تهدید به راهپیمایی در صورت ادامه حصر خانگی موسوی و کروبی
با ادامه بی خبری از میرحسین موسوی و مهدی کروبی، اعتراض ها به حصر خانگی آنها شدت گرفته و جمعی از مخالفان دولت ایران تحت عنوان "جوانان احزاب اصلاح طلب" هشدار داده اند که در صورت ادامه این روند، یازدهم اسفند دوباره به خیابانها خواهند آمد.
در بخشی از بیانیه ای که امروز (پنجم اسفند) در وبسایت های نزدیک به مخالفان دولت منتشر شده است، جوانان احزاب اصلاح طلب نوشته اند: "از هم اکنون اعلام می داریم که در صورت پایان ندادن به این حصر تا پیش از ۱۱ اسفند، روز تولد مرد اخلاق و شرف و انسانیت و استواری، میرحسین موسوی، از مردم ایران دعوت خواهیم کرد که به پاسداشت همه بزرگی هایی که این مرد بزرگ با خود به ارمغان آورده است، به خیابان بیایند."در این بیانیه همچنین با اشاره به وقایع روزهای گذشته آمده است: "بیست و پنجم بهمن و اول اسفند باز هم به همگان نشان داد که جنبش سبز ریشه هایی عمیق در اندیشه مردم ایران دارد و نیز ترس کودتاگران و دیکتاتور ها را از جنبشی که بارها آن را مرده نامیدند نشان داد."
نگرانی از امنیت جانی رهبران مخالفان
اعتراض ها به ایجاد محدودیت های شدید برای رهبران مخالفان طی چند روز گذشته افزایش یافته است و برخى احزاب و گروهها نسبت به حفظ امنيت آنها و تبعات اين گونه فشارها در جامعه هشدار دادهاند.از جمله، روز گذشته شاخه خارج از كشور سازمان مجاهدين انقلاب اسلامى، مجموعه فعالان حقوق بشر در ايران و گروهى از حاميان جنبش سبز در استان مازندران هر يك با انتشار بيانيه اى در اين مورد موضع گيرى كردند.
سازمان مجاهدين انقلاب اسلامى در بيانيه دیروز خود (چهارم اسفندماه) كه خطاب به "مراجع و عقلا" نوشته شده بود، ضمن تاكيد بر زنده بودن جنبش سبز، از برخوردهاى صورت گرفته با معترضان در تجمعات اخير انتقاد كرده و حصر خانگى ميرحسين موسوى و مهدى كروبى را محكوم كرده بود.
اعضای خانواده مهدی کروبی نیز با انتشار نامه ای از هرگونه "تلاش برای حذف فیزیکی" مهدی کروبی و همسرش فاطمه کروبی به شدت اظهار نگرانی کردند.
در همین حال، هیلاری کلینتون، وزیر امورخارجه ایالات متحده، شب گذشته در اظهاراتی از سرکوب "وحشیانه" مخالفان دولت ایران به وسیله حکومت این کشور انتقاد کرد.
خانم کلینتون چهارشنبه با انتشار بیانیه ای ضمن ابراز نگرانی از برخورد خشونت آمیز حکومت ایران با مردم این کشور، "شجاعت" تظاهرکنندگان ایرانی را تحسین کرد.
همزمان مجموعه فعالان حقوق بشر، از گروههاى مدافع حقوق بشر در ايران در بيانیه اى خطاب به جامعه جهانى، خواهان موضع گيرى قاطع مسئولان و نهادهاى بين المللى در مورد ادامه حصر خانگى رهبران مخالف دولت ايران شد.
در بخشى از اين بيانيه آمده: "متاسفانه بايد اشاره كرد اين تنها حقوق اجتماعى و آزادى هاى فردى بازداشت شدگان نيست كه نقض شده است بلكه با در نظر گرفتن تمامى تحركات نيروهاى تندرو در حكومت بايد گفت سلامت و جان اين افراد نيز در معرض خطر قرار دارد".
سايت كلمه نزديك به ميرحسين موسوى چند روز پيش با انتشار تصاويرى از كوچه منتهى به منزل ميرحسين موسوى، از ايجاد ديوارى آهنى در اطراف منزل او برای جلوگیری از رفت و آمد به منزل آقای موسوی خبر داد.
علاوه بر اين قطع خطوط تلفن و اينترنت منزل اين دو رهبر مخالفان دولت هم طى روزهاى گذشته برقرارى هر نوع تماس با آنان و مطلع شدن از وضعيت سلامت آنها را تقریبا غیر ممکن كرده است.
نگرانی آژانس از احتمال وجود فعالیت های هسته ای نظامی در ایران
آژانس بین المللی انرژی اتمی می گوید اطلاعات جدیدی را از ابعاد نظامی احتمالی برنامه اتمی ایران به دست آورده است.
به گزارش این سازمان، اطلاعات جدید نگرانی از برنامه اتمی ایران را افزایش داده است.آژانس بین المللی انرژی اتمی همچنین از ایران خواست به طور کامل با بازرسان بین المللی همکاری کند. ایران همکاری خود با بازرسان هسته ای را از ۲۰۰۸ محدود کرده است.
آژانس بین المللی اتمی در گزارشی که در اختیار خبرگزاری ها قرار گرفت گفت ایران با این سازمان در رابطه به پاسخگویی به سوال های موجود درباره آزمایش های احتمالی برای ساخت کلاهک اتمی برای برنامه موشکی خود همکاری نمی کند.
بر این اساس، آزمایش های احتمالی ایران در این رابطه، نگرانی از وجود یک برنامه اتمی نظامی در ایران را افزایش داده است.
ایران برنامه هسته ای خود را کاملا علمی می داند و تلاش برای به دست آوردن تسلیحات اتمی را رد می کند.
کشورهای غربی به ماهیت برنامه اتمی ایران مشکوک هستند و در پی به نتیجه نرسیدن گفت و گوهای ۵ عضو شورای امنیت و آلمان با ایران، تحریم های بین المللی گسترده ای علیه این کشور به اجرا گذاشته شده است.
نگرانی آمریکا از 'تلاش ایران' برای خرید اورانیوم
دولت آمریکا می گوید از "تلاش مخفیانه ایران" برای دستیابی به ذخایر اورانیوم در کشورهای دیگر از جمله زیمبابوه نگران است.
خبرگزاری آسوشیتدپرس طی گزارشی اختصاصی خبر داده که تلاش ایران برای دسترسی به منابع اورانیوم گسترش یافته و به ویژه بر زیمبابوه در قاره آفریقا متمرکز است.
آسوشیتدپرس می گوید منبع اصلی این خبر، یک گزارش محرمانه دو صفحه ای است که توسط یکی از کشورهای عضو آژانس بین المللی انرژی اتمی تدوین شده است. نام این کشور اعلام نشده است.
بنا بر این گزارش، علی اکبر صالحی، وزیر امور خارجه ایران، در ماه ژانویه به طور پنهانی با مقام های ارشد بخش معادن زیمبابوه دیدار کرد تا مذاکره برای خرید اورانیوم از آنها را از سربگیرد.
دولت ایران هنوز به این اتهام واکنش نشان نداده است.
ایران با رد اتهامات غرب می گوید که هدفش از غنی سازی اورانیوم تولید سلاح هسته ای نیست.
چهارمین قطعنامه تحریمی شورای امنیت سازمان ملل متحد که تابستان سال گذشته علیه ایران وضع شد جمهوری اسلامی را از حضور در طرح های استخراج مواد هسته ای از جمله اورانیوم در سایر کشورها منع می کند.
فیلیپ کراولی، سخنگوی وزارت امور خارجه آمریکا، روز پنجشنبه درباره جزئیات گزارش آسوشیتدپرس اظهار نظری نکرد، اما گفت واشنگتن همواره نگران تلاش های پنهانی ایران برای تامین اورانیوم مورد نیازش از کشورهای آفریقایی از جمله زیمبابوه بوده است.
یک هیات ایرانی طی روزهای اخیر به زیمبابوه سفر کرده است.
محمد پورنجف، سفیر ایران در زیمبابوه در مصاحبه با رادیو - تلویزیون زیمبابوه (زی بی سی) گفته است که این هیات با هدف سرمایه گذاری در بخش کشاورزی، معادن و انرژی زیمبابوه به این کشور سفر کرده است.
رابرت موگابه، رئیس جمهوری زیمبابوه با دولت محمود احمدی نژاد، رئیس جمهوری ایران رابطه خوبی دارد.
آقای احمدی نژاد در آوریل سال ۲۰۱۰ به هراره، پایتخت زیمبابوه سفر کرده بود.
او در این سفر از یک کارخانه نساجی که ۸۳ درصد سهام آن به صندوق بازنشستگی وزارت جهاد کشاورزی ایران تعلق دارد بازدید کرده بود.اطلاعیه ای که به صورت گسترده و به سرعت در اصفهان در حال پخش است
اعتصاب کامیون داران، دهم اسفند
گزارش زنان ایرانی شرکت کننده در نشست سی اس دبلیو
آغاز به کار پنجاه و پنجمین اجلاس کمسیون مقام زن
خدیجه مقدم پنجاه و پنجمین کنفرانس سی اس دبلیو سازمان ملل در 22 فوریه سال 2011 با موضوع دسترسی زنان و دختران به آموزش، علوم و تکنولوژی و اشتغال زنان و کار شایسته آغاز به کار کرد. سی اس دبلیو ( Commission of Status of Women ) کمیسیون مقام زن یا کمیسیون وضعیت زنان ترجمه شده است که به نظر من اسم این کنفرانس محتوای آن را به درستی نمی رساند. برنامه کنفرانس های سی اس دبلیو در مورد بررسی وضعیت زنان و تلاش برای رفع نابرابری های جنسیتی است. حال تا چه حد این کمیسیون تاکنون موفق به تغییر مثبت در ارتباط با تبعیض های جنسیتی بوده بحث دیگری است.کنفرانس از 22 فوریه تا 4 مارس ادامه دارد و جالب است اولین سالی است که برنامه کنفرانس پیش از 8 مارس روز جهانی زن به پایان می رسد و زنانی که از سراسر دنیا برای برابری جنسیتی گردهم آمده اند، تا روز جهانی زن یکدیگر را ترک می کنند. پس از ثبت نام و گرفتن کارت ورود به ساختمان سازمان ملل، برنامه افتتاحیه ساعت 9 صبح 22 فوریه برگزار شد. در این برنامه 4 نفر از مقامات سازمان ملل شامل خانم لازاروس ، رئیس شورای اقتصادی و اجتماعی سازمان ملل و خانم سیلویا بی فتن رئیس کمیته رفع تبعیض از زنان، آقای کارن نظریان رئیس کمیسیون مقام زن و خانم بشلت مدیر اجرایی کمیسیون در مورد دسترسی و مشارکت زنان و دختران در آموزش و پرورش ، علوم و تکنولوژی و اشتغال زنان و کار شایسته در سالن اصلی سازمان ملل سخنرانی داشتند و با آرزوی دستیابی به برابری جنسیتی در این حوزه کنفرانس امسال را افتتاح کردند.یعد از سخنرانی مقامات کمیسیون، طبق برنامه های تنظیم شده جلسات سخنرانی و ارائه گزارش فعالیت نمایندگان دولت ها و سازمان های غیردولتی در ساختمان های مختلف برگزار می شود. عموما جلسات دولتی ها در سالن های کنفرانس ساختمان سازمان ملل و جلسات بحث و تبادل نظر سازمان های غیردولتی در ساختمان های دیگر برگزار می شود. معمولا جلسات غیردولتی ها به طور فعال در دو ساختمان غیردولتی روبروی سازمان ملل است . اما تفاوت بسیار مهمی بین جلسات دولتی و غیردولتی ها وجود دارد. این تفاوت نه تنها در این اجلاس که در همه کنفرانس ها و اجلاس های بین المللی جریان دارد. جلسات دولتی ها خشک و رسمی است، تنها نمایندگان دولت ها گزارش های خود را قرائت می کنند. هیچ جای پرسش و پاسخی وجود ندارد. گزارش ها نیز بیشتر نقاط قوت یا موفقیت دولت ها را منعکس می کنند.اما در میزگردهای موازی با جلسات دولتی ها وضعیت متفاوت است. سازمان ها و گروه های غیردولتی هر روز صبح برنامه های خود را اعلام می کنند. جلسات به گونه ای تعاملی و همراه و با پرسش و پاسخ برگزار می شود و مهمتر از همه این که نقاط ضعف، کاستی ها و قصورها طرح می شود. یعنی در بیشتر این جلسات به واقعیت های موجود اشاره می شود. با این حال انگار در همه این جلسات تقابلی آرام و مدنی برای رسیدن به اهداف و آرمان ها در جریان است که گاه با منافع، عقاید وبرنامه های دولت ها در تناقض است. کتابچه راهنمای برنامه های غیردولتی ، پانل ها، میزگردها، کارگاه های آموزشی که در همان روز اول توزیع شد، به دست ما هم رسید، همه برنامه ها را بررسی کردیم ولی خبری از زنان تونس، مصر یا لیبی نبود. گویا به دلیل وضعیت بحرانی کشورشان نتوانسته اند در اجلاس امسال حضور یابند.پانل بحث و تبادل نظر در مورد خشونت علیه دختربچه ها در تعارض با حضور نمایندگان غیردولتی کشورهای کنگو، لیبریا و برمه برگزار شد. موضوع اصلی این پانل تجاوز جنسی به دختربچه ها در دوران جنگ بود. هنگامی که گزارش های حاوی حقایق تکان دهنده از تجاوز به دختران و زنان جوان و کمک های پس از جنگ به قربانیان تجاوز جنسی را در این کشورها می شنیدم، به خاطرم رسید که ما چقدر در مورد این پدیده در هنگام جنگ ایران و عراق و پس از آن کار کردیم؟ اساسا کاری انجام شده است.؟ ما قربانیان تجاوز جنسی ناشی از جنگ را فراموش کردیم.اما یکی از مسائل مهم و تکان دهنده موضوعی بود که از سوی پانلیست ها مطرح شد، این که بعد از تجاوزهای جنسی برخی از قربانیان با کمک های دولتی مورد درمان قرار می گیرند اما در همین گروه کوچک نیز تکلیف زنانی که در نتیجه تجاوز جنگی حامله شده اند ، مشخص نیست به این دلیل که قوانین این کشورها مخالف سقط جنین است. بنابراین زنان می مانند با بچه هایی که به اجبار در شکم خود حمل می کنند.حتی برخی از سازمان های آمریکایی که در پروژه های مربوط به توانبخشی قربانیان تجاوزهای جنگی حضور دارند و کمک های مالی خود را به این امر اختصاص می دهند به دلیل غیرقانونی بودن سقط جنین در آمریکا هزینه سقط جنین این زنان را پرداخت نمی کنند.شرکت کننده ای از باهاماس روایت کرد که کشیشی با نفوذ به مدت 6 سال دختری 16 ساله را زندانی کرده و بارها وی را مورد تجاوز قرار داده بود اما به علت نفوذ وثروتی که دارد، دادگاه هنوز نتوانسته این فرد را محکوم کند.در راه بازگشت هم به هتل به جمعیتی برخوردیم که متشکل از معترضین لیبایی به رهبری یک زن محجبه برای آزادی لیبی تظاهرات می کردند.
پانل ما، زنان ایرانی غیردولتی شرکت کننده در اجلاس نیز در روز دوم برگزار شد که اختصاص به تبعیض جنسیتی در نظام آموزشی ایران داشت. موضوعات این پانل شامل تبعیض جنسیتی در نظام آموزش و پرورش و آموزش عالی ایران، اشتغال زنان و کار شایسته، فن آوری اطلاعات و ارتباطات با رویکرد جنسیتی و نهایتا تبعیض مضاعف جنسیتی در منع آموزش به زبان مادری بود که گزارش آن به طور مفصل در بخش بعدی ارسال خواهد شد.
خدیجه مقدم پنجاه و پنجمین کنفرانس سی اس دبلیو سازمان ملل در 22 فوریه سال 2011 با موضوع دسترسی زنان و دختران به آموزش، علوم و تکنولوژی و اشتغال زنان و کار شایسته آغاز به کار کرد. سی اس دبلیو ( Commission of Status of Women ) کمیسیون مقام زن یا کمیسیون وضعیت زنان ترجمه شده است که به نظر من اسم این کنفرانس محتوای آن را به درستی نمی رساند. برنامه کنفرانس های سی اس دبلیو در مورد بررسی وضعیت زنان و تلاش برای رفع نابرابری های جنسیتی است. حال تا چه حد این کمیسیون تاکنون موفق به تغییر مثبت در ارتباط با تبعیض های جنسیتی بوده بحث دیگری است.
کنفرانس از 22 فوریه تا 4 مارس ادامه دارد و جالب است اولین سالی است که برنامه کنفرانس پیش از 8 مارس روز جهانی زن به پایان می رسد و زنانی که از سراسر دنیا برای برابری جنسیتی گردهم آمده اند، تا روز جهانی زن یکدیگر را ترک می کنند.
پس از ثبت نام و گرفتن کارت ورود به ساختمان سازمان ملل، برنامه افتتاحیه ساعت 9 صبح 22 فوریه برگزار شد. در این برنامه 4 نفر از مقامات سازمان ملل شامل خانم لازاروس ، رئیس شورای اقتصادی و اجتماعی سازمان ملل و خانم سیلویا بی فتن رئیس کمیته رفع تبعیض از زنان، آقای کارن نظریان رئیس کمیسیون مقام زن و خانم بشلت مدیر اجرایی کمیسیون در مورد دسترسی و مشارکت زنان و دختران در آموزش و پرورش ، علوم و تکنولوژی و اشتغال زنان و کار شایسته در سالن اصلی سازمان ملل سخنرانی داشتند و با آرزوی دستیابی به برابری جنسیتی در این حوزه کنفرانس امسال را افتتاح کردند.
یعد از سخنرانی مقامات کمیسیون، طبق برنامه های تنظیم شده جلسات سخنرانی و ارائه گزارش فعالیت نمایندگان دولت ها و سازمان های غیردولتی در ساختمان های مختلف برگزار می شود. عموما جلسات دولتی ها در سالن های کنفرانس ساختمان سازمان ملل و جلسات بحث و تبادل نظر سازمان های غیردولتی در ساختمان های دیگر برگزار می شود. معمولا جلسات غیردولتی ها به طور فعال در دو ساختمان غیردولتی روبروی سازمان ملل است . اما تفاوت بسیار مهمی بین جلسات دولتی و غیردولتی ها وجود دارد. این تفاوت نه تنها در این اجلاس که در همه کنفرانس ها و اجلاس های بین المللی جریان دارد. جلسات دولتی ها خشک و رسمی است، تنها نمایندگان دولت ها گزارش های خود را قرائت می کنند. هیچ جای پرسش و پاسخی وجود ندارد. گزارش ها نیز بیشتر نقاط قوت یا موفقیت دولت ها را منعکس می کنند.
اما در میزگردهای موازی با جلسات دولتی ها وضعیت متفاوت است. سازمان ها و گروه های غیردولتی هر روز صبح برنامه های خود را اعلام می کنند. جلسات به گونه ای تعاملی و همراه و با پرسش و پاسخ برگزار می شود و مهمتر از همه این که نقاط ضعف، کاستی ها و قصورها طرح می شود. یعنی در بیشتر این جلسات به واقعیت های موجود اشاره می شود. با این حال انگار در همه این جلسات تقابلی آرام و مدنی برای رسیدن به اهداف و آرمان ها در جریان است که گاه با منافع، عقاید وبرنامه های دولت ها در تناقض است.
کتابچه راهنمای برنامه های غیردولتی ، پانل ها، میزگردها، کارگاه های آموزشی که در همان روز اول توزیع شد، به دست ما هم رسید، همه برنامه ها را بررسی کردیم ولی خبری از زنان تونس، مصر یا لیبی نبود. گویا به دلیل وضعیت بحرانی کشورشان نتوانسته اند در اجلاس امسال حضور یابند.
پانل بحث و تبادل نظر در مورد خشونت علیه دختربچه ها در تعارض با حضور نمایندگان غیردولتی کشورهای کنگو، لیبریا و برمه برگزار شد. موضوع اصلی این پانل تجاوز جنسی به دختربچه ها در دوران جنگ بود. هنگامی که گزارش های حاوی حقایق تکان دهنده از تجاوز به دختران و زنان جوان و کمک های پس از جنگ به قربانیان تجاوز جنسی را در این کشورها می شنیدم، به خاطرم رسید که ما چقدر در مورد این پدیده در هنگام جنگ ایران و عراق و پس از آن کار کردیم؟ اساسا کاری انجام شده است.؟ ما قربانیان تجاوز جنسی ناشی از جنگ را فراموش کردیم.
اما یکی از مسائل مهم و تکان دهنده موضوعی بود که از سوی پانلیست ها مطرح شد، این که بعد از تجاوزهای جنسی برخی از قربانیان با کمک های دولتی مورد درمان قرار می گیرند اما در همین گروه کوچک نیز تکلیف زنانی که در نتیجه تجاوز جنگی حامله شده اند ، مشخص نیست به این دلیل که قوانین این کشورها مخالف سقط جنین است. بنابراین زنان می مانند با بچه هایی که به اجبار در شکم خود حمل می کنند.
حتی برخی از سازمان های آمریکایی که در پروژه های مربوط به توانبخشی قربانیان تجاوزهای جنگی حضور دارند و کمک های مالی خود را به این امر اختصاص می دهند به دلیل غیرقانونی بودن سقط جنین در آمریکا هزینه سقط جنین این زنان را پرداخت نمی کنند.
شرکت کننده ای از باهاماس روایت کرد که کشیشی با نفوذ به مدت 6 سال دختری 16 ساله را زندانی کرده و بارها وی را مورد تجاوز قرار داده بود اما به علت نفوذ وثروتی که دارد، دادگاه هنوز نتوانسته این فرد را محکوم کند.
در راه بازگشت هم به هتل به جمعیتی برخوردیم که متشکل از معترضین لیبایی به رهبری یک زن محجبه برای آزادی لیبی تظاهرات می کردند.
پانل ما، زنان ایرانی غیردولتی شرکت کننده در اجلاس نیز در روز دوم برگزار شد که اختصاص به تبعیض جنسیتی در نظام آموزشی ایران داشت. موضوعات این پانل شامل تبعیض جنسیتی در نظام آموزش و پرورش و آموزش عالی ایران، اشتغال زنان و کار شایسته، فن آوری اطلاعات و ارتباطات با رویکرد جنسیتی و نهایتا تبعیض مضاعف جنسیتی در منع آموزش به زبان مادری بود که گزارش آن به طور مفصل در بخش بعدی ارسال خواهد شد.
گزارش نمایندگان دولت ها در جلسه عمومی
لیلا اسدی جلسه بحث عمومی (General discussion)
سومین روز از اجلاس پنجاه و پنجم کمیسیون مقام زن سازمان ملل متحد است، نمایندگان دولت ها و گروه های دولتی حاضر شده اند تا به شرح اقدامات خود در ارتباط با آموزش، تکنولوژی و اشتغال بپردازند. هر نماینده تنها 10 دقیقه فرصت دارد تا بیانیه خود را قرائت کند. سازمان های غیردولتی یا همراهان هیئت های دولتی کنار سالن در پشت صندلی دولت ها نشسته اند. جمعیت زیادی نیز در حال رفت و آمدند. روی میزی که در ابتدای درب ورودی قرار دارد، مملو از نسخه گزارش ها و متن سخنرانی هاست.
لیست سخنرانان بر روی دیوار در همان ابتدای ورود به سالن زده شده است. نام ایران هم در میان قرائت کنندگان بیانیه قرار دارد. فاطمه آجرلو ، نماینده مجلس شورای اسلامی به نمایندگی از ایران سخنرانی می کند. گزارش دولت ایران را پیدا نکردم اما منتظر شدم تا نماینده ایران سخنرانی کند.
استرالیا، ایسلند، سوئد، کانادا، ایتالیا، مالزی و زیمباوه بیانیه های خود را قرائت می کنند که به بخش های مهمی از بیانیه برخی از آنها اشاره می کنم.
استرالیا ضمن بیان حمایت از تشکیل واحد برابری جنسیتی در سازمان ملل اظهار خوشحالی می کند که سهمی در تأمین بودجه چندساله فعالیت این واحد دارد. اما با تأکید بر نقش علم و کنولوژی در تقویت زمینه های رهبری زنان افتخار می کند که اولین زن برنده جایزه نوبل شیمی، الیزابت بلک برن از این کشور است.
22.3 درصد از متخصصان در زمینه طراحی، مهندسی، علم و حمل و نقل را زنان تشکیل می دهند. امسال نیز این کشور میزبان زنان سازمان ملل و یونسکو برای ارتقای رهبری زنان در علم و مهندسی است. این کشور 5 میلیارد دلار را صرف آموزش در 5 سال آینده خواهد کرد. آموزش دختران را در کشورهای در حال توسعه به خصوص در منطقه آسیا و پاسیفیک ادامه خواهد داد. بیش از 60 هزار دختر در اندونزی و 46 هزار در پاکستان به کمک کشور استرالیا مشغول به تحصیل شده اند.
در حالی که تلاش برای کاهش شکاف میان بومی های استرالیا در زمینه دسترسی به آموزش ادامه دارد.
در اول ژانویه همین سال استرالیا اولین برنامه ملی مرخصی والدینی با پرداخت دستمزد ارائه کرده است.
برنامه ملی 12 ساله کاهش خشونت علیه زنان و کودکان آنها در حال اجراست.
زیمباوه
نرخ باسوادی در زیمباوه 92 درصد است. دانشگاه باز زیمباوه امکان پیشرفت تحصیلی زنان را در همان محل زندگی خود فراهم کرده است.حضور زنان در آموزش های فنی و حرفه ای از 34 درصد در سال 2006 به 43 درصد در سال 2010 افزایش یافته است. همچنین دولت با کمک یک سازمان غیردولتی محلی در حال اجرای آموزش زنان برای استفاده از تکنولوژی ارتباطات و اطلاعات در زمینه های شغلی مانند بازاریایی است.
ایتالیا
برنامه اقدام برای ورود زنان در بازار کار در دسامبر 2009 به تصویب رسید و 40 میلیون به آن اختصاص داده شد تا زنان را تشویق به حضور در بازار شغلی به خصوص در مناطق جنوبی این کشور کند. اما هنوز موقعیت های رهبری زنان در ایتالیا پائین است. 33 درصد از محققان ایتالیایی زنان هستند اما تنها 20 درصد آنها در جایگاه تصمیم گیری قرار دارند.
در همین زمینه پروژه تمرین برابری جنسیتی در حوزه علوم و دستورالعمل های فرصت های برابر در این حوزه از برنامه های دولت ایتالیا بوده است. در قالب برنامه ملی مبارزه با خشونت علیه زنان، مراکز ضد خشونت در کشور تأسیس شده اند.
سوئد
نماینده دولت سوئد هم به آموزش مطلوب برای ترویج برابری جنسیتی اشاره کرد. سوئد با این که تاریخچه قابل توجهی در حوزه برابری جنسیتی دارد اما هنوز دختران و پسران انتخاب های شغلی متفاوتی دارند. سوئد آماده است تا از تلاش های واحد زنان سازمان ملل حمایت کند.
کانادا
وزیر مقام زن کانادا در بیانیه خود اشاره کرد که در زمینه مبارزه با خشونت علیه زنان در اجتماع مهاجرین و پناهندگان این کشور کار می کند. یکی از این اقدامات تنظیم استراتژی در ارتباط با زنان بومی مفقود شده یا مقتول در این کشور است.
ایران
خانم فاطمه آجرلو نماینده دولت ایران اعلام کرد:
ایجاد واحد زنان سازمان ملل می تواند گام مثبتی برای اصلاح ساختار سازمان ملل باشد. که به مذاهب، تنوع فرهنگی و اجتماعی کشورهای مختلف احترام بگذارد. همچنین واحد زنان سازمان ملل بایستی اقدامات انجام شده در راستای برنامه عمل پکن را مورد ارزیابی قرار دهد. که این تلاش ها تا چه حد توانسته است کمیسیون مقام زن بایستی یک دیدگاه تکمیلی نسبت یه موضوعات جنسیتی برگرفته از طبیعت انسان داشته باشد. مرد و زن مکمل یکدیگرند. تصمیم ها و استراتژی های جهانی یک بعدی هستند و تنوع فرهنگ ها را نادیده می گیرند. منشور حقوق و مسئولیت های زنان توانسته مدل جامعی برای زنان ایرانی مبتنی بر ارزش های اسلامی باشد. نماینده ایران همچنین به خشونت علیه زنان و کودکان فلسطینی در نوار غزه، کرانه باختری اشاره کرد که نقض وخیم حقوق بشر و حقوق بشردوستانه آنها را زمینه سازی می کند. ایران یک زن را به عنوان نماینده خود در علوم و تکنولوژی انتخاب کرده است. خانم آجرلو در مورد وضعیت زنان ایران هیچ صحبتی نکرد.
نظام با یك جریان ضدانقلاب جدید كه از درون خانواده انقلاب بود، مواجه شده است
جرس:
مسئول اداره سیاسی سپاه پاسداران که خبرگزاری فارس اخیرا او را بدون ذکر سِمَت، "تحلیلگر مسائل سیاسی" معرفی می کند، گفت: مجموعه حوادثی كه پس از انتخابات دهم ریاست جمهوری در كشور رخ داد، نشان داد كه نظام جمهوری اسلامی با یك جریان ضدانقلاب جدید كه از درون خانواده انقلاب بود، مواجه شده است.
سردار یدالله جوانی همچنین تاكید كرد: وفاداری به انقلاب، قانون اساسی، ولایت فقیه، مردم و پیشبرد آرمانهای امام و انقلاب، امروز در گرو اعلام برائت از فتنهگران ضدانقلاب است و اگر اقدام به این كار نكنند، صلاحیتهای خود را از دست دادهاند.
به گزارش خبرگزاری فارس، وابسته به محافل امنیتی سپاه، سردار یدالله جوانی، همچنین معتقد است پس از پیروزی انقلاب اسلامی مردم همواره با دو جریان مخالف مواجه بودهاند وی گفت: یكی از آن جریانها، دشمنان بیرونی به سركردگی آمریكا، صهیونیستها، غرب و متحدین آنها بود كه چون منافع خود را در تقابل با جمهوری اسلامی میدیدند، در مقابل ما ایستادند و از طرق گوناگون بر جمهوری اسلامی ایران فشار وارد آوردند.
این مقام سیاسی سپاه، جریان دوم مخالف با انقلاب اسلامی را مجموعهای از جریانها، احزاب و تشكلهای مخالف نظام دینی عنوان كرد و افزود: منافقین، تودهایها، سلطنتطلبها، نهضت آزادی و ... از جمله این گروهها هستند كه جریان ضدانقلاب نام گرفتند.
جوانی در ادامه مدعی شد: "در سالهای بعد از انقلاب و با گذشت سه دهه از انقلاب اسلامی، نظام با ریزشهایی مواجه شد و كسانی كه هرچند در گذشته به ظاهر سابقه انقلابی هم داشتند و وانمود به همراهی با انقلاب میكردند و مسئولیتهای بزرگی هم عهدهدار بودند به مرور زمان از مسیر انقلاب و آرمانهای بنیانگذار آن منحرف شده و فتنه ٨٨ را كلید زدند. "
وی در ادامه با تحلیل و تشریح اعتراضات بعد از انتخابات که از آنها بعنوان "فتنه ٨٨" نام برد، مدعی شد "جریان فتنه در طول این فتنه مصمم بود كه به شكل سازمانیافته قدرت سیاسی را به هر شكل ممكن در كشور تصرف كرده و مسیر انقلاب را به انحراف و بیراهه بكشاند؛ این افراد از آنجا كه با فریبكاری شعار خط امام و اصلاح جامعه و ادامه حركت در مسیر انقلاب را سر میداد، عدهای از افرادی را كه شناخت عمیقی از این جریان نداشتند، با آنها در مقطعی همراهی كردند. "
جریان فتنه امروز دیگر كاملا یك جریان ضدانقلابی است
جوانی ادامه داد: اما با گذشت زمان و با كلید زدن فتنههای برنامهریزی شده انحراف و دروغگوییهای آنها بر همگان روشن شد و آن عدهای كه در ابتدا به دلیل شعارهای فریبنده با آنها همراهی كرده بودند، از آنها جدا شدند و امروز به روشنی مشخص شده است كه این جریان گرچه پیشینه در انقلاب دارد؛ اما كاملا یك جریان ضدانقلابی است و به دو جریان دیگر یعنی دشمنان بیرونی و دشمنان شناسنامه دار داخلی پیوسته است.
این سردار سپاه به آخرین فراخوان و خیزش مردمی راهبران جنبش نیز با عنوان "فراخوان جریان فتنه (ضد انقلاب) در ٢۵ بهمن" نام برد و اظهار عقیده کرد "همه دیدند زمانی كه موسوی و كروبی در طرحی دیكته شده از سوی استكبار، اقدام به فراخوان كردند، چگونه جریانهای ضدانقلاب با تمام توان فیزیكی و رسانهای خود به صحنه آمده و تلاش كردند با كشاندن عدهای ناآگاه به خیابانها، انقلاب را بعد از حضور دشمن شكن ٢٢ بهمن دچار تزلزل كنند. "
اقدام موسوی و كروبی كاملا با سفارش دشمنان بیرونی بود
وی بدون اشاره به ماهیت قیامهای ضد استبدادی مردم منطقه و فراخوان راهبران جنبش سبز جهت حمایت از آن خیزش ها، ادعا كرد: اقدام موسوی و كروبی كاملا با سفارش دشمنان بیرونی توسط آمریكا و صهیونیسم برای نجات پیدا كردن از بحران گرفتار شده در منطقه خاورمیانه بود تا جمهوری اسلامی كه الگوی خیزشهای اسلامی منطقه است را بیثبات جلوه دهند.
جوانی با بیان اینكه ماهیت ضدانقلابی حركت موسوی و كروبی روشن شده است، اظهارداشت: همه افراد، گروهها، جریانها باید موضع صریح خود نسبت به این جریان ضدانقلاب، مشخص كنند؛ چراكه امروز بعد از روشنگریهای گسترده دیگر گرد و غبار در فضا فرونشسته است و پیوند سران فتنه و ضدانقلاب آشكار شده است.
رئیس دفتر سیاسی سپاه با اشاره به مطالبات و مواضع روشن و به حق مردم انقلابی و مسلمان كشورمان در برابر فتنهگران ضدانقلاب، تاكیدكرد: همه مسئولان، نخبگان و خواص وظیفه دارند كه موضع شفاف خود را در قبال این افراد ضدانقلاب روشن كنند، اما اگر عدهای موضع خود را روشن نكنند و این جریان ضدانقلاب را محكوم نكرده نمیتوانند ادعای انقلابی، در خط امام بودن، معتقد به قانون اساسی بودن، پیروی از ولایت را داشته باشد.
نشان دادن وفاداری به انقلاب و امام در گرو اعلام برائت از فتنهگران ضدانقلاب است
جوانی تاكید كرد: وفاداری به انقلاب، قانون اساسی، ولایت فقیه، مردم و پیشبرد آرمانهای امام و انقلاب، امروز در گرو اعلام برائت از فتنهگران ضدانقلاب است و اگر اقدام به این كار نكنند، صلاحیتهای خود را از دست دادهاند.
وی همچنین هشدار داد كه در آینده ممكن است فتنههای دیگری به شكل دیگری رخ بنماید، اما فتنه موسوی و كروبی و همراهان آنها به كلی از حالت فتنه خارج شده است؛ چراكه امروز دیگر هیچ فرد آگاه و منصفی نیست كه بگوید موسوی و كروبی حق انجام چنین اعمالی را داشته باشند.
جوانی در ادامه گفتوگو با فارس، بدون اشاره به دستکاری در روند و نتایج انتخابات توسط نظامیان و نهادهای فراقانونی و پافشاری راهبران جنبش جهت استیفای رای و حقوق مردم، ادعا كرد: موسوی و كروبی به دلیل بیاعتقادی به مبانی اندیشههای امام و نظام، شیفتگی قدرت، دنیاطلبی و ... دست به توطئه علیه انقلاب اسلامی زدند كه با فضل الهی و با هوشیاری مردم با شكست قطعی روبرو شدند.
وی در بخش دیگر سخنان خود در خصوص وظایف قوه قضائیه، القا کرد: دستگاه قضایی باید به وظیفه قانونی خود عمل كند و مطالبات به حق مردم از سیستم قضایی را جدی بگیرد، اما باید دانست دستگاهقضایی امروز با توجه به قرار داشتن شخصیت فرهیخته و برجستهای كه در راس خود دارد در مجموع باید بر اساس مصالح و منافع نظام عمل كند.
وی همچنین مدعی شد: نكته حائز اهمیت در این موضوع این است كه امروز سران فتنه حقیقتا به مردههای سیاسی تبدیل شدهاند و تصور این نیست كه اگر قوه قضائیه سران فتنه را دستگیر و محاكمه كند فتنههای آینده تمام خواهد شد، موسوی و كروبی مطرود ملت هستند و جرات حضور در میان مردم را ندارند و به هیچ عنوان جایگاهی در میان مردم ندارند.
جوانی گفت: قوه قضائیه در برخورد با سران فتنه و ضد انقلاب باید به قانون عمل كند، تا عبرتی برای دیگران شود و افرادی گمان نكنند كه از مصونیتی برخوردار هستند و هر كاری را میتوانند انجام دهند؛ لذا مسئولان قوه قضائیه به صراحت اعلام كردهاند كه سران فتنه ضدانقلاب را تحت پیگرد محاكمه و مجازات قرار خواهند داد؛ بنابراین اراده محاكمه در دستگاه قضایی وجود دارد، اما زمان اجرای آن بر اساس جمعبندی نهایی صورت خواهد گرفت.
این است پاسخ هشت سال نشسته خوابیدن پدر در سالهای جنگ
رنجنامه فرزندان موسوی و رهنورد: این درد را کجا فریاد بزنیم
فرزندان میرحسین موسوی و زهرا رهنورد، از رهبران جنبش اعتراضی سبز، در نامه ای شرح درد و رنجی را که در این دو هفته بی خبری از پدر و مادر بر آنها رفته، روایت کرده اند. آنها در نامه خود توضیح داده اند که آخرین تماس با پدر و مارشان مربوط به غروب ۲۵ بهمن ماه بوده است و از آن روز بارها و بارها به کوچه اختر که خانه پدری شان در آن واقع است رفته اند و جویای سلامت پدر و مادر خود شده اند اما جز توهین، پرخاشگری، فحاشی و یا بی اعتنایی ندیده اند.
سه دختر موسوی و رهنورد در رنجنامه ی خود نوشته اند که وقتی از ماموران مستقر در اطراف کوچه اختر پرسیده اند که پدر و مادرمان کجا هستند، به آنها گفته اند که به شما چه ربطی دارد؟ و وقتی می پرسند براساس کدامین حکم قانونی پدر و مادر را در حصر کرده اید باز هم پاسخ شنیده اند که به شما چه مربوط؟
آنها در نامه خود نوشته اند که به تازگی حتی پشت در بزرگ و سیاه فلزی که ابتدای کوچه اختر نصب شده، یک در بزرگ آهنین نیز نصب کرده اند و اکنون معبر ورودی خانه میرحسین با دو بزرگ فلزی محافظت می شود.همچنین توضیح داده اند که به نظر می رسد که چراغهای خانه پدری شان خاموش است.
فرزندان میرحسین و رهنورد با تاکید بر اینکه هیچ اطلاعی از شرایط زندگی، غذا و سلامت پدر و مادرشان دردست نیست و اکنون هیچ راهی برای ورود به کوچه اختر و خانه پدری ندارند، نوشته اند:
«روزی خیابان پاستور. کوچه اختر برای ما خانه اولمان بود. پر از سادگی و صفا و مهربانی و احترام ! ۱۱۰۰ متر نبود! قصر هم نبود! یک خانه دوست داشتنی قدیمی با گلها و درختهایی که پدری شاعر و نقاش کاشته بود با عطر پرده کعبه که از لای قرآن جانماز پدر می آمد و خانه ای آکنده از مهر و شور و جنبش مادر . امروز خیابان پاستور، کوچه اختر را با دیوار فلزی حصر کرده اند. حصاری غیر قانونی که هیچ از پشت آن اطلاع نداریم.»
دختران موسوی و رهنورد در بخش دیگری از نامه ی خود چند ین سوال طرح کرده اند:«آنها چه کرده اند؟ جز طلبیدن حق؟جوابش فحاشی و بی احترامی است؟ جواب هشت سال نشسته خوابیدن پدر در سالهای جنگ، مبارزه درسالهای جوانی و میانسالی و پیری دلسوزی این است؟ چه بی رحم است و فراموشکار این روزگار! که این تنها قسمت پدر و مادر ما نیست که سهم مادران و پدران دردمند بسیاری است که پاسخ حق جویی خود را چنین ناجوانمردانه دریافته اند. و گلوله ها و تازیانه ها بیش از درد ما راوی این داستان تاثر برانگیزند.
به گزارش کلمه، متن کامل این نامه به شرح زیر است:
به نام حق
آخرین بار که دیدیم شان دو هفته پیش بود، دور هم بودیم نه اینکه دلشاد که همهمه حزن و درد آسیب خوردگان این سالها جایی برای شادی ما باقی نگذاشته بود امامهر مادری و پدری انقدر نزدیکمان بود که باور نمی کردیم که تنها سه روز بعد از ما دریغ شود این همه لطف.
غروب ۲۵ بهمن آخرین بار صدای مادر را شنیدیم، از پشت تلفن . یک خودروی ون کوچه اختر را بسته بود. فکر کردیم موقتی است شاید…فکر کردیم مگر می شود ۱۳ روز پشت دری ایستاد و به انتظارصدایی و اشاره ای که مادر و پدر هنوز هستند، زنده هستند، سالم هستند و دری و درهایی که هیچ وقت گشوده نشوند و چراغ های خانه ای که روشن نشوند دیگر.
یک هفته پیش به سراغشان رفتیم. خودروی ون به شکلی پارک شده بود که از کنارش یک کاغذ هم رد نمی شد. مردانی که از خودرو پیاده شدند، نقاب داشتند. آدامس می جویدند و در جواب سوال ما که براساس کدام حکم فرزندانی را ازدیدن پدر و مادرشان محروم می کنید، پرخاش کردند: «به شما چه مربوط که حکم کجاست؟از کجاست؟از طرف کیست؟پرسیدیم در خودروی ون چند نفر هستید؟باز هم پرخاش که به شما چه مربوط؟ پرسیدیم شیشه های خودروی تان چرا سیاه است؟گفتند به شما چه مربوط؟»
واقعا به ما چه مربوط بود که پدر و مادرمان کجا هستند؟! به فاصله تنها ۷۲ ساعت، آنقدر غریبه شده بودیم!
تکیه زدیم به ماشین. غروب هم رسید.مردان نقاب دارمی پاییدند ما را.توی صورتمان زل می زدند و می کاویدند و جوابی هم نمی دادند. تاریکی شب که رسید چراغی روشن نشد. خانه همچنان تاریک و تاریک تر می شد.هیچ نشانی از زندگی هم نبود. نه صدایی…نه حتی کیسه زباله ای کنار در.
محافظان را هم مرخص کرده بودند. بازگشتیم. چند مرد هم دنبالمان. از بن بست اختر تا فروردین، سر پاستور پشت سر ما می آمدند. با فاصله ای آنقدر اندک که لابد صدای مان را بشنوند.
فردا شب بازگشتیم.این بار از سر کوچه ی خورشید، کوچه ی کناری هم راه مان ندادند. در جواب سوال های معمول که هر فرزند نگرانی حق پرسیدن دارد یا سکوت کردند یا پرخاش.
باران می بارید و روشنایی خیابان پاستور فقط برق های دستگاه جوشکاری بود. همان که دری به سیاهی این روزهایمان را سر کوچه اختر جوش می داد. از پیاده روی مقابل که رفتیم ببینیم چه می گذرد، دو مرد مانع شدند. توهین کردند. گفتند یک سال شما تاختید و حال نوبت ماست. بازهم مردان نقاب داشتند.علاوه بر خودروی ون، دری بزرگ و آهنی. بدتر از میله های زندان سر کوچه جوش می دادند.
می گفتند: حقشان است و ما نمی خواستیم بحث سیاسی کنیم. ما تنها فرزندانی نگران بودیم. گفتند این یک سال هم اگر کشتیم، خوب کردیم که کشتیم. ما کشتیم ، چون آنها را که کشتیم، آدم نبودند. صورت ندا و سهراب و محسن روح الامینی مقابل چشمانمان آمد. و باز صورت و صورت به خون غلتیده یاران دیگر وعلی و خانواده اش.
می گفتند: حقشان است و ما نمی خواستیم بحث سیاسی کنیم. ما تنها فرزندانی نگران بودیم. گفتند این یک سال هم اگر کشتیم، خوب کردیم که کشتیم. ما کشتیم ، چون آنها را که کشتیم، آدم نبودند. صورت ندا و سهراب و محسن روح الامینی مقابل چشمانمان آمد. و باز صورت و صورت به خون غلتیده یاران دیگر وعلی و خانواده اش.
ناله های مادرانه در گوشمان می پیچید. و صبر دردمندانه عمه بر پیکر علی و مادران بر مزارها. این چه کسی بود که می گفت آدم نبودند، آنها را که کشتیم! گفت : «الله اکبر گفتن هایتان هم دروغ است.»گفت و گفت و گفت. اسلحه نشانمان دادند و باز هم راندند ما را.
در جواب اصرار ما برای خواستن دلیلی، گفتند «زنگ می زنیم نیروی انتظامی بیاید و همه شما را ببرد. »در آن خیابان بلند، گویی درختان بی برگ فریاد می زدند به کدامین گناه؟ فریاد می زدند که دختران آب و آتش را پدر و مادری از جنس کوه و سرو و گلهای یاس سالهاست که از ترس رهانده اند.
بچه ها بی تابی می کردند.کودک دو ساله می خواست به عادت معهود فاصله کوتاه کوچه خورشید و اختر را بدود و اسم پدربزرگش را صدا کند و آن لبخند دردمند و بیگناه و آن دستهای گرم و مهربان در آغوشش بگیرد . بهانه می گرفت.آن دیگری ،هفت ساله، گوشه ای کز کرده بود و ابراز دلتنگی می کرد و می گریست. دوربین هایشان مدام از این صحنه ها عکس می گرفت .تا حتی کودکانمان نیز بسان دشمنی در دفترشان برای تهدید و روز مبادا گنجانده شوند!
بازهم چراغی توی خانه روشن نبود.هیچ نشانی که دلگرم مان کند که پدر و مادرمان هنوز توی خانه هستند، اگرچه محصور و به ناحق … و صحبت از حق چه این روزها دشوار است!
به مامورانی که مانع ورود ما شده بودند گفتیم که می خواهیم تا سر کوچه برویم . گفتند می خواهید کوچه را ببینید که چه؟ اصلا کوچه چه مفهومی دارد ؟ گفتیم کوچه ی اختر یعنی خانه ی پدر و مادر.خانه ی ما . کوچه یعنی ردپای خسته مادری که به اندازه تمام جهان درد داشت . پدری که دلش برای فرزندان ایران می تپید . برای ما یعنی تمام لحظات امنیت.یعنی بهشت. یعنی بوی خدا، یعنی عطر یاس های کنار جانماز پدر، یعنی درد مشترک.
آن شب به تلخی و سنگینی گذشت…
آن لحظه نفرین هم نکردیم .به ما گفت بودند نفرین نکنید که این جهان آه کشیدیم. خدا ناظربود. ناظر این ظلم و بی منطقی. ناظر تپیدن دل های مضطرب ما، بی تابی بچه های کوچمکان توی سرمای شبانگاهی زمستان.
دو شب ما که دستمان از همه جا کوتاه بود و نمی دانستیم دادمان را از کدام بی داد گری بخواهیم نیمه شب عازم خیابان پاستور شدیم.
دری غول پیکر و سیاه سر کوچه گذاشته بودند. با یک محفظه کوچک که آن هم بسته بود و در از بیرون قفل شده بود . از گوشه در می دیدم . سه ماشن توی کوچه پارک شده است بعد از در زدن های طولانی مردی با نقاب از پشت در گفت چه می خواهید؟
دری غول پیکر و سیاه سر کوچه گذاشته بودند. با یک محفظه کوچک که آن هم بسته بود و در از بیرون قفل شده بود . از گوشه در می دیدم . سه ماشن توی کوچه پارک شده است بعد از در زدن های طولانی مردی با نقاب از پشت در گفت چه می خواهید؟
چه می خواستیم جز خبری، نشانی، از بودن پدر و مادر در خانه، از سلامت آنها. از اینکه غذایی می رسد به آنها؟ اگر می رسد سالم است اصلا؟ ما بودیم و تجربه تلخ سالها حوادث نگران کننده.
جوابمان را ندادند. بازهم تهدید کردند که می گوییم پلیس بیاید ببرندتان، توهین، قضاوت و سکوت:
پدر و مادر خودتان هم بود، همین داستان بود؟آنها چه کرده اند؟ جز طلبیدن حق؟جوابش فحاشی و بی احترامی است؟ جواب هشت سال نشسته خوابیدن پدر در سالهای جنگ، مبارزه درسالهای جوانی و میانسالی و دلسوزی در پیری این است؟ چه بی رحم است و فراموشکار این روزگار! که این تنها قسمت پدر و مادر ما نیست که سهم مادران و پدران دردمند بسیاری است که پاسخ حق جویی خود را چنین ناجوانمردانه دریافته اند. و گلوله ها و تازیانه ها بیش از درد ما راوی این داستان تاثر برانگیزند.
باری دیگر باز برای سراغ گرفتن و خبری هرچند کوچک از سلامتی پدر و مادرمان به پاستور رفتیم. این بار حتی منفذ باریک میان دو لنگه در فلزی را هم با ورقه ای آهنین پوشانده بودند. اصلا از سر خیابان هم راهمان نمی دادند.گفتند دستور این است که خانواده موسوی حق ندارند وارد پاستور شوند! آی ی ی حق! تو چه واژه مظلومی هستی! مظلومتر از خانوادهای داغدار شهیدان و دل نگران اسیران!
بالاخره با اصرار تا سر کوچه رفتیم و از باریکه نیم سانتی که باز بود با زحمت توی کوچه را نگاه کردیم.پشت این در سیاه فلزی یک در بزرگ آهنین دیگر هم نصب کرده بودند! موازی همان یکی که قبل تر بود . این همه ترس و پنهان کاری برای چیست؟! این همه در آهنی و حفاظ و قفل برای چیست؟ این مردان نقاب پوش بدون حکم به دستور چه کسی پدر و مادری را در پس درهای آهنین پنهان کرده اند؟ آفتاب زندگی ما را ؟ مگر نه اینکه آفتاب طلوع می کند نوازشگر و مهربان تا صبح دل انگیز ظهور؟
آیا ماموران امنیتی با هویت ناشناس در دفتر کوچک کار پدرم سکنی کرده اند؟ دفترش را غصب کرده اند؟ خانه اش را غصب کرده اند؟ نوه ها و فرزندان و دامادها را محروم کرده اند از دیداری و گرفتن خبری.
بدون حکم قضایی، بدون احترام. بدون شفافیت. که مارا صد البته نیازی به احترام کسی که پدر و مادرمان را در حصر کرده است نیست. کسی که مایل است مخوف و پر از پنهان کاری باشد. حصری که در آن حتی حقوق یک شهروند متهم عادی که سلامتش تایید می شود و سلامت غذا و دارویش نیز مشخص است، در آن رعایت نشده است. شجاعت این را ندارند که بگویند از کدام مافوق دستور می گیرند؟ شجاعت این را ندارند که نقاب هایشان را بردارند و با فرزندان این دومحصور روبرو شوند.
روزی خیابان پاستور. کوچه اختر برای ما خانه اولمان بود. پر از سادگی و صفا و مهربانی و احترام ! ۱۱۰۰ متر نبود! قصر هم نبود! یک خانه دوست داشتنی قدیمی با گلها و درختهایی که پدری شاعر و نقاش کاشته بود با عطر پرده کعبه که از لای قرآن جانماز پدر می آمد و خانه ای آکنده از مهر و شور و جنبش مادر . امروز خیابان پاستور، کوچه اختر را با دیوار فلزی حصر کرده اند. حصاری غیر قانونی که هیچ از پشت آن اطلاع نداریم.
می دانیم پدر و مادرمان در هیچ محکمه صالحی محاکمه نشده اند. می دانیم پدر و مادرمان اصلا جرمی مرتکب نشده اند. می دانیم وقتی دو در بزرگ فلزی سر خانه نصب کرده اند، معنای خوبی ندارد.می دانیم وقتی چراغی روشن نمی شود مفهوم خوبی ندارد.
دو هفته می گذرد از ندیدن شان. هیچ چیز نشنیدیم جز فحاشی و توهین و نگاههای سرد و یخی. نمی دانیم این درد را کجا فریاد بزنیم.
تنها می دانیم که خداوند یاور مظلومان است
می دانیم که نور زخورشید جو بو که برآید
دختران رهنورد و موسوی
پنج شنبه پنج اسفندماه ۱۳۸۹
خانواده های زندانیان سیاسی :حصر همراه همیشگی مان، زهرا رهنورد را تحمل نمی کنیم
کلمه:جمعی از خانواده های زندانیان سیاسی با صدور بیانیه ای ضمن اعلام اینکه زهرا رهنورد همراه همیشگی و مهربان خانواده های زندانیان سیاسی در همه بیست ماهه گذشته بوده است، نوشته اند :«ما خانوادههای زندانیان سیاسی، با محکوم کردن شرایط غیرانسانی حاکم بر دکتر رهنورد و مهندس موسوی و مهدی و فاطمه کروبی، خواهان پایان یافتن حصر و بازداشت خانگی آنان هستیم و اعلام میکنیم، ادامه بازداشت این عزیزان، بیشک با پاسخ مناسبی از سوی خانوادههای زندانیان سیاسی مواجه خواهد شد. ما که در طول ۲۰ ماه گذشته هرگز لحظهای در برابر ظلمی که بر عزیزانمان رفت، ساکت نبودهایم، این بار نیز زندانی بودن همراه همیشگی و صدیق مان، دکتر رهنورد، را تحمل نمیکنیم.»
به گزارش کلمه، متن بیانیه خانواده های زندانیان سیاسی به شرح زیر است:
اکنون بیش از ۲۰ ماه از برگزاری انتخابات ریاست جمهوری سال ۸۸ میگذرد، ۲۰ ماه است که هر شب با آرزوی آزادی عزیزانمان سر بر بالین گذاشتهایم و روز را با امید فردای بودن با آنها شب کردهایم. ۲۰ ماه است که چشممان بر چهارچوب در خانه خشک شده است که روزگار اسارات و دوری تمام شود و دوباره خانه مان، رنگ با هم بودن بگیرد. دوباره خانه، خانه شود برایمان.
دریغ.. دریغ.. که در این روزها و شبهای سخت، که درد دوری از عزیزانمان، درد شکنجهها و سختیهایشان، آتش بر جانمان میزد، هیچ مقام مسئولی به نام انسانیت و دین هم که شده، نگاهی بر شرایط ما نیانداخت و حالا دومین بهار از راه میرسد و چشمهای منتظر ما همچنان بیقراری میکند در برابر دیوارهای زندان… باز بهار میآید و خانهی ما از بهار تهی است.
اما این روزها، خبر حبس شدن یکی از همراهانمان بیش از پیش آزارمان میدهد. زنی که در این ۲۰ ماه، یک روز از یادمان غافل نبود. با حضورش، با حرفهایش و با امیدهایش دلهایمان را گرم میکرد و می گفت از پس زمستان طولانی، حتما بهار میآید.
و چه چیز برای خانوادههای زندانیان، با ارزشتر از اینکه بدانند، کسی یا کسانی همواره به یاد روزگار سخت آنها هستند . دکتر زهرا رهنورد، برای خانوادههای زندانیان سیاسی، در ۲۰ ماه گذشته، چنین همراه صدیقی بود. که هر بار قدمهای پر مهرش را به خانههای ما میگذاشت و در نبود عزیزانمان، دلداری مان میداد. او که لحظهای از یاد کسانی که عمرشان را در زندانها سپری میکنند، غافل نبود.
این در حالی بود که خود در این مدت به عنوان خانواده زندانی سیاسی، هرگز از زندانیان خود( شاهپور کاظمی و صالح نقرهکار) سخنی به میان نمیآورد. نوشتن دهها نامه برای زندانیان سیاسی و دعوت آنان به صبر و استقامت و اولویت قرار دادن مساله زندانیان سیاسی از جمله کارهایی بود که در طول ۲۰ ماه گذشته، هرگز در انجام آنان درنگ نکرد و چه بسیار خانوادهها و زندانیانی که با شنیدن پیام او به ادامه راه دلگرم میشدند.وی همچنین در این مدت دهها نامه خطاب به مسوولان قضایی کشور نوشت و بارها از آنها درخواست کرد که همه زندانیان سیاسی بویژه زنان زندانی را فوری آزاد کنند.
امروز دکتر رهنورد، با سابقه سالها مبارزه در راه آزادی، به زندان جهل کسانی گرفتار آمده که حضورش را بیش از بر نمیتابند. امروز دکتر رهنورد، در حصر خانگی، شرایط زندان را تجربه میکند و ما با چشمهایی نگران، بیرون درب خانهاش، روزها را میشماریم برای لحظهای که دوباره پا در خانههایمان بگذارد.
ما خانوادههای زندانیان سیاسی، با محکوم کردن شرایط غیرانسانی حاکم بر دکتر رهنورد و مهندس موسوی و مهدی و فاطمه کروبی، خواهان پایان یافتن حصر و بازداشت خانگی آنان هستیم و اعلام میکنیم، ادامه بازداشت این عزیزان، بیشک با پاسخ مناسبی از سوی خانوادههای زندانیان سیاسی مواجه خواهد شد. ما که در طول ۲۰ ماه گذشته هرگز لحظهای در برابر ظلمی که بر عزیزانمان رفت، ساکت نبودهایم، این بار نیز زندانی بودن همراه همیشگی و صدیق مان، دکتر رهنورد، را تحمل نمیکنیم.
جمعی از خانواده های زندانیان سیاسی
جرس:
در پی ادامه حصر راهبران جنبش سبز و بی خبری از وضعیت و سرنوشت آنان، گروهی از دانشجویان و دانشگاهیان ایرانی خارج از کشور و تشکل های ایرانی مستقر در آن دانشگاهها، از جامعه بین المللی خواستار اعمال فشار جهت رفع حصر رهبران سبز درایران شدند.
به گزارش منابع خبری جرس، متن بیانیۀ این تشکل های دانشجویی – دانشگاهی به شرح زیر است:
حاکمیت ایران با سرکوب بی رحمانه راهپیمایی مسالمت آمیز شهروندان ایرانی در ٢۵ بهمن ماه بار دیگر نشان داد که به موازین بین المللی و قانون اساسی ایران پای بند نیست. کشته شدن حداقل سه تن از شهروندان ایرانی و دستگیری اعضای خانواده کشته شدگان و شکنجه آنان برای اعترافات کذب، تنها گویای بخشی از بی رحمی و سبعیت حاکمیت استبدادی جمهوری اسلامی است. در ادامه سرکوب و تجاوز به حقوق شهروندان ایرانی، حاکمیت ایران اخیرا رسما اعلام کرده است رهبران جنبش دموکراسی خواهی مردم ایران میرحسین موسوی، زهرا رهنورد، مهدی کروبی و فاطمه کروبی را با اتهام درخواست راهپیمایی مسالمت آمیز که آزادی آن در اصل ٢٧ قانون اساسی ایران به رسمیت شناخته شده است بدون محاکمه و با نقض آشکار اصل ۳۲ قانون اساسی تحت حصرخانگی قرار داده است.
ما به عنوان نمایندگان بخشی از دانشجویان و دانش آموختگان ایرانی خارج از کشور درخواست می کنیم تا با اعمال فشار دیپلماتیک بر دولت ایران موجبات رفع حصر رهبران جنبش دمکراسی خواهی ایران فراهم شود. ملت ایران رفتار جامعه بین المللی در قبال این موضوع را مد نظر قرار خواهد داد و آن را به منزله آزمونی برای وفاداری به اصول دموکراسی و حقوق بشر قلمداد خواهد کرد. مقاومت ملت ایران و اعتراضات گسترده ۲۵ بهمن و اول اسفند نشان داد که اقتدارگرایان در ایران دیر یا زود رفتنی هستند و ملت ایران از هم اکنون دوستان واقعی خود را برای فردای ایران آزاد خواهد شناخت.
آستین برای ایران – شاخه دانشجویی
Austin for Iran
Austin for Iran
http://www.austinforiran.org
جنبش راه سبز اتاوا
جنبش راه سبز اتاوا
دانشجویان سبز دانشگاه تگزاس اِی اَند اِم
همبستگیبا جنبش دموکراتیک ایران – ادمونتون
Solidarity with Iran's Democratic Movement – Edmonton
http://sidme.wordpress.com
Solidarity with Iran's Democratic Movement – Edmonton
http://sidme.wordpress.com
سیگما - گروه دانشجویان برای حرکت سبز ایران
Students for Iranian Green Movement Association (SIGMA), University of Victoria
http://www.facebook.com/group.php?gid=107726373210
Students for Iranian Green Movement Association (SIGMA), University of Victoria
http://www.facebook.com/group.php?gid=107726373210
راه سبز مالزی (رسام)
http://www.facebook.com/rasam.malaysia
http://www.facebook.com/rasam.malaysia
دانشجویان ایرانی رم
activist4iran – Rome
activist4iran – Rome
دانشجویان سبز حامی دمکراسی در ایران – جنوب کالیفرنیا
Green Students for a Democratic Iran - Southern California
http://www.facebook.com/pages/Green-Students-for-a-Democratic-Iran-Southern-California/132903900074322
Green Students for a Democratic Iran - Southern California
http://www.facebook.com/pages/Green-Students-for-a-Democratic-Iran-Southern-California/132903900074322
سبزهای مجارستان
Iran green movement supporters, Budapest, Hungary
http://www.facebook.com/home.php?sk=group_103424263069717&ap=1
Iran green movement supporters, Budapest, Hungary
http://www.facebook.com/home.php?sk=group_103424263069717&ap=1
انجمن دانشجویان دموکراسی خواه ایرانی واشنگتن
Iranian Democratic student association( IDSA)
Iranian Democratic student association( IDSA)
جرس: در حالیکه رهبر جمهوری اسلامی طی روزهای اخیر پیرامون خیزش حامیان جنبش سبز در ٢۵ بهمن و اول اسفند سکوت اختیار کرده، نمایندگان وی بعنوان خطیبان نماز جمعه ششم اسفند ماه ٨٩، خواستار برخورد شدید با جنبش سبز و رهبران آن شده و همزمان از عزم خود برای "کور کردن چشم فتنه" خبر دادند.
خطیبان نماز جمعه امروز تهران و شهرهای مختلف، همچنین مجددا قیام های ضد استبدادی و آزادیخواهانۀ مردم منطقه را "ناشی از انقلاب اسلامی ایران" ذکر کرده و ضمن حمله به تجمعات و تظاهرات حامیان جنبش سبز در حمایت از آن قیام ها، آنان را گروهی "فتنه گر کم تعداد" و در راستای "اهداف آمریکا و اسراییل" خواندند.
خطیبان نماز جمعه در خطبه های خود ضمن اتمام حجت با دستگاه قضایی برای برخورد با رهبران جنبش، همچنین ادعا کردند که این افراد حتی لایق یك گلوله سربی نیستند و مردم با حضور گسترده خود آنها را محاكمه و زیر پای خود له كرده اند."
تهران، امامی کاشانی: هركس در مقابل انقلاب اسلامی بایستد از بین می رود
محمد امامی كاشانی در خطبه های نماز جمعه این هفته تهران، گفت "اما گفته بود هركدام از ما در مقابل انقلاب بایستد، از بین می رود و امروز و بعد از فتنه سال گذشته و فتنه ٢۵ بهمن معنی «ما» را می فهمم. "
خطیب نماز جمعه تهران در ادامه سخنان خود، بدون اشاره به جو پادگانی و سرکوب اخیر، گفت: این آقایان دعوت كرده بودند كه مردم در ٢۵ بهمن به خیابان ها بیایند و گروه اندكی آمدند و این در حالی بود كه ملت ایران ٢٢ بهمن آنچنان در سراسر كشور در صحنه حضور یافتند و حماسه آفریدند كه دنیا عبرت گرفت.
وی خطاب به "دسته ای از جوانان كه در ٢۵ بهمن به خیابان ها آمدند" نیز توصیه كرد كه "زیر پرچمی قرار گیرند كه امروز بر دوش حضرت آیت الله خامنه ای است و دیروز بر دوش حضرت امام خمینی قرار داشت. " وی مدعی شد پرچم مقابل بر دوش كارتر؛ ریگان؛ بوش پدر؛ بوش پسر و امروز هم بر دوش اوباما است.
امامی كاشانی افزود: بیشتر مردم این را درك كرده اند اما این شمار اندك از جوانان و نوجوانان هم نباید فریب بخورند و بیایند زیر پرچم اسلام كه بر دوش حضرت آیت الله خامنه ای است و وظیفه خود را درك و عمل كنند؛ امروز ؛ روز تردید نیست.
خطیب نماز جمعه تهران با ادعای اینكه "ولایت همان خط مستقیم است"؛ اظهار عقیده کرد "هرگاه سیاست در دین قرار گرفت؛ سیاست اصیل و درست است؛ نباید اخلاق و دین در سیاست قرار گیرد زیرا در این صورت اخلاق و دین سكولار و بی محتوا می شود و تنها ظاهری از آنها باقی می ماند. "
امام جمعه موقت تهران بدون رویکرد به عمکرد غیر اخلاقی و غیر حرفه ای رسانه های حکومتی و امنیتی در انعکاس حقایق، به "اخلاق رسانه ای" اشاره كرد و با توصیه به ایجاد تشكیلاتی در زمینه اخلاق رسانه ای گفت رسانه ها باید دنیا و كشور ما را ببینند ؛ نه مصالح اندك خود را و آنها باید حق را تبیین كنند و رسانههای علاقمند به انقلاب باید تشكیلاتی ایجاد و اخلاقی را مطرح كنند كه در آن فقه و فكر وجود داشته باشد تا حلال و حرام رعایت شود.
امامی كاشانی گفت: دولت ؛ مجلس ؛ قوه قضائیه و شورای نگهبان كار خود را می كنند؛ حال اگر كسی به عملكرد این دستگاه ها اعتراض دارد ؛ نباید اسلام و خط مستقیم را مورد حمله قراردهد.
اصفهان، رهبر: سران فتنه حتی لایق یك گلوله سربی نیستند
محمد تقی رهبر' در خطبه های نماز جمعه این هفته اصفهان گفت "با قیامهای همگانی ملتهای منطقه، فاتحه ابرقدرتها خوانده شده است.
وی با بیان اینكه ابرقدرتها از اسلام انقلابی می ترسند، به راهبران جنبش سبز حمله و اهانت کرده و گفت "در ایران دو فرد فاسد با همدستی آمریكا، رژیم صهیونیستی، منافقین و مزدوران آنها با صدور اطلاعیه ای درصدد به خیابان كشاندن حدود چند صد نفر اراذل و اوباش بودند تا بگویند كه اگر در تونس و مصر حركتی درجریان دارد، در ایران هم اینگونه است. "
نماینده اصفهان در مجلس افزود: مجلس در فتنه ننگین ٢۵بهمن كه این جنایتكاران آن را حركتی ضد ملی و اسلامی كردند، بیشترین حضور را نشان داد و خواستار محاكمه سران فتنه و مجرمین سیاسی شد.
وی گفت: دستگاه قضایی نیز تاكنون پیگیر این موضوع بوده و قصوری نكرده و هم اكنون نیز به دنبال محاكمه این افراد است. وی اظهارداشت: این افراد حتی لایق یك گلوله سربی نیستند و مردم با حضور گسترده خود آنها را محاكمه و زیر پای خود له كردند.
شیراز، ایمانی: روحانیت چشم فته را کور کند
نماینده رهبری در استان فارس و امام جمعه شیراز گفت: این وظیفه روحانیت است كه با افزایش بصیرت در مردم و آگاه سازی جامعه در مقابل فتنه گران بایستد و چشم فتنه را كور كند.
اسد الله ایمانی در خطبه های نماز جمعه شیراز افزود: روحانیت باید مردم را فتنه شناس بار بیاورد . در جریان فتنه نیز مردم انتظار دارند كه روحانیت به جامعه بصیرت بدهد.
وی ادامه داد : همانطور كه از ابتدای انقلاب روحانیت در خط اول دفاع از انقلاب بوده و بیشترین شهید را به نسبت جمعیت تقدیم كرده است اكنون و در جریان فتنه نیز باید روحانیت به صحنه بیاید وهمانطور كه در حوزه های بزرگ علمیه علما و روحانیون اعتراض خود را به فتنه و فتنه گران اعلام كردند این امر تداوم داشته باشد تا كسی نتواند در انقلاب فتنه انگیزی كند.
نماینده فارس در مجلس خبرگان مدعی شد: كسانی كه فتنه روز ٢۵ بهمن را به راه انداختند برای كمك به انگلیس و آمریكا به صحنه آمدند آنها می خواستند نظام را از بالندگی و رشد بیندازند آنها می خواستند این حرف امریكا و اسراییل را بزنند كه نظامی كه مردم آن در كف خیابانها هستند و گرفتار مشكل است چگونه می تواند دستاوردهایش را صادر كند.
رشت، عربانی: وضعیت حجاب دردناک است
یوسف صدیق عربانی در خطبه های این هفته نماز جمعه رشت اظهار داشت: با به پایان رسیدن فرعونیت آمریكا و قدرت های منطقه، هر روز شاهد به زیر كشیده شدن طاغوت های منطقه یكی پس از دیگری هستیم.
وی در ادامه به مشكل بدحجابی در جامعه و دانشگاه ها اشاره كرد و اظهارداشت: مسوولان دست اندركار به فكر حل این مسئله مهم در دانشگاهها باشید چرا كه در این زمینه كمتر توجه شده است.
خطیب جمعه رشت خاطرنشان كرد: وضع فعلی بدحجابی در خیابان ها در شان یك جامعه اسلامی نیست و متاسفانه این روند در جامعه رو به گسترش بوده و دل خانواده های شهدا و مومنین را به درد می آورد. كشور ایران اسلامی ام القرای جهان اسلام است و باید حجاب در آن رعایت شود و هر جای جهان سخنی از اسلام به میان می آید، كشور ایران به عنوان الگو مطرح است.
وی با تاكید بر اینكه باید همه پشتیبان و در خط ولایت فقیه باشند، ادعا کرد: ولایت فقیه پدیده جدیدی نیست و از زمان غیبت كبری مطرح بوده و علما نیز در زمان غیبت اجازه نمی دهند در دین بدعت ایجاد شود.
مشهد، علم الهدی: امروز مسلمانان جهان بپا خاسته اند
احمد علم الهدی نیز امروز در خطبه های نماز جمعه مشهد گفت "امروز مسلمانان جهان علیه دولت ها و حاكمان وابسته به استكبار در كشورهایشان به پاخاسته و بیدار شده اند. "
نماینده استان خراسان رضوی در مجلس خبرگان رهبری گفت : اگرچه به ظاهر در عربستان سعودی، امارات عربی متحده و سایر كشورهای حوزه خلیج فارس كه تحت حاكمیت حاكمان شیطانی وابسته به استكبار زندگی می كنند از درگیری، شهادت و راهپیمایی بر خلاف بحرین و برخی دیگر كشورهای عربی خبری نیست اما این بدان معنا نیست كه همه چیز خوب است بلكه به این دلیل است كه مردم این كشورها زندگی تحت ظلم را پذیرفته اند.
علم الهدی افزود: بر خلاف مردم تحت ستم كشورهای مذكور، مردم برخی دیگر از كشورهای عربی مانند بحرین با نثار خون و جان خویش درمقابل طاغوت و ظلم ایستاده اند و خواستار بر اندازی حاكمان ظالم كشورشان و خارج شدن از زیر بار ظلم و ستم هستند.
تبریز، مجتهد شبستری: بزودی دست آمریکا از مطقه قطع می شود
نماینده ولی فقیه در آذربایجان شرقی و امام جمعه تبریز گفت: با بیداری و خیزش ملت های مسلمان به زودی دست آمریكا از امكانات و منابع منطقه شمال افزیقا و خاورمیانه قطع می شود.
محسن مجتهد شبستری در خطبه های این هفته نماز جمعه تبریز افزود: تحولات منطقه منافع آمریكا را كه به واسطه حكام دست نشانده ایجاد شده بود به خطر انداخته و مقامات این كشور را به شدت عصبانی كرده است.
وی اظهار داشت: مصر، بحرین و لیبی مناطق حساس و مهمی برای جهان اسلام و نیز از طرفی پایگاه های نظامی و اطلاعاتی مناسبی برای آمریكا هستند و به همین دلیل آمریكا از تحولات این كشورها و احتمال نابودی حكومت های دست نشانده خود در آنها نگران است.
وی در ادامه سحنانش اهمیت ارائه آموزش های دینی در مدارس را یاد آور شد و افزود: روحانیت باید بیش از پیش درحوزه آموزش و پرورش نقش آفرینی كنند و همزمان باید از تمركز گرایی در شهر قم پرهیز كرده و در مناطقی از كشور كه با كمبود روحانی مواجه هستند خدمت رسانی كنند تا عموم مردم بتوانند از دانسته های آنها استفاده كنند.
تسخیر سفارت لیبی در فرانسه
جرس: درحالیکه تنها چند شهر از لیبی در دست واحدهای نظامی وفادار به رهبر لیبی باقی مانده و حکومت سرهنگ معمر قذافی بعد از چهل سال قدرت بلامنازع در حال سقوط می باشد، تلویزیون دولتی لیبی روز جمعه ناگهان اعلام کرد که دولت به هر خانواده در لیبی برای دو ماه حدود هشتصد دلار می دهد تا بتوانند از پس افزایش قیمت مواد غذایی بربیایند و در همین حال حقوق کارمندان در برخی ادارات دولتی تا صد و پنجاه درصد افزایش خواهد یافت و حداقل دستمزدهای جاری، حدودا دو برابر می شود.
این درحالیست که طبق آخرین گزارش ها در ظهر جمعه ششم اسفند – ٢۵ فوریه، مخالفان و نظامیانِ به مردم پیوسته، در قالب گروههای مسلح و کمیته های محلی، در حال نزدیک شدن و تسخیر پایتخت هستند و همزمان منابع خبری گزارش داده اند که گروهای لباس شخصی، نظامیان وفادار به معمر قذافی و همچنین مزدوران خارجیِ حامی وی، طی آخرین تلاش ها، به کشتار مردم و معترضین و واحدهای نظامیِ به مردم پیوسته ادامه میدهند.
همزمان تعدادی از سفرا و مسئولین بلند پایه لیبی و نزدیکان قذافی، در آستانه سقوط حکومت، طی بیانه هایی جداگانه، اعلام کرده اند که "در اعتراض به کشتار جمعی مردم توسط قذافی"، از سمت های خود استعفا داده اند.
در پایتخت، بعنوان آخرین سنگر رهبری، طبق آخرین گزارش ها، جو شدید نظامی، امنیتی حاکم شده و خانواده های جانباختگان گفته اند که اجازه ندارند اجساد عزیزان خود را از خیابان ها جمع کنند مگر این که سندی را امضا کنند و بگویند که فرزندانشان توسط مخالفان رژیم کشته شده است. هیچ تشییع جنازه ای برگزار نمی شود چون جسدی تحویل داده نشده که مراسمی برگزار شود.
فاجعه انسانی در لیبی
همزمان منابع خبری از قول سازمان ملل متحد گزارش می دهند که "احتمال آن می رود که تاکنون هزاران نفر در جریان سرکوب معترضان توسط دولت - که به طور هشدار دهنده ای در حال افزایش است- کشته و زخمی شده باشند."
در همین راستا خبرگزاری فرانسه گزارش داده است که برنامه جهانی غذا (از ارگان های زیر مجموعه سازمان ملل) می گوید ذخیره غذایی لیبی با خطر روبرو است. برنامه جهانی غذا گفته است که زنجیره تولید و توزیع غذا در لیبی با خطر فروپاشی روبرو است چون کالاهای وارداتی فرصت ورود به این کشور را ندارند و کار فروشگاه ها نیز به خاطر خشونت ها مختل شده است.
ناتو و اتحادیه اروپا وارد عمل می شوند
همچنین مقامات ناتو روز جمعه جلسه فوق العاده تشکیل داده و پیرامون بیرون آوردن شهروندان کشورهای عضو از لیبی و همچنین تحریم فراگیر رهبران لیبی تصمیم ویژه خواهند گرفت. آنرس فو راسموسن، دبیرکل ناتو گفته است که این سازمان قصد ندارد در لیبی مداخله کند. شورای وزرای دفاع کشورهای عضو این سازمان بعد از ظهر امروز تشکیل جلسه اضطراری می دهند. در حالی که هزاران شهروند کشورهای عضو ناتو در حال فرار از خشونت ها در لیبی هستند، آقای راسموسن گفت تخلیه همه شهروندان خارجی چالشی بزرگ است.
همزمان، كاترین اشتون، مسوول سیاست های خارجی اتحادیه اروپا قبل از ظهر روز جمعه در مجارستان اعلام كرد كه اتحادیه اروپا درصدد تحریم لیبی است.
اشتون در شهر بوداپست پایتخت مجارستان گفت : اتحادیه اروپا اكنون بسته ای حاوی اعمال تحریم ها علیه لیبی آماده كرده است. وی گفت : ما همه چیز از جمله محدودیت سفر و بستن حساب های بانكی را مورد بررسی قرار داده ایم.
وزرای دفاع كشورهای عضو اتحادیه اروپا امروز در شهر بوداپست با یكدیگر دیدار و درباره تحولات منطقه از جمله لیبی گفت وگو می كنند.
اشتون در شهر بوداپست پایتخت مجارستان گفت : اتحادیه اروپا اكنون بسته ای حاوی اعمال تحریم ها علیه لیبی آماده كرده است. وی گفت : ما همه چیز از جمله محدودیت سفر و بستن حساب های بانكی را مورد بررسی قرار داده ایم.
وزرای دفاع كشورهای عضو اتحادیه اروپا امروز در شهر بوداپست با یكدیگر دیدار و درباره تحولات منطقه از جمله لیبی گفت وگو می كنند.
همزمان سخنگوی وزارت خارجه سوییس نیز گفت که دولت این كشور تمامی سرمایه های معمر قذافی و اطرافیانش را در بانك های این كشور مسدود كرده است.
در ژنو، شورای حقوق بشر سازمان ملل اولین نشست ویژه در باره بحران در لیبی را امروز برگزار می کند. لیبی یکی از اعضای این شوراست و عضو شدنش با رای گیری به دست آمده اما اکنون همه اعضای دیگر خواستار خروج این کشور از شورا شده اند.
آخرین تلاش ها در آخرین روزها
گفته می شود که در اطراف طرابلس، گارد ویژه به فرماندهی خمیس قذافی، یکی از پسران رهبر لیبی، مستقر شده اند، اما با این حال بخش بزرگی از کشور لیبی در حال حاضر در دست نیروهای ضد دولتی است.
تلویزیون دولتی لیبی اعلام کرده است که دولت به هر خانواده در لیبی برای دو ماه حدود هشتصد دلار می دهد تا بتوانند از پس افزایش قیمت مواد غذایی بربیایند و در همین حال حقوق کارمندان در برخی ادارات دولتی تا صد و پنجاه درصد افزایش می یابد و حداقل دستمزد، حدودا دو برابر می شود.
به گزارش رویترز، ناوی پیلی، کمیسر عالی سازمان ملل برای حقوق بشر روز جمعه (٢۵ فوریه) گفت: "سرکوب تظاهرات مسالمت آمیز که نقض بی شرمانه قوانین بین المللی است به طور هشدار دهنده ای ادامه دارد و افزایش می یابد و گزارش ها حاکی است که قتل های دسته جمعی صورت گرفته و معترضان دستگیر و زندانی و شکنجه می شوند."
گفتنی است یک روز پیش سرهنگ معمر قذافی در آخرین تلاش ها و تهدیدات خود، قیام مردم لیبی را "تحت تاثیر شبکه القاعده" خواند و مدعی شد "به جوانان این کشور مخدرهای توهم زا داده شده تا دست به شورش بزنند."
در همین حال با وقوع درگیری در شهرهای نزدیک به طرابلس، پایتخت لیبی، معمر قذافی برای کنترل مناطق اطراف این شهر سخت در تلاش است و نیروهای لیبیایی که هنوز به قذافی وفادارند، در اطراف پایتخت در تانک ها مستقر هستند و خبرنگاران می گویند ماندن قذافی بر مسند قدرت تا حدی بستگی به عملکرد این نیروهای ویژه دارد.
استعفای سفیر و تسخیر سفارت لیبی در فرانسه توسط معترضین
خبرگزاری فرانسه همچنین اعلام کرد که سفارت لیبی در فرانسه به اشغال شماری از مخالفان دولت لیبی موسوم به فرزندان انقلاب درآمده است .این درحالی است كه شمار زیادی از نیروهای پلیس فرانسه اطراف سفارت لیبی در پاریس را محاصره كرده و مانع از ورود و خروج افراد به محل می شوند.
گفته می شود كه شماری از مخالفان دولت لیبی مقیم فرانسه توانستند بطور ناگهانی وارد سفارت شده و باب مذاكره با سفیر لیبی در فرانسه مبنی براستعفا را باز كنند.
هم اكنون سفارت لیبی تحت تدابیر شدید امنیتی قرار دارد و عبدالسلام القلالی و محمد صلاح الدین ظارم ، سفرای لیبی در فرانسه و یونسكو، ظهر جمعه با صدور بیانیه ای از استعفای خود از پست هایشان خبر دادند. این دو مقام لیبیایی روز گذشته از معترضان در كشورشان اعلام حمایت كرده بودند.
تداوم کناره گیری نزدیکان رهبری و مقامات ارشد کشور در آستانه سقوط
به رغم پافشاری قذافی برای حفظ قدرت، تاكنون شمار زیادی از نزدیكان و مسوولان لیبیایی در داخل و نمایندگی های خارج از كشور در اعتراض نسبت به آنچه كه در كشورشان در مواجه با معترضان اتفاق می افتد دست به استعفا زده اند.
امروز جمعه در همین راستا، قذاف الدم پسر عموی معمر قذافی اعلام کرد در اعتراض به کشتار مردم لیبی از سمت خود استعفا کرده است .
به گزارش العربیه، احمد قذاف الدم ، یکی از مسئولین بلند پایه لیبی واز نزدیکان قذافی، طی بیانه ای اعلام کرد در اعتراض به کشتار جمعی مردم توسط دولت قذافی از سمت خود استعفا کرده است.
وی در بیانه خود روش برخورد دولت با معترضین و قتل عام مردم را غیر قابل تحمل دانسته، می گوید: نمی توانم شاهد کشتار جمعی جوانان کشورم باشم . وی در پایان از همه طرف ها خواست که به خونریزی پایان دهند و به وحدت لیبی و آینده کشور که از هر چیز بالاتر است بیاندیشند.
گفتنی است که قذاف الدم یکی از برجسته ترین مسئولین نزدیک به قذافی است . وی سرهنگ ارتش لیبی است و در طول مدت حکومت قذافی سمت های متعددی را بعهده داشته، از جمله مشاور قذافی، مسئول هماهنگی روابط مصر و لیبی و فرستاده ویژه قذافی به دیگر کشورها بوده است.
کارشناسان سیاسی، استعفای این مسئول بلند پایه لیبی را در چنین شرایطی، ضربه سنگینی به نظام قذافی به شمار می آورند .
از سوی دیگر عبد الرحمان البار دادستان کل کشور لیبی نیز در اعتراض به آنچه که "حمام خون در لیبی" نامید از سمت خود استعفا داد . وی در یک نوار ویدئویی ضبط شده که به العربیه ارسال شد اعلام کرد: همانطور که در"مراسم سوگند" در اثنای پذیرش مسئولیت در دستگاه دادگستری اعلام کردم "درکنار مردم خواهم بود و ازحق وعدالت دفاع خواهم کرد". اکنون ار حق حمایت کرده، در کنار مردم خود قرار می گیرم . وی افزود "کشتاری که امروز علیه مردم صورت می گیرد در هیچ دوره ای از تاریخ شاهد آن نبوده ایم . این قتل عام با ارزشهایی که به آنها باور دارم سازگاری ندارد . به همین دلیل پیوستن خود را به انقلاب مردم لیبی اعلام می دارم."
ارعاب، وعده و کشتار، آخرین حربه حکومت
در آخرین روزهای بقای حکومت قذافی، وی به ارعاب شدید مردم پایتخت دست زده و به گزارش خبرگزاری بی بی سی، یکی از ساکنان طرابلس، که نمی خواست هویتش افشا شود، گفته است "پایتخت در ترس و وحشت بسر می برد."
او گفت: "خانواده هایی هستند که اجازه نداشته اند اجساد عزیزان خود را از خیابان ها جمع کنند مگر این که سندی را امضا کنند و بگویند که عزیزشان با گلوله مخالفان رژیم کشته شده است. هیچ تشییع جنازه ای برگزار نمی شود چون جسدی تحویل داده نشده که مراسمی برگزار شود."
به گزارش خبرگزاری ها، شدیدترین درگیری های روز پنجشنبه (دیروز) در غرب لیبی در شهر «زاویه» رخ داده و به گفته یکی از شاهدان عینی، برای حمله به معترضان در داخل یک مسجد، از سلاح های سنگین استفاده شده، که در این حمله دست کم ده نفر کشته شده اند.
هجوم مهاجران
به گزارش خبرگزاری الجزیره، سازمان بین المللی «برای مهاجرت» می گوید صدها مهاجر که از خشونت ها در لیبی گریخته اند، اکنون وارد کشور نیجر شده اند.
یکی از سخنگویان این سازمان گفت بسیاری از آنها مریض شده اند و سازمان بین المللی برای مهاجرت در مرکز خود در دیرکو در نزدیکی مرز لیبی، به آنها غذا، دارو و سرپناه داده است.
همزمان مقامات اتحادیه اروپا از هجوم مهاجران لیبیایی به کشورهای عضو این اتحادیه طی روزهای اخیر خبر داده و نسبت به افزایش این موج ابراز نگرانی کرده اند.
جرس:
شیرین عبادی، فعال حقوق بشری و برنده جایزه صلح نوبل (٢٠٠٣)، طی نامه ای خطاب به دبیرکل سازمان ملل متحد و کمیسر عالی حقوق بشر آن سازمان، با برشمردن گوشه ای از فشارها و تهدیدات وارده بر راهبران و فعالان و حامیان جنبش سبز ایران و همچنین حصرخانگی و بیخبری از وضعیت آنان، از این مقامات ارشد بین المللی خواستار تنظیم گزارشی از موارد مذکور،جهت قرائت در شورای حقوق بشر سازمان ملل برای نشست آتی (۱۴ ماه مارس) شد.
به گزارش دفتر شیرین عبادی، این حقوقدان ایرانی هدف از این اقدام را "توانمندی و اشرافِ اعضای شورای حقوق بشر ملل متحد برای تصمیم گیری های خود" ذکر کرد.
متن این نامه به شرح زیر است:
دبیر کل محترم سازمان ملل متحد
طبق تصمیم مجمع عمومی سازمان ملل متحد در دسامبر ۲۰۱۰ جنابعالی مامور شدید که هر سه ماه یک بار، گزارشی از وضعیت حقوق بشر در ایران تهیه نمائید و چون در ماه آتی گزارش حضرتعالی در شورای حقوق بشر خوانده خواهد شد، لذا ضروری می دانم که مطالبی را به استحضار برسانم:
۱- در راه پیمائی مسالمت آمیز ۲۵ بهمن ماه متاسفانه دو جوان به اسامی صانع ژاله و محمد مختاری در خیابان های شهر تهران با شلیک گلوله کشته شدند. هم چنین در این روز تعدادی از راه پیمایان در تهران و شهرستان های مختلف در اثر ضربات مامورین حکومتی مجروح شده و بیش از یک هزار نفر در نقاط مختلف ایران دستگیر شدند که هر چند تعداد کثیری از آنان بعد از ۲۴ ساعت آزاد شدند اما مسلما بیش از یک صد نفر از دستگیرشدگان هنوز در زندان هستند.
طبق تصمیم مجمع عمومی سازمان ملل متحد در دسامبر ۲۰۱۰ جنابعالی مامور شدید که هر سه ماه یک بار، گزارشی از وضعیت حقوق بشر در ایران تهیه نمائید و چون در ماه آتی گزارش حضرتعالی در شورای حقوق بشر خوانده خواهد شد، لذا ضروری می دانم که مطالبی را به استحضار برسانم:
۱- در راه پیمائی مسالمت آمیز ۲۵ بهمن ماه متاسفانه دو جوان به اسامی صانع ژاله و محمد مختاری در خیابان های شهر تهران با شلیک گلوله کشته شدند. هم چنین در این روز تعدادی از راه پیمایان در تهران و شهرستان های مختلف در اثر ضربات مامورین حکومتی مجروح شده و بیش از یک هزار نفر در نقاط مختلف ایران دستگیر شدند که هر چند تعداد کثیری از آنان بعد از ۲۴ ساعت آزاد شدند اما مسلما بیش از یک صد نفر از دستگیرشدگان هنوز در زندان هستند.
۲- در راهپیمائی و تجمعات مسالمت آمیز اول اسفند ماه یک دانشجو به نام حامد نور محمدی در شهر شیراز کشته شد. شاهدان عینی گزارش داده اند که مامورین حکومتی وی را از بالای پل به پائین پرتاب کرده و باعث قتل او شده اند. متعاقب اعتراض دانشجویان بیش از بیست نفر از دانشجویان دانشگاه شیراز دستگیر شدند.
در این روز در سایر شهرهای ایران از قبیل تهران، رشت، سنندج، مریوان و بسیاری دیگر از شهرها تعداد کثیری مضروب و دستگیر شدند که آمار دقیقی از آنان در دست نیست اما طبق اطلاعات واصله از خانواده های بازداشت شدگان می توان با قاطعیت اعلام کرد که تعداد دستگیر شدگان بیش از یک صد و پنجاه نفر است که هنوز در زندان هستند .
۳- از ۲۵ بهمن ماه آقای میر حسین موسوی باتفاق همسرش خانم زهرا رهنورد در منزل خود زندانی شده اند و محل سکونت آنها توسط نرده و درب آهنی محصور شده است. تلفن ها و اینترنت قطع شده و حتی برای دیدن فرزندان و خرید آذوقه اجازه خروج از منزل ندارند و غذای آنها توسط مامورین امنیتی تهیه می شود که این امر نگرانی خانواده آنها را فراهم ساخته است.
همچنین آقای مهدی کروبی نیز در وضعیتی مشابه قرار دارد و باتفاق همسرش در آپارتمان خود زندانی است و ارتباط با ایشان کاملا قطع شده است و یکی از پسران ایشان به نام علی نیز دستگیر و زندانی است.
خواهشمندم دستور فرمایید مراتب فوق به گزارش تنظیمی اضافه شود تا در روز ۱۴ ماه مارس که گزارش شما در شورای حقوق بشر سازمان ملل متحد قرائت می گردد، اعضای محترم شورا با اشراف بیشتر بتوانند تصمیم گیری نمایند.
با تقدیم احترام
شیرین عبادی
مدافع حقوق بشر و برنده جایزه صلح نوبل در سال ۲۰۰۳
۶ اسفند ۱۳۸۹ برابر با ۲۵ فوریه ۲۰۱۱
رونوشت: سرکار خانم پیلای کمیسر عالی حقوق بشر سازمان ملل متحد
رونوشت: گروه کار سازمان ملل در بازداشت های خودسرانه
جرس:
وضعیت فوق العاده در الجزایر بعد از ١٩ سال لغو شد.
در پی اعتراضات هفته های اخیر در الجزایر و نگرانیِ رئیس جمهور آن کشور از تسریِ بیشتر قیامهای تونس و مصر و لیبی (کشورهای همسایه) به آن کشور، وی وضعیت فوق العاده در این کشور را بعد از ١٩ سال لغو کرد، اما همزمان وزیر کشور الجزایر هشدار داد که برگزاری تظاهرات در الجزیره، همچنان ممنوع است.
طی روزهای اخیر، پلیس ضد شورش در الجزیره، پایتخت الجزایر چند صد معترض ضد دولتی را که خواهان راهپیمایی در شهر بودند، متفرق کرده و معترضان را با خشونت شدید مورد سرکوب قرار داده بود.
به گزارش سرویس خبری بی بی سی، عبدالعزيز بوتفليقه، رئيس جمهورى الجزاير شامگاه پنجشنبه ٢۴ فوریه (پنجم اسفند)، وضعیت فوق العاده در این کشور را پس از حدود ۱۹ سال لغو کرده است.
بوتفلیقه پیش تر در واکنش به تظاهرات مخالفان و ناآرامی در کشورهای منطقه، لغو این حالت را وعده داده بود.
بر این اساس، ارتش الجزایر دیگر از اختیار دخالت در امور امنیتی داخلی برخوردار نیست.
بر اساس این گزارش، باراک اوباما، رئیس جمهوری آمریکا از لغو وضعیت فوق العاده در الجزایر استقبال کرده و آن را نشانه مثبتی دانسته که نشان می دهد حکومت این کشور به نگرانی های مردم توجه نشان داده است.
احزاب مخالف و فعالان حقوق بشر در الجزایر بارها خواستار لغو وضعیت اضطراری در این کشور شده بودند.
به گفته منتقدان، دولت الجزاير از قانون وضعيت فوق العاده براى سركوب مخالفان استفاده کرده است.
در این حال، وزیر کشور الجزایر گفت برگزاری تظاهرات در الجزیره، پایتخت، همچنان ممنوع است.
مخالفان دولت الجزایر در هفته های گذشته تظاهراتی را برگزار کرده اند و پلیس و نیروهای امنیتی با معترضان برخورد کرده اند.
وضعیت فوق العاده در الجزایر در پی بروز خشونت میان نیروهای امنیتی و اسلام گرایان در سال ۱۹۹۲ برقرار شد، اما بعد از آن حتی گروههای مدنی، دانشجویی و صنفی نیز، امکان برگزاری تجمع، تحصن، راهپیمایی و حتی انتقاد نداشتند.
چگونه اجرای بدون تنازل قانون اساسی موجب رفع استبداد می شود؟
کلمه- حامد مفیدی: هماکنون که نزدیک به ۲ سال از حرکت جنبش سبز می گذرد، آنچه بسیاری به آن معتقدند نیاز به اصلاح قانون اساسی در کشور برای جلوگیری از سوءاستفاده مجدد مستبدان است ولی در همین هنگام منشور نسخه جدید جنبش سبز در قدم اول پیشنهاد اجرای بدون تنازل قانون اساسی را به حاکمان فعلی میدهد.نقدهایی از طرف همراهان جوانتر و پرانرژی تر جنبش به این بند وارد شده است. این مقاله سعی در بررسی این قسمت خاص از منشور جنبش را دارد.
متاسفانه فصل سوم قانون اساسی جمهوری اسلامی که مربوط به حقوق ملت است در شرایط کنونی کاملا به کناری نهاده شده، ولی همین فصل سوم است که اجرای آن به معنی رفع فوری استبداد و نظامی گری در کشور خواهد بود. ولی چگونه؟
تنها این اصول را بخوانید تا ببینید قانون اساسی فعلی چگونه توسطاستبداد در حال لگد مال شدن است:
بخشی از اصل ۹
هیچ مقامی حق ندارد به نام حفظ استقلال و تمامیت ارضی کشور آزادیهای مشروع را، هر چند با وضع قوانین و مقررات، سلب کند.
اصل ۲۳ – منع تفتیش عقاید
تفتیش عقاید ممنوع است و هیچکس را نمیتوان به صرف داشتن عقیدهای مورد تعرض و موُاخذه قرار دارد.
اصل ۲۷
تشکیل اجتماعات و راهپیماییها، بدون حمل سلاح، به شرط آن که مخل به مبانی اسلام نباشد آزاد است.
اصل ۳۵
در همه دادگاهها طرفین دعوی حق دارند برای خود وکیل انتخاب نمایند و اگر توانایی انتخاب وکیل را نداشته باشند باید برای آنها امکانات تعیین وکیل فراهم گردد
اصل ۳۷ – اصل برائت
اصل، برائت است و هیچکس از نظر قانون مجرم شناخته نمیشود، مگر این که جرم او در دادگاه صالح ثابت گردد.
اصل ۳۸ – منع شکنجه
هرگونه شکنجه برای گرفتن اقرار و یا کسب اطلاع ممنوع است. اجبار شخص به شهادت، اقرار یا سوگند، مجاز نیست و چنین شهادت و اقرار و سوگندی فاقد ارزش و اعتبار است. متخلف از این اصل طبق قانون مجازات میشود.
اصل ۳۹
هتک حرمت و حیثیت کسی که به حکم قانون دستگیر، بازداشت، زندانی یا تبعید شده، به هر صورت که باشد ممنوع و موجب مجازات است.
آیا این قوانین در حال اجراست؟ مسلماً با اجرای چنین قوانینی اهرمهای فیزیکی در دست دولت کنونی یک به یک خواهد شکست و مردم با پیدا کردن حقوق خود باعث سقوط استبداد و بازگشت به آرمانهای تدوین کنندگان قانون اساسی خواهند شد. این اصول رازهای نهفته قانون اساسی هستند که آزادیخواهان در سال ۵۷ و ۵۸ در این قانون برای ما به ودیعه گذاشته شدند تا هرگز روی استبداد را دوباره نبینیم.
اسلامی کردن علوم انسانی یا انسانی کردن علوم اسلامی
صفورا الیاسی
پس از پیروزی انقلاب، بسیاری از کسانی که پیش از آن، امکان اعمال نظرات اسلامی خود را در دانشگاه های کشور نیافته بودند، به فکر افتادند تا علوم اسلامی را در دانشگاه ها جایگزین علومی کنند که کاملاً غربی می پنداشتند. دانشگاه در نظر بسیاری از افراد مذهبی، یک پدیده ی وارداتی غربی بود و کسانی که برای براندازی تفکرات غربی و اندیشه های منتشره در رژیم شاهنشاهی، تلاش کرده و با پیروزی انقلاب به نتیجه رسیده بودند، نمی توانستند خیلی راحت وجود دانشگاه در ایران را نادیده بگیرند. تعداد زیادی از انقلابیون، دانشگاه های پیش از انقلاب و رفتار و ظاهر فارغ التخصیلان آن دوره را دیده بودند و تصور می کردند دانشگاه برای این در ایران به وجود آمده است که ریشه های اسلام را بخشکاند. به زعم آنها، دانشگاه های پیش از انقلاب همان کارکرد و نفوذی را داشتند که تلویزیون پیش از انقلاب داشت؛ همان طور که باید تلویزبون اصلاح می شد، دانشگاه ها نیز باید به اسلام نزدیک می شدند. البته متولیان امور کشور در چند سال ابتدایی پس از انقلاب، نمی توانستند خیلی هم بر دانشگاه ها سخت بگیرند.
چرا که یکی از مهم ترین نهادهایی که باعث شدند انقلاب به ثمر برسد، همین دانشگاه ها بودند، بارها و بارها دانشگاهیان دانشگاه تهران و سایر دانشگاه های کشور برای به ثمر رسیدن انقلاب تلاش کرده بودند و حالا نمی شد دانشگاه را از بین برد یا تعطیل کرد.
از سوی دیگر، سالها نیز از تأسیس دانشگاه در ایران گذشته بود و مردم دیده بودند که بسیاری از مشکلات آنها، از درمان گرفته تا لوله کشی آب و توزیع برق و احداث ساختمان، تنها با با تدبیر فارغ التحصیلان همین دانشگاه ها حل شده است.
دانشگاه در همان چند دهه شروع فعالیت، توانسته بود وجهه بسیار خوبی برای خود بسازد و تعطیلی دانشگاه و سپردن حل مشکلات جامعه به حوزه ها، - با اینکه حوزه قدمت بسیار بیشتری در کشور داشت- به نوعی عقبگرد جامعه ایران محسوب می شد. انقلابیون چاره ای نداشتند جز اینکه با وجود دانشگاه کنار بیایند اما نمی توانستند اهداف و آرمان های انقلابی خود را نیز نادیده بگیرند.
چرا که یکی از مهم ترین نهادهایی که باعث شدند انقلاب به ثمر برسد، همین دانشگاه ها بودند، بارها و بارها دانشگاهیان دانشگاه تهران و سایر دانشگاه های کشور برای به ثمر رسیدن انقلاب تلاش کرده بودند و حالا نمی شد دانشگاه را از بین برد یا تعطیل کرد.
از سوی دیگر، سالها نیز از تأسیس دانشگاه در ایران گذشته بود و مردم دیده بودند که بسیاری از مشکلات آنها، از درمان گرفته تا لوله کشی آب و توزیع برق و احداث ساختمان، تنها با با تدبیر فارغ التحصیلان همین دانشگاه ها حل شده است.
دانشگاه در همان چند دهه شروع فعالیت، توانسته بود وجهه بسیار خوبی برای خود بسازد و تعطیلی دانشگاه و سپردن حل مشکلات جامعه به حوزه ها، - با اینکه حوزه قدمت بسیار بیشتری در کشور داشت- به نوعی عقبگرد جامعه ایران محسوب می شد. انقلابیون چاره ای نداشتند جز اینکه با وجود دانشگاه کنار بیایند اما نمی توانستند اهداف و آرمان های انقلابی خود را نیز نادیده بگیرند.
پس از انقلاب اسلامی ایران، جو سیاسی دانشگاه مانع از این شده بود تا تفکر اسلامی دولتمردان در دانشگاه حاکم شود. پس از تثبیت انقلاب اسلامی، انقلاب فرهنگی به مدت سه سال دانشگاه ها را تعطیل کرد تا دانشگاه ها اسلامی شوند. در این سه سال، تعدادی از استادان و دانشجویان از دانشگاه ها اخراج شدند و سیاستگذاران انقلاب فرهنگی، تلاش کردند تا رشته های دانشگاهی را اسلامی سازند. در این میان افرادی نیز کار را تا بدان جا سخت گرفتند که در پی اسلامی کردن رشته هایی چون ریاضی و فیزیک بودند. نهایتاً مسئولان تصمیم گرفتند در اسلامی کردن دانشگاه ها بر رشته های علوم انسانی متمرکز شوند. سازمان مطالعه و تدوین کتب علوم انسانی دانشگاه ها (سمت) برای تدوین منابع درسی اسلامی در رشته های علوم انسانی به وجود آمد و تلاش های بسیازی صورت گرفت تا دانشگاه های کشور، دست کم در زمینه ی علوم انسانی به اسلامی شدن نزدیک شوند. آنچه به عنوان علوم انسانی در دانشگاه ها تدریس می شد، مبتنی بر روش شناسی غربی بود. تنها ظاهر دانشگاه ها با رعایت حجاب و مبانی اسلامی، مذهبی شدند و عناوین تحقیقات دانشگاهی نیز رنگ و بوی مذهبی بیشتر به خود گرفتند اما اصول تحقیق و روش تدریس همان بود.
در چنین شرایطی عده ای از انقلابیون تصور کردند با تأسیس دانشگاه های جدید که پسوند اسلامی را با خود دارند، خواهند توانست دانشگاهی اسلامی بنیان گذارند. بدین ترتیب دانشگاه امام صادق و سال ها بعد، دانشگاه مفید قم به وجود آمد. اکنون بعد از سالها می توان گفت که همان روش تحقیق غربی، در این دانشگاه ها نیز حاکم است. با اینکه فضای این دو دانشگاه بسیار مذهبی است و دروسی که در این دو دانشگاه تدریس می شوند نزدیکی زیادی با مباحث اسلامی دارند، اما هیچ کدام نتوانسته اند از روش های تحقیق آکادمیک دوری کنند.
در دولت اصلاحات با به روی کار آمدن دولت آقای خاتمی و باز شدن فضای سیاسی کشور، در دانشگاه ها نیز فضای بازی ایجاد شد که صاحب نظران علوم انسانی توانستند هم در عرصه ی فعالیت ها و هم در عرصه ی پژوهش ها فعالیت بیشتری انجام دهند. در این دوره با بازشدن فضای فرهنگی و ترجمه ی کتابهای مختلف در این زمینه، بحث های مدونی در این زمینه آغاز شد.
ناگفته نماند که باز شدن فضا به معنای آزادی فضای علوم انسانی در دانشگاه ها نبود. چرا که شورای انقلاب فرهنگی ناظر بر تمامی احوالات دانشگاه ها بوده است.
در پی روی کار آمدن دولت آقای احمدی نژاد؛ برنامه ی پاکسازی دانشگاهها از وجود اسانید دگراندیش شتاب و شدت بیشتری گرفت.
برنامه عملیاتی ستاد فرماندهی پاک سازی دانشگاه ها که جهت اجرای مرحله ای به روسای دانشگاهها و دانشکده های مختلف ابلاغ شده بود؛ بر سه الویت تکیه داشت دانشکده های علوم انسانی؛ اساتیدی که سابقه زندان داشته و دارای پرونده در دادگاه انقلاب یا دادگاه ویژه روحانیت هستند؛ و در نهایت اساتیدی که از پشتوانه علمی، نفوذ در جامعه و اعتبار بیشتری در بین دانشجویان برخوردار بودند.
مسأله علوم انسانی و ضرورت بازنگری در آن طی سالهای اخیر به دغدغه اصلی مسئولان حکومتی برای کنترل جامعه دانشگاهی بدل شده است. حذف علوم انسانی، کاهش پذیرش دانشجویان در این رشته، اصلاح متون و کتب رشته های علوم انسانی، اخراج و بازنشستگی اجباری اساتید این حوزه که منتقد سیاستهای مسئولین هستند، آغاز بازنگری در صلاحیت اعضای هیئتعلمی دانشگاهها و بالاخره تربیت اساتیدی مطابق با معیارهای ایدئولوژیک حکومت با شدت بیشتری در دستور کار دولت قرار گرفته است. بطوریکه بسیاری از افراطیون، خواهان برخوردی شدید همچون سالهای آغازین انقلاب و تعطیلی دانشکده های علوم انسانی شده اند و شرط ادامه تدریس در این رشته را تأیید اساتید توسط حوزه علمیه دانسته اند.
در ادامه ی پروژه خانه نشین کردن اساتید مبرز و منتقد سیاستهای افراطی دستگاه حکومتی، آیین نامه جدیدی از سوی مسئولان دانشگاه تهران صادر شده به این مضمون که آن دسته از اساتیدی که سن آنها ۷۰ سال یا بیشتر است، باید بازنشسته شوند این در حالی است که روند بازنشستگیها، اساتید کمتر از ۷۰ سال را نیز در بر گرفته است و این بار به "بهانه" رکود علمی بسیاری از اساتید در شرف بازنشستگی قرار دارند.
در همین ارتباط عبدالرضا سیف، مدیرکل دفتر ریاست دانشگاه تهران از صدور احکام بازنشستگی ۴۰ عضو هیأت علمی دانشگاه تهران تا نیمه شهریور ماه خبر داد و گفت: "اسامی این اعضای هیئت علمی در آینده نزدیک در نشریات و سایت دانشگاه تهران اعلام می شود."
پیشتر آیت الله خامنه ای در شهریور سال ۸۸ سخنانی را گفت که بسیاری از کارشناسان معتقد هستند به یک باره سرنوشت دروس علوم انسانی را در دانشگاه های ایران عوض کرد.
"بسیاری از علوم انسانی مبتنی بر فلسفه هایی است که مبانی آنها مادی گری وبی اعتقادی به تعالیم الهی و اسلامی است و آموزش این علوم موجب بی اعتقادی به تعالیم الهی و اسلامی می شود و آموزش این علوم انسانی در دانشگاه هامنجر به ترویج شکاکیت و تردید در مبانی دینی و اعتقادی خواهد شد."
یک هفته پس از سخنان آقای خامنه ای، شورای عالی انقلاب فرهنگی، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی را مسئول بازنگری در رشته های علوم انسانی کرد.
حمید رضا آیت اللهی رئیس پژوهشگاه علوم اعلام کرد بسیاری از سرفصل های درسی علوم انسانی در جهت فرهنگ ایرانی - اسلامی نیستند.
یک ماه پس از آنکه دانشجویان سال تحصیلی را آغاز کردند محمود احمدی نژاد، مصوبه شورای عالی انقلاب فرهنگی را در حوزه علوم انسانی برای اجرا به دستگاه های ذیربط ابلاغ کرد.
در چنین شرایطی عده ای از انقلابیون تصور کردند با تأسیس دانشگاه های جدید که پسوند اسلامی را با خود دارند، خواهند توانست دانشگاهی اسلامی بنیان گذارند. بدین ترتیب دانشگاه امام صادق و سال ها بعد، دانشگاه مفید قم به وجود آمد. اکنون بعد از سالها می توان گفت که همان روش تحقیق غربی، در این دانشگاه ها نیز حاکم است. با اینکه فضای این دو دانشگاه بسیار مذهبی است و دروسی که در این دو دانشگاه تدریس می شوند نزدیکی زیادی با مباحث اسلامی دارند، اما هیچ کدام نتوانسته اند از روش های تحقیق آکادمیک دوری کنند.
در دولت اصلاحات با به روی کار آمدن دولت آقای خاتمی و باز شدن فضای سیاسی کشور، در دانشگاه ها نیز فضای بازی ایجاد شد که صاحب نظران علوم انسانی توانستند هم در عرصه ی فعالیت ها و هم در عرصه ی پژوهش ها فعالیت بیشتری انجام دهند. در این دوره با بازشدن فضای فرهنگی و ترجمه ی کتابهای مختلف در این زمینه، بحث های مدونی در این زمینه آغاز شد.
ناگفته نماند که باز شدن فضا به معنای آزادی فضای علوم انسانی در دانشگاه ها نبود. چرا که شورای انقلاب فرهنگی ناظر بر تمامی احوالات دانشگاه ها بوده است.
در پی روی کار آمدن دولت آقای احمدی نژاد؛ برنامه ی پاکسازی دانشگاهها از وجود اسانید دگراندیش شتاب و شدت بیشتری گرفت.
برنامه عملیاتی ستاد فرماندهی پاک سازی دانشگاه ها که جهت اجرای مرحله ای به روسای دانشگاهها و دانشکده های مختلف ابلاغ شده بود؛ بر سه الویت تکیه داشت دانشکده های علوم انسانی؛ اساتیدی که سابقه زندان داشته و دارای پرونده در دادگاه انقلاب یا دادگاه ویژه روحانیت هستند؛ و در نهایت اساتیدی که از پشتوانه علمی، نفوذ در جامعه و اعتبار بیشتری در بین دانشجویان برخوردار بودند.
مسأله علوم انسانی و ضرورت بازنگری در آن طی سالهای اخیر به دغدغه اصلی مسئولان حکومتی برای کنترل جامعه دانشگاهی بدل شده است. حذف علوم انسانی، کاهش پذیرش دانشجویان در این رشته، اصلاح متون و کتب رشته های علوم انسانی، اخراج و بازنشستگی اجباری اساتید این حوزه که منتقد سیاستهای مسئولین هستند، آغاز بازنگری در صلاحیت اعضای هیئتعلمی دانشگاهها و بالاخره تربیت اساتیدی مطابق با معیارهای ایدئولوژیک حکومت با شدت بیشتری در دستور کار دولت قرار گرفته است. بطوریکه بسیاری از افراطیون، خواهان برخوردی شدید همچون سالهای آغازین انقلاب و تعطیلی دانشکده های علوم انسانی شده اند و شرط ادامه تدریس در این رشته را تأیید اساتید توسط حوزه علمیه دانسته اند.
در ادامه ی پروژه خانه نشین کردن اساتید مبرز و منتقد سیاستهای افراطی دستگاه حکومتی، آیین نامه جدیدی از سوی مسئولان دانشگاه تهران صادر شده به این مضمون که آن دسته از اساتیدی که سن آنها ۷۰ سال یا بیشتر است، باید بازنشسته شوند این در حالی است که روند بازنشستگیها، اساتید کمتر از ۷۰ سال را نیز در بر گرفته است و این بار به "بهانه" رکود علمی بسیاری از اساتید در شرف بازنشستگی قرار دارند.
در همین ارتباط عبدالرضا سیف، مدیرکل دفتر ریاست دانشگاه تهران از صدور احکام بازنشستگی ۴۰ عضو هیأت علمی دانشگاه تهران تا نیمه شهریور ماه خبر داد و گفت: "اسامی این اعضای هیئت علمی در آینده نزدیک در نشریات و سایت دانشگاه تهران اعلام می شود."
پیشتر آیت الله خامنه ای در شهریور سال ۸۸ سخنانی را گفت که بسیاری از کارشناسان معتقد هستند به یک باره سرنوشت دروس علوم انسانی را در دانشگاه های ایران عوض کرد.
"بسیاری از علوم انسانی مبتنی بر فلسفه هایی است که مبانی آنها مادی گری وبی اعتقادی به تعالیم الهی و اسلامی است و آموزش این علوم موجب بی اعتقادی به تعالیم الهی و اسلامی می شود و آموزش این علوم انسانی در دانشگاه هامنجر به ترویج شکاکیت و تردید در مبانی دینی و اعتقادی خواهد شد."
یک هفته پس از سخنان آقای خامنه ای، شورای عالی انقلاب فرهنگی، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی را مسئول بازنگری در رشته های علوم انسانی کرد.
حمید رضا آیت اللهی رئیس پژوهشگاه علوم اعلام کرد بسیاری از سرفصل های درسی علوم انسانی در جهت فرهنگ ایرانی - اسلامی نیستند.
یک ماه پس از آنکه دانشجویان سال تحصیلی را آغاز کردند محمود احمدی نژاد، مصوبه شورای عالی انقلاب فرهنگی را در حوزه علوم انسانی برای اجرا به دستگاه های ذیربط ابلاغ کرد.
بر اساس این مصوبه، شورایی تخصصی، زیر نظر شورای عالی انقلاب فرهنگی برای تحول و ارتقای علوم انسانی تشکیل شد. بنای آموزش علوم انسانی بر مبنای نظری جمهوری اسلامی و ارتقای آموزش و پژوهش در علوم انسانی وانطباق آن با ارکان و نهادهای نظام از جمله دیگر اهداف تصویب آئین نامه این شورای تخصصی عنوان شد.
اما کار بازنگری در علوم انسانی به تشکیل این جلسات ختم نشد و در پایان سال ۱۳۸۸ خبر بازنگری در کتاب های علوم انسانی نیز منتشر شد.
احمد احمدی، رئیس سازمان مطالعه و تدوین کتاب های علوم انسانی دانشگاه ها، در اسفند ماه خبر از بازنگری ۸۰ عنوان کتاب در رشته های علوم انسانی داد.
او اعلام کرد کتاب ها باید بررسی شود تا "ابتذال و سخنانی برخلاف فرهنگ کشور ما" در آنها وجود نداشته باشد.
این اظهارات با سخنان آقای خامنه ای مبنی بر ضرورت بازنگری در علوم انسانی در دانشگاهها با "پشتوانه" امنیتی به اجرا در آمد و موج جدیدی از اخراج و بازنشستگی اجباری اساتید در حوزه علوم انسانی آغاز گردید و دهها تن از استادان دانشگاههای کشور با عناوین بازنشستگی اجباری، اخراج یا ممنوع التدریسی از حوزه های دانشگاهی بیرون رانده شدند.
آقای خامنه ای با تاکید براینکه استادان دانشگاه باید فرماندهان جنگ نرم باشند، گفته بود: "فرماندهان این جبهه باید با شناخت مسائل کلان، شناسایی دشمن و کشف اهداف او، طراحی کلان انجام دهند و براساس این طراحی حرکت کنند و استادی که بتواند، این نقش را ایفا کند، استادی شایسته برای حال و آینده نظام جمهوری اسلامی خواهد بود."
سعید پیوندی، جامعه شناس معتقد است که شواهد نشان مى دهد که اراده روشنى به دنبال حذف تدریجى و منزوى کردن دانشگاهیان "غیر خودى" است. این در حالی است که در همه دنیا، دانشگاه هایى که به کیفیت آموزش و پژوهش و اعتبار علمى توجه دارند همه تلاش خود را براى حفظ استادان با تجربه و صاحب نام خود به کار مى گیرند. استاد کارآمد و صاحب نام بخشى از اعتبار و سرمایه علمى هر دانشگاه است. ولى در ایران به نظر مى رسد دغدغه اصلى دست اندرکاران دانشگاه ها سیاسى، ایدئولوژیک و یا امنیتى است.
این جامعه شناس با "ناموفق" خواندن اینگونه برخوردها با اساتید برجسته کشور خاطر نشان می کند: " سیاست هاى امنیتى و ایدئولوژیک دولت، امروز به طور مستقیم جوهر وجودى دانشگاه یعنى استقلال این نهاد را نشانه رفته است. مصونیت دانشگاه براى پرسشگرى، نقد و مجادله فکرى آزادانه که ابزارهاى اولیه و اصلى کار دانشگاهى و پژوهش و آفرینش به شمار مى رود در فضاى امروز ایران معناى خود را از دست داده است. اما اگر در شرایط انقلاب فرهنگى سال هاى ۱۳۵۹ تا ۱۳۶۱ دولت توانست در دانشگاه ها را ببندد و با کنار گذاشتن حدود ۴۰ درصد کادر علمى آن زمان (نزدیک به ۶ هزار دانشگاهى) طرح اسلامى کردن را پیاده کند، امروز روى آوردن به چنین شیوه هایى نه در توان این دولت است و نه امکان عملى کردن آن با شرایط حساس کنونى دانشگاه ها وجود دارد.
حجت الاسلام علیرضا قائمی نیا، نظریهپرداز برتر جشنواره فارابی، در ارتباط با موضوع بومیسازی علوم انسانی و چالشهای پیش روی آن، مهمترین دغدغه و محصول عصر جدید را علم نوین در معنای عام آن معرفی کرده است.
عضو هیئت علمی دانشگاه باقرالعلوم (ع) معتقد است اگر کسی بخواهد علم جدید انسانی پایهگذاری کند، این علم هم از لحاظ ساختار و هم از لحاظ محتوا شکل جدیدی به خود میگیرد چرا که باید هم از فرهنگ بومی، هم از علوم جدید، هم از کتاب و سنت سهمی داشته باشد بنابراین چنین فردی باید دو مرحله را طی کند که مرحله اول ارزیابی و انتقاد و مرحله دوم تلفیق است. وی این مراحل را پروژهای می داند که بشر در فرایند اصلی تفکر به کمک تلفیق، حوزههای مجهول را به کمک مفاهیم و ساختار حوزه معلوم، حل میکند و نتیجه این فرایند، علم جدید است. او بر این باور است که جمهوری اسلامی ایران در حال حاضر در حال طی کردن مرحله تئوریک علم بومی است،
دین به عنوان یک نظام اجتماعی- فرهنگی هم بعد تبیینی و هم بعد تفسیری دارد و برای همین است که با علوم جدید در مواردی دچار تعارض میشود، به طور مثال نمیتوان با توجه به اعتقاد دینی تفسیرهای مارکسیستی از تاریخ داشت یا کسی که علوم بومی و دینی را قبول داشته باشد نمیتواند فرویدی و دورکیمی فکر کند. او با تأکید بر اینکه در بخشی از علوم انسانی ماهیت مسیحی، الحادی و تبیینهای ضد دینی وجود دارد، گفت: فلاسفه علم تدریجاً به این نتیجه رسیدهاند که تأثیر ایدئولوژی و اعتقاد دینی هم در علوم طبیعی و هم علوم انسانی است، تنها شکل تأثیر آن متفاوت است، مثلا در علوم طبیعی بسیار نهان و در علوم انسانی بسیار برجسته است بنابر این علوم انسانی فارغ از ایدئولوژی نداریم و قطعاً با ورود ایدههای دینی دیگر، شکل علم تغییر پیدا میکند.
در این میان هرچند جامعه شناسان ایرانی و غیر ایرانی زیادی معتقدند که روند اسلامی کردن دانشگاه ها، نمی تواند مانند سالهای ابتدای انقلاب اسلامی ایران باشد، اما آمار منتشره از اخراج دانشجویان و بازنشستگی و اخراج اساتید دگراندیش دانشگاهی، نشان دهنده ی آغاز انقلاب فرهنگی دیگری است.
اما کار بازنگری در علوم انسانی به تشکیل این جلسات ختم نشد و در پایان سال ۱۳۸۸ خبر بازنگری در کتاب های علوم انسانی نیز منتشر شد.
احمد احمدی، رئیس سازمان مطالعه و تدوین کتاب های علوم انسانی دانشگاه ها، در اسفند ماه خبر از بازنگری ۸۰ عنوان کتاب در رشته های علوم انسانی داد.
او اعلام کرد کتاب ها باید بررسی شود تا "ابتذال و سخنانی برخلاف فرهنگ کشور ما" در آنها وجود نداشته باشد.
این اظهارات با سخنان آقای خامنه ای مبنی بر ضرورت بازنگری در علوم انسانی در دانشگاهها با "پشتوانه" امنیتی به اجرا در آمد و موج جدیدی از اخراج و بازنشستگی اجباری اساتید در حوزه علوم انسانی آغاز گردید و دهها تن از استادان دانشگاههای کشور با عناوین بازنشستگی اجباری، اخراج یا ممنوع التدریسی از حوزه های دانشگاهی بیرون رانده شدند.
آقای خامنه ای با تاکید براینکه استادان دانشگاه باید فرماندهان جنگ نرم باشند، گفته بود: "فرماندهان این جبهه باید با شناخت مسائل کلان، شناسایی دشمن و کشف اهداف او، طراحی کلان انجام دهند و براساس این طراحی حرکت کنند و استادی که بتواند، این نقش را ایفا کند، استادی شایسته برای حال و آینده نظام جمهوری اسلامی خواهد بود."
سعید پیوندی، جامعه شناس معتقد است که شواهد نشان مى دهد که اراده روشنى به دنبال حذف تدریجى و منزوى کردن دانشگاهیان "غیر خودى" است. این در حالی است که در همه دنیا، دانشگاه هایى که به کیفیت آموزش و پژوهش و اعتبار علمى توجه دارند همه تلاش خود را براى حفظ استادان با تجربه و صاحب نام خود به کار مى گیرند. استاد کارآمد و صاحب نام بخشى از اعتبار و سرمایه علمى هر دانشگاه است. ولى در ایران به نظر مى رسد دغدغه اصلى دست اندرکاران دانشگاه ها سیاسى، ایدئولوژیک و یا امنیتى است.
این جامعه شناس با "ناموفق" خواندن اینگونه برخوردها با اساتید برجسته کشور خاطر نشان می کند: " سیاست هاى امنیتى و ایدئولوژیک دولت، امروز به طور مستقیم جوهر وجودى دانشگاه یعنى استقلال این نهاد را نشانه رفته است. مصونیت دانشگاه براى پرسشگرى، نقد و مجادله فکرى آزادانه که ابزارهاى اولیه و اصلى کار دانشگاهى و پژوهش و آفرینش به شمار مى رود در فضاى امروز ایران معناى خود را از دست داده است. اما اگر در شرایط انقلاب فرهنگى سال هاى ۱۳۵۹ تا ۱۳۶۱ دولت توانست در دانشگاه ها را ببندد و با کنار گذاشتن حدود ۴۰ درصد کادر علمى آن زمان (نزدیک به ۶ هزار دانشگاهى) طرح اسلامى کردن را پیاده کند، امروز روى آوردن به چنین شیوه هایى نه در توان این دولت است و نه امکان عملى کردن آن با شرایط حساس کنونى دانشگاه ها وجود دارد.
حجت الاسلام علیرضا قائمی نیا، نظریهپرداز برتر جشنواره فارابی، در ارتباط با موضوع بومیسازی علوم انسانی و چالشهای پیش روی آن، مهمترین دغدغه و محصول عصر جدید را علم نوین در معنای عام آن معرفی کرده است.
عضو هیئت علمی دانشگاه باقرالعلوم (ع) معتقد است اگر کسی بخواهد علم جدید انسانی پایهگذاری کند، این علم هم از لحاظ ساختار و هم از لحاظ محتوا شکل جدیدی به خود میگیرد چرا که باید هم از فرهنگ بومی، هم از علوم جدید، هم از کتاب و سنت سهمی داشته باشد بنابراین چنین فردی باید دو مرحله را طی کند که مرحله اول ارزیابی و انتقاد و مرحله دوم تلفیق است. وی این مراحل را پروژهای می داند که بشر در فرایند اصلی تفکر به کمک تلفیق، حوزههای مجهول را به کمک مفاهیم و ساختار حوزه معلوم، حل میکند و نتیجه این فرایند، علم جدید است. او بر این باور است که جمهوری اسلامی ایران در حال حاضر در حال طی کردن مرحله تئوریک علم بومی است،
دین به عنوان یک نظام اجتماعی- فرهنگی هم بعد تبیینی و هم بعد تفسیری دارد و برای همین است که با علوم جدید در مواردی دچار تعارض میشود، به طور مثال نمیتوان با توجه به اعتقاد دینی تفسیرهای مارکسیستی از تاریخ داشت یا کسی که علوم بومی و دینی را قبول داشته باشد نمیتواند فرویدی و دورکیمی فکر کند. او با تأکید بر اینکه در بخشی از علوم انسانی ماهیت مسیحی، الحادی و تبیینهای ضد دینی وجود دارد، گفت: فلاسفه علم تدریجاً به این نتیجه رسیدهاند که تأثیر ایدئولوژی و اعتقاد دینی هم در علوم طبیعی و هم علوم انسانی است، تنها شکل تأثیر آن متفاوت است، مثلا در علوم طبیعی بسیار نهان و در علوم انسانی بسیار برجسته است بنابر این علوم انسانی فارغ از ایدئولوژی نداریم و قطعاً با ورود ایدههای دینی دیگر، شکل علم تغییر پیدا میکند.
در این میان هرچند جامعه شناسان ایرانی و غیر ایرانی زیادی معتقدند که روند اسلامی کردن دانشگاه ها، نمی تواند مانند سالهای ابتدای انقلاب اسلامی ایران باشد، اما آمار منتشره از اخراج دانشجویان و بازنشستگی و اخراج اساتید دگراندیش دانشگاهی، نشان دهنده ی آغاز انقلاب فرهنگی دیگری است.
دلنوشته ی فخرالسادات محتشمی پور خطاب به نویسنده ی پیام حجاب زن مسلمان
یادداشت فخر السادات محتشمی پور برای زهرا رهنورد: خوب مادری کردی برای نسل فیروزه ای
فخرالسادات محتشمی پور در دلنوشته ای برای زهرا رهنورد، نویسنده و استاد دانشگاه که این روزها در حصر به سر می برد با اشاره به حضور مداوم وی در جلست قرآن و مراسم های افطاری روزه های سیاسی وی می گوید: تو با ما می آمدی و قرآن می خواندی و می شنیدی درد واژه هایمان را و امید می دادی و بشارت به روزهای سپیدی که در انتظار سبزهاست و آرام می رفتی. می آمدی و سلام می دادی به تک تک دلسوختگان و رنج کشیدگان. به مادران و همسران و خواهران و دختران زندانی ها و گاه آیات قرآنی را شرحی می دادی برای دل های نزدیک و مقرب به نازل کننده کلام وحی.همسر مصطفی تاج زاده، عضو دربند سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی با یاد آوری گل هایی که رهنورد در خانه ی خود با نام اسرای سبز نگهداری می کرد می نویسد: شنیده ام که گل های خانه ات را به نام زندانیان سیاسی نام گذاری کرده ای و شاد بودم که حالا در این حصر ظالمانه از سر عجز کودتاگران و این خانه نشینی اجباری، نیکوتر از همیشه باغبانی می کنی و حفاظت از گل های محصور خانه ات. یادت باشد این گل ها هرچند خود منبع نورند و ساطع کننده آن اما به روشنایی و آب و مهربانی نیاز مبرم دارند. این مهر سرشار تو که گیاه خشکیده را جان می بخشد، حالا از دخترکانت به ستم دریغ شده است.
متن کامل این دلنوشته که در اختیار کلمه قرار گرفته است در زیر می آید:
به نام خداوندگار زیبایی
سلام بانوی گل و گلاب و آیینه!
سلام به لطافت روحت و صلابت توأمان آن!
سلام بر تو که زاده هنری و زاینده آن!
بارها خواسته ام برایت بنویسم بارها! ولی چگونه نوشتن برای زهرا رهنورد همیشه یک سوال غامض و معماگونه بوده است برایم. حالا در این روزهای حصرت که نمی دانیم بر تو چگونه می گذرد اما گذران این تلخ ترین روزهای عمر بر دخترانت را هم می توانیم تصور کنیم و هم تصویرش را می بینیم و می خوانیم و می سوزیم و می گدازیم، اختیار به دست قلم سپرده ام تا خود بنگارد هرچه نگاشتنی است.
نمی دانم در این حال و هوای مسمومی که ما را احاطه کرده تو را چگونه خطاب کنم که روح هنر پرورت جز هوای پاک را برنمی تابد. جایی گفته بودی روح لطیف هنرمند تاب هوای عفن ندارد و این گونه است که این روزها و ماه ها شاهد پرواز مرغ روح بسیاری از هنرمندان در رشته های مختلف هنری بوده ایم و تو چه سخت مبارزه کردی با این ناپاکی ها که تیرهای مسمومشان هر آن تو را آماج قرار می داد و اما حرکتی حتی برای حفظ جان نمی کردی انگار دام بلا را که گسترده می دیدی تشنه تر و حریص تر می شدی برای افتادن در آن نی تقرب بیشتر به محبوب. تو با ما بودی و ما با تو. تو همه ی آن روزهایی که رخصت دادی تا نامت در کنار شوی فروتن و آزاده ات، فرزند غیور امام و مردم و نخست وزیر محبوب امام نهاده شود تا جوان نسل امروز معنای زوجیت را نه با فرمانبری و سروری بلکه با مشارکت و همراهی و هم گامی درک کند، همراه ما بودی و با آن روسری گل دار و لباس آبی رنگ که گاه به سبز می زد و گاه به فیروزه ای با چهره ای گشاده و عزمی استوار شدی سمبل زن آگاه و بیدار ایران امروز. شدی الگوی نسل فیروزه ای، الگوی فرزندان ما که رهنوردی تو را در روزهایی که همه با هم انقلابی و برانداز شدیم، مشاهده نکرده بودند و پیام حجاب زن مسلمان تو را نخوانده بودند و نمی دانستند که تو با آزادی کامل حجاب را اختیار کردی و همه ی راهت را! و چه بسیار دختران انقلابی که با خواندن کتاب تو معنای حجاب را فهمیدند.
بانوی سرزمین مهر و ماه!
پیشینه ی روشن تو را حتی دشمنان کینه توزت، که بدخواه هر انسان متفکر و آزاده ای هستند از زن و مرد و معمم و مکلا، نمی توانند پاک کنند. نام تو که چون زهره در آسمان فرهنگ و هنر این سرزمین اهورایی می درخشد هنوز از صفحات دائرة المعارف ها پاک نشده و هنوز هنر زن ایرانی یادآور هنرمندی توست و هنوز دانشگاه دخترانه الزهرا نام تو را یدک می کشد و همه خدماتی را که برای دختران ایران کرده ای تا در همه ی میدان های مسابقه علمی پیروز باشند، ثبت و ضبط دفترخانه دل الزهرایی هاست و هنوز دانشجویانت نام تو را برفرزندانشان می نهند و هنوز پایگاه اطلاع رسانی حوزه گزارش مراسم بزرگداشت تو را در انجمن آثار و مفاخر فرهنگی محفوظ داشته است و هنوز نام رهنورد برای نسل اولی های انقلاب فراموش نشده و هنوز فرزندان ما با کنجکاوی منش تو را برای انتخاب کاوش می کنند و هنوز …
رهنورد راه امام و مردم!
روزهای انقلاب من زنان اندکی را می شناختم که شهره باشند به نیکی و نام آوری ولی نام تو از آن روزها با من است. و روزهای دانشجویی و روزهای خدمت به زنان کشورم و روزهای انتخاباتی که کودتاگران نگذاشتند شور انتخاباتی با شیرینی سلامت انتخابات توأم شود و نام تو از فردای انتخابات با ما ماند. یعنی همان روز که من و تعدادی دیگر از مادران نگران وحشیانه های هول انگیز در آن اتاق کوچک مردانی را که می آمدند و می رفتند مشاهده کردیم از جمله آن مردی که ادعای شناخت شما را و ارادت به میرما و بانوی هنرمندش را بیش از ما داشت و از مقر ریاستش بر رسانه میلی آمده بود به نوعی عذر تقصیر بخواهد از شما و شما بزرگوارانه فروتنی کردید و ما جسورانه نقدش کردیم و او راهش را گرفت و رفت تا صفحه نمایش را برای ادامه سناریوی کثیف ستاد کودتا مهیا کند!
زهرای مادر!
تو چه خوب مادری کردی برای نسل نو برای فیروزه ای ها وسبزهای جوان. برای همه ی آنان که معصومانه یک دامان پرمهر طلب می کردند برای تمرین مشارکت و یک ستون محکم می خواستند برای تکیه کردن و ایستادگی در طلب حق و عدالت و آزادی. تو چه خوب مادری کردی برای جوانان در خون خفته وقتی غم مادرانشان شد غم تو و پیام مهر آمیزت شد مرهم دل داغدار این مادران.
زهرای خواهر!
تو چه نیکو خواهری بودی برای ما. برای همه ما که عزیزانمان از آغازین روزهای کودتای انتخاباتی اسیر زندان هایی شدند که قرار بود هرگز اقامتگاه زندانی سیاسی و منتقد و معترض نباشد. تو با ما می آمدی و قرآن می خواندی و می شنیدی درد واژه هایمان را و امید می دادی و بشارت به روزهای سپیدی که در انتظار سبزهاست و آرام می رفتی. می آمدی و سلام می دادی به تک تک دلسوختگان و رنج کشیدگان. به مادران و همسران و خواهران و دختران زندانی ها و گاه آیات قرآنی را شرحی می دادی برای دل های نزدیک و مقرب به نازل کننده کلام وحی.
خواهر مهربان!
حالا ما شرمسار توایم برای همه کم کاری ها و سستی ها که کردیم تا امروز وقتی دیدیم چگونه تیر سهمگین بلا را به سویت نشانه می روند. چه می توان کرد؟ گاه فریادی می کشیدیم اما هیاهوی دجالان دین ستیز که علم مسلمانی شان پیرهن عثمانی بیش نبود، صدایمان را به خاموشی می کشاند. ما آرام منتظر اجرای کید شیطانی شان می ماندیم و هر روز آهنگ جدیدی ساز می شد از جانب حزب پادگانی-طالبانی تا آن جا که همه ی حریم ها را شکستند و اخلاق را در پای قدرت ذبح کردند و شرم و حیا را پشت سر جا گذاشتند و مدهوش بازیچه های دون دنیا در پی کسب غنائم همه نوع دنائت و وقاحتی را مرتکب شدند در حق شما خانواده مظلوم. آن میر محبوب امام و تو سفیر سلام و فرزندانت که هرگز نخواستید و نخواستند طعم آقازادگی را بچشند از هراس وابستگی هایی که امروز بعضی را این چنین به حق کشی و خونخوارگی معتاد کرده است.
باغبان بوستان آزادگی!
شنیده ام که گل های خانه ات را به نام زندانیان سیاسی نام گذاری کرده ای و شاد بودم که حالا در این حصر ظالمانه از سر عجز کودتاگران و این خانه نشینی اجباری، نیکوتر از همیشه باغبانی می کنی و حفاظت از گل های محصور خانه ات: نسرین و هاله و لیلا و نازنین و هنگامه و بهاره و مهدیه و فریبا و نزهت و شهربانو و همه آن دخترکان گمنام دربند. یادت باشد این گل ها هرچند خود منبع نورند و ساطع کننده آن اما به روشنایی و آب و مهربانی نیاز مبرم دارند. می دانی بانو این مهر سرشار تو که گیاه خشکیده را جان می بخشد، حالا از دخترکانت به ستم دریغ شده است. عزیزانت که هر شامگاه همراه فرزندانشان چشم به روزنه های خانه ات می دوزند که حالا زندان تو و شوی سرافرازت است، باشد که روشنایی چراغی خبر از گرمای وجود شما باشد در خانه. روشنایی را از آنان از گل هایی که باغبانی شان می کنی و از ما دریغ مدار!
همراه تو گام زن سرزمین عشق
فخرالسادات محتشمی پور
پس از سخنان حیدر مصلحی در فضاي مجازي چه گذشت
واکنش کاربران شبکه های اجتماعی به سخنان دیشب وزیر اطلاعات
کلمه- سارا پردیس: شب گذشته وزیر اطلاعات دولت احمدی نژاد در شبکه سوم صدا و سیما حاضر شد ، تا به قول خودش اسناد و مدرک جدیدی از فتنه ۸۸ و اسرار پیچیده اطلاعاتی را برای مردم رو کند، برنامه ای که با تبلیغ وسیع در سایتهای خبری وابسته به دولت همراه شد .
در عین حال با توجه به جو امنیتی روز گذشته در شهر تهران و حضور گسترده نیروهای امنیتی در ساعات پایانی شب همزمان با پخش این برنامه، این ذهنیت برای برخی ایجاد شد که حیدر مصلحی قصد دارد اطلاعات و اسناد جدیدی ارایه کند و یا خبر تازه ای را به مخاطبانش بدهد، اما هنوز چند دقیقه ای از شروع این برنامه که در قالب مصاحبه انجام می شد نگذشته بود که مشخص شد وزیر دولت محمود احمدی نژاد هیچ چیز جدیدی به جز تکرار حرفهای گذشته در چنته ندارد و نه تنها قادر نیست مدرک جدیدی علیه سران جنبش سبز یا همراهان آن ارایه کند که با استدلالهای خود درباره جنبش سبز بار دیگر به همه همراهان جنبش سبز نشان داد که تا چه اندازه این جنبش زنده است و حاکمیت از قدرت مردمی آن واهمه دارد.
در این گزارش به برخی از واکنش هایی که پس از پخش این برنامه در دنیای مجازی و شبکه های اجتماعی به وجودآمد اشاره می کنیم. واکنش های گسترده ای که از سخنان وزیر اطلاعات جمهوری اسلامی توسط کاربرا ن دنیای نت بلافاصله پس از پخش این برنامه منتشر و زبان به زبان به دنیای واقعی هم رسید. اظهار نظرهایی که بیشتر شان سخنان وزیر اطلاعات را با طنز و شوخی مورد بررسی قرار دادند و در این گزارش نیز به همان شکل آورده می شوند .
۲۵ بهمن مردم برای خرید عید به خیابان آمدند
حیدر مصلحی ، وزیر اطلاعات جمهوری اسلامی روز گذشته در سخنانش بارها و بارها از روز ۲۵ بهمن و تظاهرات گسترده همراهان جنبش سبز در این روز سخن گفت . تظاهراتی که به دعوت رهبران جنبش سبز و هواداری از مردم مصر و تونس برگزار و بازتاب رسانه ای گسترده ای داشت . مصلحی اما سعی می کرد که در سخنانش بگوید که جمعیت بسیار اندکی در این تظاهرات حاضر شده اند ، اما معلوم نبود اگر این تظاهرات تا این حد بی اهمیت بوده چرا وزیر اطلاعات بارها از آن سخن گفت و حتی مدعی شد که مردم حاضردر صحنه برای خرید عید به خیابان آمده بودند .
مصلحی گفت : «با توجه به ایام اسفند و برنامه ریزی مردم برای خرید عید در روز ۲۵ بهمن جمعیتی که رسانه های بیگانه به نمایش گذاشتند مردمی بودند که برای خرید عید آمده بودند.»
یکی از کاربران اینترنتی در این باره نوشت: «البته طبیعی است که مردم برای خرید اسفند از روز ۲۵ بهمن به خیابان بیایند و باز هم طبیعی است که برای خرید کیف و کفش به خیابان انقلاب و آزادی بیایند، البته من هم شنیده ام که کتابفروشی های میدان انقلاب تغییر کاربری داده اند و لباس فروشی شده اند!»
و دیگری نوشت : «زین پس به جای واژه خطرناک” تظاهرات” بگوییم ” خرید عید.”یکی از کاربران شبکه های اجتماعی هم نوشت:«آخه وزیر مومن! وزیر تیز! وزیر راستگو! …..از جمعیت بسیار اندک ضد انقلاب که اومده بودند ۲۵ بهمن، ۱۵۰۰ نفر دستگیر کردید؟… این روزها حتی موبایل هم دروغگو ها رو رسوا می کند.»
و کاربری دیگر مطلبش را در فیس بوک درباره این اظهار نظر این گونه به اشتراک گذاشت :« میگن شلوغی خیابانها به دلیل خرید عید بوده،حالا که اینجوریه ما سه شنبه هم می ریم خرید عید. اگر کروبی یا موسوی روهم دستگیر کنن که دیگه می ریم واسه عیدای سال بعد هم خرید می کنیم.»
دیگری هم یاد آور شد :« آخه چه کسی ۲۵ بهمن می رود خرید عید آن هم در خیابان اسکندری …»
از این دست اظهار نظرها درباره این گفته وزیر اطلاعات در سایتهای مجازی شب گذشته بسیار دیده شد، که همگی استدلال ضعیف وزیر اطلاعات را درباره حضور گسترده مردم در روز ۲۵ بهمن مورد تمسخر قرار می دادند و با تعجب اظهار می داشتند :« چرا وزیر اطلاعات یک کشور اگر تجمعی تا این حد به نظرش بی اهمیت بوده بارها درباره اش سخن می گوید؟ .»
بر همه چیز اشراف داریم: حدود ۲۰ درصد
کاربران شبکه های مجازی شب گذشته پس از شنیدن سخنان مصلحی از اینکه جنبش سبز همچنان پایدار و بالنده است اظهار خوشحالی کردند . وزیر اطلاعات در مصاحبه ای که برای اولین بار با صدا و سیما انجام می داد ، بارها از پیچیدگی جنبش سبز گفت و تاکید کرد ، وزارت بر همه چیز اشراف دارد. وقتی مجری برنامه از او پرسید که سربازان گمنام امام زمان چقدر از پیچیدگی های فتنه به قول خودش ۸۸ را کشف کرده اند او در پاسخ گفت :«حدود ۲۰ درصد».
یکی از کاربران شبکه های اجتماعی نوشت:«پارادوکس: ما به فتنه اشراف کامل داریم. حدود ۲۰ درصد، به تلاشهایتان ادامه دهید، انصافا اشراف کاملی دارید » .دیگری در بخش نظرات یکی از سایتهای اجتماعی تاکید کرد :« با این وجود و از صحبتهای وزیر اطلاعات، بیشتر به قدرت پنهان جنبش سبز پی بردم.»
دیگری در فیس بوک نوشت :«وقتی تبلیغات گسترده ای را در مورد اینکه قرار است اسنادی توسط وزیر اطلاعات در اختیار عموم قرار بگیرد دیدم ، با خودم فکر میکردم که واقعاً چه اسنادی امشب ارائه خواهد شد.امشب بیشتر از همیشه به جنبش سبز امیدوار شدم چرا که با توجه به صحبتهای فرد ….که به عنوان وزیر اطلاعات کشورم معرفی می شود فهمیدم که هیچ در بساط ندارند.»
یکی دیگر از کاربران اینترنت نیز بعد از دیدن این برنامه معتقد شد :« به خدا قسم که امشب بیش از هر شب به ضعف این حکومت پی بردم و اندیشیدم که تا فردای آزادی راهی نمانده است، اگر شبکه های اجتماعی را که آقایان از آن بیم دارند گسترش دهیم و تلاشمان را دو چندان کنیم.»
درصدی که وزیر اطلاعات از کشف پیچیدگی های جنبش سبز در سخنان شب گذشته اش اعلام کرد به همین جا ختم نشد و اظهار نظرهای گسترده تری را هم به وجود آورد و حتی تا تحلیل سواد ریاضی وزیر دولت احمدی نژاد و همچنین قدرتمندی جنبش سبز پیش رفت .
کاربری نوشت :«اینا جنبش رو پذیرفتن! خودشون هم نمی تونن انکار کنن ، پارسال همین موقع می گفتن جنبش نابود شده، می گفتن جنازش تشییع شده. الان می گه ۲۰ درصد پیچیدگیش و کشف کردیم . میگه جنبش تو خانواده ها نفوذ کرده.این یعنی پیروزی »
و دیگری با طرح این پرسش نوشت : «مجری پرسید ، به چند درصد پیچیدگیهای فتنه دسترسی پیدا کردید؟.جواب : بیست درصد ،حضرات علامه، تا وقتی یک چیزی رو همهاش رو ندونید چقدره، که نمیتونید بگید الان چند درصدش دستتونه. اصلا آقای وزیر درصد میدونی چیه؟ »
و دیگری با طرح این پرسش نوشت : «مجری پرسید ، به چند درصد پیچیدگیهای فتنه دسترسی پیدا کردید؟.جواب : بیست درصد ،حضرات علامه، تا وقتی یک چیزی رو همهاش رو ندونید چقدره، که نمیتونید بگید الان چند درصدش دستتونه. اصلا آقای وزیر درصد میدونی چیه؟ »
بحثهای گسترده درباره میزان درصدی که توسط وزیر اطلاعات اعلام شد ، تا پاسی از شب در شبکه ها ی مجازی مختلف جریان داشت .
ادبیات وزیر اطلاعات و استفاده مکرر از واژه سرویس
وزیر اطلاعات که کاملا مشخص بود در برنامه ای هماهنگ با صدا و سیما و در حالی که از قبل سوالات را می داند در برنامه دیروز، امروز و فردا حاضر شده است. با این همه حرفهایش را از روی نوشته هایی که جلوی خود داشت می خواند، اما این موضوع هم باعت تصحیح جمله بندی های آقای وزیر نشد و او بارها با جملاتی ناقص حرفهایش را می زد و یا بارها با واژه های نامانوس سخن می گفت مثلا بارها در حرفهایش گفت : «سرویس، سرویس ها.» این کلمات برای بسیاری از مردم نا آشنا و عجیب می آمد البته منظور آقای وزیر از به کار بردن این لغت دستگاه های اطلاعاتی کشورهای دیگر بودند. در بخشی از این گفتگو هم وزیر اطلاعات در حالی که حواسش نبود ، که تصویر و صدایش در حال پخش از شبکه سراسری است از مجری برنامه پرسید: «سوال بعدی چیه؟»
این موضوع و ادبیات آقای وزیر نیز مورد توجه وبلاگ نویسان و کاربران اینترنتی قرار گرفت . وبلاگ نویسی نوشت :”اولین نکته ای که در بحث امشب برایم جالب بود نحوه جمله بندی مصلحی بود. کلمات تکراری متعددی که به فاصله بسیار کوتاه گفته می شد نشان دهنده این بود که آقای وزیر نیاز دارد حتماً چند کتاب ادبیات مطالعه کنند تا بفهمند که می توانند به جای استفاده متعدد از کلمه “سرویس” کلمات مناسبتر دیگری به کار ببرند یا با فهمیدن معنی کلمه “نفاق” یا “استکبار” آنها را به عنوان فاعل در جمله ها به کار نگیرند. نکته دیگر عدم ارائه اسنادی بود که در تبلیغات گسترده به آنها اشاره می شد. من نمی دانم گفتن جمله “ما فردی را در ۲۲ بهمن دستگیر کرده ایم که ….” چگونه سندی است و آیا به صرف اینکه وزیر اطلاعات دولت دروغ پرداز احمدی نژاد حرفی می زند، باید آن را سند محسوب کرد؟»
دیگری هم به اشتباهات معمول صدا و سیما اشاره کرد :«. بعد از توضیحات قانع کننده و طاقت فرسایی که وزیر اطلاعات در مورد آقایان اردشیر امیرارجمند و مجتبی واحدی داد و درخواست مجری برای پخش قطعه ای کوتاه جهت رفع خستگی آقای وزیر، در حالی که هنوز دوربین روی آقای وزیر و مجری بود، جناب وزیر پرسید: “سوال بعدی…”، با خودم گفتم: “او که از قبل همه سوالات رو میدونسته، ۱۰ ورق کاغذ همراه خودش آورده.. باز هم میپرسه سؤال بعدی؟»
البته وزیر اطلاعات ، اسم مجتبی واحدی را نیز به اشتباه مصطفی اعلام کرد و همچنین ادعا کرد با وجود آنکه امیر ارجمند یکی از منافقین سابقه دار است به دلیل رافت اسلامی آزاد شده است . نکته ای که برای خیلی ها تامل برانگیز بود . بسیاری در صفحات شان نوشتند :«چگونه است که این آقایان از یک شرکت کننده عادی در یک تظاهرات یا یک روزنامه نگار به خاطر نوشتن چند مقاله نمی گذرند و سالها در زندان نگهش می دارند همانطور که اکنون نظام حسن پور و ایوب قنبر پوریان از شهروندان معترض به نتیجه انتخابات و صدها روزنامه نگار و شهروند دیگر را در زندان نگه داشته اند ، اما آقای امیر ارجمند را با این همه جرم آزاد می کنند .همین نشان می دهد که هر چه درباره مشاور ارشد موسوی گفتند دروغ محض است .»
مجتبی واحدی و امیرارجمند خود درباره این اتهامات این گونه پاسخ دادند . واحدی در جواب اینکه مصلحی گفته بود چندین بار به آمریکا سفر کرده گفت:« کاملا خیالم با این حرف از دستگاه اطلاعاتی ایران راحت شد و فهمیدم که توخالی است چون من برای اولین بار است که به آمریکا مسافرت کرده ام»
همچنین اردشیر امیر ارجمند درباره عضویتش در سازمان منافقین و ارتباطات گسترده اش با آن سازمان گفت:«بنده را بلافاصله بعد از انتخابات دستگیر کردند اگر اینها اینقدر از من مدرک داشتند چرا من را آزاد کردند در صورتی که اینهمه جوان بی گناه را فقط به علت شرکت در تظاهرات به زندان انداختند و تعدادی راهم کشتند پس اگه همه این اتهامات درباره من واقعیت داشته باشد نشانه ضعف زیاد دستگاه اطلاعاتی آقای مصلحی است چون یک چنین مهره ای را کلا آزاد کردند تا فرار کند ؟» وی همچنین گفته: «وقتی که فرزند دکتر بهشتی را به همکاری با قاتلان پدر خودش متهم می کنند، هنگامی که میر حسین موسوی و مهدی کروبی را که سال ها برای انقلاب زحمت کشیدند، و همچنین افرادی را که هستی خود را فدای انقلاب کردند، متهم به همکاری با خارجی ها می کنند، در ارتباط با اتهاماتی که به من زده می شود، چه انتظاری وجود دارد.»
کاربر دیگری هم در این باره نوشت : «آخه یکی به من بگه این که اینقدر ” کار اطلاعاتی پیچیده می کنه”" مصطفی واحدی” که می گه کیه؟ آخه این که بلد نیست یک اسم را از روی برگه درست بگه چطور ؟ ” کار اطلاعاتی پیچیده می کنه”؟ من نفهمیدم این سرویسی که می گه منظورش سرویس مدرسه بچشه؟ سرویس چینی خونشونه؟ سرویس دستشویی خونشونه؟ من نمی فهمم با این کار های اطلاعاتی پیچیده شون چه جوری ۲۲ سال فتنه رو می دیدند و کار نمی کردند؟ آخه یکی بگه تو میدون آزادی چه مغازه ای برای خرید عید هستش ای خدا.»
اسناد و مدارکی که وجود نداشت
اما برنامه دیشب صدا و سیما برای ارایه مدارک و اسناد تهیه شده بود اما تنها چیزی که در این برنامه ارایه نشد همان اسناد و مدارک بود. مثل بیشتر برنامه های این گونه سیما در این برنامه هم افرادی ناشناس در خلال حرفهای وزیر اعتراف می کردند، افرادی که نام و هویت شان معلوم نبود و تنها مدعی می شدند که به دستگاه های امنیتی بیگانه و نفاق وصلند، اعترافاتی که نحوه اخذشان مدتهاست مورد تردید افکار عمومی قرار گرفته است .
وبلاگ نویسی در این باره نوشت :« قابل توجه دوستانی که امشب سخنان وزیر اطلاعات را نشنیدند، باید بگویم که ایشان اطلاعات قابل توجهی را در اختیار مردم قرار دادند که بسیار قابل توجه بود.اسناد قابل توجه ایشان به قدری قابل توجه بود که توجه همه رو به خودش معطوف می ساخت.ایشان اذعان داشتند که فتنه ۸۸ به قدری قابل توجه بود که تنها ۲۰ درصد آن قابل توجه شان قرار گرفت و قابل توجه همه باشد که این ۲۰ درصد ۹۰ درصدش قابل توجه بود و همچنان قابل توجه است.همچنین ایشان اشاره کردند از آنجا که توجه وزارت اطلاعات بسیار قابل توجه بوده است، هرکس که به اشتباه دستگیر می شود با توجه ویژه و قابل توجه ظرف چند ساعت آزاد می شود و از او عذر خواهی می شود، به هر حال سخنان ایشان به قدری قابل توجه بود که هزاران نکته قابل توجه از آن استخراج شد.».
کاربری دیگر هم یاد آور شد :«وقتی تبلیغات گسترده ای را در مورد اینکه قرار است امشب اسنادی توسط وزیر اطلاعات در اختیار عموم قرار بگیرد مشاهده میکردم با خودم فکر میکردم که واقعاً چه اسنادی امشب ارائه خواهد شد.امشب بیشتر از همیشه به جنبش سبز امیدوار شدم چرا که فهمیدم آنها هیچ در بساط ندارند. از آغاز تولد جنبش سبز تا کنون آن قدر از این دسته گفته ها و حتی اعتراف گیریهای تلویزیونی دیده ام که دیگر تنها با دیدنشان عزم و جزمم بیشتر میشود. نمیدانم واقعاً چه کسی قرار است این گفته ها را “سند” تصور کند.»
بحث اسناد و مدارک ،در این برنامه نیز تا ساعتها پس از پایان آن همچنان در شبکه های مجازی ادامه داشت برخی در بخش نظرات این سایتها می گفتند :« اسنادی که وزیر اطلاعات داره ، یعنی رفسنجانی عضو انگلیس بوده موسوی هم که معلوم شد عضو حزب توده بوده، کروبی هم حتما از موساد ۱۰ میلیون دلار گرفته ، خاتمی هم که دیگه معلوم الحاله …یعنی کلا از ۳۲ سال حکومت جمهوری اسلامی تقریبا ۲۴ سالش دست استکبار جهانی بوده فقط من موندم نقش …. در این ۳۲ سال چی بوده ؟»
حقانیت رهبران جنبش سبز بیشتر ثابت شد
بسیاری از کاربران اینترنت هم بعد از شنیدن سخنان وزیر اطلاعات در نوشته هایشان تاکید کردند که بیش از پیش به پاک بودن رهبران جنبش سبز پی برده اند، چون وزیر اطلاعات جمهوری اسلامی اصلا نتوانست یک مدرک نیز درباره آنها ارایه دهد :
«امشب بیش از پیش به پاک بودن میرحسین و شیخ مطمئن شدم. یعنی از خوشحالی چنان به وجد اومدم که نگو. واقعا بعد از این بیست ماه هیچ چی ندارن بهشون بچسبونن.ایول به میر و شیخ که هیچ وصله ای بهشون نمی چسبه.» این یکی از اظهار نظرهای کاربران یکی از شبکه های اجتماعی است از این دست اظهار نظرها در فضای مجاز ی بسیار دیده شده است :« وزیر از برنامه ریزی داشتن سران جنبش برای تمامی مراحل و حالتهای مختلفی که ممکن است رخ دهند، گفتند که باعث دلگرمی ما شد،
واقعا عجب مدارکی!»
واقعا عجب مدارکی!»
دیگری هم تاکید کرد :« شایدهم مصلحی از یاران گمنام جنبش سبز توی وزارت اطلاعاته که خواست ثابت کنه دو سال گشتیم حتی یک دستاویز مستند علیه میرحسین پیدا نکردیم. مصلحی متشکریم»
وزیر اطلاعات، موسوی را با اسم کوچک صدا می زند!
کاربر دیگری پس از اینکه شنید که مصلحی موسوی را با نام کوچک میر حسین خطاب می کند، با طنزنوشت «: مصلحی به موسوی میگه میرحسین! بابا نکنید با خودتون همچین.»
ظاهرا آقای مصلحی احساس رفاقت زیادی با میرحسین ما می کند!
اما آنچه که بیش از هر چیز در فضای مجازی جلب توجه می کرد این بود که بسیاری از کاربران تاکید کردند که برای اولین بار از دیدن برنامه دیروز، امروز، فردا خوشحال شده اند، چون بار دیگر فهمیدند که جنبش سبز زنده و قوی به راه خود ادامه می دهد و دستگاه امنیتی تا چه اندازه از آن بیم دارد ، برنامه شب گذشته صدا و سیما بر خلاف دیگر برنامه هایش پر بیننده بود !
بیانیه جبهه مشارکت ایران اسلامی در محکومیت زندان خانگی رهبران جنبش سبز
جبهه ی مشارکت ایران اسلامی در بیانیه ای حصر غیر قانونی رهبران جنبش و همسرانشان را محکوم کرده و هشدار داده است: در حالی که مردم عزیز همواره کوشیده اند در کمال آرامش و با روش های مدنی و مسالمت آمیزخواسته های مشروع و قانونی خود را بیان دارند پاسخی جز سرکوب و خشونت نگرفته اند. این بدان معناست که کودتاگران اقتدارگرا تداوم حاکمیت غیر قانونی خود را جز با رادیکال و تند کردن فضای کشور ممکن نمی دانند، و به همین دلیل مسئولیت رخداد هرگونه حادثه ناگواری خواسته یا ناخواسته بر گردن آنهاست و در کارنامه ی آنها ثبت می شود.به گزارش پایگاه اطلاع رسانی نوروز متن این بیانیه به شرح زیر است:
بسم الله الرحمن الرحیم
حصر ناجوانمردانه و غیر قانونی رهبران سربلند جنبش سبز، مهندس میرحسین موسوی و حجه الاسلام و المسلمین کروبی، کوششی دیگر بر سرپوش گذاشتن برعمق بحرانیست که کودتاگران را احاطه کرده و در خود فرو برده است. آن ها با این اقدامات گمان می کنند می توانند جنبش سبز ملت ایران در نفی استبداد و بی قانونی را سرکوب کنند. ملت سربلند ایران که در طول دو سال گذشته اراده مصمم خود را در تغییر مناسبات ظالمانه و استقرار حاکمیت مردم سالارانه واقعی نشان داده اند اینک به حق نگران سلامت رهبران عزیز خود هستند و در صورتی که پاسخ مناسبی به این نگرانی و در جهت رفع آن نبینند حق خود میدانند تا به هر نحو حمایت خود را از رهبران خود، آقایان موسوی و کروبی ابراز دارند و انزجار خود را از رفتار غیر قانونی قوه قضائیه و نهادهای امنیتی وانتظامی عامل اعلام دارند.
در حالی که مردم عزیز همواره کوشیده اند در کمال آرامش و با روش های مدنی و مسالمت آمیزخواسته های مشروع و قانونی خود را بیان دارند پاسخی جز سرکوب و خشونت نگرفته اند. این بدان معناست که کودتاگران اقتدارگرا تداوم حاکمیت غیر قانونی خود را جز با رادیکال و تند کردن فضای کشور ممکن نمی دانند، و به همین دلیل مسئولیت رخداد هرگونه حادثه ناگواری خواسته یا ناخواسته بر گردن آنهاست و در کارنامه ی آنها ثبت می شود.
جبهه مشارکت ایران اسلامی با محکوم کردن حصر و زندان خانگی غیرقانونی آقایان موسوی و کروبی وابراز نگرانی شدید از سلامت آنها و همسران مکرمه شان، مسئولیت همه ی عواقب این اقدام را متوجه مسئولین اصلی کشور می داند و از حق مردم در ابراز نگرانی از این اقدام در همراهی با شورای هماهنگی راه سبز امید در پی گیری رفع حصر و زندان این عزیزان حمایت می کند.
جبهه مشارکت ایران اسلامی
۶/۱۲/۸۹
حیدرمصلحی به اندازه سعیدالصحاف هم بلد نبود
کلمه-مهستی شیرازی: «امشب حیدر مصلحی برای جنبش سبز سنگ تمام گذاشت. او دو ساعت تمام از دست خالی حاکمیت و بردوام بودن اعتراضها و بیگناهی رهبران جنبش گفت، فقط فراموش کرد نوبت بعدی تظاهرات را اعلام کند…» این نوشته ی یکی از کاربران سبز در شبکههای اجتماعی است و البته او تنها یکی از آنهاست.هنوز دقایقی از آغاز مصاحبهٔ حیدر مصلحی با برنامهٔ دیروز، امروز، فردا در شبکهٔ سوم نگذشته است که سیلی از نکتههای ریز و درشت در شبکههای اجتماعی جاری میشوند. بعضیها منتظر پایان مصاحبهٔ وزیر نمیمانند و همزمان کوته نوشته های خود را در شبکه های اجتماعی به اشتراک میگذارند.
مصلحی مصاحبه را با یادآوری سناریوی دستگیری ریگی شروع میکند و کاربری مینویسد «با دستگیری ریگی شروع کرد، معلوم است ریگی به کفش دارد..»
وقتی مصلحی ادعاهای تکراری و بدون سند خود را در بارهٔ جزوه ی «زیست مسلمانی» تکرار میکند و باز هم بیمدرک و سند، آن را سند براندازی دین میخواند و از مشابهت پاراگرافهای آن آن با ادبیات حزب توده میگوید، فرصت را برای شیطنت کاربری مهیا میکند تا بگوید «! من عاشق این جزوه شدم و پاراگراف هاش!» و دیگری به شوخی مینویسد «حزب توده هم زنده شد! هورا…».
مجری درصدد است واژهٔ ضد انقلاب را به جنبش سبز بچسباند و بر استفاده از آن اصرار دارد و معلوم نیست وزیر اطلاعات چرا مقاومت میکند. شاید هماهنگیها کافی نبوده است و شاید هم وزیر بیخبرتر از این حرف هاست! اما بیننده به موضوع پی برده است و بر صفحهٔ خود مینویسد «خب به سلامتی شدند دیگه ضد انقلاب! سران فتنه دِمـُـده شده!»
مصلحی ادعا میکند که وزارت اطلاعات در دستگیریها اشتباه نمیکند و برای آنکه حرفش را به کرسی بنشاند میگوید دستگیریهای ما هدفمنداند و کاربران مینویسند «هدفمندسازی دستگیریها. بعد از هدفمندسازی یارانهها!» «دستگیری هدفمند؟!!! مگه یارانه است؟»
سوتیهای صدا و سیما هم که گویا تمامی ندارد. درخواست مجری برای پخش قطعهای کوتاه جهت رفع خستگی آقای وزیر، سوال و جوابهای هماهنگ شده را لو میدهد که هنوز دوربین نرفته مصلحی خودمانی شده و یواشکی از مجری موضوع سوال بعدی را میپرسد و مگر بینندگان هوشیار و کاربران شبکههای اجتماعی میگذارند لحظهای اقتدارگریان آسوده باشند بابت این سوال و جوابهای دزدکی. «۱۰ ورق کاغذ همراه خودش آورده.. باز هم میپرسه سؤال بعدی؟»… «سوال بعدیتون چیه؟! حتی از مصاحبه هماهنگ هم میترسه».
آقای وزیر به درستی نام مشاوران میرحسن و کروبی را نمیداند و آن وقت توقع دارد که رفت و آمد مجتبی واحدی برای تحصیل در انگلیس را به پای جاسوسی او بگذارند و از او بپذیرند که اردشیر امیرارجمند در پاریس مخفیانه زندگی میکند و غافل است از نوشته ی کاربران که که مینویسند: «اسم مجتبی رو بلد نیست میگه مصطفی.. توقع داره دانشجوی انگلیس باشه و به سنگال رفت و آمد کنه!»… «مخفی شدن!!!! دکتر اردشیر امیر ارجمند!!!! اونم در فرانسه!»
در جایی از مصاحبه، مجری! هم در اعتراف به حضور جنبش و زنده بودن فتنه! به یاری وزیر میآید و میگوید: «آقای مصلحی میدانید که قطعاً فتنه نمرده است. «تا دیروز که مرده بود چی شد پس؟ همه چیز از همون خرید عیدی ۲۵ بهمن زنده شد نه؟» اینجاست که موجی از شادی در میان کاربران ایجاد میشود و پیام سرشار از شوخ طبعی و امید خواندنیتر از همیشه میشوند: «خلاصه: فتنه مردنی نیست و فتنه گرها نفس گیر، متحد و پیچیدهاند»… «قبلا میگفتن: فتنه مرده. الان داره میگه: فتنه نمیمیره»… «خدا را شکر که دشمنان مارا از نادانان آفریده است.»… «فتنهای برای تمامی فصول»… «کلام آخر: فتنههایی پیش رو داریم، همیشه داریم، فتنهها به هم سرویس میدن!»… «آقا اگر معلوم شد کلا انقلاب اسلامی و جمهوری اسلامی خودش اصل فتنه است، کسی تعجب نکنهها!!»
مصلحی به پایان مصاحبه نزدیک میشود. شوخیهای کاربران هم کمتر شده و رنگ جدی به خود گرفتهاند… «ولی گذشته از شوخی صحبت هاش رنگ وبوی قدرت نداشت.»
کوته نوشته های کاربران شبکه های اجتماعی عمیقتر و قابل تامل شدهاند: «حیدر مصلحی باز منو یاد سعید الصحاف انداخت». اگر یادتان باشد وزیر اطلاعات صدام حسین، در حالی که نیروهای آمریکایی وارد بغداد شده بودند و رژیم بعث دقایقی با سقوط فاصله نداشت، هر از چند گاهی بر آنتن صدا و سیمای عراق ظاهر می شد و خبر پیروزی های عظیم و شکست نیروهای چند ملیتی را فریاد می زد. بیچاره سعید الصحاف نمی دانست که غیر از او و چند نفری که صدا و تصویر او را مخابره می کنند ، کسی باقی نمانده است و ادعاهای او مضحکه ی مردم شده است. سعید الصحاف را همه می شناسند و بلوف ها و دروغ های او را کسی فراموش نکرده است. اما واقعیت این بود که مصلحی به اندازه سعید الصحاف هم کارش را بلد نبود. «خداییش تلویزیون منافقین کل نیرویش رو جمع میکرد همچین تیزر تبلیغاتی نمیتوانست واسه خودش بسازه!»… «حیدر مصلحی: ما بعنوان دستگاه قضاییییی!!!! آقای وزارت خوبه خودتم اعتراف کردی دستگاه قضایی هم هستی»… . دیگری می نویسد : «دولت کودتا در شبکه سه مشغول پوشاندن هراس خود است… هیچ چیز حکومت دروغ را نجات نخواهد داد… خوب به آنها بنگریم، در چشمانی که دیگر از بیشرمی و ترس کم سو شده چشم بدوزیم… به دروغهایشان گوش دهیم و به یاد بسپاریم… آنها هیچ نبودند، آنها هیچ نیستند.»
مصاحبه حیدر مصلحی وزیر اطلاعات با صدا و سیمابه پایان رسیده است. خیلیها از اینکه دوساعت از وقتشان را برای شنیدن حرفها و واژههای تکراری گذاشتهاند، کلافهاند و کاربری مینویسد: «مصلحی دستش از همیشه خالی تر بود، حتی ریگی هم به کفش نداشت…»
رییس کمیسیون امنیت ملی مجلس: موسوی و کروبی در حصر خانگی نیستند
دانشجونیوز: پس از حصر و بازداشت کامل خانگی رهبران مخالفان حکومت ایران و اعلام رسمی آن از تریبون نماز جمعه هفته گذشته به امامت احمد جنتی و انتشار عکس ها و فیلم های متعدد از حصارهای میله ای دور منزل میرحسین موسوی علاءالدين بروجردي، رئيس کميسيون امنيت ملي مجلس ایران در گفتگو با روزنامه ایل مانیفستوی گفته است که موسوی و کروبی در حبس خانگی نیستند.
به گزارش خبرگزاری دولتی ایسنا،روزنامه ايل مانيفستوي ايتاليا مصاحبه با علاءالدين بروجردي، رئيس کميسيون امنيت ملي و سياست خارجي مجلس هشتم را به کوشش مارينا فورتي با عنوان «غرب هنوز اسير منطق گذشته است» را منتشر کرد.
بنا به این گزارشات،رئيس کميسيون سياست خارجي مجلس ايران در پاسخ به سئوالي در خصوص ناآرامي هاي دوشنبه گذشته در تهران که دو کشته برجاي گذاشت و اينکه آيا در کشورش اپوزيسيون وجود دارد؟ ميگويد " مگر ميشود در کشوري اپوزيسيون وجود نداشته باشد؟ طبيعتأ وجود دارد و در مجلس ما نيز هست. اما اگر تظاهرات جنبه خشونت بار به خود بگيرد، نيروهاي انتظامي طبيعتأ با آن برخورد ميکنند. البته پليس ايران اسلحه حمل نميکند. در مورد افرادي که جان خود را از دست دادهاند، تحقيقاتي در جريان است و عوامل نفوذي منافقين دخالت داشتهاند."
بروجردي در پاسخ به سئوالي در مورد حبس خانگي کروبي و موسوي ميگويد" اينطور نيست. اين افراد داراي اسکورت هستند. در عين حال مرتکب اقداماتي خلاف قانون، مانند ترتيب دادن تظاهرات فاقد مجوز، شدهاند و به همين دليل امکان دارد مورد پيگرد قانوني قرار بگيرند."رئيس کميسيون امنيت ملي و سياست خارجي مجلس ايران در مورد درخواست اعدام موسوي و کروبي از سوي برخي از نمايندگان مجلس ميگويد " قوه قضاييه و مقننه مستقل از يکديگر عمل ميکنند. بنابراين تصميم گيري در مورد محاکمه و صدور راي، بر عهده قضات است. اما نمايندگان نيز عقيده شان را ابراز کردهاند."
بروجردي در مورد زندانيان سياسي در کشورش ميگويد "حقوق بشر براي ما نيز حائز اهميت است. ولي غرب با اعمال استانداردهاي دوگانه، از حقوق بشر استفاده ابزاري ميکند."
بروجردي در پاسخ به سئوالي در خصوص مذاکرات ايران و 1+5 ميگويد " به نظر ميرسد که آنهايي که در آن سوي ميز مذاکره نشستهاند، هنوز از منطق گذشته پيروي ميکنند. ايران امروز فناوري چرخه کامل سوخت را در اختيار دارد. اينکه از ما بخواهند برنامه هستهيي مان را کنار بگذاريم، غيرقابل قبول است. حق ايران به عنوان کشور عضو ان پي تي براي دستيابي و توليد سوخت هستهيي در اين پادمان مصرح شده است. انتظار داريم 1+5 از خود واقع گرايي بيشتري نشان دهد. کشور ما در طول تاريخ خود هرگز به کشور ديگر حمله نکرده است. ما در عرض بيست سال آينده بايد بيست هزار مگاوات برق توليد کنيم و اين بدان معناست که در کشور بايد بيست نيروگاه هستهيي مشابه با بوشهر ساخته شود و دهها ميليارد يورو سرمايه گذاري شود. به همين دليل به سوخت نياز داريم. ميتوان در اين زمينه همکاري خوبي با شرکتهاي اروپايي داشت. اما اگر نخواهند با ما کار کنند، راسأ اقدام خواهيم کرد."
میرحسین موسوی و زهرا رهنورد در منزل خود در حصر خانگی هستند. در این فیلم که توسط شاهدان عینی گرفته شده ،درب بزرگی آهنی و نرده های در پیاده رو اطراف منزل میرحسین موسوی و زهرا رهنورد مشخص است / تاریخ: اول اسفند ۸۹ / آدرس: خیابان پاستور، کوچه اختر
کاهش یارانه نقدی از ۴۴ هزارتومان به ۲۷ هزار تومان در سال آینده
با توجه به لایحه بودجه سال ۱۳۹۰ که توسط دولت به مجلس ارسال شده ، سهم هر ایرانی ۲۷ هزار تومان برآورد شده است.
به گزارش خبرگزاری آفتاب، براساس لایحه بودجه سال 1390 که توسط دولت به مجلس شورای اسلامی ارسال شده است، یارانه اختصاص یافته در سال 1390 جمعا 19320 میلیارد تومان پیشبینی شده که با توجه به افزایش یارانهبگیران به 65 میلیون نفر از ابتدای سال 90 و تخصیص یارانه در 11 ماه این سال، جمعا به هر ایرانی در هر ماه 27 هزار تومان یارانه تعلق خواهد گرفت.
بر اساس این گزارش، یارانه فروردین 1390 هم اکنون واریز شده و بر این اساس در سال آینده برای 11 ماه باقیمانده به هر ایرانی حداکثر 27هزار تومان یارانه تعلق خواهد گرفت.
جبران هزینه هدفمندسازی در شرکتهای دولتی
دولت در قانون بودجه 1389کل کشور با مجوز مجلس شورای اسلامی 4 هزار میلیارد تومان اعتبار برای جبران هزینه شرکتهای دولتی ناشی از اجرای هدفمندی یارانهها و بابت سهم 20 درصد درآمد یارانه آزاد شده اختصاص داده بود که این رقم در سال جاری به 6 هزار میلیارد تومان رسیده است.
براین اساس دولت قصد دارد، در دومین سال اجرای قانون هدفمندی یارانهها 30 هزار میلیارد تومان از یارانهها را آزاد و هدفمند کند که سهم 20 درصد برای جبران هزینه شرکتهای دولتی (یا منابع حاصل از هدفمند کردن یارانه حاملهای انرژی موضوع ردیف 130409) منبع 6 هزار میلیارد تومان در نظر گرفته شده است.
همچنین در لایحه بودجه 90 در جدول 9 اعتبارات یارانهها در مجموع 21700 میلیارد تومان در نظر گرفته شده که به نان، کالاهای اساسی، داروهای خاص، حمل و نقل اختصاص مییابد که در این بند 3500 میلیارد تومان به یارانه نان اختصاص یافته در حالیکه یارانه نان در سال 1389 حذف شده بود و احتمالا این یارانه به خرید تضمینی گندم از کشاورزان اختصاص یافته و هیچ ارتباطی به یارانه نان ندارد.
آفتاب
مهدی کروبی در حصر: به عهدی که با مردم بستیم پایبندیم(فیلم)
دانشجونیوز: مهدی کروبی که پس از تظاهرات ۲۵ بهمن در حصرکامل خانگی بسر می برد و هیچ اطلاعی از او در دست نیست، در جدید ترین اظهاراتش تصریح کرده بود که پیروزی با ماست و در این راه رنج و مشقت ها شیرین است. این فیلم مربوط به قبل از یورش ماموران به خانه کروبی و تعویض قفلها و بازداشت فرزند وی است.
&feature=player_embedded
بیانیه دانشجویان دانشگاه تربیت مدرس: امیدی به اصلاح روندهای موجود بدست حاکمیت نداریم/ به مبارزات خویش ادامه خواهیم داد
دانشجونیوز: جمعی از دانشجویان دانشگاه تربیت مدرس با انتشار بیانیه ای ضمن بی نتیجه دانستن تهدیدات و سرکوب های دولت در فرونشاندن اعتراضات مردم،اعلام کرده اند که امید چندانی به اصلاح وضعیت موجود نیست و آماده اند تا در تجمعات اعتراضی برای رفع حصر رهبران سبز شرکت کنند.
به گزارش دانشجونیوز، دانشجویان دانشگاه تربیت مدرس ضمن تاکید بر داخلی بودن ریشه همه مبارزات مردم، گفته اند که باید صبورانه به مبارزات ادامه داد و در دام خشونت کودتاچیان نیفتاد.
بنا به این گزارش در بخشی از این بیانیه آمده است: "ما امید چندانی به اصلاح روند های موجود به وسیله حاکمان نداریم چرا که نیک آگاه هستیم که رفتار های غیر انسانی انها نه ناشی از عقاید ایدئولوژک و دینی، بلکه ریشه در منافع باد آورده اقتصادی دارد که انحصار قدرت سیاسی برای آنها فراهم آورده است.بنابراین برای ما در این شرایط آنچه اهمیت دارد و آنچه حقیقت دارد عمل تاریخ ساز "مردم" است."
متن کامل بیانیه که در اختیار دانشجونیوز قرار داده شده به شرح زیر است:
حضور آرام، پر صلابت و شجاعانه مردم ایران در راهپیمایی اعتراضی 25 بهمن خط بطلانی بود بر بیش از یک سال هجمه سنگین امنیتی و تبلیغاتی حکومت کودتا علیه جنبش سبز مردم ایران. رژیم ظلم و جور عمومی حاکم که تصور می کرد با اعدام های گسترده، تبلیغات سنگین و صرف همه امکانات کشور برای ارعاب معترضان توانسته است به جنبش اعتراضی مردم پایان دهد، با این راهپیمایی در شوک فرو رفت و در واکنشی سراسیمه اقدام به حصر دو رهبر جنبش سبز یعنی آقایان میر حسین موسوی و مهدی کروبی نمود.از آن پس رفتارهای هیستریک حکومت کودتا ادامه داشته است؛ از نعره های سبعانه « اعدام باید گردد » نمایندگان مجلس کودتا گرفته تا حملات وحشیانه عمال استبداد به خانه بی دفاع مهدی کروبی.
رژیم ظلم و جور عمومی حاکم بر ایران تصور می کند که می تواند با این اقدامات غیر انسانی جنبش سبز مردم ایران را سرکوب کرده و آب رفته را به جوی را بازگرداند. اما زهی خیال باطل! آنچه امروز در ایران می گذرد ریشه در نارضایتی عمیق مردم از روند هایی دارد که در سال های گذشته بر کشور حاکم بوده است: گسترش شکاف طبقاتی و نابرابری علی رغم شعار های عوام فریبانه، انحصار منابع اقتصادی به دست نظامیان، سرکوب گسترده سیاسی ، رواج گسترده دروغ و ریا و استفاده ابزاری از دین. اینها رانه دیالکتیک عمل مردم در مبارزه موجود هستند. البته کودتاچیان حاکم بر ایران برای حفظ انسجام اقلیت هوادار خود، همچنان می کوشند اعتراضات مردم را به تحریکات بیگانگان نسبت داده و ریشه های داخلی نارضایتی از وضع موجود را انکار کنند. اما حقیقت این است که این گونه دروغ پردازی ها دیگر تاثیری در قضاوت مردم ندارد و اکنون برای اکثریت مردم آشکار شده است که رسانه های دروغ پرداز از جمله صدا و سیما جزء ارگانیک استبداد حاکم بر ایران هستند.
ما امید چندانی به اصلاح روند های موجود به وسیله حاکمان نداریم چرا که نیک آگاه هستیم که رفتار های غیر انسانی انها نه ناشی از عقاید ایدئولوژک و دینی، بلکه ریشه در منافع باد آورده اقتصادی دارد که انحصار قدرت سیاسی برای آنها فراهم آورده است.بنابراین برای ما در این شرایط آنچه اهمیت دارد و آنچه حقیقت دارد عمل تاریخ ساز "مردم" است. تا جایی که به مردم مربوط می شود هدف کوتاچیان از یک سو گرفتن امید از مردم نسبت به نتیجه مبارزه و از سوی دیگر به خشونت کشاندن مبارزات است.بنابراین باید صبورانه به مبارزه ادامه داد و تحت هیچ شرایطی به دام خشونت که منش و خواست سرکوبگران حاکم بر ایران است نیفتاد.
ما جمعی از دانشجویان دانشگاه تربیت مدرس ضمن هشدار به کودتا چیان حاکم نسبت به ادامه روند های موجود،و ضمن گرامیداشت یاد شهیدان به خون خفته جنبش مردمی ، همبستگی خود را با خانواده زندانیان سیاسی و رهبران در حصر جنبش سبز اعلام کردو و با اعتقاد راسخ به این که در شرایط سرکوب افراطی ترین کار سکوت کردن است، آمادگی خود را برای شرکت در تجمع اعتراض به حصر رهبران جنبش سبز اعلام می کنیم.
جمعی از دانشجویان دانشگاه تربیت مدرس
پنج شنبه پنجم اسفند 1389
تداوم بی خبری از دو تن از دانشجویان بازداشتی دانشگاه علم و صنعت
خبرگزاری هرانا - با گذشت چندین روز از بارداشت "حامد تقیپور" و "ولی سجادی" از دانشجویان دانشگاه علم و صنعت، کماکان هیچ اطلاعی از سرنوشت این دانشجویان در دست نمیباشد.
به گزارش دانشجونیوز، حامد تقیپور ورودی ۸۷ دانشکدهٔ مهندسی مواد و متالورژی در جریان تظاهرات مردمی ۲۵ بهمن ماه و ولی سجادی ورودی ۸۴ مهندسی عمران نیز در تاریخ ۱ اسفند بازداشت شدند.
در جریان تظاهرات اعتراضی ۲۵ بهمن و ۱ اسفند دهها تن از دانشجویان دانشگاه علم و صنعت دستگیر شده که به مرور تعدادی از آنها بعد از بازجویی، تشکیل پرونده و اخذ تعهد آزاد شده و تعدادی دیگر نیز کماکان در بازداشت به سر میبرند.
گفتنی است اکثر این بازداشتیها به زندان اوین، پلیس امنیت سروش (خیابان شریعتی) و اطلاعات سپاه افسریه و پلیس امنیت میدان انقلاب (خیابان شهدای ژاندارمری) انتقال یافتهاند.
به گزارش دانشجونیوز، حامد تقیپور ورودی ۸۷ دانشکدهٔ مهندسی مواد و متالورژی در جریان تظاهرات مردمی ۲۵ بهمن ماه و ولی سجادی ورودی ۸۴ مهندسی عمران نیز در تاریخ ۱ اسفند بازداشت شدند.
در جریان تظاهرات اعتراضی ۲۵ بهمن و ۱ اسفند دهها تن از دانشجویان دانشگاه علم و صنعت دستگیر شده که به مرور تعدادی از آنها بعد از بازجویی، تشکیل پرونده و اخذ تعهد آزاد شده و تعدادی دیگر نیز کماکان در بازداشت به سر میبرند.
گفتنی است اکثر این بازداشتیها به زندان اوین، پلیس امنیت سروش (خیابان شریعتی) و اطلاعات سپاه افسریه و پلیس امنیت میدان انقلاب (خیابان شهدای ژاندارمری) انتقال یافتهاند.
تعلیق تدریس موسوی در دانشگاه تربیت مدرس
خبرگزاری هرانا - رئیس دانشگاه تربیت مدرس از تعلیق فعالیت میرحسین موسوی در این دانشگاه خبر داد.
به گزارش فارس، بیژن رنجبر با بیان اینكه میرحسین موسوی از مدتها پیش در هیئت انتظامی این دانشگاه پرونده داشت و شكایتهایی نسبت به وی مطرح بود، اظهار داشت: "سرانجام نتیجه بررسیهای انجام شده به تعلیق فعالیتهای وی ختم شد كه حكم تعلیق وی نیز ابلاغ شد."
وی افزود: "با توجه به سعه صدر جمهوری اسلامی در ماههای گذشته و تأکید رهبر انقلاب بر جذب حداکثری و دفع حداقلی ما نیز در این مسیر گام برداشتیم تا افرادی که در فتنه سال ۸۸ نقشآفرینی کردهاند، به دامان انقلاب بازگردند اما این مسئله محقق نشد."
رئیس دانشگاه تربیتمدرس با اشاره به اعتراضات ۲۵ بهمن امسال گفت: "اتفاقات رخ داده در این روز و فتنهانگیزی فتنهگران نشان داد که دیگر جای مماشات با این افراد که علنا در مقابل نظام ایستادهاند، وجود ندارد."
هم چنین براساس گزارش وبسایت رجا نیوز، میثم میرزاییتبار، مسئول بسیج دانشجویی دانشگاه تربیت مدرس مدعی شده است که "پس از درخواست ۱۶۴ تشکل دانشجویی حکم تعلیق فعالیت میرحسین موسوی از سوی هیأت انتظامی اعضای هیات علمی دانشگاه تربیت مدرس صورت گرفت."
وی افزود: "با توجه به سعه صدر جمهوری اسلامی در ماههای گذشته و تأکید رهبر انقلاب بر جذب حداکثری و دفع حداقلی ما نیز در این مسیر گام برداشتیم تا افرادی که در فتنه سال ۸۸ نقشآفرینی کردهاند، به دامان انقلاب بازگردند اما این مسئله محقق نشد."
رئیس دانشگاه تربیتمدرس با اشاره به اعتراضات ۲۵ بهمن امسال گفت: "اتفاقات رخ داده در این روز و فتنهانگیزی فتنهگران نشان داد که دیگر جای مماشات با این افراد که علنا در مقابل نظام ایستادهاند، وجود ندارد."
هم چنین براساس گزارش وبسایت رجا نیوز، میثم میرزاییتبار، مسئول بسیج دانشجویی دانشگاه تربیت مدرس مدعی شده است که "پس از درخواست ۱۶۴ تشکل دانشجویی حکم تعلیق فعالیت میرحسین موسوی از سوی هیأت انتظامی اعضای هیات علمی دانشگاه تربیت مدرس صورت گرفت."
این در حالیست که میرحسین موسوی به همراه همسرش زهرا رهنورد به تازگی توسط نیروهای امنیتی حصر خانگی شده است.
به نظر می رسد این اقدام نیز در راستای افزایش فشارها بر روی آقای موسوی باشد.
بر اساس گزارش منابع نزدیک به اصلاح طلبان، فرزندان میرحسین موسوی و مهدی کروبی، روز گذشته با انتشار نامهای اعتراضی ضمن اعلام بیخبری کامل از وضعیت پدر و مادرهاشان، از سران حکومتی ایران خواستهاند که سریعا به حصر ایشان پایان دهند.
ممنوع الورودی و احضار تعدادی از دانشجویان دانشگاه فردوسی مشهد
خبرگزاری هرانا - بنا به دستور ریاست انتصابی دانشگاه فردوسی مشهد، تعدادی از دانشجویان دانشگاه فردوسی مشهد ممنوع الورود شدند.
به گزارش جرس، با حکم مستقیم و محرمانۀ "عاشوری"، رییس انتصابی آن دانشگاه، تعدادی از دانشجویان که اکثرا از دانشکده فنی- مهندسی هستند، به مدت یک ماه و تا زمان رسیدگی به پرونده ی آنان ممنوع الورود به دانشگاه اعلام شدند.
منبع خبری فوق خاطرنشان می کند این اقدام نادر که در طول اعتراضات پس از انتخابات دیده نشده، به اعتقاد دانشجویان نوعی اعلام جنگ از طرف مقامات دانشگاه محسوب می شود.
همچنین علاوه بر این، تعدادی از دانشجویان نیز به کمیته انضباطی احضار شده و اتهاماتی پیرامون تجمعات ٢۵ بهمن و اول اسفند متوجه آنان شده است. گفتنی است این ابلاغها محرمانه بود.
طی روزهای گذشته نیز، سرپرست موقت و انتصابی دانشگاه صنعتی شریف، طی اقدامی غیرقانونی، ۲۰ دانشجوی آن دانشگاه را ممنوع الورود به محیط دانشگاه اعلام کرد و همزمان از ورود ۲۵ تن دیگر به خوابگاه جلوگیری بعمل آورد.
این اقدام بنا به گفته مسئولان دانشگاه، تا روشن شدن وضعیت دانشجویان احضار شده به کمیته انضباطی و صدور حکم محرومیت از تحصیل برای آنان، این حکم باقی خواهد بود.
بیخبری از وضعیت مهدی پیلتن، از بازداشت شدگان ۲۵ بهمن
خبرگزاری هرانا - با گذشت بیش از ۱۰ روز از دستگیری مهدی پیلتن فارغ التحصیل دانشگاه تهران خانواده وی در بیخبری مطلق از وضعیت وی به سر میبرند.
بنا به اطلاع گزارشگران هرانا، خبرگزاری حقوق بشر ایران، مهدی پیلتن فارغ التحصیل رشته مهندسی صنایع از دانشگاه تهران، در روز دوشنبه ۲۵ بهمن ماه در حالی که به محل کار خود در خیابان طالقانی مراجعه مینموده است توسط نیروهای امنیتی بازداشت و به مکان نامعلومی منتقل شده است.
بنا به اطلاع گزارشگران هرانا، خبرگزاری حقوق بشر ایران، مهدی پیلتن فارغ التحصیل رشته مهندسی صنایع از دانشگاه تهران، در روز دوشنبه ۲۵ بهمن ماه در حالی که به محل کار خود در خیابان طالقانی مراجعه مینموده است توسط نیروهای امنیتی بازداشت و به مکان نامعلومی منتقل شده است.
گفته میشود مهدی پیلتن دارای سابقه سیاسی خاصی نبوده و هنوز دلایل بازداشت وی نامعلوم میباشد و طولانی شدن قرار بازداشت و همچنین بیخبری مطلق از وی باعث نگرانی خانواده و دوستان ایشان گردیده است.
شایان ذکر است که در روزهای گذشته و به دنبال اعتراضات دو هفته اخیر در ایران، تعداد زیادی از فعالان دانشجویی، بازداشت شدهاند.
شایان ذکر است که در روزهای گذشته و به دنبال اعتراضات دو هفته اخیر در ایران، تعداد زیادی از فعالان دانشجویی، بازداشت شدهاند.
مصلحی: دستگیری یک منافق و یک وابسته به سیا در ارتباط با ۲۵ بهمن
خبرگزاری هرانا - به دنبال اعتراضات مردم در تهران و شهرهای دیگر ایران در ۲۵ بهمنماه که به کشته شدن دستکم سه نفر انجامید، حیدر مصلحی، وزیر اطلاعات در دولت محمود احمدینژاد، پنجشنبه شب از دستگیری دو نفر در ارتباط با این روز خبر داد.
آقای مصلحی که پیشتر وعده داده شده بود پنجشنبه شب اسنادی را از جریان "فتنه" منتشر کند، با حضور در یک برنامه تلویزیونی از دستگیری "یک منافق و یک عضو وابسته به [سازمان] سیا" در ارتباط با حوادث روز ۲۵ بهمن گذشته در ایران خبر داد.
به گزارش رادیو فردا، وزیر اطلاعات جمهوری اسلامی برخلاف وعده تا پایان این برنامه تلویزیونی هیچ سندی مربوط به اعتراضات پس از انتخابات در ایران که مقامات حکومتی از آن به عنوان "فتنه" یاد میکنند افشا نکرد.
تجمعهای ۲۵ بهمن که در پاسخ به درخواست مهدی کروبی و میرحسین موسوی با هدف حمایت از مردم مصر و تونس برگزار شد، با حمله نیروهای حکومتی در ایران به خشونت کشیده شد و در این میان تعدادی زخمی و دو تن به نامهای صانع ژاله و محمد مختاری که هویتشان مشخص شده، کشته شدند.
مقامهای جمهوری اسلامی از صانع ژاله، دانشجوی رشته هنر و از کردهای اهل سنت پاوه، به عنوان "شهید بسیجی" یاد میکنند. وزیر اطلاعات نیز دو روز پیش از مصاحبه خود مرگ صانع ژاله را نتیجه یک "ترور" دانسته بود.
به گفته حیدر مصلحی در مصاحبه تلویزیونی، فردی که در ارتباط با روز ۲۵ بهمن توسط وزارت اطلاعات دستگیر شده "ایرانی بوده و اسلحه داشته... و گلولهای که با آن افرادی در این روز کشته میشوند همراه این فرد کشف شده است."
آقای مصلحی در مورد فرد وابسته به سازمان جاسوسی آمریکا، سیآیای، نیز گفت: "... اطلاعاتی از صحنههای اغتشاشات را با توجه به افرادی که به کار گمارده بود دریافت و به سازمان سیا ارائه میکرد."
به گفته وزیر اطلاعات جمهوری اسلامی، در تظاهرات ضدحکومتی روز ۲۵ بهمن تنها عده اندکی شرکت کرده بودند که تمام آنها "منافق و سلطنتطلب و ضدانقلاب" بودند.
آقای مصلحی که پیشتر وعده داده شده بود پنجشنبه شب اسنادی را از جریان "فتنه" منتشر کند، با حضور در یک برنامه تلویزیونی از دستگیری "یک منافق و یک عضو وابسته به [سازمان] سیا" در ارتباط با حوادث روز ۲۵ بهمن گذشته در ایران خبر داد.
به گزارش رادیو فردا، وزیر اطلاعات جمهوری اسلامی برخلاف وعده تا پایان این برنامه تلویزیونی هیچ سندی مربوط به اعتراضات پس از انتخابات در ایران که مقامات حکومتی از آن به عنوان "فتنه" یاد میکنند افشا نکرد.
تجمعهای ۲۵ بهمن که در پاسخ به درخواست مهدی کروبی و میرحسین موسوی با هدف حمایت از مردم مصر و تونس برگزار شد، با حمله نیروهای حکومتی در ایران به خشونت کشیده شد و در این میان تعدادی زخمی و دو تن به نامهای صانع ژاله و محمد مختاری که هویتشان مشخص شده، کشته شدند.
مقامهای جمهوری اسلامی از صانع ژاله، دانشجوی رشته هنر و از کردهای اهل سنت پاوه، به عنوان "شهید بسیجی" یاد میکنند. وزیر اطلاعات نیز دو روز پیش از مصاحبه خود مرگ صانع ژاله را نتیجه یک "ترور" دانسته بود.
به گفته حیدر مصلحی در مصاحبه تلویزیونی، فردی که در ارتباط با روز ۲۵ بهمن توسط وزارت اطلاعات دستگیر شده "ایرانی بوده و اسلحه داشته... و گلولهای که با آن افرادی در این روز کشته میشوند همراه این فرد کشف شده است."
آقای مصلحی در مورد فرد وابسته به سازمان جاسوسی آمریکا، سیآیای، نیز گفت: "... اطلاعاتی از صحنههای اغتشاشات را با توجه به افرادی که به کار گمارده بود دریافت و به سازمان سیا ارائه میکرد."
به گفته وزیر اطلاعات جمهوری اسلامی، در تظاهرات ضدحکومتی روز ۲۵ بهمن تنها عده اندکی شرکت کرده بودند که تمام آنها "منافق و سلطنتطلب و ضدانقلاب" بودند.
صدور حکم جلب برای مادر حسین رونقی ملکی
خبرگزاری هرانا - مسئولان قضایی برای مادر حسین رونقی ملکی، زندانی سیاسی محبوس در زندان اوین، به عنوان "مطلع "حکم جلب صادر کردهاند.
یکی از نزدیکان حسین رونقی ملکی با بیان اینکه برای زلیخا موسوی مادر این زندانی سیاسی حکم جلب صادر شده است به گزارشگر "هرانا" گفت که اتهام وی "اطلاع رسانی در مورد وضعیت فرزندش" عنوان شده است.
یکی از نزدیکان حسین رونقی ملکی با بیان اینکه برای زلیخا موسوی مادر این زندانی سیاسی حکم جلب صادر شده است به گزارشگر "هرانا" گفت که اتهام وی "اطلاع رسانی در مورد وضعیت فرزندش" عنوان شده است.
خانوادهٔ رونقی ملکی طی ماههای اخیر بارها از سوی نیروهای امنیتی مورد تهدید قرار گرفته بودند.
حسین رونقی ملکی که از آذرماه سال ۸۸ تاکنون در زندان محبوس است، دچار نارسایی کلیوی ست و سلامتی وی به شدت در معرض خطر قرار گرفته است.
گفته میشود مسئولان زندان به دستور مستقیم وزارت اطلاعات و دادستانی از درمان این زندانی سیاسی ممانعت به عمل میآورند.
این وبلاگ نویس و فعال حقوق بشر، که پیشتر از سوی دادگاه انقلاب با حکمی ۱۵ ساله مواجه شده است، از زمان بازداشت تاکنون از حق استفاده از مرخصی محروم بوده است.
وی هم چنین مانند سایر زندانیان محبوس در بند ۳۵۰ زندان اوین، از حق برقرای تماس و ملاقات حضوری با خانوادهٔ خود نیز محروم است.
حسین رونقی ملکی که از آذرماه سال ۸۸ تاکنون در زندان محبوس است، دچار نارسایی کلیوی ست و سلامتی وی به شدت در معرض خطر قرار گرفته است.
گفته میشود مسئولان زندان به دستور مستقیم وزارت اطلاعات و دادستانی از درمان این زندانی سیاسی ممانعت به عمل میآورند.
این وبلاگ نویس و فعال حقوق بشر، که پیشتر از سوی دادگاه انقلاب با حکمی ۱۵ ساله مواجه شده است، از زمان بازداشت تاکنون از حق استفاده از مرخصی محروم بوده است.
وی هم چنین مانند سایر زندانیان محبوس در بند ۳۵۰ زندان اوین، از حق برقرای تماس و ملاقات حضوری با خانوادهٔ خود نیز محروم است.
ثبت ازدواج دختربچه های زیر ۱۰ سال در هرمزگان
خبرگزاری هرانا - بر اساس گفته ی مدیر کل ثبت احوال هرمزگان، در این استان طی شش ماه گذشته شش "دختربچه" با سن "کمتر از ۱۰ سال" به طور رسمی ازدواج کردهاند.
رضا غلامپور در جمع مدیران با بیان اینکه در ۱۰ ماهه سالجاری تعداد ۱۵ هزار و ۴۹۶ واقعه ازدواج در هرمزگان به ثبت رسیده، اظهار داشت: "این رقم نسبت به سال گذشته ۳.۵۷ درصد کاهش داشته است."
رضا غلامپور در جمع مدیران با بیان اینکه در ۱۰ ماهه سالجاری تعداد ۱۵ هزار و ۴۹۶ واقعه ازدواج در هرمزگان به ثبت رسیده، اظهار داشت: "این رقم نسبت به سال گذشته ۳.۵۷ درصد کاهش داشته است."
به گزارش فارس، غلامپور ابراز داشت: "در ۱۰ ماهه سالجاری تعداد شش ازدواج با رنج سنی کمتر از ۱۰ سال در استان به ثبت رسیده است که این ازدواجها در شهرستانهایی همانند بندرعباس، قشم و میناب به ثبت رسیده است."
وی هم چنین ادامه داد: "در این مدت زمان ۵۳۰ واقعه ازدواج کمتر از ۱۴ سال نیز در استان به ثبت رسیده است."
هم چنین مدیر کل آموزش و پرورش هرمزگان در ادامه این جلسه با بیان اینکه آمار و ارقام در تمام بخشها و به ویژه بحث ازدواج و طلاق باید شفاف باشد، تصریح کرد: "عرف ازدواج در جامعه سنین ۱۵ و ۱۶ ساله نیست هر چند ممکن است که ازدواجهایی در این سنین پایینتر نیز رخ دهد."
احمد آخوندی در همین راستا ادامه داد: "باید توجه داشت که در این سنین جوانان، دانشآموز هستند و ما نمیتوانیم مبحثی با عنوان ازدواج دانشآموزی داشته باشیم."
وی ادامه داد: "باید به فراهم آوری مسکن و اشتغال و تقویت مباحث فرهنگی مرتبط با ازدواج در جامعه توجه داشت تا از این طریق علاوه بر ازدواجهای منطقی و به موقع شاهد پایداری آنها نیز باشیم."
وی هم چنین ادامه داد: "در این مدت زمان ۵۳۰ واقعه ازدواج کمتر از ۱۴ سال نیز در استان به ثبت رسیده است."
هم چنین مدیر کل آموزش و پرورش هرمزگان در ادامه این جلسه با بیان اینکه آمار و ارقام در تمام بخشها و به ویژه بحث ازدواج و طلاق باید شفاف باشد، تصریح کرد: "عرف ازدواج در جامعه سنین ۱۵ و ۱۶ ساله نیست هر چند ممکن است که ازدواجهایی در این سنین پایینتر نیز رخ دهد."
احمد آخوندی در همین راستا ادامه داد: "باید توجه داشت که در این سنین جوانان، دانشآموز هستند و ما نمیتوانیم مبحثی با عنوان ازدواج دانشآموزی داشته باشیم."
وی ادامه داد: "باید به فراهم آوری مسکن و اشتغال و تقویت مباحث فرهنگی مرتبط با ازدواج در جامعه توجه داشت تا از این طریق علاوه بر ازدواجهای منطقی و به موقع شاهد پایداری آنها نیز باشیم."
شایان ذکر است که ثبت رسمی ازدواج دختربچهها در چنین سنین پایینی از موارد بارز نقض حقوق بشر محسوب میشود.
ادامهٔ کشتار سیستماتیک شهروندان مرزنشین کرد
خبرگزاری هرانا - در ادامهٔ کشتار سیستماتیک شهروندان ساکن مناطق مرزی غرب کشور، یک نفر به نام "عزت قادری" بر اثر تیراندازی مستقیم نیروهای انتظامی کشته شد.
بنا به اطلاع گزارشگران هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، روز سه شنبه ۳ اسفندماه در منطقهٔ مرزی "سرشیوی" از توابع سقز به موجب تیراندازی نیروهای انتظامی به سوی شهروندان مرزشنین، یک شهروند کرد سقزی به نام عزت قادری به دلیل اصابت گلوله به شدت زخمی میشود.
بنا به اطلاع گزارشگران هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، روز سه شنبه ۳ اسفندماه در منطقهٔ مرزی "سرشیوی" از توابع سقز به موجب تیراندازی نیروهای انتظامی به سوی شهروندان مرزشنین، یک شهروند کرد سقزی به نام عزت قادری به دلیل اصابت گلوله به شدت زخمی میشود.
نامبرده پس از انتقال به بیمارستان ارومیه، به دلیل شدت جراحات روز گذشته در بیمارستان فوت میکند.
نیروی انتظامی علت این تیراندازی را حمل "کالای خارجی قاچاق" عنوان نموده است.
شایان ذکر است سالانه دهها تن از شهروندان مرزنشین کرد به بهانهٔ مبارزه با قاچاخ کالا توسط تیراندازی نیروهای انتظامی در مناطق مرزی غرب کشور کشته میشوند.
نیروی انتظامی علت این تیراندازی را حمل "کالای خارجی قاچاق" عنوان نموده است.
شایان ذکر است سالانه دهها تن از شهروندان مرزنشین کرد به بهانهٔ مبارزه با قاچاخ کالا توسط تیراندازی نیروهای انتظامی در مناطق مرزی غرب کشور کشته میشوند.