۱۳۸۹ اسفند ۱۱, چهارشنبه

مهمترین خبرهای روز چهار شنبه بخش دوّم، تحلیل ها و آخرین گزارشات از اعتراضات، بازداشتها، زندان، و بیدادگاهها --- بیانیه ها

طی خبری که هم اکنون از نهران شاهدان عینی ارسال کرده اند:

 
خبر اوّل
در حوالی میدان ولیغصر و چهارراه ولی عصر
مامورین در حال گشت و بازرسی یک به یک کافی نت ها هستند و
کلیه ی برنامه ها و فیلترشکن ها رو از روی سیستمها پاک می کنند!
اگه بیشتر از این فضا امنیتی بشود دیگر کسی نمی تواند از آی پی های ناشناس برای خبررسانی استفاده کند
باید فکری به حال ما بکنید!!!

خبر دوم:
لطفا به همه ی مغازه داران و کسبه که کامپیوتر دارند اطلاع دهید 
تا کامپیوترهای خود را حفاظت کنند
مامورین در حال گشتن هستند و در مواردی کامپیوترها را با خود می برند!

به بچه بسیجی ها

 مبارزه مردم ایران به نتیجه خواهدرسید. در این پیروزی هیچ شکی نیست. دیر و زود دارد، سوخت و سوز ندارد. اما از همین امروز باید به مردمانی بیاندیشیم که اگرچه در این نبرد، آبدیده خواهند شد لیک زخم هایی خواهند داشت بس کاری که تا ابد بر پیکره میهن ما خواهد ماند. زخم هایی که نه تنها مخالفان حکومت که همراهان حکومت نیز آن را با خود تا خلوت ترین گوشه های ذهن و روح شان خواهند برد. و در این میان یکی از بدترین زخم ها را، نوجوانان ریش درنیامده میهن مان تجربه خواهند کرد که با چفیه ای بر گردن و چماقی در دست، به میانه شان آورده اند تا دست به روی مادران و خواهران شان بالا برند و هراس و خشونت را همزمان بیازمایند. خطابم به اینان است و در این مقال دلنگرانیم بابت آنان. بچه بسیجی ها.
کسی از تهران روی خط است؛ می نویسد: جنگ و گریز بود. با دختر و پسر جوانم دست در دست می دویدیم؛ سینه به سینه شدیم با یک بسیجی چهارده پانزده ساله. چماق را بالا برده بود واز ته دل داد می کشید. انگار بچه خودم بود. رنگ به رو نداشت. گفتم:پسرم چرا می زنی؟ چه کسی را می زنی؟ دستش را پایین آورد؛ لحظه ای به من نگاه کرد و ناگهان ترس عالم ریخت به صورتش. می دانم آن لحظه مادرش را می خواست. بعد پاگذاشت به فرار. دنبالش رفتم که بگویم نترس. او اما می دوید و فریاد می زد. ما ایستادیم. او رسید به جمعی از ماموران که از رو به رو می آمدند. با ماسک و باطوم. پسرک بین ما بود و ماموران؛ دوید به سمت آنان. خودش را انداخت بغل یکی از ماموران. گریه می کرد و داد می زد:من بسیجی هستم. من بسیجی هستم.
لرزش دست او را که روی خط است از راه دور حس می کنم؛ و لرزش دل خودم را. با فرزندان ما چه می کنند؟ اینان که فرزندان ایران را در دو سو قرار داده و گوشت دم توپ شان کرده اند، چگونه موجوداتی هستند؟ همزادان طالبان نیستند که از میان جوامع فقیر اسلامی، سربازان کوچکی می گیرند برای بستن دینامیت به آنان و روانه کردن شان به میان جمع های دیگر انسانی؟ بچه های کوچکی که به دقت انتخاب می شوند؛ نه از آن رو که ویژگی خاصی دارند، باهوشند، شجاع اند،... نه؛ از آن رو که فقیرند، به خانواده های پر جمعیتی تعلق دارندکه هر فرزند، یک دهان است نه بیش. دهانی که نمی شود پر کرد. خانواده هایی که می شود از آنان به راحتی  پسرک ۱۲ ساله ای را خرید به قیمت یک ماه نان برای تبدیل به یک "انتحاری"؛ همان طور که دخترکی ۹ ساله را برای جلا بخشی به شب یک شیخ.
این بچه ها را بعداز جدایی از خانواده به نقاطی دور افتاده می برند؛ در تک افتادگی، روزهای اول آنان را باغذاهای لذیذ پر می کنند:شکلات، بستنی، پفک و... و سپس ذره ذره آموزش به اصطلاح اصول دینی. و بدینگونه بر تخته سفید ذهن این کودکان، مشق مرگ می نویسند؛ در همان حال که جسم شان را پروار می کنند برای صدپاره شدن.
در یکی از فیلم هایی که به صورت مخفیانه از این بچه ها تهیه شده، به وضوح دیده می شود که پس از گذشت چند ماه، دیگر چشمان آنان شیشه ای شده. هیچ حسی در آن هویدا نیست. درست همان نقطه ای که می توان به آنان مواد منفجره بست؛ یا راهی شان کردبرای جنگیدن با "کفار". با کلید بهشت بر گردن.
داستان بچه بسیجی های تحت لوای حکومت اسلامی هم داستانی مشابه است. وعده ها البته بیشترست از «سیر»شدن تضمینی؛ رفتن به دانشگاه، شغل خوب، وفراتر از همه اینها دادن حس دروغین برتری، قدرتمندی، زدن بر سر آنان که به هر دلیل در برابر شان کم می آوری،....  به نام دین، به نام اسلام، به نام خدا.
باور ندارم که در میان بچه بسیجی ها، حتی یک نفر باشد که از سر آگاهی و اعتقاد چماق را بالا ببرد. کدام آگاهی؟ کدام اعتقاد؟ باور ندارم پسرکی پانزده ساله اصولا فرصت آن را داشته باشد که بداند ذوب شدن در ولی فقیه چیست و  چرا باید برای حفظ حکومت روحانیونی از جنس مصباح و جنتی و خامنه ای و مکلاهایی چون احمدی نژاد و مشایی و نظامیانی چون نقدی و رادان جان داد؛ همان گونه که برعکس آن نیز قابل قبول نیست. باور ندارم.
و این همه از آن رو بگفتم که در این وانفسا، حواس مان به بچه بسیجی های میهن مان هم باشد؛ نمی دانم آنها هم این نوشته را خواهند دیدیا نه اما از همه آنان که در این باور با من همدلند تقاضا می کنم این روی جامعه ما را نیز ببینند؛ چه آنان که از این بچه ها چماق می خورند و چه آنان که دست شان به جایی بندست و هنوز اندک شرافتی برایشان باقی مانده ست که نگذارند فرزندان میهن ما این چنین دسته دسته به قربانگاه قدرت طلبی جمعی معدود روند؛ جمعی که برای ماندن، سرباز کوچک انتحاری می خرند؛ در همان حال که جمعی دیگرشان دختران مارا به فحشا به خانه شیوخ می فرستند و مواد مخدر را، کیلو کیلو، با تضمین وارد کشور می کنند.   



ستایشی ازحاج خانوم فاطمه کروبی

ایران از دوران زنان بدون مردان عبور کرده، زنان با مردان همراه شده اند. امسال در ایران، 8 مارس روز دیگری است که  با روایتی تازه از زن بودن رنگین شده است. از درون بیت های آخوندی، زنی با حجاب سفت و سخت بیرون زده که  با مرد خویش در چالشی بزرگ و پر خطر همراه شده است. حاج خانوم فاطمه کروبی از روز 22 خرداد1388  شانه به شانه ی همسرش زده  و گاهی سازش ناپذیرتر ازاو درهای بسته ی ورود به دنیای پر تنش سیاسی را به روی خود باز کرده است. حاج خانم تابوئی را شکسته  که ایران به شکستن آن سخت محتاج است. تابو این است: جایگاه زن مسلمان اندرونی است و بزرگترین جهاد برای این زن شوهر داری است.
اما تابو شکنی چندان آسان نبوده  و حاج خانوم  ناگهان از اندرونی وسط  بیرونی نپریده   و بلافاصله  به طغیان بر ضد بی عدالتی کمر نبسته است. عبور حاج خانوم از دیوار اندرونی و ورودش به نزاع بزرگ  سیاسی که بیرونی های به هم پیوسته ی بیت های آخوندی را متشنج ساخته، تدریجی صورت پذیرفته است.  از ارادت کامل به فقیهان حاکم  و اطاعت  بی چون و چرا از آنها  شروع می شود و به نافرمانی کامل از ولی فقیه وقت که بر ضد خواست اکثریتی از مردم موضع گرفته  می انجامد. دمش گرم که  تا همین جا توانسته است پیش داوری ها در باره ی این گونه زن را که از نامحرم رو می گیرد و بر نامحرم سیاسی می ستیزد، دگرگون کند. سلام بر او.
حاج خانوم  فضا را تغییر داده و به هم سلیقه های خود آموخته که کسب احترام و اعتباراجتماعی آسا ن به دست نمی آید و اگر به دست آمد به زحمتش می ارزد. او با انتخاب نقش های متفاوت در دوران های متفاوت سیاسی، در نهایت  به حرکت اعتراضی گسترده ای پیوسته  که باور نمی کردیم او و امثال او  از عهده اش بر آیند.  شاید حاج خانوم در روزهای مصیبت بار اول انقلاب که جمع بزرگی از زنان ایرانی  با اعلام حجاب اجباری کرامت انسانی شان جریحه دار شد به دار و دسته ی زنان موافق با این اجبار اهانت آمیز  تعلق داشته و بر زنان نوع ما فخر می فروخته است. شاید او به  دستجات زنان علیه زنان تعلق داشته  که بر زنان نوع ما ستیزه می ورزید ه اند. شاید به زنان نوع ما  به دیده ی تحقیر می نگریسته  و ما را عروسک های بی بند و بار غربی  می دانسته، و شایدهای بسیار دیگری که از آنها بی خبریم و می توانیم برخی را حدس بزنیم که گفتنی نیست.
از شایدها که بگذریم، یک موضوع قطعی است که به ما مربوط می شود. یعنی  به زنانی که دستکم از حیث ظاهر و پوشاک با او هم سلیقه نیستیم. بی تردید  ما به این زنان بها نداده ایم و بخصوص  به قدرت درک و فهم مسائل اجتماعی و سیاسی آنها  تردید کرده ایم و به آنها  به دیده ی تحقیر نگریسته ایم و می نگریم . دشوار است باور کنیم  که آنها  زیر حجاب سفت و سخت برضد  ظلم و بیدادی  که  برخاسته از حکومت خودساخته شان است قیام کرده اند. در نقطه ی مقابل این باور، شاهد بر حضور شجاعانه ی آنها در به چالش کشیدن همان حکومت شده ایم.  دیگر نمی توانیم  چشم بر آنها  ببندیم. این آغاز فصلی از حقیقت و آشتی  است که باید آن را ستایش کنیم. ایرانیان و بخصوص زنان به ورود به این فصل  نیاز دارند. فصلی است  که در آن  از تحقیر یکدیگر به بهانه های دین و آئین و پوشاک  درمی گذریم و یکدیگر را محترم می شماریم. نمی شود  از حکومت انتظار داشته باشیم شرایط ورود ما را به این فصل  برای ما تدارک ببیند. کاری است که از عهده ی خودمان بر می آید و شعار تغییر برای برابری را معنا می بخشد.  همین که حکومت در رواداری ظلم به با حجاب و بی حجاب یکسان عمل می کند کافی است تا به یکدیگر نزدیک بشویم و کار را بر این چنین حکومت ستمگر و ریاکاری سخت کنیم.
واما حاج خانوم ! از کدام پیشینه می آید؟ چندان اطلاعات درستی نداریم.  در دگرگونی ناگهانی ایران پس از انقلاب کدام مسیر را پیمود ه تا به این جا رسیده و  نخستین بار نسلهای ما چگونه با نامش آشنا شده اند. این را تا حدودی می دانیم و به آن می نگریم :
جنگ ایران و عراق شروع شده بود.  به هر داروخانه ای که سر می زدیم تا داروی مورد نیاز خود را خریداری کنیم، می گفتند "مشابه" آن را داریم. ژنریک آن را داریم. جنگ کلماتی را در حافظه ی تاریخی ما ثبت کرد که پاک شدنی نیست. نمی فهمیدیم مشابه و ژنریک و... مانند آن چه ربطی به موقعیت جنگی و اقتصادی دارد. در برابر داروخانه هائی که داروهای گران قیمت، اصل، مشابه و ژنریک را به نرخ پائین تری از بازار سیاه  عرضه می کردند و هنوز به کار خویش ادامه می دهند، صف های طولانی دیده می شد. مردم به دارو نیاز داشتند وتامین  دارو مثل مواد غذائی دشوار شده بود. جبهه های جنگ خورنده ی دارو بود. در این مجموعه مثل همه ی کشورهای گرفتار جنگ، بازارهای سیاه  یکی پس از دیگری سازمان یافته شد. داروهائی را که عوامل بازار سیاه به قیمت گزاف به بیماران محتاج می فروختند، مشابه نبود، ژنریک هم نبود، .
همان علامتی را داشت که مردم  به آن عادت کرده بودند. بازار سیاه از خریدار نسخه نمی خواست. دلالان بازار سیاه  دارو  را از جبهه یا هر جای دیگری کش رفته بودند یا به نرخ دولتی خریده بودند یا هر جور دیگری آن را تهیه کرده بودند. جنگ، رانت خواری مدیران را به شکلهای گوناگون سازمان می داد. بازار سیاه دارو یکی از این سازماندهی ها بود که تقویت شد و در زمان صلح بر جای خود باقی ماند .  بازار ناصرخسرو ایجاد شد و مبتکران بازار سیاه دارو آن را  تمرکز دادند روی عرضه ی داروی قاچاق به قیمت گران. می رفتیم نام داروی مورد نیاز را یواشکی  به یکی از فروشندگان  می دادیم و دقایقی بعد پول و دارو مثل کالای قاچاق  به صورت نامتعارف مبادله می شد. کار به جائی کشید که در صورت نیاز به عمل جراحی نخ بخیه را از آنها می خریدیم. کیفیت داروها و لوازم عمل جراحی در بیمارستان ها پائین آمده بود و نخ بخیه گاهی منجر به التهاب پوست و آلرژی می شد. برخی  بیمارستان ها از بیمار می خواستند لوازم خاصی  را خودش تهیه کند. دریچه ی قلب را گاهی از بازار ناصرخسرو می خریدند. این شرایط غیر عادی  بود. جبهه های جنگ  دارو می خواست، مردم دارو می خواستند. واردات دارو و مدیریت آن آسان نبود. این مجموعه ی پیچیده را یک زن مدیریت می کرد که همه به او می گفتند "حاج خانوم".
 او فاطمه کروبی بود و شوهرش مهدی کروبی رئیس بنیاد شهید. می گفتند حاج خانوم مدیریت سرش می شود و البته ما می خندیدیم. می گفتند وقت گرفتن از او آسان نیست ودر دفتر کارش شکوه و جلالی دارد و ما می خندیدیم. می گفتند در بازار داروئی ایران قدرقدرتی است و ما می خندیدیم. کسانی که می خواستند تجهیزات و لوازم پزشکی وارد کنند وبرای اخذ نظر موافق حاج خانوم  تاکید داشتند بر این که نیازهای معلولین جنگ را تامین خواهند کرد، در به در دنبال حاج خانوم می گشتند. قرعه به نام من افتاد و روزی یک موکل از من خواست تا برای کمک رسانی به او از حاج خانوم وقت بگیرم تا کارش راه بیافتد. به قهقهه خندیدم و گفتم کارت خرابتر می شود و من هم دستی دستی خودم را به درد سر می اندازم و می روم سراغ عسس و می گویم "من را بگیر". بنابراین نام حاج خانوم  با جنگ و داروی مشابه و ژنریک در ذهن ما ثبت شد.
 به خواب هم نمی دیدیم که این بانوی قدرقدرت حکومتی  که مقام و منصب و دم و دستگاه داشت و از مال دنیا بی نیاز شده بود، در روزگاری که به سالخوردگی می رسد، گونه ای از زندگی پر خطر را انتخاب کند که ما انتخاب کرده بودیم. باورکردنی نبود در این راه پر خطر پیش برود و خاری بر چشم همان حکومت بشود. تا جائی  که نیروهای امنیتی حکومت خود خواسته و شاید خود ساخته اش، حریم زندگی خصوصی اورا بشکنند و در خانه ی خودش زندانی اش کنند و مجبور بشود در محاصره ی مشتی نامحرم که با تربیت و منش دینی او و حجاب سفت و سخت اش تناسبی ندارند،  صبح تا شام و شام تا صبح سر کند و اجازه نداشته باشد در خانه اش غذا تهیه کند. سرداران سپاه که درزمان جنگ و در دوران صدارت حاج خانوم  بر امور داروئی کشور  گوش به فرمان او بودند و جان همرزمان شان در دست او بود ، اورا در خانه ی خودش حبس کردند. حاج خانوم  به جای فرمانبرداری از آنها دوربین فیلمبرداری دیجیتال را راه انداخت و از همسرش پیامی ضبط کرد که در آن نشان از تسلیم نیست و اکنون  روی یوتیوپ نشسته است. حاج خانوم  در سالخوردگی تبدیل به یک چهره ی درخشان از تاریخ تحولات سیاسی ایران شده و نیازهای امروزی بودن را درک کرده و به اهمیت  نقش تاریخی خود آگاه  شده است. حاج خانوم  حجاب سفت و سخت و مومنانه را حفظ کرده، سجاده اش همچنان و بی گمان در حبس هم  گشوده است، اما از فقیه فرمان نمی برد. چرا؟ از آن رو که فقیه به مردم ناراضی و پرسشگر پشت کرده است.
سلام بر او... که به 8 مارس  روز بین المللی زن در ایران بحرانی، معنای تازه ای بخشیده است.




تهران، طرابلس، پنج بعداز ظهر

غروب همان سه‌شنبه‌ای که گاز اشک آور و هجوم وحشیانه نیروهای امنیتی به مردم در تهران و طرابلس، توجه رسانه‌های خبری جهان را به خود جلب کرده بود تلویزیون الجزیره، دو خبر را همزمان منتشر کرد؛ نخست خبر پاسخ معمر قذافی به نگاه های کنجکاو جهان؛ او می‌گفت: "مردم عاشق من هستند و حاضرند جان خود را برای من فدا کنند". در حاشیه این خبر، حمایت روحانیان و مفتیان لیبیایی هم منتشر شد که "قیام علیه رهبر لیبی، مصداق فتنه و شرعا حرام است" (الجزیره/ سه‌شنبه/1 مارس)
اما خبر دوم، سرکوب و مهار تجمعات اعتراضی در تهران و شهرهای مختلف ایران بود که به گفته گزارشگر الجزیره از سوی رهبران جمهوری اسلامی همواره "فتنه و محصول توطئه خارجی ها" خوانده می‌شود.
یک خبرنگار در تهران نیز به دویچه‌وله گزارش می‌دهد که: "رفتار حکومت با مردم در نخستین سه‌شنبه اعتراضی، بسیار خشن‌تر بود. حتی در پیاده‌رو با موتور حرکت می‌کردند. من دیدم یکی از این نیروهای بسیج یا لباس شخصی شلاقی درست کرده بود و مردم را می‌زد، مردم را تهدید می‌کرد که حرکت کنند، نایستند و متفرق شوند. جاهایی که آن‌ها با مردم برخورد می‌کردند، مردم آن‌ها را هو می‌کردند. در کل رفتار مردم رفتاری مسالمت‌آمیز و آرام بود".
اما روایت سه‌شنبه‌ی تهران، 5 بعداز ظهر به سرعت حوادث طرابلس به دنیا نمی‌رسد چون ما الجزیره نداریم که لحظه لحظه‌ی قیام‌ها و کلمه کلمه‌ی شعارها را پوشش دهد؛ کمی طول می‌کشد.
اصلا کمی طول می‌کشد همه بفهمند که ما برای خواستن "انتخابات آزاد" همانقدر هزینه می‌دهیم که مردم لیبی برای نخواستن قذافی و مصری‌ها برای نخواستن حسنی مبارک و نظام حاکم در مصر.
 در دو سال اخیر جنبش سبز بیش از یکصد شهید و پنج‌هزار زندانی داشته و شکنجه‌گاه کهریزک را تجربه کرده است. مصری‌ها و لیبیایی‌ها هنوز کهریزک ندارند. ما هم هنوز الجزیره نداریم.
ما هنوز در میانه‌ی راهیم نه پایان آن؛ پس شبیه مصر و لیبی نیستیم حتی اگر رهبران ایران و لیبی و مصر بسیار شبیه هم باشند.




گزارش روز از تجمعات مردمی 10 اسفند

مردم خشمگین، ماموران هراسان

مردم ایران دیروز در حالی بار دیگر به خیابان ها آمدند که حکومت، نوجوانان پانزده شانزده ساله را مجهز به شوکر برقی و گاز فلفل کرده و به خیابان ها فرستاده بود تا همگام با نیروهای سپاه، گارد ویژه و بسیج از شکل گیری تجمع مردمی جلوگیری کنند.
نوجوانانی که به گزارش خبرنگاران روز کم تجربه بوده و ترس در چهره آنها مشهود بود. روزنامه نگاران و شاهدان عینی همچنین میزان خشونت به کار رفته از سوی نیروهای نظامی و بسیج نسبت به مردم معترض را بی سابقه خوانده و گفته اند که حکومت همه امکانات خود را به کار گرفته بود تا به هر شکل ممکن با ضرب و شتم، گاز اشک آور و بازداشت های گسترده، خیابان های تهران را خلوت کند اما مردم نیز تلاش داشتند هر طور شده به هم بپیوندند.
براساس گزارش های خبرنگاران روز از تهران، روز گذشته هم ماموران حکومتی اجازه ندادند هسته اصلی تجمع شکل بگیرد اما مردم در خیابان ها و میادین مختلف شهر تهران با فریاد های "یا حسین، میرحسین" و "یا مهدی، شیخ مهدی" حمایت خود را از رهبران جنبش سبز اعلام کردند. آنها همچنین فریاد می زدند: "موسوی، کروبی، آزاد باید گردند"، "مرگ بر دیکتاتور".
ارتباط میرحسین موسوی، مهدی کروبی و همسرانشان از 25 بهمن با دنیای خارج قطع شده و رسانه های خبری از انتقال آنها به بازداشتگاه حشمتیه خبر داده اند.
با وجود حضور سنگین نظامیان و لباس شخصی ها درمشهد، شیراز، اصفهان و رشت نیز مردم به خیابان ها آمدند و خواهان آزادی رهبران جنبش سبز و همسرانشان شدند. تبریز نیز برای اولین بار شاهد حضور و تجمع مردم در چهارراه آبرسانی این شهر بود.

خشونت عریان
براساس گزارش های شاهدان عینی و روزنامه نگارانی که در تجمعات دیروز تهران حضور داشته اند، خشونت نسبت به مردم از تجمعات پیشین بیشتر بوده. گفته می شود به نیروهای بسیج و گارد ویژه اختیار تام داده بودند تا با هر میزان از خشونتی که می توانند مردم را پراکنده کنند.
نیروهای حکومتی با استفاده از گاز اشک آور، گاز فلفل، شوکر، باتوم فنری، گلوله های ساچمه ای، پنت بال مردم را پراکنده می کردند.
یک شاهد عینی به روز می گوید: وسط خیابان، علی الخصوص خط ویژه اتوبوس در خیابان ولیعصر چند موتوری با پرچم ویراژ می دادند وعربده کشی می کردند. آنها فریاد می زدند "حزب الله" و فردی که در ترک موتور نشسته بود بلند می شد و دستانش را بالا می برد و عربده میزد. از کنار هر کسی هم رد می شدند به شدت می زدند.
او می افزاید: ما در ایستگاه اتوبوس بودیم که یکباره ریختند و گفتند بروید اتوبوس نمی آید؛ لازم نکرده به بهانه سوار شدن به اتوبوس توی ایستگاه تجمع کنید. مردم اعتراض کردند و آنها به شدت شروع به زدن کردند. من هنوز تمام بدنم درد می کند.
به گزارش یکی دیگر از خبرنگاران روز، دیروز تعداد زيادي شيشه هاي خودرو توسط نيروهاي بسيج خرد شد. خودروها به نشانه حمايت از مردم معترض که در خیابان ها یا پیاده رو ها حضور داشتند، مدام بوق ميزدند و نیروهای بسيج كه در خيابان ها كمين كرده بودند ماشين ها را شناسايي و تمام شيشه هاي ماشين هاي مذكور را مي شكستند.
یک شاهد عینی حاضر در چهارراه ولیعصر نیز به روز می گوید: افراد لباس شخصی خیلی ناجور برخورد می کردند؛ یکباره حمله می کردند به جمع و بدون توجه می زدند. یک پسری را به پشت پایش زدند و زمین افتاد، یک نفر رفت کمک کند تا بلند شود اما یکباره ریختند سرشان و با باتوم به شدت او و فردی را که زمین افتاده بود زدند.
یک روزنامه نگار دیگر نیز که در خیابان های مرکزی شهر حضور داشته به روزمی گوید: من سمت هفت تیر بودم ؛رفتم سمت بلوار کشاورز و بعد تقاطع کارگر و بعد هم ستارخان. واقعا از رفتارهای عجیب ماموران تعجب کرده بودم؛ از استفاده از بچه های کم سن و سال گرفته تا فیلم برداری علنی از مردم. در تجمعات قبلی معمولا مخفیانه از مردم فیلم می گرفتند اما این بار خیلی علنی، از مردمی که در پیاده رو ها بودند تا مردمی که اصلا فقط در حال عبور بودند یا مردمی که پشت چراغ قرمز منتظر بودند فیلم می گرفتند انگار داشتند فیلم مستند می ساختند.
او می افزاید: مردم از قشرهای مختلف بودند اما نمی توانستند جمع شوند یعنی با خشونت هر چه تمام تر آنها را متفرق می کردند. یک جا که مردم توانستند جمع شوند شروع کردند به شعار دادن و راننده اتوبوسی که در حال رد شدن بود از پنجره داد زد یا حسین جمعیت گفت میرحسین که ریختند سر مردم و گاز اشک آور زدند.
به گفته این روزنامه نگار شعارهایی که از سوی مردم سر داده می شد بیشتر برحمایت از رهبران جنبش سبز متمرکز بود.آنها نام میرحسین موسوی و مهدی کروبی را فریاد می زدند؛ انگار همه با هم هماهنگ باشند که روی "یا حسین میرحسین و یا مهدی و شیخ مهدی" زوم کرده بودند.
مردم معترض روز گذشته نیز همچون 25 بهمن و یک اسفند در پیاده روها متمرکز بودند و اجازه حضور در خیابان و تشکیل تجمع در خیابان را نیافتند. شاهدان عینی می گویند: اما یک جاهایی که تجمع می شد و ترافیک هم کمک می کرد، نیروهای نظامی و لباس شخصی کم می آوردند. ملت هم بوق می زدند بعضی از توی ماشین ها علامت وی نشان می دادند؛ فضا مثل روزهای بعد از انتخابات بود.

نوجوانان مجهز به شوکر و گاز فلفل
حضور نوجوانان مجهز به شوکر و گاز فلفل در کنار نیروهای بسیج و استفاده از آنها برای سرکوب معترضان، تاثر مردم معترض را برانگیخته بود.
خبرنگار روز گزارش داده است:آنها آنقدر كم تجربه و تازه كار بودند كه حتي جسارت درگيري نداشتند. در يك درگيري كه رخ داد يكي از آنان انقدر ترسيده بود كه شوكر را دور سر خود مي چرخاند در خيابان فرار مي كرد.او به محض رسيدن به نيروهاي يگان ويژه نيروي انتظامي بغل يكي از آنها پريد و وحشت زده گفت: "من بسيجي هستم و افتاده اند دنبالم كمكم كنيد." ماموران كه از اين حركت تعجب كرده بودند، گفتند: بچه! ما اينجا كه كسي را نمي بينيم. رهگذران كه از وحشت نوجوان بسيجي شگفت زده شده و به خنده افتاده بودند در عین حال متاثر بودند که چطور این بچه ها را در این سن و سال مجهز کرده و برای مقابله با مردم فرستاده اند.
خبرنگار روز از درگیری بین نیروهای انتظامی و بسیج و گارد ویژه هم خبر داده : دیروز در چند صحنه کاملا مشخص بود که نیروهای انتظامی تلاش میکنند مانع از درگیر شدن بچه های کم سن و سال شوند. در تقاطع طالقانی - ولیعصر یکی از افسران نیروی انتظامی شوکر را از دست پسری حدودا 15 ساله بیرون کشید و فریاد زد چه کسی گفته این را دستت بگیری.از این گذشته به وفور بین نیروهای بسیجی وانتظامی درگیری پیش میامد، با هم جر وبحث میکردند، سرهم داد میزدند. سر فلسطین یک مورد را دیدم که یک بسیجی به افسر نیروی انتظامی فحش ناجور میداد. میگفت لباست را در بیاری میدونم که سبزهستی و میروی قاطی اینها و....
به گفته شاهدان عینی، ماموران نیروهای انتظامی تلاش میکردند کمتر در برخوردها شرکت کنند و در حد توان خود به مردم معترض کمک میکردند. یک روزنامه نگار که همکارش توسط گارد ویژه بازداشت شده بود به روز می گوید: میدان ولیعصر، نزدیک سینما قدس در حال رفتن بودیم که گارد ویژه یکباره از پشت دست همکارم را گرفت و کشید و او را بازداشت کرد. یک افسر نیروی انتظامی آنجا بود به او گفتم و واقعا خیلی کمک کرد گفت شما کمی دورتر بروید من حواسشان را پرت میکنم و همکارتان را می آورم و واقعا همین کار را کرد و چند دقیقه ای نکشید که همکارم آمد.
او می افزاید:لباس شخصی ها و نیروهای بسیج خیلی فعال تر از سایر نیروها بودند.
یک شاهد عینی گفته است:"لباس شخصی ها از همه تیپ بودند از قیافه های خیلی معمولی تا قیافه های خیلی تابلو. می امدند توی جمعیت و آمار می گرفتند و نشان میکردندو بعد می ریختند آن فرد را بازداشت می کردند. یکباره میدیدی بغل دستی ات را کشیدند و بردند.اما ویژگی که دیروز داشت این بود که تعداد بازداشت شده ها بسیار زیاد بود ولی بازداشت شده ها را هما نجا تحویل ناجا می دادند یعنی اگر یک لباس شخصی هم فردی را بازداشت میکرد او را به ناجا تحویل میداد.
فخری محتشمی پور، عضو جبهه مشارکت و همسر مصطفی تاج زاده از بازداشت شدگان تجمعات روز گذشته است.
 پی گیری های روزنشان می دهد تعدادی از بازداشت شدگان روز گذشته را به پادگان جی واقع در خیابان جی منتقل کرده اند.
براساس گزارش خبرنگاران روز کسانی که بازداشت می شدند خطاب به ماموران می گفتند ما برای خرید عید آمده ایم.
وزیر اطلاعات جمهوری اسلامی روز پنج شنبه در برنامه زنده شبکه سه سیما گفته بود که در روز یک اسفند خبری نبوده و مردم در حال خرید عید بوده اند. پس از آن سایت ها و پایگاههای اجتماعی مجازی پر شد از استعاره های معترضان و کاربران اینترنت که روز ده اسفند برای خرید عید خواهیم رفت و آزادی خواهیم خرید و....
کوهیار گودرزی، روزنامه نگار، به روز می گوید بیش از 15 ون را دیده که بازداشتی ها را با آنها منتقل میکردند.
به گفته او این ماشین های ون پلاک نداشته و برخی که دارای پلاک بوده اند روی پلاک آنها با چسب پوشانده شده بود.

مردم پراکنده بودند اما آمدند
اندک ویدئوی منتشر شده از تجمعات دیروز، حضور پراکنده مردم را نشان میدهد که در حمایت از رهبران جنبش سبز شعار میدهند. در این میان تصویری از اتوبان نیایش منتشر شده که پوستری با نوشته "دیکتاتور به پایان سلام کن" در آن نصب شده است.
فرهاد رجبعلی، خبرنگار - عکاس در تهران که در میان مردم حضور داشته به روز می گوید که دیروز فدائیان آقایان موسوی و کروبی آمده بودند؛اما آنطور که انتظار می رفت همه حامیان و طرفداران آقایان موسوی و کروبی حضور نداشتند به همین خاطر نیروهای امنیتی توانستند اوضاع را کنترل کنند.
او می افزاید: اگر همه حامیان آقای موسوی و آقای کروبی به این تجمعات بپیوندند دیگر قابل کنترل نخواهد بود.
به گفته این روزنامه نگار دیروز مردم دنبال هر فرصتی می گشتند تا به هم بپیوندند اما به دلیل سرکوب شدید موفق نشدند و اگر حضور مردم گسترده تر شود اعتراض شکل دیگری خواهد گرفت.
او در عین حال از وحشتی می گوید که لباس شخصی ها و نیروهای نظامی داشتند: نمیدانم چی بود؛ به شدت می زدند. خیلی بد می زدند اما همین که می زدند سریع و به سرعت به عقب می رفتند گویی از خشم مردم وحشت داشتند. در اصل خیلی خشونت به کار بردند اما این خشونت همراه با ترس بود. چون مردمی که به خیابان آمده بودند به شدت خشمگین بودند؛ شاید از همین خشم می ترسیدند.
او حضور مردم را خوب ارزیابی می کند: جمعیت میلیونی نبود اما همین تعدادی هم که آمدند حضورشان خیلی خوب بود. مي توانم به تقريب بگویم حدود 50 هزار نيرو فقط برای سرکوب آورده بودند خب اگر روزي به اينها 30 هزار تومان حق ماموريت بدهند كه ميدهند و من خبر موثق در این زمینه دارم میدانید چه رقمی می شود؟ بماند هزینه های اقلام مصرفی اینها و... که سر به فلک می زند.
به گفته آقای رجبعلی: "همين حضور هم مطلوب است (حضور مردم)، حضور اين روزها در كف خيابان شده براي فداييان موسوي و كروبي و حكومت از وحشت، همه توانش را مامور مي كند خب اين در دراز مدت حکومت را از پا می اندازد و من خطر بزرگي كه براي حكومت مي بينم با بازداشت سران اصلاح طلب و آقايان موسوي و كروبي حكومت به صورت بي واسطه اي رو در روي مردم قرار گرفته. خب اين خطر بيشتر متوجه حكومت خواهد شد بدون حضور اصلاح طلباني كه همواره جامعه را به عدم خشونت دعوت مي كردند."
تجمع دیروز به دعوت شورای هماهنگی تشکیلات راه سبز امید شکل گرفته بود. امروز تولد میرحسین موسوی است و به همین دلیل شب تولد او برای تجمع و اعتراض به بازداشت او و مهدی کروبی و همسرانشان انتخاب شده بود.
براساس اعلا ماین شورا و همچنین براساس گفته مجتبی واحدی، مشاور مهدی کروبی به روز این تظاهرات سه شنبه های دیگر نیزادامه خواهد داشت.




بازتاب انتشار خبر بازداشت موسوی و کروبی

اعتراض؛ از مراجع تقلید تا دولت های غربی

دامنه اعتراضات به بازداشت رهبران جنبش سبز از مرجع تقلید تا دولت های غربی را فرا گرفت و  تجمعات روز گذشته مردم در شهرهای مختلف ایران، توجه رسانه ها را به خود جلب کرد.
به دنبال انتشار خبر بازداشت این دو، مجتبی واحدی، مشاور مهدی کروبی و سردبیر سابق روزنامه آفتاب یزد در گفت‌وگو با بی‌بی‌سی فارسی، اعلام کرد که بازداشت این دو "بعد از کسب تکلیف صادق لاریجانی، رییس قوه قضاییه، از آیت‌الله خامنه‌ای رهبر جمهوری اسلامی ایران انجام شده است".
نخستین بار وب‌سایت کلمه، نزدیک به میرحسین موسوی، فاش کرد که میرحسین موسوی و مهدی کروبی، دو رهبر جنبش سبز به همراه همسرانشان، به زندان حشمتیه، یکی از زندان‌های نظامی تحت نظر وزارت دفاع، منتقل شده‌اند.
علی‌اکبر موسوی‌خوئینی، نماینده مجلس اصلاحات که این زندان را از دوره حضورش در مجلس ششم می شناخت گفت: "این زندان متعلق به ارتش است و طی موافقت‌نامه ای با سازمان زندانها، توسط ارتش اداره می‌شود... در زندان حشمتیه ساختمانی هم وجود داشت که گفته می‌شد افراد برجسته‌تر آن‌جا نگهداری می‌شدند. [از جمله] فرهاد نظری فرمانده وقت نیروی انتظامی تهران بزرگ در پرونده حادثه کوی دانشگاه... عمده افراد زندانی در آن مقطع کسانی از پرسنل این نیرو بودند که محکومیت‌هایی داشتند و بعضا هم افراد شخصی که به طور ویژه زندان بودند...  می توان حدس زد با توجه به سابقه قبلی این زندان در استفاده برای موارد خاص و ویژه، به علت درجه بالای امنیتی از آن استفاده شده است".
در عین حال، وب‌سایت العربیه، به نقل از یک منبع مطلع نوشت که میان وزارت اطلاعات و سپاه پاسداران درباره نحوه برخورد با موسوی و کروبی اختلاف نظر وجود دارد: "وزارت اطلاعات خواستار بازداشت خانگی موسوی و کروبی است و معتقد است که باید آن‌ها را در خانه نگاه داشت و ارتباط‌های آن‌ها را قطع کرد، بدین ترتیب دیگر امکان ارتباط گیری با معترضان را نخواهند داشت و می‌توان جلوی واکنش‌های احتمالی معترضان به بازداشت آن‌ها گرفت. اما سپاه پاسداران این شیوه را مناسب نمی داند و از ابتدا خواستار برخورد شدید با سران معترضان بوده، سپاه معتقد است که موسوی و کروبی باید بازداشت و به زندان افکنده شوند و سپس محاکمه و مجازات شوند. اما درباره احتمال واکنش شدید از سوی معترضان می گوید که هر اعتراضی هر چند شدید باشد بیش از دو یا سه هفته طول نخواهد کشید و پس از سرکوب آن دیگر شاهد تحرکی از سوی معترضان نخواهیم بود. بدین ترتیب امکان ارتباط موسوی و کروبی با معترضان برای همیشه قطع می شود و می توان امیدوار بود اعتراض ها برای همیشه خاموش می‌شود".
اما مجتبی واحدی از نقشی فراتر از نقش سپاه و وزارت اطلاعات در این پرونده سخن گفت: "صادق لاریجانی در مورد تبعات دستگیری میرحسین موسوی و مهدی کروبی تردید داشته، اما آیت‌الله خامنه ای به او گفته است که جمع بندی انجام شده در دفتر رهبری نشان داده که این اقدام، مساله ای ایجاد نخواهد کرد".
واحدی اعلام کرده که به گفته رهبر جمهوری‌اسلامی، مسوولیت جمع‌بندی هزینه‌های دستگیری رهبران معترضان به انتخابات، با مجتبی خامنه ای فرزند اوست.
پیش از این و هم‌زمان با حصر موسوی و کروبی، کلمه با اشاره به وضعیت آن‌ها، رهبر جمهوری‌اسلامی را آمر اصلی حصر این دو معرفی کرده و نوشته بود: "واکنش فراگیر و سراسیمهٔ مجلسیان و موضع‌گیری بعضی از چهره‌های خاص، نشان می‌دهد که آمر اصلی حصر «دستگاه حاکمه»  است. دستگاهی که علیرغم رسمیت، نفوذ کافی در بیوت و مراجع تصمیم گیری دارد. نفوذی که می‌تواند هاشمی، ناطق نوری، قالیباف و بسیاری از چهره‌های دیگر را هم به اطاعت امر وادارد. عوامل اصلی حصر اگر رسما از رهبری دستور نگرفته باشند، قطعا ریشه‌ای در بیت رهبری دارند. تنها جایی که می‌تواند فرمان آتش را به این همه افراد صادر کند، بیت رهبری است. آمران وعوامل اصلی حصر جنتی را گفته‌اند تا در نماز جمعه فتوای برخورد با سران سبز را صادر کند، دادستان کل را گفته‌اند تا آن‌ها را ضد انقلاب بنامد، احمدی‌نژاد را گفته‌اند که خاموش بنشیند، صدا و سیما را گفته‌اند که شعار مرگ و اعدام سر دهد و وزیر اطلاعات را به مصاحبه واداشته‌اند؛ مصاحبه‌ای که مصلحی از عهدهٔ آن برنیامد و کار را از قبل خراب‌تر کرد. آملی لاریجانی  پیش از این گفته بود که  در برخورد با رهبران معترض فقط از رهبری سفارش می گیرد".
این در حالی است که پس از انتشار خبر بازداشت موسوی و کروبی، بسیاری از وب‌سایت‌های متعلق به اصول‌گرایان، این خبر را تکذیب کردند. کیهان امروز به نقل از یک مقام امنیتی، نوشته است که: "موسوي و كروبي در خانه‌هايشان قرار دارند و تنها ارتباطات آن‌ها، به ويژه ارتباطاتي كه از خارج كشور با آن‌ها برقرار مي‌شد، قطع شده است... موسوي و كروبي اجازه ديدار با بستگان درجه اول خود را تا زماني كه از اين طريق به انتشار مطالب دروغ و تنش آفرين نپردازند، خواهند داشت".
کیهان همچنین خبر انتقال موسوی و کروبی به یک زندان نظامی را "شایعه‌سازی سرویس‌های اطلاعاتی غرب" نامیده است.
خبرگزاری ایرنا نیز در گفت‌وگویی کوتاه با غلام‌حسین محسنی‌اژه‌ای، دادستان کل کشور، از قول وی نوشت: "خبر برخي رسانه‌ها مبني بر انتقال كروبي و موسوي به زندان درست نيست و تكذيب مي‌شود".
سایت تابناک، نزدیک به محسن رضایی، سخن یک مقام امنیتی را نقل  کرد که: "موسوی و کروبی در منازل خود بوده و محدودیت‌های ارتباطی آن‌ها برای عدم دسترسی و سواستفاده عناصر ضد انقلاب از آن‌هاست".
پس از آن، خبرگزاری فارس هم سخنان یک "مقام آگاه قضایی" را منتشر کرد که مدعی بود: "اين دو در حال حاضر در منازل خود به سر مي‌برند و تنها محدوديت‌هايي در برابر تماس‌هاي آنان با عناصر مشكوک اعمال شده است".
در واکنش به این تکذیب‌ها، فرزندان میرحسین موسوی، به کلمه گفتند: "تنها هنگامی عدم صحت خبر بازداشت پدر و مادرمان برای ما مشخص و قابل باور خواهد شد که فورا آن‌ها را در خانه پدری خود و بدون تهدید یا حضور نیروهای امنیتی یا نظامی در صحت و سلامت کامل فیزیکی و روحی، همان‌گونه که تا پیش از ناپدید شدن بوده‌اند، دیدار کنیم".
گفته می‌شود انتقال مهدی کروبی و میرحسین موسوی در روزی انجام شد که جو تهران با حضور گسترده نیروهای نظامی و امنیتی به شدت پلیسی بود. پنج‌شنبه گذشته، همان موقعی که حیدر مصلحی، وزیر اطلاعات  در صدا و سیما حاضر شد و درباره اعتراضات سخن گفت. پیش از آغاز مصاحبه وزیر اطلاعات، اعلام شده بود که وی قرار است "اطلاعاتی جدید و مهم" در اختیار مخاطبان قرار دهد.
گفتنی است موسوی و کروبی پیش از آغاز راه‌پیمایی 25 بهمن تحت نظر بودند، اما هم‌زمان با برگزاری این راهپیمایی، محدودیت آنان نیز بیشتر شد و پس از اینکه موسوی و کروبی به صدور بیانیه درباره راهپیمایی 25 بهمن پرداختند، بازداشت خانگی آنان شکل جدی‌تری به خود گرفت.
موسوی در روزهای ابتدایی بازداشت خانگی خود، دو بار با برخی از نزدیکان خود به صورت تلفنی صحبت کرد. وی در این تماس‌ها خبر از آن داده بود که محافظانش عزل شده و موادغذایی نیز توسط نیروهای امنیتی برای آن‌ها تهیه می‌شود. موسوی همچنین خبر از آن داده بود که هیچ روزنامه‌ای برای مطالعه در اختیار وی قرار نمی‌گیرد.
روز شنبه نیز فرزندان موسوی و رهنورد، با انتشار نامه‌ای سرگشاده، اعلام کرده بودند: "به سراغشان رفتیم. خودروی ون به شکلی پارک شده بود که از کنارش یک کاغذ هم رد نمی شد. مردانی که از خودرو پیاده شدند، نقاب داشتند. آدامس می جویدند و در جواب سوال ما که براساس کدام حکم، فرزندانی را ازدیدن پدر و مادرشان محروم می کنید، پرخاش کردند: "به شما چه مربوط که حکم کجاست؟ از کجاست؟ از طرف کیست؟ پرسیدیم در خودروی ون چند نفر هستید؟ باز هم پرخاش که به شما چه مربوط؟ پرسیدیم شیشه های خودروی تان چرا سیاه است؟ گفتند به شما چه مربوط؟"

همه مصایب مهدی کروبی
روز گذشته، محمدتقی کروبی، یکی از فرزندان مهدی کروبی، به بیان شرح کامل‌تری از آن‌چه بر خانواده وی در روزهای گذشته رفته است، پرداخت.
وی در یادداشتی که در سایت سحام‌نیوز، نزدیک به مهدی کروبی، منتشر شده است، چنین نوشت: "در باب بازداشت پدر و مادرم که متاسفانه و به اشتباه در ۲۰ روز گذشته از  واژه حصر خانگی  استفاده می‌شد، باید بگویم که آنان در بازداشت به سر می برند نه حصر. از وضعیت آنان هیچ خبری در دست نیست و خدا می‌داند در چه وضعیتی هستند".
وی همچنین پیشنهاد داده است که: "محکمه‌ای سیار در زمین چمن  استادیوم یک‌صد هزار نفری آزادی با پخش زنده برپا کنید تا با حضور هیت منصفه‌ای بی‌نظیر، کیفرخواست هیات حاکمه و دفاعیات رهبران در بند استماع شود و مردم به قضاوت میان حاکمیت و معترضین بپردازند. اجازه دهید امت را کل مردم ایران بدانیم، نه آن لباس شخصی ‌ها که بعضا به عنوان امت خود جوش، ترموستات‌شان در مواقعی به جوش می‌آید که حمایت نیروهای امنیتی را دارند".
از سوی دیگر، یکی از فرزندان کروبی نیز، در گفت‌وگو با سحام‌نیوز، با واکنش نسبت به ادعاهای دادستان کل کشور، مبنی بر عدم بازداشت موسوی و کروبی، اعلام کرد: "در روز آغاز حصر، ماموران اطلاعات طي تماسي تلفني با علي كروبي از وي مي‌خواهند به منزل پدر مراجعه نمايد. در همين راستا علي سريعا به منزل پدر و بي‌اطلاع از حيله و نيرنگ ماموران اطلاعاتي مراجعه و دستگير مي‌گردد. یکی از عروس‌های آقای کروبی شاهد جمع آوری کورکورانه و فله‌ای کلیه وسایل از جمله کتب (تنها حدود 700كتاب فقهي) و حتی داروها از منزل بوده است. به طوري كه ايشان ذكر مي‌كردند كه احساس كردم تنها مبل و يخچال منزل را نبردند".
پیش از این و در روزهای گذشته نیز، یکی از فرزندان کروبی به سحام‌نیوز گفته بود: "توانستیم با يكي از همسايگان که شاهد انتقال پدر و مادرمان به خارج از منزل بوده است صحبت کنیم. وی به ما اطلاع داد که نیمه شب پنج شنبه شاهد حضور هشت ماشین ون نيروهاي امنيتي در مقابل ساختمان و ورودي پاركينگ منزل آقای كروبي بوده كه پس از دقايقي همگي به همراه یک ماشین که از داخل پارکینگ درآمده محل را ترك كرده اند. به گزارش این شاهد عینی پس از آن، ساختمان به طور كامل تخليه و چراغ‌هاي منزل ايشان خاموش شده است".
در روزهای گذشته، چندین بار نیز نیروهای لباس شخصی و ماموران امنیتی در مقابل منزل کروبی تجمع کرده و یا وارد منزل وی شده بودند. مجتبی واحدی، مشاور کروبی در این زمینه گفته بود: "هیچ خبری از آقای کروبی و همسرشان وجود ندارد. نیروهای امنیتی با ورود به منزل، هر چیزی را که تصور می‌کردند ممکن است کمک به شکل‌گیری تماس کند، با خود برده‌اند و در منزل ایشان مستقر شده‌اند".

ادامه واکنش‌ها به  بازداشت موسوی و کروبی
پیش از این و هم‌زمان با خبر بازداشت خانگی موسوی و کروبی، برخی از چهره‌ها و شخصیت‌های سیاسی، نسبت به این مساله واکنش نشان دادند. مجمع روحانیون مبارز، کمیسیون زنان جبهه مشارکت و شخصیت‌هایی چون آیت‌الله یوسف صانعی، آیت‌الله بیات زنجانی، آیت‌الله دستغیب، احمد منتظری و سیدمحمد خاتمی، روز گذشته آیت‌الله بیات زنجانی و آیت‌الله صانعی، دو تن از مراحع تقلید نیز نسبت به ادامه بازداشت و حصر کروبی و موسوی هشدار دادند.
در روزهای گذشته اما، این مساله ابعاد بین‌المللی پیدا کرد و برخی از کشورهای جهان، نسبت به این مساله واکنش نشان دادند.
شورای امنیت ملی کاخ سفید، با صدور بیانیه‌ای سیاست سازمان‌یافته ارعاب و بازداشت شخصیت‌ها، فعالان سیاسی و حقوق بشر، دانشجویان، روزنامه‌نگاران و بلاگرها از سوی دولت ایران را محکوم کرد.
هیلاری کلینتون، وزیر خارجه آمریکا، اعلام کرده است که دولت ایران باید به مردم اجازه دهد از حق آزادی بیان و آزادی تجمعات برخوردار شوند و باید بلافاصله به ارعاب سازمان یافته مخالفان پایان دهد.
جی کارنی، سخنگوی کاخ سفيد نیز به خبرهای منتشر شده در خصوص بازداشت ميرحسين موسوی و مهدی کروبی، دو رهبر مخالفان در ايران، واکنش نشان داده و ضمن "غيرقابل پذيرش" خواندن اين بازداشت، خواهان آزادی آن‌ها شده است.
همچنین سناتورهای جمهوری‌خواه آمریکایی، جان کایل و مایک کرک گفته‌اند بازداشت میر حسین موسوی و مهدی کروبی و همسرانشان "نشانه هراس یک دیکتاتوری رو به ضعف از مردم خود است".
یرژی بوزک، رییس پارلمان اروپا بازداشت موسوی و کروبی را "شدیدا محکوم" کرد و خواستار آزادی "بدون قید و شرط" آنان شد. رئیس پارلمان اروپا تصریح کرد که "تلاش‌های ارعاب‌آور" حکومت ایران حمله به اصول دمکراسی و نهاد‌های قضایی است.
سخنگوی دولت آلمان نیز اعلام کرده است که دولت متبوع وی از اینکه جمهوری اسلامی"در عملیاتی شبانه رهبران معترضان، آقایان موسوی و کروبی را به مکانی نامعلوم" منتقل کرده، شوکه شده است. سخنگوی دولت آلمان این اقدام‌های دولت جمهوری اسلامی را "تهدید و ارعاب" مخالفان، و ناقض موازین بین‌المللی حقوق بشر خوانده است.
از سوی دیگر گیدو وستروله، وزیر خارجه آلمان در دیدار با صالحی همتای ایرانی خود از وی خواسته سلامت دو رهبر ایران را تضمین کند. وی از وزیر خارجه جمهوری اسلامی خواسته موسوی و کروبی را مورد آزار جسمانی و سرکوب قرار ندهند.
از سوی دیگر در پی انتشار خبر بازداشت موسوی و کروبی و همسرانشان، و همچنین انتقادات آنگلا مرکل، صدراعظم آلمان، وزارت امورخارجه آلمان کاردار جمهوری اسلامی در برلین را برای ادای توضیحاتی احضار کرد.
 این در حالی است که رامین مهمان‌پرست، سخنگوی وزارت امورخارجه، بحث بازداشت موسوی و کروبی را یک مساله داخلی عنوان کرد که دیگر کشورها حق دخالت در آن را ندارند.
همچنین علی‌اکبر صالحی نیز، خواستار آن شد که "میان حرکت‌های اصیل مردمی و حرکت های مدیریت شده توسط قدرت های خارجی تفاوت قائل شد."
سازمان گزارش‌گران بدون مرز نیز با انتشار بیانیه‌ای بازداشت میرحسین موسوی و مهدی کروبی و همسرانشان را محکوم کرد و از مقامات جمهوری اسلامی خواست که محل بازداشت رهبران معترضان را فورا و به‌شکل رسمی اعلام کنند.
از سوی دیگر، کمپین بین‌المللی حقوق بشر در ایران در اطلاعیه‌ای درباره سرنوشت زهرا رهنورد، فاطمه کروبی، میرحسین موسوی و مهدی کروبی نوشته است: "این چهار ناراضی ناپدید شده‌اند؛ آنان بدون ارتباط با دنیای خارج، در مکان نامعلومی نگاهداری می‌شوند و این نقض شدید قوانین ایران و بین‌المللی است و آدم‌ربایی توسط حکومت است".




پس از حذف نام یک متهم از فهرست پرونده خانه فاطمی

معاون اول احمدی نژاد رفتنی شد؟

پس از آنکه در اولین جلسه دادگاه رسیدگی به پرونده فساد مالی بیمه، نام محمد رضا رحیمی، معاون اول محمود احمدی نژاد از فهرست 54 متهم این پرونده حذف شد، روز گذشته خبرگزاری فارس که از رسانه‌های نزدیک به نیروهای امنیتی است، از احتمال برکناری قریب الوقوع رحیمی خبر داد. تا کنون اخبار زیادی درباره اتهام رحیمی در پرونده فساد مالی بیمه که به "پرونده فساد خانه فاطمی" شهرت یافت منتشر شده است.
همزمان، سایت جهان نیوز نیز که توسط نمایندگان منتقد رحیمی اما هوادار دولت اداره می شود، از حذف نام  معاون اول احمدی نژاد به عنوان متهم پرونده فساد خانه فاطمی به شدت انتقاد کرد و در گزارشی با عنوان "قوه قضائيه چرا سکوت مي کند؟" از احتمال توافق پشت پرده در باره مسکوت گذاشتن پرونده رحیمی در قبال برکناری وی خبر داد.
 خبرگزاری فارس دیروز در خبر کوتاهی که تا زمان ارسال این گزارش از سوی دولت تکذیب نشده، نوشت: "براساس برخي گمانه‌زني‌ها محمود صلاحي احمدآبادي احتمالا جايگزين محمدرضا رحيمي در معاونت اولي رئيس‌جمهور خواهد شد".
خبر کوتاه فارس، به سرعت با بازتاب گسترده‌ای در رسانه های داخلی مواجه شد و سایت شبکه ایران نیز در گزارشی ضمن تایید این خبر نوشت: "مطلعان سیاسی معتقدند که حجم تخلفات وی در دادگاه یکی از دلایلی است که رئیس جمهور تصمیم دارد وی را کنار بگذارد و انتشار مجدد خبر این تحول در رسانه‌های نزدیک به رئیس جمهور از عزم جدی احمدی نژاد در برکناری معاون اول و صحت اخبار قبلی حکایت دارد".
سایت جهان نیوز که به علیرضا زاکانی، نماینده تهران به مجلس وابسته است نیز روز یک شنبه ازمسئولیت جدید بقائی به عنوان معاون اجرائی احمدی نژاد خبر داد.
به نوشته این سایت، "معاونت اجرائی بقائی به معنای کاهش مسئولیت رحیمی خواهد بود و به نظر می‌رسد مسئولیت جدید بقائی نیز یکی دیگر از مقدمات جابه‌جائی رحیمی است".
جهان نیوز در مطلبی دیگر که در اعتراض به حذف نام رحیمی از فهرست متهمان پرونده فساد خانه فاطمی منتشر کرده، این اتفاق را مشابه  عدم رسیدگی به اتهامات سعید مرتضوی در باره جنایت کهریزک دانسته و نوشته است:" پیرامون دو پرونده جنجالی زندان کهریزک و فساد اقتصادی بیمه، یک اتفاق معنادار رخ داده است. از دو نفر به عنوان عناصر موثر در این دو پرونده نام برده می شود اما قوه قضائیه همچنان به سکوت درباره آنها قناعت می کند.آنچه که در مورد دو پرونده مهم و البته جنجالی کهریزک و فساد اقتصادی در یکی از بیمه های دولتی رخ داده این است که در هر دوی این پرونده ها، نهادهای مرجع برای پیگیری موضوع از دو چهره نام برده اند که هریک جدا از مناصب دولتی پررنگی که دارند، به نوعی در این پرونده ها تأثیرات مهمی داشته اند. دو نهاد مجلس و قوه قضائیه که هر دو در پیگیری این دو پرونده نقش داشته اند، تأکید کرده اند که قاضی سعید مرتضوی، رئیس ستاد مبارزه با قاچاق کالا و دادستان سابق تهران و محمدرضا رحیمی، رئیس سابق دیوان محاسبات و معاون اول رئیس جمهور، هر دو در این دو پرونده نقش داشته و متهم اند".
جهان نیوز افزوده است: "دادگاه سایر متهمان این دو پرونده نیز برگزار شده و حتی احکام برخی از آنان، هم در پرونده کهریزک و هم در پرونده فساد اقتصادی بیمه، صادر شده است اما اینکه چرا این دو چهره نیز جدای از آنکه متهم هستند یا نیستند، چرا برای رفع شبهات به دادگاه فراخوانی نمی شوند، بسیار جای سئوال دارد. نکته قابل تأمل این ماجرا نیز صحبت های نه چندان واضح سخنگوی محترم قوه قضائیه و اخباریست که پیرامون این قضیه منتشر شده و تکذیب هم نشده است".
این سایت می افزاید: "سخنگوی محترم قوه قضائیه در یکی از کنفرانس های خبری خود، تصریح کرد که اتهاماتی متوجه معاون اول رئیس جمهور هست. وی اما نه در همان کنفرانس و نه در کنفرانس اخیر خود اشاره ای به این نکته نکرد که بالاخره ماجرای این اتهامات آقای رحیمی، به کجا ختم می شود...؟! قوه قضائیه البته در مورد پرونده کهریزک نیز سکوت کرده است و افکار عمومی را در مقابل این سوال قرار داده است که آیا اساساً قرار است تمام جوانب این پرونده و پرونده فساد اقتصادی بیمه شفاف سازی شود یا اینکه خیر و افکار عمومی باید همچنان در این شب تاریک، از موج و گرداب های حائل بیمناک باشند".
جهان نیوز درحالی به احتمال توافق پنهان بر سر مسئله رحیمی اشاره کرده که پیش از این سایت امروز (نزدیک به سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی) در گزارشی از گروکشی احمدی نژاد با صادق لاریجانی بر سر مسئله رحیمی و برادر رئیس قوه قضاییه که به زمین خواری در اطرف تهران متهم است، خبر داده بود.
گفته می شود انتشار خبر برکناری رحیمی پس از توافق با رئیس قوه قضاییه مبنی بر خارج کردن نام وی از فهرست متهمان پرونده فساد مالی بیمه ایران صورت گرفته است.



توکلی:

ادبیات احمدی نژاد وهن اسلام وایران است

یکی از نمایندگان اصولگرای منتقد دولت در نامه ای انتقادی خطاب به محمود احمدی نژاد  با زیر سئوال بردن آنچه تاکید های "بی جای"رئیس دولت بر واژه های ایران و ایرانی خوانده است او را متهم به "نژاد پرستی" کرد.
"لطفا برای مردم، به ویژه نیروهای حزب‌الهی و بسیجی توضیح دهید كه این ایرانی گری در كجای برنامه روشن شما قرار دارد؟ آیا این ادامه بزرگ كردن منشور كوروش و رونمایی از آن با حضور رئیس جمهور جمهوری اسلامی ایران، رئیس دفترش و سفیر انگلستان است؟ آیا پرده‌ دیگری از جداسازی مكتب ایرانی از مكتب اسلامی است؟ یا مقدمه «منشور نوروز» است؟ دعوت از 12 رئیس جمهور و انجام مراسم ویژه در تخت جمشید از ابتكارات کیست؟ این مراسم یادآور جشن‌هایی در رژیم گذشته نیست؟ "
این سئوالات و چند سئوال دیگر را احمد توکلی، نماینده مجلس  جمهوری اسلامی روز سه شنبه 10 اسفند در نامه ای شدید الحن خطاب به محمود احمدی نژاد مطرح کرده است.

تاکیدی ابزاری از سر قصد
توکلی نامه شدید الحن خود را که ابتدا در سایت "الف" منتشر شد اینگونه آغاز کرده است: "اخیراً در سخنرانی‌ها و گفتگوهای تلویزیونی جنابعالی گرایش جدیدی آشكار شده است كه از جهات گوناگون سئوال برانگیز و در خور توجه است. ضرورت این توجه از حیث مقام ریاست جمهوری است كه اكنون مسئولیت آن به دوش شماست. منظورم اصرار شما  به حرف های ملی گرایانه ای است که ابزاری بودن آن بر هر اهل نظری آشکار است و غیراسلامی بودن آن نیز. این ادبیات شما هم وهن اسلام است و هم وهن تمدن ایران."
این نماینده منتقد مجلس که مسئولیت های مختلفی در جمهوری اسلامی به عهده داشته با اشاره به  گفتگوی مستقیم تلویزیونی شب سه‌شنبه، 26بهمن می گوید: "حدود یك ساعت آن به سخنان جنابعالی اختصاص داشت بیش از 45 بار از كلمه ایران، ایرانی و ایرانیان، به جا و نابجا، استفاده كردید."
به گفته آقای توکلی "این وضع" در سخنرانی رئیس دولت در همایش "نقش فناوری های نوین در زندگی انسان برای تحقق صلح و سعادت در30بهمن " در کیش هم تکرار شده است.
او با انتقاد از خودداری از استفاده از کلمه "اسلام" در این سخنرانی ها گفته است: "برای تكرار كلمه ایران تعمدی در كار است و در نگفتن اسلام نیز قصدی تعقیب میشود."
این نماینده اصولگرای مجلس با متهم کردن  محمود احمدی نژاد به "تحریف تاریخ"  و ارائه مصادیقی از این سخنرانی ها گرایش وی را  "نژاد پرستانه" توصیف می کند و می گوید: "در هر دو مطلب مذكور چنان است كه از برخی جملات شما بوی نژادپرستی می‌آید."

سخنان دراویش دکاندار
ماجرای "مكتب ایرانی" و "مكتب اسلامی" از آنجا آغاز شد که سال گذشته اسفندیار رحیم مشایی، رئیس دفتر محمود احمدی نژاد، در همایش ایرانیان خارج از کشور گفت: "از مکتب اسلام دریافت‌های متنوعی وجود دارد، اما دریافت ما از حقیقت ایران و حقیقت اسلام، مکتب ایران است و ما باید از این به بعد مکتب ایران را به دنیا معرفی کنیم."
این اظهارات واکنش های شدیدی در میان اصولگرایان دولت احمدی نژاد و مقامات بالای حکومتی به دنبال داشت اما در نهایت محمود احمدی نژاد از اظهارات رئیس دفتر خود دفاع کرد و انتقادات وارد بر او را "غیر عادی" دانست.
احمد توکلی که از همان ابتدا یکی از منتقدان  بحث "مکتب ایرانی" بود اینک در نامه خود با یادآوری اظهارات محمود احمدی نژاد در مورد تحولات اخیر در برخی از کشورهای مسلمان عربی، از تاکید مجدد رئیس دولت بر واژه ایران انتقاد می کند و می گوید: "درست در وضعیتی كه تمامی مردم منطقه از شمال آفریقا تا یمن و كشورهای همسایه، با فصل مشترك اسلامیت علیه دست نشاندگان غرب قیام كرده‌اند، حق این است كه رئیس جمهورِ جمهوری اسلامی ایران بر اسلامیت -ـ که واقعیت هم دارد-ـ  تاكید بورزد نه آنكه با تاكید بر ایرانی‌گری كه بخشی از آن نیز گزافه و غیر واقعی است، فرصت بزرگ ارتقاء مصالح جمهوری اسلامی و مصالح كلی كشورهای مسلمانان را فرو گذارد."
او با "منحط" خواندن "ملی گرایی" در سطح جهان و انتقاد از ملی گرایی برخی از کشورهای غیر اسلامی تاکید بر آن را نیز در ایران باعث "تفرقه" دانسته و یادآوری کرده است: "به یاد دارید كه اولین كسانیكه با ابزار ایرانی‌گری قصد داشتند نفوذ سیاسی بخرند حزب مشاركتی ها بودند كه با شعار «ایران برای ایرانیان» به میدان انتخابات آمدند. حتماً به خاطر دارید كه این حركت اصلاح‌طلبان به تعصبات قومی دامن زد. تعصباتی كه ریشه شیطانی دارد و عامل تفرقه در ایران است."
سخنگوی دولت محمد علی رجایی و وزیر کار و امور اجتماعی مستعفی کابینه اول میرحسین موسوی پس از طرح این موضوعات در نامه خود خطاب به محمود احمدی نژاد نوشته است: "این سخنان شما به سخن دراویش دکاندار بیشتر شبیه است تا رئیس جمهور یك كشور انقلابی و سوگند خورده به قانون اساسی‌ای كه در اصل دوم آن مبارزه باسلطه‌گری و سلطه‌پذیری را در داخل و عرصه جهانی یك راه استراتژیك شمرده است. اگر شما همه 75 میلیون نفر از جمعیت ایران را دوست دارید پس توّلی و تبـّری چه می‌شود؟"

عرق شرم بر پیشانی ملت
این اولین بار نیست که محمود احمدی نژاد به خاطر آنچه احمد توکلی "نژاد پرستی" و "ملی گرایی" خوانده است مورد انتقاد قرار میگرد. علاوه بر ماجرای "مکتب ایرانی"، بسیاری از اصولگرایان گفته های وی در تمجید از کورش، شاه هخامنشی را نیز به باد انتقاد گرفته و با "شرم آور" خواندن این اظهارات، آن را سبب سرخوردگی "طرفداران متدین" احمدی نژاد دانسته اند.این در حالیست که منتقدان حکومت هم این سخنان را عوام فریبی و برای رسیدن به مقاصد سیاسی دانسته اند.
رئیس جمهوری اسلامی در شهریور ماه در مصاحبه ای زنده با شبکه خبر تلویزیون با تمجید از عدالت کوروش گفته بود: "به گفته کارشناسان دنیا دو مدیریت دارد، یکی آمریکایی که شکست خورد و امتحان خود را پس داده است و حال می پرسید مدیریت ایرانی چگونه است؛ که ما می گوییم نمونه ای از آن این منشور و ارزش های والای اسلامی است."
حسین شریعتمداری سردبیر روزنامه اصولگرای کیهان در سرمقاله روز دوشنبه ۲۹ شهریور (۲۰ سپتامبر) این روزنامه، از این گفته های او در جایگاه رئیس جمهور انتقاد کرد و نوشت: "جناب احمدی نژاد از منشور کوروش چه انتظاری دارند که آن را به جای اسلام عزیز می گذارند و عرق شرم بر پیشانی ملت پاکباخته و ایران دوست می نشانند؟"
علی لاریجانی، رئیس مجلس شورای اسلامی نیز روز یکشنبه ۲۸ شهریور در شهر اصفهان "برجسته کردن" شخصیت کوروش از سوی  احمدی نژاد را "اشتباه" توصیف کرد و گفت: "کوروش و شاه عباس همه شخصیت هایی هستند که در زمان خود اقداماتی انجام دادند. نه باید خیلی منفی صحبت کرد و نه آن را برجسته کرد. مقصودشان از این برجستگی چیست؟"
علی مطهری دیگر نماینده منتقد و اصولگرای مجلس نیز همزمان در نامه ای سرگشاده در واکنش به تاکید های احمدی نژاد بر مکتب ایرانی نوشت: "سخنان جناب عالی در مصاحبه زنده با شبکه خبر سیما در روز جمعه ۲۶ شهریور در واقع تبیین دوباره تز مکتب ایران به جای مکتب اسلام بود و حاکی از آن است که اجرای این تز یک برنامه طراحی شده به وسیله آقای مشایی و جناب عالی برای جمهوری اسلامی است."
او برنامه هایی همچون "چفیه انداختن بر دوش کوروش نمادین" را  که در مراسم رونمایی منشور کوروش در تهران به وسیله احمدی نژاد انجام شده بود، شاهدی برای ادعایش دانست.




گزارش فایننشال تایمز از تهدید ایران

تحریم بازی هاي المپیک لندن

راجر بلیتز و نجمه بزرگمهر
مقامات کمیته المپیک ایران در نامه هاي به ژاک روگ، رئیس کمیته بین المللي المپیک اعلام کردند که این بازي ها را تحریم خواهند کرد زیرا در آرم بازي هاي 2012 کلمه "صهیون" نوشته شده است.
مقامات کمیته المپیک ایران در نامه اي به رئیس کمیته بین المللي المپیک نوشته اند که این آرم که از اشکال نامنظم تشکیل شده است و چهار سال پیش رونمایي شده است، به دلیل نژادپرستانه بودن، ارزش هاي المپیک را زیر سووال برده است و باید عوض بشود.
کمیته برگزاري بازي هاي لندن گفت: "آرم بازی هاي 2012 معرف سال 2012 است و نه چیز دیگر. این آرم در سال 2007 طراحي شده و مورد بررسي قرار گرفته است. ما ازاینکه این شکایت الان شده است، متعجب هستیم."
اما خبرگزاي جمهوري اسلامي ایران در نامه هاي گفت که این آرم حاوي "روح نژاد پرستانه " است. در این نامه آمده است: "استفاده از واژه صهیون در آرم المپیک یک اقدام نادرست و برخلاف شعار هاي اخلاقي المپیک است که کشورهاي چون ایران که اصرار بر اجراي ارزش ها و اصول اخلاقي دارند را گرد هم آورده است."
این نامه را محمد علي آبادي، رئیس کمیته المپیک ایران و بهرام افشار زاده، دبیرکل این کمیته امضا کرده اند.
در این نامه همچنین به کمیته بین المللي المپیک هشدار داده شده است که در صورتیکه این آرم را بدون درنظر گرفتن رنگ و نژاد و مذهب و سیاست تغییر ندهد، بازی ها را تحریم خواهند کرد. ایران بازي هاي 1980 مسکو و 1984 لس آنجلس را نیز تحریم کرده بود.
هنوز کاملا مشخص نیست که آیا این اقدام ایران به بهانه موضع گیري انگلستان در قبال ناآرامي هاي کشور بعد از انتخابات 2009 صورت گرفته است یا خیر.
طراحي این آرم چهارصد هزار پوند خرج داشته است تا در ژوئن 2007 از آن رونمایي شد. نخست وزیر وقت انگلستان گفته بود که این طرح یا درخشان است یا افتضاح اما این طرح را کمیته بین المللي المپیک تصویب کرد.
افکار عمومي انگلستان هم در آن زمان نظري بسیار منفي داشت و برخي از منتقدان آن را به صلیب شکسته آلمان نازي یا زیر لیواني که زیر لیوان آبجو مي گذارند، تشبیه کردند اما به مرور این آرم جاي خود را باز کرد.
مقامات موسسه مک کان که بازاریابي بازي هاي 2012 را به عهده دارد گفتند که امکان داشت 15 ماه پیش چنین آرمي را طراحي نمي کردند، اما حالا دیگر نه.




درخواست مجلس برای برخورد با موسوی و کروبی 

یک روز پس از راهپیمایی اعتراضی ۱۱ اسفند گزارش ویژه‌ی مجلس در مورد تظاهرات ۲۵ بهمن در صحن علنی قرائت شد. این تظاهرات "غائله و آشوب" خوانده شده است. مسئولان پیشتر مدعی بودند مردم در این حرکت اعتراضی شرکت نکرده‌اند.

گزارش کمیته‌ی ویژه‌ی مجلس در مورد تظاهرات اعتراضی ۲۵ بهمن که به دعوت میرحسین موسوی و مهدی کروبی، و با حمایت شماری از تشکل‌‌های اصلاح‌طلب برگزار شد، قرار بود روز سه‌شنبه (دهم اسفند/اول مارس) در صحن علنی مجلس خوانده شود. هیات رئیسه مجلس با این بهانه که بخش‌هایی از این گزارش محرمانه است، خواندن آن را به امروز موکول کرد. ظاهرا علت این تعویق راهپیمایی روز سه‌شنبه بوده که در اعتراض به بازداشت موسوی و کروبی برگزار شد.

حذف بخش‌های محرمانه؟

میرحسین موسوی و مهدی کروبی منتقدان دولت جمهوری اسلامی و از رهبران جنبش سبزروز گذشته جاسم ساعدی، یکی از اعضای هیات رئیسه مجلس مدعی شد، گزارش کمیته‌ی ویژه در مورد حوادث ۲۵ بهمن دارای بخش‌های محرمانه‌ای است و به همین علت ممکن است در صحن علنی خوانده نشود.
 خبرگزاری مهر از قول ساعدی نوشت «این گزارش از سوی هیات رئیسه به کمیته پنج نفره ارجاع داده شد تا با حذف موارد محرمانه یا اصلاح آن یا کلی‌گویی در خصوص موضوعات محرمانه آن را برای قرائت از پشت تریبون صحن علنی مجلس آماده کنند.»
 پس از تظاهرات ۲۵ بهمن شماری از نمایندگان فراکسیون اصولگرا در اقدامی بی‌سابقه در مجلس دست به تظاهرات زدند و علیه موسوی و کروبی شعار دادند. در پی این اقدام هیات رئیسه کمیته‌ای متشکل از رئیسان كمیسیون‌های امنیت ملی، شوراها و امور داخلی، قضایی، فرهنگی و اصل نود را مامور تهیه گزارشی در مورد آنچه "فتنه و حوادث ۲۵ بهمن" خوانده می‌شود کرد.

"طرح اسرائیلی – آمریکایی − انگلیسی"

صبح روز چهارشنبه (۱۱ اسفند) محمدابراهیم نكونام، رئیس کمیسیون اصل نود که ریاست کمیته ویژه را بر عهده دارد، گزارش یاد شده را برای نمایندگان حاضر در مجلس قرائت کرد. در این گزارش تظاهرات اعتراضی ۲۵ بهمن «غائله و آشوب»ی با «یك طرح و نقشه كاملا اسرائیلی- آمریكایی و انگلیسی» عنوان شده است.
 وزیر اطلاعات حیدر مصلحی ششم اسفند در یک برنامه تلویزیونی مدعی شده بود ناآرامی‌های ۲۵ بهمن ناچیز و ازدحام در خیابان‌ها به خاطر خرید عید بوده است.
 شماری از فعالان شبکه‌های اجتماعی با اشاره به این اظهارات از مردم دعوت کرده بودند عصر سه‌شنبه برای "خرید عید" به خیابان‌ها بیایند. مصلحی همچنین ادعا کرد یکی از کسانی که ۲۵ بهمن دستگیر شده مامور سازمان جاسوسی آمریکا بوده است.

اصحاب سکوت و تردید

بیانیه کمیته‌ی ویژه‌ی مجلس با تقبیح کسانی آغاز می‌شود که اصحاب سکوت و تردید خوانده می‌شوند. در بیانیه آمده است: «بی‌تفاوتی اصحاب سكوت موجب طمع دشمنان شده و اتخاذ مواضع مبهم توسط اصحاب تردید به هیچ وجه پذیرفتنی نیست.»
 در ادبیات رسمی جمهوری اسلامی، جنبش اعتراضی به نتایج اعلام شده‌ی انتخابات ریاست جمهوری در سال ۸۸ "فتنه" و دو نامزد معترض به این نتایج و دیگر رهبران اصلاح‌طلب "سران فتنه" نامیده می‌شوند.
 کمیته‌ی ویژه مدعی است در ناآرامی‌های پس از انتخابات و در جریان تظاهرات ۲۵ بهمن "سفارتخانه‌های خارجی و عوامل آنها" دخالت داشته‌اند. این کمیته به وزارت خارجه تکلیف می‌کند، «با این جسارت‌ها و گستاخی‌های غیرقانونی و خارج از عرف بین‌المللی قاطعانه برخورد كند.»

راهنمای عمل یا گزارش؟

در متنی که در مجلس خوانده شده هیچ اشاره‌ای به یافته‌ها و مستندات کمیته‌ی ویژه نشده است. این متن بیشتر به بیانیه‌ای می‌ماند که در ۱۴ بند وظایفی را بر عهده نهادها و افراد مختلف گذاشته است.
علی لاریجانی رئیس مجلس ضمن تشکر از اعضای کمیته اظهار داشت: «گزارش مجلس درباره غائله ۲۵ بهمن راهنمای عملی است برای دستگاه های اجرایی کشور که با دقت این موضوع را پیگیری کنند.»
 کمیته‌ی ویژه شبکه‌های ماهواره‌ای و شبکه مجازی را «ابزاری برای فرماندهی جریان فتنه و غائله ۲۵ بهمن» و «ابزاری در اختیار نظام امپراتوری خبری صهیونیستی» خوانده و از نهادهای مختلف می‌خواهد جلوی بهره‌گیری معترضان از این امکانات را بگیرند. ظاهرا نیروهای امنیتی پیشتر به این توصیه‌ها عمل کرده‌اند.
در جریان اعتراض‌های پس از انتخابات ۸۸ یکی از مهمترین رویکردهای حکومت جلوگیری از دسترسی معترضان به وسائل ارتباطی به ویژه تلفن همراه و اینترنت بوده است.

تصمیم با خامنه‌ای است

آیت‌الله سیدعلی خامنه‌ای، رهبر جمهوری اسلامی ایراندر بند نهم بیانیه‌ی کمیته‌ی ویژه تصریح شده که «تمامی افراد و جریانات سیاسی و سایت‌های داخلی و خارجی و رسانه‌هایی كه زمینه‌ساز و مبلغ و دعوت كننده برای شركت در غائله ۲۵ بهمن بودند و همچنان در آن مسیر گام برمی‌دارند دشمنان ملت ایران و در خط آمریكا، اسرائیل و انگلیس هستند.»
کمیته‌ی ویژه‌ی مجلس در پایان بیانیه‌ی خود خواستار «رسیدگی قضایی و تعقیب آقایان موسوی و كروبی و وابستگان و همراهان آنها» شده و خطاب به قوه قضاییه تاکید می‌کند که نمایندگان «دیگر توجیهی در عدم برخورد را مجاز نمی‌دانند».
رئیس قوه قضاییه پیشتر گفته بود، برخورد به موسوی و کروبی از اختیار این قوه خارج و وابسته به صلاحدید رهبر جمهوری اسلامی علی خامنه‌ای است.
 تظاهرات روز ۱۰ اسفند در تهران و بسیاری از شهرهای بزرگ ایران برای اعتراض به بازداشت موسوی و کروبی انجام شد که گفته می‌شود به دستور مستقیم خامنه‌ای صورت گرفته است.






موج سبز: در پی ممانعت مدیران مجتمع پتروشیمی تبریز از اجرای مصوبه هیات دولت در خصوص تبدیل وضعیت استخدام کارگران متخصص و فنی پیمانی به قراردادی، کارگران متخصص و پیمانی شاغل در این مجتمع تجمع کردند.
به گفته یکی از کارگران مجتمع پتروشیمی تبریز، نزدیک به ۱۸۰۰ کارگر متخصص به صورت پیمانکاری در مجتمع پتروشیمی تبریز مشغول به کار هستند.
وی با بیان اینکه سابقه این کارگران به صورت متوسط ۱۷ سال است، گفت: “با توجه به مصوبه دولت مبنی به تبدیل وضعیت استخدامی تمامی صاحبان شاغل غیرحجمی و تخصصی پیمانی به قراردادی، انتظار داشتیم که مسوولان پتروشیمی تبریز نیز این مصوبه را اجرا کنند.”
این کارگر پتروشیمی در ادامه افزود: “متاسفانه کارفرمای مجتمع تا این لحظه به بهانه اینکه دستور اجرای این مصوبه را باید وزیر نفت صادر کند، نه تنها نسبت به اجرای دستور رئیس‌جمهور بی‌تفاوت بوده بلکه درصد تغییر شرکت‌های پیمانکاری از ابتدای سال آینده نیز هستند.”
کارگران پیمانی پتروشیمی تبریز به همین دلیل در سه روز گذشته در مقابل این شرکت تجمع اعتراضی برپا کرده‌اند.



ناوهای جنگی آمریکا به طرف لیبی حرکت کردند

ناو هواپیمابر

در حالی‌که شرایط انسانی حاکم بر لیبی سخت‌تر شده، آمریکا اعلام کرد که چهار ناو جنگی را به نزدیکی لیبی اعزام کرده و احتمال تحریم هوایی لیبی از طرف ناتو وجود دارد. دولت فرانسه دخالت نظامی را منوط به نظر شورای امنیت می‌داند.

ناوهای جنگی آمریکا روز سه‌شنبه (اول مارس / ۱۰ اسفند) به سمت لیبی حرکت کردند. واشنگتن هشدار داده است که در صورت عدم کناره‌گیری معمر قذافی، لیبی به عنوان یک کشور تولیدکننده نفت ممکن است به جنگ داخلی کشیده شود.
رابرت گیتس وزیر دفاع و مایک مولن رییس ستاد مشترک ارتش آمریکا اعلام کردند که آمریکا تمام گزینه‌ها در قبال لیبی را مورد بررسی قرار می‌دهد؛ ولی در عین اینکه بر فشارهای خود علیه لیبی افزوده، هنوز تصمیم قطعی و جدی نگرفته است.
گیتس خطاب به روزنامه‌نگاران گفت که پنتاگون دو کشتی و صدها تفنگدار دریایی را به آب‌های مدیترانه ارسال کرده تا چنانچه لازم شد برای جابه‌جایی اتباع خارجی کمک کند.
مقامات مصری اعلام کردند که دو ناو هواپیمابر "کرسارج" با دو هزار تفنگدار دریایی و ناو "پانس" در شب چهارشنبه وارد کانال سوئز شده‌اند. روز دوشنبه نیز ناو اژدرافکن "بَرب" این مسیر را به سوی دریای مدیترانه طی کرده‌ بود.
کاخ سفید نیز اعلام کرد که هدف از ارسال ناوها و هواپیماهای جنگی آمریکا به نزدیکی لیبی، قرار گرفتن در حالت آماده‌باش برای مقابله با فجایع انسانی است؛ هر چند که هیچ گزینه‌ای حتی حمله نظامی به لیبی قابل رد کردن نیست.
با این حال به نوشته رویترز، آمریکا تاثیر چندانی بر شرایط داخلی لیبی نمی‌تواند بگذارد و موثرترین کارهایی که تاکنون انجام داده عرض اندام نظامی و بلوکه کردن سی میلیارد دلار از دارایی‌های لیبی بوده است.
سوزان رایس نماینده آمریکا در سازمان ملل روز سه‌شنبه در مصاحبه با شبکه‌ی آمریکایی ای بی سی گفت که آمریکا به فشارهای خود بر معمر قذافی تا زمان کناره‌گیری وی از قدرت ادامه خواهد داد تا بدین ترتیب مردم لیبی بتوانند به آزادی سخن گفته و آینده خود را رقم بزنند.
به گفته رایس، آمریکا در عین حال تلاش دارد تا از افزایش قیمت نفت که ظرف دو هفته اخیر به خاطر تنش در لیبی به بالاترین سطح خود از دو سال و نیم قبل تاکنون رسیده، جلوگیری کند. رایس افزود که این تلاش آمریکا احتمالا پیامدهایی بر تولید جهانی نفت خواهد داشت.
باراک اوباما، رئیس‌جمهور و هیلاری کلینتون، وزیر خارجه آمریکا حالی که نیروهای وابسته به قذافی تلاش می‌کنند تا مناطق سقوط کرده کشور را از معترضان باز پس گیرند، هیلاری کلینتون وزیر خارجه آمریکا هشدار داد که در صورت عدم کناره‌گیری قذافی از قدرت، این کشور با خطر جنگ داخلی مواجه خواهد شد.
کلینتون روز سه‌شنبه خطاب به قانون‌گزاران آمریکایی گفت که لیبی با دو احتمال برای سال‌های آتی مواجه است: یا وارد جنگ داخلی طولانی و پرآشوب خواهد شد و یا اینکه یک دموکراسی مسالمت‌آمیز بر کشور حاکم می‌شود.
به گفته کلینتون، آمریکا و اعضای پیمان ناتو مشغول بررسی وضع قانونی در ممنوعیت پرواز هواپیماها در حریم هوایی لیبی هستند.
در صورت تصویب چنین قانونی، قذافی دیگر قادر به مقابله به معترضان از طریق جنگنده‌ها نخواهد بود، هر چند که کارشناسان می‌گویند رهبر لیبی اساسا از نیروی زمینی برای سرکوب مخالفان استفاده می‌کند. به گفته یک مسئول نظامی آمریکایی، تحریم هوایی لیبی امری خطرناک است چرا که این کشور ضد هوایی‌های قدرتمندی دارد.
برآوردها حاکی از این است که نیروی هوایی لیبی ۲۱۶ موشک زمین به هوا، ۱۴۴ موشک پیشرفته و ۷۲ موشک دفاعی در اختیار دارد، هر چند به گفته کارشناسان، تجهیزات هوایی لیبی به دلیل عدم رسیدگی و همچنین عدم استفاده از آنها کارایی چندانی ندارند.

نظر فرانسه و بریتانیا
در واکنش به اشاره آمریکا به احتمال تحریم هوایی لیبی، فرانسه با این امر مخالفت و مشارکت پاریس در وضع چنین قانونی را منوط به تصویب آن در شورای امنیت کرده است. وزیر دفاع فرانسه گفت که این کشور فعلا اولویت‌های دیگری داشته و وضعیت انسانی نامناسب حاکم بر لیبی اهمیت بیشتری دارد.
اما دیوید کامرون نخست‌وزیر بریتانیا اعلام کرد که لندن اجازه نخواهد داد اتفاقی که برای کردها در زمان صدام حسین رخ داد (عملیات انفال)، در لیبی نیز تکرار شود و به همین دلیل طرح‌هایی نظامی را در دست بررسی دارد.
کامرون همچنین در سخنان خود اشاره کرد که بریتانیا ممکن است مخالفان دولت لیبی را به سلاح مجهز کند؛ اما سخنگوی وزارت خارجه بریتانیا با کاستن از شدت سخنان نخست‌وزیر این کشور اعلام کرد که لندن تلاش می‌کند تا با دولت تشکیل شده از طرف مخالفان قذافی تماس بگیرد تا دید بهتری نسبت به شرایط به دست آورد.
یک سازمان حقوق بشری لیبی طی بیانیه‌ای که الشرق‌الاوسط منتشر شد، اعلام کرد که نیروهای امنیتی لیبی شروع به آدم‌ربایی در مناطق مختلف کرده‌اند و این نگرانی عمیق وجود دارد که از انسان‌ها به عنوان سپر استفاده کنند.
در واکنش به تحرک کشورهای غربی، اتحادیه عرب در ۲۹ مارس تشکیل جلسه خواهد داد. این اتحادیه قصد دارد در نشست آتی خود طرح قانونی را مبنی بر مخالفت با هرگونه دخالت نظامی در لیبی، به تصویب برساند.


کمیته ویژه مجلس برای ۲۵ بهمن: موسوی و کروبی خائن‌اند، محاکمه‌شان کنید

یک روز پس از تظاهرات ۲۵ بهمن شماری از نمایندگان مجلس شورای اسلامی در جلسه علنی مجس شعارهای تندی علیه رهبران مخالفان سر داده و از جمله خواستار اعدام میرحسین موسوی و مهدی کروبی شدند.
یک روز پس از آن که معترضان به حکومت بار دیگر در تهران و چند شهر دیگر به خیابان‌ها ریختند، کمیته ویژه مجلس ایران برای بررسی تظاهرات ۲۵ بهمن در گزارشی با متهم کردن رسانه‌های ماهواره‌ای و سایت‌های اینترنتی به «فرماندهی جریان فتنه» محاکمه میرحسین موسوی و مهدی کروبی را خواستار شد. 
کمیته‌ای که از سوی رئیس مجلس شورای اسلامی برای بررسی تظاهرات ۲۵ بهمن تشکیل شده بود، گزارش خود را در این باره ارائه کرده و این گزارش در جلسه علنی روز چهارشنبه مجلس شورای اسلامی خوانده شد.

یک روز پس از تظاهرات ۲۵ بهمن و پس از آن که شماری از نمایندگان مجلس شورای اسلامی در جلسه علنی مجلس شعارهای تندی علیه رهبران مخالفان سر داده و از جمله خواستار اعدام میرحسین موسوی و مهدی کروبی شده بودند، علی لاریجانی رئیس مجلس خواستار تشکیل کمیته‌ای از رؤسای کمیسیون‌های قضایی، اصل ۹۰، امنیت ملی، فرهنگی و سیاست داخلی برای بررسی آن چه وی «اقدامات سران فتنه در ۲۵ بهمن»‌ خوانده بود شد.
این کمیته در بخشی از گزارش خود از تظاهرات ۲۵ بهمن که در پی فراخوان میرحسین موسوی و مهدی کروبی برگزار شده بود، با عنوان «غائله و آشوب کاملاً اسرائیلی، آمریکایی، انگلیسی، ضد انقلابی و خائنانه» یاد کرده و خواستار محاکمه این دو رهبر مخالفان در ایران شده است.
در بخشی از این گزارش آمده است: «دعوت‌کنندگان و زمینه‌سازان و مشوقان ناامن‌سازی کشور در ۲۵ بهمن و قبل و بعد از آن همچون میرحسین موسوی و (مهدی) کروبی و دیگران خائن به ملت‌اند و همچون ضد انقلاب مستوجب برخورد قاطعانه و قانونی هستند.»
این در حالی است که بر اساس برخی گزارش‌های منتشر شده، میرحسین موسوی و مهدی کروبی، که پس از تظاهرات ۲۵ بهمن مدتی در حصر کامل خانگی قرار گرفته بودند، از چند روز پیش به همراه همسران‌شان به زندان حشمتیه تهران منتقل شده و هیچ اطلاعی از وضعیت آنها در دست نیست.
در این میان کمیته ویژه مجلس برای بررسی تظاهرات ۲۵ بهمن در گزارش ۱۴ بندی خود از جمله «سفارتخانه‌های خارجی و عوامل آنها» را متهم به دست داشتن در آن چه در این گزارش با عنوان «فتنه ۲۵ بهمن ماه و فتنه سال ۸۸» نامیده شده، کرده و از وزارت امور خارجه خواسته است با این «جسارت‌ها و گستاخی‌ها» برخورد کند.
اطلاق عنوان فتنه به تظاهرات ۲۵ بهمن و مقایسه آن با تظاهرات گسترده مردم در سال ۱۳۸۸ در اعتراض به نتایج اعلام شده برای انتخابات ریاست جمهوری از سوی کمیته ویژه مجلس در حالی است که رسانه‌ها و مقام‌های جمهوری اسلامی در روز برگزاری این تظاهرات بارها اوضاع را در تهران «عادی» اعلام کرده و از «شمار اندک» تظاهرکنندگان سخن گفته‌ بودند.

در بخش دیگری از گزارش کمیته ویژه مجلس از شبکه‌های ماهواره‌ای و سایت‌های اینترنتی به عنوان «ابزاری برای فرماندهی جریان فتنه و غائله ۲۵ بهمن» نام برده شده و از دولت و قوه قضائیه خواسته شده است «اقدامات حقوقی و فنی را برای پیشگیری و خنثی‌سازی این ابزارها» به کار گیرند.
در همین حال ارائه گزارش کمیته ویژه مجلس برای بررسی تظاهرات ۲۵ بهمن‌ماه به مجلس که تنها حدود دو هفته پس از این تظاهرات صورت گرفت، واکنش علی مطهری، نماینده اصول‌گرای تهران، را در پی داشت.
علی مطهری در واکنش به این گزارش از عدم ارائه گزارش حادثه حمله به کوی دانشگاه با گذشت بیش از یک سال از تهیه آن انتقاد کرد.
وی در تذکری در این باره خطاب به هیئت رئیسه مجلس اظهار داشت: «حادثه ۲۵ بهمن به هیچ عنوان قابل دفاع نیست، اما بیش از یک سال است که از حادثه کوی دانشگاه گذشته و هنوز گزارش آن در مجلس قرائت نشده است.»
اواخر خردادماه سال گذشته و تنها چند روز پس از انتخابات ریاست جمهوری و آغاز اعتراض‌های مردمی در ایران، شماری از نیروهای پلیس و لباس‌شخصی با حمله به کوی دانشگاه تهران، اقدام به ضرب و شتم دانشجویان کرده و ده‌ها نفر را بازداشت کردند.
پس از این حمله علی لاریجانی، رئیس مجلس شورای اسلامی، برخورد با دانشجویان را «نسنجیده و نادرست» خوانده و دستور تشکیل کمیته ویژه‌ای برای رسیدگی به حادثه را صادر کرد.
هر چند این کمیته در ۱۸ شهریور سال ۱۳۸۸ گزارشی در این باره در جلسه غیرعلنی مجلس ارائه کرد، ادامه رسیدگی به این حمله که بر اساس فیلم‌های منتشر شده توسط نیروهای گارد ویژه نیروی انتظامی و لباس‌شخصی صورت گرفته بود، از آن زمان تاکنون مسکوت مانده است.
در این میان انتقاد علی مطهری از عدم قرائت گزارش کوی و رسیدگی نکردن مجلس به این حادثه با واکنش تند نمایندگان حامی دولت روبه‌رو شد،‌ که وی را متهم به تلاش برای تحت‌الشعاع قرار دادن گزارش تظاهرات ۲۵ بهمن می‌کردند.
در مقابل علی مطهری با بیان این که مجلس موضع خود را نسبت به تظاهرات ۲۵ بهمن روشن کرده، خواستار موضع‌گیری دولت در این باره شده و گفت: «در مصاحبه تلویزیونی که با رئیس جمهور انجام شد، وقتی مصاحبه‌کننده از ایشان موضع وی را درباره حوادث ۲۵ بهمن پرسید، ایشان شروع به دفاع از رحیمی و مشایی کرد و بحث را عوض کرد. ما انتظار داریم دولت هم موضع خود را روشن کند.»




دادستان تهران دستگیری و حبس موسوی و کروبی را دروغ خواند

عباس جعفری‌ دولت‌آبادی، دادستان تهران
عباس جعفری‌ دولت‌آبادی، دادستان تهران، با دروغ خواندن گزارش‌های منتشر شده از انتقال میرحسین موسوی و مهدی کروبی به زندان حشمتیه تهران ادعا کرد که این دو رهبر مخالفان در ایران همچنان در خانه‌های خود به سر می‌برند.
به گزارش خبرگزاری کار ایران، ایلنا، عباس جعفری‌ دولت‌آبادی، دادستان تهران، روز چهارشنبه گفته است که میرحسین موسوی و مهدی کروبی به همراه همسران‌شان در خانه‌های خود به سر می‌برند.

این سخنان در حالی بیان شده است که روز یکشنبه گزارش‌هایی از انتقال میرحسین موسوی و مهدی کروبی و همسران‌شان به مکانی نامعلوم منتشر شده و یک روز بعد از آن نیز سایت‌های اینترنتی نزدیک به این دو رهبر مخالفان در ایران از انتقال آنها به زندان حشمتیه تهران خبر دادند.
به دنبال فراخوان میرحسین موسوی و مهدی کروبی، برای برگزاری یک راهپیمایی در روز ۲۵ بهمن، که با استقبال ده‌ها هزار نفر در سراسر کشور روبه‌رو شد، مقام‌های جمهوری اسلامی با افزایش محدودیت‌ها برای این دو رهبر مخالفان، آنها را به طور کامل در حصر خانگی قرار داده و شماری از نمایندگان مجلس نیز در جلسه علنی مجلس شورای اسلامی خواستار اعدام آنها شدند.
در این میان عباس جعفری ‌دولت‌آبادی، دادستان تهران، که در حاشيه همايش دادستان‌هاي كشور با خبرنگاران سخن می‌گفت، در پاسخ به این پرسش که آیا میرحسین موسوی و مهدی کروبی در حصر خانگي به سر مي‌برند گفته است: «اين تعابير معاني ديگري پيدا مي‌كند، آقايان كروبي و موسوي به همراه همسران‌شان در منزل‌هاي خود حضور دارند.»
وی همچنین در پاسخ به خبرنگاری که به خاموش بودن چراغ‌ خانه‌های این دو رهبر مخالفان اشاره کرده بود، هم اظهار داشته است: «باز هم مي‌گويم دروغ حد و اندازه ندارد.»
روز سه‌شنبه نیز غلامحسین محسنی‌ اژه‌ای، دادستان کل کشور و سخنگوی قوه قضائیه، درباره گزارش‌های منتشر شده در مورد انتقال میرحسین موسوی و مهدی کروبی به زندان گفته بود: «اخبار منتشره از سوی برخی رسانه‌های معاند مبنی بر انتقال آقایان موسوی و کروبی به بازداشتگاه حشمتیه صحت ندارد.»
این در حالی است که سایت اینترنتی کلمه‌ که به میرحسین موسوی نزدیک است، روز دوشنبه اعلام کرده بود که میرحسین موسوی و مهدی کروبی، به همراه زهرا رهنورد و فاطمه کروبی دستگیر شده و به زندان حشمتیه انتقال یافته‌اند.
همچنین اردشیر امیر ارجمند، مشاور ارشد میرحسین موسوی، در گفت‌و‌گو با رادیوفردا این خبر را تأیید کرده بود.
فرزندان موسوی و کروبی نیز اعلام کرده‌اند پس از تظاهرات ۲۵ بهمن که به فراخوان موسوی و کروبی صورت گرفت، هیچ تماسی با پدران و مادران خود نداشته‌اند.
همچنین دختران میرحسین موسوی و زهرا رهنورد نیز در واکنش به خبر خبرگزاری فارس، که در آن انتقال رهبران مخالفان به زندان تکذیب شده بود، اعلام کرده بودند: «ما فرزندان دکتر رهنورد و مهندس موسوی تکذیب خبر بازداشت و انتقال آنها را به زندان حشمتیه ، که توسط برخی سایت‌های دولتی در واکنشی شتاب‌زده به این خبر پخش شد رد می‌کنیم.»
فرزندان رهنورد و موسوی همچنین تاکید کرده بودند: «تنها هنگامی عدم صحت خبر بازداشت پدر و مادرمان برای ما مشخص و قابل باور خواهد شد، که فوراً آنها را در خانه پدری خود و بدون تهدید یا حضور نیروهای امنیتی یا نظامی در صحت و سلامت کامل فیزیکی و روحی همان گونه که تا پیش از ناپدید شدن بوده‌اند، دیدار کنیم.»
اعضای خانواده مهدی کروبی نیز روز دوشنبه خبر خبرگزاری فارس را «کذب محض» خوانده و اعلام کردند که «تمامی شواهد حاضر دال بر عدم حضور مهدی کروبی و فاطمه کروبی در منزل است».
تکذیب خبر زندانی شدن میرحسین موسوی و مهدی کروبی و همسران‌شان توسط مقام‌های قضایی جمهوری اسلامی در حالی است که انتشار خبر بازداشت رهبران مخالفان واکنش‌های جهانی را نیز در پی داشته و از جمله کشورهای آلمان، ایالات متحده آمریکا و نیز رئیس پارلمان اروپا با محکوم کردن بازداشت آقایان موسوی و کروبی خواستار آزادی آنها شده‌اند.
همچنین روز سه‌شنبه نیز تظاهراتی در تهران و چند شهر دیگر در اعتراض به حصر خانگی و بازداشت میرحسین موسوی ومهدی کروبی برگزار شد.



صادق لاریجانی: گفتیم در صورت لزوم انتخابات را باطل می‌کنیم، نپذیرفتند

صادق لاریجانی، رئیس قوه قضائیه
رئیس قوه قضائیه روز چهارشنبه بار دیگر وقوع «تقلب» در انتخابات ریاست جمهوری سال ۸۸ را «دروغ بزرگی» دانست و افزود نظام جمهوری اسلامی پیشنهاد بازشماری برخی از صندوق‌ها و در صورت لزوم «ابطال انتخابات» را داده، اما معترضین نپذیرفته‌اند.
به گزارش خبرگزاری کار ایران، ایلنا، صادق لاریجانی در این زمینه گفت: «بعد از انتخابات به کسانی که مدعی تقلب بودند گفتیم صندوق‌ها را به طور رندوم در مقابل نمایندگان خود شما بازشماری می‌کنیم، اگر به عدد قابل توجهی از تخلف رسیدیم، آن‌گاه تمام صندوق‌ها را باز و حتی انتخابات را ابطال می‌کنیم.»
این در حالی است که به دنبال اعتراض مهدی کروبی، میرحسین موسوی و محسن رضایی،‌ سه نامزد انتخابات خرداد ۸۸، به نتیجه این رأی‌گیری، شورای نگهبان پیش از بازشماری برخی از صندوق‌ها اعلام کرده بود که «تخلفات عمده‌ای» در رأی‌گیری صورت نگرفته و لذا ابطال انتخابات منتفی است.
شورای نگهبان در دوم تیرماه ۸۸ پیشنهاد داد که با تشکیل هیئت‌ ویژه‌ای که از سوی این شورا انتخاب شده بود و با حضور نمایندگان معترضان به نتیجه انتخابات، ۱۰ درصد از صندوق‌ها مورد بازشماری و بررسی قرار گیرند و نتایج آن منتشر شوند.
رئیس قوه قضائیه روز چهارشنبه با اشاره به خودداری آقایان موسوی و کروبی از پذیرفتن این پیشنهاد شورای نگهبان گفت: «اطرافیان همین سران فتنه در جلسه‌ای که خدمت رهبری داشتیم اعلام کردند که مطمئن هستیم نتیجه انتخابات تغییر نمی‌کند، بلکه تخلفات در مبادی مسائل است.»
این اظهارات در حالی بیان شده است که در آن زمان، میرحسین موسوی در واکنش به پیشنهاد شورای نگهبان بر ابطال انتخابات تأکید کرد و با رد تشکیل هیئت ویژه توسط شورای نگهبان، خواستار رسیدگی یک هیئت حکمیت ملی مستقل به شکایات انتخاباتی شد.
مهدی کروبی نیز خواستار تشکیل هیئتی مستقل برای شمارش ده درصد از صندوق‌ها شده و با این وجود تأکید کرده بود که «هرگز شمارش ده درصد صندوق‌ها مشکلی را حل نمی‌کند».
با این حال شورای نگهبان در تاریخ ۸ تیرماه، ضمن اعلام بازشماری آرای ۱۰ درصد از صندوق‌ها تحت نظر هیئت انتخابی خود، صحت دهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری و پیروزی محمود احمدی‌نژاد در این رأی‌گیری را تأیید کرد.
رئیس قوه قضائیه در ادامه صحبت‌های خود گفت: «افرادی که در انتخابات رأی نیاوردند باید عقلانی رفتار کرده و خاضعانه و خاشعانه این مسئله را می‌پذیرفتند. از سوی دیگر فردی که در انتخابات رأی نیاورد باید ادبیات صحیح داشته و عقلایی و عاطفی رفتار کند و ادبیاتی به کار نبرد که اسباب زنندگی باشد.»
به دنبال اعلام نتایج شمارش آرای استان‌های مختلف که ساعاتی پس از پایان یافتن انتخابات ۲۲ خرداد صورت گرفت، میرحسین موسوی در پیامی اعلام کرد که به وی اعلام شده که پیروز انتخابات است و حتی برخی از مقامات جمهوری اسلامی این پیروزی را به وی تبریک گفته‌‌اند.
با این‌حال وزارت کشور اعلام کرد که محمود احمدی‌نژاد با کسب بیش از ۶۳ درصد آرا در این انتخابات به پیروزی رسیده است که اعلام این خبر موجی از اعتراضات را از همان ساعات اولیه در کشور برانگیخت.

«هتاکی‌ها به برخی از مسئولان و خانواده‌های آن‌ها مستحق حد است»

رئیس قوه قضائیه همچنین روز چهارشنبه «هتاکی‌های» اخیر‌ صورت گرفته به برخی از مسئولان و خانواده‌ها را «ظلم» دانست و گفت افرادی خارج از چارچوب قانونی و شرعی اقدام می‌کنند.
وی گفت: «متأسفانه عده بسیار محدودی به خود اجازه می‌دهند که در کوچه و خیابان راه افتاده و علیه هرکسی که می‌خواهند شعار سرداده و خود آن را محاکمه کنند. ما نمی‌توانیم این وضعیت را تحمل کنیم.»
به نظر می‌رسد اشاره آقای لاریجانی به فیلمی باشد که به تازگی در اینترنت منتشر شده که در آن چند تن از «لباس شخصی‌ها» در «پارکینگ حرم شاه‌ عبدالعظیم» در جنوب تهران با حمله به فائزه هاشمی رفسنجانی،‌ دختر آیت‌الله هاشمی رفسنجانی، و بستگانش، وی را با الفاظ بسیار رکیکی مورد خطاب قرار داده و شعارهایی علیه اکبر هاشمی رفسنجانی و میرحسن موسوی سر می‌دهند.
صادق لاریجانی این «هتاکی»ها را مورد انتقاد قرار داد و گفت: «این امر ظلم است. ظلم که شاخ و دم ندارد. ما اگر به مسئول یا خانواده او انتقادی داریم راه و روشی دارد. شاید بنده هم به آن فرد انتقاداتی داشته باشم، اما آیا راه آن این است به خیابان آمده شعار دهم یا ناسزا سر دهم که بعضا حد شرعی هم دارد.»
وی با تأکید بر این که کار قضایی «روش و منش» دارد، افزود که شاید برخی «از جریان فتنه و حامیان آنها» مجرم باشند که قوه قضائیه باید حسب وظیفه با آن‌ها برخورد کند.
رئیس قوه قضائیه افزود که جامعه باید از این «برخوردهای ناشایست» پاک شود و گفت: «ما در جامعه اسلامی زندگی می‌کنیم که منعکس از کتاب و سنت است، حال چگونه در این جامعه خطاب به خانم یا آقایی برخی کلمات که مستحق حد است به کار می‌بریم.»
وی تأکید کرد که «همه مسئولان» باید نسبت به این مسئله موضع‌گیری کنند و خاطرنشان کرد که قوه قضائیه در برابر «عده محدودی که قانون‌شکن بوده و حرمت شرعی را نگه نمی‌دارند منفعل» نخواهد بود.
پیشتر آیت‌الله بیات زنجانی، از مراجع شیعه، در واکنش به این تصاویر منتشر شده، به کار بردن الفاظ رکیک به فائزه رفسنجانی را به شدت مورد انتقاد قرار داده و گفت: «متعجبم از این که وضعیت به شکلی درآمده که عده‌ای در این کشور به راه می‌افتند و هتک حرمت‌هایی می‌کنند که براساس فقه شیعه مصداق "حد قذف" است و احدی به آنها متعرض نمی‌شود».
علاوه بر این پایگاه اطلاع‌رسانی آیت‌الله هاشمی رفسنجانی نیز از سکوت محمود احمدی‌نژاد در قبال هتاکی به دختر رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام به شدت انتقاد کرد.




بحران سياسی ايران و بازار جهانی نفت

شبح يک شوک تازه نفتی بر فراز اقتصاد جهانی سايه انداخته است.
در پی يک آرامش کوتاه مدت، بهای نفت سه شنبه اول مارس بار ديگر حرکت اوج گيرنده خود را از سر گرفت.
در رسانه های اقتصادی غرب و آسيا، نفت و اوج گيری بهای آن در صدر خبرهای روز قرار گرفته و با توجه به گسترش انقلاب ها و اعتراض های مردمی در آفريقای شمالی و خاور ميانه از جمله ايران، شبح يک شوک تازه نفتی بر فراز اقتصاد جهانی سايه انداخته است.
راديو فردا در اين زمينه با فريدون خاوند گفت و گو کرده است.

راديو فردا: چرا بازار جهانی نفت در پی آرامش نسبی روز دو شنبه، روز سه شنبه دوباره به تب و تاب افتاد؟

فريدون خاوند: روز دوشنبه عربستان سعودی متعهد شد کمبود ناشی از قطع صادرات بخشی از نفت ليبی را جبران کند. می دانيد که مهم ترين ميدان ها و تاسيسات نفتی ليبی به دست مخالفان قذافی افتاده و اينها هم اعلام کرده اند به زودی توليد و صدور نفت را، در اين ميدان ها، به حالت عادی در خواهند آورد. منتهی فعلا وضع غير عادی است.
آژانس بين المللی انرژی، کمبود نفت ليبی در بازار را ۵۰۰ تا ۷۰۰ هزار بشکه در روز ارزيابی می کند و عربستان سعودی به راحتی توانايی جبران اين مقدار کمبود را دارد.
منتهی رويداد های روز سه شنبه تا اندازه ای آرامش ناشی از موضع گيری رياض را خنثی کرد، چون از يک طرف اين ترس شدت گرفت که بحران ليبی ممکن است به درازا بکشد.
از طرف ديگر، درگيری های ديروز در تهران و شهرهای بزرگ ايران و حضور نيرو های مخالف در خيابان ها، آن هم به رغم بسيج انبوه نيرو های دولتی، محافل مالی بين المللی را به اين نتيجه رساند که جنبش های مردمی خاورميانه، از جمله در کنار ميدان های نفتی خليج فارس، رو به گسترش می رود و به همين علت بهای نفت برنت دريای شمال به بالای هر بشکه ۱۱۴ دلار رسيد.

آيا اطلاع و گزارشی در دست است که نشان دهد رويدادهای ديروز تهران احتمالا بر بازار جهانی نفت و تحولات آتی آن تاثير گذاشته است؟

می توان گفت که دستکم بخشی از محافل مالی و کارشناسی بين المللی بحران ايران را بسيار جدی تلقی می کنند، از جمله به دليل اين که اين بحران به درازا کشيده و، مهم تر از آن، در يک کشور بسيار مهم نفتی جريان دارد.
خبرگزاری فرانسه سه شنبه شب ضمن اشاره به رويداد های ديروز ايران در ارتباط به اعتراض عليه بازداشت مير حسين موسوی و مهدی کروبی به نقل از يک موسسه کارشناسی نفتی ( Summit Energy ) می نويسد که اين بار اين ايران است که نگرانی سرمايه گذاران را بر انگيخته و آنها را عصبی کرده است. همان خبرگزاری اضافه می کند که علاوه بر ايران، نگرانی هايی هم در مورد کويت و عمان وجود دارد.

با توجه به اين که در حال حاضر ايران رياست دوره ای سازمان «اوپک» را بر عهده دارد، آيا جمهوری اسلامی می تواند بر تصميم های «اوپک» در مورد مديريت بازار نفت تاثير بگذارد؟

مسعود مير کاظمی، وزير نفت ايران و رييس دوره ای «اوپک»، با افزايش توليد نفت اين سازمان برای جبران سقوط صادرات نفت ليبی مخالفت کرده است. ولی صدای آقای مير کاظمی چندان به گوش نمی رسد و اين عربستان سعودی است که قدرت واقعی را در سازمان اوپک در دست دارد.




ایران بار دیگر اتهام حمایت از شبه نظامیان طالبان را رد کرد

عکس تزئینی است.
به دنبال اظهارات یکی از فرماندهان ناتو در مورد حمایت جمهوری اسلامی از شبه نظامیان طالبان، سخنگوی وزارت امور خارجه ضمن رد این اتهام، اعلام کرد که آمریکا سعی دارد دیگران را بانی ناامنی‌های افغانستان معرفی کند.
رامین مهمان‌پرست در گفت‌و‌گو با «پرس تی‌وی»، شبکه تلویزیونی انگلیسی زبان دولت ایران، اظهارات مقامات آمریکایی در این مورد را «بی‌اساس» خواند.
او گفت: «آمریکایی‌ها برای این‌که صورت مسئله را عوض کنند، با توجه به این که مجبورند افغانستان را در آینده‌ای نزدیک ترک کنند، به دنبال این هستند که به نحوی ناامنی‌های این کشور را به گردن دیگران بیاندازند.»
سخنان سخنگوی وزارت خارجه ایران در واکنش به اظهارات یکی از فرماندهان ناتو در افغانستان اعلام شده است.
گرگوری اسمیت، دریادار آمریکایی، روز سه‌شنبه اعلام کرد که جمهوری اسلامی ایران از نظر «مالی، آموزشی و تجهیزاتی» از شبه نظامیان طالبان حمایت می‌کند.
آقای اسمیت از جمله تجهیزاتی که ایران در اختیار طالبان قرار می‌دهد به «قطعات فنی بمب‌های کنار جاده‌ای» اشاره کرد.
رامین مهمان‌پرست ضمن رد این اتهام، ثبات ایران و افغانستان را به یکدیگر مرتبط دانست و افزود که ایران از هر نوع اقدامی برای برقراری ثبات و امنیت در افعانستان حمایت می‌کند.
پیشتر نیز فرماندهان و مقامات آمریکایی و برخی از مقامات افغان اشاره کرده‌اند که ایران علاوه بر کمک به دولت حامد کرزی به نیروهای مخالف این دولت نیز کمک می‌رساند.
جمهوری اسلامی همواره این اتهام را رد کرده و تأکید کرده است که خواهان برقراری ثبات در افغانستان است.
سخنگوی وزارت امور خارجه ایران روز سه‌شنبه ایجاد «موج اعتراضات عظیم مردمی» که به گفته وی علیه آمریکا در منطقه ایجاد شده را عامل نگرانی آمریکا و بیان این اظهارات دانست و گفت که بهتر است آمریکایی‌ها با خروج از منطقه مانع از «ایجاد نفرت بیشتر در میان ملت‌ها نسبت به عملکرد» خودشان باشند.
در حال حاضر ۱۴۰ هزار نیروی نظامی خارجی در افغانستان فعال هستند که اغلب آنها در ارتش آمریکا عضویت دارند.