۱۳۸۹ اسفند ۲۵, چهارشنبه

مهمترین خبرهای روز چهار شنبه بخش سوّم، تحلیل ها و آخرین گزارشات از اعتراضات، بازداشتها، زندان، و بیدادگاهها --- بیانیه ها

در حالی که کشورهای عربی یکی پس از دیگری شاهد اعتراضات مردمی هستند، موسس ویکی‌لیکس گفت، اسناد منتشر شده در این سایت باعث شد آمریکا دست از حمایت از این نظام‌ها بردارد. قذافی نیز بار دیگر غرب را مورد انتقاد شدید قرار داد.

جولیان آسانژ، موسس ویکی‌لیکس
جولیان آسانژ، موسس پایگاه اینترنتی ویکی‌لیکس، روز سه‌شنبه (۱۵ مارس / ۲۴ اسفند) اعلام کرد که انتشار اسناد محرمانه آمریکا بر روی اینترنت، کمک زیادی به راه افتادن و پیروزی جنبش‌های عربی کرده است.
موسس ویکی‌لیکس که به خاطر انتشار هزاران سند محرمانه، خشم آمریکا را برانگیخته، گفت که اسناد منتشرشده ممکن است برخی از نظام‌های سلطه‌جو را قانع کرده باشد که در صورت استفاده از نیروی نظامی علیه معترضان، نمی‌توانند برای همیشه بر روی حمایت آمریکا حساب کنند.
آسانژ که در برابر صدها دانشجو در دانشگاه کمبریج سخنرانی می‌کرد، افزود که اسناد منتشرشده در ویکی‌لیکس باعث شد تا غرب دیگر نتواند به سادگی گذشته از نظام‌هایی حمایت کند که سال‌هاست بر سر قدرت هستند.
به گفته آسانژ، اسناد محرمانه مربوط به تونس به روشنی نشان داد که اگر وضعیت به مرحله درگیری میان ارتش و نظام زین‌العابدین بن‌علی برسد، در نهایت آمریکا طرف ارتش را خواهد گرفت.
وی افزود: «این همان امری است که باعث شد کشورهای مجاور تونس به این نتیجه برسند که اگر دست به دخالت نظامی بزنند، در کنار آمریکا قرار نخواهند گرفت».
آسانژ گفت که شروع اعتراضات در کشورهای دیگر منطقه باعث شد تا ویکی‌لیکس تشویق شده و اسناد مهمی را در مورد بازیگران سیاسی اصلی در مصر، لیبی و بحرین در سریع‌ترین زمان ممکن منتشر کند.
وی افزود: «اسنادی که در مورد عمر سلیمان، رییس سازمان اطلاعات مصر و معاون رییس‌جمهور این کشور منتشر شد، باعث شد که آمریکا از وی به عنوان جانشین احتمالی حسنی مبارک استفاده نکند».
به گفته موسس سایت ویکی‌لیکس، این اسناد باعث شد تا هیلاری کلینتون وزیر خارجه آمریکا نتواند در برابر دوربین‌ها ایستاده و حمایت واشنگتن از حسنی مبارک را اعلام کند.
آغاز ناآرامی‌ها در کشورهای عربی
روند اعتراضات در تونس از دسامبر گذشته آغاز شد و تحرک مردمی سرانجام موجب فرار زین‌العابدین بن‌علی رییس‌جمهور این کشور در ماه ژانویه شد. پس از آن بود که موج اعتراضات کشورهای دیگر عربی نظیر مصر، بحرین، یمن، الجزایر و لیبی را نیز فرا گرفت.
اگر حرکت مردمی در تونس و مصر خیلی سریع به نتیجه رسیده و باعث کنار رفتن رهبران این کشورها شد، در لیبی و بحرین اما سرکوب شدیدی جریان دارد. در لیبی پس از فراز و نشیب‌های فراوان، سرانجام موضوع تحریم هوایی این کشور توسط سازمان ملل وارد مرحله‌ای جدی شده و این احتمال وجود دارد که با تحریم هوایی لیبی، نیروهای قذافی نتوانند مواضع شورشیان را مورد حمله قرار دهند.
قذافی: «بیایید و ما را امتحان کنید»
قذافی: «فرانسه مشغول فکر کردن به حمله به لیبی است. ما باید به پاریس بگوییم که این ما هستیم که شما را مورد حمله قرار می‌دهیم.».معمر قذافی، رهبر لیبی، در واکنش به این اخبار تازه، روز سه‌شنبه کشورهایی که موافق تحریم هوایی لیبی بوده و از احتمال حمله نظامی به این کشور سخن می‌گویند را مورد حمله شدید لفظی قرار داد.
وی که در برابر گروهی از هوادارانش در مرکز طرابلس سخنرانی می‌کرد، گفت: «فرانسه مشغول فکر کردن به حمله به لیبی است. ما باید به پاریس بگوییم که این ما هستیم که شما را مورد حمله قرار می‌دهیم. ما در الجزایر و ویتنام به شما حمله کردیم. می‌توانید بیایید و ما را امتحان کنید».
وی ضمن حمله شدید به بریتانیا که خواستار تحریم هوایی لیبی شده، گفت: «چه کسی این حق را به شما داده که به لیبی حمله کنید؟ آیا مرز مشترکی داریم؟ بین ما اقیانوس و دریا قرار دارد و لندن تنها می‌خواهد که ما را مستعمره کند».
قذافی در سخنانی تحریک‌‌آمیز که با تشویق شدید هوادارانش مواجه شد گفت که "استعمار، آمریکا، فرانسه، بریتانیا و مزدوران" شکست‌خورده و در نهایت "ملت لیبی پیروز خواهد شد".
رهبر لیبی همچنین از اتحادیه عرب که از سازمان ملل خواسته لیبی را مورد تحریم هوایی قرار دهد، به شدت انتقاد کرده و گفت که دیگر نیازی به اتحادیه عرب وجود ندارد، زیرا این اتحادیه عملا از بین رفته و ملت‌های عرب هستند که باقی خواهند ماند.
این در حالی است که معاون وزیر خارجه لیبی ابراز امیدواری کرده که دولت این کشور بتواند ظرف چند روز آینده کنترل تمامی مناطق لیبی را در دست بگیرد.
خالد الکعیم گفت، دولت لیبی بر این باور است که نزدیک به سه هزار معترض مسلح مشغول نبرد علیه دولت هستند که بیشتر آنها هم در مناطق شرقی بنغازی مستقر هستند.





۱۳۸۹، سال موانع بیشتر برای سیاست خارجی ایران

مذاکرات میان ایران و نمایندگان گروه ۱+۵ همچنان بی‌نتیجه ماند سال ۱۳۸۹ برای سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران موفقیت‌آمیز نبود. مناقشه هسته‌ای و تحریم‌ها وارد فاز جدیدی شدند، رابطه با شماری دیگر از کشورهای دنیا تیره شد و تحولات در جهان عرب به مسیری متفاوت از ارزیابی‌های حکومت افتاد.
 

سالی که رو به پایان است، سالی بود که دولت ایران در عرصه سیاست خارجی کماکان از آمادگی خود برای «مدیریت جهان» سخن گفت. در عرصه عملی اما مناسبات دیپلماتیک ایران با تنگناهای بیشتری مواجه شد و رابطه با شمار بیشتری از کشورها مسیر منفی طی کرد.
در حوزه مسائل اتمی توافق تهران بر سر مبادله سوخت هسته‌ای که با مشارکت ترکیه و برزیل در اردیبهشت‌ماه تحقق یافت، نطرات و خواست‌های گروه ۵+۱ را برآورده نکرد. صدور قطعنامه جدیدی در تشدید تحریم‌های ایران پیامد این ماجرا بود.
جمهوری اسلامی که معمولاً تحریم‌ها را بی‌اثر و «کاغذ پاره‌»ای بیش نمی‌دانست، در عمل از پیامدهای منفی این تحریم‌ها نگرانی بیشتر پیدا کرد، به گونه‌ای که لغو آنها به خواست اصلی این دولت در آخرین مذاکرات اتمی با گروه ۵+۱ تبدیل شد. این مذاکرات که اوایل بهمن‌ماه برگزار شد، باز هم بی‌نتیجه پایان یافت. این در حالی بود که اثرات منفی کرم استاکس‌نت بر تاسیسات اتمی ایران و کندشدن فعالیت ‌این تاسیسات روز به روز بیشتر آشکارتر می‌شد و هنوز هم گهگاه خبرهای تازه‌ای در این زمینه به گوش می‌رسد. هم این مشکلات و هم تعلل سیاسی روسیه سبب شدند که آغاز فعالیت نیروگاه بوشهر که قول قطعی‌اش برای ۱۳۸۹ داده شده بود، همچنان در محاق تعویق ماند.
اسناد ویکی‌لیکس، واقعیت‌ یا توهم؟
اسناد ویکی‌لیکس نشانه‌های تازه‌ای از انزوای ایران در منطقه را به نمایش گذاشتانتشار اسناد محرمانه وزارت خارجه آمریکا در سایت ویکی‌لیکس نیز نقطه قابل اعتنایی در مناقشه هسته‌ای ایران شد. بر اساس این اسناد، اکثر کشورهای عرب حوزه خلیج فارس به شدت از سیاست‌ها و برنامه‌های اتمی ایران نگرانند و مصراً از آمریکا خواسته‌اند که به تاسیسات هسته‌‌ای این کشور حمله کند. گرچه محمود احمدی‌نژاد اسناد ویکی‌لیکس را جعلی و فاقد اهمیت خواند، ولی اغلب کارشناسان آنها را واقعی و دلیلی محکم برای نشان‌دادن انزوای ایران در میان کشورهای منطقه توصیف کردند. همکاری تنگاتنگ کشورهای خلیج فارس و به ویژه امارات متحده در اعمال تحریم‌ها علیه ایران نیز تاییدی بود بر نگرانی و نارضایتی این کشورها از سیاست‌های تهران.
وقوع زلزله در ژاپن و بروز بحران هسته‌ای در این کشور پیشرفته نیز جمهوری اسلامی ایران را در سیاست‌هسته‌ای‌اش و هزینه سیاسی و اقتصادی‌ایی که در این راه مصروف کرده بیش از پیش با علامت سوال روبرو کرد. هم پرسش در باره‌ی نیاز واقعی ایران به انرژی اتمی و چرخه سوخت در مقیاس صنعتی و هم کم و کیف ایمنی این تاسیسات که اصلاً قابل مقایسه با ژاپن پیشرفته نیستند موضوع انتقادها بود. این انتقادها به نشریات و رسانه‌های خارج از کشور محدود نماند، و در خود کشور نیز برخی از روزنامه‌ها سیاست هسته‌ای جمهوری اسلامی و به ویژه هزینه‌‌فایده استفاده از انرژی اتمی را به لحاظ خطرات زیست‌محیطی و امنیتی آن، به بحث و انتقاد گرفتند.
در حوزه‌ی مسائل مربوط به دریای خزر هم سال ۱۳۸۹ تحول مثبتی به سود ایران رقم نزد و رژیم حقوقی این دریا همچنان لاینحل ماند. به ویژه،عدم دعوت ایران به برخی از جلسات سران کشورهای حاشیه خزر نشانگر آن بود که جمهوری اسلامی در حوزه شمالی خود نیز با مناسبات گرم و حسنه‌ای مواجه نیست و بعید است که سهمی را که از خزر طلب می‌کند، به این زودی‌ها در میان سایر کشورهای حاشیه آن با استقبال و رسمیت روبرو شود.
سکته در مناسبات با کشورهای غرب آفریقا
کشف یک محموله سلاح در نیجریه که از ایران ارسال شده بود، مناسبات این کشور با برخی از کشورهای آفریقایی و از جمله گامبیا را تیره کرد
پاییز سال ۱۳۸۹چندین محموله سلاح که از مقصد ایران به آفریقا ارسال شده بود در نیجریه کشف شد و به چالشی نسبتاً گسترده در مناسبات جمهوری اسلامی ایران با این کشور و برخی دیگر از کشورهای غرب آفریقا راه برد. نیجریه این موضوع را "بر اساس وظایف خود در چارچوب قطعنامه ۱۹۲۹" به شورای امنیت سازمان ملل گزارش کرد. گرچه سفیر ایران در نیجریه مدعی شد که این سلاح‌ها در چارچوب یک معامله با کشور گامبیا قرار بوده که نهایتاً به این کشور برسد، اما گامبیا این موضوع را تکذیب و روابط خود با جمهوری اسلامی را قطع نمود. سنگال نیز که در این سا‌ل‌ها از کمک‌های متنوع جمهوری اسلامی برخوردار بوده سیاستی مشابه گامبیا اتخاذ کرد.
در سال ۱۳۸۹ پایان‌یافتن بحران تشکیل دولت در عراق و ناکامی نماینده سنی‌ها و سکولارهای این کشور (ایاد علاوی) در کسب مقام نخست‌وزیری به پیروزی نسبی جمهوری اسلامی در این کشور تعبیر شد. سقوط دولت سعد حریری در لبنان و کسب مقام نخست‌وزیری از سوی نامزد پیشنهادی حزب‌آلله (نجیب میقاتی) نیز برخی تعبیرات مشابه را به دنبال آورد. اما برخی از کارشناسان با اشاره به سیاست‌های نسبتاً مستقل دولت نوری المالکی در عراق از یک سو و ادامه مشکلات نجیب میقاتی در لبنان برای تشکیل دولت بدون توجه به خواست‌های اپوزیسیون مخالف حزب‌الله، مرز و محدودیت‌ها تاثیرپذیری‌این دولت‌ها از جمهوری اسلامی را گوشزد کرده و تعابیر یادشده را قابل تردید می‌دانند.
تحولات در کشورهای عربی و "هتک آبروی نظام"
در ماه‌های آخر سال ۱۳۸۹ سیاست خارجی ایران و تبلیغات آن نیز تا حد زیادی درگیر تحولات و انقلاب‌ها در شمال آفریقا و کشورهای عربی دیگر شد. جمهوری اسلامی ایران در طول سی سال گذشته پیوسته کوشیده است که خود را «ام‌القرای جهان اسلام» بداند و نظام خود را الگویی مطلوب برای سایر کشورهای منطقه معرفی کند. در همین راستا، مقام‌های جمهوری اسلامی شاه‌بیت کلامشان در هفته‌های اخیر این بوده که تحولات در کشورهای عربی در تداوم انقلاب اسلامی ۱۳۵۷ ایران و ملهم‌گرفته از آن است.
این در حالی است که مخالفان دولت در ایران قیام‌ها و تحولات اخیر را بیشتر با جنبش اعتراضی پس از انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۳۸۸ در ایران همسو می‌دانند. آنها بر این عقیده‌اند که از یک سو، اعتراض‌های عاری از خشونت معترضان در ایران و دمکراسی‌خواهی آنها الگوی مناسبی برای مردم منطقه شده و از سوی دیگر، رویارویی خشن با این اعتراض‌ها اعتبار حکومت ایران را در چشم مردم منطقه مخدوش‌تر از آن کرده که جنبش‌های کنونی در پی الگو‌برداری از تجربه این حکومت باشند.
بروز چنین وضعیتی قبلاً در سخنان رهبران حکومت ایران نیز پیش‌بینی شده بود. آیت‌الله خامنه‌ای دو ماه پس از انتخابات ریاست‌جمهوری در سال ۱۳۸۸ جنایت کهریزک را در برابر «ضربه‌ای که به حیثیت نظام» در منطقه وارد شده کم‌اهمیت توصیف کرد. او گفت: «عده‌ای ظلم بزرگی را که پس از انتخابات به مردم و نظام اسلامی شد و هتک آبروی نظام در مقابل ملت‌ها را نادیده می‌گیرند و مسئله کهریزک یا کوی دانشگاه را قضیه‌ی اصلی قلمداد می‌کنند، اما این یک ظلم آشکار است.»
ایران با بیم و امید به  سمت‌گیری جنبش ضداستبدادی در کشورهای عربی می‌نگردبه نظر می‌رسد که «رفتن آبروی نظام در مقابل ملت‌ها» در جریان جنبش اعتراضی مخالفان، از جمله عواملی است که باعث شده اسلام‌گرایان فعال در قیام‌های کشورهای عربی نیز هر گونه رابطه و تاثیرپذیری از جمهوری اسلامی را نفی کنند. در همین راستا، یک روز پس از سخنان آیت‌الله خامنه‌ای در توصیف تحولات مصر به عنوان حرکتی در راستای انقلاب اسلامی ایران، اخوان‌المسلمین مصر با صدور بیانیه‌ای در صدد رد ادعای رهبر جمهوری اسلامی برآمد. رهبران نهضت‌های اسلامی تونس و بحرین هم مواضعی کم‌و بیش مشابه اتخاذ کرده‌اند.
بیم و امید ایران از سمتگیری تحولات در منطقه
این در حالی است که از نظر ناظران منطقه، ارتباط و تماس آمریکا با نهضت‌های کنونی فعال و پویا است و هدف از آن هم تا حدود زیادی ممانعت از سمتگیری این نهضت‌ها به سوی الگوها و رویکردهایی مشابه جمهوری اسلامی ایران است. شاید همین وضعیت است که مقام‌های جمهوری اسلامی را گه‌گاه به ابراز تردید در سمتگیری و ماهیت نهضت‌های یادشده وامی‌دارد و ابراز نگرانی‌آنها از «مسلط‌شدن مدیریت آمریکا» بر این نهضت‌ها را به دنبال می‌آورد.
گرچه چشم‌انداز جنبش‌های کنونی در جهان عرب هنوز وضوح و صراحت لازم را پیدا نکرده، ولی به نظر نمی‌رسد که سال ۱۳۹۰ در این زمینه گشایشی برای جمهوری اسلامی ایران باشد و روند تحولات به تاثیر‌پذیری جدی این جنبش‌ها از تجربه‌ی انقلاب اسلامی ایران منجر شود. درحال حاضر این تجربه ترکیه و اندونزی است که در این کشورها بیشتر محور بحث و الگو‌برداری است.
این ارزیابی وجود دارد که موفقیت مصر و تونس و بحرین و عمان و ....در برقراری میزانی از دمکراسی و دورشدن از نظام‌های استبدادی شرایط و بسترهای موجود برای تداوم استبداد و اقتدارگرایی در منطقه را در سال آینده با محدودیت‌های بیشتری مواجه خواهد کرد و نظام‌هایی که در برابر گام‌گذاشتن در این راستا مقاومت می‌کنند با دشواری‌های بیشتری روبرو خواهند شد.
فرید وحیدی
تحریریه: مصطفی ملکان



فرود اجباری هواپیمای ایرانی مظنون به حمل سلاح

نمونه‌ای از هواپیمای روسی  ایلیوشین متعلق به ایرانترکیه یک هواپیمای باری ایران به مقصد سوریه را مجبور به فرود در فرودگاه دیاربکر کرد. این هواپیما مظنون به حمل سلاح و مواد هسته‌ای است. در کشتی‌ای که اسرائیل حرکت آن را متوقف کرده بود، ۵۰ تن سلاح‌ایرانی کشف شده است.

در نیمه‌شب سه‌شنبه (۱۵ مارس/ ۲۴ اسفند) یک هواپیمای باربری جمهوری اسلامی ایران از مبدأ تهران به هنگام عبور از حریم هوایی ترکیه مجبور به فرود شد. مقصد این هواپیما سوریه بوده است.
مقام‌های امنیتی ترکیه می‌گویند که این اقدام به دستور وزارت خارجه ترکیه صورت گرفته است، زیرا مقامات این کشور مظنون بوده‌اند که هواپیمای باری ایرانی، حامل تسلیحات و مواد هسته‌‌ای است. این هواپیما با کمک جنگنده‌های اف۱۶ نیروی هوایی ترکیه در فرودگاه دیاربکر فرود آمده است.
 یک مقام وزارت خارجه ترکیه که به دلیل حساس بودن مسئله نخواسته نامش فاش شود، به خبرگزاری رویترز گفت که این حق قانونی ترکیه است که محموله‌ی هواپیما و مدارک شناسایی سرنشینان و مسافران را بازرسی کند.
 به گزارش شاهدان عینی، این هواپیما از نوع روسی "ایلیوشین ۶۲" با نوشته‌هایی به زبان عربی یا فارسی بر روی آن در فرودگاه دیاربکر پارک شده است. هواپیما در ساعت ۲۳ و ۳۰ دقیقه به وقت محلی به زمین نشسته است.
 هم‌اکنون کارشناسان ترکیه در حال بازرسی محموله‌ی هواپیما هستند. در مورد نتیجه‌ی بازرسی خبری انتشار نیافته است.
 هواپیمای باری ایرانی قرار بوده است محموله‌ی خود را به فرودگاه شهر "آلِپو" واقع در شمال سوریه برساند.
جمهوری اسلامی ایران همواره متهم بوده که از طریق سوریه تسلیحات به حزب‌الله در لبنان و سازمان افراطی حماس در نوار غزه ارسال می‌کند.

۵۰ تن تسلیحات ایرانی در کشتی ضبط‌شده توسط اسرائیل

واحدهای ویژه ارتش اسرائیل روز سه‌شنبه (۱۵ مارس) یک کشتی حامل تسلیحات را که در حال عبور از دریای مدیترانه بود، متوقف کردند. ارتش اسرائیل می‌گوید که کشتی "ویکتوریا" حامل ۵۰ تن سلاح بوده است. این کشتی برای بازرسی به بندر اسرائیلی "اشدود" واقع در شمال نوار غزه هدایت شده بود.
 به گزارش خبرگزاری فرانسه، سربازان اسرائیل محموله‌های پرشمار تسلیحات و مهمات را به خارج از کشتی منتقل کرده‌اند. در این بسته‌ها در کنار ده‌ها هزار فشنگ سلاح‌های کوچک، ۲۳۰ قبضه خمپاره‌ی ۱۲۰ میلیمتری، بیش از ۲ هزار خمپاره‌ی ۶۰ میلیمتری و شش موشک ضدکشتی سی۷۰۴ چینی یافت شده است.
 این کشتی از جمله حامل دو موشک‌انداز و یک سیستم رادار پیشرفته‌ی برای ردگیری هدف و هدایت موشک بوده است. موشک‌های کشف شده دارای برد ۳۵ کیلومتری بوده‌اند.
مقام‌های اسرائیل می‌گویند که کشف سلاح‌های جمهوری اسلامی ایران که برای سازمان حماس در نوار غزه بوده است، بسیار هشدارآمیز است.
 بنیامین نتانیاهو، نخست‌وزیر اسرائیل که از محموله‌ی تسلیحات بازدید کرده است، در این زمینه گفت: «این سلاح‌های مرگبار از ایران می‌آیند که از طریق سوریه برای گرو‌ه‌های ترور در نوار غزه فرستاده شده‌اند.»

تکذیب وزارت دفاع و ارتش جمهوری اسلامی

مقام‌های نظامی ایران ارسال تسلیحات به نوار غزه را تکذیب کردند. سردار احمد وحیدی، وزیر دفاع ایران کشف ۵۰ تن تسلیحات جمهوری اسلامی توسط مقام‌های امنیتی اسرائیل را شایعه‌پراکنی خواند.
 وزیر دفاع جمهوری اسلامی گفت که اسرائیل دست به عملیات روانی علیه ایران زده است. از نظر وی «حضور مقتدرانه‌ی ایران در آب‌های مدیترانه» اسرائیل را به این کار واداشته است.
 به گزارش خبرگزاری فرانسه به نقل از ایرنا، سرلشکر عطاءالله صالحی، فرمانده کل ارتش جمهوری اسلامی ایران نیز ضمن تکذیب ارسال سلاح برای سازمان حماس اظهار داشت که مقام‌های اسرائیلی دروغ‌پراکنی می‌کنند.
 امعه بین‌الملل ایران را متهم می‌کند که این کشور از سازمان حماس و شبه‌نظامیان حزب‌الله در لبنان با پول و تسلیحات حمایت می‌کند.


«۵۰ قهرمان» ژاپن برای نجات کشور

حرارت در رآکتورهای ۵ و ۶ نیز رو به افزایش است. خنک‌کردن رآکتورها هرچه دشوارتر می‌شود. مدیر آژانس بین‌المللی راهی ژاپن است. نگاه ملت ژاپن به تلاش ۵۰ نفری دوخته شده که با به خطر انداختن جان خود سعی در مهار رآکتورها دارند.

مسئولان نیروگاه فوکوشیما در ژاپن غیر از ۵۰ نفر کارشناس فنی، مابقی کارکنان نیروگاه را از محل تأسیسات اتمی دور کرده‌اند. در نیروگاه فوکوشیما، تا زمان وقوع زمین‌لرزه و سونامی حدود ۸۰۰ نفر کار می‌کرده‌اند.
شرکت "تپکو" که اداره‌کننده‌ی این نیروگاه است، پس از انفجارها و آتش‌سوزی‌هایی که رخ داد، کارکنان را غیر از ۵۰ نفر از محل نیروگاه دور کرد.
تا شعاع ۲۰ کیلومتری نیروگاه حدود ۲۰۰ هزار نفر به مکانی امن انتقال داده‌شده‌اند. روز چهارشنبه (۱۶ مارس/ ۲۵ اسفند) خطر انفجار و آتش‌سوزی در رآکتورها به جایی رسید که ۵۰ نفر کارشناس باقی‌مانده نیز می‌بایستی برای مدتی نیروگاه را ترک کنند.

ستایش از «۵۰ قهرمان» ژاپن

مردم ژاپن با نگرانی و ستایش، نظاره‌گر کار ۵۰ کارشناس فنی‌اند که با از جان‌گذشتگی می‌کوشند مانع از یک فاجعه‌ی اتمی شوند.
این گروه ۵۰ نفره‌ی ملبس به پوشش حفاظتی، در حوزه‌ا‌ی کار می‌کنند که آغشته به ذرات رادیواکتیو است. تمام تلاش این گروه بر روی خنک‌کردن میله‌های سوخت هسته‌ای متمرکز است تا مانع از ذوب آنها و انفجار درون قلب رآکتورها شوند.
 نائوتو کان، نخست‌وزیر ژاپنهنوز مشخص نیست که آنها با تلاش خود موفق بدین کار خواهند شد یا خیر؛ و هنوز مشخص نیست که این گروه با به خطر انداختن جان خود تا چه اندازه آلوده به مواد رادیواکتیو خواهند شد.
نائوتو کان، نخست‌وزیر ژاپن گفت که دولت ژاپن خود را مدیون تلاش و پشتیبانی این گروه می‌داند. وی با قدردانی از کارکنانی که در نیروگاه فوکوشیما کار می‌کنند گفت که آنها «بی‌آنکه به خطر بیاندیشند» کار خود را انجام می‌دهند.
در شبکه‌ی اجتماعی فیس‌بوک چندین گروه‌ برای پشتیبانی از این گروه ازخودگذشته تشکیل شده است.
  
«نگرانی شدید» مدیرکل آژانس بین‌المللی

یوکیو آمانو، مدیر آژانس بین‌المللی انرژی اتمی وضعیت در نیروگاه اتمی فوکوشیما را «بسیار جدی» خواند. وی روز چهارشنبه گفت که او خود احتمالا روز پنجشنبه ‌(۱۷ مارس) راهی ژاپن خواهد شد.
مدیرکل ژاپنی آژانس گفت که شورای حکام آژانس بین‌المللی اجلاسی ویژه در مورد وضعیت حاکم بر نیروگاه فوکوشیما برگزار خواهد کرد.
آقای آمانو با ابراز نگرانی شدید تأکید کرد که «وضعیت بسیار جدی» است. وی افزود که شرکت ژاپنی "تپکو" تمام تلاش خود را برای مهار رآکتورهای به کار خواهد بست، ولی «نکات بسیاری هست که ما هنوز از آنها بی‌اطلاع هستیم».

نیروگاه هسته‌ای فوکوشیما
تلاش‌های همه‌جانبه برای خنک‌کردن رآکتورها

پس از بی‌نتیجه ماندن تلاش‌ها برای خنک‌کردن میله‌های سوخت هسته‌ای، نیروهای نظامی ژاپن نخست کوشیدند تا به کمک هلیکوپترهای نظامی با ریختن آب بر رآکتورها آنها را خنک نگاه دارند. ولی این اقدام نیز بی‌نتیجه ماند و پرواز هیلکوپترها متوقف شد.
 حال نیروهای پلیس با ماشین‌های بزرگ آب‌پاش دست به خنک‌کردن رآکتورها زده‌اند که چندان نتیجه‌بخش به نظر نمی‌آید.
 بر اساس آخرین گزارش‌ها، ارتش آمریکا قصد دارد هواپیماهای بدون سرنشین را بر فراز رآکتورها به پرواز درآورد تا بتوان از وضعیت رآکتورهای مختل‌شده اطلاعات دقیق‌تری به دست آورد. این هواپیماها مجهز به حس‌گر‌های ماورای قرمز است.
 گفته‌می‌شود، عکس‌هایی که توسط ماهواره ارسال شده‌اند، برای تشخیص دقیق‌تر فعل‌وانفعالات درون رآکتورهای مختل‌شده و محلی که به‌شدت آلوده به رادیواکتیو است، مفید واقع شده‌اند.




جنبش سبز باید دغدغه هایی جهانی داشته باشد، و با مردم آسیب دیده ژاپن، همدلی و اعلام همدردی ‌کند.
جنبشی به نام جنبش سبز در کشورمان شکل گرفته که تفاوتش با جنبشهای دیگر درین است که نه تنها خواستار و در پی نوعی حکومت دموکراتیک است بلکه خواهان بازگشت مردم ایران به آغوش خانواده جهانی نیز هست.
جمهوری اسلامی در طی سی و چند سال عمر خود، و به ویژه در چند سال اخیر، توانسته است با تغییر دادن نگرش ملی، مردم ما را از جهان معاصر جدا کرده و به گوشه‌های مورد نظرش در تاریخ‌های دور و نزدیک پرتاب کند. یعنی نه تنها حکومت ایران در جهان منزوی شده است، بلکه مردم ما نیز همدلی چندانی با جهان معاصرشان ندارند. یکی از گواه‌هایم بر این ادعا، بی‌تفاوتی‌مان در برابرِ فاجعه جهانی و زیست‌محیطی اخیر در ژاپن است.
موضوع زلزله و سونامی و در پی آنها انفجار در نیروگاه اتمی فوکوشیما‌، دلنگرانی بزرگ جهان امروز را تشکیل می‌دهد. روزنامه و رادیو یا تلویزیونی نیست که اولین و مهمترین خبرش فاجعه در ژاپن نباشد. به وضوح می‌توان در سیما و ذهن مردمان اغلب کشورهای جهان، ابراز همدردی و نگرانی و دلمشغولی‌شان نسبت به این موضوع را دید.
این اهمیت تنها از بعد انسانی‌اش نیست که ده‌ها هزار انسان به زیر آوار گل و لای حاصل از سونامی مانده و مدفون شده‌اند، بلکه از آن روست که زلزله ی اخیر تبعات ناگوار دیگری هم دارد. از کنار تبعات اقتصادی‌اش شاید بتوان خاموش گذشت که به هم خوردن ریتم سومین اقتصاد بزرگ جهان، مطمئناً نمی‌تواند نامحسوس و بدون تلفات باشد؛ اما نمی توان از کنار فاجعه زیست محیطی سرزمینی که هنوز از عوارض تشعشعات انفجار بمب‌های اتمی دوران جنگ دوم جهانی خلاص نشده، در سکوت و بی‌تفاوتی گذشت.
اینکه در عبور از فصل سرد به فصل بهار، باد و طوفان بیشتری در منطقه در حال وزیدن است و می‌تواند ذرات رادیوآکتیو را به نقاط دیگر و دورتری برساند؛ وضعی که می‌تواند به فاجعه‌ای بسیار بزرگتر از چرنوبیل بیانجامد. و اینکه بدون همین رهایش ذرات رادیوآکتیو هم، محیط زیست ما با مشکلات عدیده و بزرگی روبروست، جایگاه بس مهم و فاجعه‌بار وقایع اخیر ژاپن را به روشنی می‌نمایاند؛ رویداد تلخی که می‌توان ساعت‌ها و روزها در باره آن سخن گفت. اما نکته مورد تاکید این یادداشت، واکنش ما به عنوان اعضای جنبش سبز و آحاد جامعه ایرانی، در برابر این رخداد و وضع جهانی‌ست.
ما به تبع سیاست‌های نکبت‌بار دولتی، از تمامی جهان منفک شده ‌بودیم و هیچ وجه مشترکی بین خودمان و جهان نمی‌دیدیم و بعنوان یک ملت و مردمان، "در خیر و شرش" شرکت نمی‌کردیم؛ اما باید این روند انزوا پایان یابد. ما باید به آغوش خانواده جهانی‌ باز گردیم. باید دغدغه‌هامان از همان جنس دغدغه‌های جهانی باشد. باید با شادی‌ها و غم‌های جهان نبض‌مان بزند. ما اهالی سیاره‌ای دیگر نیستیم. همچنان که جهان با ما برای نداها و سهراب‌ها و ترانه‌هامان اشک ریخت، ما هم باید برای مردمان جهان، "دلی برای تپیدن" داشته باشیم. این تغییر در" سیاست" رخ نمی‌دهد، که بخواهیم "حمایت" یا "محکوم" کنیم، بلکه تغییری ا‌ست در عواطف رو به خاموشی ما. در برابر مرگ نه می‌توان حمایت کرد و نه می‌توان محکوم نمود؛ بلکه فقط باید نشان داد که ما هم با جهان همدردیم و سوگواری‌مان را به عنوان عضوی از خانواده جهانی اعلام کنیم.
جنبش سبز باید به هر شکل تاسف و تاثر عمیق خود را از این فاجعه اعلام ‌دارد و با مردمان آسیب دیده ژاپن همدلی و اعلام همدردی ‌نماید.




جرس: 
اشرف منتظری، فرزند آیت‌الله منتظری در دل‌نوشته‌ای برای مادرش، در نخستین سالگرد درگذشت ایشان، اظهار داشته است: «مادرم بارها می گفت، آیا انقلاب کردیم که مشتی جاهل و فریب خورده به نام اسلام و انقلاب این رسوایی ها را ببار آورند و اسلام را بدنام کنند؟»

متن کامل این مکتوب به شرح زیر است:
  اين روزها در آستانه ­ي سالگرد درگذشت مادرم، همسر فداكار مرحوم آيت الله العظمي منتظري مي باشيم. تا آنجا كه من به ياد دارم و يا شنيده ام سراسر زندگي مادرم با سختي ها و تلخي هاي روزگار همدم بوده است. با چشم پوشي از سختي هائي كه قبل از شروع نهضت به خاطر تنگ دستي مرحوم والد بر مادرم وارد شده بود، با شروع نهضت اسلامي دوره ­ي سختي هاي جديدي برای مادرم آغاز شد.
 همه مي­ دانيم كه مرحوم آيت الله منتظري در كنار مرحوم امام وارد مبارزه شدند و پس از تبعيد مرحوم امام، عمده­ ي بار سنگين مبارزه و تامين نيازهاي مادي و فكري مبارزه بر عهده­ ي پدرم قرار گرفت. در اين مقطع بود كه رژيم شاه حساسيت زيادي نسبت به پدرم پيدا كرد و دوران بازداشت ها و تبعيدهاي ايشان شروع شد. در همين زمان بود كه تيمسار نصيري رياست كل ساواك گفته بود: ما نمي گذاريم خميني ديگري در ايران درست شود.
آنچه قابل انكار نیست اين است كه مادرم در تمام اين دوران مخصوصا در تبعيدگاه هاي پدرم چه سختي­ هايي را متحمل شد ولي همچون كوه محكم و استوار سختي هاي ناشي از زندان ها يا تبعيدهاي پدر را تحمل نمود و كوچكترين نارضايتي از او شنيده نشد. اگر بخواهيم منصفانه قضاوت كنيم بايد بگوئيم: مادرم در مبارزات مرحوم والد و اين كه ايشان بتواند با خاطري آسوده راه مبارزه و زندان و تبعيد را طي نمايد نقش زيادي داشته است، به نحوي كه اگر صبر و مقاومت و همكاري و همفكري مادرم با مرحوم والد نبود معلوم نبود پدرم اينچنين توفيقاتي را در راه مبارزه به دست مي آورد.
 پس از سپري شدن سختي هاي دوران مبارزه و پيروزي انقلاب اميد آن مي رفت كه دوران سختي­ها و تلخي ها براي خانواده ما و مخصوصا مادر پير و سالخورده ام به پايان رسیده باشد و دوران سالخوردگي همراه با انواع مريضي ها و كسالت ها را با آ‌رامش خاطر و آسوده طي نمايد، اما دست تقدير چيز ديگري را رقم زد و پس از گذشت چندسالي از انقلاب و آغاز انحراف در مسير آن و احساس مسئوليت پدرم كه نقش زيادي در پيروزي انقلاب داشت سختي ها و تلخي هاي ديگري سرازير خانواده ما و مخصوصا مادرم شد. منتهي اين بار نه از سوي رژيم شاه و ساواك، بلكه از ناحيه­ ي همرزمان و شاگردان پدرم و كساني كه به قول مادرم روزها و شبهائي بر سر سفره­ي ما مي­ نشستند و مادرم آنان را فرزندان خود مي دانست و در شادي و غم آنان و خانواده ­هايشان خود را شريك مي نمود.
آري در اين مقطع براي چندمين نوبت كه بيت و دفتر مرحوم آيت الله منتظري توسط ماموران و فرستادگان همان شاگردان ديروز مورد حمله و تهاجم و غارت قرار مي گرفت، مادرم در صف اول مدافعين از حريم بيت و پدرم بود و بدون كوچكترين ترس يا احساس ضعف عوارض اين تهاجمات و حملات را با دلي درياگونه و ايماني قوي و صبري استوار و پايدار تحمل مي نمود. هرچند آثار و عوارض آنها را بر جسم و جان او هرگز نمي­توان انكار نمود.
 مادرم بارها مي­ گفت انقلاب كرديم كه مشتي جاهل و فريب خورده به نام اسلام و انقلاب اين رسوائي­ ها را ببار آورند و اينگونه حريم ها و حرمت ها را بشكنند؟ و اسلام را بدنام سازند؟ وي مي گفت زمان شاه كه ما جزو مخالفين او بوديم ماموران ساواك كه چندين مرتبه براي بازداشت آيت الله منتظري يا شهيد محمد به خانه ما مي­ آمدند چنين برخوردهائي را نداشتند و هيچگاه فحاشي و توهين از آنان شنيده نمي­شد و هيچگاه خانه و كاشانه ما را خراب نكردند و چيزي را به غارت نبردند.
در هر حال مادرم پس از انقلاب، تلخي ها و سختي هاي ناشي از تهاجمات و حملات مكرر به خانه و دفتر و حصر و زندان خانگي پدرم و بازداشت برادرم، همسرم و شوهر خواهرم را تحمل نمود و آثار اين همه سختي و مرارت در جسم و جان او ظاهر شد و سرانجام پس از گذشت حدود صد روز از رحلت مرحوم آيت الله منتظري با دلي پردرد و قلبي محزون دار دنيا را وداع و به ديار باقي شتافت. روحش شاد.به همين مناسبت در سالگرد رفتنش در عصر روز 26 اسفند ماه در منزل او به سوگ مي نشينيم.»






جرس:
پایگاه رسمی اطلاع رسانی آیت الله هاشمی رفسنجانی، در مطلبی کوتاه که بدون نام نویسنده منتشر کرده، به انتقاد از عملکرد صدا و سیما در قبال رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام جمهوری اسلامی، پرداخته و نوشته است که  «مهمترین بخش رسانه ای» حرمت شکنان و همراهان احمدی نژاد، صدا و سیماست.
 متن کامل این مکتوب کوتاه که با عنوان «فرمان پخش «مرگ بر هاشمی»  از صدا و سیما  را که داد؟» منتشر شده، به شرح زیر است: 

«انتخابات داخلی هیئت رئیسه مجلس خبرگان رهبری به پایان رسید و روسیاهی به اسلام ایرانی ماند که هرچه بر طبل تفرقه و حرمت‌شکنی کوبیده ‌بود با حسن تدبیر دو یار دیرین انقلاب ناکام ماند و رهبر معظم انقلاب نیز تفرقه و حرمت‌شکنی‌ها را برای چندمین بار تقبیح کردند و حسن تدبیر یاران انقلاب را ستودند.
سئوال اینجاست چه محوری تاکنون از تحقق منویات رهبری در تحقق وحدت حداکثری با شکستن نصایح ایشان در اخلاق‌گرایی رسانه‌ای جلوگیری کرده؟
در این محور که اجتهاد شخصی آن متاثر از نافرمانی ریاست‌جمهور از تذکر صریح‌الذکر رهبری در جبران خطای مناظرات است، مهم‌ترین بخش رسانه‌ای خود را در صدا و سیما متمرکز کرده‌است. صدا و سیمایی که همچنان اتاق فکر «مرگ بر هاشمی» در آن به مخالفت با منویات رهبری و اقدامات منجر به ضربه به نظام در امنیت کامل پابرجاست.»




مراسم یکمین سالگرد درگذشت همسر آیت الله منتظری در قم
جرس: 
در یکمین سالگرد درگذشت همسر آیت الله منتظری، مراسم بزرگداشتی فردا در بیت آن مرحوم برگزار می شود.
در اطلاعیه ای که در سایت اطلاع رسانی آیت الله منتظری منتشر شد،  فردا بعدازظهر از ساعت 4.30 این مراسم برگزار خواهد شد.
 متن کامل این بیانیه به شرح زیر است:

بسم الله الرحمن الرحیم 
یکسال گذشت 
 به مناسبت یکمین سالگرد ارتحال بانوی مومنه حاجیه خانم ربانی (رحمة الله علیها) همسر مکرّمۀ فقیه و مرجع عالیقدر حضرت آیت الله العظمی منتظری(رضوان الله تعالی علیه گرد هم می آییم. ایشان با صبر و استقامت بسیار، مصائب و سختیهای طاقت فرسایی را تحمل نمود و همراه و همپای معظم له و فرزند مجاهد و بزرگوارش شهید محمد منتظری در جهت استقرار حاکمیت اسلام و عدالت در جامعه، محرومیت ها و زجرهای بیشماری را به جان خرید. یادشان گرامی و راهشان پر رهرو باد.

 زمان: پنج شنبه 1389/12/26 – ساعت 4:30 بعد از ظهر 
 مکان: بلوار شهید محمد منتظری، کوچه شماره 8 ، بیت آیت الله العظمی منتظری



اصالت زندگی در جنبش سبز

حسین نورانی‌نژاد در صفحه شخصی‌اش در سایت فیس‌بوک نوشت:
روزهای واپسین سال ۸۸ بود که خبر رسید بسیاری از خانواده ها می خواهند نوروز را جشن نگیرند. با هم بندی هایم در این باره گفتگوهایی داشتم، فکر می کردم مهم است که خود ما که بهانه ی این تصمیم هستیم چه موضعی داشته باشیم. شهدای جنبش هم مساله ی مهم تری بودند ولی یکی از تفاوت های ما با شهدا این بود که نظر ما را میشد بی تفسیر و تاویل منتقل کرد.
موافق چندانی نداشت این تصمیم. عده ای از این رو که به هر حال دغدغه ی روحیه و شادمانی خانواده هایشان مساله ی مهمی برایشان است و این تصمیم تنها بر اندوه دوره ی حبسشان می افزود. عده ای دیگر علاوه بر آن تحلیل های مفصل تری داشتند و در نهایت رسیدیم به اینکه پیام نوروزی از سوی زندانیان سبز بند ۳۵۰ به بیرون بدهیم و در آن بر ضرورت توجه به جشن های نوروزی و زندگی تاکید کنیم. در بخشی از آن آمده بود “ما به احترام زندگی در اینجاییم و با فروگذاردن آیین های نوروزی به عنوان مظهر زندگی مخالفیم” اما به دلایلی که ذکرش در اینجا اهمیتی ندارد ارسال و منتشر نشد.
امسال هم دوباره از برخی دوستان این نکته را می شنوم که ما نوروز نداریم و جشن نمی گیریم. درک احساسی که پشتوانه ی این نظر است کار سختی نیست و می توان گفت احترام برانگیز است. ریشه در نوعی دردمندی انسانی دارد که اسیران سبز و خانواده هایشان را هم قطعا متاثر از این همدلی می کند. اما این تنها منظر این حکایت نیست.
به باور من جنبش سبز به عنوان یک حرکت اعتراضی که نامتناسب با مدنیت و مسالمت جویی فوق العاده ای که از ابتدا برای خود برگزید خشونت غیر قابل تصوری را دریافت کرد، جنبشی مبتنی بر “اصالت زندگی” در برابر “اصالت خشونت و مرگ” است. سبزها بیش از آنکه سالمرگ ها را پاس بدارند، زادروزها را گرامی می دارند؛ همان قدر که رفتگان و به خصوص شهدایشان را ارج می نهند، زنده گان اهل درد و حضور را می ستایند؛ به ازای تکلیف بر سر خانه ی ابدی عزیز از دست رفته فاتحه خواندن، در خانه ی زندگی دوست زنده ای ترانه می خوانند؛ سبزها از هزینه پرداختن هراس ندارند ولی به استقبال آن نمی روند. آن را که توانسته کم هزینه تر گامی بردارد تقدیر و تشویق می کنند و البته همه ی هزینه هایی که پرداخته شده و هزینه پردازان آن را نیز، چه ناگزیر در مسیر آزادی خواهی و عدالت جویی این هزینه ها پیش می آید. نمی شود از هفت دریا گذشت و تار مویی هم خیس نشود.
جنبش سبز جنبش زندگی است، اسلاف آن هم این گونه بوده اند، مشروطه خواهان آزادی و عدالت را برای زندگی بهتر پیش بردند، نهضت ملی نفت در پی خلق زندگی بهتری برای ایرانیان بود، انقلاب اسلامی وعده ی زندگی بهتر به مردم داد، جنبش اصلاحات که از همه ی آنها برجسته تر، لبخند سید خندان را به عنوان رهبر جنبش خود نماد کرد و جنبش سبز که نهایتا نقطه ی تکامل همه ی آن زندگی ستایی ها است. اگر در انقلاب اسلامی بر “شهادت” و تحریم مظاهر زندگی و شادی همچون نوروز در مقاطعی خاص تاکید بسیار شد متناسب با شرایط زمانی، گفتمان غالب زمانه و جنس نیروهای مقابل یکدیگر در آن دوره قابل درک، احترام و توجیه است. اما همان ها هم با هدف رسیدن به زندگی بهتر و شایسته تر بود نه مرگ برای مرگ، نه هزینه برای هزینه و نه غم برای غم. اما سبزها که بر شانه ی تجربه های سترگ بیش از یکصد سال آزادی خواهی و عدالت جویی ایرانیان ایستاده اند، اینک به این نتیجه رسیده اند که طور دیگری هم می شود مبارزه کرد و اصلا بهتر همین است. با “زندگی” به مصاف “خشونت” بروند، تحت فشار قدرت که سبک خاص زندگی، فکر و حتی مردن را القا می کند، بر سبک خود با محوریت شادی و زندگی پای فشارد. در خیابان ها که می آیند به روی هم لبخند می زنند و خشم خود را به روی هم نمی آورند، در طراحی هایشان تنها گل لاله و زنجیر و دهانی که به فریاد باز شده را تصویر نمی کنند، رز و آفتاب و لبخند می کشند، زندانیانشان روحیه ی بالا و لب خندانشان را به رخ می کشند و نه چهره ی عبوس یعنی که من خیلی ظلم را فهمیده ام پس عصبانی ترم، هیبت زندان را نه با شعار و نگاه های به افق دوخته که با شوخی و آواز و بزم هایشان فرو ریخته اند. سبزها زندگی می کنند و همین زندگی بهترین راه مبارزه است، هرچند برای “حق” زندگی، هزینه گاه ناگزیر است اما هزینه “انتخاب” ما نیست، “ابتلای” این راه است.
و “نوروز” زیباترین و بزرگ ترین مظهر زندگی ایرانی است. جنبش سبز زندگی و نفی شادی و نوروز؟ نه به کوری چشم مرگ اندیشان و خشونت ورزان که به روشنی چشم خودمان نوروز و آیین های بی بدیلش را گرامی می داریم، همه ی روزهایش را با سرزندگی و شادمانی مبارزه می کنیم، در دید و بازدیدهای نوروزی آگاهی می بخشیم و بر حق خود پای می فشاریم. این زندگی ماست.




آیا سرعت جنبش سبز، کند است؟

علی مزروعی
بیش از ۲۰ ماه از شکل گیری جنبش سبز می گذرد . این جنبش فراز و فرودهایی را پست سرنهاده است اما با رخداد جنبش های مردمی در کشورهای عربی و پیروزی نسبی ای که نصیب دو جنبش مردمی تونس در سرنگونی بن علی و مصر در سرنگونی مبارک روسای جمهورمادام العمر و دیکتاتور این دو کشور شد، این سئوال در بین برخی از حامیان جنبش سبز مطرح شده که چرا این جنبش ها به این سرعت پیروز شدند اما جنبش سبز به رغم فضل تقدم و نیروی مردمی بیشتر هنوز نتوانسته است به پیروزی دست یابد؟
هرچند مقایسه شرایط و ویژگی های ایران با کشورهای عربی قیاس مع الفارق است و حتی مشاهده می شود مسیر جنبش های مردمی در این کشورها نیز از الگو و روش یکسانی پیروی نمی کند که محل بحث من در این مقال نیست اما در ادامه تلاش می کنم به سئوال مطرح شده برپایه دانش و تجربه خود پاسخ بدهم از این رو آنرا به سئوالی دیگر تحویل می کنم و دراین قالب پاسخ می دهم:
آیا اگر جنبش سبز سریع پیروز می شد به نفع جریان حامی اش و کشور بود؟
در این باره می توان مسیر جنبش را به یک دوره مقدماتی و سه دوره اصلی تاکنون تقسیم کرد : اول، از ۲۲ خرداد ۸۸ تا ۲۲ بهمن ۸۸ ؛ دوم، از ۲۲ بهمن ۸۸ تا ۲۵ بهمن ۸۹ ؛ وسوم، از ۲۵ بهمن ۸۹ به بعد.
در دوره مقدماتی (قبل از ۲۲ خرداد ۸۸) هدف « تغییر سازنده» در ساختارقدرت بود که از طریق پیروزی در انتخابات پی گرفته می شد و این هدف بخوبی توانست نیروهای اصلاح طلب و تحول خواه را در حمایت از موسوی و کروبی بسیج نماید و تا مرز پیروزی به پیش برد اما با انجام تقلب در انتخابات دستیابی به این هدف و پیروزی محقق نشد اما براستی اگر پیروز می شد می توانست هدفش را تحقق بخشد؟ با توجه به تجربه دوران اصلاحات و نیرویی که توانست نتیجه انتخابات را تغییر دهد بنظر من احتمال آن کم بود و بیشتر احتمال داشت تجربه دوران اصلاحات به نحو تلخ تری تکرار شود. به رغم این رخداد باید این دوره را برای جنبش سبز نوعی پیروزی دانست چراکه آن را می توان «دوره جنینی» جنبش نام نهاد و بدون سپری شدن آن امکان شکل گیری جنبش سبز نبود.
دوره اول با شعار «رای من کو؟» شروع شد و هدف بازپس گیری رای بود اما همانانی که تقلب را سامان دادند به رغم حضور میلیونی مردم در خیابانها حاضر به تمکین به این خواسته نشدند و با کاربرد سرکوب و ارعاب در تثبیت کودتای انتخاباتی عمل کرده و به پیش رفتند و درعاشورای خونین سال ۸۸ به معترضان فهماندند که دیگر این شعار را ندهند که گوش شنوایی نیست! دراین مرحله نیز جنبش درتحقق خواسته اش ناکام ماند اما به نوعی پیروزی دیگر با توجه به روند حوادث پس از انتخابات دست یافت و آنهم تغییردر نگاه و مطالبه اش بود که در بیانیه شماره ۱۷ مهندس موسوی و دقیقتر در ویراست اول منشور جنبش سبز تجلی یافت . این دوره را می توان «دوره زایش» جنبش نام نهاد که با خونریزی و هزینه فراوان همراه بود و شناسنامه آنرا رقم زد.
دوره دوم با سکوت و درخود فرو رفتن و اندیشیدن آغاز شد . افراد جنبش با تکیه بر تجربه و تحلیلی که از شرایط بدست آورده بودند عرصه خیابان را رها کردند و راهبرد آگاهی بخشی را برای عمق بخشی به مطالباتشان در جامعه در پیش گرفتند . مجموعه بحث ها و ادبیاتی که در این دوره حول مسائل جنبش تولید شد ، و همچنین امکانات رسانه ای که برای انتقال اینها به درون جامعه فراهم آمد به رغم تبلیغ هر روزه حاکمیت و رسانه های فراوانش در پایان گیری فتنه و مرده اعلام کردن جنبش ، دستاورد و پیروزی بزرگی بود که همه افراد جنبش را به دنیای معرفتی تازه ای رهنمون شد و رشد داد و به واقع از یکسو آنها را با واقعیات تلخ ناشی ازحاکمیتی بنام دین اما در محتوا استبدادی آشنا ساخت و از سوی دیگر جنبش را بیش از پیش حقوق محورنمود و اینکه تا فرهنگ حقوق بشری ذهنیت جامعه و افراد ایرانی را تسخیر نکند هرگونه تغییری در سطح قدرت و حاکمیت راه بجایی برای حاکمیت قانون و تامین و تضمین حقوق شهروندی نمی برد. این دوره را می توان «دوره بلوغ » جنبش و تثبیت آن نام نهاد که نوعی ارتقاء و تعمیق سطح جنبش بود .
ظهور جنبش های مردمی در کشورهای عربی انگیزه به خیابان آمدن افراد جنبش سبز را پس از یکسال سکوت و اندیشیدن رقم زد و رهبران جنبش با هوشمندی دعوت به حضور خیابانی در ۲۵ بهمن کردند که با پاسخگویی میلیونی مردم زنده بودن جنبش سبز را بi نحو بارزی به نمایش گذاشت و از اینرو سریع ترین و بدترین واکنش ها را از سوی حاکمیت در پی داشت . از شعارهای مرگ سردادن برای رهبران جنبش در صحن مجلس تا حصر و حبس خانگی رهبران برای قطع ارتباط آنها با بدنه جنبش ، ولی شکل گیری ” شورای هماهنگی راه سبز امید ” و حضورهای خیابانی بعدی سبزها نشان داد که افراد جنبش راه خود را یافته اند و از این پس خود راه بگویدت که چون باید رفت . انتشار ویراست دوم منشور جنبش سبز با امضای موسوی و کروبی در این دوره جنبه های سلبی و اثباتی مطالبات جنبش را شفاف ساخت و در عرصه عمل اجتماعی افراد جنبش روز بروز بهتر درمی یابند که “چه نمی خواهند” و” چه می خواهند ” . این دوره را می توان « دوره رشد » جنبش نام نهاد و امیدوار بود که با تجمیع نیروها و خرد جمعی به ویراست های دقیقتر و جامع تری از منشور جنبش دست یافت و راه را برای پیروزی هموارکرد .
در مرحله کنونی نوعی توازن قوا بین حاکمیت و جنبش برقرار شده بگونه ای که هیچیک از طرفین نمی تواند پیروز میدان باشد و با توجه به امکانات و توانایی های که حاکمیت دارد برای هم زدن این توازن جنبش باید برنامه ” تسخیر جامعه مدنی ” را در روزها و ماههای پیش رو هدف قرار دهد تا از این طریق بتواند راه خود را بسوی پیروزی بپیماید .
حال در جمع بندی و در پاسخ به سئوال اصلی می توان گفت که هرچند پیروز نشدن جنبش سبز در مقاطع مختلف ارتباط وثیقی با هدف هر مقطع و واکنش حاکمیت اقتدارگرا داشته است اما در عین حال این وضعیت باعث نوعی انطباق و همزیستی جنبش با محیط پیرامونی شده و از آن یک موجود زنده و بالنده و رشد یابنده ساخته است بگونه ای که در شرایط کنونی بهتر می تواند افق پیش روی خود را ببیند و در صورت دستیابی به قدرت بداند در جنبه های سلبی و اثباتی چه تغییرات و اصلاحاتی را باید در کشور پی گیرد . ازاین رو می توان نتیجه گرفت سریع پیروز نشدن جنبش سبز درایران را نباید نگرانی آور دانست یا نشانه شکست ، بلکه این زمانمندی فرصت گرانبهایی را در اختیار افراد جنبش نهاده است تا بیش از پیش بتوانند بستر معرفتی مطالباتی را که خواهانند در خود و جامعه فراهم آورند ، و می دانیم که در مورد پیروزی سریع جنبش های مردمی تونس و مصر و دستیابی آنها به مطالباتی همسان با جنبش سبز نیزبسیار زود است داوری شود.
از منظر دیگری نیز می توان به این موضوع پرداخت و آن اینکه اگر ما بتوانیم مقصد را درست تعریف کنیم حرکت بسوی مقصد بستگی به وسائل و امکاناتی دارد که بکار می گیریم . مهم مقصد و جهت حرکت است و سرعت حرکت بحثی ثانوی است . اگر مقصد بدرستی معلوم باشد با سرعت کم هم می توان به آن رسید ، اما اگر مقصد پرابهام باشد رسیدن بدان با هرسرعتی مشکل گشا نخواهد بود و نتیجه مطلوب را در پی ندارد . زمانمندی جنبش سبز در شفاف سازی مقصد و جهت درست حرکت یاری رسان ما بوده و قطعا پیروزی دیرهنگام اما با مقصد روشن بهتر از پیروزی زودهنگام اما با مقصد و نتایج ناروشن است ، و تااینجای کار می توان اذعان کرد که جنبش سبز راه را درست پیموده است و اگر به همین شیوه راه بپماید زود یا دیر پیروز خواهد شد . فراموش نکنیم که جنبش سبز در پی تغییر دنیای معرفتی و ذهنی همه ایرانیان است تا جامعه ای نوبسازد و جامه دموکراسی و حقوق بشر بر تن کشوری کند که ۲۵۰۰ سال است با استبداد وتبعیض و تحقیر آنهم در لباس های مختلف خو گرفته است و تحقق این خواسته نیاز به صبر و استقامت و حوصله فراوان دارد و گهی تند و گهی آهسته رفتن می تواند آفت اینراه باشد اما آهسته و پیوسته رفتن هرچند زمان می برد اما قطعا ما را به مقصد می رساند .
منبع:نوروز





 افزایش اندک دستمزد و نمایندگان غیر واقعی کارگران

کارفرمایان هم افزایش دستمزد را قبول کردند، دولت با قلدری رد کرد

کلمه- گروه اقتصادی: درحالی که در مذاکرات دوجانبه دستمزد بین کارگران و کارفرمایان توافق بر سر افزایش ۱۵ درصدی حداقل مزد صورت گرفت دولت با این رقم مخالفت کرد.
پیش از آخرین جلسه شورایعالی کار مذاکرات غیررسمی در حال انجام بود که در جلسه اصلی شورایعالی کار توافق نهایی تصویب شود اما علی رغم ادعای وزیر کار مبنی بر این که در توافقی بین شرکای دولت حاصل شود، مورد پذیرش دولت است، با افزایش مخالفت کرد.
این در حالی است که حتی دولت با افزایش سایر سطوح مزدی نیز مخالف بود. اما با توجه به احتمال بروز بحران کارگری، مجبور به پذیرش افزایش معادل افزایش مزد کارمندان شدند.
امسال برخلاف سال های پیش نمایندگان وزارت کار حتی در سایت رسمی خود نیز حاضر به اعلام خبر مزد نشد و نمایندگان غیرواقعی و انتصابی کارگران مجبور به اعلام خبر مصاحبه شده اند تا کارگران قانع شوند، کار صورت گرفته مربوط به نمایندگان خود آنان است.
از دو روز گذشته اعتراضات کارگری با تماس با برخی رسانه ها آغاز شده است و دولت تلاش می کند تا بحرانی پیش نیاید و کشور وارد تعطیلات شود. و فعلاً امروز را به فردا بگذرانند.
این در حالی است که تشکل خانه کارگر که باصطلاح یک کمیته خاص دستمزد داشته است و رقم مزد را یک میلیون تومان برآورده کرده بود، و دبیر کل خانه کارگر علی رغم چند مصاحبه پیش از تعیین دستمزد پس از اعلام رسمی آن دیگر حاضر به موضع گیری نشده است.
مطابق ماده ۴۱ قانون کار حداقل مزد باید متناسب با نرخ تورم اعلامی بانک مرکزی تعیین شود که رقم مصوب ۶/۲ درصد کمتر از نرخ تورم بوده است.
بانک مرکزی نرخ تورم را ۶/۱۱ درصد به وزارت کار اعلام کرده است، اما نمایندگان کارگران که مطالعاتی را انجام داده اند، می گویند اقلام مصرفی سبد خانوار کارگری بیش از ۳۳ درصد افزایش یافته و نرخ تورمی بانک غیرواقعی است.
مسئله اصلی در این موضوع آن است که در شرایطی که حتی نمایندگان کارفرما نیز رشد ۱۵ درصدی را منطقی دانسته اند دولت با قلدری و بی اعتنایی به رأی اکثریت یعنی نمایندگان به اصطلاح کارگران و نیز کارفرمایان نظر غیرعادلانه و زورگویانه خود را به مرحله اجرا در آورده است.



شمشیر سیاست بر حلقوم دانش

حسین زمان
فیلترینگ بی حد و حصر و اعمال محدودیت های بسیار زیاد بر روی شبکه های اینترنتی امکان استفاده از شبکه های مذکور برای کسب اطلاعات در هر زمینه ای را تقریبا غیر ممکن ساخته است. بزرگترین لطمه ای که چنین محدودیت ها میتوانند به یک کشور وارد نمایند ضربات مهلکی است که کنترل های بی رویه و بی حساب و کتاب به پیکره مراکز علمی و تحقیقاتی از جمله دانشگاه ها وارد می نمایند. سرعت پایین دسترسی به منابع اطلاعاتی علمی و در اکثر مواقع، به دلایل سیاسی امنیتی متداول، قطع کامل دسترسی به چنین منابعی، روند تحقیق و پژوهش را در کشور بسیار کاهش داده است.
هم اکنون دانشجویان، اساتید و محققین و پژوهشگران در مقابل درهای بسته ای از مجامع و مراکز علمی موجود در فضای مجازی قرار دارند و میتوان گفت از اساسی ترین و غنی ترین منابع علمی محرومند. وقتی برای جمع آوری اطلاعات مورد نیاز ساعت ها مقابل کامپیوتر می نشینی و امکان دسترسی نداری و منتظر باز شدن صفحات مورد نظر زمانی طولانی چشم به صفحه مانیتور کامپیوتر میدوزی، با استرس و فشارهای گوناگونی مواجه میشوی که عملا توان و انرژی لازم برای تحقیق را از شما میگیرد.
در دنیایی که مباحث مربوط به مدیریت و تسهیم دانش (Knowledge Management & Knowledge Sharing) از اصلی ترین مباحث روز می باشد و در اکثر کشورهای رشد یافته و در حال رشد با سرعت تمام به دنبال پیاده سازی و تقویت سیستم های مدیریت دانش و بالا بردن امکان تسهیم دانش به منظور افزایش کمی و کیفی تولیدات و خدمات می باشند، تخریب عمدی و محدود سازی دسترسی همه اقشار از جمله اندیشمندان، متفکران، دانشمندان و محققان به شبکه های اطلاع رسانی البته به دلایل سیاسی و امنیتی بسیار نگران کننده و تاسف بر انگیز است.
اگر قرار است دیدن کنترل شود، شنیدن کنترل شود و مطلع شدن کنترل شود خوب حد اقل یک قاعده و قانونی برای آن در نظر بگیرید. نمیتوان حکم کرد که هیچکس هیچ چیز نشنود و هیچ چیز نبیند و هیچ اطلاعی کسب نکند. فیلترینگ موجود در ایران از هیچ قاعده ای تبعیت نمیکند و مبنا و ملاک، فیلترینگ حد اکثری است و در نتیجه امکان استفاده عملا به صفر نزدیک میشود.
دائم ابراز نگرانی میشود از فرار مغزها. چرا فرار نکنند؟ چرا یک دانشمند و یک محقق و یک دانشجوی علاقه مند به تحقیق و پژوهش باید بماند و درجا بزند؟ چرا اگر میتواند نرود؟ بماند تا مغزش به فسیل تبدیل شود؟ بماند و حسرت بخورد؟
نگاهی به رتبه دانشگاه ها و مراکز علمی ایران در جهان بیاندازید و ببینید جایگاهمان کجاست؟ با شعار دادن های واهی و ادعاهای صد من یه غاز رتبه علمی ما بالا نمیرود. دانشگاه های ما امروز حتی به پای دانشگاه های مالزی نمیرسند. لازم نیست با دیگر کشورها مقایسه کنید با همین مالزی مقایسه کنید، با هند مقایسه کنید که امروز برخی از دانشگاه های هند دارای بالاترین رتبه های جهانی هستند.
ارتباط دانشجویانمان را با منابع علمی محدود و مختل کرده ایم و همه تلاش و انرژی مان صرف این میشود که پسر دانشجو آستینش کوتاه و موهایش بلند نباشد. لابد در آینده نزدیک یک نفر هم باید درب دانشگاه بایستد و بو بکشد که دختر دانشجویی عطر محرک استفاده نکرده باشد. خدا میداند این نگرش ها و این سیاست گذاری ها چه بر سر مراکز آموزش عالی و اساسا علم و دانش در ایران خواهد آورد.
منبع: وبلاگ نویسنده




یک کشته در سقوط هواپیمای آموزشی در تهران

سقوط وسیله پروازی فوق‌سبک آموزشی موجب کشته شدن حداقل یکی از سرنشینانش شد.
به گزارش خبرگزاری افتاب، این وسیله پروازی فوق سبک در منطقه آموزشی بزرگراه شهید بابایی در حال پرواز بود که گویا به دلیل نقص فنی سقوط کرده است.
تیم‌های امدادی بلافاصله به محل حادثه رسیدند که براساس اطلاعات رسیده به خبرنگار تابناک، حداقل یکی از سرنشینان این وسیله فوق‌سبک جان خود را از دست داده است.
گفتنی است که حوادث هواپیمایی و تلفات جانی به امری روزانه در ایران تبدیل شده و تدابیر مناسبی از طرف مسئولین اتخاذ نمی شود.





بازرسی از هواپیمای ایرانی «مشکوک به حمل تسلیحات» در ترکیه

خبرگزاری‌ها گزارش می‌دهند روز چهارشنبه یک هواپیمای ایرانی هنگام عبور از حریم هوایی ترکیه مجبور به فرود شده تا توسط مقامات ترک مورد بازرسی قرار گیرد. گفته می‌شود این هواپیما مشکوک به حمل بار «نظامی یا هسته‌ای» بوده است.
این خبر تنها یک روز پس از آن منتشر می‌شود که اسرائیل اعلام کرد روز سه‌شنبه یک کشتی باری حامل «تسلیحات ایرانی» برای جنگجویان فلسطینی ساکن نوار غزه را در دریای مدیترانه توقیف کرده است.
ارتش اسرائیل هنگام انتشار خبر این کشتی باری تأکید کرده بود که ترکیه هیچ دخالتی در ارسال محموله تسلیحاتی آن نداشته است.
حال خبرگزاری فرانسه گزارش می‌دهد که هواپیمای باری که سه‌شنبه شب از تهران به مقصد سوریه به راه افتاده به دستور وزارت خارجه ترکیه برای بازرسی مجبور به نشستن در فرودگاه دیاربکر این کشور شده است.
این خبرگزاری به نقل از «منابع امنیتی» خود می‌گوید هواپیمای باری ایران مشکوک به حمل تجهیزات «نظامی یا هسته‌ای» بوده است.
از سوی دیگر خبرگزاری آسوشیتدپرس به نقل از وزارت خارجه ترکیه این خبر را رد کرده است که هواپیمای باری ایرانی به وسیله دو جت جنگنده ترکیه مجبور به نشستن در فرودگاه دیاربکر شده است.
خبرگزاری ترک دوغان پیشتر گفته بود که هواپیمای ایرانی در راه سوریه، متحد عرب جمهوری اسلامی، به وسیله جت‌های جنگنده ترکیه مجبور به فرود شده است.
خبرگزاری آسوشیتدپرس همچنین از قول وزارت خارجه ترکیه می‌گوید «گاه لازم می‌شود» هواپیماهای باری ایران هنگام عبور از حریم هوایی ترکیه برای بازرسی فرودی «برنامه‌ریزی‌نشده» داشته باشند.
از سوی دیگر آناتولی، خبرگزاری رسمی ترکیه، نیز تایید کرده است که هواپیمای ایرانی در راه تهران به حلب در سوریه در شهر دیاربکر ترکیه بازرسی شده است.
با این حال آسوشیتدپرس می‌گوید که نه خبرگزاری آناتولی و نه مقامات دولت ترکیه به ماهیت بار این هواپیما اشاره‌ای نکرده‌اند.
این در حالی است که خبرگزاری فرانسه به نقل از «منابع امنیتی» خود می‌گوید که این هواپیمای ایرانی «مشکوک به حمل تجهیزات نظامی یا هسته‌ای» بوده و دو جنگنده اف ۱۶ ترکیه به هوا بلند شده‌اند تا در صورت بی‌توجهی خلبان به فرمان مقامات فرودگاه دیاربکر «مداخله کنند».
در یک سال گذشته نام جمهوری اسلامی ایران بیش از پیش در اخبار مربوط به حمل و توقیف تسلیحات در گوشه و کنار جهان تکرار شده است.
از جمله مقام‌های کشور نیجریه در اکتبر سال گذشته اعلام کردند که یک کشتی «حامل سلاح‌های ارسالی جمهوری اسلامی ایران» را در بندر لاگوس ضبط کرده‌اند. این خبر به باز شدن پرونده‌ای در یکی از دادگاه‌های نیجریه علیه یک عضو سپاه پاسداران ایران انجامید که هنوز به سرانجام نرسیده است.
ایران بر اساس قطعنامه ۱۷۴۷ شورای امنیت در سال ۲۰۰۷ از تهیه و صادرات انواع سلاح و مواد مرتبط منع شده است.
رادیو فردا





تجمعات اعتراضی شهرهای اندیمشک و دزفول در مراسم چهارشنبه سوری

تجمعات مردم شهرستان اندیمشک و دزفول در مراسم چهارشنبه سوری تبدیل به تضاهرات ضد حکومتی شد.
درگیری های سال ۲۰۰۹ شهرستان اندیمشک
به گزارش دانشجونیوز، در پارک 7 تیر شهرستان اندیمشک جمیعت قابل توجهی از مردم تجمع کرده و سرود یار دبستانی و مرگ بر دیکتاتور سر دادند.
بنابر این گزارش ها، در حوالی خیابان شهید گتوندی هم شعار های ضد دولتی شنیده می شد که در اثر برخورد شدید نیروهای امنیتی به خشونت کشیده شد و به صحنه ضد و خورد میان مردم ونیروهای امنیتی تبدیل شد.
بر اساس این گزارشات، در شهرستان دزفول هم نیروهای امنیتی مانع تجمع بزرگ مردم در پارک دولت شدند.
این گزارشات میافزاید، تعداد بسیار زیادی از نیرو های یگان ویژه مجهز به سلاح با مردم برخورد کرده و با گلوله های رنگی سعی در متفرق کردن جمعیت داشتند.
برخی از گزارشات رسیده از درگیری های پراکنده در دزفول حکایت می کند.




یک فعال حقوق بشر به کمپین بین المللی حقوق بشر در ایران گفت که دهها خانواده زندانیان سیاسی که به امید آزادی به قید وثیقه و یا مرخصی بستگانشان به زندان اوین مراجعه کرده اند با توهین و یا درمواردی با ضرب و شتم ماموران زندان مواجه شده اند. به گفته یک شاهد عینی علی رغم آنکه اکثر خانواده ها با تماس از دادسرای اوین برای تودیع وثیقه و یا معرفی کفیل به دادسرای اوین مراجعه کرده اند، از ورود آنها به دادسرای اوین جلوگیری میشود و مسئولان دادسرا اوین از قبول وثیقه و کفیل برای ازادی زندانیان خودداری می‌کنند. این شاهد عینی همچنین از اینکه افسران اطلاعات نیروی انتظامی جمهوری اسلامی (ناجا)، بعضی سربازهای زندان و برخی کارکنان دادسرای اوین از افرادی هستند که به خانواده زندانیان سیاسی مکررا توهین و در بعضی موارد آنها را ضرب و شتم میکنند.
این فعال حقوق بشر که در بین این خانواده ها حضور یافته به کمپین گفت: « بیشتر کسانی که مقابل اوین جمع شده اند خانواده بازداشت شدگان اعتراضات روزهای ۲۵ بهمن ، اول و دهم اسفند میباشند که همچنان بستگانشان در بندهای مختلف زندان اوین میباشند. این خانواده ها به امید انکه بستگانشان با قرار وثیه یا کفالت ازاد شوند به مقابل اوین رفته اند.»
این فعال حقوق بشر با ذکر اینکه ماموران و افسران مقابل اوین به زندانیان و خانواده انها توهین میکنند به کمپین گفت: « مثلا من خودم دیدم که یکی از افسرها به خانواده یکی از زندانیان می‌گفت که زندانی آنها غلط کرده که گفته وثیقه بیارین، … خورده که زنگ زده به شما. میرن تو خیابون جفتک میندازن حالا انتظار دارین که زود ازادشون کنیم؟ یا بنده شاهد بودم که یکی از سربازها به میان جمعیت اومد و خانواده ها رو میزد و پراکنده میکرد.»
بنا بر برخی گزارش های منتشر شده، در روزهای ۲۵ بهمن ، اول اسفند و دهم اسفند بیشتر از ۱۰۰۰ تن از معترضان بازداشت شده اند که صدها نفر انها همچنان در بازداشتگاهای مختلف و زندان اوین نگهداری میشوند.
این فعال حقوق بشر در خصوص صحبت های خود با خانواده های زندانیان سیاسی در جلوی زندان گفت: « خواهر یکی از بازداشت شده ها به من گفت برادم تنها ۱۷ سال دارد و همراه تعداد زیادی دیگر از بازداشت شده های زیر ۱۸ سال اعتراضات اخیر در کانون اصلاح و تربیت زندانی است و علی رغم تعیین وثیقه ، از پذیرش وثیقه و ازادی وی امتناع میکنند. مادر پیر یکی دیگر از بازداشت شدگان که ترک زبان بود و به زحمت به فارسی حرف میزد میگفت که منتظر پسرش است که تنها فردی است که دارد. میگفت پسرش کارگر است و ۱۰ اسفند داشته از محل کار به خانه میامده که بازداشت شده و هنوز ازادش نکرده اند. این مادر میگفت هیچ کس را در تهران ندارد و وثیقه و کفالت هم نمیتواند تهیه کند. پدر یکی دیگر از زندانی ها که با فحاشی ماموران روبرو شده بود، فقط میخندید و سری تکان میداد و میگفت برای ازادی پسرم جواب اینها را نمیدهم. یکی دیگر از خانواده ها که مقابل ضرب و شتم سرباز زندان ایستادگی کرد و او را هل داد با این گفته یکی از افسران روبرو شد که میگفت حتی قاضی هم اگر بخواهد زندانی شما را ازاد کند ، من نمیگذارم. مردم میگفتند که هر روز دهها نفر از خانواده زندانیان از صبح زود تا اخر شب و زیر برف و باران اینجا جمع میشوند و منتظر خواندن اسامی زندانیانی هستند که با سپردن وثیقه ازاد میشوند.»
‏دادسرای امنیتی زندان اوین ( شهید مقدس ) بخشی از دادگاه انقلاب میباشد که هشت شعبه بازپرسی دارد و داخل محدوده زندان اوین قرار دارد. آیت الله سید محمود شاهرودی رئیس پیشین قوه قضائیه ایران به دلیل عدم رعایت آیین دادرسی عادلانه در این دادسرا و ممانعت وکلا و خانواده زندانیان سیاسی از حضور در آن و عدم دسترسی انها به پرونده بازداشت شده ها، تعطیل کرده بود.
این دادسرا در پی اعتراضات گسترده به نتایج انتخابات سال ۸۸ و بازداشت دهها هزار نفر از روزنامه نگاران، فعالین سیاسی، دانشجویی، زنان، حقوق بشری و کارگری و مردم عادی معترض، مجددا و به دستور صادق آملی لاریجانی رئیس فعلی قوه قضائیه بازگشایی شد و هم اکنون پرونده همه زندانیان سیاسی شهر تهران در این دادسرا بررسی میشود.
دادسرای اوین نه تنها مکانش در محدوده زندان اوین است بلکه به گفته بسیاری از افرادی که به این دادسرا مراجعه کرده اند ویا پرونده آنها در آن مورد بررسی قرارگرفته است تحت نفوذ شدید دستگاه های امنیتی است. به نحوی که بازجو ها و ماموران امنیتی کاملا در پرونده های سیاسی اعمال نفوذ می‌کنند و حتی میزان محکومیت متهمان را قبل از صدور رای توسط قاضی مشخص کرده و به متهمان میگویند.
نسرین ستوده وکیل برجسته حقوق بشری پیش از آنکه حکم یازده سال زندان وی در دادگاه بدوی اعلام شود به کمپین بین المللی حقوق بشر در ایران گفته بود که بازجویان و ماموران امنیتی به وی گفته اند که حکمی کمتر از ده سال برای وی صادر نخواهد شد. برخی دیگر از زندانیان سیاسی نیز از نفوذ دستگاه های امنیتی در این دادسرا که امکان هر گونه دادرسی عادلانه و مطابق با استانداردهای بین المللی را غیرممکن می کند سخن گفته اند.





سحام نیوز: گروهی از وبلاگ‌نویسان حامی جنبش سبز در فراخوانی، از مردم دعوت کردند تا در نوروز ۱۳۹۰ شادی خود را، ولو با سلامی به گرمی، دستی به مهربانی و کلامی به شادی، با خانواده‌های شهدای جنبش قسمت کنند.
در این فراخوان که با امضای گروهی از وبلاگ‌نویسان عضو “زنجیره وبلاگ نویسان سبز” منتشر شده، از همگان خواسته شده تا نوروز امسال را با ارسال یک کارت تبریک، یک پیام محبت آمیز و یا یک شاخه گل، با بازماندگان شهدای جنبش تقسیم کنند.
متن فراخوان این حرکت ابتکاری وبلاگ‌نویسان، بدین شرح است:
شادی نوروز خود را با خانواده شهدا قسمت کنید
هم وطن
در آستانه دومین نوروز سبزی که روزهای سیاه کودتای ما را در بر خواهد گرفت، جای خالی همراهان دیروزمان بیش از هر زمان دیگری احساس می‌شود. شوربختانه زمستان سرد ۸۹ نیز با شهادت تنی چند از یاران سبزمان همراه شد تا بیشتر از پیش بی‌تاب پایان یافتن زمستان سیاه استبداد شویم. این یلدای تاریک دیر زمانی است که سخت جانی می‌کند، اما چه باک که باور ما در سر زدن سپیده بر بام وطن تردید ناپذیر است. تا آن روز تنها صبوری می‌خواهیم و امید.
همراه سبز در واپسین روزهای سال «استقامت و پایداری جنبش سبز»، ما، زنجیره‌ای از وبلاگ نویسان سبز گرد هم آمده‌ایم تا شادی‌های کوچک نوروزی خود را با بازماندگان شهدای جنبش قسمت کنیم. سلامی به گرمی، دستی به مهربانی و کلامی به شادی، کوچکترین عیدانه ما برای کلبه‌هایی است که در سوگ عزیزان به ماتم نشسته‌اند. دل‌های ما نوروز امسال را در کنار خانواده‌های شهدا تحویل خواهد کرد. پس از شما خوانندگان خود نیز دعوت می‌کنیم تا به ما بپیوندید و ما را در انجام این گام کوچک یاری رسانید.
زنجیره ولاگ نویسان سبز، شما خواننده این نامه را فرا می‌خواند تا نوروز امسال را با ارسال یک کارت تبریک، یک پیام محبت آمیز و یا یک شاخه گل، با بازماندگان شهدای جنبش تقسیم کنید.
به امید جشن نوروز آزادی
زنجیره وبلاگ نویسان سبز





سحام نيوز: دکتر محمد تقی کروبی فرزند دوم آقای کروبی که سه ترم است از تدریس در دانشگاه محروم شده است اخیرا با دستور دکتر یادگاری رئیس جدید جهاد دانشگاهی از انجام هرگونه  فعالیت پژوهشی و تحقیقاتی در محیط پژوهشگاه های جهاد دانشگاهی منع شدند. به گزارش سحام نیوز بدنبال ناپدید شدن آقای کروبی و خانم کروبی، دستگیری علی فرزند سوم خانواده و تحت تعقیب قرار گرفتن محمد حسین، روند فشار به اعضای خانواده کروبی طی یک ماه گذشته تشدید شده است.
محمد تقی کروبی بعد از اخذ لیسانس از دانشگاه تهران، فوق لیسانس و دکتری خود را از انگلستان اخذ کرد و طی 8 سال گذشته در خارج و داخل کشور به تدریس و تحقیق مشغول بوده است. او در این مدت آثار علمی متعددی در نشریه های معتبر داخلی و خارجی به چاپ رسانده است. .محمد تقی از نوجوانی در جبهه ها ی جنگ بطور داوطلبانه حضور داشته  و در یکی از عملیات ها در  شلمچه بشدت از ناحیه پا (قطع پای راست)، گوش و چشم مجروح شد. این جانباز جنگ که هنوز ترکش های دوران جنگ را در سر و بدن خود به یادگار دارد، به برکت نهاد های امنیتی در منع درمان گوش راستش 15 درصد باقی مانده از شنوائی خود را نیز چندی پیش از دست داده است.



سحام نیوز: خانواده های زندانیان سیاسی که پس از یک و سال نیم درخواستشان برای ملاقات با رییس مجلس شورای اسلامی پذیرفته شده بود، پس از مراجعه به مجلس و شنیدن این پاسخ که باید با دو نماینده به جای رییس مجلس دیدار کنند، مجلس را ترک کردند.
به گزارش خبرنگار کلمه، روز گذشته نمایندگان خانواده های زندانیان سیاسی که برای دیدار با علی لاریجانی، رییس مجلس هشتم، به ساختمان مجلس مراجعه کرده بودند، تغییر به وجود آمده در برنامه از جانب مجلس را مبنی بر اینکه به جای لاریجانی با دو تن از نمایندگان تهران دیدار کنند، نپذیرفتند و مجلس را ترک کردند.
به گفته‌ی نمایندگان خانواده های زندانیان سیاسی، روز دوشنبه پس از آن که یک سال و نیم از درخواست ملاقات با لاریجانی توسط خانواده ها می گذشت، طی تماسی از مجلس به نمایندگان خانواده ها اطلاع داده شد که می توانند برای ملاقاتی که درخواست کرده بودند، ظهر سه شنبه در محل ساختمان مجلس حاضر شوند و دیداری با علی لاریجانی داشته باشند.
اما ظهر سه شنبه خانواده ها متوجه شدند که دیدار با لاریجانی لغو شده و به جای آن دو تن از نمایندگان شهر تهران که پیش از این بارها در رسانه ها از  جنبش سبز به عنوان فتنه و از زندانیان سیاسی و خانواده هایشان به عنوان فتنه گران و آشوب گران نام برده بودند، قرار است در جلسه حاضر شوند.
بر اساس گزارش های رسیده به کلمه، خانواده ها نیز به عنوان اعتراض، ضمن ترک مجلس، اعلام کردند: با توجه به آنکه چند روزی بیشتر تا عید نوروز نمانده و ما گمان می کردیم می توانیم با تشریح وضعیت برای رییس مجلس از ایشان کمک بخواهیم تا روند مرخصی های زندانیان سیاسی برای نوروز بهبود یابد، در این جلسه حاضر شدیم.
آنها افزودند: اگر علی لاریجانی حاضر نشده صحبت های خانواده ها را بشنود، ما امیدی به نمایندگان شهرمان که عملکردشان را در این زمینه بارها دیده ایم، نداریم و با واگذار کردن کارها به خدای منان به استقبال نوروز خواهیم رفت.
لازم به ذکر است علیرغم آن که صادق لاریجانی دو هفته قبل در بخش نامه ای اعلام کرده بود که زندانیان سیاسی با اتهام اقدام علیه امنیت ملی از مرخصی نوروزی بهره مند نخواهند بود، طی دو روز گذشته برای تعدادی از زندانیان سیاسی وثیقه خواسته اند تا نوروز را در کنار خانواده های خود باشند، اما تکلیف خیل عظیمی از زندانیان اوین و رجایی شهر و تبعیدی هایی مانند مجید دری و ضیا نبوی هنوز نامشخص است.
همچنین سه دانشجوی ممنوع الملاقات، بهاره هدایت، مهدیه گلرو و مجید توکلی که انتظار می رفت در آخرین ملاقات کابینی سال ۸۹ پس از سه ماه بتوانند با خانواده های خود دیدار داشته باشند، بدون ارائه ی کوچک ترین توضیحی از جانب مسئولان قضایی درباره ی دلیل این برخورد غیر انسانی، همچنان ممنوع از ملاقات مانده اند.


سحام نیوز: نماینده مرند و جلفا محدودیت را عامل تفرقه دانست و گفت: در شرایط فعلی بیش از هر زمان دیگری به وحدت نیاز داریم و همانطور که شرایط بین‌المللی ثابت کرده است از محدودیت خیری نخواهیم دید.
سازدار در گفت‌وگو با خبرنگار ایلنا، در ارتباط با ضرورت‌های سیاسی جامعه برای سال آینده گفت: در سال آینده باید به انسجام داخلی و وحدت توجه بیشتری شود و یکی از فاکتورهایی که وحدت گروه‌های مختلف سیاسی را به یکدیگر پیوند می‌دهند، آزادی بیان است.
وی با تاکید بر لزوم تقویت آزادی مطبوعات در رسانه‌ها گفت: آزادی بیان تنها در چهارچوب قانون اساسی صورت می‌گیرد و مسئولین باید برای ارائه آزادی بیشتر به مطبوعات برنامه‌ریزی کنند تا وحدت به وجود بیاید.
این عضو کمیسیون انرژی مجلس محدودیت را قابل تفرقه دانست و گفت: در شرایط فعلی بیش از هر زمان دیگری به وحدت نیاز داریم و همانطور که شرایط بین‌المللی ثابت کرده است از محدودیت خیری نخواهیم دید.
این نماینده مجلس، مطبوعات بهترین ناظر بر عملکرد مسئولین دانست و گفت: آزادی مطبوعات از تخلفات جلوگیری می‌کند و مسئولینی که پست می‌گیرند باید بیش از هر چیز دارای صفت انتقادپذیری باشند.
سازدار با تاکید بر اینکه باید به جامعه آرامش تزریق شود، یادآور شد: آرامش زمانی به وجود می‌آید که محدودیت‌ها کمتر شود و مردم به مسئولین و دلسوختگان نظام اعتماد کنند.



سحام نيوز: ساعاتي قبل، محمد تقي كروبي، فزرند دوم مهدي كروبي در مطلبي كوتاه، كه در سايت شخصي خود منتشر كرده بود؛ خبر از ديدار يكي از دوستان خانوادگي، با والدينشان را منتشر كرد.
به گزارش خبرنگار سحام نيوز در بخشي از اين مطلب آمده است: امروز روحانی عزیزی که مورد اعتماد خانواده و حاکمیت است طی تماس تلفنی با اینجانب اظهار داشتند که شب گذشته در محیطی دوستانه با پدر و مادرم ملاقات نموده اند. این عزیز خبر از صحت، سلامت و آرامش کامل آنان دادند.”






هفتمين دوره اهدا تندیس صدیقه دولت آبادی در حوزه مطالعات زنان
تغییر برای برابری : هفتمين دوره جایزه کتاب "صدیقه دولت آبادی" درمحل کتابخانه صدیقه دولت آبادی برگزار شد. امسال جايزه برترين كتاب در حوزه مطالعات زنان به كتاب زناني كه زير مغنعه كلاهداري نموده اند تاليف منصوره اتحاديه داده شد
در داوری تندیس 1389 مانند سال های گذشته در ابتدا با مراجعه به منابع مختلف لیست کتاب های مربوط به زنان جمع اوری شد . این لیست در برگیرنده حدود 60 عنوان بود . پس از گزینش اولیه 30 کتاب باقی ماند. کتاب های سال 1388 گستره بزرگی را در بر می گرفتند . از اسیب های اجتماعی ، خشونت ، ادبیات ،تاریخ و مجموعه ای از قوانین .تعدد کتاب ها در سال گذشته و همچنین تنوع عناوین نمایشگر رو اوردن افرادي از گروه های مختلف نگرشهاي متفاوت به حوزه مطالعات زنان بود.
در داوری امسال تغییری جدید صورت گرفت . در كنار داوران اصلی (شهلا اعزازي، نيره توكلي، فرخ قره داغي نسترن موسوي و فيروزه مهاجر)از سه نیروی جوان نیز برای شرکت در گروه دعوت شد . اعضاء جديد مانند دیگر داوران کتاب ها را خوانده ، مورد داوری کتبی قرار دادند و در بحث ها شرکت کردند اما تصمیم گیری نهایی بر عهده 5 داور اصلی بود. مریم میرزا نژاد ، نوشین کشاورزنیا و محبوبه مقدم كمك داوران اين دوره بودند. تغيير در شيوه داوري با هدف آشنايي با نحوه داوري و آموزش داوران جديد براي دوره هاي بعدي صورت گرفت.مراسم با سخنان شهلا لاهيجي (مدیر انتشارات روشنگران و مطالعات زنان) اغاز شد. خانم لاهيجي ضمن اشاره به مشكلات پيش آمده در طول سال گذشته براي كتابخانه گفتند علي رغم كوچك بودن فضا براي برگزاري مراسم خوشحاليم كه محيطي داريم كه متعلق به خودمان است.نرگس طيبات بعنوان نماينده كتابخانه گزارشي از نحوه كار، مشكلات و برنامه هاي آتي كتابخانه ارائه داد.محبوبه مقدم در غياب خانم سيمين بهبهاني با قرائت يكي از بهارانه هاي ايشان فضاي مراسم را تلطيف كرد.

هيئت داوران اين دوره ازنقد كتابهاي بد هم بازنماند. اتفاق نظر در مورد يكي از اين كتابها يعني زن ذليل به حدي بود كه نيره توكلي ديگر داور اين دوره در ادامه مراسم نقدي را با بن مايه طنز ارائه كرد كه لبخند را به لب مدعوين نشاند.
اين کتاب كه توسط فردی دانشگاهی و متخصص در روش تحقیق و دروس جامعه شناسی تالیف شده با نوعی زیرکی سعی در نمایش مردانی دارد که به نوعی به گفتار و تفکر همسران خود احترام گذاشته و از ان جا که در تصمیم گیری ها با همسر خود مشورت می کنند عنوان زن ذلیل به انان داده شده است .
در ادامه مراسم شهلا اعزازي ضمن ارائه گزارشي از نحوه و شاخصهاي داوري در اين دوره، 9 کتاب را به عنوان کتاب های برگزیده سال 88 معرفي كرد. در اين ميان سه کتاب يعني فصل مشترك تبعيض ها ، جامعه شناسی سازمان های غیر دولتی و سیطره جنس با اينكه با معيارهاي دريافت تنديس منطبق نبودند به دليل غنا بخشيدن به كتابهاي موجود مرجع براي استفاده محققان و دانشجويان مطالعات زنان معرفي و به خوانندگان توصيه شد.
خانم اعزازي ضمن اشاره به بزرگترين مشكل تمامي كتابها يعني نبود رویکرد جنسیتی و تحلیل های جنسیتی به نمايندگي از طرف هيئت داوران كتابهاي زير را با ذكر نكات قوت بعنوان نامزد دريافت تنديس صديقه دولت آبادي معرفي كردند.
كتابهاي مدیریت زنان و هم چنین مشارکت سیاسی زنان از لحاظ انجام پژوهش به عنوان راهنمایی برای دانشجویان جهت انجام کار های پژوهشی مناسب هستند . کتاب ریشه های زن ستیزی در بر گیرنده نگاهی به دیدگاه زن ستیزی و در مواردی زن ستایی در ادبیات ایران است . کتاب در بر گیرنده مجموعه مقالاتی است که نویسنده در مورد ادبیات تالیف کرده است .
کتاب های تاریخ خانم ها و زنانی که زیر مقتعه کلاهداری نموده اند به بررسی وضعیت زنان در دوران گذشته و هم چنین زندگینامه یک زن در دوره قاجار مي پردازند . این دو کتاب هر دو در مورد ایران و زنان ایرانی قابل اهميت هستند . همین طور می توان از کتاب پیوند های عاطفی به عنوان تاریخ شفاهی زنان ایران در دوره پهلوی و اوایل انقلاب نام برد . کتاب پایان نامه ای است در يكي از دانشگاههاي امریکا و در بر گیرنده پبوند های عاطفی زنانی است که در زمان مصاحبه در سنین 35 سال به بالا بودند . این کتاب نشانگر نوع روابط دختران با والدین و سپس همسر و فرزندان خود است . هر شش کتاب به عنوان برگزیده انتخاب شدند و برای مطالعه توصیه می شوند
در نهايت جایزه تندیس این دوره کتابخانه صدیقه دولت ابادی به خانم دکتر منصوره اتحادیه به پاس کلیه زحمات ایشان و به علت انتشار کتاب زنانی که زیر مقنعه کلاهداری کردند تعلق گرفت. پريا ميرحاج بعنوان نماينده ايشان و بدليل حضور خانم اتحاديه در سفر تنديس را دريافت كرد.
اگاهی دهندگی در مورد زنان در دوران گذشته و تاکید بر زندگی زنانی که هر چند در جنبش های زنان دخالت نداشتند اما در زندگی خود فعال بودند ،ارائه اطلاعاتی در مورد چگونگی زندگی زنان مانند ازدواج ها ، فرزندان و مسایل زندگی انان ، ارائه گوشه ای از تاریخ دوران قبل از دید زنان ،ارائه زندگی زنان در تاریخ به جای تاکید بر زندگی نامه مردان از جمله دلايل انتخاب اين كتاب بود.
در انتهاي مراسم خانم شيوا دولت آبادي عضو هيئت امنا در سخناني كوتاه گفتند من بارها درباره عمه خانم(صديقه دولت ابادي) خاطراتي را گفته ام اما اين كتابخانه متعلق به تمام بانيان و كساني است كه فكر تاسيس اين محل و اين جايزه را داشته اند و همچنين به تمام كساني كه از اين كتابخانه استفاده مي كنند برخي از حضار نيز درخصوص بازتاب اهدا اين جايزه و تاثير آن بر دانشگاه و حوزه نشر آثار مرتبط با زنان سخن گفتند و پيشنهادات خود را مطرح كردند.









































هرانا؛ صدها کشته و زخمی در زندان قزلحصار در پی اعتراض به اجرای احکام اعدام

خبرگزاری هرانا - در پی قرار اجرای حکم اعدام ۱۰ تن از زندانیان در زندان قزل حصار و اعتراض هزاران تن از زندانیان به این موضوع، درگیری‌های خونین در این زندان به وقوع پیوست که منجر به کشته و زخمی شدن دست کم ۱۵۰ تن گردید.
بنا به اطلاع گزارشگران هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، شب گذشته، مورخ بیست و چهارم اسفندماه، زندانیان برخی بندهای زندان قزلحصار کرج، نظیر واحد ۲ و ۳ در راستای توقف اجرای حکم اعدام ۱۰ تن از هم بندیان خود، دست به اعتراض و اعتصابی گسترده زدند.
تاجایی که حدود سه هزار تن از زندانیان در راستای این خواسته و در اقدامی اعتراضی اقدام به شکستن درب بند‌ها نموده و به سر دادن شعار "اعدام باید متوقف شود"، پرداختند.
در پی این اعتراض، نیروهای امنیتی در ساعت ۹ شب، به بند زندانیان هجوم آورده و موجب درگیری‌های خونین شدند.
گفته می‌شود ماموران حاضر در محل برای کنترل اعتراضات زندانیان از گلوله‌های واقعی استفاده کرده‌اند که در پی آن قریب به ۸۰ تن کشته و یا دچار جراحت‌های سختی شده‌ و تعدادی نیز به خارج از بند منتقل شده‌اند. تعداد زندانیانی که مورد اصابت گلوله قرار گرفته‌اند، به ۱۵۰ تن و حتی بیشتر نیز می‌رسد که حال بسیاری از ایشان وخیم گزارش شده است.
این در حالیست که اغلب زندانیان معترض دارای محکومیت‌های سنگین (اکثرا اعدام) بوده‌اند.
لازم به ذکر است که تنی چند از مامورین و "صفاخیل" معاون زندان نیز از ناحیه پا آسیب دیده‌اند.
گفتنی ست که هم اکنون جو زندان قزلحصار با استقرار گارد ضد شورش، به شدت امنیتی ست و بسیاری از خانوادهای زندانیان نیز علی رغم بی‌اطلاعی از عمق فاجعه؛ به علت قطع کلیهٔ ملاقات‌های زندانیان، در مقابل زندان تجمع نموده‌اند.
شایان ذکر است که خبرگزاری دولتی فارس در گزارشی ضمن پرداختن به این موضوع، مدعی شده است که زندانیان معترض قصد فرار از زندان را داشته و به تخریب برخی تأسیسات، شکستن شیشه‌ها و ضرب و شتم زندان‌بانان مبادرت نموده بودند. در این گزارش بدون اشاره به استفاده ماموران از سلاح گرم، تاکید شده است که چند نفر هم "در اثر جراحت وارده و گازگرفتگی ناشی از دود" و آتش جان باختند.
لازم به ذکر است به دلیل قطع کلیه امکانات ارتباطی زندانیان، گزارشگری از این واقعه با دشواری مضاعفی صورت می گیرد، در این رابطه "هرانا" گزارشات تکمیلی منتشر خواهد کرد.




آزادی سامان سلیمانی مرند و فرشاد جمالی از فعالان دانشجویی ورامین

خبرگزاری هرانا - سامان سلیمانی مرند فعال دانشجویی، که همزمان دبیر سیاسی انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه ورامین می باشد، با قرار کفالت از زندان اوین آزاد شده و فرشاد جمالی، دیگر فعال دانشجویی آن دانشگاه نیز، یک روز قبل از وی با قید کفالت آزاد شدند.
به گزارش جرس، با گذشت نزدیک به یک ماه از بازداشت سامان سلیمانی مرند، فعال دانشجویی و مدیر سایت "اصلاحات نیوز"، وی شامگاه دوشنبه ٢٣ اسفند ماه، با قرار کفالت پنجاه میلیونی موقتا از زندان اوین آزاد شده است.
تارنمای اصلاحات نیوز ماه گذشته اعلام کرده بود که روز سه شنبه ٢۶ بهمن ماه، دو تن از فعالان دانشجویی دانشگاه آزاد واحد ورامین، بنامهای سامان سلیمانی مرند و فرشاد جمالی در منزل شخصی شان توسط نیروهای لباس شخصی بازداشت شده اند.
لازم به ذکر است که جمع کثیری از دانشجویان دانشگاه آزاد واحد ورامین – پیشوا، در زمان دستگیری و بی خبری از وضعیت این دو فعال دانشجویی، با انتشار بیانیه ای اعتراض آمیز، خواستار آزادی هر چه سریعتر آنها شده بودند.





پروانه فعاليت "مجمع محققين و مدرسين" توقيف شد

خبرگزاری هرانا - کمیسیون ماده ۱۰ احزاب ضمن بررسی پرونده فعالیت "مجمع محققین و مدرسین"، پروانه این مجمع را توقیف و برای انحلال به دستگاه قضایی ارسال کرد.
کمیسون ماده ۱۰ احزاب در جلسه دوشنبه این هفته خود، به بررسی پرونده مجمع محققین و مدرسین حوزه علمیه قم پرداخت و به علت اینکه تشکل سیاسی از بدو تاسیس نسبت به برگزاری مجمع عمومی و انتخاب شورای مرکزی برای پذیرش مسئولیت اقدام نکرده، با استناد به بندهای الف، ه، ز، ح ماده ۱۶قانون احزاب تصمیم به توقیف پرونده آن گرفت.
بر اساس خبر گزاری دولتی فارس، کمیسیون ماده ۱۰ احزاب با توجه به روند درون گروهی غیر دموکراتیک تشکل موسوم به مجمع محققین و مدرسین حوزه علمیه قم، ضمن توقیف پروانه فعالیت گروه مذکور درخواست انحلال آن را تصویب و برای صدور رای نهایی به دستگاه قضایی ارسال کرد.



مهسا امرآبادی آزاد شد

خبرگزاری هرانا - مهسا امرآبادی، روزنامه‌نگار اصلاح‌طلب آزاد شد.
بنا به اطلاع گزارشگران هرانا، خبرگزاری حقوق بشر ایران، مهسا امرآبادی بعداز ظهر امروز، چهارشنبه، با قرار کفالت از زندان اوین آزاد شده است.
وی روز دهم اسفندماه در خیابان و به همراه "فریدون صیدی" بازداشت و به بند ۲ الف زندان اوین منتقل شده بود.
شایان ذکر است که مسعود باستانی، همسر خانم امرآبادی و از بازداشت شدگان حوادث پس از انتخابات نیز ماه هاست که در زندان رجایی شهر کرج محبوس است.

 

اختلالات کم سابقه در شبکهٔ اینترنت ایران

خبرگزاری هرانا - خبر‌ها حاکی از اختلالات بی‌سابقه در شبکهٔ اینترنت کشور است.
بنا به اطلاع گزارشگران هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، از صبح امروز بر اثر اختلال در خطوط اینترنتی در کشور، شهروندان تهرانی با مشکلات عدیده‌ای روبه رو شده‌اند.
این محدودیت‌ها تا جایی ست که انواع سرویس‌های مسنجر، وی پی ان، وب پروکسی، سرویس‌های میل باکس و غیره مسدود است و تنها دسترسی به سایت‌های دولتی امکان پذیر است.
دولت ایران برای جلوگیری از گردش آزاد اطلاعات در خردادماه ۸۸ و همزمان با دهمین دورهٔ انتخابات ریاست جمهوری در ایران اختلالات بی‌سابقه‌ای در شبکهٔ اینترنت و سرویس پیام کوتاه ایجاد کرد.
شایان ذکر است که این قبیل محدودیت‌ها در طی ماه‌های اخیر و همزمان با اعتراضات مردم نیز در سطح خرد‌تر تکرار شده بود.




دستگیری نزدیک به ۵۰۰ نفر در تهران، در شب چهارشنبه سوری

خبرگزاری هرانا - نیروی انتظامی در شب چهارشنبه سوری، نزدیک به ۵۰۰ نفر را در پایتخت دستگیر کرده است.
معاون عملیات تهران بزرگ با اشاره به مصدومیت ۶۴ نفر در مراسم چهارشنبه آخر سال مدعی شده است که: "شب گذشته ۴۶۷ نفر به جرم مزاحمت، بر هم زدن امنیت و تولید و توزیع مواد محترقه دستگیر شدند."
به گزارش کلمه، علی کریمی افزود: "شب گذشته ماموران پلیس موفق شدند بیش از ۴۶۱ عدد انواع مواد محترقه خطرناک و ۲۳ نارنجک دست ساز کشف و ضبط کنند."
وی ادامه داد: "همچنین بیش از دو هزار کیلوگرم مواد سازنده مواد محترقه توسط پلیس کشف و ضبط شد."
وی گفت: "درمراسم چهارشنبه آخر سال ۶۴ نفر مصدوم شدند که حال ۱۹ تن از آنان به شدت وخیم است."
شایان ذکر است که پیشتر مسئولان اعلام کرده بودند در صورت بازداشت فردی در چهارشنبه سوری، وی دستکم تا پایان تعطیلات نوروز در بازداشت خواهد بود.




حکم اعدام از این پس در کمتر از ۱۰ روز صادر می شود

خبرگزاری هرانا - یکی از مسئولان بلند پایهٔ قضایی جمهوری اسلامی خبر داد که حکم اعدام افراد به گفتهٔ او شرور از این پس در کمتر از ۱۰ روز صادر خواهد شود.
احمد محسنی گرکانی، رئیس دیوان عالی کشور با بیان اینکه بر اساس دستور رئیس قوه قضائیه دیوان عالی کشور ملزم شده به پرونده افرادی که گفتهٔ وی "موجب اخلال در امنیت و آسایش مردم می‌شوند" زود‌تر از موعد رسیدگی کند گفت: "رسیدگی به این پرونده‌ها بعد از چند ماه هیچگونه تاثیری در اجتماع ندارد لذا زمانی اجرای حکم تاثیر گذار است که پرونده به سرعت رسیدگی شده و حکم اجرا شود."
به گزارش مهر، وی با بیان اینکه هم اکنون پرونده‌های رسیده از دادگاه کیفری با حکم اعدام در کمتر از ۱۰ روز در دیوان عالی کشور رسیدگی می‌شود گفت: "دیوان عالی کشور ۳۲ شعبه تخصصی دارد که سه شعبه آن ویژه رسیدگی به پرونده‌های اشرار، جنایتکاران، متجاوزان، محاربین، سارقان و مجرمان خطرناک است."
رئیس دیوان عالی در پاسخ به این پرسش که برخی منتقدان اظهار داشته‌اند که سرعت عمل دستگاه قضا موجب جلوگیری از دفاع متهمان می‌شود گفت: "دفاع متهم یک ساعت یا چند ساعت است نه بیشتر چون جرم مجرمان خطرناک به وضوع روشن است."
گرکانی هم چنین در مورد رسیدگی به پرونده موسوم به ظالین گفت: "هنوز این پرونده به دیوان ارجاع نشده است."





محمدجمال هبکی زندانی کُرد زیر شکنجه و فشار شدید

خبرگزاری هرانا - محمد جمال هبکی از فعالان مذهبی اهل سنت شهرستان سقز و عضو مکتب قرآن که در تاریخ هفدهم اسفندماه توسط مأموران امنیتی ایران بازداشت شده تحت شکنجه قرار دارد.
به گزارش سنی نیوز، محمد جمال هبکی از روز دستگیری تاکنون با شکنجه های شدید جسمی و روحی طاقت فرسا روبرو ست تا او را - طبق روال جاری - وادار به اعتراف و اقرار به اتهامات دروغین وساختگی (وابستگی به خارج، مشکلات اخلاقی، و...) نمایند.
این درحالی است که گفته می شود پیروان مرحوم مفتی زاده صرفاً فعالیت مذهبی دارند و از هرگونه فعالیت سیاسی به شدت پرهیز می نمایند.




ضرب و شتم زندانیان قزل حصار توسط گارد ویژه

خبرگزاری هرانا - بامداد چهارشنبه، بیست و پنجم اسفندماه، بر اثر یورش گارد ویژه به زندانیان محبوس در زندان قزل حصار کرج، ده‌ها تن از نزدانیان زخمی شدند.
بنا به اطلاع گزارشگران هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، شب گذشته، زندانیان محبوس در واحد ۲ زندان قزل حصار در اعتراض به شرایط بد خویش دست به اعتراض زده و برای ساعاتی این قسمت را به کنترل خود درآوردند.
در پی این اعتراض، گارد ویژهٔ زندان در بامداد روز چهارشنبه با یورش به زندانیان بی‌دفاع اقدام به ضرب و شتم ایشان نمود تا جایی که هر زندانی که جلوی چشم ایشان بوده به شدت مجروح شده است.
شایان ذکر است که واحد ۲ زندان قزل حصار کرج محل حبس زندانیان با احکام سنگین (اکثرا اعدام) می‌باشد.




وضع مقررات منع آمد و رفت در پایتخت بحرین

نیروهای امنیتی از مردم خواسته اند برای حفظ "امنیت خودشان" از تجمع خودداری کنند
بحرین
نیروهای امنیتی بحرین به دنبال درگیری های امروز در منامه، کنترل خود بر پایتخت بحرین را تشدید کرده‌اند.
این نیروها امروز با استفاده از تانک، گاز اشک آور، ماشین های آب پاش و هلیکوپتر، صدها نفر از تظاهرکنندگان ضد دولتی را که عمدتا شیعه هستند، از میدان اصلی شهر دور کردند.
نیروهای امنیتی از مردم خواسته اند برای حفظ "امنیت خودشان" از تجمع خودداری کنند.
پادشاه بحرین روز گذشته، برای سه ماه در کشور وضعیت اضطراری اعلام کرد.
طبق گزارش ها، در درگیری های امروز، شش نفر کشته و تعداد زیادی زخمی شده اند. سه نفر از کشته شدگان از تظاهرکنندگان هستند که به علت تیراندازی پلیس کشته شدند.
ارتش بحرین در بسیاری از مناطق منامه، مقررات منع رفت و آمد وضع کرده است.
حاکمان سنی مذهب بحرین، برای کاستن از تنش ها و حل بحران سیاسی این کشور، از عربستان و امارات کمک خواسته و این کشورها هزار و پانصد نیرو به بحرین فرستاده اند.
هنوز مشخص نیست که آیا این نیروها در برخوردهای امروز با معترضان حضور داشته اند یا نه.
وزیر بهداشت بحرین، که شیعه مذهب است، در اعتراض به استفاده از زور علیه معترضان از سمت خود کناره گیری کرده است.
خبرنگار بی بی سی در منامه می گوید قضات شیعه در بحرین به طور دسته جمعی استعفا داده اند.
حزب وفاق، مهم ترین حزب شیعه مخالف در بحرین از هواداران خود خواسته تا با نیروهای دولتی درگیر نشوند.
تانک های سعودی در راه بحرین
یک نماینده مخالف دولت در مجلس بحرین نیز حمله به معترضان را "جنگ برای نابودی" خوانده است.
بحرين يكى از متحدان اصلى آمريكا در منطقه خليج فارس و محل استقرار ناوگان پنجم دريايى اين كشور است.
بحرین کشوری با جمعیت غالب شیعه است اما حکومت در این کشور در دست خاندان سنی مذهب آل خلیفه است.
شیعیان که هفتاد درصد جمعیت بحرین را تشکیل می دهند، سال هاست که از تبعیض گسترده انتقاد می کنند.
واکنش ایران
تحولات بحرین با واکنش اعتراض آمیز دولت ایران مواجه شده و روز گذشته، وزارت خارجه جمهوری اسلامی با احضار دیپلمات های بحرین، عربستان سعودی و سوئیس - حافظ منافع آمریکا در ایران - مراتب اعتراض شدید خود را نسبت به اعزام نیروهای شورای همکاری به بحرین ابراز داشت در حالیکه گروهی از نمایندگان مجلس نیز با امضای بیانیه ای، این اقدام را محکوم کردند.
دولت بحرین با احضار سفیر جمهوری اسلامی در منامه، نسبت به آنچه که "دخالت آشکار در امور داخلی بحرین" می خواند واکنش نشان داد.
روز چهارشنبه، محمود احمدی نژاد، رئیس جمهوری، با اشاره به تحولات بحرین، مقابله نیروهای امنیتی بحرین با تظاهرکنندگان را محکوم کرد و گفت: "امروز در بحرین شاهد صف آرایی در مقابل توده مردم هستیم که این کار بسیار زشتی است."
محمود احمدی نژادآقای احمدی نژاد دولت بحرین را از تکرار تجربه صدام حسین، رهبر سابق عراق، و مقاومت در برابر خواست مردم برحذر داشت و با ابراز این نظر که اکثر مردم بحرین معترض و خواستار تغییر اند، گفت که "باید به این خواست مردم احترام گذاشت و اصلاحات را انجام داد."
محمود احمدی نژاد و در اشاره ای تلویحی به حضور نیروهای عربستان سعودی و امارات عربی متحده در بحرین، گفت: "مگر می شود امواج انسانی را با نیروهای مسلح و آنهم از طریق کشورهای همسایه متوقف کرد؟"bahrain
پیش از آن، نمایندگان مجلس ایران برای بررسی تحولات اخیر بحرین جلسه غیر علنی تشکیل دادند و علی لاریجانی، رئیس مجلس، در مورد برگزاری این جلسه گفت: "با توجه به شرایط اخیر منطقه و به ویژه ظلم مضاعف آمریکا و برخی کشورهای منطقه بر مردم بحرین، نمایندگان مجلس با حساسیت ویژه در این باره در جلسه غیر علنی بحث و گفتگو کردند."
به گزارش خانه ملت - سایت خبررسانی مجلس ایران - محسن کوهکن، سخنگوی کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس در مورد نتیجه جلسه غیرعلنی روز چهارشنبه گفت که این کمیسیون ماموریت یافته تا بدون وقفه، "موضوع نسل کشی در بحرین و توقف این جنایات را پیگیری کند" و افزود: "در این جلسه، به طور خاص، موضوع لشکرکشی عربستان سعودی و امارات عربی متحده به این کشور مطرح و با حساسیت نمایندگان مواجه شد."
این نماینده مجلس از اخلال عمدی در شبکه ارتباطی بحرین هم خبر داد و گفت: "با حمایت مستقیم آمریکایی ها، تمام سیستم های ارتباطی مردم قطع شده است و طبق اطلاعاتی که داریم، نسل کشی تاسف انگیزی در این کشور جریان دارد."



اظهارات ضد و نقیض در مورد بازداشت‌های چهارشنبه‌سوری در ایران

چهارشنبه سوری
در حالی که یکی از مقامات پلیس تهران تعداد بازداشت‌شدگان وقایع چهارشنبه‌سوری را نزدیک به ۵۰۰ نفر اعلام کرده بود، جانشین فرمانده پلیس ایران گفت که تعداد بازداشت‌ها کمتر از انگشتان دست بوده است.
سرهنگ علی کریمی، معاون عملیات پلیس تهران صبح امروز چهارشنبه ۲۵ اسفند (۱۶ مارس) به خبرگزاری مهر گفت: "شب گذشته ۴۶۷ نفر به جرم ایجاد مزاحمت، بر هم زدن امنیت و تولید و توزیع مواد محترقه دستگیر شدند".
اما سرتیپ احمدرضا رادان، جانشین فرمانده نیروی انتظامی ایران گفت: "چند مورد مزاحمت به پلیس گزارش شد که تعدادی دستگیری در این رابطه صورت گرفت و افرادی که دستگیر شده اند، با هماهنگی قضایی تا پایان تعطیلات میهمان پلیس خواهند بود. البته تعداد افراد دستگیر شده بسیار اندک است و شاید به تعداد انگشتان دست هم نرسد".
این در حالی است که گزارش شاهدان عینی و ویدیوهای منتشر شده در اینترنت نشان می دهد که دیشب در بعضی نقاط تهران و در بعضی شهرهای دیگر ایران، گروهی از شرکت کنندگان در مراسم چهارشنبه سوری شعارهایی علیه حکومت سر داده اند.
در بعضی ویدیوهای منتشر شده در یوتیوب شعارهایی مانند "مرگ بر دیکتاتور" و "دیکتاتور حیا کن کشورم رو رها کن" شنیده می شود و در یکی از این ویدیوها تصاویر مقامات عالی حکومت به آتش کشیده می شود.
گزارش هایی هم از تجمع مخالفان دولت در شهرهایی مانند شیراز، اهواز، بابل، سنندج، کرمانشاه، مریوان، بروجرد، مهاباد، سردشت و کامیاران منتشر شده است.
اما حیدر مصلحی، وزیر اطلاعات ایران امروز گفت: "هیچ استقبالی از فراخوان گروه های اپوزیسیون برای برپایی اغتشاش در شب چهارشنبه سوری صورت نگرفت".
گروهی از مخالفان دولت ایران پس از ۲۵ بهمن ماه و در اعتراض به حصر خانگی دو رهبر جنبش اعتراضی این کشور، از هواداران این جنبش دعوت کرده بودند که در "سه شنبه های اعتراضی"، از جمله چهارشنبه سوری، نارضایتی خود را از وضعیت دو رهبر خود اعلام کنند.
عده ای از فعالان سیاسی نزدیک به جنبش اعتراضی ایران هم دیروز از هواداران این جنبش خواستند که روز پنجشنبه ۲۶ اسفند (پنجشنبه آخر سال) بر سر مزار کشته شدگان وقایع پس از انتخابات حاضر شوند و با خانواده های آنها همدردی کنند.
خبرگزاری رسمی ایران دیشب به نقل از مقامات سازمان آتش نشانی تهران، از وقوع ۲۵۵ مورد آتش سوزی، از جمله ۱۵ مورد آتش سوزی در وسایل نقلیه و ۱۵۷ مورد آتش سوزی سطل زباله خبر داده بود.
پلیس و مقامات قضایی ایران از پیش اعلام کرده بودند که با بازداشت شدگان مراسم چهارشنبه سوری برخورد شدید خواهد شد.
تردد موتورسیکلت ها از ساعت ۴ عصر روز سه شنبه در تهران ممنوع شده بود و سه هزار آمبولانس در این شهر به حالت آماده باش در آمده بودند.
پلیس استان های تهران و البرز با صدور اطلاعیه ای اعلام کرده بود که با شادی مردم مخالفتی ندارد، اما نادیده گرفتن "خط قرمزها" را تحمل نخواهد کرد.
سرتیپ احمدرضا رادان، جانشین فرمانده پلیس ایران هم گفته بود کسانی که در جریان مراسم چهارشنبه سوری امسال "ناامنی و بی نظمی" ایجاد کنند، بازداشت و اتومبیل آنها توقیف خواهد شد.
همچنین سرتیپ حسین رحیمی، رئیس پلیس راهنمایی و رانندگی تهران گفته بود که "تمام مأموران راهنمایی و رانندگی تهران" از ساعت ۲ بعد از ظهر روز چهارشنبه سوری برای ایجاد نظم در خیابان های شهر به حالت آماده باش در می آیند.
هشدارهای مقامات ایران در مورد چهارشنبه سوری به تهران محدود نمی شد.
مجتبی ملکی، دادستان عمومی و انقلاب کرمانشاه از خانواده ها درخواست کرده بود که "مواظب جوانان خود باشند تا چهارشنبه سوری به چهارشنبه سوزی تبدیل نشود".
او گفته بود: "اگر شخص یا اشخاصی در این خصوص بازداشت شوند، ما مصمم به برخورد با آنها هستیم".
حسین شعبانی، معاون پیشگیری دادسرای عمومی و انقلاب گرگان هم گفته بود با کسانی که با استفاده از مواد محترقه غیرمجاز، برای مردم مزاحمت ایجاد کنند، به عنوان "اخلال گران نظم عمومی" برخورد خواهد شد.




رازها و افسانه‌های پلیس مخفی مخوف مصر

مرکز فرماندهی سرویس امنیتی دولت مصر، دژی سیمانی و تسخیر ناپذیر، با دیوارهای ضخیم و ساختمان اصلی وحشت انگیز است.
مردم حتی از عبور از کنار این ساختمان هم وحشت داشتند، اما با ادامه انقلاب در مصر، اکنون رازها و افسانه های وحشتناک این ساختمان فاش می شود.
ارتش پس از دست گرفتن کنترل این ساختمان، تانک و زره پوش اطراف آن مستقرکرد.
به نظر مردم، هزاران صفحه مدرک موجود در این ساختمان می تواند پشت پرده فعالیت های سرویس امنیتی دولت را نمایان کند.
پس از اخراج رئیس جمهور و یک نخست وزیر، توجه معترضانی که هفته های اخیر را در خیابان ها گذراندند به پلیس مخفی مخوف جلب شد.
ساختمان های پلیس مخفی در سراسر کشور مورد حمله قرار گرفتند و مقر فرماندهی آن در شهرک نصر قاهره نیز از این حملات مستثنی نبود.
با توجه به این وضع، وزیر کشور مصر دستور انحلال سازمان امنیت داخلی این کشور را صادر کرد.
مخوف

پلیس مخفی مصرصدها نفر در بیرون ساختمان گردآمده اند. بسیاری از آن ها زندانیان سابق هستند که قبل از تحمل دوره طولانی مدت زندان، به اتهامات واهی در اینجا نگه داشته شده و مورد شکنجه قرار گرفته بودند.
آنها با هجوم به ساختمان، درها را شکستند و ارتش هم نرمی به خرج داد و به داخل محوطه و ساختمان راهشان داد.
حسام همالاوی که جزء اولین کسانی بود که به ساختمان وارد شد گفت:"بسیار وحشتناک بود."
او و دیگران از این هجوم خارق العاده به یکی از مخوف ترین ساختمان های مصر فیلمبرداری کردند.
او گفت: "در داخل ساختمان مقدار زیادی مدرک و سلول های زیر زمینی پیدا کردیم. آنجا مثل هزار تویی بود که تا هشت طبقه زیر زمین می رفت."
با پخش شدن شایعه ای در مورد تلاش پلیس برای سوزاندن و از بین بردن مدارک، توجه تظاهرکنندگان به ساختمان های امنیتی در شهر اسکندریه جلب شد.

پلیس مخفی مصرتنها چیزی که در ساختمان مرکزی در قاهره پیدا شد مدارک از بین رفته و کاغذهای خرد شده ای بود که تلاش برای نابودی شواهد وجود فساد مالی و نقض حقوق بشر را نشان می داد.
حسام همالاوی گفت: "در سی سال گذشته، مهمترین حامی وسلاح مبارک علیه معترضان، همین پلیس امنیت دولتی بوده است."
او ادامه داد: "هدف ما از حمله به این اماکن این بود که به همه نشان دهیم اکنون کنترل در دست ماست و افراد رژیم دیگر کاره ای نیستند."
صحنه بیرون آوردن یک وسیله مخصوص شکنجه با شوک الکتریکی از ساختمان و توضیح یکی از تظاهر کنندگان از تجربیات شخصی خودش در مورد نحوه کاربرد آن بسیار تکان دهنده بود.
شکنجه با شوک الکتریکی
پیدا کردن افرادی که توسط عوامل مبارک شکنجه شده اند سخت نیست.
حالا عوامل و قربانیان شکنجه می توانند در مورد تجربیاتشان صحبت کنند.
سه عضو پلیس مخفی حاضر شدند به شرط مخفی ماندن هویتشان با بی بی سی صحبت کنند.
یکی از آن ها گفت: "من در یکی از پاسگاه های پلیس در جنوب مصر شاهد شکنجه بودم."
و ادامه داد: "از طبقه بالا صدای فریاد می شنیدم. وقتی بالا رفتم که ببینم چه خبر است دختر برهنه ای را دیدم که مقابل یک بازجو ایستاده بود و بازجو برای اعتراف گیری به قسمت های حساس بدنش برق وصل می کرد. دختر می گفت که در مقابل توقف شکنجه حاضر است هر اعترافی بکند."
آن ها گفتند که در مدت انتخابات دستور داشتند تا مردم را تهدید کنند که به اپوزیسیون رای ندهند.
پلیس مخفی مصریکی از پلیس ها گفت: "روش های مختلفی برای شکنجه وجود دارد مثل کتک زدن، شلاق زدن، آویزان کردن برای مدت طولانی، بستن دستها و پاها، استفاده از باتون الکتریکی، سوزاندن بدن با سیگار و گشنگی و بی خوابی دادن."
دکتر مونا حامد، روانپزشک، در مطب کوچکش در مرکز قاهره این مطلب را تائید کرد و گفت داستان های وحشتناک زیادی شنیده است.
مرکز الندیم، سازمانی است که به قربانیان خشونت و شکنجه خدمات درمانی و بازپروری ارائه می دهد.
دکتر حامد گفت: "در سی سال گذشته شکنجه در مصر به عنوان روشی گسترده و معمول بکار گرفته شده است."
او مرا به یکی از بیمارانش معرفی کرد که امام یکی از مساجد بود و در ده سال گذشته دوبار بازداشت شده و به مدت یک ماه بدون وقفه شکنجه شده بود.
او تعریف کرد که چگونه لختش کردند، دست ها و پاهایش را به صندلی بستند، کتکش زدند و با شوک الکتریکی-مخصوصا در نواحی تناسلی- شکنجه اش دادند.
او را متهم کرده بودند که تروریست است. اما بعد از یک ماه آزادش کردند. دو سال بعد دوباره دستگیر شد و همان کارها را تکرار کردند.
او گفت:" این انتقام خداست. آن ها فکر می کردند که خدا هستند و هیچکس زورش به آنها نمی رسد. حالا ما می توانیم بدون ترس زندگی کنیم."
سرویس های امنیتی دولتی، یادآور شدیدترین موارد نقض حقوق بشر رژیم گذشته اند و به همین دلیل مردم خواهان برچیده شدن آن بودند.
دولت موقت باید مرز امتیازاتی را که می خواهد به معترضان بدهد و خطوط ممنوعه مورد نظرش را مشخص کند.
آشتی با گذشته و عبور از آن، تنها یکی از مسائل پیش روی مصر انقلاب زده است.




سال 89، سال انتظار، تحریم و نگرانی


اقتصاد ایران سال 89 را با انتظار آغاز کرد، با فشار تحریم پشت سر گذاشت و با نگرانی به پایان برد.
انتظار حذف یارانه ها، در تمام سال مهمترین بحث اقتصادی سال بود و دولت با این دست آن دست کردن، نه ماه طول داد تا سرانجام اعلام کرد که این برنامه را عملی می کند.
بهار و تابستان به گمانه زنی قیمت های جدید بنزین، گازوئیل، برق، آب، گاز و دیگر کالاها گذشت و دولت بدون آنکه روشن کند چه خواهد کرد همه را همینطور منتظر نگهداشت. انتظاری که در پائیز نیز ادامه یافت با این تفاوت که دولت، پلیس، قوه قضائیه و حتی بسیج هشدار دادند که با گرانفرونشان و محتکران بعد از حذف یارانه ها برخورد خواهند کرد.
بنابر قانون مصوب مجلس، یارانه شانزده قلم کالا و خدمات با اجرای آن حذف و این کالاها و خدمات به قیمت بین المللی عرضه می شود. قرار است یارانه بنزین، گازوئیل، گاز، نفت، برق، آب، گندم (نان)، شکر، برنج، روغن، شیر، شکر، در مدت پنج سال حذف شده و این کالاها و خدمات با قیمت بازارهای منطقه خلیج فارس عرضه شود.
برای مقابله با تورم ناشی از افزایش قیمت ها، بنابر قانون مصوب مجلس، نیمی از درآمد حاصل از افزایش قیمت ها به صورت نقدی بین مردم توزیع خواهد شد و نیمی دیگر در اختیار واحدهای تولیدی و دولت قرار خواهد گرفت.
رفتار شش ماه اول دولت این باور را تقویت کرد که شاید دولت سعی دارد هر طور شده از اجرای این قانون شانه خالی کند اما دولت در پائیز همزمان با هشدارهای گاه و بیگاه به گرانفروشان و محتکران، شروع کرد به واریز یارانه نقدی به حساب خانوارها در استانهای مختلف.
سهم یارانه نقدی هر ایرانی متقاضی دریافت یارانه ۴۰ هزار و ۵۰۰ تومان در نظر گفته شده بود که بعد از شروع رسمی برنامه حذف یارانه ها، چهار هزار تومان دیگر به عنوان یارانه نان به این رقم اضافه شد.
همزمان با واریز اولین مرحله یارانه ها نقدی در اوایل پائیز، پلیس هم وارد ماجرا شد زیرا به گفته اسماعیل احمدی مقدم فرمانده نیروی انتظامی، نگرانی پلیس این بود که در اجرای طرح هدفمند کردن یارانه ها مانند طرح سهمیه بندی بنزین، غافلگیر شود.
هر چه زمان می گذشت این نگرانی ها بیشتر می شد چون از یک طرف دولت پول نقد را به حساب خانوارها واریز کرده بود و باید هر چه زودتر قیمت ها را افزایش می داد تا به درآمدهای پیش بینی در قانون برسد و از طرف دیگر این نگرانی وجود داشت که شوک یکباره چند برابر کردن قیمت کالاها، عواقب تند اجتماعی و سیاسی به دنبال داشته باشد.
همه این نگرانی ها باعث شد تا دولت از تهدیدهای هر روزه در باره مجازات گرانفروشان و محتکران فراتر برود و پای سازمان تعزیرات حکومتی را به میان بکشد در حالی که تجربه سه دهه گذشته نشان داده بود که عملکرد سازمانها و نهادهای مبارزه با گرانفروشی و احتکار موفقیت آمیز نبوده است.
آغاز رسمی حذف یارانه ها
کنتور گاز

سر انجام انتظار سر آمد و محمود احمدی نژاد رئیس جمهور ایران در یک برنامه تلویزیونی در 28 آذر گفت که برنامه حذف یارانه ها در سه ماه پایانی سال اجرا می شود و در فاصله کوتاهی نیز سازمان هدفمندی یارانه ها قیمت های جدید را اعلام کرد.
آقای احمدی نژاد به مردم توصیه کرد که برای دریافت یارانه های نقدی به بانک ها هجوم نیاورند و بخشی از آن را پس‌انداز کنند و "دو ماه صبر کنند تا قبض های آب و برق بیاید و ببینند که هزینه ها چگونه است".
بعد از حذف یارانه ها، بنزین از لیتری یکصد تومان به لیتری هفتصد تومان، گازوئیل از لیتری 16.5 تومان به 350 تومان، گاز خودرو از مترمکعبی 40 تومان به 300 تومان، گاز طبیعی از مترمکعبی 13 تومان به 70 تومان، هر کیلووات برق از 16.5 تومان به 27 تا 210 تومان و هر مترمکعب آب نیز از 80 تومان به 283 تومان رسیده است.
افزایش شدید قیمت ها تقریبا همان چیزی بود که دولت محمود احمدی نژاد مدتها بر سر آن با مجلس درگیر بود، دولت می گفت که باید قیمت ها یکباره افزایش پیدا کند اما مجلس می گفت که با تغییری که در قانون حذف یارانه ها داده، این افزایش قیمت ها پلکانی است و در طول پنج سال اجرا خواهد شد.
اولین گام دولت نشان داد که بیشتر بر اساس همان طرح اولیه خود حرکت می کند و به شوک درمانی باور دارد تا به افزایش پلکانی و سالانه.
البته برای این کار دلایلی هم داشت به طوری که محمدرضا فرزین سخنگوی طرح حذف یارانه ها توضیح داد که دولت به برنامه گام به گام چندان اعتقادی نداشت و می خواست آن را در دو یا سه مرحله اجرا کند:"گام اول بايد گامی موثر باشد. دلايل زيادی در اين خصوص وجود داشت يكی از آنها كوتاه كردن مسير و كاهش انتظارات تورمی هر ساله، جلوگيری از تغييرات در برنامه به دليل تحولات سياسی كشور، واكنش مصرف كنندگان به اصلاح مصرف در آستانه های قيمتی بالا، ايجاد چتر حمايتی مناسب با منابع ايجاد شده و نوسانات شديد قيمت نفت در بازار جهانی از مهم ترين اين دلايل بود."
دولت همین شیوه را درپیش گرفت و ضمن افزایش زیاد قیمت ها در مرحله اول، در سه ماه زمستان دو بار پول نقد به حساب 60 میلیون و پانصد هزار نفر پول واریز کرد.
بعد از شروع برنامه حذف یارانه ها و افزایش قیمت ها، دولت ابتدا از کاهش مصرف برخی کالاها ذوق زده شد اما کمی بعد سعی کرد تا نظرش را اصلاح کند. نمونه آن خوشحالی از کاهش شدید مصرف گازوئیل بود که خیلی زود مشخص شد که علت آن صرفه جویی نبوده بلکه کامیون داران در اعتراض به افزایش شدید قیمت گازوئیل کار خود را تعطیل کرده اند و دولت هم ناچار شد فعلا به جای گازوئیل آزاد لیتری 350 تومانی برای شبکه حمل و نقل کشور گازوئیل لیتری 150 تومانی سهمیه ای در نظر بگیرد.
بعد از گذر از شوک اولیه افزایش قیمت ها که به کاهش مصرف منجر شده بود، گزارشها نشان می دهد که جز در مورد بنزین در بقیه بخش های مصرف دوباره زیاد شده و در مواردی نظیر گاز، میزان مصرف دوباره به پیش از حذف یارانه ها رسیده است.
بعد از دو ماه اندی از حذف یارانه ها، فیش های گاز و برق خانوارهای ایرانی را شوکه کرده و کارشناسان می گویند که این فیش ها اگر چه می تواند رفتار خانوارها را به مصرف تغییر دهد اما مدتها طول خواهد کشید تا کاهش مصرف واقعی صورت بگیرد.
تحریم های گسترده بین المللی
جلسه تحریم ایران در سازمان ملل

در میانه گمانی زنی ها در باره یارانه ها و قیمت های احتمالی، تحریم های تازه ای علیه ایران در شورای امنیت سازمان ملل تصویب شد. آمریکا نیز تحریم های یک جانبه ای علیه ایران به اجرا گذاشت و بسیاری از کشورهای همپیمان را نیز تشویق کرد تا تحریم های یک جانبه ای علیه ایران به اجرا بگذارند.
اواخر بهار شورای امنیت سازمان ملل قطعنامه تازه ای علیه ایران تصویب کرد که روسیه و چین نیز به آن رای دادند در حالی که ایران به مخالفت آنها امید بسته بود. محمود احمدی نژاد پیش از آن گفته بود که مشکلی در روابط ایران و روسیه نیست اما "تذکری به همسایه داده شده که مراقب باشد در کنار دشمنان ملت ایران قرار نگیرد."
آقای احمدی نژاد به دولت آمریکا و متحدانش هم هشدار داد که "اگر بخواهند با بلند کردن چماق و با زبان بی ادبی صحبت کنند، جواب آنها از قبل مشخص خواهد بود."
این قطعنامه تحریم هایی را علیه برخی نهادهای وابسته به سپاه پاسداران و کشتیرانی جمهوری اسلامی در نظر گرفته بود.
تحریم های بین المللی علیه نهادهای وابسته به سپاه پاسداران در داخل ایران به نفع سپاه پاسداران و مجموعه های اقتصادی آن تمام شد.
منافع تحریم برای سپاه پاسداران
اگر سال 88 را سال ظهور نظامیان در اقتصاد ایران بدانیم، سال 89 سال گسترش فعالیت های اقتصادی سپاه بود و قرارگاه سازندگی خاتم الانبیاء که در فهرست تحریم سازمان ملل قرار گرفت در فاصله کوتاهی قراردادهای بزرگ نفتی نصیبش شد و پروژه راهسازی حرم تا حرم از قم به تهران و مشهد، راه آهن چابهار به مشهد و چند پروژه دیگر بدون برگزاری مناقصه به نام این نهاد وابسته به سپاه پاسداران زده شد.
یکی از بزرگترین قراردادهایی که چند روز بعد از تصویب قطعنامه بسته شد، مربوط به توسعه بخشی از میدان گازی پارس جنوبی بود. توسعه این میدان که نیمی از ذخایر گاز ایران را در خود جا داده، در چند سال گذشته به دلیل تحریم ها و فشارها آمریکا به کندی پیش می رود و شرکت های بین المللی حاضر به همکاری در این پروژه نیستند.
با تصویب قطعنامه تازه، دولت ایران قراردادی 21 میلیاردی را برای توسعه شش فاز پارس جنوبی با شرکت های داخلی امضا کرد که تقریبا نیمی از آنها به شرکت های گمنامی چون"پترو پایدار ایرانیان" و "پترو سینا آریا" رسید که همان روز امضای قرارداد به ثبت رسیده بودند و گفته می شود وابسته قرارگاه خاتم الانبیاء هستند.
با آنکه تحریم های شورای امنیت به نفع سپاه پاسداران در داخل تمام شد، شرکت کشتیرانی جمهوری اسلامی با مشکلات زیادی مواجه شد. پنج فروند ازکشتی های ایرانی در هنگ کنک، سنگاپور و مالت با شکایت بانک های اروپایی توقیف شدند و بحث حراج آنها مطرح شد. این کشتی ها با وام بانک های اروپایی خریداری شده بود و بعد از تحریم ها، این بانک ها خواهان بازپرداخت وامهایی شدند که برای خرید این کشتی ها به ایران داده بودند.
در پی تحریم های شورای امنیت سازمان ملل علیه کشتیرانی جمهوری اسلامی، بسیاری از شرکت های بزرگ بیمه جهان از جمله لویدز لندن، ارایه خدمات بیمه ای به کشتی های ایرانی را به حالت تعلیق درآوردند.
ایران برای کم اثر کردن تحریم ها، کنسرسیومی از شرکت‌های بیمه برای حمایت از صنعت کشتیرانی تشکیل داد و همین مسئله باعث شد تا بانک های خارجی درخواست بازپرداخت کل وامهای خرید کشتی ها را مطرح کنند.
این اتفاق در حالی افتاد که مدتها بود که کشتیرانی جمهوری اسلامی برای در امان ماندن از تحریم های بین المللی، با تغییر نام برخی کشتی های خود، از پرچم کشورهای دیگر استفاده می کرد.
در کنار تحریم های شورای امنیت سازمان ملل، تحریم های یکجانبه ای نیز از سوی آمریکا علیه ایران به اجرا گذاشته شد که این فشارها باعث شد حتی شرکت های هواپیمایی ایران برای سوختگیری با مشکل مواجه شوند و اکنون برخی فرودگاههای کشورهای غربی به هواپیماهای ایرانی سوخت نمی دهند.
با تنگ تر شدن حلقه تحریم ها آیت الله علی خامنه‌ای، رهبر ایران گفت که هدف کشورهای غربی از تشدید تحریم های بین المللی علیه ایران، جدا کردن مردم این کشور از حکومت است.
آقای خامنه ای، با اشاره به سابقه سی ساله تحریم های آمریکا علیه ایران گفت: "مردم و مسئولان عملا نشان دادند که به توفیق الهی این تحریم ها اثر قابل توجهی بر زندگی مردم نخواهد داشت".
بعد از تحریم ها مشکلاتی دیگر نیز بروز کرد که یکی از آنها مشکل واردات بنزین بود. ایران آن زمان یک سوم از مصرف 67 میلیون لیتری روزانه خود را از خارج وارد می کرد اما شرکت های خارجی آسیایی و اروپایی محدودیت هایی را برای فروش بنزین به این کشور در نظر گرفتند و ایران که واردات بنزین را پاشنه آشیل خود می دانست تصمیم گرفت تا برای مقابله با تحریم های آمریکا، در واحدهای پتروشیمی بنزین تولید کند.
ایران اعلام کرد که با تولید بنزین در پتروشیمی ها، دیگر نیازی به واردات این ماده سوختی ندارد. این کار با مشکلاتی نظیر کاهش شدید محصولات پتروشیمی و ناخالصی های زیاد بنزین ساخته شده در پتروشیمی ها همراه شد.
البته بعد از فروکش کردن غوغای تحریم های بین المللی در بخش فروش بنزین، دولت بی سروصدا برنامه تولید بنزین در پتروشیمی ها را متوقف کرد.
رکود و بیکاری
در یک سال گذشته همانند سال پیش از آن، بانک مرکزی از ارائه آمار رشد اقتصادی و دیگر شاخص های مهم خودداری کرد. آماری که به عقیده برخی کارشناسان به دلیل رکود اقتصادی سه سال گذشته، به شدت عملکرد دولت را زیر سئوال می برد و برای همین دولت مانع از انتشار این آمار شده است.
به نظر کارشناسان یکی از دلایل کاهش نرخ تورم در سال جاری و رسیدن نرخ تورم به 8.8 درصد یعنی کمترین میزان در چند سال گذشته، رکود اقتصادی بوده است. تورم در اردیبهشت ماه یک رقمی شد اما در اواخر تابستان دوباره روند صعودی پیدا کرد و از مرز دو رقمی گذشت.
کارگران فصلی در ایران

پیش بینی ها نشان می دهد که با آزاد سازی قیمت ها و حذف یارانه، تورم به میزان زیادی افزایش پیدا خواهد کرد.
آخرین گزارش مرکز آمار ایران در باره وضعیت بیکاری نیز نشان می دهد که میزان بیکاری در بهار امسال از 11.1 درصد به 14.6 درصد رسید. البته عبدالرضا شیخ الاسلامی، وزیر کار ، صحت این آمار را رد کرد و گفت که احساس مدیریتی اش می گوید که این عدد اشتباه است.
تا پیش از این تعداد بیکاران حدود سه میلیون نفر برآورد شده بود اما با افزایش میزان بیکاری، تعداد بیکاران در ایران حدود چهار میلیون نفر برآورد می شود.
آمار بیکاری در ماه های بعد منتشر نشد اما دولت با ضرب و تقسیم هایی غیر عادی نتیجه گرفت که تا پایان سال یک میلیون و هشتصد هزار شغل ایجاد می کند.
آقای احمدی نژاد در روزهای پایانی بهمن در ماهشهر گفت: با تلاش های صورت گرفته تا به امروز یک میلیون و 600 هزار فرصت شغلی در کشور ایجاد شده که این رقم تا پایان سال به یک میلیون و 800 هزار شغل افزایش پیدا می کند.
کارشناسان می گویند که ایجاد این میزان شغل در شرایطی که اقتصاد ایران در رکود به سر می برد و اقتصاد جهانی به سختی خود را از بحران بیرون می کشد، اگر غیر ممکن نباشد، بسیار دشوار است.
به عقیده این کارشناسان، ایران که در بهترین حالت در سال های گذشته نتوانسته حتی یک سوم این رقم شغل ایجاد کند، چطور ممکن است یکباره برای این همه بیکار شغل درست کند.
سال 89 با انتظار حذف یارانه ها شروع شد و با نگرانی از پیامدهای آن به پایان رسید. نگرانی از اینکه حذف یارانه ها و آزادسازی قیمت ها به صورت مستقیم و غیرمستقیم چه تاثیری بر زندگی روزمره خواهد گذاشت؟ دامنه نوسان قیمت ها چه تغییری خواهد کرد؟ آیا دولت می تواند بدون کمک به صنایع، مدیران آنها را وادار کند تا کالاهای خود را به قیمت های پائین بفروشند. آیا آثار شوک حذف یارانه ها در زمستان سرد سال 89 به بهار و تابستان یا حتی زمستان سال جدید منتقل می شود؟ آیا دولت دوباره قیمت مواد سوختی را افزایش خواهد داد؟
سوال های بسیاری در این زمینه وجود دارد که ذهن ایرانیان را دست کم در سال آینده تا روشن شدن عواقب اجرای این طرح مشغول نگه خواهد داشت.