۱۳۹۰ فروردین ۲۱, یکشنبه

روز یکشنبه بخش سوّم، تحلیل ها و آخرین گزارشات از اعتراضات، بازداشتها، زندان، و بیدادگاهها --- بیانیه ها

این «تنها دموکراسی خاورمیانه!» چرا از انقلاب توده های عرب می ترسد؟

تراب حق شناس
ابتدا گزارش راديو فرانس انتِر، ساعت ۷ صبح امروز ۷ آوريل ۲۰۱۱ را ملاحظه كنيد:
تحولات تونس، مصر و ديگر كشورهاى عرب باعث نگرانى اسرائيل شده است. اين تغييرات پياپى كه در جهان عرب رخ داده و مى دهد در اسرائيل عدم اطمينان را دامن مى زند و عدم اطمينان يعنى خطر.
امروز دربارهء سوريه همان سؤالى در اسرائيل مطرح است كه ديروز دربارهء مصر مطرح بود و آن اينكه آيا سوريهء بشار الاسد براى اسرائيل مناسب است؟ ظاهراً آنقدرها هم بد نيست. درست است كه اين كشور رسماً در حال جنگ با اسرائيل بسر مى برد، مرزهاشان با حضور نيروهاى حايل ملل متحد بسته است ، اما اسرائيل يك دشمن با ثبات را ترجيح مى دهد.
ايگال پالمر سخنگوى وزارت خارجهء اسرائيل مى گويد: «حد اقل چيزى كه مى توان گفت اينكه اسد بهترين دوست اسرائيل نيست و اگر نگران او هستيم نه از فرط دوستى ست. چيزى كه از ديد ما مرجح است حد اقل ضرر است. اگر تحولات به سمت يك سناريوى فاجعه آميز سير كند يعنى سوريه به دامان يك رژيم بنيادگراى اسلامى يا امثال آن بيفتد، طبعا متأسف خواهيم شد زيرا در حالت كم ضررتر كنونى، رژيم سوريه از ثبات برخوردار است. البته مجبور نيستيم هميشه بدترين راه حل را بپذيريم ولى در برابر ابرهاى عدم اطمينان و بى ثباتى، اسرائيل مصرانه نگران امنيت خويش است. افزايش بودجهء دفاع و آزمايش موشك هاى جديد در همين راستا است. توجه كنيم كه براى اسرائيل امنيت اسم شب است. اسرائيل بين صلح و امنيت در نوسان است.»
شورش در كشورهاى عرب باعث نگرانى اسرائيل است، اما آيا خطر فورى ست؟ سوء قصد در اورشليم و پرتاب موشك از غزه هم هست و موشك هايى كه مى تواند فاصلهء دورترى را هدف قرار دهد و به چهل كيلومتر هم برسد. شهر اشدود مورد اصابت قرار گرفته كه در ۲۰ كيلومترى جنوب تل آويو است. در اسرائيل موضعگيرى عليه غزه هرچه سخت تر مى شود. در گفتگو با اهالى اشدود چنين مى شنويم:

ــ در كافه يا هرجاى ديگر مى تواند موشك به ما بخورد. تا حالا شانس داشته ايم ولى روزى مى تواند به مدرسه يا بيمارستان اصابت كند...

ــ اين ارتش دفاع است نه ارتش حمله. اگر ارتش بخواهد در ۵ دقيقه غزه تماماً نابود مى شود...

ــ در حالى كه ما مى كوشيم به بچه هامان آموزشى با كيفيت عالى بدهيم، آنها در غزه بچه ها را با كينهء اسرائيل مى پرورند...

ــ من سرباز احتياط در غزه بوده ام و اخيراً از آنجا برگشته ام. به نظر من بايد غزه را منفجر كرد و روى هوا برد.

ــ فرانسه به ليبى حمله برده و غيرنظاميان را مى كشد و اين براى مردم امرى عادى جلوه مى كند. در حالى كه ما مى كوشيم در صلح زندگى كنيم و به كسى تعرض نكنيم، اما با هر واكنشى دربرابر تجاوز، ما را اهريمن نشان مى دهند...

ــ كسانى دست به آدم كشى مى زنند و بايد ريشهء قضيه را دريافت كه ايران است و پيدا ست كه جز زور راه حلى وجود ندارد... (اين سخنانى ست كه در كوچه و بازار اشدود شنيده ايم.)
از طرف ديگر سپتامبر آينده قرار است ملل متحد دربارهء به رسميت شناختن فلسطين قطعنامه اى صادر كند. اين در هر حال آرزوى فلسطينى ها ست. شورش در كشورهاى عرب به فلسطينى ها پروبال مى دهد تا دولت خود را خواستار شوند. فلسطينى ها معتقدند كه با انتفاضه آغازگر شورش هاى عرب بوده اند. روژه ايكوك كه از حدود سى سال پيش در دانشگاه بيرزيت ساحل غربى استاد تاريخ است مى گويد: شعار «اشغالگر گورت را گم كن!» شعارى بود كه فلسطينى ها با «انقلاب سنگ» در ۱۹۸۷ فرياد زدند. براى فلسطينى ها بيدارى توده ها در كشورهاى عرب، همانا بيدارى قضيه و آرمان فلسطين است بدين معنا كه وضع كنونى ديگر نمى تواند ادامه يابد.
به رسميت شناختن فلسطين از سوى ملل متحد طبعا براى اسرائيل خوشآيند نيست. براى اسرائيل اين غيرممكن است كه فلسطين بدون مذاكره بتواند رسميت يابد. اما جواب اسرائيل به اين امر روشن و كوتاه است. ايگور پالمر سخنگوى وزارت خارجهء اسرائيل مى گويد: اين شناسايى فلسطين در واقعيت قضيه هيچ تغييرى نمى دهد. حق حاكميت فلسطين بدون موافقت اسرائيل امكان ناپذير نيست و باعث اقدامات مقابله به مثل مى شود. جوّ خاورميانه اصلاً اميدوار كننده نيست! اين بود گزارشى از فردريك بارر از اورشليم پيرامون واكنش اسرائيل دربرابر شورش هاى عرب. (پايان گفتار راديويى).

اكنون چند ملاحظه:

۱ــ اسرائيل از آغاز پيدايش در نقطه مقابل آزاديخواهى و دموكراسى طلبى توده هاى عرب قرار داشته است و با ديكتاتورى هاى سركوبگر خلقهاى عرب به شرطى كه منافعش را تأمين كنند هيچ مسأله اى نداشته، چنان كه با رژيم نژادپرست در آفريقاى جنوبى، با ديكتاتورى هاى سركوبگر و مافيايى در آمريكاى لاتين دوست و همپيمان بوده و در سركوب خلق ها مشاور و بازوى ضربتى ديكتاتورها. بيهوده نيست كه روزنامهء اسرائيلى هاآرتز همزمان با شورش توده هاى عرب مى نويسد: «كسى كه اين روزها خواب ندارد ناتنياهو است».
۲ــ اسرائيل مهم ترين همپيمان غرب سرمايه دارى و امپرياليستى بوده و هست و طبيعى ست كه يكى از اهداف درجهء اول غرب حفظ برترى اسرائيل در منطقه باشد. اين را قذافى هم خوب فهميده بود وقتى مى گفت بودن من به نفع اسزائيل است. از گزارش راديو هم معلوم بود كه اسرائيل وجود بشار الاسد را هم بر حاكميت مردمى توده هاى ستمديدهء عرب ترجيح مى دهد. وجود مبارك و بن على و رژيم سعودى و امثال آنان همه بهتر از دموكراسى ست. وجود جمهورى اسلامى هم براى اسرائيل، البته، بر يك حاكميت مردمى در ايران ترجيح دارد. با جمهورى اسلامى، اسرائيل از يك شريك ارتجاعى و مذهبى برخوردار است، هردو با هياهوى پوچشان در خدمت يكديگر قرار دارند و از برآمد مبارزهء انقلابى توده ها مى كوشند جلوگيرى كنند. رژيم فعلى ايران، به رغم رقابت براى سركردگى بر منطقه، هرگز دشمنى با اسرائيل نداشته، بلكه در تخريب جنبش انقلابى فلسطين و تضعيف آن همدست او بوده است.

۳ــ اسرائيل مدام از اهميت حياتى «امنيت» خويش سخن مى گويد و دائما از هراس خود از اعراب افسانه مى بافد و بهانه مى تراشد و مظلوم نمايى مى كند تا تجاوزهايش را توجيه كند و به هيچ مرجعى پاسخگو نباشد. اسرائيل مى ترسد زيرا به تجاوزها و به ناحق بودن خويش آگاه است. هرقدر قوى شود و توسعه طلبى كند، باز هم ظاهراً از دشمن (ولى در واقع از خود و پيامد اعمال خويش) هراس خواهد داشت. به ياد اين پيام تلفنى محمود درويش به تظاهراتى كه در حمايت از فلسطين در بيروت برپا شده بود مى افتيم كه درست ۹ سال پيش، در ۹ آوريل سال ۲۰۰۲، به نحوى پيشگويانه چنين روزهايى را توصيف كرده است:
«ما پيروز خواهيم شد زيرا عاجز از هزيمت ايم و پيروز خواهيم شد زيرا اشغال عاجز از پيروزى است. اشغال هر بار در عرصه نظامى پيروز شد، بيش از پيش در بن بست وجود خود فرو رفت و نتوانست براى اثبات مشروعيت اخلاقى خود، حتى يك پاسخ بيابد و هرگاه در اينجا و آنجا صلحى به دست آورد صناعت ترس از گشايش درهاى قلعه به سوى افق را تكامل بخشيد لذا به جنگ بازگشت چرا كه جنگ تنها وسيله در دست اوست تا هويت خويش را از خطر گشايش به روى غير خودى حفظ كند. گتو غايت اوست و فرهنگ نفرت همانا اصالت است. پس چگونه مى توان صلح را بر كسى تحميل كرد كه با آن مى جنگد و كشمكش را به نقطه آغازش باز مى گرداند؟
نسل جوان عرب كه در سايهء قراردادهاى صلح و پس از آن به دنيا آمده همان نسلى است كه رفتار اسرائيل وى را متقاعد كرده است كه گفتمان صلح با واقعيت موجود چقدر در تناقض است. اين همان نسلى است كه كوچه و خيابان كشورهاى عرب را با خشم انباشته است. خشم بر نظام سياسى عربى كه از مجازات اسرائيل به خاطر جنايت هاى روزمره و مستمرش عليه خلق فلسطين ناتوان است.
با بازگشت كوچه و خيابان عرب به سياست و بازگشت سياست به فضاى حياتى خود در جامعه، شعاع وجود فلسطينى گسترش يافته است. اما بين موضع مردم و موضع رسمى دولتها فاصله هرچه گسترده تر شده به حدى كه مردم ياد مى گيرند پرسش دموكراسى را با تأثير و كارايى هرچه بيشتر مطرح كنند». رك به:

http://www.peykarandeesh.org/old/felestin/fel.pdf/Esme-Shab.pdf

۴ــ اصل خروج اشغالگر از مناطق اشغالى كه در قطعنامه هاى پر سر و صداى ملل متحد مطرح شده و قاعدتاً نبايد نيازى به مذاكره داشته باشد، بيش از ۶۰ سال است زيرپا گذارده شده است. تمام تلاشها و كوتاه آمدن هاى فلسطينى ها در آنچه «مذاكرات صلح» ناميده شد و فلسطينى ها به رهبرى عرفات از ۷۸ درصد از خاك فلسطين تاريخى صرف نظر كردند تا روى نقشهء جغرافيا جايى هم به نام فلسطين وجود داشته باشد بى نتيجه مانده است. امروز، چنانكه در گزارش فوق آمده، باز هم «تقصير» از فلسطينى ها ست و آنها هستند كه «صلح» نمى خواهند و لذا بايد غزه را روى هوا برد! از آنجا كه يهوديان مورد ستم جنايتكارانهء نازى ها قرار گرفتند پس امروز هر تجاوزى كه اسرائيل عليه فلسطينى ها بكند معاف از مجازات است. نهادهاى وابسته به صهيونيسم بين المللى با «صنعت هولوكاست» و دامن زدن به تبليغ و انتشار و ترجمه و فيلم سازى و غيره زير شعار حق به جانب محكوم كردن جنايات نازى ها در جنگ دوم جهانى و معرفى فرهنگ يهودى (بخوانيد اسرائيلى) به زبانهاى فارسى و تركى و عربى، تنها يك هدف را دنبال مى كنند و آن اينكه حق مطلقاً با اسرائيل است و هيچ انتقادى بر او روا نيست و انتقاد به سياست هاى اسرائيل به معنى يهودستيزى ست و شايان پيگرد قانونى! با اين منطق است كه نابودى فلسطين امرى عادى ست و هيچ جرمى ندارد! در اينجا صريحاً بايد گفت آنها كه بر اين ستم فاحش، حتى با سكوت خود، مهر تأييد مى زنند در جرم صهيونيست ها و امپرياليستها شريك اند.
۵ــ اسرائيل از نيروى انقلابى توده هاى عرب و انتفاضهء آنان به وحشت افتاده و با همپيمانان زورمند بين المللى خود مى كوشد جلوى به رسميت شناختن فلسطين توسط ملل متحد را بگيرد و سخنگوى وزارت خارجهء اسرائيل، از پيش، آن را كان لم يكن ارزيابى مى كند. اين منطق زور است ولى تا ابد نخواهد پاييد. زيرا ستمديدگان اعماق جامعه هاى عرب در ماه هاى گذشته نشان دادند كه آنها هم قادرند به پا خيزند. ما خود را در اين صف، صف انقلاب براى دموكراسى، صف دموكراسى براى انقلاب، صف آزادى ـ برابرى پرولترهاى جهان مى دانيم و با دشمنانشان در جنگيم.
۶ــ «تنها دموكراسى خاورميانه» چون با دموكراسى توده هاى عرب سازگار نيست و منافع و حتى موجوديت اشغالگرانه و توسعه طلبانه و استثمارگرانهء خود را در خطر مى بيند، به احتمال زياد هر كوششى را براى شكست انقلاب عرب خواهد كرد و چنان كه امروز نيز غزه را بمباران كرده باز هم براى «حل مشكلات» خود به جنگ روى خواهد آورد. آن وقت ديگر نه با دولت هاى همدست خويش، بلكه با توده ها رو به رو خواهد شد و شايد اگر توازن قوا اجازه دهد پاسخى درخور و تاريخى بگيرد.

http://peykarandeesh.org/felestin/583-tanhademokrasi.html



ع. اونق

فاجعه در کمپ اشرف

مشاهده این حمله به اعضای کمپ و صحنه های دلخراش تیراندازی و کشتن آنها بسیار دردناک بود و صحنه هایی که با کمترین امکانات پزشکی مجروحین این یورش را تحت معالجه قرار می دادند و هم چنین صحنه هایی که برخی از این اعضای مجاهدین که در این کمپ هنوز عمق فاجعه را درک نکرده و همچنان شعارهای همیشگی سازمان خودشان را تکرار می کردند، واقعا دلخراش بود.
روز 19 فروردین 1390 نیروهای پلیس و ارتش عراق به کمپ اشرف که محل استقرار بیش از 3500 نفر از نیروهای سازمان مجاهدین است، حمله بردند. در این حمله نیروهای عراقی کاملا مسلح با نفربرهای زرهی وارد کمپ شده و واقعا بصورت وحشیانه اعضای سازمان مجاهدین را که غیرمسلح هستند مورد ضرب و شتم قرار داده و حتی بصورت مستقیم تیراندازی کردند. بنا به آمار موجود،در این حمله حدود 33 نفر کشته شده و بیش از 300 نفر زخمی شدند.
مشاهده این حمله به اعضای کمپ و صحنه های دلخراش تیراندازی و کشتن آنها بسیار دردناک بود و صحنه هایی که با کمترین امکانات پزشکی مجروحین این یورش را تحت معالجه قرار می دادند و هم چنین صحنه هایی که برخی از این اعضای مجاهدین که در این کمپ هنوز عمق فاجعه را درک نکرده و همچنان شعارهای همیشگی سازمان خودشان را تکرار می کردند، واقعا دلخراش بود.
8 سال پیش بعد از سقوط صدام و حضور نیروهای آمریکایی در عراق و بقدرت رسیدن طرفداران جمهوری اسلامی به سرکردگی نوری المالکی کمپ اشرف تحت حفاظت نیروهای آمریکایی قرار گرفت. حکومت جمهوری اسلامی دولت نوری المالکی را همواره تحت فشار قرار می داد که مجاهدین را دستگیر و به ایران تحویل دهد و این کمپ را جمع کند. تا مدتی پیش حفاظت این کمپ بعهده سربازان آمریکایی بود و مجاهدین علیرغم مزاحمت های نیروهای عراقی امنیت داشتند. با واگذاری مسئولیت این کمپ به نیروهای عراقی اوضاع وخیم تر میشد، تا این که نیروهای عراقی به این کمپ حمله کرده و آنچنان فاجعه ای را آفریدند. این حمله به کمپ زمانی صورت گرفت که شب قبل از آن رابرت گیت وزیر دفاع آمریکا در عراق حضور داشت و این حمله نیز به احتمال زیاد نمی توانست بدون دادن چراغ سبز آمریکا صورت پذیرفته باشد.
سازمان مجاهدین تنها سازمان مخالف جمهوری اسلامی است که نیروی سازمان یافته و آموزش دیده بسیاری در اختیار دارد. آمریکا تاکنون از آن بعنوان اهرمی برعلیه جمهوری اسلامی سود برده و آنرا برای روز مبادا حفظ کرده است. حکومت ایران نیز تحمل حضور یک نیروی سازمان یافته ایرانی بخصوص در همسایگی اش را ندارد. بنظر می رسد که در سیاست های آمریکا در قبال ایران دیگر نیازی به سازمان مجاهدین نیست که به این سرکوب چراغ سبز نشان می دهد و جمهوری اسلامی نیز از مقامات عراقی برای این سرکوب و کشتار قدردانی کرد.
حضور هزاران هوادار و اعضای مجاهدین در این کمپ، نیروهایی که عمدتا عشق وطن و آزادی را در سر دارند، بنا به سیاست های اشتباه و قدرت طلبانه رهبری مجاهدین صورت پذیرفت. هم اکنون نیز مسعود رجوی، رهبر و رئیس جمهورش مریم رجوی در کنفرانس های ویدئویی برای ساکنین این کمپ سخنرانی های آنچنانی کرده و همچنان صدای ناقوس سقوط جمهوری اسلامی و بزودی بازگشت پیروزمندانه به میهن را نوید می دهند.
شرایط زندگی و امنیتی هزاران هوادار و اعضای مجاهدین در کمپ اشرف غیرانسانی تر و پر از مخاطره می گردد. مسئولیت اول آن با مسئولین و رهبران سازمان مجاهدین است که خود در نقاط امن مسکن گزیده اند.
هرچند نقش نیروهای آمریکایی و زیر قول زدن قرارهایشان، نقش نیروهای عراقی و نقش حکومت جمهوری اسلامی را در این فاجعه نمی توان انکار کرد، اما همه این ها نمی تواند از مسئولیت رهبران مجاهدین بکاهد. هم اکنون نیز رهبران مجاهدین با شعارها ی تبلیعاتی برعلیه رهبران عراق و ایران سعی بر پوشش نهادن بر مسئولیت خود دارند. آنان مسئول اصلی بوجود آمدن این شرایط هستند. آنان با پذیرش این مسئولیت بایستی چاره ای بیندیشند و در ارتباط با سازمانهای بین المللی چاره اندیشی نمایند و جان هزاران انسان را وجه المصالحه قدرت نمایی خود نکنند.






اخبار روز: 

اخبار روز: اسماعیل خویی شاعر گرانمایه ی میهنمان با ارسال این متن برای انتشار در اخبار روز، به کشتار مجاهدین خلق در پایگاه اشرف شدیدا اعتراض کرده است:

آزادگان وآزادیخواهانِ ایران وجهان:
پنجه ی جنایت کار وشرارت بارِ فرمانفرمایی ی آخوندی یک بار دیگر از آستینِ خون آلودِ آدم کشانِ مالکی ی مزدور بیرون آمد و، در شهر اشرف، بر گلوگاهِ سازمانِ مجاهدینِ خلقِ ایران نشست. شگفت انگیز و دریغ آور این است که یورش بردنِ تاتاروارِ ارتشیانِ عراق به شهرِ اشرف و کشتار و زخمی کردنِ گروهی از فرزندانِ تبعیدی ی ایران زیر نگاهِ آگاه اما بی اعتنا ی ارتشِ آمریکا بود که انجام گرفت. وبه یاد آوریم که آمریکا جنگ افزارهای مجاهدین را از ایشان گرفت تا از حقوقِ بشری و به ویژه از حقِ پناهندگی ی تک تک شان پیگیرانه پشتیبانی کند! وچنین است که جگر خراش و جانگداز می شود نگریستن در میدانکی که در آن ارتشیانی سراپا مسلح و به راستی (نمی دانم چرا؟!) خشمگین به جانِ تبعیدیان رزم آوری می افتند که – به لطفِ آمریکا! – ناگزیرند با دستان تهی از هر جنگ افزاری، و تنها به زورِ بازو و – در اوجِ ناگزیری – به سنگ پاره و چوبدست، از جان و هستی ی سازمانی ی خویش دفاع کنند.
آمریکا، بدینسان، نشان می دهد که پرچمداری ی خویش در پیشبردِ جهانی ی دمکراسی و حقوق بشر را، دراین گونه بزنگاه های سیاسی، به هیچ روی جدی نمی گیرد. دولت های پیشرفته ی اروپایی نیز، هیچ یک، در این زمینه، اخلاقی تر و درست کردارتر از آمریکا نیستند.
در این میان، می مانند آزادگان وآزادیخواهانِ ایران و جهان، وسازمان ها و نهادهای پشتیبانِ حقوقِ بشر.
اینان، همگان با هم، وظیفه منداند که نه تنها به گفتار، بل، که با هر گونه ی ممکنی از کردارِ گروهی ی سازمان یافته و به سامان، به پشتیبانی از حقوقِ انسانی و جهانی ی مجاهدین برخیزند: و نگذارند، دست کم بیرون از ایران، با فرزندانِ دلیر و ستیهنده ی این سرزمین همان رود که در درونِ ایرانِ شهنشیخ زده می رود.
رفتارِ آزادی ستیزانه و خونریزانه ی مالکی با مجاهدین البته باید سخت نکوهیده شود. این کار بی گمان بایاست، اما به هیچ روی بس نیست. همدستی و همگنی ی جهان نگرانه ی مالکی با فرمانفرمایی ی آخوندی باید افشا شود، تا روشن گردد که این دینوسورِ سیاسی شایسته ی فرمان راندن بر عراقی نیست که بیشترینه ی مردمان اش خواهانِ جدایی دین از حکومت اند و می خواهند و می کوشند تا در راستای دمکراسی و برخوردار شدن از همه ی حقوق انسانی و جهانی ی خویش پیش روند.

زنده باد آزادی!
زنده باد دموکراسی و حقوق بشر!
دین از حکومت جدا باد!
نابود باد فرمانفرمایی ی آخوندی!

اسماعیل خویی
فروردین ۱٣۹۰،
بیدرکجای لندن





سفير جمهوری اسلامی در دهلي‌نو: دولت آلمان مانع انتقال پول نفت فروخته شده به هند مي‌شود

خبرگزاري دانشجويان ايران - تهران
سرويس: سياسي خارجي - ايران

سفير كشورمان در هند گفت: براي حل مشكل ايجاد شده در پرداخت بهاي نفت ميان ايران و هند قرار است در هفته‌ي آتي مقاماتي از بانك مركزي هند و ايران با يكديگر ديدار و گفت‌وگو كنند.
سيد مهدي نبي‌زاده در گفت‌وگو با خبرنگار سياسي خارجي خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، خاطرنشان كرد: مساله ايجاد شده در مورد نحوه پرداخت بهاي نفت به صورت موردي حل شد، اما پس از گذشت يك ماه دولت آلمان مجددا ممانعتي ايجاد كرد كه بانك حق انتقال پول را به ايران نداشته باشد. اين بحثي بود كه ميان مسوولان دولتي آلمان و مسوولان بانك مركزي اين كشور به صورت جدي رخ داد.
او افزود: بانك آلماني معتقد است تا زماني كه بانك ايران و اروپا در فهرست سياه قرار نگرفته است نمي‌توانيم اين انتقال پول را انجام ندهيم.
نبي‌زاده افزود: در حال حاضر آمريكا و اتحاديه اروپا تلاش مي‌كند با صدور قطعنامه‌اي بانك ايران و اروپا را وارد فهرست سياه كنند كه در آن زمان بانك مركزي آلمان هم توجيهي داشته باشد. به هر صورت توقف مقطعي ايجاد شده است و تلاش‌ها در سفارت‌خانه‌هاي ايران در آلمان و هند در حال انجام است تا مسيري براي تداوم همكاري‌ها ايجاد شود.
وي با بيان اين كه مقامات هندي از سويي مي‌خواهند مشكل را حل كنند و از سويي نمي‌خواهند قطعنامه‌هاي بين‌المللي را كنار بگذارند اظهار كرد كه هندي‌ها در يك پارادوكس قرار گرفته‌اند.
سفير كشورمان در دهلي‌نو گفت: فروش نفت به هند در حال انجام است اما اميدواريم راهكارهاي براي پرداخت بهاي نفت هم ايجاد شود.
او گفت: تصور ما اين بود كه در نشست صندوق بين‌الملل پول كه قرار است هفته آينده برگزار شود، رييس بانك مركزي و وزير اقتصاد دارايي هند شركت مي‌كنند كه اعلام كردند به اين سفر نخواهند رفت. بنابراين در آن‌جا مذاكره‌اي انجام نخواهد شد. اما براي حل اين موضوع قرار است در هفته‌ي آتي مقاماتي از بانك مركزي هند و ايران با يكديگر ديدار و گفت‌وگو كنند.

انتهاي پيام




منصور امان
اگر جُنبش اجتماعی مردُم ایران توانسته باشد خود را تنها با یک شناسه مُعرفی کند، آن سمتگیری آزادیخواهانه و مُُطالبه تحوُلاتی که در مرکز آن به رسمیت شناسی حُقوق فردی و اجتماعی شهروندان قرار داشته باشد، بوده است. بدین جهت، این ویژگی می تواند به خوبی معیاری نیز برای تشخیص دوری یا نزدیکی عملی جریانهای پیرامون جُنبش اجتماعی باشد و همین گونه، درجه اعتماد پذیر بودن آنها در مسیری که جُنبش به سمت آن در حرکت است را تخمین بزند.
جدیدترین ظرف محک زنی ادعاهای همراهی با جُنبش دموکراسی خواهی بر این پایه را یکی از رهبران "اصلاح طلبان" حُکومتی روی میز گذاشته است. آقای فیض الله عرب سُرخی، عُضو شورای مرکزی سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی در انتقاد از "ناکامیهای" باند غالب در سیاست خارجی، تعیین گُزارشگر ویژه سازمان ملل برای نظارت بر وضعیت حُقوق بشر در ایران را یک نشانه این امر دانسته است؛ ارزیابی دُرُستی که او تلاش کرده از آن نمدی برای کُلاه باند مغلوب ببافد و رویکرد مُعامله گرانه غرب به موضوع پایمالی حُقوق بشر از سوی حاکمان ایران در دوران زمامداری "اصلاح طلبان" را به رُخ رُقبا بکشد.
مُعاون وزارت بازرگانی دولت حُجت الاسلام خاتمی، با اشاره به اینکه "در دوره دولت اصلاحات ... تلاشهای آمریکا برای جلوگیری از خارج شدن ایران از فهرست کشورهای ناقض حُقوق بشر و تحت نظارت کُمیسیون حُقوق بشر ناکام ماند"، علت را "وجهه و احترام بین المللی ایران" توضیح داده است.
همانگونه که از گُفته های آقای عرب سُرخی بر می آید، انتقاد اصلی او از باند نظامی - امنیتی، قرار گرفتن موضوع نقض حُقوق بشر در دستور کار نهادهای بین المللی مسوول است و نه پایمالی حُقوق شهروندان به مثابه یک سیاست و رویکرد ثابت حُکومتی. بر این اساس، هر گاه حاکمان وقت بتوانند مساله را زیر فرش شُرکای خارجی جارو کنند، وضعیت حقوق بشر هم ایده آل است و در غیر اینصورت آنها "ناکام" و از این زاویه شایسته انتقاد هستند.
شاهد این مُدعا وضعیت حُقوق بشر در "دوره اصلاحات" است که این رهبر "اصلاح طلبان" نپرداختن بین المللی بدان را همچون مدال افتخار به سینه سنجاق کرده است. یک نمونه در این باره را سازمان عفو بین الملل در گُزارش سالانه (2003) خود که فاصله زمانی دی ماه 1381 تا آذر 1382 در دور دوم ریاست جمهوری آقای خاتمی را در بر می گیرد، ارایه کرده است. عفو بین المللی در این سند آورده است:
"شماری از زندانیان سیاسی که شامل زندانیان عقیدتی نیز می باشند، به دُنبال محکومیت در دادگاه های غیر منصفانه (فرمایشی) در سالهای گذشته، مُتحمل گذراندن محکومیت خود هستند. شمار بیشتری از افراد در پی تظاهرات دانشجویی در سال 2003 (1382) به طور بیرحمانه ای بازداشت شدند. حداقل یک دوجین از زندانیان سیاسی در خلال سال بدون ارتکاب جرمی بازداشت و محکوم شده اند. این در حالی بود که آنها از یک دادگاه عادلانه برخوردار نبودند تا جاییکه حتی از ورود خانواده و وکلای مدافع آنها در دادگاه جلوگیری شده بود. مقامهای قُوه قضاییه، آزادی بیان و عقیده و (برگزاری) تجمعات را برای عموم از جمله اقلیتهای قومی ممنوع اعلام کردند. شماری از نشریات توقیف و سایتهای اینترنتی فیلترگذاری شدند و به دُنبال آن روزنامه نگاران روانه زندان گردیدند. گزارش شده است که حداقل یک فرد بعد از ضرب و شتم در بازداشتگاه جان سپرده است. آزار و اذیت نسبت به اعضاء خانواده های زندانیان سیاسی دوباره آغاز شد. حداقل 108 نفر که شامل زندانیان سیاسی دارای احکام طویل المدت می شوند، اعدام شدند. چندین نفر از این افراد در ملاعام به دار آویخته شدند. حداقل 4 زندانی محکوم به مرگ سنگسار شدند و 197 نفر به خوردن شلاق و 11 نفر به قطع اعضاء بدن محکوم گشتند. تعداد واقعی (احکام صادره) ممکن است بیشتر از اینها باشد."
تنها تفاوت شرایط بالا با موقعیت کُنونی، در تکامُل آن به گُستره و ابعادی است که اینک حتی آقای عرب سُرخی و دوستان "اصلاح طلب" او را نیز در بر گرفته است. آنان امروز از جُمله به این دلیل قُربانی تجاوُز به حُقوق شان می شوند که در گُذشته در داخل و در سطح بین المللی فعالانه زمینه تجاوز به حُقوق دیگران را فراهم کردند، برای سیاست سرکوب توجیه سیاسی و ایدولوژیک تراشیدند و برای تحکیم، بقا و رُشد ماشین اجرایی آن رشوه دادند و به بند و بست پرداختند.
علت اصلی نابینایی آقای عرب سُرخی در مورد وضعیت حُقوق بشر در دوران صدارت "اصلاح طلبان" این است که او در اصل سرکوب دگراندیشان و یا کسانی که در ادبیات کاست سیاسی جمهوری اسلامی "غیرخودی" شناخته می شوند را غیر عادی نمی پندارد و از این رو نیز ابایی ندارد که جلوگیری از تلاش برای رسیدگی و نظارت بین المللی بر وضعیت آنها را یک نُقطه قُوت در کارنامه "اصلاح طلبان" به حساب بیاورد.
مُشکل سیاسی روز این استدلال فقط این نیست که او و دوستان اش پایمالی حُقوق کسانی را در گُذشته تایید می کنند که امروز مایلند خود را بخشا مُتحد و همراه آنها مُعرفی نمایند. چالش اصلی، نخُست درک جُنبش اجتماعی از مرزبندی فاشیستی "خودی" و "غیر خودی" و سپس آگاهی و چگونگی دریافت آن از مساله حُقوق بشر است. "اصلاح طلبان" در هر دو زمینه، هم به لحاظ نظری و هم از نظر عملی فرسنگها از جُنبش اجتماعی فاصله دارند.




لغو حرکت تمام قطارهای مسافری مسیر تهران- جنوب و بالعکس

واحد مرکزی خبر
روابط عمومی راه آهن جمهوری اسلامی ایران در اطلاعیه ای اعلام کرد حرکت تمام قطارهای مسافری مسیر تهران- جنوب و بالعکس لغو شد.

به گزارش واحد مرکزی خبر روابط عمومی راه آهن جمهوری اسلامی ایران، در اطلاعیه ای با عذر خواهی از مسافران اعلام کرد: در پی خروج 3 واگن باری از خط در ساعت 5 / 7 امروز در محدوده راه آهن لرستان، حدفاصل ایستگاه های شهبازان و شهید چراغی، به اطلاع می رساند حرکت قطارهای مسافری اعزامی به مقاصد مختلف محور تهران- جنوب و بالعکس امروز 21 فروردین لغو می شود.

در این اطلاعیه افزوده شده است: بدیهی است مسافران این قطارها از این تاریخ حداکثر ظرف مدت یکماه می توانند با مراجعه به مراکز فروش بلیت در سراسر کشور به اخذ وجه بلیت خود اقدام کنند.

این حادثه مربوط به خروج 3 دستگاه واگن باری بوده و لذا تلفات جانی در پی نداشته است.



كانون مدافعان حقوق كارگر

کارگران بندر، و به اصطلاح جاشوها، یعنی آنان كه یا در روی اسكله برای تخلیه بار كار می‌كنند یا امور خدماتی را انجام می دهند، یكی از سخت‌ترین كارها را بر دوش می كشند. علاوه بر آن تعدادی از این كارگران در شرایط بیكاری به ماهیگیری و یا خدمات بر روی لنج‌های حمل كالا می‌پردازند. در مجموع آنها كارگران بندر و دریا هستند و هر كاری كه بتواند لقمه نانی برایشان فراهم كند، انجام می‌دهند و ما كه كیلومترها از آنان دوریم، اطلاع کمی از شرایط زندگی، مشكلات و دردهایشان داریم.
انجام كار در شرایط سخت وگرمای چهل و یا پنجاه درجه شرجی بندری همانند چابهار، بسیار مشكل‌تر از آن است كه تصورش را می‌كنیم. این كارگران در آفتابی سوزان باید تمام تلاش خود را برای زنده ماندن انجام دهند. آنها با چهره‌ای آفتاب سوخته واندامی لاغر و تكیده از بام تا شام تلاش می كنند اما تنها می‌توانند قوت لایموتی برای خود وخانواده‌شان تهیه كنند. شاید بعد فاصله باعث شده كه آن حداقل امكانات رفاهی و حمایتی قانونی كه سایر كارگران هنوز از آن برخوردارند، شامل آنان نشود. از حداقل دستمزد،(كه بسیار پایین‌تر از خط فقر است)، بیمه و تامین اجتماعی و بیمه بیكاری.و ... خبری نیست. گذرهیچ بازرس تامین اجتماعی به محل كار آنان نمی‌افتد و گوش شنوایی هم برای شنیدن مشكلاتشان با كارفرماها در ادارات كار و تامین اجتماعی محل زندگی‌شان وجود ندارد.
گفت‌وگوی زیر كه با چند تن از این كارگران انجام شده، گویای زندگی آنان در آن بیابان و شنزار و دریای پرتلاطم است. گویای زندگی كسانی است كه یك عمر برای زندگی ودیگران كار می‌كنند، كالا حمل می‌كنند ماهی می‌گیرند تا دیگران در رفاه باشند. اما در زندگی خودشان هیچ گاه از آسایش برخوردار نیستند.
كانون مدافعان حقوق كارگر


گفت و گو با کارگران بندر چابهار
مجید ملكی

بندر چابهار در جنوب شرقی ایران و در استان سیستان و بلوچستان واقع شده است. شغل اصلی مردمان بومی این منطقه کشاورزی، ماهی‌گیری و حمل بار از طریق لنج‌های سنتی است.
بعد از پایان جنگ و در جهت رشد سرمایه‌داری تجاری، بعضی مناطق به عنوان مناطق آزاد اعلام شد. با وعده مقامات محلی، توقع مردم آن بود که اندکی از فقر مردم کاسته شود و بخشی از سرمایه سرازیر شده به این منطقه، به سفره مردم آورده شود. سرمایه‌گذاری‌های فراوانی از بودجه دولتی صورت گرفت، اما آنچه اتفاق نیفتاد، كاهش رشد بیکاری و فقر در این شهر بود. با تغییر نگاه دولت و برای تامین مالی بخش دیگری از حاکمیت، یعنی سرمایه‌داری نظامی- دولتی، بساط مناطق آزاد و نیز بنادر آزاد و جزایر، کساد شد و در حال حاضر نفس‌های آخر را می کشد.
با افزایش نرخ بیکاری حاصل از این تغییر سیاست و خشکسالی‌های مکرر، بحران اقتصادی بار دیگر و با شدتی بیشتر به منطقه باز گشت.
تمامی سیاست‌های اقتصادی و اجتماعی در سه دهه اخیر، اوضاع اقتصادی تمامی ایران به خصوص مناطق مرزی را روز به روز ویران‌تر کرده و بحران‌های فراوانی را بر مردم تحمیل نموده است.
گفت و گوی زیر با کارگرانی صورت گرفته که زیر ضربات اقتصادی دولت، کمرشان شکسته و سفره خالی خانواده‌شان، روز به روز خالی‌تر شده است.
***

لطفا اسم و سن خودتان را بگویید.
عبد الکریم. من 25 سال سن دارم ازدواج کردم وسه بچه دارم.

لطفا از مشکلات‌تان در این شهر بگویید.
مشکل؟ چی بگم؟ کار ما باربریه. من روی لنجی کار می کنم که بار به دبی و عمان می بره.

دستمزد شما چقدر است؟
هر سفر ما رفت و برگشت 2 ماه طول می‌کشه. برای هر سفر، بسته به بار و صاحب بار، حدود 400 تا 500 هزار تومان می‌گیرم.

این می شه ماهی 200 هزارتومان تقریبا. خوب هزینه زندگی‌تان را چه جوری می پردازید؟
نه اینجوری نیست. ما تمام سال رو که کار نمی‌کنیم. دریا طوفانی می‌شه، لنج خرابی داره، هزار تا بدبختی هست. اگر سال خوب باشه، حد اکثر 8 تا 10 ماه کار داریم. تازه این مال سال های خوبه که مثلا خرید و فروش خوب می‌شه.
من ماهی 100 هزار تومان هم اجاره می‌دم، پول آب و برق و مریضی بچه ها و خورد و خوراک هم هست. این باعث می‌شه که وقتی از دریا برمی‌گردم، روی وانت برادرم شیفتی هم کار کنم.

کلا وضع کار روی کشتی چطوره؟
راستش لنج‌های ما خیلی قدیمیه، دیزلش هم همینطور، بارها توی دریا موتور خاموش شده و گاهی روزها روی دریا سرگردونیم. خدا نکنه که این اتفاق، موقعی بیفته که دریا طوفانیه. اون وقت اگر ناخدا وارد نباشه، معلوم نیست چه بلایی سرمون بیاد.

***

عبد الستار ماهیگیر
چند سال دارید و چند تا بچه دارین؟
37 سال دارم. ازدواج کردم و5 بچه دارم.

مشکل زندگی شما در این شهر و یا اصولا مشکل امروز شما چیست؟
من توی یه روستا نزدیک بندر گواتر زندگی می کنم. دوست دارم بیایید و اونجا رو ببینید. ما هیچی نداریم و همه توی یک کپر زندگی می‌کنیم، اما اینا همه رو باکیم نیست، مشکل اصلی بیکاریه.
از وقتی سوخت سهمیه‌بندی شده، اون یه لقمه نونی هم که توی خونه می‌بردم کم شده. دیگه ما نمی‌تونیم برای ماهی‌گیری جای دور بریم.

چرا توی همین منطقه کار نمی‌کنید؟
کلا توی این منطقه ماهی کمه. در روز ده‌ها بلکه صدها کشتی از اینجا رد می‌شه، یه عالم آت آشغال و نفت و بنزین می‌ریزن، خوب ماهی‌ها یا می‌میرند یا از این منطقه فرار می‌کنن. با سهمیه‌بندی سوخت، تعداد دفعاتی که ما می‌تونیم برای ماهی‌گیری جای دور بریم، کم شده و مجبوریم روزها و هفته ها را توی منطقه تور بندازیم تا چیزی گیرمون بیاد.

چند نفر روی لنج کار می کنن؟
لنج ما بین 12 تا 17 نفر، گاهی تا 20 نفر. لنج مال چند تا بازاری اینجاست، اونا هم می‌گن با این وضعیت صرف نمی‌کنه که کار کنن.

چه اتفاقاتی ممکنه در حین کار برای شما بیفته؟
مصیبت که زیاده، بیشتر از همه، اینه که موقع کشیدن تور، اگر دقت نکنیم ممکنه دستمون از بین بره یا حد اقل پرت شیم توی آب یا بین جرثغال بمونیم و له شیم.

شما بیمه هستین؟ مثل بیمه حوادث؟
نه بابا خدا عمرت بده! بیمه کجا بود؟ همین که پول ما رو می‌دن خدا رو شکر.

***

طالب 57 ساله جاشو:
کلا سالهاست که وضع خراب شده. هی هرسال تحریم‌ها بیشتر می‌شه. هرچی این تحریم‌ها بیشتر می‌شه، تعداد بارهای ما هم کمتر می‌شه خوب.
چرا من باید نگران این باشم که بار کمتر داریم؟ مگر من می‌تونم که به بچه‌ام بگم که یک سر آدم‌هایی نشستن اون بالا، نون ما رو می‌برن؟ شکم بچه‌ام رو که با حرف نمی‌تونم سیر کنم.

درآمد شما چقدر است؟ چقدر دست‌مزد می گیرید؟
وقتی توی سال بخواهیم حساب کنیم، می‌شه 160 هزار تومان. شکم 6 نفر رو من با این پول، چه جوری باید سیر کنم؟

چه مدتیه که این کار را می‌کنید؟
از 15 سالگی روی لنج کار کردم.

شما بیمه نیستید؟
نه بابا بیمه کجا بود؟ یه بار رفتم اداره کار، بهم گفتن اگر ما بیایم و تو کارتو از دست بدی، دیگه به ما مربوط نیست. سرتو بنداز پایین، مثل بچه آدم کار کن. بیمه رو ولش کن، خدا روزی رسونه.

در طی این سال‌ها آیا اعتراضی هم به دستمزد‌تون کردید؟
بله آقا، چند بار. ولی هر بار پلیس اومده، اول حسابی زده، بعد هم گفته اگر شلوغ کنین، باید از این شهر برید.

کارگرای کشتی آیا تشکلی دارند؟
تشکل کجا بود آقا جان؟ دلتون خوشه‌ها. اکثر کارگرا بی‌سوادن. صاحبای لنج هم به همه یه جور حقوق نمیدن تا کارگرا هی بخواهند جای همدیگرو بگیرند.
اگه ما همه که روی لنج کار می‌کنیم، با هم باشیم، اون وقت می‌تونیم تازه حرف بزنیم. اما متاسفانه ما اتحاد نداریم.

همکار شما می‌گه اگه دست از کار بکشیم و سرکار نریم، اونوقت صاحب لنج دستمزدتون رو بالا می‌بره. نظر شما چیه؟
عبدالکریم: آخه مشکل ما، فقط صاحب لنج نیست، گاهی هم بار نیست. بار هم کم شده، اونا هم می گن که به ما مربوط نیست. اگر بخواهیم اعتراض کنیم، اول باید به دولت اعتراض کنیم که هم قیمتا، هم کار ما، به اونا بستگی داره. اما اول از همه، ما باید با هم باشیم و عقلمون رو روی هم بزاریم و حرف‌هامون رو یه کاسه کنیم. باید نماینده داشته باشیم یا یه گروهی که همه با هم جمع بشیم توش.

چاره کار چیه عبدالستار؟
راستش اول باید بریم جلوی فرمانداری. بگیم شما که سوخت ما رو کم کردین، بیاین شکم زن و بچه‌مون رو سیر کنین. من که نمی‌تونم کارمو عوض کنم؛ تازه، کار هم نیست.

شما فکر می کنید این مشکل فقط مال این بندره؟
نه این طور نیست. ما با جاشوهای دیگه هم دوستیم. اونا هم همین مشکلا رو دارند. بندر لنگه، بوشهر، جاسک، بندرعباس، همه جا. اما توی بعضی جاها مسافر می برند، بعضی هم قاچاق. بالاخره گاهی نونشون رو در می‌آرند، اما امان از اینکه گیر بیفتن. اونوقت باید حصیر زیر پاشونم بفروشن بدن به دادگاه.




 
نوشتۀ شهلا رستمی
"زنان بدون مردان" ، اولین فیلم بلند شیرین نشاط، عکاس، ویدئو پرداز،هنرمند کانسپچوال آرت و اکنون کارگردان، پس از ریودن شیر نقره ای بهترین کارگردانی فستیوال ونیز در سال 2009، از روز 13 آوریل به روی پرده سینما های فرانسه خواهد آمد.
ساختار این فیلم که طبیعتأ تحت تأثیر کارهای ویدیوئی شیرین نشاط قرار دارد و حتا بخشی از یک ویدئوی پیشین او را نیز در بر می گیرد، در عین حال حکایت از حضور چشم عکاس در پس هر تصویر و سکانس دارد. در نتیجه این تصاویر گاه نفس بر می شوند.

گفتگو با شیرین نشاط 09.04.2011
 
09/04/2011
 
 

شیرین نشاط در این فیلم در به کار بردن سمبل ها، بدون اینکه احساس زیاده روی در تماشاگر به وجود بیاورد، دست ودلبازی به خرج داده است. جنبه تآترال آنهم مانع از فرو رفتن در دنیای دردناک درونی این زنان و همزاد پنداری با آنها نمی شود.
این فیلم بسیار جذاب، که برداشتی است از داستان "زنان بدون مردان" اثرشهرنوش پارسی پور، از ورای زندگی 4 زنی که در کتاب آمده، و نیز با اشاره هائی به تاریخ معاصر ایران، حق کشی ها، اجحاف ها، پریشانی ها و ناملایماتی که زنان با آنها روبرو بوده وهستند را مطرح می کند.
از شیرین نشاط پرسیدم چگونه فکر ساختن یک فیلم بر پایه این کتاب در ذهن وی نشسته است ؟
آیا آفیش امسال فستیوال کن را می پسندید
فستیوال کن، در روز 4 آوریل، آفیش 64 امین برگزاری خود را رو نمائی کرد.
این آفیش عکس "فی داناوی" هنرپیشه قدیمی سینمای آمریکا را نشان می دهد که توسط "جری شاتزبرگ"، کارگردان فیلم "لولو سر خرمن" گرفته شده بود که در سال 1973 نخل طلای این فستیوال را ربود.
از این رو، کپی تعمیر شده "تصویر یک کودکی از دست رفته"، اولین فیلم "جری شاتزبرگ" که "فی داناوی" در آن بازی می کرد، در فستیوال، با حضور کارگردان وهنرپیشه آن نمایش داده خواهد شد. این فیلم سپس در پائیز امسال به روی پرده سینما ها خواهد آمد.
در انتظار اعلام فیلم های بخش مسابقه ای کن در روز 14 آوریل ، باز هم فستیوال توماری را که به امضای شماری از سرشناسان سینما رسیده، زیر عنوان "جعفر پناهی و محمد رسولف نباید به زندان بازگردند" در سایت خود قرار داده و از همه دعوت می کند آن را امضا کنند.
http://www.festival-cannes.fr/fr/article/57956.html
www.ipetitions.com/petition/solidarite-jafar-panahi/ روسای هیاتهای داوری بخش های مختلف فستیوال کن
"بونگ جون هو" سینماگر و سناریو نویس کره ای به عنوان رئیس هیأت داوران "دوربین طلائی" 64 امین فستیوال کن برگزیده شد.
او در سال 2008 با فیلمش "توکیو" در بخش مسابقه ای این فستیوال شرکت داشت و سپس با فیلم لطیف "مادر" درسال 2009 به بخش "نوعی نگاه" بازگشت.
جایزه "دوربین طلائی" به اولین فیلم کارگردانان در همه بخش های فستیوال داده می شود.
سینما گر ونویسنده دیگر کره ای "چانگ دونگ"، رئیس هیأت داوران بخش هفته منتقدین و "یرژی اسکولیموفسکی" لهستانی ریاست داوران فیلم های کوتاه را بر عهده خواهند داشت.

"افکت" نمایشگاهی از آثار هنرمندان ایرانی در پاریس "میشل تاپیس"، منتقد هنری، تأثیر خطاطی را در همه نقاشی های ایرانی میدید. او در شناساندن خطاطان ایرانی به دنیای غرب با برگزاری نمایشگاههائی در سالهای 1972 و 1974، سهم بزرگی گرفت.
با این حال گر چه خطاطی سبکی است بسیار والا، اما نمی تواند به تنهائی پیچیدگی وعمق هنر ایرانی را توجیه و تعریف نماید و شماری از هنرمندان ایرانی که با الهام از ادبیات، تاریخ و یا شعر و جامعه ایران، گویش هنری خود را شکل دادند، شاهدانی بر این ادعا می شوند که در میان آنها می توان از جمله افسر، سپهری، کاظمی، صدر، معیری، سعید ی و امدادیان را نام برد.
از سوی دیگر،طی سالهای اخیر نقاشان ایرانی با موفقیت چشمگیری در حراج های مهم هنری جهان، کریستیز و "ساوث بیز"روبرو شدند. منتها این آثار به ندرت به تماشای عموم گذاشته شده اند.
در نتیجه گالری "شمس" تصمیم گرفت در نمایشگاهی آثار هنرمندان پرتجربه و بنام را در کنار آثار هنرمندان مستعد جوان به نمایش بگذارد.
از این رو، رضا جمشیدی، صاحب گالری "شمس"، نمایشگاهی زیر عنوان "افکت" ، از روز 18 آوریل تا 9 مه، در گالری "نیکلا فلامل" در پاریس بر پا می کند که در آن علاقمندان می توانند دید گسترده و تازه ای از خلاقیت هنری شماری از هنرمندان ایرانی به دست بیاورند.
"نرماندی از دید بونار"

همه علاقمندان به هنر نقاشی "بونار" را نقاش گستره جنوب فرانسه و نور این منطقه نسبتأ گرم می دانند. اما "بونار" منطقه "نرماندی" در شمال فرانسه را هم که آسمانش به صافی آسمان جنوب نیست و بازی ابر و نور و آب باعث به وجود آمدن سبک امپرسیونیسم در آنجا شده، به تصویر کشیده است. به ویژه مناظری که طی سالهای 1910 تا 1938 از بالکن خانه اش در "ورونه" می دیده و نیز از شهرهای "دوویل"، "تروویل" در کنار دریای مانش کشیده است. در این تصاویر، همچون در تصاویری که از جنوب فرانسه کشیده اثراتی از سبک "فوویسم" دیده می شود. در استفاده از رنگ ها هم همچنین. به عنوان مثال رودخانه سن به رنگ سفید یا بنفش کمرنگ کشیده شده، دیوارهای خانه صورتی کمرنگ و تنه درخت آبی است. نور، بیش از این که از آسمان بیاید، در میوه ها و گیاهان تجلی می کند. آنچه پرسش برانگیز می شود این است که چرا همه تاکنون تنها به آثار جوانی "بونار" و آثاری که در پایان زندگی در "کنه" در جنوب فرانسه کشیده، توجه کرده اند.
در نمایشگاه موزه امپرسیونیسم شهرک "ژیورنی" در حومه پاریس که از روز اول آوریل تا 3 ژوئیه ادامه خواهد داشت، 80 تابلو به نمایش گذاشته شده که این خلأ را جبران می کند و نشان می دهد که این دوران از زندگی "بونار" هم سرشار از خلاقیت بوده است. در کنارآثار نقاشی نیز شماری عکس و مدارک مختلف زندگی این نقاش را در سالهای 20 نشان می دهند. گفتنی است "بونار" همسایه "کلود مونه"، نقاش امپرسیونیست بود که خانه اش یکی از مکانهای دیدنی "ژیورنی" در فصل بهار وتابستان به شمار می آید. دو فیلم پر فروش در ایران بحث برانگیز نیز شد
در حالی که استقبال مردم از فیلم های اکران‌های شده در نوروز 90 بسیار خوب توصیف شده ، نمایش دو فیلم بسیار پر فروش «جدایی نادراز سیمین»، ساخته اصغر فرهادی و «اخراجی‌ها 3»، ساخته مسعود ده نمکی، بحث برانگیز شد.
علي سرتيپي مدير عامل فيلميران در گفتگويي با خبرگزاری ایسنا گفت: فيلم سينمايي «اخراجي‌ها 3» با در اختيار داشتن 30 سالن در تهران و 70 سينما در شهرستان‌ها تاكنون به فروشي بالغ بر سه ميليارد و 100 میلیون تومان دست يافته است كه از اين فروش يك ميليارد و 400 ميليون تومان متعلق به تهران است
به گفته او فیلم «جدايي نادر از سيمين» هم تاكنون با در اختيار داشتن 29 سالن در تهران و 22 سينما در شهرستانها توانسته است به فروشي بالغ بر يك ميليارد و 600 ميليون تومان دست پيدا كند كه از اين ميان يك ميليارد و 100 ميليون تومان مربوط به تهران و مابقي متعلق به شهرستانها ست..

علی سرتيپي در پايان گفت: فيلم سينمايي« اخراجي‌ها 3» تاكنون دومين فيلم پرفروش بعد از انقلاب محسوب مي‌شود و پس از فيلم «اخراجي‌ها 2» بيشترين فروش اين سالها را داشته است.
در خبر های دیگر خواندیم که فیلم اصغر فرهادی، «جدایی نادر از سیمین» هم که در آغاز فروش کمتری نسبت به رقیب خود داشت، به گفته مدیر روابط عمومی سینمای پردیس این فاصله را جبران کرده، اکنون از آن پیشی گرفته است. مدیر سینمای آزادی هم می گوید در این سینما مردم وقتی با تمام شدن بلیت «جدایی نادر از سیمین» مواجه می‌شوند، «اخراجی‌ها 3» را می‌خرند، اگر این فیلم هم تمام شده باشد «یکی از ما دو نفر» را می‌بینند و در مرتبه‌های بعدی به سراغ «زن‌ها شگفت‌انگیزند» و «سه درجه تب» می‌روند.
مدیر سینما «آزادی» می افزاید : با توجه به نوع مخاطب فیلم‌ها، «جدایی نادر از سیمین» در سینما آزادی خوب می‌فروشد و فیلمی مثل «اخراجی‌ها 3» در سینماهای پایین‌شهر فروش خوبی دارد.
او درمورد تأثیر گذاری انتشار نسخه قاچاق «اخراجی‌ها 3» بر فروش این فیلم گفت در سینما آزادی این تأثیر حس نمی شود.
مدیر سینما «آزادی» با بیان اینکه «جدایی نادراز سیمین» نسبت به سایر فیلم‌های نوروزی در این سینما از فروش بالاتری برخوردار است، می گوید: در سینما «آزادی» حداکثر صندلی‌ها برای «جدایی نادر از سیمین» پر می‌شود و بلیت‌های «جدایی نادر از سیمین» از قبل رزرو می‌شوند.
علی هیربد، مدیر سینما فرهنگ، در مورد اکرانی فیلم های نوروزی گفت : «اخراجی‌ها 3» و «جدایی نادر از سیمین» تقریبا فروش برابری دارند اما مخاطبان «جدایی نادر از سیمین» بیشتر است. اما ظرفیت سالن‌ ما جواب‌گو نیست. حتی در سانس‌های فوق‌العاده‌ای هم که گذاشته می‌شود سالن ما کاملا پر است. در حال حاضر تقریبا بلیت‌های این فیلم برای 12 ساعت آینده رزرو شده است.
اما پرویز حاج‌حسن ،مدیر سینما «جی»،گفت : فروش اخراجی‌ها 3» تقریبا دوتاسه برابر «جدایی نادراز سیمین» در سینما «جی» است. در کل پرمخاطب‌ترین فیلم در سینما "جی" «اخراجی‌ها 3» بوده و پس از آن به ترتیب «جدایی نادر از سیمین» و «سه‌درجه تب» مخاطبان را به سوی خود جذب کرده‌اند.
علی رضایی مدیر سینما فلسطین هم استقبال مخاطبان از فیلم‌های اکران نوروزی را خوب ارزیابی کرد و افزود این استقبال نسبت به دوسال قبل همچنان در سطح پایین‌تری قرار دارد.
اما «اخراجی‌ها 3» فروش بیشتری نسبت به «جدایی نادر از سیمین» داشته چرا که سالن بزرگتری در اختیار دارد.
پیمان پارسی‌نژاد مدیر مجموعه سینمایی «عصر جدید»، نیز گفت استقبال مردم از فیلم‌های اکران نوروز در سالن‌های عصر جدید نسبت به نوروز گذشته تقریبا دوبرابر شده است .
و سه فیلم «جدایی نادر از سیمین»، «یکی از ما دونفر» و «سه درجه تب» به ترتیب فروش بالاتری داشته‌اند. «جدایی نادر از سیمین» که پرفروش‌ترین فیلم در سینمای "عصر جدید" است و تقریبا همه سانس‌ها را پر کرده است .
علی شاهوردی،مدیر پردیس سینمایی اریکه ایرانیان نیز مانند دیگر سینماداران،استقبال مخاطبان از فیلم‌های نوروزی را نسبت به سال گذشته بهتر دانست وافزود در مجموعه اریکه ایرانیان «جدایی نادر از سیمین» بیشترین تعداد مخاطب و «اخراجی‌ها 3»، «یکی از ما دونفر» به ترتیب دوم و سوم را داشته اند.
مدیر پردیس سینمایی اریکه ایرانیان افزود البته فروش «اخراجی‌ها 3» کمی افت کرده و در این روزها روزانه حدود 4.5 تا 5 میلیون تومان فروش دارد، در حالی که «جدایی نادر از سیمین» روزانه 8 تا 9 میلیون تومان می‌فروشد.
این در حالی است که طی هفته های اخیر سایت های اپوزیسیون و نیز "فیس بوک" تبلیغات گسترده ای را پیرامون فیلم «جدایی نادر از سیمین» آغاز کرده اند واز همه میخواهند بروند واین فیلم را ببینند.
شایسته یاد آوری است که اصغر فرهادی جایزه خرس طلای آخرین فستیوال فیلم برلن و نیز جایزه بهترین هنرپیشه زن و مرد آن را برای همه هنر پیشگانش ربود.
مسعود ده نمکی هم در برابر انتقاد مخالفینش آنها را روشنفکران دروغین خطاب کرد که از ورود موفقیت آمیز نیروهای انقلابی به زمینه سینما بیم دارند.
به نوشته سایت آفتاب اگر کلمه ده‌نمکی را در گوگل سرچ کنیددر اولین جستجوهایی که می‌آید نقل قول جالبی از پرویز پرستویی درباره مسعود ده‌نمکی است که در آن پرویز پرستویی می گوید :جای چماق ده‌نمکی برسر جوانان ما هنوز باقی مانده است و به همین خاطر تا به حال پیشنهادات بازی دراخراجی‌ها را رد کرده است. سمفونی های بتهوون در شهرک موسیقی

از تاریخ 6 تا 17 آوریل زیر عنوان "بتهوون آینده نگر"، شهرک موسیقی پاریس همه سمفونی های بتهون را تحت رهبری "امانوئل کریوین" به اجرا در می آورد.
در پایان طبیعتأ سمفونی شماره 9 بتهوون اجرا خواهد شدکه شاید شناخته شده ترین سمفونی بتهوون نزد عموم باشد. واگنر، آهنگساز آلمانی در مورد این سمفونی می گفت که این قطعه "انجیل انسانی هنر آینده است" چر اکه سازها دست به سوی اشعارلطیف "در وصف شادی" اثر شیللر دراز می کنند.
به هر حال تمام سمفونی های بتهوون تصاویری از این گونه در ذهن شنوندگان می آفرینند و آنها را کماکان به کنسرتهای موسیقی وی می کشاند.
این کنسرت در روز 15 آوریل، در ساعت 8 شب، به شکل مستقیم از سایت "َشهرک موسیقی" پخش خواهد شد.
http://www.citedelamusiquelive.fr/Concert/0964312.html
کنسرت پریسا در موزه "گیمه"

جمعه شب، پریسا، خواننده ای که هر از گاه اورا در صحنه های بین المللی کنسرت می بینیم، در اودیتوریوم موزه هنرهای آسیای پاریس "گیمه"، به اجرای کنسرت پرداخت.
در این کنسرت بهمن پناهی با تار و سه تار و پدرام خاور زمینی با تنبک او را همراهی می کردند.
آنچه در این کنسرت نظر را جلب می کرد، علاوه بر پشتکار و اراده پریسا درادامه ارائه هنرش در کنسرت ها، کیفیت دو نوازنده دیگر بود.
بهمن پناهی که در عین حال خطاط نیز هست، با سازهای خود فضائی بسیار مطلوب به وجود آورد. پدرام خاور زمینی هم با تنبک و با نشان دادن مهارت و به کار بردن تکنیک های تازه ای که بسیاری از نوازندگان خوب تنبک از آنها پرهیز می کنند، امکانات گسترده این ساز را نشان داد.
نظیر به این که قطعات اجراشده در کنسرت هنوز ضبط مناسبی ندارند، توجه شمارا به ترانه "چشم تو" ازآلبوم "شوریده" که توسط پریسا سالها پیش درفرانسه منتشرشده جلب می کنم.  
مقتدی صدر آمریکا را به فعالیت دوباره جیش المهدی تهدید کرد
مقتدا صدر
مقتدی صدر، روحانی جوان شیعه عراقی، امروز، شنبه، تهدید کرد در صورتیکه نیروهای نظامی آمریکا خاک عراق را در موعد پیش بینی شده ترک نکنند، گروه نظامی جیش المهدی بار دیگر فعالیتهای نظامی خود را از سرخواهدگرفت.
مقتدی صدر با انتشار بیانیه ای تاکید کرد در صورتیکه نیروهای نظامی آمریکائی خاک این کشور را تا پایان سال جاری ترک نکنند، باید در انتظار عواقب آن نیز باشند. اظهارات این روحانی جوان شیعه، به مناسبت هشتمین سالروز سقوط رژیم صدام حسین در برابر جمعی از طرفداران وی، از سوی سخنگوی جیش المهدی، صلاح العبیدی خوانده شد.
رابرت گیتس، وزیر دفاع ایالات متحده آمریکا، روز گذشته، در آخرین روز از سفر خود به عراق گفت در صورت خواست دولت عراق واحدهائی از ارتش آمریکا پس از تاریخ تعیین شده، پایان سال 2011، می توانند در خاک عراق باقی بمانند.
نزدیک به 50000 تن، نیروی نظامی ارتش ایالات متحده آمریکا همینک در خاک عراق حضور دارند.
گروه نظامی جیش المهدی، پیش از این، به دفعات با نیروهای نظامی آمریکائی وارد درگیری شده است. این گروه نظامی از سوی وزارت دفاع آمریکا، تهدید اصلی برای سربازان آمریکائی در خاک عراق به شمار می رود.



رویکرد ایمنی مسئولان نسبت به راه اندازی نیروگاه اتمی بوشهر
نوشتۀ شاهرخ بهزادی
رویکرد ایمنی در باره نیروگاه اتمی بوشهر در متن توجه مسئولان جمهوری اسلامی قرارگرفته است. علی اکبر صالحی، وزیر امور خارجه، درباره مسائل ایمنی مربوط به این نیروگاه گفت که "هیچ گام و اقدامی انجام نخواهیم داد، مگر آنکه پیش از آن متخصصان ایمنی ایران، روسیه و آژانس بین المللی انرژی اتمی اطمینان های لازم را در رابطه با ایمنی نیروگاه بوشهر اعلام دارند".

علی اکبر صالحی وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی امروز(شنبه) در یک نشست مشترک خبری با همتای اروگوئه ای خود خبر شرکت روس اتم، مبنی بر سوخت گذاری مجدد در نیروگاه اتمی بوشهر را تأیید نمود.
علی اکبر صالحی در باره مسائل ایمنی مربوط به این نیروگاه گفت که" هیچ گام و اقدامی انجام نخواهیم داد، مگر آنکه پیش از آن متخصصان ایمنی ایران، روسیه و آژانس بین المللی انرژی اتمی اطمینان های لازم را در رابطه با ایمنی نیروگاه بوشهر اعلام دارند".
وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی در باره مشکل بوجود آمده قبلی در نیروگاه بوشهر، اظهار داشت که این مشکل، یک مشکل فنی بوده و اکنون حل شده است. وی افزود که در آن هنگام، جمهوری اسلامی بدلیل حصول اطمینان کامل تصمیم گرفت تا سوخت از قلب رآکتور خارج شود و این تصمیم، راه اندازی نیروگاه را به مدت دو ماه به تأخیر انداخت.
در باره این موضوع گفتگویی انجام داده ایم با منصور نراقی کارشناس راکتور های اتمی مقیم کشور آلمان.

 

از وی میپرسیم که چه موارد و رویدادهایی موجب شده اند تا رویکرد ایمنی در باره نیروگاه اتمی بوشهر در متن توجه مسئولان جمهوری اسلامی قرار گیرند؟
منصور نراقی اعتقاد دارد که پس از حوادث مربوط به راکتورهای اتمی فوکوشیما در ژاپن، نه تنها در ایران، بلکه در سایر کشورهای جهان، توجه به رویکرد ایمنی راکتورهای اتمی در حال سرویس و یا در حال راه اندازی، بیش از پیش مطرح شده است.
وی در مورد نیروگاه بوشهر اظهار میدارد که ساختمان این راکتور نسبتاً قدیمی است و به 35 سال پیش بر میگردد. از سوی دیگر وی اعتقاد دارد که ناهمخوانی دو تکنولوژی مختلف در طرح ساختمان این راکتور میتواند منبع مشکلات ایمنی بیشتری باشد. منصور نراقی در مورد راکتورهای اتمی روسی میگوید که تکنولوژی آن قدیمی شده و مربوط به قرن گذشته است. وی در این رابطه به مسئولان سازمان انرژی اتمی جمهوری اسلامی توصیه میکند که در باره ایمنی نیروگاه بوشهر تنها به تأیید روسیه بسنده نکرده و پس از تأیید کامل آژانس بین المللی انرژی اتمی در باره ایمنی صد درصد تأسیسات مستقر در بوشهر، نسبت به راه اندازی آن اقدام نمایند...
 
09/04/2011منصور نراقی
 
09/04/2011
 



خبر پر ابهام برکناری مشایی از ریاست نهاد رییس جمهوری
نوشتۀ لیدا پرچمی
اسفندیار رحیم مشایی از نهاد ریاست جمهوری کنار گذاشته شد اما همچنان به عنوان مشاور و رییس دفتر رئیس جمهور به کار خود ادامه می دهد.
خبرگزاری های رسمی ایران اعلام کردند که محمود احمدی نژاد حمید بقایی رئیس سازمان میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی را با حفظ پست خود به عنوان معاون امور اجرایی رییس جمهور و سرپرست نهاد ریاست جمهوری منصوب کرد. رییس جمهوری اسلامی ایران در همین حکم از خدمات اسفندیار رحیم مشایی در دوره مسئولیتش به عنوان سرپرستی نهاد تقدیر کرد.
اما خبرگزاری تابناک به نقل از سخنگوی سازمان میراث فرهنگی خبرهای مربوط به حفظ سمت پیشین آقای بقایی را تکذیب کرده و از قول همین مقام می افزاید که رییس جدید سازمان میراث فرهنگی به زودی معرفی خواهد شد.
اما خبرگزاری تابناک به نقل از سخنگوی سازمان میراث فرهنگی خبرهای مربوط به حفظ سمت پیشین آقای بقایی را علیرغم درج این موضوع در حکم امضا شده توسط محمود احمدی نژاد، تکذیب کرد و از قول همین مقام افزود که رییس جدید سازمان میراث فرهنگی به زودی معرفی خواهد شد.
با این حکم اسفندیار رحیم مشایی از نهاد ریاست جمهوری به کنار رفت اما همچنان به عنوان رییس دفتر رئیس جمهور به کار خود ادامه می دهد.
خبرگزاری رویترز که بار اول به اشتباه اسفندیار رحیم مشایی را رییس کل ستاد ارتش خواند با تصیح خبر خود باز هم به اشتباه از برکناری مشایی از پست رئیس دفتری رئیس جمهور خبرداده می نویسد که که محمود احمدی نژاد به خاطر اعتراض های موجود به مشایی وی را برکنار کرده و به حاشیه رانده است.
رویترز، مشایی را نامزد احتمالی ریاست جمهوری آینده ایران معرفی کرد و با اشاره به نزدیکی او به محمود احمدی نژاد، نوشت که وی به واسطه مواضع متفاوت خود، بخصوص سخنانی که درمورد دوستی ایران با ملت اسرائیل بیان کرده بود مورد غضب بسیاری از تندروهای رژیم ایران است.
قابل ذکر است که روز جمعه آیت الله مصباح یزدی عضو مجلس خبرگان رهبری در یک سخنرانی بصورت غیر مستقیم اسفندیار رحیم مشایی را مورد حمله شدید لفظی قرار داد و گفت کسانی که بی شرمانه مکتب ایران را به جای مکتب اسلام معرفی می کنند غیر خودی هستند.
 



اعدام دسته‌جمعی مخفیانه در مشهد

imageکمپین بین‌المللی حقوق‌بشر در ایران با انتشار بیانیه‌ای اعلام کرد که مقامات جمهوری‌اسلامی در زندان وکیل‌آباد مشهد دست به اعدام‌های دسته‌جمعی مخفیانه می‌زنند.

این سازمان در بیانیه خود خواستار آن شده است که  شرایط زندان ۱۳ هزار نفری وکیل‌آباد و سایر زندان‌های ایران در برنامه کار گزارشگر ویژه سازمان ملل متحد و کمیسر عالی حقوق بشر قرار بگیرد.
این سازمان حقوق‌بشری با اشاره به این‌که در سال گذشته دست‌کم ۳۰۰ تن در این زندان به طور مخفیانه اعدام شده‌اند، اضافه کرده است که مقامات قضایی جمهوری اسلامی انجام ۶۰ اعدام مخفی را در این زندان مورد تایید قرار داده‌اند.»

این بیانیه در خصوص وضعیت این زندان به نامه‌ای اشاره می‌کند که توسط «هاشم خواستار» که در زندان وکیل‌آباد به‌ سر می‌برد به صادق آملی لاریجانی، رئیس قوه قضائیه ایران، فرستاده شده ‌است.
هاشم خواستار، نماینده معلمان در کانون صنفی فرهنگیان خراسان، در این نامه وضعیت زندان وکیل‌آباد مشهد را با «اردوگاه‌های مرگ هیتلر» مقایسه کرده و گفته‌ است که تنها در تاریخ ۱۹ مردادماه ۸۹، ۶۳ زندانی در این زندان اعدام شده‌اند.
وی در این نامه می‌افزاید: «به گفته مسئولان فعلی، این زندان برای ۲۵۰۰ زندانی ساخته شده، در حالی که به گفته خود مسئولان در حال حاضر حدود ۱۳۰۰۰ زندانی دارد و تنها امسال نسبت به پارسال ۴۵۰۰ زندانی به آمار زندانیان اضافه شده ‌است.»
به گفته هاشم خواستار، زندان وکیل‌آباد «مملو از شپش و سایر حشرات موذی است» و بند ۴ این زندان «آن‌قدر زندانی دارد که جلوی توالت و روی پله‌ها می‌خوابند».
کمپین بین‌المللی حقوق بشر در ایران در بیانیه خود از قوه قضائیه ایران خواسته ‌است تا «تحقیقات مستقلی را در خصوص شرایط دهشتناک زندان وکیل‌آباد و سایر زندان‌های ایران آغاز کند و گام‌های فوری در راستای تصحیح شرایط بحرانی در حال وقوع در زندان‌های ایران بردارد».



مصباح
مصباح یزدی با اشاره به حوادث پس از انتخابات ریاست جمهوری گفت: "باید سالها بگذرد تا معلوم شود خداوند چه خطری را از سر اسلام و ایران رفع کرد."
محمد تقی مصباح یزدی، از روحانیون ارشد طرفدار دولت ایران از مطرح کنندگان مکتب ایرانی به شدت انتقاد کرد.
مصباح یزدی، عضو مجلس خبرگان رهبری، کسانی را که "بی شرمانه مکتب ایران را به جای مکتب اسلام معرفی می کنند"، غیر خودی خواند.
رئیس موسسه آموزش و پژوهشی امام خمینی در جمع فرماندهان نیروی زمینی سپاه و قرارگاه خاتم الانبیاء گفت: "ای کسانی که ادعای خط امامی می کنید، امام راحل در کدام سخنرانی خود از اسلام نام نبرد و از ایران نام برد؟"
او با بیان این که در زمان حکومت سابق هم از این شعارهای ناسیونالیستی داده می شد، گفت: "پس تکلیف اسلام و انقلاب در این میان چه می شود؟"
اصولگرایان منتقد دولت در ماه های اخیر به شدت از مطرح شدن عبارت "مکتب ایرانی" توسط اسفندیار رحیم مشایی، رئیس دفتر و یکی از نزدیک ترین یاران آقای احمدی نژاد، انتقاد کرده اند.
منتقدان می گویند که هواداران دولت با تأکید بر ملی گرایی ایرانی قصد دارند که آرای مخالفان حکومت مذهبی ایران را در انتخابات آینده ریاست جمهوری، به نفع طیف خود جذب کنند.
آقای مصباح یزدی با اشاره به سخنان کسانی که سست شدن احکام را مهم نمی دانند گفت که سوال اینست پس چه چیزی مهم است؟
این عضو مجلس خبرگان رهبری در ادامه افزود "ما با کسی عقد اخوت نبسته ایم و هر کس از اسلام کج برود، ردش می کنیم."
این در حالیست که محمود احمدی نژاد، رئیس جمهور ایران بارها در سخنانش به حمایت تلویحی از سخنان اسفندیار رحیم مشائی پرداخته است.
او در اسفند ماه سال گذشته گفته بود: "این که بر روی ایران تأکید می کنیم، یک نوع ناسیونالیسم خودخواهانه نیست، بلکه یک مسئولیت و مأموریت برآمده از یک تاریخ مقاومت و ایستادگی است".
علی مطهری، نماینده مجلس مطرح کردن بحث های "مکتب ایرانی، منشور نوروز و برتری نژاد ایرانی "را در "زمان اوج نهضت های اسلامی در منطقه" اشتباه دانسته و گفته بود که مبدع مکتب ایرانی رحیم مشائی است که آقای احمدی‌نژاد به دلیل "ضعف بینش اسلامی و ارادت به مشائی" آن را مطرح می کند.
"فتنه پس از انتخابات"
آیت الله مصباح یزدی، همچنین به حوادث پس از انتخابات دهمین دوره ریاست جمهوری ایران اشاره کرد و گفت: "باید سالها بگذرد تا معلوم شود خداوند چه خطری را از سر اسلام و ایران رفع کرد."
او اضافه کرد: "ما نباید بگوییم تمام شده است، هنوز کسانی در سایت هایشان می گویند حکومت آیت الله خمینی، دیکتاتوری بود و ما به جای جمهوری اسلامی، جمهوری ایرانی می خواهیم."
طرفداران حکومت ایران، حوادث رخ داده پس از دهمین دوره ریاست جمهوری در ایران را فتنه می نامند.



تظاهرکنندگان در درعا خواهان آزادی های بیشتر و برخورد جدی با فساد در این کشور هستند
تظاهرکنندگان در درعا خواهان آزادی های بیشتر و برخورد جدی با فساد در این کشور هستند
یک نماینده مجلس سوریه برخورد نیروهای امنیتی این کشور با معترضان در شهر درعا را محکوم کرده است.
ناصر حریری، نماینده شهر درعا در جنوب سوریه و در نزدیکی مرز با اردن در مصاحبه با بی بی سی، تیراندازی روز جمعه نیروهای امنیتی را که در نتیجه آن بیست نفر کشته شدند، محکوم کرد و خواهان تحقیقات در این باره شد.
او گفت کشتن این افراد، لکه ننگی برای افرادی خواهد بود که دستور تیراندازی را داده بودند.
آقای حریری افزود که بدون دخالت شخصی بشار اسد، رئیس جمهور سوریه، "کشتار" پایان نخواهد یافت.
نیروهای امنیتی سوریه روز جمعه بر روی هزاران معترضی که خواهان اصلاحات سیاسی و اجتماعی در سوریه بودند، آتش گشودند.
گروه های حقوق بشری سوریه می گویند در مراسم خاکسپاری روز جمعه برای کشته شدگان تظاهرات اخیر در درعا، بیست و شش نفر کشته شده اند.
سازمان ملی حقوق بشر سوریه می گوید نیروهای امنیتی از خشونت ناعادلانه در برابر معترضان استفاده کردند. مقام های دولتی هنوز در این باره اظهارنظری نکرده اند.
تظاهرکنندگان در درعا از هفته ها پیش خواهان آزادی های بیشتر و برخورد جدی با فساد در این کشور هستند.
تا کنون دهها نفر در این شهر کشته و صدها نفر هم زخمی شده اند.
دولت سوریه تظاهرکنندگان را عوامل اسرائیل و نفوذی خوانده است و بشار اسد هم گفته است کسانی را که در پشت "توطئه" اخیر علیه کشورش هستند، شکست خواهد داد.
در ماه ژانویه، بشار اسد به روزنامه وال استریت ژورنال گفته بود که کشورش باثبات تر از تونس و مصر است و احتمال بروز ناآرامی در این کشور وجود ندارد.

ابراز نگرانی بان کی مون

بان کی مون، دبیرکل سازمان ملل روز شنبه (نهم آوریل) با بشار اسد، رئیس جمهور سوریه گفت و گوی تلفنی داشت.
دبیرکل سازمان ملل در این تماس، نگرانی شدید خود را از خشونت های اخیر در سوریه بیان کرد و گفت از گزارش های منتشر شده مبنی بر کشتن هفده نفر در درعا و ده نفر دیگر در روستاهای اطراف در روز جمعه، به شدت آشفته شده است.
دبیرخانه سازمان ملل در بیانیه ای گفت که آقای بان اعلام کرده که کشتن افرادی که دست به تظاهرات مسالمت آمیز می زنند، غیر قابل قبول است و باید در این مورد تحقیق شود.
پیش از این هم ناوی پیلای، کمیسر عالی حقوق بشر سازمان ملل از دولت سوریه خواسته بود تا تحقیقات شفاف و مستقلی در باره خشونت های اخیر در این کشور انجام دهد.
دبیرکل سازمان ملل همچنین یادآور شده که دفاع از جان شهروندان، به عهده دولت هاست و آنها باید به حق آزادی بیان و آزادی برپایی تجمعات احترام بگذارند.
او همچنین خواهان آزادی بازداشت شدگان شده است.



نمایی از شهر تهران
دیوان عدالت اداری پیشتر گفته بود که کارمندان معترض به انتقال از تهران می توانند از دولت شکایت کنند
مرتضی تمدن استاندار تهران گفت که کارمندان نباید نگران انتقال از پایتخت باشند، چون "هیچ اجباری در این کار وجود ندارد".
سایت خبرآنلاین، امروز ۲۱ فروردین (۱۰ آوریل) به نقل از آقای تمدن نوشت که با توجه به تاکید رئیس جمهوری بر طرح انتقال کارکنان از تهران، این طرح "دوباره از خرداد اجرا می‌شود".
اظهارات اخیر استاندار تهران در حالی منتشر می‌شود که دولت ایران، سال پیش اعلام کرده بود که قصد دارد تا پایان ۱۳۸۹، ۴۰ درصد از کارکنان وزارتخانه‌ها و دستگاه‌های دولتی را به خارج از پایتخت منتقل کند.
این تصمیم دولت پس از آن گرفته شد که در آبان ماه گذشته، محمود احمدی‌نژاد رئیس جمهوری با لازم دانستن خروج ۴۰ درصد کارمندان از پایتخت گفت که باید حداقل ۳ میلیون نفر از شهر تهران و ۵ میلیون نفر از استان تهران خارج شوند.
قبل از آن نیز در فروردین ۱۳۸۹، اندکی پس از سخنان آقای احمدی‌نژاد درباره زلزله خیز بودن شهر تهران و لزوم خروج حداقل ۵ میلیون نفر از این شهر، دولت ایران اعلام کرده بود که طرح خروج ۲۰۰ هزار کارمند را از تهران در دستور کار قرار داده است.

هشدار سال پیش دولت به کارمندان

به دنبال انتشار گزارش‌هایی در نشریات ایران در مورد عملی نشدن برنامه‌های دولت برای خروج کارمندان از پایتخت، در آذر ماه گذشته لطف الله فروزنده معاون توسعه مدیریت و سرمایه انسانی ریاست جمهوری هشدار داد که کارکنان دستگاه‌های مشمول انتقال به خارج از تهران باید بین "استعفا، بازخرید و انتقال" یکی را انتخاب کنند.
آقای فروزنده گفت: "اگر تا پایان سال جاری دستگاه‌های مشمول، ۴۰ درصد ظرفیت خود را از تهران به دیگر شهر‌ها منتقل نکنند، باید پاسخگوی عدم اجرای مصوبه دولت باشند."
با این حال استاندار تهران، امروز در سخنانی متفاوت تاکید کرده است: "به کارکنان شرکت‌هایی که مشمول خروج از تهران هستند اعلام شده است که در صورت عدم تمایل برای انتقال، می‌توانند با جلب موافقت یکی از دستگاه‌ها و سازمان‌های دولتی که در تهران خواهند ماند، در تهران بمانند."

وی افزوده: "اگر آن سازمان یا دستگاه در دیگر شهرستان‌های استان تهران شعبه‌ای دارد، کارکنان می‌توانند به شعب شهرستانی استان تهران منتقل شوند، چرا که در حکم استخدامی آنها محل جغرافیای خدمت، استان تهران اعلام شده و الزامی به بودن در شهر تهران نیست."
سال گذشته، در پی اعلام طرح دولت ایران برای خروج اجباری کارمندان از تهران، محمد جعفر منتظری، رئیس دیوان عدالت اداری، طرح دولت را "اقدامی عجولانه" دانست که سبب "گسستن خانواده‌ها" خواهد شد.
آقای منتظری با پیش بینی شکست طرح خروج اجباری کارمندان تاکید کرد که کارکنان معترض می‌توانند از دولت شکایت کنند.
وی افزود دولت تنها در صورتی می‌تواند کارمندان را مجبور به خروج از تهران کند که در قرارداد آنها، این حق به دولت، به عنوان کارفرما داده شده باشد یا قانون، تکلیفی را در این مورد به عهده کارمند قرار داده باشد.



بیست پیکارجو و غیرنظامی فلسطینی هم در حملات تلافی جویانه اسرائیل جان خود را از دست داده اند.
بیست پیکارجو و غیرنظامی فلسطینی در حملات تلافی جویانه اسرائیل جان خود را از دست داده اند
وزیر دفاع اسرائیل می گوید کشورش آماده متوقف کردن حملات خود علیه پیکارجویان فلسطینی در غزه است.
اهود باراک گفت در صورتی که این پیکارجویان، پرتاب راکت به سوی اسرائیل را متوقف کنند، اسرائیل نیز حملات خود به پیکارجویان را متوقف خواهد کرد.
آقای باراک این پیشنهاد را در رادیو اسرائیل مطرح کرد.
در همین حال یک مقام اسرائیلی به خبرگزاری فرانسه گفته است که شاخه سیاسی حماس، به اسرائیل پیشنهاد آتش بس داده است.
طی هفته های اخیر، تنش میان اسرائیل و پیکارجویان فلسطینی مستقر در غزه افزایش یافته است.
پرتاب راکت به شهرهای اسرائیلی با پاسخ اسرائیل رو به رو شده و این کشور در چند مقطع، هدف هایی را در غزه، بمباران کرده است.

روز پنجشنبه گذشته، به دنبال اصابت راکت فلسطینیان به یک اتوبوس حاوی دانش آموزان اسرائیلی، یک نوجوان زخمی شد.
بیست پیکارجو و غیرنظامی فلسطینی هم در حملات تلافی جویانه اسرائیل جان خود را از دست داده اند.
در همین حال خبرگزاری آسوشیتدپرس از بیت المقدس گزارش داد که پیکارجویان فلسطینی مستقر در غزه، امروز یکشنبه ( ده آوریل) سه خمپاره به سوی اسرائیل شلیک کرده اند.
اسرائیل گفته که این اقدام تلفاتی به بار نیاورده و فقط منجر به بروز اختلالاتی در روند جریان برق در جنوب اسرائیل شده است.
منابع نظامی گفته اند ظرف چهل و هشت ساعت گذشته، 120 راکت و خمپاره از غزه به سوی شهرهای جنوبی اسرائیل شلیک شده است.

تردید ناتو نسبت به راه‌حل نظامی در مناقشه لیبی

رزمندگان شورشی دمکراسی‌خواه لیبی در نبرد حفظ شهر اجدابیا در برابر نیروهای قذافی

درگیری‌های شدید میان شورشیان و نیروهای قذافی همچنان ادامه دارند. دبیرکل ناتو برای مناقشه‌ی لیبی راه‌حل نظامی نمی‌بیند. رؤسای پنج دولت آفریقایی قصد دارند برای برون‌رفت از این مناقشه با قذافی و اپوزیسیون مذاکره کنند.

این فقط نیروهای دمکراسی‌خواه نیستند که باید در برابر برتری نظامی نیروهای وفادار به قذافی هرچند یکبار دست به عقب‌نشینی بزنند. ناتو نیز برای آینده‌ی لیبی فاقد یک استراتژی درازمدت است. 
آندرس فوگ راسموسن، دبیرکل ناتو، اگرچه از عملیات نظامی نیروهای ائتلافی دفاع می‌کند، ولی وی برای برقراری صلح در لیبی این عملیات را کافی نمی‌داند. راسموسن در گفت‌وگو با هفته‌نامه‌ی اشپیگل گفت: «پاسخ صادقانه‌ی من این است که برای این مناقشه راه‌حل نظامی وجود ندارد.»
آندرس فوگ راسموسن، دبیرکل ناتودبیرکل ناتو اتهام نیروهای اپوزیسیون مبنی بر این‌که ناتو به مبارزه علیه رژیم قذافی خیانت کرده است را غیرمنصفانه خواند. وی گفت، از زمانی که جنگنده‌های ناتو پنجشنبه‌ی گذشته به اشتباه مواضع شورشیان را بمباران کردند، مناسبات میان نیروهای ائتلافی و شورشیان لیبی رو به تنش گذارد. در فاصله‌ی یک هفته این دومین باری است که چنین اشتباهی رخ می‌دهد. 
شورشیان به انتقاد می‌گویند که ناتو با حملات هوایی خود به قدر کافی از جان غیرنظامیان حمایت نمی‌کند.  
راسموسن می‌‌گوید که شرایط وخیم هوا مانع از اجرای بخشی از عملیات هوایی ناتو شده است. دبیرکل ناتو به تغییر تاکتیک قذافی اشاره می‌کند و می‌افزاید: «رژیم سبعیت خود را آنجا نشان می‌دهد که انسان‌ها را به سپر دفاعی خود بدل کرده است.» 
از نظر راسموسن، دیکتاتور لیبی باید برای این عمل خود «در برابر دیوان بین‌المللی جزا پاسخ دهد». 
دبیرکل ناتو به این نشریه‌ی آلمانی‌گفت که به خاطر انتقادی که وی به دولت آلمان داشته است، لزومی برای عذرخواهی نمی‌بیند. وی در شورای ناتو گفته بود، این "بی‌معنا" است که آلمان امتناع می‌کند از اینکه توان نظامی خود را در اختیار پیمان ناتو بگذارد. 
در پی اظهارات راسموسن، نماینده‌ی آلمان در ناتو در اعتراض به این سخنان جلسه را ترک گفت. راسموسن در این رابطه خیلی ساده می‌گوید: «ما در شورای ناتو جلسه‌های طولانی بسیار داریم که در آن افراد مدام وارد و خارج می‌شوند.»

تلاش دیپلماتیک کشورهای آفریقایی برای برقراری آتش‌بس
اتحادیه آفریقا نیز دست به تلاش‌هایی برای برون‌رفت از بحران لیبی زده است. یک سخنگوی وزارت خارجه آفریقای جنوبی گفت که هدف از این تلاش‌ها، توافق بر سر یک آتش‌بس فوری و سپس گفت‌وگوی سیاسی میان طرفین درگیری است.
یک هیأت بلندپایه‌ی اتحادیه‌ی آفریقا قرار است از روز یکشنبه (۱۰ آوریل/ ۲۱ فروردین) به مدت دو روز هم با معمر قذافی و هم نمایندگان شورشیان وارد مذاکره شود.
یاکوب زوما، رئیس‌جمهور آفریقای جنوبی و رؤسای کشور‌های کنگو، مالی، موریتانی و اوگاندا این هیأت بلندپایه‌را تشکیل می‌دهند.

دفع حملات نیروهای قذافی توسط شورشیان 
مجروحان رزمندگان شورشی در روز شنبه، ۹ آوریل
در مناطق رزمی نیروهای دولتی روز شنبه (۹ آوریل) مواضع شورشیان در غرب اجدابیا را مورد حمله قرار دادند. در جاده‌ی میان اجدابیا و شهر البریقه درگیری سختی میان طرفین رخ داد. در این روز حدود ۳۰ نفر از شورشیان کشته شدند.
در منطقه  ‌مصراته در حالی که این شهر در محاصره‌ی نیروهای قذافی است، شورشیان توانستند حملات نیروهای قذافی را دفع کنند. نیروهای دولتی بارها در صدد تسخیر این شهر بندری استراتژیک برآمده‌اند.
ناتو روز شنبه بر حملات خود علیه نیروهای قذافی که در اطراف مصراته مستقر هستند افزود و ۱۵ دستگاه تانک نظامیان را منهدم کرد. حملات هوایی ناتو مانع از ورود نیروهای قذافی به شهر شد. دو تانک دیگر نیروهای قذافی در نزدیکی بریقه منهدم شدند.
 روز شنبه یک کشتی صلیب سرخ بین‌الملل به بندر مصراته رسید. این کشتی حامل دارو و وسائل پزشکی و دیگر نیازهای امدادی بوده است. محموله‌ی این کشتی برای تأمین نیازهای بیمارستان اصلی شهر بوده است.
 مشارکت ارتش آلمان در عملیات انسان‌دوستانه در لیبی

آلمان قصد دارد با کمک‌های نظامی خود در عملیات انسان‌دوستانه در لیبی مشارکت کند. در بوندستاگ آلمان از قرار معلوم اکثریت نمایندگان موافق شرکت ارتش آلمان در عملیات انسان‌دوستانه در لیبی، به ویژه برای شهر مصراته هستند.
 هرمان گروهه، دبیرکل حزب دمکرات مسیحی آلمان گفت که «در اینجا مسئله بر سر تضمین کمک‌های انسان‌دوستانه است». وی در گفت‌وگو با یک روزنامه‌ی آلمانی‌افزود که «این با عملیات نظامی تاکنونی در لیبی، که ما به دلایل منطقی‌خودمان در آن شرکت نکردیم، تفاوت دارد.»
 دو حزب سوسیال دمکرات و سبزها نیز موافقت خود را با مشارکت ارتش آلمان در عملیات انسان‌دوستانه در لیبی اعلام کرده‌اند.




اظهارات متناقض مقامات ايرانی درباره تأسيسات هسته‌ای کرج

در حالی که عيسی فرهادی، استاندار البرز (کرج) وجود تأسيسات هسته‌ای را در کرج تکذيب کرده،علی‌اکبر صالحی، وزير امور خارجه ايران وجود کارخانه ساخت سانتریفیوژ در اين شهر را تأييد کرده است.
سازمان مجاهدين خلق روز پنج‌شنبه در يک نشست خبری اعلام کرده بود کارخانه تابا در نزديکی تهران، سانتريفيوژ که برای غنی‌سازی اورانيوم کاربرد دارد، توليد می‌کند.
اما عيسی فرهادی، استاندار البرز، امروز شنبه ۲۰ فروردين ۱۳۹۰ به خبرگزاری جمهوری اسلامی (ايرنا)، گفت کارخانه تابا، کنتور برق و کليد و پريز توليد می‌کند.
وی افزوده: «اين شرکت مربوط به بخش خصوصی است و هيچ گونه خط توليدی خارج از چارچوب کاری خود ندارد.»
  عيسی فرهادی گفته است: «هيچ واحد صنعتی در استان البرز به‌ويژه شهرستان کرج در زمينه ساخت قطعات هسته‌ای فعاليت نمی‌کند و رسانه‌های غربی فقط برای انحراف افکار عمومی جهان دست به انتشار چنين اخبار کذبی می‌زنند.»
  با اين حال، علی‌اکبر صالحی، وزير امور خارجه جمهوری اسلامی ايران، امروز در يک نشست خبری در تهران گفت: «ما سانتريفيوژ می‌سازيم و در بخش‌های مختلف کشور ساخت قطعات آن در حال انجام است. کارخانه‌ای هم در کرج داريم که قبلاً هم خبرنگاران از آن بازديد کرده بودند که امر محرمانه‌ای نيست.»
  وی افزود: «وضعيت منافقين (مجاهدین خلق) به گونه‌ای است که امروز شاهديم در عراق چه اتفاقی رخ داد. در دنيا منافقين کاملاً تکليف‌شان روشن است و مشخص است چه اقداماتی را در کارنامه خود دارند و از چه اصولی پيروی می‌کنند و چه فجايعی را به بار آورده‌اند. اين گروهک کم کم نفس‌های آخر خود را می‌کشد.»
  در همین حال سخنگوی وزارت خارجه آمریکا نیز گفته است اين وزارت‌خانه گزارشی در اين باره از سازمان مجاهدين خلق دريافت نکرده و نمی‌تواند نظر بدهد.
  کشورهای غربی ايران را متهم می‌کنند که به مصوبات سازمان ملل متحد مبنی بر توقف غنی‌سازی اورانيوم و گشودن تأسيسات هسته‌ای خود به روی نمايندگان آژانس بين‌المللی انرژی اتمی، پايبند نبوده است.
آمريکا، روسيه، بريتانيا، فرانسه، چين و آلمان اعضای گروه ۱+۵ هستند که در رابطه با برنامه هسته‌ای ايران که به گفته آن‌ها در جهت «مقاصد نظامی» است، فعاليت می‌کنند. اما ايران می‌گويد که برنامه هسته‌ای‌اش، صلح‌آميز است.
شورای امنيت سازمان ملل، خرداد ١٣٨٨ تحريم‌های تازه‌ای را عليه برنامه هسته‌ای ايران تصويب کرد.
 



تجمع در آذربایجان، درگیری در کردستان

محسن کاکارش ـ طی هفته گذشته، طی درگیری و حمله مسلحانه در چندین رویداد جداگانه در کردستان، دست کم ده نفر توسط افراد نا‌شناس و نیروهای دولتی کشته و زخمی شدند. از سوی دیگر در پی تجمع اعتراضی مردم در شهرهای تبریز و ارومیه نیز ده‌ها نفر بازداشت شدند.
در پی فراخوان فعالان مدنی و محیط زیست و برخی جریان‌های سیاسی در آذربایجان روز سیزدهم فروردین‌ماه تجمعی اعتراضی به وضعیت دریاچه ارومیه در شهرهای تبریز و ارومیه برگزار شد.
به گزارش انجمن دفاع از زندانیان سیاسی آذربایجانی در ایران (آداپ) نیروهای انتظامی ۷۰ نفر از تجمع‌کنندگان را بازداشت کردند.
سازمان عفو بین‌الملل به دنبال این رویداد با صدور بیانیه‌ای خواستار اقدام فوری در مورد وضعیت بازداشت‌شدگان شد.
این سازمان مدافع حقوق بشر در بیانیه خود آورده است، بیشتر بازداشت‌شدگان آزاد شده‌اند، اما از محل نگهداری حداقل پنج تن از آنان هیچ اطلاعی در دست نیست.
این در حالی است که وب‌سایت آذوح که اخبار مربوط به آذربایجان را پوشش می‌دهد نوشته است، پنج‌تن از بازداشت شدگان مورد شکنجه شدید نیروهای امنیتی واقع شده‌اند.
گفته می‌شود، روز دوشنبه خانواده بازداشت‌شدگان که در مقابل زندان تبریز تجمع کرده بودند با ضرب و شتم نیروهای امنیتی مواجه شدند. به دنبال آن خیابان‌های اطراف این زندان به صحنه بیان شعارهای تند و درگیری مردم با نیروهای امنیتی تبدیل شده بود.
از سوی دیگر بهمن نصیرزاده، معلم و شاعر آذربایجانی روز چهارشنبه در شهر ماکو بازداشت و روانه زندان شد.
این فعال فرهنگی ۲۳ شهریورماه سال ۱۳۸۹ پس از ۱۱۶ روز بازداشت با قرار وثیقه ۵۰ میلیون تومانی از زندان ماکو آزاد شده بود.
آقای نصیرزاده در دادگاه انقلاب خوی به اتهام تبلیغ علیه نظام و عضویت در حزب گاموح به یک سال حبس محکوم شده بود.
در هفته گذشته، محمدرضا هادی، شهروند آذربایجانی از سوی دادگاه انقلاب تبریز به اتهام جاسوسی به دوسال زندان محکوم شد.
به گزارش منابع خبری آذربایجان، این شهروند که هشت سال گذشته را در نخجوان اقامت داشته، به منظور دیدار با خانواده خود به ایران بازگشته بود که از سوی نیروهای امنیتی بازداشت شد.
گفته می‌شود آقای هادی مورد شکنجه شدید نیروهای امنیتی واقع شده است.

کردستان

هفته گذشته کردستان شاهد رویدادهای خشونت‌باری بود که در پی آن دست کم ده نفر کشته و زخمی شدند.
به گزارش خبرگزاری مهر، روز شنبه ۱۳ فروردین ماه در پی حمله افراد مسلح نا‌شناس به یک پاسگاه مرزی در مریوان چهارنفر از پرسنل مرزبانی کشته و دو نفر دیگر زخمی شدند.
حزب حیات آزاد کردستان (پژاک) مسئولیت این رویداد را بر عهده گرفت.
در اطلاعیه‌ای که این گروه در تارنمای خود منتشر کرده، آورده است که حمله نظامی فوق در پاسخ به اعدام حسین خضری و «فشار بر خلق کرد» انجام یافته است.
حسین خضری، زندانی سیاسی کرد بامداد ۲۴ دی‌ماه ۱۳۸۹ در زندان ارومیه اعدام شد در حالی که وکیل و خانواده‌اش از اجرای این حکم خبری نداشتند.
دو روز پس از این رویداد، دونفر توسط نیروهای دولتی در اطراف شهر سنندج کشته شدند.
به گزارش خبرگزاری فارس، ابراهیم حسینی معاون عملیات سپاه بیت‌المقدس کردستان گفته بود: «طی عملیاتی منسجم و با استفاده از اطلاعات نیروهای بسیجی روز دوشنبه در یکی از روستاهای مخروبه سنندج گروه تروریستی سلفی دستگیر و دو نفر از اعضای این گروه به هلاکت رسیدند.»
سلفی گروهی از مسلمانان هستند که راه نجات مسلمانان را بازگشت به قوانین قرآن و سنت طبق فهم «سلف صالح» می‌دانند.
این گروه به سه شاخه اصلی «سلفی محافظه‌کار و درباری»، «سلفی سیاسی رادیکال» و «سلفی جهادی» (سلفی تکفیری) تقسیم می‌شوند.
همچنین در این هفته محمد خاکپور، فرمانده نیروی زمینی سپاه پاسداران از کشته شدن دو نفر خبر داد که به گفته وی در عملیات مسلحانه روز چهارم فروردین ماه سنندج شرکت داشته‌اند.
شامگاه روز پنجشنبه چهارم فروردین‌ماه نیز طی دو حادثه بر اثر تیراندازی افراد نا‌شناس چهار نفر در سنندج کشته و زخمی شدند.
روز ۱۸ فروردین‌ماه سه نفر از زندانیان در محوطه زندان مرکزی شهر ارومیه اعدام شدند.
به گزارش آژانس خبری موکریان، توحید معصومی دجین، خالد اسماعیلی و مسعود قوی پنجه افرادی هستند که به دار آویخته شدند.
اتهام این افراد از سوی مراجع قضایی جرایم مربوط به مواد مخدر عنوان شده است.
در ماه‌های گذشته نیز در این زندان بیش از ده تن از شهروندان به اتهام خرید و فروش مواد مخدر به دار آویخته شدند.
همچنین در هفته گذشته، امیر امینی اعلم، شهروند کرد از سوی دادگاه انقلاب اسلامی مهاباد به اتهام همکاری با احزاب کرد به یک سال زندان محکوم شد.
این شهروند که سال گذشته توسط نیروهای امنیتی بازداشت و پس از مدتی با قرار وثیقه آزاد شده بود، هم اکنون دوران محکومیت خود را در زندان مرکزی مهاباد سپری می‌کند.
در این هفته شماری از فعالان مدنی نیز در سلماس با قید وثیقه از زندان آزاد شدند.
به گزارش هرانا، سلماس صالح جهانگیری، مصطفی جهانگیری، فرزنده پنیرک و محمد اطمانی بهیک که در اواخر اسفندماه سال گذشته بازداشت شده بودند و همچنین امیر شهروند تهرانی و ماهرز نجفی به قید وثیقه‌های ده تا چهل میلیونی از زندان آزاد شدند.



گزارش گلدستون و پرسش‌های بی‌پاسخ

ریچارد گلدستون،  ریچارد گلدستون، مسئول تهیه گزارش در مورد حمله اسرائیل به غزه نوشته ریچارد گلدستون، مسئول تهیه گزارش در مورد حمله اسرائیل به غزه، در روزنامه واشینگتن پست، در مورد اینکه اطلاع از نتیجه تحقیقات اسرائیل در مورد جنگ غزه، می‌توانست منجر به تهیه گزارش متفاوتی از سوی وی شود، واکنش‌های مختلفی را برانگیخت.
اما همزمان با آنکه این قاضی بازنشسته آفریقای جنوبی، چند روز بعد ضمن دفاع از گزارش خود، به خبرگزاری آسوشیتدپرس گفت که تنها بخشی از آن در مورد ارتکاب جنایت جنگی از سوی اسرائیل لازم به تغییر است، روزنامه بریتانیایی گاردین به مرور این گزارش و تغییر مورد اشاره آقای گلدستون و نیز پرسش‌های بی‌پاسخ در مورد آن پرداخت.
این روزنامه چاپ لندن با نگاهی به گزارش ریچارد گلدستون در بررسی حملات ارتش اسرائیل به نوار غزه، نوشت که از شواهد مندرج در این گزارش می‌توان دید که سیاست دولت اسرائیل در این عملیات نه حملات هدفمند و مشخص بلکه یک جنگ بی‌ملاحظه و بی‌مهار علیه ساکنان این بخش از قلمرو فلسطینیان بوده است.
گاردین ادامه داد، برای صداقت گلدستون باید احترام فراوانی قائل شد، اما قضاوت در مورد سایر بخش‌های این گزارش ۵۷۵ صفحه‌ای یک موضوع دیگری است. گزارش گلدستون قرار بود حقایق را بازیابد و نه در یک قالب حقوقی در مورد این مسئله قضاوت کند.
بر ملا شدن حقیقت در سه مورد باعث شده که ریچارد گلدستون بخش‌هایی از گزارش خود را پس بگیرد. این موارد عبارتند از: بمباران یک منزل مسکونی که به مرگ ۲۲ عضو یک خانواده فلسطین منجر شد ناشی از تصمیم اشتباه یک فرمانده اسرائیلی بود؛ اين افسر اسرائيلی سپس تحت تحقيقات قرار می‌گيرد؛ ارتش اسرائیل از آن زمان ۴۰۰ مورد از خطا و روش‌های بدعملیاتی را در دست تحقیق دارد. ریچارد گلدستون می‌گوید اگر این حقایق را می‌دانست گزارشی که سرپرستی تنظیم آن بر عهده وی بوده بسیار متفاوت می‌بود.
به نوشته گاردین، دو تن از سه عضو دیگر این هیئت حقیقت‌یاب با تغییر عقیده ریچارد گلدستون مخالفند. یکی از آنها به نام حنا جیلانی که قبلاً در یک کمیسیون تحقیق مشابه در مورد حوادث دارفور عضویت داشته، معتقد است که هیچ چیزی در مورد مضمون این گزارش تغییر نکرده است.
عضو دیگر این هیئت به نام دزموند تراورز، یک کارشناس تحقیقات جنایی بین‌المللی، نیز معتقد است که مضمون و لحن کلی این گزارش هنوز کاملاً درست و مستند است.
موضوع اصلی در بحث پس گرفتن این گزارش از سوی ریچارد گلدستون حمله‌ای است که طی آن ۲۲ عضو خانواده سامونی کشته شدند. این خانواده طبق اعلام سربازان اسرائیلی محل اقامت خود را ترک کرده و در خانه‌ای در محله زیتون پناه گرفته بودند. اما در گزارش حداقل ۳۵ مورد جداگانه دیگر هم بررسی شده است.
در این گزارش مشخص شده است که در هفت مورد غیرنظامیان فلسطینی در حالی که پرچم سفید به دست داشته و مشغول بیرون آمدن از خانه‌های خود بودند به گلوله بسته شده‌اند. در مورد دیگری یک بیمارستان آگاهانه و به طور مستقیم مورد حمله ارتش اسرائیل قرار گرفته است که می‌تواند موردی از جنایات جنگی تلقی شود.
در چندین مورد از رسیدن آمبولانس و مداوای مجروحان شدید جلوگیری شده است. در ۹ مورد به مراکز و زیرساخت‌های غیر نظامی حمله شده است از جمله چهار آسیاب، پرورشگاه مرغ و طیور، چاه‌های آب و تأسیسات فاضلاب. تمام این حملات بخشی از کارزار ارتش اسرائیل برای نابود کردن مراکز خدمات و نیازهای اولیه مردم در نوار غزه بوده‌اند.
روزنامه گاردین افزود که در یکی از پاراگراف‌های مهم این گزارش چنین قید شده است: «این هئیت تحقیق دریافته است که روش ارتش اسرائیل در بسیاری موارد به شکل فاحشی بند چهارم کنوانسیون ژنو را نقض کرده است که به کشتار عمدی و خسارت وارد کردن به افرادی باز می‌گردد که قاعدتاً باید مورد محافظت قرار داشته باشند. این اقدامات نشان می‌دهد که افراد مشخصی در مورد ارتکاب این جنایات مسئول هستند.»
این گزارش در مورد کشتار اعضای خانواده سامونی می‌نویسد که حتی اگر این حمله ناشی از اشتباه عملیاتی باشد، «هنوز هم بیانگر مسئولیت مستقیم دولت اسرائیل در ارتکاب به یک خطا است که طبق موازین بین‌المللی باید مورد بررسی قرار بگیرد.» صحت این بخش‌ها از گزارش ریچارد گلدستون و از جمله بخشی که در آن قید می‌شود موشک‌اندازی‌های گروه حماس عامدانه مراکز غیرنظامی را هدف می‌گرفت، هنوز پابرجاست.
روزنامه گاردین به بحث‌های سیاسی پیرامون نتیجه این تحقیقات و بازپس گرفتن آن از سوی ریچارد گلدستون اشاره کرده و افزود که حقایق مطرح شده در این گزارش به انزوا و تردیدها در مشروعیت حکومت اسرائیل در نحوه برخورد با فلسطینیان و بحران غزه خواهد افزود.
اما شاید مهم‌ترین نکته این است که در جریان عملیات ارتش اسرائیل در فاصله ۲۷ دسامبر ۲۰۰۸ تا ۱۸ ژانویه ۲۰۰۹ حدود هزار و ۴۰۰ فلسطینی کشته شدند. طبق آمارهای یک گروه مدافع حقوق بشر اسرائیلی حداقل ۷۶۳ نفر از این افراد غیرنظامی بوده و در این درگیری‌ها شرکت نداشتند.
در گزارش هیئت تحقیقی که به ریاست ریچارد گلدستون تنظیم شده گفته نمی‌شود که هدف ارتش اسرائیل در این عملیات کشتار عامدانه مردم غیرنظامی بوده است ولی قید می‌شود که این عملیات «به شکل آگاهانه‌ای نامتناسب بوده و هدف آن تنبیه، تحقیر و مرعوب کردن» بوده است.
هنوز به این اتهام پاسخی داده نشده است و به نظر می‌رسد که سیاست دولت اسرائیل نه حملات محدود و مشخص بلکه یک کارزار نظامی با هدف کشتن عامدانه بوده است.
روزنامه گاردین در پایان یادآور شد که معمولاً از پای در آوردن پیام‌رسان ساده‌تر از برخورد با خود پیام است. در این مورد مشخص خود پیام‌رسان کناره‌گیری کرده ولی این موضوع حقایقی را که در غزه روی داد تغییر نخواهد داد.


اتحادیه اروپا خواستار اعزام بازرسان بین‌المللی به اردوگاه اشرف شد

به دنبال درگیری‌های روز جمعه میان نیروهای عراقی و ساکنان اردوگاه اشرف و انتشار گزارش‌هایی در باره کشته شدن شماری از اعضای مجاهدین خلق در این درگیری‌ها، اتحادیه اروپا از دولت عراق خواسته است، با اعزام بازرسان بین‌المللی به این اردوگاه موافقت کند.

به گزارش خبرگزاری آلمان، کاترین اشتون، مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا، روز شنبه با انتشار بیانیه‌ای با اشاره به درگیری‌های روز جمعه میان نیروهای عراقی و ساکنان اردوگاه اشرف، خواستار خویشتنداری دو طرف و تلاش برای یافتن «راه‌حلی مسالمت‌آمیز و پایدار» برای این مساله شده است.
در جریان درگیری‌هایی که بامداد روز جمعه میان نیروهای عراقی و ساکنان اردوگاه اشرف روی داد، شماری از ساکنان این اردوگاه کشته و عده‌ای نیز زخمی شدند.
در حالی که منابع امنیتی در عراق اعلام کرده‌اند، تنها سه تن از اعضای مجاهدین خلق در این درگیری‌ها کشته شده‌اند، سازمان مجاهدین خلق اعلام کرده است، ۲۵ تن از اعضای این گروه از جمله شش زن در حمله سربازان عراقی کشته شده‌اند.
اردوگاه اشرف که در شمال استان دیاله عراق قرار گرفته است، محل سکونت حدود سه هزار تن از اعضای سازمان مجاهدین خلق ایران است که در اوایل دهه هشتاد میلادی و در جریان جنگ میان عراق و ایران به عراق نقل مکان کرده و از حمایت صدام حسین، دیکتاتور وقت عراق، برخوردار شده بودند.
سازمان مجاهدین خلق حدود ۱۲ سال پیش از پیروزی انقلاب اسلامی و به منظور مبارزه مسلحانه با حکومت محمدرضا پهلوی، آخرین شاه ایران، تاسیس شده بود.
هر چند این گروه همچنان از سوی ایالات متحده آمریکا در لیست گروه‌های تروریستی قرار دارد، اما به دنبال حمله آمریکا به عراق در سال ۲۰۰۳ و خلع سلاح مجاهدین، نیروهای آمریکایی ابتدا مسئولیت حفاظت از آنها را در اردوگاه اشرف برعهده گرفتند.
اما با خروج تدریجی سربازان آمریکایی از شهرهای عراق، دولت عراق در تابستان سال ۲۰۰۸ مسئولیت اردوگاه اشرف را بر عهده گرفت.
در این میان کاترین اشتون در بیانیه خود با اشاره به رویدادهای روز جمعه در اردوگاه اشرف آورده است: «اتحادیه اروپا همواره از دولت عراق خواسته است،‌ از به کارگیری خشونت پرهیز کرده و به حقوق انسانی ساکنان اردوگاه اشرف احترام بگذارد.»
گفتنی است، پیشتر نیز سازمان عفو بین‌الملل، از دولت عراق خواسته بود، درباره درگیری‌های روز جمعه میان نیروهای عراقی و ساکنان اردوگاه اشرف، «بی‌درنگ» تحقیقات مستقلی انجام دهد.
در این میان در حالی که ایالات متحده آمریکا نیز نسبت به «حمله نیروهای عراقی به اردوگاه اشرف»‌ ابراز نگرانی کرده است، حامد البیاتی، نماینده دایم عراق در سازمان ملل متحد اعلام کرده است، کشورش اعضای سازمان مجاهدین خلق را به ایران تحویل نخواهد داد.



اقدام متقابل ایران در اخراج سه دیپلمات کویتی از خاک خود

جمهوری اسلامی در واکنش به اخراج سه دیپلمات خود از کویت، در اقدامی متقابل از سه دیپلمات کویتی خواسته است که ظرف ۱۰ روز خاک ایران را ترک کنند.
موضوع اخراج سه دیپلمات کویتی نخستین بار شامگاه شنبه توسط تلویزیون دولتی انگلیسی‌زبان ایران، پرس‌تی‌وی، مورد اشاره قرار گرفت و بر اساس گزارش رویترز یک مفام رسمی دولت کویت نیز این موضوع را تأیید کرده است.
به گفته خالد الجارالله، معاون وزارت خارجه کویت، ایران خواستار خروج سه دیپلمات کویتی از خاک خود شده و به آنها ۱۰ روز فرصت داده است.
اخراج این سه دیپلمات تازه‌ترین حلقه از افزایش تنش میان ایران و کویت پس از متهم شدن جمهوری اسلامی به جاسوسی در این کشور حاشیه خلیج فارس است.
کویت پیش از این سه دیپلمات ایرانی را به اتهام ارتباط با یک شبکه جاسوسی در این کشور، از خاک خود اخراج کرده بود.
این موضوع پس از آن صورت گرفت که دادگاهی در کویت نهم فروردین ماه امسال پس از چندین ماه جلسه غیرعلنی، دو شهروند ایرانی و یک تبعه کویتی را به اتهام جاسوسی برای جمهوری اسلامی به اعدام محکوم کرده بود.
هر سه محکوم به اعدام که در ارتش کویت خدمت کرده‌اند، متهم شده‌اند که از پایگاه‌های کویتی و آمریکایی در خاک کویت برای سپاه پاسداران ایران اطلاعات جمع‌آوری کرده‌اند؛ اتهامی که ایران آن را رد کرده است.
هفته گذشته در زمان اخراج سه دیپلمات ایرانی از کویت، وزیر کشور کویت از «هدف گرفتن امنیت کویت» توسط سپاه پاسداران، به رغم ابراز حسن نیت این کشور در مقابل ایران انتقاد کرده بود.
موضوع کشف شبکه جاسوسی مرتبط با ایران، نخستین بار در اردیبهشت ۸۹ توسط وزیران کشور عربستان سعودی و کویت در حاشیه نشست مقام‌های امنیتی کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس اعلام شده بود.
پس از این موضوع در حالی که جمهوری اسلامی، قویاً جاسوسی در کویت را رد کرد، چندین نماینده مجلس کویت خواهان اخراج سفیر ایران از این کشور شدند.
اخراج متقابل دیپلمات‌های ایرانی و کویتی در حالی در دستور کار دو کشور قرار گرفته که مناسبات دیپلماتیک ایران با کشورهای حوزه جنوبی خلیج فارس، به دلیل،  ناآرامی‌ها در بحرین دوران پرتنشی را می‌گذارند.
حکومت بحرین که اکثریت جمعیتش را شیعیان تشکیل می‌دهند، ناآرامی‌های اخیر را توطئه خارجی دانسته و  از ایران به شدت انتقاد کرده است؛ در همین حال پادشاه بحرین از ارتش‌های کشورهای عربی  منطقه برای کنترل اوضاع داخلی‌ این شیخ‌نشین کمک خواسته است.
در حالی که عربستان و امارات به بحرین نیروی زمینی گسیل کرده‌اند، کویت نیز شناورهای نظامی خود را به  سواحل شمالی بحرین فرستاده است، تا آب‌های بحرین را کنترل کنند.



ویکی‌لیکس: اسرائیل از سال ۲۰۰۵ حمله به تأسیسات ایران را منتفی دانسته‌بود

یکی از یادداشت‌های دیپلماتیک آمریکایی که از سوی وب‌سایت افشاگر ویکی‌لیکس منتشر شده حاکی از آن است که مقام‌های دفاعی اسرائیل از سال ۲۰۰۵ حمله به تأسیسات هسته‌ای ایران را منتفی دانسته بودند.
در این اسناد که جزئیات آن روز یکشنبه از سوی روزنامه اسرائیلی هاآرتص منتشر شد، مکالماتی میان دیپلمات‌های آمریکایی و مقام‌های دفاعی اسرائیل ثبت شده‌است.
در یکی از این یادداشت‌ها، مورخه دسامبر ۲۰۰۵، آمده‌است که به نظر مقام‌های اسرائیلی «شانس اینکه حمله‌ای نظامی علیه ایران انجام شود وجود ندارد.»
یادداشت دیپلماتیک دیگری که یک ماه پس از آن تنظیم شده و در آن مکالمات میان یک عضو کنگره آمریکا، و معاون رئیس وقت کمیسیون انرژی اتمی اسرائیل، درج شده حتی بیش از یادداشت ذکر شده پیشین نشانگر این است که اسرائیل حمله به تأسیسات ایران را غیرعملی دانسته‌است.
به نوشته هاآرتص از قول اسناد ویکی‌لیکس، آریل لی‌وایت، معاون رئیس وقت کمیسیون انرژی اتمی اسرائیل در این باره گفته‌است: «بیشتر مقام‌های اسرائیلی به وجود یک راه حل نظامی باور ندارند.»
وی افزوده‌است: «به باور آنها ایران از حمله اسرائیل به رآکتور اوسیراک عراق درس گرفته و اجزای برنامه هسته‌ای خود را در سراسر ایران و به صورت پراکنده قرار داده‌است و برخی از این اجزا در مکان‌هایی قرار دارند که اسرائیل از آنها بی‌خبر است.»
اشاره آریل لی‌وایت به حمله سال ۱۹۸۱ است که طی آن اسرائیل با گسیل داشتن ۱۶ هواپیمای جنگی و عبور دادن آنها از فراز خاک اردن و عربستان، رآکتور اتمی اوسیراک را در عراق هدف قرار داد.
روزنامه اسرائیلی هاآرتص دی‌ماه گذشته از مخالفت رئیس ستاد ارتش اسرائیل با وزیر دفاع این کشور بر سر حمله به ایران خبر داد. به گزارش این روزنامه، سال گذشته اهود باراک، وزیر دفاع، طرح حمله به تأسیسات هسته‌ای ایران را مطرح کرد ولی ژنرال گابی اشکنازی با این طرح مخالفت کرد.
به نوشته این روزنامه، دلیل مخالفت رئیس ستاد ارتش اسرائیل با طرح حمله به تأسیسات هسته‌ای ایران نگرانی او از پیامدهای فاجعه‌بار این حمله احتمالی برای اسرائیل عنوان شده‌است.
ایالات متحده و اسرائیل که از برنامه هسته‌ای ایران ابراز نگرانی می‌کنند تاکنون موضوع استفاده از گزینه نظامی برای متوقف ساختن این برنامه را منتفی اعلام نکرده‌اند.
قدرت‌های غربی و در رأس آنها آمریکا و همین طور اسرائیل می‌گویند که مقامات جمهوری اسلامی در پی تولید جنگ‌افزار هسته‌ای هستند که در نهایت به بی‌ثباتی منطقه و جهان خواهد انجامید.
اما مقامات تهران همواره این اتهام را رد کرده و به کارگیری سلاح‌های کشتار جمعی را ناسازگار با اعتقادات اخلاقی و دینی خود توصیف کرده‌اند.