۱۳۸۹ اسفند ۱۸, چهارشنبه

مهمترین خبرهای روز سه شنبه و چهارشنبه بخش دوّم، تحلیل ها و آخرین گزارشات از اعتراضات، بازداشتها، زندان، و بیدادگاهها --- بیانیه ها

پخش تلویزیون رسانه سبز امید - رســا- با شیوه جدید

پخش تلویزیون رسانه سبز امید - رســا- با شیوه جدید
جــرس: 
تلویزیون اینترنتی رسانه سبز امید (رســا)، با شیوه جدید در پخش، روی آنتن قرار گرفت.
به گزارش جرس، این شبکۀ جنبش سبز که چند روز پیش، از پخش برنامه بر روی ماهواره جدید خبر داده بود، اکنون با شیوه ای جدید در پخش، برنامه های مربوط به جنبش سبز و اخبار مرتبط را در اختیار علاقمندان قرار می دهد.
چندی پیش اعلام شده بود که با توجه به حجم بالای پارازیت بر روی ماهواره دابلیو تری ای و نیز پخش رادیویی رسا بر روی این ماهواره، این شبکه اقدام به پخش صدای رسا بر روی ماهواره دیگری کرده است.
گفتنی است فرکانس و مشخصات جدید این شبکه بدین شرح است:
Eurobird 3
at 33 deg east
12.733 GHz V
SR 22,000
FEC 3/4

لازم به یادآوری است شبکه رسا، ١۵ مرداد ١٣۸۹ روی خروجی وب قرار گرفت و تلویزیون ماهواره ای آن نیز، در نخستین دهه ماه رمضان آغاز به کار کرد.
این رسانۀ دیداری و شنیداری توسط گروهی از فعالان جنبش سبز، با هدف آنچه "تحقق استراتژی جنبش سبز ملت ایران،آگاهی بخشی عمومی و ممانعت از دروغ" و در جهت انعکاس مطالبات برحق ملت ایران" خوانده شده، راه اندازی شده و به هیچ دولت و سازمان و نهادی که از بودجه خارجی استفاده کند، پیوندی ندارد.

 

آزاده کیان: جنبش زنان و جنبش سبز در کنار هم و به هم پیوند خورده اند
جرس: روز هشتم مارس(هفدهم اسفند) روز جهانی زن ، اگر چه  متعلق به مبارزات برابری‌طلبانه زنان است اما امسال، در هشتم مارس ۲۰۱۱، این مناسبت از اهمیت دو چندانی برخوردار شد. 
شورای هماهنگی راه سبز امید  با انتشار بیانیه ای با بیان اینکه روز سه شنبه ۱٧ اسفند(هشتم مارس) فرصت دیگری برای پیوند روزجهانی زن با جنبش سبز مردم ایران در پیگیری مطالبات جامعه زنان ماست، همراهی و همگامی خود را با برنامه های فعالان و نهادهای حوزه زنان برای پاسداشت این روز اعلام و از تبدیل آن به تجمع های اعتراضی نسبت به زندانی بودن دو بانوی سبز و رهبران جنبش حمایت کرده و همزمان از همراهان سبز خواست که فعالانه در برنامه های این روز شرکت نمایند.
دکتر آزاده کیان در خصوص "پیوند" جنبش زنان و جنبش سبز می گوید: "حضور پررنگ زنان در جنبش سبز که یک جنبش مدنی و دموکراسی خواهی است نشان داد که مطالبات زنان و خواست های دموکراسی خواهی کاملا در کنار هم و به هم پیوند خورده اند. زنان با شرکت در جنبش سبز نشان دادند که جنبش زنان و جنبش سبز جدای از هم نیستند و راهپیمایی روز زن در هشتم مارس نیز به همین خاطر است که خواسته های زنان و جنبش سبز با هم مطرح شود . این مسئله به لحاظ سمبلیک بسیار بسیار مهم است."
آزاده کیان، استاد جامعه شناسی سیاسی و رئیس مرکز تحقیقات جنسیتی دانشگاه پاریس(Diderot) 7) و مسئول فدراسیون تحقیقات جنسیتی در فرانسه می باشد که آثار و تالیفات علمی زیادی به زبانهای انگلیسی و فرانسوی در خصوص جنسیت و تئوری های پسا کولونیالیستی و اسلام از وی به انتشار رسیده است. این جامعه شناس در پانزده سال اخیر تحقیقات میدانی وسیعی را در حوزه زنان انجام داده است.
متن کامل گفتگوی "جرس" با دکتر آزاده کیان در پی می آید:

از زمان انقلاب اسلامي به اين سو نقش زنان در تحولات سياسي و اجتماعي ايران روز بروز پررنگتر شده است. بطوریکه از زمان تکوین جنبش سبز، زنان نقش محوری و روحیه مقاومت بیش از مردان از خود بروز دادند و در به چالش کشیدن قدرت سیاسی حاکم هزینه های زیادی را متحمل شدند تا جاییکه اولین شهید و نماد مبارزه طلبی این جنبش مدنی، ندا آقا سلطان دختری از نسل جوان بود. در واقع ما شاهديم كه زنان ايراني نيز به عنوان سخنگويان و نمادهاي جنبش به نقش آفريني مشغولند. علت اين ارتقاي جايگاه را نسبت به دهه هاي پيش چه مي دانيد؟

یکی از مهمترین دلایل آن شرکت وسیع زنان در انقلاب است. درست است که خانمهایی که امروز در صحنه حاضرند از نسل جوان هستند و در زمان انقلاب هنوز بدنیا نیامده بودند، اما عده بسیار زیادی از زنان حاضر در صحنه در انقلاب شرکت داشته اند و خود این تجربه انقلاب یک تجربه تاریخی است. بدلیل همین حضور بود که بعد از انقلاب علی رغم اینکه عده ای می خواستند خانمها را به خانه برگردانند، موفق نشدند و با مقاومت زنان مواجه شدند. پس از آن زمان است که مقاومت و مبارزه زنان در حیطه عمومی داریم و زنان در این عرصه در برابر قوانین ضد حقوق زن از جمله قوانین مدنی و اساسی که برعلیه منافع زنان هستند، مقاومت کردند و خواستار یک سری خواسته در عرصه های اجتماعی شدند. شما زمانیکه واقعیتهای اجتماعی و جمعیت شناسی زنان را در نظر می گیرید شاهد هستید که در سالهای پس از انقلاب تعداد فرزندان زنان ایرانی از هفت به دو فرزند می رسد و این رابطه تنگاتنگ با سطح سواد زنان دارد. قبل از انقلاب هفده درصد زنان روستایی باسواد هستند و امروز هفتاد درصد از آنها با سواد هستند و هشتاد و دو درصد از کل زنان کشور باسواد هستند یا در دانشگاهها که اکثریت دانشجویان را دختران تشکیل می دهند. اینها همگی عواملی است که بر تفکر و اندیشه زنان تاثیرگذار است. بعبارت دیگر شرکت فعال زنان در انقلاب و پافشاری بر حضور و ماندن در حیطه عمومی و خواسته های اجتماعی آنها از عوامل ارتقا جایگاه زنان است. از سوی دیگر نباید فراموش شود که جامعه ایران در خاورمیانه یکی از جنبش های زنان را در اوایل قرن بیستم و حول و حوش انقلاب مشروطه داشته است. در دوران قبل از انقلاب هم در حیطه قوانین به نفع زنان وضع شده بود که می توان از قانون حمایت از خانواده را نام برد که البته این حقوق بعد از انقلاب از زنان گرفته شد اما از قوانین امتیازی برای زنان بشمار می رفت. حتی خانمهای بسیار سنتی که در حوزه علمیه فعال بودند، می گفتند ما قبل از انقلاب حق طلاق داشتیم اما دختران ما امروز برای گرفتن طلاق با مشکل مواجه هستند. بنابراین از یک سو جامعه زنان ایران به لحاظ شاخص های علمی و توسعه ای پیشرفت کرده اما در حیطه قوانین و نهادها به صدها سال پیش عقب گرد کرده است. این مسئله ایجاد تناقض کرده و باعث شده که خانمها نقش مهمی در جنبش های اعتراضی ایفا کنند و تبلور این حضور بعد از انتخابات دهم ریاست جمهوری در ایران به چشم می خورد.

طی سالهای اخیر مطالبات فعالان جنبش زنان در ايران در سطوح بسيار متفاوتي مطرح شده است که گاه چالش هايي جدي و مرزبندي هاي را بین فعالان جنبش برابری خواهی سبب شده است که از آن می توان به اختلافات دیدگاههای فمینیستی و نگرش های سنتی اشاره کرد. شما راه چاره را براي برون رفت از اينگونه اختلافات و مرزبندي هاي تصنعي و رسيدن به دركي روشن و همگاني از حقوق زنان را در چه می بینید و در این مقطع تاریخی سرنوشت ساز مهمترین چالش پیش روی جنبش زنان را چه می دانید؟

به اعتقاد من جنبش زنان در ایران هنوز به طبقات متوسط شهری محدود است علی رغم اینکه جنبش قوی است اما بعنوان یک جنبش به طبقات و گروههای دیگر بسط پیدا نکرده است، یکی از دلایل آن وجود سرکوب است که عملا فعالان زن را زندانی کردند تا از گسترش این جنبش جلوگیری کنند.

به نظر شما دستاورد حضور زنان در جنبش سبز چه بوده است؟

یکی از مهمترین دستاوردهای آن همکاری طرفداران مذهبی حقوق زنان و طرفداران سکولار حقوق زنان است. این را در نزدیکی انتخابات دهم ریاست جمهوری بخوبی شاهد بودیم. این زنان علی رغم تفاوتهای سیاسی و ایدئولوژیکی به این نتیجه می رسند که برای پیشبرد حقوق زنان باید با همدیگر همدلی و همفکری و همکاری داشته باشند و این خواسته تحقق پیدا می کند. برای مثال در سال 2008 حدود پنجاه نفر به مجلس از دو ترکیب سکولار و مذهبی می روند و تلاش می کنند تا از رای دادن مجلس به چند ماده قانون حمایت از خانواده که دولت احمدی نژاد تقدیم مجلس کرده بود را بگیرند که موفق هم می شوند. این نشان دهنده این است که همکاری زنان با یکدیگر تا چه حد مثمرثمر است. در حول و حوش انتخابات ریاست جمهوری هم این زنان دوباره گرد هم می آیند و خواستهایی را مبنی بر اینکه رئیس جمهور آینده هر که باشد، دولت باید کنوانسیون منع تبعیض از زنان را امضا کند و چند بند از قانون مدنی و اساسی را که مغایر با حقوق زنان است تغییر دهند. که این خواسته ها و مطالبات یکسری همدلی و همکاری را بین زنان با دیدگاههای مختلف ایجاد کرده که تا به امروز هم ادامه دارد. باید تاکید کنم در بین کشورهای منطقه ایران جزو معدود کشورهایی است که فعالین جنبش زنان آن موفق شدند خانمهایی را با تفاوتهای سیاسی گرد هم جمع کرده و متحد کنند. برای مثال به خانم مریم بهروزی از جامعه زینب و حزب موتلفه اسلامی می توانم اشاره کنم که موضعگیری های بسیار محافظه کارانه دارد اما تحت تاثیر همین فعالیتهای زنان قرار می گیرد بطوریکه در زمان انتخابات مجلس خواهان سهمیه بندی برای حضور زنان در مجلس می شود که این نشانه مثبتی از فعالیت جنبش زنان است. البته باید بگویم که رادیکالیزه شدن آن به نفع زنان جامعه نیست. زنان باید بتوانند مطالبات خود را بطور مسالمت آمیز پیش ببرند.
حضور پررنگ زنان در جنبش اعتراضی فعلی که یک جنبش مدنی و دموکراسی خواهی است نشان داد که مطالبات زنان و خواست های دموکراسی خواهی کاملا در کنار هم و بهم پیوند خورده اند. بر خلاف بعضی که می گویند اول دموکراسی را ایجاد کنیم بعد به حقوق زنان پرداخته شود. زنان با شرکت در جنبش سبز نشان دادند که جنبش زنان و جنبش سبز جدای از هم نیستند و راهپیمایی روز زن در هشتم مارس نیز به همین خاطر است که خواسته های زنان و جنبش سبز با هم مطرح شود . این مسئله به لحاظ سمبلیک بسیار بسیار مهم است.

در هیچ یک از جنبش های فراگیر تاریخ معاصر ایران نقش زنان به اینگونه برجسته نبوده است. در تاریخچه هیچ یک از جنبش ها حضور تاثیرگذار دو بانوی فرهیخته را در سطح رهبری جنبش شاهد نبودیم. به نظر شما اکنون که فاطمه کروبی و زهرا رهنورد در کنار دو رهبر جنبش در زندان بسر می برند و زمامداران کنونی راههای ارتباطی آنان را با مردم قطع نموده اند و فعالان زن و گروههای شکل گرفته زنان چگونه باید در گسترش آگاهی و پیشبرد اهداف جنبش نقش آفرینی کنند؟

خانمها زهرا رهنورد و فاطمه کروبی نقش موثر در جنبش زنان ایفا کرده اند و فعالین زن به حصر و زندانی کردن آنها اعتراض دارند. باید توجه داشت که حصر این دو بانو لطمه ای به جنبش وارد نمی سازد بلکه صفوف زنان را بهمدیگر نزدیکتر می سازد وخانم زهرا رهنورد و خانم فاطمه کروبی بخاطر دفاع از حقوق زنان هم اکنون در زندان بسر می برند.
جنبش زنان تفاوتش با جنبش های دیگر در این است که جنبش زنان در ایران یک رهبر خاصی نداشته است. جنبش زنان از عهد مشروطیت تاکنون افراد مختلفی آنرا نمایندگی می کردند اما یک نفر مشخص آن را رهبری نمی کرده است برخلاف مثلا در کشور مصر که تا از جنبش زنان آن در اوایل قران بیستم نام برده می شود به هدی شعراوی اشاره و در تونس به آقای طاهر حداد اشاره می کنند. اما در ایران جنبش زنان نه در قدیم و نه امروز رهبری مشخصی نداشته است.

علت آن چیست؟

یکی اینکه در مصر و تونس مردان خودشان را قاطی مسئله زنان نکرده اند و این باعث شده که زنان خودشان پرچم را در دست بگیرند و مسائل را به نفع حقوق زنان تغییر دهند و یکی دیگر هم اینکه شرایط در ایران برای آن فراهم نبوده است. در ایران اختلافات در دیدگاههای زنان وجود داشته مثلا حول مسئله حجاب عده ای می گفتند که حجاب باید ممنوع شود تا زنان بتوانند پیشرفت کنند و عده ای هم معتقد بودند این مسئله هیچ ارتباطی با حجاب ندارد و حجاب سنت ما است و باید حفظ شود تا بتوانیم به برابری حقوق زنان برسیم. بنابراین این اختلاف دیدگاهها از ابتدای وجود جنبش زنان وجود داشته و تا به امروز هم ادامه پیدا کرده اما این مسئله مانع همکاری زنان با یکدیگر نشده به جز یک دوره هایی مثل سال 1940 که احزاب سیاسی چه چپ و چه لیبرال و میانه که گروههای زنان خود را ایجاد کرده بودند که البته آنرا باید در جای خود بحث کرد. در حقیقت جنبش زنان در ایران یک جنبشی است که اکثر اوقات به شکل مستقل از احزاب سیاسی پیش رفته است. برهه هایی داشته ایم که جنبش زنان کاملا فروکش کرده است مثلا در دوران پهلوی به سبب اینکه یک گفتمان دولتی خواست جای جنبش زنان را بگیرد این مسئله باعث افت جنبش زنان شد اما بعد از انقلاب جنبش زنان با افق های فکری متفاوت اما با خواست برابری اجتماعی زنان با مردان دوباره شکل می گیرد.


پیش از شکل گیری جنبش سبز، مطالبات زنان بیشتر در خصوص حق برابری با مردان و جامعه محور ساختن مشارکت سیاسی و اجتماعی زنان در عرصه عمومی بود اما بعد از اعتراضات مردمی به نتایج انتخابات دهم ریاست جمهوری و سرکوب شدید مردم از سوی حاکمان، زنان دریافتند که تحقق مطالباتشان در جامعه ای غیردموکراتیک با حاکمیت استبدادی محقق نخواهد شد و به همین سبب شاهد افزایش حجم مطالبات زنان و سردادن شعارهایی از جمله احقاق حقوق شهروندی و آزادی زندانیان سیاسی در کنار شعار حق برابری با مردان هستیم. تعبیر شما چیست؟ آیا در حکومتی که حتی برای منتقدان مرد خود حقی قائل نیست زنان می توانند به مطالبات حقوقی و قانونی خود برسند؟

به اعتقاد من فشارهای اجتماعی که از طرف جامعه زنان می تواند به حکومت وارد شود تنها راهی است که حکومت را وادار خواهد کرد تا یک مقدار قوانین را به نفع زنان تغییر دهد. قوانین چیزی نیست که یکبار برای همیشه نوشته شود و به همین خاطر حضور پررنگ زنان مسئولین را مجبور به تغییر قوانین و همین طور فراهم آوردن امکانات برای زنان می کند. باید توجه داشت که در کشورهای دیگر زنان از طریق مبارزه به حقوق خود رسیده اند. جامعه زنان این مسئله که حق را باید گرفت وگرنه همین جوری حق را به کسی نمی دهند، را متوجه شده اند. اما اشکالی که وجود دارد و فعالان زنان باید به آن توجه داشته باشند این است که باید کار زیادی بر روی اقشار پایین جامعه صورت بگیرد و جنبش زنان فقط در حد طبقه متوسط زنان قرار نگیرد. این نابرابری ها را اقشار مختلف جامعه چه شهری و چه روستایی با گوشت و پوست خود احساس می کنند، منتهی فقط به آن مرحله نرسیده اند که بخواهند گرد هم جمع شوند و به یک جنبش اعتراضی زنان بپیوندند. البته من یک نگرانی دارم و آن این است که خواست های جنبش زنان می بایست در عین اینکه همکاری با جنبش سبز است اما این خواست ها باید به شکل مستقل هم پیش برده شود و این خواست ها نباید در خواست های سیاسی عمومی حل شود. زیرا بارها شاهد بودیم که جنبش سیاسی بعد از به قدرت رسیدن، حقوق زنان را به حیطه فراموشی می سپارد. پس همزمان که زنان در جنبش سبز فعال هستند باید بطور مستقل هم بر روی خواسته های خود پافشاری کنند.

تاثیر تحولات اخیر منطقه بر جنبش زنان ایران چیست و آیا جنبش زنان در ایران نیز همان ماهیت ضد استبدادی جنبش زنان خاورمیانه را دارا می باشد؟

بله این جنبش کاملا ماهیت ضد استبدادی دارد اما جنبش زنان در ایران اولین جنبشی است که نوآوری دارد و نوآوری آن در جهت بازخوانی قوانین و سنت و حتی بازخوانی خود قرآن است و از آنجاییکه رژیم حاکم بر ایران خودش را اسلامی می داند دین بسیار با مسائل حکومت و دولت و سیاست درهم آمیخته است. بعبارت دیگر مطالبات زنان در ایران دقیقا سیاسی است و از یک طبیعت سیاسی برخوردار است و علت این امر این بوده که رژیم جمهوری اسلامی از ابتدا با قوانینی که به قول خودشان اسلامی است پایه های خود را مستقر می کند.

در پایان آيندۀ نقش و جايگاه زنان ايراني را از هر قشر و طبقه، در تحولات سياسي و اجتماعي كشور چگونه پيش بيني مي كنيد؟

با توجه به تمام پیشرفت های اجتماعی و آموزشی جامعه زنان که تاکنون داشته و ادامه هم خواهد یافت، می شود انتظار داشت که نقش زنان حتی از قبل هم پررنگتر است و دختران جوانی که در جنبش حق طلبانه زنان و همچنین جنبش دموکراسی خواهی شرکت فعال دارند به همین راحتی حاضر نیستند تا سکان را واگذار کنند. به همین علت من اعتقاد دارم نقش پررنگ و مهمی را زنان در تحولات اجتماعی و سیاسی ایران ایفا خواهند کرد. این را هم باید اشاره کنم که مردان نسل جوان هم پیش از پیش به نقش موثر زنان آگاهی پیدا کرده اند و برتری طلبی هایی که در گذشته مردان ایرانی بطور سنتی داشتند را ندارند. این بخاطر افزایش سطح سواد زنان و تحولاتی که در جامعه شناسی و جمعیت شناسی صورت گرفته است می باشد و باعث شده که در واقع پدر سالاری در خانواده ها از بین برود و مردان و زنان به این باور برسند که یکی بر دیگری برتری ندارد. این واقعیت را نسل جوان بخوبی درک می کند و این اتفاق نو و مهمی است که در ایران در حال رخ دادن است.

 

 

درج خبر جعلی فوت هاشمی رفسنجانی در سایت مجلس خبرگان
جرس: 
سايت دبيرخانه مجلس خبرگان رهبري مورد حمله سايبري قرار گرفته و خبري جعلي درگذشت هاشمی رفسنجانی در آن منتشر شده است.
   به گزارش خبرگزاري فارس، سايت دبيرخانه مجلس خبرگان رهبري امروز چهارشنبه مورد حمله سايبري قرار گرفته و خبري جعلي مبني بر درگذشت آيت‌الله هاشمي رفسنجاني روي آن منتشر شده است. 
در اين خبر كه با انتشار تصويري جعلي نيز همراه است، درگذشت رئيس سابق مجلس خبرگان رهبري از سوي هيئت رئيسه و اعضاي اين مجلس تسليت گفته شده است.
محسن هاشمي رفسنجاني فرزند آيت‌الله اكبر هاشمي رفسنجاني در گفت‌وگو با خبرنگار سياسي خبرگزاري فارس، تأكيد كرد كه آيت‌الله هاشمي رفسنجاني در صحت و سلامت كامل به سر مي‌برند.
اين خبر همچنين از سوي دفتر آيت‌الله هاشمي رفسنجاني و رضاسليماني مدير كل روابط عمومي مجمع تشخيص مصلحت نظام نيز تكذيب شده است.
آيت‌الله قرشي نماينده مجلس خبرگان رهبري نيز در گفت‌وگو با خبرنگار فارس تأكيد كرد: آيت‌الله هاشمي رفسنجاني صبح در كمال صحت و سلامت در مجلس خبرگان رهبري حضور داشته است.
در همین حال، محمد هاشمي مسئول دفتر رئيس مجمع تشخيص مصلحت نظام در گفت‌وگو با خبرنگار سياسي خبرگزاري فارس، ضمن تكذيب خبر منتشر شده بر روي سايت دبيرخانه مجلس خبرگان رهبري مبني بر درگذشت آيت‌الله هاشمي رفسنجاني اظهار داشت: بنده دقايقي پيش خدمت آيت‌الله هاشمي رفسنجاني بودم و وي در سلامت كامل بسر مي‌برد و حال وي هم هيچ مشكلي ندارد.
محمد هاشمي در پاسخ به اين سؤال كه واكنش آيت‌الله هاشمي رفسنجاني به خبر منتشر شده بر روي سايت دبيرخانه مجلس خبرگان رهبري چه بود، گفت: زماني كه بنده اين خبر را به آقاي هاشمي گفتم ايشان فقط خنديدند.
گفتنی  است صبح امروز خبر  زیر برای ساعتها در سایت خبرگان رهبری بود:

روح پرفتوح حضرت آیت الله اکبرهاشمی رفسنجانی ، رئیس مجلس خبرگان رهبری و مجمع تشخیص مصلحت نظام و یار و همراه دیرینه حضرت امام  مقام معظم رهبری و انقلاب اسلامی، بامداد امروز براثر عارضه قلبی به دیار باقی شتافت.

در پی اعلام این خبر، هیئت رئیسه مجلس خبرگان رهبری طی پیامی وفات این عالم ربانی و  دانشمند فرزانه را به پیشگاه مقام معظم رهبری و ملت شریف ایران و بیت معظم ایشان تسلیت و علو درجات را برای آن مرحوم مسئلت نمودند. متن پیام بدین شرح است:
بسم الله الرحمن الرحيم‏
من المؤمنين رجال صدقوا ما عاهدوا الله عليه فمنهم من قضى نحبه و منهم من ينتظر و ما بدلوا تبديلا

 مجاهد بزرگ انقلاب ، سیاستمدار فقید و دانشمند فرزانه و سرباز صادق و فداكار دين و قرآن، عالم پارسا و پرهيزكار، حضرت آیت الله جناب آقای اکبرهاشمی رفسنجانی  امروز براثر بیماری رحلت فرمودند. اين نه اولين و نه آخرين بارى است كه دلى نورانى و سرشار از عشق و ايمان و وفادارى به آرمانهاى بلند الهى و انقلاب اسلامی، را از دست میدهیم. او مانند ديگر مردان حق از روزى كه قدم در راه انقلاب نهادند همواره سر و جان خود را براى نثار در راه خدا بر روى دست داشتند. به فرموده حضرت امام (ره):هاشمی زنده است تا نهضت زنده است.
از دوران تحمل شکنجه های سخت طاغوت و تا سالها صبرو تدبر و فرماندهی جنگ تحمیلی و پس از آن دوران سازندگی ایران اسلامی، و در سالهای اخیر تدبیر و فرزانگی و سیاست مداری ایشان ،سالها شاهد آمادگى و فداكارى اين انسان پاك نهاد و مصمم و شجاع بوده و انقلاب اسلامی  صدها خاطره از ایثارها و از خود گذشتگى او حفظ كرده‏است. ایشان فردی وفادار به انقلاب و نظام بودند که ماخود شاهد جانفشانی های ایشان بوده ایم.
رحمت و فضل بيكران الهى بر روح پرفتوح این دانشمند فرزانه وحکیم انقلاب اسلامی باد. هیئت رئیسه و اعضای مجلس خبرگان رهبری جمهوری اسلامی ایران رحلت اين بنده‏ى برگزيده‏ى خدا را به ملت ايران بخصوص به ياران حضرت امام خمینی (ره) ، انقلاب اسلامی و دفاع مقدس و ايثارگران جبهه‏هاى نور و حقيقت و به خانواده‏ى گرامى و فداكار و بازماندگان محترم ایشان سليت و صميمى‏ترين درود خود را بر روح پاك ایشان ثار مى‏نمایند.
والسلام على عباد الله الصالحين‏
مجلس خبرگان رهبری
89/12/18
 

 

جــرس: 
رئیس مركز تحقیقات راهبردی دفاعی با بیان اینكه ما امروز در یك جنگ تمام عیار بدون شلیك توپ، غرش هواپیما و شكستن دیوار صوتی و نیز بدون بوی باروت به سر می‌بریم ، گفت "جنگ فرهنگی دشمن امروز مرتباً دارد از ما آدم می‌كشد اما ما تشییع جنازه نمی‌كنیم به عبارت دیگر موجودیت فرهنگی، اقتصادی و علمی ما در تحریم‌های دشمن مورد تهاجم است.
به گزارش ایلنا، نخستین همایش سراسری CNS/ ATM صبح امروز با حضور امیر دریابان علی شمخانی رئیس مركز تحقیقات راهبردی دفاعی، امیر دره‌باغی جانشین فرمانده نیروی هوایی ارتش، امیر محمود شیخ‌ حسنی رئیس دانشگاه هوایی شهید ستاری، محققین، پژوهشگران و دانشجویان این دانشگاه آغاز به كار كرد.
دریابان علی شمخانی در این همایش تخصصی با اشاره به اینكه جهان و همه كشورهای محیط پیرامونی ما از این سیستم استفاده می‌كنند ، اظهار كرد: مفاهیم مختلف امروزه در جهان دچار دگرگونی دائمی بوده و ملتی می‌تواند از این دگرگونی سالم بیرون آید كه در شكار فرصت‌ها در صدر جدول باشد. همچنین نوع و جهت دگرگونی را شناخته و مهیای استفاده و بهره‌برداری از آن باشد.
وی مفهوم امنیت را نیز دچار این دگرگونی دانست و گفت: امنیت در تعریف قدیمی و بومی خود شامل تولید قدرتمندی در برابر تهدیداتی است كه مولفه‌هایی از قبیل اقتصاد، فرهنگ و امور نظامی را در بر دارد. این مفاهیم در صورت هم‌افزایی با یكدیگر می‌توانند به مقوله امنیت كمك كنند.
رئیس مركز تحقیقات راهبردی دفاعی، تكنولوژی فن‌آورانه و جهانی‌سازی را بعنوان دو پیشران عمده كه مقوله CNS متاثر از آن می‌باشد نام برد و گفت: فن‌آوری و تكنولوژی همیشه در جنگ‌ها نقش كلیدی نسبت به دكترین، تاكتیك و استراتژی داشته و دارد با این تعریف كه هرزمان در تكنولوژی تغییری رخ دهد اثر آن را در شیوه دفاع و هجوم مشاهده خواهیم كرد.
وی ادامه داد: در شرایط زمانی كه ریل‌ها به یكدیگر می‌پیوندند و بزرگراه‌ها به هم متصل می‌شوند (جهانی‌سازی) پیوسته راه‌های هوایی نیز به یكدیگر خواهند پیوست.
شمخانی عرصه زمین، دریا، هوا و فضا را چهار سطح مقوله دفاع و امنیت عنوان كرد كه دو عرصه هوا فضا بر دو عرصه دیگر یعنی زمین و دریا تاثیر دارند.
وی خاطرنشان كرد: امروز قدرت در بخش نظامی، اقتصادی و علمی نزدیك به مفهوم هوا، فضا، جو و ماورای جو است.
رئیس مركز تحقیقات راهبردی دفاعی تصریح كرد: در بررسی قدرت نیروهای معارض خود نیز می‌بینیم كه قدرت هوایی یكی از مولفه‌های اصلی به شمار می‌رود و جنگ هواپایه دشمن از این منظر برای ما هم فرصت و هم تهدید ایجاد می‌كند.
شمخانی با تاكید بر اهمیت بحث CNS بعنوان موضوعی كه هم می‌تواند محدودیت و هم می‌تواند فرصت برای كشور ایجاد كند، گفت: كشور ایران در خاورمیانه یعنی متحدترین و پرحادثه‌ترین منطقه جهان قرار گرفته كه 15 پایگاه هوایی، نیروهای فرا منطقه‌ای را از مصر تا خلیج‌فارس حمایت می‌كند.
وی با بیان اینكه توجه به فن‌آوری پرنده‌های هوایی بدون سرنشین یكی از قابلیت‌های محوری برای كشور ما و دشمنان به شمار می‌رود، گفت: CNS یعنی اتوماسیون كردن مقوله ارتباط، كنترل و نظارت ترافیك هوایی با به حداقل رساندن نقش انسان در آن كه با توجه به تعریف زمان در شرایط مختلف نقطه بهینه ایمنی در آن نیز تغییر می‌كند.
رئیس مركز تحقیقات راهبردی دفاعی با بیان اینكه ما امروز در یك جنگ تمام عیار بدون شلیك توپ، غرش هواپیما و شكستن دیوار صوتی و نیز بدون بوی باروت به سر می‌بریم ،تصریح كرد: جنگ فرهنگی دشمن امروز مرتباً دارد از ما آدم می‌كشد اما ما تشییع جنازه نمی‌كنیم به عبارت دیگر موجودیت فرهنگی، اقتصادی و علمی ما در تحریم‌های دشمن مورد تهاجم است.
وی افزود: همچنین مسائل پولی، مالی و بانكی و در كنار آن موجودیت ژئوپولتیك ما در حمله دشمن قرار دارد.
شمخانی احداث خط لوله انتقال گاز بدون شركت ایران در منطقه خلیج‌فارس و همچنین تلاش برای انتقال انرژی از خلیج‌فارس و برقراری ارتباطات بدون عبور از تنگه هرمز را از استراتژی‌های دشمن در راستای حمله به موجودیت ژئو پولوتیك دشمن برشمرد.
وی تاكید كرد: بنابراین عدم توجه به طرح CNS برای ملتی همچون ما با ویژگی‌های رفاه خواهانه، پیشینه تاریخی عظیم و جغرافیای وسیع می‌تواند انزوا به دنبال داشته باشد.
رئیس مركز تحقیقات راهبردی دفاعی با اشاره به ابلاغ سیاست‌های نظام از سوی مقام معظم رهبری و با تاكید بر اینكه استفاده از نیروی جوان كشور می‌تواند بعنوان یك امتیاز حلال مشكلات ما باشد، از موفقیت‌های كشور در عرصه هوا فضا یاد كرد و گفت در واقع ما در سال 1380 به این نتیجه رسیدم كه در فضا باید حضور داشته باشیم و ماهواره‌ای كه در سال‌های بعد به فضا پرتاب شد حاصل تصمیمی بود كه در سال 80 گرفته شده بود.
وی در پایان با اشاره به اهمیت قدرت هوا پایه در آینده تصریح كرد: درست است كه دشمن در این فضا از ما به دلیل سرمایه‌گذاری‌های قبلی‌تر پیشتازتر و از نظر كمی به دلیل تعداد پرنده‌های خود پرقدرت‌تر به شمار می‌رود ، اما ما نیز باید در این فضا نقش نفی گونه را مطرح نكنیم بلكه فرصت‌ها را پیگیری كنیم و با توجه به نقاط آسیب‌پذیری دشمن در منطقه پیش برویم.
به گزارش خبرنگار ایلنا، برگزاری كارگروه‌های تخصصی در سه بخش از دیگر برنامه‌های این همایش تخصصی است كه با سخنرانی فرماندهان عالی‌ رتبه نظامی ادامه خواهد داشت.
خاطرنشان می‌شود ؛ این همایش در سه محور سامانه‌های نوین هوانوردی در CNS ATM/ هماهنگی بین واحدهای هوانوردی نظامی و غیر نظامی و راهبردهای نیروهای مسلح برای اجرای طرح CNS/ATM به مدت یك روز برگزار می‌شود.
 

 

جرس: 
رئيس‌مجمع تشخيص مصلحت نظام در دیدار با اعضای خبرگان رهبری تاكيد كرد: افترا و هوچي‌گري و تهمت زدن آن هم به بهانه دفاع از ارزش‌ها و اسلام، مذموم است.
هاشمی رفسنجانی: افترا و هوچي‌گري و تهمت زدن به بهانه دفاع از ارزش‌ها و اسلام، مذموم است

به گزارش ايلنا، يش از 60 نفر از اعضاي مجلس خبرگان رهبري، طبق سنوات گذشته شب گذشته با حضور در محل دفتر ريس مجمع تشخيص مصلحت نظام، با آيت‌الله هاشمي رفسنجاني ديدار كردند. در اين ديدار رئيس مجمع تشخيص مصلحت نظام، با تشكر صميمانه از حضور اعضاي خبرگان رهبري و سخنان محبت‌آميز و ابراز لطف جمعي از اعضاي مجلس خبرگان نسبت به ايشان گفت: بايد از آيت‌الله مهدوي‌كني تشكر كنيم كه با وجود كسالت، اين مسئوليت را با محبت پذيرفتند.


هاشمي رفسنجاني اظهار داشت: هرچند رياست مجلس خبرگان رهبري كه جمعي از بزرگان در آن حضور دارند موجب افتخار است، ولي مايل بودم پس از چندين دوره مسئوليت در هيئت رئيسه، فردي مانند آيت‌الله مهدوي‌كني كه شخصيتي مبارز و عالم و متقي هستند و هم‌رزم در مبارزه و زندان بوديم اين مسئوليت را بپذيرند و اميدواريم امور خبرگان به نحو بهتري انجام شود.


رئيس مجمع تشخيص مصلحت نظام با اشاره به سخنان آيت‌الله طباطبايي امام جمعه اصفهان و آيت‌الله نعيم‌آبادي در مجلس خبرگان رهبري در مورد برخي حركت‌هاي افراطي گفت: متأسفانه روش ضدارزشي و زشتي توسط گروهي افراطي در بعضي مناطق در برخورد با برخي روحانيون انجام مي‌شود و مي‌گويند آن‌گونه كه ما فكر مي‌كنيم ائمه جمعه هم بايد همان‌گونه بيانديشند و خلاف سخنان آنان سخني نگويند.
وي افزود: خوشبختانه رهبري معظم انقلاب، دستور برخورد با افراطيون خاطي را كه خارج از قانون، اقدام به توهين و افترا مي‌كنند صادر كرده‌اند و اميدواريم اين پديده زشت و مضر در كشور متوقف شود. البته نقد و انتقاد كار پسنديده‌اي است، ولي افترا و هوچي‌گري و تهمت زدن آن هم به بهانه دفاع از ارزش‌ها و اسلام، مذموم است.


هاشمي رفسنجاني دربخش ديگري از سخنان خود با اشاره به شرايط حساس بين‌‌المللي و عمق كينه و دشمني استكبار جهاني با جمهوري اسلامي ايران و بهانه‌جويي‌هاي آنان درخصوص مسائل هسته‌اي و ساير بهانه‌جويي‌هاي مغرضانه سياسي،گفت: آنها دائماً در حال توطئه و دشمني عليه ايران هستند و نمي‌خواهند نظام مستقل جمهوري اسلامي ايران در اهداف اسلامي و انساني خود موفق باشد.
وي افزود: در چنين شرايطي ايجاد تفرقه و تشتت در كشور مشكل‌ساز بوده و حفظ و تقويت انسجام و وحدت، تضمين‌كننده صيانت از نظام و دستاوردهاي آن است.
وي اجراي طرح هدفمند كردن يارانه‌ها را ضرورتي اجتناب‌ناپذير براي حفظ سرمايه‌هاي انرژي، اقتصادي و معدني كشور دانست و گفت: حفظ توليد در بخش‌هاي كشاورزي، صنعت، دامپروري صيادي و ساير زمينه‌ها نيازمند حمايت بيشتر در ادامه اجراي اين طرح است كه به اين بخش صدمه‌اي وارد نشود.


در ابتداي اين ديدار آيات و حجج‌الاسلام درّي نجف‌آبادي، سليماني، اسلامي، نعيم‌آبادي، قرشي، طباطبايي، شاهرودي، جباري، وافي، شفيعي و امامي كاشاني با تشكر از اقدام ارزشمند آيت‌الله هاشمي رفسنجاني در جلسه خبرگان و جلوگيري از فتنه جديدي كه مغرضان براي ايجاد تفرقه در نهاد مقدس خبرگان طراحي كرده بودند، حركت ايشان را همانند حركت‌هاي تاريخ ساز بزرگان دين اسلام خواندند و تأكيد كردند: با توجه به سابقه ديرينه مبارزاتي و سعه‌صدر رئيس مجمع تشخيص مصلحت نظام در تمام دوران پيش و پس از انقلاب، چنين اقدامي از ايشان را دور از انتظار نمي‌توان دانست.
تني چند از اين آيات با اشاره به رواج برخي بداخلاقي‌ها و هتك حرمت بزرگان در جامعه، اقدامات افراطي بعضي ناآگاهان را سم مهلك براي حيات نظام اسلامي ايران دانستند و تأكيد كردند: تمام دلسوزان نظام، بخصوص روحانيت معظم، خبرگان جامعه و ائمه جمعه و جماعات بايد با هوشياري در مقابل اقداماتي كه هدم و ضربه به روحانيت را هدف قرار داده‌اند. بايستند و با آگاهي و اطلاع‌رساني، افراطيون را به حاشيه برانند.
ايشان در پايان خواستار حضور استوار و پا برجاي آيت‌الله هاشمي رفسنجاني كمافي‌السابق در مجلس خبرگان رهبري و ساير عرصه‌هاي نظام و انقلاب شدند.

 

 

 اعلام همبستگی فعالان ایرانی مقیم بریتانیا و آلمان با جنبش آزادی خواهانه مردم ایران

اعلام همبستگی فعالان ایرانی مقیم بریتانیا و آلمان با جنبش آزادی خواهانه مردم ایران
جــرس: به مناسبت هشتم مارس و روز جهانی زن و همزمان با فراخوان حامیان جنبش سبز برای تداوم اعتراضات، جمعی از فعالان ایرانی حامی جنبش در بریتانیا و آلمان، با تجمعاتی همزمان، همبستگی خود را با مردم ایران – بویژه زنان – اعلام داشتند.
به گزارش جرس از لندن، گروهی از فعالین کمپین یک میلیون امضاء، حامیان مادران عزادار (لندن) و همچنین فعالین جنبش سبز، به صورت متشکل در راهپیمایی بزرگ روز جهانی زن که در لندن برگزار شده بود، شرکت کردند.
بر اساس این گزارش، شرکت کنندگان در این تظاهرات، تصاویری از زنان فعال ایرانی که این روزها پشت دیوارهای زندان محبوس هستند، به همراه پلاکاردهایی حاوی خواسته های جنبش زنان حمل می شد.
منابع خبری جرس همچنین گزارش دادند که روز سه شنبه، در هامبورگ نیز مراسمی بمناسبت هشتم مارس و به پشتیبانی از فراخوان زنان ایران در مقابل شهرداری این شهر برگزار شد.
در این مراسم که گروهها و سازمانها با عقاید مختلف مشترکا برگزار کننده اش بودند بیانیه هایی به مناسبت این روز و در حمایت از جنبش مردم میهنمان خوانده شد.
همینطور نمایندهی حزب لیبرال آلمان ( اف دی پی) در این برنامه حضور داشت که او نیز به حمایت از مردم ایران سخنانی ایراد کرد. در این مراسم چند تن از ایرانیان از او به خاطر موضعگیری های حزب اف دی پی و سفر وزیر امور خارجه ی کشور آلمان به ایران و ملاقاتش با احمدی نژاد انتقاداتی کردند که وی در این مراسم اعلام کرد که حتما صدای اعتراض شما را به حزب و آقای وستروله خواهم رساند و به شما حق می دهم.
در این گزارش آمده است که همین هفته و بمناسبت روز زن در روزهای جمعه و شنبه و یکشنبه در شهر هامبورگ مراسم سخنرانی و بحث و گفتگو و شعر خوانی در دانشگاه و در لیتراتور کافه خواهد بود.
منابع خبری همچنین از برگزاری تجمعی توسط فعالین ایران و حامیان جنبش آزادیخواهانه مردم ایران- بویژه جنبش زنان- در دورتموند آلمان برگزار شد، که شرکت کنندگان با در دست داشتن تصاویر زندانیان سیاسی در ایران و همچنین پلاکاردهایی در حمایت از جنبش، توجه افکار عمومی را نیز به مسئله ایران معطوف ساختند.


 

 

 

 
انتقاد جمعی از دانشجویان دانشگاه تهران از فضای امنیتی حاکم بر دانشگاهجرس:
درپی حوادث چند روز گذشته و افزایش فشارها بردانشجویان و تشدیدفضای امنیتی دانشگاها جمعی از دانشجویان دانشگاه تهران ضمن محکوم کردن این رفتارها از مسئولین عالی رتبه دانشگاه خواستند تا در مقابل این رفتارها سکوت خود راشکسته و اقدامی لازم را انجام دهند.

آنان ضمن ارائه گزارشی از فضای امنیتی حاکم بر دانشگاه ، نسبت به سیطره نیروهای اطلاعاتی امنیتی بر دانشگاه و ورود غیرقانونی این نیروها به صحن دانشگاه اعتراض کرده و خواهان توقف چنین روندهایی شده اند.
به گزارش تحول سبز،  جمعی از دانشجویان دانشگاه تهران ضمن صدور بیانیه ای خواستار ایجاد فضایی مناسب برای ادامه تحصیل شان شده و یاد آور شده اند که، اجازه دهید فضای دانشگاه، فضای اندیشه ،گفتمان و نقد باشد که بی شک این فضا به سود منافع ملی خواهد بود.

دانشجویان دانشگاه تهران ضمن توصیف کردن فضای امنیتی دانشگاه خطاب به مسئولین دانشگاه گفته اند: این دانشگاه دیگر دانشگاه نیست. پیاده روی بازجویان وزارت اطلاعات و ماموران حراست است.دیگر اینجا مکان درس خواندن نیست. آقای دکتر فرهاد رهبر! آقای دکتر باقر لاریجانی ! دانشگاه ما را، به ما برگردانیدو در غیر این صورت ما را به اوین ببرید و از رنج تنفس در زندانی به نام دانشگاه رها کنید، بازجویان را ثبت نام کنید و آموزش دهید تا رفت وآمدشان به دانشگاه اینهمه بیهوده نباشد.
رنج ما از بیهودگی ماموریت این افراد و هدر شدن بیت المالی است که به عنوان حقوق برای این ماموریت ها در نظر گرفته می شود. وای به حال سرزمینی که برای کنترل یک دانشجوی ساده ، نیروی انسانی و هزینه مادی هدر می دهد درحالیکه مشکلات و معضلات زیادی گریبانگیر این ملک است که نیازمند صرف انرژی ،زمان و هزینه است.

صادر کنندگان این بیانیه ابتدا به تاریخچه ورود نیروهای نظامی امنیتی به داخل دانشگاه ها پرداخته که اوج آن را در ۱۶ آذر ۱۳۳۲، ۱۸ تیر ۱۳۷۸ ،۲۴ خرداد ۱۳۸۸ می توان مشاهده کرد.سپس این بیانیه این سوال کلیدی را مطرح می کند که چه کسی مسئول حفظ امنیت دانشگاه و دانشجویان است؟ چه کسی باید توهین و تعرض به حریم دانشگاه را پاسخ دهد؟ و با انتقاد از سکوت جامعه علمی کشور در قبال چنین برخوردهایی ادامه می دهد : در فاجعه کوی دانشگاه در ۱۸ تیر ۱۳۷۸، دانشجویان، مظلومانه محکوم و زندانی شدند و سرانجام پرونده کوی دانشگاه با محکومیت عروجعلی ببرزاده سرباز صفر به جرم دزدیدن ریش تراش خاتمه یافت.
هرگز مشخص نشد که چه کسی حرمت دانشجو و دانشگاه را به سرقت برد؟ هرگز مشخص نشد چه کسانی و با چه دستوری امنیت و آسایش دانشجویان را به سرقت بردند، زدند، شکنجه دادند، کشتند و زندانی کردند ؟ و این گونه بود که حمله به محل زندگی و استراحت دانشجویان نه تنها خاتمه نیافت که تبدیل به رسم و عادت خشونت طلبان شد.

متن بیانیه و تقاضای جمعی از دانشجویان دانشگاه تهران از روسای دانشگاه و هیات علمی به شرح ذیل می باشد.

دانشگاه ما را ، به ما برگردانید
اساتید و جامعه علمی کشور ایستاد و تمامی این ظلم ها را بر پیکره دانش این کشور نظاره کرد و فریاد برنیاورد، به گوشه امنی خزید تا مبادا از هیات علمی و هزار عنوان و امکان دیگر باز ماند.و از آنجا که هر ملتی لایق همان چیزی است که دارد ، حادثه درابعادی وحشیانه تر تکرار شد.
در ۲۴ خرداد ۱۳۸۸ ، حمله به کوی دانشگاه و صحن دانشگاه تهران با چوب و چماق و میله و باتوم . و یکباردیگرهمگان نگریستند ، حتی رئیس دانشگاه تهران یک استعفای خشک و خالی نداد .یکبار دیگرجامعه علمی کشور ذلت پیشه کرد و از قدرت عظیم خود برای حراست از حریم علم و دانش و آگاهی بهره ای نجست. پس از یکسال و نیم ، پرونده کوی دانشگاه هنوز مورد بررسی قرار نگرفته ، حتی گزارش پرونده کوی دانشگاه هنوز در صحن علنی مجلس قرائت نشده است ، بسیاری از دانشجویان در طی این یکسال و نیم بازداشت و روانه زندان شده اند.

هرروز جای خالی یکی از همکلاسیهایمان رامی بینیم و تاسف می خوریم.برای بسیاری از دانشجویان احکام اخراج و تعلیق صادر شده ، ستاره دار شده اند و تحت فشار قرار گرفته اند. راه ما از سر کلاسهای درس به حراست ،کمیته انضباطی و دفتر پیگیری وزارت اطلاعات منتهی شده و ما عادت کرده ایم به قفسی به نام دانشگاه.
از پس تمام این سکوت ها و تن دادن ها ،دانشگاه ، زندان ما شد. بازجوهای وزارت اطلاعات با ما به دانشگاه می آیند، در راهروهای دانشگاه آنها را می بینیم.مامورین حراست حتی در روزهای معمولی دانشجویان را تعقیب می کنندو بی دلیل دائما با دانشجویان تماس می گیرند.
و درآخرین گام خود در نیمه دوم بهمن ماه نیروهای اطلاعاتی امنیتی، همگام با نیروهای حراست ، وارد انجمن اسلامی دانشکده داروسازی شده ، بدون مجوز اقدام به تفتیش انجمن می نمایندو دو نفر از دانشجویان را دستگیر می کنند و با خود از دانشگاه می برندو بدون هیچ جرم اثبات شده ای دفتر انجمن را پلمب کرده و می روند. و یکبار دیگر نه تنها اساتید و روسای دانشکده ها و دانشگاه می ایستند و نظاره می کنند که حتی انجمن اسلامی کل دانشگاه تهران و علوم پزشکی تهران ، هیچ گونه واکنشی به پلمب غیرقانونی دفتر خود نشان نمی دهد.

به کجا چنین شتابان؟
آیا کسی مصوبه مجلس ششم مبتنی بر ممنوعیت ورود نیروهای نظامی امنیتی به صحن دانشگاه را به یاد می آورد؟ آیا اساتید درک می کنند که دانشجویان دیگر در این دانشگاه امنیت روانی ندارند؟ آیا در همه جای دنیا برای تربیت دانشجو هزینه های کلان می کنند ،بودجه کشور را به او اختصاص می دهندو سپس زمانی که باید کارایی علمی داشته باشد او را به زندان می برند،تحقیر می کنند،می زنند،اخراج می کنند،تعلیق می کنند و… . از او می خواهند که نبین ،نشنو ، نفهم ، نیندیش . این چه پارادوکسی است؟
چه کسی می تواند به آینده چنین سرزمینی امیدوار باشد؟ چگونه می توان از فرار مغزها جلوگیری کرد؟ آیا آمار فزاینده فرار مغزها و مهاجرت نخبگان و فارغ التحصیلان دانشگاهها جای شگفتی دارد؟ چرا باید دانشجوی بهترین دانشگاه کشور در سرزمینی بماند که در آن هیچ گونه حرمت و ارزشی ندارد.
این دانشگاه دیگر دانشگاه نیست .پیاده روی بازجویان وزارت اطلاعات و ماموران حراست است.دیگر اینجا مکان درس خواندن نیست. آقای دکتر فرهاد رهبر! آقای دکتر باقر لاریجانی ! دانشگاه ما را، به ما برگردانیدو در غیر این صورت ما را به اوین ببرید و از رنج تنفس در زندانی به نام دانشگاه رها کنید، بازجویان را ثبت نام کنید و آموزش دهید تا رفت وآمدشان به دانشگاه اینهمه بیهوده نباشد.

رنج ما از بیهودگی ماموریت این افراد و هدر شدن بیت المالی است که به عنوان حقوق برای این ماموریت ها در نظر گرفته می شود. وای به حال سرزمینی که برای کنترل یک دانشجوی ساده ، نیروی انسانی و هزینه مادی هدر می دهد درحالیکه مشکلات و معضلات زیادی گریبانگیر این ملک است که نیازمند صرف انرژی ،زمان و هزینه است. .
وای به حال سرزمینی که از قدم و قلم و بیان یک دانشجو در دانشگاه در هراس و وحشت است! . ما جز فکر واندیشه و قلم و کاغذ هیچ نداریم،خداوند به قلم سوگند یاد کرده است ولی هرگز به جهل و خشونت سوگند نخورده است. ابزار جهل و خشونت را رها کنیدو به اندیشه و بیان و قلم روی آورید تا بازی ما برنده- برنده باشد .اندیشه را نمی توان ترساند ، اندیشه را با اندیشه پاسخ بگوئید وگرنه آرام و نرم در همه جا تکثیر خواهد شد، حتی در پشت دربهای زندان،…. جهل و خشونت دیر یا زود محکوم به شکست وتباهی است.
درنهایت خواسته اکثریت دانشجویان دانشگاه تهران از هر مرام و مکتبی این است که :
دانشگاه محل تحصیل و کسب علم ودانش ورشد سیاسی ، فرهنگی،اجتماعی،سیاسی، ورزشی و… دانشجویان است.طبق مصوبه مجلس شورای اسلامی ورود نیروهای نظامی و امنیتی به صحن دانشگاه ممنوع است. حضور مداوم بازجویان وزارت اطلاعات و ماموران حراست در صحن دانشگاه و کنترل دانشجویان موجب سلب امنیت روانی لازم برای دانشجویان است. تماسها و احضارهای مکرر به حراست و کمیته انضباطی و دفتر پیگیری وزارت اطلاعات ، فضای رعب و وحشت در دانشگاه ایجاد کرده است.

خواسته ما از روسای دانشگاه ، دکتر فرهاد رهبر و دکتر باقر لاریجانی، اساتید محترم و هیئت علمی دانشگاه تهران و علوم پزشکی تهران این است که نسبت به این فضای نامناسب در دانشگاه واکنش نشان داده و مانع حضور و ورود نیروهای نظامی ،اطلاعاتی، امنیتی به صحن دانشگاه شوند. خواسته ما بسیار ساده و پیش پا افتاده است ،حریم دانشگاه را پاس دارید و امنیت روانی دانشجویان را تامین کنید و از دانشجویان خود حمایت نمائید.
بدون شک سکوت امروز شما می تواند متضمن برخوردهای شدیدتر و ضربات بیشتری به حیثیت جامعه علمی کشور باشد. از روسای دانشکده ها می خواهیم که حافظ امنیت محدوده دانشکده های خود باشند و از ورود غیرقانونی نیروهای اطلاعاتی امنیتی به صحن دانشکده ها جلوگیری نمایند. که این مسئله بیش از آن که توهین به دانشجویان باشد، توهین به مسئولین و روسای دانشگاه است که بدون اجازه هرکسی بتواند وارد حوزه مسئولیت ایشان شود و هر برخوردی با دانشجویان که ناموس دانشگاه اند نماید.
و در انتها به خشونت طلبان عرض می کنیم که اندیشه را با اندیشه می توان پاسخ گفت.اجازه دهید فضای دانشگاه، فضای اندیشه ،گفتمان و نقد باشد که بی شک این فضا به سود منافع ملی خواهد بود.

 

برای هفت سالگی ماهان

پویا جهاندار

تقدیم به زندانی از یاد رفته و دوست روزهای سخت زندان حمیدر ضا(ماهان ) محمدی و تمامی زندانیان بی نام و نشان.
شش سال تمام شد وعدد سالهای زندانت به هفت رسید. فکر میکنم دیگر تمام موهایت همرنگ دندانت شده . 2190 روز یعنی 52560 ساعت و .....، ساعتی که به پای هر ثانیه اش گوئی وزنه ای بسته اند به سنگینی هزاران خروار.
از زندان به عنوان قبرستان زندگان یاد میکنند، روزی هزار بار مرگ را به چشم خود می بینی و هزاران بار مرگت را از خدای زنده یا مرد ه طلب میکنی ، اما تو سالهاست که با اراده پولادینت اسارت را به سخره گرفته ای وآزادی را به انتظار نشسته ای.
ماهان در 17 اسفند 1383 به همراه 2 برادر و یک خواهر و خواهرزاداش دستگیر و خود به تنهائی مسئولیت تمام اتهامات را پذیرفت و خانواده اش پس از 2 هفته آزاد شدند. با توجه به اینکه برادرش از ورزشکاران سرشناس واز قهرمانان جهان میباشد به علت تهدیدات وزارت اطلاعات خانواده اش مجبور به سکوت رسانه ای شدند و در سکوت خبری ،ماهان در دو دادگاه بدون حضور وکیل مدافع به یازده سال ونیم حبس و جزای نقدی محکوم شد.
6 سال از دوران محکومیت ماهان بدون حتی یک روز مرخصی سپری گشته و گرد پیری بر چهره اش چنان نشسته که گوئی 10 سال پیر تر از سن واقعیش می نماید. ماهان شش سال است که به جرم اظهار عقیده و بیان اندیشه از ابتدائی ترین حقوق انسانی محروم است.
به راستی که دیوارزندانهای ایران حکایتها دارد از فرزندان شریف ایران زمین که سختیها را به جان میخرند اما در برابر توفان نا ملایمات قامت خم نمیکنند و بر آرمان وعقیده خود پافشاری میکنند.
ماهان عزیز
دیوار زندان گرچه بلند است اما عمرش کوتاه است. زندان مال زندانبان است و بس 1، نیک میدانم ،درد زندان زمانی سخت و غیر قابل تحمل میشود که احساس کنی از یادها رفته ای و ای وای بر اسیری را زمزمه کنی. از یاد نمیبریم تو را و تمامی عزیزانی را که برای آزادی اندیشه ، عاشقانه زندگی خویش را در طبق اخلاص نهاده اند
گرچه این روزها شجاع‌ترین فرزندان این مرز پرگهر را به ضیافتی تلخ در پشت میله‌ها اجبار کردندو شهرمان پر شده از دیوار،مثل همان دیوارهای بلند اوین ، اما به تمام زیبایی ها قسم ،به دل پاک و قلب مهربانت قسم، به اشک چشم مادران و سوز دل دردمندان قسم ، به زودی تمامی این دیوارها فرو می ریزند و" قفل به افسانه ای بدل میشود2".
فرزند پاک خطه لرستان
هدیه ای ندارم جز مژده روزهای سبز. می دانم که این روزها زندان اوین و تمامی زندانهای ایران سبز ترین روزهای خود را با حضور سبزاندیشان میگذراند، اما باور کن که این روزها بوی بهار در جای جای ایران استشمام میشود و صدای پای بهار را همه می شنوند.من به آغاز فصل سبز ایمان دارم و میدانم با پرپر کردن شقایقها و زندانی کردن کردن گلها نمیتوان جلوی آمدن بهار را گرفت3، بهار می آید و" ما دوباره کبوترهایمان را پیدا می کنیم"4 .
تا آنروز تو را و تمامی زندانیان گمنام و نامداری را که پشت دیوارهای اوین و دیگر اوین های نفرین شده ایران زمین ، شب ها را به روز می رسانند و در عین بی پناهی از لذت آزاد بودن بی بهره اند فراموش نمی کنیم .
تو از اين وادي سرمازده نوميد مباش
دي زماني دارد
و زمستان اجلش نزديك است
من صداي نفس باغچه را مي‌شنوم... 5
.............................................
1- زندانیان از این جمله برای تقویت روحیه دوستان خود استفاده میکنند.
2- اشاره به شعری از زنده یاد احمد شاملو
3- اشاره به شعری از پابلو نرودا شاعر شیلیا ئی
4- اشاره به شعری از زنده یاد احمد شاملو
5- شعری از زنده یاد مجتبي كاشاني


خامنه‌ای و سپاه؛ نفت و وزارت اطلاعات

عباس محمودی
چند روز گذشته رهبر جمهوری اسلامی دیدار مفصل و جامعی از مجموعه وزارت اطلاعات؛ معاونت‌ها و روند امور اجرایی این وزارت‌خانه داشت. علی خامنه‌ای در این دیدار چند ساعته مستقیماً در جریان فعالیت‌های اخیر اطلاعاتی و امنیتی کشور قرار گرفت. هر چند این دیدار از سوی رسانه‌ها ی حکومتی طبیعی و در چارچوب بازدید های سرزدۀ رهبری جمهوری اسلامی از نهادها و سازمان‌های دولتی و انقلابی قلمداد شد اما هیچگاه تاکنون از چنین ابعاد رسانه‌ای و یا اهمیتی برخوردار نبوده است. دلیل این امر را می‌توان در دومینوی اعتراضات سراسری در ایران نسبت به رژیم و در رأس آن نسبت به علی خامنه‌ای خلاصه نمود.
هر چند نمی‌توان کنترل و تسلط بی کم و کاست بیت رهبری بر مجموعۀ وزارت اطلاعات را نادیده گرفت آن‌هم در حالی‌که نقش رهبری در انتصاب وزیر اطلاعات و حتی معاونت‌های این مجموعه بر کسی پوشیده نیست. اما اهمیت پرداختن به امور امنیتی و اطلاعاتی آن‌هم در برهۀ کنونی از نگرانی عمیق رهبری جمهوری اسلامی از روند امور و چگونگی عملکرد نهادهای اطلاعاتی حکایت می‌کند.
اما اگر نگاهی به میزان ارتباطات و تراکم دیدارهای رهبری جمهوری اسلامی با نهادها و سازمان‌های دولتی و نظامی بیاندازیم مشاهده می‌کنیم، بیشترین تصاویر، دیدارها و بازدیدهای علی خامنه‌ای صرف ارتباط با نیروهای مسلح، سان دیدن از رژۀ نیروهای مسلح، دیدارهای رسمی و غیر رسمی با فرماندهان سپاه و ارتش، ارتباط با کارگزاران صنعت نفت و مجموعه وزارت نقت و کنترل تام مجموعۀ وزارت اطلاعات و در رأس آن وزیر و معاونت‌های آن وزارت‌خانه می‌گردد.
حجم تصاویر در این زمینه گویای مطلب فوق است. در واقع ایرانیان بیش از همه رهبری رژیم را در جایگاه اعطای سردوشی و افسری برای نیروهای نظامی، صدور احکام انتصابی فرماندهان ارتش و سپاه، اعلام فرامین و رهنمود برای نیروهای مسلح و تعیین مشی امنیتی و نظامی رژیم مشاهده نموده‌اند. این تصاویر جدای از اعمال رأی علی خامنه‌ای در گزینش وزیر نفت و معاونت‌های آن وزارت بوده؛ چه آنکه همواره در مجموعۀ وزارت نفت افراد ثابت و رویین‌تنی حضور دارند که هیچ مقامی را یارای تغییر و جابجایی ایشان نیست؛ افرادی که در راس انعقاد قراردادهای نفتی قرار داشته و منویات رهبری رژیم را به انجام می‌رسانند. همچنان که رهبری رژیم در سال‌های اخیر با گزینش و انتصاب نمایندگان خود در وزارت اطلاعات و در رأس آن وزیر کنونی اطلاعات؛ تسلط بر این وزارت خانه را به حد اعلای آن رساند.
در واقع سه نهاد؛ سپاه، وزارت اطلاعات و مقوله نفت؛ سه نقطۀ اتکایی و سه پایۀ استحکام و استمرار قدرت حاکمیت سیاسی ایران و شخص رهبری جمهوری اسلامی به شمار می‌روند. در طی سالیان اخیر و البته با الگوبرداری ضعیف آیت ا... خمینی از ماهیت رژیم‌های سیاسی تک حزبی سوسیالیستی و فاشیستی، جمهوری اسلامی توانست سازمان عریض و طویل شبه نظامی و دیوان‌سالاری که توامان کارکرد اقتصادی و امنیتی داشته را در قالب بسیج مردمی یا ارتش 20 میلیونی ایجاد نماید. این سازمان به ظاهر مردمی توانسته با اختصاص بودجه های کلان نظامی خود را در تمامی عرصه‌های اقتصادی، نظامی، امنیتی و حتی هنری و ورزشی بسط داده و تحت حاکمیت یکپارچۀ رهبری رژیم سازمان یابد. لذا توجه رهبری رژیم به این مجموعه حتی در پوشش و تبیین ادبیات ایشان و حضور مداوم وی در مجموعه ایشان بدیهی به نظر می‌رسد، اما ایجاد این سازمان دیوان‌سالار شبه نظامی شمشیر دولبه‌ای است چرا که دوپایه ی اتکایی رژیم یعنی سازمان عریض و طویل نظامی و دیوان‌سالاری شبه نظامی و نهاد اطلاعات خیل عظیم حقوق بگیرانی را تشکیل می‌دهند که با تزلزل پایه اتکای سوم یعنی نفت؛ رژیم را به فروپاشی کامل خواهد رساند.



ملاقات پیمان عارف با همسرش پس از سه هفته بی خبری

پیمان عارف فعال دانشجویی و از اعضای جبهه ملی ایران که بیست و یکم بهمن ماه، با یورش ماموران امنیتی به منرل شخصی‌اش بازداشت شده بود و از وضعیت وی اطلاعی در دست نبود پس از گذشت سه هفته با همسر خود در زندان اوین ملاقات نمود.
به گزارش دانشجونیوز، سمیرا جمشیدی همسر ایشان ضمن تایید این خبر با اظهار خوشحالی از این دیدار، وضعیت روحی پیمان عارف را مناسب ذکر نموده و از وضعیت جسمی وی به علت مبتلا شدن این زندانی به بیماری عفونت دهان و دندان و عدم رسیدگی مسئولین زندان به وضعیت درمانی وی اظهار نگرانی کرده است.
بنابر گزارش های قبلی، پیمان عارف هم اکنون در حال گذراندن حبس تعزیری یک ساله خود که حکم آن اوایل امسال به وی ابلاغ گردیده است می باشد.
شایان ذکر است که در اواخر بهمن ماه امسال سمیرا جمشیدی همسر ایشان در اعتراض به نحوه بازداشت این فعال دانشجویی و عدم اطلاع از وضعیت وی نامه‌ای سرگشاده به ایت اله صادق آملی لاریجانی، رئیس قوهٔ قضاییهٔ جمهوری اسلامی نگاشته و با گلایه از این موضوع در بخشی از این نامه تاکید نموده بود که "جناب قاضی، آیا گمان می‌برید اگر مردم بخواهند تصمیمی بگیرند، خاموش بودن در حبس همسرم، پیمان و ده‌ها دلاور چون او خللی در اراده مردم ایجاد خواهد کرد!؟"





ممانعت از ادامه تحصیل ۸ تن از دانشجویان دانشگاه علم و صنعت با وجود اتمام دوره محرومیت

با وجود اتمام دوره ی محرومیت از تحصیل 8 تن از فعالین دانشجویی دانشگاه علم و صنعت، از ادامه ی تحصیل آن ها در ترم جدید ممانعت به عمل آمده است.
به گزارش دانشجونیوز، برخی از فعالان دانشجویی دانشگاه علم و صنعت پس از طی مراحل بازجویی توسط نیروهای وزارت اطلاعات و تهدید و اخذ تعهد، به صورت مشروط و با کارشکنی های فراوان در انتخاب واحد آن ها، در حال تحصیل می باشند. اما تعدادی از آن ها با وجود اتمام دوره های محرومیت از تحصیل کماکان در بلاتکلیفی به سر برده و از انتخاب واحد شان جلوگیری بعمل آمده است
بنابر با این گزارش ها، این دانشجویان تعلیقی که در دوران محرومیت از تحصیل خود (از 1 ترم تا 3 ترم محرومیت از تحصیل با احتساب سنوات) ممنوع الورود به دانشگاه بودند، پس از اتمام دوره ی محرومیت از تحصیل و شروع ثبت نام دانشجویان موفق به انتخاب واحد نشدند و تا لحظه ی تنظیم خبر (و با وجود گذشت بیش از یک ماه از شروع ترم جدید) همچنان تعدادی از آن ها در بلاتکلیفی به سر می برند.
این گزارش ها می افزاید که، برخی از این دانشجویان در اداره ی حراست دانشگاه با همکاری «رحمانی» - رئیس حراست دانشگاه علم و صنعت - و «خلیلی» - معاونت دانشجویی حراست - توسط بازجویان وزارت اطلاعات مورد بازجویی قرار گرفته و ادامه ی تحصیل آن ها منوط به دادن تعهدی غیر قانونی مبنی بر عدم شرکت در هر گونه تجمع بیرون و داخل دانشگاه و عدم انجام هرگونه فعالیت دانشجویی بوده است.
لازم به ذکر است در تعهدهای غیر قانونی اخذشده" بندی مبنی بر سلب حق اعتراض دانشجو به هر گونه اقدام مسئولان حراست و کمیته ی انضباطی دانشگاه وجود داشته است"!
ضمنا مسئولان دانشگاه علم و صنعت آن دسته از فعالینی را که پس از طی مراحل بازجویی و اخذ تعهد مجاز به ادمه ی تحصیل شده اند را از کلیه ی امکانات رفاهی دانشگاه محروم کرده اند.




شهرهای مهم جهان میزبان تجمعات سراسری در اعتراض به بازداشت خانگی رهبران سبز به دعوت« کمپین حمایت سبز» شنبه ۱۲ مارس

«کمپین حمایت سبز» متشکل از برخی فعالان دانشجویی و سیاسی و کوشندگان حقوق بشر با انتشار فراخوانی از همه فعالین سیاسی، تشکل ها و گروههای حقوق بشر، دانشجویان خارج از کشور و ایرانیان مقیم کشورهای خارجی خواسته اند که شنبه ( ۱۲مارس-۲۱ اسفند) با تجمع گسترده در مراکز شهرهای مهم جهان، و در دست داشتن پوسترها و نمادهای ۴ تن از رهبران سبز، میرحسین موسوی، مهدی کروبی، زهرا رهنورد و فاطمه کروبی، ضمن محکوم کردن اقدامات غیرانسانی حکومت ایران، به حصر و بازداشت خانگی این رهبران اعتراض کنند.
به گزارش دانشجونیوز، اعضای این کمپین با هدف فراگیر کردن اعتراض به بازداشت ۴ تن از سران مخالفان حکومت ایران و همچنین فشار به دولت های اروپایی و سازمان های جهانی حقوق بشر، از همه این سازمان ها و دولتمردان خارجی خواسته اند که در جهت رفع حصر و بازداشت این سران و همچنین صدها زندانی سیاسی محبوس در زندان های ایران از هیچ تلاشی فرو گذر نباشند.
بر اساس این گزارش ها، ۱۲ مارس همزمان است با روزی که بان کی مون، دبير کل سازمان ملل قرار است گزارش خود را درباره وضع حقوق بشر در ايران در مقر سازمان ملل قرائت کند .
کمپین «حمایت سبز» با گروگانگیری نامیدن اقدامات حکومت ایران در بازداشت سران سبز و همچنین با اشاره به نقش مهم رهبری جمهوری اسلامی در سرکوب شدید مخالفان و منتقدان, از مجامع بین المللی و در راس آن دبیر کل محترم سازمان ملل متحد، ریاست دوره ای اتحادیه اروپا، دبیر کل محترم سازمان کنفرانس اسلامی خواسته اند که« بدون در نظر گرفتن معادلات اقتصادی و سیاسی موجود , برای دست یافتن به جهانی بهتر و صلحی پایدارتر مبتنی بر اصول بنیادین حقوق بشر , از تمامی ظرفیت های سیاسی و اجرائی موجود خود , جهت آزادی ۴ تن از رهبران صلح جوی ملت سبز ایران و دیگر زندانیان بی شمار سیاسی و همچنین برگزاری انتخابات آزاد در ایران استفاده نموده و پیگیر بررسی و محاکمه عاملان این جنایتهای ننگین در محاکم مستقل بین المللی گردد.»
بر همین اساس بسیاری از فعالان سیاسی و گروهها و سازمان های حقوق بشری ضمن اعلام همبستگی با این طرح، مراکز شهرهای مهم جهان را برای این تجمعات برگزیده اند.
بر اساس اخبار و گزارشات بدست آمده، بیش از ۳۰ شهر مهم جهان با اعلام آمادگی، برنامه زمانی و مکانی خویش را برای این گردهمایی سراسری تعیین کرده اند .
«لندن، برلین، کلن، فرانکفورت، دورتموند، گوتینگن، پاریس، اسلو، یوتوبوری، کوالالامپور، نیویورک، واشینگتن ، سن خوزه، آمستردام، بوداپست، هوستون، لوس آنجلس، ملبورن، رم، وین، تروندهایم، آنکارا، استهکلم، کارلسکرونا، هامبورگ، مالمو، مدیسون، ویسکانین، لینشوپینگ، ژنو، لینکوبینگن، گوتنبرگ و اسن» میزبان این تجمعات اعتراضی خواهند بود
بر اساس این گزارش ها، زمان و مکان برخی از شهرها به شرح زیر خواهد بود:

۱- برلین - Breitscheidplatz, Kaiser-Wilhelm-Platz (Gedächtniskirche) 5 pm
۲-کلن -Trankgasse 4 ، 17:۰۰
۳-فرانکفورت-
۴-دورتمند-Dortmund: Reinoldikirche, 15:00 bis 16:30
۵-گوتینگن
۶-پاریس
۷-اسلو
۸-یوتوبوری
۹-کوالامپور
۱۰- نیویورک
۱۱-واشنگتن
۱۲-سن خوزه
۱۳-آمستردام-
۱۴-بوداپست -: Deakfrenece ter - 15:30
۱۵-هوستون
۱۶- لس آنجلس-لس آنجلس Intersection of Hollywood and Highland Blvd 1:00 PM-3:00 PM
۱۷- ملبورن-: state library, Swanston Street 328, Melbourne VIC, 3 pm
۱۸-رم-
۱۹-وین-Albertinaplatz, 16:00
۲۰-تروندهایم، نروژ
۲۱-آنکارا، ترکیه
۲۲-استکهلم-Mynttorget - 3pm
۲۳-کارلسکرونا، سوئد-North side of Fredrikskyrkan in Stortorget, From 12 to 1 pm
۲۴-هامبورگ
۲۵-مالمو
۲۶-مدیسون
۲۷-ویسکانین
۲۸-لینشوپینگ، سوئد
۲۹-اسن
۳۰-ژنو
۳۱-لینکوبینگن -Linköping (sweden): 14:30 - 16:30
۳۲-گوتنبرگ-Brunnsparken - 1 PM
۳۳-لندن-: trafalgar square at 12 to 14
اخبار تکمیلی متعاقبا منتشر خواهد شد.


درگذشت ایرج افشار، ایران‌شناس برجسته

ایرج افشار ایرانشناس برجسته کشور پس از طی یک دوره بیماری بعد از ظهر امروز چهارشنبه در بیمارستان جم تهران درگذشت.
شعبانی پرستار بخش آی سی یو این بیمارستان خبر درگذشت استاد ایرج افشار را تائید کرد و به خبرنگار مهر گفت: آقای افشار ساعت ۱۴:۳۰ امروز فوت کرد.
ایرج افشار پژوهشگر برجسته حوزه ایرانشناسی و مولف و مصحح آثار متعدد در این زمینه از پنجشنبه هفته گذشته و به دلیل نوعی بیماری خونی که به قلب و ریه او آسیب وارده کرده بود، به بخش مراقبت‌های ویژه بیمارستان جم تهران منتقل و در آنجا بستری شد.
در شش روز گذشته حال او رو به بهبود بود اما از صبح امروز وضعیت جسمی او وخیم شد و تنفس او با دستگاه هم غیرممکن شد.
ایرج افشار محقق، ایران‌شناس و کتاب‌شناس در تاریخ ۱۶ مهر ۱۳۰۴ در تهران متولد شد. او فرزند دکتر محمود افشار بنیادگذار موقوفات دکتر محمود افشار یزدی و یکی از استادان مدرسهٔ دارالفنون است. اسکندرنامه، پرونده صالح، گاهشماری در ایران قدیم، ریاض‌الفردوس و جستارها درباره نسخه خطی از جمله نزدیک به ۳۰۰ عنوان کتاب منتشرشده‌ او در زمینه‌های تصحیح، تألیف و ترجمه هستند.
وی در سال ۱۳۱۲ آموزش دبستانی را در دبستان زرتشتیان آغاز کرد. تحصیلات خود را در رشته حقوق به پایان رساند و دوره دکتری را نیز دیده است.
افشار پس از آن در مدرسه شاهپور تجریش و در دبیرستان فیروز بهرام تحصیلات متوسطه را پی‌گرفت و با اتمام این دروه در سال ۱۳۲۴ وارد دانشکده حقوق دانشگاه تهران شد و در سال ۱۳۲۸ تحصیلات خود را با گرایش قضایی به پایان برد.
افشار از ذخایر ادبی و علمی کشور شمرده می‌شود و در فن کتاب‌شناسی و کتابداری بی‌مانند است.
وی زبان انگلیسی و فرانسه را خوب می‌داند. ده سال کتابدار دانشکده حقوق بود و سپس رئیس کتابخانه دانش‌سرای عالی شد. یک سال نیز ریاست کتابخانه ملی را بر عهده داشت و چهار سال هم رئیس اداره کل انتشارات دانشگاه بود.
افشار مدتی به عنوان کتابدار وارد کتابخانه دانشکده حقوق دانشگاه تهران شد و با کسب تجربیات این دوره مدتی ریاست کتابخانه ملی را به عهده گرفت.



بازداشت دو فعال جنبش سبز در شیراز: مهندس موسوی و مهندس حسن پور

مهندس سید احمد موسوی و مهندس حسن پور، دو تن از رزمندگان دوران دفاع مقدس و فعالان جنبش سبز در شیراز، دستگیر شدند.

به گزارش کلمه، سید احمد موسوی تاکامی، دبیر اسبق انجمن اسلامی دانشگاه شیراز و فرماندار بوانات در دولت اصلاحات بوده که روز ۱۷ اسفند از سوی نیروهای امنیتی بازداشت شده است.
در همین روز، مهندس حسن پور نیز با یورش نیروهای امنیتی به منزل خود، پس از تفتیش منزل دستگیر شد. کامپیوترهای شخصی این دو نفر نیز توقیف شده است.



تجمع کارگران نساجی در مقابل فرمانداری قائمشهر

تعداد زیادی از کارگران نساجی مازندران در مقابل فرمانداری قائمشهر تجمع نمودند .
به گزارش ایلنا در این تجمع اعتراض آمیز، کارگران نساجی مازندران با در دست داشتن پلاکارد و پارچه هایی خواستار عملی نمودن تعهدات صاحبان سرمایه نسبت به وعده ها وتعهدات مکتوب شده خود به کارگران شدند.
نساجی مازندران یکی از کارخانه‌های بزرگ نساجی در کشور به شمار می‌رود و به دلایل سوء مدیریت و مشکلات اقتصادی در طی ۲۰ سال گذشته دچار بحران شده است.
این تجمع در حالی شکل گرفته است که پیر فلک فرماندار قائمشهر در دیدار اعضای هیئت اجرایی خانه کارگر در هفته گذشته اظهار داشته بود: در هفته جاری با پرداخت دو ماه از حقوق کارگران این کارخانه، کاربی نظیری انجام می‌گیرد که درظرف یک ماه حقوق ۴ماه عقب افتاده کارگران پرداخت می‌شود .
وی ابراز امیدواری کرده بود که با تعامل کارگران با مسئولین وصاحبان سرمایه درآینده ای نزدیک کلیه معوقات کارگران پرداخت شود.
قابل ذکر است براساس مصوبه سفر نخست هیئت دولت به استان مازندران مقرر شد تا این واحد نساجی بازسازی و احیا شود.


مطالبات مردم منطقه، فراتر از مسائل اقتصادی است

سایت دیپلماسی ایرانی مقاله ای با قلم محمد فرازمند، سفیر سابق ایران در بحرین منتشر کرد:
در نخستین روزهای شکل گیری جنبش‌های مردمی در جهان عرب در ژانویه ۲۰۱۱ تحلیل‌گران و ناظران امور منطقه شکل گیری اعتراض‌های مردمی را در منطقه نفت‌خیز عربی خلیج فارس اندک می‌دانستند. اما این اعتراض‌ها به سرعت به سواحل جنوبی خلیج‌فارس رسید.
نخستین کشور بحرین بود که مردم این کشور در حال سپری کردن سومین هفته از اعتراض‌های مردمی به حکومت آل خلیفه هستند. مردم در بحرین خیابان‌های این کشور را دراختیار گرفتند و بر سقوط حکومت و برپایی نظام مشروطه اصرار دارند. عمان و عربستان نیز شاهد جنبش‌های اعتراض‌امیز بوده است.
اگرچه تحولات شمال افریقا بخصوص لیبی سرخط خبرها را به خود اختصاص داده اما شواهد حاکی از آن است که اوضاع عربستان بزرگترین تولید کننده نفت جهان نیز از چند جهت به لزره درامده است. در شرق این کشور شیعیان اعتراض‌های عربی و مطالبات انباشته شده چندین ساله خودرا مطرح می‌سازند، لیبرال‌ها و روشنفکران نیز از طریق رسانه‌ها، صفحات اینترنتی و شبکه‌های اجتماعی مطالباتی را در جهت اصلاح ساختار سیاسی کشور مطرح می‌کنند.
سلفی‌ها نیز با اعلام تشکیل یک حزب سیاسی مخالفت‌های خود را نسبت به اوضاع سیاسی و اقتصادی عربستان مطرح می‌سازند. از درون خانواده حاکمه نیز خبرهایی از وجود اعتراض به روند جانشینی و ادامه فعالیت فرزندان سالخورده ملک عبدالعزیز به گوش می‌رسد.
نگاهی به صحنه سیاسی عربستان نشان می‌دهد که این کشور در شرایطی بحرانی بسر می‌برد، مختصات این شرایط بالاجمال به شرح زیر است:
۱٫ رژیمهای عربی هم‌پیمان عربستان همچون مصر و تونس سرنگون شدند و عربستان نگران قدرت‌گیری شیعیان در کشور همسایه خود یعنی بحرین است و سرایت اعتراض‌ها به منطقه شرقیه این کشور می‌باشد.
۲٫ امریکایی‌ها تحت فشارافکار عمومی جهان عرب دیگر قادر به حمایت بی قید و شرط از رژیم‌های سنتی عربی نیستند و در تحولات اخیر نیز کمتر به نصایح دوستان و هم‌پیمانان خود گوش دادند و بیشتر خواستار انجام اصلاحات در کل جهان عرب شدند.
۳٫ در جنوب عربستان مردم یمن نیز تا مرز سرنگونی علی عبدالله صالح پیش رفته و اعتراض‌ها سراسر این کشور را فراگرفته است.
گرچه در کشور وسیع عربستان درخواست‌های مردم در مناطق مختلف این کشور از تنوع برخوردار است ولی شاید بتوان گفت یک محور مشترک بین مطالبات مردم از شیعیان گرفته تا لیبرال‌ها و سلفی‌ها وجود دارد. این محور مشترک پایان دادپن به حاکمیت مطلقه فرزندان عبدالعزیز و برپایی حکومت مشروطه است.
همچنین وضعیت ال سعود و بیماری همزمان پادشاه و ولیعهد این کشور باعث شده که عربستان نتواند نقش فعالی در جهان عرب بازی کند، به نظر می‌رسد که باید منتظر گسترده شدن اعتراض‌ها در عربستان و سایر کشورهای حوزه خلیج فارس بود.
در حال حاضر حکومت‌های منطقه با دادن امتیازات به مردم سعی در کنترل اعتراض‌ها دارند ولی به نظر می‌رسد که مطالبات مردم فراتر از مسایل صرفا اقتصادی است.



پزشکیان: سیستم در حال حذف نیروهای انقلاب است

در واکنش به کناره گیری هاشمی رفسنجانی از کاندیداتوری ریاست مجلس خبرگان رهبری، یک عضو فراکسیون اقلیت مجلس معتقد است که برخی تغییر آقای هاشمی را به حذف نیروهای انقلاب از سیستم، تعبیر خواهند کرد.
مسعود پزشکیان نماینده تبریز، در گفتوگو با خبرآنلاین در خصوص انتخاب محمدرضا مهدویکنی به عنوان رئیس مجلس خبرگان، گفت: باید از خود اعضای خبرگان، پیام انتخاب مهدوی کنی را سوال کرد.
وی با بیان اینکه کناره گیری هاشمی رفسنجانی برای جامعه داخلی و فضای بینالملل میتواند پیامی داشته باشد که مناسب نباشد، ادامه داد: آنچه مشخص است اینکه در بیرون، اینگونه تحلیل میشود که سیستم در حال حذف نیروهای انقلاب است و کسانی که حرف و تجربه های دارند، حذف میشوند. این نگاه بیرونی نمی تواند چیز خوبی باشد.
پزشکیان در پاسخ به اینکه فکر می کنید در داخل کشور چه تحلیلی درباره این انتخاب وجود دارد؟، اظهار داشت: هر کس براساس تفکرش ممکن است به گونه های خاص موضوع را تحلیل کند، اما من به عنوان یک چهره مستقل که از بیرون این روند را نگاه می کنم، می بینم که برخی خوشحالند و برخی ناراحتند. حتی برخی اصولگرایان در درون خودشان معترض هستند. در گروههای اصلاح طلب هم ممکن است تحلیلهای مختلفی وجود داشته باشد. در جامعه هم نظرات خاصی ممکن است وجود داشته باشد. شما اگر میخواهید نظر سنجی کنید، میتوانید یک پرسشنامه تهیه کنید و از مردم بخواهید آن را تکمیل کنند. آن وقت معلوم میشود نظرجامعه چیست.
عضو فراکسیون اقلیت مجلس در پاسخ به اینکه فکر می کنید از این پس هاشمی در چه جایگاهی به نظام خدمت کنند؟، تصریح کرد: آقای هاشمی نیروی تاثیرگذار هستند. بستگی دارد که قدرت حاکم چه برخوردی با ایشان داشته باشد. اما به هرحال ماباید کاری کنیم که وحدت ایجاد شود. وحدت با جمع کردن همه نیروها ممکن میشود، نه اینکه مخالفین را کنار بگذاریم.
وی در پاسخ به اینکه انتخاب مهدوی کنی آیا در فضای سیاسی هم تاثیر خواهد گذاشت یا نه؟، گفت: البته خیلی حرفها هست. نه شما می توانید بنویسید و نه بنده می توانم بگویم؟!


چند نما از روز جهانی زن در تهران

هفدهم اسفند، روز جهانی زن میدان محسنی و خیابان میرداماد تهران مملو از نیروهای امنیتی و لباس شخصی بود تا جایی که خیلی از رهگذران با اظهار تعجب از حضور این نیروها می گفتند که به عمرشان این همه نیرو را یک جا ندیده اند .
معترضان به دولت در روز جهانی زن، یکی از محل های تجمع اعتراضی شان را هم زمان با حصر زهرا رهنورد و میرحسین موسوی، میدان مادرتهران انتخاب کرده بودند، یعنی جایی که مجسمه نرگس عاشقان، ساخته زهرا رهنورد در آنجا نصب شده است.
به گزارش خبرنگار رای ما کجاست حضور موتورسوارها ، نیروی انتظامی ، گارد ضدشورش و بسیج و…در این روز هم مثل سه شنبه ی، بسیار گسترده بود.
چند صد نفر از معترضان در این روز در این میدان و خیابانهای منتهی به خیابان شریعتی حضور یافتند . اما سیستم امنیتی به حضور نیروهای انتظامی و نظامی در خیابان هم اکتفا نکرد و زنان و مردانی را به صورت ناشناس بین مردم می فرستاد تا معترضان یا کسانی را که قصد شروع تجمع و اعتراض دارند را شناسایی کنند . معترضانی که با یکدیگر درباره این روز یا برنامه هایشان صحبت می کردند، ناگهان با حمله ناگهانی این افراد که خود را در میان مردم جای داده بودند روبرو می شدند. حتی عده ای از این افراد زنانی بودند که بین جمعیت نفوذ کرده و با دادن شعارهای تند قصد داشتند معترضان را تحریک و در نهایت بازداشت کنند . اما معترضان اغلب با این افراد برخورد می کردند و می فهمیدند که آنها نفوذی هستند، البته در مواردی هم همین افراد چند جوان را درمیان جمعیت معترض شناسایی و دستگیر کردند .
دور تا دور میدان مادر پر از خودروهای یگان ویژه و ونهای نیروی انتظامی بود، در این روز در میدان محسنی تهران خودروهایی با سیم های بلند در اطراف آن هم ایستاده بودند، نوع چینش خودروهای نیروهای انتظامی و ماموران در این روز به گونه ای بود که در معترضان ایجاد رعب و وحشت کند .بسیاری از کسانی که در این روز در میدان محسنی تهران حضور یافته بودند نیز به این موضوع اشاره می کردند .در تمام این مدت که معترضان در این میدان و خیابانهای اطراف آن در سکوت راهپیمایی می کردند، معترضانی که سوار بر خودروهایشان بودند با بوق های ممتد آها را همراهی می کردند .حضور پلیس زن نیز در این روز دیده می شد، زنانی که در خودروهایی با نام گشت اخلاقی در کمین معترضان به ویژه زنان و دختران بودند.
میدان ونک نیز روز گذشته چنین وضعیتی داشت و پر از حضور نیروهای امنیتی و لباس شخصی و نیروهای گارد ضد شورش بود. زمانی که تعدادی از معترضان گردهم آمدند و فریاد الله اکبر سر دادند شلیک گاز اشک آور موجب پراکنده شدن معترضان و سرفه شدید تعداد ی از افراد و به خصوص سالمندان شد .در این میدان امروز بسیاری از فروشگاه های معروف بسته بود . فروشگاه چرم مشهد در ابتدای خیابان برزیل امروز تعطیل بود و کرکره هایش پایین بود .مرم می گفتند عجب ما خرید هم که می آییم مغازه ها را می بندند .
حضور نیروهای امنیتی و انتظامی در دیگر خیابانها و میادین اصلی شهر تهران هم به ویژه میدان فاطمی، ، ولی عصر، انقلاب، صادقیه و پونک گسترده بود . اما حضور این نیروها همچنان در میدان مادر(محسنی) و میدان انقلاب بیش از هرجای دیگری گزارش شده است. تا آنجا که در خیابان کارگر، تهران انبوه نیروهای امنیتی راه های ورود مردم به میدان انقلاب را مسدود کرده و چندین بار نیز اقدام به پرتاب گازاشک آور به سمت مردم کردند در این میدان همچنین تجمع های کوچکی شکل گرفت که با شعارهای ” مرگ بر دیکتاتور” همراه و خیلی زود با شلیک گاز اشک آور وحمله نیروهای لباس شخصی و بسیج به مردم متفرق شد .
شورای هماهنگی راه سبز امید طی بیانیه شماره پنج خود، با بیان اینکه “روز سه شنبه ۱٧ اسفند(هشتم مارس) فرصت دیگری برای پیوند «روزجهانی زن » با جنبش سبز مردم ایران در پیگیری مطالبات جامعه زنان ماست”، همراهی و همگامی خود را با برنامه های فعالان و نهادهای حوزه زنان برای پاسداشت این روز اعلام و از تبدیل آن به تجمع های اعتراضی نسبت به زندانی بودن دو بانوی سبز و رهبران جنبش حمایت کرده و همزمان از همراهان سبز خواسته بود که فعالانه در برنامه های این روز شرکت کنند.



گزارش آژانس، مقدمه تحریم‌های جدید

سیدمحمد صادق خرازى معتقد است که گزارش اخیر مدیر کل آژانس بین المللى انرژى اتمى‌، منفى‌تر از قبل بوده و مى‌تواند مستمسک برخى کشورهاى غربى براى اعمال فشار بیشتر بر ایران قرار گیرد و راه را برای اعمال تحریم‌های بیشتر علیه ایران هموار کند. گفت‌وگوى دیپلماسى ایرانى با سفیر سابق ایران در فرانسه را بخوانید:
گزارش اخیر مدیر کل آژانس بین المللى انرژى اتمى‌ را چگونه ارزیابى مى‌کنید؟ این گزارش در مقایسه با گزارش‌هاى قبلى چه تفاوت‌ها و چه مشابهت‌هایى دارد؟
گزارش اخیر آژانس همانند گزارشات قبلى دو پهلو نوشته شده است. از سویى مى‌گوید که فعالیت‌هاى هسته‌اى اعلام شده ایران انحرافى نداشته و از سوى دیگر تاکید مى‌کند که ایران همکارى لازم را نمى‌کند تا آژانس را قادر سازد تا نسبت به فعالیت‌هاى صلح آمیز هسته‌اى ایران اطمینان حاصل کند. این گزارش از این منظر تقریبا شبیه گزارشات چند سال گذشته آژانس است.
البته باید تاکید کنم که گزارش اخیر از چند جهت نسبت به گزارشات گذشته منفى‌تر است. اول اینکه این گزارش یک ضمیمه دارد که شامل سه بخش است که فعالیت‌هاى هسته‌اى ایران در سایت‌هاى مختلف را طبقه بندى کرده و در عین اشاره به همکارى‌هاى ایران با آژانس، عدم همکارى ایران با آژانس را کلاسه بندى کرده و شکل برجسته ترى به آن داده است. به عبارت دیگر، ضمیمه گزارش به نحوى طراحى شده که لیست موارد عدم همکارى ایران کاملا به چشم بخورد.
مورد دوم پررنگ‌تر شدن وظیفه شوراى امنیت در قبال پرونده هسته‌اى ایران است که به زعم مدیر کل، آژانس موظف است پیرو درخواست شوراى امنیت با آن شورا همکارى کند و اطلاعات لازم را در اختیار آن شورا قرار دهد تا بتواند صلح و امنیت بین المللى را حفاظت نماید. به عبارت دیگر، مدیر کل آژانس به طور غیرمستقیم از اینکه پرونده هسته‌اى ایران ممکن است مخل صلح و امنیت بین المللى باشد حمایت مى‌کند. وى همچنین بر این نکته تاکید دارد که ایران بر اساس منشور ملل متحد موظف است مصوبات شوراى امنیت را به اجرا گذارد.
نکته سوم بر مى‌گردد به بحث مطالعات ادعایى که از دید ایران پرونده آن بسته شده ولى از دید مدیر کل، اطلاعات دریافتى در این زمینه نه تنها از سوى کشورها بلکه از طریق تلاش‌هاى خود آژانس نیز به دست آمده که موجب نگرانى آژانس در خصوص وجود احتمالى فعالیت‌هاى غیر آشکار هسته‌اى گذشته و یا حال ایران است که توسط سازمان‌هاى مرتبط نظامى‌ از جمله در زمینه فعالیت‌هاى مربوط به تولید محموله هسته‌اى براى استفاده در موشک صورت گرفته است. به طور کلى مى‌توان گفت که گزارش اخیر مدیر کل آژانس هم از نظر محتوا و هم از نظر شکل منفى‌تر از گزارشات قبلى است.
برخى این گزارش را به دو قسمت فنى و سیاسى تقسیم مى‌کنند و ارزیابى‌هاى متفاوتى از آن ارائه مى‌دهند. آیا چنین تقسیم بندى و ارزیابى درست است؟
من با این نوع تقسیم بندى چندان موافق نیستم. همان طور که عرض کردم در این گزارش نکات مثبت و منفى در کنار هم آمده است. این مطلب در مورد بخش‌هاى فنى و سیاسى گزارش نیز صدق مى‌کند. فراموش نکنیم که آژانس مدعى است که یک سازمان تخصصى بوده و حوزه فعالیتش فارغ از مسائل سیاسى است. به همین دلیل است که هر جایى که موضع‌گیرى سیاسى مى‌کند تلاش دارد براى آن توجیه حقوقى خلق کند. به طور مثال در دفاع از دخالت شوراى امنیت در موضوع هسته‌اى ایران به قرارداد ۱۹۵۷ آژانس و سازمان ملل اشاره مى‌کند که بر اساس آن آژانس موظف به همکارى با شوراست. یا وقتى به عدم اجراى قطعنامه‌هاى شورا توسط ایران اشاره مى‌کند مى‌گوید بر اساس ماده ۲۵ منشور ملل متحد ایران موافقت کرده است که تصمیمات شورا را اجرا کند.
آژانس در این گزارش به رابطه شوراى امنیت و آژانس اشاره کرده و ارجاع پرونده ایران به شوراى امنیت را رویه طبیعى آژانس دانسته، در حالى که ایران به این مسئله انتقاد داشته است. سیاسى شدن مسئله هسته‌اى و پیگیری آن در شورای امنیت چه عواقبى دارد و ایران چگونه مى‌تواند با سیاسى شدن این مسئله مقابله کند؟
واقعیت قضیه این است که موضوع هسته‌اى ایران سیاسى شده است و آمریکا و شرکایش تلاش دارند که این موضوع سیاسى بماند زیرا از این طریق راحت‌تر مى‌توانند مقاصد خود را پیگیرى کنند. اتفاقا باید محور اصلى تلاش‌هاى ما این باشد که این موضوع را به آژانس برگردانیم.
تلاش دولت اصلاحات این بود که اجازه ندهد پرونده ایران وارد شوراى امنیت شود و در این کار موفق بود. ما مى‌دانستیم وقتى موضوع ایران وارد دستور کار شورا شود خارج کردن آن از شورا کار آسانى نیست. اکنون ما چندین قطعنامه تحریمى‌ علیه ایران در شورا داریم. لغو هر کدام از این‌ها منوط به تصمیم مجدد شوراست. یعنى این که اعضاى دائم شورا براى ادامه تحریم‌ها حق وتو دارند. پس دور از ذهن نیست که این تحریم‌ها حتى اگر تشدید نشوند سال‌ها ادامه یابند.
از دید من جداى از مشکلات اقتصادى که این تحریم‌ها براى ما به وجود آورده است، من وجود قطعنامه‌هاى تحریمى ‌را در شان ملت بزرگ ایران نمى‌دانم. لذا کاغذ پاره خواندن قطعنامه‌ها نه تنها دردى را از ما دوا نمى‌کند بلکه مشکلات ما را در صحنه بین المللى افزایش مى‌دهد. ما باید به طور مستمر مذاکرات را با ۱+۵ ادامه دهیم و با حفظ اصول خود و تاکید بر حقوق کامل هسته‌اى امان تلاش کنیم موضوع لغو تحریم‌ها در دستور کار مذاکرات قرار گیرد.
با توجه به زمزمه‌هاى کشورهایى مثل انگلستان، امریکا و فرانسه براى اعمال فشار بیشتر علیه ایران، آیا این گزارش مى‌تواند مبناى فشار بیشتر قرار گیرد؟ آیا می‌توانیم پیش بینی کنیم که بر اساس این گزارش در آینده شاهد تصویب تحریم‌هاى جدید شوراى امنیت خواهیم بود؟
همان طور که گفتم این گزارش از گزارشات قبلى منفى‌تر است و قطعا مى‌تواند مستمسک برخى کشورهاى غربى براى اعمال فشار بیشتر بر ایران قرار گیرد. من با این نظر که به دنبال این گزارش تصویب تحریم‌هاى جدید شوراى امنیت قطعى مى‌شود موافق نیستم. تصویب قطعنامه جدید شورا مستلزم حمایت روسیه و چین نیز مى‌باشد که به نظر مى‌رسد در حال حاظر این دو کشور با آن موافقت نکرده اند. اما این گزارش تصویب تحریم‌هاى دوجانبه جدید توسط آمریکا و شرکا را راحت‌تر کرده است. به نظر مى‌رسد که در آینده نزدیک تحریم‌هاى جدیدى توسط آمریکا و اتحادیه اروپا وضع شود.
بعد از ارائه این گزارش، وزراى امور خارجه ایران و روسیه به طور جداگانه خواهان از سرگیرى گفت‌وگو‌ها شده اند. این امر در چه صورتى امکان پذیر است؟‌
من بعید نمى‌دانم که دور جدید گفت‌وگو‌ها آغاز شود. به نظر مى‌رسد که هم ایران و هم ۱+۵ مایلند گفت‌وگو‌ها از سر گرفته شود. نکته اصلى این است که آیا دور بعدى گفت‌وگوها به سرنوشت گفت‌وگو‌هاى قبلى دچار خواهد شد و یا هر دو طرف با برنامه و با این تصمیم که مذاکرات به نتیجه برسد وارد گفت‌وگو‌ها مى‌شوند. انجام مذاکره براى مذاکره نباید هدف باشد. هر دو طرف باید به این جمع بندى برسند که از به نتیجه رسیدن مذاکرات منتفع مى‌شوند.
سفر آقاى صالحى به ژنو و ملاقات‌هاى ایشان در این سفر، تا چه حد مى‌تواند بر از سرگیرى مذاکرات موثر باشد؟
من از جزییات ملاقات‌هاى آقاى صالحى در ژنو با خبر نیستم. اما از دید من ملاقات ایشان با خانم اشتون مهم بوده است، نه از این نظر که در آن ملاقات به توافقى رسیدند بلکه نفس انجام ملاقات نشان دهنده این است که هر دو طرف مى‌خواهند این ارتباطات ادامه یابد. البته همانطور که گفتم هر دو طرف باید به این نتیجه برسند که گذر زمان بدون دستیابى به توافق به مصلحت هیچ‌کدام نیست.



میرحسین موسوی، یار صدیق انقلاب و فرزند معنوی امام

تماس تلفنی و دلجویی سیدمحمد خاتمی از فرزندان رهنورد و موسوی

سید محمد خاتمی، در تماسی تلفنی با فرزندان میر حسین موسوی از حصر غیر قانونی مهندس موسوی و دکتر رهنورد ابراز تاسف و از خانواده موسوی دلجویی کرد.
به گزارش کلمه، سید محمد خاتمی رییس جمهور سابق کشورمان، در تماس تلفنی با دختران موسوی و رهنورد ضمن ابراز تاسف از اتفاقات اخیر  و دعوت ایشان به صبر و پایداری اظهار داشت: با حصر غیر قانونی فرزند معنوی امام(ره) و همسر مبارز و عالم ایشان با اتهام های واهی هر روز ضربه ای جدید به انقلاب وارد می شود.
وی دراین تماس تلفنی با تاکید بر صداقت میرحسین و دلبستگی ایشان برای  بازگشت به ارزشهای انقلاب، ابراز امیدواری کرد هر چه زودتر این مسائل حل شده و دوباره همه با هم برای رسیدن به اهداف خیرخواهانه ی خود برای میهمن عزیزمان ایران، تلاش کنیم.



سید مصطفی تاج زاده: زندان‌ها را هم مثل بقیه ی ایران سراسر سبز خواهیم کرد

در ادامه انتشار پاسخ های سید مصطفی تاجزاده به پرسش های خوانندگان صفحه فیس بوک وی، پاسخ وی به یکی دیگر از سوالات کاربران در خصوص احکام سیاسی صادر شده از سوی دادگاه های نمایشی برای دستگیرشدگان پس از انتخابات در اختیار سایت تحول سبز قرار گرفته است.
به گزارش تحول سبز، مصطفی تاجزاده در پاسخ به این سوال صدور چنین احکامی را سیاسی ، غیرقانونی و از پیش مشخص شده می خواند و تاکید می کند: “جسم من در اختیار آن‌‌ها است، اما روحم، ایمانم، امیدم و آزادی‌ام هرگز. من آزاد زندگی کرده‌ام و به لطف پروردگار آزاد زندگی خواهم کرد؛ در اوین یا بیرون از آن.”
متن کامل این پرسش و پاسخ در پی می آید:
پرسش: شما در دادگاه بدوی به ۶ سال حبس تعزیری و ۱۰ سال محرومیت از فعالیت‌های سیاسی و مطبوعاتی محکوم شده‌اید. نظرتان دربارة صدور چنین احکامی چیست؟ برنامه خودتان چیست؟
پاسخ مصطفی تاج‌زاده: این احکام سیاسی و غیرحقوقی است و در دادگاه چه دفاع بکنید و چه نکنید حکم شما از پیش مشخص است. من در دادگاه دفاع نکردم و حکمم با بقیه دوستانی که دفاع کردند یکسان صادر شد. ظاهراً قرار بوده است که به طور فله‌ای در دادگاه بدوی به ما ۶ سال حبس تعزیری بدهند و در تجدید نظر هم فوقش ۶ سال را بکنند ۵ سال. بنابراین همان‌طور که در دادگاه از خودم دفاع نکردم، درخواست تجدید نظر هم نکردم و به محض ابلاغ حکم به زندان خواهم رفت. برائت ما از اتهاماتی که وارد کردند برای هر قاضی منصفی روشن است و برخورد ظاهراً قضایی‌ای که با ما می‌شود در واقع کاملاً سیاسی است و بنابراین ارائة دفاعیه و درخواست تجدید نظر را ضروری نمی‌دانم و توصیه‌ می‌کنم هر کس می‌تواند در دادگاه از خود دفاع نکند.
ما بدهکار ملت هستیم و نه بدهکار بازجوها در اوین.
در هر حال هدف حزب پادگانی از صدور چنین احکامی این است که یک شمشیر دموکلیتوسی بالای سرمان نگاه دارند تا بیرون زندان دست از پا خطا نکنیم و منفعل بمانیم. من با همین تن رنجور آمادگی زندان را دارم. ولی هرگز از حق خداداد خودم برای اندیشیدن، سخن گفتن و کار جمعی و حزبی کردن صرف نظر نمی‌کنم و مادام که زنده‌ام به یاری حق احدی در کسوت فقاهت یا مسند قضاوت نخواهد توانست این حق را از من سلب کند. جسم من در اختیار آن‌‌ها است، اما روحم، ایمانم، امیدم و آزادی‌ام هرگز.
من آزاد زندگی کرده‌ام و به لطف پروردگار آزاد زندگی خواهم کرد؛ در اوین یا بیرون از آن. بنابراین زیر بار این بخش از حکم قرون وسطایی دادگاه که مرا می‌خواهند از حقوق مسلم و خدادادی‌ام محروم کنند نخواهم رفت. پیرو دینی هستم که کلام خدایش با بخوان و اقرأ آغاز شده و به قلم سوگند خورده است. من هم به قلم سوگند می‌خورم که با عنایت الهی هرگز در دفاع از حقوق محرومان و مظلومان کوتاهی نکنم.
البته نمی‌دانم بر چه اساسی تصور می‌کنند که می‌توانند ۱۰ سال خفقان ایجاد کنند که به امثال من حکم ۱۰ سال سکوت و انفعال داده‌اند. یعنی واقعاً فکر می‌کنند تا ۱۰ سال دیگر می‌توانند به چنین وضعی ادامه بدهند و چنین احکامی را اجرا کنند؟ از سوی دیگر صدور همین احکام نشانگر این است که در کشور یک کودتای واقعی اتفاق افتاده است که به علت حضور آگاهانة‌ مردم افشا شد. این احکام نشانة رفتار یک دولت کودتایی نامقتدر و نامشروع است، نه یک دولت ۲۴ میلیونی مقتدر و مشروع.
انشاالله زندان‌ها را هم مثل بقیه جاهای ایران سراسر سبز خواهیم کرد. ما پیروزیم؛ نه فقط به دلیل این‌که بی‌شماریم بلکه چون بر حقیم و خدا با ما است و اخلاقی‌ عمل می‌کنیم و به پیمان خود با مردم وفاداریم. به مسئولان پرونده‌ام هم صراحتاً گفته‌ام که سکوت نخواهم کرد و فعالیت‌های قانونی و اصلاح‌طلبانه خود را به جد دنبال خواهم کرد، چه در زندان و چه خارج از آن. البته آنان به تجربه دریافته‌اند که دایره نفوذ سخنان ما در زندان بسیار بیشتر از خارج زندان خواهد بود.




تهدید وزارت اطلاعات به بازداشت شرکت‌کنندگان یا فشار بر زندانیان

نیروهای امنیتی از برگزاری جلسه قرآن خانواده‌های زندانیان سیاسی جلوگیری کردند

نیروهای امنیتی، با تهدید و ارعاب، از برگزاری جلسه قرآن خانواده‌های زندانیان سیاسی جلوگیری کردند.
به گزارش خبرنگار کلمه، جلسه قرآن خانواده‌های زندانیان سیاسی که سه‌شنبه‌های هر هفته در منزل گروهی از خانواده‌های زندانیان سیاسی برگزار می شد، ظهر امروز با تهدید نیروهای امنیتی، لغو و به روز دیگری منتقل شد.
نیروهای اطلاعاتی امروز با حضور در منزل میزبان جلسه امروز خانواده زندانیان سیاسی و تهدید میزبان به خانواده‌ی او و همه ی شرکت کنندگان در جلسه‌ی قرآن، او را مجبور به اعلام لغو این برنامه کردند.
بر اساس این گزارش، آنها همچنین مادر این خانواده را هم احضار کرده‌اند.
این در حالی است که از اولین هفته‌های پس از انتخابات و به دنبال بازداشت گسترده‌ی فعالان عرصه‌های سیاسی و رسانه‌ای و حتی فرهنگی و مدنی، خانواده‌های بازداشت‌شدگان هر هفته با جمع شدن در منزل یکی از خانواده‌ها و برگزاری جلسه‌س قرائت و تفسیر قرآن، تلاش کرده بودند فارغ از مسائل سیاسی و صرفا در جهت حفظ روحیه‌ی خود، گرد هم جمع شوند.
گزارش خبرنگار کلمه همچنین حاکی است که از مدتی قبل، وزارت اطلاعات با احضار پیاپی این خانواده‌ها، آنها را با تهدید به بازداشت خود یا تشدید فشار بر عزیزان زندانی‌شان، از شرکت در این جمع برحذر می‌دارد.
اما با این حال تاکنون برگزاری این جلسه متوقف نشده بود و این بار هم، خانواده‌های زندانیان سیاسی جلسه‌ی قرآن خود را به روز دیگری موکول کرده‌اند.

چه چیزی واقعا در حال سقوط است؟

نویسنده وبلاگ «راز سر به مُهر» درباره تغییر رئیس مجلس خبرگان و معنای سیاسی آن، نوشت:
رییس مجلس خبرگان رهبری تغییر کرد. خبر خیلی بیشتر از آن که “مهدوی کنی آمد” باشد، “هاشمی رفسنجانی رفت” است! جریان سازی ماه ها و هفته های اخیر علیه هاشمی رفسنجانی که تا پای پخش شعارهای تند علیه وی از سیمای جمهوری اسلامی هم پیش رفت، آتش تهیه این “تغییر” بود.
مجلس خبرگان رهبری با وجود جایگاه مترقی و دمکراتیکی که قانون اساسی برای آن در نظر گرفته، سال هاست از خود ِ ذاتی اش دور نگهداشته شده و از این رو تغییر رییس آن در کلیت خود، اتفاق مهمی نبود اگر که یک پای ماجرا “رفسنجانی”ی نبود که “شناسنامه انقلاب” بود. این تغییر می تواند البته به بخشی از سریال بی پایان و پُربازیگر صعود و سقوط افراد در نظام جمهوری اسلامی تعبیر شود که طبیعی به نظر بیاید اما بخش های اخیر این سریال واجد تعارضی غریب است.
دو رقیب انتخاباتی سال قبل احمدی نژاد، یک نخست وزیر سابق و یک رییس مجلس سابق، با همسران شان اینک ایزوله شده اند و کسی از اعضای خانواده و دوستان شان از آن ها خبری ندارد. همزمان با این، وقتی حتی خانواده رقیب انتخاباتی شش سال قبل اش نیز برای رفت و آمد در روز روشن و در شهر امنیت ندارند، خود رقیب نیز از ریاست مجلس خبرگان رهبری کنار زده می شود.
سریال صعود و سقوط در نظام جمهوری اسلامی، دارد به “صعود” مردی ختم می شود که همه ی قبل از خود را زیر سئوال برد و می برد. و این طبیعی نیست. چه چیزی واقعا دارد “سقوط” می کند؟


میلاد فدایی اصل آزاد شد

خبرگزاری هرانا - میلاد فدایی اصل، دانشجوی دانشگاه آزاد واحد تهران جنوب، آزاد شده است.
بنا به اطلاع گزارشگران هرانا، خبرگزاری حقوق بشر ایران، میلاد فدایی اصل عصر روز گذشته، هفدهم اسفندماه که در میدان فردوسی تهران بازداشت شده بود، پس از چند ساعت آزاد شد.
این فعال دانشجویی و حقوق بشر به دست نیروهای بسیج بازداشت شده بود.
شایان ذکر است روز گذشته که مصادف با هشتم مارس، روز جهانی زن بود، ده ها تن از شهروندان در تهران توسط نیروهای امنیتی بازداشت شدند که بسیاری از ایشان کماکان در بازداشت به سر می برند.




روزی زنانه برای کاشتن نطفه‌های برابری/ منصوره شجاعی

از سه سال پیش که خواندن و نوشتن در مدرسه فمینیستی را آغاز کردیم، هر سال به مناسبت روز جهانی زن، با مروری بر تاریخ مراسم هشتم مارس در ایران، مطالبی به این بهانه می‌نوشتیم؛ امسال سال سوم است. تحصیل ناتمام است و آموخته‌ها ماندگار و مدرسه؟....
بگذریم. کوتاه زمانی، درس و مشق را در فضایی دیگر همچون دانش‌آموز میهمان تجربه می‌کنیم و امید داریم که با دستی پر و سوغاتی در خور، سفر به پایان بریم و مشق برابری در مکتبخانه مجازی خویش از سر گیریم. این چند خط را از آن جهت نوشتم که صبغه و سابقه گفته باشم و بند ناف خویش را با زنان کشورم در سه‌شنبه‌ای سبز به چنگ و دندان نگهدارم.
سال‌های سال، قصه هشتم مارس را از راهپیمایی زنان پاریسی در انقلاب فرانسه در سال ۱۷۸۹ میلادی به سوی کاخ ورسای و برای به دست آوردن حق رای، تا نخستین فعالیت سازمان‌یافته زنان کارگر نساجی در نیویورک در سال ۱۸۷۵ میلادی و در اعتراض به دستمزد اندک، حکایت می‌کردیم. از سخنرانی کلارا زتکین در سال ۱۸۸۹ میلادی تا کنفرانس زنان علیه جنگ در هلند و سالگرد اعتصاب زنان کارگر نساجی در هشتم مارس سال ۱۹۰۸ میلادی و بسیاری وقایع دیگر به زبان و به قلم روایت‌های گوناگونی نقل کردیم.(۱)
حالا دیگر به همت فمینست‌های جوان دو دهه اخیر در ایران، تاریخ برگزاری روز جهانی زن را در کشور خود می‌شناسیم و قصه‌گوی حکایت‌های بومی خویش نیز شده‌ایم. حالا دیگر با تکیه بر تاریخ فمینیسم جهانی، تاریخ زنان کشور خویش را نقل می‌کنیم. حالا دیگر بومی شده‌ایم و از "جمعیت پیک سعادت نسوان " که در سال ۱۳۰۰ خورشیدی، قریب به نود سال پیش، در شهر رشت اولین مراسم هشتم مارس درایران را برگزار کرد، سخن می‌گوییم.(۲)
آری! بومی شده‌ایم و تاریخ زنان جهان را به قصه خویش غنی می‌کنیم؛ ازحکایت تظاهرات زنان در هشتم مارس سال ۱۳۵۷ خورشیدی در اعتراض به حجاب اجباری، یک ماه پس از پیروزی انقلاب اسلامی و از سکوت مردان روشنفکر و غیرروشنفکر در آن دوران و از اجتماعات محدود و گاه پنهان محافل خصوصی طی ده سال پس از پیروزی انقلاب اسلامی در ایران می‌گوییم. از برگزاری اولین هشتم مارس علنی درشهر کتاب در سال ۱۳۷۸خورشیدی و پس از بیست سال دیده نشدن؛ از جشنواره زنانه مرکز فرهنگی زنان در خانه هنرمندان در روز زن سال ۱۳۷۹ خورشیدی. از سفر قاصدک‌های پیام برابری به شهرستان‌های دور در ماه مارس سال ۱۳۸۰خورشیدی؛ از تجمع به یادماندنی پارک لاله در همبستگی با زنان کشورهای در حال جنگ به مناسبت سالگرد روز جهانی زن؛ از نمایشگاه عکس و سمینار تاریخ زنان و آموزش در سال ۱۳۸۲خورشیدی؛ از اعلام تاسیس کتابخانه زنان در سال ۱۳۸۳خورشیدی؛ از گردن افراشته "سیمین بانوی" شعر ایران زیر ضربات باتوم نیروی انتظامی در تجمع سالگرد روز جهانی زن در پارک دانشجو در سال ۱۳۸۴ خورشیدی؛ از تجمع زنان معلم و زنان فعال اجتماعی مقابل خانه ملت و ضرب و شتم نمایندگان نیمی از ملت در سال ۱۳۸۵خورشیدی؛ از عمومی شدن فضاهای خصوصی برای برگزاری این روز و شکسته شدن حرمت خصوصی خانه‌ها با ورود بی‌مجوز نیروهای خشونت‌طلب در سال ۱۳۸۶ خورشیدی؛ از "کمیپین یک میلیون امضا" و جایزه سیمون دوبوار در سال ۱۳۸۷خورشیدی. از شکل‌گیری نطفه "همگرایی زنان برای بیان مطالبات" در دوران انتخابات در سال ۱۳۸۸ خورشیدی و در بزرگداشت روز زن؛ از "همگرایی سبز زنان" در روز هشتم مارس سال ۱۳۸۹خورشیدی و اینک، در این سال بلوا و سرگردانی، سخن از رنگین کمان سبز و سرخ و سپید زنان بر آسمان شهرم می‌گویم.
بومی شده‌ایم و کوچنده. دل در زمین خویش و پای در راه‌های دور، سخن از قبیله‌های بومی دیگر نیز می‌گوییم. سیاه جامه "مادران عزا" را به سپید روسری "مادران آرژانتینی" سنجاق کرده‌ایم؛ خاطره "پروانه‌های دومینیکنی" را با یاد "پروانه" به طوفان خشونت به بادرفته خویش درآمیخته‌ایم. خون سرخ "ندا" را به موی سپید "نوال السعداوی" (۳) از زمین عناد روفته‌ایم و حالیا خانه خاموش "زنان سبز" شهر خویش را به چراغ همدلی زنان شهرهای دیگر روشن ساخته‌ایم و هنوز قصه می‌گوییم.
پندارمان چه بوده جز عدالت‌جویی و برابری خواهی؟ کردارمان چه بوده جز خشونت‌پرهیزی و دیگر پذیری؟ یارانمان که بودند جز زنانی از هر قوم و دین و آیین و اندیشه؟
جنگیدیم؛ نه با سلاح و ابزار جنگی و نه به شیوه مردان جنگی که به سلاح آموزش و فرهنگ و به شیوه مادران صلح.
جنگیدیم؛ نه به عناد و خشونت و نه برسر تقسیم غنایم که به زبان فرهنگ و تمدن و به گستردن سفره‌ای مهربان و زنانه تا که نان خویش به نیاز "یک میلیون" (۴) زن دیگر قسمت کنیم.
جنگیدیم؛ نه به قهر و خشم که به مهر و امید تا که نهال سبز جنبش مردمی را به باغبانی مادر زمین به سروستان دموکراسی و برابری بدل کنیم.
میهمانان سفره ما، شاید همه‌شان حکایت زنان پاریسی و راهپیمایی به کاخ ورسای برای دستیابی به حق رأی را ندانند، اما در اعتراض به رأی پایمال‌شده خویش، پابه‌پای مردان شهر تلاش کرده‌اند. شاید کلارا زتکین را فقط از طریق طنز تصویری نوشین احمدی بر صفحه مدرسه فمینیستی(۵) شناخته باشند و شاید حتی هنوز نشناسندش، اما حالا دیگر با نشانه‌ها و نمادهای مستقل خویش در کنار جنبش سبز قدم برمی‌دارند. شاید هیچگاه کارگر هیچ کارخانه‌ای نبودند، اما کارگران بی‌مزد خانگی را خوب می‌شناسند.
میهمانان این سفره، شاید بحث‌های کنگره انترناسیونال دوم را دنبال نکرده‌اند، اما گفتمان مستقل خویش را با تلاش رؤیت‌پذیرشان و با واداشتن مردان سیاست به سخن گفتن ازحقوق زنان و حمایت ازسه‌شنبه‌ای زنانه در بطن جنبش مردمی جاری کرده‌اند.
میهمانان این سفره، شاید حکایت خواهران دومینکینی را ندانند، اما به یاد زنان بر دار بی‌عدالتی کشته‌شده، زنان زندانی، زنان در تعلیق و تهدید، زنان دور از خانه و خانواده، زنان بی‌پناه و نگران کشور خویش، سینه سپر کرده و خیابان‌های شهر را با حضور مهربان خویش آذین کرده‌اند.
میهمانان این سفره، شاید فمینیست باشند، شاید نباشند. شاید مسلمان باشند، شاید نباشند. شاید دیندار باشند، شاید نباشند. اما در یک چیز مشترکند و آن، حقیقت زمینی تلاشی هویت‌مدار، مطالبه‌محور و برابری‌خواهانه است که اینک، همنوا با تلاش‌های دموکراسی‌خواهانه مردم در سه‌شنبه‌ای سبز و "از آن خود" نطفه‌های برابری را در این زمین بسی نامهربان، به مهربانی بارور ساخت.

۱. روزجهانی زن. فرخ قره داغی. جنس دوم (مجموعه مقالات) گردآورنده: نوشین احمدی خراسانی. ش. ۹. تهران نشر توسعه . ۱۳۷۹.
۲. حکایت ۸۷ سال برگزاری هشتم مارس در ایران. منصوره شجاعی. مدرسه فمینیستی . نشریه داخلی مدرسه زنان زنگ سوم. اسفند ۱۳۸۷.
۳. اشاره به تصویر ماندگار نوال السعداوی در میدان التحریر قاهره در ژانویه ۲۰۱۱.
۴. اشاره به " کمپین یک میلیون امضا"
۵. کلیپ کوتاه "۸ مارس به سبک جنبش سبز"، کاری از نوشین احمدی خراسانی
http://www.iranianfeministschool.eu/spip.php?article۴۳۳۷

منصوره شجاعی، نویسنده و فعال حقوق زنان
بی بی سی




شکایت اروپا از ايران به دليل ارسال پارازيت برروی امواج ماهواره ای يوتل ست

خبرگزاری هرانا - شدت يافتن ارسال پارازيت از سوی حکومت ايران با هدف قطع دريافت برنامه های شبکه های ماهواره ای واکنش های بسياری را از سوی شخصيت های گوناگون، سازمان های بين اللملی، سه شبکه ماهواره ای و همچنين شرکت هايی مانند يوتل ست را در پی داشته است.
به گزارش صدای آمریکا، در واکنش بين المللی نسبت به اقدام ايران در انداختن پارازيت بر روی امواج ماهواره ای، نامه ای رسمی توسط وزرای امور خارجه آلمان، بريتانيا و فرانسه به کاترين اشتون، رييس امور خارجی اتحاديه اروپا، ارسال شد. در اين نامه اقدام ايران در ارسال پارازيت "جلوگيری از حق دسترسی آزادانه مردم ايران به اطلاعات" توصيف شده است و از وزرای امور خارجه اتحاديه اروپا خواسته شده است تا ضمن محکوم کردن آن خواستار توقف اين اقدام "غيرقابل قبول" شوند.
 همزمان بنا به گزارش آسوشيتدپرس، شرکت فرانسوی يوتل ست، در بيانيه ای از تسليم دو شکايت عليه ايران يکی در ماه می ۲۰۰۹ به "آژانس ملی فرکانس های فرانسه" و ديگری در فوريه ۲۰۱۰ به "هيآت راديويی اتحاديه ارتباطات بين المللی" خبر داد که موضوع آن ايجاد مشکل و ارسال پارازيت از سوی حکومت ايران است.
در اوايل فرودين ماه سال جاری نيز اتحاديه ارتباطات بين المللی دوربرد سازمان ملل متحد يا آی تی يو، ارسال پارازيت برروی ماهواره های خارجی توسط ايران را خلاف قوانين بين المللی اعلام کرد و از جمهوری اسلامی ايران خواست تا اين کار را متوقف کند. سخنگوی آی تی يو اعلام کرد شواهدی وجود دارد که سيگنال ها از سوی ايران فرستاده می شود و گفت: "تلاش عمدی و آگاهانه ای برای ايجاد وقفه در پخش ماهواره ای از سوی ايران وجود دارد."
اين اقدامات پس از آن صورت گرفت که نامه ای شديد الحن از سوی مديران سه شبکه خبررسانی جهانی صدای آمريکا، دويچه وله و بی بی سی صادر شد که در آن آمده بود: "مقام های ايران برای پخش آزادانه برنامه هايشان به زبان های انگليسی و عربی در اطراف جهان از همين خدمات استفاده می کنند و در همين حال مردم کشور خود را از برنامه هايی که از همين ماهواره ها از بقيه جهان می آيد، محروم می کنند. ما از پخش خبرهای دقيق و بيطرفانه درباره امور جاری به ايران دست برنخواهيم داشت." در اين نامه همچنين اقدام ايران در انداختن پارازيت بر روی امواج ماهواره و اختلال در دريافت اين شبکه ها، ناقض بند ۴۵ قانون اتحاديه ارتباطات بين المللی اعلام شده است، اقدامی غيرقانونی که بسياری معتقدند توقف آن اعلام موضعی محکمتر و قاطعانه تر را از سوی جامعه بين المللی می طلبد.



بی خبری کامل از حامد تقی پور دانشجوی بازداشتی علم و صنعت

خبرگزاری هرانا - از "حامد تقی پور" دانشجوی دانشگاه علم و صنعت، که در روز ۲۵ بهمن حوالی میدان انقلاب بازداشت شده بود هیچ خبری در دست نیست.
به گزارش دانشجونیوز، در جریان تجمعات گسترده مخالفان حکومت ایران در ۲۵ بهمن ماه و بازداشت گسترده دانشجویان و اساتید دانشگاه، حامد تقی پور ورودی ۸۷ دانشکده مواد دانشگاه علم و صنعت نیز در حوالی میدان انقلاب بازداشت و به مکان نامعلومی منتقل شده است.
بنابر این گزارش ها، پس از گذشت ۲۴ روز از بازداشت وی شنیده ها از انتقال وی به زندان اوین حکایت می کند.
با این حال هیچ خبری از سرنوشت این دانشجوی بازداشت شده دانشگاه علم و صنعت در دست نیست.




صدور حکم زندان برای یک فعال کارگری در کامیاران

خبرگزاری هرانا - یک فعال کارگری اهل کامیاران به نام افشین ندیمی توسط دادگاه انفلاب اسلامی سنندج به زندان محکوم شد.
به گزارش وبلاگ موکریان، شعبه اول دادگاه انقلاب سنندج این عضو کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکل‌های کارگری را به اتهام اقدام علیه امنیت به ۴ ماه حبس محکوم نموده بود، که این حکم در دادگاه تجدید نظر استان کردستان عینا تایید گردید.
گفتنی است این شهروند که سال گذشته توسط نیروهای امنیتی بازداشت و پس از مدتی با قرار وثیقه آزاد شده بود، هم اکنون در زندان مرکزی سنندج دوران محکومیت خود را سپری می‌نماید.



ممانعت از ادامه تحصیل ۸ تن از دانشجویان دانشگاه علم و صنعت

خبرگزاری هرانا - با وجود اتمام دورهٔ محرومیت از تحصیل ۸ تن از فعالین دانشجویی دانشگاه علم و صنعت، از ادامهٔ تحصیل آن‌ها در ترم جدید ممانعت به عمل آمده است.
به گزارش دانشجونیوز، برخی از فعالان دانشجویی دانشگاه علم و صنعت پس از طی مراحل بازجویی توسط نیروهای وزارت اطلاعات و تهدید و اخذ تعهد، به صورت مشروط و با کارشکنی‌های فراوان در انتخاب واحد آن‌ها، در حال تحصیل می‌باشند؛ اما تعدادی از آن‌ها با وجود اتمام دوره‌های محرومیت از تحصیل کماکان در بلاتکلیفی به سر برده و از انتخاب واحدشان جلوگیری بعمل آمده است.
بنابر با این گزارش‌ها، این دانشجویان تعلیقی که در دوران محرومیت از تحصیل خود (از ۱ ترم تا ۳ ترم محرومیت از تحصیل با احتساب سنوات) ممنوع الورود به دانشگاه بودند، پس از اتمام دورهٔ محرومیت از تحصیل و شروع ثبت نام دانشجویان موفق به انتخاب واحد نشدند و تا لحظهٔ تنظیم خبر (و با وجود گذشت بیش از یک ماه از شروع ترم جدید) همچنان تعدادی از آن‌ها در بلاتکلیفی به سر می‌برند.
این گزارش‌ها می‌افزاید که، برخی از این دانشجویان در ادارهٔ حراست دانشگاه با همکاری "رحمانی"- رئیس حراست دانشگاه علم و صنعت - و "خلیلی" - معاونت دانشجویی حراست - توسط بازجویان وزارت اطلاعات مورد بازجویی قرار گرفته و ادامهٔ تحصیل آن‌ها منوط به دادن تعهدی غیر قانونی مبنی بر عدم شرکت در هر گونه تجمع بیرون و داخل دانشگاه و عدم انجام هرگونه فعالیت دانشجویی بوده است.
لازم به ذکر است در تعهدهای غیر قانونی اخذشده "بندی مبنی بر سلب حق اعتراض دانشجو به هر گونه اقدام مسئولان حراست و کمیتهٔ انضباطی دانشگاه وجود داشته است"!
ضمنا مسئولان دانشگاه علم و صنعت آن دسته از فعالینی را که پس از طی مراحل بازجویی و اخذ تعهد مجاز به ادمهٔ تحصیل شده‌اند را از کلیهٔ امکانات رفاهی دانشگاه محروم کرده‌اند.




کارگران نساجی مازندران دست به تجمع زدند

خبرگزاری هرانا - تعداد زیادی از کارگران نساجی مازندران در مقابل فرمانداری قائمشهر تجمع نمودند.
به گزارش ایلنا، در این تجمع اعتراض آمیز کارگران نساجی مازندران با در دست داشتن پلاکارد و پارچه‌هایی خواستار عملی نمودن تعهدات صاحبان سرمایه نسبت به وعده‌ها و تعهدات مکتوب شده خود به کارگران شدند.
نساجی مازندران یکی از کارخانه‌های بزرگ نساجی در کشور به شمار می‌رود و به دلایل سوء مدیریت و مشکلات اقتصادی در طی ۲۰ سال گذشته دچار بحران شده است.
این تجمع در حالی شکل گرفته است که پیر فلک فرماندار قائمشهر در دیدار اعضای هیئت اجرایی خانه کارگر در هفته گذشته اظهار داشته بود: در هفته جاری با پرداخت دو ماه از حقوق کارگران این کارخانه، کاربی نظیری انجام می‌گیرد که درظرف یک ماه حقوق ۴ماه عقب افتاده کارگران پرداخت می‌شود.
وی ابراز امیدواری کرده بود که با تعامل کارگران با مسئولین و صاحبان سرمایه در آینده‌ای نزدیک کلیه معوقات کارگران پرداخت شود.
قابل ذکر است براساس مصوبه سفر نخست هیئت دولت به استان مازندران مقرر شد تا این واحد نساجی بازسازی و احیا شود.



اعتصاب و تحصن صنفی دانشجویان دانشگاه صنعتی شاهرود

خبرگزارش هرانا - در پی اطلاعیه معاونت دانشجویی دانشگاه صنعتی شاهرود مبنی بر افزایش ۵ برابری قیمت غذا، در دو روز گذشته بیش از صدها تن از دانشجویان این دانشگاه به تجمع و تحصن پرداخته اند.
به گزارش دانشجونیوز، دانشجویان از روز یکشنبه با سردادن شعار هایی اعتراض و تحصن سراسری، مقابل ساختمان سلف سرويس به سمت ساختمان مرکزی دانشگاه حركت كرده و سپس در مقابل اين ساختمان تجمع کرده اند.
دانشجويان معترض دانشگاه صنعتي شاهرود همچنین برای نشان دادن خشم خود از سياست هاي وزارت علوم و مسئولان دانشگاه اعتصاب غذاي نمادين كرده و ظروف غذا را از مقابل سلف سرویس تا سردر دانشگاه بر روی زمين چیدند.
بنابر این گزارشات، حسن نیکوفرد، معاون دانشجويي و رئيس كميته انضباطي دانشگاه شاهرود هرگز حاضر به حضور در میان دانشجویان نشده و متعاقبا ضمن تهدید دانشجویان به برخورد های انضباطی این اطلاعيه افزایش قیمت غذا را در راستای اهداف دولت دهم دانست.
شايان ذكر است برخي از اعضاي منتسب به بسيج دانشجويي با حضور در حاشیه این تجمع و طرح مباحث انحرافی سعی در پراکنده نمودن دانشجویان داشتندکه با واکنش شدید دانشجویان مواجه شدند.
دانشجويان دانشگاه شاهرود خواهان لغو بخشنامه وزارت علوم مبني بر حذف امكانات رفاهي و افزايش ۵ برابري تعرفه غذا در راستاي سياست حذف يارانه دانشجويان ميباشند.
"طبق مصوبه وزارت علوم و در راستای طرح هدقمندی یارانه ها از ابتدای سال آینده قیمت غذای دانشجویان با افزایش ۵ برابری به ۱۰۰۰ تومان خواهد رسید."
دانشجويان دانشگاه شاهرود ضمن پافشاري بر مطالبات خود اعلام كرده اند در روزهاي آتي نيز به اعتراضاتشان ادامه خواهند داد.‏
گفتني است وزارت علوم دولت احمدي نژاد در بخشنامه هايي به دانشگاه هاي مختلف دستور حذف و كاهش شديد خدمات رفاهي به دانشجويان را داده است.‏
پيش بيني ميشود با اجراي طرح وزارت علوم در ديگر دانشگاه هاي كشور نيز اعتراضات مشابه اي برگزار شود.‏



ابلاغ حکم بازنشستگی اجباری حسین سیف‌زاده، استاد دانشگاه تهران

خبرگزاری هرانا - دکتر حسین سیف‌زاده استاد روابط بین الملل دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران، عصر روز دوشنبه با ابلاغ مستقیم حکم بازنشستگی اجباری به طور قطعی از دانشگاه تهران اخراج گردید.
بنا بر اطلاع گزارشگران هرانا، اوایل هفته جاری مکاتباتی با این استاد در این خصوص از سوی حراست و همچنین ریاست دانشگاه تهران صورت گرفته بود ولی در کمال ناباوری تمامی دانشجویان و اساتید دانشگاه تهران، حکم قطعی این استاد در عصر روز دوشنبه به وی ابلاغ گردید.
بنا به اظهار برخی از دانشجویان و مسئولین آموزش دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران در خصوص این موضوع، دکتر سیف‌زاده بنا به صلاحدید مسئولین بازنشسته شده است.
بازنشستگی اجباری این استاد برجسته در حالی صورت می‌گیرد که بسیاری از دانشجویان دانشکده حقوق و علوم سیاسی در ترم جاری با وی واحدهای درسی متفاوتی را داشته‌اند و با اعلام این خبر دانشجویان در بلاتکلیفی کاملی به سر می‌برند.
سید حسین سیف‌زاده دارای مدرک دکتراى علوم سیاسى از دانشگاه سانتاباربارا کالیفرنیا و فوق دکتراى علوم سیاسى از دانشگاه هاروارد است. وی تا کنون ۲۲ کتاب تالیف و ۱۷۲ مقاله فارسی- انگلیسی به رشته تحریر در آورده که تعداد قابل توجهی از تالیفات وی نیز موفق به دریافت مجوز چاپ نگردیده است.


هاله صفر زاده، فعال کارگری بازداشت شد

خبرگزاری هرانا - هاله صفر‌زاده عضو کانون مدافعان حقوق کارگر امروز در تهران دستگیر شد.
بنا به اطلاع گزارشگران هرانا، خبرگزاری حقوق بشر ایران، هاله صفر‌زاده عصر امروز در خیابان نواب به همراه گروهی از زنان دستگیر شد و پس از ساعاتی همه بغیر از ایشان آزاد شده‌اند.
گفتنی است نامبرده پس از بازداشت به بازداشتگاه وزرا منتقل شده است و پس از ساعاتی (۱۱ شب) ماموران امنیتی با مراجعه به منزل نامبرده اقدام به تفتیش و ضبط وسایل شخصی ایشان نمودند.




تعلیق کلیهٔ فعالیت‌های انجمن اسلامی دانشگاه شریف

خبرگزاری هرانا - براساس نامهٔ امروز هیئت نظارت بر تشکل‌های دانشجویی دانشگاه شریف، حکم تعلیق کلیهٔ فعالیت‌های انجمن اسلامی این دانشگاه ابلاغ شده و تمامی اتاق‌های انجمن از اعضای آن گرفته شد.
به گزارش دانشجونیوز، در پی بازداشت چندین تن از اعضای انجمن اسلامی دانشگاه شریف توسط نیروهای امنیتی و متعاقبا پرونده سازی‌های گسترده برای این انجمن، امروز در ‌‌نهایت تصمیم تعلیق این انجمن توسط هیئت نظارت بر تشکل‌ها تصمیم گرفته شد.
گزارش‌ها از دانشگاه شریف از جوسازی‌های گسترده بر علیه اعضای این انجمن و طراحی یک سناریوی کاذب از طرف مسئولین این دانشگاه حکایت دارد، به گونه‌ای که همزمان چندین نشریه وابسته به بسیج از هفته‌های گذشته اقدام به پخش اکاذیب و اتهاماتی به دانشجویان عضو انجمن اسلامی پرداخته‌اند.
این در حالی است که قول برگزاری انتخابات توسط مسئولین دانشگاه به دانشجویان داده شده است اما نگرانی در مورد چگونگی تأیید صلاحیت کاندیدا‌ها و روند انتخابات وجود دارد.
روند تعلیق فعالیت‌های انجمن‌های اسلامی منتخب دانشجویان و سپس برگزاری انتخاباتی نمایشی با کاندیداهای مورد تایید مسئولین دانشگاه و حراست وزرات علوم، پیش از این نیز در بسیاری از دانشگاه‌های کشور اتفاق افتاده و منجر به تعطیلی انجمن‌ها شده است.



"شوکر" سلاح غیرمجاز است

خبرگزاری هرانا - کمیسیون حقوقی وقضایی مجلس شورای اسلامی، تصویب کرد که "شوکر" سلاح غیرمجاز است.
به گزارش خبرآنلاین، در جلسه ی سه‌شنبه این کمیسیون همچنین مواد رادیواکتیو، مواد شیمیایی و اسلحه‌ی بیهوش کننده نیز، جزو سلاح‌های غیرمجاز قرار گرفتند.
پیش از این برخی اصناف می توانستند مجوز حمل و استفاده از شوکر و افشانه‌ها را از پلیس بدست آورند.
طلافروشان، صرافان، جامعه پزشکان، کانون وکلا، رانندگان وسایل تاکسی و متصدیان داروخانه‌های شبانه‌روزی می‌توانستند برای دفاع از خود، شوکر داشته باشند.



شلیک گاز اشک آور و تیر هوایی در روز ۸ مارس

خبرگزاری هرانا - عصر امروز، مصادف با ۸ مارس، روز جهانی زن، ماموران امنیتی اقدام به متفرق کردن شهروندان از طریق شلیک گاز اشک آور و شلیک تیر هوایی نمودند.
بنا به اطلاع گزارشگران هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، نیروهای گارد ویژه اقدام به پرتاب گاز اشک آور در خیابان فاطمی تهران نمودند.
هم چنین در این خیابان ماموران امنیتی اقدام به شلیک تیر هوایی نیز نموده‌اند.
گفته می‌شود این برخورد‌ها در حالی صورت گرفته است که هزاران تن از شهروندان قصد برپایی تجمعات اعتراضی را داشتند.
پیش‌تر خبرگزاری هرانا از درگیری‌های پراکنده، ضرب و شتم شهروندان و بازداشت گستردهٔ مردم در روز جهانی زن خبر داده بود.



در واکنش به انتشار خبری مبنی بر درخواست ویزای آمریکا توسط برخی مقامات دولت، سخنگوی وزارت خارجه گفت: متاسفانه چون محل مجمع عمومی سازمان ملل در آمریکاست هر اجلاسی که بنا است در این سازمان برگزار شود باید به ناچار از این کشور ویزا گرفت و اینکه هیات‌های ما برای شرکت در اجلاس‌های بین‌المللی سازمان ملل از آمریکا ویزا دریافت می‌کنند در چارچوب‌های تعریف شده موازین بین‌المللی است.
به گزارش مهر، رامین مهمانپرست سخنگوی وزارت امور خارجه در نشست خبری با رسانه ها در پاسخ به سوالی مبنی بر این که برخی اخبار عنوان می‌کنند هیاتی عالی رتبه از دفتر ریاست جمهوری ایران، درخواست ویزا برای سفر به آمریکا جهت شرکت در اجلاس زمین در سازمان ملل داشته‌اند، گفت: متاسفانه چون محل مجمع عمومی سازمان ملل در آمریکاست هر اجلاسی که بنا است در این سازمان برگزار شود باید به ناچار از این کشور ویزا گرفت و اینکه هیات‌های ما برای شرکت در اجلاس‌های بین‌المللی سازمان ملل از آمریکا ویزا دریافت می‌کنند در چارچوب‌های تعریف شده موازین بین‌المللی است.
وی ادامه داد: هر از چندگاهی شاهد تفسیرهای و اظهارنظرهایی هدفدار هستیم که رفت و آمدهای هیات‌های ایرانی برای حضور فعال در مجامع عمومی سازمان ملل را به نوعی مرتبط با سایرمسائل می‌داند و ابهامی که شاید پشت سر این سفرها قرار گرفته است.
سخنگوی وزارت خارجه با تاکید بر اینکه اجلاس زمین در سازمان ملل همزمان با نوروز برگزار می‌شود گفت: طبیعی است که در این اجلاس هیاتی از کشورمان نیز شرکت کنند چرا که نوروز و تاریخ آن متعلق به کشورمان و کشورهای منطقه است و بنابراین نباید از این سفرهای عادی که برای حضور در اجلاس‌های سازمان ملل صورت گیرد تفسیر دیگری داشت.
منطقه ویزایی جدید بین ایران و ترکیه
مهمانپرست در ادامه نشست خبری پیش ازظهر امروز در پاسخ به سوالی در خصوص ایجاد منطقه ویزایی جدید بین ایران و ترکیه گفت: در رابطه با روادید کشورهای منطقه ، ظرفیت‌های فراوانی وجود دارد که می‌تواند فرصت‌های گرانبهایی را برای آنها فراهم آورد.
وی افزود : ظرفیت فراوان ایران و ترکیه و برخی از کشورها مثل عراق وسوریه که مایل به این همکاری باشند حتما به ثبات منطقه و پیشرفت آن کمک خواهد کرد و می‌تواند یکپارچگی کشورها را تقویت کند.
تا کنون هیچ سندی برای مطالعات ادعایی ارائه نشده
دستیار ارشد وزیر خارجه جمهوری اسلامی در پاسخ به سوالی در خصوص نشست شورای حکام و سخنان آمانو مبنی بر عدم همکاری ایران در پرونده هسته‌ای اظهارکرد: بارها گفته ایم فعالیت‌های جمهوری اسلامی عملا در چارچوب حقوق کشورمان بوده و جنبه صلح‌آمیز دارد و عدم انحراف از فعالیت‌های صلح‌آمیز نیز در گزارش های روسای سازمان انرژی اتمی تاکید شده است و اگر برخی مواضع به صورت دو پهلو اشاره می‌شود و یا بحث مطالعات ادعایی مطرح می‌شود که تاکنون هیچ سندی هم ارائه نشده، نشان دهنده این است که همچنان فشارهای سنگینی روی عملکردآژانس وجود دارد که تلاش می‌کند آن را از مسیر خود خارج کند.
وی ادامه داد : مجددا شاهد بیانیه کشورهای عدم تعهد هستیم که با حدود پیش از ۱٢٠ عضومجددا از فعالیت‌های هسته‌ای ما حمایت کرده اند.
وی در پاسخ به سوالی در خصوص اینکه اوباما اعلام کرده است که از دخالت نظامی در مسائل لیبی حمایت می‌کند گفت: در رابطه با مسائل لیبی اعلام کرده ایم که با هر نوع خشونت و کشتار توسط مقامات دولتی در این کشور مخالف جدی هستیم و آنها را به پرهیز ازخشونت و توجه به خواسته‌های مردم این کشور دعوت می‌کنیم.
وی در عین حال تصریح کرد: وضعیت نامناسب مردم لیبی نباید بهانه‌ای برای کشورهای غربی با سابقه سلطه گری به وجود آورد تا پایگاه نظامی خود را در این کشور دایر کند و بهتر است این کشورها کمک کند که خواست مردم لیبی محقق شود و احتیاج به مداخله نظامی کشورهای غربی در این کشور وجود ندارد.
چرا وزارت خارجه واکنش نشان نمی دهد
وی در پاسخ به این سوال که چرا وزارت خارجه در خصوص برخی اخبار مثلاً مبنی بر سفراحمدی نژاد به عربستان و یا سفر محرمانه هیات بحرینی به ایران واکنش نشانی نمی‌دهد گفت: برخی رسانه با اخبار غیر موثق موضوعات غیر واقعی را دامن بزند و حتما مردم این کشورها از اعتبار این رسانه‌ها شناخت دارند و آن را موردارزیابی قرار می‌دهند.
وی ادامه داد: خبر مربوط به سفر احمدی نژاد به عربستان صحت ندارد و سفر محرمانه هیات بحرینی تکذیب می‌شود.
بیانیه اشتون برای حمایت از سران فتنه!
مهمانپرست در پاسخ به این سوال که ظاهرا “کاترین اشتون بیانیه‌ای داده و از موسوی و کروبی حمایت کرده”، بدون اشاره به ماهیت بین المللی و فرامنطقه ای درخواست آزادی رهبران جنبش گفت: در رابطه تحولات منطقه و شمال آفریقا آنچه که مشخص است این است که خواست اراده ملت‌ها مبنی برعدم وابستگی به قدرت و عدم تمیکن در مقابل تجاوزات اسراییل است.
براین اساس برخی کشورهای غربی با توجه به تحولات شمال آفریقا و خاورمیانه تلاش می‌کند تا اتفاقات این کشورها را شبیه آنچه که در کشورهای مستقل همچون ایران اتفاق می‌افتد نسبت دهند.
سخنگوی وزارت خارجه جمهوری اسلامی ادامه داد: کشورهای حامی دموکراسی غربی تلاش می‌کنند که با ایجاد موج مصنوعی صدای اکثریت مردم را نشوند و آنچه در جمهوری اسلامی وجود دارد حضور اکثریت قاطع مردم در حمایت از نظام، انقلاب و رهبری است که در طول ٣٢ سال گذشته بارها تکرار شده است و اینکه چشم برخی مقامات غربی توانایی دیدن این مساله را ندارند مشکل جدی آنهاست که باید نسبت به رفع آن اقدام کنند.
وی در پاسخ به سوالی مبنی بر زمان بهره برداری کامل نیروگاه بوشهر گفت: فعالیت‌ها در نیروگاه بوشهر ادامه دارد و مسائل تحت کنترل است و طرف روسی نیز متعهد به اجرای قرارداد در زمان اعلام شده است.
هیچ ردپایی از تبعه آمریکایی در کشورمان یافت نشد
سخنگوی وزارت خارجه جمهوری اسلامی در پاسخ به سوالی در خصوص اظهارات اخیر وزارت امور خارجه آمریکا مبنی بر ناپدید شدن یکی از اتباع این کشور (مامور سابق اف بی آی) گفت: اظهارات خانم کلینتون به نوعی پاسخگو به افکار عمومی مردم این کشور است که چهار سال از ناپدید شدن یکی از اتباع آن می‌گذرد و مساله دیگر نیز این است که این سخنان به صورت تلفیقی موید این است که چنین فردی در کشورمان وجود ندارد علیرغم اینکه “تلاش‌های انساندوستانه” توسط مقامات جمهوری اسلامی برای پیداشدن این فرد صورت گرفته است و این تلاش‌ها نشان داد که هیچ ردپای وی در کشورمان یافت نشد و ما همچنان براساس رویکرد انسانی تلاش می‌کنیم و درخواست ما این است که اگر اطلاعاتی موثقی در این باره وجود دارد در اختیار ما قرار دهند تا ما در راستای اقدامات انسان دوستانه فعالیت‌هایی را در این ارتباط انجام دهیم.
وی در پاسخ به سوالی در خصوص آخرین پیگیری‌ها از پرونده امام موسی صدر هم گفت: دستگاه سیاست خارجی ایران هیچگاه این پرونده را از دستور کار خود خارج نکرده است و اتفاقات لیبی کمک می‌کرد تا فضای جدیدی در این ارتباط ایجاد شود و این می‌تواند ما را امیدوار کند که اطلاعات موثقی از این شخصیت قابل توجه در جهان اسلام به دست آوریم.
دستیار ارشد وزیر خارجه دولت ایران در پاسخ به سوالی در خصوص تمجدید وزیر دفاع آمریکا از توانمندی‌های نظامی ایران گفت: همه مطلع هستند که کشورمان از لحاظ نظامی اوج اقتداراست و اینکه همه به اقتدار نظامی کشورمان اذعان می‌کنند مساله جدیدی نیست ولی اینکه مقامات آمریکایی می‌گویند لطف آنها را می‌رساند.




مسعود كیمیایی ـ‌ كارگردان سینمای ایران ـ در بیمارستان «دی» تهران بستری شد.
به گزارش ایسنا، این هنرمند به دلیل ناراحتی قلبی از شب گذشته ـ 17 اسفند ماه ـ در بخش سی‌.سی.یو بستری است.
به گفته‌ی یكی از پرستاران بخش سی‌سی‌یو، وضعیت این كارگردان سینما بد نیست و او اكنون تحت درمان قرار دارد.
به گزارش ایسنا، مسعود كیمیایی ـ كارگردان 69 ساله‌ی سینما ـ‌ با ساخت «بیگانه‌ بیا» وارد عرصه فیلم‌سازی شد، با ساخت «قیصر»، فیلمی كه سال گذشته 40ساله شد، روندی از فیلم‌سازی را در پیش گرفت كه جرقه‌های امیدواركننده‌ای را برای آینده فیلم‌سازی‌اش رقم زد؛ حتا ابراهیم گلستان كه كم‌تر درباره آثار سینمای ایران نظر می‌داد، برای این ساخته كیمیایی یادداشتی نوشت و جنبه‌های مختلف این فیلم را بررسی كرد.
كیمیایی بعد از ساخت «قیصر» در سال 1348، هر یك یا دو سال، یك فیلم ساخت تا سال 59 كه «خط قرمز» را ساخت و این فیلم هیچ‌گاه به نمایش درنیامد و تا شش سال بعد فیلم نساخت.
او سرانجام در سال 1365 «تیغ‌ و ابریشم» را ساخت. بعد از ساخت این فیلم نیز روند فیلم‌سازی‌اش را همانند گذشته هر یك یا دو سال با یك فیلم ادامه داد، تا سال 1378 كه «اعتراض» را ساخت و بعد از آن تا پنج سال فیلمی نساخت.
سرانجام در سال 1383 «سربازهای جمعه» و دو سال بعد، فیلم «حكم» و یك سال بعد از نمایش «حكم»،«رئیس» را ساخت كه در سال 86 اكران شد.
مسعود كیمیایی سال گذشته، «محاكمه در خیابان» را ساخت و امسال با فیلم جدیدش «جرم» سیمرغ بهترین فیلم را از جشنواره‌ی فیلم فجر گرفت.




سید محمد خاتمی، در تماسی تلفنی با فرزندان میر حسین موسوی از حصر غیر قانونی مهندس موسوی و دکتر رهنورد ابراز تاسف و از خانواده موسوی دلجویی کرد.
به گزارش کلمه، سید محمد خاتمی رییس جمهور سابق کشورمان، در تماس تلفنی با دختران موسوی و رهنورد ضمن ابراز تاسف از اتفاقات اخیر  و دعوت ایشان به صبر و پایداری اظهار داشت: با حصر غیر قانونی فرزند معنوی امام(ره) و همسر مبارز و عالم ایشان با اتهام های واهی هر روز ضربه ای جدید به انقلاب وارد می شود.
وی دراین تماس تلفنی با تاکید بر صداقت میرحسین و دلبستگی ایشان برای  بازگشت به ارزشهای انقلاب، ابراز امیدواری کرد هر چه زودتر این مسائل حل شده و دوباره همه با هم برای رسیدن به اهداف خیرخواهانه ی خود برای میهمن عزیزمان ایران، تلاش کنیم.



رئيس‌مجمع تشخيص مصلحت نظام در دیدار با اعضای خبرگان رهبری تاكيد كرد: افترا و هوچي‌گري و تهمت زدن آن هم به بهانه دفاع از ارزش‌ها و اسلام، مذموم است.
به گزارش ايلنا، يش از 60 نفر از اعضاي مجلس خبرگان رهبري، طبق سنوات گذشته شب گذشته با حضور در محل دفتر ريس مجمع تشخيص مصلحت نظام، با آيت‌الله هاشمي رفسنجاني ديدار كردند. در اين ديدار رئيس مجمع تشخيص مصلحت نظام، با تشكر صميمانه از حضور اعضاي خبرگان رهبري و سخنان محبت‌آميز و ابراز لطف جمعي از اعضاي مجلس خبرگان نسبت به ايشان گفت: بايد از آيت‌الله مهدوي‌كني تشكر كنيم كه با وجود كسالت، اين مسئوليت را با محبت پذيرفتند.
هاشمي رفسنجاني اظهار داشت: هرچند رياست مجلس خبرگان رهبري كه جمعي از بزرگان در آن حضور دارند موجب افتخار است، ولي مايل بودم پس از چندين دوره مسئوليت در هيئت رئيسه، فردي مانند آيت‌الله مهدوي‌كني كه شخصيتي مبارز و عالم و متقي هستند و هم‌رزم در مبارزه و زندان بوديم اين مسئوليت را بپذيرند و اميدواريم امور خبرگان به نحو بهتري انجام شود.
رئيس مجمع تشخيص مصلحت نظام با اشاره به سخنان آيت‌الله طباطبايي امام جمعه اصفهان و آيت‌الله نعيم‌آبادي در مجلس خبرگان رهبري در مورد برخي حركت‌هاي افراطي گفت: متأسفانه روش ضدارزشي و زشتي توسط گروهي افراطي در بعضي مناطق در برخورد با برخي روحانيون انجام مي‌شود و مي‌گويند آن‌گونه كه ما فكر مي‌كنيم ائمه جمعه هم بايد همان‌گونه بيانديشند و خلاف سخنان آنان سخني نگويند.
وي افزود: خوشبختانه رهبري معظم انقلاب، دستور برخورد با افراطيون خاطي را كه خارج از قانون، اقدام به توهين و افترا مي‌كنند صادر كرده‌اند و اميدواريم اين پديده زشت و مضر در كشور متوقف شود. البته نقد و انتقاد كار پسنديده‌اي است، ولي افترا و هوچي‌گري و تهمت زدن آن هم به بهانه دفاع از ارزش‌ها و اسلام، مذموم است.
هاشمي رفسنجاني دربخش ديگري از سخنان خود با اشاره به شرايط حساس بين‌‌المللي و عمق كينه و دشمني استكبار جهاني با جمهوري اسلامي ايران و بهانه‌جويي‌هاي آنان درخصوص مسائل هسته‌اي و ساير بهانه‌جويي‌هاي مغرضانه سياسي،گفت: آنها دائماً در حال توطئه و دشمني عليه ايران هستند و نمي‌خواهند نظام مستقل جمهوري اسلامي ايران در اهداف اسلامي و انساني خود موفق باشد.
وي افزود: در چنين شرايطي ايجاد تفرقه و تشتت در كشور مشكل‌ساز بوده و حفظ و تقويت انسجام و وحدت، تضمين‌كننده صيانت از نظام و دستاوردهاي آن است.
وي اجراي طرح هدفمند كردن يارانه‌ها را ضرورتي اجتناب‌ناپذير براي حفظ سرمايه‌هاي انرژي، اقتصادي و معدني كشور دانست و گفت: حفظ توليد در بخش‌هاي كشاورزي، صنعت، دامپروري صيادي و ساير زمينه‌ها نيازمند حمايت بيشتر در ادامه اجراي اين طرح است كه به اين بخش صدمه‌اي وارد نشود.
در ابتداي اين ديدار آيات و حجج‌الاسلام درّي نجف‌آبادي، سليماني، اسلامي، نعيم‌آبادي، قرشي، طباطبايي، شاهرودي، جباري، وافي، شفيعي و امامي كاشاني با تشكر از اقدام ارزشمند آيت‌الله هاشمي رفسنجاني در جلسه خبرگان و جلوگيري از فتنه جديدي كه مغرضان براي ايجاد تفرقه در نهاد مقدس خبرگان طراحي كرده بودند، حركت ايشان را همانند حركت‌هاي تاريخ ساز بزرگان دين اسلام خواندند و تأكيد كردند: با توجه به سابقه ديرينه مبارزاتي و سعه‌صدر رئيس مجمع تشخيص مصلحت نظام در تمام دوران پيش و پس از انقلاب، چنين اقدامي از ايشان را دور از انتظار نمي‌توان دانست.
تني چند از اين آيات با اشاره به رواج برخي بداخلاقي‌ها و هتك حرمت بزرگان در جامعه، اقدامات افراطي بعضي ناآگاهان را سم مهلك براي حيات نظام اسلامي ايران دانستند و تأكيد كردند: تمام دلسوزان نظام، بخصوص روحانيت معظم، خبرگان جامعه و ائمه جمعه و جماعات بايد با هوشياري در مقابل اقداماتي كه هدم و ضربه به روحانيت را هدف قرار داده‌اند. بايستند و با آگاهي و اطلاع‌رساني، افراطيون را به حاشيه برانند.
ايشان در پايان خواستار حضور استوار و پا برجاي آيت‌الله هاشمي رفسنجاني كمافي‌السابق در م




بنا به گزارش رسانه ها، کمیسیون حقوقی و قضایی مجلس تصویب کرده است که شوکر سلاح غیر مجاز محسوب می شود.
به گزارش خبرآنلاین، در آخرین جلسه اعضای این کمیسیون، مقرر شد علاوه بر شوکر، مواد رادیواکتیو، مواد شیمیایی و سلاح‌های بیهوش‌کننده نیز در زمره گروه سلاح‌های غیر مجاز قرار گرفتند.
این درحالیست لباس شخصی های حمله کننده به مردم و معترضین، طی ماههای اخیر از شوکرهای برقی بسیار قوی استفاده کرده و چندی پیش نیز خانواده هاشمی رفسنجانی را، در شهر ری با همین سلاح مورد آزار قرار داده بودند.
بر اساس گزارش خبرآنلاین، پیش از این نیز پلیس، نظارت بر استفاده کنندگان از شوکر را بر عهده داشت و بر اساس آئین نامه های انتظامی خود، برای افرادی که مجاز می دانست، پروانه حمل و استفاده صادر می کرد، ولی با مصوبه اخیر کمیسیون حقوق و قضایی، این اقدام پلیس از این پس، پشتوانه قانونی مناسبی خواهد داشت.
چون در متن قانون تصویب شده نیز تعیین مصادیق اشخاص مجاز و نحوه استفاده قانونی از این قبیل تجهیزات به عهده آئین نامه های دولتی گذاشته شده، به نظر می رسد تصویب این قانون در کمیسیون، برای اعتباربخشی بیشتر به آئین نامه های قبلی است، زیرا چندان نکته مبهمی در نظارت و کنترل پلیس روی استفاده از سلاحهایی مانند شوکر و افشانه های دفاعی، وجود نداشت.
هشت گروه مجاز شوکردار
پیش از این، پلیس اعلام کرده برای اصناف مختلف، با احراز شرایط قانونی، مجوز حمل و استفاده از شوکر و افشانه ها داده می شود. در مرحله اول، این اصناف، هشت گروه را شامل می شد که در بین آنها، نام طلافروش ها، صراف ها، متصدیان جایگاه عرضه سوخت، جامعه پزشکان، کانون وکلا، رانندگان وسایل نقلیه درون و برون شهری تحت نظارت اتحادیه مربوطه شامل اتحادیه تاکسیرانی، فروشندگان سلاح و مهمات و متصدیان داروخانه های شبانه روزی به چشم می خورد.
رییس مرکز انتظامی پلیس پیشگیری ناجا همچنین برای شهروندانی که عضو اتحادیه و انجمن صنفی های فوق نیستند اما می خواهند این نوع تجهیزات را همراه داشته و استفاده کنند، گفته بود: “در خواست این افراد در کمیسیونی متشکل از نمایندگان پلیس امنیت، آگاهی و پیشگیری و در استان ها و به تبع آن در شهرستان ها به صورت مستقل بررسی می شود که پس از بررسی در صورت مثبت بودن نظریه نسبت به صدور این گونه تجهیزات دفاع شخصی اقدام صورت می گیرد.”
به بیان دیگر، در صورت منطقی بودن درخواست افراد و تشخیص کمیسیون های پلیس امنیت و آگاهی، پروانه حمل شوکر و افشانه، صادر می شود. با این وجود، واقعیتها نشان می دهد فروش اسپریهای آسیب زا، شوکرهای قوی که با قانون جدید، غیرمجاز، شناخته می شوند، همچنان در جامعه به راحتی انجام می گیرد.

با یک جستجو ساده در بازار غیر مجاز این تجهیزات می توان دریافت انواع و اقسام شوکرهای خارجی با قیمتهای مختلف در بازار به فروش می رسد. انواعی که گفته می شود نزدیک به دو هزار ولت برق را در کسری از ثانیه روی بدن هدف تخلیه می کنند و در صورتی که هدف، بیماری زمینه ای مانند مشکلات قلبی یا تنفسی داشته باشد، دچار ایست قلبی و احتمالا مرگ خواهد شد.
گفتنی است پلیس درباره این گونه معاملات، علاوه بر تاکید بر “غیر قانونی بودن” آن، به خریداران توصیه کرده بود اقلام دفاعی مورد نیاز خود را از طریق مجاری قانونی تهیه کنند تا کلاه سرشان نرود، زیرا به گفته سرهنگ سیفیان، شوکرهای موجود در بازار، علاوه بر یکبار مصرف بودن، قیمت کاذبی دارند.
لازم به یادآوری است دو هفته پیش عناصر لباس شخصی با همین سلاح به خانواده هاشمی رفسنجانی در شهر ری حمله کرده بودند که روزنامه جمهوری اسلامی نوشته بود “درحالی که تنها دو هفته تا انتخابات هیات رئیسه خبرگان باقی مانده است، تعرض به رئیس مجلس خبرگان رهبری توسط عناصر خودسر، حتی به خانواده هاشمی رفسنجانی در حرم حضرت عبدالعظیم و در مراسم ترحیم هم کشیده شد و دو تن از فرزندان و تعدادی از اعضای خانواده هاشمی که برای برگزاری مراسم درگذشت یکی از بستگان خود در حرم حضرت عبدالعظیم حضور یافته بودند، پس از گذشت دو ساعت از آغاز مراسم و قرائت قرآن، دو نفر از نیروهای لباس شخصی هنگام خروج خانواده هاشمی، با منافق خطاب کردن آنها به یکی از دختران ایشان حمله کردند که با نزدیک شدن لباس شخصی‌ها به وی، برادرزاده و خواهرزاده وی که او را همراهی می‌کردند درحالی که قصد داشتند مانع شوند، حمله کنندگان با شوکر آنها را مورد ضرب و شتم قرار دادند. در این حین محسن هاشمی فرزند هاشمی رفسنجانی که وی نیز جهت شرکت در مراسم ختم در حرم حضرت عبدالعظیم حضور داشت از لباس شخصی‌ها خواست نسبت به خانواده وی ایجاد مزاحمت نکنند که افراد مذکور با شعار مرگ بر هاشمی به فحاشی به وی مبادرت کرده و قصد درگیری با وی را داشتند که مردم حاضر در حرم حضرت عبدالعظیم حسنی که در طول مراسم با تسلیت گویی و تکریم به خانواده هاشمی، احترام گذاشته بودند، مانع درگیری شده و ضمن اظهار نگرانی از خطرناک بودن عناصر لباس شخصی‌ها و اعلام قصد قبلی آنها برای ایجاد درگیری و اغتشاش، از خانواده هاشمی با اصرار خواستند که نسبت به توهین این افراد بی‌تفاوت بوده و از محل حضور آنها فاصله بگیرند.”




فراخوان مادران آتش به جان حکومت زد

 

تو را چه سود
فخر به فلک بر فروختن
هنگامی که
هر غبار راه لعنت شده نفرینت می کند
باش تا نفرین دوزخ از تو چه سازد
که مادران سیاهپوش
داغداران زیباترین فرزندان آفتاب و باد
هنوز از سجاده ها سر بر نگرفته اند
(شاملو)

فراخوان به تجمع روز 17 اسفند (8مارس) از سوی حامیان مادران پارک لاله در ایران در حالی منتشر شد و عرصه تمامی رسانه ها را در نوردید، که سبزها پس از دستگیری رهبران شان سه شنبه های هر هفته را سه شنبه های اعتراض نامیده و اعلام کرده بودند، تا به طرز نه چندان غیر قابل انتظاری، روز جهانی زن و مطالبات زنان ایران را آرام و بی صدا از گردونه توجهات دور سازند. حکومت از این اتفاق بسی خوشحال و راضی بود چرا که عدم حضور زنان و عدم پاسخگویی به خواست های زنان که نیمی از جامعه را تشکیل داده و تاثیرگذاری بسیاری بر حرکت های اجتماعی دارند نه تنها از سوی حکومت، بل که از سوی معترضین به آن نیز مشاهده می شد. زنان و مادران که طی تمام این سال ها از پیگیرترین معترضین و برابری خواهان بودند به هر نحوی که حذف شوند، چه از سوی حکومت و چه از سوی مدعیان اپوزیسیون، چرخه مردسالارانه را در جامعه تقویت کرده و از این راه یکی از بزرگترین نقطه های اتکای جنبش مردمی را از گفتمان حذف کرده و باقی را راحت تر می تواند سرکوب کند. 
از ابتدا اما مشخص بود، زنان و مادرانی که برای برابری و خواسته های مدنی همیشه به شکل مستقل و فارغ از چارچوب های سیاسی پررنگ در جامعه ایستاده و مبارزه کرده اند خود را وابسته به دیگران نخواهند دید و بی شک ادامه این مبارزه بلند مدت را نیز وابسته به تایید یا اجازه دیگران نمی دانند. در چنین شرایطی بود که فراخوان به تجمع در تهران از سوی حامیان مادران پارک لاله، بار دیگر چهره مستقل این مبارزه را به نمایش گذاشته و آتش به جان حکومت زد تا امروز هفده اسنفدماه 1389 تمام مزدوران و نیروهای بی جیره و مواجبش را به سوی مکان اعلام شده گسیل کند تا تعداد اندکی زنان میان سال و کهن سال را سرکوب کند و مانع از تجمع آنان گردد. این به راستی حقیقتی ست که حکومت ایران از دامنه تاثیرات و مبارزات مادران سی و دو سال اخیر وحشتی سترگ دارد. 
مادران، زنان و تمام خانواده هایی که فرزند، برادر، خواهر، همسر، شوهر خود را در مبارزات علیه دیکتاتوری حکومت از دست داده اند و در واقع به دست حکومت کشته شده اند، یکی از مهم ترین قشرهایی هستند که حکومت ایران هیچ گونه پاسخ به سزایی برای شان نداشته و نخواهد داشت مگر در دادگاه های مردمی و علنی ، از سوی دیگر اینان نیز نه دست از مبارزه خواهند کشید و نه پای به میدان محاصره از سوی حکومت خواهند نهاد.
مبارزات مادران پارک لاله نه تنها نشان از خشم و انتقام شخصی و مستقیم ندارد بل که امروز به شیوه ای مدنی و با خواسته هایی فراگیر در میان معترضین شهره عام و خاص است. 
- لغو کلیه احکام اعدام، شکنجه و سنگسار و حذف کلی این احکام از قوانین کشور 
- آزادی بی قید و شرط کلیه زندانیان سیاسی و عقیدتی اعم از زن و مرد 
- محاکمه آمران و عاملان کشتار مردم و معترضین سی ودوسال اخیر در دادگاه های مردمی 
حامیان مادران پارک لاله در ایران در فراخوان تجمع شان به مناسبت روز جهانی زن می نویسند:
"زنان مبارزی که برای دزدیده شدن انقلاب دوش به دوش مردان در میدان مبارزه و زندان و چوبه های دار یک لحظه آرمانهای انسانی خود را فراموش نکرده اند و همچنان مقاوم برای رسیدن خواستهای خود ایستاده اند. در این میان باید از زنانی نام برد که در بدترین شرایطی سیاسی کشور و در خفقان آشکار حکومتی بصورت هماهنگ مادران خاوران، کمپین یک ملیون امضاء و جامعه فمنیستی زنان و مادران صلح رابه وجود آورده اند. بعد از انتخابات و با کشتارهای وسیع خیابانی و دستگیرهای مفرط و اعترافهای رسانه ای دروغین، مادرانی در پارک لاله بصورت خودجوش با داشتن یک هدف مشخص در کنار هم جمع شده و خواسته هایشان را به آرامی و با در دست داشتن عکس عزیزانشان و با روشن کردن شمع و بازگو کردن شعارهای مسالمت آمیز و خواندن سرود ای ایران و یار دبستانی بار دیگربه گوش جهانیان رساندند. در پاسخ این فریاد عدالتخواهی ، جز توهین، دستگیری، زندان، بی حرمتی، کشتار در خیابان هیچ کرامتی از سوی مسئولان کشور که بطور مداوم از حرمت و شان و مقام زن می گوید ندیدند.
در طول یکسال و نیم اخیر با کشته شدن نداها، ترانه، و اعدام زهرا بهرامی جواب عدالتخواهی و آزادیخواهی و احقاق حقوق داده شد.در همین زمان با دستگیری بیش از هزاران تن از زنان کشور، زیر بازجویی های سخت و طاقت فرسا و توهین آمیز در روزهای بزرگداشت زنان از آنها قدردانی شد."
آری قدردانی از مبارزات زنان برای برابری و آزادی و خواسته های مادرانه و فراگیرشان در ایران، حذف روز جهانی زن از تقویم مبارزات توسط مدعیان سردمداری جنبش و سرکوب و دستگیری و آرایش نظامی در مقابل خواسته مدنی از سوی حکومت است.
از همین روست که مادران پارک لاله ضمن همراهی با جنبش های مردمی، بر استقلال خود از تمام احزاب و گروه ها در تمام بیانیه ها و مواضع پای می فشارد و از سوی دیگر ضمن اینکه اپوزیسیون دنبال برچسب زدن و رنگ کردن این جنبش مستقل در راستای اهداف سیاسی خود است، حکومت نیزضمن حمله به تجمعات و دستگیری و زندان، قصد دارد به همین روش با برچسب های کمونیست، مجاهد، سلطنت طلب و ...  این همگرایی را سرکوب کرده و حتا اگر نچسبید به زشت ترین کلمات، چون فاحشه های سیاسی و زنان خیابانی بیالاید. 
مردم ایران اما مقاومت های مادران داغدار ایران و خواسته هایشان را ارج نهاده و ضمن همراهی با فراخوان آن ها امروز هفده اسفند بار دیگر مهر تاییدی بر حقانیت این خواسته ها زدند. در گزارشاتی که از شرکت کنندگان در تجمعات این روز به  عنوان شاهد عینی، به سایت مادران پارک لاله ایران رسیده است و در زیر نمونه ای از آن می آید حاکی از حقانیت این موضوع است.

"من درمسیرهای میدان ونک ساعت 5.15 دقیقه میدان ونک بودم وردم درپیاده رو راه میرفتم و ماموران ایستاده بودند.به طرف ولیعصر آمدیم سر توانیر پرنیرو بود ماموران زن هم گذاشته بودن. سر تخت طاوس هم نیرو زیاد بود.از سر فاطمی تا میدان ولیعصر خبری نبود و فقط خبرچین ها تک و توک ایستاده بودند و مردم هم خرید می کردند و در میدان ولیعصر نیروی نظامی و لباس شخصی  زیاد بود و اجازه نمیدادند کسی توقف کند وبه زور مردم را سوار اتوبوس میکردند.به طرف کارگر رفتم باماشین تا سر16 آذر و بعلت ترافیک پیاده شدم و به طرف میدان انقلاب رفتم سر 12 فروردین درگیری کوچکی شد. نیرو درا نقلاب هم زیاد بود بطرف امیرآباد رفتم ساعت 7 بود مردم راه میرفتند ونیروها حتی اجازه نمیدادند درایستگاهها کسی سوارماشین شود شلوغ شد وگازاشک آور زدند مردم روزنامه آتش زدند وماموران عصبانی با باتوم به کرکره مغازه ها می کوبیدند و رعب و وحشت ایجاد می کردند واز مغازه دارها میخواستند که تعطیل کنند. جلوی پارک لاله قیامت بود فکرکنم یک ارتش را آنجاپ یاده کرده بودندمن هم دراتوبوس برای خانم هاصحبت کردم وتوضیح دادم که بخاطر بیانیه مادران عزادارا ینجا اینقدر نیرو پیاده کردند خانم مسنی که با عصا راه میرفت از یوسف آباد آمده بود می گفت وقتی که من بیرون میایم اینها می خواهند جلوی جوانها را بگیرند؟ و منهم کلی راجع به مادران صحبت کردم."






زنان، روز زن به خیابان خواهند آمد

روز جهانی زن در حالی فرا می‌رسد که فعالان جنبش زنان این روز را «روز اعتراض» نامیده و اعلام کرده‌اند در این روز به خیابان خواهند آمد.
شیرین عبادی، در بیانیه‌ای از مردم خواسته زنان ایرانی را در دست یابی به «حقوق برابر» تنها نگذارند و مادران عزادار اعلام کرده‌اند همراه با همه زنان جامعه خود اعتراضات آرام و مدنی خود را برگزار خواهد کرد. سیمین بهبهانی، مهرانگیز کار و آسیه امینی هم در مصاحبه با روز از ویژگی‌های ۸ مارس امسال و برنامه‌های فعالان زن برای روز جهانی زن سخن گفته‌اند.
سیمین بهبهانی، شاعر سر‌شناس ایران در آستانه ۸ مارس به روز می‌گوید که زنان ایرانی تا حقوق به حق خود را به دست نیاورند از پا نمی‌نشینند.
مهرانگیز کار، حقوقدان و فعال جنبش زنان از ویژگیهای منحصر به فرد ۸ مارس امسال به روز می‌گوید و معتقدست زنان علیرغم همه فشار‌ها و تهدید‌ها، به نیروهای بالقوه‌ای تبدیل شده‌اند که نه فقط در خیابان بلکه در سطوح عالی رهبری جنبش مردمی نیز حضور و تاثیر دارند.
آسیه امینی، روزنامه نگار و فعال جنبش زنان نیز از بیانیه اخیر فعالان جنبش زنان و حامیان آن‌ها به روز می‌گوید؛ بیانیه‌ای که این فعالان و حامیانشان در آن نوشته‌اند در روز ۸ مارس، در اعتراض به نابرابری‌های جنسیتی و حمایت از خواست همگانی به خیابان خواهند آمد.
همزمان برخی گروه‌ها و سایت‌ها مسیرهایی را برای روز سه شنبه تعیین کرده‌اند. مادران عزادار چهارراه امیر آباد نزدیک پارک لاله را به عنوان محل تجمع خود اعلام کرده‌اند و در سایت‌ها و پایگاههای اجتماعی از محل جان باختن ندا آقا سلطان و میدان مادر به عنوان محل تجمع مردمی یاد شده است.

زنان از پا نمی‌نشینند

روز جهانی زن در حالی فرا رسیده که وضعیت خاص امنیتی در کشور برقرار است. زنان بسیاری همچون نسرین ستوده، بهاره هدایت، فخرالسادات محتشمی‌پور، مهسا امر ابادی، عاطفه نبوی، نازنین خسروانی و... در زندان‌ها هستند، بسیاری دیگر همچون نرگس محمدی، ژیلا بنی یعقوب با احکام سنگین حبس و محرومیت روبرو هستند، مادران بسیاری در اعتراضات مردمی، فرزندان خود را از دست داده‌اند و از وضعیت و محل نگهداری زهرا رهنورد و فاطمه کروبی هیچ خبری در دست نیست.
سیمین بهبهانی، شاعر سر‌شناس ایران که ممنوع الخروج است می‌گوید: با همه این اوصاف زنان ایرانی، واقعا با جان و دل فعالیت می‌کنند برای اینکه حقوق خود را به دست آورند. اما محیط طوری است که خیلی جلو زنان گرفته می‌شود و راه را بر آن‌ها می‌بندد ولی زنان ایرانی از پای نمی‌نشینند و تا حقوق به حق خود را به دست نیاورند از پا نخواهند نشست.
خانم بهبهانی می‌افزاید: بسیاری از مادران ایرانی در اندوه از دست دادن فرزندانشان هستند و بسیاری دیگر فرزندانشان در زندان‌ها به سر می‌برند اما همین مادران، همین زنان دست به دست هم داده‌اند تا بچه‌هایشان را از زندان‌ها بگیرند و وضعیت بهتری برای جوانان و مردم کشور به وجود آید و تا آزادی ملت، آزادی گفتار و آزادی برای خوشبختی ایران را به دست نیاورند از پا نخواهند نشست.
او با اشاره به حصر و بازداشت زهرا رهنورد و فاطمه کروبی می‌گوید: من با هیچ حصر و حبسی موافق نیستم برای هیچ کسی چه خانم رهنورد، چه خانم کروبی و چه سایر زنان. حبس یعنی مهار آزادی و من به شدت با این مساله مخالف هستم و امیدوارم سردمداران مملکت با حسن نیت، تدبیر و عقل رفتار کنند تا مشکلات حل شود در غیر این صورت مشکلات خیلی بیشتری خواهد بود.
خانم بهبهانی سپس با اشاره به حضور زنان در جنبش اعتراضی مردم ایران می‌گوید: من معتقد نیستم که زن‌ها جلو‌تر از مرد‌ها هستند یا اینکه مرد‌ها جلو‌تر از زن‌ها حرکت کرده‌اند، چنین قیاسی درست نیست؛ زن‌های ما و مردهای ما فعالیت می‌کنند و دوشادوش هم برای رهایی از استبداد مبارزه می‌کنند و فرقی بین زن و مرد نیست.
او آنگاه با اشاره به نسرین ستوده، بهاره هدایت، فخری محتشمی پورو سایر زنانی که در زندان به سر می‌برند می‌گوید: متاسفانه امکان این نیست که بتوانم با این زنان دیدار کنم اما آرزو دارم گردانندگان حکومت با تدبیر پیش بروند و آن‌ها را آزاد کنند. بد‌ترین چیز این است که انسانی را بی‌گناه به زندان بیندازند و واقعا امیدوارم هر چه سریع‌تر این زنان شجاع و مردان شجاع آزاد شوند. ما که کاری از دستمان بر نمی‌آید جز اینکه از گردانندگان امور بخواهیم آن‌ها را آزاد کنند. حق آن‌ها است که آزاد باشند.
خانم بهبهانی سپس درباره جنبش‌های مردمی کشورهای خاورمیانه و حضور تاثیر گذار زنان در این جنبش‌ها می‌گوید: اوضاع لیبی را که از تلویزیون می‌بینم واقعا متاثر می‌شوم؛ ناخوشی من صد برابر شده چطور یک آدمی می‌تواند اینقدر لجوج باشد و در برابر ملتی بایستد و هم وطنش را بکشد؟ کسانی که مردم آن‌ها را نمی‌خواهند و مردم در خیابان‌ها فریاد می‌زنند که ان‌ها را نمی‌خواهند بهتر است بیندیشند و مثل مبارک و بن علی سرشان را بیندازند پایین و بروند.
او می‌افزاید: من در رفتن مبارک و بن علی شجاعت بیشتری می‌بینم تا ایستادن قذافی و لج کردن و کشتن مردم. خب وقتی مردم کسی را نمی‌خواهند او باید برود. من برای مبارک و بن علی، سابقه‌شان هر چه که باشد اما این کار آخرشان را تحسین می‌کنم که مردم نخواستند و آن‌ها رفتند اما واقعا تف به امثال قذافی، که چنین رفتاری با ملتش می‌کند و خجالت هم نمی‌کشد.

ویژگی‌های سیاسی جدید ۸ مارس

مهرانگیز کار، حقوقدان و فعال حقوق بشر اما معتقد است که ۸ مارس امسال ویژگیهای سیاسی جدیدی دارد که نشاندهنده این است که تحولات تازه‌ای در ایران رخ خواهد داد.
او می‌گوید در این تحولات، زنان از طیف‌های حکومتی هم نقش‌های مهمی ایفا خواهند کرد.
خانم کار توضیح می‌دهد: همزمان با ۸ مارس ما دو زن را که همسو با رهبران جنبش اعتراضی هستند از دست داده‌ایم؛ به این معنا که نمی‌دانیم این دو زن یعنی خانم رهنورد و خانم کروبی کجا هستند. از طرف دیگر باز دو زنی را می‌بینیم که با جمهوری اسلامی پیوند کامل داشتند و در همین روز‌ها به نوعی با ان‌ها برخورد می‌شود و به نوعی قربانی می‌شوند. فائزه هاشمی را می‌بینیم که به شدت مورد توهین قرار گرفته. صرف نظر از برخوردهای جنگ قدرت که بین پدر و خانواده او و دیگر مردان حکومتی است شخص فائزه را به عنوان زنی متعلق به این حکومت می‌شناسیم که در دورانی که امکان صحبت کردن برای خیلی از زنان وجود نداشت یا این امکان خیلی کم بود، او فعالیت می‌کرد. بحث دوچرخه سواری زنان را مطرح کرد و خیلی از مسائل دیگر و از‌‌ همان زمان مغضوب شد. به او توهین می‌کنند و توهین کننده در کمال وقاحت فیلم را منتشر می‌کند و مطمئن است که مورد بازخواست قرار نخواهد گرفت.
او سپس به فخرالسادات محتشمی‌پور که در بازداشت به سر می‌برد اشاره می‌کند و می‌گوید: خبری از خانم محتشمی‌پور هم نیست؛ او هم جزو زنانی است که کاملا به حکومت، هرچند طیف اصلاح طلب آن تعلق داشته و دارد. اما سخن من این است که این زنان هیچ کدام خواستار برخورد براندازانه با رژیم جمهوری اسلامی نبودند ولی برخورد با آن‌ها به گونه‌ای است که اگر جریانات سیاسی در ایران رادیکالیزه شود این احتمال وجود دارد که نمونه‌های بسیاری از این زنان که در سطح کشور فراوان هم هستند برای ایجاد تحولات سیاسی در ایران به دیگر نیروهای زنان بپیوندند. باید گفت زنان داخل حکومت نیز در اعتراض به رفتار ناعادلانه حکومت، با زنان دیگر هم دل شده‌اند و خواهند شد.
به گفته خانم کار، زنان علیرغم محدودیت‌ها، بازداشت‌ها، تحمل شکنجه‌ها و توهین‌هایی که به آن‌ها در خیابان‌ها و حتی در حمله به خانه‌هایشان شده نه نیروی بالقوه که اکنون تبدیل به نیروی بالفعل شده‌اند که نه فقط در سطح خیابان‌ها بلکه در سطوح عالی رهبری حضور دارند و این ویژگی‌ای است که حکومت از آن هراس دارد و آن را نمی‌پسندد.
او می‌گوید: ۸ مارس امسال نوید دهنده چنین تاریخی است که نقش جنبش زنان در تحولات سیاسی خیلی بارز خواهد شد.

دموکراسی از مسیر برابری جنسیتی می‌گذرد

بیش از صد فعال جنبش زنان و ۲۰۰ تن از حامیان آن‌ها هم در بیانیه‌ای اعلام کرده‌اند که روز سه شنبه (روز جهانی زن) برای ان‌ها روز اعتراض است: «همگام و هم دوش با برادران هم وطن خود به خیابان‌ها آمده و از خواست همگانی حمایت می‌کنیم زیرا که دسترسی به حقوق برابر جز در یک حکومت دموکراتیک امکان پذیر نیست».
انتشار این بیانیه در شرایطی که فعالان جنبش زنان در داخل کشور تحت فشارند و امکان انتشار بیانیه و ابراز عقیده علنی ندارند از اهمیت به سزایی برخوردار است؛ بیانیه‌ای که با حمایت فعالان داخل کشور تنظیم و منتشر شده اما به دلیل فشارهای امنیتی داخل کشور، نام فعالانی که از داخل کشور این بیانیه را امضا کرده ا ند محفوظ مانده است.
آسیه امینی، فعال جنبش زنان و از امضا کنندگان این بیانیه در این زمینه می‌گوید: هر سال ۸ مارس، زنان ایران به هر نحو ممکن اعتراض خود را نسبت به نابرابری جنسیتی اعلام می‌کردند. اعتراض به حقوق نابرابر جنسیتی یا شرایط نامساعد زنان هم مختص ایران نیست؛ ۸ مارس، روز جهانی زنان است. اما تفاوت ما همیشه این بوده که در بسیاری از نقاط دنیا، زنان جمع می‌شوند و دستاوردهای خود را جشن می‌گیرند و پایکوبی می‌کنند اما زنان ایرانی حتی برای بیان مسائلشان در این روز همیشه مشکل داشته‌اند. با این وصف و با وجود همه احساس نا‌امنی که همواره ما را تهدید کرده، فعالان زنان ایرانی، سال‌ها در پشت درهای بسته و محافل خصوصی و دور از چشم اغیار، برنامه‌هایشان را برای این روز تدارک می‌دیدند. اما بالاخره در چند سال اخیر روز جهانی زن از خانه‌ها به خیابان رفت تا بتواند این صدای اعتراض را بلند ادا کند.
او با اشاره به وضعیت فعلی داخل ایران می‌گوید: این روز‌ها هم با وجود فشارهای سیاسی زیادی که برای هر حرکتی اعم از سیاسی اجتماعی یا فرهنگی وجود دارد، برای زنان مهم است که به خودشان و دیگران یادآوری کنند که اگر ما دموکراسی و آزادی می‌خواهیم، باید از تاریخ سی و دو ساله‌مان یاد بگیریم و بدانیم که دموکراسی از دل همین مسیری که می‌رویم بیرون می‌آید. اگر امروز حقوق جنسیتیمان را به هر دلیلی فراموش کنیم، دوباره یابی آن کاری بس دشوار‌تر است. آنگونه که بعد از انقلاب ۵۷، زنان به دلایل سیاسی از ادامه اعتراض بازداشته شدند و نتیجه‌اش این شد که هر سال بد‌تر از سال قبل شد و هر قانونی ما زنان را بیش از پیش به قهقرا برد. صدا هم از کسی در نیامد مگر خود ما زنان.
درواقع این خواسته روشن، محور اصلی بیانیه‌ای بوده که فعالان زن در آستانه ۸ مارس منتشر کردند. این بیانیه برآیند نظرات فعالان جنبش زنان چه آن‌ها که در داخل کشورند و امکان صدور بیانیه ندارند و چه فعالانی که ناچار از ترک کشور شده‌اند و چه فعالانی که سال‌ها پیش از کشور خارج شده‌اند، است.
اما در این میان دو بحث مطرح است برخی معتقدند جنبش‌های سیاسی، از جنبش زنان استفاده ابزاری می‌کند و زنان نباید برای روز سه شنبه بیانیه صادر کنند. برخی دیگر نیز معتقدند زنان نباید در مرحله فعلی خواسته‌های خود را از جنبش اعتراضی مردم ایران جدا کنند. در این زمینه آسیه امینی می‌گوید: طبیعتا وقتی گروهی سیاسی برای زنان بیانیه می‌دهد خواسته‌های سیاسی خود را می‌گنجاند و ما هم که بیانیه می‌دهیم نظرات خودمان را می‌گنجانیم. به نظر من ما در مقطعی نیستیم که بخواهیم اینقدر همدیگر را واکاوی کنیم. مهم این است که بدانیم خودمان چه می‌خواهیم و چه ابزاری برای بازگو کردن آن داریم. کسی که هدفش تغییر شرایط موجود ایران است باید از این تفرقه افکنی‌ها دور باشد. باید دست هر کسی را که دست یاری بلند می‌کند فشرد و همراه کرد اما در عین حال باید به خود یادآوری کنیم که یادمان نمی‌رود دموکراسی برای ما از مسیر برابری جنسیتی رد می‌شود.
به گفته او، این هدف و این صدا، فقط صدای فعالان جنبش زنان ایران نیست و صدای همه کشورهای استبداد زده است که قوانین مردمحور و مرد سالارانه در آن‌ها حاکم است.
خانم امینی می‌گوید: ما تجربه‌های تاریخی داریم و می‌دانیم که اگربرای حقوق خود تلاش نکنیم، به نام آزادی، برابری فراموش خواهد شد. ستم جنسیتی، زاییده استبداد است و اگر می‌خواهیم استبداد و دیکتاتور را پس بزنیم باید به ستم جنسیتی توجه کنیم. در مسیر کسب آزادی باید برابری ثابت شود. نمی‌شود گفت امروز نگویید، فردا که پیروز شدیم و... این راه را ما یکبار رفته‌ایم و ۳۲ سال پسرفت حاصل آن بوده و معتقدیم که حکومت دموکرات از ما یعنی از همه مردم زاییده می‌شود. من از کسانی که می‌گویند چرا زن‌ها حقوق جنسیتیشان را جدا می‌کنند و.... دعوت می‌کنم که نوع دیگری نگاه کنند به مسائل و به جای جنجال سازی و گرفتن ماهی از آب گل آلود، بیندیشند که زن‌ها چه می‌خواهند.
از آسیه امینی می‌پرسم در بیانیه نوشته شده که همگام با برادران هم وطن خود به خیابان‌ها می‌آیید آیا این به نوعی دعوت از مردم برای حضور در خیابان است؟ پاسخ می‌دهد: ما فراخوان نداده‌ایم که‌ای مردم به خیابان بیایید! بلکه گفته‌ایم ما به خیابان می‌رویم. مردم خودشان باید تصمیم بگیرند هر کدام از ما در هر شهر، کشور و روستایی که هستیم ۸ مارس به خیابان می‌رویم و این روز را به روز اعتراض به نابرابری جنسیتی در ایران تبدیل خواهیم کرد. اما بدون شک آنچه تعیین کننده است تصمیمی است که زنان در داخل ایران می‌گیرند. حرکتهای بیرونی قطعا حمایتگر است.
او در مورد مسیرهایی که برای راهپیمایی در این روز تعیین شده می‌گوید: چون این بیانیه، بیانیه مشترک زنان بوده که بخشی از آن‌ها در بیرون ایران مقیم هستند (چون امضای بیشتر فعالان داخل محفوظ ماند)، بهتر بود کسانی که در داخل ایران به خیابان‌ها می‌روند در این مورد تصمیم بگیرند. مسیرهای تعیین شده یعنی میدان مادر و پارک لاله که نزدیک محل کشته شدن ندا آقا سلطان بود هم توسط خود شبکه‌های اجتماعی پیشنهاد شد و ما هم آن را در همین نوشته‌ها و گفته‌ها دیدیم. به هر حال امیدوارم دستاورد همه زنان و مردانی که در این روز به شرایط موجود اعتراض می‌کنند قبل از هر چیز امنیت جانشان باشد.

زنان به خیابان می‌آیند

شیرین عبادی، برنده جایزه نوبل صلحهم با انتشار بیانیه‌ای روز ۸ مارس را روزی ویژه خوانده و اعلام کرده است: در این روز علاوه بر حقوق برابر زنان، خواست‌های دموکراتیک مردم ایران نیز مورد مطالبه قرا ر می‌گیرد – مبادا که در گیر و دار حوادث سیاسی، خواسته بر حق و همیشگی خود را که تساوی حقوق است فراموش کنیم – در این روز همگام و هم دوش با برادران هم‌وطن خود به خیابان‌ها آمده و از خواست همگانی حمایت می‌کنیم، زیرا که دسترسی به حقوق برابر جز در یک حکومت دموکراتیک امکان پذیر نیست، اما نباید اجازه داد که به بهانه بروز بحران سیاسی و یا پرهیز ازتفرقه باز هم خواسته‌هایمان را نادیده بگیرند و بدیهی است که دسترسی به حقوق برابر متضمن اصلاح قوانین تبعیض آمیز است و رسیدن به این هدف، مستلزم اصلاح موادی از قانون اساسی است تا امکان چنین اصلاحاتی فراهم آید و از این رو بازنگری در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، نه یک خواست سیاسی بلکه مقدمه یک حرکت مدنی است.
مادران عزادار نیز که به مادران پارک لاله تغییر نام داده‌اند با شرح مختصری از وضعیت و تهدید‌ها و فشارهای حکومتی بر آن‌ها اعلام کرده‌اند: ما مادران داغدار و حامیان آن‌ها در روز ۸مارس برابر با ۱۷اسفند همراه و همدوش با همه زنان جامعه خود اعتراضات آرام و مدنی خود را برگزار خواهیم کرد و این روز را همراه با دیگر زنان جهان گرامی خواهیم داشت.
این مادران در بیانیه خود نوشته‌اند که ساعت ۴ بعد ازظهر، خیابان فاطمی، چهارراه امیر آباد دور هم جمع خواهند شد. این مکان نزدیک به پارک لاله است که مادران در سال ۸۸ حدود ۷ماه برای رسیدن به خواسته‌هایشان دور هم جمع می‌شدند.
مادران عزادار در بیانیه دیگری، روز جهانی زن را روز همبستگی با مادران داغدار، روز همبستگی با زنان شجاع در زندان، روز رهایی زن خوانده و اعلام کرده‌اند که: امروز ما مادران و مادربزرگ‌ها که در سال ۵۷ به خیابان‌ها آمدیم و تمامی وجود خود و فرزندانمان را برای تحقق آزادی و عدالت و برابری نثار کردیم ولی چیزی جز ظلم و بیداد و فساد و تباهی به دست نیاوردیم، حاضریم با عصا و واکر و ویلچیر به خیابان‌ها بیاییم و از شرف انسانی و حقوق پایمال شده خود و فرزندانمان حمایت کنیم.
مادران صلح کردستان نیز در بیانیه‌ای اعلام کرده‌اند که: ما به عنوان مادران صلح کردستان پشتیبانی خود را از تمامی برنامه‌های اعتراضی روز جهانی زن به شیوه‌ای مادرانه‌ و مسالمت‌جویانه‌ اعلام می‌داریم، و از مردم ایران و به‌ویژه‌ کردستان خواستاریم در راه اجابت حقوق و خواستهای دمکراتیک خود این روز را گرامی و حرمت خون‌های ریختهٔ دختران و زنان راه آزادی و اشکهای مادران داغدیده‌ را نگه‌ دارند.
فعالان جنبش زنان و حامیان آن‌ها در داخل و خارج کشور نیز بیانیه‌ای منتشر کرده و نوشته‌اند: ضمن ابراز همبستگی با زنان و مردانی که صدایشان برای آزادی ودموکراسی در خیابان‌های شهر جاری است در پی بیانیه خانم شیرین عبادی و ضمن تایید آن، تکرار می‌کنیم که مبادا که در گیر و دار حوادث سیاسی، خواسته بر حق و همیشگی خود را که تساوی حقوق است فراموش کنیم! پس در این روز همگام و هم دوش با برادران هم وطن خود به خیابان‌ها آمده و از خواست همگانی حمایت می‌کنیم زیرا که دسترسی به حقوق برابر جز در یک حکومت دموکراتیک امکان پذیر نیست.
در این بیانیه آمده است: ما هم‌صدا با خواهرانمان که صدای اعتراضشان در ایران حتی در روز جهانی زن، با انعکاس صدای مهیب سرکوب روبه‌رو است و دوش به دوش خواهرانمان در تونس و مصر و لبنان و... که در این روز، هم‌چون ما ندای برابری جنسیتی سر داده‌اند، خیابان‌ها را از آن خود می‌کنیم و می‌دانیم که برادران برابری‌خواه‌مان نیز در این راه در کنار ما خواهند بود.
آن‌ها افزوده‌اند: ما بر این باوریم که هیچ قانونی نمی‌تواند برای ما عدالت و دموکراسی به ارمغان بیاورد مگر این‌که در بند بندش حقوق برابر زن و مرد دیده شود. بنابراین تغییر قانون، شروع حرکت ما به سمت دموکراسی و برابری جنسیتی و رعایت حقوق همه مردم کشورمان خواهد بود و بدون شک تا آن روز هر هشت مارسی برای ما روز اعتراض خواهد بود.
شورای هماهنگی راه سبز امید نیز با انتشار بیانیه شماره ۵ خود اعلام کرده: حضور فعال زنان در جنبش سبز را می‌توان با شهادت ندا آقاسلطان در روزهای آغازین و در پیشانی آن شناسایی کرد بگونه‌ای که به نماد این جنبش در سراسر جهان تبدیل شد، و این حضور را در همه روزهای سخت پشت سر گذاشته شده می‌توان در همه جا دید، از کهریزک تا اوین، از صبوری مادران وهمسران هزاران زندانی، و از همراهی دکتر زهرا رهنورد و فاطمه کروبی همپای رهبران جنبش میرحسین موسوی و مهدی کروبی، که این روز به همین دلیل به بند اسارت و زندان گرفتار آمده‌اند. این دو بانوی سبز جلوه‌ای نو به جنبش داده و آنرا از همه جنبش‌های تاریخ معاصرمان متمایز ساخته‌اند و اینکه این جنبش در پی دستیابی به جامعه‌ای است که در آن زنان همپای مردان از همه حقوق انسانی و منزلت اجتماعی و سیاسی برخوردار شوند و هیچ گونه تبعیضی آن‌ها را از حضور فعال درعرصه عمومی محروم نکند.
در این بیانیه آمده است: روزسه شنبه ۱۷ اسفند (۸ مارچ) فرصت دیگری برای پیوند روزجهانی زن با جنبش سبز مردم ایران در پیگیری مطالبات جامعه زنان ماست، از اینرو شورای هماهنگی راه سبز امید همراهی و همگامی خود را با برنامه‌های فعالان و نهادهای حوزه زنان برای پاسداشت این روز اعلام و از تبدیل آن به تجمع‌های اعتراضی نسبت به زندانی بودن دو بانوی سبز و رهبران جنبش حمایت می‌نماید و از همراهان سبز می‌خواهد که فعالانه در برنامه‌های این روز شرکت نمایند.

محاحبه از فرشته قاضی
روز




ناآرامی در تهران، سه شنبه ۱۷ اسفند همزمان با صدمین سالگرد روز جهانی زن

در پی فراخوان مخالفان حکومت ایران برای حضور در خیابان ها، دیروز سه شنبه 17 اسفند بیشتر خیابان های اصلی تهران مملو از نیروهای امنیتی و بسیج و سپاه بوده، به گونه ای که حضور این نیروها به مراتب بیشتر از نیروی انتظامی و یگان ویژه گزارش شده است. در همین حال گزارش های رسیده از تهران از شکل گیری تجمعات و درگیری های پرکنده ای نیز حکایت می کند.
به گزارش دانشجونیوز، عصر روز گذشته حوالی ساعت 18:30 که هوا رو به تاریکی رفته بود و مردم در پیاده روها حضور گسترده داشتند با این حال حضور سنگین نیروهای امنیتی مانع از شعار دادن مردم شده بود.
بر اساس گزارش های رسیده به دانشجونیوز، از بعد از ظهر روز گذشته ترافیک سنگینی در خیابان حاکم بود و خودروها از بوق زدن برای نشان دادن اعتراض و همبستگی خود با فراخوان مخالفان دولت استفاده میکردند.
این گزارش ها می افزاید، نیروهای انتظامی خیابان را بسته و مردم را به سمت خیابان های فرعی شمالی هدایت می کردند.
این نیروها با مشاهده ی تردد و پیاده روی شهروندانی را که قصد عبور از یک سمت خیابان کارگر به سمت دیگرش را داشتند، به آنها حمله ور شده و با باتوم تعدادی را مورد ضرب و شتم قرار داده و بازداشت کردند.
بنابر این گزارش ها، نیروهای امنیتی بازداشت شده ها را سریعا به گوشه ای از اطراف میدان برده و آن ها را روی زمین خوباندند و روی کسانی را که به دلیل ضرب و شتم خون از آن ها جاری بود را پوشاندند تا مردم این صحنه ها را مشاهده نکنند.
سایت کلمه همچنین از پرتاب گاز اشک‌آور به سوی تجمعات شکل گرفته در حوالی میدان انقلاب خبر داده است.
این سایت بعد از ظهر سه‌شنبه از حضور چند صد نفری معترضان در میدان مادر واقع در خیابان میرداماد خبر داده بود؛ بر پایه این گزارش، در این منطقه نیز نیروهای امنیتی پرشمار ظاهر شده‌اند
به گفته شاهدان عینی حداقل 10 نفر در حدود ساعت 18:30 تا 19 دیروز درمیدان انقلاب دستگیر شدند.
این گزارشات می افزاید،نکته جالب حوادث روز گذشته استفاده نیروهای امنیتی از نوجوانان کم سن و سال (ازحدود 12 تا 18) ساله بود که با اتوبوس و مینی بوس به محل های تظاهرات آورده شده بودند و به آن ها یونیفرم سپاه و باتوم و سپر و کلاه داده می شد.