۱۳۸۹ بهمن ۱۰, یکشنبه

مهمترین خبرهای روز یکشنبه بخش اوّل تحلیل ها و آخرین گزارشات از اعتراضات، بازداشتها، زندان، و بیدادگاهها --- بیانیه ها

منصور امان
تنها چند روز پس از ابراز نگرانی اتحادیه اُروپا از موج اعدامها در ایران، رژیم جمهوری اسلامی اعلام کرد که یک زندانی سیاسی دیگر را به قتل رسانده است. خانُم زهرا بهرامی از دی ماه سال گُذشته به اتهام اولیه "شرکت در تظاهرات غیرقانونی، حمل سلاح سرد و همکاری با سازمان مُجاهدین خلق و انجُمن پادشاهی" در زندان به سر می برد و حال دستگاه قضایی می گوید او را به جُرم "قاچاق و فروش مواد مُخدر" اعدام کرده است.
خانُم زهرا بهرامی نخُستین زنی است که به جُرم اعتراض به تقلُب انتخاباتی آقای خامنه ای و سرکوب وحشیانه مردُم پس از آن، توسُط محاکم رسمی جمهوری اسلامی به قتل می رسد. چنین می نماید که این مساله و نیز تابعیت ایرانی - هُلندی خانُم بهرامی، دلیلهای اصلی تناقُض گویی گردانندگان ماشین اعدام پیرامون اتهامات وی باشد.
حُکومت با توجه به حُضور چشمگیر زنان در خیزشهای سال گُذشته که به گونه فزاینده ای با قرار گرفتن آنها در موضع رهبری اعتراضها همراه می شد، می بایست برای زهر چشم گرفتن از این نیروی قُدرتمند و با انگیزه و تاکید بر این امر که حساسیتهای اجتماعی ناشی از اعدام زنان، مانع دراز کردن تیغ خونریز خود به سمت آنها نمی شود، مثالی عینی ارایه می کرد.
از سوی دیگر، مساله شهروندی دوگانه خانُم بهرامی که قادر بود زاویه دیگری برای فشار خارجی علیه جمهوری اسلامی ایجاد کند، نیاز آن را به ارایه سناریوی موازی ای که قتل وی بر اساس قوانین داخلی را مُوجه جلوه بدهد نیز الزامی ساخته بود.
برای کارگُزاران رُسوای آیت الله خامنه ای این امر که برقراری رابطه کم و بیش باور پذیر بین "جرایم امنیتی" با قاچاق مواد مُخدر" تا چه اندازه مسخره و افترا آمیز به نظر خواهد رسید، موضوعی جدی به شُمار نمی رفته است. آنها نه می توانستند بر فاکتور سیاست داخلی که حُکومت را به قتل این زندانی زن سیاسی تشویق می کرد، چشم بگُذراند و نه قادر بودند بازتاب خارجی این تبهکاری را به هیچ بنگارند. ابتکار تراشیدن دو اتهام، یکی برای مصرف داخلی و دیگری برای استفاده خارجی محصول این تنگنا است. آنان حتی به شدت مُراقب بودند که دو جنبه مُتناقض پرونده ای که علیه خانُم بهرامی ساخته بودند، یکدیگر را تحت الشعاع قرار ندهد.
بر این اساس، در همان حال که بازجویان و شکنجه گران با آب و تاب اتهامهای امنیتی وی را به هر سو گُسترش می دادند، سُخنگوی وزارت خارجه اتهام خانُم بهرامی را "حمل بیش از یک کیلوگرم مواد مُخدر به کشورهای اُروپایی" عُنوان می کرد. در اطلاعیه قتل خانم بهرامی که "دادسرای عُمومی و انقلاب تهران" آن را امضا کرده است نیز این خطوط موازی رعایت گردیده و گُفته می شود: "از منزل نامبُرده که به اتهام ارتکاب جرایم امنیتی دستگیر شده بود، 450 گرم کوکایین و 420 گرم تریاک نیز کشف شد و مشخص شد وی 150 گرم کوکایین نیز به فروش رسانده است."
اعدام خانُم زهرا بهرامی یک بار دیگر بر این حقیقت شناخته شده گواهی می دهد که قوانین، دادگاه ها، زندانها و دستگاه قضایی چوب بغل سیاسی برای نگه داشتن "نظام" بر سر پا است. این امر را مردُم ایران می دانند و سازگار با این آگاهی با رژیم ولایت فقیه برخورد می کنند؛ اکنون زمان آن رسیده که اتحادیه اروپا به آنچه که موعظه می کند، عمل کند.


 


اخبار روز: 

نسیم آزادی وزیدن گرفته است!
از مبارزات آزادیخواهانه مردم تونس، مصر و یمن پشتیبانی می کنیم!

بعد از سقوط ریاست جمهوری مادام العمر بن علی، دیکتاتور تونس، گام های انقلاب به دیوارهای بارگاه ریاست جمهوری سی ساله‍ی حسنی مبارک در مصر رسیده است. در یمن پایه های ریاست جمهوری سی و سه ساله علی عبدالله صالح به لرزه درآمده است. دیکتاتوری های مادام العمر با خروش نارضایتی جمعیت جوان کشور به پایان خود نزدیک شده اند. در اردن خیابان ها در تسخیر مردم اند. الجزائر، سوریه و ... در راه است! در کشور ما نیز، یک سال و نیم پیش خیابان های شهرهای بزرگ در زیر پای میلیون ها تظاهرکننده می لرزید.
شبکه های خبری لحظه به لحظه حوادث طغیان مردم در کشورهای عربی را گزارش می کنند. ابزار بسیج مردم همه جا، در همه‍ی این موارد، استفاده از شبکه های ارتباطی جدید از اینترنت تا تلفن همراه و پیامک است. وبلاک ها، ویدئوهای آماتور و ... هم چنان مهم ترین وسیله ارتباط و اطلاع رسانی اند. دولت ها با مختل نمودن خطوط تلفنی و قطع اینترنت به مقابله با جنبش مردم برمی خیزند.
سی و دو سال پیش، با پیروزی انقلاب در ایران و به قدرت رسیدن آیت الله خمینی، اسلام سیاسی رونق بی سابقه ای در منطقه گرفت، اینک بعد از سی و دو سال، الگوی جنبش اعتراضی بعد از انتخابات در تهران، خود به سرمشقی برای جنبش های ضد دیکتاتوری و ضد استبدادی منطقه درآمده است. حضور نه چندان نیرومند جریانات اسلامی در جنبش های جدید منطقه را، می توان نشانه مثبتی در بازگشت از جهنمی فهمید که آیت الله خمینی در ایران به پا کرد. هر چند که جمهوری اسلامی در ایران، طالبان در افغانستان و القاعده در نیویورک به دنیا نشان دادند که اسلام سیاسی، اسلام ترور، شکنجه و کشتار، جاذبه‍ی خود را در قیاس با گذشته برای توده های مسلمان منطقه از دست داده اند، اما هنور نباید خطر اسلامگراها و پوپولیست ها را دست کم گرفت. این جریانات در غیاب نیروهای آزاد اندیش و عدالتخواه بر زمینه بی عدالتی هائی که در سطح جهان وجود دارد، امکان سربرآوردنشان منتفی نیست.
در هیچ کدام از تحولات اخیر هنوز پان اسلامیست ها نقش بارزی ندارند. در تونس سندیکای عمومی کارگران نقش تعیین کننده ای در تحولات بازی می کند. هر چند هنوز خطر برخاستن جریانات اسلامگرا از گورهای قرون وسطی در ادامه‍ی سرکوب جنبش آزادیخواهی مردم منتفی نیست، اما ترکیب جمعیت و نقش اقشار متوسط شهری در تمام این جنبش ها امید به دگرگونی مثبت را افزایش داده و خطر بازگشت به اعماق قرون وسطی را محدود تر می سازد.
موتور جنبش های اخیر در منطقه از ایران تا مصر و یمن و تونس جمعیت جوان کشور است. آن بخش از جامعه، که بخشا طعم آزادی را در دنیای مجازی چشیده است، ادامه دیکتاتوری در جامعه را بر نمی تابد. متوسط سنی جمعیت هشتاد میلیونی مصر ۲۴ سال است و این واقعیت بیانگر آن است که بخش بزرگی از این جمعیت، در دوران ریاست دیکتاتور فعلی مصر به دنیا آمده و بزرگ شده اند. در یمن حتی متوسط سنی از این هم پائین تر و ۱۷ سال است. سه و نیم میلیون نفر از جمعیت بیست و سه میلیونی یمن از اینترنت استفاده می کنند و این میزان در شرائطی که ۳۵ درصد جمعیت کشور بیکارند و ۴۵ درصد جمعیت زیر خط فقر زندگی می کنند، حائز اهمیت در شناخت جنبش دمکراسی در این کشور است. در مصر ۲۰ میلیون نفر از اینترنت استفاده می کنند. حضور این نیرو بر زمینه نابسامانی های اقتصادی و سیاسی موجود، موقعیت در این کشور ها را به حالت انفجاری کشانده است.
سازمان اتحاد فدائیان خلق ایران خود را در کنار جنبش آزادیخواهانه مردم در تمامی کشورهای منطقه می داند و از تلاش نیروهای آزادیخواه در ایجاد جامعه ای آزاد و عادلانه پشتیبانی می کند. دست مبارزان راه دمکراسی و عدالت اجتماعی در تونس مصر، یمن را می فشارد و آرزوی گذار به یک دمکراسی پایدار را دارد. ما در جریان انقلاب ایران که اکنون در سی و دومین سالگرد آن قرار داریم به اتحاد نیروهای سکولار و دمکرات و به خطر تلفیق دین و دولت بی توجه بودیم. این دو ضعف نقش مهمی در به قدرت رسیدن و استحکام جمهوری اسلامی بازی کرد. اکنون و در شرایط حساس و استثنائی کنونی، از همه نهادها و مجامع دموکراتیک، تشکل های کارگری، احزاب و جریانات سیاسی، نویسندگان و اساتید دانشگاهی، فعالان حقوق زنان و همه هموطنان آزاد اندیش مان انتظار داریم همراه با پشتیبانی از مبارزات مردم این کشورها، به انتقال تجربه خود مبادرت کنند و اهمیت اتحاد نیروهای دموکرات طرفدار جدائی دین از دولت را گوشزد نمایند.
دوران حکومت های مستبد در منطقه به سرآمده است، باید تلاش کرد که بر ویرانه های این دیکتاتوری ها، جامعه ای آزاد، انسانی و عادلانه بنیان گذاشته شود و بازگشت به اعماق تاریک تاریخ، تجربه گران و تلخ حکومت اسلامی در کشور ما ایران، تکرار نشود.

کمیته مرکزی سازمان اتحاد فدائیان خلق ایران
۹ بهمن ۱۳۸۹ – ۲۹ ژانویه ۲۰۱۱





کوروش عنایت


اخبار روز: 

در ادبیات فارسی شعرهای بسیاری گفته شده که حاکمان و قدرتمندان را به مرّوت و گذشت دعوت میکنند. تاریخ اجتماعی و سیاسی ما، اما حکایت از بی اثر بودن این آثار دارد. این گونه ادبیات به نام نصایح الملوک معروف بوده اند. شاعران و ادیبان که از سویی خیر مردم را میخواستند ولی از آنجا که جز نوشتن نظم و نثر کاری از دستشان برنمیآمد، تلاش میکردند که با اشعار و اثار خود دل حاکمان را نرم کرده و آنان را به امور خیر و صبر با مردم و تدبیر در امور مملکت تشویق کنند که برکت این دنیا و خیر اخروی را در پی آن میدیدند. این گونه از اشعار و آثار تا انقلاب مشروطه ادامه داشت. نامه های شیخ جمال الدین اسد آبادی به ناصرالدین شاه یک از نمونه های برجسته این گونه از ادبیات سیاسی است. با آغاز دوره مدرن، کم کم شاعران و ادیبان بر بی اثر بودن نصیحت به حاکمان و زورمندان پی برده و این آثار از رواج افتادند. دیدن نامه سر گشاده آقای فرخ نگهدار به آقای خامنه ای تحت عنوان "آقای خامنه ای! فردوست ها دارند از شما آریامهر میسازند" من را به یاد روزگاران گذشته و شاعران درباری انداخت، با این تفاوت که آقای نگهدار تا آنجا که من میدانم شاعر نیستند و مدعی سیاست و سیاستمداری میباشند. و از آنجا که نامه ایشان هیچ ارزش زبانی و ادبی ندارد، آن را باید در زمره آثار سیاسی غیرادیبانه برشمرد، و در ان نه از منظر زیبایی شناسی بلکه به چشم سیاست نگریست. اما آیا این نامه، یک نامه سرگشاده سیاسی است؟ آیا این نامه به شرایط سیاسی و ساختار قدرت در ایران توجهی مبذول میکند؟ آیا این نامه از حقوق مردم دفاع میکند؟ پاسخ من به همه این پرسشها "نه" (منفی) است. نامه سرگشاده آقای فرخ نگهدار یک نامه سیاسی نیست، بلکه یک نصیحت- نامه است، نامه یک مشاور دلسوز سیاسی به آقای خامنه ای است. این نامه میخواهد رهبر جمهوری اسلامی را به راه راست - صراط مستقیم - هدایت کند. این یک نامه سیاسی نیست، بلکه بازی با سیاست است. اما سیاست حوزه شخصی سیاستمداران، کارشناسان و مشاوران نیست. سیاست، زندگی اکنون و آینده مردم است و به حوزه عمومی تعلق دارد. و از منظر سیاست باید به آن نگریست.

مبنای فکری این نامه: این نامه شاهد آن است که آقای نگهدار درکی بسیار ابتدایی از سیاست دارند. آقای نگهدار - تا آنجا که این نامه شاهد است - سیاست را مانند یک بازی (مثل فوتبال و یا بسکتبال) میبیند با تعدادی بازیکن که توپ (سیاست) را به هم پاس میدهند. رهبر (ولی فقیه) همان کاپیتان است، و مردم هم تماشاگران بازی هستند، و کاری ندارند جز کف زدن و تشویق و یا هو کردن این یا آن. در این میان، حتما، نویسنده نامه برای خودش نقش یکی از مربی ها (یا کمک مربی ها) را در نظر گرفته است، که تلاش میکنند با تذکرات به جایشان کاپیتان تیم (ولی فقیه) را راهنمایی کنند. در نامه آقای نگهدار به ولی فقیه ، برای مردم، ساختار قدرت، و نهادهای سیاسی جایی در نظر گرفته نشده است. این نامه سیاست را به حد یک بازی (سیاسی) با معدودی بازیگر فروکاسته است. اما باید گفت که اگر چه سیاست و دنیای سیاست بازیهای بیشماری را شامل میشود، به این بازیها تقلیل پذیر نیست. بازیگران سیاسی، نمای بیرونی سیاست هستند. آنها به این علت از اهمیت برخوردار هستند که نیروهای بزرگ اجتمایی، دگرگونیهای جمعیتی، حرکت طبقات اجتماعی، میزان شهرنشینی و تحصیل و غیره عرصه کار و کوشش ایشان است. این پارامترهای اجتمایی، سیاسی و اقتصادی هستند که به حرکتهای سیاسی و سیاستمداران معنا و اهمیت میبخشند. و گرنه سیاستمداران و سیاست از خود هیچ نیروی مستقل و مهمی ندارند. اما در نامه آقای نگهدار، مردم و نهادهای اجتمایی و سیاسی یک سره غایب هستند. این نامه مردم را تنها تماشاگران بازی سیاستگران تلقی میکند.
باری، تظاهرات پس از انتخابات ریاست جمهوری در ایران نشان داد که مردم برای خودشان نقشی بیشتر از تماشاگر قایل هستند، و دیگر نمیتوان از نقش فعال آنها در سرنوشت سیاسی کشور چشم پوشید. از سویی دیگر، شاهد بودیم که رژیم جمهوری اسلامی ناتوان از دادن پاسخ مناسب به انتظارات و خواسته های مردم است و از نیروی ایشان می هراسد. آینده قابل پیش بینی نیست، و پیش بینی را باید به پیشگویان و طالع بنیان واگذار کرد. اما آنچه که قابل گفتن است، این است که ساختار قدرت در جمهوری اسلامی مداری بسته است، و به غیر خودیها امکان فعالیت سیاسی و قانونی را نمیدهد. قدرت در دست ولی فقیه قبضه شده است و او به نیروهای نظامی و امنیتی سخت وابسته است. از سوی دیگر ولی فقیه که در راس هرم قدرت است، متکی به هرم فرمان برداری است. اما او در عین حال هراسناک از زیر دستان خویش است. رابطه او با دیگر نهادهای قدرت چند لایه و پیچیده است. نظام قضایی کشور از استقلال برخوردار نیست. قوای انتظامی و امنیتی به مسایل مالی بیشماری آلوده شده اند. مجموعه رهبری نظام اگر چه انحصار قدرت را در دست دارد اما در هراس از همه و همه کس میباشد. ریس جمهور به رتق و فتق امور جاری کشور مشغول است. اما در مسایل مهم و حساس، رهبری حرف آخر را میزند. به طور خلاصه، نظام سیاسی کشور بسیار پیچیده است، که توضیح آن فرصت و زمان دیگری را میطلبد. اما به هر حال، ایران کنونی، ایران دوران ناصرالدین شاه نیست و نامه نویسی به حاکم، حکایت از تدبیر نمیدهد. نظام سیاسی پیچیده شده است و مسایل بین المللی از اهمیت بسیاری برخوردارند. در چنین شرایطی باید پرسید مقصود و منظور از نامه آقای نگهدار چیست؟ آیا برای این است که دل رهبری را نرم کند؟ آیا دفعه آینده ایشان به همراه نامه، یک پیپ و یا یک عصا را ضمیمه خواهند کرد؟ چرا نویسنده نامه - آقای نگهدار - مسایل سیاسی را این قدر شخصی و فردی میبینند؟ آیا این زدن شیپور از سر گشادش نیست؟

مشکل تئوریک نامه: عنوان نامه سر گشاده آقا نگهدار به آقای خامنه ای بسیار گویا پرمحتوا است: آقای خامنه ای! فردوست ها دارند از شما آریامهر میسازند. آیا آقای نگهدار فکر میکنند که آقای خامنه ای هنوز "آریامهر" نشده اند؟ آیا آقای نگهدار نمیداند که این فقط فردوست ها نیستند که آریامهرها را میسازند. این آریامهرها هم هستند که فردوست ها را میسازند. نظامهای سیاسی استبدادی - از یک سو - پناه گاه نوکران و چاپلوسان است، و از سوی دیگر حاکمان مستبد از دیدن و داشتن و همکاری با سیاستمداران برجسته، مستقل و نیرومند هراس ناکند. این منطق نظامهای سیاسی استبدادی است که آریامهرها فردوست ها را میخواهند، و فردوست ها مرادشان آریامهرها است. نظام سیاسی استبدادی یک مجموعه است که با تمام تضادها و تناقضاتش، آن را باید به صورت یک مجموعه دید، که عناصر تشکیل دهنده آن همدیگر را کم و بیش تکمیل کرده و به همدیگر محتاجند. نظامهای استبدادی اتفاقی نیست که قالبی مشخص پیدا میکنند؛ اتفاقی نیست که سیاستمداران برجسته و مستقل را از خود میرانند؛ اتفاقی نیست که نوکرمنشها را به خود جذب میکنند. کدام قاضی شرافتمندی میپذیرد که گوش به دستور بازجویان زندانها بدهد؟ کدام دادستان انسانی میپذیرد که اقرارات زیر شکنجه را مبنای کار خود قرار دهد؟ آیا آقای نگهدار فکر میکند که این همه اتفاقی است و رهبر معصوم از آنچه میگذرد بیخبر است و شبانه روز مشغول به خواندن قرآن و انداختن تسبیح و ذکر و دعا است؟
نامه نوشتن به حاکمان اشکالی ندارد، اگر از نقطه نظر منافع مردم و بر مبنای اصول سیاسی و با پشتوانه سیاسی انجام پذیرد. متاسفانه نامه آقای نگهدار به آقای خامنه ای از منظر سیاسی بی ارزش، از نظر فکری بی محتوا، و از نظر تاثیر بیگمان بی تا ثیر خواهد بود. شاید نویسنده نامه گمان میبرد که از آنجا که نام و نشانی دارد، حاکمان سیاسی در ایران برای نظریات بدیع او ارزشی ویژه قایل خواهند شد. اما حاکمان سیاسی در ایران، وقتی شرایط حکم میکند، حتا به حرف خودِ خدا گوش نمیکنند، چه برسد به حرفه بنده خدا آقای نگهدار. نامه آقای نگهدار سر گشاده است. و بنابر این خطاب آن به همه کسانی است که این نامه را میخوانند. از همین رو این پاسخ نیز سرگشاده نوشته شد.





اخبار روز: 

شب نوزدهم رمضان بود که جماعتی آمدند و مراسم دعا و نیایش شب قدر را در نیمه های راه متوقف کردند. چند روز بعد از آن از برگزاری نماز عید فطر ممانعت شد و سپس نوبت به جلسه تفسیر قرآن در جمعه ای رسید که فردای روز عاشورا باید تشکیل می شد. گویا عاشورا "تابو" بود و "درخت ممنوعه" و به مصداق لاتقربا هذه الشجره۱ به آن نزدیک هم نباید می شدی. اما داستان به همین جا خاتمه نیافت، به زودی معلوم شد "قرآن" هم مشمول تعریف درخت ممنوعه است و نباید به حریم حقایق آن گام نهاد تا مبادا نیازمندان هدایت ومشتاقان رهائی از آن درخت پاک و بالنده "شجره طیبه"۲ قبسی٣ برگیرند و در پرتو نورش ازمیان تاریکی اسارت و بندگی در خویش و غیرخویش ،راهی به سوی آزادی و روشنایی بگشایند و با گرمایش آن دلهای فسرده، امید و جان تازه بیابند. در این جلسات نه جرمی اتقاق می افتاد و نه عمل خلاف قانون و شرع صورت می گرفت. باید دید چه اتفاق افتاده است که درچهارمین دهه عمر نظام جمهوری "اسلامی" ، گرد آمدن برای نیایش خدای واحد و خالص کردن حمد و ستایش برای او و نه هیچ انسان دیگری و یا تدبر در آموزه های وحیانی برای فهم بهتر حقایق رهایی بخش آن ، تحمل نمی شود . مگر نه این است که در نظام دینی موجود همه مسئولین رسما به تبعیت و التزام عقیدتی و عملی به قرآن و قانون اساسی مکلف و متعهد شده اند؟ اگر پاسخ مثبت است پس باید اجازه دهند رفتارشان در همه عرصه های مسئولیت از جمله درارتباط باحقوق مردم و مصالح عامه با اصول و آموزه های این دو مرجع سند و محک زده شوند.

این که بسیاری از ایرانیان دیدگاهها و عملکرد فکری و دینی و سیاسی و اجتماعی متفاوتی با اعضاء حاکمیت فعلی دارند، بر کسی پوشیده نیست . اصول مزبور به کسی از جمله ارباب قدرت اجازه نمی دهد مخالفان فکری و سیاسی خود را حذف و یا مجبور به سکوت کنند. قرآن راه و رسم معامله با مخالفان و دگراندیشان را روشن ساخته و از پیامبر خواسته است تا در این زمینه پیشقدم و سرمشق باشد . از او می خواهد تا در مقابله با مشرکان، یهودیان و مسیحیان و پیروان سایر مذاهب و مسلک ها "با تکیه بر دانش و بینش (حکمت) آنان را به راه پروردگار(و نه عقیده و سلیقه شخصی خویش) دعوت کند و با بهترین شیوه با مخالفان به گفت و گو بنشیند"۴ و به کسانی بشارت رستگاری و دستیابی به حقیقت می دهد که آنقدر سعه صدر وبلندنظری و آزادمنشی دارندکه " به همه سخنان (و گفتمان ها) گوش فرا می دهند و پس از غور و بررسی در آنها بهترین را برمی گزینند"۵.
پیامبر مبعوث نشد تا با همه تفاوتهای مذهبی وفرهنگی ، همگان رادر عقیده و سلیقه و روش های زندگی، متحدالشکل سازد و به اکراه وجبر، به یک مذهب و شریعت واحد وارد نماید. قرآن نه تنها تنوع جنسیتی، قومی و نژادی و فرهنگی رابه رسمیت شناخت۶ بلکه بر تنوع و تکثر شرایع نیز مهر تایید زد. او نخواست تا همه مردم را در حزب و گروه (امت) واحدی گرد آورد ،"اگر پروردگار تو می خواست ، همه مردم را در امتی واحد گرد می آورد ( اما چنین نخواسته) و از این روی پیوسته در اختلاف (راه و مشی) باقی هستند" ۷ و به خاطر همین واقعیت تنوع ملل و نحل و فرهنگ و سرزمین است که می گوید: "برای هر یک از شما ( گروهها و امت ها) آیین و روشی (شریعتی) قرار دادیم (سعی در از بین بردن این تنوع و تکثر نکنید ) زیرا اگر خدا می خواست همه شما را امتی واحد قرار می داد. (این کار را نکرد) زیرا می خواهد شما را با موهبتی که ( ازدانش وخرددرست زیستن ) به هر یک از شما (گروهها و امم) داده است آزمایش کند. (پس به جای ستیز و نزاع و کشتن وحذف یکدیگر) در انجام خوبی ها (خیر عموم) بر یکدیگر سبقت گیرید. زیرا بازگشت همه شما به سوی خداست، پس آنگاه شما را از ماهیت اختلافتان آگاه می سازد"٨ . برای زدودن هر نوع ابهام و تردیدی در این امر قران تصریح می کند که پیروان هر یک از شرایع و مذاهب درمیان خویش بر اساس معیارها و احکام آیین خود داوری کنند ." پیروان انجیل باید طبق مندرجات آن چه که خدا نازل کرده است میان خود داوری کنند"۹ و یهودیان، " از چه رو تو را به حکمت و داوری می خوانند در حالی که تورات در اختیار آنان است و حکم خدا در آن (مذکور) است."۱۰ و بر تو ای پیامبر نیز "قرآن را به حق نازل کردیم که کتاب های پیشین را تصدیق و تایید می کند و نگاهبان و ناظر بر آنهاست. پس بر طبق آنچه خدا نازل کرده است میان آنان داوری کن و با (زیر پا گذاشتن) آموزه های برحقی که بر تو نازل شده، از هوسهای (شیفتگان قدرت و ثروت و برتری جویی) پیروی مکن . خدا برای هر گروه از شما شریعت و روشی مقرر کرده است"۱۱.
تایید کثرت گرایی(پلورالیسم) در آیین و روشها و احزاب و گروهها و یا اقوام و نژادها از جانب خدا (در قرآن) به معنای صحه گذاشتن بر هر مسلک و راه و رسم ظالمانه و ضد انسانی و نظام جباریت استبدادی نیست. اذعان به آزادی افراد و اقوام و گروهها در انتخاب آیین و راه و رسم و شیوه های زندگی را نباید مساوی نابرابری انسانها و روابط مبتنی بر سلطه و سلسله مراتب طبقاتی و نظام ارباب و بندگی پنداشت. بلکه نزد قرآن کثرت و تنوع در هویت های جنسیتی (زن و مرد بودن) و یا قومی و نژادی و فرهنگی و ملی و مذهبی مغایرتی با وحدت و برابری در انسان و انسانیت آنان ندارد. آن تفاوت ها ذاتی و ماهوی نیستند ،همه مردم در هستی انسانی و شان و مقام انسان بودن برابرند و منشاء واحد دارند. تفاوت ها وسیله "تمایز" و تسهیل کننده شناخت متقابل یکدیگرست.
آزادی ، برابری و وحدت جامعه بشری مغایرتی با وجود تفاوت در هویتهای متعدد جنسیتی و مذهبی ندارد. به همین خاطر ، پیروان همه مسلک ها و مذاهب را به اتحاد بر محور توحید و آزادی و برابری انسانها دعوت می کند. هدف اصلی وحی ، کمک به رهایی فرد و جامعه انسانی از قید هر نوع وابستگی و قیمومت فکری، سیاسی و اجتماعی و اقتصادی و هدایت به سوی خودآگاهی ، آزادی و برقراری روابط برابر، دوستانه و صلح آمیز میان همه انسانها و اقوام است. انتقاد از مشرکین برای آن نبود که خدا را انکار می کردند . برای آن بود که با واسطه و شفیع قرار دادن اشخاص و اشیاء، میان شعور خلاق و خودآگاه خویش از یک طرف و جهان و حقیقت هستی از سوی دیگر جدایی افکنده و با به اربابی گرفتن اشخاص و قرار گرفتن تحت قیمومت فکری و سیاسی و اجتماعی آنان، خویشتن را از نعمت آزادی و استقلال فکر و وجدان محروم می کردند وابزار دست انان برای تجاوز واعمال سلطه وخشونت علیه دیگران شدند. رابطه ای که هر دو طرف آن(اربابان و پیروان) از خویشتن انسانی خود بیگانه و تهی می گشتند.
در تلاش برای ازبین بردن روابط مبتنی بر ارباب و بندگی و نظام های مبتنی بر سلطه اشیاء و اشخاص بر انسانها بود که پیامبر از پیروان همه مذاهب عصر خود دعوت کرد بر محور گفتمان مشترکی که تضمین کننده آزادی و برابری و صلح و دوستی میان همه انسانهاست متحد شوند "ای اهل دانش و کتاب، بیائید بر محور اصل مشترک میان ما و شما ، ناظر بر این که جز "او" کسی را پرستش نکنیم، و کسی را هم طراز و شریک وی قرار ندهیم و بعضی از ما برخی دیگر را به جای خدا ارباب و سرور خود قرار ندهند، متحد و هم رای و همراه شویم"۱۲.
در نگاه قرآن ریشه همه مفاسد و مظالم و روابط مبتنی بر سلطه و استثمار و استبداد و جباریت و فقر و تبعیض و تجاوز و زورگویی ، در نظام و روابط شرک آمیز میان انسانهاست. قرآن با نفی نظام مبتنی بر وجود واسطه هایی میان انسان و خدا بر توانایی و حق همه انسانها از زن و مرد به فهم حقایق از جمله از درون آیات الهی در کتاب و انتخاب آزاد آیین و راه و رسم زندگی خویش تاکید کرده است. سخت ترین جرائم عبارتنداز ، تجاوز به حقوق و حریم زندگی و علائق حیاتی دیگران (عدوان و بغی) سلب آزادی و استقلال فکر و وجدان افراد (اکراه ، اجبار افراد به پذیرش دین وعقیده ) و مسدود کردن راههای تلاش برای فهم آزادانه حقایق و منع کوشش و مجاهدت درراه نیل به آزادی وعدالت اجتماعی است (سد سبیل الله).
آیا کسانی که حکم به تعطیل این نوع محافل و مجالس بحث و گفت و گوی مسالمت آمیز می دهند، تصمیمات و اقدامات خود رابا ملاک های قرآنی و یا قانون اساسی هماهنگ کرده اند؟ آیا حاضرند در نقد و داوری رفتار و اقدامات خود ودیگران آموزه های قرآن وقانون اساسی را به داوری بپذیرند؟ یا آن که نزدآنان آیات وحیانی (شجره طیبه ) نیست، بلکه "درخت ممنوعه ای" است که نباید به آن نزدیک شد و از آن شعله ای برگرفت، و در روشنایی آن به سوی آزادی و رستگاری گام برداشت؟


۱سوره بقره آیه ٣۵ -۲سوره ابراهیم آیه ۲۴- ٣سوره طه آیه ۱۰-۴سوره نحل آیه ۱۲۵-۵سوره زمر آیه ۱٨- ۶سوره حجرات آیه ۱٣- ۷سوره هود آیه ۱۱٨- ٨سوره مائده آیه ۴٨- ۹سوره مائده آیه -۴۷ ۱۰سوره مائده آیه ۴۶
۱۱سوره مائده آیه ۴٨- ۱۲سوره آل عمران آیه ۶۴


٨ بهمن ۱٣٨۹

برداشت از سایت شخصی دکتر حبیب الله پیمان
http://www.habibollahpeyman.com




موسوی: تظاهرات تهران سرآغاز تحولات منطقه

میرحسین موسوی با انتشار یادداشتی درباره جنبش اعتراضی در تونس، اردن، یمن و مصر، خاورمیانه را "در آستانه‌ی حوادث بزرگی" ارزیابی کرد. موسوی نقطه‌ی آغازین این تحولات را تظاهرات چند میلیونی ۲۵،۲۸ و۳۰ خرداد تهران" عنوان کرد.

میرحسین موسوی یکی از نامزدان معترض به نتایج اعلام شده‌ی انتخابات دهمین دوره ریاست جمهوری، روز شنبه نهم بهمن ماه ۸۹، با انتشار یادداشتی به بررسی جنبش اعتراضی اخیر در شماری از کشورهای عربی پرداخت. موسوی نوشت حرکت‌های اعتراضی شهروندان در کشورهایی چون تونس، ‌مصر، اردن و یمن «می‌تواند سرنوشت این منطقه و جهان و سرنوشت ملت‌های منطقه را تحت تاثیر خود قرار دهد.»

"تظاهرات تهران سرآغاز اعتراض در منطقه"

تظاهرات مردم تونس در مخالفت با بن‌علیموسوی تظاهراتی را که در روزهای پایانی خرداد ماه ۸۸ در تهران و دیگر شهرهای بزرگ ایران و در اعتراض به آنچه "کودتای انتخاباتی" خوانده شده را سرآغاز حرکت‌های اعتراضی در منطقه عنوان می‌کند. تظاهرات مردم تونس در هفته‌ی پایانی دی ماه به سقوط دولت در این کشور و فرار زین‌العابدین بن‌علی، دیکتاتور تونس شد.
در پی فرار بن‌علی جنبش اعتراضی در شماری دیگر از کشورهای عربی جانی تازه گرفت و بر شدت آن افزوده شد. موسوی در یادداشت خود می‌نویسد «بدون هیچ شکی نقطه‌ی آغازین آنچه در خیابان‌های تونس و صنعا و قاهره و اسکندریه و سوئز شاهد آن هستیم را باید در تظاهرات چند میلیونی ۲۵ و۲۸ و۳۰ خرداد تهران جستجو کرد.»

شباهت حکومت‌ها و روش‌های سرکوب

میرحسین موسوی با اشاره به شباهت میان شعار "رای من کجاست" معترضان ایرانی با شعارهای روزهای اخیر تظاهرکنندگان در مصر "راز این پیوندها و مشابهت" را بی‌اعتقادی مشترک حکومت‌های منطقه به آرای مردم و شیوه‌های یکسان برخورد با معترضان عنوان می‌کند.
 تظاهرات مردم مصر در مخالفت با مبارکدر بخشی از یادداشت موسوی آمده است «در همه‌ی این نظام‌ها به یک سان شبکه‌های اجتماعی وعرصه‌ی مطبوعات و فضای مجازی مورد حمله قرار می‌گیرند و به شکل حیرت‌انگیزی اس ام اس ها و تلفن‌ها و اینترنت قطع، و قلم‌ها مشابه یکدیگر در هم شکسته و معترضین به زندان‌ها برده می‌شوند.» روز گذشته و در پی اوج گرفتن تظاهرات در قاهره و دیگر شهرهای مهم مصر به دستور حکومت این کشور خطوط ارتباطی تلفن همراه و شبکه اینترنت در اغلب مناطق از کار افتاد یا دچار اخلال شدید شد. برخی از شهرهای بزرگ ایران نیز در انتخابات ۲۲ خرداد ۸۸ شاهد محدودیت‌های مشابهی بوده‌اند.

"پس‌لرزه‌های انقلاب اسلامی"؟

جنبش اعتراضی مردم مصر از سوی برخی مسئولان و شخصیت‌های جمهوری اسلامی مورد حمایت قرار گرفته است. روز گذشته احمد خاتمی امام جمعه موقت تهران در خطبه‌های نماز جمعه مدعی شد ماهیت حرکت‌های اعتراضی در کشورهای عربی دینی است و این جنبش‌ها را "پس‌لرزه‌های انقلاب اسلامی ایران" خواند. خاتمی با اشاره به نام‌گذاری روز جمعه به عنوان "روز خشم" در مصر افزود «سنت خداوند این است که سرانجام کسانی که با دین درمی‌افتند، سقوط خواهد بود.»
موسوی بدون نام بردن از امام جمعه‌ی موقت تهران در بیانیه‌ی خود نوشت «اینان به روز "خشم مردم" مصر اشاره می‌کنند ولی نمی‌گویند که روز غضب، نتیجه ناکارآمدی و فساد در بالاترین سطح حکومت و حیف و میل کردن بیت‌المال و هم چنین بستن دهن‌ها و شکستن قلم‌ها و اعدام‌ها واعدام‌ها و اعدام‌ها و بر پا کردن چوبه‌های دار برای ایجاد خوف در میان مردم است.»

"آمدن روز خشم اجتناب ناپدیر می‌شود"

#b#نامزد معترض دهمین دوره‌ی انتخابات ریاست جمهوری با اشاره به این که بی‌توجهی به رای مردم شعار آنها را به خواست "سقوط حکومت" تبدیل می‌کند، نوشت «شاید متوجه نیستند ادامه‌ی سیاست غلبه به وسیله‌ی ایجاد خوف، نهایتا در نقطه‌ای به ضد خود تبدیل و آنگاه آمدن "روز خشم" و روزهای غضب ملی اجتناب ناپذیر می‌شود.» او می‌افزاید، «فراعنه معمولا زمانی صدای ملت را می‌شنوند که بسیار دیر شده است.»
 در حالکیه موسوی همچون دیگر شخصیت‌های معترض حکومت، روش‌های سرکوب در کشورهای منطقه را با سرکوب تظاهرات معترضان در ایران یکسان عنوان می‌کنند، مسئولان جمهوری اسلامی به انتقاد از برخود خشونت‌آمیز با معترضان در مصر می‌پردازند. همزمان با انتشار یادداشت موسوی سخنگوی وزارت خارجه، رامین مهمانپرست از مقامات مصر خواسته است "­از هرگونه برخورد خشونت آميز با مردم پرهيز كنند."




اتهام‌زنی کیهان به احمدی‌نژاد: "بازی در میدان دشمن"

حسین شریعتمداری

حسین شریعتمداری، نماینده آیت‌الله خامنه‌ای در موسسه کیهان، در یادداشت امروز صبح خود در این روزنامه، محمود احمدی‌نژاد را به علت «رسانه ای کردن اختلافات» با دیگر نهادهای نظام، به «بازی در میدان دشمن» متهم کرد.


روزنامه "کیهان" در ستون "یادداشت روز" شنبه (۹ بهمن / ۲۹ ژانویه) خود به قلم مدیر مسئول این روزنامه به انتقاد از نامه اخیر رئیس جمهور ایران به نمایندگان مجلس پرداخت.
اتهامات تندی که ظاهرا علیه اکبر هاشمی رفسنجانی، رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام، مطرح شده مربوط به مصوبه اخیر این مجمع درباره نحوه انتخاب رئیس بانک مرکزی می‌شود که بر اساس آن حق گزینش رئیس بانک مرکزی را از رئیس جمهور سلب و به دو نفر از سران سه قوه واگذار کرده بود.
با وجود این، شریعتمداری در یادداشت خود با انتقاد از احمدی‌نژاد این موضوع را طرح کرده که «چنانچه یکی از همین مسئولان بلندمرتبه در شیپور اختلافات آنهم همراه با حمله به سایر مسئولان بدمد، چه بخواهد و چه نخواهد خطای بزرگی مرتکب شده است و چنانچه این حملات پایه و اساس محکمی نداشته و یا در مواردی نامحکم باشد، ضریب آسیب رسانی آن بیشتر و فراتر نیز خواهد بود».
محمد صادقی، عضو شورای مرکزی و شورای سیاستگذاری سازمان ادوار تحکیم وحدت، در این خصوص به "دویچه وله" می گوید: «اختلافاتی که از گذشته در بین طیف های مختلف اصولگرا وجود داشته امروز به مرحله بحرانی خودش رسیده است.»
به گفته صادقی، منشاء اختلافاتی مانند آنچه در سرمقاله اخیر روزنامه کیهان و نامه چهار نماینده شاخص مجلس به احمدی نژاد خود را به نمایش گذاشته مابین «طیفی از اصولگرایان نزدیک به آقای خامنه‌ای» با «جریان مشکوکی» است که به گفته او «اتاق فکر محفل کودتا بوده و در راس آن آقای احمدی نژاد و به ویژه آقای رحیم مشایی قرار دارند».
محمد دهقانی، احمد توکلی، محمدرضا باهنر و محمدحسن ابوترابی، چهار نماینده مجلس، در نامه‌ای خطاب به محمود احمدی‌نژاد نوشته‌اند انتظار نداشتند که ارکان کلیدی نظام چنین متهم شوند.
این نمایندگان نوشته‌اند که در «کمال ناباوری» نامه محمود احمدی‌نژاد، رئیس جمهوری ایران را خوانده‌اند.
محمود احمدی‌نژاد روز دوشنبه چهارم بهمن از عملکرد مجمع تشخیص مصلحت نظام در جریان بررسی لایحه برنامه پنجم توسعه به شدت انتقاد کرد.
وی طی نامه‌ای به نمایندگان مجلس شورای اسلامی، همچنین علی لاریجانی، رئیس مجلس را متهم کرد که در جریان بررسی لایحه پنجم توسعه در مجلس، بر خلاف نظرات آیت‌الله علی خامنه‌ای، رهبر جمهوری اسلامی و قانون اساسی، بر لغو اختیارات دولت اصرار داشته است.
محمود احمدی‌نژاد در مجلس؛ عکس از آرشیووی در ادامه این نامه از اکبر هاشمی رفسنجانی، رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام، به دلیل تلاش برای "دخالت دادن" قوه قضائیه و مجلس در امور صندوق توسعه ملی و عزل و نصب رئیس بانک مرکزی انتقاد کرد و علی لاریجانی، رئیس مجلس و صادق لاریجانی، رئیس قوه قضائیه را که از اعضای مجمع هستند به "همراهی" با هاشمی رفسنجانی متهم نمود.
این نمایندگان ضمن رد ادعای محمود احمدی‌نژاد مبنی بر این‌که مجلس و مجمع تشخیص مصلحت نظام بر خلاف رهنمودهای رهبری تصمیم گرفته‌اند، آن را "نوعی اتهام" تلقی کرده‌اند.
توکلی، دهقانی، باهنر و ابوترابی در پایان نامه خود متذکر شده‌اند که تصویر ارائه شده از سوی رئیس جمهور از وضع فعلی نظام که طبق آن "دو قوه از قوای سه گانه همراه با مجمع تشخیص مصلحت، به شکل غیر قانونی و با تبانی علیه قوه مجریه فعال‌اند" را زیان‌بار و غیرواقعی می‌دانند و خواهان حل موارد مورد اختلاف "بدون انتقال تنش به جامعه" هستند.
کاهش حمایت بیت رهبری از دولت
محمد صادقی، عضو شورای مرکزی سازمان دانش آموختگان ایران (ادوار تحکیم وحدت)، معتقد است که «آیت الله خامنه ای همانگونه که در سرمقاله روزنامه کیهان هم اشاره شده از حل و فصل اختلافات در راس و بدنه نظام عاجز مانده است».

به گفته این فعال سیاسی اصلاح طلب، مسائلی مانند اختلافات نمایندگان به اصطلاح ولایتمدار مجلس با احمدی نژاد و مشایی، تنش های میان رئیس دولت با برادران لاریجانی به عنوان سران دو قوه و نزدیکان رهبر و ... نشاندهنده آن است که «آقای خامنه ای، بیت و نزدیکان او دیگر مانند گذشته از احمدی نژاد و دولتش حمایت نمی کنند و در واقع با سیلی صورت خود را سرخ نگه داشته اند».
او با اشاره به سابقه اختلافات میان طیف های مختلف اصولگرایان می گوید: «آقای احمدی نژاد در مقاطع مختلف زمانی نشان داده که به نظرات آیت الله خامنه ای در اداره کشور بی توجه است و این مسئله را در موضوعاتی مانند انتصاب رحیم مشایی یا عزل وزرایی که به رهبری نزدیک بودند به نمایش گذاشته.»
عضو شورای سیاستگذاری سازمان ادوار تحکیم وحدت با اشاره به «شکاف روز افزون لایه های قدرت در جمهوری اسلامی» می افزاید: «حضور قوی جنبش سبز به عنوان یک جنبش اعتراضی تاکنون مانع علنی شدن این شکاف ها بوده است اما با گذشت زمان، آتش اختلافات موجود هم شعله ورتر خواهد شد.»

محمدرضا یزدان‌پناه
تحریریه: جمشید فاروقی



دست‌ودل بازی دولت‌های عربی در کمک به شهروندان

عکس از آرشیو: (از چپ) امیر کویت، امیر قطر و سلطان بن عبدالعزیز، شاهزاده‌ی سعودی

تحولات اخیر در تونس و مصر سران شماری از کشورهای عربی را به تلاش برای جلب رضایت مردم وادار کرده‌اند. در کویت هر شهروند ۲۶۰۰ یورو "هدیه" دریافت می‌کند و در سوریه به خانواده‌های فقیر ماهانه ۵۵ یورو کمک‌مالی می‌شود.

منتقدان دولت مصر در سال‌های گذشته پیوسته به شکاف طبقاتی و فقر روزافزون اشاره کردند و خواهان اقدامات دولت در این زمینه شدند. اما حکومتگران بجز ایجاد نانوایی‌های دولتی و پخش کارت‌های جیره‌بندی برای عده‌ی خاصی، تلاش بیشتری برای رضایت قشرهای ضعیف اجتماعی انجام نداند.
با وجود رشد اقتصادی، دولت از بالابردن حقوق کارگران و کارمندان و دانشگاهیان سر باز می‌زد. فقط در یک سال گذشته، تعداد افرادی که در این کشور زیر خط فقر زندگی می‌کنند ۳ درصد افزایش یافت. اما دولت توجهی به این زنگ خطرها نشان نمی‌داد.
پس از سقوط دولت تونس، خبرنگاری از احمد ابولغیظ، وزیر امور خارجه‌ی مصر پرسید که آیا ممکن است، دولتمردان مصر هم به دلیل مشکلات اجتماعی به سرنوشتی مانند همتایان تونسی خود دچار شوند؟
ابولغیظ با عصبانیت پاسخ داد: «شما فقط بلدید حرف مفت بزنید!»
واکنش حکومتگران در دیگر کشورها
صحنه‌ای از یک تظاهرات در قاهره، در روز ۲۷ ژانویه (۷ بهمن)به نظر می‌رسد که قیام مردم تونس و حرکت‌‌های اعتراضی در مصر بر روی برخی سران کشورهای دیگر عربی تاثیر گذاشته‌اند و باعث شده‌اند که آنها برای جلوگیری از ناآرامی‌های خانگی به تکاپو بیفتند. در موریتانی، دولت اعلام کرد، قصد دارد سوپرمارکت‌هایی ایجاد کند که مواد غذایی اولیه و مورد نیاز تنگدستان را با قیمتی ارزان‌تر عرضه کنند. در اردن شمار کالاهایی که شامل سوبسید می‌شوند افزایش یافت و در سوریه نیز دولت می‌خواهد به هر خانواده‌ی تنگدست ماهانه ۵۵ یورو کمک نقدی کند.
عربستان سعودی، که از نظر اقتصادی در وضعیت مطلوبی به سر می‌برد نیز مایل است اقدماتی در جهت بهبود استاندارد زندگی مردم انجام دهد. ملک عبدالله، پادشاه عربستان اخیرا اعلام کرد که هزینه‌های دولت در زمینه‌ی کمک‌های اجتماعی افزایش خواهد یافت. هدف از این اقدام "رفاه برای همگان" اعلام شده است. عبدالله در این رابطه گفت، حکومت عربستان مایل است، "اشتباهات احتمالی" در زمینه‌ی رفاه عمومی را جبران کند.
در عربستان سعودی سیستم بهداشت و درمان مجانی است و با حقوق کارمندی می‌توان در رفاه زندگی کرد.
کمک‌های فوری و چشمگیر دولت کویت
به دستور امیر کویت هر شهروند کویتی از اول فوریه ۲۰۱۰ (۱۲ بهمن ۱۳۷۹)، یک "هدیه‌"‌ی دولتی به میزان ۲۶۰۰ یورو دریافت خواهد کرد. این کمک مالی شامل نوزادان هم می‌شود.
علاوه بر این، تا آخر ماه مارس سال جاری (۱۰ فروردین ۱۳۸۰) تمامی مواد غذایی اولیه برای شهروندان کویتی مجانی خواهد بود.
دولت کویت دلیل این دست‌ودل بازی را، سه مناسبت اعلام کرده است: پنجاهمین سال استقلال کویت، بیستمین سال رهایی از یوغ ارتش عراق و پنجمین سالگرد حکومت امیر صباح الاحمد الجابر الصباح.



نگرانی شدید آلمان از اعمال خشونت در مصر

گیدو وستروله، وزیرخارجه آلمان

کشورهای غربی نسبت به اعمال خشونت علیه معترضان در مصر ابراز نگرانی می‌کنند. وزیر خارجه آلمان نحوه‌ی برخورد با تظاهرات مسالمت‌آمیز شهروندان مصر را "تکان‌دهنده" توصیف کرد و خواستار انجام اصلاحات در این کشور شد.

  روز جمعه (۸ بهمن‌/ ۲۸ ژانویه) دبیرکل سازمان ملل متحد، بان کی‌مون با اشاره به این که اوضاع کشورهایی چون تونس، مصر و یمن را با دقت دنبال می‌کند‌، اظهار داشت رهبران این کشورها باید آمادگی شنیدن نظرات مردم را داشته باشند. برخی از رهبران کشورهای غربی نیز دیروز و امروز حمایت خود را از جنبش دموکراسی‌خواهی در کشورهای منطقه اعلام کرده و خواهان انجام اصلاحات سیاسی و اقتصادی در کشورهایی چون مصر شده‌اند.

خواست آلمان از رهبران مصر

عصر شنبه (۲۹ ژانویه) گیدو وستروله وزیر خارجه آلمان از رهبران مصر و نیروهای انتظامی این کشور خواست از به‌کار گیری خشونت علیه تظاهرکنندگان خودداری کنند. روز جمعه دولت آلمان نیز حمایت خود را از تغییرات دموکراتیک در مصر اعلام کرده بود. به گزارش منابع خبری آلمان، جانشین سخنگوی دولت این کشور، کریستف اشتیگمن ظهر جمعه در برلین تاکید کرد ما از تلاش‌هایی که برای دست یافتن به دموکراسی در مصر می‌شود حمایت می‌کنیم.
اشتیگمن اظهار داشت مصر همواره در جریان مذاکرات صلح خاورمیانه نقش مهمی بر عهده داشته و در آینده نیز چنین نقشی بر عهده خواهد داشت. وی می‌گوید با این وجود دولت آلمان معتقد است این کشور در زمینه‌ی اصلاحات اقتصادی، سیاسی و اجتماعی با کمبود مواجه است.

"خبرها و تصویرهای تکان دهنده"

وستروله معتقد است نباید اجازه داد اوضاع مصر متشنج‌تر و بحرانی‌تر شود. وی می‌گوید، "شدیدا نگران" اوج گرفتن بحران در مصر است. وزیر خارجه آلمان خبرها و تصاویر اعمال خشونت در قاهره و دیگر شهرهای بزرگ را "تکان‌دهنده" خوانده است.
 وزیر خارجه آلمان اظهار داشت اکنون تعیین‌کننده این است که رهبری مصر راه اصلاحات سیاسی و اقتصادی را در پیش گیرد. او می‌افزاید "ثبات پایدار نیازمند گسترش دموکراسی، احترام به حقوق بشر و رعایت آزادی بیان است."
صحنه‌ای از تظاهرات ضد دولتی امروز (شنبه ۲۹ ژانویه) مردم مصر درجلوی عمارت موزه  قاهره
 حکومت مصر تا کنون چند گام کوچک عقب نشسته و از جمله کابینه را منحل و نخست وزیر جدیدی معرفی کرده است. با این همه یکی از سخنگویان پارلمان مصر عصر شنبه (۲۹ ژانویه) اعلام کرد انتخابات زودرس در کشور انجام نخواهد شد. انتخابات ریاست جمهوری در مصر قرار است در ماه سپتامبر سال جاری میلادی برگزار شود.

تکذیب سفر پسران حسنی مبارک

معترضان مصر تعییرات انجام شده در ساختار قدرت سیاسی را ناکافی می‌دانند و خواستار کنار رفتن حسنی مبارک هستند. شامگاه شنبه، به رغم اعلام حکومت نظامی و منع رفت و آمد هزاران نفر در مرکز شهر قاهره گردآمده‌اند. بر پایه‌ی گزارش‌ها تظاهرات در این منطقه آرام برگزار شد و نیروهای ارتش نیز از درگیر شدن با مردم پرهیز کرده‌اند.
 در برخی از مناطق قاهره، اسکندریه، اسماعیلیه و سوئز مردم تعدادی از پاسگاه‌های پلیس را اشغال کرده‌اند و در مناطقی کنترل بخش‌هایی از شهر را در اختیار دارند.
 محمد البرادعی یکی از شخصیت‌های برجسته‌ی مخالف مبارک امروز برای چندمین بار از رئیس جمهور مصر خواست از قدرت کناره‌گیری کند. همچنین تلویزیون دولتی مصر خبرهای منتشر شده در مورد سفر دو پسر حسنی مبارک به لندن را تکذیب کرده است.

رایزنی در کاخ سفید

به گفته‌ی ناظران، ارتش مصر می‌تواند نقشی تعیین‌کننده در معادلات سیاسی این کشور ایفا کند. مصر پس از اسرائیل دومین دریافت کننده‌ی کمک‌های نظامی آمریکا در منطقه محسوب می‌شود. شماری از فرماندهان ارتش با مقام‌های آمریکایی روابط تنگاتنگی دارند.
 به گزارش خبرگزاری رویترز عصر شنبه هیلاری کلینتون وزیر خارجه و جو بایدن معاون رئیس جمهور آمریکا همراه با شماری از مقام‌های ارشد دولت این کشور در نشستی دو ساعته در کاخ سفید به بررسی اوضاع مصر پرداخته‌اند. هنوز در مورد جزییات این نشست خبری منتشر نشده است.
 باراک اوباما رئیس جمهور آمریکا روز گذشته در گفت‌وگویی اینترنتی با مردم در یوتیوب اظهار داشت «همواره به مبارک گفته‌ام که اصلاحات سیاسی و اقتصادی برای رفاه بلندمدت مصر از اهمیتی تمام برخوردار است.» اوباما اعتراضات مردم مصر را نشانه «سرخوردگی‌های انباشته‌شده» خوانده است.




آیا شمارش معکوس در مصر آغاز شده است؟

بسیاری از رسانه‌های خبری جهان در کنار برنامه‌های عادی خود به انتشار لحظه به لحظه‌ی خبرهای مربوط به مصر پرداخته‌اند. برابر تازه‌ترین خبرها دو پسر مبارک مصر را ترک کرده‌اند و یک ارتشی سابق نخست‌وزیر جدید مصر شده است.

  منابع خبری و کارشناسان سیاسی خبرهای دریافتی از مصر را غافلگیرکننده می‌خوانند. هر ساعت خبر تازه‌ای از مصر می‌رسد؛ خبرهایی که حکایت از شتاب گرفتن تحول‌های این کشور دارد. محمد البرادعی دبیرکل پیین آژانش بین المللی انرژی اتمی می‌گوید تا کنون چنین تظاهرات گسترده‌ای در مصر علیه حکومت سابقه نداشته و "همه معترضان" خواهان کناره‌گیری مبارک هستند.

پسران مبارک در راه لندن
به نظر می‌رسد حسنی مبارک راه برون رفت از وضعیت فعلی و حفظ قدرت را تکیه‌ی بیشتر به نیروهای ارتش تلقی می‌کند. عصر شنبه ( ۹ بهمن / ۲۹ ژانویه ( تلویزیون دولتی مصر گزارش داد در پی استعفای دست‌جمعی اعضای دولت که به در خواست مبارک انجام شد احمد محمد شفیق به عنوان نخست‌وزیر جدید این کشور مامور تشکیل کابینه شده است.
 صحنه‌ای از تظاهرات ضد دولتی امروز (شنبه ۲۹ ژانویه) در قاهرهشفیق یکی از فرماندهان نیروی هوایی و پیشتر وزیر هوانوردی مصر بوده است. در همین حال عمرو موسی، دبیر کل اتحادیه عرب گفته است رئیس جمهور مصر می‌داند اصطلاحات محدود در این کشور کافی نخواهد بود. همچنین برخی از رسانه‌ها اعلام کرده‌اند جمال و علا دو پسر حسنی مبارک مصر را به مقصد لندن ترک کرده‌اند.

معرفی قائم مقام حسنی مبارک

عمر سلیمان سمت جدید معاونت ریاست جمهوری مصر را برعهده گرفت ادامه‌ی ناآرامی‌هایی که از پنج روز پیش اغلب شهرهای بزرگ مصر را در بر گرفته، حکومت این کشور را گام بزرگی به عقب راند. دولت مصر به فرمان حسنی مبارک کنار رفت و قرار است دولت جدیدی تشکیل و معرفی شود. مطابق تازه‌ترین گزارش‌ها تظاهرات در قاهره و برخی دیگر از شهرهای اصلی مصر به رغم اعلام حکومت نظامی همچنان ادامه دارد.
 عصر شنبه (۲۹ ژانویه) عمر سلیمان، رئیس سازمان اطلاعات و امنیت مصر به عنوان قائم مقام حسنی مبارک معرفی شد. اهمیت این انتصاب در آن است که چنین پستی در سی سال حکومت مبارک وجود نداشته؛ از سوی دیگر در صورت کناره‌گیری مبارک از قدرت یا خروج او از کشور سلیمان عهده‌دار وظایف ریاست جمهوری خواهد بود.

نقش ارتش

احمد محمد شفیق، وزیر هوانوردی پیشین مصر که از جانب مبارک به عنوان نخست وزیر معرفی شده است ارتش قوی‌ترین نهاد حکومتی در مصر و پشتوانه‌ی حفظ قدرت در این کشور محسوب می‌شود. به رغم اعلام حکومت نظامی و استقرار نظامیان در نقاط حساس کشور، ارتش مصر هنوز وارد درگیری همه‌جانبه‌ای با تظاهر کنندگان نشده است. وظیفه‌ی سرکوب معترضان عمدتا به پلیس و "نیروی امنیت مرکزی" واگذار شده که تحت فرمان وزارت کشور فعالیت می‌کنند. تظاهرکنندگان امیدوارند نیروهای ارتش دست از حمایت حکومت بردارند
گزارش‌های پراکنده‌ای از پیوستن برخی واحدهای کوچک نظامی به تظاهرکنندگان منتشر شده. ناظران تصمیم نهایی و موثر در این زمینه را در اختیار فرماندهان ارشد ارتش ارزیابی می‌کنند. روز شنبه خودروهای زره‌پوش و تانک‌های ارتش برای حفاظت از کاخ ریاست جمهوری وارد خیابان‌های قاهره شدند. مطابق برخی از گزارش‌ها ورود نیروهای ارتش در مناطقی با استقبال تظاهرکنندگان همراه بوده است.
 
البرادعی: سخنان مبارک توهین به شعور ملت است!

فرماندهی ارتش بر عهده‌ی ژنرال محمد طنطاوی است که گفته می‌شود روابط نزدیکی با ایالت متحده آمریکا دارد. باراک اوباما؛ رئیس جمهور و مقام‌های بلند پایه‌ی آمریکا از روز گذشته فشار را بر حکومت مصر افزایش داده‌اند و خواهان پیگیری اصلاحات واقعی سیاسی، اقتصادی و اجتماعی در این کشور شده‌اند.
 حسنی مبارک شب گذشته در تلویزیون دولتی مصر حاضر شد و از تشکیل کابینه‌ای جدید خبر داد. محمد البرادعی، مدیرکل پیشین آژانس بین‌المللی انرژی اتمی و یکی از شخصیت‌های برجسته‌ی مخالف بعد از ظهر شنبه (۲۹ ژانویه) سخنان شب گذشته‌ی مبارک را "توهین به شعور مردم مصر" عنوان کرد. البرادعی مبارک را متهم می‌کند که هیچ سخن مشخصی در مورد جزییات اصلاحات سیاسی و اقتصادی ابراز نکرده است. او از مبارک خواست یا استعفا بدهد یا رسما اعلام کند در انتخابات آینده‌ی ریاست جمهوری شرکت نخواهد کرد.
  


معاون جدید حسنی مبارک به روایت ویکی لیکس

عمر سلیمان
سه سند فاش شده سفارت آمریکا در قاهره که توسط سایت ویکی لیکس منتشر شده، حاوی اطلاعاتی در خصوص عمر سلیمان، معاون جدید حسنی مبارک، رئیس جمهوری مصر است.
سند اول در خصوص ملاقاتی است که در ماه آوریل سال ۲۰۰۹ بین عمر سلیمان رییس وقت سازمان امنیت مصر و دریاسالار مایک مولن رییس ستاد مشترک نیروهای مسلح آمریکا انجام شد.
عمر سلیمان در آن ملاقات گفت هدفش مقابله با رادیکالیسم در نوار غزه، ایران و سودان است.
بنا بر این سند، او گفت مصر باید با تلاش های ایران برای رساندن سلاح به گروه فلسطینی حماس مقابله کند و این اتهام را مطرح کرد که ایران هر ماه ۲۵ میلیون دلار به حماس کمک می کند.
او گفت مقابله با ایران و گروه حزب الله لبنان را آغاز کرده و به ایران گفته است که اگر در مصر دخالت کند، مصر نیز در امور ایران دخالت خواهد کرد.
سند دوم به سال ۲۰۰۷ و دوره ریاست جمهوری جورج بوش، رئیس جمهوری سابق ایالات متحده مربوط است.
در این سند عمر سلیمان در کنار جمال مبارک، پسر رئیس جمهور فعلی و عمرو موسی، دبیر کل اتحادیه عرب، به عنوان یکی از سه جانشین احتمالی حسنی مبارک ذکر شده است.
در این سند آمده که سلیمان ۷۱ ساله کاملا به حسنی مبارک وفادار است، ولی مشخص نیست که واکنش او به احتمال رییس جمهور شدن جمال مبارک به جای پدرش، چه خواهد بود.
سند سوم نیز که مربوط به دوره جورج بوش است، حکایت از آن دارد که جمال مبارک، عمر سلیمان و وزیر دفاع، محمد حسین طنطاوی را یک تهدید در مقابل تلاش های خود برای جانشینی پدرش می داند.
به موجب این سند، جمال مبارک و اطرافیانش به دنبال کاستن از نفوذ و قدرت افرادی چون سلیمان و طنطاوی بوده اند تا انتقال قدرت از پدر به پسر با سهولت انجام پذیرد.



چین، تحریم ایران و اختلاف ها در واشنگتن

مایک همر

با وجود هشدار اخیر هیلاری کلینتون درباره احتمال تحریم شدن شرکت های چینی فعال در ایران، کاخ سفید همکاری با پکن درباره تحریم های ایران را 'عالی' توصیف می کند.
هیلاری کلینتون، وزیر امور خارجه ایالات متحده، در جریان سفر هفته پیش هو جینتائو، رهبر چین به واشنگتن گفته بود که برخی شرکت های چینی "تحریم ها را آن طور که می خواهیم رعایت نمی کنند" و امکان تحریم آنها وجود دارد.
اما مایک همر، سخنگوی شورای امنیت ملی آمریکا، در گفتگوی اختصاصی با بی بی سی فارسی، موضع متفاوتی اتخاذ کرده است که به نظر می رسد با اظهارات خانم کلینتون همخوانی چندانی ندارد.
آقای همر همکاری چین و آمریکا درباره تحریم های ایران را 'عالی' توصیف و به طور تلویحی این نظر که تعدادی از شرکت های چینی تحریم های یکجانبه آمریکا علیه ایران را نقض می کنند، رد کرد.
او گفت: "ما در مورد نقض مستقیم تحریم های ایران نه مدرکی دیده ایم، نه درباره آن نگرانیم. اما باید همچنان مراقب باشیم و با دولت های دیگر همکاری کنیم تا جامعه بین المللی با اتخاذ موضعی قاطع پیامی محکم به ایران بفرستد."
سناتور جو لیبرمن (دموکرات مستقل) و سناتور مارک کرک (جمهوریخواه) پیش از سفر هو جینتائو به واشنگتن، طی نامه ای به باراک اوباما، شرکت ملی نفت چین و شرکت گروه شیمیایی و نفتی چین را به نقض تحریم های ایالات متحده علیه ایران متهم کردند و خواستار بررسی احتمال مجازات اقتصادی آنها شدند.
اما سخنگوی دولت باراک اوباما می گوید که تحریم های در نظر گرفته شده علیه ایران "هدفمند" است و شامل تمام مبادلات با ایران نمی شود.
چین بارها گفته است که در برابر تحریم های یکجانبه آمریکا و اروپا که صنایع نفت و گاز ایران را هدف قرار داده تعهدی ندارد، اما به عنوان یکی از اعضای گروه ۱+۵ مجازات های شورای امنیت علیه ایران را رعایت می کند.
ابهام در گام بعدی
کاخ سفید با وجود بی نتیجه بودن مذاکرات اتمی گروه ۱+۵ با ایران در استانبول، تاکید دارد که همچنان خط مشی گذشته خود را در برابر ایران دنبال می کند: "راه مذاکره به روی جمهوری اسلامی باز است، اما در صورت عدم تغییر موضع هسته ای ایران، تحریم های شدیدتری در انتظار این کشور خواهد بود".
سخنگوی شورای امنیت ملی آمریکا گفت: "ما به اقدام هایی که فشار را بر ایران افزایش دهد ادامه می دهیم. امیدواریم که ایران به میز مذاکره بیاید، به طور سازنده تعامل کند و تدابیر ساده ای برای اعتمادسازی اتخاذ کند."
این سخنگو و مقام های دیگر دولت باراک اوباما با وجود تهدید به تشدید تحریم ها، هنوز اقدام بعدی خود در برابر ایران را تشریح نکرده اند.
علی آلفونه، کارشناس مسائل ایران و سپاه پاسداران در موسسه محافظه کار "آمریکن انترپرایز"، انتظار دارد که دولت باراک اوباما طی ماه های آینده تحریم ها را به ویژه علیه نهادهای وابسته به سپاه پاسداران افزایش دهد.
او می گوید که دولت محمود احمدی نژاد خواهان مصالحه با غرب است، ولی سپاه پاسداران مانع از این کار می شود.
به نظر این تحلیلگر: "اگر منافع اقتصادی سپاه پاسداران به جد مورد تهدید تحریم های بین المللی قرار بگیرد، شاید محاسبه سود و زیان برنامه اتمی ایران نزد فرماندهان سپاه هم عوض شود."
محمود احمدی نژاد، رئیس جمهوری ایران، پس از گفتگوهای استانبول از "تعامل" با غرب استقبال کرده و گفته بود اگر غرب عدالت، قانون و احترام را رعایت کند، "امید می رود که طی جلسات آینده نتایج مناسبی حاصل شود."
هشدار محافظه کاران
با این حال، آقای احمدی نژاد همچنان هدف اصلی محافل محافظه کار در واشنگتن است که او را به عنوان چهره جمهوری اسلامی درعرصه جهانی مسوول می دانند.
یکی از این محافظه کاران ایلیانا راس- لهیتنن، رئیس جمهوریخواه کمیته سیاست خارجه مجلس نمایندگان است که در صفحه نخست وب سایت این کمیته، پیامی ویدیویی درباره ایران و رئیس جمهوری آن منتشر کرده است.
او می گوید: "هیچ کشوری در دنیا به اندازه ایران برای آمریکا خطرناک نیست. احمدی نژاد و اوباش ها در تهران در آستانه دستیابی به بمب اتمی هستند."
مقام های جمهوری اسلامی با رد این اتهامات، برنامه اتمی خود را صلح آمیز و تحریم ها را بی فایده توصیف می کنند.
خانم راس- لهیتنن کاخ سفید را متهم می کند که برای مقابله با "خطر" ایران فوریتی قائل نیست. او علیه جایگزین شدن "حرف های توخالی" با تحریم های سختگیرانه هشدار داده است.
به عقیده این نماینده کوبایی الاصل ایالت فلوریدا: "دولت اوباما به طور جدی با این خطر برخورد نکرده است. دولت امیدوار است توسط تعامل و مصالحه مشکل را حل کند. هجده ماه را با مذاکره کردن به هدر داده اند در حالی که سانترفیوژهای ایران در این مدت فعال بوده است."
این در حالی است که بنا بر برآوردهای تازه دولت باراک اوباما، بروز مشکلاتی در برنامه غنی سازی ایران و اثرات محدود کننده تحریم ها، به غرب فرصت بیشتری برای مذاکره با این کشور را داده است.
آقای اوباما سه شنبه گذشته در نطق سالانه اش، تنها یک بار به ایران اشاره کرد و در دفاع از استراتژی خود، تلاش های دیپلماتیک دولتش را علت جدی تر شدن تحریم ها علیه ایران دانست.
سخنگوی شورای امنیت ملی آمریکا نیز می گوید: "تمرکز جامعه بین المللی در حال حاضر بر خطر بالقوه دستیابی ایران به سلاح هسته ای است که می تواند به بی ثباتی خاورمیانه و منطقه خلیج فارس منجر شود. بی شک ما هر روز روی این مساله کار خواهیم کرد."
مارک همر گفت که کاخ سفید نگران وضع حقوق بشر در ایران است، اما آنرا از مساله اتمی جدا می داند و نمی خواهد آنرا با مناقشه هسته ای "مخلوط" کند.




واکنش مدیر عامل ایران خودرو به اعتراض کارگران


مدیرعامل شرکت خودروسازی ایران خودرو در تهران با تشکیل شورای اسلامی کار در این شرکت موافقت کرده است.
رسانه های ایران این اقدام مدیریت ایران خودرو را تلاشی برای مقابله با اعتراض روزهای اخیر کارگران در بزرگترین کارخانه خودرو سازی ایران تلقی کرده اند.
در روزهای اخیر تصاویری در یوتیوب منتشر شده است که تجمع اعتراضی کارگران و شعارهای آنان علیه مدیریت کارخانه را نشان می دهد.
اعتراض کارگران پس از آن آغاز شد که روز سه شنبه پنجم بهمن، یک دستگاه کامیون کمپرسی که قصد ورود به محوطه کارخانه ایران خودرو را داشت، با تعدادی از کارمندان این شرکت برخورد کرد که بر اثر آن چهار نفر از کارمندان این گروه صنعتی کشته و ۱۳ نفر زخمی شدند.
حادثه کشته شدن کارگران در روز اربعین رخ داد که در ایران یک تعطیل رسمی است، اما به گفته نمایندگان کارگران، کارفرما بدون توافق با کارگران آنها را به کار کردن در روز تعطیل وادار کرده بود.
جواد نجم الدین، مدیرعامل گروه صنعتی ایران خودرو گفته که تا شش ماه دیگر مقدمات لازم برای تشکیل شورای اسلامی کار در این واحد صنعتی فراهم خواهد شد.
همچنین آقای نجم الدین با تعطیلی کارگران در روز جمعه موافقت کرده است.
به گزارش رسانه های ایران، فعالان کارگری با اعتراض به اقدام مدیریت ایران خودرو معتقدند که مدیران این شرکت باید از طریق مذاکره با شورای اسلامی کار در باره اضافه کاری در روز تعطیل توافق می کردند.
کارگران ایران خودرو گفته اند که در سال های اخیر کارگران نمی توانستند از انجام اضافه کاری در روزهای تعطیل خودداری کنند.
به گفته فعالان کارگری، در سال های گذشته شورای اسلامی کار در ایران خودرو وجود نداشته و ایجاد این شورا یکی از خواسته های کارگران در سال های گذشته بوده است.
بنا بر قانون کار ایران، کارگران در هر واحد تولیدی حق دارند شورای اسلامی کار را به عنوان نهاد صنفی تشکیل دهند.
در پی کشته شدن کارگران کارخانه ایران خودرو، برخی از تشکل های کارگری با کارگران این کارخانه ابراز همدری کردند.
از جمله سندیکای کارگران شرکت واحد با صدور بیانیه ای، عدم وجود ایمنی کار و حذف بازرسی کار را دلیل حادثه ای دانسته بود که منجر به مرگ کارگران شد.
سندیکای کارگران فلز کار و مکانیک هم در اطلاعیه ای جان دادن کارگران را در پی آنچه "اضافه کار اجباری" خوانده، تسلیت گفته بود.



هلند تماس‌های دیپلماتیک خود با ایران را به حال تعلیق در آورد

اعدام
ایران در هفته های اخیر تعداد زیادی از محکومان جرایم مربوط به مواد مخدر، مجرمان جنسی و تعدادی از زندانیان سیاسی را اعدام کرده است
دولت هلند در اعتراض به اعدام زهرا بهرامی، زنی که دارای ملیت دو گانه ایرانی - هلندی بوده، کلیه تماس های دیپلماتیک خود با ایران را به حال تعلیق درآورده است.
وزارت امور خارجه هلند امروز ۹ بهمن (۲۹ ژانویه) با توصیف حکومت ایران به عنوان حکومتی با رفتار دوران "بربریت"، اعلام کرد که عمیقا از اقدام تهران در اعدام خانم بهرامی "شوکه" شده است.
در پی انتشار خبر اعدام زهرا بهرامی، وزارت امور خارجه هلند امروز همچنین سفیر ایران در این کشور را احضار کرد.
دادسرای انقلاب تهران پیشتر خبر داده بود که زهرا بهرامی زن ایرانی - هلندی به علت "فروش و نگهداری مواد مخدر" سحرگاه روز شنبه نهم بهمن اعدام شده است.
در خبر دادسرای انقلاب تهران آمده است که در بازرسی از منزل خانم بهرامی که "پیشتر به اتهام ارتکاب جرایم امنیتی دستگیر شده بود، ۴۵۰ گرم کوکائین و ۴۲۰ گرم تریاک نیز کشف و در تحقیقات صورت گرفته مشخص شد وی ۱۵۰ گرم کوکائین نیز به فروش رسانده است."
خانواده خانم بهرامی، با رد اتهام نگهداری و فروش مواد مخدر توسط وی، این اتهامات را ساخته مقام های ایرانی، برای توجیه بازداشت وی در جریان اعتراضات ضد دولتی می دانند.
در گزارش دادسرای انقلاب هیچ اشاره ای به زمان بازداشت خانم بهرامی نشده است، اما برخی گزارش ها نشان می دهد که وی در اعتراضات بعد از انتخابات ریاست جمهوری و چند روز بعد از تظاهرات روز عاشورا دستگیر شده بود.
بخشی از گزارش دادسرای انقلاب تائید می کند که وی "به اتهام جرایم امنیتی دستگیری شده بود"، اما در متن گزارش دادستان هیچ اشاره ای به این جرایم و نحوه دستگیری وی نشده است.
دادسرای انقلاب تهران خانم بهرامی را "عضو یک باند بین المللی ترانزیت مواد مخدر" معرفی کرده که "با همکاری رابط هلندی خود از آن کشور کوکائین به ایران قاچاق می کرد."
دادگاه خانم بهرامی را به اتهام نگهداری ۴۵۰ گرم کوکائین و مشارکت در فروش ۱۵۰ گرم کوکائین به اعدام و مصادره اموال و در مورد نگهداری ۴۲۰ گرم تریاک به پرداخت یک میلیون و چهارصد هزارتومان جزای نقدی و هفتاد ضربه شلاق محکوم کرده بود.
رامین مهمانپرست سخنگوی وزارت خارجه ایران یک هفته پیش خبر صدور حکم اعدام خانم بهرامی را تائید کرده و گفته بود که وی به خاطر "حمل بیش از یک کیلوگرم مواد مخدر به کشورهای اروپایی" بازداشت شده و دادگاه در حال رسیدگی به جرم وی است.
آقای مهمانپرست همچنین کشورهای غربی را متهم کرد که "به بهانه حمایت از حقوق بشر و برای فشار آوردن به جمهوری اسلامی" پرونده خانم بهرامی را مطرح کرده‌اند.
افزایش اعدام ها
ایران در هفته های اخیر، تعداد زیادی از محکومان جرایم مربوط به مواد مخدر و جرایم جنسی و چند نفر نیز را به علت همکاری با گروه های ضد حکومتی اعدام کرده است.
ایران با جمعیتی حدود هفتاد میلیون نفر، از لحاظ شمار اعدام ها در جهان در رده دوم بعد از جمهوری خلق چین، با بیش از یک میلیارد و سیصد میلیون نفر جمعیت قرار دارد و در نتیجه، به نسبت جمعیت، دارای بالاترین تعداد صدور و اجرای احکام اعدام در جهان محسوب می شود.
سازمان بین المللی دیده بان حقوق بشر در گزارش سالانه خود که به تازگی منتشر شده، نسبت به عمیق تر شدن "بحران حقوق بشر" در ایران ابراز نگرانی کرده است.
در جمهوری اسلامی، برای انواع مختلفی از جرایم مانند قتل، سرقت مسلحانه، قاچاق مواد مخدر و برخی جرایم جنسی مجازات اعدام پیش بینی شده، در مواردی احکام اعدام برای متهمان سیاسی تحت عنوان "محاربه و فساد در ارض" صادر و اجرا می شود، و اعدام کسانی هم که قبل از سن قانونی مرتکب جرم شده اند رواج داشته است.
برخی حقوقدانان منتقد نظام قضایی جمهوری اسلامی، نحوه رسیدگی قضایی در دادگاه های این کشور را با موازین و رویه های قضایی مورد قبول جهانی منطبق نمی دانند و علاوه بر انتقاد از احکام اعدام، روند قضایی منتهی به صدور این احکام را نیز نادرست دانسته اند.
به گفته آنان، برخی از اتهامات سیاسی که در ایران به صدور حکم اعدام منجر می شود، از جمله عضویت و یا هواداری از گروه های مخالف دولت و فعالیت های اعتراضی، در بسیاری از کشورهای آزاد جهان جرم نیست و بخشی از حقوق و آزادی های سیاسی شهروندان محسوب می شود.



اروپا مبارک را به اجرای اصلاحات فراخواند

معترضان مصریدولت های بریتانیا، فرانسه و آلمان در یک اعلامیه مشترک از حسنی مبارک، رئیس جمهوری مصر خواسته اند که در فرآیند دگرگونی مشارکت کند.
نیکولا سارکوزی، رئیس جمهوری فرانسه، آنگلا مرکل، صدراعظم آلمان و دیوید کامرون، نخست وزیر بریتانیا از حکومت مصر خواسته اند که از خشونت علیه مردم خودداری کند.
رهبران سه کشور اروپایی گفته اند: "حقوق بشر و روند دموکراتیک باید به طور کامل رعایت شود."
این در حالیست آمار کشته شدگان درگیری های چند روز اخیر در مصر به حداقل 75 نفر رسیده است.
دولت فرانسه، آلمان و بریتانیا از مصر خواسته اند به آزادی بیان و ارتباطات از جمله استفاده از تلفن، اینترنت و تجمع صلح آمیز شهروندان احترام بگذارد.
رهبران فرانسه، آلمان و بریتانیا از حسنی مبارک خواسته اند: "روند دگرگونی که باید در یک دولت فراگیر و انتخاباتی آزاد و منصفانه منعکس شود را آغاز کند."
کاخ سفید آمریکا نیز روز شنبه اعلام کرد که باراک اوباما بار دیگر با مشاوران امنیتی ارشد خود اوضاع مصر را بررسی کرده است.
دولت آمریکا گفت رئیس جمهوری آمریکا ضمن مخالفت با خشونت در مصر، خواهان خویشتنداری طرفین است و از اقدامات ملموس برای پیشبرد اصلاحات سیاسی در مصر حمایت می کند.
خبرگزاری فرانسه به نقل از مقامات امنیتی گزارش می دهد که ۱۲ نفر در درگیری معترضان و پلیس در شهر بنی سوئف در ۱۰۰ کیلومتری جنوب قاهره کشته شده اند.
"مبارک باید برود"
مخالفان حکومت مصر می گویند که معرفی معاون جدید رئیس جمهوری و نخست وزیر جدید توسط حسنی مبارک خواسته های آنها را تأمین نمی کند و خود آقای مبارک باید از قدرت کنار برود.
محمد البرادعی، از رهبران مخالف حسنی مبارک، واکنش رئیس جمهوری مصر به اعتراضات جاری را ناامید کننده توصیف کرده و خواهان کناره گیری او از قدرت شده است.
حسنی مبارک پس از منحل کردن کابینه، ژنرال عمر سلیمان، رئیس سازمان اطلاعات مصر را به عنوان معاون خود و احمد محمد شفیق، وزیر هوانوردی را به عنوان نخست وزیر منصوب کرده است.
محمد البرادعی که مدیرکل سابق آژانس بین المللی انرژی اتمی است و خواهان اصلاحات در کشورش بوده، روز شنبه گفت: "حسنی مبارک پیام مردم مصر را درک نکرده است."
او گفته است: "من امروز با همکارانم برای شرکت در راهپیمایی به خیابان باز می گردم تا به ایجاد تغییر کمک کنم... و به مبارک بگویم که باید برود."
محمد البرادعی در گفتگویی اختصاصی با شبکه فرانس۲۴ نطق روز جمعه حسنی مبارک را کاملا "ناامید کننده" ارزیابی کرد و پیش بینی کرد: "اعتراض ها تا زمانی که رژیم مبارک سقوط کند با شدت بیشتری ادامه خواهد یافت."
احمد محمد شفیق
این برنده جایزه صلح نوبل گفت مردم مصر اتفاق نظر دارند که حکومت مبارک "دیکتاتوری" است و در عرصه های سیاسی، اجتماعی و اقتصادی ناکام بوده است.
رانیه صبری، خبرنگار بخش عربی بی بی سی می گوید که معترضان هم از انتصاب عمر سلیمان، رئیس سازمان امنیت به عنوان معاون رئیس جمهوری راضی نیستند و خواستار برکناری حسنی مبارک هستند و تصمیم دارند برای رسیدن به آنچه می خواهند، به اعتراض ها ادامه دهند.
جزئیات انتصاب ها
ساعاتی پیش ژنرال عمر سلیمان، رئیس سازمان اطلاعات مصر به عنوان معاون رئیس جمهور مصر سوگند خورده بود. آقای سلیمان از افراد معتمد حسنی مبارک به شمار می رود.
حسنی مبارک، همچنین احمدمحمد شفیق، وزیر هوانوردی این کشور را به عنوان نخست وزیر جدید این کشور منصوب کرده بود. او جانشین احمد نظیف می شود که شب گذشته از سوی حسنی مبارک، برکنار شد.
آقای شفیق خلبان جنگی بوده و برای مدتی فرماندهی نیروی هوایی مصر را به عهده داشته است. او در جریان جنگ اکتبر ۱۹۷۳ (یوم کیپور) تحت فرماندهی حسنی مبارک بوده است.
ژنرال سلیمان که امروز به عنوان معاون حسنی مبارک انتخاب شده، از سال ۱۹۹۵ در حلقه بسیار نزدیک به رئیس جمهور مصر قرار دارد و در بسیاری از سیاست های دولت مصر نقش اساسی ایفا کرده است. او از مخالفان اخوان المسلمین، بزرگ ترین گروه مخالف در مصر به شمار می رود.
این برای اولین بار طی سی سال زمامداری حسنی مبارک است که چنین سمتی ایجاد می شود.
پیش از این هم از ژنرال سلیمان به علت نظامی بودن و وابستگی به ارتش برای برخی، چهره ای مطلوب برای دوره پس از مبارک تلقی می شد.
ژنرال سلیمان به علت نقشی که در روند مذاکرات صلح و مذاکرات آشتی ملی گروه های فلسطینی ایفا کرده، چهره ای شناخته شده برای آمریکایی ها، اسرائیلی ها و فلسطینیان به شمار می رود.
گفته شده در جریان سفر حسنی مبارک به اتیوپی در سال ۱۹۹۵، توصیه او به رئیس جمهور مصر برای سفر با یک خودروی زرهی باعث نجات جان مبارک از یک سوء قصد جدی شد.
بی بی سی عربی تائید کرده که دو پسر حسنی مبارک، مصر را ترک کرده و وارد لندن شده اند اما تلویزیون دولتی مصر این مساله را رد کرده است.
همچنین اعلام شده که احمد عز، بازرگان مصری و از سیاستمداران ارشد حزب حاکم مصر از سمت خود استعفا داده است.
او از نزدیکان جمال مبارک، پسر حسنی مبارک به شمار می رفت و معترضان در شعارهای خود او را به باد انتقاد گرفته بودند.
ادامه تظاهرات
دهها هزار معترض، به رغم مقررات منع آمد و شد، برای پنجمین روز متوالی در قاهره و چند شهر دیگر تجمع کرده و خواهان استعفای حسنی مبارک، رئیس جمهور مصر شده‌اند.
ارتش از مردم خواسته تا به این مقررات احترام گذاشته و تجمع نکنند. ارتش هشدار داده که هر کس، این قوانین را نقض کند، "در خطر خواهد بود."
در قاهره، پلیس از تیر مشقی و گاز اشک آور برای متفرق کردن معترضان استفاده کرده است اما ارتش تا کنون وارد درگیری ها نشده است.
گزارش ها حاکی از زخمی شدن چند معترض است.
محمد البرادعی، از چهره های برجسته مخالف دولت مصر خواهان کناره گیری حسنی مبارک یا اعلام عدم شرکت او در انتخابات دور بعد شده است.
ارتش زمان مقررات منع آمد و شد را افزایش داده است به این ترتیب، این مقررات در قاهره، اسکندریه و سوئز از ساعت چهار بعد از ظهر تا هشت صبح خواهد بود.
میدان تحریر (آزادی) قاهره سرشار از معترضان است و نیروهای ارتش با چندین خودروی زرهی در اطراف این میدان مستقر شده اند اما تا کنون دست به اقدامی نزده اند.

گزارش محمد منظرپور، خبرنگار بخش فارسی بی بی سی در قاهره

حد اقل سی نفر شب گذشته در قاهره کشته شدند. شبکه الجزیره تصاویری از درون سردخانه مرکزی قاهره مخابره کرده که جنازه ها به قدری زیاد است که در هر کدام از اتاقک های یخچال سردخانه چند جنازه را قرار داده اند، و جنازه هایی هم بیرون از محوطه سردخانه روی زمین و روی سکو ها قرار دارند.
خبرنگار رویتر حد اقل بیست جنازه را در سردخانه شهر اسکندریه دیده و آمار دیگری هم از کشته ها از نقاط مختلف مصر مخابره شده است.
در بندر سوئز گزارش داده اند که واحدهای ارتش، با مردم درگیر شده و مردمی را که کلانتری ها را در دست گرفته بودند از کلانتری ها بیرون کرده و خودشان در محل واحدهای پلیس موضع گرفته اند.
در شهر اسماعیلیه در شرق قاهره هم درگیری های خشونت باری صورت گرفته است.
در خود قاهره هم در میدان تحریر، علی رغم این که تانک ها و نفربرهای ارتش در تمامی ورودی های میدان مستقر هستند، مردم همچنان در میدان جمع شده اند. مردم تغییر هیات دولت را که وعده داده شده کافی نمی دانند و خواستار تغییر حکومت و رفتن حسنی مبارک هستند که سی سال رییس جمهور بوده است.

خبرنگار بخش عربی بی بی سی می گوید فضای دوستانه ای میان نیروهای ارتش و مردم وجود دارد.
خبرگزاری آسوشیتدپرس می گوید هزاران تبعه خارجی و شهروند مصری در فرودگاه قاهره برای خروج از این کشور حضور دارند.
این خبرگزاری همچنین می گوید ارتش دسترسی به اهرام ثلاثه را به دلایل امنیتی محدود کرده است و تانک ها و نفربرهای زرهی، این اهرام در جیزه را محاصره کرده اند.
حضور محسوس ارتش
به غیر از قاهره در چند شهر دیگر از جمله اسکندریه و اسماعیلیه نیز تجمعاتی برگزار شده که در برخی از شهرها، درگیری هایی نیز روی داده است.
در شهر رفح در شبه جزیره سینا، مقر نیروهای امنیتی مصر مورد حمله قرار گرفته و طبق گزارش ها، چند پلیس کشته شده اند.
تانک های زرهی و سربازان ارتش برای جلوگیری از پیشروی معترضان به نقاط حساس پایتخت از جمله تلویزیون دولتی مصر اعزام شده اند.
وایر دیویس، خبرنگار بی بی سی در قاهره می گوید تظاهرکنندگان خواهان اصلاحات بنیادین و سریع در کشورشان هستند.
خبرنگاران بی بی سی در قاهره و شهرهای دیگر مصر می گویند حضور نظامی در خیابان ها به شدت محسوس است اما این احساس وجود ندارد که ارتش کنترل اوضاع را در دست گرفته است.
آقای مبارک شب گذشته، پس از چند روز سکوت، در یک سخنرانی تلویزیونی با اعلام برکناری دولت مصر، به مردم کشورش وعده اصلاحات اجتماعی، اقتصادی و سیاسی داد.
آقای مبارک با دفاع از عملکرد نیروهای امنیتی هشدار داد که فاصله بین هرج و مرج و آزادی خط باریکی است و تاکید کرد که اجازه نمی دهد مصر بی ثبات شود.
باراک اوباما، رئیس جمهوری آمریکا شب گذشته پس از سخنرانی حسنی مبارک، خواهان خویشتنداری حکومت مصر در قبال معترضان شد.
رئیس جمهور آمریکا همچنین خواهان اصلاحات سیاسی در مصر شد.
ناآرامی های مصر
دولت مصر در واکنش به گسترده شدن ناآرامی ها، اینترنت و خطوط موبایل در کل کشور را قطع کرد، اقدامی که با انتقادهای شدید جامعه جهانی مواجه شد.
خبرنگار بی بی سی می گوید برخی از خدمات موبایل در مصر امروز بار دیگر به حالت عادی برگشته است.
دهها کشته و صدها زخمی
آخرین آمار حاکی از کشته شدن چهل و پنج نفر از زمان ناآرامی های پس از نماز جمعه روز گذشته است.
در این ناآرامی ها هزاران نفر نیز زخمی شده اند.
در کل تعداد کشته شدگان حوادث اخیر به حداقل پنجاه و دو نفر رسیده است که در میان آنها هم از معترضان و هم از نیروی پلیس دیده می شود.
روز گذشته، دهها هزار نفر در قاهره، اسکندریه، سوئز و چند شهر دیگر دست به تظاهرات علیه دولت مبارک زدند و ممنوعیت منع رفت و آمد اعلام شده از سوی دولت را زیر پا گذاشتند.
روپرت وینگفیلد هایس، خبرنگار بی بی سی در سوئز می گوید این شهر بندری در شرق مصر شب گذشته در دست معترضان بود اما ارتش مصر هم اکنون وارد این شهر شده است.
در قاهره، معترضان کمی پس از اعلام برقراری مقررات منع رفت و آمد، دفتر مرکزی حزب دموکراتیک ملی، حسنی مبارک را به آتش کشیدند.
شب گذشته، نیروهای ارتش برای کمک به پلیس ضد شورش با خودروهای زرهی وارد شهر شدند و ساختمان های حساس دولتی مانند رادیو و تلویزیون و وزارت خارجه را به محاصره خود در آوردند.
ارتش همچنین مسئولیت تامین امنیت موزه ملی مصر را به عهده گرفت. شب گذشته، خطر آتش سوزی و غارت، این موزه را که حاوی گنجینه هایی از مصر باستان و نقاب طلایی توت عنخ آمون پادشاه جوان مصر است تهدید می کرد.




 جرس – هفت پرده این هفته پس از ستایش هفتاد سالگی بزرگان فرهنگ و هنر در ایران به جشنواره سینمائی برلین و بزرگداشت جعفر پناهی در آن می پردازد؛ در آستانه آغاز بیست و نهمین جشنواره سینمائی فجر رویدادهای این واقعه مهم سینمائی را مرور می کند وهنرمندانی که فیلمهای خود را از آن بیرون کشیدند؛ از امین اله رشیدی می گوید که در اعتراض به سانسور شدید کتابش از انتشار آن منصرف شد چون ارشاد شعر باباطاهر عریان را هم حذف می کنند؛ با شرحی کوتاه از فیلم "راه آبی ابریشم" که روایتی است سینمائی و تاریخی از خلیجی که همیشه "فارس" بوده است!  
در ستایش هفتاد سالگی بزرگان فرهنگ و هنر
 سال 1319 خورشیدی سال پرباری برای ایران به شمار می رود. بسیاری از بزرگان فرهنگ و هنر سرزمین ما در آن سال به دنیا آمده و اینک به هفتاد سالگی رسیده اند. محمد رضا شجریان، محمود دولت آبادی، عباس کیارستمی، محمد احصائی ، آیدین آغداشلو، محمد علی سپانلو، داریوش مهرجوئی، خسرو سینائی، قباد شیوا، احمد رضا احمدی و برخی دیگر امسال هفتاد ساله شده اند که از میان آنان مراسم «در ستايش هفتادسالگي» آغداشلو، احصايي و كيارستمي در اولين روز بهمن‌ماه در خانه هنرمندان تهران برگزار شد كه سه تابلوي ديده نشده از اين سه هنرمند نیز در تالار «مميز» این مرکز به نمايش درآمد.
 در آن روز خانه هنرمندان ايران از هر روز ديگري شلوغ‌تر بود. خيلي‌ها ناچار شدند در راهروها برنامه را از طریق تلویزیونهای مدار بسته تماشا کنند. ابراهيم حقيقي طراح و گرافیست نامدار که بانی اصلی این مراسم بود، درباره‌ چگونگي چيدمان اين برنامه با عنوان «در ستايش هفتاد‌سالگي» گفت: ما وظيفه داشتيم در تقدير از معلمان و به ويژه نسلي كه تاثير بسيار زيادي در هنر ايران‌زمين داشته چنين مراسمي را برپا كنيم. هر چند كه صحبت كردن در حضور اين آقايان كمي سخت است.
 حقيقي با مرور زمينه‌هاي شكل‌گيري چنين برنامه‌هايي گفت: "ستايش هفتادسالگي هنرمندان و يا بهتر بگويم نمايندگان هنر فرهيخته ايران و جهان راهي است تا اعلام كنيم كه قدرشناس هستيم و البته بيش از اين هم از عهده‌ ما برنمي‌آيد، اما قطعا مردم ايران قدر هنرمندانشان را مي‌دانند. «در ستايش هفتادسالگي» در واقع در ستايش هنرمند و به طور كلي هنر است. يادم است در جايي صحبت از سه اختراع تاثيرگذار بشر يعني باروت، قطب‌نما و كاغذ بود كه هر سه به شكلي جهان را متحول كردند. اما از ميان آنها وقتي كاغذ اختراع شد و گونه‌هاي متفاوت آن به شكل عكس، فيلم و بعدها در قالب ديجيتال تجلي پيدا كرد، اين صفحه كاغذي توانست جهان‌گشايي كند و در اين ميان تصور همه ما بر اين است كه اين جهان‌گشايي از طريق هنر موثرتر از هر نوع ديگري است، زيرا هنر كه راستين و پابرجاست."
 او سپس با برشمردن وجوه اشتراك اين سه هنرمند براي قرار گرفتن در كنار يكديگر توضيح داد: "اين هنرمندان فروشندگان پاك نيت روياهايشان هستند كه همچنان بازيگوشي‌هاي كودكانه و نوجوانانه خود را درسر مي‌پرورانند و چه خوشحاليم كه ما را نيز شريك خود مي‌كنند. هر سه اين هنرمندان شناخت دقيقي از ريشه‌هاي كهن فرهنگي و بومي خودشان دارند و پايشان در اين فرهنگ مستحكم است. به طوري كه آن را با رفتار امروزي و مدرن پيوند زده و دست به خلق اثر هنري مي‌زنند. آنها از اقيانوس عظيم فرهنگ ايران‌زمين جرعه‌هايي نوشيده‌اند و به قدري با فرهنگ جهاني آشنا هستند كه مي‌توانند در تقابل اين دو فرهنگ جهان‌گشايي كنند و آن را با هنر سنتي خود پيوند بزنند. پنجاه سال فعاليت با افتخار در اين مملكت و به جا گذاشتن يادگارهاي بسيار از خود براي فرهنگ ايران‌زمين كاري كرده تا آنها در هفتاد و يك‌سالگي همچنان زيبا و پرشكوه و پرصلابت حركت كنند."
 در ادامه اين مراسم جمعيت حاضر براي تماشاي سه تابلوي ديده نشده هر يك از اين هنرمندان به تالار مميز رفتند. تابلو عكس «غنچه‌هاي سرخ» از عباس كيارستمي، تابلوي خوشنویسی «فيروزه» از محمد احصايي و نقاشی «مجموعه‌ي معما» از آيدين آغداشلو در اين مراسم رونمايي شد. این سه "در ستایش هفتاد سالگی" خود را در کنار دوستان هنرمندشان جعفر پناهی، بیژن بیژنی، همايون ارشادي،سيف‌الله صمديان،ساعد مشكي،حبيب رضايي، سيد محمد بهشتي، مژگان والي‌پور، ليلي گلستان،عباس مشهدي‌زاده و جمعي از اعضاء انجمن طراحان گرافيك و در کنار صدها تن از دوستدارانشان برگزار کردند.
 جشنواره برلین با "آفساید" پناهی گشایش می یابد
 شصت‌و يكمين دوره‌ي جشنواره‌ي معتبرفيلم برلين با نام "برلیناله" 21 بهمن ماه با فیلم "آفساید" از جعفر پناهی آغاز می شود تا این رویداد مهم سینمائی جهان حمایت خود را از این فیلمساز ایرانی نشان دهد، فیلمسازی که در کشورش به شش سال حبس تعزیری و محرومیت از همه فعالیتهای فرهنگی و هنری محکوم شده است و حتی اجازه ندارد از ایران خارج شود و به مراسم نکوداشتش به برلین بیاید.
 در کنار بزرگداشت پناهی، فیلم «جدايي نادر از سيمين»‌جديدترين ساخته‌ي اصغر فرهادي نیز برای حضور در بخش مسابقه اصلی "برلیناله" انتخاب شده است. اصغر فرهادي دو سال قبل با فيلم «درباره الي» در بخش مسابقه‌ي برلين حضور داشت و خرس نقره‌اي را براي بهترين كارگرداني گرفت. علاوه بر «جدايي نادر از سيمين» كه در بخش رقابتي حضور دارد، حضور سه فيلم ايراني در بخش «نسل» (كودك) شصت و يكمين دوره جشنواره فيلم برلين قطعي شده است. فيلم سينمايي «باد و مه» ساخته محمدعلي طالبي، فيلم كوتاه داستاني « خانه فاطمه كجاست؟» به كارگرداني ‌فريدون نجفي و انيميشن «قصه‌هاي يك‌خطي» ساخته بهزاد فرهت به عنوان نمايندگان ايران در اين بخش به نمايش درخواهند آمد. شصت و يكمين جشنواره برلين از 11 تا 20 فوريه (21 بهمن تا اول اسفندماه) برگزار خواهد شد.
 «باد و مه» از جشنواره فيلم فجر خارج شد
 محمد علی طالبی کارگردان «باد و مه» که فیلمش برای حضور در بخش "نسل" در جشنواره برلین انتخاب شده، این فیلم را از بیست و نهمین جشنواره فیلم فجر بیرون کشید و در گفت و گوئی با خبرگزاری ایسنا در این مورد گفت: "عليرغم اينکه همیشه به حضور در جشنواره فجر علاقمند بودم، اما امسال ترجیح می دهم در این فستیوال حضور نداشته باشم و متاسفانه به دليل عملکرد غير حرفه‌اي هيات انتخاب جشنواره طي روزهاي گذشته، ديگر علاقه‌اي به نمايش فيلمم در هيچکدام از بخش‌هاي اين فستيوال ندارم." فيلم سينمايي «باد و مه» با نام قبلي «دوباره پروازه كن» داستان كودكي را روايت مي‌کند كه در دوران جنگ تحميلي بر اثر بمباران مادر خود را از دست داده و بر اثر اين انفجار كرو لال شده است . این فیلم اقتباسي وفادارانه از كتاب «تابستان و غاز سفيد» نوشته مژگان شيخي است.
 "کوچه ملی" را بیرون می کشم!
 محمد علی طالبی تنها فیلمسازی نیست که امسال ترجیح می دهد فیلمش در جشنواره فجر به نمایش در نیاید. مهرشاد كارخاني هم چند روز قبل اعلام کرد که با وضعيت فعلي ترجيح مي‌دهد «كوچه ملي» را از جشنواره‌ بيرون بكشد و فكري ديگر براي نمايش آن بكند. به گزارش خبرگزاری "ایسنا" اين كارگردان كه فيلمش متقاضي حضور در جشنواره‌ي فيلم فجر شده بود، در ياد‌داشتي اعلام كرد: "با توجه به برخي خبرها مبني بر توقيف «كوچه ملي»، متاسفانه هيات انتخاب خيلي سليقه‌اي و براساس مميزي تصميم‌گيري مي‌كنند كه چه فيلمي در جشنواره باشد و چه فيلمي نباشد. آنها با ترفند‌هايي كه به‌وجود مي‌آورند مي‌خواهند كاري كنند كه «كوچه ملي» در جشنواره نباشد و اين فيلم هم مانند «ريسمان باز» در جشنواره بيست‌وششم، در حاشيه قرار بگيرد. اعلام كردند اين فيلم در ستايش سينماگران قبل از انقلاب است، در حالي كه كوچه ملي بزرگداشت سينماي ملي ايران است. با برخورد‌هايي كه با من و تهيه‌كننده فيلم مي‌شود، معلوم است حاضر به هيچ كمكي به اين فيلم نيستند و عزمشان را جزم كردند تا  «كوچه ملي» در هر شرايطي در اين جشنواره ديده نشود. در اين شرايط ترجيح مي‌دهم فيلم را از جشنواره بيرون بكشم و فكري ديگر براي نمايش آن بكنم."
 علیرضا سجادپور مدیر اداره کل نظارت و ارزشیابی ارشاد و عضو هیئت انتخاب بیست و نهمین جشنواره فیلم فجر در این ارتباط به خبرگزاری مهر گفته است که این یک شایعه است و فیلم "کوچه ملی" توقیف نشده است و این فیلم برای حضور در جشنواره فیلم فجر فرم پرده کرده ، اما نتیجه انتخاب و حضور آن را در جشنواره فیلم فجر را هیئت انتخاب تعیین می کند. قبل از آن ، در برخی سایت های نزدیک به دولت، خبر توقیف این فیلم اعلام شده بود. داستان این فیلم درباره دو جوان است که در یک روز به طور اتفاقی با هم آشنا می شوند، آنها برای یافتن نسخه ای از یک فیلم قدیمی مجبور هستند به سراغ سینماهای تهران بروند.
 تهمينه ميلاني: فرم حضور در جشنواره‌ي فيلم فجر را پر نكرده‌ام
 در حالی که خبر می رسد آخرین فیلم تهمینه میلانی با نام "یکی از ما دونفر" در بخش مسابقه پذیرفته نشده و در بخش "نوعی نگاه" نشان داده می شود، این کارگردان صاحب نام سینمای ایران اعلام کرد که من اصلا متقاضي حضور در جشنواره نبودم و نمي‌دانم چرا اسم فيلمم در ميان آن آثار اعلام شده، قرار دارد؟!
 "نوعی نگاه" بخش جدیدی است که به جشنواره سینمائی فجر امسال اضافه شده و به نظر می رسد هدف از راه انداختن آن از سوی وزارت ارشاد این بوده که برخی از فیلمها را از بخش مسابقه خارج کرده و در این بخش به نمایش بگذارند. نامه ای که عبدالرضا کاهانی در مورد فیلمش "اسب حیوان نجیبی است" نوشته این مطلب را روشن می سازد. در این نامه او خطاب به سيد عليرضا سجادپور آورده است: "يادتان هست دو هفته پيش گفتيد " اسب حيوان نجيبي است " را سريع برسان، چون جزو فيلم‌هايي است که تنور جشنواره را گرم مي‌کند!؟ و من در جواب گفتم مگر فيلم من بخاري است!؟ حتما يادتان رفته، شما اساسا آنچه را به نفع‌تان نيست يادتان مي‌رود. براي همين از اين پس حرف‌هايم را مکتوب و از طريق رسانه‌ها مطرح مي‌کنم.
 حالا فيلم من دست شماست و آن را انتخاب کرده‌ايد! ترديد هم ندارم به گرماي جشنواره‌تان خواهد افزود. اما من هم مثل شما نياز به بخاري دارم و قرار نيست خانه من سرد باشد، خانه شما گرم! قرار نيست بعضي‌ها نقش تنور را بازي کنند و بعضي ديگر که موظف به ساخت فيلم‌هاي سفارشي و خنثي هستند، نان داغ تنور را بخورند! پس براي اين که بازي دوطرفه باشد ذکر سه نکته را ضروري مي‌دانم:
 یک: با توجه به اين که فيلم‌نامه کامل را مطالعه کرده‌ايد و ما براي تک تک فريم‌هاي فيلم متحمل هزينه شده‌ايم، حذف يک کدام از آن فريم‌ها هم برايم ممکن نيست.
 دو: جواب نهاد معترض شده به فيلم را وظيفه جنابعالي مي‌دانم، زيرا براي ساخت فيلم از شما مجوز گرفته‌ام و شما قانونا متعهد هستيد سوء تفاهم به وجود آمده را برطرف سازيد. من همين که بايد جوابگوي وزارت ارشاد باشم برايم کافي است.
 سه: قرار نيست هميشه شما ببريد. يک چيزي هم به ما بدهيد و آن مي‌تواند پروانه نمايش داخلي و خارجي فيلم باشد. منظورم همان مقواي دوجداره معروف است. با دريافت همان مقوا من هم مثل شما گرم خواهم شد و آن وقت مي‌توانيد در هر کجاي جشنواره، اعم از نوعي نگاه، چند جور نگاه يا اصلا بدون نگاه فيلم مرا نمايش دهيد. احتمالا خواهيد گفت درگير جشنواره هستيد و امکان برگزاري جلسات پروانه نمايش نيست. اشکالي ندارد، مي‌توانيد به طور شفاهي به رسانه‌ها اعلام کنيد نمايش عمومي فيلم چه در داخل و چه در خارج از کشور بلامانع است. اين هم حکم همان مقواي دوجداره را دارد."
 رشیدی از انتشار "ایران در گذر زمان" منصرف شد!
 امین الله رشیدی آواز خوان با سابقه ایرانی بعداز 5 سال از انتشار كتاب خود "ایران در گذر زمان" انصراف داد. بررسان ارشاد 80 مورد حذفي را به وي پيشنهاد داده‌اند اما رشيدي مي‌گويد بسياري از موارد حذفي؛ بخش‌هايي از شعر شاعران ايران است كه گويا ارشاد آنها را هم مميزي مي‌كند! او به خبرگزاری "ایلنا" گفته است: "مي‌خواستم اين كتاب را به دوستانم علي تجويدي، پرويز ياحقي، پرويز مشكاتيان و... تقديم كنم اما عمرشان كفاف نداد. حالا مي‌ترسم عمر خودم نيز به سرآيد و آروزي چاپ اين كتاب را به گور ببرم.
رشیدی كه كتاب «عطر گيسو» را پيش ازاين منتشر كرده است به خبرنگار ايلنا گفت: كتاب «ايران در رهگذر زمان» ادامه‌ي كتاب «عطر گيسو» بود كه در زمان دولت اصلاحات منتشر شده است. متاسفانه هم‌اكنون پنج سال است كه براي انتشار اين اثر مكتوب كه بخشي از تاريخ اين سرزمين است، به وزارت ارشاد مراجعه مي‌كنم اما ديگر از بهانه‌گيري‌هاي مميزان ارشاد خسته شده‌ام و بر آن شده‌ام تا كتابم را با آن همه حذفيات غيرمنطقي كه ارشاد قصد دارد در كتاب اعمال كند، ديگر منتشر نكنم.
رشيدي درباره‌ي تعداد و كم و كيف موارد اصلاحي وزارت ارشاد خاطرنشان كرد: تعداد موارد حذفي نزديك به 80 مورد بوده است كه بسياري از آنها غيرمنطقي است. به همين دليل منتشر نشدن كتاب بهتر از اصلاح اين موارد است. به عنوان مثال، يك تابلو نقاشي اثر اكبر تجويدي(برادر علي تجويدي) با شعري از باباطاهر در كتاب آورده شد با اين مضمون كه: اگر دستم رسد بر چرخ گردون/ از او پرسم كه اين چون است و آن چون/ يكي را مي‌دهي صد گون نعمت/ يكي را نان جو آغشته در خون» اما مميزان ارشاد مي‌گويند شعر باباطاهر بايد از كتاب حذف شود! از ديگر موارد اصلاحي مي‌توان به حذف عكس ابوالحسن خان صبا و دختر وي كه پيانو مي‌نوازد، حذف عكس بنده به همراه همايون خرم در انجمن فرهنگي آمريكا، حذف داستان رفت و آمدها به خانه بروجردي‌ها در كاشان كه بارها در تلويزيون آن را روايت كرده‌ام، حذف برخي طنزها از مجله توفيق، حذف شعر «رقص كولي» سروده‌ي نصرت رحماني، حذف روايت حاجي‌ها اثر ناصر خسرو و... اشاره كرد."
اين هنرمند كه هم‌اكنون تهيه و انتشار يك آلبوم موسيقي را نيز در دست دارد، اظهار داشت: "در اين كتاب اشاره به سابقه‌ي استفاده از مواد مخدر در دوره‌هاي مختلف ايران داشته‌ام كه گفته‌اند آن را نيز بايد حذف كرد. همچنين شعري از سيف فرغاني كه 700 سال پيش درباره‌ي حمله‌ي مغول‌ها به ايران سروده شده نيز از موارد حذف در كتاب است. من در نامه‌اي به مسئولان وزارت ارشاد تاكيد كرده‌ام كه اين كتاب در ادامه‌ي كتاب «عطر گيسو» است كه منتشر شده اما آنها به صراحت اعلام كردند كه اگر در دوران ما بود آن كتاب نيز اجازه‌ي نشر پيدا نمي‌كرد"!
 راه آبی ابریشم و خلیج همیشه فارس
 "راه آبی ابریشم" از آثار فاخر و پرخرج سینمای ایران است که پس از دوسال آماده نمایش شده و در جشنواره سینمائی فجر امسال در بخش مسابقه به نمایش در می آید. محمد بزرگ نیا کارگردان این فیلم که به ساختن فیلمهای پرشکوه سینمای ایران شهرت دارد، فیلمی چون "کشتی آنجلیکا" را در کارنامه خود دارد و آخرین کارش "جائی برای زندگی بود" که با بازی عزت اله انتظامی و هدیه تهرانی گوشه ای از وقایع جنگ ایران و عراق را به تصویر کشیده بود.
 حسن بشکوفه تهیه‌کننده "راه آبی ابریشم" که در بخش مسابقه سینمای ایران پذیرفته شده، به خبرگزاری مهر کگفته است: "این فیلم برای عموم مردم ساخته شده و مخاطب آن خاص نیستند. در این اثر حضور چندین هزار ساله ایران در خلیج فارس، تاریخ دریانوردی و حضور ایرانیان در داد و ستدهایی که در آن مقطع تاریخی انجام شده به تصویر کشیده شده است. ایران در دوره‌های مختلف مورد تهاجم انواع ترفندهای سیاسی و غیرسیاسی در ارتباط با خلیج فارس قرار گرفته است. "راه آبی ابریشم" پاسخی بر حقانیت ما بر این منطقه است. البته تاکید می‌کنم فیلم اصلا سیاسی نیست. بلکه کاملا با مستندات تاریخی این جایگاه را نشان می‌دهد."
 این فیلم داستان سفر دو کشتی سلیمان و ادریس به دریا را روایت می‌کند. در قرن چهارم هجری و در اوج تاریخ دریانوردی ایرانیان، "شازان ابن یوسف" که به تحصیل علم نجوم در دارالعلوم شیراز مشغول است پیشنهاد شغل کتابت کشتی را می‌پذیرد و به همراه این دو کشتی به سفری دشوار و ناممکن می‌رود و از حوادث و ماجراهای این سفر رهنامه می‌نویسد.
 بازیگران سرشناسی چون عزت اله انتظامی، بهرام رادان، داریوش ارجمند، رضا کیانیان، پگاه آهنگرانی و پیام دهکردی بازیگران این فیلم تاریخی هستند.





 جرس:
 همزمان با تسلط سپاه بر نهادهای سیاسی و اقتصادی، سرتیپ حسین ظریف‌‌منش، فرمانده دانشگاه جامع امام حسین، متعلق می‌گوید که زمینه‌های تحول در علوم انسانی در دانشگاه امام حسین وجود دارد.
به گزارش فارس،  ظریف‌منش امروز ۹ بهمن، در مراسم افتتاحیه نخستین همایش "تحول در علوم انسانی با رویکرد اسلامی" اظهار داشت: دانشگاه امام حسین "کاری جدی" را برای ایجاد تحول در علوم انسانی آغاز کرده است.
ظريف‌منش افزود: مردم ايران در اين حركت، انقلابي را به ثمر رساندند كه پيروزي آن در مخيله هيچ صاحب نظر سياسي نمي‌گنجيد.
وي تصريح كرد: رخداد دوم در انقلاب اسلامي پيروزي در هشت سال دفاع مقدس بود، آنجا كه وقتي عنصر خداجويي و مجاهدت و ايثار حزب الله اتفاق افتاد، پيروزي را نصيب ملت ايران كرد به رغم اين كه دشمن تا دندان مسلح و ما با دست خالي و بدون امكانات در اين عرصه حاضر شده بوديم.
فرمانده دانشگاه جامع امام حسين (ع) رخداد سوم را موفقيت دانشمندان ايراني در مراكز پژوهشي و علمي كشور و دستيابي به فناوري‌هاي برتر و دانش روز بيان كرد.
وي با بيان اينكه بسياري معتقد بودند اين تلاش‌هاي دانشمندان، پژوهشگران و محققان ما راه به جايي نمي‌برد، تاكيد كرد: انقلاب اسلامي نشان داد كه غيرممكن‌ها، ممكن مي‌شود و بن بست براي نيروهاي مومن وجود ندارد و با ايمان، مجاهدت و ايثار مي توان به اوج افتخارات دست يافت.
ظريف‌منش همچنين گفت: انقلاب اسلامي پس از گذشت سه دهه امروز در مقابل موضوعي به نام علوم انساني احساس آسيب پذيري جدي مي‌كند.
فرمانده دانشگاه جامع امام حسين (ع) بر ضرورت بررسي دقيق دلايل اين آسيب پذيري و مشكلات ناشي از آن تاكيد كرد و يادآور شد: رهبر معظم انقلاب در سال‌هاي اخير همواره تاكيد داشتند بايد تحولي در علوم انساني انجام شود، اگر ما مي‌خواهيم اين انقلاب همچنان با صلابت و دشمن شكن پيش برود بايد در اين علوم تحولي ايجاد كنيم.
ظريف‌منش با بيان اين مطلب كه برنامه كامل و جامعي در اين عرصه وجود نداشته است، افزود: با تاكيد رهبر فرزانه انقلاب در سال گذشته تلاش‌هايي در اين حوزه در دانشگاه امام حسين(ع) آغاز شد.
وي تاكيد كرد: كار جدي بايد براي تحول در علوم انساني انجام مي‌داديم و اين دانشگاه به عنوان عالي‌ترين بخش دانشي سپاه پاسداران آغاز شد.
فرمانده دانشگاه جامع امام حسين (ع) در ادامه تصريح كرد: امروز زمينه‌هاي تحول در علوم انساني در دانشگاه امام حسين(ع) وجود دارد، احساس مي‌كنيم جبهه جديدي پيش روي ما باز شده پس لازم است مجاهدت كنيم.
ظريف‌منش در پايان اظهار داشت: از ترم آينده هيچ درس و سرفصلي كه با دروس اسلامي مطابقت نداشته باشد در اين دانشگاه تدريس نمي‌شود. ما بايد در اين دانشگاه كرسي نقد نظرات و تفكرات غرب را ايجاد كنيم.
 حائري شيرازي عضو مجلس خبرگان رهبري نيز در اين هم انديشي طي سخناني اظهار داشت: انفعال در مقابل علوم انساني غرب پذيرفته نيست، غرب توانست با انحصاري كردن علم افكار خود را به جهان تحميل كند.
وي نيز با بيان اين كه آنها در گذشته از دو راه قدرت نظامي و روش تجاري سعي ‌كردند بر ديگر ملت‌ها مسلط شوند، گفت: امروز تسلط بر علوم دانشگاهي ديگر ملت‌ها روش كار آنها است.
وی يادآور شد: موضع گيري دانشمندان مسيحي در مقابل علوم تجربي ارتباطي به علوم انساني ندارد، علوم تجربي گمشده ما است هر چند ما توانسته‌ايم نيازهاي خود را در اين علم از دست آنها درآوريم و اين هنر ما است.
حائري شيرازي ادامه داد: اگر اسلام كرسي علوم انساني دانشگاه ها را فتح نكند همه پيروزي‌هاي ما پا در هوا است، تجارب غرب در علوم انساني براي ما قابل مصرف است ولي تحليل آنها قابل مصرف نيست.
وي تاكيد كرد: اصول موضوع براي ورود به دانشگاه ها نياز به رواديد و گذرنامه ندارد، شما بايد انسان شناسي را از قرآن گرفته و به دانشگاه ببريد، انسان شناسي قراردادي است و جز علوم موضوعه و نيازي به اثبات ندارد.
نخستين هم انديشي تحول در علوم انساني با رويكرد اسلامي از امروز به مدت 4 روز با حضور اساتيد و اعضاي هيات علمي دانشگاه جامع امام حسين (ع) در مجتمع طلائيه تهران آغاز به كار كرد.
روز گذشته نیز حمیدرضا آیت‌ اللهی، رئیس "پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی" ایران نیز با اعلام شروع به کار بازنگری در سرفصل‌های ۳۸ رشته دوره کارشناسی، از "تمرکز جدی بخش‌های مسئول" در بازنگری سرفصل‌های علوم انسانی خبر داده است.




بیانیه میرحسین موسوی درباره تحولات منطقه + ترجمه انگلیسی

میرحسین: فراعنــه زمانی صـــــــــدای ملــــــــت را می شنوند که دیر شده است


کلمه: میرحسین موسوی در بیانیه ای ضمن بررسی شرایط حاکم بر خاورمیانه، قیام حق طلبانه مردم در برخی کشورها را در راستای  بر هم زدن نظام  ظالمانه ای دانست که  منطقه را در چنگال خود  فراگرفته و آن را ناشی از بی احترامی حکومت ها به حق تعیین سرنوشت مردم خواند. آخرین نخست وزیر ایران، همچنین از جانب ملت ایران به مردم آگاه و مبارز مصر و تونس و اردن و یمن ادای احترام و آرزوی پیروزی کرد.
به گزارش کلمه، متن بیانیه میرحسین موسوی به شرح زیر است:
بسم الله الرحمن الرحیم
این روزها خاورمیانه در آستانه ی حوادث بزرگی ست که می تواند سرنوشت این منطقه و جهان و سرنوشت ملت های منطقه را تحت تاثیر خود قرار دهد. مسلما آنچه در حال وقوع است در راستای به هم زدن نظام ظالمانه ایست که سرنوشت ملت های بسیاری را درمنطقه در چنگال خود گرفته است و بدون هیچی شکی نقطه ی آغازین آنچه در خیابان های تونس و صنعا و قاهره و اسکندریه و سوئز شاهد آن هستیم را باید در تظاهرات چند میلیونی ۲۵ و۲۸ و۳۰ خرداد تهران جستجو کرد. روزهایی که مردم با شعار “رای من کجاست؟” به خیابان ها آمدند و مسالمت جویانه، حقوق از دست رفته ی خود را پی گرفتند.
امروز دامنه ی شعار “رای من کجاست؟” مردم ایران، به شعار “الشعب یرید اسقاط النظام” در قاهره و سوئز و اسکندریه رسیده است. برای کشف راز این پیوندها و مشابهت ها لازم نیست جای دوری برویم. کافی است شیوه ی انتخابات اخیر مصر را با انتخابات های خود مقایسه کنیم و اینکه رئیس شورای نگهبان از بی نیازی به آرا میلیون ها شهروند سبز سخن می راند. اگر به نظام های در حال سقوط جهان عرب و خاورمیانه با دقت نگاه کنیم، خواهیم دید؛ در همه ی این نظام ها به یک سان شبکه های اجتماعی وعرصه ی مطبوعات و فضای مجازی مورد حمله قرار می گیرند و به شکل حیرت انگیزی اس ام اس ها و تلفن ها و اینترنت قطع و قلم ها مشابه یکدیگر در هم شکسته و معترضین به زندان ها برده می شوند.
متاسفانه منافع ِ پشت سر ِ ایدئولوژی ِ حاکم در کشور، اجازه نمی دهد واقعیت ها آنچنان که هستند، خود را نشان دهند. خطیبان و تریبون های گوش به فرمان، به عملکرد مفسدانه و جبارانه فرعون مصر که با بازداشت ها، اعتراف گیری ها، پرونده سازی ها وغارت مردم از طریق باندها و اطرافیان، این شرایط انفجاری را در مصر ایجاد کرده اند توجهی نشان نمی دهند. اینان به روز “خشم مردم” مصر اشاره می کنند ولی نمی گویند که روز غضب، نتیجه ناکارآمدی و فساد در بالاترین سطح حکومت و حیف و میل کردن بیت المال و هم چنین بستن دهن ها و شکستن قلم ها و اعدام ها واعدام ها و اعدام ها و بر پا کردن چوبه های دار برای ایجاد خوف در میان مردم است. و نمی گویند اگرحکومت به حاکمیت مردم بر سرنوشت خود احترام می گذاشت و در انتخابات چند ماه پیش مصر آرای مردم را نمی دزدید، کار به شعار “اسقاط نظام” از سوی شعب عزیز مصر نمی رسید. و شاید هم متوجه نیستند که ادامه ی سیاست غلبه به وسیله ی ایجاد خوف، نهایتا در نقطه ای به ضد خود تبدیل و آنگاه آمدن “روز خشم” و روزهای غضب ملی اجتناب ناپذیر می شود. فراعنه معمولا زمانی صدای ملت را می شنوند که بسیار دیر شده است.
ملت ما به انقلاب عظیم مردم شجاع تونس و قیام حق طلبانه ی مردم مصر و یمن و دیگر کشورهای منطقه احترام می گذارد. ما به همه ی مردم دلیر و آگاه و مبارز مصر و تونس و اردن و یمن درود می فرستیم و از خداوند منان پیروزی آنان را در مبارزات حق طلبانه اشان آرزو می کنیم.
ترجمه انگلیسی: 


In the name of Allah
The Middle East is on the verge of defining and massive moments which can change the course of the destiny of this region, the world and the fate of other nations in the region. What is taking shape now is certainly overthrowing a despotic and tyrannical rule and trend which has been overwhelming the fate of many nations in the region. The starting point of what we are now witnessing on the streets of Tunis, Sanaa, Cairo, Alexandria and Suez can be undoubtedly traced back to days of 15th, 18th and 20th June 2009 when people took to the streets of Tehran in millions shouting “Where is my vote?” and peacefully demanded to get back their denied rights.
Today, the slogan of “Where is my vote?” of the people of Iran has reached Egypt and transformed into “The people want the overthrow of the regime”. In order to discover the secret of these links and these similarities, one does not have to go too far. You just have to compare the recent elections in Egypt with our own and compare it with the chairman of the Guardian Council who explicitly says there is no need for millions of votes by Green citizens. If we look at the collapsing political regimes in the Arab world and the Middle East carefully, we can identify a similar pattern of invading and shutting down social networks, the press and the cyber space. In an amazingly similar fashion, they have all blocked SMS systems, mobile phones and the internet, have banned all writers and taken dissidents to prisons.
Unfortunately, the interests of the ruling ideology in Iran do not allow the realities to be revealed as they are. The preachers of the obedient public outlets fail to pay any attention to the corrupt and despotic methods of the present day pharaoh of Egypt, who has created an explosive situation in his country by arrests, forced confessions, framing people and looting the nations through gangs and organised groups of the people surrounding them. They do refer to the ‘Wrath of the people” of Egypt, but they never explain that this day of wrath has come about as a consequence of inefficiency and corruption at the highest levels of stat, extravagance and wasting people’s funds, censorship, shutting people down, executions and lining up gallows to create fear in people. They never say that of the ruling system of Egypt had respected people’s right to determining their own destiny and had not tampered with people’s votes in the recent elections of Egypt, they would not have to face the demand for the ‘overthrow of the regime’ by the dear nation of Egypt. Perhaps, they do not realise that continuing policies of intimidation will eventually turn against itself and then the coming of “the day of wrath” and days of national wrath will be inevitable. Pharaohs usually hear the voice of the nation when it is too late.
Our nation deeply respects the glorious uprising of the brave people of Tunis and that of the people of Egypt, Yemen and other countries in quest for their rights. We commend the courageous, cognisant and resisting people of Egypt, Tunis, Jordan and Yemen and we pray to Allah that they may be successful and victorious in their struggle for their rights.
MirHossein Mousavi



 جرس: در پی بازداشت چندساعته حسین كروبی، مادر این فعال اصلاح طلب خاطرنشان کرد که "اتهام اصلی فرزند من علاوه بر فرزندیِ مهدی کروبی و پافشاری در دفاع از حقوق مردم، همچنین ٢٨ ماه حضور در جبهه های جنگ و دفاع از میهنش بوده است."
بنا به گزارش منابع خبری، محمدحسین کروبی روز شنبه هشتم بهمن ماه ٨٩، در پی احضار به دادسرای مستقر در زندان اوین، توسط نیروهای امنیتی دستگیر و پس از چندین ساعت بازداشت، غروب شنبه آزاد گردید.
فاطمه کروبی، همسر مهدی کروبی در گفتگویی با جرس پیرامون بازداشت فرزندش حسین، از اینکه "متهمان و آمران و عوامل اصلی بازداشتگاه کهریزک بدون اینکه مورد بازخواستی واقع شوند، همچنان آزاد بوده و افشاگران جنایات آن بازداشتگاه مورد احضار و بازداشت و تعقیب قرار می گیرند" انتقاد کرده و از اینکه فرزندش حسین بدلیل همراهی با خواسته های مردم و عدم عقب نشینی از حق طلبی بازداشت شده، شدیدا اعتراض خود را به نهادهای امنیتیِ احضار و بازداشت کننده اعلام داشت.
گفتنی است حسین کروبی که از سن ۱۵ سالگی در جبهه های جنگ و عملیات های بزرگی چون فتح المبین، بیت المقدس در آزاد سازی خرمشهر، والفجر مقدماتی و … بعنوان نیروی عملیاتی حضور داشته، اکنون بدلیل نقد بانیان اصلی جنایت کهریزک دستگیر و روانه زندان شده است. حسین کروبی در مقطع افشای آن جنایات مواضع مهدی کروبی را بیان می کرد.
خانم کروبی در پاسخ به چگونگی و دلیل احضار و بازداشت حسین، به خبرنگار جرس گفت "پانزده روز پیش حسین توسط نهادهای امنیتی به دادسرای مستقر در اوین احضار شد، تا اینکه بامداد امروز - شنبه - به آنجا مراجعه کرد، و متعاقب عصر که بازنگشت، ماموران اعلام کردند که وی بازداشت شده است."
فاطمه کروبی همچنین خاطرنشان کرد "برای بازداشت حسین بهانه و دلیلی لازم نبود، همین که وی سالها در دفاع از وطنش جنگیده، همین که فرزند مهدی کروبی است و ماهها در دفاع از حقوق مردم پافشاری و اطلاع رسانی کرده، و همین که از مواضع حق طلبانه مردم و جنبش عقب نشینی نکرده است، خودش دلیلی برای بازداشت اوست."
خانم کروبی تاکید کرد "جای تعجب دارد کسانی که پیگیر مطالبات مردم و قربانیان جنایاتی چون کهریزک هستند، مورد احضار و بازداشت قرار می گیرند، در صورتیکه این مسببین اصلی و آمران و بوجود آورندگان جنایات کهریزک هستند که باید مورد تعقیب و محاکمه قرار گیرند... اما کسی از مقامات به این توجهی نمی کند."

خانم کروبی در پایان گفت "ما بیدی نیستیم که از این بادها بلرزیم، من سالهای سال بچه هایم را زمانی که آقای کروبی در رژیم گذشته در زندان بود، پشت درب های همین زندان ها بزرگ کردم و با این حوادث آشنا هستم."


 حمیدرضا ظریفی نیا




 
حسین کروبی بازداشت شدجرس:حسین كروبی، فرزند مهدی كروبی روز شنبه هشتم بهمن ماه ٨٩ بازداشت شد و ساعاتی بعد آزاد گردید.
به گزارش سامانه خبری «سحام نیوز» حسین کروبی كه صبح امروز به اوین فراخوانده شده بود، توسط نیروهای امنیتی بازداشت شد.
حسین از سن ۱۵ سالگی در جبهه های جنگ و عملیات های بزرگ نظیر فتح المبین، بیت المقدس در آزاد سازی خرمشهر، والفجر مقدماتی و … بعنوان نیروی عملیاتی حضور داشته است.
 هنوز دلیل اصلی احضار و بازداشت وی از سوی منابع رسمی اعلام نشده است، اما بر اساس گزارش این سامانه خبری، حسین که در مقطع افشای آن جنایات مواضع مهدی کروبی را بیان می کرد، بدلیل "نقد بانیان اصلی جنایات بازداشتگاه کهریزک" دستگیر و روانه زندان شده است.
به گزارش سحام نیوز بدنبال افشای جنایت تکان دهنده در کهریزک و سایر بازداشتگاه ها در تعرض به جوانان کشور توسط مهدی کروبی، نزدیکان ایشان به طرق مختلف تحت فشار سیستم امنیتی کشور قرار گرفته اند. آنچه موجب تاسف است این واقعیت است که به جای برخورد با آمران و عاملان اصلی جنایات صورت گرفته در بازداشتگاه ها، افشاء کنندگان آن جنایات تاریخی مورد هجمه و حمله سیستم امنیتی کشور قرار گرفته اند.
گزارش دیگری می افزاید کروبی ساعاتی پس از بازداشت، آزاد گردید.






بسم الله الرحمن الرحیم

برای برادر مظلوم وحید طلایی

از ساواک تا اطلاعات چقدر راه است؟یک بار به ازغندی (بازجوی ساواک) گفتم: «شما به زندانی نان می دهید؟» گفت: «بله»، گفتم: «چرا می دهید؟» گفت: «برای اینکه بالاخره یک بشر است»، گفتم: «خوب زن و بچه زندانی بشر نیست؟ حالا یک کسی را گرفتید بردید زندان، زن و بچه او نان نمی خواهند؟ اگر به نظر شما خود آن فرد مجرم است زن و بچه او که گناه نکرده اند». ... من به خانواده افراد مسلمانی که نیازمند بودند و به عنوان انقلاب زندان بودند کمک می کردم، به تبعیدیها هم کمک می کردم، افراد را می فرستادم بروند دیدنشان برایشان چیزی می فرستادم؛ در آنجا مرا تحت فشار می گذاشتند که چرا شما کمک می کنید، من می گفتم این یک وظیفه عاطفی – انسانی است، شما کمک بکنید تا من نکنم! شما به زن و بچه آنها نان بدهید تا من ندهم! *

این روزها تقریبا با هنگام آزادی مرحوم آیت الله منتظری، فقیه و مرجع بی آلایش و آزاده و مظلوم از حصر غیرقانونی در بهمن سال 1381 مصادف است. این متن فوق هم یادی از آن فقیه بلندآوازه و مبارز و عالم کم نظیر است و هم اشارتی به روایت پیش رو. تاکید آن مرحوم بیش از هر چیز در متن فوق بر رعایت وجوه و جلوه های حقوق انسانی در هر شرایطی، چه در حال مبارزه و چه در هنگام حکومت، بر قدرت و در قدرت، بود. تاکیدی که حیات و حقوق اولیه انسانی را ذیل اتهامات و شرایط مستحدثه متاخر سیاسی یا امنیتی تعریف نمی کرد بلکه پیش از آن قرار می گرفت. اصلی اساسی که نقض آن سال هاست در نظام جمهوری اسلامی به رویه ای ثابت بدل شده و بیگناهان بسیاری را فقط با انتساب به یک جریان یا فرد یا حزب از حقوق طبیعی و حتی فطری خود محروم کرده است.
  بیش از دو ماه از دستگیری دوست و برادر عزیز و فداکار، وحید طلایی می گذرد. برادری مظلوم و بی ادعا که ارزش زحمات و خدمات انسان دوستانه اش بعدها معلوم و بر همه متوهمان آشکار خواهد شد. آن روز دور نیست. در این مدت به دلایل معلوم و البته غیر قابل ذکر، ذکری از او و وضعیت نامشخصش نمی رفت و جز اینکه لحظه به لحظه بر ناراحتی خانواده او، بویژه همسر محترم این برادر که باردار است و در وضعیتی نگران کننده قرار دارد، جز غم نمی فزود. از داخل اوین نیز کوچکترین خبری دال بر اینکه وضعیت وحید چگونه و موارد اتهامی وی از چه قرار است و چرا اجازه مرخصی یا حتی ملاقات همسرش به او داده نمی شود و علت اینهمه رفتار غیرقانونی و خلاف شرع و قانون چیست، بیرون نمی آمد. خانواده مدتها چشم انتظار و نگران بود تا اینکه سرانجام خبری از احوال این برادر منتشر شد. آیا خبر را اوین یا دادسرای مقدسی داده بود؟ پاسخ منفی است. آیا خبر دال بر سلامت جسمانی و روانی وی یا اجازه ملاقات با همسر یا خانواده بود؟ باز هم پاسخ منفی است. آیا اساسا مسئله امیدوارکننده ای در میان بود؟ اینکه دیگر از بیخ منتفی بود. پس مطلب چه بود؟ تقریبا دو هفته پیش بود که شخصی به نام سردار عباس شکری معاون سابق وزیر اطلاعات (در وقایع پس از انتخابات و دستگیری های فله ای فعالان سیاسی ستادهای انتخاباتی و احزاب و گروه ها و اشخاص منتقد) و مشاور فعلی آن وزارت خانه با نشریه نومولود 9 دی، که نزدیک به آقای رسایی است، مصاحبه ای کرد و در آن محفل، به زعم خود، اسناد براندازی نظام از سوی مهندس موسوی را منتشر ساخت. اسنادی که البته پیش از این همه منتشر شده بود و نمی دانم چه چیز برای ایشان تازگی داشت. اما یکی از اسناد مورد اشعار این مقام مشاور، اتهاماتی بود که وی متوجه وحید طلایی، از اعضای ستاد پیگیری آسیب دیدگان حوادث پس از انتخابات می ساخت.
من بنا ندارم در اینجا برای مقام امنیتی مذکور از قانون و شرع و اخلاق و آبروی یک فرد و سنگینی گناه اتهام نابجا و دروغ  بر یک مسلمان سخن بگویم. این بنا مدت هاست در ساختار ذهنی و اخلاقی این آقایان ویران شده است و امر به معروف و نهی از منکر در جایی و برای انسانی است که احتمال تاثیر در او می رود و او باید در برابر معروف تابع  و در برابر منکر طاغی باشد. اما چه سوگ که زمانه ما، زمانه خلاف آمد عادت هاست. زمانه ای که قواعد را به آسانی آبی که می خوری به استثنا بدل می کند و از آن ساده تر لباس استثنائات را بر تن قواعد می پوشاند. زمانه ای که کمی استعداد و رانت، آدمی را «برعکس» می کند؛ بر عکس تمام میراث ها و تعاریف آدمی! زمانه ای که آدم مدعی مسلمانی را طاغی بر معروف و تابع از منکر می کند.
 بر منوال متعارف این مردان قانون، باز هم اتهامات در شرایطی متوجه شخصی می شود که مدتها در زندان بوده و معلوم نیست در چه شرایط و وضعیتی به سر می برد و برخورد بازجویان با وی چگونه است. قدرت دفاع از خود را در برابر این اتهامات ندارد. به اتهامات مذکور هنوز در هیچ دادگاهی رسیدگی و حکم اعلام نشده است. یعنی مقام مذکور توانایی این را داشته که در آن واحد، سه شرط بیّن خلاف شرع و قانون را در ده خطی که علیه آقای طلایی سخن گفته به کار بندد. آقای شکری، آقای طلایی را متهم کرده که سرپل منافقین و ضد انقلاب در ایران بوده و اخبار و اطلاعات آسیب دیدگان حوادث پس از انتخابات را با توجه به حضورش در کمیته مذکور به خارج از کشور می فرستاده است. همچنین مبالغی کمک مالی که از همان سرپل منافقین و ضد انقلاب دریافت می کرده به خانواده های آسیب دیده اختصاص می داده است. او ادامه می دهد که با عنایت الهی، سربازان گمنام امام زمان به موقع متوجه شده و این فرد را بازداشت نموده اند.
برای اینکه سخن به گزاف و اطناب نکشد، فقط  به ذکر دو نکته بسنده می شود. دریافتی که از این تذکرات دارند با خودشان است.  
1- فرض محال که محال نیست. فرض می کنیم آقای شکری راست می گوید و در عمل خود صادق است. نیت او را هم بازخوانی نمی کنیم که در تخصص ایشان ورود نکرده باشیم. با وجود این فرض، باید ذهنیت و شخصیت آقای شکری را متعلق به دوران پیشا اطلاعات و پیشا اینترنت بدانیم. ایشان به عنوان یک مقام مسئول امنیتی در فضای حال زندگی نمی کند زیرا گمان می کند که تمام خبرنگاران و اصحاب رسانه و پیگیران حقوق بشر داخل و خارج مرزهای ایران که وضعیت خانواده های آسیب دیده حوادث پس از انتخابات را پیگیری می کردند، تنها به وجود یک فرد وابسته بوده و همه اخبار و اطلاعات مخفی و محرمانه را ازکانال یک نفر دریافت می کردند. ابتنای این فرض بر این است که اساسا اخبار و اطلاعات و ندانسته های محرمانه و مخفی درباره این خانواده ها وجود دارد. مثلا خانواده ای برای اینکه ثبت نام فرزندش را در ترم سوم تحصیل در دانشگاه آزاد انجام دهد، تمکن ندارد چون نان آور خانه از کار خود محروم و اخراج شده، چون روز 25 خرداد در راهپیمایی میلیونی ملت معترض بوده و چون از حق خود سئوال کرده است. دختر خانواده ای دیگر مورد ضرب و شتم قرار گرفته، به دلایل پیش گفته، و بخاطر از دست رفتن چهره خود از کار خود محروم شده است و اساسا از تهران به جای دیگر رفته است. فرزند نوجوان خانواده ای، که نان آور خانه بوده و در آهنگری کار می کرده، در خیابان ولی عصر به دلیل اعتراض به برخورد یک فرد بسیجی با دختری دیگر توسط آن فرد اسلحه به دست، با شلیک گلوله شهید شده. به همین راحتی. بعد پدر همین پسر شهید شده نیز به جرم پیگیری قاتل فرزند بازداشت و روانه زندان می شود. مسئله امنیتی محرمانه، چگونگی امرار معاش خانواده و مشکلات زجرآور آنان است.   
اندکی حضور در جامعه و زیست در کنار مردم بطلان ادعای پیش گفته را واضح خواهد کرد. مشکل آقایان تصمیم گیرنده در سیستم اطلاعاتی و امنیتی کشور و خلق ادعاهای محیرالعقول این چنینی این است که در میان مردم زندگی نمی کنند و هراس مواجهه با واقعیت و لمس آن، ایشان را به اعماق توهمی کور و انتحاری فرومی برد. گمان می برم برای آقای شکری و هر یک از مسئولان هم فکر و هم رتبه وی بد نباشد که یک روز در این ایام از وسایل نقلیه عمومی استفاده نمایند. یک روز به مغازه یا پارک یا فروشگاهی بروند و گوشه ای ایستاده و پچ پچ های مردم را با گوش خود بشنوند. مردم از شما و دیگرانی که مورد اتهام شمایند، درباره تک تک این موارد مطلع ترند. آنجا می توانید بفهمید که بجای وحید طلایی باید تمام ملت را بازداشت نمایید و آیا می توانید؟ اینها همان ملتی هستند که با یک گوشی تلفن ساده جنایات دوستانتان را در کوچه و خیابان به چشم دنیا و گوش جهان رساندند در حالی که شما در به در به دنبال جاسوس و سرپل بودید و هنوز هم هستید. اینها همان هایی بودند که از کتک خوردن و ضرب و شتم همکاران و همفکران شما در هنگامه خطر، جلوگیری کردند وآنها را چون برادران و فرزندان خود ایمن داشتند و شما نه این دیدید و نه آن کردید. شما همچنان به دنبال مین هایی بودید که مردم مهربان وطنتان پیش از این از سر راه جمع کرده بودند. لابد به خاطر همین ، مین های جدید کاشتید تا بگویید که کار ما بی مین و مین گذاری، حتی برای مردم خودمان، پیش نمی رود. شما در همان روزگار باقی مانده اید و از آن فضا که بدون جاسوس پروری و نفاق افکنی میان تک تک ابناء ملت ایران، کاری از پیش نمی رفت، بیرون نیامده اید. شما باید اینترنت و تلفن همراه و بعد تمام ایرانیان را منهای 5 درصد جمع آوری وبازداشت کنید و از آنجا که چنین نمی توانید، جامه جاسوس ذهن خود را به اندام جوانی می پوشانید تا لابد دستمزد خود را در ازای گرفتن اذناب فتنه حلال کنید. می ماند یک پرسش که سرنوشت این سرشت تا کی دوام دارد؟ خود به این اندیشیده اید که روزی همگان رفتنی اند و در آن روز واقعه هر کس برای خود اندوختنی دارد. اندوخته شما چه خواهد بود؟ از بذر نفرت و آب لجن چه کشت خواهد شد؟
2- ماموران همکار شما صبح زود به منزل آقای طلایی می ریزند و در حالی که می دانند همسر او حامله و در موقعیت ویژه ای به سر می برد، با وضع زشت و خشونت باری به تفتیش منزل و اتاق خواب آنها و حتی وسایل خصوصی و شخصی همسر وی می پردازند. شما توفیق این هجوم را از عنایات الهی دانسته اید! آیا واقعا حمله به خانه یک مسلمان و حریم ناموس باردار او و تجسس در اموال شخصی بانویی محترم از عنایات الهی است؟ آیا فحاشی و توهین به او در مقابل همسرش عنایت الهی لازم دارد؟ ساواک و نظامیان رژیم گذشته و نیز نیروهای انتظامی نظام های غربی چقدر از عنایات الهی بدورند که هنوز برای ورود به منزل یک متهم، بدون اطلاع از حضور بانویی در آن منزل، با خود مامور زنی همراه می کنند که مواجهه با بانوی منزل را همکار بانویشان انجام دهد! آیا همچنان و پس از گذشت بیش از دو ماه، بیخبر نگاه داشتن و معطل کردن همسر آقای طلایی که فرزند خود را با اینهمه اضطراب و نگرانی و هراس و وحشت و بی اطلاعی از سرنوشت پدر آن فرزند، بزرگ می کند تا روزی او را به سلامت به دنیا آورد، از نتایج عنایات الهی است؟ آیا دادن اطلاعی از سرنوشت آن مرد به همسرش و اجازه دیداری با او که حداقل از سلامتی اش آگاه شود، بنیان امنیت و ستون های مستحکم این نظام را بر هم می ریزد و متزلزل می کند. آه! که کار خدا و کشور و ملت به کجا رسیده که دیداری و آگاهی در این حد، امنیت نظامی را مختل می کند! آیا با این اعمال نشان نمی دهید که این نظام از اساس امنیتی ندارد که نیاز به درهم ریختنش باشد.   
اینک می خواهم یک بار دیگر متن نخست این نوشته را بخوانید و اعمال خود را در آینه دل بازخوانی کنید و فرق خود و دوستانتان را با آقای ازغندی بازجو و شکنجه گر ساواک نشان دهید. این یک اتهام ساده است. بیایید و نشان دهید که می توانید یک بار به عنوان متهم و خطاب به یک متن از خود دفاع کنید. پرونده شما قطورتر از این یک اتهام است. همین اتهام ساده را توضیح دهید. توضیح دهید که چگونه کمک به کسانی که توسط شما و همکاران شما جان خود، کار خود، آبروی خود، امنیت خود، عزیز خود، هستی خود و سلامتی خود را از دست دادند و برای لقمه ای نان یا مشتی حیثیت که شما بر آب و باد داده بودید، آبروی خود را حفظ کردند و دست نیاز به سوی احدی دراز ننمودند، جرم است؟ کدام شریعت، کدام قانون، حتی کدام سلطان مستبدی است که از جنازه مخالفان خود و خانواده نزار معترض به خود بترسد و از کمک به ایشان نیز هراس داشته باشد؟ این وظیفه شما بود که وحید و دیگر جوانان پاک باخته این مملکت بر دوش گرفتند و با آنهمه آزار و اذیت که به از دست رفتن امنیت و شغل و ارامش خودشان نیز می انجامید، تلاش کردند تا در حد وسعشان امنیت و شغل و آرامشی، هر چند کوچک اما دلنشین را برای مظلومانی تدارک ببینند که شاید منتظر شما بوده اند. شاید چشم انتظار حاکمیتی و سربازان گمنامی بودند که گمنامی و قدرتشان فقط در ایجاد وحشت ، زدن و ناسزا گفتن خلاصه نشده بلکه گمنامانه می توانند به مظلومی هم یاری رسانند. این وحید و دوستان فداکارش بودند که این گمنامی را به جان خریدند و آن تاذی و تادیب را به دوش کشیدند تا آبرو و امنیت و هستی انسان هایی حفظ شود و خانواده ای که نان آوری، پدری، فرزندی و عزیزی را از دست داده یا کار و موقعیت و شغل او بر باد رفته، بیش از این به غم و رنج دچار نیاید. این جرم این دوستان بود. این یاران پاک باخته که بدون اطلاع و امنیت و آزادی آن کردند که بر ذمه شما و عهد شما بود. آن عنایت الهی که گفته بودید در آن وقتی که خانواده ای در این ملک تمام هستی خود را از دست داده و هنوز هم از حداقل رفاه و کف آینده ای برای فرزندان خود نامطمئن و ناامید است، کجا بود که وجدان های وحید و دوستانش را آزرد، اما آبی از آب وجدان شما تکان نداد؟ خود می دانید که وحید طلایی عضو بسیج بود و شما او را عنصر نفوذی به بسیج می دانید. اما آیا هیچ می دانید که او از چه رو به این نهاد رفته و چه هدفی داشت؟ آیا می دانید نفوذی های واقعی با آبرو و حیثیت و آرمان بسیج چه کردند؟ او فقط یکی از آرزوهایش این بود که در آن موقعیت بتواند واقعا به مظلومی کمک کند و بار او را به دوش کشد. نان آور مظلومی شود نه نان بر ظالمی. از موقعیت خود جهت یاری به مردمان استفاده برد نه اینکه باری بر دوش دیگران باشد و گذارد. آن جوانانی که وحید یکی از ایشان بود، از حقوق خود، از اصلاح گران و مخالفان سیاست ها و رفتارهایی که شما مجری آن بودید، از تاجران تا علمای آزاده و آزادمنشی که این رفتار را شایسته ایران و اسلام نمی دانستند و از بزرگمردانی که عمرشان را پای انقلابی گذاشته بودند که اینک شما و امثال شما گرداننده و گردان آن هستید، از دانشجویانی که حقوقی نداشتند اما از شهریه دانشگاهی خود می زدند، از روزنامه نگارانی که حقوق ماهیانه 300 هزار تومان داشتند و جزئی از آن را برای این مقصود کنار می گذاشتند، از همه اینان که یک تار موی شان با پادگانی از آن منافقینی که شما با افتخار مدام نامشان را بر زبان می رانید و به هر مناسبت در کوی برزن می کنید، همگونگی ندارد، مبالغی را جمع آوری می کردند تا به خانواده های آبرودار و آسیب دیده برسانند. اکنون همه را بدانید و این همه سرپل و جاسوس را یکجا بشناسید! آن بیگانگان و منافقان و ضدانقلاب خارج از کشوری که می گفتید همینها بودند و بدانید اگر دستگیری از آن آسیب دیدگان و رسیدگی به احوال و حقوقشان جرم است این جرم هنوز هم تکرار می شود و تا آن روز که ستمگری در ایران حقوق مظلوم را اینگونه در نوردد، ادامه خواهد یافت. آن توهم کوری که انسان را تا اعماق جهنم فکری پایین می برد اینجاست. اینجا که جوانان آزاده و مردان مردی چون اینان را به هر مناسبت و به هر اتهام دروغ و پر نیرنگی که به فکرتان می رسد، به مشتی منافق  و آدم کش سیاسی و فیزیکی منتسب می کنید و خود با این عمل بیشترین خدمت را خواسته یا ناخواسته به کسانی می کنید که سابقه و گذشته زشت و خونینشان چیزی در ایران برای شان باقی نگذاشته است. لحظه ای به خود بیایید و لختی بیندیشید. شان ایرانی مسلمان را به چه گرفته اید؟ آیا جوانان ایران را از یاد برده اید که سینه خود را در برابر هجوم مردم خشمگینی که طاقت از کف داده بودند و به قصد ضرب و شتم برخی همکاران خشونت ورز شما، به سوی ایشان هجوم می آوردند، سپر کرده بودند تا بدتنان آسیبی نرسد. در آیین شما این آزادگان با آن آدم کشان به یک میزانند؟
عنایت الهی برای وحید و دوستان او ایمان به آن سخن پیغمبرشان بود که فرمود: اگر کسی شب در خانه بخوابد و از حال همسایه و همنوع خود بی خبر باشد و برای دستگیری او نکوشد، مسلمان نیست. من نمی دانم آیا شما از پیغمبرتان چنین شنیده اید یا پیغمبر شما همان «رسول استخبارات» بوده است که سیره و سنتش فقط مواریثی در جهت برخورد با جواسیس و مردم را چگونه جاسوس پروردن و موافق را چگونه مخالف کردن و مخالف را چگونه متنفر ساختن برای شما به یادگار گذاشته است.   
    
* بخشی از خاطرات فقیه و مرجع عالیقدر حضرت آیت الله العظمی منتظری (رضوان الله تعالی علیه)، صص344- 343. 





مهدی سحرخیز: پدرم، هم مستحق مرخصی و هم، مستحق آزادی است   جرس: در پی انتقال توام با تهدید زندانیان سیاسی زندان رجایی شهر کرج به سالن ۱۲ بند ۴، مسئولان این زندان به دستور وزارت اطلاعات و با همراهی دادستانی اقدام به قطع تمامی ملاقات های حضوری و خطوط ارتباطی تلفنی زندانیان با بیرون از زندان و همچنین اعمال محدودیت هایی از قبیل دسترسی دشوار به بهداری و محدودیت خروج و تردد در سالن محل نگهداری زندانیان نموده اند .
 مهدی سحرخیز با تاکید بر اینکه پدرم هم مستحق مرخصی و هم آزادی است در خصوص انتقال پدرش به بند چهار و پرونده سازی برای وی می گوید: " آقایان پرونده سازی را خیلی دوست دارند و مدام توهم دارند تا یکی را پیدا کنند تا مشکلات در عرصه های مختلف کشور را به گردنش بیاندازند. تا با این فشارها روحیه زندانیان سیاسی ضعیف گردد اما زندانیان زمانیکه این برخوردها را می بینند متوجه می شوند که دولت و حکومت تا چه اندازه از انسانهایی که در بدترین شرایط نگهداری می شوند ترس دارند و این امر روحیه آنها را قوی تر و محکم تر می سازد."
 زندان رجایی شهر کرج معروف به تبعیدگاه زندانیان سیاسی می باشد که به علت شرایط نامناسب بهداشتی، ضرب و شتم سازمان یافته زندانیان سیاسی، محدودیت ملاقات های حضوری، عدم ارائه حداقل خدمات درمانی و ... توسط مسئولان این زندان و با هماهنگی دستگاه قضائی و مقامات امنیتی از آن برای تحت فشار گذاردن و حتی حذف فیزیکی زندانیان سیاسی استفاده می شود.
گفتنی است، چندی پیش سحرخیز در نامه‌ای سرگشاده خطاب به دادستان تهران نسبت به جوسازی ها وعدم برخورداری از مرخصی و ملاقات با خانواده خود، اعتراض نموده و تصریح کرده بود: "جنابعالی درخصوص سه تن از زندانیان مطبوعاتی تبعید شده به زندان رجایی‌شهر، ایشان (عیسی سحرخیز، احمد زیدآبادی و مسعود باستانی) را ساختارشکن و اصلاح‌ناپذیر خوانده و براین اساس، آنان و خانواده‌هایشان را از مرخصی که از نگاه ما "حق"، و از دید شما "امتیاز" تلقی می‌شود محروم دانسته و می‌دانید. اقدامی تبعیض‌آمیز که در آن جنایتکاران و قاچاقچیان حائز شرایط بهره بردن از مرخصی هستند اما زندانیان سیاسی ، عقیدتی، مطبوعاتی و… به‌دلایل سیاسی و جناحی باید محروم بمانند."
به همین مناسبت "جرس" با مهدی سحرخیز فرزند عیسی سحرخیز در خصوص آخرین وضعیت پدرش به گفتگو پرداخته که  در پی می آید:
 لطفا در خصوص آخرین وضعیت پدرتان صحبت بفرمایید.
 پدرم یکی از شصت و دو زندانی است که به بند چهار منتقل شده است که امکان تماس تلفنی وجود ندارد و ملاقاتها را در وسط هفته قرار داده اند و چون خانواده های زندانیان سیاسی اکثرشان کار می کنند ملاقاتهای وسط هفته بویژه برای آنهاییکه باید به یک شهر دیگر برای ملاقات بروند سخت می باشد. که با این شرایط سخت مادرم دو هفته پیش با ایشان ملاقات داشتند.
فکر می کنید انتقال آنها به بند چهار در راستای پرونده سازی جدید برای آنها می باشد؟
 آقایان پرونده سازی را خیلی دوست دارند و مدام توهم دارند تا یکی را پیدا کنند تا مشکلات در عرصه های مختلف کشور را به گردنش بیاندازند. تا این فشارها باعث شود روحیه زندانیان سیاسی ضعیف گردد اما زندانیان زمانیکه این برخوردها را می بینند متوجه می شوند که دولت و حکومت تا چه اندازه از انسانهایی که در بدترین شرایط نگهداری می شوند ترس دارند و این امر روحیه آنها را قوی تر و محکم تر می سازد.
 آیا این برخوردها تاثیری در تضعیف روحیه آقای سحرخیز داشته است؟
 نخیر، ایشان از روحیه بالا و خوبی برخوردار است و به آینده خیلی روشنی اعتقاد دارد و بر این باور است که بسیاری از این اتفاقات و تحولات سیاسی که در کشورهای دیگر افتاده و در حال رخ دادن است در ایران هم رخ خواهد داد.
شما اخیرا نامه ای به دبیرکل سازمان ملل نوشتید. فکر می کنید موضعگیری سازمان های حقوق بشر نسبت به نقض حقوق بشر و حقوق انسانی تا چه حد تاثیرگذار می باشد؟
 در مقابل افراد دیکتاتور که بدنبال قدرت می باشند و اگر کسی انتقادی کند آن را دشمن خطاب می کنند،تاثیری ندارد اما این نامه در صفحه تاریخ می ماند و بعنوان قدمهایی برای سرنگونی دیکتاتوری ماندگار خواهد شد.
شرایط جسمی آقای سحرخیز چطور است؟
ایشان وضعیت جسمانی اشان تغییری نکرده و همچنان نیاز مبرم به مراقبت پزشکی دارند و حتی دکترهای زندان تجویز کرده اند که ایشان باید در بیمارستان تحت درمان قرار گیرند که متاسفانه دادستان در این زمینه گوش شنوا ندارد.
چرا با مرخصی ایشان موافقت نمی شود؟
طبق نظر پزشکان پدرم باید ام آر آی شوند و آزمایشهای زیادی انجام دهند و خود پدرم هم در این خصوص نامه نوشته و درخواست مرخصی کرده که علاوه بر اینها بیش از نیمی از حکم غیرعادلانه ایشان گذشته بنابراین ایشان هم مستحق مرخصی و هم مستحق آزادی هستند اما با این حال پدرم در این مدت از هیچ حقی برای مرخصی بهره مند نبوده است و آقایان از این امر ممانعت می کنند.
در پایان هر صحبت و خواسته ای دارید بفرمایید.
خواسته ما همان خواسته اکثریت مردم ایران که همان آزادی های اجتماعی و سیاسی و دینی است، می باشد تا بتوانیم در آینده ای روشن کشور خود را بسازیم. به نظر من این خواسته ای است که در تمام کشورهای جهان مردم خواهان آن هستند چه آنهایی که فشارهای اجتماعی و سیاسی را تحمل می کنند و چه خانواده های سیاسی که فشارهای وارده بر خود را تحمل می کنند.





 یادداشت روزنامه القدس العربی

بزرگترین اشتباه دیکتاتور مصر، تحقیر ملت بود

روزنامه القدس العربی در یادداشتی به قلم عبدالبارى عطوان نوشت:
نمى‌فهمم چرا رهبران عرب اصرار دارند مابقى عمر خود را در تبعید سپرى کنند و نام “رئیس جمهورى مخلوع” را به جاى “رئیس جمهورى سابق” یدک بکشند در حالى که مى‌توانند مثل دیگر کشورهاى جهان در کشور خودشان و در میان هم‌وطنانشان با عزت و احترام زندگى کنند.
حسنى مبارک مى‌بیند که کشورش در حال سوختن است، همان طور که شرارت را از چشمان جوانان خشمگین مى‌بیند ولى با این حال از کاخ ساحلى‌اش در شرم الشیخ با یک ریموت کنترل دستور منع آمد و شد مى‌دهد، ارتش را وارد خیابان‌ها مى‌کند فقط براى این که خودش بر کرسى ریاست بماند و چند ماهى بیشتر حکومت کند در حالى که بسیار مریض است و معلوم نیست کى سلامتى‌اش را به دست مى‌آورد.
از همه غریب‌تر این که آقاى مبارک و حتى دوستانش در دیگر کشورهاى عربى نیز از آن چه در تونس رخ داد عبرت نمى‌گیرند و به همین دلیل دست به حرکت منفعلانه سیاسى مى‌زنند و شبکه فیس بوک، اینترنت و حتى قطع تلفن‌هاى زمینى و همراه را قطع مى‌کنند.
آمدن ارتش مصر به خیابان‌ها شاید خود مهمترین نشانه براى پایان یافتن دوران ریاست جمهورى حسنى مبارک باشد، چرا که به میدان آوردن ارتش براى حفظ بقاى دیکتاتور‌ها و سرکوب انقلاب‌هاى مردمى از میراث پوسیده و له شده گذشته است که دیگر اکنون جواب نمى‌دهد. مضافا بر این که تجربه ثابت کرده سرکوب مخالفان و معترضان انقلابى در خاور دور مثل فیلیپین یا در خاورمیانه ایران زمان شاه یا حتى کشورهاى کمونیستى در تمامى حالت‌ها فقط سقوط آن دولت را حتمى کرده است.
مبارک ارتش مصر را همانند ملت مصر ذلیل کرد، او ارتش وارد کارهاى نامربوط اقتصادى کرد و از آن خواست که در زمینه‌هاى حفارى، ساخت لوازم خانگى مثل چاقو و غیره مشارکت کند یا مرغدارى راه بیندازد؛ در حالى که این ارتش دستاوردهاى بزرگى در طول تاریخ مصر داشته آزادسازى سینا با شرافت و شجاعت و مردانگى نمونه‌اى از آن است، واگذارى چنین کارهایى پستى به ارتش به هیچ وجه در شان آن نیست.
تظاهراتى که اکنون در خیابان‌هاى کشورهاى عربى شاهدیم در حقیقت تظاهرات جوانان مصرى است و هیچ ارتباطى با احزاب اپوزسیون که بقایاى دوران “جنگ سرد” محسوب مى‌شوند و وابسته به گذشته هستند و ادبیات و فعالیت‌هاى منقرض شده‌اى دارند، ندارد، از این رو نقش بیشتر احزاب چه قانونى و چه غیر قانونى هم در تونس و هم در مصر به غیر از برخى استثناها شکننده بوده است.
نظام مصر مرتکب خطاهاى بسیارى شد و خدا را شکر که این خطاها را مرتکب شد چرا که بیش از پیش آبروى خود را برد. بدترین آنها تحقیر ملت و تلقین این فکر که از تحرک و هر گونه اعتراضى عاجزید، بود. این نظام با همین دیدگاه بساط قلع و قمع را در کشور گستراند. دوم این که احزاب سیاسى را خار و خفیف کرد و اصرار کرد تا مثلا در انتخابات اخیر آنها را به بدترین شکل ممکن تحقیر کند. در حالى که معلوم نیست اگر مثلا اخوان المسلمین یک‌صد کرسى و حزب وفد نصف آن را در مجلس ملى به دست مى‌آورد، چه اتفاقى مى‌افتاد؟ نظام چه چیزى را از دست مى‌داد اگر مثلا ۱۰ کرسى به ایمن نور تعلق مى‌گرفت یا یکى از رهبران اپوزسیون یک کرسى به دست مى‌آورد؟ زیان‌هاى سیاسى بار دیگر چشمان حاکم را کور کرد و فقط به بزرگ شدن شکم‌هاى فاسدشان پرداختند.
خانم هیلارى کلینتون، وزیر امور خارجه ایالات متحده امریکا در حالى که همه رهبران عرب در تماس دائم با حکومت عربستان هستند تا در آن کشور جایى براى خود بیابند و به جمع حاکمان مخلوع بپیوندند، پیامى روشن و صریح به مبارک داد، او گفت: «لازم است حکومت مصر بداند که برخورد خشن جلوى اعتراض‌ها را نمى‌گیرد و لازم است که اصلاحات سیاسى ریشه‌اى در کشور به وجود آید. امیدواریم که آقاى رئیس‌جمهور مبارک این موضوع را به خوبى درک کند.» یکى دیگر از مقامات امریکایى نیز گفت: «اگر حکومت بخواهد تظاهرات پرشور ملت مصر را سرکوب کند بداند که ایالات متحده در سیاست‌هاى کمک‌هاى نظامى‌اش به این کشور تجدید نظر خواهد کرد.»
امریکا هزینه‌هاى سنگینى را بابت اعمال سیاست تغییر نظام به زور در عراق و افغانستان داده و نمى‌خواهد از دیکتاتورى‌‌هایى که تحت سایه فساد و اعمال منع آمد و شد اقدام به قلع و قمع انقلاب‌ها مى‌کنند، حمایت کند.
مصر در حال حاضر در جایى ایستاده که مى‌خواهد هر طور شدى هویت و اراده خود را احیا کند و نقش رهبرى خود را هم در بعد عربى و هم در بعد جهانى گسترش دهد، یعنى همان نقشى که نظام کنونى براى حفظ مصالح نیروهاى منطقه‌اى دشمن قربانى کرد، ملت مصر مى‌خواهد در برابر فساد و عملیات حکومت‌هاى موروثى بایستد.
از این که ژنرال سامى عنان، رئیس ستاد ارتش مصر سفر رسمى به واشنگتن انجام داد و فورا بازگشت، بسیار نگرانیم، او نگهبان عملیات امیدوارانه تغییر است تا نتایج اصلاحى آن به ثمر بنشیند و کشور نیز از فروپاشى‌اى که در آن به سر مى‌برد، نجات یابد.
تجربه‌هاى دیگر کشورهاى جهان به ما یاد داده که با سرریز کردن پول‌هاى خارجى بورس‌هاى داخلى از بین مى‌روند و ارزش پول‌هاى رایج کشورها نیز به اندازه‌اى سقوط مى‌کنند که امنیت روساى جمهور آن کشورها را هم از بین مى‌برند. در روزهاى اخیر بازارهاى بورس مصر به دلیل آن که موسسه‌هاى مالى غربى براى فرار از ورشکستگى در سرمایه‌گذارشان در مصر پول‌هاى خود را خارج کردند، نزدیک به ۷۰ میلیارد پوند مصرى خسارت دید، ولى با این حال این ایمان وحود دارد که انقلاب مردمى مصر به نتیجه برسد و نظام دیکتاتورى حاکم بر این کشور سرنگون شود.
نمى‌دانم حسنى مبارک اگر بخواهد از کاخ به شدت حفاظت شده‌اش در شرم الشیخ خارج شود، کجا خواهد رفت؟ آیا به فرزندانش در لندن خواهد پیوست یا به عربستان سعودى خواهد رفت یا به کشورى دیگر در آن سوى دریاى سرخ؟ نمى‌توانیم به این پرسش‌ها جواب مطمئنى بدهیم، اما این را مى‌دانیم هواپیماى او به اندازه‌اى از فرارى‌هاى فاسد نظام‌اش پر خواهد بود که همانند رئیس جمهورى تونس حتى شاید جایى براى خودش در آن نیابد.
ملت مصر همانند ملت تونس ما را شوکه کرد و پاسخ پرسشى که مى‌تواند ما را بیشتر شوکه کند این است که آیا ارتش مصر نیز همانند ارتش تونس در کنار مردم خواهد ایستاد و کمک خواهد کرد تا تاریخ جدیدى در مصر شکل بگیرد؟ این سئوال را از احمد ابوالغیط، وزیر امور خارجه که در عرصه دیپلماسى استخوان شکسته یا از آقاى احمد نظیف که صاحب سیاست‌هاى اقتصادى منحصر به فردى است که توانسته گرسنگى مردم مصر را افزایش دهد، مى‌پرسیم همان طور که از هنرمند نظام عادل امام، نیز مى‌خواهیم که او هم به این سئوال پاسخ دهد قبل از آن که با هواپیماى مبارک او هم از کشور بگریزد تا سرورش را در راه سفر به جده تنها نگذارد و اسباب خوشحالى خاطرش را همچنان فراهم کند.
منبع: دیپلماسی ایرانی / مترجم: سید على موسوى خلخالى



محمود عباس هم از دیکتاتور مصر حمایت کرد

پیام پادشاه عربستان به حسنی مبارک: این فتنه‌انگیزی‌ها قابل تحمل نیست

محمود عباس، رئیس تشکیلات خودگردان فلسطینی، و ملک عبدالله، پادشاه عربستان، در تماس‌های تلفنی جداگانه با حسنی مبارک، رئیس جمهور مصر، از وی حمایت کردند.
شبکه العربیه عصر امروز گزارش داد که محمود عباس رئیس تشکیلات خودگردان فلسطین ضمن تماس تلفنی با حسنی مبارک، حمایت خود از وی را اعلام کرده است.
برخی منابع خبری عربی هم گزارش دادند که ملک عبدالله بن عبدالعزیز، شاه عربستان، در تماسی تلفنی با حسنی مبارک، همبستگی خود با دولت مصر را اعلام کرده است.
شاه عربستان که پس از فرار دیکتاتور تونس، به وی پناه داده بود، اکنون هم حمایت خود از رئیس‌جمهور مصر را نیز اعلام کرده و معترضان به دیکتاتور مصر را کسانی خوانده که امنیت و ثبات این کشور را به مخاطره می‌اندازند.
جالب اینجاست که خبرگزاری فارس در ادامه این خبر نوشته است: وی در این تماس تلفنی که امروز انجام شد، گفت که انسان نمی‌تواند تحمل کند که کسانی با نام آزادی بیان بازی می‌کنند و کینه و کدورت‌های خود را برای تخریب و ترساندن مردم و تلاش برای فتنه‌انگیزی در این کشور به کار می‌گیرند.



نتیجه اعتراضات مردمی در الجزایر: اعلام آمادگی نخست‌وزیر برای کناره‌گیری

به دنبال اعتراضات مردمی در الجزایر، منابع دولتی این کشور از ایجاد تغییرات در ساختار دولت در آینده نزدیک خبر دادند و اعلام کردند: قرار است طی ساعت‌ها یا روزهای آینده شاهد انجام تغییراتی در دولت باشیم.
به گزارش ایسنا، این منابع در ادامه افزودند: این اقدامات به دنبال اعتراضات مردمی در الجزایر طی روزهای گذشته و پیامدهای ناشی از آن و همچنین آرام کردن مردم صورت می‌گیرد.
منابع دولتی الجزایر همچنین تاکید کردند: احمد اویحیی نخست وزیر الجزایر آماده کناره‌گیری از پست خود است. در حال حاضر رایزنی‌ها در خصوص اسامی نامزدهای بدست گرفتن پست نخست وزیر صورت می‌گیرد.
آنها در ادامه افزودند: در راس این افراد یوسف یوسفی وزیر انرژی و معادن قرار دارد.
اویحیی برخلاف دیگر نخست وزیر‌های دولت‌های الجزیر سه دوره پست نخست وزیری را در این کشور به دست گرفت.
اعتراضات مردمی اخیر الجزایر به مثابه شکست سیاست‌های دولت به شمار می آید.
منابع دولتی الجزایر اعلام کردند که قرار است تغییراتی در شرایط وزرایی که بیش از ۱۰ سال در پست خود حضور دارند صورت پذیرد.
البته طی سال‌های گذشته تغییراتی در دولت الجزایر صورت گرفته اما این اقدامات به صورت اساسی و ریشه‌ای نبوده است.


تشدید فشار‌ها بر زندانیان سیاسی زندان رجایی شهر کرج

خبرگزاری هرانا - با تشکیل بند امنیتی در زندان رجایی شهر کرج و قطع کلیهٔ تماس‌ها، فشار‌ها و محدودیت‌ها بر زندانیان سیاسی محبوس در این زندان افزایش یافته است.
بنا به اطلاع گزارشگران خبرگزاری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران "هرانا"، در همین راستا کلیه ملاقات‌های حضوری و شرعی زندانیان سیاسی قطع شده و تنها ملاقات کابینی و در روزهای پنج شنبه آن هم با حضور یک نگهبان جهت شنود کلیهٔ گفتگو‌ها، امکان پذیر است.
این روند تاجایی ست که حق رفتن به بهداری، از زندانیان بیمار نیز، سلب شده است.
مهدی محمدیان، علیرضا کرمی خیرآبادی و منصور رادپور سه تن از زندانیان محبوس در سالن ۱۲ بند ۴، هستند که وضعیت جسمی ایشان در معرض خطر جدی دارد، اما با این حال از انتقال ایشان به بهداری زندان ممانعت به عمل می آید.
زندانیان در اعتراض به وضعیت وخیم جسمی هم بندانشان اقدام به کوبیدن درب بند نمودند اما زندانبانان با بیان اینکه "به ما نیز اینگونه دستور داده‌اند" از زیر بار مسئولیت شانه خالی کردند.
گزارش‌های هرانا حاکی از آن است که ظهر امروز، شنبه، علی محمدی، معاون زندان رجایی شهر کرج نیز در پی اعتراض زندانیان سیاسی به اعمال محدودیت ها، به ایشان گفته است که "ما هیچ گونه اختیاری در این باره از خود نداشته و بایستی از مقامات بالا دستور بیاید!"
از دهه ۶۰ تاکنون در زندان رجایی شهر، بندی ویژه ی زندانیان سیاسی وجود نداشته و ایشان در کنار زندانیان عادی نگهداری می‌شدند.
بدیهی ست که این اقدام در راستای اصل تفکیک جرایم و رفاه زندانیان سیاسی صورت نپذیرفته؛ که با هدف ایجاد محدودیت و اعمال فشار بر ایشان بوده است.
علاوه بر موارد فوق در حالی که بیش از ۶۰ زندانی در سالن ۱۲ بند ۴، محبوس‌اند، این سالن تنها دارای یک سرویس بهداشتی ست.



با اعدام زهرا بهرامی، هلند مناسباتش با دولت ایران را به تعلیق درآورد

خبرگزاری هرانا - در پی اعدام زهرا بهرامی یک هلندی ایرانی تبار توسط حکومت اسلامی ایران، دولت هلند مناسبات سیاسی خود را با جمهوری اسلامی ایران به حال تعلیق درآورد.
به گزارش خبرگزاری فرانسه، سخنگوی وزارت خارجه هلند با بیان اینکه وزیر خارجه این کشور از شنیدن خبر اعدام این زن ایرانی هلندی شوکه شده است، گفت، دولت هلند تصمیم گرفت از امروز تمام تماس‌های دیپلماتیک با رژیم تهران را معلق کند.
این سخنگوی هلندی افزود، فقط یک رژیم بربر می‌تواند به چنین اقدام هولناکی دست بزند.
به گفتۀ دادستانی تهران زهرا بهرامی شهروند هلندی ایرانی تبار امروز صبح شنبه در ایران اعدام شد. زهرا بهرامی در تظاهرات ششم دی ماه ۱۳۸۸ در اعتراض به نتیجۀ رسمی دهمین انتخابات ریاست جمهوری ایران دستگیر شده بود.
پس از دستگیری قوۀ قضاییه جمهوری اسلامی او را به قاچاق مواد مخدر متهم کرد و مدعی شد که در بازرسی از منزل وی ۴۵۰ گرم کوکائین و ۴۲۰ گرم تریاک به دست آمده است. پنج روز پیش وزارت امور خارجۀ ایران با تکرار همین ادعا دخالت‌های کشورهای اروپایی برای نجات جان زهرا بهرامی را مورد سرزنش قرار داده و گفته بود که رسیدگی به پروندۀ اتهامی خانم زهرا بهرامی ادامه دارد.
دختر زهرا بهرامی و وکیل مدافع وی گفته بودند که قوۀ قضاییه جمهوری اسلامی زهرا بهرامی را به عضویت در سازمان «انجمن پادشاهی» نیز متهم کرده است.
اعدام ناگهانی زهرا بهرامی همزمان است با اعتراض اتحادیۀ اروپا به اعدام‌های گسترده در جمهوری اسلامی ایران. پنجشنبۀ گذشته خانم کا‌ترین آشتون نمایندۀ سیاست خارجی اتحادیه اروپا با ابراز نگرانی از آهنگ پرشتاب اعدام‌ها در ایران خواستار لغو کلیه احکام صادر شدۀ اعدام در جمهوری اسلامی شد و از مقامات این کشور خواست که اجرای مجازات اعدام را به حال تعلیق درآورد. از اول ژانویه تاکنون ۶۶ نفر، یعنی به طور متوسط دو نفر در روز، در ایران اعدام شده‌اند.
دولت هلند امروز سفیر جمهوری اسلامی ایران را در آمستردام احضار کرد و خواستار توضیحات لازم در مورد اعدام خانم زهرا بهرامی شد.
در پنجم ژانویه گذشته هلند و اتحادیۀ اروپا ضمن ابراز نگرانی از سرنوشت خانم زهرا بهرامی خواستار توضیحات مقامات جمهوری اسلامی در مورد وضعیت وی شده بودند. در پاسخ، سخنگوی وزارت امور خارجۀ جمهوری اسلامی ایران، رامین مهمانپرست کشورهای اروپایی را متهم به دخالت در امور داخلی ایران کرده بود.


وضعیت کارخانجات مصالح سازی، بحرانی است

خبرگزاری هرانا -  به دلیل رکود صنایع ساختمانی و عمرانی بسیاری از کارخانه‌های سازنده مصالح ساختمانی از هم اکنون در پرداخت مطالبات خود دچار مشکل هستند.
اسماعیل حق پرستی در گفت‌وگو با ایلنا گفت‌: در صورتی که این مشکل ادامه یابد کارگران در پایان سال برای وصول حقوق و عیدی و پاداش شب عید با مشکلاتی مواجه خواهند بود.
به گفته این فعال کارگری، بحران کنونی نتیجه به طول انجامیدن رکود فعالیت کارگاه‌های ساختمانی و عمرانی است.
حق پرستی تاکید کرد: درحال حاضر بیشتر کارخانجات مصالح‌سازی سیمان، شن و ماسه، ‌ایزوگام، سنگ و کاشی دچار مشکل فروش محصولات هستند.
وی گفت: انبارهای این واحدهای تولیدی از مصالح پر است اما به دلیل رکود فعالیت ساختمانی کسی خریدار آن نیست.