در حالیکه شورشیان سوریه طرح عنان را بیاعتبار اعلام کردهاند،
دبیرکل سازمان ملل و وزیران خارجه آلمان و فرانسه از اسد خواستند که
بهاین طرح عمل کند. همزمان «جبهه گردانهای اسلامی» سوریه اعلام موجودیت
کرد.
گیدووستروله وزیرخارجه آلمان روز دوشنبه (۴ ژوئن،۱۴ خرداد) برای رایزنی با رهبران کشورهای حوزه خلیج فارس راهی این منطقه شد. هدف این رایزنیها، کمک به حل بحران سوریه اعلام شده است. رهبران اتحادیه اروپا در نشستی که پایان هفته با حضور ولادیمیر پوتین در سنپترزبورگ برگزار شد، نتوانستند روسیه را به تغییر سیاست در برابر دولت سوریه مجاب کنند.
آلمان و فرانسه مخالف سیاست روسیه
وزیرخارجه آلمان پیش از پرواز به خلیج فارس، در برلین با همتای فرانسوی خود لوران فابیوس دیدار و گفتوگو کرد. در پی این دیدار، وستروله گفت:«هیچکس نباید رژیم سوریه را مورد پشتیبانی قرار دهد.» اشاره وزیرخارجه آلمان به پشتیبانی مسکو از دمشق بود. وزیرخارجه جدید فرانسه نیز، پیشبینی کرد که «دولت اسد زیر فشار جنایات خود سرنگون خواهد شد.»
خبرگزاری فرانسه گزارش داد که دو دولت آلمان و فرانسه مصمم هستند با توجه به ادامه خشونت در سوریه حکومت اسد را بیش از گذشته زیر فشار قرار دهند. همزمان بانکیمون دبیرکل سازمان ملل متحد هم از بشار اسد خواست که بهنام انسانیت به خشونت پایان دهد و گفتوگو با مخالفان خود را آغاز کند. بانکیمون که در جده به سر میبرد گفت:«با توجه به رویدادهای سوریه ما بهشدت نگران هستیم.»
گیدووستروله وزیرخارجه آلمان روز دوشنبه (۴ ژوئن،۱۴ خرداد) برای رایزنی با رهبران کشورهای حوزه خلیج فارس راهی این منطقه شد. هدف این رایزنیها، کمک به حل بحران سوریه اعلام شده است. رهبران اتحادیه اروپا در نشستی که پایان هفته با حضور ولادیمیر پوتین در سنپترزبورگ برگزار شد، نتوانستند روسیه را به تغییر سیاست در برابر دولت سوریه مجاب کنند.
آلمان و فرانسه مخالف سیاست روسیه
وزیرخارجه آلمان پیش از پرواز به خلیج فارس، در برلین با همتای فرانسوی خود لوران فابیوس دیدار و گفتوگو کرد. در پی این دیدار، وستروله گفت:«هیچکس نباید رژیم سوریه را مورد پشتیبانی قرار دهد.» اشاره وزیرخارجه آلمان به پشتیبانی مسکو از دمشق بود. وزیرخارجه جدید فرانسه نیز، پیشبینی کرد که «دولت اسد زیر فشار جنایات خود سرنگون خواهد شد.»
خبرگزاری فرانسه گزارش داد که دو دولت آلمان و فرانسه مصمم هستند با توجه به ادامه خشونت در سوریه حکومت اسد را بیش از گذشته زیر فشار قرار دهند. همزمان بانکیمون دبیرکل سازمان ملل متحد هم از بشار اسد خواست که بهنام انسانیت به خشونت پایان دهد و گفتوگو با مخالفان خود را آغاز کند. بانکیمون که در جده به سر میبرد گفت:«با توجه به رویدادهای سوریه ما بهشدت نگران هستیم.»
عربستان سعودی و قطر در میان کشورهای عربی بیش از همه از مخالفان بشار
اسد پشتیبانی میکنند. در ماههای اخیر منابع مختلف اعلام کردهاند که این
دو کشور به مخالفان اسد اسلحه میرسانند.
شکست طرح صلح عنان و تشکیل جبهه گردانهای اسلامی
همزمان با سفر وزیرخارجه آلمان بهکشورهای عربی حوزه خلیج فارس، شورشیان سوریه اعلام کردند که طرح صلح ۶ مادهای کوفی عنان مامور ویژه سازمان ملل را بیاعتبار میدانند. آنها همچنین مدعی شدند که تنها در روزهای آخر هفته اخیر ۸۰ نفر از سربازان ارتش سوریه را کشتهاند.
از سوی دیگر گروههای اسلامی مخالف بشار اسد موجودیت «جبهه گردانهای اسلامی» را در این کشور اعلام کردند. سخنگوی این گروهها در ترکیه مدعی شد که جبهه گردانهای نظامی اسلامی سوریه دارای ۱۶ هزار جنگنده است. وی افزود:«دورانی که تنها حفاظت از جان نظامیان در سوریه کفایت میکرد سر آمده و اکنون زمان آزادسازی کشور از چنگال یک رژیم خودکامه فرا رسیده است.»
در یک کنفرانس خبری که برای اعلام موجودیت جبهه گردانهای نظامی اسلامی تشکیل شده بود، احمد رمضان یکی از سخنگویان شورای ملی سوریه نیز حضور داشت. سخنگوی این جبهه اضافه کرد:«با توجه به شکست طرح صلح کوفی عنان، جنگ مسلحانه تنها راه باقیمانده برای آزاد کردن سوریه است.»
شکست طرح صلح عنان و تشکیل جبهه گردانهای اسلامی
همزمان با سفر وزیرخارجه آلمان بهکشورهای عربی حوزه خلیج فارس، شورشیان سوریه اعلام کردند که طرح صلح ۶ مادهای کوفی عنان مامور ویژه سازمان ملل را بیاعتبار میدانند. آنها همچنین مدعی شدند که تنها در روزهای آخر هفته اخیر ۸۰ نفر از سربازان ارتش سوریه را کشتهاند.
از سوی دیگر گروههای اسلامی مخالف بشار اسد موجودیت «جبهه گردانهای اسلامی» را در این کشور اعلام کردند. سخنگوی این گروهها در ترکیه مدعی شد که جبهه گردانهای نظامی اسلامی سوریه دارای ۱۶ هزار جنگنده است. وی افزود:«دورانی که تنها حفاظت از جان نظامیان در سوریه کفایت میکرد سر آمده و اکنون زمان آزادسازی کشور از چنگال یک رژیم خودکامه فرا رسیده است.»
در یک کنفرانس خبری که برای اعلام موجودیت جبهه گردانهای نظامی اسلامی تشکیل شده بود، احمد رمضان یکی از سخنگویان شورای ملی سوریه نیز حضور داشت. سخنگوی این جبهه اضافه کرد:«با توجه به شکست طرح صلح کوفی عنان، جنگ مسلحانه تنها راه باقیمانده برای آزاد کردن سوریه است.»
به گفته رئیس سازمان بازرسی، برنامهريزی برای حل بحران دریاچه
ارومیه خوب نيست. پیش از این احمدینژاد از دو طرح انتقال آب به این دریاچه
خبر داده بود. بیش از ۳۹۰ هزار هکتار از سطح آب این دریاچه شورهزار شده
است.
مصطفی پورمحمدی رییس سازمان بازرسی کل کشور روز دوشنبه ۱۵ خرداد ۱۳۹۱ در
نشست «بررسی وضعیت دریاچه ارومیه» گفته است برنامهريزیها برای حل بحران
دریاچه ارومیه خوب نيست.
به گفته مصطفیپور محمدی، سازمان بازرسی کل کشور مسئوليت اجرايي ندارد و برای رفع معضل دریاچه ارومیه باید از بخشی از بریز و بپاشهای استان استان آذربایجان غربی پرهیز و بودجه آن را برای رفع معضل دریاچه ارومیه به کار بسته شود.
آقای پور محمدی در این نشست گفته است: «از اين جلسه فهميديم كه اجرا خوب پيش نرفته و برنامه ريزیها خوب انجام نميشود، اين به معنای آن نيست كه برای درياچه اروميه كار نمیشود، كارهای خوبی صورت گرفته ولی كافی نيست. متاسفانه بسياری از تصميمگيریها متكي به عقبه كارشناسی نيست.»
رییس سازمان بازرسی کل کشور در حالی از غیرکارشناسی بودن تصمیمها برای حل معضل دریاچه ارومیه خبر داده است که در روزهای گذشته محمود احمدینژاد از به نتیجه رسیدن دو طرح بزرگ انتقال آب به دریاچه ارومیه تا پایان سال ۱۳۹۱ سخن گفته بود.
سقوط ۳۶ پلهای رتبه محيط زيست ايران
دریاچهی ارومیه در شمال غربی ایران و در منطقهی آذربایجان واقع شده است. این دریاچه دارای ۱۰۲ جزیره است که همهی آنها از سوی سازمان یونسکو به عنوان اندوختهی طبیعی جهان به ثبت رسیده است.
در چند دهه اخیر در حوزه آبی دریاچه ارومیه حدود ۱۷ سد ساخته شده و به این ترتیب منابع اصلی تامین آب دریاچه ارومیه مسدود شدهاند. این عامل در کنار کاهش شدید بارندگی در سالهای اخیر و نیز تغییراتی که در فیزیک دریاچه در اثر احداث جاده میانگذر ایجاد شده، باعث کاهش شدید آب دریاچه و خطر خشکشدن کامل آن شده است. به اعتقاد کارشناسان محیط زیست، دریاچه ارومیه که دومین دریاچه بزرگ آبشور دنیا است در خوشبینانهترین حالت تا ۷ سال دیگر و در بدبینانهترین حالت تا ۳ سال دیگر بهطورکامل خشک خواهد شد.
آب این دریاچه بسیار شور و میزان نمک محلول در آن دو برابر اقیانوسها است.تا کنون بیش از ۳۹۰ هزار هکتار از سطح آب دریاچه ارومیه به شورهزار تبدیل شده و شوری آب آن گاهی به ۳۴۰ گرم در لیتر رسیده است. در صورتی که خشک شدن دریاچهی ارومیه همچنان ادامه پیدا کند، این دریاچه به کلی خشک و به شورهزار تبدیل خواهد شد و خطر پخش شدن املاح به اطراف ساکنان منطقه را تهدید خواهد کرد.
در سالها اخیر تجمعات اعتراضی درباره بیتوجهی به تبدیل دریاچه ارومیه به شورهزار همراه با دستگیری و بازداشت معترضان همراه بوده است.
پیش از این روزنامه خراسان در شماره ۲۳ اردیبهشت ۱۳۹۱، از دلايل سقوط ۳۶ پلهای رتبه محيط زيست ايران در جهان خبر داده بود. بر اساس این گزارش ايران در ميان ۱۳۲ کشور جهان با ۳۶ پله سقوط نسبت به سال ۲۰۱۰ ميلادی در رتبه ۱۱۴ جهان قرار گرفته است.
در این گزارش از کویر شدن حدود ۳۹۰ هزارهکتار اراضي درياچه اروميه به عنوان بزرگترين رخداد بيابانزايی قرن ۲۱ ياد شده بود.
به گفته مصطفیپور محمدی، سازمان بازرسی کل کشور مسئوليت اجرايي ندارد و برای رفع معضل دریاچه ارومیه باید از بخشی از بریز و بپاشهای استان استان آذربایجان غربی پرهیز و بودجه آن را برای رفع معضل دریاچه ارومیه به کار بسته شود.
آقای پور محمدی در این نشست گفته است: «از اين جلسه فهميديم كه اجرا خوب پيش نرفته و برنامه ريزیها خوب انجام نميشود، اين به معنای آن نيست كه برای درياچه اروميه كار نمیشود، كارهای خوبی صورت گرفته ولی كافی نيست. متاسفانه بسياری از تصميمگيریها متكي به عقبه كارشناسی نيست.»
رییس سازمان بازرسی کل کشور در حالی از غیرکارشناسی بودن تصمیمها برای حل معضل دریاچه ارومیه خبر داده است که در روزهای گذشته محمود احمدینژاد از به نتیجه رسیدن دو طرح بزرگ انتقال آب به دریاچه ارومیه تا پایان سال ۱۳۹۱ سخن گفته بود.
سقوط ۳۶ پلهای رتبه محيط زيست ايران
دریاچهی ارومیه در شمال غربی ایران و در منطقهی آذربایجان واقع شده است. این دریاچه دارای ۱۰۲ جزیره است که همهی آنها از سوی سازمان یونسکو به عنوان اندوختهی طبیعی جهان به ثبت رسیده است.
در چند دهه اخیر در حوزه آبی دریاچه ارومیه حدود ۱۷ سد ساخته شده و به این ترتیب منابع اصلی تامین آب دریاچه ارومیه مسدود شدهاند. این عامل در کنار کاهش شدید بارندگی در سالهای اخیر و نیز تغییراتی که در فیزیک دریاچه در اثر احداث جاده میانگذر ایجاد شده، باعث کاهش شدید آب دریاچه و خطر خشکشدن کامل آن شده است. به اعتقاد کارشناسان محیط زیست، دریاچه ارومیه که دومین دریاچه بزرگ آبشور دنیا است در خوشبینانهترین حالت تا ۷ سال دیگر و در بدبینانهترین حالت تا ۳ سال دیگر بهطورکامل خشک خواهد شد.
آب این دریاچه بسیار شور و میزان نمک محلول در آن دو برابر اقیانوسها است.تا کنون بیش از ۳۹۰ هزار هکتار از سطح آب دریاچه ارومیه به شورهزار تبدیل شده و شوری آب آن گاهی به ۳۴۰ گرم در لیتر رسیده است. در صورتی که خشک شدن دریاچهی ارومیه همچنان ادامه پیدا کند، این دریاچه به کلی خشک و به شورهزار تبدیل خواهد شد و خطر پخش شدن املاح به اطراف ساکنان منطقه را تهدید خواهد کرد.
در سالها اخیر تجمعات اعتراضی درباره بیتوجهی به تبدیل دریاچه ارومیه به شورهزار همراه با دستگیری و بازداشت معترضان همراه بوده است.
پیش از این روزنامه خراسان در شماره ۲۳ اردیبهشت ۱۳۹۱، از دلايل سقوط ۳۶ پلهای رتبه محيط زيست ايران در جهان خبر داده بود. بر اساس این گزارش ايران در ميان ۱۳۲ کشور جهان با ۳۶ پله سقوط نسبت به سال ۲۰۱۰ ميلادی در رتبه ۱۱۴ جهان قرار گرفته است.
در این گزارش از کویر شدن حدود ۳۹۰ هزارهکتار اراضي درياچه اروميه به عنوان بزرگترين رخداد بيابانزايی قرن ۲۱ ياد شده بود.
به گفته محمدرضا تابش نماينده اصلاحطلب مجلس نهم، تعداد
اصلاحطلبان در مجلس نهم قابل توجه نیست و به همین دلیل فراكسيون
اصلاحطلبان تشکیل نخواهد شد. از ۹ نماینده مجلس نهم به عنوان «اصلاحطلب»
یاد میشود.
محمدرضا تابش نماينده اصلاحطلب مجلس نهم شورای اسلامی تشكيل فراكسيون
اصلاحطلبان را در دوره نهم مجلس منتفی دانسته و گفته است: «تشكيل فراكسيون
اصلاحطلبان در مجلس نهم منتفی است چرا كه عده ما عده قابل توجهی نيست و
ما قصد نداريم فراكسيون اصلاحطلبان را تشكيل دهيم.»
این نماينده اصلاحطلب مجلس نهم روز دوشنبه ۱۵ خرداد همچنین به خبرگزاری ایسنا گفته است سياست اصلاحطلبان در انتخابات بر اين بود كه در انتخابات حضور داشته باشند و ليست ندهند و هيچ اصلاحطلبی به عنوان اينكه اصلاحطلب است در انتخابات شركت نكرد بلكه افراد به صورت مستقل در انتخابات شركت كردند.
محمدرضا تابش در حالی از عدم تشکیل فراکسیون اصلاحطلبان در مجلس نهم خبر داده است که در جریان برگزاری انتخابات مجلس نهم شورای طیف موسوم بخشی از اصلاحطلبان که در جنبش سبز فعالند انتخابات را تحریم کردند و بخشی دیگر نیز نه نامزدی معرفی کردند و نه از نامزدی حمایت کردند.
انتخابات مجلس نهم شورای اسلامی اولین انتخابات سراسری پس از انتخابات بحثبرانگیز ریاست جمهوری در سال ۸۸ بود.
در پی انتخاباتی که معترضان نسبت به "تقلب گسترده" و "کودتای انتخاباتی" در آن اعتراض داشتند، میرحسین موسوی و مهدی کروبی دو نامزد شرکت کننده در این انتخابات در حصر خانگی قرار گرفتند و بسیاری از چهرههای اصلاحطلب و غیراصلاحطلب معترض زندانی شدند.
پیش از این قدرت الله علیخانی نماینده قزوین در مجلس هشتم ۲۵ اردیبهشت ۱۳۹۱ با بیان اینکه "حضور ۳۵ اصلاحطلب در مجلس نهم "دروغ است"، ادامه داده بود: «به دلیل اینکه در مجلس نهم تنها ۸ یا ۹ نفر اصلاحطلب وجود دارد، نه تنها فراکسیون اصلاحطلبان تشکیل نمیشود بلکه آن دسته از کسانی هم که اصلاحطلب شناخته میشدند به گروه مستقلین پیوستهاند.»
بنا بر گزارشها از محمدرضا تابش (نماينده اردکان)، مسعود پزشکيان (نماينده تبريز)، عليرضا محجوب (نماينده تهران)، محمدمهدی پورفاطمی (نماينده دشتي و تنگستان)، غلامرضا تاجگردون (نماينده گچساران)، حسين اميری خامکانی (نماينده زرند)، هادی شوشتری (نماينده قوچان) و رمضانعلی سبحانیفر (نماينده سبزوار) به عنوان ۹ نماينده اصلاحطلب مجلس نهم شورای اسلامی ياد میشود.
آقای علیخانی همچنین اعلام کرده بود در مجلس نهم سه جریان سیاسی وجود دارد که دو تای آن اصولگرا است.
فراکسیونهای مجلس نهم
فراکسیون "رهروان ولایت" (فراکسیون اکثریت) متشکل از طرفداران علی لاریجانی و "فراکسیون اصولگرایان "متشکل از جبهه پایداری و رهپویان" که از ریاست غلامعلی حدادعادل حمایت میکردند، دو فراکسیون اصلی مجلس نهم خواهند بود.
علی لاریجانی، نماینده مردم قم و رئیس دوره پیشین مجلس روز دوشنبه ۸ خرداد (۲۸) با کسب ۱۷۳رای از مجموع ۲۷۵ رای به ریاست موقت مجلس نهم برگزیده شد. هیات رئیسه دائم مجلس نهم پس از تصویب اعتبارنامه نمایندگان در روز سهشنبه (۱۶ خرداد / ۵ ژوئن) انتخاب میشود.
با این شرایط به نظر میرسد در نبود اصلاحطلبان، ۳۰ تا ۴۰ نماینده که به عنوان "مستقل" وارد مجلس نهم شدهاند فراکسیونی به همین نام تشکیل دهند. همچنین علی مطهری نماینده تهران نیز از احتمال تشکیل فراکسیون «صدای ملت» خبر داده بود. بنا بر گزارشها امکان ائتلاف فراکسیون مستقلین و فراکسیون صدای ملت در صورت تشکیل توسط علی مطهری بالا خواهد بود.
این نماينده اصلاحطلب مجلس نهم روز دوشنبه ۱۵ خرداد همچنین به خبرگزاری ایسنا گفته است سياست اصلاحطلبان در انتخابات بر اين بود كه در انتخابات حضور داشته باشند و ليست ندهند و هيچ اصلاحطلبی به عنوان اينكه اصلاحطلب است در انتخابات شركت نكرد بلكه افراد به صورت مستقل در انتخابات شركت كردند.
محمدرضا تابش در حالی از عدم تشکیل فراکسیون اصلاحطلبان در مجلس نهم خبر داده است که در جریان برگزاری انتخابات مجلس نهم شورای طیف موسوم بخشی از اصلاحطلبان که در جنبش سبز فعالند انتخابات را تحریم کردند و بخشی دیگر نیز نه نامزدی معرفی کردند و نه از نامزدی حمایت کردند.
انتخابات مجلس نهم شورای اسلامی اولین انتخابات سراسری پس از انتخابات بحثبرانگیز ریاست جمهوری در سال ۸۸ بود.
در پی انتخاباتی که معترضان نسبت به "تقلب گسترده" و "کودتای انتخاباتی" در آن اعتراض داشتند، میرحسین موسوی و مهدی کروبی دو نامزد شرکت کننده در این انتخابات در حصر خانگی قرار گرفتند و بسیاری از چهرههای اصلاحطلب و غیراصلاحطلب معترض زندانی شدند.
پیش از این قدرت الله علیخانی نماینده قزوین در مجلس هشتم ۲۵ اردیبهشت ۱۳۹۱ با بیان اینکه "حضور ۳۵ اصلاحطلب در مجلس نهم "دروغ است"، ادامه داده بود: «به دلیل اینکه در مجلس نهم تنها ۸ یا ۹ نفر اصلاحطلب وجود دارد، نه تنها فراکسیون اصلاحطلبان تشکیل نمیشود بلکه آن دسته از کسانی هم که اصلاحطلب شناخته میشدند به گروه مستقلین پیوستهاند.»
بنا بر گزارشها از محمدرضا تابش (نماينده اردکان)، مسعود پزشکيان (نماينده تبريز)، عليرضا محجوب (نماينده تهران)، محمدمهدی پورفاطمی (نماينده دشتي و تنگستان)، غلامرضا تاجگردون (نماينده گچساران)، حسين اميری خامکانی (نماينده زرند)، هادی شوشتری (نماينده قوچان) و رمضانعلی سبحانیفر (نماينده سبزوار) به عنوان ۹ نماينده اصلاحطلب مجلس نهم شورای اسلامی ياد میشود.
آقای علیخانی همچنین اعلام کرده بود در مجلس نهم سه جریان سیاسی وجود دارد که دو تای آن اصولگرا است.
فراکسیونهای مجلس نهم
فراکسیون "رهروان ولایت" (فراکسیون اکثریت) متشکل از طرفداران علی لاریجانی و "فراکسیون اصولگرایان "متشکل از جبهه پایداری و رهپویان" که از ریاست غلامعلی حدادعادل حمایت میکردند، دو فراکسیون اصلی مجلس نهم خواهند بود.
علی لاریجانی، نماینده مردم قم و رئیس دوره پیشین مجلس روز دوشنبه ۸ خرداد (۲۸) با کسب ۱۷۳رای از مجموع ۲۷۵ رای به ریاست موقت مجلس نهم برگزیده شد. هیات رئیسه دائم مجلس نهم پس از تصویب اعتبارنامه نمایندگان در روز سهشنبه (۱۶ خرداد / ۵ ژوئن) انتخاب میشود.
با این شرایط به نظر میرسد در نبود اصلاحطلبان، ۳۰ تا ۴۰ نماینده که به عنوان "مستقل" وارد مجلس نهم شدهاند فراکسیونی به همین نام تشکیل دهند. همچنین علی مطهری نماینده تهران نیز از احتمال تشکیل فراکسیون «صدای ملت» خبر داده بود. بنا بر گزارشها امکان ائتلاف فراکسیون مستقلین و فراکسیون صدای ملت در صورت تشکیل توسط علی مطهری بالا خواهد بود.
یک اپلیکیشن (app) ویروسی در دو روز گذشته در فیسبوک پخش شده که
کاربر خیال میکند با کلیک بر آن میتواند گزینه دیسلایک را به صفحه خود
اضافه کند. فیسبوک چنین افزونهای ندارد، این ویروس است.
در دو روز گذشته پیغامهایی در فیسبوک منتشر شده که در آنها ادعا میشود
کاربر با کلیک میتواند گزینه دیسلایک (dislike) را نیز به گزینههای
فیسبوک اضافه کند. اما یک لحظه دست نگه دارید و کلیک نکنید! این لینکها
آلوده هستند. این اپلیکیشن (app) و لینک داخل آن صرفاَ راهی در جهت فریب
کاربران فیسبوک و نفوذ به اکانتهای اشخاص است.
کاربر با کلیک بر لینکی که عنوان آن "Enable Dislike Button" است نه تنها به طور خودبهخود پیغام ویروسی را به دوستان خود نیز ارسال میکند، بلکه با کلیک بر آن اپلیکیشن ویروسی اجازه میدهد به کامیپوترش نفوذ کرده و به انجام عملیات تخریبی که میتواند شامل دزدی اطلاعات باشد دست بزند.
این تله ویروسی در حالی اکنون در فضای فارسیزبانان فیسبوک منتشر شده است که یک سال پیش از این در فیسبوک پخش شده بود. در همان زمان فیسبوک برای راحت کردن خیال کاربران اعلام کرده بود قصد افزودن گزینه دیسلایک را که متضاد گزینه لایک است نداشته و ندارد. چرا که همانطور که افزودن گزینه دیسلایک طرفداران خود را دارد، مخالفانی نیز دارد. مخالفانی که نگرانی آن را دارند که گزینه دیسلایک ابزاری شود برای نفرتپراکنی و زمینهای برای فعالیتهای آن دست از افراد که به دلایل مختلف در پی آزار روحی رساندن به دیگران هستند.
گزینه لایک در سال ۲۰۱۰ به قابلیتهای فیسبوک افزوده شد و از آن زمان بحثهایی درباره امکان افزودن دیسلایک هم بین کاربران درگرفت. حتی برخی کاربران در فیسبوک صفحاتی برای درخواست افزوده شدن گزینه دیسلایک درست کردند.
اپلکیشینهای ویروسی، بدافزارها، اسکمها و ... در فیسبوک نیز روی همین خواستههای کلیشهای افراد یا میزان کنجکاوی آنها سرمایهگذاری میکنند. مثلاَ یکی از اپلیکیشنهای ویروسی سال گذشته اپلیکیشنی بود که از کاربران میخواست اگر میخواهند بدانند چه کسانی از صفحهشان بازدید کردهاند کلیک کنند!
رهایی از اپلیکیشن ویروسی
یکی از راههای کشف ویروسی بودن اپلیکیشهای فیسبوک این است که کاربر بر نوتیفیکیشن ارسالشده به صورت مستقیم کلیک نکند. بلکه به صفحه لیست نوتیفیکیشنهای خود رجوع کند. در اینگونه موارد، دعوت به کلیک بر اپلیکیشن ویروسی در صفحهای که گزارش همه نوتیفیکیشنها در آن است دیده نمیشود چرا که نوتیفیکیشن قلابی بوده است.
برای حذف اپلیکیشن قلابی آلوده به ویروس میتوانید مسیر زیر را دنبال کنید:
Privacy settings- Ads, Apps and Websites- edit settings
سپس با کلیک بر اسم هر اپلیکیشن مشکوک میتوانید در آن تغییراتی ایجاد کنید و یا به کل حذفش کنید. پس از حذف، از به روز بودن آنتی ویروسهای خود اطلاع حاصل کرده و سپس پسورد فیسبوک و یا پسوردهای دیگر استفاده شده بر کامپیوتر را تغییر دهید.
میتوانید با کلیک بر Turn off all apps کلاَ از دریافت اپلیکیشن خودداری کنید. همچنین با کلیک بر گزینه edit setting که در برابر دیگر گزینههای صفحه Apps and websites دیده میشود، میتوان دیگر تنظیمات دریافت اپلیکیشنها را تنظیم کرد.
میتوانید درباره آلوده شدن به ویروسهای فیسبوکی و راههای ساده پیشگیری از ویروسی شدن در این گزارش بیشتر بخوانید.
کاربر با کلیک بر لینکی که عنوان آن "Enable Dislike Button" است نه تنها به طور خودبهخود پیغام ویروسی را به دوستان خود نیز ارسال میکند، بلکه با کلیک بر آن اپلیکیشن ویروسی اجازه میدهد به کامیپوترش نفوذ کرده و به انجام عملیات تخریبی که میتواند شامل دزدی اطلاعات باشد دست بزند.
این تله ویروسی در حالی اکنون در فضای فارسیزبانان فیسبوک منتشر شده است که یک سال پیش از این در فیسبوک پخش شده بود. در همان زمان فیسبوک برای راحت کردن خیال کاربران اعلام کرده بود قصد افزودن گزینه دیسلایک را که متضاد گزینه لایک است نداشته و ندارد. چرا که همانطور که افزودن گزینه دیسلایک طرفداران خود را دارد، مخالفانی نیز دارد. مخالفانی که نگرانی آن را دارند که گزینه دیسلایک ابزاری شود برای نفرتپراکنی و زمینهای برای فعالیتهای آن دست از افراد که به دلایل مختلف در پی آزار روحی رساندن به دیگران هستند.
فیسبوک سال گذشته اعلام کرد گزینه "دیسلایک" نداشته و نخواهد داشت
البته راهحلهایی برای افزودن گزینه دیسلایک وجود دارد که در این گزارش
به آن پرداخته شده است. اما چنین روشهایی نیز چون مورد تایید خود فیسبوک
نیست، دربرگیرندگی کمی دارد و در نتیجه نمیتوان از اینطرق از دیسلایک
به صورت گسترده نظیر لایک استفاده کرد.گزینه لایک در سال ۲۰۱۰ به قابلیتهای فیسبوک افزوده شد و از آن زمان بحثهایی درباره امکان افزودن دیسلایک هم بین کاربران درگرفت. حتی برخی کاربران در فیسبوک صفحاتی برای درخواست افزوده شدن گزینه دیسلایک درست کردند.
اپلکیشینهای ویروسی، بدافزارها، اسکمها و ... در فیسبوک نیز روی همین خواستههای کلیشهای افراد یا میزان کنجکاوی آنها سرمایهگذاری میکنند. مثلاَ یکی از اپلیکیشنهای ویروسی سال گذشته اپلیکیشنی بود که از کاربران میخواست اگر میخواهند بدانند چه کسانی از صفحهشان بازدید کردهاند کلیک کنند!
رهایی از اپلیکیشن ویروسی
یکی از راههای کشف ویروسی بودن اپلیکیشهای فیسبوک این است که کاربر بر نوتیفیکیشن ارسالشده به صورت مستقیم کلیک نکند. بلکه به صفحه لیست نوتیفیکیشنهای خود رجوع کند. در اینگونه موارد، دعوت به کلیک بر اپلیکیشن ویروسی در صفحهای که گزارش همه نوتیفیکیشنها در آن است دیده نمیشود چرا که نوتیفیکیشن قلابی بوده است.
برای حذف اپلیکیشن قلابی آلوده به ویروس میتوانید مسیر زیر را دنبال کنید:
Privacy settings- Ads, Apps and Websites- edit settings
سپس با کلیک بر اسم هر اپلیکیشن مشکوک میتوانید در آن تغییراتی ایجاد کنید و یا به کل حذفش کنید. پس از حذف، از به روز بودن آنتی ویروسهای خود اطلاع حاصل کرده و سپس پسورد فیسبوک و یا پسوردهای دیگر استفاده شده بر کامپیوتر را تغییر دهید.
میتوانید با کلیک بر Turn off all apps کلاَ از دریافت اپلیکیشن خودداری کنید. همچنین با کلیک بر گزینه edit setting که در برابر دیگر گزینههای صفحه Apps and websites دیده میشود، میتوان دیگر تنظیمات دریافت اپلیکیشنها را تنظیم کرد.
میتوانید درباره آلوده شدن به ویروسهای فیسبوکی و راههای ساده پیشگیری از ویروسی شدن در این گزارش بیشتر بخوانید.
مخالفان مسلح اسد: ديگر به طرح صلح عنان پايبند نخواهیم بود
مخالفان مسلح بشار اسد، ریيس جمهور سوريه، اعلام کردند که ديگر به طرح
صلح کوفی عنان فرستاده ويژه سازمان ملل متحد و اتحاديه عرب به سوريه که
برای حل و فصل بحران اين کشور ارائه شده، پايبند نيستند. در همين حال
فعالان سوری اعلام کردند که مخالفان مسلح بشار اسد، اوايل هفته، دستکم ۸۰
نفر از نيروهای دولتی را کشتند.
سامی الکردی، سخنگوی شورای نظامی مخالفان سوريه دوشنبه ۱۵ خرداد به خبرگزاری رويترز گفت که اين شورا تصميم گرفت که به پايبندی به طرح کوفی عنان پايان دهد و از روز جمعه «حمايت از ملت» را آغاز کرده است.
الکردی خاطرنشان کرده است که اين تصميم به دليل شکست طرح عنان در متوقف کردن خشونتها گرفته شده است.
کوفی عنان طرحی شش مادهای به منظور پايان دادن به بحران سوريه ارائه داده است.
آتش بس ميان طرفهای درگير، نخستين بند اين طرح است که دو طرف پايبندی به آن را پذيرفتند. از زمان اعلام آغاز اجرای طرح اما خشونتها در سوريه متوقف نشده و همه روزه بر شمار قربانيان افزوده شده است.
بشار اسد نيز يکشنبه در جلسه افتتاحيه پارلمان اين کشور گفت: «امنيت ملی خطی قرمز است که نمیتوان در خصوص آن تساهل و تسامح داشت. هيچ بهانهای برای تروريسم پذيرفتی نيست. با تروريسم و حاميان آن، تساهل و تسامح يا آتش بس وجود ندارد.»
سخنگوی شورای نظامی مخالفان سوريه در مصاحبه خود افزوده است که معترضان مسلح، خواهان تبديل هيات ناظران سازمان ملل به هياتی برای «اعمال صلح» هستند؛ او افزوده است که آنها از جامعه جهانی میخواهند تصميمهای «جسورانه»ای در اعمال منطقه پرواز ممنوع بر فراز سوريه و ايجاد کريدورهای امن در اين کشور بگيرد و برای سرنگونی نظام اسد کمک کند.
حدود ۳۵۰ تن از ناظران سازمان ملل متحد به سوريه رفتهاند تا بر روند برقراری آتش بس ميان دولت و مخالفان در اين کشور نظارت کنند. وزرای امور خارجه کشورهای عضو اتحاديه عرب در نشست شنبه خود خواستار آن شدند تا هم شمار اين ناظران افزايش پيدا کند و هم بر اختياراتشان به منظور اعمال آتش بس افزوده شود.
از سويی دیگر، ديدهبان حقوق بشر سوريه اعلام کرد که مخالفان مسلح بشار اسد اوايل هفته جاری، دستکم ۸۰ تن از نيروهای دولتی سوريه را کشتند.
بنا بر اين گزارش، برخی از فرماندهان ارتش آزاد سوريه –گروه مسلح مخالف بشار اسد- اعلام کردهاند که ديگر به طرح صلح کوفی عنان پايبند نيستند.
رامی عبد الرحمن رئيس دادهبان حقوق بشر سوريه گفته است که بسياری از ايستهای بازرسی نيروهای دولتی در استان ادلب، در حملات شبانه مخالفان، تخريب شدهاند و نيروهای حاضر در آن، کشته شدهاند.
این در حالی است که بان گی مون، دبيرکل سازمان ملل متحد دوشنبه تاکيد کرد که طرح صلح کوفی عنان در حال حاضر اصليترين راه برای حل و فصل بحران سوريه است.
او که در حاشيه نشست بانک توسعه اسلامی در جده با خبرگزاری رويترز گفتوگو کرده است، اظهار داشت: «ما از آنچه پيش میآيد بسيار آزرده میشويم. اما طرح عنان همچنان محور اصلی برای حل و فصل بحران اين کشور است.»
کشتار هفته گذشته در منطقه الحوله واقع در استان حمص، خشم جهانيان را در پی داشت. در اين کشتار بيش از ۱۰۰ نفر که حدود نيمی از آنها کودک هستند، کشته شدند. شورای امنيت سازمان ملل در بيانهای غير الزام آور، دولت سوريه را به خاطر اين کشتار، محکوم کرد.
سامی الکردی، سخنگوی شورای نظامی مخالفان سوريه دوشنبه ۱۵ خرداد به خبرگزاری رويترز گفت که اين شورا تصميم گرفت که به پايبندی به طرح کوفی عنان پايان دهد و از روز جمعه «حمايت از ملت» را آغاز کرده است.
الکردی خاطرنشان کرده است که اين تصميم به دليل شکست طرح عنان در متوقف کردن خشونتها گرفته شده است.
کوفی عنان طرحی شش مادهای به منظور پايان دادن به بحران سوريه ارائه داده است.
آتش بس ميان طرفهای درگير، نخستين بند اين طرح است که دو طرف پايبندی به آن را پذيرفتند. از زمان اعلام آغاز اجرای طرح اما خشونتها در سوريه متوقف نشده و همه روزه بر شمار قربانيان افزوده شده است.
بشار اسد نيز يکشنبه در جلسه افتتاحيه پارلمان اين کشور گفت: «امنيت ملی خطی قرمز است که نمیتوان در خصوص آن تساهل و تسامح داشت. هيچ بهانهای برای تروريسم پذيرفتی نيست. با تروريسم و حاميان آن، تساهل و تسامح يا آتش بس وجود ندارد.»
سخنگوی شورای نظامی مخالفان سوريه در مصاحبه خود افزوده است که معترضان مسلح، خواهان تبديل هيات ناظران سازمان ملل به هياتی برای «اعمال صلح» هستند؛ او افزوده است که آنها از جامعه جهانی میخواهند تصميمهای «جسورانه»ای در اعمال منطقه پرواز ممنوع بر فراز سوريه و ايجاد کريدورهای امن در اين کشور بگيرد و برای سرنگونی نظام اسد کمک کند.
حدود ۳۵۰ تن از ناظران سازمان ملل متحد به سوريه رفتهاند تا بر روند برقراری آتش بس ميان دولت و مخالفان در اين کشور نظارت کنند. وزرای امور خارجه کشورهای عضو اتحاديه عرب در نشست شنبه خود خواستار آن شدند تا هم شمار اين ناظران افزايش پيدا کند و هم بر اختياراتشان به منظور اعمال آتش بس افزوده شود.
از سويی دیگر، ديدهبان حقوق بشر سوريه اعلام کرد که مخالفان مسلح بشار اسد اوايل هفته جاری، دستکم ۸۰ تن از نيروهای دولتی سوريه را کشتند.
بنا بر اين گزارش، برخی از فرماندهان ارتش آزاد سوريه –گروه مسلح مخالف بشار اسد- اعلام کردهاند که ديگر به طرح صلح کوفی عنان پايبند نيستند.
رامی عبد الرحمن رئيس دادهبان حقوق بشر سوريه گفته است که بسياری از ايستهای بازرسی نيروهای دولتی در استان ادلب، در حملات شبانه مخالفان، تخريب شدهاند و نيروهای حاضر در آن، کشته شدهاند.
این در حالی است که بان گی مون، دبيرکل سازمان ملل متحد دوشنبه تاکيد کرد که طرح صلح کوفی عنان در حال حاضر اصليترين راه برای حل و فصل بحران سوريه است.
او که در حاشيه نشست بانک توسعه اسلامی در جده با خبرگزاری رويترز گفتوگو کرده است، اظهار داشت: «ما از آنچه پيش میآيد بسيار آزرده میشويم. اما طرح عنان همچنان محور اصلی برای حل و فصل بحران اين کشور است.»
کشتار هفته گذشته در منطقه الحوله واقع در استان حمص، خشم جهانيان را در پی داشت. در اين کشتار بيش از ۱۰۰ نفر که حدود نيمی از آنها کودک هستند، کشته شدند. شورای امنيت سازمان ملل در بيانهای غير الزام آور، دولت سوريه را به خاطر اين کشتار، محکوم کرد.
امارات: تحريم های مالی بر تجارت با ايران تاثیر گذاشته است
سلطان بن سعيد آل منصوری، وزير اقتصاد امارات متحده عربی، روز دوشنبه
گفته است، تحريم های مالی بين المللی عليه جمهوری اسلامی به تجارت امارات
با ايران صدمه زده است.
به گزارش خبرگزاری رويترز، سلطان بن سعيد آل منصوری که با خبرنگاران صحبت می کرد، گفت: «کالاهای مصرفی همواره عمدۀ معاملات تجاری با ايران را تشکيل می داد. ما نبايد اين روند رامتوقف کنيم .(اما) مساله پرداخت بهای کالا ها از طريق سيستم مالی است که در اين ارتباط می توان گفت(تحريم ها) تاثير گذار بوده اند. »
وزير اقتصاد امارات متحده عربی تصريح کرده است: چنانچه تاجری بخواهد بيست تن برنج به ايران صادر کند، نظام بانکی اجازۀ چنين کاری را نمی دهد. وی توضيح بيشتری در اين خصوص ارائه نکرده است.
تحريم های مالی آمريکا عليه ايران باعث شده تا هرگونه معامله و داد و ستد مالی بانک های بين المللی با ايران خطرساز شود. همين امر باعث شده است تا ايران در تجارت خارجی خود با مشکلات سختی رو به رو شود.
به گزارش رويترز، طی سال های اخير دوبی يکی از مراکز اصلی تجارت خارجی ايران به شمار می رفت که به عنوان يک منطقه واسطه برای ايران عمل می کرد. بسياری از کالاهای خارجی که صدور آنها به ايران مشکل بود، به امارات فرستاده شده و از طريق دوبی وارد ايران می شد.
طبق اين گزارش، تراز تجاری ايران و امارات در ۹ ماهه اول سال ۲۰۱۱ بالغ بر ۸ ميليارد و ۷۰۰ ميليون دلار بوده است.
پيشتر خبرگزاری رويترز گزارش داده بود که در حدود ۸ هزار تاجر ايرانی که اغلب در حوزه صادرات دوباره کالا به ايران فعال بودند، در امارات فعاليت می کردند.
در همين زمينه، «بانک اسلامی نور»، از بانکهای مستقر در دبی، که نقل و انتقال حدود ۶۰ درصد از درآمد صادرات نفتی ايران از طريق آن صورت می گرفت، اسفندماه سال گذشته تحت فشار ايالات متحده داد و ستد تجاری خود را با ايران قطع کرد.
طی ماه های اخير آمريکا شديدترين تحريمها تاکنون را عليه ايران اعمال کرده است. آمريکا هرگونه ارتباط مالی با بانک مرکزی ايران را ممنوع کرده و اتحاديه اروپا نيز خريد، واردات و انتقال نفت ايران را تحريم کرده است.
در همين زمينه اتحاديه اروپا در ماه ژانويه در راستای اعمال فشار بر ايران برای توقف فعاليتهای حساس هستهای اين کشور، دارايیهای بانک مرکزی جمهوری اسلامی را مسدود کرد.
به گزارش خبرگزاری رويترز، سلطان بن سعيد آل منصوری که با خبرنگاران صحبت می کرد، گفت: «کالاهای مصرفی همواره عمدۀ معاملات تجاری با ايران را تشکيل می داد. ما نبايد اين روند رامتوقف کنيم .(اما) مساله پرداخت بهای کالا ها از طريق سيستم مالی است که در اين ارتباط می توان گفت(تحريم ها) تاثير گذار بوده اند. »
وزير اقتصاد امارات متحده عربی تصريح کرده است: چنانچه تاجری بخواهد بيست تن برنج به ايران صادر کند، نظام بانکی اجازۀ چنين کاری را نمی دهد. وی توضيح بيشتری در اين خصوص ارائه نکرده است.
تحريم های مالی آمريکا عليه ايران باعث شده تا هرگونه معامله و داد و ستد مالی بانک های بين المللی با ايران خطرساز شود. همين امر باعث شده است تا ايران در تجارت خارجی خود با مشکلات سختی رو به رو شود.
به گزارش رويترز، طی سال های اخير دوبی يکی از مراکز اصلی تجارت خارجی ايران به شمار می رفت که به عنوان يک منطقه واسطه برای ايران عمل می کرد. بسياری از کالاهای خارجی که صدور آنها به ايران مشکل بود، به امارات فرستاده شده و از طريق دوبی وارد ايران می شد.
طبق اين گزارش، تراز تجاری ايران و امارات در ۹ ماهه اول سال ۲۰۱۱ بالغ بر ۸ ميليارد و ۷۰۰ ميليون دلار بوده است.
پيشتر خبرگزاری رويترز گزارش داده بود که در حدود ۸ هزار تاجر ايرانی که اغلب در حوزه صادرات دوباره کالا به ايران فعال بودند، در امارات فعاليت می کردند.
در همين زمينه، «بانک اسلامی نور»، از بانکهای مستقر در دبی، که نقل و انتقال حدود ۶۰ درصد از درآمد صادرات نفتی ايران از طريق آن صورت می گرفت، اسفندماه سال گذشته تحت فشار ايالات متحده داد و ستد تجاری خود را با ايران قطع کرد.
طی ماه های اخير آمريکا شديدترين تحريمها تاکنون را عليه ايران اعمال کرده است. آمريکا هرگونه ارتباط مالی با بانک مرکزی ايران را ممنوع کرده و اتحاديه اروپا نيز خريد، واردات و انتقال نفت ايران را تحريم کرده است.
در همين زمينه اتحاديه اروپا در ماه ژانويه در راستای اعمال فشار بر ايران برای توقف فعاليتهای حساس هستهای اين کشور، دارايیهای بانک مرکزی جمهوری اسلامی را مسدود کرد.
وحیدی: ۸۰ درصد کار ساخت فيزيکی پایگاه فضایی ایران انجام شده است
احمد وحیدی، وزیر دفاع جمهوری اسلامی ایران در جریان نامگذاری یک پایگاه
فضایی گفته که «این مرکز می تواند در آینده نزدیک، ماهواره های ساخت
جمهوری اسلامی و ایران و سایر کشورهای منطقه و جهان اسلام را به فضا پرتاب
کند.»
به گزارش خبرگزاری جمهوری اسلامی ایران، ایرنا، آقای وحیدی روز یکشنبه این هفته و مقارن با برگزاری مراسم برای یادبود بنیانگذار جمهوری اسلامی این پایگاه را به نام او نامگذاری کرده و گفته که ۸۰ درصد کار ساخت فيزيکی این پایگاه، به اتمام رسيده است.
آقای وحیدی گفته است: « گام نخست و اولين ماموریتی که برای این پایگاه فضایی تعریف شده، پرتاب ماهواره طلوع، توسط موشک ماهواره بر سيمرغ است.»
ایران در فوریه سال ۲۰۰۹ نخستین ماهواره ساخت داخل خود را به نام «امید» سوار بر موشک ماهوارهبر «سفیر» به فضا فرستاد و یک سال پس از پرتاب این ماهواره، پرتاب آزمایشی موشک ماهوارهبر «کاوشگر ۳» را نیز انجام داد. در همان روز رونمایی از «جدیدترین ماهوارهبر جمهوری اسلامی با نام سیمرغ» نیز انجام شد.
مقامات دولت ایران ماهواره امید را «پژوهشی و مخابراتی» توصیف کردهاند اما انتشار اخبار مربوط به پرتاب این ماهواره با استفاده از موشک ایرانی، واکنشهای گستردهای از سوی کشورهای غربی به دنبال داشت که نگران توسعه برنامه موشکی ایران هستند.
پیشتر نیز کارشناسان سازمان پیمان آتلانتیک شمالی، ناتو، اعلام کرده بودند که با انجام تغییراتی در موشکهای ماهوارهبر ایران میتوان موشکهای بالیستیکی ساخت که کشورهای جنوب شرقی اروپا را در برد خود قرار دهد.
شورای امنیت سازمان ملل در سال ۲۰۰۶ قطعنامهای علیه کلیه فعالیتهای موشکهای دوربرد و بالستیک ایران، اعمال کرد. شورای امنیت سازمان ملل تاکنون طی چهار قطعنامه تحریمی از ایران خواسته فعالیتهای مرتبط با غنی سازی اورانیوم را به حال تعلیق درآورد.
ایران این قطعنامه ها را رد کرده و فعالیت های مرتبط با غنی سازی اورانیوم را گسترش داده است. تهران در حال حاضر مشغول مذاکره با کشورهای پنج به علاوه یک و آژانس بین المللی انرژی اتمی است.
هیات بررسی تحریمهای شورای امنیت هم پیشتر در گزارشی اعلام کرد ایران با پرتاب موشک ماهوارهبر «سفیر»، مرتکب نقض تحریمهای شورای امنیت سازمان ملل شده و در حالی که به طور مشخص از هرگونه فعالیت موشکی منع شده ولی با این حال، سفینهای به فضا پرتاب کرده است.
به گزارش خبرگزاری جمهوری اسلامی ایران، ایرنا، آقای وحیدی روز یکشنبه این هفته و مقارن با برگزاری مراسم برای یادبود بنیانگذار جمهوری اسلامی این پایگاه را به نام او نامگذاری کرده و گفته که ۸۰ درصد کار ساخت فيزيکی این پایگاه، به اتمام رسيده است.
آقای وحیدی گفته است: « گام نخست و اولين ماموریتی که برای این پایگاه فضایی تعریف شده، پرتاب ماهواره طلوع، توسط موشک ماهواره بر سيمرغ است.»
ایران در فوریه سال ۲۰۰۹ نخستین ماهواره ساخت داخل خود را به نام «امید» سوار بر موشک ماهوارهبر «سفیر» به فضا فرستاد و یک سال پس از پرتاب این ماهواره، پرتاب آزمایشی موشک ماهوارهبر «کاوشگر ۳» را نیز انجام داد. در همان روز رونمایی از «جدیدترین ماهوارهبر جمهوری اسلامی با نام سیمرغ» نیز انجام شد.
مقامات دولت ایران ماهواره امید را «پژوهشی و مخابراتی» توصیف کردهاند اما انتشار اخبار مربوط به پرتاب این ماهواره با استفاده از موشک ایرانی، واکنشهای گستردهای از سوی کشورهای غربی به دنبال داشت که نگران توسعه برنامه موشکی ایران هستند.
پیشتر نیز کارشناسان سازمان پیمان آتلانتیک شمالی، ناتو، اعلام کرده بودند که با انجام تغییراتی در موشکهای ماهوارهبر ایران میتوان موشکهای بالیستیکی ساخت که کشورهای جنوب شرقی اروپا را در برد خود قرار دهد.
شورای امنیت سازمان ملل در سال ۲۰۰۶ قطعنامهای علیه کلیه فعالیتهای موشکهای دوربرد و بالستیک ایران، اعمال کرد. شورای امنیت سازمان ملل تاکنون طی چهار قطعنامه تحریمی از ایران خواسته فعالیتهای مرتبط با غنی سازی اورانیوم را به حال تعلیق درآورد.
ایران این قطعنامه ها را رد کرده و فعالیت های مرتبط با غنی سازی اورانیوم را گسترش داده است. تهران در حال حاضر مشغول مذاکره با کشورهای پنج به علاوه یک و آژانس بین المللی انرژی اتمی است.
هیات بررسی تحریمهای شورای امنیت هم پیشتر در گزارشی اعلام کرد ایران با پرتاب موشک ماهوارهبر «سفیر»، مرتکب نقض تحریمهای شورای امنیت سازمان ملل شده و در حالی که به طور مشخص از هرگونه فعالیت موشکی منع شده ولی با این حال، سفینهای به فضا پرتاب کرده است.
حل بحران سوریه: با بشار اسد یا بدون بشار اسد؟
جمعه برای سوریه پر از خبر بود. شورای حقوق بشر سازمان ملل خواستار تحقیق
بینالمللی درباره کشتار روز ۵ خرداد در شهر هوله شد. اکثریت یعنی ۴۷ عضو
این شورا در نشست اضطراری روز جمعه به قطعنامه پایانی رای مثبت دادند و فقط
چین، روسیه و کوبا با آن مخالفت کردند
در کشتار شهر هوله در سوریه بیش از ۱۰۰ غیرنظامی که اکثرا کودک و زن بودند بنا بر گزارشها با شلیک گلوله از فاصله نزدیک یا با ضربات چاقو به دست شبه نظامیان کشته و شماری نیز سر بریده شدند. روز جمعه همچنین فرانسوا اولاند رییس جمهور فرانسه در پی دیدار با ولادیمیر پوتین در پاریس گفت تنها راه پایان به خشونتها در سوریه این است که بشار اسد از قدرت کنار رود. پیش از آن وزیر خارجه آمریکا بار دیگر از روسیه خواست با جامعه جهانی درباره بحران سوریه همکاری کند و افزود بیطرفی روسیه در شورای امنیت، دمشق و دیگر جاها به پشتیبانی این کشور از دولت بشار اسد تفسیر شده. پیش از آن ولادیمیر پوتین رییس جمهور روسیه گفته بود طرفدار هیچیک از طرفین در جنگ داخلی سوریه نیست و با زور نمیتوان چیزی را تغییر داد.
از سویی دیگر ولادیمیر پوتین در سفر به آلمان با انگلا مرکل صدراعظم این کشور در جستجوی راهحل دیپلماتیک برای بحران سوریه تاکید کردند. افزون بر این، شورای ملی سوریه، یکی از نهادهای مخالف حکومت بشار اسد روز جمعه جمهوری اسلامی ایران را متهم کرد که با ارائه کمکهای نظامی به دمشق در امور سوریه دخالت میکند. در کنار این رویدادها کوفی عنان فرستاده توامان سازمان ملل و اتحادیه عرب به سوریه از میدان دادن به اقدام نظامی جامعه بینالملل علیه حکومت سوریه فاصله خود را حفظ کرده و بر نیاز به ادامه دادن راه حل سیاسی پافشاری میکند.
سوریه به کدام سو میرود؟ برآیند سمتگیریهای بینالمللی دربرابر سوریه به کجا میانجامد؟ نقش ایران در این میان چیست؟ از جمله این پرسشها را با سه میهمان برنامه این هفته دیدگاهها در میان گذاشتهایم: با منصور فرهنگ، سفیر سابق ایران در مقر سازمان ملل در نیویورک و استاد ارشد علوم سیاسی در کالج بنینگتون در ایالت ورمونت آمریکا، محسن میلانی، رییس بخش علوم سیاسی و استاد روابط بینالملل دانشگاه فلوریدای جنوبی در آمریکا و حسین علیزاده دیپلمات و کاردار سابق سفارت ایران در هلسینکی و کارمند سابق دفتر حفاظت منافع جمهوری اسلامی ایران در مصر.
منصور فرهنگ: در حال حاضر این نوع اعتراضات معنوی یا اخلاقی یا حقوقی تنها راهی است که جامعه جهانی دارد به این فاجعه سوریه پاسخ میدهد. برای اینکه بحران سوریه از آن تنشهای پیچیده قومی و مذهبی و ملی است که به خاطر نزدیک به ۵۰ سال حاکمیت استبداد که تبعیضی بوده علیه اکثریت بزرگ مردم راه حل مسالمتجویانه یا حد وسطی ندارد. یعنی طرفین نابودی یکدیگر را میخواهند ولذا یا رژیم حاکم شورشیان را سرکوب میکند و یا خودش در تمامیتش مضمحل میشود.
خلاصه این که مردم سوریه با فاجعهای روبهرو اند که نه سازمان ملل، نه دولتهای نگران منطقه و نه سازمانهای بینالمللی مدافع حقوق بشر قادر به پایان دادن این توحش نیستند. به همین دلیل است که برنامه کوفی عنان تلاشی است برای پیدا کردن راهحل دیپلماتیک که همه از این طرح حمایت میکنند بدون اینکه امید زیادی به موفقیت آن داشته باشند. و اگر روسیه و چین موضعشان را در شورای امنیت نگاه دارند یعنی از سوریه دفاع کنند بسیار سخت است که ما ببینیم ناتو یا کشورهای دیگر منطقه دست به دخالت خارجی در این ماجرا بزنند.
آقای میلانی، نظر شما چیست درباره راه حل کوفی عنان؟
محسن میلانی: درست است که برنامه آقای کوفی عنان امکان
زیاد دارد که موفق نشود. ولی من خیلی مطمئن نیستم که دخالتهای نظامی مساله
بغرنج سوریه را بتواند حل کند. کشورهای منطقه هم دخالت کردند. ایران دارد
دخالت میکند، پول عربستان سعودی و اسد دارد به این آتش اضافه میکند.
ترکیه دارد دخالت میکند. آمریکا دارد دخالت میکند. کشورهای غربی دارند
دخالت میکنند. همه دارند دخالت میکنند. بنابراین حل این مطلب فقط موقعی
امکان پذیر است که یک کنفرانس بینالمللی گذاشته شود که تمام کسانی که
آینده سوریه برایشان مهم است بنشینند و مساله را از طریق دیپلماسی حل کنند.
من میدانم که معمولا دیکتاتورها مانند آقای اسد که باعث کشتن ده هزار نفر شده و باید برود و به نظر من خواهد رفت ولی با این حل باید تمام کسانی که برای آینده سوریه فکر میکنند بیایند در یک میز مذاکره بنشینند و از لحاظ دیپلماسی که هنر این است که چیزی را که مشکل به نظر میرسد حل و فصل کنند. پیروزی برای من در سوریه این است که آقای اسد برود، این حکومت دیکتاتور که در آنجا به وجود آمده تبدیل شود به یک حکومتی که یک مقداری دموکراتیک است و راه حلش هم به نظر من راه حل مسالمت آمیز است.
بنابراین به نظرم امروز تنها راهی که فعلا هست راه آقای کوفی عنان است و باید کشورهایی که دارند کمک می کنند به کسانی که دارند در داخل سوریه شلوغ میکنند باید برای مدتی این کمکها را قطع کنند و همه با همدیگر بنشینند و سعی در این کنند که آقای اسد را از حکومت بیرون کنند.
آقای علیزاده، اشاره شد به نقش ایران. ایسنا (خبرگزاری دانشجویان ایران) چند روز پیش از سرتیپ اسماعیل قاآنی معاون فرمانده سپاه قدس نقل کرد که ایران در رویدادهای سوریه درگیر است اما به فاصله کمی از انتشار خبر، خبر حذف شد از صفحه. نگاه جمهوری اسلامی ایران به این مساله چیست؟
حسین علیزاده: نکته اول این که قدرتهای بیرون از حدود
جغرافیایی الان در مساله دخیل شدهاند. هرکدام یک طرف را گرفتند. قطر،
عربستان و بعضی کشورهای دیگر پول و یا تجهیزات نظامی به اپوزیسیون میدهند و
در مقابل هم جمهوری اسلامی همانطور که قاآنی گفته بودند از دولت سوریه
حمایت میکنند. چرا جمهوری اسلامی دارد این هزینه را میکند؟ به دو دلیل.
دلیل اول این که جمهوری اسلامی منطقه را را در معرض یک تغییر استراتژیک دارد میبیند که سوریه از اتحاد امروز که با جمهوری اسلامی دارد فردا میشود متحد استراتژیک عربستان، قطر و کشورهای دیگر.
نکته دوم که مساله نفوذ جمهوری اسلامی در جنوب لبنان حزب الله لبنان از طریق پل سوریه است که اگر پل سوریه خراب شود ارتباط ایران و حزب الله لبنان به کلی معدوم میشود و حزب الله لبنان تنها در یک عملیات محدود میتواند از خودش دفاع کند و پشتوانه لجستیکی خودش را از دست میدهد.
پس به این دودلیل برای جمهوری اسلامی اهمیت استراتژیک برای بشار اسد قایل است. بادا باد، یعنی هر آنچه هزینه مالی و معنوی و جانی و تخریب کشور همه را حاضر است متحمل شود. به قول خانم شیرین عبادی تنها کشوری که از بشار اسد امروز دارد حمایت میکند فقط جمهوری اسلامی است.
آقای فرهنگ، نظر شما چیست درباره راه حل کوفی عنان؟ من یک تفاوتی دیدم بین پاسخهایی که ارائه شد.
بنابراین دخالت خارجی بودن اینکه در داخل نهادی باشد که ازش حمایت کند و یا حداقل همراهی کند در سوریه مطلقا وجود ندارد. به همین دلیل هم هست که در آنجا مساله این است که طرفین نزاع نابودی یکدیگر را میخواهند و هیچ نیرویی در حاکمیت سوریه وجود ندارد که بتواند نقش میانجی را بازی کند.
شما چه چیزی را امکان پذیر میدانید؟
جامعه جهانی به دلیل اختلافاتی که در شورای امنیت وجود دارد، روسیه امروز ادامه دهنده سیاست ۵۰ ساله اتحاد جماهیر شوروی در سوریه است. سوریه مشتری بزرگ اسلحه روسیه است. سوریه تنها کشوری در منطقه مدیترانه است که به روسیه اجازه ایجاد پایگاه دریایی داده. روسیه هم در برابر این مشکل قرار گرفته که اگر بخواهد از این رژیم حمایت کند و این رژیم ساقط شود که احتمالش وجود دارد، جانشینان این رژیم روسیه را به عنوان یک دشمن برخورد میکنند. اگر بخواهد بر ضد این رژیم باشد در حال حاضر میتواند امکانات خودش را، بازار اسلحه خودش و پایگاه خودش را به خطر بیاندازد.
جالب اینجاست که ایران کوچکترین نفعی که ارتباط به رفاه و امنیت و حتی منافع خود رژیم داشته باشد در سوریه ندارد. آن اصلی که راهنمای سیاست خارجی جمهوری اسلامی است این است که دشمن دشمن من دوست من است. و در منطقه خاورمیانه و کشورهای اسلامی تنها دولتی که دشمن آمریکا یعنی شیطان بزرگ هست این دوست ایران میشود.
و خیلی جالب است که سوریه تنها کشور عربی است که کوچکترین مشکلی در۵۰ سال گذشته برای اسرائیل ایجاد نکرده. اسرائیل به همان اندازه نگران اضمحلال دولت اسد است که ایران. برای اینکه هر گروهی که به جای اسد و رژیم بعث بیاید از حمایت قابل توجه جامعه برخوردار باشد میتواند برای اسرائیل چالش سیاسی و دیپلماتیک و حتی نظامی ایجاد کند در حالی که در ۴۵ سال اخیر یعنی از سال ۱۹۶۷ که تپههای جولان را اسرائیل گرفته و شهرسازی در آنجا کرده سوریه کوچکترین مشکلی برای اسرائیل ایجاد نکرده و حتی وقتی در سال ۲۰۰۷ اسرائیلی ها رفتند تاسیسات هستهای سوریه را به کلی نابود و بمباران کردند سوریه این موضوع را اصلا نادیده گرفت و ناچیز جلوه داد.
این ایران است که منافع جامعه ایران را دارد فدای تبلیغات میکند. رژیم ایران نه تنها از عقلانیت به کلی دور است بلکه سیاست ایران در سوریه در این ۳۳ سال گذشته کوچکترین ارتباطی با رفاه و امنیت و حیثیت جامعه نداشته.
آقای میلانی، آقای فرهنگ دست گذاشتند روی روسیه اول. با این عدم هماهنگی میان آمریکا و روسیه چه نتیجهای میتواند حاصل شود؟
تا زمانی که در شورای امنیت سازمان ملل متحد در رابطه با سوریه موافقت نشود
امکان اینکه کشورهای غربی یا منطقه بتوانند دخالت نظامی کنند به نظر من کم
است. اگر هم بکنند با اشکالات جدی روبهرو میشوند. در رابطه با راه حل
نظامی یک مقداری شک دارم که بتواند مساله را حل کند.
داخل سوریه ما علویها را داریم که ۱۵ تا ۲۰ درصد جامعه هستند. کردها را داریم که ۱۰ تا ۱۲ درصد جامعه هستند. سنیها هستند، مسیحی ها هستند. تمام این گروهها خودشان رابطه دارند با کشورهای دیگر منطقه. اگر جنگ داخلی جدی شود یا حمله نظامی شود این مساله فقط در داخل سوریه دیگر نخواهد بود. هنوز که جنگ داخلی در سوریه شروع نشده آرام آرام کشت و کشتار دارد به لبنان میآید. بعد مساله به عراق خواهد کشید. امکان دارد مساله به ترکیه بکشد. در داخل ترکیه ۱۵ میلیون علوی وجود دارد. فردا اگر علویها که در راس سیستم اطلاعاتی ارتش سوریه هستند سنیها شروع کنند انتقام گرفتن چه کسی باید بیاید جواب این را بدهد.
تجربهای که در عراق دیدند. تجربهای که در افغانستان میبینیم. این است که در دراز مدت ممکن است آدمهای بیشتری کشته شوند. اگر سعی نکنیم یک راه حل سیاسی برایش پیدا کنیم. در نیویورک تایمز یک گزارش جالب بود در رابطه با این که رییس مسیحیان روسیه دارد فشار میآورد روی حکومت پوتین که طرفداری از سوریه کند. به خاطر اینکه میترسد اگر اسد برود این ۱۵ درصد مسیحیانی که اینجا هستند از بین بروند. به نظر من دکتر فرهنگ کاملا درست گفتند.
حکومت اسد هم یک حکومت اطلاعاتی و نظامی است. پدر اسد سال ۱۹۸۲ یعنی سه سال بعد از انقلاب ایران ۱۵ هزار آدم را در شهر حما کشت. یعنی اینها فامیل قاتلی اند. باید بروند. فقط مساله این است که چطوری اینها باید بروند. تنها راه این است که کنفرانسی گذاشته شود، کشورهایی که در منطقه در سوریه برنامه دارند، ایران، عربستان سعودی، قطر، ترکیه، روسیه، آمریکا و کشورهای غربی بنشینند همین کاری که در کنفرانس بن کردند بعد از اینکه طالبان رفتند به یک سری موافقتهای کلی برسند.
دکتر فرهنگ کاملا درست میگویند. ایران رل مهمی را دارد ولی رل تعیین کننده در سوریه ندارد. برای ایران هم سوریه مهم است. به نظر من فقط به یک دلیل که بتوانند اسلحه و پول به حزب الله برسانند. این مساله اصلی است که اینها دارند. تا زمانی که روسیه و آمریکا سر مساله سوریه موافقت نکنند به نظر من این جنگ و جدال ادامه پیدا خواهد کرد و معلوم هم نیست که کی آقای اسد را مجبور خواهند کرد که از حکومت کنار رود.
آقای علیزاده، نظر شما در مورد بررسی و تحلیل آقایان فرهنگ و میلانی از ارزش سوریه برای منافع ملی ایران و جمهوری اسلامی ایران چیست و پیشنهادی که هر دو مطرح کردند؟
با کمال تواضع میخواهم خدمت آقای دکتر فرهنگ متعرض شوم که من در شگفت شدم
از فرمایشان آقای دکتر که فرمودند در کل این چند دهه گذشته سوریه یک همسایه
غیردردسرسازی برای اسرائیل بوده. اگر ما انتظار داشتیم سوریها با توازن
نظامی بسیار ضعیفی که در برابر اسرائیل داشتند وارد جنگی شوند این کمال خبط
دولت سوریه است. من پرسشم از آقای دکتر فرهنگ این است که مگر کسی غیر از
سوریه و ایران حزب الله را قوی کرده که ۳۳ روز موشک پرانی قوی وموثر کردند
علیه اسرائیلیها؟ مگر لزومی دارد سوریه خودش وارد کار شود؟
این سووال را ازشان میپرسم. ولی در مورد سوریه شما پاسخ را بدهید.
وضع سوریه برای جمهوری اسلامی ایران در حدی است که به گمان من حیات و ممات جمهوری اسلامی پیوسته به سوریه است. برای اینکه جمهوری اسلامی بتواند توازن نظامی و دفاعی خودش را برقرار کند علیه اسرائیل و آمریکا که الان آمریکا دور ایران حلقه زده تنها راهش این است که بتواند اسرائیل را مورد تهدید خودش قرار دهد و هیچ نیروی نظامی بهتر از حزب الله نیست. میدانیم که حماس عقب کشیده و بنابر این برای تقویت بنیه نظامی حزب الله تنها از راه سوریه باید رفت و بنابراین پل استراتژیک برای جمهوری اسلامی محسوب میشود.
اما راه حل. نمیشود در زمانی که آقای اسد هنوز هیچ تضمینی پیدا نکرده مثل آقای عبدالله صالح که بگویند شما از قدرت رفتید کنار ما با خانوادهات کاری نداشته باشیم، اولا هیچ تضمینی به ایشان داده نشده حتی از طریق اپوزیسیون. نکته دوم این است که آیا اساسا اسد در قدرت است یا آن جریان حزب بعث پشت سرش هست؟ در این جا ارتش مستقل نیست. کاملا تحت فرمان رییس جمهور است. بنابراین به گمان من یک جنگ فرسایشی برای چند ماه آینده ادامه خواهد داشت.
مساله این هست که کدام یک از طرفین در این جنگ فرسایشی آسیب بیشتر میبینند؟ وقتی میگویم طرفین فقط دعوای سوریها با سوریها نیست. طرفین وقتی میگویم یعنی حامیان پشت پرده. جمهوری اسلامی یک طرف، عربستان و قطر و دیگر کشورها هم یک طرف. اگر جمهوری اسلامی به عنوان حامی پشت پرده بشار بتواند این جنگ فرسایشی را قویا پیش ببرد آن موقع تصمیم بینالمللی بر این خواهد بود که مداخله نظامی شود. راه حل صلح آمیزی در کار نیست.
آقای فرهنگ، جمعبندی شما به انضمام اینکه آیا ادامه حکومت بعث بدون بشار اسد برای اپوزیسیون سوریه قابل قبول است؟
این امکان هست که شخص بشار اسد برود. برای اینکه در سوریه یک سیستم
اطلاعاتی و امنیتی و نظامی سر کار است. این امکان دارد ولی رفتن اسد تغییری
در واقعیت نمیدهد مگر اینکه رژیم بخواهد از بین برود.
ولی در رابطه با لبنان میخواستم توضیحی راجع به گفتههای آقای علیزاده بدهم. در سال ۲۰۰۶ اسرائیلی ها آمدند بیش از ۱۲۰۰ لبنانی را که اکثریت قریب به اتفاقشان که شیعیان بودند کشتند. بیش از شش هفت هزار نفر را زخمی کردند. یک میلیون انسان را آواره کردند، تنها کاری که ایران و سوریه کردند یک مقدار شعار دادند. اینکه بگوییم اینها در برابر اسرائیل مقاومت کردند و این حرفها، این ها واقعا به نظر من ظلم به مردمی است که کشته دادند و زخمی دادند و خانههایشان از بین رفت.
واقعیت امر این است که حزب الله لبنان برای اسرائیل به هیچ وجه چالش نظامی نیست. ممکن است یک دردسر کوچکی باشد که این درد سر را با بهای بسیار هنگفت میپردازد. مرزهای بین سوریه و اسرائیل آرامترین مرزهای بین اسرائیل و کشورهای همسایه در ۴۵ سال گذشته بوده. اردن زمینهایش را از اسرائیل پس گرفت. مصر پس گرفت ولی سوریه یک وجب از خاک خودش را پس نگرفته و حتی به فلسطینی ها اجازه فعالیت آزاد در سوریه نمیداد. مگر این که تبلیغاتی که تحت کنترل خودشان بود.
بنابراین در اینجا هم ایران استفاده تبلیغاتی از کمک نظامی به حزب الله میکند و حزب الله هم با کمکهایی که از ایران گرفتند میلیونر شدند. آنها هم بهرهبرداری مادی وسیعی از ایران کردند. ولی این که این چه ارتباطی با امنیت و رفاه و حیثیت جامعه ایران دارد؟ جواب صفر است.
آقای علیزاده، شما به این جواب بدهید. آیا راه حل ادامه حکومت بعث بدون بشار اسد برای حامیان سوریه قابل قبول است؟
سوریه و بشار اسد یک وزن دارند. در نظامهای دیکتاتوری شخص حاکم و نظام یک
معنی دارند. کمااینکه در ایران هم این است. شما وقتی میگویید نظام یعنی
آیتالله خامنهای. اگر آیتالله خامنهای برود یعنی نظام رفته.
من اجازه میخواهم خدمت آقای دکتر فرهنگ دوباره عرض ادب داشته باشم بگویم که همیشه میگویند شما تهدید را ببرید در خانه دشمن. ما به هر حال این را داریم که جمهوری اسلامی اسرائیل را دشمن خودش میداند و حزب الله لبنان به هر حال الان قدرت ۳۳ روز موشک پرانی را داشته حزب الله یا نداشته. بله بنده هم با شما هم نظر هستم که الان آقای حسن نصرالله اعلام کرد که همان جنگ و خرابیهای جنوب لبنان همه آباد شده. هنوز خرمشهر ما آباد نشده. هنوز زلزله بم آباد نشده. من با شما مواقمم ولی ما با حاکمیت نابخردی سر و کار داریم که میگویند عیب ندارد بگذار آباد نشود اما بتوانیم تهدید را دم خانه دشمن و بردند دم خانه دشمن. از طریق پل استراتژیک سوریه.
لذا پاسخ من این است که به هیچ وجه از منطق جمهوری اسلامی هیچ گونه سوریه جدیدی بدون بشار اسدی که شریک جرم و جنایت جمهوری اسلامی است متصور نمیباشد. اگر بشار اسد ساقط شود حزب الله ساقط میشود و اگر حزب الله ساقط شود جمهوری اسلامی در خطر تهدید سقوط قرار میگیرد. پس از نظر منطق برای چنین آقایان نابخردی طبیعتا این است که ما سقوط را از همان مرحله اول نگاه داریم. یعنی با هر آنچه میتوانند پشت سر شخص بشار اسد بایستند.
آقای میلانی، شما گفتید که بشار اسد به هر حال رفتنی است. لازمه این که جامعه بینالمللی به راه حل ادامه حکومت بعث بدون بشار اسد برسد چیست؟ مثلا روسیه در شرایطی میتواند با این حل راه حل راضی باشد؟
امروز متاسفانه هر دو طرف شروع کردند اسلحه به روی هم کشیدن و مساله را
خیلی بغرنج کرده اند. به نظرم اصلا برنامه اسد و طرفداران اسد این بود که
این اتفاق بیافتد و متاسفانه کشورهای دیگر منطقه هم کمک کردند و مساله را
خیلی بغرنج کردند.
مدلی که به نظر من خیلیها دارند صحبتش را میکنند و دولت آمریکا هم یک اشاره به آن کرده مدلی است که ما در اول بهار عرب در مصر دیدیم و نوع بهترش در یمن اتفاق افتاد که آقای صالح را انداختند و معاونش آمد و رفت. یعنی مدل این است که شما آقای اسد را یک طوری قانع کنید یا مجبور کنید که از حکومت ساقط شود و بعد یک نفر جای او بیاید و انتخابات آزاد بگذارید. من به نظرم درست است که امروز جمهوری اسلامی اعلام کرده که تا آخر پای اسد خواهد ایستاد و به اسد کمک خواهد کرد.
ولی همانطورکه من قبلا اشاره کردم ایران بازیگر عمده در سوریه نیست. اگر روسیه با این برنامه با آمریکا موافقت کند ایران چارهای ندارد مگر اینکه آن را قبول کند. در حال حاضر هم ممکن است مخالفان این را قبول کنند. من نمیدانم هنوز که مخالفان اسد با این برنامه موافقت خواهند کرد یا نه.
یک اشکال عمده که امروز سوریه دارد این است که مخالفان اسد همصدا با هم نیستند. بیشتر کسانی که در داخل سوریه دارند میجنگند با کسانی که درترکیه نشستهاند و از آزادی ترکیه دارند استفاده میکنند و شورای ملی سوریه را تشکیل داده اند با آنها اختلاف دارند. تا زمانی مخالفان هم نتوانند یک برنامه درستی داشته باشند بعید به نظر میرسد که یک کاری جلو برود.
برای خاطر همین است که من گفتم یک کنفرانس بینالمللی اگر گذاشته شود این شاید مجبور کند مخالفان اسد را تا با یک برنامه دقیقی جلو بیایند. تا امروز مخالفان اسد فقط مخالفت کردهاند. برای انداختن یک حکومت فقط مخالفت کردن کافی نیست. شما باید یک برنامهای را هم جلو بگذارید.
«اسدیسم بدون اسد» یعنی دستگاه حکومتی که فعلا هست میماند ولی روسای این حکومت بروند، من به نظرم چیزی است که امکان دارد روسیه قبول کند و اگر هم روسیه وچین قبول کنند ایران چارهای ندارد که آن را قبول کند و شاید این یک راه حلی باشد که آقای کوفی عنان هیچ موقع این حرف را نزده. ولی فکر میکنم اگر آقای کوفی عنان بتواند برنامه خودش را به جلو ببرد در غایت این نکتهای که شما گفتید انجام خواهد شد. یعنی آقای اسد با این بهار عربی که شروع شده در هر صورت خواهد رفت. مساله این است که کی میرود و چطوری میرود.
در کشتار شهر هوله در سوریه بیش از ۱۰۰ غیرنظامی که اکثرا کودک و زن بودند بنا بر گزارشها با شلیک گلوله از فاصله نزدیک یا با ضربات چاقو به دست شبه نظامیان کشته و شماری نیز سر بریده شدند. روز جمعه همچنین فرانسوا اولاند رییس جمهور فرانسه در پی دیدار با ولادیمیر پوتین در پاریس گفت تنها راه پایان به خشونتها در سوریه این است که بشار اسد از قدرت کنار رود. پیش از آن وزیر خارجه آمریکا بار دیگر از روسیه خواست با جامعه جهانی درباره بحران سوریه همکاری کند و افزود بیطرفی روسیه در شورای امنیت، دمشق و دیگر جاها به پشتیبانی این کشور از دولت بشار اسد تفسیر شده. پیش از آن ولادیمیر پوتین رییس جمهور روسیه گفته بود طرفدار هیچیک از طرفین در جنگ داخلی سوریه نیست و با زور نمیتوان چیزی را تغییر داد.
از سویی دیگر ولادیمیر پوتین در سفر به آلمان با انگلا مرکل صدراعظم این کشور در جستجوی راهحل دیپلماتیک برای بحران سوریه تاکید کردند. افزون بر این، شورای ملی سوریه، یکی از نهادهای مخالف حکومت بشار اسد روز جمعه جمهوری اسلامی ایران را متهم کرد که با ارائه کمکهای نظامی به دمشق در امور سوریه دخالت میکند. در کنار این رویدادها کوفی عنان فرستاده توامان سازمان ملل و اتحادیه عرب به سوریه از میدان دادن به اقدام نظامی جامعه بینالملل علیه حکومت سوریه فاصله خود را حفظ کرده و بر نیاز به ادامه دادن راه حل سیاسی پافشاری میکند.
سوریه به کدام سو میرود؟ برآیند سمتگیریهای بینالمللی دربرابر سوریه به کجا میانجامد؟ نقش ایران در این میان چیست؟ از جمله این پرسشها را با سه میهمان برنامه این هفته دیدگاهها در میان گذاشتهایم: با منصور فرهنگ، سفیر سابق ایران در مقر سازمان ملل در نیویورک و استاد ارشد علوم سیاسی در کالج بنینگتون در ایالت ورمونت آمریکا، محسن میلانی، رییس بخش علوم سیاسی و استاد روابط بینالملل دانشگاه فلوریدای جنوبی در آمریکا و حسین علیزاده دیپلمات و کاردار سابق سفارت ایران در هلسینکی و کارمند سابق دفتر حفاظت منافع جمهوری اسلامی ایران در مصر.
دیدگاهها: سوریه به کجا می رود؟ بحث میان منصور فرهنگ، محسن میلانی و حسین علیزاده
آقای فرهنگ، شورای حقوق بشر سازمان ملل کشتار هوله را محکوم کرده و خواستار تحقیقات شده در این باره و گفته باید عاملان پاسخگو باشند. بدون اینکه صحبتی از نهادی یا دولتی شود. با ۴۷ رای موافق و تنها سه رای مخالف چین، روسیه و کوبا. وضعیت بینالمللی حکومت سوریه با این ابراز نگرانیهای بینالمللی که میشود چطور است الان؟منصور فرهنگ: در حال حاضر این نوع اعتراضات معنوی یا اخلاقی یا حقوقی تنها راهی است که جامعه جهانی دارد به این فاجعه سوریه پاسخ میدهد. برای اینکه بحران سوریه از آن تنشهای پیچیده قومی و مذهبی و ملی است که به خاطر نزدیک به ۵۰ سال حاکمیت استبداد که تبعیضی بوده علیه اکثریت بزرگ مردم راه حل مسالمتجویانه یا حد وسطی ندارد. یعنی طرفین نابودی یکدیگر را میخواهند ولذا یا رژیم حاکم شورشیان را سرکوب میکند و یا خودش در تمامیتش مضمحل میشود.
خلاصه این که مردم سوریه با فاجعهای روبهرو اند که نه سازمان ملل، نه دولتهای نگران منطقه و نه سازمانهای بینالمللی مدافع حقوق بشر قادر به پایان دادن این توحش نیستند. به همین دلیل است که برنامه کوفی عنان تلاشی است برای پیدا کردن راهحل دیپلماتیک که همه از این طرح حمایت میکنند بدون اینکه امید زیادی به موفقیت آن داشته باشند. و اگر روسیه و چین موضعشان را در شورای امنیت نگاه دارند یعنی از سوریه دفاع کنند بسیار سخت است که ما ببینیم ناتو یا کشورهای دیگر منطقه دست به دخالت خارجی در این ماجرا بزنند.
آقای میلانی، نظر شما چیست درباره راه حل کوفی عنان؟
درست است که برنامه آقای کوفی عنان امکان زیاد دارد که موفق نشود. ولی من
خیلی مطمئن نیستم که دخالتهای نظامی مساله بغرنج سوریه را بتواند حل کند.
من میدانم که معمولا دیکتاتورها مانند آقای اسد که باعث کشتن ده هزار نفر شده و باید برود و به نظر من خواهد رفت ولی با این حل باید تمام کسانی که برای آینده سوریه فکر میکنند بیایند در یک میز مذاکره بنشینند و از لحاظ دیپلماسی که هنر این است که چیزی را که مشکل به نظر میرسد حل و فصل کنند. پیروزی برای من در سوریه این است که آقای اسد برود، این حکومت دیکتاتور که در آنجا به وجود آمده تبدیل شود به یک حکومتی که یک مقداری دموکراتیک است و راه حلش هم به نظر من راه حل مسالمت آمیز است.
بنابراین به نظرم امروز تنها راهی که فعلا هست راه آقای کوفی عنان است و باید کشورهایی که دارند کمک می کنند به کسانی که دارند در داخل سوریه شلوغ میکنند باید برای مدتی این کمکها را قطع کنند و همه با همدیگر بنشینند و سعی در این کنند که آقای اسد را از حکومت بیرون کنند.
آقای علیزاده، اشاره شد به نقش ایران. ایسنا (خبرگزاری دانشجویان ایران) چند روز پیش از سرتیپ اسماعیل قاآنی معاون فرمانده سپاه قدس نقل کرد که ایران در رویدادهای سوریه درگیر است اما به فاصله کمی از انتشار خبر، خبر حذف شد از صفحه. نگاه جمهوری اسلامی ایران به این مساله چیست؟
قدرتهای بیرون از حدود جغرافیایی الان... هرکدام یک طرف را گرفته اند.
قطر، عربستان و بعضی کشورهای دیگر پول و یا تجهیزات نظامی به اپوزیسیون
میدهند و در مقابل هم جمهوری اسلامی ... از دولت سوریه حمایت میکند.
دلیل اول این که جمهوری اسلامی منطقه را را در معرض یک تغییر استراتژیک دارد میبیند که سوریه از اتحاد امروز که با جمهوری اسلامی دارد فردا میشود متحد استراتژیک عربستان، قطر و کشورهای دیگر.
نکته دوم که مساله نفوذ جمهوری اسلامی در جنوب لبنان حزب الله لبنان از طریق پل سوریه است که اگر پل سوریه خراب شود ارتباط ایران و حزب الله لبنان به کلی معدوم میشود و حزب الله لبنان تنها در یک عملیات محدود میتواند از خودش دفاع کند و پشتوانه لجستیکی خودش را از دست میدهد.
پس به این دودلیل برای جمهوری اسلامی اهمیت استراتژیک برای بشار اسد قایل است. بادا باد، یعنی هر آنچه هزینه مالی و معنوی و جانی و تخریب کشور همه را حاضر است متحمل شود. به قول خانم شیرین عبادی تنها کشوری که از بشار اسد امروز دارد حمایت میکند فقط جمهوری اسلامی است.
آقای فرهنگ، نظر شما چیست درباره راه حل کوفی عنان؟ من یک تفاوتی دیدم بین پاسخهایی که ارائه شد.
بنابراین دخالت خارجی بودن اینکه در داخل نهادی باشد که ازش حمایت کند و یا حداقل همراهی کند در سوریه مطلقا وجود ندارد. به همین دلیل هم هست که در آنجا مساله این است که طرفین نزاع نابودی یکدیگر را میخواهند و هیچ نیرویی در حاکمیت سوریه وجود ندارد که بتواند نقش میانجی را بازی کند.
شما چه چیزی را امکان پذیر میدانید؟
جامعه جهانی به دلیل اختلافاتی که در شورای امنیت وجود دارد، روسیه امروز ادامه دهنده سیاست ۵۰ ساله اتحاد جماهیر شوروی در سوریه است. سوریه مشتری بزرگ اسلحه روسیه است. سوریه تنها کشوری در منطقه مدیترانه است که به روسیه اجازه ایجاد پایگاه دریایی داده. روسیه هم در برابر این مشکل قرار گرفته که اگر بخواهد از این رژیم حمایت کند و این رژیم ساقط شود که احتمالش وجود دارد، جانشینان این رژیم روسیه را به عنوان یک دشمن برخورد میکنند. اگر بخواهد بر ضد این رژیم باشد در حال حاضر میتواند امکانات خودش را، بازار اسلحه خودش و پایگاه خودش را به خطر بیاندازد.
جالب اینجاست که ایران کوچکترین نفعی که ارتباط به رفاه و امنیت و حتی منافع خود رژیم داشته باشد در سوریه ندارد. آن اصلی که راهنمای سیاست خارجی جمهوری اسلامی است این است که دشمن دشمن من دوست من است. و در منطقه خاورمیانه و کشورهای اسلامی تنها دولتی که دشمن آمریکا یعنی شیطان بزرگ هست این دوست ایران میشود.
و خیلی جالب است که سوریه تنها کشور عربی است که کوچکترین مشکلی در۵۰ سال گذشته برای اسرائیل ایجاد نکرده. اسرائیل به همان اندازه نگران اضمحلال دولت اسد است که ایران. برای اینکه هر گروهی که به جای اسد و رژیم بعث بیاید از حمایت قابل توجه جامعه برخوردار باشد میتواند برای اسرائیل چالش سیاسی و دیپلماتیک و حتی نظامی ایجاد کند در حالی که در ۴۵ سال اخیر یعنی از سال ۱۹۶۷ که تپههای جولان را اسرائیل گرفته و شهرسازی در آنجا کرده سوریه کوچکترین مشکلی برای اسرائیل ایجاد نکرده و حتی وقتی در سال ۲۰۰۷ اسرائیلی ها رفتند تاسیسات هستهای سوریه را به کلی نابود و بمباران کردند سوریه این موضوع را اصلا نادیده گرفت و ناچیز جلوه داد.
این ایران است که منافع جامعه ایران را دارد فدای تبلیغات میکند. رژیم ایران نه تنها از عقلانیت به کلی دور است بلکه سیاست ایران در سوریه در این ۳۳ سال گذشته کوچکترین ارتباطی با رفاه و امنیت و حیثیت جامعه نداشته.
آقای میلانی، آقای فرهنگ دست گذاشتند روی روسیه اول. با این عدم هماهنگی میان آمریکا و روسیه چه نتیجهای میتواند حاصل شود؟
درباره راه حل نظامی کمی شک دارم ... تجربهای که در عراق دیدند.
تجربهای که در افغانستان میبینیم. این است که در دراز مدت ممکن است
آدمهای بیشتری کشته شوند.
داخل سوریه ما علویها را داریم که ۱۵ تا ۲۰ درصد جامعه هستند. کردها را داریم که ۱۰ تا ۱۲ درصد جامعه هستند. سنیها هستند، مسیحی ها هستند. تمام این گروهها خودشان رابطه دارند با کشورهای دیگر منطقه. اگر جنگ داخلی جدی شود یا حمله نظامی شود این مساله فقط در داخل سوریه دیگر نخواهد بود. هنوز که جنگ داخلی در سوریه شروع نشده آرام آرام کشت و کشتار دارد به لبنان میآید. بعد مساله به عراق خواهد کشید. امکان دارد مساله به ترکیه بکشد. در داخل ترکیه ۱۵ میلیون علوی وجود دارد. فردا اگر علویها که در راس سیستم اطلاعاتی ارتش سوریه هستند سنیها شروع کنند انتقام گرفتن چه کسی باید بیاید جواب این را بدهد.
تجربهای که در عراق دیدند. تجربهای که در افغانستان میبینیم. این است که در دراز مدت ممکن است آدمهای بیشتری کشته شوند. اگر سعی نکنیم یک راه حل سیاسی برایش پیدا کنیم. در نیویورک تایمز یک گزارش جالب بود در رابطه با این که رییس مسیحیان روسیه دارد فشار میآورد روی حکومت پوتین که طرفداری از سوریه کند. به خاطر اینکه میترسد اگر اسد برود این ۱۵ درصد مسیحیانی که اینجا هستند از بین بروند. به نظر من دکتر فرهنگ کاملا درست گفتند.
حکومت اسد هم یک حکومت اطلاعاتی و نظامی است. پدر اسد سال ۱۹۸۲ یعنی سه سال بعد از انقلاب ایران ۱۵ هزار آدم را در شهر حما کشت. یعنی اینها فامیل قاتلی اند. باید بروند. فقط مساله این است که چطوری اینها باید بروند. تنها راه این است که کنفرانسی گذاشته شود، کشورهایی که در منطقه در سوریه برنامه دارند، ایران، عربستان سعودی، قطر، ترکیه، روسیه، آمریکا و کشورهای غربی بنشینند همین کاری که در کنفرانس بن کردند بعد از اینکه طالبان رفتند به یک سری موافقتهای کلی برسند.
دکتر فرهنگ کاملا درست میگویند. ایران رل مهمی را دارد ولی رل تعیین کننده در سوریه ندارد. برای ایران هم سوریه مهم است. به نظر من فقط به یک دلیل که بتوانند اسلحه و پول به حزب الله برسانند. این مساله اصلی است که اینها دارند. تا زمانی که روسیه و آمریکا سر مساله سوریه موافقت نکنند به نظر من این جنگ و جدال ادامه پیدا خواهد کرد و معلوم هم نیست که کی آقای اسد را مجبور خواهند کرد که از حکومت کنار رود.
آقای علیزاده، نظر شما در مورد بررسی و تحلیل آقایان فرهنگ و میلانی از ارزش سوریه برای منافع ملی ایران و جمهوری اسلامی ایران چیست و پیشنهادی که هر دو مطرح کردند؟
با کمال تواضع میخواهم خدمت آقای دکتر فرهنگ متعرض شوم که من در شگفت
شدم از فرمایشان آقای دکتر که فرمودند در کل این چند دهه گذشته سوریه یک
همسایه غیردردسرسازی برای اسرائیل بوده ...
این سووال را ازشان میپرسم. ولی در مورد سوریه شما پاسخ را بدهید.
وضع سوریه برای جمهوری اسلامی ایران در حدی است که به گمان من حیات و ممات جمهوری اسلامی پیوسته به سوریه است. برای اینکه جمهوری اسلامی بتواند توازن نظامی و دفاعی خودش را برقرار کند علیه اسرائیل و آمریکا که الان آمریکا دور ایران حلقه زده تنها راهش این است که بتواند اسرائیل را مورد تهدید خودش قرار دهد و هیچ نیروی نظامی بهتر از حزب الله نیست. میدانیم که حماس عقب کشیده و بنابر این برای تقویت بنیه نظامی حزب الله تنها از راه سوریه باید رفت و بنابراین پل استراتژیک برای جمهوری اسلامی محسوب میشود.
اما راه حل. نمیشود در زمانی که آقای اسد هنوز هیچ تضمینی پیدا نکرده مثل آقای عبدالله صالح که بگویند شما از قدرت رفتید کنار ما با خانوادهات کاری نداشته باشیم، اولا هیچ تضمینی به ایشان داده نشده حتی از طریق اپوزیسیون. نکته دوم این است که آیا اساسا اسد در قدرت است یا آن جریان حزب بعث پشت سرش هست؟ در این جا ارتش مستقل نیست. کاملا تحت فرمان رییس جمهور است. بنابراین به گمان من یک جنگ فرسایشی برای چند ماه آینده ادامه خواهد داشت.
مساله این هست که کدام یک از طرفین در این جنگ فرسایشی آسیب بیشتر میبینند؟ وقتی میگویم طرفین فقط دعوای سوریها با سوریها نیست. طرفین وقتی میگویم یعنی حامیان پشت پرده. جمهوری اسلامی یک طرف، عربستان و قطر و دیگر کشورها هم یک طرف. اگر جمهوری اسلامی به عنوان حامی پشت پرده بشار بتواند این جنگ فرسایشی را قویا پیش ببرد آن موقع تصمیم بینالمللی بر این خواهد بود که مداخله نظامی شود. راه حل صلح آمیزی در کار نیست.
آقای فرهنگ، جمعبندی شما به انضمام اینکه آیا ادامه حکومت بعث بدون بشار اسد برای اپوزیسیون سوریه قابل قبول است؟
مرزهای بین سوریه و اسرائیل آرامترین مرزهای بین اسرائیل و کشورهای
همسایه در ۴۵ سال گذشته بوده. اردن زمینهایش را از اسرائیل پس گرفت. مصر
پس گرفت ولی سوریه یک وجب از خاک خودش را پس نگرفته و حتی به فلسطینی ها
اجازه فعالیت آزاد در سوریه نمیداد.
ولی در رابطه با لبنان میخواستم توضیحی راجع به گفتههای آقای علیزاده بدهم. در سال ۲۰۰۶ اسرائیلی ها آمدند بیش از ۱۲۰۰ لبنانی را که اکثریت قریب به اتفاقشان که شیعیان بودند کشتند. بیش از شش هفت هزار نفر را زخمی کردند. یک میلیون انسان را آواره کردند، تنها کاری که ایران و سوریه کردند یک مقدار شعار دادند. اینکه بگوییم اینها در برابر اسرائیل مقاومت کردند و این حرفها، این ها واقعا به نظر من ظلم به مردمی است که کشته دادند و زخمی دادند و خانههایشان از بین رفت.
واقعیت امر این است که حزب الله لبنان برای اسرائیل به هیچ وجه چالش نظامی نیست. ممکن است یک دردسر کوچکی باشد که این درد سر را با بهای بسیار هنگفت میپردازد. مرزهای بین سوریه و اسرائیل آرامترین مرزهای بین اسرائیل و کشورهای همسایه در ۴۵ سال گذشته بوده. اردن زمینهایش را از اسرائیل پس گرفت. مصر پس گرفت ولی سوریه یک وجب از خاک خودش را پس نگرفته و حتی به فلسطینی ها اجازه فعالیت آزاد در سوریه نمیداد. مگر این که تبلیغاتی که تحت کنترل خودشان بود.
بنابراین در اینجا هم ایران استفاده تبلیغاتی از کمک نظامی به حزب الله میکند و حزب الله هم با کمکهایی که از ایران گرفتند میلیونر شدند. آنها هم بهرهبرداری مادی وسیعی از ایران کردند. ولی این که این چه ارتباطی با امنیت و رفاه و حیثیت جامعه ایران دارد؟ جواب صفر است.
آقای علیزاده، شما به این جواب بدهید. آیا راه حل ادامه حکومت بعث بدون بشار اسد برای حامیان سوریه قابل قبول است؟
از منطق جمهوری اسلامی هیچ گونه سوریه جدیدی بدون بشار اسدی که شریک جرم و جنایت جمهوری اسلامی است متصور نمیباشد.
من اجازه میخواهم خدمت آقای دکتر فرهنگ دوباره عرض ادب داشته باشم بگویم که همیشه میگویند شما تهدید را ببرید در خانه دشمن. ما به هر حال این را داریم که جمهوری اسلامی اسرائیل را دشمن خودش میداند و حزب الله لبنان به هر حال الان قدرت ۳۳ روز موشک پرانی را داشته حزب الله یا نداشته. بله بنده هم با شما هم نظر هستم که الان آقای حسن نصرالله اعلام کرد که همان جنگ و خرابیهای جنوب لبنان همه آباد شده. هنوز خرمشهر ما آباد نشده. هنوز زلزله بم آباد نشده. من با شما مواقمم ولی ما با حاکمیت نابخردی سر و کار داریم که میگویند عیب ندارد بگذار آباد نشود اما بتوانیم تهدید را دم خانه دشمن و بردند دم خانه دشمن. از طریق پل استراتژیک سوریه.
لذا پاسخ من این است که به هیچ وجه از منطق جمهوری اسلامی هیچ گونه سوریه جدیدی بدون بشار اسدی که شریک جرم و جنایت جمهوری اسلامی است متصور نمیباشد. اگر بشار اسد ساقط شود حزب الله ساقط میشود و اگر حزب الله ساقط شود جمهوری اسلامی در خطر تهدید سقوط قرار میگیرد. پس از نظر منطق برای چنین آقایان نابخردی طبیعتا این است که ما سقوط را از همان مرحله اول نگاه داریم. یعنی با هر آنچه میتوانند پشت سر شخص بشار اسد بایستند.
آقای میلانی، شما گفتید که بشار اسد به هر حال رفتنی است. لازمه این که جامعه بینالمللی به راه حل ادامه حکومت بعث بدون بشار اسد برسد چیست؟ مثلا روسیه در شرایطی میتواند با این حل راه حل راضی باشد؟
باید همه طرفهای در گیر در یک کنفرانس بین المللی تصمیم بگیرند ...
«اسدیسم بدون اسد» یعنی دستگاه حکومتی که فعلا هست میماند ولی روسای این
حکومت بروند، من به نظرم چیزی است که امکان دارد روسیه قبول کند و اگر هم
روسیه وچین قبول کنند ایران چارهای ندارد که آن را قبول کند.
مدلی که به نظر من خیلیها دارند صحبتش را میکنند و دولت آمریکا هم یک اشاره به آن کرده مدلی است که ما در اول بهار عرب در مصر دیدیم و نوع بهترش در یمن اتفاق افتاد که آقای صالح را انداختند و معاونش آمد و رفت. یعنی مدل این است که شما آقای اسد را یک طوری قانع کنید یا مجبور کنید که از حکومت ساقط شود و بعد یک نفر جای او بیاید و انتخابات آزاد بگذارید. من به نظرم درست است که امروز جمهوری اسلامی اعلام کرده که تا آخر پای اسد خواهد ایستاد و به اسد کمک خواهد کرد.
ولی همانطورکه من قبلا اشاره کردم ایران بازیگر عمده در سوریه نیست. اگر روسیه با این برنامه با آمریکا موافقت کند ایران چارهای ندارد مگر اینکه آن را قبول کند. در حال حاضر هم ممکن است مخالفان این را قبول کنند. من نمیدانم هنوز که مخالفان اسد با این برنامه موافقت خواهند کرد یا نه.
یک اشکال عمده که امروز سوریه دارد این است که مخالفان اسد همصدا با هم نیستند. بیشتر کسانی که در داخل سوریه دارند میجنگند با کسانی که درترکیه نشستهاند و از آزادی ترکیه دارند استفاده میکنند و شورای ملی سوریه را تشکیل داده اند با آنها اختلاف دارند. تا زمانی مخالفان هم نتوانند یک برنامه درستی داشته باشند بعید به نظر میرسد که یک کاری جلو برود.
برای خاطر همین است که من گفتم یک کنفرانس بینالمللی اگر گذاشته شود این شاید مجبور کند مخالفان اسد را تا با یک برنامه دقیقی جلو بیایند. تا امروز مخالفان اسد فقط مخالفت کردهاند. برای انداختن یک حکومت فقط مخالفت کردن کافی نیست. شما باید یک برنامهای را هم جلو بگذارید.
«اسدیسم بدون اسد» یعنی دستگاه حکومتی که فعلا هست میماند ولی روسای این حکومت بروند، من به نظرم چیزی است که امکان دارد روسیه قبول کند و اگر هم روسیه وچین قبول کنند ایران چارهای ندارد که آن را قبول کند و شاید این یک راه حلی باشد که آقای کوفی عنان هیچ موقع این حرف را نزده. ولی فکر میکنم اگر آقای کوفی عنان بتواند برنامه خودش را به جلو ببرد در غایت این نکتهای که شما گفتید انجام خواهد شد. یعنی آقای اسد با این بهار عربی که شروع شده در هر صورت خواهد رفت. مساله این است که کی میرود و چطوری میرود.
«مهاجرت، تبعيد و روان ما»
برای نخستين بار، در روزهای سوم و چهارم ژوئن، همايش دو روزه ای با شرکت روان پژوهان ايرانی ساکن اروپا در شهر کلن آلمان برپا شد.
نفس مهاجرت و ساختار نهان آن، زن- مهاجرت- طلاق، نوجوانان و هويت فرهنگی
آنها، چگونه می توان سالم ماند؟ سلامت روابط زن و مرد در آستانه قرن بيست و
يکم، و بالاخره نقش و اهميت فرهنگ در روان درمانی مهاجران از جمله مواردی
بود که در همايش «مهاجرت، تبعيد و روان ما» مورد بررسی قرار گرفت.
گزارش شهرام میریان از همایش «مهاجرت، تبعيد و روان ما»
يکی از سخنرانان اين گردهمايی تخصصی ناهيد کشاورز است که بيست سال است به
عنوان روان درمانگر و مشاور امور مهاجران در آلمان فعاليت می کند.
خانم کشاورز ضمن پرداختن به نقش زن در نهاد خانواده در ايران ، بر امر
مهاجرت و مشکلات ريز و درشت آن مکث بيشتری می کند و می گويد: «مسئله مهاجرت
فقط تغيير مکان نيست که رخ می دهد. اگر مهاجرت ناخواسته باشد يعنی به شکل
پناهندگی اتفاق بيافتد، می تواند مشکلاتی را ايجاد کند که تا ساليان سال
بعد از مهاجرت، گريبان مهاجر را بگيرد اگر که به آن مشکلات پرداخته نشده و
درمان نشود.»
ناهید کشاورز می افزاید «اگر هم مهاجرت به طور خودخواسته انجام بشود به هر
حال تغيير بزرگی است که در زندگی مهاجر ايجاد می شود. کنده شدن از يک محيط
، نه تنها محيط جغرافيايی که از دل يک فرهنگ و ورود به يک محيط و فرهنگ
تازه و کنار آمدن با آن فرهنگ تازه مسائلی است که به آسانی اتفاق نمی
افتد. مضافا بر اينکه شناخت فرد مهاجر از کشوری که به آن وارد می شود
تقريبا صفر است و اين مسئله می تواند مشکلات جدی روانی ايجاد کند.»
نوجوانان و هويت فرهنگی آنها ديگر موضوعی بود که خانم مژگان کاهن،
روانشناس بالينی، بر روی آن دست گذاشت و سپس در ميز گرد دوم همايش شهر کلن
رضا کاظم زاده، روانشناس و روان درمانگر خانواده از شهر بروکسل ، پايتخت
بلژيک از تجربيات خود در امور پناهندگی و مهاجرت سخن گفت.
آقای کاظم زاده می گوید «مهاجرت برای ايرانی ها در يک شرايط بسيار خاصی
صورت می گيرد. بخش اعظم افرادی که من می بينم به طور ناخواسته و حتی بدون
اينکه انتخاب کرده باشند که مشخصا به چه کشوری می خواهند مهاجرت کنند، به
کشور تازه وارد شده اند. در نتيجه هيچ نوع آگاهی پيشآ پيش از مشکلاتی که در
کشور ميزبان می توانند با آن مواجه بشوند، ندارند.»
وی می افزاید «علاوه بر آن يک سری مشکلات هم از کشور خودشان با خودشان به کشورميزبان آورده اند. در يک چنين شرايطی مهاجرت بحران زاست. بحران را الزاما به معنای منفی نمی بينم بلکه فرد متوجه می شود که آن امکانات و آن رفتار و آن فرهنگی که در گذشته به آن باور داشته الان در جامعه ميزبان، تماما، قابل تکرار نيست. در نتيجه مهاجر می فهمد که در يک سری مسائل بايد تجديد نظر کند.»
وی می افزاید «علاوه بر آن يک سری مشکلات هم از کشور خودشان با خودشان به کشورميزبان آورده اند. در يک چنين شرايطی مهاجرت بحران زاست. بحران را الزاما به معنای منفی نمی بينم بلکه فرد متوجه می شود که آن امکانات و آن رفتار و آن فرهنگی که در گذشته به آن باور داشته الان در جامعه ميزبان، تماما، قابل تکرار نيست. در نتيجه مهاجر می فهمد که در يک سری مسائل بايد تجديد نظر کند.»
دکتر عباس ابطحی، روانشناس، و سيامک ظريف کار، روانشناس اجتماعی از ديگر سخنرانان نخستين همايش روان پژوهان ايرانی در اروپا بودند.
دکتر حسن مکارمی ، روانکاو بالينی از شهر پاريس به رابطه ميان فرهنگ و روان انسان پرداخت و مهاجرت را تولد دوباره خواند.
به گفته وی «مهاجرت مثل يک زايش دوباره است. ولی اين بار بند ناف فرهنگی
بريده می شود. زايش اولين زخم روانی انسان است. از مادر جدا می شوی و بايد
وارد فضای تازه ای بشوی که بايد نفس بکشی.
آقای مکارمی می گوید «عين همين مسئله در مهاجرت اتفاق می افتد و يک نفر
پناهجو و مهاجر در يک دريای تازه افتاده است. اگر از همان نخست متوجه بشود
که او در يک دريا افتاده است و وقتی به يک جزيره در آن سمت دريا برسد، می
تواند خودش را از آن ورطه برهاند، و اينکه وقتی به آن جزيره رسيد می تواند
هم فرهنگ خودش را حفظ کند، هم فرهنگ کشور ميزبان را بپذيرد و هم به عامل
انتقال فرهنگ ها تبديل می شود.»
وی می افزاید «بدين معنا که يک مهاجر فرهنگی که دو زبان را خوب می داند،
به همان درجه برای ميزبان اهميت دارد که ميزبان برای مهاجر. من می توانم
شعر حافظ را بخوانم و برای آن فرد تفسير کنم و آن فرد هم می تواند به
عنوان مثال ويکتورهوگو را برای من بخواند و تفسير کند. درکنار سخنرانی ها،
سه کارگاه هم در زمينه مهاجرت ، سلامت روان، هويت فرهنگی و انطباق آن با
جامعه ميزبان در همايش دو روزه شهر کلن برگزار شد.»
پس از آلمان قرار است گردهمايی های مشابه ديگری نيز در ساير کشورهای اروپايی برگزار شود.
«حسین میگوید تا مرخصی استعلاجی نگیرم، حاضر به درمان نمیشوم»
حسين رونقی ملکی، وبلاگنويس منتقد و زندانی سياسی که در زندان يکی از
کليههای خود را از دست داده و خطر از دست دادن کليه ديگرش او را تهديد
میکند، روز يکشنبه به بيمارستان هاشمینژاد تهران منتقل شد.
يکی از نزديکان حسين رونقی ملکی به راديو فردا گفت که او همچنان در اعتصاب
غذا است و به پزشکان اجازه نداده که درمان او را آغاز کنند و حتی از زدن
سرم خودداری کرده است.
به گفته اين عضو خانواده حسين رونقی ملکی، او گفته تنها درصورتی حاضر است
درمان شود که مسوولان قضايی با مرخصی استعلاجی او بعد از عمل جراحی موافقت
کنند و مامورانی که در بيمارستان در اتاق او حضور دارند، او را تنها
بگذارند.
مسوولان قضايی دستور دادهاند به دلايل امنيتی، ماموران به طور تمام وقت در کنار تخت حسين رونقی ملکی حضور داشته باشند.
حسين رونقی ملکی به خانوادهاش گفته که حاضر است در بيمارستان بميرد و
برای او فرقی ندارد که بعد از جراحی به زندان منتقل شود و در زندان بميرد
يا درمان نشود و کليه هايش را از دست بدهد.
اين فرد نزديک به حسين رونقی ملکی به راديو فردا گفت که کليه چپ آقای رونقی از کار افتاده و کليه راست او در خطر است.
پيشتر اعلام شده بود مقامهای زندان هزينههای بيمارستان حسين رونقی ملکی
را تقبل نکردهاند اما خانواده او میگويند همه هزينهها را خودشان پرداخت
خواهند کرد و نيازی ندارند که مسوولان زندان که سلامت فرزندشان را به خطر
انداختهاند، اين هزينهها را بپردازند.
پزشکان از سه ماه پيش اعلام کرده بودند که حسين رونقی ملکی بايد در
بيمارستان بستری و معالجه شود. اما مقامهای زندان اجازه درمان و بستری شدن
در بيمارستان را به آقای رونقی نداده بودند.
حسين رونقی ملکی، روز ششم خرداد ماه در نامهای به آيتالله خامنهای
دلايل خود را برای اعتصاب غذا در زندان تشريح کرد. او در نامه خود آورده
است:« اين اعتصاب غذا در اعتراض به ناروايیها و شکايت از دخالتهای سازمان
اطلاعات سپاه و وزارت اطلاعات در امور قضايی و سلب استقلال اين قوه و تلاش
برای احيای قانون اساسی، آيين دادرسی، استقلال قضايی و احيای حقوق
زندانيان سياسی و خانوادههايشان نظير برخورداری از مرخصی، تلفن و ملاقات
است.»
عبدالکريم لاهيجی، حقوقدان و نايب رييس فدراسيون جوامع حقوق بشر درباره
شرايط زندانهای جمهوری اسلامی میگويد:« متاسفانه چون جمهوری اسلامی به
هيچ ناظری چه ناظر بينالمللی و چه ناظر داخلی اجازه بازديد از زندانها را
نمیدهد، ما بجز آگاهی افکارعمومی و رسانههای خبری وسيله ديگری برای تحت
فشار گذاشتن ايران نداريم. خانوادهها و دوستان زندانيان سياسی هميشه از ما
درخواست دارند که قدمی در اينباره برداريم. در روزهای اخير تلفنها و
ایميلهای زيادی از دوستان حسين رونقی ملکی دريافت کردهايم. از مسوولان
جمهوری اسلامی میخواهيم که گوش شنوايی برای اين درخواستهای نه فقط قانونی
بلکه انسانی داشته باشند.»
وی افزود «اگر حسين رونقی ملکی يا کسی ديگر مرتکب عملی شده که مقامهای جمهوری اسلامی او را به زندان انداخته و محکوم کردهاند، که ما هيچگاه اين اتهام را قبول نمیکنيم و معتقديم او جرمی مرتکب نشده، ولی درهرحال وضعيت زندانی بايد از نظر جسمی، روحی و شرايط زندان بايد بهگونهای باشد که بتواند دوران محکوميت خود را بگذراند. اينکه در داخل زندان برای او زندان ديگری درست کنند و او را زير فشار روحی و جسمی بگذارند که ناگزير از توبه و ندامت شود، اينها از مصاديق شکنجه است. مقامهای جمهوری اسلامی بايد دست از اين سياستهای غيرانسانی خود بردارند.»
وی افزود «اگر حسين رونقی ملکی يا کسی ديگر مرتکب عملی شده که مقامهای جمهوری اسلامی او را به زندان انداخته و محکوم کردهاند، که ما هيچگاه اين اتهام را قبول نمیکنيم و معتقديم او جرمی مرتکب نشده، ولی درهرحال وضعيت زندانی بايد از نظر جسمی، روحی و شرايط زندان بايد بهگونهای باشد که بتواند دوران محکوميت خود را بگذراند. اينکه در داخل زندان برای او زندان ديگری درست کنند و او را زير فشار روحی و جسمی بگذارند که ناگزير از توبه و ندامت شود، اينها از مصاديق شکنجه است. مقامهای جمهوری اسلامی بايد دست از اين سياستهای غيرانسانی خود بردارند.»
حسين رونقی ملکی در آذرماه سال ۱۳۸۸ در نزديکی تبريز بازداشت و به پانزده
سال حبس محکوم شد. آقای رونقی ده ماه از محکوميتش را در سلول انفرادی
گذرانده است. به گفته پزشکان کليه چپ او بهطور کامل از کار افتاده و بيست
درصد از کليه راست او هم آسيب ديده و احتمال ازکار افتادگی کليه راستش هم
زياد است.
او پيش از اين ۵ بار تحت عمل جراحی قرار گرفته اما بهدليل مخالفت
مسوولان زندان و قضايی با مرخصی درمانی او، در دوران نقاهت پس از عمل به
زندان بازگردانده شد.
عبدالکريم لاهيجی، حقوقدان و نايب رييس فدراسيون جوامع حقوق بشر در گفتو
گو با راديو فردا مقامهای جمهوری اسلامی را مسوول جان آقای رونقی میداند و
میگويد:« ما مسوولان حکومتی را از قوه قضاييه گرفته تا مسوولان زندان
متوجه مسووليت حقوقی آنها میکنيم که به هرصورت که اقتضا میکند در پی
درمان حسين رونقی ملکی باشند و توجه داشته باشند که اگر درصورت لجاجت زياد
اتفاقی برای او بيفتد، مسووليتش متوجه جمهوری اسلامی ايران خواهد بود.»
احمد رونقی ملکی، پدر او در نامههای مختلف به مسوولان قضايی به آنها
گفته بود که ماموران اطلاعات سپاه به او گفته بودند پسرت را میکشيم و
نمیگذاريم که از زندان بيرون بيايد.
مالته اشپيتز، نماينده پارلمان آلمان اعلام کرده پدرخواندگی حسين رونقی
ملکی را پذيرفته و در نامهای خطاب به سرکنسول ايران در آلمان از مقامهای
ايرانی خواسته به دليل شرايط جسمانی آقای رونقی، امکان آزادی فوری و مشروط و
درمان پزشکی او را فراهم کنند.
موسسه صلح بینالمللی: دو هزار کلاهک هستهای در جهان آماده شلیک است
یک موسسه بینالمللی پژوهشی در امور صلح روز دوشنبه با انتشار گزارشی
اعلام کرد که حدود ۱۹ هزار کلاهک هستهای در جهان وجود دارد که «نزدیک به
دو هزار» کلاهک آن آماده شلیک هستند.
موسسه بینالمللی پژوهشهای صلح استکهلم، «سیپری»، که مقر آن در استکهلم سوئد است در گزارش سال ۲۰۱۲ خود که روز دوشنبه، چهارم ژوئن، منتشر شد گفته است که هر چند در سال ۲۰۱۱ شمار کلاهکهای هستهای در جهان از بیش از ۲۰ هزار واحد به حدود ۱۹ هزار واحد کاهش یافتهاست، ولی به نظر میرسد که تمایل کشورهای دارنده تسلیحات اتمی برای کنار گذاشتن زرادخانههای هستهای خود، بیشتر جنبه «لفظی» داشته باشد.
«سیپری» در گزارش خود تاکید کرده است که قدرتهای هستهای جهان در مجموع «چهار هزار و ۴۰۰ کلاهک هستهای» آماده عملیات دارند. اشاره این موسسه به کلاهکهایی هستند که یا روی موشک ها جاسازی شدهاند و یا به پایگاههای نظامی منتقل شدهاند.
این موسسه میافزاید که از میان این کلاهکهای عملیاتی، «نزدیک به دو هزار» کلاهک هستهای آماده شلیک هستند.
به گفته «سیپری»، روسیه با در اختیار داشتن «۱۰ هزار کلاهک هستهای» در صدر فهرست دارندگان تسلیحات هستهای قرار دارد. از این تعداد «هزار و ۸۰۰» کلاهک هسته ای در مرحله عملیاتی قرار دارند.
جایگاه دوم این فهرست با «هشت هزار کلاهک هستهای» که «دو هزار و ۱۵۰» واحد آن وارد فاز عملیاتی شدهاند، متعلق به آمریکا است.
بریتانیا با «۲۲۵ کلاهک هستهای» که «۱۶۰ عدد» آن در مرحله عملیاتی قرار دارند و فرانسه با «۲۹۰ کلاهک» عملیاتی و در مجموع «۳۰۰ کلاهک هستهای» به ترتیب در مقام های سوم و چهارم جای گرفتهاند.
این فهرست در ادامه به چین با «۲۴۰ کلاهک هستهای»، هند با «۸۰ تا ۹۰ کلاهک»، پاکستان با «۹۰ تا ۱۱۰ کلاهک» و اسرائیل با «۸۰ کلاهک هستهای» اشاره کرده است.
«سیپری» در ادامه نسبت به برنامه هستهای ایران و سوریه ابراز نگرانی کرده و به گزارش آژانس بینالملی انرژی اتمی در خصوص احتمال تلاش ایران برای غنیسازی بالای اورانیوم اشاره کردهاست.
این موسسه در بخشی دیگر از گزارش خود همچنین ارقامی را در خصوص مخارج نظامی در برخی از کشورها و همچنین صادرات و واردات تسلیحات نظامی منتشر کرده است.
به گفته «سیپری»، در سال ۲۰۱۱، آمریکا با «۷۱۰ میلیارد دلار» بیشترین میزان را به مخارج نظامی اختصاص داده است. مقام دوم و سوم این فهرست به کشورهای چین و روسیه تعلق دارد که به گفته این موسسه، به ترتیب «۱۴۳ میلیارد دلار» و «۷۱.۹ میلیارد دلار» صرف هزینه های نظامی خود کرده اند.
این گزارش همچنین خاطرنشان می کند که ایالات متحده با در اختیار داشتن سهم «۳۰ درصدی» از صادرات نظامی در جهان، بزرگترین صادر کننده اسلحه به شمار میرود. روسیه نیز «۲۴ درصد» از صادرات نظامی در جهان را در اختیار دارد.
از سوی دیگر، هند در جایگاه نخست فهرست واردات تجهیزات و ادوات نظامی قرار دارد و «۱۰ درصد» از واردات نظامی جهان را به خود اختصاص داده است. کره جنوبی نیز با «۶ درصد»، دومین وارد کننده نظامی جهان به شمار میرود.
با مد نظر قرار دادن قارهها، «سیپری» میگوید که آسیا و اقیانوسیه خریدار «۴۴ درصد» از تسلیحات نظامی در جهان هستند و اروپا و خاورمیانه هرکدام به ترتیب با خرید «۱۹ درصد» و «۱۷ درصد» از تسلیحات نظامی، در جایگاه دوم و سوم قرار دارند.
موسسه بینالمللی پژوهشهای صلح در استکهلم در سال ۱۹۶۶ و با هدف تحقیق درباره مناقشات جهانی، مسائل مربوط به جنگافزارها، کنترل تسلیحات و خلع سلاح در پایتخت سوئد تأسیس شد.
گزارش سال ۲۰۱۲ «سیپری» با کمک «۳۹ کارشناس» از «۱۷ کشور جهان» تهیه و تنظیم شده است.
موسسه بینالمللی پژوهشهای صلح استکهلم، «سیپری»، که مقر آن در استکهلم سوئد است در گزارش سال ۲۰۱۲ خود که روز دوشنبه، چهارم ژوئن، منتشر شد گفته است که هر چند در سال ۲۰۱۱ شمار کلاهکهای هستهای در جهان از بیش از ۲۰ هزار واحد به حدود ۱۹ هزار واحد کاهش یافتهاست، ولی به نظر میرسد که تمایل کشورهای دارنده تسلیحات اتمی برای کنار گذاشتن زرادخانههای هستهای خود، بیشتر جنبه «لفظی» داشته باشد.
«سیپری» در گزارش خود تاکید کرده است که قدرتهای هستهای جهان در مجموع «چهار هزار و ۴۰۰ کلاهک هستهای» آماده عملیات دارند. اشاره این موسسه به کلاهکهایی هستند که یا روی موشک ها جاسازی شدهاند و یا به پایگاههای نظامی منتقل شدهاند.
این موسسه میافزاید که از میان این کلاهکهای عملیاتی، «نزدیک به دو هزار» کلاهک هستهای آماده شلیک هستند.
به گفته «سیپری»، روسیه با در اختیار داشتن «۱۰ هزار کلاهک هستهای» در صدر فهرست دارندگان تسلیحات هستهای قرار دارد. از این تعداد «هزار و ۸۰۰» کلاهک هسته ای در مرحله عملیاتی قرار دارند.
جایگاه دوم این فهرست با «هشت هزار کلاهک هستهای» که «دو هزار و ۱۵۰» واحد آن وارد فاز عملیاتی شدهاند، متعلق به آمریکا است.
بریتانیا با «۲۲۵ کلاهک هستهای» که «۱۶۰ عدد» آن در مرحله عملیاتی قرار دارند و فرانسه با «۲۹۰ کلاهک» عملیاتی و در مجموع «۳۰۰ کلاهک هستهای» به ترتیب در مقام های سوم و چهارم جای گرفتهاند.
این فهرست در ادامه به چین با «۲۴۰ کلاهک هستهای»، هند با «۸۰ تا ۹۰ کلاهک»، پاکستان با «۹۰ تا ۱۱۰ کلاهک» و اسرائیل با «۸۰ کلاهک هستهای» اشاره کرده است.
«سیپری» در ادامه نسبت به برنامه هستهای ایران و سوریه ابراز نگرانی کرده و به گزارش آژانس بینالملی انرژی اتمی در خصوص احتمال تلاش ایران برای غنیسازی بالای اورانیوم اشاره کردهاست.
این موسسه در بخشی دیگر از گزارش خود همچنین ارقامی را در خصوص مخارج نظامی در برخی از کشورها و همچنین صادرات و واردات تسلیحات نظامی منتشر کرده است.
به گفته «سیپری»، در سال ۲۰۱۱، آمریکا با «۷۱۰ میلیارد دلار» بیشترین میزان را به مخارج نظامی اختصاص داده است. مقام دوم و سوم این فهرست به کشورهای چین و روسیه تعلق دارد که به گفته این موسسه، به ترتیب «۱۴۳ میلیارد دلار» و «۷۱.۹ میلیارد دلار» صرف هزینه های نظامی خود کرده اند.
این گزارش همچنین خاطرنشان می کند که ایالات متحده با در اختیار داشتن سهم «۳۰ درصدی» از صادرات نظامی در جهان، بزرگترین صادر کننده اسلحه به شمار میرود. روسیه نیز «۲۴ درصد» از صادرات نظامی در جهان را در اختیار دارد.
از سوی دیگر، هند در جایگاه نخست فهرست واردات تجهیزات و ادوات نظامی قرار دارد و «۱۰ درصد» از واردات نظامی جهان را به خود اختصاص داده است. کره جنوبی نیز با «۶ درصد»، دومین وارد کننده نظامی جهان به شمار میرود.
با مد نظر قرار دادن قارهها، «سیپری» میگوید که آسیا و اقیانوسیه خریدار «۴۴ درصد» از تسلیحات نظامی در جهان هستند و اروپا و خاورمیانه هرکدام به ترتیب با خرید «۱۹ درصد» و «۱۷ درصد» از تسلیحات نظامی، در جایگاه دوم و سوم قرار دارند.
موسسه بینالمللی پژوهشهای صلح در استکهلم در سال ۱۹۶۶ و با هدف تحقیق درباره مناقشات جهانی، مسائل مربوط به جنگافزارها، کنترل تسلیحات و خلع سلاح در پایتخت سوئد تأسیس شد.
گزارش سال ۲۰۱۲ «سیپری» با کمک «۳۹ کارشناس» از «۱۷ کشور جهان» تهیه و تنظیم شده است.
روشنفکران دینی هر روز یک قدم به سکولاریسم نزدیکتر می شوند
دنیای مدرن فقط دنیای آزادیها نیست. البته باید این را تاکید کنیم که در دنیای مدرن هست که شهروندان آزادیهایی را که امروز دارند به دست آوردند که مهمترین آن مساله زنان است. اصلا نگرش مدرنها و پستمدرنها به مساله زن به کلی تغییر کرده و ما میبینیم جوامعی که میخواهند به طرف این نگرش بروند بحث جنسیت دیگر برایشان یک تابو نیست و نگرششان به بدن انسان و روح انسان یک نگرش متفاوت میشود.
پس آزادیها در نگرش اجتماعی مدرن نقش مهمی ایفا کردهاند. اینکه در قرن بیستم کارگران در کشورهای اروپایی یک ماه بتوانند بروند تعطیلات و حقوقشان را بگیرند، چیزی که اصلا وجود نداشته و کنوانسیونهای بینالمللی از کار بچههای دوازده ساله در معادن جلوگیری میکنند... اینها دستاوردهای مدرنیته است.
در جاهایی که این حقوق در نظر گرفته نمیشود بچهها هنوز دارند بردگی میکنند، در پورنوگرافی مورد استفاده قرار میگیرند، در بنگلادش، هند، آفریقا به کارهای مختلف کشیده میشوند.
این را هم باید در نظر داشت که مدرنیته فقط لیبرالیزم با خودش نیاورده، فقط دموکراسی نیاورده، از توی مدرنیته نکات مختلفی درآمده و حتی منتقدان اساسی لیبرالیزم و دموکراسی از توی آن درآمدهاند.
از توی آنچه گوارا درآمده، لنین درآمده، روزا لوگزامبورگ درآمده، آنارشسیت درآمده، باکونین درآمده، کروپوتکین درآمده. اینها همه آدمهای مدرناند، آدمهای قرون وسطایی نیستند. فاشیزم، استالینیزم، پل پوت و تمام نوعهای توتالیتریزم سیاستهای مدرناند. مدرنیته با خودش کشتار هم آورده. بدترین نوع خشونتها را آورده. این مساله مهم است که باید به آن توجه کنیم.
سیاست و دین و آمیختگی سیاست و دین
مدرنیته با یک پرسش فلسفی شروع میشود. سیاست مدرن نتیجه این پرسش فلسفی است. این پرسش فلسفی که هنوز از بین نرفته همان اندیشه انتقادی است که ما ازش صحبت میکنیم. جان رالز نماینده لیبرالیزم و یک متفکر لیبرالیزم است که پرسش فلسفی میکند. این هنوز با بسیاری از متفکران چپ و چپ نو وجود دارد و هر موقع که این پرسش فلسفی مطرح میشود به نتایج تازهای میرسیم. چون همه چیز مورد سووال قرار میگیرد.
سیاست مدرن همیشه خودش را مورد سووال قرار میدهد. همانطور که میبینیم. ولی تمام منتقدان مدرنیته از نیچه بگیریم تا هایدیگر تا لوی استراوس و یا هانا آرنت همه نتایج مدرنیتهاند، نتایج فلسفه مدرن و سیاست مدرناند.
ما امروز در ایران میبینیم که روشنفکران دینی هر روز یک قدم به سکولاریسم نزدیکتر میشوند. به زودی ممکن است بیایند بگویند که سکولارهای واقعی آنها هستند. چرا؟ چون پرسشی که درباره دین و سیاست میکنند پرسش مدرن است و شما گسست آنها را از آدمهای سنتگرا چه در دین چه در سیاست میبینید.
به نظر من دستاوردهای دنیای امروز پراگماتیک است و به نوعی گرفتار این پراگماتیسم هم هست که اجازه نمیدهد فکر نظری داشته باشد ولی تفاوت اصلیاش با دنیای قبل از خودش یا دنیای ماقبل مدرن این بوده که نگرش طبیعتگرا ندارد.
ايران در ماه آوريل ۸۰ درصد طلای صادراتی ترکيه را خريد
ايران برای نخستين بار با پيشی گرفتن از کشورهای اروپايی، عراق و روسيه
رتبه اول را در ليست بزرگترين وارد کنندگان کالا از ترکيه کسب کرد. ايران
در ماه آوريل ۸۰ درصد صادرات طلای ترکيه را خريداری کرده است.
به گزارش اداره آمار ترکيه در ماه آوريل سال جاری يعنی از ۱۳ فروردين تا ۱۱ ارديبهشت واردات ايران از ترکيه به يک ميليارد و ۴۷۱ ميليون دلار رسيد که ۴۴۰ در صد بيش از مدت مشابه در سال قبل است.
بر پايه اين گزارش، صادرات طلا و فلزات گرانبها از ترکيه به ايران در ماه آوريل بيش از يک ميليارد و ۲۰۰ ميليون دلار بود که ۸۰ درصد صادرات طلای ترکيه را تشکيل می دهد.
در ماه مارس نيز ايران حدود ۹ تن طلا از ترکيه خريداری کرد که در مقايسه با مدت مشابه سال قبل رشدی سه هزار درصدی نشان می دهد.
بر پايه آمار رسمی، مصرف سالانه طلا در ايران حدود ۳۰۰ تن است.
خريد طلا از کشورهای منطقه بويژه ترکيه از طرف دولت ايران طی ماه های گذشته به شدت رشد کرده و برخی از کشورهای غربی را که در صدد افزايش فشارهای اقتصادی بر ايران هستند، نگران ساخته است.
اما فريدون خاوند کارشناس اقتصادی راديو فردا می گويد دليل اصلی واردات حجم زيادی از طلا در ماه های اخير روی آوردن مردم به خريد طلا به جای ارز و مسکن است.
آقای خاوند می گويد: «در حال حاضر بخش بزرگی از پس اندازکنندگان ايرانی به دارايی هايی روی می آورند که ارزش آن را داشته باشد تا در مقابل تورم مقاومت بيشتری کند. نرخ تورم در ايران در حال حاضر بسيار بالاست و مسکن در وضعيت مطمئنی قرار ندارد و بازار سهام نيز چشمگير نيست و ارزش چندانی ندارد. در نتيجه بخش بزرگی از نقدينگی متوجه ارز و طلا می شود.»
به گفته وی، «هجوم پس انداز کنندگان به طلا طی چند ماه اخير افزايش يافته و صادرکنندگان طلا از اين فرصت استفاده کردند و بخشی از اين طلا را به بازار ايران منتقل کردند، بويژه از اين نظر که ارزش طلا در بازارهای جهانی کاهش يافت و اين برای ترکيه فرصتی فراهم کرد تا بخشی از طلا را به ايران منتقل کند و به داوطلبان طلا در ايران بفروشد.»
در ماه مارس سال جاری هم صادرات ترکيه به ايران نزديک به ۷۰۰ ميليون دلار بود که حدود ۴۸۰ ميليون دلار آن به خريد طلا اختصاص يافت.
از آغاز سال جاری ميلادی تا اول ماه مه کل صادرات ترکيه به ايران بيش از دو ميليارد و ۶۳۰ ميليون دلار بود که نسبت به مدت مشابه سال قبل ۱۲۶ درصد افزايش نشان می دهد.
در مقابل واردات ترکيه از جمهوری اسلامی در ماه آوريل نزديک به يک و نيم ميليارد دلار بود و در چهار ماه اول سال جاری ميلادی صادرات ايران به ترکيه با ۴۵ درصد افزايش به بيش از پنج ميليارد دلار رسيد.
بخش بزرگی از صادرات ايران به ترکيه را نفت و گاز تشکيل می دهد.
به گزارش اداره آمار ترکيه در ماه آوريل سال جاری يعنی از ۱۳ فروردين تا ۱۱ ارديبهشت واردات ايران از ترکيه به يک ميليارد و ۴۷۱ ميليون دلار رسيد که ۴۴۰ در صد بيش از مدت مشابه در سال قبل است.
بر پايه اين گزارش، صادرات طلا و فلزات گرانبها از ترکيه به ايران در ماه آوريل بيش از يک ميليارد و ۲۰۰ ميليون دلار بود که ۸۰ درصد صادرات طلای ترکيه را تشکيل می دهد.
در ماه مارس نيز ايران حدود ۹ تن طلا از ترکيه خريداری کرد که در مقايسه با مدت مشابه سال قبل رشدی سه هزار درصدی نشان می دهد.
بر پايه آمار رسمی، مصرف سالانه طلا در ايران حدود ۳۰۰ تن است.
خريد طلا از کشورهای منطقه بويژه ترکيه از طرف دولت ايران طی ماه های گذشته به شدت رشد کرده و برخی از کشورهای غربی را که در صدد افزايش فشارهای اقتصادی بر ايران هستند، نگران ساخته است.
اما فريدون خاوند کارشناس اقتصادی راديو فردا می گويد دليل اصلی واردات حجم زيادی از طلا در ماه های اخير روی آوردن مردم به خريد طلا به جای ارز و مسکن است.
آقای خاوند می گويد: «در حال حاضر بخش بزرگی از پس اندازکنندگان ايرانی به دارايی هايی روی می آورند که ارزش آن را داشته باشد تا در مقابل تورم مقاومت بيشتری کند. نرخ تورم در ايران در حال حاضر بسيار بالاست و مسکن در وضعيت مطمئنی قرار ندارد و بازار سهام نيز چشمگير نيست و ارزش چندانی ندارد. در نتيجه بخش بزرگی از نقدينگی متوجه ارز و طلا می شود.»
به گفته وی، «هجوم پس انداز کنندگان به طلا طی چند ماه اخير افزايش يافته و صادرکنندگان طلا از اين فرصت استفاده کردند و بخشی از اين طلا را به بازار ايران منتقل کردند، بويژه از اين نظر که ارزش طلا در بازارهای جهانی کاهش يافت و اين برای ترکيه فرصتی فراهم کرد تا بخشی از طلا را به ايران منتقل کند و به داوطلبان طلا در ايران بفروشد.»
در ماه مارس سال جاری هم صادرات ترکيه به ايران نزديک به ۷۰۰ ميليون دلار بود که حدود ۴۸۰ ميليون دلار آن به خريد طلا اختصاص يافت.
از آغاز سال جاری ميلادی تا اول ماه مه کل صادرات ترکيه به ايران بيش از دو ميليارد و ۶۳۰ ميليون دلار بود که نسبت به مدت مشابه سال قبل ۱۲۶ درصد افزايش نشان می دهد.
در مقابل واردات ترکيه از جمهوری اسلامی در ماه آوريل نزديک به يک و نيم ميليارد دلار بود و در چهار ماه اول سال جاری ميلادی صادرات ايران به ترکيه با ۴۵ درصد افزايش به بيش از پنج ميليارد دلار رسيد.
بخش بزرگی از صادرات ايران به ترکيه را نفت و گاز تشکيل می دهد.
گرانمایه: فکر نمی کنم روسيه بين ايران و غرب، ايران را انتخاب کند
ديويد کوهن، معاون وزير خزانه داری آمريکا در امور تروريسم و اطلاعات
مالی، برای مذاکره درباره تحريم های اعمال شده عليه ايران و سوريه، از
دوشنبه، سفر به کشورهای بريتانيا، روسيه و اسرائيل را آغاز کرده است.
مقامهای روسيه، میگويند تحريمهای يکجانبه آمريکا را بهرسميت نمیشناسند.
در گفتوگو با علی گرانمايه، پژوهشگر موسسه مطالعات خاورميانه در لندن و کارشناس مسايل سياست خارجی روسيه، رادیو فردا، نخست از او میپرسد؛ معاون وزارت خزانهداری آمريکا، چگونه میخواهد روسها را قانع کند؟
گرانمايه: از يک طرف هدف نماينده دولت آمريکا جلب همکاری بيشتر روسيه با تحريم های موجود عليه ايران و احيانا همکاری روسيه بر سر مسئله کشور سوريه است.
از سوی ديگر ما می دانيم که روسيه ميزبان جلسه آينده گروه۱+۵ با ايران خواهد بود و در اين شرايط است که دولت آمريکا احساس می کند که شايد بايستی اطلاعات بيشتری را برای جلب همکاری روسيه در اختيار رهبران مسکو قرار دهد.
آقای گرانمايه، فکر می کنيد معاون وزير خزانه داری آمريکا موفق به جلب همکاری روسيه بشود؟ چون همين روزها مقام های روسيه گفته اند که فشار بيش از اندازه روی ايران اثربخش نيست و همين طور اينکه روسيه با تحريم های يک جانبه عليه ايران موافق نيست.
از يک طرف بايد گفت امروز اقتصاد روسيه بخشی از اقتصاد جهانی شده است. ما نمی توانيم روسيه را در دوران شوروی مجسم کنيم.
اما اينکه روسيه اظهار می کند که فشار بيشتری نبايد روی ايران باشد، از يک طرف دست روسيه را برای چانه زدن با ايران باز می گذارد، چون ايران اين طور نشان می دهد که روسيه اگر مانع غرب نشود، قطعنامه های شديدتری عليه ايران به شورای امنيت خواهد رفت.
ولی در عين حال شاهد بوده ايم که روسيه با همه قطعنامه هايی که در شورای امنيت عليه ايران گذرانده اند، موافق بوده است.
يعنی فکر می کنيد در گفت و گوهای مابين ايران با گروه ۱+۵ که اواخر خردادماه در روسيه انجام خواهد شد، روسيه ضمن اينکه به عنوان ميزبان و ميانجی عمل می کند، دست آخر طرف غرب را خواهد گرفت؟
من فکر می کنم که روسيه منافع خودش را در اين می بيند که طوری در حوزه رابطه اقتصادی اش با غرب عمل نکند که در نهايت اين رابطه به زيان روسيه تمام شود. يا اين روابط کم شود، چرا که حذف شدنش عملی نيست.
شما وقتی از خيابان های مسکو عبور می کنيد شعب بانک های غربی را بيشتر از شعبه های بانک های روسی می بينيد.
من فکر نمی کنم که روسيه بين ايران و غرب در نهايت ايران را انتخاب کند برای اينکه روسيه می خواهد مقام و جايگاهی را که تا حدی برای حفظ کشورهايی مثل ايران و سوريه به دست آورده است، را حفظ کند.
آقای گرانمايه، ديويد کوهن معاون وزير خزانه داری آمريکا علاوه بر روسيه به بريتانيا و اسرائيل هم سفر خواهد کرد. اهداف آن سفرها را چطور ارزيابی می کنيد؟
مقامات بريتانيا در طول هفته های اخير گفته اند که چقدر خوب خواهد بود که تاريخ شروع تحريم محموله های نفتی و بيمه نفتکش هايی که از ايران نفت می آورند به جای اول ماه جولای کمی ديرتر باشد. مثلا به پايان سال ميلادی منتقل شود.
من مطمئن هستم که آقای کوهن در طی روند مذاکراتش اين مسئله را هم با مقامات بريتانيا مطرح خواهد کرد و البته اين مقام آمريکايی درباره مسئله تحريم های بيشتر بر عليه سوريه هم با دولت انگليس گفت و گو خواهد کرد.
و اسرائيل؟
اما اسرائيل کشوری است که بيشتر از همه کشورهای دنيا – حتی آمريکا يا اتحاديه اروپا- در مورد اعمال مجازات های ايران دارد بی تابی می کند.
و اصرار می کند که ايران دارد وقت می خرد تا هر چه زودتر به مرحله توانايی توليد سلاح اتمی نزديک تر بشود.
اين که مقامات اسرائيل يک در ميان می گويند که بله . گزينه نظامی نبايد از نظر دور باشد و اينکه آمريکا دارد گذشت می کند به خاطر اينکه در ماه نوامبر آينده به خاطر انتخابات رياست جمهوری و تجديد انتخاب آقای اوباما بدون دردسر برگزار شود.
اينها مسائلی است که به طور قطع آقای کوهن و مقامات اسرائيلی مطرح خواهند کرد و به آنها اطمينان خواهد داد که هنوز هم اميد اينکه مجازات های اقتصادی کارايی داشته باشد برای آوردن ايران به خط همکاری با جامعه بين المللی کارايی دارد.
مقامهای روسيه، میگويند تحريمهای يکجانبه آمريکا را بهرسميت نمیشناسند.
در گفتوگو با علی گرانمايه، پژوهشگر موسسه مطالعات خاورميانه در لندن و کارشناس مسايل سياست خارجی روسيه، رادیو فردا، نخست از او میپرسد؛ معاون وزارت خزانهداری آمريکا، چگونه میخواهد روسها را قانع کند؟
گرانمايه: از يک طرف هدف نماينده دولت آمريکا جلب همکاری بيشتر روسيه با تحريم های موجود عليه ايران و احيانا همکاری روسيه بر سر مسئله کشور سوريه است.
از سوی ديگر ما می دانيم که روسيه ميزبان جلسه آينده گروه۱+۵ با ايران خواهد بود و در اين شرايط است که دولت آمريکا احساس می کند که شايد بايستی اطلاعات بيشتری را برای جلب همکاری روسيه در اختيار رهبران مسکو قرار دهد.
آقای گرانمايه، فکر می کنيد معاون وزير خزانه داری آمريکا موفق به جلب همکاری روسيه بشود؟ چون همين روزها مقام های روسيه گفته اند که فشار بيش از اندازه روی ايران اثربخش نيست و همين طور اينکه روسيه با تحريم های يک جانبه عليه ايران موافق نيست.
از يک طرف بايد گفت امروز اقتصاد روسيه بخشی از اقتصاد جهانی شده است. ما نمی توانيم روسيه را در دوران شوروی مجسم کنيم.
اما اينکه روسيه اظهار می کند که فشار بيشتری نبايد روی ايران باشد، از يک طرف دست روسيه را برای چانه زدن با ايران باز می گذارد، چون ايران اين طور نشان می دهد که روسيه اگر مانع غرب نشود، قطعنامه های شديدتری عليه ايران به شورای امنيت خواهد رفت.
ولی در عين حال شاهد بوده ايم که روسيه با همه قطعنامه هايی که در شورای امنيت عليه ايران گذرانده اند، موافق بوده است.
يعنی فکر می کنيد در گفت و گوهای مابين ايران با گروه ۱+۵ که اواخر خردادماه در روسيه انجام خواهد شد، روسيه ضمن اينکه به عنوان ميزبان و ميانجی عمل می کند، دست آخر طرف غرب را خواهد گرفت؟
من فکر می کنم که روسيه منافع خودش را در اين می بيند که طوری در حوزه رابطه اقتصادی اش با غرب عمل نکند که در نهايت اين رابطه به زيان روسيه تمام شود. يا اين روابط کم شود، چرا که حذف شدنش عملی نيست.
شما وقتی از خيابان های مسکو عبور می کنيد شعب بانک های غربی را بيشتر از شعبه های بانک های روسی می بينيد.
من فکر نمی کنم که روسيه بين ايران و غرب در نهايت ايران را انتخاب کند برای اينکه روسيه می خواهد مقام و جايگاهی را که تا حدی برای حفظ کشورهايی مثل ايران و سوريه به دست آورده است، را حفظ کند.
آقای گرانمايه، ديويد کوهن معاون وزير خزانه داری آمريکا علاوه بر روسيه به بريتانيا و اسرائيل هم سفر خواهد کرد. اهداف آن سفرها را چطور ارزيابی می کنيد؟
مقامات بريتانيا در طول هفته های اخير گفته اند که چقدر خوب خواهد بود که تاريخ شروع تحريم محموله های نفتی و بيمه نفتکش هايی که از ايران نفت می آورند به جای اول ماه جولای کمی ديرتر باشد. مثلا به پايان سال ميلادی منتقل شود.
من مطمئن هستم که آقای کوهن در طی روند مذاکراتش اين مسئله را هم با مقامات بريتانيا مطرح خواهد کرد و البته اين مقام آمريکايی درباره مسئله تحريم های بيشتر بر عليه سوريه هم با دولت انگليس گفت و گو خواهد کرد.
و اسرائيل؟
اما اسرائيل کشوری است که بيشتر از همه کشورهای دنيا – حتی آمريکا يا اتحاديه اروپا- در مورد اعمال مجازات های ايران دارد بی تابی می کند.
و اصرار می کند که ايران دارد وقت می خرد تا هر چه زودتر به مرحله توانايی توليد سلاح اتمی نزديک تر بشود.
اين که مقامات اسرائيل يک در ميان می گويند که بله . گزينه نظامی نبايد از نظر دور باشد و اينکه آمريکا دارد گذشت می کند به خاطر اينکه در ماه نوامبر آينده به خاطر انتخابات رياست جمهوری و تجديد انتخاب آقای اوباما بدون دردسر برگزار شود.
اينها مسائلی است که به طور قطع آقای کوهن و مقامات اسرائيلی مطرح خواهند کرد و به آنها اطمينان خواهد داد که هنوز هم اميد اينکه مجازات های اقتصادی کارايی داشته باشد برای آوردن ايران به خط همکاری با جامعه بين المللی کارايی دارد.
دیوید کوهن، معاون وزیر خزانه
داری آمریکا در امور تروریسم و اطلاعات مالی گفته است که در صورتی که
مذاکرات ماه جاری گروه ۱+۵ با ایران در مورد برنامه هسته ای آن کشور به
نتیجه نرسد، آمریکا در مورد اعمال تحریم های جدید علیه ایران با اسرائیل
مشورت خواهد کرد.
این سخنان آقای کوهن اشاره ای است صریح به این
نکته که دولت آمریکا همچنان در تلاش است تا مانع هر گونه حمله اسرائیل به
تاسیسات اتمی ایران شود.آقای کوهن که به اسرائیل سفر کرده، همچنین گفته است: "اگر پیشرفتی در مذاکرات مسکو صورت نگیرد، بدون تردید به فشارهایمان به ایران ادامه خواهیم داد."
اسرائیل مکررا از عدم پیشرفت در مذاکرات مربوط به برنامه هسته ای ایران که با حضور گروه ۱+۵ انجام می شود انتقاد کرده است.
قرار است دور بعدی مذاکرات ایران و گروه ۱+۵ (شامل پنج عضو دائم شورای امنیت سازمان ملل یعنی آمریکا، بریتانیا، فرانسه، چین و روسیه به علاوه آلمان) در روزهای ۱۸ و ۱۹ ژوئن در مسکو برگزار شود.
با نزدیک شدن به دور سوم مذاکرات جدید ایران با گروه ۱+۵ به نظر می رسد که آمریکا مذاکرات مسکو را آخرین مهلت ایران برای نشان دادن عزمی جدی در زمینه پرونده هسته ای قلمداد کرده است.
آقای کوهن همچنین با اشاره به روابط عمیق بین آمریکا و اسرائیل گفت: "ما در سال های گذشته در مورد برنامه های مربوط به اعمال تحریم علیه ایران همکاری های نزدیکی با دولت اسرائیل داشته ایم."
این مقام آمریکایی تاکید کرد: "اسرائیل در این مورد پشتیبان ماست و ما همچنان با آنها در این مورد مشورت می کنیم."
در همین حال بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر اسرائیل، هفته گذشته از قدرت های جهان خواست تا تحریم ها علیه ایران را تشدید کنند و خواستار خاتمه فوری غنی سازی اورانیوم از سوی ایران شد.
گفت و گو های اتمی ایران با کشورهای ۱+۵ پس از ۱۴ ماه توقف، روز شنبه ۱۴ آوریل (۲۶ فروردین) به میزبانی ترکیه در شهر استانبول برگزار شد.
در حالی که دو طرف گفت و گوهای استانبول را "مثبت و سازنده" ارزیابی کردند، دور دوم این مذاکرات روز سوم خرداد در بغداد پایتخت عراق برگزار شد.
کاترین اشتون، مسئول سیاست خارجه اتحادیه اروپا، در پایان مذاکرات بغداد گفت که ایران یک طرح پنج مادهای ارائه و بر حق خود برای غنیسازی اورانیوم پافشاری کرده است و در مقابل، گروه ۱+۵ نیز نگرانیهای خود، به ویژه درباره غنیسازی ۲۰ درصدی را به ایران منتقل کردهاست.
غرب از این مساله ابراز نگرانی کرده که اورانیوم غنی شده با غلظت ۲۰ درصد را به راحتی می توان به مواد لازم برای ساختن بمب اتمی تبدیل کرد. اما ایران می گوید این سوخت را برای رآکتور تحقیقات پزشکی می خواهد.
سه جمهوری آسیای میانه موافقت
کردهاند که به ناتو اجازه دهند وسایط و تجهیزات نظامی خود را با استفاده
از خاک آنها از افغانستان خارج کند.
آنرس فو راسموسن دبیرکل ناتو روز دوشنبه چهارم
ژوئن/جون اعلام کرد که " ناتو با ازبیکستان/ازبکستان، قرقیزستان و قزاقستان
موافقتنامه ای امضا کرده است که خروج این سازمان از افغانستان را تسهیل می
کند."دبیرکل ناتو گفت "توافق با این کشورها، گزینه های جدیدی را در اختیار ما می گذارد و ما از یک شبکه پیشرفته حمل و نقل بهره خواهیم برد."
ناتو می گوید با توجه به اینکه از قبل موافقنامه مشابهی را با روسیه نیز داشته است، موافقت این سه کشور آسیای میانه، به این سازمان اجازه خواهد داد تا تجهیزات نظامی خود در افغانستان را از راه زمین به اروپا منتقل کند.
دبیرکل ناتو جزییات بیشتری در این مورد ارائه نکرد اما ظاهرا به نظر می رسد امضای این موافقتنامه ها به این معنی است که نیروهای ناتو برای خروج از افغانستان، نیازمند راه های پاکستان نخواهند بود.
پاکستان که اصلی ترین راه تدارکاتی ناتو به افغانستان به شمار می رفت، شش ماه پیش و در پی کشته شدن ۲۴ سرباز این کشور در حملات هوایی "غیرعمدی" هواپیماهای آمریکایی، مرز خود را به روی کاروانهای تدارکاتی ناتو، بست.
ماه گذشته و در آستانه کنفرانس سران ناتو در شیکاگو، مقامهای پاکستانی برای بازگشایی راه تدارکاتی ناتو، چند شرط گذاشتند.
عذرخواهی آمریکا از کشته شدن سربان پاکستانی، پرداخت ۵ هزار دلار برای هرکامیونی که ازخاک پاکستان می گذرد و توقف حملات هواپیماهای بدون سرنشین در مناطق قبایلی از جمله این شرایط است.
انتقال تجهیزات ناتو از افغانستان قرار است در پایان امسال آغاز شود.
همچنین قرار است ناتو مسئولیت تامین امنیت افغانستان را تا اواسط سال آینده به صورت کامل به نیروهای افغان بسپارد و تا پایان سال ۲۰۱۴ تمامی نیروهای خود را از این کشور بیرون کند.
شمار نیروهای امنیتی افغان تا چند ماه آینده به ۳۵۰ هزار نفر خواهد رسید.
پلیس در جستجوی قاتل کانادائی در پاریس
پلیس فرانسه در جستجوی محل پنهان شدن "لوکا روکو ماگنوتا"٭، ٢٩ ساله و مظنون به قتل و تکه تکه کردن یک دانشجوی چینی در کانادا است.
در روزهای اخیر، فرد مظنون به قتل در پاریس و
حومه این شهر دیده شده و پلیس با ردیابی تلفن همراه وی، تاکنون یک «بار» و
دو «هتل» در پاریس را برای یافتن او مورد جستجو قرار داده است.
به گفته پلیس کانادا، "لوکا روکو ماگنوتا"٭ همان فرد
مظنونی است که دست و پای بریده شده یک انسان را به دفاتر دو حزب در اوتاوا-
پایتخت کانادا، ارسال کرده است.
منابع خبری در فرانسه اعلام کردند که پلیس فرانسه در
حالی به جستجو برای یافتن فرد مظنون ادامه می دهد که نسبت به حضور او در
شهر پاریس و حومه این شهر ابراز تردید می کند.
در جریان جستجوهای پلیس فرانسه برای کشف محل پنهان شدن
فرد مظنون، پلیس در هتلی در شهر پاریس موفق به کشف وسائلی شد که به
"ماگنوتا" تعلق داشت که در میان آنها مجله های پورنوگرافی به چشم می خورد.
گفته می شود که "ماگنوتا" بازیگر فیلمهای "پورنو" بوده و بعنوان مانکن نیز فعالیت داشته است.
پلیس بین الملل ضمن صدور«هشدار قرمز»، حکم جلب بین
المللی وی را صادر کرد و همچنین اعلام کرد که فرد مظنون از اسامی "اریک
کلینتون نیومن" و "ولادیمیر رومانوف" نیز برای معرفی خود استفاده می کند.
در فیلمی که بر روی اینترنت منتشر شده است، فرد مظنون
که احتمال داده می شود "ماگنوتا" باشد، پس از کشتن دوست پسر ٣٣ ساله خود،
اعضای بدن او را قطعه قطعه می کند.
آیا مأموریت کوفی عنان در سوریه با شکست مواجه شده است؟
سخنان بشار اسد- رییس جمهوری سوریه در پارلمان جدید این کشور، و
اظهارات وی مبنی بر اینکه «سوریه بههیچ وجه با مشکل سیاسی روبرو نیست،
بلکه با تروریسم و جنگ با فتنهای روبرو است که از خارج قصد دارد سوریه را
تخریب کند»، با واکنشهای بسیار مواجه شد.در این زمینه، "شورای ملی سوریه"
نهاد اصلی اپوزیسیون بشار اسد خاطرنشان ساخت که این سخنان حاکی از آن است
که رییس جمهور کنونی سوریه قصد دارد با شدت بیشتری به سرکوب و خونریزی در
این کشور ادامه دهد.
توضیحات بیشتر از دکتر علیرضا نوریزاده، روزنامهنگار و تحلیلگر سیاسی در لندن:
بعد از پنج ماه، آقای بشار اسد در افتتاح پارلمانی که
بیشتر شبیه به یک پارلمان رژیم ساخته است، حرفهایی زد که هیچ تفاوتی با
حرفهای یک سال پیش، شش ماه پیش و آغاز جنبش تظاهرات سوریه ندارد؛ به معنای
دیگر، تو گویی آقای بشار اسد اصلاً درس نگرفته و درست دارد با همان زبانی
سخن میگوید که همه دیکتاتورها هنگامی که با شورش مردمی روبرو هستند، سخن
میگویند.
اینعبارات و جملات برای ما خیلی آشناست، چون در برابر
جنبش سبز یا جنبشهای دانشجویی در ایران هم عین همین حرفها را میشنیدیم؛
متهم کردن دشمن.
حالا در اینجا دشمن برای آقای اسد ابعاد خیلی وسیعی
پیدا کرده است. یعنی علاوه بر غرب، علاوه بر اسراییل و علاوه بر همه
آنهایی که این رژیم تافتهی جدابافته هستند، حالا کشورهای عربی هم اضافه
شدهاند و بنابراین آقای بشار اسد به مردمش میگوید که آنچه در خیابانهای
دمشق و در تمام مناطق مختلف سوریه دارد رخ میدهد، هیچکدام تظاهرات مردمی
نیستند، بلکه این تروریستها هستند که با کمک دشمنی که حالا سعودی، قطر،
آمریکا و... هستند، دارند تلاش میکنند سوریه را ویران کنند و جنایتی که در
"الحوله" اتفاق افتاد و تمام شواهد دال بر شرکت نیروهای نظام در این جنایت
بودند را نیز به تروریستها و دشمنانش حواله کرد.
بنابراین کاملاً پیدا بود که ایشان در دنیای دیگری
زندگی میکند و انگار نه انگار که در کشورش، حداقل هفتاد درصد از مردم
فریاد میزنند که این رژیم را نمیخواهند و این رژیم باید برود.
آقای دکتر نوریزاده، اما نقش جامعه جهانی در
این زمینه چیست؟ کوفی عنان، فرستادهی ویژهی سازمان ملل و اتحادیهی عرب
اعلام کرده که زمان آن فرارسیده که مسئلۀ سوریه را یک بازنگری عمیق بکنیم و
برخی دیپلماتهای سازمان ملل گفتهاند که وقتی سخنان آقای کوفی عنان را
بررسی میکنیم، میتوان فهمید که احتمالاٌ خود ایشان متوجه است که طرح
برنامهای که برای سوریه داشته به بنبست رسیده است. در این زمینه نظرتان
چیست؟
این کاملاً درست است، ولی هیچکس نمیخواهد به این
مسئله اعتراف کند. به جهت اینکه شکست کوفی عنان به منزلهی آن است که راهی
غیر از جنگ باقی نمیماند و به نظر میرسد که هنوز کشورهای غربی اشتهای یک
جنگ دیگر در منطقه را ندارند یا آمادگیاش را ندارند. بنابراین همه دلشان
میخواهد این عدم موفقیت کوفی عنان را کش بدهند. همه در نشستهای خصوصی
اعتراف میکنند که به نتیجه نخواهد رسید، اما در نشستهای علنی، باز همه
میگویند: امیدواریم! یک بار دیگر فرصت میدهیم.
خود آقای عنان نیز همین وضعیت را دارد. او در گزارشی
که به بان کیمون- دبیر کل سازمان ملل، داده و بعضی از سایتهای خبری عربی و
بینالمللی به آن اشاره کردهاند، عملاً گفته که این راهی که در پیش
گرفتهاند (اعزام ناظران) فایدهای ندارد. برای اینکه رژیم سوریه اصلاٌ
توجهی به این مسئله ندارد و در برابر چشم ناظران آدم میکشد.
ولی اگر بگویند که این مسئله به کل شکست خورده و اعلام
کنند که تلاشهای صلحآمیز برای رسیدن به یک راهحل، به بنبست خورده، در
آن صورت جامعهی بینالمللی ناچار است که از راه نظامی مشکل سوریه را حل
کند. چون نمیشود ملتی را به دست یک رژیم، یک اقلیت، داد که هر روز تعدادی
را بکشد، شهرها را ویران کند و عملاً جنایت علیه بشریت مرتکب بشود.
به مصلحت بینالمللی است که فعلاً مأموریت آقای عنان
ادامه پیدا کند و البته رژیم سوریه هم از خدا خواسته از این فرصت، هر روز
بیشتر استفاده میکند، برای بیشتر کشتن و حالت ارعاب و ترس و وحشت را در
جامعه گسترش دادن؛ به این امید که سرانجام مردم خسته میشوند و برمیگردند
به خانههایشان.
آقای دکتر نوریزاده، از سوی دیگر روزنامهی
"الوطن" که گفته میشود یکی از نشریات نزدیک به رژیم بشار اسد است، امروز
در مقالهای دولت عربستان سعودی را متهم کرده به توطئه علیه سوریه و
استفاده از لبنان به عنوان سکوی پرش برای حمله به سوریه. نظرتان در این
زمینه چیست؟
این حرف بیمعنا است. به جهت اینکه سوریه ده برابر
عربستان سعودی در لبنان امکانات دارد. در درجهی اول ایران و سوریه در آنجا
حزبالله را دارند و حزبالله عملاً با اسلحهاش بر لبنان مسلط است.
بنابراین عربستان از طریق چه گروهی میتواند دست به این کار بزند؟! از طریق
گروه آقای حریری؟ گروه آقای حریری مسلح نیست. به اضافهی اینکه مرزهای
لبنان از جانب ارتش لبنان به شدت کنترل میشوند که فرماندهان آن اغلب
دشمنان سوریه نیستند و همینطور از جانب خود سوریها نیز این مرز کنترل
میشود.
بنابراین احتمال اینکه چهار قبضه اسلحه از لبنان به
سوریه برود، وجود دارد، ولی اینکه یک اسلحهی سنگین از این طریق وارد
بشود، وجود ندارد و اگر وجود داشت، تا الان ما مشاهده میکردیم که ارتش
آزاد سوریه ناچار نشود فقط با مسلسل و سلاحهای معمولی با رژیم برخورد کند.
اگر راه رساندن اسلحه وجود داشت، مسلماً عربستان و قطر
این کار را میکردند، برای اینکه بر این باورند راه دیگری نمانده است. در
همین اجتماعی که دیروز (یکشنبه سوم جون) در دوحه برگزار شده بود، باز به
این مسئله اشاره شد. ولی راهی برای رساندن اسلحه ندارند. اردن که اجازه
نمیدهد و ترکیه هم که فعلاً چنین اجازهای را نداده است.
الان تلاش این کشورها بیشتر برای این است که شاید
بتوانند به جامعهی بینالمللی بقبولانند که یک منطقهی حفاظت شده در
مرزهای ترکیه و سوریه را اعلام کند و در آن صورت ارتش آزاد سوریه میتواند
در آنجا مستقر باشد و چیزی شبیه آنچه در بنقاضی در آغاز جنبش مردم لیبی
علیه قذافی دیدیم را شاید بشود در آنجا مشاهده کرد.
ولی در حال حاضر این حرفهایی که سوریه میزند یا
روزنامههای الوطن و یا روزنامههای جمهوری اسلامی مینویسند، بیشتر حدس و
گمان است و پایهی حقیقی ندارد.
بهره گیری اخوان المسلمین از حکم حبس ابد برای حسنی مبارک
اعلام حکم حبس ابد برای حسنی مبارک، خشم مصریها را برانگیخته
است. به نوشته فیگارو- نشریه صبح چاپ پاریس، روزهای شنبه و یکشنبه
خیابانهای قاهره و میدان تحریر شاهد حضور هزاران تن از مخالفان بود.
فیگارو می نویسد: مخالفان حاضر
در میدان اصلی شهر که یاد و خاطره ٨٤٦ «شهید» دوران انقلاب در مصر را
گرامی میدارند، می گویند که خون شهیدان نباید بدون مجازات بماند و اگر
دادگاه می گوید که رهبران نیروهای پلیس مجرم نیستند، پس چه کسی مسئول خون
تظاهرات کنندگان است؟
به گفته مدافعان حقوق بشر در مصر، تبرئه شدن دو پسر
حسنی مبارک- علاء و جمال، همچنین حسین سالِم- تاجر مصری، یکی دیگر از
دلایلی است که به خشم مردم مصر دامن زده است.
لآکروآ- نشریه دیگر صبح پاریس، هم در
همین ارتباط می نویسد که اعلام حکم حبس ابد برای رئیس جمهوری پیشین مصر،
تنها پانزده روز مانده به دور دوم انتخابات ریاست جمهوری، موجب افزایش تنش و
بحران در این کشور شده است.
این نشریه به اظهارات برخی از مخالفان در میدان تحریر
قاهره پرداخته که معتقدند حسنی مبارک باید به اعدام محکوم می شد و حتی اگر
بخاطر کهولت سن، به حبس ابد محکوم شده، حبیب العدل- وزیر داخله در دوران
حسنی مبارک، باید در میدان تحریر مصر به دار آویخته شود.
لآکروآ در ادامه می افزاید که اعلام
حکم حسنی مبارک و خشم مردم، زمینه خوبی را برای مخالفان سیاسی و بویژه دکتر
محمد مورسی- نامزد اخوان المسلمین در انتخابات ریاست جمهوری مصر، فراهم
آورده است. محمد مورسی با بهره گیری از شرایط حاکم بر مصر برای خود تبلیغات
کرده و می گوید که اگر او به ریاست جمهوری انتخاب شود، به مردم مصر تعهد
می دهد که حسنی مبارک بار دیگر در برابر قانون قرار گرفته و محاکمه شود.
لوموند- نشریه عصر چاپ پاریس، هم می
نویسد که اخوان المسلمین از نارضایتی مردم مصر و از ترس مخالفان از بازگشت
بازماندگان رژیم پیشین به قدرت، به نفع خود استفاده می کنند.
روز یکشنبه، نامزدهای شکست خورده دور اول انتخابات به
همراه مورسی اقدام به تشکیل "شورای ریاست جمهوری" نمودند و تلاش می کنند تا
با اجماع آراء، دیگر نامزدهای انتخاباتی- احمد شفیق، را شکست دهند.
در حالیکه که واکنشهای بین المللی نسبت به عملکرد رژیم بشار اسد، او را بیش از پیش در انزوا قرار داده است، فیگارو می نویسد: محکومیت رژیم بشار اسد از سوی جامعه بین المللی هیچگونه تأثیری بر روی رئیس جمهوری این کشور نداشته است.
همین نشریه به سخنرانی روز یک شنبه بشار اسد در برابر
پارلمان جدید این کشور اشاره دارد و می افزاید که رجب طیب اردوغان- نخست
وزیر ترکیه، در اظهار نظری گفته است بشار همچنان به همان شیوه و منطق
دیکتاتوری خود برای حل مشکلات سوریه ادامه می دهد؛ شیوه و منطقی که به گفته
شاهزاده سعود الفیصل- وزیر امور خارجه عربستان سعودی، تنها برای خریدنِ
وقت برای رژیم سوریه است.
به نوشته فیگارو، بشار اسد که از حمایتهای جدیِ
دولتهای چین و روسیه برخوردار است، بار دیگر در سخنان روز یکشنبه از
«توطئه تروریستی که از سوی خارجی ها» برنامه ریزی شده یاد کرد و تأکید کرد
که این «طرحی برای نابودی» سوریه است.
در عین حال بشار اسد متذکر شده است که دمشق برای خروج
از بحران، تمامی راههای سیاسی را امتحان کرده است اما این- به گفته بشار
اسد- تروریستها هستند که تمایلی به گفتگو و یا انجام اصلاحات ندارند.
به نوشته فیگارو، رئیس جمهوری سوریه، با نام بردن از
تروریستها بعنوان کسانی که بر بحران در سوریه دامن زده اند، تأکید می کند
که آنها مأموریت دارند.
قضیۀ "کابل بانک" و نا امیدی از پیگیری عدلی آن
سی پنج تن از کسانیکه در قضیۀ "کابل بانک" متهم هستند مورد پیگیری قضایی قرار دارند و یک دادگاه اختصاصی آنان را احضار کرده است.
به گفتۀ رحمت الله نظری- معاون دادستان کل، این
٣٥ تن در قضیۀ اختلاس ٩٠٠ میلیون دالر از پولهای این بانک، مسئول هستند.
درین میان شخصیت های مهمی وجود دارند که با رئیس جمهور و شخصیت های دیگر
سیاسی کشور ارتباط دارند. این موضوع را با عبدالعلی فایق، تحلیلگر افغانستانی ساکن لندن در میان گذاشتیم.
آقای فایق در جواب به این سؤال که، آیا هنوز هم ممکن است قضا آبروی رفتۀ رژیم را اعاده کند؟ از تعریف کشور های ناکام آغاز میکند.
به گفتۀ او، کشورهای ناکام عبارت از آن عده از
کشورهاست که بحران مالی یا ورشکستگی داشته باشد، قدرت در انحصار یک گروه
باشد، مشکل مشروعیت داشته باشد، توانایی ارائۀ خدمت به مردمش را نداشته
باشد، دیپلماسی ضعیف داشته باشد و از اختلاس و جرم و بی قانونی رنج ببرد.
این تعریف البته بر میگردد به مشخصات کشور افغانستان.
آقای فایق اضافه میکند که در کشوریکه هر سه تای قوای
ثلاثه، در انحصار تعداد خاصی باشند و حکومت را فلج ساخته باشند، بیمورد است
که از دادستانی کل انتظاری داشته باشیم؛ بخصوص که دادستانی کل در قضایای
انتخابات ریاست جمهوری، مشروعیت، توانایی، حیثیت و آبروی خود را در برابر
اذهان عامه سؤال برانگیز ساخت.
در لابلای این گفتگو بعد از تشریحات لازم در مورد
کسانیکه از "کابل بانک" پول گرفته اند و امروز هم کشور را ترک کرده اند،
آقای فایق از شهرک "اینومنه" در قندهار صحبت میکند که بعد از صرف میلیون ها
دالر، امروز در این شهر میان برادران آقای کرزی جنگ و خونریزی جریان دارد.
با استناد به یک روزنامۀ آمریکایی، آقای فایق تصریح
میکند که کنگرسمن های امریکا، هم از این موضوع به ستوه آمدهاند و میخواهند
هر طوری که شده است این مسایل پیگیری شوند.
قرارداد میان چین و افغانستان در آستانۀ خروج نیروهای ناتو
همزمان با نزدیک شدن خروج نیروهای غربی از افغانستان، قرار است
چین با این کشور در مورد مسایل امنیتی، اقتصادی و فرهنگی قرارداد امضا کند.
هفتۀ آینده، قرار است حامد کرزی- رئیس جمهور
افغانستان، در حاشیۀ اجلاس سازمان همکاری شانگهای، هیو جیانتاو- رئیس جمهور
چین را ملاقات کند.
سازمان همکاری شانگهای در بر گیرندۀ چین، روسیه و
تعدادی از کشور های آسیای مرکزی است و هنوز افغانستان در آن عضو نیست. این
قرارداد، به گفتۀ سخنگوی وزارت امور خارجۀ افغانستان، به احتمال زیاد حاوی
موارد زیادی خواهد بود که از همکاری در مسایل امنیتی و حضور نیرومند در
مسایل اقتصادی تا امور فرهنگی را در بر خواهد گرفت.
این خبر از این نمایندگی میکند که چین میخواهد روابطش
را با افغانستان، از ساحۀ خاص اقتصادی به ساحات دیگر هم توسعه بدهد. این در
حالیست که نیروهای ناتو برای تخلیۀ افغانستان آمادگی میگیرند، میخواهند
مسئولیت امنیت کشور را به نیروهای داخلی بسپارند و تا پایان سال ٢٠١٤
نیروهای خود را برگردانند.
چین، در این سالها در ساحۀ نظامی در افغانستان حضور
نداشت و از نظر سیاسی هم در فعالیت های عمومی کشورهای جهان در افغانستان
سهم زیادی نمیگرفت، ولی در ساحۀ اقتصادی استراتژی کامیابی را پی گیری کرد و
موفق شد، بخصوص در ساحۀ استخراج معادن فلزات جای خوبی بدست بیاورد.
محاکمۀ جمهوری اسلامی ایران به خاطر کشتار زندانیان سیاسی
مرحلۀ اول دادگاه محاکمۀ جمهوری اسلامی ایران، از ١٨ تا ٢٢ ماه
ژوئن جاری در مرکزحقوق بشر سازمان عفو بین الملل در لندن به مدت ٥ روز
برگزار می شود.
"کارزار مردمی ایران تریبونال" جمهوری اسلامی
ایران را به خاطر کشتار زندانیان سیاسی در تابستان سال ١٣٦٧ در دادگاهی در
دو مرحله محاکمه می کند.
بر اساس بیانیه ای که از سوی این نهاد منتشر شده است،
مرحلۀ اول دادگاه محاکمۀ جمهوری اسلامی ایران از ١٨ تا ٢٢ ماه ژوئن جاری در
مرکزحقوق بشر سازمان عفو بین الملل در لندن به مدت ٥ روز برگزار می شود.
"کارزار ایران تریبونال" از حضور بیش از١٠٠ شاهد در این مرحله از دادگاه خبر می دهد.
"کارزار ایران تریبونال" از حضور بیش از١٠٠ شاهد در این مرحله از دادگاه خبر می دهد.
یک تیم بین المللی متشکل از حقوق دانان ایرانی و بین
المللی: پروفسور ریچارد فالک، سر جفری نایس، پروفسور اریک دیوید، پروفسور
پیام اخوان، دکتر نانس هورماشیا، دکتر هدایت متین دفتری و پروفسور کادر
اسمال که در ماه ژوئیۀ سال پیش درگذشت در سازمان دادن این دادگاه شرکت
داشته و با دعوت از شخصیت های حقوقی و غیر حقوقی و قضات سرشناس جهانی
همراه با یک تیم دادستانی متشکل از ٨ حقوق دان ایرانی و غیر ایرانی به
سرپرستی پروفسور پیام اخوان و سر جفری نایس این دادگاه را برگزار می کنند.
"کارزار مردمی ایران تریبونال" در اواخر شهریور ١٣٨٦ با مشارکت جمعی از اعضای خانواده های جان سپردگان دهۀ شصت و جان به در بردگان از کشتار های سیاسی این دهه کار خود را آغاز کرده است.
"کارزار مردمی ایران تریبونال" در اواخر شهریور ١٣٨٦ با مشارکت جمعی از اعضای خانواده های جان سپردگان دهۀ شصت و جان به در بردگان از کشتار های سیاسی این دهه کار خود را آغاز کرده است.
"کارزار مردمی ایران تریبونال" در بیانیۀ خود این
دادگاه را «بخشی از مبارزۀ تودۀ رنج کشیدۀ مردم ایران علیه تاریک اندیشان
کوردل و جنایتکار حاکم بر ایران» دانسته و در این بیانیه می افزاید این
وظیفه را نیز دارد که «این تراژدی انسانی را به قضاوت افکار عمومی جهانیان
بگذارد».
"کارزار مردمی ایران تریبونال" از کسانی که علاقمند به شرکت در جلسات دادگاه هستند خواسته است از طریق ایمیل برای شرکت در جلسات ثبت نام کنند.
"کارزار مردمی ایران تریبونال" از کسانی که علاقمند به شرکت در جلسات دادگاه هستند خواسته است از طریق ایمیل برای شرکت در جلسات ثبت نام کنند.
info@irantribunal.com
www.irantribunal.com
دور جدید مذاکرات هسته ای ایران و آژانس بین المللی انرژی اتمی
یوکیا آمانو- مدیر کل آژانس بین المللی انرژی اتمی، امروز گفت
که روز جمعه هشتم ماه ژوئن جاری، جمهوری اسلامی ایران و آژانس در مورد
برنامۀ هسته ای ایران با هم گفتگو می کنند. مدیر کل آژانس افزود جمهوری
اسلامی آن گونه که لازم است با آژانس همکاری نکرده است تا آژانس بتواند به
این نتیجه برسد که تمامی مواد هسته ای در ایران در فعالیت هائی به کار می
رود که دارای مقاصدی صلح آمیز است.
یوکیا آمانو- مدیر کل آژانس بین المللی انرژی
اتمی، امروز (دوشنبه) در وین- مقر آژانس- گفت، روز هشتم ماه ژوئن جاری
(جمعه)، جمهوری اسلامی ایران و آژانس در مورد برنامۀ هسته ای ایران با هم
گفتگو می کنند.
یوکیا آمانو ضمن اعلام این خبر افزود، از جمهوری اسلامی ایران دعوت می کند که در اسرع وقت توافق نامه ای را در مورد یک «رویکرد ساختمند» به منظور روشن کردن ماهیت و سرشت برنامۀ هسته ای این کشور و فراهم کردن دسترسی سریع به مرکز (نظامی) "پارچین" با آژانس امضا کند.
یوکیا آمانو ضمن اعلام این خبر افزود، از جمهوری اسلامی ایران دعوت می کند که در اسرع وقت توافق نامه ای را در مورد یک «رویکرد ساختمند» به منظور روشن کردن ماهیت و سرشت برنامۀ هسته ای این کشور و فراهم کردن دسترسی سریع به مرکز (نظامی) "پارچین" با آژانس امضا کند.
به نوشتۀ خبرگزاری فرانسه، حصول و امضای چنین توافق
نامه ای می تواند به روشن شدن مسائل و پرسش های بدون پاسخ در ارتباط با
فعالیت های هسته ای ایران از جمله نگرانی های ابراز شده در گزارش ماه
نوامبر سال پیش آژانس در مورد برنامۀ هسته ای ایران کمک کند.
آژانس در این گزارش برای نخستین بار از ابعاد نظامی برنامۀ هسته ای ایران عمیقاً ابراز نگرانی کرده بود.
آژانس در این گزارش برای نخستین بار از ابعاد نظامی برنامۀ هسته ای ایران عمیقاً ابراز نگرانی کرده بود.
یوکیا آمانو که خطاب به نمایندگان ٣٥ کشور عضو شورای
حکام آژانس در آغاز نشست این شورا سخن می گفت افزود جمهوری اسلامی آن گونه
که لازم است با آژانس همکاری نکرده است تا آژانس بتواند به این نتیجه برسد
که تمامی مواد هسته ای در ایران در فعالیت هائی به کار می رود که دارای
مقاصدی صلح آمیز است.
مدیر کل آژانس در دنبالۀ سخنان خود گفت مصراً از جمهوری اسلامی ایران می خواهد اقدام های لازم را در راستای ایفای کامل تعهدات و مسئولیت های خویش به منظور جلب اعتماد جامعۀ بین المللی و اثبات صلح آمیز بودن فعالیت ها و برنامۀ هسته ای خود به عمل آورد.
مدیر کل آژانس در دنبالۀ سخنان خود گفت مصراً از جمهوری اسلامی ایران می خواهد اقدام های لازم را در راستای ایفای کامل تعهدات و مسئولیت های خویش به منظور جلب اعتماد جامعۀ بین المللی و اثبات صلح آمیز بودن فعالیت ها و برنامۀ هسته ای خود به عمل آورد.
علی اصغر سلطانیه- نمایندۀ جمهوری اسلامی ایران در
آژانس، در سخنانی که امروز در آغاز نشست شورای حکام ایراد کرد، از خود نوعی
خوشبینی نشان داد و گفت پس از دیدار اخیر مدیر کل آژانس از تهران در ماه
مه، فصل جدیدی در همکاریهای میان جمهوری اسلامی ایران و آژانس آغاز شده
است.
پروندۀ هسته ای ایران علاوه بر نشست شورای حکام آژانس
بین المللی انرژی اتمی در وین، در مذاکرات امروز میان رئیس جمهوری روسیه و
سران اتحادیۀ اروپا در سن پترزبورگ نیز مطرح خواهد بود.
نشست شورای حکام آژانس تا روز جمعۀ آینده ادامه خواهد داشت.انتقاد شدید "آدونیس"- شاعر عرب از سیاست فرانسه در جهان عرب
"آدونیس"، ضمن انتقاد از این کشورهائی در جهان عرب که بدون
قانون اساسی و بصورت قبیله ای اداره می شوند می گوید هیچ کس نمی تواند و
نباید از چنین رژیم هائی در جهان عرب دفاع کند، ولی در عین حال نباید برای
دفع شر ناشی از این رژیم ها به شر دیگری متوسل شد. به باور این شاعر عرب
این همان کاری است که فرانسه دقیقاً به آن دست می زند.
"احمد علی سعید اسبر"*- متخلص به "آدونیس"٭- یکی
از بزرگ ترین شاعران معاصر جهان عرب که آثارش به اکثر زبان های دنیا و
بویژه زبان فرانسه ترجمه و منتشر شده است، در انتقادی شدید از دولت فرانسه،
این دولت را متهم کرد که با پشتیبانی از «بنیاد گرا ترین و ارتجاعی ترین»
جنبش ها در جهان عرب، به آرمان ها و اصول انقلاب فرانسه خیانت می کند.
"ادونیس" می گوید با نظارۀ سیاست فرانسه در قبال جهان عرب می توان دریافت که در اعمال این سیاست، به اصول انقلاب فرانسه (انقلاب کبیر ١٧٨٩) خیانت می شود.
"ادونیس" می گوید با نظارۀ سیاست فرانسه در قبال جهان عرب می توان دریافت که در اعمال این سیاست، به اصول انقلاب فرانسه (انقلاب کبیر ١٧٨٩) خیانت می شود.
از نظر "ادونیس"، که خبرگزاری فرانسه از وی به عنوان
«بزرگ ترین شاعر زنده در جهان عرب» یاد می کند، فرانسه بجای تلاش در راستای
پشتیبانی از جریان های سکولار، دموکراتیک و کثرت گرا و پی نهادن یک انقلاب
فراگیر که بتواند جهان عرب را از دوران قرون وسطائی آن خارج کند، به نام
حقوق بشر به حمایت از تمامی جنبش های بنیادگرا و ارتجاعی دست می زند و با
رژیمهای بنیادگرا و ارتجاعی همکاری می کند.
"آدونیس" می افزاید اگر انگیزۀ فرانسه دفاع از حقوق
بشر است فرصت ها برای دفاع از آن در جهان عرب کم نیست و در این ارتباط
بویژه می توان به فلسطین و در عین حال عربستان سعودی، سودان و مجموعۀ
کشورهای عرب در خلیج فارس اشاره کرد که برخی از آن ها هنوز هم دارای یک
«قانون اساسی» نیستند.
"آدونیس" ضمن انتقاد از این کشورهائی که بدون قانون
اساسی و به صورت قبیله ای اداره می شوند می گوید هیچ کس نمی تواند و نباید
از چنین رژیم هائی در جهان عرب دفاع کند ولی در عین حال نباید برای دفع شر
ناشی از این رژیم ها به شر دیگری متوسل شد.
"آدونیس" آن گاه نتیجه گیری می کند که این کاری است که فرانسه دقیقاً به آن دست می زند.
"آدونیس" آن گاه نتیجه گیری می کند که این کاری است که فرانسه دقیقاً به آن دست می زند.
"احمد علی سعید اسبر" یا "ادونیس"، در روستای "قصابین"
در نزدیکی "لاذقیه" در سوریه متولد شده و از سال ١٩٥٦ به حال تبعید در
لبنان زیسته ودر سال ١٩٨٥ به فرانسه مهاجرت کرده است.
این شاعر ٨٢ سالۀ مقیم فرانسه، سال ها در پاریس در دانشگاه سوربن به تدریس سرگرم بوده و مدتی نیز نمایندۀ اتحادیۀ عرب در یونسکو بوده است.
این شاعر ٨٢ سالۀ مقیم فرانسه، سال ها در پاریس در دانشگاه سوربن به تدریس سرگرم بوده و مدتی نیز نمایندۀ اتحادیۀ عرب در یونسکو بوده است.
انقلابیون مصر مردم را به تظاهرات اعتراضی فراخواندند
سازمان های طرفدار دموکراسی از جمله "جنبش ششم آوریل"، "ائتلاف
جوانان انقلابی" و "اتحادیۀ جوانان ماسپرو" امروز از مردم خواستند بعد از
ظهر فردا (سه شنبه) دست به تظاهرات بزنند. عبدالمنعم ابوالفتوح و حمدین
صباحی، دو نامزد اسلام گرایان میانه رو مصر و چپ مستقل این کشور در
انتخابات ریاست جمهوری که به دور دوم راه نیافته اند، فردا هدایت دو تجمع
اعتراضی را بر عهده خواهند داشت
مبارزان مصری که در سال گذشتۀ میلادی با به راه
انداختن تظاهراتی گسترده و مداوم در این کشور باعث سقوط رژیم حسنی مبارک-
رئیس جمهوری پیشین این کشور، پس از سی سال حکومت بر مصر شدند امروز مردم را
به شرکت در تظاهراتی عظیم در اعتراض به رأی روز شنبۀ دادگاه مسئول رسیدگی
به اتهامات حسنی مبارک و دیگر مقامات مصری متهم به کشتار مردم و فساد مالی
فراخواندند.
این دادگاه در روز شنبه حسنی مبارک و حبیب العادلی-
وزیر کشور مصر، را به اتهام شرکت در کشتار مردم به زندان ابد محکوم کرد و
لی شش مقام امنیتی را از اتهام کشتار مردم تبرئه نمود.
حسنی مبارک و دو پسر از اتهام فساد مالی تبرئه شدند.
در پی اعلام این آراء، مردم به عنوان اعتراض در قاهره و
چند شهر دیگر به خیابان ها ریختند و در حدود ٢٠ هزار نفر در روزشنبه در
میدان تحریر قاهره جمع شدند. این میدان دیروز نیز صحنۀ تظاهرات و اعتراض
مردمی بود که شب پیش را در آن جا گذرانده بودند.
وکلای حسنی مبارک و حبیب العادلی در همان روز شنبه اعلام کردند از احکام محکومیت موکلان خود فرجام خواهی خواهند کرد.
بر اساس گزارش خبرگزاری فرانسه، دادسرای قاهره نیز به
نوبۀ خود اعلام کرده است که در اعتراض به احکام صادره تقاضای تجدید نظر
خواهد کرد.
سازمان های طرفدار دموکراسی از جمله "جنبش ششم آوریل"،
"ائتلاف جوانان انقلابی" و "اتحادیۀ جوانان ماسپرو" امروز از مردم خواستند
بعد از ظهر فردا (سه شنبه) دست به تظاهرات بزنند.
به گزارش خبرگزاری ها از قاهره، عبدالمنعم ابوالفتوح و حمدین صباحی، دو نامزد اسلام گرایان میانه رو مصر و چپ مستقل این کشور در انتخابات ریاست جمهوری که به دور دوم راه نیافته اند، فردا هدایت دو تجمع اعتراضی را بر عهده خواهند داشت.
به گزارش خبرگزاری ها از قاهره، عبدالمنعم ابوالفتوح و حمدین صباحی، دو نامزد اسلام گرایان میانه رو مصر و چپ مستقل این کشور در انتخابات ریاست جمهوری که به دور دوم راه نیافته اند، فردا هدایت دو تجمع اعتراضی را بر عهده خواهند داشت.
در همین اوضاع و احوال، خبرگزاری مصری خاورمیانه از
قاهره گزارش داد حسنی مبارک- رئیس جمهوری پیشین مصر، که در بیمارستانی در
بازداشت موقت به سر می برد، پس از اعلام محکومیت او به زندان ابد، به زندان
"توره" منتقل شده و پس از آنکه مأموران زندان از او عکس گرفته، شمارۀ
زندانی او را ابلاغ کرده و لباس آبی رنگ زندان را تحویل او داده اند، در
این زندان زندانی شده است.
مقامات زندان درخواست حسنی مبارک مبنی بر ماندن در بیمارستان نظامی قاهره را رد کرده اند.
بر اساس این گزارش، حسنی مبارک در روز شنبه در هلی
کوپتری که او را از زندان دادگاه به بیمارستان منتقل می کرد به گریه افتاده
و حاضر به ترک هلی کوپتر نبوده است.پروندۀ هسته ای ایران در دستور کار شورای حکام و نشست سران روسیه و اتحادیۀ اروپا
دو هفته مانده به از سرگیری مذاکرات هسته ای میان ایران و جامعۀ
بین المللی در مسکو، این پرونده بار دیگر در هفتۀ جاری در دستور کار نشست
شورای حکام آزانس بین المللی انرژی اتمی، گفتگوهای رهبران روسیه و اتحادیۀ
اروپا و بالاخره مذاکرات رؤسای جمهوری ایران، روسیه و چین در حاشیۀ
کنفرانس سران سازمان همکاری شانگهای در پکن درقرار گرفته است.
برنامۀ هسته ای جمهوری اسلامی ایران بار دیگر در
دستور کار نشست شورای حکام آژانس بین المللی انرژی اتمی است که از امروز
(دوشنبه) در وین، مقر آژانس، آغاز به کار می کند.
نشست ٣٥ کشور عضو شورای حکام آژانس تا روز جمعۀ این هفته در پشت درهای بسته ادامه خواهد داشت.
به نوشتۀ خبرگزاری فرانسه، همزمان با مطرح شدن پروندۀ هسته ای ایران در شورای حکام آژانس، کنفرانس سران روسیه و اتحادیۀ اروپا و دیدار و گفتگوهای رؤسای جمهوری چین، روسیه و ایران در حاشیۀ نشست سران سازمان همکاری شانگهای درپکن، حصول پیشرفتی میان ایران و آژانس پیش از مذاکرات مسکو حائز اهمیت است.
به نوشتۀ خبرگزاری فرانسه، همزمان با مطرح شدن پروندۀ هسته ای ایران در شورای حکام آژانس، کنفرانس سران روسیه و اتحادیۀ اروپا و دیدار و گفتگوهای رؤسای جمهوری چین، روسیه و ایران در حاشیۀ نشست سران سازمان همکاری شانگهای درپکن، حصول پیشرفتی میان ایران و آژانس پیش از مذاکرات مسکو حائز اهمیت است.
آزانس بین المللی انرژی اتمی خواهان آزادی عمل بیشتر
بازرسان آژانس در بازرسی از تأسیسات هسته ای ایران و بویژه دسترسی این
بازرسان به سایت نظامی "پارچین" است.
سران روسیه و اتحادیۀ اروپا در نشستی که از دیشب در سن
پترزبورگ آغاز شده و امروز هم ادامه خواهد داشت، به مسائل مورد علاقۀ دو
طرف از جمله پروندۀ هسته ای ایران و اوضاع در سوریه خوهند پرداخت.
در این مذاکرات ولادیمیر پوتین- رئیس جمهوری روسیه، هرمان وان رومپویی*- رئیس اتحادیۀ اروپا و خوزه مانوئل باروسو*- رئیس کمیسیون اتحادیۀ اروپا شرکت دارند.
در این مذاکرات ولادیمیر پوتین- رئیس جمهوری روسیه، هرمان وان رومپویی*- رئیس اتحادیۀ اروپا و خوزه مانوئل باروسو*- رئیس کمیسیون اتحادیۀ اروپا شرکت دارند.
دیروز کاخ کرملین اعلام کرد ولادیمیر پوتین- رئیس
جمهوری روسیه، در حاشیۀ نشست سران سازمان همکاری شانگهای که در روزهای ششم و
هفتم ژوئن (چهارشنبه و پنجشنبۀ هفتۀ جاری) در پکن برگزار می شود با محمود
احمدی نژاد- همتای ایرانی خود، ملاقات می کند تا بیشتر درجریان حساسیت های
پروندۀ هسته ای تهران قرار گیرد.
جامعۀ بین المللی که ایران را به تلاش برای دست یابی
به سلاح هسته ای متهم می کند خواهان تعلیق غنی سازی اورانیوم به ویژه به
میزان ٢٠٪از سوی ایران است؛ ولی ایران غنی سازی به این میزان را یکی از
حقوق اساسی خود در چارچوب پیمان منع گسترش جنگ افزار های هسته ای (ان. پی.
تی.) می داند.
هیلاری کلینتون: سخنان آیت الله خامنه ای در مورد پروندۀ هسته ای تازگی نداشته و برای مصارف داخلی است
وزیر امورخارجۀ آمریکا ضمن اذعان به این که فرصت مطالعۀ دقیق
سخنان آیت الله خامنه ای را نداشته است افزود سخنان رهبر جمهوری اسلامی
ایران در حدّی که به اوگزارش شده در بردارندۀ چیز تازه ای نیست و بیشتر
مصرف داخلی دارد.
خانم هیلاری کلینتون- وزیر امورخارجۀ امریکا،
دیشب (یکشنبه شب) در استکهلم گفت سخنان روز یکشنبۀ آیت الله خامنه ای- رهبر
جمهوری اسلامی ایران، در مورد موضع جامعۀ بین المللی در قبال پروندۀ هسته
ای ایران هیچ حرف تازهای در بر نداشت.
خانم کلینتون افزود قضاوت و داوری او و دولت آمریکا مبتنی بر رفتار و عملکرد تهران در مذاکرات مسکو خواهد بود.
وزیر امورخارجۀ امریکا در دنبالۀ سخنان خود گفت چشم انتظار پیشنهاداتی است که ایران در مسکو بر روی میز خواهد گذاشت.
خانم کلینتون افزود قضاوت و داوری او و دولت آمریکا مبتنی بر رفتار و عملکرد تهران در مذاکرات مسکو خواهد بود.
وزیر امورخارجۀ امریکا در دنبالۀ سخنان خود گفت چشم انتظار پیشنهاداتی است که ایران در مسکو بر روی میز خواهد گذاشت.
هیلاری کلینتون بار دیگر بر این نکته تأکید کرد که طرف
ایران در این مذاکرات خواهان یک راه حل دیپلماتیک است و امروز فرصت برای
نیل به چنین راه حلی وجود دارد.
هیلاری کلینتون ابراز امیدواری کرد که این فرصت به خاطر منافع همگان از دست نرود.
هیلاری کلینتون ابراز امیدواری کرد که این فرصت به خاطر منافع همگان از دست نرود.
گفتگوهای جمهوری اسلامی ایران و گروه موسوم به (١+٥)
مرکب از آلمان و اعضای دائمی شورای امنیت سازمان ملل متحد (آمریکا، چین،
روسیه، انگلیس و فرانسه) قرار است در روزهای ١٨ و ١٩ ماه جاری (ژوئن) در
پایتخت روسیه برگزار شود.
خبرگزاری فرانسه در گزارشی که به سخنان خانم کلینتون
اختصاص داده است می نویسد: آیت الله خامنه ای در سخنان دیروز خود به مناسبت
سالگرد درگذشت آیت الله خمینی با نطقی آتشین با متهم کردن غربی ها به دروغ
گوئی و فریب کاری و تأکید بر این که اقدام نظامی احتمالی اسرائیل علیه
تأسیسات هسته ای ایران چون صاعقهای بر سر آن کشور فرود خواهد آمد، چشم
انداز موفقیت مذاکرات مسکو را در هاله ای از ابهام قرار داد.
از نظر این خبرگزاری، سخنان دیروز آیت الله خامنه ای
در تضاد کامل با ابراز خوشبینی های اخیر دیگر مقامات بلندپایۀ ایران در
مورد این پرونده و مذاکرات ماه های اخیر بوده است.
آیت الله خامنه ای دیروز غرب را به فریب کاری و دروغ گوئی در مورد فعالیت های هسته ای ایران متهم کرد و گفت ترس و بیم غرب از ایران اسلامی است نه از ایران هسته ای.
وزیر امورخارجۀ آمریکا ضمن اذعان به این که فرصت
مطالعۀ دقیق سخنان آیت الله خامنه ای را نداشته است افزود سخنان رهبر
جمهوری اسلامی ایران در حدّی که به اوگزارش شده در بردارندۀ چیز تازهای
نیست و بیشتر مصرف داخلی دارد. آیت الله خامنه ای دیروز غرب را به فریب کاری و دروغ گوئی در مورد فعالیت های هسته ای ایران متهم کرد و گفت ترس و بیم غرب از ایران اسلامی است نه از ایران هسته ای.
هیلاری کلینتون در پایان گفت بهترین کار برای ایران ارائۀ پیشنهاداتی جدی در مذاکرات آینده است.
نماینده بنیاد مستضعفان با به مبارزه طلبیدن وزارت راه:
از آزادراه تهران-شمال کنار نمیرویم
مدیرعامل شرکت آزادراه تهران ـ شمال و نماینده بنیاد مستضعفان در این پروژه با بیان اینکه بنیاد مستضعفان طبق قانون در ۵۰ درصد این پروژه شریک است گفت: کنار رفتن ما از این پروژه یا با تفاهم یا با پیگیریهای حقوقی صورت میگیرد در غیر این صورت کنار نمیرویم.
به گزارش خبرگزاریفارس، عباسعلی آببر طی نشست خبری در حاشیه بازدید از مناطق چهارگانه آزادراه تهران ـ شمال اظهار داشت:
ما آمادگی برگزاری نشست و مناظره بنیاد مستضعفان و وزارت راه را درباره آزادراه تهران ـ شمال هستیم.
آببر با بیان اینکه بنا به گفته وزیر راه در این آزادراه مشکلاتی است، تصریح کرد: بنده هم این مشکلات را قبول دارم، اما در این پروژه شریک هستم، یعنی ۵۰ درصد شراکت داریم، در خوب و بد پروژه شریک هستیم، بنابراین شریک من نمیتواند بدون رضایت مرا کنار بگذارد.
وی تأکید کرد: وزارت
راه میتواند حساب کتابهای خود را با بنیاد انجام دهد تا بنیاد در صورت
تمایل کنار رود و یا در غیر این صورت به صرف تنها ادعا و صحبت یکی از طرفین
مشارکت، سهم ۵۰ درصدی مشارکت بنیاد از بین نمیرود.
آببر خاطرنشان کرد: اینجانب به نمایندگی از بنیاد مستضعفان قرارداد احداث آزادراه تهران ـ شمال را با وزارت راه و شهرسازی امضاء کردهام.
وی در ادامه گفت:این آزادراه چهار منطقه دارد که جمعاً حدود ۶۷ کیلومتر مسیر فعلی را کوتاهتر میکند؛ منطقه اول ۶۰ کیلومتر و منطقه ۲ حدود ۶ کیلومتر از مسیر را کوتاهتر میکند، ضمن آنکه در مناطق ۳ و ۴ تقریباً مسیر از نظر طول کوتاه نمیشود.
وی اضافه کرد: پیمانکار در منطقه یک شرکت STA چینی است، ضمن آنکه از ۲۰ خرداد امسال مشاوره را در این منطقه در دست میگیرد.
مدیرعامل شرکت آزادراه تهران ـ شمال گفت: در منطقه یک قریب ۱۲۴ ملک به مساحت ۳۰۴ هزار مترمربع تملک شده که معادل ۷۰ درصد املاک است، ضمن آنکه ۱۱۴ ملک به مساحت ۱۲۰ هزار مترمربع باید تملک شود.
مدیرعامل شرکت آزادراه تهران ـ شمال تأکیدکرد: تملک و ارزیابی اراضی قرارداد برعهده وزارت راه و شهرسازی است و در واقع از وظایف حاکمیت است.
آببر ادامه داد: در قرارداد ۱۰۰درصد تملک و هزینهها برعهده وزارت راه است.
* پیگیریهای نیکزاد برای صدور اصلاحیه ماده ۶۲ و تأمین منابع مالی
مدیرعامل شرکت آزادراه تهران ـ شمال گفت: عدم صدور اصلاحیه ماده ۶۲ که قبلاً سازمان مدیریت باید ابلاغ میکرد از مشکلات پیش رو بود، اما یک هفته پیش این مورد به وزارت راه ابلاغ شده است.
مدیرعامل شرکت آزادراه تهران ـ شمال گفت: ماده ۶۲ مجوز سازمان مدیریت است که طبق آن تأمین منابع مالی از محل بودجه کشور در بخش ارضی انجام میشود.
وی خاطرنشان کرد: حدود دو سال است که ماده ۶۲ باید تصویب و ابلاغ شود، اما با وجود نامههای وزیر راه و شهرسازی به سازمان مدیریت هنوز این مسئله اجرایی نشده است.
* پیگیریهای مستمر وزیر برای رفع معارضان آزادراه
آببر خاطرنشان کرد: مشکل
دوم منطقه یک عدم آزادسازی مسیر در بخش سولقان است؛ املاک متعلق به دولت و
منابع طبیعی بوده اما مردم آنجا را تصاحب کردهاند و تملک مطابق قانون
برای وزارت راه امکانپذیر نیست.
بنابراین، اجرای قسمتی از تونل دراین مسیر با مشکل مواجه است.
مدیرعامل شرکت آزادراه تهران ـ شمال اظهار داشت: جدیداً مقرر شده است که وزیر راه از اختیارات اصل ۱۲۷ قانون اساسی که هیئتوزیران به وی تفویض کردهاند، استفاده کرده و این مشکل را برطرف کند.
* هزینهکرد ۲۱۷ میلیارد تومانی در منطقه یک/ ۱۶۰ میلیارد تومان دیگر نیازمندیم
مدیرعامل شرکت آزادراه تهران ـ شمال گفت: هزینه انجام شده در منطقه یک آزادراه تاکنون ۲۱۷ میلیارد تومان بوده است ضمن آنکه برای اتمام این منطقه ۱۶۰ میلیارد تومان نیاز داریم که برای تملک اراضی، هزینه مشاور، پیمانکار، بیمه، سهم کارفرما، اجرا و از این قبیل است.
* قانوناً اجازه داریم تنها یک باند تونل البرز را درمنطقه ۲ بسازیم
آببر اظهار داشت: منطقه ۲ آزادراه از دوآب شهرستانک تا پل زنگوله به طول ۲۵ کیلومتر ادامه دارد؛ در این منطقه سه تونل بلند ۶٫۴ کیلومتری به نام تونلهای البرز وجود دارد که شامل دو تونل اصلی و یک تونل ارتباطی است.
مدیرعامل شرکت آزادراه تهران ـ شمال گفت: در این منطقه یکی از تونلها ۸۰۰ متر پیشروی کرده و کار دیگر در این منطقه انجام نشده است.
آببر افزود: در منطقه ۲ آزادراه ۶۱ ملک به مساحت ۱۳۸ هزار مترمربع تملک شده و ۴۲۲ ملک به مساحت ۵۱۰ هزار مترمربع برای تملک باقی مانده است.
وی اضافه کرد: قائم مقام سابق وزارت راه و شهرسازی طی نامه شماره ۴۴٫۷۶٫۳۶۷ مورخه ۲۳/۶/۹۰ به شرکت آزادراه تهران ـ شمال ابلاغ کرده بود تمامی عملیات اجرایی در مناطق ۲ و ۳ متوقف شود، بنابراین هیچ کاری در این مناطق انجام نمیشود.
آببر اضافه کرد: چندی پیش ما اعلام کردیم که تونل البرز نقطه بحرانی منطقه ۲ بوده و برای راه فعلی مفید است، بنابراین وزارت راه طی نامه شماره ۱۰۷۸۳۴٫۱۹۶٫۹۰ مورخه ۲۲/۱۲/۹۰ موافقت کرد که یک باند تونل البرز ادامه فعالیت دهد، اما ساخت بقیه منطقه ۲ فعلاً متوقف باشد.
* مدعی هستیم منطقه ۲ را سه ساله میسازیم
مدیرعامل شرکت آزادراه تهران ـ شمال با بیان اینکه مطالعات منطقه ۲ و ۳ تغییر کرده افزود: برای منطقه ۲ در سال ۸۹ قراردادی تنظیم کردیم و برای وزارت راه فرستادیم، بدین مضمون که حاضریم منطقه ۲ را ظرف سه سال با مبلغ و زمان فیکس، بسازیم.
وی اضافه کرد: در این باره مذاکراتی انجام شد، اما باز اجرا متوقف شد.
* ساخت منطقه ۲ حدود ۱۱۰۰ میلیارد تومان بودجه نیاز دارد
آببر اظهار داشت: در منطقه ۲ تاکنون ۸۶ میلیارد
تومان بابت رفع معارض، هزینه مشاور، هزینه پیمانکار و بیمه هزینه شده و
این در حالی است که برای تکمیل عملیات اجرایی و آزادسازی و با درنظر گرفتن
مالیات بر ارزش افزوده ۱۱۰۰ میلیارد تومان پول نیاز داریم.
وی تأکید کرد: مدعی هستیم این منطقه را سه ساله میسازیم و هیچ شرکتی نمیتواند یک روز زودتر از ما این پروژه را تکمیل کند.
* هزینهکرد ۲٫۵ میلیارد تومانی در منطقه ۳/ حدود ۲ هزار میلیارد تومان نیاز داریم
مدیرعامل شرکت آزادراه تهران ـ شمال با بیان اینکه در منطقه ۳ آزادراه و عملیات اجرایی کاملاً متوقف است، گفت: در این منطقه ۴۰۰ ملک معارض وجود دارد؛ تاکنون ۲ میلیارد و ۴۰۰ میلیون تومان در این منطقه هزینه شده که شامل هزینه تحقیقات، طراحی، ارزیابی، مشاور و بیمه است.
آببر اضافه کرد: حدود ۲ هزار میلیارد تومان منابع لازم است تا منطقه ۳ به طول ۴۶ کیلومتر احداث شده و به منطقه ۴ متصل شود.
مدیرعامل شرکت آزادراه تهران ـ شمال خاطرنشان کرد: اجرای منطقه ۳ آزادراه ۴ سال زمان لازم دارد.
* منطقه ۴ را شهریور امسال تحویل میدهیم
آببر اظهارداشت: منطقه ۴ دارای پیشرفت فیزیکی ۸۲٫۶ درصد از سه راهی دشت نظیر شروع شده و تا کمربندی چالوس ـ تنکابن ادامه دارد.
وی اضافه کرد: در این قطعه ۵۳۵ ملک به مساحت ۷۲۹ هزار مترمربع تملک شده است.
وی یادآور شد: تنها ۱ درصد دیگر از تملک اراضی این منطقه باقی مانده است و پیشبینی میشود پروژه ابتدای شهریور امسال به اتمام برسد.
مدیر عامل شرکت آزادراه تهران ـ شمال خاطرنشان کرد: تا به امروز ۱۸۰ میلیارد تومان بابت ساخت، مشاوره، پیمانکار، ارزیابی، املاک و مالیات بر ارزش افزوده در این پروژه هزینه شده است، ضمن آنکه ۶۰ میلیارد تومان دیگر برای اتمام ۱۷ درصد باقیمانده نیازمندیم.
* هزینهکرد ۳۹۲ میلیارد تومان در کل مناطق آزادراه تا پایان اسفند ۹۰
وی خاطرنشان کرد: از زمان شروع پروژه آزادراه تهران ـ شمال تا پایان اسفند ۱۳۹۰ مبلغ ۱۹۰ میلیارد تومان کل آورده وزارت راه و شهرسازی و ۲۰۲ میلیارد تومان آورده بنیاد به همراه تعهدات است.
* همکاری مطلوب نیکزاد در تأمین منابع مالی و تملک اراضی/ فعلاً مشکل مالی نداریم
آببر با بیان اینکه عدم تأمین منابع مالی به موقع یکی از دلایل طولانی شدن اجرای پروژه آزادراه تهران ـ شمال است گفت: وزارت راه ظرف ۶ ماه اخیر از نظر منابع مالی به خصوص از ابتدای سال ۹۱ همکاری خوب و پیگیریهای فراوانی داشته است.
آببر اضافه کرد: در سال ۹۱ تا پایان سال کمبود منابع مالی برای تکمیل منطقه ۴، احداث تونل البرز و بخش ریالی منطقه یک نداریم.
مدیرعامل شرکت آزادراه تهران ـ شمال با بیان اینکه در امر رفع معارضان ملکی، وزارت راه کمک به سزایی کرده است، گفت: تا پایان سال ۹۱ کمبود ریالی نداریم، اما باید مشکل کمبودهای ارزی از طریق سازمان مدیریت برطرف شود.
* منطقه ۲ را ظرف ۳ سال و منطقه ۳ را ظرف ۴ سال میسازیم
مدیرعامل شرکت آزادراه تهران ـ شمال تأکید کرد: حاضریم در منطقه ۲ با وزارت راه قرارداد ببندیم و تضمین میکنیم که این منطقه را ظرف ۳ سال با زمان و مبلغ مشخص میسازیم.
وی خاطرنشان کرد: همچنین متعهد میشویم منطقه ۳ را ظرف ۴ سال تحویل دهیم.
* رانش زمین را در طراحی و مطالعات اولیه نمیتوان بررسی کرد
آببر اظهار داشت: آزادراه
تهران ـ شمال تنها آزادراهی در کل کشور است که در تمام سطحهایی که امکان
ریزش وجود داشت، پوشانده شده است و مشکل ریزش نخواهیم داشت.
وی در تشریح دلیل ریزش و رانش در ۲ کیلومتر منطقه ۴ آزادراه اظهارداشت: رانشها
را در طراحی اولیه نمیتوان بررسی کرد؛ سنگ، توده عظیمی خاک روی آن است و
وقتی که خاک بیش از اندازه خیس شد، روی لایه سر میخورد، بنابراین قابل
پیشبینی نبود که در دو نقطه منطقه ۴ آیا اینگونه رانشها رخ میدهد یا خیر؟
* تکلیف بنیاد با وزارت راه یا در دادگاه حل میشود یا با تفاهم
مدیرعامل
شرکت آزادراه تهران ـ شمال در خصوص این گفته خبرنگار فارس که چرا در این
شرایط از حضور در پروژه آزادراه انصراف نمیدهید، گفت: ما در ۵۰ درصد
پروژه شریک هستیم و کنار نمیرویم و تنها راه این است که یا با تعامل و
مذاکره مشکل خود را برطرف کنیم و در غیر این صورت باید از طریق مراجع قضایی
این مشکل برطرف شود.
مدیرعامل شرکت آزادراه تهران ـ شمال اضافه کرد: هیچ ضرر و زیانی در آزادراه تهران ـشمال ندیدهایم؛ ما ۵۰ درصد
سهم خود را داریم و هیچ مشکلی با کسی نداریم و اگر وزارت راه میخواهد که
ما کنار رویم، لازم است حساب کتابهای خود را با ما انجام دهند، مطالبات ما
را پرداخت کنند تا ما پای خود را کنار بکشیم، البته این امر تنها در صورت
موافقت بنیاد انجام میشود.
آببر
با ادعای اینکه بنیاد، باغ پردیس و اراضی اطراف حاشیه آزادراه را که مقرر
بود در قبال ساخت آزادراه دریافت کند، نگرفته خاطرنشان کرد: این در حالی است که وزارت راه و شهرسازی ظاهراً برای ساخت مناطق ۲ و ۳ به دنبال کنسرسیوم است.
اعتصاب کارگران شرکت آتیلا ارتوپد سنندج
تعدادی از کارگران شرکت آتیلا ارتوپد (سینا) در سنندج دست به اعتصاب زدند.به گزارش سایت خبری موکریان، ۱۵ تن از کارگران شرکت آتیلا ارتوپد (سینا) واقع در شهرک صنعتی شماره ۳ سنندج، در اعتراض به پائین بودن دستمزدهای خود از ۳ روز پیش دست به اعتصاب زدند.
گفتنی است که تا لحظه دریافت این خبر، اعتصاب کارگران کارخانه آتیلا ارتوپد کماکان ادامه دارد.
در ماه های اخیر به دلیل فشار تحریم ها و تعطیلی بیش از حد کارخانه ها کارگران زیادی اخراج شده اند. همچنین حقوق و مزایای کارگران به میزان قابل توجهی کاهش یافته است.
درخواست حسنی مبارک از پزشکان خود
به گزارش العربیه تایمز افزود: مبارک پس از سرنگونی رژیم وی در انقلاب اخیر به شدت دچار افسردگی شد و این درخواست را با پزشکان خود مطرح کرد.”
بر اساس این گزارش اوج افسردگی در اواخر ماه آوریل ۲۰۱۱ پس از ۶ هفته از سرنگونی حکومت مبارک وی را فراگرفت.
مبارک طی این دوره با مصرف داروهای ضد افسردگی موافقت کرد اما از ملاقات با روانپزشک خودداری کرد.
دادگاه جنایی قاهره روز شنبه حسنی مبارک را به حبس ابد محکوم کرد و پس از صدور حکم به شکل مستقیم به زندان منتقل شد.
منابع خبری گزارش دادند پس از انتقال مبارک به بند زندان ” طره ” در نزدیکی قاهره وی به شدت گریست و فریاد زد: ” من به کشور خدمت کردم.”
او در ابتدا از ورود به زندان خودداری کرد اما پس از دو ساعت مذاکره و گفتگو با رئیس محافظان قبول کرد وارد زندان شود.
پیش از این او در یک بیمارستان نظامی زیر نظر پزشکان بستری شده بود.
داروهایی به من بدهید تا زودتر بمیرم
روزنامه بریتانیایی تایمز به نقل از منابع نزدیک به حسنی مبارک اعلام کرد رئیس جمهور سابق مصر که از افسردگی شدید رنج می برد از پزشکان خود خواسته است تا به او داروهایی بدهند تا کمک کنند زودتر بمیرد.به گزارش العربیه تایمز افزود: مبارک پس از سرنگونی رژیم وی در انقلاب اخیر به شدت دچار افسردگی شد و این درخواست را با پزشکان خود مطرح کرد.”
بر اساس این گزارش اوج افسردگی در اواخر ماه آوریل ۲۰۱۱ پس از ۶ هفته از سرنگونی حکومت مبارک وی را فراگرفت.
مبارک طی این دوره با مصرف داروهای ضد افسردگی موافقت کرد اما از ملاقات با روانپزشک خودداری کرد.
دادگاه جنایی قاهره روز شنبه حسنی مبارک را به حبس ابد محکوم کرد و پس از صدور حکم به شکل مستقیم به زندان منتقل شد.
منابع خبری گزارش دادند پس از انتقال مبارک به بند زندان ” طره ” در نزدیکی قاهره وی به شدت گریست و فریاد زد: ” من به کشور خدمت کردم.”
او در ابتدا از ورود به زندان خودداری کرد اما پس از دو ساعت مذاکره و گفتگو با رئیس محافظان قبول کرد وارد زندان شود.
پیش از این او در یک بیمارستان نظامی زیر نظر پزشکان بستری شده بود.
یوکیا آمانو اعلام کرد
به گزارش رادیو فردا به نقل از رویترز، آمانو در سخنرانی خود در جلسه شورای حکام آژانس با اعلام این خبر افزود که «از ایران دعوت میکنم تا سند چارچوب همکاری ها را در اسرع وقت امضا و به مرحله اجرا در آورد و امکان دسترسی زودهنگام به سایت پارچین را فراهم کند.»
در صورت امضای «سند همکاری» میان ایران و آژانس که «رویکرد ساختارمند» نام گرفته است، نحوه بازرسی ها و شیوه انجام تحقیقات آژانس در تاسیسات هسته ای ایران مشخص می شود.
یوکیا آمانو گفت که در تاریخ ۲۱ ماه مه با طرفهای ایرانی بر سر امضای این سند به توافق رسید.
وی افزود: «به من اطمینان داده شد که تسهیلات لازم برای اجرای سریع توافق بر سر رویکرد ساختارمند فراهم میشود و اینکه بقیه اختلافات موجود میان ایران و آژانس مانعی بر سر راه این توافق ایجاد نخواهد کرد.»
به گزارش خبرگزاری فرانسه، یوکیا آمانو در سخنان روز دوشنبه خود در شورای حکام گفت: آژانس برای دادن اطمینانهای موثق مبنی بر اینکه در برنامه هستهای ایران فعالیتها و مواد هستهای اعلامنشدهای باقی نمانده است نیاز به همکاری ایران دارد ولی افزود که ایران «همکاریهای لازم را در این زمینه انجام نمیدهد».
مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی در ادامه گفت: «از ایران میخواهم تا برای اجرای کامل تمامی تعهدات مربوطه گامهای لازم را بردارد تا جامعه بینالملل از ماهیت صرفاً صلحآمیز برنامه هستهای ایران اطمینان حاصل کند.»
یوکیا آمانو دو هفته پیش سفری کمسابقه به تهران داشت و پس از بازگشت به وین گفت که انتظار میرود در خصوص چارچوب همکاری ها با ایران به زودی توافقی با این کشور به امضا برسد.
طرفهای ایرانی اعلام کردهاند که تنها پس از دستیابی به چنین توافقی به بازرسان آژانس اجازه بازدید از تأسیسات نظامی پارچین را خواهند داد.
به گزارش خبرگزاری ایرنا، علیاصغر سلطانیه سفیر و نماینده دائم ایران در آژانس بین المللی انرژی اتمی در رابطه با سفر اخیر آمانو به تهران گفت: «پس از سفر یوکیو آمانو مدیرکل آژانس به تهران فصل نوینی از همکاریهای جمهوری اسلامی ایران و آژانس آغاز شدهاست.»
سلطانیه بامداد دوشنبه هنگام حضور در جلسه شورای حکام آژانس با بیان اینکه «همه باید از سیاسی کردن موضوعات فنی پرهیز کنند»، به این خبرگزاری گفت: «برخی با جنجال سیاسی تلاش نکنند تا این فضای سازنده همکاری بین ایران و آژانس مخدوش شود.»
تاسیسات نظامی پارچین محلی است که آژانس و قدرتهای غربی میگویند که ممکن است ایران در آن آزمایشهای مربوط به ساخت سلاح اتمی انجام داده باشد و تصاویر تازه نشان از «احتمال پاکسازی» این محل دارد.
علیاصغر سلطانیه روز پنجشنبه ۱۱ خرداد به ارائه تصاویر جدید از سایت نظامی پارچین واکنش نشان داد و این گفته دیپلماتهای غربی که ایران در این محل دست به تخریب و برچیدن چندین ساختمان زده است را «جار و جنجال و اتهامات بیپایه و اساس» خواند.
دور جدید مذاکرات ایران و آژانس روز جمعه برگزار می شود
یوکیا آمانو، مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی، روز دوشنبه ۱۵ خرداد خبر داد که آژانس و ایران تصمیم گرفتهاند که دور جدید مذاکرات میان نمایندگان خود را روز جمعه، هشتم ژوئن، در وین برگزار کنند.به گزارش رادیو فردا به نقل از رویترز، آمانو در سخنرانی خود در جلسه شورای حکام آژانس با اعلام این خبر افزود که «از ایران دعوت میکنم تا سند چارچوب همکاری ها را در اسرع وقت امضا و به مرحله اجرا در آورد و امکان دسترسی زودهنگام به سایت پارچین را فراهم کند.»
در صورت امضای «سند همکاری» میان ایران و آژانس که «رویکرد ساختارمند» نام گرفته است، نحوه بازرسی ها و شیوه انجام تحقیقات آژانس در تاسیسات هسته ای ایران مشخص می شود.
یوکیا آمانو گفت که در تاریخ ۲۱ ماه مه با طرفهای ایرانی بر سر امضای این سند به توافق رسید.
وی افزود: «به من اطمینان داده شد که تسهیلات لازم برای اجرای سریع توافق بر سر رویکرد ساختارمند فراهم میشود و اینکه بقیه اختلافات موجود میان ایران و آژانس مانعی بر سر راه این توافق ایجاد نخواهد کرد.»
به گزارش خبرگزاری فرانسه، یوکیا آمانو در سخنان روز دوشنبه خود در شورای حکام گفت: آژانس برای دادن اطمینانهای موثق مبنی بر اینکه در برنامه هستهای ایران فعالیتها و مواد هستهای اعلامنشدهای باقی نمانده است نیاز به همکاری ایران دارد ولی افزود که ایران «همکاریهای لازم را در این زمینه انجام نمیدهد».
مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی در ادامه گفت: «از ایران میخواهم تا برای اجرای کامل تمامی تعهدات مربوطه گامهای لازم را بردارد تا جامعه بینالملل از ماهیت صرفاً صلحآمیز برنامه هستهای ایران اطمینان حاصل کند.»
یوکیا آمانو دو هفته پیش سفری کمسابقه به تهران داشت و پس از بازگشت به وین گفت که انتظار میرود در خصوص چارچوب همکاری ها با ایران به زودی توافقی با این کشور به امضا برسد.
طرفهای ایرانی اعلام کردهاند که تنها پس از دستیابی به چنین توافقی به بازرسان آژانس اجازه بازدید از تأسیسات نظامی پارچین را خواهند داد.
به گزارش خبرگزاری ایرنا، علیاصغر سلطانیه سفیر و نماینده دائم ایران در آژانس بین المللی انرژی اتمی در رابطه با سفر اخیر آمانو به تهران گفت: «پس از سفر یوکیو آمانو مدیرکل آژانس به تهران فصل نوینی از همکاریهای جمهوری اسلامی ایران و آژانس آغاز شدهاست.»
سلطانیه بامداد دوشنبه هنگام حضور در جلسه شورای حکام آژانس با بیان اینکه «همه باید از سیاسی کردن موضوعات فنی پرهیز کنند»، به این خبرگزاری گفت: «برخی با جنجال سیاسی تلاش نکنند تا این فضای سازنده همکاری بین ایران و آژانس مخدوش شود.»
تاسیسات نظامی پارچین محلی است که آژانس و قدرتهای غربی میگویند که ممکن است ایران در آن آزمایشهای مربوط به ساخت سلاح اتمی انجام داده باشد و تصاویر تازه نشان از «احتمال پاکسازی» این محل دارد.
علیاصغر سلطانیه روز پنجشنبه ۱۱ خرداد به ارائه تصاویر جدید از سایت نظامی پارچین واکنش نشان داد و این گفته دیپلماتهای غربی که ایران در این محل دست به تخریب و برچیدن چندین ساختمان زده است را «جار و جنجال و اتهامات بیپایه و اساس» خواند.
چرا روشنفکران ایرانی از آمریکا بدشان میآید؟
♦ علیرضا کیانی
۱-
اینکه بگوییم روشنفکران ایرانی به دلیل کودتای انگلیسی-آمریکایی ۳۲ از
آمریکا نفرت دارند، اگر خالی از حقیقت نیز نباشد چندان موجه به نظر نمی
رسد. حداقل به این دلیل که روسیه و انگلیس، سابقه ی استعماری به مراتب
بدتری داشته اند و نیز به این دلیل که انگلیس موجد اصلی بوده و این کشور
آمریکا را تشویق به کودتا کرد. به نظر می رسد این کودتا تنها بهانه ای
محکمه پسند برای ابراز نفرت از آمریکا است و اگر چه نمی توان در کنار آن،
سیطره ی ایدئولوژی مارکسیسم-لنینیسم را نیز، ناموثر دانست و در آمریکا
ستیزی و پیدا کردن چرایی های آن، این تحلیل را کنار گذاشت اما من فکر می
کنم در کنار این مسائل، که در ساحت “دلیل” خانه دارد، می توان “علت” ی را
نیز برای آمریکا ستیزی پیدا کرد.
۲-در واقع من فکر می کنم آمریکاستیزی روشنفکران ایرانی را، نه
در خودآگاه دلیل که باید در ناخودآگاه علت جست وجو کرد. اگر بخواهم خیلی
سر راست و خلاصه بگویم می توانم این گزاره را تحویل مخاطب بدهم که من علت
آمریکا ستیزی روشنفکران ایرانی را در قدرقدرت بودن آمریکا می دانم و البته
باز می دانم که باید این ادعا را بیشتر توضیح دهم. پس بگذارید برای ایضاح
این ادعا، از “رابرت نوزیک” کمک بگیرم.
۳-نوزیک در مقاله ای به نام “چرا روشنفکران با سرمایهداری
مخالفت میورزند” (۱) علت نفرت روشنفکران واژه پرداز از سرمایه داری را،
نظام تعلیم و تربیت و به طور خلاصه مدرسه می داند و بر این اعتقاد است که
چون روشنفکران، در مدرسه هاشان، دانش آموزان درسخوان و باهوشی بودند و به
آن ها ارج و قرب گذاشته می شد و نظام شایسته سالار مدرسه بر اساس دانش و
قدرت یادگیری شان، به آنان ارج فراوان می گذاشت، پس بر اساس چنین پیش زمینه
ای، زمانی که روشنفکران پا به جامعه گذاشتند و دیدند که در جامعه ی سرمایه
سالار، بیشتر از آن که به دانش انسانی ارج گذاشته شود این کارآمدی اقتصادی
است که مورد توجه قرار می گیرد، و حتی دانش آنها نیز در پارادایم سرمایه
قرار دارد، از سرمایه داری نفرت پیدا کردند، زیرا بر این اعتقادند که
استحقاق آن ها بیش از جایگاه کنونی شان در جامعه است و از این که سرمایه
داران از نعمات مادی بیشتری برخوردارند بدون این که قدرت واژه پردازی ایشان
را داشته باشند دچار غبن و خشم می شوند، و همانطور که آمد این حس محق بودن
نیز ناشی از همان نظام شایسته سالار مدرسه است که شایستگی را بر حسب قدرت
درک و فهم گزاره ها حساب می کند و نه مقدار سرمایه و مولّد بودن آن.
۴- حال، شما نگرش روشنفکران ایرانی به ایران چندهزارساله و
برخوردار از تمدنی کهن و جهان گستر را در کنار آمریکای چهارصدساله ی بی
تاریخ قرار دهید. روشنفکران ایرانی چون گمان می برند ایران کشوری ست با
تاریخ شکوهمند و ادبیاتی فاخر و چون مامن و زادگاه اندیشمندان و حکمای بزرگ
بوده است، پس وضعیت کنونی این کشور حق او نیست و بر اساس این تاریخ و این
ادبیات و این چهره های ماندگار، استحقاق ایران بیشتر از این حرف هاست و
آمریکای بی تاریخی که بنا به یک باور عامیانه، دانشمندان دیگر کشور ها را
می دزدد و از خودش هیچ ندارد، استحقاق آن را ندارد که قدرت درجه یک باشد.
۵- بگذارید برای تحکیم ادعای خود یک مثال بزنم. بی بی سی
فارسی، چندی پیش برخی از متفکران و روشنفکران ایرانی را گردهم آورد و از آن
ها خواست تا به کمک مخاطبان بی بی سی فارسی، بزرگترین شخصیت تاریخ ایران
زمین را برگزینند. در رای گیری نهایی شش شخصیت انتخاب شدند. آنها که بودند؟
کوروش، زرتشت، ابوعلی سینا، مصدق، حافظ، فردوسی. اگر بخواهم از تعابیر
نوزیک کمک بگیرم، چهارتن از این شخصیت ها، واژه پرداز بودند و دو فرد دیگر
یعنی کوروش و مصدق چه؟ کوروش یادآور جلال و جبروت و شکوه ایرانی ست و نام و
یاد او، به ترمیم عزت نفس از دست رفته ی ایرانیان کمک می کند و جمهوری
اسلامی ایرانی ستیز نیز حتی برای خرید اعتبار، از او مایه می گذارد. دیگری
نیز، یعنی محمد مصدق، فردی بود که تز معروف و مشهور “موازنه ی منفی” وی که
در مجلس چهاردهم آن را مطرح کرد – و سیاست نه شرقی، نه غربی جمهوری
اسلامی، برگردان اسلامیزه شده و آمریکاستیزانه ی آن است- ، به روشنی حاکی
از نگاه بیگانه ستیزش است. هژمونی مصدق آن قدر قوی بود که بعد از کودتای
مرداد ۳۲ و خانه نشین شدن وی، بخش قابل توجهی از فعالان سیاسی-فکری ایرانی،
خود را مصدقی نامیده و با یاد و الهام از او فعالیت می کردند و البته که
مصدقیسم هنوز و بعد از نزدیک به شصت سال بعد از کودتا، در میان روشنفکران
ایرانی خریدار دارد و بسیاری نام و مرام وی را، راه نجات ایرانیان می
دانند. مرامی که همانطور که آمد، یکی از شاکله های اصلی آن را، نگاه منفی
به غرب تشکیل می دهد. اما چرا این روشنفکران و متفکران در میان شش شخصیت
برتر، نام سیاستمداری چون قوام السلطنه را نگنجاندند؟ بازگرداندن آذربایجان
به ایران و رهاساختن آن از چنگال ارتش سرخ و پاکسازی آن از مزدوران داخلی و
نقش غیرقابل انکار قوام در این ماجرا- که با حمایت آمریکا همراه بود-،
عملکردی کم ارج و مایه است؟ نباید فراموش کرد که در زمانه ای که انگلوفیل
یا روسوفیل بودن در بورس بود، این قوام بود که اعتقاد داشت باید در کنار یک
قدرت سوم به نبرد با زیاده خواهی های دو قدرت مذکور رفت و از این رو سعی
می کرد پای آمریکا را به معادلات سیاسی ایران باز کند. اگر هم به دیکتاتور
ستیزی ست فراموش نکنیم که قوام السلطنه از معدود شخصیت های برجسته بود که
به اصلاحات قانون اساسی در سال ۱۳۲۷- که به افزایش قدرت شاه کمک می کرد- طی
نامه ای معروف و خواندنی، اعتراض و انتقاد کرد و البته شاه نیز لقب “جناب
اشرف” را از وی بازپس گرفت. آیا در بی توجهی روشنفکران ایرانی به قوام نمی
توانیم این تحلیل را برگزینیم که قوام مهره ای “آمریکایی” بود؟
۶- مرتضی مردیها در مقاله ی “چرا تاکید بر استقلال منافی واقع
بینی سیاسی است؟”(۲) به خوبی این نگاه غرب ستیز در میان روشنفکران ایرانی
را شرح می دهد و در بخشی از مطلب می گوید “گاه به نظر می رسد ما با قدرت ها
دشمن تریم تا آنها با ما. یعنی آنها در عین داشتن قدرتی که می تواند ما را
به کلی از تاریخ و جغرافیا محو کند، دست به چنین کاری نمی زنند، ولی ما در
عین ضعف، خط و نشان بسیار می کشیم. به راستی اگر یک روز قدرت آمریکا از آن
ما بود و ضعف ما از آن او، ما با او چه می کردیم؟ باید انصاف داد که جرم
بزرگ قدرت ها در دنیای امروز از نظر بسیاری این است که نیرومند، ثروتمند و
دانشمندند…”
۵-بر اساس این تحلیل، اگر نه آمریکا بلکه کشوری مثل نپال هم
قدرقدرت بود، روشنفکران ایرانی نپال ستیز می شدند. راه نجات از این نگرش
نیز به زعم نگارنده در درجه ی نخست، تصحیح نگاه تاریخی مان است. روشنفکر
ایرانی باید نگاهی واقعی به تاریخ ایران بیندازد. تاریخی شلوغ، درهم، دارای
نقاط منفی و البته نکات مثبت قابل توجه و با همه ی این حرف ها تاریخی
معمولی و نه شکوهمند که قرار باشد بر اساس آن ما را در تارک دنیا جای
دهند!
زیرنویس:
جـــرس:
محمود احمدینژاد با بیان اینکه "بسیاری از کشورهای ۵+۱ با ملت ایران دشمن هستند"، گفت: اما ما با کشورهای عرب دوست و برادر هستیم و همواره آماده گفتگو با آنها هستیم.
به گزارش خبرآنلاین، محمود احمدی نژاد در دیدار و گفتوگو با جمعی از فعالان رسانه ای و روزنامه نگاران مصری که به منظور شرکت در بیست و سومین سالگرد رهبر فقید جمهوری اسلامی به ایران دعوت شده اند، گفت: "موضوع و بهانه هسته ای در حقیقت یک مصداق و گوشه ای از بهانه جویی ها و مانع تراشی هایی است که مستکبران علیه ملت ایران اعمال می کنند؛ آنها در حقیقت با آرمان، موجودیت و جهت گیری های جمهوری اسلامی مخالف بوده و درصدد هستند به هر شکل در برابر پیشرفت ملت ایران ایستاده و از آن جلوگیری کنند؛ اما ملت ایران همواره در برابر این اقدامات ایستادگی کرده و توانسته با تکیه بر استعداد و توانمندی خود در مسیر تعالی و پیشرفت گام بردارد؛ به گونه ای که امروز هنگامی که دشمنان ما را تهدید می کنند، پاسخ ملت ایران تمسخر تهدیدات آنهاست. "
وی افزود: "مردم ایران و مصر همواره آزادی و آزادگی بشریت را دنبال کرده و در پی ایجاد وضعیت بهتری در جامعه جهانی هستند. امیدوارم ملت مصر به تمامی اهداف، آرمانها و آرزوهای خود دست یافته و دو ملت ایران و مصر بتوانند با کمک یکدیگر در راستای یاری رساندن به بشریت گام های موثری بردارند. جمهوری اسلامی ایران و مصر روابط خوبی با یکدیگر دارند و هیچ کس نمی تواند از آن جلوگیری کند. "
احمدی نژاد در مورد سوریه، با فرافکنی و عدم اشاره به کشتار چهارده ماهه هزاران معترض سوری توسط رژیم تحت حمایت جمهوری اسلامی گفت: "موضع جمهوری اسلامی در برابر همه ملت ها روشن است؛ ما عدالت، آزادی، احترام به کرامت انسان ها، پیشرفت و اعمال حاکمیت ملی را حق همه ملت ها دانسته و معتقدیم که این ارزشها باید به دست خود مردم اعمال شود و دخالت بیگانگان هیچ فایده و تاثیری در پیشبرد این اهداف ندارد. ما بر این باوریم که نمی توان آرمانها و ارزشهای انسانی را از طریق لشکرکشی به کشورها و از لوله تفنگ نیروهای ناتو اجرا کرد؛ چرا که مستکبران و ناتو با همه ملت های منطقه دشمنی داشته و هیچ تفاوتی بین کشورهای منطقه برای آنها وجود ندارد."
وی در خصوص"نگرانی برخی کشورهای عربی از امتداد حضور ایران و تشیع در برخی کشورهای عربی از جمله لبنان"، گفت: "دین اسلام یک دین واحد است و یک هدف را دنبال می کند اما ممکن است همه افراد در تمام موضوعات نظر واحدی نداشته باشند؛ مسلّم این است که ما همه در کنار یکدیگر هستیم و دشمنان با اختلاف افکنی و بهانه تراشی هایی مانند مطرح کردن عرب و غیر عرب و شیعه و سنی درصدد ایجاد تفرقه میان مسلمانان هستند و این در حالی است که هنوز حتی گوشه ای از اسلام و دستورات پیامبر به طور حقیقی در جوامع پیاده و اجرا نشده است."
محمود احمدینژاد با بیان اینکه "بسیاری از کشورهای ۵+۱ با ملت ایران دشمن هستند"، گفت: اما ما با کشورهای عرب دوست و برادر هستیم و همواره آماده گفتگو با آنها هستیم.
به گزارش خبرآنلاین، محمود احمدی نژاد در دیدار و گفتوگو با جمعی از فعالان رسانه ای و روزنامه نگاران مصری که به منظور شرکت در بیست و سومین سالگرد رهبر فقید جمهوری اسلامی به ایران دعوت شده اند، گفت: "موضوع و بهانه هسته ای در حقیقت یک مصداق و گوشه ای از بهانه جویی ها و مانع تراشی هایی است که مستکبران علیه ملت ایران اعمال می کنند؛ آنها در حقیقت با آرمان، موجودیت و جهت گیری های جمهوری اسلامی مخالف بوده و درصدد هستند به هر شکل در برابر پیشرفت ملت ایران ایستاده و از آن جلوگیری کنند؛ اما ملت ایران همواره در برابر این اقدامات ایستادگی کرده و توانسته با تکیه بر استعداد و توانمندی خود در مسیر تعالی و پیشرفت گام بردارد؛ به گونه ای که امروز هنگامی که دشمنان ما را تهدید می کنند، پاسخ ملت ایران تمسخر تهدیدات آنهاست. "
وی افزود: "مردم ایران و مصر همواره آزادی و آزادگی بشریت را دنبال کرده و در پی ایجاد وضعیت بهتری در جامعه جهانی هستند. امیدوارم ملت مصر به تمامی اهداف، آرمانها و آرزوهای خود دست یافته و دو ملت ایران و مصر بتوانند با کمک یکدیگر در راستای یاری رساندن به بشریت گام های موثری بردارند. جمهوری اسلامی ایران و مصر روابط خوبی با یکدیگر دارند و هیچ کس نمی تواند از آن جلوگیری کند. "
احمدی نژاد در مورد سوریه، با فرافکنی و عدم اشاره به کشتار چهارده ماهه هزاران معترض سوری توسط رژیم تحت حمایت جمهوری اسلامی گفت: "موضع جمهوری اسلامی در برابر همه ملت ها روشن است؛ ما عدالت، آزادی، احترام به کرامت انسان ها، پیشرفت و اعمال حاکمیت ملی را حق همه ملت ها دانسته و معتقدیم که این ارزشها باید به دست خود مردم اعمال شود و دخالت بیگانگان هیچ فایده و تاثیری در پیشبرد این اهداف ندارد. ما بر این باوریم که نمی توان آرمانها و ارزشهای انسانی را از طریق لشکرکشی به کشورها و از لوله تفنگ نیروهای ناتو اجرا کرد؛ چرا که مستکبران و ناتو با همه ملت های منطقه دشمنی داشته و هیچ تفاوتی بین کشورهای منطقه برای آنها وجود ندارد."
وی در خصوص"نگرانی برخی کشورهای عربی از امتداد حضور ایران و تشیع در برخی کشورهای عربی از جمله لبنان"، گفت: "دین اسلام یک دین واحد است و یک هدف را دنبال می کند اما ممکن است همه افراد در تمام موضوعات نظر واحدی نداشته باشند؛ مسلّم این است که ما همه در کنار یکدیگر هستیم و دشمنان با اختلاف افکنی و بهانه تراشی هایی مانند مطرح کردن عرب و غیر عرب و شیعه و سنی درصدد ایجاد تفرقه میان مسلمانان هستند و این در حالی است که هنوز حتی گوشه ای از اسلام و دستورات پیامبر به طور حقیقی در جوامع پیاده و اجرا نشده است."
درخواست ۳۲۰ فعال ایرانی جهت پایان اعتصاب غذای رونقی ملکی
جـــرس: در پی تداوم اعتصاب غذای حسین رونقی
ملکی، وبلاگ نویس زندانی، ۳۲۰ فعال حقوق بشر، سیاسی و مدنی و روزنامه نگار،
طی نامه ای ضمن ابراز نگرانی از وضعیت سلامتی این کنشگر حقوق بشری از وی
خواستند تا اعتصاب غذای خود را پایان دهد.
به گزارش جرس، این فعالان ایرانی در نامه خود خطاب به حسین رونقی این نکته
را یادآور کرده اند که "در فضای خفقانی که هر روز بیش از پیش شهروندان
ایرانی را اسیر خود کرده است، بودن و ماندگاریات را ارزشمند دانسته و
درخواست شکستن اعتصاب غذایت را داریم."
متن کامل این نامه که نسخه ای از آن در اختیار جرس قرار گرفته به شرح زیر است:
ما فعالان حقوق بشری، سیاسی، مدنی و روزنامهنگاران هموطنت ضمن تاکید بر خواستههای بر حق تو و ارج نهادن بر رشادت، استقامت و فعالیتهای حقوق بشری و مدنیات در راستای آزادی بیان و مبارزه با سانسور در ایران، نگران سلامتیات هستیم.
در فضای خفقانی که هر روز بیش از پیش شهروندان ایرانی را اسیر خود کرده است، بودن و ماندگاریات را ارزشمند دانسته و درخواست شکستن اعتصاب غذایت را داریم.
همراهیات را در کنار مبارزه دیگر فعالان برای رسیدن به آزادی و دموکراسی لازم دانسته و از تو میخواهیم به اعتصاب غذای خود پایان دهی.
از فشارهای وارد شده بر جسم و روحت که از روز نخست به آن دچار شدی آگاهیم و همدلانه روزهایی را که بر تو میگذرد نگاه میکنیم.
ما رفتار جمهوری اسلامی با تو و دیگر زندانیان سیاسی ـ عقیدتی را محکوم میکنیم.
ما همراه با خانواده، دوستداران و تمام کسانی که به راه تو ایمان دارند، راسخانه معتقدیم که بدون تو و دیگر مبارزان نمیتوانیم به آزادی و دموکراسی که هدف مشترکمان است، دست بیابیم.
پیام اعتراض تو و پایداریات به گوش همه رسیده است.
به اعتصاب غذایت پایان بده، با استقامت و پایداریات، با هم قفل زندان بزرگی به اسم ایران را میشکنیم.
همراهان تو در چهار گوشهی جهان:
ا. مومنی, ا. نظریان, آبتین غفاری, ابوالفضل اسلامی, احسان بداغی, احسان منصوری, احمد آزاد, احمد رافت, احمد منتظری, اردوان ارشاد, اردوان روزبه, ارسلان ضیایی, ارسلان کهنمویی پور, آرش آبادپور, ارشاد علیجانی, آرمان رضاخانی, آرنوش ازرحیمی, آریا خسروی, آزاده اسدی, اسماعیل ختائی, آسیه امینی, اشکان یزدچی, اعظم بهرامی, اکبر سیف, اکبر معارفی, امید پیوندی, امید کشتکار, امید کوهی, امیر بیگلری, امیر پیشداد, امیر رشیدی, امیر صحتی, امیر وارسته حیدری, امیرحسین سراجی, امیرحسین فتوحی, امیررضا امیربختیار, امین سرخابی, انور میرستاری, آیدا سعادت, آیدا قجر, ایرج باقرزاده, آینده آزاد, بابک اجلالی, بابک داد, باقر ابراهیم زاده, بهداد ثابت آزاد, بهروز بیات, بهروز حشمت, بهروز معظمی, بهزاد مهرانی, بهزاد مهرانی, بهزاد میرزایی, بهمن امینی, بهمن مبشری, بهمن نیرومند, بهناز مهرانی, بیژن افتخاری, بیژن صف سری, بیژن لطیفی, پرتو نوری علا, پروانه سلطانی, پروانه وحیدمنش, پروین کهزادی, پویا جهاندار, جعفر قدیم خانی, جلال ایجادی, جمشید خونجوش, جهانشاه جاوید, حامد ابراهیمی نژاد, حامیان مادران پارک لاله لسآنجلس, حبیب تبریزیان, حسن زرهی, حسن طالبی, حسن فرشتیان, حسن نایب هاشم, حسین افصحی, حسین باقرزاده, حسین تقی زاده, حسین دولت آبادی, حسین سبحاناللهی, حسین علوی, حسین علیزاده, حمید جاودان, حمید زیارتی, حمید صدر, حمید مافی, حمیدرضا ظریفی نیا, حنیف مزروعی, دارا عزیزی, داریوش وثوقی, داوود نوائیان, دنیا اکبری, راضیه (پری) نشاط, رامین خرسندی, رحیم شام بیاتی, رضا اغنمی, رضا اکرمی, رضا چرندابی, رضا دقتی, رضا سیاوشی, رضا صدیق, رضا علیجانی, رضا فانی یزدی, رضا قاضی نوری, رضا قریشی, رضا مبین, رضا مرزبان, رضا هیوا, رضا ولی زاده, رضوان مقدم, روحالله زم, روحی شفایی, روزبه میرابراهیمی, روژین محمدی, رویا طلوعی, رویا مبشری, رویا ملکی, زهرا ربانی املشی, زهره حبیب محمدی, زیبا میرحسینی, زینت اسماعیل زاده, ساجده عرب سرخی, سامان رسول پور, سانیا عوضپور, سپیده پورآقایی, سپیده فارسی, سجاد شاهمرادی, سجاد ویس مرادی, سحر رضازاده, سرژ آراکلی, سعید آگنجی, سعید پورحیدر, سعید پیوندی, سعید جعفری, سعیده بهرامی, سعیده سهرابی, سلمان سیما, سهراب بهداد, سهیل پرهیزی, سورنا هاشمی, سوسن محمدخانی غیاث وند, سوفیا صدیق پور, سولماز ایکدر, سیامک فرید, سیامک مویدزاره, سیاوش صفوی, سیاوش عبقری, سید ابراهیم نبوی, سید اکبر روحانی, سید علی بنی جمالی, سید مجتبی واحدی, شادی صدر, شاهین انزلی, شاهین فاطمی, شاهین نوربخش, شروین نکوئی, شکوه نجم آبادی, شهاب الدین شیخی, شهاب فیضی, شهره عاصمی, شهزاده نظرآوا, شهلا بهاردوست, شهلا عبقری, شهین نوائی, شیوا نوجو, صابر عباسیان, صبری نجفی, صدرا سمنانی رهبر, طلعت یگانه تبریزی, طیبه علیرضایی, عباس خرسندی, عباس معروفی, عبدالحمید معصومی تهرانی, عبداله گدازگر, عصمت بهرامی, علی افشاری, علی اکبر قنبری, علی, اکبر مهدی, علی پرسان, علی تارخ, علی تقی پور, علی حسین قاضی زاده, علی دماوندی, علی راجی, علی طایفی, علی عبدی, علی فاتحی, علی فتوتی, علی قلی زاده, علی کلائی, علی مهتدی, علی هنری, علیرضا کریم زاده, غریبا طالبیان, فاریا بارلاس, فاطمه عرب سرخی, فرشاد توماج, فرشاد ملک احمدی, فرشید آذرنیوش, فرشید فاریابی, فرهاد ثابتان, فرهاد صوفی, فرهاد طالبیان, فرهاد نعمانی, فرهاد نوری, فرهمند علیپور, فرهنگ قاسمی, فروغ جواهری, فریبرز مهران ادیب, فرید مهران ادیب, فریدون معزی مقدم, فیروزه رمضان زاده, فیروزه فولادی, کاران صدر, کاظم ایزدی, کاظم کردوانی, کامبیز شبانکاره, کامبیز غفوری, کامران بهنیا, کامیار بهرنگ, کاوه آهنگری, کاوه شیرزاد, کاوه کرمانشاهی, کتایون پزشکی, کتایون شیبانی, کتایون عظیمی فرد, کمال بایرام زاده, کمیته دفاع از زندانیان سیاسی ایران ـ برلین, کورش صحتی, کیانوش رمضانی, کیانوش سنجری, کیوان فروزان, گرجی مرزبان, گودرز اقتداری, گیسو جهانگیری, لیدا پرچمی, لیدا حسینی نژاد, ماسیس عزیزخانیان, مائده سلطانی, مجید تمجیدی, مجید محمدی, مجید نیکنام, محبوبه عباسقلی زاده, محسن نژاد, محمد بهبودی, محمد شمس, محمد صادقی, محمد قلیخانی, محمدجواد دردکشان, محمدحسین جعفری, محمدرضا فطرس, محمدرضا کلانی, محمدرضا نیکفر, محمدعلی مهرآسا, محمود ایمانی, محمود مهران ادیب, مرتضی کاظمیان, مرتضی ملک محمدی, مرتضی نگاهی, مرجان افتخاری, مرسده هاشمی, مریم اهری, مریم روزبهانی, مزدک عبدی پور, مزدک نصیری, مسعود اکبری راد, مصطفی خسروی, مقداد بریمانی, ملیحه محمدی, منصور معدل, منصوره شجاعی, منصوره فتحی, منوچهر محمدی, منوچهر مقصودنیا, منوچهر یزدیان, مهدی اقدم, مهدی امینی, مهدی سعیدپور, مهدی فتاپور, مهدی محسنی, مهدی معتمدی مهر, مهدی نخل احمدی, مهدی نوذر, مهدی یارمحمدی, مهران براتی, مهرانگیز کار, مهرداد احسان پور, مهرداد درویش پور, مهشید راستی, مهناز پراکند, مونا کاشف, میثاق پارسا, میثم رودکی, میثم معتمدنیا, نادر انتصار, نادر هاشمی, نازک افشار, ناصر پاکدامن, ناصر رحمانی نژاد, ناهید جعفر پور, نسترن هادوی, نسرین ابراهیمی, نسرین الماسی, نسیم سرابندی, نصیر امامی, نگین بانک, نوشابه امیری, نوشین شاهرخی, نیکروز اولاد اعظمی, نیلوفر بیضایی, نیلوفر رستمی, هایده قهرمانی, همایون مهمنش, ویدا حاجبی, ویدا فرهودی, یوحنا نجدی, یوسف سهرابیان
حسین کیست؟
حسین رونقی ملکی، وبلاگنویسی که از دسامبر ۲۰۰۹ در زندان اوین به سر میبرد و از ۲۶ می سال جاری در اعتراض به ممانعت مسولان برای عمل جراحی کلیههایش اقدام به اعتصاب غذا کرده است. او در سال ۲۰۱۰ به اتهام عضویت "غیرقانونی" در گروه اینترنتی ایران پراکسی، نشر اکاذیب، توهین به رهبری و رییسجمهور و با استناد به مطالبی که در وبلاگ خود منتشر کرده بود، به ۱۵ سال زندان محکوم شد.
طبق آخرین اخبار طی روزهای گذشته, حسین رونقی دوبار به بیمارستان منتقل شده است, بار اول تنها برای دو ساعت و بار دوم در حال حاضر است. بنا به گزارشات رسیده آیت الله آملی لاریجانی, رییس قوه قضاییه کشور دستور رسیدگی به وضعیت نامناسب جسمی رونقی را به عباس جعفری دولت آبادی, دادستان تهران ابلاغ کرده و بستری شدن فعلی رونقی بر اساس این دستور است اما حسین اعلام کرده است تا صدور مجوز نگهداری وی در بیمارستان به اعتصاب خود ادامه خواهد داد.
وضعیت سلامتی او وخیم است. در اثر فشار و شکنجه از زمان دستگیری، کلیههایش از کار افتادهاند. او تا به حال ۴ بار مورد عمل جراحی قرار گرفته و باید فورا کلیه چپ او را از بدنش خارج کنند. کلیه راست نیز تنها ۲۰ درصد توانایی دارد.
طبق گزارش سازمان عفو بینالملل والدین او گفتهاند "مسئولان جمهوری اسلامی برای اجازه استفاده از مرخصی درمانی که شامل قوانین زندان و حق مسلم اوست، شرط "اعتراف" را قرار دادهاند".
عفو بینالملل طی بیانیهای در اول ژون ۲۰۱۲ خواستار آزادی بیقید و شرط وی شده است.
نماینده پارلمان آلمان، مالته اشپیتز نیز پدرخواندگی حسین رونقی را بر عهده گرفته است و در نامه ای به سفیر جمهوری اسلامی ایران در آلمان خواستار آزادی فرزند خوانده خود شده است.
بر اساس ماده ۱۰۳ آیین نامه اجرایی سازمان زندان ها در خصوص توجه و مرخصی برای زندانیانی که وضعیت جسمانی نامناسبی دارند, "در موارد ضروری خروج محکوم از زندان برای معالجه بایستی با تایید بهداری زندان, اجازه رییس مسول زندان و موافقت قاضی ناظر باشد".
از سوی دیگر در پی مصوبه اولین کنگره "جلوگیری از جنایت و رفتار با مجرمان" سازمان ملل متحد در ژنو ۱۹۹۵, و مصوب شورای اقتصادی و اجتماعی در قطعنامه های ژوییه ۱۹۵۷ و مه ۱۹۷۷, "زندانیان بیماری که نیاز به درمان توسط متخصص دارند باید به مراکز تخصصی بیمارستان های عادی انتقال یابند".
طبق گزارشهای رسیده از زندان اوین، همبندیهای او بارها نگرانی شدید خود از خطر مرگی که او را تهدید میکند، ابراز کردهاند.
رونقی ملکی: تا مرخصی استعلاجی نگیرم، حاضر به درمان نمیشوم
منابع خبری گزارش داده اند که حسین رونقی ملکی، وبلاگنویس منتقد و زندانی سیاسی که در زندان یکی از کلیههای خود را از دست داده و خطر از دست دادن کلیه دیگرش او را تهدید میکند، روز یکشنبه به بیمارستان هاشمینژاد تهران منتقل شد.
به گزارش رادیو اروپای آزاد، یکی از نزدیکان حسین رونقی ملکی به این رسانه گفته است که او همچنان در اعتصاب غذا است و به پزشکان اجازه نداده که درمان او را آغاز کنند و حتی از زدن سرم خودداری کرده است.
به گفته این عضو خانواده حسین رونقی ملکی، او گفته تنها درصورتی حاضر است درمان شود که مسوولان قضایی با مرخصی استعلاجی او بعد از عمل جراحی موافقت کنند و مامورانی که در بیمارستان در اتاق او حضور دارند، او را تنها بگذارند.
مسوولان قضایی دستور دادهاند به دلایل امنیتی، ماموران به طور تمام وقت در کنار تخت حسین رونقی ملکی حضور داشته باشند.
حسین رونقی ملکی به خانوادهاش گفته که حاضر است در بیمارستان بمیرد و برای او فرقی ندارد که بعد از جراحی به زندان منتقل شود و در زندان بمیرد یا درمان نشود و کلیه هایش را از دست بدهد.
این فرد نزدیک به حسین رونقی ملکی گفته که کلیه چپ آقای رونقی از کار افتاده و کلیه راست او در خطر است.
متن کامل این نامه که نسخه ای از آن در اختیار جرس قرار گرفته به شرح زیر است:
ما فعالان حقوق بشری، سیاسی، مدنی و روزنامهنگاران هموطنت ضمن تاکید بر خواستههای بر حق تو و ارج نهادن بر رشادت، استقامت و فعالیتهای حقوق بشری و مدنیات در راستای آزادی بیان و مبارزه با سانسور در ایران، نگران سلامتیات هستیم.
در فضای خفقانی که هر روز بیش از پیش شهروندان ایرانی را اسیر خود کرده است، بودن و ماندگاریات را ارزشمند دانسته و درخواست شکستن اعتصاب غذایت را داریم.
همراهیات را در کنار مبارزه دیگر فعالان برای رسیدن به آزادی و دموکراسی لازم دانسته و از تو میخواهیم به اعتصاب غذای خود پایان دهی.
از فشارهای وارد شده بر جسم و روحت که از روز نخست به آن دچار شدی آگاهیم و همدلانه روزهایی را که بر تو میگذرد نگاه میکنیم.
ما رفتار جمهوری اسلامی با تو و دیگر زندانیان سیاسی ـ عقیدتی را محکوم میکنیم.
ما همراه با خانواده، دوستداران و تمام کسانی که به راه تو ایمان دارند، راسخانه معتقدیم که بدون تو و دیگر مبارزان نمیتوانیم به آزادی و دموکراسی که هدف مشترکمان است، دست بیابیم.
پیام اعتراض تو و پایداریات به گوش همه رسیده است.
به اعتصاب غذایت پایان بده، با استقامت و پایداریات، با هم قفل زندان بزرگی به اسم ایران را میشکنیم.
همراهان تو در چهار گوشهی جهان:
ا. مومنی, ا. نظریان, آبتین غفاری, ابوالفضل اسلامی, احسان بداغی, احسان منصوری, احمد آزاد, احمد رافت, احمد منتظری, اردوان ارشاد, اردوان روزبه, ارسلان ضیایی, ارسلان کهنمویی پور, آرش آبادپور, ارشاد علیجانی, آرمان رضاخانی, آرنوش ازرحیمی, آریا خسروی, آزاده اسدی, اسماعیل ختائی, آسیه امینی, اشکان یزدچی, اعظم بهرامی, اکبر سیف, اکبر معارفی, امید پیوندی, امید کشتکار, امید کوهی, امیر بیگلری, امیر پیشداد, امیر رشیدی, امیر صحتی, امیر وارسته حیدری, امیرحسین سراجی, امیرحسین فتوحی, امیررضا امیربختیار, امین سرخابی, انور میرستاری, آیدا سعادت, آیدا قجر, ایرج باقرزاده, آینده آزاد, بابک اجلالی, بابک داد, باقر ابراهیم زاده, بهداد ثابت آزاد, بهروز بیات, بهروز حشمت, بهروز معظمی, بهزاد مهرانی, بهزاد مهرانی, بهزاد میرزایی, بهمن امینی, بهمن مبشری, بهمن نیرومند, بهناز مهرانی, بیژن افتخاری, بیژن صف سری, بیژن لطیفی, پرتو نوری علا, پروانه سلطانی, پروانه وحیدمنش, پروین کهزادی, پویا جهاندار, جعفر قدیم خانی, جلال ایجادی, جمشید خونجوش, جهانشاه جاوید, حامد ابراهیمی نژاد, حامیان مادران پارک لاله لسآنجلس, حبیب تبریزیان, حسن زرهی, حسن طالبی, حسن فرشتیان, حسن نایب هاشم, حسین افصحی, حسین باقرزاده, حسین تقی زاده, حسین دولت آبادی, حسین سبحاناللهی, حسین علوی, حسین علیزاده, حمید جاودان, حمید زیارتی, حمید صدر, حمید مافی, حمیدرضا ظریفی نیا, حنیف مزروعی, دارا عزیزی, داریوش وثوقی, داوود نوائیان, دنیا اکبری, راضیه (پری) نشاط, رامین خرسندی, رحیم شام بیاتی, رضا اغنمی, رضا اکرمی, رضا چرندابی, رضا دقتی, رضا سیاوشی, رضا صدیق, رضا علیجانی, رضا فانی یزدی, رضا قاضی نوری, رضا قریشی, رضا مبین, رضا مرزبان, رضا هیوا, رضا ولی زاده, رضوان مقدم, روحالله زم, روحی شفایی, روزبه میرابراهیمی, روژین محمدی, رویا طلوعی, رویا مبشری, رویا ملکی, زهرا ربانی املشی, زهره حبیب محمدی, زیبا میرحسینی, زینت اسماعیل زاده, ساجده عرب سرخی, سامان رسول پور, سانیا عوضپور, سپیده پورآقایی, سپیده فارسی, سجاد شاهمرادی, سجاد ویس مرادی, سحر رضازاده, سرژ آراکلی, سعید آگنجی, سعید پورحیدر, سعید پیوندی, سعید جعفری, سعیده بهرامی, سعیده سهرابی, سلمان سیما, سهراب بهداد, سهیل پرهیزی, سورنا هاشمی, سوسن محمدخانی غیاث وند, سوفیا صدیق پور, سولماز ایکدر, سیامک فرید, سیامک مویدزاره, سیاوش صفوی, سیاوش عبقری, سید ابراهیم نبوی, سید اکبر روحانی, سید علی بنی جمالی, سید مجتبی واحدی, شادی صدر, شاهین انزلی, شاهین فاطمی, شاهین نوربخش, شروین نکوئی, شکوه نجم آبادی, شهاب الدین شیخی, شهاب فیضی, شهره عاصمی, شهزاده نظرآوا, شهلا بهاردوست, شهلا عبقری, شهین نوائی, شیوا نوجو, صابر عباسیان, صبری نجفی, صدرا سمنانی رهبر, طلعت یگانه تبریزی, طیبه علیرضایی, عباس خرسندی, عباس معروفی, عبدالحمید معصومی تهرانی, عبداله گدازگر, عصمت بهرامی, علی افشاری, علی اکبر قنبری, علی, اکبر مهدی, علی پرسان, علی تارخ, علی تقی پور, علی حسین قاضی زاده, علی دماوندی, علی راجی, علی طایفی, علی عبدی, علی فاتحی, علی فتوتی, علی قلی زاده, علی کلائی, علی مهتدی, علی هنری, علیرضا کریم زاده, غریبا طالبیان, فاریا بارلاس, فاطمه عرب سرخی, فرشاد توماج, فرشاد ملک احمدی, فرشید آذرنیوش, فرشید فاریابی, فرهاد ثابتان, فرهاد صوفی, فرهاد طالبیان, فرهاد نعمانی, فرهاد نوری, فرهمند علیپور, فرهنگ قاسمی, فروغ جواهری, فریبرز مهران ادیب, فرید مهران ادیب, فریدون معزی مقدم, فیروزه رمضان زاده, فیروزه فولادی, کاران صدر, کاظم ایزدی, کاظم کردوانی, کامبیز شبانکاره, کامبیز غفوری, کامران بهنیا, کامیار بهرنگ, کاوه آهنگری, کاوه شیرزاد, کاوه کرمانشاهی, کتایون پزشکی, کتایون شیبانی, کتایون عظیمی فرد, کمال بایرام زاده, کمیته دفاع از زندانیان سیاسی ایران ـ برلین, کورش صحتی, کیانوش رمضانی, کیانوش سنجری, کیوان فروزان, گرجی مرزبان, گودرز اقتداری, گیسو جهانگیری, لیدا پرچمی, لیدا حسینی نژاد, ماسیس عزیزخانیان, مائده سلطانی, مجید تمجیدی, مجید محمدی, مجید نیکنام, محبوبه عباسقلی زاده, محسن نژاد, محمد بهبودی, محمد شمس, محمد صادقی, محمد قلیخانی, محمدجواد دردکشان, محمدحسین جعفری, محمدرضا فطرس, محمدرضا کلانی, محمدرضا نیکفر, محمدعلی مهرآسا, محمود ایمانی, محمود مهران ادیب, مرتضی کاظمیان, مرتضی ملک محمدی, مرتضی نگاهی, مرجان افتخاری, مرسده هاشمی, مریم اهری, مریم روزبهانی, مزدک عبدی پور, مزدک نصیری, مسعود اکبری راد, مصطفی خسروی, مقداد بریمانی, ملیحه محمدی, منصور معدل, منصوره شجاعی, منصوره فتحی, منوچهر محمدی, منوچهر مقصودنیا, منوچهر یزدیان, مهدی اقدم, مهدی امینی, مهدی سعیدپور, مهدی فتاپور, مهدی محسنی, مهدی معتمدی مهر, مهدی نخل احمدی, مهدی نوذر, مهدی یارمحمدی, مهران براتی, مهرانگیز کار, مهرداد احسان پور, مهرداد درویش پور, مهشید راستی, مهناز پراکند, مونا کاشف, میثاق پارسا, میثم رودکی, میثم معتمدنیا, نادر انتصار, نادر هاشمی, نازک افشار, ناصر پاکدامن, ناصر رحمانی نژاد, ناهید جعفر پور, نسترن هادوی, نسرین ابراهیمی, نسرین الماسی, نسیم سرابندی, نصیر امامی, نگین بانک, نوشابه امیری, نوشین شاهرخی, نیکروز اولاد اعظمی, نیلوفر بیضایی, نیلوفر رستمی, هایده قهرمانی, همایون مهمنش, ویدا حاجبی, ویدا فرهودی, یوحنا نجدی, یوسف سهرابیان
حسین کیست؟
حسین رونقی ملکی، وبلاگنویسی که از دسامبر ۲۰۰۹ در زندان اوین به سر میبرد و از ۲۶ می سال جاری در اعتراض به ممانعت مسولان برای عمل جراحی کلیههایش اقدام به اعتصاب غذا کرده است. او در سال ۲۰۱۰ به اتهام عضویت "غیرقانونی" در گروه اینترنتی ایران پراکسی، نشر اکاذیب، توهین به رهبری و رییسجمهور و با استناد به مطالبی که در وبلاگ خود منتشر کرده بود، به ۱۵ سال زندان محکوم شد.
طبق آخرین اخبار طی روزهای گذشته, حسین رونقی دوبار به بیمارستان منتقل شده است, بار اول تنها برای دو ساعت و بار دوم در حال حاضر است. بنا به گزارشات رسیده آیت الله آملی لاریجانی, رییس قوه قضاییه کشور دستور رسیدگی به وضعیت نامناسب جسمی رونقی را به عباس جعفری دولت آبادی, دادستان تهران ابلاغ کرده و بستری شدن فعلی رونقی بر اساس این دستور است اما حسین اعلام کرده است تا صدور مجوز نگهداری وی در بیمارستان به اعتصاب خود ادامه خواهد داد.
وضعیت سلامتی او وخیم است. در اثر فشار و شکنجه از زمان دستگیری، کلیههایش از کار افتادهاند. او تا به حال ۴ بار مورد عمل جراحی قرار گرفته و باید فورا کلیه چپ او را از بدنش خارج کنند. کلیه راست نیز تنها ۲۰ درصد توانایی دارد.
طبق گزارش سازمان عفو بینالملل والدین او گفتهاند "مسئولان جمهوری اسلامی برای اجازه استفاده از مرخصی درمانی که شامل قوانین زندان و حق مسلم اوست، شرط "اعتراف" را قرار دادهاند".
عفو بینالملل طی بیانیهای در اول ژون ۲۰۱۲ خواستار آزادی بیقید و شرط وی شده است.
نماینده پارلمان آلمان، مالته اشپیتز نیز پدرخواندگی حسین رونقی را بر عهده گرفته است و در نامه ای به سفیر جمهوری اسلامی ایران در آلمان خواستار آزادی فرزند خوانده خود شده است.
بر اساس ماده ۱۰۳ آیین نامه اجرایی سازمان زندان ها در خصوص توجه و مرخصی برای زندانیانی که وضعیت جسمانی نامناسبی دارند, "در موارد ضروری خروج محکوم از زندان برای معالجه بایستی با تایید بهداری زندان, اجازه رییس مسول زندان و موافقت قاضی ناظر باشد".
از سوی دیگر در پی مصوبه اولین کنگره "جلوگیری از جنایت و رفتار با مجرمان" سازمان ملل متحد در ژنو ۱۹۹۵, و مصوب شورای اقتصادی و اجتماعی در قطعنامه های ژوییه ۱۹۵۷ و مه ۱۹۷۷, "زندانیان بیماری که نیاز به درمان توسط متخصص دارند باید به مراکز تخصصی بیمارستان های عادی انتقال یابند".
طبق گزارشهای رسیده از زندان اوین، همبندیهای او بارها نگرانی شدید خود از خطر مرگی که او را تهدید میکند، ابراز کردهاند.
رونقی ملکی: تا مرخصی استعلاجی نگیرم، حاضر به درمان نمیشوم
منابع خبری گزارش داده اند که حسین رونقی ملکی، وبلاگنویس منتقد و زندانی سیاسی که در زندان یکی از کلیههای خود را از دست داده و خطر از دست دادن کلیه دیگرش او را تهدید میکند، روز یکشنبه به بیمارستان هاشمینژاد تهران منتقل شد.
به گزارش رادیو اروپای آزاد، یکی از نزدیکان حسین رونقی ملکی به این رسانه گفته است که او همچنان در اعتصاب غذا است و به پزشکان اجازه نداده که درمان او را آغاز کنند و حتی از زدن سرم خودداری کرده است.
به گفته این عضو خانواده حسین رونقی ملکی، او گفته تنها درصورتی حاضر است درمان شود که مسوولان قضایی با مرخصی استعلاجی او بعد از عمل جراحی موافقت کنند و مامورانی که در بیمارستان در اتاق او حضور دارند، او را تنها بگذارند.
مسوولان قضایی دستور دادهاند به دلایل امنیتی، ماموران به طور تمام وقت در کنار تخت حسین رونقی ملکی حضور داشته باشند.
حسین رونقی ملکی به خانوادهاش گفته که حاضر است در بیمارستان بمیرد و برای او فرقی ندارد که بعد از جراحی به زندان منتقل شود و در زندان بمیرد یا درمان نشود و کلیه هایش را از دست بدهد.
این فرد نزدیک به حسین رونقی ملکی گفته که کلیه چپ آقای رونقی از کار افتاده و کلیه راست او در خطر است.
این زندانی بیمار حاضر به شکستن اعتصاب غذا و وصل کردن سرم نشده است
به گزارش کلمه، این فعال حقوق بشر محبوس در بند ۳۵۰ زندان اوین یکشنبه شب به دلیل وخامت وضعیت جسمی به بیمارستان هاشمی نژاد منتقل شد اما با تاکید بر اینکه تا زمانی که نتواند از حق مرخصی استفاده کند اعتصاب غذای خود را ادامه خواهد داد حتی حاضر به وصل کردن سرم نشده است.
آخرین گزارش های در اختیار کلمه حاکی است که سیدحسین رونقی با آنکه از طرف ماموران امنیتی برای شکستن اعتصاب غذای خود تحت فشار است و تهدید شده که او را به زندان باز خواهند گرداند و علیه وی به جوسازی رسانه ای خواهند پرداخت، بر حق مرخصی و پیگیری درمان در خارج از زندان تاکید کرده و حاضر به شکستن اعتصاب خود نشده است.
وی شنبهی هفتهی گذشته با انتشار نامهای خطاب به رهبری از آغاز اعتصاب غذای خود خبر داده و در قسمتی از نامه نوشته بود: «اینجانب در اعتراض به این رویه های غیر قانونی از تاریخ ششم خرداد ۱۳۹۱ اعلام اعتصاب غذا می کنم و مسوولیت حفظ جان من بر عهده مسوولان جمهوری اسلامی است. این اعتصاب غذا در اعتراض به ناروایی ها و شکایت از دخالت های سازمان اطلاعات سپاه و وزارت اطلاعات در امور قضایی و سلب استقلال این قوه و تلاش برای احیای قانون اساسی، آیین دادرسی، استقلال قضایی و احیای حقوق زندانیان سیاسی و خانواده هایشان نظیر برخورداری از مرخصی، تلفن، ملاقات و غیره است.»
این وبلاگنویس و فعال حقوق بشر هم اکنون دو سال و نیم است که بدون مرخصی در زندان اوین به سر میبرد. وی در تاریخ ۲۲ آذر ماه ۱۳۸۸ در شهر ملکان در نزدیکی تبریز بازداشت و بلافاصله به بند ۲ الف زندان اوین منتقل شد. وی مدت ۱۰ ماه را در سلولهای انفرادی این بند زندان اوین تحت فشارهای روحی و جسمی برای اخذ مصاحبه و اعترافات تلویزیونی قرار گرفت و سرانجام از سوی شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب اسلامی به ۱۵ سال حبس تعزیری محکوم شد.
متن نامه ۱۱۸ زندانی سیاسی بند ۳۵۰ زندان اوین به علایی، رییس این بند به گزارش کلمه به شرح زیر است:
بسمه تعالی
ریاست محترم بند ۳۵۰ جناب آقای اعلایی
با سلام و احترام
همانطور که مستحضر هستید، آقای حسین رونقی ملکی که در بند ۳۵۰ دوران محکومیت خود را سپری می کند، دچار بیماری شدید کلیوی است که در دوران حبس به آن دچار شده است و اقدامات درمانی انجام شده در مورد ایشان در دفعات قبل به دلیل اینکه بر خلاف نظر پزشک معالج پس از عمل، ایشان را به زندان بازگردانده اند، نتیجه ای نداشته و حتی اثر منفی بر وضعیت سلامتی وی داشته است.
طبق ماده ۲۹۱ آیین دادرسی کیفری هرگاه اجرای حکم موجب شدت بیماری و تاخیر در بهبودی محکوم علیه باشد، به تشخیص پزشک قانونی و یا پزشک معتمد اجازه ی معالجه در خارج از زندان صادر می شود. با توجه با اینکه در مورد آقای حسین رونقی، پزشکی قانونی رای بر عدم تحمل کیفر داده است و پزشکان متخصص و معالج تاکید بر نگهداری ایشان و پس از عمل در خارج از زندان دارند، اما تا کنون این امر محقق نشده و این عدم رسیدگی موجب ایجاد خطرات جانی برای وی شده و نگرانی فراوانی در بین همبندیان ایشان ایجاد کرده است.
با توجه به سابقه عدم رسیدگی به وضعیت سلامتی زندانیان که در مواردی متاسفانه منجر به فوت آنها، از جمله مرحوم هدی صابر، گردیده است از تمام مسوولین ذیربط درخواست می شود که با رسیدگی هرچه سریعتر به وضعیت درمانی نامبرده مانع از بروز هرگونه اتفاق ناگواری برای وی گردند و همچنین موجبات رفع نگرانی هم بندیان ایشان را فراهم آورند.
بدیهی است تبعات عدم رسیدگی به این امر بر عهده ی مسوولان ذیربط خواهد بود.
اسامی امضا کنندگان این نامه:
۱- امیر خسرو دلیر ثانی
۲- سید مهدی خدایی
۳- مجید اسدی
۴- اسدالله اسدی
۵- محمد هاشمی
۶- حسین ثابت
۷- غلامحسین آذری
۸- حمیدرضا ایزدیاری
۹- محمد داوری
۱۰- محمد سیف زاده
۱۱ – وحید اصغری
۱۲ – باتیر شاه محمد اف
۱۳ – علی رضایی
۱۴- امیر احسان تهرانی
۱۵- سید محمد حسینی
۱۶- (اسعد) بهنام ابراهیم زاده
۱۷- داور حسینی وجدان
۱۸- محمدرضا معتمدنیا
۱۹- مهدی فراحی شاندیز
۲۰- علیرضا اخوان
۲۱- محمد صدیق کبودوند
۲۲- عبدالرضا خزانه داری
۲۳- محمد سلیمانی
۲۴- محمدرضا حسینی
۲۵- معصوم فردیس
۲۶- ابوالفضل عابدینی نصر
۲۷- محسن جوادی افضلی
۲۸- ناصر آذرنیا
۲۹- مجتبی احمدی
۳۰- کامران ایازی
۳۱- محمدرضا پونکی
۳۲- سماء نورانی
۳۳- فرشید فتحی
۳۴- مصطفی نیلی
۳۵- سیامک قادری
۳۶- علی گودرزی
۳۷- احمد کریمی
۳۸- حسین زرینی
۳۹- غلامرضا حسینی
۴۰- سیدمحمد ابراهیمی
۴۱- محمد یاری
۴۲- اکبر یوسفی
۴۳- حمیدرضا مقدسی
۴۴- آرش سقر
۴۵- بهزاد عباسی
۴۶- بهادر علیزاده
۴۷- داود اسدی
۴۸- رضا عزیزی
۴۹- حسین جوانی
۵۰- مرتضی رحیم طایفی
۵۱- محسن دانشپورقدم
۵۲- عبدالرضا دهقان
۵۳- علیرضا نیکوبندری
۵۴- کاظم معتمد
۵۵- شهرام الیاسی
۵۶- افشین حیرتیان
۵۷- علی معزی
۵۸- مصطفی قصلانی
۵۹- مهدی علیزاده
۶۰- اصغر قطان
۶۱- اسدالله هادی
۶۲- فرزاد روحی
۶۳- پوریا شاهپری
۶۴- بهمن صادقی نور
۶۵- مزدک علی نظری
۶۶- افشین اسانلو
۶۷- اسماعیل صحابه
۶۸- احمدرضا یوسفی
۶۹- علیرضا رجایی
۷۰- محمدحسین نعیمی پور
۷۱- سیدعلیرضا بهشتی
۷۲- فیض الله عرب سرخی
۷۳- مهدی فروزنده پور
۷۴- محمد طاهر قزوینی
۷۵- عماد بهاور
۷۶- جعفر گنجی
۷۷- ابوالفضل قدیانی
۷۸- عبدالله مومنی
۷۹- بهمن احمدی امویی
۸۰- فریدون صیدی راد
۸۱- سعید متین پور
۸۲- مسعود پدرام
۸۳- سید امیر خرم
۸۴- رضا انصاری
۸۵- عبدالفتاح سلطانی
۸۶- دیدار رئوفی
۸۷- حسن اسدی زید آبادی
۸۸- علی جمالی
۸۹- علی ملیحی
۹۰- فرشاد قربان پور
۹۱- وحید لعلی پور
۹۲- سعید جلالی فر
۹۳- قاسم شعله سعدی
۹۴- آرش ریکی
۹۵- بابک داشاب
۹۶- مهران برجی
۹۷- محمد امین هادوی
۹۸- حمزه کرمی
۹۹- محمد علی ولایتی
۱۰۰- رسول حیدرزاده
۱۰۱- رسول حردانی
۱۰۲- امید نوروزیان
۱۰۳- غلامرضا خسروی
۱۰۴- کوروش کوهکن
۱۰۵- افشین کرم پور
۱۰۶- رضا انصاری
۱۰۷- حیدر عساکره
۱۰۸- علی ایرانی اصل
۱۰۹- علیرضا کیا
۱۱۰- رامین چاوشی
۱۱۱- حمیدرضا مرادی
۱۱۲- امیر اسلامی
۱۱۳- مصطفی دانشجو
۱۱۴- فرشید یداللهی
۱۱۵- علی نعمتی
۱۱۶- عارف درویش
۱۱۷- رضا مولوی
۱۱۸- علی پورسلیمان
نامه ۱۱۸ زندانی بند ۳۵۰ اوین: مرخصی و درمان خارج از زندان، حق حسین رونقی است
۱۱۸ زندانی سیاسی بند ۳۵۰ زندان اوین در نامه ای خطاب به رییس این بند با اشاره به خطرات جدی اعتصاب غذای اعتراضی سیدحسین رونقی، وبلاگ نویس زندانی که از شنبه گذشته دست به اعتصاب غذا زده هشدار داده اند: طبق ماده ۲۹۱ آیین دادرسی کیفری هرگاه اجرای حکم موجب شدت بیماری و تاخیر در بهبودی محکوم علیه باشد، به تشخیص پزشک قانونی و یا پزشک معتمد اجازه ی معالجه در خارج از زندان صادر می شود. با توجه با اینکه در مورد آقای حسین رونقی، پزشکی قانونی رای بر عدم تحمل کیفر داده است و پزشکان متخصص و معالج تاکید بر نگهداری ایشان و پس از عمل در خارج از زندان دارند، اما تا کنون این امر محقق نشده و این عدم رسیدگی موجب ایجاد خطرات جانی برای وی شده و نگرانی فراوانی در بین همبندیان ایشان ایجاد کرده است.به گزارش کلمه، این فعال حقوق بشر محبوس در بند ۳۵۰ زندان اوین یکشنبه شب به دلیل وخامت وضعیت جسمی به بیمارستان هاشمی نژاد منتقل شد اما با تاکید بر اینکه تا زمانی که نتواند از حق مرخصی استفاده کند اعتصاب غذای خود را ادامه خواهد داد حتی حاضر به وصل کردن سرم نشده است.
آخرین گزارش های در اختیار کلمه حاکی است که سیدحسین رونقی با آنکه از طرف ماموران امنیتی برای شکستن اعتصاب غذای خود تحت فشار است و تهدید شده که او را به زندان باز خواهند گرداند و علیه وی به جوسازی رسانه ای خواهند پرداخت، بر حق مرخصی و پیگیری درمان در خارج از زندان تاکید کرده و حاضر به شکستن اعتصاب خود نشده است.
وی شنبهی هفتهی گذشته با انتشار نامهای خطاب به رهبری از آغاز اعتصاب غذای خود خبر داده و در قسمتی از نامه نوشته بود: «اینجانب در اعتراض به این رویه های غیر قانونی از تاریخ ششم خرداد ۱۳۹۱ اعلام اعتصاب غذا می کنم و مسوولیت حفظ جان من بر عهده مسوولان جمهوری اسلامی است. این اعتصاب غذا در اعتراض به ناروایی ها و شکایت از دخالت های سازمان اطلاعات سپاه و وزارت اطلاعات در امور قضایی و سلب استقلال این قوه و تلاش برای احیای قانون اساسی، آیین دادرسی، استقلال قضایی و احیای حقوق زندانیان سیاسی و خانواده هایشان نظیر برخورداری از مرخصی، تلفن، ملاقات و غیره است.»
این وبلاگنویس و فعال حقوق بشر هم اکنون دو سال و نیم است که بدون مرخصی در زندان اوین به سر میبرد. وی در تاریخ ۲۲ آذر ماه ۱۳۸۸ در شهر ملکان در نزدیکی تبریز بازداشت و بلافاصله به بند ۲ الف زندان اوین منتقل شد. وی مدت ۱۰ ماه را در سلولهای انفرادی این بند زندان اوین تحت فشارهای روحی و جسمی برای اخذ مصاحبه و اعترافات تلویزیونی قرار گرفت و سرانجام از سوی شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب اسلامی به ۱۵ سال حبس تعزیری محکوم شد.
متن نامه ۱۱۸ زندانی سیاسی بند ۳۵۰ زندان اوین به علایی، رییس این بند به گزارش کلمه به شرح زیر است:
بسمه تعالی
ریاست محترم بند ۳۵۰ جناب آقای اعلایی
با سلام و احترام
همانطور که مستحضر هستید، آقای حسین رونقی ملکی که در بند ۳۵۰ دوران محکومیت خود را سپری می کند، دچار بیماری شدید کلیوی است که در دوران حبس به آن دچار شده است و اقدامات درمانی انجام شده در مورد ایشان در دفعات قبل به دلیل اینکه بر خلاف نظر پزشک معالج پس از عمل، ایشان را به زندان بازگردانده اند، نتیجه ای نداشته و حتی اثر منفی بر وضعیت سلامتی وی داشته است.
طبق ماده ۲۹۱ آیین دادرسی کیفری هرگاه اجرای حکم موجب شدت بیماری و تاخیر در بهبودی محکوم علیه باشد، به تشخیص پزشک قانونی و یا پزشک معتمد اجازه ی معالجه در خارج از زندان صادر می شود. با توجه با اینکه در مورد آقای حسین رونقی، پزشکی قانونی رای بر عدم تحمل کیفر داده است و پزشکان متخصص و معالج تاکید بر نگهداری ایشان و پس از عمل در خارج از زندان دارند، اما تا کنون این امر محقق نشده و این عدم رسیدگی موجب ایجاد خطرات جانی برای وی شده و نگرانی فراوانی در بین همبندیان ایشان ایجاد کرده است.
با توجه به سابقه عدم رسیدگی به وضعیت سلامتی زندانیان که در مواردی متاسفانه منجر به فوت آنها، از جمله مرحوم هدی صابر، گردیده است از تمام مسوولین ذیربط درخواست می شود که با رسیدگی هرچه سریعتر به وضعیت درمانی نامبرده مانع از بروز هرگونه اتفاق ناگواری برای وی گردند و همچنین موجبات رفع نگرانی هم بندیان ایشان را فراهم آورند.
بدیهی است تبعات عدم رسیدگی به این امر بر عهده ی مسوولان ذیربط خواهد بود.
اسامی امضا کنندگان این نامه:
۱- امیر خسرو دلیر ثانی
۲- سید مهدی خدایی
۳- مجید اسدی
۴- اسدالله اسدی
۵- محمد هاشمی
۶- حسین ثابت
۷- غلامحسین آذری
۸- حمیدرضا ایزدیاری
۹- محمد داوری
۱۰- محمد سیف زاده
۱۱ – وحید اصغری
۱۲ – باتیر شاه محمد اف
۱۳ – علی رضایی
۱۴- امیر احسان تهرانی
۱۵- سید محمد حسینی
۱۶- (اسعد) بهنام ابراهیم زاده
۱۷- داور حسینی وجدان
۱۸- محمدرضا معتمدنیا
۱۹- مهدی فراحی شاندیز
۲۰- علیرضا اخوان
۲۱- محمد صدیق کبودوند
۲۲- عبدالرضا خزانه داری
۲۳- محمد سلیمانی
۲۴- محمدرضا حسینی
۲۵- معصوم فردیس
۲۶- ابوالفضل عابدینی نصر
۲۷- محسن جوادی افضلی
۲۸- ناصر آذرنیا
۲۹- مجتبی احمدی
۳۰- کامران ایازی
۳۱- محمدرضا پونکی
۳۲- سماء نورانی
۳۳- فرشید فتحی
۳۴- مصطفی نیلی
۳۵- سیامک قادری
۳۶- علی گودرزی
۳۷- احمد کریمی
۳۸- حسین زرینی
۳۹- غلامرضا حسینی
۴۰- سیدمحمد ابراهیمی
۴۱- محمد یاری
۴۲- اکبر یوسفی
۴۳- حمیدرضا مقدسی
۴۴- آرش سقر
۴۵- بهزاد عباسی
۴۶- بهادر علیزاده
۴۷- داود اسدی
۴۸- رضا عزیزی
۴۹- حسین جوانی
۵۰- مرتضی رحیم طایفی
۵۱- محسن دانشپورقدم
۵۲- عبدالرضا دهقان
۵۳- علیرضا نیکوبندری
۵۴- کاظم معتمد
۵۵- شهرام الیاسی
۵۶- افشین حیرتیان
۵۷- علی معزی
۵۸- مصطفی قصلانی
۵۹- مهدی علیزاده
۶۰- اصغر قطان
۶۱- اسدالله هادی
۶۲- فرزاد روحی
۶۳- پوریا شاهپری
۶۴- بهمن صادقی نور
۶۵- مزدک علی نظری
۶۶- افشین اسانلو
۶۷- اسماعیل صحابه
۶۸- احمدرضا یوسفی
۶۹- علیرضا رجایی
۷۰- محمدحسین نعیمی پور
۷۱- سیدعلیرضا بهشتی
۷۲- فیض الله عرب سرخی
۷۳- مهدی فروزنده پور
۷۴- محمد طاهر قزوینی
۷۵- عماد بهاور
۷۶- جعفر گنجی
۷۷- ابوالفضل قدیانی
۷۸- عبدالله مومنی
۷۹- بهمن احمدی امویی
۸۰- فریدون صیدی راد
۸۱- سعید متین پور
۸۲- مسعود پدرام
۸۳- سید امیر خرم
۸۴- رضا انصاری
۸۵- عبدالفتاح سلطانی
۸۶- دیدار رئوفی
۸۷- حسن اسدی زید آبادی
۸۸- علی جمالی
۸۹- علی ملیحی
۹۰- فرشاد قربان پور
۹۱- وحید لعلی پور
۹۲- سعید جلالی فر
۹۳- قاسم شعله سعدی
۹۴- آرش ریکی
۹۵- بابک داشاب
۹۶- مهران برجی
۹۷- محمد امین هادوی
۹۸- حمزه کرمی
۹۹- محمد علی ولایتی
۱۰۰- رسول حیدرزاده
۱۰۱- رسول حردانی
۱۰۲- امید نوروزیان
۱۰۳- غلامرضا خسروی
۱۰۴- کوروش کوهکن
۱۰۵- افشین کرم پور
۱۰۶- رضا انصاری
۱۰۷- حیدر عساکره
۱۰۸- علی ایرانی اصل
۱۰۹- علیرضا کیا
۱۱۰- رامین چاوشی
۱۱۱- حمیدرضا مرادی
۱۱۲- امیر اسلامی
۱۱۳- مصطفی دانشجو
۱۱۴- فرشید یداللهی
۱۱۵- علی نعمتی
۱۱۶- عارف درویش
۱۱۷- رضا مولوی
۱۱۸- علی پورسلیمان
رهبری هیچگاه در پی انتقامجویی شخصی نبوده است
هفته گذشته نیز محمدحسن رحیمیان از نمایندگان ولی فقیه ادعا کرده بود که رهبری در سال ۸۸ دستور آزادی کسانی را که اتهامشان توهین به رهبری بوده، صادر کرده است. این دروغ بزرگ باعث شد که کلمه در روزهای گذشته و به بهانه «روز دروغ ممنوع» به نام و جزئیات پرونده چند نفر از زندانیان سیاسی اشاره کند که جرمشان انتقاد از رهبری است.
ابوالفضل قدیانی ، قاسم شعله سعدی ، احمد زیدآبادی ، عبدالله مومنی ، علی جمالی و عیسی سحرخیز تنها چند نمونه از افرادی هستند که به جرم نامه نگاری به رهبری و به اتهام توهین به ایشان در حبس به سر می برند و حتی برخی از آنان با وجود اتمام دوران حبس به دلایل نامعلومی هنوز آزاد نشده اند. در کنار این اسامی باید نام مهدی محمودیان، حشمت الله طبرزدی و بسیاری دیگر را نیز ذکر کرد که به همین گناه زندانی اند.
علاوه بر اینها، بسیاری دیگر نیز تنها در سه سال اخیر به جرم توهین به رهبری به حبس محکوم شده اند. دو سال قبل که اسامی و مشخصات گروهی از زندانیان سیاسی بند ۳۵۰ اوین در کلمه منتشر شد، از بین حدود ۱۰۰ زندانی که اتهامشان در آن فهرست مشخص شده بود، حدود ۳۰ نفر به اتهام توهین به رهبری، حکم زندان گرفته بودند؛ که از جمله آنها می توان به عباس نامی، احمد شاهرضایی، مهدی وطن خواه، سام محمودی، حمیدرضا ایزدیار، مهدی کوهکن، حسین زرینی، لطفعلی مافیان، جمال عاملی، ارسلان ابدی، احسان عبده تبریزی، مهدی کریمیان اقبال، علی گودرزی، حمید مقدسی، مجتبی هاشمی، مهدی نوذر، ابوالفضل قاسمی، سید حسین رونقی ملکی، امید نوروزیان، محمد آذری، کیانوش کامرانی، فریدون صیدی راد، میلاد اسدی، حجت منتظری، هوشنگ فرزین و سید محمد ابراهیمی اشاره کرد.
بی تردید فهرست کامل متهمان به توهین به رهبری، بسیار بیشتر از اینهاست و این تنها مربوط به آن مقطع زمانی، و فقط بند ۳۵۰ زندان اوین است.
این ادعا در حالی مطرح می شود که از همان ابتدای رهبری ایشان، موضوع برخورد با منتقدان به طور جدی مطرح بوده، و این البته غیر از روند کلی حذف افراد غیر همسو از تمام مناصب و موقعیت ها از آغاز رهبری ایشان است.
یکی از اولین واکنش های آیت الله خامنه ای به منتقدانش، در خصوص سعیدی سیرجانی انجام شد؛ نویسنده ای که در نامه ای به ایشان با بیان سختیها و فشارهایی که قشر روشنفکر ایران در طول سالهای بعد از انقلاب تحمل کرده بود، از ایشان خواسته بود تا رویه و دیدگاه خود را نسبت به منتقدینشان عوض کند. اما این نامه با برخورد تند و پاسخ عتاب آلود آیتالله خامنهای مواجه شد و مدتی بعد، وی به جرم نگهداری ” مواد مخدر” توسط وزارت اطلاعات بازداشت و در کمتر از یک ماه در زندان درگذشت.
این تنها یک مورد از ده ها مورد زندانیان سیاسی است که تنها جرمشان انتقاد به رهبری و مخالفت با سیاست ها و عملکرد ایشان بوده است.
اما اینک نماینده رهبری در سپاه معتقد است که ایشان در طول ۲۳ سال رهبری خود، آنجا که پای نظام و اسلام در میان باشد با قدرت و قاطعیت و با دلیل و منطق از اسلام دفاع میکنند اما جایی که بحث خود ایشان باشد، بزرگواری و گذشت می کند.
وی البته نگفته که نوشتن نامه و انتقاد از عملکرد ” رهبر ” که در نص صریح متون اسلامی و سیره و عمل معصومان به آن تاکید شده است، چه خطری برای اسلام و نظام می تواند ایجاد کند.
در همین حال، در شرایطی که روز به روز دامنه بی اعتمادی مردم نسبت به حکومت افزایش پیدا کرده و شکاف بین مردم و حاکمان عمیق تر می شود و حتی نزدیکترین فرد به رهبری هم دیگر حاضر به تمکین از ایشان نیست، نماینده رهبری مدعی می شود که ” امروز بسیاری از آزادیخواهان جهان در سراسر دنیا رهبر معظم انقلاب را به عنوان رهبر خود میشناسند.”
وی نمی گوید چگونه است که آزادی خواهان ایران به جرم انتقاد از عملکرد رهبری در زندان و حصر هستند یا از وطن آواره شده اند، ولی آزادی خواهان سایر نقاط جهان وی را به رهبری شناخته اند.
این نماینده رهبری در سپاه توضیح نمی دهد چگونه است که خانواده و نزدیکان اعضای شورای انقلاب اسلامی فی الجمله منتقد سیاست ها و وضعیت فعلی کشور هستند که نتیجه مستقیم عملکرد بیست و سه ساله رهبری ایشان است، و کسانی که از سال های قبل از انقلاب دستی بر آتش مبارزه داشتند و در کوران جنگ تحمیلی سابقه ای درخشان در دفاع از کیان کشور از خود به جای گذاشتند، مهمان زندان هایی هستند که روزگاری خودشان درهای آن را گشوده بودند.
وی در ادامه همچنین مدعی می شود که ” ویژگی دیگر رهبر معظم انقلاب اعتماد به مردم و پیروی واقعی از مردمسالاری دینی در جریان اداره امور کشور است.”
اما نمی گوید چگونه است که رای همان “سیزده میلیون ” نفر را پاس نداشتند و نمایندگان برحق آنان را به ستم و بدون هیچ گونه رویه حقوقی به حصر و حبس کردند. او توضیح نمی دهد این احترام به حقوق مردم چرا خود را در صدور مجوز برای یک راه پیمایی متجلی نمی کند. چگونه است که مریدان و حامیان ایشان هر گاه اراده کنند در کف خیابانها ” لشکرکشی” می کنند اما مردمی که به گفته ایشان همان اقلیت است حتی از حق داشتن یک روزنامه نیز محروم هستند.
او توضیح نمی دهد که حبس و حصر میرحسین موسوی و مهدی کروبی، اخراج ده ها استاد دانشگاه، حبس صدها دانشجو و فعال حقوق بشر و سیاسی و روزنامه نگار، تعطیلی احزاب و انجمن های صنفی و بستن روزنامه ها، انحصار صدا و سیما و … از نشانه های کدام نوع از مردم سالاری دینی است.
وی همچنین انتخاب مجلس خبرگان را بهترین انتخاب می خواند و ادعا می کند که “اگر میبینید دشمن در طول این ۲ دهه در تمام صحنهها از ملت ایران شکست خورد و ناچار به عقبنشینی در مقابل نظام اسلامی شد، به خاطر ویژگیها و اقدامات مقام معظم رهبری است.”
وی از گسترش تحریم ها، کاهش اعتبار جمهوری اسلامی در عرصه بین المللی، افزایش تهدیدهای نظامی، فهرست بلند بالای ایرانیان تحریم شده از سوی دنیا، نرخ بالای تورم و بیکاری و افزایش سرسام آور نرخ مهاجرت از کشور سخن نمی گوید و توضیح نمی دهد که این اتفاقات پیامد سوء سیاست و تدبیر چه کسانی است.
همچنین در حالی که بسیاری از انقلابیون مصر، لیبی، یمن، بحرین، سوریه و …. به صراحت اعلام کرده اند در پی الگوبرداری از حکومت و شیوه جمهوری اسلامی نیستند، جانشین نماینده ولی فقیه در سپاه پاسداران مدعی می شود که “رهبر معظم انقلاب امروز به بهترین شیوه جهان اسلام و انقلابیون را در سراسر جهان اداره میکند تا جایی که دشمنان امروز به صراحت میگویند بزرگترین مشکل در ادامه دشمنیهایشان علیه ملتها، مردی است که امروز ایران را رهبری میکند.”
وی با اشاره به اینکه بصیرت رهبری در تمام زمینهها میتواند الگو برای اهل بصیرت باشد، اظهار عقیده کرد ” ما در طول این دو دهه بحرانها و فتنهگریهای پیچیدهای از ناحیه دشمن و دستنشاندههای آنان داشتیم اما مقام معظم رهبری به لطف الهی از تمام این گردنهها کشور را با سلامت عبور دادند.”
وی نمی گوید آیا به شهادت رساندن جوانان در کف خیابان ها یا شکنجه دادن آنها در حد مرگ و اقدامات خلاف اخلاق و شرع و عرف در زندان ها، تدبیر رهبری برای عبور از آنچه وی بحران می خواند است یا فرمان آتش صادر کردن در خطبه های نماز جمعه، مکانی که مرکز وحدت امت اسلامی است.
نماینده محترم ولی فقیه! دروغ ممنوع نیست؛ بگویید و پروا نکنید
کلمه: در حالی که ده ها تن از فعالان سیاسی و روزنامه نگاران به جرم “توهین به رهبری” در زندان ها به سر می برند و به احکام محیرالعقول همچون محرومیت مادام العمر از فعالیت سیاسی و نوشتاری، حبس های طولانی و تبعید محکوم شده اند، عبدالله حاجی صادقی جانشین نماینده ولی فقیه در سپاه پاسداران مدعی است ایشان با بزرگواری با افراد برخورد کرده و هیچگاه در پی انتقامجویی از افرادی که با ایشان دشمنی کردهاند، نبودهاند.هفته گذشته نیز محمدحسن رحیمیان از نمایندگان ولی فقیه ادعا کرده بود که رهبری در سال ۸۸ دستور آزادی کسانی را که اتهامشان توهین به رهبری بوده، صادر کرده است. این دروغ بزرگ باعث شد که کلمه در روزهای گذشته و به بهانه «روز دروغ ممنوع» به نام و جزئیات پرونده چند نفر از زندانیان سیاسی اشاره کند که جرمشان انتقاد از رهبری است.
ابوالفضل قدیانی ، قاسم شعله سعدی ، احمد زیدآبادی ، عبدالله مومنی ، علی جمالی و عیسی سحرخیز تنها چند نمونه از افرادی هستند که به جرم نامه نگاری به رهبری و به اتهام توهین به ایشان در حبس به سر می برند و حتی برخی از آنان با وجود اتمام دوران حبس به دلایل نامعلومی هنوز آزاد نشده اند. در کنار این اسامی باید نام مهدی محمودیان، حشمت الله طبرزدی و بسیاری دیگر را نیز ذکر کرد که به همین گناه زندانی اند.
علاوه بر اینها، بسیاری دیگر نیز تنها در سه سال اخیر به جرم توهین به رهبری به حبس محکوم شده اند. دو سال قبل که اسامی و مشخصات گروهی از زندانیان سیاسی بند ۳۵۰ اوین در کلمه منتشر شد، از بین حدود ۱۰۰ زندانی که اتهامشان در آن فهرست مشخص شده بود، حدود ۳۰ نفر به اتهام توهین به رهبری، حکم زندان گرفته بودند؛ که از جمله آنها می توان به عباس نامی، احمد شاهرضایی، مهدی وطن خواه، سام محمودی، حمیدرضا ایزدیار، مهدی کوهکن، حسین زرینی، لطفعلی مافیان، جمال عاملی، ارسلان ابدی، احسان عبده تبریزی، مهدی کریمیان اقبال، علی گودرزی، حمید مقدسی، مجتبی هاشمی، مهدی نوذر، ابوالفضل قاسمی، سید حسین رونقی ملکی، امید نوروزیان، محمد آذری، کیانوش کامرانی، فریدون صیدی راد، میلاد اسدی، حجت منتظری، هوشنگ فرزین و سید محمد ابراهیمی اشاره کرد.
بی تردید فهرست کامل متهمان به توهین به رهبری، بسیار بیشتر از اینهاست و این تنها مربوط به آن مقطع زمانی، و فقط بند ۳۵۰ زندان اوین است.
این ادعا در حالی مطرح می شود که از همان ابتدای رهبری ایشان، موضوع برخورد با منتقدان به طور جدی مطرح بوده، و این البته غیر از روند کلی حذف افراد غیر همسو از تمام مناصب و موقعیت ها از آغاز رهبری ایشان است.
یکی از اولین واکنش های آیت الله خامنه ای به منتقدانش، در خصوص سعیدی سیرجانی انجام شد؛ نویسنده ای که در نامه ای به ایشان با بیان سختیها و فشارهایی که قشر روشنفکر ایران در طول سالهای بعد از انقلاب تحمل کرده بود، از ایشان خواسته بود تا رویه و دیدگاه خود را نسبت به منتقدینشان عوض کند. اما این نامه با برخورد تند و پاسخ عتاب آلود آیتالله خامنهای مواجه شد و مدتی بعد، وی به جرم نگهداری ” مواد مخدر” توسط وزارت اطلاعات بازداشت و در کمتر از یک ماه در زندان درگذشت.
این تنها یک مورد از ده ها مورد زندانیان سیاسی است که تنها جرمشان انتقاد به رهبری و مخالفت با سیاست ها و عملکرد ایشان بوده است.
اما اینک نماینده رهبری در سپاه معتقد است که ایشان در طول ۲۳ سال رهبری خود، آنجا که پای نظام و اسلام در میان باشد با قدرت و قاطعیت و با دلیل و منطق از اسلام دفاع میکنند اما جایی که بحث خود ایشان باشد، بزرگواری و گذشت می کند.
وی البته نگفته که نوشتن نامه و انتقاد از عملکرد ” رهبر ” که در نص صریح متون اسلامی و سیره و عمل معصومان به آن تاکید شده است، چه خطری برای اسلام و نظام می تواند ایجاد کند.
در همین حال، در شرایطی که روز به روز دامنه بی اعتمادی مردم نسبت به حکومت افزایش پیدا کرده و شکاف بین مردم و حاکمان عمیق تر می شود و حتی نزدیکترین فرد به رهبری هم دیگر حاضر به تمکین از ایشان نیست، نماینده رهبری مدعی می شود که ” امروز بسیاری از آزادیخواهان جهان در سراسر دنیا رهبر معظم انقلاب را به عنوان رهبر خود میشناسند.”
وی نمی گوید چگونه است که آزادی خواهان ایران به جرم انتقاد از عملکرد رهبری در زندان و حصر هستند یا از وطن آواره شده اند، ولی آزادی خواهان سایر نقاط جهان وی را به رهبری شناخته اند.
این نماینده رهبری در سپاه توضیح نمی دهد چگونه است که خانواده و نزدیکان اعضای شورای انقلاب اسلامی فی الجمله منتقد سیاست ها و وضعیت فعلی کشور هستند که نتیجه مستقیم عملکرد بیست و سه ساله رهبری ایشان است، و کسانی که از سال های قبل از انقلاب دستی بر آتش مبارزه داشتند و در کوران جنگ تحمیلی سابقه ای درخشان در دفاع از کیان کشور از خود به جای گذاشتند، مهمان زندان هایی هستند که روزگاری خودشان درهای آن را گشوده بودند.
وی در ادامه همچنین مدعی می شود که ” ویژگی دیگر رهبر معظم انقلاب اعتماد به مردم و پیروی واقعی از مردمسالاری دینی در جریان اداره امور کشور است.”
اما نمی گوید چگونه است که رای همان “سیزده میلیون ” نفر را پاس نداشتند و نمایندگان برحق آنان را به ستم و بدون هیچ گونه رویه حقوقی به حصر و حبس کردند. او توضیح نمی دهد این احترام به حقوق مردم چرا خود را در صدور مجوز برای یک راه پیمایی متجلی نمی کند. چگونه است که مریدان و حامیان ایشان هر گاه اراده کنند در کف خیابانها ” لشکرکشی” می کنند اما مردمی که به گفته ایشان همان اقلیت است حتی از حق داشتن یک روزنامه نیز محروم هستند.
او توضیح نمی دهد که حبس و حصر میرحسین موسوی و مهدی کروبی، اخراج ده ها استاد دانشگاه، حبس صدها دانشجو و فعال حقوق بشر و سیاسی و روزنامه نگار، تعطیلی احزاب و انجمن های صنفی و بستن روزنامه ها، انحصار صدا و سیما و … از نشانه های کدام نوع از مردم سالاری دینی است.
وی همچنین انتخاب مجلس خبرگان را بهترین انتخاب می خواند و ادعا می کند که “اگر میبینید دشمن در طول این ۲ دهه در تمام صحنهها از ملت ایران شکست خورد و ناچار به عقبنشینی در مقابل نظام اسلامی شد، به خاطر ویژگیها و اقدامات مقام معظم رهبری است.”
وی از گسترش تحریم ها، کاهش اعتبار جمهوری اسلامی در عرصه بین المللی، افزایش تهدیدهای نظامی، فهرست بلند بالای ایرانیان تحریم شده از سوی دنیا، نرخ بالای تورم و بیکاری و افزایش سرسام آور نرخ مهاجرت از کشور سخن نمی گوید و توضیح نمی دهد که این اتفاقات پیامد سوء سیاست و تدبیر چه کسانی است.
همچنین در حالی که بسیاری از انقلابیون مصر، لیبی، یمن، بحرین، سوریه و …. به صراحت اعلام کرده اند در پی الگوبرداری از حکومت و شیوه جمهوری اسلامی نیستند، جانشین نماینده ولی فقیه در سپاه پاسداران مدعی می شود که “رهبر معظم انقلاب امروز به بهترین شیوه جهان اسلام و انقلابیون را در سراسر جهان اداره میکند تا جایی که دشمنان امروز به صراحت میگویند بزرگترین مشکل در ادامه دشمنیهایشان علیه ملتها، مردی است که امروز ایران را رهبری میکند.”
وی با اشاره به اینکه بصیرت رهبری در تمام زمینهها میتواند الگو برای اهل بصیرت باشد، اظهار عقیده کرد ” ما در طول این دو دهه بحرانها و فتنهگریهای پیچیدهای از ناحیه دشمن و دستنشاندههای آنان داشتیم اما مقام معظم رهبری به لطف الهی از تمام این گردنهها کشور را با سلامت عبور دادند.”
وی نمی گوید آیا به شهادت رساندن جوانان در کف خیابان ها یا شکنجه دادن آنها در حد مرگ و اقدامات خلاف اخلاق و شرع و عرف در زندان ها، تدبیر رهبری برای عبور از آنچه وی بحران می خواند است یا فرمان آتش صادر کردن در خطبه های نماز جمعه، مکانی که مرکز وحدت امت اسلامی است.
پور محمدی در باره ریزگردها و دریاچه ارومیه هم نظر داد: تصمیم گیری ها متکی به عقبه کارشناسی نیست
مصطفی پورمحمدی در نشست «بررسی وضعیت دریاچه ارومیه» که با حضور اساتید دانشگاه ارومیه برگزار شد، با اشاره به اهمیت دریاچه ارومیه و نگرانی از بحران خشک شدن آن، اظهار داشت که کارهای خوبی صورت گرفته ولی کافی نیست؛ معتقدم باید رویکرد و نگاه ما به پژوهش تغییر کند. متأسفانه بسیاری از تصمیم گیریها متکی به عقبه کارشناسی نیست.رییس سازمان بازرسی کل کشور با بیان اینکه منابع آب زیر زمینی طی سالهای اخیر به شدت کاهش پیدا کرده است، خاطرنشان کرد: خوشبختانه امسال نزولات آسمانی خوب بود، با این وجود همچنان در میانگین نزولات آسمانی به نسبت گذشته چهار درصد عقب هستیم.
وی در ادامه به پدیده ریزگردها اشاره کرد و گفت: ریزگردها پدیده جدیدی است که به شدت همه را دچار مشکل کرده است، این در حالی است که یازده شهر ما در مرز آلودگی هوا بوده و دچار آلایندههای صنعتی هستند؛ نمیتوان از کنار این مسایل ساده گذشت، محیط زیست اهمیت زیادی دارد و اگر به فکر شهروندان و نسل آینده خود هستیم باید آن را به اصلیترین موضوع کشور تبدیل کنیم بنابراین برای بهبود معضلات زیست محیطی همه باید تلاش کنیم و اگر نیاز است باید سیاستهای خود در حوزههای مختلف را تجدید و اصلاح کنیم.
پورمحمدی خاطرنشان کرد: متأسفانه در بخشهایی توجه به محیط زیست، رها شده و مناسبات زیست محیطی در نظر گرفته نشده است، این یک نکته اساسی است و اهتمام همه به ویژه اهل تحقیق و دانشگاهی را میطلبد.
رییس سازمان بازرسی کل کشور در ادامه با بیان اینکه سازمان بازرسی مسئولیت اجرایی ندارد، گفت: سازمان بازرسی کل کشور سعی میکند امور را تعقیب کرده تا درست پیش برود و بر حسن جریان امور نظارت دارد؛ درباره دریاچه ارومیه حداقل از این جلسه فهمیدیم که اجرا خوب پیش نرفته و برنامه ریزیها خوب انجام نمیشود، این به معنای آن نیست که برای دریاچه ارومیه کار نمیشود، کارهای خوبی صورت گرفته ولی کافی نیست؛ معتقدم باید رویکرد و نگاه ما به پژوهش تغییر کند. متأسفانه بسیاری از تصمیم گیریها متکی به عقبه کارشناسی نیست.
وی با اشاره به اینکه مسئولان برای تصمیم گیری درباره دریاچه ارومیه باید به پژوهشهای مراکز علمی اتکا کنند، افزود: استان آذربایجان غربی دارای موسسه تحقیقاتی و اساتید برجسته است و نهادهای تصمیم گیرنده درباره دریاچه ارومیه یا به صورت واگذاری و یا به شکل مشارکتی باید با این مراکز همکاری داشته باشند چراکه این ظرفیت استانی است که باید برای حل بحران این دریاچه به کار گرفته شود.
پورمحمدی همچنین با تاکید بر اینکه برای حل بحران دریاچه ارومیه باید در وهلهی اول از ظرفیتهای استان آذربایجان غربی استفاده کرد، گفت: اگر بحران این دریاچه از نظر صاحب نظران استان جدی است پس باید از خود استان شروع کنیم؛ باید از بخشی از بریز و بپاشهای همین استان پرهیز و بودجه آن را برای رفع معضل دریاچه ارومیه به کار بست. در استان، نباید منتظر بودجههای ملی باشید و اگر بحران است باید هر سال مقداری از بودجههای استان را به این موضوع اختصاص دهید، همچنین باید مانع هرز منابع آب و برداشتهای غیرمجاز شوید.
رییس سازمان بازرسی کل کشور در پایان با بیان اینکه مشکلات مطرح شده در این نشست به مدیریت استان ابلاغ خواهد شد، گفت: اول باید ظرفیت علمی استان در اختیار حل این بحران قرار گیرد، اگر با بهبود روشهای استانی تغییرات جدی اتفاق میافتد باید انجام داد، همچنین چنانچه قرار است باروری ابرها انجام گیرد از دانشگاه ارومیه و موسسههای علمی و تحقیقاتی استان استفاده شود.
شورای دفاع از حق تحصیل: سازمان سنجش به اتاق بازجویی دانشجویان تبدیل شده است
سحامنیوز: شورای دفاع از حق تحصیل شدیدن به روند مستمر و سیستماتیک محرومیت دانشجویان از حق تحصیل اعتراض کرد.
به گزارش سحام نیوز در بخشی از این بیانیه آمده است: طبقه دوم
سازمان سنجش، محل ستاد گزینش دانشجو است. در چند روز اخیر در این طبقه به
صورت شفاهی به دانشجویان ستاره دار گفته شده است که به دلیل نداشتن شرایط
عمومی از تحصیل محروم هستند و به همین خاطر کارنامه علمی آنها اعلام
نمیشود. با این حال هیچ برگه کتبی مبنی بر محرومیت دانشجویان از تحصیل به
آنها داده نشده است و دانشجویان تنها با این توضیح شفاهی مسئولان سازمان
سنجش روبرو شده اند که به خاطر دستور وزارت اطلاعات اجازه اعلام نتایج علمی
داوطلبان را ندارند و دانشجویان ستاره دار برای پیگیری مشکلشان باید به
نهادهای امنیتی مراجعه کنند. همچنین مسئولان سازمان سنجش، دانشجویان
ستارهدار را از اعلام علنی موضوع منع کرده و نسبت به عواقب احتمالی این
کار هشدار داده اند.
متن این بیانیه که برای سحام نیوز ارسال شده، به شرح زیر است:
در روزهای پیش و پس از اعلام نتایج کنکور کارشناسی ارشد مشخص
شد که روند غیرقانونی ستاره دار کردن دانشجویان از حق تحصیل امسال هم ادامه
داشته است و در کنکور کارشناسی ارشد سال ۹۱ نیز ده ها تن از فعالین
دانشجویی از تحصیل محروم شده اند. سازمان سنجش کشور که طبق قانون باید یک
نهاد علمی بی طرف باشد و به داوری علمی بین داوطلبان آزمونهای کشوری
بپردازد، به شعبه ای از دفاتر بازجویی وزارت اطلاعات و دیگر نهاد های
امنیتی بدل شده است.
در روزهای گذشته شورای دفاع از حق تحصیل مستندات متعددی از
دانشجویان دانشگاه های مختلف کشور به دست آورده است که نشان میدهد، فعالین
دانشجویی از دریافت کارنامه علمی کنکور کارشناسی ارشد محروم شده اند و یا
در روزهای قبل از اعلام نتایج این کنکور احضار، بازجویی و تهدید شده اند.
شورای دفاع از حق تحصیل اعلام میدارد دهها فعال دانشجویی از
دریافت کارنامه علمی اولیه کنکور کارشناسی ارشد سال ۹۱ محروم شده اند. این
کارنامه علمی حاوی نمرات علمی، درصد دروس امتحانی و رتبه داوطلبان در
گرایش انتخابی آنان است. بر اساس این کارنامه، رتبه علمی و امکان انتخاب
رشته داوطلبان فراهم میشود. در فایل اینترنتی دهها تن از فعالین دانشجویی
که از حق تحصیل محروم شده اند به جای درج نمره و رتبه علمی آنان، این جمله
ذکر شده است:
“داوطلب گرامی به علت نقص پرونده در صورت تمایل از روز سه
شنبه مورخ ۹۱/۰۳/۰۹ به سازمان سنجش آموزش کشور واقع در میدان هفت تیر –
خیابان کریم خان زند – پلاک ۲۰۴ – طبقه دوم مراجعه نمایید.”
طبقه دوم سازمان سنجش، محل ستاد گزینش دانشجو است. در چند روز
اخیر در این طبقه به صورت شفاهی به دانشجویان ستاره دار گفته شده است که
به دلیل نداشتن شرایط عمومی از تحصیل محروم هستند و به همین خاطر کارنامه
علمی آنها اعلام نمیشود. با این حال هیچ برگه کتبی مبنی بر محرومیت
دانشجویان از تحصیل به آنها داده نشده است و دانشجویان تنها با این توضیح
شفاهی مسئولان سازمان سنجش روبرو شده اند که به خاطر دستور وزارت اطلاعات
اجازه اعلام نتایج علمی داوطلبان را ندارند و دانشجویان ستاره دار برای
پیگیری مشکلشان باید به نهادهای امنیتی مراجعه کنند. همچنین مسئولان سازمان
سنجش، دانشجویان ستارهدار را از اعلام علنی موضوع منع کرده و نسبت به
عواقب احتمالی این کار هشدار داده اند.
شورای دفاع از حق تحصیل تا یک هفته پس از اعلام نتایج کنکور
سراسری کارشناسی ارشد، مستندات قطعی عدم ارایۀ کارنامه به ۲۲ داوطلب این
آزمون را دریافت کرده است. با این حال بر اساس تجربۀ سالهای قبل، شورا
تعداد دانشجویان ستارهدار را بسیار بیشتر از این تعداد برآورد میکند. با
توجه به اینکه به علت تهدیدها و فشارهای وزارت علوم و وزارت اطلاعات، امکان
شناسایی مستقیم و سریع همه دانشجویان ستارهدار دشوار و محدود است، شورا
طبق روال هر سالۀ خود، از دانشجویان ستاره دار تقاضا می کند برای معرفی خود
به این نهاد به نشانی ایمیل setaredar91@gmail.com
نامه بفرستند. بدیهی است کلیه اطلاعات دریافت شده تنها در اختیار شورا
بوده و بدون اطلاع و رضایت ایشان منتشر نخواهد شد. همچنین برای آشنایی
بیشتر با شورا، صفحۀ اینترنتی http://showra.blogspot.com پیشنهاد میگردد.
اما در کنار روند فوق، دهها فعال دانشجویی دیگر در اردیبهشت
ماه و چند هفته پیش از اعلام نتایج کنکور کارشناسی ارشد به سازمان سنجش
کشور احضار شده و در اتاق های این سازمان توسط ماموران امنیتی بازجویی شده
اند. در بعضی دیگر از شهرستانها نیز داوطلبان ستاره دار به دفاتر ستاد خبری
اداره اطلاعات در شهر خود احضار شده اند.
در این احضار ها به دانشجویان گفته شده است که در کنکور
کارشناسی ارشد رتبه علمی مناسبی دریافت کرده اند و تنها پس از این بازجویی
ها و در صورت تعهد کتبی مبنی بر عدم فعالیت سیاسی، صنفی و دانشجویی امکان
پذیرفته شدن در کنکور کارشناسی ارشد را خواهند داشت.
این احضارهای در دو هفته آخر اردیبهشت ماه به صورت مداوم
ادامه داشته و دانشجویان برای مدت های طولانی در اتاق های سازمان سنجش
بازجویی و تهدید شده و در بعضی موارد مورد اذیت و آزار قرار گرفته اند.
شورای دفاع از حق تحصیل اعلام میکند که دستگاه های امنیتی و
اطلاعاتی در اقدامی خلاف قانون برگزاری آزمون های علمی سراسری، پیش از
اعلام نتایج کنکور کارشناسی ارشد به کارنامه علمی داوطلبان دسترسی داشته
اند و همه ساله سازمان سنجش نتایج علمی داوطلبان را در اختیار این نهاد های
غیر مسئول قرار می دهد.
شورا اطلاعات و مستنداتی دریافت کرده است که در کارنامه علمی
بعضی دیگر از داوطلبان دست برده شده است و نمره علمی و رتبه آنها با هدف از
بین بردن امکان قبولی آنها دستکاری شده است. در دو مورد در کنکور کارشناسی
ارشد سال گذشته شورا کارنامه هایی دریافت کرده است که درصدهای دروس
امتحانی درج شده در آنها غیرواقعی و غیرممکن است به نحوی که با توجه به
تعداد سوالها و شیوه نمره دهی، امکان کسب درصد اعلام شده در آن دروس وجود
نداشته است.
همچنین در هفته های گذشته تعدادی از دانشجویان ممتاز از شرکت
در آزمونهای پذیرش دوره دکتری محروم شده اند و به آنها اعلام شده است که در
لیست سیاه وزارت اطلاعات قرار دارند و نمیتوانند در آزمون دکتری شرکت
کنند.
روند مستمر، نهادمند و برنامه ریزی شده ستاره دار کردن
دانشجویان در کنکور کارشناسی ارشد از سال ۸۵ و با روی کار آمدن دولت احمدی
نژاد آغاز شده و تاکنون ادامه داشته است. در سال ۸۵ فعالین دانشجویی پس از
اعلام قبولی در دانشگاه مورد نظر از طریق روزنامه سازمان سنجش و مراجعه
برای ثبت نام در دانشگاههای پذیرفته شده با ستارههایی در فرم ثبت نام
مواجه شدند، و دانشجویانی که با سه ستاره مواجه شده بودند هرگز نتواستند
ادامه تحصیل دهند. در سالهای ۸۶ و ۸۷ همزمان با اینترنتی شدن روند اعلام
نتایج کنکور کارشناسی ارشد، فعالین دانشجویی که حائز رتبههای قابل قبول و
ممتاز شده بودند، اساساً از دریافت کارنامه علمی در مرحله اول نتایج کنکور
محروم شدند و حتی نتوانستند انتخاب رشته کنند. در سال ۸۸ که موعد اعلام
نتایج اولیه در ایام پیش از انتخابات ریاست جمهوری بود، دانشجویان
ستارهدار دانشگاه سراسری موفق به دریافت کارنامه و انتخاب رشته شدند، ولی
در شهریور ماه و پس ازمراجعه برای مشاهده نتایج نهایی با گزینه «مردود
علمی» مواجه شدند و کارنامه نهایی نیز برای این دانشجویان صادر نشد و سایت
سازمان سنجش اعلام کرد که این دانشجویان اساساً انتخاب رشته نکرده اند .
مجددا در سالهای ۸۹، ۹۰ و ۹۱ دانشجویان ستارهدار در کنکور کارشناسی ارشد
از دریافت کارنامه اولیه محروم شدند. در تمام این ۷ سال سازمان سنجش
هیچگونه مدرک مبنی بر ستاره دار شدن یا محرومیت از تحصیل به دلیل نداشتن
صلاحیت عمومی به دانشجویان ارائه نکرده است و تنها پس از مراجعه حضوری
داوطلبان به سازمان سنجش به صورت شفاهی به آنها اعلام شده که ستارهدار شده
اند.
شورا در گزارش تفصیلی اردیبهشت ماه گذشته، مستندات خود مبنی
بر غیرقانونی و مجرمانه بودن ستاره دار کردن دانشجویان را ارائه کرده است.
شورا معتقد است ستاره دار کردن دانشجویان نقض اصول متعدد قانون اساسی
جمهوری اسلامی ایران و به منزله تعطیل کردن این قانون است. هم چنین شورا
محرومیت دانشجویان از حق تحصیل را مصداق جنایت آپارتاید و آن را بر خلاف
تعهدات بین المللی دولت ایران دانسته که آنها را امضا و به اجرای آنها
متعهد شده است. تعدادی از مهمترین این تعهدات که همگی بر حق اولیه و انسانی
تحصیل تاکید دارند عبارتند از: اعلامیه جهانی حقوق بشر، میثاق بین المللی
حقوق اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی، کنوانسیون بین المللی منع و مجازات جنایات
آپارتاید و کنوانسیون یونسکو علیه تبعیض تحصیلی.
شورا معتقد است سازمان سنجش و وزارت علوم صلاحیت اخلاقی و بی
طرفی خود برای برگزاری آزمون های علمی را از دست داده اند؛ اتاقهای سازمان
سنجش به اتاق بازجویی و ارعاب دانشجویان بدل گشته و این دو نهاد علمی کشور
روز به روز از فلسفه وجودی شان که بسط و گسترش عادلانه علم و فراهم کردن
امکان تحصیلات عالی برای همه ملت است، دورتر شده اند.
سازمان سنجش کشور و وزارت علوم تحقیقات و فناوری با عدم اعلام
نتایج علمی، اعلام مردودی علمی برای دانشجویان ممتاز (در سال ۸۸)، در
اختیار گذاشتن و افشا کارنامه علمی داوطلبان نزد نهادهای امنیتی-اطلاعاتی و
نهایتا دستکاری کاری نتایج علمی داوطلبان آزمونهای سراسری کشوری، اعتماد
عمومی نسبت به بی طرفی و سالم بودن آزمونهایشان را از دست داده اند.
شورای دفاع از حق تحصیل شدیدا روند مستمر، نهادمند و برنامه
ریزی شده محرومیت دانشجویان از حق تحصیل از طریق احکام کمیته انضباطی و
ستاره داره کردن دانشجویان در مقاطع عالی را محکوم کرده و از دولت ایران می
خواهد به اعمال مستمر و نهادمند آپارتاید آموزشی پایان دهد.
شورا خواهان بازگشت صدها تن از دانشجویانی به دانشگاه است که
طی این روند غیرقانونی از سال ۸۵ تا کنون از حق اولیه و انسانی تحصیل محروم
شده اند، دانشجویانی که یا ستاره دار شده اند یا به واسطه احکام کمیته های
انضباطی از تحصیل محروم شده اند.
شورای دفاع از حق تحصیل اعلام می کند خواسته ای جز احترام
مقامات حکومتی ایران به اصول قانون اساسی و تعهدات بینالمللی خویش ندارد و
از آنها می خواهد روند محروم کردن دانشجویان از حق تحصیل و ستارهدار کردن
فعالان دانشجویی را متوقف، دانشجویان زندانی و به ویژه دانشجویان محروم از
تحصیل که تنها به دلیل مطالبه حق اولیه تحصیل در زندانهای کشور به سر
میبرند را آزاد و امکان ادامه تحصیل دانشجویان ستارهدار و محروم از تحصیل
را میسر کنند.
شورای دفاع از حق تحصیل
۱۶ خرداد ۹۱هرانا؛ راهپیمایی در تبریز به مناسبت روز جهانی محیط زیست
خبرگزاری
هرانا – جمعی از شهروندان در تبریز با حضور در پارک ائل گلی تبریز به
مناسبت روز جهانی محیط زیست نسبت به وضعیت دریاچه ارومیه اعتراض کردند.
بنا به اطلاع گزارشگران هرانا، ارگان خبری
مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، در این راهپیمایی که از پارک ائل گلی
آغاز و به سمت غرب شهر ادامه یافت صدها تن از شهروندان حضور بهم رساندند.
تجمع کنندگان با سردادن شعار در اعتراض به
خشک شدن دریاچه ارومیه سر دادند و به سمت هتل ائل گلی حرکت کردند، در این
تجمع که به صورت خودجوش انجام شده است تجمع کنندگان شعار «اورمو گولو
سوسوزدو - آذربایجان اویانماسا اتوزدی» (دریاچه ارومیه بی آب است -
آذربایجان سوکت کند بازنده است) سر دادند.
هم چنین در این تجمع تصاویری از بازداشت شدگان اعتراضات روز یکم خرداد ماه سالجاری نیز در دست برخی از تجمع کنندگان دیده شده است.
این تجمع پیش از رسیدن نیروهای امنیتی به محل تجمع بدون خشونت در ساعت ۱۰: ۲۱ به اتمام رسید.
هرانا؛ راهپیمایی در تبریز به مناسبت روز جهانی محیط زیست
خبرگزاری
هرانا – جمعی از شهروندان در تبریز با حضور در پارک ائل گلی تبریز به
مناسبت روز جهانی محیط زیست نسبت به وضعیت دریاچه ارومیه اعتراض کردند.
بنا به اطلاع گزارشگران هرانا، ارگان خبری
مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، در این راهپیمایی که از پارک ائل گلی
آغاز و به سمت غرب شهر ادامه یافت صدها تن از شهروندان حضور بهم رساندند.
تجمع کنندگان با سردادن شعار در اعتراض به
خشک شدن دریاچه ارومیه سر دادند و به سمت هتل ائل گلی حرکت کردند، در این
تجمع که به صورت خودجوش انجام شده است تجمع کنندگان شعار «اورمو گولو
سوسوزدو - آذربایجان اویانماسا اتوزدی» (دریاچه ارومیه بی آب است -
آذربایجان سوکت کند بازنده است) سر دادند.
هم چنین در این تجمع تصاویری از بازداشت شدگان اعتراضات روز یکم خرداد ماه سالجاری نیز در دست برخی از تجمع کنندگان دیده شده است.
این تجمع پیش از رسیدن نیروهای امنیتی به محل تجمع بدون خشونت در ساعت ۱۰: ۲۱ به اتمام رسید.
هرانا؛ یک زوج مسیحی و از اعضای کلیسای عمانوئل، در کرج بازداشت شدند
خبرگزاری هرانا – یک زوج مسیحی و از اعضای کلیسای عمانوئل تهران هشتم خرداد ماه توسط ماموران وزارت اطلاعات در کرج بازداشت شدند.
بنا به اطلاع گزارشگران هرانا، ارگان خبری
مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، مهرداد سجادی به همراه همسرش «فروغ»
هفته گذشته با مراجعه ماموران وزارت اطلاعات به منزلشان در کرج بازداشت و
به مکان نامعلومی منتقل شدند.
بازداشت شدگان با گذشت یک هفته از زمان
بازداشت موفق به ملاقات با خانوادههای خود نشدند، آنها حتی اجازه تماس
تلفنی با خانواده خود را نیافتهاند.
مهندس «مهرداد سجادی» حدود ۳۰ ساله عضو
برجسته و یکی از مشایخ کلیسای عمانوئل تهران است و همسر وی نیز در همان
کلیسا اقدام به آموزش نوکیشان مسیحی میکند.
بی خبری از وضعیت دانشجویان دربند دانشگاه اصفهان
خبرگزاری
هرانا - دو هفته پیش سه تن از دانشجویان دانشگاه اصفهان به دلیل مطالب
مندرج در یکی از نشریات دانشجویی بازداشت شدند، که یکی از این دانشجویان
آزاد و از وضعیت دو نفر دیگر اطلاعی در دست نیست.
به گزارش دانشجونیوز، یکشنبه دو هفته پیش
عرفان محمدی، محمد مرادی و مجتبی کریمی سه تن از دانشجویان دانشگاه اصفهان
به دلیل مطالب منتشر شده در نشریه "کبریت" از سوی نیروهای امنیتی وابسته
به وزارت اطلاعات بازداشت شدند.
مجتبی کریمی و محمد مرادی ساعت ٨ صبح روز یکشنبه ٣١ اردیبهشت ماه، در جلو چاپخانه ای در شهر اصفهان بازداشت شده اند.
عرفان محمدی نیز، ظهر همان روز در ساعت یک بعد از ظهر در محل خوابگاه دانشجویان بازداشت شده و ماموران امنیتی لپ تاپ و وسایل وی را نیز به همراه خود برده اند.
بر اساس گزارش های رسیده، عرفان محمدی دانشجوی رشته مدیریت ورودی سال ١٣٨٨، محمد مرادی دانشجوی رشته جامعه شناسی و مجتبی کریمی دانشجوی کارشناسی ارشد رشته علوم سیاسی دانشگاه اصفهان است.
در همین ارتباط پنج تن از دانشجویان نیز توسط اداره اطلاعات اصفهان احضار و مورد بازجویی قرار گرفته اند.
لازم به ذکر است که محمد مرادی، مدیر مسئول نشریه دانشجویی "توسکا" پنج شنبه هفته گذشته با قرار وثیقه ۵٠ میلیون تومانی آزاد شده و عرفان محمدی و مجتبی کریمی همچنان در بازداشت می باشند. از وضعیت این دانشجویان اطلاعی در دست نیست.
مجتبی کریمی و محمد مرادی ساعت ٨ صبح روز یکشنبه ٣١ اردیبهشت ماه، در جلو چاپخانه ای در شهر اصفهان بازداشت شده اند.
عرفان محمدی نیز، ظهر همان روز در ساعت یک بعد از ظهر در محل خوابگاه دانشجویان بازداشت شده و ماموران امنیتی لپ تاپ و وسایل وی را نیز به همراه خود برده اند.
بر اساس گزارش های رسیده، عرفان محمدی دانشجوی رشته مدیریت ورودی سال ١٣٨٨، محمد مرادی دانشجوی رشته جامعه شناسی و مجتبی کریمی دانشجوی کارشناسی ارشد رشته علوم سیاسی دانشگاه اصفهان است.
در همین ارتباط پنج تن از دانشجویان نیز توسط اداره اطلاعات اصفهان احضار و مورد بازجویی قرار گرفته اند.
لازم به ذکر است که محمد مرادی، مدیر مسئول نشریه دانشجویی "توسکا" پنج شنبه هفته گذشته با قرار وثیقه ۵٠ میلیون تومانی آزاد شده و عرفان محمدی و مجتبی کریمی همچنان در بازداشت می باشند. از وضعیت این دانشجویان اطلاعی در دست نیست.
نماینده مجلس آلمان «پدرخواندگی» ابوالفضل عابدینی، زندانی سیاسی را بر عهده گرفت
گزارش
های جدید از آلمان حاکی از آن است که آقای اوته فکت، نماینده مجلس آلمان
پدر خواندگی ابوالفضل عابدینی نصر را پذیرفت. پیش از این دو نماینده دیگر
مجلس ایران پدرخوانگی زندان سیاسی در ایران پذیرفته بودند،
به گزارش دانشجونیوز، آقای اوته فکت،
نماینده مجلس آلمان که به پیشنهاد جامعه بین المللی حقوق بشر فرانکوفورت
(آلمان) حمایت از ابوالفضل عابدینی نصر را پذیرفته، در نامه به رهبر
جمهوری اسلامی ایران نوشته است تا "با استناد به بیانیه عمومی حقوق بشر
توسط سازمان ملل و قانون بینالمللی حقوق ملل در مورد حق مدنی و سیاسی
علاوه بر آن در خواست آزادی هرچه سریعتر و بدون قید و شرط ابوالفضل
عابدینی نصر را از شما دارم."
این سومین نماینده پارلمان آلمان است که
به پیشنهاد یکی از سازمان های حقوق بشری مسئولیت پیگیری وضعیت زندانیان
سیاسی در ایران را بر عهده می گیرد.
پیش از این اواخر اردیبهشت ماه سال جاری
استفان رپمن، دیگر نماینده پارلمان آلمان طی نامه ای که به کنسولگری
ایران در آلمان نوشته اعلام کرده بود که حمایت از ضیا نبوی دانشجوی محروم
از تحصیل و زندانی را به عهده گرفته است.
استفان رپمن، نماینده پارلمان آلمان به
پیشنهاد سازمان حقوق بشری جامعه جهانی برای حقوق بشر، در آلمان(فرانکفورت)
، حمایت از این فعال دانشجویی و دانشجوی محروم از تحصیل را به عهده گرفته
در نامه خود به کنسولگری ایران نوشته بود:
«من دراینجا از شما میخواهم که برای آزادی سریع و بیقید و شرط سید ضیاالدین نبوی میانجیگری کنید، چرا که او هرگز موافق خشونت نبوده و اتهامات علیه خود را شدیدن رد کرده است. همچنین از شما در خواست میکنم که مجازات وحشت ناک ٧۴ ضربه شلاق انجام نشود. همچنین از مقامات رسمی ایران تقاضا دارم که آقای سیدضیا الدین نبوی حق دیدار با خانواده و همچنین وکیل و رسیدگی لازم پزشکی برای ایشان امکان پذیر گردد و داشتن حبسی منصفانه ضمانت شود.»
«من دراینجا از شما میخواهم که برای آزادی سریع و بیقید و شرط سید ضیاالدین نبوی میانجیگری کنید، چرا که او هرگز موافق خشونت نبوده و اتهامات علیه خود را شدیدن رد کرده است. همچنین از شما در خواست میکنم که مجازات وحشت ناک ٧۴ ضربه شلاق انجام نشود. همچنین از مقامات رسمی ایران تقاضا دارم که آقای سیدضیا الدین نبوی حق دیدار با خانواده و همچنین وکیل و رسیدگی لازم پزشکی برای ایشان امکان پذیر گردد و داشتن حبسی منصفانه ضمانت شود.»
مالته اشپیتز، عضو اجرایی هیئت اتحاد
۹۰/سبزها، نیز دیگر نماینده پارلمان آلمان بوده که چندی پیش پدر خواندگی
حسین رونقیملکی را پذیرفته است.
گفته می شود این نماینده پارلمان آلمان با
نگارش نامهای خطاب به سرکنسول ایران در آلمان، از آنان خواسته بود تا
«به دلیل شرایط جسمانی ایشان آزادی فوری و مشروط و امکان درمان پزشکی» را
برای وی تامین کنند.
متن کامل نامه آقای اوته فکت، نماینده مجلس آلمان خطاب به رهبر جمهوری اسلامی به شرح زیر است:
جناب آقای سید علی خامنهای
عالیجناب
عالیجناب
به عنوان عضو مجلس نمایندگان آلمان فدرال،
بنده پدر خواندگی ابوالفضل عابدینی نصر را که به خاطر خدمت به تعهدات
حقوق بشری خود، در زندان اوین میباشد را به عهده گرفتهام.
آقای ابوالفضل عابدینی نصرخبرنگار و فعال حقوق بشر در ایران بود. در تاریخ ۱ می۲۰۱۱ به مدت محکومیت او ۱سال حبس اضافه شد.
آقای عابدینی نصر از بیماری و نقص قلبی رنج میبرد و وضعیت سلامتی ایشان به شدت در خطر و نگران کننده است .
او از امکانات پزشکی و درمانی مناسب
برخوردار نیست. بدین جهت من از شما به فوریت خواهش میکنم برای او این مهم
یا مسوولیت را به عهده گرفته که ابوالفضل عابدینی نصر تا زمانی که اون
هنوز در حبس است از امکانات پزشکی لازم برخوردار شود.
همچنین خواهش میکنم که او در آینده شکنجه و یا به شکلهای مختلف مورد آزار و اذیت قرار نگیرد .
با استناد به بیانیه عمومی حقوق بشر توسط
سازمان ملل و قانون بینالمللی حقوق ملل در مورد حق مدنی و سیاسی علاوه بر
آن در خواست آزادی هرچه سریعتر و بدون قید و شرط ابوالفضل عابدینی نصر را
از شما دارم.
با احترامات فائقه
نماینده مجلس آلمان فدرالاوته فکت
وخامت حال فعال دربند حقوق بشر و انتقال وی به بهداری
خبرگزاری
هرانا - محمدصدیق کبودوند، فعال حقوق بشر و رییس سازمان دفاع از حقوق بشر
کردستان در پی وخامت حالش به بهداری زندان اوین منتقل شد.
به گزارش کلمه، این زندانی سیاسی که از
روز شنبه گذشته دست به اعتصاب غذا زده است صبح روز یکشنبه ١۴خردادماه به
علت کاهش شدید فشار خون و وخیم شدن وضعیت جسمانی اش به بهداری زندان منتقل
و مورد معاینه و درمان قرار گرفت.
کبودوند از بیماری پروستات رنج می برد و
پزشکی قانونی برای وی عدم تحمل کیفر صادر کرد اما مانند بسیاری از موارد
دیگر دستور پزشک نادیده گرفته شده است.
این فعال حقوق بشر محبوس در بند ۳۵۰ زندان
اوین در نامه ای سرگشاده خطاب به مردم کشورمان با عنوان “به وجدان های
بیدار” اعلام کرده بود که دهمین درخواست مرخصی اضطراری وی برای کمک به
درمان و آرامش روحی و روانی فرزندش که مبتلا به بیماری خونی صعب العلاج و
احتمالا درمان ناپذیر شده و بیش از ۵ ماه است که بر روی تخت بیمارستان با
مرگ دست و پنجه نرم می کند، با بی توجهی و مخالفت دادستان و مسوولان
دستگاه امنیتی مواجه شده است.
سردبیر نشریه پیام مردم، از دهم تیر ماه
سال ۱۳۸۶ بازداشت شده و در دادگاه انقلاب تهران به اتهام اقدام علیه
امنیت ملی از طریق تشکیل و اداره سازمان دفاع از حقوق بشر کردستان به ده
سال حبس و از بابت تبلیغ علیه نظام جمهوری اسلامی از طریق ارتباط و مراوده
با سازمانهای بینالمللی حقوق بشر و ارتباط و مکاتبه با شخص کوفی عنان
دبیرکل سازمان ملل متحد و گفتگو با رسانههای عمومی به یکسال حبس و جمعاً
به یازده سال حبس محکوم شده که در شعبه ۵۶ دادگاه تجدیدنظر استان تهران ده
سال حبس از بابت تاسیس سازمان، مورد تایید قرار گرفته و قطعی شده است.
به گفته خانواده کبودوند وی که تا پیش از
بازداشت هیچگونه سابقه بیماری نداشته، در جریان نگهداری ۷ ماهه وی در
شرایط سخت سلول انفرادی، به بیماریهای ریوی، کلیوی و پوستی دچار شده و
حتی سکته خفیف مغزی نیز داشته است.