سبز یعنی وطن درگذشت سیامک پورزند، شخصیت فرهنگی و روزنامه نگار را
خدمت خانم مهرانگیز کار و فرزندانشان و دیگر بازماندگان تسلیت می گوید.
یادش گرامی باد!
اخبار روز: سیامک پورزند روز جمعه در تهران درگذشت. بر اساس یک گزارش دریافتی وی در مدت زندان به دلیل عدم مداوای بیماری های مختلف ناشی از کهنسالی دائما به مصرف قرص های مسکن و آرام بخش پرداخته و به همین دلیل تعادل روحی و جسمی اش را از دست داده بود. او در دوران زندان کنترلی بر وضعیت جسمانی خود نداشت و دچار سکته قلبی شد.
پورزند همسر مهرانگیز کار وکیل دادگستری و از فعالین حقوق زنان بود. وی بعد از شرکت در کنفرانس برلین در سال ۱۳۷۹ بازداشت و به ۱۱ سال زندان محکوم شد.
مقامات زندان به دلیل وخامت حال وی، در آخرین لحظات تصمیم گرفتند او را به خواهرش تحویل دهند تا درگذشت وی در زندان به گردن آنها نیفتد.
سیامک پورزند، شخصیت فرهنگی که قریب ۷۵ سال از عمرش می گذشت مدتی طولانی در زندان انفرادی به سر برد و علیرغم اینکه مسوولان قضایی ایران به اتحادیه اروپا تعهد داده بودند که وی را به عنوان اولین نفر از فهرست ده نفر زندانیان سیاسی که باید آزاد شود، آزاد کنند، اما چون این مقامات می دانستند که با آزادی وی بسیاری از رفتارهای غیرانسانی که با پورزند شد فاش می شود، لذا تمام تلاش براین قرار گرفت که پورزند زنده آزاد نشود.
مقامات قضایی جمهوری اسلامی به اتحادیه اروپا تعهد دادند که ده زندانی سیاسی و از جمله سیامک پورزند را به زودی آزاد خواهند کرد، اما با وجود اینکه از فرصت تعهد شده گذشته بود، این مقامات دنبال بهانه ای بودند که مطابق رویه گذشته خود آزادی این افراد را ناشی از تصمیمات نظام بدانند، نه فشارهای بین المللی. به هر حال این آزادی تحقق نیاقت و پورزند در بیمارستان مدرس سعادت آباد درگذشت.
پورزند همسر مهرانگیز کار وکیل دادگستری و از فعالین حقوق زنان بود. وی بعد از شرکت در کنفرانس برلین در سال ۱۳۷۹ بازداشت و به ۱۱ سال زندان محکوم شد.
مقامات زندان به دلیل وخامت حال وی، در آخرین لحظات تصمیم گرفتند او را به خواهرش تحویل دهند تا درگذشت وی در زندان به گردن آنها نیفتد.
سیامک پورزند، شخصیت فرهنگی که قریب ۷۵ سال از عمرش می گذشت مدتی طولانی در زندان انفرادی به سر برد و علیرغم اینکه مسوولان قضایی ایران به اتحادیه اروپا تعهد داده بودند که وی را به عنوان اولین نفر از فهرست ده نفر زندانیان سیاسی که باید آزاد شود، آزاد کنند، اما چون این مقامات می دانستند که با آزادی وی بسیاری از رفتارهای غیرانسانی که با پورزند شد فاش می شود، لذا تمام تلاش براین قرار گرفت که پورزند زنده آزاد نشود.
مقامات قضایی جمهوری اسلامی به اتحادیه اروپا تعهد دادند که ده زندانی سیاسی و از جمله سیامک پورزند را به زودی آزاد خواهند کرد، اما با وجود اینکه از فرصت تعهد شده گذشته بود، این مقامات دنبال بهانه ای بودند که مطابق رویه گذشته خود آزادی این افراد را ناشی از تصمیمات نظام بدانند، نه فشارهای بین المللی. به هر حال این آزادی تحقق نیاقت و پورزند در بیمارستان مدرس سعادت آباد درگذشت.
سيامک پورزند، روزنامه نگار ایرانی در گذشت
سيامک پورزند، از سال ۱۳۸۰ تحت فشار نهادهای امنيتی جمهوری اسلامی و به دور از خانوادهاش در ايران زندگی میکرد و طی اين مدت هرگز اجازه خروج از کشور را نيافت.
سيامک پورزند متولد سال ۱۳۱۰ است و فعاليت های خود را در روزنامهنگاری در سال ۱۳۳۱ با روزنامه باختر امروز به مديريت حسين فاطمی آغاز کرد.
سيامک پورزند، ابتدا در اواخر پاييز ۱۳۸۰ توسط نیروهای امنیتی جمهوری اسلامی بازداشت شد.
بنابر گزارش ها ، وی در يکی از بازداشتگاههای مخفی مجموعهای از نهادهای امنيتی که در آن سالها با عنوان کلی «دستگاه اطلاعات موازی» عليه جنبش اصلاحطلبی، دولت محمد خاتمی و روشنفکران و هنرمندان فعاليت میکردند، ماهها در سلول انفرادی، «شکنجههای جسمی و روحی» را تحمل کرد.
سيامک پورزند پس از نزديک به يک سال که به کلی از حق داشتن وکيل و ملاقات با خانواده و همچنين همسرش مهرانگيز کار، وکيل حقوقدان و فعال حقوق بشر محروم بود در نهايت به «اعترافات اجباری» وادار شد.
وی پس از آن در دادگاهی غيرعلنی محاکمه و به یازده سال زندان محکوم شد اما مدتی بعد به علت وخامت حال او که در ۷۱ سالگی همچنان در بازداشت بود به بيمارستان منتقل و تحت تدابير امنيتی به منزلش منتقل شد.
در اسفند سال ۸۲ و در جريان بازداشت شماری از نويسندگان و منتقدان سينمايی سيامک پورزند بار ديگر بازداشت و به زندان اوين منتقل شد و ماهها بعد از زندان آزاد شد.
طی سال های اخير سيامک پورزند به دليل شرايطی که در آن قرار داشت به شدت بيمار شده بود.
در همین دوران تلاش خانواده سیامک پورزند برای رفع ممنوعیت خروج وی نتیجه ای در بر نداشت و مقامات جمهوری اسلامی به در خواست ها خانواده وی توجهی نکردند.
سيامک پورزند متولد سال ۱۳۱۰ است و فعاليت های خود را در روزنامهنگاری در سال ۱۳۳۱ با روزنامه باختر امروز به مديريت حسين فاطمی آغاز کرد.
سيامک پورزند، ابتدا در اواخر پاييز ۱۳۸۰ توسط نیروهای امنیتی جمهوری اسلامی بازداشت شد.
بنابر گزارش ها ، وی در يکی از بازداشتگاههای مخفی مجموعهای از نهادهای امنيتی که در آن سالها با عنوان کلی «دستگاه اطلاعات موازی» عليه جنبش اصلاحطلبی، دولت محمد خاتمی و روشنفکران و هنرمندان فعاليت میکردند، ماهها در سلول انفرادی، «شکنجههای جسمی و روحی» را تحمل کرد.
سيامک پورزند پس از نزديک به يک سال که به کلی از حق داشتن وکيل و ملاقات با خانواده و همچنين همسرش مهرانگيز کار، وکيل حقوقدان و فعال حقوق بشر محروم بود در نهايت به «اعترافات اجباری» وادار شد.
وی پس از آن در دادگاهی غيرعلنی محاکمه و به یازده سال زندان محکوم شد اما مدتی بعد به علت وخامت حال او که در ۷۱ سالگی همچنان در بازداشت بود به بيمارستان منتقل و تحت تدابير امنيتی به منزلش منتقل شد.
در اسفند سال ۸۲ و در جريان بازداشت شماری از نويسندگان و منتقدان سينمايی سيامک پورزند بار ديگر بازداشت و به زندان اوين منتقل شد و ماهها بعد از زندان آزاد شد.
طی سال های اخير سيامک پورزند به دليل شرايطی که در آن قرار داشت به شدت بيمار شده بود.
در همین دوران تلاش خانواده سیامک پورزند برای رفع ممنوعیت خروج وی نتیجه ای در بر نداشت و مقامات جمهوری اسلامی به در خواست ها خانواده وی توجهی نکردند.
سيامک پورزند، روزنامهنگار پرسابقه ایرانی در گذشت
وی در دوران پس از انقلاب چندین سال از ادامه فعالیتهای مطبوعاتی محروم ماند، اما بعدها ضمن همکاری با مجله "گزارش سینما" سردبیری نشریاتی مثل "شفا"، "فضیلت" و "پیام آبادگران" را به عهده گرفت.
آقای پورزند اواخر پاييز ۱۳۸۰ بازداشت شد و پس از یک سال، تلویزیون دولتی ایران فیلمی را پخش کرد که "اعترافات" او نامیده شد. سیامک پورزند در یک سال بازداشت از حق داشتن وکيل و ملاقات با خانواده محروم بود. براساس گزارش نهادهای حقوقبشری، پورزند در جریان بازجوئی مورد شکنجه و فشارهای روحی قرار گرفته و مجبور شده بود به گناهان ناکرده اعتراف کند.
سیامک پورزند پس از پخش فیلم "اعترافهای اجباری" به ۱۱ سال زندان محکوم شد. وی سال گذشته در اوج وخامت جسمی از زندان آزاد شد. به گفته نهادهای حقوق بشری، مقامهای امنیتی به دلیل وخامت حال وی در آخرین لحظات تصمیم گرفتند او را به خواهرش تحویل دهند تا درگذشت وی در زندان به گردن آنها نیفتد.
سیامک پورزند در شمار زندانیانی بود که نهادهای بینالمللی، از جمله اتحادیه اروپا، بارها خواستار آزادی او شده بودند. در سالهای اخیر تلاش خانواده پورزند و همسرش، خانم مهرانگیز کار، برای رفع ممنوعیت خروج او نتیجهای نداد.
آزاده پورزند، یکی از دختران سیامک پورزند پس از شندین خبر درگذشت پدرش در نامهای نوشته است: «درونم لبریز از نفرت، خشم، و حس انتقامی کشنده است. ولی میدانم که انتقام نخواهم جست. در خون ما نیست که با آنها همان کنیم که با ما و خانوادههامان کردند. یا شاید حس انتقامجوییام را نفی میکنم که بر بیدفاعی ام سرپوش بگذارم. تنها می توانستم شاهد عذاب کشیدنش باشم. راستش حتّا این حق را هم به من نداده بودند که شاهد عذاب کشیدنش باشم. باید عذاب کشیدنش را مجسّم می کردم...»
سیامک پورزند، روزنامه نگار ایرانی، درگذشت
سیامک پورزند، از روزنامه نگاران قدیمی ایرانی، بعد از یک دوره طولانی بیماری و در سن ۸۰ سالگی در تهران درگذشت.
آقای پورزند از جمله کسانی بود که در جریان ماجرای کنفرانس برلین در سال ۱۳۷۹ بازداشت و به ۱۱ سال زندان محکوم شد. او از آن زمان ممنوع الخروج بوده است.
سیامک پورزند همسر مهرانگیز کار، وکیل دادگستری و فعال حقوق زنان، است که او نیز چند سال در ایران در زندان بود و بعد از آن به آمریکا مهاجرت کرد.
آقای پورزند از جمله کسانی بود که در جریان ماجرای کنفرانس برلین در سال ۱۳۷۹ بازداشت و به ۱۱ سال زندان محکوم شد. او از آن زمان ممنوع الخروج بوده است.
سیامک پورزند همسر مهرانگیز کار، وکیل دادگستری و فعال حقوق زنان، است که او نیز چند سال در ایران در زندان بود و بعد از آن به آمریکا مهاجرت کرد.
آقای پورزند در سال های اخیر به بیماری های مختلفی مبتلا بوده و بارها برای مدت های طولانی در بیمارستان بستری بوده است.
دختران آقای پورزند، که هر سه خارج از ایران زندگی می کنند، در سال های اخیر بارها اعلام کرده اند که خواهان امان نامه از مقام های جمهوری اسلامی هستند تا برای دیدار با پدرشان به تهران بروند. درخواستی که به گفته آنها برآورده نشده است.
شیرین عبادی، حقوقدان و از دوستان خانوادگی آقای پورزند می گوید: "شرایط آقای پورزند بسیار شرایط سختی بود. زیرا ممنوع الخروج بود و در این حال مورد مزاحمت دائمی بازجویان امنیتی قرار داشت. به همین خاطر علاوه بر مشکلات جسمی، ناراحتی روحی و افسردگی هم به مشکلات او اضافه شد و علتش فقط و فقط فشار روحی بود که بازجویان بر او وارد می کردند."
سیامک پورزند کار مطبوعاتی خود را در سال ۱۳۳۱ با روزنامه باختر امروز به مدیریت حسین فاطمی، وزیر خارجه وقت ایران، آغاز کرد.
آقای پورزند در سال های پیش از انقلاب ۱۳۵۷ در تاسیس و اداره نشریاتی چون "پیک سینما" و "کتاب هفته کیهان" همکاری داشت و از اعضای هیات مدیره سندیکای نویسندگان بود.
بعد از انقلاب سال ۱۳۵۷ ایران، فعالیت های مطبوعاتی آقای پورزند محدودتر شد.
سیامک پورزند پسرخاله احمد شاملو، شاعر معاصر ایران نیز بود.
بی بی سی
سیامک پورزند، روزنامه نگار ممنوع الخروج درگذشت
خبرگزاری هرانا - سیامک پورزند، روزنامه نگار با سابقه ایرانی و همسر مهرانگیز کار، حقوقدان و فعال حقوق بشری، در بیمارستانی در تهران در گذشت.
به گزارش جرس، دختر سیامک پورزند، بنفشه پورزند در پیام کوتاهی که در صفحه فیس بوک خود قرار داده، اعلام کرد که پدرش سیامک پورزند روزنامه نگار شهیر ایرانیِ نیم قرن اخیر، پس از یک دوره بیماری شدید، روز جمعه نهم اردیبهشت ماه ۱٣٩۰ درگذشته است.
گفتنی است مرحوم پورزند، در سال ۱٣٨۰ در تهران بازداشت و به ۱۱ سال زندان محکوم شده بود. به گزارش سازمان عفو بین الملل، او زیر فشار بازجویان، ناچار شد در تلویزیون جمهوری اسلامی اتهاماتی علیه خود را بپذیرد، که در نهایت پس از مدتی به دلیل کهولت سن و بیماری، در خانهای زیر نظر ماموران امنیتی زندانی و ممنوع الخروج قرار داشت.
سیامک پورزند روزنامه نگاری بود با بیش از پنج دهه سابقه خدمت در رسانههای جمعی بویژه مطبوعات، که در سال ۱۳۳۱ کار خود را با روزنامه «باختر امروز» به مدیریت شهید دکتر حسین فاطمی شروع کرد و تا سالهای سال در رسانهها و مطبوعات مختلف به کار روزنامه نگاری پرداخت.
سیامک پورزند تا قبل از بازداشت در سال ٨۰، در انجمن مهندسان راه و ساختمان ایران به عنوان سردبیر و در مجموعه فرهنگی و هنری تهران به عنوان مدیر اجرایی و مشاور امور فرهنگی و هنری فعالیت داشت. وی با صرف وقت زیاد و کوششهای مداوم سعی نمود که این مجموعه را فعال کند و شرایط حضور و رفت وآمد جوانان آگاه و فرهنگ دوست را به آن مجموعه فراهم سازد و برپایه همین هدف بود که از فعالان حقوق زن و حقوق بشر و تشکلهای مستقل دعوت کرد تا از سالنها و امکانات مجموعه در جهت تأمین نظرات خود استفاده کنند.
مرحوم سیامک پورزند، سالها پیشتر، از اعضای منتخب هیأت مدیره سندیکای نویسندگان بود.
لازم به ذکر است منابع خبری اعلام کرده بودند که مقامات قضایی جمهوری اسلامی به اتحادیه اروپا قول دادهاند که سیامک پورزند را به زودی آزاد خواهند کرد، اما این آزادی تحقق نیاقت و پورزند در بیمارستان مدرس سعادت آباد درگذشت.
به گزارش جرس، دختر سیامک پورزند، بنفشه پورزند در پیام کوتاهی که در صفحه فیس بوک خود قرار داده، اعلام کرد که پدرش سیامک پورزند روزنامه نگار شهیر ایرانیِ نیم قرن اخیر، پس از یک دوره بیماری شدید، روز جمعه نهم اردیبهشت ماه ۱٣٩۰ درگذشته است.
گفتنی است مرحوم پورزند، در سال ۱٣٨۰ در تهران بازداشت و به ۱۱ سال زندان محکوم شده بود. به گزارش سازمان عفو بین الملل، او زیر فشار بازجویان، ناچار شد در تلویزیون جمهوری اسلامی اتهاماتی علیه خود را بپذیرد، که در نهایت پس از مدتی به دلیل کهولت سن و بیماری، در خانهای زیر نظر ماموران امنیتی زندانی و ممنوع الخروج قرار داشت.
سیامک پورزند روزنامه نگاری بود با بیش از پنج دهه سابقه خدمت در رسانههای جمعی بویژه مطبوعات، که در سال ۱۳۳۱ کار خود را با روزنامه «باختر امروز» به مدیریت شهید دکتر حسین فاطمی شروع کرد و تا سالهای سال در رسانهها و مطبوعات مختلف به کار روزنامه نگاری پرداخت.
سیامک پورزند تا قبل از بازداشت در سال ٨۰، در انجمن مهندسان راه و ساختمان ایران به عنوان سردبیر و در مجموعه فرهنگی و هنری تهران به عنوان مدیر اجرایی و مشاور امور فرهنگی و هنری فعالیت داشت. وی با صرف وقت زیاد و کوششهای مداوم سعی نمود که این مجموعه را فعال کند و شرایط حضور و رفت وآمد جوانان آگاه و فرهنگ دوست را به آن مجموعه فراهم سازد و برپایه همین هدف بود که از فعالان حقوق زن و حقوق بشر و تشکلهای مستقل دعوت کرد تا از سالنها و امکانات مجموعه در جهت تأمین نظرات خود استفاده کنند.
مرحوم سیامک پورزند، سالها پیشتر، از اعضای منتخب هیأت مدیره سندیکای نویسندگان بود.
لازم به ذکر است منابع خبری اعلام کرده بودند که مقامات قضایی جمهوری اسلامی به اتحادیه اروپا قول دادهاند که سیامک پورزند را به زودی آزاد خواهند کرد، اما این آزادی تحقق نیاقت و پورزند در بیمارستان مدرس سعادت آباد درگذشت.
هرانا ضایعه درگذشتِ سیامک پورزند را به همسر و فرزندان وی و دیگر بازماندگان و جامعه مطبوعاتی ایران تسلیت میگوید.
سیامک پورزند درگذشت
وی در سالهای اخیر با وجود بیماری شدید، به طور مداوم تحت فشار نیروهای امنیتی قرار داشت.
این روزنامهنگار سرشناس که در سال ۱۳۷۹ در جریان دادگاه موسوم به «کنفرانس برلین» به ۱۱ سال حبس محکوم شده بود، آبان ماه سال ۱۳۸۰ بازداشت شد و از همان موقع به دستور مقامات قضایی ایران ممنوع الخروج بود.
سیامک پورزند، همسر مهرانگیزکار، حقوقدان و وکیل دادگستری است که پس از بازداشت در ایران و صدور حکم قضایی برای وی به آمریکا مهاجرت کرده است. سه دختر وی نیز در کشورهای آمریکا و کانادا اقامت دارند و در سالهای اخیر امکان دیدار با پدر را نداشتهاند.
وی چندین بار به مدت طولانی در بیمارستان بستری بود و مقامات جمهوری اسلامی به درخواست اعضای خانواده وی برای گرفتن امان نامه جهت دیدار با او پاسخی نداده بودند.
آقای پورزند از سال ۱۳۳۱ با روزنامه اختر به مدیر مسئولی حسین فاطمی همکاری میکرد و پس از آن در سال ۱۳۳۳ مجله هفتگی «پیک سینما» را بنیان گذاشت. تلاش برای تاسیس سندیکای هنرمندان تأتر و سینما در سال ۱۳۴۰ از دیگر فعالیتهای او بود.
وی تا پیش از انقلاب ۱۳۵۷ علاوه بر فعالیت مستمر در روزنامه کیهان که به مدت ۱۵ سال ادامه داشت با نشریات دیگری نیز نظیر سپید و سیاه، نگین، فردوسی، خوشه، اطلاعات ماهانه و... همکاری داشت.
لحظاتی پیش سیامک پورزند درگذشت. وی در مدت زندان به دلیل عدم مداوای بیماری های مختلف ناشی از کهنسالی دائما به مصرف قرص های مسکن و آرام بخش پرداخته و به همین دلیل تعادل روحی و جسمی اش را از دست داده بود. او در دوران زندان کنترل ادرار و مدفوع خود را نداشت و دچار سکته قلبی شد
مقامات زندان به دلیل وخامت حال وی، در آخرین لحظات تصمیم گرفتند او را به خواهرش تحویل دهند تا درگذشت وی در زندان به گردن آنها نیفتد. سیامک پورزند، شخصیت فرهنگی که قریب 75 سال از عمرش می گذشت مدتی طولانی در زندان انفرادی به سر برد و علیرغم اینکه مسوولان قضایی ایران به اتحادیه اروپا تعهد داده بودند که وی را به عنوان اولین نفر از فهرست ده نفر زندانیان سیاسی که باید آزاد شود، آزاد کنند، اما چون این مقامات می دانستند که با آزادی وی بسیاری از رفتارهای غیر انسانی که با پورزند شد فاش می شود، لذا تمام تلاش براین قرار گرفت که پورزند زنده آزاد نشود. مقامات قضایی جمهوری اسلامی به اتحادیه اروپا تعهد دادند که ده زندانی سیاسی و از جمله سیامک پورزند را به زودی آزاد خواهند کرد، اما با وجود اینکه از فرصت تعهد شده گذشته بود، این مقامات دنبال بهانه ای بودند که مطابق رویه گذشته خود آزادی این افراد را ناشی از تصمیمات نظام بدانند، نه فشارهای بین المللی. به هر حال این آزادی تحقق نیاقت و پورزند در بیمارستان مدرس سعادت آباد درگذشت. روحش شاد
در کنار استادم خانم مهرانگيز کار نشسته ام و مي گوييم و مي خنديم. تلفن نازنين افشين جم به صدا در مي آيد. صداي لزران دختر سيامک پورزند، چهره مهرانگيز را تغيير مي دهد. به ناگهان بيرون مي رود در حالي که خبر فوت همسر را مي شنود اشک مي ريزد، همسري که ساليان سال از او دور بوده است. صدها نامه نوشته که سيامک بيمار است او را رها کنيد و به حال خود بگذاريد تا از ايران خارج شود. قدرت گوش شنوا نداشت. سيامک پورزند را گروگان گرفته بود و نمي گذاشت او همسر و فرزندانش را ببينند و ناجوانمردانه اسير وسوسه هاي قدرت طلبانه خود کرده است. تا اينکه اين خبر ناگوار شنيده شد.
مهرانگيز کار با شجاعت و اراده اي که در سالهاي گذشته از خود نشان داد دخترانش را دلداري مي دهد و به آنها مي گويد شجاع باشند و غم نخورند. اما اين خانواده سالهاست که غمي در درونشان نشسته و در انتظار ديدار پدرشان هستند.
فرزندان سيامک چه گناهي کرده بودند که فرزندانشان و همسر مهربان و فداکارش نمي توانستند پدرشان را ببينند. حال ديگر پدر در دنياي حقيقيشان نيست. اما لکه ننگي ديگر در کارنامه جمهوري اسلامي ايران ايجاد شده است و آن لکه هرگز پاک نخواهد شد. سيامک پورزند سالها در بستر بيماري بود و تلاش کرد تا بتواند ممنوع الخروجي اش را رفع و به آغوش خانواده برگردد اما قدرت حاکم در جمهوري اسلامي اجازه نداد تا بوسه اين پدر بر صورت فرندانش و همسرش بنشيد.
شنيدن خبر فوت سيامک پورزند دردي بر دلم بود. دردي که حتي در زمان فوت پدرم احساس نکردم. عاشقانه استادم مهرانگيز را مي ستايم و به او و همسر باوفايش افتخار مي کنم.
مهرانگيز مي گويد سه روز بود که با سيامک حرف نزده بودم. به ليلي گفتم تو جاي من را بگيرو با پدرت صحبت کن.....
مهر انگيز مي گويد: سعي کرديم او را بيرون بياوريم ولي نمي توانستيم. آخر هم سيامک راحت شد.
مطمئن هستم اگر مهرانگيز در کنار همسر بود او ساليان سال در کنار خانواده اش زندگي مي کرد.
مهرانگيز کار در زماني خبر فوت همسرش را مي شنود که سالهاست براي حقوق زنان و رسيدن به دموکراسي تلاش مي کند. سالهاست تلاش مي کند تا ديگران مثل خود فنا نشوند و در امنيت و آسايش زندگي کنند.
هزينه اين تلاش براي مهرانگيز کار بسيار سنگين بود. همسرش در يک سوي جهان و خود در سويي ديگر براي از دست دادن سيامک، مراسم بزرگداشت مي گيرند.
به خانم مهرانگيز کار و فرزندانش تسليت مي گويم. و براي حاکمان جمهوري اسلامي متاسفم که انسانيت را در خشونت و ظلم و قتل و جاه طلبي مي دانند.
محمد مصطفايي وکيل دادگستريسیامک پورزند؛ ممنوعالخروجی که روحاش آزاد شد و پر کشید
سیامک پورزند، روزنامهنگار قدیمی ایرانی که از سال ۱۳۸۰ تا مدتها در بند بود، امروز در سن ۸۰ سالگی درگذشت. پورزند و همسرش مهرانگیز کار در مقاطع مختلف بعد از انقلاب تحت فشار و حتی بازداشت بودهاند. جمهوری اسلامی اجازه خروج از کشور برای معالجه را از او دریغ کرده بود.
پورزند از نامآورترین خبرنگاران هنری و سینمایی قبل از انقلاب بود. ارتباط او با مراکز هنری پیش از انقلاب از عواملی بود که دایره فعالیتش را بعد از انقلاب بهشدت محدود کرد.با آنکه سیامک پورزند بعد از انقلاب نمیتوانست آزادانه در رسانهها بنویسد، اما مشاور بسیاری از رسانهها و موسسات فرهنگی بود. پورزند بانی برگزاری نمایشگاهها و مناسبتهای فرهنگی در کیش شد و زمانی مشاور مدیر عامل سازمان منطقه آزاد کیش و روزنامه آزاد بود.
پس از دستگیری مهرانگیز کار در سال ۱۳۷۹، پورزند تلاش زیادی برای آزادی همسرش که آن زمان از سرطان رنج میبرد به خرج داد، اما سال بعد در حالیکه مهرانگیز کار دیگر در ایران نبود، پس از حضور تلفنی در تعدادی از برنامههای شبکههای ماهوارهای دستگیر شد.
اعترافگیریهای تحت فشار از پورزند که از ناراحتی قلبی رنج میبرد با احضار بسیاری از کسانی همراه شد که حتی نام شان در دفترچه تلفنی او ثبت شده بود. از آن زمان «زیرزمین اماکن» نامی معروف میان اهالی هنر شد.
پس از محکومیت پورزند در دادگاه انقلاب، به زندان افتاد اما به خاطر تشدید ناراحتی قلبیاش از زندان به بیمارستان رفت و سالها نیز خانهنشین بود. دختران پورزند تلاش کردند پدر بیمار خود را برای معالجه به آمریکای شمالی بیاورند، اما «ممنوعالخروج» بودن این روزنامهنگار قدیمی هم مانع دیدار مجدد شد و هم امکان معالجه در خارج از کشور را از بین برد.
خودنویس، درگذشت این پیر عالم مطبوعات را به خانم مهرانگیز کار و دختران آن مرحوم، بنفشه، لیلی و آزاده تسلیت میگوید.
تغییر برای برابری :
سیامک پورزند، روزنامه نگار با سابقه و فعال سیاسی، در تهران بدون حضور همسرو فرزندانش در 80 سالگی درگذشت. او همسر مهرانگیز کار، حقوقدان و از فعالان مدافع حقوق زنان در ایران بود. سیامک پورزند، در سال 1380 در تهران بازداشت و به 11 سال زندان محکوم شده بود. به گزارش سازمان عفو بین الملل، او زیر فشار بازجویان، ناچار به اعتراف نمایشی در تلویزیون جمهوری اسلامی شد..سیامک پورزند،مدتی طولانی در زندان انفرادی به سر برد و علیرغم اینکه مسوولان قضایی ایران به اتحادیه اروپا تعهد داده بودند که وی را به عنوان اولین نفر از فهرست ده نفر زندانیان سیاسی که باید آزاد شود، آزاد کنند از انجام این کار سر باز زد.
سیامک پورزند به دلیل آسیب های ناشی از زندان و بازجویی و دوری از خانواده به شدت بیمار بود ، تلاش های بی وقفه مهرانگیزکار و فرزندانش لیلی و آزاده که هر سه در خارج از ایران هستند نیز برای دریافت اجازه خروج او از کشور بی نتیجه ماند. به گزارش بی بی سی آنها در درسال های اخیر خواهان امان نامه از مقام های جمهوری اسلامی بودند تا برای دیدار با پدرشان به تهران بروند اما درخواست شان برآورده نشد وپدر، چشم انتظار فرزندان درگذشت. سیامک پورزند سند زنده ای از جفا و بی عدالتی بر سرمایه های این کشور بود. یادش گرامی باد.
تغییر برای برابری فقدان یکی از سرمایه های مطبوعاتی کشور را به همسر مقاوم او مهرانگیز کار و فرزندانشان لیلی و آزاده و بنقشه تسلیت می گوید.
طلسم و تسخیر اجنه در دولت احمدینژاد
حسین فدایی نماینده مجلس درباره حامیان رئیس جمهور گفته است که این جریان یک جریان انحرافی و فاسد است، که از یک حرکت و جریان شیطانی برخوردار شده و در فضایی از توجیهات دینی، توجیهات غیبی، به کارگیری طلسم و تسخیر اجنه و ... سامان پیدا میکند.
حسین فدایی نماینده مجلس از حوزه تهران در جریان یک سخنرانی درباره حامیان رئیس جمهور گفته است: «جریان انحرافی، یک جریان فاسد و فرصتطلب است که از یک حرکت و جریان شیطانی برخوردار شده است.»
به گزارش فارس وی گفته است: «این جریان، عصر غیبت را پایان یافته و عصر حاضر را عصر حضور میشمارد و عصر حاضر را به عنوان عصر تبعیت از ولی فقیه و ولی امر مسلمین نمیشمارد. جریان انحرافی مدعی است وقتی که مستقیم از ولیعصر دستور می گیرید، چه نیازی به ولی فقیه و ولی امر دارید؟ کسی که خود را اسلامشناس و بی نیاز از ولی امر و فقیه جامعالشرایط می داند، منحرف است.»
وی ادامه داده مطالب دیگری نیز از جریان انحرافی و نفوذی دیده و شنیده شده که غیبیات و توسل به اجنه و شیاطینی را مطرح میکنند که در خور انسان مؤمن، شیعه، مقلد و مقید به خط فقاهت نیست. امروز جریان انحرافی به نادرستی میگوید ۴ تا ۵ میلیون آرای یكی از نامزدهای ریاست جمهوری متعلق به متدینین و بقیه آرا را وی به ذات به دست آورده است.
فدایی ادامه داد: «فکر و اندیشهای که این تفکر را تئوریزه و تبلیغ میکند به ولایت فقیه اعتقادی ندارد و معتقد است اگر متدینان و رهبری و روحانیت از این نامزد حمایت کردند، باعث ریزش آرای او شد اما به نظر من اگر برخی آدمهای فاسد خود را به او نمی چسباندند، آرای او 4 تا 5 میلیون بیشتر میشد. جریان انحرافی یك جریان قدرتطلب است. زیرا در به کارگیری مسئولیتهایی که امانت الهی است و انسانهای سالم و صالح باید عهدهدار آن باشند، هیچ ضابطه ارزشگرایی را قائل نیست و تنها میخواهد این افراد تابع باشند و تنها حفظ قدرت برایش از هر مسالهای مهمتر است.»
فدایی تصریح کرد: «این عقاید شیطانی است زیرا مجموعه آنچه مطرح شد در فضایی از توجیهات دینی، توجیهات غیبی، به کارگیری طلسم و تسخیر اجنه و ... سامان پیدا میکند.»
واضح است که منظور این نماینده مجلس کسی جز اسفندیار رحیم مشایی نیست. تاکنون بارها از سوی محافظه کاران سنتی اسفندیار رحیم مشایی به عنوان کسی که پایه گذار فتنه آینده از طریق توسل به انجمن حجتیه و انجمن راه حقیقت است نام برده شده است. از جمله در دی ماه سال گذاشته یکی ازمسئولین امنیتی در جلسات انصار حزب الله تهران حضور یافته و در بخشی از سخنان خود در خصوص مشایی و تفکرات وی اظهار داشته بود: «اینها (مشایی و باند او) معتقدند که دوران ظهور فرا رسیده است و باید به ۴ کشور عربستان، یمن، اردن و مصر نزدیک شویم. این انحراف مشایی در مقابله با جریان کشورهای محور مقاومت قرار دارد. حتی چندی پیش قرار بود مشایی جهت دیدار با مقامات لبنانی عازم این کشور شود که سیدحسن نصرالله اعلام می کند مشایی را به حضور نمی پذیرد که این امر باعث لغو سفر می گردد. انحراف مشایی شکل جدیدی از انجمن حجتیه با نام جدید راه حقیقت می باشد.»
همچنین در اسفند ماه گذاشته داود احمدینژاد دبیر کمیته دائمی پدافند غیرعامل کشور به طور تلویحی اسفندیار رحیممشایی را بنیانگذار انجمن «راه حقیقت» اعلام کرد و گفت که وی قصد دارد ایران را متزلزل و فتنه جدیدی را راه اندازی کند. وی گفته بود که اعضای این انجمن از حجتیههای سابق هستند که قصد دارند با استفاده از انتخابات آینده مجلس، فتنهای جدید خلق کنند. آنها برای ایجاد انحراف در جهان میگویند ما در راستای فرهنگ کوروش که دنیا را فتح کرده، میخواهیم دنیا را فتح کنیم.
به عقیده محافظه کاران سنتی حامی علی خامنهای اسفندیار رحیم مشایی به دنبال حذف روحانیت شیعه از جمهوری اسلامی است.
ادعای سفیر ایران در عراق: تمام ساكنين اشرف مشمول عفو هستند
سفیر ایران در عراق به ایسنا گفت: تمام ساكنین اشرف از نظر ما عفو هستند مگر كمتر از صد نفر از آنها كه دارای پرونده قضاییاند. سایرین میتوانند به كشور عزیزمان بازگردند و یا هر جایی كه مایل هستند مسافرت كنند.
دانایی فرد درباره وضعیت سازمان مجاهدین خلق گفت: «صدام از سالهای ۱۹۸۶ – ۱۹۸۷ اركان قوای اجراییاش سه ركن استخبارات، منافقین و ارتش بود، از این رو در ا كثر عملیاتهایی كه علیه ایران صورت میگرفت منافقین درگیر میشدند و حتی از ارتش عراق موفقتر عمل میكردند و بسیاری از رزمندگان ایرانی را هم به شهادت رساندند. آنها در عملیات مرصاد در ایران و در انتفاضه ۱۹۹۰ (شعبانیه) در عراق بخشهای اساسی بغداد و منطقه كردستان را به بهانه حفظ امنیت در اختیار گرفتند. بعد از سقوط صدام استخبارات و ارتش از هم پاشید، اما منافقین باقی ماندند كه دارای تجهیزات نظامی كافی و در شمال بغداد مستقر شدند. آمریكاییها بعد از مدتی آنها را خلع سلاح كردند، اما سازمانشان را منحل نكردند. در حال حاضر ۳۴۰۰ نفر در اردوگاه اشرف حضور دارند كه تاكنون تعداد هزار نفرشان به ایران بازگشتهاند و ۷۵۰ نفرشان از طریق صلیب سرخ خواهان ترك اردوگاه هستند.»
وی سپس ادامه داد: «شرایط آنجا مناسب نیست. این افراد به لحاظ دسترسی به شبكههای اینترنتی، ماهوارهای، تلفن و حتیگفتوگوی دو یا چند نفره بسیار تحت فشار و محدودیت هستند و هر روز هم باید اقرار به گناه كنند؛ آن هم درباره تصورات گناه آلودشان. به تمام معنا حق انتخاب و آزادی برایشان وجود ندارد. اكثر كسانی كه در اردوگاه اشرفاند، قدیمیاند. از شش سال پیش تاكنون عضوگیری جدید نداشتهاند و آخرین افراد از اروپا و ایران بودهاند.»
سفر ایران در عین حال از توافق حاصل شده میان ایران و عراق در زمینه استرداد مجرمین، انتقال محكومین و همكاری قضایی بخش كیفری خبر داد.
اظهار نظر درباره عفو اعضای سازمان مجاهدین خلق در شرایطی مطرح میشود که در چند سال گذاشته و به خصوص پس از انتخابات سال ۸۸ افراد بسیاری به جرم همکاری با این سازمان در داخل ایران به اعدام یا زندان های طولانی مدت محکوم شدهاند. از جمله میتوان به این اسامی اشاره کرد: سعید ماسوری، احمد دانشپور مقدم، محسن دانشپور مقدم، مطهره بهرامی حقیقی، ریحانه حاج ابراهیم دباغ، هادی قائمی، یاسر مجیدی، حیدر نوری، اکبر سنجابی، محمد ویضی، پیمان خنجری، حمید عزکل، ستاره ارکزواری، محمد سعید عبدالهی، روح الله عسگری، محمد مهربان پور، سعید کنگر، سعید کریمی، حمزه بنی شجاع، افشین بایمانی، جعفر اقدامی، عباس عسگری زاده، مریم سادات، داوود همتی، غلام حسین کلبی، سعید شاه قلعه ای، عبدالرضا رجبی، سعید ناصح، هاشم شاهی نیا، حسین حمزوی، سعید سنگر، سعید کریمی و ...
سابقه دادگاههای جمهوری اسلامی نشان داده است که قضات همواره شدیدترین احکام را برای اعضا یا وابستگان به سازمان مجاهدین صادر کردهاند.
دادگاه بهاره هدایت و مجید توکلی با حضور وکلای مدافع برگزار شد
دادگاه بهاره هدایت و مجید توکلی دو فعال سرشناس دانشجویی به علت انتشار نامه به مناسبت روز دانشجو، امروز شنبه ۱۰ اردیبهشت ماه در شعبه ۲۸ دادگاه انقلاب برگزار شد.
به گزارش دانشجو نیوز، در پی افزایش فشارها بر دانشجویان زندانی برای تکذیب نوشته ها و بیانیه های منتشر شده از سوی ایشان، صبح امروز مجید توکلی و بهاره هدایت با حضور وکلای مدافع شان باردیگر به شعبه ۲۸ دادگاه انقلاب اسلامی به ریاست قاضی مقیسه فراخوانده شدند.
قاضی مقیسه که به همکاری با نیروهای امنیتی و عدم رعایت استقلال قضائی شهرت دارد، پیش از این و در دادگاه های قبلی با حمله به دانشجویان از آنان خواسته بود که با تکذیب بیانیه های منتشر شده و نوشته هایی که به بیرون از زندان درج شده است، از سایت ها و عاملان انتشار این مطالب نیز اعلام شکایت کنند. وی اعلام کرده بود که در صورت پذیرش خواست مسئولان امنیتی تمامی اتهامات جاری این دانشجویان پایان یافته و پرونده در همین جلسه دادگاه مختومه خواهد شد. اما با عدم پذیرش خواست مسولین امنیتی بار دیگر این دانشجویان زندانی با اتهامات "تبلیغ علیه نظام "و "تبانی جهت اقدام علیه امنیت ملی" در دادگاه امروز محاکمه شدند.
به گزارش دانشجو نیوز، افزایش فشار بر دانشجویان زندانی برای تکذیب اظهارات و بیانیه های خود و اعلام انزجار از جنبش سبز و اعتراضات سالهای اخیر، در حالی افزایش می یابد که قطع تمامی ملاقات ها و تلفن های ایشان در بازه های زمانی مختلف در کنار برگزاری دادگاه های فرمایشی، احضار و بازجویی از خانواده های ایشان و اخذ تعهد از خانواده های زندانیان سیاسی مبنی بر عدم مصاحبه با رسانه ها، تا کنون با مقاومت دانشجویان و رد درخواست های غیرقانونی بی اثر مانده است.
بهاره هدایت، مجید توکلی و مهدیه گلرو پیش از این نیز در تاریخ ۱۲ بهمن ماه سال گذشته بدون حضور وکلای مدافع شان به شعبه ۲۸ دادگاه انقلاب فراخوانده شده بودند که در آن جلسه دادگاه، دانشجویان بار دیگر ضمن رد خواسته قاضی مقیسه اعلام کردند که در دادگاهی که تنها با حضور وکیل برگزار شود از اتهامات خود دفاع خواهند کرد. این ٣ فعال دانشجویی همچنین به روند برگزاری آن دادگاه و اظهارات قاضی مقیسه به شدت اعتراض کردند. در پی این اعتراض ها، قاضی مقیسه با کار بردن الفاظی توهین آمیز مجید توکلی را از دادگاه اخراج کرد.
قبل از دادگاه نیمه تمام این دانشجویان در بهمن ماه، بهاره هدایت و مجید توکلی در ۶ دی ماه در شعبه ٤ بازپرسی دادسرای اوین مورد بازجویی قرار گرفته بودند. در این دادگاه ها از این دانشجویان خواسته شده بود تا با موضع گیری علیه رهبران جنبش سبز و سایت های منتشر کننده نوشته های دانشجویان، از خود رفع اتهام نمایند که این موضوع با واکنش شدید آنها روبه رو شده بود.
بهاره هدایت عضو شورای مرکزی دفتر تحکیم وحدت از تاریخ ۱۰ دی ماه ۱۳۸۸ بازداشت و توسط شعبه ۲۸ دادگاه انقلاب به ریاست قاضی مقیسه به حکم سنگین ۹ سال و نیم زندان محکوم شده است.
مجید توکلی عضو سابق انجمن اسلامی دانشگاه امیرکبیر نیز به ۸ سال زندان و تبعید به زندان رجایی شهر کرج محکوم شده است. این احکام از جمله سنگینتر احکام حبس صادر شده برای فعالین دانشجویی است.
قاضی مقیسه که به همکاری با نیروهای امنیتی و عدم رعایت استقلال قضائی شهرت دارد، پیش از این و در دادگاه های قبلی با حمله به دانشجویان از آنان خواسته بود که با تکذیب بیانیه های منتشر شده و نوشته هایی که به بیرون از زندان درج شده است، از سایت ها و عاملان انتشار این مطالب نیز اعلام شکایت کنند. وی اعلام کرده بود که در صورت پذیرش خواست مسئولان امنیتی تمامی اتهامات جاری این دانشجویان پایان یافته و پرونده در همین جلسه دادگاه مختومه خواهد شد. اما با عدم پذیرش خواست مسولین امنیتی بار دیگر این دانشجویان زندانی با اتهامات "تبلیغ علیه نظام "و "تبانی جهت اقدام علیه امنیت ملی" در دادگاه امروز محاکمه شدند.
به گزارش دانشجو نیوز، افزایش فشار بر دانشجویان زندانی برای تکذیب اظهارات و بیانیه های خود و اعلام انزجار از جنبش سبز و اعتراضات سالهای اخیر، در حالی افزایش می یابد که قطع تمامی ملاقات ها و تلفن های ایشان در بازه های زمانی مختلف در کنار برگزاری دادگاه های فرمایشی، احضار و بازجویی از خانواده های ایشان و اخذ تعهد از خانواده های زندانیان سیاسی مبنی بر عدم مصاحبه با رسانه ها، تا کنون با مقاومت دانشجویان و رد درخواست های غیرقانونی بی اثر مانده است.
بهاره هدایت، مجید توکلی و مهدیه گلرو پیش از این نیز در تاریخ ۱۲ بهمن ماه سال گذشته بدون حضور وکلای مدافع شان به شعبه ۲۸ دادگاه انقلاب فراخوانده شده بودند که در آن جلسه دادگاه، دانشجویان بار دیگر ضمن رد خواسته قاضی مقیسه اعلام کردند که در دادگاهی که تنها با حضور وکیل برگزار شود از اتهامات خود دفاع خواهند کرد. این ٣ فعال دانشجویی همچنین به روند برگزاری آن دادگاه و اظهارات قاضی مقیسه به شدت اعتراض کردند. در پی این اعتراض ها، قاضی مقیسه با کار بردن الفاظی توهین آمیز مجید توکلی را از دادگاه اخراج کرد.
قبل از دادگاه نیمه تمام این دانشجویان در بهمن ماه، بهاره هدایت و مجید توکلی در ۶ دی ماه در شعبه ٤ بازپرسی دادسرای اوین مورد بازجویی قرار گرفته بودند. در این دادگاه ها از این دانشجویان خواسته شده بود تا با موضع گیری علیه رهبران جنبش سبز و سایت های منتشر کننده نوشته های دانشجویان، از خود رفع اتهام نمایند که این موضوع با واکنش شدید آنها روبه رو شده بود.
بهاره هدایت عضو شورای مرکزی دفتر تحکیم وحدت از تاریخ ۱۰ دی ماه ۱۳۸۸ بازداشت و توسط شعبه ۲۸ دادگاه انقلاب به ریاست قاضی مقیسه به حکم سنگین ۹ سال و نیم زندان محکوم شده است.
مجید توکلی عضو سابق انجمن اسلامی دانشگاه امیرکبیر نیز به ۸ سال زندان و تبعید به زندان رجایی شهر کرج محکوم شده است. این احکام از جمله سنگینتر احکام حبس صادر شده برای فعالین دانشجویی است.
رييس دانشگاه تبريز از نقش اساتيد بسيجی می گوید
رييس دانشگاه تبريز در نشست مسئولان "شوراهاي بسيج اساتيد دانشگاه ها و مراكز آموزش عالي و پژوهشي آذربايجان شرقي" در اين دانشگاه گفت: "جهت تحقق ماموريتهاي تعيين شده براي دانشگاهها جذب اساتيد متدين، انقلابي و كارآمد در مراكز آموزش عالي و پژوهشي ضروري است."
به گزارش دانشجو نیوز به نقل از خبرگزاری ایسنا، سيد محمد تقي علوي در این نشست درباره وظايف و ماموريت هاي بسيج اساتيد افزود: "شناخت شبهات و توطئه هاي فرهنگي دشمنان، كمك به سطوح مختلف مديريتي و اجرايي دانشگاه ها، ايجاد زمينه ابتكار و نوآوري در توليد علم، تقويت خود باوري و تشكيل و توسعه هسته هاي علمي، پژوهشي از جمله وظايف و ماموريت هاي بسيج اساتيد مي باشد."
گفتنی است در یک سال گذشته و به ویژه تابستان سال ۸۹، بسیاری از اساتید با سابقه و خوشنام دانشگاه های کشور اخراج و یا بازنشسته اجباری شدند. طرح پاکسازی دانشگاه ها از اساتید غیر همسو با دولت یکی از پروژه های است که بعد از انتخابات جنجال برانگیز ریاست جمهوری در ایران از سوی وزارت علوم با جدیت دنبال شده است.
در ادامه، محمد تقي علوي در باره مسولیت اساتید بسیجی گفت: "امروزه اساتيد بسيجي مسئوليت سنگيني در قبال جامعه بر عهده دارند كه بايد با حركت جهادي و برنامه مدون براي تحقق ماموريت هاي تعيين شده، گام هاي موثري در جهت توسعه و پيشرفت همه جانبه كشورمان بردارند."
رييس دانشگاه تبريز در ادامه داشتن تخصص لازم و سرآمد بودن در رشته تحصيلي و تخصصي خود را براي سرافرازي و سربلندي بسيج اساتيد ضروري خواند و گفت: "ما بايد براي توسعه، گسترش و ارتقاي وظايف و ماموريت هاي ابلاغي بسيج اساتيد بيش از گذشته تلاش كنيم."
گفتنی است در یک سال گذشته و به ویژه تابستان سال ۸۹، بسیاری از اساتید با سابقه و خوشنام دانشگاه های کشور اخراج و یا بازنشسته اجباری شدند. طرح پاکسازی دانشگاه ها از اساتید غیر همسو با دولت یکی از پروژه های است که بعد از انتخابات جنجال برانگیز ریاست جمهوری در ایران از سوی وزارت علوم با جدیت دنبال شده است.
در ادامه، محمد تقي علوي در باره مسولیت اساتید بسیجی گفت: "امروزه اساتيد بسيجي مسئوليت سنگيني در قبال جامعه بر عهده دارند كه بايد با حركت جهادي و برنامه مدون براي تحقق ماموريت هاي تعيين شده، گام هاي موثري در جهت توسعه و پيشرفت همه جانبه كشورمان بردارند."
رييس دانشگاه تبريز در ادامه داشتن تخصص لازم و سرآمد بودن در رشته تحصيلي و تخصصي خود را براي سرافرازي و سربلندي بسيج اساتيد ضروري خواند و گفت: "ما بايد براي توسعه، گسترش و ارتقاي وظايف و ماموريت هاي ابلاغي بسيج اساتيد بيش از گذشته تلاش كنيم."
مرخصی احسان عبده تبریزی با تودیع وثیقه پانصد میلیون تومانی
احسان عبده تبریزی، دانشجوی زندانی با تودیع وثیقه پانصد میلیون تومانی به مرخصی آمد.
به گزارش خبرنگار کلمه، عبده تبریزی از روز سه شنبه هفته گذشته برای گذراندن مرخصی از زندان اوین آزاده شده است، وی به پنج سال حبس تعزیری محکوم شده است.
احسان عبده تبریزی دانشجوی دکترای دانشگاه دورهام انگلستان است.
حسین عبده تبریزی، پدر احسان، یکی از منتقدان سیاست های اقتصادی دولت احمدی نژاد و دبیر اسبق بورس تهران بوده است.
وی بارها با نقدهای جامع اقتصادی در روزنامه سرمایه، واکنش های دولتیان را برانگیخته بود. او از جمله ۷۰ اقتصاددانی بود که در نامه هایی سرگشاده، رفتار و عملکرد اقتصادی دولت را به نقد کشیده بودند.
احسان عبده تبریزی به همراه تعداد دیگری از زندانیان سیاسی در بند ۳۵۰ زندان اوین نگهداری می شود.
به گزارش خبرنگار کلمه، عبده تبریزی از روز سه شنبه هفته گذشته برای گذراندن مرخصی از زندان اوین آزاده شده است، وی به پنج سال حبس تعزیری محکوم شده است.
احسان عبده تبریزی دانشجوی دکترای دانشگاه دورهام انگلستان است.
حسین عبده تبریزی، پدر احسان، یکی از منتقدان سیاست های اقتصادی دولت احمدی نژاد و دبیر اسبق بورس تهران بوده است.
وی بارها با نقدهای جامع اقتصادی در روزنامه سرمایه، واکنش های دولتیان را برانگیخته بود. او از جمله ۷۰ اقتصاددانی بود که در نامه هایی سرگشاده، رفتار و عملکرد اقتصادی دولت را به نقد کشیده بودند.
احسان عبده تبریزی به همراه تعداد دیگری از زندانیان سیاسی در بند ۳۵۰ زندان اوین نگهداری می شود.
کلمه
انتقاد از وضعیت زندانها در مجلس ایران
یک نماینده مجلس ایران از وضعیت زندانهای این کشور به شدت انتقاد کرد و خواهان کمک به تأمین هزینههای سازمان زندانها شد.
یونس موسوی، عضو کمیسیون قضایی مجلس ایران، امروز (شنبه دهم اردیبهشت) و در جریان بررسی لایحه بودجه سالانه این کشور گفت که تعداد زندانیان در زندان ها به حدی زیاد است که بعضی از آنها مجبورند در راه پله ها بخوابند. او گفت که بودجه سازمان زندان ها حتی برای تأمین هزینه لباس و خوراک زندانیان هم کافی نیست و افزود: "در زندان ها آنقدر مشکلات هست که به هر دو نفر زندانی تنها یک پتو می رسد".
به گفته آقای موسوی، با توجه به افزایش قیمت انرژی در ایران پس از اجرای قانون هدفمند کردن یارانه ها، تمام بودجه سازمان زندان ها صرف پرداخت قبوض آب و برق و گاز خواهد شد. او پیشنهاد کرد که تعرفه آب و برق زندان ها کاهش یابد، اما این پیشنهاد مورد موافقت نمایندگان مجلس قرار نگرفت.
پس از سخنان او، مهدی کوچک زاده، نماینده اصولگرای مجلس در تذکری آئین نامه ای، سخنان آقای موسوی را آسیب زننده به "حیثیت ملی" ایران دانست. او گفت: "ممکن است آقای موسوی از یکی دو زندان بازدید کرده باشند، ولی بدانند که من هم از زندان هایی بازدید کرده ام و این طور نیست که به هر دو زندانی یک پتو برسد".
این در حالی است که رئیس سازمان زندان ها و مسئولان قوه قضائیه ایران هم پیش تر در مورد وضعیت زندان ها ابراز نگرانی کرده بودند.
غلامحسین اسماعیلی، رئیس سازمان زندان های ایران کمتر از دو ماه پیش گفته بود که تعداد زندانیان در این کشور ظرف یک سال و نیمی که از دوره مسئولیت او می گذرد، ۵۵ هزار نفر افزایش داشته است. به گفته او این افزایش در حالی صورت گرفته که به فضای زندان ها اضافه نشده است.
مسئولان قوه قضائیه با توجه به مشکلات زندان ها از دادستان های ایران خواسته اند که به دنبال کاهش تعداد بازداشت ها باشند.
مخالفان دولت ایران و اعضای خانواده زندانیان سیاسی این کشور در دو سال اخیر بارها نسبت به وضعیت بهداشتی زندان ها، تراکم بیش از حد زندانیان و نحوه برخورد با آنها در زندان های ایران هشدار داده اند.
بی بی سی فارسی
بیانیه کانون نویسندگان ایران بمناسبت اول ماه مه، روز جهانی کارگر
کانون نویسندگان ایران به مناسبت فرا رسیدن روز جهانی کارگر با صدور بیانیه ای ضمن اعتراض به سرکوب کارگران و تشکل های کارگری از سوی حاکمیت، این روز را به همه کارگران ایران و جهان تبریک گفت. متن کامل این بیانیه در ادامه آمده است:
اگر اول ماه مه یکی از خجستهترین و خاصترین روزهای جهان است، در ایران این روز حدیثی دیگرگونه دارد: حاکمیت اصرار دارد که برای لوث کردن این روز، هفتهٔ کارگر اعلام کند؛ تشکل کارفرمایان (اتاق بازرگانی) یک صد و بیست و هشتمین سالگرد تأسیس خود را با کبکبه و دبدبه جشن میگیرد، ولی کارگران حتی اجازهٔ تشکل و گرفتن جشن و مراسم آرام را هم ندارند، چه رسد که آزادانه به خیابان بیایند و فریاد دادخواهی سر دهند؛ هرگونه تشکل کارگری سرکوب میشود؛ فعالان شجاع کارگری، امثال اسالو، مددی، شهابی، رخشان و... در زندانها میپوسند؛ موج موج کارگران و فعالان کارگری بازداشت، تهدید و ارعاب میشوند؛ روزنامهها و مطبوعات از انعکاس اخبار مربوط به اعتراضها و اعتصابهای کارگری منع میشوند. گذشته از این، طبقهٔ کارگر ایران، امسال افزون بر بیکاری و سرکوب و خفقان، زیر بار حذف یارانهها و تعدیل اقتصادی و گرانی سرسامآور کمر خم کرده است.
با این همه، اول ماه مه، روز جهانی کارگر، روز جشن و سرور کارگران، روز تجدید پیمان برای دستیابی به حقوق صنفی، اجتماعی و سیاسی طبقهٔ کارگر و امید به آیندهٔ روشن است.
کانون نویسندگان ایران، کانون کارگرانِ فکری، این روز خجسته را به طبقهٔ کارگر ایران و جهان تهنیت میگوید.
کانون نویسندگان ایران
اول ماه مه ۲۰۱۱
(۱۱ اردیبهشت ۱۳۹۰)
اول ماه مه ۲۰۱۱
(۱۱ اردیبهشت ۱۳۹۰)
آمریکا سپاه قدس و سه مقام سوری را به دلیل سرکوب معترضان تحریم کرد
دولت باراک اوباما، سه نفر از مقامهای بلندپایه سوری و همچنین نیروی قدس سپاه پاسداران را به دلیل «نقش داشتن» درسرکوب اعتراضهای اخیر سوریه هدف تحریم خود قرار داده است.
به گزارش خبرگزاری آسوشیتدپرس دولت آمریکا به موجب این تحریمها هرگونه دارایی این سه مقام سوری در آمریکا را که دوتن از آنها از خویشاوندان بشار اسد هستند، توقیف خواهد کرد. به موجب این تحریمها داراییهای احتمالی سپاه قدس سپاه پاسداران نیز در حوزه قضایی آمریکا توقیف خواهد شد و شهروندان آمریکایی نیز از هرگونه دادوستد با افراد و دستگاههای تحریم شده منع خواهند شد.
باراک اوباما روز جمعه مجوز این تحریمها را به خاطر سرکوب معترضان سوری در طول دو ماه گذشته صادر کرده است.
به گفته فعالان سیاسی و حقوق بشری سوری، در اعتراضهای هفتههای اخیر در این کشور بیش از ۴۵۰ نفر به دست نیروهای حکومتی کشته شدهاند.
درهمین زمینه کاخ سفید اعلام کرد این تحریمها ماهر اسد، برادر بشار اسد را هدف قرار داده است؛ ماهر اسد، فرمانده لشگر چهارم زرهی ارتش سوریه است و متهم است که در سرکوبهای شهر درعا نقش مستقیم داشته است.
عاطف نجیب پسرخاله بشار اسد نیز که ریاست «مدیریت امنیت سیاسی» استان درعا را پیش از این برعهده داشت، مورد تحریم دولت باراک اوباما قرار گرفته است. علی مملوک، رئیس سازمان امنیت سوریه، سومین مقام سوری است که از سوی دولت اوباما تحریم شده است.
بیانیهای که واشینگتن صادر کرده آمده است: «ایالات متحده قویا توسل مداوم دولت سوریه به خشونت و ارعاب علیه مردم سوریه را محکوم میکند.» این بیانیه میافزاید: «ما از رژیم سوریه و حامیانش میخواهیم از اعمال خشونت بیشتر و نقض سایر موارد حقوق بشر علیه شهروندان سوری که به دنبال بیان آمال سیاسی خود هستند، پرهیز کنند.»
خبرگزاری آسوشیتدپرس یادآور میشود از آنجا که احتمالا اشخاص تحریم شده در ایالات متحده دارایی چشمگیری ندارند، این تحریمها اثر زیادی ندارد اما به گفته مقامهای آمریکایی چنین اقدامی پیامی برای مردم سوریه از سوی دولت آمریکا است.
آسوشیتدپرس به نقل از مقامهای آمریکایی میافزاید گرچه خود بشار اسد در این تحریمها نیست، اما اگر سرکوب ادامه پیدا کند، دور بعدی تحریم میتواند شخص وی را نیز مورد هدف قرار دهد. در اقدامی مشابه وزارت بازرگانی ایالات متحده نیز اعلام کرد، مجوز صادرات قطعاتی را که در هواپیماهای تشریفاتی مقامهای سوری استفاده میشود، لغو کرده است.
سوریه از پیش به خاطر «حمایت از تروریسم» در فهرست تحریمهای وزارت خارجه آمریکا بوده است؛ با این حال تحریمهای جدید افراد حقیقی را هدف قرار داده است.
خبرگزاری آسوشیتدپرس به نقل از مقامهای آمریکایی گزارش داده است که تحریمهای سپاه پاسداران نیز گسترش یافته است چراکه واشینگتن معتقد است، سپاه پاسداران به مقامهای سوری برای سرکوب معترضان کمک کرده است.
روز جمعه هزاران معترض سوری در سراسر کشور دست به تظاهرات زدند و گزارشها حاکی است که بیش از ۴۰ نفر در این روز کشته شدهاند که ۱۵ نفر آنها در شهر درعا بوده است.
همزمان با ادامه ناآرامیها در سوریه، شورای حقوق بشر سازمان ملل، باصدور قطعنامهای اعمال خشونت علیه معترضان سوری را محکوم کرد. این قطعنامه که به ابتکار آمریکا تنظیم شده، از رئیس شورای حقوق بشر سازمان ملل میخواهد یک کمیته تحقیق برای بررسی اوضاع سوریه به این کشور اعزام کند.
این قطعنامه همچنین «به صراحت توسل مقامهای سوری به خشونت مرگبار علیه معترضان آرام را محکوم میکند .... و از دولت سوریه میخواهد بیدرنگ به هرگونه نقض حقوق بشر پایان دهد.»
این قطعنامه از «کمیسر عالی حقوق بشر سوریه میخواهد بیدرنگ هیاتی را به جمهوری عربی سوریه اعزام کرده تا درباره همه گزارشهای منتشر شده درباره نقض قانون بینالمللی حقوق بشر تحقیق کند.»
از میان ۴۷ عضو شورای حقوق بشر سازمان ملل، ۲۶ عضو رای مثبت، ۹ عضو رای منفی و ۷ عضو هم به این قطعنامه رای ممتنع دادهاند.
به گزارش خبرگزاری آسوشیتدپرس دولت آمریکا به موجب این تحریمها هرگونه دارایی این سه مقام سوری در آمریکا را که دوتن از آنها از خویشاوندان بشار اسد هستند، توقیف خواهد کرد. به موجب این تحریمها داراییهای احتمالی سپاه قدس سپاه پاسداران نیز در حوزه قضایی آمریکا توقیف خواهد شد و شهروندان آمریکایی نیز از هرگونه دادوستد با افراد و دستگاههای تحریم شده منع خواهند شد.
باراک اوباما روز جمعه مجوز این تحریمها را به خاطر سرکوب معترضان سوری در طول دو ماه گذشته صادر کرده است.
به گفته فعالان سیاسی و حقوق بشری سوری، در اعتراضهای هفتههای اخیر در این کشور بیش از ۴۵۰ نفر به دست نیروهای حکومتی کشته شدهاند.
درهمین زمینه کاخ سفید اعلام کرد این تحریمها ماهر اسد، برادر بشار اسد را هدف قرار داده است؛ ماهر اسد، فرمانده لشگر چهارم زرهی ارتش سوریه است و متهم است که در سرکوبهای شهر درعا نقش مستقیم داشته است.
عاطف نجیب پسرخاله بشار اسد نیز که ریاست «مدیریت امنیت سیاسی» استان درعا را پیش از این برعهده داشت، مورد تحریم دولت باراک اوباما قرار گرفته است. علی مملوک، رئیس سازمان امنیت سوریه، سومین مقام سوری است که از سوی دولت اوباما تحریم شده است.
بیانیهای که واشینگتن صادر کرده آمده است: «ایالات متحده قویا توسل مداوم دولت سوریه به خشونت و ارعاب علیه مردم سوریه را محکوم میکند.» این بیانیه میافزاید: «ما از رژیم سوریه و حامیانش میخواهیم از اعمال خشونت بیشتر و نقض سایر موارد حقوق بشر علیه شهروندان سوری که به دنبال بیان آمال سیاسی خود هستند، پرهیز کنند.»
خبرگزاری آسوشیتدپرس یادآور میشود از آنجا که احتمالا اشخاص تحریم شده در ایالات متحده دارایی چشمگیری ندارند، این تحریمها اثر زیادی ندارد اما به گفته مقامهای آمریکایی چنین اقدامی پیامی برای مردم سوریه از سوی دولت آمریکا است.
آسوشیتدپرس به نقل از مقامهای آمریکایی میافزاید گرچه خود بشار اسد در این تحریمها نیست، اما اگر سرکوب ادامه پیدا کند، دور بعدی تحریم میتواند شخص وی را نیز مورد هدف قرار دهد. در اقدامی مشابه وزارت بازرگانی ایالات متحده نیز اعلام کرد، مجوز صادرات قطعاتی را که در هواپیماهای تشریفاتی مقامهای سوری استفاده میشود، لغو کرده است.
سوریه از پیش به خاطر «حمایت از تروریسم» در فهرست تحریمهای وزارت خارجه آمریکا بوده است؛ با این حال تحریمهای جدید افراد حقیقی را هدف قرار داده است.
خبرگزاری آسوشیتدپرس به نقل از مقامهای آمریکایی گزارش داده است که تحریمهای سپاه پاسداران نیز گسترش یافته است چراکه واشینگتن معتقد است، سپاه پاسداران به مقامهای سوری برای سرکوب معترضان کمک کرده است.
روز جمعه هزاران معترض سوری در سراسر کشور دست به تظاهرات زدند و گزارشها حاکی است که بیش از ۴۰ نفر در این روز کشته شدهاند که ۱۵ نفر آنها در شهر درعا بوده است.
همزمان با ادامه ناآرامیها در سوریه، شورای حقوق بشر سازمان ملل، باصدور قطعنامهای اعمال خشونت علیه معترضان سوری را محکوم کرد. این قطعنامه که به ابتکار آمریکا تنظیم شده، از رئیس شورای حقوق بشر سازمان ملل میخواهد یک کمیته تحقیق برای بررسی اوضاع سوریه به این کشور اعزام کند.
این قطعنامه همچنین «به صراحت توسل مقامهای سوری به خشونت مرگبار علیه معترضان آرام را محکوم میکند .... و از دولت سوریه میخواهد بیدرنگ به هرگونه نقض حقوق بشر پایان دهد.»
این قطعنامه از «کمیسر عالی حقوق بشر سوریه میخواهد بیدرنگ هیاتی را به جمهوری عربی سوریه اعزام کرده تا درباره همه گزارشهای منتشر شده درباره نقض قانون بینالمللی حقوق بشر تحقیق کند.»
از میان ۴۷ عضو شورای حقوق بشر سازمان ملل، ۲۶ عضو رای مثبت، ۹ عضو رای منفی و ۷ عضو هم به این قطعنامه رای ممتنع دادهاند.
رادیو فردا
پروانه اسانلو: هیچگاه فکر نمی کردم همسرم بخاطر فعالیتهای کارگری به زندان بیافتد
خبرگزاری هرانا - در حالیکه در آستانه روز جهانی کارگر قرار داریم، منصور اسانلو، رئیس هیات مدیره سندیکای کارگران شرکت واحد اتوبوسرانی ایران و فعال کارگری برای پنجمین سال پیاپی، روز کارگر را در زندان میگذراند. وی از رهبران سندیکای کارگران شرکت واحد اتوبوسرانی تهران و حومه است که بارها بدلیل مبارزات کارگری و تلاش برای احقاق حقوق کارگران شرکت واحد و اتوبوسرانی بازداشت شده است.
پروانه اسانلو در این خصوص میگوید: «من هیچگاه فکر نمیکردم که آقای اسانلو بخاطر فعالیتهای کارگری به زندان بیافتد یعنی اصلا تصور نمیکردم کسی بخاطر دفاع ازحقوق خود و کارگران به زندان محکوم شود و الان همسر من بیگناه نزدیک به پنج سال زندان است. در هر حال امیدوارم مسائلی که در خصوص کارگران است اساسا حل شود و کسی بخاطر اینکه از حق خودش دفاع میکند به زندان نیافتد و مانند همسر من این شرایط بسیار سخت را متحمل نشود. همچنین امیدوارم تمام زندانیان عقیدتی که بخاطر ابراز عقیده در زندان هستند آزاد شده و به آغوش خانواده بازگردند.»
گفتنی است، منصور اسانلو دچار مشکل قلبی است و دکترها تجویز کردهاند که به دلیل حساسیت عمل جراحی قلب آقای اسانلو، این اقدام باید در خارج از زندان انجام شود. وی در بهمن ماه سال گذشته بدلیل وخامت شرایط جسمانی درحالیکه بر دستان و پاهای وی دستبند و پابند زده شده بود به بیمارستانی در کرج منتقل و بلافاصله پس از انجام آنژیو گرافی به زندان بازگردانده شد و همچنان بدون استفاده از حق مرخصی در شرایط نامناسبی در زندان بسر میبرد.
همچنین طی روزهای اخیر، منصور اسانلو به همراه گروهی از زندانیان سیاسی رجایی شهر، در برنامهای مدون و در اعتراض به «شرایط تحمیلی»، که ناقض اعلامیه جهانی حقوق بشر و اصول مربوط به حقوق اساسی شهروندان حتی در قانون اساسی ایران است، ضمن «اعتراض به روند بازداشت و محاکمه» خویش اعلام داشتند تا زمانی که در شرایط حاکم بر جامعه و محدودیتهای اعمال شده علیه خود و خانوادههایشان بهبود اساسی صورت نگیرد و دست کم شرایطی که مسئولان جمهوری اسلامی برای مردم منطقه میخواهند در ایران نیز حاکم نگردد به اعتراضات خود ادامه خواهند داد.
متن گفتگوی «جرس» با پروانه اسانلو همسر منصور اسانلو در پی میآید:
خانم اسانلو لطفا در خصوص آخرین وضعیت جسمانی همسرتان صحبت بفرمایید.
آقای اسانلو همچنان مشکل قلبی و گرفتگی عروق دارند و باید تحت عمل جراحی قرار گیرد که امیدواریم پیگیریهای ما به نتیجه برسد.
تعدادی از زندانیان سیاسی از جمله آقای اسانلو از هفته گذشته اعتصاب غذا خود را در اعتراض به احکام صادر شده وشرایط حاکم بر زندان شروع کردهاند و این هفته هم یک روز دیگر به اعتصاب خود اضافه کردهاند تا به مطالبات بر حق آنها پاسخ داده شود. در این خصوص برایمان بگویید.
باید توجه داشت که زندانیان سیاسی بخاطر این شرایط «سختی» که بر آنها و خانوادههایشان تحمیل میشود و از حقوق اولیه خود «محروم» هستند، تنها ابزارشان همین اعتراضات مسالمت آمیز است که صدایشان را به گوش مسئولین برسانند. اما با توجه به شرایط نامناسب جسمانی همسرم و مصرف دارو امیدوارم ایشان این کار را نکنند و حتی در ملاقات، بچهها از ایشان خواستند که این کار را نکند چون سلامتی ایشان برای ما مهم است.
چندی پیش آقای اسانلو به عنوان عضو افتخاری بزرگترین اتحادیه کارگری بریتانیا برگزیده شدند با توجه به تمام سختیهایی که شما این سالها متحمل شدید زمانیکه این خبر را شنیدید چه حسی پیدا کردید؟
طبیعتا خیلی خوشحال شدیم، البته این اولین بار نیست که این اتفاق میافتد و همواره نهادهای بین المللی وضعیت آقای اسانلو را پیگیری میکنند و من لازم میدانم از همین تریبون از آنها تشکر کنم و امیدوارم این حمایتها نتیجه بدهد و همسرم به خاطر شرایط جسمانیاش هر چه زودتر از زندان «آزاد» شود.
با توجه به اینکه آقای اسانلو یکی از فعالین کارگری بودند و طی این سالها نه تنها ایشان بلکه شما هم همیشه تحت فشار بودید، از سختیهایی خودتان طی این دوران برایمان بگویید؟
کسانی مثل آقای اسانلو که همیشه دغدغه حقوق کارگران را دارد و از حقوق خود و همکارانش دفاع کرده همیشه در این مسیر هزینه داده است که مسلما این سختیها را فرزندان و خانواده هم تحمل میکنند. همسر من بیست و شش سال است که اخراج شده و بیمه درمانی ایشان و من و فرزندانم قطع شده است. بار همه زندگی بر دوش من است و الان هم که هزینه درمان آقای اسانلو است. اما خوب سعی میکنیم مشکلات را با بردباری یکی یکی پشت سر بگذاریم تا انشالله هر چه زودتر آقای اسانلو و سایر زندانیان سیاسی آزاد شوند.
خاطرهای از فعالیتهای کارگری آقای اسانلو دارید؟
والله زمانیکه همسرم در مددکاری شرکت واحد بودند همیشه دیر به خانه میآمد و به مشکلات کارگران و گرفتاری آنها میرسید و حتی میگفت تا کارگران بیمار را به منزل و پیش خانواده اشان نرسانم خیالم راحت نمیشود، من هم نه از اینکه دیر به خانه میآمد بلکه از اینکه تمام وقتش را به مشکلات کارگران اختصاص میداد ناراحت بودم. (با خنده)
در پایان هر صحبتی دارید بفرمایید.
من هیچگاه فکر نمیکردم که آقای اسانلو بخاطر فعالیتهای کارگری به زندان بیافتد یعنی اصلا تصور نمیکردم کسی بخاطر دفاع ازحقوق خود و کارگران به زندان محکوم شود و الان همسر من بیگناه نزدیک به پنج سال زندان است. در هر حال امیدوارم مسائلی که در خصوص کارگران است اساسا حل شود و کسی بخاطر اینکه از حق خودش دفاع میکند به زندان نیافتد و مانند همسر من این شرایط بسیار سخت را متحمل نشود. همچنین امیدوارم تمام زندانیان عقیدتی که بخاطر ابراز عقیده در زندان هستند آزاد شده و به آغوش خانواده بازگردند.
با تشکر از فرصتی که در اختیارمان قرار دادید.
پروانه اسانلو در این خصوص میگوید: «من هیچگاه فکر نمیکردم که آقای اسانلو بخاطر فعالیتهای کارگری به زندان بیافتد یعنی اصلا تصور نمیکردم کسی بخاطر دفاع ازحقوق خود و کارگران به زندان محکوم شود و الان همسر من بیگناه نزدیک به پنج سال زندان است. در هر حال امیدوارم مسائلی که در خصوص کارگران است اساسا حل شود و کسی بخاطر اینکه از حق خودش دفاع میکند به زندان نیافتد و مانند همسر من این شرایط بسیار سخت را متحمل نشود. همچنین امیدوارم تمام زندانیان عقیدتی که بخاطر ابراز عقیده در زندان هستند آزاد شده و به آغوش خانواده بازگردند.»
گفتنی است، منصور اسانلو دچار مشکل قلبی است و دکترها تجویز کردهاند که به دلیل حساسیت عمل جراحی قلب آقای اسانلو، این اقدام باید در خارج از زندان انجام شود. وی در بهمن ماه سال گذشته بدلیل وخامت شرایط جسمانی درحالیکه بر دستان و پاهای وی دستبند و پابند زده شده بود به بیمارستانی در کرج منتقل و بلافاصله پس از انجام آنژیو گرافی به زندان بازگردانده شد و همچنان بدون استفاده از حق مرخصی در شرایط نامناسبی در زندان بسر میبرد.
همچنین طی روزهای اخیر، منصور اسانلو به همراه گروهی از زندانیان سیاسی رجایی شهر، در برنامهای مدون و در اعتراض به «شرایط تحمیلی»، که ناقض اعلامیه جهانی حقوق بشر و اصول مربوط به حقوق اساسی شهروندان حتی در قانون اساسی ایران است، ضمن «اعتراض به روند بازداشت و محاکمه» خویش اعلام داشتند تا زمانی که در شرایط حاکم بر جامعه و محدودیتهای اعمال شده علیه خود و خانوادههایشان بهبود اساسی صورت نگیرد و دست کم شرایطی که مسئولان جمهوری اسلامی برای مردم منطقه میخواهند در ایران نیز حاکم نگردد به اعتراضات خود ادامه خواهند داد.
متن گفتگوی «جرس» با پروانه اسانلو همسر منصور اسانلو در پی میآید:
خانم اسانلو لطفا در خصوص آخرین وضعیت جسمانی همسرتان صحبت بفرمایید.
آقای اسانلو همچنان مشکل قلبی و گرفتگی عروق دارند و باید تحت عمل جراحی قرار گیرد که امیدواریم پیگیریهای ما به نتیجه برسد.
تعدادی از زندانیان سیاسی از جمله آقای اسانلو از هفته گذشته اعتصاب غذا خود را در اعتراض به احکام صادر شده وشرایط حاکم بر زندان شروع کردهاند و این هفته هم یک روز دیگر به اعتصاب خود اضافه کردهاند تا به مطالبات بر حق آنها پاسخ داده شود. در این خصوص برایمان بگویید.
باید توجه داشت که زندانیان سیاسی بخاطر این شرایط «سختی» که بر آنها و خانوادههایشان تحمیل میشود و از حقوق اولیه خود «محروم» هستند، تنها ابزارشان همین اعتراضات مسالمت آمیز است که صدایشان را به گوش مسئولین برسانند. اما با توجه به شرایط نامناسب جسمانی همسرم و مصرف دارو امیدوارم ایشان این کار را نکنند و حتی در ملاقات، بچهها از ایشان خواستند که این کار را نکند چون سلامتی ایشان برای ما مهم است.
چندی پیش آقای اسانلو به عنوان عضو افتخاری بزرگترین اتحادیه کارگری بریتانیا برگزیده شدند با توجه به تمام سختیهایی که شما این سالها متحمل شدید زمانیکه این خبر را شنیدید چه حسی پیدا کردید؟
طبیعتا خیلی خوشحال شدیم، البته این اولین بار نیست که این اتفاق میافتد و همواره نهادهای بین المللی وضعیت آقای اسانلو را پیگیری میکنند و من لازم میدانم از همین تریبون از آنها تشکر کنم و امیدوارم این حمایتها نتیجه بدهد و همسرم به خاطر شرایط جسمانیاش هر چه زودتر از زندان «آزاد» شود.
با توجه به اینکه آقای اسانلو یکی از فعالین کارگری بودند و طی این سالها نه تنها ایشان بلکه شما هم همیشه تحت فشار بودید، از سختیهایی خودتان طی این دوران برایمان بگویید؟
کسانی مثل آقای اسانلو که همیشه دغدغه حقوق کارگران را دارد و از حقوق خود و همکارانش دفاع کرده همیشه در این مسیر هزینه داده است که مسلما این سختیها را فرزندان و خانواده هم تحمل میکنند. همسر من بیست و شش سال است که اخراج شده و بیمه درمانی ایشان و من و فرزندانم قطع شده است. بار همه زندگی بر دوش من است و الان هم که هزینه درمان آقای اسانلو است. اما خوب سعی میکنیم مشکلات را با بردباری یکی یکی پشت سر بگذاریم تا انشالله هر چه زودتر آقای اسانلو و سایر زندانیان سیاسی آزاد شوند.
خاطرهای از فعالیتهای کارگری آقای اسانلو دارید؟
والله زمانیکه همسرم در مددکاری شرکت واحد بودند همیشه دیر به خانه میآمد و به مشکلات کارگران و گرفتاری آنها میرسید و حتی میگفت تا کارگران بیمار را به منزل و پیش خانواده اشان نرسانم خیالم راحت نمیشود، من هم نه از اینکه دیر به خانه میآمد بلکه از اینکه تمام وقتش را به مشکلات کارگران اختصاص میداد ناراحت بودم. (با خنده)
در پایان هر صحبتی دارید بفرمایید.
من هیچگاه فکر نمیکردم که آقای اسانلو بخاطر فعالیتهای کارگری به زندان بیافتد یعنی اصلا تصور نمیکردم کسی بخاطر دفاع ازحقوق خود و کارگران به زندان محکوم شود و الان همسر من بیگناه نزدیک به پنج سال زندان است. در هر حال امیدوارم مسائلی که در خصوص کارگران است اساسا حل شود و کسی بخاطر اینکه از حق خودش دفاع میکند به زندان نیافتد و مانند همسر من این شرایط بسیار سخت را متحمل نشود. همچنین امیدوارم تمام زندانیان عقیدتی که بخاطر ابراز عقیده در زندان هستند آزاد شده و به آغوش خانواده بازگردند.
با تشکر از فرصتی که در اختیارمان قرار دادید.
دیدبان حقوق بشر خواستار اعلام آمار قربانیان تظاهرات اخیر اهواز شد
خبرگزاری هرانا - دیدبان حقوق بشر روز جمعه ۲۹-۴-۲۰۱۱ خواستار تحقیق برای شناسایی قربانیان تظاهرات اخیر مردم عرب در اهواز و دیگرشهرهای عرب نشین در این استان شد.
بیانیه دیدبان حقوق بشر تاکید کرده است: «نیروهای امنیتی جمهوری اسلامی باید
اعمال خشونت علیه تظاهرکنندگان عرب را فورا متوقف سازند و آمار دقیق همه قربانیان حوادث روز ۱۴ آوریل و روزهای بعد از آن را اعلام کند.»
این سازمان از مقامات جمهوری اسلامی خواست به روزنامه نگاران، رسانهها و سازمانهای حقوق بشری اجازه دهند تا از مناطق عرب نشین در ایران دیدارکنند.
بیانیه از ایران خواست، خطوط اینترنت و تلفن را وصل کند تا فعالان حقوق بشربتوانند آزادنه و مستقل گزارشهای خودرا برای سازمانهای حقوق بشری ارسال کنند.
جو استورک مسئول بخش خاورمیانه سازمان دیدبان حقوق بشر گفت: «جلوگیری از بازدید روزنامه نگاران و سازمانهای حقوق بشری از اهواز دلیل قاطعی است که نشان میدهد جمهوری اسلامی تلاش دارد بر نتایج سرکوبهایی که توسط نیروهای امنیتی به وقوع پیوسته، سرپوش بگذارد.»
وی افزود: «دولت ایران با جلوگیری از تمام فعالیتهای مطبوعاتی باعث شد که
دست یابی به اطلاعات دقیق در این منطقه غیرممکن شود وآمار قربانیانی که دولت
ایران آنها را اعلام کرده است بسیار کمتر از آمار واقعی قربانیان این حوادث است.»
وی تاکید کرد دستگاه امنیتی ایران از دستگیری افرادی که آنها را تجزیه طلب نامیده به اتهام دست داشتن در قتل یک افسرنیروی امنیتی خبر داده است.
نیروهای امنیتی جمهوری اسلامی در تظاهرات مسالمت آمیز روزهای ۱۵ آوریل و پس از با سلاح گرم به طرف تظاهرکنندگان آتش گشودند و دهها تن در این تظاهرات کشته وصدها تن بازداشت شدند.
فعالان سیاسی عرب در اهواز جمهوری اسلامی را به تلاش برای تغییر ترکیب جمعیتی به زیان ساکنان اصلی عرب متهم میکنند.
در آوریل سال ۲۰۰۵ مردم عرب نشین در استان خوزستان در واکنش به چنین سیاستهای دست به اعتراضات خیابانی زدند اما نیروهای امنیتی به شدت تظاهرات آنها را سرکوب کردند.
بیانیه دیدبان حقوق بشر تاکید کرده است: «نیروهای امنیتی جمهوری اسلامی باید
اعمال خشونت علیه تظاهرکنندگان عرب را فورا متوقف سازند و آمار دقیق همه قربانیان حوادث روز ۱۴ آوریل و روزهای بعد از آن را اعلام کند.»
این سازمان از مقامات جمهوری اسلامی خواست به روزنامه نگاران، رسانهها و سازمانهای حقوق بشری اجازه دهند تا از مناطق عرب نشین در ایران دیدارکنند.
بیانیه از ایران خواست، خطوط اینترنت و تلفن را وصل کند تا فعالان حقوق بشربتوانند آزادنه و مستقل گزارشهای خودرا برای سازمانهای حقوق بشری ارسال کنند.
جو استورک مسئول بخش خاورمیانه سازمان دیدبان حقوق بشر گفت: «جلوگیری از بازدید روزنامه نگاران و سازمانهای حقوق بشری از اهواز دلیل قاطعی است که نشان میدهد جمهوری اسلامی تلاش دارد بر نتایج سرکوبهایی که توسط نیروهای امنیتی به وقوع پیوسته، سرپوش بگذارد.»
وی افزود: «دولت ایران با جلوگیری از تمام فعالیتهای مطبوعاتی باعث شد که
دست یابی به اطلاعات دقیق در این منطقه غیرممکن شود وآمار قربانیانی که دولت
ایران آنها را اعلام کرده است بسیار کمتر از آمار واقعی قربانیان این حوادث است.»
وی تاکید کرد دستگاه امنیتی ایران از دستگیری افرادی که آنها را تجزیه طلب نامیده به اتهام دست داشتن در قتل یک افسرنیروی امنیتی خبر داده است.
نیروهای امنیتی جمهوری اسلامی در تظاهرات مسالمت آمیز روزهای ۱۵ آوریل و پس از با سلاح گرم به طرف تظاهرکنندگان آتش گشودند و دهها تن در این تظاهرات کشته وصدها تن بازداشت شدند.
فعالان سیاسی عرب در اهواز جمهوری اسلامی را به تلاش برای تغییر ترکیب جمعیتی به زیان ساکنان اصلی عرب متهم میکنند.
در آوریل سال ۲۰۰۵ مردم عرب نشین در استان خوزستان در واکنش به چنین سیاستهای دست به اعتراضات خیابانی زدند اما نیروهای امنیتی به شدت تظاهرات آنها را سرکوب کردند.
العربیه
اتحادیه اروپا اعدام مجرمان صغیر در ایران را محکوم کرد
خبرگزاری هرانا - مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا اعدام مجرمان صغیر را در ایران محکوم کرد و از جمهوری اسلامی ایران خواست تا مجازات مرگ را متوقف کند.
به گزارش رادیو فردا، کاترین اشتون، مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا، در بیانیهای که روز جمعه منتشر شد گفته است: «خبر اعدام چهار محکوم جوان در ملأ عام که هفته پیش در بندر عباس به دار آویخته شدند رقتآور بود؛ به ویژه آنکه دو تن از آنان، در زمان ارتکاب جرم منتسب به آنها کمتر از ۱۸ سال داشتهاند».
خانم اشتون همچنین یادآور شده است که جمهوری اسلامی با اعدام مجرمان صغیر، میثاقهای بینالمللی حقوق کودک را نقض میکند.
بنابر احتساب خبرگزاری فرانسه، در چهار ماهی که از سال جاری میلادی میگذرد بیش از ۱۰۰ حکم اعدام در ایران اجرا شده است.
به گزارش رادیو فردا، کاترین اشتون، مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا، در بیانیهای که روز جمعه منتشر شد گفته است: «خبر اعدام چهار محکوم جوان در ملأ عام که هفته پیش در بندر عباس به دار آویخته شدند رقتآور بود؛ به ویژه آنکه دو تن از آنان، در زمان ارتکاب جرم منتسب به آنها کمتر از ۱۸ سال داشتهاند».
خانم اشتون همچنین یادآور شده است که جمهوری اسلامی با اعدام مجرمان صغیر، میثاقهای بینالمللی حقوق کودک را نقض میکند.
بنابر احتساب خبرگزاری فرانسه، در چهار ماهی که از سال جاری میلادی میگذرد بیش از ۱۰۰ حکم اعدام در ایران اجرا شده است.
مرخصی احسان عبده تبریزی دانشجوی زندانی
خبرگزاری هرانا - احسان عبده تبریزی، دانشجوی زندانی با تودیع وثیقه پانصد میلیون تومانی به مرخصی آمد.
به گزارش خبرنگار کلمه، عبده تبریزی از روز سه شنبه هفته گذشته برای گذراندن مرخصی از زندان اوین آزاده شده است، وی به پنج سال حبس تعزیری محکوم شده است.
احسان عبده تبریزی دانشجوی دکترای دانشگاه دورهام انگلستان است.
حسین عبده تبریزی، پدر احسان، یکی از منتقدان سیاستهای اقتصادی دولت احمدینژاد و دبیر اسبق بورس تهران بوده است.
وی بارها با نقدهای جامع اقتصادی در روزنامه سرمایه، واکنشهای دولتیان را برانگیخته بود. او از جمله ۷۰ اقتصاددانی بود که در نامههایی سرگشاده، رفتار و عملکرد اقتصادی دولت را به نقد کشیده بودند.
احسان عبده تبریزی به همراه تعداد دیگری از زندانیان سیاسی در بند ۳۵۰ زندان اوین نگهداری میشود.
به گزارش خبرنگار کلمه، عبده تبریزی از روز سه شنبه هفته گذشته برای گذراندن مرخصی از زندان اوین آزاده شده است، وی به پنج سال حبس تعزیری محکوم شده است.
احسان عبده تبریزی دانشجوی دکترای دانشگاه دورهام انگلستان است.
حسین عبده تبریزی، پدر احسان، یکی از منتقدان سیاستهای اقتصادی دولت احمدینژاد و دبیر اسبق بورس تهران بوده است.
وی بارها با نقدهای جامع اقتصادی در روزنامه سرمایه، واکنشهای دولتیان را برانگیخته بود. او از جمله ۷۰ اقتصاددانی بود که در نامههایی سرگشاده، رفتار و عملکرد اقتصادی دولت را به نقد کشیده بودند.
احسان عبده تبریزی به همراه تعداد دیگری از زندانیان سیاسی در بند ۳۵۰ زندان اوین نگهداری میشود.
فوت یک زن بر اثر خودسوزی
خبرگزاری هرانا - خودسوزی یک زن جوان موجب مرگ وی به دلیل درصد بالای سوختگی در بیمارستان شد.
بنا به اطلاع گزارشگران هرانا، روز یک شنبه 4 اردیبهشت ماه در بخش " قطور " از توابع شهرستان خوی یک زن کرد به نام " فلکناس فدایی " به دلیل فشارهای وارد از سوی خانواده اش اقدام به خودسوزی نمود.
وی در اثر جراحات وارده و به دلیل درصد بالای سوختگی در بیمارستان فوت کرد.
لازم به ذکر است که این زن کرد بیست ساله و صاحب یک فرزند بوده است.
احتمال اجرای قریب و الوقوع حکم اعدام بهمن معارفی
خبرگزاری هرانا - شیرکو (بهمن) معارفی زندانی سیاسی کرد که به اعدام محکوم شده است، دیروز به سلول انفرادی منتقل شد. نامبرده با نزدیک شدن به موعد مقرری که ماموران اجرای احکام زندان سقز به صورت شفاهی برای اجرای حکم اعدام به وی ابلاغ کرده بودند، از تاریخ ۸ اردیبهشت ماه دست به اعتصاب غذا زده است.
به گزارش کمیته دانشجویی دفاع از زندانیان سیاسی، شیرکو (بهمن) معارفی که در تاریخ ۱۰/۷/۱۳۸۷ دستگیر شده بود، در دادگاه بدوی به اتهام «اقدام علیه امنیت ملی» و «محاربه» از طریق عضویت در حزب «کومله» به اعدام محکوم شد.
وکلای پرونده که ایرادت قانونی به اتهامات وارده و روند محاکمه داشتند، با درخواست اعاده دادرسی از ریاست قوه قضاییه و قبول آن توسط آیت الله صادق لاریجانی، پرونده را به دیوان عالی کشور منتقل کردند. متعاقبا با تغییر اتهامات توسط دادستان سقز، پرونده میبایست مجددا بررسی و حکم اعدام لغو میگردید. اما دادگاه تجدید نظر استان کردستان که خود را ذی صلاح نمیدانست پرونده شیرکو معارفی را مجددا به تهران ارسال کرده و تا کنون ابلاغیهٔ رسمی مبنی بر تایید حکم اعدام با توجه به قبول ایرادات قانونی و شرعی توسط ریاست قوه قضاییه که بر حکم مذبور وارد بود، به دست وکلا نرسیده است.
این در حالی است که در تایخ ۲ فروردین سال جاری ماموران اجرای احکام زندان سقز به صورت شفاهی به شیرکو ابلاغ کرده بودند که حکم اعدام وی در تاریخ ۱۱ اردیبهشت ۹۰، همزمان با روزکارگر به اجرا در خواهد آمد.
شیرکو معارفی در تاریخ ۲۶ اردیبهشت ۱۳۹۰ با انتشار نامهای از داخل زندان صحت ابلاغیه شفاهی ماموران اجرای احکام زندان سقز را تایید کرد در حالی که احمد سعید شیخی به عنوان وکیل پرونده هیچ ابلاغیه رسمی و قانونیای در این خصوص دریافت نکرده بود.
با توجه به قطعی نشده حکم اعدام شیرکو معارفی، پرونده در تاریخ ۶ اردیبهشت ۱۳۹۰ به قسمت اجرای احکام استان کردستان ارسال شده است که واکنش شیرکو و اعتصاب غذای وی در تاریخ ۸ اردیبهش ماه را به دنبال داشت.
بعضی از منابع خبری گزارش کردهاند که شیرکو معارفی به بند انفرادی در زندان سقز منتقل شده و همین امر نگرانیها را نسبت به اجرای حکم اعدام افزایش داده است.
خیلیل بهرامیان، از وکلای مشاور پرونده در مصاحبه با «رادیو ندا» اظهار داشت: هر لحطه امکان اجرای حکم وجود دارد.
خیلیل بهرامیان، از وکلای مشاور پرونده در مصاحبه با «رادیو ندا» اظهار داشت: هر لحطه امکان اجرای حکم وجود دارد.
منیژه حکمت: دولت در امور صنفی سینماگران دخالت نکند
خبرگزاری هرانا - تهیهکننده فیلم سینمایی «ورود آقایان ممنوع» معتقد است تصمیمگیری در مورد قرارداد یک بازیگر امری کاملاً صنفی است که دولت اجازه ورود به آن را ندارد.
منیژه حکمت در گفتوگو با خبرآنلاین، درباره لغو قرارداد میلیاردی یک بازیگر اظهار داشت: «دولت اجازه ورود به امور بخش خصوصی را ندارد. اگر مشکلات اینچنینی به وجود آید باید صنوف به صورت مستقل تصمیم بگیرند. چنین موضوعی کاملاً در انحصار تصمیمگیریهای صنوف است.»
او ادامه داد: «بهتر است مدیران دولتی سینما در مورد مشکلات عدیدهای که سینمای ایران با آن دست به گریبان است تصمیم بگیرند.»
این تهیهکننده و کارگردان با اشاره به نمونههای ورود مدیریت دولتی به حوزههای مختلف گفت: «در این دو سه سال دیدهایم که هر جا دولت دخالت کرده شرایط نابههنجاری به وجود آمده است. شکلگیری تشکل واحد تهیهکنندگان با نظارت دولت و همچنین شکلدهی خانه کارآفرینان همگی نمونههایی از این دخالتها است که در عمل بلوغ اهالی سینمای ایران را نادیده میگیرد.»
و در مورد منطقی بودن مبلغ قرارداد یک میلیارد برای یک بازیگر گفت: «اگر سینمای ما صنعتی بود و بحث عرضه و تقاضا در آن وجود داشت شاید عقد چنین قراردادهایی توجیهی داشت، اما سینمای ما صنعت نیست. به دلیل حضور پررنگ نهادهای دولتی تعریف درستی از فضای موجود در سینما نداریم.»
حکمت اظهار داشت: «تعداد سالنهای سینما، نقش سینما در سبد خانواده و مسائلی از این دست، میتواند نشان دهد چقدر میتوان به سینمای ایران به شکل یک صنعت نگاه کرد.»
این تهیهکننده گفت: «در وضعیتی که سینمای ایران با مشکلات عدیدهای روبروست چنین اتفاقهایی و عقد قراردادهای اینچنینی چندان به سود سینمای ایران نیست و باید صنوف سینمایی از جمله شورای عالی تهیهکنندگان، بازیگران و مسئولان خانه سینما با تشکیل جلساتی به این مسئله رسیدگی کنند.»
منیژه حکمت در گفتوگو با خبرآنلاین، درباره لغو قرارداد میلیاردی یک بازیگر اظهار داشت: «دولت اجازه ورود به امور بخش خصوصی را ندارد. اگر مشکلات اینچنینی به وجود آید باید صنوف به صورت مستقل تصمیم بگیرند. چنین موضوعی کاملاً در انحصار تصمیمگیریهای صنوف است.»
او ادامه داد: «بهتر است مدیران دولتی سینما در مورد مشکلات عدیدهای که سینمای ایران با آن دست به گریبان است تصمیم بگیرند.»
این تهیهکننده و کارگردان با اشاره به نمونههای ورود مدیریت دولتی به حوزههای مختلف گفت: «در این دو سه سال دیدهایم که هر جا دولت دخالت کرده شرایط نابههنجاری به وجود آمده است. شکلگیری تشکل واحد تهیهکنندگان با نظارت دولت و همچنین شکلدهی خانه کارآفرینان همگی نمونههایی از این دخالتها است که در عمل بلوغ اهالی سینمای ایران را نادیده میگیرد.»
و در مورد منطقی بودن مبلغ قرارداد یک میلیارد برای یک بازیگر گفت: «اگر سینمای ما صنعتی بود و بحث عرضه و تقاضا در آن وجود داشت شاید عقد چنین قراردادهایی توجیهی داشت، اما سینمای ما صنعت نیست. به دلیل حضور پررنگ نهادهای دولتی تعریف درستی از فضای موجود در سینما نداریم.»
حکمت اظهار داشت: «تعداد سالنهای سینما، نقش سینما در سبد خانواده و مسائلی از این دست، میتواند نشان دهد چقدر میتوان به سینمای ایران به شکل یک صنعت نگاه کرد.»
این تهیهکننده گفت: «در وضعیتی که سینمای ایران با مشکلات عدیدهای روبروست چنین اتفاقهایی و عقد قراردادهای اینچنینی چندان به سود سینمای ایران نیست و باید صنوف سینمایی از جمله شورای عالی تهیهکنندگان، بازیگران و مسئولان خانه سینما با تشکیل جلساتی به این مسئله رسیدگی کنند.»
منتقد هم باشیم، نه دشمن یکدیگر
چند روز پیش، شیرین عبادی در پاسخ این سوال که آیا تحریم کسانی که در دو سال گذشته مرتکب «جنایت علیه بشریت» شدهاند کافی است؟ و در قبال جنایتهای ۳۲ سال گذشته چه باید کرد؟ حرف جالبی زد. اشارهای کرد به سخنی از دکتر شریعتی که گفته اگر نمیتوانی ظالم را کنار بزنی، به همه بگو چه کار کرده و ظلمش را به گوش همه برسان. به عبارتی، باید جنایتها را مطرح کرد. «کهریزک»، «خاوران» و جای جای وطنمان محل خفتن دائمی هزاران فعال سیاسی و بهایی است. حکومتی که مشروعیتش را از گفتار و کردار و پندار آیتالله خمینی گرفته، جانشان را قابل ندانست و گرفت. این حکومت و معتقدین به «قانون اساسی» و اجرای بدون تنازل آن، پاسخگوی آن جنایتها نخواهد بود. اما انتقاد از همراهان سابق حکومت، به معنای دشمنی با هیچکس نیست. ماجرا را اشتباه نگیریم. هدف ما زدن یکدیگر نیست. کروبی و موسوی از خود پایمردی نشان دادهاند، همسرانشان شجاعانه بسیاری از مشکلات را تحمل کردهاند. حتی اگر کروبی و موسوی طرفدار اجرای بیچون و چرای آرمانهای «امام راحل» باشند، وقتی حقوقشان نقض شده باشد و به طور غیرقانونی در حبس باشند و از حقوق اولیهشان محروم، باید از آنها دفاع کرد. اما دفاع از حقوق انسانی آنان به معنی عدم انتظار از آنان برای محکوم کردن نقض گسترده حقوق بشر در زمان مسوولیتشان نیست. میرحسین موسوی امروز از بسیاری از حقوق مسلم خویش محروم است. ما در «خودنویس» که از سوی بسیاری از اصلاحطلبان حکومتی معتقد به ولایت فقیه و اجرای بدون تنازل قانون اساسی مورد حمله بوده، از حقوق مسلم موسوی، رهنورد، کروبی و همسرش دفاع کردهایم و خواهیم کرد، همچنانکه از حقوق قربانیان جنایتهای سه دهه انقلاب، کسانی که در خارج از ایران توسط نیروهای وابسته به نظام ترور شدهاند، از حقوق محرومین از شغل و تحصیل دفاع خواهیم کرد.
شیرین عبادی در دیدارش با گروهی از متفکرین همچنین به نکتهای تاکید کرد که ممکن است بسیار از ما از سر «میهنپرستی» از آن غافل بمانیم؛ دفاع از حقوق انسانی هر کسی، حتی یک تجزیهطلب که مورد ظلم واقع شده، دفاع از تجزیهطلبی نیست. وقتی مثال زد که برای مراسم اعطای جایزه نوبل میتوانسته از یک گروه موسقی دعوت کند، و گروه «کامکارها» را بر میگزیند تا به همبستگی و همدلی ملی کمک کند، توضیح داد که اگر به حقوق مردمان استانهای حاشیهنشین توجه میشد، هیچگاه به فکر تجزیه و استقلال از سرزمین مادری نمیافتادند. چرا همه باید حتما و حتما به زبان فارسی درس بخوانند و از حق آموزش قانونی زبان مادری در مدارسشان محروم باشند؟هنر این نیست که دوستان منتقد دولت، با منطق حاکمیت به مسائل نگاه کنند. بخش بزرگی از دوستان هنوز اندیشهای «کیهانی» دارند. و جالبتر اینکه از کیهان هم متنفرند! با منطق کیهان به همه چیز نگریستن نمیتواند مشکلات آینده ایران را حل کند.
آنچه مسلم است، این است که حقوق «جنسی»، «جنسیتی»، «اعتقادی» و ... میلیونها ایرانی نقض میشود. سکوت دنبالهدار مقامهای حکومت و بسیاری از فعالان سیاسی در برابر این نقض گسترده، کار را به جایی کشانده که امروز نمیتوانیم به راحتی نقاط روشنی را روی جامه دولتمردان و حاکمان گذشته و حال پیدا کنیم، البته اگر چشمانمان را بگشاییم.
اما نکته بدتر این است که ما، کسانی که نقاط مشترکی هم داریم، هر روز به دنبال نقض حقوق یکدیگریم. این دیگر ربطی به حکومت ندارد. میتوانیم مخالف یکدیگر باشیم، ولی اینکه دیگری را به این خاطر که حرفش را آزادانه و بدون اهانت زده تهدید کنیم، بکوبیم، و خواستار نفی آزادی بیانش شویم. همان چیزی است که باید همه ما را نگران کند. اگر حکومت فردای ایران را نوجوانان و جوانانی متعصب و غیرتی که تحمل شنیدن واقعیتهایی در باره گذشته را ندارند بخواهند بسازند که رگهای گردنشان به حجت قوی است و «مرگ» را برای منتقد میطلبند، همان بهتر که سالهای سال در تبعید ماندگار شویم.
به عنوان یکی از هزاران عضو خودنویس که هزاران عقیده مختلف دارند، میگویم که با هیچکسی دشمنی ندارم، اما خاموش کردن انتقاد را دشمنی با دموکراسی سعادت مردم ایران میدانم. از عقاید و کردار هم انتقاد کنیم، تهمت نزنیم، و ببینیم میتوانیم راههای بهتری برای رسیدن به ایرانی بهتر جستجو کنیم؟
مردمان تونس و مصر «صدا»های متفاوتی داشتند، اما یک ارکستر سمفوینک بسیار همگن تشکیل دادند. شعار مشترک داشتند؛ «سقوط نظام». سقوط نظام ایران به هیچ وسیلهای هموار نمیشود جز زیر سوال بردن آنچه عامل«مشروعیت» خود میداند. نظام ایران، حتی در دوران قدرت اصلاحطلبان، ساختاری چند صدایی نبود. صداهای مختلفی را میشنیدی و مدتی تحمل شدند، اما «مجازی» بودنش بیش از واقعیت بود. بسیاری از ما، اخراج شدهها یا فراریهای همان دورانیم که صداهایمان تحمل نشد و حمایتی که خیال میکردیم باید از ما میشد را ندیدیم.
اصلاحطلبان حکومتی به دنبال تغییر ساختار نظام نیستند. تغییر در سطح برایشان کفایت میکند. بازگشت به برخی موقعیتهای سیاسی و مالی از نظر بسیاری از آنان، نشانه بهبود امور است. وقتی بعضی از طرفداران گفتمان «اصلاحطلبی حکومتی» که مدعی تحمل صداهای مختلف هستند، گاه به بزرگترین سرکوبگران منتقدین تبدیل میشوند، میاندیشی وای به روزگاری که اینان به قدرتی هم برسند...
دموکراسی به معنی «تکصدایی» نیست. خودنویس برای همه صداها آزاد است. از شنیدن صداهای مختلف استقبال میکنیم.
اعتراض حسین زمان به بازداشت جوانان به جرم «اختلاط با نامحرم»
حسین زمان، خواننده، از رفتار نیروی انتظامی در مورد بازداشت دختران و پسران ایرانی به جرم «اختلاط با نامحرم» انتقاد کرده و گفته که کار پلیس ایران تجسس در امور مردم است.
حسین زمان، خواننده، از رفتار نیروی انتظامی در مورد بازداشت دختران و پسران ایرانی به جرم «اختلاط با نامحرم» انتقاد کرده و گفته که کار پلیس ایران تجسس در امور مردم است.
این خواننده موسیقی پاپ ایران که در جزیره کیش زندگی میکند، در سایت اینترنتی خود نوشته است: «چند شب پیش تعدادی از دانشجویان دانشگاه تهران را در جزیره کیش به جرم اختلاط با نامحرم بازداشت کردند و پس از نزدیک به ۸ ساعت بازداشت در کنار تعدادی خلاف کار از قبیل چاقو کش و سارق و دریغ کردن ایشان از یک لیوان آب، تشنه و خسته به دادگاه فرستادند و البته نهایتا چون هیچ جرمی مرتکب نشده بودند تبرئه شدند.»
وی افزوده است: «چون پسر من در بین ایشان بود خود پیگیر شدم و وقتی بعد از آزادی از مأمور نیروی انتظامی سؤال کردم چرا بی دلیل این جوانان را دستگیر کردید، گفت بیدلیل نبود، گفتم پس چرا قاضی حکم بر برائت داد، در پاسخ من گفت از نظر قاضی مجرم نیستند ولی از نظر ما خلافکارند. گفتم یعنی چه؟ مگر قضاوت با شماست؟ گفت بله ما تشخیص دادیم آنها مرتکب فعل حرام شدهاند. گفتم چه فعل حرامی؟ گفت اختلاط با نامحرم. لازم به ذکر است هنگامی که ایشان را بازداشت کردند جز راه رفتن و قدم زدن آن هم در فضای باز و محیط عمومی کار دیگری نمیکردند ولی پلیس مذکور میگفت پسر و دختر نامحرم حق ندارند با هم اختلاط کنند.»
حسین زمان با تأکید بر اینکه «هر روز صدها و بلکه هزاران مورد مشابه در سراسر کشور اتفاق میافتد» نوشته است: «اگر این تصور غلط را که اختلاط زن و مرد نامحرم به هر شکلی جرم است و بقول آن افسر پلیس اگر هم جرم نباشد خلاف است !! را بپذیریم پس باید بپذیریم بخش وسیعی از روابط کاری و اداری زنان و مردان ، تماس های زنان و مردان در بازار ، در مزارع و شالیزارها ، فروشگاه ، تاکسی و … همه مصادیق کارهای مجرمانه و خلافکارانه است و در این مملکت دو دسته انسان بیشتر نداریم یک دسته پلیسها و دسته دیگر خلافکاران البته مشروط بر اینکه پلیس ها با هیچ زن نامحرمی تماس نداشته باشند که در غیر اینصورت باید گفت تنها یک دسته انسان داریم و آن هم خلافکارانند!»
وی ادامه داده است: «چرا در مجلس بین زنان و مردان نماینده پرده نمیکشید؟ ایشان همه امامزاده هستند و دانشجویان جوان ما همه چشمچران و ناپاک؟ شما که ادعای مسلمانیتان گوش دنیا را کر کرده حلال خدا را تنها برای خودتان حلال میدانید و برای جوانانمان حرام؟ کار شما تجسس است و به نص صریح قرآن گناه. شما با ندانمکاری و روشهای غلط خود طی سالیان گذشته به انحرافات جنسی دامن زدهاید، روابطی که میتوانست سالم و در مقابل چشمان جامعه درست هدایت شوند را به خفا کشاندهاید و خود زمینهساز مشکلات اخلاقی حادی شده اید که تنها به راحتی دیده نمیشوند ولی وجود دارند.»
جانشین نماینده رهبر در سپاه: مشایی رییسجمهور اصلی ایران است
حجتالاسلام مجتبی ذوالنور، جانشين نماينده ولی فقيه در سپاه پاسداران، در سخنانی اعلام کرده است که رییسجمهور اصلی ایران امروز اسفندیار رحیممشایی است و نه محمود احمدینژاد.
در حالی که بحثها و تحلیلها درباره ادامه اختلافات بین آیتالله خامنهای و محمود احمدینژاد ادامه دارد، مجتبی ذوالنور در سخنانی که در شهر مشهد بیان کرده است، با اشاره به رابطه خاص لحمدینژاد با رحیممشایی گفته است: «امروز مشايی رييس جمهور اصلی است. دخالت در وزارتخانههای مختلف و نيز تقابل متکی و مشايی باعث برکناری متکی شد؛ همچنين مسائل پيش آمده در وزارت اطلاعات و نمونههای ديگر حاکی از دخالتهای مشايی دارد.»
به گزارش ایسنا وی در سخنان خود با اشاره به اینکه «اين آدمها در عمق وجودشان سرسوزنی به ولايت و روحانيت اعتقاد ندارند، آنها اسلام بدون آخوند القا میکنند»، اضافه کرده است: «آقای احمدینژاد دست به طناب پوسيده آقای مشايی دارد، ايشان ارادت ويژهای به آقای مشايی دارند و گفتهاند مشايی قله است يا در جای ديگر گفتهاند در مسائلی که فکر ما از درک آن عاجز است، مشايی آن را درک میکند.»
در یک هفته گذشته و پس از اوجگیری اختلافات میان رهبر جمهوریاسلامی و محمود احمدینژاد بر سر عزل یا ابقای حیدر مصلحی، وزیر اطلاعات، بسیاری از حامیان رهبر جمهوریاسلامی اسفندیار رحیممشایی را فرد پشت پرده این اختلافات معرفی کردهاند. آنان از از مشایی و اطرافیاناش با عنوان جریان انحرافی یاد میکنند.
ذوالنور در همین زمینه گفته است: «اين جريان چون فکر میکند آمريکا باعث اصلی تحولات منطقه است، میگويد پس نبايد با حکام عرب ارتباط را از دست بدهيم که اينها کج فهمی کامل است، همچنين سی دی ظهور نزديک است که از اطرافيان آقای احمدی نژاد و مشايی تهيه شده است نمونه ديگری است که همه اين شرها از وجود آقای مشايی نشات میگيرد.»
مصباح یزدی: دین را نمیتوان از جنگیر آموخت
فدایی: جریان انحرافی اجنه را تسخیر کرده است
حسین فدایی نماینده مجلس گفته که جریان انحرافی درون دولت دهم٬ عصر حاضر را «عصر ظهور» میداند٬ اعتقادی به ولایت فقیه ندارد و برای ماندن در قدرت «اجنه را تسخیر» کرده و به «طلسم و شیطان» متوسل شده است.
به گزارش روز جمعه (نهم اردیبهشت) خبرگزاری فارس٬ آقای فدایی در جمع گروهی از دانشگاهیان یزد گفته که تیم احمدینژاد «عصر غیبت را پایان یافته و عصر حاضر را عصر حضور میشمارد و عصر حاضر را به عنوان عصر تبعیت از ولی فقیه و ولی امر مسلمین نمیشمارد.»
این نماینده مجلس بدون آنکه نامی از اسفندیار رحیممشایی ببرد٬ گفته که تیم احمدینژاد «مدعی است وقتی که مستقیم از ولیعصر دستور میگیرید، چه نیازی به ولی فقیه و ولی امر دارد.»
وی اظهار داشته که این جریان انحرافی اصولگرایان٬ جریانی «فاسد و فرصت طلب» است که از یک حرکت و جریانی «شیطانی» برخوردار شده و عقاید خود را «در فضایی از توجیهات دینی، توجیهات غیبی، به کارگیری طلسم و تسخیر اجنه و... سامان» داده است.
به گفته فدایی «فکر و اندیشهای که این تفکر را تئوریزه و تبلیغ میکند به ولایت فقیه اعتقادی ندارد و معتقد است اگر متدینان و رهبری و روحانیت از نامزدی {احمدینژاد} حمایت کردند، باعث ریزش آرای او شد.»
محافظهکاران حامی خامنهای از اسفندیار رحیممشایی مسئول دفتر احمدینژاد با عنوان رئیس جریان نوینی از انجمن حجتیه به نام «انجمن راه حقیقت» یاد میکنند.
در سالهای اخیر گزارشهایی از توسل تیم احمدینژاد به طلسم٬ جادو و دعانویسی برای پیشبرد برنامههای خود منتشر شده بود که آقای خامنهای یکی از منکران اصلی چنین گزارشهایی بوده و هست.
رهبر جمهوری اسلامی پس از پایان انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۳۸۸ طی سخنانی به طور غیر مستفیم از میرحسین موسوی به خاطر انتقاد از ترویج جادوگری در دولت نهم انتقاد کرده و آن را رد کرده بود.
با گذشت کمتر از دو سال از هشدارهای میرحسین موسوی٬ اکنون محافظهکاران حامی خامنهای اعتراف میکنند که تیم احمدینژاد برای پیشبرد اهداف خود از سحر و جادو بهره میبرد.
محمدتقی مصباح یزدی نیز هشتم اردیبهشت بدون آنکه نامی از نزدیکان احمدینژاد ببرد گفت: «دین را باید از قرآن و معصومین آموخت؛ نه از مرتاض و جنگیر.»
آقای مصباح یزی هشدار داده که «شیاطین انسی مانند مرتاضها از قدرتی برخوردارند که میتوانند به کمک آن دیگران را بفریبند؛ اما مردم باید با انتخاب صحیح سعی کنند از دام شیاطین رها شوند.»
به نظر میرسد این بخش از سخنان مصباح یزدی کنایهای غیر مستقیم به رحیممشایی باشد که گفته میشود با یکی از مرتاضان هندی رابطه دارد.
این روحانی نزدیک به خامنهای در عین حال گفته است: «با استناد به اینکه برخی افراد کارهایی میکنند که دیگران از انجام آن عاجزند، نمیتوان برای شناخت دین به آنها مراجعه کرد.»
به گزارش روز جمعه (نهم اردیبهشت) خبرگزاری فارس٬ آقای فدایی در جمع گروهی از دانشگاهیان یزد گفته که تیم احمدینژاد «عصر غیبت را پایان یافته و عصر حاضر را عصر حضور میشمارد و عصر حاضر را به عنوان عصر تبعیت از ولی فقیه و ولی امر مسلمین نمیشمارد.»
این نماینده مجلس بدون آنکه نامی از اسفندیار رحیممشایی ببرد٬ گفته که تیم احمدینژاد «مدعی است وقتی که مستقیم از ولیعصر دستور میگیرید، چه نیازی به ولی فقیه و ولی امر دارد.»
وی اظهار داشته که این جریان انحرافی اصولگرایان٬ جریانی «فاسد و فرصت طلب» است که از یک حرکت و جریانی «شیطانی» برخوردار شده و عقاید خود را «در فضایی از توجیهات دینی، توجیهات غیبی، به کارگیری طلسم و تسخیر اجنه و... سامان» داده است.
به گفته فدایی «فکر و اندیشهای که این تفکر را تئوریزه و تبلیغ میکند به ولایت فقیه اعتقادی ندارد و معتقد است اگر متدینان و رهبری و روحانیت از نامزدی {احمدینژاد} حمایت کردند، باعث ریزش آرای او شد.»
محافظهکاران حامی خامنهای از اسفندیار رحیممشایی مسئول دفتر احمدینژاد با عنوان رئیس جریان نوینی از انجمن حجتیه به نام «انجمن راه حقیقت» یاد میکنند.
در سالهای اخیر گزارشهایی از توسل تیم احمدینژاد به طلسم٬ جادو و دعانویسی برای پیشبرد برنامههای خود منتشر شده بود که آقای خامنهای یکی از منکران اصلی چنین گزارشهایی بوده و هست.
رهبر جمهوری اسلامی پس از پایان انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۳۸۸ طی سخنانی به طور غیر مستفیم از میرحسین موسوی به خاطر انتقاد از ترویج جادوگری در دولت نهم انتقاد کرده و آن را رد کرده بود.
با گذشت کمتر از دو سال از هشدارهای میرحسین موسوی٬ اکنون محافظهکاران حامی خامنهای اعتراف میکنند که تیم احمدینژاد برای پیشبرد اهداف خود از سحر و جادو بهره میبرد.
محمدتقی مصباح یزدی نیز هشتم اردیبهشت بدون آنکه نامی از نزدیکان احمدینژاد ببرد گفت: «دین را باید از قرآن و معصومین آموخت؛ نه از مرتاض و جنگیر.»
آقای مصباح یزی هشدار داده که «شیاطین انسی مانند مرتاضها از قدرتی برخوردارند که میتوانند به کمک آن دیگران را بفریبند؛ اما مردم باید با انتخاب صحیح سعی کنند از دام شیاطین رها شوند.»
به نظر میرسد این بخش از سخنان مصباح یزدی کنایهای غیر مستقیم به رحیممشایی باشد که گفته میشود با یکی از مرتاضان هندی رابطه دارد.
این روحانی نزدیک به خامنهای در عین حال گفته است: «با استناد به اینکه برخی افراد کارهایی میکنند که دیگران از انجام آن عاجزند، نمیتوان برای شناخت دین به آنها مراجعه کرد.»
روایت یک روزنامهنگار محافظهکار از دیداری خصوصی
احمدینژاد: بنده کوتاه نخواهم آمد
مجتبی ناوندی که از خبرنگاران حامی دولت به شمار میرود٬ روز شنبه (۱۰ اردیبهشت) در وبلاگ خود «روزگاری نو» نوشته که احمدینژاد در این دیدار گفته است: «بنده کوتاه نخواهم آمد، چون بحث احمدینژاد نیست.»
ناوندی اضافه کرده که قصد انتشار سخنان احمدینژاد را نداشته، اما تلاش «جریان اقتدارگرا» برای نشان دادن این مسئله که رئیس دولت دهم در مقابل علی خامنهای ایستاده است٬ باعث شده که وی پس از «استخاره» این سخنان را منتشر کند.
این وبلاگنویس محافظهکار از احمدینژاد با عنوان «مالک اشتر» نام برده که در این دیدار گفته است «خاکریز خامنهای» است و کسانی «هدفشان این است که خاکریز را بزنند و بعد از ریختن خاکریز، به سراغ حضرت آقا {خامنهای} بروند.»
به نوشته ناوندی٬ آقای احمدینژاد در این جلسه «از لایههای دست چندم آقای پشت صحنه» سخن گفته و اعلام کرده است «کمکم چهره واقعی این افراد برای مردم روشن» خواهد کرد.
این روزنامهنگار هچنین نوشته است: «این بار ظاهرا روز گفتن ناگفتههای احمدینژاد فرارسیده است و دکتر تصمیم دارد در یک برنامه زنده تلویزیونی اسنادی درباره توطئهها و مفاسد گذشته و همچنین برنامههای آینده این گروه، ارائه دهد که انشاالله رسانه ملی هم همکاری خواهد کرد.»
محمود احمدینژاد و علی خامنهای بر سر ادامه کار حیدر مصلحی در وزارت اطلاعات به اختلاف جدی برخوردهاند.
احمدینژاد در واکنش به مخالفت خامنهای مبنی بر برکناری مصلحی٬ بیش از یک هفته است که از حضور در نهاد ریاست جمهوری خودداری کرده است.
حامیان خامنهای میگویند احمدینژاد به تحریک نزدیکان خود مقابل حکم رهبر جمهوری اسلامی ایستاده و تیم وی قصد دارد در آینده از ولایت فقیه و شخص خامنهای عبور کند.
این در حالی است که بنابر نوشته این خبرنگار٬ احمدینژاد نیز در سخنان خود جریان «اقتدارگرای» محافظهکاران را به تلاش برای حذف خامنهای متهم کرده است.
با انتشار غیررسمی سخنان اخیر رئیس دولت دهم٬ به نظر میرسد رویارویی حامیان خامنهای و احمدینژاد وارد فاز جدیدی شده است.
احمدینژاد قصد دارد در یک برنامه زنده تلویزیونی درباره برخی مسائل پیش آمده سخنرانی کند که حاکمیت این برنامه را مشروط به موضعگیری سریع و صریح رئیس دولت دهم کرده است.