مهمترین خبرهای روز جمعه بخش اوّل، تحلیل ها و آخرین گزارشات از اعتراضات، بازداشتها، زندان، و بیدادگاهها --- بیانیه ها

دعوت از مطبوعات برای شرکت در دادگاه جمهوری اسلامی

اخبار روز: «کارزار مردمی ایران تریبونال» از مطبوعات و رسانه ها دعوت کرده است که در دادگاه مردمی محاکمه ی جمهوری اسلامی به دلیل کشتارهای دهه ی شصت شرکت کنند. مرحله ی اول این دادگاه از روزهای ۱٨ تا ۲۲ ژوئن جاری در لندن برگزار می شود. متن اطلاعیه ی منتشر شده به شرح زیر است:
جمعی از خانواده های جان سپردگان دهه شصت و جان بدربردگان از اعدام های دسته جمعی و کشتار زندانیان سیاسی در این دهه، از سپتامبر ٢٠٠٧ برابر با شهریور ١٣٨٦، کارزاری را برای رسیدگی مردمی به جنایات جمهوری اسلامی ایران در زندان های این رژیم در دهه شصت، آغاز کردند. این تلاش ها، امروز به بار نشسته است و قرار است جمهوری اسلامی در یک دادگاه مردمی به جرم قتل بیش از پانزده هزار زندانی سیاسی و جنایت علیه بشریت محاکمه شود. این دادگاه در دو مرحله برگزار می شود. مرحله نخست آن، به مدت پنچ روز از تاریخ ١٨ تا ٢٢ ژوئن ٢٠۱٢ در مرکز حقوق بشر سازمان عفو بین الملل در لندن برگزار خواهد شد. مرحله دوم نیز، به مدت سه روز از ٢٥ تا ٢٧ اکتبر ٢٠۱٢ در شهر لاهه برگزار خواهد شد.
پوشش خبری این دادخواهی تاریخی، بسیار حائز اهمیت است. با انتشار این بیانیه مطبوعاتی، از تمامی مطبوعات و رسانه های جمعی و گروهی، ایرانی و غیرایرانی، برای شرکت در این دادگاه و تهیه خبر و گزارش و انعکاس آن دعوت می شود.
از آن جا که روند این دادگاه ضوابط معینی به دلیل حضور شاهدان دارد، به هنگام ورود به محل دادگاه، مسئولان هماهنگی های لازم را با خبرنگاران و گزارشگران و تیم های فیلم برداری به عمل خواهند آورد. برای حضور در جلسات دادگاه ثبت نام ضروری است. علاقه مندان به شرکت در هر یک از مراحل این دادگاه مردمی، یا هر دو مرحله آن، می توانند از طریق تماس با آدرس ایمیل زیر، با ذکر نام و نام خانوادگی و وابستگی مطبوعاتی خود، ثبت نام نمایند.
جلسات دادگاه از ۹ صبح تا ٣۰/۵ بعداز برگزار می شود.
کنفرانس مطبوعاتی: یکشنبه ۱۷ ژوئن ۲۰۱۲، ساعت دو بعد از ظهر در محل دادگاه.
در کنفرانس اعضای تیم بین المللی حقوقدانان ایران تریبونال و قضات تحقیق حضور می یابند و به پرسش های خبرنگاران پاسخ می دهند.

info@irantribunal.com

Amnesty International UK
The Human Rights Action Centre
17-25 New Inn Yard
London EC2A 3EA

کارزار مردمی ایران تریبونال
٦ ژوئن ٢٠١٢ برابر ۱٧ خرداد ١٣٩١

نقدی: ما بد عمل کردیم

سروش جعفری

محمدرضا نقدی با بیان اینکه امر به معروف و نهی از منکر در ایران فقط به روابط زن و مرد در خیابان محدود شده؛ گفت ما در این خصوص بد عمل کرده‌ایم! وی همچنین با حمله به محمد خاتمی گفته است که اعتیاد و معضلات غیراخلاقی جوانان محصول دولت خاتمی و اصلاحات است.

رییس سازمان بسیج مستضعفین که همواره علیه «بی‌حجابی» و «روابط زن و مرد» سخنرانی می‌کرد و از اصول «مهجور مانده» امر به معروف و نهی از منکر سخن می‌گفت، این بار در سخنانی متفاوت گفت که در این خصوص عملکردشان خوب نبوده است.
به گزارش خبرگزاری ایسنا محمد رضا نقدی، رییس سازمان بسیج مستضعفین با بیان اینکه امروز در ایران «امر به معروف در غربت قرار دارد»، گفته است: «این غربت نه به خاطر عمل نکردن به فریضه امر به معروف و نهی از منکر، بلکه به خاطر بد عمل کردن به این فریضه است. ما با عملکردمان، امر به معروف و نهی از منکر را تنها به حجاب و روابط زن و مرد در خیابان و یک شکل خاص از برخورد محدود کرده‌ایم.»
آقای نقدی این روش امر به معروف که در حال حاضر نیز در خیابان‌های ایران در مدلی با عنوان «گشت ارشاد» ادامه دارد را تقبیح کرده و گفته است که این کار برخلاف اسلام است.
وی گفته است: «ما بر خلاف دین اسلام عمل کرده‌ایم و به جای زبان نرم از زبان تند برای امر به معروف و نهی از منکر استفاده می‌کنیم.»

مثال آقای نقدی: با زبان نرم گفتیم، همه ماهواره‌های‌شان را تحویل دادند
آقای نقدی در ادامه سخنان خود و در راستای تایید گفته‌هایش به بیان مثالی پرداخته و گفته است: «در بجنورد با استفاده از این روش [امر به معروف با زبان نرم] در یک محله که ۳۰۰ ماهواره در پشت بام‌ها شناسایی شده بود، پس از گفتگو و اقناع توسط بسیجیان ۹۷ خانواده شخصا ماهواره‌های خود را تحویل سپاه دادند و مابقی هم دیش‌های ماهواره را از پشت بام‌ها جمع‌آوری کردند.

اعتیاد و معضلات غیراخلاقی جوانان محصول دولت خاتمی است
رییس سازمان بسیج مستضعفین در سخنان دیگری هم ادعا کرده است که دولت محمد خاتمی «ظلم بسیار بزرگی» در حق ایران کرده است، به‌طوری که به گفته‌ی وی در حال حاضر «بسیاری از معضلات غیراخلاقی جوانان» محصول دولت اصلاحات است.
به گزارش باشگاه خبرنگاران جوان٬ آقای نقدی در جمع گروهی از فرهنگیان لرستان گفته است: «بسیاری از معضلات جوانان از جمله ابتلا به مواد مخدر و مسائل غیر اخلاقی، معلول انحلال امور تربیتی مدارس» در دولت اصلاحات است.
آقای نقدی در پایان هم اختلاس‌ها و دزدی‌ها را به خاطر «عدم تربیت افراد» دانسته است.

در سالگرد شهادت هدی صابر صورت گرفت:

بازداشت حاضرین بر مزار و درگیری با همسر هدی صابر

با هجوم و بازداشت تعدادی از حاضرین بر سر مزار شهید هدی صابر توسط ارگان های اطلاعاتی، مراسم سالگرد شهادت وی ناتمام باقی ماند.

به گزارش سایت ملی-مذهبی، نیروهای امنیتی با هجوم به مزار شهید هدی صابر عده ای را دستگیر کرده و با همسر شهید صابر و دیگران حاضرین  از جمله دکتر ملکی درگیر شدند. نیروهای امنیتی اعلام کرده اند کسی حق ندارد بر سر مزار باشد که پافشاری برخی از حاضرین به بازداشت آنها منجر شده است. هنوز از تعداد و هویت افراد دستگیر شده اطلاع دقیقی در دست نیست.

به روز شده در ساعت ۱۳:۰۰
دو تن از بازداشت شدگان که شامل یک پدر و فرزند نوجوان وی بوده‌اند تا کنون آزاد شده اند از وضعیت دیگر بازداشت شدگان همچنان خبری در دست نیست.

بیانیه شورای هماهنگی راه سبز امید به مناسبت سومین سالگرد جنبش سبز:

راهپیمایی سکوت میکنیم، باشد که حاکمان اقتدارگرا به خود آیند

شورای هماهنگی راه سبز امید به مناسبت سومین سالگرد جنبش سبز مردم را به راهپیمایی سکوت فراخوانند. در بخشی از بیانیه ای که در همین رابطه منتشر شده امده است: از اقشار مختلف مردم در نقاط گوناگون کشور دعوت می‌کنیم در اعتراض به دشواری‌های روزافزونی که دولتمردان اقتدارگرا و ناکارآمد بر سر راه زندگی آزاد و توأم با کرامت ایرانیان پدید آورده‌اند، بین ساعت ۷ تا ۹ شامگاه پنجشنبه بیست و پنجم خرداد در اماکن عمومی و به‌ویژه پارک‌های اصلی شهرها تجمع اعتراضی سکوت برگزار کنند؛ باشد که حاکمان اقتدارگرا و بی‌کفایت به خود آیند.

شورای هماهنگی راه سبز امید در  این با اشاره به اینکه همبستگی و همدلی، رمز موفقیت جنبش‌های مدنی است؛ تاکید کرد: باید یاد بگیریم که نقد به خود را برتابیم، و در عین حال نسبت به تلاش استبدادطلبان و دستگاه امنیتی- نظامی برای ایجاد تفرقه و اختلاف در میان همراهان جنبش سبز هوشیار بمانیم. شاید یادآوری مستمر یک نکته‌ی مهم به خودمان و دیگران مفید باشد که به جابجایی مرجعیت‌های اجتماعی در زمان ما مربوط می‌شود: این شهروندان آگاه و آزاده‌ی ایران نیستند که در هر مسیری که نخبگان و رهبران سیاسی نشان دهند حرکت خواهند کرد، بلکه برعکس، رهبران و نخبگان هستند که باید مراقب باشند از حرکت حق‌طلبانه‌ی مردم و خواست‌های مشروع و انسانی آنان، دور نیفتند.

متن کامل این بیانیه به شرح زیر است:

به‌نام خداوند بخشنده مهربان

«خداوند به کسانی از قوم شما که ایمان آورده و اعمال نیک انجام داده‌اند وعده کرده است که حکومت روی زمین را نصیب آنها خواهد فرمود، همچنان که پیشینیان آنها را عطا فرمود.» آیه ۵۵ سوره نور

هموطنان عزیز، همراهان سرافراز

سه سال پیش در چنین روزهایی با حضور میلیون‌ها شهروند، حرکتی عظیم آغاز شد که به تولد جنبش سبز انجامید. جنبش سبز مبتنی بود بر حرکتی مدنی و خواست عمومی برای تحول در شیوه اداره کشور با رأی به نامزدهای انتخاباتی تغییرخواه. اکثریت چشمگیری از مردم، سیاست‌های ماجراجویانه، فریبکارانه و فاقد پشتوانه عقلانی دولت نهم را برای توسعه و پبشرفت کشور و رفع مشکلات روزافزون مردم مناسب نمی‌دیدند. شهروندان تغییرخواه ادامه دولت اقتدارگرا و ناکارآمد و بی‌کفایت احمدی‌نژاد را موجب ورشکستگی اقتصاد، فروپاشی اجتماع، انزوای بیش از پیش بین المللی، عمیق‌تر شدن شکاف میان فقیر و غنی، افزایش تورم، بسط ید نهادهای نظامی و امنیتی و محدودیت بیشتر آزادی‌های قانونی می‌دانستند. دل‌نگرانی‌هایی که گذشت زمان، واقعی بودن آن و بصیرت و دوراندیشی تحول‌ خواهان و کوته اندیشی و بی‌بصیرتی اقتدارگرایان را به اثبات رساند. حاکمان شیفته‌ و تشنه‌ی قدرت اما با پافشاری بر درک غلط خود، تغییر را با منافع خود در تضاد دیدند؛ آنان صندوق‌های رأی را از کارآیی خود تهی و به ابزار کودتای انتخاباتی تبدیل کردند. نتیجه‌ی این خیانت در امانت، اعلام آمار و اعداد خودساخته و نادقیق به‌عنوان نتیجه انتخابات، به‌جای رأی واقعی مردم بود. مقاومت نامزدهای غیرحکومتی و خشم مردمی که می‌دیدند رأیشان چگونه به سرقت رفته و شعورشان چگونه مورد تمسخر گردانندگان انتخابات قرار گرفته، میلیون‌ها معترض را در نقاط مختلف کشور به خیابان‌ها کشاند. اقتدارگرایان اما به‌جای تصحیح روش نادرست خود، با تحقیر مخالفان، انتصاب آنها به قدرت‌های بیگانه، دستگیری و سرکوب خشونت‌بار شهروندان معترض، و بازداشت گسترده‌ی فعالان سیاسی و مطبوعاتی، به حراست از کودتای انتخاباتی خود پرداختند. حاکمیت اقتدارگرا و سرکوبگر، کنش مدنی و اعتراض و پرسش مردم را انقلاب مخملی و فتنه نامید تا کودتای انتخاباتی و فتنه‌ی خود را با تبلیغات و تحریف حقیقت، از چشم‌ها مخفی کند. دوستان و یاران دیروز به بی‌بصیرتی متهم شدند تا بی بصیرتی حاکمان پنهان شود. نظر رئیس دولت برآمده از کودتا از همه به خود نزدیک‌تر اعلام شد تا تأیید و حمایتی که تا آن روز فاش نمی‌شد، آشکار گردد. دست نیروهای سرکوب‌گر و خشونت پیشه و ارعاب‌گر در تعرض به جان و مال و ناموس معترضان باز گذاشته شد تا بی‌پروای قانون و انسانیت و دین، مشت آهنین علیه شهروندان به‌کار افتد. اما چه سود که پرده‌ها یک به یک فرو افتاد و امواج بیداری و آگاهی، هر گوشه و کنار این سرزمین را درنوردید. سه سال پس از کودتا، و به‌دنبال آشکار شدن ناکارآمدی، فجایع و فضایح دستگاه اداره کننده‌ی کشور، حقانیت مواضع جنبش سبز بیش از پیش پرفروغ می‌درخشد.

با نزدیک شدن به سومین سالروز میلاد این جنبش مدنی و خشونت‌پرهیز، فرصت را برای بازخوانی چند نکته، مغتنم می‌شماریم:

۱٫ پیدایش جنبش سبز، تبلور خواست مردم ایران برای تغییر روندهایی است که کشور را از فرایندهای تصمیم‌گیری عقلانی و مبتنی بر منافع بلندمدت ملی، دور می‌سازد. کارنامه‌ی سه ساله دولت کودتا حاکی از گسترش بی سابقه فقر، فساد و تبعیض است که حاصل نقض بدیهی‌ترین حقوق شهروندی، گرانی و تورم و بیکاری، بر باد دادن سرمایه و ثروت ملی، جنگ قدرت و دغدغه‌ی حفظ خود و حذف رقیب به‌جای حل مشکلات کشور است. رهبران جنبش سبز بارها و بارها نسبت به درافتادن کشور به چنین وضعی هشدار داده بودند؛ ازجمله، مهندس میرحسین موسوی تاکید می‌کند: «از این پس ما دولتی خواهیم داشت که از نظر ارتباط با ملت در ناگوارترین شرایط به‌سر میبرد و اکثریتی از جامعه، مشروعیت سیاسی آن را نمی‌پذیرد. دولتی با پشتوانههای ضعیف مردمی و اخلاقی که از او انتظاری جز بیتدبیری، قانونگریزی، عدم شفافیت، تخریب ساختارهای تصمیمگیری و تدوام سیاستهای ویرانگر اقتصادی نداریم، و بیم آن می‌رود که بر اثر ضعفهای بیشمار ذاتی و عارضیاش در ورطه امتیاز دادن به بیگانگان بیفتد.» (بیانیه شماره ۹)

۲٫ جنبش سبز، اهداف و آرمان‌های خود را در امتداد مطالبات یک‌صدساله‌ی اخیر مردم ایران زمین بازمی‌شناسد. استقلال، آزادی، عدالت و پیشرفت، حاکمیت ملی و حکومت قانون، از زمان شکل‌گیری نهضت مشروطه خواهی، تا نهضت ملی شدن نفت، از قیام پانزده خرداد تا انقلاب اسلامی، و از حماسه دوم خرداد تا خیزش عمومی ۲۲ خرداد و تداوم آن در جنبش سبز، خواسته‌های ملی بوده و هست؛ مطالباتی که تقلیل و تعطیل پذیر نیستند. ایرانیان می‌دانند که بهروزی آنان در گرو تحقق این چشم‌انداز‌هاست. مردم آگاه و آزاده‌ی ایران نیک می‌دانند که بدون آزادی، عدالت دست نیافتنی است؛ بدون عدالت نمی‌توان پیشرفت کرد؛ بدون پیشرفت نمی‌توان به استقلال رسید؛ بدون حاکمیت قانون، هرج‌ومرج و خودکامگی چیره خواهد شد؛ و بدون رعایت لوازم حاکمیت ملی، اقتدارگرایان اراده‌ی خود را با سلاح و سرکوب و تهدید و دروغ، بر اکثریت تحمیل خواهند کرد. مردم اخلاق‌گرای ایران به نیکی می‌دانند که هیچ‌یک از پیامبران الهی مردم را به پذیرش خودکامگی و ظلم و فقر و بردگی فرانخوانده‌اند. مردم آگاه ایران می‌دانند که در زمانه‌ای که زندگی بهتر در گرو تحقق این آرمان‌هاست، ناچارند از میان تسلیم شدن در برابر انحطاط و سقوط کشور و تلاش برای تغییر و اصلاح امور یکی را انتخاب کنند؛ و حرکت سه ساله‌ی اخیر آنان نشان داد که با وجود همه‌ی تهدیدها و سختی‌ها دومی (تغییر وضع نامطلوب کنونی) را انتخاب کرده‌اند.

۳٫ «جنبش سبز» یک جنبش است و نه یک حزب. این بدان معناست که انتظار شکل‌گیری تشکیلات و سازماندهی هرمی که در اغلب احزاب به‌کار گرفته می‌شود، برای ساماندهی تشکیلاتی جنبش نابجاست. جنبش‌ها از سازماندهی‌های متناسب با شرایط خود بهره می‌برند. جنبش سعی در گسترش قاعده هرم و نزدیک ساختن آن به رأس دارد تا زمینه را برای حضور فعال همراهان و احترام به تکثر و تنوع هرچه بیشتر فراهم سازد. از همین روست که کمک به گسترش هسته‌های خودبنیاد همواره در دستور کار شورای هماهنگی راه سبز امید بوده است. آنچه این هسته‌ها را مانند دانه‌های تسبیح به یکدیگر متصل می‌کند و هویتی واحد می‌بخشد، اشتراکات حداقلی است که در منشور راه سبز امید (مورد تایید آقایان موسوی و کروبی) تبیین شده است. همین ظرفیت است که امکان فراگیری هرچه بیشتر جنبش و دربرگیری گسترده‌ترین طیف تنوع و تعدد را برای آن فراهم ساخته است. در همین راستا، شورای هماهنگی راه سبز امید کوشیده در شانزده ماهی که از فعالیت آن می‌گذرد، بطور فزاینده‌ای نمایندگان و رابطان گروه‌ها و تشکل‌ها و جریان‌های بیشتری را به همکاری و همفکری و همگامی دعوت کند.

۴٫ جنبش‌های اجتماعی، شیوه‌های گوناگونی را برای پیشبرد اهداف خود به‌کار گرقته می گیرند. این‌گونه، گاه مانند ۲۵ خرداد به نشانه‌ی اعتراض به کودتای انتخاباتی به خیابان می‌آییم، و گاه مانند ۱۲ اسفند به نشانه‌ی مهندسی انتخابات مجلس و بی شأن و منزلت شدن آرای مردم در خانه می‌مانیم. گاه با نمادهای سبزمان حضور و بروزمان را به یکدیگر یادآوری می‌کنیم، و گاه در اعتراض به سیطره‌ی روزافزون ارگان‌های نظامی-امنیتی، مصرف کالاها و خدمات آنها را تحریم می‌کنیم. گاه حلقه‌های کتابخوانی تشکیل می‌دهیم، و گاه با کمک به توزیع نسخه‌های تک برگی روزنامه‌های اینترنتی سبز به بسط آگاهی می‌پردازیم. راه سبز امید، شیوه زندگی است و نفس در راه بودن، پیروزی است.

۵٫ از همان روزهای نخست پیدایش، جنبش سبز بر مسالمت‌آمیز بودن مبارزه‌ی خود تأکید داشته و دارد. با وجود اذعان به وجود نواقص و معضلات در قانون اساسی، به تلاش برای بالفعل کردن ظرفیت‌های مردم‌سالارانه‌ی آن معتقدیم. همین اعتقاد است که همراهان جنبش سبز را از دو جریان متمایز می‌کند؛ نخست، کسانی که هنوز در اندیشه‌ی بازگرداندن قدرت موروثی مادام‌العمر غیرپاسخگو هستند، و گروه دیگر، آنانی که به اعمال خشونت تکیه می‌کنند و استفاده از هر وسیله‌ای را برای رسیدن به اهدافشان مجاز می‌دانند. به تجربه‌ی سرگذشت بشریت و تاریخ دور و نزدیک میهنمان دریافته‌ایم که خشونت، خشونت می‌آورد و بستر تحول تدریجی دارای دستاوردهای ماندگار را از میان می‌برد. افزون بر این، خشونت، ابزار دست اقتدارگرایی، خودکامگی و زورمداری است، و اینها همان چیزهایی است که به‌دنبال محو آنها از زندگی اجتماعی ایرانیان هستیم. برای دستیابی به اهداف‌مان، تنها از شیوه‌ها و روش‌ها و ابزاری که با آرمان‌های اخلاق مدارانه‌ی جنبش سبز سازگار باشد استفاده می‌کنیم. با صندوق رأی قهر نمی‌کنیم، اما چنان‌که در منشور جنبش نیز آمده، تا بازگرداندن هویت و کارآیی آن، و تا تحقق شرایط انتخابات آزاد و سالم و منصفانه و تعیین سرنوشت مردم به دست مردم، از تن در دادن به انتخابات نمایشی و فرمایشی و غیرآزاد سرباز می‌زنیم. درهای آشتی و گفت‌وگو را نمی‌بندیم، اما آن را نه به‌عنوان ابزاری برای تعامل غیرشفاف و تنزل از خواسته‌های مشروع و حقوق قانونی شهروندان، که به‌عنوان بستری برای تحقق مطالبات مردم شریف ایران ارزیابی می‌کنیم. برای آینده‌ی ایران، روزگاری عاری از انحصارطلبی و انتقام‌جویی در عرصه قدرت و بازگرداندن اقتدار به‌دست مردم آرزومندیم، و نیک می‌دانیم که صبر و امید و استقامت و پیگیری و تلاش مستمر، بزرگ‌ترین تضمین برای دستیابی به چنین فردایی است.

۶٫ همبستگی و همدلی، رمز موفقیت جنبش‌های مدنی است. باید یاد بگیریم که نقد به خود را برتابیم، و در عین حال نسبت به تلاش استبدادطلبان و دستگاه امنیتی- نظامی برای ایجاد تفرقه و اختلاف در میان همراهان جنبش سبز هوشیار بمانیم. شاید یادآوری مستمر یک نکته‌ی مهم به خودمان و دیگران مفید باشد که به جابجایی مرجعیت‌های اجتماعی در زمان ما مربوط می‌شود: این شهروندان آگاه و آزاده‌ی ایران نیستند که در هر مسیری که نخبگان و رهبران سیاسی نشان دهند حرکت خواهند کرد، بلکه برعکس، رهبران و نخبگان هستند که باید مراقب باشند از حرکت حق‌طلبانه‌ی مردم و خواست‌های مشروع و انسانی آنان، دور نیفتند.

۷٫ جنبش سبز، جنبشی اخلاق‌مدار است که به تعهد خود به موازین اخلاقی و بازگشت جامعه و حکومت به ارزش‌های اخلاقی نه به‌عنوان تاکتیک، که به‌مثابه‌ی استراتژی پایدار معتقد است. بسط عقلانیت جمعی اخلاق‌مدار در سراسر جامعه، راه را بر گسترش خرافه و دروغ و تقلب و خشونت خواهد بست. هر همراه جنبش سبز باید الگویی درخشان از پایبندی به موازین اخلاقی باشد. جنبش سبز، جنبش «دروغ ممنوع» است و همه‌ی مصیبت‌هایی را که جامعه‌ی ما امروزه بدان مبتلاست، ناشی از آلودگی به این ضدارزش خانمان برانداز (دروغ و تحریف حقیقت) می‌داند.

۸٫ «آگاهی، چشم اسفندیار خودکامگان است». تأثیر شگرف آگاهی‌بخشی را طی سه سال گذشته به عیان دیده‌ایم. مدت‌هاست حتی کسانی که گمان می‌کردند دولتمردان در راه خدمت به مردم گام برمی‌دارند فهمیده‌اند که عرصه سیاست‌ورزی مسئولان چنان به جنگ قدرت، فساد و دروغ‌پردازی آلوده است که امیدی به سامان بخشی اوضاع اسفبار مملکت از آنان نمی‌توان داشت. از همین‌رو، بار دیگر لزوم تشکیل و گسترش شبکه‌های اجتماعی در حوزه‌های مختلف فکری، هنری، اجتماعی، اقتصادی و مانند آن را به‌منظور آگاهی‌بخشی و همدلی و همفکری، مورد تاکید قرار می‌دهیم.

۹٫ شهدای عزیز جنبش سبز، پیشقراولان راه سبز امید بوده و خواهند بود؛ و زندانیان غیور جنبش که با پایمردی در راهی که آگاهانه انتخاب کرده‌اند، زندان‌های استبداد را به سرچشمه‌ی جوشان حرکت و سمبل صبر و مقاومت تبدیل کرده‌اند، هیچگاه از یاد مردم آزاده‌ی ایران نرفته و نخواهند رفت. شورای هماهنگی راه سبز امید به نمایندگی از همراهان جنبش سبز، مراتب احترام و قدردانی خود نسبت به آنان و خانواده‌های گرامی ایشان تقدیم می‌نماید.

۱۰٫ بخش عظیمی از ایرانیان در نتیجه‌ی سیاست‌های نادرست و نسنجیده‌ی گردانندگان حکومت، روزهای سخت و تلخی را سپری می‌کنند. گرانی، کمر بیشتر شهروندان را خم کرده و موج بیکاری روزافزون، شالوده خانواده‌های نابرخوردار را تهدید می‌کند. سفره‌هایی که قرار بود با وعده‌ی فریبکارانه‌ی آوردن نفت بر سر آن رنگین‌تر گردد، روز به روز تهی‌تر می‌شود. نابسامانی در بخش درمان و سلامت، افزایش آلودگی‌های زیست محیطی، تنزل کیفیت مواد غذایی و مانند آن، زندگی روزمره‌ی شهروندان یکی از ثروتمندترین کشورهای جهان را مشقت‌بار نموده است. بودجه‌های سرگردان کشور به‌جای آن که صرف بهبود وضع مردم ایران شود، در داخل و خارج از کشور برای طرح‌هایی هزینه می‌شود که بیش از آن که سودی برای بهروزی ایران و ایرانیان داشته باشد، به استحکام پایه‌های لرزان قدرت اقتدارگرایان نظر دارد. این حق مردم ماست که نسبت به این وضعیت بحرانی نگران باشند و صدای اعتراض خود را به گوش مسئولان برسانند. از همین‌رو از اقشار مختلف مردم در نقاط گوناگون کشور دعوت می‌کنیم در اعتراض به دشواری‌های روزافزونی که دولتمردان اقتدارگرا و ناکارآمد بر سر راه زندگی آزاد و توأم با کرامت ایرانیان پدید آورده‌اند، بین ساعت ۷ تا ۹ شامگاه پنجشنبه بیست و پنجم خرداد در اماکن عمومی و به‌ویژه پارک‌های اصلی شهرها تجمع اعتراضی سکوت برگزار کنند؛ باشد که حاکمان اقتدارگرا و بی‌کفایت به خود آیند.

شورای هماهنگی راه سبز امید

هشدارِ «کَسپرسکی»: آغاز جنگ سایبری در جهان

  نسترن فرمانیان

کَسپرسکی، کسی که آزمایشگاهش ویروسِ مخوف «فلِیم» را کشف کرده است، روز چهارشنبه گفت که تنها یک اقدام جهانی می‌تواند موجب شود که «سایبر تروریسم» متوقف شود.

این متخصص امور سایبری گفته: «این یک جنگ سایبری نیست. این تروریسم سایبری است و من متنفرم از این‌که اعلام کنم این تازه آغاز بازی است.»
 کسپرسکی که ۴۶ ساله و متولد روسیه است، این‌ها را در کنفرانسی مربوط به امنیت سایبری در تل‌آویو، بر زبان آورده است.
او از این مساله که این پایانِ جهانی باشد که می‌شناسیم،‌ ابراز هراس کرده است.
همچنین اظهار داشته که مشارکت دولت‌ها در زمینه توقف سایبر تروریسم ضروری است، چیزی مثل مشارکتی که در زمینه سلاح‌های هسته‌ای، بیولوژیک و یا سلاح‌های شیمیایی دارند و سیستم‌های عامل باید دوباره طراحی شوند.
کسپرسکی گفته که سیستم‌های صنعتی یا حمل و نقل یا ترافیک هوایی، باید بر پایه‌ی سیستم‌عامل‌های امن بنا شوند. «مایکروسافت، لینوکس و یونیکس را فراموش کنید.»
در ماهِ اخیر، اخبار مربوط به ویروس فلِیم، جهان‌گیر شد. ویروسی که شرکت کَسپرسکی در ایران کشف کرد و کارشناسان امنیت می‌گویند که  پیچیده‌ترین ویروس اینترنتی تاریخ است. برخی سخن از نوشته شدن کُدهای آن با برنامه‌های مربوط به «بازی» گفته‌اند.
پیش‌تر از این ویروس، ویروس دیگری به نام استاکس‌نت مشهور شد که گفته‌ می‌شود نقش تخریبی گسترده‌ای در برنامه هسته‌ای ایران داشت.
چندی پیش، سیستم‌های شرکت نفت ایران از کار افتاد که این زمینه‌ساز حضور تحقیقاتی شرکت کسپرسکی شد و این شرکت ویروس شعله یا «فلِیم» را کشف کرد. این ویروس، علاوه بر مخرب بودن، در واقع یک جاسوس-ساز است که از کامپیوترها برای جاسوسی استفاده می‌کند.
بسیاری از کشورهای خاورمیانه، از جمله اسرائیل هم از آن آسیب دیده‌اند.

هاشمی رفسنجانی چه استبدادی را دوست دارد، چه استبدادی را دوست ندارد؟

  مصطفی خلجی

بخش تحلیل خودنویس: هاشمی رفسنجانی به بهانه «حرمت‌شكنی نسبت به سیدحسن خمینی» از «استبداد عوام» گلایه کرده است؛ اما آیا اساسا استبدادی به نام «استبداد عوام» وجود دارد، یا این امر صرفا یک «جعل عنوان» از سوی هاشمی رفسنجانی است برای شانه خالی کردن از زیر بار مسؤولیت تمامی رفتارهای مستبدانه جمهوری اسلامی؟

اظهارات اخیر هاشمی رفسنجانی در دفاع سیدحسن خمینی را باید در مجموعه اظهارات و سیاست‌های همیشگی‌ این کهنه‌سیاستمدار جمهوری اسلامی در نظر گرفت.
وی به بهانه آن چه از سوی رسانه‌های ایران «حرمت‌شكنی نسبت به نوه امام» خوانده می‌شود، از وجود «استبداد عوام» در جمهوری اسلامی گلایه کرده است.
هاشمی رفسنجانی گفته است: «تضاد بسیار عجیبی است؛ چگونه می‌شود در سالروزی كه اقشار مختلف مردم عاشق امام از سراسر كشور به امید وحدت و همدلی در آستان مطهر امام گرد هم می‌آیند، گروهی اندك ولی متشكل و البته نامشخص، در مقابل چشم میلیون‌ها انسان و شبكه‌های تلویزیونی اجازه اهانت به بیت امام و مسئولان را به خود بدهند؟ آیا می‌توان تصور كرد آنها گروهی خودسر هستند؟»
رییس مجمع تشخیص مصلحت نظام، این نوع رفتارها را «افراطی» خوانده و آن را «نمود بارز استبداد عوام» عنوان کرده است.
وی برای تأثیرگذاری بیشتر، اظهاراتش را به «منبع کر قدرت» در جمهوری اسلامی، یعنی آیت‌الله خامنه‌ای وصل کرده و نارضایتی‌اش را نارضایتی رهبر جمهوری اسلامی خوانده است. 
این در حالی است که به عقیده ناظران، کسانی که طی سال‌های اخیر علیه سیدحسن خمینی در مراسم سالمرگ پدربزرگش شعار داده‌اند، از طرفداران آتشین آیت‌الله خامنه‌ای هستند.
اما چرا هاشمی رفسنجانی از تحت فشار قرار گرفتن نوادگان خمینی از سوی آیت‌الله خامنه‌ای نگران است؟ 
پاسخ این پرسش را باید در نگرانی هاشمی رفسنجانی از تحت فشار قرار گرفتن خودش از سوی رهبر جمهوری اسلامی جست‌وجو کرد.
در واقع، اعتراض اخیر هاشمی و دفاعش از خانواده خمینی، به نوعی اعتراض هاشمی رفسنجانی نسبت به رفتارهایی است که هواداران آیت‌الله خامنه‌ای علیه او و خانواده‌اش انجام می‌دهند.
از همین روست که عبارتی را با عنوان «استبداد عوام» خلق می‌کند و به کار می‌برد تا آیت‌الله خامنه‌ای و اطرافیانش را به «عوام‌فریبی» و «رفتارهای افراطی» متهم کند.
همچنین از اظهارات اخیر هاشمی رفسنجانی، مثل بقیه اظهارات و سیاست‌های گذشته‌اش، چنین برمی‌آید که او به طور کلی مخالف استبداد نیست و چه بسا بسیار طرفدار «استبداد خواص» ‌است. 
زیرا اگر او با هر نوع استبداد مخالف بود، رفتارهای افراطی هواداران آیت‌الله خامنه‌ای را هم ذیل عنوان کلی «استبداد در ایران» تفسیر می‌کرد، اما برساختن عبارت «استبداد عوام» به این معنی است که هاشمی رفسنجانی در زمینه سیاست‌ورزی، به گونه‌ای «استبداد نخبگان» معتقد است و باید تأکید کرد که در این جا منظور از «نخبگان» آن چیزی است که هاشمی رفسنجانی از آن در نظر دارد و نه نخبگان واقعی.
شاید مدل مورد پسند هاشمی از «استبداد» همان چیزی باشد که از ابتدادی انقلاب تا پایان ریاست‌جمهوری خودش وجود داشت؛ یعنی دقیقا در زمانی که او یکی از «نخبگان» مؤثر در قدرت بود، با به عبارت دیگر در جمع «حاکمان مستبد» جمهوری اسلامی قرار داشت.
حداقل در جمهوری اسلامی، «استبداد خواص» هم دست‌کمی از «استبداد عوام» ندارد؛ بساط اعدام و سرکوب در هر دوی آنها پهن است.
قطعا نگرانی هاشمی رفسنجانی از پهن بودن بساط اعدام و سرکوب در ایران نیست، بلکه از این است که اکنون چرا او دیگر در جمع قدرتمندان قرار ندارد و رهبر جمهوری اسلامی قدرت او را محدود کرده است.
حالا که شرایط برای هاشمی رفسنجانی محدود شده، او آیت‌الله خامنه‌ای و طرفدارانش را به «عوام‌فریبی» و اعمال «استبداد عوام» متهم می‌کند.

قصاب مونترال

  ماهی سیاه کوچولو

هشدار: این نوشته برای افراد زیر ۱۸ سال توصیه نمی‌شود!!!!!

شاید لقب قصاب مونترال برای لوکا روکا مگناتا، که متهم اصلی در پرونده قتل و سلاخی یک جوان چینی در کانادا است، کافی نباشد. قاتل پس از سلاخی جسد، به بدن بدون دست و پا و سر جوان چینی تجاوز هم کرده است!
بسته های حاوی دست و پای انسان و آغاز ماجرا:
در روز ۲۹ می، بسته‌ای حاوی پای چپ یک انسان به دفتر حزب محافظه‌کار کانادا فرستاده شد. بسته حاوی پیغامی خطاب به شخص نخست وزیر کانادا و شخص دیگری بود. در همان روز پلیس اوتاوا بسته‌ای دیگر حاوی دست چپ یک انسان را در اداره پست پیدا کرد. این بسته به مقصد حزب لیبرال فرستاده شده بود. پلیس مونترال هم از پیدا شدن تنه انسانی بدون دست و پا و سر که در چمدانی جاسازی شده و در خیابان رها شده بود، خبر داد.
 کمی دیرتر در همان روز مشخص شد که در روز ۲۶ می، وکیلی آمریکایی که ویدیوی قتل و سلاخی یک انسان را در اینترنت دیده بود سعی کرد که پلیس را از این قضیه مطلع کند اما پلیس گفته‌های وی را نادیده گرفت. این وکیل در گفتگو با شبکه سی.بی.سی کانادا گفت که از روی لینک‌هایی که در فیلم و وب‌سایت وجود داشت، اسم و مشخصات و محل تولد قاتل را پیدا کرده بود. وی با پلیس تورونتو تماس گرفت و جریان را گفت اما پلیس سخنان وی را نادیده گرفت. به او گفته شد که این ویدیو تقلبی است. وی از پلیس مربوطه خواست که ایمیلی به او بدهند تا حداقل لینک ویدیورا برای پلیس بفرستد اما جواب این بود که «نیازی به این کار نیست»!
 این وکیل وقتی خبر فرستاده شدن دست و پای یک انسان را به دفاتر احزاب کانادا شنید، دوباره با پلیس تماس گرفت. وی دوباره به پلیس گفت که چنین ویدیویی وجود دارد، به او گفته شده که چند لحظه منتظر بماند و بعد از او تشکر شد اما او ادامه داد که وی نام شخص قاتل را هم می‌داند و اینطور بود که پلیس نام قاتل را کشف کرد. ابن وکیل آمریکایی در برابر این ادعای پلیس تورونتو که اطلاعات او کافی نبوده است گفت: «هیچ چیز تغییر نکرده، تنها حرف من باورپذیر شده زیرا که حالا جسدی سلاخی شده وجود دارد.»
روز ۳۰ می، لوکا روکا مگناتا به عنوان متهم اصلی در این پرونده معرفی شد. اما از نام مقتول خبری نبود. همان روز ویدیوی این قتل وحشتناک بررسی شد. یکی از پلیس‌هایی که ویدیو را دیده بود به سی.بی.سی گفت که آرزو می‌کند فیلم را ندیده بود و گفت که باورش نمی‌شود کسانی هستند که دنبال این ویدیو می‌گردند و آن را نگاه می‌کنند. در این ویدیو یازده دقیقه‌ای دیده می‌شود که قاتل با چاقوی آشپزخانه و یخ خردکن جوانی را که دست و پایش بسته شده است را می‌کشد و سلاخی می‌کند و به دنبال آن صحنه‌هایی از «نکروفیلیا» و آدم‌خواری دیده می‌شود. به عبارتی قاتل به جسد تجاوز می‌کند و سپس بخشی از بدن جوان را می‌خورد. در روز اول ماه جون، نام مقتول هم فاش می‌شود. یون لین جوان ۳۳ ساله چینی  بود که در رشته مهندسی کامپیوتر و مقطع لیسانس در دانشگاه کنکوردیا درس می‌خواند. رابطه قاتل و مقتول هنوز مشخص نشده است. اصولا نام مقتول در این زمینه‌ها فاش نمی شود اما این‌بار این اتفاق افتاد. پلیس مونترال گفت که در حال حاضر ۸ نفر در خود مونترال ناپدید شده‌اند و فشار از سمت خانواده‌ها بسیار زیاد بوده است، به همین دلیل پلیس تصمیم به معرفی مقتول کرده است. در همان روز اینترپل هم وارد عمل شد.
 اظهار نظرهای متفاوتی درباره مگناتا و اینکه به کجا فرار کرده است وجود داشت. پلیس می‌گفت که مگناتا از کشور خارج شده است اما می‌تواند با نام دیگر و چهره‌ای دیگر به کانادا بازگشته باشد. پلیس می‌گفت که وی استاد تغییر چهره است و شاید حتی خود را به شکل زن در بیاورد. مگناتا نوشته‌ای به عنوان «چگونه بدون هیچ ردپایی ناپدید شویم» در وبلاگش متشر کرده بود. بنابراین بسیاری فکر می‌کردند که قتل و فرار پس از آن طراحی شده است. سی.بی.سی با یک متخصص در زمینه ناپدید شدن بدون ردپا صحبت کرد. وی گفت که مطلب منتشرشده در وبلاگ مگناتا توسط او نوشته نشده است و گفت به نظر او این فرد اصلا باهوش نیست و به زودی دستگیر خواهد شد. همان طور که گفته شد نظرات مختلفی درباره مگناتا وجود داشت اما همه موافق بودند که او فردی است که به دنبال جلب توجه است و موفق هم شده است.

متهم به قتل کیست؟
 متاسفانه هرچه بیشتر راجع به متهم به قتل می‌خوانید، متوجه خواهید شد که پلیس به راحتی می‌توانست از قتلی به این وحشتناکی جلوگیری کند. در روزهای اولیه پس از قتل، مردم با اخبار مربوط به لوکا بمباران شدند در حالی که هیچ ازاطلاعاتی از مقتول در اختیار نبود. اینترنت پر بود از عکس‌های لوکا با چهر‌ه‌ها و حالت‌های مختلف و اطلاعاتی از شغل او به عنوان مدل و «پورن‌ستار». روابط رمانتیک او با زنان بوده است اما برای پول با مردها هم رابطه داشته است گفته شد که او ستاره‌ای در دنیای پورن و از فینالست‌های برنامه تلویزیونی «کاورگای» در سال ۲۰۰۷ بوده است. اما این اطلاعات بعد از یافتن  فیلم‌های مربوط  به  کشتن  دو گربه توسط لوکا تغییر کرد. مشخص شد که تمام اطلاعات توسط خود لوکای ۲۹ ساله با نام اصلی اریک در اینترنت منتشر شده و غلط هستند. لوکا ستاره‌ای در دنیای پورن نبود بلکه چند فیلم ناموفق در این زمینه داشت. وی همچنین فینالیست در برنامه «کاورگای» نبود بلکه شرکت کننده‌ای بود که تنها یک بار در برنامه ظاهر شد و به وسیله داوران رد شد. مشخص شد که طرفداران حقوق حیوانات مدت‌هاست که به دنبال او هستند. مشخص شد که پرونده‌های کلاهبرداری دارد. مشخص شد که در زمانی که در انگلستان زندگی می‌کرده است خبرنگاری از روزنامه «سان» برای ویدیوهای کشتن حیوانات به سراغ او رفت. این مصاحبه آنقدر زننده بود که خبرنگار، لوکا را به «اسکاتلندیارد» گزارش داد. اما اسکاتلندیارد گفت که ویدیو از جایی در آمریکای شمالی آپلود شده است و به آنها مربوط نمی‌شود. در این زمان لوکا از لندن رفت. سپس خبرنگار ایمیلی بدون نام و نشان دریافت کرد که می‌گفت: «داستان تمام نشده است... منتظر شنیدن خبرهای دیگری از من باشید و این بار این خبرها در رابطه با یک حیوان نخواهد بود. کسی که یک بار بکشد دیگر نمی‌تواند از کشتن دست بردارد.»
خبر دیگری که در اینترنت منتشر شد رابطه لوکا با قاتل سریالی دختران جوان، زنی به نام کارلا هومولکا بود. کارلا در سال ۱۹۹۱ و ۱۹۹۲ به همراهی شوهرش به سه دختر جوان تجاوز کرد و آنها را کشت. یکی از این دختران جوان خواهر پانزده ساله کارلا بود. کارلا به پلیس گفت که شوهرش او را وادار به این کارها کرده است و با این ادعا و به این دلیل که پلیس شاهد دیگری نداشت توانست به جای حبس ابد تنها به ۱۲ سال زندان محکوم شود. اما پس از مدتی کوتاهی فیلمی که توسط شوهر کارلا و وکیلش پنهان شده بود در اختیار قاضی قرار گرفت که نشان می‌داد که کارلا به اندازه شوهرش در این قتل‌ها نقش داشته است. صحنه‌ای در فیلم وجود دارد که نشان می‌دهد کارلا قبل از تجاوز خودش را برای دوربین آرایش و زیبا می‌کند. به این ترتیب روزنامه‌ها این معامله پلیس با کارلا را معامله با شیطان خواندند. کارلا در دوران زندان لیسانس خود در روان‌شناسی را از دانشگاه کویین گرفت و در سن ۳۵ سالگی و برخلاف نظر بسیاری از روان‌شناسان از زندان آزاد شد. ازدواج کرد و هم اکنون با سه فرزند در مونترال زندگی می‌کند. خبر رابطه لوکا و کارلا یک بار در سال ۲۰۰۷ بر سر زبان‌ها افتاد. لوکا در آن زمان در مصاحبه‌هایش گفت که او بسیار از این شایعه ناراحت است و چند پیشنهاد کار را به دلیل این شایعه از دست داده است و حتی تهدید به قتل شده است. در آن زمان گفته شد که گویا این هم شایعه دیگری ساخته ذهن لوکا بوده است. اما حتی اگر این شایعه ساخته ذهن لوکا بوده باشد برای جلب توجه، آیا این نکته که لوکا یک قاتل سریالی را برای رابطه انتخاب کرده بود حتی در ذهن خودش نشان دهنده یک مشکل بوده است که متاسفانه به آن توجه نشد.

دستگیری:
 روز ۳ جون، گفته شد که لوکا در فرانسه دیده شده است و اینترپل عکس مردی را در بازرسی فرودگاه منتشر کرد که لباسی با نقش میکی موس پوشیده بود. گفته شد که لوکا در یک کافه دیده شده است و با یک مرد کافه را ترک کرده است. پلیس توانست رد تلفن او را به هتل بگیرد و مجله های پورن و کیسه تهوع او در هواپیما را پیدا کرد. گفته می‌شد که لوکا قتل را به مرحله جدیدی رسانده است، هم از لحاظ وحشیگری، هم به دلیل اینکه فیلم را در اینترنت به نمایش گذاشته و هم به این دلیل که با سفر آزادانه‌اش به اروپا می‌توانست تبدیل به یک قاتل سریالی بین‌المللی شود. در این زمان چین اعلام کرد که کشور کانادا دیگر برای شهروندانش امن نیست به خصوص که این دومین قتل یک شهروند چینی در یک سال گذشته بوده است. یک روز بعد خبری در رسانه‌ها منتشر شده که خبر از دستگیری لوکا در یک کافی نت در محله‌ای ترک نشین در برلین می‌داد. گویا لوکا در حال خواندن خبرها در رابطه با خودش بوده است که شاگرد مغازه او را تشخیص می‌دهد. شاگرد برای خبر کردن پلیس از مغازه بیرون می‌رود. اولین پلیس حرف‌های او را نادیده می‌گیرد. او به سراغ پلیس دیگری می‌رود. پلیس‌ها درخواست کمک می‌کنند و پس از حدود دو ساعت از از ورود لوکا به کافی نت، هفت پلیس برای شناسایی وی وارد مغازه می شوند. لوکا در ابتدا اطلاعات غلطی می‌دهد اما بعد می‌گوید: «باشه، من رو گرفتید». پلیس گفت درگیری‌ای در کار نبوده و لوکا تغییر چهره هم نداده بوده است.

بازگشت به کانادا:
 در همان زمان که در رابطه با زمان تحویل لوکا به کانادا نظرات مختلفی داده می شد و پلیس آلمان گفت که "زندانی شام خورد، خوب خوابید و صبح صبحانه خورد و سیگار هم کشید و در تمام مدت بسیار آرام بوده است"، دو بسته دیگر شامل دست و پای راست یک انسان به دو مدرسه در ونکوور فرستاده شد. پلیس تایید کرده است که بسته‌ها از مونترال فرستاده شده است اما هنوز از نتایج آزمایش "دی ان ای" خبری نیست. گفته شد که لوکا در سال ۲۰۰۳ در ونکوور زندگی می‌کرده و در یک فیلم «پورن» بازی کرده است. اما دلیل فرستادن بسته‌ها به مدارس هنوز مشخص نیست. در این مدت لوکا با یک قاضی آلمانی ملاقات کرد و گفت که هیچ اعتراضی برای بازگشت به کانادا ندارد. وی همچنین با یک وکیل آلمانی دیدار کرد. این وکیل آلمانی گفت که بر خلاف تمام چیزهایی که درباره لوکا خوانده است او بسیار مودب و مهربان است و بسیار مشتاق است که به کانادا بازگردد تا نکاتی را روشن کند. لوکا همچنین گفته که نگران جان خود در زندان است و به همین دلیل در انفرادی نگهداری می‌شود. مادر، پدر، خواهر و عموی مقتول، یون لین، هم برای تحویل جسد بدون سر فرزندشان به مونترال وارد شدند. شاهدان عینی گفته‌اند که مادر یون حتی نمی‌توانست به درستی راه برود و از میان گریه او تنها چیزی که فهمیده شده این بود که «اومدیم که ببریمت خونه»...

آینده:
 چند بحث در حال حاضر در کانادا در جریان است. بعضی ناراحت هستند که چرا مجازات مرگ در کانادا وجود ندارد و بعضی هم نگرانند که کانادا نتواند یک دادگاه عادلانه برای لوکا روکا مگناتا که در دوم مرداد ۳۰ ساله خواهد شد برگزار کند. این گروه معتقدند که یافتن دوازده نفر برای هیات منصفه که در ذهن خود لوکا را محکوم نکرده باشند بسیار مشکل است. یک وکیل گفت که سه راه برای لوکا وجود دارد. مگناتا می‌تواند بگوید که اصولا بی‌گناه است، می‌تواند بگوید که مشکل روانی دارد یا در لحظه قتل دچار جنون آنی شده است. در ضمن از آنجا که صورت قاتل در فیلم مشخص نیست، وی می تواند ادعا کند که فردی که در فیلم هست او نیست. در هر صورت باید منتظر بود و دید که نقشه مگناتا برای سری که هنوز پیدا نشده چیست. آیا هدیه تولد مگناتا برای تولدش به کانادا، سر یک جوان بی گناه است؟ آیا او اصولا به سوال‌ها پاسخ خواهد داد؟ به تمام چراها؟ آیا او برای تولدش، فکری دیگری در ذهن دارد؟ باید دید مگناتا کدام راه را انتخاب می‌کند. به نظر می‌رسد که لوکا روکا مگناتا، با قربانی کردن یک جوان بی‌گناه نه تنها انتقام خود را از خانواده خود، که به گفته وی او را همانگونه که بوده قبول نکرده‌اند، گرفت که با ترسی که ایجاد کرد، انتقام خود را ازجامعه‌ای که احساس می‌کرد در آن جایی ندارد هم گرفت!

تشکیل کمیته جدید تدوین قانون اساسی

نوشتۀ رحمت قاسم بیگلو

به دنبال ضرب الاجل 48 ساعته تعیین شده ازسوی شورای عالی نظامی مصر، برای معرفی اعضای یکصد نفره کمیته ی تدوین قانون اساسی جدید این کشور، ازطرف تشکل های سیاسی مصر، احزاب سیاسی امروزاعلام داشتند که درمورد تشکیل مجدد کمیته تدوین قانون اساسی به توافق رسیده اند.

این کمتیه درماه فوریه امسال یک بارآغاز به کارکرد ولی لیبرال ها و لائیک های حاضردرکمیته با وارد کردن اتهام سلطه طلبی به اسلامیون وابسته به اخوان المسلمین و سلفی ها کمیته را ترک کردند که منجربه انحلال کمیته اول گردید . اکنون احزاب سیاسی اعلام می کنند که باردیگر نمایندگان خود را برای شرکت درکمیته جدید معرفی کرده اند.
به گزارش خبرگزاری فرانسه این توافق در دیدار امروز نمایندگان احزاب با مارشال حسین طنطاوی رئیس شورای نظامی مصرحاصل شد.
در پایان این دیدار رئیس شورای نظامی مصر از احزاب خواست تا نمایندگان خود را برای کمیته جدید روز سه شنبه آینده به پارلمان مصر معرفی نمایند.
در کمیته جدید علاوه بر نمایندگان احزاب اسلامی حاضر در پارلمان نمایندگانی از سوی وزارت دادگستری، نیروهای انتظامی، کارشناسان حقوقی حضور خواهند داشت.
به گزارش خبرگزاری فرانسه طبق توافق سیزده کرسی از کمیته جدید برای نمایندگان سندیکاهای صنفی و بیست ویک کرسی برای شخصیت های سیاسی و اجتماعی پیش بینی شده است.
علاوه برآن پنج کرسی برای نمایندگان روحانی دانشگاه اسلامی الاظهرو چهار کرسی برای مسیحیان قبطی اختصاص داده شده است.
همانگونه که گفته شد احزاب می بایست طبق توافق انجام شده نمایندگان خود را روز سه شنبه هفته آینده به پارلمان مصرمعرفی نمایند.

حفظ محیط زیست در خطبه های نماز جمعه در تهران

نوشتۀ فواد روستائی

حفظ محیط زیست از دیگر مسائل مطرح در خطبه های نماز امامی کاشانی، عضو فقهای شورای نگهبان، بود.آیت الله امامی کاشانی پس از تأکید بر ضرورت تولید و استفاده از زمین برای تولید گفت در آن دنیا و در آخرت از تولید و حتا ازمحیط زیست پرسیده می شود که ما با آن چه کردیم؟

آیت الله امامی کاشانی، خطیب نماز جمعه در تهران، در خطبه های خود به تکرار سخنان اخیر آیت الله علی خامنه ای – رهبر جمهوری اسلام ایران- پرداخت و گفت غرب نه از ایران هسته ای بلکه از ایران اسلامی بیمناک بوده و می ترسد.
امام جمعۀ موقت تهران برای توجیه این ادعا افزود چون آن چه که در مصر و یمن و دیگر کشورهای مسلمان از جمله بحرین مردم را بیدار کرد نه سلاح و قدرت هسته ای بل تأثیر انقلاب اسلامی ایران بود.
خطیب امروز نماز جمعۀ تهران آن گاه به تحریم ها و مجازات های اقتصادی اعمال شده علیه جمهوری اسلامی ایران در ارتباط با فعالیت های هسته ای تهران پرداخت و مدعی شد که این تحریم ها برای ایران به فرصت تبدیل شده و باعث شده است که ایران بیشتر پیشرفت کند. امامی کاشانی افزود تحریم ها مردم ایران را استوار تر کرده است.
حفظ محیط زیست از دیگر مسائل مطرح در خطبه های نماز امامی کاشانی، عضو فقهای شورای نگهبان، بود.
آیت الله امامی کاشانی پس از تأکید بر ضرورت تولید و استفاده از زمین برای تولید گفت در آن دنیا و در آخرت از تولید و حتا ازمحیط زیست پرسیده می شود که ما با آن چه کردیم؟
امام جمعۀ موقت تهران پس از بیان این مطلب که انسان ها بر اساس اسلام نسبت به محیط زیست وظیفه دارند گفت متأسفانه خالی بودن دنیای امروز از معنویات در کشور ایران هم اثر کرده است.

پروژه انتقال گازطبیعی ترکمنستان به چین ازطریق خاک افغانستان

نوشتۀ رحمت قاسم بیگلو

درافغانستان درباره پروژه ای بحث می شود که درصورت تحقق چین خواهد توانست ازطریق خاک افغانستان گازطبیعی صادراتی جمهوری ترکمنستان درآسیای مرکزی را دریافت دارد.

گفتگو با استاد مسعود، استاد اقتصاد در دانشگاه کابل گوش کنید (05:03)  رحمت قاسم بیگلو

این گونه پروژه ها قبل ازحکومت طالبان و بویژه پس ازفروپاشی اتحاد شوروی و استقلال جمهوری های آسیای مرکزی مطرح بوده است، ولی به علت مشکلات امنیتی داخلی افعانستان تاکنون به طورجدی در دستور کار بین المللی قرار نگرفته است.
به گزارش منابع خبری افغان در سفر اخیر رئیس جمهوری افغانستان به چین مسئولین چینی درمورد پروژه خرید گاز طبیعی از ترکمنستان و انتقال آن ازمناطق امن افغانستان به این کشورگفت وگو کرده اند.
دفترریاست جمهوری افغانستان دربیانیه ای که دراین رابطه انتشارداده می نویسد که رئیس جمهوری افغانستان به وزیرمعدن این کشورماموریت داده است تا کارهای مقدماتی درزمینه ی همکاری میان دوکشور را فراهم آورد.
دریک بیانیه مفصل نیز که پیرامون همکاری های استراتژیک میان دو کشور انتشار یافته به تمایل دو طرف به افزایش سطح همکاری ها اشاره شده است. دربند دوم این بیانیه گفته می شود : " روسای جمهورافغانستان و چین موافقت نمودند که همکاری درعرصه های سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و امنیتی و نیزبه سطح منطقه یی و بین المللی همان پنج ستون است که مشارکت و همکاری استراتژیک میان افغانستان و چین را استحکام می بخشد".
دربند هشتم این توافق نامه آمده است: " هدف ازایجاد مشارکت و همکاری استراتژیک میان افغانستان و چین همانا تعمیق هرچه بیشتر دوستی و همکاری دیرینه میان دو کشورمی باشد. هردو طرف نگرانی و منافع معقول کشورهای منطقه را پذیرفته و به آن احترام می گذارند و نیز درراستای صلح، ثبات و توسعه منطقه ای با هم کارخواهند کرد. این همکاری به هیچ وجه هدفی را علیه طرف سومی دنبال نمی نماید."
دریک گفت وگوی تلفنی با استاد سید مسعود، استاد اقتصاد دانشگاه کابل، ازوی درباره امکان تحقق پروژه ی پایپلاین انتقال گازبه چین پرسیده ام.

تأکید چین و افغانستان بر مبارزه با تروریسم، افراط گرائی، جدائی طلبی و جنایات سازمان یافته در منطقه

نوشتۀ فواد روستائی

در  بیانیۀ مشترکی که در پایان دیدار رئیسان جمهوری افغانستان و چین در پکن منتشر شد می خوانیم کابل و پکن  هر گونه تروریسم، افراط گرائی، جدائی خواهی و جنایت سازمان یافته را رد کرده و با آن مبارزه خواهند کرد.در بخش دیگری از این بیانیه از اهدای یک کمک ٢٤ میلیون دلاری چین به افغانستان خبر داده شده است.

"هو جینتائو"، رئیس جمهوری چین، در دیدار با حامد کرزی، همتای افغان خود، قول داد که کمک های چین به افغانستان آن هم کمک هائی "بدون چشمداشت" کماکان ادامه خواهد یافت.
رئیس جمهوری چین در این دیدار که در حاشیۀ کنفرانس سران "سازمان همکاری های شانگهای" در پکن صورت گرفت گفت چین به کمک های بدون چشمداشت و صمیمانۀ خود به افغانستان در این "مرحلۀ حساس گذار" برای دولت کابل ادامه خواهد داد.
خبرگزاری فرانسه در گزارشی که به دیدار رؤسای جمهوری چین و افغانستان اختصاص داده است یادآور می شود که بر اساس بیانیۀ مشترک دو کشور چین یک کمک ٢٤ میلیون دلاری در اختیار دولت کابل قرار می دهد.
در این بیانیه، بر گسترش و تقویت روابط دو کشور در عرصه های سیاسی، اقتصادی و امنیتی تأکید شده است.
افغانستان نیز متقابلاً حاکمیت چین بر منطقۀ "سین کیانگ" را که مردم آن مسلمان و ترک زبان هستند مورد تأیید مجدد قرار داده است.
دولت پکن در حال حاضر در این منطقه که دارای قرابت های فرهنگی با جمهوری های آسیای مرکزی است با یک جنبش شورشی رو به روست که به وسیلۀ "تندروهای تجزیه طلب" هدایت می شود.
در بخش دیگری از بیانیۀ مشترک کابل- پکن بر این نکته تأکید شده است که چین و افغانستان هر گونه تروریسم، افراط گرائی، جدائی خواهی و جنایت سازمان یافته را رد کرده و با آن مبارزه خواهند کرد.
 

بان کی- مون دبیر کل سازمان ملل: بشار اسد، رئیس جمهوری سوریه، دیگر مشروعیت ندارد

بان کی- مون، دبیر کل سازمان مل متحد، ضمن ابراز انزجار از کشتار مردم بیگناه در "الخبیر"  گفت ملت سوریه که خونش را می ریزند خشمگین است و خواهان صلح وحفظ حرمت خویش و پیش از هر چیز اقدامی ملموس در این راستاست. بان کی- مون افزود گفت بشار اسد، رئیس جمهوری سوریه، مشروعیت خود را از دست داده است.

چین امروز (جمعه) در خواست کوفی، نمایندۀ سازمان ملل متحد و اتحادیۀ عرب برای سوریه، را مبنی بر تشدید فشار بر رژیم بشار اسد رد کرد.
به گزارش خبرگزاری فرانسه از پکن، سخنگوی وزارت امورخارجۀ چین ضمن به یک چوب راندن رژیم و اپوزیسیون سوریه اعلام کرد هم دولت و هم اپوزیسیون سوریه باید به تعهداتی که در قبال طرح صلح کوفی عنان سپرده اند وفادار بوده و به خشونت ها پایان دهند.
پکن که از متحدان بزرگ رژیم بشار اسد در سوریه است کشتار روز چهارشنبۀ این هفته در "الخبیر" در استان "حما" در مرکز سوریه را "قویاً محکوم" کرد و خواستار آن شد که "عوامل این کشتار در اسرع وقت" تسلیم عدالت شوند.
اپوزیسیون سوریه و نهادهای مدافع حقوق بشر در این کشور نیروهای وفادار به رژیم را عامل این کشتار می دانند که ٧٨ کشته از جمله شماری زن و کودک از خود برجای گذاشت.
قرار است ناظران اعزامی سازمان ملل و اتحادیۀ عرب به سوریه امروز به "الخبیر" بروندو از نزدیک در مورد کشتار روز چهارشنبه تحقیق کنند.
بان کی- مون، دبیر کل سازمان مل متحد، دیروز (پنجشنبه) در مجمع عمومی سازمان ملل ضمن ابراز انزجار از کشتار مردم بیگناه در "الخبیر" نسبت به قریب الوقوع بودن یک جنگ داخلی تمام عیار در سوریه هشدار داد و گفت ملت سوریه که خونش را می ریزند خشمگین است و خواهان صلح وحفظ حرمت خویش و پیش از هر چیز اقدامی ملموس در این راستاست.
بان کی- مون ضمن محکوم کردن خشونت ها در سوریه گفت بشار اسد، رئیس جمهوری سوریه، مشروعیت خود را از دست داده است.
شورای امنیت سازمان ملل متحد دیشب در نشستی که پشت درهای بسته برگزار شد به تشدید خشونت ها در سوریه و به ویژه کشتار "الخبیر" پرداخت.
به گفتۀ دیپلمات های غربی چکیدۀ پیام بان کی- مون و کوفی عنان به شورای امنیت این بود که زمان آن رسیده است که دولت بشار اسد مجازات شود.
چین و روسیه در پانزده ماهی که از آغاز جنبش مردم در سوریه می گذرد برغم خشونت ها و کشته شدن بیش از ١٣٠٠٠نفر در این کشور، با استفاده از حق وتو مانع تصویب قطعنامه ای در شورای امنیت علیه رژیم دمشق شده اند.
اپوزیسیون سوریه در پی کشتار "الخبیر" از مردم خواسته است امروز (جمعه) در سراسر کشور به تظاهراتی گسترده تر از روزهای دیگر دست بزنند.

آغاز مسابقات فوتبال جام ملتهای اروپا همراه با تنش های سیاسی

نوشتۀ آرش ادیب زاده

سر انجام پس از پنج سال افت و خیز و گذر از فراز و نشیب های بسیار، امشب سوت آغاز رقابت های فوتبال جام ملتهای اروپا در ورشو پایتخت لهستان به صدا در خواهد آمد. مسابقاتی بی سابقه در اروپای شرقی که با میزبانی مشترک لهستان و اوکراین برگزار می شوند و در آن تنش های سیاسی بیش از پیش مشاهده می شوند. 

در سال 2007 در میان شگفتی همگان کمیتۀ اجرایی "یوفا" اتحادیۀ فوتبال اروپا لهستان و اوکراین را به عنوان میزبان مشترک جام ملت های اروپا در سال 2012 برگزید.
این انتخاب در حالی صورت گرفت که میشل پلاتینی رئیس فرانسوی یوفا زیاد مشتاق برگزاری چنین رویداد بزرگ و مهمی در شرق اروپا نبود. ولی وی که به تازگی به این سمت انتخاب شده بود نتوانست مانع از اعطای آرا بسیاری ازمخالفین خود به میزبانی مشترک لهستان و اوکراین شود.
 آرا موافقی که گفته می شود در دوران ریاست مدیر سابق این اتحادیه، به دنبال توافق های غیر رسمی از پیش تعیین شده بودند و پشت پردۀ این زد و بند ها مسائل اقتصادی و سیاسی پنهان بوده است.
حال پس از تنش های فراوان میان اتحادیۀ فوتبال اروپا و دو کشور میزبان، خصوصأ اوکراین در ارتباط با عدم رعایت تقویم مقرر برای پیشبرد ساختار های لازمه سوت آغاز رقابت ها در حالی به صدا در خواهد آمد که تنش های سیاسی جای این مشکلات را گرفته اند.
بایکوت سیاسی بازی ها و عدم حضور رئیس جمهوری فرانسه و نخست وزیر بریتانیا در این مسابقات در حمایت از یولیا تیموچنکو که در خارکیو، یکی از چهار شهر میزبان رقابت ها در اوکراین زندانی است سبب شده است که در نخستین کنفرانس مطبوعاتی رسمی روز نخست این مسابقات، میشل پلاتینی مجبور شود بیشتر به مسائل سیاسی و بحران و تنش ناشی از آن بپردازد تا مسائل ورزشی.
در دیدار افتتاحیه، تیم ملی لهستان، یکی از دو میزبان رقابت ها در ورزشگاه شهر ورشو پایتخت این کشور به مصاف تیم ملی یونان خواهد رفت. 

آغاز دور جدید مذاکرات هسته ای

نوشتۀ آرش ادیب زاده

دور جدید مذاکرات هسته ای میان آژانس بین المللی انرژی اتمی و جمهوری اسلامی ایران از امروز جمعه در وین آغاز شد. هدف اصلی این نشست دستیابی به تفاهمی است دوجانبه برای شفاف کردن نکات مبهم مندرج در آخرین گزارش بسیار انتقاد آمیز آژانس پیرامون پروندۀ هسته ای ایران.

در این مذاکرات، رئیس بلژیکی بازرسان آژانس بین المللی انرژی اتمی،"هرمان ناکارتس" و "رافائل گروسی" معاون آرژانتینی "یوکیا آمانو" رئیس این سازمان به عنوان نمایندگان آژانس ، در وین با علی اصغر سلطانیه نماینده دائم جمهوری اسلامی ایران در آژانس بین المللی انرژی اتمی به مذاکره خواهند پرداخت.
در این میان در حالیکه مقامات جمهوری اسلامی به کرات تأکید کرده اند که فعالیت های هسته ای ایران تنها با اهداف غیر نظامی دنبال می شوند، مقامات آژانس بین المللی انرژی اتمی مدعی هستند که ایران ظرفیت احتمالی خود برای تولید مواد هسته ای حساس را با نصب صدها سانتریفیوژ جدید در سایت های زیرزمینی‌ خود افزایش داده است.
همچنین آژانس بین‌المللی انرژی اتمی مدعی شده است که تصاویر ماهواره‌ ای  حاکی از فعالیت‌هایی گسترده  در مجتمع نظامی پارچین است که بازرسان خواستار بازرسی از آن هستند، درخواستی که تا کنون با مخالفت مقامات جمهوری اسلامی همراه بوده است.
 مذاکرات کنونی در حالی انجام می گیرد که در کمتر از دو هفتۀ دیگر نشستی بسیار مهم در مسکو پایتخت روسیه، میان گروه 5+1 و جمهوری اسلامی ایران برگزار خواهد شد.
در این ارتباط هیلاری کلینتون وزیر امور خارجۀ ایالات متحدۀ آمریکا روز پنجشنبه از مقامات جمهوری اسلامی خواسته است تا در مذاکرات مسکو گامهایی عملی بردارند.

شورای مرکزی امر به معروف و نهی از منکر ابلاغ کرد:

نهی از منکر وظیفه تازه رانندگان تاکسی در ایران

براساس ابلاغ شورای مرکزی امر به معروف و نهی از منکر٬ رانندگان تاکسی در ایران موظف به انجام «فریضه امر به معروف و نهی از منکر» خواهند شد.
به گزارش روز جمعه (۱۹ خرداد) خبرگزاری «آریا» این مطلب را حسین گل‌بخش٬ معاون امور اجتماعی و فرهنگی سازمان تاکسیرانی اعلام کرده است.
آقای گل‌بخش گفته از اواسط خرداد ماه امسال دوره‌های آموزشی امر به معروف و نهی از منکر برای تاکسیرانان تحت پوشش این سازمان آغاز شده است.
به گفته وی شرکت‌های خصوصی تحت پوشش سازمان تاکسیرانی نیز موظف به برگزاری کلاس‌های مذکور شده‌اند.
این مقام مسئول افزوده است: «با توجه به سهم وسیع تاکسی‌رانان از جابجایی در سطح شهر تهران٬ ترویج امر به معروف و نهی از منکر در بین تاکسیرانان یک ضرورت مهم به شمار می‌آید.»

علی سعیدی٬ نماینده علی خامنه‌ای در سپاه:

اختیارات ولی فقیه با انبیاء و امامان معصوم یکسان است

علی سعیدی٬ نماینده ولی فقیه در سپاه پاسداران می‌گوید اختیارات ولایت فقیه٬ انبیاء و معصومین یکسان بوده و «هیچ رهبری با تکیه به سلاح به قدرت نرسیده است.»
به گزارش خبرگزارس فارس٬ آقای سعیدی روز جمعه (۱۹ خرداد) در جمع گروهی از مردم شهر دیباج این مطلب را بیان کرده است.
وی افزوده است: «رهبری در سه سطح انبیاء، معصومین و ولایت فقیه بوده که از لحاظ اختیار یکی است.»
به گفته سعیدی «به‌‌ همان اندازه که از امامان تبعیت واجب است، تبعیت از رهبری هم واجب است و این دو با هم فرقی ندارد.»
وی اظهار کرده که «رهبری الهی شناسنامه امت دینی و نشان و تابلوی حکومت دینی است و حکومت دینی، بدون وجود رهبری قابل شناسایی نیست.»
یکسان دانستن اختیارات ولی فقیه با اختیارات «امامان معصوم» شیعه سال‌هاست از سوی گروهی از روحانیون حاکم بر ایران مطرح و دنبال می‌شود.
این دسته از روحانیون همچنین معتقدند مشروعیت رهبر و ولایت فقیه از جانب خداوند است و اعضای مجلس خبرگان رهبری تنها وظیفه کشف مصادیق رهبری در جامعه اسلامی را بر عهده دارند.

یاد باد از بهار و دولت یار/ دولت عقلانیت نه یک دولت کف بینی و رمالی+ ویدئو

خردادها همیشه پر حادثه اند. خرداد ۸۸ که شد گویی همه جا پر شد از عطر امید. همه ایران سبز شد. بارقه امید از هر سو وزیدن گرفت. حادثه ای بزرگ رقم خورد.
آمد بی هیچ هیاهویی بعد از بیست سال. اما چه آشنا بود این نخست وزیر محبوب امام. محبوب دل مردم هم بود. پیر و جوان بسویش آمدند. شمیم آشنایی داشت میرحسین.
وعده داده بود برای دولتش ” دولت عقلانیت، دولت استفاده از کارشناسان و نهادهایی که مردم پایه گذاری کردند، نه یک دولت کف بینی و رمالی”.
یار وفادارش، زهرا رهنورد که در حصر وحبس لحظه ای او را تنها نگذاشت هم می دانست که این ملت همه سلحشورند، امیدوار بود که این سلحشوری ها در خردادها و خردادها باقی بماند.
سلحشوری ها همه خواهد ماند. جوانه ها باز می روید در خرداد و خردادها و نهال امید از این سرزمین ریشه کن نخواهد شد.
سر اومد زمستون
شکفته بهارون
گل سُرخ خورشید دراومد و شب شد گریزون
کوه‌ها لاله‌زارن – لاله‌ها بیدارن
تو کوه‌ها دارن گل گل گل جنگل و میکارن

پیام تسلیت مصطفی تاجزاده و همسرش به خانواده فریده ماشینی

بدنبال درگذشت فریده ماشینی همراه همیشگی خانواده زندانیان سیاسی، مصطفی تاجزاده و فخرالسادات محتشمی پور در پیامی از وی تجلیل کردند.
در این پیام که در صفحه فیس بوک مصطفی تاج زاده منتشر شد، آمده است: فریده ماشینی برای همه کسانی که حتی اندک شناختی از او داشتند، قابل احترام بود. زنی پیرو مکتب فاطمی و علوی و مقید به اصول اعتقادی و ملتزم به آموزه های دینی که شناخت عمیق از دین مبین و معرفتش به آیات قرآنی موجب شده بود که هرگز به کبر و دور شدن از بندگان خدای روی آور نشود و هرگز نخواهد با زدن برچسب های رایج، صف خود را از دیگر بندگان خدا که ،در عرف عامه، اهل معصیت بودند و از دایره رحمت الهی بیرون، جدا کند.
فریده ماشینی که در سه سال اخیر یار و همراه بسیاری از خانواده های زندانیان سیاسی بود، دیروز – چهارشنبه ۱۰ خرداد – به علت ابتلا به بیماری سرطان در بیمارستان آتیه تهران درگذشت.
این فعال مدنی و قرآن پژوه که از شاخص ترین زنان جلسات هم اندیشی زنان و مرتبط با اکثر گروه ها و تفکرات مختلف فعالان حقوق زنان در ایران بوده، در بین زنان مسلمان مبارز برای احیای حقوق زنان به لحاظ دانش نظری، فعالیت های اجرایی و فن بیان به نحو بارزی شاخص و محور بوده به نحوی که در این مدت بیماری وی، عدم حضورش مشهود بود.
متن پیام تاجزاده و همسرش به شرح زیر است:
هوالباقی
من المؤمنین رجال صدقوا ما عاهدواالله علیه فمنهم من قضی نحبه و منهم من ینتظر و مابدّلوا تبدیلاً
جناب آقای رحیم عبادی، مریم و سجاد عزیز و خانواده گرانقدر ماشینی و عبادی!
مفتخریم که نام ارجمند «فریده ماشینی» در میان دیگر نام های بزرگ از دوستان ما می درخشد و خرسندیم که توفیق آشنایی، هم فکری، هم کاری و هم راهی با بانوی بزرگی را داشتیم که در زمانه خود مکتب و آئینش را خوب می شناخت و اعتقاداتش به غایت محکم بود و گام هایش آن چنان استوار که حتی بیماری و ضعف جسمی حاصل از آن نیز نتوانست مانع پی گیری های مجدانه دغدغه های اجتماعی و سیاسی اش باشد.
فریده ماشینی برای همه کسانی که حتی اندک شناختی از او داشتند، قابل احترام بود. زنی پیرو مکتب فاطمی و علوی و مقید به اصول اعتقادی و ملتزم به آموزه های دینی که شناخت عمیق از دین مبین و معرفتش به آیات قرآنی موجب شده بود که هرگز به کبر و دور شدن از بندگان خدای روی آور نشود و هرگز نخواهد با زدن برچسب های رایج، صف خود را از دیگر بندگان خدا که ،در عرف عامه، اهل معصیت بودند و از دایره رحمت الهی بیرون، جدا کند. آری این بانوی خوش خلق و خوش زبان که زندگیش را با آئین محمدی پیوند زده بود، آن چنان با اعتماد به نفس و در عین حال با سعه صدر پا به میدان های پرچالش فرهنگی و اجتماعی و به ویژه سیاسی می گذاشت که هیچ رقیب گردن فرازی را تاب مقابله و هماوردی با او نبود. و این شاگرد مدرسه زینب (س) آن چنان خود را ملزم به شنیدن دل گویه های نسل جوان می دانست که گاه بیم ازپا درآمدنش در برابر استماع دردها و آه های برون آمده از نهاد این نسل جستجوگر و پویا، می رفت.
عزیزان به حق سوگوار!
این یار هم نورد گرانمایه ما به واقع سنگ صبور و شریک دردهایی بود که طی این سه سال اخیر به اوج خود رسید. درد دین و درد مردم! و چنین شد که روح بزرگش انبوه مصائبی را که بر جامعه ما و شهروندان مظلومش می رفت، تاب نیاورد و ضعف جسمانی با سستی گرفتن شیره جان و شیرازه وجودش آمیخته شد تا جایی که این بی تابی ها سرانجام از پایش درآورد و با چشمانی باز تسلیم اراده الهی شد و دنیای فانی را به سوی سرای باقی ترک گفت.
نیک می دانیم که روضه رضوان جایگاه مقدر اوست و با این همه از درگاه حضرت حق برایش علو مقام و هم نشینی با نیکان و مقربان الهی را آرزو می کنیم و برای شما و همه بازماندگان از خویش و دوست و هم کار و هم راهان او صبر و اجر مسئلت داریم.
شریک این غم سترگتان
سید مصطفی تاجزاده – فخرالسادات محتشمی پور
خردادماه ۱۳۹۱

پیام تسلیت مصطفی تاجزاده و همسرش به خانواده فریده ماشینی

بدنبال درگذشت فریده ماشینی همراه همیشگی خانواده زندانیان سیاسی، مصطفی تاجزاده و فخرالسادات محتشمی پور در پیامی از وی تجلیل کردند.
در این پیام که در صفحه فیس بوک مصطفی تاج زاده منتشر شد، آمده است: فریده ماشینی برای همه کسانی که حتی اندک شناختی از او داشتند، قابل احترام بود. زنی پیرو مکتب فاطمی و علوی و مقید به اصول اعتقادی و ملتزم به آموزه های دینی که شناخت عمیق از دین مبین و معرفتش به آیات قرآنی موجب شده بود که هرگز به کبر و دور شدن از بندگان خدای روی آور نشود و هرگز نخواهد با زدن برچسب های رایج، صف خود را از دیگر بندگان خدا که ،در عرف عامه، اهل معصیت بودند و از دایره رحمت الهی بیرون، جدا کند.
فریده ماشینی که در سه سال اخیر یار و همراه بسیاری از خانواده های زندانیان سیاسی بود، دیروز – چهارشنبه ۱۰ خرداد – به علت ابتلا به بیماری سرطان در بیمارستان آتیه تهران درگذشت.
این فعال مدنی و قرآن پژوه که از شاخص ترین زنان جلسات هم اندیشی زنان و مرتبط با اکثر گروه ها و تفکرات مختلف فعالان حقوق زنان در ایران بوده، در بین زنان مسلمان مبارز برای احیای حقوق زنان به لحاظ دانش نظری، فعالیت های اجرایی و فن بیان به نحو بارزی شاخص و محور بوده به نحوی که در این مدت بیماری وی، عدم حضورش مشهود بود.
متن پیام تاجزاده و همسرش به شرح زیر است:
هوالباقی
من المؤمنین رجال صدقوا ما عاهدواالله علیه فمنهم من قضی نحبه و منهم من ینتظر و مابدّلوا تبدیلاً
جناب آقای رحیم عبادی، مریم و سجاد عزیز و خانواده گرانقدر ماشینی و عبادی!
مفتخریم که نام ارجمند «فریده ماشینی» در میان دیگر نام های بزرگ از دوستان ما می درخشد و خرسندیم که توفیق آشنایی، هم فکری، هم کاری و هم راهی با بانوی بزرگی را داشتیم که در زمانه خود مکتب و آئینش را خوب می شناخت و اعتقاداتش به غایت محکم بود و گام هایش آن چنان استوار که حتی بیماری و ضعف جسمی حاصل از آن نیز نتوانست مانع پی گیری های مجدانه دغدغه های اجتماعی و سیاسی اش باشد.
فریده ماشینی برای همه کسانی که حتی اندک شناختی از او داشتند، قابل احترام بود. زنی پیرو مکتب فاطمی و علوی و مقید به اصول اعتقادی و ملتزم به آموزه های دینی که شناخت عمیق از دین مبین و معرفتش به آیات قرآنی موجب شده بود که هرگز به کبر و دور شدن از بندگان خدای روی آور نشود و هرگز نخواهد با زدن برچسب های رایج، صف خود را از دیگر بندگان خدا که ،در عرف عامه، اهل معصیت بودند و از دایره رحمت الهی بیرون، جدا کند. آری این بانوی خوش خلق و خوش زبان که زندگیش را با آئین محمدی پیوند زده بود، آن چنان با اعتماد به نفس و در عین حال با سعه صدر پا به میدان های پرچالش فرهنگی و اجتماعی و به ویژه سیاسی می گذاشت که هیچ رقیب گردن فرازی را تاب مقابله و هماوردی با او نبود. و این شاگرد مدرسه زینب (س) آن چنان خود را ملزم به شنیدن دل گویه های نسل جوان می دانست که گاه بیم ازپا درآمدنش در برابر استماع دردها و آه های برون آمده از نهاد این نسل جستجوگر و پویا، می رفت.
عزیزان به حق سوگوار!
این یار هم نورد گرانمایه ما به واقع سنگ صبور و شریک دردهایی بود که طی این سه سال اخیر به اوج خود رسید. درد دین و درد مردم! و چنین شد که روح بزرگش انبوه مصائبی را که بر جامعه ما و شهروندان مظلومش می رفت، تاب نیاورد و ضعف جسمانی با سستی گرفتن شیره جان و شیرازه وجودش آمیخته شد تا جایی که این بی تابی ها سرانجام از پایش درآورد و با چشمانی باز تسلیم اراده الهی شد و دنیای فانی را به سوی سرای باقی ترک گفت.
نیک می دانیم که روضه رضوان جایگاه مقدر اوست و با این همه از درگاه حضرت حق برایش علو مقام و هم نشینی با نیکان و مقربان الهی را آرزو می کنیم و برای شما و همه بازماندگان از خویش و دوست و هم کار و هم راهان او صبر و اجر مسئلت داریم.
شریک این غم سترگتان
سید مصطفی تاجزاده – فخرالسادات محتشمی پور
خردادماه ۱۳۹۱

آزمایش موشک روسی، علت مشاهده شی‌ء نورانی در آسمان

سحام نیوز: وادیم کوال، رئیس بخش حفاظت اطلاعات نیروهای استراتژیک موشکی در وزارت دفاع روسیه اعلام کرد که دیده شدن شی نورانی در آسمانهای برخی کشورهای خاورمیانه و روسیه، نتیجه آزمایش موفقیت آمیز موشک بالستیک بین قاره ای “Topol ” بوده است.
به گزارش مهر، این موشک در ساعت ۲۲:۳۹ به وقت باکو آزمایش شد.
ابتدا ساکنان آستراخان و ولگراد این موشک را در آسمان مشاهده کردند، پس از آن ساکنان آذربایجان، ایران، افغانستان، لبنان و دیگر کشورها این موشک را در آسمان دیدند و تمام شاهدان در این کشورها در ابتدا تصور کرده بودند که این شی یک یوفو ( جسم ناشناخته پرنده فضایی) یا یک شهاب سنگ است.
ساکنان چندین منطقه در آذربایجان مدعی شدند که یک جسم پرنده را در آسمان در ساعت ۲۲:۵۰ مشاهده کردند.
براساس گزارش خبرگزاری آذری ( APA) این جسم پرنده در ارتفاع بالا از غرب به شرق حرکت می کرده است و به مدت ۳ دقیقه رویت شده است.
این موشک در ویدئوهای آپلود شده در اینترنت شبیه یک جسم مخروطی شکل در ارتفاع بالا است که رد روشنی را از خود به جای گذاشته است.
اسدالله قمری نژاد – دبیر اجرایی کمیته آماتوری انجمن نجوم ایران در گفتگو با مهر با بیان اینکه وجود این شی نورانی احتمالا ناشی از سوخت مخزن موشکها است، یادآور شد: زمانی که سوخت مخزن موشکی در فضا نشت می کند و وارد جو زمین می شود می سوزد و به صورت شی نورانی مخروطی شکل دیده می شود.
محمد رحیمی – عضو هیأت علمی دبیران شاخه آماتوری انجمن نجوم ایران نیز به مهر اعلام کرد: احتمال می رود این پدیده ناشی از فعالیت های فضایی و پرتاب موشک به فضا باشد.
به گزارش مهر،‌ شب گذشته شی نورانی در آسمان برخی شهرهای ایران نظیر طبس، تبریز،‌ اردبیل،‌ کرمانشاه، تهران و بهبهان مشاهده شد.

تجمع فعالین سیاسی در ترکیه در اعتراض به وضعیت حسین رونقی ملکی

سحام نیوز: جمعی از فعالین سیاسی ایرانی مقیم ترکیه، در اعتراض به وضعیت حسین رونقی ملکی، دست به تجمع زدند.

تجمع فعالین سیاسی در ترکیه در اعتراض به وضعیت حسین رونقی ملکی

به گزارش بامدادخبر، تجمع کنندگان با در دست داشتن عکس هایی از حسین رونقی ملکی، ضمن توضیح در رابطه با وضعیت این وبلاگ نویس و فعال حقوق بشر ایرانی به مردم ترکیه، از جهانیان برای هم صدا شدن در اعتراض به وضعیت این زندانی درخواست مدد و یاری کردند.

تجمع کنندگان در پایان این برنامه نیز بیانیه ای را منتشر کرده اند. در این بیانیه ضمن شرح وضعیت حسین رونقی ملکی در زندان و وضعیت جسمی وی به دلیل بیماری کلیه و اعتصاب غذا خواستار توجه جهانی به شرایط این زندانی شدند. فعالین سیاسی ایرانی مقیم ترکیه هم چنین در پیامی به حسین همبستگی خود را با وی اعلام کردند و خواستار پایان اعتصاب غذای وی شدند.

متن بیانیه به شرح زیر می باشد:

حسین عزیز، تو بمان، این خواسته همه آن‌هایی است که تو را می‌شناسند یا نه…

می دانیم که این روزها سخت و دشوار می‌گذرد و در زندان قصد جانت را کرده‌اند، که تو چشم اسفندیار حکومت را نشانه رفته‌ای. همه تلاشت را به کار گرفته‌ای تا حصار ساخته حکومت که می‌خواهد گردش آزاد اطلاعات را به بند بکشد، بشکنی و پیوندی میان ما و جهان پیرامون‌مان به وجود بیاوری.

حسین عزیز، جانانه ایستادی و مقاومت کردی و گویی همین ایستادن است که دشمنان آزادی را سخت برآشفته کرده و همه کوشش خود را به کار گرفته‌اند تا نفس تو را ببرند اما نمی‌دانند که لیمو را اگر له کنی، بوی بیشتری می‌پراکند.

همه جرم تو این است که تن به خواسته‌های ناحق و ظالمانه گزمگان نمی‌دهی و آنان که همه را مطیع و گوش به فرمان می‌خواهند باورشان نیست، جوانی کم تجربه، این چنین زندان و شکنجه را به سخره گرفته است و از همانجا، درون سلول های زندان، فریادش بلند است و نشان می‌دهد که دشمن آزادی، پاسدارانی هستند که این روزها بر روی زمین خدایگانی می‌کنند.

حسین عزیز، این روزها خبرهای ناگواری می‌شنویم از حال و روزت. از تاوانی که برای آزادی‌خواهی و اطلاع‌رسانی می‌پردازی، از این‌که همچنان سخت مقاومت می‌کنی تا پای جان و برای رسیدن به آن‌چه که حق توست، قصد کوتاه آمدن هم نداری..

شجاعت‌ات را تحسین می‌کنیم و پایداری‌ت بر راهی که برگزیده‌ای، اما هراس داریم از این که نکند این ایستادگی تو را از ما بگیرد، ما را محروم کند و جهان را از جوانی که استبداد و دیکتاتوری را به سخره گرفته است، که آرزویش زیستنی بهتر و در خور انسان است برای یکایک شهروندان سرزمین مادری…

حسین عزیز، تو باید بمانی، برای فردای ایران، برای روزی که سرزمین مادری ما، بهار می‌شود، قفل زندان می شکند و زندان افسانه‌ای می شود، روزی که همه ما آزادی را نفس می‌کشیم، برای همین روز تو بمان، بمان تا این همه رنج را که تحمل کرده‌ای به ثمر بنشیند و ایران ما قدر بنهد کوشش‌ها و مقاومت جانانه‌ات را،

بمان

تو بمان برای فردای ایران

ایران آباد و آزاد، آنجا که زندان افسانه خواهد بود…

مرگ کارگر ساختمانی بر اثر سقوط در پاوه

خبرگزاری هرانا - کارگری در شهرستان پاوه بر اثر اتصالی سیم برق از طبقه ششم سقوط کرد و جان خود را از دست داد.

به گزارش تارنمای کمیتهٔ هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکل‌های کارگری، در تاریخ ۱۳۹۱/۳/۱۶ کارگری به نام مادح میرزایی ۲۷ ساله اهل کامیاران، در هنگام کار در ساختمانی در شهرستان پاوه بر اثر اتصالی سیم بالابر از ساختمان ۶ طبقه سقوط کرده و متاسفانه جانش را از دست می‌دهد. وی متاهل و دارای ۲ فرزند می‌باشد. 

این گونه حوادث حاکی از عدم وجود ایمنی در محیط‌های کاری و نبود استانداردهای ایمنی برای حفاظت از جان کارگران در محیط‌های کاری می‌باشد.

تهدید به اعتصاب کارگران شرکت ژیان پیمانکار سد ژاوه

خبرگزاری هرانا - ۴۰۰ نفر از کارگران شرکت ژیان که ۴ ماه است دستمزد، عیدی و سنوات خود را دریافت نکرده‌اند، تهدید کردند که از روز شنبه دست به اعتصاب خواهند زد.

به گزارش تارنمای کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکل های کارگری، حدود ۴۰۰ نفراز کارگران شرکت ژیان، ۴ ماه دستمزد و همچنین عیدی و سنوات خود را دریافت نکرده‌اند. این کارگران اعلام کرده‌اند که اگر تا روز شنبه مطالبات معوق آنان پرداخت نشود دست به اعتصاب خواهند زد.

شرکت ژیان یکی از پیمانکاران حاضر در پروژه سد ژاوه واقع در جاده سنندج- کامیاران می‌باشد که در قسمت تزریق و حفاری مشغول به کار می‌باشد.

تهدید به اعتصاب کارگران شرکت ژیان پیمانکار سد ژاوه

خبرگزاری هرانا - ۴۰۰ نفر از کارگران شرکت ژیان که ۴ ماه است دستمزد، عیدی و سنوات خود را دریافت نکرده‌اند، تهدید کردند که از روز شنبه دست به اعتصاب خواهند زد.

به گزارش تارنمای کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکل های کارگری، حدود ۴۰۰ نفراز کارگران شرکت ژیان، ۴ ماه دستمزد و همچنین عیدی و سنوات خود را دریافت نکرده‌اند. این کارگران اعلام کرده‌اند که اگر تا روز شنبه مطالبات معوق آنان پرداخت نشود دست به اعتصاب خواهند زد.

شرکت ژیان یکی از پیمانکاران حاضر در پروژه سد ژاوه واقع در جاده سنندج- کامیاران می‌باشد که در قسمت تزریق و حفاری مشغول به کار می‌باشد.

هرانا؛ تداوم بازجویی ها از حسین رونقی در بیمارستان هاشمی نژاد

خبرگزاری هرانا – بازجویان اطلاعات سپاه در بیمارستان هاشمی نژاد، اقدام به بازجویی از حسین رونقی ملکی در محل بیمارستان کرده و فشار بر وی را افزایش دادند.

بنا به اطلاع گزارشگران هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، در پی اعتراضات و واکنش های صورت گرفته به وضعیت حسین رونقی ملکی، بازجویان پرونده این زندانی که از چند روز پیش اقدام به انتقال وی به اتاق دیگری در این بیمارستان کردند، صبح امروز با انتقال این زندانی  به محل دیگر در بیمارستان و انجام بازجویی های طولانی، فشار بر این زندانی را بیش از پیش کردند.

بر اساس این گزارش بازجویان اطلاعات سپاه با اعمال فشار بر این زندانی و خانواده خواهان شکستن اعتصاب غذای وی شدند، بازجویان هم چنین خواهان امضای برگه ترخیص بیمارستان از سوی حسین رونقی شدند که با مخالفت ایشان موفق به این امر نشدند.

حسین رونقی که در پی افزایش این فشار ها دست به اعتصاب خشک زده بود مجددا با شکستن اعتصاب خشک، کماکان به اعتصاب غذای خود ادامه میدهد، خانواده این زندانی از چند روز پیش در پی انتقال وی به اتاق دیگر از ملاقات با وی محروم هستند.

این زندانی عقیدتی اعلام کرده است تا زمان اخذ مرخصی استعلاجی پس از عمل، از عمل جراحی کلیه اش  خودداری خواهد کرد.

مرگ دو کارگر کارخانه‌ای در مشهد براثر گاز گرفتگی چاه فاضلاب

خبرگزاری هرانا - ۲ کارگر یک کارخانه تولید اسنک و پفک در مشهد براثر گاز گرفتگی چاه فاضلاب جان باختند.

به گزارش تارنمای خبرآنلاین، مدیر حوزه یک عملیات آتش نشانی مشهد گفت: در پی تماس با ستاد فرماندهی آتش نشانی مشهد و اعلام گاز گرفتگی سه کارگر یک کارخانه تولید اسنک و پفک بلافاصله نیروهای امداد و نجات به محل اعزام شدند.

در این حادثه ۲ کارگر این کارخانه که برای لایروبی فاضلاب ناشی از پسماند وارد چاه شده بودند جان باختند و یک کارگر دیگر با مسمومیت شدید برای مداوا به بیمارستان انتقال داده شد.

رضایی نداشتن تجهیزات لازم و ویژه برای لایروبی کانال فاضلاب پسماند کارخانه را علت این حادثه اعلام کرد.

هرانا؛ مخالفت مسئولین با انتقال حسن ترلانی به زندانهای استان تهران

خبرگزاری هرانا - درخواست حسن ترلانی جهت انتقال به یک زندان در استان تهران با بی‌توجهی و مخالفت مسئولین قضایی روبرو شده است.

بنا به اطلاع گزارشگران هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، حسن ترلانی دانشجوی ۲۴ ساله که از سوی دادگاه انقلاب به تحمل ۱۰ سال حبس در تبعید محکوم و به زندان مرکزی کرمان منتقل شده است به دلیل عدم رعایت اصل تفکیک جرایم بین زندانیان عادی و معتاد به مواد مخدر نگه داری می‌شود تاکنون بار‌ها درخواست انتقال به زندانهای استان تهران را به مسئولین مربوطه ارائه داده است که با مخالفت ایشان مواجه شده است.

گفتنی‌ست، با وجود وضعیت وخیم جسمانی این زندانی سیاسی، مسئولین از درمان مناسب، یا اعزام به مرخصی ایشان تاکنون اجتناب کرده‌اند.

حسن ترلانی دوم اسفند ماه سال ۸۶ در منزل پدری‌اش توسط ماموران وزارت اطلاعات بازداشت و به بند امنیتی ۲۰۹ منتقل شد، وی به مدت ۸۸ روز در این بند تحت شکنجه‌های جسمی و روحی قرار داشت و توسط شعبه ۲۲ دادگاه انقلاب به ۱۰ سال حبس در تبعید محکوم شد.