بخش ۳۱: شب های دامادی بازجوها و شکنجه گرها ( شب های باکره ها)
مسعود نقره کارويژه خبرنامه گويا
«.....سکوتی هولناک بر فضای بازداشتگاه سنگینی می کرد، شب خوف بود، سکوت، سکوت، سکوت، و صدای دمپائی پلاستیکی قهوه ای رنگ هادی آسمانی سکوت شکن هراس و هول بود، نگهبانی که به وقت راه رفتن پای اش را روی زمین می کشید. بازجو ها و شکنجه گر ها هم ساکت شده بودند. آیا سلاخی تمام شده بود؟، نه، از اتاق سمت راست سالن ، که حالا دادگاه ویژه بود فریاد محمد باقر ترس را می لرزاند.محمد باقر یا مم باقر، حاج مصطفی کاظمی( موسوی) و شفاف گاه فریاد می زدند و فحش های مذهبی می دادند.( زنا زاده ، حرام زاده ، مادر قواد، قواد و.....) .حاکم شرع هم همینطور بود . فریاد ها اما از ترس بودند ، آن همه اعدام همه را ترسانده بود. حکام شرع فقط امضا می کردند در حالیکه ترس در لابلای انگشتان شان دیده می شد.
دیشب یک نشست بود. امام جمعه حائری هم آمده بود ، قرار بود توابین و برخی از آزاد شدگان هم به مهمانی مرگ دعوت شوند. شاید آن همه سکوت به همین خاطر آوار قتلگاه شده بود. تواب ها و آزاد شدگان دیگر چرا؟ مردها در بند ۱و۳ ، و زن ها و دختر ها را توی بند ۴ جمع کردند، بندی که خالی شده بود. قربانیان هرگز تصور نمی کردند چنین شرنوشتی در انتطارشان باشد.
هادی پرده برزنتی سنگینی که در فلزی بازداشتگاه را می پوشاند ، بالا کشید و زندانی را از آن عبور داد. حالا «راضیه ل.» روبروی من نشسته است، مهندس مکانیک ، ۲۸ یا ۲۹ ساله، اهل آبادان ، مجرد. حاکم شرع حجت الاسلام مصیبی هم بود، مصیبی اصرار داشت راضیه چیزی بگوید و بپذیرد که حاضر است تیر خلاص بزند، مصیبی فریاد می زد: « حاضری تیر خلاص بزنی یا نه ؟ بگم حسین مخبربیاد تا با او مصاحبه کنی و همه چیز را بگی ؟» ( مخبر مسؤل مصاحبه گرفتن از زندانیان بود)، مصیبی فریاد ش را بلند تر می کرد راضیه اما هیچ نمی گفت، نگاه بود و سکوت. مصیبی عصبانی شده بود .«.... نه ، آدم بشو نیست ، نمی خواد زنده بمونه؟» ، و راضیه هیچ نگفت، سکوت بود و نگاه. دادگاه تمام شد. حکم هم صادر شد. ذوالقدر حسن بی بی را صدا زد. چیزی زیر گوش حسن بی بی گفت و راضیه را تحویل او داد. حسن بی بی راضیه را به زیر زمین و اتاق بازجویی (اتاق ب) برد.ذوالقدر هم بعد از کمی این پا و آن پا کردن به دنبال او رفت.
حسن بی بی با همه ی رذالت و شرارت اش بعد ها اقرار کرد با آن که آن شب او و ذوالقدر « داماد» شدند، اما برای او شب خوبی نبود. حسن بی بی گفت: « من خیلی ها رو اعدام کردم، خیلی هام عروسم شدن، همه ی اونا از یادم رفتن اما راضیه رو نتوونستم فراموش کنم ، اون نگاه و سکوتش ولم نمی کنن». حسن گفت که بعد از اینکه او و ذوالقدر کارشان تمام شد چادری مشکی روی سر راضیه انداختند و به جای طناب با زنجیر فلزی قلاب بیضه کشی اورا حلق آویز کردند. حسن گفت در تمام این مدت راضیه حتی یک کلمه نگفت، سکوت بود و نگاه.
********
۸ دختر و سه زن، پراکنده روی پله های هوا خوری نشسته اند .هوا و باد پائیزی آن ها دا توی خودشان جمع کرده بود.« کز کرده بودند.» . بادی سرد از سوی کوه های « استسقاء» می وزید، بادی که مثل تیغه پوست را برش می زد، باد ی که سرمای اش گونه ها و لب ها را خشک می کرد. خدا می داند این زجر کشید گان و تنها ماندگان به چه فکر می کردند. از پشت پنجره ی شیشه ای اتاق بازجوئی ی حاج مجتبی کاوه، از لای لایه های کرکره به آن ها نگاه می کردم. همه چیز سرد و بی روح بود، وآسمان خاکستری رو به سیاهی می رفت. یکی از آن ها را خوب می شناختم، منیره سادات ، دختر مدیر مدرسه ای که توی خیابان قصر الدشت بود،حدود ۲ سال پیش برادرش بهروز برای خفظ ناموس و شرف اش جوانی که مزاحم خواهرش شده بود را کشته بود. امروز اما بهروز کجاست تا از ناموس منیره سادات دفاع کند؟
سید اصغر مؤمن ( یا مؤمنی) که مصیب صدای اش می زدیم ، توی اتاق پشت میز بازجويی نشسته است و سیگار می کشد.خودش می گفت اهل تهران است اما من فکر می کنم اهل هیچ کجا نبود، چندی پیش به همراه مرتضی مقتدائی و یونسی و عندلیبی برای پاکسازی زندان ها آمده بودند. مصیب خطاب به من گفت: « ... حاج آقا زیاد نیگا نکن اغفال میشی» و نزدیک من آمد و گفت : « خوب شد امام توی همون بیمارستانه قلب فتوی دادن که باکره بی باکره »، پرسیدم: « امام فتوی دادند یا آیت الله منتظری؟»، گفت : « نه ، بنده خدا منتظری ترسید، زیر بار نرفت،چند بار گیلانی و لاجوردی رفتند پیشش که فتوی بده، حتی شنیدم بعضی ها دنبال این بودن که برای کرکی هام فتوی بگیرن ( یعنی تجاوز به نوجوانان)،اما ندادند ، منتظری گفه بود سند شرعی نداریم که من فتوی بدم ، زیر بار نرفت ، اونموقع امام تو بیمارستان قلب بود ، حالشون خوب نبود، وقتی جریان رو بهشون گفتن خودشون فتوی باکره هارو نوشتن ».
به بیرون نگاه می کنم، چه غریبانه نشسته بودند، شکسته شدگان جوانی که پیرشده بودند. به چه می اندیشیدند؟ به بی کسی ، به تنهائی ،به پدر و مادر، ویا به همه ی آن چیزهائی که دوست می داشتند و دیگر آن ها را نمی توانستند ببینند؟ یا به اینکه اینگونه در «شب های باکره ها» عروس شان کرده اند؟ ( بازجوها و شکنجه گرها این نوع شب ها را شب باکره ها اسم گذاشته بودند.). همه « عروس» شده بودند، به گفته ی مصیب حتی آن سه نفری که زن بودند و شوهر دار. مصیب آمد پشت پنجره و کنار من ایستادو گفت : « اون یکی رو می بینی ؟ اون آخری که زیر پله نشسته ، همونی که سرشو به دیوار تکیه داده ،اون عروسه خودم بود، لا مصب مثه نبات بود، اولش دل نمی داد، با چند تا سیلی بی حال شد و زحمتو کم کرد» .
در هوا خوری باز شد، مجتبی کاوه،خلیل و مجید تراب پور، حسن بی بی و حسین زاده آمدند توی هوا خوری،حسین زاده گفت:« هواخوری تموم، یالله بیرون »، قربانیان به سختی از جا بلند شدند و رفتند بیرون. خلیل تراب پور رفت به طرف میله های والیبال، که تورش را بر داشته بودند و به جای آن یک لوله ی کلفت به طور افقی به جای تور گذاشته بودند ، علاوه بر جوش دادن سر میله، برای محکم کاری با طناب سفید رنگی هم میله ی افقی را به میله های عمودی طناب پیچ کرده بودند.حسن بی بی و خلیل تراب پور میله را با طناب های دار به ۵ قسمت تقسیم کردند.حسین زاده شروع کرد و یکی از دختر ها را پیش کشید. چادرش را کامل روی سر و بدن اش انداخت ، دست های اش را به حالت خبر دار کنار پهلو های اش چسباند ، و بعد با روسری ی قربانی ، از روی چادر دست ها را با روسری محکم به پهلو ها بست ،و گره ی روسری را محکم تر کرد. با اشاره او خلیل و مجید تراب پور طناب را کشیدند.ارتفاع کم میله ی افقی از سطح زمین باعث شد سر قربانی محکم به میله بر خورد کند. قربانی چند بار تکان خورد و آرام گرفت. و به همین ترتیب همه قربانیان را حلق آویز کردند، ۸ دختر و سه زن.........»
*********
زیر نویس:
* سلسله مطالبی که سی ویکمین بخش آن را خواندید، اظهارات یکی از کارکنان سابق قوه قضائیه حکومت اسلامی درشکنجه گاه ها و زندان های این حکومت، و در جبهه جنگ است. او به عنوان شاهد تجاوزبه دختران و زنان زندانی، شاهد شکنجه واعدام زندانیان سیاسی و عقیدتی، از گوشه هایی از جنایت های پنهان مانده ی جنایتی به نام حکومت اسلامی پرده بر می دارد.( با توجه به اینکه در زندان ها حکومت اسلامی، شاغلین در زندان ها از نام های متعدد و مستعار استفاده می کردند و می کنند، نام ها و فامیلی ها می توانند واقعی، و حقیقی، نباشند).
برای پیشبرد گفت و گوها قرارمان این شده است که در صورت امکان یک هفته مسائل مربوط به سال های گذشته مطرح شود و یک هفته مسائل روز. راوی این سلسله مطالب سال 1385 ایران را ترک کرده است و در یکی از کشورهای شرق آسیا پناهنده است، او اما به دلیل شغل های حساس و ارتباط های گسترده اش به هنگام خدمت، هنوز با تعدادی از فرماندهان سپاه و نیروهای انتظامی ،کارکنان قوه قضائیه و روحانیون ارتباط دارد. اطلاعاتی که پیرامون مسائل جاری داده می شود از طریق همین ارتباط هاست.
آژانس بينالمللی انرژی اتمی: مذاکرات با ايران پيشرفتی نداشت
آژانس بين المللی انرژی اتمی روز جمعه گفته است که مذاکرات با ايران برای
دستیابی به توافقنامهای دوجانبه درباره چگونگی بازرسی از فعاليتهای
هستهای اين کشور پيشرفتی نداشته و نتيجه اين مذاکرات را «نا اميد
کننده» خوانده است.
به گزارش خبرگزاری رويترز، هرمان ناکارتس، رييس بازرسان آژانس بينالمللی انرژی اتمی،که پس از نشست ايران و آژانس در وين صحبت می کرد، گفت: تاريخی برای مذاکرات بيشتر ميان ايران و آژانس تعيين نشده است.
هرمان ناکارتس گفته است: آژانس بين المللی انرژی اتمی با تمايل به نهايی کردن توافقنامه به اين مذاکرات وارد شد و پيش نويسی را که نگرانی های ايران در آن در نظر گرفته شده بود، ارائه کرد.
وی اضافه کرده است:«اما، پيشرفتی در این مذاکرات به دست نيامد. ايران مسايلی را که پيشتر مورد بحث قرار گرفته بود و همچنين مسايل تازه ای را مطرح کرد. اين نا اميد کننده است»
هرمان ناکارتس در ادامه گفت: زمانی برای ادامه مذاکرات بايد تعيين شود.
اين در حالی است که علی اصغر سلطانيه، نماينده ايران در آژانس بين المللی انرژی اتمی، پس از اين مذاکرات با بيان اينکه «مذاکرات ايران و آژانس برای جمع بندی و تدوين مداليته ادامه می يابد»، گفته است :«همه چيز در مسير درست پيش می رود.»
به گزارش خبرگزاری جمهوری اسلامی، ايرنا، عی اصغر سلطانيه اضافه کرده است: امروز مذاکرات فشرده ای با آژانس داشتيم و با توجه به اينکه موضوع بسيار حساس و پيچيده است لازم است همه ابعاد با دقت بررسی شود.»
نماينده ايران در آژانس همچنين گفت: «برای اينکه متن متوازن تر و خواسته های ما لحاظ شود، در اين جلسه پيشنهاداتی را ارايه کرديم.»
وی با اشاره به اينکه «بحث فشرده ای در هشت ساعت مذاکرات ايران و آژانس صورت گرفته است، گفت: «برای جمع بندی بحث ها و مواضع اصولی قرار شد جلسه ديگری که تاريخ و محل آن بعدا اعلام خواهد شد، برگزار شود. »
علی اصغر سلطانيه با بيان اينکه «اين يک موضوع خاص است»، گفت: «رفع ابهامات در خصوص ادعاها بايد چارچوبش مشخص شود و اين امر با بازرسی عادی فرق دارد. »
بازديد از سايت پارچين از موارد اصلی اختلاف ايران و آژانس طی ماههای اخير بوده است.
يوکيا آمانو، مديرکل آژانس بينالمللی انرژی اتمی، پيشتر با اعلام زمان برگزاری اين نشست گفته بود: «از ايران دعوت میکنم تا سند چارچوب همکاریها را در اسرع وقت امضا و به مرحله اجرا درآورد و امکان دسترسی زودهنگام به سايت پارچين را فراهم کند.»
آژانس آبان ماه سال گذشته در گزارشی اعلام کرد که احتمالا ايران در سايت پارچين آزمايشهای انفجار قوی که میتواند در توليد سلاح اتمی کاربرد داشته باشد انجام داده است. آژانس برای روشنسازی اين مسائل خواستار دسترسی به اين مرکز شده است.
نماينده ايران در آژانس اتهامات متوجه پارچين را «بیاساس و جار و جنجال» خوانده و فريدون عباسی، رئيس سازمان انرژی اتمی ايران، نيز گفته است: «آنها میخواهند پارچين را ببينند، اما ما بايد قانع شويم که اين مکان جزو مکانهايی است که بايد به آژانس نشان دهيم.»
به گزارش خبرگزاری رويترز، هرمان ناکارتس، رييس بازرسان آژانس بينالمللی انرژی اتمی،که پس از نشست ايران و آژانس در وين صحبت می کرد، گفت: تاريخی برای مذاکرات بيشتر ميان ايران و آژانس تعيين نشده است.
هرمان ناکارتس گفته است: آژانس بين المللی انرژی اتمی با تمايل به نهايی کردن توافقنامه به اين مذاکرات وارد شد و پيش نويسی را که نگرانی های ايران در آن در نظر گرفته شده بود، ارائه کرد.
وی اضافه کرده است:«اما، پيشرفتی در این مذاکرات به دست نيامد. ايران مسايلی را که پيشتر مورد بحث قرار گرفته بود و همچنين مسايل تازه ای را مطرح کرد. اين نا اميد کننده است»
هرمان ناکارتس در ادامه گفت: زمانی برای ادامه مذاکرات بايد تعيين شود.
اين در حالی است که علی اصغر سلطانيه، نماينده ايران در آژانس بين المللی انرژی اتمی، پس از اين مذاکرات با بيان اينکه «مذاکرات ايران و آژانس برای جمع بندی و تدوين مداليته ادامه می يابد»، گفته است :«همه چيز در مسير درست پيش می رود.»
به گزارش خبرگزاری جمهوری اسلامی، ايرنا، عی اصغر سلطانيه اضافه کرده است: امروز مذاکرات فشرده ای با آژانس داشتيم و با توجه به اينکه موضوع بسيار حساس و پيچيده است لازم است همه ابعاد با دقت بررسی شود.»
نماينده ايران در آژانس همچنين گفت: «برای اينکه متن متوازن تر و خواسته های ما لحاظ شود، در اين جلسه پيشنهاداتی را ارايه کرديم.»
وی با اشاره به اينکه «بحث فشرده ای در هشت ساعت مذاکرات ايران و آژانس صورت گرفته است، گفت: «برای جمع بندی بحث ها و مواضع اصولی قرار شد جلسه ديگری که تاريخ و محل آن بعدا اعلام خواهد شد، برگزار شود. »
علی اصغر سلطانيه با بيان اينکه «اين يک موضوع خاص است»، گفت: «رفع ابهامات در خصوص ادعاها بايد چارچوبش مشخص شود و اين امر با بازرسی عادی فرق دارد. »
بازديد از سايت پارچين از موارد اصلی اختلاف ايران و آژانس طی ماههای اخير بوده است.
يوکيا آمانو، مديرکل آژانس بينالمللی انرژی اتمی، پيشتر با اعلام زمان برگزاری اين نشست گفته بود: «از ايران دعوت میکنم تا سند چارچوب همکاریها را در اسرع وقت امضا و به مرحله اجرا درآورد و امکان دسترسی زودهنگام به سايت پارچين را فراهم کند.»
آژانس آبان ماه سال گذشته در گزارشی اعلام کرد که احتمالا ايران در سايت پارچين آزمايشهای انفجار قوی که میتواند در توليد سلاح اتمی کاربرد داشته باشد انجام داده است. آژانس برای روشنسازی اين مسائل خواستار دسترسی به اين مرکز شده است.
نماينده ايران در آژانس اتهامات متوجه پارچين را «بیاساس و جار و جنجال» خوانده و فريدون عباسی، رئيس سازمان انرژی اتمی ايران، نيز گفته است: «آنها میخواهند پارچين را ببينند، اما ما بايد قانع شويم که اين مکان جزو مکانهايی است که بايد به آژانس نشان دهيم.»
حضور ناظران سازمان ملل در محل کشتار روستای القبير در استان حماه
فعالان سوری و منابع ديپلماتيک در سازمان ملل متحد اعلام کردند که ناظران
بين المللی به روستای القبير که دو شب پيش در آن دهها نفر از اهالی کشته
شدند، رسيده اند.
حضور ناظران به القبير در حالی صورت میگيرد که کوفی عنان فرستاده ويژه سازمان ملل متحد و اتحاديه عرب به سوريه گفته است طرح صلحی که ارائه داده اجرا نمیشود.
او همچنين خواستار تشکيل گروه تماسی وسيع به منظور حل و فصل بحران سوريه شده است. شماری از کشورها از جمله فرانسه با تشکيل اين گروه تماس اعلام موافقت کردهاند.
ناظران در القبير
روستای القبير واقع در حومه حماه شامگاه چهارشنبه شاهد کشتاری بود که طی آن دستکم ۷۸ نفر از کشته شدند. تعداد زيادی از کشته شدگان زن و کودک بودند.
منابع ديپلماتيک در سازمان ملل متحد و همچنين فعالان مخالف حکومت بشار اسد رئيس جمهور سوريه اعلام کردهاند که ناظران سازمان ملل متحد، جمعه موفق شدند وارد اين روستا شوند.
اين در حالی است که بان گی مون دبير کل سازمان ملل متحد پيشتر اعلام کرده بود يک گروه از ناظران در حالی که تلاش میکرد به القبير برسد، در معرض شليک آتش قرار گرفت. البته در اين تيراندازی به هيچ کدام از ناظران آسيب نرسيد.
ناظران به سوريه رفتهاند تا بر حسن اجرای طرح صلحی که کوفی عنان ارائه داده، نظارت کنند. آتش بس ميان گروههای درگير نخستين بند اين طرح است که با ادامه خشونتها، تا کنون اجرايی نشده است.
کشتار القبير حدود دو هفته پس از آن صورت میگيرد که روستای الحوله واقع در استان حمص، شاهد حادثهای مشابه بود. در الحوله بيش از ۱۰۰ نفر که حدود نيمی از آنها کودک بودند، کشته شدند.
معترضان سوری نيروهای دولتی سوريه را مسئول دو کشتار معرفی میکنند. دولت سوريه اما میگويد «گروههای مسلح تروريست» عامل اين کشتارها هستند.
عنان: طرح صلح اجرا نمیشود
کوفی عنان شامگاه پنجشنبه در يک سخنرانی در مجمع عمومی سازمان ملل متحد، تاکيد کرد که «طرح صلح شش ماده ایاش اجرا نمیشود با وجود اينکه دولت سوريه آن را پذيرفته است.»
او ادامه داد: «روند گلوله باران شهرها در حال افزايش است و به نظر میرسد شبه نظاميان وابسته به حکومت آزادی کامل دارند و اين خود نتايجی هولناکی به بار میآورد.»
فرستاده ويژه سازمان ملل و اتحاديه عرب در سوريه پس از اين سخنرانی در کنفرانسی خبری خواستار آغاز فاز جديدی از فعاليت به منظور متوقف کردن خشونتها در سوريه شد. او در اين باره گفت: «اکنون مذاکراتی برای ايجاد گروه تماسی بين المللی در خصوص سوريه در جريان است.»
کوفی عنان درباره اين گروه تماس گفت: «اين گروه تماس بايد از کشورهايی حضور يابند که بر دو طرف بحران در سوريه دارای نفوذ هستند.» او اما از ارائه توضيح بيشتر خود داری کرد.
فرانسه موافقت خود را با پيشنهاد عنان برای ايجاد يک گروه تماس جديد به منظور حل و فصل بحران سوريه اعلام کرد.
برنار والرو، سخنگوی وزارت امور خارجه فرانسه در اين باره گفت: «ما از تمام طرح هايی که اجرای طرح عنان را تسهيل کند، استقبال میکنيم.»
البته خبرگزاری فرانسه گزارش داده است که پاريس همچنان با مشارکت ايران در گروه تماس مخالفت میکند. به گفته ديپلماتها اختمال دارد در اين گروه کشورهای منطقه از جمله ترکيه و عربستان سعودی که با مخالفان سوری رابطه خوبی دارند، در کنار روسيه و چين دو همپيمان نظام بشار اسد، حضور داشته باشند.
حضور ناظران به القبير در حالی صورت میگيرد که کوفی عنان فرستاده ويژه سازمان ملل متحد و اتحاديه عرب به سوريه گفته است طرح صلحی که ارائه داده اجرا نمیشود.
او همچنين خواستار تشکيل گروه تماسی وسيع به منظور حل و فصل بحران سوريه شده است. شماری از کشورها از جمله فرانسه با تشکيل اين گروه تماس اعلام موافقت کردهاند.
ناظران در القبير
روستای القبير واقع در حومه حماه شامگاه چهارشنبه شاهد کشتاری بود که طی آن دستکم ۷۸ نفر از کشته شدند. تعداد زيادی از کشته شدگان زن و کودک بودند.
منابع ديپلماتيک در سازمان ملل متحد و همچنين فعالان مخالف حکومت بشار اسد رئيس جمهور سوريه اعلام کردهاند که ناظران سازمان ملل متحد، جمعه موفق شدند وارد اين روستا شوند.
اين در حالی است که بان گی مون دبير کل سازمان ملل متحد پيشتر اعلام کرده بود يک گروه از ناظران در حالی که تلاش میکرد به القبير برسد، در معرض شليک آتش قرار گرفت. البته در اين تيراندازی به هيچ کدام از ناظران آسيب نرسيد.
ناظران به سوريه رفتهاند تا بر حسن اجرای طرح صلحی که کوفی عنان ارائه داده، نظارت کنند. آتش بس ميان گروههای درگير نخستين بند اين طرح است که با ادامه خشونتها، تا کنون اجرايی نشده است.
کشتار القبير حدود دو هفته پس از آن صورت میگيرد که روستای الحوله واقع در استان حمص، شاهد حادثهای مشابه بود. در الحوله بيش از ۱۰۰ نفر که حدود نيمی از آنها کودک بودند، کشته شدند.
معترضان سوری نيروهای دولتی سوريه را مسئول دو کشتار معرفی میکنند. دولت سوريه اما میگويد «گروههای مسلح تروريست» عامل اين کشتارها هستند.
عنان: طرح صلح اجرا نمیشود
کوفی عنان شامگاه پنجشنبه در يک سخنرانی در مجمع عمومی سازمان ملل متحد، تاکيد کرد که «طرح صلح شش ماده ایاش اجرا نمیشود با وجود اينکه دولت سوريه آن را پذيرفته است.»
او ادامه داد: «روند گلوله باران شهرها در حال افزايش است و به نظر میرسد شبه نظاميان وابسته به حکومت آزادی کامل دارند و اين خود نتايجی هولناکی به بار میآورد.»
فرستاده ويژه سازمان ملل و اتحاديه عرب در سوريه پس از اين سخنرانی در کنفرانسی خبری خواستار آغاز فاز جديدی از فعاليت به منظور متوقف کردن خشونتها در سوريه شد. او در اين باره گفت: «اکنون مذاکراتی برای ايجاد گروه تماسی بين المللی در خصوص سوريه در جريان است.»
کوفی عنان درباره اين گروه تماس گفت: «اين گروه تماس بايد از کشورهايی حضور يابند که بر دو طرف بحران در سوريه دارای نفوذ هستند.» او اما از ارائه توضيح بيشتر خود داری کرد.
فرانسه موافقت خود را با پيشنهاد عنان برای ايجاد يک گروه تماس جديد به منظور حل و فصل بحران سوريه اعلام کرد.
برنار والرو، سخنگوی وزارت امور خارجه فرانسه در اين باره گفت: «ما از تمام طرح هايی که اجرای طرح عنان را تسهيل کند، استقبال میکنيم.»
البته خبرگزاری فرانسه گزارش داده است که پاريس همچنان با مشارکت ايران در گروه تماس مخالفت میکند. به گفته ديپلماتها اختمال دارد در اين گروه کشورهای منطقه از جمله ترکيه و عربستان سعودی که با مخالفان سوری رابطه خوبی دارند، در کنار روسيه و چين دو همپيمان نظام بشار اسد، حضور داشته باشند.
قوه قضاييه وثيقه ۵۰۰ ميليون تومانی عبدالرضا تاجيک، روزنامه نگار، را توقيف کرد
قوه قضاييه ايران وثيقه ۵۰۰ ميليون توماني عبدالرضا تاجيک، روزنامه نگار، را که اخیرا از ايران خارج شده است توقيف کرد.
یک منبع آشنا به پرونده عبدالرضا تاجیک در گفت وگو با رادیو فردا گفت : عبدالرضا تاجیک آذرماه گذشته از کشور خارج شده است و قوه قضاييه در روزهای اخیر اقدام به ضبط وثيقه وی که سند خانه بوده کرده است.
به گفته وی، خانواده آقای تاجیک مجبور شدند که برای آزاد کردن این سند ۵۰۰ ميليون تومان را به حساب قوه قضاييه بريزند.
وی اضافه کرد: «دایره اجرای احکام دادسری اوین در ابتدا اعلام کرده بود که سند خانه را ضبط می کند که با پيگيری خانواده آقای تاجيک، آنها توانستند با مشکلات زیاد پول را تهيه کرده و به حساب قوه قضاييه بريزند. خانواده آقای تاجيک درخواست کرده بودند که وثيقه به صورت اقساط پرداخت شود ولی قوه قضاییه این تقاضا را نپذيرفت و اعلام کردند که وجه باید نقد پرداخت شود.»
عبدالرضا تاجيک، که در جريان حوادث بعد از انتخابات رياست جمهوری ايران در سال ۱۳۸۸ سه بار بازداشت شده بود، در دادگاه بدوی به شش سال حبس تعزيری محکوم شده است.
عبدالرضا تاجيک پیشتر در خصوص زمان دادگاه بدوی خودگفته بود: «من شش سال زندان داشتم که دادگاه هم زمانی برگزار شد که با وثيقه بيرون بودم. حکم دادگاه تجديد نظر به من ابلاغ نشد و فقط برگه ای برای وثيق گذار رفته بود. »
اين روزنامه نگار در ادامه گفته بود: اولين بار من از روزنامه ايران متوجه شدم که دادگاه تجديد نظر حکم مرا تاييد کرده است.
عبدالرضا تاجيک اواسط آذر ماه گذشته از ايران خارج شد و هم اکنون در فرانسه به سر می برد.
وی که در بسياری از روزنامه های اصلاح طلب قلم زده است، نخستين بار به دنبال حوادث پس از برگزاری انتخابات دهم رياست جمهوری همراه با دهها فعال سياسی و مدنی ديگر دستگير شد و ۴۴ روز در بازداشت بود.
آقای تاجيک بار دوم پس از حوادث روز عاشورای سال ۸۸ بازداشت شد و به مدت دو ماه در بند ۲۰۹ زندان اوين بود.
وی همچنين در ۲۲ خرداد سال ۱۳۸۹ برای بار سوم از سوی نيروهای امنيتی بازداشت شد که با قرار وثيقه ۵۰۰ ميليون تومانی آزاد شد.
عبدالرضا تاجيک در آذرماه سال ۱۳۸۹ از سوی سازمان گزارشگران بدون مرز برنده جايزه بهترين روزنامهنگار سال شد.
یک منبع آشنا به پرونده عبدالرضا تاجیک در گفت وگو با رادیو فردا گفت : عبدالرضا تاجیک آذرماه گذشته از کشور خارج شده است و قوه قضاييه در روزهای اخیر اقدام به ضبط وثيقه وی که سند خانه بوده کرده است.
به گفته وی، خانواده آقای تاجیک مجبور شدند که برای آزاد کردن این سند ۵۰۰ ميليون تومان را به حساب قوه قضاييه بريزند.
وی اضافه کرد: «دایره اجرای احکام دادسری اوین در ابتدا اعلام کرده بود که سند خانه را ضبط می کند که با پيگيری خانواده آقای تاجيک، آنها توانستند با مشکلات زیاد پول را تهيه کرده و به حساب قوه قضاييه بريزند. خانواده آقای تاجيک درخواست کرده بودند که وثيقه به صورت اقساط پرداخت شود ولی قوه قضاییه این تقاضا را نپذيرفت و اعلام کردند که وجه باید نقد پرداخت شود.»
عبدالرضا تاجيک، که در جريان حوادث بعد از انتخابات رياست جمهوری ايران در سال ۱۳۸۸ سه بار بازداشت شده بود، در دادگاه بدوی به شش سال حبس تعزيری محکوم شده است.
عبدالرضا تاجيک پیشتر در خصوص زمان دادگاه بدوی خودگفته بود: «من شش سال زندان داشتم که دادگاه هم زمانی برگزار شد که با وثيقه بيرون بودم. حکم دادگاه تجديد نظر به من ابلاغ نشد و فقط برگه ای برای وثيق گذار رفته بود. »
اين روزنامه نگار در ادامه گفته بود: اولين بار من از روزنامه ايران متوجه شدم که دادگاه تجديد نظر حکم مرا تاييد کرده است.
عبدالرضا تاجيک اواسط آذر ماه گذشته از ايران خارج شد و هم اکنون در فرانسه به سر می برد.
وی که در بسياری از روزنامه های اصلاح طلب قلم زده است، نخستين بار به دنبال حوادث پس از برگزاری انتخابات دهم رياست جمهوری همراه با دهها فعال سياسی و مدنی ديگر دستگير شد و ۴۴ روز در بازداشت بود.
آقای تاجيک بار دوم پس از حوادث روز عاشورای سال ۸۸ بازداشت شد و به مدت دو ماه در بند ۲۰۹ زندان اوين بود.
وی همچنين در ۲۲ خرداد سال ۱۳۸۹ برای بار سوم از سوی نيروهای امنيتی بازداشت شد که با قرار وثيقه ۵۰۰ ميليون تومانی آزاد شد.
عبدالرضا تاجيک در آذرماه سال ۱۳۸۹ از سوی سازمان گزارشگران بدون مرز برنده جايزه بهترين روزنامهنگار سال شد.
آژانس بین المللی انرژی اتمی گفته است که مذاکرات مقامات آن سازمان با نمایندگان دولت ایران بدون نتیجه پایان یافته اند.
هرمان ناکرتس، بازرس ارشد آژانس، به خبرنگاران گفت "هیچ پیشرفتی نداشته ایم."آژانس بین المللی انرژی اتمی خواهان دسترسی به تاسیسات نظامی پارچین در شمال شرق تهران است، اما ایران می گوید که پارچین یک سایت نظامی است و ربطی به برنامه انرژی اتمی ایران ندارد.
علی اصغر سلطانیه، نماینده ایران در آژانس گفته است که ادامه اصرار بر بازدید از پارچین سازنده نیست و آن سایت ورای تعهدات ایران به موجب معاهده عدم تکثیر سلاحهای هسته ای است.
به گفته آقای سلطانیه، ایران پیشنهاد متقابلی به آژانس بین المللی انرژی اتمی داده است که اینک در دست بررسی است.
آژانس می گوید ظن آن دارد که آزمایشهای نظامی مرتبط با تسلیحات هستهای در پارچین انجام شده است اما مستدلاتی قوی برای این ادعای خود ارائه نداده است.
یوکیا آمانو، رییس آژانس پیشتر گفته بود که آژانس گزارشها و تصاویری ماهوارهای در اختیار دارد که نشان میدهد در پارچین فعالیتهایی از جمله شستشوی ساختمانها، جابجایی اشیا، خاکبرداری و تخریب ساختمانها در جریان بوده است.
ایران ادعای انجام آزمایش های نظامی مخفیانه در پارچین را که ممکن است در ساخت تسلیحات هستهای کاربرد داشته باشد، "جار و جنجال و ادعای بیاساس" خوانده است.
با این حال، این کشور اعلام کرده است که برای اثبات "بیاساس" بودن این ادعاها با آژانس همکاری میکند.
هرمان ناکرتس گفته است که تاریخ جدیدی برای ادامه این گفتگوها تعیین نشده است.
سازندگان بدافزار "فلیم" (Flame)،
که با حمله به کامپیوترهایی در چند کشور، از جمله ایران و اسرائیل به
جمعآوری اطلاعات میپرداخت، با فرستادن دستور "خودکشی"، آن را از برخی
کامپیوترهای آلوده پاک کردهاند.
شرکت امنیت کامپیوتری "سیمانتک" (Symantec) با
طعمه قرار دادن بعضی از کامپیوترهای آلوده، موفق به تحت نظر گرفتن
فعالیتهای این بدافزار و ردیابی فرمان خودکشی شده است.کارشناسان میگویند ساختار و نحوه عملکرد "فلیم" به حدی پیشرفته است که ساختش نمیتواند کار هکرهای مستقل باشد و احتمالا با حمایت دولتی خلق شده است.
شرکت سیمانتک اعلام کرده است که در بعضی از کامپیوترهایی که به "فلیم" آلوده شده بودند، رد فرمانی فوری از طرف سازندگانش را پیدا کرده اند که "برای پاک کردن کامل بدافزار "فلیم" از روی کامپیوترها طراحی شده بود."
این دستور ضمن پاک کردن بدافزار، جای آن را با اطلاعات مخدوش پر میکرده است تا تحقیقات احتمالی را خنثی کند.
سیمانتک در وبلاگش نوشته است: "این دستور میخواهد هیچ ردی از آلودگی پشت سرش باقی نماند."
کارشناسان رمزنگاری میگویند "فلیم" اولین بدافزاری است که بر اساس یک تکنیک رمزگذاری غیر قابل تشخیص که نخستین بار در سال ۲۰۰۸ معرفی شده بود به جعل گواهینامههای دیجیتال و گسترش خود میپردازد.
مارک استیونس، از موسسه تحقیقاتی سیدبلیوآی نوشته است: "طراحی این بدافزار از به کارگیری رمزنگاران بسیار خبره و تراز اول جهانی حکایت می کند."
این یافتهها گمانهزنیهایی را که ساخت "فلیم" را به یک دولت منتسب میکرد تقویت میکند.
آژانس بین المللی انرژی اتمی گفته است که مذاکرات مقامات آن سازمان با نمایندگان دولت ایران بدون نتیجه پایان یافته اند.
هرمان ناکرتس، بازرس ارشد آژانس، به خبرنگاران گفت "هیچ پیشرفتی نداشته ایم."آژانس بین المللی انرژی اتمی خواهان دسترسی به تاسیسات نظامی پارچین در شمال شرق تهران است، اما ایران می گوید که پارچین یک سایت نظامی است و ربطی به برنامه انرژی اتمی ایران ندارد.
علی اصغر سلطانیه، نماینده ایران در آژانس گفته است که ادامه اصرار بر بازدید از پارچین سازنده نیست و آن سایت ورای تعهدات ایران به موجب معاهده عدم تکثیر سلاحهای هسته ای است.
به گفته آقای سلطانیه، ایران پیشنهاد متقابلی به آژانس بین المللی انرژی اتمی داده است که اینک در دست بررسی است.
آژانس می گوید ظن آن دارد که آزمایشهای نظامی مرتبط با تسلیحات هستهای در پارچین انجام شده است اما مستدلاتی قوی برای این ادعای خود ارائه نداده است.
یوکیا آمانو، رییس آژانس پیشتر گفته بود که آژانس گزارشها و تصاویری ماهوارهای در اختیار دارد که نشان میدهد در پارچین فعالیتهایی از جمله شستشوی ساختمانها، جابجایی اشیا، خاکبرداری و تخریب ساختمانها در جریان بوده است.
ایران ادعای انجام آزمایش های نظامی مخفیانه در پارچین را که ممکن است در ساخت تسلیحات هستهای کاربرد داشته باشد، "جار و جنجال و ادعای بیاساس" خوانده است.
با این حال، این کشور اعلام کرده است که برای اثبات "بیاساس" بودن این ادعاها با آژانس همکاری میکند.
هرمان ناکرتس گفته است که تاریخ جدیدی برای ادامه این گفتگوها تعیین نشده است.
هشدار باراک اوباما به رهبران اروپایی در باره بحران مالی منطقه یورو
در حالی که اتخاذ تصمیمات فوری برای بازگشت رشد اقتصادی و کنترل
بحران مالی در منطقه یورو به لحاظ اختلاف نگرش بین رهبران آلمان و فرانسه
تا کنون به تأخیر افتاده است، باراک اوباما رئیس جمهوری آمریکا امروز در
هشداری به رهبران اروپا گفت رهبران کشورهای منطقه یورو ، خود از وخامت
اوضاع، ضرورت وفوریت اقدام برای مقابله با این بحران آگاهند.
باراک اوباما رئیس جمهوری آمریکا که طی چند روز گذشته با رهبران
اروپایی با تلفن در تماس بود، اعلام نمود که برای اجتناب از خراب تر شدن
بیشتر اوضاع اقتصادی در منطقه یورو، موازین مشخصی را هرچه سریع تر، خصوصاً
درجهت ثبات سیستم های مالی باید به کار گرفت.
باراک اوباما گفت که هنوز دیر نشده و حل مشکلات مالی و اقتصادی در اروپا امکان پذیر است. وی تأکید کرد که باید هر چه سریع تر نسبت به تزریق پول و سرمایه به بانک هایی که در این منطقه دچار مشکل هستند، اقدام نمود.
رئیس جمهوری آمریکا به رهبران و مسئولان اروپایی پیشنهاد کرد که با مدنظر گرفتن یک نگرش مشترک در بلند مدت نسبت به استحکام اقتصادی و مالی منطقه یورو اقدام نمایند. وی برای نیل بدین مقصود خواستار همکاری و هماهنگی بیشتر کشورهای اروپایی در زمینه های سیاسی، بانکی و بودجه ای شد.
باراک اوباما در باره یونان که مردم آن در 17 ژوئن آینده برای انتخاب نمایندگان، مجداداً به پای صندوق های رأی خواهند رفت، گفت که در صورت ترک منطقه یورو وضع آنان به مراتب سخت تر خواهد شد.
یاد آور می شویم که باراک اوباما بررسی مجدد طرح اشتغال در آمریکا را که در ماه سپتامبر گذشته ارائه شده بود، از کنگره خواسته است. وی تصویب این طرح را به عنوان سپری برای جلوگیری از تأثیرات بیشتر بحران مالی منطقه یورو بر اقتصاد آمریکا دانسته است.
باراک اوباما گفت که هنوز دیر نشده و حل مشکلات مالی و اقتصادی در اروپا امکان پذیر است. وی تأکید کرد که باید هر چه سریع تر نسبت به تزریق پول و سرمایه به بانک هایی که در این منطقه دچار مشکل هستند، اقدام نمود.
رئیس جمهوری آمریکا به رهبران و مسئولان اروپایی پیشنهاد کرد که با مدنظر گرفتن یک نگرش مشترک در بلند مدت نسبت به استحکام اقتصادی و مالی منطقه یورو اقدام نمایند. وی برای نیل بدین مقصود خواستار همکاری و هماهنگی بیشتر کشورهای اروپایی در زمینه های سیاسی، بانکی و بودجه ای شد.
باراک اوباما در باره یونان که مردم آن در 17 ژوئن آینده برای انتخاب نمایندگان، مجداداً به پای صندوق های رأی خواهند رفت، گفت که در صورت ترک منطقه یورو وضع آنان به مراتب سخت تر خواهد شد.
یاد آور می شویم که باراک اوباما بررسی مجدد طرح اشتغال در آمریکا را که در ماه سپتامبر گذشته ارائه شده بود، از کنگره خواسته است. وی تصویب این طرح را به عنوان سپری برای جلوگیری از تأثیرات بیشتر بحران مالی منطقه یورو بر اقتصاد آمریکا دانسته است.
فلسطینان خواستار شناسائی فلسطین به عنوان عضو ناظر در سازمان ملل می شوند
محمود عباس، رئیس تشکیلات خودگران فلسطین، گفت بدبختانه تلاش ها
برای به رسمیت شناساندن کشور مستقل فلسطین در شورای امنیت سازمان ملل متحد
به ثمر نرسید لذا اگر مذاکرات صلح با اسرائیل از سر گرفته نشود، فلسطینیان
راهی جز مراجعه به مجمع عمومی سازمان ملل و درخواست پذیرفته شدن به عنوان
عضو ناظر را نخواهند داشت.
محمود عباس، رئیس تشکیلات خودگردان فلسطین، امروز (جمعه) در پاریس
گفت از آن جا که تلاش ها برای به رسمیت شناساندن کشور مستقل فلسطین به
عنوان عضو کامل و تمام عیار سازمان ملل به نتیجه نرسیده است، فلسطینیان خود
را به در خواست پذیرفته شدن به عنوان عضو ناظر در این سازمان راضی کرده و
این درخواست را در مجمع عمومی سازمان ملل متحد مطرح خواهند کرد.محمود عباس پس از دیدار و گفتگو با فرانسوا هولاند، رئیس جمهوری فرانسه، در یک کنفرانس مطبوعاتی مشترک با او گفت بدبختانه تلاش ها برای به رسمیت شناساندن کشور مستقل فلسطین در شورای امنیت سازمان ملل متحد به ثمر نرسید لذا در حال حاضر اگر مذاکرات صلح با اسرائیل از سر گرفته نشود، فلسطینیان راهی مجمع عمومی سازمان ملل خواهند شد تا کشور فلسطینی را به عنوان عضو ناظر به این سازمان بقبولانند.
محمود عباس تأکید کرد که اگر تمامی تلاش ها برای از سرگیری مذاکره با اسرائیل به نتیجه نرسد، فلسطینیان به این گزینه متوسل خواهند شد.
فرانسوا هولاند، رئیس جمهوری فرانسه، در این کنفرانس مطبوعاتی مشترک گفت فرانسه در پی آن خواهد بود که پیش از هر چیز به راه اندازی مجدد روند صلح میان اسرائیل و فلسطین کمک کند.
فرانسوا هولاند با تأکید بر روابط حسنۀ پاریس با اسرائیل و فلسطینیان گفت این روابط به فرانسه امکان می دهد که پیام هائی را برای تسهیل گفتگوها میان دو طرف رد و بدل کند.
رئیس جمهوری فرانسه افزود در حال حاضر مهم ترین کار به رسمیت شناساندن یک کشور مستقل فلسطینی برآمده از روند گفتگو و مذاکره است.
جنگ سایبری آمریکا و اسرائیل علیه ایران در متن جنجال سیاسی در کنگره
روزنامه فیگارو گزارشی دارد از آمریکا در باره جنجالی که
اخیراً در این کشوربر سر به بیرون درز پیداکردن برخی اطلاعات و تصمیمات
کاخ سفید بر پا گردیده است.افشا گری های اخیر روزنامه نیویورک تایمز در
باره سازمان دهی حمله سایبری علیه جمهوری اسلامی و کشتار برنامه ریزی شده
اسلام گرایان نزدیک به القاعده توسط آمریکا جنجال هایی را در کنگره این
کشور موجب گردیده است.
در صورتی که حزب سوسیالیست این کشورنتواند اکثریت لازم را در این انتخابات به دست آورد، مشکلات بزرگی بر سر راه اجرای رفورم های پیشنهاد شده از سوی فرانسوا هولاند رئیس جمهوری جدید این کشوربه وجود خواهد آمد.
آخرین نظر سنجی ها از پیروزی حزب سوسیالیست و احزاب چپ فرانسه در برابر جناح راست این کشور در این انتخابات خبر می دهند.
اما روزنامه فیگارو گزارشی دارد از آمریکا در باره جنجالی که اخیراً در این کشوربر سر به بیرون درز پیداکردن برخی اطلاعات و تصمیمات کاخ سفید بر پا گردیده است.
افشا گری های اخیر روزنامه نیویورک تایمز در باره سازمان دهی حمله سایبری علیه جمهوری اسلامی و کشتار برنامه ریزی شده اسلام گرایان نزدیک به القاعده توسط آمریکا جنجال هایی را در کنگره این کشور موجب گردیده است.
نمایندگان دمکرات و جمهوری خواه کنگره هم صدا با هم از دولت باراک اوباما خواسته اند که در باره این موضوع که چگونه و در چه شرایطی روزنامه نگاران نیویورک تایمز در جریان این "جنگ مخفی" که به گفته آنان توسط رئیس جمهوری رهبری می شود، قرار بگیرند. نمایندگان کنگره خواستار یک تحقیق جدی و بی طرفانه از سوی دولت آمریکا در این باره شده اند.
جان مک کین سناتور ایالت آریزونا و نامزد سابق ریاست جمهوری این کشور پا را فراتر نهاده و اعلام کرده است که افشای چنین عملیاتی، اجرای تمامی عملیات مشابه آمریکا را در حال و آینده با خطر بزرگی روبرو خواهد کرد و در چنین شرایطی امنیت ملی آمریکا با چالش های جدی روبرو خواهد بود.
این روزنامه می نویسد که توصیف اجزا ی برنامه یک حمله سایبری از سوی آمریکا علیه تأسیات اتمی جمهوری اسلامی که از سال 2006 در جریان است، پرسش هایی را از نقطه نظر وجه منطقی و اخلاقی آن در جامعه آمریکا بر انگیخته است؟ نخستین پرسشی که مطرح میگردد آنست که آیا آمریکا در شرایط جنگ با جمهوری اسلامی به سر می برد؟
بر اساس موازینی که دکترین کاخ سفید واشنگتن و پنتاگون تعریف می کند، یک حمله سایبری، بدون چون و چرا، یک عمل جنگی محسوب می شود. بر اساس این دکترین در این باره، اگر آمریکا هدف یک چنین حمله سایبری قرار بگیرد، بدون تردید، این حمله، به عنوان اعلام جنگ علیه آمریکا تعریف خواهد شد. "استیو رندال" روزنامه نگار آمریکایی در باره حمله به تأسیات هسته ای ایران می نویسد که نتایج این حمله سایبری که مجوز خود را ازکاخ سفید دریافت کرده است می تواند بسیار فراتر از زمینه تأسیسات اتمی جمهوری اسلامی باشد. "ریچارد فالکنراتس" مسئول سابق دپارتمان امنیت داخلی شهر نیویورک در باره این نوع جنگ جدید گفته است که آنچه در آن قابل بحث است، ضریب موفقیت آن است و در صورت عدم موفقیت، نتایج بسیار زیان باری را می تواند برای آمریکا به دنبال داشته باشد.
حال ببینیم که گزارش روز پنجشنبه روزنامه نیویورک تایمز که فیگارو آنرا نقل کرده است، چه بوده است؟
بر اساس این گزارش، آمریکا و اسرائیل در چارچوب یک جنگ سایبری و بر اساس یک برنامه کاملاً مخفیانه که کد رمزآن" المپیک گیمز" بوده است در آخرین سال ریاست جمهوری جرج بوش و برای چندین بار اقدام به یک حمله سایبری بسیار پیچیده علیه تأسیسات اتمی جمهوری اسلامی نموده اند. درچارچوب این حمله سایبری، ویروس ساخته و پرداخته شده توسط آنان به درون سیستم کنترل رایانه ای عملکرد سانتریفوژها ی ایرانی به قصد نابودی آنها، نفوذ کرده و موجب تخریب بسیاری از آنها شده است.
روزنامه نیویورک تایمز نوشته است که آمریکا و اسرائیل استفاده از این سلاح سایبری را به عنوان یک بدیل و به منظور احتراز از بمباران هوایی تاسیسات اتمی جمهوری اسلامی توجیه کرده اند.
آمریکا در باره سلاح های تازه سایبری خود و همچنین نحوه استفاده آتی از آن سکوت کرده است. این موضع هنوز در آمریکا مورد بحث و بررسی در کنگره و دیگر مراجع مشاوره و تصمیم گیری این کشور قرار نگرفته و هنوز مراجع تصمیم گیری آمریکا در باره نفس و چگونگی استفاده از آن به توافق نرسیده اند. اما آنچه تا کنون در زمینه حملات آینده سایبری آمریکا به ایران فاش گردیده، آنست که باراک اوباما خواسته است که حملات آینده باید به نحوی بر نامه ریزی شود تا تنها تأسیسات اتمی جمهوری اسلامی ایران را هدف قرار داده و به دیگر تأسیسات ایران از جمله کارخانه های تولید برق و بیمارستان های این کشور آسیبی نرسانند...
ورود فاضلاب انسانی به خلیجفارس و پیامد های جبران ناپذیر آن بر آبزیان
بنا بر خبری که توسط کارشناسان مرکز مطالعات محیط زیست خلیج
فارس منتشر شد، روزانه نزدیک به 34 هزار مترمکعب فاضلاب روانه دریای خلیج
فارس میشود که می تواند پیامد های جبران ناپذیر برای آبزیان داشته باشد.
به نوشته سایت قانون : تنها در شهر ساحلی بوشهر هم اینک
فاضلابهای خام انسانی از طریق 9 کانال وارد سواحل خلیج فارس میشوند که در
این میان پشت مجتمع تفریحی نگین در ساحل غربی شهر بوشهر در نزدیکی ساختمان
شهرداری محلی است که پیش تر به عنوان پلاژ مورد استفاده قرار میگرفت، اما
اکنون نشانی از پلاژ ندارد ولی هنوز تعداد زیادی از اهالی بومی و مسافران
در روزهای گرم تابستان و برای فرار از شرجی و گرما در آن شنا می کنند.
آنچه در بدو ورود به این محل جلب توجه میکند بوی مشمئزکننده فاضلاب و آلودگی بسیار زیاد ساحل است. ورود مستقیم فاضلاب خانهها و اماکن تجاری تفریحی حاشیه آب که بیشتر آن فاضلاب انسانی است موجب ایجاد بیماریهای گوناگونی برای افرادی که برای شنا به این محل میآیند میشود.
دکتر ایرج نبیپور پژوهشگر و رئیس مرکز پژوهشهای سلامت خلیج فارس در گفتوگو با قانون میگوید: «این محل با توجه به وجود ماسههای طلایی که فقط در مناطق محدودی از سواحل دنیا وجود دارد حتی گردشگران خارجی را نیز برای شنا به این ساحل میکشاند، اما متاسفانه در سالهای اخیر به دلیل ورود فاضلاب شهری به دریا، این محل به یکی از آلودهترین مناطق خلیج فارس تبدیل شده است. "
رئیس مرکز تحقیقات زیست فناوری خلیج فارس درباره پیامد های این آلودگی می افزاید : «شنا کردن در این آبهای آلوده باعث بروز بیماریهای خطرناک پوستی، عفونتهای چشمی و گوش و مشکلات تنفسی و گوارشی میشود و از طرفی زمینه ابتلا به بیماری هپاتیت و مننژیت نیز بسیار بالا میرود."
علاوه بر مشکلات سلامتی که به آن اشاره شد؛ خسارات این آلودگی برای زیستگاه و ذخیره آبزیان بسیار بالا و جبران ناپذیر است، به طوری که بر اساس اطلاعات ارائهشده توسط دکتر نبیپور به دلیل آلودگی زیاد آب؛ لارو (تخم) ماهیان و میگو امکان رشد را نداشته و میزان این آبزیان در دریا بسیار کم شده است.
از غلامرضا میرکی، کارشناس امور محیط زیست دریائی، میخواستم این مشکل فاضلاب را بشکافد و راهکارهای مبارزه با آن را تشریح کند . غلامرضا میرکی می گوید مشکل آلودگی سواحل دریا بر اثر ریختن فاضل آب همیشه وجود داشته و خواهد داشت اما باید شرایط امکان باز چرخانی آن را فراهم نمود که این گونه تبدیل به یکی از معضلات اصلی محیط زیست خلیج فارس نشود، به ویژه در پیوند با فاضل آب های انسانی. او می گوید قوانین و کنوانسیونها وجود دارد که باید جدی تر به عمل در بیایند. این کارشناس همچنین به ساخت وسازهای دیگر همسایگان خلیج فارس می پردازد اما می گوید به دلیل جریان آب دریا، آنچه بیشتر به خود مردم ایران آسیب وارد می سازد، ریختن همین فاضل آبهای انسانی و حتا خود شیلات، به آبهای خلیج فارس است.
آنچه در بدو ورود به این محل جلب توجه میکند بوی مشمئزکننده فاضلاب و آلودگی بسیار زیاد ساحل است. ورود مستقیم فاضلاب خانهها و اماکن تجاری تفریحی حاشیه آب که بیشتر آن فاضلاب انسانی است موجب ایجاد بیماریهای گوناگونی برای افرادی که برای شنا به این محل میآیند میشود.
دکتر ایرج نبیپور پژوهشگر و رئیس مرکز پژوهشهای سلامت خلیج فارس در گفتوگو با قانون میگوید: «این محل با توجه به وجود ماسههای طلایی که فقط در مناطق محدودی از سواحل دنیا وجود دارد حتی گردشگران خارجی را نیز برای شنا به این ساحل میکشاند، اما متاسفانه در سالهای اخیر به دلیل ورود فاضلاب شهری به دریا، این محل به یکی از آلودهترین مناطق خلیج فارس تبدیل شده است. "
رئیس مرکز تحقیقات زیست فناوری خلیج فارس درباره پیامد های این آلودگی می افزاید : «شنا کردن در این آبهای آلوده باعث بروز بیماریهای خطرناک پوستی، عفونتهای چشمی و گوش و مشکلات تنفسی و گوارشی میشود و از طرفی زمینه ابتلا به بیماری هپاتیت و مننژیت نیز بسیار بالا میرود."
علاوه بر مشکلات سلامتی که به آن اشاره شد؛ خسارات این آلودگی برای زیستگاه و ذخیره آبزیان بسیار بالا و جبران ناپذیر است، به طوری که بر اساس اطلاعات ارائهشده توسط دکتر نبیپور به دلیل آلودگی زیاد آب؛ لارو (تخم) ماهیان و میگو امکان رشد را نداشته و میزان این آبزیان در دریا بسیار کم شده است.
از غلامرضا میرکی، کارشناس امور محیط زیست دریائی، میخواستم این مشکل فاضلاب را بشکافد و راهکارهای مبارزه با آن را تشریح کند . غلامرضا میرکی می گوید مشکل آلودگی سواحل دریا بر اثر ریختن فاضل آب همیشه وجود داشته و خواهد داشت اما باید شرایط امکان باز چرخانی آن را فراهم نمود که این گونه تبدیل به یکی از معضلات اصلی محیط زیست خلیج فارس نشود، به ویژه در پیوند با فاضل آب های انسانی. او می گوید قوانین و کنوانسیونها وجود دارد که باید جدی تر به عمل در بیایند. این کارشناس همچنین به ساخت وسازهای دیگر همسایگان خلیج فارس می پردازد اما می گوید به دلیل جریان آب دریا، آنچه بیشتر به خود مردم ایران آسیب وارد می سازد، ریختن همین فاضل آبهای انسانی و حتا خود شیلات، به آبهای خلیج فارس است.
«زیاده روی» احمدی نژاد در توصیف روابط ایران با چین و روسیه
امروز محمود احمدی نژاد از سفر چین بازگشت. وی در این سفر در
دیدارهای جداگانه با رؤسای جمهوری چین و روسیه گفت که ایران با این دو کشور
در «یک جبهه» قرار دارد. اما یک کارشناس مسائل بین المللی می گوید این سخن
احمدی نژاد کمی «زیاده روی» است.
رییس جمهوری ایران علاوه بر شرکت در اجلاس
سازمان همکاری شانگهای، با رؤسای جمهور کشورهای عضو این سازمان به ویژه چین
و روسیه دیدار و گفت و گو کرد.
وی در این دیدارها و گفت وگوها بر گسترش روابط و
همکاری های ایران با کشورهای عضو سازمان شانگهای تأکید کرد و گفت ایران
تمام توان خود را برای کمک به تحقق اهداف «انسانی» این سازمان به کار خواهد
گرفت.
نقش سازمان همکاری شانگهای از آنجا که در جهت کاهش نفوذ آمریکا در آسیا فعالیت می کند، برای ایران بسیار بااهمیت است.
در زمینه دستاوردهای احتمالی سفر احمدی نژاد به چین،
محمدرضا جلیلی، کارشناس سیاست خارجی و روابط بین الملل در سوییس با بخش
فارسی رادیو بین المللی فرانسه گفت و گو کرده است.
آقای جلیلی در ابتدای این گفت وگو به سابقه تأسیس سازمان همکاری شانگهای و همچنین جایگاه ایران در این سازمان می پردازد.وی همچنین معتقد است که علی رغم نزدیکی چین و روسیه با ایران دو قدرت بزرگ حاضر نیستند منافع خودشان را فدای منافع ایران کنند.
این کارشناس همچنین نسبت به تشکیل یک جبهه جدید با حضور ایران، روسیه و چین در مقابل جبهه غرب اظهار تردید می کند.
نان هم گران می شود
با افزایش دست کم 100 تومان به بهای آرد، نان هم گران میشود.
معاون برنامه ریزی استانداری تهران با دادن خبر
افزایش بهای آرد ، افزود که قیمت نهایی آرد شنبه تعیین می شود. او بدون
دادن تفاوت میان قیمت خرید گندم در گذشته و افزایش آن می گوید : با توجه
به اینکه گندم 460 تومان خریداری می شود، دست کم افزایش قیمت آرد برای هر
کیلوگرم 100 تومان پیش بینی می شود.
افزایش قیمت ها از چندی پیش در مورد شماری کالا ادامه
دارد و حتا امروز هم خبرها حکایت از افزایش 25% خدمات بهداشتی دارند، اما
افزایش بهای نان چه از نظر سمبلیک و چه از نظر این که نان کالای مهم و پایه
ای از نظر وضع اقتصادی و فشاری که به قشر های نیازمند اجتماع وارد می سازد
به شمار می آید، اهمیت ویژه ای پیدا می کند. به ویژه این که در تاریخ
فرانسه هم نمونه اش را دیده ایم و همان خشکسالی سال 1789، سال انقلاب
فرانسه است که بر گرسنگی مردم انجامید و رنج و ناخشنودی آنها، تاریخ فرانسه
را تغییر داد.
از فریدون خاوند، استاد اقتصاد در فرانسه می پرسم ،
بدون رفتن به چنین راه دوری، آیا افزایش بهای نان می تواند ، باعث ناآرامی
های سیاسی- اجتماعی در ایران شود ؟ چون در گذشته هم از جمله در مصر شاهد
قیامهای مردم پس از افزایش بهای نان بوده ایم.
فریدون خاوند در آغاز افزایش بهای آرد و نان و ارتباط
آن با افزایش خرید گندم را نادرست می داند و می گوید تولید کنندگان گندم ،
محصول خود را علیرغم افزایش بسیار زیاد هزینه هایشان، کیلوئی 396 تومان می
فروشند و نه 460 تومان. او افزایش بهای نان را نه تنها از نظر نمادین
بلکه از نظر اجتماعی هم مهم توصیف می کند و می گوید برخی از مقامات در این
مورد هشدارهائی هم داده اند.
در این پیوند نباید نادیده گرفت که علیرضا محجوب
دبیرکل خانه کارگر و نماینده مردم تهران در مجلس پیشبینی کرد : سال بدتری
برای واحدهای تولیدی در پیش است. این سخنان می رساند که گر چه ایران یک
کشور صنعتی نیست، اما کند کاری واحد های تولیدی طبیعتأ به بالا رفتن شمار
بیکاران کمک خواهد کرد و از این رو بالا رفتن بهای هر گونه کالای پایه ای
می تواند پیامد های ناگواری برای مردم نیازمند داشته باشد . همین نماینده
می گوید در حال حاضر برخلاف قانون عمل میشود و پولی که برای حمایت تولید
کننده در نظر گرفته شده به صورت وام صرف کالای مصرفی میشود.
یک عسگراولادی فراری؛ اتهام؟ کلاهبرداری
بسیاری نام
«امید عسگراولادی» را نشنیدهاند، اما آنها که شنیدهاند میدانند که امید،
سالها در انگلستان با نام خانوادگی «چنگ» فعالیت میکرده. پلیس منچستر در
به در دنبال این متهم فراری است که سالها قبل خود را جای یک «پزشک» جا
زده بود. یک منبع به خودنویس گفت که این عضو خانواده عسگراولادی اینک در
تهران است.
پلیس شهر منچستر انگلستان به دنبال مرد جوانی است که به قید وثیقه آزاد شده، اما خیلی سریع دو خودروی پورشهاش را فروخته و متواری شده است.این مرد جوان که سالها با نام امید چینگ در لیورپول و منچستر شناخته میشده، اینک با نام «امید عسگراولادی» از سوی پلیس تحت تعقیب است.
یک منبع امروز به خودنویس گفت که امید عسگراولادی که از خویشاوندان بسیار نزدیک اسدالله و حبیبالله عسگراولادی مسلمان است، اینک در تهران به سر میبرد.
به گفته منبع خودنویس، امید که سالها از نام خانوادگی مادر چینیاش در انگلستان استفاده میکرده است.
در سال ۲۰۰۷ امید «چانگ» با گذاشتن یک چراغ گرداان «اورژانسی» روی سقف ماشینش، با سرعتی بیشتر از حد قانونی رانندگی میکرده و با استفاده از یک نشان «دکتر کشیک» هر جایی ماشینش را پارک میکرده است. بعد از جریمه شدن، از پلیس ادعای خسارتی معادل ۱۶۳۲ پوند میکند ولی به خاطر غلطهای املاییاش، مسوولان قضایی به او ادعای پزشک بودنش شک میکنند. امید که به همسایگانش، خود را متخصص اعصاب معرفی کرده بود، در واقع فروشنده وسایل پزشکی بوده است و به پلیس گفته بود که علت قسم دروغش در دادگاه، نگرانی بابت از دست دادن شغلش بوده است.
بعدها در سال ۲۰۱۰، توسط پلیس دستگیر شد. پلیس آن زمان در باره پرونده کلاهبرداریای ۲۰۰هزارپوندی تحقیق میکرد. امید با گذاشتن وثیقه از زندان موقتا آزاد شد اما بدون اطلاع دادن به پلیس و صاحب خانهاش، آپارتمانش را ترک کرد و متواری شد. به گفته پلیس منچستر، او هردو خودرو «پورشه» خود را نیز فروخته است.
به گفته منبع خودنویس، امید که اینک با نام خانوادگی «عسگر اولادی» شناخته میشود، ساکن تهران است.
ظهار نگرانی رئیس «کمیسیون هلسینگی» کنگره آمریکا از وضعیت حسین رونقی ملکی
کریستوفر سمیت در بیانیه خود مینویسد: «من عمیقا نگران سلامتی حسین رونقی ملکی، زندانی سیاسی ایرانیای هستم که از ناراحتی کلیه رنج میبرد. از دولت ایران میخواهم امکانات پزشکی لازم که از سوی رونقی درخواست شده، اما از آنها محروم بوده را در اختیارش بگذارند،»
این نماینده کنگره سپس با تشریح حکم زندان حسین رونقی ملکی و وخامت حال او مینویسد: «این حکم زندان نباید تبدیل به حکم مرگ رونقی بشود. محرومیت عامدانه رونقی ملکی و دیگر زندانیان سیاسی از امکانات بهداشتی و پزشکی، نقض حقوق بشر است و باید متوقف شود.»
حسین رونقی ملکی، وبلاگنویس ایرانی به اتهام اهانت به رهبری در سال ۱۳۸۸ دستگیر و در سال ۱۳۸۹ از سوی شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب به ۱۵ سال زندان محکوم شد.
رونقی به خاطر ناراحتی مادرزادی کلیه، در زندان یکی از کلیههایش را از دست داد. پیش از این نیز، سناتور مارک کرک، در روز تولد حسین رونقی از او حمایت کرده بود.
جـــرس:
بنا به گزارش های رسیده به جرس، طبق
روال ماههای اخیر، خانم طاهره منتظری دختر مرحوم آیت ا... العظمی منتظری و
تعدادی از همراهان در ادامه دیدارهایشان با خانواده های زندانیان سیاسی،
این بار به منزل محمد رضا مقیسه، رضا شهابی،محمد صدیق کبودوند، سیامک
فادری، محمد رضا ایزدیار و قاسم شعله سعدی رفتند.
رضا شهابی راننده شرکت واحد اتوبوسرانی تهران و معاون مالی سندیکای این
شرکت در ۲۲ خرداد ماه ۸۹ بازداشت و به بند ۲۰۹زندان اوین منتقل شد و در
۲۶فروردین ۹۱ توسط شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب به ریاست قاضی صلواتی به شش سال
زندان و همچنین ۵ سال محرومیت از فعالیتهای اجتماعی و سندیکایی محکوم
شد.وضعیت سلامتی آقای شهابی در بازداشت رو به وخامت رفته مسئولان زندان
امکان رسیدگی کافی پزشکی را دراختیار او قرار نداده اند.در حین انتقال به
بند به دلیل ضرب و شتم شدید از ناحیه گردن به شدت آسیب دیده و به علت
نگهداری طولانی مدت در زندان و بازجویی های تحت فشار و شکنجه و تهدید به
اعدام موجب شد این زندانی برای رسیدگی به وضعیت حقوقی و قضایی دست به
اعتصاب غذای طولانی بزند.که در اثر آن به همراه درمان نشدن آسیبهای نخاعی
موجب ضعیف شدن بنیه این زندانی سیاسی شده وشرایط بهداشت و تغذیه نامناسب
زندان وضعیت بیماری وی را تشدید کرده است.
مادر رضا شهابی در روزهای آغازین فروردین ماه سال جاری در حالی دار فانی را وداع گفت که تا آخرین لحظات انتظار دیدن فرزند دربندش را داشت.او با قلبی آکنده از درد و اندوه برای دیدن فرزندش با تکرار این جمله که "رضا نیامد؟"چشم از جهان فروبست.
شهابی تا کنون در اعتراض به بلاتکلیفی چندین ماهه خود وبی توجهی به وضعیت جسمی اش دوبار دست به اعتصاب غذا زده است. مهره ۳ تا ۷ گردن شهابی از کار افتاده و باید جراحی شود سمت چپ بدن او درد میکند.همین طور ناراحتی معده،کلیه و قلب دارد.او به دنبال تلاش خانواده اش برای انجام معالجات از زندان اوین به بیمارستان منتقل شد.
محمد صدیق کبودوند
فعال حقوق بشر، روزنامه نگار و رئیس سازمان حقوق بشر کردستان محبوس در بند ۳۵۰ زندان اوین که ازتیر ماه سال ۸۶ به خاطر تهیه گزارش در زندانهای ایران و نقض حقوق بشر کردستان در زندان اوین به سرمی برد و در سال ۸۹ به خاطر اقدام علیه امنیت ملی به ۱۱ سال زندان محکوم شده است.
فرزند این روزنامه نگار به بیماری صعب العلاج دچار است که بارها آقای کبودوند به خاطر این مساله درخواست مرخصی داده اما توسط مسئولان پذیرفته نشده است.
وی در اعتراض به رفتارهای غیر انسانی و غیر قانونی مسئولین قضایی و امنیتی از روز سه شنبه ششم خرداد ماه دست به اعتصاب غذای نامحدود زده و هشدار داد که شخص دادستان تهران مسئول هر گونه پیشامدی برای او و فرزند بیمارش است.در پی وخامت وضعیت جسمانی اش و کاهش شدید فشار خون چند روز پیش به بهداری زندان اوین منتقل شد و مورد معاینه و درمان قرار گرفت.
قاسم شعله سعدی
دکتر قاسم شعله سعدی استاد حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران وکیل دادگستری و نماینده پیشین دوره های سوم و چهارم مجلس شورای اسلامی به اتهام تبلیغ علیه نظام و توهین به رهبری به سه سال حبس تعزیری محکوم شد. او که از چهاردهم فروردین ماه سال گذشته در زندان اوین به سر می برد علیرغم وضعیت جسمانی بسیار نامناسب که دارد و باید سریعا تحت درمان و عمل جراحی قرار گیرد اما پیگیری های روزمره همسر وی تا کنون بی پاسخ مانده است. این وکیل در بند هم اکنون از ضایعه نخاعی که شش سال پیش در زندان به آن دچار شده است رنج می برد و بی توجهی به این مساله می تواند خطر جانی برای وی در بر داشته باشد.
آقای شعله سعدی در زندان با از کار افتادن دست چپ و بروز علائم فلج مواجه شده است.وی نماینده شیراز در مجالس سوم و چهارم بود که در سال ۸۱ نامه سرگشاده خطاب به رهبری نوشت و در آن نامه شرایط رهبری بودن از منظر حقوقی به سوال و چالش کشید.
چندی پیش مادر ایشان که مادر شهید هم هست در نامه ای خطاب به رهبر نوشته بود :"... دستور فرمایید مرا هم در اوین زندانی کنند تا به فرزند اسیرم بپیوندم شاید بوی پیراهن یوسفم چشم و دلم را روشن کند.
سیامک قادری
سیامک قادری، روزنامه نگار، مرداد ماه سال ۸۹ بازداشت شد و به اتهام تبلیغ علیه نظام ،تشویش اذهان عمومی و نشر اکاذیب توسط شعبه ۲۸ دادگاه انقلاب به ریاست قاضی مقیسه به چهار سال حبس تعزیری محکوم شده است.یکی از اتهامات اصلی این روزنامه نگار ایجاد وبلاگ" ایرنای ما" بوده است.
وبلاگی که در آن گزارشهای عینی خود را از تظاهرات مردم در جنبش سبز و اخبار و تحولات حرکت اعتراضی مردم منعکس کرده .او پس از هجده سال کار در خبرگزاری ایرنا از آنجا اخراج شده و راهی زندان اوین شد.او دارای یک فرزند ۱۴ ساله است و به جز او و همسرش سایر اعضای خانواده اش در شهرستان زندگی می کنند.
آقای قادری در مدت بازجویی در بند ۲۰۹وزارت اطلاعات بارها توسط بازجویانش شکنجه شده همچنین مسئولان خواسته بودند از ایشان که برای آزادی زودتر از موعد درخواست عفو بنویسد ولی این کار را نکرده و معتقد است جرمی مرتکب نشده که به خاطرش طلب بخشش کند.همچنین ایشان از امضاکنندگان بیانیه معروف به ۳۶ نفر بود که طبق نظر دادستان این افراد برای مرخصی نباید پیگیری کنند چون پاسخ منفی می گیرند.
همسرش می گوید تا الان با مرخصی آقای قادری موافقت نشده است البته از آبان ماه سال گذشته ما از ملاقات حضوری هم محروم هستیم.
همچنین همسر آقای قادری در نامه ای که اخیرا به مراجع نوشته از سکوت آنان نسبت به مظالم موجود و وضعیت فعلی انتقاد می کند در حالیکه ما هر روز شاهد موج تازه ای بر روی زندانیان سیاسی و خانواده هایشان هستیم اما تا کنون هیچ حرکت جدی از آنها در برابر این ظلمها صورت نگرفته است.
محمد رضا مقیسه
عضو هیات مدیره انجمن صنفی روزنامه نگاران،رزمنده دوران جنگ و عضو کمیته پیگیری امور بازداشت شدگان و آسیب دیدگان پس از انتخابات ریاست جمهوری که در تاریخ ۲۲ مهرماه ۸۸ بازداشت و در تاریخ ۱۱ اسفند ۸۸ با قرار وثیقه پانصد میلیون تومانی آزاد شده بود در دادگاه به شش سال زندان محکوم شده است وی بار دیگر در آبان ماه ۸۹ برای اجرای حکم خود به زندان فراخوانده شد.
او سردبیر مجله بیست ساله ها نیز بود.از حلقه اصلی یاران میر حسین موسوی به شمار میرفت.
حمید رضا ایزدیار
شهروند معترضی که در بهمن ماه ۸۹بازداشت شد و بعد از یکماه با قید وثیقه تا برگزاری دادگاه آزاد گردید و در تیر ماه سال ۹۰ به پنج سال حبس تعزیری به اتهام اجتماع و تبانی و توهین به رهبری محکوم شد که در عید فطر این حکم به دو سال ونیم کاهش پیدا کرد .
حکم پنج سال برای او در حالی صادر شده است که او قبل از شروع اعتراضات مردمی در زمانیکه از منزل خارج شده دستگیر شده است. او هم اکنون در بند ۳۵۰در حال گذراندن حکم دو سال و نیم خود است در حالیکه همسر او بیمار است و یک دختر پنج ساله دارد که بسیار به پدرش وابسته است و نبودن آقای ایزدیار در کنار خانواده بسیار سخت و مشقت بار است.
مادر رضا شهابی در روزهای آغازین فروردین ماه سال جاری در حالی دار فانی را وداع گفت که تا آخرین لحظات انتظار دیدن فرزند دربندش را داشت.او با قلبی آکنده از درد و اندوه برای دیدن فرزندش با تکرار این جمله که "رضا نیامد؟"چشم از جهان فروبست.
شهابی تا کنون در اعتراض به بلاتکلیفی چندین ماهه خود وبی توجهی به وضعیت جسمی اش دوبار دست به اعتصاب غذا زده است. مهره ۳ تا ۷ گردن شهابی از کار افتاده و باید جراحی شود سمت چپ بدن او درد میکند.همین طور ناراحتی معده،کلیه و قلب دارد.او به دنبال تلاش خانواده اش برای انجام معالجات از زندان اوین به بیمارستان منتقل شد.
محمد صدیق کبودوند
فعال حقوق بشر، روزنامه نگار و رئیس سازمان حقوق بشر کردستان محبوس در بند ۳۵۰ زندان اوین که ازتیر ماه سال ۸۶ به خاطر تهیه گزارش در زندانهای ایران و نقض حقوق بشر کردستان در زندان اوین به سرمی برد و در سال ۸۹ به خاطر اقدام علیه امنیت ملی به ۱۱ سال زندان محکوم شده است.
فرزند این روزنامه نگار به بیماری صعب العلاج دچار است که بارها آقای کبودوند به خاطر این مساله درخواست مرخصی داده اما توسط مسئولان پذیرفته نشده است.
وی چندین بار دست به اعتصاب غذا زده است و
با وعده مسئولین به آن پایان داد.همسرش می گوید شرط نخست مقامات غذایی
برای دادن مرخصی به آقای کبودوند امضای عفو نامه است تا مرخصی شامل حالش
شود اما او معتقد است کار خلافی انجام نداده که عفو نامه را امضا کند. اودر
بهمن سال گذشته توانست بعد از نزدیک به چهار سال زندان بدون مرخصی،به
دیدار فرزندش برود.
آقای کبودوند که به گفته خانواده اش هیچ گونه سابقه بیماری قبل از بازداشت
نداشته در جریان نگهداری در شرایط سخت که مدت هفت ماه آن در شرایط زندان
انفرادی به بیماریهای ریوی ،کلیوی و پوستی دچار شده است و حتی سکته خفیف
مغزی نیز داشته است.وی در اعتراض به رفتارهای غیر انسانی و غیر قانونی مسئولین قضایی و امنیتی از روز سه شنبه ششم خرداد ماه دست به اعتصاب غذای نامحدود زده و هشدار داد که شخص دادستان تهران مسئول هر گونه پیشامدی برای او و فرزند بیمارش است.در پی وخامت وضعیت جسمانی اش و کاهش شدید فشار خون چند روز پیش به بهداری زندان اوین منتقل شد و مورد معاینه و درمان قرار گرفت.
قاسم شعله سعدی
دکتر قاسم شعله سعدی استاد حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران وکیل دادگستری و نماینده پیشین دوره های سوم و چهارم مجلس شورای اسلامی به اتهام تبلیغ علیه نظام و توهین به رهبری به سه سال حبس تعزیری محکوم شد. او که از چهاردهم فروردین ماه سال گذشته در زندان اوین به سر می برد علیرغم وضعیت جسمانی بسیار نامناسب که دارد و باید سریعا تحت درمان و عمل جراحی قرار گیرد اما پیگیری های روزمره همسر وی تا کنون بی پاسخ مانده است. این وکیل در بند هم اکنون از ضایعه نخاعی که شش سال پیش در زندان به آن دچار شده است رنج می برد و بی توجهی به این مساله می تواند خطر جانی برای وی در بر داشته باشد.
آقای شعله سعدی در زندان با از کار افتادن دست چپ و بروز علائم فلج مواجه شده است.وی نماینده شیراز در مجالس سوم و چهارم بود که در سال ۸۱ نامه سرگشاده خطاب به رهبری نوشت و در آن نامه شرایط رهبری بودن از منظر حقوقی به سوال و چالش کشید.
چندی پیش مادر ایشان که مادر شهید هم هست در نامه ای خطاب به رهبر نوشته بود :"... دستور فرمایید مرا هم در اوین زندانی کنند تا به فرزند اسیرم بپیوندم شاید بوی پیراهن یوسفم چشم و دلم را روشن کند.
سیامک قادری
سیامک قادری، روزنامه نگار، مرداد ماه سال ۸۹ بازداشت شد و به اتهام تبلیغ علیه نظام ،تشویش اذهان عمومی و نشر اکاذیب توسط شعبه ۲۸ دادگاه انقلاب به ریاست قاضی مقیسه به چهار سال حبس تعزیری محکوم شده است.یکی از اتهامات اصلی این روزنامه نگار ایجاد وبلاگ" ایرنای ما" بوده است.
وبلاگی که در آن گزارشهای عینی خود را از تظاهرات مردم در جنبش سبز و اخبار و تحولات حرکت اعتراضی مردم منعکس کرده .او پس از هجده سال کار در خبرگزاری ایرنا از آنجا اخراج شده و راهی زندان اوین شد.او دارای یک فرزند ۱۴ ساله است و به جز او و همسرش سایر اعضای خانواده اش در شهرستان زندگی می کنند.
آقای قادری در مدت بازجویی در بند ۲۰۹وزارت اطلاعات بارها توسط بازجویانش شکنجه شده همچنین مسئولان خواسته بودند از ایشان که برای آزادی زودتر از موعد درخواست عفو بنویسد ولی این کار را نکرده و معتقد است جرمی مرتکب نشده که به خاطرش طلب بخشش کند.همچنین ایشان از امضاکنندگان بیانیه معروف به ۳۶ نفر بود که طبق نظر دادستان این افراد برای مرخصی نباید پیگیری کنند چون پاسخ منفی می گیرند.
همسرش می گوید تا الان با مرخصی آقای قادری موافقت نشده است البته از آبان ماه سال گذشته ما از ملاقات حضوری هم محروم هستیم.
همچنین همسر آقای قادری در نامه ای که اخیرا به مراجع نوشته از سکوت آنان نسبت به مظالم موجود و وضعیت فعلی انتقاد می کند در حالیکه ما هر روز شاهد موج تازه ای بر روی زندانیان سیاسی و خانواده هایشان هستیم اما تا کنون هیچ حرکت جدی از آنها در برابر این ظلمها صورت نگرفته است.
محمد رضا مقیسه
عضو هیات مدیره انجمن صنفی روزنامه نگاران،رزمنده دوران جنگ و عضو کمیته پیگیری امور بازداشت شدگان و آسیب دیدگان پس از انتخابات ریاست جمهوری که در تاریخ ۲۲ مهرماه ۸۸ بازداشت و در تاریخ ۱۱ اسفند ۸۸ با قرار وثیقه پانصد میلیون تومانی آزاد شده بود در دادگاه به شش سال زندان محکوم شده است وی بار دیگر در آبان ماه ۸۹ برای اجرای حکم خود به زندان فراخوانده شد.
او سردبیر مجله بیست ساله ها نیز بود.از حلقه اصلی یاران میر حسین موسوی به شمار میرفت.
حمید رضا ایزدیار
شهروند معترضی که در بهمن ماه ۸۹بازداشت شد و بعد از یکماه با قید وثیقه تا برگزاری دادگاه آزاد گردید و در تیر ماه سال ۹۰ به پنج سال حبس تعزیری به اتهام اجتماع و تبانی و توهین به رهبری محکوم شد که در عید فطر این حکم به دو سال ونیم کاهش پیدا کرد .
حکم پنج سال برای او در حالی صادر شده است که او قبل از شروع اعتراضات مردمی در زمانیکه از منزل خارج شده دستگیر شده است. او هم اکنون در بند ۳۵۰در حال گذراندن حکم دو سال و نیم خود است در حالیکه همسر او بیمار است و یک دختر پنج ساله دارد که بسیار به پدرش وابسته است و نبودن آقای ایزدیار در کنار خانواده بسیار سخت و مشقت بار است.
جـــرس:
در حالی که کمتر از یک هفته به
مذاکرات ایران و ۱+۵ در مسکو باقی مانده، نامه نگاری ها و اعلام مواضع
طرفین، سرنوشت مذاکرات مسکو را از پیش در هالهای از ابهام فرو برده است.
هِلگا اشمیت، معاون کاترین اشتون طی نامهای به علی باقری، معاون جلیلی
گفته است که ۱+۵ در دور دوم مذاکرات در مسکو از ایران خواهد خواست که غنی
سازی بیست درصدی اورانیوم را متوقف کند.
به گزارش ایسنا، پس از آنکه علی باقری، معاون سعید جلیلی در
نامهنگاریهایش با معاون اشتون پاسخی به درخواستهایش مبنی بر برگزاری
نشست معاونان و کارشناسان دو طرف برای بررسی دستور کار مذاکرات بعدی در
مسکو دریافت نکرد و سعید جلیلی در نامه به کاترین اشتون در روز چهارشنبه
گذشته نسبت به آنچه "تعلل طرف مقابل در برگزاری جلسه معاونان و کارشناسان"
خواند، تذکر داد و اراده آنان (۱+۵) را برای گفتوگوهای موفق در مسکو در
ابهام و تردید خواند، یک بار دیگر هلگا اشمید (معاون اشتون) در نامهای به
علی باقری (معاون جلیلی) بر رویکرد ۱+۵ تاکید و خاطرنشان کرد که این گروه
در دور دوم مذاکرات در مسکو از ایران خواهد خواست که غنی سازی بیست درصدی
اورانیوم را متوقف کند.متن كامل نامه اشمید به این شرح است:
آقای باقری
معاون دبیر شورای عالی امنیت ملی ایران
من نامه جدید شما مورخ چهار ژوئن را كه ظاهرا با نامه پاسخ من كه در تاریخ چهارم ژوئن برایتان ارسال شد، همزمان بود دریافت كردم.
باید بگویم كه مسایلی كه در نامههای اخیرتان مطرح شد، كمی باعث تعجبم شد. مایلم یادآوری كنم كه در طول مذاكراتمان در بغداد گروه ۳+۳ (۱+۵ ) یك پیشنهاد صریح را ارایه كرد كه از یك طرف به نگرانیهای كلیدی ما درباره فعالیتهای غنیسازی بیست درصدی میپردازد، و در همان حال فرصتهای جالبی را برای همكاری در زمینه حوزههای هستهیی و دیگر حوزهها كه به نفع ایران خواهد بود، ارایه میكند.
گروه ۳+۳ در آن زمان تمایل خود را به گفتوگوهای عمیق، از جمله در سطح كارشناسان ابراز كرده بود تا جزییات این پیشنهاد مورد بررسی قرار گیرد.
متاسفانه، ایران در بغداد آمادگی این را نداشت كه پیشنهاد ما درباره ورود به مذاكرات پیرامون مفاد این پیشنهاد را بپذیرد.
اگر ایران اكنون آماده ورود به این مذاكرات باشد، ما بسیار دلگرم خواهیم شد، زیرا گروه ۳+۳ جمعا معتقد است كه این پیشنهاد همچنان نشاندهنده امیدبخشترین مبنا برای حركت دادن مذاكراتمان به سمت دستیابی به نتایج ملموس در مرحلهای زودهنگام است.
در مذاكرات استانبول و پس از آن ما یك چارچوب مشخص و مثبت را برای روند پایدار مذاكرات جدی برقرار كردیم. من و شما تماسهای تلفنی و دیدارهای طولانی بسیاری برای تحقق این هدف داشتیم. اكنون نیاز به تعامل جدی درباره مسایل مهم وجود دارد تا درباره گامهای ملموس اعتمادسازی كه بتواند سریع به اجرا گذاشته شود، به توافق برسیم. ما واقعا امیدواریم یك تعهد سیاسی از جانب شما وجود داشته باشد.
همانطور كه قبلا اعلام كردم، نماینده عالی، كاترین اشتون مستقیما با آقای جلیلی در ارتباط است تا ببیند چگونه میتوان به یك درك مشترك درباره یك رویكرد موفقیتآمیز در مذاكرات مسكو دست یافت. دستیابی به نتایج ملموس باید هدف مشترك ما باشد.
من درخواست كردهام امروز با شما صحبت كنم تا گفتوگوهای بیشتری داشته باشیم.
ارادتمند شما
هلگا ماریا اشمید
به گزارش ایسنا، معاون رییس سیاست خارجی اتحادیه اروپا و هماهنگکننده مذاکرات ۱+۵ با ایران در نامهای که روز جمعه ۱۹خرداد، ارسال کرده، رویکردی کاملا متفاوت از آنچه در بغداد گفته شد را ارایه کرده است.
بر اساس این گزارش، اول آن که به گفته وی ۱+۵ قراری بر برگزاری نشست میان معاونان نداشته و صرفا بر سر برگزاری نشست در سطح کارشناسان توافق شده است.
دوم اینکه دستور کار این نشست، بررسی پیشنهاد ۱+۵ به ایران است که در بغداد ارایه شده است. این درحالی است که مذاکرات بغداد بعد از اینکه ایران ارزیابی ۱+۵ درباره پیشنهاداتش را دریافت نکرد به چالش کشیده شد و میرفت که یک بار دیگر به بنبست کشیده شود و حتی موضوع ادامه مذاکرات تحتالشعاع قرار گرفت، اما با میانجیگری نمایندگان چین و روسیه، توافق شد تا مذاکرات برای دور بعدی در مسکو (۱۸ و ۱۹ ژوئن) برگزار شود.
روسها امیدوارند
به دنبال دیدار و گفتوگوی روز پنجشنبه، ۱۸ خردادماه، احمدی نژاد و پوتین در چین، وزیر خارجه روسیه روز جمعه، ۱۹ خردادماه اظهار کرد که ایران آماده است تا با ۵+۱ وارد گفتوگوهای سازنده بشود.
به گزارش خبرگزاری اینترفاکس روسیه، سرگئی لاوروف، ۱۸ خردادماه با اشاره به گفتوگوهای محمود احمدینژاد و ولادیمیر پوتین در پکن، گفت: "ما این برداشت را داریم که طرف ایرانی به طور جدی تمایل دارد تا (در مذاکرات هستهای با ۵+۱) روند مذاکره باثباتی را در پیش بگیرد."
وی ابراز امیدواری کرد که مذاکرات هستهای ایران و ۵+۱ که قرار است در مسکو برگزار شود، "گامی رو به جلو" باشد.
در چارچوب دور تازه مذاکرات ايران و ۱+۵ تاکنون دو دور این مذاکرات در استانبول و بغداد برگزار شده است. اين مذاکرات ابتدا پس از يک وقفه ۱۵ ماهه در ۲۶ فروردين ماه سال جاری در استانبول آغاز شد. دور دوم اين مذاکرات نيز در سوم و چهارم خرداد ماه در بغداد برگزار شد که دو طرف به نتيجه ای نرسيدند.
در پايان اين مذاکرات ايران و گروه ۱+۵ ضمن سازنده خواندن اين گفت وگو ها، به اختلافات جدی اذعان کرده و گفتند که توافق کرده اند که اين مذاکرات را در مسکو ادامه دهند.
قرار است روسيه، آمريکا، بريتانيا، فرانسه و چين به همراه آلمان، کشورهای موسوم به ۱+۵، و ايران دور تازه مذاکرات هسته ای خود را در روز های ۱۸ و ۱۹ ژوئن در مسکو برگزار کنند.
جـــرس:
فرمانده نیروی زمینی ارتش جمهوری اسلامی با اشاره به تهدیدهای موجود علیه برنامه هستهای ایران گفت: "در صورت هر گونه حملهای، پاسخ ما به دشمن کوبندهتر، قویتر و مهلکتر خواهد بود."
به گزارش ایرنا، امیر سر تیپ احمدرضا پوردستان روز جمعه اظهار داشت: امروز نیروهای مسلح جمهوری اسلامی از كفایت، اقتدار و توانمندی بسیار بالایی برای مقابله با هرگونه تهدیدات برخوردارند و ما همیشه آمادگی رزمی خود و تهدیدات دشمن را رصد می كنیم و همگام با این تهدیدات، توانایی های خود را ارتقاء می دهیم.
امیر سرتیپ پوردستان اظهار داشت: امروز آمادگی رزمی نیروهای مسلح در اوج اقتدار قرار دارد و اگر بخواهد تهدیدی علیه ما صورت بگیرد به طور قطع ضربه دوم كه از سوی ما صادر خواهد شد به مراتب كوبنده تر و مهلك تر خواهد بود.
فرمانده نیروی زمینی ارتش در خصوص میزان آمادگی نرم افزاری نیروهای مسلح در مقابل تهدیدات نرم دشمن گفت: در بعد تهدیدات نرم، نیروها متخصص ما تلاش های زیادی انجام داده اند و یك ارتباط بسیار نزدیك و مقدسی بین كاربران نیروها و دانشگاه ها بر قرار شده است.
همزمان فرمانده تیپ ۶۵ نیروی مخصوص (نوهد) گفت: آموزش نیروهای مخصوص و واكنش سریع ایران كاملا به روز است.
سرهنگ خسرو خسروی در گفت و گو با ایرنا افزود: با عنایتی كه فرمانده كل ارتش و فرمانده نیروی زمینی به نیروهای نوهد داشته و دارند این نیرو توانسته آموزشهای خود را كاملا به روز كند.
فرمانده تیپ ۶۵ نیروی مخصوص (نوهد) خاطرنشان كرد: نیروهای این تیپ در رزمایشهای اخیر جعفر طیار یك و دو، آموزشهای نوینی را كه فرا گرفته بودند از جمله پرش از بالگرد و فرود موفقیت آمیز در منطقه ای كه از پیش شناسایی نشده بود را با موفقیت به اجرا گذاشتند.
سرهنگ خسروی با بیان این كه جابجایی نیروهای مخصوص در طی ۲۴ ساعت و یا كمتر از آن از جمله توانایی های بیشمار این نیروها به شمار می رود یادآور شد: امروز به این توانمندی دست یافته ایم كه در مدت زمان اندك نیروهای خود را از جنوبی ترین نقطه كشور به شمالی ترین نقطه و برعكس و یا از مركز به سایر نقاط حركت داده و آنها را درعملیات های احتمالی شركت دهیم.
وی اظهارداشت: نیروهای مخصوص این تیپ با آموزش ها و دوره های ویژه ای كه در طول سال طی كرده اند، هم اینك در بهترین شرایط جسمی و روحی بسر می برند.
وی در ادامه گفت: در جنگهای امروزی نیروهای واكنش سریع و عملیات سریع یك ضرورت محسوب می شود.
طی ماههای اخیر، مقامات نظامی و سیاسی جمهوری اسلامی، نسبت به هرگونه تهدید و تحرک نظامی هشدار جدی داده اند.
فرمانده نیروی زمینی ارتش جمهوری اسلامی با اشاره به تهدیدهای موجود علیه برنامه هستهای ایران گفت: "در صورت هر گونه حملهای، پاسخ ما به دشمن کوبندهتر، قویتر و مهلکتر خواهد بود."
به گزارش ایرنا، امیر سر تیپ احمدرضا پوردستان روز جمعه اظهار داشت: امروز نیروهای مسلح جمهوری اسلامی از كفایت، اقتدار و توانمندی بسیار بالایی برای مقابله با هرگونه تهدیدات برخوردارند و ما همیشه آمادگی رزمی خود و تهدیدات دشمن را رصد می كنیم و همگام با این تهدیدات، توانایی های خود را ارتقاء می دهیم.
امیر سرتیپ پوردستان اظهار داشت: امروز آمادگی رزمی نیروهای مسلح در اوج اقتدار قرار دارد و اگر بخواهد تهدیدی علیه ما صورت بگیرد به طور قطع ضربه دوم كه از سوی ما صادر خواهد شد به مراتب كوبنده تر و مهلك تر خواهد بود.
فرمانده نیروی زمینی ارتش در خصوص میزان آمادگی نرم افزاری نیروهای مسلح در مقابل تهدیدات نرم دشمن گفت: در بعد تهدیدات نرم، نیروها متخصص ما تلاش های زیادی انجام داده اند و یك ارتباط بسیار نزدیك و مقدسی بین كاربران نیروها و دانشگاه ها بر قرار شده است.
همزمان فرمانده تیپ ۶۵ نیروی مخصوص (نوهد) گفت: آموزش نیروهای مخصوص و واكنش سریع ایران كاملا به روز است.
سرهنگ خسرو خسروی در گفت و گو با ایرنا افزود: با عنایتی كه فرمانده كل ارتش و فرمانده نیروی زمینی به نیروهای نوهد داشته و دارند این نیرو توانسته آموزشهای خود را كاملا به روز كند.
فرمانده تیپ ۶۵ نیروی مخصوص (نوهد) خاطرنشان كرد: نیروهای این تیپ در رزمایشهای اخیر جعفر طیار یك و دو، آموزشهای نوینی را كه فرا گرفته بودند از جمله پرش از بالگرد و فرود موفقیت آمیز در منطقه ای كه از پیش شناسایی نشده بود را با موفقیت به اجرا گذاشتند.
سرهنگ خسروی با بیان این كه جابجایی نیروهای مخصوص در طی ۲۴ ساعت و یا كمتر از آن از جمله توانایی های بیشمار این نیروها به شمار می رود یادآور شد: امروز به این توانمندی دست یافته ایم كه در مدت زمان اندك نیروهای خود را از جنوبی ترین نقطه كشور به شمالی ترین نقطه و برعكس و یا از مركز به سایر نقاط حركت داده و آنها را درعملیات های احتمالی شركت دهیم.
وی اظهارداشت: نیروهای مخصوص این تیپ با آموزش ها و دوره های ویژه ای كه در طول سال طی كرده اند، هم اینك در بهترین شرایط جسمی و روحی بسر می برند.
وی در ادامه گفت: در جنگهای امروزی نیروهای واكنش سریع و عملیات سریع یك ضرورت محسوب می شود.
طی ماههای اخیر، مقامات نظامی و سیاسی جمهوری اسلامی، نسبت به هرگونه تهدید و تحرک نظامی هشدار جدی داده اند.
صدور حکم زندان برای پنج فعال مدنی در تبریز/ ادامه بازداشت چند تن دیگر
دادگاه انقلاب تبریز، پنج تن از فعالان سیاسی و مدنی آذربایجانی را به حبس محکوم کرد.به گزارش خبرنگار کلمه، دادگاه انقلاب تبریز برای ابراهیم رشیدی ساوالان، روزبه سعادتی، محمد احدی، مهرداد کرمی و افشین شهبازی از فعالان حقوق مدنی حکم یک سال حبس صادر کرده است.
این احکام با امضای قاضی حملبر رئیس شعبه اول دادگاه انقلاب تبریز و به اتهام «اجتماع و تبانی برای ارتکاب جرم علیه امنیت کشور» و «تبلیغ علیه نظام» جمهوری اسلامی» صادر شده اما در پرونده این افراد، یکی از دلایل محکومیتشان دیدار با خانواده ها و زندانیان سیاسی در برونده شان ذکر شده است.
این در حالی است که دادگاه این افراد بر خلاف موازین حقوقی و قانونی بدون حضور وکیل تشکیل شده بود و این افراد که در نخستین روزهای خردادماه امسال محاکمه شدند، بدون تشریفات قانونی به دفاع از خود در برابر اتهامات واهی انتسابی پرداختند.
بر اساس این گزارش، حکم یک سال زندان آقای رشیدی تعزیری است و مدت شش ماه از محکومیت چهار نفر دیگر به مدت چهار سال، به حالت تعلیق در آمده است.
این زندانیان سیاسی که در شهرهای تبریز، میانه و اردبیل دستگیر شده بودند، پیش از این نسبت به شرایط نامناسب زندان محل نگهداری خود اعتراض کرده بودند. نها ابتدا در سلول انفرادی در بازداشتگاه اطلاعات نگهداری می شدند و مدتی بعد به زندان مرکزی تبریز منتقل شدند.
این فعالان مدنی چندی قبل با سپردن قرار وثیقه آزاد شدند، اما هنوز تعداد دیگری از فعالان مدنی در تبریز زندانی اند.
بر اساس آخرین گزارش ها افسانه توقیر، دانشجوی رشته اقتصاد کشاوزی دانشگاه تبریز و از فعالان کمپین اعتراضی به خشکاندن دریاچه ارومیه، نیز که در اول خرداد ۱۳۹۱ توسط اداره اطلاعات تبریز بازداشت شده بود، همچنان بدون هیچ توضیحی از سوی مراجع امنیتی در بازداشت به سر می برد و پیگیری های خانواده از نهادهای امنیتی در مورد وضعیت وی بی پاسخ مانده است.
این در حالی است که دو برادر به نام های بهنام جعفری و بهرام جعفری نیز که در روز اول خرداد در تجمع اعتراضی مردم نسبت به خشکاندن دریاچه ارومیه دستگیر شده بودند، همچنان زندانی اند و از هر گونه ملاقات با خانواده ی خود محروم هستند.
اکبر مهاجری و حسن میرزاخانی نیز که در اعتراضات همان روز دستگیر شده بودند، آزاد شده اند. آنها روز سیزدهم خرداد به بند عمومی زندان تبریز منتقل شده بودند و در همان روز نیز توسط بازبرس هاشم زاده اخرین دفاعشان اخذ و با فک قرار بازداشت موقت، پس از اخذ قرار وثیقه ی سی میلیون تومانی و کفالتی به میزان بیست میلیون تومان، آزاد شدند.
نظام نباید وسیله ای باشد برای حفظ من و قدرت
به گزارش کلمه، این مرجع تقلید در اظهار نظری صریح درباره نقل قولی که رسانههای وابسته به حاکمیت از وی درباره «واجب بودن حفظ نظام» نقل کرده بودند، حفظ نظام را نه واجب عینی و مطلق، بلکه «واجب مشروط» دانسته و گفته است: «بنده حفظ نظام را واجب می دانم، اما واجب مشروط. نظامی که دائر مدار نهج البلاغه باشد. نظامی که منطبق بر احکام اسلامی باشد.»
اظهار نظری که شبیه مواضع آیت الله العظمی دستغیب مبنی بر لزوم پایبندی نظام به احکام قرآن و اسلام و نظر مراجع تقلید است. این مرجع تقلید مقیم شیراز، چندی پیش در نامه ای به آیت الله مهدوی کنی رئیس مجلس خبرگان، با تاکید بر این نکته، از انحراف حاکمیت کنونی جمهوری اسلامی از قرآن و سنت به شدت انتقاد کرده و خواستار بازگشت به احکام اسلام و توجه به انتقادات مراجع و علما شده بود.
آیت الله دستغیب در آن نامه همچنین آورده بود: «جناب آقای مهدویکنی با همه این اوضاع وضع موجود را تأیید میکنید؟ آیا نه این است که قوام مجلس خبرگان، مراجع و علماء هستند، آیا آنها وضع موجود را تأیید میکنند؟ آیا اینها خارجی هستند، اینها وابسته به خارج میباشند؟ جناب آیتالله وحید خراسانی وابسته به بیگانه است؟ سایر مراجع منتقد وابسته به خارج هستند؟»
اکنون آیت الله وحید خراسانی نیز بار دیگر به طور ضمنی از قدرت طلبی ها به نام دین انتقاد کرده و وجوب حفظ نظام را مشروط به پایبندی به نهج البلاغه دانسته است. ایشان در اظهار نظری که در سایت بازتاب منتشر شده و ظاهرا در دیدار با گروهی از فرماندهان سپاه بیان شده، همچنین تصریح کرده است: «نظام باید وسیله ای باشد برای حفظ دین و نه من. تا اگر ده سال بعد، صد سال بعد، دویست سال بعد انشاءالله حضرت ظهور کنند، دین در جامعه حفظ شده باشد. نه اینکه نظام وسیله ای باشد برای حفظ من و قدرت»
پیش از این، حجت الاسلام شهاب مرادی از روحانیون مجری برنامه در صداوسیما، از این مرجع تقلید نقل کرده بود که «حفظ نظام از اوجب واجبات است نه برای امروز که ما هستیم، برای همیشه تا روزی که این پرچم به دست امام زمان ارواحنافداه برسد و ما همه در قبال اهل بیت علیهم السلام مسئولیم.»
آیت الله وحید خراساتی از جمله مراجع تقلید سرشناس قم بود که در زمان سفر رهبری به قم، به دیدار ایشان نرفت. ایشان همچنین پیش از این بارها از سیاست های جریان حاکم انتقاد کرده است؛ از جمله در آستانه ماه محرم گذشته که درباره سوء استفاده های سیاسی از مجالس اهل بیت هشدار داد.
ایشان همچنین در سال ۸۹ دو بار به صراحت از اقرارگیری ها و نیز عادی شدن حبس و زندان به نام اسلام و فقه شیعی انتقاد کرد. ایشان در دی ماه در درس خارج فقه خود در اظهاراتی که تعریضی آشکار به دادگاههای نمایشی سال ۸۸ تلقی شد، اقرار در حبس و اقرار با تهدید را بی اعتبار دانست و گفت: اگر قاضی صرفا به استناد آن قضاوت کند و حکمی دهد، آن قاضی از اهلیت و صلاحیت قضاوت ساقط می شود.
چندی بعد اما گروهی از طلاب حامی مصباح یزدی به سرکردگی قاسم روانبخش، به اشغال محل درس ایشان پرداختند. با این حال، این مرجع تقلید یک هفته بعد بار دیگر بر دیدگاه قبلی خود تاکید کرد و از عادی شدن حبس و زندان انتقاد کرد.
یک ماه پس از آن، و در فروردین ۱۳۹۰ نیز، وقتی گروهی از اعضای جامعه مدرسین به دیدار این مرجع تقلید رفتند تا خواستار تعدیل اظهارات ایشان شوند، آیتالله وحید بار دیگر و با بیانی صریح تر از مواضع پیشین خود دفاع کرد و با تصریح به اینکه انتقاداتش از برخی عملکردها، با اندیشهی قبلی بوده، با اعتقاد بیان شده، از باب حقگویی و حقطلبی بوده؛ بر ادامه داشتن این مواضع تاکید کرد.
این در حالی بود که در پی انتقادات این مرجع تقلید در خصوص وضعیت زندانها و سپس مشغول بودن سران حاکمیت به دعوای قدرت و بیتوجهی ایشان به وضعیت اعتقادی جامعه، برخی تلاش کرده بودند تا با ارسال پیامکهایی برای شاگردان این مرجع تقلید، آنها را از شرکت در جلسه درس ایشان منصرف کنند. اما برخلاف تصور آنها و تبلیغاتی که صورت گرفته بود، در جلسه بعدی درس ایشان به حدی طلاب و روحانیون حضور پرشوری داشتند که جمعیت پرتعداد حاضران در درس ایشان از شبستان مسجد اعظم قم فراتر رفت و گزارش شده که تا صحن مرقد مرحوم آیتاللهالعظمی بروجردی هم جمعیت نشسته بود.
اما پس از این استقبال گسترده و ناکام ماندن تبلیغات علیه این مرجع تقلید منتقد، برخی اعضای جامعه مدرسین حوزه علمیه قم نسبت به احتمال گسترش انتقادات ایشان و دیگر مراجع ابراز نگرانی میکنند و از این رو آیتالله محمد مؤمن را به همراه گروهی از اعضای این تشکل رسمی حوزه، به دیدار آیتاللهالعظمی وحید میفرستند تا با ایشان برای تغییر یا تعدیل نظرشان گفتوگو کنند.
به گزارش کلمه، در این جلسه اعضای جامعه مدرسین از آیتاللهالعظمی وحید میپرسند: با توجه به فرمایشات پیشین جنابعالی که احترام و حفظ نظام را مورد تاکید قرار داده بودید، چگونه این انتقادات را مطرح ساختهاید، چرا که تقریبا این انتقادات متوجه رهبری است. آنها همچنین از این مرجع تقلید منتقد میخواهند اظهارات خود را در همان جلسهی درس، تصحیح یا تعدیل کند.
اما آیتاللهالعظمی وحید خراسانی در پاسخ، تاکید میکند: تمام چیزهایی که من گفتهام، اندیشیده بوده، فکر کردم و با اعتقاد بیان داشتهام و برگشتی هم وجود ندارد و به امواج سیاسی هم ربطی ندارد و فقط از باب حقگویی و حقطلبی بوده است.
این مرجع تقلید در عین حال تصریح میکند: حرفهای بسیار اساسیتری دارم که در آینده به تدریج مطرح خواهم کرد، و ممکن است نظرات من به هرکس که شما فکر میکنید هم بر بخورد.
آیتاللهالعظمی وحید خراسانی همچنین در پاسخ به سخنان حجتاسلام کعبی از اعضای جامعه مدرسین که ظاهرا متضمن برخی هتاکیها نیز بوده، میپرسد: اشخاص مهمترند یا اسلام؟ بنیانگذار جمهوری اسلامی الان کجا هستند؟ آقای خامنهای و من تا کی خواهیم ماند؟
ایشان خطاب به اعضای جامعه مدرسین میافزاید: هیچکس نخواهد ماند. اعلام خطر من به خاطر عملکردهاست و نباید به اسلام خدشهای وارد شود، چون ما همه رفتنی هستیم و اسلام عزیز ماندگار است و بایستی پایدار بماند.
آیت الله وحید خراسانی: حفظ نظام وقتی واجب است که دائر مدار نهج البلاغه باشد، نه برای حفظ قدرت
آیت الله العظمی حسین وحید خراسانی، از مراجع تقلید قم، معتقد است حفظ نظام وقتی واجب است که دائر مدار نهج البلاغه باشد و وسیله ای برای حفظ دین، نه وسیله ای برای حفظ قدرت.به گزارش کلمه، این مرجع تقلید در اظهار نظری صریح درباره نقل قولی که رسانههای وابسته به حاکمیت از وی درباره «واجب بودن حفظ نظام» نقل کرده بودند، حفظ نظام را نه واجب عینی و مطلق، بلکه «واجب مشروط» دانسته و گفته است: «بنده حفظ نظام را واجب می دانم، اما واجب مشروط. نظامی که دائر مدار نهج البلاغه باشد. نظامی که منطبق بر احکام اسلامی باشد.»
اظهار نظری که شبیه مواضع آیت الله العظمی دستغیب مبنی بر لزوم پایبندی نظام به احکام قرآن و اسلام و نظر مراجع تقلید است. این مرجع تقلید مقیم شیراز، چندی پیش در نامه ای به آیت الله مهدوی کنی رئیس مجلس خبرگان، با تاکید بر این نکته، از انحراف حاکمیت کنونی جمهوری اسلامی از قرآن و سنت به شدت انتقاد کرده و خواستار بازگشت به احکام اسلام و توجه به انتقادات مراجع و علما شده بود.
آیت الله دستغیب در آن نامه همچنین آورده بود: «جناب آقای مهدویکنی با همه این اوضاع وضع موجود را تأیید میکنید؟ آیا نه این است که قوام مجلس خبرگان، مراجع و علماء هستند، آیا آنها وضع موجود را تأیید میکنند؟ آیا اینها خارجی هستند، اینها وابسته به خارج میباشند؟ جناب آیتالله وحید خراسانی وابسته به بیگانه است؟ سایر مراجع منتقد وابسته به خارج هستند؟»
اکنون آیت الله وحید خراسانی نیز بار دیگر به طور ضمنی از قدرت طلبی ها به نام دین انتقاد کرده و وجوب حفظ نظام را مشروط به پایبندی به نهج البلاغه دانسته است. ایشان در اظهار نظری که در سایت بازتاب منتشر شده و ظاهرا در دیدار با گروهی از فرماندهان سپاه بیان شده، همچنین تصریح کرده است: «نظام باید وسیله ای باشد برای حفظ دین و نه من. تا اگر ده سال بعد، صد سال بعد، دویست سال بعد انشاءالله حضرت ظهور کنند، دین در جامعه حفظ شده باشد. نه اینکه نظام وسیله ای باشد برای حفظ من و قدرت»
پیش از این، حجت الاسلام شهاب مرادی از روحانیون مجری برنامه در صداوسیما، از این مرجع تقلید نقل کرده بود که «حفظ نظام از اوجب واجبات است نه برای امروز که ما هستیم، برای همیشه تا روزی که این پرچم به دست امام زمان ارواحنافداه برسد و ما همه در قبال اهل بیت علیهم السلام مسئولیم.»
آیت الله وحید خراساتی از جمله مراجع تقلید سرشناس قم بود که در زمان سفر رهبری به قم، به دیدار ایشان نرفت. ایشان همچنین پیش از این بارها از سیاست های جریان حاکم انتقاد کرده است؛ از جمله در آستانه ماه محرم گذشته که درباره سوء استفاده های سیاسی از مجالس اهل بیت هشدار داد.
ایشان همچنین در سال ۸۹ دو بار به صراحت از اقرارگیری ها و نیز عادی شدن حبس و زندان به نام اسلام و فقه شیعی انتقاد کرد. ایشان در دی ماه در درس خارج فقه خود در اظهاراتی که تعریضی آشکار به دادگاههای نمایشی سال ۸۸ تلقی شد، اقرار در حبس و اقرار با تهدید را بی اعتبار دانست و گفت: اگر قاضی صرفا به استناد آن قضاوت کند و حکمی دهد، آن قاضی از اهلیت و صلاحیت قضاوت ساقط می شود.
چندی بعد اما گروهی از طلاب حامی مصباح یزدی به سرکردگی قاسم روانبخش، به اشغال محل درس ایشان پرداختند. با این حال، این مرجع تقلید یک هفته بعد بار دیگر بر دیدگاه قبلی خود تاکید کرد و از عادی شدن حبس و زندان انتقاد کرد.
یک ماه پس از آن، و در فروردین ۱۳۹۰ نیز، وقتی گروهی از اعضای جامعه مدرسین به دیدار این مرجع تقلید رفتند تا خواستار تعدیل اظهارات ایشان شوند، آیتالله وحید بار دیگر و با بیانی صریح تر از مواضع پیشین خود دفاع کرد و با تصریح به اینکه انتقاداتش از برخی عملکردها، با اندیشهی قبلی بوده، با اعتقاد بیان شده، از باب حقگویی و حقطلبی بوده؛ بر ادامه داشتن این مواضع تاکید کرد.
این در حالی بود که در پی انتقادات این مرجع تقلید در خصوص وضعیت زندانها و سپس مشغول بودن سران حاکمیت به دعوای قدرت و بیتوجهی ایشان به وضعیت اعتقادی جامعه، برخی تلاش کرده بودند تا با ارسال پیامکهایی برای شاگردان این مرجع تقلید، آنها را از شرکت در جلسه درس ایشان منصرف کنند. اما برخلاف تصور آنها و تبلیغاتی که صورت گرفته بود، در جلسه بعدی درس ایشان به حدی طلاب و روحانیون حضور پرشوری داشتند که جمعیت پرتعداد حاضران در درس ایشان از شبستان مسجد اعظم قم فراتر رفت و گزارش شده که تا صحن مرقد مرحوم آیتاللهالعظمی بروجردی هم جمعیت نشسته بود.
اما پس از این استقبال گسترده و ناکام ماندن تبلیغات علیه این مرجع تقلید منتقد، برخی اعضای جامعه مدرسین حوزه علمیه قم نسبت به احتمال گسترش انتقادات ایشان و دیگر مراجع ابراز نگرانی میکنند و از این رو آیتالله محمد مؤمن را به همراه گروهی از اعضای این تشکل رسمی حوزه، به دیدار آیتاللهالعظمی وحید میفرستند تا با ایشان برای تغییر یا تعدیل نظرشان گفتوگو کنند.
به گزارش کلمه، در این جلسه اعضای جامعه مدرسین از آیتاللهالعظمی وحید میپرسند: با توجه به فرمایشات پیشین جنابعالی که احترام و حفظ نظام را مورد تاکید قرار داده بودید، چگونه این انتقادات را مطرح ساختهاید، چرا که تقریبا این انتقادات متوجه رهبری است. آنها همچنین از این مرجع تقلید منتقد میخواهند اظهارات خود را در همان جلسهی درس، تصحیح یا تعدیل کند.
اما آیتاللهالعظمی وحید خراسانی در پاسخ، تاکید میکند: تمام چیزهایی که من گفتهام، اندیشیده بوده، فکر کردم و با اعتقاد بیان داشتهام و برگشتی هم وجود ندارد و به امواج سیاسی هم ربطی ندارد و فقط از باب حقگویی و حقطلبی بوده است.
این مرجع تقلید در عین حال تصریح میکند: حرفهای بسیار اساسیتری دارم که در آینده به تدریج مطرح خواهم کرد، و ممکن است نظرات من به هرکس که شما فکر میکنید هم بر بخورد.
آیتاللهالعظمی وحید خراسانی همچنین در پاسخ به سخنان حجتاسلام کعبی از اعضای جامعه مدرسین که ظاهرا متضمن برخی هتاکیها نیز بوده، میپرسد: اشخاص مهمترند یا اسلام؟ بنیانگذار جمهوری اسلامی الان کجا هستند؟ آقای خامنهای و من تا کی خواهیم ماند؟
ایشان خطاب به اعضای جامعه مدرسین میافزاید: هیچکس نخواهد ماند. اعلام خطر من به خاطر عملکردهاست و نباید به اسلام خدشهای وارد شود، چون ما همه رفتنی هستیم و اسلام عزیز ماندگار است و بایستی پایدار بماند.
حمایت هنرمندانی از بحرین، مصر، آفریقای جنوبی و افغانستان از آریا آرام نژاد
تعدادی از هنرمندان غیر ایرانی با ضبط و انتشار پیام های تصویری، از آریا آرام نژاد، هنرمند فعال جنبش سبز، حمایت و با او ابراز همدلی کرده اند.به گزارش ندای سبز آزادی، فرید رمضان نویسنده سرشناس بحرینی، راجر لوسی خواننده و ترانه سرای ضد آپارتاید آفریقای جنوبی، فرشته هنرمند راک افغان و رامی اسام خواننده مصری که در جنبش ضد دیکتاتوری مصر، ترانه “ارحل” را خوانده بود، در پیامهای کوتاه تصویری از آریا آرام نژاد آهنگ ساز جوان ایرانی حمایت کرده اند. آنها در پیام های خود گفته اند: “ما با آریا آرام نژاد ایستاده ایم.”
آریا آرام نژاد که چندی قبل به علت خواندن ترانه های اعتراضی به ده ماه زندان زندان محکوم شده بود، پس از آنکه بعد از گذراندن دوره محکومیت خود از زندان آزاد شد، بار دیگر به جرم ارائه آثار هنری در حمایت از جنبش سبز به یک سال حبس تعزیری دیگر محکوم شد.
زمانی که این آهنگ ساز جوان ایرانی در زندان به سر می برد، آهنگ «علی برخیز» او در دانشگاه پلی تکنیک بروکلین آمریکا با حضور نوازندگان آمریکایی به روی صحنه رفت.
آریا آرام نژاد به دلیل خواندن آهنگ «علی برخیز» که در واکنش به حوادث عاشورای ۸۸ ساخته و منتشر کرده بود، در ۲۶ بهمن ماه ۱۳۸۸ توسط اداره اطلاعات بابل به اتهام اقدام علیه امنیت ملی دستگیر شد و مدت ۳۵ روز را در بند انفرادی زندانهای متیکلا شهرستان بابل و بازداشتگاه اداره اطلاعات شهرستان ساری سپری کرد.
آهنگ های « صد سال دیگه»، «»دلتنگی ، «برای لمس آزادی» و ترانه «تلخ» از جمله موارد اتهامی جدید این هنرمند جوان بود که پس از آزادی وی از زندان ساخته شد. آبان ماه سال گذشته نیز وی بار دیگر بازداشت و به زندان بابل منتقل شد که بعد از تعطیلات نوروزی در حالی که قرار بود بار دیگر عازم زندان شود، حکم آزادی اش صادر شد.
افزایش تولید نفت عربستان از سقف اوپک
میزان تولید نفت خام عربستان طی ماه می به بالاترین حد خود در ۲۳ سال اخیر رسیده است. میزان تولید نفت سازمان اوپک نیز طی ماه می به بالاترین حد خود از سال ۲۰۰۸ میلادی رسیده است.بر اساس تازه ترین تحقیق و بررسی به عمل آمده، میزان تولید نفت خام اوپک طی ماه می با ۲۰ هزار بشکه افزایش نسبت به آوریل به بیش از ۳۱٫۵۹۵ میلیون بشکه در روز رسیده است . این رقم در ماه آوریل به ۳۱٫۵۷۵ میلیون بشکه در روز رسیده بود . این بالاترین میزان تولید نفت اوپک از اکتبر ۲۰۰۸ میلادی به شمار می رود.
به گزارش فارس، میزان تولید نفت عربستان نیز طی ماه می با ۸۰ هزار بشکه افزایش به بیش از ۹٫۹ میلیون بشکه در روز رسیده است که این بالاترین رکورد از ژانویه ۱۹۸۹ میلادی به شمار می رود . علی النعیمی ۱۳ می در اظهاراتی تاکید کرد ریاض خواستار کاهش قیمت نفت برنت دریای شمال به زیر ۱۰۰ دلار در هر بشکه است.
این در حالی است که قیمت نفت برنت دریای شمال روز جمعه برای نخستین بار از اکتبر گذشته به کمتر از ۱۰۰ دلار در هر بشکه رسیده است . مایکل لینچ کارشناس ارشد انرژی تاکید کرد عربستان قصد دارد با افزایش تولید نفت بازار جهانی انرژی را از لحاظ عرضه اشباع کند . عربستان با افزایش تولید خود به هدف اصلی یعنی کاهش قیمت نفت دست یافته است . این گزارش افزود میزان تولید نفت لیبی نیز طی ماه می با ۵۰ هزار بشکه افزایش به بیش از ۱٫۴ میلیون بشکه در روز رسیده است که بالاترین رقم از ژانویه ۲۰۱۱ میلادی به شمار می رود . بر این اساس میزان تولید نفت نیجریه نیز در این مدت با ۴۰ هزار بشکه افزایش به ۲٫۱۸ میلیون بشکه در روز رسیده است .
بر این اساس میزان تولید نفت ایران نیز طی ماه می با ۵۰ هزار بشکه کاهش به ۳٫۲۲۵ میلیون بشکه در روز رسیده است که پایین ترین رقم از ژوئن ۱۹۹۲ میلادی است . تولید نفت عراق نیز طی ماه می با ۴۵ هزار بشکه کاهش به ۲٫۹۴ میلیون بشکه در روز رسیده است .
نشست آتی اوپک قرار است ۱۴ زوئن در شهر وین برگزار شود و اوپک در نشست قبلی خود در ماه دسامبر سقف تولید خود را ۳۰ میلیون بشکه در روز تعیین کرده است.
بر اساس گزارش منابع خبری، قرار است تحریمهای آمریکا علیه ایران از روز ۲۸ ژوئن (هشتم تیر) و تحریمهای اتحادیه اروپا از ابتدای ماه ژوئیه (۱۱ تیر) اجرایی شوند. اما تا پیش از شروع تحریم ها، قرار است که دوباره مذاکرات هسته ای در مسکو پیگیری شود.
ظرفیت تولید روزانه نفت ایران در دوران ریاست جمهوری سید محمد خاتمی به بیش از ۴ میلیون و ۴۰۰ هزار بشکه رسیده بود، اما این روند در سالهای بعد ادامه نیافت.
گزارش ها حاکی از آن است که تحریم ها مانع سرمایه گذاری در تاسیاست نفتی ایران و توسعه میادین نفتی قدیمی شده و عملا به کاهش تولید و صادرات نفت ایران انجامیده است.
یک شرکت فرانسوی همکاری های دریایی خود با ایران را متوقف کرد
سحام نیوز: شرکت فرانسوی وریتاس ( Veritas ) می گوید همکاری دریایی با ایران را متوقف کرده است.
به گزارش فردا و به نقل از رویترز، دفتر شرکت وریتاس که در زمینه تایید استانداردهای ایمنی و زیست محیطی فعال است ، این تصمیم را اعلام کرده است.
بدون دریافت مجوزهای ایمنی و زیست محیطی ، کشتی ها از امکان پهلوگیری در بنادر و دریافت خدمات محروم می شوند.
شرکت بریتانیایی ” بیمه لویدز” نیز در فروردین ماه گذشته همکاری دریایی با ایران را متوقف کرده بود.
به گزارش فردا و به نقل از رویترز، دفتر شرکت وریتاس که در زمینه تایید استانداردهای ایمنی و زیست محیطی فعال است ، این تصمیم را اعلام کرده است.
بدون دریافت مجوزهای ایمنی و زیست محیطی ، کشتی ها از امکان پهلوگیری در بنادر و دریافت خدمات محروم می شوند.
شرکت بریتانیایی ” بیمه لویدز” نیز در فروردین ماه گذشته همکاری دریایی با ایران را متوقف کرده بود.
شکست گفت و گوهای ایران و آژانس در آستانه مذاکرات مسکو
به گزارش بی بی سی هرمان ناکرتس، بازرس ارشد آژانس، به خبرنگاران گفت “هیچ پیشرفتی نداشته ایم.”
آژانس بین المللی انرژی اتمی خواهان دسترسی به تاسیسات نظامی پارچین در شمال شرق تهران است، اما ایران می گوید که پارچین یک سایت نظامی است و ربطی به برنامه انرژی اتمی ایران ندارد.
علی اصغر سلطانیه، نماینده ایران در آژانس گفته است که ادامه اصرار بر بازدید از پارچین سازنده نیست و آن سایت ورای تعهدات ایران به موجب معاهده عدم تکثیر سلاح های هسته ای است.
به گفته آقای سلطانیه، ایران پیشنهاد متقابلی به آژانس بین المللی انرژی اتمی داده است که اینک در دست بررسی است.
آژانس می گوید ظن آن دارد که آزمایشهای نظامی مرتبط با تسلیحات هستهای در پارچین انجام شده است اما مدارک قوی برای این ادعای خود ارائه نداده است.
یوکیا آمانو، رییس آژانس پیشتر گفته بود که آژانس گزارشها و تصاویری ماهوارهای در اختیار دارد که نشان میدهد در پارچین فعالیتهایی از جمله شستشوی ساختمانها، جابجایی اشیا، خاکبرداری و تخریب ساختمانها در جریان بوده است.
ایران ادعای انجام آزمایش های نظامی مخفیانه در پارچین را که ممکن است در ساخت تسلیحات هستهای کاربرد داشته باشد، “جار و جنجال و ادعای بیاساس” خوانده است.
با این حال، مقامات جمهوری اسلامی اعلام کرده اندکه برای اثبات “بیاساس” بودن این ادعاها با آژانس همکاری میکند.
هرمان ناکرتس گفته است که تاریخ جدیدی برای ادامه این گفتگوها تعیین نشده است.
مذاکرات بدون نتیجه پایان یافت
آژانس بین المللی انرژی اتمی گفته است که مذاکرات مقامات آن سازمان با نمایندگان دولت ایران بدون نتیجه پایان یافته اند.به گزارش بی بی سی هرمان ناکرتس، بازرس ارشد آژانس، به خبرنگاران گفت “هیچ پیشرفتی نداشته ایم.”
آژانس بین المللی انرژی اتمی خواهان دسترسی به تاسیسات نظامی پارچین در شمال شرق تهران است، اما ایران می گوید که پارچین یک سایت نظامی است و ربطی به برنامه انرژی اتمی ایران ندارد.
علی اصغر سلطانیه، نماینده ایران در آژانس گفته است که ادامه اصرار بر بازدید از پارچین سازنده نیست و آن سایت ورای تعهدات ایران به موجب معاهده عدم تکثیر سلاح های هسته ای است.
به گفته آقای سلطانیه، ایران پیشنهاد متقابلی به آژانس بین المللی انرژی اتمی داده است که اینک در دست بررسی است.
آژانس می گوید ظن آن دارد که آزمایشهای نظامی مرتبط با تسلیحات هستهای در پارچین انجام شده است اما مدارک قوی برای این ادعای خود ارائه نداده است.
یوکیا آمانو، رییس آژانس پیشتر گفته بود که آژانس گزارشها و تصاویری ماهوارهای در اختیار دارد که نشان میدهد در پارچین فعالیتهایی از جمله شستشوی ساختمانها، جابجایی اشیا، خاکبرداری و تخریب ساختمانها در جریان بوده است.
ایران ادعای انجام آزمایش های نظامی مخفیانه در پارچین را که ممکن است در ساخت تسلیحات هستهای کاربرد داشته باشد، “جار و جنجال و ادعای بیاساس” خوانده است.
با این حال، مقامات جمهوری اسلامی اعلام کرده اندکه برای اثبات “بیاساس” بودن این ادعاها با آژانس همکاری میکند.
هرمان ناکرتس گفته است که تاریخ جدیدی برای ادامه این گفتگوها تعیین نشده است.
نفر از دانشگاهیان و فعالان مدنی در نامه ای خطاب به صادق لاریجانی:
بیش از ۱۷۰ تن از اعضای هیئت علمی دانشگاه ها، مدرسان و اساتید علوم انسانی، پژوهشگران، فعالان مدنی، روزنامه نگاران و دانشجویان با ارسال نامه ای خطاب به ریاست قوه قضائیه خواهان رسیدگی به وضعیت بازداشت موقت دکتر سعید مدنی فعال ملی-مذهبی و پژوهشگر مسائل اجتماعی شدند. در این نامه خطاب به صادق لاریجانی آمده است:« متاسفانه پس از دو ماه بی خبری کامل از وضعیت این شخصیت علمی و اجتماعی و حتی محرومیت ایشان از تماس با خانواده، اکنون نیز که امکان ملاقات محدود خانواده میسر شده ایشان کماکان از داشتن وکیل محروم بوده و هیچ اطلاعی از اتهام وارده و سرنوشت پرونده ایشان مطابق روال جاری قوانین قضایی کشور در دست نیست. ایشان کماکان تحت فشار ناشی از بلاتکلیفی و تداوم بازجویی های پراکنده و خارج از اتهامات مشخص قرار دارد. این روند نگرانی جامعه علمی و صاحبنظران و دلسوزان اجتماعی و سیاسی کشور و دوستداران ایشان را موجب شده است.» در این نامه همچنین از رئیس قوه قضائیه خواسته شده تمهیدات لازم برای رفع نگرانی جامعه علمی، دوستان و خانواده ایشان و رعایت و احقاق حقوق شهروندی و بهره مندی مجدد جامعه و مسئولان از آثار و خدمات این پژوهشگر لحاظ گردد.
متن کامل این نامه که نسخه ای از آن در اختیار سایت ملی-مذهبی قرار گرفته است به شرح زیر است:
ریاست محترم قوه قضائیه
جناب آیت الله صادق آملی لاریجانی
با سلام و احترام
تدوین این نامه سرگشاده از طرف جمعی از اساتید دانشگاه و پژوهشگران حوزه علوم اجتماعی، روانشناسی، حقوق و جرم شناسی در حالی صورت می گیرد که بیش از چهار ماه و نیم از دستگیری و بازداشت موقت همکار و محقق ارجمند کشورمان آقای دکتر سعید مدنی قهفرخی می گذرد. متاسفانه پس از دو ماه بی خبری کامل از وضعیت این شخصیت علمی و اجتماعی و حتی محرومیت ایشان از تماس با خانواده، اکنون نیز که امکان ملاقات محدود خانواده میسر شده ایشان کماکان از داشتن وکیل محروم بوده و هیچ اطلاعی از اتهام وارده و سرنوشت پرونده ایشان مطابق روال جاری قوانین قضایی کشور در دست نیست. ایشان کماکان تحت فشار ناشی از بلاتکلیفی و تداوم بازجویی های پراکنده و خارج از اتهامات مشخص قرار دارد. این روند نگرانی جامعه علمی و صاحبنظران و دلسوزان اجتماعی و سیاسی کشور و دوستداران ایشان را موجب شده است.
دکتر سعید مدنی محقق برجسته مشکلات اجتماعی ایران و از صاحبنظران حوزه سیاست اجتماعی، به سبب فعالیت های مدنی – سیاسی و سوابقی که در مبارزه با رژیم سابق و دفاع از کشور در دوران آغازین جنگ دارد چهره ای شناخته شده و مورد احترام است. ایشان همواره به دلیل دغدغه های اجتماعی و عدالتخواهانه به ویژه در خصوص رنج ها و مصائب گروه های آسیب دیده و حاشیه ای و پژوهش های ارزشمندی که در حوزه فقر، اعتیاد، خشونت علیه کودکان و مشکلات اجتماعی انجام داده اند، منشا آثار و خدمات ارزشمندی به دانشگاهیان، سیاستگذاران و فعالین مدنی و دیگر دلسوزان کشور هستند.
با عنایت به جایگاه و خدمات چنین سرمایه های علمی و ملی، و حقی که برگردن جامعه دارند و همچنین بر اساس میثاق ها و قوانینی که حاصل رنجها و فداکاری های همین مردم بوده و باید محافظ آنها در مقابل بی عدالتی و ظلم احتمالی باشد؛ از جنابعالی به عنوان مسئول و امانت دار دستگاه قضا انتظار می رود تا نسبت به سرنوشت آقای دکتر مدنی حساسیت و مراقبت شایسته را مبذول فرموده و موجبات رفع نگرانی جامعه علمی، دوستان و خانواده ایشان و رعایت و احقاق حقوق شهروندی و بهره مندی مجدد جامعه و مسئولان از آثار و خدمات ایشان را میسر نمایید.
با تجدید احترام
جامعه علمی ایران نگران حقوق شهروندی سعیدمدنی است
۱۷۰ تن از دانشگاهیان و فعالان مدنی با انتشار نامه ای نسبت به طولانی شدن بازداشت موقت دکتر سعید مدنی ابراز نگرانی کردند.بیش از ۱۷۰ تن از اعضای هیئت علمی دانشگاه ها، مدرسان و اساتید علوم انسانی، پژوهشگران، فعالان مدنی، روزنامه نگاران و دانشجویان با ارسال نامه ای خطاب به ریاست قوه قضائیه خواهان رسیدگی به وضعیت بازداشت موقت دکتر سعید مدنی فعال ملی-مذهبی و پژوهشگر مسائل اجتماعی شدند. در این نامه خطاب به صادق لاریجانی آمده است:« متاسفانه پس از دو ماه بی خبری کامل از وضعیت این شخصیت علمی و اجتماعی و حتی محرومیت ایشان از تماس با خانواده، اکنون نیز که امکان ملاقات محدود خانواده میسر شده ایشان کماکان از داشتن وکیل محروم بوده و هیچ اطلاعی از اتهام وارده و سرنوشت پرونده ایشان مطابق روال جاری قوانین قضایی کشور در دست نیست. ایشان کماکان تحت فشار ناشی از بلاتکلیفی و تداوم بازجویی های پراکنده و خارج از اتهامات مشخص قرار دارد. این روند نگرانی جامعه علمی و صاحبنظران و دلسوزان اجتماعی و سیاسی کشور و دوستداران ایشان را موجب شده است.» در این نامه همچنین از رئیس قوه قضائیه خواسته شده تمهیدات لازم برای رفع نگرانی جامعه علمی، دوستان و خانواده ایشان و رعایت و احقاق حقوق شهروندی و بهره مندی مجدد جامعه و مسئولان از آثار و خدمات این پژوهشگر لحاظ گردد.
متن کامل این نامه که نسخه ای از آن در اختیار سایت ملی-مذهبی قرار گرفته است به شرح زیر است:
ریاست محترم قوه قضائیه
جناب آیت الله صادق آملی لاریجانی
با سلام و احترام
تدوین این نامه سرگشاده از طرف جمعی از اساتید دانشگاه و پژوهشگران حوزه علوم اجتماعی، روانشناسی، حقوق و جرم شناسی در حالی صورت می گیرد که بیش از چهار ماه و نیم از دستگیری و بازداشت موقت همکار و محقق ارجمند کشورمان آقای دکتر سعید مدنی قهفرخی می گذرد. متاسفانه پس از دو ماه بی خبری کامل از وضعیت این شخصیت علمی و اجتماعی و حتی محرومیت ایشان از تماس با خانواده، اکنون نیز که امکان ملاقات محدود خانواده میسر شده ایشان کماکان از داشتن وکیل محروم بوده و هیچ اطلاعی از اتهام وارده و سرنوشت پرونده ایشان مطابق روال جاری قوانین قضایی کشور در دست نیست. ایشان کماکان تحت فشار ناشی از بلاتکلیفی و تداوم بازجویی های پراکنده و خارج از اتهامات مشخص قرار دارد. این روند نگرانی جامعه علمی و صاحبنظران و دلسوزان اجتماعی و سیاسی کشور و دوستداران ایشان را موجب شده است.
دکتر سعید مدنی محقق برجسته مشکلات اجتماعی ایران و از صاحبنظران حوزه سیاست اجتماعی، به سبب فعالیت های مدنی – سیاسی و سوابقی که در مبارزه با رژیم سابق و دفاع از کشور در دوران آغازین جنگ دارد چهره ای شناخته شده و مورد احترام است. ایشان همواره به دلیل دغدغه های اجتماعی و عدالتخواهانه به ویژه در خصوص رنج ها و مصائب گروه های آسیب دیده و حاشیه ای و پژوهش های ارزشمندی که در حوزه فقر، اعتیاد، خشونت علیه کودکان و مشکلات اجتماعی انجام داده اند، منشا آثار و خدمات ارزشمندی به دانشگاهیان، سیاستگذاران و فعالین مدنی و دیگر دلسوزان کشور هستند.
با عنایت به جایگاه و خدمات چنین سرمایه های علمی و ملی، و حقی که برگردن جامعه دارند و همچنین بر اساس میثاق ها و قوانینی که حاصل رنجها و فداکاری های همین مردم بوده و باید محافظ آنها در مقابل بی عدالتی و ظلم احتمالی باشد؛ از جنابعالی به عنوان مسئول و امانت دار دستگاه قضا انتظار می رود تا نسبت به سرنوشت آقای دکتر مدنی حساسیت و مراقبت شایسته را مبذول فرموده و موجبات رفع نگرانی جامعه علمی، دوستان و خانواده ایشان و رعایت و احقاق حقوق شهروندی و بهره مندی مجدد جامعه و مسئولان از آثار و خدمات ایشان را میسر نمایید.
با تجدید احترام
برخورد زننده نیروهای امنیتی با شرکت کنندگان در مراسم شهید هدی صابر(گزارش تکمیلی)
برخی از گزارش ها از حضور قابل توجه دوستداران شهید صابر بر مزار وی خبر داده اند. این حضور قابل توجه در حالی بود که تا آخرین ساعات دیروز قرار بود این مراسم ساعت ۹ صبح برگزار شود اما یک ساعت زودتر برگزار شد و تعداد بسیاری از تغییر ساعت مراسم اطلاع نداشتند.
طبق گزارش های دریافتی سایت ملی-مذهبی ماموران امنیتی از همان لحظات نخست مراسم، از تک تک حاضران فیلم برداری می کردند . بعد از اینکه با گذشت زمان بر تعداد حاضران افزوده می شد نیروی انتظامی و لباس شخصی ها سراسیمه شدند و از حاضران خواستند هر چه سریع تر مزار شهید صابر را ترک کنند. یکی از حاضران با بلندگوی دستی مشغول ذکر خاطره ای از شهید صابر بود که ابتدا بلندگو توسط نیروهای امنیتی ضبط شد و در حالی که این فرد به درخواست حاضران بدون بلندگو ذکر خاطره را ادامه می داد با حمله لباس شخصی ها بازداشت شد. تا لحظه تنظیم این خبر از سرنوشت فرد بازداشت شده اطلاعی در دست نیست. بعد از تهدید نیروهای امنیتی خانواده شهید صابر و دوستان وی اعلام کردند حاضر به ترک مزار نیستند و فاتحه خوانی و درد دل با شهید صابر حق طبیعی آنهاست . این موضوع باعث شد برخوردهای لفظی زننده ای با حاضرین بر مزار صورت بگیرد. با اصرار خانواده و دوستان به حاضران اجازه داده شد هر کس فاتحه ای بخواند و محل را ترک کند.
صدای اندوهناک مهندس میثمی جمیعت را تحت تاثیر قرار داد
مهندس لطف الله میثمی که در ابتدای مراسم حاضر شده بود بعد از قرائت فاتحه از فرصت استفاده کرد و به مدت ۱۰ دقیقه سخنرانی کرد. وی با صدایی حزن آلود و اندوهناک یاد هدی صابر را گرامی داشت و از منش و دانش او به نیکی یاد کرد و با اشاره به تلاش های شهید صابر برای آموزش جوانان فقدان او را خسارت بار توصیف کرد و در عین حال شهادت او را عنصری الهام بخش برای شاگردانش دانست. مهندس میثمی با اشاره به جوانمردی هدی صابر و تلاش او برای کمک به فقرا،خانواده های زندانیان سیاسی و مردم محروم حاشیه نشین این رفتارها را برخاسته از الگوهای شهید صابر دانست که در تختی ،حنیف نژاد و مصدق نمود یافته اند.
مهندس میثمی ادامه داد هدی تنها خدا را در زندگی خود محور قرار داده بود و هر کاری می کرد برای رضای خدا انجام می داد. میثمی سپس با صدایی حزن آلود گفت:«خدایا هدای ما را در آغوش بگیر». مهندس میثمی در سخنان تاثر برانگیز خود که با گریه حضار همراه می شد دعا کرد همه مثل هدی عاقبت به خیر شوند.
فیروزه صابر با چشمانی گریان و صدایی بلند: برادر ببخش که نتوانستم برایت کاری کنم
بعد از مهندس میثمی فیروزه صابر خواهر شهید هدی صابر که از برخورد نامناسب و غیر انسانی نیروهای امنیتی آزرده خاطر شده بود با چشمانی گریان و با صدایی بلند فریاد زد:«برادر ببخش من بر ای تو کاری نکردم. برادر من نتوانستم حتی برایت یک برنامه بگیرم .»
فیروزه صابر در ادامه با یادی از مهندس عزت الله سحابی و هاله سحابی خواستار آزادی زندانیان سیاسی و عقیدتی شد و از جمعیت خواست برای آزادی نرگس محمدی که هم اکنون در زندان زنجان در وضعیت وخیم جسمی به سر می برد ۵ بار آیه «ام من یجیب المضطر اذا دعاه و یکشف السوئ» بخوانند. اشک های فیروزه صابر جمعیت حاضر را به شدت تحت تاثیر قرار داده بود. به گونهای که بسیاری از حضار به خاطر مظلومیت خانواده شهید صابر اشک می ریختند.
فیروزه صابر ضمن تشکر از حضور مردم بر سر مزار برادرش و عذرخواهی از رفتار نامناسب نیروهای امنیتی از آنها خواست محل را هر چه زودتر ترک کنند تا آسیبی به کسی نرسد .
همسر شهید صابر خطاب به نیروهای امنیتی: من جایی نمی روم همین جا هستم
فریده جمشیدی همسر شهید صابر در حین صحبت های مهندس میثمی و فیروزه صابر بارها فریاد زد شما چه می دانید این یک سال بر سر ما چه رفته است؟ فریاد دردمندانه همسر صابر به شدت حضار را تحت تاثیر قرار داد . همسر شهید صابر زمانی که نیروهای امنیتی قصد داشتند جمعیت را به زور متفرق کنند با صدای بلند اعلام کرد :«من همسر هدی هستم همین جا می مانم و یک قدم هم عقب نمی روم. » این موضوع باعث شد جمعیت حاضر در مراسم تحت تاثیر قرار بگیرد و در برابر خواسته نیروهای امنیتی برای ترک مزار شهید صابر مقاومت کند.
توسل به زور برای متفرق کردن جمعیت
مقاومت حضار باعث شد نیروهای امنیتی برای متفرق کردن جمعیت به زور متوسل شوند و با باتوم به جان مردم بیفتند. گزارش شده است تعداد قابل توجهی از حاضرین در مراسم بازداشت شده اند و از آزادی آنها یا نگهداری شان اطلاعی در دست نیست.
در این مراسم همچنین محمد نوری زاد با دسته گلی بر سر مزار شهید صابر حاضر شد و یاد و خاطره این مبارز آزادیخواه را گرامی داشت.
فخری محتشمی پور:صابر سلام
فخری محتشمی پور همسر مصطفی تاج زاده زندانی سیاسی و عضو شورای مرکزی جبهه مشارکت نیز در مراسم سالگرد شهید صابر حضور یافته بود. وی در نوشته ای کوتاه در صفحه فیس بوک خود به حضور پر تعداد نیروهای امنیتی در مراسم سالگرد شهید صابر اشاره کرده است:
آمدیم بودید
نگذاشتند بمانیم
شما را برداشتیم با خودمان آوردیم این جا
و همراه می بریم این جا آن جا هرجا هرجا
«آن» ها روی گور تو مانور نظامی می دهند
بیچاره ها فکر می کنند که دشمن را یافته اند!!!
ما تازه می شویم با درک عظمت روح سترگ تو
صابر سلام!
فیروزه صابر با چشمانی گریان: برادر ببخش که نتوانستم برایت کاری کنم
برخی از شرکت کنندگان در مراسم سالگرد شهادت هدی صابر گزارش داده اند امروز صبح نیروهای امنیتی که به طرز وسیعی در این مراسم حاضر شده اند بعد از مدت کوتاهی مردم را با زور و تهدید فراوان متفرق کرده اند.برخی از گزارش ها از حضور قابل توجه دوستداران شهید صابر بر مزار وی خبر داده اند. این حضور قابل توجه در حالی بود که تا آخرین ساعات دیروز قرار بود این مراسم ساعت ۹ صبح برگزار شود اما یک ساعت زودتر برگزار شد و تعداد بسیاری از تغییر ساعت مراسم اطلاع نداشتند.
طبق گزارش های دریافتی سایت ملی-مذهبی ماموران امنیتی از همان لحظات نخست مراسم، از تک تک حاضران فیلم برداری می کردند . بعد از اینکه با گذشت زمان بر تعداد حاضران افزوده می شد نیروی انتظامی و لباس شخصی ها سراسیمه شدند و از حاضران خواستند هر چه سریع تر مزار شهید صابر را ترک کنند. یکی از حاضران با بلندگوی دستی مشغول ذکر خاطره ای از شهید صابر بود که ابتدا بلندگو توسط نیروهای امنیتی ضبط شد و در حالی که این فرد به درخواست حاضران بدون بلندگو ذکر خاطره را ادامه می داد با حمله لباس شخصی ها بازداشت شد. تا لحظه تنظیم این خبر از سرنوشت فرد بازداشت شده اطلاعی در دست نیست. بعد از تهدید نیروهای امنیتی خانواده شهید صابر و دوستان وی اعلام کردند حاضر به ترک مزار نیستند و فاتحه خوانی و درد دل با شهید صابر حق طبیعی آنهاست . این موضوع باعث شد برخوردهای لفظی زننده ای با حاضرین بر مزار صورت بگیرد. با اصرار خانواده و دوستان به حاضران اجازه داده شد هر کس فاتحه ای بخواند و محل را ترک کند.
صدای اندوهناک مهندس میثمی جمیعت را تحت تاثیر قرار داد
مهندس لطف الله میثمی که در ابتدای مراسم حاضر شده بود بعد از قرائت فاتحه از فرصت استفاده کرد و به مدت ۱۰ دقیقه سخنرانی کرد. وی با صدایی حزن آلود و اندوهناک یاد هدی صابر را گرامی داشت و از منش و دانش او به نیکی یاد کرد و با اشاره به تلاش های شهید صابر برای آموزش جوانان فقدان او را خسارت بار توصیف کرد و در عین حال شهادت او را عنصری الهام بخش برای شاگردانش دانست. مهندس میثمی با اشاره به جوانمردی هدی صابر و تلاش او برای کمک به فقرا،خانواده های زندانیان سیاسی و مردم محروم حاشیه نشین این رفتارها را برخاسته از الگوهای شهید صابر دانست که در تختی ،حنیف نژاد و مصدق نمود یافته اند.
مهندس میثمی ادامه داد هدی تنها خدا را در زندگی خود محور قرار داده بود و هر کاری می کرد برای رضای خدا انجام می داد. میثمی سپس با صدایی حزن آلود گفت:«خدایا هدای ما را در آغوش بگیر». مهندس میثمی در سخنان تاثر برانگیز خود که با گریه حضار همراه می شد دعا کرد همه مثل هدی عاقبت به خیر شوند.
فیروزه صابر با چشمانی گریان و صدایی بلند: برادر ببخش که نتوانستم برایت کاری کنم
بعد از مهندس میثمی فیروزه صابر خواهر شهید هدی صابر که از برخورد نامناسب و غیر انسانی نیروهای امنیتی آزرده خاطر شده بود با چشمانی گریان و با صدایی بلند فریاد زد:«برادر ببخش من بر ای تو کاری نکردم. برادر من نتوانستم حتی برایت یک برنامه بگیرم .»
فیروزه صابر در ادامه با یادی از مهندس عزت الله سحابی و هاله سحابی خواستار آزادی زندانیان سیاسی و عقیدتی شد و از جمعیت خواست برای آزادی نرگس محمدی که هم اکنون در زندان زنجان در وضعیت وخیم جسمی به سر می برد ۵ بار آیه «ام من یجیب المضطر اذا دعاه و یکشف السوئ» بخوانند. اشک های فیروزه صابر جمعیت حاضر را به شدت تحت تاثیر قرار داده بود. به گونهای که بسیاری از حضار به خاطر مظلومیت خانواده شهید صابر اشک می ریختند.
فیروزه صابر ضمن تشکر از حضور مردم بر سر مزار برادرش و عذرخواهی از رفتار نامناسب نیروهای امنیتی از آنها خواست محل را هر چه زودتر ترک کنند تا آسیبی به کسی نرسد .
همسر شهید صابر خطاب به نیروهای امنیتی: من جایی نمی روم همین جا هستم
فریده جمشیدی همسر شهید صابر در حین صحبت های مهندس میثمی و فیروزه صابر بارها فریاد زد شما چه می دانید این یک سال بر سر ما چه رفته است؟ فریاد دردمندانه همسر صابر به شدت حضار را تحت تاثیر قرار داد . همسر شهید صابر زمانی که نیروهای امنیتی قصد داشتند جمعیت را به زور متفرق کنند با صدای بلند اعلام کرد :«من همسر هدی هستم همین جا می مانم و یک قدم هم عقب نمی روم. » این موضوع باعث شد جمعیت حاضر در مراسم تحت تاثیر قرار بگیرد و در برابر خواسته نیروهای امنیتی برای ترک مزار شهید صابر مقاومت کند.
توسل به زور برای متفرق کردن جمعیت
مقاومت حضار باعث شد نیروهای امنیتی برای متفرق کردن جمعیت به زور متوسل شوند و با باتوم به جان مردم بیفتند. گزارش شده است تعداد قابل توجهی از حاضرین در مراسم بازداشت شده اند و از آزادی آنها یا نگهداری شان اطلاعی در دست نیست.
در این مراسم همچنین محمد نوری زاد با دسته گلی بر سر مزار شهید صابر حاضر شد و یاد و خاطره این مبارز آزادیخواه را گرامی داشت.
فخری محتشمی پور:صابر سلام
فخری محتشمی پور همسر مصطفی تاج زاده زندانی سیاسی و عضو شورای مرکزی جبهه مشارکت نیز در مراسم سالگرد شهید صابر حضور یافته بود. وی در نوشته ای کوتاه در صفحه فیس بوک خود به حضور پر تعداد نیروهای امنیتی در مراسم سالگرد شهید صابر اشاره کرده است:
آمدیم بودید
نگذاشتند بمانیم
شما را برداشتیم با خودمان آوردیم این جا
و همراه می بریم این جا آن جا هرجا هرجا
«آن» ها روی گور تو مانور نظامی می دهند
بیچاره ها فکر می کنند که دشمن را یافته اند!!!
ما تازه می شویم با درک عظمت روح سترگ تو
صابر سلام!
کلیسای جنت آباد در تهران پلمپ شد
خبرگزاری
هرانا - دستگاههای امنیتی در تداوم برخورد با کلیساهای رسمی اقدام به
تعطیلی كلیسای فارسی زبان "جنت آباد" در تهران نمودند.
به گزارش آژانس خبری مسیحیان، تازه ترین خبرها از ایران حاكیست كه "کلیسای جنت آباد" در تهران به دستور اطلاعات سپاه تعطیل شده است.
بر اساس دستور ارگان امنیتی سپاه، در روز سه شنبه ۹ خرداد ۱۳۹۱ این دستور بطور رسمی به كشیش آن كلیسا "روبرت گگ تپه" ابلاغ گردید.
بنیان و تشكیل "كلیسای جنت آباد" در غرب
تهران بر این اساس در نظر گرفته شده بود تا آشوری های مركز در این محل
گردهم آیند اما در دراز مدت و به دلیل حضور و استقبال پرشور فارسی زبانان
از برنامه های كلیسایی در كنار دیگر هموطنان آشوری، "كلیسای جنت آباد"
تغییر كاربری داده و به یك كلیسای فارسی زبان تبدیل شد .
بر اساس گزارشات رسیده به "محبت نیوز" با
این وجود از سوی اداره اطلاعات سپاه ، سه شنبه گذشته رسما به شورای كلیسای
جماعت ربانی دستور داده شد تا "كلیسای جنت آباد " تخلیه و کلیه ورودیهای
آن مُهر و موم شود.
"كلیسای جنت آباد" یكی از شعبه های كلیسای
جماعت ربانی مركز در تهران می باشد كه این كلیسا خود در طی هفته و ماههای
اخیر شاهد فشارهایی از سوی ماموران امنیتی اطلاعات جمهوری اسلامی بوده است.
هرانا؛ تبعید غیرقانونی یک روزنامه نگار و زندانی سیاسی و عدم پاسخگویی مسئولان
خبرگزاری
هرانا - شاهین زینعلی روزنامه نگار، عضو حزب پان ایرانیست و عضو سابق
شورای تهران دفتر تحکیم وحدت چهار ماه گذشته تا به حال را به صورت غیر
قانونی در زندان رجایی شهر کرج گذرانده است.
بنا به اطلاع گزارشگران هرانا، ارگان خبری
مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، وی که از بازداشت شدگان حوادث پس از
انتخابات ریاست جمهوری در ایران است
در پی محکومیت دو سال و ۹۱ روزه خود در شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب تهران و
تائید حکم در دادگاه تجدید نظر و البته بدون اطلاع وی، به عنوان متهم به
اتهام «اجتماع و تبانی به قصد براندازی نرم» و «تبلیغ علیه نظام» در تاریخ
۱۹/۱۰/۸۹ مجدداً توسط ماموران وزارت اطلاعات بازداشت و برای گذراندن
محکومیت به بند ۳۵۰ زندان اوین منتقل شد.
این روزنامه نگار و دانشجوی محروم از
تحصیل که مدت سیزده ماه از محکومیت خود را در زندان اوین به سر برده است،
در تاریخ ۱۹/۱۱/۹۰ و به صورت کاملا ناگهانی به زندان رجایی شهر کرج منتقل
گردید. این در حالی است که خانواده وی اعلام کردهاند در حکم صادره از
دادگاه انقلاب هیچ گونه محکومیت تبعید وجود ندارد.
آنها همچنین مراتب اعتراض خود را به
مقامات دادستانی تهران اعلام کرده و خواستار بازگشت مجدد او به زندان اوین
تهران شدهاند که البته تاکنون در خصوص آن هیچگونه پاسخ روشنی از سوی
مسئولان دریافت نکردهاند.
گفتنی است این زندانی سیاسی تاکنون علیرغم
گذراندن حدود هجده ماه از محکومیت خود با احتساب مدت بازداشت در بند ۲۴۰
زندان اوین، هرگز به مرخصی نرفته و در طول این مدت تنها سه بار امکان
ملاقات حضوری با خانواده خود را به دست آورده است.
چندی پیش وبسایت کلمه از دستور دادستان تهران مبنی بر محرومیت وی از مرخصی و هر گونه ملاقات حضوری خبر داد.
سال گذشته نیز ماموران وزارت اطلاعات با
انتقال وی به بند ۲۰۹ به مدت یک هفته او را برای تکذیب بیانیههایی که با
امضای او در برخی از سایتهای خبری منتشر شده بود تحت فشار گذاشتند که
البته با مخالفت وی روبرو شدند.
اعضای خانواده زینعلی این موضوع را علت
احتمالی انتقال غیرقانونی او به زندان رجایی شهر میدانند. امری که مشکلات
زیادی را برای خانواده وی از جمله همسرش در پی داشته است.
هرانا؛ محمد روبین در مراسم هدی صابر بازداشت شد
خبرگزاری
هرانا - صبح امروز ماموران امنیتی علیرغم وعده عدم برخورد با مراسم سالروز
شهادت هدی صابر در صورت برگزاری آن در ساعت اولیه بامداد، به محض آغاز این
مراسم بر مزار شهید صابر با جمع حاضر یورش برده و ضمن پراکندن جمعیت چند
نفر را بازداشت نمودند.
بنا به اطلاع گزارشگران هرانا، ارگان خبری
مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، در میان بازداشت شدگان محمد رویین از
هواداران جریانات سیاسی ملی و ملی- مذهبی و فرزندش توحید رویین نیز بوده
است.
علیرغم آزادی فرزند نوجوان رویین در
بعدازظهر امروز، نیروهای امنیتی بر تداوم بازداشت محمد رویین تاکید نموده و
به خانواده وی گفتهاند که جهت پیگیری وضعیت او میبایست که فردا به
دادسرای مقدس (اوین) مراجعه نمایند.
گفتنی است محمد رویین از مسئولان انتشارات
چاپخش است که از جمله ناشرانی است که به انتشار و فروش آثار روشنفکران
ملی-مذهبی و سایر نوگراین دینی میپردازد.
هرانا؛ مخافت با اعزام محمدرضا پورشجره به مرخصی درمانی
خبرگزاری هرانا - مسئولین با مرخصی استعلاجی محمدرضا پورشجره (سیامک مهر) با وجود وضعیت وخیم جسمی تا کنون مخالفت کردهاند.
بنا به اطلاع گزارشگران هرانا، ارگان خبری
مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، محمدرضا پورشجره (سیامک مهر)،
وبلاگنویس ۵۱ ساله که از وضعیت وخیم جسمی رنج میبرد، تا کنون با مخالفت
مسئولین زندان ندامتگاه مرکزی کرج مبنی بر اعزام به مرخصی درمانی روبرو شده
است.
یکی از بستگان محمدرضا پورشجره در گفتگو
با هرانا گفت: «وی از ضعف بینای، دیسک کمر، نارسایی کلیوی و درد معده رنج
میبرد و حتما باید در خارج از زندان رسیدگیهای درمانی بر روی ایشان انجام
شود.»
گفتنیست، محمدرضا پورشجره در تاریخ ۳۰
آذر ماه گذشته در شعبه ۱۰۹ دادگاه انقلاب کرج که به ریاست قاضی غلام سرابی
برگزار شد، به اتهام سبالنبی و توهین به مقدسات محاکمه شده بود.
این وبلاگ نویس با تبرئه از اتهام سب النبی به اتهام توهین به مقدسات بنابر ماده ۵۱۳ قانون مجازات اسلامی به یک سال حبس محکوم شد.
این در شرایطی است که پورشجره پیشتر از سوی دادگاه انقلاب به اتهام اقدام علیه امنیت ملی به سه سال زندان محکوم شده بود.
این زندانی سیاسی همچون پرونده قبلی خود به حکم صادر شده به خاطر عدم وجود رعایت قانون در دادگاههای قوه قضاییه اعتراضی نکرده است.
این زندانی سیاسی همچون پرونده قبلی خود به حکم صادر شده به خاطر عدم وجود رعایت قانون در دادگاههای قوه قضاییه اعتراضی نکرده است.
محمدرضا پورشجره (سیامک مهر) در تاریخ ۲۱
شهریور ماه ۱۳۸۹ در منزل مسکونی خود در شهر کرج بازداشت شد. او بعد از
بازداشت به سلولهای انفرادی زندان رجاییشهر منتقل و مدت هفت ماه در سلول
انفرادی مورد شکنجه و آزار و اذیت قرار گرفت که این فشارها موجب آسیبهای
جسمی بر روی وی شده بود.
هرانا؛ وخامت حال سیامک ایقانی در زندان سمنان
خبرگزاری
هرانا - سیامک ایقانی شهروند بهایی ساکن سمنان به علت مشکلات شدید بهداشتی
این زندان به بیماری رماتیسم دچار شده و مسئولین از درمان مناسب وی تاکنون
سرباز زدهاند.
بنا به اطلاع گزارشگران هرانا، ارگان خبری
مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، سیامک ایقانی شهروند بهایی ساکن سمنان
که در حال گذراندن محکومیت ۳ ساله در زندان سمنان میباشد به دلیل شرایط
نامطلوب بهداشتی و پزشکی زندان سمنان حدود سه ماه است دچار بیماری رماتیسم
شده
و با وجود دردهای مزمن و عدم امکانات درمانی در زندان سمنان تاکنون مسئولین
زندان بادرخواست مرخصی استعلاجی نامبرده موافقت نکردهاند که موجب وخیمتر
شدن وضعیت سلامتی وی شده است.
گفتنیست، محکومیت سیامک ایقانی از آبان ۱۳۸۹ در زندان سمنان آغاز شد که پس از ۱۴ ماه به دلیل تنگی نفس و مشکلات ریوی به بند دیگری منتقل شد که طی سه ماه اخیر در اثر رطوبت شدید و عدم توجه به امکانات بهداشتی و پزشکی دچار بیماری رماتیسم شده است.
گفتنیست، محکومیت سیامک ایقانی از آبان ۱۳۸۹ در زندان سمنان آغاز شد که پس از ۱۴ ماه به دلیل تنگی نفس و مشکلات ریوی به بند دیگری منتقل شد که طی سه ماه اخیر در اثر رطوبت شدید و عدم توجه به امکانات بهداشتی و پزشکی دچار بیماری رماتیسم شده است.
بازداشت و درگیری در سالگرد هدی صابر
خبرگزاری
هرانا - با هجوم و بازداشت تعدادی از حاضرین بر سر مزار هدی صابر توسط
ارگانهای اطلاعاتی، مراسم سالگرد شهادت وی ناتمام باقی ماند.
به گزارش تارنمای ملی-مذهبی، نیروهای
امنیتی با هجوم به مزار هدی صابر عدهای را دستگیر کرده و با همسر صابر و
دیگر حاضرین از جمله دکتر ملکی درگیر شدند.
نیروهای امنیتی اعلام کردهاند کسی حق
ندارد بر سر مزار باشد که پافشاری برخی از حاضرین به بازداشت آنها منجر
شده است. هنوز از تعداد و هویت افراد دستگیر شده اطلاع دقیقی در دست نیست.
دو تن از بازداشت شدگان که شامل یک پدر و
فرزند نوجوان وی بودهاند تا کنون آزاد شدهاند از وضعیت دیگر بازداشت
شدگان همچنان خبری در دست نیست.
دو خطر زیست محیطی برای مردم بناب
خبرگزاری
هرانا - دود غلیظ حاصل از نیروگاه حرارتی سهند بناب مردم این شهرستان را
از تنفس هوای پاک محروم کرده است و رودخانه سنتی "قوبی چای" مردم این
شهرستان را در معرض بیماریهای واگیر دار قرار داده است.
به گزارش فاری، رئیس دادگستری شهرستان
بناب گفت: دود غلیظ نیروگاه حرارتی سهند بناب مردم شهرستان را از تنفس هوای
پاک محروم کرده است.
وی در بخش دیگری از سخنان خود از دو خطر «نیروگاه حرارتی بناب» و «رودخانه
سنتی قوبی چای» به عنوان تهدیدات اساسی زیست محیطی شهرستان نام برد و بر حل
هر چه سریعتر این معضلات تأکید کرد.
به گفته اقبالی، دود غلیظ نیروگاه حرارتی
سهند بناب مردم شهرستان را از تنفس هوای پاک محروم کرده و هنگام صبح آسمان
بناب غبارآلود میشود.
رئیس دادگستری بناب وضعیت «قوبی چای» را
در شأن مردم شهر بناب ندانست و گفت: اهالی مستضعف، آبرومند و مؤمن حاشیه
رودخانه از خطرات بهداشتی رنج میبرند.
وی، اقدامات مسئولان را تاکنون کافی و
مؤثر ندانست و از آنها خواست تا با اختصاص اعتبارات ملی و استانی قبل از
فصل گرما برای حل آن چارهاندیشی کنند.
علی خامنهای تصمیمات خود را همواره متکی میکرده است بر سه عامل: خطاهای
راهبردی و نقاط ضعف طرف مقابل (مثل حملهٔ بوش به
عراق، تنفر القاعده از
غرب، عدم بهرهگیری مخالفان از فرصتها و تفرق و پراکندگی آنان) که وی از
آنها با عنوان دشمن یا عوامل دشمن یاد میکند، ظرفیتهای واقعی حکومت در
حوزهٔ قهر و آتشافروزی (با اتکا به روشهای ارتشهای نامنظم و هستههای
خوابیدهٔ تروریستی با پمپاژ دلارهای نفتی)، و توصیههای مشاوران دستبوسی
که البته دایرهشان از حیث تنوع بسیار کوچک شده است.
مشاوران نظامی و امنیتی خامنهای در سالهای اخیر پنج توصیه را همواره به وی ارائه دادهاند که همیشه موثر و موفق نبودهاند و خامنهای اگر بخواهد حکومت خود و نظامش را تداوم ببخشد در استفاده از آنها یا عمل بر اساس آنان باید تجدید نظر کند.
تهاجم به جای مصالحه یا دفاع
تهدید جمهوری اسلامی به بستن تنگهٔ هرمز، تهدید ناوهای آمریکایی برای باز نگشتن به خلیج فارس و تهدید قطع کامل فروش نفت به اروپا هر سه تهی از آب درآمدند. مقامات جمهوری اسلامی بالاخص فرماندهان نظامی بدون هماهنگی با علی خامنهای چنین تهدیداتی را به زبان نمیآوردند. خامنهای خود به صراحت از «تهدیدهایی که خواهند آمد» سخن گفته بود.
مشاوران امروز خامنهای از حدود پانزده سال پیش در انتقاد به سیاست تنشزدایی خاتمی از سیاست تهاجمی دفاع میکردند و استدلال آنها این بود که غربیهای لیبرال در صورت تهاجم طرف مقابل جا میزنند. موارد معدودی از این واکنشها بدین معنی نیست که همیشه چنین اتفاقی میافتد. همچنین در کشورهای غربی نیز عناصر استوار در مواضع خود یا نظامیگرا کم نیستند. تهاجم به جای مصالحه (و نه ضرورتا مدافعه) میتواند موجب گسترش تنش شده و حتی به جنگ بینجامد.
تهاجم به جای دفاع یا مصالحه در برابر مردم بیدفاع داخل ممکن است موثر واقع شود، اما در برابر قدرتهای خارجی که در میان آنها نیز عناصری سرسخت وجود دارد ممکن است کارگر نیفتد. تهدیدهای علی خامنهای نسبت به رژیم اسرائیل (حمایت علنی از هر گروهی که علیه این کشور بجنگد) برساختن جبهههای متحد علیه کشور را تسهیل میکند.
این سیاست در دهه اخیر تهدیدها نسبت به جمهوری اسلامی را افزایش داده است. در دورهٔ خاتمی کسی از جمع مقامات کشورهای غربی یا کارشناسان دولتی از تغییر رژیم یا حملهٔ نظامی سخن نمیگفت، اما یک دهه بعد که خامنهای دیدگاههایش را به طور کامل پیش برده این گونه سخنان هر روز شنیده میشود.
کاربرد بیدریغ عملیات تروریستی
این عملیات در کشورهای پرآشوب مثل افغانستان یا عراق علیه نیروهای آمریکایی موفقتر بوده است، چون دولت این دو کشور چندان بر اوضاع تسلط ندارد. اما در هند و گرجستان و تایلند و بسیاری دیگر از کشورها علیه دیپلماتهای اسرائیلی جواب نمیدهد. علی خامنهای باید در این گونه عملیات تجدید نظر کند، چون هزینههایش بسیار بیشتر از فواید آنهاست. به خاطر سه عملیات ناموفق در سه کشور فوق حدود یک هفته حکومت جمهوری اسلامی در راس خبرهای دنیا به عنوان یک حکومت تروریستی قرار گرفت که افکار عمومی را علیه این رژیم بسیج میکند و در شرایط زمینهسازی برای حملهٔ نظامی علیه آن عمل خواهد کرد.
این کاربرد بیدریغ در داخل نیز در دههٔ هفتاد به تدریج داشت برای علی خامنهای مشکلزا میشد. اگر به سرعت دست به کار نشده و سر سعید امامی را زیر آب نمیکردند وی رازهای نگفتهٔ بسیاری در مورد دستورات خامنهای به قتل مخالفان و منتقدان تحت عنوان مقابله با تهاجم و شبیخون فرهنگی داشت.
فراتر نشاندن سپاه نسبت به روحانیت
خامنهای برای حفظ قدرت منابع کشور را عمدتا به سپاهیان و روحانیت واگذار کرده است. خمینی با منع سپاهیان از دخالت در سیاست وزن روحانیت را برتر از سپاهیان قرار میداد، اما خامنهای هم در سیاست و هم در اقتصاد به تدریج وزن بیشتر را به سپاهیان داده است.
نارضایی روحانیت از این موضوع خود را در سکوت اکثر روحانیون پس از اعتراضات سال ۸۸ نشان داد. همچنین سپاهیان و امنیتیهایی که همه از دل سپاه متولد شدهاند آن قدر قدرت یافتهاند که سکان بیت رهبر را نیز در اختیار دارند و خامنهای بدون موافقت ضمنی آنها نمیتواند تصمیمی اتخاذ کند. مشاورانی که خامنهای را به افزایش قدرت سپاه در ساختار سیاسی کشور تشویق کردهاند او را از ایستادن بر فراز دستهبندیها و اقشار محروم ساخته و قدرتش را به بند ناف نیروهای نظامی وابسته ساختهاند.
اختصاص منابع کشور به سپاهیان ممکن است برای خامنهای اندکی وفاداری و اطمینان به ورود ماشین سرکوب به منازعات داخلی را خریده باشد، اما فرماندهان سپاه را به عنوان فاسدترین قشر در میان مرم معرفی و روحانیت رانتخوار و امتیازجو را به آنان بدبین کرده است.
اتکا به روستاییان و مناطق حاشیه شهری
حمایت خامنهای از طرح هدفمند کردن یارانهها با این دیدگاه صورت گرفت که پایگاه از کف رفتهٔ حکومت در جامعهٔ شهری را به روستاها و مردمی که تازه از روستاها به حواشی شهرها مهاجرت کردهاند انتقال دهد. اما خامنهای متوجه نبوده و نیست که حمایت خریده شده توسط پولپاشی و صدقهدهی صرفا به میزان پولی که ماهانه دریافت میشود یا مقطع دیدار مسئولان و پرداختهای به نامهها و عریضهها وابسته است.
روستاییان ایرانی به دلیل تخصص پایینتر و دسترسی کمتر به نهادهای دولتی و جمعیت رو به کاهش (حدود سی درصد) نقشی تعیینکننده در فضای فرهنگی و اجتماعی جامعه ندارند. حکومت دینی تنها میتواند از فقر و بیکاری در میان آنها برای استخدام نیرو در نیروهای نظامی و لباس شخصی و حوزههای علمیه استفاده کند و نه بیشتر.
واردات فراوردههای کشاورزی در سالهای اخیر میلیونها روستایی را از کار بیکار کرده و زمینه را در میان آنها برای ورود به بخشهای نظامی و تبلیغاتی آمادهتر کرده است. روستاییان ایرانی که قرنها از دسترنج خویش روزی میخوردند اکنون باید چشم به دستان حکومت داشته باشند.
دستهای از آنها به علت فقر و بیکاری در فضای عموی و سیاسی تنها نقش پیچ و مهرههای ماشین سرکوب را بازی میکنند و نه ژنرالهای جنگ نرم، انتظاری که خامنهای از برخی از آنها دارد. به همین علت خامنهای از جنگ نرم دشمن شکایت میکند، در حالی که وی با در اختیار داشتن نیروی نظامی و شبهنظامی و انتظامی کافی هیچ گاه از عدم توانایی در سرکوب فیزیکی شکایت نکرده است.
خاصهخرجی در خارج
تجربهٔ بوسنی میتوانست درس آموزندهای برای خامنهای و فرماندهان نظامیاش باشد. در دوران جنگ در بوسنی، جمهوری اسلامی تلاش کرد با اعزام نیرو و صرف هزینهٔ بسیار جای پایی برای خود در اروپا باز کند، اما بلافاصله بعد از جنگ بوسنیاییها علی خامنهای و احمد جنتی (او به بوسنی سفر کرد) را فراموش کردند. اکنون حکومت همین تجربه را در سوریه تکرار میکند: نیروهای شبیهه با اتکا بر حمایت مالی و تدارکاتی جمهوری اسلامی کودکان و زنان را قتل عام میکنند تا جمهوری اسلامی بتواند همپیمانان خونریز خود را حفظ کند. فرماندهان سپاه نیز بدون هیچ گونه شرم و پردهپوشی از بیان حمایت نظامی رژیم اسد ابایی ندارند.
طرحهای انبوه خانهسازی در سوریه یا آمریکای لاتین با کمکهای مالی جمهوری اسلامی به برخی دولتهای ظاهرا چپ نیز در روز مبادا چندان به کار حکومت نخواهد آمد. تغییر یک رئیس جمهور (مثلا از سیلوا به روسف در برزیل) میتواند هر آن چه را علی خامنهای و دستیارش در قوهٔ مجریه (رئیس دولت) میخواسته در یک دوره بنا کند به باد دهد.
مشکل این خاصهخرجیها در خارج، فقر و بیکاری فزاینده در داخل است. اکثریت جامعه که از منابع نفتی کشور برخوردار نمیشوند از این خاصهخرجیها ناراضیاند، حتی اگر در مواردی مثل لبنان و فلسطین جرات ابراز آن را نداشته باشند. این خاصهخرجیها علی خامنهای و سپاهیان همراه را به صورت مزدورپرور به جامعهای فقیر و مستاصل معرفی میکند.
ایران و تحول بازار نفت
به پیشبینی بخش مهمی از منابع بینالمللی، کاهش بهای نفت در شش ماه دوم
سال جاری میلادی ادامه خواهد یافت. گفتوگوی اقتصادی روز رادیوفردا با
فریدون خاوند به همین موضوع میپردازد.
رادیوفردا: برخلاف آن چه اوایل سال جاری میلادی پیشبینی میشد، بازار جهانی نفت روزهای آرامی را از سر میگذراند و قیمت طلای سیاه زیر هر بشکه صد دلار نوسان میکند. آیا این آرامش موقتی است؟
فریدون خاوند: قیمت نفت به شمار زیادی از متغیرها، هم از نظر اقتصادی و از لحاظ ژئوپولیتیک، بستگی دارد، و پیشبینی تحول آن چندان آسان نیست.
چند ماه پیش با توجه به وضعیت اقتصادی جهان و نیز اوجگیری تنش درخلیج فارس در رابطه با پرونده هستهای ایران، افزایش جهشی بهای نفت حتمی به نظر میرسید. ولی از ماه مارس گذشته به این طرف، قیمت هر بشکه نفت برنت دریای شمال از ۱۲۶ دلار به زیر صد دلار رسیده، و کم نیستند کارشناسانی که از تداوم این روند رو به کاهش صحبت میکنند.
به عنوان نمونه، در کنگره جهانی گاز که این هفته در کوآلالامپور برگزار شد، پتر ووزر، رئیس شرکت معروف رویال داچ شل، گفت که عقبنشینی بهای نفت در شش ماه دوم سال جاری ادامه خواهد یافت.
چه تحولاتی در بازار جهانی نفت پیشبینیهای قبلی را بر هم زده و باعث کاهش قیمت طلای سیاه شده؟
تحولاتی هم در عرصه تقاضا و هم در زمینه عرضه نفت پیش آمده. از لحاظ تقاضا، شدت گرفتن بحران بدهیها در اتحادیه اروپا و تداوم و تشدید رکود در این منطقه، همران با کند شدن آهنگ رونق در آمریکا و چشمانداز از نفس افتادن نرخ رشد در قدرتهای نوظهور از جمله چین، طبعا بازار نفت را تا اندازهای از تب و تاب انداخته.
آن چه در حال حاضر معاملهگران بازار نفت را بیشتر نگران کرده، گزارشهای رسیده از چین است. اگر نرخ رشد در چین، آن گونه که نشانههای آن دیده میشود، پایین بیاید، تاثیر آن بر بازار جهانی نفت قابل ملاحظه خواهد بود. با این حال دولت چین، برای جلوگیری از کاهش نرخ رشد، ابتکارهایی اتخاذ کرده که میتواند نتایجی به بار آورد.
از طرف دیگر در حالی که تقاضای نفت پایین آمده، عرضه آن بیشتر شده، چون عربستان سعودی تولیدش را به بالاترین سطح در سی سال گذشته رسانده، عراق هم تولیدش را بالا برده، تولید لیبی به حال عادی برگشته و در آمریکا هم چشماندازهای تازهای برای جهش تولید گاز شیست و نفت شیست به وجود آمده.
تلاش بعضی از کشورهای عرب منطقه خلیج فارس برای دور زدن تنگه هرمز هم، از دیدگاه شماری از ناظران، به ایجاد آرامش بیشتر در بازار کمک کرده است. امارات عربی متحده تلاش میکند بخش مهمی از صادرات نفتی خود را از راه بندر فجیره به بازارهای دنیا بفرستد تا از خطرهای احتمالی در تنگه هرمز در امان بماند. عراقیها هم بیش از پیش از شاهلولههای ترکیه استفاده میکنند. بنابراین فشار ژئوپولیتیک تنگه هرمز، از دیدگاه این ناظران، رو به کاهش میرود و همین هم تنشهای بازار نفت را کم میکند.
به علاوه هر چند گفتوگوهای بینالمللی بر سر پرونده هستهای ایران موفقیتآمیز نبوده، هنوز راه برای دستیابی به مصالحه در نشست آتی مسکو بین ایران و گروه «پنج به علاوه یک» بسته نشده است.
مجموعه این عوامل این ارزیابی را به وجود آورده که بهای نفت همچنان زیر بشکهای صد دلار بماند و حتی پایینتر برود.
کاهش احتمالی بهای نفت چه پیآمدهایی برای اقتصاد ایران دارد؟
قانون بودجه ۱۳۹۱ خورشیدی بر پایه نفت بشکهای هشتاد و پنج دلار بسته شده. ولی عملکرد بودجه سالهای گذشته نشان میدهد که ایران تقریبا تمام درآمدهای ارزی خود را هزینه کرده و عملا به نفت بشکهای حدود صد دلار معتاد شده.
مسئله در آنجاست که زیر فشار تحریم، صادرات نفتی ایران کاهش خواهد یافت و اگر، در این میان، بهای نفت هم پایین برود، مشکلات اقتصادی جمهوری اسلامی شدت خواهد گرفت.
ایران کشوری است که تقریبا هفتاد درصد درآمد بودجهاش به صورتهای مستقیم و غیرمستقیم از محل نفت تامین میشود و هشتاد و پنج درصد منابع ارزیاش هم به نفت بستگی دارد.
به بیان دیگر، سقوط احتمالی قیمت نفت بدترین خبر برای مسئولان ارشد جمهوری اسلامی خواهد بود، به خصوص از این نظر که دولت احمدینژاد یک سناریوی آلترناتیو یا بدیل را، که بر پایه کاهش درآمد نفت تنظیم شده باشد، تهیه نکرده است.
شماری از صاحبنظران جمهوری اسلامی پیشنهاد کرده بودند دولت در کنار بودجه رسمی، سندی را زیر عنوان «بودجه سایه» برای دخل و خرج کشور تهیه کند تا جمهوری اسلامی در شرایط اضطراری، زیر فشارهای اقتصادی ناشی از تحریم، غافلگیر نشود.
آقای احمدینژاد طبعا نمیتوانست چنین بودجهای را تهیه کند، چون مرتبا میگفت که تحریمهای بینالمللی نه تنها ایران را تضعیف نکرده، بلکه به تحکیم اقتصاد آن کمک کرده است.
ولی در عمل، با توجه به شرایط تحریم، اگر بازار جهانی نفت هم در جهتی مخالف آرزوهای دولت احمدینژاد تحول پیدا کند، اقتصاد ایران در شرایطی کاملا غافلگیرکننده قرار خواهد گرفت.
رادیوفردا: برخلاف آن چه اوایل سال جاری میلادی پیشبینی میشد، بازار جهانی نفت روزهای آرامی را از سر میگذراند و قیمت طلای سیاه زیر هر بشکه صد دلار نوسان میکند. آیا این آرامش موقتی است؟
فریدون خاوند: قیمت نفت به شمار زیادی از متغیرها، هم از نظر اقتصادی و از لحاظ ژئوپولیتیک، بستگی دارد، و پیشبینی تحول آن چندان آسان نیست.
چند ماه پیش با توجه به وضعیت اقتصادی جهان و نیز اوجگیری تنش درخلیج فارس در رابطه با پرونده هستهای ایران، افزایش جهشی بهای نفت حتمی به نظر میرسید. ولی از ماه مارس گذشته به این طرف، قیمت هر بشکه نفت برنت دریای شمال از ۱۲۶ دلار به زیر صد دلار رسیده، و کم نیستند کارشناسانی که از تداوم این روند رو به کاهش صحبت میکنند.
به عنوان نمونه، در کنگره جهانی گاز که این هفته در کوآلالامپور برگزار شد، پتر ووزر، رئیس شرکت معروف رویال داچ شل، گفت که عقبنشینی بهای نفت در شش ماه دوم سال جاری ادامه خواهد یافت.
چه تحولاتی در بازار جهانی نفت پیشبینیهای قبلی را بر هم زده و باعث کاهش قیمت طلای سیاه شده؟
تحولاتی هم در عرصه تقاضا و هم در زمینه عرضه نفت پیش آمده. از لحاظ تقاضا، شدت گرفتن بحران بدهیها در اتحادیه اروپا و تداوم و تشدید رکود در این منطقه، همران با کند شدن آهنگ رونق در آمریکا و چشمانداز از نفس افتادن نرخ رشد در قدرتهای نوظهور از جمله چین، طبعا بازار نفت را تا اندازهای از تب و تاب انداخته.
آن چه در حال حاضر معاملهگران بازار نفت را بیشتر نگران کرده، گزارشهای رسیده از چین است. اگر نرخ رشد در چین، آن گونه که نشانههای آن دیده میشود، پایین بیاید، تاثیر آن بر بازار جهانی نفت قابل ملاحظه خواهد بود. با این حال دولت چین، برای جلوگیری از کاهش نرخ رشد، ابتکارهایی اتخاذ کرده که میتواند نتایجی به بار آورد.
از طرف دیگر در حالی که تقاضای نفت پایین آمده، عرضه آن بیشتر شده، چون عربستان سعودی تولیدش را به بالاترین سطح در سی سال گذشته رسانده، عراق هم تولیدش را بالا برده، تولید لیبی به حال عادی برگشته و در آمریکا هم چشماندازهای تازهای برای جهش تولید گاز شیست و نفت شیست به وجود آمده.
تلاش بعضی از کشورهای عرب منطقه خلیج فارس برای دور زدن تنگه هرمز هم، از دیدگاه شماری از ناظران، به ایجاد آرامش بیشتر در بازار کمک کرده است. امارات عربی متحده تلاش میکند بخش مهمی از صادرات نفتی خود را از راه بندر فجیره به بازارهای دنیا بفرستد تا از خطرهای احتمالی در تنگه هرمز در امان بماند. عراقیها هم بیش از پیش از شاهلولههای ترکیه استفاده میکنند. بنابراین فشار ژئوپولیتیک تنگه هرمز، از دیدگاه این ناظران، رو به کاهش میرود و همین هم تنشهای بازار نفت را کم میکند.
به علاوه هر چند گفتوگوهای بینالمللی بر سر پرونده هستهای ایران موفقیتآمیز نبوده، هنوز راه برای دستیابی به مصالحه در نشست آتی مسکو بین ایران و گروه «پنج به علاوه یک» بسته نشده است.
مجموعه این عوامل این ارزیابی را به وجود آورده که بهای نفت همچنان زیر بشکهای صد دلار بماند و حتی پایینتر برود.
کاهش احتمالی بهای نفت چه پیآمدهایی برای اقتصاد ایران دارد؟
قانون بودجه ۱۳۹۱ خورشیدی بر پایه نفت بشکهای هشتاد و پنج دلار بسته شده. ولی عملکرد بودجه سالهای گذشته نشان میدهد که ایران تقریبا تمام درآمدهای ارزی خود را هزینه کرده و عملا به نفت بشکهای حدود صد دلار معتاد شده.
مسئله در آنجاست که زیر فشار تحریم، صادرات نفتی ایران کاهش خواهد یافت و اگر، در این میان، بهای نفت هم پایین برود، مشکلات اقتصادی جمهوری اسلامی شدت خواهد گرفت.
ایران کشوری است که تقریبا هفتاد درصد درآمد بودجهاش به صورتهای مستقیم و غیرمستقیم از محل نفت تامین میشود و هشتاد و پنج درصد منابع ارزیاش هم به نفت بستگی دارد.
به بیان دیگر، سقوط احتمالی قیمت نفت بدترین خبر برای مسئولان ارشد جمهوری اسلامی خواهد بود، به خصوص از این نظر که دولت احمدینژاد یک سناریوی آلترناتیو یا بدیل را، که بر پایه کاهش درآمد نفت تنظیم شده باشد، تهیه نکرده است.
شماری از صاحبنظران جمهوری اسلامی پیشنهاد کرده بودند دولت در کنار بودجه رسمی، سندی را زیر عنوان «بودجه سایه» برای دخل و خرج کشور تهیه کند تا جمهوری اسلامی در شرایط اضطراری، زیر فشارهای اقتصادی ناشی از تحریم، غافلگیر نشود.
آقای احمدینژاد طبعا نمیتوانست چنین بودجهای را تهیه کند، چون مرتبا میگفت که تحریمهای بینالمللی نه تنها ایران را تضعیف نکرده، بلکه به تحکیم اقتصاد آن کمک کرده است.
ولی در عمل، با توجه به شرایط تحریم، اگر بازار جهانی نفت هم در جهتی مخالف آرزوهای دولت احمدینژاد تحول پیدا کند، اقتصاد ایران در شرایطی کاملا غافلگیرکننده قرار خواهد گرفت.
پنج توصیه که خامنهای نباید به کار ببندد
مشاوران نظامی و امنیتی خامنهای در سالهای اخیر پنج توصیه را همواره به وی ارائه دادهاند که همیشه موثر و موفق نبودهاند و خامنهای اگر بخواهد حکومت خود و نظامش را تداوم ببخشد در استفاده از آنها یا عمل بر اساس آنان باید تجدید نظر کند.
تهاجم به جای مصالحه یا دفاع
تهدید جمهوری اسلامی به بستن تنگهٔ هرمز، تهدید ناوهای آمریکایی برای باز نگشتن به خلیج فارس و تهدید قطع کامل فروش نفت به اروپا هر سه تهی از آب درآمدند. مقامات جمهوری اسلامی بالاخص فرماندهان نظامی بدون هماهنگی با علی خامنهای چنین تهدیداتی را به زبان نمیآوردند. خامنهای خود به صراحت از «تهدیدهایی که خواهند آمد» سخن گفته بود.
مشاوران امروز خامنهای از حدود پانزده سال پیش در انتقاد به سیاست تنشزدایی خاتمی از سیاست تهاجمی دفاع میکردند و استدلال آنها این بود که غربیهای لیبرال در صورت تهاجم طرف مقابل جا میزنند. موارد معدودی از این واکنشها بدین معنی نیست که همیشه چنین اتفاقی میافتد. همچنین در کشورهای غربی نیز عناصر استوار در مواضع خود یا نظامیگرا کم نیستند. تهاجم به جای مصالحه (و نه ضرورتا مدافعه) میتواند موجب گسترش تنش شده و حتی به جنگ بینجامد.
تهاجم به جای دفاع یا مصالحه در برابر مردم بیدفاع داخل ممکن است موثر واقع شود، اما در برابر قدرتهای خارجی که در میان آنها نیز عناصری سرسخت وجود دارد ممکن است کارگر نیفتد. تهدیدهای علی خامنهای نسبت به رژیم اسرائیل (حمایت علنی از هر گروهی که علیه این کشور بجنگد) برساختن جبهههای متحد علیه کشور را تسهیل میکند.
این سیاست در دهه اخیر تهدیدها نسبت به جمهوری اسلامی را افزایش داده است. در دورهٔ خاتمی کسی از جمع مقامات کشورهای غربی یا کارشناسان دولتی از تغییر رژیم یا حملهٔ نظامی سخن نمیگفت، اما یک دهه بعد که خامنهای دیدگاههایش را به طور کامل پیش برده این گونه سخنان هر روز شنیده میشود.
کاربرد بیدریغ عملیات تروریستی
این عملیات در کشورهای پرآشوب مثل افغانستان یا عراق علیه نیروهای آمریکایی موفقتر بوده است، چون دولت این دو کشور چندان بر اوضاع تسلط ندارد. اما در هند و گرجستان و تایلند و بسیاری دیگر از کشورها علیه دیپلماتهای اسرائیلی جواب نمیدهد. علی خامنهای باید در این گونه عملیات تجدید نظر کند، چون هزینههایش بسیار بیشتر از فواید آنهاست. به خاطر سه عملیات ناموفق در سه کشور فوق حدود یک هفته حکومت جمهوری اسلامی در راس خبرهای دنیا به عنوان یک حکومت تروریستی قرار گرفت که افکار عمومی را علیه این رژیم بسیج میکند و در شرایط زمینهسازی برای حملهٔ نظامی علیه آن عمل خواهد کرد.
این کاربرد بیدریغ در داخل نیز در دههٔ هفتاد به تدریج داشت برای علی خامنهای مشکلزا میشد. اگر به سرعت دست به کار نشده و سر سعید امامی را زیر آب نمیکردند وی رازهای نگفتهٔ بسیاری در مورد دستورات خامنهای به قتل مخالفان و منتقدان تحت عنوان مقابله با تهاجم و شبیخون فرهنگی داشت.
فراتر نشاندن سپاه نسبت به روحانیت
خامنهای برای حفظ قدرت منابع کشور را عمدتا به سپاهیان و روحانیت واگذار کرده است. خمینی با منع سپاهیان از دخالت در سیاست وزن روحانیت را برتر از سپاهیان قرار میداد، اما خامنهای هم در سیاست و هم در اقتصاد به تدریج وزن بیشتر را به سپاهیان داده است.
نارضایی روحانیت از این موضوع خود را در سکوت اکثر روحانیون پس از اعتراضات سال ۸۸ نشان داد. همچنین سپاهیان و امنیتیهایی که همه از دل سپاه متولد شدهاند آن قدر قدرت یافتهاند که سکان بیت رهبر را نیز در اختیار دارند و خامنهای بدون موافقت ضمنی آنها نمیتواند تصمیمی اتخاذ کند. مشاورانی که خامنهای را به افزایش قدرت سپاه در ساختار سیاسی کشور تشویق کردهاند او را از ایستادن بر فراز دستهبندیها و اقشار محروم ساخته و قدرتش را به بند ناف نیروهای نظامی وابسته ساختهاند.
اختصاص منابع کشور به سپاهیان ممکن است برای خامنهای اندکی وفاداری و اطمینان به ورود ماشین سرکوب به منازعات داخلی را خریده باشد، اما فرماندهان سپاه را به عنوان فاسدترین قشر در میان مرم معرفی و روحانیت رانتخوار و امتیازجو را به آنان بدبین کرده است.
اتکا به روستاییان و مناطق حاشیه شهری
حمایت خامنهای از طرح هدفمند کردن یارانهها با این دیدگاه صورت گرفت که پایگاه از کف رفتهٔ حکومت در جامعهٔ شهری را به روستاها و مردمی که تازه از روستاها به حواشی شهرها مهاجرت کردهاند انتقال دهد. اما خامنهای متوجه نبوده و نیست که حمایت خریده شده توسط پولپاشی و صدقهدهی صرفا به میزان پولی که ماهانه دریافت میشود یا مقطع دیدار مسئولان و پرداختهای به نامهها و عریضهها وابسته است.
روستاییان ایرانی به دلیل تخصص پایینتر و دسترسی کمتر به نهادهای دولتی و جمعیت رو به کاهش (حدود سی درصد) نقشی تعیینکننده در فضای فرهنگی و اجتماعی جامعه ندارند. حکومت دینی تنها میتواند از فقر و بیکاری در میان آنها برای استخدام نیرو در نیروهای نظامی و لباس شخصی و حوزههای علمیه استفاده کند و نه بیشتر.
واردات فراوردههای کشاورزی در سالهای اخیر میلیونها روستایی را از کار بیکار کرده و زمینه را در میان آنها برای ورود به بخشهای نظامی و تبلیغاتی آمادهتر کرده است. روستاییان ایرانی که قرنها از دسترنج خویش روزی میخوردند اکنون باید چشم به دستان حکومت داشته باشند.
دستهای از آنها به علت فقر و بیکاری در فضای عموی و سیاسی تنها نقش پیچ و مهرههای ماشین سرکوب را بازی میکنند و نه ژنرالهای جنگ نرم، انتظاری که خامنهای از برخی از آنها دارد. به همین علت خامنهای از جنگ نرم دشمن شکایت میکند، در حالی که وی با در اختیار داشتن نیروی نظامی و شبهنظامی و انتظامی کافی هیچ گاه از عدم توانایی در سرکوب فیزیکی شکایت نکرده است.
خاصهخرجی در خارج
تجربهٔ بوسنی میتوانست درس آموزندهای برای خامنهای و فرماندهان نظامیاش باشد. در دوران جنگ در بوسنی، جمهوری اسلامی تلاش کرد با اعزام نیرو و صرف هزینهٔ بسیار جای پایی برای خود در اروپا باز کند، اما بلافاصله بعد از جنگ بوسنیاییها علی خامنهای و احمد جنتی (او به بوسنی سفر کرد) را فراموش کردند. اکنون حکومت همین تجربه را در سوریه تکرار میکند: نیروهای شبیهه با اتکا بر حمایت مالی و تدارکاتی جمهوری اسلامی کودکان و زنان را قتل عام میکنند تا جمهوری اسلامی بتواند همپیمانان خونریز خود را حفظ کند. فرماندهان سپاه نیز بدون هیچ گونه شرم و پردهپوشی از بیان حمایت نظامی رژیم اسد ابایی ندارند.
طرحهای انبوه خانهسازی در سوریه یا آمریکای لاتین با کمکهای مالی جمهوری اسلامی به برخی دولتهای ظاهرا چپ نیز در روز مبادا چندان به کار حکومت نخواهد آمد. تغییر یک رئیس جمهور (مثلا از سیلوا به روسف در برزیل) میتواند هر آن چه را علی خامنهای و دستیارش در قوهٔ مجریه (رئیس دولت) میخواسته در یک دوره بنا کند به باد دهد.
مشکل این خاصهخرجیها در خارج، فقر و بیکاری فزاینده در داخل است. اکثریت جامعه که از منابع نفتی کشور برخوردار نمیشوند از این خاصهخرجیها ناراضیاند، حتی اگر در مواردی مثل لبنان و فلسطین جرات ابراز آن را نداشته باشند. این خاصهخرجیها علی خامنهای و سپاهیان همراه را به صورت مزدورپرور به جامعهای فقیر و مستاصل معرفی میکند.
فراکسیونهای رقیب در مجلس نهم را بشناسید
با پایان گرفتن انتخابات هیئت رئیسه موقت، سیمای فراکسیونی و وزن
جناحهای حکومتی در مجلس نهم مشخص شد. در این دوره برخلاف دورههای قبل که
رئیس مجلس پیشاپیش در بحثهای داخلی یا در داخل فراکسیون اکثریت انتخاب
میشد یا فاصله کاندیداها آن قدر زیاد بود که انتخاب را بیمعنا میساخت،
رقابتی سنگین درگرفت، تا جایی که اعتراض برخی چهرههای حکومت و نزدیک به
رهبری بلند شد که «تنش بر سر انتخابات ریاست مجلس بیسابقه است».
البته در مقاطعی چون انتخاب رئیس در دومین سال مجلس پنجم امکان رقابت جدی بین علیاکبر ناطق نوری و عبدالله نوری وجود داشت که با دخالت مستقیم رهبری عبدالله نوری مجبور به کنارهگیری شد. اما این بار رقابت نفسگیر و جدی بین علی لاریجانی و غلامعلی حداد عادل برقرار بود.
پس از مشخص شدن نتایج انتخابات مجلس نهم بر اساس تعلق به لیستهای انتخاباتی، آرایش قوای مجلس از ۲۸۸ کرسی نمایندگی به شرح زیر بود:
جبهه متحد اصولگرایان ۱۱۶، منفردین ۹۹، جبهه پایداری ۳۴ نفر، شبه اصلاحطلبها ۲۰، جبهه ایستادگی ۱۲، عدالتطلبان ۴، جریان احمدینژاد ۲ و صدای ملت ۱
بدین ترتیب با توجه به موضعگیری و سلیقه سیاسی این جمع پیشبینی میشد که جبهه متحد، جبهه ایستادگی، شبه اصلاحطلبان و صدای ملت از علی لاریجانی حمایت کرده و جبهه پایداری، عدالتطلبان و جریان احمدینژاد از ریاست حداد عادل حمایت کنند. تمایل اکثریت منفردین نیز به طور طبیعی به سمت لاریجانی پیشبینی میشد. بنابراین ریاست علی لاریجانی بر مجلس نتیجه منطقی و طبیعی انتخابات بود.
اما طبق روال سابق اشارات مرکز اصلی قدرت (بیت رهبری) از بیرون مجلس میتوانست وضعیت را تغییر دهد. سپاه به نفع حداد عادل موضعگیری کرد. اما رهبری علیرغم این که فرزندان وی در مرحله دوم انتخابات مجلس نهم به نفع جبهه پایداری سمتگیری کردند، در انتخابات هیئت رئیسه دخالت نکرد. با آن که مواضع حداد عادل به وی نزدیکتر است و وی بارها ناخرسندی خود از نحوه مدیریت مجلس لاریجانی را نشان داده بود، حمایت مستقیم از حداد به ضرر علی لاریجانی برای رهبر مقرون به صرفه نبود.
اما اتفاقاتی باعث شد تا ترکیب سیاسی منتخبین عوض شد و سیمای فراکسیونی جدیدی در مجلس شکل بگیرد. حساسیت بالا و بیسابقه پیرامون ریاست مجلس نهم که خود بخشی از وجود شکاف و رویارویی جدی در بلوک اصولگرایان است، باعث شد تا یارگیریها در مجلس هشتم حتی قبل از مرحله دوم انتخابات مجلس نهم شروع شود. ابتدا جمعی از طرفداران حداد عادل در اردوی مناطق جنگی نمایندگان مجلس در روزهای پایانی سال ۱۳۹۰ جلسه تشکیل دادند. حامیان ریاست لاریجانی در مدرسه عالی مطهری نیز در واکنش اقدام مشابهی انجام دادند.
رایزنیها پیرامون انتخاب رئیس مجلس نهم پس از پایان مرحله دوم انتخابات شکل جدیتری به خود گرفت. جبهه پایداری که از آغاز ورود به انتخابات موضعگیری سلبی نسبت به علی لاریجانی داشت و وی را از «ساکتین فتنه» و «متزلزل در ولایتمداری» میدانست از ابتدا روی خوش به ریاست حداد عادل نشان داد. آقاتهرانی، لنکرانی، صادق محصولی، حمید رسایی به صراحت حداد عادل را فردی «پویاتر» و «زندهتر» برای اداره جلسات مجلس معرفی کردند.
در مقابل کاظم جلالی رهبری جریان مدافع ریاست مجلسی علی لاریجانی ر بر عهده گرفت و وی را فردی شجاع و لایق برای دفاع از اقتدار و کیان مجلس توصیف نمود.
این رویارویی به جلسات و مانور قدرتهای دیگر انجامید. بخش نظامی - امنیتی جبهه متحد اصولگرایان که متشکل از جبهه ایستادگی و جبهه پایداری است علیرغم این که از علی لاریجانی در انتخابات حمایت کرده بود، راهش را جدا کرد. چهرههای شاخص این جریان نظیر علیرضا زاکانی، الیاس نادران، احمد توکلی و اسماعیل کوثری آشکارا تمایل خود نسبت به ریاست حداد عادل را نشان دادند. این دو گروه علیرغم تضاد مواضع با جبهه پایداری و صفآرایی جدی در مقابل همدیگر در انتخابات به وحدت تاکتیکی در مقابل ریاست لاریجانی روی آوردند.
بدین ترتیب حامیان حداد عادل از هواداران احمدینژاد، جبهه پایداری، جمعیت رهپویان، جمعیت ایثارگران تشکیل شدند. در واقع همه نیروهای سپاهی که در عرصه سیاست فعال هستند برای ریاست مجلسی حداد عادل متحد گشتند.
حامیان وی در جلسات مختلفی که برگزار کردند توانستند حداکثر ۹۰ نماینده را جمع کنند. آراء حداد در روز رایگیری برای هیئت رئیسه مجلس نهم نشان داد که ادعای این جریان در روز افتتاحیه مجلس مبنی بر رای ۱۳۷ نماینده به ریاست حداد عادل نادرست بوده است.
از آنجا که تعداد اعضای جبهه پایداری و طرفداران دولت روی هم ۳۹ نفر بیشتر نبوده است، لذا میتوان نتیجهگیری کرد که تعداد نمایندگان متعلق که جمعیت ایثارگران و رهپویان به همراه جذب از عناصر منفرد حداکثر ۵۰ نفر بوده است.
این جریان تصمیم گرفت تا عنوان فراکسیون اصولگرایان را برای خود حفظ کند که گویی تداوم فراکسیون اصولگرایان در مجلس هفتم و هشتم است. آنها با تعیین خطوط قرمزی پذیرای تمام طرفداران علی لاریجانی نشدند و در برخوردی انحصارگرایانه وانمود کردند که عنوان اصولگرایی فقط شامل آنها میشود.
سه نماینده روحانی احمد سالک، مرتضی آقاتهرانی و محمدرضا آشتیانی که گرایش سیاسی خاص به نفع جبهه پایداری و بخش افراطی جبهه متحد دارند با صدور فراخوانی از نمایندگان مجلس برای تشکیل فراکسیون اصولگرایان دعوت کردند. اما گرایش خاص سیاسی آنها باعث ناکامی طرح نمایش حمایت روحانیون از ریاست حداد عادل شد.
اما طرفداران علی لاریجانی در شکل مستقلی خود را سازمان دادند و عنوان فراکسیون رهروان ولایت را برای خود برگزیدند. آنها این فراکسیون را به عنوان بخشی از فراکسیون اصولگرایان معرفی کردند. اما خواستههای آنها مورد قبول فراکسیون رقیب قرار نگرفت و لذا این دو فراکسیون از ائتلاف تحت عنوان فراکسیون واحد اصولگرایان فاصله گرفتند و به صفبندی متمایز و مستقل روی آوردند.
حامیان ریاست علی لاریجانی از بخشهای عملگرا و سنتی جبهه متحد اصولگرایان هستند. شبه اصلاحطلبها و بخشهایی از منفردین نیز به این جمع پیوستند. اگرچه جامعه روحانیت مبارز و جامعه مدرسین حوزه علمیه قم در ماجرای ریاست مجلس نهم اعلام بیطرفی کردند، گرایش اعضای این جمع به ریاست علی لاریجانی بیشتر است. حضور سید محمد ابوترابی در فراکسیون اصولگرایان (حامیان ریاست مجلسی حداد عادل) با توجه به پیوند نزدیک وی با بیت رهبری بیشتر تصمیمی فردی به نظر میرسد.
تشکیل این فراکسیون ضمن این که تضمینکننده حفظ لاریجانی بر مسند ریاست مجلس بود، در عین حال با نمایش ارادت به رهبری کوشید تا هم تبلیغات طیف افراطی اصولگرایان مبنی بر وجود زاویه بین این گروه و مواضع رهبری را خنثی سازد و هم اعتماد رهبری را جلب کند.
حامیان علی لاریجانی ارقام ضد و نقیضی را برای شمار فراکسیون رهپویان معرفی کردند. اعداد از ۲۰۰ تا ۱۶۵ نفر در نوسان بود. اما طبق رایگیری برای ریاست لاریجانی در فراکسیون رهپویان که روز ۶ خرداد انجام شد، از ۱۵۳ نفر حاضر ۱۵۰ نفر به وی رای دادند. این تعداد نشان میدهد که لاریجانی توانسته است علاوه بر اعضای صدای ملت و جبهه ایستادگی اکثریت رای نمایندگان وابسته به جبهه متحد را از آن خود نموده و همچنین به طور نسبی بیشتر از میان منفردین یارگیری کند.
اصلاحطلبان در این دوره مجلس نیروهای شاخص بسیار کم دارند. افرادی که تحت حمایت حزب مردمسالاری انتخاب شدند از گرایش اصلاحطلبی خنثی و کمرنگی برخوردار هستند. اما فراکسیون اصلاحطلبان در مجلس هشتم به همراه راهیافتگان منتسب به این جمع در مجلس نهم (در حدود ۲۰ نفر) آن گونه که شیخ قدرت علیخانی روایت کرده است تصمیم گرفتند که حضور فراکسیونی در مجلس نهم نداشته باشند.
برخی از نمایندگان اصلاحطلب چون مسعود پزشکیان تصمیم گرفتهاند تا فراکسیونی جدید را با مشارکت علی مطهری و جمعی از منفردین سازمان بدهند.
محمود احمدینژاد در روز افتتاحیه مجلس معاون پارلمانی خود را تغییر داد و لطفالله فروزنده از اعضای جبهه ایستادگی را به این جایگاه منصوب کرد تا به نوعی سمتگیری به نفع ریاست مجلسی حداد عادل نشان دهد.
پیش از تشکیل مجلس هشتم شورای نگهبان اعتبار انتخابات در ۸ حوزه را اعلام نکرده بود. بدین ترتیب با توجه به ابطال نتایج دو حوزه انتخاباتی از قبل تعداد نمایندگانی که میتوانستند در رایگیری برای هیئت رئیسه موقت مجلس حضور پیدا کنند ۲۸۰ نفر بودند. اما در جلسه رایگیری برای رئیس ۲۷۵ نفر و برای نواب رئیس ۲۷۸ نفر شرکت کردند.
علی لاریجانی توانست ۱۷۳ رای و حداد عادل ۱۰۰ رای کسب کنند. تفاوت این آرا با رایهای آنها در جلسات فراکسیونیشان نشان میدهد به ترتیب حداقل ۲۰ و ۱۷ نفر از منفردین و شبه اصلاحطلبها به علی لاریجانی و حداد عادل رای دادهاند.
انضباط تشکیلاتی فراکسیون رهروان ولایت بالا بود و منتخبین این فراکسیون توانستند ۹ نفر از ۱۲ عضو هیئت رئیسه را از آن خود کنند. به نظر میرسد بخشی از اعضای این فراکسیون ترجیح دادند تا به جای مصباحی مقدم سید محمد ابوترابی که در جلسه فراکسیون رای نیاورده بود را برای نائب رئیسی دوم برگزینند. وی منتخب فراکسیون هوادار ریاست حداد عادل برای نائب رئیسی اول بود.
حال با توجه به تحلیل آرا در انتخابات هیئت رئیسه موقت که به احتمال زیاد در هیئت رئیسه دائم نیز تکرار خواهد شد، میتوان سیمای فراکسیونی مجلس نهم را مشخص نمود. اولین اتفاق مهم که از قبل پیشبینی میشد فروپاشی اصولگرایان بود. دیگر جریان واحدی به نام اصولگرایان وجود خارجی ندارد و به چند گروه تجزیه شده است. نتایج انتخابات هیئت رئیسه این واقعیت را ثابت کرد و تلاشهای حاکمیت برای ایجاد وحدت مصنوعی و منتسب کردن انشقاق اصولگرایان به توطئه خارجی شکست خورد. برخلاف تصور نظام سیاسی، حذف و اخراج اصلاحطلبان منجر به تشکیل حاکمیت یکپارچه نشد و اینک واگرایی در داخل حاکمیت در مسیری محدودتر به منصه ظهور رسیده است.
اصرار جبهه پایداری و جمعیت رهپویان و ایثارگران برای مصادره کردن عنوان فراکسیون اصولگرایان نیز پاسخگو نیست.
بزرگترین فراکسیون مجلس نهم فراکسیون رهروان ولایت است که تعداد اعضای آن ۱۵۰ تا ۱۶۰ نفر است. این فراکسیون مورد پشتیبانی بخشهای سنتی، بازاری، پراگماتیست و روحانی جبهه متحد اصولگرایان است. همچنین گروه محسن رضایی، جبهه ایستادگی، نیز به آن تعلق دارد. حداقل ۵۰ نفر از منفردین نیز به این فراکسیون پیوستهاند.
احتمال تداوم همکاری بین جمعیت ایثارگران و رهپویان با جیهه متحد محتمل به نظر نمیرسد و ممکن است با توجه به درگیری در ایام انتخابات به سمت تشکیل فراکسیونهای جداگانه بروند. حضور در فراکسیونی به نام اصولگرایان ممکن است این مزیت را داشته تا دو گروه بدون این که به حل اختلافات بپردازند ائتلافی تاکتیکی را بروز دادند. این جریان بخش نظامی و امنیتی و طیف جدید کارگزاران حکومتی را نمایندگی میکند.
جمعیت رهپویان و ایثارگران در مجموع در این مجلس بین ۳۰ تا ۳۵ نفر عضو دارد. جبهه پایداری نیز در حد ۳۴ نفر. رای نازل مهدی کوچکزاده در انتخابات رئیسه (۲۰ رای) نشاندهنده وزن پایین این گروه در مجلس نهم است. از زاویهای میتوان رئیس شدن علی لاریجانی در مجلس را به منزله شکست این جبهه نامید. زیرا نطفه شکلگیری جبهه پایداری اعتراض به نحوه مدیریت علی لاریجانی و تعامل وی با منتقدین، هاشمی رفسنجانی و فراکسیون اقلیت بود.
میتوان پیشبینی کرد که حامیان دولت (۵ نفر) و بخشی از منفردین حداکثر ۱۰ نفر به فراکسیونهای فوق بپیوندند.
بدین ترتیب ۴۵ نماینده دیگر میمانند که میتوانند هدف سازماندهی برای تشکیل فراکسیون جدیدی تحت عنوان مستقلها قرار گیرند. بخشی از اصلاحطلبها و علی مطهری در اندیشه شکل دادن به این فراکسیون هستند.
به احتمال زیاد رقابت و ائتلاف بین چهار فراکسیون رهروان ولایت، جبهه پایداری، مستقلها و جمعیت ایثارگران و رهپویان سرنوشت تصمیمات مجلس نهم را تعیین خواهد کرد.
البته در مقاطعی چون انتخاب رئیس در دومین سال مجلس پنجم امکان رقابت جدی بین علیاکبر ناطق نوری و عبدالله نوری وجود داشت که با دخالت مستقیم رهبری عبدالله نوری مجبور به کنارهگیری شد. اما این بار رقابت نفسگیر و جدی بین علی لاریجانی و غلامعلی حداد عادل برقرار بود.
پس از مشخص شدن نتایج انتخابات مجلس نهم بر اساس تعلق به لیستهای انتخاباتی، آرایش قوای مجلس از ۲۸۸ کرسی نمایندگی به شرح زیر بود:
جبهه متحد اصولگرایان ۱۱۶، منفردین ۹۹، جبهه پایداری ۳۴ نفر، شبه اصلاحطلبها ۲۰، جبهه ایستادگی ۱۲، عدالتطلبان ۴، جریان احمدینژاد ۲ و صدای ملت ۱
بدین ترتیب با توجه به موضعگیری و سلیقه سیاسی این جمع پیشبینی میشد که جبهه متحد، جبهه ایستادگی، شبه اصلاحطلبان و صدای ملت از علی لاریجانی حمایت کرده و جبهه پایداری، عدالتطلبان و جریان احمدینژاد از ریاست حداد عادل حمایت کنند. تمایل اکثریت منفردین نیز به طور طبیعی به سمت لاریجانی پیشبینی میشد. بنابراین ریاست علی لاریجانی بر مجلس نتیجه منطقی و طبیعی انتخابات بود.
اما طبق روال سابق اشارات مرکز اصلی قدرت (بیت رهبری) از بیرون مجلس میتوانست وضعیت را تغییر دهد. سپاه به نفع حداد عادل موضعگیری کرد. اما رهبری علیرغم این که فرزندان وی در مرحله دوم انتخابات مجلس نهم به نفع جبهه پایداری سمتگیری کردند، در انتخابات هیئت رئیسه دخالت نکرد. با آن که مواضع حداد عادل به وی نزدیکتر است و وی بارها ناخرسندی خود از نحوه مدیریت مجلس لاریجانی را نشان داده بود، حمایت مستقیم از حداد به ضرر علی لاریجانی برای رهبر مقرون به صرفه نبود.
اما اتفاقاتی باعث شد تا ترکیب سیاسی منتخبین عوض شد و سیمای فراکسیونی جدیدی در مجلس شکل بگیرد. حساسیت بالا و بیسابقه پیرامون ریاست مجلس نهم که خود بخشی از وجود شکاف و رویارویی جدی در بلوک اصولگرایان است، باعث شد تا یارگیریها در مجلس هشتم حتی قبل از مرحله دوم انتخابات مجلس نهم شروع شود. ابتدا جمعی از طرفداران حداد عادل در اردوی مناطق جنگی نمایندگان مجلس در روزهای پایانی سال ۱۳۹۰ جلسه تشکیل دادند. حامیان ریاست لاریجانی در مدرسه عالی مطهری نیز در واکنش اقدام مشابهی انجام دادند.
رایزنیها پیرامون انتخاب رئیس مجلس نهم پس از پایان مرحله دوم انتخابات شکل جدیتری به خود گرفت. جبهه پایداری که از آغاز ورود به انتخابات موضعگیری سلبی نسبت به علی لاریجانی داشت و وی را از «ساکتین فتنه» و «متزلزل در ولایتمداری» میدانست از ابتدا روی خوش به ریاست حداد عادل نشان داد. آقاتهرانی، لنکرانی، صادق محصولی، حمید رسایی به صراحت حداد عادل را فردی «پویاتر» و «زندهتر» برای اداره جلسات مجلس معرفی کردند.
در مقابل کاظم جلالی رهبری جریان مدافع ریاست مجلسی علی لاریجانی ر بر عهده گرفت و وی را فردی شجاع و لایق برای دفاع از اقتدار و کیان مجلس توصیف نمود.
این رویارویی به جلسات و مانور قدرتهای دیگر انجامید. بخش نظامی - امنیتی جبهه متحد اصولگرایان که متشکل از جبهه ایستادگی و جبهه پایداری است علیرغم این که از علی لاریجانی در انتخابات حمایت کرده بود، راهش را جدا کرد. چهرههای شاخص این جریان نظیر علیرضا زاکانی، الیاس نادران، احمد توکلی و اسماعیل کوثری آشکارا تمایل خود نسبت به ریاست حداد عادل را نشان دادند. این دو گروه علیرغم تضاد مواضع با جبهه پایداری و صفآرایی جدی در مقابل همدیگر در انتخابات به وحدت تاکتیکی در مقابل ریاست لاریجانی روی آوردند.
بدین ترتیب حامیان حداد عادل از هواداران احمدینژاد، جبهه پایداری، جمعیت رهپویان، جمعیت ایثارگران تشکیل شدند. در واقع همه نیروهای سپاهی که در عرصه سیاست فعال هستند برای ریاست مجلسی حداد عادل متحد گشتند.
حامیان وی در جلسات مختلفی که برگزار کردند توانستند حداکثر ۹۰ نماینده را جمع کنند. آراء حداد در روز رایگیری برای هیئت رئیسه مجلس نهم نشان داد که ادعای این جریان در روز افتتاحیه مجلس مبنی بر رای ۱۳۷ نماینده به ریاست حداد عادل نادرست بوده است.
از آنجا که تعداد اعضای جبهه پایداری و طرفداران دولت روی هم ۳۹ نفر بیشتر نبوده است، لذا میتوان نتیجهگیری کرد که تعداد نمایندگان متعلق که جمعیت ایثارگران و رهپویان به همراه جذب از عناصر منفرد حداکثر ۵۰ نفر بوده است.
این جریان تصمیم گرفت تا عنوان فراکسیون اصولگرایان را برای خود حفظ کند که گویی تداوم فراکسیون اصولگرایان در مجلس هفتم و هشتم است. آنها با تعیین خطوط قرمزی پذیرای تمام طرفداران علی لاریجانی نشدند و در برخوردی انحصارگرایانه وانمود کردند که عنوان اصولگرایی فقط شامل آنها میشود.
سه نماینده روحانی احمد سالک، مرتضی آقاتهرانی و محمدرضا آشتیانی که گرایش سیاسی خاص به نفع جبهه پایداری و بخش افراطی جبهه متحد دارند با صدور فراخوانی از نمایندگان مجلس برای تشکیل فراکسیون اصولگرایان دعوت کردند. اما گرایش خاص سیاسی آنها باعث ناکامی طرح نمایش حمایت روحانیون از ریاست حداد عادل شد.
اما طرفداران علی لاریجانی در شکل مستقلی خود را سازمان دادند و عنوان فراکسیون رهروان ولایت را برای خود برگزیدند. آنها این فراکسیون را به عنوان بخشی از فراکسیون اصولگرایان معرفی کردند. اما خواستههای آنها مورد قبول فراکسیون رقیب قرار نگرفت و لذا این دو فراکسیون از ائتلاف تحت عنوان فراکسیون واحد اصولگرایان فاصله گرفتند و به صفبندی متمایز و مستقل روی آوردند.
حامیان ریاست علی لاریجانی از بخشهای عملگرا و سنتی جبهه متحد اصولگرایان هستند. شبه اصلاحطلبها و بخشهایی از منفردین نیز به این جمع پیوستند. اگرچه جامعه روحانیت مبارز و جامعه مدرسین حوزه علمیه قم در ماجرای ریاست مجلس نهم اعلام بیطرفی کردند، گرایش اعضای این جمع به ریاست علی لاریجانی بیشتر است. حضور سید محمد ابوترابی در فراکسیون اصولگرایان (حامیان ریاست مجلسی حداد عادل) با توجه به پیوند نزدیک وی با بیت رهبری بیشتر تصمیمی فردی به نظر میرسد.
تشکیل این فراکسیون ضمن این که تضمینکننده حفظ لاریجانی بر مسند ریاست مجلس بود، در عین حال با نمایش ارادت به رهبری کوشید تا هم تبلیغات طیف افراطی اصولگرایان مبنی بر وجود زاویه بین این گروه و مواضع رهبری را خنثی سازد و هم اعتماد رهبری را جلب کند.
حامیان علی لاریجانی ارقام ضد و نقیضی را برای شمار فراکسیون رهپویان معرفی کردند. اعداد از ۲۰۰ تا ۱۶۵ نفر در نوسان بود. اما طبق رایگیری برای ریاست لاریجانی در فراکسیون رهپویان که روز ۶ خرداد انجام شد، از ۱۵۳ نفر حاضر ۱۵۰ نفر به وی رای دادند. این تعداد نشان میدهد که لاریجانی توانسته است علاوه بر اعضای صدای ملت و جبهه ایستادگی اکثریت رای نمایندگان وابسته به جبهه متحد را از آن خود نموده و همچنین به طور نسبی بیشتر از میان منفردین یارگیری کند.
اصلاحطلبان در این دوره مجلس نیروهای شاخص بسیار کم دارند. افرادی که تحت حمایت حزب مردمسالاری انتخاب شدند از گرایش اصلاحطلبی خنثی و کمرنگی برخوردار هستند. اما فراکسیون اصلاحطلبان در مجلس هشتم به همراه راهیافتگان منتسب به این جمع در مجلس نهم (در حدود ۲۰ نفر) آن گونه که شیخ قدرت علیخانی روایت کرده است تصمیم گرفتند که حضور فراکسیونی در مجلس نهم نداشته باشند.
برخی از نمایندگان اصلاحطلب چون مسعود پزشکیان تصمیم گرفتهاند تا فراکسیونی جدید را با مشارکت علی مطهری و جمعی از منفردین سازمان بدهند.
محمود احمدینژاد در روز افتتاحیه مجلس معاون پارلمانی خود را تغییر داد و لطفالله فروزنده از اعضای جبهه ایستادگی را به این جایگاه منصوب کرد تا به نوعی سمتگیری به نفع ریاست مجلسی حداد عادل نشان دهد.
پیش از تشکیل مجلس هشتم شورای نگهبان اعتبار انتخابات در ۸ حوزه را اعلام نکرده بود. بدین ترتیب با توجه به ابطال نتایج دو حوزه انتخاباتی از قبل تعداد نمایندگانی که میتوانستند در رایگیری برای هیئت رئیسه موقت مجلس حضور پیدا کنند ۲۸۰ نفر بودند. اما در جلسه رایگیری برای رئیس ۲۷۵ نفر و برای نواب رئیس ۲۷۸ نفر شرکت کردند.
علی لاریجانی توانست ۱۷۳ رای و حداد عادل ۱۰۰ رای کسب کنند. تفاوت این آرا با رایهای آنها در جلسات فراکسیونیشان نشان میدهد به ترتیب حداقل ۲۰ و ۱۷ نفر از منفردین و شبه اصلاحطلبها به علی لاریجانی و حداد عادل رای دادهاند.
انضباط تشکیلاتی فراکسیون رهروان ولایت بالا بود و منتخبین این فراکسیون توانستند ۹ نفر از ۱۲ عضو هیئت رئیسه را از آن خود کنند. به نظر میرسد بخشی از اعضای این فراکسیون ترجیح دادند تا به جای مصباحی مقدم سید محمد ابوترابی که در جلسه فراکسیون رای نیاورده بود را برای نائب رئیسی دوم برگزینند. وی منتخب فراکسیون هوادار ریاست حداد عادل برای نائب رئیسی اول بود.
حال با توجه به تحلیل آرا در انتخابات هیئت رئیسه موقت که به احتمال زیاد در هیئت رئیسه دائم نیز تکرار خواهد شد، میتوان سیمای فراکسیونی مجلس نهم را مشخص نمود. اولین اتفاق مهم که از قبل پیشبینی میشد فروپاشی اصولگرایان بود. دیگر جریان واحدی به نام اصولگرایان وجود خارجی ندارد و به چند گروه تجزیه شده است. نتایج انتخابات هیئت رئیسه این واقعیت را ثابت کرد و تلاشهای حاکمیت برای ایجاد وحدت مصنوعی و منتسب کردن انشقاق اصولگرایان به توطئه خارجی شکست خورد. برخلاف تصور نظام سیاسی، حذف و اخراج اصلاحطلبان منجر به تشکیل حاکمیت یکپارچه نشد و اینک واگرایی در داخل حاکمیت در مسیری محدودتر به منصه ظهور رسیده است.
اصرار جبهه پایداری و جمعیت رهپویان و ایثارگران برای مصادره کردن عنوان فراکسیون اصولگرایان نیز پاسخگو نیست.
بزرگترین فراکسیون مجلس نهم فراکسیون رهروان ولایت است که تعداد اعضای آن ۱۵۰ تا ۱۶۰ نفر است. این فراکسیون مورد پشتیبانی بخشهای سنتی، بازاری، پراگماتیست و روحانی جبهه متحد اصولگرایان است. همچنین گروه محسن رضایی، جبهه ایستادگی، نیز به آن تعلق دارد. حداقل ۵۰ نفر از منفردین نیز به این فراکسیون پیوستهاند.
احتمال تداوم همکاری بین جمعیت ایثارگران و رهپویان با جیهه متحد محتمل به نظر نمیرسد و ممکن است با توجه به درگیری در ایام انتخابات به سمت تشکیل فراکسیونهای جداگانه بروند. حضور در فراکسیونی به نام اصولگرایان ممکن است این مزیت را داشته تا دو گروه بدون این که به حل اختلافات بپردازند ائتلافی تاکتیکی را بروز دادند. این جریان بخش نظامی و امنیتی و طیف جدید کارگزاران حکومتی را نمایندگی میکند.
جمعیت رهپویان و ایثارگران در مجموع در این مجلس بین ۳۰ تا ۳۵ نفر عضو دارد. جبهه پایداری نیز در حد ۳۴ نفر. رای نازل مهدی کوچکزاده در انتخابات رئیسه (۲۰ رای) نشاندهنده وزن پایین این گروه در مجلس نهم است. از زاویهای میتوان رئیس شدن علی لاریجانی در مجلس را به منزله شکست این جبهه نامید. زیرا نطفه شکلگیری جبهه پایداری اعتراض به نحوه مدیریت علی لاریجانی و تعامل وی با منتقدین، هاشمی رفسنجانی و فراکسیون اقلیت بود.
میتوان پیشبینی کرد که حامیان دولت (۵ نفر) و بخشی از منفردین حداکثر ۱۰ نفر به فراکسیونهای فوق بپیوندند.
بدین ترتیب ۴۵ نماینده دیگر میمانند که میتوانند هدف سازماندهی برای تشکیل فراکسیون جدیدی تحت عنوان مستقلها قرار گیرند. بخشی از اصلاحطلبها و علی مطهری در اندیشه شکل دادن به این فراکسیون هستند.
به احتمال زیاد رقابت و ائتلاف بین چهار فراکسیون رهروان ولایت، جبهه پایداری، مستقلها و جمعیت ایثارگران و رهپویان سرنوشت تصمیمات مجلس نهم را تعیین خواهد کرد.
شیء نورانی در آسمان؛ ایران و روسیه هر دو مدعی آزمایش نظامی
به دنبال مشاهده شیء نورانی در آسمان چند کشور از جمله ایران در
پنجشنبه شب، از یک سو ایران این واقعه را به رزمایش «موفقیتآمیز» ستاد
پدافند غیرعامل نسبت داده است و از دیگر سو روسیه میگوید شیء نورانی دیده
شده در آسمان، نتیجه آزمایش «موفقیتآمیز» موشکی بوده است.
به گزارش خبرگزاریهای ایران و جهان، پنجشنبه شب، ۱۸ خردادماه، ساکنان چندین کشور از جمله، ایران، آذربایجان، روسیه و اسرائیل از مشاهده جسمی نورانی بر فراز آسمان خبر دادند و تصاویری نیز از این شیء نورانی در فضای مجازی منتشر شده است.
مشهد، ایران:
به دنبال انتشار این خبر، سازمان پدافند غیرعامل روز جمعه، ۱۹ خردادماه اعلام کرد که پنجشنبه شب، به منظور ارزیابی آمادگی واحدهای پدافندی کشور، رزمایشی با نام «طلوع فجر»، «با موفقیت کامل» به اجرا درآمده است.
به گزارش وبسایت «خبرآنلاین» این سازمان افزوده است که مشاهده اشیای نورانی در آسمان مربوط به این موضوع بوده است.
باکو، جمهوری آذربایجان:
این در حالی است که از دیگر سو، به گزارش خبرگزاری رسمی آلمان، روسیه نیز اعلام کرده است که مشاهده این جسم نورانی، به دلیل آزمایش موشکی در آستراخان روسیه بوده است.
خبرگزاری مهر در این خصوص گزارش کرده است: «وادیم کوال، رئیس بخش حفاظت اطلاعات نیروهای استراتژیک موشکی در وزارت دفاع روسیه اعلام کرد که شی نورانی دیده شده در آسمانهای برخی کشورهای خاورمیانه و روسیه، نتیجه آزمایش موفقتآمیز موشک بالستیک بین قارهای «توپول» بوده است.»
ولگاگراد، روسیه:
با اینحال مدیر موسسه نجوم اسرائیل گفته است: «به احتمال زیاد (موشک
بالستیک) از کنترل خارج شده است و بقایا و سوخت موشک، آن چیزی باشد که مردم
مشاهده کردهاند. احتمالا این موشک به ارتفاع ۲۰۰ تا ۳۰۰ کیلومتری رسیده
است و به همین دلیل از مناطق مختلفی قابل مشاهده بوده است.»
اسدالله قمری نژاد، دبیر اجرایی کمیته آماتوری انجمن نجوم ایران نیز به خبرگزاری مهر گفته است که وجود این شی نورانی در آسمان احتمالا ناشی از سوخت مخزن موشکها است و توضیح داده است: «زمانی که سوخت مخزن موشکی در فضا نشت میکند و وارد جو زمین میشود، میسوزد و به صورت شی نورانی مخروطی شکل دیده میشود.»
به گزارش خبرگزاریهای ایران و جهان، پنجشنبه شب، ۱۸ خردادماه، ساکنان چندین کشور از جمله، ایران، آذربایجان، روسیه و اسرائیل از مشاهده جسمی نورانی بر فراز آسمان خبر دادند و تصاویری نیز از این شیء نورانی در فضای مجازی منتشر شده است.
مشهد، ایران:
به دنبال انتشار این خبر، سازمان پدافند غیرعامل روز جمعه، ۱۹ خردادماه اعلام کرد که پنجشنبه شب، به منظور ارزیابی آمادگی واحدهای پدافندی کشور، رزمایشی با نام «طلوع فجر»، «با موفقیت کامل» به اجرا درآمده است.
به گزارش وبسایت «خبرآنلاین» این سازمان افزوده است که مشاهده اشیای نورانی در آسمان مربوط به این موضوع بوده است.
باکو، جمهوری آذربایجان:
این در حالی است که از دیگر سو، به گزارش خبرگزاری رسمی آلمان، روسیه نیز اعلام کرده است که مشاهده این جسم نورانی، به دلیل آزمایش موشکی در آستراخان روسیه بوده است.
خبرگزاری مهر در این خصوص گزارش کرده است: «وادیم کوال، رئیس بخش حفاظت اطلاعات نیروهای استراتژیک موشکی در وزارت دفاع روسیه اعلام کرد که شی نورانی دیده شده در آسمانهای برخی کشورهای خاورمیانه و روسیه، نتیجه آزمایش موفقتآمیز موشک بالستیک بین قارهای «توپول» بوده است.»
ولگاگراد، روسیه:
اسدالله قمری نژاد، دبیر اجرایی کمیته آماتوری انجمن نجوم ایران نیز به خبرگزاری مهر گفته است که وجود این شی نورانی در آسمان احتمالا ناشی از سوخت مخزن موشکها است و توضیح داده است: «زمانی که سوخت مخزن موشکی در فضا نشت میکند و وارد جو زمین میشود، میسوزد و به صورت شی نورانی مخروطی شکل دیده میشود.»
احمدینژاد، حامل پیام پوتین برای رهبران ایران
دیدار روز پنجشنبه ولادیمیر پوتین با محمود احمدینژاد، در حاشیه
کنفرانس امنیتی شانگهای در چین فرصتی مشابه با اجلاس امنیت اتمی سئول در
روز ۹ فروردین، و دیدار باراک اوباما با رجب طیب اردوغان، نخست وزیر ترکیه،
و گفتوگوی آن دو پیرامون برنامه اتمی ایران را فراهم آورد.
در پایان کنفرانس امنیتی سئول، نخست وزیر ترکیه که کشورش میزبان مذاکرات روز ۲۶ فروردین (۱۴ آوریل) ایران و گروه ۱+۵ بود، پیام شفاهی رئیس جمهور آمریکا مبنی بر حساسیت مذاکرات اتمی استانبول، و انتظار جامعه جهانی برای رسیدن به توافق با ایران را به تهران برد.
مذاکرات استانبول، با وجود فاصله قابل ملاحظه مابین انتظارات و امکانات متقابل برای دست یافتن به تفاهمی عینی، تنها به دلیل موافقت با ادامه مذاکرات و تعیین تاریخ و اعلام محل برگزاری دور بعد گفتوگوها موفق اعلام شد.
مسکو روز ۱۸ ژوئن میزبان مذاکرات ایران و نمایندگان و گروه ۱+۵ است. رئیس جمهور روسیه، در تکرار نقش رئیس جمهور آمریکا هنگام ملاقات با اردوغان در سئول، با استفاده از فرصت دیدار با رئیس دولت ایران، حساسیت دور بعدی گفتوگوهای اتمی و عواقب شکست احتمالی مذاکرات مسکو را مورد تاکید قرار داده، و پیام خود را برای انتقال آن به تهران با رئیس دولت ایران در میان گذاشت.
حساسیت مذاکرات مسکو
در صورت شکست مذاکرات مسکو، وضعیت غرب و متحدان آن در منطقه، در برخورد با جمهوری اسلامی تهاجمی خواهد شد. اگرچه این تغییر رفتار لزوما به معنی استفاده مستقیم از نیروی نظامی علیه ایران نیست، در عین حال اقدامات تنبیهی شدیدتر را توجیه خواهد کرد.
در وضعیت کنونی تمامی نشانههای موجود، منجمله اظهارات تند و کمسابقه روز چهارشنبه علیاکبر سلطانیه، نماینده جمهوری اسلامی در آژانس، طی جلسه شورای حکام و متهم ساختن آژانس به «جاسوسی و تبدیل شدن به ابزار سیاسی قدرتهای بزرگ» حاکی از انتظار بینتیجه ماندن، و یا به تعبیری شکست مذاکرات مسکو است.
به دلایل متعدد، علاقه روسیه نسبت به موفقیت مذاکرات مسکو، با علائق مشابه آمریکا در قبال مذاکرات استانبول قابل مقایسه و حتی بیشتر است.
به این دلیل موضوع اصلی گفتوگوهای پوتین و احمدینژاد که بیتردید جزئیات آن از سوی محمود احمدینژاد در بازگشت وی به تهران با سایر رهبران جمهوری اسلامی در میان گذاشته خواهد شد، مربوط به مذاکرات مسکو، و هشدار وی نسبت به عواقب شکست احتمالی آن بوده است.
توجیه دیدار دوجانبه
جز مذاکرات حساس و سرنوشتساز ۱۸ و ۱۹ ژوئن مسکو، موضوع دیگری در مناسبات متعارف و نه چندان گرم ایران و روسیه به چشم نمیخورد که دیدار دوجانبه و از پیش برنامهریزی شده پوتین با احمدینژاد را توجیه کند.
اظهارات تکراری احمدینژاد در پایان دیدار با پوتین و اشاره به «ضرورت همکاریها، حل مسائل خزر، قرار داشتن در یک جبهه، جهش در زمینه فنی، تقدیر از راهاندازی رآکتور اتمی بوشهر و ابراز احترام به ملت روسیه» نشان داد که موضوع اصلی گفتؤگوها، متفاوت با اظهارات قراردادی و رسمی بوده است.
پوتین در خاتمه گفتوگوی خود با احمدینژاد، ضمن دادن لقب «شریک و دوست قدیمی» به ایران و تقدیر از آن چه وی «کار بزرگ احداث و راهاندازی نیروگاه هستهای بوشهر» خواند، با اشارهای تکراری به حقوق ایران برای استفاده از انرژی صلحآمیز اتمی مخالفت خود را با تجهیز کشورهای خاورمیانه به «سلاحهای کشتار جمعی» ابراز داشت- نکتهای که ون جیابائو، نخست وزیر چین، نیز طی دیدارش با احمدینژاد بر آن تاکید ورزید.
دفاع مشروط
روسیه بر این نکته واقف است که در صورت از میان رفتن فرصت مذاکرات مسکو برای دستیابی به یک توافق صلحآمیز پیرامون برنامه اتمی ایران، سیاست مورد حمایت روسیه (و چین) برای توسل به روشهای صلحآمیز و پرهیز از خشونت در قبال ایران رنگ خواهد باخت.
روسیه در عین حال که مخالف مبادرت به جنگ برای رویارویی با ایران بر سر برنامه اتمی آن کشور است، تبدیل شدن ایران به نیروی نظامی اتمی را نیز برنمیتابد.
این نکتهای است که به ظن قوی بار دیگر از سوی پوتین، و همچنین نخست وزیر چین، طی دو روز گذشته به رئیس دولت ایران یادآوری شده است.
بعد از دیدار اردوغان با خامنهای در تهران، در راه بازگشت او از سئول به آنکارا، با وجود تاثیرگذاری اندک پیام شفاهی اوباما در تغییر رای رهبران ایران، مذاکرات استانبول «مثبت و سازنده» توصیف شد.
این بار، به جای ترکیه، روسیه میزبان مذاکرات است و پوتین انتظارات خود را پیش از گردهمایی ۱۸ ژوئن در مسکو، به اطلاع رئیس دولت ایران رسانده و محتملا از او خواسته که عواقب شکست دیپلماسی در گشودن بنبست اتمی ایران را با دیگر رهبران جمهوری اسلامی در میان بگذارد.
در پایان کنفرانس امنیتی سئول، نخست وزیر ترکیه که کشورش میزبان مذاکرات روز ۲۶ فروردین (۱۴ آوریل) ایران و گروه ۱+۵ بود، پیام شفاهی رئیس جمهور آمریکا مبنی بر حساسیت مذاکرات اتمی استانبول، و انتظار جامعه جهانی برای رسیدن به توافق با ایران را به تهران برد.
مذاکرات استانبول، با وجود فاصله قابل ملاحظه مابین انتظارات و امکانات متقابل برای دست یافتن به تفاهمی عینی، تنها به دلیل موافقت با ادامه مذاکرات و تعیین تاریخ و اعلام محل برگزاری دور بعد گفتوگوها موفق اعلام شد.
مسکو روز ۱۸ ژوئن میزبان مذاکرات ایران و نمایندگان و گروه ۱+۵ است. رئیس جمهور روسیه، در تکرار نقش رئیس جمهور آمریکا هنگام ملاقات با اردوغان در سئول، با استفاده از فرصت دیدار با رئیس دولت ایران، حساسیت دور بعدی گفتوگوهای اتمی و عواقب شکست احتمالی مذاکرات مسکو را مورد تاکید قرار داده، و پیام خود را برای انتقال آن به تهران با رئیس دولت ایران در میان گذاشت.
حساسیت مذاکرات مسکو
در صورت شکست مذاکرات مسکو، وضعیت غرب و متحدان آن در منطقه، در برخورد با جمهوری اسلامی تهاجمی خواهد شد. اگرچه این تغییر رفتار لزوما به معنی استفاده مستقیم از نیروی نظامی علیه ایران نیست، در عین حال اقدامات تنبیهی شدیدتر را توجیه خواهد کرد.
در وضعیت کنونی تمامی نشانههای موجود، منجمله اظهارات تند و کمسابقه روز چهارشنبه علیاکبر سلطانیه، نماینده جمهوری اسلامی در آژانس، طی جلسه شورای حکام و متهم ساختن آژانس به «جاسوسی و تبدیل شدن به ابزار سیاسی قدرتهای بزرگ» حاکی از انتظار بینتیجه ماندن، و یا به تعبیری شکست مذاکرات مسکو است.
به دلایل متعدد، علاقه روسیه نسبت به موفقیت مذاکرات مسکو، با علائق مشابه آمریکا در قبال مذاکرات استانبول قابل مقایسه و حتی بیشتر است.
به این دلیل موضوع اصلی گفتوگوهای پوتین و احمدینژاد که بیتردید جزئیات آن از سوی محمود احمدینژاد در بازگشت وی به تهران با سایر رهبران جمهوری اسلامی در میان گذاشته خواهد شد، مربوط به مذاکرات مسکو، و هشدار وی نسبت به عواقب شکست احتمالی آن بوده است.
توجیه دیدار دوجانبه
جز مذاکرات حساس و سرنوشتساز ۱۸ و ۱۹ ژوئن مسکو، موضوع دیگری در مناسبات متعارف و نه چندان گرم ایران و روسیه به چشم نمیخورد که دیدار دوجانبه و از پیش برنامهریزی شده پوتین با احمدینژاد را توجیه کند.
اظهارات تکراری احمدینژاد در پایان دیدار با پوتین و اشاره به «ضرورت همکاریها، حل مسائل خزر، قرار داشتن در یک جبهه، جهش در زمینه فنی، تقدیر از راهاندازی رآکتور اتمی بوشهر و ابراز احترام به ملت روسیه» نشان داد که موضوع اصلی گفتؤگوها، متفاوت با اظهارات قراردادی و رسمی بوده است.
پوتین در خاتمه گفتوگوی خود با احمدینژاد، ضمن دادن لقب «شریک و دوست قدیمی» به ایران و تقدیر از آن چه وی «کار بزرگ احداث و راهاندازی نیروگاه هستهای بوشهر» خواند، با اشارهای تکراری به حقوق ایران برای استفاده از انرژی صلحآمیز اتمی مخالفت خود را با تجهیز کشورهای خاورمیانه به «سلاحهای کشتار جمعی» ابراز داشت- نکتهای که ون جیابائو، نخست وزیر چین، نیز طی دیدارش با احمدینژاد بر آن تاکید ورزید.
دفاع مشروط
روسیه بر این نکته واقف است که در صورت از میان رفتن فرصت مذاکرات مسکو برای دستیابی به یک توافق صلحآمیز پیرامون برنامه اتمی ایران، سیاست مورد حمایت روسیه (و چین) برای توسل به روشهای صلحآمیز و پرهیز از خشونت در قبال ایران رنگ خواهد باخت.
روسیه در عین حال که مخالف مبادرت به جنگ برای رویارویی با ایران بر سر برنامه اتمی آن کشور است، تبدیل شدن ایران به نیروی نظامی اتمی را نیز برنمیتابد.
این نکتهای است که به ظن قوی بار دیگر از سوی پوتین، و همچنین نخست وزیر چین، طی دو روز گذشته به رئیس دولت ایران یادآوری شده است.
بعد از دیدار اردوغان با خامنهای در تهران، در راه بازگشت او از سئول به آنکارا، با وجود تاثیرگذاری اندک پیام شفاهی اوباما در تغییر رای رهبران ایران، مذاکرات استانبول «مثبت و سازنده» توصیف شد.
این بار، به جای ترکیه، روسیه میزبان مذاکرات است و پوتین انتظارات خود را پیش از گردهمایی ۱۸ ژوئن در مسکو، به اطلاع رئیس دولت ایران رسانده و محتملا از او خواسته که عواقب شکست دیپلماسی در گشودن بنبست اتمی ایران را با دیگر رهبران جمهوری اسلامی در میان بگذارد.
حسین موسویان در سال ۲۰۰۵ از محمود احمدینژاد چه شنید؟
شبکه خبری سیانان در گزارشی با اشاره به سخنرانی و مصاحبههای اخیر
حسین موسویان، مذاکرهکننده سابق جمهوری اسلامی در پرونده هستهای ایران،
مینویسد با وجود آن که پس از روی کار آمدن دولت محمود احمدینژاد، آقای
موسویان از این مقام برکنار و حتی به جاسوسی برای قدرتهای غربی متهم شد،
وی هنوز هم از اهداف و بلندپروازیهای اتمی کشورش دفاع میکند.
آقای موسویان که از چندی پیش به آمریکا مهاجرت کرده و در حال حاضر در دانشگاه پرینستون مشغول پژوهش است روز سهشنبه گذشته در یک سخنرانی یکساعته در مرکز مطالعاتی کارنگی آمریکا گفت که ارزیابیهای غرب در مورد تلاش ایران برای تولید سلاح هستهای نادرست است.
وی در این سخنرانی بارها تاکید کرد که دولتهای غربی و بهویژه آمریکا باید حق ایران برای داشتن و پیشبرد برنامههای هستهای را به رسمیت بشناسند، و رفع سوء ظنها و بیاعتمادی هم به نفع آمریکا و هم به نفع ایران خواهد بود.
آقای موسویان افزود که جامعه بینالملل باید تحریمها علیه ایران را کاهش دهد. وی گفت: «حکومت ایران تحت فشارهای خارجی نمیتواند عقبنشینی کرده و امتیاز دهد و فعالیت تحت فشارهای خارجی یک بخش از فرهنگ ایرانیان است.»
شبکه خبری سیانان میافزاید که سخنرانی حسین موسویان توجه فراوانی به خود جلب کرد و جمعیت زیادی برای شنیدن این سخنرانی جمع شده بودند. وی تا قبل از این که مورد غضب دولت احمدینژاد قرار بگیرد مسئول کمیسیون سیاست خارجی شورای امنیت ملی ایران و مسئول مذاکرات هستهای این کشور بود. بنابراین بسیاری میخواستند نظرات و تجربیات شخصی فردی که در درون ساختار قدرت جمهوری اسلامی بوده است را بشنوند.
همزمان روز سهشنبه کتاب خاطرات سیاسی آقای موسویان در ۶۱۲ صفحه تحت عنوان «بحران هستهای ایران» منتشر شد. اما در طول سخنرانی روز سهشنبه در مرکز مطالعاتی کارنگی آقای موسویان درباره حوادثی که منجر به دستگیری وی شد و فراز و نشیبهای سرنوشت سیاسی او در فاصله سالهای ۲۰۰۷ و ۲۰۱۱ توضیح چندانی نداد.
بر اساس اطلاعیه مطبوعاتی دانشگاه پرینستون که برای دعوت به سخنرانی آقای موسویان منتشر شد، این مقام سابق جمهوری اسلامی ایران به خاطر مخالفتهایش با سیاستهای محمود احمدینژاد در عرصه روابط خارجی و سیاست هستهای به جاسوسی متهم شده بود، ولی در دو محاکمه جداگانه در ایران از او رفع اتهام شده است.
به نوشته شبکه خبری سیانان، مرکز مطالعاتی کارنگی روز دوشنبه گزیده کوتاهی از کتاب خاطرات سید حسین موسویان را منتشر کرده است. یکی از این مطالب به ویژگیهای کار با محمود احمدینژاد اختصاص دارد. آقای موسویان با ذکر تمام جزئیات، ملاقات خود با رئیس جمهور جدید ایران در روز نوزدهم ماه ژوئیه ۲۰۰۵ را که در دفتر کار موقت رئیس جمهور در ساختمان مجلس در تهران انجام شده بود تشریح میکند. ملاقاتی که قرار بود پانزده دقیقه باشد حدود دو ساعت طول کشید.
آقای موسویان مینویسد: «رئیس جمهور منتخب و من نه فقط در مورد مسائل مربوط به برنامههای هستهای، بلکه در ابعادی وسیعتر درباره مناسبات ایران با غرب صحبت کردیم. ما در هیچ یک از مسائل مورد گفتوگو حتی یک نقطه نظر مشترک نیز نداشتیم. در این فرصت من با دیدگاههای وی در مورد سیاست خارجی آشنا شدم که به نظر من تندروانهترین موضعگیری در میان مواضع سیاستمداران ایرانی از زمان روی کار آمدن جمهوری اسلامی در ایران بود.»
آقای موسویان در ادامه میافزاید: «آقای احمدینژاد با صراحت به من گفت که احکام آژانس بینالمللی انرژی اتمی و احتمال ارجاع پرونده هستهای ایران به شورای امنیت سازمان ملل متحد، تصویب قطعنامههای تنبیهی علیه ایران در شورای امنیت، موضعگیری کشورهای غربی علیه ایران و به طور کلی مناسبات ایران با کشورهای غربی برای وی هیچ اهمیتی ندارد.»
محمود احمدینژاد در این دیدار به حسین موسویان میگوید که از اعمال تحریمهای بینالمللی علیه ایران استقبال میکند، چون این گونه فشارها باعث خواهند شد که ایران استقلال و خودکفایی بیشتری پیدا کند.
سید حسین موسویان در ادامه نقل این خاطره مینویسد: «پس از این ملاقات متوجه شدم که ایران به سمت یک بحران و رویارویی جدید در سطح منطقه و همچنین در سطح بینالمللی حرکت خواهد کرد. من هیچ شکی نداشتم که آقای احمدینژاد بدون هیچ گونه توافق و مشورتی با آژانس بینالمللی انرژی اتمی و جامعه بینالملل دستور آغاز غنیسازی اورانیوم را صادر خواهد کرد.»
مسئول سابق مذاکرات هستهای ایران در ادامه خاطرات خود میافزاید: «شکی نداشتم که با یک چنین تصمیماتی حتما پروژه هستهای ایران به شورای امنیت سازمان ملل متحد ارجاع خواهد شد و به زودی تحریمهایی علیه ایران به تصویب خواهد رسید.»
او میگوید که پس از این ملاقات مهم با محمود احمدینژاد استعفای خود را اعلام کرد.
آقای موسویان که از چندی پیش به آمریکا مهاجرت کرده و در حال حاضر در دانشگاه پرینستون مشغول پژوهش است روز سهشنبه گذشته در یک سخنرانی یکساعته در مرکز مطالعاتی کارنگی آمریکا گفت که ارزیابیهای غرب در مورد تلاش ایران برای تولید سلاح هستهای نادرست است.
وی در این سخنرانی بارها تاکید کرد که دولتهای غربی و بهویژه آمریکا باید حق ایران برای داشتن و پیشبرد برنامههای هستهای را به رسمیت بشناسند، و رفع سوء ظنها و بیاعتمادی هم به نفع آمریکا و هم به نفع ایران خواهد بود.
آقای موسویان افزود که جامعه بینالملل باید تحریمها علیه ایران را کاهش دهد. وی گفت: «حکومت ایران تحت فشارهای خارجی نمیتواند عقبنشینی کرده و امتیاز دهد و فعالیت تحت فشارهای خارجی یک بخش از فرهنگ ایرانیان است.»
شبکه خبری سیانان میافزاید که سخنرانی حسین موسویان توجه فراوانی به خود جلب کرد و جمعیت زیادی برای شنیدن این سخنرانی جمع شده بودند. وی تا قبل از این که مورد غضب دولت احمدینژاد قرار بگیرد مسئول کمیسیون سیاست خارجی شورای امنیت ملی ایران و مسئول مذاکرات هستهای این کشور بود. بنابراین بسیاری میخواستند نظرات و تجربیات شخصی فردی که در درون ساختار قدرت جمهوری اسلامی بوده است را بشنوند.
همزمان روز سهشنبه کتاب خاطرات سیاسی آقای موسویان در ۶۱۲ صفحه تحت عنوان «بحران هستهای ایران» منتشر شد. اما در طول سخنرانی روز سهشنبه در مرکز مطالعاتی کارنگی آقای موسویان درباره حوادثی که منجر به دستگیری وی شد و فراز و نشیبهای سرنوشت سیاسی او در فاصله سالهای ۲۰۰۷ و ۲۰۱۱ توضیح چندانی نداد.
بر اساس اطلاعیه مطبوعاتی دانشگاه پرینستون که برای دعوت به سخنرانی آقای موسویان منتشر شد، این مقام سابق جمهوری اسلامی ایران به خاطر مخالفتهایش با سیاستهای محمود احمدینژاد در عرصه روابط خارجی و سیاست هستهای به جاسوسی متهم شده بود، ولی در دو محاکمه جداگانه در ایران از او رفع اتهام شده است.
به نوشته شبکه خبری سیانان، مرکز مطالعاتی کارنگی روز دوشنبه گزیده کوتاهی از کتاب خاطرات سید حسین موسویان را منتشر کرده است. یکی از این مطالب به ویژگیهای کار با محمود احمدینژاد اختصاص دارد. آقای موسویان با ذکر تمام جزئیات، ملاقات خود با رئیس جمهور جدید ایران در روز نوزدهم ماه ژوئیه ۲۰۰۵ را که در دفتر کار موقت رئیس جمهور در ساختمان مجلس در تهران انجام شده بود تشریح میکند. ملاقاتی که قرار بود پانزده دقیقه باشد حدود دو ساعت طول کشید.
آقای موسویان مینویسد: «رئیس جمهور منتخب و من نه فقط در مورد مسائل مربوط به برنامههای هستهای، بلکه در ابعادی وسیعتر درباره مناسبات ایران با غرب صحبت کردیم. ما در هیچ یک از مسائل مورد گفتوگو حتی یک نقطه نظر مشترک نیز نداشتیم. در این فرصت من با دیدگاههای وی در مورد سیاست خارجی آشنا شدم که به نظر من تندروانهترین موضعگیری در میان مواضع سیاستمداران ایرانی از زمان روی کار آمدن جمهوری اسلامی در ایران بود.»
آقای موسویان در ادامه میافزاید: «آقای احمدینژاد با صراحت به من گفت که احکام آژانس بینالمللی انرژی اتمی و احتمال ارجاع پرونده هستهای ایران به شورای امنیت سازمان ملل متحد، تصویب قطعنامههای تنبیهی علیه ایران در شورای امنیت، موضعگیری کشورهای غربی علیه ایران و به طور کلی مناسبات ایران با کشورهای غربی برای وی هیچ اهمیتی ندارد.»
محمود احمدینژاد در این دیدار به حسین موسویان میگوید که از اعمال تحریمهای بینالمللی علیه ایران استقبال میکند، چون این گونه فشارها باعث خواهند شد که ایران استقلال و خودکفایی بیشتری پیدا کند.
سید حسین موسویان در ادامه نقل این خاطره مینویسد: «پس از این ملاقات متوجه شدم که ایران به سمت یک بحران و رویارویی جدید در سطح منطقه و همچنین در سطح بینالمللی حرکت خواهد کرد. من هیچ شکی نداشتم که آقای احمدینژاد بدون هیچ گونه توافق و مشورتی با آژانس بینالمللی انرژی اتمی و جامعه بینالملل دستور آغاز غنیسازی اورانیوم را صادر خواهد کرد.»
مسئول سابق مذاکرات هستهای ایران در ادامه خاطرات خود میافزاید: «شکی نداشتم که با یک چنین تصمیماتی حتما پروژه هستهای ایران به شورای امنیت سازمان ملل متحد ارجاع خواهد شد و به زودی تحریمهایی علیه ایران به تصویب خواهد رسید.»
او میگوید که پس از این ملاقات مهم با محمود احمدینژاد استعفای خود را اعلام کرد.