۱۳۹۰ فروردین ۲۳, سه‌شنبه

روز سه شنبه بخش دوّم، تحلیل ها و آخرین گزارشات از اعتراضات، بازداشتها، زندان، و بیدادگاهها --- بیانیه ها


جرس:
فرمانده نيروي زميني سپاه با اشاره به حمله عراق به اردوگاه اشرف ، سازمان مجاهدین را معضلی برای منطقه دانست و گفت: آنها بايد از عراق خارج شوند.
 به گزارش فارس، سردار محمد پاكپور فرمانده نيروي زميني سپاه صبح امروز (سه‏شنبه) در حاشيه همايش فرماندهان اين نيرو كه به مناسبت هفته سلامت برگزار شد، با حضور در جمع خبرنگاران در خصوص برنامه هاي نيروي زميني در اجراي موضوع جهاد اقتصادي در سال 90 گفت: هرساله اولين همايش فرماندهان يگان‌ها و قرارگاه‌هاي نيروي زميني سپاه در ارديبهشت ماه برگزار مي شود اما امسال به دليل اهميت موضوع و تبيين شاخص‌هاي لازم و ابلاغ برنامه‌ها به فرماندهان، اين همايش قدري زودتر صورت گرفت.
* گروهك تروريستي منافقين معضلي براي تمام ملت‌هاي منطقه هستند 
فرمانده نيروي زميني سپاه در بخش ديگري از سخنان خود با اشاره به اقدام اخير ارتش عراق و درگيري آنها با منافقين در پادگان اشرف، گروهك منافقين را يك معضل براي همه مردم منطقه دانست و افزود: آنها حتي در جنگ 8ساله ايران با رژيم بعث، علاوه بر اقداماتي كه عليه جمهوري اسلامي انجام مي‌دادند، براي حمايت از صدام نيز دست به اقدامات جنايتكارانه عليه خود مردم عراق مي‌زدند و از هيچ خدمتي به رژيم بعث دريغ نمي‌كردند. 

پاكپور افزود: مردم عراق اين موضوع را مي‌دانند و اين حق آنهاست كه بخواهند زمين‌هاي غصب شده خود را كه در زمان صدام كه به گروهك منافقين داده شده پس بگيرند اما بايد بدانيم كه اين حضور گروهك منافقين در عراق و ادامه حيات آنها در سايه آمريكاست كه عملي شده و مردم و دولت عراق از آنها بيزارند. 

وي با تأكيد بر اينكه امروز گروهك منافقين نه‎تنها در ايران و عراق بلكه در هيچ‌كجاي منطقه جايي ندارند، تصريح كرد: آنها بايد از عراق خارج شوند اما اينكه آمريكا تا كي از آنها حمايت مي‌كند موضوع ديگري است. 

پاكپور ضمن محكوم كردن دخالت ارتش سعودي براي سركوب مردم بحرين، آن را يك موضوع داخلي دانست و افزود: شايد آنها بگويند ما بر اساس معاهده‌اي كه داريم در برابر امنيت يكديگر مسئوليم، اما اين معاهده‌ها در خصوص امنيت منطقه‌اي است و آنها حق ندارند در امورات داخلي ديگران دخالت كنند.

وي همچنين با رد هرگونه دخالت جمهوري اسلامي ايران در امور داخلي ديگر كشورها گفت: بايد آثار دخالت را ديد و ببينيم كه ايران دخالت مي‏كند يا ديگر كشورها مانند عربستان؟ جمهوري اسلامي ايران هيچ قدمي در جهت دخالت در امور داخلي كشورها بر نخواهد داشت.





جــرس: 
در ادامه فشارهای متعدد دولت عراق به ساکنین اردوگاه اشرف، و چند روز بعد از حملات مسلحانه و خونین نظامیان عراقی به آن اردوگاه، سخنگوی دولت عراق از ضرب الاجل برای تعطیل کردن این اردوگاه تا پايان سال جاری میلادی (آذرماه) و همچنين انتقال ساکنان آن به خارج از عراق خبر داده است.
به گزارش خبرگزاری آلمان، علی الدباغ، روز دوشنبه ٢٢ آوریل، طی بيانيه ای رسمی از طرف دولت آن کشور، سازمان مجاهدين خلق را به عنوان يک "سازمان تروريستی" معرفی کرد و بدون اشاره مستقیم به حملات روز جمعۀ نظامیان عراقی که منجر به کشته و مجروح و بازداشت تعدادی از ساکنان آن اردوگاه شد، گفت: دولت عراق تصميم قبلی خود برای بستن اردوگاه اشرف را اجرا خواهد کرد و ساکنان اين اردوگاه تا پايان ماه دسامبر فرصت دارند که عراق را ترک کنند.
وی همچنين گفته است: "مجاهدين خلق می‌بايست با همکاری سازمان ملل متحد و ديگر سازمان های بين المللی و با استفاده از همه ابزارهای سياسی و ديپلماتيک از خاک عراق خارج شود، چرا که عراق برای اعضای آنها گزينه‌ای (برای ماندن) نيست."
بر اساس گزارش آسوشیتدپرس، شاهين قبادی، يکی از سخنگويان سازمان مجاهدين خلق در پاریس روز دوشنبه اعلام کرد که "ساکنان اردوگاه اشرف مايلند به آمريکا يا کشورهای اتحاديه اروپا منتقل شوند، در صورتی که دولت‌های اين کشورها مايل باشند به اين افراد پناهندگی سياسی بدهند، ما هم تمايلی به ماندن در عراق نداريم، ولی تاکنون پاسخ دريافت نکرده‌ايم."
گزارش مذکور همچنین از قول این سخنگوی سازمان مجاهدین خلق افزود که "در صورت تضمين سلامت و امنيت اعضای سازمان از سوی جمهوری اسلامی، آنها حتی مايل خواهند بود به ايران بروند."
گفتنی است سحرگاه روز جمعه نوزدهم فروردین امسال، نيروهای امنيتی و نظامی عراقی، با حمله به اردوگاه اشرف، شماری را کشته و زخمی و بازداشت کردند.
اتحادیه اروپا و سازمان ملل از دولت عراق خواسته اند، با اعزام بازرسان بین‌المللی به این اردوگاه موافقت کند.
 از سوی دیگر، فدراسيون بين المللی جامعه های حقوق بشر (FIDH) و جامعه دفاع از حقوق بشر در ايران (LDDHI) امروز در بيانيه مشترک مطبوعاتی اعلام کردند: در باره حملات عليه غيرنظاميان ساکن اردوگاه اشرف در روز ۱۹ فروردين بايد تحقيقات بين المللی مستقل انجام شود. براساس حقوق بين المللی بشردوستانه مقامات عراقی ملزم به پايان دادن خشونت بر ضد ساکنان اردوگاه هستند. ساکنان اردوگاه از موقعيت «اشخاص تحت حمايت» به تعريف کنوانسيون چهارم ژنو برخوردارند. فدراسيون بين المللی جامعه های حقوق بشر و جامعه دفاع از حقوق بشر در ايران اين حمله ها را که در ادامه يک رشته حمله های ديگر رخ داده، به شدت محکوم می کنند.




جــرس:
به گزارش منابع بین المللی، پنج فروند از کشتی های جنگی سازمان پیمان آتلانتیک شمالی ( ناتو) دیروز دوشنبه وارد خلیج فارس شده و در سواحل دوبی پهلو گرفتند.
به گزارش خبرگزاری فرانسه، هدف از اعزام این ناوها به خلیج فارس که به موجب اجرای عملیاتی با نام "دریاهای دوستی" وارد منطقه شده اند "تحکیم مناسبات ناتو با کشورهای عرب حوزه خلیج فارس" اعلام شده است.
این کشتی های جنگی که در اصل "مین روب" هستند بر اساس "معاهده همکاری های استانبول" که در سال ٢۰۰۴ امضا شد به خلیج فارس وارد شده و قرار است در سواحل بحرین و کویت پهلو بگیرند.
بر اساس این گزارش، هدف از انجام عملیات دریاهای دوستی، افزایش سطح همکاریهای نظامی میان کشورهایی است که معاهده همکاری های استانبول را امضا کرده اند.
در همین رابطه ستوان «جیامپیرو سانا» از نیروی دریایی ایتالیا گفت : این عملیات یک فرصت ویژه برای انجام مذاکرات نظامی به منظور دستیابی به فهم بیشتر از توان یکدیگر و افزایش همکاریهاست.
ستوان «اناستازیوس سولاس» از نیرو دریایی یونان نیز گفت : برنامه ریزی برای انجام این عملیات پیش از آغاز انقلاب کشورهای عربی که از تونس آغاز شد برنامه ریزی شده بود.
این کشتی های جنگی سفر خود را برای رسیدن به خلیج فارس از تاریخ ٢٢ ژانویه آغاز کرده و پس از گذر از کانال سوئز و دریای سرخ به خلیج فارس رسیده اند.
این کشتی ها حامل نظامیانی از کشورهای ایتالیا، اسپانیا، یونان و آلمان هستند که قرار است چند تمرین نظامی نیز با نیروی دریای امارات داشته باشند.







جــرس: 
اولین رئیس جمهور ایران با توجه به ادامه بازداشت میرحسین موسوی و مهدی کروبی، خاطرنشان کرد "اگر مردمی جنبششان را به این محدود کنند که شخصیت هایی از جنبش را آزاد کنند، طبیعتا به جایی نمی رسند علاوه بر اینکه عموم مردم شرکت نمی کنند و بتدریج اوضاع عادی می شود و بعد از مدتی سکوت می‌شود و اینها هم در حصر می مانند و دادرسی هم نخواهند داشت. "
ابوالحسن بنی صدر، در گفتگو با رادیو «عصر جدید»، پیرامون "فاز جدید جنبش اعتراضی مردم ایران که از 25 بهمن سال گذشته آغاز شده"، می گوید "هر کس این سئوال را که چطور رهبر جمهوری اسلامی وقتی دید جنبش های مردم عرب از شمال آفریقا تا خلیج فارس مثل موجهای بزرگ برخاستند، بفکر این نیافتاد که رئیس جمهور و وزیران را احضار کند تا برنامه ای تنظیم کنند تا نارضایتی های مردم را بکاهند، بجای اینکار رفته تا قوای سرکوب را آماده برخورد با جنبش مردم بکند، از خود بپرسد، به یک رشته امور بسیار مهم پی خواهد برد. از جمله اینکه رهبر متوجه شده و به این نتیجه رسیده که پویایی و دینامیک جنبش چنان است که به محض اینکه او بخواهد یک فضایی را باز کند سیل عظیم آن فضا را بکلی باز خواهد کرد و بنیاد حکومت را برخواهد کند."
وی همچنین پیرامون "حصر" موسوی و کروبی و همسران آنها و اعتراضات جنبش نسبت به این مسئله و اینکه "آیا اعتراضاتی همانند سه شنبه های آخر سال گذشته، باعث فرسایش بیشتر معترضات خواهد شد یا خیر، می گوید "هدف جنبش را نمی توان این قرار داد که ما عمل نمی کنیم که شما آزاد کنید و یا ما عمل می کنیم برای اینکه شما آزاد کنید. زندان رفتن، محاکمه شدن و کشته شدن بخشی از مبارزه است و نمی تواند هدف مبارزه باشد. هدف مبارزه که نمی تواند حصر و یا غیرحصر افراد باشد حال هر مقامی آن اشخاص داشته باشند، هدف مبارزه می باید حاکمیت مردم باشد وقتی رژیمی آن حاکمیت را نقض کرده باشد. اگر مردمی جنبششان را به این گونه هدفها محدود کنند طبیعتا به جایی نمی رسند علاوه بر اینکه عموم مردم شرکت نمی کنند و بتدریج اوضاع عادی می شود و بعد از مدتی سکوت می‌شود و اینها هم در حصر می مانند و دادرسی هم نخواهند داشت. حتی برای اینکه زندانی آزاد بشود جامعه می باید تحقق هدف اصلی را اتخاذ کند و برای تحقق آن هدف جنبش کند."
بنی صدر تصریح کرد که هدف مبارزه می باید حاکمیت مردم باشد وقتی رژیمی آن حاکمیت را نقض کرده باشد.
  وی معتقد است: از دید من مردم ایران می باید "نه به ولایت فقیه" و "آری به حاکمیت جمهور مردم" را هدف کنند و برای تحقق این هدف جنبش کنند، وقتی این جنبش جلو رفت آنگاه در زندانها باز می شود، نیروهای سرکوب که رژیم به آنها تکیه دارد می بینند که شکست رژیم قطعی است، ملت شکست بخور نیست و آن لحظه زیبا خواهد رسید که آن نیروها به مردم می پیوندند.




بدنبال حمله نیروهای عراقی به اردوگاه اشرف، سردار صفوی ابراز امیدواری کرد که "امسال، سال اخراج کامل منافقین از عراق باشد و انشاءالله دولت عراق این برخورد را ادامه داده و منافقان را از این کشور اخراج کنند تا دیگر اثری از آنها در همسایگی ایران نباشد."
به گزارش فارس، سردار سرلشکر سید یحیی صفوی دستیار و مشاور عالی فرمانده کل قوا  با اشاره به اقدام اخیر ارتش عراق مبنی بر حمله به پادگان اشرف در این کشور، ضمن حمایت از این اقدام اظهار داشت: آقای نوری مالکی با دستور به ارتش عراق، حمله نسبتا خوبی را به پایگاه جنایتکاران منافقین داشت و ما امیدواریم این اقدامات تا پاکسازی کامل این کشور از لوث وجود منافقین ادامه داشته باشد.
صفوی با بیان اینکه دست گروهک تروریستی منافقین به خون 12 هزار نفر از مردم بی‌گناه کشورمان از جمله سپهبد شهید صیاد شیرازی آلوده است، با تاکید بر اینکه این آمار برای اولین بار است که گفته می‌شود، خاطرنشان کرد: من معتقد هستم فرمان به شهادت رساندن صیاد شیرازی از جایی بالاتر به منافقین داده شد.
فرمانده سابق کل سپاه با اشاره به اینکه تاکنون در حمله ارتش عراق به پادگان اشرف، بیش از 20 نفر از منافقین کشته شده‌اند، افزود: عده‌ای از ساکنین پادگان اشرف نیز به دعوت خانواده‌های خود توبه کرده و به ایران برگشتند که البته اینها کسانی هستند که دست به اقدامات جنایتکارانه نزده‌اند.
صفوی تصریح کرد: امیدواریم امسال، سال اخراج کامل منافقین از عراق باشد و انشاءالله دولت عراق این برخورد را ادامه داده و منافقان را از این کشور اخراج کنند تا دیگر اثری از آنها در همسایگی ایران نباشد.
گفتنی است بدنبال حمله نیروهای عراقی به اردوگاه اشرف، روز گذشته علی الدباغ سخنگوی دولت عراق گفت: "شورای وزیران متعهد به اجرای تصمیم پیشین مبنی بر منع فعالیت گروه تروریستی مجاهدین خلق ایران تا حداکثر آخر امسال و ضرورت بیرون کردن آنها از عراق است."

پيگيری فيلم «ظهور نزديک است» در دادستانی

غلام‌حسين محسنی‌ اژه‌ای، دادستان کل و سخنگوی قوه قضائيه ايران از پيگيری قضایی فيلم «ظهور نزديک است» خبر داد.
  به گزارش خبرگزاری دانشجويان ايران (ايسنا)، محسنی اژه‌ای امروز در يک نشست خبری در تهران گفت: «در اين زمينه تاکنون شکايت خصوصی نديدم اما مدعی‌العموم (دادستان) اين مسأله را در حال بررسی دارد.»
  همچنين تارنمای خبرآنلاين به نقل از اژه‌ای گزارش داد: «برخی از موارد در اين سی‌دی گفته شده که همين الان خلافش ثابت شده. چرا اين کار را می‌کنند؟ از طرف ديگر نسبت‌هايی به افراد داده‌اند که اين افراد تکذيب کرده‌اند. آقايان قائمی، ری‌شهری و کورانی اين مسئله را تکذيب کرده‌اند و اين نشر کذب است. برخی از مسايل که صحيح نيست منتشر می‌شود و اين موجب تشويش اذهان است.»
  اين بخش از سخنان سخنگوی قوه قضائيه ايران در خبرگزاری ايسنا منتشر نشده است.
  در چند هفته اخير، انتشار «فيلم مستند ظهور نزديک است» به کارگردانی علی‌اصغر سيحانی، واکنش‌های تندی را در پی داشته است.
در اين فيلم گفته شده است که «به‌زودی دوازدهمين امام شيعيان ظهور می‌کند.»
  آيت‌الله ناصر مکارم شيرازی از مراجع تقليد شيعه، انتشار اين فيلم را «مشکوک» توصيف کرده است.
  همچنين روزنامه کيهان که مدير آن را آيت‌الله علی خامنه‌ای، رهبر جمهوری اسلامی ايران منصوب می‌کند، در سرمقاله‌ای با انتقاد از اين فيلم نوشت که اين فيلم با هدف «تبليغات انتخاباتی» ساخته شده است.
  محسنی‌اژه‌ای در بخش ديگری از اين نشست خبری گفت دادگاه دو آمريکايی که در ايران در بازداشت هستند، ارديبهشت ۱۳۹۰ برگزار می‌شود.
  ۱۷ بهمن سال گذشته نيز دادگاه سه آمريکايی در تهران برگزار شده بود.
  شين بائر، سارا شورد و جاش فاتال، سه کوهنورد آمريکايی هشتم مرداد ماه سال ٨٨ در منطقه مرزی ايران و عراق به اتهام «عبور غير قانونی از خط مرزی ايران با عراق» بازداشت شدند.
  به گفته مقام‌های ايرانی اين سه تبعه آمريکا برای «جاسوسی» وارد ايران شده‌اند، اين در حالی است که خانواده آن‌ها از «ورود اشتباهی» سخن می‌گويند و يکی از اين کوهنوردان، منکر ورود به خاک ايران شده ‌است.
  سارا شورد، يکی از اين متهمان که ۲۳ شهريورماه امسال به قيد وثيقه ۵۰۰ ميليون تومانی آزاد شده بود، در دادگاه ۱۷ بهمن سال گذشته شرکت نکرد.
  پيش از اين، عباس جعفری دولت‌آبادی، دادستان تهران در روز چهارم آبان‌ماه سال جاری گفته بود در صورتی که سارا شورد برای جلسه دادگاه حضور نيابد وثيقه‌ای که سپرده است، ضبط می‌شود.
  سفير سوئيس در رابطه با شرکت نکردن شورد در دادگاه گفت: «اين تصميم شخصی شورد بود و من از علت حاضر نشدن وی در دادگاه اطلاعی ندارم.»






برگزیده سرمقاله‌‌های روزنامه‌های بامداد

مطبوعات کم‌رونق و اراده بین‌المللی برای برکناری قذافی از موضوع‌های سرمقاله روزنامه‌های بامداد امروز ايران است.

«مطبوعات کم‌رونق»
سرمقاله امروز روزنامه ابتکار با عنوان «جغد شوم از روزنامه‌ها هم شيربها طلب می‌کند» در مورد وضعیت کنونی مطبوعات ایران است.
نويسنده سرمقاله ابتکار نوشته است: «بايد پذيرفت که وضعيت روزنامه‌ها تق‌ولق است. روزنامه‌ خبر به کما رفته و با خبر شديم که بعضی ديگر هم حال و روز خوشی ندارند و در آستانه‌ تعطيل و دسته‌ای هم در حال تعديل هستند. جای بسی تأسف است که عرصه‌ قلم‌زنی تکيده و بی‌رونق شده است. روزنامه‌های مستقل‌تر آن‌قدر با وسواس و احتياط برخورد می‌کنند که در برابر مطالبات مخاطبان لنگ و لوک هستند. تحليل‌ها در اين‌گونه روزنامه‌ها، به‌گونه‌ای است که انگار از ترس چماق نبايدها و شکسته‌شدن شيشه‌ عمرشان مجبورند مطالب مفيد و حرف دل خود را قورت دهند و برعکس، به طرح مطالب کم‌اهميت‌تر روی بياورند. درواقع، به لکنت زبان افتاده‌اند و بريده‌بريده‌گفتن‌ها و لرزش در گفتار، تأثيرگذاری و مخاطب‌يابی را ازشان گرفته‌ است. با اين وصف يوسفی هستند که خريداری ندارند، حرف می‌زنند و گوش شنوايی ندارند.»
در بخشی از اين سرمقاله آمده است: «اگر صرف خبررسانی باشد که اينترنت و ماهوراه و تلويزيون کار را آسان کرده است و دسترسی به آن‌ها ارزان‌تر از روزنامه‌ها برايشان تمام می‌شود. پس آنچه مطبوعات را متمايز می‌کند، تحليل‌ها و گزارش‌های خبری و مقالات ژرف‌نگرانه و تازه‌ای است که آگاهی مخاطب را عمق ببخشد و جانش را سيراب کند.»
  سرمقاله افزوده: «به نظر می‌رسد اصحاب دولت روی خوشی به طايفه‌ مطبوعات‌چی نشان نمی‌دهند. وقتی رئيس‌جمهور محترم با صراحت می‌گويد که روزنامه‌های منتقد حتی کيهان را نمی‌خواند و برای حرفشان تره‌ای هم خرد نمی‌کند، ديگر چه انتظاری می‌رود که فلان شرکت يا وزارت يا سازمان دولتی رغبت کند به روزنامه‌ای غير ايران آگهی بدهد؟ ضمن اينکه بخش‌نامه انحصار آگهی‌های دولت به روزنامه ايران هم در ميان است. حتی کيهان که شليک توپ‌هايش در دفاع از آقای احمدی‌نژاد گوش فلک را کر می‌کرد، اکنون از چشم دولتيان افتاده است. البته بحث حق و ناحق‌بودن طرفين نيست؛ بلکه سخن از جايگاه مطبوعات است. واضح است که روزنامه‌ها ممکن است در تحليل و خبر‌رسانی خود، دچار اشتباه و حب و بغض شوند؛ اما فوايد زيادی هم دارند.»
در بخش ديگری از سرمقاله می‌خوانيم: ‌«از دولت انتظار می‌رود با حمايت خود، نگذارد که اين دکان کم‌رونق از نفس افتد و تخته شود و جغد شوم بيکاری و تعطيلی با شادی، شيربهای خود را از ويرانه‌های روزنامه‌ها طلب کند.»

متن کامل سرمقاله
اراده بین‌المللی برای برکناری قذافی
سرمقاله امروز روزنامه دنيای اقتصاد با عنوان «ستيزه‌جويی نافرجام قذافی» در باره ورود هيأت مذاکره‌کنندگان اتحاديه آفريقا به قلمرو مخالفان و مذاکره با رهبران جنبش مسلحانه مردم ليبی است.
در سرمقاله روزنامه دنیای اقتصاد آمده است: «معمر قذافی هنوز آن قدر قدرت دارد که گلوی مردم ليبی را بفشارد و به رهبران جهان بی‌اعتنايی کند؛ اما آن‌گونه که شواهد نشان می‌دهد اين قدرت که هنوز تعيين کننده است راه زوال می‌پيمايد. ورود هيأت مذاکره‌کنندگان اتحاديه آفريقا به قلمرو مخالفان و مذاکره با رهبران جنبش مسلحانه مردم ليبی، روشن‌ترين نشانه فرو غلتيدن قذافی به سراشيبی سقوط است. معنای سياسی مذاکره با مخالفان، آن هم در خاک ليبی، اين است که اراده بين‌المللی برای برکنار کردن قذافی قوت بيش‌تری گرفته است.»
  اين سرمقاله افزوده: «مقام‌های غربی و از جمله ايتاليايی‌ها (که ديرتر از ديگران به قذافی پشت کردند) با صراحتی کم‌نظير از ضرورت کنار رفتن قذافی و خانواده او از قدرت، جانبداری کرده‌اند. غربی‌ها تا چند روز پيش رفتاری محتاطانه داشتند و از بيم سراسری شدن جنبش‌های انقلابی در آفريقا و خاورميانه و لگام‌ گسيخته شدن بحران مانند ساحل عاج، يمن، سوريه و بحرين، می‌کوشيدند در کشورهايی شتاب دگرگونی‌ها را کند کنند؛ اما اينک به نظر می‌رسد، چنين ملاحظاتی کمرنگ‌تر شده است.»
  در ادامه سرمقاله آمده است: «مسأله ديگر، افزايش قيمت نفت است که از نظر غربی‌ها و ديگر مصرف‌کنندگان نفت‌خام، طليعه بحران انرژی است. سفر هيأت آفريقايی به ليبی و در پی آن متوقف شدن رشد قيمت نفت و حتی کاهش بهای آن در بازارهای جهانی، اين هراس را از بين برده است که فشار بيش‌تر بر قذافی موجب انفجار قيمت نفت خواهد شد.»
  نويسنده در بخش ديگری از اين سرمقاله نوشته است:‌ «از اين قرائن و شواهد شايد هنوز نتوان نتيجه گرفت که قذافی رفتنی است اما حتماً می‌توان نتيجه گرفت که او هرگز قدرت خود را بر سراسر ليبی اعاده نخواهد کرد. زيرا چنين بازگشتی نشانه آشکار بحران اخلاقی در سياست جهان خواهد بود که بعيد است دولت‌مرد يا ملتی در جهان يافت شود که بتواند آن را بر دوش کشد.»

متن کامل سرمقاله

ساير مطبوعات:
سرمقاله امروز روزنامه مردم‌سالاری با عنوان «جلسه گزينشی سخنگوی دولت با خبرنگاران»
سرمقاله امروز روزنامه دنيای اقتصاد با عنوان «پاشنه آشيل»






قرآن‌سوزی − قضاوتی فلسفی

برگردان: 
حمید پرنیان
مارک لبوسیر − پارسال، تری جونز، کشیش جنجالی امریکایی، تهدید کرد که می‌خواهد قرآن را بسوزاند و توجه‌ رسانه‌ها به او جلب شد. وقتی ۲۰ مارس ۲۰۱۱ به همراه برخی از یارانش در مراسمی نسخه‌ای از قرآن را سوزاند، هیچ نقطه‌ای از جهان به این رخداد واکنشی نشان نداد مگر در افغانستان و پاکستان که مخالفت شدیدی نشان دادند. قرآن‌سوزی، در افغانستان منجر به شورش شد و هفت کارگر سازمان ملل کشته شدند (که هیچ کدام‌شان امریکایی نبودند).
  یکی از ابعاد این مسئله می‌تواند این باشد که شورشیان می‌خواستند افرادی را بکشند که هیچ ارتباطی با قرآن‌سوزی نداشتند. و هم‌چنین برای‌شان بسیار دشوار بود که بتوانند این عمل خود را مبتنی بر عدالت و قصاص نشان دهند. صرف‌نظر از این‌که آیا جرمِ «سوزاندن قرآن» قتل چندین نفر را توجیه می‌کند یا نه، عدالت حکم می‌کرد که انتقام از کسی صورت گیرد که درگیر قرآن‌سوزی بوده و نه کسانی که هیچ ارتباطی با این مساله نداشتند.
  اما قصد من پرداختن به و قضاوت‌کردن در خصوص عمل آن افغان‌ها نیست، می‌خواهم واکنش آمریکایی‌ها به این کشتارها را بررسی کنم.
  ریچارد دوربین، سناتور دمکرات، می‌گوید که حق آزادی بیان نیاز به اصلاح دارد و آمریکایی‌ها باید به‌طور مسئولانه‌ای از این حق استفاده کنند.
نظر او به ظاهر معقول می‌آید. خود قانون اساسی هم همین مساله را مطرح می‌کند؛ زمانی می‌شود از حق آزادی بیان استفاده کرد که هیچ پی‌آمد یا نتیجه‌ی منفی‌ای نداشته باشد.
  بنابراین هر حرف و سخنی از آزادی برخوردار نیست یا نباید آزاد باشد. مثلا، مردم حق (قانونی یا اخلاقی) ندارند که وقتی آتشی وجود ندارد، وسط جمعیت داد بزنند «آتش». چرا که این حرف می‌تواند موجب آسیب‌های مستقیم به مردم شود.
در مورد قرآن‌سوزی، سخنِ تری جونز هم منجر به آن شد که برخی از افغان‌ها حمله کنند و چند نفر را بکشند. چون عمل جونز منجر به آن شده است که دیگران آسیب ببینند، پس حق چنین کاری را نداشته و عمل‌اش از نظر اخلاقی هم پذیرفتنی نیست.
  جواب ساده و روشنی که به این استدلال می‌توان داشت این است که بین مثال آتش و مراسم قرآن‌سوزی تفاوت فاحشی وجود دارد. در مورد اولی، کسی فریاد زده «آتش» و مردم را فریب داده است (چون آتشی وجود نداشته). مردم هم از ترس جان‌شان دویده‌اند و احتمالا چند نفری در این حین به زمین خورده‌اند و آسیب دیده‌اند. یعنی ارتباط مستقیمی بین فریادزدن «آتش» و آسیب‌هایی که مردم دیده‌اند وجود دارد.
  در مورد قرآن‌سوزی اما ارتباط آن با کشتار چند نفر در افغانستان، غیرمستقیم است. کتاب سوزانده شد، مردم فهمیدند، خشمگین شدند، شورش کردند، دنبال امریکایی‌ها گشتند که بکشند، هیچ آمریکایی‌ای پیدا نکردند، بنابراین به کارمندان سازمان ملل حمله کردند و آن‌ها را کشتند. در این سناریو، تری جونز از نظر اخلاقی و قانونی مجرم نیست.
 می‌شود جواب دیگری به این مسئله داد: اگر کسی بداند که افراد دیگر را می‌تواند با گفتن یک‌سری حرف‌ها یا رفتارها جری و تحریک کند، نباید آن حرف‌ها را بزند یا آن رفتارها را انجام دهد. در این مورد، آزادی بیان، گروگانِ کسی است که وقتی چیزی را دوست ندارد، می‌خواهد با خشونت و کشتار به آن جواب دهد.
  اما آمریکایی‌ها دیدگاه دیگری هم مطرح کرده‌اند. سناتور جمهوری‌خواه، لیندزی گراهام، مثال جنگ جهانی دوم را پیش می‌کشد؛ درست است که قانون اساسی حق آزادی بیان را تصریح کرده است، اما در طول جنگ استثنائاتی در مورد این حق اعمال می‌شد.
وی می‌گوید:
«امیدوارم راهی پیدا کنیم تا مردم مسولیت‌پذیر باشند. آزادی بیان ایده‌ی خوبی است، اما ما در جنگ هستیم. ما، در طول جنگ جهانی دوم، محدودیت‌هایی داشتیم و نمی‌توانستیم چیزی را که باعث جری‌شدن و قوی‌شدن دشمن می‌شد به زبان بیاوریم. خب، قرآن‌سوزی چیز وحشتناکی است، اما کشتار مردم را توجیه نمی‌کند. سوزاندن انجیل کار وحشتناکی است، اما کشتار مردم را توجیه نمی‌کند.»

درست است که سوزاندن قرآن کشتار مردم را توجیه نمی‌کند، اما درباره‌ی قسمت اول سخن گراهام بحث وجود دارد:
او می‌گوید آزادی بیان چیز خوبی است (این جمله همیشه وقتی گفته می‌شود که می‌خواهند همان چیز را محدود کنند)، اما وقتی ملتی در جنگ باشد می‌تواند آزادی بیان را محدود کند. او می‌گوید در جنگ جهانی دوم چنین شد، و امروز هم باید همین رویکرد اتخاذ شود.
  از یک سو، ضرورت چنین استدلالی را می‌توانم بفهمم؛ در طول جنگ نباید اجازه داد مردم درباره‌ی نقشه‌های محرمانه‌ی نظامی یا اسامی و مناطق نیروهای خودی در خاک دشمن حرفی بزنند، و این بسیار معقول و مسئولانه است. اما این موارد قبلا توسط قانون مشخص شده است و مجازات‌هایی هم در این زمینه تعیین شده. گرچه راه برای بررسی اخلاقی آن و مباحثی مثل خیانت و ... هم‌چنان باز است.
  اما از سوی دیگر، این رویکرد می‌تواند مشکل‌زا باشد:
اول این‌که ما می‌توانیم تصور کنیم که همیشه در جنگ هستیم و این جنگ هیچ وقت به پایان نخواهد رسید (یا حتی تعریف روشنی از «پایان» جنگ هم وجود نداشته باشد). حتی اگر هم خود را همیشه در جنگ تصور نکنیم، می‌توانیم به خاطر مسایلی که در آینده پیش خواهند آمد، آزادی بیان را از همین الان محدود کنیم.
دوم − حتی اگر قبول کنیم که در جنگ هستیم، اما این جنگ با جنگ جهانی دوم بسیار متفاوت است و ضروریت‌هایی که موجب اعمال محدودیت‌ها در آن زمان شده بود، محدودیت‌های امروز را توجیه نمی‌کند.
 سوم − تحریک و جری‌کردن «دشمن»، اِعمال محدودیت‌ها را توجیه می‌کند؛ این خودش مسئله‌ساز است. فرض کنید اعلام این‌که امریکا قصد لشگرکسی به خاورمیانه را دارد و همین خبر موجب واکنش‌های خشونت‌بار در خاورمیانه شود، پس کسی که این خبر را اعلام کرده (خود رئیس‌جمهور یا معاون‌اش) مقصر است و باید جواب‌گو باشد.
  مثالی دیگر: اگر گروهی در افغانستان شورش کنند و علت شورشان این باشد که آمریکا به زنان حق ابراز عقیده در ملاء عام را داده است، پس زنان امریکایی مقصر هستند و باید جواب‌گو باشند. روشن است که استدلالشان پوچ است.
بر همین اساس، باور دارم که تری جونز نباید قرآن را می‌سوزاند، و هم‌چنین نباید محدودیت‌هایی بر چنین رفتارهایی اِعمال شود.

منبع: talking philosophy

مطالب مرتبط:
کشيش بنيادگرای آمريکايی قرآن را به آتش کشيد
چندين کشته در حمله به دفتر سازمان ملل در شمال افغانستان
بلاهت و تعصب مذهبی






حذف سه صفر از پول ملی

پانته‌آ بهرامی
شمس‌الدین حسینی، وزیر امور اقتصاد و دارایی روز گذشته، ۲۲ فروردین‌ماه گفت که حذف صفرها از پول ملی ایران قطعی است.وزیر اقتصاد و سخنگوی اقتصادی دولت، با طرح این نکته در جمع خبرنگاران گفت چون طی چندین دهه‌ شاخص بهای مصرف‌کننده رشد کرده و واحد پول قدرت خود را از دست داده، در کارگروه طرح تحول اقتصادی تصویب شده که واحد پول ملی اصلاح شود.

به گفته آقای حسینی، اگرچه بانک مرکزی متولی این امر و تهیه گزارش‌های کارشناسی در این زمینه است، اما تصمیم نهایی درباره حذف سه یا چهار صفر از پول ملی توسط کارگروه تحول اقتصادی انجام خواهد شد.

وی هفته گذشته نیز در گفت‌وگو با خبرگزاری جمهوری اسلامی با اشاره به تصویب بسته‌های سیاست نظارتی در بانک مرکزی در روزهای پایانی سال ۸۹ گفت: «در این بسته اقداماتی در جهت ثبات، کاهش هزینه‌ها و افزایش بهره‌وری در حوزه بانکی و پولی کشور پیش‌بینی شده است که بر همین اساس در سال جاری می‌تواند بیشتر روی سیاست حذف سه صفر تمرکز کرد.»

جهانگیر لقایی، کارشناس مسائل اقتصادی در مورد تأثیرات چنین پدیده‌ای می‌گوید: «حذف سه صفر از پول کشورها به عنوان پدیده‌ای در خود نمی‌تواند اثری روی اقتصاد داشته باشد، بلکه فقط یک جنبه روانی برای جامعه دارد که ارزش پول از نظر عددی نسبت به ارز سایر کشورها کمتر است. معمولاً بسیاری از کشورها می‌خواهند تعداد صفرهای‌شان زیاد نشود. پول‌های با ثبات کشورهای جهان یا کشورهای پیشرفته صفرهای‌شان بسیار کم است.»

در چه شرایط اقتصادی یک کشور می‌تواند دست به چنین کاری بزند و بخشی از صفرهای پول ملی را کاهش دهد؟

جهانگیر لقایی: در اینجا باید به دو عامل اشاره کرد: باید نرخ تورم کنترل شده باشد. همانند کشورهای پیشرفته جهان که نرخ متوسط تورم‌شان مابین یک و نیم تا حداکثر دو و نیم درصد سالانه نرخ تورم است، می‌بایست در این حد قرار گیرد.
عامل دوم اشتغال و نرخ بی‌کاری است. در عمل وقتی نرخ تورم پایین باشد، می‌بایست اشتغال و نرخ رشد بی‌کاری هم پایین باشد. یعنی کشورهایی که دارای اقتصاد پویا و دارای درصد بیکاری پایین هستند، می‌توانند نرخ تورم‌شان را کنترل کنند.
  مشاهدات در ایران نشان می دهد چنین چیزی وجود ندارد. مسئله دیگری که باید آن را نیز در نظر گرفت، مسئله کاهش هزینه‌ها و افزایش بهره‌وری در زمینه اشتغال است. حال این مسئله ثبات که وزیر اقتصاد عنوان کرده است، ثبات پولی و تورم، براساس آمارهای خودشان و آمار بانک مرکزی است، در بهمن ماه سال ۸۹ قیمت‌ها نسبت به بهمن ماه سال ۸۸، یعنی نسبت به سال مشابه قبلش، ۱۸ درصد افزایش داشته است. در همین بهمن‌ماه سال ۸۹ افزایش قیمت‌ها نسبت به ماه قبل، یعنی نسبت به دی‌ماه، ۲/۵ درصد افزایش داشته است.
  در نتیجه اینها حتی در یک‌ماه هم نمی‌توانند نرخ تورم را کنترل کنند. این آمارهای رسمی خود بانک مرکزی جمهوری اسلامی است. در حالی که آمارهای واقعی به طور قطع بیش از این است. در زمینه کاهش هزینه‌ها بودجه سال ۹۰ دولت نسبت به بودجه سال ۸۹، ۴۶ درصد افزایش داشته است. یعنی نه تنها دولت هیچگونه هزینه‌ای را کاهش نداده، بلکه هزینه‌های دولت نسبت به سال قبل ۴۶ درصد هم افزایش پیدا کرده است. این به این معنا است که بازهم میزان نقدینگی یا میزان پول در گردش در ایران افزایش پیدا خواهد کرد. رشد نقدینگی یا رشد میزان پول در گردش افزایش پیدا می‌کند، بدون این که ناشی از ایجاد کار و رشد اقتصادی باشد. این نکته در عمل باعث خواهد شد که دوباره قیمت‌ها بیش از سال گذشته افزایش داشته باشند و نرخ تورم بیش از سال ۸۹ بالا برود.
  مضاف براین که اقتصاد ایران الان با رکود دست به گریبان است و افزایش این گونه هزینه‌ها و رشد نقدینگی فشار بیشتری را به مردم و جامعه ایران خواهد آورد و آثار تورمی بسیار مخربی خواهد داشت. از زمانی که جمهوری اسلامی روی كار آمده است تا به امروز، ارزش پول ایران نسبت به ارزهای معتبر جهانی بیش از دویست برابر کاهش داشته و این نشان می‌دهد که نرخ تورم و افزایش قیمت‌ها در فاصله این چند سال چه اندازه زیاد و چقدر فاجعه‌‌بار بوده است.

شما به دو نکته اشاره کردید، برای این که چنین حرکتی بتواند موفق باشد. یکی کنترل تورم و دومی کنترل بی‌کاری. حال با توجه به این که ما در هر دو زمینه مشکل داریم، یعنی هم نرخ تورم‌مان بالاست و هم بی‌کاری در حد قابل ملاحظه‌ای است، فکر می‌کنید این حرکت چه تأثیری بتواند روی اقتصاد ایران و روی قیمت‌ها در آینده بگذارد؟

به محض این که صفرها کم شود، دومرتبه در آینده‌ای نه چندان دور، اول باز یک صفر اضافه خواهد شد و بعد صفر دیگری و بعد سومی نیز اضافه خواهد شد. چون به طور مرتب ارزش پول ایران نسبت به ارزهای خارجی به طور مداوم کاهش پیدا می‌کند و در عمل صفرها بالا می‌روند. مسئله اساسی این است که وقتی صفری برداشته می‌شود، باید تورم کنترل شود و بیش از سالانه ۱/۵ تا ۲/۵ درصد در نرخ تورم نباشد یا قیمت‌ها کنترل شود. از سوی دیگر نرخ متعارف بی‌کاری هم ۴ تا ۵ درصد بیشتر نباشد. در نتیجه وقتی اقتصاد جامعه‌ نتواند این دو مسئله را کننترل کند، باز در عمل به طور مرتب قیمت‌ها افزایش پیدا می‌کنند و هیچ تأثیری در زندگی افراد نخواهد داشت.
  چون مسئله اساسی اقتصاد بهینه کردن زندگی مردم و ایجاد رفاه در جامعه است. دولت جمهوری اسلامی، هیچکدام از این دو مسئله را با برداشتن صفرها نمی‌تواند حل کند. یعنی برداشتن صفر هیچ تأثیری در روند رشد اقتصادی و ایجاد اشتغال و کنترل تورم نخواهد داشت.


سید شمس‌الدین حسینی از وزارت امور اقتصادی و دارایی در تشریح تمهیدات مورد نیاز برای حذف صفرها، گفته است که در روزهای پایانی سال ۱389 بسته‌های سیاستی- نظارتی در بانک مرکزی به تصویب رسیده است که آنها برای ثبات و کاهش هزینه‌ها و همچنین افزایش بهره‌وری در حوزه بانکی و پولی کشور است تا بتوانند سیاست حذف سه صفر را تحقق دهند. فکر می‌کنید که این بسته‌های سیاستی تأثیری بر ثبات قیمت‌ها خواهد داشت؟ چون فکر می‌کنم به خاطر این که بتوانند قیمت‌ها را ثابت نگهدارند، می خواهند این بسته‌های سیاستی نظارتی را در بانک مرکزی به تصویب برسانند.

به اعتقاد من نمی‌تواند تأثیر داشته باشد. این فقط یک حرف و گفته است. در عمل دولت نمی‌تواند این مسئله را پیاده کند. چون الان حتی در بودجه سال ۸۹ آن‌چه در مجلس گفته شد، ۶۰ درصد از بودجه‌ای است که به بخش عمرانی، یعنی به بخش زیرساخت‌های جامعه اختصاص داده شده بود. این مبلغ صرف هزینه‌های بخش عمرانی نشده، بلکه رفته در بخش‌های دیگر و فقط ۴۰ درصد از آن بودجه صرف شده است. در عمل از همان بودجه اندکی که دولت برای بخش عمرانی گذاشته بود، ۶۰ درصد آن را هم هزینه نکرده است.
  از سوی دیگر ایجاد اشتغال نکرده است. در نتیجه وقتی جامعه‌ای با بی‌کاری بالا و عدم ایجاد شغل روبه‌رو است، عدم ایجاد شغل به این معنا که شما بنگاه‌های اقتصادی جدیدی را چه در زمینه تولید صنعتی و چه در زمینه بخش خدمات و کشاورزی به وجود نیاورده‌اید. در نتیجه چطور می‌توانند در جامعه‌ای که نه اشتغال ایجاد کرده‌اند و نه بنگاه‌های جدید اقتصادی به وجود آمده، نرخ تورم را کنترل کنند؟ به‌خصوص این که بودجه دولت هم افزایش پیدا کرده است؛ یعنی میزان نقدینگی بیشتر شده است، به گونه‌ای که در سال ۸۹ نسبت به سال ۸۸، ۲۴ درصد رشد نقدینگی داشته‌اند.
یعنی این رشد نقدینگی خود باعث تورم خواهد شد. در بودجه سال ۹۰ دولت باز دوباره ۴۶ درصد بودجه را افزایش داده است. در حالی که ما اگر به بودجه کشورهای پیشرفته اروپایی در سال ۹۰ نگاه کنیم، مثلاً آلمان بودجه‌اش را ۵ درصد کاهش داده و انگلستان بیشتر و نزدیک به ۱۰درصد کاهش داده است. فرانسه به همین شکل. در نتیجه افزایش هزینه بدون این که این هزینه‌ها در بخشهای زیرساختی جامعه به کار رود و ایجاد اشتغال کند، تورم‌زا است و اقتصاد ایران با یک رکود بسیار سنگین در اقتصاد دست به گریبان است و آثارش هم آثاری مخرب از نظر تورم خواهد بود.

واقعی نبودن ارزش ریال در پیوند با ارزهای خارجی، یکی دیگر از دغدغه‌های دولت است. به طوری که خبرگزاری جمهوری اسلامی «ایرنا» در اواخر سال ۸۸ در گزارشی با انتقاد از سیاست تثبیت نرخ ارز در دوره ریاست جمهوری هاشمی رفسنجانی و محمد خاتمی، اذعان کرده بود که قیمت واقعی هر دلار در بازار بین سه تا هفت هزارتومان است و نه یک‌هزار تومان. حذف صفر از واحد پول کشورهای در حال توسعه پدیده جدیدی نیست. پایین آمدن ارزش پول این کشورها معمولاً آنها را مجبور به کنار گذاشتن صفر از واحد پول خود می‌کند. پس از دهه ۶۰ میلادی برای مثال کشور ترکیه شش صفر از واحد پول خود حذف کرد و رومانی نیز چهار صفر از واحد پول خود را کنار گذاشت. این موضوع برای کشور آلمان نیز قبل از دهه ۶۰ میلادی اتفاق افتاد. لطفاً در مورد تأثیرات حذف صفر از واحد پول کشورها توضیح دهید
.

این فقط جنبه روانی دارد. مثلاً فرض کنید یکی از آن کشورها کشور زیمباوه است که چندین صفر را از جلوی پولش حذف کرد، ولی نه نرخ تورم در این کشور پایین آمده و نه نرخ بی‌کاری. بعدهم در فاصله کمی این صفرها مرتب افزایش پیدا کرده است. ترکیه جزو کشورهای در حال توسعه و در حال پیشرفت است که گام‌های خوبی در زمینه پیشرفت اقتصادی در این چندین سال اخیر برداشته. این کشور هم چنین کاری کرده و چهار صفراز پول ملی را حدوداً سه سال پیش برداشته است. ترکیه تقریباً تا حدودی موفق بود. علتش هم این بوده که ترکیه توانست نرخ تورم را کنترل کند. یکی از انگیره‌های این کشور نیز تلاش برای ورود به اتحادیه اروپا است. البته نه این که برای ورود به اتحادیه اروپا این صفرها را برداشته باشند، ولی به دلیل این که واقعاً از نظر اقتصادی ترکیه طی این یکی دو دهه اخیر کارهای زیادی کرده و توانسته است که با ایجاد اشتغال نرخ تورم را کنترل کند. می توان گفت در کشورهای در حال توسعه قرار دارد که البته همه‌شان هم در یک رده نیستند؛ مثلاً ترکیه با زیمباوه اصلاً قابل مقایسه نیست. آنها موفق بودند و توانستند، ولی آنها در شرایطی این کار را کردند که تورم را کنترل کرده بودند و اشتغال را بالا برده بودند.








فعالیت رسمی دولتی‌ها برای انتخابات مجلس آغاز شد

سایت انتخاباتی «دولت انتظار» آغاز به کار کرد


دو روز پس از آنکه محمود احمدی‌نژاد در حکم سرپرستی حمید بقایی دولت خود را «دولت انتظار» نامید٬ سایت اینترنتی «برای هم» از سوی گروهی از حامیان «دولت عدالت و انتظار» راه‌اندازی شد.
مسئولان این سایت اعلام کرده‌اند که هدف آن‌ها «روشنگری در مورد تلاش‌های بهانه‌جویان انقلابی نما» است.
از دیگر اهداف این سایت «نقد صحیح عملکرد بخش‌هایی که در راستای اهداف دولت عدالت و انتظار حرکت نمی‌کنند» اعلام شده است.
 «آگاه‌سازی در مورد تحرکات ضدانقلاب جدید و قدیم» از دیگر اهداف اعلام شده این سایت است.
دست‌اندرکاران این سایت اعلام کرده‌اند خواهند کوشید اخبار حامیان دولت «عدالت و انتظار» و ستادهای خودجوش مرتبط در جریان انتخابات‌ پیش رو را اطلاع‌رسانی کند.
تیم محمود احمدی‌نژاد تلاش‌ها برای کسب کرسی‌های مجلس نهم را با آغاز سال جدید شمسی به طور رسمی آغاز کرده است.
برخی گزارش‌ها حاکی است تیم احمدی‌نژاد برای کسب ۱۵۰ کرسی مجلس برنامه‌ریزی کرده و برکناری اسفندیار رحیم‌مشایی از سرپرستی نهاد ریاست جمهوری به منظور سازماندهی ستاد انتخاباتی دولت صورت گرفته است.
محافظه‌کاران حامی علی خامنه‌ای بارها از فعالیت انتخاباتی حامیان احمدی‌نژاد ابراز نگرانی کرده و معتقدند این تیم در آینده فتنه‌ عمیقی علیه جمهوری اسلامی به راه خواهد انداخت.
تیم احمدی‌نژاد در دو سال گذشته ده‌ها سایت اینترنتی و وبلاگ راه‌اندازی کرده که محور بسیاری از فعالیت‌‌های آنها موضوعات فرهنگی٬ اجتماعی و اقتصادی است.




سایت «الف» متعلق به احمد توکلی:

اخراجی‌های ۳ با روش‌های غیر اخلاقی ساخته شد


سایت محافظه‌کار «الف» نوشته که فیلم اخراجی‌های۳ با «تشبث به روش‌های غیر اخلاقی و بعضا هجویات» ساخته شده و ده‌نمکی بهتر است سینما را‌‌ رها کرده و به مطبوعات بازگردد.
این سایت روز دوشنبه (۲۲ فروردین) نوشته اگر اخراجی‌های ۳ در زمانی که مسعود ده‌نکی هفته نامه «شلمچه» و «جبهه» را داشت تولید می‌شد٬ ده‌نمکی مانع از نمایش آن در سینما‌ها می‌شد.
 «الف» با انتقاد از این فیلم پرسیده است: «آیا اجرای موسیقی حرام، بازی کردن زنان آرایش کرده در فیلم و یا قرار گرفتن زنان بی‌حجاب بر روی سن در کنار ده‌نمکی، تاسف برانگیز نیست؟»
 این سایت همچنین پرسیده که «آیا هزینه کردن برای فیلمی که تماشاچیان بعد از کلی خندیدن به لودگی‌های آن، در ‌‌نهایت هیچ مطلب حائز اهمیتی عائدشان نشود، تاسف برانگیز نیست؟»
فیلم اخراجی‌های ۳ و حواشی مربوط به آن در هفته‌های اخیر به یکی از موضوعات پر تنش در جامعه سینمایی و سیاسی ایران تبدیل شده است.
موضوع این فیلم که به طور غیر مستقیم مربوط به وقایع پس از انتخابات است با انتقاد محافظه‌کاران و اصلاح‌طلبان مواجه شده است.
محافظه‌کاران می‌گویند مسعود ده‌نمکی از بازیگرانی در این فیلم و دو فیلم سابق خود استفاده کرده که پیش‌تر مخالف سرسخت حضور آن‌ها در جامعه و سینمای ایران بود.
برخی محافظه‌کاران در محافل خود از مسعود ده‌نمکی با عنوان محسن مخملباف دوم یاد می‌کنند.




حمله هماهنگ حامیان خامنه‌ای به جوانفکر

کاری نکنید حزب‌الله تیم احمدی‌نژاد را واژگون کند

سایت‌های محافظه‌کار منتقد دولت به تیم محمود احمدی‌نژاد هشدار دادند چنانچه بخواهند در برابر دستورات علی خامنه‌ای ایستادگی کنند، واژگون شده و از سرچشمه خشک خواهند شد.
سایت‌های «الف»  و «شمال‌نیوز» در یادداشتی مشترک و سایت «جهان‌نیوز» در یادداشتی مستقل این مطالب را بیان کرده‌اند.
یادداشت این سایت‌های محافظه‌کار در واکنش به این گفته علی‌اکبر جوانفکر که محمود احمدی‌نژاد در موضوع برکناری رحیم‌مشایی از معاونت اولی می‌توانست دستور آیت‌الله خامنه‌ای را اجرا نکند٬ منتشر شده است.
سایت‌های «الف» و «شمال‌نیوز» خطاب به مشاور احمدی‌نژاد نوشته‌اند: «کاری نکنید تعبیر و تحلیل برخی افراد در مورد اینکه فتنه بعدی از درون اصولگرایان است به حقیقت بپیوندد و شما و امثال شما مصادیق آن باشید.»
این سایت‌ها به صراحت تیم احمدی‌نژاد را تهدید کرده‌اند کاری نکنند تا «فرزندان ولایت» با آنها برخورد کنند.
سایت «جهان‌نیوز» هم در واکنش به اظهارات جوانفکر نوشته است: «سرچشمه‌های جوشان این جریان خطرناک {تیم احمدی‌نژاد} را باید به خوبی رصد کرد و البته در ادامه خشکاند.»
این سایت اضافه کرده است: «افرادی که به دستورات مقام معظم رهبری قید ارشادی یا مولوی الصاق می‌کنند از این جهت بسیار خطرناکند که می‌توانند در هر لحظه‌ای و در مورد هر دستوری، به بهانه ارشادی بودن، آن را اجرا نکرده و مقاصد ناصواب خویش را دنبال کنند.»
محمود احمدی‌نژاد پس از انتخابات سال ۱۳۸۸ در حکمی اسفندیار رحیم‌مشایی را به عنوان معاون اول خود معرفی کرد که این اقدام با واکنش‌های تندی همراه شد.
مدتی بعد نامه‌ای از رهبر جمهوری اسلامی مبنی بر ضرورت کنار گذاشتن رحیم‌مشایی از این پست منتشر شد که احمدی‌نژ‌اد نسبت به اجرای مفاد آن بی‌اعتنایی کرد تا اینکه رحیم‌مشایی خود تصمیم به استعفا گرفت.
پس از استعفای رحیم‌مشایی٬ احمدی‌نژاد در نامه‌ای کوتاه خطاب به خامنه‌ای خبر برکناری مشایی از معاونت اولی خود را اعلام کرد و در پایان نامه خود خطاب به وی نوشت: «ایام عزت مستدام.»
بسیاری از محافظه‌کاران معتقدند احمدی‌نژاد نسبت به این دستور خامنه‌ای بی‌اعتنایی کرده و با وجود گذشت بیش از یک‌سال٬ از این بی‌اعتنایی خشمگین هستند.

پرداختهای بی ضابطه برخی دولتی ها به نمایندگان مجلس، جنجال ساز شد
جــرس: 
در حالیکه موضوع پرداخت کمکهایی خاص از سوی برخی دولتمردان به تنی چند از نمایندگان، در آخرین روزهای سال گذشته به طور ضمنی مطرح و در برخی محافل مجلسیون مورد بحث و انتقاد و پرسش قرار گرفته بود، امروز نیز رسانه های خبری از حاشیه ساز شدن این اقدام هدف دارِ دولت گزارش داده اند.

به گزارش خبرآنلاین، نورالله حیدری دستنایی عضو کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس از نامشخص بودن ملاک تخصیص کمک های اعتباری به استان های مختلف انتقاد کرد و گفت: ضروری است، دولت برای پرداخت کمک های مختلف به استان های کشور سازوکار قانونی مشخصی تعیین کند.
به گفته وی، برخی نمایندگان طی مکاتباتی با برخی اعضای دولت، توانستهاند منابعی را دریافت کنند اما دیگرانی نتوانستهاند. در برخی استانها هم این کمکها شامل حال برخی نمایندگان بوده است. وی از هیات رئیسه خواست تا ضابطه پرداخت این کمک ها از سوی دولت به برخی نمایندگان مشخص شود.
شهاب الدین صدر که در غیاب علی لاریجانی ریاست جلسه را بر عهده داشت، در واکنش به این تذکر با بیان اینکه این کمکها باید صرفا در چارچوب قانون بودجه باشد، تاکید کرد که نباید هیچ تبعیضی در این زمینه وجود داشته باشد. اما اگر نمایندگان مواردی را سراغ دارند، به هیات رئیسه اعلام کنند تا پیگیری شود.
گفتنی است مواردی از پرداخت های خاص دولت به برخی نمایندگان، از خبرساز ترین اقدامات دولتی ها در قبال پارلمان بوده، که از جمله می توان به پرداخت های پنج میلیون تومانی به برخی از نمایندگان که به بهانه "کمک به تعمیر مساجد"، از آنها برای پس گرفتن درخواست استیضاح علی کردان (وزیر کشور وقت) امضا اخذ می کردند. (ماجرا از آنجا آغاز شده بود که مدیرکل پارلمانی دولت، که گویا مامور پرداخت پنج میلیون تومان به نمایندگان مجلس - در قالب کمک به مساجد حوزه های انتخابیه نمایندگان - بود، در قبال ارائه چک های مورد نظر به نمایندگان، دو رسید دریافت می کرد: رسید اول، تاییدیه وصول چک بود و دومی که گفته می شود زیر رسید اول بوده و بدون آنکه متن آن به نمایندگان نشان داده شود، به عنوان نسخه دوم رسید وصول چک معرفی می شد که نمایندگان باید آن را امضا می کردند و البته متن نامه زیر رسید هم انصراف از استیضاح علی کردان، وزیر کشور بوده است.)
هنوز مشخص نیست موج جدید پرداخت ها، به دلیل بحث جمع آوری امضا جهت "پرسش از رئیس دولت" بوده، یا علل دیگری دخیل بوده است.
 




جرس: 
در حالی که معمر قذافی طرح صلح اتحادیه افریقا را پذیرفت، رهبران مخالفان دولت لیبی در بنغازی طرح اتحادیه آفریقا برای برقراری آتش بس بین مخالفان مسلح دولت لیبی و نیروهای وفادار به معمر قذافی را رد کرده اند.
مخالفان دولت لیبی طرح صلح بدون برکناری قذافی را قبول ندارند
رهبران مخالفان می گویند از آنجا که کناره گیری سرهنگ قذافی در این طرح منظور نشده است، آنها حاضر نیستند آن را قبول کنند.
به گزارش بی بی سی، هیات نمایندگی اتحادیه آفریقا گفته است که معمر قذافی پس از دیدار با این هیات در روز یکشنبه، طرح پیشنهادی آنها را پذیرفته است.
آمریکا، بریتانیا و ایتالیا بار دیگر گفته اند که رهبر لیبی باید کناره گیری کند.
هیلاری کلینتون، وزیر امور خارجه آمریکا، گفته است که دولت او خواهان آن است که در لیبی انتقال قدرت صورت بگیرد و به گفته او این انتقال قدرت باید شامل خارج شدن معمر قذافی از لیبی شود.
سازمان پیمان آتلانتیک شمالی، ناتو، که در حملات هوایی خود نیروهای هوادار معمر قذافی را هدف قرار می دهد، گفته است که برقراری هرگونه آتش بسی باید واقعی و قابل تائید باشد.
از سرگیری حملات به مصراته یکی از ساکنان مصراته در تماس با بی بی سی گفته است که نیروهای معمر قذافی حمله به مصراته را از سر گرفته اند.
عبدل، ساکن مصراته، گفت :"وضعیت واقعا بد است. نیروهای قذافی سعی می کنند از دو نقطه در شرق شهر و همینطور از مرکز شهر، در سراسر مصراته نفوذ کنند."
نیروهای هوادار سرهنگ قذافی، اخیرا نیروهای مخالفان را عقب رانده بودند اما ناتو با حملات هوائی خود مانع پیشرفت آنها شد.
جیکوب زوما، رئیس جمهوری آفریقای جنوبی، که همراه با رهبران سه کشور دیگر آفریقائی به لیبی رفته بود، خواهان آن شد که حملات نیروهای ناتو متوقف شود، اما مقامات ناتو می گویند تا زمانی که جان غیرنظامیان در خطر باشد، به حملات هوائی خود ادامه خواهند داد.
طرح اتحادیه آفریقا جیکوب زوما، رئیس جمهوری آفریقای جنوبی دیروز گفته بود که طرح اتحادیه آفریقا برای آتش بس، پس از موافقت آقای قذافی با آن، برای بررسی به رهبران مخالفان دولت داده شده است.
آقای زوما همراه با سه رهبر دیگر آفریقایی با تهیه طرحی برای پایان دادن به درگیری ها در لیبی به این کشور رفتند.
آنها روز یکشنبه (ده آوریل) در طرابلس با معمر قذافی ملاقات کردند و طرح خود را به او ارائه کردند.
طرح صلح اتحادیه آفریقا شامل آتش بس فوری، گشایش کانال ارسال کمک های بشردوستانه و آغاز گفتگوی مخالفان با دولت لیبی است.


برادر داوود سلیمانی: مقررات جاری زندانها برای زندانیان سیاسی رعایت نمی شود
جرس:
دکتر داوود سلیمانی عضو شورای مرکزی جبهه مشارکت، استاد دانشگاه، عضو کمیسیون فرهنگی مجلس ششم و معاون دانشجویی دانشگاه تهران در دوره اصلاحات (زمان ریاست جمهوری محمد خاتمی) است که در جریان حوادث بعد از انتخابات بازداشت و در دادگاه به سه سال حبس محکوم گردید. وی که تاکنون فقط یک بار به مرخصی دو روزه آمده است، سال نو را مانند سایر زندانیان پس از انتخابات در زندان بسر برد.  

برادر این اصلاح طلب دربند با اشاره به ناراحتی های خانواده می گوید: " زندانیان سیاسی با محدودیت های خاصی مواجه هستند بویژه عدم دسترسی به تلفن، آنها و خانواده هایشان را در شرایط بدی قرار می دهد. دو تا از بچه های کوچک دکتر خیلی بهانه پدرشان را می گیرند و همین تماس تلفنی باعث می شد شنیدن صدای پدرشان به آنها آرامش بدهد تا راحت تر این شرایط را تحمل کنند اما متاسفانه تلفنها قطع است. همچنین به ما وعده مرخصی برای عید داده بودند اما بعد موافقت نشد و بعد از پیگیری یک نامه برای ملاقات حضوری گرفتیم. بعد که روز اول فروردین بچه ها را بردیم تا پدرشان را ببینند و او را در آغوش بکشند، گفتند زندان تعطیل است و بچه ها که به امید دیدن پدرشان تا کرج آمده بودند با گریه برگشتند. نامه را دوباره برای پنج شنبه وسط عید تمدید کردیم اما بعد که نامه را ارائه دادیم، گفتند اینجا رئیس زندان تصمیم می گیرد و ملاقات کابینی دادند و ملاقات حضوری لغو شد."
گفتنی است، دکتر داوود سلیمانی در سال 78 و در زمان حمله‌ لباس‌شخصی‌ها به کوی دانشگاه تهران نقش مؤثری در افشای جنایت‌های لباس‌شخصی‌ها و عوامل سرکوبگر نیروی انتظامی در حمله به کوی دانشگاه داشت.

متن گفتگوی "جرس" با برادر دکتر داوود سلیمانی را با هم می خوانیم:

آقای سلیمانی علت عدم موافقت با مرخصی برادرتان چه بوده و نتیجه پیگیری های شما تاکنون به کجا رسیده است؟

روز بیست و هشتم اسفند که من پیش آقای جعفری بودم ایشان قول دادند که بعد از عید به دکتر مرخصی می دهند اما دیروز که به دادستانی مراجعه کردم در آنجا گفتند که فعلا که خبری نیست و بروید.

علت آنرا هم نگفتند؟

نخیر، به ایشان که در مهر ماه چهل و هشت ساعت مرخصی برای درمان داده بودند همان زمان قول دادند که اگر ما قضیه را رسانه ای نکنیم مرخصی ادامه داشته باشد اما نه تنها مرخصی ادامه پیدا نکرد بلکه در مناسبت هایی مثل عید نوروز که به بعضی ها مرخصی دادند ایشان همچنان در زندان ماندند.

با توجه به مشکلات جسمانی که ایشان داشتند الان در چه وضعیتی بسر می برند؟

شکر خدا حال عمومی اشان نسبتا خوب است اما آن ناراحتی هایی که دارند و بصورت مزمن است به همین علت ایشان باید آزادتر باشد تا مشکلات جسمانی اشان بهتر پیگیری شود.

ایشان هنوز در زندان رجایی شهر نگهداری می شوند؟

بله، در بند سیاسی زندان رجایی شهر هستند.

اطلاع دارید که عده ای از زندانیان سیاسی این بند در اعتراض به شرایط نامناسب زندان و رفتار ماموران می خواهند دست به اعتصاب غذا بزنند؟

این را من هم شنیدم، به هر حال از دی ماه سال گذشته زندانیان را در شرایط سخت تری گذاشته اند. تلفن ها و ملاقات های حضوری قطع شده وامکانات رفاهی نظیر کتاب و غیره هم محدود شده است. زندانیان سیاسی با محدودیت های خاصی مواجه هستند بویژه عدم دسترسی به تلفن آنها و خانواده هایشان را در شرایط بدی قرار می دهد. دو تا از بچه های کوچک دکتر خیلی بهانه پدرشان را می گیرند و همین تماس تلفنی باعث می شد شنیدن صدای پدرشان به آنها آرامش بدهد تا راحتت ر این شرایط را تحمل کنند اما متاسفانه تلفنها قطع است.

در میان صحبت هایتان به دلتنگی های فرزندان دکتر سلیمانی اشاره کردید، می توانید کمی از فشارهای عاطفی که بویژه در ایام عید بر آنها وارد شد صحبت بفرمایید؟

چه بگویم، به ما وعده مرخصی برای عید داده بودند اما بعد موافقت نشد و بعد از پیگیری یک نامه برای ملاقات حضوری گرفتیم. بعد که روز اول فروردین بچه ها را بردیم تا پدرشان را ببینند و او را در آغوش بکشند، گفتند زندان تعطیل است و بچه ها که به امید دیدن پدرشان تا کرج آمده بودند با گریه برگشتند. نامه را دوباره برای پنج شنبه وسط عید تمدید کردیم اما بعد که نامه را ارائه دادیم، گفتند اینجا رئیس زندان تصمیم می گیرد و ملاقات کابینی دادند و ملاقات حضوری لغو شد.
خوب طبیعتا شرایط خانواده ها که عزیزانشان در زندان هستند به لحاظ روحی شرایط خوبی نیست مخصوصا کسانی که از مرخصی محروم هستند. گلایه ما هم این است که طبق قوانین اگر زندانی شرایط خاص زندان را به خوبی پذیرا باشد و رعایت مقرارت را کند، بعد از گذراندن نیمی از دوران محکومیتش آزادی مشروط می گیرد. اما علی رغم اینکه مسئولان زندان از رفتار برادرم راضی بودند و ما منتظر بودیم در ماه نهم، ایشان از حق آزادی مشروطشان استفاده کنند اما تاکنون هیچ پاسخی به پیگیری های ما و خود ایشان داده نشده است. متاسفانه قوانین آیین نامه های داخل زندانها رعایت نمی شود و یا حقوق زندانی که در کنفوانسیون هایی که ایران هم عضوش است رعایت نمی شود و مشکل ایجاد می کند.

در پایان صحبتی با مسئولان قضایی دارید؟

اصل قضیه یعنی نوع اتهام و خود اتهام و محکومیتشان را خود دکتر سلیمانی و ما قبول نداریم اما با این حال ایشان شرایط زندان را پذیرفتند و طوری عمل کردند که مشمول ماده سی و هشت یعنی آزادی مشروط شوند اما متاسفانه این امر صورت نگرفت. بعبارتی احساس می شود که یکجانبه برخورد می شود. ما می بینیم که زندانیان که جرایم خاص مثل قاچاق و غیره مرتکب شده اند خیلی راحت مشمول این قوانین می شوند اما برای زندانیان سیاسی مقرارت جاری زندانها رعایت نمی شود و این گلایه من از سیستم قضایی کشور است.








ابراز نگرانی از وضعیت فخرالسادات محتشمی‌پور

خانواده‌های زندانیان سیاسی: جلسات قرآن تا روز رهایی ادامه خواهد داشت

جمعی از خانواده های زندانیان سیاسی، در بیانیه ای با اظهار تاسف از عدم حضور فخرالسادات مختشمی پور در جلسات هفتگی قرآن، ضمن ابراز نگرانی از شرایط جسمی و روحی وی، اعلام کردند که جلسات قرائت قرآن را تا رهائی او و تمامی آزادگان بی گناه ادامه خواهند داد و مسئولیت وخامت حال هر زندانی سیاسی را تنها متوجه مسئولین قضائی و حکومتی می دانند.
آنها در این نامه نوشته اند: حدود یک ماه و نیم است که این فرزند حضرت زهرا(س) تنها به جرم پی گیری حقوق مسلم همسر بی گناهش که بی هیچ دلیل قانونی در قرنطینه به سر برده و از درمان بیماری هایش محروم می باشد، در سلول انفرادی بند ۲-الف، که قانونی بودن آن نیز مورد تردید است، به سر برده، از دیدار همسرش محروم گشته و در این مدت حتی وکیل ایشان نیز اجازۀ دیدار و صحبت با وی را نیافته است.
متن کامل این بیانیه که در اختیار کلمه قرار گرفته است، به شرج زیر است:
به نام خدای فریادرس
این چندمین جلسۀ قرآن است که خانوادۀ بزرگ زندانیان سیاسی بدون حضور همراه همیشگی و دلسوزشان برگزار می کنند.
آیات قرآن و دعاهایی که فخرالسادات محتشمی پور با صوت حزین و دلنشین خود به همراه سایر خانواده های دلسوخته، قرائت می کرد تسکین دهنده و آرام بخشی بود که دل های مادران و همسران و فرزندان ستمدیده را نوید فریادرسی می داد و صبوری و پایداریمان را به امید هدایت گمراهان و نابودی مغرضان، بیشتر می ساخت.
اکنون حضور سبزش بسیار سبزتر از گذشته بوده و باران دعاهای توسل و آیات قرآن را به سوی خود سرازیر نموده است.
اینک حدود یک ماه و نیم است که این فرزند حضرت زهرا(س) تنها به جرم پی گیری حقوق مسلم همسر بی گناهش که بی هیچ دلیل قانونی در قرنطینه به سر برده و از درمان بیماری هایش محروم می باشد، در سلول انفرادی بند ۲-الف، که قانونی بودن آن نیز مورد تردید است، به سر برده، از دیدار همسرش محروم گشته و در این مدت حتی وکیل ایشان نیز اجازۀ دیدار و صحبت با وی را نیافته است.
ما خانواده های زندانیان بی گناه سیاسی که به دلایل بی اساس و واهی نزدیک به دو سال است در عسر و حرج ناشی از غرض ورزی های عده ای معلوم الحال به سر می بریم، ضمن ابراز نگرانی از شرایط جسمی و روحی خواهر خوبمان فخرالسادات محتشمی پور اعلام می داریم جلسات قرائت قرآن را تا رهائی ایشان و تمامی آزادگان بی گناه ادامه داده و مسئولیت وخامت حال هر زندانی سیاسی را تنها متوجه مسئولین قضائی و حکومتی می دانیم.








فریاد اعتراض شان هنوز به جایی نرسیده

زندانیان سیاسی زن همچنان در بند قرنطینه اوین نگه داری می شوند

کلمه_گروه اجتماعی:کمتر کسی تصور می کرد که نگهداری زندانیان سیاسی زن در یکی از قرنطینه های زندان اوین با نام متادون ماه ها به طول انجامد و این زندانیان بدون کوچکترین امکانات رفاهی و در چنین شرایط دشواری این همه مدت در این بند بمانند.اما آنها ماههاست که در این بند هستند و انگار هم برای مسوولان، هم برای رسانه ها و هم برای فعالان حقوق بشر شرایط غیرعادی زندانیان سیاسی زن کم کم عادی شده است اما برای خود این زندانیان این شرایط هرگز عادی نشده و هر چه می گذرد تحملش سخت تر می شود.این زندانیان به قول خودشان دچار یک نوع بی عملی و رخوت در شرایط بسته این بند شده اند و فریاد اعتراض شان هم در این مدت به جایی نرسیده است و همچنان بیش از بیست زندانی زن در یک فضای سی متری نگه داری می شوند و سلامت شان هر روز بیشتر از روز پیش به خطر می افتد.
به گزارش کلمه، در آبان ماه سال گذشته زندانیان سیاسی زن از بند معروف به بند نسوان به سالن دربسته‌ای به نام ” بند متادون” منتقل شدند، این سالن دربسته در بخشی از بند نسوان قرار گرفته و به صورت یک سلول جمعی است و زندانی را از آزادی عمل در محدوده کوچک زندان نیز محروم می‌کند.
در بندهای عادی زندان اوین ، زندانیان از حق رفت و آمد در راهرو و هواخوری برخوردارند، اما در این بخش این حق نیز از زندانیان سلب شده و زندانی ناچار است تمام ساعات خود را در همان سالن دربسته بگذراند.
زندانیان زن مجبورند تمام ساعات روز وشب را بدون کوچکترین امکانات رفاهی، تفریحی و بهداشتی در این سلول در بسته بگذرانند.آنها حق استفاده از سالن ورزشی و حتی کتابخانه بند زنان را نیز ندارند و تنها یک ساعت در روز قادرند از هواخوری استفاده کنند .این شرایط موجب بیماری برخی از این زندانیان شده است چرا که آنها بدون تحرک مجبورند ساعتها در یک نقطه باقی بمانند و نمی دانند چگونه ساعات خود را بگذرانند .
این بند قرنطینه هرچند دیگر بند متادون نام ندارد اما همچنان برای گذراندن دوران حبس به ویژه حبس های طولانی مناسب نیست. زندانیان زن از کمترین امکانات برای پخت و پزو زندگی برخوردارند در حالی که در دیگر بندهای عمومی زندان اوین بیشتر زندانیان از امکانات کافی در این زمینه برخوردارند .این بند همچنین فقط یک حمام و دستشویی دارد .
زندانیان این بند نیز همچون زندانیان بند ۳۵۰ زندان اوین که زندانیان سیاسی مرد را در خود جای داده است از حق تماس تلفنی محروم اند و تنها روزهای سه شنبه به مدت ۲۰ دقیقه می توانند با خانواده شان ملاقات کابینی داشته باشند، ملاقاتهای حضوری این زندانیان نیز با تشخیص دادستان تهران انجام می پذیرد و بیشتر این زندانیان از این حق محرومند .
زندانیان عادی زن که در بند نسوان به سر می برند از امکانات بهتری برخوردارند آنها می توانند از کلاس‌های فرهنگی، کتابخانه و همچنین هواخوری در تمام طول روز استفاده کنند.
در این شرایط دشوار بیشتر زندانیان سیاسی این بند از حق مرخصی نوروزی نیز محروم ماندند و نوروز امسال را نیز در زندان و در این بند آغاز کردند .هم اکنون در بند متادون بیش از بیست زندانی سیاسی زن از جمله بهاره هدایت، عاطفه نبوی، پروین جوادزاده ، مهدیه گلرو، لیلا توسلی، هاله سحابی و … نگه‌داری می‌شوند.






آيا 60 هزار ميليارد متفرقه در بودجه، در جهت برنامه است؟

پزشکیان: کاری نکنیم که ریشه‌ی دشمنی‌ها عمیق و غیر قابل برگشت شود

یک عضو فراکسیون خط‌ امام (ره) مجلس، با استناد به فرمایشی از حضرت علی(ع) خطاب به مالک اشتر گفت: نباید در جامعه کاری کنیم که ریشه دشمنی‌ها عمیق شده و عقده‌ها در دلها سنگین و غیر قابل برگشت شود.

به گزارش ایسنا، مسعود پزشکیان در نطق میان دستور امروز – سه شنبه – خود در مجلس با اشاره به خطبه‌ای از حضرت علی (ع) گفت: بر اساس این خطبه کسی که با نگاه قلبش می‌ببیند و بر مبنای بصیرت عمل می‌کند، در ابتدای کار خود باید بررسی کند کاری که انجام می‌دهد به نفعش است یا ضررش که اگر آن کار به ضررش بود آن را ادامه ندهد.
پزشکیان با اشاره به فرمایش حضرت علی(ع) در خطبه ۱۵۲ نهج‌البلاغه گفت‌: بر اساس این خطبه اگر می‌خواهیم با بصیرت عمل کنیم باید ابزار اندازه‌گیری برای کارها را هم داشته باشیم و این ابزار اندازه‌گیری به نحوی باشد که هر کس که بخواهد اندازه‌گیری کند به یک نتیجه واحد برسد.
وی در تشریح این موضوع در شرایط حال کشور اظهار داشت: مشکلی که ما در قوانین و اجرای کارها و بسیاری از موارد داریم به مسئله اندازه‌گیری‌ها برمی گردد؛ در اعلام اندازه‌گیری بین ۰ تا ۱۰۰ فاصله‌ی زیادی وجود دارد و این نشان می دهد که ابزار اندازه‌گیری ما دارای اشکال است، لذا ما باید در اندازه‌گیری به یک زمان مشترک برسیم چراکه همه اختلافات به این خاطر است که در ابزارها با مشکل مواجهیم.
عضو کمیسیون بهداشت و درمان مجلس در ادامه سند چشم‌انداز را میثاق مشترک همه ملت دانست و افزود: مقام معظم رهبری در آن چشم‌انداز تاکید کرده‌اند که تدوین، تهیه و تصویب برنامه بودجه سالانه شاخص‌های کمی کلان از قبیل نرخ سرمایه‌گذاری، درآمد سرانه، تولید ناخالص ملی، نرخ اشتغال، کاهش فاصله‌ی درآمد دهکها، رشد فرهنگی آموزش و پژوهش ، توانایی متناسب با سیاستها باید بر اساس اهداف و الزامات چشم‌انداز تنظیم و تعیین شود، یعنی چیزی که در مجلس تصویب ‌می کنیم باید بر اساس اهداف سند چشم‌انداز باشد که در اینصورت مشکلی نخواهیم داشت.
پزشکیان با طرح این سوال که آیا در این راستا شاخص مشخصی وجود دارد گفت: آیا بودجه‌ای که ۶۰ هزار میلیارد آن متفرقه است در جهت برنامه است یا خیر؟
نماینده‌ی مردم تبریز بیشتر مشکلات را مربوط به اندازه‌گیری‌ها دانست و افزود: حضرت علی (ع) در نامه‌ای به مالک اشتر توصیه‌ کرده‌اند که هر گره‌ای که در جامعه و از مردم در دل توست، بیرون بریز و ریشه دشمنی ها را نابود کن، هر چیزی که بخواهد به دشمنی منجر شود را نیز از ریشه برکن، لذا در جامعه نباید کاری کنیم که ریشه دشمنی‌ها عمیق شده و عقده‌ها در دلها سنگین و غیر قابل برگشت شود.
وی با اشاره به نقل قولی از شهید بهشتی گفت: در کتاب حق و باطل از دیدگاه قرآن، شهید بهشتی عنوان می‌کند که ما با شعار داشتن آیین حق و عدل در جهان امروز، دعوت خودمان را عرضه می‌کنیم، البته به شرط این که عمل ما آنقدر وارونه نباشد که مردم دنیا را بیزار کند تا از حق، گریزان شده و بگویند این حقی نیست که فطرت ما جستجو می‌کرد.
پزشکیان ادامه داد: شهید بهشتی عنوان می‌کند آیا مراقب این هستیم که در گفت‌وگو، حق محور و عدل محور باشیم نه خود محور؟ آیا مراقب این هستیم که هر یک از ما خود و اندیشه خود را ترازوی منحصر به فرد حق و باطل قرار ندهیم ؟ آیا آماده آن هستیم اگر بر اندیشه، گفته و رفتار ما نقدی منصفانه شود آن را به راحتی بپذیریم؟ آیا عادت کرده‌ایم که انتقادات ما آهنگ سوال داشته باشد نه آهنگ کوباندن؟
وی تصریح کرد: در ادامه از شهید بهشتی آمده است به نحوی نباشد که اگر در همان گام اول، جهانیان با ما روبه‌رو شدند ما را آدمهای لجوج و متعصب به معنای خود محور بیابند که این ما هستیم که محور حق و باطل، ترازوی منحصر به فرد حق و باطل و عدل و ظلم هستم؛ مسلم است در چنین وضعیتی از ما فاصله خواهند گرفت، هر فرد و گروهی این گرفتاری را داشته باشد اگر از همه دستگاههای تبلیغاتی دنیا و آخرین فنون تبلیغاتی بهترین قلم و بیان، شیرینی‌ترین و جذاب‌ترین شعرهای مهیج،‌ نمایشنامه و فیلم هم استفاده کند باز به جایی نمی‌رسد.
نماینده‌ی تبریز تصریح کرد: شهید بهشتی از دید خود می‌گوید دعوت به اسلام یعنی دعوت به حق، یعنی اگر کلمه اسلام را از روی آن برداریم، دعوت شونده ببیند که ما او را به حق دعوت می‌کنیم و اگر دعوت زبانی، قلمی، اندیشی و عملی ما به اسلام به این آراستگی و جذابیت شد، فکر می‌کنم بتوانیم به پیروزی این دعوت مطمئن شویم.
به گزارش خبرآنلاین، نطق امروز مسعود پزشکیان که برآمده از خطبه​های نهج البلاغه و کتاب​های شهید بهشتی بود با فریاد احسنت احسنت نمایندگان مواجه شد.






افزایش قیمت انواع خودروهای داخلی و خارجی

قیمت انواع خودروهای داخلی و خارجی در پایان اولین ماه از سال ۹۰ افزایش یافت.
به گزارش خبرآنلاین، ایران خودرو و سایپا اقدام به افزایش قیمت های خود کردند. در این افزایش قیمت که اخیرا به نمایندنگی ها ابلاغ شده قیمت خودرویی مثل پژو ۲۰۶ از ۱۳ میلیون و ۹۵۰ هزار تومان به ۱۴ میلیون و ۸۰ هزا تومان رسید. پژو ۲۰۷i از قیمت۱۷ میلیون و ۱۰۰ هزار تومان به ۱۷ میلیون و ۲۶۰ هزار تومان رسید، مدل اتوماتیک آن نیز از از ۱۹ میلیون و ۴۰۰ هزار تومان به ۱۹ میلیون و ۵۸۰ هزار تومان رسید.
اما نکته جالب این که قیمت تندر نیز بالاخره افزایش یافت. با توجه به این که قبلا که پارس خودرو قیمت تندر خود را بالاتر از قیمت ایران خودرو به فروش می رساند، ایران خودرو نیز مجاب به افزایش قیمت محصول خود در کارخانه شد و قیمت آن را در مدل فول آپشن E2 از ۱۳ میلیون و ۹۵۵ هزار تومان به ۱۴ میلیون و ۹۰ هزار تومان رساند. سوزوکی نیز بالاترین افزایش قیمت را داشت.
گفته می شود این افزایش قیمت به دلیل مالیات بر ارزش افزوده بوده است. البته این افزایش هنوز تاثیر خود در قیمت بازار را نشان نداده است؛ ولی کارشناسان خودرو معتقدند تاثیر این افرایش قیمت در هفته های آتی مشهود خواهد بود.
البته قیمت های بازار در سال جدید به طور عمومی روند افزایشی را نشان می دهد که در این میان خودروهایی مثل تندر۹۰ و زانتیا رکورد قیمتی خود را به ثبت رساندند به طوری که تندر فول ۱۶ میلیون تومان و زانتیا که سایپا آن را به تاریخ سپرد در بازار به ۳۲٫۵ میلیون تومان رسیده که تقریبا قیمتی بی سابقه ای بوده است.
بازار خودروهای وارداتی از این تحولات بی بهره نماند و قیمت این خودروها در سال جدید بین دو تا شش میلیون تومان افزایش قیمت را نشان می دهد.






اعتراض مراجع به حادثه 14 خرداد، دفاع از مظلوم بود

سید حسن خمینی: حیات‌ روحانیت در گرو مطالبه‌‌ی خواسته‌های مردم است

نوه امام خمینی (س) در گفت‌گو با مهرنامه گفت: عامه روحانیون مشکلات مردم را هم، می‌دانند و هم، به عینه لمس می‌کنند؛ چراکه در میان مردم زندگی می‌کنند و به خوبی می‌دانند حیات‌شان در گرو این است که زبان و مطالبه‌کننده خواسته‌های مردم باشند.
سید حسن خمینی همچنین در اشاره ای کوتاه به اتفاقات روز ۱۴ خرداد سال ۸۹ و اخلال حامیان احمدی نژاد در سخنرانی وی، تفسیر خود از امام راحل را با توجه به دفاع یکپارچه مراجع و اندیشمندان حوزه و دانشگاه و طبقات مختلف مردم، دارای پایگاه غنی و مورد اقبال اکثریت قاطع مردم ایران دانست و گفت: آنچه در روزهای بعد از ۱۴ خرداد اتفاق افتاد، صرفا دفاع از یک نفر نبود، بلکه اولا دفاع از مظلوم و در مرحله دوم نفی یک رفتار در گستره جامعه بود.
به گزارش ایسنا سیدحسن خمینی درباره این‌که امروز کدام نحله بیشتر از سایر جریان‌ها آرای امام(ره) را نمایندگی می‌کند؟ با اشاره به این‌که «طبیعی است هرکس تفسیر خود را درست و صحیح می‌داند» ادامه داد: مثلا من تفسیر خود را اصلح می‌دانم و آرا و تفاسیر دیگر را باطل؛ که البته طبیعت اجتهاد این است. سابق بر این بحثی مبنی بر این مطرح کرده بودم که می‌شود در اندیشه امام(ره) اجتهاد کرد تا دیدگاه‌های مختلف مطرح شود اما متاسفانه بحث اجتهاد در آرای امام(ره) بد فهمیده شد.
وی خاطرنشان کرد: بحث پیشنهادی من اصلا بحث نقد امام(ره) نبود، بحث اجتهاد در اندیشه‌های امام(ره) بود. به این معنا که آرا و اندیشه‌های امام (ره) را به عنوان یک مکتب ببینم. همان‌طور که ما مکتب تشیع داریم و متعاقب آن مجتهدانی در مکتب تشیع، که می‌بینید شیخ انصاری یک مجتهد این مکتب است و امام (ره) یک مجتهد دیگر، بقیه هم هستند.
وی تاکید کرد: اگر به اندیشه امام(ره) به عنوان یک مکتب نگاه شود آن وقت این اجازه را به مجتهدان صاحب صلاحیت می‌دهد تا در این مکتب اجتهاد کنند.
یادگار حضرت امام گفت: دقت کنید؛ من می‌گویم مکتب امام خمینی که، تقریری کامل از مکتب تشیع است همانند فقه شیعه دارای مجتهدینی است که در آن اجتهاد می‌کنند. مگر مجتهدین شیعه، مکتب امام صادق(ص) را نقد می‌کنند؟ خیر، در آن اجتهاد می‌کنند. پس اجتهاد در مکتب امام نیز یعنی تلاش برای یافتن پاسخ‌های لازم به سوالات جدید بر مبنای اندیشه مکتب مذکور.
وی افزود: این اجتهاد هم مانند مابقی اجتهادها اصولی دارد و قاعدتا تنها مجتهدی اجازه ورود به این مباحث را دارد که اصول اجتهاد را بلد باشد که اگر نظری اجتهادی پایبند به اصول اجتهاد مطرح شود، پذیرفته شده است. البته پذیرفته شده بودن به معنای صحیح بودن نیست کما این‌که پیش‌تر گفتم طبیعتا هر مجتهدی نظر خود را صحیح و آرای دیگر را غلط می‌داند و اگر غیر از این بود اصلا آرای خود را مطرح نمی‌کرد. مثلا الان هستند افرادی که در مکتب امام صادق(ع) اجتهاد می‌کنند و آرای متفاوتی هم مطرح است اما همه به آرای هم احترام می‌گذارند مگر این‌که فردی از متد اجتهاد خارج شود. در این‌جا هم این‌که نظر کدام مجتهد مکتب شیعه جعفری مطابق‌تر با اسلام است قاعدتا هر مجتهدی نظر خودش را مطابق با اسلام یا مطابق‌تر می‌داند. برای مثال فرض کنید مجتهدی نماز جمعه را واجب می‌داند اما مجتهد دیگر نماز جمعه را تنها به شرط حضور معصوم واجب می‌داند، طبیعتا هم آن‌که نماز جمعه را واجب و هم آن‌که نماز جمعه را به فرض وجود معصوم واجب می‌داند، معتقدند تنها نظر خودشان صحیح است. بر این مبنا نظر خودشان را عقیده شارع اسلام می‌دانند.
وی با تایید این مطلب که «بحث اجتهاد در آرای امام(ره) نادرست تفسیر شد» توضیح داد: فکر کردند صحبت من از اجتهاد به این معناست که امام(ره) را نقد کنند. برداشت‌های متفاوت و مختلفی از این پیشنهاد شد اما به ‌آن‌چه مدنظر من بود، کمتر پرداخته شد. دقت کنید این‌که نقد بشود یا نشود، بحثی است که کاری به درستی و غلطی آن ندارم ولی می‌گویم ربطی به حرف من ندارد. اما حرف من این بود که در دیدگاه‌های غیرفقهی امام اعم از سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و … نظام و چارچوبی وجود دارد که مسایل جهان فعلی را مطرح کرده و طبیعتا اعم از سیاست است.
سیدحسن خمینی خاطرنشان کرد: تاکید من روی اندیشه امام و مکتب امام، صرفا یک امر احساسی نیست، از این جهت نیست که علقه پدری و فرزندی، مرا به چنین سخنی کشانده باشد. البته به هر حال هر کسی پدرانش را دوست دارد و دوست دارد تذکر آن‌ها در جامعه باقی بماند. ولی باور کنید تمام تلاش من آن است که حقیقت را بیشتر دوست بدارم و از همین منظر است که می‌گویم ما محتاج مکتب امام هستیم. امام به رحمت خدا رفته و محتاج من و شما نیست. ما و آینده محتاج این اندیشه و این پرچم هستیم.
وی ادامه داد: بر این مطلب هم استدلال دارم امام نقطه تلاقی سه آرزوی تاریخی امروزی ملت ماست؛ دینداری، آزادی و استقلال. انقلاب اسلامی اگر به خاطر این سه پایه نبود، پیروز نمی‌شد و اگر در هر یک از آن‌ها خللی ایجاد شد، بقای آن با مشکل مواجه می‌شود؛ ضمن این‌که این دیگر مکتب دوم نیست. در جامعه دیندار ما و از نگاه ما که دین را و اسلام را عامل سعادت می‌دانیم، حرکت‌های دین‌ستیز هم، باطل هستند و هم، محکوم به شکست. کما این‌که حرکت‌های گروهی که آزادی یا استقلال کشور را محدود می‌کند و از محدوده اسلامی آن را ضعیف‌تر می‌کند، هم، محکوم به شکست است و هم، از منظر دینی باطل است. امیرالمومنین می‌فرماید؛ «لاتکن عبد غیرک و قد خلقک الله حرا» عبد و دست ستبر غیر از خودت نباش؛ چراکه خدا تو را آزاد آفریده است.
وی افزود: حال این نقطه تلاقی که سعادت آینده ما در گرو رسیدن به آن است، دارای پرچم و عَلَمی است که می‌توان زیر آن بود و آن را نگاه داشت تا راه گم نشود. آن‌ها که این عَلَم را نمی‌خواهند در حقیقت خود را از پتانسیل اجتماعی تعیین‌کننده محروم کرده‌اند و قطعا راه را گم خواهند کرد.
یادگار حضرت امام با اشاره به این‌که «بحث درباره قسمت‌های مختلف اندیشه امام(ره) یا به تعبیر من، مکتب امام نیاز به بسط و توضیح بیشتر دارد» اظهار کرد: آرای امام(ره) مثل آزادی‌های اجتماعی، آزادی‌های سیاسی، حق رای مردم و دخالت آن‌ها در نظام سیاسی از مسایلی هستند که می‌شود پاسخش را در مکتب امام(ره) یافت. باتوجه به این نکته آن‌هایی هم که امروز آرای امام(ره) را نفی و یک طایفه نیستند، گروهی اصل دین و گروهی نیز حضور دین در عرصه اجتماع را نفی می‌کنند و معتقدند دین مربوط به روابط فرد با خداست و گروهی هم مکتب امام را نفی می‌کنند در حالی که به سکولاریسم هم معتقد نیستند. این دسته هم از مکتب امام خمینی(ره) خارج شده‌اند. در مکتب امام، نقش دین، نقش مردم، نقش روحانیت، نقش اقشار سیاسی، نظامی، اقتصادی و … تعریف شده است. هرکه به قسمتی از آن بپردازد و قسمت دیگرش را نفی کند، به مکتب امام خمینی پشت کردن است. اعتراض من به برخی از برداشت‌های سال‌های اخیر، از همین منظر است که مصداق «نومن ببعض و نکفر ببعض» شده‌اند، به وجهه‌های نفی سکولاریسم در اندیشه امام می‌پردازند ولی به وجهه‌های حق مردم اشاره نمی‌کنند.
وی درباره بزرگ‌ترین آسیبی که ممکن است در این مسیر متوجه استفاده از مکتب امام (ره) شود، گفت: ما امروز با سوالات جدیدی مواجهیم که برای پاسخ به این پرسش‌های جدید نباید دنبال پاسخ‌های از پیش داده ‌شده باشیم. این همان نکته‌ای است که من روی آن تاکید دارم و البته امروز هم بسیاری به خلاف این روش متوسل می‌شوند. چنان‌که برای اتفاقی که امروز افتاده دنبال پاسخی از پیش داده‌ شده می‌گردند. این تنها مختص به مکتب و آرای امام (ره) نیست. در مورد مکتب امام صادق(ع) هم صدق می‌کند. امروز اتفاقی سیاسی و اجتماعی می‌افتد و برخی مجتهدان به دنبال پاسخی می‌گردند که از ابتدا مطرح بوده انگار که پاسخ را از قبل گذاشته‌اند لای کتاب و حالا تنها کار شما این است که لای کتاب‌ها را بگردید و پاسخ را پیدا کنید. ما در طول تاریخ با سوالات جدیدی مواجه شده و می‌شویم که به سه طریق می‌توان به آن‌ها پاسخ داد.
وی خاطرنشان کرد: رویکرد اول همان است که گفتم. گشتن دنبال پاسخ‌های از پیش داده‌شده که این روش، روش اهل حدیث و برخی نحله‌های اهل سنت و سلفی‌هاست. روش دوم این است که اصلا به گذشته کاری نداشته باشیم و به همه متون گذشته پشت‌پا بزنیم، بگوییم کاری به آن‌ها نداریم و دنبال جواب جدید هستیم. راه سومی هم وجود دارد و آن این است که ما با حمایت و تکیه بر متون تجربه‌ها و داشته‌های خودمان به دنبال پاسخ جدید باشیم و این همان اجتهادی است که می‌گویم و همان روشی است که در کلام ائمه اطهار علیهماالسلام مورد تاکید است؛ مثلا امام به زواره یا یونس‌بن‌عبدالرحمن می‌فرماید؛ «بروید در مسجد بنشینید و حوایج شرعی مردم را با اجتهاد حل کنید.» در جایی می‌فرمایند؛ «ما اصول را می‌گوییم و شما از آن‌ها فروع را استخراج کنید.»
سیدحسن خمینی افزود: مثلا امروز تلویزیون، رادیو و ماهواره پدید می‌آید که ما از سه منظر می‌توانیم با آن مواجه شویم. یک روش این است که در متون گذشته بگردیم ببینیم حکم رادیو یا تلویزیون چیست. وقتی در متون و کتاب مقدس می‌گردیم و چیزی پیدا نمی‌کنیم، یا اصل را بر حرمت می‌گذاریم یا حلیت. به این معنا که بگوییم هرچه گفته نشده حلال است یا هر آ‌ن‌چه گفته نشده حرام است. راه دیگر این است که بگوییم متون ما متعلق به دنیای قدیم است و دنیای جدید، ادبیات جدید می‌خواهد و متون گذشته در مقابل این پرسش‌ها پاسخگو نیست این اندیشه به نفی دین و مکتب می‌انجامد. راه سومی هم هست مبنی بر این‌که ما عمومات و مطلقاتی را که در متون گذشته وجود دارد مورد اتکا و توجه قرار دهیم و بر آن مبنا اجتهاد کنیم. مثلا بگوییم رادیو فی‌نفسه اشکال ندارد اما اگر از آن استفاده حرام شود، حرام است. بر این مبنا در استفاده از رادیو، رعایت شرایطی است که مطلقات و عمومات مکتب بر آن تاکید دارد و همین جا عرض کنم که این در اجتهاد شیعه جایگاه رفیعی دارد. پذیرش بنای عقلا، توقیفی نبودن عقود و بسیاری دیگر از مسائل که الان مجال طرحش نیست، از اموری است که اجتهاد را پویا می‌کند. تاکید امام بر نقش زمان و مکان در اجتهاد و تغییراتی که این دو عنصر در حکم و موضوعات شرعی می‌دهند، باید در جای خود مورد بحث قرار گیرد.
وی در مورد مکتب حضرت امام نیز اظهار کرد: ما نباید امروز بگوییم انتظار امام(ره) از جامعه امروز ما چیست. پاسخ‌های امام(ره) مربوط به قضیه‌های واقع شده روزگار خودشان است، اما مکتب امام(ره) برای امروز هم پاسخ دارد. همان‌طور که مکتب شیعه برای هر زمان و هر جغرافیا پاسخ دارد. اگر الان بپرسیم امام صادق (ع) درباره امروز چه گفته خب معلوم است، امام صادق(ع) که مشخصا با ذکر جزئیات راجع به امروز چیزی نگفته‌اند، اما مکتب امام صادق(ع) برای امروز پاسخ دارد. اگر ما فرد را به عنوان فرد ببینیم به سلفی‌گری یا نفی می‌رسیم. یا باید بگوییم او به درد ما نمی‌خورد و باید کنار بگذاریم و تنها از منظر تاریخی به آن نگاه کنیم. در حالی که روش درست این است که بگوییم مکتب تشیع برای همیشه تاریخ پاسخ دارد چنان‌که مکتب امام برای امروز پاسخی در خور دارد.
وی درباره این‌که اجازه اجتهاد در آرای امام به چه کسانی باید داده شود؟ خاطرنشان کرد: شرط اجتهاد در این مکتب همان شرایط اجتهاد در سایر مکتب‌هاست. الان چه کسانی اجازه اجتهاد در مکتب تشیع را دارند؟ طبیعتا کسانی که درسش را خوانده و اصول اولیه‌اش را بلد باشند، متدش را بدانند و بخواهند با دانشی که در این زمینه دارند از مکتب استفاده کنند؛ فکر نمی‌کنم چندان مساله پیچیده‌ای باشد.
یادگار حضرت امام ادامه داد: ما در فقه علاوه بر همه روش‌های رایج، یک متد ارزشمند، داریم به نام «مذاق شارع». در بسیاری موارد، فقیهی که هفتاد سال با کلمات شارع سروکار دارد، می‌گوید؛ از مذاق شارع در این مورد چنین استفاده می‌شود. به همین سبب است که ما محتاج نظرات کسانی هستیم که هفتاد سال با امام بوده‌اند، وقتی آن‌ها می‌گویند؛ «امام چنین بود» این بسیار در اجتهاد ما در مکتب امام، موثر است؛ چراکه این اگرچه مستقیما از رفتار یا کردار و یا گفتار امام خبر نمی‌دهد، ولی تشریح مذاق مکتب امام است.
وی درباره انتظار مکتب امام(ره) از حوزه و آسیب‌هایی که حوزه در نگاه این مکتب با آن روبه‌روست، با بیان این‌که«بهتر می‌دانم از حوزه به عنوان نهاد روحانیت یاد کنم» اظهار کرد: از دیرباز در جامعه ما نهادی به نام روحانیت به وجود آمده که وقتی تشیع در جامعه، عام و فراگیر شد، این نهاد اهمیت بیشتری یافت و حق زیادی به گردن جامعه ایران دارد. در هر دوره‌ای کسانی قصد حذف این نهاد را داشته‌اند و تلاش‌هایی هم کردند؛ چراکه فکر می‌کردند این نهاد قابل حذف است. در حالی که نهاد روحانیت به خاطر ریشه بسیار محکمی که در پایگاه اجتماعی و دینی داشت قابل حذف نبود و از این رو تلاش‌هایی هم که به صورت فرهنگی و هم غیرفرهنگی برای حذف آن سامان داده شد، به نتیجه نرسید. مثلا در دوره رضاشاه، عمامه را از سر برمی‌داشتند و در دوره‌های بعد کارهای گسترده‌تر می‌کردند تا این‌گونه القاء کنند، این‌ها عقب‌افتاده هستند؛ به ویژه در دوره مشروطیت که شتابان به سوی غربی‌شدن می‌رفتند. واژه‌های سکولار و دیگر تعابیر بعدها مورد استفاده قرار گرفت مساله‌ای که در آن دوره مطرح می‌کردند این بود که این‌ها عقب‌افتاده هستند. اما به‌رغم این تلاش‌ها تاثیرات اجتماعی در هر دوره‌ای از نهاد روحانیت منفک نبوده مثلا می‌بینید اصل مشروطه به واسطه نهاد روحانیت شکل گرفته است.
وی یادآور شد: آخوند خراسانی، مرحوم طباطبایی، مرحوم بهبهانی و مرحوم حاج شیخ‌فضل‌الله نوری، نمایندگان نهاد روحانیت بودند که در مشروطه ایفای نقش کردند. حضور روحانیت در دوره خفقان و استبداد صغیر هم روشن و بارز است. مقاومت ثقه‌الاسلام در تبریز و مرحوم مدرس از این جمله‌اند. جلوتر که بیاییم علت عدم انفکاک آذربایجان از ایران، روحانیت و به طور مشخص مرجعیت بوده است. وفات مرحوم آیت‌الله العظمی سید ابوالحسن اصفهانی در سال ۱۳۲۵، آذربایجان را اعم از ملیون و متدینین سوگوار می‌کند. در واقع علت عدم منفک شدن آذربایجان از ایران، ایشان بودند و این یکی از حقوق بزرگی است که نهاد مرجعیت به گردن ملت ایران دارد وگرنه امروز آذربایجان مثل سرزمین‌های شمال رود ارس، کشور خودمختار دیگری بود.
وی افزود: این نقش و تاثیر را در ایام و رویدادهای پیش از کودتای ۲۸ مرداد از جمله ملی کردن نفت می‌بینم که مرحوم کاشانی به عنوان نماینده‌ای از نهاد روحانیت چقدر تاثیرگذار بود و در شکاف بین ملّیون و مذهبیون کودتای ۲۸ مرداد شکل گرفت. نمونه آخر هم سال‌های منتهی به انقلاب بود که تفکر حذف روحانیت اوج گرفت اما مردم، انقلاب کردند. در این میان بدبین‌ترین تحلیل‌گران اگر منصفانه به این رویداد نگاه کنند، نمی‌توانند چشم خود را بر تاثیر نهاد روحانیت در انقلاب اسلامی ببندند و اذعان می‌کنند اگر روحانیت نبود در جامعه ایران اینچنین حرکت عمیقی پدید نمی‌آمد.
سیدحسن خمینی درباره بعد از انقلاب نیز گفت: بعد از انقلاب هم همین‌گونه بود. مطمئن باشید نهاد روحانیت که یکی از پایگاه‌های مولد و موسسش حوزه علمیه است این نقش را ادامه می‌دهد. اما نکته‌ای که امروز در صحبت‌های مراجع مطرح است این است که نهاد روحانیت باید مستقل از دولت‌ها بوده و زیرنظر دولت‌ها واقع نشود البته من به جد معتقدم حوزه علمیه و نهاد روحانیت از دولت مستقل است و اگر احیانا دغدغه‌ای و ابراز نگرانی وجود دارد برای این است که دولتی نشود نه این‌که دولتی شده‌اند. حوزه‌های علمیه همیشه با چیزی که نمی‌خواهند و نمی‌پسندند کمترین همکاری را دارند.
وی خاطرنشان کرد: پس انتظار از دیدگاه مکتب امام(ره) این است که نهاد روحانیت به عنوان سخنگوی مردم حقوق مردم را مطالبه کند. هم حقوق دینی و هم حقوق دنیوی که البته دین برای روحانیت تعریف کرده، اتفاقا این موردی است که نهاد روحانیت را تاثیرگذار کرده است. برای مثال به بحث «عدالت» هم، می‌توان کانتی نگاه کرد و هم، می‌توان گفت عدالت وظیفه‌ای صددرصد اسلامی و دینی بوده، وظیفه‌ای است که خداوند خواسته و اراده کرده است. مبارزه با ظلم هم همین است. این‌که نهاد روحانیت به برخی ظواهر حساسیت دارد به این دلیل است که زاویه نگاهش زاویه دینی است. این انتظار که نهاد روحانیت نسبت به ظواهر شرع حساسیت نداشته باشد انتظار بی‌جایی است؛ البته نباید به ظواهر شرع بسنده شود اما این بدان معنا نیست که به ظواهر شرعی توجه نداشته باشد که به اعتقاد من تا نقطه مطلوب فاصله داریم اما نمی‌توانیم بگوییم مجموعه حوزه و نهاد روحانیت در مسیر گمراه شده‌ای قرار دارد و به گمراهی افتاده؛ چراکه این‌گونه نیست.
وی تاکید کرد: به اعتقاد من حوزه‌ علمیه با همه فراز و فرودی که داشته، نه تنها دولتی نشده، بلکه به شدت هم نسبت به این مساله حساسیت و مقاومت دارد و در این میان نقش ممتاز مراجع تقلید، تعیین‌کننده است، علاوه بر این عامه روحانیون مشکلات مردم را هم، می‌دانند و هم، به عینه لمس می‌کنند؛ چراکه در میان مردم زندگی می‌کنند و به خوبی می‌دانند حیات‌شان در گرو این است که زبان و مطالبه‌کننده خواسته‌های مردم باشند.
یادگار حضرت امام درباره حقوق مردم بر گردن نهاد روحانیت نیز گفت: جایگاه روحانیت همان جایگاهی است که نهاد دین دارد و از این منظر مردم باید هر آن‌چه را که از دین مطالبه می‌کنند از این نهاد هم مطالبه کنند. انتظار مردم از دین چیست؟ همان انتظار از کسانی است که به نوعی زبان دین هستند. مردم همان حقی را بر دینداران دارند که بر دین دارند.چنین است و طبیعی است که وقتی دین در عرصه اجتماعی وارد می‌شود مردم انتظار زندگی بهتر داشته باشند. انتظار رفع فقر اقتصادی، فقر فرهنگی و فقر اخلاقی را داشته باشند. چنان که وقتی مردم به یک دین، متدین شوند، انتظار دارند که آسایش دنیا و آخرت آن‌ها را پدید آورد و دقیقا به همین جهت است که چون دین می‌تواند مشکل‌گشا باشد، در جامعه باقی می‌ماند و ادیانی که دروغین بوده‌اند از بین رفته‌اند.
وی در عین حال خاطرنشان کرد: البته توجه کنید که یکی از آفت‌هایی که ممکن است نهاد روحانیت را با مشکل مواجه کند سنت‌های غیردینی جامعه است که با ارزش‌های دینی اشتباه گرفته می‌شود و بر پایه این اشتباه هر چیز جدیدی با مقاومت جدی از سوی متدینین مواجه می‌شود و این سوال مطرح نمی‌شود که آیا این پدیده مقوله‌ای دینی یا امری دینی هست یا نه؟ اشتباه گرفتن این امر باعث می‌شود دین‌داران با ابزار دین به دفاع از سنت بپردازند در حالی که اصلا لزومی ندارد. وظیفه روحانیت دفاع از دین است نه سنت. البته بحمدالله سنت‌گراها هم قدرت دارند، هم تریبون و جای دفاع و خود باید از خود دفاع کنند که البته به شوخی بگویم ما می‌بینیم که بزرگ‌ترین مدافعین سنت‌گرایی خود در قلب مدرنیسم نشسته‌اند.
وی افزود: بنده بسیاری از ارزش‌های سنتی جامعه خودمان را دوست دارم. به واقع این سنت‌ها آن‌قدر برای ما عزیز است که قطعا بدون آن‌ها نمی‌توانم زندگی کنم. اما این نکته مهم است که ما به عنوان نهاد دین و نهاد روحانیت مدافع سنت‌های غیردینی جامعه نیستیم. مگر این‌که احساس کنیم این‌ها خاکریزهایی هستند که از بین رفتن آن‌ها از بین رفتن ارزش‌های دینی را به دنبال دارد. ارزش‌های دینی می‌توانند در قالب سنت‌های جامعه ایران یا جامعه مالزی، لبنان یا عراق هم شکل بگیرند. این‌که دینداران به جای دفاع از ارزش‌های دینی، پاسدار سنت‌های غیردینی شوند مساله‌ساز شده و روحانیت به این متهم می‌شود که توانایی ارتباط با دنیای جدید را ندارد، توانایی پیشرفت و پذیرش چیزهای جدید را ندارد و این اتهامات پایه‌ای می‌شود تا بر مبنای آن بگویند دوره حضور روحانیت و جامعه دیندار به سر آمده اما نمی‌دانند اگر متدینین در این جایگاه نبودند چه مقدار مشکل به ویژه در ذهنیت جامعه دیندار پدید می‌آمد.
سیدحسن خمینی افزود: البته این‌که بخواهیم تمام آن‌چه را که در ۳۰ سال گذشته اتفاق افتاده مورد برسی قرار دهیم بحث مفصلی پیش می‌آید؛ چراکه ابتدا باید رویدادها را در حوزه‌های مختلف شاخه‌شاخه کنیم و بعد در مورد آن وارد بحث و گفت‌وگو شویم. اما شرایط موجود اجازه تصویر شرایط آن فضاها را نمی‌دهد چه برسد به این‌که بعد از تصویر کردن به نقد هم بپردازیم. یک مثالی برای شما بزنم، ببینید من و شما بالای یک درخت هستیم. همه قرائن و شواهد عقلایی حاکی از این است که با توفانی که در راه است درخت می‌شکند و اگر ما روی درخت بمانیم با افتادن درخت می‌میریم. اگر هم بخواهیم از درخت پایین بپریم دست و پایمان خواهد شکست. این‌جا حکم عقلایی چیست؟ این است که باید برای نجات جان از درخت به زمین پرید، من می‌پرم و شما نمی‌پرید، پای من می‌شکند اما از قضا درخت نمی‌شکند و شما سالم می‌مانید. این‌جا دیگر نمی‌توان به آن کس که پریده خرده گرفت؛ چراکه تصمیم عقلایی جامعه عقلایی در آن شرایط و آن فضا، آن تصمیم بود. اگر گذر زمان نشان داد تصمیم، اشتباه بوده، به این معنا نیست که تصمیم‌گیرنده اشتباه کرده است. باید توجه داشت شرایط امروز جامعه ما اجازه تصویر شرایط سابق را به ما نمی‌دهد؛ چراکه هرچه بگوییم مشابه‌سازی می‌شود و به جای حل مساله، درگیری ایجاد می‌کند. بررسی این موضوعات شرایط آرامی می‌طلبد که وقتی به وجود بیاید به اعتقاد بنده بسیاری از امور قابل دفاع است. مثل مثالی که مطرح کردم. البته من نمی‌گویم همه امور این‌گونه است.
وی درباره آسیب‌های دیگری که ممکن است بر سر راه حوزه باشد نیز گفت: ببینید آن‌چه ما انجام می‌دهیم، می‌آموزیم یا رفتار می‌کنیم یا آلی‌اند یا اصالی. آلی به این معنی است که آلت و ابزار هستند و اصالی یعنی خودشان اصالت دارند و به خاطر خودشان، آن‌ها را انجام می‌دهیم. درس‌های روحانیت آلی است و آن‌چه اصالت دارد این است که روحانیت پس از تلمذ و آموختن دروس آلی به میان مردم برگشته و آن‌ها را به دین دعوت کنند که طبیعتا نخست خود باید دیندار باشند.
وی افزود: روحانیون اصلا تفقه می‌کنند تا جامعه را به دین دعوت کنند. دغدغه بنده و نهاد روحانیت دغدغه دین جامعه است. اما دین نه‌تنها به معنای ظواهر بلکه به معنای؛ اعتقادات دینی مردم، رفتارهای دینی مردم، یعنی رفتاری که دین از جامعه انتظار دارد و اعمال و ظواهری است که در دین و نظام دینی وجود دارد. از حیث اجتماعی هم این‌که رابطه شخصیت‌های حقیقی و حقوقی باید مطابق ارزش‌های دینی باشد.
یادگار حضرت امام خاطرنشان کرد: توجه کنید جامعه دینی جامعه‌ای است که همه روابط آن بر مبنای ارزش‌ها و هنجارهای دینی باشد. در آن ظلم نباشد، کسی از گفتن حرف خویش نترسد، در آن ربا و رشوه نباشد، حجاب و عفاف بر آن حکمفرما باشد، دروغ و غیبت و تهمت در آن رواج نداشته باشد، مردم به عبادت واجب شرعی عامل باشند. از محرمات شرعی اجتناب کنند. فقر در آن ریشه‌کن شده باشد، زن و مرد آن جامعه احساس امنیت کنند. احساس آرامش کنند. هر کسی مطمئن باشد که اگر حقی از او ضایع شد، بدون هیچ هزینه‌ای می‌تواند حق خود را بازپس بگیرد، قوانین آن مطابق با حکم اسلام باشد، مردم در سرنوشت خویش سهیم باشند و این سهیم بودن را لمس کنند، کارشناس دین‌شناس بر روابط جامعه نظارت کند و هیچ‌کس از مشکلات معیشتی رنج نکشد. دینداران دغدغه دینی بودن جامعه را دارند و اگر هرکس را خارج از دایره ارزش‌های دینی ببینند، رنج می‌کشند.
وی درمورد جدی بودن خطر افراطی‌ها به عنوان یکی از آسیب‌هایی که می‌تواند متوجه نهاد روحانیت شود، با بیان این‌که « اول باید افراط را معنی کنیم» ادامه داد: مساله‌ای که ما امروز داریم در دو اصطلاح علت غایی و علت فاعلی خلاصه می‌شود. علت غایی یعنی هدف و علت فاعلی یعنی علت انجام‌دهنده‌ای که برای رسیدن به هدف لازم است. به این معنا که اگر هدفی نباشد تحرکی نخواهد بود، اگر غایتی نباشد فاعلیتی رخ نمی‌دهد و درست‌ترین میزان بر آن‌که تشخیص دهیم چه کاری عاقلانه است تناسب علت غایی و علت فاعلی است؛ به بیان دیگر ما به اموری عاقلانه می‌گوییم که بین غایت و فاعلیتش دفاعیاتش تناسب باشد؛ بنابراین با این مقوله رویکرد افراطی به رویکردی می‌گویند که بین غایت و فاعلیت آن تناسب نیست. برای مثال من می‌خواهم شما را به خوردن خرما دعوت کنم. یک راهش این است که ظرف خرما را پیش بیاورم و بگویم بفرمایید خرما میل کنید و به زبان خوش شما را قانع کنم که آن را بخورید (و اتفاقا اگر قانع شدید، خودتان دنبال آن می‌آیید و چه بسا شما طالب شوید و حتی حاضر باشید برای آن هزینه بدهید) و راه دوم این است که به زور خرما را به گلوی شما فرو کنم. این غایت با این فاعلیت تناسبی ندارد؛ بنابراین اگر فاعلیت فاعل از غایت شدیدتر بود افراط پیش می‌آید به تعبیر دیگر هزینه‌ای بیش از لزوم برای چیزی پرداختن، افراط است. یعنی جایی که می‌شود با ۱۰۰ تومان وارد شد ۱۰۰ هزار تومان بدهیم. حرکت افراطی در حوزه قانون و امور تقنینی این است که بدون رعایت قانون حرکت شود. البته قوانین باید خودشان، خودشان را اصلاح کنند و راه اصلاح خود را باز بگذارند وگرنه جامعه را به افراط می‌کشاند. عکس این مساله هم صادق است. اینکه شما بخواهید برای خرید زمینی تلاش کنید که ۱۰ میلیون است در حالی که دو میلیون بیشتر ندارید. خب این رفتار هم غیرعاقلانه است؛ چراکه هزینه‌ای که لازم است پرداخت کنیم، نداریم.
وی تاکید کرد: هدف نظام روحانیت این است که جامعه را به دین و دینداری برگرداند. وقتی تلاش‌هایی که در این حوزه می‌شود خیلی تناسبی با علت غایی نداشته باشد، یا حرکتی افراطی است و یا حرکتی تفریطی و کمترین نتیجه آن نائل نشدن به هدف است. حال با توجه به این تعریف، افراطی‌گری اولین مشکلش تحمیل هزینه‌ای غیرلازم است، در ثانی، باعث می‌شود کسانی که باید هزینه را بپردازند (که طبعا در حوزه مسائل اجتماعی، عامه مردم هستند) از پرداخت هزینه سر باز بزنند و طبعا به نتیجه نائل نشوند در حالی که اگر جامعه هزینه لازم را بخواهد بپردازد، با کمال میل می‌پذیرد. به همین سبب است که باید گفت؛ افراطی‌گری هم، غیرلازم است و هم، مضر و هم، جامعه را نسبت به نتایج بدبین می‌کند. اگر نگاهی به تاریخ صفویه بیندازیم، در این زمینه درس‌آموز است.
وی با بیان این‌که « هم تفکری می‌تواند افراطی باشد و هم افراطی‌گری در حوزه اجرا و عمل باشد» اظهار کرد: تفکر افراطی یعنی تفکری فراتر از قانون، وقتی حق مسلم مردم در اندیشه‌ای نادیده گرفته می‌شود، این تفکر افراطی است. چنان‌که وقتی حق شارع رد می‌شود، تفکر افراطی است. پس تفکرهای افراطی، ملی‌گرایی‌های سکولار و فاشیسم هر دو از یک آبشخور سیراب می‌شوند. البته طبیعی است که تفکر زمینه عملکردهای افراطی می‌شود. یکی از این تفکرات که امروز خطرناک است و توسط مراجع که اصلی‌ترین پایگاه حفظ دین هستند، نسبت به آن هشدار داده شده است، بسط دادن به عرفان‌های دروغین و ادعاهای واهی نسبت به ارتباط با مراکز غیبی از جمله حضرت بقیه‌الله الاعظم ارواحنا فداه و … است. جا دارد جدا به زمینه پیدایش بهائیت اندیشیده شود. پیدایش تفکر بابیت و بهائیت یک شبه پدید نیامده است. البته اندیشه شیخیه اعتقاد به رکن رابع و رابطه دروغین با امام زمان تحت عنوان «باب» یعنی در امام زمان رواج پیدا می‌کند، بعد از زمینه پیدایش مکتب دروغین بهائیت فراهم می‌شود.
یادگار حضرت امام تاکید کرد: هشدار عالمان دین نسبت به رواج خرافات، وعده ظهور و بروز یا خواب‌نما شدن‌ها و غیره نیست مگر با عنایت به آن‌چه از این خرافه پدید می‌آید. جا دارد در این‌جا از مرحوم آیت‌الله توسلی هم یاد کنم که در این زمینه به موقع هشدار دادند.


محجوب: صنعت کشور در خطر است / چرا وعده‌ها به پرستاران، عملی نشده؟

رئیس فراکسیون کارگری مجلس با اشاره به عدم پرداخت منابع هدفمندی یارانه​ها به بخش صنعت کشور، نسبت به تداوم حیات این بخش اعلام خطر کرد.
به گزارش خبرآنلاین، علیرضا محجوب نماینده تهران در نطق امروز خود با گرامی​داشت هفته پرستار، از اینکه بهبود ساعت کار، حقوق و و دریافتی​های پرستاران تا کنون در حد وعده بوده و به نتیجه نرسیده است؛ ابراز تاسف کرد.
وی با اشاره به اینکه بیش از شش ماه از قانون مصوب مجلس برای استخدام پرستاران گذشته است، ادامه داد: جای بسی تعجب و تاسف است که چرا علی​رغم وعده آقای احمدی نژاد در این خصوص هنوز وزیر بهداشت گامی برای اجرای آن برنداشته است.
نماینده تهران ادامه داد: امروز به گواهی متصدیان وزارت بهداشت در بخش دولتی، ۱۱ هزار پرستار کم داریم. آیا وقت آن نرسیده که وزارت بهداشت و دولت هرچه زودتر این کمبود را برطرف سازند؟
رئیس فراکسیون کارگری مجلس افزود: پرستاران در دیدار با من خواسته​اند که دولت مجدانه به وعده خود برای استخدام آنها جامه عمل بپوشاند.
وی با اشاره به اینکه ۳۰ درصد از منابع حاصل از اجرای قانون هدفمند کردن یارانه​ها باید به صنایع پرداخت می​شد، از عدم اجرای این بخش از قانون سخن گفت که در صورت تداوم، دیگر امیدی به ادامه حیات صنایع کشور نیست.
محجوب اعلام خطر برای وضعیت اشتغال در عرصه صنعت را جدی دانست و با اشاره به نزدیکی هفته کار و کارگر، گفت: با تبریک روز جهانی کارگر به قربانیان سرمایه​داری درود می​فرستم. همانطور که قیام اول ماه می به پیروزی رسید، کارگران نیز به پیروزی خواهند رسید.



نماینده قزوین: دولت، بی‌قانونی می‌کند و مجلس، مدارا

قدرت الله علیخانی شورای اسلامی تاکید کرد: میان دولت و مجلس همه چیز یک طرفه است، دولت هر کاری که می خواهد می کند، هر چیزی که می خواهد می گوید و در آخر هم مجلس را متهم می کند.
نماینده مردم قزوین و آبیک در مجلس، در گفت و گو با اعتدال، به مصوبات اجرا نشده از سوی دولت اشاره کرد و افزود: مصوبه مترو، مصوبه ورزش و ۳۷ مصوبه اجرا نشده از سوی دولت نشانگر بی قانونی کردن دولت است.
علیخانی تصریح کرد: دولت در مصاحبه های خود مکرر مجلس و قوه قضاییه را مورد بی مهری قرار می دهد، اما مجلس و قوه قضاییه برای اینکه اختلافات به جامعه کشیده نشود پاسخی نمی دهند، ولی برای مردم قابل قبول نیست زیرا می گویند اگر حرف های دولت درست است چرا قوه قضاییه و مجلس کاری نمی کنند، اگر نا صحیح است چرا گفته های رییس دولت را رد نمی کنند، لذا یک ابهام بزرگی برای مردم به وجود آمده هر چند حق با مجلس است.
وی افزود: کار مجلس قانون گذاریست، اما وقتی قانون مصوب اجرایی نمی شود و دولت به تکالیف خود عمل نمی کند، مشکل ایجاد می شود، مثل خلاف عمل کردن مصوبه مجلس در بحث هدفمندی یارانه ها که با افزایش ناگهانی قیمت گاز همه چیز به هم ریخته شده و نتیجه عمل نکردن به قانون این بود که کشاورزی تعطیل شده، صنعت رو به تعطیلی رود و نارضایتی در جامعه زیاد می شود.
نماینده مردم قزوین در خاتمه گفت: مجلس به بهانه مدارا با دولت، باعث به وجود آمدن این مشکلات نیز شده است، به نظر من مجلس باید شدیدا به تکالیف خود عمل کند و لایحه های لازم را صادر کند، زیرا دولت آمار صحیح نمی دهد؛ مثلا در امر اشتغال، ۱میلیون ۶۰۰ هزار نفری که در سال ۸۹ اشتغال درست کرده است صحت ندارد و با آمار تطبیق ندارد الان هم که در سال ۹۰ مدعی ایجاد بیش از ۲ میلیون شغل شده که بعید است محقق شود

گزارش صندوق بین‌المللی پول از وضعیت بحرانی اقتصاد ایران: تورم ۲۲ درصد، رشد صفر درصد!

گزارش جدید صندوق بین المللی پول با عنوان «چشم انداز های اقتصادی جهان»، که دوشنبه یازدهم آوریل انتشار یافت، عمق بحران شدید اقتصادی را، که از سه سال پیش یه این سو بر ایران سنگینی می کند، به نمایش می گذارد. این گزارش پیش بینی می کند که بحران اقتصادی ایران در سال ۲۰۱۱ میلادی شدت گرفته و در قالب یکی از بی سابقه ترین اشکال «رکود تورمی» در تاریخ معاصر کشور، بروز خواهد کرد.
طبق ارزیابی صندوق بین المللی پول، نرخ رشد اقتصادی ایران از یک درصد در سال ۲۰۰۸ میلادی به ۰.۱ درصد در سال ۲۰۰۹ کاهش یافته و در سال ۲۰۱۰ نیز از یک درصد بیشتر نبوده است. بر پایه آمار انتشار یافته از سوی همان نهاد، در سه سال گذشته میلادی میانگین سالانه نرخ رشد ایران یک پنجم میانگین سالانه نرخ رشد در بیست کشور خاورمیانه و شمال آفریقا بوده است.
گزارش صندوق بین المللی پول پیش بینی می کند که در سال ۲۰۱۱ میلادی، دو شاخص عمده اقتصاد کلان ایران رو به وخامت خواهند رفت: نرخ رشد به صفر در صد تنزل خواهد یافت و، در عوض، نرخ تورم به ۲۲.۵ در صد اوج خواهد گرفت.
بنا به پیش بینی صندوق بین المللی پول، در سال جاری میلادی نرخ رشد اقتصادی ایران با صفر درصد از بیست کشور آفریقای شمالی و خاورمیانه (به استثنای لیبی که برای آن رقمی ذکر نشده) پایین تر خواهد بود. در عوض میانگین نرخ تورم ایران در سال ۲۰۱۱ با ۲۲.۵ در صد به بیش از دو برابر میانگین منطقه خواهد رسید و با فاصله زیاد دیگر کشور های منطقه را پشت سر خواهد گذاشت.
آمار مندرج در تازه ترین گزارش صندوق بین المللی پول، نشان از بی پایه بودن ادعاهای دولت احمدی نژاد دارد که رییس دولت هیچ فرصتی را برای ستایش از دستاوردهای اقتصادی دولت خود از دست نمی دهد و کارنامه خود را، در این عرصه، درخشان ترین کارنامه در تاریخ جمهوری اسلامی معرفی می کند.
در چند هفته گذشته، دو رقم در بسیاری از سخنرانی های رییس دولت دهم تکرار میشود : در سال گذشته (۱۳۸۹) یک میلیون و ششصد هزار شغل در کشورا یجاد شده و در سال جاری (۱۳۹۰) دو میلیون و پانصد هزار شغل در کشور ایجاد خواهد شد. احمدی نژاد همچنین به تازگی در کرمانشاه وعده داد که دولت او طی دو سال آینده بیکاری را در کشور ریشه کن خواهد کرد.
با توجه به آماری که از سوی صندوق بین المللی پول منتشر شده، این پرسش پیش میآید که چگونه می توان یک میلیون و ششصد هزار شغل در کشور به وجود آورد، در شرایطی که میانگین نرخ رشد اقتصادی کشور در سه سال متوالی از ۰.۷ در صد بیشتر نبوده است.
این در حالی است که در طول برنامه پنجساله چهارم، از ۱۳۸۴ تا ۱۳۸۸، به رغم نرخ رشد هایی به مراتب بالا تر، میانگین سالانه شغل های ایجاد شده در کشور از ششصد هزار فراتر نرفته است.
ایجاد دو میلیون و پانصد هزار شغل در سال ۱۳۹۰ با علامت سوالی به مراتب بزرگ تر روبرو است، به این دلیل ساده که چرخ فعالیت اقتصادی در کشور از حرکت باز ایستاده ونرخ رشد اقتصادی، به پیش بینی صندوق بین المللی پول، در سال جاری از صفر در صد بیشتر نخواهد بود.
به دلیل همین نازل بودن شدید رشد اقتصادی در سه سال گذشته بود که باتک مرکزی جمهوری اسلامی زیر فشار دولت از انتشار آن خود داری می کرد. اما اکنون، و در پی انتشار گزارش صندوق بیت المللی پول، پنهان کردن نرخ واقعی رشد ایران دشوار تر می شود. بدین ترتیب بعید نیست که در روزهای آینده، احمدی نژاد به تکذیب این آمار بپردازد و ادعا کند که صندوق بین المللی پول، ابزاری در دست استکبار جهانی و صهیونیست‌هاست!


عربستان هم ایران را تهدید به حمله نظامی کرد: قدرت نظامی ما را تست نکنید!

پس از اظهارنظر مقامات بحرینی و کویتی علیه جمهوری اسلامی ایران، این بار نوبت به عربستان سعودی رسید تا سفیر این کشور در مصر، در اظهاراتی ضد ایرانی و کم سابقه، ایران را تهدید به حمله ی نظامی کرد!
به گزارش سرویس بین الملل خبرگزاری انتخاب ؛ احمد القتان سفیر عربستان سعودی در مصر در مصاحبه با شبکه ی الحیات ادعا کرد: ما در عربستان سعودی مخصوصا ملک عبدالله از زمانی که وی ولیعهد بود تلاش کرده ایم که دست دوستی را به سوی ایران دراز کنیم به هر شکلی. اما متاسفانه، توطئه های ایران در کشورهای حاشیه خلیج فارس هرگز تمامی ندارد.
وی می افزاید: تا امروز، انها با توهم امپراطوری فارس زندگی می کنند. اظهارات اخیر ایرانیان عجیب و غریب است. انها عربستان سعودی را متهم به دخالت در امور بحرین کردند. این حقیقت ندارد و من می توانم آن را ثابت کنم.
احمد القتان مدعی می شود: این اتهامات زمانی از سوی ایران متوجه ما می شود که ایران هم در حال مداخله در امور لبنان ، عراق، مصر و کشورهای حاشیه خلیج فارس است.
سفیر عربستان سعودی در مصر، می افزاید: وضعیت ما با ایران در منطقه به صورت وحشتناکی است. ما پیام قدتمندانه و مهمی را به انها منتقل کرده ایم: ما اجازه ی نقض امنیت کشورهای حاشیه خلیج فارس را نمی دهیم. امنیت کشورهای حاشیه خلیج فارس، خطر قرمز ما در عربستان سعودی است. مطمئنا شما به یاد دارید که عربستان چگونه به حمله ی کویت پاسخ داد!
احمد القتان در ادامه ی ادعاهایش، می گوید: اهداف ایران در ایجاد یک شبکه جاسوسی در کوبت چه بود؟ کل این قضیه هشدار دهنده است. ایران چندین سال است که جزیره های امارات را اشغال کرده است! و هنوز هم از هر نوع مذاکره ای در این مورد سرباز می زند! و حتی داوری بین المللی را هم قبول نمی کند!
وی با بیان این که “ما در عربستان سعودی خیلی از دست ایران رنج کشیدیم” ادامه می دهد: بگذارید که به شما یاداوری کنم که ایران در سال ۱۹۸۶ و ۱۹۸۷ دو بار به آسمان عربستان سعودی حمله کرد. ما به انها هشدار دادیم و زمانی که برای بار سوم این قضیه تکرار شد، ما هواپیماهای انها را زدیم.
احمد القتان اضافه می کند: من فکر نمی کنم که سیاست ایران با سیاست مصر در یک خط است. ایران برنامه های خود را دارد. من از اعماق قلبم ارزو می کنم که مصر قادر باشد که ایران را متقاعد کند که روابط همسایگی اش را حفظ کند و به کنواسنیون های بین اللمی احترام بگدارد و دست از دخالت در کشورهای حاشیه خلیج فارس دست بردارد.
وی خطاب به مصاحبه کننده می گوید: برادر عزیر، شما باور نمی کنید که این ایرانی ها دارند در کشورهای حاشیه خلیج فارس چه می کنند. تنها چیزی که این کشور به ان اهمیت می دهد دخالت در هر قسمت از کشورهای جهان عرب است. مصر هم اکنون دارد از این قضیه رنج می برد. مانند خیلی دیگر از کشورهای عربی دیگر، من می توان در مورد هر کشور عربی دیگری، مثال های زیادی بزنم!
سفیر عربستان سعودی در مصر، در ادامه ، تلویحاً ایران را تهدید به حمله نظامی می کند و می گوید: من به این چیزی که می گویم اعتقاد دارم: امیدوارم ایرانی ها قدرت ما را امتحان نکنند. انها نباید قدرت ما را تست کنند. انشالله، اگر انها بخواهند کشورهای حاشبه خلیح فارس را بی ثبات کنند، ما توانایی مقابله با ایران را دایم.
مصاحبه کننده در این لحظه پرسید: منظور شما از قدرت به معنای خود کلمه است.
وی پاسخ داد: بله.
مصاحبه کننده دوباره پرسید که این شامل حمله نظامی هم می شود.
سفیر عربستان در مصر پاسخ داد: منظور من ایران است. کشورهای حاشیه خلیج فارس و امنیت انها ، خط قرمز ماست. ما اجازه نقض امنیت را به انها را نمی دهیم امیدوارم که قدرت ما را تست نکنند. من دوست دارم چیزهایی که نگفتم یاداور بشوم.
احمد القتان اضافه می کند: ما از دست ایرانی ها در فصل های مختلف حج خیلی رنج بردیم و آزار دیدیم! انها به عربستان می ایند و باعث اشوب در طول فصل حج می شوند
مصاحبه کننده در پایان گفت و گو، از سفیر عربستان سعودی در مصر پرسید: ایا ایران مسئول اشوب و تظاهرات در عربستان هم هست؟
سفیر عربستان، بدون اشاره به درگیری های سنگین در کشورش که روزهای متمادی ادامه داشت، پاسخ داد: کدام تظاهرات؟ همانی که ۱۰ تا ۱۵ نفر امدند؟!



همشهری‌های صانع ژاله، همکار پروژه «شهید دزدی» را طرد کردند

رسوایی نمایش دروغین صداوسیما در بین شهروندان پاوه

نزدیک به دو ماه از شهادت صانع ژاله می‌گذرد، اما هنوز قاتل یا قاتلان او شناسایی و معرفی نشده‌اند. در این حال، بستگان این شهید و دیگر ساکنان شهر پاوه، به طرد و قطع رابطه با پسرخاله صانع ژاله پرداخته‌اند که در پروژه شهید دزدی، نقش مؤثری داشت. جوانان این شهر هم نسبت به تبلیغات حکومتی مبنی بر بسیجی بودن صانع ژاله، واکنش نشان می‌دهند؛ که بارها به دستگیر شدن آنها منجر شده است.
خبرنگار کلمه از پاوه گزارش می‌دهد که ماجرای رسوایی صداوسیما در معرفی پسرخاله سپاهی صانع ژاله به جای پدرش و مصاحبه با او، هنوز هم موضوع صحبت مردم پاوه است. آنها او را خائن و متهم اصلی پروژه «شهید دزدی» می‌دانند و معتقدند صداوسیما و نیروهای امنیتی دولت کودتا، با همکاری این فرد توانستند نمایش دروغینی را به اجرا بگذارند که علت حضور صانع ژاله در خیابان در روز ۲۵ بهمن و عامل کشته شدن او را وارونه جلوه می‌دهد.
صانع ژاله، دانشجوی دانشگاه هنر تهران بود که در راهپیمایی روز ۲۵ بهمن به ضرب گلوله به شهادت رسید. حاکمیت بلافاصله پس از شهادت او، در اقدامی غیرمنتظره و سخیف، ادعا کرد که صانع ژاله بسیجی بوده و منافقان او را کشته‌اند. پس از آن هم تبلیغات گسترده رسانه‌های و تشییع جنازه سازماندهی‌شده به کار گرفته شد تا پروژه‌ای که از سوی رسانه‌های مستقل، «شهید دزدی» نام گرفت، برای افکار عمومی توجیه شود. هرچند با مصاحبه برادر این شهید و اعلام اینکه او بسیجی نبوده، و نیز انتشار عکسهای دیدار او با مرحوم آیت‌الله منتظری و گزارش‌های فعالیتش در انتخابات به نفع مهندس موسوی، این تبلیغات نیز به ثمر نرسید.
اکنون پروژه شهید‌دزدی در پاوه، شهر محل سکونت خانواده‌ی این شهید، نیز با واکنش مردم مواجه شده و فردی که به دروغ به عنوان پدر صانع ژاله در تلویزیون معرفی شده و در جعل کارت بسیج برای صانع ژاله نیز با ماموران امنیتی همکاری کرده بود، با طرد و قطع رابطه از سوی شهروندان پاوه روبه‌رو شده است.
نام این فرد، زین‌الدین انصاری است. او پسرخاله شهید صانع ژاله است، اما خبرگزاری فارس و بخش خبری بیست و سی صداوسیما، به دروغ او را پدر صانع معرفی کردند. زین‌الدین انصاری که در بخش حراست قرارگاه خاتم‌الانبیای سپاه پاسداران مشغول به کار است، از عوامل جعل کارت بسیج برای صانع ژاله است و برادر این شهید، در مصاحبه‌ای فاش کرده بود که صبح روز ۲۶ بهمن، پیش از آنکه خانواده از شهادت صانع مطلع شوند، او به در خانه آمده و قطعه عکسی از این شهید را درخواست کرده است که بعدا برای جعل کارت بسیج او استفاده شده است.
گزارش خبرنگار کلمه حاکی است که با توجه بافت سنتی شهرستان پاوه، که شبکه‌های فامیلی در آن گسترده‌اند و اکثر مردم بومی شهر همدیگر را می‌شناسند و و نام و نسب یکدیگر را می‌دانند، مردم پاوه پسرخاله شهید را خائن به خون او می‌دانند و از این رو نه تنها بستگان و آشنایان ارتباطشان را با او قطع کرده‌اند، بلکه مردم نیز به شکل‌های مختلف از او ابراز انزجار می‌کنند، تا جایی که بسیاری از مردم وقتی او را در حیابان می‌بینند، به سمت دیگر خیابان می‌روند تا با او چهره به چهره و هم‌کلام نشوند.
همچنین از پاوه گزارش می‌رسد که در ادامه پروژه شهید دزدی، به غیر از ادارات دولتی و امکان رسمی، اصناف پاوه هم مجبور شده‌اند تا پلاکاردها و بنرهایی را مبنی بر بسیجی بودن شهید صانع ژاله بر سردر مغازه‌ها و فروشگاهها نصب کنند. اما این پلاکاردها و بنرها، به کرات توسط جوانان پاوه به پایین کشیده شده است.
این گزارش همچنین حاکی است که تاکنون دهها نفر به بهانه پاره کردن یا پایین کشیدن این‌گونه تبلیغات دروغین، دستگیر شده و ساعت‌ها و گاهی چند روز را در بازداشت به سر برده‌اند.
در همین حال گزارش‌های رسیده از پاوه، حاکی از ادامه فشارهای امنیتی بر خانواده این شهید است؛ به طوری که خانواده داغدار صانع ژاله، حتی برای یک ساعت از حضور آشکار و پنهان ماموران امنیتی و اطلاعاتی در امان نیستند و آرامش ندارند.
این گزارش می‌افزاید: بزرگترین برادر صانع که ماجرای جعل کارت بسیج را در گفت‌وگو با رسانه‌ها افشا کرد، آزاد شده است، اما به طور دائم تحت نظر قرار دارد و حتی در آرایشگاه محل کار خود نیز آسایش ندارد.
پیش از این هم گزارش شده بود که دو مسئول بسیج غرب کشور، به پدر شهید صانع ژاله، پیشنهاد رشوه ۷۵ میلیون تومانی تحت عنوان خون‌بها را داده‌اند، آن هم در حالی که قاتل شهید هنوز معرفی نشده؛ اما پدر شهید این حق‌السکوت را نپذیرفته و در مقابل تهدید آنها به بازداشت برادر دیگر این شهید، گفته است: «یک پسرم در راهی که فکر می‌کرد درست است کشته شد و پسر دیگرم هم کاری را کرده که اعتقاد دارد درست است و هر هزینه‌ای را هم می‌پردازد.»
پدر این شهید همچنین به گواهی مردم پاوه، راضی به شرکت در مراسم ختم فرمایشی پسر خود نشده و ساعت‌ها بابت عدم حضور در آن مقاومت کرده است. گزارش‌ها همچینن حاکی است که تقریبا هیچ‌کس از مردم عادی هم در این مراسم فرمایشی شرکت نکرده، اما آنها به چشم خود دیده‌اند که بیش از ۲۰ دستگاه اتوبوس و دهها ماشین اداری و نظامی در روز تشییع جنازه، نظامیانی را از کرمانشاه به پاوه آورده‌اند تا به جای مردم پاوه، محوطه جلوی دوربین‌های صدا و سیما را پر کنند.
گزارش‌های مرتبط:
شهید ژاله عضو انجمن اسلامی، فعال در ستاد میرحسین و هوادار آیت الله منتظری بود
خشم دانشجویان از دروغ‌پردازی اقتدارگرایان درباره‌ی علت حضور شهید صانع ژاله در تظاهرات ۲۵ بهمن
دانشگاه در اشغال نظامیان، شهید بر دوش قاتلان
بسیجیان سازماندهی شده، دانشگاه هنر را قرق کردند
چه کسی به صانع ژاله شلیک کرد؟
روایتی از روز تشییع جنازه ژاله و کتک خوردن دانشجویان دانشگاه هنر
استقرار نیروهای امنیتی درمنزل شهید صانع ژاله و اعمال فشار و تهدید خانواده وی
بازداشت برادر صانع ژاله، به دلیل افشای جعلی بودن کارت بسیج و فشار بر خانواده این شهید
فشار بر خانواده‌ی شهید ژاله برای تکذیب مصاحبه‌ی افشاگرانه‌ی برادر شهید
چرا حاکمیت برای برای برگزاری مراسم شهید صانع ژاله سنگ تمام گذاشت؟
دروغ‌های متناقض دو نماینده رهبری درباره عکس صانع ژاله با آیت‌الله منتظری





تغداد کشته شدگان جنبش اعتراضی سوریه به ۲۰۰ نفر رسید

سازمان حقوق بشر سوریه روز سه شنبه ۱۲ – ۴ – ۲۰۱۱ تعداد کشته شدگان اعتراض های در این کشور را که کمتر از یک ماه پیش آغاز شد ۲۰۰ نفر اعلام کرد.
به گزارش العربیه، این درحالی است که دولت و مخالفان در مورد هویت کشته شدگان اظهارات متناقضی ارائه می کنند.
دولت ” گروهک های مسلح ” را به تیراندازی به سمت مردم معرفی می کند ومی گوید اغلب کشته شدگان از نیروهای امنیتی هستند در حالی که معترضان نیروهای وابسته به نظام را به شلیک مستقیم متهم می کنند.
روز گذشته دانشجویان در دانشگاه دمشق علیه نظام تظاهرات برگزار کردند و خبرهای تایید نشده حاکی است که دست کم یک نفر در این اعتراض ها کشته شد.
در همین حال شهرهای ” بانیاس ” و ” درعا ” پس از اعلام کشته شدن ۹ تن از نیروهای امنیتی شاهد برقراری تدابیر امنیتی بی سابقه ای شده است.
دستگاه امنیتی این کشور روزگذشته ۱۹۰ تن از بازداشت شدگات در تظاهرات منظقه ” دوما ” در شمال دمشق را بازداشت کردند.
یک منبع امنیتی نیز اعلام کرده است بشار اسد رئیس جمهور این کشور روز یکشنبه با خانواده تعدادی از کشته شدگان دیدار کرد و تاکید کرد تحقیق در مورد حوادث ” دوما ” ادامه دارد.
نیروهای امنیتی پس از برگزاری تظاهرات اعتراضی بعد از نمازجمعه در منطقه دوما به سمت معترضان آتش گشودند.
فعالان حقوق بشری تاکید می کنند در این منطقه دست کم ۸ نفر کشته شدند اما دولت ” گروهک های مسلح ” را به تیراندازی به سمت مخالفان متهم کرد.
از سوی دیگر گزارشگر العربیه در دمشق اعلام کرد تعدادی از دانشجویان در دمشق برای گرامیداشت کشته شدگان اخیر در شهر درعا مراسمی برگزارکردند اما بین آنها و هوادارن نظام درگیری به وقوع پیوست وچند نفر کشته شدند.