برگزاری انتخابات پارلمانی یونان در روز یکشنبه ۱۷ ژوئن که در پی ناکامی
احزاب عمده این کشور برای تشکیل دولت ائتلافی انجام می شود، از هم اکنون
گمانه زنی ها در خصوص پیروز نهایی این دوئل بزرگ را موجب شده است. بر طبق
اکثر نظرسنجی های انجام گرفته حزب چپ رادیکال "سیریزا" به رهبری "آلکسیس
سیپراس" به همراه دیگر احزاب چپ مخالف برنامه های ریاضت اقتصادی، می توانند
اکثریت کرسی های پارلمانی یونان را به دست آورند. این در حالی است که در
طی هفته های اخیر بانک مرکزی اروپا، صندوق بین المللی پول و رهبران حوزه
یورو نسبت به خروج و نافرمانی دولت بعدی یونان از توافقات قبلی، شدیدا
هشدار داده و تهدید کرده اند که این کشور در صورت تجدیدنظر در موافقتنامه
های به عمل آمده به شدت تنبیه خواهد شد.
نتیجه انتخابات ۶ مه که هیچکدام از احزاب عمده موفق به کسب اکثریت پارلمانی نشده و حتی ائتلاف حزب محافظه کار "دمکراسی نوین" و چپ میانه "پاسوک" نیز قادر به تشکیل دولت ائتلافی نشدند، نشاندهنده ی این واقعیت بود که سیاست های ریاضت اقتصادی با "نه" بزرگ مردم یونان مواجه شده است. تهدیدات رهبران حوزه یورو و موسسات مالی منطقه یی – بین المللی از جمله اظهارات خانم "کریستین لاگارد" رئیس صندوق بین المللی پول مبنی بر "فرار مالیاتی" یونانی ها نیز به جای اینکه مردم این کشور را منکوب کند، موجب عکس العمل قاطع و سخت آنان به خصوص در فضای مجازی گردید که بلافاصله معذرت خواهی وی را به همراه داشت. ظاهرا خانم لاگارد این درس تاریخی را فراموش کرده است که در زمان تعمیق جنبش اعتراضی تهدید برای بازگشت به نظم کهن در یک جامعه دمکراتیک جواب منفی می دهد و موجب تقویت تفکرات مخالف را فراهم خواهد کرد. تهدیدات سریالی علیه یونانیان بالاخره صبر "گونتر گراس" نویسنده و شاعر پرآوازه و برنده نوبل آلمانی را هم به سر آورد و وی در شعری ۱۲ بیتی با نام "شرم اروپا" هم قاره یی های خود را به باد انتقاد گرفت. گراس در این شعر با گلایه شدید از غرب می گوید "چرا اروپا سرزمینی که زمانی زادگاه فرهنگ و تمدن این قاره بوده است را اکنون رسوای خاص و عام می کند، حقوقش را به غارت می برد و مردمش را به فقر محکوم می سازد".
انتخابات یونان در چنین فضایی قرار است برگزار شود و به یقین آرای خشمگینان از وضع موجود و برنامه های ریاضتی، تعیین کننده نتیجه ی این نبرد دمکراتیک خواهد بود. در هفته های اخیر چندین بار گفته شد که بعضی نظرسنجی ها نشان می دهد که حزب دمکراسی نوین از حزب سیریزا پیشی گرفته است اما به نظر می رسد که این گفته ها در راستای شانتاژ سیاسی و رویه ی نرم تهدیدات جناح راست اروپایی است و گرنه هیچ دلیل منطقی بر اساس مستندات حوزه میدانی برای اثبات این موضوع وجود ندارد. از طرف دیگر با توجه به نتایج انتخابات ریاست جمهوری فرانسه و پیروزی "فرانسوا اولاند" که با وعده تجدیدنظر در برنامه های ریاضت اقتصادی سارکوزی – مرکل و اعمال سیاست جایگزین "رشد" به میدان آمده بود، چربش قدرت به سود چپگرایان تغییر بیشتری کرده و حامیان یونانی برنامه های ریاضتی بیش از پیش زیر فشار افکارعمومی قرار گرفته اند. هم چنین اظهارات مقامات سیاسی – مالی اروپایی نشان می دهد که حوزه یورو فراتر از مشکل یونان به شدت دچار معضلات ساختاری است چنانچه "اولی رن" کمیسر امور اقتصادی اتحادیه اروپایی می گوید "انتظار می رود به دلیل مشکلات مالی کشورهایی که از واحد یورو استفاده می کنند اقتصاد این حوزه در سال ۲۰۱۲ نیز حدود سه دهم درصد رشد منفی داشته باشد".
مطمئنا در چنین وضعیتی تهدیداتی چون گفته "ولفکانگ شویبله" وزیر دارایی آلمان مبنی بر اینکه "خروج یونان از یورو مشکلی برای ما ایجاد نکرده و آنان زیان خواهند دید" یا این سخن "وینس ویدمن" رئیس بانک مرکزی اروپا که می گوید "نتیجه عمل نکردن یونان به تعهداتش از میان رفتن اساس کمک های تازه خواهد بود" برای مردم خشمگین یونان چندان موجب هراس نخواهد شد. تازه اینکه رهبر حزب سیریزا که امید شماره یک پیروزی در انتخابات ۱۷ ژوئن است در دیدار با رهبران حزب چپ آلمان می گوید "بارها تکرار کرده ام که پیروزی در این انتخابات به معنی تمایل به خروج از حوزه یورو نیست بلکه فرصتی بزرگ برای نجات پول واحد است". وی همچنین در جواب تهدید خانم مرکل که گفته است "یونان در صورت اجرای سیاست ریاضت اقتصادی در حوزه یورو باقی می ماند" می گوید "آنان بلوف می زنند زیرا نمی توانند به سادگی یونان را مجبور به خروج از حوزه یورو کنند".
در یک جامعه دمکراتیک مردم با رجوع به صندوق رای آراده آزاد خود را برای "انتخاب راه" نشان خواهند داد و به یقین آنچه در ۱۷ ژوئن در انتخابات یونان رقم بخورد تجلی همین اراده آزاد بوده و هرگونه تهدیدی نسبت به این رای نشاندهنده عدول از دمکراسی به خاطر حفظ ساخت نئولیبرال می باشد که تصویری از سقوط اروپای دمکراتیک به سطح کشورهای در حال توسعه خواهد بود.
نتیجه انتخابات ۶ مه که هیچکدام از احزاب عمده موفق به کسب اکثریت پارلمانی نشده و حتی ائتلاف حزب محافظه کار "دمکراسی نوین" و چپ میانه "پاسوک" نیز قادر به تشکیل دولت ائتلافی نشدند، نشاندهنده ی این واقعیت بود که سیاست های ریاضت اقتصادی با "نه" بزرگ مردم یونان مواجه شده است. تهدیدات رهبران حوزه یورو و موسسات مالی منطقه یی – بین المللی از جمله اظهارات خانم "کریستین لاگارد" رئیس صندوق بین المللی پول مبنی بر "فرار مالیاتی" یونانی ها نیز به جای اینکه مردم این کشور را منکوب کند، موجب عکس العمل قاطع و سخت آنان به خصوص در فضای مجازی گردید که بلافاصله معذرت خواهی وی را به همراه داشت. ظاهرا خانم لاگارد این درس تاریخی را فراموش کرده است که در زمان تعمیق جنبش اعتراضی تهدید برای بازگشت به نظم کهن در یک جامعه دمکراتیک جواب منفی می دهد و موجب تقویت تفکرات مخالف را فراهم خواهد کرد. تهدیدات سریالی علیه یونانیان بالاخره صبر "گونتر گراس" نویسنده و شاعر پرآوازه و برنده نوبل آلمانی را هم به سر آورد و وی در شعری ۱۲ بیتی با نام "شرم اروپا" هم قاره یی های خود را به باد انتقاد گرفت. گراس در این شعر با گلایه شدید از غرب می گوید "چرا اروپا سرزمینی که زمانی زادگاه فرهنگ و تمدن این قاره بوده است را اکنون رسوای خاص و عام می کند، حقوقش را به غارت می برد و مردمش را به فقر محکوم می سازد".
انتخابات یونان در چنین فضایی قرار است برگزار شود و به یقین آرای خشمگینان از وضع موجود و برنامه های ریاضتی، تعیین کننده نتیجه ی این نبرد دمکراتیک خواهد بود. در هفته های اخیر چندین بار گفته شد که بعضی نظرسنجی ها نشان می دهد که حزب دمکراسی نوین از حزب سیریزا پیشی گرفته است اما به نظر می رسد که این گفته ها در راستای شانتاژ سیاسی و رویه ی نرم تهدیدات جناح راست اروپایی است و گرنه هیچ دلیل منطقی بر اساس مستندات حوزه میدانی برای اثبات این موضوع وجود ندارد. از طرف دیگر با توجه به نتایج انتخابات ریاست جمهوری فرانسه و پیروزی "فرانسوا اولاند" که با وعده تجدیدنظر در برنامه های ریاضت اقتصادی سارکوزی – مرکل و اعمال سیاست جایگزین "رشد" به میدان آمده بود، چربش قدرت به سود چپگرایان تغییر بیشتری کرده و حامیان یونانی برنامه های ریاضتی بیش از پیش زیر فشار افکارعمومی قرار گرفته اند. هم چنین اظهارات مقامات سیاسی – مالی اروپایی نشان می دهد که حوزه یورو فراتر از مشکل یونان به شدت دچار معضلات ساختاری است چنانچه "اولی رن" کمیسر امور اقتصادی اتحادیه اروپایی می گوید "انتظار می رود به دلیل مشکلات مالی کشورهایی که از واحد یورو استفاده می کنند اقتصاد این حوزه در سال ۲۰۱۲ نیز حدود سه دهم درصد رشد منفی داشته باشد".
مطمئنا در چنین وضعیتی تهدیداتی چون گفته "ولفکانگ شویبله" وزیر دارایی آلمان مبنی بر اینکه "خروج یونان از یورو مشکلی برای ما ایجاد نکرده و آنان زیان خواهند دید" یا این سخن "وینس ویدمن" رئیس بانک مرکزی اروپا که می گوید "نتیجه عمل نکردن یونان به تعهداتش از میان رفتن اساس کمک های تازه خواهد بود" برای مردم خشمگین یونان چندان موجب هراس نخواهد شد. تازه اینکه رهبر حزب سیریزا که امید شماره یک پیروزی در انتخابات ۱۷ ژوئن است در دیدار با رهبران حزب چپ آلمان می گوید "بارها تکرار کرده ام که پیروزی در این انتخابات به معنی تمایل به خروج از حوزه یورو نیست بلکه فرصتی بزرگ برای نجات پول واحد است". وی همچنین در جواب تهدید خانم مرکل که گفته است "یونان در صورت اجرای سیاست ریاضت اقتصادی در حوزه یورو باقی می ماند" می گوید "آنان بلوف می زنند زیرا نمی توانند به سادگی یونان را مجبور به خروج از حوزه یورو کنند".
در یک جامعه دمکراتیک مردم با رجوع به صندوق رای آراده آزاد خود را برای "انتخاب راه" نشان خواهند داد و به یقین آنچه در ۱۷ ژوئن در انتخابات یونان رقم بخورد تجلی همین اراده آزاد بوده و هرگونه تهدیدی نسبت به این رای نشاندهنده عدول از دمکراسی به خاطر حفظ ساخت نئولیبرال می باشد که تصویری از سقوط اروپای دمکراتیک به سطح کشورهای در حال توسعه خواهد بود.
اخبار روز:
پلیس پایتخت از ادامه پلمپ پردیسهای «ملت» و «زندگی» به دلیل فروش بلیت
مسابقات فوتبال جام ملتهای اروپا (یورو۲۰۱۲ ) به بانوان خبر داد.
به گزارش خبرنگار «حوادث» خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، مرکز اطلاعرسانی فرماندهی انتظامی تهران بزرگ اعلام کرد: پردیسهای سینمایی «ملت» و «زندگی» از روز دوشنبه به دلیل فروش بلیت مسابقات فوتبال جام ملتهای اروپا (یورو۲۰۱۲) به بانوان و استنکاف از دستور پلیس در این زمینه، پلمپ شدند.
بر این اساس پلیس تهران اعلام کرده است که بازگشایی این پردیسها منوط به اخذ تعهد کتبی از مسئولان آنها در خصوص عدم تکرار مجدد و طی مراحل قانونی در این زمینه است که هنوز این مراحل طی نشده است لذا این پردیسها همچنان پلمپ باقی میمانند.
پلیس پایتخت همچنین تاکید کرده است که در این خصوص با هرگونه تخلفی به شدت و قاطعانه برخورد میکند.
به گزارش ایسنا، فرماندهی انتظامی تهران بزرگ چندی قبل پخش مسابقات جام ملتهای اروپا (یورو۲۰۱۲) را تنها برای آقایان و با کسب مجوز سینمای مربوطه از اداره اماکن فرماندهی انتظامی تهران بزرگ مجاز اعلام کرده بود.
به گزارش خبرنگار «حوادث» خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، مرکز اطلاعرسانی فرماندهی انتظامی تهران بزرگ اعلام کرد: پردیسهای سینمایی «ملت» و «زندگی» از روز دوشنبه به دلیل فروش بلیت مسابقات فوتبال جام ملتهای اروپا (یورو۲۰۱۲) به بانوان و استنکاف از دستور پلیس در این زمینه، پلمپ شدند.
بر این اساس پلیس تهران اعلام کرده است که بازگشایی این پردیسها منوط به اخذ تعهد کتبی از مسئولان آنها در خصوص عدم تکرار مجدد و طی مراحل قانونی در این زمینه است که هنوز این مراحل طی نشده است لذا این پردیسها همچنان پلمپ باقی میمانند.
پلیس پایتخت همچنین تاکید کرده است که در این خصوص با هرگونه تخلفی به شدت و قاطعانه برخورد میکند.
به گزارش ایسنا، فرماندهی انتظامی تهران بزرگ چندی قبل پخش مسابقات جام ملتهای اروپا (یورو۲۰۱۲) را تنها برای آقایان و با کسب مجوز سینمای مربوطه از اداره اماکن فرماندهی انتظامی تهران بزرگ مجاز اعلام کرده بود.
دفتر شبکه تلویزیونی حامیان آیت الله مصباح پلمب شد
بازتاب
در حالی که ماه گذشته خبر فیلترینگ سایت تلویزیون اینترنتی جبهه پایداری منتشر شد، خبرنگار «بازتاب» به جزئیات برخورد با این شبکه دست یافته است...پیرو این نظرر شورای نگهبان در گذشته دستور قطع شبکه ماهواره ای مهاجر هم صادر شده بود و در چند ماه اخیر شبکه امام رضا و حتی شبکه ایرانیان که با مجوز ارشاد فعالیت می کرد، پلمب شدند
در حالی که ماه گذشته خبر فیلترینگ سایت تلویزیون اینترنتی جبهه پایداری منتشر شد، خبرنگار «بازتاب» به جزئیات برخورد با این شبکه دست یافته است.
بنا بر این گزارش، شبکه تلویزیونی جبهه پایداری که با سخنرانی آیت الله مصباح یزدی افتتاح شد، بعد از عدم توجه به تذکرات مسوولان قضایی مبنی بر توقف فعالیت خود، فیلتر و دفتر آن پلمب شده است.
به گفته یک رسانه حامی جبهه پایداری، شبکه تلویزیونی پایداری تا کنون تنها به «انتشار سخنان اخلاقی حضرت علامه مصباح یزدی، آیت الله خوشوقت، حجت الاسلام پناهیان و سخنرانی های بصیرت بخش سردار قاسمی، رحیم پور ازغدی، دکتر زارعی و حجج اسلام دکتر علی مصباح یزدی ( فرزند علامه مصباح )، نبویان، بی ریا و چند تن دیگر از بزرگان انقلاب» پرداخته بود.
طبق اطلاعات خبرنگار "بازتاب"، ابتدا دادستانی به مسئولین این شبکه تذکر داده و به آنها ابلاغ میکند که شبکه مذکور را به دلیل عدم تطابق با قانون اساسی متوقف کنند، ولی عوامل شبکه به این تذکر اعتنایی نکرده اند که بعد از هماهنگی با دفتر یک مقام عالی، نیروی انتظامی وارد عمل شده ، وسائل این شبکه را ضبط و دفتر این شبکه را پلمپ میکند.
گفتنی است با توجه به مفاد قانون اساسی، تفسیر شورای نگهبان بر انحصار صدا و سیما در پخش امواج رادیویی و تلویزیونی تاکید دارد و این که به هیچ وجه این انحصار نباید شکسته شود و باید رعایت شود.
پیرو این نظرر شورای نگهبان در گذشته دستور قطع شبکه ماهواره ای مهاجر هم صادر شده بود و در چند ماه اخیر شبکه امام رضا و حتی شبکه ایرانیان که با مجوز ارشاد فعالیت می کرد، پلمب شدند.
با توجه به فعال شدن تلویزیونهای اینترنتی در محیط وب در ایران، صدا و سیما به واسطه نظر شورای نگهبان به دنبال شکایت از این شبکهها و برخورد با آنهاست.
در عین حال در حال حاضر، تلویزیونهایی مثل تلویزیون «نصر تیوی» و «فارس تیوی» هنوز به فعالیت خود ادامه میدهند.
«نصر تیوی» نیز در حالی با شکایت رسمی معاونت حقوقی سازمان مواجه شده که میثم محمدحسنی، مدیر این شبکه اعلام کرده «نصر تیوی» تلاش میکند تا در آیندهای نزدیک به شبکهای ماهوارهیی تبدیل شود.
معاونت حقوقی سازمان صداوسیما با استناد به مادهی هفتم اساسنامه سازمان صداوسیما علیه این سایتها شکایت کرده است.طبق این اساسنامه «تاسیس فرستنده و پخش برنامههای رادیو و تلویزیونی در هر نقطهی کشور در انحصار این سازمان بوده و چنانچه اشخاص حقیقی یا حقوقی اقدام به تاسیس یا بهرهبرداری از چنین رسانههایی کنند از ادامه کار آنان جلوگیری به عمل آمده و تحت تعقیب قانونی قرار خواهند گرفت.»
گفتنی است فعالیت شبکه تلویزیونی اینترنتی جبهه پایداری انعکاس گسترده ای در رسانه های خارج از کشور نیز داشت.
بازتاب
در حالی که ماه گذشته خبر فیلترینگ سایت تلویزیون اینترنتی جبهه پایداری منتشر شد، خبرنگار «بازتاب» به جزئیات برخورد با این شبکه دست یافته است...پیرو این نظرر شورای نگهبان در گذشته دستور قطع شبکه ماهواره ای مهاجر هم صادر شده بود و در چند ماه اخیر شبکه امام رضا و حتی شبکه ایرانیان که با مجوز ارشاد فعالیت می کرد، پلمب شدند
در حالی که ماه گذشته خبر فیلترینگ سایت تلویزیون اینترنتی جبهه پایداری منتشر شد، خبرنگار «بازتاب» به جزئیات برخورد با این شبکه دست یافته است.
بنا بر این گزارش، شبکه تلویزیونی جبهه پایداری که با سخنرانی آیت الله مصباح یزدی افتتاح شد، بعد از عدم توجه به تذکرات مسوولان قضایی مبنی بر توقف فعالیت خود، فیلتر و دفتر آن پلمب شده است.
به گفته یک رسانه حامی جبهه پایداری، شبکه تلویزیونی پایداری تا کنون تنها به «انتشار سخنان اخلاقی حضرت علامه مصباح یزدی، آیت الله خوشوقت، حجت الاسلام پناهیان و سخنرانی های بصیرت بخش سردار قاسمی، رحیم پور ازغدی، دکتر زارعی و حجج اسلام دکتر علی مصباح یزدی ( فرزند علامه مصباح )، نبویان، بی ریا و چند تن دیگر از بزرگان انقلاب» پرداخته بود.
طبق اطلاعات خبرنگار "بازتاب"، ابتدا دادستانی به مسئولین این شبکه تذکر داده و به آنها ابلاغ میکند که شبکه مذکور را به دلیل عدم تطابق با قانون اساسی متوقف کنند، ولی عوامل شبکه به این تذکر اعتنایی نکرده اند که بعد از هماهنگی با دفتر یک مقام عالی، نیروی انتظامی وارد عمل شده ، وسائل این شبکه را ضبط و دفتر این شبکه را پلمپ میکند.
گفتنی است با توجه به مفاد قانون اساسی، تفسیر شورای نگهبان بر انحصار صدا و سیما در پخش امواج رادیویی و تلویزیونی تاکید دارد و این که به هیچ وجه این انحصار نباید شکسته شود و باید رعایت شود.
پیرو این نظرر شورای نگهبان در گذشته دستور قطع شبکه ماهواره ای مهاجر هم صادر شده بود و در چند ماه اخیر شبکه امام رضا و حتی شبکه ایرانیان که با مجوز ارشاد فعالیت می کرد، پلمب شدند.
با توجه به فعال شدن تلویزیونهای اینترنتی در محیط وب در ایران، صدا و سیما به واسطه نظر شورای نگهبان به دنبال شکایت از این شبکهها و برخورد با آنهاست.
در عین حال در حال حاضر، تلویزیونهایی مثل تلویزیون «نصر تیوی» و «فارس تیوی» هنوز به فعالیت خود ادامه میدهند.
«نصر تیوی» نیز در حالی با شکایت رسمی معاونت حقوقی سازمان مواجه شده که میثم محمدحسنی، مدیر این شبکه اعلام کرده «نصر تیوی» تلاش میکند تا در آیندهای نزدیک به شبکهای ماهوارهیی تبدیل شود.
معاونت حقوقی سازمان صداوسیما با استناد به مادهی هفتم اساسنامه سازمان صداوسیما علیه این سایتها شکایت کرده است.طبق این اساسنامه «تاسیس فرستنده و پخش برنامههای رادیو و تلویزیونی در هر نقطهی کشور در انحصار این سازمان بوده و چنانچه اشخاص حقیقی یا حقوقی اقدام به تاسیس یا بهرهبرداری از چنین رسانههایی کنند از ادامه کار آنان جلوگیری به عمل آمده و تحت تعقیب قانونی قرار خواهند گرفت.»
گفتنی است فعالیت شبکه تلویزیونی اینترنتی جبهه پایداری انعکاس گسترده ای در رسانه های خارج از کشور نیز داشت.
تجمع کارگران ساختمانی مقابل ساختمان مجلس
ایلنا
صبح امروز جمعي از کارگران ساختمانی در اعتراض به نحوه اجرای بیمه کارگران ساختماني و همچنين قوانين جديدي كه در جهت محدوديت اين بيمهها وضع شدهاند مقابل مجلس شورای اسلامی تجمع کردند.
به گزارش خبرنگار ایلنا، تجمع کنندگان که در حدود 500 نفر تخمين زده ميشوند غالبا از اصناف کارگران ساختمانی استانهای قزوین، خراسان شمالی، مرکزی و البرز هستند و پلاکاردهایی با مضامین «قراردادن سهمیه برای بیمه تامین اجتماعی کارگران ساختمانی خلاف قانون است»، «سهمیهها را حذف کنید»، «مصوبه مجلس اجرا شود»، در دست دارند.
كارگران در حال حاضر در مقابل مجلس شورای اسلامی حضور دارند.
علیرضا محجوب نماینده تهران در مجلس شورای اسلامی در اولین دقايق تجمع میان کارگران حضور یافت و با آنان صحبت کرد.
اخبار تكميلي متعاقبا ارسال خواهند شد.
ایلنا
صبح امروز جمعي از کارگران ساختمانی در اعتراض به نحوه اجرای بیمه کارگران ساختماني و همچنين قوانين جديدي كه در جهت محدوديت اين بيمهها وضع شدهاند مقابل مجلس شورای اسلامی تجمع کردند.
به گزارش خبرنگار ایلنا، تجمع کنندگان که در حدود 500 نفر تخمين زده ميشوند غالبا از اصناف کارگران ساختمانی استانهای قزوین، خراسان شمالی، مرکزی و البرز هستند و پلاکاردهایی با مضامین «قراردادن سهمیه برای بیمه تامین اجتماعی کارگران ساختمانی خلاف قانون است»، «سهمیهها را حذف کنید»، «مصوبه مجلس اجرا شود»، در دست دارند.
كارگران در حال حاضر در مقابل مجلس شورای اسلامی حضور دارند.
علیرضا محجوب نماینده تهران در مجلس شورای اسلامی در اولین دقايق تجمع میان کارگران حضور یافت و با آنان صحبت کرد.
اخبار تكميلي متعاقبا ارسال خواهند شد.
تظاهرات علیه حکومت پوتین
دو ماه پس ازتحویل و تحول نخست وزیری و ریاست جمهوری روسیه میان
ولادیمیرپوتین و دیمتری مدودف، با فراخوان اپوزیسیون امروزبیش از یکصد
هزارنفردرخیابان های مسکو علیه پوتین دست به تظاهرات زده و علیه رئیس
جمهوری شعاردادند.
به گزارش منابع خبری تظاهرکنندگان شعارمی دادند «پوتین بروگم شو».
به گزارش خبرگزاری فرانسه، سرگئی داویدیس- ازرهبران
جبهه چپ روسیه، یکی از مقامات جنبش موسوم به "سولیدارنوست" که
ازبرگزارکنندگان این تظاهرات است شمارتظاهرکنندگان را یکصد هزارنفرگزارش
کرده است.
گزارش ها حاکی است که راهپیمائی امروز مخالفان حکومت پوتین، بطول صدها متر درطول بولوار مرکزی مسکو بامداد امروز ادامه داشته است.
همین گزارش حاکی است که بیش ده هزارتن از نیروهای پلیس شامل یگان های ضد شورش و نیروهای وزارت کشور درمسکو برای حفظ امنیت بسیج شده اند.
همین گزارش حاکی است که بیش ده هزارتن از نیروهای پلیس شامل یگان های ضد شورش و نیروهای وزارت کشور درمسکو برای حفظ امنیت بسیج شده اند.
ولادیمیرپوتین درانتخابات ماه مارس گذشته پس غیبت یک
دوره درکرملین، باردیگر به ریاست جمهوری برگزیده شد و جای خود را درنخست
وزیری به رئیس جمهوری قبلی دیمتری مدودف سپرد.
شهروندان روسی که ازاین جابه جائی دررأس هرم قدرت ناراضی بودند، درآن هنگام دست به تظاهرات خیابانی زده وعلیه پوتین به شعاردادن پرداختند.
تظاهرات علیه حکومت پوتین پس ازیک دوره کوتاه رکود با مداد امروز باردیگر ازسرگرفته شد.شهروندان روسی که ازاین جابه جائی دررأس هرم قدرت ناراضی بودند، درآن هنگام دست به تظاهرات خیابانی زده وعلیه پوتین به شعاردادن پرداختند.
درخواست استرداد رئیس سابق بانک ملی ازسوی ایران
دولت ایران ازکانادا می خواهد که رئیس سابق بانک ملی این کشوررا که درکانادا سکونت گزیده است، به ایران تحویل دهد.
محمود رضا خاوری- رئیس اسبق بانک ملی جمهوری
اسلامی، متهم است که دراختلاس بزرگ این کشوردخالت داشته است. وی دارای
دوملیت ایرانی و کانادائی بوده است.
رامین مهمانپرست- سخنگوی وزارت امور خارجه جمهوری
اسلامی، با اشاره به حضورخاوری درکانادا تابعیت دوگانه وی را نقض اساسی
حقوق ایران دانسته و تأکید کرده است که ایران تابعیت دو گانه را به رسمیت
نمی شناسد وبراین اساس دولت کانادا موظف است او را به ایران بازگرداند.
مهمانپرست گفت: این موضوع نیز مطرح شد که ممکن است
خاوری کانادا را ترک کرده باشد که دراین باره با احضارکاردار این کشوراز وی
توضیح خواسته شد.
رامین مهمانپرست درادامه سخنان خود گفته است، درخواست
کردیم با خاوری ملاقاتی داشته باشیم و درباره بازگشت وی به ایران مذاکراتی
انجام دهیم ولی خاوری درخواست ملاقات را نپذیرفت و درجلسهای که تعیین شده
بود حاضرنشد.قطع مذاکرات واشنگتن و اسلام آباد و ادامۀ بن بست ارسال تجهیزات ناتو از طریق پاکستان به افغانستان
"جرج لیتل"- سخنگوی وزارت دفاع آمریکا، ضمن اعلام خبر کنار
کشیدن آمریکائیان از مذاکرات مرتبط با بازگشائی راه های تدارکاتی ناتو در
پاکستان و عزیمت آنان به واشنگتن، تأکید کرد که آمریکا قصد ندارد به کلی
دست از گفتگو با پاکستان بردارد.
ایالات متحدۀ آمریکا از کنار کشیدن این کشور از
گفتگو و مذاکره با پاکستان بر سر بازگشائی راههای تدارکاتی ناتو و عدم
حصول توافقی میان دو کشور، در این ارتباط خبر داد.
جرج لیتل"*- سخنگوی وزارت دفاع آمریکا، دیشب (دوشنبه
شب) در واشنگتن اعلام کرد به هیأت نمایندگی این کشور در این مذاکرات دستور
داده شده است برای مدتی کوتاه به آمریکا بازگردد.
هیأت نمایندگی آمریکا از شش هفتۀ پیش در پاکستان درگیر گفتگو با مقامات پاکستانی به منظور بازگشائی راههای تدارکاتی ناتو و رساندن تجهیزات و مواد مورد نیاز نیروهای این پیمان در افغانستان از طریق خاک پاکستان بوده اما دو طرف موفق نشده اند به توافقی برسند.
هیأت نمایندگی آمریکا از شش هفتۀ پیش در پاکستان درگیر گفتگو با مقامات پاکستانی به منظور بازگشائی راههای تدارکاتی ناتو و رساندن تجهیزات و مواد مورد نیاز نیروهای این پیمان در افغانستان از طریق خاک پاکستان بوده اما دو طرف موفق نشده اند به توافقی برسند.
دولت پاکستان در پی کشته شدن ٢٤ سرباز پاکستانی در اثر
حملۀ هلیکوپترهای نیروهای ناتو، حمله ای که از خاک افغانستان صورت گرفت،
به عبور کامیون های حامل تجهیزات و مواد مورد نیاز نیروهای ناتو در
افغانستان، از خاک پاکستان پایان داد.
سخنگوی وزارت دفاع آمریکا ضمن اعلام خبر کنار کشیدن
آمریکائیان از این مذاکرات و عزیمت آنان به واشنگتن تأکید کرد که آمریکا
قصد ندارد به کلی دست از گفتگو با پاکستان بردارد.
از سوی دیگر، "شری رحمان"*- سفیر پاکستان در واشنگتن،
نیز به نوبۀ خود گفت نسبت به آیندۀ گفتگوها خوشبین و امیدوار است که بزودی
دو طرف به توافقی در این زمینه دست یابند.
علت اصلی به بن بست رسیدن مذاکرات و متشنج شدن هر چه
بیشتر روابط میان اسلام آباد و واشنگتن، خودداری آمریکا از «پوزش خواهی»
بخاطر حادثۀ ماه نوامبر و کشته شدن سربازان پاکستانی است.
شایان یادآوری است که در هفتۀ گذشته ژنرال اشفق کیانی-
رئیس ستاد ارتش پاکستان، حاضر نشد با معاون وزارت دفاع آمریکا در اسلام
آباد دیدار و گفتگو کند و "لئون پانه تا"*- وزیر دفاع آمریکا، نیز در اظهار
نظری در مورد روابط دو کشور گفته بود «کاسۀ صبر واشنگتن» بسر رسیده است.
دولت مصر: ایران نباید دراموراعراب دخالت کند
دولت مصراعلام داشت، ایران باید ازدخالت درامورداخلی کشورهای عرب خود داری نماید.
به گزارش مطبوعات عربی، دولت قاهره شرط بازگشت
روابط این کشوربا جمهوری اسلامی را عدم مداخله این رژیم درامور کشورهای
عربی عنوان کرد.
به نوشته الشرق الوسط، محمود احمدی نژاد در دیداربا
شماری از خانواده های مصری درتهران گفته بود، درصورت دریافت دعوت ازسوی
مقامات مصری فوراً به این کشورسفرخواهم کرد.
وی گفته بود، درمصرمقاماتی وجود داشتند که حضورمن را درقاهره نمی پذیرفتند اما آنها هم اکنون رفته اند.
وی گفته بود، درمصرمقاماتی وجود داشتند که حضورمن را درقاهره نمی پذیرفتند اما آنها هم اکنون رفته اند.
رئیس جمهوری اسلامی دردیداری که دربیست و سوم خرداد
ماه با شماری از خانواده های شهدای مصر داشت گفت، ایران بدون پیش شرط به
مصر کمک می کند.
لازم به یاد آوری است که روابط ایران و مصرهمزمان با
انقلاب ایران و سفرآخرین پادشاه این کشوربه مصرقطع شد وتاکنون ازسرگرفته
نشده است.
درزمان حکومت حسنی مبارک ایران بارها خواستارازسرگیری روابط شده بود، ولی مصرحاضر به پذیرش پیشنهاد تهران نشد.
درزمان حکومت حسنی مبارک ایران بارها خواستارازسرگیری روابط شده بود، ولی مصرحاضر به پذیرش پیشنهاد تهران نشد.
درتهران خیابانی به نام خالد اسلامبولی- قاتل انورالسادات رئیس جمهوری سابق مصر، درزمان انقلاب اسلامی نامگذاری شده است.
معافیت هفت کشور دیگر از مجازات های احتمالی آمریکا در ارتباط با تحریم نفت ایران
هیلاری کلینتون- وزیر امور خارجۀ آمریکا، اعلام کرد که هفت کشور
جدید به لیست معاف شدگان از تحریم های اقتصادی این کشور در ارتباط با
مبادلات نفتی با جمهوری اسلامی ایران اضافه شدند.
بدین ترتیب کشورهای هند، ترکیه، کره جنوبی،
مالزی، تایوان، سریلانکا و آفریقای جنوبی به دلیل کاهش واردات نفتی خود از
ایران، از مجازات های آمریکا معاف شدند. چندی پیش دولت آمریکا یازده کشور
دیگر را به دلیل مشابه از مجازات های احتمالی خود معاف کرده بود.
شایان ذکر است که ایالات متحده آمریکا هنوز چین را از
تحریمهای خود علیه مبادلات نفتی با جمهوری اسلامی ایران معاف نکرده است.
چین یکی از مهمترین خریداران نفت ایران به حساب می آید.
همچنین هیلاری کلینتون اظهار داشت که مجازات های
یکجانبۀ آمریکا و دیگر کشورهای غربی علیه ایران کارساز بوده اند و ما پيامی
صريح به ايران میدهيم که تا وقتی به مسئوليتهای بينالمللی خود عمل
نکند، با فشار و انزوای جهانی بيشتری روبرو خواهند شد.
در این زمینه ترکیه، پنجمین مشتری بزرگ نفت ایران در
سال 2011، به وعده خود در مورد کاهش واردات نفت از ایران عمل کرده است در
حالیکه در چند ماه اخیر ترکیه تنها خریدار اروپایی نفت ایران بود که خرید
خود را از این کشور افزایش داده بود؛ در حالی که سایر پالایشگاه های
اروپایی پیش از موعد شروع تحریم نفتی اتحادیه اروپا، خرید نفت از تهران را
کاهش داده بودند.
حال دولت ترکیه برای تأمین نیازهای خود به لیبی مراجعه
خواهد کرد و بنا به گزارش خبرگزاری فرانسه طرفین برای تبادل روزانه یک
میلیون بشکه نفت به توافق رسیدند.
بنا به این گزارش، قرارداد مذکور میان پالایشگاه نفت
"توپراس" ترکیه و دولت لیبی عقد شده است و همچنین دولت ترکیه مذاکراتی با
عربستان سعودی را نیز برای خرید نفت آغاز کرده است.
اعدام چند شهروند ایرانی درعربستان سعودی
به گزارش منابع خبری ایرانی، باردیگرچند شهروند این کشوردرعربستان سعودی اعدام شده اند.
به گزارش خبرگزاری مهر، علیرضا عنایتی- مدیرکل
خلیج فارس در وزارت امورخارجه جمهوری اسلامی، ضمن محکوم کردن این اقدام،
خواستارتوضیح فوری دولت عربستان دراین خصوص شد.
این مقام وزارت امور خارجه ایران، همچنین اصراردولت عربستان برمحروم نگاه داشتن بازداشت شدگان ایرانی ازحق دسترسی کنسولی را محکوم و مراتب اعتراض شدید جمهوری اسلامی نسبت به عدم پایبندی عربستان به تعهدات بین المللی وموازین حقوق بشررا ابرازکرد
این مقام وزارت امور خارجه ایران، همچنین اصراردولت عربستان برمحروم نگاه داشتن بازداشت شدگان ایرانی ازحق دسترسی کنسولی را محکوم و مراتب اعتراض شدید جمهوری اسلامی نسبت به عدم پایبندی عربستان به تعهدات بین المللی وموازین حقوق بشررا ابرازکرد
درگزارش خبرگزاری ایران، ازشماراعدام شدگان سخنی گفته نشده است..
کاردارعربستان گفته است که اعتراض ایران را به دولت متبوع خود منتقل خواهد کرد.
این سومین بارطی سه ماه گذشته است که عربستان سعودی دست به اعدام ایرانیان می زند.
دردهم خرداد ماه جاری نیزسامانه خبری تابناک- وابسته
به محافل حکومتی، با انتشارگزارشی از اعدام ده ایرانی توسط حکومت عربستان
خبرداده بود. درماه اردیبهشت نیز هشت ایرانی درعربستان اعدام شده بودند.
گزارش دقیقی ازاتهامات وارده به اعدام شدگان دردست
نیست. به گفته مقامات ایرانی این افراد ازحمایت های کنسولی کشورمتبوع خود
نیز محروم بوده اند.توافق جمهوری اسلامی ایران و گروه 5+1 پیرامون محتوای نشست مسکو
به دنبال گفتگوی تلفنی میان كاترين اشتون، مسئول سياست خارجی
اتحاديۀ اروپا و نماينده كشورهای گروه موسوم به 1+5 و سعيد جليلی دبير
شورای عالی امنيت ملی جمهوری اسلامی و مذاکره کنندۀ ارشد ایران در زمینۀ
پروندۀ هسته ای، طرفین در ارتباط با محتویات نشست آتی میان مقامات جمهوری
اسلامی و قدرت های بزرگ در مسکو به توافق رسیدند.
شورای عالی امنیت ملی جمهوری اسلامی در بیانیه ای اعلام کرد که در
این مکالمۀ تلفنی، کاترین اشتون نمایندۀ گروه 5+1 به سعید جلیلی تأکید
کرده است که قدرت های بزرگ جهان مایلند که در نشست مسکو درباره پیشنهادهای
پنج گانۀ ایران در مورد موضوعات هسته ای و غیرهسته ای که در بغداد از سوی
مقامات جمهوری اسلامی مطرح شده بود، گفتگو کنند.
همچنین بنا به همین بیانیه نمایندۀ گروه موسوم به 5+1 متشکل از پنج عضو دائمی شورای امنیت سازمان ملل متحد، یعنی آمریکا، روسیه، چین، فرانسه و بریتانیا به علاوۀ آلمان بر لزوم موفقیت آمیز بودن نشست مسکو تأکید کرده و ابراز امیدواری کرده است که بتوان بر اساس پنج پیشنهاد جمهوری اسلامی ایران و پیشنهادات گروه 1+5 به نقاط مشترک دست یافت.
از سوی دیگر سعید جلیلی در ارتباط با مکالمۀ تلفنی خود با مسئول سیاست خارجی اتحادیۀ اروپا اظهار داشت که عدم آمادگی طرف مقابل دربیست روز گذشته برای گفتگوهای كارشناسی موجب ايجاد وقفه در پيشرفت گفتگوهایی سازنده و رو به جلو گرديده است.
در این گفتگو دبير شورای عالی امنيت ملی جمهوری اسلامی و مذاکره کنندۀ ارشد ایران در زمینۀ پروندۀ هسته ای بر لزوم احترام به توافقهای استانبول و بغداد تاكيد کرده است.
همچنین سعید جلیلی خاطر نشان ساخت که در نشست مسكو محورهای پنجگانۀ پيشنهادی ايران به روشنی بيان خواهد شد، و متذکر شد که پاسخ مناسب به اين محورها از سوی گروه 5+1می تواند موجب پيشرفت مذاکرات شود.
همچنین بنا به همین بیانیه نمایندۀ گروه موسوم به 5+1 متشکل از پنج عضو دائمی شورای امنیت سازمان ملل متحد، یعنی آمریکا، روسیه، چین، فرانسه و بریتانیا به علاوۀ آلمان بر لزوم موفقیت آمیز بودن نشست مسکو تأکید کرده و ابراز امیدواری کرده است که بتوان بر اساس پنج پیشنهاد جمهوری اسلامی ایران و پیشنهادات گروه 1+5 به نقاط مشترک دست یافت.
از سوی دیگر سعید جلیلی در ارتباط با مکالمۀ تلفنی خود با مسئول سیاست خارجی اتحادیۀ اروپا اظهار داشت که عدم آمادگی طرف مقابل دربیست روز گذشته برای گفتگوهای كارشناسی موجب ايجاد وقفه در پيشرفت گفتگوهایی سازنده و رو به جلو گرديده است.
در این گفتگو دبير شورای عالی امنيت ملی جمهوری اسلامی و مذاکره کنندۀ ارشد ایران در زمینۀ پروندۀ هسته ای بر لزوم احترام به توافقهای استانبول و بغداد تاكيد کرده است.
همچنین سعید جلیلی خاطر نشان ساخت که در نشست مسكو محورهای پنجگانۀ پيشنهادی ايران به روشنی بيان خواهد شد، و متذکر شد که پاسخ مناسب به اين محورها از سوی گروه 5+1می تواند موجب پيشرفت مذاکرات شود.
شريف صابر
اكنون ديگر ذهنِ كوچكِ من مُخَيّٓر است
بينِ نامِ نيكِ پدرش،مليّت بَر بادرَفته اش،مذهبِ به سُخره گرفته شده اش و
مردمِ چند رَنگ شده اش.
پس از گذشت يك سال از كشته شدن پدرم،شايد اين سطور طراوش دهندهِ كينه اى
باشد نسبت به انسانهاى كلاسيكِ اطراف ما كه سريع با جو موجود تقسيم منافع
كردند و يا شايد هـم گوياى مظلوميت خانواده من است كه هم عصرى با مردمان
سخن ورزِ بى عمل را تجربه مى كند.در ابتدا شادمانم از نبودِ پدرم در اين يك سال، چرا كه ديگر او به مانند ما ترس بر چهره اش جارى نمى شد و مُهرِ سكوت بر زبانش آويزان نمى شد.
نحوه كشته شدن پدر براى من از ابتدا واضح بود چرا كه اولاً،او مخالف حكومت فعلى بود چه از نقطه نظر سياسى و اقتصادى و چه از رويكرد مذهبى در عدم پذيرش اصل اساسىِ آن.
ثانياً،هر كه هم قدرت را در دست دارد، براى بقاى خويش مخالفش را مى كشد.فرقى هم نمى كند حاكم، روحانىِ عادلِ متشّيع باشد،آريامهر باشد،روشنفكرِ دينى باشد و يا اصلاح طلب. تنهاى تنها طرز كشتن متفاوت است.حال اين متديّننين هم پدر مرا وحشيانه كشتند.به هر جهت او به قول پاسدارانِ باتقوا،عددى براى حكومت نبود و ريز بود.
ولى با تاسف تمام اتفاقات پس از مرگ پدرم ديگر صبر مرا از كف راند و به قلم راندن بر روى اشك نا گزيرم كرد.مرگ مغرورانه پدرم،پس از چندى بندهِ حَقير را به استنباطى از جامعه ايران و نخبگانش رساند،كه در ادامه چندى از آن را بازگو خواهم كرد.
پس از آن فاجعه تصور من خلاف تصور پاسداران بود كه ميگفتند:آب از آب تكان نميخورد و فقط يك ماه خبر مرگش تو تلويزيون هاست و دو ماه هم خونتون شلوغه و بعدش تنها خودتون مى مونيد و قبرش.صَدافسوس كه پيش بينىِ شان درست از آب درآمد، البته تصّوُر من از ابتدا هم غلط بود،چرا كه پس از كشته شدن هالهِ پاكْ هم هيچ نشد و هيچكس دم نزد، تنها مقاله نوشتند و تنهاى تنها در خلوت خود گريستند و دوباره بر پاشنه اصلاحات چرخيدند و سياست به خرج دادند. تنها تفاوت آن فاجعه آن بود كه دو نفر به خاطر فراموش نشدنِ مردانگى،در زندان غيرت نشان دادند و اعتصاب غذايى حقيقى را آغاز كردند. پس از بيانيه نوشتن مردان خارج از زندان با لفظ مقام معظّم براى رئيس قُوهِ به سُخره گرفته شدهِ قَضا و پيام هاى تسليت مكرّر براى هاله، پدر من در زندان بر اثر اعتصاب غذا و ضرب و شَتمِ پاسداران كشته شد. گويا فيلمى را به عقب راندٓ مو ديدم، آنان دوباره مقاله نوشتند و گِريستند و مثل هميشه شروع به اسطوره سازى كردند، آخر اينها اسطوره زنده نميخواهند و ندارند. البته تمام اين اعمال با رعايت خطوط قرمز قاتلانِ پدرم صورت پذيرفت چرا كه ديگر بر زندان سايه مرگ و صد البته ترس افتاده بود.
در مراسم ختمى كه با حضور وسيع مردم همراه بود و مى توانست با شكوه باشد دوباره محل مصالحه گرى شد براى دوستان با پاسداران بر سرِ سخن نگفتن ما.گويا مراسم ترحيم پيرمردى ٩٤ ساله بود كه با مرگ طبيعى مرده بود، نه مراسمِ كشته شدنِ پدر ما.افسوسم از آنجاست كه تمام برگزاركنندگانِ ختمِ ما به صورت مسالمت آميز،حال در زندانند و هيچكس هم دَم نمى زند.
من تنها مات و مبهوت نگاهشان ميكردم،البته يك بار پرسيدم برخوردتان با اين فاجعه چه خواهد بود؟ دوستان گفتند: مگر پدرت وقتى دوستانش را در دهه ٦٠ كشتند، چه كرد؟ هيچ ! زندگى اش را كرد.
باز هم ما تنها مردانگى را در سه كُنجِ زندان يافتيم كه موضعى به جد گرفتند و شهادتنامه نوشتند و اعتصاب غذايى واقعى را آغاز كردند. هنوز بر من اين موضوع شفاف نيست كه آيا اتمسفر زندان باعث اين مردانگى ها ميشود و يا اينكه هر چه مرد است در زندان است و افراد بيرون از آن تنها مصّرفِ عمر و كَلام.
ما هيچ وقت انتظارى از مردم و دوستانِ آزاد نداشتيم جز اينكه اگر سكوت هم مى كنند لااقل خون پدر ما را فراموش نكنند. كه البته اين برايمان تبديل به آرزويى محال شد.
ما هيچ وقت تصور نمى كرديم اولين فرستندهِ پيام تسليت برايمان، دوباره راهىِ صندوق رأى شود و دوباره با لبخند هميشگى اش به ما سلام كند و ما هم به رسمِ پدرمان مجبور به پاسخ به آن. شايد بازگشت به قدرت برايشان آنچنان شيرين بود كه دوستانِ در قَبرُ و بندُ وحَصر را ديگر مجالِ يادآورى نبود.
تصورمان اين بود،مردمانى كه از پدر من قهرمانى براى خود ساختند،دمى بزنند،شكوه اى كنند ولى مردمِ غيور ايران زمين تنها ريسكِ فشار دادنِ موسِ كامپيوتر را در محيطى امن به خود دادند.خدا چه داند شايد هم هيچگاه از اين مرگ باخبر نشدند.من هنوز هم متوجه تفاوت سبزى فروشِ تونِسى با پدرم كه مرامَش شهره بود نشده ام. اى كاش اين تفاوت را در سطحِ فرهنگِ مردمانمان نيابم، البته گويا فرهنگِ مردمانِ من چند هزارساله است.
ما توقع داشتيم دوستانِ پدرمان در زندان به مثابهِ پدرِ جوانمان كه در زندان فراموش شده بود نشوند. آرزو داشتم سرنوشتِ آنان قرينِ با سرنوشتِ دوستشان نشود كه حال پس از مرگ براى خود قهرمانى است و عكسش هم بازيچه دست اين و آن شده است.
با اندوهِ تمام، تنها مردانِ ما، از بزرگ تا كوچك فراموش شده اند و خانواده هايشان به مانند ما تنها و دشوار روز را شب مى كنند تا ملاقاتِ بعدى با عزيزشان و ترسيمِ لبخندى تلخ براى جوانشان،تنهاى تنها بخاطر خوشحالىِ اسيرشان. اكنون با پوست و گوشت خود درك كرده ام كه چرا در اين سرزمينِ آريايى فقط پس از مرگ ميتوان اسطوره بود.
اكنون ديگر ذهنِ كوچكِ من مُخَيّٓر است بينِ نامِ نيكِ پدرش،مليّت بَر بادرَفته اش،مذهبِ به سُخره گرفته شده اش و مردمِ چند رَنگ شده اش.
ديگرنه تصورى دارد و نه اميدى و برخلافِ پدرش در قبالِ آینده، بَس بَدبین و قندیلهای بَس كِدِرِ آب چکان از شیروانی بزرگ ایران را نه حقيقى که تخيلى نظاره میکند و سر و صورت به چکانچکان آن نمیسپارد.
ديگر آرزويى هم براى ابراز باقى نمانده،نه آرزوى تغيير دارم، چه بسا همين حكومت كه قاتلِ پارهِ تنِ ماست براى حكمرانى بر مردمِ دوست داشتنى و غِيرتمندِ كشورم لايق و كامل است و ديگر نه آرزوىِ طولِ عمر براى خويش در اين سرزمينِ كافِرينِ مذهب زده را طَلَب ميكنم.
فقط آرزو دارم خداى مطلق، فرزندانِ پاكِ ايران را كه نه تشنهِ قدرتند و نه به مانندِ ما ترس در وجودشان نفوذى ندارد را محافظت بفرمايد.
باز جهان چرخان است
میلها پویان است
و آینده، امیدواران
روشنی فردا از درزِ سلولها و قبرستان ها ، بس هویدا.
پروردگارا، خارجمان کن از سرزمینی که اهالیاش ستمپیشهاند و ازجانب خویش برای ما نشانه نصرتی فرو فرست.(کتاب محکم، سوره ۴، نشانه ۷۵)
پايانِ سالِ سخت
خردادِ تلخ
جـــرس:
همزمان با تداوم کشتار معترضین در
سوریه، سازمان ملل متحد می گوید که نیروهای دولتی سوریه از کودکان برای
ایجاد سپر انسانی برای تانک هایشان استفاده می کنند.
به گزارش بی بی سی، نماینده ویژه سازمان ملل در امور مربوط به کودکان در
درگیریهای مسلحانه، گفته که نیروهای دولتی در سوریه، کودکان را مجبور می
کنند تا روی تانک ها سوار شوند تا مخالفان مسلح نتوانند به تانک حمله کنند.
رادیکا کوماراسوامی، گفت ناظرانی که او به سوریه فرستاده با خبرهای هولناکی بازگشته اند.
ناظران به خانم کوماراسوامی گفته اند کودکانی را دیده اند که جای شکنجه بر بدن هایشان بوده است.
او همچنین به ارتش آزاد سوریه هم انتقاد کرده و گفته آنها از کودکان زیر شانزده سال در “موقعیت های خط مقدم” استفاده می کنند.
خانم کوماراسوامی می گوید که شواهدی در دست نیست که این کودکان به عنوان نیروی نظامی با ارتش آزاد سوریه همکاری می کردند.
در همین حال کوفی عنان، نماینده ویژه سازمان ملل در امور سوریه در مورد شدت گرفتن درگیریها میان نیروهای دولتی سوریه و مخالفان ابراز نگرانی عمیق کرد.
آقای عنان گفت که شواهدی وجود دارد که نشان می دهد تعداد زیادی از غیر نظامیان در شهرهای حمص و حفاء زیر آتش خمپاره و گلوله تانک گرفتار شده اند.
ناظران سازمان ملل در سوریه شاهد استفاده از سلاح های سنگین و هلی کوپتر علیه مخالفان مسلح در رستن و تلبیسه بوده اند.
گفته می شود که ارتش سوریه در حمص از هواپیمای بدون سرنشین برای حمله به شورشیان استفاده کرده است.
رادیکا کوماراسوامی، گفت ناظرانی که او به سوریه فرستاده با خبرهای هولناکی بازگشته اند.
ناظران به خانم کوماراسوامی گفته اند کودکانی را دیده اند که جای شکنجه بر بدن هایشان بوده است.
او همچنین به ارتش آزاد سوریه هم انتقاد کرده و گفته آنها از کودکان زیر شانزده سال در “موقعیت های خط مقدم” استفاده می کنند.
خانم کوماراسوامی می گوید که شواهدی در دست نیست که این کودکان به عنوان نیروی نظامی با ارتش آزاد سوریه همکاری می کردند.
در همین حال کوفی عنان، نماینده ویژه سازمان ملل در امور سوریه در مورد شدت گرفتن درگیریها میان نیروهای دولتی سوریه و مخالفان ابراز نگرانی عمیق کرد.
آقای عنان گفت که شواهدی وجود دارد که نشان می دهد تعداد زیادی از غیر نظامیان در شهرهای حمص و حفاء زیر آتش خمپاره و گلوله تانک گرفتار شده اند.
ناظران سازمان ملل در سوریه شاهد استفاده از سلاح های سنگین و هلی کوپتر علیه مخالفان مسلح در رستن و تلبیسه بوده اند.
گفته می شود که ارتش سوریه در حمص از هواپیمای بدون سرنشین برای حمله به شورشیان استفاده کرده است.
مژگان مدرس علوم
جرس: صبح دوشنبه (22 خرداد) نزدیک به چهل
نفر از زندانیان سیاسی بند 350 زندان اوین در اعتراض به محدودیت ها و
افزایش برخوردهای غیرقانونی از حضور در سالن ملاقات خودداری کردند. آقایان
ابوالفضل قدیانی، محسن میردامادی، فیض الله عرب سرخی، عبدالله مومنی، سید
علیرضا بهشتی شیرازی، علیرضا رجایی، محسن محققی، رضا انصاری راد، عماد
بهاور، بهمن احمدی امویی، محمد فرید طاهری قزوینی، امیرخسرو دلیرثانی، رضا
بنی تبار، سیامک قادری، جعفر گنجی، محمد داوری، مزدک علی نظری، جواد
علیخانی، مصطفی نیلی و مهدی خدایی از جمله زندانیان سیاسی هستند که در این
اعتراض جمعی شرکت کردند.
مریم شربتدار قدس، همسر فیض الله عرب سرخی عضو ارشد سازمان مجاهدین
انقلاب، با ابراز نگرانی از شرایط حاضر در این زمینه به "جرس" می گوید:
"متاسفانه امروز نتوانستیم آقای عرب سرخی را ملاقات کنیم. آقای عرب سرخی
کسی نیست که از روی احساسات تصمیم بگیرد و واقعا نمی دانم چه رفتاری و
برخوردی صورت گرفته که این زندانیان دست به اعتصاب ملاقات زده اند."وی با اشاره به محرومیت های زندانیان سیاسی و خانواده هایشان از حقوق اولیه خود خاطرنشان می کند: "زندانیان سیاسی نه تنها جرمی مرتکب نشده اند و ناعادلانه در زندان بسر می برند، بلکه همان قوانین سازمان زندانها هم رعایت نمی شود و بخاطر همین دست به اعتراض و اعتصاب ملاقات زدند. ملاقات حضوری و مرخصی که نداریم. خود من برای درمان آقای عرب سرخی خیلی پیگیری کردم اما بی نتیجه بود. الان ایامی است که سالروز شهادت هدی صابر است و این حرکت اعتراضی در حقیقت یادآور این است که با همین بی توجهی ها و مشکلات او به شهادت رسید. چند نفر که مشکلات جسمانی داشتند و باید سریع تحت درمان قرار می گرفتند، بخاطر اینکه با دستبند و پای بند می خواستند آنها را به بیمارستان ببرند، آنها موافقت نکردند و مقاومت کردند. خب، اینها مشکلاتی است که عزیزان ما با آن دست به گریبان هستند و واقعا اینگونه برخوردها انسانی نیست."
فاطمه نیلی، خواهر مصطفی نیلی فعال دانشجویی دربند هم که امروز موفق به ملاقات برادر خود نشده است، در این زمینه می گوید: "تعدادی از زندانیان سیاسی بند 350 بخاطر حق و حقوق طبیعی خود که از آن "محروم" هستند اعتصاب کردند و به سالن ملاقات نیامدند. در حالیکه این زندانیان اساسا جرمی مرتکب نشده اند و ناعادلانه در زندان بسر می برند و از سوی دیگر حقوق اولیه آنها هم رعایت نمی شود. از تلفن، ملاقات حضوری، مرخصی و ...محروم هستند. مثلا برادرم در این مدت دو سال و اندی که در حبس بوده، اصلا نتوانسته به مرخصی بیاید. الان شش ماه است که ملاقات حضوری نداده اند و زمانی هم که می دهند هر جور که خودشا میلشان باشد می دهند. یعنی بعضی از اعضای خانواده نمی توانند به ملاقات حضوری بروند و تبعیضات زیادی است. چند نفری هم که به تازگی می توانستند تماس تلفنی داشته باشند، دو ماه است که تلفنشان کاملا قطع شده است. خیلی از زندانیان سیاسی هم مشکلات جسمانی دارند و نیاز به پیگیری پزشکی دارند اما هیچ توجهی به این مسئله نمی شود. حدود چهل و پنجاه نفر تا آنجایی که من متوجه شدم به سالن ملاقات نیامدند. تنها دو، سه نفر از زندانیان که از شهرستان آمده بودند و مادرانشان بی تابی کردند به دیدن خانواده اشان آمدند، اما اکثریت بر سر حرف خود بودند و به ملاقات نیامدند."
خواهر نیلی می افزاید: "از ساعت نه صبح تا دو بعد ازظهر در آنجا ماندیم تا ببینیم چه می شود. خود مسئول زندان به خانواده ها گفت بروید پیش دادستان من نمی توانم کاری برای شما انجام دهم. بعد که ما گفتیم اصلا دادستان را نمی توانیم ملاقات کنیم به ما گفت من خودم ساعت نه شب دادستان را دیدم. ما هم گفتیم والله تا الان به ما ملاقات نداده اند، شما حداقل یک ملاقات از ایشان برای ما بگیرید. جلوی ما به دادستان زنگ زدند و بعد به ما گفتند که دادستان می گوید "من نه وقت ملاقات به شما می دهم و نه به آنجا می آیم". این هم دادستان که اصلا برای خانواده ها ارزشی قائل نمی شود."
هفته پیش خانواده های 46 زندانی سیاسی بند 350 زندان اوین در نامه ای خطاب به دادستان با یادآوری عرف جاری و آیین نامه اداره زندان های کشور برای زندانیان، تاکید کرده اند که در تبعیضی آشکار توسط شخص شما حقوق قانونی و انسانی از فرزندان، همسران، پدران، مادران، و بستگان بیگناه ما که به صرف حق گویی و مبارزه با تقلب و دروغ در بند به سر می برند سلب شده است.
در بخشی از این نامه آمده است:
" آقای دادستان!
إِیّاکَ وَ الظُّلْمَ مَنْ لا یَجِدُ عَلَیْکَ ناصِرًا إِلاَّ اللّهَ عَزَّوَجَلَّ
بترس از ستم بر کسانی که در برابرت یاوری جز خدا ندارند.
آقای دادستان، ما برای عزیزان خود خواسته هایی فراتر از همه حقوقی که سایر زندانیان از آن برخوردارند و تا پیش از تصدی شما در مورد زندانیان سیاسی بعد از انتخابات به بند 350 حتی در این زندان به رسمیت شناخته می شد، نداریم. آیا در کشوری که مدعی اجرای عدل اسلامی است اینها انتظاری گزافه است؟..."
همسر عرب سرخی در ادامه می افزاید: "خانواده ها زندانیان سیاسی با مشکلات زیادی روبرو هستند و پیگیری های آنها به نتیجه ای نمی رسد. خانواده هایی که به دادستانی مراجعه می کنند اصلا نمی توانند دادستان را زیارت کنند. پرونده آقای عرب سرخی هم که در دست سپاه است و معلوم نیست تصمیم گیرنده چه کسی است؟!"
دوشنبه هفته گذشته به علت تعطیلی، خانواده ها و زندانیان سیاسی از ملاقات محروم بودند و در این روز که روز پدر نامیده می شد، زندانیان سیاسی حتی از حق تماس تلفنی با خانواده خود محروم بودند. این در حالی است که این محدودیت ها و فشارهای غیرقانونی تنها برای زندانیان سیاسی که ناعادلانه و غیرقانونی در حبس بسر می برند است و در خصوص زندانیان غیر سیاسی اعمال نمی شود.
خانم شربتدار قدس با تاکید بر اینکه ظلم پایدار نیست، اظهار داشت: "حتی در روز پدر هم نگذاشتند که این زندانیان با خانواده خود تماس بگیرند. امروز نزدیک هشت ماه می شد که نوه ام پدربزرگش را ندیده بود و با یک ذوق و شوقی به سالن ملاقات آمده بود اما بعد از این وضعیت خیلی حالش بد شد و گرفته و افسرده برگشت. مادر همسرم هم که مادر دو شهید است آنچنان از این وضعیت ناراحت شد که رفت پیش مامور اطلاعاتی که در سالن ملاقات بود و به او گفت به رئیس خود بگو که من هیچوقت کسی را نفرین نکرده ام اما الان از ته دل می گویم که به خدا می سپارم تا هر بلایی می خواهد بر سرتان بیاورد. بخدا من از نفرین این مادر سالخورده دو شهید تنم لرزید. مطمئن هستم که اینجور نمی ماند. من امروز در سالن ملاقات هم گفتم "دیدید که شاه ظلم کرد و سرنوشتش چه شد." ظالم هیچگاه نمی ماند، بالاخره ما به قیامت که اعتقاد داریم، شاید الان قدرت در دست آنها باشد و نتوانیم کاری کنیم اما قطعا روزی باید پاسخگو باشند و این روزها به پایان می رسد."
به این روزنامهنگار زندانی حتی اجازه ندادهاند ساک و وسایلش را بردارد
به گزارش خبرنگار کلمه، پس از حمله ی شب گذشته ی نیروهای امنیتی به بند ۳۵۰ اوین و انتقال ۶ زندانی سیاسی به انفرادی، بهمن احمدی امویی، روزنام نگار منتقد ساعت یک نیمه شب به قرنطینه رجایی شهر کرج و ده صبح امروز به بند زندانیان سیاسی منتقل شد.
این روزنامه نگار زندانی که با دمپایی، زیر پیراهنی و پیژامه و دستنبد و پابند منتقل شده، به هنگام ورود توسط ماموران با توهین و بی احترامی، برهنه و تفتیش شده است.
بر اساس این گزارش وی حتی فرصت و اجازه ی جمع آوری و بردن وسایل شخصی اش را نیز پیدا نکرده است.
کلمه پیش از این گزارش داده بود که عصر روز دوشنبه ٢٢خرداد، زندانیان بند ٣۵٠ در حین برگزاری مراسم سالگرد شهادت هدی صابر بودند با هجوم گارد ویژه مواجه شدند.
این مراسم که از سوی زندانیانی که در اعتراض به کشته شدن همبندی شان روزه سیاسی گرفته بودند تدارک دیده شده بود در حین برگزاری با قطع برق توسط ماموران امنیتی ناتمام ماند و سپس بیش از ۵٠ نفر نیروی گارد ویژه وارد بند شدند.
در این حمله بهمن احمدی امویی، سعید جلالی فر، فرشاد قربان پور، آرش سقر، سعید متین پور و جواد علیخانی بوسیله گارد ویژه به سلول انفرادی منتقل شدند.
زندانیان در پاسخ به این یورش شعار “یا حسین میرحسین” و “مرگ بر دیکتاتور” سر می دادند.
بهمن احمدی امویی، روزنامهنگار حوزه اقتصاد و فعال حقوق زنان در تاریخ ۲۲ خرداد ماه سال ۱۳۸۶ به خاطر حضور در تجمعی در میدان هفت تیر تهران برای دفاع از حقوق زنان بازداشت و مدت یک هفته را در زندان اوین سپری کرد. بهمن چند ماه پس از آن و در تاریخ پنجم مهر ماه ۱۳۸۶ بدین خاطر به ۶ ماه زندان تعلیقی به مدت دو سال محکوم شد. بعد از اتفاقات انتخابات ۸۸ او نیز چون دیگر روزنامه نگاران متعهد و مستقل بازداشت و در دادگاه به پنج سال حبس تعزیری محکوم شد.
بر اساس این گزارش دادستان تهران دستور حمله به زندانیان را صادر کرده بود. او پیش از این نیز برخورد با زندانیان و ایجاد محدودیت پیش روی آنها را همواره در دستور کار داشته است.
همچنین ظهر دیروز نیز ده ها زندانی بند ۳۵۰ زندان اوین در سومین سالروز کودتای انتخاباتی سال ۸۸ و در اولین سالگرد شهادت هدی صابر، به عنوان اعتراض از حضور در سالن ملاقات خودداری کردند.
در این «اعتصاب ملاقات» که در روز ۲۲ خرداد و در سومین سالروز انتخابات دهم ریاست جمهوری انجام شد، زندانیان در اعتراض به افزایش محدودیت ها و اعمال فشارهای روانی از سوی دستگاه قضایی و نهادهای امنیتی بر زندانیان، از ملاقات با خانواده خویش سر باز زدند.
زندانیان اعتصاب کننده، به خصوص به این موضوع اعتراض داشته اند که دوشنبه هفته قبل و در روز پدر، به بهانه تعطیلی امکان ملاقات از آنها سلب شده است و مسئولان زندان حتی به زندانیان اجازه تماس تلفنی با خانواده هم نداده اند.
به گفته منابع نزدیک به زندانیان سیاسی، زندانیان همچنین با توجه به سالگرد درگذشت هدی صابر، به عدم رسیدگی به پرونده مرگ این همبند سابق خود نیز اعتراض داشته اند.
زندانیان بند ۳۵۰ اوین که همگی زندانیان سیاسی و امنیتی هستند، از بسیاری از حقوق قانونی خود از جمله حق تماس تلفنی، ملاقات منظم و برخورداری از مرخصی قانونی محروم اند.
تلفن های این بند از بیش از دو سال قبل قطع است و تعدادی از زندانیان این بند که غالب آنها متهمان پس از انتخابات ۸۸ هستند و در دادگاههای ناعادلانه سه سال اخیر به حبس محکوم شده اند، از زمان بازداشت تاکنون به مرخصی نیامده و تعدادی دیگر در سه سال اخیر تنها چند روز از مرخصی بهره مند شده اند.
هفته پیش خانواده های ۴۶ زندانی سیاسی این بند در نامه به دادستان تهران، از بی قانونی و بی بهره ماندن زندانیان از حقوق ابتدایی خود به شدت انتقاد کردند و نوشتند: ما برای عزیزان خود خواسته هایی فراتر از همه حقوقی که سایر زندانیان از آن برخوردارند و تا پیش از تصدی شما در مورد زندانیان سیاسی بعد از انتخابات به بند ۳۵۰ حتی در این زندان به رسمیت شناخته می شد، نداریم. آیا در کشوری که مدعی اجرای عدل اسلامی است اینها انتظاری گزافه است؟
انتقال بهمن احمدی امویی به زندان رجاییشهر کرج، با توهین و بیاحترامی
بهمن احمدی امویی، روزنامه نگار محبوس دربند ۳۵۰ اوین که روز گذشته به انفرادی ۲۰۹ منتقل شده بود، نیمه شب به زندان رجایی شهر کرج منتقل شد.به گزارش خبرنگار کلمه، پس از حمله ی شب گذشته ی نیروهای امنیتی به بند ۳۵۰ اوین و انتقال ۶ زندانی سیاسی به انفرادی، بهمن احمدی امویی، روزنام نگار منتقد ساعت یک نیمه شب به قرنطینه رجایی شهر کرج و ده صبح امروز به بند زندانیان سیاسی منتقل شد.
این روزنامه نگار زندانی که با دمپایی، زیر پیراهنی و پیژامه و دستنبد و پابند منتقل شده، به هنگام ورود توسط ماموران با توهین و بی احترامی، برهنه و تفتیش شده است.
بر اساس این گزارش وی حتی فرصت و اجازه ی جمع آوری و بردن وسایل شخصی اش را نیز پیدا نکرده است.
کلمه پیش از این گزارش داده بود که عصر روز دوشنبه ٢٢خرداد، زندانیان بند ٣۵٠ در حین برگزاری مراسم سالگرد شهادت هدی صابر بودند با هجوم گارد ویژه مواجه شدند.
این مراسم که از سوی زندانیانی که در اعتراض به کشته شدن همبندی شان روزه سیاسی گرفته بودند تدارک دیده شده بود در حین برگزاری با قطع برق توسط ماموران امنیتی ناتمام ماند و سپس بیش از ۵٠ نفر نیروی گارد ویژه وارد بند شدند.
در این حمله بهمن احمدی امویی، سعید جلالی فر، فرشاد قربان پور، آرش سقر، سعید متین پور و جواد علیخانی بوسیله گارد ویژه به سلول انفرادی منتقل شدند.
زندانیان در پاسخ به این یورش شعار “یا حسین میرحسین” و “مرگ بر دیکتاتور” سر می دادند.
بهمن احمدی امویی، روزنامهنگار حوزه اقتصاد و فعال حقوق زنان در تاریخ ۲۲ خرداد ماه سال ۱۳۸۶ به خاطر حضور در تجمعی در میدان هفت تیر تهران برای دفاع از حقوق زنان بازداشت و مدت یک هفته را در زندان اوین سپری کرد. بهمن چند ماه پس از آن و در تاریخ پنجم مهر ماه ۱۳۸۶ بدین خاطر به ۶ ماه زندان تعلیقی به مدت دو سال محکوم شد. بعد از اتفاقات انتخابات ۸۸ او نیز چون دیگر روزنامه نگاران متعهد و مستقل بازداشت و در دادگاه به پنج سال حبس تعزیری محکوم شد.
بر اساس این گزارش دادستان تهران دستور حمله به زندانیان را صادر کرده بود. او پیش از این نیز برخورد با زندانیان و ایجاد محدودیت پیش روی آنها را همواره در دستور کار داشته است.
همچنین ظهر دیروز نیز ده ها زندانی بند ۳۵۰ زندان اوین در سومین سالروز کودتای انتخاباتی سال ۸۸ و در اولین سالگرد شهادت هدی صابر، به عنوان اعتراض از حضور در سالن ملاقات خودداری کردند.
در این «اعتصاب ملاقات» که در روز ۲۲ خرداد و در سومین سالروز انتخابات دهم ریاست جمهوری انجام شد، زندانیان در اعتراض به افزایش محدودیت ها و اعمال فشارهای روانی از سوی دستگاه قضایی و نهادهای امنیتی بر زندانیان، از ملاقات با خانواده خویش سر باز زدند.
زندانیان اعتصاب کننده، به خصوص به این موضوع اعتراض داشته اند که دوشنبه هفته قبل و در روز پدر، به بهانه تعطیلی امکان ملاقات از آنها سلب شده است و مسئولان زندان حتی به زندانیان اجازه تماس تلفنی با خانواده هم نداده اند.
به گفته منابع نزدیک به زندانیان سیاسی، زندانیان همچنین با توجه به سالگرد درگذشت هدی صابر، به عدم رسیدگی به پرونده مرگ این همبند سابق خود نیز اعتراض داشته اند.
زندانیان بند ۳۵۰ اوین که همگی زندانیان سیاسی و امنیتی هستند، از بسیاری از حقوق قانونی خود از جمله حق تماس تلفنی، ملاقات منظم و برخورداری از مرخصی قانونی محروم اند.
تلفن های این بند از بیش از دو سال قبل قطع است و تعدادی از زندانیان این بند که غالب آنها متهمان پس از انتخابات ۸۸ هستند و در دادگاههای ناعادلانه سه سال اخیر به حبس محکوم شده اند، از زمان بازداشت تاکنون به مرخصی نیامده و تعدادی دیگر در سه سال اخیر تنها چند روز از مرخصی بهره مند شده اند.
هفته پیش خانواده های ۴۶ زندانی سیاسی این بند در نامه به دادستان تهران، از بی قانونی و بی بهره ماندن زندانیان از حقوق ابتدایی خود به شدت انتقاد کردند و نوشتند: ما برای عزیزان خود خواسته هایی فراتر از همه حقوقی که سایر زندانیان از آن برخوردارند و تا پیش از تصدی شما در مورد زندانیان سیاسی بعد از انتخابات به بند ۳۵۰ حتی در این زندان به رسمیت شناخته می شد، نداریم. آیا در کشوری که مدعی اجرای عدل اسلامی است اینها انتظاری گزافه است؟
مادری نسرین ستوده از پشت میله های زندان + ویدئو
کلمه: نسرین ستوده از پشت میله های زندان، از پس آن شیشه کدر دو جداره هم مادری می کند برای فرزندانش.مهراوه که اشک هایش را آرام آرام از گونه هایش می زداید و نیمای کوچک که چه شادی می کند با آن دسته تلفنی که شده رابط او و مادرش. نیما که محروم است از آغوش مادر، همو که می خواست از حقوق کودکان دفاع کند و سزایش شد زندان. خیلی دورتر از نیما و مهراوه.
نسرین ستوده، دو سال است که قد کشیدن ها و بزرگ شدن های مهراوه و نیما را نمی بیند. مهراوه که در نبود مادر برای برادر و پدر، مادری می کند، وقتی به پشت شیشه کدر ملاقات می رسد دلش می خواهد، آغوش مادر برایش گشاده باشد. اما زندانبان آغوش مادری را هم حرام کرده بر فرزندان این مرز و بوم.
حال نسرین که دلش لک زده است نیما و مهراوه را در آغوش بگیرد، چه صبورانه تظاهر می کند. می خندد. بازی می کند. می خواهد خنده را بر لب های نیما نقش ببندد. کسی نمی داند پس از این خنده ها، و بعد از این ساعت ملاقات چه بر سر نسرین می آید.
سایت اعلام قیمت کالا و خدمات از دسترس خارج شد
پایگاه اطلاع رسانی قیمت کالا و خدمات از دسترس مراجعان به این سایت خارج شد.پیش از این نیز با گرانی سکه و ارز، سایت مثقال از دسترس خارج شده بود.
به گزاش فارس، سایت http://www.124.ir/ که مرجع اصلی اعلام قیمت کالا و خدمات است طی روزهای اخیر از دسترس خارج شده و رویت قیمت کالا و خدمات بر روی این سایت امکان پذیر نیست.
این پایگاه اطلاع رسانی در حالی غیرقابل دسترس شده است که قیمتها در بازار داخلی ثبات چندانی ندارد و افزایش خودسرانه قیمت برخی کالاها را شاهد هستیم.
گرانی نان توسط برخی نانوایان پیش از اعلام نرخ های جدید، بالابودن قیمت شیر و برخی محصولات لبنی و افزایش افسارگسیخته قیمت میوه و سبزیجات نمونههایی از تنش در بازار است.
سرکوبگران دانشگاه در کمیسیون آموزش مجلس گرد هم آمدند
در همین راستا در حالی ٢٣ نفر از نمایندگان مجلس تا کنون به عضویت کمیسیون آموزش و تحقیقات درآمده اند، که شماری از اعضای شناخته شده آن از چهره های سرکوبگر و یا افردی هستند که مواضع بسیار تندی علیه دانشجویان منتقد و مخالفین حاکمیت ابراز کرده اند.
به گزارش دانشجونیوز، حضور محمد مهدی زاهدی، مرتضی آقا تهرانی، غلامعلی حداد عادل، مهدی کوچک زاده، محمود نبویان و علی اصغر زاهدی به عنوان چهره های شناخته شده این کمیسیون، که همگی از نزدیکان آیت الله مصباح یزدی هستند، می تواند به تصویب قوانینی سخت گیرانه تر جهت اجرای طرح اسلامی کردن دانشگاه های کشور مطابق با نظریات وی منتج گردد.
با وجود اینکه در سال های اخیر وزارت علوم با همکاری وزارت اطلاعات، در روندی غیرقانونی نقش عمده ای در سرکوب جریان های دانشجویی منتقد ایفا نموده، با تجمع شماری از سرکوبگران دانشگاه در کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس می توان منتظر افزایش فشار بر دانشجویان و تداوم جو خفقان بر دانشگاه های کشور بود.
در ادامه به بررسی پیشینه و مواضع برخی از اعضای کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس نهم می پردازیم:
محمدمهدی زاهدی: وزیر علوم پیشین جمهوری اسلامی گزینه اصلی برای ریاست کمیسیون آموزش مجلس است.
آقای زاهدی خود در دوران ریاست بر وزارت علوم به دلیل ستاره دار کردن دانشجویان به کمیسیون آموزش مجلس فراخوانده شده بود. در این دوره، شمار زیادی از دانشجویان ستاره دار شده و دانشجویان بسیاری نیز احکام محرومیت از تحصیل دریافت کردند.
وی در دیداری با آیت الله مصباح یزدی به وی قول داده بود که در مدت پنج سال تمام دانشگاه های کشور را اسلامی کند و در همین راستا شورای اسلامی کردن دانشگاه ها را تشکیل داد.
مرتضی آقا تهرانی: از شاگردان نزدیک مصباح یزدی و دبیرکل جبهه پایداری است که نامش پس از قرارگرفتن در جایگاه معلم اخلاق در کابینه محمود احمدی نژاد مطرح شد. وی در دوره قبل مجلس شورای اسلامی نیز از اعضای کمیسیون آموزش مجلس بود.
مرتضی آقا تهرانی پس از شهادت صانع ژاله به دست نیروهای امنیتی، به همراه کسانی که وی را هدف قرار داده بودند، در مراسم تشییع جنازه وی که توسط حاکمیت در دانشگاه تهران برگزار شد شرکت نمود و اقامه نماز کرد. مقامات حکومت ایران در ابتدا به دروغ کوشیدند تا صانع ژاله را یکی از بسیجیان هوادار حکومت معرفی کنند، که با افشاگری دوستان و اعضای خانواده وی این طرح ناکام ماند.
غلامعلی حداد عادل: از نزدیکان آیت الله خامنه ای و پدر همسر مجتبی خامنه ای می باشد. وی عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی و رییس پیشین کمیسیون فرهنگی مجلس هشتم است. با وجود نزدیکی وی به رهبر جمهوری اسلامی، تلاش های وی برای کسب ریاست مجلس نهم با شکست مواجه شد.
وی در مرداد ماه سال ٨٨، پس از حضور گسترده دانشجویان در اعتراض های پس از انتخابات، در نشست یکی از اتحادیه های دانشجویی وابسته به حاکمیت خواستار امادگی برخورد با دانشجویانی شد که در شروع سال تحصیلی اعتراض ها علیه نتایج انتخابات را ادامه دهند.
مهدی کوچک زاده: از اعضای جبهه پایداری و نزدیک به آیت الله مصباح یزدی است. وی از کسانی است که پس از اعتراض ها به نتایج انتخابات سال ٨٨ ، مواضع بسیار تندی علیه معترضین اتخاذ کرده بود.
حضور وی در دانشگاه علم و صنعت پیش از انتخابات سال ٨٨ موجب درگیری با دانشجویان معترض به حضور وی در دانشگاه شد. وی خطاب به دانشجویان گفته بود که " این جلسه مختص بسیجیان است و من بسیجی، کلا چمکه پوشم. من اصلا به عنوان یک چکمه پوشم که آمدم با رفیقای چکمه پوشم حرف بزنم."
سیدمحمود نبویان: عضو هیئت علمی مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی، موسسه وابسته به مصباح یزدی و از اعضای جبهه پایداری است.
وی در مناظره ای با علی مطهری پیش از انتخابات مجلس در دانشگاه شریف گفته بود: بنده معتقدم علوم انسانی موجود در دانشگاههای ما سکولار است و نرمافزارها باید عوض شود. در شأن نظام ما نیست که دانشگاه ما اسلامی نباشد و یا در آن حجاب نباشد و یا بین دختر و پسر گناه باشد.
علی اصغر زارعی: از اعضای ارشد جبهه پایداری و مسئول سابق سازمان بسیج اساتید کشور است.
این فرمانده سابق یگان جنگ الکترونیک سپاه پاسداران از حامیان حمله کنندگان به سفارت انگلیس بود. سایت نفت نیوز در معرفی او عنوان کرده است که وی در سال ١٣٧٩ قائم مقام دانشگاه امام حسین و از همکاران و پشتیبانان حرکت خودجوش بسیج اساتید دانشگاه ها بوده است .
علاوه بر چهرهای شناخته شده، زهره طبیب زادهنوری مشاور محمود احمدی نژاد و رئیس مرکز امور زنان و خانواده در دولت نهم در سالهای ٨٤ تا ٨٨، رضا صابری، عبدالوحید فیاضی، میرقسمت موسوی اصل و سید محمدباقر عبادی از اعضای جبهه متحد اصولگرایان نیز در این کمیسیون حضور دارند.
اسفندیار اختیاری کسنویه یزد نماینده زرتشتیان در مجلس نهم، جواد هروی از شهر قاین، قاسم احمدی لاشکی از شهرهای نوشهر و چالوس، محمود نگهبان سلامی از خواف و رشتخوار، کارن خانلری نماینده اقلیت دینی ارامنه شمال کشور، علیرضا منادی سفیدان نماینده تبریز و آذرشهر و اسکو و عضو پیشین کمیسیون برنامه و بودجه مجلس، عباس مقتدای خوراسگانی نماینده اصفهان، فرهاد بشیری نماینده پاکدشت و عضو پیشین کمیسیون آموزش در مجلس هشتم، عطاء الله سلطانی صبور نماینده رزن، قاسم جعفری رییس اسبق دانشگاه پیام نور خراسان شمالی، علیرضا منظری توکلی رییس دانشگاه آزاد اسلامي واحد علوم تحقيقات كرمان و ابوالقاسم خسروی سهلآبادی عضو جبهه پایداری نیز از دیگر اعضای کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس هستند.
از سوی مدیر سایتهای «روات حدیث» و «قمنیوز» مطرح شد:
هشدار درباره ساخت دیوار آهنین در فضای مجازی
مدیر سایتهای «روات حدیث» و «قمنیوز» با انتشار یادداشتی «منفعتطلبی»٬ «خود برتر بینی» و «به کارگیری شیوههای تحدید کننده آزادی» را از عوامل بیاعتمادی کاربران اینترنت به مدیران فضای مجازی فارسی زبان اعلام کرد.
علی پورطباطبایی روز یکشنبه (۲۱ خرداد) در وبلاگ خود نوشته در باور عمومی مدیران فضای مجازی فارسی زبان «نمیدانند واقعا در فضای مجازی چه خبر است و با نگاهی کاملا ایدئولوژیک به فضای مجازی مینگرند.»
وی افزوده که «توانایی فنی پائین»٬ «پدرکشتگی ذاتی با کاربران» و داشتن «نگاه امنیتی» و «غیرمنطقی» از دیگر ویژگیهای مدیران فضای مجازی فارسی زبان است.
این فعال رسانهای حزبالله در ادامه یادداشت خود آورده که «مشخص نبودن مرجع تصمیم گیر» و تداوم «شیوه آزمون و خطا» در فضای مجازی فارسی زبان بیاعتمادیها به مدیران این بخش را افزایش داده است.
وی نوشته مدیران فضای مجازی فارسی زبان «دیدگاهی محدود» دارند و و خود را در قبال کاربران اینترنت «پاسخگو» نمیدانند.
مدیر سایت «روات حدیث» در ادامه آورده است: «مدیریت فضای مجازی ایران، به ساختن دوباره دیوار آهنین در فضای مجازی مشغول است. یعنی چیزی را میسازد که قبلا دیگران هم ساخته بودند.»
فعالان سایبری حزبالله که از آنها با عنوان «سربازان جنگ نرم» نیز یاد میشود٬ مدتهاست به صف منتقدان فیلترینگ و سیاستهای اینترنتی در جمهوری پیوستهاند.
با وجود این انتقادها که دامنه آن هر روز گستردهتر میشود٬ مقامهای جمهوری اسلامی سیاستهای تحدید کننده برای کاربران اینترنت در ایران را تشدید میکنند.
اسماعیل کوثری از فرماندهان سابق سپاه:
پیروزی موسوی شرایط نظام را بد میکرد
آقای کوثری این مطلب را روز سهشنبه (۲۳ خرداد) در گفتگو با خبرگزاری فارس مطرح کرده و گفته است با پیروزی موسوی «فتنهگران بر کشور مسلط شده و پروژه تغییر نظام را دنبال میکردند.»
این نماینده مجلس همچنین افزوده که «تعدادی از خواص که در ظاهر از همراهان امام و رهبری بودند در جریان فتنه ۸۸ به دلیل دنیاطلبی حاضر شدند ارزشهای الهی و اسلامی را زیر پا بگذارند.»
کوثری از خواصی که به نام آنها اشارهایی نکرده است با عنوان افرادی یاد کرده که به «به آرمانهای امام و انقلاب» خیانت کردهاند.
حامیان علی خامنهایی از اکبر هاشمی رفسنجانی و محمد خاتمی با عنوان «خواص مردود» یاد میکنند که حاضر نشدهاند انتخابات سال ۱۳۸۸ را تائید کنند.
در این دوره از انتخابات محمود احمدینژاد به عنوان نامزد پیروز معرفی شد که با اعتراض میرحسین موسوی٬ مهدی کروبی و مردم مواجه شد.
دامنه این اعتراضها تا جایی پیش رفت که جمهوری اسلامی اقدام به سرکوب خشونتبار مردم در خیابانها کرد که منجر به کشته شدن دستکم ۳۲ نفر شد.
طی سه سال گذشته بسیاری از تحلیلگران نگرانی علی خامنهای از به قدرت رسیدن میرحسین موسوی را مهمترین عامل تقلب در انتخابات سال ۸۸ اعلام کردهاند.
تحلیلی که به صورت تلویحی از سوی اسماعیل کوثری نیز تائید شده است.
اعدام ۱۸ ایرانی در عربستان تائید شد
کاردار عربستان به وزارت خارجه احضار شد
این خبرگزاری روز دوشنبه (۲۲ خرداد) نوشته این افراد به اتهام «قاچاق مواد مخدر» اعدام شدهاند و کاردار سفارت عربستان نیز به همین منظور به وزارت خارجه فراخوانده شده است.
آنطور که «خبرگزاری دانشجو» اعلام کرده است: «حسن زید، کاردار عربستان در تهران به وزارت امور خارجه احضار و مراتب اعترض شدید ایران به اقدام ضد انسانی دولت عربستان به وی ابلاغ شده است.»
براساس این گزارش٫ در این دیدار علیرضا عنایتی، مدیر کل خلیج فارس وزارت امور خارجه ضمن محکوم کردن این اقدام خواستار توضیح فوری دولت عربستان در این خصوص شده است.
وزارت امور خارجه همچنین «اصرار عربستان بر محروم نگه داشتن بازداشت شدگان ایرانی از حق دسترسی کنسولی» را محکوم کرده و «تبعات حقوقی و سیاسی این گونه اقدامات را بر عهده» این کشور دانسته است.
کاردار سفارت عربستان در تهران پس از ماهها سکوت مقامهای وزارت خارجه در خصوص اعدام ۱۸ ایرانی در زندانهای این کشور به وزارت خارجه احضار شده است.
طی دو ماه گذشته ۱۸ ایرانی در عربستان اعدام شدهاند. وزارت خارجه جمهوری اسلامی پیشتر گزارش برخی رسانههای محافظهکار در این خصوص را تکذیب کرده بود.
بیانیه عفو بین الملل :
به گزارش وبسایت ملی-مذهبی سازمان حقوق بشری عفو بین الملل عصر روز دوشنبه یازده ژوئن همزمان با صدور این بیانیه ، فراخوان اقدام فوری برای درخواست متوقف کردن این احکام اعدام را نیز منتشر کرد.
آن هریسون، قائم مقام بخش خاورمیانه و شمال آفریقا در عفوبین الملل می گوید: “ایران باید فوراً هر برنامه ای برای اعدام این پنج نفر را متوقف کند.احکام اعدام کلیه کسانی که در زندان های ایران در انتظار مرگ هستند باید به کلی ملغی شود یا مورد تخفیف قرار گیرد. خانواده این افراد باید فوراً از وضعیت و مکان نگهداری آنها مطلع شوند و آنها باید امکان دسترسی به وکیل انتخابی خود را داشته باشند. در طول زمان بازداشت و زندان، آنها باید از هر گونه شکنجه و بدرفتاری مصون بوده و امکان دسترسی به مراقبت های پزشکی مورد نیاز را داشته باشند.”
متن کامل بیانیه عفو بین الملل توسط وبسایت ملی-مذهبی به فارسی ترجمه شده و در زیر آمده است:
ایران نباید ۵ زندانی اقلیت عرب را اعدام کند
پس از آنکه پنج زندانی در پایان هفته (شنبه) به مکان نامعلومی منتقل شدند عفو بین الملل اعلام کرده است که مقامات ایرانی باید فوراً حکم اعدام پنج عضو اقلیت عرب اهوازی را -که به طور ناعادلانه محاکمه شده و در خطر اعدام قریب الوقوع در ملأ عام هستند- ملغی کند.
انتقال این افراد از بند عمومی زندان کارون اهواز در روز شنبه، این نگرانی را به وجود آورده که حکم مرگ آنها به زودی اجرا خواهد شد. این افراد شامل سه برادر به نام های عبدالرحمن حیدری، طاها حیدری و جمشید حیدری، پسرعمویشان منصور حیدری و امیر معاوی هستند. هر پنج نفر در ناآرامی های استان خوزستان (که اقلیت عرب اهوازی در آن ساکن هستند) در آوریل ۲۰۱۱ بازداشت شده و بعداً به اتهام قتل یک مأمور به محاربه با خدا محکوم شدند.
آن هریسون، قائم مقام بخش خاورمیانه و شمال آفریقا در عفوبین الملل می گوید: “ایران باید فوراً هر برنامه ای برای اعدام این پنج نفر را متوقف کند.احکام اعدام کلیه کسانی که در زندان های ایران در انتظار مرگ هستند باید به کلی ملغی شود یا مورد تخفیف قرار گیرد. خانواده این افراد باید فوراً از وضعیت و مکان نگهداری آنها مطلع شوند و آنها باید امکان دسترسی به وکیل انتخابی خود را داشته باشند. در طول زمان بازداشت و زندان، آنها باید از هر گونه شکنجه و بدرفتاری مصون بوده و امکان دسترسی به مراقبت های پزشکی مورد نیاز را داشته باشند.”
محکومان به اعدام عموماً اندکی پیش از اجرای حکم به سلول انفرادی منتقل می شوند. طبق قانون ایران، وکلا باید ۴۸ ساعت زودتر از اجرای حکم اعدام موکل خود مطلع شوند، اما معلوم نیست که آیا این پنج نفر اصلاً اجازه برخورداری از وکیل را داشته اند یا نه.
حدود ۵ مارچ ۲۰۱۲، وزارت اطلاعات به خانواده های این پنج نفر اعلام کرده که دیوان عالی کشور حکم اعدام هر پنج نفر را تأیید کرده است.
مشخص نیست که محاکمه اولیه این افراد در دادگاه انقلاب در چه زمانی صورت گرفته است. خانواده هایشان گفته اند که این افراد به قتل “اعتراف” کرده اند، اما اعترافاتشان تحت شکنجه یا بدرفتاری بوده است. دادگاه های ایران به کرّات “اعترافات” اجباری را به عتوان دلیل و مدرک پذیرفته اند.
اقلیت عرب اهوازی یکی از اقلیت های ایران هستند که عمدتاً در نواحی نفت خیز جنوب غربی در استان خوزستان زندگی می کنند. آنها اغلب از اینکه به حاشیه رانده شده اند و در دسترسی به تحصیلات، اشتغال، مسکن، مشارکت سیاسی و حقوق فرهنگی مورد تبعیض واقع می شوند شکایت دارند.
عضی از عرب اهوازی ها -که مانند اکثر مردم ایران عمدتاً شیعه اند- گروه هایی را برای اعلام یک ایالت عرب جداگانه در این نواحی تشکیل داده اند.
در آوریل ۲۰۰۵، در پی گزارش هایی مبنی بر اینکه دولت ایران قصد دارد عرب های اهوازی را از این منطقه پراکنده سازد و هویت عرب اهوازی را از آنها بگیرد، استان خوزستان صحنه تظاهرات و اعتراضات بود.
بمبگذاری ها و انفجار در شهر اهواز و در تأسیسات نفتی در سال ۲۰۰۵ و اوایل ۲۰۰۶، موجی از بازداشت های دسته جمعی و خودسرانه در منطقه را در پی داشت. پس از آن حداقل ۱۵ مرد با ادعای دخالت در بمبگذاری ها اعدام شدند.
در آوریل ۲۰۱۱، اعضای اقلیت عرب اهوازی در ششمین سالگرد ناآرامی ها، اعتراضات “روز خشم” را سازمان دهی کردند. پس از آن، عفوبین الملل اسم ۲۷ نفر را دریافت کرد که ادعا می شود که در درگیری با نیروهای امنیتی در مناطقی شامل ملاشیه اهواز کشته شده اند. عرب های اهوازی می گویند تعداد کشته ها بیش از این بوده، در حالی که مقامات رسمی دولتی می گویند تنها سه نفر کشته شده اند.
در زمان اعتراضات ، از مارچ تا می ۲۰۱۱، گزارش شده که حداقل چهار مرد عرب اهوازی در بازداشت و احتمالاً به دلیل شکنجه یا بدرفتاری مرده اند. تعدادی دیگر نیز برای جراحاتی که در بازداشت ایجاد شده به بیمارستان منتقل شده اند.
در اوایل می ۲۰۱۱، گزارش شد که مقامات ایرانی حداقل هشت عرب اهوازی را به اتهام دست داشتن در قتل یک مأمور پلیس و دو نفر دیگر در ناآرامی ها، اعدام کردند. گفته شده که یکی از این هشت نفر هاشم حمیدی بوده که ۱۶ سال داشته است.
روشن نیست که آیا این مأمور پلیس کشته شده همان مأموری است که این پنج نفر نیز به قتل او متهم شده اند یا خیر.
در زمان انتخابات مجلس در ماه مارچ سال جاری، در بازداشت های گروهی حداقل در سه منطقه خوزستان، ۵۰ تا ۶۵ نفر بازداشت شدند که دو مرگ دیگر در بازداشت نیز گزارش شد.
به گفته ی آن هریسون: “عرب های اهوازی -مانند هر شخص دیگری در ایران- این حق را دارند که به صورت مسالمت آمیز مخالفت خود را با سیاست های دولت ابراز کنند. مقامات ایرانی باید قوانینی را که موجب تبعیض علیه عرب های اهوازی و هر اقلیت قومی یا مذهبی دیگر می شود مورد بازنگری قرار دهند. در غیر این صورت، چرخه نارضایتی، اعتراض و ناآرامی همچنان ادامه خواهد یافت.”
مقامات باید تحقیقات بیطرفانه و مستقلی درباره گزارش های شکنجه و بدرفتاری در زندان ها و بازداشتگاه های ایران -چه در مورد عرب اهوازی ها و چه دیگران- صورت دهند و کسانی را که مسوول این بدرفتاری ها هستند مورد محاکمه قرار دهند.”
لینک به بیانیه عفو بین الملل:
ایران فورا هر برنامه ای برای اعدام ۵ زندانی اقلیت عرب را متوقف کند
در پی انتقال ۵ زندانی سیاسی عرب از بند عمومی زندان کارون اهواز جهت حکم اعدام ، عفو بین الملل با صدور بیانیه ای خواهان توقف اجرای حکم اعدام این ۵ زندانی عقیدتی شده است.به گزارش وبسایت ملی-مذهبی سازمان حقوق بشری عفو بین الملل عصر روز دوشنبه یازده ژوئن همزمان با صدور این بیانیه ، فراخوان اقدام فوری برای درخواست متوقف کردن این احکام اعدام را نیز منتشر کرد.
آن هریسون، قائم مقام بخش خاورمیانه و شمال آفریقا در عفوبین الملل می گوید: “ایران باید فوراً هر برنامه ای برای اعدام این پنج نفر را متوقف کند.احکام اعدام کلیه کسانی که در زندان های ایران در انتظار مرگ هستند باید به کلی ملغی شود یا مورد تخفیف قرار گیرد. خانواده این افراد باید فوراً از وضعیت و مکان نگهداری آنها مطلع شوند و آنها باید امکان دسترسی به وکیل انتخابی خود را داشته باشند. در طول زمان بازداشت و زندان، آنها باید از هر گونه شکنجه و بدرفتاری مصون بوده و امکان دسترسی به مراقبت های پزشکی مورد نیاز را داشته باشند.”
متن کامل بیانیه عفو بین الملل توسط وبسایت ملی-مذهبی به فارسی ترجمه شده و در زیر آمده است:
ایران نباید ۵ زندانی اقلیت عرب را اعدام کند
پس از آنکه پنج زندانی در پایان هفته (شنبه) به مکان نامعلومی منتقل شدند عفو بین الملل اعلام کرده است که مقامات ایرانی باید فوراً حکم اعدام پنج عضو اقلیت عرب اهوازی را -که به طور ناعادلانه محاکمه شده و در خطر اعدام قریب الوقوع در ملأ عام هستند- ملغی کند.
انتقال این افراد از بند عمومی زندان کارون اهواز در روز شنبه، این نگرانی را به وجود آورده که حکم مرگ آنها به زودی اجرا خواهد شد. این افراد شامل سه برادر به نام های عبدالرحمن حیدری، طاها حیدری و جمشید حیدری، پسرعمویشان منصور حیدری و امیر معاوی هستند. هر پنج نفر در ناآرامی های استان خوزستان (که اقلیت عرب اهوازی در آن ساکن هستند) در آوریل ۲۰۱۱ بازداشت شده و بعداً به اتهام قتل یک مأمور به محاربه با خدا محکوم شدند.
آن هریسون، قائم مقام بخش خاورمیانه و شمال آفریقا در عفوبین الملل می گوید: “ایران باید فوراً هر برنامه ای برای اعدام این پنج نفر را متوقف کند.احکام اعدام کلیه کسانی که در زندان های ایران در انتظار مرگ هستند باید به کلی ملغی شود یا مورد تخفیف قرار گیرد. خانواده این افراد باید فوراً از وضعیت و مکان نگهداری آنها مطلع شوند و آنها باید امکان دسترسی به وکیل انتخابی خود را داشته باشند. در طول زمان بازداشت و زندان، آنها باید از هر گونه شکنجه و بدرفتاری مصون بوده و امکان دسترسی به مراقبت های پزشکی مورد نیاز را داشته باشند.”
محکومان به اعدام عموماً اندکی پیش از اجرای حکم به سلول انفرادی منتقل می شوند. طبق قانون ایران، وکلا باید ۴۸ ساعت زودتر از اجرای حکم اعدام موکل خود مطلع شوند، اما معلوم نیست که آیا این پنج نفر اصلاً اجازه برخورداری از وکیل را داشته اند یا نه.
حدود ۵ مارچ ۲۰۱۲، وزارت اطلاعات به خانواده های این پنج نفر اعلام کرده که دیوان عالی کشور حکم اعدام هر پنج نفر را تأیید کرده است.
مشخص نیست که محاکمه اولیه این افراد در دادگاه انقلاب در چه زمانی صورت گرفته است. خانواده هایشان گفته اند که این افراد به قتل “اعتراف” کرده اند، اما اعترافاتشان تحت شکنجه یا بدرفتاری بوده است. دادگاه های ایران به کرّات “اعترافات” اجباری را به عتوان دلیل و مدرک پذیرفته اند.
اقلیت عرب اهوازی یکی از اقلیت های ایران هستند که عمدتاً در نواحی نفت خیز جنوب غربی در استان خوزستان زندگی می کنند. آنها اغلب از اینکه به حاشیه رانده شده اند و در دسترسی به تحصیلات، اشتغال، مسکن، مشارکت سیاسی و حقوق فرهنگی مورد تبعیض واقع می شوند شکایت دارند.
عضی از عرب اهوازی ها -که مانند اکثر مردم ایران عمدتاً شیعه اند- گروه هایی را برای اعلام یک ایالت عرب جداگانه در این نواحی تشکیل داده اند.
در آوریل ۲۰۰۵، در پی گزارش هایی مبنی بر اینکه دولت ایران قصد دارد عرب های اهوازی را از این منطقه پراکنده سازد و هویت عرب اهوازی را از آنها بگیرد، استان خوزستان صحنه تظاهرات و اعتراضات بود.
بمبگذاری ها و انفجار در شهر اهواز و در تأسیسات نفتی در سال ۲۰۰۵ و اوایل ۲۰۰۶، موجی از بازداشت های دسته جمعی و خودسرانه در منطقه را در پی داشت. پس از آن حداقل ۱۵ مرد با ادعای دخالت در بمبگذاری ها اعدام شدند.
در آوریل ۲۰۱۱، اعضای اقلیت عرب اهوازی در ششمین سالگرد ناآرامی ها، اعتراضات “روز خشم” را سازمان دهی کردند. پس از آن، عفوبین الملل اسم ۲۷ نفر را دریافت کرد که ادعا می شود که در درگیری با نیروهای امنیتی در مناطقی شامل ملاشیه اهواز کشته شده اند. عرب های اهوازی می گویند تعداد کشته ها بیش از این بوده، در حالی که مقامات رسمی دولتی می گویند تنها سه نفر کشته شده اند.
در زمان اعتراضات ، از مارچ تا می ۲۰۱۱، گزارش شده که حداقل چهار مرد عرب اهوازی در بازداشت و احتمالاً به دلیل شکنجه یا بدرفتاری مرده اند. تعدادی دیگر نیز برای جراحاتی که در بازداشت ایجاد شده به بیمارستان منتقل شده اند.
در اوایل می ۲۰۱۱، گزارش شد که مقامات ایرانی حداقل هشت عرب اهوازی را به اتهام دست داشتن در قتل یک مأمور پلیس و دو نفر دیگر در ناآرامی ها، اعدام کردند. گفته شده که یکی از این هشت نفر هاشم حمیدی بوده که ۱۶ سال داشته است.
روشن نیست که آیا این مأمور پلیس کشته شده همان مأموری است که این پنج نفر نیز به قتل او متهم شده اند یا خیر.
در زمان انتخابات مجلس در ماه مارچ سال جاری، در بازداشت های گروهی حداقل در سه منطقه خوزستان، ۵۰ تا ۶۵ نفر بازداشت شدند که دو مرگ دیگر در بازداشت نیز گزارش شد.
به گفته ی آن هریسون: “عرب های اهوازی -مانند هر شخص دیگری در ایران- این حق را دارند که به صورت مسالمت آمیز مخالفت خود را با سیاست های دولت ابراز کنند. مقامات ایرانی باید قوانینی را که موجب تبعیض علیه عرب های اهوازی و هر اقلیت قومی یا مذهبی دیگر می شود مورد بازنگری قرار دهند. در غیر این صورت، چرخه نارضایتی، اعتراض و ناآرامی همچنان ادامه خواهد یافت.”
مقامات باید تحقیقات بیطرفانه و مستقلی درباره گزارش های شکنجه و بدرفتاری در زندان ها و بازداشتگاه های ایران -چه در مورد عرب اهوازی ها و چه دیگران- صورت دهند و کسانی را که مسوول این بدرفتاری ها هستند مورد محاکمه قرار دهند.”
لینک به بیانیه عفو بین الملل:
در دادگاه تجدید نظر تأیید شد:
۱۰ سال حبس در تبعید برای صدیقه مرادی
حکم
۱۰ سال حبس در تبعید، صدیقه مرادی، زندانی سیاسی محبوس در بند زنان زندان
اوین از سوی شعبه ۳۶ دادگاه تجدیدنظر مورد تأیید قرار گرفت.
به گزارش کمیته گزارشگران حقوق بشر، مرادی در تاریخ ۱۱ اردیبهشتماه ۱۳۹۰ در تهران بازداشت و به زندان اوین تهران منتقل شد. وی
به اتهام همکاری با سازمان مجاهدین دستگیر شد و سپس از سوی شعبه ۲۸ دادگاه
انقلاب تهران به ریاست قاضی مقیسه به اتهام محاربه و ارتباط با گروههای
معاند نظام به ۱۰ سال حبس و تبعید به زندان گوهردشت محکوم شد.
وی پس از بازداشت به مدت ۷ ماه در بند ۲۰۹ زندانی بود و در آذرماه ۹۰ به بندعمومی انتقال یافت.
۶ سال حبس برای یک شهروند بهایی
عادل فناییان، شهروند بهایی ساکن سمنان جهت اجرای حکم بازداشت و به زندان مرکزی سمنان منتقل شد.
به
گزارش هرانا، این شهروند بهایی پس از تائید حکم شش سال حبس تعزیری از سوی
دادگاه تجدید نظر استان سمنان صبح روز یک شنبه ۲۱ خرداد جهت اجرای حکم، خود
را به دایره اجرای احکام معرفی و پس از بازداشت به زندان مرکزی سمنان
منتقل شد.
قابل
ذکر است جلسه دادگاه عادل فناییان در مردادماه سال گذشته به ریاست قاضی
عین الکمالی برگزار و نامبرده به اتهام تبلیغ علیه نظام و اقدام علیه امنیت
ملی به ۶ سال حبس تعزیری محکوم گردید که حکم مذکور عینا در دادگاه تجدید
نظر تائید شد.
یادآوری
میشود این ششمین دفعه است که عادل فناییان از دهه ۶۰ تاکنون زندانی شده
است درضمن جواز محل کسب وی نیز چندی قبل در سمنان باطل شد.
به جای کنسرت جوانان را به کلانتری بردند:
بازداشت «هنجارشکنان» در کنسرت مازیار فلاحی
طبق مشاهدات میدانی ماموران نیروزی انتظامی با حضور در محل کنسرت مازیار فلاحی، برخی از جوانان رابه اتهام « پوشش نامناسب» با ون های گشت ارشاد به کلانتری منتقل کردند.
به گزارش مهر، حضور ون های گشت ارشاد فضای کنسرت فلاحی را تحت الشعاع قرار داد و نهایتا این کنسرت برگزار نشد. لازم به ذکر است این حرکت نیروی انتظامی با واکنش برخی از حاضران روبرو شد.
در کنار مدعوین کنسرت مازیار فلاحی برخی از بازدید کنندگان برج میلاد هم با برخورد گشت ارشاد مواجه شدند.
به
نظر میرسد این حضور گشت ارشاد برای اولین بار در چنین مراسمی به صحبتهای
معاون اجتماعی نیروی انتظامی سردار کارگر روز گذشته در مراسم افتتاح انجمن
سینمای پلیس برمی گردد که تاکید داشت، مراسم و جشن های هنرمندان که بر
مبنای ارزشها نباشد، همانند جشنواره غذا تعطیل می شود.
تمام داراییاش یک پتوی کهنه / شناسنامهای ندارد، یارانه نمیگیرد!
خبرگزاری
هرانا - زنان و مردان روستاهای دورافتاده در محرومترین مناطق استان
سیستانوبلوچستان فاقد شناسنامه هستند به طوری که از احوال خویش بیخبرند،
آنان شناسنامه ندارند تا همانند سایر مردم ایران یارانه بگیرند.
بیمقدمه سر اصل مطلب میروم چون چیزهایی
که به چشم دیدم جایی برای مقدمه و تامل و آرامش نگذاشته است. اهل
«گجکدردپ» بود. برای من و تویی که اهل تهران هستیم، تلفظ اسم روستایش هم
سخت است.
در «گجکدردپ سفلی» زندگی میکرد. روستایی که در منطقه هبودان، روستای
برشک، دهستان چانف از بخش لاشار شهرستان نیکشهر است. حدود ۲۰۰ کیلومتر تا
نیکشهر فاصله دارد اما فاصلهاش تا روستای محمدآباد، اولین روستایی که یک
خانه بهداشت دارد، چهار کیلومتر است.
میگفت نمیدانم چند ساله هستم! چون
شناسنامهای نداشت که از احوال خودش باخبر باشد. پیرزن، نحیف و لاغر بود و
زانوهایش را در بغل گرفته بود. خیلی زبانش را نمیفهمیدم، دخترش کمک
میکرد متوجه شوم چه میگوید. وقتی حرف میزد، دستانش میلرزید.
در همان کپر پیرزن نشستیم و صحبت کردیم
که به دنیا آمده بود، بزرگ شده بود، جوان شده بود، عمری گذرانده بود و حالا
هم با چهرهای شکسته و چشمانی گود رفته به چشمان ما زل زده بود. تمام
داراییاش پتوی کهنهای بود که زیر پایش پهن شده بود. برای من و تو حتی
تصور زندگیاش هم محال است. معنی زندگی برای او یک دست لباس کهنه و خاکیاش
بود. کفشی برای پوشیدن نداشت. از کودکی روی سنگ و خاک داغ روستایش راه
رفته بود.
* تقصیر کیست؟
حالا جز پوستی تیره و چروک که زیر آفتاب
داغ منطقه سوخته، چیزی برایش باقی نمانده و دوپاره استخوان است. مثل من و
تو کرم ضد آفتاب ندارد که بزند، اصلاً در جایی که «آب» تمیز برای آشامیدن و
شستشوی تن نداری، کرم چه معنی دارد! مردم این روستا از روی همان آبی که
تکه تکه در بین راه در چالهها جمع شده است و گاهی هم چرخ ماشینی از روی آن
رد میشود، عبور میکنند، گذرگاهشان، گذرگاه دامهایشان هم هست، در کل
زندگی مجزایی از دامهایشان ندارند. خودشان هم از همان آبی میخورند که
دامهایشان میخورند! باورش اما سخت است.
سختتر اینکه اگر خودشان در یک کپر با همه
فشردگی زندگی میکنند اما مجبورند برای دامهایشان چند کپر بسازند تا از
بین نروند، آخر این بزهای لاغر و نحیف تنها سرمایه این اهالی هستند.
به صورتش نگاه کردم و دستان استخوانیاش
را با دستانم لمس کردم، آخر این هم یک «زن» است، چه فرقی با من و تو دارد.
من و تو اگر شامپوی مخصوصمان نباشد، حرف و حدیث داریم اما این زن شاید چند
ماه یک بار به سختی از همان آب نزار حمام کند. تقصیر کیست که روزگارش این
شده است؟! من، تو یا شما آقای مسئول؟!!!
* از نان خودم به دامها میدهم که نمیرند!
با همان سختی که کلمات را ادا میکند،
میگوید دو فرزند دارد. یکی همان دختری است که ما را به خانه محقر اما
پرمعنای مادر دعوت کرد. تعریفش از غذا خیلی فراتر از «آب و نان» نمیرود.
نه؛ اصلاً فکرش را هم نکن که حتی اسم غذاهایی که میدانی، به گوشش خورده
باشد. اینها آنقدر در فقر و محرومیت هستند که مجبورند از غذای خودشان
بزنند و به دامهایشان بخورانند تا نمیرند! از سهمیه یک کیسه آردی که چند
ماه یک بار نصیبشان میشود، نان میپزند و به بزها و گاوهایشان هم
میدهند. دامهایشان هم مثل خودشان لاغر هستند. شیر و گوشت آنچنانی برای
استفاده ندارند. اما من و تو بارها به تالارهایی دعوت شدهایم که منوی زیر
۵۰ میلیون نداشتهاند و به راحتی هر چه تمامتر، غذاهای دست نخورده شبها
به سطل آشغال رفتهاند.
هضم این حرفها برای گوشهایمان سخت است،
شاید چون واقعیت است. شنیده بودم واقعیت تلخ است، اما تلخی این زندگی
باورنکردنی تمام زندگی را به کامم تلخ کرده است. تعارف که نداریم؛ همه در
یک کشور زندگی میکنیم پس این همه فاصله چرا؟! چه بد است که برای من و تویی
که از امکانات بیشتری برخورداریم، اسراف و اسراف و اسراف و خبر نگرفتن از
احوال همنوعمان فخرفروشیمان شده و به خود میبالیم که در «شهر» زندگی
میکنیم و فرهیختهایم!
* تک تک روستاها بهترین محل برای زندگی!
به راستی دامنه تعریف انسانیت از کجا تا
کجاست؟ دولت خدمتگزاری داریم که حداقل در سالهای اول خدمتش تلاش کرد چهره
فقر را از مناطق محروم پاک کند، به بسیاری از مناطق سر زد اما کافی نبوده و
نیست. این قدمها استقامت میخواهد. برادران مسئول، ما به این روستا و چند
روستای دیگر در نزدیکی آن رفتیم تا زحمت شما را کم کنیم. میدانم که
مسئولیت خطیر شما شاید فرصتها را برای صحبت رو در رو با این مردم کم کند
اما این قلم و این تصویر گویای همان چیزی است که بارها مشاهده کردهاید و
دغدغه شما شده بود. اما راه تمام نشده و هنوز کسانی در نزدیکی ما زندگی
میکنند که برای دیدنشان باید از زمینهای پر از سنگ عبور کرد. راه آسفالت
ندارند که به شهر بیایند تا شما مسئولان را ببینند و از مشکلاتشان بگویند.
به گفته مسئولان، میشود همه جای ایران را
آباد کرد و تک تک روستاها و شهرها بهترین محل برای زندگی شود. نه در یک
بازهی ۵۰ ساله؛ بلکه در یک بازه چند ساله کوتاه. «پس بسمالله، اهالی
روستای» گجک دردپ «منتظرند...
* شبهای گجک دردپ تاریک تاریک است
اما پیرزن میگوید حتی شناسنامهای ندارد
که یارانهای بگیرد. هیچ مسئولی تاکنون پیدا نشده است که به زندگی این
اهالی سر و سامانی بدهد؟! بخشداری؟ فرمانداری؟ استانداری یا رئیس جمهور،
نمیدانم اما این را خوب میدانم که هر که هستی برای خدمت به همنوعت این
شدهای. حقوقت نوش جانت برادر اما همان طور که زیر نور چراغ اتاق کارت
نشستهای، قدمی برای هموطنی بردار که وقتی ماه به آسمان میآید، دیگر چراغی
ندارد که خانوادهاش را ببیند! در همان تاریکی، شب را صبح میکند.
ما رفتیم تا کار تو راحت شود، تا تو مجبور
نباشی از وقت گرانمایهات که باید صرف خدمت به مردم شود، هزینه کنی. اصلاً
بیا تقسیم کار کنیم! رفتن و گذر از مناطق صعبالعبور و شنیدن درد دل ای
این اهالی کار ما و لنز دوربینها و نوک قلمهایمان در خدمت شما، اما شما
هم این زنان و مردان پر از فقر و محرومیت را مثل خواهر و برادر و فرزندان
خودت بدان، سنگر خدمت را خالی نکن و چشمان به راه ماندهشان را بیش از این
منتظر نگذار!
به نقل از تارنمای فارس
تجمع کارگران ساختمانی مقابل ساختمان مجلس
خبرگزاری هرانا - صبح امروز بیش از ۵۰ نفر ازکارگران ساختمانی در راستای اجرای بیمه کارگران مقابل مجلس شورای اسلامی تجمع کردند.
به گزارش ایلنا، تجمع کنندگان، که بیشتر
از اصناف کارگران ساختمانی از استانهای قزوین، خراسان شمالی، مرکزی و البرز
بودند با در دست داشتن پلاکاردهایی با مضامین اینکه «قراردادن سهمیه برای
بیمه تامین اجتماعی کارگران ساختمانی خلاف قانون است»، «سهمیهها را حذف
کنید»، «مصوبه مجلس اجرا شود»، امروز صبح مقابل مجلس شورای اسلامی تجمع
کردند.
تعداد تجمع کنندگان بیش از ۵۰ نفر است. کارگران در حال حاضر در مقابل مجلس شورای اسلامی حضور دارند.
اعمال فشار وزارت نیرو به اهالی سد گتوند
خبرگزاری
هرانا - نماینده مردم مسجدسلیمان، لالی، اندیکا و هفتکل در مجلس گفت: وزیر
نیرو درباره عملکرد نامناسب این وزارتخانه در جابهجایی روستاهای سد گتوند
پاسخگو باشد.
به گزارش فارس، «اسماعیل جلیلی» با اشاره
به محقق نشدن تعهدات وزارت نیرو در جابهجایی روستاهای پشت سد گتوند پس از
آبگیری این سد، اظهار داشت: این وزارتخانه موظف است در مناطقی که پروژه
اجرا میکند با تفاهم با ساکنان، هزینه جابهجایی آنها را با خرید مناسب
املاک و ساخت و سازها یا با ساخت محل سکونت جدید تامین کند، اما این امر
محقق نشده است.
وی با بیان اینکه مسئولان سد گتوند
رضایتمندی مردم را در زمان جابهجایی کسب نکرده و به فشار متوسل شدهاند،
تصریح کرد: وزارت نیرو سه ماه است که آب و برق مردم روستای آب ماهیک را، که
از روستاهای بزرگ منطقه است، در گرمای طاقت فرسای تابستان قطع کردهاند تا
آنها را مجبور به کوچ کنند.
نماینده مردم مسجدسلیمان، لالی، اندیکا و
هفتکل در مجلس شورای اسلامی این رفتار را غیراخلاقی و غیرمردمی و مغایر با
اهداف وزارت نیرو دانست و تاکید کرد: فردا در صحن علنی مجلس به وزیر نیرو
به دلیل عملکرد نامناسب در جابهجایی روستاهای پشت سد گتوند و فشاری که به
مردم وارد کرده تذکر میدهم.
جلیلی اظهار کرد: وزارت نیرو باید رضایت
مردم را جلب و به گونهای این افراد را تامین میکرد تا حداقل بتوانند با
فروش املاک خود سرپناهی برای خانواده تهیه کنند نه اینکه با قطع آب و برق
آنها را تحت فشار قرار دهند.
وی افزود: وزیر نیرو باید پاسخگوی رنجی که روستائیان در مدت سه ماه گرمای منطقه با قطع آب و برق متحمل شدهاند، باشد.
عضو مجمع نمایندگان خوزستان ادامه داد: به
سادگی از این مسئله نمیگذریم و با عواملی که باعث این مشکل برای مردم
شدهاند به شدت برخورد خواهیم کرد.
وی همچنین مشکل روستاییان را در جریان
ساخت سد گتوند متوجه مسئولان خوزستان دانست و افزود: این مسئله نشانه
بیکفایتی مسئولان استان است چرا که به منطقه دسترسی داشتند و از مشکل
روستاییان باخبر بودند. اگر مسئولان محلی به درستی به وظایف خود عمل
میکردند و اطلاعات درست میدادند این موضوع تا این حد بزرگ و مشکلساز
نمیشد.
جلیلی مشکلات سد گتوند علیا برای مردم
خوزستان را یادآور شد و تصریح کرد: این پروژه از زمان آغاز به جز مشکلات
زیست محیطی و دردسر برای مردم منطقه چیزی به همراه نداشته است. شور شدن آب
رودخانه کارون از زمان آبگیری این سد و مشکلات روستائیان نشان از مشکلات
این سد است.
در اثر آبگیری سد گتوند علیا ۱۸ روستای
شهرستان مسجدسلیمان و ۱۴ روستای شهرستان لالی زیر آب رفتند و ۹ روستای
مسجدسلیمان نیز در حریم سد قرار دارند که باید تخلیه شوند. با وجودی که
برنامهریزی برای جابهجایی روستاییان از سال ۸۷ آغاز شد و قرار بود که
بیبرنامگی در جابهجایی روستائیان سد کارون ۳ (در ایذه) که منجر به
بیخانمانی و حاشیهنشینی تعداد زیادی از روستائیان شد تکرار نشود و وزارت
نیرو به تعهداتش عمل کند، اما این امر محقق نشد.
هرانا؛ حسین رونقی اعتصاب خود را شکست
خبرگزاری
هرانا - حسین رونقی ملکی زندانی سیاسی که از روز شنبه ۶ خرداد در اعتصاب
غذا بود و از تاریخ ۱۳ خرداد در بیمارستان هاشمینژاد تهران بسر میبرد، به
اعتصاب غذای خود پایان داد.
بنا به اطلاع گزارشگران هرانا، ارگان خبری
مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، حسین رونقی ملکی، وبلاگ نویس در بند پس
از ۱۸ روز اعتصاب غذا به مناسبت ۲۲ خرداد ماه (سالگرد انتخابات ۸۸) به
اعتصاب غذای خود پایان داد.
گفتنیست، این زندانی سیاسی که از تاریخ ۶
خرداد در اعتصاب غذا بسر میبرد، در تاریخ ۱۳ خرداد ماه از بند ۳۵۰ اوین
به بیمارستان هاشمینژاد تهران منتقل شد.
حسین رونقی ملکی از مسئولان کمیته ایران
پراکسی که بنا به رای دادگاه انقلاب، به تحمل ۱۵ سال حبس تعزیری محکوم شده
است، از آذرماه سال ۱۳۸۸ تاکنون در زندان به سر میبرد.
یورش به یک کنسرت و دستگیری زنان / تصویر
خبرگزاری هرانا - جانسین فرمانده نیروی انتظامی از دستگیری یکی از هنرپیشگان زن سینما به علت بدحجابی در برج میلاد خبر داد.
به گزارش مهر، سردار احمدرضا رادان خبر
درگیری یکی از هنرمندان سرشناس سینما را در جریان برگزاری کنسرت موسیقی یک
خواننده پاپ تایید کرد و گفت: نیروی انتظامی با افراد بدحجابی که در مراسم
برج میلاد حضور داشتند، برخورد کرد.
وی ادامه داد: نیروی انتظامی همانطور که
بارها گفته شده بود از برگزاری مراسمهایی که در آن عفاف و حجاب رعایت
نشود، جلوگیری میکند.
رادان افزود: امروز نیز مراسمی در مرکز
همایشهای برج میلاد در حال برگزاری بود که متاسفانه عدهای حجاب و عفاف را
رعایت نکردند که از سوی پلیس دستگیر شدند.
به گفته جانشین فرمانده نیروی انتظامی یکی از هنرپیشگان زن سینما نیز به علت بدحجابی از سوی ماموران دستگیر شد.
بررسی موارد حقوقی نقض شده در این گزارش:
• ماده ۳ اعلامیه رفع خشونت علیه زنان:
زنان باید از برخوردارى و حمایت از کلیۀ حقوق فرد و آزادى هاى اساسى، در
عرصههاى سیاسى، اقتصادى، فرهنگى، مدنى و غیر آن، نظیر حق زندگى، حق
برخوردارى از برابرى، حق برخوردارى از آزادى و امنیت شخص، حق برخوردارى
برابر از حمایت قانون، حق برخورداری از عدم تبعیض، به هر شکل، حق برخورداری
از شرایط کار عادلانه و رضایت بخش و حق مصون بودن از شکنجه، مجازات یا
رفتارهای خشن، غیرانسانی یا تحقیرآمیز باید به طور متساوى با مردان
بهرهمند باشند.
• بخش ب ماده ۲ اعلامیه رفع خشونت علیه زنان: خشونت جسمى، جنسى و روانى در جامعه، از جمله تجاوز، رفتارهاى خشن جنسى، اذیت و آزار جنسى و ارعاب در محیط کار، در مؤسسات آموزشى و غیر آن، قوّادى و واداشتن به فحشا باید خاتمه یابد.
• بخش ب ماده ۲ اعلامیه رفع خشونت علیه زنان: خشونت جسمى، جنسى و روانى در جامعه، از جمله تجاوز، رفتارهاى خشن جنسى، اذیت و آزار جنسى و ارعاب در محیط کار، در مؤسسات آموزشى و غیر آن، قوّادى و واداشتن به فحشا باید خاتمه یابد.
هرانا؛ پلمپ دو کارخانه تولیدی متعلق به شهروندان بهایی در سمنان
خبرگزاری
هرانا - در تاریخ ۷ خرداد ماه سال جاری کارخانه تولید پرده کرکره عمودی به
نام «پویا نوار» و کارخانه تولید لنز به نام «فرزان لنز» به دستور اداره
اطلاعات سمنان توسط اداره اماکن پلمب گردید.
بنا به اطلاع گزارشگران هرانا، ارگان خبری
مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، در تاریخ ۷ خرداد ماه سال جاری دو
کارخانه تولیدی بنامهای، «پویانوار» تولید پرده کرکره عمودی متعلق به
فریبرز وحدت شعار و «فرزان لنز» تولید لنز متعلق به افراسیاب خانجانی، که
از شهروندان بهایی ساکن سمنان میباشند تعطیل و پلمب شدند.
تعطیلی این دو کارخانه به دستور اداره
اطلاعات و بدنبال اعمال فشارهای اقتصادی چند ماهه اخیر بر بهاییان سمنان
صورت گرفته است و به همین علت تاکنون هیچ دلیل روشن و قانع کنندهای درباره
تعطیل کردن محلهای مزبور به صاحبان کارخانهها ارائه نشده است.
احتمال میرود این دو کارخانه بدلیل اینکه یک روز را به مناسبت یکی از مراسم مذهبی بهاییان تعطیل کردهاند پلمب شده باشند.
قابل ذکر است در دو کارخانه مذکور حداقل
۷۰ کارگر در حال کار بودهاند که ۱۴ نفر از ایشان بهایی میباشند که با
تعطیلی کارخانههای مزبور همگی کارگران شاغل در آن بیکار شدهاند.
یادآوری میشود در طی ماههای اخیر، ۱۴
مغازه و کارگاه متعلق به شهروندان بهایی در سمنان پلمپ یا جواز کسب آنها
باطل شده که منجر به بیکاری حدود ۵۰ نفر از شهروندان بهایی شهر مزبور شده
است.
الکل چوب، مرگ هفت تن و مسمومیت ۱۷ نفر را رقم زد
به گزارش خبرآنلاین، در یکی از شهرهای
شمالی کشور دراثر سوءمصرف متانول که به الکلچوب شهرت دارد، از ۱۰
خردادماه تا ۲۱ خردادماه ۲۴ نفر دچار مسمومیت شدند. در اثر مصرف این الکل
صنعتی که به «الکلچوب» شهرت دارد از میان مصدومان تاکنون هفت نفر جان خود
را از دست داده و حال عمومی سه مصدوم نیز وخیم گزارش شده است که در حال
حاضر در بیمارستانهای یکی از شهرهای شمالی کشور بستری هستند.
متانول مادهای سمی است و نوشیدن آن موجب
نابینایی و حتی مرگ میشود و برای استفاده از این ماده که تولیدشده از چوب و
سایر ترکیبات آلی است توصیه میشود که باید از ماسک و دستکش استفاده شود.
چرا که از طریق پوست، تنفس و آشامیدن نیز جذب میشود و از متانول به عنوان
ضد یخ، حلال و سوخت استفاده میشود.
خودداری عبدالفتاح سلطانی از انتقال به بیمارستان با دستبند
خبرگزاری
هرانا - عبدالفتاح سلطانی، امروز در حالی که مسئولان زندان اوین برای
اعزام او به بیمارستان قصد استفاده از دستبند را داشتند از این کار خودداری
کرده و حاضر به اعزام به بیمارستان با دستبند نشد.
به گزارش جرس، مائده سلطانی، فرزند این
وکیل دادگستری که چندی پیش به تحمل ۱۸ سال زندان و تبعید به برازجان محکوم
شد با بیان این خبر گفت: پدرم امروز قرار بود به خاطر بیماری کمخونی شدیدی
که به علت تغذیه و شرایط نامناسب زندان به آن دچار شده، برای انجام
معاینات پزشکی و درمان به بیمارستان منتقل میشد.
فرزند این فعال حقوق بشر با تاکید بر
اینکه تصمیم اعزام پدرش به بیمارستان با تشخیص پزشک زندان گرفته شده بود،
ادامه میدهد: ماموران قصد داشتهاند پدرم را با دستبند به بیمارستان منتقل
کنند که با اعتراض او روبهرو میشوند.
وی همچنین به اشارهٔ پدرش تاکید میکند و
میگوید: پدرم به ماموران میگوید کهشان وکیل و قاضی یکی است و علاوه بر
آن اگر دستبند میزنید چرا به همهٔ زندانیان دستبند نمیزنید و فقط گروهی
خاص و در نهایت حاضر نمیشود با داشتن دستبند به بیمارستان برود.
دختر این وکیل دادگستری با اظهار نگرانی
نسبت به سلامت پدرش توضیح میدهد: پدرم به لحاظ جسمی در وضعیت مناسبی نیست و
نیاز به درمان دارد. اما متاسفانه با کارشکنیهای اینچنینی جلوی درمان او
را میگیرند.
عبدالفتاح سلطانی که وکالت بسیاری از
فعالان سیاسی، مطبوعاتی و مدنی را بر عهده داشته متهم به «تبلیغ علیه نظام،
تشکیل کانون مدافعان حقوق بشر، اجتماع و تبانی علیه نظام» و «تحصیل مال
حرام» شده است.
او که از تاریخ ۱۹ شهریور ۱۳۹۰ در زندان
اوین به سر میبرد با حکم بدوی که اواسط اسفند ماه از سوی شعبه ۲۸ دادگاه
انقلاب به ریاست قاضی پیرعباسی صادر شد به ۱۸ سال حبس، تبعید به برازجان و
همچنین به ۲۰ سال محرومیت از حرفه وکالت محکوم شده است.
عبدالفتاح سلطانی در طول فعالیتهای حقوقی
و حقوق بشری خود و پیش از ۱۹ شهریور ۱۳۹۰ سه بار در زندان بوده و ماههای
طولانی از مدت حبس خود را در انفرادی گذرانده است.
در پی بازداشت عبدالفتاح سلطانی،
سازمانهای بینالمللی حقوق بشری چون «عفو بینالملل» خواهان آزادی سریع وی
شدند. فدراسیون بینالمللی جامعههای حقوق بشر درباره بازداشت وی نوشت،
این اقدام «به قصد تنبیه فعالیتهای صلحآمیز و حقوق بشری» فعالان حقوق بشر
صورت میگیرد.
در آلمان رئیس کمیسیون حقوق بشر مجلس
آلمان، تام کونیگز، طی نامهای دستگیری سلطانی را نمونه دیگری از نقض حقوق
بشر در ایران خواند و از دولت ایران خواست، این وکیل دادگستری را هر چه
زودتر آزاد کند.
همچنین میشاییل فریزر، نماینده مجلس
آلمان، طی نامهای از گیدو وستروله، وزیر امور خارجه آلمان، درخواست کرد،
از تلاشی که برای آزادی عبدالفتاح سلطانی از زندان میشود حمایت کند.
افزون بر این تام کونیگز، رئیس کمیسیون
حقوق بشر پارلمان آلمان که به منظور بررسی وضعیت عبدالفتاح سلطانی و کشیش
یوسف ندرخانی به ایران سفر کرده بود، بدون اینکه اجازه ملاقات با این دو
زندانی را پیدا کند به آلمان بازگشت.
محمد صدیق کبودوند همچنان در اعتصاب غذا
خبرگزاری
هرانا - به گزارش منابع حقوق بشری، محمد صدیق کبودوند امروز در دیدار با
خانوادهاش اعلام کرد که تا برآورده نشدن خواستههایش همچنان در اعتصاب غذا
خواهد ماند وممکن است در چند روز آینده دست به اعتصاب غذای خشک بزند.
به گزارش تارنمای سازمان دفاع از حقوق بشر
کردستان، کبودوند به خانوادهاش گفته است: «معاون دادستان به وی گفته مرگ
یا اعتصاب زندانی سیاسی برای ما مهم نیست و ممکن است وی را در صورت تدوام
اعتصاب به سلول انفرادی منتقل کنند.»
خانواده کبودوند ضمن اظهار نگرانی نسبت به
وضعیت جسمی و روحی وی اعلام کردهاند وی در شرایط مناسبی به سر نمیبرد و
ممکن است دچار حملات قلبی و مغزی شود.
محمد صدیق کبودوند از ۱۷ روز پیش در اعتراض به اینکه اجازه مرخصی برای دیدار فرزند بیمارش را به وی ندادند، دراعتصاب غذا بسر میبرد.
حمله گارد ویژه زندان به مراسم سالگرد هدی صابر در بند ۳۵۰
خبرگزاری
هرانا - عصر روز دوشنبه ٢٢خرداد، زندانیان بند ٣۵٠ که در حین برگزاری
مراسم سالگرد هدی صابر بودند با هجوم گارد ویژه مواجه شدند.
به گزارش تارنمای کلمه، این مراسم که از
سوی زندانیانی که در اعتراض به کشته شدن همبندیشان روزه سیاسی گرفته بودند
تدارک دیده شده بود در حین برگزاری با قطع برق توسط ماموران امنیتی ناتمام
ماند و سپس بیش از ۵٠ نفر نیروی گارد ویژه وارد بند شدند.
در این حمله بهمن احمدی امویی، سعید جلالی
فر، فرشاد قربانپور، آرش سقر، سعید متینپور و جواد علیخانی بوسیله گارد
ویژه به سلول انفرادی منتقل شدند.
بر اساس این گزارش دادستان تهران دستور حمله به زندانیان را صادر کرده بود. او پیش از این نیز برخورد با زندانیان و ایجاد محدودیت پیش روی آنها را همواره در دستور کار داشته است.
بر اساس این گزارش دادستان تهران دستور حمله به زندانیان را صادر کرده بود. او پیش از این نیز برخورد با زندانیان و ایجاد محدودیت پیش روی آنها را همواره در دستور کار داشته است.
ظهر امروز نیز دهها زندانی بند ۳۵۰ زندان
اوین در سومین سالروز انتخابات سال ۸۸ و در اولین سالگرد شهادت هدی صابر،
به عنوان اعتراض از حضور در سالن ملاقات خودداری کردند.
در این «اعتصاب ملاقات» که در روز ۲۲
خرداد و در سومین سالروز انتخابات دهم ریاست جمهوری انجام شد، زندانیان در
اعتراض به افزایش محدودیتها و اعمال فشارهای روانی از سوی دستگاه قضایی و
نهادهای امنیتی بر زندانیان، از ملاقات با خانواده خویش سر باز زدند.
زندانیان اعتصاب کننده، به خصوص به این
موضوع اعتراض داشتهاند که دوشنبه هفته قبل و در روز پدر، به بهانه تعطیلی
امکان ملاقات از آنها سلب شده است و مسئولان زندان حتی به زندانیان اجازه
تماس تلفنی با خانواده هم ندادهاند.
به گفته منابع نزدیک به زندانیان سیاسی، زندانیان همچنین با توجه به سالگرد درگذشت هدی صابر، به عدم رسیدگی به پرونده مرگ این همبند سابق خود نیز اعتراض داشتهاند.
به گفته منابع نزدیک به زندانیان سیاسی، زندانیان همچنین با توجه به سالگرد درگذشت هدی صابر، به عدم رسیدگی به پرونده مرگ این همبند سابق خود نیز اعتراض داشتهاند.
از جمله زندانیانی که امروز در این حرکت
اعتراضی شرکت داشتهاند، میتوان به نامهای ابوالفضل قدیانی، محسن
میردامادی، عبدالله مومنی، سید علیرضا بهشتی شیرازی، فیض الله عرب سرخی،
علیرضا رجایی، عماد بهاور، بهمن احمدی امویی، محمد فرید طاهری قزوینی،
امیرخسرو دلیرثانی، رضا بنی تبار، سیامک قادری، جعفر گنجی، محمد داوری،
مزدک علی نظری، جواد علیخانی، مصطفی نیلی و مهدی خدایی اشاره کرد.
زندانیان بند ۳۵۰ اوین که همگی زندانیان
سیاسی و امنیتی هستند، از بسیاری از حقوق قانونی خود از جمله حق تماس
تلفنی، ملاقات منظم و برخورداری از مرخصی قانونی محروماند.
تلفنهای این بند از بیش از دو سال قبل
قطع است و تعدادی از زندانیان این بند که غالب آنها متهمان سیاسی میباشند و
در دادگاههای ناعادلانه به حبس محکوم شدهاند، از زمان بازداشت تاکنون به
مرخصی نیامدهاند.
سینما پردیس زندگی پلمب شد
خبرگزاری هرانا - سینما پردیس زندگی به دلیل تصمیم برای پخش فوتبال یورو ۲۰۱۲ پلمپ شد.
به گزارش تارنمای سینماپرس، این سینما که تصمیم داشت بازیهای فوتبال را در سالن نمایش دهد دقایقی پیش توسط نیروی انتظامی تعطیل شد.
این در حالی است که مدیر کل اداره نظارت و
ارزشیابی در مصاحبههای خود اظهار کرده بود که مشکلی برای پخش فوتبال در
سینماها وجود ندارد و مسئولیت اتفاقات داخل سینما با این اداره کل است.
بنابراین گزارش، چندی پیش نیروی انتظامی
اعلام کرد با پخش فوتبال مسابقات یورو ۲۰۱۲ در سینما موافق است اما زنان
اجازه حضور در سالنهای سینما هنگام پخش بازی فوتبال را ندارند.
کشته شدن کارگر ۱۷ ساله ساختمانی
خبرگزاری
هرانا - بر اثر حادثهای که بدلیل گودبرداری غیر اصولی در خیابان یخچال
تهران اتفاق افتاد یک نفر کشته شد و دو نفر مصدوم توسط عوامل اورژانس به
بیمارستان منتقل شدند.
به گزارش ایلنا، مدیر روابط عمومی اورژانس
تهران در تشریح جزئیات این خبر افزود: بر اثر حادثهای که بدلیل گودبرداری
غیر اصولی در خیابان یخچال تهران اتفاق افتاد یک نفر کشته شد و دو نفر
مصدوم توسط عوامل اورژانس به بیمارستانهای فیروزگر و شهداء تجریش منتقل
شدند.
به گفته مدیر روابط عمومی اورژانس تهران در جریان این حادثه جوان ۱۷سالهای به دلیل ریزشآوار جان خود را از دست داد.
هرانا؛ افسانه توقیر، دانشجوی دانشگاه تبریز آزاد شد
خبرگزاری
هرانا – افسانه توقیر، دانشجوی بازداشتی دانشگاه تبریز که در یکم خرداد
ماه سالجاری بازداشت شده بود، با تودیع وثیقه آزاد شد.
بنا به اطلاع گزارشگران هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، افسانه توقیر، امروز مصادف با ۲۲ خرداد ماه با تودیع وثیقه ۵۰ میلیون تومانی از زندان تبریز آزاد شد.
افسانه توقیر دانشجوی رشتهٔ کشاورزی دانشگاه تبریز و عضو شورای مرکزی کانون آذربایجانشناسی این دانشگاه است. تعدادی از اعضای این کانون فرهنگی دانشجویی دی و بهمن سال گذشته دستگیر شده بودند که اوایل ماه جاری با تودیع قرار وثیقه آزاد شدند.
بنا به اطلاع گزارشگران هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، افسانه توقیر، امروز مصادف با ۲۲ خرداد ماه با تودیع وثیقه ۵۰ میلیون تومانی از زندان تبریز آزاد شد.
افسانه توقیر دانشجوی رشتهٔ کشاورزی دانشگاه تبریز و عضو شورای مرکزی کانون آذربایجانشناسی این دانشگاه است. تعدادی از اعضای این کانون فرهنگی دانشجویی دی و بهمن سال گذشته دستگیر شده بودند که اوایل ماه جاری با تودیع قرار وثیقه آزاد شدند.