۱۳۸۹ اسفند ۲۲, یکشنبه

مهمترین خبرهای روز یکشنبه بخش دوّم، تحلیل ها و آخرین گزارشات از اعتراضات، بازداشتها، زندان، و بیدادگاهها --- بیانیه ها

بی‌خبری مطلق از مهدی و فاطمه کروبی

آماده باش نظامی؛ دیدار با موسوی و رهنورد

در حالی که به گفته مشاور مهدی کروبی هیچ خبری از وی و همسرش در دست نیست، فرزندان موسوی نوشتند با مادر و پدر خود ملاقات کرده اما از زندانبانان از آنها خواسته اند کاملا سکوت کنند. از سوی دیگر یک مقام آگاه به "روز" گفته به دنبال دستگیری سران جنبش سبز، در روزهای اعتراض، سیزده‌هزار نفر از نیروهای ناجا در آماده‌باش کامل به سر می‌برند و روزانه به آن‌ها یک میلیون ریال حقوق داده می شود؛ این جدا از نیروهای لباس شخصی و بسیجی ای است که در این روزها در خیابان ها حاضر می شوند.
سایت کلمه –ـ نزدیک به میرحسین موسوی –ـ با انتشار نامه فرزندان میرحسین موسوی و زهرا رهنورد، خبر داد برخی از اعضای خانواده این دو تن، به دیدار آن‌ها رفته‌اند.
آن‌گونه که در این نامه آمده این دیدار سه‌شنبه هفته پیش ـ همزمان با تظاهرات روز زن ـ انجام شده، اما خبر آن روز گذشته منتشر شده است. یک منبع آگاه به روز گفته است ۱۳ هزار نیروی نظامی در این روزبه حال آماده باش در آمده بودند.
پیش از این اخبار غیررسمی، حکایت از محدودیت‌های مختلفی برای فرزندان موسوی و رهنورد داشت. براساس این اخبار، آنان از اظهارنظر درباره وضعیت پدر و مادر خود، تا پیش از برخی "هماهنگی‌ها" منع شده اند.
سایت کلمه، پیش از این نیز از انتشار خبر دو تماس تلفنی میرحسین موسوی با اعضای خانواده خود، در روزهای نخستین حصر وی خودداری کرده بود. پس از آن نیز با انتشار خبری، به نقل از منابع آگاه مدعی شد که میرحسین موسوی و مهدی کروبی، به همراه همسران‌شان به زندان حشمتیه منتقل شده‌اند، اما چندی بعد این خبر را تکذیب کرد. این در حالی است که پیگیری‌های خبرنگار "روز" نشان داده است که موسوی و رهنورد برای یک روز از منزل خود خارج شده و سپس به آن برگشته‌اند.

فرزندان موسوی و رهنورد: پدر و مادرمان بر عهد خود وفادارند
فرزندان موسوی و رهنورد، در نامه خود، با اشاره به گذشت یک ماه از حصر والدین خود، برای نخستین بار از "خانه امنی در منطقه دماوند" نام برده‌اند که پدر و مادرشان گویا مدتی هم در آن‌جا بوده‌اند. آنان در نامه خود درباره چگونگی این دیدار نوشته‌اند: "پس از هفته‌ها بی‌خبری مطلق، روز سه شنبه مورخ ۸۹/۱۲/۱۷ طی تماس‌های جداگانه تلفنی مقام‌های امنیتی با خاله و عمویمان، آن‌ها جهت توضیحات احضار شدند. اتفاقی مشابه برای تنها یکی از ما دختران نیز افتاد. در این ملاقات‌های امنیتی، گفته شد که امکان دیدار با والدین برای تنها او ممکن شده است. به خاله و عمو نیز این پیشنهاد ارائه می‌شود که مورد قبول قرار نمی‌گیرد".
این نامه با اشاره به برخی از شروط برای این دیدار، نوشته است: "بعد از گرفتن قول و قرار و تاکید بر مطرح نکردن مباحث سیاسی وارد خانه‌ای که در پاستور بود شده و پس از گذشتن از حیاط این خانه که پر از نیروهای امنیتی و ونی با شیشه های سیاه بود، وارد تنها اتاق خانه شدیم. پدر و مادر را که مشخص بود که از این ملاقات بی‌خبر بودند، با هیجانی غیر قابل وصف در آغوش کشیدیم".
این نامه با اشاره به شرایط امنیتی در منزل موسوی و رهنورد آورده است: "آزاردهنده‌تر از ده جفت چشم نیروهای امنیتی که از دیوار شیشه‌ای مارا زیر نظر داشتند، فرد امنیتی بود که حق به جانب و گویی که جزوی از اعضای خانواده است، میان ما نشسته بود و با اظهارنظرها ادامه حرف‌ها را به دلخواه خود خاتمه می‌داد".
فرزندان موسوی و رهنورد، همچنین با اشاره به "ضیافت شاهانه‌ای بود که با میزی پر از میوه وچای و نوشیدنی‌های متنوع" که "به احتمال قریب یقین برای مقصودی تبلیغاتی آماده شده" آورده‌اند: "پدر با حساسیت ویژه‌ای تاکید کرد که روز بیست و پنجم بهمن، یعنی آغاز بی‌خبری ما از آن‌ها در یورش ماموران امنیتی به خانه بسیاری از اسناد و مدارک دوران نخست وزیری که نمی‌بایست جز دست ایشان باشد، به همراه حجم قابل ملاحظه ای از اوراق و کتاب‌ها وسی‌دی‌ها مادرم که محصول یک عمر تلاش و تدریس در دانشگاه‌های هنری بوده است، ضبط گردیده است. در این یورش شخصی‌ترین اشیا خانه از جمله آلبوم‌های شخصی نیز مورد بازرسی قرار گرفت. اما با این همه مطمئن شدیم که پدر و مادر جدی‌تر از گذشته بر عهد خود با مردم وفادارند".
فرزندان موسوی و رهنورد، در پایان نامه خود آورده‌اند: "پس از اتمام این ملاقات محدود و غیرطبیعی از ما مصرانه خواسته شد که در این باره کاملا سکوت کنیم. فشار نیروهای امنیتی برای مسکوت نگه داشتن این موضوع برای ما ابهام برانگیز است. انگیزه‌ها و دلایل پنهان و آشکار و استفاده‌های احتمالی از آن هرچه باشد، اجبار زندان‌بانان برای تن دادن به این ملاقات، پیروزی بزرگی برای مردم ایران است. ما هم‌چنان بر غیرقانونی بودن این حصر و محدودیتهای اعمال شده تاکید داریم. ما نزدیک دو سال است که دوشادوش هم این راه را پیموده و نگاه امیدوار خود را به فرداهای روشن سبز دوخته‌ایم از این رو وظیفه خود دانستیم که شما خواهران و برادران عزیز را نیز در جریان این ملاقات قرار دهیم و سکوت در مورد این ملاقات را بیش از این صلاح ندانستیم".

واحدی:از کروبی هیچ خبری نداریم
خبر دیدار فرزندان موسوی و رهنورد با والدین خود در حالی منتشر می‌شود که محتبی واحدی، مشاور مهدی کروبی، اعلام کرده است  خانواده کروبی هیچ خبری از وضعیت مهدی و فاطمه کروبی ندارند.
پیش از این و اواخر هفته گذشته، سایت سحام‌نیوز ـ– نزدیک به مهدی کروبی - به نقل از فرزندان وی نوشته بود: "خانواده مهدي كروبي شب گذشته مطابق هر روز مجددا به منزل والدين‌شان مراجعه نمودند و عليرغم زدن در منزل و انتظار براي پاسخگويي، هيچ كسي اقدام به باز نمودن در منزل و يا پاسخگويي نشد. تنها نكته قابل تامل، روشن بودن چراغ هاي پاركينگ و ورودي ساختمان و يكي از اتاق هاي خواب و اتاق نشيمن منزل بعد از 18شب خاموشي مطلق بود".
اعضای خانواده کروبی، با اشاره به این اتفاق، افزوده بودند: "هنوز هم معتقدیم که پدر و مادرمان در یک عملیات بازداشت – ربایش به محل نامعلومی منتقل شده‌اند و اگر هم بر اساس فشارهای فراوان داخلی و خارجی و اقدامات قهرمانانه ملت، به خانه باز گردانده شوند تا آن‌ها را در منزل نبینیم فریب اقدامات حکومت را نخواهیم خورد. ضمن آنکه این تغییر مکان را به معنای پایان بازداشت آنها تلقی نخواهیم کرد".
اکنون مجتبی واحدی، مشاور مهدی کروبی نیز اعلام کرده است: "حوالی نیمه شب پنجشنبه وقتی فرزندان مهدی کروبی به منزل مراجعه کردند چراغ اتاق نشیمن آقای کروبی که اتاق مطالعه ایشان هم هست و چراغ ورودی ساختمان و پارکینگ روشن بوده است؛ در حالی که پیش از این به اندازه نور یک شمع نیز نوری دیده نمی‌شد.این حدس ایجاد شده است که به دنبال فشارهای بسیار زیاد بین‌المللی و مقاومت مردم در داخل، حکومت تصمیم گرفته نظرش را عوض کند و احتمالا‌ آقای کروبی و همسرش را به خانه برگرداند و بعد هم مثل سایر دروغ‌هایشان بگویند از اول در منزل بودند".
مشاور مهدی کروبی تصریح کرده است: "این‌که آن‌ها در منزل، حشمتیه یا زیرزمین منزل رهبری فرقی نمی‌کند؛ آنها زندانی غیرقانونی جمهوری اسلامی هستند چراکه نه دادگاهی بوده و نه وکیلی حضور داشته است و تنها بر اساس دستوری که با مباشرت آقای وحید اجرا شده آنها منتقل و زندانی شدند".
مشاور مهدی کروبی با بیان اینکه رئیس قوه قضاییه همانطور که خودش گفته در این مورد تصمیم‌گیر نیست، تصریح کرد که "فقط رهبر جمهوری اسلامی" در این مورد تصمیم می‌گیرد که به گفته او چنین اقداماتی را تنها از روی "استیصال" انجام داده است.




رضا خندان در مصاحبه با روز:

اوراق پرونده نسرین ستوده ناپدید شده

همسر نسرین ستوده در مصاحبه با روز اعلام کرد این حقوقدان با گذشت 7 ماه از بازداشت همچنان در بند امنیتی 209 زندان اوین به سر می برد.همزمان حسین مرعشی، کورش زعیم و فرناز کمالی (فعال دانشجویی) از زندان ازاد شدند، فشار بر خانواده های زندانیان سیاسی فزونی گرفته و از برگزاری جلسات قرآن توسط این خانواده ها نیز جلوگیری به عمل می آید.
حسین مرعشی، نماینده سابق مجلس و سخنگوی حزب کارگزاران سازندگی، پس از تحمل محکومیت یک ساله خود در حالی آزاد شده که از فعالیت های حزبی و سیاسی تا اخر عمر محروم شده است.
براساس حکم شعبه 26 دادگاه انقلاب، مرعشی به یک سال حبس تعزیری و محرومیت دائم از شرکت در هرگونه حزب و موسسه که به کارهای سیاسی و فرهنگی و اجتماعی بپردازد محکوم شده بود.
کورش زعیم، نویسنده و از اعضای شورای مرکزی جبهه ملی ایران هم در آستانه تجمعات 25 بهمن بازداشت شده بود.
وب سایت رسمی محمد نوری زاد نیز خبر داده از روز 8 اسفند که این نویسنده و مستندساز به زندان بازگردانده شد، هیچ خبری از وضعیت او در دست نیست.
براساس این گزارش آقای نوری زاد تاکنون هیچ تماسی با خانواده خود نداشته و هنوز مشخص نیست او در کدام بند و در چه شرایطی به سر می برد. این نویسنده برای معالجه به مرخصی آمده بود اما پس از آنکه مطلبی با عنوان "سلام بر 350" در وب سایت خود نوشته و به نگهداری خود در بند 2 الف سپاه اعتراض کرد به زندان برگردانده شد.

7 ماه در 209 اوین و ناپدید شدن اوراق پرونده
نسرین ستوده، حقوقدانی که وکالت بسیاری از زندانیان سیاسی و مطبوعاتی و خانواده های جان باختگان بعد از انتخابات را بر عهده داشت همچنان در بند 209 زندان اوین زندانی است.
او از سوی شعبه دادگاه انقلاب به 11 سال حبس تعزیری، 20 سال محرومیت از وکالت و 20 سال ممنوع الخروجی از کشور محکوم شده اما به گفته همسرش دادگاه تجدید نظر هنوز درباره او نظر نداده است.
رضا خندان، همسر نسرین ستوده در مصاحبه با روز می گوید که شرایط همسرش پس از 7 ماه بازداشت دقیقا همچون شرایط روزهای نخست بازداشت او است.
او توضیح میدهد: نسرین از 13 شهریور که بازداشت شد همچنان در بند 209 است؛ بندی که به مفهوم رایج نمی توان اسم آن را زندان گذاشت و جای خاصی است. من را 24 که بازداشت کردند در همین بند بودم و کاملا فضای آنجا را درک کرده ام تنها می توانم بگویم کسی را که از 209 به 350 یا سایر بندهای اوین می برند با همه مشکلاتی که آن بند ها دارند اما گویی آزاد شده است.
آقای خندان به دلیل مصاحبه ها و اطلاع رسانی درباره وضعیت همسرش در 26 دی ماه بازداشت و روز بعد با قرار کفالت آزاد شد.
نسرین ستوده از هفته گذشته با دو زندانی دیگر هم سلول است؛ او تا پیش از این در انفرادی بود. همسرش می گوید: این تنها تفاوتی است که در وضعیت نسرین صورت گرفته و سایر محدودیت ها همچنان پابرجاست. حکم دادگاه او هم به دادگاه تجدد نظر رفته اما حتی وکلایش هم پیدا نمیکنند و نمیدانند به کدام شعبه تجدید نظر فرستاده شده و کسی هم جوابی نمی دهد.
او می افزاید: 7 ماه است که نسرین در بازداشت موقت است یعنی محکومیت قطعی ندارد و اگر آزادش نمیکنند حداقل باید به بند عمومی او را منتقل کنند اما نمی کنند. خود نسرین از این مساله خیلی شکایت دارد. از طرفی اوراق زیادی در پرونده نسرین ناپدید شده است. او زمانی که پرونده اش در بازپرسی بود 6 شکایت نامه و لایحه و اعتراض نامه نوشته بود که اکنون در پرونده نیست و نسرین شاکی است و می گوید باید مشخص شود چه کسی کوتاهی یا اوراق پرونده ام را معدوم کرده است.
خانم ستوده پرونده دیگری نیز تحت عنوان بی حجابی دارد. پرونده ای که به خاطر ویدئویی که این حقوقدان در آن بی حجاب بوده تشکیل شده. آقای خندان می گوید سه جلسه دادگاه برگزار شد و تاکنون حکمی صادر نشده؛ اگر هم صادر شده به ما تاکنون هیچ حکمی ابلاغ نشده است.
او می افزاید: نسرین هیچ دفاعی از خود نکرد و این سه جلسه دادگاه با انواع و اقسام مشکلات و ایرادات برگزار شد؛ دادگاه باید علنی می بود و اعلام غیر علنی بودن هم نکرده بودند اما اجازه حضور کسی را نمیدادند. جلسه آخر حتی ما را به عنوان خانواده درجه یک راه ندادند؛یعنی حتی اجازه ندادند در راهرو بنشینیم و ساعت ها در خیابان منتظر بودیم. از طرفی زمان برگزاری دادگاه به نسرین ابلاغ نشده بود طبق قانون باید 5 روز قبل ابلاغ شود اما ساعت 8 صبح سراغ او می روند و می گویند دادگاهت است. قلم و کاغذ هم در اختیار او نگذاشتند که بتواند دفاعیه ای بنویسد؛ طوریکه نسرین خود در دادگاه می گفت حداقل کاغذ باطله بدهید من رئوس دفاعیاتم را بنویسم. به هر حال دادگاه تمام شده و ما منتظر صدور حکم هستیم.
به گفته اقای خندان دو هفته یکبار خانواده خانم ستوده به صورت کابینی با او ملاقات دارند: من که تاکنون حتی یک دقیقه هم ملاقات حضوری نداشته ام مگر اینکه در راهروی دادگاه همسرم را دیده باشم دو بچه ما هم تاکنون در این 7 ماه جمعا یک ساعت هم ملاقات حضوری با مادرشان نداشته اند. از چند روز دیگر هم که تعطیلات عید شروع می شود و متاسفانه تا بعد از تعطیلات امکان ملاقات نخواهیم داشت چون سالن ملاقات هم تعطیل می شود.
او می افزاید: مادر نسرین هم تاکنون جز یکبار، در اوایل بازداشت موفق به ملاقات دخترش نشده. متاسفانه سالن ملاقات شرایط خاصی دارد، پله های زیادی دارد که افراد مسن، معلول و بیماران نمی توانند بروند. نه مسیری برای ویلچر است و نه آسانسور. هیچ امکاناتی نیست و این قضیه واقعا آزار دهنده است.
از آقای خندان درباره وضعیت روحی و جسمی خانم ستوده می پرسم؛ می گوید: اول شهریور که پدر ایشان فوت کرد هم کانون وکلا و هم ما و وکلای نسرین خیلی تلاش کردیم که وثیقه بگذاریم و برای چند ساعتی هم که شده نسرین بیاید و در ختم پدرش شرکت کند اما مخالفت کردند. این مساله ضربه بزرگی به نسرین وارد کرد و همواره می گوید هیچ وقت این ها را به خاطر این موضوع نخواهم بخشید.از نظر جسمی هم 14 کیلو لاغر شده و به شدت ضعیف و نحیف شده ولی اظهار ناراحتی نمی کند. در اصل خیلی از مسائل را به ما نمی گوید و سعی میکند ما نگران نشویم.
نسرین ستوده که از 13 شهریور ماه در بازداشت به سر می برد از سوم مهر ماه در اعتصاب غذا بود.او پس از 28 روز اعتصاب غذایش را برای مدتی شکست اما بار دیگر در اعتراض به شرایط زندان به مدت 9 روز دست به اعتصاب خشک زد و تا روز برگزاری دادگاهش در تاریخ 24 آبان، به رغم شکستن اعتصاب غذای خشک، کماکان در اعتصاب غذا بود.
او پس از انتقال به بهداری و وخیم تر شدن وضعیتش اعتصاب غذای خود را شکست.




گفته خواهد شد به روزگاران

ایم. قصه مان شاید با همین تصویر آخر شروع شود، خانه ای که شهری بدان نگاه دارد و می پایدش، و کسانی بر حسب دستور مامورند تا نگذارند مردمان از آن جا خبر گیرند. و چون لحظه ای چراغ در آن روشنا بخشد خبر دنیایی شود. آن خانه که اینکا چشم چراغی شهری است که بعض شب ها هزارانی در آن یک صدا سر می دهند، یک صدا از هزاران گلو. و این صدا دو کلمه بیش نیست، به ظاهر حرمتی است در این دو کلمه. دو کلمه ای که در قصه ما  نقشش به گناه افتاده است: الله اکبر.
وقتی روزگاری و مردمانی اذن ورود به تاریخ می گیرند که قصه شده باشند. به آن چه از انقلاب های جهان در ذهن مانده است چون سری بزنیم روشن است که تاریخ کهن، قصه به  تاریخ آغشته است. چهره هائی در کسوت تاریخ در خاطره بشری هست که  گاه از نمونه های حقیقی خود بزرگ ترند، الگوترند، اثر بیشتر می گذارند، و چه بگویم، واقعی ترند. اصلا جز آن ها چیزی واقعی نیست. هنوز چیزی نگذشته بچه های انگلیسی به همکلاسی های خود که زبانشان می گیرد می گویند می خواهی پادشاه بشوی یا اسکار بگیری.
پس  به آنان که دست کم می گیرند قصه را، و هم از این رو نمی شنوند پیام ها و اشارات این ششصد روزه را نویدده که روزگار فریادی در گوششان خواهد کشید که پرده اش بدرد. به آنان که نمی دانند قصه را نمی توان بست بگو انسان واقعی را شاید بتوان در حصر برد، اما انسان شعر و قصه در حبس نمی رود. و آن قصه است که راه می سپرد و انتقام می گیرد گاه هاملت وار.  
پس بیهوده نیست که در ذهنم نشسته داریم قصه می شویم، شاعر گفت آخر چون فسانه می شوی، ای بخرد، افسانه نیک شو نه افسانه بد، یعنی قصه می شوی نقش گودمن بگیر، آقا خوبه باش. یعنی به شان انسانی خود می توانی در هر لحظه حیاتت و حتی بعد از رفتنت را، قصه شوی. بپا  تا افسانه بد [بدمن قصه] نباشی. می توانی در آن خانه باشی که چراغش دیشب ساعتی روشن شد و خبرش به جهان رسید، یا آن باشی که پشت در خانه کمین کرده اند که کس نظر بدان نیندازد. می توانی آن باشی که شب نمازش را در همین سرما در پشت بام می خواند و الله اکبرش را به صدای بلند به سوی آسمان ها رها می کند و یا آن باشی که از نماز می گذری و پشت بام چشم و گوش در اطراف می چرخانی مبادا کس فریاد زده باشد الله اکبر.
تو گمان نکن که حتما باید خانه ای بود و در آن خانه کدخدائی تا قصه شود، تو گمان نکن که باید حاتم طائی و فضیل باشد در خانه تا در قلب تاریخ نشیند. چه غافلی، آن فریدون که مردم در خیال در خانه می نشانند، پادشاه قصه آنان است و از همو دستور می گیرند. گو در همه آفاق چنان کس نباشد.
این خانه ها قصه می شوند. قصه مادری که دختر جوانش یک روز با کفش کتانی رفت و برنگشت و در طبقه هشتم یا نهم مجموعه ای در دل شهر بزرگ، دلشکسته نشسته میان عکس های دختر و هر لحظه زنگ به صدا می آید و کسانی  به سن و سال فرزندش می آیند بهانه این روز زن است و آن یک روز مادر. محمل این همسایگی است و توجیه آن یکی همکلاسی و بازی کودکی.
آن یک خانه دیگر را بگو که تیرانداز ندا در آن است، می گویند آن قدر نامه و پیام و شعار – گاهی به مضمون طعنه آمیز تبریک و تهنیت – به در آن خانه رفته است که تیرانداز اسباب از آن خانه برکشیده، از خانه گریخته مگر از قصه می توان گریخت. همان حال که سعید عسگر داشت وقتی رفت و التماس کرد ماموریت خارج بدهند. و سعید عسگرهمان کس است که به سبک فیلم های وسترن برای خود برگ ماموریت زد. به جای اسب پشت موتور روغنی پرید و در شلوغی شب عید آن سال شاد از جشن اصلاحات سال ضد خشونت، سال گلوله بدست، سال یاس و لبخند، رفت تا ماشیه ای بچکاند در مغز حجاریان که قتلش به دست عسگر تقدیر نبود. قهرمانان فیلم های موبایلی 25 خرداد و عاشورای سال پیش هم چندان که نام و تصویرشان در دنیای مجازی گشت دیگر چاره ندارند و وارد قصه شده اند. پایش به بند قصه بسته.
خواهند نوشت قصه مان را. خواهند نوشت. از جمله روزی روزگاری همین قهرمان وسترن برآمده از دخمه شاه عبدالعظیم نادم به صدا در خواهد آمد و خواهد گفت آن روز که رفت تا در خیابان بهشت یکی را به خیال خود راهی جهنم کند هیچ نمی دانست جرم بزرگ حجاریان چیست. نخوانده بود شماره 5 راه نو مصاحبه گنجی با حجاریان را. آن جا که  گفت باید کاری کنیم آن که می خواهد ماشه را بچکاند دستش بلرزد. اما عسگر دستش نلرزید وقت شلیک به گوینده این سخن. قصه ما همین است. سعید مرتضوی هم روزی در مقابل خود فرزندانش را خواهد دید که می پرسند بابا چطور توانستی. او هم همنشین همه کسانی است که همسرانشان را صبح ها خط می کرد در محکمه و غروری در سرش بود که انگار مارشال پتن سان می بیند از لشکر پیروز قلعه وردن.
همین جوان تاجیک نام که این روزها شرح هنرش و منتهای مردانگی و غیرت ورزی اش همه جا هست. نقشش آلت دست قدرت و سیاست، تا در گوشه ای خلوت زنی را گیر بیندازد و از سویدای وجود بانک بردارد که جر خواهم داد. جوانک غافل قصه نخوانده و فقط پای وعظ پناهیان نشسته. تاجیک روزی از دست ظالمی به فغان خواهد آمد و بر خود و دیگران بانک خواهد زد ما چنان نکردیم که چنین شود. و صدایش در کوزه ای خالی خواهد پیچید و شاید از قلقل آن بشنود که پیرقصه می گوید مگر بزرگ تر از هاشمی رفسنجانی هستی همان که امام  گفته باشد تا او زنده است انقلاب هست.
روزگاری قصه این شهر و این روزها نوشته خواهد شد.  قلمی همچون صاحب لولیتاخوانی آن را خواهد نوشت. یکی  خواهد نوشت از خانمی با صورت گرد که عقد ازدواجش را بنیانگذار یک انقلاب بست، با جوانی که درس و دانشگاه و آمریکا را رها کرده بود راهی وطن برای همسوئی با  انقلاب، پس او هم چادر به کمر بست و رفت چون خانواده خودش هم  مذهب مدار بودند و در انقلاب جوانی گرفته. قصه اش را خواهند نوشت که  زبانی و قلمی داشت به برائی الماس، به جسارتی تیز و به یاد ماندنی. وقتی همان انقلاب که فدائی اش بودند هر دو، شوهر را به بند کشید، زن بند از زبان و قلم گشود. شرح شیدائی خود را در شهری که دهانت را می بویند مبادا گفته باشی دوستت دارم، ندا سر داد. از هجر گفت و از ظلم. ظلم و عشق را به هم دوخت و دلسوز قلمی زد و فرستاد برای کسانی که قصه نمی دانند.
مگر قصه چیست. قصه ها را چگونه ساخته اند آدمیان. قصه سوز دلدادگی که هر شب در بزرگراه مجازی بال پرواز می گرفت. روز چادر به سر می انداخت و از خانه ندا به دیدار مادر سهراب می رفت، و شب می نشست در آشپزخانه پای لب تاپ، و همچون مناجاتی – نیاز نیمه شبی که گفت کار صد دعا بکند -، گریه بی بهانه سر می داد و نوشت. عشقی که به قول درست دکتر شکوری تازه بعد سالیان وقتی حبس آقا مصطفی یک ساله شد شکفت و گل داد، یعنی قصه شد، و روانه شد، و اشک شد، و تصمیم شد، و همت شد.
چگونه ننویسند قصه این شور را که آخر بار وسوسه داشت و نوشت ما فردا شب می آئیم پشت دیوار حصار و آن جا دعا می خوانیم مگر صدای عشق را آسمان  به درون برساند. و آن قدر نوشت که کارگزاران و نگاهبان را چاره نماند مگر آن که به درونش برند. و تازه قصه نویس روزگار خواهد نوشت  چند روزی آب خوش از گلوی آن ها که هدف تیر آه فخرزنان بودند رفت اما هنوز این سکوت جانگذار نشده دختر شیرزن قلم برگرفت و نوشت و باز در بزرگراه مجازی به پرواز در آمد. پدر و مادربندی را خطاب کرد که هیچ غم مدارید خانه از وجودتان خالی نیست، از خانه خودمان به خانه هزاران و بل میلیون ها سفر کرده اید.
و تازه یک از هزاران قصه را به اشاره نگذشتم. کافی است فقط  قصه زنان نامدار این روزگان بازگفته آید. از آن شورشی دخترک نخلزارهای جنوب، تا آن که در مقامی جهانی قدر دیده، از نسرینی که شرح خشونت را که از موکلان می شنید اینک ماه هاست که در محبس می بیند و لمس می کند، دور از کودکان کوچولویش، و حتی قصه می شود همان دختر آیت الله صاحب مقام که بگو در شهری که جای زنان در آن معلوم و از پیش تعیین شده است چه کار داشتی که چنین شورش کنی علیه ایل و قبیله ات روزنامه بسازی، ورزش زنان مسلمان، چه کارها مگر قره العینی. و این تنها حکایت یک سوی قصه نیست. همان خانم دکتر که چادر به دندان می گیرد و زنان وزارت خانه تحت امرش را به نرمش جمعی می کشاند، در جمع مردان کسوت وزارت پوشیده، از همه سر است، همو که زود نشان داد که عروسک و وزن شعر کابینه هاله نور نیست. استقلال رایش در هر فرصت نشان دادنی است.
امسال سال سی ام است که رهبر جمهوری اسلامی گلایه می کند که داستان بزرگ انقلاب چرا ننوشته مانده، اینک سال پنجم است که محمود کلیدر بزرگ قصه نویس دوران گفت که خیال آن دارد تا قصه انقلاب را بنویسد و هم سال چهارم از زمانی است که دکتر مهاجرانی هم وعده رمان بزرگ انقلاب داد، اما نه. هنوز قصه را چنان که باید کس نگفته است. از میان کل ادبیات معترض نیز قصه ای که بار این معنا کشد خوانده نشده. اگر شنیده اید که دا از چاپ صدم درگذشته - که به حق برجسته است و در این دیار که میلیاردها در این سی سال صرف تولیدات فرهنگی شده که یک چون دا نیست، جای تحسین دارد – اما باید گفت که دا قصه نیست، شرح یک زندگی است و زندگی هائی که نویسنده دیده و نگاشته. دا خود ماده خام صدها قصه می تواند بود. چنان که جنگ هشت ساله، باید تا زمانی که صدام بود قصه اش نوشته می شد، اینک دیگر خونی است دلمه بسته، دیگر نه به قهرمانانش ارج می نهند، و دیگر نه دشمنانش چنان دشمنند که بودند، شده است باری که کس مسئولیتش را به دوش نمی کشد نه آغاز و نه انجامش.
اما اگر انقلاب و هم جنگ هم قصه ای نشود در این ملک که تاریخش کمتر قصه شده است و هم از این رو خون ندارد، شاه لیر ندارد، ریچارد سوم ندارد، دن آرام ندارد، سرخ و سیاه ندارد، جنگ و صلح ندارد، به یقین قصه این ششصد روز نوشته خواهد آمد، اگر نوشته نشده باشد، و اگر اینک در کنجی تاریکجای در انتظار رخصت زمانه نباشد.  باکی نیست قصه است هر کجا باشد گو باش. روزی نقابت برخواهد افتاد. تاب مستوری و محجوبیت نیست. همچون هزاران قصه مکشوف روزی در برابر ایرانیان به رقص خواهی آمد،  قلم در برابرت به سر خواهد دوید و شرحت گفته خواهد شد. به روزگاران.  


محرومیت مادام‌العمر مرعشی از فعالیت سیاسی

image
آرش بهمنی
سید حسین مرعشی، معاون رئیس‌جمهوری در دولت دوم اصلاحات که اسفندماه سال گذشته از سوی دادگاه انقلاب به یک سال حبس تعزیری محکوم شده بود، با پایان یافتن دوران محکومیتش، از زندان اوین آزاد شد.
مرعشی در شرایطی از زندان آزاد شده که بر اساس حکم صادره از سوی دادگاه، وی از شرکت و فعالیت در هرگونه حزب و موسسه‌ای که به کارهای سیاسی و فرهنگی و اجتماعی بپردازد،به صورت مادام‌العمر منع شده است.

وی برادر همسر هاشمی رفسنجانی‌ست و پیش از این سخنگوی حزب کارگزاران سازندگی بوده؛ علاوه بر این نمایندگی دوره‌های پنجم و ششم مجلس شورای اسلامی، استانداری کرمان در دولت‌های موسوی و هاشمی و معاون رییس جمهور و رییس سازمان میراث فرهنگی و گردشگری در دولت خاتمی، بخشی از کارنامه سیاسی او را شامل می‌شود.

وی در آخرین مطلبی که از وبلاگش منتشر ساخت، تاکید کرده بود: «من خود را زندانی جمهوری اسلامی ندانسته و گذراندن دوران محکومیت را ماموریتی جدید برای خود تلقی می‌کنم.»



لوموند: «پایان دوران کوسه؟»

image
در این گزارش که با عنوان «پایان دوران کوسه؟» منتشر شده آمده است: «علی اکبر هاشمی رفسنجانی رئیس جمهور سابق ایران که به کوسه معروف است به تازگی سمت خود به عنوان ریاست مجلس خبرگان رهبری را از دست داد و صندلی‌اش را به آیت الله مهدوی کنی روحانی سالخورده و بیمار که مورد حمایت آیت الله خامنه‌ای رهبر جمهوری اسلامی و محمود احمدی نژاد رئیس جمهور است واگذار کرد.»
سایت اینترنتی روزنامه لوموند چاپ فرانسه روز گذشته گزارشی از ترک کرسی ریاست مجلس خبرگان رهبری توسط هاشمی رفسنجانی و جانشینی مهدوی کنی منتشر کرد.

در این گزارش که با عنوان «پایان دوران کوسه؟» منتشر شده آمده است: «علی اکبر هاشمی رفسنجانی رئیس جمهور سابق ایران که به کوسه معروف است به تازگی سمت خود به عنوان ریاست مجلس خبرگان رهبری را از دست داد و صندلی اش را به آیت الله مهدوی کنی روحانی ۸۰ ساله ی محافظه‌کار و بیمار که مورد حمایت محافظه‌کاران و محمود احمدی‌نژاد رئیس جمهور است واگذار کرد.»

در این گزارش به ترکیب و جایگاه مجلس خبرگان در انتخاب، نظارت و در صورت لزوم عزل آیت الله خامنه‌ای رهبر ۷۱ ساله جمهوری اسلامی اشاره شده است و در ادامه با نگاهی به سابقه سیاسی هاشمی رفسنجانی در دوران ریاست جمهوری وی و ماجرای «دادگاه میکونوس» و «بمب گذاری مرکز یهودیان بوینس آیرس» به وقایع انتخابات جنجالی سال گذشته در ایران و نقش هاشمی رفسنجانی در آن پرداخته است.

سخنان احمدی‌نژاد در مناظره تلویزیونی علیه هاشمی و خطبه‌های نماز جمعه او در پس از انتخابات و همچنین ماجرای حمله و فحاشی به فائزه هاشمی و استعفای محسن هاشمی از مدیریت متروی تهران از دیگر موضوع‌هایی است که در این گزارش آمده است.



برادر سرمربی کشتی آزاد ایران، در سکوتی ۶ ساله، زندانی اوین بوده است

image
غلامرضا محمدی سرمربی تیم ملی کشتی آزاد ایران
ماهان محمدی کیست؟ ماهان محمدی فرزند «عزیز» با نام واقعی «حمید رضا محمدی» برادر «غلام رضا محمدی» قهرمان سابق جهان و سرمربی فعلی تیم ملی کشتی آزاد ایران است که در ۱۷ اسفند سال ۸۳ به اتهام عضویت در گروهک‌های مخالف نظام جمهوری اسلامی به همراه ۲ برادر و یک خواهر و خواهرزاده‌اش توسط نیروهای امنیتی استان لرستان بازداشت شدند.
در میان خاطرات بسیاری از فعالین سیاسی، روزنامه نگاران و دانشجویانی که در طی سالیان اخیر گذرشان به زندان اوین و اندرزگاه‌های معروف آن افتاده است، رد پای یک زندانی سیاسی اهل لرستان به نام «ماهان محمدی» که به یازده و نیم سال حبس تعزیری محکوم شده است به چشم می‌خورد.
او اکنون وارد هفتمین سال دوران محکومیت خود شده است و تمامی شش سال گذشته را بی آن‌که خبری از او در رسانه‌ها منتشر شود در زندان اوین سپری کرده است.

ماهان محمدی کیست؟

ماهان محمدی فرزند «عزیز» با نام واقعی «حمید رضا محمدی» برادر «غلام رضا محمدی» قهرمان سابق جهان و سرمربی فعلی تیم ملی کشتی آزاد ایران است که در ۱۷ اسفند سال ۸۳ به اتهام عضویت در گروهک‌های مخالف نظام جمهوری اسلامی به همراه ۲ برادر و یک خواهر و خواهرزاده‌اش توسط نیروهای امنیتی استان لرستان بازداشت شدند.
حمیدرضا محمدی مدتها تحت بازجویی نهادهای امنیتی بود و سرانجام با پذیرفتن مسئولیت کلیه اتهامات وارده، خانواده‌اش پس از ۲ هفته آزاد شدند.
به دلیل نسبت وی با غلامرضا محمدی به عنوان سرمربی تیم ملی کشتی آزاد ایران در تمام این سال ها با فشار و تهدید وزارت اطلاعات خانواده‌اش مجبور به سکوت و عدم افشای هویت او در  رسانه‌ها شدند و در سکوت مطلق خبری‌، این زندانی سیاسی مخالف جمهوری اسلامی به یازده سال ونیم حبس محکوم شد.
از آن زمان تاکنون حمید رضا (ماهان) محمدی بدون داشتن یک روز مرخصی در زندان اوین به سر می‌برد و به نظر می‌رسد در صورت عدم پیگیری از سوی نهادهای حقوق بشری، رسانه‌های خبری و مسئولان امر باید سالیان دراز دیگری را نیز بی‌نام و نشان در کنج سلول‌های زندان اوین روزگار بگذراند.



«خامنه‌ای؛ پادشاهی که لخت است»

image
نیک آهنگ کوثر
هنوز از ادعای عطالله مهاجرانی مبنی بر پاک‌دامن بودن خانواده سید علی خامنه‌ای وقتی نگذشته که یکی از نزدیکان خانواده برای نخستین بار سخنانی می‌گوید که خلاف ادعای عضو «حلقه لندن» است. حمیدرضا فروزانفر، نوه خواهر بیمار آیت‌الله خامنه‌ای که به تازه‌گی از ایران بازگذشته و سید علی خامنه‌ای را فردی تکیده و بیمار با سایه‌هایی از اعتیاد می‌خواند. فروزانفر بر خلاف مهاجرانی، دامن خامنه‌ای و خاندان را پر از لکه می‌بیند و می‌گوید باید «لخت بودن پادشاه» را فریاد بزنیم.
داستان رفتن حمید‌رضا فروزانفر به ایران بیشتر به ماجراهای پلیسی شبیه است. وقتی شنید مادربزرگش سخت بیمار است، به یاد وضعیت پدربزرگش افتاد که نتوانست پیش از درگذشتش او را برای آخرین بار ببیند، چون این دانشجوی زبان‌شناسی در دوران انتخابات ۸۸، از طرفداران میرحسین بود و برای انتخاب موسوی سخت تلاش کرده بود و خانواده نمی‌خواستند هنگام بازگشت به ایران دچار مشکلی شود. حمیدرضا پیش از بازگشت به ایران با من  تماس گرفت و در باره رفتن یا نرفتن مشورت کرد. با حمیدرضا از ماه‌ها پیش در تماس بودم، خیلی پیش از آنکه به فکر گفتگو با دکترمحمود مرادخانی، خواهرزاده آیت الله خامنه‌ای که او نیز ساکن فرانسه است بیافتم. به حمیدرضا پیشنهاد کردم از هر طریقی که می‌تواند، برای احتیاط هم که شده، برای دیدار اهالی بیت رهبری وقت بگیرد. حداقل اگر در فرودگاه دچار مشکلی می‌شد، داستانی برای ارائه می‌داشت، گرچه برای دیدار مادربزرگ می‌رفت، اما شاید دیدار اهالی بیت ضمانتی بر هموار شدن سفرش می‌شد. حمیدرضا می‌دانست این آخرین سفرش به تهران خواهد بود، اما باورش نمی‌شد وضعیت را طوری ببیند که دیگر نخواهد برگردد.
قبل از مسافرتش فیلمی کوتاه ضبط کردیم تا اگر مشکلی پیش آمد، برای پخش استفاده کنیم. خوشبختانه اتفاقی نیافتاد. یک روز از تهران به من خبر داد که از طریقی برای رفتن به بیت وقت گرفته. نگران بود.
حمیدرضا فروزانفر اما وقتی به بیت می‌رود، با نامی دیگر می‌رود...با نام خانوادگی پدربزرگش...ساعتش را هم از او می‌گیرند...
بعد از بازگشت از دیدار چند ساعته با مسعود خامنه‌ای و حضور در آن مجموعه، گفت حس عجیبی داشته که باید بعد از خروج از ایران برایم تعریف می‌کرد، ولی تاکید کرد که فیلمی را که ضبط کرده بودم را هنوز پاک نکنم، چون از ایران خارج نشده بود...
حمیدرضا درست روزی به بیت رهبری رفت که حیدر مصلحی و آیت الله شاهرودی و آیت‌الله جنتی با رهبری دیدار داشتند، درست یک روز قبل از نمایش تلوزیونی وزیر اطلاعات...
نوه خواهر رهبری، گفت که سید علی خامنه‌ای را هم دیده، یکی دو دقیقه، اما نماز جماعت را همه به امامت آیت الله جنتی خوانده‌اند، تنها مجتبی بوده که جدا از همه نماز می‌خوانده...گویی تافته‌ای جدا بافته است و احمد جنتی را به امامت قبول ندارد...
حمیدرضا می‌گوید که در این سفر سعی کرده گوشه‌هایی از خانواده و سابقه سید علی خامنه‌ای را از اطرافیان بیشتر بپرسد، تا ببیند چه اتفاق‌هایی در مسیر زندگی خامنه‌ای افتاده که امروز با چنین روحیه و رفتاری از رهبری روبرو می‌شویم، کسی که هیچگاه نتوانسته تحصیلات دوره دبیرستان را بر خلاف برادر بزرگ‌ترش تمام کند و آرزوی‌اش حضور در مجامع روشنفکری بوده است. کسی که در سنین ابتدایی درست نمی‌توانسته ببیند (پیش از آنکه برایش عینک بگیرند) و در خانواده تحقیر هم می‌شده است...فروزانفر می‌گوید که سید علی خامنه‌ای همیشه دلش خواسته در هر زمینه‌ای خود را کارشناس موضوع جا بزند، در حالی که اهل فن می‌دانند سواد خیلی چیزها را ندارد و فقط یک اشتیاق فروخفته تحقیر شده در دوران کودکی از سوی کسی است که از طرف پدر تایید نمی‌شده است.
حمیدرضا فروزانفر از رابطه خانواده‌های هاشمی رفسنجانی و خامنه‌ای می‌گوید که در سال‌های اخیر سرد هم شده است. او معتقد است که روند حذف هاشمی رفسنجانی از سوی خامنه‌ای در مسیر ۲۰ ساله حکومت ولی فقیه دوم، کاملا آگاهانه است و روند شکست‌های هاشمی این را نشان می‌دهد. گویی خامنه‌ای نمی‌تواند نافذ‌تر بودن نقش و حرف هاشمی را تحمل کند.
حمیدرضا در باره علت سفر مجتبی خامنه‌ای همراه با سعید امامی و خانواده‌های هر دو به لندن اشاره می‌کند، سفری که سال‌ها بعد با بچه‌دار شدن مجتبی خامنه‌ای منتهی، بعد از سال‌ها درمان همسرش، سفری که مجتبی و دختر حداد عادل تحت درمان باروری قرار گرفته‌اند و در همین سفر مجتبی با مسائل امنیتی علاقه‌مند می‌شود... دوستی امنیتی مجتبی که از نگاه اعضای خانواده جوانی مظلوم به نظر می‌آمده...
گفتگوی طولانی و چند قسمتی من با حمیدرضا در چند شماره منتشر خواهد شد.




تحصن حامیان جنبش سبز در شهرهای مختلف جهان در حمایت از رهبران جنبش سبز
جــرس: 
در ادامه واکنش ها نسبت به تداوم حصر و وضعیت نامشخص راهبران جنبش سبز مردم ایران، گروهی از فعالان و حامیان جنبش سبز در ٣۱ شهر جهان، روز شنبه دوازدهم مارس (بیست و یکم اسفند ماه)، به تحصن و تجمعاتی جهت حمایت از راهبران جنبش و همچنین همبستگی با مبارزات مردم ایران دست زدند.
به گزارش جرس، کمپین"حمایت سبز"، روز شنبه ۱٢ مارس مراسم جهانی خود را آغاز کرده و پیش از شروع به کارِ اجلاس جهانی حقوق بشر (روز دوشنبه) تلاش خواهد کرد بیانیه پایانی خود را خطاب به اجلاس و دبیرکل سازمان ملل، ریاست دوره ای اتحادیه اروپا و دبیر کل سازمان کنفرانس اسلامی منتشر کند و قرار است بان‌کی‌مون، دبیر کل سازمان ملل، در روزهای آینده گزارشی از موارد نقض حقوق‌بشر در ایران را در سازمان ملل ارائه دهد.
به گزارش منابع خبری جرس، از جمله شهرهایی که دانشجویان و ایرانیان مقیم در کمپین حمایت از راهبران جنبش و "اعتراض سبز" شرکت کردند، می توان به این شهرها اشاره کرد: لندن، برلین، کلن، هامبورگ، فرانکفورت، دورتمند، گوتینگن، پاریس، اسلو، کوالامپور، نیویورک، واشنگتن، سن خوزه آمستردام، بوداپست، هوستون، لس آنجلس، ملبورن، رم، وین، تروندهایم، آنکارا، استکهلم، گوتنبرگ، کارلس کرونا، لین شوپینگ، مالمو، مدیسون، ویسکا و...

بریتانیا
به گزارش خبرنگار جرس از لندن، دهها تن از ایرانیان و حامیان جنبش سبز، به همین مناسبت در یکی از میدان های اصلی شهر (ترافلگار) دست به تجمع زده و با در دست داشتن پلاکاردهایی پیرامون وضعیت حقوق بشر در ایران و همچنین تصاویر میرحسین موسوی، مهدی کروبی، زهرا رهنورد و فاطمه کروبی، که در حصر و وضعیت نامعلوم و ابهام آمیز قرار دارند، حمایت خود را از فعالان و راهبران جنبش اعلام داشتند و افکار عمومی انگلستان را متوجه اوضاع ایران ساختند. 

 

سوئیس
جمعی از دانشجویان و فعالان سابق دانشجویی ایران نیز، در اولین روز از فراخوانی که طی روزهای اخیر صادر کرده بودند، و در حالیکه روز دوشنبه (چهاردهم مارس) در مقابل مقر اروپایی سازمان ملل تحصن گسترده خواهند داشت، روز شنبه همزمان با سی شهر دیگر جهان، در میدان "ملت ها"ی شهر ژنو سوئیس، در اعتراض به بازداشت رهبران جنبش سبز و نقض گسترده حقوق بشر در ایران دست به تحص زدند.
 
به گزارش خبرنگار جرس از ژنو، این فعالان دانشجویی دلیل تحصن خود را "موج جدید بازداشت گسترده معترضین پس از اعتراضات بهمن و اسفندماه امسال در ایران" و همچنین "ادامه حصر و وضعیت نامعلوم میرحسین موسوی، مهدی کروبی، زهرا رهنورد و فاطمه کروبی" اعلام کرده و خاطرنشان ساختند "ما، جمعی از فعالان سابق جنبش دانشجویی ایران، از تمامی گروه ها و افراد که دل در گروی آزادی و رهایی ایران از استبداد دارند دعوت به عمل می آوریم تا از روز ۱۲ الی ۱۴ مارس (۲۳-۲۱ اسفند ماه) در تجمع و تحصن اعتراضی نسبت به موارد متعدد نقض حقوق بشر در ایران؛ از جمله کشتار مردم بیگناه و دانشجویان آزادیخواه، بازداشت گسترده، شکنجه و صدور احکام سنگین حبس برای دانشجویان و همراهان جنبش سبز و بازداشت غیرقانونی رهبران آن؛ در مقابل مقر سازمان ملل در شهر ژنو شرکت نمایند."

سوئد
منابع خبری جرس از سوئد نیز گزارش دادند که در پنج شهر استکهلم، گوتنبرگ، لین شوپینگ، کارلس کرونا و مالمو، روز شنبه ۱٢ مارس در میادین شهرهای فوق، تجمعاتی برگزار شد.
به گزارش این منابع خبری، تجمع حمایت سبز در گوتنبرگ سوئد، امروز با شرکت ده ها نفر از دانشجویان و هواداران جنبش سبز برگزار شد . این مراسم در محل برونس پارکن، میدان مرکزی شهر برگزار و با استقبال قابل توجه بسیاری از چهره های دانشگاهی، فرهنگی، فعالان سیاسی، دموکراسی خواهان و فعالان حقوق بشر روبرو شد. 

 
در این برنامه که بر اساس اعلام برگزار کنندگان، کمپین اعتراضی سکوت بود، شرکت کنندگان ماسک های زهرا رهنورد، فاطمه کروبی، میر حسین موسوی و مهدی کروبی را در مقابل صورت خود نگاه داشتند و بروشورهایی به زبان های انگلیسی، سوئدی و فارسی در بین علاقمندان و رهگذران توزیع شد . شرکت کنندگان نمادهای سبز را به نشانه حمایت از جنبش سبز با خود همراه داشتند و در انتها به شکل خود جوش سرود یار دبستانی را همخوانی کردند.
  
مالزی 

درپی فراخوان ایرانیان سبز مالزی در برگزاری تجمع اعتراضی به ادامه حصر و وضعیت نامشخص رهبران جنبش سبز و همسرانشان، درتاریخ دواردهم مارس، این شهر آسیایی میزبان تجمعات بیش ازدهها تن از فعالین دانشجویی و کنشگران سبز ایرانی و خارجی بود.
تجمع کنندگان که به دعوت تشکیلات راه سبز امید مالزی موسوم به "رسام" در یکی از مراکز مهم این شهر گرد هم آمده بودند در حرکتی کاملا نمادین، کنسولگری ایران در این شهر را سبز کردند.
معترضان ایرانی مقیم کوالالامپور مالزی با چسباندن تصاویر رهبران سبز بر در و دیوار کنسولگری ایران اعتراض خویش را به بازداشت غیر قانونی این رهبران نشان دادند.
فعالین حاضر در این تجمعات تمامی اقدامات غیر انسانی دولت ایران را در نقض مصرح و آشکار شهروندان خویش را محکوم کرده اند.
گفتنی است که این تجمعات علی رغم عدم صدور مجوز از سوی مسئولین امنیتی مالزی و زیر فشار و تهدید نیروهای دیپلماتیک جمهوری اسلامی برگزار شده است. 
شهر کوالالامپور از مراکز تجمعات گسترده ایرانیان سبز بعد از انتخابات مخدوش ریاست جمهوری دور دهم ایران بوده است، که اینبار نیز با حضور قابل توجه حامیان جنبش سبز مقیم مالزی همراه بوده است.

آلمان
در آلمان نیز، انجمنهای ایرانی و فعالان سیاسی شهر هامبورگ با تجمع خود در منطقه مرکزی همبستگی خود را راهبران در حصر جنبش و با مردم آزادیخواه ایران اعلام نمودند.
به گزارش منابع خبری، در این تجمع ابتدا نمایندگان گروهها و انجمنها بیانیه های خود را به فارسی و آلمانی خواندند و شرکت کنندگان همچنین ضمن گفتگو با شهروندان آلمانی، شرایط کنونی ایران را مورد شرح و توصیف قرار دادند. 

 
در این برنامه همچنین جمعی از دانشجویانِ گروهِ «بیست و دو خرداد»، بدون اعلام قبلی با زدن ماسکهای چهره های خانمها کروبی و رهنورد و آقایان کروبی و موسوی و با بستن دستهای خود با زنجیر در سطح شهر شروع به حرکت کردند طی این آکسیون که توجه همگان را به خود معطوف کرده بود نیز پلاکاردهایی حمل می کردند و توسط بخشی دیگر از دانشجویان اعلامیه هایی بین شهروندان پخش می شد.
در پایان این آکسیون، دانشجویان به تجمع حامیان مادران عزادار پارک لاله - هامبورگ پیوستند و همبستگی خود را نیز با آنان که هر شنبه در مرکز شهر تجمع می کنند اعلام نمودند.  

 استرالیا
گفتنی است در این اعتراض هماهنگ، ملبورن اولین شهر آغازگر تجمع بود (به دلیل تقدم زمانی )، که حامیان جنبش سبز در مرکز این شهر گرد هم آمدند و با حمل تصاویر رهبران جنبش سبز مردم ایران و پوسترهای حاوی واکنش اعتراضی به بازداشت رهبران جنبش ، مخاطبان غیر ایرانی خود را جلب کردند. 
به گزارش منابع خبری، اطلاع رسانی گسترده ای در حاشیه  این تجمع صورت گرفت و این حرکت صدای مردم داخل ایران را نیز به گوش ساکنین استرالیا رساند.
 




تداوم حبس دکتر یزدی و راهبران و یاران جنبش سبز بحران هژمونی و مشروعیت نظام سیاسی را آشکار می‌کند

مقدمه‌ی نخست: نگاشتن مطلب در مورد تنها یکی از زندانیان استبداد، کار سهل و آسانی نیست؛ آن‌هم وقتی چندین هزار شهروند گمنام و مشهور، در سرکوب‌های خشن و غیرقانونی و ضدانسانی پس از انتخابات 22خرداد، بازداشت شده‌اند. از احمد زیدآبادی و عیسی سحرخیز و کیوان صمیمی و بهمن احمدی امویی و مسعود باستانی و دیگر روزنامه‌نگاران دربند گرفته، تا محسن میردامادی و مصطفی تاج‌زاده و مهدی محمودیان و محمد نوری‌زاد و دیگر فعالان سیاسی شناخته شده؛ و از جوانان آزاده و غرورآفرینی چون عماد بهاور و بهاره هدایت و ضیاء نبوی و مجید توکلی گرفته تا همه‌ی آن شهروندان مظلوم و گمنام و بی‌پناهی که «فله‌ای» بازداشت می‌شوند و در کنج سلول‌های بازجویی، هدف توهین و تحقیر و دشنام و تهدید و ضرب و شتم و بدرفتاری قرار می‌گیرند؛ همه و همه در خور تکریم و یادکرد و حمایت‌اند.
 مقدمه‌ی دیگر: بر مبنای خبری که در رسانه‌ها منتشر شده، قرار بود که دادگاه دکتر ابراهیم یزدی، دبیرکل نهضت آزادی ایران امروز 22 اسفندماه 1389 برگزار شود. اما قاضی  دادگاه انقلاب، بار دیگر و به بهانه‌ی «نقص تحقیقات» پرونده‌ را بازگردانده است. مهر آینده که فرا رسد، سیاستمدار کهنه‌کار ایران، هشتاد سالگی خود را جشن خواهد گرفت. وی با وجود کهولت سن و ابتلا به سرطان، در بازداشت نظام خودکامه است. گمان نمی‌رود که هیچ‌یک از بازداشت‌شدگان، شرایط ویژه و شأن پیر آزادی‌خواه را _که بیش از شش دهه است پیوسته و مستدام برای نیل به آزادی و دموکراسی و پیشرفت ایران‌زمین می‌کوشد_ مورد تأیید و همدلی قرار ندهند. ضمن این‌که بس محسوس است که دکتر یزدی، هم‌زمان هزینه‌ی کنش سیاسی و جایگاه اجتماعی دو شخصیت را پرداخت می‌کند: شخصیت حقیقی خود، و شخصیت حقوقی‌اش در مقام دبیرکل نهضت آزادی ایران.
 با دو ملاحظه‌ی پیش گفته، نحوه‌ی مواجهه‌ی نظام اقتدارگرا با یکی از مخالفان سرشناس‌اش مورد تأمل قرار می‌گیرد.
برای تبیین جایگاه و موقعیت دکتر یزدی می‌توان از نقطه عزیمت‌های گوناگونی آغازید؛ اما شروع از یک موقعیت و رویداد تاریخی خالی از لطف نیست. دکتر احمد صدر حاج سیدجوادی، دیرپاترین و مسن‌ترین کنشگر سیاسی امروز ایران، و از پایه‌گذاران نهضت آزادی ایران، خاطره‌ای جالب از تلاش‌های حقوق بشری دکتر یزدی، و کمک وی به آیت‌الله خامنه‌ای دارد. دکتر حاج‌سیدجوادی که خود وکالت رهبر کنونی جمهوری اسلامی را پیش از پیروزی انقلاب برعهده داشته است، توضیح می‌دهد که چگونه وی و همکارانش در «جمعیت دفاع از آزادی و حقوق بشر»، پرونده‌ی حجت‌الاسلام خامنه‌ای را که در زندان و تبعید رژیم شاهنشاهی بود، آماده ساختند و برای دکتر یزدی _که در آمریکا بود_ ارسال کردند. یزدی پرونده‌ی روحانی جوان را –که هشت سالی از وی کوچک‌تر بود_ ترجمه می‌کند و برای پیگیری وضع‌اش به سازمان ملل تحویل می‌دهد. بازی روزگار است که اینک، سیدعلی خامنه‌ای، رهبر جمهوری اسلامی است و ابراهیم یزدی یکی از برجستگان اپوزیسیون، در زندان وی. چنان‌که صدرحاج سیدجوادی، سال 1380 بازداشت گردید و در دادگاه انقلاب نظامی که رهبرش آیت‌الله خامنه‌ای بود، به شلاق محکوم شد.

اگر جوان‌ترهای صاحب قدرت شده در ساخت قدرت جمهوری اسلامی، ابراهیم بزدی را نشناسند، رهبر نظام سیاسی به‌خوبی دبیرکل نهضت آزادی را می‌شناسد. آیت‌الله خامنه‌ای خوب می‌داند که دکتر یزدی (متولد 1310) چگونه فعالیت‌های اجتماعی خود را از ابتدای دهه‌ی 30 و با «نهضت خداپرستان سوسیالیست» آغاز کرد، و در نهضت ملی و بعدتر نهضت مقاومت ملی موثر و فعال ماند. رهبر جمهوری اسلامی که با وزیر خارجه دولت موقت، در شورای انقلاب همکار بوده، خوب از کنش سیاسی موثر یزدی در امریکا و در مقام رییس شورای مرکزی نهضت آزادی در خارج از کشور، و فعالیت‌های سیاسی‌اش با دکتر چمران و دکتر شریعتی و دیگر فعالان انجمن‌های اسلامی در اروپا و آمریکا مطلع است. چنان‌که از جایگاه ویژه‌ی وی برای رهبر فقید انقلاب اسلامی، و نقش او در هجرت آیت‌الله خمینی به فرانسه آگاه است.
اگر «سربازجوها» با سئوال در مورد تفاوت معنای «حکومت» و »حاکمیت» و «دولت»، می‌کوشند اطلاعات سیاستمدار ملی را به پرسش کشند، آیت‌الله خامنه‌ای به‌خوبی از ذکاوت و دانش سیاسی دکتر یزدی باخبر است. تیزهوشی دکتر یزدی، در کنار مطالعات مستمرش، و این دو، همراه با تجربه‌ی طولانی‌مدت وی از مبارزه و کار تشکیلاتی، از مرد آزادی‌خواه و آزاده، شخصیتی بس ویژه در جامعه‌ی ایران سامان داده است.
افزون بر اینها، رهبر جمهوری اسلامی نیک می‌داند که نهضت آزادی ایران، صرف‌نظر از آن‌که مجموعه فشارها و سرکوب‌ها، آن را در چه وضع تشکیلاتی قرار داده، به‌مثابه‌ی یک سرمایه اجتماعی واجد چه پتانسیل بالقوه‌ای است. هنوز که هنوز است، دوست و دشمن به احترام مهندس مهدی بازرگان، دکتر یدالله سحابی و آیت‌الله سیدمحمود طالقانی، از جای برمی‌خیزند و کلاه از سر برمی‌دارند. سایه‌ی سنگین سیاست‌ورزی اخلاقی و منش دموکراتیک و رفتار توام با مدارا و بزرگواری آن آزادگان، در کنار باورهای ملی و اعتقادشان به کنش خردمندانه، نه فقط بر جمعیت نهضت آزادی، بلکه بر علی‌الاغلب طیف‌های اپوزیسیون و نیز جامعه مدنی ایران همچنان محسوس و موثر می‌نماید.
با اطمینان می‌توان گفت، از همین زاویه است که حاکمیت خودکامه در جمهوری اسلامی که باوری به ضرورت دست به‌دست شدن قدرت ندارد و برای نگاه و داوری خود، شأن و مقامی فراتر از انتخاب و ارزیابی شهروندان قائل است، حداکثر تلاش خود را در ماه‌های اخیر مبذول داشته که مبادا نهضت آزادی و ملی_مذهبی‌ها (همچون دیگر نیروهای سیاسی مطرح و موثر و آلترناتیوهای بالقوه) اندک امکانی نیز برای تعامل و کنش اجتماعی بیابند. تهدیدها و احضارها و بازداشت‌های گوناگون ازجمله‌ی این تلاش‌های غیرقانونی حاکمیت بوده است. فشارهایی که تنها دامن جوان‌ترها و گمنام‌ها را نگرفته، بلکه به‌گونه‌ای بی‌پروا و متفرعنانه، شامل چهره‌های معنون و پیشکسوتان سیاست ایران زمین نیز شده است.
دکتر احمد صدر حاج‌سیدجوادی در 93 سالگی مورد تهدیدهای غیرانسانی قرار می‌گیرد؛ دکتر ابراهیم یزدی در 79 سالگی بازداشت می‌شود؛ مهندس عزت الله سحابی در 82 سالگی هنوز هدف تهدید و اعمال فشار بازوهای امنیتی رژیم دیکتاتوری است؛ مهندس محمد توسلی، رییس دفتر سیاسی نهضت آزادی فشارهای گوناگون (ازجمله بازداشت خود، و بازداشت دختران و داماد و تهدید نوه‌اش) را متحمل می‌شود؛ و ... و نهادهای مسئول سرکوب و تهدید، از برگزاری هرگونه مراسمی برای بنیان‌گزاران نهضت آزادی جلوگیری می‌کنند.
 دکتر ابراهیم یزدی در آستانه‌ی 80 سالگی گروگان جمهوری اسلامی شده است. قدرت مطلقه بی‌اعتنا به چهارچوب‌های انسانی و عرف اجتماعی و قانون اساسی، و با حداکثر خودکامگی، مخالفان خشونت‌گریز و منصف و وطن‌دوست و فرهیخته‌ای چون دکتر یزدی را به حبس و بند دچار می‌سازد یا وادار به سکوت تحمیلی می‌کند. نظام سرکوبگر متکی به حاکم خودکامه، غافل از آن است که چگونه با بستن مهم‌ترین مجاری هدایت مسالمت‌آمیز مطالبات شهروندان، و با محبوس ساختن وزین‌ترین چهره‌های علمی و شخصیت‌های ملی و کنشگران اجتماعی منصف و دموکرات، نه تنها مشروعیت خود را بیش از پیش مخدوش می‌سازد، بلکه با حذف شخصیت‌های حقیقی و حقوقی مرجع و واسط میان جامعه مدنی و حکومت، ماهیتی بنیان‌برافکن‌تر به مطالبات و جنبش اجتماعی می‌دهد.
جالب آن‌جاست که رژیم دیکتاتوری، از آنرو که دچار بحران اقتدار و مشروعیت شده است و تنها با تکیه بر سرکوب و سلاح و سلطه‌ی نفتی به بقای نامشروع خویش ادامه می‌دهد، فعالان سیاسی دموکرات و خردورزی چون دکتر یزدی را مورد مواخذه قرار می‌دهد که چرا اعتراض مدنی و پرهیز از خشونت را تبلیغ و ترویج می‌کنند. آشکار است که صاحبان گلوله و گاز اشک‌آور و دشنام و دشنه و اوین، می‌کوشند با بالابردن هزینه‌ی کنش اجتماعی و اقدام سیاسی، آرامشی گورستانی را بر جامعه تحمیل کنند و عیش نامشروع خویش از قدرت را تداوم بخشند.
از آن جمهوری اسلامی که آیت‌الله خمینی در پاریس می‌گفت و دکتر یزدی برای خبرنگاران ترجمه و تببین‌اش می‌کرد، چنان‌که آیت‌الله منتظری _و اخیرا شیخ مهدی کروبی_ تصریح کرد، نه جمهوریتی مانده و نه اسلامیتی.
جمهوری اسلامی متکی بر ولایت مطلقه فقیه اگر حداقلی از توان اقناع افکار عمومی برای خود قائل بود، دادگاه دبیرکل نهضت آزادی را هرچه زودتر و به‌صورت علنی برگزار می‌کرد. به تعویق انداختن مکرر محاکمه‌ی همراه و همفکر بازرگان و طالقانی و سحابی و چمران و شریعتی، و مشاور مورد وثوق رهبر فقید انقلاب در هجرت، یا محقق ساختن محاکمه پشت درهای بسته‌ی دادگاه، جز خالی بودن دست‌های خودکامگان و سوء استفاده‌ی دیکتاتوری از قوانین کشور چه معنایی دارد؟
تداوم حبس دکتر یزدی (و راهبران و یاران جنبش سبز) نه تنها شاهدی برای اقتدار دیکتاتوری نیست، بلکه بحران هژمونی و مشروعیت نظام سیاسی را آشکار می‌کند. ادامه‌ی بازداشت دکتر یزدی همچنین، شاخصی مهم و مهر تاکیدی دیگر بر پایان تلخ جمهوری اسلامی، دست‌کم به‌روایت تمامیت‌خواهان و خودکامگان مسلط در ساخت قدرت است.





متهم پرونده اختلاس یک هزار و دویست میلیارد تومان خبر ازشفاف سازی دولت در مسایل اقتصادی داد
 جرس:
در حالی که مقامات دولتی از متهمان اصلی اختلاس و فساد مالی هستند، رحیمی می گوید: در مبارزه با مفاسد اقتصادي طرح شفاف‌سازي را دنبال مي‌كنيم.

به گزارش ايلنا، محمد رضا‌ رحيمي در حاشيه همايش استاندار سراسر كشور در جمع خبرنگاران با بيان اينكه دولت در سال آينده گام اساسي براي ريشه‌كن كردن فقر خواهد برداشته و بدون اشاره به آمار زیر خط فقر، از مردم و مسئولان خواست كه در پيشگاه حضرت حق دعا كنند كه جمهوري اسلامي بتواند الگويي براي ريشه‌كن كردن فقر به جهانيان ارائه دهد. 

رحيمي در ادامه مدعی شد که اجراي هدفمند كردن يارانه‌ها در سال 89 را موفقيت‌آميز بوده و  به افزایش قیمتها و فقیرتر شدن مردم نپرداخت و گفت: در اين جلسه هم‌پيمان شديم كه اين طرح را موفق‌تر از سال 89 در سال 90 به پيش بريم.
وي بدون اشاره به رقم بالای پرونده اختلاسش در قوه قضاییه خاطر نشان كرد: در اين جلسه در خصوص مبارزه جدي با مفاسد اقتصادي بحث شد و به اين نقطه رسيديم كه در مبارزه با مفاسد اقتصادي طرح شفاف‌سازي را دنبال كنيم.
رحيمي افزود: در اين طرح تلاش داريم كه در دولت الكترونيك همه چيز را شفاف و در سيستمي آن را در معرض ديد همگان بگذاريم تا افرادي كه مي‌توانند از فرصت‌ها سوءاستفاده كنند، دستشان را قطع كنيم.
گفتنی است اختلاس یک هزار و دویست میلیارد تومان در پرونده محمدرضا رحیمی معاون اول احمدی نژاد برای قوه قضائیه محرز شده است، در حالی که هنوز ابعاد دیگر این پرونده کلان فساد مالی به اتمام نرسیده است.

 به دنبال مخالفت  محمود احمدی نژاد با پیگیری پرونده معاون اولش، رهبر جمهوری اسلامی  هیأتی از معتمدان خود را مسئول رسیدگی به این پرونده و شکایات احمدی نژاد و رحیمی کرده است.
 محمدرضا رحیمی مدعی است اولا پذیرفته است این مبلغ به دستور وی به گردش درآمده است، ثانیا او این مبلغ را در امور شخصی هزینه نکرده است، بلکه به دستور مقامات عالی رتبه نظام در راههایی که به وی دستور داده شده هزینه کرده است. به ادعای رحیمی مهمترین مصرف این مبلغ هزینه انتخابات ریاست جمهوری و مجلس هشتم بوده است. به عنوان نمونه وی لیست 190 نماینده های همین مجلس که به دستور مقامات عالیه از این مبلغ بهره مند شده اند در اختیار هیأت رهبری گذاشته است. در صدر هزینه های انتخاباتی مجلس یک قلم پانصد میلیون تومان کمک به علی لاریجانی رئیس فعلی مجلس در زمان انتخابات است. البته اکثر مبلغ یادشده در انتخابات دهمین دوره ریاست جمهوری 1388 هزینه شده است.



بی خبری از وضعیت مجید صبایی عضو ستاد کروبی و جانباز پنجاه درصد

مجید صبایی از اعضای ستاد کروبی در پاکدشت که در تاریخ دوم اسفند ماه در منزل پدری اش در شهرستان پاکدشت دستگیر شده بود هم اکنون در زندان اوین محبوس است.
به گزارش جرس، در مراجعات اقوام و خانواده وی به آنان گفته شده که او تحت بازجویی قسمت خاص بوده و هنوز پرونده وی تکمیل و بازجویی اش به اتمام نرسیده است. به همین دلیل خانواده نمی توانند با وی ملاقات کنند.
در تهاجمی که به منزل آنان انجام گرفت،مجید صبایی دستگیر و پدر وی نیز مورد هتاکی مأموران قرار گرفت.در این بازرسی و هجوم به منزل آنان،کامپیوتر و سایر الزامات شخصی وی نیز توسط مأموران جمع آوری شده و توقیف گردید.
قابل ذکر است که وی جزء جانبازان ۵۰ درصدی زمان جنگ می باشد.





افشاگری جمعی از خانواده های زندانیان سیاسی خطاب به رییس قوه قضاییه

زندانیان سیاسی زن رجایی شهر در معرض خطرات جدی قرار دارند

جمعی از خانواده‌های زندانیان سیاسی زن زندان رجایی‌شهر در آستانه سال نو نامه ای خطاب به صادق لاریجانی، رییس قوه قضاییه نوشته و از وی پرسیده اند که «آیا عزیزان ما محکوم به مرگ تدریجی هستند؟»این خانواده ها ضمن فاش کردن ابعاد خطرات جدی که عزیزان شان را در این زندان تهدید می کند از وی درخواست رسیدگی سریع کرده اند.
به گزارش کلمه، متن کامل نامه خانواده‌های زندانیان سیاسی زن زندان رجایی‌شهر به این شرح است :
ریاست محترم قوه قضائیه
جناب آیت الله صادق لاریجانی
با احترام
این نامه را در حالی برای شما می‌نویسیم که ماه‌هاست پیگیری‌های ما برای بهبود وضعیت عزیزان زندانی‌مان، بی‌نتیجه و بی‌پاسخ مانده است. ما جمعی از خانواده‌های زندانیان سیاسی زن زندان رجایی‌شهر کرج هستیم که لازم دانستیم با توجه به شرایط اسفبار زندانیانمان، ضمن ارائه گزارشی از وضعیت این زندان، از شما درخواست کنیم با فرستادن نماینده‌ای به این زندان شرایط زندانیان را از نزدیک مشاهده کرده و نسبت به بهبود وضعیتشان اقدام کنید.
هم‌اکنون بیش از ۱۰ زندانی سیاسی زن، در بند زنان زندان رجایی‌شهر نگه‌داری می‌شوند. این بند در حال حاضر ۲۰۰ زندانی زن با جرایم مختلف از قبیل، قتل، قاچاق، دزدی و … دارد، این در حالی است که با وجود جمعیت بالا، تنها یک سرویس بهداشتی و یک حمام برای استفاده زندانیان وجود دارد. در حالی که آب معمولا قطع است و فقط چند ساعت از شبانه‌روز ‌امکان استفاده از سرویس بهداشتی برای زندانیان فراهم است. زندانیان زندان رجایی‌شهر، به طور روزانه، تنها یک ساعت از آب گرم برخوردارند و در سایر ساعات روز، در صورت استحمام، می‌بایست از آب سرد استفاده کنند.
مساله دیگری که موجب نگرانی بسیاری از خانواده‌های زندانیان سیاسی شده است، وجود زندانیان شرور در این زندان است، که در مواردی در زندان دست به کشتار دیگر زندانیان زده‌اند. مسائل خلاف اخلاق، به وفور در این زندان مشاهده می‌شود به طوری‌که در چندین مورد زندانیان جوان‌تر پس از اینکه از سوی زندانیان شرور به انحاء مختلف مورد تجاوز قرار گرفته‌اند، از سوی آنان به قتل رسیدند. هم‌اکنون فردی در همسایگی اتاق زندانیان سیاسی نگه‌داری می‌شود، که تابحال ۳ زندانی را پس از تجاوز به قتل رسانده است و مسئولان زندان، جهت تأمین سلامت جانی زندانیان، هیچ‌گونه اقدامی را انجام نمی‌دهند.
ابعاد این خطر، به حدی است که زندانیان سیاسی جهت استحمام با مشکل مواجه بوده و همیشه با نگرانی حمله زندانیان شرور مواجه‌اند، به طوری‌که جهت استحمام یک زندانی می‌بایست دو تن دیگر به عنوان مراقب پشت در حمام حضور داشته باشند تا مورد حمله قرار نگیرند.
جناب آقای لاریجانی
وجود چنین مسائل اسف‌باری در زندان‌هایی که می‌بایست تحت نظر سازمان زندان‌ها و قوه قضائیه باشد، تنها از عمق بی‌توجهی مسئولان به شرایط زندانیان خبر می‌دهد. آیا عزیزان ما، که به جرم داشتن اندیشه‌های متفاوت محکوم به حبس و تبعید شده‌اند، در این زندان، محکوم به مرگ تدریجی‌اند؟ آیا آنچه در بند زنان زندان رجایی‌شهر اتفاق می‌افتد، یک فاجعه انسانی نیست؟
بر اساس کدام ماده و آیین‌نامه، برای ۲۰۰ زندانی، تنها یک سرویس بهداشتی در نظر می‌گیرند؟ بر اساس کدام قانون، زندانیان ما از داشتن آب گرم محرومند؟ بر اساس کدام آیین، زندانیان ما باید هر لحظه در بیم حمله زندانیان شرور به سر برند؟
آیا جرم عزیزان ما بیش از اندیشیدن است؟ آیا بر اساس آیین‌نامه سازمان زندانها، تفکیک جرایم یک اصل پذیرفته شده نیست؟
جناب آقای لاریجانی
در حالی که تنها چند روز به‌ آغاز سال نو باقی مانده است و شما احتمالا در تدارک گذران تعطیلات نوروزی خود هستید، ما شبها و روزهایمان را با این ترس می‌گذرانیم که ‌آیا می‌توانیم هفته بعد، دختران و زنانمان را سالم از پشت شیشه‌ها در سالن ملاقات مشاهده کنیم؟
اگر هنوز ذره‌ای از عدالت و انسانیت در دستگاه قضایی تحت امر شما باقی مانده است، به درخواست خانواده‌های زندانیان سیاسی پاسخ دهید و جهت بهبود وضعیت بند زنان زندان رجایی‌شهر، اقدام کنید.
جمعی از خانواده‌های زندانیان سیاسی زن زندان رجایی‌شهر کرج




نماینده قروه: بودجه ۹۰ رکورددار وابستگی به نفت

سخنگوی کمیسیون انرژی مجلس با بیان این که لایحه بودجه ۹۰ در قیاس با بودجه‌های پیشین، بیشترین وابستگی به نفت را دارد، گفت: امکان قطع وابستگی به نفت تا آخر برنامه پنجم توسعه با نفت ۸۰ دلاری محقق نمی‌شود
به گزارش خانه ملت، “عماد حسینی” با بیان این که افزایش یک باره قیمت بنزین با قانون هدفمندی یارانه‌ها مطابق نیست، گفت: البته استدلال دولت این است که روند پلکانی و ارتقای پلکانی سالانه برایش تعریف شده و به همین دلیل می‌تواند به هر میزان که بخواهد این قیمت را افزایش دهد، اما این توجیه قابل قبولی نیست.
نماینده مردم قروه و دهگلان در مجلس شورای اسلامی تصریح کرد: این اقدام دولت به مفهوم این است که می‌خواهند به نحوی قانون را دور بزنند و اجرا نکنند به ویژه درباره بنزین این موضوع نمود بارزی دارد که به‌طور قطع این مسئله در درازمدت تبعات زیادی خواهد داشت.
وی ادامه داد: به نظر می‌رسد اگر بتوان سهمیه‌هایی خارج از روال معمول با قیمت‌های کمتر از ۴۰۰ تومان و ۷۰۰ تومان اعلام کرد، این شیب ملایم شود، اما آنچه هم‌اکنون وجود دارد به هیچ وجه با قانون هدفمندی یارانه‌ها تناسب ندارد.
حسینی همچنین در باره افزایش قیمت هر بشکه نفت خام در لایحه بودجه ۹۰ اظهار کرد: البته این افزایش قیمت به لحاظ تجمیع افزایش اعتبارات می‌تواند مؤثر باشد، اما پیام مهم آن این است که وابستگی بودجه به نفت دست کم به میزان ۱۵ دلار در قیاس با سال گذشته و دست کم ۳۰ دلار در قیاس با سال پیش از آن افزایش یافته و این افزایش وابستگی نفت را می‌رساند.
افزایش وابستگی بودجه به نفت سال به سال افزایش می‌یابد.
به گفته سخنگوی کمیسیون انرژی مجلس، از برنامه سوم توسعه به بعد، بر کاهش وابستگی به نفت تأکید شده است، اما متأسفانه تا کنون نه تنها این امر محقق نشده است، بلکه سال به سال افزایش وابستگی را بیشتر شاهد هستیم.
حسینی با تأکید بر این که در عمل باید کاهش وابستگی به نفت اتفاق بیفتد، افزود: در بودجه امسال قیمت هر بشکه نفت ۸۰ دلار پیش بینی شده است؛ اگر بودجه امسال با وابستگی کمتری به نفت بسته می‌شد، مثلا نفت ۵۰ دلاری یا ۶۰ دلاری مطمئنا آن مازاد درآمد حاصل از فروش هر بشکه می‌توانست برای تاثیر زیرساخت‌ها و درست کردن سرمایه در حساب ذخیره ارزی بماند.
وی با تاکید بر این که این اختلاف قیمت می‌توانست مبنایی برای سرمایه‌گذاری‌ها در آینده باشد، افزود: به این نحو که هم‌اکنون عمل می‌شود مثل کسی است که هر چه در جیبش است را هزینه می‌کند و هیچ چیزی برای سرمایه‌گذاری بعدی نداشته باشد.
حسینی افزود: اگر ما کاهش وابستگی به نفت را می‌خواهیم، مستلزم پایین آوردن قیمت نفت است و این که میزان بیشتری از این پول را چه در صندوق توسعه ملی و چه حساب ذخیره ارزی قرار دهیم تا سرمایه‌گذاری زیرساختی در این حوزه انجام شود و سرانجام کاهش وابستگی به نفت محقق شود.
وابستگی بودجه ۹۰ به درآمدهای نفتی بالاست.
وی با بیان این که بودجه‌های سالانه خود به خود به به نفت وابستگی دارند، یادآور شد: البته وابستگی بودجه ۹۰ به نفت از همه بودجه‌ها بیشتر است؛ زمانی کاهش وابستگی به نفت را خواهیم داشت که از بودجه خود نفت در طرح‌های زیرساختی و غیرنفتی و صادرات غیرنفتی سرمایه‌گذاری شود تا در آینده این مبالغ به صورت تجمیع سرمایه‌ در کشور موثر باشد و از این وابستگی رهایی پیدا کنیم.
سخنگوی کمیسیون انرژی مجلس با بیان این که امروز با نفت ۸۰ دلاری امکان به صفر رسیدن وابستگی به نفت تا آخر برنامه پنجم محقق نمی‌شود، یادآور شد:‌ با این اوصاف آن چه قانون اعلام کرده است، جامه عملی و عینی به خود نمی‌گیرد.






شنبه 12 مارس2011 در مقابل مقر سازمان ملل متحد ژنو
logo-madaran-dortmond.jpg

برای داد خواهی مادران پارک لاله ، مادران داغدار شده ۳۲ سال گذشته در طی حاکمیت رژیم جمهوری اسلامی و در جهت افشاگری موارد بی شمار نقض حقوق بشر در ایران، کشتار های خیابانی و دستگیری های غیر قانونی ، تعداد بی شمار اعدام ها، قصاص، سنگسار و شکنجه و تجاوز در زندانها و برای محاکمه علنی آمران و عاملان جنایات فجیع ۳۲ سال گذشته ، ما تعدادی از حامیان مادران پارک لاله از ۹ تا ۱۷ ماه مارس ۲۰۱۱ در این کارزار شرکت کرده و روز چهارشنبه ۱۶ مارس در جلسه نقض حقوق زنان ايران، گزارشات کتبی و مستدل آماده شده خود را ، بعد از گزارشات شفاهی به شورای حقوق بشر سازمان ملل متحد ، تحویل خواهیم داد 
در جهت افشاگری جنایات رژیم جمهوری اسلامی ، گردهمایی این هفته حامیان مادران پارک لاله از شهر های ، اسلو ، فرانکفورت ، وین و دورتموند، روز شنبه ۱۲ مارس از ساعت ۱۴ تا ۱۶ در جلوی مقر سازمان ملل انجام خواهد شد و بدینوسیله از همه آزادی خواهان جهان تقاضای حمایت و همبستگی می کنیم 

حامیان مادران پارک لاله- اسلو
حامیان مادران پارک لاله- فرانکفورت
حامیان مادران پارک لاله- وین
حامیان مادران پارک لاله- دورتموند 

گردهمایی حامیان مادران پارک لاله سه شنبه ۱۵ مارس مقابل مقرسازمان ملل متحد در ژنو، به مناسبت چهار شنبه سوری ، ساعت ۱۶ تا ۱۸ بعد از ظهر
در جهت افشاگری جنایات رژیم جمهوری اسلامی ، سه شنبه ۱۵ مارس حامیان مادران پارک لاله از شهر های ، اسلو ، فرانکفورت ، وین و دورتموند،
روز سه شنبه ۱۵ مارس ،از ساعت ۱۶ تا ۱۸ بعد از ظهر در جلوی مقر سازمان ملل متحد در ژنو گرد هم خواهند آمد و بدینوسیله از همه آزادی خواهان
جهان تقاضای حمایت و همبستگی می کنیم

حامیان مادران پارک لاله- اسلو

حامیان مادران پارک لاله- فرانکفورت

حامیان مادران پارک لاله- وین

حامیان مادران پارک لاله- دورتموند

 
 

تحصن حامیان جنبش سبز در شهرهای مختلف جهان در حمایت از موسوی و کروبی

در ادامه واکنش ها نسبت به تداوم حصر و وضعیت نامشخص راهبران جنبش سبز مردم ایران، گروهی از فعالان و حامیان جنبش سبز در ٣۱ شهر جهان، روز شنبه دوازدهم مارس (بیست و یکم اسفند ماه)، به تحصن و تجمعاتی جهت حمایت از راهبران جنبش و همچنین همبستگی با مبارزات مردم ایران دست زدند.
به گزارش جرس، کمپین”حمایت سبز”، روز شنبه ۱٢ مارس مراسم جهانی خود را آغاز کرده و پیش از شروع به کارِ اجلاس جهانی حقوق بشر (روز دوشنبه) تلاش خواهد کرد بیانیه پایانی خود را خطاب به اجلاس و دبیرکل سازمان ملل، ریاست دوره ای اتحادیه اروپا و دبیر کل سازمان کنفرانس اسلامی منتشر کند و قرار است بان‌کی‌مون، دبیر کل سازمان ملل، در روزهای آینده گزارشی از موارد نقض حقوق‌بشر در ایران را در سازمان ملل ارائه دهد.
بنا بر این گزارش، از جمله شهرهایی که دانشجویان و ایرانیان مقیم در کمپین حمایت از راهبران جنبش و “اعتراض سبز” شرکت کردند، می توان به این شهرها اشاره کرد: لندن، برلین، کلن، هامبورگ، فرانکفورت، دورتمند، گوتینگن، پاریس، اسلو، کوالامپور، نیویورک، واشنگتن، سن خوزه آمستردام، بوداپست، هوستون، لس آنجلس، ملبورن، رم، وین، تروندهایم، آنکارا، استکهلم، گوتنبرگ، کارلس کرونا، لین شوپینگ، مالمو، مدیسون، ویسکا و…
بریتانیا
دهها تن از ایرانیان و حامیان جنبش سبز، به همین مناسبت در یکی از میدان های اصلی شهر (ترافلگار) دست به تجمع زده و با در دست داشتن پلاکاردهایی پیرامون وضعیت حقوق بشر در ایران و همچنین تصاویر میرحسین موسوی، مهدی کروبی، زهرا رهنورد و فاطمه کروبی، که در حصر و وضعیت نامعلوم و ابهام آمیز قرار دارند، حمایت خود را از فعالان و راهبران جنبش اعلام داشتند و افکار عمومی انگلستان را متوجه اوضاع ایران ساختند.
سوئیس
جمعی از دانشجویان و فعالان سابق دانشجویی ایران نیز، در اولین روز از فراخوانی که طی روزهای اخیر صادر کرده بودند، و در حالیکه روز دوشنبه (چهاردهم مارس) در مقابل مقر اروپایی سازمان ملل تحصن گسترده خواهند داشت، روز شنبه همزمان با سی شهر دیگر جهان، در میدان “ملت ها”ی شهر ژنو سوئیس، در اعتراض به بازداشت رهبران جنبش سبز و نقض گسترده حقوق بشر در ایران دست به تحص زدند.
به گزارش خبرنگار جرس از ژنو، این فعالان دانشجویی دلیل تحصن خود را “موج جدید بازداشت گسترده معترضین پس از اعتراضات بهمن و اسفندماه امسال در ایران” و همچنین “ادامه حصر و وضعیت نامعلوم میرحسین موسوی، مهدی کروبی، زهرا رهنورد و فاطمه کروبی” اعلام کرده و خاطرنشان ساختند “ما، جمعی از فعالان سابق جنبش دانشجویی ایران، از تمامی گروه ها و افراد که دل در گروی آزادی و رهایی ایران از استبداد دارند دعوت به عمل می آوریم تا از روز ۱۲ الی ۱۴ مارس (۲۳-۲۱ اسفند ماه) در تجمع و تحصن اعتراضی نسبت به موارد متعدد نقض حقوق بشر در ایران؛ از جمله کشتار مردم بیگناه و دانشجویان آزادیخواه، بازداشت گسترده، شکنجه و صدور احکام سنگین حبس برای دانشجویان و همراهان جنبش سبز و بازداشت غیرقانونی رهبران آن؛ در مقابل مقر سازمان ملل در شهر ژنو شرکت نمایند.”
سوئد
در پنج شهر استکهلم، گوتنبرگ، لین شوپینگ، کارلس کرونا و مالمو، روز شنبه ۱٢ مارس در میادین شهرهای فوق، تجمعاتی برگزار شد.
به گزارش این منابع خبری، تجمع حمایت سبز در گوتنبرگ سوئد، امروز با شرکت ده ها نفر از دانشجویان و هواداران جنبش سبز برگزار شد . این مراسم در محل برونس پارکن، میدان مرکزی شهر برگزار و با استقبال قابل توجه بسیاری از چهره های دانشگاهی، فرهنگی، فعالان سیاسی، دموکراسی خواهان و فعالان حقوق بشر روبرو شد.
در این برنامه که بر اساس اعلام برگزار کنندگان، کمپین اعتراضی سکوت بود، شرکت کنندگان ماسک های زهرا رهنورد، فاطمه کروبی، میر حسین موسوی و مهدی کروبی را در مقابل صورت خود نگاه داشتند و بروشورهایی به زبان های انگلیسی، سوئدی و فارسی در بین علاقمندان و رهگذران توزیع شد . شرکت کنندگان نمادهای سبز را به نشانه حمایت از جنبش سبز با خود همراه داشتند و در انتها به شکل خود جوش سرود یار دبستانی را همخوانی کردند.
آلمان
در آلمان نیز، انجمنهای ایرانی و فعالان سیاسی شهر هامبورگ با تجمع خود در منطقه مرکزی همبستگی خود را راهبران در حصر جنبش و با مردم آزادیخواه ایران اعلام نمودند.
به گزارش منابع خبری، در این تجمع ابتدا نمایندگان گروهها و انجمنها بیانیه های خود را به فارسی و آلمانی خواندند و شرکت کنندگان همچنین ضمن گفتگو با شهروندان آلمانی، شرایط کنونی ایران را مورد شرح و توصیف قرار دادند.
در این برنامه همچنین جمعی از دانشجویانِ گروهِ «بیست و دو خرداد»، بدون اعلام قبلی با زدن ماسکهای چهره های خانمها کروبی و رهنورد و آقایان کروبی و موسوی و با بستن دستهای خود با زنجیر در سطح شهر شروع به حرکت کردند طی این آکسیون که توجه همگان را به خود معطوف کرده بود نیز پلاکاردهایی حمل می کردند و توسط بخشی دیگر از دانشجویان اعلامیه هایی بین شهروندان پخش می شد.
در پایان این آکسیون، دانشجویان به تجمع حامیان مادران عزادار پارک لاله – هامبورگ پیوستند و همبستگی خود را نیز با آنان که هر شنبه در مرکز شهر تجمع می کنند اعلام نمودند.

گزارش محرمانه مجلس از ابهامات نحوه واگذاری سهام سایپا

حمیدرضا فولادگر گفت: کمیسیون ویژه پیگیری و نظارت بر اصل ۴۴ مجلس گزارشی از ابهامات واگذاری سهام شرکت خودروسازی سایپا در دست تهیه دارد که تا پایان سال نهایی می‌شود.
به گزارش خبرگزاری مهر، وی در پاسخ به این پرسش که گزارش کمیسیون ویژه اصل ۴۴ پس از نهایی شدن اعلام عمومی می‌شود، افزود: خیر، در مرحله اول قرار است این گزارش به صورت ویژه در اختیار مسئولان ذیربط قرار گرفت و در مرحله دوم، اگر لازم باشد در صحن علنی ارائه می‌شود.
فولادگر اظهارداشت: کمیسیون صنایع و معادن مجلس شورای اسلامی هم طرح تحقیق و تفحص از شرکت خودروسازی سایپا را در دست بررسی است.
۱۸ درصد از سهام سایپا در ۳۰ تیرماه سال جاری توسط کارکنان این شرکت به ارزش یکهزار و ۵۸۳ میلیارد تومان خریداری شد اما بنابه دلایلی، این معامله قطعی نشد.
پرویز فتاح وزیر سابق نیرو و رئیس فعلی بنیاد تعاون سپاه چند ماه قبل گفته بود: چرا دولت سایپا را به ۳ برابر قیمت به خودش فروخت. چطور می شود که هم دولت فروشنده و هم شرکت وابسته به سایپا خریدار باشد. این روش با کدام عقل اقتصادی جور در می‌آید، ضمن اینکه بنیاد تعاون سپاه را هم محترمانه از معامله بیرون کردند.
غلامرضا حیدری کرد زنگنه رئیس وقت سازمان خصوصی‌سازی در روز واگذاری ۱۸ درصد سهام سایپا به کارکنان این شرکت اظهارداشته بود: من از وضعیت سهام سایپا راضی نیستم و به مسئولان نیز این را اعلام کرده ام اما کاری از دستم بر نمی‌آید.
وی افزوده بود: من از این قضیه راضی نیستم که شرکتی را با قیمت پایه ۳۱۱ تومان در بورس معرفی کنیم و به علت حضور برخی‌ها سهام به شکل غیرواقعی افزایش یابد، این در حالی است که اعتقاد داریم که تحت تاثیر جو قیمت‌گذاری نکنیم.



نماینده مرند: هیچ‌ یک از قراردادهای نفتی امسال به اطلاع مجلس نرسیده است

عضو کمیسیون انرژی مجلس عملکرد وزارت نفت درباره تنظیم قراردادهای بین‌المللی و اطلاع مفاد آنها به مجلس را طی سال جاری عملکردی غیرقابل توجیه خواند و گفت: وزارت نفت در سال‌جاری قراردادهای نفتی و گازی بسیاری را منعقد کرده، اما هیچ‌یک را به اطلاع مجلس نرسانده است.
“سیروس سازدار” در گفت و گو با خبرنگار خانه ملت با استناد به اصل ۷۷ قانون اساسی اقدام وزارت نفت در بی‌اطلاع نگاه‌داشتن مجلس درباره مفاد قراردادهای نفتی را خلاف قانون خواند و افزود: متأسفانه وزارت نفت آشکار و صریح قانون اساسی را زیر پا گذاشته است و هیچ‌یک از قراردادهایی را که طبق قانون باید با اطلاع مجلس به تصویب می‌رسید، در اختیار مجلس نگذاشته است.
نماینده مردم مرند و جلفا با بیان این که بی‌اطلاعی مجلس درباره قراردادهای بین‌المللی امکان سوءاستفاده را در این زمینه بالا می‌برد، تصریح کرد: نمایندگان مجلس طبق قانون حق دارند این قراردادها را کنترل و بر مفاد آن نظارت کنند تا خدای نکرده حقوق مردم در آنها پایمال نشود و یا امکان سوءاستفاده برای هیچ‌کس بوجود نیاید، اما متأسفانه دولت از آگاه ساختن مجلس در این باره خودداری می‌کند.
عضو کمیسیون انرژی با بیان این که اطلاع مجلس در باره مفاد قراردادهای نفتی از جمله موارد اختلافی میان مجلس و دولت است، گفت: تمام قراردادهایی که وزارت نفت در سال ۸۹ منعقد کرده بدون نظارت و اطلاع مجلس بوده است و مجلس اگر به قانون عمل کند، می‌تواند این قراردادها را لغو کند
بر اساس اصل ۷۷ قانون اساسی تمام عهدنامه‌ها، مقاوله‌نامه‌ها، قراردادها، و موافقت‌نامه‌های بین‌المللی باید به تصویب مجلس شورای اسلامی برسد.



آغاز طرح نوروزی راهنمایی و رانندگی از چهارشنبه آخر سال

رییس پلیس ترافیک شهری راهنمایی و رانندگی نیروی انتظامی از آغاز طرح نوروزی ترافیکی از روز ۲۵ اسفند خبر داد.
به گزارش ایرنا، رییس پلیس ترافیک شهری راهنمایی و رانندگی نیروی انتظامی با بیان اینکه طرح ترافیکی پلیس در روزهای آخر سال و در قالب دو طرح به اجرا در خواهد آمد، گفت: مرحله نخست طرح ترافیکی پلیس که از ۲۱ اسفند ماه آغاز شده است تا ساعات پایانی ۲۴اسفند ماه ادامه دارد.
سرهنگ ‘محسن مهر آیی’ افزود: همچنین مرحله دوم طرح ترافیکی از۲۵ اسفند آغاز می شود که تا ۱۵ فروردین ماه ادامه خواهد داشت.
وی اضافه کرد: راهنمایی و رانندگی نیروی انتظامی امسال همچون سال های گذشته در درون شهرها پیش‌بینی‌های خوبی را انجام داده است تا در ایام نوروز شرایط بهتری را نسبت به گذشته داشته باشیم.
مهرآیی از جمله این اقدامات را طرح های در دست اجرای پلیس راهنمایی و رانندگی (راهور) اعلام کرد و گفت :مردم با شروع تعطیلات نوروزی اثرات این طرح ها را شاهد خواهند بود.



آغاز روز دوم تحصن فعالان دانشجویی در ژنو همراه با نامه به بان کی مون

تجمع و تحصن جمعی از فعالان سابق دانشجویی در میدان "ملل" شهر ژنو سوئیس مقابل مقر دائمی شورای حقوق بشر سازمان ملل متحد، وارد دومین روز خود شد.
به گزارش دانشجو نیوز، این تجمع ۳ روزه که در اعتراض به بازداشت رهبران جنبش سبز و نقض گسترده حقوق بشر در ایران می باشد، در روز دوم خود با انتشار نامه ای به دبیر کل سازمان ملل متحد، آقای بن کی مون آغاز شده است.
در این نامه با توضیح مختصری از وضعیت وخیم حقوق بشر در ایران و بویژه بعد از انتخابات ریاست جمهوری در سال ۸۸، به بازداشت و سرکوب دانشجویان و بازداشت رهبران جنبش سبز به همراه همسرانشان اشاره شده است.
در پایان این نامه فعالان سابق دانشجویی، آماده است: "ما کنشگران جامعه مدنی ایران از سازمان ملل و دبیر کل آن می‌خواهیم که مساله وخامت حقوق بشرایران در راس کلیه جلسات و روابط سازمان ملل و کشورهای عضو با ایران قرار گیرد. و همچنین درخواست می‌کنیم با در پیش گرفتن هر گونه اقدام ممکن چون تعیین گزارشگر ویژه جهت بررسی وضعیت حقوق بشر، اعمال حداکثر فشارهای سیاسی روی ایران به صورت مکرر و مداوم و همچنین مکاتبات پیاپی با حکومت ایران از نقض بیش از این حقوق بشر جلوگیری کرده و دولت ایران را وادار سازد در جهت احقاق آزادی‌های سیاسی و اجتماعی گام بردارد."

متن کامل این نامه به همراه ترجمه انگلیسی آن به شرح زیر است:

جناب آقای بان کی مون
دبیر کل محترم سازمان ملل متحد
۲۰ اسفند ۱۳۸۹

در ژوئن ۲۰۰۹ انتخابات دهمین دوره ریاست جمهوری در ایران برگزار شد. در پی تقلب آشکار دولت در اعلام نتایج انتخابات، مردم معترض به خیابان ها آمده و به شیوه مسالمت آمیز حقوق پایمال شده خود را طلب کردند، اما پاسخ حکومت به مردم که طبق ماده نخست میثاق بین المللی حقوق مدنی و سیاسی حق تعیین سرنوشت خویش را دارند، کشتار، اجرای احکام بی رویه اعدام، زندان، شکنجه، محرومیت و محکومیت بود. بسیاری از فعالان سیاسی، مدنی،  دانشجویی بازداشت و مورد بازجویی ها و رفتارهای غیر انسانی قرار گرفتند و وادار به اعتراف علیه خویش و گروه مربوطه شدند. همچنین تعدادی از بازداشت شدگان در بازداشتگاه های مختلف چون بازداشتگاه کهریزک و زندان اوین تحت شکنجه قرار گرفتند. در نهایت نیز در دادگاه هایی ناعادلانه و غیر منصفانه محاکمه و احکام سنگین حبس و گاهی اعدام دریافت کردند. چنانچه تعدادی از نگارندگان این نامه خود قربانی این رفتار ناعادلانه دادگاه های قضایی هستند.
بازداشت و سرکوب دانشجویان نیز همراه با سرکوب فعالین سیاسی و اجتماعی در ایران طی ٢ سال گذشته به شدت فزونی یافت. صدها دانشجوی ایرانی طی این سالها در تلاش جهت به دست آوردن آزادی و برقراری دموکراسی در ایران، بازداشت و پس از تحمل مدت‌های مختلف حبس، آزاد شدند. اما با این وجود هم‌اکنون بیش از ٨٠ دانشجو همچنان در زندان و حبس به سر می‌برند و هزاران دانشجو از تحصیل محروم، صدها نشریه و انجمن دانشجویی توقیف شدند.
از سویی دیگر آقایان موسوی و کروبی، رهبران جنبش سبز به همراه همسرانشان زهرا رهنورد و فاطمه کروبی از چندی پیش بازداشت شدند و طی دو سال گذشته تحت انواع تهدیدها و فشارها از سوی نیروهای خودکامه قرار گرفتند. این در حالی است که دولت ایران طبق ماده ۹ منشور جهانی حقوق بشر ناقض آشکار حقوق بشر در زمینه بازداشت رهبران جنبش سبز است. رفتار ایران که بیش از این نیز بارها توسط نهادها و سازمان های جهانی به دلیل نقض فاحش و مستمر حقوق بشر محکوم شده است و تاکنون سه قطعنامه محکومیت علیه آن صادر شده، ناقض اصول اولیه مصرح در قانون اساسی ایران و بسیاری از اسناد جهانی حقوق بشر است. براساس این اسناد، ایران موارد ۵، ۹، ۱۰، ، ۱۹، ۲۰ منشور جهانی حقوق بشر و موارد متعدد میثاق بین‌المللی حقوق مدنی و سیاسی که عضو آن است را به صورت سیستماتیک و مستمر نقض کرده است.
ما جمعی از فعالین دانشجویی ایران در خارج از کشور به دلیل مصادف شدن نشست دوره ای شورای حقوق بشر در ژنو با حصر و بازداشت رهبران جنبش سبز ایران، تصمیم گرفتیم تا در اعتراض شدید به وخامت وضعیت حقوق بشر و جلب توجه جهانیان به فاجعه انسانی در حال وقوع در ایران، در مقابل مقر سازمان ملل، همزمان با قرائت گزارش مربوط به ایران توسط شما تجمع کنیم. ما کنشگران جامعه مدنی ایران از سازمان ملل و دبیر کل آن می‌خواهیم از تمامی ظرفیت‌ها و اهرم‌های سیاسی موجود جهت پاسخگویی جمهوری اسلامی به جامعه جهانی در خصوص رفتار با ملت ایران و اعلام مکان، شرایط و وضعیت نگهداری رهبران جنبش سبز استفاده کند. تقاضا داریم که مساله وخامت حقوق بشرایران در راس کلیه جلسات و روابط سازمان ملل و کشورهای عضو با ایران قرار گیرد. و همچنین درخواست می‌کنیم با در پیش گرفتن هر گونه اقدام ممکن چون تعیین گزارشگر ویژه جهت بررسی وضعیت حقوق بشر، اعمال حداکثر فشارهای سیاسی روی ایران به صورت مکرر و مداوم و همچنین مکاتبات پیاپی با حکومت ایران از نقض بیش از این حقوق بشر جلوگیری کرده و دولت ایران را وادار سازد در جهت احقاق آزادی‌های سیاسی و اجتماعی گام بردارد.

امضا کنندگان

۱-احمد احمدیان
، دبیر سیاسی سابق انجمن اسلامی دانشجویان دموکراسی خواه دانشگاه تهران

۲-فرشید آذرنیوش
، دبیر کمیته پیگیری حقوق دانشجویان و عضو سابق تشکل اصلاح طلب دانشگاه بین المللی قزوین

۳-آرنوش ازرحیمی
، نائب دبیر سابق انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه مازندران

۴-صادق اسکندری، عضو سازمان ادوار تحکیم و عضو انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه ایلام

۵-مرتضی اصلاحچی، دبیر سابق انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه علامه طباطبایی

۶-امیرحسین اعتمادی، عضو سازمان ادوار تحکیم و عضو انجمن دانشجویان و دانش‌آموختگان لیبرال دانشگاه‌های ایران

۷-علی افشاری، دبیر سیاسی سابق دفتر تحکیم وحدت

۸-مقداد بریمانی، عضو سابق شورای مرکزی انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه سیستان و بلوچستان

۹-آرش بهمنی، عضو سازمان ادوار تحکیم و فعال سابق دانشجویی دانشگاه گیلان

۱۰-صدیقه بیگدلی، عضو انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه امیرکبیر

۱۱-امیرحسین توکلی، فعال سابق دانشجویی دانشگاه آزاد قزوین

۱۲-رضا جعفریان، دبیر سیاسی سابق انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه بوعلی سینا همدان

۱۳-پویا جهاندار، عضو سازمان ادوار تحکیم و عضو سابق شورای مرکزی انجمن اسلامی دانشگاه علامه طباطبائی

۱۴-ستاره حسن پور، عضو سابق انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه مازندران

۱۵-عباس حکیم زاده، دبیر سیاسی سابق دفتر تحکیم وحدت

۱۶-مصطفی خسروی
،  عضو شورای سیاستگزاری سازمان ادوار تحکیم و عضو سابق شورای مرکزی انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه علم و صنعت

۱۷-امیر رشیدی، عضو سازمان ادوار تحکیم

۱۸-تارا سپهری فر، دبیر سابق انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه صنعتی شریف

۱۹-نسیم سرابندی
، دبیر سابق کمیسیون زنان دفتر تحکیم وحدت

۲۰-سلمان سیما، عضو سازمان ادوار تحکیم و فعال سابق دانشجویی دانشگاه آزاد تهران

۲۱-صادق شجاعی، دبیر سابق انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه علامه طباطبائی

۲۲-محمد صادقی، عضو شورای مرکزی سازمان ادوار تحکیم و عضو سابق انجمن اسلامی دانشگاه اصفهان و علوم پزشکی

۲۳-سیاوش صفوی، دبیر روابط عمومی سابق انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه مازندران

۲۴-حسن طالبی، دبیر سیاسی سابق انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه اصفهان و علوم پزشکی

۲۵-حمیدرضا ظریفی نیا، عضو سابق انجمن اسلامی دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران

۲۶-علی عبدی، دبیر سیاسی سابق انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه صنعتی شریف

۲۷-فرزاد عنایتی، فعال سابق دانشجویی دانشگاه آزاد تهران

۲۸-امیرحسین فتوحی، دبیر تشکیلات سابق انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی هرمزگان

۲۹-ناصح فریدی، دبیرکل سابق انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه تربیت معلم کرج

۳۰-فاطمه فنائیان، فعال سابق دانشجویی دانشگاه علامه طباطبائی

۳۱-سعید قاسمی نژاد، عضو سازمان ادوار تحکیم و عضو انجمن دانشجویان و دانش‌آموختگان لیبرال دانشگاه‌های ایران

۳۲-پویان محمودیان، عضو سابق شورای مرکزی انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه امیرکبیر

۳۳-نریمان مصطفوی، نائب دبیر سابق انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه امیرکبیر

۳۴-امیر معماریان، دبیر سابق انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه آزاد ابهر

۳۵-امیرحسین میرابیان، فعال سابق دانشجویی دانشگاه آزاد تهران-جنوب

۳۶-علی نظری، دبیر اجرایی سابق انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه مازندران

۳۷-سجاد ویس مرادی، عضو سابق شورای مرکزی انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه امیرکبیر

۳۸-رحیم همتی، مسئول شاخه دانشجویی و جوانان جنبش مسلمانان مبارز

۳۹-علی هنری، عضو سابق سازمان دانشجویان و دانش آموختگان جبهه ملی ایران

۴۰-رضا یونسی، عضو انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه امیرکبیر


Honorable Sir
Ban Ki-Moon
Secretary General of the United Nations
March 10th  2010
Honorable Secretary Bank Ki Moon,

In June 2009 Iran’s tenth Presidential Elections were held.  Following the explicit fraud in the announcement of the election results by the government, people gathered in the streets protesting peacefully to demand their violated rights. The Government’s response to people, who according to Article 1 of the International Covenant on Civil and Political Rights have the self determination right, was killings, dramatic increase of executions, imprisonments, tortures, unfair trials and convictions. Many of the political, civil rights and student activists were arrested and interrogated by torture. They were subject to inhumane treatments and were forced to condemn themselves and their organizations. Also many detainees were tortured in various detention centers such as Kahrizak and Evin prisons. They were ultimately tried in unjust trials and were convicted to heavy jail sentences while some of the others received death sentences. In fact some of the authors of the present letter are themselves victims of such unjust treatments adopted by the judicial courts.

In the past two years, there has been a dramatic increase in the number of arrests; and repression against students as well as political and civil rights activists was intensified. Hundreds of Iranian students who were seeking freedom and democracy for Iran were arrested and were released after facing various prison terms. Nonetheless, at the moment over 80 student activists are still in prison, thousands of university students have been deprived of their right to education and hundreds of student publications and associations have been banned.

In the mean time leaders of the Green Movement, Mr. Mir-hossein Mousavi and Mr. Mehdi Karroubi, were recently arrested together with their wives Mrs. Zahra Rahnavard and Fatemeh Karroubi. Over the past two years they have been subject to all kinds of threats and pressures by the totalitarian government forces. The Government of Iran, according to Article 9 of Universal Declaration of Human Rights, is in clear violation of human rights with regards to the arrest of the Green Movements leaders. The regime’s ongoing and evident acts of human rights violations, which have also been repeatedly condemned by many international organizations and institutions, and against which three resolutions have been so far issued, violate even the basic principles stated in the constitution of Iran, as well as in many international human rights acts. According to such documents, Iran has systematically and continuously violated articles 5, 9, 10, 19 and 20 of the Charter of Human Rights and the International Covenant of Civil and Political Right to which it has adhered.

We are a group of student activists outside the country who due to the coincidental occurrence of Human Rights Council session in Geneva with the arrest of the Green Movement leaders, have decided to gather in front of United Nation’s Office, at the same time that you will be presenting your report. We will be there to protest against the severe deterioration of the human rights conditions and to draw attention to the occurrence of a humanitarian disaster in Iran. We, Iranian civil society activists, hereby demand the United Nations and the UN Secretary-General to engage all its capacities and use any political leverage demanding the Islamic Republic of Iran to respond to the international community regarding its actions towards the Iranian nation and announce the location and circumstances under which the leaders of the Green Movement are kept. We request that Iran's deteriorating human rights issue become the main subject of all meetings and relations between the UN and its member states with Iran. In addition we demand the United Nations to take all the necessary measures such as appointment of a special reporter to investigate the human rights conditions in Iran, exertion of utmost political pressure in a constant manner on Iran, so as to prevent further violation of human rights and to urge the Iranian Government to move towards the realization of political and social freedoms in the country.

Signatories
1 - Ahmad Ahmadian, Political Director of the Islamic Association of Tehran University Democratic Students
2 - Farshid Azarniush, Secretary of Student Rights Committee and former member of the Reformist Organizations of Qazvin International University
3 - Arnush Azrahimi, former Vice Secretary of Mazandaran University Islamic Association
4- Sadegh Eskandari, member of Advar Tahim Organizations and member of Ilam University Islamic Association
5 - Morteza Eslahchi, former Secretary of Allameh Tabatabai University Islamic Association
6 – Amir Hossein Etemadi, member of Advar Tahim Organizations and member of Liberal Students and Graduates Association of the University of Iran
7 - Ali Afshari, former Political Secretary of Daftar Tahkim Vahdat (the Student Union to consolidate Unity)
8 - Meghdad Barimani, former member of the Central Council of  Sistan and Baluchestan University Islamic Association
9 - Arash Bahmani, member of Advar Tahkim Vahdat Organization and former student activist of Guilan University
10 - Sedigheh Bigdeli,  member of the Students Islamic Association of Amir Kabir University
11 - Amir Hossein Tavakoli,  former student activist of Azad University of Qazvin
12 – Reza Jafarian, former Political Secretary of the Students Islamic Association of Hamedan’s Bou’Ali Sina University
13- Pooya  Jahandar, member of Advar Tahkim Vahdat Organization  and former member of the Central Council of Allameh Tabatabai University Islamic Association
14 - Setareh Hassanpour,  former member of Mazandaran University Islamic Association
15 - Abbas Hakimzadeh, former Political Secretary of the Daftar Tahkim Vahdat (the student Union to consolidate Unity)
16 - Mostafa Khosravi, member of the Policy Making Council of Advar Tahkim Vahdat Organization and former member of Islamic Association of Science and Technology University
17 - Amir Rashidi, member of Advar Tahkim Vahdat Organization
18 - Tara Sepehrifar, former Secretary of Sharif University Students Islamic Association
19 - Nasim Sarabandi, former Secretary of the Women's Commission of Office of Daftar Tahkim Vahdat (the student Union to consolidate Unity)
20 – Salman Sima, member of Advar Tahkim Vahdat Organization and former student activists of Tehran Azad University
21 – Sadegh Shojaii, former Secretary of Allameh Tabatabai University Islamic Association
22 - Mohammad Sadeghi, member of Advar Tahkim Vahdat Organization Central Council and former member of Isfahan University Islamic Association
23 - Siavash Safavi,  former Secretary of Public Relations of Mazandaran University Islamic Association
24 - Hassan Talebi, former Political Secretary of Students Islamic Association of Isfahan University of Medical Sciences
25 - HamidReza Zarifinia, former member of political sciences and law faculty of Tehran University students Islamic association
26- Ali Abdi, former Political Secretary of Sharif University Islamic Association
27- Farzad Enayati, former student activist of Tehran Azad University
28 – Amirhossein Fotouhi, former Secretary Islamic Association of Hormozgan University of Medical Sciences
29 –Naseh Faridi, former Secretary General of the Students Islamic Association of Teacher’s Training University of Karaj
30 - Fateme Fanaeian, former student activist of Allameh Tabatabaei University
31- Saeed Ghasemi-Nejad, member of Advar Tahkim Organization and member of Liberal Students and Graduates Association of Iranian Universities
32 - Pooyan Mahmoudian, former member of the Central Council of Islamic Association of Amir Kabir University Students
33 - Nariman Mostafavi, former Vice Secretary of the Islamic Association of Amir Kabir University Students
34 - Amir Memarian, former Secretary of the Islamic Student Association of Abhar University
35 – Amirhossein Mirabian, former student activist at Tehran Azad University - South
36 - Ali Nazari, former Executive Secretary of Mazandaran University Islamic Association
37 – Sajad Veis Moradi, former member of the Central Council of the Islamic Association of Amir Kabir University Students
38 - Rahim Hemmati, Responsible for Student and Youth branch of the Muslim Militant Movement
39 - Ali Honari,  former member of the Students and Graduates of the Iranian National Front
40 - Reza Younesi, member of the Islamic Association of Amir Kabir University Students




وقوع اعتراضات سراسری به بازداشت خانگی سران مخالفان حکومت ایران در بسیاری شهرهای مهم جهان

فرشید آذرنیوش-دانشجونیوز: در پی فراخوان جمعی از فعالان سابق دانشجویی و همچنین دعوت اعضای «کمپین حمایت سبز»-متشکل از دانشجویان و فعالین سیاسی و کوشندگان حقوق بشر خارج کشور- برای حضور در تجمعات سراسری ایرانیان خارج کشور در اعتراض به بازداشت سران جنبش سبز، شنبه ۱۲ مارس (۲۱ اسفند) صد ها تن از ایرانیان مقیم کشورهای خارجی و همچنین جمعی از فعالان سیاسی و حقوق بشر ایرانی و خارجی، با تجمعات اعتراضی در میادین اصلی شهرهای مهم جهان، ضمن اعلام همبستگی با فراخون این فعالان سابق دانشجویی و همچنین دعوت کمپین «حمایت سبز»، نسبت به حصر و بازداشت غیرقانونی سران مخالفان حکومت ایران، آقایان میرحسین موسوی و مهدی کروبی و خانم ها زهرا رهنورد و فاطمه کروبی، اعتراض نموده اند.
به گزارش دانشجونیوز، شرکت کنندگان در تجمعات با در دست داشتن تصاویر رهبران سبز، و همچنین پلاکاردهای حاوی پیام آزادی آنان، از مراجع جهانی مسئول خواسته اند که ضمن فرستادن گزارشگر ویژه خویش به ایران، مقدمات آزادی ۴ تن از رهبران جنبش سبز و همچنین صدها تن از زندانیان سیاسی محبوس در زندان های مخوف جمهوری اسلامی ایران را فراهم آورند.
بنابراین گزارش ها، بیش از 30 شهر مهم جهان، روز شنبه ۱۲ مارس میزبان اعتراضات سراسری ایرانیان خارج کشور بوده اند.
این گزارش ها می افزاید، در برخی از شهرهای اروپایی، برگزارکنندگان اقدام به تهیه طوماری برای جمع آوری امضا نموده اند که علاوه بر مشارکت گسترده ایرانیان خارج کشور با استقبال بسیاری از شهروندان غیر ایرانی نیز مواجه شده است.
برخی از شهرهای برگزار کننده تجمع در اعتراض به حصر و بازداشت خانگی ۴ تن از سران مخالفان حکومت ایران، این گزارش ها در حال تکمیل شدن است
دورتموند-آلمان
دهها از ایرانیان و همچنین کنشگران حقوق بشر مقیم شهر دورتموند آلمان، به دعوت کانون حقوق بشر ایران آزاد، با در دست داشتن تصاویر ۴ تن از رهبران جنبش سبز، در یکی از خیابان های اصلی شهر، تجمع کرده و ضمن اعلام همبستگی با دعوت دانشجویان سراسر کشور و همچنین کمپین حمایت سبز، مبنی بر اعتراض سراسری به بازداشت این رهبران، نقض سیستماتیک حقوق بشر توسط دولتمردان جمهوری اسلامی را محکوم کرده و از مراجع جهانی مسئول خواسته اند تا بر اساس منشورهای حقوقی و اخلاقی موجود، به اقدامات ضد بشری مقامات جمهوری جمهوری اسلامی رسیدگی نمایند.
این تجمع از ساعت ۱۵الی ۱۷ به وقت اروپای مرکزی برگزار شد.
در پایان تجمع کنندگان با امضای طوماری از دبیر کل سازمان ملل متحد خواستند که در جهت پایان دادن هر چه سریعتر به حصر و بازداشت سران مخالفان حکومت ایران تلاش نماید.
گوتنبرگ – سوئد
شنبه ۲۱ اسفند (۱۲ مارس) دهها تن ازدانشجویان و هواداران جنبش سبز ایران و همچنین فعالان سیاسی و حقوق بشر، به دعوت کمپین حمایت سبز در گوتنبرگ سوئد برای اعتراض به بازداشت سران جنبش سبز گردهم آمدند.
این مراسم از ساعت ۱٣ در محل برونس پارکن، میدان مرکزی شهر برگزار شد که با استقبال قابل توجه بسیاری از چهره های دانشگاهی، فعالان سیاسی، و فعالان حقوق بشر مواجه شد.
در این برنامه که بر اساس اعلام برگزار کنندگان، کمپین اعتراضی سکوت بود، شرکت کنندگان ماسک های زهرا رهنورد، فاطمه کروبی، میرحسین موسوی و مهدی کروبی را در مقابل صورت خود نگاه داشتند و بروشورهایی به زبان های انگلیسی، سوئدی و فارسی در بین علاقمندان و رهگذران توزیع شد.
رادیو های محلی فارسی در شهر گوتنبرگ،در روزهای گذشته چندین نوبت علاوه بر انتشار فراخوان و اطلاعیه ی کمپین حمایت سبز, گفتگوها و بحث هایی درباره این مراسم پخش کردند.
در این مراسم کمیته ی حمایت از جنبش مردمی ایران در گوتنبرگ و تشکل راه سبز امید گوتنبرگ نیز به حمایت از کمپین ۱۲ مارس شرکت کردند.
لیسبون-پرتقال
در شهر لیسبون پرتقال هم چند ده تن از ایرانیان سبز با در دست داشتن تصاویر رهبران جنبش و همچنین پلاکاردهای اعتراضی، به بازداشت خانگی و همچینن عدم تامین جانی این رهبران اعتراض نموده اند.
از ظهر روز شنبه ۱۲ مارس برخی میادین مرکزی شهر لیسبون میزبان تجمعات اعتراضی شهروندان پرتقالی نیز بوده است.
بر اساس گزارشات ارسالی، تجمعات ایرانیان سبز مورد استقبال گسترده هزاران نفر از معترضان غیر ایرانی نیز قرار گرفت.
ایرانیان مقیم پرتقال نیز همگام با سایر معترضان با در در دست داشتن پلاکاردهایی که حاوی پیام آزادی رهبران سبز بوده، ضمن اعتراض به وضعیت وخیم حقوق بشر در ایران، از دبیر کل سازمان ملل متحد خواسته اند که که در جهت آزادی آقایان موسوی و کروبی و خانم ها رهنورد و کروبی نهایت تلاش خویش را انجام دهند.
این تجمع از ساعت ۱۳.۳۰ به وقت محلی شروع شده که تا دو ساعت نیز به طول انجامیده است.
لندن-انگلستان
امروز ۱۲ مارس همگام با ۳۰ شهر دیگر در سراسر دنیا، لندن نیز ضمن همبستگی با فراخوان دانشجویان و اعضای کمپین حمایت سبز در حمایت از رهبران جنبش سبز در ایران سبز شد.
این تجمع از ساعت ۱۲-۱۴ با حضور دهها تن از ایرانیان مقیم انگلستان و جمعی از فعالین حقوق بشر در میدان ترفلگار که مناطق توریستی و با اهمیت محسوب می‌ شود، برگزار شد.
تجمع کنندگان لندن با در دست داشتن ماسک‌ها و پوستر‌های رهبران جنبش و بانوانشان ، خواستار آزادی فوری و بدون شرط این رهبران و دیگر زندانیان سیاسی شدند.
این حرکت هماهنگ با شهرهای دیگر، توجه بسیاری از عابرین و توریستهای این منطقه را به خود جلب کرد. سؤالها و گفتگوهایی که در رابطه با هدف این کمپین با مردم انجام شد، قدم دیگری به سوی‌ آگاه سازی سایرین به اوضاع حاکم در ایران محسوب می شد.
&feature=player_embedded
ژنو- سویس
اولین روز تجمع و تحصن جمعی از فعالان دانشجویی و همچنین برخی از کانون های حقوق بشر ایرانی ، در میدان ملل شهر ژنو سوئیس، مقابل مقر دائمی شورای حقوق بشر سازمان ملل متحد، در اعتراض به بازداشت رهبران جنبش سبز و نقض گسترده حقوق بشر در ایران امروز، شنبه ٢١ اسفندماه برگزار شد.
در این تجمع که با حضور تعداد قابل توجهی از فعالان سابق دانشجویی و همچنین کنشگران سیاسی نیز همراه بوده است، شرکت کنندگان با در دست داشتن پوسترها و همچنین پلاکاردهایی حاوی نسبت به وضیعت اسفبار حقوق بشر در ایران هشدار داده و خواستار پایان دادن سریع به آن شده اند.
گفتنی است دانشجویان حاضر در تجمع امروز قرار است نامه ای در خصوص وضعیت حقوق بشر در ایران، به آقای بان کی مون، دبیرکل سازمان ملل متحد، که هم اکنون در ژنو به سر می برد، تسلیم کنند.
اسن-آلمان
جمعی از ایرانیان مقیم شهر اسن آلمان نیز با برگزاری میتینگ تبلیغاتی برای جنبش سبز ایران، در یکی از خیابان های اصلی شهر تجمع کرده و ضمن اعلام همبستگی با مبارزات مسالمت آمیز مردم ایران، اقدامات ضد بشری جمهوری اسلامی نسبت به بازداشتها و برخوردهای غیرقانونی با فعالان سیاسی را محکوم کرده و خواستار رفع بازداشت و حصر خانگی ۴ تن از سران سبز شده اند.
بوداپست-مجارستان
بیش از دهها تن از دانشجویان و همچنین فعالان حقوق زن مقیم شهر بوداپست مجارستان، با حضور در یکی از مناطق مهم شهر، به تجمع پرداختند.
شرکت کنندگان در این تجمع با در دست داشتن تصاویر رهبران جنبش اعتراضی ایران، خواستار آزادی سریع و بی قید و شرط این رهبران شده اند.
شهر بوداپست مجارستان پیش از این هم میزبان بسیاری از تجمعات سبز اعتراضی بوده که با استقبال و همراهی شهروندان و دانشجویان غیر ایرانی ساکن این شهر همراه شده است.
وین-اتریش
شهر وین پایتخت اتریش نیز همصدا با دیگر شهر های جهان بار دیگر میزبان صدای آزادیخواهی مردم و معترضان ایرانی بود.
در پی فراخوان سراسری ۱۲ مارس توست دانشجویان و همچنین اعضای کمپین حمایت سبز، جمعی از ایرانیان ساکن اتریش از بعد از ظهر روز شنبه در آلبرتیناپلاتز یکی از میادین مرکزی شهر حضور به هم رسانیدند و مانند سایر شهرها با در دست داشتن تصاویری از سران سبز و همسرانشان خواستار آزادی این رهبران شدند.
بر اساس گزارش ها، در این مراسم افراد و هنرمندان سرشناس ایرانی حضور داشتند که بار دیگر پیوند خود را با جنبش آزادیخواهی ایران اعلام نمودند. همچنین در طی این مراسم با پخش اطلاعیه هایی عابران و حضار غیر ایرنی از وضعیت کنونی زندانیان سیاسی و سران جنبش سبز مطلع شدند.
لازم به ذکر است این حرکت اعتراضی به دعوت نسل آزادیخواه ایران در اتریش و در جهت همکاری با کمپین سبز انجام شد.
&feature=player_embedded
کلن-آلمان
جمعی از ایرانیان مقیم شهر کلن آلمان نیز، در همبستگی با موج اعتراضات سراسری به بازداشت غیر قانونی سران مخالفان حکومت ایران،
با حضور در مقبل یکی از معروفترین کلیساهای این شهر تجمع کرده و ضمن محکوم کردن نقض فزاینده حقوق بشر در ایران، از مجامع بین المللی خواسته اند که هرچه سریعتر اقدامی در جهت آزاد کردن رهبران سبز جنبش اعتراضی انجام دهند.
این تجمع که با حضور بیش از دهها تن از فعالان مدنی و حقوق بشر مقیم شهر کلن و همچنین برخی ایالت های اطراف بوده است.
شرکت کنندگان در این تجمع با در دست دست داشتن پوسترهای سبز رهبران مخالفان حکومت ایران و همچنین باقی زندانیان سیاسی ایران، ضمن آگاه سازی شهروندان آلمانی از بازداشت های خودسرانه مقامات جمهوری اسلامی خصوصا بازداشت خانگی ۴ تن از رهبران، از دبیر کل سازمان ملل متحد خواستند تا به اقدامات غیر انسانی جمهوری اسلامی ایران رسیدگی نماید.
در این برنامه همچنین طوماری نیز که حاوی درخواست هایی از مراجع جهانی حقوق بشر بوده است، به امضا رسید .
آمستردام – هلند
بیش از دهها تن از کنشگران حقوق بشر ایرانی مقیم شهر آمستردام نیز با حضور در کنار مجسمه "سبز" اسپینوزا به تجمع اعتراضی پرداختند.
تجمع کنندگان با در دست داشتن دهها تصویر و پوستر سبز رهبران جنبش مخالفان حکومت ایران، ضمن اعلام حمایت چندین باره از این رهبران، به حصرو بازداشت آنان اعتراض نموده و آزادی سریع و بی قید شرط آنان را خوستار شده اند.
لینشوپینگ – سوئد
شهر لینشوپینگ سوئد هم مطابق اعلام قبلی، و همچنین در راستای همبستگی با کمپین حمایت سبز، شنبه ۱۲ مارس، میزبان تجمعات بیش از دهها تن از معترضان سبز بود .
برخی از دانشجویان و همچنین فعالان حقوق بشر و ایرانیان مقیم شهر لینشوپینگ حضور اعتراضی در یکی از مناطق مرکزی این شهر ضمن محکوم کردن بازداشت سران مخالفان دولت ایران و همچنین آزار و اذیت آنان، خواستار رسیدگی هر چه سریعتر مقامات مسئول و فرستادن گزارشگر رسمی از طرف سازمان ملل متحد به ایران شده اند.
در این تجمع، معترضان با در دست داشتن پارچه های سبز و همچین تصاویر میر حسین موسوی، مهدی کروبی، زهرا رهنورد و فاطمه کروبی
اعتراض خویش را همگام با سایر شهرهای سوئد و جهان به نمایش گذشتند.
هامبورگ-آلمان
معترضان ایرانی مقیم شهر هامبورگ آلمان نیز ضمن همبستگی با دعوت های سراسری به تجمع در اعتراض به بازداشت غیرقانونی ۴ تن از رهبران جنبش سبز مردم ایران و همچنین وضیعت وخیم حقوق بشر در ایران به جمع معترضین پیوستند.
این تجمع که در روز شنبه ۱۲ مارس با فراخوان گروه سبز ۲۲ خرداد فراهم شده بود، بیش از دهها تن از کوشندگان حقوق بشر و فعالان مدنی با حضور در این تجمعات، اعتراض خویش به روند ضد بشری موجود در ایران اعلام کردند.
معترضان با حضور در یکی از مراکز اصلی شهر هامبورگ با در دست داشتن نمادهای سبز و همچنین تصاویرو ماسک های ۴ تن از رهبران سبز، توجه عابرین پیاده و شهروندان خارجی را جلب کرده بودند.
لوند-سوئد
جمعی از ایرانیان و کوشندگان حقوق بشر مقیم شهر لوند سوئد نیز با حضور در یکی از مراکز مهم این شهر به تجمع اعتراضی پرداختند.
این تجمع کنندگان نیز با حمل نماد های سبز و همچنین در دست داشتن دهها عدد از تصاویر و پوسترهای سبز رهبران جنبش اعتراضی مردم ایران، به ربایش آنان توسط نیروهای حکومتی ایران و همچنین سرنوشت نامعلوم این رهبران اعتراض نموده اند.
این معترضان نیز همگام با معترضان ایرانی سراسر جهان خواستار آزادی فوری و بی قید و شرط رهبران سبز ایران شده اند.
ملبورن-استرالیا
جمع متعددی از دانشجویان ایرانی و همچنین فعالین حقوق بشر مقیم این شهر نیز در همبستگی با اعتراضات سبز سراسر جهان، یکی از مناطق مهم این شهر نیز به همت دانشجویان و فعالین حقوق زن، سبز شد
تجمع کنندگان با در دست داشتن نمادهای سبز و همچنین پوسترهای رهبران جنبش سبز ایران بازداشت و نامعلوم بودن سرنوشت این رهبران را محکوم کردند.
شهر ملبورن استرالیا که پیش از این نیز میزبان تجمعات پراکنده ی ایرانیان و فعالین مدنی و حقوق بشر بوده است، اینبار نیز با تجمع در یکی از مناطق مهم این شهر، اعتراض خویش را به مراجع قضایی مسئول مبنی بر بازداشت غیرقانونی رهبران جنبش آزادی خواهانه مردم ایران، نشان دادند.
کوالالامپور-مالزی
درپی آمادگی ایرانیان سبز مالزی در برگزاری تجمعات اعتراضی گسترده به بازداشت رهبران جنبش سبز و همسرانشان، روز شنبه
مارس، این شهر اسیایی میزبان تجمعات بیش ازدهها تن از فعالین دانشجویی و کنشگران سبز ایرانی و خارجی بوده است.
تجمع کنندگان که به دعوت تشکیلات راه سبز امید مالزی موسوم به "رسام" در یکی از مراکز مهم این شهر گرد هم آمده بودند در حرکتی کاملا نمادین، کنسولگری ایران در این شهر را سبز کردند.
معترضان ایرانی مقیم کوالالامپور مالزی با چسباندن تصاویر رهبران سبز بر در و دیوار کنسولگری ایران اعتراض خویش را به بازداشت غیر قانونی این رهبران نشان دادند.
فعالین حاضر در این تجمعات تمامی اقدامات غیر انسانی دولت ایران را در نقض مصرح و آشکار شهروندان خویش را محکوم کرده اند.
گفتنی است که این تجمعات علی رغم عدم صدور مجوز از سوی مسئولین امنیتی مالزی و زیر فشار و تهدید نیروهای دیپلماتیک جمهوری اسلامی برگزار شده است.
شهر کوالالامپور از مراکز تجمعات گسترده ایرانیان سبز بعد از انتخابات مخدوش ریاست جمهوری دور دهم ایران بوده است، که اینبار نیز با حضور قابل توجه حامیان جنبش سبز مقیم مالزی همراه بوده است.
کارلسکرونا-سوئد
به دعوت فعالین سیاسی و حقوق بشر سوئد، جمع کثیری از ایرانیان مقیم این شهر ، ضمن همبستگی با فراخوان های منتشر شده در اعتراض به بازداشت ۴ تن از سران مخالفان حکومت ایران، با حضور در مراکز مهم شهر به تجمع اعتراضی پرداختند.
این معترضان با در دست داشتن نمادها و پارچه های سبز و همچنین تصاویر رهبران سبز بازداشت شده ایران، نسبت به وضعیت نامعلوم این سران اظهار نگرانی کرده و از مجامع بین المللی خواسته اند که برای کمک به آزادی آنان و سایر زندانیان سیاسی نهایت تلاش خویش را انجام دهند.
تروندهایم-نروژ
با وجود هوای بسیار سرد و طوفانی شهر ترونهایم نروژ، دهها تن از دانشجویان ایرانی و کوشندگان حقوق بشر با حضور در مراکزاین شهر همگام با سایر شهرهای مهم جهان، به بازداشت رهبران مخالفان حکومت ایران اعتراض نمودند.
معترضان ایرانی این شهر نیز با در دست داشتن نمادهای سبز و همچنین پوسترها و تصاویر ۴ تن از رهبران جنبش اعتراضی مردم ایران، ضمن محکوم کردن اقدامات ضد بشری جمهوری اسلامی در حذف مخالفان و همچنین سرکوب سیستماتیک دگراندیشان، محکوم کرده و از دبیر کل سازمان ملل خواسته اند که با ارسال گزارشگر ویژه به ایران نقض حقوق بشر در ایران را متوقف کرده و موجبات آزادی ۴ تن از رهبران جنبش سبز به همراه سایر زندانیان سیاسی و عقیدتی ایران را فراهم آورد.
برلین- آلمان
شهر برلین آلمان میزبان یکی از با شکوه ترین تجمعات اعتراضی ایرانیان و دانشجویان و فعالان حقوق بشر روز شنبه ۱۲ مارس بوده است.
تجمع کنندگان با در دست داشتن پارچه های بزرگ سبز و هچنین عکس ها ی رهبران بازداشت شده جنبش سبز در ایران و نمادهای متنوع سبز ضمن حمایت و همبستگی کامل با جنبش مردمی سبز ایران و همچنین کمپین حمایت سبز در خارج از کشور، از تمام سازمان های حقوق بشر و اتحادیه های جهانی مسئول خواسته اند که با ارسال گزارشگر ویژه به ایران، طبق منشورهای حقوقی و اخلاقی، به نقض حقوق بشر در ایران پایان دهند.
محوری ترین مطالبه تجمع کنندگان روز شنبه ۱۲ مارس شهر پایتخت آلمان، آزادی بی قید شرط سران مخالفان حکومت ایران، آقایان میرحسین موسوی، مهدی کروبی و خانم ها زهرا رهنورد و فاطمه کروبی و همچنین سایر زندانیان سیاسی ایران بوده است.
این تجمعات از ظهر روز شنبه در یکی از مهمترین مراکز پایتخت آلمان برگزار شود که با استقبال بی نظیر شهروندانی آلمانی نیز روبرو شد.
این گزارش متعاقبا تکمیل خواهد شد.



افزایش فشارها برروی سجاد رضايی دبیر انجمن اسلامی دانشگاه هنر

سجاد رضايي دبیر انجمن اسلامي دانشگاه هنر دو هفته است که به خوابگاه و دانشگاه ممنع الورود شده و تا تعیین حکم کمیته انضباتی از تحصیل معلق شده است.
به گزارش دانشجو نیوز، بر اساس گفته های یکی از نيروهای حراست به یکی از اعضای انجمن اسلامی این دانشگاه، وزارت علوم قصد دارد سجاد رضایی را به دلایل اقدام عليه امنییت کشور، تشویش اذهان عمومی و توهين به خون شهدا از دانشگاه اخراج کند.
این حکم قرار است که بعد از عید اعلام شود. پیش از این نيز نیروهای امنييتی برای بازداشت او به خوابگاه و منزل دوستانش مراجعه کرده بودند ولی به دلیل پیدا نکردن دبیر انجمن اسلامي دانشگاه هنر، موفق به بازداشتش نشده بودند.
افزایش این فشارها به دليل مصاحبه ها و افشاگری های آقای رضایی در مورد شهید صانع ژاله صورت گرفته است. وی پیش از این شهید صانع ژاله را عضو انجمن اسلامی و ستاد مهندس موسوی در دانشگاه هنر اعلام کرده بود.



نزدیک به یک هفته بی خبری مطلق از لقمان قدیری، دانشجوی بازداشتی دانشگاه شیراز

با گذشت نزدیک به یک هفته از بازداشت لقمان قدیری دانشجوی کارشناسی ارشد جامعه شناسی دانشگاه شیراز، خانواده وی از وضعیت این دانشجو بی خبرند.
به گزارش دانشجو نیوز، لقمان قدیری که دوشنبه هفته گذشته برای حل مشکل ممانعت حراست دانشگاه از برگزاری جلسه دفاعیه اش، به این نهاد مراجعه کرده بود توسط مسئولین حراست دانشگاه شیراز به نهادهای امنیتی تحویل داده شد. خانواده لقمان با مراجعه به دادگاه تاکنون نتوانسته اند اطلاعی از وضعیت پرونده وی به دست بیاورند. لقمان قدیری  پس از دستگیری به بازداشتگاه اداره اطلاعات شیراز موسوم به "پلاک ۱۰۰" منتقل شده است.
از سوی دیگر با مراجعه خانواده لقمان قدیری به حراست دانشگاه برای اعتراض به بازداشت فرزندشان، محمدی رئیس حراست با رفتاری زننده از ورود پدر لقمان جلوگیری به عمل آورده است. رخشنده رو معاونت دانشجویی و رئیس کمیته انضباطی دانشگاه نیز از ملاقات با خانواده این دانشجو سر باززده است.
پس از بازداشت لقمان قدیری، کمیته انضباطی دانشگاه شیراز در اقدامی غیر قانونی این دانشجو را احضار و در حالی که امکان دفاع برای وی مقدور نمی باشد، قصد صدور حکم برای لقمان را دارد.
لازم به یاد آوری است که قرار بود لقمان قدیری سه شنبه از پایان نامه خود دفاع کند که نیروهای امنیتی با بازداشت وی از این عمل جلوگیری کردند. با توجه به فضای ملتهب شهر و مخصوصا دانشگاه شیراز و با توجه به سابقه لقمان قدیری در فعالیت های دانشجویی و بازداشت وی در اتفاقات آذر ۸۷ دانشگاه شیراز، خانواده وی نگرانند که علی رغم کناره گیری این دانشجو از مدت ها قبل از فعالیت های سیاسی، مسئولین دانشگاه و نیروهای امنیتی برای تبرئه خود با تحت فشار قرار دادن لقمان و پرونده سازی برای این دانشجو، وی را به عنوان متهم معرفی کنند. سرباز زدن مسئولین دانشگاه از ملاقات با خانواده لقمان قدیری، بی خبری از وضعیت این دانشجو پس از بازداشت و پرونده وی و هم چنین تاکید دوستان وی بر عدم هر گونه فعالیت لقمان در یک ساله اخیر، باعث تقویت این احتمال و نگرانی بیشتر خانواده این دانشجو شده است.



مرگ ۲۶۰۰ شهروند معتاد در ۱۰ ماه گذشته

خبرگزاری هرانا - یک آسیب‌شناس و متخصص علوم رفتاری گفت: براساس آمار منتشره از سوی پزشکی قانونی کشور در ۱۰ ماه امسال دو هزار و ۶۳۳ نفر بر اثر سوء‌مصرف مواد مخدر جان خود را از دست دادند که از این تعداد ۱۲۹ نفر زن هستند.
به گزارش مهر، دکتر مجید ابهری افزود: بر اساس این آمار استانهای تهران و فارس در صدر قرار داشتند.
به گفته وی، با توجه به ساماندهی مناسب کارتن‌خواب‌ها و بی‌خانمان‌ها، خوشبختانه امسال در سرمای شدید، سرمازدگی و یخ‌زدگی این افراد به حداقل رسید.
این آسیب‌شناس به ناخالصی‌های موجود در مواد مخدر اعم از سنتی و صنعتی اشاره و تاکید کرد: مخلوط کردن انواع مواد مخدر از مدفوع انسان تا خون حیوانات در تریاک و انواع قرص‌های روان گردان درهروئین، همچنین استفاده از اسیدهایی مانند لوله‌بازکن‌ها در تولید شیشه و تریاک باعث مرگ بیشتر معتادان شده است.
ابهری گفت: عفونت‌های ناشی از تزریق از یکسو و اقلام تقلبی از سوی دیگر و بیماری‌های ریوی و گوارشی و خونی و همچنین ابتلا به ویروس HIV مثبت دلایل اصلی مرگ این معتادان بوده است.
این متخصص علوم رفتاری افزود: از آنجا که بسیاری از این افراد دارای فرزند و همسر بوده مرگ آن‌ها باعث بروز لطمات عاطفی در والدین و خانواده آن‌ها می‌شود.
به گفته وی، اطلاع‌رسانی در مورد خطرات اعتیاد و ایجاد امکانات ارزان می‌تواند علاوه برجلوگیری از مرگ تعداد بیشتری از معتادان، باعث ساماندهی بازار آشفته ترک اعتیاد شود.



دیدار جمعی از معلمین کرد با مادر فرزاد کمانگر

خبرگزاری هرانا - جمعی از معلمین کرد با مادر فرزاد کمانگر در شهر کامیاران دیدار کرده و یاد این معلم را زنده نگه داشتند.
بنا به اطلاع گزارشگران هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، روز پنج شنبه مورخ ۱۹ اسفند ماه جمعی از معلمین کرد در منزل معلم اعدامی کرد، فرزاد کمانگر در شهر کامیاران حضور بهم رسانیده و با مادر وی دیدار کرده و یاد این شهید قلم را زنده نگه داشتند.
در این دیدار مادر فرزاد نیز ضمن تشکر از میهمانان اعلام کرد که "فرزاد تنها فرزند من نبوده بلکه فرزند ملتیست که در راه تحقق آزادی و برابری برای آن شهید شده است و نباید یاد و راه انسانیت فرزاد را فراموش کرد."



برای سومین بار پیاپی دادگاه ابراهیم یزدی برگزار نشد

خبرگزاری هرانا - محمدعلی دادخواه وکیل دکتر ابراهیم یزدی به سایت کمپین بین المللی حقوق بشر گفت: "رییس دادگاه ابراز کرد که به علت نقض تحقیقات دادگاه پرونده را به دادسرا ارسال کرده است تا یک سری تحقیقات جدیدی از طریق دادسرا به طور مستقیم از ابراهیم یزدی انجام بگیرد."
پیش از این شنیده شده بود دادگاه دکتر ابراهیم یزدی، به دلیل فشارهای نهادهای خاص برگزار نمی‌شود.
این سومین بار پیاپی است که قاضی صلواتی به علت مشابه از برگزاری دادگاه سرباز می‌زند.
اتهام‌های مطرح شده برای وزیر خارجه دولت موقت، اقدام علیه امنیت ملی، تبلیغ علیه جمهوری اسلامی و تاسیس نهضت آزادی است.
ابراهیم یزدی که حدود ۸۰ سال سن دارد از مهر ماه گذشته در بازداشت به سر می‌برد و به عنوان مسن‌ترین زندانی سیاسی ایران شناخته می‌شود.
او هم اکنون در یک خانهٔ امن نگهداری می‌شود.
گفتنی است دادگاه‌های انقلاب بعد از انتخابات سال گذشته در دادگاه‌های نمایشی و به درخواست نیروهای امنیتی، احکام سنگینی را برای فعالان سیاسی و روزنامه نگاران اصلاح طلب در یک سال گذشته صادر کرده‌اند که از آن جمله می‌توان به احکامی نظیر ده سال حبس و ده سال محرومیت از فعالیت در احزاب، رسانه‌ها و فضای مجاری برای عماد بهاور، هفت سال حبس و ۷۴ ضربه شلاق برای مهندس امیر خرم، شش سال حبس و ۷۴ ضربه شلاق برای دکتر سارا توسلی، شش سال حبس برای مهدی قلی‌زاده، پنج سال حبس برای مهدی معتمدی مهر، سه سال حبس قطعی برای مهندس فرید طاهری، سه سال حبس قطعی برای امیر حسین کاظمی و حکم دو سال حبس قطعی برای لیلا توسلی، که همگی آنان از اعضا و وابستگان نهضت آزادی ایران هستند، اشاره کرد.




افزایش فشارها برروی سجاد رضايی دبیر انجمن اسلامی دانشگاه هنر

خبرگزاری هرانا - سجاد رضايي دبیر انجمن اسلامي دانشگاه هنر دو هفته است که به خوابگاه و دانشگاه ممنع الورود شده و تا تعیین حکم کمیته انضباتی از تحصیل معلق شده است.
به گزارش دانشجو نیوز، بر اساس گفته های یکی از نيروهای حراست به یکی از اعضای انجمن اسلامی این دانشگاه، وزارت علوم قصد دارد سجاد رضایی را به دلایل اقدام عليه امنییت کشور، تشویش اذهان عمومی و توهين به خون شهدا از دانشگاه اخراج کند.
این حکم قرار است که بعد از عید اعلام شود. پیش از این نيز نیروهای امنييتی برای بازداشت او به خوابگاه و منزل دوستانش مراجعه کرده بودند ولی به دلیل پیدا نکردن دبیر انجمن اسلامي دانشگاه هنر، موفق به بازداشتش نشده بودند.
افزایش این فشارها به دليل مصاحبه ها و افشاگری های آقای رضایی در مورد شهید صانع ژاله صورت گرفته است. وی پیش از این شهید صانع ژاله را عضو انجمن اسلامی و ستاد مهندس موسوی در دانشگاه هنر اعلام کرده بود.



اعتصاب رانندگان کامیون در مرز باشماخ مریوان

خبرگزاری هرانا - روز شنبه بیست و یکم اسفندماه تعدادی از رانندگان کامیون‌های باری در مرز رسمی باشماخ مریوان دست به اعتصاب زدند.
به گزارش وبلاگ موکریان، این رانندگان که در مسیر ترانزیت مریوان - عراق کار می‌کنند در اعتراض به نبود سیاست‌های مشخص در تسهیل تردد از مرز، اعتصاب کرده‌اند.
گفتنی است هر روز صد‌ها دستگاه خودروی باری که از گذرگاه مرزی باشماخ نزدیک شهرک پنجوین از توابع استان سلیمانیه واقع در کردستان عراق، تردد می‌کنند حمل و نقل قانونی کالا میان دو کشور را برعهده دارند.




سه تن از شهروندان اهل سنت در کردستان بازداشت شدند

خبرگزاری هرانا - طی روزهای اخیر دستکم سه تن از شهروندان اهل سنت در سقز و بانه، دو شهر استان کردستان، بازداشت شده اند.
به گزارش سنی نیوز، کاک محمد جمال هبکی یکی از پیروان کاک احمد مفتی‌زاده، روز سه شنبه ۱۷ اسفندماه توسط نیروهای امنیتی شهرستان سقز در استان کردستان بازداشت و به مکان نامعلومی منتقل شد.
گفته شده است ایشان که دبیر شیمی مدارس سقز هستند در محیط آموزشی بازداشت شده و خبرهای تأیید نشده‌ای از انتقال ایشان به اداره اطلاعات شهرستان سنندج در روز چهارشنبه حکایت دارد.
هنوز از سرنوشت و علت اصلی بازداشت ایشان اطلاعی در دسترس نیست.
این در حالی است که پیش از این آقایان یاسین قادری و عثمان عبدی از پیروان علامه شهید کاک احمد مفتی‌زاده روز ۱۴ دیماه ۸۹ در شهرستان بانه توسط نیرهای امنیتی بازداشت شده و ابتدا به زندان مرکزی سنندج و دوباره به شهرستان بانه منتقل شدند. گفته شده است که پیروی از کاک احمد مفتی‌زاده (رح) و اعتراض به توهین‌های یک روحانی شیعی به بزرگان اهل‌سنّت در جلسه‌ای با عنوان "بررسی نحله‌های فکری انحرافی"، در شهرستان بانه، از اتهامات نامبردگان می‌باشد.
شایان ذکر است که در هفته گذشته نیز تعدادی از علمای اهل سنت خراسان رضوی، در شهرستانهای مشهد و تایباد، به نام‌های مولوی «ادهم اختری»، مولوی «مظفر» و مولوی «شمس الله حیدری» (در شهرستان تایباد) و «حافظ عبدالرشید»، استاد شعبه حفظ و امام جماعت مسجدالنبی مشهد (محله تاجرآباد) بازداشت شده بودند که هنوز از سرنوشت آن‌ها اطلاعی در دست نیست.




تجمع کارگران معترض در مقابل دفتر ریاست‌جمهوری

خبرگزاری هرانا - ده‌ها نفر از کارگران معترض کیان تایر در اعتراض به عدم دریافت دستمزد خویش در جلوی نهاد ریاست جمهوری دست به تجمع و سر دادن شعارهایی کردند.
به گزارش سایت اعتدال، کارگران "کیان تایر" که نزدیک به ۱۰ ‌ماه است حقوق و مزایای خود را دریافت نکرده‌اند، با تجمع در جلوی مجتمع پاستور خواستار مداخله ریاست‌جمهوری در بازستاندن حقوق خود از این لاستیک‌سازی شدند.
در حالی که کمتر از ۱۰ روز به آغاز سال جدید باقی مانده است، کارگران این کارخانه برخلاف سایر همکاران خود نه تنها حقوق و عیدی بهمن و اسفندماه خود را دریافت نکرده‌اند، بلکه در بین آنها افرادی هستند که نزدیک به ۱۰ ماه است، حقوقی دریافت نکرده‌اند.
این گزارش حاکی است صدای شعارهای این عده در خیابان‌های اطراف و ساختمان‌های ریاست‌جمهوری شنیده می‌شود.
لازم به ذکر است این لاستیک‌سازی به دلیل مشکلات مدیریتی و اهداف غیرتولیدی که توسط مدیران آن پیگیری می‌شود، بارها با بحران مالی روبه‌رو شده است که همین امر سبب عدم پرداخت مطالبات پرسنل این کارخانه شده است.



موج دستگیری های جدید در شیراز ادامه دارد

خبرگزاری هرانا - طی روزهای گذشته تعدادی از اعضاء و فعالان ستاد میر حسین موسوی در شیراز، از جمله بهادر منفرد، حسن‌پور، سعید رحم دار و سید احمد موسوی، دستگیر و زندانی شده‌اند.
به گزارش جرس، در جریان موج جدید بازداشت فعالان اصلاح طلب در شیراز، بهادر منفرد (عضو ستاد میرحسین موسوی)، حسن‌پور (مسئول ستاد ایثارگران میرحسین موسوی)، سعید رحم دار (از فعالان جنبش) و سید احمد موسوی (فعال جنبش) توسط نهادهای امنیتی بازداشت شده‌اند.
این گزارش همچنین افزود حکم تبعید تعدادی از شاگردان و طلبه‌های مسجد قبا، متعلق به آیت الله علی محمد دستغیب، مرجع منتقد، که بخاطر دفاع از مسجد قبا شیراز در روز قدس توسط دادگاه ویژه روحانیت محکوم شده بودند نیز به اجرا گذاشته شده و این طلبه‌ها به تبعید فرستاده شده‌اند.