جعفر کاظمی و محمدعلی حاجآقايی اعدام شدند
اعدام جعفر کاظمی و محمدعلی حاج آقايی، دو زندانی سياسی بعد از انتخابات، کمپين بين المللی حقوق بشر
خبرگزاری جمهوری اسلامی ايران امروز صبح خبر از اعدام دو زندانی سياسی به نام های جعفر کاظمی و محمدعلی حاج آقايی داد. يکی از شواهدی که توسط مقامات قوه قضاييه برای اعدام اين دو تن اعلام شده ارسال عکس و فيلم ويديويی از تظاهرات بعد از انتخابات به خارج از کشور و به سازمان مجاهدين خلق بوده است.همسر جعفر کاظمی دقايقی پيش به کمپين بين المللی حقوق بشر در ايران گفت هنگامی که چندساعت پيش برای ملاقات همسرش به زندان اوين مراجعه کرد به او گفتند صبح امروز او اعدام شده است. او به کمپين گفت: « همسرم را بدون اينکه به ماو وکيلش اعلام کنند اعدام کردند. سه شنبه هفته گذشته همسرم را بر می دارند می برند وازشان می خواهند که مصاحبه بدهد. بازجو به او می گويد که مصاحبه بکنی يا نکنی کمتر از يک هفته اعدامت می کنی. همسرم با مصاحبه موافقت نمی کند و از آنجا می برند او را به اجرای احکام و طناب دار را گردنش می اندازند اما بعد منصرف می شوند و برمی گردانند او. ظاهرا يک معجزه محسوب می شده است.»
پايگاه اطلاع رسانی دادستانی اين دو تن را عضو يک شبکه فعال سازمان مجاهدين خلق در ايران دانسته است. اگر چه همسر جعفر کاظمی به کمپين بين المللی حقوق بشر در ايران گفت که وی عضو اين سازمان نبوده است و بعد از انتخابات مانند بسياری از شهروندان ديگر به ارسال عکس و ويديو از تظاهرات پرداخته است. دادستانی تهران مدعی شده است که افراد ياد شده با آنچه « سرپل ارتباطی خود در کشور انگليس» گفته شده در رابطه بوده اند.
اين بيانيه همچنين در مورد جعفر کاظمی می گويد: « محکوم عليه جعفر کاظمی نيز ضمن برقراری ارتباط با سرشبکه منافقين در داخل کشور، اقداماتی از جمله جذب و جمعآوری کمک مالی و فعاليت تبليغی به نفع گروهک مذکور داشته است و فرزندش را نيز به کشور عراق برده است. کاظمی در اعترافات خود الصاق عکسهايی در رابطه با حمايت از عوامل گروهک تروريستی منافقين، فيلمبرداری و عکسبرداری از تجمعات خيابان انقلاب و ميدان آزادی به همراه يکی ديگر از همدستان خود و مصاحبه با خانوادههای برخی فريب خوردگان گروهک نفاق در اردوگاه اشرف را نيز پذيرفته بود.
همسر اين زندانی سياسی افزود: « چهار صبح اعدامش کردند. چون صبح زود اين کار را انجام می دهند. هيچ مدرکی نداشتند و فقط به خاطر چند تا عکس و يا ويديويی که از تجمعات بعد از انتخابات گرفتند وفرستادند. آيا اين حکمش اعدام است؟ طبق خود قانون اساسی … خودشان کسی که تبليغ عليه نظامی می کند حکمش شش تا يک سال زندان است. حالا ببينيد اينها چه احکامی را صادر می کنند. ولی خدا بزرگ است و آن بالای سر است و تقاص من وبچه هايم را از اينها خواهد گرفت»
دربيانيه دادستانی تهران آمده است: « حاج آقايی بنا به اعترافات خود پيش از اين سابقهی تردد به پايگاه گروهک نفاق در خاک عراق موسوم به اشرف را داشته و ضمن چندين ماه اقامت در آنجا، يک نوبت مبلغ سه هزار دلار از منافقين دريافت و دوره های آموزشی را نيز سپری کرده بود. وی همچنين در اعترافات خود فعاليتهايی در کمک به منافقين شامل الصاق پيام سرکرده اين گروهک در تابلو اعلانات يکی از مساجد و فيلمبرداری از شعارنويسی روی ديوارها در تبليغ منافقين را پذيرفته بود. نامبرده که در سال ۱۳۶۲ نيز سابقه دستگيری به اتهام کمک مالی به منافقين و پخش روزنامه گروهک ياد شده را دارد ، همچنين طی چندين نوبت مسافرت به عراق و پايگاه منافقين حتی قصد اقامت در اردوگاه آنان را داشته که به علت داشتن سن بالا مورد پذيرش قرار نمی گيرد.»
همسر جعفر کاظمی: بدون اينکه به من و وکيلش بگويند او را اعدام کردند، کمپين بين المللی حقوق بشر
رودابه اکبری، همسر جعفر کاظمی دقايقی پيش به کمپين بين المللی حقوق بشر در ايران گفت هنگامی که چندساعت پيش برای ملاقات همسرش به زندان اوين مراجعه کرد به او گفتند صبح امروز او اعدام شده است. او به کمپين گفت: « همسرم را بدون اينکه به ما و وکيلش اعلام کنند اعدام کردند. سه شنبه هفته گذشته همسرم را بر می دارند می برند و از او می خواهند که مصاحبه بدهد. بازجو به او می گويد که مصاحبه بکنی يا نکنی کمتر از يک هفته اعدامت می کنيم. همسرم با مصاحبه موافقت نمی کند و از آنجا می برند او را به اجرای احکام و طناب دار را گردنش می اندازند اما بعد منصرف می شوند و برمی گردانند او را. ظاهرا يک معجزه محسوب می شده است.»همسر اين زندانی سياسی به کمپين گفت: امروز صبح برای ملاقات رفتيم کارت هم پر کرديم برگشتنداما به ما گفتند که اعدامش کردند. گفتند به شما زنگ می زنيم اگر بخواهيم جنازه را تحويل بدهيم. برويد راحت باشيد ديگر کار تمام شده است. البته اگر بخواهند جنازه را تحويل بدهند. چون در مورد آقای صارمی هم جنازه را برده بودند دفن کرده بودند. احتمال خيلی زياد دارد که در مورد همسرم هم بخواهند همين رفتار را بکنند»
رودابه اکبری درحالی که گريه امانش نمی داد ادامه داد: « فقط خواهشا به دنيا بگوييد که اينها چه جنايت کارهايی هستند و چه جانيانی هستند. بگذاريد دنيا بداند که چقدر می خواهد صبر کند؟ تا کی می خواهد بيانيه بدهيد و مماشات کنيدبا اين…؟ می شنويد صدام رو؟»
همسر اين زندانی سياسی افزود: « چهار صبح اعدامش کردند. چون صبح زود اين کار را انجام می دهند. هيچ مدرکی نداشتند و فقط به خاطر چند تا عکس و يا ويديويی که از تجمعات بعد از انتخابات گرفتند وفرستادند. آيا اين حکمش اعدام است؟ طبق خود قانون اساسی … خودشان کسی که تبليغ عليه نظامی می کند حکمش شش تا يک سال زندان است. حالا ببينيد اينها چه احکامی را صادر می کنند. ولی خدا بزرگ است و آن بالای سر است و تقاص من وبچه هايم را از اينها خواهد گرفت»
وی درخصوص پيگيری های اخير خود نيز به کمپين گفت: «من خودم روز شنبه رفتم دادستانی برای تقاضای ملاقات گفتند دادستان گفته اين خانم را اصلا راه ندهيد اينجا ما هيچ کاری با ايشان نداريم و هيچ نامه ای از وی نمی گيريم. تازه باز هم تهديد می کنند و می گويند چرا مصاحبه می کنی. وقتی اينها هيچ گوش شنوايی نداشتند من نبايد می گفتم چه دارد برسر ما می آيد؟»
احمدی نژاد: مصوبات اخير مجمع تشخيص مصلحت تغيير آشکار و غيرقانونی قانون اساسی است، ايرنا
تهران- رييس جمهوری در نامهای خطاب به نمايندگان مجلس شورای اسلامی با اشاره به روند تصويب لايحه برنامه پنجم توسعه در مجلس از تغيير غيرقانونی و آشکار قانون اساسی و مخدوش شدن اختيارات مصرح دولت در مصوبات اخير مجمع تشخيص مصلحت نظام انتقاد کرد.به گزارش روز دوشنبه خبرنگار سياسی ايرنا، محمود احمدی نژاد در اين نامه که نسخه ای از آن از سوی دفتر معاونت پارلمانی رييس جمهوری در اختيار ايرنا قرار گرفت از عملکرد مديريت مجلس شورای اسلامی در فرايند بررسی و تصويب اين لايحه برخلاف رهنمودهای راهگشای مقام معظم رهبری و حتی در مواردی با بیتوجهی به آئين نامه داخلی مجلس و بر خلاف نص صريح قانون اساسی بر لغو اختيارات قانونی قوه مجريه ابراز تاسف کرد.
رييس قوه مجريه در عين حال که از تلاش ارزشمند نمايندگان مجلس در تصويب برنامه پنجم صميمانه تقدير کرده است ، در ادامه با اشاره به اصرار مجلس در زمينه دخالت در اموری مانند انتخاب و نصب و عزل مقامات اجرايی و اداره اموال دولتی افزود: بعد از اعلام مغايرت مصوبه يادشده با قانون اساسی و ارجاع موضوع به مجمع تشخيص مصلحت نظام، مديريت مجمع نيز برخلاف وظايف قانونی و حتی آييننامه داخلی آن مجمع تلاش کرد اختيارات مصرح قوه مجريه را مخدوش کند.
رييس جمهوری تصريح کرد: تلاش مديريت مجمع و برخی اعضای آن به ويژه رييس محترم مجلس و متاسفانه همراهی رئيس محترم قوه قضائيه در دخالت دادن مديريت مجلس و قوه قضائيه در اموری مانند تصميمگيریهای صندوق توسعه ملی و عزل و نصب رييس کل بانک مرکزی يک بدعت آشکار و متضمن تغيير قانون اساسی و مخدوشکردن روند مديريت کشور است.
** مجلس در حدود مقرر در قانون اساسی می تواند قانون وضع کند
احمدی نژاد با يادآوری محدوده اختيارات قانونگذاری مجلس به موجب اصل ۷۱ قانون اساسی بر اين که مجلس شورای اسلامی 'در حدود مقرر در قانون اساسی' میتواند 'قانون' وضع کند تاکيد کرد و گفت: بنابراين مجمع تشخيص در مواردی اختيار ورود دارد که مصوبه مجلس در حدود اختيارات و صلاحيت مجلس باشد و شورای نگهبان مفاد مصوبه را مغاير قانون اساسی يا موازين شرع مقدس بداند و در مواردی که مصوبه مجلس اساساً در حدود صلاحيت وی نيست ارجاع مورد به مجمع تشخيص مصلحت موضوعيت ندارد.
وی در ادامه پرسيد: به عنوان مثال آيا ممکن است مجلس اعلام جنگ با کشوری نمايد و مجمع به بهانه مصلحت نظام اين نظر مجلس را تاييد کند؟
رييس قوه مجريه همچنين با اشاره به اين که تفسير قانون اساسی با شورای نگهبان است اين سوال را طرح کرد که آيا مجلس میتواند اصلی از اصول قانون اساسی را تفسير کند و بعد از ايراد شورای نگهبان، مجمع تشخيص صلاحيت مجلس را به تفسير قانون اساسی تسری دهد؟
وی ادامه داد: يا فیالمثل آيا قانون اساسی اجازه میدهد مجلس تصويب آييننامه اجرايی را در صلاحيت خود اعلام کند و بعد از ايراد شورای نگهبان مجمع تشخيص مصلحت نظام، برخلاف اصل ۱۳۸ و ۷۱ قانون اساسی صلاحيت مجلس را به تصويب آييننامه اجرايی گسترش دهد؟
احمدی نژاد خطاب به نمايندگان مجلس با طرح اين سوال که ' آيا میشود مجلس رای صادره از محکمهای را ملغی اعلام نمايد و بعد از ايراد قانون اساسی، مجمع با ترجيحنظر مجلس اختيار قوه قضاييه را به نفع مجلس شورای اسلامی محدود کند؟' از آنان پرسيد که ' آيا با وضع قانون عادی و اتکاء به نظر مجمع تشخيص مصلحت میتوان مقرر کرد در راس وزارتخانهای وزير قرار نگيرد و يا وزيران نيازمند اخذ رای اعتماد از مجلس شورای اسلامی نباشند؟'
وی در ادامه نوشت: آيا ممکن است مجمع به بهانه تشخيص مصلحت مفاد اصل ۸۷ در مورد ضرورت رای اعتماد مجلس به وزراء را به ساير مقامات اجرايی تسری دهد؟ و آيا می شود مجلس يک مقام اجرايی را عزل يا نصب کند و مجمع ، مصوبه مجلس را به بهانه 'مصلحت' تاييد نمايد؟
** مجمع تشخيص مصلحت نمی تواند قانون اساسی را تغيير دهد
رييس قوه مجريه در بخش ديگری از اين نامه با يادآوری مفاد اصل ۱۷۷ قانون اساسی که تغيير اين قانون را نيازمند فرمان رهبری و تشکيل شورای بازنگری و نهايتاً رفراندوم و همهپرسی از مردم دانسته است تاکيد کرد: مجمع تشخيص مصلحت نمیتواند اختيارات خود (موضوع اصل ۱۱۲) را به نحوی اعمال کند که منجر به تغيير قانون اساسی گردد.
وی ادامه داد: کما اينکه تفسير قانون اساسی نيز در انحصار شورای نگهبان است و نه مجلس و نه مجمع تشخيص مصلحت نمیتوانند در مقام قانونگذاری يا اعمال مصلحت به تفسير قانون اساسی مبادرت ورزند.
احمدی نژاد همچنين با اشاره به اين براساس اصل ۱۱۰ قانون اساسی حل اختلاف و تنظيم روابط قوای سه گانه از اختيارات رهبری است خاطرنشان کرد: مجمع نمیتواند به بهانه رسيدگی به مصلحت در موضوعی که مورد اختلاف دو قوه است و در مراحل قبلی به استحضار مقام معظم رهبری نيز رسيده و رهنمودهای ايشان مورد بیتوجهی مديريت مجلس قرار گرفته است، تغيير قانون اساسی را رقم بزند.
** عده ای برخلاف نصايح دلسوزانه رهبری، برای کشور مشکل ايجاد می کنند
رييس جمهوری در نامه خود خطاب به نمايندگان مردم در مجلس شورای اسلامی تصريح کرد: در شرايطی که مهمترين طرح اقتصادی تاريخ کشور با همراهی قاطبه نمايندگان محترم مردم در مجلس و با آرامش و همراهی مثالزدنی مردم شريف - که يادآور ايثارگریها و امدادهای غيبی دوران دفاع مقدس است - انجام میشود چه مشکلی حادث شده است که در کمال تاسف عدهای با اصرار بر موارد خلاف و بدتر از آن مقابله با نصايح و نظرات دلسوزانه رهبری گرانقدر برای کشور مشکل ايجاد مینمايند.
وی ادامه داد: چه بحرانی در مديريت بانک مرکزی حادث شده است که اين واحد سازمانی دولتی و امور اجرايی آن را میخواهند از قوه مجريه خارج سازند.
احمدی نژاد با يادآوری اين موضوع که مجلس شورای اسلامی در خصوص عزل و پذيرش استعفای رييس کل بانک مرکزی هيچگونه مصوبهای نداشته است خاطرنشان کرد: بنابراين دخالت مجمع در اين خصوص بر خلاف نص صريح قانون اساسی و آئين نامه داخلی مجمع بوده و از مصاديق بارز قانونگذاری محسوب میشود. به علاوه مجمع برای رييسجمهوری حتی حق پيشنهاد اعضای هيات عامل صندوق توسعه - علیرغم اين که در مصوبه مجلس چنين بوده است- را قائل نمیشود.
** مجمع تشخيص بزرگترين مصلحت نظام را زيرپا گذاشت
رييس قوه مجريه اشاره به اين که اصل ۱۱۲ قانون اساسی ناظر و محدود به موارد مصلحت ارجاعی است اين پرسش را مطرح کرد که کدام مصلحت اقتضای دخالت قوای مقننه و قضائيه در عزل و نصبهای مقامات اجرايی را دارد؟ اين چه روشی است که استثناء تبديل به قاعده میشود و مجمع تشخيص که تدبير رهبری کبير انقلاب برای تشخيص مصلحت و ارائه مشورت در رفع معضل ارجاعی در موارد خاص و استثنايی است برخلاف حکمت تشکيل آن ، بزرگترين مصلحت نظام را که همانا التزام به قانون اساسی و اصل قانونگرايی است زير پا میگذارد و اين خود تبديل به چالش برای نظم و مديريت کشور میشود.
وی ادامه داد:آيا مصلحت کشور در تداخل قوا و لوث شدن مسئوليتها و مسلوب الاختيار نمودن منتخب مردم است؟ آيا تجربه تاريخی عدم تمرکز و تداخل مسووليتها - که منجر به فرمان تاريخی امام راحل برای بازنگری در قانون اساسی و رفراندوم شد- تجربه موفقی بوده است که عدهای بخواهند نوع شديدتر آن را بدون رعايت اصول مسلم حقوقی و منطقی و بدون هيچ گونه نظرخواهی از مردم به نام مصلحت به مردم تحميل کنند و بدين ترتيب محصول رای و نظر مردم يعنی ميثاق ملی و دينی (قانون اساسی) را زيرپا گذاشته و مصلحت خواص را بر مصلحت ملت ترجيح دهند؟
** نه رهبری معظم انقلاب و نه مردم انقلابی ايران اجازه تغيير قانون اساسی را به مجمع تشخيص مصلحت ندادهاند
رييس جمهوری تاکيد کرد: نه رهبری معظم انقلاب و نه مردم انقلابی ايران اجازه تغيير قانون اساسی را به مجمع تشخيص مصلحت ندادهاند.
احمدی نژاد در ادامه با اشاره به اصل ۱۱۲ قانون اساسی يادآور شد که ً مجلس در صورتی میتواند مصوبهای را به مجمع ارجاع دهد که علاوه بر رعايت صلاحيت قانونی مجلس، متضمن مصلحت ملزمهای باشد که لااقل عرف آن را تصديق کند.
وی ادامه داد: مجمع نيز در رسيدگی به اين تشخيص مجلس پيش از ورود به بررسی بايد دلايل توجيهی مجلس شورای اسلامی مبنی بر مصلحت بودن را مطالبه کند و از اين طريق صلاحيت خود برای ورود به موضوع را احراز کند.
رييس قوه مجريه تصريح کرد: در مقام رسيدگی نيز روشن است که اصل، رعايت مفاد قانون اساسی و شرع مقدس است . هر مصلحتی که ادعای وجود آن میشود بايد به درجهای از وضوح و روشنی و مقبوليت عرفی باشد که بتواند دست برداشتن از نظر شورای نگهبان به عنوان مرجع قانونی تطبيق و تفسير قانون اساسی را توجيه کند.
وی تاکيد کرد: در مقام تشخيص مصلحت نيز نبايد مرزهای روشن قانون اساسی در نورديده شود و به نام تشخيص مصلحت تغيير قانون اساسی يا تفسير آن انجام شود و يا اينکه خروج از حدود صلاحيتهای قانونی و يا قانونگذاری جديد صورت پذيرد. همه اين اقدامات بايد در حدود مقرر در محدوده قانون اساسی صورت پذيرد.
احمدی نژاد در ادامه اين نامه خطاب به نمايندگان خانه ملت نوشت: قاعدهای که در قالب اصل، با رای مردم ، جزئی از قانون اساسی شده است جز از راه همه پرسی و رفراندوم قابل تغيير نيست.
وی اظهار داشت: به عبارت روشنتر حتی 'مصالح ملزمه' نيز به موجب خود قانون اساسی مستثنی از مفاد قواعد اين قانون شده است و صلاحيت مجمع صرفاً تشخيص مصداق مصلحت است که امری استثنايی بوده و بايد حدود و ثغور و زمان آن نيز مشخص باشد .
رييس جمهوری با تاکيد بر اين که استثناء نمیتواند اصل قاعده را مخدوش کند گفت: متاسفانه رويکرد به نحوی است که گويا با تمسک به مصلحت نظام که در يکی از اصول قانون اساسی آمده است- خارج از حدود صلاحيت قانونی مقرر در همين اصل- میتوان تمامی اصول قانون اساسی را دستخوش تغيير قرار داد. با اين وصف علاوه بر اينکه رفراندوم و همهپرسی و رای مردم به اصل قانون اساسی زير پا گذاشته میشود اصل ۱۷۷ در مورد تشريفات بازنگری در قانون اساسی نيز موضوعيت خود را از دست میدهد. در چنين صورتی آيا نيازی به قانون اساسی باقی میماند؟
** نوار کامل جلسه مجمع و کميسيون مربوط آن منتشر شود /// عده ای نمیخواهند تن به قانون و رای مردم بدهند
احمدی نژاد در ادامه تاکيد کرد: شايسته و ضروری است که نوار کامل جلسه مجمع و کميسيون مربوط آن منتشر شود تا مردم در جريان امور قرار گيرند و ببينند که چگونه عده ای نمیخواهند تن به قانون و رای مردم بدهند و درصددند ديدگاه خود را به نام مصلحت بر مردم تحميل نمايند.
وی گفت: قانون اساسی ميثاق دينی و ملی مردم است و هر سه قوه و نهادهای سياسی مانند مجمع تشخيص بايد فقط در حدود صلاحيتهای تعريفشده در قانون اساسی عمل نمايند و هيچ يک از اصول قانون اساسی نبايد به نحوی مورد استناد و کاربرد قرار گيرد که اصل قانون اساسی و قانون مداری نظام اسلامی را مورد خدشه قرار دهد.
رييس قوه مجريه با بيان اين که قانون اساسی ديواری نيست که از بالای آن بگذرند، بلکه سد مستحکمی است که بايد پشت آن بايستند و به حدود آن پايبند باشند گفت: برخی از اعضای دولتهای قبلی که قبلا برای افزايش اختيارات قوه مجريه تلاش می کردند اکنون هماهنگ با مديريت مجمع و مديريت مجلس در صدد کاهش اختيارات قانونی اين قوه هستند.
اين نامه می افزايد: اکنون که به لطف پروردگار متعال و عنايات حضرت ولیعصر (عج) و ايستادگی ملت و همراهی نمايندگان عزيز مردم و نيز به برکت رهبری فرزانه انقلاب و علیرغم بدخواهی دشمنان و شيطنتهای هر روزه آنان، ايران عزيز در قله قرار دارد و به نحو مطلوب اداره میشود و از جمله طرح هدفمندی يارانهها و مهار تورم و گرانی - با وجود عدم استفاده از بيست درصد منابع صادرات نفت و گاز و فرآوردههای نفتی به دليل تاخير در تصويب اساسنامه صندوق توسعه ملی - در حال اجراست کدام دليل منطقی و کدام توجيه شرعی و قانونی مستند محدودساختن هر روزه دولت از اختيارات قانونی میشود و تکاليف مالايطاق و مسئوليتهای بدون اختيار را با سوء استفاده از قدرت به خادمان ملت تحميل میکنند و هزينه آن را بايد ملت عزيز بپردازند.
احمدی نژاد در ادامه پرسيد: دولتی که در اوج فشارهای خارجی با اتکال به خداوند متعال و پشتيبانی رهبری عزيز و ملت بزرگ و بسياری از نمايندگان محترم عهدهدار اجرای مهمترين برنامههای اقتصادی اجتماعی کشور شده است چرا بايد در داخل نيز هر روز آماج فشارهای غير قانونی و مخرب شود.
** دولت با وجود همه بیمهریها لحظه ای از ادامه خدمتگزاری باز نخواهد ايستاد
رييس جمهوری با اشاره به اين که در دولتهای گذشته معمولا مجالس جهت تامين نظر دولت اصرار به ارجاع مصوبه به مجمع تشخيص مصلحت می کردند و غالبا اين مجمع نيز در راستای تامين نظر دولت مصوبه مجلس را تائيد می کرد افزود: کدام ابزار قانونی برای وصول به اهداف چشمانداز و تحقق برنامههای مهم کشور و سياستهای کلی ابلاغی به اهميت بانک مرکزی و صندوق توسعه ملی است.
وی با طرح اين سوال که ' با چه انگيزهای فرصت خدمتگزاری برای تعالی و عمران و آبادانی کشور از ملت عزيز سلب میشود ' گفت: به خوبی میدانيد که خادمان ملت در دولت با وجود همه بیمهریها و مانعآفرينیها و محدوديتها همچون گذشته لحظه ای از ادامه خدمتگزاری برای پيشرفت و عدالت باز نخواهند ايستاد.
احمدی نژاد در ادامه اين نامه به رهبری عزيز، ملت بزرگ و نمايندگان مردم در مجلس شورای اسلامی اطمينان داد که به عنوان خادم و سرباز کوچک جمهوری اسلامی به سوگند شرعی خود که طبق اصل يکصد و بيست و يکم قانون اساسی جمهوری اسلامی ايران ادا کرده پايبند است و بر اجرای دقيق قانون اصرار دارد.
وی تصريح کرد: سوال اين است که با توجه به مضمون سوگند رييس جمهوری و نمايندگان محترم در برابر قرآن مجيد آيا میتوان تغيير غيرقانونی و آشکار قانون اساسی را پذيرفت.
گل شب بو و هتل عباسی
سالها پیش شبی هتل عباسی اصفهان بودم، به مناسبت کاری و مهمان جایی. نیمه شب نگهبان پیری "دیده باز" میان راهروی هتل نشسته بود و با همه خستگی، چشمهایش تاریک و روشن دالان را می پایید. از دوستی خواستم حکمت ماجرا را بگوید، گفت :این بینوا اینجاست که مبادا مردی یا زنی از اتاقی به اتاق دیگر برود و چنانکه افتد و دانی کاری کنند.
گفتم این قصه جمهوری اسلامی است، نشستن بر چارپایه خونین استبداد دینی و آنگاه پاییدن خلق به چشم ناپاک. نظامی که سرطان دارد و سرما هم خورده است.
ایران ما این روزها که نه، سالهاست، رنج" انسان وار" بودن می برد. انگار که زن و مرد، دختر و پسر تبدیل شده اند به مذکران و مونثان، نران و مادگان.
روابط انسانی پیچیده که می تواند از مرز تن گذر کرده و به کوچه باغ ناب دوست داشتن رسد و به خلاقیت و شور وشادی بیامیزد، گرفتار" محتسب" حکومت است. کجای دنیا می توان از حلقه گیسویی نیاویخت و ساعد سیمینی نگرفت و به عشق راه برد.
روحانیت متعهد به قدرت، ازبالای منبر نماز جمعه "پاییدن" را مدیریت می کند. دوربین مدار بسته پارک ها و چشم بسیجیان در کوه و صحرا ونیروی انتظامی تا عمق مهمانیها، همه جا را رصد می کنند تا صدف تنهایی مردمان را صید کنند.
این است که در نهایت آمار فاجعه بار طلاق برجای مانده، هر هشت ازدواج یک ویرانی.
جنون جنسی با بوق سواره ها برهر عابر پیاده شیون می کند و فهرست واژگان بی عاطفه "مکان"و سوژه و "مورد" و "صحنه" زبان شعر را بر باد داده است.
ریا و دروغ بر ارتباط دوگانه آدمها چنگ می اندازد و خطیبان حکومت، زنان را عفریتگان جهنم تصویر می کنند و مردان را گرگهای هوس. این میانه خود محتسبان تا گردن در گناه فرو رفته اند، دست که باز شود ثمره این سیاهکاری به تجاوز و قتل ختم می شود و پرده که بر افتد نه "تو" مانی و نه "من".
بسا ایرانیان که پای ثابت توریسم جنسی دنیا هستند و با گذرنامه جمهوری اسلامی که گویا اینجاها اعتباری دارد، روندگان قلعه های ممنوعه شدند.
این جنون جنسی نشانه اشک آلود تنهایی است. حاصل فقدان رابطه و حسرت علاقه ای زیبا و آزاد میان زنان و مردان که حکومت در این ربع قرن به هزار شیوه نگذاشت بشود.
هستند کسانی که از چهل سال گذر کردند و متروک ماندند و نه دستی گرفتند و نه بوسه سالانه ای. از آن سو کم نیستند، آنهایی که چنان در این جنون هوس، بی آنکه دوست داشتن را تجربه ای کنند، تاختند که دیگر نمی دانند با که بودند و چه بودند. متلاشی کردن نظام اخلاقی و هویتی جامعه ایران، تنها چیزی است که هیچگاه نمی توان بر زمامداران بخشید. افسوس که درهیاهوی بحران زندگی ایرانی، صدایی هم نمی پرسد "گل شب بو را چه دستی از شاخه چید."1
سنت مبارزه با زندگی
انقلاب اسلامی، همان گونه که زود به پیروزی رسید، دیری نپایید که به انحراف رفت. اولین این خشت های کج، حجاب اجباری بود که چندی بعد گریبان مردها را نیز گرفت؛ محاسن الزامی وآستین بلند و یقه بسته و شلوار پارچه ای و خلع کروات. چگونه می توان انتظار داشت حکومتی که حق انتخاب پوشش نمی دهد، اختیار تعیین سرنوشت دهد. اولین قربانیان اجتماعی انقلاب، زنان بودند و همان لحظه مردان نیز قربانی شدند؛ مرد و زن از هر دو سو به یک چهار راه حادثه می رسند.
قشری گری مذهبی، روشنفکران را به کناری زد و شیوه مبارزه چپ مسلمان و دشمنی اش با میل جنسی، همیار روحانیان تازه رسیده شد.
چپ مبارز در زمان شاه بیش از آنکه با رژیم سلطنتی ستیز کند با خود زندگی مبارزه می کرد، با فدا کردن فردیت و هویت و جنسیت در سازمان. "محسن نجات حسینی" در کتاب عبرت آموز "برفراز خلیج فارس" که سرگذشت مجاهدین خلق اولیه است، شرح می دهد که یکی از همراهان مجاهدش سر بر دیوار می کوبید تا بیداری میلش را به درد بخواباند. گذشت و انقلاب به جنگ رسید و میان نعره های توپ و تانک، رخت و لباس مردمان ایران خاکی و خاکستری شد.
حکومت مذهبی همان روزها هم دست از سر شهر بر نمی داشت. کمیته های انقلاب، هم رابطه مردان و زنان را می جستند و هم خانه های تیمی را. اعدام های دهه شصت و حکایت شرمگین تجاوز پاسداران به دختران باکره مجاهد، روی دیگر ازدحام میل جنسی به بند کشیده ای بود که قاضیان و بازجویان به شکنجه و مرگ آزادش می کردند. در همین روزها دیپلمات های جمهوری اسلامی با زنان بیگانه دست نمی دادند.
حسرت پوشیدن و شنیدن و بوسیدن، خاطره غمناک دهه شصت است برای بسیاری از ایرانیان گذر کرده از جوانی.با درگذشت بنیانگذارهم حکومت با زندگی مردم اعلام آتش بس نکرد. اما نسل تازه، طغیانگر از آب در آمد و جایی باز کرد و عرف زیستن در جمهوری اسلامی را برهم ریخت.
متولدین سالهای شصت با همین سبک پو شش و آرایش و پیرایش، خار چشمی شدند و آینه دقی برای حکومت. تار موهای آویخته و دستان در هم، شکستن امرو نهی نظام بود و اعتراض هر روزه ای راشکل می داد. اینبار زندگی کردن ـ حتی ناخواسته و ندانسته ـ مبارزه با جمهوری اسلامی به شمار می رفت.
نظام اسلامی در این گیرو دار از آزادی اجتماعی استفاده دوگانه ای می کرد. خاتمی که آمد متهم شد به بی بندو باری، موسوی هم به همین اتهام مفتخر است که پسران و دختران خوش چهره و لباس از او حمایت کرده اند و عکسی به یادگار با دست بند سبز انداخته اند.
بااین حال به وقت رای گیری، حتی احمدی نژاد هم غافل از آزادیهای اجتماعی نیست. در همان سال 84 خودش و مشاور امروز بیکاره اش، " مهدی کلهر" قسم و آیه خوردند که به رخت و لباس خلایق کاری ندارند که داشتند.
"خوابگزار اعظم کا بینه" اسفندیار رحیم مشایی نیز این روزها با خیال ریاست جمهوری دوران بعد، از اختیاری بودن حجاب حرف می زند و چه کسی است که نداند آنچه مصطفی تاج زاده از زندان درباره آزادی و حجاب گفته، رنگ صداقت دارد و نه این صدای نفسانی احمدی نژاد.
حکومت شهوت فشرده
ندیده ایم و نشنیده، که حکومتی در دنیا از شهوت فشرده هوادارنش برای سرکوب استفاده کند و به روشی مخفی و زیر پوستی مهاجمانی پرورش دهد که در سرکوب، معترضان را به جرم زیبایی و خوش پوشی و به حسرت نداشته ها و بی تناسبی خود به ضرب باتوم بگیرند و در بازداشتگاهها عقده های انباشته جنسی را برملا کنند.
احمدی نژاد در بی ادبی هایی که نام سخنرانی دارد، بی پروای حاضران، هزل می گوید و این جدای از نویسندگان روزنامه کیهان است که به هواداریش مخالفان را به اسافل اعضا حوالت می دهند.
تاکید بر سرکوب "تارمو" و هشدار خطیبان تازه به صدا و سیما آمده به عذاب و زلزله در پی بد حجابی نیز لطیفه ای شده برای مردم جهان. اما این صورت ما جراست. برداشت قشری از اسلام و نفی لذت و زیبایی با حربه خشونت، کاری است که جمهوری اسلامی به عمد انجام می دهد. درست مانند "خوارج" که سوره یوسف را نمی خواندند و آن را گفته خدا نمی دانستند، این بی لطافتی هر فاجعه ای را شکل می دهد.
دوستی می گفت روزی از پدربزرگش پرسید، گناه چیست و او پاسخ دندان شکنی داده بود که هر چه از آن لذت ببری گناه است.
جمهوری اسلامی در حالت تراکمی و شکننده امروزین با هر چه زندگی و لذت و زیبایی است سر ستیز دارد. لباس شخصی هایی که در بهارو تابستان سال 88 به جان مردم افتادند، دختران را به غضبی می زدند که دیگر نمی شد، نامش را سرکوب نهاد، بدنه جوان و یقه بسته سرکوب، عقده عاشقی نکردن را به باتوم و زبان رکیک جبران می کرد.
جمهوری اسلامی از هر دو سو تلفات گرفته، چه از هواداران و چه معترضان. گرچه نظام می خواهد با آزادی اجتماعی بازی رندانه ای کند اما در عوض نسلی را در پستوی عقب ماندگی و در طبقات فرودست پرورش می دهد که به نام تقوی و پاسداری از ولایت، مهربانی و جوانی نمی کنند و این خشونت انباشته را وحشیانه در برخورد با مردم و اکثریت زندگی خواه جامعه بروز می دهند.
حسین الله کرم از سران و پیشکسوتان لباس شخصی ها، در مصا حبه ای از این تربیت بی مهر نظام و زهد عبوس پرده برمی دارد. الله کرم می گوید که همسرش نامه های عاشقانه او را پاره کرد و نامه های بعدی حسین الله کرم جوان، راز و نیاز با خدا بود و بی صحبتی از عشق.2
این گفته ها خواننده را هراسان می کند و به غم فرو می برد.مدافعان امروز نظام، اگر از دروغگویان هم نباشند، سهمی از مهربانی و مهر ورزی نه دیده اند و نه برده اند. ای کاش نامه های عاشقانه" الله کرم" پاره نمی شد.
پانویس
1- از ترانه سیمین غائم، گل گلدون من
2- مصاحبه حسین الله کرم با روزنامه تهران امروز 21 مهرماه 89
باورکن کسی برایت باقی نمی ماند
یکم: آقای خامنه ای پس از سفر 10 روزه خود به شهر قم اخیرا جلسات تدریس"خارج از فقه" را نیز دوباره آغاز کرده و جدای از سخنرانی های رسمی خود در تشریح حدیث از امامان شیعه، نکاتی را با بسط به شرایط امروز جامعه بیان می کند که جالب توجه است.
او در یکی از این جلسات در شرح دو حدیث از امام جعفر صادق)ع) خطاب به حاضرین پای منبر گفته: "خداى متعال حفظ ميكند آن كسى را كه رفيق خود را حفظ كند." و در ادامه متذکر شده که: "البته حفظ كردن رفيق معناش اين نيست كه انسان از گناه او، از خطاى او دفاع كند؛ كما اينكه در اين كارهاى حزبى و جناحى و خطى و اين چيزها معمول است كه اگر خطائى هم از كسى سر بزند، چون با آنها همجبهه است، همخط است، همحزب است، همگروه است، بايد بايستند پايش دفاع كنند؛ نه، اين مراد نيست؛ اين حفظ او نيست؛ اين در واقع مخذول كردن او، بدبخت كردن اوست."(1)
البته چه خوب که ایشان این نکته را ذکر کرده اما تنها ذکرحدیث از امام شیعیان که کافی نیست، باید اعتقاد هم باشد چون به نظر می رسد بنا بر همین تعبیرو تعابیری این چنین است که بسیاری از چهره های شناخته شده کشور آقای خامنه ای را "نهی از منکر" می کنند. تمام چهره های سیاسی منتقد سیاست های کنونی حاکمیت که ذکر اسامی شان در این مقال مثنوی هفتاد من می شود، اساسا بر همین نکته بخوبی واقفند و از روی دلسوزی از پیش از انتخابات ریاست جمهوری 88 تاکنون از ایشان، حمایت های بی دریغش از محمود احمدی نژاد و رفتار نهادهای زیر مجموعه رهبری انتقاد و اعتراض کرده اند.آنها واقفند که اگر تعریف ایشان را کنند دقیقا به کار "بدبخت کردن" شان مشغول شده اند و بنابراین می خواهند که در راه رضایت خداوند و خلقش حرکت کنند.
آقای خامنه ای همچنین درهمین جلسه به نکته خوب و قابل توجه دیگری هم اشاره کرده و در شرح دومین حدیث نیز متذکر شده که: "در كارهاى مردم ريز نشو، تفتيش نكن، جزئيات را دنبال نكن...اگر بخواهى همينطور ريز بشوى، تفتيش كنى، دنبال كنى، كسى برايت باقى نميماند."
شرح این حدیث از جانب ایشان هم جالب است. واقعا چه کسی در کار چه کسانی تفتیش می کند امروز؟ آیا غیر از این است که گزینه مورد نظر و حمایت ایشان(احمدی نژاد) در انتخابات ریاست جمهوری گذشته با پرونده! و پوشه ها به مناظرات تلویزیونی با کاندیداهای دیگر آمده و از روی اطلاعات غلط داخل همان پوشه که حاصل دست مفتشان نزدیک به ایشان بود بسیاری از چهره های شناخته شده کشور را به انواع مختلف متهم کرد؟ آیا غیر از این است که عده ای مفتش در نهادهای زیرمجموعه رهبری حالا در وزارت، نهاد و سازمان امنیتی-نظامی و حتی روزنامه و خبرگزاری های وابسته، به کار تفتیش زندگی و اعتقادات شهروندان مشغولند و برایشان پرونده سازی می کنند؟
پاسخ این پرسش ها بسیار شفاف است. مورد اول را که مردم حی و حاضر پای تلویزیون ها در زمان انتخابات با چشمان تعجب زده خودشان (با تکیه کلام بگم، بگم) دیدند. در ماه های پس از انتخابات هم گفته های عزیز جعفری (2) و همچنین گفته های مفتشی به نام "سردارمشفق" که تمام استناداتش از طریق شنود اشخاص و اعترافات اجباری برخی افراد در زندان برعلیه برخی شخصیت های اصلاح طلب اخذ شده است پاسخ را صریح تر می دهد.(3) حاصل همین تفتیش ها هم مدام از بلندگوهای مختلف جناح حاکم در حال تکرار شدن است و مردم شاهدش هستند. این شیوه های مفتش مابانه و پرونده سازی ها هم البته فقط شامل حال اصلاح طلبان و منتقدین شرایط فعلی نبوده و نیست بلکه امروز دیگر برای "خودی ها" شان هم پرونده سازی می کنند. شنودشان می کنند و بر همین اساس آنها را تهدید می کنند و می گویند چرا در انظار عمومی سکوت می کنید و از آقای خامنه ای حمایت نمی کنید؟! و بر همین اساس است که دایره "خودی ها" شان هر روز کوچک و کوچتر می شود. و دور نیست آن روزی که کسی دیگر از "خودی ها" باقی نماند. رواج این همه بی اخلاقی که امروز در فضای سیاسی کشور شاهد هستیم حاصل همین تفتیش ها و پرونده سازی هانیست؟
دوم:-آقای خامنه ای از نخستین سخنرانی پس از کودتای انتخاباتی خرداد 88 تاکنون، بی توجه به هشدارها و انتقاد چهره های سیاسی و مذهبی کشور در سخنرانی هایش با حمایت آشکار از محمود احمدی نژاد و دولتش از واژه "دشمن"، "دشمنان"، "خواص"، "خواص مردود شده" و "بی بصیرتها" بارها استفاده کرده و می کند. ایشان هرچند تاکنون نامی از کسی نبرده اما به تلویح معترضان به کودتای انتخاباتی و منتقدین شرایط فعلی حکومت خویش را "بعضی ها" می خواند و آنها را "دشمن و دشمنان"، "خواص مردود شده" و "خواص بی بصیرت" معرفی می کند.
سوم:- سال گذشته دو نشریه همت و موج اندیشه در امتداد یکدیگر (هر دو از طرفداران احمدی نژاد و نظام ولایی) در دو شماره عکس روی جلد و مطالبشان را در یکی به، به اصطلاح "فتنه گران" و "خواص بی بصیرت" و در دیگری به "خواص با بصیرت" اختصاص داده بودند.
روی جلد نشریه همت که به قول گردانندگانش به "فتنه گران" اختصاص داشت با تصویر بزرگی از آیت الله هاشمی رفسنجانی و عکس چهره های بسیاری از بزرگان عرصه سیاسی کشور پرشده و مسئولان این نشریه تیتر "همه یاران هاشمی " را برگزیده بودند. در روی جلد این نشریه عکس آقایان موسوی، کروبی، خاتمی، ناطق نوری، حسن روحانی، هادی خامنه ای، بهزاد نبوی، سیدحسین خمینی، سید حسین موسوی تبریزی، علی لاریجانی، آیت الله جوادی آملی، آیت الله صانعی، آیت الله امینی و حتی واعظ طبسی، امامی کاشانی و... دیده می شد.(4)
نشریه موج اندیشه هم پس از مدتی با انتشار یکی از تصاویر آقای خامنه ای(عکسی که در آن ژستی به مثابه آیت الله خمینی گرفته شده) برای تکمیل کارنیمه تمام نشریه "همت" با تیتر درشت "امت امام خامنه ای" عکس برخی چهره های منتصب از سوی رهبر حکومت مستقر در دولت و سایر نهاد ها را منتشر کرد.(5) سردبیران این نشریه در زمینه این روی جلد پرتره هایی از عزیز جعفری، حسین طائب، حمید رسایی، روح الله حسینیان، حسین شریعتمداری، سعید حدادیان، منصور ارضی، مصباح یزدی، محمد یزدی، مسعود دهنمکی، محمود احمدی نژاد و... را منتشرکرده بودند و گویا حتی به علت کمبود چهره های حامی رهبری، تصاویر کسانی مثل حسین طائب را چند بار در روی جلد گذاشته بودند! هرچند پس از انتشار این دو شماره گفته شد که هر دو نشریه توقیف شده اند و برخی انتقادها از آنها شد اما به هر حال مطالب، تصاویر و تیترها در ذهن آنهایی که این نشریات به دستشان رسیده بود ماند. و البته افراد حاضر در "امت امام خامنه ای" با توجه به سوابق شان در انقلاب و عرصه سیاسی، حتی در منصفانه ترین نگاه هم به هیچ وجه از لحاظ وزن و قد سیاسی قابل مقایسه با افراد حاضر در "همه یاران هاشمی" نبود.
چهارم:- حدود 20 روز پیش خبرگزاری ها، روزنامه ها و سایت های وابسته به حکومت مستقر در خبری با امضای "دانش آموختگان علوم اجتماعی دانشگاه تهران" فهرستی 72 نفره از به اصطلاح یاران آقای خامنه ای با عنوان "خواص با بصیرت" منتشر کردند که اسامی، تقریبا همانی بود که در نشریه "موج اندیشه" پیش از این منشر شده بود با این تفاوت که از همان چهره ها هم جمعی دیگر حذف شده و "خواص با بصیرت" کمتر از پیش شده بودند. (6) همین مساله هم یکی دیگر از جلوه های آن روش مفتش مآبانه و تفتیش در کار دیگران است.
وآخر اینکه:- بنا بر شرح دو حدیثی که خود آقای خامنه ای از امام جعفر صادق(ع) نقل کرده اند قابل پیش بینی است با روشی که ایشان، نهادهای زیرمجموعه رهبری و حامیانشان در پیش گرفته اند جمع "رفیقان" و "خواص با بصیرت" به زودی به چند نفر برسد! اصلا تعجب آورهم نیست فردا روزی در همین رسانه های حکومتی نوشته شود که همه "فتنه گرند" و "بی بصیرت". به عبارتی نتیجه همان شرح حدیث امام شیعیان می شود که اگر به روش های اشتباه خودت ادامه بدهی دیگر "کسی برایت باقی نمی ماند".
پانوشت:
1. دفاع از دوست خطاکار هم حزب، بدبخت کردن اوست، شرح حدیث از سوی آیت الله خامنه ای
2. اتهامات عزیز جعفری به اصلاح طلبان و واکنش ها- اصل اظهارات در فارس نیوز
3. متن کامل گفته های یکی از عوامل اطلاعات سپاه با نام سردار مشفق
4. درباره نشریه همت با روی جلد همه یاران هاشمی
5. تصویر نشریه موج اندیشه با تیتر"امت امام خامنه ای"
6. لیست 72 نفره خواص با بصیرت- فارس نیوز
او در یکی از این جلسات در شرح دو حدیث از امام جعفر صادق)ع) خطاب به حاضرین پای منبر گفته: "خداى متعال حفظ ميكند آن كسى را كه رفيق خود را حفظ كند." و در ادامه متذکر شده که: "البته حفظ كردن رفيق معناش اين نيست كه انسان از گناه او، از خطاى او دفاع كند؛ كما اينكه در اين كارهاى حزبى و جناحى و خطى و اين چيزها معمول است كه اگر خطائى هم از كسى سر بزند، چون با آنها همجبهه است، همخط است، همحزب است، همگروه است، بايد بايستند پايش دفاع كنند؛ نه، اين مراد نيست؛ اين حفظ او نيست؛ اين در واقع مخذول كردن او، بدبخت كردن اوست."(1)
البته چه خوب که ایشان این نکته را ذکر کرده اما تنها ذکرحدیث از امام شیعیان که کافی نیست، باید اعتقاد هم باشد چون به نظر می رسد بنا بر همین تعبیرو تعابیری این چنین است که بسیاری از چهره های شناخته شده کشور آقای خامنه ای را "نهی از منکر" می کنند. تمام چهره های سیاسی منتقد سیاست های کنونی حاکمیت که ذکر اسامی شان در این مقال مثنوی هفتاد من می شود، اساسا بر همین نکته بخوبی واقفند و از روی دلسوزی از پیش از انتخابات ریاست جمهوری 88 تاکنون از ایشان، حمایت های بی دریغش از محمود احمدی نژاد و رفتار نهادهای زیر مجموعه رهبری انتقاد و اعتراض کرده اند.آنها واقفند که اگر تعریف ایشان را کنند دقیقا به کار "بدبخت کردن" شان مشغول شده اند و بنابراین می خواهند که در راه رضایت خداوند و خلقش حرکت کنند.
آقای خامنه ای همچنین درهمین جلسه به نکته خوب و قابل توجه دیگری هم اشاره کرده و در شرح دومین حدیث نیز متذکر شده که: "در كارهاى مردم ريز نشو، تفتيش نكن، جزئيات را دنبال نكن...اگر بخواهى همينطور ريز بشوى، تفتيش كنى، دنبال كنى، كسى برايت باقى نميماند."
شرح این حدیث از جانب ایشان هم جالب است. واقعا چه کسی در کار چه کسانی تفتیش می کند امروز؟ آیا غیر از این است که گزینه مورد نظر و حمایت ایشان(احمدی نژاد) در انتخابات ریاست جمهوری گذشته با پرونده! و پوشه ها به مناظرات تلویزیونی با کاندیداهای دیگر آمده و از روی اطلاعات غلط داخل همان پوشه که حاصل دست مفتشان نزدیک به ایشان بود بسیاری از چهره های شناخته شده کشور را به انواع مختلف متهم کرد؟ آیا غیر از این است که عده ای مفتش در نهادهای زیرمجموعه رهبری حالا در وزارت، نهاد و سازمان امنیتی-نظامی و حتی روزنامه و خبرگزاری های وابسته، به کار تفتیش زندگی و اعتقادات شهروندان مشغولند و برایشان پرونده سازی می کنند؟
پاسخ این پرسش ها بسیار شفاف است. مورد اول را که مردم حی و حاضر پای تلویزیون ها در زمان انتخابات با چشمان تعجب زده خودشان (با تکیه کلام بگم، بگم) دیدند. در ماه های پس از انتخابات هم گفته های عزیز جعفری (2) و همچنین گفته های مفتشی به نام "سردارمشفق" که تمام استناداتش از طریق شنود اشخاص و اعترافات اجباری برخی افراد در زندان برعلیه برخی شخصیت های اصلاح طلب اخذ شده است پاسخ را صریح تر می دهد.(3) حاصل همین تفتیش ها هم مدام از بلندگوهای مختلف جناح حاکم در حال تکرار شدن است و مردم شاهدش هستند. این شیوه های مفتش مابانه و پرونده سازی ها هم البته فقط شامل حال اصلاح طلبان و منتقدین شرایط فعلی نبوده و نیست بلکه امروز دیگر برای "خودی ها" شان هم پرونده سازی می کنند. شنودشان می کنند و بر همین اساس آنها را تهدید می کنند و می گویند چرا در انظار عمومی سکوت می کنید و از آقای خامنه ای حمایت نمی کنید؟! و بر همین اساس است که دایره "خودی ها" شان هر روز کوچک و کوچتر می شود. و دور نیست آن روزی که کسی دیگر از "خودی ها" باقی نماند. رواج این همه بی اخلاقی که امروز در فضای سیاسی کشور شاهد هستیم حاصل همین تفتیش ها و پرونده سازی هانیست؟
دوم:-آقای خامنه ای از نخستین سخنرانی پس از کودتای انتخاباتی خرداد 88 تاکنون، بی توجه به هشدارها و انتقاد چهره های سیاسی و مذهبی کشور در سخنرانی هایش با حمایت آشکار از محمود احمدی نژاد و دولتش از واژه "دشمن"، "دشمنان"، "خواص"، "خواص مردود شده" و "بی بصیرتها" بارها استفاده کرده و می کند. ایشان هرچند تاکنون نامی از کسی نبرده اما به تلویح معترضان به کودتای انتخاباتی و منتقدین شرایط فعلی حکومت خویش را "بعضی ها" می خواند و آنها را "دشمن و دشمنان"، "خواص مردود شده" و "خواص بی بصیرت" معرفی می کند.
سوم:- سال گذشته دو نشریه همت و موج اندیشه در امتداد یکدیگر (هر دو از طرفداران احمدی نژاد و نظام ولایی) در دو شماره عکس روی جلد و مطالبشان را در یکی به، به اصطلاح "فتنه گران" و "خواص بی بصیرت" و در دیگری به "خواص با بصیرت" اختصاص داده بودند.
روی جلد نشریه همت که به قول گردانندگانش به "فتنه گران" اختصاص داشت با تصویر بزرگی از آیت الله هاشمی رفسنجانی و عکس چهره های بسیاری از بزرگان عرصه سیاسی کشور پرشده و مسئولان این نشریه تیتر "همه یاران هاشمی " را برگزیده بودند. در روی جلد این نشریه عکس آقایان موسوی، کروبی، خاتمی، ناطق نوری، حسن روحانی، هادی خامنه ای، بهزاد نبوی، سیدحسین خمینی، سید حسین موسوی تبریزی، علی لاریجانی، آیت الله جوادی آملی، آیت الله صانعی، آیت الله امینی و حتی واعظ طبسی، امامی کاشانی و... دیده می شد.(4)
نشریه موج اندیشه هم پس از مدتی با انتشار یکی از تصاویر آقای خامنه ای(عکسی که در آن ژستی به مثابه آیت الله خمینی گرفته شده) برای تکمیل کارنیمه تمام نشریه "همت" با تیتر درشت "امت امام خامنه ای" عکس برخی چهره های منتصب از سوی رهبر حکومت مستقر در دولت و سایر نهاد ها را منتشر کرد.(5) سردبیران این نشریه در زمینه این روی جلد پرتره هایی از عزیز جعفری، حسین طائب، حمید رسایی، روح الله حسینیان، حسین شریعتمداری، سعید حدادیان، منصور ارضی، مصباح یزدی، محمد یزدی، مسعود دهنمکی، محمود احمدی نژاد و... را منتشرکرده بودند و گویا حتی به علت کمبود چهره های حامی رهبری، تصاویر کسانی مثل حسین طائب را چند بار در روی جلد گذاشته بودند! هرچند پس از انتشار این دو شماره گفته شد که هر دو نشریه توقیف شده اند و برخی انتقادها از آنها شد اما به هر حال مطالب، تصاویر و تیترها در ذهن آنهایی که این نشریات به دستشان رسیده بود ماند. و البته افراد حاضر در "امت امام خامنه ای" با توجه به سوابق شان در انقلاب و عرصه سیاسی، حتی در منصفانه ترین نگاه هم به هیچ وجه از لحاظ وزن و قد سیاسی قابل مقایسه با افراد حاضر در "همه یاران هاشمی" نبود.
چهارم:- حدود 20 روز پیش خبرگزاری ها، روزنامه ها و سایت های وابسته به حکومت مستقر در خبری با امضای "دانش آموختگان علوم اجتماعی دانشگاه تهران" فهرستی 72 نفره از به اصطلاح یاران آقای خامنه ای با عنوان "خواص با بصیرت" منتشر کردند که اسامی، تقریبا همانی بود که در نشریه "موج اندیشه" پیش از این منشر شده بود با این تفاوت که از همان چهره ها هم جمعی دیگر حذف شده و "خواص با بصیرت" کمتر از پیش شده بودند. (6) همین مساله هم یکی دیگر از جلوه های آن روش مفتش مآبانه و تفتیش در کار دیگران است.
وآخر اینکه:- بنا بر شرح دو حدیثی که خود آقای خامنه ای از امام جعفر صادق(ع) نقل کرده اند قابل پیش بینی است با روشی که ایشان، نهادهای زیرمجموعه رهبری و حامیانشان در پیش گرفته اند جمع "رفیقان" و "خواص با بصیرت" به زودی به چند نفر برسد! اصلا تعجب آورهم نیست فردا روزی در همین رسانه های حکومتی نوشته شود که همه "فتنه گرند" و "بی بصیرت". به عبارتی نتیجه همان شرح حدیث امام شیعیان می شود که اگر به روش های اشتباه خودت ادامه بدهی دیگر "کسی برایت باقی نمی ماند".
پانوشت:
1. دفاع از دوست خطاکار هم حزب، بدبخت کردن اوست، شرح حدیث از سوی آیت الله خامنه ای
2. اتهامات عزیز جعفری به اصلاح طلبان و واکنش ها- اصل اظهارات در فارس نیوز
3. متن کامل گفته های یکی از عوامل اطلاعات سپاه با نام سردار مشفق
4. درباره نشریه همت با روی جلد همه یاران هاشمی
5. تصویر نشریه موج اندیشه با تیتر"امت امام خامنه ای"
6. لیست 72 نفره خواص با بصیرت- فارس نیوز
خانم آقا سلطان در مصاحبه با روز:
صحنه قتل ندا بازسازی می شود
هاجر رستمی مطلق، مادر ندا آقا سلطان در سالروز تولد وی در مصاحبه با "روز" اعلام کرد پرونده شکایت خانواده ندا در مرحله تحقیقات در بازپرسی است و خانواده آقاسلطان همچنان پی گیر معرفی و محاکمه قاتل و قاتلان ندا هستند.
ندا آقا سلطان، 30 خرداد سال گذشته بر اثر اصابت گلوله ای جان باخت و به نماد جنبش اعتراضی مردم ایران تبدیل شد. فیلم لحظه جان باختن او در جریان سرکوب اعتراضات مردم ایران، به نوشته "تایم"، به عنوان پربینندهترین لحظه مرگ یک انسان در تاریخ بشریت شد؛ لحظه ای که چشم های بازش در واپسین لحظه زندگی، چشم های جهانیان را به وقایع ایران گشود.
با گذشت بیش از 19 ماه از جان باختن ندا تاکنون دادگاهی برای معرفی و محاکمه قاتل یا قاتلان او تشکیل نشده اما مادر او به "روز" می گوید پرونده شکایت او و خانواده ندا در مرحله بازپرسی و تحقیقات مقدماتی است و پرونده هنوز به دادگاه ارسال نشده.
خانم رستمی مطلق می افزاید: متهم به قتل را احضار کرده اند و تاکنون سه جلسه بازپرسی با حضور سه مظنون به قتل ندا در دادسرای جنایی تشکیل شده که ما و وکیل مان نیز در این جلسات حضور یافتیم و منتظریم که تحقیقات به پایان برسد و پرونده به دادگاه ارسال شود.
سه نفری که خانم رستمی از احضار و حضور آنها در جلسات بازپرسی سخن می گوید از اعضای بسیج هستند که روز جان باختن ندا در محل حادثه حضور داشتند.
عباس کارگر جاوید، مظنون اصلی پرونده، از اعضای بسیج است که مردم او را بلافاصله بعد از اصابت گلوله به ندا، گرفتند و به گفته آرش حجازی، پزشکی که هنگام جان باختن ندا بالای سر او بود، این عضو بسیج فریاد میزد: "نمی خواستم بکشمش".
به فاصله چند هفته، عکس ها و مشخصات عباس کارگر جاوید در اینترنت و در سطح وسیعی منتشر شد و خانواده ندا به عنوان مظنون به قتل دخترشان از او شکایت کردند.
دو فرد دیگر نیز از اعضای بسیج هستند که به همراه عباس کارگر جاوید سوار بر موتور در محل جان باختن ندا حضور داشتند.
مادر ندا آقا سلطان می گوید: "به ما گفته اند باید بازسازی صحنه قتل صورت گیرد و ما منتظریم برای بازسازی صحنه به ما خبر بدهند".
خانم رستمی مطلق سپس تاکید می کند که او و خانواده ندا همچنان پی گیر پرونده شکایت شان هستند و تا معرفی و محاکمه قاتل یا قاتلان ندا، دست از پی گیری نخواهند کشید.
با خانم رستمی مطلق دیروز در حالی مصاحبه می کردم که تازه از بهشت زهرا و سپس امیر آباد (محل جان باختن دخترش) بازگشته بود؛ دیروز دومین سالروز تولد ندا بعد از جان باختن او بود و مادرش به "روز" می گوید: با خانواده و بستگان درجه یک رفتیم بهشت زهرا و یک ساعتی سر مزار ندا نشستیم و بعد من به اتفاق پدر ندا و برادر و خواهرم به امیر آباد رفتیم. جایی که ندا شهید شد، شمع روشن و گل پر پر کردیم. محلی که ندا افتاده بود را بوسیدم و برگشتیم.
مادر ندا سپس می گوید: چند شب پیش مصاحبه ای از آقای آرش حجازی دیدم که او قشنگ ترین اسمی را که می شد برای نگاه ندا و چشمان باز دخترم گذاشت بر زبان اورد. او از "نگاه آهو" سخن گفت و من واقعا به شدت تحت تاثیر قرار گرفتم. ندای من آهوی بی پناهی بود که صیاد بی رحم او را صید کرد. این چند روز مدام گریه کرده و از خدا خواسته ام قاتل دخترم نمیرد و زنده بماند، و به روزی دچار شود که حتی یک پر کاه هم نتواند بلند کند. شما ببینید در مرام ما نیست که حتی وقتی می خواهیم سر حیوانی را ببریم، حیوان ماده باشد بلکه همیشه حیوان نر را قربانی می کنیم اما قاتل ندا اینقدر نامرد بود که یک آهوی بی پناه و سرگردان را انتخاب کرد. از خدا میخواهم همیشه جواب کارش را بدهد؛ نمی دانم با چشمان باز ندای من که به آسمان مانده بود و با نگاه ندای من، چگونه شب ها می خوابد و چگونه می تواند زندگی کند.
از مادر ندا درباره فیلم "یزدان تفنگ ندارد" می پرسم. فیلمی که با مجوز جمهوری اسلامی و توسط بسیج دانشجویی دانشگاه شریف ساخته شده است. دربخشی از این فیلم به سراغ ساکنان امیرآباد تهران رفته و از آنها پرسیده شده که در این محل چه اتفاقی افتاد اما کسی حاضر به گفتن واقعیت جان باختن ندا نشده است.
خانم رستمی این فیلم را ندیده اما می گوید: من به محل شهادت دخترم می روم و مردم و ساکنان آن محله خیلی به ما لطف دارند همیشه با ما همراهی می کنند و دلجویی. به خود من می گویند که به خاطر ترس از جانمان و برای اینکه مشکلات بیشتری پیش نیاید حرفی نمی زنیم اما ندا همیشه در قلب ماست. در اصل میخواهم بگویم مردم حق دارند جلو دوربین حرفی نزنند اما با ما همراه هستند؛ همیشه به خود من می گویند و من واقعا از مردم تشکر میکنم که در تمام این مدت حتی یک لحظه نیز مرا تنها نگذاشتند و پا به پای من آمدند. مردم همیشه از ما حمایت کرده اند و من همین جا از همه آنها تشکر می کنم.
از سناریو سازی تا بازپرسی
پس از کشته شدن ندا، مسئولان نظامی ـ امنیتی جمهوری اسلامی با پردازش سناریوهای مختلف و گاها متناقض، تلاش کردنداز زیر بار مسئولیت مرگ این دختر جوان شانه خالی کنند.
در اولین واکنش ها روزنامه جوان که ارگان سپاه پاسداران است خبرنگار بی بی سی را متهم به اجیر کردن اوباش برای قتل ندا کرد؛ سپس سفیر ایران در مکزیک، عامل قتل ندا را سازمان سیا دانست.
خبرگزاری رسمی جمهوری اسلامی اما مدعی شد که شواهد به دست آمده توسط کارشناسان انتظامی و امنیتی کشور، این فرضیه را تقویت میکند که ندا آقاسلطان اشتباهاً به عنوان خواهر یکی از اعضای مازندرانی سازمان مجاهدین خلق اعدام شده، از سوی تک تیراندازان این گروه هدف قرار گرفته است.
احمد خاتمی، امام جمعه موقت تهران و عضو مجلس خبرگان رهبری هم در خطبه های نماز جمعه گفت: "در اغتشاشات اخیر، یک خانم کشته شد، اوباما برایش اشک تمساح ریخت و غرب معرکه گرفت. هر عاقلی که فیلمش را ببیند متوجه میشود کار خود اغتشاشگران است. بهگونهای که از جایی که ماشین این خانم هم پارک شدهاست عکس گرفتهاند. این خانم در کوچه خلوت بودهاست. در کوچه خلوت که نمیکشند، دستگیر میکنند. معلوم است که اگر کار نظام بود، در خیابان برخورد میکرد."
احمدی مقدم، فرمانده نیروی انتظامی نیز خبر از تحت تعقیب بودن آرش حجازی از سوی پلیس بین الملل داد و گفت که قتل ندا آقا سلطان سناریو است و هیچ ربطی به "اغتشاش های تهران" ندارد.
مهدی کلهر، مشاور محمود احمدی نژاد نیز مدعی شد که ندا جلو دوربین خود را به مردن زد و سپس در ماشین توسط پزشک فراری به انگلیس، یعنی آرش حجازی کشته شد.
عزت الله ضرغامی نیز با ساختگی خواندن فیلم جان باختن ندا مدعی شد: "سفير ونزوئلا تعريف ميکرد که در دور دوم انتخابات اين کشور نيز چنين صحنهاي نظير مرگ آن خانم را در آن کشور به راه انداختند و اين سناريو هم در آنجا پياده شد و ميخواستند بگويند که راي آقاي چاوز هم ساختگي است؛ اما موفق نشدند."
این اظهارات ضد و نقیض تا بدانجا پیش رفت که منجر به ساخته شدن دو فیلم مستند از سوی وزارت اطلاعات در خصوص چگونگی قتل ندا آقاسلطان و پخش این دو مستند از صدا و سیمای جمهوری اسلامی شد. دو فیلمی که در اولی، صحنه قتل ندا، نمایشی و سناریو خوانده وادعا شده: آرش حجازی و پناهی معلم موسیقی و ندا، تیمی فرستاده از سوی خارجی ها بودند و ندا خود روی صورتش خون ریخت که مردم فکر کنند تیر خورده اما بعد از سوار شدن به ماشین ندا به قتل رسیده است. در دومی اما برخلاف فیلم اول، جمهوری اسلامی پذیرفت که ندا کشته شده و فیلم کشته شدن ندا جعلی نبوده و عباس کارگر جاوید هم حضور یافت و در دفاع از خود سخن گفت و در پایان فیلم، تصویری از زنی به نمایش درآمد که ادعا می شد قاتل ندا است.
زنی که مادر ندا پیشتر در مصاحبه با "روز" از قضیه او ابراز بی اطلاعی کرده و گفته بود: "ما از هیچ خانمی شکایت نکرده ایم و تنها کسی که به عنوان مظنون از او شکایت کردیم عباس کارگر جاوید بوده است. یعنی ابتدا شکایت کردیم و خواستار معرفی و محاکمه قاتل و یا قاتلان ندا شدیم و سپس از این آقا هم به عنوان مظنون شکایت کردیم؛ اما از قضیه این خانمی که می گویند خبری نداریم".
با برگزاری جلسات بازپرسی، افکار عمومی در انتظارند تا ببینند با گذشت 19 ماه از کشته شدن ندایی که چشمان بازش در حین مرگ، چشم جهانیان را به وقایع ایران گشود، پرونده شکایت خانواده آقا سلطان به دادگاه ارسال خواهد شد و آیا قاتل و قاتلان او معرفی و محاکمه خواهند شد یا اینکه این پرونده نیز به سرنوشت پرونده های سایر جان باختگان بعد از انتخابات که شکایت های خانواده های آنها مسکوت ماند، دچار خواهد شد؟
روایات متضاد ازجلسه استانبول
خوشحالی رسانه های دولتی از شکست مذاکرات
مذاکرات هسته ای جمهوری اسلامی با نمایندگان گروه 1+5 که اینبار در استانبول ترکیه برگزار شد، با اعلام رسمی "بی نتیجه بودن" از سوی کاترین اشتون، کمیسر عالی سیاست خارجی اتحادیه اروپا پایان یافت و بر خلاف دور گذشته این مذاکرات، تاریخ جدیدی برای ادامه گفت و گو تعیین نشد و آنطور که خبرگزاری فرانسه گزارش داده است بدین ترتیب راه بر افزایش تحریم های اقتصادی و سیاسی بر ایران هموار تر شد.با این حال در داخل کشور وضع به گونه دیگریست و رسانه های دولتی این شکست را نشانه "اقتدار" و "عزت" می دانند.
بر اساس گزارش رسانه های بین المللی نحوه تعامل هیات ایرانی که سعید جلیلی، دبیر شورای عالی امنیت ملی ایران ریاست آنرا برعهده داشت به گونه ای بوده است که کاترین اشتون در پایان دو روز مذاکره آنرا "دلسرد کننده" توصیف کرد؛ عبارتی که رسانه های افراطی از آن به عنوان پیروزی جمهوری اسلامی یاد می کنند.
در همین راستا کیهان با ابراز خشنودی از بی نتیجه بودن مذاکرات، "آینده ای دشوار" برای غرب را پیش بینی کرده و با قدردانی از آنچه که "عزتمندی" هیات ایرانی دانسته، نوشته است: "بن بست جبهه استكبار مقابل ايران از كدام قاعده و فرمول پيروي مي كند؟ مكر، گاه چنان است كه كوه را از جا مي جنباند اما جامعه مؤمن به وعده پروردگار را نه... طرف دعواي ايران، آمريكاست و بقيه كمابيش تماشاگرند. مذاكرات دو روزه در كاخ چراغان اسلامبول هم سرآمد. توافق يا عدم توافق، تفاوت چنداني در نقشه اصلي چالش ايجاد نمي كند. معضلات ابرقدرتي كه چك برگشتي "پايان تاريخ" و عواقب تلخ آن روي دستش باد كرده، نه در كاخ چراغان و نه در هيچ كاخ ديگري حل شدني نيست، كه تازه بحران هاي زنجيره اي به مثابه دهانه آتشفشان سر باز كرده اند. اكنون پرونده انبوهي از بحران هاي نيمه كاره و لاينحل، پيش روي كاخ سفيد گشوده است ولو جامه گول زنك "مذاكره" و "ديپلماسي" بر تن آن بحران ها كرده باشند. بشماريد؛ 1- صلح خاورميانه (فلسطين) 2- پرونده لبنان و سقوط دولت حريري با پيشدستي حزب الله كه بازي دادگاه ترور حريري را از حيّز انتفاع ساقط كرد 3- پرونده عراق 4- جنگ فيل كش افغانستان 5- سمفوني دسته جمعي بي ثباتي از تونس و الجزاير و مصر تا اردن و يمن 6- شاخ شدن عضو آسيايي ناتو (تركيه) در برابر آمريكا و اسرائيل، و برآمدن اسلامگرايان 7-بحران اقتصادي بي درماني كه آبرويي براي آمريكا و انگليس و فرانسه و آلمان نگذاشت".
کیهان سرمقاله خود را با این جمله به پایان برده است:"سال ميلادي جديد، حوادث بسياري در آستين دارد".
همزمان سایت رجانیوز ضمن انتشار گزارش های "اختصاصی" و البته حماسی،
بی نتیجه بودن مذاکرات را برای غرب "فاجعه بار" دانسته و نوشته است: "اگر نمايندگان 1+5 از استانبول با دست خالي به پايتختهاي خود بازگشتند، نمايندگان ايران مانند ژنو3 با غلبه دادن منطق ايراني بر فضاي مذاكراتي و تأكيد بر ادامه مذاكرات با كنار گذاشتن رويكردهاي تقابلي و يافتن زمينههاي مشترك همكاري، طرف مقابل را در موضع انفعال قرار دهند. شايد مرور فضاي مذاكراتي ژنو يك تا استانبول، عمق پيروزي ديپلماتهاي ايران را روشنتر كند. در ژنو يك، درخواست طرف مقابل تعليق فعاليتهاي هستهاي ايران بود، در ژنو 2 درخواست آنها به فريز فعاليتهاي هستهاي ايران در مقابل فريز (توقف) قطعنامههاي شوراي امنيت مطرح شد، در ژنو 3، درخواست 1+5 از نمايندگان ايران اين بود كه گفتوگو در مورد موضوع هستهاي را بپذيرند و در استانبول كار به جايي رسيد كه اشتون تقاضاي مذاكره در مورد تبادل سوخت را مطرح كرد".
رجانیوز در حالی مدعی است که غرب خواستار ادامه مذاکره با ایران شده که در بیانیه رسمی دفتر کاترین اشتون ادامه مذاکره منوط به برداشته شدن هر گونه پیش شرط از سوی جمهوری اسلامی شده است.
بنا به گزارش رویترز، آشتون با ذکر این جمله که "هیچ بحث دیگری برنامه ریزی نشد"، پایان بی ثمر مذاکرات با جمهوری اسلامی را اعلام کرده است.
در همین حال، یک روز پس از اعلام رسمی شکست مذاکرات استانبول، محمود احمدی نژاد که بارها خواستار مذاکره مستقیم با امریکا شده است، در یک تجمع حکومتی در رشت که ایسنا گزارش آنرا داده، ادعای رجانیوز مبنی بر ادمه دار بودن مذاکرات را مطرح کرده و خطاب به کشورهای 1+5 گفته "شما دو راه بیشتر ندارید؛ یکی ادامه راه گذشته است. اما راه دومی که شما در پیش دارید، راه تعامل است. من فکر میکنم طی دو سه جلسه مذاکرات حرفها زده شده و بخش مهمی از حرفها بیان شده است و طرفین به صورت دقیق با دیدگاههای هم آشنا شدهاند. شرایط آماده شده است که اگر طرف مقابل به عدالت و احترام پایبند باشد، در جلسات آینده توافقات خوبی انجام شود".
محمود احمدی نژاد و رسانه های همسو با وی مشخص نکرده اند بر اساس چه مستنداتی از "جلسات بعدی" سخن می گویند.
در کنار تبلیغات حکومتی برای "پیروز" جلوه دادن هیات مذاکره کننده جمهوری اسلامی، شبکه بی.بی.سی در تحلیلی که از منابع غربی به دست آورده از پایان مذاکرات و احتمال افزایش تحریم ها بر ایران خبر داده ست.
بی بی سی می نویسد: "با شکست مذاکرات استانبول، آمریکا و اتحادیه اروپا به فکر افزایش فشارها بر ایران خواهند بود؛ بنابراین می توان انتظار داشت که گسترش تحریم های یک جانبه خود علیه ایران را در دستور کار قرار دهند.آنها از سوی دیگر تلاش تازه ای را آغاز خواهند کرد تا نظر روسیه و چین را برای افزایش تحریم های سازمان ملل علیه ایران جلب کنند.غرب شکست این مذاکرات را فرصتی برای افزایش انزوای بین المللی ایران تلقی خواهد کرد و خواهد کوشید کشورهای بیشتری را به کاهش روابط با ایران تشویق کند".
بر اساس گزارش رسانه های بین المللی نحوه تعامل هیات ایرانی که سعید جلیلی، دبیر شورای عالی امنیت ملی ایران ریاست آنرا برعهده داشت به گونه ای بوده است که کاترین اشتون در پایان دو روز مذاکره آنرا "دلسرد کننده" توصیف کرد؛ عبارتی که رسانه های افراطی از آن به عنوان پیروزی جمهوری اسلامی یاد می کنند.
در همین راستا کیهان با ابراز خشنودی از بی نتیجه بودن مذاکرات، "آینده ای دشوار" برای غرب را پیش بینی کرده و با قدردانی از آنچه که "عزتمندی" هیات ایرانی دانسته، نوشته است: "بن بست جبهه استكبار مقابل ايران از كدام قاعده و فرمول پيروي مي كند؟ مكر، گاه چنان است كه كوه را از جا مي جنباند اما جامعه مؤمن به وعده پروردگار را نه... طرف دعواي ايران، آمريكاست و بقيه كمابيش تماشاگرند. مذاكرات دو روزه در كاخ چراغان اسلامبول هم سرآمد. توافق يا عدم توافق، تفاوت چنداني در نقشه اصلي چالش ايجاد نمي كند. معضلات ابرقدرتي كه چك برگشتي "پايان تاريخ" و عواقب تلخ آن روي دستش باد كرده، نه در كاخ چراغان و نه در هيچ كاخ ديگري حل شدني نيست، كه تازه بحران هاي زنجيره اي به مثابه دهانه آتشفشان سر باز كرده اند. اكنون پرونده انبوهي از بحران هاي نيمه كاره و لاينحل، پيش روي كاخ سفيد گشوده است ولو جامه گول زنك "مذاكره" و "ديپلماسي" بر تن آن بحران ها كرده باشند. بشماريد؛ 1- صلح خاورميانه (فلسطين) 2- پرونده لبنان و سقوط دولت حريري با پيشدستي حزب الله كه بازي دادگاه ترور حريري را از حيّز انتفاع ساقط كرد 3- پرونده عراق 4- جنگ فيل كش افغانستان 5- سمفوني دسته جمعي بي ثباتي از تونس و الجزاير و مصر تا اردن و يمن 6- شاخ شدن عضو آسيايي ناتو (تركيه) در برابر آمريكا و اسرائيل، و برآمدن اسلامگرايان 7-بحران اقتصادي بي درماني كه آبرويي براي آمريكا و انگليس و فرانسه و آلمان نگذاشت".
کیهان سرمقاله خود را با این جمله به پایان برده است:"سال ميلادي جديد، حوادث بسياري در آستين دارد".
همزمان سایت رجانیوز ضمن انتشار گزارش های "اختصاصی" و البته حماسی،
بی نتیجه بودن مذاکرات را برای غرب "فاجعه بار" دانسته و نوشته است: "اگر نمايندگان 1+5 از استانبول با دست خالي به پايتختهاي خود بازگشتند، نمايندگان ايران مانند ژنو3 با غلبه دادن منطق ايراني بر فضاي مذاكراتي و تأكيد بر ادامه مذاكرات با كنار گذاشتن رويكردهاي تقابلي و يافتن زمينههاي مشترك همكاري، طرف مقابل را در موضع انفعال قرار دهند. شايد مرور فضاي مذاكراتي ژنو يك تا استانبول، عمق پيروزي ديپلماتهاي ايران را روشنتر كند. در ژنو يك، درخواست طرف مقابل تعليق فعاليتهاي هستهاي ايران بود، در ژنو 2 درخواست آنها به فريز فعاليتهاي هستهاي ايران در مقابل فريز (توقف) قطعنامههاي شوراي امنيت مطرح شد، در ژنو 3، درخواست 1+5 از نمايندگان ايران اين بود كه گفتوگو در مورد موضوع هستهاي را بپذيرند و در استانبول كار به جايي رسيد كه اشتون تقاضاي مذاكره در مورد تبادل سوخت را مطرح كرد".
رجانیوز در حالی مدعی است که غرب خواستار ادامه مذاکره با ایران شده که در بیانیه رسمی دفتر کاترین اشتون ادامه مذاکره منوط به برداشته شدن هر گونه پیش شرط از سوی جمهوری اسلامی شده است.
بنا به گزارش رویترز، آشتون با ذکر این جمله که "هیچ بحث دیگری برنامه ریزی نشد"، پایان بی ثمر مذاکرات با جمهوری اسلامی را اعلام کرده است.
در همین حال، یک روز پس از اعلام رسمی شکست مذاکرات استانبول، محمود احمدی نژاد که بارها خواستار مذاکره مستقیم با امریکا شده است، در یک تجمع حکومتی در رشت که ایسنا گزارش آنرا داده، ادعای رجانیوز مبنی بر ادمه دار بودن مذاکرات را مطرح کرده و خطاب به کشورهای 1+5 گفته "شما دو راه بیشتر ندارید؛ یکی ادامه راه گذشته است. اما راه دومی که شما در پیش دارید، راه تعامل است. من فکر میکنم طی دو سه جلسه مذاکرات حرفها زده شده و بخش مهمی از حرفها بیان شده است و طرفین به صورت دقیق با دیدگاههای هم آشنا شدهاند. شرایط آماده شده است که اگر طرف مقابل به عدالت و احترام پایبند باشد، در جلسات آینده توافقات خوبی انجام شود".
محمود احمدی نژاد و رسانه های همسو با وی مشخص نکرده اند بر اساس چه مستنداتی از "جلسات بعدی" سخن می گویند.
در کنار تبلیغات حکومتی برای "پیروز" جلوه دادن هیات مذاکره کننده جمهوری اسلامی، شبکه بی.بی.سی در تحلیلی که از منابع غربی به دست آورده از پایان مذاکرات و احتمال افزایش تحریم ها بر ایران خبر داده ست.
بی بی سی می نویسد: "با شکست مذاکرات استانبول، آمریکا و اتحادیه اروپا به فکر افزایش فشارها بر ایران خواهند بود؛ بنابراین می توان انتظار داشت که گسترش تحریم های یک جانبه خود علیه ایران را در دستور کار قرار دهند.آنها از سوی دیگر تلاش تازه ای را آغاز خواهند کرد تا نظر روسیه و چین را برای افزایش تحریم های سازمان ملل علیه ایران جلب کنند.غرب شکست این مذاکرات را فرصتی برای افزایش انزوای بین المللی ایران تلقی خواهد کرد و خواهد کوشید کشورهای بیشتری را به کاهش روابط با ایران تشویق کند".
گزارش لیبراسیون از ویکی لیکس:
ایران، از بزرگ ترین قاچاقچیان مواد مخدر
به گزارش یکی از مدارک افشا شده در ویکی لیکس، ایران یکی از بزرگ ترین کشورهای قاچاق مواد مخدر در جهان است و مسؤولان سپاه پاسداران نیز در این مسأله دست دارند. دی ولت متن چند تلگرام دیپلماتیک آمریکایی را در این باره منتشر کرده است.
در یکی از تلگرام های محرمانه به تاریخ ۱۲ ژوئن ۲۰۰۹ که ازطرف سفارت آمریکا در باکو نوشته شده آمده است که مقادیر کشف شده هروئین از مبدأ ایران در آذربایجان از ۲۰ کیلو در سال ۲۰۰۶ به ۵۹ هزار کیلو در سه ماه اول ۲۰۰۹ رسیده.
در این تلگراف که گزارش های محرمانه مأموران تحقیق سازمان ملل مسؤول در این پرونده نیز در آن گنجانده شده آمده است که آذربایجان یکی از مسیرهای اصلی برای صادرات هروئین [که از تریاک افغانستان ساخته شده] به سوی اروپای غربی به شمار می رود.
دیپلمات های آمریکایی همچنین می افزایند که ایران مهم ترین خریدار تریاک افغانستان و یکی از تولیدکنندگان اصلی هروئین در جهان محسوب می شود.
به نوشته تلگراف دیپلماتیک دیگری به تاریخ ۲۶ سپتامبر ۲۰۰۹، نزدیک به ۹۵ درصد هروئین موجود در آذربایجان از ایران می آید و همین میزان از آذربایجان به سوی بازارهای اروپایی صادر می شود.
در تلگرافی به تاریخ ۱۵ اکتبر ۲۰۰۹ که "محرمانه" طبقه بندی شده، آمده است به گفته خلف خلف اف، وزیر وقت خارجه آذربایجان آمده قاچاق اینگونه مواد مخدر در دست عوامل امنیتی جمهوری اسلامی است.
به گفته آقای خلف اف، زمانی که دولتمردان آذربایجانی اقدام به دستگیری قاچاقچیان ایرانی می کردند و آنها را برای تحمل مجازات شان به ایران می فرستادند، اغلب این افراد خیلی سریع مورد عفو قرار گرفته و آزاد می شدند.
یکی از دیپلمات های آمریکایی از قول این وزیر می گوید: "گاهی افرادی را بازداشت می کردیم که چندی قبل، بازداشت و برای تحمل مجازات شان به ایران فرستاده شده بودند."
دولتمردان افغان به اطلاع همتایان آذری خود رسانده اند که نیروهای امنیتی جمهوری اسلامی با قاچاقچیان مواد مخدر در افغانستان همکاری می کنند.
به نوشته این تلگراف ها، شنودهایی که از سوی آذری ها انجام شده نیز گواه این مسأله است که مسؤولان نیروهای امنیتی جمهوری اسلامی به طور مستقیم در فروش و تبدیل تریاک به هروئین دست دارند.
محمد خزایی، سفیر ایران در سازمان ملل، در ماه سپتامبر تأیید کرد که ۸۹ درصد تولید جهانی تریاک از افغانستان می آید و اینکه "بخش اعظم این تولید از مرزهای ایران می گذرد".
با این حال، محمد خزایی خاطرنشان کرد که تهران میلیاردها دلار برای مبارزه با این قاچاق هزینه کرده است.
منبع: لیبراسیون، ۲۱ ژانویه
در یکی از تلگرام های محرمانه به تاریخ ۱۲ ژوئن ۲۰۰۹ که ازطرف سفارت آمریکا در باکو نوشته شده آمده است که مقادیر کشف شده هروئین از مبدأ ایران در آذربایجان از ۲۰ کیلو در سال ۲۰۰۶ به ۵۹ هزار کیلو در سه ماه اول ۲۰۰۹ رسیده.
در این تلگراف که گزارش های محرمانه مأموران تحقیق سازمان ملل مسؤول در این پرونده نیز در آن گنجانده شده آمده است که آذربایجان یکی از مسیرهای اصلی برای صادرات هروئین [که از تریاک افغانستان ساخته شده] به سوی اروپای غربی به شمار می رود.
دیپلمات های آمریکایی همچنین می افزایند که ایران مهم ترین خریدار تریاک افغانستان و یکی از تولیدکنندگان اصلی هروئین در جهان محسوب می شود.
به نوشته تلگراف دیپلماتیک دیگری به تاریخ ۲۶ سپتامبر ۲۰۰۹، نزدیک به ۹۵ درصد هروئین موجود در آذربایجان از ایران می آید و همین میزان از آذربایجان به سوی بازارهای اروپایی صادر می شود.
در تلگرافی به تاریخ ۱۵ اکتبر ۲۰۰۹ که "محرمانه" طبقه بندی شده، آمده است به گفته خلف خلف اف، وزیر وقت خارجه آذربایجان آمده قاچاق اینگونه مواد مخدر در دست عوامل امنیتی جمهوری اسلامی است.
به گفته آقای خلف اف، زمانی که دولتمردان آذربایجانی اقدام به دستگیری قاچاقچیان ایرانی می کردند و آنها را برای تحمل مجازات شان به ایران می فرستادند، اغلب این افراد خیلی سریع مورد عفو قرار گرفته و آزاد می شدند.
یکی از دیپلمات های آمریکایی از قول این وزیر می گوید: "گاهی افرادی را بازداشت می کردیم که چندی قبل، بازداشت و برای تحمل مجازات شان به ایران فرستاده شده بودند."
دولتمردان افغان به اطلاع همتایان آذری خود رسانده اند که نیروهای امنیتی جمهوری اسلامی با قاچاقچیان مواد مخدر در افغانستان همکاری می کنند.
به نوشته این تلگراف ها، شنودهایی که از سوی آذری ها انجام شده نیز گواه این مسأله است که مسؤولان نیروهای امنیتی جمهوری اسلامی به طور مستقیم در فروش و تبدیل تریاک به هروئین دست دارند.
محمد خزایی، سفیر ایران در سازمان ملل، در ماه سپتامبر تأیید کرد که ۸۹ درصد تولید جهانی تریاک از افغانستان می آید و اینکه "بخش اعظم این تولید از مرزهای ایران می گذرد".
با این حال، محمد خزایی خاطرنشان کرد که تهران میلیاردها دلار برای مبارزه با این قاچاق هزینه کرده است.
منبع: لیبراسیون، ۲۱ ژانویه
نگاه اسلیت به:
مسابقه احمدی نژاد با اردوغان
کشورهای غربی دولتمردان ایران و ترکیه را به مانند متحدانی می بینند که قدری نگران کننده به نظر می رسند. این نگرانی در واقع به دلیل عدم آگاهی از اختلافات این دو کشور و جنگ آنان برای نفوذ به منطقه خاورنزدیک است.
در تاریخ ۲۱ و ۲۲ ژانویه در استانبول، ترکیه به عنوان میزبان مذاکرات هسته ای، نقش میانجی میان جمهوری اسلامی و گروه شش کشور را ایفا کرد؛ شرایطی تقریباً روان گسیخته برای ترکیه که از سوی غربی ها به متحد شدن با ایران متهم شده، درحالی که این دو کشور ماه هاست یک جنگ واقعی را برای نفوذ بر منطقه خاورنزدیک آغاز کرده اند. و در این راستا می توان اذعان داشت که نخست وزیر ترکیه گوی سبقت را از محمود احمدی نژاد ربوده است.
سیاستگذاران جدید ترکیه در بدترین حالت به تشکیل یک جبهه اسلام گرا به همراه همسایه خود متهم می شوند. کارشناسان ترک و ایرانی که تاریخ را به خوبی می شناسند، می دانند که بین امپراطوری عثمانی [و جمهوری ترکیه] با پادشاهی ایران [و سپس جمهوری اسلامی]، تعداد مؤلفه های رقابتی همواره بسیار بیشتر از تمایلات آن دو برای ایجاد ائتلاف و اتحاد بوده است.
نبرد برای غزه
با این حال، جدا از خواست های دیپلماتیک واشنگتن یا بروکسل، رقابت میان این دو کشور در خود منطقه نیز بسیار بالاست. به عنوان مثال می توان به غزه اشاره کرد. از یک طرف، با شیوه ایران روبرو هستیم: تأمین تسلیحات، تأمین بودجه برای جنبش های جهادگرای فلسطینی که بدین ترتیب به ادامه نبرد علیه اسراییل تشویق شده اند. ازطرف دیگر شیوه ترکیه: فعالیت دیپلماتیک، تأمین بودجه چندین پروژه انسان دوستانه، تلاش برای تبدیل حماس به یک مخاطب سیاسی. در ماه می ۲۰۱۰، ترکیه یک "کشتی حامل کمک های بشردوستانه" به سوی غزه ارسال کرد. بازرسی کشتی "فلسطین را آزاد کنید" توسط یک گروه کماندوی اسراییلی باعث کشته شدن ۸ تن از کنشگران ترک و یک فعال ترک- آمریکایی شد.
رجب طیب اردوغان، نخست وزیر ترکیه، خواستار آن شد که کمیسیونی از سازمان ملل درخصوص این واقعه غم انگیز تحقیق کند. پس از آن، محاصره نوار غزه تا حدودی درهم شکسته شد. این اولین امتیاز مهمی بود که این شخصیت جدید جهان اسلام به دست آورد. احمدی نژاد از کوره در رفت. تهران فوراً اعلام کرد که آماده است تا به نوبه خود، کشتی های جدیدی که نماد صلیب سرخ ایران را داشتند به سوی غزه ارسال کند. دو مزاج متفاوت با یکدیگر آغاز به رویارویی کردند؛ کریم بیتار، محقق مؤسسه روابط بین المللی و استراتژیک در این خصوص می گوید: "احمدی نژاد در رجزخوانی و لاف زنی گرفتار شده، درحالی که اردوغان نسبت به شرایط بسیار منطقی تر عمل می کند و احساسات خود را کاملاً تحت کنترل دارد."
... برای لبنان
همین حالت چند ماه پس از آن برای لبنان اتفاق افتاد. اردوغان در زمان سفر "پیروزمندانه" احمدی نژاد به یکی از شهرک های حزب الله در جنوب لبنان، در شمال این کشور از مناطق سنی نشین دیدن کرد. دولتمردان جمهوری اسلامی صدها میلیون دلار [بین ۵۰۰ تا ۷۰۰ میلیون دلار] برای حمایت، مسلح کردن، و آموزش حزب الله هزینه کردند، درحالی که مقامات ترک پروژه های خود را چندین برابر کردند [ساخت مدرسه، بیمارستان و غیره] که تعداد آنها طی ۵ سال گذشته به چهل می رسد. تهران به سمت مقاومت مسلحانه به قیمت وقوع جنگ داخلی در این کشور پیش رفته، درحالی که آنکارا به شیوه دیپلماتیک به نام واقع گرایی سیاسی عمل می کند و آمده تا به عنوان میانجی بحران سیاسی لبنان را حل و فصل کند، که البته تاکنون موفق نبوده.
و اما عراق...
عراق سومین محل رقابت برای این دو کشور است. حضور اقتصادی پررنگ ترکیه در این کشور باعث افزایش تلاش های سیاسی و ارتباطاتی شده. سال گذشته، همان طور که سامی قلیچ در روزنامه "زمان"، که یک روزنامه نزدیک به دولت است، گفته، "آنکارا به دنبال راه حلی است که با منافع اش همسو باشد. ترکیه تلاش کرد تا یک شخصیت لائیک طرفدار شیعه و سنی، مانند ایاد علوی، در دولت بر سر کار بیاید و طارق الهاشمی سنی را نیز جایگزین جلال طالبانی، که اهل کردستان است، کند".
آنتوان بابو، تحلیلگر و رییس برنامه نظارت بر کشورهای عرب، به روزنامه لوموند گفت: "بازی آنکارا بسیار حساس است. آنکارا با حمایت از برنامه هسته ای ایران به دنبال آن است که مردم عرب را، که نمی دانند مطیع چه پیشوایی باید باشند، به تبعیت از خود مجاب کند. درواقع مسیر جوامع عرب بین دو قدرت منطقه قرار گرفته: تهران شیعه و آنکارا سنی."
بازی آنکارا حساس است، ولی با شیوه عمل جمعیت منطقه همخوانی کامل دارد. آنکارا با عدم اعتراض نسبت به جاه طلبی های هسته ای ایران، حساسیت جوامع عرب را، برخلاف دولتمردان این جوامع، به خوبی می سنجد. ۵۷ درصد اعراب براین عقیده اند که ایران دارای بمب اتمی یک امتیاز مثبت برای خاورنزدیک محسوب می شود و ۲۰ درصد نیز معتقدند که این مسأله اهمیتی نخواهد داشت. نخست وزیر ترکیه با انتقاد شدید نسبت به مواضع اسراییل و با نشان ندادن خود به عنوان متحد آمریکا زبانزد ۸۸ درصد از مردم عرب شده؛ مردمی که معتقدند اسراییل قبل از ایالات متحده تنها تهدید آنان محسوب می شود.
منبع: اسلیت، ۲۲ ژانویه
در تاریخ ۲۱ و ۲۲ ژانویه در استانبول، ترکیه به عنوان میزبان مذاکرات هسته ای، نقش میانجی میان جمهوری اسلامی و گروه شش کشور را ایفا کرد؛ شرایطی تقریباً روان گسیخته برای ترکیه که از سوی غربی ها به متحد شدن با ایران متهم شده، درحالی که این دو کشور ماه هاست یک جنگ واقعی را برای نفوذ بر منطقه خاورنزدیک آغاز کرده اند. و در این راستا می توان اذعان داشت که نخست وزیر ترکیه گوی سبقت را از محمود احمدی نژاد ربوده است.
سیاستگذاران جدید ترکیه در بدترین حالت به تشکیل یک جبهه اسلام گرا به همراه همسایه خود متهم می شوند. کارشناسان ترک و ایرانی که تاریخ را به خوبی می شناسند، می دانند که بین امپراطوری عثمانی [و جمهوری ترکیه] با پادشاهی ایران [و سپس جمهوری اسلامی]، تعداد مؤلفه های رقابتی همواره بسیار بیشتر از تمایلات آن دو برای ایجاد ائتلاف و اتحاد بوده است.
نبرد برای غزه
با این حال، جدا از خواست های دیپلماتیک واشنگتن یا بروکسل، رقابت میان این دو کشور در خود منطقه نیز بسیار بالاست. به عنوان مثال می توان به غزه اشاره کرد. از یک طرف، با شیوه ایران روبرو هستیم: تأمین تسلیحات، تأمین بودجه برای جنبش های جهادگرای فلسطینی که بدین ترتیب به ادامه نبرد علیه اسراییل تشویق شده اند. ازطرف دیگر شیوه ترکیه: فعالیت دیپلماتیک، تأمین بودجه چندین پروژه انسان دوستانه، تلاش برای تبدیل حماس به یک مخاطب سیاسی. در ماه می ۲۰۱۰، ترکیه یک "کشتی حامل کمک های بشردوستانه" به سوی غزه ارسال کرد. بازرسی کشتی "فلسطین را آزاد کنید" توسط یک گروه کماندوی اسراییلی باعث کشته شدن ۸ تن از کنشگران ترک و یک فعال ترک- آمریکایی شد.
رجب طیب اردوغان، نخست وزیر ترکیه، خواستار آن شد که کمیسیونی از سازمان ملل درخصوص این واقعه غم انگیز تحقیق کند. پس از آن، محاصره نوار غزه تا حدودی درهم شکسته شد. این اولین امتیاز مهمی بود که این شخصیت جدید جهان اسلام به دست آورد. احمدی نژاد از کوره در رفت. تهران فوراً اعلام کرد که آماده است تا به نوبه خود، کشتی های جدیدی که نماد صلیب سرخ ایران را داشتند به سوی غزه ارسال کند. دو مزاج متفاوت با یکدیگر آغاز به رویارویی کردند؛ کریم بیتار، محقق مؤسسه روابط بین المللی و استراتژیک در این خصوص می گوید: "احمدی نژاد در رجزخوانی و لاف زنی گرفتار شده، درحالی که اردوغان نسبت به شرایط بسیار منطقی تر عمل می کند و احساسات خود را کاملاً تحت کنترل دارد."
... برای لبنان
همین حالت چند ماه پس از آن برای لبنان اتفاق افتاد. اردوغان در زمان سفر "پیروزمندانه" احمدی نژاد به یکی از شهرک های حزب الله در جنوب لبنان، در شمال این کشور از مناطق سنی نشین دیدن کرد. دولتمردان جمهوری اسلامی صدها میلیون دلار [بین ۵۰۰ تا ۷۰۰ میلیون دلار] برای حمایت، مسلح کردن، و آموزش حزب الله هزینه کردند، درحالی که مقامات ترک پروژه های خود را چندین برابر کردند [ساخت مدرسه، بیمارستان و غیره] که تعداد آنها طی ۵ سال گذشته به چهل می رسد. تهران به سمت مقاومت مسلحانه به قیمت وقوع جنگ داخلی در این کشور پیش رفته، درحالی که آنکارا به شیوه دیپلماتیک به نام واقع گرایی سیاسی عمل می کند و آمده تا به عنوان میانجی بحران سیاسی لبنان را حل و فصل کند، که البته تاکنون موفق نبوده.
و اما عراق...
عراق سومین محل رقابت برای این دو کشور است. حضور اقتصادی پررنگ ترکیه در این کشور باعث افزایش تلاش های سیاسی و ارتباطاتی شده. سال گذشته، همان طور که سامی قلیچ در روزنامه "زمان"، که یک روزنامه نزدیک به دولت است، گفته، "آنکارا به دنبال راه حلی است که با منافع اش همسو باشد. ترکیه تلاش کرد تا یک شخصیت لائیک طرفدار شیعه و سنی، مانند ایاد علوی، در دولت بر سر کار بیاید و طارق الهاشمی سنی را نیز جایگزین جلال طالبانی، که اهل کردستان است، کند".
آنتوان بابو، تحلیلگر و رییس برنامه نظارت بر کشورهای عرب، به روزنامه لوموند گفت: "بازی آنکارا بسیار حساس است. آنکارا با حمایت از برنامه هسته ای ایران به دنبال آن است که مردم عرب را، که نمی دانند مطیع چه پیشوایی باید باشند، به تبعیت از خود مجاب کند. درواقع مسیر جوامع عرب بین دو قدرت منطقه قرار گرفته: تهران شیعه و آنکارا سنی."
بازی آنکارا حساس است، ولی با شیوه عمل جمعیت منطقه همخوانی کامل دارد. آنکارا با عدم اعتراض نسبت به جاه طلبی های هسته ای ایران، حساسیت جوامع عرب را، برخلاف دولتمردان این جوامع، به خوبی می سنجد. ۵۷ درصد اعراب براین عقیده اند که ایران دارای بمب اتمی یک امتیاز مثبت برای خاورنزدیک محسوب می شود و ۲۰ درصد نیز معتقدند که این مسأله اهمیتی نخواهد داشت. نخست وزیر ترکیه با انتقاد شدید نسبت به مواضع اسراییل و با نشان ندادن خود به عنوان متحد آمریکا زبانزد ۸۸ درصد از مردم عرب شده؛ مردمی که معتقدند اسراییل قبل از ایالات متحده تنها تهدید آنان محسوب می شود.
منبع: اسلیت، ۲۲ ژانویه
نگاه واشنگتن پست به عواقب شکست مذاکرات استانبول
تکلیف ایران چیست؟
جورج جان
شکست تلاشی دیگر برای تماس بین المللی با ایران، قدرت های غربی را با گزینه های محدود دیگر تنها گذاشت و امید به تجدید نظر ایران در برنامه هسته ای و توقف روند تولید تسلیحات هسته ای را به نامیدی کشاند.
باید پرسید صبر و شکیبایی قدرت های جهانی چقدرست. درحالی که آمریکا و سایر کشورها می گویند ایران همین حالا نیز از طیف گسترده تحریم های مالی و تجاری، ممنوعیت های مسافرتی و سایر مجازات های وضع شده از سوی سازمان ملل، اتحادیه اروپا و آمریکا در رنج است، برخی دیگر می گویند جمهوری اسلامی هیچ نشانه ای از ضعف نشان نداده است.
غنی سازی اورانیوم در متن این مناقشه قرار دارد.
اوارنیوم خلوص پائین با درجه 3.5 درصد می تواند به عنوان سوخت رآکتور هسته ای در تولید جریان برق به کار رود. این همان چیزی است که ایران به عنوان نیت برنامه خود اعلام می کند. اما اورانیوم در صورت ادامه غنی سازی تا خلوص 90 درصد، می تواند برای تولید کلاهک هسته ای به کار گرفته شود.
ایران با اعلام اینکه توقف غنی سازی را حتی مدنظر هم قرار نمی دهد به گفتگوی روز جمعه با شش کشور قدرتمند در استانبول پا گذاشت و با تکرار حرف های قدیمی، این گفتگوها را در روز شنبه ترک کرد. در طول دو روز گفتگوهای فشرده، ایران سرسختانه بر درخواست های غیرقابل پذیرش از سوی گروه شش، شامل رفع تحریم و به رسمیت شناخته شدن برنامه غنی سازی برای ادامه هرگونه مذاکره ای، پافشاری کرد.
کاترین اشتون رئیس سیاست خارجه اتحادیه اروپا گفت: "هر دوی این پیش شرط ها مانع از ادامه گفتگو هستند." وی گفت هیچ برنامه ریزی برای گفتگوهای جدید صورت نگرفته است.
آمریکا و سایر کشورها به طور علنی نسبت به تبدیل برنامه غنی سازی ایران به روند تولید کلاهک هسته ای ابراز نگرانی کرده اند و گفته اند مشکلات بوجود آمده بر سر راه غنی سازی، روند فعالیت های ایران را کند کرده و نسبت به سال گذشته، زمان بیشتری برای متقاعد کردن ایران به رفع نگرانی های بین المللی فراهم کرده است.
هیلاری کلینتون وزیر خارجه آمریکا چند روز پیش به برنامه "امروز" شبکه ان بی سی گفت برآوردهای های جدید اسرائیل "بسیار قابل توجه" هستند. او گفت تأخیر بوجود آمده، به ما فرصتی می دهد برای تلاش جهت بازداشتن ایران از دستیابی به تسلیحات هسته ای.
یک مقام ارشد آمریکا پس از شکست مذاکرات استانبول گفت: "تحریم ها تأثیر داشته اند. نشانه هایی از کند شدن برنامه هسته ای ایران وجود دارد، بنابراین من فکر می کنم جا و زمان برای دیپلماسی وجود دارد."
از زمان تصویب دور چهارم تحریم های شورای امنیت سازمان ملل در ماه ژوئن که سپاه پاسداران و سرمایه گذاری در برنامه های موشکی و هسته ای را هدف گرفته بود، دیگر گفتگوی تازه ای برای وضع تحریم های جدید در میان نبوده است، اما در غرب تلاش های گسترده ای برای اجرای مجازات های فعلی در جریان است.
مقامات ارشد آمریکا به بازدید از چین، ژاپن، کره جنوبی و متحدان عربی مشغول بوده اند تا خواهان همکاری آنها در اجرای تحریم های سازمان ملل شوند. اتحادیه اروپا، کانادا، استرالیا و سایر کشورها از رفتار واشنگتن برای اعمال محدودیت های یکجانبه در مناسبات تجاری، مالی و غیره علیه ایران پیروی کرده اند.
یک دیپلمات حاضر در گفتگوهای استانبول به خبرگزاری آسوشیتدپرس گفت کشورهای اروپائی خارج از اتحادیه اروپا شامل سوئیس و نروژ نیز در هفته آینده به طور رسمی تحریم های یکجانبه اتحادیه اروپا را تصویب خواهند کرد.
انجمن دانشمندان آمریکا اعلام کرده است ایران در کارکرد دستگاه های غنی سازی اورانیوم به پیشرفت های قابل توجهی دست یافته است. هرچند این دستگاه ها هنوز عملکرد نامطلوبی دارند، اما بر اساس اعلان این انجمن، به نظر می رسد ایران در سال گذشته کارآیی این دستگاه ها را 60 درصد افزایش داده است و توان فنی تولید یک کلاهک هسته ای ساده ظرف پنج ماه را به دست آورده است.
تعدادی کسانی که فکر می کنند ایران با اخراج بازرسان هسته ای آژانس هسته ای و تغییر کاربری دستگاه های سانتریفوژ برای تولید کلاهک، به تحریک دنیا و افزایش احتمال حمله اسرائیل و آمریکا دست خواهد زد، چندان نیست.
تولید مواد کلاهک هسته ای تنها یکی از قدم های تولید بمب هسته ای است و به گفته اولی هینوئن، معاون بازنشسته مدیر کل آژانس هسته ای که مسؤولیت پرونده ایران را برعهده داشت، احتمال انجام این کار نظیر "یک مأموریت انتحاری" خواهد بود زیرا اقدام تلافی جویانه سهمگین بین المللی را به دنبال خواهد داشت.
با این وجود، به نظر می رسد ایران همچنان مصمم است که اجازه ندهد چیزی جلوی توسعه برنامه غنی سازی اش را بگیرد و حتی یک برنامه کوچک برای تبدیل ذخیره با درجه خلوص پائین خود را به اورانیوم با خلوص تسلیحات هسته ای در دستور کار قرار داده است.
علی اصغر سلطانیه نماینده ایران در آژانس بین المللی انرژی هسته ای در آغاز گفتگوها گفت هیچیک از اقداماتی از قبیل "قطعنامه ها، تحریم ها، تهدیدات، بدافزارهای رایانه ای و حتی حمله نظامی، نمی تواند برنامه غنی سازی اورانیوم در ایران را متوقف کند."
منبع: واشنگتن پست- 23 ژانویه
شکست تلاشی دیگر برای تماس بین المللی با ایران، قدرت های غربی را با گزینه های محدود دیگر تنها گذاشت و امید به تجدید نظر ایران در برنامه هسته ای و توقف روند تولید تسلیحات هسته ای را به نامیدی کشاند.
باید پرسید صبر و شکیبایی قدرت های جهانی چقدرست. درحالی که آمریکا و سایر کشورها می گویند ایران همین حالا نیز از طیف گسترده تحریم های مالی و تجاری، ممنوعیت های مسافرتی و سایر مجازات های وضع شده از سوی سازمان ملل، اتحادیه اروپا و آمریکا در رنج است، برخی دیگر می گویند جمهوری اسلامی هیچ نشانه ای از ضعف نشان نداده است.
غنی سازی اورانیوم در متن این مناقشه قرار دارد.
اوارنیوم خلوص پائین با درجه 3.5 درصد می تواند به عنوان سوخت رآکتور هسته ای در تولید جریان برق به کار رود. این همان چیزی است که ایران به عنوان نیت برنامه خود اعلام می کند. اما اورانیوم در صورت ادامه غنی سازی تا خلوص 90 درصد، می تواند برای تولید کلاهک هسته ای به کار گرفته شود.
ایران با اعلام اینکه توقف غنی سازی را حتی مدنظر هم قرار نمی دهد به گفتگوی روز جمعه با شش کشور قدرتمند در استانبول پا گذاشت و با تکرار حرف های قدیمی، این گفتگوها را در روز شنبه ترک کرد. در طول دو روز گفتگوهای فشرده، ایران سرسختانه بر درخواست های غیرقابل پذیرش از سوی گروه شش، شامل رفع تحریم و به رسمیت شناخته شدن برنامه غنی سازی برای ادامه هرگونه مذاکره ای، پافشاری کرد.
کاترین اشتون رئیس سیاست خارجه اتحادیه اروپا گفت: "هر دوی این پیش شرط ها مانع از ادامه گفتگو هستند." وی گفت هیچ برنامه ریزی برای گفتگوهای جدید صورت نگرفته است.
آمریکا و سایر کشورها به طور علنی نسبت به تبدیل برنامه غنی سازی ایران به روند تولید کلاهک هسته ای ابراز نگرانی کرده اند و گفته اند مشکلات بوجود آمده بر سر راه غنی سازی، روند فعالیت های ایران را کند کرده و نسبت به سال گذشته، زمان بیشتری برای متقاعد کردن ایران به رفع نگرانی های بین المللی فراهم کرده است.
هیلاری کلینتون وزیر خارجه آمریکا چند روز پیش به برنامه "امروز" شبکه ان بی سی گفت برآوردهای های جدید اسرائیل "بسیار قابل توجه" هستند. او گفت تأخیر بوجود آمده، به ما فرصتی می دهد برای تلاش جهت بازداشتن ایران از دستیابی به تسلیحات هسته ای.
یک مقام ارشد آمریکا پس از شکست مذاکرات استانبول گفت: "تحریم ها تأثیر داشته اند. نشانه هایی از کند شدن برنامه هسته ای ایران وجود دارد، بنابراین من فکر می کنم جا و زمان برای دیپلماسی وجود دارد."
از زمان تصویب دور چهارم تحریم های شورای امنیت سازمان ملل در ماه ژوئن که سپاه پاسداران و سرمایه گذاری در برنامه های موشکی و هسته ای را هدف گرفته بود، دیگر گفتگوی تازه ای برای وضع تحریم های جدید در میان نبوده است، اما در غرب تلاش های گسترده ای برای اجرای مجازات های فعلی در جریان است.
مقامات ارشد آمریکا به بازدید از چین، ژاپن، کره جنوبی و متحدان عربی مشغول بوده اند تا خواهان همکاری آنها در اجرای تحریم های سازمان ملل شوند. اتحادیه اروپا، کانادا، استرالیا و سایر کشورها از رفتار واشنگتن برای اعمال محدودیت های یکجانبه در مناسبات تجاری، مالی و غیره علیه ایران پیروی کرده اند.
یک دیپلمات حاضر در گفتگوهای استانبول به خبرگزاری آسوشیتدپرس گفت کشورهای اروپائی خارج از اتحادیه اروپا شامل سوئیس و نروژ نیز در هفته آینده به طور رسمی تحریم های یکجانبه اتحادیه اروپا را تصویب خواهند کرد.
انجمن دانشمندان آمریکا اعلام کرده است ایران در کارکرد دستگاه های غنی سازی اورانیوم به پیشرفت های قابل توجهی دست یافته است. هرچند این دستگاه ها هنوز عملکرد نامطلوبی دارند، اما بر اساس اعلان این انجمن، به نظر می رسد ایران در سال گذشته کارآیی این دستگاه ها را 60 درصد افزایش داده است و توان فنی تولید یک کلاهک هسته ای ساده ظرف پنج ماه را به دست آورده است.
تعدادی کسانی که فکر می کنند ایران با اخراج بازرسان هسته ای آژانس هسته ای و تغییر کاربری دستگاه های سانتریفوژ برای تولید کلاهک، به تحریک دنیا و افزایش احتمال حمله اسرائیل و آمریکا دست خواهد زد، چندان نیست.
تولید مواد کلاهک هسته ای تنها یکی از قدم های تولید بمب هسته ای است و به گفته اولی هینوئن، معاون بازنشسته مدیر کل آژانس هسته ای که مسؤولیت پرونده ایران را برعهده داشت، احتمال انجام این کار نظیر "یک مأموریت انتحاری" خواهد بود زیرا اقدام تلافی جویانه سهمگین بین المللی را به دنبال خواهد داشت.
با این وجود، به نظر می رسد ایران همچنان مصمم است که اجازه ندهد چیزی جلوی توسعه برنامه غنی سازی اش را بگیرد و حتی یک برنامه کوچک برای تبدیل ذخیره با درجه خلوص پائین خود را به اورانیوم با خلوص تسلیحات هسته ای در دستور کار قرار داده است.
علی اصغر سلطانیه نماینده ایران در آژانس بین المللی انرژی هسته ای در آغاز گفتگوها گفت هیچیک از اقداماتی از قبیل "قطعنامه ها، تحریم ها، تهدیدات، بدافزارهای رایانه ای و حتی حمله نظامی، نمی تواند برنامه غنی سازی اورانیوم در ایران را متوقف کند."
منبع: واشنگتن پست- 23 ژانویه
برادر، پدر و مادر لقمان مرادی در مصاحبه با روز
طناب دار را باز کنید
لقمان مرادی زندانی سیاسی کرد که به اتهام "محاربه" و "مفسد فی الارض" به اعدام در ملاءعام محکوم شده، با گذشت دهماه همچنان ممنوعالملاقات است. پدر، مادر و برادر وی در مصاحبه با روز بر بیگناهی وی تاکید می کنند و از ماجرای بازداشت، ممنوع الملاقات بودن و اتهاماتی می گویند که بر اساس آن فرزندشان به اعدام محکوم شده است.
این خانواده در حالی به سخن گفتن در باره وضعیت فرزندشان لب گشوده اند که موج اعدام در ایران و همزمان اعتراض به آنها شدت بیشتری گرفته است؛ اعتراض هایی که واکنش سایت های نزدیک به اصولگرایان را هم در پی آورده است.
نان آور یک خانواده هفت نفره
لقمان مرادی، 25 ساله، متهم به دست داشتن در ترور سعدی، پسر امام جمعهی شهر مریوان همراه دو پسر جوان دیگر به نام هادی و عبداللـه در تیرماه سال ۱۳۸۸ و همچنین "جاسوسی برای دولت انگلستان" است. این زندانی سیاسی به همراه زنیار مرادی، دیگر زندانی محکوم به اعدام کرد اخیرا با انتشار نامهای خطاب به مردم اعلام کردند که اعترافات آنان زیر شکنجه بوده و از سوی بازجویان در زندان تهدید به تجاوز جنسی شده اند.
از عثمان مرادی، پدر لقمان در خصوص چگونگی دستگیری پسرش می پرسیم، می گوید: "پسر من چند سال پیش به علت بیکاری و مشکلات اقتصادی از روی اجبار به کردستان عراق رفت و خود را به یکی از احزاب کرد معرفی کرد. بعد از مدتی پشیمان شد و رسما با اطلاع وزارت اطلاعات به کشور بازگشت و خود را به مراجع قضایی معرفی کرد. قانون برای خروج از مرز و این ارتباط او را به یک سال حبس محکوم کرد که بعد از مدتی با قید وثیقه آزاد شد. در واقع موضوع محاربه و حکم اخیر هیچ ارتباطی با سابقه وی ندارد. 22 روز پس از کشته شدن سعدی پسر امام جمعه مریوان وزارت اطلاعات لقمان را احضار کرد. سه روز پس از این احضار هم پسرم در خیابان دستگیر شد."
او در ادامه می افزاید: "فرزندم حدود هفت ماه ملاقات نداشت و در اداره اطلاعات نگهداری می شد. ما در حال حاضر تلفنی با او در تماس ایم. او در تماسها تمام اعترافاتی را که از تلویزیون برون مرزی پرس تی وی منتشر شد انکار کرده است. لقمان می گوید که تحت فشار و شکنجه وادار به اعتراف شده است."
پرس تی وی، شبکه برون مرزی جمهوری اسلامی روز پنجشنبه 13 آبان ماه، به نقل از وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی، از بازداشت "چهار تروريست" مرتبط با دولت بريتانيا در شهر مريوان خبر داد. براساس این گزارش دستگیرشدگان طی دو سال گذشته، مرتکب پنج ترور شده بودند. آنها همچنین خبر داده بودند که از مجيد بختياری، هژير ابراهيمی، لقمان مرادی و زنيار مرادی، اسلحه، اسناد و مدارکی به دست آمده که نشانگر رابطه آنها با اعضای کومله در کردستان است.
اینک آقای مرادی پدر لقمان، یکی از متهمان این پرونده در خصوص سیر حقوقی پرونده پسرش می گوید: "مقامات قضایی با ما تماس گرفته و یک مهلت سه روزه برای اخذ وکیل داده اند. ما در روزهای گذشته مسئولیت دفاع این پرونده را به آقای حسین پایدار که یک وکیل اهل مریوان هست واگذار کرده ایم. در حال حاضر او به نتیجه دادرسی اعتراض کرده و قرار است پرونده به دیوان عالی کشور برود. از پذیرفتن این اعتراض اطلاعی در دست نداریم."
یکی از شاکیان این پرونده، خانواده امام جمعه مریوان است. از آنجا که راه های جلوگیری از اجرای این حکم، رضایت خانواده مقتول است، از آقای مرادی می پرسیم که تا به حال برای اخذ رضایت با خانواده شاکی تماس گرفته اند؟
می گوید: "ما معتقدیم که اتهامات وارده به فرزندمان از جمله ترور فرزند امام جمعه هیچ مبنای قانونی ندارد؛ بر همین اساس همانطور که خود او نیز اخیرا در نامه ای خطاب به افکار عمومی منتشر کرده، هیچ نقشی در کشته شدن آقای سعدی شیرزادی نداشته است. به همین دلیل ما الزامی به گرفتن رضایت از خانواده شاکی نمی بینیم. اما از کشته شدن فرزندان آقای امام جمعه عمیقا متاسفیم و در زمان مرگ این جوان مانند بیشتر شهروندان مریوان از عدم تامین امنیت شهروندان که باعث چنین اتفاقاتی می شود، ابراز ناراحتی و نگرانی کرده ایم."
آمنه شریفی، مادر لقمان مرادی نیز در مورد امکان قتل پسر امام جمعه مریوان توسط فرزندش می گوید: "تمام مردم مریون از مطرح شدن این اتهام تعجب می کنند. هیچ کس باور نمی کند پسرم اهل این کارها بوده باشد. همه مردم لقمان را دوست داشتند. پسر سربه زیر و آرامی بود. در بین مردم مریوان دارای احترامی خاصی بود، تا این ماجرای اخیر هیچ حاشیه ای در زندگی نداشته است. سابقه زندان و جرایم کیفری نیز نداشته. خود او هم حتی از موضوع مرگ فرزند امام جمعه ابراز ناراحتی کرد و از این حادثه به شدت متاسف بود. لقمان یک انسان متدین و پایبند به اصول مذهبی بود و اکنون نیز در زندان با وجود شرایط سخت زندان در حال ختم قرآن مجید است."
هاوری، برادر کوچکتر لقمان هم در ارتباط با ماجرای این ترور به روز می گوید: "برادرم هر گونه اتهامی را در ارتباط با قتل فرزند آقای امام جمعه رد کرده است. او بعد از 22 روز از این اتفاق، در حالی که زندگی عادی و روزانه خودش را می کرد در خیابان دستگیر شد. این اتهامات با هیچ منطقی همخوانی ندارد. برادر من و دیگر متهمان اگر واقعا مرتکب این عمل شده بودند قطعا برای مدتی ایران را ترک می کردند یا حداقل پنهان می شدند."
او در عین حال می افزاید: "برادر من باز هم به علت فشارهای شدید مالی و کهولت سن پدرم از همان کودکی از ادامه تحصیل محروم شد. او را متهم به ارتباط با کشور انگلستان کرده اند، این اتهام تحت هیچ شرایطی در مورد کسی با این سطح پایین سواد نمی تواند صادق باشد."
اعتراف تحت فشار و شکنجه
لقمان مرادی، به همراه زانیار مرادی، دیگر هم پرونده ای اش از سه ماه پیش ممنوعالملاقات شده اند.
خانم شریفی می گوید: "ما بعد از هفت ماه توانستیم با پسرم ملاقات حضوری داشته باشیم اما بعد از اعلام جرم تازه برای او از سوی پرس تی وی، نه تنها این امکان نیز از ما گرفته شد، بلکه تا مدت ها هم از وی بی خبر بودیم. تنها چند بار توانسته ایم تلفنی با وی تماس داشته باشیم. تلفن ها هم از داخل زندان و به صورت محدود و زمانمند صورت می گیرد. در این تماس ها تا جایی که ما متوجه شده ایم، پسرم از روحیه خوبی برخوردار است. او نگران وضعیت اقتصادی خانواده و روحیه من و پدرش است. هر بار بر بی گناهی اش تاکید می کند و می گوید تحت شکنجه وادار به اعتراف شده است."
مادر این زندانی سیاسی اینک در خواست الغای حکم فرزندش را اینگونه بیان می کند: "پسر من بیگناه است. ماه ها در زندان بی خبر از خانواده در شرایط سخت بی خبری به سر برده است. ما دستمان از دنیا و رسانه ها کوتاه است، تنها امید ما، پیگیری رسانه و تلاشهای حقوق بشری است. پدرش مریض احوال است و از بیماری کبد رنج می برد. من با وجود کهولت سن تنها عضو پیگیر خانواده در خصوص پرونده لقمان هستم."
پدر لقمان مرادی هم می گوید: "از تمام نهادها و مدافعین حقوق بشر، از افکار عمومی داخلی و خارجی می خواهم که در راستای اثبات بی گناهی و پایین کشیدن طناب دار از گردن فرزندم تلاش کنند. من پیرمردی هستم که سواد چندانی ندارم و دستم به جایی نمی رسد. سالهاست که در خانه نشسته ام و توانایی کار کردن ندارم. لقمان در طول سالهای قبل تنها نان آور خانواده هفت نفره ما بود و در حال حاضر هم به علت اینکه در زندان است به لحاظ اقتصادی متحمل فشار اقتصادی شدیدی هستیم. پسر من نه نتها مصداق اتهامات مطرح شده نیست، بلکه حافظ شرافت خانواده بود."
برادر دانش آموز این زندانی سیاسی در همین راستا می گوید: "خانواده ما به لحاظ مالی به شدت در مضیقه هستند. در طول تمام این سالها برادرم مسئول تامین هزینه و مخارج زندگی خانواده و ادامه تحصیل من بوده است. صدای ما را به دنیا برسانید. ما نمی دانیم چه کاری باید انجام دهیم. با اصول حقوقی و قانون اساسی آشنا نیستیم. روشهای دفاع و اثبات بی گناهی برادرم را نمی دانیم. از شما و تمامی رسانه هایی که در مورد لغو مجازات اعدام برادرم تلاش کرده اند تشکر می کنیم و می گوییم تمام امید ما به شماست."
خود لقمان مرادی هم هفته پیش در نامه ای از زندان از افکار عمومی و نهادهای مدافع حقوق بشر، بخصوص دبيرکل سازمان ملل و سازمان حقوق بشر و سازمان عفو بين الملل و کميته ی ضد شکنجه و ديگر سازمان های ذی ربط تقاضای کمک کرده بود.
جان زینب جلالیان در خطر است
استمداد این خانواده این زندانی سیاسی در شرایطی مطرح می شود که در حال حاضر دست کم 16 زندانی کرد دیگر، به نامهای زینب جلالیان، شیرکو معارفی، رستم ارکیا، مصطفی سلیمی، انور رستمی، رشید آخکندی، سید سامی حسینی، سید جمال محمدی، حسن طالعی، ایرج محمدی، محمد امین عبداللهی، و قادر محمد زاده، زانیار مرادی، لقمان مرادی و حبیب الله لطیفی در خطر اعدام قرار دارند.
موج جدید اعدام ها و به ویژه اعدام فعالان سیاسی کرد که از ابتدای سال جدید میلادی شدت گرفته واکنش بسیاری از نهادهای بین المللی را به دنبال داشته است.
در همین راستا سازمان عفو بین الملل در بیانیه ای در ارتباط با اعدام حسین خضری نسبت به اجرای حکم زینب جلالیان ابراز نگرانی کرده است. در بیانیه این سازمان حقوق بشری آمده است: "زینب جلالیان، ۲۸ ساله یکی دیگر از اقلیتهای کرد ایران است که تهدید اعدام او وجود دارد، اتهامات او مانند حسین خضری میباشد. در اثر شکنجه ها وضعیت جسمانی او خوب نیست و دچار بیماریهای جسمی متعدد شده است."
در ادامه این واکنش ها کمپین بین المللی حقوق بشر در ایران هم از جمهوری اسلامی خواسته بلافاصله دستور توقف اجرای احکام اعدام را صادر نماید و نسبت به انجام یک بررسی از کلیهء پرونده هایی که در آنها حکم اعدام صادر شده ولی هنوز اجرا نشده است، شامل مجرمانی که به انجام جرایم زیر سن ۱۸ سال متهم هستند، مبادرت نماید و در راستای منسوخ کردن اعدام گام بردارد.
تشکل های مدنی و فعالان کرد کشورهای ایران، عراق، ترکیه و سوریه ساکن کردستان عراق نیز با حضور در خیابان مرکزی شهر سلیمانیه در یک تظاهرات اعتراضی اعدام خضری و موج جدید اعدام ها در ایران را محکوم کردند.
وب سایت روا نیوز، که اخبار کردستان را پوشش می دهد تعداد شرکت کنندگان در این تظاهرات را "صد ها" نفر اعلام کرده است.
بیشتر رسانه های مستقل کردستان عراق از جمله دو روزنامه پر تیراژ "آوینه"، "هاولاتی" و روز نامه های"چتر"، "آسو" و همچنین تلویزیون "کی ان ان" وابسته به جنبش تغییر در کردستان عراق، از این تجمع به عنوان از جمله تجمع های بسیار موفق در طول سالهای گذشته یاد کرده اند.
افزایش بازداشت گاه های تهران
ساخت زندان ده هزار نفری در بیابان ها
رئیس سازمان زندان ها و اقدامات تامینی و تربیتی جمهوری اسلامی ضمن اذعان به تعداد زیاد زندانی در کشور، از انتقال زندانها به بیابان و ساخت زندان های جدید در تهران و دیگر شهرهای ایران خبر داد؛ زندانهایی که به گفته او در خارج از شهرها ساخته می شوند و در "مكان های خوش آب و هوا قرار ندارند".
ساخت این زندانها، آنطور که غلامحسین اسماعیلی تصریح کرده براساس قانون و به دلیل "ناسازگاری فضای زندان با تعداد زندانیان" صورت می گیرد؛ آندسته از زندانها نیز که به خارج از شهرها منتقل می شوند باید بیرون محدوده شهری و در "بیابان" باشند.
زندان در بیابان
غلامحسین اسماعیلی، رئیس سازمان زندان ها و اقدامات تامینی و تربیتی، در مصاحبه با ایرنا، خبرگزاری جمهوری اسلامی با اشاره به اینکه پس از انقلاب زندان جدیدی ساخته نشده است گفت: "فضاهای زندان كنونی با تعداد زندانیان كشور سازگاری ندارد."
او با اشاره به اینكه متولی ساخت زندان ها در كشور وزارت مسكن و شهرسازی است افزود: "زندان های جدید پس از ساخت، تحویل سازمان زندانها شده و ساختمان زندان های داخل شهر به این وزارتخانه تحویل داده می شود."
اسماعیلی، بیشترین تعداد زندانیان كشور را مربوط به مواد مخدر دانست و گفت: "با ورود مواد مخدر صنعتی و روانگردان شاهد افزایش زندانیان در این حوزه هستیم كه برای اصلاح آنها نیازمند فضاهای بیشتری هستیم."
اشاره رئیس سازمان زندانها به افزایش زندانیان مربوط به مواد مخدر و ضرورت ایجاد فضای بیشتر برای این نوع از زندانیان در شرایطی صورت می گیردکه بر اساس آمار رسمی جمهوری اسلامی در طول ماه گذشته دست کم 40 نفر را به اتهاماتی مانند "حمل"، "نگهداری" و "خرید و فروش" مواد مخدر به دار آویخته است.
معاون قوه قضائیه در مصاحبه دیروز خود با ایرنا همچنین از ساخت "زندان تهران بزرگ" با ظرفیت 10 هزار نفر و اردوگاه ویژه مجرمان مواد مخدر پایتخت در جاده قدیم قم – تهران خبر داد و افزود: "این زندان جایگزین زندان قصر سابق تهران است كه سال های گذشته بدون در نظر گرفتن جایگزین تعطیل شده بود."
این مقام مسوول قضایی جمهوری اسلامی تصریح كرد: "احتمالا یك یا دو فاز این زندان تا پایان امسال یا سال آینده ساخته می شود ولی بهره برداری كامل از آن به زمان بیشتری نیاز دارد"
وی با بیان اینكه بازداشتگاههای درون شهری وظیفه نگهداری از متهمانی را دارد كه حكم قطعی محكومیت آنها توسط دادگاه صادر نشده است، خاطرنشان كرد: "زندانیان افرادی هستند كه حكم محكومیت قطعی آنها صادر شده است و همانند بازداشتی ها درانتظار حكم قطعی خود نیستند."
اسماعیلی با اشاره به اینكه بازداشتگاه اوین از تهران خارج نمی شود، گفت: "شهر تهران حداقل به پنج بازداشتگاه دیگر نیاز دارد."
زندان اوین که اینک رئیس سازمان زندانها خبر عدم انتقال آن به خارج از شهر را می دهد یکی از بزرگترین زندانهای ایران است و در منطقه اوین در حوالی سعادت آباد تهران قرار دارد. ساخت این زندان در زمینی به وسعت ۴۳ هکتار از دهه ۱۳۴۰ آغاز گردید و در سال ۱۳۵۰ افتتاح شد. زندان اوین امروزه رسماً عنوان بازداشتگاه موقت را دارد.
برخی از بندهای این زندان زیر نظر قوه قضائیه جمهوری اسلامی ایران نبوده و توسط سایر نهادها اداره میگردد. بندهای 209 و 240 این زندان که دارای سلولهای انفرادی و چند نفره است در اختیار وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی قرار دارد و بند 2 الف آن زیر نظر سازمان اطلاعات سپاه پاسداران جمهوری اسلامی اداره می شود و تردد و حضور زندانیان سیاسی خارج از سلولها تنها با داشتن چشمبند ممکن است.
زندانهای غیر قانونی
دستور ساخت زندانهای جدید و انتقال برخی از زندانهای تهران و دیگر شهرهای ایران از سوی رئیس سازمان زندانها در شرایطی مطرح می شود که بر اساس اعلام برخی از مسئولان جمهوری اسلامی وهمچنین نهادهای مدافع حقوق بشری، تعداد زیادی زندانهای غیر قانونی و پنهانی هم در ایران وجود دارد.
بازداشتگاه کهریزک نمونه بارز بازداشگاه های غیر قانونی در ایران بود که سال گذشته پس از حوادث به وجود آمده در آن بازداشتگاه و کشته شدن شماری از معترضان به نتایج انتخابات، نمایندگان مجلس به وجود آن اقرار کردند و رهبر جمهوری اسلامی نیز دستور تعطیلی آن را صادر کرد.
حمید درخشان نیا، قائم مقام دادگستری تهران، همزمان با حوادث این بازداشتگاه غیرقانونی به خبرگزاری ایسنا گفته بود که در باره بازداشتگاه کهریزک طی دو سال گذشته از سوی رییس دادگستری تهران مرتبا تذکر داده شده اما به آن بی توجهی شده است. گذشته از این موارد همچنین در برخی وبلاگ ها از بازداشتگاهی غیر قانونی به نام پاسارگاد یاد شده است.
علاوه بر وجود زندانهای غیر قانونی در ایران، بهداشت زندانیان و شرایط نگهداری آنها به ویژه پس از انتخابات ریاست جمهوری، یکی از دیگر از آسیبهای زندان های جمهوری اسلامی و از جمله موارد نقض حقوق بشر در کشور بوده است.
در طول سال گذشته گزارش های مختلفی از شرایط نامساعد بازداشت شدگان پس از انتخابات و فعالان مدنی، سیاسی و دانشجویان در بند منتشر شده است. یکی از گزارش های منتشر شده مربوط به طبقه پائین بند ۳۵۰ زندان اوین از سوی کمپین بین المللی حقوق بشر مبنی بر آن است که "به دلیل تراکم در این بند سطح بهداشت به شدت در این مکان پائین است. دستشویی و ظرفشویی در این بند در یک مکان قرار دارد و پتوها و وسایل خواب زندانیان کثیف و غیر بهداشتی است."
این گزارش ها در حالی منتشر می شود که براساس برنامه ۱۵ ساله اداره کل بهداشت و درمان سازمان زندان ها که بیش از چهار سال از تدوین آن می گذرد، مسائل بهداشتی و روانی در زمره مهمترین برنامه هایی است که این سازمان برای نیل به آن برنامه ریزی کرده است.
دلیل سفرهای متعدد خامنهای به قم
فتنه حوزه از فتنه انتخابات بزرگتر بود
در حالی که در چند ماه گذشته، اخبار مختلفی از سفرهای متعدد رهبر جمهوریاسلامی به شهر قم به گوش میرسید و هر بار دلایل مختلفی برای آن ذکر میشد، سیداحمد علمالهدی، امام جمعه مشهد، برای نخستین بار فاش کرد که دلیل سفرهای مکرر آیتالله خامنهای به شهر قم، آن بوده که "جریان فتنه در حوزه را که بزرگتر از فتنه 88 بود، مدیریت کند." امام جمعه مشهد اضافه کرده است: "این فتنه آنقدر بزرگ بوده است که وقتي آيتالله خامنهای تصميم به سفر به قم را داشتند، بعضيها اعتقاد به تاخير در انجام اين سفر داشتند."
این نخستین بارست که یکی از هواداران حکومت، به طور مستقیم به بروز اختلافات در حوزه علمیه قم با آیتالله خامنهای میپردازد و آن را حتی خطرناکتر از اعتراضات پس از انتخابات می خواند.
امام جمعه مشهد که در همایش "جريانشناسي فتنه 88 و تحليل و بررسي دستاوردهاي سفر مقام معظم رهبري به قم" در مدرسه علميه عالي نواب، سخن میگفت، همچنین "بیوت مراجع" را نیز از مکانهایی دانست که "دشمن در انديشه طمعآور خود به اين نوع تشكيلات نيز چشم داشت."
امام جمعه مشهد که در سخنرانی خود در تجمع حامیان حکومت در روز نهم دی ماه در تهران، مخالفان را "گوساله" و بزغاله" خوانده بود، در سخنان خود جریانات مخالف رهبر جمهوریاسلامی را اینگونه تقسیمبندی کرد: "دو جریان قطعا زمینه مقابله با نظام و ولایت را دارد، یکی جریان متحجر که با هر اقدامی در راستای سیاست و انقلاب مخالف است، جریان دوم نیز، جریان روشناندیش غربگرا است که هم اکنون نیز در مقابل نظام و رهبری قرار دارد و به دنبال ایجاد جریانی التقاطی با صبغه دینی و روحانیت است. دو جریان دیگر از جریانات حوزوی نیز قابل بازسازی و استفاده است. یکی جریان روشنفکر دینی حوزه که اینها علیرغم حمایت از نظام و رهبری به صورت معمول، در جریان فتنه، ژست آکادمیک گرفتند و کنار ایستادند و این مساله جریان فتنه را برای استفاده از این جریان به طمع انداخت. جریان دیگر نیز جریان سازمان نیافته بیوت مراجع بود که چون استفاده از جایگاه منیع و مهذب مراجع برای آنها قابل استفاده نبود و تشکیلات بیوت مراجع نیز سازمان نیافته است، آنها تلاش کردند با استفاده از برخی عوامل از درون آن برای مقابله با رهبری اقدام کنند."
این عضو جامعه مدرسین حوزه علمیه قم به تلاش مخالفان برای "استفاده از جریان اساتید جوان برای قرار دادن آنها در راستای مطالبات رهبر انقلاب" نیز اشاره کرد و اکثر این افراد را از شاگردان آیتالله جوادیآملی دانست.
اعتراضات، حوزه علمیه قم و خامنهای
سخنان احمد علمالهدی در حالی بیان میشود که پیش از این برخی از جریانات در حوزه علمیه قم، از سکوت یا همراهی روحانیون با اعتراضات پس از انتخابات انتقاد و اعلام کرده بودند که بسیاری از نخبگان حوزه پیرو آیتالله خامنهای نیستند.
مجمع مطالبه مردمی مشهد با انتشار بیانیهای از عدم حمایت حوزویان و دانشگاهیان در شرایط بحرانی از آیتالله علی خامنهای ابزار تاسف کرده و نوشته بود که آنها دچار "خطای بزرگی" شدهاند. این بیانیه افزوده بود که بسیاری از نخبگان حوزوی در عمل پشتیبان ولایت فقیه نیستند و رهبری را در حد یک "نخبه سیاسی" میدانند. در این بیانیه همچنین آمده که بسیاری از نخبگان حوزه و دانشگاه در جریان حوادث سال گذشته به خاطر "واهمه از هزینه کردن آبرو یا موقعیتشان" حاضر به دفاع از رهبر جمهوری اسلامی نشدند.
شاید در همین راستا بود که در زمان سفر آیتالله خامنهای به شهر قم، برخی رسانههای اصولگرا خبر از آن داده بودند که وی چندین سفر غیررسمی به شهر قم داشته است: "به غیر از سفر رسمی و 9 روزه آیت الله خامنه ای به قم که در سال 1374 انجام شد، ایشان سفرهای غیررسمی زیادی نیز به قم داشته اند که در آنها علاوه بر زیارت، به دیدار با مراجع و علما پرداخته اند."
این سفرهای غیررسمی، در واقع تایید همان اخبار رسانههای نزدیک به جنبش سبز بود که خبر از دیدار محرمانه آیتالله خامنهای با مراجع قم داده بودند: "آیت الله خامنه ای از جمله در چند ماه گذشته دو سفر به قم داشتند که در یکی از آنها با آیات عظام صافی گلپایگانی، مکارم شیرازی و نوری همدانی و در سفر دیگر با آیات عظام شبیری زنجانی و جوادی آملی ملاقات کرده اند."
در همان زمان یکی از سایتهای نزدیک به حوزه علمیه قم نیز درباره سفر آیتالله خامنهای به قم نوشته بود: "گفته میشود قبلا دهه کرامت به عنوان زمان این سفر تعیین شده بود که با تغییر برنامه این سفر از پایان این دهه آغاز میشود."
اکنون و با توجه به سخنانی که علمالهدی بیان کرده است، میتوان به برخی از مسایل پشت پرده درباره این سفر پی برد. بخصوص آنکه در همان زمان به طور غیررسمی اعلام شده بود علت تاخیر در انجام این سفر، مخالف برخی مراجع قم برای شرکت در مراسم استقبال آیتالله خامنهای بوده است.
همچنین برخی اخبار غیررسمی حکایت از آن داشت که سفرهای غیررسمی رهبر جمهوریاسلامی به شهر قم و دیدار با مراجع، برای کسب حمایت آنان از وی، اعلام مرجع تقلید بودن آیتالله خامنهای و همچنین موضع گیری درباره اعتراضات پس از انتخابات است که مسوولان جمهوریاسلامی، آن را "فتنه 88" مینامند.
برخی شایعات تایید نشده نیز حکایت از آن داشت که وی در این سفرها، به دنبال اخذ مجوز اجتهاد و مرجعیت برای فرزند خود، سیدمجتبی خامنهای است؛فرزندی که برخی رسانهها از وی به عنوان جانشین بعدی آیتالله خامنهای و از افراد متنفذ بیت رهبر جمهوریاسلامی نام می برند.
پیش از این برخی رسانهها اعلام کرده بودند که علی لاریجانی، رییس مجلس و مرتضی مقتدایی رییس مرکز مدیریت حوزه علمیه قم، به بیوت آیاتی چون صافی گلپایگانی، وحید خراسانی، شبیری زنجانی و جوادی آملی مراجعه و درخواست صدور گواهی اجتهاد برای مجتبی خامنهای را مطرح کردهاند؛ مسالهای که با مخالفت آنان رو به رو شده است.
در هنگام سفر آیتالله خامنهای به قم نیز، یکی از سایتهای اصولگرا مدعی شده بود که امام زمان به دیدار آیتالله خامنهای رفته است: "صبح قبل از آنكه كسی متوجه شود، آقا به مسجد جمكران رفتند و بدون برنامه قبلی وارد مسجد جمكران شدند. وقتی آقا وارد شدند نمیدانید چه حال و هوایی بر مسجد حاكم بود، اما میشود فهمید كه مولا و سرور همه اهل عالم به استقبال ایشان آمده بودند، وای چه هوایی و چه روحانیتی بر این فضا حاكم است."
اما پس از پایان سفر پرحاشیه رهبر جمهوریاسلامی به شهر قم– که قرار بود ده روزه باشد و یک روز هم تمدید شد، خبرگزاریها اعلام کردند که وی، برای دیدار با چند مرجع تقلید بار دیگر به این شهر رفته است.
خبرگزاری مهر - وابسته به سازمان تبلیغات اسلامی - در آن زمان اعلام کرده بود که سفر رهبر جمهوریاسلامی به شهر قم، چند ساعته بوده و وی به دیدار سه تن از مراجع تقلید رفته است. آیتالله مکارم شیرازی، آیتالله نوری همدانی و آیتالله جعفر سبحانی سه مرجع تقلیدی هستند که رهبر جمهوری اسلامی برای دیدار با آن ها به قم رفته بود.
در سفر رهبر جمهوری اسلامی به قم، برخی از مراجع، از جمله آیتالله وحید خراسانی - پدرهمسر آیت الله لاریجانی، رییس قوه قضاییه - و مراجع نزدیک به اصلاح طلبان همچون آیت الله موسوی اردبیلی و آیت الله صانعی به دیدار وی نرفتند. در دیدارهای رهبر جمهوری اسلامی در قم، 12 تن از مراجع صاحب رساله در قم به دیدار وی رفتند که مهم ترین آن ها آیت الله شبیری زنجانی بود.
چندی پیش از سوی برخی از نزدیکان رهبر جمهوریاسلامی عدم حضور آیتالله وحیدخراسانی در دیدار با وی، اختلافات وی با آیتالله خامنهای بر سر مساله شیعه و سنی اعلام شده بود.
این نخستین بارست که یکی از هواداران حکومت، به طور مستقیم به بروز اختلافات در حوزه علمیه قم با آیتالله خامنهای میپردازد و آن را حتی خطرناکتر از اعتراضات پس از انتخابات می خواند.
امام جمعه مشهد که در همایش "جريانشناسي فتنه 88 و تحليل و بررسي دستاوردهاي سفر مقام معظم رهبري به قم" در مدرسه علميه عالي نواب، سخن میگفت، همچنین "بیوت مراجع" را نیز از مکانهایی دانست که "دشمن در انديشه طمعآور خود به اين نوع تشكيلات نيز چشم داشت."
امام جمعه مشهد که در سخنرانی خود در تجمع حامیان حکومت در روز نهم دی ماه در تهران، مخالفان را "گوساله" و بزغاله" خوانده بود، در سخنان خود جریانات مخالف رهبر جمهوریاسلامی را اینگونه تقسیمبندی کرد: "دو جریان قطعا زمینه مقابله با نظام و ولایت را دارد، یکی جریان متحجر که با هر اقدامی در راستای سیاست و انقلاب مخالف است، جریان دوم نیز، جریان روشناندیش غربگرا است که هم اکنون نیز در مقابل نظام و رهبری قرار دارد و به دنبال ایجاد جریانی التقاطی با صبغه دینی و روحانیت است. دو جریان دیگر از جریانات حوزوی نیز قابل بازسازی و استفاده است. یکی جریان روشنفکر دینی حوزه که اینها علیرغم حمایت از نظام و رهبری به صورت معمول، در جریان فتنه، ژست آکادمیک گرفتند و کنار ایستادند و این مساله جریان فتنه را برای استفاده از این جریان به طمع انداخت. جریان دیگر نیز جریان سازمان نیافته بیوت مراجع بود که چون استفاده از جایگاه منیع و مهذب مراجع برای آنها قابل استفاده نبود و تشکیلات بیوت مراجع نیز سازمان نیافته است، آنها تلاش کردند با استفاده از برخی عوامل از درون آن برای مقابله با رهبری اقدام کنند."
این عضو جامعه مدرسین حوزه علمیه قم به تلاش مخالفان برای "استفاده از جریان اساتید جوان برای قرار دادن آنها در راستای مطالبات رهبر انقلاب" نیز اشاره کرد و اکثر این افراد را از شاگردان آیتالله جوادیآملی دانست.
اعتراضات، حوزه علمیه قم و خامنهای
سخنان احمد علمالهدی در حالی بیان میشود که پیش از این برخی از جریانات در حوزه علمیه قم، از سکوت یا همراهی روحانیون با اعتراضات پس از انتخابات انتقاد و اعلام کرده بودند که بسیاری از نخبگان حوزه پیرو آیتالله خامنهای نیستند.
مجمع مطالبه مردمی مشهد با انتشار بیانیهای از عدم حمایت حوزویان و دانشگاهیان در شرایط بحرانی از آیتالله علی خامنهای ابزار تاسف کرده و نوشته بود که آنها دچار "خطای بزرگی" شدهاند. این بیانیه افزوده بود که بسیاری از نخبگان حوزوی در عمل پشتیبان ولایت فقیه نیستند و رهبری را در حد یک "نخبه سیاسی" میدانند. در این بیانیه همچنین آمده که بسیاری از نخبگان حوزه و دانشگاه در جریان حوادث سال گذشته به خاطر "واهمه از هزینه کردن آبرو یا موقعیتشان" حاضر به دفاع از رهبر جمهوری اسلامی نشدند.
شاید در همین راستا بود که در زمان سفر آیتالله خامنهای به شهر قم، برخی رسانههای اصولگرا خبر از آن داده بودند که وی چندین سفر غیررسمی به شهر قم داشته است: "به غیر از سفر رسمی و 9 روزه آیت الله خامنه ای به قم که در سال 1374 انجام شد، ایشان سفرهای غیررسمی زیادی نیز به قم داشته اند که در آنها علاوه بر زیارت، به دیدار با مراجع و علما پرداخته اند."
این سفرهای غیررسمی، در واقع تایید همان اخبار رسانههای نزدیک به جنبش سبز بود که خبر از دیدار محرمانه آیتالله خامنهای با مراجع قم داده بودند: "آیت الله خامنه ای از جمله در چند ماه گذشته دو سفر به قم داشتند که در یکی از آنها با آیات عظام صافی گلپایگانی، مکارم شیرازی و نوری همدانی و در سفر دیگر با آیات عظام شبیری زنجانی و جوادی آملی ملاقات کرده اند."
در همان زمان یکی از سایتهای نزدیک به حوزه علمیه قم نیز درباره سفر آیتالله خامنهای به قم نوشته بود: "گفته میشود قبلا دهه کرامت به عنوان زمان این سفر تعیین شده بود که با تغییر برنامه این سفر از پایان این دهه آغاز میشود."
اکنون و با توجه به سخنانی که علمالهدی بیان کرده است، میتوان به برخی از مسایل پشت پرده درباره این سفر پی برد. بخصوص آنکه در همان زمان به طور غیررسمی اعلام شده بود علت تاخیر در انجام این سفر، مخالف برخی مراجع قم برای شرکت در مراسم استقبال آیتالله خامنهای بوده است.
همچنین برخی اخبار غیررسمی حکایت از آن داشت که سفرهای غیررسمی رهبر جمهوریاسلامی به شهر قم و دیدار با مراجع، برای کسب حمایت آنان از وی، اعلام مرجع تقلید بودن آیتالله خامنهای و همچنین موضع گیری درباره اعتراضات پس از انتخابات است که مسوولان جمهوریاسلامی، آن را "فتنه 88" مینامند.
برخی شایعات تایید نشده نیز حکایت از آن داشت که وی در این سفرها، به دنبال اخذ مجوز اجتهاد و مرجعیت برای فرزند خود، سیدمجتبی خامنهای است؛فرزندی که برخی رسانهها از وی به عنوان جانشین بعدی آیتالله خامنهای و از افراد متنفذ بیت رهبر جمهوریاسلامی نام می برند.
پیش از این برخی رسانهها اعلام کرده بودند که علی لاریجانی، رییس مجلس و مرتضی مقتدایی رییس مرکز مدیریت حوزه علمیه قم، به بیوت آیاتی چون صافی گلپایگانی، وحید خراسانی، شبیری زنجانی و جوادی آملی مراجعه و درخواست صدور گواهی اجتهاد برای مجتبی خامنهای را مطرح کردهاند؛ مسالهای که با مخالفت آنان رو به رو شده است.
در هنگام سفر آیتالله خامنهای به قم نیز، یکی از سایتهای اصولگرا مدعی شده بود که امام زمان به دیدار آیتالله خامنهای رفته است: "صبح قبل از آنكه كسی متوجه شود، آقا به مسجد جمكران رفتند و بدون برنامه قبلی وارد مسجد جمكران شدند. وقتی آقا وارد شدند نمیدانید چه حال و هوایی بر مسجد حاكم بود، اما میشود فهمید كه مولا و سرور همه اهل عالم به استقبال ایشان آمده بودند، وای چه هوایی و چه روحانیتی بر این فضا حاكم است."
اما پس از پایان سفر پرحاشیه رهبر جمهوریاسلامی به شهر قم– که قرار بود ده روزه باشد و یک روز هم تمدید شد، خبرگزاریها اعلام کردند که وی، برای دیدار با چند مرجع تقلید بار دیگر به این شهر رفته است.
خبرگزاری مهر - وابسته به سازمان تبلیغات اسلامی - در آن زمان اعلام کرده بود که سفر رهبر جمهوریاسلامی به شهر قم، چند ساعته بوده و وی به دیدار سه تن از مراجع تقلید رفته است. آیتالله مکارم شیرازی، آیتالله نوری همدانی و آیتالله جعفر سبحانی سه مرجع تقلیدی هستند که رهبر جمهوری اسلامی برای دیدار با آن ها به قم رفته بود.
در سفر رهبر جمهوری اسلامی به قم، برخی از مراجع، از جمله آیتالله وحید خراسانی - پدرهمسر آیت الله لاریجانی، رییس قوه قضاییه - و مراجع نزدیک به اصلاح طلبان همچون آیت الله موسوی اردبیلی و آیت الله صانعی به دیدار وی نرفتند. در دیدارهای رهبر جمهوری اسلامی در قم، 12 تن از مراجع صاحب رساله در قم به دیدار وی رفتند که مهم ترین آن ها آیت الله شبیری زنجانی بود.
چندی پیش از سوی برخی از نزدیکان رهبر جمهوریاسلامی عدم حضور آیتالله وحیدخراسانی در دیدار با وی، اختلافات وی با آیتالله خامنهای بر سر مساله شیعه و سنی اعلام شده بود.
مجموعه عناوین رهبرجمهوری اسلامی
لقب تازه خامنه ای:ضیاءالدین، یعنی روشنایی دین
سایت های خبری نزدیک به رهبر جمهوری اسلامی گزارش داده اند آیت الله خامنه ای از دوران نوجوانی، لقب "ضیاءالدین" به معنای "روشنایی دین" را برای خود انتخاب کرده و کماکان از آن استفاده می کند.
سایت "مشرق" که نخستین بار این خبر را منتشر کرد، علیرغم آنکه انتخاب القاب برای اشخاص را از سوی "دیگران" و بر اساس "صفات و ویژگی های هر فرد" عنوان کرده اما نوشته که رهبر جمهوری اسلامی "بنا بر سنت حسنه اسلامی" لقبی دارد که خودش انتخاب و از آن در "برخی مکاتبات شخصی و دوستانه" استفاده کرده است.
این سایت با انتشار عکسی از آیت الله خامنه ای در سال 1335 (زمانی که تنها 17 سال سن داشت)، نوشته که رهبر جمهوری اسلامی از همان موقع لقب "ضیاءالدین" را برای خود برگزیده بود.
آنگونه که مشرق گزارش داده، آقای خامنه ای این عکس را در آن هنگام به حجت الاسلام سید هادی خسروشاهی هدیه داده و در پشت آن نوشته است: "هو العزیز، این عکس ناقابل را به رفیق مکرم و برادر معظم، جناب آقای آقا سید هادی خسروشاهی تقدیم مینمایم تا از خاطر عاطر محو نشوم. احقر ضیاءالدین حسینی خامنهای."
امین؛ تخلص اشعار
سایت مشرق همچنین خبر داده که آیت الله خامنه ای از تخلص "امین" در اشعار خود استفاده می کند و افزوده این تخلص "برای اهل ادب، نامی آشناست."
در این گزارش برخی از ابیات پایانی اشعار رهبر جمهوری اسلامی که در آنها از این تخلص استفاده شده آمده است:
هر چند امین بسته دنیانیَم اما
دلبسته یاران خراسانی خویشم
یا:
کس راز غیر از ما نشنید بس امینیم
بهر کسان امانیم، ما را تو می شناسی
سایت مشرق در بخش پایانی گزارش خود از "تلفظ غلط" نام خانوادگی رهبر جمهوری اسلامی انتقاد کرده و با اشاره به اینکه نام خانوادگی او در شناسنامه "حسینی خامنه" است، تلفظ صحیح کلمه خامنه را به سکون میم عنوان کرده نه کسر آن.
این سایت در عین حال نوشته که به علت "گسترش رواج و شهرت" نام خانوادگی رهبر جمهوری اسلامی به صورت مکسور، دامنه پایگاه اطلاع رسانی دفتر حفظ و نشر آثار آیت الله خامنه ای نیز به همین شکل به ثبت رسیده تا "مخاطبان در یافتن آن دچار مشکل نشوند."
پایگاه خبری مشرق در پایان گزارش خود از القاب و نام رهبر جمهوری اسلامی از تلفظ "اشتباه" نام خانوادگی او توسط "برخی گویندگان صدا و سیما" خبر داده و آورده است که حرف "ـه" انتهای کلمه "خامنه" که نام شهر پدری ایشان است، هاء بیان حرکت و غیر ملفوظ است و باید مانند کسره تلفظ شود که گاه حتی از سوی برخی گویندگان اخبار صدا و سیما، مانند حرف "هاء" تلفظ می شود که اشتباه است.
وجه اشتراک: خامنه
سید علی حسینی خامنه که به سید علی خامنه ای مشهور است روز 24 تیر ماه سال 1318 در شهر مشهد به دنیا آمد. نام پدر آیت الله خامنه ای، سید جواد خامنه ای بود. پدر رهبر جمهوری اسلامی، پسر دایی پدر میرحسین موسوی است.
میرحسین موسوی با نام کامل میرحسین موسوی خامنه، نخست وزیر مورد حمایت آیت الله خمینی، بنیانگذار جمهوری اسلامی است که در دوران ریاست جمهوری آیت الله خامنه ای در دهه 1360 به مدت هشت سال این مسئولیت را بر عهده داشت.
میرحسین موسوی به دنبال کاندیداتوری در انتخابات دوره دهم ریاست جمهوری ایران که با اعلام رسمی پیروزی محمود احمدی نژاد به پایان رسید، رهبری جنبش اعتراضی معترضان به نتایج آن را بر عهده گرفت که به "جنبش سبز ایران" معروف شده است.
این جنبش باعث تقابل و رودررویی تمام عیار میرحسین موسوی خامنه با سید علی حسینی خامنه شده به گونه ای که رهبر جمهوری اسلامی، نخست وزیر خود در سال های جنگ هشت ساله ایران و عراق را از "سران فتنه" می داند که به گفته او قصد براندازی حکومت اسلامی را داشته و موسوی نیز رهبر جمهوری اسلامی را یک "دیکتاتور" توصیف و حکومت او را به حکومت "فرعونیان" تشبیه می کند.
"امام کم نور"
مشخص شدن لقب "ضیاءالدین" برای آیت الله خامنه ای و تخلص "امین" برای او در شرایطی است که پیش از آن، فهرست نسبتا بلندبالایی از القاب از جانب طرفداران رهبر جمهوری اسلامی به او اعطا شده بود.
حامیان و طرفداران آقای خامنه ای تاکنون القاب زیادی به او نسبت داده اند. از "امام المسلمین" و "ولی امر مسلمین جهان" گرفته تا "رهبر فرزانه انقلاب" و "نایب امام زمان". حتی برخی از دوستداران رهبر جمهوری اسلامی پا را از این هم فراتر گذاشته و او را مصداق "سید خراسانی" دانسته اند که بر طبق برخی منابع تشیع، شخصی است که در زمان ظهور امام زمان در پیشاپیش سپاهی با پرچم های سیاه، از سمت خراسان ایران برای جنگ با دشمنان او، به حرکت در می آید. این افراد معتقدند که نشانه های سید خراسانی کاملا بر آیت الله خامنه ای منطبق است و این مسئله نشاندهنده نزدیک بودن زمان ظهور امام دوازدهم شیعیان است.
همچنین بر مبنای این روایت اینگونه تبلیغ می شود که فرمانده سپاه "سید خراسانی" که "شعیب بن صالح" نام دارد، همان محمود احمدی نژاد است.
اواخر تیرماه سال جاری، دفتر آیت الله خامنه ای پاسخ به استفتایی از او را منتشر کرد که طی آن رهبر جمهوری اسلامی خود را به عنوان "ولی امر مسلمین" جهان معرفی و اطاعت از دستورات حکومتیش را برای همه "واجب" عنوان کرده بود.
این در حالی است که به دنبال وقایع پس از انتخابات اخیر ریاست جمهوری و سرکوب خشونت بار معترضان به دستور آیت الله خامنه ای، حتی برخی چهره های شاخص اصولگرا نیز به ناتوانی رهبر جمهوری اسلامی در حل و فصل مشکلات داخلی کشور اذعان کرده اند.
آیت الله امامی کاشانی امام جمعه تهران و از روحانیون بلندپایه جریان راست سنتی مرداد ماه گذشته در مسجد جمکران قم خطاب به امام زمان گفته بود: "نور ولایت فقیه کم شده و نمی تواند مشکلات کشور را حل کند."
او افزوده بود: "ای امام زمان، اگرچه در عصر غیبت تو ولایت فقیه حاکم است، اما ولایت فقیه نور کمی است که از آن دور سو سو می کند."
امامی کاشانی با اشاره به کم سو شدن نور ولایت فقیه در ایران خطاب به امام زمان ادامه داده بود: "او که نمی تواند مشکل را حل کند، این است اوضاع کشور، این است اوضاع دنیا، تو باید بیایی، تو باید مشکل را حل کنی."
چندی پیش هم امیر محبیان، از تئوریسین های جناح راست و عضو شورای سردبیری روزنامه رسالت در مقاله ای با عنوان "اقتدار یا مشروعیت حاکم" را "نخستین منبع قدرت در جمهوری اسلامی" خوانده و با اشاره به "صدماتی" که وقایع پس از انتخابات ریاست جمهوری به این منبع وارد کرده، از اصولگرایان خواسته بود به "بازسازی" آن بپردازند.
سایت "مشرق" که نخستین بار این خبر را منتشر کرد، علیرغم آنکه انتخاب القاب برای اشخاص را از سوی "دیگران" و بر اساس "صفات و ویژگی های هر فرد" عنوان کرده اما نوشته که رهبر جمهوری اسلامی "بنا بر سنت حسنه اسلامی" لقبی دارد که خودش انتخاب و از آن در "برخی مکاتبات شخصی و دوستانه" استفاده کرده است.
این سایت با انتشار عکسی از آیت الله خامنه ای در سال 1335 (زمانی که تنها 17 سال سن داشت)، نوشته که رهبر جمهوری اسلامی از همان موقع لقب "ضیاءالدین" را برای خود برگزیده بود.
آنگونه که مشرق گزارش داده، آقای خامنه ای این عکس را در آن هنگام به حجت الاسلام سید هادی خسروشاهی هدیه داده و در پشت آن نوشته است: "هو العزیز، این عکس ناقابل را به رفیق مکرم و برادر معظم، جناب آقای آقا سید هادی خسروشاهی تقدیم مینمایم تا از خاطر عاطر محو نشوم. احقر ضیاءالدین حسینی خامنهای."
امین؛ تخلص اشعار
سایت مشرق همچنین خبر داده که آیت الله خامنه ای از تخلص "امین" در اشعار خود استفاده می کند و افزوده این تخلص "برای اهل ادب، نامی آشناست."
در این گزارش برخی از ابیات پایانی اشعار رهبر جمهوری اسلامی که در آنها از این تخلص استفاده شده آمده است:
هر چند امین بسته دنیانیَم اما
دلبسته یاران خراسانی خویشم
یا:
کس راز غیر از ما نشنید بس امینیم
بهر کسان امانیم، ما را تو می شناسی
سایت مشرق در بخش پایانی گزارش خود از "تلفظ غلط" نام خانوادگی رهبر جمهوری اسلامی انتقاد کرده و با اشاره به اینکه نام خانوادگی او در شناسنامه "حسینی خامنه" است، تلفظ صحیح کلمه خامنه را به سکون میم عنوان کرده نه کسر آن.
این سایت در عین حال نوشته که به علت "گسترش رواج و شهرت" نام خانوادگی رهبر جمهوری اسلامی به صورت مکسور، دامنه پایگاه اطلاع رسانی دفتر حفظ و نشر آثار آیت الله خامنه ای نیز به همین شکل به ثبت رسیده تا "مخاطبان در یافتن آن دچار مشکل نشوند."
پایگاه خبری مشرق در پایان گزارش خود از القاب و نام رهبر جمهوری اسلامی از تلفظ "اشتباه" نام خانوادگی او توسط "برخی گویندگان صدا و سیما" خبر داده و آورده است که حرف "ـه" انتهای کلمه "خامنه" که نام شهر پدری ایشان است، هاء بیان حرکت و غیر ملفوظ است و باید مانند کسره تلفظ شود که گاه حتی از سوی برخی گویندگان اخبار صدا و سیما، مانند حرف "هاء" تلفظ می شود که اشتباه است.
وجه اشتراک: خامنه
سید علی حسینی خامنه که به سید علی خامنه ای مشهور است روز 24 تیر ماه سال 1318 در شهر مشهد به دنیا آمد. نام پدر آیت الله خامنه ای، سید جواد خامنه ای بود. پدر رهبر جمهوری اسلامی، پسر دایی پدر میرحسین موسوی است.
میرحسین موسوی با نام کامل میرحسین موسوی خامنه، نخست وزیر مورد حمایت آیت الله خمینی، بنیانگذار جمهوری اسلامی است که در دوران ریاست جمهوری آیت الله خامنه ای در دهه 1360 به مدت هشت سال این مسئولیت را بر عهده داشت.
میرحسین موسوی به دنبال کاندیداتوری در انتخابات دوره دهم ریاست جمهوری ایران که با اعلام رسمی پیروزی محمود احمدی نژاد به پایان رسید، رهبری جنبش اعتراضی معترضان به نتایج آن را بر عهده گرفت که به "جنبش سبز ایران" معروف شده است.
این جنبش باعث تقابل و رودررویی تمام عیار میرحسین موسوی خامنه با سید علی حسینی خامنه شده به گونه ای که رهبر جمهوری اسلامی، نخست وزیر خود در سال های جنگ هشت ساله ایران و عراق را از "سران فتنه" می داند که به گفته او قصد براندازی حکومت اسلامی را داشته و موسوی نیز رهبر جمهوری اسلامی را یک "دیکتاتور" توصیف و حکومت او را به حکومت "فرعونیان" تشبیه می کند.
"امام کم نور"
مشخص شدن لقب "ضیاءالدین" برای آیت الله خامنه ای و تخلص "امین" برای او در شرایطی است که پیش از آن، فهرست نسبتا بلندبالایی از القاب از جانب طرفداران رهبر جمهوری اسلامی به او اعطا شده بود.
حامیان و طرفداران آقای خامنه ای تاکنون القاب زیادی به او نسبت داده اند. از "امام المسلمین" و "ولی امر مسلمین جهان" گرفته تا "رهبر فرزانه انقلاب" و "نایب امام زمان". حتی برخی از دوستداران رهبر جمهوری اسلامی پا را از این هم فراتر گذاشته و او را مصداق "سید خراسانی" دانسته اند که بر طبق برخی منابع تشیع، شخصی است که در زمان ظهور امام زمان در پیشاپیش سپاهی با پرچم های سیاه، از سمت خراسان ایران برای جنگ با دشمنان او، به حرکت در می آید. این افراد معتقدند که نشانه های سید خراسانی کاملا بر آیت الله خامنه ای منطبق است و این مسئله نشاندهنده نزدیک بودن زمان ظهور امام دوازدهم شیعیان است.
همچنین بر مبنای این روایت اینگونه تبلیغ می شود که فرمانده سپاه "سید خراسانی" که "شعیب بن صالح" نام دارد، همان محمود احمدی نژاد است.
اواخر تیرماه سال جاری، دفتر آیت الله خامنه ای پاسخ به استفتایی از او را منتشر کرد که طی آن رهبر جمهوری اسلامی خود را به عنوان "ولی امر مسلمین" جهان معرفی و اطاعت از دستورات حکومتیش را برای همه "واجب" عنوان کرده بود.
این در حالی است که به دنبال وقایع پس از انتخابات اخیر ریاست جمهوری و سرکوب خشونت بار معترضان به دستور آیت الله خامنه ای، حتی برخی چهره های شاخص اصولگرا نیز به ناتوانی رهبر جمهوری اسلامی در حل و فصل مشکلات داخلی کشور اذعان کرده اند.
آیت الله امامی کاشانی امام جمعه تهران و از روحانیون بلندپایه جریان راست سنتی مرداد ماه گذشته در مسجد جمکران قم خطاب به امام زمان گفته بود: "نور ولایت فقیه کم شده و نمی تواند مشکلات کشور را حل کند."
او افزوده بود: "ای امام زمان، اگرچه در عصر غیبت تو ولایت فقیه حاکم است، اما ولایت فقیه نور کمی است که از آن دور سو سو می کند."
امامی کاشانی با اشاره به کم سو شدن نور ولایت فقیه در ایران خطاب به امام زمان ادامه داده بود: "او که نمی تواند مشکل را حل کند، این است اوضاع کشور، این است اوضاع دنیا، تو باید بیایی، تو باید مشکل را حل کنی."
چندی پیش هم امیر محبیان، از تئوریسین های جناح راست و عضو شورای سردبیری روزنامه رسالت در مقاله ای با عنوان "اقتدار یا مشروعیت حاکم" را "نخستین منبع قدرت در جمهوری اسلامی" خوانده و با اشاره به "صدماتی" که وقایع پس از انتخابات ریاست جمهوری به این منبع وارد کرده، از اصولگرایان خواسته بود به "بازسازی" آن بپردازند.
خانواده جعفر کاظمی و وکیل شیرکو معارفی در مصاحبه با روز:
نگرانیم و در بی خبری به سر می بریم
وکیل شیرکو معارفی، زندانی سیاسی محکوم به اعدام در مصاحبه با "روز" اعلام کرد که پرونده موکلش دریکی از شعبات دیوان عالی کشور در شهر قم و همزمان در کمیسیون عفو و بخشودگی در حال بررسی است. خانواده جعفر کاظمی، دیگر زندانی سیاسی محکوم به اعدام هم که پرونده اش در شعبه اجرای احکام است در مصاحبه با "روز" از خبرهای منتشر شده در برخی وب سایت ها در خصوص توقف اجرای حکم همسرش ابراز بی اطلاعی کرده و گفته خبری از وی ندارد.
در حالیکه طی روزها و هفته های گذشته جمهوری اسلامی به اعدام مخالفان و منتقدان سیاسی خود شتاب بیشتری بخشیده، خانواده های زندانیان سیاسی محکوم به اعدام و نهادهای حقوق بشری نگران رخ دادن دهه شصت دیگری هستند؛ دهه ای که در بی خبری خانواده ها، هزاران زندانی سیاسی اعدام شدند و جنازه های آنها نیز به خانواده هایشان بازگردانده نشد. رویه ای که طی ماه های گذشته نیزتکرار شد و تعدادی از زندانیان سیاسی در بی خبری مطلق خانواده و وکلایشان اعدام شدند و جنازه هایشان نیز به خانواده هایشان برگردانده نشد.
پرونده شیرکو معارفی در دیوان عالی کشور
شیرکو معارفی، زندانی سیاسی محکوم به اعدام، از فعالان سیاسی و مدنی کرد است که 9 مهرماه سال 87 در شهرستان سقز دستگیر و در دادگاه به اعدام محکوم شد.
آقای معارفی اهل شهر بانه است و به اتهام اقدام عليه امنيت ملي و محاربه با خدا به اعدام محكوم شده است.
خلیل بهرامیان، وکیل این زندانی سیاسی کرد، در خصوص آخرین وضعیت پرونده موکلش به روز می گوید: پرونده آقای معارفی در دو مرحله در دست بررسی است. از سویی تقاضای اعاده دادرسی برای ایشان صورت گرفته و پرونده به یکی از شعبات دیوان عالی کشور که در شهر قم مستقر است ارسال شده تا تقاضای اعاده دادرسی مورد رسیدگی قرار گیرد؛ از سوی دیگر پرونده در کمیسیون عفو و بخشودگی است.
وکیل آقای معارفی توضیح میدهد: براساس درخواست عفوی که داده ایم پرونده موکلم در کمیسیون عفو و بخشودگی نیز در دست بررسی است ولی من با این اوضاع و احوال فعلی نگران و مضطرب در انتظار پاسخ دیوان عالی کشور و همچنین کمیسیون عفو و بخشودگی هستم.
آقای بهرامیان با اشاره به اینکه در مرحله بدوی و تجدید نظر وکیل آقای معارفی نبوده می گوید: بعد از قطعی شدن حکم اعدام آقای معارفی از سوی شعبه تجدید نظر، خانواده ایشان از من خواستند وکالت شان را برعهده بگیرم و من نیز پذیرفتم و وارد پرونده شدم. در حال حاضر هم در دو جریان، پرونده را پیش می بریم و امیدواریم که این جوان از مرگ نجات یابد و روزی زندان های ایران از زندانیان سیاسی و امنیتی خالی شود.
آقای معارفی متهم به عضویت در گروه کومله است؛ امری که آقای بهرامیان رد می کند و می گوید موکلش تنها هوادا بوده و عضو این گروه نبوده است.
سال گذشته و پس از اعدام احسان فتاحیان، خانواده شیرکو معارفی در نامه ای سرگشاده خطاب به مجامع بین المللی و سازمان های حقوق بشری نوشته بودند: ما به عنوان اعضای خانواده و نزدیکان شیرکو معارفی از تمامی مجامع بین المللی و حقوق بشری تقاضا داریم تا ضمن دفاع از حقوق اولیه و ابتدایی یک زندانی سیاسی، نسبت به اعدام شیرکو با حکومت جمهوری اسلامی وارد مذاکره شده و مسوولان این حکومت را که داعیه مذهبی بودن دارد متقاعد کنند که این حکم اجرا نشود.
وضعیت مبهم جعفر کاظمی
رودابه اکبری، همسر جعفر کاظمی دیگر زندانی سیاسی محکوم به اعدام نیز در مصاحبه با "روز" از وضعیت همسرش ابراز بی اطلاعی می کند و می گوید: از دوشنبه هفته گذشته که با همسرم ملاقات کردم هیچ خبری از او ندارم. امروز برای ملاقات به زندان اوین می روم تا ببینم او در چه وضعیتی است.
روز گذشته برخی وب سایت ها از توقف حکم اعدام جعفر کاظمی و محمد علی حاج آقایی در آخرین لحظات خبر داده و نوشته بودند: جعفر کاظمی و محمد علی حاج آقايی بطور ناگهانی از بند ۳۵۰ خارج و به بند ۲۰۹ جهت اخذ اعترافات تلويزيونی، برده شدند اما اين دو زندانی سياسی از اين کار امتناع کردند و پس از صحنه سازی و توقف اجرای حکم، اين دو زندانی سياسی محکوم به اعدام، در حدود ساعت ۸ صبح روز چهارشنبه، به بند ۳۵۰ بازگردانده شدند.
همسر آقای کاظمی با ابراز بی اطلاعی از این خبر می گوید: من هیچ اطلاعی از این قضیه ندارم و نمیدانم چقدر صحت داشته باشد. اما دو هفته پیش رفتن پرونده همسرم به شعبه اجرای احکام را از طریق رسانه ها و نهادهای حقوق بشری متوجه شدم و تا آن موقع خبر نداشتم برای همین نمی توانم درباره این خبر نیز اظهار نظر بکنم.
خانم اکبری می افزاید: امروز، برای ملاقات با همسرم به اوین می روم و از او در این مورد می پرسم متاسفانه تنها ارتباط ما با همسرم همین ملاقات ها است و تلفن های ایشان قطع است و من دقیقا از زمانی که از ملاقات می آیم در اضطراب شدید هستم تا دوباره بتوانم همسرم را ملاقات کنم. هیچ تماسی نیست و نمیدانم در چه شرایطی است و مدام دلواپس هستم که نکند یکباره خبر اعدام بدهند و ما ندانیم و... واقعا همه زندگی ام لحظه ای شده و به شدت به هم ریخته ایم.
جعفر کاظمی که از زندانیان سیاسی دهه شصت بود۶۴ سال دارد و ۲۷ شهریور ماه سال گذشته بازداشت و به محاربه از طریق هواداری از سازمان مجاهدین خلق متهم و سپس محکوم به اعدام شد.
همسر او پیش از این به روز گفته بود: "نمی دانیم چه چیزی در انتظار ما یا همسرم است؛ شدیدا به هم ریخته ایم. یک پسر 12 ساله دارم که او نیز به شدت به هم ریخته است. از کلیه مسئولینی که دست اندرکار حقوق بشر هستند، از آقای بان کی مون و خانم پیلای خواهش میکنم خاضعانه تمنا میکنم کمک کنند. اینجا به هیچ عنوان صدای ما به جایی نمی رسد و در نطفه خفه می شود تاکنون حتی یکبار هم نتوانسته ایم با دادستان دیدار کنیم رئیس قوه قضائیه هم که اصلا غیر ممکن است. هر کسی که در این نظام کاره ای است و ممکن است بتواند کاری کند خود را به ما نشان نمی دهد. از شما خواهش میکنم صدای ما را به جهانیان برسانید شاید وجدان های بیدار و گوش های شنوایی باشند که صدای مرا بشنوند و یاری کنند. به داد من و بچه ام برسند. باور کنید من اصلا حتی به آزادی همسرم فکر هم نمیکنم فقط بگذارند او زنده بماند و جانش را نگیرند. بگذارند ما با این امید که روزی بازخواهد گشت زندگی کنیم".
جرس:
مدیر مسئول روزنامه كیهان در ادامه اهانت به سران اصلاح طلب و نامزدهای ریاست جمهوری، با میكروب خواندن آنها اظهار داشت: سران فتنه باید قبول كنند كه مانند میكروب وارد بدن نظام شدند و آن را واكسینه كردند.
مدیر مسئول روزنامه كیهان در ادامه اهانت به سران اصلاح طلب و نامزدهای ریاست جمهوری، با میكروب خواندن آنها اظهار داشت: سران فتنه باید قبول كنند كه مانند میكروب وارد بدن نظام شدند و آن را واكسینه كردند.
به گزارش فارس، حسین شریعتمداری یكشنبه شب در مسجد سید اصفهان در سلسله نشستهای بصیرت عاشورایی در جمع عزاداران حسینی اظهار داشت: یكی از ویژگیهای اربعین امام حسین(ع) بصیرتبخشی است، از این نقطه بود كه یاد عاشورا و كربلا زنده ماند.
وی ادامه داد: اگر مختصات نقطهای را كه در آن ایستادهایم در تابلویی روشن ترسیم نشود، تفاوت دوستان و دشمنان مشخص نمیشود.
* خلوص مردم ما آتش فتنه را به گلستان ۹دی تبدیل كرد
مدیر مسئول روزنامه كیهان با اشاره به اینكه فتنه سال ۸۸ یكی از موهبتهای بزرگ الهی بود، خاطرنشان كرد: فتنه در لغت به معنای آزمایش و وارد كردن طلا در آتش به منظور مشخص شدن عیار آن آمده است.
وی اعتراضات مردمی را فتنه خواند وافزود: در فتنه ناخالصیها محو و خالصها غبارزدایی میشوند، در فتنه غربال شدن سختی وجود دارد، مانند آتشی كه برای سوزاندن ابراهیم(ع) فراهم آوردند اما خلوص ابراهیم(ع) آتش را گلستان كرد.
شریعتمداری ادامه داد: خلوص مردم ما آتش فتنه ۸۸ را كه حداقل از ۲۰ سال پیش تدارك دیده شده بود، تبدیل به گلستان ۹دی كرد.
* فتنه ۸۸ بازخوانی رخدادهای صدر اسلام بود
وی با بیان اینكه فتنه ۸۸ بازخوانی رخدادهای صدر اسلام بود، اضافه كرد: حضرت زهرا(س) پس از رحلت رسول اكرم(ص) برای كمكطلبی در انحرافی كه پدید آمده بود به خانه انصار و مهاجرین رفتند اما آنها در پاسخ سكوت كردند یا سخن به ایما و ایهام و دوپهلو و چندپهلو پاسخ گفتند.
مدیر مسئول روزنامه كیهان با اشاره به اینكه در صدر اسلام نگاه بسیاری از مردم به خواص بود و زمانی كه خواص لغزیدند عده بسیاری را به دنبال خود لغزاندند، تصریح كرد: اما در عصر ما نگاه مردم به جلودار و رهبر است و اگر خواص بلغزند كمتر كسی را با خودشان میلغزانند و بلكه خود سقوط میكنند و رفوزه میشوند.
* دشمن در فتنه۸۸ با تمام توان به میدان آمد
وی ادامه داد: در فتنه ۸۸ همه جریانها و گروهها با تفاوت در ظاهر با یكدیگر متحد شدند و مانند جنگ احزاب دشمنان اختلافها را كنار گذاشتند و در یك صف ایستادند.
شریعتمداری با بیان اینكه دشمن در فتنه۸۸ همه توان خود را به میدان آورد، خاطرنشان كرد: مدت زمان بسیار و هزینههای كلانی صرف شده تا دشمن این نیروها را تدارك ببیند، آنها را سازماندهی و در جای جای نظام جاسازی كند.
وی در این خصوص افزود: به قول مایكل لدین دشمن همه توان ۲۰ ساله خود را به میدان آورد اما همه را دود كرد و به هوا فرستاد.
مدیر مسئول روزنامه كیهان با بیان اینكه به بركت فتنه ۸۸ عرصه پیش روی مردم شفاف شد، اضافه كرد: مدتی طولانی باید سپری میشد تا چهره منافقین جدیدی كه چهره خود را به خط امام(ره) آراسته بودند آشكار میشد، اما فتنه ۸۸ پرده از چهره واقعی آنها برداشت.
وی ادامه داد: میدان در آغاز كار غبارآلود و هوا گرگ و میش بود و دوستان از دشمنان شناخته نمیشدند.
شریعتمداری با اشاره به بارخوانی معیارهای انقلاب در فتنه ۸۸ خاطرنشان كرد: نكات فراموش شده انقلاب بار دیگر مرور شد و نسل سوم و چهارم انقلاب كه دشمن را نمیشناختند شاهد هماهنگی و همكاری مثلث آمریكا، انگلیس و اسرائیل بودند.
وی ادعا کرد: فتنهگران به تزویر و دروغ از امام راحل(ره) نام میبردند و در فتنه ۸۸ دوستان ولایت گفتههای امام(ره) و راه امام(ره) را به طور مستند و مكتوب پیش چشم نهادند در حالی كه بسیاری از رهنمودهای امام(ره) از یاد رفته بود.
مدیر مسئول روزنامه كیهان با بیان اینكه مردم در فتنه ۸۸ متوجه شدند كه دشمن نخوابیده است، تصریح كرد: مردم فهمیدند دشمن بیدار است، پس باید بیدار باشند.
وی ادامه داد: مردم در فتنه ۸۸ مشاهده كردند كه رهبر انقلاب چگونه با مدیریت و رهبری الهی ملت ایران را از پیچ و خم گردنههای و شیبهای تند و نفسگیر فتنه عبور داد، مردم فهمیدند آنچه كه دیگران در آیینه نمیبینند، رهبری در خشت خام میبیند.
* ۹دی آخرین آزمایشگاه فتنه ۸۸ بود
شریعتمداری در این خصوص مدعی شد: مردم با تمام وجود به جمله "خامنهای خمینی دیگر است "، ایمان آوردند.
وی با بیان اینكه ۹دی آخرین آزمایشگاه فتنه۸۸ بود، تصریح كرد: مردم در ۹دی ماه به صورت میلیونی در صحنه حاضر بودند و این نشاندهنده خلوص و عیار بالای این ملت است.
مدیر مسئول روزنامه كیهان با اشاره به اینكه ملت ایران در فتنه۸۸ به زمین نخورد، گفت: ملت ایران از همان ابتدا با گفتن اعوذ بالله من الشیطان الرجیم به خدا پناه برد و به ریسمان الهی چنگ زد و دشمن دید كه با دین و خدای بزرگ، قادر، قاهر و جبار درافتاده است.
*دوران فتنهگری تمام نشده است
وی با اعتراف به رصدكردن پیامكها، سایتها و رسانههای مختلف در ایام فتنه افزود: فتنه۸۸ عامل بصیرت افزایی مردم بود و هنوز فتنهگران سخنی نگفته، پاسخ آن به شكل ظریف و گیرا آماده بود.
شریعتمداری با بیان اینكه دوران فتنهگری تمام نشده است، تصریح كرد: ملت ایران به طور ماهوی با دشمن درگیر است، نظام سلطه بینالملل دشمنی خود را با ملتی كه بر اسلام ناب در حاكمیت و اسلام ظلمستیز تاكید میكند، ثابت كرده است.
وی ادامه داد: دشمن كانون اصلی و اقتدار نظام یعنی اسلام ناب را هدف گرفته است، امام(ره) در برابر اسلام ناب، اسلام آمریكایی كه تمام ویژگیهای اسلام ناب به جز ظلمستیزی را دارد به مردم معرفی كردند.
*سران فتنه میکروب هستند
مدیر مسئول روزنامه كیهان در ادامه اهانت به سران اصلاح طلب و نامزدهای ریاست جمهوری، با میكروب خواندن آنها خاطرنشان كرد: سران فتنه باید قبول كنند كه مانند میكروب وارد بدن نظام شدند و آن را واكسینه كردند.
وی با اشاره به اینگه دشمنی نظام سلطه با ملت ایران در دو حالت پایان مییابد، اظهار داشت: اگر ملت ایران از حمایت اسلام ناب در حاكمیت دست بكشد، دشمنی نظام سلطه با این ملت پایان مییابد و اگر نظام سلطه خوی استكبار خود را عوض كند و با به قول امام راحل(ره) از خر شیطان پیاده شود نیز بین ملت ایران و نظام سلطه صلح واقع میشود.
شریعتمداری ادامه داد: فتنه۸۸ مرده است و دشمن از عوامل سوخته یك فتنه در فتنه بعدی استفاده آشكار نمیكند.
* نقشه راه به دست رهبر انقلاب است
وی درباره اینكه كسی كه نقشه راه را در اختیار نداشته باشد به بیراهه میرود، ادعا کرد: در زمان كنونی نقشه راه به دست رهبر معظم انقلاب است.
وی با بیان اینكه اولین معیار تشخیص حق از باطل نگاه و نظر رهبری است، گفت: اگر كسانی از خط امام(ره) فاصله گرفتند آنها را با نگاهی دقیق و تیزتر ارزیابی كنید.
* در فتنه ۸۸ براندازی نظام، نقطه مشترك ائتلاف جریانهای ناهمگن بود
شریعتمداری با تکرار سناریو تکراری مدعی شد: در فتنه۸۸ جریانهایی ناهمگن از جمله بهاییها، ماركسیستها، منافقین جدید و قدیم، سلطنتطلبها، گروهكهای كومله و دموكرات، موساد و سیا به صورت آشكار در یك نقطه ائتلاف كردند و به طور قطع این ائتلاف به خاطر رقابت انتخاباتی نبود.
وی ادامه داد: براندازی نظام نقطه مشترك ائتلاف جریانهای ناهمگن و فرقههای مختلف بود.
مدیر مسئول روزنامه كیهان با اشاره به اینكه در انطباق معیارهای انقلاب بر افراد به روابط سببی و نسبی توجه نكنید، افزود: این به این معنا نیست كه از همان ابتدا به اشخاص به دیده تردید نگاه كنید كه این خود موجب غبارآلوده شدن فضا میشود.
وی که روزنامه بیت المال را به مرکزی برای اهانت به شهروندان، روشنفکران و اندیشمندان تبدیل کرده است، مدعی شد: حق را با افراد نسنجید، بلكه افراد را با حق ارزیابی كنید.
* برخی از سكوتها صدای بلندی در تایید فتنه است
شریعتمداری با بیان اینكه خطا هرگاه تكرار شود به خط و جریان تبدیل میشود، اظهار داشت: هرگاه افرادی مرزبندی معینی با دشمان داخلی یا بیرونی نظام نداشتند سنجیده و هوشیارانه در مورد آنها قضاوت كنید.
وی درباره سكوت خواص در فتنههای مختلف اضافه كرد: هرگاه یكی از خواص در جایی كه نیاز به صحبت بود سكوت كرد، نسبت به او حساس شوید، زیرا برخی از سكوتها صدای بلندی در تایید فتنه است.
مدیر مسئول روزنامه كیهان اضافه كرد: به افرادی كه معیارهای اصلی و قابل ارزیابی را به میدانهای غیرقابل سنجش و ارزیابی میكشانند، حساس شوید و با دقت در كار آنها نظر كنید.
وی ادامه داد: اگر مختصات نقطهای را كه در آن ایستادهایم در تابلویی روشن ترسیم نشود، تفاوت دوستان و دشمنان مشخص نمیشود.
* خلوص مردم ما آتش فتنه را به گلستان ۹دی تبدیل كرد
مدیر مسئول روزنامه كیهان با اشاره به اینكه فتنه سال ۸۸ یكی از موهبتهای بزرگ الهی بود، خاطرنشان كرد: فتنه در لغت به معنای آزمایش و وارد كردن طلا در آتش به منظور مشخص شدن عیار آن آمده است.
وی اعتراضات مردمی را فتنه خواند وافزود: در فتنه ناخالصیها محو و خالصها غبارزدایی میشوند، در فتنه غربال شدن سختی وجود دارد، مانند آتشی كه برای سوزاندن ابراهیم(ع) فراهم آوردند اما خلوص ابراهیم(ع) آتش را گلستان كرد.
شریعتمداری ادامه داد: خلوص مردم ما آتش فتنه ۸۸ را كه حداقل از ۲۰ سال پیش تدارك دیده شده بود، تبدیل به گلستان ۹دی كرد.
* فتنه ۸۸ بازخوانی رخدادهای صدر اسلام بود
وی با بیان اینكه فتنه ۸۸ بازخوانی رخدادهای صدر اسلام بود، اضافه كرد: حضرت زهرا(س) پس از رحلت رسول اكرم(ص) برای كمكطلبی در انحرافی كه پدید آمده بود به خانه انصار و مهاجرین رفتند اما آنها در پاسخ سكوت كردند یا سخن به ایما و ایهام و دوپهلو و چندپهلو پاسخ گفتند.
مدیر مسئول روزنامه كیهان با اشاره به اینكه در صدر اسلام نگاه بسیاری از مردم به خواص بود و زمانی كه خواص لغزیدند عده بسیاری را به دنبال خود لغزاندند، تصریح كرد: اما در عصر ما نگاه مردم به جلودار و رهبر است و اگر خواص بلغزند كمتر كسی را با خودشان میلغزانند و بلكه خود سقوط میكنند و رفوزه میشوند.
* دشمن در فتنه۸۸ با تمام توان به میدان آمد
وی ادامه داد: در فتنه ۸۸ همه جریانها و گروهها با تفاوت در ظاهر با یكدیگر متحد شدند و مانند جنگ احزاب دشمنان اختلافها را كنار گذاشتند و در یك صف ایستادند.
شریعتمداری با بیان اینكه دشمن در فتنه۸۸ همه توان خود را به میدان آورد، خاطرنشان كرد: مدت زمان بسیار و هزینههای كلانی صرف شده تا دشمن این نیروها را تدارك ببیند، آنها را سازماندهی و در جای جای نظام جاسازی كند.
وی در این خصوص افزود: به قول مایكل لدین دشمن همه توان ۲۰ ساله خود را به میدان آورد اما همه را دود كرد و به هوا فرستاد.
مدیر مسئول روزنامه كیهان با بیان اینكه به بركت فتنه ۸۸ عرصه پیش روی مردم شفاف شد، اضافه كرد: مدتی طولانی باید سپری میشد تا چهره منافقین جدیدی كه چهره خود را به خط امام(ره) آراسته بودند آشكار میشد، اما فتنه ۸۸ پرده از چهره واقعی آنها برداشت.
وی ادامه داد: میدان در آغاز كار غبارآلود و هوا گرگ و میش بود و دوستان از دشمنان شناخته نمیشدند.
شریعتمداری با اشاره به بارخوانی معیارهای انقلاب در فتنه ۸۸ خاطرنشان كرد: نكات فراموش شده انقلاب بار دیگر مرور شد و نسل سوم و چهارم انقلاب كه دشمن را نمیشناختند شاهد هماهنگی و همكاری مثلث آمریكا، انگلیس و اسرائیل بودند.
وی ادعا کرد: فتنهگران به تزویر و دروغ از امام راحل(ره) نام میبردند و در فتنه ۸۸ دوستان ولایت گفتههای امام(ره) و راه امام(ره) را به طور مستند و مكتوب پیش چشم نهادند در حالی كه بسیاری از رهنمودهای امام(ره) از یاد رفته بود.
مدیر مسئول روزنامه كیهان با بیان اینكه مردم در فتنه ۸۸ متوجه شدند كه دشمن نخوابیده است، تصریح كرد: مردم فهمیدند دشمن بیدار است، پس باید بیدار باشند.
وی ادامه داد: مردم در فتنه ۸۸ مشاهده كردند كه رهبر انقلاب چگونه با مدیریت و رهبری الهی ملت ایران را از پیچ و خم گردنههای و شیبهای تند و نفسگیر فتنه عبور داد، مردم فهمیدند آنچه كه دیگران در آیینه نمیبینند، رهبری در خشت خام میبیند.
* ۹دی آخرین آزمایشگاه فتنه ۸۸ بود
شریعتمداری در این خصوص مدعی شد: مردم با تمام وجود به جمله "خامنهای خمینی دیگر است "، ایمان آوردند.
وی با بیان اینكه ۹دی آخرین آزمایشگاه فتنه۸۸ بود، تصریح كرد: مردم در ۹دی ماه به صورت میلیونی در صحنه حاضر بودند و این نشاندهنده خلوص و عیار بالای این ملت است.
مدیر مسئول روزنامه كیهان با اشاره به اینكه ملت ایران در فتنه۸۸ به زمین نخورد، گفت: ملت ایران از همان ابتدا با گفتن اعوذ بالله من الشیطان الرجیم به خدا پناه برد و به ریسمان الهی چنگ زد و دشمن دید كه با دین و خدای بزرگ، قادر، قاهر و جبار درافتاده است.
*دوران فتنهگری تمام نشده است
وی با اعتراف به رصدكردن پیامكها، سایتها و رسانههای مختلف در ایام فتنه افزود: فتنه۸۸ عامل بصیرت افزایی مردم بود و هنوز فتنهگران سخنی نگفته، پاسخ آن به شكل ظریف و گیرا آماده بود.
شریعتمداری با بیان اینكه دوران فتنهگری تمام نشده است، تصریح كرد: ملت ایران به طور ماهوی با دشمن درگیر است، نظام سلطه بینالملل دشمنی خود را با ملتی كه بر اسلام ناب در حاكمیت و اسلام ظلمستیز تاكید میكند، ثابت كرده است.
وی ادامه داد: دشمن كانون اصلی و اقتدار نظام یعنی اسلام ناب را هدف گرفته است، امام(ره) در برابر اسلام ناب، اسلام آمریكایی كه تمام ویژگیهای اسلام ناب به جز ظلمستیزی را دارد به مردم معرفی كردند.
*سران فتنه میکروب هستند
مدیر مسئول روزنامه كیهان در ادامه اهانت به سران اصلاح طلب و نامزدهای ریاست جمهوری، با میكروب خواندن آنها خاطرنشان كرد: سران فتنه باید قبول كنند كه مانند میكروب وارد بدن نظام شدند و آن را واكسینه كردند.
وی با اشاره به اینگه دشمنی نظام سلطه با ملت ایران در دو حالت پایان مییابد، اظهار داشت: اگر ملت ایران از حمایت اسلام ناب در حاكمیت دست بكشد، دشمنی نظام سلطه با این ملت پایان مییابد و اگر نظام سلطه خوی استكبار خود را عوض كند و با به قول امام راحل(ره) از خر شیطان پیاده شود نیز بین ملت ایران و نظام سلطه صلح واقع میشود.
شریعتمداری ادامه داد: فتنه۸۸ مرده است و دشمن از عوامل سوخته یك فتنه در فتنه بعدی استفاده آشكار نمیكند.
* نقشه راه به دست رهبر انقلاب است
وی درباره اینكه كسی كه نقشه راه را در اختیار نداشته باشد به بیراهه میرود، ادعا کرد: در زمان كنونی نقشه راه به دست رهبر معظم انقلاب است.
وی با بیان اینكه اولین معیار تشخیص حق از باطل نگاه و نظر رهبری است، گفت: اگر كسانی از خط امام(ره) فاصله گرفتند آنها را با نگاهی دقیق و تیزتر ارزیابی كنید.
* در فتنه ۸۸ براندازی نظام، نقطه مشترك ائتلاف جریانهای ناهمگن بود
شریعتمداری با تکرار سناریو تکراری مدعی شد: در فتنه۸۸ جریانهایی ناهمگن از جمله بهاییها، ماركسیستها، منافقین جدید و قدیم، سلطنتطلبها، گروهكهای كومله و دموكرات، موساد و سیا به صورت آشكار در یك نقطه ائتلاف كردند و به طور قطع این ائتلاف به خاطر رقابت انتخاباتی نبود.
وی ادامه داد: براندازی نظام نقطه مشترك ائتلاف جریانهای ناهمگن و فرقههای مختلف بود.
مدیر مسئول روزنامه كیهان با اشاره به اینكه در انطباق معیارهای انقلاب بر افراد به روابط سببی و نسبی توجه نكنید، افزود: این به این معنا نیست كه از همان ابتدا به اشخاص به دیده تردید نگاه كنید كه این خود موجب غبارآلوده شدن فضا میشود.
وی که روزنامه بیت المال را به مرکزی برای اهانت به شهروندان، روشنفکران و اندیشمندان تبدیل کرده است، مدعی شد: حق را با افراد نسنجید، بلكه افراد را با حق ارزیابی كنید.
* برخی از سكوتها صدای بلندی در تایید فتنه است
شریعتمداری با بیان اینكه خطا هرگاه تكرار شود به خط و جریان تبدیل میشود، اظهار داشت: هرگاه افرادی مرزبندی معینی با دشمان داخلی یا بیرونی نظام نداشتند سنجیده و هوشیارانه در مورد آنها قضاوت كنید.
وی درباره سكوت خواص در فتنههای مختلف اضافه كرد: هرگاه یكی از خواص در جایی كه نیاز به صحبت بود سكوت كرد، نسبت به او حساس شوید، زیرا برخی از سكوتها صدای بلندی در تایید فتنه است.
مدیر مسئول روزنامه كیهان اضافه كرد: به افرادی كه معیارهای اصلی و قابل ارزیابی را به میدانهای غیرقابل سنجش و ارزیابی میكشانند، حساس شوید و با دقت در كار آنها نظر كنید.
جرس:
موسی ساکت، مسئول شعبه آذربایجان شرقی سازمان ادوار تحکیم و شش فعال سیاسی دیگر به دادگاه انقلاب تبریز احضار شدند.
به گزارش سامانه خبری ادوار نیوز، دادگاه انقلاب تبریز هفت تن از فعالان این شهر را که در حوادث بعد از انتخابات دستگیر شده بودند و هم اکنون با قید وثیقه آزاد هستند، به دادگاه فراخواند.
بر اساس این گزارش، غفار فرزدی، باقر صدری نیا، عباس پور اظهری و وحید شیخ بیگلو که در بهمن ماه سال قبل دستگیر شده بودند از طرف شعبه ۳ دادگاه انقلاب احضار شده اند.
همچنین موسی ساکت مسئول شعبه آذربایجان شرقی سازمان دانش آموختگان ایران اسلامی (ادوار تحکیم وحدت) عطا علیزاده و فرزین رحیمی از بازداشت شده گان ۱۳ آبان سال ۸۸ هستند،که از سوی شعبه یک دادگاه انقلاب شهر تبریز احضار شده اند.
جرس:
سامانه خبری «البرز» گزارش داد که دفتر آن شبکه خبری در استان البرز (کرج) مورد حمله سه مهاجم قرار گرفت.
این گزارش آورده است حمله مذکور درحالی رخ می دهد که این پایگاه خبری طی یکماه گذشته به افشای برخی جریانهای اقتصادی فاسد و مشکوک در استان تازهتاسیس البرز دست زد.
در ادامه گزارش مذکور آمده است "شامگاه روز شنبه دو نفر بااستفاده از ساعات پایانی کار به دفتر شبکه خبری البرز مراجعه و باچاقو سردبیر سرویس استانی این پایگاه را تهدید به مرگ کرده و اقدام به تخریب برخی اموال این دفتر مینمایند. ماجرا ازاین قرار بود که این افراد به محض ورود به دفتر مذکور چاقو را زیرگلوی مسئول این دفتر قرار داده و پرسنل حاضر در دفتر را تهدید مینمایند. مقاومت سردبیر سرویس استانی این شبکه موجب میشود تا ضارب با چاقو چندین بار به وی حملهور شده و لباسهای او را پاره نماید. "
فرد دیگری که همراه ضارب بود از فرصت درگیری استفاده و مستقیما به سراغ یکی از رایانههای اصلی دفتر رفته و با قطع کابلهای آن به همراه یک دستگاه لپتاپ از دفتر متواری میشود.
با فریاد کارکنان دفتر که وحشتزده شده بودند یکی از همسایگان تلاش میکند از خروج سارق جلوگیری نماید که موفق به اینکار نمیشود.
مسئول دفتر این پایگاه خبری با متواری شدن این دومهاجم آنها را تعقیب مینماید ولی فرد سومی که در پائین ساختمان با خودرو روشن منتظر همدستانش بود بلافاصله این افراد را با رایانههای مسروقه از محل فراری میدهد.
پس از این ماجرا مراتب امر طی شکایتی به مراجعه قضایی اعلام و موضوع با همکاری مناسب ناجا درحال پیگیری است.
گفتنی است این پایگاه اطلاعرسانی اخیرا با انتشار اخبار مستندی نسبت به برخی انتصابات صورت گرفته در این استان تازهتاسیس انتقاد کرده و خواستار توجه جدی مسئولان به سوابق اجتماعی، اقتصادی و سیاسی این افراد شده است.
از سوی دیگر افشای برخی فعالیتهای اقتصادی جریانهای سیاسی تنشهایی را برای خبرنگاران و مسئولان این شبکه طی دوهفته گذشته بهمراه داشته است.
شایان ذکر است دوماه پیش لپتاپ دیگری از این دفتر به سرقت رفته و سه هفته قبل نیز تلاشهایی برای هک کردن سایت با شناسههای اینترنتی کرج صورت گرفت.
در انتهای گزارش مذکور آمده است البرز به منظور جلوگیری از نفوذ احتمالی به بخش مدیریتی خود از روز گذشته با کاهش فعالیتهایش بخشی از دسترسیها را قطع نموده است.
جرس: بنا به گزارش منابع خبری، علی شکوری راد، عضو جبهه مشارکت، که در تاریخ ۱۸ آذر ماه بازداشت شده بود، روز دوشنبه چهارم بهمن ماه، از زندان اوین آزاد شد.
به گزارش ندای سبز آزادی، این فعال اصلاح طلب که به اتهام تبلیغ علیه نظام و نشر اکاذیب، بازداشت شده بود، پیش از این نیز در تاریخ ۲۱ مهرماه سال جاری به علت واکنش به انحلال دو حزب اصلاح طلب و رد اظهارات دادستان کشور (محسنی اژه ای) بازداشت و در تاریخ ۶ آبان – پس از وساطت آیت الله شبیری زنجانی نزد رهبری- با تودیع وثیقه از زندان آزاد شده بود.
علی شکوری راد، اظهارات محسنی اژه ای در رابطه به انحلال احزاب اصلاح طلب، سخنان دادستان کشور را متناقص و دورغ های جدید خوانده بود.
این نماینده مجلس ششم، اوسط آذرماه، بعد از اظهار اینکه "صادق لاریجانی نیز مانند علی لاریجانی پیروزی موسوی را به وی تبریک گفته بود"، دستگیر شد . دادستان تهران اعلام کرده بود که در پی انتشار اظهارات علی شکوری راد در برخی از سایت ها و انتساب اظهارات وی به ریاست قوه قضائیه، و نیز طرح مطالب خلاف واقع علیه جمهوری اسلامی که به موجب قوانین جرم تلقی می شود، پنجشنبه ۱٨ آذر نامبرده احضار و به اتهام تبلیغ علیه نظام و نشر اکاذیب تحت تعقیب قرار گرفته و پس از انجام تحقیقات و با توجه به پرونده و اتهامات قبلی با تشدید قرار، بازداشت و به زندان معرفی شد.
پیش از این ۱۶۵ پزشک از دادستان تهران خواستار آزادی شکوری راد شدند و صدیقه خدمت، همسر وی نیز نامه ای در همین خصوص به جعفری دولت آبادی، دادستان تهران نوشته بود.
توکلی: نامه احمدی نژاد، فرافکنی ضعفهای اقتصادی و مشکلات اجتماعی است
احمد توکلی در واکنش به نامه احمدی نژاد به نمایندگان مجلس، گفت: این نوع حمله به مجلس، مجمع تشخیص مصلحت نظام و رییس قوه قضائیه به نظر میرسد یک بهانهجویی برای پوشاندن مشکلات اجتماعی پیش رو و فراافکنی ضعفهای جدی اقتصادی بویژه در بخش تولید است که گرفتاریهایش روز به روز بیشتر میشود.به گزارش فارس، احمد توکلی نماینده تهران و رئیس مرکز پژوهشهای مجلس در واکنش به نامه احمدی نژاد به نمایندگان مجلس، گفت: برای پاسخ به نامه آقای رئیس جمهور که برای تکتک نمایندگان مجلس ارسال شده است، باید وقت بیشتری صرف کرد و نکات آن را درآورد، سپس تفصیلی مصاحبه کرد ولی به چند نکته مختصر اشاره میکنم.
وی اضافه کرد: محتوای نامه ایشان یک سری ادعاهای حقوقی در مورد محدوده اختیارات مجلس و مجمع تشخیص مصلحت است که خیلی از اینها جواب دارد و به موقع جواب خواهم داد. در اوایل سال جاری آقای رییسجمهور نامهای خدمت مقام معظم رهبری فرستادند که در مورد حدود و ثغور اختیارات قوه مجریه و مقننه و مجمع تشخیص مصلحت نظام نظراتی ابراز کردند و از رهبری درخواست کردند که به این مسئله در شورای نگهبان رسیدگی شود.
توکلی افزود: مقام معظم رهبری پیرو این درخواست آقای رئیسجمهور دستور دادند که نمایندگانی از مجلس و برخی اعضای دولت، برخی افراد از شورای نگهبان و استادان مجرب این مسایل را بررسی کنند. ۱۴ جلسه طی تابستان و پاییز امسال برگزار شد و آقای جنتی دبیر شورای نگهبان نظرش را خدمت مقام معظم رهبری نوشت. دولت و مجلس هم نوشتند. درست این بود که آقای رییسجمهور که خودش درخواست این جلسه را کرده بود، صبر میکرد تا ببیند مقام معظم رهبری که به عنوان فصلالخطاب است، نظرشان چیست؟ نه این که خودش آغازگر یک کشمکش جدید سیاسی شود.
رئیس مرکز پژوهشهای مجلس خاطر نشان کرد: من فکر میکنم در حالی که ابتدای اجرای قانون هدفمند کردن یارانهها قرار داریم، این نوع حمله به مجلس، مجمع تشخیص مصلحت نظام و رییس قوه قضائیه به نظر میرسد یک بهانهجویی برای پوشاندن مشکلات اجتماعی پیش رو و فراافکنی ضعفهای جدی اقتصادی بویژه در بخش تولید است که گرفتاریهایش روز به روز بیشتر میشود و فکر میکنم این ادعای آقای احمدینژاد که دولت را وفادار و سوگند به قانون و وفادار به آن نگاه میکند، را باید به فال نیک گرفت که شاید باعث شود از این پس تخلفات و قانون شکنی قبلی خودش را کنار بگذارد.
وی در پاسخ به این سوال که آیا احمدی نژاد نامه را خطاب به تنها نمایندگان مجلس نوشته است یا مجمع هم خطاب نامه بوده است، گفت: بله به من هم نوشته است. خطاب نامه هم به نمایندگان مجلس، هم به مجمع و هم به رییس قوه قضائیه است. بحمدالله ایشان چیزی را باقی نگذاشتهاند.
توکلی در پاسخ به این اینکه رئیس دولت در نامه خود در مورد صندوق توسعه ملی اشاره کرده و آیا این صندوق دولتی است، گفت: این مسائل را به موقع میگویم. من خود کسی بودم که در مجلس هم در مورد صندوق توسعه ملی و هم بانک مرکزی از منطق اقتصاد سیاسی از اختیارات دولت دفاع کردم و هنوز به آن معتقدم و به آن افتخار میکنم که وظیفهام را انجام دادهام. ولی این طرز برخورد آقای احمدینژاد پاسخ دارد و حرفشان از نظر حقوق درست نیست.
رئیس مرکز پژوهشهای مجلس در پاسخ به این سوال که آیا باید تصمیمگیران برای منابع صندوق توسعه ملی فقط نمایندگان دولت باشند؟ گفت: نه، فکر میکنم منابع صندوق توسعه ملی امکانی است که با اراده دولت، فقط برای مصارف بخش خصوصی و تعاونی و بخش غیر دولتی صرف میشود ولی در این که دولت باید آن را از نظر اجرایی انجام دهد، من تردیدی ندارم.
وی در پایان اضافه کرد: مشروح نظرات خود در مورد نامه را بعدا خواهم نوشت. الان چون نامه خطاب به من هم نوشته شده، پاسخ آن را اجمالی میگویم.
واکنش مجمع تشخیص مصلحت نظام به دروغ پردازی های حامیان دولت
روابط عمومی مجمع تشخیص مصلحت نظام با صدور جوابیه ای به تخریب های رسانه ای علیه جلسات اخیر مجمع تشخیص مصلحت نظام که عموما از طریق رسانه های حامی دولت پیگیری می شود واکنش نشان داد .
متن کامل جوابیه اداره کل روابط عمومی و تبلیغات مجمع تشخیص مصلحت نظام بدین شرح است :
پس از ارجاع موارد اختلافی لایحه برنامه پنجم توسعه کشور میان مجلس شورای اسلامی و شورای نگهبان به مجمع تشخیص مصلحت نظام، حسب دستور صریح آیتالله هاشمی رفسنجانی، رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام و جدّیت جناب آقای دکتر رضایی، دبیر مجمع، کمیسیون اقتصاد کلان این مجمع به عنوان کمیسیون مربوطه در اسرع وقت برای تسریع در رفع اختلافات و ابلاغ به موقع این لایحه برای اجرا، با تشکیل جلسات فوقالعاده صبح و عصر اقدام به بررسی کارشناسانه با حضور نمایندگان و کارشناسان ذیربط از مجلس شورای اسلامی، دولت و شورای نگهبان کرد و موارد پیشنهادی خود را برای طرح در صحن علنی جلسه مجمع تشخیص مصلحت نظام، به دبیرخانه ارائه کرد.
مجمع نیز با تشکیل سه جلسه فوقالعاده و فشرده در صبح و عصر روز سهشنبه ۲۱/۹/۸۹ و صبح روز شنبه ۲۵/۹/۸۹ ، روند بررسی و پیگیری رفع موارد اختلافی را براساس پیشنهادهای کمیسیون اقتصاد کلان این مجمع و با حضور سران قوای مقننه و قضائیه و اکثریت اعضاء و کارشناسان مربوطه از شورای نگهبان، دولت و مجلس شورای اسلامی مورد بررسی قرار داد و مصوبات نهایی خود را اعلام داشت که در جلسه علنی مجلس شورای اسلامی، مورد تقدیر و تشکر رئیس مجلس نیز قرار گرفت.
این در حالی بود که قبل از جلسات فوقالعاده مجمع تشخیص مصلحت نظام که نهادی قانونی و برگرفته از اصول ۱۱۱ ، ۱۱۲ و ۱۷۷ قانون اساسی است و اعضای آن مستقیماً توسط رهبری معظم انقلاب منصوب میشوند، از سوی افراد خاص و رسانههای حامی دولت مورد هجمه و تهمتهای فراوان بیپایه و اساس با هدف تحتالشعاع قرار دادن تصمیمات آن قرار گرفت و جنجالآفرینیهای بیمورد این گروه به اوج خود رسید که البته از این طیف و رسانههای آنها انتظاری نیز بیش از این نبود.
ولی آنچه بیشتر موجب تأسف شد، اظهارنظرهای ناصواب، کذب و خلاف واقع جناب آقای زارعی به عنوان نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی بود که دور از شأن و جایگاه یک نماینده مجلس است.
متأسفانه اظهارات ایشان در خصوص بهانهجویی برخی اعضای ذینفوذ مجمع از جمله رئیس مجمع و رئیس مجلس شورای اسلامی برای جلوگیری از اظهارات دبیر مجمع برای اعلامنظر رهبری معظم انقلاب و اصرار آنان بر نادیده گرفتن نظر معظمله و تصویب آنچه که خود میخواستند، توهینی آشکار به رهبری نظام، رئیس مجمع، سران قوای مقننه و قضائیه و سایر اعضای محترم مجمع است که جمعی از مجتهدین و بزرگان باتجربه و برگزیده هستند.
اظهارات جناب آقای زارعی که خود در جلسه حضور نداشته و از جانب دیگران نقل قول مینماید که دلیل مخفی نگاه داشتن اسامی منابع خبریاش را نمیدانیم و معلوم نیست به چه دلیل توسط شخص ثالثی نظراتشان را بیان میکنند، با عرض معذرت بیشتر شبیه داستانسرایی و خیالپردازیهائیست که با هدف تخریب مجمع انجام شد و بلافاصله توسط رسانههای حامی دولت با ولع و وسواس خاص مورد توجه قرار گرفت. این در حالیست که نظر رهبری معظم توسط جنابان آقایان دکتر رضایی، دکتر ولایتی و دکتر لاریجانی مطرح شد و در تصمیمات نظر معظمله، لحاظ گردید و مصوبات قبل از اعلان خدمت ایشان ارسال شد و ریاست مجمع نیز مراتب را تلفنی خدمت رهبری گزارش دادند.
با تکذیب مطالب خلاف واقع ایشان، جهت تنویر افکار عمومی و رسانههایی که بدون حب و بغضهای سیاسی، رسالت اطلاعرسانی شفاف را دنبال میکنند، اعلام میداریم که در سه جلسه فوقالعاده اخیر و همچنین کلیه جلسات فوقالعاده، براساس بند ب ماده ۲۲ آییننامه داخلی مجمع تشخیص مصلحت عمل میشود و به شهادت اعضای محترم که از طیفهای مختلف سیاسی هستند، مباحث کاملاً شفاف بوده و اعضا و میهمانان جلسه کاملاً آزاد هستند و محدودیتی در اعلام مواضع اعضا و افراد وجود ندارد.
انتقال هاشم خواستار، معلم زندانی مشهدی، به بیمارستان برای عمل جراحی
مهندس سید هاشم خواستار، معلم زندانی که در زندان وکیل آباد شهر مشهد دوران محکومیت خود را میگذراند، جهت عمل جراحی هموروئید به بیمارستان امام رضا این شهر منتقل شد.
به گزارش خبرنگار کلمه از مشهد، هاشم خواستار عضو کانون صنفی معلمان مشهد که به دلیل فعالیتهای صنفی و مدنی از یک سال و نیم پیش بدون مرخصی در زندان وکیل آباد مشهد زندانی است، به دلیل تشدید بیماریاش که ناشی از شرایط وخیم زندان است، در بیمارستان بستری شده است.
این معلم بازنشسته مشهدی از دو روز پیش و پس از ماهها که پزشکان زندان وکیل آباد خواستار عمل جراحی وی شده اند، از زندان به بیمارستان امام رضا مشهد منتقل شده و در نوبت عمل جراحی قرار گرفته است.
تاکنون خانواده آقای خواستار بارها درخواست استفاده از حق مرخصی برای این زندانی سالخورده را به مسئولان زندان مشهد دادهاند که هر بار به طور غیرقانونی و با مخالفت مسئولان اداره اطلاعات و دادستانی مشهد، این معلم دربند از حق مرخصی که شامل همه زندانیان میشود، محروم شده است.
در پی بستری شدن آقای خواستار در بیمارستان و عمل جراحی وی، خانواده آقای خواستار مجددا برای این معلم دربند درخواست مرخصی دادهاند. گفته میشود این بار قاضی زندان مشهد به صورت شفاهی موافقت خود با مرخصی این زندانی عقیدتی را اعلام کرده است.
هاشم خواستار، معلم ۵۷ ساله و بازنشسته مشهدی، پس از انتخابات ریاست جمهوری در ایران در دو نوبت بازداشت شد. او ابتدا به جرم قدم زدن در پارک ملت مشهد و در تاریخ ۲۵ خرداد ۱۳۸۸ دستگیر و بعد از یک ماه و نیم به قید وثیقه ۳۵ میلیون تومانی آزاد شد، اما بعد از گذشت ۴۹ روز از آزادی، وی مجددا بازداشت و به زندان وکیل آباد مشهد منتقل شد.
آقای خواستار در دادگاه بدوی به شش سال حبس محکوم شد که حکم وی در دادگاه تجدید نظر به دو سال زندان تعزیری کاهش یافت.
این معلم بازنشسته مشهد از تاریخ ۲۵ شهریور ۸۸ تاکنون و در حالی که از حق مرخصی محروم بوده است، در زندان وکیل آباد مشهد نگهداری میشود.
هاشمی رفسنجانی: مواضع خود را در نماز جمعه اعلام کردم و اکنون نیز به آن معتقدم
اعضای شورای مرکزی انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه گیلان صبح یکشنبه با رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام دیدار کردند.
به گزارش آفتاب، آیتالله هاشمی رفسنجانی در این دیدار که به صورت پرسش و پاسخ برگزار شد، در جواب سؤال یکی از حاضران گفت: در خصوص مسائل کشور مواضع خود را به صورت مشخص در آخرین حضورم در نماز جمعه تهران اعلام کردم و اکنون نیز به آن معتقدم.
پیگیری مواضع بدور از جنجال
ایشان افزود: تفرقه را در شرایط فعلی کشور به صلاح نمیدانم و به همین دلیل تلاش میکنم تا به دور از جنجالهای سیاسی، پیگیر مواضع خود باشم.
رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام در پاسخ به پرسش دیگری در خصوص نحوه مواجهه با فضای تهاجم علیه خانواده خود گفت: این فضا برای من موضوع تازهای نیست و همواره به دلایل مختلف با آن روبهرو بودهام. در ابتدای انقلاب از سوی سازمان منافقین، سپس از سوی دشمنان خارجی، در دوران ریاست جمهوری از سوی جناح راست افراطی و پس از آن از سوی جناح چپ افراطی و امروز نیز از سوی گروهی که اهدافشان برای من مشخص است.
اول انقلاب منافقین و امروز گروهی در پوشش اخلاق و اسلام…
وی افزود: گروه اخیر که در پوشش دفاع از اصول اخلاقی و اسلامی اتهامات کذب خود را مطرح میکند، عملاً شاهدیم حتی حاضر به تمکین در مقابل قانون نیز نیستند و نخواهند بود.
آیتالله هاشمی رفسنجانی در پاسخ به سؤال یکی از حاضران، مهمترین عنصر در حفاظت از انقلاب اسلامی را رضایت مردم عنوان کرد و گفت: اگر همراه مردم که صاحبان اصلی این انقلاب هستند، حرکت کنیم، دشمنان داخلی و خارجی نخواهند توانست گزندی به نظام جمهوری اسلامی وارد کنند.
رهبری از وضع جامعه مطلع هستند
ایشان افزود: رهبری از وضع جامعه مطلّع هستند و گزارشها و نامههای فراوانی از سوی افراد و گروههای مختلف به ایشان میرسد که بعضاً متضاد نیز هست و قضاوت کردن در این موارد آسان نیست.
آیتالله هاشمی رفسنجانی در پاسخ به سؤال دیگری گفت: وقوع انقلاب اسلامی در ایران و تشکیل حکومتی براساس مکتب اهل بیت علیهمالسلام کار بزرگی بود که به همت و با حضور امام، روحانیت و مردم از طبقات مختلف شکل گرفت.
ایشان افزود: موانع و مشکلات در مسیر انقلاب همواره وجود داشته و پس از رهایی از جنگ، گامهای بسیاری برای توسعه زیرساختها و بالا بردن توان علمی کشور برداشته شد. اکنون نیز با توجه به زحماتی که در گذشته صورت گرفت و همچنین قیمت بالای نفت و با حرکت در مسیر برنامهها به ویژه سند چشمانداز و سیاستهای کلی میتوانیم به جایگاه بالاتری برسیم.
وضعیت سانسور امنیت پایدار ندارد، جامعه دیر یا زود وضع خود را اصلاح می کند
رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام در پاسخ به سؤال دیگری در خصوص وضعیت رسانهها تأکید کرد: فضای سانسور، امنیت پایدار به همراه ندارد به ویژه آنکه در فضای فعلی ابزارهای اطلاعرسانی وسیعی را شاهد هستیم و مردم روزبهروز آگاهتر میشوند.
ایشان آگاهی را مهمترین عنصر در تحول هر جامعهای عنوان کرد و افزود: جامعه آگاه، دیر یا زود وضعیت خود را اصلاح میکند.
ایشان با اشاره به حوادث اخیر در کشور تونس و برخی کشورهای دیگر عربی و آفریقایی تأکید کرد: این حوادث بیانگر این است که جهان سوم از خواب قدیمی خود بیدار شده و به سمت صحیحی در حرکت است.
آیتالله هاشمی رفسنجانی در پاسخ به سؤالی در خصوص رسالت دانشجویان تأکید کرد: مهمترین وظیفه دانشجو، تحصیل علم است و همواره باید با درک شرایط، فعالیتهای سیاسی و اجتماعی خود را به نحوی به انجام برساند که خللی به این موضوع وارد نشود.
ایشان افزود: تحصیل علم بالاترین آرمان یک دانشجوست و باید برای ساختن آیندهای درخشان و رو به پیشرفت خود را آماده سازد.
چه کسي پاسخگوي مرگ 31 انسان بي گناه به دليل سرماست است
در روزهای گذشته خبر مرگ دهها نفر از هموطنانم در سایتهای رسمی جمهوری اسلامی مرا بر آن داشت تا پیرامون این موضوع نکاتی را یاد آور شوم.
خبر اول اینکه دکتر قره داغی رئیس مرکز تحقیقات پزشکی قانونی در مصاحبه با خبرگزاری ایسکانیوز در روز بیست و هشتم دی ماه سال هشتاد و نه با اشاره به مرگ ناشی از سرمازدگی در فصول سرد سال، گفت: هر ساله در فصل پایانی سال، کارتن خوابها و بیخانمانهایی که در معرض سرمای شدید قرار میگیرند، دچار سرمازدگی و در برخی موارد با مرگ مواجه میشوند که نظایر آن در سالهای گذشته به سازمان پزشکی قانونی ارجاع شده است. کارتن خوابها و بیخانمانها که عمدتا دارای اعتیاد به مواد مخدر هستند، در خرابههای ساختمانی، پارکها یا حاشیه بزرگراهها و خیابانها زندگی میکنند.
دکتر قره داغی با اشاره به آمارهای موجود در این زمینه گفت: در سال گذشته ۲۲ نفر بر اثر سرمازدگی در کشور جان خود را از دست دادند که مرگ ۹ نفر از این افراد در فصل زمستان رخ داده است. در سال جاری نیز بر اساس آمارهای پزشکی قانونی ۹ نفر بر اثر سرمازدگی جان خود را از دست دادهاند.
خبر دوم اینکه مرتضی طلایی، رییس کمیسیون فرهنگی اجتماعی شورای شهر تهران، در روز دوم بهمن در مصاحبه با روزنامه مردم سالاری عنوان کرد: متاسفانه شرایط خانواده و بنیاد اجتماعی آن در جامعه دچار مشکلات عدیدهای شده و آمار قابل توجه طلاق در جامعه، افزایش تعداد زنان سرپرست خانوار، زنان کارتنخواب و معتاد را به همراه دارد. به گزارش روزنامهٔ مردمسالاری، وی افزود: همه این موارد نشان میدهد که خانواده در جامعه ما دچار تزلزل شده است.
آقای طلایی آماری از مرگ کارتن خوابها نداد و صرفا در تکمیل فاجعهای که در در سالهای اخیر دامن جامعه را گرفته است وضعیت زنان کارتن خواب را نیز تشریح کرد.
اما واقعا چه کسی مسئولیت این جنایات را به عهده دارد؟
در ماههای گذشته صدها نفر بر اثر ارتکاب جرم مواد مخدر به دار آویخته شدند. هر چند عقیده دارم روال دادرسی در خصوص چنین پروندههایی در سیستم قضایی جمهوری اسلامی ایران عادلانه و منصفانه نیست و حمل این جرم در زمره جرایمی نیست که بتوان با اعمال مجازات مرگ از وقوع اینگونه جرایم پیش گیری نمود، اما آنچه دستاویز مرگ این عده از شهروندان ایرانی است حمل و نگهداری و قاچاق مواد مخدر است. به عبارت دیگر دستگاه قضایی و دستگاههای اجرایی کشورمان به جای آنکه به دنبال بهبود وضعیت اجتماعی و بازگرداندن مجرمین به جامعه باشند به دلیل کوتاهی در انجام وظایف قانونی خود و نیز اعمال سیاستهای ناکارآمد، به دنبال حذف مجرم از جامعه و پاک کردن صورت مساله به جای حل مساله هستند. اگر به پیشینه این دست از مجرمین نظری افکنیم خواهیم دید که فشارهای اقتصادی و ضعف اراده در مواجهه با فشارهای خارجی بر روی افراد، آنان را به سمت و سوی قاچاق مواد مخدر میکشاند. اما از تمام اعدامهایی که با ناحق و به صورت غیر قانونی اعمال میشود بگذریم که قابل گذشت هم نیست. در خصوص شهروندانی که به دلیل نداشتن مسکن مناسب در خیابانهای کشور پرسه زده و از سرما جان میدهند چه باید گفت؟
آیا آنان نیز مستحق مرگند؟ آیا آنان نیز مرتکب جرم شدهاند؟ آیا دولت و مسئولین جمهوری اسلامی در قبال این شهروندان احساس مسئولیت نمیکنند؟
رهبری در بالاترین مقام و رئیس جمهور و دیگر مسئولین دولتی در قبال مرگ تک تک کسانی که در خیابانهای ایران جان میدهند مسئولیت مستقیم دارند. قانون اساسی جمهوری اسلامی در اصول متعددی دولت را مکلف به برقراری امنیت اجتماعی و بهداشتی و تهیه مسکن مناسب برای شهروندان کرده است. اما این تکلیف به چه صورت و چه زمان عملی خواهد شد؟ سئوالی است که هیچ یک از مسئولین دولتی پاسخگو نبوده و بدتر از همه اینه خود را پاسخگو نمیدانند؟ مسلما تا زمانی که منابع و مخازن غنی نفتی و در آمدهای هنگفتی که از این طریق و صنایع، به جیب دولت و دولتیان وارد شده و به ارتقا قدرت نظامی و امنیتی هزینه میشود، اجازه نخواهد داد تا شهروندان ایرانی در رفاه اجتماعی به سر برند و با این روال میبایست منتظر مرگ تعداد بسیاری از شهروندان ایرانی در روزها و هفتههای آینده باشیم/.
محمد مصطفایی وکیل دادگستری
خبر اول اینکه دکتر قره داغی رئیس مرکز تحقیقات پزشکی قانونی در مصاحبه با خبرگزاری ایسکانیوز در روز بیست و هشتم دی ماه سال هشتاد و نه با اشاره به مرگ ناشی از سرمازدگی در فصول سرد سال، گفت: هر ساله در فصل پایانی سال، کارتن خوابها و بیخانمانهایی که در معرض سرمای شدید قرار میگیرند، دچار سرمازدگی و در برخی موارد با مرگ مواجه میشوند که نظایر آن در سالهای گذشته به سازمان پزشکی قانونی ارجاع شده است. کارتن خوابها و بیخانمانها که عمدتا دارای اعتیاد به مواد مخدر هستند، در خرابههای ساختمانی، پارکها یا حاشیه بزرگراهها و خیابانها زندگی میکنند.
دکتر قره داغی با اشاره به آمارهای موجود در این زمینه گفت: در سال گذشته ۲۲ نفر بر اثر سرمازدگی در کشور جان خود را از دست دادند که مرگ ۹ نفر از این افراد در فصل زمستان رخ داده است. در سال جاری نیز بر اساس آمارهای پزشکی قانونی ۹ نفر بر اثر سرمازدگی جان خود را از دست دادهاند.
خبر دوم اینکه مرتضی طلایی، رییس کمیسیون فرهنگی اجتماعی شورای شهر تهران، در روز دوم بهمن در مصاحبه با روزنامه مردم سالاری عنوان کرد: متاسفانه شرایط خانواده و بنیاد اجتماعی آن در جامعه دچار مشکلات عدیدهای شده و آمار قابل توجه طلاق در جامعه، افزایش تعداد زنان سرپرست خانوار، زنان کارتنخواب و معتاد را به همراه دارد. به گزارش روزنامهٔ مردمسالاری، وی افزود: همه این موارد نشان میدهد که خانواده در جامعه ما دچار تزلزل شده است.
آقای طلایی آماری از مرگ کارتن خوابها نداد و صرفا در تکمیل فاجعهای که در در سالهای اخیر دامن جامعه را گرفته است وضعیت زنان کارتن خواب را نیز تشریح کرد.
اما واقعا چه کسی مسئولیت این جنایات را به عهده دارد؟
در ماههای گذشته صدها نفر بر اثر ارتکاب جرم مواد مخدر به دار آویخته شدند. هر چند عقیده دارم روال دادرسی در خصوص چنین پروندههایی در سیستم قضایی جمهوری اسلامی ایران عادلانه و منصفانه نیست و حمل این جرم در زمره جرایمی نیست که بتوان با اعمال مجازات مرگ از وقوع اینگونه جرایم پیش گیری نمود، اما آنچه دستاویز مرگ این عده از شهروندان ایرانی است حمل و نگهداری و قاچاق مواد مخدر است. به عبارت دیگر دستگاه قضایی و دستگاههای اجرایی کشورمان به جای آنکه به دنبال بهبود وضعیت اجتماعی و بازگرداندن مجرمین به جامعه باشند به دلیل کوتاهی در انجام وظایف قانونی خود و نیز اعمال سیاستهای ناکارآمد، به دنبال حذف مجرم از جامعه و پاک کردن صورت مساله به جای حل مساله هستند. اگر به پیشینه این دست از مجرمین نظری افکنیم خواهیم دید که فشارهای اقتصادی و ضعف اراده در مواجهه با فشارهای خارجی بر روی افراد، آنان را به سمت و سوی قاچاق مواد مخدر میکشاند. اما از تمام اعدامهایی که با ناحق و به صورت غیر قانونی اعمال میشود بگذریم که قابل گذشت هم نیست. در خصوص شهروندانی که به دلیل نداشتن مسکن مناسب در خیابانهای کشور پرسه زده و از سرما جان میدهند چه باید گفت؟
آیا آنان نیز مستحق مرگند؟ آیا آنان نیز مرتکب جرم شدهاند؟ آیا دولت و مسئولین جمهوری اسلامی در قبال این شهروندان احساس مسئولیت نمیکنند؟
رهبری در بالاترین مقام و رئیس جمهور و دیگر مسئولین دولتی در قبال مرگ تک تک کسانی که در خیابانهای ایران جان میدهند مسئولیت مستقیم دارند. قانون اساسی جمهوری اسلامی در اصول متعددی دولت را مکلف به برقراری امنیت اجتماعی و بهداشتی و تهیه مسکن مناسب برای شهروندان کرده است. اما این تکلیف به چه صورت و چه زمان عملی خواهد شد؟ سئوالی است که هیچ یک از مسئولین دولتی پاسخگو نبوده و بدتر از همه اینه خود را پاسخگو نمیدانند؟ مسلما تا زمانی که منابع و مخازن غنی نفتی و در آمدهای هنگفتی که از این طریق و صنایع، به جیب دولت و دولتیان وارد شده و به ارتقا قدرت نظامی و امنیتی هزینه میشود، اجازه نخواهد داد تا شهروندان ایرانی در رفاه اجتماعی به سر برند و با این روال میبایست منتظر مرگ تعداد بسیاری از شهروندان ایرانی در روزها و هفتههای آینده باشیم/.
محمد مصطفایی وکیل دادگستری
اعتراض ٢٥ نمایندە اقلیم کردستان به اعدام حسین خضری
خبرگزاری هرانا - در ادامه اعتراضات صدها نفر از فعالان سیاسی، مدنی و روزنامه نگران اقلیم کردستان در روزهای گذشته به اعدام حسین خضری فعال سیاسی کرد، روز شنبه ٢ بهمن ماە تعدادی از اعضای پارلمان کردستان برای متوقف کردن اعدام زندانیان سیاسی کرد در ایران با درج بیانیهای اقدام به جمعآوری امضاء از نمایندگان پارلمان نمودند.
هاژه سلیمان یکی از امضا کنندگان، گفته است که: «با احساس مسئولیت در قبال جان فعالانی که از سوی حکومت جمهوری اسلامی ایران برای آنان حکم اعدام صادر شده است، لازم دانستیم با انتشار بیانیهای برای انظار عمومی از جمهوری اسلامی بخواهیم که احکام اعدام فعالان کردستان ایران را لغو نماید و با روشهای مدرن و انسانی با چنین فعالانی تعامل نماید.»
این گزارش هم چنین میافزاید این عضو پارلمان کردستان عراق اظهار داشته: «ما جمعی از اعضای پارلمان کردستان که این بیاننامه را امضا کردهایم، برای جمعآوری امضای اکثریت اعضا تلاش میکنیم. این عضو پارلمان کردستان در ادامه گفت» تاکنون ٢۵نفر از اعضای پارلمان کردستان که تقریبا مرکب از همه فراکسیونها هستند، این بیاننامه را امضا کردهاند.»
طی روزهای گذشته، در برخی شهرهای اروپایی و آمریکا از جمله پاریس، برن، بروکسل، برلین و لس آنجلس معترضان به اعدام حسین خضری اقدام به پرپایی تجمعهایی نمودند.
عصر روز شنبه ۱۵ ژانویه، واحد مرکزی خبر جمهوری اسلامی از اعدام فردی که به گفته آنها به حزب حیات آزاد کردستان وابسته بوده خبر داد.
اگر چه تاکنون هیچ مرجع رسمی هویت فرد اعدام شده را اعلام ننموده اما کلیه شواهد بیانگر آن است که این شخص، حسین خضری بوده است.
وکیل این فعال کرد روز گذشته در مصاحبه با کردیش پرسپکتیو گفته بود که فعلا نمیتواند به طور یقین بگوید که فردی که رسانەهای دولتی ایران روز شنبه خبر اعدام وی را منتشر نمودند، حسین خضری بوده باشد اما با توجه به قرائن موجود و اتهام منتسب به فرد اعدام شده، به احتمال بسیار زیاد حسین خضری اعدام شده است.
در برخی شهرهای اروپایی و آمریکا از جمله پاریس، برن، بروکسل، برلین و لس آنجلس معترضان به اعدام حسین خضری اقدام به پرپایی تجمعهایی نمودند.
عصر روز شنبه ۱۵ ژانویه، واحد مرکزی خبر جمهوری اسلامی از اعدام فردی که به گفته آنها به حزب حیات آزاد کردستان وابسته بوده خبر داد.
اگر چه تاکنون هیچ مرجع رسمی هویت فرد اعدام شده را اعلام ننموده اما کلیه شواهد بیانگر آن است که این شخص، حسین خضری بوده است.
وکیل این فعال کرد روز گذشته در مصاحبه با کردیش پرسپکتیو گفته بود که فعلا نمیتواند به طور یقین بگوید که فردی که رسانەهای دولتی ایران روز شنبه خبر اعدام وی را منتشر نمودند، حسین خضری بوده باشد اما با توجه به قرائن موجود و اتهام منتسب به فرد اعدام شده، به احتمال بسیار زیاد حسین خضری اعدام شده است.
هاژه سلیمان یکی از امضا کنندگان، گفته است که: «با احساس مسئولیت در قبال جان فعالانی که از سوی حکومت جمهوری اسلامی ایران برای آنان حکم اعدام صادر شده است، لازم دانستیم با انتشار بیانیهای برای انظار عمومی از جمهوری اسلامی بخواهیم که احکام اعدام فعالان کردستان ایران را لغو نماید و با روشهای مدرن و انسانی با چنین فعالانی تعامل نماید.»
این گزارش هم چنین میافزاید این عضو پارلمان کردستان عراق اظهار داشته: «ما جمعی از اعضای پارلمان کردستان که این بیاننامه را امضا کردهایم، برای جمعآوری امضای اکثریت اعضا تلاش میکنیم. این عضو پارلمان کردستان در ادامه گفت» تاکنون ٢۵نفر از اعضای پارلمان کردستان که تقریبا مرکب از همه فراکسیونها هستند، این بیاننامه را امضا کردهاند.»
طی روزهای گذشته، در برخی شهرهای اروپایی و آمریکا از جمله پاریس، برن، بروکسل، برلین و لس آنجلس معترضان به اعدام حسین خضری اقدام به پرپایی تجمعهایی نمودند.
عصر روز شنبه ۱۵ ژانویه، واحد مرکزی خبر جمهوری اسلامی از اعدام فردی که به گفته آنها به حزب حیات آزاد کردستان وابسته بوده خبر داد.
اگر چه تاکنون هیچ مرجع رسمی هویت فرد اعدام شده را اعلام ننموده اما کلیه شواهد بیانگر آن است که این شخص، حسین خضری بوده است.
وکیل این فعال کرد روز گذشته در مصاحبه با کردیش پرسپکتیو گفته بود که فعلا نمیتواند به طور یقین بگوید که فردی که رسانەهای دولتی ایران روز شنبه خبر اعدام وی را منتشر نمودند، حسین خضری بوده باشد اما با توجه به قرائن موجود و اتهام منتسب به فرد اعدام شده، به احتمال بسیار زیاد حسین خضری اعدام شده است.
در برخی شهرهای اروپایی و آمریکا از جمله پاریس، برن، بروکسل، برلین و لس آنجلس معترضان به اعدام حسین خضری اقدام به پرپایی تجمعهایی نمودند.
عصر روز شنبه ۱۵ ژانویه، واحد مرکزی خبر جمهوری اسلامی از اعدام فردی که به گفته آنها به حزب حیات آزاد کردستان وابسته بوده خبر داد.
اگر چه تاکنون هیچ مرجع رسمی هویت فرد اعدام شده را اعلام ننموده اما کلیه شواهد بیانگر آن است که این شخص، حسین خضری بوده است.
وکیل این فعال کرد روز گذشته در مصاحبه با کردیش پرسپکتیو گفته بود که فعلا نمیتواند به طور یقین بگوید که فردی که رسانەهای دولتی ایران روز شنبه خبر اعدام وی را منتشر نمودند، حسین خضری بوده باشد اما با توجه به قرائن موجود و اتهام منتسب به فرد اعدام شده، به احتمال بسیار زیاد حسین خضری اعدام شده است.
تشکیل بند امنیتی در زندان رجایی شهر کرج
خبرگزاری هرانا – کلیه زندانیان سیاسی محبوس در زندان رجایی شهر کرج به سالن ۱۲ بند ۴ این زندان منتقل و کلیه تماسهای این زندانیان قطع شد.
بنا به اطلاع گزارشگران هرانا، مسئولین زندان رجایی شهر کرج به دستور وزارت اطلاعات، با ایجاد یک محل مشابه بند امنیتی ۳۵۰ اوین، کلیه زندانیان سیاسی را در سالن ۱۲ بند ۴ این زندان محبوس کرده و تماسهای تلفنی ایشان را قطع کردند.
سالن ۱۲، بند ۴ زندان رجایی شهر کرج فاقد سرویس بهداشتی مناسب است و برق اکثر اتاقهای آن قطع و پنجرههای آن بدون شیشه است.
مسئولین زندان قصد دارند با کنترل خطوط ارتباطی این سالن، از انتشار اخبار زندانیان سیاسی جلوگیری نموده و در صورت تخطی زندانیان، بر علیه آنها پرونده سازی کنند.
اسامی زندانیان منتقل شده به سال ۱۲ بند ۴ زندان رجایی شهر به قرار زیر است:
مجید توکلی، بهروز جاوید تهرانی، صالح کهندل، سعید ماسوری، هود یازرلو، میثاق یزداننژاد، افشین بایمانی، کریم معروف عزیز، حسن وفا، حسین شهریاری، شیر محمد رضایی، ماشا الله حائری، فرزاد مددزاده، علی محبی، رضا شریفی بوکانی، حشمت الله طبرزدی، منصور رادپور، مصطفی اسکندری، مسعود باستانی، احمد زید آبادی، مهدی محمودیان، رضا رفیعی، منصور اسانلو، علیرضا کرمی خیر آبادی، ارژنگ داودی، رسول بداغی، عیسی سحر خیز، داود سلیمانی، رضا جشن، شهرام منصوری، ناصح یوسفی، اسماییل قرودویی، اسماییل حقی، ناصر جمیل، ابراهیم حسینپور، محمد نظری، محمد مهدی، خالد فریدونی، عمر فقیهپور، زاهر محمدی، صادق الحسینی، خالد حردانی، محمدی علی منصوری، زانیار مرادی، لقمان مرادی، جمال الدین خانجانی، عفیف نعیمی، سعید رضایی، بهروز توکلی، وحید تیزفهم، جعفر اقدامی و ...
مجید توکلی، بهروز جاوید تهرانی، صالح کهندل، سعید ماسوری، هود یازرلو، میثاق یزداننژاد، افشین بایمانی، کریم معروف عزیز، حسن وفا، حسین شهریاری، شیر محمد رضایی، ماشا الله حائری، فرزاد مددزاده، علی محبی، رضا شریفی بوکانی، حشمت الله طبرزدی، منصور رادپور، مصطفی اسکندری، مسعود باستانی، احمد زید آبادی، مهدی محمودیان، رضا رفیعی، منصور اسانلو، علیرضا کرمی خیر آبادی، ارژنگ داودی، رسول بداغی، عیسی سحر خیز، داود سلیمانی، رضا جشن، شهرام منصوری، ناصح یوسفی، اسماییل قرودویی، اسماییل حقی، ناصر جمیل، ابراهیم حسینپور، محمد نظری، محمد مهدی، خالد فریدونی، عمر فقیهپور، زاهر محمدی، صادق الحسینی، خالد حردانی، محمدی علی منصوری، زانیار مرادی، لقمان مرادی، جمال الدین خانجانی، عفیف نعیمی، سعید رضایی، بهروز توکلی، وحید تیزفهم، جعفر اقدامی و ...
شایان دکر است که فرهنگپور منصوری به دلیل حضور در انفرادی به این بند منتقل نشده است.
نعمت حاجی زاده و ناصر شیخی در سردشت بازداشت شدند
خبرگزاری هرانا - نعمت حاجی زاده و ناصر شیخی، روز شنبه دوم بهمن ماه، توسط اداره اطلاعات شهرستان سردشت(استان آذربایجان غربی) بازداشت شدند.
مأموران اطلاعات با در دست داشتن حکم بازرسی، وسایل و تجهیزات شخصی نامبردگان از قبیل کامپیوتر و موبایل، کتب و آلبوم عکس را نیز با خود برده اند.
به گزارش دیدهبان حقوق بشر کردستان، نعمت حاجی زاده و ناصر شیخی پس از بازداشت، به بازداشتگاه اداره اطلاعات منتقل شده اند.
از دلایل بازداشت این فعالان مذهبی کردستان اطلاعی در دست نیست.
پروژه تعدیل نیروی شرکت تاژ قزوین تا اخراج ۲۰۰ کارگر ادامه می یابد
خبرگزاری هرانا - پروژه تعدیل نیروی انسانی شرکت تاژ قزوین که با اخراج ۵۰ نفر از کارگران قراردادی کلید خورده است، تا اخراج ۲۰۰ نفر از ایشان ادامه خواهد داشت.
این کارگران که ۱۴ تا ۱۹ سال سابقه کار دارند، در حالی اخراج شده اند که در سختترین شرایط کاری و موقع ساختن شرکت همراه مدیران آن بوده اند.
کارفرما افزایش هزینه سوخت و مواد اولیه را عامل اصلی پایان قرار داد کارگران قراردادی اعلام کرده است و میخواهد همین کارگران در شرکت پیمانکاری مشغول بکار شوند که این موضوع برای کارگران که با حداقل دستمزد کار کند، غیر قابل هضم و پذیرش است.
غلامرضا شاملی، کارگر کارخانجات تاژ قزوین با ۱۴ سال سابقه کار در گفتگو با ایلنا مِی گوید: یکدفعه به من اعلام کردهاند پایان قرار داد در حالیکه با این مدت سا بقه کار و در آستانه شب عید نمیدانم چکار کنم.
شاملی با اظهار اینکه مستاجرم و ماهی ۲۷۰ هزار تومان کرایه خانه میدهم افزود: در این کارخانه مشکل ریه و دیسک کمر،... پیدا کردم حالا میگویید چکار کنم، حاضرم با حقوق پایین کار کنم.
ناصر لیایی دیگر کارگر اخراجی شرکت و با ۱۲ سال سابقه کار میگوید: در این شرکت سالها کار کردهام و با بیکاری برای پرداخت اقساط و وام خرید خانه و مایحتاج اولیه زندگی دچار مشکلات اساسی میشوم.
لیایی با اشاره به اینکه بسیاری از کارگران شرکت به علت شیمیایی بودن محصولات و مشکلات جسمی زیادی پیدا کردهاند افزود: هم اکنون مدارک پزشکیها کارگران در پروندههایشان مفقود شده است.
محمود کرمی با ۲۸ سال سابقه کار به ایلنا میگوید: کارم اپراتوری است گوش چپم کم شنوا شده است و هم اکنون اخراج شدهام چه کسی جوابگو است.
حمداله حیدری جانباز ۳۰ درصد با ۱۷ سال سابقه کاری نیز میگوید: در قسمت تولید اسید به بیماریهای ریوی دچار شدم عرق میریزم و کار میکنیم و بعد ما را اخراج مِی کنند.
ناصر عضویر با ۱۹ سال سابقه کاری گفت: متاسفانه کارهایم و مشاغلی که داشتهام همه جزو مشاغل سخت وزیان آور بوده، ولی با اتخاذ سیاستها و عوض کردن دائم اسم شرکت کاری کردهاند که مشمول قانون شاغل شخت و زیان آور نشوم.
وی با اظهار اینکه تمایل شدید به کار دارم افزود: در حال حاضر با اخراج ما کارگران قراردادی بدنبال جایگزین نیروهای کاری جدید در قالب شرکت پیمانکاری با حقوق کمتر هستند که از نظر اخلاقی مطلوب نیست مسلم آزاد، عضو شورای اسلامی کار کارخانجات تاژ قزوین گفت: کارفرما بر اساس قانون کار میتواند پایان قرار داد کارگران قرار دادادی را اعلام کند.
یک عضو شورای اسلامی کار خواستار مساعدت استانداری در خصوص پیگیری حل مشکل کارگران اخراجی این کارخانه شد و افزود: تبعات بیکاری کارگران با سابقه کارطولانی، برای جامعه خطرناک است.
یک عضو شورای اسلامی کار خواستار مساعدت استانداری در خصوص پیگیری حل مشکل کارگران اخراجی این کارخانه شد و افزود: تبعات بیکاری کارگران با سابقه کارطولانی، برای جامعه خطرناک است.
وی با اظهار اینکه از یکی از شرکتهای پیمانکاری فعال در این شرکت از ارایه فیش حقوقی به کارگران طفره میرود، گفت: متاسفانه پیگیریها شورای اسلامی کار تاکنون برای حل این مشکل نتیجه نداده است.
وزیر علوم برگزاری اردوهای مختلط دانشجویی را ممنوع اعلام کرد!
خبرگزاری هرانا - وزیر علوم دولت دهم اعلام کرد که هیچ دانشگاهی حق برگزاری اردوی مختلط دانشجویی در دانشگاهها را ندارد و باید این اردوها جدا برگزار شوند.
به گزارش فارس، کامران دانشجو در دیدار با اعضای هیئت علمی دانشگاههای استان گیلان در تالار حکمت دانشگاه گیلان، با بیان اینکه باید نگاهمان در خصوص دروس علوم انسانی اسلامی باشد و اگر سرفصلهای علوم انسانی حتی در یک خط خلاف اسلام باشد باید نقد شود تصریح کرد: "چه اشکالی وجود دارد که در سرفصلهای علوم انسانی بازنگری شود؟"
وی افزود: "اگر علوم انسانی مقصد درست را نشان ندهد به نتیجهای نخواهیم رسید و در این خصوص باید توجه داشت که مقام رهبری بیجهت نگران بازنگری سرفصلهای علوم اسلامی نیستند."
دانشجو با تأکید بر اینکه اگر علوم خلاف آموزههای دینی در دانشگاهها تدریس شود باید بازنگری شود اظهار داشت: "در حال حاضر جزوهای تحت عنوان «همسایگان ایران» در دانشگاههای کشور تدریس میشود که این جزوه توسط مرکز خاورمیانهشناسی آمریکا تهیه شده اما در دانشگاههای کشور ما تدریس میشود و خاورمیانهشناسی از نگاه آمریکا را بررسی میکند. آیا این خاورمیانهای است که ما و دانشجویان باید آن را بشناسیم!؟"
وی افزود: در این جزوه تمامی سیاست خارجی کشور ما زیر سؤال رفته است و در این جزوه تأکید شده که ایران به دنبال عراقی متحد است اما عراقی که ناتوان باشد. دانشجویان ما باید این بحث را در امتحانات خود مکتوب کنند تا قبول شوند. پس آیا این دروس نیاز بازنگری دارد یا خیر؟
دانشجو با تأکید بر اینکه دانشگاه برای نظام اسلامی ایران کادر سازی میکند و باید به سمت منافع ملی حرکت کند تصریح کرد: اگر قرار است آموزش عالی کشورمان به سمت و سوی آرمانهای اسلامی حرکت کند نیازمند این است که به سوی آموزههای دینی حرکت کنیم و باید به هنجارهای اسلامی و ایرانی بازگردیم نه اینکه غرب برای ما هنجارهایی را تعریف کند.
وی افزود: اگر مدارس به صورت مختلط فعالیت کنند آیا اولیا از حضور فرزندان خود در این مدارس جلوگیری خواهند کرد یا خیر؟ و در این خصوص باید توجه داشت که این دانش آموزان هنوز به سن تکلیف نرسیدهاند و در نتیجه اولیا مدارس مختلف را نوعی ناهنجاری میدانند.
وزیر علوم تصریح کرد: اما چطور میشود دانشگاههای مختلف در جامعه معنا دارد؟ که در جواب باید گفت سنگ بنای تأسیس دانشگاهها در کشورمان غربی است. اما سنگ بنای آموزش و پرورش بر پایه روشهای غربی نیز تأسیس نشده است.
دانشجو بیان داشت: اگر کلاس، امکانات، استاد و… به اندازه کافی داشته باشیم چه اشکالی دارد برخی از دانشگاهها نیز از حالت مختلط خارج شوند.
وزیر علوم در خصوص برگزاری اردوهای مختلف در دانشگاهها گفت: یکی از مسئولان دانشگاهی اردوی مختلفی را برگزار کرده بود که با واکنش عدهای از افراد متدین مواجه شد و در توجیه این اقدام خود اعلام کرده بود در فرانسه و انگلیس اردوهای دانشجویی به این شکل برگزار میشوند که بنده در پاسخ به رئیس این دانشگاه نوشتم «اگر فرزند شما هم در دانشگاه حضور داشت آیا اجازه حضور وی را در اردوهای مختلط دانشجویی میدادید؟»
وی افزود: مناسبات ما با کشورهای غربی یکی نیست. هیچ کس حق ندارد اردوی مختلط دانشجویی را در دانشگاهها برگزار کند. باید اردوها جدا باشند. البته برگزاری اردوهای خانوادگی در دانشگاهها منعی ندارد.
به گزارش فارس، کامران دانشجو در دیدار با اعضای هیئت علمی دانشگاههای استان گیلان در تالار حکمت دانشگاه گیلان، با بیان اینکه باید نگاهمان در خصوص دروس علوم انسانی اسلامی باشد و اگر سرفصلهای علوم انسانی حتی در یک خط خلاف اسلام باشد باید نقد شود تصریح کرد: "چه اشکالی وجود دارد که در سرفصلهای علوم انسانی بازنگری شود؟"
وی افزود: "اگر علوم انسانی مقصد درست را نشان ندهد به نتیجهای نخواهیم رسید و در این خصوص باید توجه داشت که مقام رهبری بیجهت نگران بازنگری سرفصلهای علوم اسلامی نیستند."
دانشجو با تأکید بر اینکه اگر علوم خلاف آموزههای دینی در دانشگاهها تدریس شود باید بازنگری شود اظهار داشت: "در حال حاضر جزوهای تحت عنوان «همسایگان ایران» در دانشگاههای کشور تدریس میشود که این جزوه توسط مرکز خاورمیانهشناسی آمریکا تهیه شده اما در دانشگاههای کشور ما تدریس میشود و خاورمیانهشناسی از نگاه آمریکا را بررسی میکند. آیا این خاورمیانهای است که ما و دانشجویان باید آن را بشناسیم!؟"
وی افزود: در این جزوه تمامی سیاست خارجی کشور ما زیر سؤال رفته است و در این جزوه تأکید شده که ایران به دنبال عراقی متحد است اما عراقی که ناتوان باشد. دانشجویان ما باید این بحث را در امتحانات خود مکتوب کنند تا قبول شوند. پس آیا این دروس نیاز بازنگری دارد یا خیر؟
دانشجو با تأکید بر اینکه دانشگاه برای نظام اسلامی ایران کادر سازی میکند و باید به سمت منافع ملی حرکت کند تصریح کرد: اگر قرار است آموزش عالی کشورمان به سمت و سوی آرمانهای اسلامی حرکت کند نیازمند این است که به سوی آموزههای دینی حرکت کنیم و باید به هنجارهای اسلامی و ایرانی بازگردیم نه اینکه غرب برای ما هنجارهایی را تعریف کند.
وی افزود: اگر مدارس به صورت مختلط فعالیت کنند آیا اولیا از حضور فرزندان خود در این مدارس جلوگیری خواهند کرد یا خیر؟ و در این خصوص باید توجه داشت که این دانش آموزان هنوز به سن تکلیف نرسیدهاند و در نتیجه اولیا مدارس مختلف را نوعی ناهنجاری میدانند.
وزیر علوم تصریح کرد: اما چطور میشود دانشگاههای مختلف در جامعه معنا دارد؟ که در جواب باید گفت سنگ بنای تأسیس دانشگاهها در کشورمان غربی است. اما سنگ بنای آموزش و پرورش بر پایه روشهای غربی نیز تأسیس نشده است.
دانشجو بیان داشت: اگر کلاس، امکانات، استاد و… به اندازه کافی داشته باشیم چه اشکالی دارد برخی از دانشگاهها نیز از حالت مختلط خارج شوند.
وزیر علوم در خصوص برگزاری اردوهای مختلف در دانشگاهها گفت: یکی از مسئولان دانشگاهی اردوی مختلفی را برگزار کرده بود که با واکنش عدهای از افراد متدین مواجه شد و در توجیه این اقدام خود اعلام کرده بود در فرانسه و انگلیس اردوهای دانشجویی به این شکل برگزار میشوند که بنده در پاسخ به رئیس این دانشگاه نوشتم «اگر فرزند شما هم در دانشگاه حضور داشت آیا اجازه حضور وی را در اردوهای مختلط دانشجویی میدادید؟»
وی افزود: مناسبات ما با کشورهای غربی یکی نیست. هیچ کس حق ندارد اردوی مختلط دانشجویی را در دانشگاهها برگزار کند. باید اردوها جدا باشند. البته برگزاری اردوهای خانوادگی در دانشگاهها منعی ندارد.
چهار متهم جرایم جنسی در کرج و تهران اعدام شدند+عکس
خبرگزاری هرانا -چهار نفر، سحرگاه امروز دوشنبه، در کرج و تهران اعدام شدند.
«قوام عطاکشزاده» فرزند شکور، «مصطفی کریمی خانقاه» فرزند محمد و «رضا دهقان» فرزند حسینعلی در زندان اوین و امید برک در کرج اعدام شدند.
«قوام عطاکشزاده» فرزند شکور، «مصطفی کریمی خانقاه» فرزند محمد و «رضا دهقان» فرزند حسینعلی در زندان اوین و امید برک در کرج اعدام شدند.
خبرگزاری ایلنا اتهام سه فرد اعدام شده در زندان اوین را «ارتکاب عمل شنیع به عنف با یک نوجوان در سال ۱۳۸۶» عنوان کرده است.
احکام اعدام قوام عطاکش، مصطفی کریمی خانقاه و رضا دهقان از سوی دیوان عالی کشور نیز مورد تایید قرار گرفته بود.
همچنین گفته میشود امید برک، دیگر متهمی که سحرگاه امروز در ملأ عام، در میدان قدس شهر کرج اعدام شد، از بهمن ماه سال ۸۶ تا زمان دستگیری در تیر ماه سال ۸۷، اغفال، تجاوز، سرقت اشیا و قتل ۱۰ زن در کرج و شهرهای شمالی کشور بوده است.
به دلیل اینکه هشت فقره از این قتلها در کرج رخ داده بر همین اساس، محل اجرای حکم اعدام وی در کرج تعیین شد.
حکم اعدام این جوان ۲۵ ساله، پس از رسیدگی در شعبه ۷۱ دادگاه کیفری استان تهران، تایید دیوان عالی کشور و تنفیذ رئیس قوه قضائیه اجرا شد.
هم چنین همسر امید برک نیز به اتهام معاونت در قتل عمد به پنج سال حبس و به اتهام فروش اموال مسروقه به سه سال حبس و ۷۴ ضربه شلاق محکوم شده است.
لازم به ذکر است که اعدام در ملاءعام از مصادیق بارز بازتولید خشونت در جامعه است.
احکام اعدام قوام عطاکش، مصطفی کریمی خانقاه و رضا دهقان از سوی دیوان عالی کشور نیز مورد تایید قرار گرفته بود.
همچنین گفته میشود امید برک، دیگر متهمی که سحرگاه امروز در ملأ عام، در میدان قدس شهر کرج اعدام شد، از بهمن ماه سال ۸۶ تا زمان دستگیری در تیر ماه سال ۸۷، اغفال، تجاوز، سرقت اشیا و قتل ۱۰ زن در کرج و شهرهای شمالی کشور بوده است.
به دلیل اینکه هشت فقره از این قتلها در کرج رخ داده بر همین اساس، محل اجرای حکم اعدام وی در کرج تعیین شد.
حکم اعدام این جوان ۲۵ ساله، پس از رسیدگی در شعبه ۷۱ دادگاه کیفری استان تهران، تایید دیوان عالی کشور و تنفیذ رئیس قوه قضائیه اجرا شد.
هم چنین همسر امید برک نیز به اتهام معاونت در قتل عمد به پنج سال حبس و به اتهام فروش اموال مسروقه به سه سال حبس و ۷۴ ضربه شلاق محکوم شده است.
لازم به ذکر است که اعدام در ملاءعام از مصادیق بارز بازتولید خشونت در جامعه است.
عکس های زیر مربوط به اعدام در ملاءعام امید برک در کرج می باشد:
جعفر کاظمی و محمدعلی حاج آقایی اعدام شدند
خبرگزاری هرانا -جعفر کاظمی و محمدعلی حاج آقایی، بامداد امروز، دوشنبه، چهارم بهمن ماه، بدون اطلاع وکیل و خانواده به دار آویخته شدند.
«جعفر کاظمی» فرزند صادق و «محمدعلی حاج آقایی» فرزند رجبعلی، به اتهام عضویت در سازمان مجاهدین خلق ایران، در زندان اوین اعدام شدند.
این دو زندانی سیاسی، سه شنبه ی هفته ی گذشته نیز تا پای چوبه ی دار برده شدند اما اجرای حکم ایشان به دلایل نامعلومی به تعویق افتاد.
خبرگزاری های دولتی اتهام کاظمی و حاج آقایی را"توزیع تصاویر و پلاکاردهای مربوط به سازمان مجاهدین، تهیه تصویر و فیلم از درگیریها و نیز سر دادن شعارهایی" عنوان نموده اند.
جعفر کاظمی و محمد علی حاج آقایی در اواخر شهریورماه ۱۳۸۸ در پی شرکت در تجمعی اعتراضی بازداشت و از جمله متهمانی بودند که در دادگاههای نمایشی وقایع بعد از انتخابات محاکمه شدند.
ایشان در حالی به اتهام آنچه «شرکت در اغتشاشات ۶ دی ماه» نامیده میشود، توسط شعبه ۲۸ دادگاه انقلاب اسلامی تهران به ریاست قاضی مقیسه، مورد محاکمه قرار گرفتند؛ که چند ماه پیش از آن درگیریها، بازداشت شده بودند.
حکم این دو تن که از زندانیان سیاسی بازمانده از قتل عامهای زندانیان سیاسی دههٔ شصت هستند به اتهام«محاربه»، توسط شعبه ۳۶ دادگاه تجدید نظر استان تهران، به ریاست قاضی زرگر در اوایل اردیبهشت ماه سال جاری تایید شده بود.
حکم این دو تن که از زندانیان سیاسی بازمانده از قتل عامهای زندانیان سیاسی دههٔ شصت هستند به اتهام«محاربه»، توسط شعبه ۳۶ دادگاه تجدید نظر استان تهران، به ریاست قاضی زرگر در اوایل اردیبهشت ماه سال جاری تایید شده بود.
مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، در تاریخ بیست و چهارم دی ماه، طی بیانیه ای از اعدام قریب الوقوع این دو زندانی سیاسی خبر داده بود.
یک نفر بامداد فردا در ملاءعام اعدام خواهد شد
خبرگزاری هرانا - یک شهروند، بامداد فردا، دوشنبه چهارم بهمن ماه، در کرج و در ملاءعام اعدام خواهد شد.
بر اساس گزارش روابط عمومی دادگستری کرج، "امید برگ" ۲۵ ساله متهم است از بهمن ماه سال ۸۶ تا زمان دستگیری در تیر ماه سال ۸۷ اقدام به اغفال، تجاوز، سرقت اشیا و قتل ۱۰ زن در کرج و شهرهای شمالی کشور کرده است.
بر اساس گزارش روابط عمومی دادگستری کرج، "امید برگ" ۲۵ ساله متهم است از بهمن ماه سال ۸۶ تا زمان دستگیری در تیر ماه سال ۸۷ اقدام به اغفال، تجاوز، سرقت اشیا و قتل ۱۰ زن در کرج و شهرهای شمالی کشور کرده است.
گفته می شود به دلیل اینکه هشت فقره از این قتلها در کرج رخ داده بر همین اساس، محل اجرای حکم اعدام وی در کرج تعیین شده است.
حکم اعدام این فرد پس از رسیدگی در شعبه ۷۱ دادگاه کیفری استان تهران، تایید دیوان عالی کشور و تنفیذ رئیس قوه قضائیه اجرا میشود.
حکم اعدام این فرد پس از رسیدگی در شعبه ۷۱ دادگاه کیفری استان تهران، تایید دیوان عالی کشور و تنفیذ رئیس قوه قضائیه اجرا میشود.
بنابراین گزارش حکم اعدام این زندانی ساعت شش صبح روز دوشنبه در میدان قدس کرج به اجرا درمیآید.
طی بیست روز گذشته این دومین حکم اعدامی است که در ملاءعام به اجرا در می آید.
لازم به ذکر است که اعدام در ملاءعام از مصادیق بارز بازتولید خشونت در جامعه است.
یورش بی سابقه ماموران وزارت اطلاعات به بند زندانیان سیاسی
ضرب و شتم و تخریب اموال زندانیان به دلیل تداوم اعتصاب غذا
خبرگزاری هرانا – ظهر امروز ماموران بلند پایه وزارت اطلاعات در استان آذربایجان غربی با مراجعه به زندان ارومیه اقدام به ضرب و شتم تمامی زندانیان سیاسی محبوس در بند 12 زندان ارومیه نمودند.
بنا به اطلاع گزارشگران خبرگزاری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران "هرانا" در ساعت 14 امروز رئیس زندان ارومیه ، رئیس حفاظت زندان، مدیر داخلی زندان به همراه 30 تن از ماموران وزارت اطلاعات از جمله معاون مدیر کل اداره اطلاعات استان آذربایجان غربی با یورش به بند 12 زندان ارومیه ضمن در آوردن تمامی لباس های برخی از زندانیان و انتقال ایشان به محوطه زندان ارومیه اقدام به ضرب و شتم ایشان نمودند.
در این یورش سازمان یافته زندانیان سیاسی که اکثرا به دلیل اعتصاب غذا در وضعیت جسمی حاد قرار دارند به شدت مجروح شدند و کلیه لوازم شخصی زندانیان تخریب و دفتر خاطرات و یادداشت های ایشان ضبط شده است.
گفتنی است پس از اعدام حسین خضری در زندان ارومیه و اعلام اعتصاب غذای زندانیان سیاسی کلیه ملاقات های زندانیان قطع شده است و زندانیان اجازه ارتباط تلفنی با خانواده های خود را نداشته و علاوه بر این زندانیان عادی نیز حق ارتباط گیری با این زندانیان را نیز ندارند.
ماموران وزارت اطلاعات اعلام اعتصاب غذای زندانیان، انتقال اخبار آن به خارج از زندان را بهانه یورش خود قرار داده اند.
هم اکنون ده تن از زندانیان سیاسی در زندان ارومیه پس از اعدام حسین خضری دست به اعتصاب غذا زده اند و حال عمومی اکثر اعتصابیون وخیم گزارش شده است.
محمد امین عبدالهی، جعفر گوشواره ای همچنان در سلول انفرادی زندان ارومیه نگهداری می شوند و از وضعیت قادر محمد زاده و علی احمد سلیمان که به اداره اطلاعات ارومیه منتقل شده اند اطلاعی در دست نیست.
احتمال صدور حکم اعدام برای نوجوان بلوچ
در گفتگو با برادر محمد صابر ملک رئیسی
خبرگزاری هرانا – محمد صابر ملک رئیسی نوجوان بلوچ که به دلیل عدم همکاری برادرش به صورت گروگان و در بلاتکلیفی در سلولهای انفرادی بازداشتگاه اداره اطلاعات زاهدان بسر می برد با گذشت 16 ماه از زمان بازداشت وی از حق تحصیل محروم شده و در طی ماه های اخیر از حق ملاقات با خانواده اش نیز محروم شده است.
برادر این زندانی نوجوان در گفتگو با گزارشگر هرانا ضمن شرح چگونگی بازداشت برادرش با توجه به رسیدن وی به سن قانونی از احتمال صدور حکم اعدام برای وی ابراز نگرانی کرده و خواهان توجه سازمان های مدافع حقوق بشر به موضوع بازداشت برادرش است.
متن کامل گفتگویی وی با گزارشگر هرانا به شرح زیر است:
لطفا زمان و نحوه بازداشت محمدصابر را برای ما شرح دهید:
برادرم محمد صابر ملک ریسی در تاریخ بیست وچهارم سپتامبر سال قبل یعنی شانزده ماه پیش حدود ساعت ۳۰: ۱۸ در «بیمارستان علی ابن ابی طالب» شهر چابهار هنگامیکه بالای سر برادر کوچکترم بوده همراه با برادرزادهٔ هفت ساله و خواهرزادهام که هم سن سال محمد صابر میباشند توسط نیروهای لباس شخصی دستگیر میشوند. برادرزاده و خواهرزادهام را پس از بازجویی در ساعت یازده شب جلوی درب منزلمان رها میکنند.
البته همزمان با دستگیری محمد صابر دو برادر دیگرم را هم که بیست و سی سال سن دارند، در نقاط مختلف شهر دستگیر میکنند که بعد از ۴ ماه با قید وثیقه ۷۰میلیون تومانی ازاد میشوند. در ضمن آنها این چهار ماه در وزارت اطلاعات بودهاند؛ جای که محمد صابر را تا الان به صورت گروگان در انجا نگه داشتهاند.
با توجه به اینکه برادر شما در بیمارستان دستگیر شده، شما از چه طریقی متوجه این بازداشت شدید؟
ببینید بلافاصله بعد از دستگیری برادرانم یعنی در ساعت ۳۰: ۱۹ ماموران به منزلمان هجوم میبرند و با تفتیش کامل منزلمان و با محاصره کامل خیابانی که به طرف منزلمان میرود و کوچههای نزدیک منزلمان، به ایجاد فضای با رعب و وحشت میپردازند و رییس این گروه به پدر و مادرم میگوید که سه تا از فرزندان شما را دستگیر کردیم اگر عبید الرحمن را تحویل ندهید انها را اعدام میکنیم! آیا شما میخواهید سه نفر بیگناه به خاطر یک نفر اعدام بشوند!؟ پس بهتر است تحویلش بدهید. با این حساب آنها حتی خودشان هم اعلام کردند که این کارشان گروگان گیری هست.
وضعیت برادران شما در طی بازداشت به چه صورت بوده؟
هر سه برادرم در طول بازداشت به شدت شکنجه شدند. دو برادر بزرگترم شکنجهها را تحمل کرده و اقراری نداشتند ولی از اعترافات محمد صابر که آن زمان تنها ۱۶ سال و هفت ماه، سنش بوده چیزی نمیدانیم و با توجه به اینکه نوجوانی بیش نبوده احتمال دارد که به دلیل شکنجهها مجبور به اعتراقاتی شده باشد.
پیگیریهای خانوادهٔ شما در مورد وضعیت محمدصابر به کجا رسیده است؟
در مورد پیگیری پرونده محمد صابر پدرم به فرمانداری وشهرداری و اداره اطلاعات چابهار و زاهدان مراجعه کرده اما نتیجهٔ خاصی نگرفته چون آنها هیج جوابی نمیدهند. البته وزارت اطلاعات اوایل گفته بود که اینها با گروههای مسلح ارتباط دارند و با عبیدالرحمان هم ارتباط داشتند و میخواستند یک کارهایی انجام بدهند.
بغیر از پدرم، باقی بستگان به خاطر ترس از بیقانونی و اینکه وزارت اطلاعات انها را هم شریک جرم قرار دهد، جرات پیگیری پرونده را ندارند.
در طی این مدت آیا دادگاهی برای ایشان برگزار شده است؟
برادر من هنوز با گذشت ۱۶ ماه در بلاتکلیفی قرار دارد و در سلول انفرادی نگهداری میشود و هنوز محاکمه نشده است و دو برادر دیگرم که به قید وثیقه آزاد هستند هنوز حکمی دال بر محکومیتشان صادر نشده است زیرا که تنها اتهام آنها ارتباط با من بوده است.
وضعیت جسمی و روحی محمد صابر در حال حاضر چگونه است؟
وضعیت جسمیاش در ملاقاتی که ۷ماه بعد از دستگیریش با خانوادهام انجام شده بود به ظاهر خوب بوده، خانودهام در کل چهار ملاقات با محمد صابر داشتهاند و دو ماه هست که نتوانستهاند وی را ببینند. وضعیت روحیاش هم زیاد مشخص نبوده به ظاهر خوب بوده اما در تماسهای تلفنی همیشه به خانوادهام گفته که «به عبیدالرحمن بگید بیاد خودش رو معرفی کنه وگرنه منو اعدام میکنند واگر بیاد کار من هم درست میشه.»
یکبار هم در ملاقات از مادرم «پفک» خواسته بود که بازجوها گفتند ما براش میخریم.
در پایان اگر صحبتی دارید بفرمایید؟
برادرم الان در وضعیت بسیار خطرناکی قرار دارد چون موقع دستگیری ۱۶سال سن داشتند و الان چند ماهی هست ۱۸ ساله شده و امکان دارد به خاطر ایجاد رعب و وحشت در بلوچستان و با توجه به شرایط خاص منطقه، از چنین زندانیهایی برای اتهامات دروغین و اعدام استفاده کنند.
من میخواهم بدانم در کجای این کره خاکی، در کشوری همچین قانونی وجود دارد که به خاطر جرم کسی دیگر شخص دیگری را دستگیر کنند. اینها به خاطر جرم ناکرده و به خاطر همکاری نکردنم با وزارت اطلاعات و به خاطر عدالت خواهی برای ملت مظلوم بلوچ من را مجرم شناختند. اما اگر من هم مجرم باشم چرا به خاطرجرم من، برادر کوچکترم را زندانی یا گروگان کردند و خانوادهام را تحت بدترین شرایط روحی و راونی قرار دادهاند.
ایا از نظر قوانین بین المللی از نظر حقوق بشری قابل قبول هست که با اذیت و آزار خانوادهام میخواهند من را تحت فشار قرار دهند؟
من از همه فعالان حقوق بشر تقاضا دارم برای آزادی محمد صابر تلاش کنند. برادر من یک دانش آموز دبیرستانی است که در طی دو سال گذشته به دلیل بازداشت از حق تحصیل هم محروم شده و جرمش تنها این است که برادر من است.
با تشکر ار فرصتی که در اختیار ما قرار دادید
احضار مولانا فاضلی موحد به دادگاه ویژۀ روحانیت
خبرگزاری هرانا - صبح امروز مولانا فاضلی امام جمعه اهل سنت تایباد به دادگاه ویژه روحانیت احضار شد.
به گزارش سنی نیوز، امروز یکشنبه ۳/۱۱/۸۹ دادگاه ویژه روحانیت حضرت مولانا فاضلی را احضار نمود و تا کنون هیچ خبری از سرنوشت ایشان به دست نیامده است.
از سوی دیگر این منابع میگویند که بعد از درگیریهای شدید در روز جمعه گذشته بین نیروهای انتظامی و اهل سنت شهر تایباد تا کنون دهها تن دستگیر شدهاند و این روند همچنان ادامه دارد.
از سوی دیگر این منابع میگویند که بعد از درگیریهای شدید در روز جمعه گذشته بین نیروهای انتظامی و اهل سنت شهر تایباد تا کنون دهها تن دستگیر شدهاند و این روند همچنان ادامه دارد.