اخبار روز:
فریبرز رئیس دانا، اقتصاددان و عضو هیئت دبیران کانون نویسندگان ایران صبح
روز دوشنبه اول خرداد ۱٣۹۱، به دنبال مراجعه¬ی روز قبلِ ماموران برای جلب
او، خود را به پاسگاه پلیس امنیت معرفی کرد و از آن جا به زندان اوین منتقل
شد.
"جرم" رئیس دانا آن بود که هم زمان با اجرای "طرح هدفمندسازی یارانه ها" از دیدگاه یک اقتصاددان مخالفت خود را با اجرای این طرح و دلایل این مخالفت را بیان کرد؛ امری که در هیچ نظام قضایی وصف مجرمانه ندارد و پس از آن نیز بارها شاهد مخالفت افراد، گروه ها، جناح های مختلف سیاسی و حتی کار بدستان نظام با این طرح بوده ایم، بی آن که هیچ یک از آن ها بازداشت شوند یا تحت تعقیب قرار گیرند.
رئیس دانا در آذر ۱٣٨۹ و پس از مصاحبه ای در این زمینه شبانه و بلافاصله بازداشت شد و در جریان بازجویی ها عضویت در کانون نویسندگان ایران نیز به عناوین اتهامی او افزوده شد. او پس از یک ماه حبس با سپردن وثیقه آزاد شد و سرانجام در بهار ۱٣۹۰ به موجب حکم دادگاه بدوی به یک سال حبس تعزیری محکوم گردید. این حکم در آذر ۱٣۹۰ در دادگاه تجدید نظر تایید شد.
از آن جا که بحث نظری درباره ی سیاست های جاری کشور در زمینه های اقتصادی، سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و... حق یکایک شهروندان است و طرح چنین بحث ها یا عضویت در تشکلی چون کانون نویسندگان ایران در هیچ نظام حقوقی و انسانی وصف جزایی ندارد، کانون نویسندگان ایران حکم صادره در مورد فریبرز رئیس دانا را فاقد هر گونه اساس حقوقی می داند و خواهان توقف اجرای حکم و آزادی بی قید و شرط او و همه ی زندانیان سیاسی است.
کانون نویسندگان ایران
۲/٣/۱٣۹۱
"جرم" رئیس دانا آن بود که هم زمان با اجرای "طرح هدفمندسازی یارانه ها" از دیدگاه یک اقتصاددان مخالفت خود را با اجرای این طرح و دلایل این مخالفت را بیان کرد؛ امری که در هیچ نظام قضایی وصف مجرمانه ندارد و پس از آن نیز بارها شاهد مخالفت افراد، گروه ها، جناح های مختلف سیاسی و حتی کار بدستان نظام با این طرح بوده ایم، بی آن که هیچ یک از آن ها بازداشت شوند یا تحت تعقیب قرار گیرند.
رئیس دانا در آذر ۱٣٨۹ و پس از مصاحبه ای در این زمینه شبانه و بلافاصله بازداشت شد و در جریان بازجویی ها عضویت در کانون نویسندگان ایران نیز به عناوین اتهامی او افزوده شد. او پس از یک ماه حبس با سپردن وثیقه آزاد شد و سرانجام در بهار ۱٣۹۰ به موجب حکم دادگاه بدوی به یک سال حبس تعزیری محکوم گردید. این حکم در آذر ۱٣۹۰ در دادگاه تجدید نظر تایید شد.
از آن جا که بحث نظری درباره ی سیاست های جاری کشور در زمینه های اقتصادی، سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و... حق یکایک شهروندان است و طرح چنین بحث ها یا عضویت در تشکلی چون کانون نویسندگان ایران در هیچ نظام حقوقی و انسانی وصف جزایی ندارد، کانون نویسندگان ایران حکم صادره در مورد فریبرز رئیس دانا را فاقد هر گونه اساس حقوقی می داند و خواهان توقف اجرای حکم و آزادی بی قید و شرط او و همه ی زندانیان سیاسی است.
کانون نویسندگان ایران
۲/٣/۱٣۹۱
اخبار روز:
دکتر فریبرز رئیسدانا اقتصاددان، عضو «کانون مدافعان حقوق کارگر» و «کانون
نویسندگان ایران» صبح روز دوشنبه (۱ خرداد ۱٣۹۱) پس از مراجعه به پلیس
امنیت تهران برای گذراندن حکم یکسالهی حبساش به زندان اوین فرستاده شد.
بنابر اخبار رسیده نیروهای امنیتی یکشنبهشب به منزل ایشان رفتند و از او
خواستند که صبح دوشنبه برای پارهای توضیحات به پلیس امنیت مراجع کند!
فریبرز رئیسدانا در ۳۰ آذر ۱۳۸۹ طی چند مصاحبه و انتقاد از طرح هدفمندی یارانهها و تأثیرات مخرب آن بر زندهگییِ کارگران، دستگیر و یکماه در بند امنیتییِ ۲۰۹ بازداشت شد. پس از آن و در خردادماه ۱۳۹۰ شعبهی ۲۸ دادگاه انقلاب تهران فریبرز رئیسدانا را به اتهام توهین به رئیسجمهور و عضویت در کانون نویسندگان ایران به یک سال حبس محکوم کرد و این حکم در آذرماه همان سال در دادگاه تجدیدنظر تأیید شد. تبلیغ افکار چپ و انحراف فکر جوانان از جمله اتهاماتی است که در متن حکم وی عنوان شده است!
کمیتهی هماهنگی ضمن محکوم کردن احکام صادره علیه فعالان کارگری و اجتماعی و از جمله فریبرز رئیسدانا، خواستار آزادی فوری و بدون قید و شرط وی و دیگر فعالان کارگری است.
کمیتهی هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکلهای کارگری
۲ خرداد ۱٣۹۱
فریبرز رئیسدانا در ۳۰ آذر ۱۳۸۹ طی چند مصاحبه و انتقاد از طرح هدفمندی یارانهها و تأثیرات مخرب آن بر زندهگییِ کارگران، دستگیر و یکماه در بند امنیتییِ ۲۰۹ بازداشت شد. پس از آن و در خردادماه ۱۳۹۰ شعبهی ۲۸ دادگاه انقلاب تهران فریبرز رئیسدانا را به اتهام توهین به رئیسجمهور و عضویت در کانون نویسندگان ایران به یک سال حبس محکوم کرد و این حکم در آذرماه همان سال در دادگاه تجدیدنظر تأیید شد. تبلیغ افکار چپ و انحراف فکر جوانان از جمله اتهاماتی است که در متن حکم وی عنوان شده است!
کمیتهی هماهنگی ضمن محکوم کردن احکام صادره علیه فعالان کارگری و اجتماعی و از جمله فریبرز رئیسدانا، خواستار آزادی فوری و بدون قید و شرط وی و دیگر فعالان کارگری است.
کمیتهی هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکلهای کارگری
۲ خرداد ۱٣۹۱
اخبار روز:
یکشنبه شب، ٣۱ اردیبهشت ۱٣۹۱ماموران امنتیی به منزل فریبرز رییس دانا
مراجعه کرده و از او خواستند خود را به پلیس امنیت معرفی کند. ساعت نه صبح
دوشنبه، فریبرز رییس دانا به پلیس امنیت منطقه گیشا مراجعه کرد و در آنجا
به وی ابلاغ شد که برای گذراندن حکم محکومیت یک سال زندان خود، باید به
زندان اوین برده شود و سپس او را به زندان اوین بردند. ساعتی بعد، رییس
دانا از زندان با خانواده خود تماس گرفت و خبر داد که به وثیقه گذار اطلاع
دهند تا برای آزادی وثیقه اقدام کند.
ما زندانی کردن این یار پیگیر کانون مدافعان حقوق کارگر و فعال اندیشمند حوزه دفاع از حقوق کارگران و زحمتکشان را محکوم می کنیم. رییس دانا هنگام اجرای فاز اول هدفمندی یارانه ها (رهاسازی قیمت ها) با نوشتن مقالات و انجام مصاحبه ها، پیامدهای ناگوار اجرای این برنامه را برای کارگران و زحمتکشان یادآور شد که با گذشت بیش از یک سال و نیم از اجرای این برنامه، نتایج وحشتناک آن در جامعه مشخص شده است. اکنون در آستانه اجرای فاز دوم هدفمندی یارانه ها، این دستگیری و دیگر احضارها می تواند معنای مشخصی داشته باشد.
ما خواهان آزادی فریبرز رییس دانا و همه فعالان کارگری و اجتماعی، از جمله علی اخوان، رضا شهابی، بهنام ابراهیم زاده، شاهرخ زمانی، محمد جراحی، علی نجاتی، مهدی فراحی شاندیز، رسول بداغی، عبدالرضا قنبری عبدالفتاح سلطانی، کیوان صمیمی، و سایر زندانیان سیاسی هستیم و بارها نیز اعلام کرده ایم که احضار و بازداشت و زندان، هیچ خللی در عزم کارگران و زحمتکشان و فعالان کارگری و اجتماعی، در مسیر احقاق حقوقشان ایجاد نخواهد کرد.
کانون مدافعان حقوق کارگر
اول خرداد ۱٣۹۱
ما زندانی کردن این یار پیگیر کانون مدافعان حقوق کارگر و فعال اندیشمند حوزه دفاع از حقوق کارگران و زحمتکشان را محکوم می کنیم. رییس دانا هنگام اجرای فاز اول هدفمندی یارانه ها (رهاسازی قیمت ها) با نوشتن مقالات و انجام مصاحبه ها، پیامدهای ناگوار اجرای این برنامه را برای کارگران و زحمتکشان یادآور شد که با گذشت بیش از یک سال و نیم از اجرای این برنامه، نتایج وحشتناک آن در جامعه مشخص شده است. اکنون در آستانه اجرای فاز دوم هدفمندی یارانه ها، این دستگیری و دیگر احضارها می تواند معنای مشخصی داشته باشد.
ما خواهان آزادی فریبرز رییس دانا و همه فعالان کارگری و اجتماعی، از جمله علی اخوان، رضا شهابی، بهنام ابراهیم زاده، شاهرخ زمانی، محمد جراحی، علی نجاتی، مهدی فراحی شاندیز، رسول بداغی، عبدالرضا قنبری عبدالفتاح سلطانی، کیوان صمیمی، و سایر زندانیان سیاسی هستیم و بارها نیز اعلام کرده ایم که احضار و بازداشت و زندان، هیچ خللی در عزم کارگران و زحمتکشان و فعالان کارگری و اجتماعی، در مسیر احقاق حقوقشان ایجاد نخواهد کرد.
کانون مدافعان حقوق کارگر
اول خرداد ۱٣۹۱
اخبار روز:
اعلامیه هیئت اجرائی سازمان کارگران انقلابی ایران (راه کارگر)
در اعتراض به زندانی شدن فریبرز رئیس دانا
جرمش این بود که اسرار هویدا می کرد!
دکتر فریبرز رییسدانا، عضو کانون نویسندگان ایران، استاد دانشگاه و اقتصاددان منتقد سیاستهای نئولیبرال دولت، صبح روز دوشنبه (یکم خرداد) جهت اجرای حکم یک سال زندان خود بازداشت شد.
بازداشت او یک سال پس از صدور محکومیت او در خردادماه ۱۳۹۰ صورت گرفت. یک سال پیش شعبه ۲۸ دادگاه انقلاب اسلامی به ریاست قاضی مقیسه ( ناصریان ـ جلاد قتل عام زندانیان سیاسی در سال ۶۷)، فریبرز رئیس دانا را به اتهام «عضویت در کانون نویسندگان ایران، صدور بیانیه علیه سانسور، مصاحبه با رسانه های بی بی سی و صدای آمریکا و متهم کردن جمهوری اسلامی به آزار و تجاوز و شکنجه زندانیان» به یک سال حبس تعزیری محکوم کرده بود. دکتر رئیس دانا در نیمه شب ۲۸ آذرماه ۱۳۸۹ توسط هشت مامور امنیتی در منزلش بازداشت شده بود. این بازداشت بدان علت صورت گرفته بود که او در مصاحبه با بی بی سی به نقد اجرای سیاست حذف یارانه ها پرداخته بود.
محکوم کردن فریبرز رئیس دانا و انتقال او به زندان اوین، تنها بدان علت صورت گرفته است که جمهوری اسلامی تاب تحمل افشاگری های این اقتصاد دان طرفدار حقوق کارگران و زحمتکشان را نداشته و ندارد. برای جمهوری اسلامی که اقتصاد کشور را به ویرانی کشانده، نان را از سفره مردم زحتمکش ربوده و فقر و فلاکت مصیبت بار را به فرودستان جامعه تحمیل کرده است، هر نوع زبان به انتقاد گشودن، می تواند خطرساز باشد. حکومتی که کشور را به مرز ورشکستگی کشانده، قدرت خرید مردم را نابود کرده و با سیاست های ماجراجویانه ی خود زمینه تحریم گسترده ی اقتصادی کشور را فراهم آورده، تاب تحمل هیچ صدای مخالفی را ندارد. دولتی که بر متن تحریم های اقتصادی جنایت کارانه ای که گلوی کارگران و زحمتکشان کشور را در چنگال خود می فشارد، بر اجرای بی چون چرای سیاست حذف یارانه ها تاکید می کند، تاب شنیدن هیچ صدای مخالفی را ندارد حتی اگر این صدا، انتقاد یک استاد دانشگاه و اقتصاددان صاحب نظر کشور باشد. بی جهت نیست که بسیاری از فعالان کارگری و رهبران سندیکاهای مستقل کارگری و فعالان سیاسی، دانشجوئی و مدنی نیز به زندان افکنده شده اند. از این روست که حکومت اسلامی از ترس شورش گرسنه گان و پاپرهنه گان، به شمشیر عریان روی آورده تا هر صدای مخالفی را در گلو خفه کند.
سازمان ما ضمن حمایت از آزادی بیان فریبرز رئیس دانا و همه مخالفان سیاست های ویرانگر جمهوری اسلامی، دستگیری و به زندان افکندن او را بشدت محکوم کرده و خواهان آزادی فوری او و همه فعالان کارگری و همه زندانیان سیاسی می باشد. ما همچنین از همه نهادها و مدافعان حقوق بشر می خواهیم صدای اعتراض خود را از هر طریق ممکن بلند کرده و برای آزادی آنها تلاش کنند.
سرنگون باد رژیم جمهوری اسلامی
زنده باد آزادی، زنده باید سوسیالیسم
هیئت اجرائی سازمان کارگران انقلابی ایران (راه کارگر)
دوم خرداد ماه ۱۳۹۱ـ ۲۲ مه ۲۰۱۲
در اعتراض به زندانی شدن فریبرز رئیس دانا
جرمش این بود که اسرار هویدا می کرد!
دکتر فریبرز رییسدانا، عضو کانون نویسندگان ایران، استاد دانشگاه و اقتصاددان منتقد سیاستهای نئولیبرال دولت، صبح روز دوشنبه (یکم خرداد) جهت اجرای حکم یک سال زندان خود بازداشت شد.
بازداشت او یک سال پس از صدور محکومیت او در خردادماه ۱۳۹۰ صورت گرفت. یک سال پیش شعبه ۲۸ دادگاه انقلاب اسلامی به ریاست قاضی مقیسه ( ناصریان ـ جلاد قتل عام زندانیان سیاسی در سال ۶۷)، فریبرز رئیس دانا را به اتهام «عضویت در کانون نویسندگان ایران، صدور بیانیه علیه سانسور، مصاحبه با رسانه های بی بی سی و صدای آمریکا و متهم کردن جمهوری اسلامی به آزار و تجاوز و شکنجه زندانیان» به یک سال حبس تعزیری محکوم کرده بود. دکتر رئیس دانا در نیمه شب ۲۸ آذرماه ۱۳۸۹ توسط هشت مامور امنیتی در منزلش بازداشت شده بود. این بازداشت بدان علت صورت گرفته بود که او در مصاحبه با بی بی سی به نقد اجرای سیاست حذف یارانه ها پرداخته بود.
محکوم کردن فریبرز رئیس دانا و انتقال او به زندان اوین، تنها بدان علت صورت گرفته است که جمهوری اسلامی تاب تحمل افشاگری های این اقتصاد دان طرفدار حقوق کارگران و زحمتکشان را نداشته و ندارد. برای جمهوری اسلامی که اقتصاد کشور را به ویرانی کشانده، نان را از سفره مردم زحتمکش ربوده و فقر و فلاکت مصیبت بار را به فرودستان جامعه تحمیل کرده است، هر نوع زبان به انتقاد گشودن، می تواند خطرساز باشد. حکومتی که کشور را به مرز ورشکستگی کشانده، قدرت خرید مردم را نابود کرده و با سیاست های ماجراجویانه ی خود زمینه تحریم گسترده ی اقتصادی کشور را فراهم آورده، تاب تحمل هیچ صدای مخالفی را ندارد. دولتی که بر متن تحریم های اقتصادی جنایت کارانه ای که گلوی کارگران و زحمتکشان کشور را در چنگال خود می فشارد، بر اجرای بی چون چرای سیاست حذف یارانه ها تاکید می کند، تاب شنیدن هیچ صدای مخالفی را ندارد حتی اگر این صدا، انتقاد یک استاد دانشگاه و اقتصاددان صاحب نظر کشور باشد. بی جهت نیست که بسیاری از فعالان کارگری و رهبران سندیکاهای مستقل کارگری و فعالان سیاسی، دانشجوئی و مدنی نیز به زندان افکنده شده اند. از این روست که حکومت اسلامی از ترس شورش گرسنه گان و پاپرهنه گان، به شمشیر عریان روی آورده تا هر صدای مخالفی را در گلو خفه کند.
سازمان ما ضمن حمایت از آزادی بیان فریبرز رئیس دانا و همه مخالفان سیاست های ویرانگر جمهوری اسلامی، دستگیری و به زندان افکندن او را بشدت محکوم کرده و خواهان آزادی فوری او و همه فعالان کارگری و همه زندانیان سیاسی می باشد. ما همچنین از همه نهادها و مدافعان حقوق بشر می خواهیم صدای اعتراض خود را از هر طریق ممکن بلند کرده و برای آزادی آنها تلاش کنند.
سرنگون باد رژیم جمهوری اسلامی
زنده باد آزادی، زنده باید سوسیالیسم
هیئت اجرائی سازمان کارگران انقلابی ایران (راه کارگر)
دوم خرداد ماه ۱۳۹۱ـ ۲۲ مه ۲۰۱۲
اخبار روز:
روز دوشنبه اول خرداد ماه آقای فریبرز رییس دانا، اقتصاددان و عضو کانون
نویسندگان ایران، بازداشت و به زندان اوین منتقل شد. آخرین بار در تاریخ ۲۷
آذرماه سال ۱٣٨۹ اندکی پس از مصاحبه با بخش فارسی تلویزیون بی بی سی و
انتقاد از طرح «هدفمند سازی یارانه» ها، که اجرای آن توسط دولت در دستور
قرار گرفته بود، بازداشت شد. او در اواخر دی ماه ۱۳۸۹ پس از اعتراضات
جامعه روشنفکری ایران و برخی نهادهای دموکراتیک جهانی با پرداخت وثیقه از
زندان آزاد شد. اما در خرداد ماه ۱۳۹۰ در شعبه ۲۸ دادگاه انقلاب به ریاست
قاضی مقیسه به اتهام تبلیغ علیه نظام و عضویت در کانون نویسندگان ایران و
صدور اطلاعیه علیه سانسور و دفاع از زندانیان سیاسی به یک سال حبس تعزیری
محکوم شد. دیروز او را برای اجرای این حکم بازداشت و به زندان منتقل کردند.
جمهوری اسلامی پس از سی و سه سال سرکوب هنوز در این خیال است که می تواند مردم و روشنفکران کشورمان را با سرکوب به سکوت وادار نماید. اما به دلیل مجموعه سیاست های ضد مردمی این حکومت، امروز صفوف معترضان و مخالفان رژیم بیش از هر دوره ای فشرده تر و شمار کسانی که علیه فساد و دزدی و تبعیض و سرکوب علنا به میدان می آیند، افزون تر شده است. اکنون صدای اعتراض از درون زندان و زیر فشار و شکنجه نیز به شکل رسائی شنیده می شود. اعتراضاتی که متوجه کل نظام ولایت فقیه و شخص خامنه ای است.
کمیته مرکزی سازمان اتحاد فدائیان خلق ایران دستگیری و سرکوب آزادیخواهان را محکوم دانسته از همه جریانات سیاسی و نهادهای مدنی و طرفدار حقوق بشر می خواهد صدای اعترض خود را علیه این سرکوب ها و دستگیری آقای رئیس دانا و برای آزادی همه زندانیان سیاسی رساتر نمایند.
کمیته مرکزی سازمان اتحاد فدائیان خلق ایران
سه شنبه ۲ خرداد ۱٣۹۱ برابر ۲۲ مه ۲۰۱۲
جمهوری اسلامی پس از سی و سه سال سرکوب هنوز در این خیال است که می تواند مردم و روشنفکران کشورمان را با سرکوب به سکوت وادار نماید. اما به دلیل مجموعه سیاست های ضد مردمی این حکومت، امروز صفوف معترضان و مخالفان رژیم بیش از هر دوره ای فشرده تر و شمار کسانی که علیه فساد و دزدی و تبعیض و سرکوب علنا به میدان می آیند، افزون تر شده است. اکنون صدای اعتراض از درون زندان و زیر فشار و شکنجه نیز به شکل رسائی شنیده می شود. اعتراضاتی که متوجه کل نظام ولایت فقیه و شخص خامنه ای است.
کمیته مرکزی سازمان اتحاد فدائیان خلق ایران دستگیری و سرکوب آزادیخواهان را محکوم دانسته از همه جریانات سیاسی و نهادهای مدنی و طرفدار حقوق بشر می خواهد صدای اعترض خود را علیه این سرکوب ها و دستگیری آقای رئیس دانا و برای آزادی همه زندانیان سیاسی رساتر نمایند.
کمیته مرکزی سازمان اتحاد فدائیان خلق ایران
سه شنبه ۲ خرداد ۱٣۹۱ برابر ۲۲ مه ۲۰۱۲
اخبار روز
دکتر فریبرز رئیس دانا ـ فعال سیاسی چپ و اقتصاددان ـ توسط پلیس امنیت
تهران جلب و برای گذراندن حکم یکسال حبس به اسارتگاه های رژیم برده شد. او
در ۳۰ آذر ۱۳۸۹ به خاطر نقد طرح هدفمندی یارانهها در مصاحبه با تلویزیون
فارسی بیبیسی دستگیر و به مدت یکماه در بند ٢٠٩ اوین تحت بازجوئی قرار
گرفت. دادگاه انقلاب تهران به ریاست قاضی مقیسه در سال ١٣٩٠، او را به یک
سال حبس محکوم کرد. این حکم در آذرماه همان سال در دادگاه تجدیدنظر تایید
شد.
فریبرز رئیس دانا پس از سخنرانی در ۷ آذر ۱۳۹۰ در دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران در مورد جنبش والاستریت، بارها احضار و تحت بازجوئی قرار گرفت. در بازجوئی ها به او گفته شد که با این سخنرانی در "سیبل" ماموران امنیتی قرار گرفته است.
رژیم مستبد ایران فریبرز رئیس دانا را به جرم دفاع از ارزش ها و دیدگاه های چپ، عضویت در کانون نویسندگان ایران، حمایت از جنبش وال استریت و نقد قانون هدفمند کردن به بند کشیده است. ما به بند کشیدن فریبرز رئیس دانا را محکوم می کنیم و خواهان آزادی او هستیم.
هیئت سیاسی ـ اجرائی سازمان فدائیان خلق ایران (اکثریت)
دوم خرداد ١٣٩١ (٢٢ ماه مه ٢٠١٢)
فریبرز رئیس دانا پس از سخنرانی در ۷ آذر ۱۳۹۰ در دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران در مورد جنبش والاستریت، بارها احضار و تحت بازجوئی قرار گرفت. در بازجوئی ها به او گفته شد که با این سخنرانی در "سیبل" ماموران امنیتی قرار گرفته است.
رژیم مستبد ایران فریبرز رئیس دانا را به جرم دفاع از ارزش ها و دیدگاه های چپ، عضویت در کانون نویسندگان ایران، حمایت از جنبش وال استریت و نقد قانون هدفمند کردن به بند کشیده است. ما به بند کشیدن فریبرز رئیس دانا را محکوم می کنیم و خواهان آزادی او هستیم.
هیئت سیاسی ـ اجرائی سازمان فدائیان خلق ایران (اکثریت)
دوم خرداد ١٣٩١ (٢٢ ماه مه ٢٠١٢)
بلومبرگ: شرکتهای کشتیرانی به پیشواز تحریمهای اروپا علیه ایران
در حالی که تحریم نفت ایران توسط اتحادیه اروپا رسما از روز اول ژوئیه،
دوازده خردادماه، آغاز خواهد شد، شرکتهای کشتیرانی که نفت ایران را به
کشورهای خریدار میرسانند از هم اکنون از پذیرفتن سفارش حمل نفت ایران
خودداری میکنند.
به گزارش وبسایت خبری بلومبرگ، مالکان کشتیهای نفتکش پیشاپیش برای جلوگیری از بروز هر گونه مشکل ناشی از تحریم ۲۷ کشور اروپایی علیه ایران، از پذیرش سفارشهای حمل نفت ایران خودداری میکنند.
کِلر هَچِر، مشاور حقوقی از شرکت «کلایداند کو» در لندن، درباره وضعیت پیش روی شرکتهای کشتیرانی در قبال مسئله نفت ایران میگوید: «بر اساس تحریمهای جدید، کشتیهای نفتکش حامل نفت ایران باید محموله خود را به نحوی بارگیری کنند که تا پیش از یکم ماه ژوئیه این محموله در مقصد تخلیه شود.»
اثرات تحریمهای اقتصادی بر بخش انرژی در ایران در حالی ادامه دارد که روز دوشنبه، ۲۱ ماه مه، بازرسان سازمان ملل و ایران بر سر امکان بازرسی تأسیسات هستهای ایران به توافقی دوباره رسیدند.
در همین حال، تحریمهای غرب علیه تهران تاکنون موجب سقوط میزان صادرات نفت ایران به میزان ۲۳ درصد در سال جاری، ۲۰۱۲، شده است.
حمل نفت از مبدأ ایران به مقصد چین، بزرگترین خریدار نفت خام این کشور، حدود بیست روز به طول میانجامد و نفتکشها معمولاً سه هفته پیش از زمان بارگیری رزرو میشوند. به این ترتیب، با احتساب زمان باقیمانده تا آغاز تحریمهای اتحادیه اروپا یافتن نفتکش برای صدور این منبع اصلی درآمد ایران بسیار دشوار شده است.
اندرو باردوت، مسئول اجرایی گروه بینالمللی «پیاند آی کلابز»، در این باره میگوید: «وقتی که زمان ضربالاجل برسد، فرقی نمیکند که کشتی در چه موقعیت مکانی باشد، آن نقطه، نقطه توقف معامله خواهد بود.»
باردوت تأکید میکند که «سرعت پیشرفت مسائل سیاسی از دست ما خارج است»
صادرات نفت ایران از ۲. ۲ میلیون بشکه در روز در سال گذشته به ۱.۷ میلیون بشکه در روز در سال جاری کاهش یافته است
در همین حال یک گروه تحلیلگر در نیویورک به سرپرستی هلیما کرافت نیز پیشبینی کرده است که با شروع ماه ژوئیه و آغاز تحریمهای اروپا ادامه روند کاهش صادرات نفت ایران به میزان حدود ۳۰۰ تا ۵۰۰ هزار بشکه در روز خواهد رسید
اتحادیه اروپا در ماه ژانویه تصمیم خود مبنی بر اعمال تحریمهای نفتی علیه ایران را اعلام کرد
حکومت جمهوری اسلامی که هماکنون مشمول چهار دور تحریم سازمان ملل است میگوید برنامه هستهای خود را با مقاصد غیرنظامی دنبال میکند.
قرار است نمایندگان کشورهای چین، فرانسه، آلمان، روسیه، بریتانیا و ایالات متحده روز چهارشنبه، سوم خردادماه، دور سوم مذاکرات بر سر برنامه هستهای ایران را در شهر بغداد آغاز کنند.
به گزارش وبسایت خبری بلومبرگ، مالکان کشتیهای نفتکش پیشاپیش برای جلوگیری از بروز هر گونه مشکل ناشی از تحریم ۲۷ کشور اروپایی علیه ایران، از پذیرش سفارشهای حمل نفت ایران خودداری میکنند.
کِلر هَچِر، مشاور حقوقی از شرکت «کلایداند کو» در لندن، درباره وضعیت پیش روی شرکتهای کشتیرانی در قبال مسئله نفت ایران میگوید: «بر اساس تحریمهای جدید، کشتیهای نفتکش حامل نفت ایران باید محموله خود را به نحوی بارگیری کنند که تا پیش از یکم ماه ژوئیه این محموله در مقصد تخلیه شود.»
اثرات تحریمهای اقتصادی بر بخش انرژی در ایران در حالی ادامه دارد که روز دوشنبه، ۲۱ ماه مه، بازرسان سازمان ملل و ایران بر سر امکان بازرسی تأسیسات هستهای ایران به توافقی دوباره رسیدند.
در همین حال، تحریمهای غرب علیه تهران تاکنون موجب سقوط میزان صادرات نفت ایران به میزان ۲۳ درصد در سال جاری، ۲۰۱۲، شده است.
حمل نفت از مبدأ ایران به مقصد چین، بزرگترین خریدار نفت خام این کشور، حدود بیست روز به طول میانجامد و نفتکشها معمولاً سه هفته پیش از زمان بارگیری رزرو میشوند. به این ترتیب، با احتساب زمان باقیمانده تا آغاز تحریمهای اتحادیه اروپا یافتن نفتکش برای صدور این منبع اصلی درآمد ایران بسیار دشوار شده است.
اندرو باردوت، مسئول اجرایی گروه بینالمللی «پیاند آی کلابز»، در این باره میگوید: «وقتی که زمان ضربالاجل برسد، فرقی نمیکند که کشتی در چه موقعیت مکانی باشد، آن نقطه، نقطه توقف معامله خواهد بود.»
باردوت تأکید میکند که «سرعت پیشرفت مسائل سیاسی از دست ما خارج است»
صادرات نفت ایران از ۲. ۲ میلیون بشکه در روز در سال گذشته به ۱.۷ میلیون بشکه در روز در سال جاری کاهش یافته است
در همین حال یک گروه تحلیلگر در نیویورک به سرپرستی هلیما کرافت نیز پیشبینی کرده است که با شروع ماه ژوئیه و آغاز تحریمهای اروپا ادامه روند کاهش صادرات نفت ایران به میزان حدود ۳۰۰ تا ۵۰۰ هزار بشکه در روز خواهد رسید
اتحادیه اروپا در ماه ژانویه تصمیم خود مبنی بر اعمال تحریمهای نفتی علیه ایران را اعلام کرد
حکومت جمهوری اسلامی که هماکنون مشمول چهار دور تحریم سازمان ملل است میگوید برنامه هستهای خود را با مقاصد غیرنظامی دنبال میکند.
قرار است نمایندگان کشورهای چین، فرانسه، آلمان، روسیه، بریتانیا و ایالات متحده روز چهارشنبه، سوم خردادماه، دور سوم مذاکرات بر سر برنامه هستهای ایران را در شهر بغداد آغاز کنند.
«توافق با آژانس، تاکتيک وقت کشی ايران است»
رییس کمیته روابط خارجی مجلس نمایندگان آمریکا می گويد توافق اخير ايران
با آژانس انرژی اتمی بر سر فعاليت های هسته ای آن کشور، «تاکتيک وقت کشی»
تهران برای به دستيابی به توانايی هسته ای است.
به گزارش خبرگزاری فرانسه، خانم ايلينا راس لتینن، از حزب جمهوری خواه آمريکا و رییس کمیته روابط خارجی مجلس نمایندگان آمریکا روز سه شنبه طی بیانیه ای با ذکر اين مطلب بار ديگر بر نياز به اعمال تحريم های شديد تر عليه ايران تاکيد کرد.
صحبت های اين نماينده کنگره آمريکا در حالی مطرح می شود که هیات ایرانی برای ادامه گفت وگوهای اتمی با کشورهای پنج به علاوه یک که آمریکا هم جزو آن است، وارد بغداد شده است. این مذاکرات قرار است روز چهارشنبه برگزار شود.
ايلينا راس لتینن با تاکيد بر صداقت نداشتن ايران در گفت و گوهای پيش رو گفته که «عميقا نگران آن است که معامله با آژانس بين المللی انرژی هسته ای به عنوان يک تاکتيک جديد وقت کشی مورد استفاده رژيم ايران» قرار بگيرد «تا در فرصت به دست آمده بتواند برنامه تسليحاتی اتمی خود را پيش برده و به سلاح هسته ای دست يابد.»
اين نماينده جمهوریخواه مجلس نمایندگان آمریکا در بيانيه خود گفته است: «انگار که همه چيز مثل يک تصوير آشنا در برابر چشمانمان تکرار می شود. ده سال پيش بود که برنامه هسته ای مخفی ايران بعد از دهه ها فعاليت رژيم به دور از چشم جهانيان، توسط آژانس انرژی اتمی کشف شد.»
غرب و اسرائیل تهران را متهم می کنند که قصد ساخت بمب اتمی را دارد ولی ایران همواره این اتهامات را رد کرده و هدف برنامه اتمی خود را صلح آمیز می خواند.
ايلينا راس لتینن تهران را متهم می کند که با استفاده از بازرسی های سازمان انرژی اتمی به مدت ده سال توانست از زير تعهدات خود در برابر جامعه جهانی شانه خالی کند. وی می گوید: «با اين همه، به نظر می رسد آژانس انرژی اتمی در عزم خود بر سر صدور مجوز برای ايران در مقابل وعده های بی پايه بيشتر (از سوی ایران) مصمم است.»
مجلس سنای آمريکا روز سه شنبه، تشديد تحريم ها را عليه ايران مورد تصويب قرار داد. اين تحريم ها صنعت نفت ايران و ديگر شرکت هايی که در زمينه منابع نفت و اورانيوم با اين کشور همکاری می کنند را هدف قرار می دهند.
به گزارش خبرگزاری فرانسه، خانم ايلينا راس لتینن، از حزب جمهوری خواه آمريکا و رییس کمیته روابط خارجی مجلس نمایندگان آمریکا روز سه شنبه طی بیانیه ای با ذکر اين مطلب بار ديگر بر نياز به اعمال تحريم های شديد تر عليه ايران تاکيد کرد.
صحبت های اين نماينده کنگره آمريکا در حالی مطرح می شود که هیات ایرانی برای ادامه گفت وگوهای اتمی با کشورهای پنج به علاوه یک که آمریکا هم جزو آن است، وارد بغداد شده است. این مذاکرات قرار است روز چهارشنبه برگزار شود.
ايلينا راس لتینن با تاکيد بر صداقت نداشتن ايران در گفت و گوهای پيش رو گفته که «عميقا نگران آن است که معامله با آژانس بين المللی انرژی هسته ای به عنوان يک تاکتيک جديد وقت کشی مورد استفاده رژيم ايران» قرار بگيرد «تا در فرصت به دست آمده بتواند برنامه تسليحاتی اتمی خود را پيش برده و به سلاح هسته ای دست يابد.»
اين نماينده جمهوریخواه مجلس نمایندگان آمریکا در بيانيه خود گفته است: «انگار که همه چيز مثل يک تصوير آشنا در برابر چشمانمان تکرار می شود. ده سال پيش بود که برنامه هسته ای مخفی ايران بعد از دهه ها فعاليت رژيم به دور از چشم جهانيان، توسط آژانس انرژی اتمی کشف شد.»
غرب و اسرائیل تهران را متهم می کنند که قصد ساخت بمب اتمی را دارد ولی ایران همواره این اتهامات را رد کرده و هدف برنامه اتمی خود را صلح آمیز می خواند.
ايلينا راس لتینن تهران را متهم می کند که با استفاده از بازرسی های سازمان انرژی اتمی به مدت ده سال توانست از زير تعهدات خود در برابر جامعه جهانی شانه خالی کند. وی می گوید: «با اين همه، به نظر می رسد آژانس انرژی اتمی در عزم خود بر سر صدور مجوز برای ايران در مقابل وعده های بی پايه بيشتر (از سوی ایران) مصمم است.»
مجلس سنای آمريکا روز سه شنبه، تشديد تحريم ها را عليه ايران مورد تصويب قرار داد. اين تحريم ها صنعت نفت ايران و ديگر شرکت هايی که در زمينه منابع نفت و اورانيوم با اين کشور همکاری می کنند را هدف قرار می دهند.
لاریجانی: ایران به دنبال امپراطوری سازی نیست
علی لاریجانی، رئیس مجلس شورای اسلامی، سه شنبه، دوم خرداد ماه، در گفت
وگو با خبرنگاران گفت: « اگر چه مسئله هسته ای وزنی برای قدرتمندی کشورها
دارد اما اصل مسئله توازن منطقه ای نيست و ايران نيز به دنبال امپراطوری
سازی نيست.»
وی افزود: «ممکن است برخی ها اشتباه کنند که می توانند امپراطوری های گذشته را احيا کنند ولی آنها تصور نادرستی دارند چرا که زمانه امپراطوری سازی به سر آمده است و دوران همزيستی مسالمت آميز است.»
به گزارش خبرگزاری مهر، آقای لاریجانی در مورد مذاکرات ۱+۵ در بغداد گفت: «سياست جمهوری اسلامی اين است که مذاکرات به نتيجه برسد و اگر آنها به مذاکرات سازنده روی بياورند به نفع خودشان هم است. چرا که راه حل مسائل گفت وگوهای سازنده و دقيق و روشن است که به اهميت و سازگاری منطقه ای کمک می کند.»
وی با اشاره به گروه پنج به علاوه یک در مذاکرات گفت «اگر آنها می خواهند مذاکرات به يک جای روشن برسد می توانند در مذاکرات بغداد نشانه هايی از آن را بروز و ظهور دهند.»
سخنان آقای لاریجانی تنها یک روز پیش از آغاز مذاکرات ایران و کشورهای موسوم به پنج به علاوه یک متشکل از پنج عضو دائمی شورای امنیت سازمان ملل به علاوه آلمان بیان می شود.
ایران و شش قدرت جهانی قرار است، چهارشنبه دور دوم مذاکرات خود را در بغداد آغاز کنند.
دور اول گفتوگوها در استانبول انجام شد و هر دو طرف از آن ابراز رضایت کردند. غرب و اسرائیل تهران را متهم می کنند که قصد ساخت بمب اتمی را دارد. ایران همواره این اتهامات را رد کرده و برنامه اتمی خود را صلح آمیز می خواند.
در همین حال یوکیا آمانو، مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی روز سهشنبه، دوم خردادماه، از امضای یک قرارداد تازه با جمهوری اسلامی با هدف افزایش همکاری تهران با این آژانس در آینده بسیار نزدیک خبر داد.
به گفته آقای آمانو، سایت نظامی پارچین نیز جزئی از این توافق تازه خواهد بود.
غرب و اسرائیل، ایران را متهم به ساخت بمب اتمی می کنند ولی تهران همواره این اتهامات را رد کرده و هدف برنامه هسته ای خود را صلح آمیز می خواند.
وی افزود: «ممکن است برخی ها اشتباه کنند که می توانند امپراطوری های گذشته را احيا کنند ولی آنها تصور نادرستی دارند چرا که زمانه امپراطوری سازی به سر آمده است و دوران همزيستی مسالمت آميز است.»
به گزارش خبرگزاری مهر، آقای لاریجانی در مورد مذاکرات ۱+۵ در بغداد گفت: «سياست جمهوری اسلامی اين است که مذاکرات به نتيجه برسد و اگر آنها به مذاکرات سازنده روی بياورند به نفع خودشان هم است. چرا که راه حل مسائل گفت وگوهای سازنده و دقيق و روشن است که به اهميت و سازگاری منطقه ای کمک می کند.»
وی با اشاره به گروه پنج به علاوه یک در مذاکرات گفت «اگر آنها می خواهند مذاکرات به يک جای روشن برسد می توانند در مذاکرات بغداد نشانه هايی از آن را بروز و ظهور دهند.»
سخنان آقای لاریجانی تنها یک روز پیش از آغاز مذاکرات ایران و کشورهای موسوم به پنج به علاوه یک متشکل از پنج عضو دائمی شورای امنیت سازمان ملل به علاوه آلمان بیان می شود.
ایران و شش قدرت جهانی قرار است، چهارشنبه دور دوم مذاکرات خود را در بغداد آغاز کنند.
دور اول گفتوگوها در استانبول انجام شد و هر دو طرف از آن ابراز رضایت کردند. غرب و اسرائیل تهران را متهم می کنند که قصد ساخت بمب اتمی را دارد. ایران همواره این اتهامات را رد کرده و برنامه اتمی خود را صلح آمیز می خواند.
در همین حال یوکیا آمانو، مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی روز سهشنبه، دوم خردادماه، از امضای یک قرارداد تازه با جمهوری اسلامی با هدف افزایش همکاری تهران با این آژانس در آینده بسیار نزدیک خبر داد.
به گفته آقای آمانو، سایت نظامی پارچین نیز جزئی از این توافق تازه خواهد بود.
غرب و اسرائیل، ایران را متهم به ساخت بمب اتمی می کنند ولی تهران همواره این اتهامات را رد کرده و هدف برنامه هسته ای خود را صلح آمیز می خواند.
پیشنهاد جدید ۵+۱ به ایران در زمینه غنیسازی اورانیوم
در حالی که مذاکرات هستهای میان ایران و ۵+۱ جریان دارد، سخنگوی مسئول
سیاست خارجی اتحادیه اروپا از ارائه پیشنهاد تازهای از جانب گروه ۵+۱ به
ایران خبر داده است.
به گزارش خبرگزاری فرانسه، مایکل من، سخنگوی کاترین اشتون، روز چهارشنبه، سوم خردادماه، گفت این بسته پیشنهادی به حل نگرانیها در ارتباط با غنیسازی ۲۰ درصد اورانیوم مربوط میشود.
وی گفت: «من وارد جزئیات این پیشنهاد نمیشوم، اما البته که ما در پیشنهادی که مطرح میکنیم منافع ایران را نیز در نظر میگیریم.»
سخنگوی کاترین اشتون همچنین در گفتوگو با رادیوفردا در توضیح اینکه آیا در این بسته پیشنهادی به کاهش تحریمها علیه ایران نیز اشاره شده است، ضمن تأکید بر اینکه نمیتواند به جزئیات این بسته اشاره کند، تحریمها علیه ایران را «قانون» خواند و گفت تنها زمانی که ایران گامهای مشخصی در مسیر حل نگرانیهای هستهای بردارد میتوان تغییراتی در تحریمها ایجاد کرد.
وی فضای گفتوگوها در بغداد را خوب توصیف کرد و گفت به باور وی خانم اشتون و سعید جلیلی با اعتمادی دوجانبه گفتوگوها را آغاز کردهاند.
به گزارش خبرگزاری فرانسه، مایکل من گفته است که نباید از نشست امروز در بغداد، انتظار بیش از حد داشت.
مذاکرات هستهای ایران با شش قدرت جهانی امروز چهارشنبه، سوم خردادماه، در بغداد آغاز شد. برگزاری این مذاکرات به دلیل وضعیت نامناسب هوا و تأخیر برخی از طرفین مذاکره ساعاتی به تأخیر افتاد.
پیشتر قرار بود این مذاکرات ساعت ۱۱ صبح چهارشنبه به وقت محلی آغاز شود که به همین منظور سعید جلیلی، مذاکرهکننده هستهای ایران، و هیئت همراهش روز سهشنبه وارد بغداد شدند، اما ورود کاترین اشتون، مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا، به بغداد به دلیل گرد و غبار بغداد به تأخیر افتاد.
گزارشها حاکی است که حدود ۱۵ هزار نیروی پلیس برای تأمین امنیت این مذاکرات در بغداد مستقر شدهاند.
دور اول مذاکرات هستهای اخیر ایران با گروه ۵+۱ در استانبول برگزار شد، گفتو گوهایی که مایکل من در گفتو گو با رادیو فردا آن را «موفق» ارزیابی کرد.
از جزئیات دقیق دور اول گفتوگوها در استانبول خبری منتشر نشده، ولی دیپلماتهای آگاه به رویترز گفته بودند که قرار شده دو طرف «نقشه راهی» آماده کرده و در جریان بعدی مذاکرات درباره آن گفتوگو کنند. گفته میشود بر اساس این نقشه راه قرار است در ازای همکاریهای ایران، برخی از تحریمهای اقتصادی علیه جمهوری اسلامی لغو شود.
روز سهشنبه سعید جلیلی پس از ورود به بغداد اعلام کرد که با توجه به این که مذاکرات بر مبنای همکاری طرفین پیش میرود، امیدوار است این گفتوگوها آغازگر «فضای جدیدی» باشد.
مذاکرات روز چهارشنبه در حالی برگزار میشود که ایران همچنین گفتوگوهایی با آژانس بینالمللی انرژی اتمی را دنبال میکند و دوم خرداد اعلام شد توافقی میان ایران و آژانس به دست آمده است.
غرب و اسرائیل تهران را متهم میکنند که قصد ساخت بمب اتمی را دارد. ایران همواره این اتهامات را رد کرده و برنامه اتمی خود را صلحآمیز میخواند.
به گزارش خبرگزاری فرانسه، مایکل من، سخنگوی کاترین اشتون، روز چهارشنبه، سوم خردادماه، گفت این بسته پیشنهادی به حل نگرانیها در ارتباط با غنیسازی ۲۰ درصد اورانیوم مربوط میشود.
وی گفت: «من وارد جزئیات این پیشنهاد نمیشوم، اما البته که ما در پیشنهادی که مطرح میکنیم منافع ایران را نیز در نظر میگیریم.»
سخنگوی کاترین اشتون همچنین در گفتوگو با رادیوفردا در توضیح اینکه آیا در این بسته پیشنهادی به کاهش تحریمها علیه ایران نیز اشاره شده است، ضمن تأکید بر اینکه نمیتواند به جزئیات این بسته اشاره کند، تحریمها علیه ایران را «قانون» خواند و گفت تنها زمانی که ایران گامهای مشخصی در مسیر حل نگرانیهای هستهای بردارد میتوان تغییراتی در تحریمها ایجاد کرد.
وی فضای گفتوگوها در بغداد را خوب توصیف کرد و گفت به باور وی خانم اشتون و سعید جلیلی با اعتمادی دوجانبه گفتوگوها را آغاز کردهاند.
به گزارش خبرگزاری فرانسه، مایکل من گفته است که نباید از نشست امروز در بغداد، انتظار بیش از حد داشت.
مذاکرات هستهای ایران با شش قدرت جهانی امروز چهارشنبه، سوم خردادماه، در بغداد آغاز شد. برگزاری این مذاکرات به دلیل وضعیت نامناسب هوا و تأخیر برخی از طرفین مذاکره ساعاتی به تأخیر افتاد.
پیشتر قرار بود این مذاکرات ساعت ۱۱ صبح چهارشنبه به وقت محلی آغاز شود که به همین منظور سعید جلیلی، مذاکرهکننده هستهای ایران، و هیئت همراهش روز سهشنبه وارد بغداد شدند، اما ورود کاترین اشتون، مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا، به بغداد به دلیل گرد و غبار بغداد به تأخیر افتاد.
گزارشها حاکی است که حدود ۱۵ هزار نیروی پلیس برای تأمین امنیت این مذاکرات در بغداد مستقر شدهاند.
دور اول مذاکرات هستهای اخیر ایران با گروه ۵+۱ در استانبول برگزار شد، گفتو گوهایی که مایکل من در گفتو گو با رادیو فردا آن را «موفق» ارزیابی کرد.
از جزئیات دقیق دور اول گفتوگوها در استانبول خبری منتشر نشده، ولی دیپلماتهای آگاه به رویترز گفته بودند که قرار شده دو طرف «نقشه راهی» آماده کرده و در جریان بعدی مذاکرات درباره آن گفتوگو کنند. گفته میشود بر اساس این نقشه راه قرار است در ازای همکاریهای ایران، برخی از تحریمهای اقتصادی علیه جمهوری اسلامی لغو شود.
روز سهشنبه سعید جلیلی پس از ورود به بغداد اعلام کرد که با توجه به این که مذاکرات بر مبنای همکاری طرفین پیش میرود، امیدوار است این گفتوگوها آغازگر «فضای جدیدی» باشد.
مذاکرات روز چهارشنبه در حالی برگزار میشود که ایران همچنین گفتوگوهایی با آژانس بینالمللی انرژی اتمی را دنبال میکند و دوم خرداد اعلام شد توافقی میان ایران و آژانس به دست آمده است.
غرب و اسرائیل تهران را متهم میکنند که قصد ساخت بمب اتمی را دارد. ایران همواره این اتهامات را رد کرده و برنامه اتمی خود را صلحآمیز میخواند.
تحقیق خزانهداری آمریکا در مورد منابع مالی لابی مجاهدین خلق
روزنامه بریتانیایی گاردین در گزارشی مفصل از تحقیق و بازرسی وزارت
خزانهداری ایالات متحده در زمینه مشروعیت منابع مالی سازمان مجاهدین خلق و
«احتمال نقض قوانین این کشور در همین ارتباط» خبر داده است.
به گزارش روزنامه گاردین در روز سهشنبه، دوم خردادماه، یک ژنرال ارتش آمریکا و دستکم یک مدیر سابق افبیآی از جمله مقاماتی هستند که بازرسان وزارت خزانهداری به سراغشان رفتهاند.
گزارشگر گاردین از قول برخی از اعضای کنگره ایالات متحده تلاش سازمان مجاهدین خلق ایران برای خارج شدن نامش از فهرست گروههای تروریستی ایالات متحده را «یکی از موثرترین لابیگریها در تاریخ دو مجلس» آمریکا توصیف کرده است.
در حالی که وزارت امور خارجه آمریکا قانونی بودن این گروه مخالف جمهوری اسلامی را در دست بررسی دارد، لابی مجاهدین خلق توانسته است حمایت برخی از سیاستمداران بانفوذ آمریکایی را در جهت حذف نام خود از فهرست تروریستهای بینالمللی جلب کند.
سال گذشته نیز روزنامه فایننشال تایمز در گزارشی گفته بود که سازمان مجاهدین خلق با صرف میلیونها دلار و به خدمت گرفتن گروهی از چهرههای صاحبنظر در امور امنیت ملی آمریکا تلاش میکند نام این سازمان را از فهرست گروههای تروریستی آمریکا خارج کند.
گاردین از چند رئیس سابق سازمانهای سیا و افبیآی و مقامات امنیتی سابق آمریکا و همین طور چندین ژنرال ارتش این کشور به عنوان حامیان این طرح سازمان مجاهدین خلق نام برده است.
اتحادیه اروپا در سال ۲۰۰۹ نام این سازمان را از فهرست گروههای تروریستی این اتحادیه حذف کرد.
از دیگر حامیان بانفوذ سازمان مجاهدین خلق در آمریکا میتوان به رودولف جولیانی، شهردار سابق نیویورک، جیمز وولسی، رئیس سابق سازمان سیا، و تام ریج، وزیر سابق امنیت وطن، اشاره کرد.
با این حال این روزنامه میگوید که «فاش بودن تلاش مجاهدین» در کنگره آمریکا و مهمتر از همه «پول فراوانی» که این سازمان ایرانی در این راه صرف میکند باعث شده است که وزارت خزانهداری در باب «نقض بالقوه قوانین» این کشور دست به تحقیق بزند.
به گزارش گاردین، هدف دیگر از این تحقیق پاسخ به این پرسش است که آیا حمایت از لابی مجاهدین در کنگره آمریکا به معنای حمایت از تروریسم است یا خیر.
این روزنامه از جمله مقاماتی که در تحقیق وزارت خزانهداری مورد پرسش قرار گرفته یا خواهند گرفت به این افراد اشاره کرده است: ژنرال هیو شلتون، رئیس سابق ستاد مشترک ارتش آمریکا، لوئیس فری، مدیر سابق افبیآی، و مایکل موکاسی، دادستان کل سابق.
گاردین همچنین به نام ادوارد رندل، فرماندار سابق پنسیلوانیا، در این تحقیق رسمی اشاره میکند که برای شرکت در چند کنفرانس در حمایت از مجاهدین خلق ایران در آمریکا و خارج از این کشور ۱۶۰ هزار دلار دریافت کرده است.
در زمینه این پولهای دریافتی از سازمان مجاهدین، تام ریج گفته است که «باور دارم» این پول از «منابع مشروع» کسب شده است.
اما روزنامه گاردین به برخی از مقامات آمریکایی اشاره میکند که ظن آن را دارند پولی که لابی مجاهدین خلق خرج میکند «از منابعی دیگر» میآید، از «به احتمال زیاد عربستان سعودی یا اسرائیل».
این مقامات که روزنامه گاردین از آنها نام نبرده به گفته این روزنامه به شواهدی اشاره میکنند حاکی از این که اسرائیل برای ترور دانشمندان هستهای ایران از سازمان مجاهدین خلق استفاده کرده است. به گفته گاردین، این شواهد هنوز قطعی نیستند.
نقش سازمان مجاهدين خلق ايران در يک سلسله اقدام تروريستی در دو دهه ۷۰ و ۸۰ ميلادی در ايران، و تصميم اين سازمان به جانبداری از عراق در جريان جنگ هشت ساله ايران و عراق باعث شده است که مجاهدين خلق از نظر بسياری از ايرانيان «خائن» محسوب شوند.
به گزارش روزنامه گاردین در روز سهشنبه، دوم خردادماه، یک ژنرال ارتش آمریکا و دستکم یک مدیر سابق افبیآی از جمله مقاماتی هستند که بازرسان وزارت خزانهداری به سراغشان رفتهاند.
گزارشگر گاردین از قول برخی از اعضای کنگره ایالات متحده تلاش سازمان مجاهدین خلق ایران برای خارج شدن نامش از فهرست گروههای تروریستی ایالات متحده را «یکی از موثرترین لابیگریها در تاریخ دو مجلس» آمریکا توصیف کرده است.
در حالی که وزارت امور خارجه آمریکا قانونی بودن این گروه مخالف جمهوری اسلامی را در دست بررسی دارد، لابی مجاهدین خلق توانسته است حمایت برخی از سیاستمداران بانفوذ آمریکایی را در جهت حذف نام خود از فهرست تروریستهای بینالمللی جلب کند.
سال گذشته نیز روزنامه فایننشال تایمز در گزارشی گفته بود که سازمان مجاهدین خلق با صرف میلیونها دلار و به خدمت گرفتن گروهی از چهرههای صاحبنظر در امور امنیت ملی آمریکا تلاش میکند نام این سازمان را از فهرست گروههای تروریستی آمریکا خارج کند.
گاردین از چند رئیس سابق سازمانهای سیا و افبیآی و مقامات امنیتی سابق آمریکا و همین طور چندین ژنرال ارتش این کشور به عنوان حامیان این طرح سازمان مجاهدین خلق نام برده است.
اتحادیه اروپا در سال ۲۰۰۹ نام این سازمان را از فهرست گروههای تروریستی این اتحادیه حذف کرد.
از دیگر حامیان بانفوذ سازمان مجاهدین خلق در آمریکا میتوان به رودولف جولیانی، شهردار سابق نیویورک، جیمز وولسی، رئیس سابق سازمان سیا، و تام ریج، وزیر سابق امنیت وطن، اشاره کرد.
با این حال این روزنامه میگوید که «فاش بودن تلاش مجاهدین» در کنگره آمریکا و مهمتر از همه «پول فراوانی» که این سازمان ایرانی در این راه صرف میکند باعث شده است که وزارت خزانهداری در باب «نقض بالقوه قوانین» این کشور دست به تحقیق بزند.
به گزارش گاردین، هدف دیگر از این تحقیق پاسخ به این پرسش است که آیا حمایت از لابی مجاهدین در کنگره آمریکا به معنای حمایت از تروریسم است یا خیر.
این روزنامه از جمله مقاماتی که در تحقیق وزارت خزانهداری مورد پرسش قرار گرفته یا خواهند گرفت به این افراد اشاره کرده است: ژنرال هیو شلتون، رئیس سابق ستاد مشترک ارتش آمریکا، لوئیس فری، مدیر سابق افبیآی، و مایکل موکاسی، دادستان کل سابق.
گاردین همچنین به نام ادوارد رندل، فرماندار سابق پنسیلوانیا، در این تحقیق رسمی اشاره میکند که برای شرکت در چند کنفرانس در حمایت از مجاهدین خلق ایران در آمریکا و خارج از این کشور ۱۶۰ هزار دلار دریافت کرده است.
در زمینه این پولهای دریافتی از سازمان مجاهدین، تام ریج گفته است که «باور دارم» این پول از «منابع مشروع» کسب شده است.
اما روزنامه گاردین به برخی از مقامات آمریکایی اشاره میکند که ظن آن را دارند پولی که لابی مجاهدین خلق خرج میکند «از منابعی دیگر» میآید، از «به احتمال زیاد عربستان سعودی یا اسرائیل».
این مقامات که روزنامه گاردین از آنها نام نبرده به گفته این روزنامه به شواهدی اشاره میکنند حاکی از این که اسرائیل برای ترور دانشمندان هستهای ایران از سازمان مجاهدین خلق استفاده کرده است. به گفته گاردین، این شواهد هنوز قطعی نیستند.
نقش سازمان مجاهدين خلق ايران در يک سلسله اقدام تروريستی در دو دهه ۷۰ و ۸۰ ميلادی در ايران، و تصميم اين سازمان به جانبداری از عراق در جريان جنگ هشت ساله ايران و عراق باعث شده است که مجاهدين خلق از نظر بسياری از ايرانيان «خائن» محسوب شوند.
کاهش تحریم ها مستلزم اقدام ملموس از سوی ایران است
دور دوم مذاکرات گروه پنج به علاوه يک متشکل از آمريکا، فرانسه،
بريتانيا، چين ، روسيه و آلمان، با ايران، بعد از ظهر چهارشنبه به وقت محلی
و در ميان تدابير شديد امنيتی در بغداد آغاز شد. پيش از نشست قبلی اين
کشورها در استانبول، ناظران بر اين باور بودند که ديپلماسی در مواجهه با
برنامه هسته ای ايران شکست خورده است.
چرا که حدود ۱۵ ماه مذاکره ای صورت نگرفته بود. حال طرفين به ميز مذاکره بازگشته اند و سعيد جليلی مذاکره کننده ارشد هسته ای از سوی ايران و کاترين اشتون مسئول سياست خارجی اتحاديه اروپا، اين گفتگوها را پيش می برند.
درباره آنچه در بغداد تا کنون رخ داده، راديوفردا گفتگويی داشته با مايکل مان، سخنگوی کاترين اشتون، و ابتدا از او درباره فضای برگزاری مذاکرات پرسيده است:
اين مذاکرات در چگونه فضايی آغاز شد؟
پس از مذاکرات نسبتا موفقيت آميز استانبول، گفتگوهای بغداد در فضای خوب و آرامی آغاز شد. من فکر می کنم بين خانم اشتون و سعيد جليلی اعتماد کافی وجود دارد. اتحاديه اروپا به نمايندگی از گروه پنج به علاوه يک، بسته پيشنهاد تازه ای را به ايران ارائه داده است. تا ايران را ترغيب کند که به تعهدات بين المللی اش پايبند باشد. و ما منتظر پاسخ طرف ايرانی به اين پيشنهادات هستيم.
آيا اين بسته پيشنهادی بسيار متفاوت از آن پيشنهاداتی است که روسيه پيشتر ارائه داده است؟
اين پيشنهادات به هر حال تازه هستند. ما پيشتر نيز پيشنهاداتی ارائه داده بوديم. من اجازه ورود به جزييات اين پيشنهادات را ندارم، اما آنچه که مشخص است اين است که اين پيشنهادات به تمام نگرانی های ما درباره برنامه هسته ای ايران اشاره دارد که به طور مشخص غنی سازی بيست درصدی اورانيوم يک مورد اصلی در اين ميان است. مطمئننا ما مشوق هايی را ارائه داده ايم که اميدواريم ايران به آن پاسخ مثبت دهد.
شما در آغاز مذاکرات گفته بوديد که اين پيشنهادات نفع ايران را نيز در بر می گيرد؟ آيا می توانيد به جزيياتی دراينباره اشاره کنيد؟
مشخص است که ما پيشنهادهايی می دهيم که ايران به تعهداتش در راستای قطعنامه های شورای امنيت سازمان ملل متحد عمل کند و به جامعه بين المللی نشان دهد که برنامه هسته ای اش صرفا جنبه صلح آميز دارد. اما مطمئننا برای تشويق ايران هم بايد مواردی در اين ميان گنجانده می شد. من هنوز نمی دانم که ايران چه واکنشی به اين بسته نشان داده اما اميدواريم که مثبت باشد.
آيا اشاره ای به تحريم ها و يا کاهش آنها شده است؟
تحريم ها قانون هستند تا زمانی که ما با اجماع بر سر اين موضوع، تحريم ها را لغو کنيم. ما زمانی می توانيم از تحريم ها بکاهيم که يک تغيير واقعی در ايران ببينيم و نمی توانيم بر مبنای کلمات اقدام کنيم. من نمی توانم بگويم که ما دقيقا چه پيشنهادی داديم اما کاهش تحریم ها مستلزم اقدام ملموس از سوی ایران است.
وزير خارجه روسيه در آستانه برگزاری مذاکرات بغداد گفت که نشانه هايی از تمايل ايران به همکاری ديده می شود. نظر شما درباره اين نشانه ها چيست؟
من صحبت های آقای لاوروف را نديدم اما ما شاهد يک توافق بين ايران و سازمان بين المللی انرژی اتمی در روز سه شنبه بوديم که به بازرسان اجازه ورود بدهند . درصورتيکه اين موضوع واقعيت داشته باشد، ما از آن استقبال می کنيم، اما باز تاکيد می کنم که حرف با عمل بايد هماهنگ باشد. و اميدواريم اين توافق اجرايی شود . به هر حال هر قدم مثبت خوب است اما اين روندی طولانی خواهد بود. اين تازه جلسه دوم است و اگر ايران آماده همکاری است اميدواريم که به سوی حل اين مشکل قدم برداريم.
آيا ايران و پنج به علاوه يک درباره دور بعدی مذاکرات هم صحبتی کرده اند؟
اين موضوع بستگی به اين دارد که اين دور مذاکرات چگونه پيش برود و درباره زمان و مکان دور بعدی گفتگو کنيم که مطمئننا اين موضوع ِ صحبت بين طرفين خواهد بود.
و آيا اين مذاکرات تا فردا ادامه پيدا می کند؟
اصلا مشخص نيست. بستگی دارد که چگونه پيش برود. ممکن است امروز تمام شود، ممکن است تا فردا ادامه پيدا کند.
چرا که حدود ۱۵ ماه مذاکره ای صورت نگرفته بود. حال طرفين به ميز مذاکره بازگشته اند و سعيد جليلی مذاکره کننده ارشد هسته ای از سوی ايران و کاترين اشتون مسئول سياست خارجی اتحاديه اروپا، اين گفتگوها را پيش می برند.
درباره آنچه در بغداد تا کنون رخ داده، راديوفردا گفتگويی داشته با مايکل مان، سخنگوی کاترين اشتون، و ابتدا از او درباره فضای برگزاری مذاکرات پرسيده است:
اين مذاکرات در چگونه فضايی آغاز شد؟
پس از مذاکرات نسبتا موفقيت آميز استانبول، گفتگوهای بغداد در فضای خوب و آرامی آغاز شد. من فکر می کنم بين خانم اشتون و سعيد جليلی اعتماد کافی وجود دارد. اتحاديه اروپا به نمايندگی از گروه پنج به علاوه يک، بسته پيشنهاد تازه ای را به ايران ارائه داده است. تا ايران را ترغيب کند که به تعهدات بين المللی اش پايبند باشد. و ما منتظر پاسخ طرف ايرانی به اين پيشنهادات هستيم.
آيا اين بسته پيشنهادی بسيار متفاوت از آن پيشنهاداتی است که روسيه پيشتر ارائه داده است؟
اين پيشنهادات به هر حال تازه هستند. ما پيشتر نيز پيشنهاداتی ارائه داده بوديم. من اجازه ورود به جزييات اين پيشنهادات را ندارم، اما آنچه که مشخص است اين است که اين پيشنهادات به تمام نگرانی های ما درباره برنامه هسته ای ايران اشاره دارد که به طور مشخص غنی سازی بيست درصدی اورانيوم يک مورد اصلی در اين ميان است. مطمئننا ما مشوق هايی را ارائه داده ايم که اميدواريم ايران به آن پاسخ مثبت دهد.
شما در آغاز مذاکرات گفته بوديد که اين پيشنهادات نفع ايران را نيز در بر می گيرد؟ آيا می توانيد به جزيياتی دراينباره اشاره کنيد؟
مشخص است که ما پيشنهادهايی می دهيم که ايران به تعهداتش در راستای قطعنامه های شورای امنيت سازمان ملل متحد عمل کند و به جامعه بين المللی نشان دهد که برنامه هسته ای اش صرفا جنبه صلح آميز دارد. اما مطمئننا برای تشويق ايران هم بايد مواردی در اين ميان گنجانده می شد. من هنوز نمی دانم که ايران چه واکنشی به اين بسته نشان داده اما اميدواريم که مثبت باشد.
آيا اشاره ای به تحريم ها و يا کاهش آنها شده است؟
تحريم ها قانون هستند تا زمانی که ما با اجماع بر سر اين موضوع، تحريم ها را لغو کنيم. ما زمانی می توانيم از تحريم ها بکاهيم که يک تغيير واقعی در ايران ببينيم و نمی توانيم بر مبنای کلمات اقدام کنيم. من نمی توانم بگويم که ما دقيقا چه پيشنهادی داديم اما کاهش تحریم ها مستلزم اقدام ملموس از سوی ایران است.
وزير خارجه روسيه در آستانه برگزاری مذاکرات بغداد گفت که نشانه هايی از تمايل ايران به همکاری ديده می شود. نظر شما درباره اين نشانه ها چيست؟
من صحبت های آقای لاوروف را نديدم اما ما شاهد يک توافق بين ايران و سازمان بين المللی انرژی اتمی در روز سه شنبه بوديم که به بازرسان اجازه ورود بدهند . درصورتيکه اين موضوع واقعيت داشته باشد، ما از آن استقبال می کنيم، اما باز تاکيد می کنم که حرف با عمل بايد هماهنگ باشد. و اميدواريم اين توافق اجرايی شود . به هر حال هر قدم مثبت خوب است اما اين روندی طولانی خواهد بود. اين تازه جلسه دوم است و اگر ايران آماده همکاری است اميدواريم که به سوی حل اين مشکل قدم برداريم.
آيا ايران و پنج به علاوه يک درباره دور بعدی مذاکرات هم صحبتی کرده اند؟
اين موضوع بستگی به اين دارد که اين دور مذاکرات چگونه پيش برود و درباره زمان و مکان دور بعدی گفتگو کنيم که مطمئننا اين موضوع ِ صحبت بين طرفين خواهد بود.
و آيا اين مذاکرات تا فردا ادامه پيدا می کند؟
اصلا مشخص نيست. بستگی دارد که چگونه پيش برود. ممکن است امروز تمام شود، ممکن است تا فردا ادامه پيدا کند.
«برنامه هستهای ایران جنبه سیاسی دارد»
روز سه شنبه، دوم خردادماه، کنفرانسی در ساختمان وزارت خارجه جمهوری چک،
در خصوص وضعیت کنونی ایران و با عنوان «ایران و همسایگانش» با حضور چندین
کارشناس برگزار شد.
بحثهای این کنفرانس حول محورهای وضعیت سیاسی و اقتصادی ایران، برنامه هستهای جمهوری اسلامی، تأثیر تحریمها بر حکومت ایران و روابط ایران با همسایگانش بود.
از جمله کارشناسان حاضر در این کنفرانس ژوبین گودرزی، استاد دانشگاه در سوییس و دیود منشری، مورخ از اسرائیل بودند.
ژوبین گودرزی: استفاده از بحران هسته ای برای چانه زنی
در این گردهمایی، ژوبین گودرزی، مشاور در سازمان ملل در امور خاورمیانه و استاد و محقق روابط بینالملل در دانشگاه «وبستر» ژنو گفت برنامه هستهای جمهوری اسلامی جنبه سیاسی دارد و نه نظامی.
وی توضیح داد که تهران همواره از بحران هستهای برای چانهزنی با آمریکا و گرفتن امتیاز استفاده کرده و آمریکا نیز با تأکید بر همین بحران هستهای به دنبال تحت فشار قرار دادن ایران بوده است.
آقای گودرزی تأکید کرد که برنامه هستهای ایران، که در زمان محمدرضا پهلوی آغاز شد، پس از انقلاب اسلامی مدتی به حال تعلیق در آمد و به دنبال جنگ ایران و عراق بود که بحث از سرگیری این برنامه مطرح شد.
این استاد دانشگاه توضیح داد که پس از جنگ ایران و عراق و بمبارانهای عراق، جمهوری اسلامی تصمیم گرفت بار دیگر به پیشبرد برنامه هستهای بیاندیشد.
پس از سقوط صدام حسین در سال ۲۰۰۰ نیز، اگرچه نگرانی از سوی عراق پایان یافته بود، اینبار مسئله آمریکا مطرح شد و به گفته وی جمهوری اسلامی امکان حمله آمریکا به ایران، پس از عراق، را محتمل دانست.
با اینحال آقای گودرزی تأکید کرد که هنوز هیچ مدرکی دال بر نظامی بودن برنامه هستهای ایران وجود ندارد و به باور وی جمهوری اسلامی میداند در صورتی که برنامه هستهای خود را در بعد نظامی پیش ببرد، پاسخ نظامی در انتظارش خواهد بود.
وی در اظهارات خود بر اهمیت امنیت ملی از دیدگاه جمهوری اسلامی تأکید کرد و توضیح داد ایران میخواهد قدرت اصلی در خلیج فارس باشد. وی افزود که ایران به عنوان پرجمعیتترین کشور حوزه خلیج فارس، میداند که میتواند در منطقه تأثیر گذار باشد.
این پروفسور روابط بینالملل در بخشی دیگر از سخنانش همچنین با اشاره به «بهار عربی» اظهار کرد که این حرکت تأثیر چندانی بر ایران نخواهد گذاشت و حتی افزود سقوط سوریه نیز در این میان چندان حائز اهمیت نیست.
ژوبین گودرزی سیاست خارجی جمهوری اسلامی را بر سه پایه «بقای رژیم، امنیت ملی و صدور انقلاب» استوار دانست.
وی همچنین تأکید کرد که ایران بارها منافع رژیم را بر ایدئولوژی ترجیح داده است و افزود که در زمان سرکوب مسلمانان چچنی توسط روسیه و مسلمانان چین، روابطش با چین و روسیه را بر دفاع از مسلمانان ترجیح داد و هیچ حمایتی از آنها نکرد.
این استاد دانشگاه در بخشی دیگر از سخنانش خاطرنشان کرد تا زمانی که حکومت جمهوری اسلامی در ایران برقرار باشد، ایران و آمریکا هیچگاه به توافق کامل نخواهند رسید و توافقاتشان محدود خواهد بود به مسائل خردی نظیر وضعیت کشورهای همسایه چون عراق و افغانستان.
دیوید منشری: بهار عربی دنباله جنبش اعتراضی ایران بود
در این کنفرانس، دیوید مِنَشری، بنیانگذار مرکز ایرانشناسی در دانشگاه تلآویو و پروفسور دپارتمان تاریخ خاورمیانه و آفریقای این دانشگاه در سخنان خود ایران را کشوری «پیچیده» دانست.
وی با تأکید بر اینکه حتی درون حکومت جمهوری اسلامی نیز اختلاف نظر وجود دارد، افزود ایران یک کشور سیاه یا سفید نیست و نمیتوان یک تعریف مشخص از ایران داد.
آقای مِنَشری که به گفته خود پیش از انقلاب مدت دو سال در دانشگاه تهران به کار تحقیق مشغول بود، به انقلاب سال ۵۷ اشاره کرد و گفت بر اساس مشاهدات وی، اکثر مردم ایران از نتایج انقلاب اسلامی راضی نیستند و معتقدند که این انقلاب ثمرهای را که انتظارش را داشتند، به همراه نیاورد.
به باور این استاد تاریخ هدف مردم از انقلاب ۵۷، برقراری حکومت اسلامی نبود، بلکه دغدغه مردم ایران در بیش از یک قرن گذشته حکمفرمایی عدالت سیاسی و اجتماعی بوده است.
وی با اظهار اینکه برخی میگویند شاه ایران دموکرات بود، گفت این طور نیست و افزود زمانی که پیش از انقلاب مدتی را در ایران سپری کرد، مفهوم دیکتاتوری را درک کرد، اگرچه به باور وی انقلاب اسلامی شرایط را بدتر کرد.
دیوید منشری تأکید کرد مشکل ایران نه آمریکا است و نه اسرائیل و بلکه درون خود جامعه ایران نهفته است.
وی جامعه مدنی ایران را یکی از پیشرفتهترین و بهترین مثالهای موجود در خاورمیانه دانست و افزود جنبش زنان و سازمان دانشجویی ایران از پیشروترین نمونهها در خاورمیانه است.
او اظهار کرد که به باور وی «بهار عربی» دنباله اعتراضهای انتخاباتی سال ۱۳۸۸ در ایران بود و تأکید کرد مهم نیست که نتیجه این اعتراضها در ایران چه شد، مهم این است که آغازگر حرکتی بود که به «بهار عربی» منتهی شد.
وی با توضیح اینکه هیچگاه در طول تاریخ هیچ انقلابی قابل پیشبینی نبوده، گفت در مورد ایران نیز نمیتوان چیزی را پیشبینی کرد، اما آنچه به باور وی واضح است، این است که مردم ایران در حال پیشرفت و حرکت رو به جلو هستند.
آقای منشری در پایان افزود: «من به نوع حکومت ایران کاری ندارم، فقط میدانم سیاستهای باید تغییر کنند. من به مردم ایران اعتقاد دارم و میدانم که دست به انتخاب درستی میزنند.»
بحثهای این کنفرانس حول محورهای وضعیت سیاسی و اقتصادی ایران، برنامه هستهای جمهوری اسلامی، تأثیر تحریمها بر حکومت ایران و روابط ایران با همسایگانش بود.
از جمله کارشناسان حاضر در این کنفرانس ژوبین گودرزی، استاد دانشگاه در سوییس و دیود منشری، مورخ از اسرائیل بودند.
ژوبین گودرزی: استفاده از بحران هسته ای برای چانه زنی
در این گردهمایی، ژوبین گودرزی، مشاور در سازمان ملل در امور خاورمیانه و استاد و محقق روابط بینالملل در دانشگاه «وبستر» ژنو گفت برنامه هستهای جمهوری اسلامی جنبه سیاسی دارد و نه نظامی.
وی توضیح داد که تهران همواره از بحران هستهای برای چانهزنی با آمریکا و گرفتن امتیاز استفاده کرده و آمریکا نیز با تأکید بر همین بحران هستهای به دنبال تحت فشار قرار دادن ایران بوده است.
آقای گودرزی تأکید کرد که برنامه هستهای ایران، که در زمان محمدرضا پهلوی آغاز شد، پس از انقلاب اسلامی مدتی به حال تعلیق در آمد و به دنبال جنگ ایران و عراق بود که بحث از سرگیری این برنامه مطرح شد.
این استاد دانشگاه توضیح داد که پس از جنگ ایران و عراق و بمبارانهای عراق، جمهوری اسلامی تصمیم گرفت بار دیگر به پیشبرد برنامه هستهای بیاندیشد.
پس از سقوط صدام حسین در سال ۲۰۰۰ نیز، اگرچه نگرانی از سوی عراق پایان یافته بود، اینبار مسئله آمریکا مطرح شد و به گفته وی جمهوری اسلامی امکان حمله آمریکا به ایران، پس از عراق، را محتمل دانست.
با اینحال آقای گودرزی تأکید کرد که هنوز هیچ مدرکی دال بر نظامی بودن برنامه هستهای ایران وجود ندارد و به باور وی جمهوری اسلامی میداند در صورتی که برنامه هستهای خود را در بعد نظامی پیش ببرد، پاسخ نظامی در انتظارش خواهد بود.
وی در اظهارات خود بر اهمیت امنیت ملی از دیدگاه جمهوری اسلامی تأکید کرد و توضیح داد ایران میخواهد قدرت اصلی در خلیج فارس باشد. وی افزود که ایران به عنوان پرجمعیتترین کشور حوزه خلیج فارس، میداند که میتواند در منطقه تأثیر گذار باشد.
این پروفسور روابط بینالملل در بخشی دیگر از سخنانش همچنین با اشاره به «بهار عربی» اظهار کرد که این حرکت تأثیر چندانی بر ایران نخواهد گذاشت و حتی افزود سقوط سوریه نیز در این میان چندان حائز اهمیت نیست.
ژوبین گودرزی سیاست خارجی جمهوری اسلامی را بر سه پایه «بقای رژیم، امنیت ملی و صدور انقلاب» استوار دانست.
وی همچنین تأکید کرد که ایران بارها منافع رژیم را بر ایدئولوژی ترجیح داده است و افزود که در زمان سرکوب مسلمانان چچنی توسط روسیه و مسلمانان چین، روابطش با چین و روسیه را بر دفاع از مسلمانان ترجیح داد و هیچ حمایتی از آنها نکرد.
این استاد دانشگاه در بخشی دیگر از سخنانش خاطرنشان کرد تا زمانی که حکومت جمهوری اسلامی در ایران برقرار باشد، ایران و آمریکا هیچگاه به توافق کامل نخواهند رسید و توافقاتشان محدود خواهد بود به مسائل خردی نظیر وضعیت کشورهای همسایه چون عراق و افغانستان.
دیوید منشری: بهار عربی دنباله جنبش اعتراضی ایران بود
در این کنفرانس، دیوید مِنَشری، بنیانگذار مرکز ایرانشناسی در دانشگاه تلآویو و پروفسور دپارتمان تاریخ خاورمیانه و آفریقای این دانشگاه در سخنان خود ایران را کشوری «پیچیده» دانست.
وی با تأکید بر اینکه حتی درون حکومت جمهوری اسلامی نیز اختلاف نظر وجود دارد، افزود ایران یک کشور سیاه یا سفید نیست و نمیتوان یک تعریف مشخص از ایران داد.
آقای مِنَشری که به گفته خود پیش از انقلاب مدت دو سال در دانشگاه تهران به کار تحقیق مشغول بود، به انقلاب سال ۵۷ اشاره کرد و گفت بر اساس مشاهدات وی، اکثر مردم ایران از نتایج انقلاب اسلامی راضی نیستند و معتقدند که این انقلاب ثمرهای را که انتظارش را داشتند، به همراه نیاورد.
به باور این استاد تاریخ هدف مردم از انقلاب ۵۷، برقراری حکومت اسلامی نبود، بلکه دغدغه مردم ایران در بیش از یک قرن گذشته حکمفرمایی عدالت سیاسی و اجتماعی بوده است.
وی با اظهار اینکه برخی میگویند شاه ایران دموکرات بود، گفت این طور نیست و افزود زمانی که پیش از انقلاب مدتی را در ایران سپری کرد، مفهوم دیکتاتوری را درک کرد، اگرچه به باور وی انقلاب اسلامی شرایط را بدتر کرد.
دیوید منشری تأکید کرد مشکل ایران نه آمریکا است و نه اسرائیل و بلکه درون خود جامعه ایران نهفته است.
وی جامعه مدنی ایران را یکی از پیشرفتهترین و بهترین مثالهای موجود در خاورمیانه دانست و افزود جنبش زنان و سازمان دانشجویی ایران از پیشروترین نمونهها در خاورمیانه است.
او اظهار کرد که به باور وی «بهار عربی» دنباله اعتراضهای انتخاباتی سال ۱۳۸۸ در ایران بود و تأکید کرد مهم نیست که نتیجه این اعتراضها در ایران چه شد، مهم این است که آغازگر حرکتی بود که به «بهار عربی» منتهی شد.
وی با توضیح اینکه هیچگاه در طول تاریخ هیچ انقلابی قابل پیشبینی نبوده، گفت در مورد ایران نیز نمیتوان چیزی را پیشبینی کرد، اما آنچه به باور وی واضح است، این است که مردم ایران در حال پیشرفت و حرکت رو به جلو هستند.
آقای منشری در پایان افزود: «من به نوع حکومت ایران کاری ندارم، فقط میدانم سیاستهای باید تغییر کنند. من به مردم ایران اعتقاد دارم و میدانم که دست به انتخاب درستی میزنند.»
نقش خامنهای در مذاکرات؛ خوشبينی برای رسيدن به توافق
آمانو ضمن اقامت يک روزه در تهران علاقمند بود فرصت ملاقات رو در رو با علی خامنه ای رهبر جمهوری اسلامی را بدست آورده و از نظر نهايی وی در مورد کليات توافق ايران با آژانس، که اسناد آن پس از گفتگو های بغداد تنظيم خواهد شد، مطلع شود.
با اين وجود بنظر ميرسيد سعيد جليلی، به عنوان نماينده رهبر جمهوری اسلامی در شورای امنيت ملی ايران، به دبيرکل آژانس اطمينان خاطر داده که تعهدات او مورد تائيد آيت الله خامنه ای قرار دارد.
اگرچه طرف رسمی مذاکرات اتمی در بغداد سعيد جليلی دبير شورای امنيت ملی جمهوری اسلامی، و رياست شورای امنيت ملی با رييس جمهور ايران است، محمود احمدی نژاد، و وزارت خارجه جمهوری اسلامی از مسير مذاکرات جاری دور نگاه داشته شده اند.
در جريان انتشار اخبار مربوط به ديدار آمانو با سعيد جليلی نيز به موقعيت او در شورای امنيت ملی به عنوان نماينده رهبر جمهوری اسلامی اشاره ميشد که تاکيد ديگری بود بر نقش مستقيم خامنه ای در هدايت مذاکرات اتمی بغداد.
سکوت کيهان و سپاه
روزنامه کيهان که معمولا مخالف با دادن هر نوع امتياز اتمی از جانب جمهوری اسلامی است، در جريان برگزاری مذاکرات کارشناسی، سکوت نسبی اختيار کرد.
خبرگزاری فارس منصوب به سپاه نيز، بجز انتشار يک بيانيه از سوی رييس ستاد مشترک نيرو های مسلح، مبنی بر از ميان رفتن اسرائيل، در قبال مذاکرات بغداد سياست سکوت اختيار کرد.
بيانيه انجمن اسلامی دانشجويان مقيم اروپا نيز که ظاهرا قصد هشدار دادن به مذاکره کنند گان اتمی را داشت با وجود قرار دادن پيام نارضايی در لفافه، در رسانه ها داخلی انعکاسی نيافت.
مذاکرات اتمی بغداد که حتی پيش از انتشار رئوس توافقهای صورت گرفته در بازار داخلی و قيمت سکه و ارز ايران اثر وضعی و فوری باقی گذاشت و به کاهش نرخ برابری ارز های خارجی و تقويت پول ملی در روز چهارشنبه انجاميد، با برگزاری جلسات کارشناسی و دادن و گرفتن امتياز های متقابل طی هفته آينده ادامه خواهد يافت.
ستاد های پشتيبانی
مذاکرات اتمی بغداد از ساعت ۹ صبح به وقت گرينويج و ظهر به وقت بغداد آغاز شد. گروه مذاکره کننده به رياست کاترين اشتون دارای يک ستاد مشورتی و پشتيبانی در امان پايتخت اردن است.
اين مرکز با حضور کارشناسان آژانس، ديپلمات های آمريکا و همچنين نمايندگان چند کشور اروپايی منجمله بريتانيا، تقويت شده است.
گروه ايران نيز در درون سفارت جمهوری اسلامی در بغداد يک ستاد پشتيبانی و ارتباطی با تهران برقرار کرده است.
با وجود وابستگی مستقيم حسن دانايی فر، سفير جمهوری اسلامی، به سپاه پاسداران، و نارضايی سپاه در قبال روند مثبت مذاکرات و توافقهای اتمی بغداد، ستاد پشتيبانی گروه مذاکره کننده مسقر در سفارت کاملا همراه و در اختيار نمايندگان رهبر جمهوری اسلامی قرار داشته است.
مراکز نظامی مورد نظر آژانس برای بازديد ، مانند پارچين، در کنترل سپاه پاسداران قرار دارند.
پاره ای از کارشناسان اتمی و نظامی ايران که آژانس علاقمند به ديدار و انجام مصاحبه با آنها است ( منجمله فخری زاده ) نيز در ليست وا بستگان سپاه و يا اعضاء نهاد های وابسته به اين نيرو قرار دارند.
از اين لحاظ سپاه در قبال مذاکرات جاری و توافق های اتمی دارای منافع مستقيم و حساسيت خاص است. دولت نيز به دليل کنار گذاشته شدن از مسير مذاکرات جاری، از نحوه انجام اين مذاکرات چندان راضی نيست.
با اين وجود، هدايت مذاکرات توسط رهبر جمهوری اسلامی و اعمال نظارت مستقيم بر آن، شانس دست يافتن به توافق های کلی در بغداد را افزايش داد. به رسميت شناختن حق ايران برای ادامه فعاليت های اتمی در قالب ان پی تی، موافقت با اجرای بخشهايی از مفاد پروتکل الحاقی پيمان منع گسترش سلاحهای هسته ای، بمنظور اطمينان يافتن از عدم انحراف برنامه های اتمی در آينده، تدوين مداليته برای رفع ابهام های آژانس، مبادله اورانيوم غنی سازی شده با غلظت ۲۰ در صد با سوخت توليد شده، و اعلام توقف غنی سازی با غلظت بيش از ۳.۵ تا ۵ در صد، به دليل عدم نياز داخلی، در رديف توافقهای اصلی بغداد قرار دارد.
جشنواره کن؛ نگاهی به فيلم ایرانی «يک خانواده محترم»
مسعود بخشی در«يک خانواده محترم» - تنها نماينده ايران در جشنواره کن- از
ابتدا بنای خود را بر انتقاد سياسی و اجتماعی می گذارد و در نهايت موفق می
شود تا تصويری از فساد مالی رايج در حکومت ايران را به نمايش بگذارد.
اين که چطور فيلم توانسته است از سد سانسور بگذرد و در داخل ايران ساخته شود، سوالی است که شايد پاسخ به آن آسان نباشد، اما از منظر نوع نگاه به شرايط، با فيلم جسورانه ای روبرو هستيم که شايد فيلمساز با تقديم آن به خون شهدای جنگ می خواهد از زهر آن بکاهد.
اما فيلم از امروز می آغازد و لحظه ای را ترسيم می کند که يک استاد دانشگاه پس از بيست و دوسال به کشور بازگشته و با مشکلاتی روبروست؛ او نمی تواند مجوز کتابش را بگيرد، در دانشگاه با او مخالفت می کنند و نمی تواند برای خروج از کشور- به دليل مشکلات سربازی- پاسپورت اش را پس بگيرد.
فيلم با روحيه خسته شخصيت اصلی پيش می رود در حالی که پدرش- يک حاجی محتکر از زمان جنگ و يک ميلياردر فعلی- در بيمارستان در حال مرگ است. اما قصه بيشتر از جايی شکل می گيرد که برادر ناتنی اين استاد دانشگاه قصد دارد برای کسب کامل ثروت حاجی که در ميانه فيلم می ميرد، او را از سر راه بردارد و در اين راه از نفوذ پسرش در نيروهای امنيتی استفاده می کند.
اينجاست که با شخصيت پسر جوانی روبرو می شويم که جزو نيروهای امنيتی است و به خاطر از راه برداشتن عمو در زمينه ارث و ميراث، او را دستگير می کند.
فيلم در واقع با دستگيری شخصيت اصلی آغاز می شود و بعد با يک فلش بک قصه را تا زمان دستگيری و اندکی پس از آن دنبال می کنيم.
تجربه مسعود بخشی پس از فيلم «تهران انار ندارد»، تجربه ای است خواه ناخواه سياسی/ اجتماعی که در اين راه از خلال داستان گويی قصد دارد با فلش بک های متعدد به دوران کودکی شخصيت اصلی و زمان جنگ، به نحوی تمام اين سال ها را مرور کند. با آن که اين فلش بک ها از قدرت تصويری چندانی برخوردار نيست، اما خاطرات زيادی را از يک نسل زنده می کند؛ نسلی که زير بار صدای آژير خطير و «حاجی» هايی که در تعاونی ها و خواربارفروشی ها با احتکار مواد مورد نياز مردم، به مال اندوزی مشغول بودند، رشد کرد و زجر کشيد.
از سويی فيلم تصوير تلخ تری از زمان حال می دهد و موقعيتی را تصوير می کند که در آن بحث اصلی مساله پول است و حالا همان آدم ها يا فرزندان و نواده های آنها با صراحت و قدرت بيشتر و بدون پرده پوشی به مال اندوزی ميلياردی و رانت خواری مشغو لند و در اين راه ابايی از هيچ کس ندارند.
فيلم هر چند در برخی صحنه ها و ديالوگ ها به شعار پناه می برد و سطحی می شود- و به نظر می رسد به قصد «جشنواره پسندی»- اما در نهايت شيوه روايت فيلم می تواند تماشاگر را جذب و او را در سرنوشت شخصيت اصلی فيلم سهيم کند. از سويی روايت آشنای زمانه- که همه ايرانی ها قصه های مشابهی را در واقعيت شنيده اند- و يادآوری خاطرات زمان جنگ و روايت بی پرده آن، فيلم را از لغزش تمام به عنوان يک فيلم سياسی/ اجتماعی جشنواره پسند باز می دارد.
نقطه قوت فيلم شيوه روايتی است که می تواند پيش و پس از مهاجرت، شخصيت اصلی را رو در روی تماشاگر بگذارد و تفاوت ها و شباهت های اين دو دوره را بکاود و اين به مدد بازگشت به گذشته در دل بازگشت به گذشته های پيشتری است که هر کدام از آنها نکته های تازه ای را بر ما آشکار می کنند.
در عين حال شخصيت ها هر کدام به نوبه خود شناخته می شوند و هر چند گاه تصويری کليشه ای دارند- روشنفکر تازه از فرنگ برگشته، در کنار مادر مذهبی ای که حاضر نيست پول غير حلال شوهر سابقش را بپذيرد يا حاجی محتکر دو زنه و برادر ناتنی پول پرست و پسر امنيتی و اطلاعاتی او که به هيچ چيز، حتی روابط فاميلی پايبند نيست و تنها از موقعيت خود سوء استفاده می کند در جهت کسب قدرت بيشتر- که اما با همه اين ها، اين شخصيت ها برای تماشاگر باورپذيرند، چون تماشاگر ايرانی نمونه های مشابه آنها را ديده و می شناسد.
به رغم اين، فيلمنامه «يک خانواده محترم» در ديالوگ نويسی و پرداخت جزئيات اندکی شتابزده به نظر می رسد و فرصت نمايش جزئيات احوال شخصيت ها و دقيق تر شدن در آنها را ندارد. برای مثال درباره شخصيت اصلی ما چيز زيادی نداريم و چيزی از احساسات او با ما قسمت نمی شود. هر آنچه که درباره او می دانيم بيشتر نوع نگاه و دانسته های فرامتنی ما از چنين شخصيت هايی است که او را در ذهن ما آشنا می کند. همين طور شخصيت مادر و زن برادر که فيلم تنها از فاصله بسيار دور نظاره گر آنهاست و قدرت نزديک تر شدن به آنها را ندارد.
اين که چطور فيلم توانسته است از سد سانسور بگذرد و در داخل ايران ساخته شود، سوالی است که شايد پاسخ به آن آسان نباشد، اما از منظر نوع نگاه به شرايط، با فيلم جسورانه ای روبرو هستيم که شايد فيلمساز با تقديم آن به خون شهدای جنگ می خواهد از زهر آن بکاهد.
اما فيلم از امروز می آغازد و لحظه ای را ترسيم می کند که يک استاد دانشگاه پس از بيست و دوسال به کشور بازگشته و با مشکلاتی روبروست؛ او نمی تواند مجوز کتابش را بگيرد، در دانشگاه با او مخالفت می کنند و نمی تواند برای خروج از کشور- به دليل مشکلات سربازی- پاسپورت اش را پس بگيرد.
فيلم با روحيه خسته شخصيت اصلی پيش می رود در حالی که پدرش- يک حاجی محتکر از زمان جنگ و يک ميلياردر فعلی- در بيمارستان در حال مرگ است. اما قصه بيشتر از جايی شکل می گيرد که برادر ناتنی اين استاد دانشگاه قصد دارد برای کسب کامل ثروت حاجی که در ميانه فيلم می ميرد، او را از سر راه بردارد و در اين راه از نفوذ پسرش در نيروهای امنيتی استفاده می کند.
اينجاست که با شخصيت پسر جوانی روبرو می شويم که جزو نيروهای امنيتی است و به خاطر از راه برداشتن عمو در زمينه ارث و ميراث، او را دستگير می کند.
فيلم در واقع با دستگيری شخصيت اصلی آغاز می شود و بعد با يک فلش بک قصه را تا زمان دستگيری و اندکی پس از آن دنبال می کنيم.
تجربه مسعود بخشی پس از فيلم «تهران انار ندارد»، تجربه ای است خواه ناخواه سياسی/ اجتماعی که در اين راه از خلال داستان گويی قصد دارد با فلش بک های متعدد به دوران کودکی شخصيت اصلی و زمان جنگ، به نحوی تمام اين سال ها را مرور کند. با آن که اين فلش بک ها از قدرت تصويری چندانی برخوردار نيست، اما خاطرات زيادی را از يک نسل زنده می کند؛ نسلی که زير بار صدای آژير خطير و «حاجی» هايی که در تعاونی ها و خواربارفروشی ها با احتکار مواد مورد نياز مردم، به مال اندوزی مشغول بودند، رشد کرد و زجر کشيد.
از سويی فيلم تصوير تلخ تری از زمان حال می دهد و موقعيتی را تصوير می کند که در آن بحث اصلی مساله پول است و حالا همان آدم ها يا فرزندان و نواده های آنها با صراحت و قدرت بيشتر و بدون پرده پوشی به مال اندوزی ميلياردی و رانت خواری مشغو لند و در اين راه ابايی از هيچ کس ندارند.
فيلم هر چند در برخی صحنه ها و ديالوگ ها به شعار پناه می برد و سطحی می شود- و به نظر می رسد به قصد «جشنواره پسندی»- اما در نهايت شيوه روايت فيلم می تواند تماشاگر را جذب و او را در سرنوشت شخصيت اصلی فيلم سهيم کند. از سويی روايت آشنای زمانه- که همه ايرانی ها قصه های مشابهی را در واقعيت شنيده اند- و يادآوری خاطرات زمان جنگ و روايت بی پرده آن، فيلم را از لغزش تمام به عنوان يک فيلم سياسی/ اجتماعی جشنواره پسند باز می دارد.
نقطه قوت فيلم شيوه روايتی است که می تواند پيش و پس از مهاجرت، شخصيت اصلی را رو در روی تماشاگر بگذارد و تفاوت ها و شباهت های اين دو دوره را بکاود و اين به مدد بازگشت به گذشته در دل بازگشت به گذشته های پيشتری است که هر کدام از آنها نکته های تازه ای را بر ما آشکار می کنند.
در عين حال شخصيت ها هر کدام به نوبه خود شناخته می شوند و هر چند گاه تصويری کليشه ای دارند- روشنفکر تازه از فرنگ برگشته، در کنار مادر مذهبی ای که حاضر نيست پول غير حلال شوهر سابقش را بپذيرد يا حاجی محتکر دو زنه و برادر ناتنی پول پرست و پسر امنيتی و اطلاعاتی او که به هيچ چيز، حتی روابط فاميلی پايبند نيست و تنها از موقعيت خود سوء استفاده می کند در جهت کسب قدرت بيشتر- که اما با همه اين ها، اين شخصيت ها برای تماشاگر باورپذيرند، چون تماشاگر ايرانی نمونه های مشابه آنها را ديده و می شناسد.
به رغم اين، فيلمنامه «يک خانواده محترم» در ديالوگ نويسی و پرداخت جزئيات اندکی شتابزده به نظر می رسد و فرصت نمايش جزئيات احوال شخصيت ها و دقيق تر شدن در آنها را ندارد. برای مثال درباره شخصيت اصلی ما چيز زيادی نداريم و چيزی از احساسات او با ما قسمت نمی شود. هر آنچه که درباره او می دانيم بيشتر نوع نگاه و دانسته های فرامتنی ما از چنين شخصيت هايی است که او را در ذهن ما آشنا می کند. همين طور شخصيت مادر و زن برادر که فيلم تنها از فاصله بسيار دور نظاره گر آنهاست و قدرت نزديک تر شدن به آنها را ندارد.
هشدار پزشکی در مورد زمان تماشای تلويزيون و بازی های کامپيوتری
بر اساس توصيه های يکی از روانپزشکان ارشد بريتانيا، والدين برای جلوگيری
از تماشای بيش از حد تلويزيون و يا بازی های کامپيوتری توسط فرزندان خود
بايد حساس تر باشند و جدی تر عمل کنند.
دکتر آريک سيگمن می گويد که ميزان تماشای تلويزيون و يا صفحه بازی های کامپيوتری نيز مثل مصرف نمک، الکل و يا سيگار بايد کنترل شود.
به گزارش وب سايت شبکه خبری بی بی سی، دکتر سيگمن که قرار است در کنفرانس سالانه «جامعه پزشکی کودکان» و سلامت کودک در شهر گلاسکو سخنرانی کند، به والدين هشدار می دهد که اگر کنترل رفتار کودکان در اين زمينه را در دست نگيرند با پيامدهای نامطلوبی در مورد پرورش کودکان روبرو خواهند شد.
اين روانپزشکی بريتانيايی می گويد که در حال حاضر ميزان استفاده کودکان از وسايل الکترونيک تصويری بيش از حد است و در اکثر خانه های کودکان به چهار يا پنج نوع وسيله دسترسی داشته و گاهی اوقات به طور همزمان از دو وسيله تصويری مثلا تلويزيون و کامپيوتر و يا کامپيوتر و تلفن های موبايل هوشمند استفاده می کنند.
به گفته وی، اين زياده روی ها باعث می شود که کودکان زندگی بی تحرکی داشته باشند که به نوبه خود خطر ابتلا به بيماری های قلبی و يا نوعی از مرض قند را در آنها افزايش می دهد. علاوه بر اين ممکن است در سال های رشد و بلوغ تحت تاثير اين عادات مغز کودکان تغيير شکل دهد. عکسبرداری از مغز کودکان نشان داده که بين کسانی که بيش از حد به تلويزيون و بازی های کامپيوتری وابسته هستند با ساير کودکان تفاوت هايی ديده می شود.
البته هنوز کاملا مشخص نيست که آيا صرف وقت زياد برای بازی های کامپيوتری باعث به وجود آمدن اين تغييرات در مغز می شود و يا اينکه کودکانی که دارای ساختار متفاوتی در مغز خود هستند گرايش بيشتری به بازی های کامپيوتری دارند.
دکتر آريک سيگمن در مصاحبه ای به بی بی سی گفت: «اين نگرانی وجود دارد که صرف اوقات زيادی پای کامپيوتر ممکن است بخش اصطلاحا پاداش دهی مغز را تنبل کرده و بنابراين در اين کودکان نوعی عادت به وابستگی به وجود بيايد. گذشته از اينکه اين عادت را نوعی "اعتياد" بدانيم يا نه، در اين نکته شکی نيست که استفاده بيش از حد از اين نوع وسايل يک نوع وابستگی ناسالم را در افراد به وجود می آورد.»
به گفته وی، کودکان زير سن سه سال نبايد از کامپيوتر استفاده کنند و مدت زمان تماشای تلويزيون برای اين گروه سنی بايد بسيار محدود باشد. برای گروه سنی سه تا هفت سال حداکثر يک ساعت و نيم و برای گروه سنی هفت تا هجده سال نيز حداکثر دو ساعت در روز زمان مجاز برای استفاده از کامپيوتر و بازی های کامپيوتری است.
برخی از سياستمداران بريتانيايی نيز همين هشدارها را تکرار کرده و از خانواده ها خواسته اند که از مدت زمان تماشای تلويزيون و يا استفاده از کامپيوتر بکاهند. برخی از پيش بينی های آماری نشان می دهد که تا سال ۲۰۲۵ در بريتانيا حدود نيمی از مردان و حدود يک سوم از زنان به نارسائی چاقی مفرط دچار خواهند شد که يکی از دلايل اصلی آن عدم تحرک جسمی و نشستن بيش از حد است.
شبکه خبری بی بی سی از قول توصيه های وزارت بهداشت بريتانيا می نويسد که فعاليت جسمی فوايد فراوانی دارد و همه کودکان بايد تشويق شوند تا بر فعاليت های جسمی خود بيافزايند. طبق اين توصيه ها کودکان زير سن پنج سال در طول روز بايد مدت کمی بنشينند.
پزشکان در بريتانيا اخيرا روش های جديدی را برای سنجش نحوه رشد کودکان و سلامتی آنها تنظيم کرده اند. براساس اين روش پزشکان و مسئولان سلامتی در مدارس با استفاده از معيارهای دقيق تری در تناسب وزن و قد می توانند روند رشد کودکان و عبور از دوران بلوغ جنسی را تعيين کنند.
تنظيم کنندگان اين روش جديد اميدوار هستند با استفاده از اين معيارها بتوان نحوه رشد کودکان و احتمال بروز نارسايی های جسمی را که به عادات ناسالم مربوط می شوند سريعتر تشخيص دهند.
دکتر آريک سيگمن می گويد که ميزان تماشای تلويزيون و يا صفحه بازی های کامپيوتری نيز مثل مصرف نمک، الکل و يا سيگار بايد کنترل شود.
به گزارش وب سايت شبکه خبری بی بی سی، دکتر سيگمن که قرار است در کنفرانس سالانه «جامعه پزشکی کودکان» و سلامت کودک در شهر گلاسکو سخنرانی کند، به والدين هشدار می دهد که اگر کنترل رفتار کودکان در اين زمينه را در دست نگيرند با پيامدهای نامطلوبی در مورد پرورش کودکان روبرو خواهند شد.
اين روانپزشکی بريتانيايی می گويد که در حال حاضر ميزان استفاده کودکان از وسايل الکترونيک تصويری بيش از حد است و در اکثر خانه های کودکان به چهار يا پنج نوع وسيله دسترسی داشته و گاهی اوقات به طور همزمان از دو وسيله تصويری مثلا تلويزيون و کامپيوتر و يا کامپيوتر و تلفن های موبايل هوشمند استفاده می کنند.
به گفته وی، اين زياده روی ها باعث می شود که کودکان زندگی بی تحرکی داشته باشند که به نوبه خود خطر ابتلا به بيماری های قلبی و يا نوعی از مرض قند را در آنها افزايش می دهد. علاوه بر اين ممکن است در سال های رشد و بلوغ تحت تاثير اين عادات مغز کودکان تغيير شکل دهد. عکسبرداری از مغز کودکان نشان داده که بين کسانی که بيش از حد به تلويزيون و بازی های کامپيوتری وابسته هستند با ساير کودکان تفاوت هايی ديده می شود.
البته هنوز کاملا مشخص نيست که آيا صرف وقت زياد برای بازی های کامپيوتری باعث به وجود آمدن اين تغييرات در مغز می شود و يا اينکه کودکانی که دارای ساختار متفاوتی در مغز خود هستند گرايش بيشتری به بازی های کامپيوتری دارند.
دکتر آريک سيگمن در مصاحبه ای به بی بی سی گفت: «اين نگرانی وجود دارد که صرف اوقات زيادی پای کامپيوتر ممکن است بخش اصطلاحا پاداش دهی مغز را تنبل کرده و بنابراين در اين کودکان نوعی عادت به وابستگی به وجود بيايد. گذشته از اينکه اين عادت را نوعی "اعتياد" بدانيم يا نه، در اين نکته شکی نيست که استفاده بيش از حد از اين نوع وسايل يک نوع وابستگی ناسالم را در افراد به وجود می آورد.»
به گفته وی، کودکان زير سن سه سال نبايد از کامپيوتر استفاده کنند و مدت زمان تماشای تلويزيون برای اين گروه سنی بايد بسيار محدود باشد. برای گروه سنی سه تا هفت سال حداکثر يک ساعت و نيم و برای گروه سنی هفت تا هجده سال نيز حداکثر دو ساعت در روز زمان مجاز برای استفاده از کامپيوتر و بازی های کامپيوتری است.
برخی از سياستمداران بريتانيايی نيز همين هشدارها را تکرار کرده و از خانواده ها خواسته اند که از مدت زمان تماشای تلويزيون و يا استفاده از کامپيوتر بکاهند. برخی از پيش بينی های آماری نشان می دهد که تا سال ۲۰۲۵ در بريتانيا حدود نيمی از مردان و حدود يک سوم از زنان به نارسائی چاقی مفرط دچار خواهند شد که يکی از دلايل اصلی آن عدم تحرک جسمی و نشستن بيش از حد است.
شبکه خبری بی بی سی از قول توصيه های وزارت بهداشت بريتانيا می نويسد که فعاليت جسمی فوايد فراوانی دارد و همه کودکان بايد تشويق شوند تا بر فعاليت های جسمی خود بيافزايند. طبق اين توصيه ها کودکان زير سن پنج سال در طول روز بايد مدت کمی بنشينند.
پزشکان در بريتانيا اخيرا روش های جديدی را برای سنجش نحوه رشد کودکان و سلامتی آنها تنظيم کرده اند. براساس اين روش پزشکان و مسئولان سلامتی در مدارس با استفاده از معيارهای دقيق تری در تناسب وزن و قد می توانند روند رشد کودکان و عبور از دوران بلوغ جنسی را تعيين کنند.
تنظيم کنندگان اين روش جديد اميدوار هستند با استفاده از اين معيارها بتوان نحوه رشد کودکان و احتمال بروز نارسايی های جسمی را که به عادات ناسالم مربوط می شوند سريعتر تشخيص دهند.
انتخابات رياست جمهوری مصر: تعيين مسير خاورميانه و رابطه با ایران
قرار است طی روزهای ۲۳ و ۲۴ می ۲۰۱۲ (۲ و ۳ خرداد) نخستين انتخابات رياست
جمهوری مصر پس از سقوط حسنی مبارک برگزار شود؛ انتخاباتی که مسير اين
کشور، صلح خاورميانه، رابطه با جمهوری اسلامی و غیره را رقم خواهد زد.
معروف است که هيچ تحولی در جهان عرب رخ نمی دهد مگر آنکه يا از مصر آغاز می
شود و يا به مصر ختم می شود. از اين رو، نگاه های بسياری به انتخابات مصر
دوخته شده است تا دانسته شود دستاورد بهارعربی در مصر به کدام سو خواهد
بود: سلفی گری يا دمکراسی.
از منظر جمهوری اسلامی نيز که بهار عربی را «بيداری اسلامی» و «ادامه انقلاب اسلامی» (ادعای علی خامنه ای) می داند، اين انتخابات از اهميت بسياری برخوردار است چرا که به رغم سپری شدن يکسال از سقوط حسنی نامبارک ( تعبيری که علی خامنه ای به کار برد) و پيروزی اسلامگرايان در انتخابات شوراها و مجلس مردمی (مجلس الشعب) نه تنها هيچ گشايشی در رابطه سرد تهران – قاهره برقرار نشد که برعکس در همين مدت يکی از ديپلمات های دفتر حفاظت منافع ايران به نام قاسم حسينی در خرداد ۹۰ به عنوان عنصر نامطلوب از اين کشور اخراج شد؛ اتفاقی که در طول زمامداری مبارک هرگز رخ نداده بود.
با اين حساب جمهوری اسلامی ایران اميدوار است تا جريانی اسلامگرا به قدرت رسيده تا اولا ادعای خود را مبنی بر بيداری اسلامی موجه نشان دهد و ثانيا اميدوار باشد که بتواند رابطه سياسی با قاهره را که بيش از سه دهه در سطح دفتر حفاظت منافع است، به سطح سفارت ارتقا دهد تا برون رفتی باشد از انزوای سياسی تهران در زمانی که رابطه اش با کشورهای عربی همسايه ( به استثنای عراق و سوريه) در وخيم ترين شرايط است.
ويژگی ها انتخابات پيش رو
انتخابات چند گرايشی: دوران سی سال زمامداری حسنی مبارک (اکتبر ۱۹۸۱- فوريه ۲۰۱۱) در حالی به پايان رسيد که در بيشتر انتخابات رياست جمهوری مصر، وی تنها نامزدی بود که بدون رقيب وارد انتخابات می شد. تنها نامزد چنان انتخاباتی فقط با رای آری يا خير برگزيده می شد و بديهی بود که مبارک با رای آری تنها برنده انتخابات اعلام می شود. گو اينکه در اثر فشارهای روز افزون، آخرين انتخابات رياست جمهوری با حضور نامزد رقيب برگزار شد ولی کانديدای ديگرعملاً توانی برای مقابله با مبارک نداشت. با اين حساب انتخابات رياست جمهوری پيش رو، نخستين انتخاباتی است که تقريبا تمامی جريان های سياسی دارای نامزد انتخاباتی در آن هستند. تنوع نامزدها موجب شده است که ۱۳ نامزد به رقابت در انتخابات برخيزند.
تقابل جريان اسلامگرا با کارگزاران دوران مبارک: بنا به نظر سنجی های موسسه معتبر «الاهرام» به نظر می رسد از مجموع ۱۳ نامزد رياست جمهوری، رقابت اصلی ميان چهار نامزد در جريان باشد که اين چهار تن نيز در دو دسته قابل تقسيم هستند. اسلامگرايان و کارگزاران دوران مبارک.
ورود به دوران واپسگرايی اسلامی: گو اينکه محمد مرسی و ابوالفتوح هر دو نامزد جريان اسلامگرا هستند ولی به نظر می رسد که ترجيح جريان اخوان المسلمين برگزيدن محمد مرسی است. گو اينکه هر دو سابقه عضويت در اخوان را دارند ولی هر دو از منظر واحد نامزد اسلامگرايان در مصر نيستند. در حالی که ابوالفتوح به دليل اختلافات با رهبريت اخوان از اين جريان سياسی اخراج شده، محمد مرسی نماينده قشری ترين و واپسگراترين جريان اسلامی مصر است تا آنجا که برخی از اخوانی های انتخاب او را «بازگشت به عصر صلاح الدين ايوبی» دانسته که «به امامت او نماز در بيت المقدس را» به جا خواهند آورد.
جالب تر اينکه شيخ المحلاوی يکی از روحانيون طرفدار اخوان گفته است: «سوگند به خدا ما در انتخاب خود مختار نيستيم بلکه موظفيم فقط به محمد مرسی رای بدهيم که رضايت خدا در آن است و اوست که مورد تاييد خداوندست.»
بدين ترتيب، ترديدی باقی نمی ماند که انتخابات پيش رو نه تنها، انتخاب رييس جمهور آينده مصر است که انتخاب يک جريان فکری است که در صورت پيروزی محمد مرسی و ابوالفتوح عصر واپسگرايی در مصر آغاز خواهد شد.
اين در حالی است که ابوالفتوح تحت تاثير جريان سلفی ها از «مهار شيعه» به عنوان تهديدی در مصر سخن به ميان آورده است. بنا بر اين توصيف، حتی در صورت پيروزی يکی از اين دو نامزد اسلامگرا، رژيم جمهوری اسلامی با گرايش شيعه گرايانه در برابر تعاملی سخت با جريان سلفی شيعه ستيز قرار خواهد گرفت.
بروکرات هايی از دوران مبارک: احمد شفيق و عمرو موسی دو کارگزار کارکشته دوران مبارک هستند که به خوبی از حساسيت های امنيتی تصميم های راهبردی خود برای مصر آگاهند. در حالی که بنابر نظرسنجی ها رقابت اصلی ميان عمرو موسی (۴۱ درصد) و ابوالفتوح (۳۳ درصد) در جريان خواهد بود، اختلاف اين دو در آن است که عمرو موسی کارگزاری کارکشته به جا مانده از دوران مبارک است که به خوبی متوجه دکترين امنيتی مصر (دکترين عادی سازی روابط با اسرائيل) است؛ دکترينی که بيش از سه دهه برای آن هزينه داده شد و انور سادات در همين راه جان خود را باخت.
تفاوت موسی و شفيق در آن است که شفيق کارگزاری بازمانده از نسل نظاميان مصر است. شفيق فارغ التحصيل دانشکده نيروی هوايی و از مقامات ارشد نيروی هوايی اين کشور است که به اقتضای چنين پيشينه ای از حساسيت راهبردی پيمان صلح با اسرائيل آگاه است. در مقابل عمرو موسی نيز به عنوان وزيرخارجه و دبيرکل پيشين اتحاديه عرب، گذار آرام به دمکراسی را بدون دامن زدن به تنش در روابط ديپلماتيک با همپيمانان استراتزيک مصر( امريکا و اسرائيل) در پيش خواهد گرفت.
نتيجه
به شرحی که گفته شد مصر اينک در برابر دو راهی قرار دارد که آيا کارگزارانی کارکشته مثل عمرو موسی يا احمد شفيبق را برگزيند که هر يک پيشينه دراز حکومتداری در انبان تجربه دارند يا آنکه زمام امور کشور را در اختيار رهبرانی تازه کار قرار دهد که تنها وجه بارز آنان مخالفت و معارضه با حسنی مبارک بوده و از اين سرمايه برای جلب آرا مردم به خوبی استفاده می کنند.
صرف نظر از اينکه هر يک از اين دو انتخاب، مسير اقتصادی مصر را در دوجهت کاملا مختلف راهبری خواهد کرد شايد بزرگ ترين تفاوت هر يک از اين دو گزينه را بايد در تعيين سرنوشت صلح مصر و اسرائيل دانست که به تصريح ابوالفتوح در مناظره تلويزيونی با عمرو موسی اعلام کرد که در صورت پيروزی، در پيمان صلح با اسرائيل (کمپ ديويد) تجديد نظر خواهد کرد؛ تصميمی که به هيچ رو، توسط شفيق يا موسی گزينه اين هيچ يک از اين دو نخواهد بود.
بديهی است چنين تصميم راهبردی از سوی مصر، برای جمهوری اسلامی ایران نيز تعيين کننده در ارتقا رابطه با دولت آتی اين کشور خواهد بود. با اتخاذ چنين موضعی به نظر می رسد در ميان چهار نامزد مطرح رياست جمهوری مصر، ابوالفتوح مناسب ترين گزينه برای تهران و بدترين گزينه برای تل آويو است. پشت پا زدن مصر به پيمان کمپ ديويد، آرزوی ديرينه جمهوری اسلامی که در مخالفت با آن به دستور شخص آيت الله خمينی، مناسبات سياسی و روابط ديپلماتيک جمهوری اسلامی با مصر قطع شد.
با اين ملاحظه چنانچه رييس جمهوری بعدی مصر خود را ملزم به قرارداد کمپ ديويد بداند، جمهوری اسلامی ایران حتی در صورت تمايل قاهره به ارتقا روابط با تهران با گزينه دشواری رو به روست چرا که اگر مبنای مخالفت با انور سادات و حسنی نامبارک! قرارداد صلح با اسرائيل بود، در صورت پايدار ماندن قرارداد کمپ ديويد، جمهوری اسلامی چگونه بهار مصر را در راستای انقلاب ۵۷ دانسته و از آن بالاتر به تجديد روابط با قاهره مبادرت ورزد؟
از منظر جمهوری اسلامی نيز که بهار عربی را «بيداری اسلامی» و «ادامه انقلاب اسلامی» (ادعای علی خامنه ای) می داند، اين انتخابات از اهميت بسياری برخوردار است چرا که به رغم سپری شدن يکسال از سقوط حسنی نامبارک ( تعبيری که علی خامنه ای به کار برد) و پيروزی اسلامگرايان در انتخابات شوراها و مجلس مردمی (مجلس الشعب) نه تنها هيچ گشايشی در رابطه سرد تهران – قاهره برقرار نشد که برعکس در همين مدت يکی از ديپلمات های دفتر حفاظت منافع ايران به نام قاسم حسينی در خرداد ۹۰ به عنوان عنصر نامطلوب از اين کشور اخراج شد؛ اتفاقی که در طول زمامداری مبارک هرگز رخ نداده بود.
با اين حساب جمهوری اسلامی ایران اميدوار است تا جريانی اسلامگرا به قدرت رسيده تا اولا ادعای خود را مبنی بر بيداری اسلامی موجه نشان دهد و ثانيا اميدوار باشد که بتواند رابطه سياسی با قاهره را که بيش از سه دهه در سطح دفتر حفاظت منافع است، به سطح سفارت ارتقا دهد تا برون رفتی باشد از انزوای سياسی تهران در زمانی که رابطه اش با کشورهای عربی همسايه ( به استثنای عراق و سوريه) در وخيم ترين شرايط است.
ويژگی ها انتخابات پيش رو
انتخابات چند گرايشی: دوران سی سال زمامداری حسنی مبارک (اکتبر ۱۹۸۱- فوريه ۲۰۱۱) در حالی به پايان رسيد که در بيشتر انتخابات رياست جمهوری مصر، وی تنها نامزدی بود که بدون رقيب وارد انتخابات می شد. تنها نامزد چنان انتخاباتی فقط با رای آری يا خير برگزيده می شد و بديهی بود که مبارک با رای آری تنها برنده انتخابات اعلام می شود. گو اينکه در اثر فشارهای روز افزون، آخرين انتخابات رياست جمهوری با حضور نامزد رقيب برگزار شد ولی کانديدای ديگرعملاً توانی برای مقابله با مبارک نداشت. با اين حساب انتخابات رياست جمهوری پيش رو، نخستين انتخاباتی است که تقريبا تمامی جريان های سياسی دارای نامزد انتخاباتی در آن هستند. تنوع نامزدها موجب شده است که ۱۳ نامزد به رقابت در انتخابات برخيزند.
تقابل جريان اسلامگرا با کارگزاران دوران مبارک: بنا به نظر سنجی های موسسه معتبر «الاهرام» به نظر می رسد از مجموع ۱۳ نامزد رياست جمهوری، رقابت اصلی ميان چهار نامزد در جريان باشد که اين چهار تن نيز در دو دسته قابل تقسيم هستند. اسلامگرايان و کارگزاران دوران مبارک.
چنانچه رييس جمهوری بعدی مصر خود را ملزم به قرارداد کمپ ديويد بداند،
جمهوری اسلامی ایران حتی در صورت تمايل قاهره به ارتقا روابط با تهران با
گزينه دشواری رو به روست چرا که اگر مبنای مخالفت با انور سادات و حسنی
نامبارک! قرارداد صلح با اسرائيل بود، در صورت پايدار ماندن قرارداد کمپ
ديويد، جمهوری اسلامی چگونه بهار مصر را در راستای انقلاب ۵۷ دانسته و از
آن بالاتر به تجديد روابط با قاهره مبادرت ورزد؟
ورود به دوران واپسگرايی اسلامی: گو اينکه محمد مرسی و ابوالفتوح هر دو نامزد جريان اسلامگرا هستند ولی به نظر می رسد که ترجيح جريان اخوان المسلمين برگزيدن محمد مرسی است. گو اينکه هر دو سابقه عضويت در اخوان را دارند ولی هر دو از منظر واحد نامزد اسلامگرايان در مصر نيستند. در حالی که ابوالفتوح به دليل اختلافات با رهبريت اخوان از اين جريان سياسی اخراج شده، محمد مرسی نماينده قشری ترين و واپسگراترين جريان اسلامی مصر است تا آنجا که برخی از اخوانی های انتخاب او را «بازگشت به عصر صلاح الدين ايوبی» دانسته که «به امامت او نماز در بيت المقدس را» به جا خواهند آورد.
جالب تر اينکه شيخ المحلاوی يکی از روحانيون طرفدار اخوان گفته است: «سوگند به خدا ما در انتخاب خود مختار نيستيم بلکه موظفيم فقط به محمد مرسی رای بدهيم که رضايت خدا در آن است و اوست که مورد تاييد خداوندست.»
بدين ترتيب، ترديدی باقی نمی ماند که انتخابات پيش رو نه تنها، انتخاب رييس جمهور آينده مصر است که انتخاب يک جريان فکری است که در صورت پيروزی محمد مرسی و ابوالفتوح عصر واپسگرايی در مصر آغاز خواهد شد.
اين در حالی است که ابوالفتوح تحت تاثير جريان سلفی ها از «مهار شيعه» به عنوان تهديدی در مصر سخن به ميان آورده است. بنا بر اين توصيف، حتی در صورت پيروزی يکی از اين دو نامزد اسلامگرا، رژيم جمهوری اسلامی با گرايش شيعه گرايانه در برابر تعاملی سخت با جريان سلفی شيعه ستيز قرار خواهد گرفت.
بروکرات هايی از دوران مبارک: احمد شفيق و عمرو موسی دو کارگزار کارکشته دوران مبارک هستند که به خوبی از حساسيت های امنيتی تصميم های راهبردی خود برای مصر آگاهند. در حالی که بنابر نظرسنجی ها رقابت اصلی ميان عمرو موسی (۴۱ درصد) و ابوالفتوح (۳۳ درصد) در جريان خواهد بود، اختلاف اين دو در آن است که عمرو موسی کارگزاری کارکشته به جا مانده از دوران مبارک است که به خوبی متوجه دکترين امنيتی مصر (دکترين عادی سازی روابط با اسرائيل) است؛ دکترينی که بيش از سه دهه برای آن هزينه داده شد و انور سادات در همين راه جان خود را باخت.
تفاوت موسی و شفيق در آن است که شفيق کارگزاری بازمانده از نسل نظاميان مصر است. شفيق فارغ التحصيل دانشکده نيروی هوايی و از مقامات ارشد نيروی هوايی اين کشور است که به اقتضای چنين پيشينه ای از حساسيت راهبردی پيمان صلح با اسرائيل آگاه است. در مقابل عمرو موسی نيز به عنوان وزيرخارجه و دبيرکل پيشين اتحاديه عرب، گذار آرام به دمکراسی را بدون دامن زدن به تنش در روابط ديپلماتيک با همپيمانان استراتزيک مصر( امريکا و اسرائيل) در پيش خواهد گرفت.
نتيجه
به شرحی که گفته شد مصر اينک در برابر دو راهی قرار دارد که آيا کارگزارانی کارکشته مثل عمرو موسی يا احمد شفيبق را برگزيند که هر يک پيشينه دراز حکومتداری در انبان تجربه دارند يا آنکه زمام امور کشور را در اختيار رهبرانی تازه کار قرار دهد که تنها وجه بارز آنان مخالفت و معارضه با حسنی مبارک بوده و از اين سرمايه برای جلب آرا مردم به خوبی استفاده می کنند.
صرف نظر از اينکه هر يک از اين دو انتخاب، مسير اقتصادی مصر را در دوجهت کاملا مختلف راهبری خواهد کرد شايد بزرگ ترين تفاوت هر يک از اين دو گزينه را بايد در تعيين سرنوشت صلح مصر و اسرائيل دانست که به تصريح ابوالفتوح در مناظره تلويزيونی با عمرو موسی اعلام کرد که در صورت پيروزی، در پيمان صلح با اسرائيل (کمپ ديويد) تجديد نظر خواهد کرد؛ تصميمی که به هيچ رو، توسط شفيق يا موسی گزينه اين هيچ يک از اين دو نخواهد بود.
بديهی است چنين تصميم راهبردی از سوی مصر، برای جمهوری اسلامی ایران نيز تعيين کننده در ارتقا رابطه با دولت آتی اين کشور خواهد بود. با اتخاذ چنين موضعی به نظر می رسد در ميان چهار نامزد مطرح رياست جمهوری مصر، ابوالفتوح مناسب ترين گزينه برای تهران و بدترين گزينه برای تل آويو است. پشت پا زدن مصر به پيمان کمپ ديويد، آرزوی ديرينه جمهوری اسلامی که در مخالفت با آن به دستور شخص آيت الله خمينی، مناسبات سياسی و روابط ديپلماتيک جمهوری اسلامی با مصر قطع شد.
با اين ملاحظه چنانچه رييس جمهوری بعدی مصر خود را ملزم به قرارداد کمپ ديويد بداند، جمهوری اسلامی ایران حتی در صورت تمايل قاهره به ارتقا روابط با تهران با گزينه دشواری رو به روست چرا که اگر مبنای مخالفت با انور سادات و حسنی نامبارک! قرارداد صلح با اسرائيل بود، در صورت پايدار ماندن قرارداد کمپ ديويد، جمهوری اسلامی چگونه بهار مصر را در راستای انقلاب ۵۷ دانسته و از آن بالاتر به تجديد روابط با قاهره مبادرت ورزد؟
محاسبات اقتصادی در گفت و گوهای هسته ای بغداد
شبح اقتصاد بر دور تازه گفت و گوهای هسته ای ميان ايران و قدرت های بزرگ،
که چهارشنبه سوم خرداد ماه در بغداد آغاز شد، سنگينی می کند.
گفت و گوی اقتصادی امروز راديو فردا با فریدون خاوند، کارشناس اقتصادی به همين موضوع می پردازد.
راديو فردا: دور تازه گفت و گوهای هسته ای ايران با گروه پنج به علاوه يک روز چهارشنبه سوم خرداد ماه، در بغداد آغاز شد. محافل اقتصادی تهران اين گفت و گو ها را چگونه می بينند و پيامدهای آن را چگونه ارزيابی می کنند؟
فريدون خاوند: پرونده هسته ای و جای آن در سياست بين المللی جمهوری اسلامی در محدوده قرمز سياست ايران قرار دارد و هر کس، از جمله در محافل اقتصادی، بخواهد به اين محدوده بپردازد به ناچار در گفتمان خودش از تکنيک های متکی بر ايما و اشاره، آن هم به صورتی بسيار محتاطانه استفاده می کند.
با اين حال از آنچه طی يکی دو هفته اخير در رسانه های تهران يا در نشست های صنفی و کارشناسی مطرح شده، چنين به نظر می رسد که محافل اقتصادی جمهوری اسلامی در مجموع نسبت به چشم انداز گفت و گوهای بغداد نا اميد نيستند و البته، با توجه به آنچه طی اين همه سال در کشور گذشته، اميدواری زيادی هم ندارند. می توان رفتار اين محافل را در قبال آنچه در بغداد خواهد گذشت، نوعی حالت انتظار بسيار واقعبينانه توصيف کرد.
همه می دانند که شدت گرفتن تحريم های بانکی و مالی و نفتی طی يک سال گذشته به شدت بر اقتصاد ايران تاثير منفی گذاشته، که نوسانات کم سابقه بازار ارز و اوج گيری باز هم بيشتر رکود و تورم يکی از نشانه های همين تاثير منفی است.
بنابراين هر علامتی که بتواند کم ترين اميد را در مورد شکستن بن بست بر سر پرونده هسته ای به وجود بياورد، از جمله حرف هايی که پيش از آغاز مذاکرات بغداد در جريان سفر رييس آژانس بين المللی انرژی اتمی به تهران شنيده شد، از سوی محافل اقتصادی تهران زير ذره بين قرار گرفت.
در ارتباط با گفت و گوهای هسته ای در بغداد ميان ايران و گروه پنج به علاوه يک، به طور مشخص چه پرسش هايی از سوی محافل اقتصادی تهران مطرح می شود؟
در بعضی از رسانه های تهران با صاحبان صنايع، اعضای اتاق بازرگانی، کارشناسان و دانشگاهيان به صورت فردی و يا جمعی، در مورد تاثير گفت و گوهای بغداد بر بازارهای گوناگون ايران از جمله ارز، سکه، مسکن، نفت و سهام گفت و گو شده و از آنها پرسيده شده که در هر يک از اين بازار ها در ارتباط با سناريوهای حاصل از گفتگو ها چه اتفاقی می تواند بيفتد: طلا چه خواهد شد؟ ارز چه نوسان هايی خواهد داشت؟ قيمت نفت به کدام سو متمايل خواهد شد؟ بازار مسکن ايران چه وضعيتی پيدا خواهد کرد؟ و پرسش هايی از اين قبيل...
يکی از بازار هايی که ظاهرا بيش از همه از روابط بين المللی ايران تاثير می پذيرد، بازار ارز است. اين بازار، در رابط با گفت و گوهای بغداد، با چه تحولات احتمالی روبرو خواهد شد؟
شمار زيادی از صاحبنظران در بازار ارز تهران با آمار و منحنی های خود نشان می دهند که نوسان های چند هفته گذشته حول و حوش هر دلار ۱۷۰۰ تومان عمدتا از اميد يا ياس درباره تحولات سياست بين المللی ايران پيروی کرده و بنابراين هر نوع پيشروی محسوس در زمينه کاهش تنش بر سر پرونده هسته ای، می تواند بهای دلار را در بازار ارز ايران کاهش دهد و البته عکس اين جريان هم قابل پيش بينی است.
با اين حال آينده دراز مدت بازار ارز ايران در گرو تحولات آتی ساختار های اقتصادی ايران است و نبايد رويداد های بين المللی را مطلق کرد.
پرونده هسته ای ايران عمدتا ابعاد سياسی و امنيتی دارد ولی محاسبات اقتصادی نيز بر تحولات آن تاثير می گذارد. در گفت و گوهای بغداد بر سر اين پرونده، نقش محاسبات اقتصادی را در استراتژی های ايران و قدرت های غربی چطور می توان تعريف کرد؟
تنش های به وجود آمده بر سر پرونده هسته ای جمهوری اسلامی به يک سلسله مجازات های اقتصادی منجر شده که به ابتکار قدرت های بزرگ غربی عليه ايران به اجرا گذاشته شده، به ويژه در عرصه های بانکی و مالی و نفتی. نه ايران نفعی در تداوم اين مجازات ها دارد و نه قدرت های غربی.
فشار تحريم ها توليد و صادرات نفت ايران را به گونه ای چشمگير کاهش داده و به نابسامانی های اقتصادی ايران دامن زده از جمله در بازار ارز، و نيز در عرصه های تورم و رشد اقتصادی. قدرت های غربی هم نفعی در تداوم و تشديد بحران ندارند، و حرکت تصاعدی تنش می تواند برای آنها گران تمام شود.
واشينگتن برای خنثی کردن تاثير کاهش صادرات نفتی ايران به بازارهای جهانی تلاش های نسبتا موفقی داشته، با اين حال اطمينان کامل ندارد که يک تنش همه جانبه در منطقه خليج فارس به انفجار قيمت بين المللی نفت منجر نشود، خطری که به رشد اقتصادی آمريکا ضربه خواهد زد و انتخاب دوباره باراک اوباما را به رياست جمهوری مشکل خواهد کرد.
اتحاديه اروپا هم که در حال حاضر با يک بحران اقتصادی و سياسی سخت روبرو است، طبعا مايل نيست که بحران بر سر پرونده هسته ای ايران وضع را از آنچه هست، بدتر کند. بنا بر اين بر پايه يک محاسبه عقلايی، زمينه پيشروی به توافق در بغداد وجود دارد، هر چند که در روابط بين المللی عقل هميشه حرف اول را نمی زند.
شماری از ناظران بين المللی اميدوارند گفت و گوهای بغداد زمينه پيشروی به طرف مصالحه تدريجی بر سر پرونده هسته ای ايران را به وجود بياورد. اگر جمهوری اسلامی در گفت و گوهای بغداد نرمش نشان دهد، قدرت های غربی در حذف مجازات های اقتصادی عليه ايران تا کجا پيش خواهند رفت؟
بدون يک مصالحه تمام و کمال مورد قبول قدرت های غربی، بعيد به نظر می رسد که اينان به حذف مجازات های موجود تن در دهند و يا از اعمال مجازات های اقتصادی پيش بينی شده، از جمله تحريم خريد نفت ايران از سوی اتحاديه اروپا که قرار است اول ژوئیه به اجرا گذاشته شود، صرفنظر کنند.
با توجه به نقش کنگره آمريکا در وضع مجازات های اقتصادی عليه ايران، باراک اوباما اگر هم بخواهد، نمی تواند عقب نشينی در برابر تهران را بپذيرد، مگر آنکه سرنوشت پرونده هسته ای ايران در راستای قطعنامه های شورای امنيت سازمان ملل متحد يکسره شود.
اگر مصالحه کلی به دست نيايد و تنها چند پيشرفت جزيی حاصل شود، شايد غربی ها تنها موافقت کنند که تا پايان گفت و گوها در دورهای بعدی، مجازات اقتصادی تازه ای عليه ايران وضع نخواهد شد.
آيا ايران می تواند تنها به قول غرب در مورد شدت نگرفتن تحريم ها، اکتفا کند؟
اين يک پرسش اساسی است. در گفت و گوهای بين المللی، نقش ديپلمات ها پيدا کردن فرمول هايی است که هيچ يک از طرف های گفت و گو را در موضع شکست قرار ندهد.
گفت و گوی اقتصادی امروز راديو فردا با فریدون خاوند، کارشناس اقتصادی به همين موضوع می پردازد.
راديو فردا: دور تازه گفت و گوهای هسته ای ايران با گروه پنج به علاوه يک روز چهارشنبه سوم خرداد ماه، در بغداد آغاز شد. محافل اقتصادی تهران اين گفت و گو ها را چگونه می بينند و پيامدهای آن را چگونه ارزيابی می کنند؟
فريدون خاوند: پرونده هسته ای و جای آن در سياست بين المللی جمهوری اسلامی در محدوده قرمز سياست ايران قرار دارد و هر کس، از جمله در محافل اقتصادی، بخواهد به اين محدوده بپردازد به ناچار در گفتمان خودش از تکنيک های متکی بر ايما و اشاره، آن هم به صورتی بسيار محتاطانه استفاده می کند.
با اين حال از آنچه طی يکی دو هفته اخير در رسانه های تهران يا در نشست های صنفی و کارشناسی مطرح شده، چنين به نظر می رسد که محافل اقتصادی جمهوری اسلامی در مجموع نسبت به چشم انداز گفت و گوهای بغداد نا اميد نيستند و البته، با توجه به آنچه طی اين همه سال در کشور گذشته، اميدواری زيادی هم ندارند. می توان رفتار اين محافل را در قبال آنچه در بغداد خواهد گذشت، نوعی حالت انتظار بسيار واقعبينانه توصيف کرد.
همه می دانند که شدت گرفتن تحريم های بانکی و مالی و نفتی طی يک سال گذشته به شدت بر اقتصاد ايران تاثير منفی گذاشته، که نوسانات کم سابقه بازار ارز و اوج گيری باز هم بيشتر رکود و تورم يکی از نشانه های همين تاثير منفی است.
بنابراين هر علامتی که بتواند کم ترين اميد را در مورد شکستن بن بست بر سر پرونده هسته ای به وجود بياورد، از جمله حرف هايی که پيش از آغاز مذاکرات بغداد در جريان سفر رييس آژانس بين المللی انرژی اتمی به تهران شنيده شد، از سوی محافل اقتصادی تهران زير ذره بين قرار گرفت.
در ارتباط با گفت و گوهای هسته ای در بغداد ميان ايران و گروه پنج به علاوه يک، به طور مشخص چه پرسش هايی از سوی محافل اقتصادی تهران مطرح می شود؟
در بعضی از رسانه های تهران با صاحبان صنايع، اعضای اتاق بازرگانی، کارشناسان و دانشگاهيان به صورت فردی و يا جمعی، در مورد تاثير گفت و گوهای بغداد بر بازارهای گوناگون ايران از جمله ارز، سکه، مسکن، نفت و سهام گفت و گو شده و از آنها پرسيده شده که در هر يک از اين بازار ها در ارتباط با سناريوهای حاصل از گفتگو ها چه اتفاقی می تواند بيفتد: طلا چه خواهد شد؟ ارز چه نوسان هايی خواهد داشت؟ قيمت نفت به کدام سو متمايل خواهد شد؟ بازار مسکن ايران چه وضعيتی پيدا خواهد کرد؟ و پرسش هايی از اين قبيل...
يکی از بازار هايی که ظاهرا بيش از همه از روابط بين المللی ايران تاثير می پذيرد، بازار ارز است. اين بازار، در رابط با گفت و گوهای بغداد، با چه تحولات احتمالی روبرو خواهد شد؟
شمار زيادی از صاحبنظران در بازار ارز تهران با آمار و منحنی های خود نشان می دهند که نوسان های چند هفته گذشته حول و حوش هر دلار ۱۷۰۰ تومان عمدتا از اميد يا ياس درباره تحولات سياست بين المللی ايران پيروی کرده و بنابراين هر نوع پيشروی محسوس در زمينه کاهش تنش بر سر پرونده هسته ای، می تواند بهای دلار را در بازار ارز ايران کاهش دهد و البته عکس اين جريان هم قابل پيش بينی است.
با اين حال آينده دراز مدت بازار ارز ايران در گرو تحولات آتی ساختار های اقتصادی ايران است و نبايد رويداد های بين المللی را مطلق کرد.
پرونده هسته ای ايران عمدتا ابعاد سياسی و امنيتی دارد ولی محاسبات اقتصادی نيز بر تحولات آن تاثير می گذارد. در گفت و گوهای بغداد بر سر اين پرونده، نقش محاسبات اقتصادی را در استراتژی های ايران و قدرت های غربی چطور می توان تعريف کرد؟
تنش های به وجود آمده بر سر پرونده هسته ای جمهوری اسلامی به يک سلسله مجازات های اقتصادی منجر شده که به ابتکار قدرت های بزرگ غربی عليه ايران به اجرا گذاشته شده، به ويژه در عرصه های بانکی و مالی و نفتی. نه ايران نفعی در تداوم اين مجازات ها دارد و نه قدرت های غربی.
فشار تحريم ها توليد و صادرات نفت ايران را به گونه ای چشمگير کاهش داده و به نابسامانی های اقتصادی ايران دامن زده از جمله در بازار ارز، و نيز در عرصه های تورم و رشد اقتصادی. قدرت های غربی هم نفعی در تداوم و تشديد بحران ندارند، و حرکت تصاعدی تنش می تواند برای آنها گران تمام شود.
واشينگتن برای خنثی کردن تاثير کاهش صادرات نفتی ايران به بازارهای جهانی تلاش های نسبتا موفقی داشته، با اين حال اطمينان کامل ندارد که يک تنش همه جانبه در منطقه خليج فارس به انفجار قيمت بين المللی نفت منجر نشود، خطری که به رشد اقتصادی آمريکا ضربه خواهد زد و انتخاب دوباره باراک اوباما را به رياست جمهوری مشکل خواهد کرد.
اتحاديه اروپا هم که در حال حاضر با يک بحران اقتصادی و سياسی سخت روبرو است، طبعا مايل نيست که بحران بر سر پرونده هسته ای ايران وضع را از آنچه هست، بدتر کند. بنا بر اين بر پايه يک محاسبه عقلايی، زمينه پيشروی به توافق در بغداد وجود دارد، هر چند که در روابط بين المللی عقل هميشه حرف اول را نمی زند.
شماری از ناظران بين المللی اميدوارند گفت و گوهای بغداد زمينه پيشروی به طرف مصالحه تدريجی بر سر پرونده هسته ای ايران را به وجود بياورد. اگر جمهوری اسلامی در گفت و گوهای بغداد نرمش نشان دهد، قدرت های غربی در حذف مجازات های اقتصادی عليه ايران تا کجا پيش خواهند رفت؟
بدون يک مصالحه تمام و کمال مورد قبول قدرت های غربی، بعيد به نظر می رسد که اينان به حذف مجازات های موجود تن در دهند و يا از اعمال مجازات های اقتصادی پيش بينی شده، از جمله تحريم خريد نفت ايران از سوی اتحاديه اروپا که قرار است اول ژوئیه به اجرا گذاشته شود، صرفنظر کنند.
با توجه به نقش کنگره آمريکا در وضع مجازات های اقتصادی عليه ايران، باراک اوباما اگر هم بخواهد، نمی تواند عقب نشينی در برابر تهران را بپذيرد، مگر آنکه سرنوشت پرونده هسته ای ايران در راستای قطعنامه های شورای امنيت سازمان ملل متحد يکسره شود.
اگر مصالحه کلی به دست نيايد و تنها چند پيشرفت جزيی حاصل شود، شايد غربی ها تنها موافقت کنند که تا پايان گفت و گوها در دورهای بعدی، مجازات اقتصادی تازه ای عليه ايران وضع نخواهد شد.
آيا ايران می تواند تنها به قول غرب در مورد شدت نگرفتن تحريم ها، اکتفا کند؟
اين يک پرسش اساسی است. در گفت و گوهای بين المللی، نقش ديپلمات ها پيدا کردن فرمول هايی است که هيچ يک از طرف های گفت و گو را در موضع شکست قرار ندهد.
مجلس نهم: آيا قدرتی برای از دست دادن باقی مانده است؟
در هفتم خرداد ۱۳۹۱ نهمين دورهی مجلس شورا در جمهوری اسلامی آغاز به کار
خواهد کرد. اين مجلس چه ترکيبی خواهد داشت؟ اين ترکيب بر اساس چه نگاهی به
مجلس گذشته يا کدام ارزيابی از عملکرد آن شکل گرفت؟ اين مجلس را چه کسانی
هدايت و مديريت خواهند کرد؟ مجلس نهم در مقايسه با مجلس هشتم چه نقاط ضعف و
قوتی دارد؟ اگر به روند تحولات مجالس نه گانه نگاه کنيم مجلس نهم در کجای
منحنی تغييرات قرار می گيرد؟
ترکيب مجلس نهم
با توجه به چهرههای مشترک فهرستها و طرح شدن برخی نامزدها به عنوان مستقل می توان چنين تخمينی از ترکيب مجلس نهم به دست داد: جبهه متحد ۱۲۰ تا ۱۳۰ عضو، جبهه پايداری ۷۰ تا ۹۰ عضو، جبهه ايستادگی ۴۰ تا ۵۰ عضو و جبهه اصلاح طلبان وفادار به خامنهای (که اعضای آن عمدتا به عنوان مستقل به کارزار سياسی وارد شدند) ۳۰ تا ۴۰.
اکثر نامزدهای اصلاح طلب به دليل واهمه از رد صلاحيت با اين عنوان وارد انتخابات نشدند. حدود ده نفر با عنوان اصلاح طلب و مرتبط با جريان شناخته شدهی اصلاحات در مجلس نهم حضور دارند. به دليل برچسب انحرافی خامنهای بر تيم احمدی نژاد، هيچ فرد يا دستهای با عنوان حمايت از دولت در انتخابات مجلس نهم ظاهر نشد و تيم وی آيندهای در مجلس نهم ندارد اما اعضای جبههی پايداری از حيث باور و خط مشی به دولت بسيار نزديکاند.
با توجه به سياسی تر بودن رقابت گروههای خودی حکومت در تهران، آرای جبههها در اين شهر صف بندیهای سياسی در مجلس را بهتر نشان می دهد. از اعضای در نظر گرفته شده برای تهران، جبههی متحد با ۱۵ عضو، جبههی پايداری با ۱۱ عضو (و دو عضو مشترک ميان اين دو) دو فراکسيون عمده در اين مجلس خواهند بود بدون آن که يکی با بالای ۱۴۵ رای، اکثريت را در اختيار داشته باشد. گروه صدای ملت با دو عضو (علی مطهری و عليرضا محجوب عضو خانهی کارگر) وزن منتقدان غير وابسته به اين دو جبهه را تا حدی روشن می کند.
"نه" شرکت کنندگان به مجلس و دولت
راه نيافتن ۱۸۹ نفر از اعضای مجلس هشتم به مجلس نهم (حدود ۶۵ درصد) نه بزرگ شرکت کنندگان (عمدتا حاميان حکومت و کسانی که بر اساس سياستهای چماق و هويج حکومت در انتخابات شرکت می کنند) به مجلس هشتم و دولتی بود که اين مجلس بدان رای اعتماد داده بود.
شرکت کنندگان/اعضای شورای نگهبان در انتخاباتهای گذشته نيز هيچگاه از عملکرد مجلس راضی نبودهاند و با عدم رای يا نظارت استصوابی ترکيب مجلس بعدی را تغيير دادهاند. درصد تغيير اعضای مجلس در دورههای انتخابات گذشته، به ترتيب ۶۱ (انتخابات مجلس دوم)، ۶۲ (سوم)، ۶۸ (چهارم)، ۶۱ (پنجم)، ۷۶ (ششم)، ۷۶ (هفتم) و ۶۳ درصد (هشتم) بوده است. (خبرآنلاين، ۲۰ ارديبهشت ۱۳۹۱)
رای نياوردن چهرههای شاخص اصلاح طلب وفادار به خامنهای (مثل کواکبيان، خباز، قنبری و عليخانی)، اعضای شاخص حزب موتلفه (اسدالله بادامچيان و محمد نبی حبيبی)، جامعه اسلامی مهندسين (حسن غفوری فرد)، نزديکان مصباح (قاسم روانبخش) و جمعيت ايثارگران (دبير کل آن، حسين فدايی) نشان از فقدان کارايی اين افراد و گروههايشان حتی از منظر وفاداران به حکومت بود. در مقابل، راه يافتن ۱۶۹ نفر به مجلس برای اولين بار نشان داد که شرکت کنندگان خسته از وضعيت موجود از سر استيصال به نامزدهای بی تجربهی شورای نگهبان رای می دهند تا بلکه اقدامی برای بهبود زندگی آنان صورت گيرد.
رای بالاتر علی مطهری نسبت به ديگران بدون قرار داشتن در فهرست جبهه متحد و پايداری در ميان راه يافتگان از تهران و رای بالای وی و محجوب در اسلامشهر و شهرری نمايانگر توجه ناراضيان به چهرههای منتقد دولت و مجلس، هر دو است. با توجه به پر شدن حدود دو سوم مجلس با مجلس اولیها به احتمال زياد با مجلسی کم تجربه تر، همانند مجالس هفتم و هشتم تحت نفوذ دستگاه رهبری و ضعيف از حيث قانونگذاری و بالاخص نظارت مواجه خواهيم بود.
رياست مجلس
غلامعلی حداد عادل نامزد جبههی پايداری و بيت رهبری و علی لاريجانی نامزد جبههی متحد و برخی از روحانيون قم برای رياست مجلس است. در جدال ميان دو طرف بايد به دلايل هر يک برای ترجيح يکی بر ديگری توجه کرد.
مخالفان حداد به ضعف وی در ادارهی مجلس هفتم و اولويت دادن وی به عدم تضعيف نظام (به واسطهی اختلاف ميان قوا) در برابر تحقير و ذليل شدن مجلس (علی مطهری، خبر آنلاين، ۲۶ ارديبهشت ۱۳۹۱) و موافقانش به رابطهی خويشاوندی وی با خامنهای اشاره می کنند. مخالفان لاريجانی به سکوت وی در دوران اعتراضات پس از انتخابات و موافقانش به قدرت جمع کنندگی وی در مجلس هشتم اشاره می کنند. در نهايت قدرت فراکسيونها در مجلس است که يکی را بر کرسی رياست می نشاند. تا اينجای کار با توجه به کرسی بيشتر جبههی متحد، لاريجانی بخت بيشتری دارد. اعضای جبههی متحد غلامعلی حداد عادل را برای نایب ریيسی مجلس در نظر دارند (محمد رضا باهنر چنين پيشنهادی را به وی داده است، جهان، ۲۳ ارديبهشت ۱۳۹۱)
روندها
برای تشخيص روندهای تغيير مجلس از مجلس اول تا نهم سه شاخص می تواند کارساز باشد: حيطهی عمل و اختيارات واقعی مجلس و تغييرات اعضای زن و روحانی. مجلس قرار بود تنها مرجع قانونگزاری کشور و عامل نظارت بر همهی امور کشور باشد. اما از مجلس اول تا نهم به تدريج هر دو حيطه واگذارده شد. ابتدا قوهی قضاييه، بعد ديگر نهادهای تحت نظارت رهبر و سرانجام دولت در دورهی احمدی نژاد از محدودهی نظارت مجلس خارج شد. تنها محدودهای که برای نظارت مجلس هشتم باقی مانده بود خود مجلس بود که آن نيز با قانون نظارت بر اعضای مجلس به شورای نگهبان سپرده شد.
در حيطهی قانونگذاری به تدريج قدرت مجلس به رهبر و نهادهای زير نظر و منصوب رهبر يعنی شورای نگهبان، مجمع تشخيص مصلحت، شورای عالی انقلاب فرهنگی و شورای امنيت ملی سپرده شد. در مجالس هفتم و هشتم کار بدانجا رسيد که دولت با تاخير در ارائهی لايحهی بودجه حتی قانون بودجه را نيز بر مجلس تحميل کرد. مصوبات مجلس نيز از سوی دولت مورد بی توجهی قرار گرفت. ديوان محاسبات در مورد بودجه سال ۸۷ گفته است ۷۲ درصد خلاف قانون اجرا شده است. اين ميزان در سال ۸۸، ۵۴ درصد و در سال ۸۹ در حدود ۶۵ درصد و ميانگين بالاتر از ۶۰ درصد است. (تابناک، ۲۳ ارديبهشت ۱۳۹۱) در رای به وزرا نيز دستورات از بيت رهبر برای مجلس آورده می شد.
دولت احمدی نژاد در مواردی به خريد رای اعضای مجلس اقدام کرد (با چکهای پنج ميليون تومانی در جريان استيضاح وزير کشور). وامهای بلا عوض ۱۰۰ ميليونی نيز توسط اعضای مجلس هشتم دريافت شد. با تحقيرهای احمدی نژاد، در پايان مجلس هشتم تنها کاريکاتوری از مجلس باقی ماند. بدين ترتيب مجلس نهم حيثيت و قدرت زيادی برای از دست دادن ندارد. البته اعتبار ۲۰۰ ميليارد تومانی (هر عضو ۷۰۰ ميليون تومان) برای اعضای مجلس نهم که توسط کميسيون تلفيق در بودجهی ۱۳۹۱ تصويب شد نشان می دهد مجالس جمهوری اسلامی آستانهی ابتذال ندارند.
اعضای زن مجلس نهم نسبت به اعضای زن مجلس هشتم يک نفر افزايش داشته اما با توجه به تعداد آن (۹ نفر) بسيار پايين تر از مجالس پنجم (۱۴ ) و ششم (۱۳) است. همين تعداد نيز نقش قابل توجهی حتی در طرحها و لوايح مربوط به زنان ايفا نکردهاند.
کاهش بسيار قابل توجه اعضای روحانی مجلس حکايت از عدم اقبال شرکت کنندگان به روحانيون و نيز وقوف گروههای خودی شرکت کننده در انتخابات در پرهيز از قرار دادن آنها در فهرستها دارد. از همين جهت روحانيون حکومتی بايد در نهادهای انتصابی جا خوش کنند. درصد اعضای روحانی مجلس از ۵۰ و ۵۵ در مجالس اول و دوم به ۱۵ و حتی ۹ درصد به ترتيب در مجالس هشتم و نهم با قيف بسيار تنگ شورای نگهبان رسيده است. درست است که اعضای غير روحانی رابطهی وثيقی با روحانيت حاکم دارند اما عدم رای شرکت کنندگان به خود روحانيون معنايی نمادين دارد.
ترکيب مجلس نهم
با توجه به چهرههای مشترک فهرستها و طرح شدن برخی نامزدها به عنوان مستقل می توان چنين تخمينی از ترکيب مجلس نهم به دست داد: جبهه متحد ۱۲۰ تا ۱۳۰ عضو، جبهه پايداری ۷۰ تا ۹۰ عضو، جبهه ايستادگی ۴۰ تا ۵۰ عضو و جبهه اصلاح طلبان وفادار به خامنهای (که اعضای آن عمدتا به عنوان مستقل به کارزار سياسی وارد شدند) ۳۰ تا ۴۰.
اکثر نامزدهای اصلاح طلب به دليل واهمه از رد صلاحيت با اين عنوان وارد انتخابات نشدند. حدود ده نفر با عنوان اصلاح طلب و مرتبط با جريان شناخته شدهی اصلاحات در مجلس نهم حضور دارند. به دليل برچسب انحرافی خامنهای بر تيم احمدی نژاد، هيچ فرد يا دستهای با عنوان حمايت از دولت در انتخابات مجلس نهم ظاهر نشد و تيم وی آيندهای در مجلس نهم ندارد اما اعضای جبههی پايداری از حيث باور و خط مشی به دولت بسيار نزديکاند.
با توجه به سياسی تر بودن رقابت گروههای خودی حکومت در تهران، آرای جبههها در اين شهر صف بندیهای سياسی در مجلس را بهتر نشان می دهد. از اعضای در نظر گرفته شده برای تهران، جبههی متحد با ۱۵ عضو، جبههی پايداری با ۱۱ عضو (و دو عضو مشترک ميان اين دو) دو فراکسيون عمده در اين مجلس خواهند بود بدون آن که يکی با بالای ۱۴۵ رای، اکثريت را در اختيار داشته باشد. گروه صدای ملت با دو عضو (علی مطهری و عليرضا محجوب عضو خانهی کارگر) وزن منتقدان غير وابسته به اين دو جبهه را تا حدی روشن می کند.
"نه" شرکت کنندگان به مجلس و دولت
راه نيافتن ۱۸۹ نفر از اعضای مجلس هشتم به مجلس نهم (حدود ۶۵ درصد) نه بزرگ شرکت کنندگان (عمدتا حاميان حکومت و کسانی که بر اساس سياستهای چماق و هويج حکومت در انتخابات شرکت می کنند) به مجلس هشتم و دولتی بود که اين مجلس بدان رای اعتماد داده بود.
شرکت کنندگان/اعضای شورای نگهبان در انتخاباتهای گذشته نيز هيچگاه از عملکرد مجلس راضی نبودهاند و با عدم رای يا نظارت استصوابی ترکيب مجلس بعدی را تغيير دادهاند. درصد تغيير اعضای مجلس در دورههای انتخابات گذشته، به ترتيب ۶۱ (انتخابات مجلس دوم)، ۶۲ (سوم)، ۶۸ (چهارم)، ۶۱ (پنجم)، ۷۶ (ششم)، ۷۶ (هفتم) و ۶۳ درصد (هشتم) بوده است. (خبرآنلاين، ۲۰ ارديبهشت ۱۳۹۱)
رای نياوردن چهرههای شاخص اصلاح طلب وفادار به خامنهای (مثل کواکبيان، خباز، قنبری و عليخانی)، اعضای شاخص حزب موتلفه (اسدالله بادامچيان و محمد نبی حبيبی)، جامعه اسلامی مهندسين (حسن غفوری فرد)، نزديکان مصباح (قاسم روانبخش) و جمعيت ايثارگران (دبير کل آن، حسين فدايی) نشان از فقدان کارايی اين افراد و گروههايشان حتی از منظر وفاداران به حکومت بود. در مقابل، راه يافتن ۱۶۹ نفر به مجلس برای اولين بار نشان داد که شرکت کنندگان خسته از وضعيت موجود از سر استيصال به نامزدهای بی تجربهی شورای نگهبان رای می دهند تا بلکه اقدامی برای بهبود زندگی آنان صورت گيرد.
رای بالاتر علی مطهری نسبت به ديگران بدون قرار داشتن در فهرست جبهه متحد و پايداری در ميان راه يافتگان از تهران و رای بالای وی و محجوب در اسلامشهر و شهرری نمايانگر توجه ناراضيان به چهرههای منتقد دولت و مجلس، هر دو است. با توجه به پر شدن حدود دو سوم مجلس با مجلس اولیها به احتمال زياد با مجلسی کم تجربه تر، همانند مجالس هفتم و هشتم تحت نفوذ دستگاه رهبری و ضعيف از حيث قانونگذاری و بالاخص نظارت مواجه خواهيم بود.
رياست مجلس
غلامعلی حداد عادل نامزد جبههی پايداری و بيت رهبری و علی لاريجانی نامزد جبههی متحد و برخی از روحانيون قم برای رياست مجلس است. در جدال ميان دو طرف بايد به دلايل هر يک برای ترجيح يکی بر ديگری توجه کرد.
مخالفان حداد به ضعف وی در ادارهی مجلس هفتم و اولويت دادن وی به عدم تضعيف نظام (به واسطهی اختلاف ميان قوا) در برابر تحقير و ذليل شدن مجلس (علی مطهری، خبر آنلاين، ۲۶ ارديبهشت ۱۳۹۱) و موافقانش به رابطهی خويشاوندی وی با خامنهای اشاره می کنند. مخالفان لاريجانی به سکوت وی در دوران اعتراضات پس از انتخابات و موافقانش به قدرت جمع کنندگی وی در مجلس هشتم اشاره می کنند. در نهايت قدرت فراکسيونها در مجلس است که يکی را بر کرسی رياست می نشاند. تا اينجای کار با توجه به کرسی بيشتر جبههی متحد، لاريجانی بخت بيشتری دارد. اعضای جبههی متحد غلامعلی حداد عادل را برای نایب ریيسی مجلس در نظر دارند (محمد رضا باهنر چنين پيشنهادی را به وی داده است، جهان، ۲۳ ارديبهشت ۱۳۹۱)
روندها
برای تشخيص روندهای تغيير مجلس از مجلس اول تا نهم سه شاخص می تواند کارساز باشد: حيطهی عمل و اختيارات واقعی مجلس و تغييرات اعضای زن و روحانی. مجلس قرار بود تنها مرجع قانونگزاری کشور و عامل نظارت بر همهی امور کشور باشد. اما از مجلس اول تا نهم به تدريج هر دو حيطه واگذارده شد. ابتدا قوهی قضاييه، بعد ديگر نهادهای تحت نظارت رهبر و سرانجام دولت در دورهی احمدی نژاد از محدودهی نظارت مجلس خارج شد. تنها محدودهای که برای نظارت مجلس هشتم باقی مانده بود خود مجلس بود که آن نيز با قانون نظارت بر اعضای مجلس به شورای نگهبان سپرده شد.
در حيطهی قانونگذاری به تدريج قدرت مجلس به رهبر و نهادهای زير نظر و منصوب رهبر يعنی شورای نگهبان، مجمع تشخيص مصلحت، شورای عالی انقلاب فرهنگی و شورای امنيت ملی سپرده شد. در مجالس هفتم و هشتم کار بدانجا رسيد که دولت با تاخير در ارائهی لايحهی بودجه حتی قانون بودجه را نيز بر مجلس تحميل کرد. مصوبات مجلس نيز از سوی دولت مورد بی توجهی قرار گرفت. ديوان محاسبات در مورد بودجه سال ۸۷ گفته است ۷۲ درصد خلاف قانون اجرا شده است. اين ميزان در سال ۸۸، ۵۴ درصد و در سال ۸۹ در حدود ۶۵ درصد و ميانگين بالاتر از ۶۰ درصد است. (تابناک، ۲۳ ارديبهشت ۱۳۹۱) در رای به وزرا نيز دستورات از بيت رهبر برای مجلس آورده می شد.
دولت احمدی نژاد در مواردی به خريد رای اعضای مجلس اقدام کرد (با چکهای پنج ميليون تومانی در جريان استيضاح وزير کشور). وامهای بلا عوض ۱۰۰ ميليونی نيز توسط اعضای مجلس هشتم دريافت شد. با تحقيرهای احمدی نژاد، در پايان مجلس هشتم تنها کاريکاتوری از مجلس باقی ماند. بدين ترتيب مجلس نهم حيثيت و قدرت زيادی برای از دست دادن ندارد. البته اعتبار ۲۰۰ ميليارد تومانی (هر عضو ۷۰۰ ميليون تومان) برای اعضای مجلس نهم که توسط کميسيون تلفيق در بودجهی ۱۳۹۱ تصويب شد نشان می دهد مجالس جمهوری اسلامی آستانهی ابتذال ندارند.
اعضای زن مجلس نهم نسبت به اعضای زن مجلس هشتم يک نفر افزايش داشته اما با توجه به تعداد آن (۹ نفر) بسيار پايين تر از مجالس پنجم (۱۴ ) و ششم (۱۳) است. همين تعداد نيز نقش قابل توجهی حتی در طرحها و لوايح مربوط به زنان ايفا نکردهاند.
کاهش بسيار قابل توجه اعضای روحانی مجلس حکايت از عدم اقبال شرکت کنندگان به روحانيون و نيز وقوف گروههای خودی شرکت کننده در انتخابات در پرهيز از قرار دادن آنها در فهرستها دارد. از همين جهت روحانيون حکومتی بايد در نهادهای انتصابی جا خوش کنند. درصد اعضای روحانی مجلس از ۵۰ و ۵۵ در مجالس اول و دوم به ۱۵ و حتی ۹ درصد به ترتيب در مجالس هشتم و نهم با قيف بسيار تنگ شورای نگهبان رسيده است. درست است که اعضای غير روحانی رابطهی وثيقی با روحانيت حاکم دارند اما عدم رای شرکت کنندگان به خود روحانيون معنايی نمادين دارد.
رشته مطالعات زنان که از سال ۱۳۸۰ در مقطع کارشناسی ارشد و بعدتر
دکترا در دانشگاههای ایران تدریس میشد، با تصویب شورای عالی انقلاب
فرهنگی به رشته مطالعات خانواده و حقوق زن در اسلام تغییر پیدا کرد.
رشته مطالعات زنان در دانشگاههای کشور به رشته حقوق زن در اسلام تبدیل
میشود. این خبر را شورای تخصصی تحول و ارتقای علوم انسانی که تحت نظر
شورای عالی انقلاب فرهنگی فعالیت میکند، اعلام کرده است.
به گزارش روزنامه شرق، غلامعلی حداد عادل، رئیس شورای تخصصی تحول و ارتقای علوم انسانی، در جلسه این شورا اظهار داشته که رشته مطالعات زنان به آن صورتی که در دانشگاههای دنیا تدریس میشود، در تعارض جدی با اسلام قرار دارد، به همین دلیل این شورا تصمیم گرفت تا درباره آن تجدیدنظر اساسی صورت بگیرد.
دوره کارشناسی ارشد مطالعات زنان در سال ۱۳۸۰ در دانشگاههای علامه طباطبایی، الزهرا و تربیت مدرس ایجاد شد. بعدها دانشگاه تهران و سپس چند دانشگاه در شهرستانها نیز این رشته را به دورههای کارشناسی ارشد اضافه کردند.
رشته مطالعات زنان در مقطع دکترا اکنون با چندین گرایش ارائه میشود که یکی از آنها حقوق زن در اسلام است. با مصوبه جدید شورای عالی انقلاب فرهنگی از این پس این رشته در مقطع کارشناسی ارشد نیز به مطالعات خانواده و حقوق زن در اسلام تغییر خواهد کرد.
شهاب شیخی فعال حقوق زنان و دانشآموخته رشته مطالعات زنان در دانشگاه اصفهان، درباره تعارض این رشته تحصیلی با دستورات اسلام میگوید: «بخش زیادی از تعارضهای قوانین و ارزشهای اجتماعی در جامعه که تدوین کنندهی پایگاه فرودست زنان در جامعه بوده، قوانین و ارزشهایی است که به نام دین مطرح شدهاند. فرقی هم ندارد، از دین یهود گرفته که نگاهش نسبت به زنان اتفاقاً خیلی وحشتناکتر است تا مسیحیت، زرتشت و اسلام، همه قوانینی دارند تبعیضآمیز، غیربرابر و غیریکساننگر نسبت به هویت و ماهیت زن. وقتی دانشجویی اینها را بخواند و این رشتههای درسی تدریس بشود، با اسلامی که حکومت مدنظرش است و با آن نگاهی که آنها به اسلام دارند تعارض دارد و خود آنها را دچار تعارض میکند و آنها از این تعارض خودشان است که واهمه دارند».
بشنوید: گفت و گو با شهاب شیخی
آقای شیخی به تجربه خودش از دوران دانشجویی در اصفهان اشاره میکند و میگوید که خود بارها شاهد برخوردهای عصبی حتی اساتید این حوزه بوده و گاه به آنها میگفته اگر اینقدر از این رشته عصبانی هستید اصلا چرا این رشته را تاسیس کردید؟
بومیسازی رشتههای جهانی
حداد عادل در پاسخ به این پرسش که رشته حقوق زن در اسلام با چه هدفی تاسیس میشود، گفته است: «باید در کنار تدریس مباحث رایج در غرب، نقد و بررسی اجتهادی و به دور از خودباختگی در دانشگاههای ما رواج یابد».
شهاب شیخی این سخنان وی را به "بومیسازی" رشته مطالعات زنان تعبیر کرده و میگوید: «رشتهی مطالعات زنان برای این است که وضعیت زنان از موقعیت کنونی تکانی بخورد، برابر بشود و یا به هرحال به آن سمت حرکت کند. اما اینها میگویند نه؛ همین وضع موجود خوب است و ما همین را تدوین میکنیم. اگر هم صدها تئوری هست و هزارها کتاب در این زمینه نوشته شده، ما باید به صورت کار علمی جواب آنها را بدهیم. یعنی بگوییم که اصلا این صحبتها اشتباه است و وضعیت زن خیلی هم مناسب است و برای اینکار متخصصین حقوق زنان در فلان اداره یا فلان مکان تحصیلی یا پژوهشی را هم به کار میگیرند تا همان واقعیت موجود را تبلیغ کنند. این کار از نظر فیمینیسم یعنی دوباره به انقیاد کشیدن زنان از طریق رشتهی دانشگاهی».
نتیجه معکوس مطالعه حقوق زن در اسلام
تا کنون "حقوق زن در اسلام" یکی از گرایشهای مطالعات زنان بود و کسانی که در رشته مطالعات زنان تحصیل میکردند تنها دو واحد درسی درباره حقوق زن در اسلام میخواندند.
با تغییرات انجامشده از این پس تمامی واحدهای رشته مطالعات زنان درباره حقوق زن در اسلام است. شهاب شیخی میگوید به تجربه دیده کسانی که گرایش حقوق زن در اسلام را انتخاب میکردند اکثرا پس از مدتی به فمینیستهای رادیکالتری تبدیل میشدند.
او در توضیح چرایی این مسئله میگوید: «وقتی کسی به طور اختصاصی و کامل، تمام شب و روز دانشگاهش را به این مسئله بپردازد که در اسلام بر زنان چه میگذرد، انسان صاحب عقل، انسان صاحب درک و هوش، متوجه نابرابری بسیار بیشتری در اسلام میشود. من که دانشجوی رشتهی مطالعات زنان بودم، دو واحد به نام "زن در اسلام" و دو واحد هم "زن در ادیان" داشتم، ولی دانشجویی که حقوق زن در اسلام میخواند، تمام واحدهای درسی دورهی فوقلیسانش میشود "زن در اسلام". از جمله زن در نهجالبلاغه، زن در قرآن، زن در بحارالانوار، زن در تاریخ اسلام و… یعنی همهی این متون و همهی این تاریخ را میخواند و بیشتر متوجه این نابرابری میشود و رویکرد رادیکالتری نسبت به اسلام پیدا میکند».
شورای تخصصی تحول و ارتقای علوم انسانی که تصمیم تبدیل رشته مطالعات زنان به حقوق زن در اسلام را گرفته، متشکل از ۲۰ نفر است که ۱۲ نفر آن را روحانیون و اعضای حوزههای علمیه تشکیل میدهند.
به گزارش روزنامه شرق، غلامعلی حداد عادل، رئیس شورای تخصصی تحول و ارتقای علوم انسانی، در جلسه این شورا اظهار داشته که رشته مطالعات زنان به آن صورتی که در دانشگاههای دنیا تدریس میشود، در تعارض جدی با اسلام قرار دارد، به همین دلیل این شورا تصمیم گرفت تا درباره آن تجدیدنظر اساسی صورت بگیرد.
دوره کارشناسی ارشد مطالعات زنان در سال ۱۳۸۰ در دانشگاههای علامه طباطبایی، الزهرا و تربیت مدرس ایجاد شد. بعدها دانشگاه تهران و سپس چند دانشگاه در شهرستانها نیز این رشته را به دورههای کارشناسی ارشد اضافه کردند.
رشته مطالعات زنان در مقطع دکترا اکنون با چندین گرایش ارائه میشود که یکی از آنها حقوق زن در اسلام است. با مصوبه جدید شورای عالی انقلاب فرهنگی از این پس این رشته در مقطع کارشناسی ارشد نیز به مطالعات خانواده و حقوق زن در اسلام تغییر خواهد کرد.
شهاب شیخی فعال حقوق زنان و دانشآموخته رشته مطالعات زنان در دانشگاه اصفهان، درباره تعارض این رشته تحصیلی با دستورات اسلام میگوید: «بخش زیادی از تعارضهای قوانین و ارزشهای اجتماعی در جامعه که تدوین کنندهی پایگاه فرودست زنان در جامعه بوده، قوانین و ارزشهایی است که به نام دین مطرح شدهاند. فرقی هم ندارد، از دین یهود گرفته که نگاهش نسبت به زنان اتفاقاً خیلی وحشتناکتر است تا مسیحیت، زرتشت و اسلام، همه قوانینی دارند تبعیضآمیز، غیربرابر و غیریکساننگر نسبت به هویت و ماهیت زن. وقتی دانشجویی اینها را بخواند و این رشتههای درسی تدریس بشود، با اسلامی که حکومت مدنظرش است و با آن نگاهی که آنها به اسلام دارند تعارض دارد و خود آنها را دچار تعارض میکند و آنها از این تعارض خودشان است که واهمه دارند».
بشنوید: گفت و گو با شهاب شیخی
آقای شیخی به تجربه خودش از دوران دانشجویی در اصفهان اشاره میکند و میگوید که خود بارها شاهد برخوردهای عصبی حتی اساتید این حوزه بوده و گاه به آنها میگفته اگر اینقدر از این رشته عصبانی هستید اصلا چرا این رشته را تاسیس کردید؟
بومیسازی رشتههای جهانی
حداد عادل در پاسخ به این پرسش که رشته حقوق زن در اسلام با چه هدفی تاسیس میشود، گفته است: «باید در کنار تدریس مباحث رایج در غرب، نقد و بررسی اجتهادی و به دور از خودباختگی در دانشگاههای ما رواج یابد».
شهاب شیخی این سخنان وی را به "بومیسازی" رشته مطالعات زنان تعبیر کرده و میگوید: «رشتهی مطالعات زنان برای این است که وضعیت زنان از موقعیت کنونی تکانی بخورد، برابر بشود و یا به هرحال به آن سمت حرکت کند. اما اینها میگویند نه؛ همین وضع موجود خوب است و ما همین را تدوین میکنیم. اگر هم صدها تئوری هست و هزارها کتاب در این زمینه نوشته شده، ما باید به صورت کار علمی جواب آنها را بدهیم. یعنی بگوییم که اصلا این صحبتها اشتباه است و وضعیت زن خیلی هم مناسب است و برای اینکار متخصصین حقوق زنان در فلان اداره یا فلان مکان تحصیلی یا پژوهشی را هم به کار میگیرند تا همان واقعیت موجود را تبلیغ کنند. این کار از نظر فیمینیسم یعنی دوباره به انقیاد کشیدن زنان از طریق رشتهی دانشگاهی».
نتیجه معکوس مطالعه حقوق زن در اسلام
تا کنون "حقوق زن در اسلام" یکی از گرایشهای مطالعات زنان بود و کسانی که در رشته مطالعات زنان تحصیل میکردند تنها دو واحد درسی درباره حقوق زن در اسلام میخواندند.
با تغییرات انجامشده از این پس تمامی واحدهای رشته مطالعات زنان درباره حقوق زن در اسلام است. شهاب شیخی میگوید به تجربه دیده کسانی که گرایش حقوق زن در اسلام را انتخاب میکردند اکثرا پس از مدتی به فمینیستهای رادیکالتری تبدیل میشدند.
او در توضیح چرایی این مسئله میگوید: «وقتی کسی به طور اختصاصی و کامل، تمام شب و روز دانشگاهش را به این مسئله بپردازد که در اسلام بر زنان چه میگذرد، انسان صاحب عقل، انسان صاحب درک و هوش، متوجه نابرابری بسیار بیشتری در اسلام میشود. من که دانشجوی رشتهی مطالعات زنان بودم، دو واحد به نام "زن در اسلام" و دو واحد هم "زن در ادیان" داشتم، ولی دانشجویی که حقوق زن در اسلام میخواند، تمام واحدهای درسی دورهی فوقلیسانش میشود "زن در اسلام". از جمله زن در نهجالبلاغه، زن در قرآن، زن در بحارالانوار، زن در تاریخ اسلام و… یعنی همهی این متون و همهی این تاریخ را میخواند و بیشتر متوجه این نابرابری میشود و رویکرد رادیکالتری نسبت به اسلام پیدا میکند».
شورای تخصصی تحول و ارتقای علوم انسانی که تصمیم تبدیل رشته مطالعات زنان به حقوق زن در اسلام را گرفته، متشکل از ۲۰ نفر است که ۱۲ نفر آن را روحانیون و اعضای حوزههای علمیه تشکیل میدهند.
در پی تشدید بحران اقتصادی یونان، گروههای راستگرای افراطی
این کشور میکوشند به گرایشهای نژادپرستانهی مردم یونان دامن بزنند. حزب
راستگرای افراطی "حریسی آوگی"، سردمدار حرکتهای ضدخارجی در این کشور است.
روز چهارشنبه (۲۳ مه) در شهر بندری پتراس، واقع در غرب یونان، درگیری
سختی میان نیروهای امنیتی و اعضای حزب راستگرای افراطی "حریسی آوگی"
(Chryssi Avgi فجر طلایی) رخ داد. این تظاهرکنندگان در نزدیکی یک
کارخانهی نساجی متروک که محل اقامت پناهجویان خارجی ست، گرد آمده بودند.
گفته میشود، دلیل حملهی راستگرایان افراطی به این پناهجویان که میکوشند
با کشتی وارد ایتالیا شوند، کشته شدن یک یونانی در شامگاه روز ۲۲ مه بوده
است.
بنا به گزارش خبرگزاریها، راستگرایان افراطی در صدد برآمدند با یک بولدوزر، سد حمایتی پلیس را که برای حفظ جان خارجیها ساخته شده بود، درهم شکنند. نیروهای امنیتی برای پراکنده کردن تظاهرکنندگان برافروخته، گاز اشگآور پرتاب کردند. تظاهرکنندگان، با به آتشکشیدن زبالهدانها و پرتاب سنگ، به مقابله با پلیس پرداختند.
بحران اقتصادی و خارجیستیزی
در ماههای گذشته و با تشدید بحران مالی و اقتصادی کشور وامدار یونان، حمله به خارجیها در این کشور افزایش یافته است. حزب راستگرای افراطی "فجر طلایی" که در انتخابات ماه مه آتن توانست با کسب حدود ۷ درصد آرا، برای نخستین بار به مجلس این کشور راهیابد، از سردمداران فعالیتهای نژادپرستانه در یونان است. این حزب که پیشتر برای مدتی غیر قانونی اعلام شده بود، در کارزار انتخاباتی خود اعلام کرده بود که «در صورت پیروزی، خارجیها را از یونان بیرون خواهد کرد.»
یونان اولین کشور اروپایی است که مهاجران برای رسیدن به غرب از آن عبور میکنند. بر پایهی قوانین کشورهای عضو اتحادیهی اروپا، پناهجویان متقاضی پناهندگی در اروپا، موظفند تقاضای خود را به مراجع نخستین کشور عضو این اتحادیه که به آن وارد میشوند، تسلیم کنند. شهر بندری پاتراس، محل اجتماع هزاران پناهجو ست که در کمین فرصت سفر به ایتالیا در ساختمانها و کارخانههای متروک این شهر زندگی میکنند.
بر اساس آمار رسمی، بیش از ۱۸۷۰۰ پناهجو در سهماههی نخست سال ۲۰۱۲ در این شهر اقامت موقت داشتهاند. حدود ۴۰۰۰ تن از این افراد، افغانی هستند. در دو سال گذشته، بیش از ۲۳۰ هزار مهاجر به یونان وارد شده اند. در این کشور که حدود ۱۱ و نیم میلیون نفر جمعیت دارد، بیش از یک میلیون مهاجر زندگی میکنند.
بنا به گزارش خبرگزاریها، راستگرایان افراطی در صدد برآمدند با یک بولدوزر، سد حمایتی پلیس را که برای حفظ جان خارجیها ساخته شده بود، درهم شکنند. نیروهای امنیتی برای پراکنده کردن تظاهرکنندگان برافروخته، گاز اشگآور پرتاب کردند. تظاهرکنندگان، با به آتشکشیدن زبالهدانها و پرتاب سنگ، به مقابله با پلیس پرداختند.
بحران اقتصادی و خارجیستیزی
در ماههای گذشته و با تشدید بحران مالی و اقتصادی کشور وامدار یونان، حمله به خارجیها در این کشور افزایش یافته است. حزب راستگرای افراطی "فجر طلایی" که در انتخابات ماه مه آتن توانست با کسب حدود ۷ درصد آرا، برای نخستین بار به مجلس این کشور راهیابد، از سردمداران فعالیتهای نژادپرستانه در یونان است. این حزب که پیشتر برای مدتی غیر قانونی اعلام شده بود، در کارزار انتخاباتی خود اعلام کرده بود که «در صورت پیروزی، خارجیها را از یونان بیرون خواهد کرد.»
یونان اولین کشور اروپایی است که مهاجران برای رسیدن به غرب از آن عبور میکنند. بر پایهی قوانین کشورهای عضو اتحادیهی اروپا، پناهجویان متقاضی پناهندگی در اروپا، موظفند تقاضای خود را به مراجع نخستین کشور عضو این اتحادیه که به آن وارد میشوند، تسلیم کنند. شهر بندری پاتراس، محل اجتماع هزاران پناهجو ست که در کمین فرصت سفر به ایتالیا در ساختمانها و کارخانههای متروک این شهر زندگی میکنند.
بر اساس آمار رسمی، بیش از ۱۸۷۰۰ پناهجو در سهماههی نخست سال ۲۰۱۲ در این شهر اقامت موقت داشتهاند. حدود ۴۰۰۰ تن از این افراد، افغانی هستند. در دو سال گذشته، بیش از ۲۳۰ هزار مهاجر به یونان وارد شده اند. در این کشور که حدود ۱۱ و نیم میلیون نفر جمعیت دارد، بیش از یک میلیون مهاجر زندگی میکنند.
شکیل افریدی پزشک پاکستانی که به آمریکا در یافتن مخفیگاه بن لادن
رهبر القاعده کمک کرده بود، در یک دادگاه پاکستان به ۳۳ سال حبس و پرداخت
۳۳۰۰ یورو جریمه محکوم شد. پیشتر انتظار میرفت که وی به اعدام محکوم شود.
دکتر افریدی به اتهام کمک به آمریکا برای یافتن مخفیگاه بن لادن نزدیک به
یک سال را در زندان سازمان اطلاعات پاکستان سپری کرد. وی متهم شده بود که
با راه انداختن یک برنامه جعلی واکسیناسیون و بدست آوردن نمونه "دی ان ای"
بن لادن در کشف محل اختفای وی به سازمانهای اطلاعاتی آمریکا کمک کرده است.
طبق حکم دادگاهی در پاکستان که روز چهارشنبه (۲۳ مه/ ۳ خرداد) صادر شد، دکتر افریدی به اتهام "خیانت به میهن" به ۳۳ سال حبس و پرداخت ۳۳۰۰ یورو جریمه نقدی محکوم شد. طبق حکم دادگاه چنانچه وی جریمه نقدی مقرر شده را پرداخت نکند، مدت محکومیت وی سه سال و نیم افزایش خواهد یافت.
حکمی که برای این پزشک ۵۰ ساله صادر شده برگرفته از مادهی قانونی است که قدمت آن به زمان استعمار بریتانیا بر پاکستان باز میگردد. چنانچه دکتر افریدی بر اساس قوانین جزایی پاکستان محاکمه میشد، احتمال میرفت که حکم اعدام برای وی صادر شود.
بن لادن، رهبر شبکه تروریستی القاعده، یک سال پیش در طی عملیات مخفیانه آمریکا در شهر ابیتآباد کشته شد. در ماههای منتهی به کشته شدن بن لادن در سال ۲۰۱۱ در چارچوب طرحی جعلی که از سوی سازمان مرکزی اطلاعات آمریکا (سیا) هدایت میشد، واکسیناسیون فلج اطفال به صورت خانه به خانه در ابیت آباد به اجرا درآمد.
سازمان سیا از مدتها پیش از اجرای این طرح، خانهای را که بن لادن در آن مخفی شده بود، زیر نظر داشت. مأموران سیا امیدوار بودند که از طریق اجرای این طرح به نمونهای از دی ان ای یکی از اعضای خانواده بن لادن دست یابند. نمونه به دست آمده پس از تطبیق با دی ان ای خواهر بن لادن که در سال ۲۰۱۰ در شهر بوستون آمریکا به خاک سپرده شده بود، در نهایت به مأموران آمریکایی در تأیید هویت ساکنان این خانه کمک رساند.
طبق حکم دادگاهی در پاکستان که روز چهارشنبه (۲۳ مه/ ۳ خرداد) صادر شد، دکتر افریدی به اتهام "خیانت به میهن" به ۳۳ سال حبس و پرداخت ۳۳۰۰ یورو جریمه نقدی محکوم شد. طبق حکم دادگاه چنانچه وی جریمه نقدی مقرر شده را پرداخت نکند، مدت محکومیت وی سه سال و نیم افزایش خواهد یافت.
حکمی که برای این پزشک ۵۰ ساله صادر شده برگرفته از مادهی قانونی است که قدمت آن به زمان استعمار بریتانیا بر پاکستان باز میگردد. چنانچه دکتر افریدی بر اساس قوانین جزایی پاکستان محاکمه میشد، احتمال میرفت که حکم اعدام برای وی صادر شود.
بن لادن، رهبر شبکه تروریستی القاعده، یک سال پیش در طی عملیات مخفیانه آمریکا در شهر ابیتآباد کشته شد. در ماههای منتهی به کشته شدن بن لادن در سال ۲۰۱۱ در چارچوب طرحی جعلی که از سوی سازمان مرکزی اطلاعات آمریکا (سیا) هدایت میشد، واکسیناسیون فلج اطفال به صورت خانه به خانه در ابیت آباد به اجرا درآمد.
سازمان سیا از مدتها پیش از اجرای این طرح، خانهای را که بن لادن در آن مخفی شده بود، زیر نظر داشت. مأموران سیا امیدوار بودند که از طریق اجرای این طرح به نمونهای از دی ان ای یکی از اعضای خانواده بن لادن دست یابند. نمونه به دست آمده پس از تطبیق با دی ان ای خواهر بن لادن که در سال ۲۰۱۰ در شهر بوستون آمریکا به خاک سپرده شده بود، در نهایت به مأموران آمریکایی در تأیید هویت ساکنان این خانه کمک رساند.
وزارت علوم مجلس را قانع کرد تا ۵ میلیارد تومان بودجه اضافی برای
کاروانهای راهیان نور که دانشجویان را به بازدید مناطق جنگی میبرند
اختصاص دهد. هفته گذشته نیز با تصویب مجلس آب و برق و گاز مساجد رایگان شد.
مجلس هشتم در آخرین روزهای کاریاش بیش از هرچیز سرگرم "ذخیرهسازی آخرت"
نمایندگان بود. معاون وزارت علوم خبر داد که با پیگیریهای این وزراتخانه،
مجلس ۵ میلیارد تومان بودجه برای حمایت از سفر دانشجویان در قالب اردوهای
راهیان نور تصویب کرد.
"راهیان نور" عنوان اردوهایی است که موسسه فرهنگی هنری طلایهداران نور با حمایت ارتش جمهوری اسلامی برگزار میکند. در این اردوها دانشجویان به بازدید مناطق جنگی رفته و برنامههای سخنرانی و خاطرهگویی از دوران جنگ برایشان ترتیب داده میشود.
پنج میلیارد بودجه اضافیای که برای این اردوها در نظر گرفته شده
غیر از بودجهای است که دانشگاهها همهساله برای راهیان نور میپردازند.
معاون فرهنگی وزیر علوم ضمن اعلام این خبر به خبرگزاری ایسنا گفته: «یکی از راههای اسلامی کردن دانشگاهها بازیابی میراث علمی و فرهنگی ایران اسلامی است که باید این میراث علمی و فرهنگی در اختیار نسل جدید قرار گیرد که در حوزه هنر این اتفاق در حال انجام است».
به گفتهی غلامرضا خواجه سروی، تخصیص این بودجه با توجه به هزینهای که دانشگاهها سال گذشته برای راهیان نور کرده و همچنین براساس رتبهای که در ارزیابی فرهنگی به دست آوردند انجام شده است.
آب و برق مجانی برای مساجد، باقیات و صالحات برای نمایندگان
هفته گذشته نمایندگان مجلس تصویب کردند که هزینه مصرفی و حق انشعاب برق، آب و گاز برای مساجد، حسینیهها و دارالقرآنها رایگان باشد.
این اقدام مجلس به گفتهی علی لاریجانی رئیس مجلس "باقیات و صالحات" برای نمایندگان است. وی اظهار داشته: «برای اینکه مساجد جاذبه داشته باشند باید پرنور و پرفروغ باشند. این حداقل کاری است که میشود کرد. این باقیات و صالحات برای نمایندگان است. تزیین مسجد و آراستگی آن یک امر مهم است. نباید این جا خست به خرج دهیم. آنجا که باید جلوی پرداختها را بگیریم باید اقدام کنیم».
هنگام بحث بر سر این پیشنهاد، علی لاریجانی رئیس مجلس به روال معمول از موافقان و مخالفان خواسته نظرات خود را ارائه دهند اما در ادامه گفته: «فکر نمیکنم کسی مخالف این طرح باشد».
تنها نمایندهای که در مخالفت با این پیشنهاد صحبت کرد احمد توکلی بود. وی ابتدا به روش رایگیری لاریجانی انتقاد کرده و گفت: «برای این که این روش جا نیفتد که جناب آقای رئیس با فضاسازی رای بگیرد با این پیشنهاد مخالفت میکنم البته به دلیل ماهوی و فنی نیز مخالفم».
احمد توکلی در توضیح مخالفتش با رایگان شدن آب و برق و گاز مساجد گفت: «وقتی شما برای هدفمندی یارانهها جهت گیری میکنید معافیت از پرداخت هزینه سوخت غلط است. با این روش اجازه میدهید به هر شکل و شیوهای سوخت مصرف شود. باید هزینهها گرفته شود اما میتوانید در بودجه برای کمک به مساجد اعتباراتی در نظر بگیرید».
این تنها صدای مخالف اما راه به جایی نبرد و نمایندگان با اکثریت قاطع تصویب کردند که آب و برق و گاز مساجد، حسینیهها و دارالقرانها رایگان باشد.
عباسعلی نورا نماینده زابل در مجلس در جلسه ۳۰ اردیبهشت ماه تلویحا به موضوع اختصاص بودجه به مراکز مذهبی و حوزههای علمیه اشاره کرد و گفت: «زمانی که بحث حوزههای علمیه مناطق محروم شد، دیدیم که حوزه علمیه تهران یکدفعه ۱۰ میلیارد تومان اعتبار گرفت و هیچ توجهی به مناطق محروم نشد. وقتی سخن از بودجه مناطق محروم شد، بودجه شاهچراغ از چهار و نیم میلیارد تومان به ۹ و نیم میلیارد تومان رسید و بودجه مؤسسه آموزش عالی اخلاق و تربیت از ۳۰۰ میلیون تومان به دو و نیم میلیارد تومان افزایش یافت».
به گفتهی نمایندگان مجلس سالانه بین ۳۰۰ تا ۵۵۰ میلیارد تومان به طور مستقیم به مساجد کمک میشود.
"راهیان نور" عنوان اردوهایی است که موسسه فرهنگی هنری طلایهداران نور با حمایت ارتش جمهوری اسلامی برگزار میکند. در این اردوها دانشجویان به بازدید مناطق جنگی رفته و برنامههای سخنرانی و خاطرهگویی از دوران جنگ برایشان ترتیب داده میشود.
معاون فرهنگی وزیر علوم ضمن اعلام این خبر به خبرگزاری ایسنا گفته: «یکی از راههای اسلامی کردن دانشگاهها بازیابی میراث علمی و فرهنگی ایران اسلامی است که باید این میراث علمی و فرهنگی در اختیار نسل جدید قرار گیرد که در حوزه هنر این اتفاق در حال انجام است».
به گفتهی غلامرضا خواجه سروی، تخصیص این بودجه با توجه به هزینهای که دانشگاهها سال گذشته برای راهیان نور کرده و همچنین براساس رتبهای که در ارزیابی فرهنگی به دست آوردند انجام شده است.
آب و برق مجانی برای مساجد، باقیات و صالحات برای نمایندگان
هفته گذشته نمایندگان مجلس تصویب کردند که هزینه مصرفی و حق انشعاب برق، آب و گاز برای مساجد، حسینیهها و دارالقرآنها رایگان باشد.
این اقدام مجلس به گفتهی علی لاریجانی رئیس مجلس "باقیات و صالحات" برای نمایندگان است. وی اظهار داشته: «برای اینکه مساجد جاذبه داشته باشند باید پرنور و پرفروغ باشند. این حداقل کاری است که میشود کرد. این باقیات و صالحات برای نمایندگان است. تزیین مسجد و آراستگی آن یک امر مهم است. نباید این جا خست به خرج دهیم. آنجا که باید جلوی پرداختها را بگیریم باید اقدام کنیم».
هنگام بحث بر سر این پیشنهاد، علی لاریجانی رئیس مجلس به روال معمول از موافقان و مخالفان خواسته نظرات خود را ارائه دهند اما در ادامه گفته: «فکر نمیکنم کسی مخالف این طرح باشد».
تنها نمایندهای که در مخالفت با این پیشنهاد صحبت کرد احمد توکلی بود. وی ابتدا به روش رایگیری لاریجانی انتقاد کرده و گفت: «برای این که این روش جا نیفتد که جناب آقای رئیس با فضاسازی رای بگیرد با این پیشنهاد مخالفت میکنم البته به دلیل ماهوی و فنی نیز مخالفم».
احمد توکلی در توضیح مخالفتش با رایگان شدن آب و برق و گاز مساجد گفت: «وقتی شما برای هدفمندی یارانهها جهت گیری میکنید معافیت از پرداخت هزینه سوخت غلط است. با این روش اجازه میدهید به هر شکل و شیوهای سوخت مصرف شود. باید هزینهها گرفته شود اما میتوانید در بودجه برای کمک به مساجد اعتباراتی در نظر بگیرید».
این تنها صدای مخالف اما راه به جایی نبرد و نمایندگان با اکثریت قاطع تصویب کردند که آب و برق و گاز مساجد، حسینیهها و دارالقرانها رایگان باشد.
عباسعلی نورا نماینده زابل در مجلس در جلسه ۳۰ اردیبهشت ماه تلویحا به موضوع اختصاص بودجه به مراکز مذهبی و حوزههای علمیه اشاره کرد و گفت: «زمانی که بحث حوزههای علمیه مناطق محروم شد، دیدیم که حوزه علمیه تهران یکدفعه ۱۰ میلیارد تومان اعتبار گرفت و هیچ توجهی به مناطق محروم نشد. وقتی سخن از بودجه مناطق محروم شد، بودجه شاهچراغ از چهار و نیم میلیارد تومان به ۹ و نیم میلیارد تومان رسید و بودجه مؤسسه آموزش عالی اخلاق و تربیت از ۳۰۰ میلیون تومان به دو و نیم میلیارد تومان افزایش یافت».
به گفتهی نمایندگان مجلس سالانه بین ۳۰۰ تا ۵۵۰ میلیارد تومان به طور مستقیم به مساجد کمک میشود.
در پی بازداشت شماری از فعالان محیطزیست که در اعتراض به وضعیت
دریاچه ارومیه تجمع کرده بودند، شیرین عبادی در نامهی به احمد شهید،
گزارشگر ویژه حقوقبشر در مورد وقوع فاجعهای زیستمحیطی در ایران هشدار
داده است.
شیرین عبادی، مدافع حقوق بشر و برنده جایزه صلح نوبل با نوشتن نامهای به
احمد شهید، گزارشگر ویژه سازمانملل برای ایران، وی را از وضعیت دریاچه
ارومیه و بازداشت فعالان محیطزیست مطلع کرده است.
رونوشت این نامه سرگشاده به تاریخ دوم خرداد ۱۳۹۱(۲۲ مه) به بان کی مون، دبیر کل سازمان ملل متحد؛ ناوی پیلای، کمیسر عالی حقوق بشر و همینطور گزارشگر سازمان ملل در بازداشتهای خود سرانه و گزارشگر سازمان ملل در حقوق بشر و محیط زیست ارسال شده است.
بازداشت فعالان محیطزیست در اول خرداد
شماری از فعالان محیطزیست در استانهای آذربایجان غربی و شرقی هفته گذشته با صدور فراخوانی از مردم خواسته بودند تا برای اعتراض مجدد به سیاستهای دولت در ارتباط با دریاچه ارومیه، روز اول خرداد ۹۱ در شهر ارومیه دست به تجمع اعتراضی بزنند.
همزمان در حالیکه انتشار اطلاعیهای منسوب به استانداری آذربایجان شرقی در فضای مجازی از صدور مجوز راهپیمایی برای دریاچه ارومیه در تاریخ اول خرداد ۹۱ خبر میداد، فرمانداری ارومیه در آذربایجان غربی، در اطلاعیهای فوری صدور مجوز برای برگزاری تظاهرات را رد کرده و برگزاری هرگونه گردهمآیی در این روز را غیرقانونی دانسته بود.
گردهمآیی فعالان محیطزیست در روز اول خرداد، با بازداشت شمار بسیاری از فعالان محیطزیست همراه بود.
شیرین عبادی در نامه خود به احمد شهید ضمن اشاره به وضعیت دریاچه ارومیه، خاطر نشان کرده است که عدم توجه دولت به وضعیت این دریاچه موجب شکلگیری چندین تجمع اعتراضی شده است که در نتیجه آن تعدادی از فعالان محیط زیست دستگیر شدهاند.
متن نامه شیرین عبادی به شرح زیر است:
جناب دکتر احمد شهید،
گزارشگر ویژه سازمان ملل برای ایران
به اطلاع می رساند دریاچه ارومیه که در شمال غربی ایران قرار دارد، یکی از شورترین دریاچه های جهان است که هم اکنون نیمی از آب خود را از دست داده است. کارشناسان زیست محیطی علت این امر را سد سازی بی رویه بر روی رودهای منتهی به این دریاچه دانسته و اعتقاد دارند که با باز کردن دریچه های این سدها می توان از وقوع یک فاجعه زیست محیطی جلوگیری کرد.
در صورت ادامه روند فعلی، تخمین زده می شود که دریاچه ارومیه در مدتی کمتر از ۳ سال خشک شود که در این صورت ۱۰ میلیارد تن نمک به صورت گرد و غبار و طوفان بر سر شش میلیون نفر ساکنین مناطق اطراف خواهد بارید و سبب از بین رفتن مزارع و کشتزارهای بسیاری خواهد شد.
به دعوت تعدادی از فعالان مدنی و زیست محیطی در روز دوشنبه اول خرداد ماه سال ۱۳۹۱ در اعتراض به سیاست های اجرائی دولت در شهر ارومیه و چند شهر دیگر تجمعاتی مسالمت آمیز صورت گرفت که متاسفانه منجر به یورش و خشونت نیروی انتظامی و بازداشت بیش از ۱۰۰ نفر از شهروندان و حامیان این تجمعات شد.
بعد از ۲ روز تعدادی از آنها آزاد شدند اما هنوز از سرنوشت چندین نفر از بازداشت شدگان خبری در دست نیست و طبق گزارشات واصله آقایان حسن احمدیان، علی حامد ایمانی، محمد اسکندر زاده و خانم افسانه توفیق جزء بازداشت شدگان هستند.
بدین وسیله توجه جنابعالی را به مساله خشک شدن دریاچه ارومیه جلب می کنم زیرا این امر سبب شده که در چندین تجمع اعتراضی که تا کنون صورت گرفته است، تعدادی از فعالان محیط زیست دستگیر شوند و همچنین بی توجهی حکومت جمهوری اسلامی ایران آینده چند میلیون نفر از ساکنین اطراف این دریاچه را با خطر جدی مواجه ساخته و این موضوع می تواند به اختلافات قومی موجود در این منطقه دامن زند که برای ثبات و آرامش ایران بسیار زیانبار است.
با تقدیم احترام
شیرین عبادی
رونوشت این نامه سرگشاده به تاریخ دوم خرداد ۱۳۹۱(۲۲ مه) به بان کی مون، دبیر کل سازمان ملل متحد؛ ناوی پیلای، کمیسر عالی حقوق بشر و همینطور گزارشگر سازمان ملل در بازداشتهای خود سرانه و گزارشگر سازمان ملل در حقوق بشر و محیط زیست ارسال شده است.
بازداشت فعالان محیطزیست در اول خرداد
شماری از فعالان محیطزیست در استانهای آذربایجان غربی و شرقی هفته گذشته با صدور فراخوانی از مردم خواسته بودند تا برای اعتراض مجدد به سیاستهای دولت در ارتباط با دریاچه ارومیه، روز اول خرداد ۹۱ در شهر ارومیه دست به تجمع اعتراضی بزنند.
همزمان در حالیکه انتشار اطلاعیهای منسوب به استانداری آذربایجان شرقی در فضای مجازی از صدور مجوز راهپیمایی برای دریاچه ارومیه در تاریخ اول خرداد ۹۱ خبر میداد، فرمانداری ارومیه در آذربایجان غربی، در اطلاعیهای فوری صدور مجوز برای برگزاری تظاهرات را رد کرده و برگزاری هرگونه گردهمآیی در این روز را غیرقانونی دانسته بود.
گردهمآیی فعالان محیطزیست در روز اول خرداد، با بازداشت شمار بسیاری از فعالان محیطزیست همراه بود.
شیرین عبادی در نامه خود به احمد شهید ضمن اشاره به وضعیت دریاچه ارومیه، خاطر نشان کرده است که عدم توجه دولت به وضعیت این دریاچه موجب شکلگیری چندین تجمع اعتراضی شده است که در نتیجه آن تعدادی از فعالان محیط زیست دستگیر شدهاند.
متن نامه شیرین عبادی به شرح زیر است:
جناب دکتر احمد شهید،
گزارشگر ویژه سازمان ملل برای ایران
به اطلاع می رساند دریاچه ارومیه که در شمال غربی ایران قرار دارد، یکی از شورترین دریاچه های جهان است که هم اکنون نیمی از آب خود را از دست داده است. کارشناسان زیست محیطی علت این امر را سد سازی بی رویه بر روی رودهای منتهی به این دریاچه دانسته و اعتقاد دارند که با باز کردن دریچه های این سدها می توان از وقوع یک فاجعه زیست محیطی جلوگیری کرد.
در صورت ادامه روند فعلی، تخمین زده می شود که دریاچه ارومیه در مدتی کمتر از ۳ سال خشک شود که در این صورت ۱۰ میلیارد تن نمک به صورت گرد و غبار و طوفان بر سر شش میلیون نفر ساکنین مناطق اطراف خواهد بارید و سبب از بین رفتن مزارع و کشتزارهای بسیاری خواهد شد.
به دعوت تعدادی از فعالان مدنی و زیست محیطی در روز دوشنبه اول خرداد ماه سال ۱۳۹۱ در اعتراض به سیاست های اجرائی دولت در شهر ارومیه و چند شهر دیگر تجمعاتی مسالمت آمیز صورت گرفت که متاسفانه منجر به یورش و خشونت نیروی انتظامی و بازداشت بیش از ۱۰۰ نفر از شهروندان و حامیان این تجمعات شد.
بعد از ۲ روز تعدادی از آنها آزاد شدند اما هنوز از سرنوشت چندین نفر از بازداشت شدگان خبری در دست نیست و طبق گزارشات واصله آقایان حسن احمدیان، علی حامد ایمانی، محمد اسکندر زاده و خانم افسانه توفیق جزء بازداشت شدگان هستند.
بدین وسیله توجه جنابعالی را به مساله خشک شدن دریاچه ارومیه جلب می کنم زیرا این امر سبب شده که در چندین تجمع اعتراضی که تا کنون صورت گرفته است، تعدادی از فعالان محیط زیست دستگیر شوند و همچنین بی توجهی حکومت جمهوری اسلامی ایران آینده چند میلیون نفر از ساکنین اطراف این دریاچه را با خطر جدی مواجه ساخته و این موضوع می تواند به اختلافات قومی موجود در این منطقه دامن زند که برای ثبات و آرامش ایران بسیار زیانبار است.
با تقدیم احترام
شیرین عبادی
لری پیج در حملهای بیسابقه به «سیاستها و مدلهای اقتصادی
انحصارگرایانه فیسبوک» این شبکه اجتماعی را به ایجاد «باغ بسته و گروگان
گرفتن کاربران» متهم کرده و سیاستهای آن را «قاتل نوآوری» دانسته است.
لری پیج٬ یکی از دو بنیانگذار کمپانی گوگل٬ بار دیگر فیسبوک٬ مهمترین
رقیب گوگل در جهان را هدف حملات انتقادی خود قرار داد. لری پیج میگوید
«سیاستهای بسته» فیسبوک در قبال دادهها٬ آزادی اینترنت را در معرض خطر
قرار داده و در حال از بین بردن شرایط رقابت است.
لری پیج در مصاحبهای با چارلی رز٬ مجری مشهور تاکشوهای تلویزیونی آمریکا٬ در پاسخ به سوالی پیرامون احتمال ورود فیسبوک به حوزه جستجوهای آنلاین گفت که گوگل پتانسیل فیسبوک برای رقابت در زمینه جستجوهای آنلاین را جدی میگیرد٬ اما «تاسفبار است که فیسبوک تا این اندازه بسته عمل میکند. ما در بیزینس جستجوی دادهها کار میکنیم و نمیخواهیم منابع تولید محتوا را تسخیر کنیم. به نظرم محتوای آنلاین باید آزادانهتر در دسترس همه باشد.»
بنیانگذار و مدیرعامل کنونی گوگل معتقد است فیسبوکیها کاربرانشان را به گروگان گرفتهاند و برای این کار دلایلی ارائه میکنند که با هیچ منطقی سازگار نیست: «ما میخواهیم که این بازار همچنان رقابتی بماند.»
گرافهای باز و دادههای بسته؛ «قاتل نوآوری»
مساله اساسی برای لری پیج و گوگل و بسیاری از منتقدان بزرگ فیسبوک در جهان امروز٬ میلیاردها بیت و بایتی است ازاپلیکیشنها و فعالیتهای کاربران بزرگترین شبکه اجتماعی موجود در جهان٬ که فیسبوک از چشم الگوریتمهای جستجوی گوگل پنهان نگه میدارد.
لری پیج میگوید گوگل در زمینه به اشتراک گذاری دادهها با فیسبوک
بسیار باز و سخاوتمندانه عمل کرده٬ اما پاسخ درخور و محترمانهای از طرف
فیسبوک دریافت نکرده است. اشاره لری پیج به یکی از عوامل اصلی اختلاف
میان فیسبوک و گوگل است: استفاده از بانک تماسهای کاربران در گوگل برای
یافتن دوستانشان در فیسبوک. مساله این است که فیسبوک چنین اجازهای به
گوگل نمیدهد تا مثلا کاربران گوگلپلاس بتوانند از طریق فهرست تماسهای
فیسبوک٬ دوستان فیسبوکی خود را در شبکه اجتماعی گوگل بیابند.
پیشتر سرگی برین٬ دیگر بنیانگذار گوگل هم نسبت به مدل تجاری انحصارگرایانه فیسبوک هشدار داده بود. برین میگوید فیسبوک قصد دارد همین قواعد انحصارگرایانه خود را به همه تحمیل کند؛ قواعدی که به اعتقاد گوگلیها «قاتل نوآوری» است.
فیسبوک و بنیانگذار آن مارک زاکربرگ٬ هرگز پنهان نکرده که برای «تسخیر جهان مجازی» کاملا مصمم است و به همین خاطر اجازه دسترسی به اپلیکیشنها و جریان دادههای درون این شبکه اجتماعی را به سرویسهای بیرونی نمیدهد.
دنیای سرچ در آستانه انقلابی بزرگ
هراس از ورود غولی نظیر فیسبوک به بازار رقابتی جستجوهای آنلاین؛ حوزهای که گوگل تاکنون در آن پیشتاز بوده٬ هراسی قابل درک است. با توجه به اینکه فیسبوک اطلاعات منحصربهفردی از ۹۰۰ میلیون کاربر فعال خود در اختیار دارد و با طراحی «گرافهای باز» کاربران را در مسیری قرار داده که عموما با کمال میل اطلاعات بیشتری درباره خود به اشتراک میگذارند٬ ممکن است بتواند پیشتازی گوگل را به چالش بکشد.
این یعنی معادلات رقابتی این دو کمپانی به زودی تا حد زیادی دگرگون خواهد شد. درآمد اصلی گوگل و فیسبوک از راه تبلیغات آنلاین به دست میآید. تسخیر کسر بزرگتری از ترافیک وب و در اختیار داشتن اطلاعات درباره علایق و سلایق و دادههای دموگرافیک کاربران، میتواند نقشی اساسی در افزایش این درآمدها داشته باشد.
بدیهی است که رشد انفجاری فیسبوک در دنیای شبکههای اجتماعی، گوگل را به شدت نگران کرده است. تلاش گوگل برای درک عمیقتر و دقیقتر کاربران و کسب دادههای شخصیتر از آنها٬ راهاندازی گوگل پلاس را در پی داشت٬ اما رقابت با فیسبوکی که حالا بیش از ۹۰۰ میلیون کاربر فعال دارد٬ سختتر از اینها است٬ گرچه گوگل پلاس هم نزدیک به۲۰۰ میلیون کاربر دارد. برخی از تحلیلگران از «مرگ زودرس و اجتنابناپذیر گوگل پلاس» خبر میدهند. این یعنی پیشتازی فیسبوک در عرصهای که ابعادش هنوز چندان روشن نیست؛ عرصه جستجوهای شخصیسازیشده اجتماعی در جهان آنلاین.
لری پیج در مصاحبهای با چارلی رز٬ مجری مشهور تاکشوهای تلویزیونی آمریکا٬ در پاسخ به سوالی پیرامون احتمال ورود فیسبوک به حوزه جستجوهای آنلاین گفت که گوگل پتانسیل فیسبوک برای رقابت در زمینه جستجوهای آنلاین را جدی میگیرد٬ اما «تاسفبار است که فیسبوک تا این اندازه بسته عمل میکند. ما در بیزینس جستجوی دادهها کار میکنیم و نمیخواهیم منابع تولید محتوا را تسخیر کنیم. به نظرم محتوای آنلاین باید آزادانهتر در دسترس همه باشد.»
بنیانگذار و مدیرعامل کنونی گوگل معتقد است فیسبوکیها کاربرانشان را به گروگان گرفتهاند و برای این کار دلایلی ارائه میکنند که با هیچ منطقی سازگار نیست: «ما میخواهیم که این بازار همچنان رقابتی بماند.»
گرافهای باز و دادههای بسته؛ «قاتل نوآوری»
مساله اساسی برای لری پیج و گوگل و بسیاری از منتقدان بزرگ فیسبوک در جهان امروز٬ میلیاردها بیت و بایتی است ازاپلیکیشنها و فعالیتهای کاربران بزرگترین شبکه اجتماعی موجود در جهان٬ که فیسبوک از چشم الگوریتمهای جستجوی گوگل پنهان نگه میدارد.
پیشتر سرگی برین٬ دیگر بنیانگذار گوگل هم نسبت به مدل تجاری انحصارگرایانه فیسبوک هشدار داده بود. برین میگوید فیسبوک قصد دارد همین قواعد انحصارگرایانه خود را به همه تحمیل کند؛ قواعدی که به اعتقاد گوگلیها «قاتل نوآوری» است.
فیسبوک و بنیانگذار آن مارک زاکربرگ٬ هرگز پنهان نکرده که برای «تسخیر جهان مجازی» کاملا مصمم است و به همین خاطر اجازه دسترسی به اپلیکیشنها و جریان دادههای درون این شبکه اجتماعی را به سرویسهای بیرونی نمیدهد.
دنیای سرچ در آستانه انقلابی بزرگ
هراس از ورود غولی نظیر فیسبوک به بازار رقابتی جستجوهای آنلاین؛ حوزهای که گوگل تاکنون در آن پیشتاز بوده٬ هراسی قابل درک است. با توجه به اینکه فیسبوک اطلاعات منحصربهفردی از ۹۰۰ میلیون کاربر فعال خود در اختیار دارد و با طراحی «گرافهای باز» کاربران را در مسیری قرار داده که عموما با کمال میل اطلاعات بیشتری درباره خود به اشتراک میگذارند٬ ممکن است بتواند پیشتازی گوگل را به چالش بکشد.
این یعنی معادلات رقابتی این دو کمپانی به زودی تا حد زیادی دگرگون خواهد شد. درآمد اصلی گوگل و فیسبوک از راه تبلیغات آنلاین به دست میآید. تسخیر کسر بزرگتری از ترافیک وب و در اختیار داشتن اطلاعات درباره علایق و سلایق و دادههای دموگرافیک کاربران، میتواند نقشی اساسی در افزایش این درآمدها داشته باشد.
بدیهی است که رشد انفجاری فیسبوک در دنیای شبکههای اجتماعی، گوگل را به شدت نگران کرده است. تلاش گوگل برای درک عمیقتر و دقیقتر کاربران و کسب دادههای شخصیتر از آنها٬ راهاندازی گوگل پلاس را در پی داشت٬ اما رقابت با فیسبوکی که حالا بیش از ۹۰۰ میلیون کاربر فعال دارد٬ سختتر از اینها است٬ گرچه گوگل پلاس هم نزدیک به۲۰۰ میلیون کاربر دارد. برخی از تحلیلگران از «مرگ زودرس و اجتنابناپذیر گوگل پلاس» خبر میدهند. این یعنی پیشتازی فیسبوک در عرصهای که ابعادش هنوز چندان روشن نیست؛ عرصه جستجوهای شخصیسازیشده اجتماعی در جهان آنلاین.
مذاکرات ایران و گروه ۵+۱ در بغداد بعد از ظهر چهارشنبه دنبال شد.
این مذاکرات، ادامه مباحث صبح امروز است. برخی گزارشها از ارائهی یک
بستهی جدید پیشنهادی توسط هیات مذاکره کننده ایرانی حکایت دارند.
دور جدید مذاکرات بر سر برنامه مناقشهبرانگیز هستهای ایران که بامداد
چهارشنبه (۲۳ مه/۳ خرداد) در بغداد آغاز شده بود، ساعت ۱۸ به وقت محلی
(بغداد) از سرگرفته شد.
یک دیپلمات ایرانی به شرط ناشناس ماندن به خبرگزاری فرانسه گفت که ایران یک پیشنهاد را در پنج محور به کشورهای ۵+۱ ارائه کرده است. وی در مورد جزئیات این پیشنهاد توضیحی نداد.
بیشتر بخوانید: پایان دور نخست مذاکرات در بغداد
دیپلمات ایرانی تصریح کرد: «ما به طرف دیگر مذاکرات نیاز به توافق بر سر یک رویکرد جامع را خاطر نشان کردیم. رویکردی که گامهای عملی دو طرف را به روشنی مشخص کند و امکان بازگشت به عقب در آن وجود نداشته باشد.»
در همین حال خبرگزاری فارس در گزارشی از بغداد مدعی شد که پیشنهادات غرب به ایران جزئینگر و غیر متوازن است و حاوی نکات تازهای نیست. این خبرگزاری با تایید پیشنهاد ایران نوشت: «این طرح به صورت شفاهی ارائه شد و موارد متنوع هستهای و غیرهستهای را در بر میگیرد.»
این خبرگزاری وابسته به سپاه پاسداران ایران میافزاید: « ۵+۱ باید در مذاکرات بعد از ظهر درباره پیشنهادات ایران اظهار نظر کرده و به آنها پاسخ دهد.»
مخالفت غرب با غنیسازی ۲۰ درصدی
کشورهای گروه ۱+۵ امیدوارند که ایران با نرمش در گفتوگوها شرکت جوید. مایکل مان، سخنگوی کارترین اشتون، مسئول سیاستخارجی اتحادیه اروپا در روز چهارشنبه تصریح کرد که جامعه جهانی در انتظار پیشبرد سیاستی مصالحهجویانه از سوی ایران است. وی تاکید کرد که «جامعه جهانی پیشنهاد جدیدی به ایران ارائه داده است.»
یکی از موضوعهای محوری در مذاکرات بغداد روند غنیسازی اورانیوم در ایران بوده است. جامعه جهانی بهشدت با غنیسازی ۲۰ درصدی اورانیوم در ایران مخالف است.
کارشناسان اتمی غرب بر این باورند که در صورت ادامه این روند، جمهوری اسلامی قادر خواهد بود که به غنیسازی ۹۵ درصدی اورانیوم نیز دست یابد. این میزان غنیسازی برای ساخت بمب اتمی ضروری است.
گفته میشود که پنج عضو دائمی شورای امنیت و آلمان خواستار توقف غنیسازی ۲۰ درصدی در ایران و ارسال اورانیوم غنیشدهی موجود به خارج هستند. در ازای این اورانیوم ۲۰ درصدی، ایران میتواند به سوخت اتمی لازم برای راکتور پژوهشی تهران دست یابد.
آقای مان تصریح کرد که نزاع اتمی را نمیتوان "یک شبه" حل کرد، اما گروه ۱+۵ امیدوار است که در بغداد پیشرفتهایی حاصل و تاریخ جدیدی نیز برای ادامه گفتوگو مقرر شود.
یک دیپلمات ایرانی به شرط ناشناس ماندن به خبرگزاری فرانسه گفت که ایران یک پیشنهاد را در پنج محور به کشورهای ۵+۱ ارائه کرده است. وی در مورد جزئیات این پیشنهاد توضیحی نداد.
بیشتر بخوانید: پایان دور نخست مذاکرات در بغداد
دیپلمات ایرانی تصریح کرد: «ما به طرف دیگر مذاکرات نیاز به توافق بر سر یک رویکرد جامع را خاطر نشان کردیم. رویکردی که گامهای عملی دو طرف را به روشنی مشخص کند و امکان بازگشت به عقب در آن وجود نداشته باشد.»
در همین حال خبرگزاری فارس در گزارشی از بغداد مدعی شد که پیشنهادات غرب به ایران جزئینگر و غیر متوازن است و حاوی نکات تازهای نیست. این خبرگزاری با تایید پیشنهاد ایران نوشت: «این طرح به صورت شفاهی ارائه شد و موارد متنوع هستهای و غیرهستهای را در بر میگیرد.»
این خبرگزاری وابسته به سپاه پاسداران ایران میافزاید: « ۵+۱ باید در مذاکرات بعد از ظهر درباره پیشنهادات ایران اظهار نظر کرده و به آنها پاسخ دهد.»
مخالفت غرب با غنیسازی ۲۰ درصدی
کشورهای گروه ۱+۵ امیدوارند که ایران با نرمش در گفتوگوها شرکت جوید. مایکل مان، سخنگوی کارترین اشتون، مسئول سیاستخارجی اتحادیه اروپا در روز چهارشنبه تصریح کرد که جامعه جهانی در انتظار پیشبرد سیاستی مصالحهجویانه از سوی ایران است. وی تاکید کرد که «جامعه جهانی پیشنهاد جدیدی به ایران ارائه داده است.»
یکی از موضوعهای محوری در مذاکرات بغداد روند غنیسازی اورانیوم در ایران بوده است. جامعه جهانی بهشدت با غنیسازی ۲۰ درصدی اورانیوم در ایران مخالف است.
کارشناسان اتمی غرب بر این باورند که در صورت ادامه این روند، جمهوری اسلامی قادر خواهد بود که به غنیسازی ۹۵ درصدی اورانیوم نیز دست یابد. این میزان غنیسازی برای ساخت بمب اتمی ضروری است.
گفته میشود که پنج عضو دائمی شورای امنیت و آلمان خواستار توقف غنیسازی ۲۰ درصدی در ایران و ارسال اورانیوم غنیشدهی موجود به خارج هستند. در ازای این اورانیوم ۲۰ درصدی، ایران میتواند به سوخت اتمی لازم برای راکتور پژوهشی تهران دست یابد.
آقای مان تصریح کرد که نزاع اتمی را نمیتوان "یک شبه" حل کرد، اما گروه ۱+۵ امیدوار است که در بغداد پیشرفتهایی حاصل و تاریخ جدیدی نیز برای ادامه گفتوگو مقرر شود.
یک توافقنامه جدید میان وزرات نفت و سازمانهای وابسته به نیروهای
مسلح ایران برای توسعه سه میدان نفت به امضا رسید. همزمان سازمان بسیج و
وزارت نفت هم تفاهمنامه همکاری برای «خودکفایی» صنعت نفت را امضا کردند.
صنعت نفت ایران در اثر تحریمهای بینالمللی که در چند سال اخیر افزایش
یافته، با مشکلات جدی از جمله کمبود سرمایهگذاری، عدم حضور شرکتهای متخصص
خارجی برای اکتشاف و استخراج نفت و فرسودگی صنایع مرتبط روبرو است.
تحریم نفتی اتحادیه اروپا و آمریکا و تصمیم برخی مشتریهای عمده ایران از جمله ژاپن، هند و چین به کاهش واردات نفت از ایران، موجب شده که صنعت نفت این کشور با مشکلات بیشتری دست و پنجه نرم کند.
پس از انتصاب سرتیپ رستم قاسمی فرمانده قرارگاه خاتم الانبیاء به عنوان وزیر نفت، گمانهزنیهایی در مورد افزایش حضور شرکتهای وابسته به نهادهای نظامی در صنعت نفت ایران مطرح شد. قرارگاه خاتمالانبیاء زیرمجموعه سپاه پاسداران انقلاب اسلامی است.
قراردادهای نفتی با شرکتهای شبه نظامی
روز چهارشنبه سوم خرداد ماه (۲۳ مه) خبرگزاری فارس وابسته به سپاهپاسداران ایران از امضای یک تفاهمنامه همکاری میان سازمان بسیج مستضعفین و وزارت نفت خبر داد.
بر اساس این گزارش در این تفاهمنامهی ۱۰ مادهای محورهای اصلی مشارکت بسیج برای "شتاب بخشی روند خودکفایی صنعت نفت کشور" مشخص شده است.
این در حالی است که یک روز پیشتر میان وزارت نفت ایران و دو سازمان وابسته به نیروهای مسلح این کشور سه قرار نفتی جدید به امضا رسید. بر این اساس توسعه میدانهای نفتی "توسن" و "آلفا" به قرارگاه خاتمالاوصیا واگذار شده است.
میدان نفتی توسن در جنوب غربی جزیره قشم قرار دارد و پیشتر اکتشاف آن توسط شرکت برزیلی "پتروبراس" صورت گرفته بود. پیشبینی میشود که این میدان نفتی ۴۰۰ میلیون بشکه ذخیره نفت داشته باشد که ۲۵درصد آن قابل بهرهبرداری است.
میدان نفتی آلفا نیز ظرفیت تولید روزانه تا ۱۰ هزار بشکه نفت خام را دارد و در جزیرهی لاوان در فاصلهی ۱۸ کیلومتری سواحل جنوبی ایران قرار دارد.
قرارگاه خاتم الاوصیا سال گذشته خورشیدی نیز قردادهایی را با وزرات نفت ایران به امضا رساند. این قرارگاه همچنین برای اجرای کنارگذر ساحلی رامسر و برقی کردن راهآهن تهران-مشهد با وزارت راه و شهرسازی قرارداد امضا کرده بود.
در قراردادی دیگر وزرات نفت ایران و شرکت سرمایهگذاری سازمان تامین اجتماعی نیروهای مسلح (ساتا) در مورد طرح توسعه میدان نفتی "بندر کرخه" به توافق رسیدند. تولید روزانه ۲۰ هزار بشکه نفت و ساخت تاسیسات بهرهبرداری مورد نیاز از جمله مفاد این توافقنامه است.
افزایش تاثیر تحریمها بر صنعت نفت
با وجود روی آوری وزارت نفت ایران به پیمانکاران داخلی و تامین سرمایه مورد نیاز از طریق بانکها و موسسات ایرانی، مسئله فروش نفت تولیدی نیز بر مشکلات این وزراتخانه افزوده است.
پس از آنکه اتحادیه اروپا اعلام کرد که از اول ژوئیه واردات نفت از ایران را متوقف میکند، ایران با مشکل فروش نفت خود روبرو شد. این دشواریها زمانی شدت یافت که تحریم شرکتهای بیمهی خدمات دهنده به صنعت نفت نیز در دستور کار قرار گرفت.
بیشتر بخوانید: کمترین سطح تولید نفت ایران در دو دهه اخیر
در این شرایط وبسایت اقتصادی بلومبرگ در گزارشی از تاثیر پیش از موعد تحریمها بر صادرات نفت ایران خبر داده است. بر اساس این گزارش صاحبان تانکرهای نفتی از امضای قراردادهای جدید با ایران خودداری میکنند.
بر اساس تصمیم اتحادیه اروپا نفتکشهایی با مبدا ایران باید تا پیش از اول ژوئیه محمولهی خود را به مشتریان تحویل دهند. پس از این تاریخ هرگونه معامله و جابهجایی نفت برای شرکتهای بینالمللی با مجازات همراه خواهد بود.
گرچه امید میرود مذاکرات میان ایران و گروه ۵+۱ در بغداد، تنش میان ایران و غرب را کاهش دهد و احتمالا تحریم نفتی ایران را با تاخیر روبرو کند، با اینهمه شرکتهای حمل و نقل برای جلوگیری از ضرر و زیان ناشی از اعمال تحریمها، معاملات خود با ایران را متوقف کردهاند.
در ماه مارس امسال گزارشهایی از کاهش ۳۰۰هزار بشکهای صادرات نفت ایران منتشر شد. در همین حال نهادهای ناظر بازار نفت پیشبینی میکنند که در صورت اعمال تحریمهای اتحادیه اروپا، صادرات ایران در حدود ۳۰۰ تا ۵۰۰ هزار بشکه در روز کاهش یابد که تاثیر مستقیمی براقتصاد متکی به نفت این کشور خواهد داشت.
تحریم نفتی اتحادیه اروپا و آمریکا و تصمیم برخی مشتریهای عمده ایران از جمله ژاپن، هند و چین به کاهش واردات نفت از ایران، موجب شده که صنعت نفت این کشور با مشکلات بیشتری دست و پنجه نرم کند.
پس از انتصاب سرتیپ رستم قاسمی فرمانده قرارگاه خاتم الانبیاء به عنوان وزیر نفت، گمانهزنیهایی در مورد افزایش حضور شرکتهای وابسته به نهادهای نظامی در صنعت نفت ایران مطرح شد. قرارگاه خاتمالانبیاء زیرمجموعه سپاه پاسداران انقلاب اسلامی است.
قراردادهای نفتی با شرکتهای شبه نظامی
روز چهارشنبه سوم خرداد ماه (۲۳ مه) خبرگزاری فارس وابسته به سپاهپاسداران ایران از امضای یک تفاهمنامه همکاری میان سازمان بسیج مستضعفین و وزارت نفت خبر داد.
بر اساس این گزارش در این تفاهمنامهی ۱۰ مادهای محورهای اصلی مشارکت بسیج برای "شتاب بخشی روند خودکفایی صنعت نفت کشور" مشخص شده است.
این در حالی است که یک روز پیشتر میان وزارت نفت ایران و دو سازمان وابسته به نیروهای مسلح این کشور سه قرار نفتی جدید به امضا رسید. بر این اساس توسعه میدانهای نفتی "توسن" و "آلفا" به قرارگاه خاتمالاوصیا واگذار شده است.
میدان نفتی توسن در جنوب غربی جزیره قشم قرار دارد و پیشتر اکتشاف آن توسط شرکت برزیلی "پتروبراس" صورت گرفته بود. پیشبینی میشود که این میدان نفتی ۴۰۰ میلیون بشکه ذخیره نفت داشته باشد که ۲۵درصد آن قابل بهرهبرداری است.
میدان نفتی آلفا نیز ظرفیت تولید روزانه تا ۱۰ هزار بشکه نفت خام را دارد و در جزیرهی لاوان در فاصلهی ۱۸ کیلومتری سواحل جنوبی ایران قرار دارد.
قرارگاه خاتم الاوصیا سال گذشته خورشیدی نیز قردادهایی را با وزرات نفت ایران به امضا رساند. این قرارگاه همچنین برای اجرای کنارگذر ساحلی رامسر و برقی کردن راهآهن تهران-مشهد با وزارت راه و شهرسازی قرارداد امضا کرده بود.
در قراردادی دیگر وزرات نفت ایران و شرکت سرمایهگذاری سازمان تامین اجتماعی نیروهای مسلح (ساتا) در مورد طرح توسعه میدان نفتی "بندر کرخه" به توافق رسیدند. تولید روزانه ۲۰ هزار بشکه نفت و ساخت تاسیسات بهرهبرداری مورد نیاز از جمله مفاد این توافقنامه است.
افزایش تاثیر تحریمها بر صنعت نفت
با وجود روی آوری وزارت نفت ایران به پیمانکاران داخلی و تامین سرمایه مورد نیاز از طریق بانکها و موسسات ایرانی، مسئله فروش نفت تولیدی نیز بر مشکلات این وزراتخانه افزوده است.
پس از آنکه اتحادیه اروپا اعلام کرد که از اول ژوئیه واردات نفت از ایران را متوقف میکند، ایران با مشکل فروش نفت خود روبرو شد. این دشواریها زمانی شدت یافت که تحریم شرکتهای بیمهی خدمات دهنده به صنعت نفت نیز در دستور کار قرار گرفت.
بیشتر بخوانید: کمترین سطح تولید نفت ایران در دو دهه اخیر
در این شرایط وبسایت اقتصادی بلومبرگ در گزارشی از تاثیر پیش از موعد تحریمها بر صادرات نفت ایران خبر داده است. بر اساس این گزارش صاحبان تانکرهای نفتی از امضای قراردادهای جدید با ایران خودداری میکنند.
بر اساس تصمیم اتحادیه اروپا نفتکشهایی با مبدا ایران باید تا پیش از اول ژوئیه محمولهی خود را به مشتریان تحویل دهند. پس از این تاریخ هرگونه معامله و جابهجایی نفت برای شرکتهای بینالمللی با مجازات همراه خواهد بود.
گرچه امید میرود مذاکرات میان ایران و گروه ۵+۱ در بغداد، تنش میان ایران و غرب را کاهش دهد و احتمالا تحریم نفتی ایران را با تاخیر روبرو کند، با اینهمه شرکتهای حمل و نقل برای جلوگیری از ضرر و زیان ناشی از اعمال تحریمها، معاملات خود با ایران را متوقف کردهاند.
در ماه مارس امسال گزارشهایی از کاهش ۳۰۰هزار بشکهای صادرات نفت ایران منتشر شد. در همین حال نهادهای ناظر بازار نفت پیشبینی میکنند که در صورت اعمال تحریمهای اتحادیه اروپا، صادرات ایران در حدود ۳۰۰ تا ۵۰۰ هزار بشکه در روز کاهش یابد که تاثیر مستقیمی براقتصاد متکی به نفت این کشور خواهد داشت.
دادگاهی در پاکستان، شکیل افریدی،
پزشک پاکستانی را که به دلیل کمک به سازمان مرکزی اطلاعات آمریکا - سیا -
در تشخیص هویت و یافتن مخفیگاه اسامه بن لادن، رهبر شبکه القاعده، به خیانت
به کشور متهم شده بود به سی سال حبس محکوم کرده است.
دکتر افریدی متهم بود که با راه اندازی بک برنامه
جعلی واکسیناسیون و تظاهر به انجام ماموریتی از سوی سازمان بهداشت در شهر
ابوت آباد، محل سکونت بن لادن، نمونه دی ان ای او را به دست آورد و تحویل
سازمان های جاسوسی آمریکایی داد.مقامات آمریکایی کمک این شهروند پاکستانی در شناسایی و عملیات منجر به قتل اسامه بن لادن را تکذیب نکرده اما محاکمه او را بی مورد دانسته اند.
در مقابل، برخی سازمان های امدادرسانی بین المللی جاسوسی در پوشش فعالیت های بشردوستانه را محکوم کرده و چنین اقداماتی را باعث سلب اعتماد از سازمان های امدادرسانی دانسته اند.
خبرگزاری ایرنا به نقل از معاون
وزارت خارجه چین نوشته است که محمود احمدی نژاد، رئیس جمهوری ایران، برای
حضور در اجلاس سران سازمان همکاری شانگهای به زودی به پکن سفر می کند و
قرار است با رئیس جمهوری چین دیدار و گفتگو کند.
اجلاس سران کشورهای عضو سازمان همکاری شانگهای در
روزهای ۱۷ و ۱۸ خرداد در پکن برگزار می شود و ایران نیز مانند سال های قبل،
به عنوان ناظر به این اجلاس دعوت شده است.کشورهای ازبکستان، تاجیکستان، چین، روسیه، قزاقستان و قیرقیزستان عضو سازمان همکاری شانگهای هستند و ایران در سال های گذشته تمایل خود به عضویت در این سازمان را ابراز داشت که مورد استقبال اعضا قرار نگرفت.
دور اول مذاکرات ایران و کشورهای گروه ۱+۵ در بغداد پایان یافته و قرار است دور دوم تا ساعاتی دیگر آغاز شود.
دور اول مذاکرات نمایندگان جمهوری اسلامی و
کشورهای گروه ۱+۵ متشکل از پنج عضو دایم شورای امنیت - آمریکا، بریتانیا،
چین، روسیه و فرانسه - به اضافه آلمان روز چهارشنبه، ۳ خرداد (۲۳ مه)، در
محل مهمانسرای دولتی عراق آغاز شد و به مدت سه ساعت ادامه یافت.هیات های نمایندگی دو طرف هنگام ورود به محل برگزاری اجلاس، مورد استقبال هوشیار زیباری، وزیر خارجه عراق، قرار گرفتند اما مقامات عراقی تاکید کردهاند که نقش آنان منحصر به میزبانی مذاکرات است.
قرار است این مذاکرات دو روز به طول انجامد و ریاست هیات نمایندگی ایران را سعید جلیلی، دبیر شورای عالی امنیت ملی، و ریاست هیات اعزامی گروه ۱+۵ را کاترین اشتون، مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا برعهده دارند.
علی باقری، معاون سیاست خارجی و امنیت شورای عالی امنیت ملی، عباس عراقچی، معاون، و حمیدرضا عسگری، مشاور وزیر امور خارجه، و مصطفی دولتیار، سرپرست سابق دفتر مطالعات سیاسی وزارت خارجه دیگر اعضای هیات ایرانی هستند.
گروه ۱+۵ نیز از وندی شرمن، دستیار وزارت خارجه آمریکا، جفری آدامز، سفیر سابق بریتانیا در تهران، و ژائو شو، دستیار وزیر خارجه چین، و سرگئی ریابکوف و هانس دیتر لوکاس، معاونان وزیران خارجه روسیه و آلمان تشکیل یافته است.
دهها خبرنگاران از ایران و سایر کشورهای جهان اجلاس بغداد را پوشش می دهند.
مذاکرات بغداد دومین مرحله از مذاکرات دو طرف طی بیش از یک سال اخیر است.
مرحله اول مذاکرات روز ۲۶ فروردین در استانبول، ترکیه برگزار شد و دو طرف توافق کردند تا این مذاکرات را در بغداد ادامه دهند.
هیات ایرانی روز سه شنبه وارد بغداد شد و پس از دیدار با برخی از مقامات عراقی، شامگاه گذشته در ضیافت شام جلال طالبانی، رئیس جمهوری این کشور شرکت کرد.
نمایندگان گروه ۱+۵ نیز از بامداد روز چهارشنبه وارد بغداد شدند و خانم اشتون قبل از عزیمت به محل اجلاس، با برخی مقامات عراقی دیدار کرد.
بسته پیشنهادی؟
دستور کار این اجلاس اعلام نشده اما احتمالا اولویت هیات ایرانی تلاش برای کاهش فشار ناشی از تحریم های خارجی و اولویت طرف مقابل، اطمینان از آن است که فعالیت های هسته ای جمهوری اسلامی به تولید تسلیحات اتمی منجر نمی شود.در همانحال، برخی خبرگزاری ها به نقل از منابع نزدیک به گروه ۱+۵ گفته اند که احتمالا خانم اشتون بسته پیشنهادی جدیدی را برای حل بحران اتمی ایران مطرح خواهد کرد که شامل اقداماتی برای "اعتماد سازی" از طریق تلاش ایران برای رفع ابهام های موجود درباره برنامه های اتمی این کشور است.
مقامات ایرانی نیز در مورد موضوعاتی که در نظر دارند در این اجلاس مطرح کنند جزئیاتی انتشار نداده اند اما روز گذشته، مدیرکل آژانس بین المللی انرژی اتمی از "توافق" جدیدی با ایران خبر داد که برخی خبرگزاری ها آن را به معنی توافق ایران با بازرسی های گسترده تر آژانس تلقی کردند.
به گفته ناظران، ممکن است ایران در نظر داشته باشد این توافق را به عنوان امتیازی به غرب در این مذاکرات مطرح کند و خواستار اقدام متقابل کشورهای غربی به شکل کاهش تحریم های اقتصادی شود.
روز چهارشنبه علی اکبر صالحی، وزیر خارجه ایران، ضمن انتقاد از تصمیم اخیر کنگره آمریکا برای تشدید تحریم اقتصادی علیه ایران، نسبت به نتیجه مذاکرات بغداد ابراز خوشبینی کرد و گفت امیدوار است خبرهای خوش از بغداد دریافت شود.
وی در عین حال با انتقاد از مصوبه اخیر کنگره آمریکا برای افزایش فشار بر ایران، گفت که گروه ۱+۵ باید روشی حاکی از حسن نیت در پیش بگیرد.
محمود احمدی نژاد، رئیس جمهوری نیز در سخنانی که بامداد دوشنبه ایران کرد، گفت که ایران هرگز در صدد دستیابی به تسلیحات اتمی نیست و افزود که اینگونه تسلیحات با اصول اعتقادی جمهوری اسلامی مغایرت دارد.
در همان حال، ایهود باراک، وزیر دفاع اسرائیل، در گفتگویی با رادیو دولتی اسرائیل گفت نگران آن است که کشورهای غربی "فشار لازم را برای توقف فعالیت ایران در راستای تولید تسلیحات اتمی بر این کشور وارد نکنند" و اظهار داشت که وقت آن رسیده است تا تمامی کشورهای جهان با همکاری هم، مانع از دستیابی ایران به تسلیحات اتمی شوند.
اگرچه برخی از ناظران غربی گفته اند که با توجه به ابعاد اختلاف نظر دو طرف، انتظار ندارند مذاکرات به حل و فصل فوری بحران هسته ای ایران منجر شود، اما در داخل ایران، امید به کاهش تحریم ها باعث بهبود نسبی در شرایط بازار ارز و طلا بوده که در چند ماه اخیر تحت فشار شدید قرار داشته است.
شرکت بریتانیایی BAE، یکی از بزرگ
ترین شرکت های صنایع دفاعی بریتانیا قراردادی به ارزش سه میلیارد دلار با
عربستان سعودی برای فروش جنگنده های آموزشی هاوک به این کشور امضاء کرده
است.
اتحادیه کارگری یونایت بریتانیا میگوید در پی
امضای این قرارداد، ۲۱۸ شغل در کارخانه یورکشایر شرقی که این جنگندهها در
آن ساخته میشوند، حفظ خواهند شد.خبرنگار بی بی سی میگوید مذاکرات برای فروش این جنگندهها به عربستان سعودی از "مدتها" پیش شروع شده بود.
یک مقام یونایت به بی بی سی گفت هنوز ۲۰۵ شغل در این کارخانه در معرض خطر است اما کارگران به مدت دو سال مشغول ساخت قطعات برای جنگندههای سعودی خواهند بود.
قرار است اعلان رسمی خرید این جنگندهها امروز صورت گیرد.
شرکت BAE گفته بود که از سال ۲۰۱۳ به تولید این جنگندههای خود پایان خواهد داد که این اقدام منجر به از دست رفتن ۸۴۵ شغل میشد. در این کارگاه، از سال پیش به این سو، هواپیما و جنگنده ساخته شده است.
در سال ۲۰۰۶ عربستان سعودی سفارش خرید ۷۲ فروند جت جنگنده "تایفون یوروفایتر" به ارزش شش میلیارد پوند را به این شرکت داد.
یک مقام دفاعی عربستان سعودی به خبرگزاری رسمی این کشور گفته است که این قرارداد به خلبانان این کشور کمک میکند تا از نسل چهارم جنگندهها در حد کمال استفاده کنند.
بن والاس، نماینده محافظهکار پارلمان بریتانیا از این خبر ابراز خشنودی کرده و گفته است که دولت بریتانیا مدتهای طولانی تلاش میکرد تا فروش صنایع هوا-فضای این کشور را افزایش بدهد و قرارداد با عربستان سعودی، در نتیجه تلاشهای سفت و سخت پشت پرده بوده است.
او از قراردادهای تسلیحاتی با عربستان دفاع کرده و گفته است که این کشور "با ثبات" است و به سوی اصلاحات حقوق بشری در کشور حرکت میکند.
آقای والاس عضوی از یک گروه نمایندگان پارلمان بریتانیا است که به مسایل ایران علاقهمند هستند.
تحقیقات در باره قراردادهای شرکت BAE و عربستان بر سر اتهاماتی چون فساد مالی در سال ۲۰۱۰ متوقف شد.
این شرکت اتهام فساد و پرداخت رشوه برای عقد قرارداد با عربستان را رد کرد اما در نهایت ۲۸۶ میلیون پوند جریمه شد.
فعالان میگویند BAE باید در دادگاه به اتهامات فساد پاسخ میداد.
این شرکت ۴۰ هزار نفر را در بریتانیا در استخدام خود دارد و یکی از بزرگترین شرکتهای سازنده تجهیزات دفاعی در دنیا است.
فروش این شرکت در سال ۲۰۱۱ بالغ بر ۲۰ میلیارد پوند بود.
احمدرضا رادان، جانشین فرمانده پلیس ایران از اجرای طرح "سالم سازی" دریا در استانهای شمالی از اول تیرماه خبر داد.
به گزارش خبرگزاری کار ایران (ایلنا) جانشین
فرمانده پلیس روز چهارشنبه سوم خرداد گفت: "با اجرای این طرح، مردم می
توانند از مواهب الهی استفاده کنند و مطمئن باشند که رفتارهای بد اخلاقی و
زشتی به حداقل میرسد."او گفت: "برای تقویت نیروهای عمل کننده در طرح، از نیروهای سایر استانها و مرکز نیز استفاده می شود."
سال گذشته قاسم هاشمی، معاون فرهنگی اجتماعی سپاه پاسداران استان مازندران در شمال ایران از آمادگی سپاه برای ساماندهی ۲۰ نقطه طرح سالم سازی دریای خزر در سال آینده خبر داده بود.
آقای هاشمی گفته بود: "در حال حاضر شش نقطه از طرح سالم سازی دریا بر عهده سپاه استان است و توانایی سپاه در ۱۷۰ نقطه طرح سالم سازی دریا نیز وجود دارد."
این مسول سپاه با بیان اینکه دغدغه تمام مسئولان ارشد استان، رعایت مسائل شرعی در سواحل دریا است، گفت که سپاه به عنوان عضو طرح سالم سازی دریا، درباره اختلاط زن و مرد در سواحل جدی برخورد می کند و با کسی تعارف ندارد.
گسترش طرح ارتقاء امنیت اخلاقی به ده استان دیگر
جانشین فرمانده پلیس ایران همچنین از گسترش طرح ارتقاء امنیت اخلاقی به ده استان دیگر خبر داد.طرح ارتقاء امنیت اخلاقی هم اکنون تنها در استان تهران اجرا می شود.
این در حالیست که روز دو شنبه اول خرداد پلیس اعلام کرد که با استقرار نیروهایش در سطح شهر تهران با افرادی که "وضعیت پوشش مناسبی ندارند" برخورد می کند.
حسین ساجدینیا، فرمانده پلیس تهران گفت که تمام مامورانی که در تشدید طرح امنیت اخلاقی و برخورد با "بدحجابان" تذکر میدهند، "دارای تحصیلات عالیه" هستند و "آموزشهای لازم برای اجرای این ماموریت" را دریافت کردهاند.
آقای ساجدینیا همچنین تاکید کرده که "ماموران به هیچ وجه بدحجابان را به پایگاه منتقل نمیکنند و تنها مدارک این افراد یا سرنشینان خودروهای حامل سگ را اخذ میکنند."
در آخرین جلسه علنی مجلس هشتم، علی لاریجانی گفت
که در طول این دوره، "بارها" نظرات رهبر جمهوری اسلامی به مجلس رسیده و
شهادت داد که نمایندگان همواره با "درک نصایح" آیت الله خامنه ای به آن عمل
کرده اند.
به گزارش خبرگزاری خانه ملت، آقای لاریجانی در سخنرانی خود در جلسه چهارشنبه ۳ خرداد (۲۳ مه)، در عین حال تاکید کرد که نظرات رهبر ایران، "صرفا ناصحانه بوده و نه حکمی برای نمایندگان".
در زمان فعالیت مجلس هشتم، به دفعات تصمیم گیری های نمایندگان تحت تاثیر مواضع علنی یا نقل قول های منسوب به آیت الله خامنه ای تغییر کرد. روشی که بسیاری از حامیان عملکرد مجلس، آن را نشانه "ولایت پذیری" نمایندگان می دانند.
در همین مدت، حتی در برخی موارد تصمیم گیری های نمایندگان در خصوص موضوعات حساسی از قبیل طرح سوال از رئیس جمهور، به علت عدم اطمینان از موضع آقای خامنهای و انتشار گمانه زنی های مختلف در این زمینه، مدت ها به تاخیر افتاد.
در تیر ماه گذشته، علی لاریجانی با ذکر اینکه وی و همکارانش وقتی متوجه تفاوت نظر خود با رهبر ایران می شوند تغییر عقیده می دهند اظهار داشت: "من فکر میکنم این از نکات مثبت مجلس هشتم است که آنجایی که نظرات رهبری را میفهمد، اجرا میکند."
در مقابل، علی مطهری نماینده تهران این رویه نمایندگان مجلس هشتم را مغایر "فلسفه ولایت فقیه" دانست و گفت که قانونگذاران "دائما برای هر کاری از دفتر رهبری سوال میکنند و به صورت شاخهای از دفتر رهبری درآمدهاند".
وی بعدها در خصوص علت انتقاد خود توضیح داد: "در جلسات رسمی و غیر رسمی مجلس جملاتی از این قبیل زیاد تکرار میشود که: 'نظر آقا این نیست، آقا با این طرح مخالفاند، فلان عضو دفتر رهبری گفته است رهبری این نظر را قبول ندارند'، و.... در نتیجه بسیاری از افراد از اظهارنظر خودداری میکنند و بسیاری از طرحها با یک جمله باد هوا میشود."
وی تاکید کرده است: "از اختلاف نظر بین قوا نباید هراسید و آن را باید از نقاط قوت مردم سالاری دانست."
مجلس هشتم در طول چهار سال گذشته بر سر موضوعات مختلف با قوه مجریه درگیری داشته و این درگیری، در مواردی به عدم اجرای مصوبات نمایندگان توسط دولت انجامیده است.
علی لاریجانی در بخش دیگری از سخنان خود، دوره هشتم قانونگذاری را از نظر انجام وظایف نظارتی، قوی تر از مجالس قبل ارزیابی کرده و علت این موضوع را "افزایش قدرت نظارتی" کمیسیون های مجلس دانسته است.
وی همچنین خبر داده است: "طرح نظارت بر نمایندگان که با راهنماییهای رهبر انقلاب تصویب شد، از ابتدای مجلس نهم به اجرا در میآید."
طرح نظارت بر نمایندگان پس از آن در دستور کار قرار گرفت که رهبر جمهوری اسلامی، در دیدار دو سال پیش خود با نمایندگان مجلس هشتم به آنها گفت: "باید یک ساز و کار نظارتی در مجلس تعریف کنید که اگر کسی در مقام نمایندگی کوتاهی یا سوء استفاده کرد، بتوانید او را مواخذه کنید."
این نوع نظارت، که علاوه بر تایید صلاحیت نمایندگان توسط شورای نگهبان بود و نظارت بر رفتار آنها در دوران نمایندگی را نیز شامل می شد، با بحث های موافق و مخالفی در مجلس هشتم مواجه شد.
رئیس مجلس، در شهریورماه گذشته و هنگام بررسی مواد این طرح تاکید کرد که رهبر ایران "در جلسات خصوصی"، اهمیت پی گیری تصویب "یک سازوکار درونی" برای نظارت بر نمایندگان مجلس را گوشزد کرده است.
قانون نظارت بر نمایندگان، امکان مجازات آنها را در صورت "سوء استفاده و تخلف مالی یا اخلاقی"، انجام اعمال "خلاف امنیت ملی کشور" و "سایر اعمال مجرمانه" فراهم میآورد.
هیات نظارت کننده بر نمایندگان، که از اعضای قوه مقننه تشکیل شده است، حتی می تواند عضویت نمایندگان متخلف در مجلس را لغو کند.
به گزارش خبرگزاری خانه ملت، آقای لاریجانی در سخنرانی خود در جلسه چهارشنبه ۳ خرداد (۲۳ مه)، در عین حال تاکید کرد که نظرات رهبر ایران، "صرفا ناصحانه بوده و نه حکمی برای نمایندگان".
در زمان فعالیت مجلس هشتم، به دفعات تصمیم گیری های نمایندگان تحت تاثیر مواضع علنی یا نقل قول های منسوب به آیت الله خامنه ای تغییر کرد. روشی که بسیاری از حامیان عملکرد مجلس، آن را نشانه "ولایت پذیری" نمایندگان می دانند.
در همین مدت، حتی در برخی موارد تصمیم گیری های نمایندگان در خصوص موضوعات حساسی از قبیل طرح سوال از رئیس جمهور، به علت عدم اطمینان از موضع آقای خامنهای و انتشار گمانه زنی های مختلف در این زمینه، مدت ها به تاخیر افتاد.
در تیر ماه گذشته، علی لاریجانی با ذکر اینکه وی و همکارانش وقتی متوجه تفاوت نظر خود با رهبر ایران می شوند تغییر عقیده می دهند اظهار داشت: "من فکر میکنم این از نکات مثبت مجلس هشتم است که آنجایی که نظرات رهبری را میفهمد، اجرا میکند."
در مقابل، علی مطهری نماینده تهران این رویه نمایندگان مجلس هشتم را مغایر "فلسفه ولایت فقیه" دانست و گفت که قانونگذاران "دائما برای هر کاری از دفتر رهبری سوال میکنند و به صورت شاخهای از دفتر رهبری درآمدهاند".
وی بعدها در خصوص علت انتقاد خود توضیح داد: "در جلسات رسمی و غیر رسمی مجلس جملاتی از این قبیل زیاد تکرار میشود که: 'نظر آقا این نیست، آقا با این طرح مخالفاند، فلان عضو دفتر رهبری گفته است رهبری این نظر را قبول ندارند'، و.... در نتیجه بسیاری از افراد از اظهارنظر خودداری میکنند و بسیاری از طرحها با یک جمله باد هوا میشود."
اجرای طرح نظارت بر نمایندگان در مجلس نهم
آقای لاریجانی در سخنرانی امروز، از پافشاری مجلس هشتم بر "استقلال" خود تمجید کرده و گفته است: "مجلس مستقل، میتواند در تصمیم گیریها مقتدر باشد. مجلس ذلیل اگر هم بخواهد نمی تواند کمکی به دیگر قوا کند."وی تاکید کرده است: "از اختلاف نظر بین قوا نباید هراسید و آن را باید از نقاط قوت مردم سالاری دانست."
مجلس هشتم در طول چهار سال گذشته بر سر موضوعات مختلف با قوه مجریه درگیری داشته و این درگیری، در مواردی به عدم اجرای مصوبات نمایندگان توسط دولت انجامیده است.
علی لاریجانی در بخش دیگری از سخنان خود، دوره هشتم قانونگذاری را از نظر انجام وظایف نظارتی، قوی تر از مجالس قبل ارزیابی کرده و علت این موضوع را "افزایش قدرت نظارتی" کمیسیون های مجلس دانسته است.
وی همچنین خبر داده است: "طرح نظارت بر نمایندگان که با راهنماییهای رهبر انقلاب تصویب شد، از ابتدای مجلس نهم به اجرا در میآید."
طرح نظارت بر نمایندگان پس از آن در دستور کار قرار گرفت که رهبر جمهوری اسلامی، در دیدار دو سال پیش خود با نمایندگان مجلس هشتم به آنها گفت: "باید یک ساز و کار نظارتی در مجلس تعریف کنید که اگر کسی در مقام نمایندگی کوتاهی یا سوء استفاده کرد، بتوانید او را مواخذه کنید."
این نوع نظارت، که علاوه بر تایید صلاحیت نمایندگان توسط شورای نگهبان بود و نظارت بر رفتار آنها در دوران نمایندگی را نیز شامل می شد، با بحث های موافق و مخالفی در مجلس هشتم مواجه شد.
رئیس مجلس، در شهریورماه گذشته و هنگام بررسی مواد این طرح تاکید کرد که رهبر ایران "در جلسات خصوصی"، اهمیت پی گیری تصویب "یک سازوکار درونی" برای نظارت بر نمایندگان مجلس را گوشزد کرده است.
قانون نظارت بر نمایندگان، امکان مجازات آنها را در صورت "سوء استفاده و تخلف مالی یا اخلاقی"، انجام اعمال "خلاف امنیت ملی کشور" و "سایر اعمال مجرمانه" فراهم میآورد.
هیات نظارت کننده بر نمایندگان، که از اعضای قوه مقننه تشکیل شده است، حتی می تواند عضویت نمایندگان متخلف در مجلس را لغو کند.
کارفرمای یوجین پلی، مخترع دستگاه کنترل از راه دور تلویزیون گفت که او در سن ۹۶ سالگی در گذشت.
خبر درگذشت آقای پلی را شرکت زنیت الکترونینک اعلام کرده است که آقای پلی ۴۷ سال برای آنها کار می کرده است.اختراع سال ۱۹۵۵ او به نام "فلش متیک" پرتوی نوری را به حسگرهای چهار گوشه صفحه تلویزیون می فرستاد که باعث خاموش و روشن شدن و تغییر شبکه های تلویزیون می شد.
قبل از اینکه صدها شبکه تلویزیونی بوجود بیاید، آقای پلی دستگاه کنترل از راه دور تلویزیون را اختراع کرد که در آن زمان وسیله ای تجملاتی بود.
یوجین پلی در سال ۱۹۱۵ در شهر شیکاگو به دنیا آمد و در سال ۱۹۳۵ زندگی حرفه ای خود را در رشته مهندسی آغاز کرد.
برای شرکت زنیت ۴۷ سال کار کرد و ۱۸ اختراع را در آمریکا به نام خود ثبت کرد.
پس از آن کنترلهای از راه دور صوتی به بازار آمد و سپس مدل هایی که با اشعه مادون قرمز کار می کردند و بعد مدلهایی که با اشعه رادیویی کار می کردند.
قبل از اختراع آقای پلی، کنترل از راه دور تلویزیون شرکت زنیت توسط یک کابل به تلویزیون وصل می شد.
جان تیلور، سخنگوی شرکت زنیت گفت آقای پلی به اختراع خود افتخار می کرد و پس از بازنشستگی آن را به مهمانان خود نشان می داد.
آقای تیلور گفت: "او صاحب یک تلویزیون صفحه تخت و یک کنترل از راه دور مدرن بود."
او گفت: "او دستگاه کنترل از راه دور اولیه اش را همیشه نگه داشت."
آقای پلی در سال ۱۹۹۷ همراه با رابرت ادلر، مهندس دیگری از شرکت زنیت، جایزه امی (Emmy) را برای اختراعش دریافت کرد.
گرانترین تابلوی موزه هنرهای معاصر ایران که اثری است از جکسون پولاک و ۲۵۰ میلیون دلار ارزش گذاری شده در گمرک ایران توقیف شده است.
به گزارش خبرگزاری دانشجویان ایران، ایسنا،
علامحسین نوحی، مدیرکل گمرک فرودگاه امام خمینی در این باره گفت: "این
تابلو به دلیل بدهی وزارت ارشاد در گمرک توقیف شده و مانده است".به گفته این مقام مسئول، تا زمانی که وزارت ارشاد بدهی خود را به گمرک پرداخت نکند این تابلو در گمرک خواهد ماند.
این در حالیست که علی اصغر امیرنیا، سرپرست مرکز هنرهای تجسمی ایران در گفتگو با خبرگزاری فارس این خبر را تکذیب کرد و گفت که علت توقف این تابلو در گمرک این است که به طور معمول ترخیص آثار گرانبها از گمرک، طول می کشد. او به خبرگزاری فارس گفته که این موضوع در حال پی گیری است.
آقای امیرنیا به خبرگزاری فارس گفت که "پیش از این، همه کارهای گمرکی آثار هنری به صورت دستی انجام میشد اما مدتی است که این امور به صورت هوشمند و اتوماسیون انجام میشود و سیستم هوشمند هم که متوجه ارزش و حساسیت ویژه این اثر نیست که زودتر این اثر را به ما تحویل دهد، به همین دلیل اکنون با چنین مشکلی مواجه شدهایم."
این تابلو برای نمایش در یکی از نمایشگاههای تخصصی ژاپن به این کشور فرستاده شده بود، اما در بازگشت در روز ۲۲ اردیبهشت ماه در گمرک ایران متوقف شد.
سرپرست مرکر هنرهای تجسمی همچنین گفت: "حساسیت ما این بود که با توجه به ارزش بسیار بالای این اثر، زودتر آن را ترخیص کنند تا بنا بر عدم آگاهی مسئولان گمرک دچار خسارت و آسیبدیدگی نشود. اما چون سیر اداری ترخیص این اثر طول کشیده است، این سوءتفاهم پیش آمده است."
احسان الله عباسی مخشری، مدیر گنجینه موزه هنرهای معاصر نیز در این باره به ایرنا گفت: "شرایط آب و هوایی فرودگاه امام به نحوی است که شب ها دمای هوا به شدت پایین می آید و روزها به دلیل بیابانی بودن گرم می شود که در چنین شرایطی نگهداری این تابلو به صلاح نیست."
در همین حال به گزارش ایسنا، آقای نوحی مدیرکل گمرک فرودگاه امام خمینی در پاسخ به عده ای که گفته اند نگران شرایط نگهداری این تابلو در گمرک هستند گفته است که "وزارت ارشاد اگر خیلی نگران است، چرا بدهی خود را به ما پرداخت نمیکند؟"
آقای نوحی میزان این بدهی را ذکر نکرد، اما گفت که این بدهی "به راحتی" قابل پرداخت است و نمی داند که ارشاد چرا آن را پرداخت نمی کند.
موزه هنرهای معاصر تهران هم اعلام کرده است: "معاونت امور هنری وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی از زمان برگشت تابلوی جکسون پولاک به صورت مستمر در حال پیگیری موضوع است و این تابلو بزودی پس انجام مراحل گمرکی به گنجینه موزه باز گردانده میشود. همچنین دو تابلوی دیگر گنجینه موزه که همین مشکل را داشته به محض ورود به ایران و پس از انجام امور گمرکی بلافاصله ترخیص و به موزه برگردانده شد."
این تابلوی جکسون پولاک (نقاشی دیواری روی زمینه قرمز هندی) که آخرین بار ۲۵۰ میلیون دلار قیمت گذاری شده، با تکنیک رنگ و روغن کشیده شده و به گفته مدیران موزه هنرهای معاصر، کشورهای زیادی خواهان خرید آن از ایران هستند.
سپاه، انتخابات و جمهوری اسلامی
علی مطهری، نماینده مجلس هشتم که از راهیافتگان به مجلس نهم محسوب میشود، در نطق پیش از دستور روز یکشنبه (۳۱ اردیبهشت ۱۳۹۱) خود تصریح کرد که سپاه پاسداران در روند برگزاری انتخابات مجلس نهم دخالت کرده است.
آنچه این ادعای مطهری را قابل توجهتر میکند مستند سخن اوست؛ فرزند آیتالله مرتضی مطهری تاکید کرده است: «دخالت سپاه در بسیاری از حوزه های انتخابیه مشهود بود و بسیاری از کاندیداها، چه آنها که در حوزهها رای آوردند و چه کسانی که رای نیاوردند، این واقعیت را تایید میکنند.» به گفته وی، سپاه پاسداران «به صورتی جدی از کاندیداهای مورد نظر خود حمایت میکرد.»
حاکمیت یافتن جریان امنیتی-نظامی-رانتی در ساختار سیاسی قدرت ایران چند سالی است که مورد تاکید ناظران سیاسی است. هرچند از انتخابات پرسوال و ابهام ریاست جمهوری دهم (۱۳۸۸) سلطهی این جریان در حاکمیت و همراهیاش با سیاستهای مطلوب رهبر جمهوری اسلامی، بیش از پیش محسوس شد، اما جریان مزبور خلقالساعه نبود.
یک مقطع مهم و قابل اشاره، اسفند ۱۳۷۹ و بهار ۱۳۸۰ است؛ زمانیکه نیروهای ملی-مذهبی به شکلی گروهی بازداشت و روانه بازداشتگاه ۵۹ سپاه پاسداران واقع در میدان عشرتآباد(سپاه) تهران شدند. بعدتر، با وجود تاکید وزیر اطلاعات خاتمی که «ملی-مذهبیها برانداز نیستند»، آیتالله خامنهای گزارش متفاوت اطلاعات سپاه را مورد تایید قرار داد. خیز جریان امنیتی-نظامی مزبور برای تغییر ترکیب بلوک قدرت جمهوری اسلامی شروع شده بود.
ساختار سازمانی و ساماندهی نیروهای سپاه و بسیج در استانهای کشور، ابعادی حزبی یافت. همهچیز برای اقدام سریع و هماهنگ صورتبندی و مهیا میشد. چنین بود که در خرداد ۱۳۸۴ و هنگامی که همگان چشمانتظار راهیابی محمدباقر قالیباف به دور دوم انتخابات در کنار مصطفی معین یا اکبر هاسمی رفسنجانی بودند، ناگهان محمود احمدینژاد، شهردار تودهگرای پایتخت، بر صدر قوه مجریه تکیه زد.
احمدینژاد که رییس جمهور شد، دست جریان مزبور در فعالیتهای اقتصادی و تجاری گشودهتر شد. هرچند قبلا هم سخن از اسکلهها و حتی فرودگاه غیرقانونی در واردات کالا کم نبود، اما مشخص بود که با احمدینژاد همدل، امکان انعقاد قراردادهای کلان و گونهگون مهیاتر است. قرارگاه خاتمالانبیاء سپاه پاسداران بهعنوان نمادی از جایگاه اقتصادی این نهاد نظامی در ساخت سیاسی قدرت، یکهتاز شد.
اردیبهشت ۱۳۸۷، درحالی که هنوز سه سال از عمر دولت احمدینژاد سپری نمیشد، سرلشکر رحیم صفوی، فرماندهی سابق سپاه پاسداران، گزارش داد: «حدود ۱۳۰۰ پروژه را قرارگاه خاتمالانبیاء در بخشهای مختلف عهدهدار شده است.» همان هنگام، علی سعیدی، نماینده ولی فقیه در سپاه پاسداران نیز اعلام کرد که «سپاه بخشی از توان مهندسی خود را به امر سازندگی و کمک به دولت اختصاص داده؛ چنانکه تا به حال بیش از ۱۵۰۰ پروژه را در دستور کار داشته... و امروز هم بیش از ۴۰۰ پروژه را در دست اقدام دارد.»
این روند بهشکل روزافزونی گسترش یافت. رستم قاسمی، وزیر نفت و فرمانده سابق قرارگاه خاتم الانبیاء، مردادماه ۱۳۹۰ اعلام کرد که این قرارگاه متولی بیش از ۱۰ هزار پروژه بوده است. به جرأت میتوان گفت کمتر هفتهای است که حوزهی اقتصاد ایران برکنار از چنین اخباری باشد.
جریان امنیتی-نظامی همراه رهبر جمهوری اسلامی و مسلط در حاکمیت، با بهره جستن از امکانات و توانمندیهای مالی خود، مافیای غریبی را سامان داده که هیچ عرصهای را از ارادهی خود مصون نمیگذارد. سرریز قراردادهای چند صدمیلیون دلاری و پروژههای میلیارد دلاری برای سیاستگذاران و هدایتگران جریان مزبور، به قدر لازم امکان مانور در روندهای شبهانتخاباتی فراهم میآورد.
چنین است که یکباره اصولگرایی چون علی مطهری نیز، بازگوکنندهی بخشی از واقعیت سیاست در ایران امروز میشود. اقتدارگرایان مسلط در ساخت قدرت نه تنها رقبای اصلاحطلب را منزوی یا روانه زندان و دادگاه کردهاند بلکه از جمع راستها و محافظهکاران هم، «خودیتر»ها را گزینش و اولویتبندی میکنند. آنان برای صورتبندی مجلس مطلوب از کریدور انتخابات فرمایشی و نمایشی، نه تردیدی به خود راه میدهند (که حتی در قلع و قمع وفاداران به جریان احمدینژاد-مشایی نیز شک نمیکنند)، و نه با کسی تعارف دارند (که منابع مالی و حمایتهای سیاسی و انسانی خود را متوجه نامزد همسوتر میکنند).
تاکید و استناد مطهری به گزارش «بسیاری از کاندیداها، چه آنها که در حوزهها رای آوردند و چه کسانی که رای نیاوردند» که «دخالت سپاه در انتخابات را تایید میکنند»، آشکار ساختن مجدد ماهیت ساختار سیاسی قدرت در ایران است. این تبیین با گزارش و تایید غریب «بسیاری از نامزدها» از گوشه و کنار کشور مستند میشود. وضعی که بار دیگر توضیح میدهد چگونه جریان امنیتی-نظامی-رانتی، انتخابات را بهمثابهی ابزاری برای تداوم اقتدار غیردموکراتیک خود بهکار گرفته، و سیاستورزی جامعه مدنی و امکان تغییر در حاکمیت را با تمسک به روندهای انتخاباتی مشابه دوران اصلاحات، منتفی ساخته است.
رای گیری در نخستین انتخابات ریاست جمهوری مصر از زمان سقوط حکومت حسنی مبارک آغاز شده است.
از بامداد روز چهارشنبه، ۳ خرداد (۲۳
مه)، رای دهندگان مصری برای شرکت در انتخاباتی که رسانه های همگانی مصر آن
را "انتخابی تاریخی" نام نهاده اند به پای صندوق های رای رفته اند تا رئیس
جمهوری آینده این کشور را از میان دوازده نامزد باقی مانده برای احراز این
سمت برگزینند.
این نخستین انتخابات از زمان کناره گیری حسنی مبارک در ماه فوریه سال گذشته و پایان سی سال حکومت اوست که در پی قیام مردم مصر سقوط کرد.
برای برگزاری انتخابات، سیزده هزار شعبه اخذ رای در سراسر مصر کار خود را از ساعت ۸ صبح به وقت محلی آغاز کردند و رای گیری به مدت دو روز ادامه خواهد داشت.
شورای عالی نیروهای مسلح برگزاری انتخاباتی آزاد و سالم را تضمین کرده و از مردم خواسته است به طور گسترده در این رای گیری شرکت کنند.
این شورا، که با سلب حمایت از رئیس جمهوری سابق، عملا زمینه کناره گیری او را فراهم ساخت و از آن زمان، اختیارات ریاست جمهوری را در دست داشته، حضور گسترده رای دهندگان در انتخابات را بهترین عامل اطمینان خاطر از انعکاس اراده ملت دانسته است.
سخنگوی شورای عالی نیروهای مسلح گفته است که این شورا اجازه هیچگونه مداخله در روند انتخابات یا رای گیری را نخواهد داد و افزوده است که با هرگونه اقدام غیرقانونی در جریان رای گیری "قاطعانه و با شدت عمل برخورد خواهد شد."
رئیس جمهوری آینده باید حداکثر مطلق آرا را به دست آورد و در صورتی که هیچیک از نامزدهای شرکت کننده در مرحله اول به کسب این میزان از آرا موفق نشود، انتخابات مرحله دوم با حضور دو نامزد حائز بیشترین شمار آرا در روزهای ۱۶ و ۱۷ ژوئن برگزار خواهد شد.
به این ترتیب، نتیجه نهایی انتخابات در ماه آینده معلوم می شود و شورای عالی نیروهای مسلح اعلام کرده است که تا پایان ماه ژوئن، تمامی اختیارات سیاسی خود را به رئیس جمهوری جدید انتقال خواهد داد و نظامیان، به اصطلاح، به "سربازخانه ها باز خواهند گشت."
در عین حال، کسانی در مصر نسبت به کناره گیری کامل نظامیان از قدرت تردید دارند و با اشاره به تاریخچه نفوذ ارتش در سیاست طی شصت سال گذشته، از ادامه حضور نیرومند، هر چند نه چندان آشکار نظامیان در عرصه های سیاسی و اقتصادی سخن می گویند و آن را مانعی عمده در راه استقرار دموکراسی در مصر تلقی می کنند.
از زمان کودتای نظامی منجر به سرنگونی نظام سلطنتی مصر در سال ۱۹۵۲ تا کناره گیری حسنی مبارک در سال گذشته، تمامی رئیسان جمهوری این کشور از نظامیان بودند و وقایع منجر به کناره گیری حسنی مبارک نیز حاکی از نقش محوری ارتش در تحولات سیاسی بوده است.
در مقابل، هستند کسانی که ارتباط نزدیک ارتش و سیاست را مانعی در برابر تحقق کامل دموکراسی در مصر نمی دانند و بر عکس، از این نهاد به عنوان عاملی ثبات بخش در دوره انتقالی از دیکتاتوری به دموکراسی نام می برند و می گویند که توجه نظامیان به تحولات سیاسی در این دوره مانع از تندروی در سیاست داخلی و بین المللی مصر خواهد شد.
قرار بود این انتخابات با رقابت سیزده نامزد برگزار شود اما هفته گذشته، محمد فوزی عیسی، نامزد حزب "نسل دموکراتیک" به نفع عمرو موسی از دور انتخابات کناره گیری کرد و دوازده فرد باقی مانده دیدگاه ها و برنامه های متفاوتی را برای جلب نظر مردم ارائه داده اند، هر چند یکی از مهمترین موضوعات در این انتخابات، گزینش بین دو نگرش سکولار و دینی بوده است.
نامزدهای سکولار سیاست و حکومت را منحصرا ناشی از اراده مردم می دانند و مذهب را موضوعی خصوصی تلقی می کنند در حالیکه نامزدهای غیر سکولار به درجات مختلف به برتری احکام دین بر خواست مردم اعتقاد دارند و حکومت را ناشی از اراده ای فوق بشری، و یا دست کم استنباط خود از چنین اراده ای، می دانند.
براساس نظرخواهی های انجام شده، یکی از مشهورترین نامزدهای این انتخابات که نماینده گرایش سکولار نیز تلقی می شود، عمرو موسی، دبیرکل سابق اتحادیه عرب و از دولتمردان برجسته دوران حکومت حسنی مبارک است که در تبلیغات انتخاباتی، خود را فردی دارای تخصص و سابقه اجرایی و واجد صلاحیت برای زمامداری معرفی کرده است.
در عین حال، مخالفان عمرو موسی او را به دلیل ارتباط با حکومت سابق هدف انتقاد قرار داده و گفته اند که انتخاب او به منزله استمرار همان دیدگاهی است که سی سال بر مصر تسلط داشت.
نظرخواهی ها همچنین حاکی از آن است که عبدالمنعم ابوالفتوح، عضو سابق گروه اسلامگرای اخوان المسلمین، مهمترین رقیب انتخاباتی عمرو موسی محسوب می شود.
از آقای ابوالفتوح به عنوان یک اسلامگرای میانه رو نام برده می شود که ضمن پایبندی به اعتقادات دینی و اهمیتی که برای نقش اسلام در جامعه قائل است، گفته است که از اختلاط دین و سیاست حمایت نمی کند هر چند منتقدان او اظهار می دارند که این عضو سابق اخوان المسلمین برای جلب توجه رای دهندگان، گرایش های محافظه کارانه خود را کتمان کرده است.
احمد شفیق، نخست وزیر حسنی مبارک در روهای پایانی عمر رژیم او، یکی دیگر از نامزدهای سکولار است که با توجه به افزایش نا امنی در کشور در یک سال گذشته، بر لزوم استقرار امنیت به عنوان عاملی در تحکیم دموکراسی و فراهم کردن زمینه توسعه اقتصادی و اجتماعی سخن می گوید. در عین حال، سابقه سیاسی احمد شفیق باعث شده است که جوانان انقلابی مصر به شدت با انتخاب او مخالفت ورزند.
محمد مسری، از نامزدهای اسلامگراست که پس از آنکه صلاحیت نامزد اول اخوان المسلمین به دلایل قانونی رد شد، نمایندگی این گروه در انتخابات ریاست جمهوری را برعهده گرفت و برنامه ای حاوی توسعه اقتصادی و اجتماعی مصر با اتکا به اعتقادات اسلامی را مطرح کرده است.
سایر نامزدهای این انتخابات به عنوان افراد مستقل و یا به نمایندگی از سوی احزاب و تشکل های مختلف سیاسی، با انواع برنامه های اقتصادی، اجتماعی و سیاسی خواستار کسب آرای مردم مصر شده اند.
در همانحال، فردی که قرار است از پایان ماه ژوئن به عنوان عالیترین مقام اجرایی مصر زمام امور این کشور را در دست بگیرد، خود را با مسایل و مشکلات متعددی روبرو خواهد دید.
هدایت جامعه ای دستخوش تنش های انقلابی است به سوی شرایط عادی سیاسی و مدنی، تسریع روند رشد و توسعه اقتصادی و رفع مشکلات معیشتی مردم، و ترسیم مسیری در سیاست خارجی که ضمن تامین خواست مردم در داخل، حمایت متحدان سنتی مصر را نیز حفظ کند و گسترش دهد، ازجمله این مسایل خواهد بود.
این نخستین انتخابات از زمان کناره گیری حسنی مبارک در ماه فوریه سال گذشته و پایان سی سال حکومت اوست که در پی قیام مردم مصر سقوط کرد.
برای برگزاری انتخابات، سیزده هزار شعبه اخذ رای در سراسر مصر کار خود را از ساعت ۸ صبح به وقت محلی آغاز کردند و رای گیری به مدت دو روز ادامه خواهد داشت.
شورای عالی نیروهای مسلح برگزاری انتخاباتی آزاد و سالم را تضمین کرده و از مردم خواسته است به طور گسترده در این رای گیری شرکت کنند.
این شورا، که با سلب حمایت از رئیس جمهوری سابق، عملا زمینه کناره گیری او را فراهم ساخت و از آن زمان، اختیارات ریاست جمهوری را در دست داشته، حضور گسترده رای دهندگان در انتخابات را بهترین عامل اطمینان خاطر از انعکاس اراده ملت دانسته است.
سخنگوی شورای عالی نیروهای مسلح گفته است که این شورا اجازه هیچگونه مداخله در روند انتخابات یا رای گیری را نخواهد داد و افزوده است که با هرگونه اقدام غیرقانونی در جریان رای گیری "قاطعانه و با شدت عمل برخورد خواهد شد."
رئیس جمهوری آینده باید حداکثر مطلق آرا را به دست آورد و در صورتی که هیچیک از نامزدهای شرکت کننده در مرحله اول به کسب این میزان از آرا موفق نشود، انتخابات مرحله دوم با حضور دو نامزد حائز بیشترین شمار آرا در روزهای ۱۶ و ۱۷ ژوئن برگزار خواهد شد.
به این ترتیب، نتیجه نهایی انتخابات در ماه آینده معلوم می شود و شورای عالی نیروهای مسلح اعلام کرده است که تا پایان ماه ژوئن، تمامی اختیارات سیاسی خود را به رئیس جمهوری جدید انتقال خواهد داد و نظامیان، به اصطلاح، به "سربازخانه ها باز خواهند گشت."
در عین حال، کسانی در مصر نسبت به کناره گیری کامل نظامیان از قدرت تردید دارند و با اشاره به تاریخچه نفوذ ارتش در سیاست طی شصت سال گذشته، از ادامه حضور نیرومند، هر چند نه چندان آشکار نظامیان در عرصه های سیاسی و اقتصادی سخن می گویند و آن را مانعی عمده در راه استقرار دموکراسی در مصر تلقی می کنند.
از زمان کودتای نظامی منجر به سرنگونی نظام سلطنتی مصر در سال ۱۹۵۲ تا کناره گیری حسنی مبارک در سال گذشته، تمامی رئیسان جمهوری این کشور از نظامیان بودند و وقایع منجر به کناره گیری حسنی مبارک نیز حاکی از نقش محوری ارتش در تحولات سیاسی بوده است.
در مقابل، هستند کسانی که ارتباط نزدیک ارتش و سیاست را مانعی در برابر تحقق کامل دموکراسی در مصر نمی دانند و بر عکس، از این نهاد به عنوان عاملی ثبات بخش در دوره انتقالی از دیکتاتوری به دموکراسی نام می برند و می گویند که توجه نظامیان به تحولات سیاسی در این دوره مانع از تندروی در سیاست داخلی و بین المللی مصر خواهد شد.
نامزدهای انتخاباتی
در انتخابات روز چهارشنبه مصر نامزدهایی با گرایش ها و برنامه های مختلف حضور دارند و نتیجه این انتخابات می تواند نه تنها بر آینده پر جمعیت ترین کشور عرب، بلکه بر وضعیت منطقه تاثیرگذار باشد.قرار بود این انتخابات با رقابت سیزده نامزد برگزار شود اما هفته گذشته، محمد فوزی عیسی، نامزد حزب "نسل دموکراتیک" به نفع عمرو موسی از دور انتخابات کناره گیری کرد و دوازده فرد باقی مانده دیدگاه ها و برنامه های متفاوتی را برای جلب نظر مردم ارائه داده اند، هر چند یکی از مهمترین موضوعات در این انتخابات، گزینش بین دو نگرش سکولار و دینی بوده است.
نامزدهای سکولار سیاست و حکومت را منحصرا ناشی از اراده مردم می دانند و مذهب را موضوعی خصوصی تلقی می کنند در حالیکه نامزدهای غیر سکولار به درجات مختلف به برتری احکام دین بر خواست مردم اعتقاد دارند و حکومت را ناشی از اراده ای فوق بشری، و یا دست کم استنباط خود از چنین اراده ای، می دانند.
براساس نظرخواهی های انجام شده، یکی از مشهورترین نامزدهای این انتخابات که نماینده گرایش سکولار نیز تلقی می شود، عمرو موسی، دبیرکل سابق اتحادیه عرب و از دولتمردان برجسته دوران حکومت حسنی مبارک است که در تبلیغات انتخاباتی، خود را فردی دارای تخصص و سابقه اجرایی و واجد صلاحیت برای زمامداری معرفی کرده است.
در عین حال، مخالفان عمرو موسی او را به دلیل ارتباط با حکومت سابق هدف انتقاد قرار داده و گفته اند که انتخاب او به منزله استمرار همان دیدگاهی است که سی سال بر مصر تسلط داشت.
نظرخواهی ها همچنین حاکی از آن است که عبدالمنعم ابوالفتوح، عضو سابق گروه اسلامگرای اخوان المسلمین، مهمترین رقیب انتخاباتی عمرو موسی محسوب می شود.
از آقای ابوالفتوح به عنوان یک اسلامگرای میانه رو نام برده می شود که ضمن پایبندی به اعتقادات دینی و اهمیتی که برای نقش اسلام در جامعه قائل است، گفته است که از اختلاط دین و سیاست حمایت نمی کند هر چند منتقدان او اظهار می دارند که این عضو سابق اخوان المسلمین برای جلب توجه رای دهندگان، گرایش های محافظه کارانه خود را کتمان کرده است.
احمد شفیق، نخست وزیر حسنی مبارک در روهای پایانی عمر رژیم او، یکی دیگر از نامزدهای سکولار است که با توجه به افزایش نا امنی در کشور در یک سال گذشته، بر لزوم استقرار امنیت به عنوان عاملی در تحکیم دموکراسی و فراهم کردن زمینه توسعه اقتصادی و اجتماعی سخن می گوید. در عین حال، سابقه سیاسی احمد شفیق باعث شده است که جوانان انقلابی مصر به شدت با انتخاب او مخالفت ورزند.
محمد مسری، از نامزدهای اسلامگراست که پس از آنکه صلاحیت نامزد اول اخوان المسلمین به دلایل قانونی رد شد، نمایندگی این گروه در انتخابات ریاست جمهوری را برعهده گرفت و برنامه ای حاوی توسعه اقتصادی و اجتماعی مصر با اتکا به اعتقادات اسلامی را مطرح کرده است.
سایر نامزدهای این انتخابات به عنوان افراد مستقل و یا به نمایندگی از سوی احزاب و تشکل های مختلف سیاسی، با انواع برنامه های اقتصادی، اجتماعی و سیاسی خواستار کسب آرای مردم مصر شده اند.
در همانحال، فردی که قرار است از پایان ماه ژوئن به عنوان عالیترین مقام اجرایی مصر زمام امور این کشور را در دست بگیرد، خود را با مسایل و مشکلات متعددی روبرو خواهد دید.
هدایت جامعه ای دستخوش تنش های انقلابی است به سوی شرایط عادی سیاسی و مدنی، تسریع روند رشد و توسعه اقتصادی و رفع مشکلات معیشتی مردم، و ترسیم مسیری در سیاست خارجی که ضمن تامین خواست مردم در داخل، حمایت متحدان سنتی مصر را نیز حفظ کند و گسترش دهد، ازجمله این مسایل خواهد بود.
مقامات افغان می گویند، مردان مسلح دو زن خارجی را با سه نفر از همکاران افغان شان در ولایت بدخشان در شمال شرق افغانستان ربوده اند.
هنوز معلوم نیست این زنان شهروندان کدام کشور هستند.مقامات امنیتی می گویند، این افراد کارمندان یک سازمان صحی هستند که عمدتا در زمینه مبارزه با سوءتغذیه فعالیت می کند.
دو نفر از همکاران افغان این زنان نیز کارمندان صحی و یکی دیگر، مترجم آنها بوده است.
گزارشها می رساند که این افراد زمانی که به طرف ولسوالی راغ در ولایت بدخشان در حرکت بودند، در منطقه "یفتل" ربوده شده اند.
هنوز هیچ گروهی مسئولیت این آدم ربایی را برعهده نگرفته است.
ولایت بدخشان، از مناطق به شدت کوهستانی و سرد در شمال شرق افغانستان است.
دورافتاده بودن این ولایت و همچنین فقر ساکنان آن، بسیاری از نهادهای امدادرسانی را به بدخشان جلب کرده است.
در عین حال، حضور این نهادها، بدون مخاطره نبوده است.
از جمله دو سال پیش، مردان مسلح ده نفر از امدادگران را به شمول هشت شهروند خارجی، در "گذرگاه شارون" در نزدیکی مرز میان بدخشان و نورستان به قتل رساندند.
سعید جلیلی مذاکره کننده ارشد
اتمی ایران که یک پایش را در جریان جنگ خونین ایران و عراق از دست داده، به
اصرار، مهمان کشوری شده که هشت سال با آن جنگیده است.
زمانه عوض شده و آمریکا - کشوری که ایران طی ۳۴
سال اخیر بیشترین مناقشه را با آن داشته - با همراهی متحدانش، صدام حسین
دشمن دیرین ایران را ساقط کرده و حالا دولتی با اعضایی عمدتا شیعی و حکومتی
با بیشترین سیاستمدار دوست ایران بر عراق حاکم شده است.سعید جلیلی دبیر ۴۷ ساله شورای عالی امنیت ملی ایران نماینده آیت الله علی خامنه ای رهبر جمهوری اسلامی در این شورا هم هست و این جایگاه او را به عنوان مذاکره کننده ارشد در موضوع فرسایشی شده اتمی، استوار می کند.
سیاستمدار میانسال ایرانی بر خلاف دو مذاکره کننده پیشین اتمی، ظاهری آرام و صبور دارد.
آقای جلیلی در مدت پنج سالی که دبیر شورای عالی امنیت ملی ایران و مسئول مذاکرات اتمی است، آنقدر کم سخن گفته که حتی صدای او برای خبرنگاران و تحلیلگران آشنا نیست.
دیپلمات گوشه گیر
نخستین بار نام سعید جلیلی پس از انتخاب محمود احمدی نژاد در انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۳۸۴ در عرصه عمومی مطرح شد.
او در سالی که آیت الله خمینی درگذشت، وارد وزارت امور خارجه شد و دو سال بعد از آن به ریاست اداره بازرسی رسید. در دوره دوم ریاست جمهوری محمد خاتمی، سعید جلیلی از اداره اروپا و آمریکا وزارت خارجه به دفتر آیت الله علی خامنه ای منتقل شد و به مدیریت «دفتر بررسی های جاری» رسید.
آقای جلیلی این موقعیت را تا چهار سال بعد که محمود احمدی نژاد رئیس جمهور ایران شد، حفظ کرد.
او از گزینه های تصدی وزارت امور خارجه ایران در کابینه جدید ایران بود اما سرانجام این صندلی به منوچهر متکی رسید که خود رئیس ستاد انتخاباتی علی لاریجانی رقیب انتخاباتی آقای احمدی نژاد بود. آقای جلیلی معاون وزیر امور خارجه در امور اروپا و آمریکا شد که از حساسترین مناصب در این وزارتخانه پس از وزیر است.
پس از استعفای حسن روحانی از دبیری شورای عالی امنیت ملی، اولین مذاکره کننده اتمی ایران جای خود را به رقیب انتخاباتی آقای احمدی نژاد داد و علی لاریجانی با حکم رئیس جمهور دبیر شورا شد.
اختلافات دراز دامن آقای احمدی نژاد و دبیر وقت شورای عالی امنیت ملی، حدود دو سال بعد به استعفای علی لاریجانی انجامید.
این استعفا شرایط را برای حضور او در انتخابات مجلس -جایی که او چهار سال به ریاستش رسید- مهیا کرد اما معاون وقت وزارت خارجه ایران را هم که زمانی در پی وزارت بود به یک سمت سیاسی - امنیتی مهم رساند که تا پیش از او در تاریخ جمهوری اسلامی فقط دو نفر آن را در اختیار داشتند.
سعید جلیلی که با سرد شدن روابط ایران و غرب، در معاونت اروپا و آمریکا وزارت خارجه دوران نسبتا آرامی را سپری کرده بود به ناگاه به کوران یکی از پرمناقشه ترین پرونده های سیاسی ایران در تاریخ معاصر فرستاده شد و به اجبار شغلی، کمی از گوشه گیری به درآمد.
مخالفان استوار و دوستداران آتشین
آقای جلیلی در ابتدای آغاز به کار در سمت جدیدش مخالفان استوار و دوستداران آتشین داشت.
مخالفانش می گفتند او به ظرایف مذاکرات پیچیده ای همچون گفت و گوی های اتمی مسلط نیست اما دوستادارانش او را سیاستمداری «متعهد» می دانستند که «مواضع اصولی و قاطعی» دارد.
اولین گفت گوی اتمی او در ژنو با خاوریر سولانا مسئول وقت سیاست خارجی اتحادیه اروپا انجام شد که یک دیپلمات سوسیالیست کهنه کار بود.
دیپلمات های اروپایی می گویند که او در این نشست وقتی طولانی را به مرور موضوعات تاریخی از جمله نقش بریتانیا و آمریکا در کودتای بیست و هشتم مرداد ۱۳۳۲ که منجر به سرنگونی محمد مصدق نخست وزیر ملی گرای ایران شد گذارند و افراد هیات را «خسته کرد.»
اعتراض نماینده بریتانیا به سخنرانی طولانی آقای جلیلی، پاسخ کمتر معمول او را به همراه داشت که نماینده بریتانیا را کم تجربه می خواند. نماینده بریتانیا در سه دوره پی در پی عوض شده بود.
سومین دور مذاکرات در ژنو، اولین دیداری بود که سولانا جای خود را به کاترین اشتون دیپلمات بریتانیایی داده بود.
خانم اشتون به نمایندگی از پنج بعلاوه یک، ایران را مهمان اروپا خوانده و از آقای جلیلی خواسته بود تا شروع کننده مذاکرات باشد.
به نظر می رسد که ایرانی ها علاقمند هستند که طرف مقابل، آغاز کننده گفت و گو ها باشد. خبرنگار یک روزنامه دولتی در ایران که در دور اول گفت و گو ها در ژنو حضور داشته از قول یک دیپلمات ایرانی نوشته بود که «این موضوع فرصت ارزیابی دیدگاه های طرف مقابل را به ایران می دهد.»
هرچند ایران دعوت به افتتاح گفت گو ها شده بود اما روزنامه ایران می نویسد که سعید جلیلی «با هوشمندی حربه را به طرف مقابل برگرداند.» او شروع به یادآوری ترور دانشمندان اتمی ایران کرد و «عملا جلسه را به محاکمه غرب در حمایت از سازماندهی تروریست ها کشاند.»
از زمانی که چند دانشمند اتمی ایران در خیابان های تهران هدف سوقصد قرار گرفته اند، هیات ایرانی تلاش می کند در مذاکراتش این موضوع را یادآوری کند.
در آخرین نشست ایران و پنج بعلاوه یک که در استانبول ترکیه برگزار شد، پس از پایان گفت و گوها، مسئولان تشریفات ایران به سرعت پوستری را به دیوار نصب کردند که تصاویری از دانشمندان اتمی ایران به روی آن نقش بسته بود که در سال های اخیر مورد سو قصد قرار گرفته اند.
سعید جلیلی مقابل این پوستر که روی تصاویری از پل های شهر استانبول نصب شده بود، به پرسش های خبرنگاران پاسخ گفت. ارزیابی او از گفت و گوهای استانبول «مثبت و سازنده» بود.
آرام و غیر منعطف
رسانه های نزدیک به حکومت ایران سعید جلیلی را "هوشمند و نفوذ ناپذیر" می خوانند اما دیپلمات هایی که از نزدیک با او دیدار کرده اند او را فرد آرام و غیر منعطفی توصیف می کنند که هرچند اشاره مستقیمی به پای قطع شده اش نمی کند اما به وضوح غرب را مسبب جنگ ایران و عراق و تجهیز حکومت صدام به سلاح های کشتار جمعی می داند.
حضور سعید جلیلی در جنگ ایران و عراق در میانه تحصیلش در دانشگاه بود.
او از مشهد زادگاهش عازم عملیات کربلای پنج شد که برای فتح بصره در جنوب عراق در دی ماه ۱۳۶۵ طراحی شده بود.
پای راست آقای جلیلی در این عملیات مجروح شد اما نبود امکانات بهداشتی در بیمارستان صحرایی شلمچه به قطع پایش انجامید. او اینک با پای مصنوعی حرکت میکند.
آقای جلیلی پس از جراحت در جنگ با عراق به دانشگاه و ادامه تحصیل بازگشت و دکتری خود را در رشته علوم سیاسی گرفت. او از معدود دانش آموخته گان دانشگاه امام صادق است که در ردیف مقامات بلندپایه دولت ایران درآمده است.
یکی از اهداف این دانشگاه که تحت مدیریت محمدرضا مهدوی کنی (رئیس فعلی مجلس خبرگان) فعالیت می کند، پرورش و آموزش مدیران برای ساختار دیوانی و اداری جمهوری اسلامی ایران است و به نظر می رسد، سعید جلیلی تاکنون مهمترین حاصل این دانشگاه در ساخت سیاسی ایران باشد.
با این همه او همکار دیگری هم دارد که فارغ التحصیل همین دانشگاه است.
علی باقری ، مرد شمار دو در هیات مذاکره کننده اتمی ایران هم دانش آموخته دانشگاه امام صادق است و هم آقای مهدوی کنی رئیس دانشگاه امام صادق، عموی اوست.
پیوندهای خانوادگی آقای باقری از جمله وصلت برادر او با دختر رهبر جمهوری اسلامی از او فردی مورد اعتماد در نظام جمهوری اسلامی ساخته است.
علی باقری پس از گفت و گو های اخیر در استانبول از سوی سعید جلیلی مسئول تنظیم دستور جلسه مذاکرات بغداد شد.
او در یک سال اخیر مسافرت های متعددی به چین و روسیه، دو عضو گروه پنج بعلاوه یک داشته، اما به نظر می رسد که تلاش شده فعالیت های سیاسی او چهره سعید جلیلی را تحت شعاع قرار ندهد.
گفته می شود آقای باقری مذاکره کننده ماهری است و در عین حال انعطاف بیشتری در گفت و گوها از خود نشان می دهد چنانکه در مواردی اعضای پنج بعلاوه یک برای یافتن راه های تاکتیکی تمایل به گفت و گو با او دارند.
دیپلمات ها، عموما گفت و گو با مذاکره کنندگان ایرانی را دشوار می دانند. به نظر آنها این دشواری به دلیل آن است که ایرانی ها آنچه را در ذهن دارند به راحتی به زبان نمی آورند.
مذاکره در جمع نه دوجانبه
آقای جلیلی تاکنون برای دیدار با نماینده آمریکا در گروه پنج بعلاوه یک، مقاومت زیادی از خود نشان داده است. او با اینکه معاون اروپا و آمریکا در وزارت خارجه ایران بوده از منتقدان سیاست نزدیکی ایران به غرب است.
او اخیرا در جریان یک سخنرانی در تهران گفته بود که غرب به دنبال این است که الگوی ایران را به عنوان یک مدل توسعه بدون وابستگی به غرب از بین ببرد.
آقای جلیلی تاکنون دو بار دعوت نماینده آمریکا در گروه پنج بعلاوه یک را برای دیدار دوجانبه رد کرده است. نحوه عمل او در برابر دعوت نماینده آمریکا نشان روشنی از روحیات این دیپلمات ایرانی در برابر ایالات متحده آمریکا دارد که ایران سی سال است آن را شیطان بزرگ می داند.
اولین باری که او به عنوان مذاکره کننده ارشد اتمی برای مذاکره به ژنو رفته بود از طرف نیکلاس برنز نماینده آمریکا و با وساطت وزیر امور خارجه سوئیس و سپس خاویر سولانا دعوت به ملاقات شد.
هیات ایرانی این درخواست را رد کرد و خواستار طرح موضوعات در جمع گروه پنج بعلاوه یک شد اما نماینده آمریکا تلاش کرده بود تا سعید جلیلی را دست کم در حالت ایستاده دعوت به شنیدن حرف هایش کند.
گروه پنج بعلاوه یک و دیگر اعضای هیات ایرانی این گفت و شنود سرپایی را در حدود یک ساعت طول کشیده از بالکن محل مذاکرات نظاره کردند.
رسانه های ایران می گویند وقتی سولانا درباره نتیجه این دیدار از آقای جلیلی پرسید، او با ذکر اینکه نماز نخوانده و ناهار هم نخورده است فضای باز مقابل محل مذاکرات را ترک کرد.
نیکلاس برنز علیرغم مقاومت شدید سعید جلیلی موفق شده بود با طرف ایرانی دیداری هرچند در غیر رسمی ترین شکل ممکن داشته باشد. سعید جلیلی در بازگشت به ایران در جمع روحانیون قم گفت که «هیچ شخصی اجازه ندارد برخلاف تدابیر مقام معظم رهبری کوچکترین حرکتی انجام دهد.»
او به روحانیون حاضر در جلسه گفته بود «آنچه میان من و برنز گذشت، مذاکره نبود.»
در جریان نشست استانبول هم وضع به همین گونه بود. هیات ایرانی دعوت وندی شرمن نماینده آمریکا را رد کرد.
امام جمعه مشهد اخیرا در توصیف برخی اتفاقات رخ داده در جریان نشست استانبول گفته که در بعداز ظهر روز گفت گوها زمانی که قرار بود طرف های مذاکره همزمان وارد محل نشست شوند گروه ایرانی متوجه اذان مغرب می شود و در گوشه ای از سالن به اقامه نماز می ایستند. «در این زمان کشورهای قدرتمند جهان منتظر بچه های ما شدند تا همزمان وارد سالن شوند.»
هیچ یک از اعضای گروه های پیشین مذاکراتی همچون این گروه آشکارا رفتارهای مذهبی از خود نشان نداده اند. چنانکه آقای جلیلی یک بار هم در دور پیشین مذاکرات استانبول در مسجید سلطان احمد این شهر به نماز جمعه ایستاد. این شاید به دلیل پیوند عمیقی است که او تلاش کرده به صورت تئوریک میان دیپلماسی و دین برقرار کند.
موضوع پایان نامه دکترای سعید جلیلی که حمید مولانا (مشاور دو تابعیتی رئیس جمهور ایران) مقدمه ای بر آن نوشته سیاست خارجی در سیره پیامبر اسلام است و همین موضوع را در دانشگاه امام صادق تدریس می کرده است.
جلیلی نماینده کیست؟
دیپلمات های غربی می گویند که او در مذاکرات استانبول خود را نه فرستاده دولت ایران که نماینده آیت الله خامنه ای رهبر جمهوری اسلامی معرفی کرده است.
به نظر می رسد که ماموریت آقای جلیلی، مدیریت بحران بالا گرفته بر سر برنامه های اتمی ایران است که طی چند ماه اخیر تنش های فزاینده و تحریم های اقتصادی افزون تری به دنبال داشته است.
آقای جلیلی اخیرا گفته است که مذاکرات بغداد «محکوم به موفقیت است.»
حسن غفوی فرد از چهرهای سیاسی نزدیک به موتلفه اسلامی در ایران اخیرا به یک هفته نامه چاپ تهران گفته است که آقای جلیلی پیش از مذاکرات استانبول «به دلیل اهمیت این نشست جلسه ای طولانی با رهبری داشته و سناریوی نوشته شده در دیدار با رهبر را در استانبول پیاده کرد.»
او گفته بود که این اقدام «همه را به این نتیجه رساند که هرگاه مقام معظم رهبری به شخصه به بحثی ورود کنند، می توان به سرانجام مثبت و موفقیت آمیز کار خوش بین بود.»
سعید جلیلی همچون حسن روحانی دوستی نزدیکی با دیپلمات های اروپایی ندارد و مثل علی لاریجانی در توصیف شرایط از تعابیر فلسفی استفاده نمی کند. او حتی انتقاد های آتشین مرسوم از شیوه مذاکراتی پیشین را هم تکرار نمی کند.
سیاستمداری که راه رفتن او به سبب پای مصنوعی اش صدمات جنگ ایران و عراق را تداعی می کند و شیوه رفتار ساده اش که رسانه های ایران با انتشار تصاویر پی در پی سعی در تثبیت آن دارند، بیش از هرچیز یادآور رفتار سیاستمداران صدر انقلاب بهمن ۱۳۵۷ است.
او اینک بر خلاف روزهای نخست فعالیت اش، نه دیگر منتقدان سرسختی همچون اعضای مذاکره کننده سابق دارد و نه مدافعان استواری همچون محمود احمدی نژاد که حکم انتصاب او را به دبیری شورای عالی امنیت ملی امضا کرد.
وزیران ارشد عضو کابینه بریتانیا نحوه واکنش به احتمال رویارویی نظامی ایران و اسرائیل در اواخر سال جاری را بررسی می کنند.
در حالی که قرار است مذاکرات بین المللی جدیدی در
مورد برنامه هسته ای تهران در بغداد برگزار شود، کابینه همچنان امیدوار است
که اقدامات دیپلماتیک بتواند مانع از آن شود که ایران به اسلحه هسته ای
دست یابد و اسرائیل را قانع کند که تهدید خود در مورد بمباران تاسیسات هسته
ای ایران را به اجرا نگذارد.در همانحال، من مطلع شده ام که وزیران بریتانیایی تنها به بررسی امکان رویارویی نظامی بسنده نکرده اند بلکه به بررسی نقشی که ممکن است بریتانیا در صورت بروز چنین وضعیتی ایفا کند، و جنبه قانونی هر نوع درگیری در آن هم پرداخته اند.
هفته گذشته، شورای امنیت ملی در لندن این موضوع را بررسی کرد که اگر دور جدید مذاکرات به شکست بیانجامد و اسرائیل به تهدید خود در مورد اقدام به حمله نظامی علیه تاسیسات اتمی ایران عمل کند، چه روی خواهد داد.
به اطلاع وزیران رسانده شد که چنین وضعیتی می تواند به بروز جنگ گسترده تری در خاورمیانه منجر شود و ایران نه تنها با حمله به اسرائیل، بلکه همچنین با بستن یک آبراه تجاری حیاتی - یعنی تنگه هرمز - که مسیر عبور بیش از یک پنجم نفت صادراتی جهان است، به آن واکنش نشان دهد.
من مطلع شده ام که مشاوران حقوقی دولت بریتانیا به بررسی جوانب حقوقی درگیری احتمالی بریتانیا در صورت بروز چنین وضعیتی پرداخته اند.
آنان دامنه ای از گزینه های مختلف، از حمایت دیپلماتیک از اسرائیل گرفته تا درگیری احتمالی نیروی دریایی سلطنتی در منطقه را مورد توجه قرار داده اند.
وزیران عضو حزب لیبرال دموکرات، که در زمان اشغال عراق با مشارکت نظامی بریتانیا مخالف بود، اصرار دارند که در آینده، بریتانیا باید فقط به اقدامی دست بزند که آشکارا در چارچوب قوانین بین المللی قرار می گیرد.
وزیران هنوز به آنچه که وینستون چرچیل جنبش "آرواره آرواره" (مذاکره) خواند امید بسته اند و انتظار دارند که مذاکرات بتواند مانع از بروز جنگ شود اما پشت پرده، به بررسی جزئیات واکنش خود به وضعیت "جنگ جنگ" هم پرداخته اند.
انتخابات ریاست جمهوری مصر چه از
حیث ناقصبودن روند سیاسی و حقوقی پس از سرنگونی حسنی مبارک و چه به لحاظ
سمتگیری نامزدها، نمادی از چالشها و تناقضات این جامعه است.
۵۰ میلیون مصری صاحب حق رای فراخوانده شدهاند که
در روزهای سوم و چهارم خرداد با رای خود از میان ۱۳ نامزد تاییدشده، رئیس
جمهوری آینده کشور را برگزینند.یک شاخص انتخابات پیش رو عدم حضور حتی یک زن در میان نامزدهاست، امری که در کنار قدرت گیری محسوس اخوان المسلمین و سلفی ها در مجلس تازه مصر، می تواند نشانه دیگری از محافظه کاری محسوس جامعه مصر تلقی شود.
صفبندیهای متعدد
نگاهی به گرایش های فکری و سیاسی نامزدها حاکی از این واقعیت است که گروه های مختلف جامعه پسا تحریر مصر از جوانان پرشر و شوری که انقلاب میدان تحریر را رقم زدند تا اخوان المسلمین و سلفی ها که در مراحل آخر به شورش های منتهی به سقوط مبارک پیوستند تا لیبرال های کم شانس و پان عربیست ها و ناصریست ها و چهره هایی شاخص از درون رژیم مبارک در برابر هم صف کشیده اند. در واقع مواضع و دیدگاه کمتر نامزدی تجسمی از عام ترین خواست ها و آمال بخش های گستردهای ای از جامعه مصر است.در حکومتی که قرار است جایگزین حکومت مبارک شود، هم سلفی ها و هم اخوان المسلمین لزوماً مایل نیستند که حضور و بروز شریعت در قوانین جدید به تفسیرهای کنونی از ماده ۲ قانون اساسی موجود محدود بماند. بر اساس این ماده قانون اسلام اصلیترین منبع قانونگذاری است، اما تنها منبع نیست. عملاً هم قوانین کنونی مصر در مجموع مایه هایی قوی از دیدگاه و گرایش های عرفی را در خود دارند. نه تنها اقلیت ده درصدی مسیحی مصر که بخش های گسترده ای از جامعه مسلمان آن نیز مایل به سرریز پرقدرت شریعت به درون قوانین و رویکردهای حکومت جدید نیستند.
یک چالش دیگر این است که بخشی از آنهایی که انقلاب میدان تحریر را رقم زدند از دولت مبتنی بر قانون که پاسدار حقوق مدنی و سیاسی شهروندان باشد درک و دریافت متفاوتی از شهروندانی دارند که در تمنای احیای امنیت دوران مبارک نظامیان حاکم هستند و نامزدهای نزدیک به آنان را به دیده منجی مینگرند.
رئیس جمهور بر اساس کدام قانون اساسی؟
گرچه نتیجه نظرسنجی ها در مصر چندان قابل اتکا نیستند اما تا حدودی میتوان گفت که یک شاخص اصلی دیگر این انتخابات ضعف نسبی قوی ترین تشکل سیاسی مصر یعنی اخوان المسملین است، همان تشکلی که در انتخابات اخیر مجلس مصر نزدیک به ۵۰ درصد آرا را از آن خود کرد.به عبارتی اخوان المسلمین قسما چوب سیاست های خود در همراهی با شورای نظامی حاکم میخورد. این هماهنگی از جمله در این توافق بروز یافت که برای مثال، بر خلاف تونس، در همان چارچوب قوانین گذشته انتخابات مجلس و ریاست جمهوری برگزار شده و میشوند و تازه پس از آن است که کمیته منتخب مجلس تدوین و تصویب قانون اساسی جدید را به سامان خواهد رساند. این گونه بود که نامزد اصلی اخوان المسلمین مطابق با قوانین دوران مبارک رد صلاحیت شد و این گروه با محمد مرسی، نامزد ذخیره و فاقد کاریزما وارد کارزار انتخاباتی شد.
نامزد نسبتاً ضعیف، موضعگیری اولیه در مورد عدم شرکت در انتخابات ریاست جمهوری و نقض بعدی این موضع که به قدرت طلبی روزافزون اخوان المسلمین و خیز آن برای انحصارطلبی سیاسی تعبیر شد، به علاوه ورود عملی به عرصه سیاست ورزی که افسانه اخلاق گرایی و پاکی و بری بودن نیروهای مذهبی از آلودگی های سایر نیروها را بلاموضوع کرد و نیز ناکارآیی در تغییری محسوس در وضعیت اقتصادی و امنیتی به رغم حضوری قوی در مجلس همه و همه دست به دست هم داده اند که ستاره اقبال اخوان المسلمین این بار بر خلاف انتخابات پارلمانی چندان ندرخشد.
به ویژه اکنون که مشکلات اقتصادی زندگی بسیاری از مصری ها را با دشواری های تازه ای روبرو کرده، طبیعی است که رایی که در انتخابات ریاست جمهوری داده می شود عمدتا با نظرداشت تواناییها و رویکردهای نامزدها در حل این مشکلات باشد. بخش بزرگی از رای دهندگان مصری با توجه به نیاز اقتصاد مصر به کمکهای خارجی و نقشی که توریسم در این اقتصاد بازی می کند تبعاً نامزدی را اولویت خواهند داد که دیدگاه هایش در زمینه مناسبات با غرب و رعایت شعائر و مقررات مذهبی به گونه ای باشد که با مصالح اقتصادی یادشده در تناقض نیفتد.
البته یک تناقض اساسی و لاینحل این است که قانون اساسی جدید تدوین و تصویب نشده و معلوم نیست که رئیس جمهور جدید پس از تصویب قانون اساسی جدید اصولا از چه اختیاراتی برخوردار خواهد بود و تا چه حد اجرای قول و قرارهای کنونی نامزدها با اختیارات مصرح در این قانون تطبیق خواهند داشت.
نامزدهایی که میتوانند انتخابات را قطبی کنند
در میان ۱۳ نامزد حاضر در انتخابات ریاست جمهوری تنها ۴ نامزد از شانس کسب آرایی قابل اعتنا برخوردارند که از میان آنها دو نفر شانس ورود احتمالی به دور دوم انتخابات را دارند.یکی از این ۴ نفر احمد شفیق است، ژنرال سابق و آخرین نخستوزیر دوران مبارک که کم و بیش از حمایت ارتش نیز برخوردار است. بهرهمندان حکومت پیشین و شهروندانی که در حسرت "مشت آهنین" و "امنیت و ثبات" دوران آن حکومت هستند نیز از حامیان او هستند.
به عبارتی شفیق نسخهای از مبارک تلقی میشود که متناسب با شرایط جدید ناچار است سیاستهای نرمتری را دنبال کند. شفیق هوادار تداوم بیچون و چرای پیمان کمپ دیوید است و اصلاح آن را در تناقض با تعهدات بینالمللی مصر میداند. شفیق اگر به ریاست جمهوری برسد و از فشارها و خواستهای مجلس چندان متاثر نشود، در مناسبات مصر با ایران هم تغییری نخواهد نداد و همان روابط سرد و بعضا تنشآلود دوران مبارک را با جمهوری اسلامی ادامه خواهد داد.
عمرو موسی نیز کم و بیش از مردان حکومت مبارک به شمار میآید، کسی که مدتی وزیر خارجه این حکومت بوده و سالها به نمایندگی از آن ریاست اتحادیه عرب را به عهده داشته است. او در برنامه انتخاباتیاش از ادغام موزون همه بخشها و اقلیتهای جامعه مصر در روند توسعه این کشور دفاع میکند و به خصوص بر رفع عقبماندگی مصر علیا تاکید دارد، شعاری که بخشهایی از قبایل این منطقه را به حمایت او برانگیخته است.
اصلاح دستگاههای امنیتی، اما نه انحلال آنها و نیز تجدیدنظر در قرارداد کمپدیوید با اسرائیل نیز از دیگر مفاد برنامه انتخاباتی اوست. موسی در مجموع نسبت به جمهوری اسلامی لحنی ملایم داشته و احیای مناسبات با ایران در صورت ورودش به کاخ ریاست جمهوری غیرمحتمل نیست، ولی ملاحظه دیدگاهها و حساسیتهای کشورهای عرب خلیج فارس اجازه نخواهد داد که این مناسبات به سوی گرمشدن پیش برود.
محمد مرسی نامزد اخوانالمسلمین مدافع "پروژه رنسانس اسلامی" و اسلامیتر کردن بنیانهای قانونی و حقوقی جامعه است. دفاع از خصوصیسازی صنایع، مقرراتزدایی از فعالیتهای اقتصادی و کاهش مالیات در راستای افزایش رشد اقتصادی نیز دیدگاههای مرسی در این زمینه را تشکیل میدهند. او مدافع سمتگیری مصر به سوی نظامی پارلمانی است، اما میگوید که در دوران گذار باید ترکیبی از نظام ریاستی و پارلمانی حاکم باشد.
مرسی خواهان "مناسباتی متوازنتر" با آمریکاست و تهدید میکند که که در صورت قطع کمکهای مالی آمریکا قرارداد کمپدیوید با اسرائیل ملغی میشود. در زمینه رابط با ایران نیز مرسی رویکردی حدوداً مشابه عمر موسی خواهد داشت، با این تفاوت که شاید همچون او احتمالاً به حساسیتهای شیخنشینهای خلیج فارس نسبت به نفوذ جمهوری اسلامی در عراق و لبنان و مسائل مربوط به سه جزیره ابوموسی و تنب کوچک و بزرگ اعتنای محسوسی نشان ندهد.
نامزدی که نماد تناقضهاست
و چهارمین نامزد دارای شانس برای ورود به دور دوم انتخابات عبدالمنعم ابوالفتوح است که به عنوان کاندیدای مستقل وارد عرصه انتخابات شده است. او یکی از قدیمیترین اعضای گروه اخوانالمسلمین و از شخصیتهای کمتر متعصب این جریان بوده است که شخصا هم در اعتراضهای میدان تحریر حضور داشت.از نظر ابوالفتوح هم دموکراسی و هم مذهب برای جامعه مصر حائز اهمیت هستند. او شماری از زنان و مسیحیان و لیبرالها و نیز گروههایی از سلفیها را گرد خود جمع کرده و خود را نامزدی معرفی میکند که بهتر از سایرین میتواند شکاف میان سکولارها، مذهبیها و اقلیتها را پر کند.
ابوالفتوح با مذهب حکومتی و حجاب اجباری مخالف است و آزادی تجارت، تقویت بخش خصوصی در کنار بخش دولتی و نیز دو پروژه معطوف به گسترش و ارتقای کیفیت آموزش و خدمات درمانی به علاوه بهبود زیرساختها در مناطق محروم را زمینهساز عدالت اجتماعی میداند.
ابوالفتوح میگوید که قائم مقام رئیس جمهور و شماری از وزرا باید زیر ۴۵ سال سن داشته باشند تا زمینه برای ادغام و مشارکت نسلی که تحولات میدان تحریر را رقم زد در تعیین سیاستگذاریهای کشور فراهم شود. او به خصوص قول داده است که یک زن یا یک مسیحی قبطی را معاون اول رئیس جمهور کند. وعده انتخاباتی دیگر ابوالفتوح این است که پرونده همه محکومشدگان پس از سرنگونی مبارک در دادگاههای نظامی دوباره در یک دادگاه مدنی مورد بررسی قرار گیرند.
ابوالفتوح نیز برخی بعضی از مفاد معاهده کمپ دیوید را با منافع و امنیت ملی مصر در تعارض میبیند و آن را نیازمند بازنگری میداند. او بر ضرورت داشتن داشتن روابط حسنه با امریکا تآکید دارد، اما میگوید که این رابطه "در راستای تآمین منافع مصر و جلوگیری از تبدیل این کشور به یک کشور وابسته، باید دوباره تنظیم شود."
رویکرد ابوالفتوح نسبت به مناسبات ایران در صورت احراز مقام ریاست جمهوری تفاوت چندانی با نماینده اخوانالمسلمین نخواهد داشت.
در مجموع به نظر میرسد که ابوالفتوح چه از حیث برنامهای و شعارهای انتخاباتی و چه به لحاظ ترکیب نیرویی که به حمایت از او برخاسته است بیش از سایر نامزدها نمادی از تناقضات و چالشهای درون جامعه مصر است.
این تناقضات و چالشها، فقر و فاقه شدیدی که بخش قابل اعتنایی از جامعه مصر با آن دست به گریبان است، روند ناقص شکلیابی ساختار حقوقی حکومت جدید و نیز مقاومت آشکار و پنهان ژنرالهای گردآمده در شورای نظامی حاکم در انتقال هر چه سریعتر و جامعتر قدرت به نهادهای غیرنظامی همه و همه هر رئیس جمهوری را با مشکلات و معضلات پیچیدهای روبرو میکند.
ژیار گل خبرنگار بیبیسی، در وین
با حسین موسویان، معاون سابق دبیر شورای امنیت ایران و دیپلمات ارشد سابق
تیم مذاکره کننده هسته ای ایران مصاحبه کرده است.
این مصاحبه به زبان انگلیسی و برای سرویس جهانی بیبیسی انجام شده است.شما سالها عضو تیم مذاکره کننده هسته ای ایران بوده اید، در دوران ریاست جمهوری آقای خاتمی و اوایل ریاست جمهوری آقای احمدی نژاد. چرا غربیها و ایران نتوانستند اختلافاتشان را حل کنند و بر سر برنامه اتمی ایران به توافق برسند؟
در آن زمان نتوانستیم با گروه ۳ اروپا به توافق برسیم، چونکه آمریکا همراهی نکرد. آنان خواهان توقف کامل غنی سازی اورانیوم بودند، این برای ایران همیشه خط قرمز بوده است. غنی سازی در دوره رئیس جمهوری رفسنجانی، خاتمی و احمدی نژاد خط قرمز بوده و هست. در نتیجه مهم نیست که چه کسی رئیس جمهور است، میانه رو یا اصلاح طلب یا تندرو. اگر حتی حکومت ایران، جمهوری اسلامی یا سلطنتی باشد، برای همه ایرانیها بر اساس پیمان منع گسترش سلاحهای هسته ای NPT غنی سازی حق ایران است. این موضع خط قرمز بوده و خواهد ماند.افراد مذاکره کننده از طرف ایران چندین بار عوض شده اند. آقایان روحانی، لاریجانی و حالا جلیلی، به نظر شما کدامیک از این دیپلماتها کار کشته تر است و می تواند با غربیها به توافق برسد؟
اولا سیاست مذاکرات هسته ای در اصل توسط رهبری تعیین می شود. اما به باور من در زمان روحانی شانس بیشتر بود. ما در آن زمان برای اجرای بندهای الحاقی و امکان دسترسی بازرسان آژانس از تاسیسات اتمی ایران به توافق رسیدیم. گرچه وظیفه قانونی ما نبود، به عنوان حسن نیت و برای جلب اعتماد برای مدتی برنامه هسته ای را متوقف کردیم. ما به طرف مقابل گفتیم که اگر حق قانونی ایران برای غنی سازی را به رسمیت بشناسید، دستمان برای شفافیت و همکاری با آژانس باز است. ما می توانیم در زمینه های دیگر از جمله تروریسم، انرژی، امنیت و مبارزه با گسترش سلاح هسته ای با شما همکاری کنیم.اما فکر می کنم غربیها و امریکا از برنامه هسته ای ایران به عنوان ابزاری برای فشار و اعمال تحریمهای بیشتر استفاده می کنند. زیرا هدف نهایی آنها تغییر رژیم ایران است.
تحریمهای زیادی در چند سال گذشته علیه ایران اعمال شده است. این تحریمها صادرات نفت و سیستم مالی ایران را هدف قرار داده. آیا این محدودیتها می تواند ایران را وادار به عقب نشینی از برنامه هسته ای خود کند؟
تحریمها مردم عادی ایران را مجازات می کند. اگر می پرسید آیا این تحریمها ایران را وادار خواهد کرد تا از حق قانونی خود بر اساسNPT برای غنی سازی گذشت کند و از برنامه هسته ای خود دست بردارد و به خواسته غرب گردن نهد، نه. تحریمها هیچ وقت موفق نخواهند بود.اما تحریمها مشکلات زیادی را برای مردم عادی بوجود آورده است، پیشرفت ایران را محدود کرده، خیلی ها می پرسند ایران کشور ثروتمندی با منابع عظیم نفت و گاز است. چه نیازی به انرژی هسته ای دارد؟ چرا دست از غنی سازی بر نمی دارد و به جامعه بین المللی بر نمی گردد؟
کسانی که این سئوالات را مطرح می کنند، همانهایی هستند که قبل از انقلاب می خواستند ایران کشوری هسته ای شود. اما حالا می پرسند چرا ایران نیروگاه هسته ای داشته باشد. فراموش کرده اند که آنها بودند که در سالهای ۱۹۶۰ و ۱۹۷۰ به ایران پیشنهاد دادند که تا سال ۲۰۰۰ ، می تواند ۲۳ نیروگاه هسته ای بسازند.اما سلاح هسته ای امروز نتوانسته کمکی به کشورهای دارنده آن بکند. ببینید چطور القاعده به آنان حمله می کند. سلاح هسته ای به آنها کمکی کرده؟
برای ما مسئله امنیت نیست. برای ایرانیان هیچ راهی به جز خودکفایی و اتمام این پروژه ها نبوده. فراموش نکنید که ما هشت سال جنگ تحمیلی داشتیم. در شرایطی که ما در جامعه بین المللی منزوی شده بودیم، ایرانیان توانستند از سرزمین و کشورشان دفاع کنند.
اما حقیقت این است که دو کشور مسلمان با هم جنگیدند. من از سفیر سابق بریتانیا در عراق پرسیدم چرا غرب برای اتمام جنگ ایران و عراق تلاش نکرد، او گفت دو شیر خاورمیانه، که دشمن غرب هم بودند، همدیگر را لت و پار کردند، این به نفع غرب بود، آیا فکر نمی کنید که برنامه هسته ای مثل جنگ برای ایران مضر باشد؟
ببینید ما فتوای رهبری را در این زمینه داریم که سندی جدی و معتبر است. این فتوا هرگونه تولید و استفاده از سلاح هسته ای و کشتار جمعی را منع کرده است.چه کسی این فتوا را اعلام کرده است؟ سندی هم هست؟
اولا رهبر علنی و رسما در نماز جمعه این فتوا را صادر کرد. دوما سال ۲۰۱۰ در کنفرانس منع گسترش سلاح هسته ای تهران که با پیام رهبری افتتاح شد، او تاکید کرد که استفاده از سلاح هسته ای حرام است. سفیر ایران در سازمان ملل متحد نیز این فتوا را به عنوان سندی به این سازمان ارائه کرد.چه ضمانتی وجود دارد که فردا رهبر یا آیت الله یا مرجع تقلید دیگری فتوای دیگری صادر نکند و بگوید که تولید سلاح هسته ای برای امنیت ملی و حفظ اسلام ضرورت دارد؟
من نمی دانم. زیرا من رهبری مذهبی نیستم. ما مقلدیم. اما با توجه به شواهد سالهای دهه ۸۰ هنگامی که صدام از سلاح شیمیایی علیه ایران استفاده کرد، نظامیان از امام خمینی خواستند که پاسخ در خور به عراق بدهند. امام خمینی اجازه مقابله به مثل نداد. طبق چنین فتوایی سالها است استفاده از سلاح کشتار جمعی حرام است.اما آقای موسویان، بسیاری از کسانی که با آیت الله خمینی بودند، امروز از منتقدین آیت الله خامنه ای هستند. شما چگونه این دو فرد را با هم مقایسه می کنید؟
نه، نه... این موضوعی کاملا متفاوت است. اگر اسرائیل یا آمریکا، یا هر دو به تاسیسات هسته ای ایران حمله کنند، من مطمئنم ایران از پیمان منع گسترش سلاح اتمی خارج خواهد شد.شما می گویید وقتی صحبت از انرژی هسته ای پیش می آید، مسئولان ایرانی چه میانه رو و اصلاح طلب، چه تندرو همگی یک موضع متحد دارند. ولی بسیاری رهبر ایران و آقای احمدی نژاد را متهم می کنند که از برنامه هسته ای برای کسب منفعت سیاسی در داخل کشور استفاده می کنند. شما فکر نمی کنید این یک مسئله سیاسی باشد تا غرور ملی؟
اگر شما در طول ۶ تا ۷ ماه گذشته مناظره کاندیداهای جمهوریخواه را دنبال کرده باشید، آنان ازسیاستهای اوباما در برابر برنامه هسته ای ایران انتقاد می کنند. بخش عظیمی از سیاستهای داخلی آمریکا به مسئله اتمی ایران می پردازد.در ایران چه؟
خوب در ایران نیز این یک مسئله سیاسی است. طیف های مختلف سیاسی می خواهند ثابت کنند که آنها تنها مدافع واقعی حقوق ایرانیان هستند و دیگران در اشتباهند.شما یکی از دیپلماتهای ارشد مذاکره کننده بودید، اما نا گهان به جاسوسی و انتقال اطلاعات به کشورهای غربی متهم شدید، آیا شما واقعا این کار را کردید؟
اولا این یک موضوع داخلی است. من فکر می کنم یک اتهام سیاسی است. من توسط سه قاضی از اتهامات تبرئه شدم. اما تصمیم گرفته ام که سکوت اختیار کنم.به نظر نمی رسد هدف قرار دادن شما نشانی از اتحاد در حکومت ایران باشد، اتهام جاسوسی می توانست به اعدام شما منجر شود؟
هدف قرار دادن من دلیلی بر اختلاف مسئولان بر حق قانونی ایران برای غنی سازی نیست.ولی گفته می شود شما اطلاعات سری را لو داده اید؟
شاید این اتهامات به خاطر سیاستهای هسته ای ما بود، شاید با تیم مذاکره کننده قبلی که برای اعتماد سازی با اروپائیها همکاری می کرد، موافق نبودند. شاید موافقت ما با اجرای بندهای الحاقی و تعلیق غنی سازی از دید آنان اشتباه بوده است.شما می گویید سه قاضی شما را از اتهام جاسوسی تبرئه کردند، که همین طور هم هست، ولی وزیر وقت اطلاعات و آقای احمدی نژاد می گویند مدارکی در دست دارند که ثابت می کند شما اطلاعات به غربیها داده اید؟
نه، نه... من یادم هست که محسنی اژه ای گفت به تصمیم دستگاه قضایی احترام می گذارد.رئیس جمهور چه؟
رئیس جمهور شاید دیدگاهش را عوض نکرده باشد، برای من واقعا هم مهم نیست که او چگونه فکر می کند.آیا حاضرید به ایران بر گردید؟
می توانم بر گردم. زیرا هیچ مانع قانونی برای بازگشتم وجود ندارد.پس چرا بر نمی گردید؟
زیرا بر اساس حکم آوریل ۲۰۰۸، گرچه حکم قطعی مرا از جاسوسی تبرئه کرده، اما به مدت پنج سال از فعالیتهای دیپلماتیک محروم کرده است. یعنی از آوریل ۲۰۰۸ تا آوریل ۲۰۱۳. خوب من در ایران بمانم چکار کنم، ترجیح دادم که به کارهای دانشگاهیم برسم و تحصیلاتم را در مقطع فوق دکترا ادامه بدهم.فکر نمی کنید اقامت در آمریکا، بهانه ای به مخالفین شما بدهد که بگویند موسویان در آمریکا است و با غربیها ارتباط دارد؟
نه ، مسئله این نیست. من قبل از اینکه وارد حکومت جمهوری اسلامی بشوم در آمریکا تحصیل می کردم. خیلی از مقامات بلند پایه جمهوری اسلامی فارغ التحصیل آمریکا یا بریتانیا هستند. امروز نیز بسیاری از بستگان مقامات ایران، منظورم مقامات بسیار بالا است، پسران و دخترانشان در آمریکا، کانادا یا بریتانیا تحصیل می کنند.مخالفین حکومت ایران می گویند که فرهنگ حذف در ساختار قدرت ایران وجود دارد. شما هم می دانید از همان ابتدای انقلاب بسیاری از چپ ها و گروههای انقلابی از صحنه کنار گذاشته شدند. اصلاح طلبان هم از زمانی که دیدگاهشان با رهبری فرق کرد، کنار گذاشته شدند. خود شما هم متهم به جاسوسی شدید و حذفتان کردند. خوب غربیها شاید بگویند چه ضمانتی وجود دارد که تیم جلیلی به سرنوشت شما دچار نشود؟
ایرانیان هم می توانند این سئوال را بپرسند که زمانی که ما با دولت شیراک مذاکره کردیم سیاستش با سارکوزی متفاوت بود. ایرانیان نیز می توانند به گروه ۵+۱ بگویند هنگامی که دولتهایشان تغییر می کند، سیاستهای تیم مذاکره کننده نیز تغییر می کند. اما درباره موضع حذف در داخل ایران، باید به یادتان بیاورم هنگامی که در اوایل دولت خاتمی قتل های زنجیره ای صورت گرفت، دستگاه قضایی، رئیس جمهوری و حتی رهبری رسما و علنا گفت که گروههای خودسر داخل نظام وجود دارد. وجود گروه های خودسر چیزی نیست که دولت از آن آگاه نباشد. رهبری حتی در آن زمان گروههای خودسر و عاملان قتلها را آلت دست صهیونیستها خواند.ولی کسی که به اتهام این قتلها معرفی شد به طور مشکوکی در زندان مرد، مخالفان می گویند این تلاشی برای متوقف کردن این پرونده بود، چون دستور قتلها از طرف مقامات بالا آمده بود؟
بگذار به عنوان کسی که ۳۰ سال در حکومت خدمت کرده، صادقانه به شما بگویم، من هیچ گونه مدرکی ندیده ام که نشان دهد رهبران مذهبی یا رئیس جمهوری دستور این قتلها را صادر کرده یا کسی را تشویق به این قتلها کرده باشند.اگر یادتان باشد، زمانی که خود شما سفیر ایران در آلمان بودید، زنجیره ای از قتلها در داخل و خارج جریان داشت. زمان سفارت شما در آلمان، قتل مخالفان در میکونوس اتفاق افتاد. حتی سفارت ایران متهم شد که به ضاربان برای اجرای ترورها کمک کرده است. آیا وقعا ایران، سفارت و کارمندانش یا شما در این ترورها نقشی داشتید؟
ببینید معمولا دستگاه های اطلاعاتی نمی خواهند نمایندگی های سیاسی را در این ماجرا ها درگیر کنند. من در آن زمان نماینده وزارت اطلاعات ایران را به آلمان دعوت کردم تا با نمایندگان دستگاه اطلاعات آلمان دیدار کنند. من در این ملاقاتها شرکت نکردم.یعنی می گویید که شما از این موضوع اطلاعی نداشتید؟
قطعا، من بی خبر بودم. برای یافتن حقیقت خیلی تلاش کردم. هیچ مدرکی دال بر دست داشتن من در این ترورها یا اتهامی علیه من توسط دستگاه قضایی یا دستگاه اطلاعاتی آلمان ارائه نشد. اگر شما حکم دادگاه آلمان علیه متهمان قتلها را بخوانید، نشان می دهد تمام حکمها بر اساس شهادت شخصی به نام شاهد C صادر شده است. دستگاه اطلاعات آلمان مدعی است که شاهد C شخصی در دستگاه اطلاعات ایران بوده که مدارکی دال بر دخالت ایران به آلمانیها داده. من هیچگاه نفهمیدم این شاهد کی بود. تمام احکام جلب برای مسئولان ایرانی بر اساس شهادت شاهد C بود.ولی آقای موسویان، به باور شما چه منطقی ممکن است پشت این ادعای آلمانیها علیه مسئولان ایرانی وجود داشته باشد، این اتهامات در زمانی مطرح شد که مخالفین جمهوری اسلامی در پاریس، وین و جاهای دیگر ترور می شدند؟ چرا بخواهند ایران را بدون هیچ مدرکی متهم کنند؟
نه، نه... اجازه بده، دیدگاه من چیز دیگری است. من می گویم در دوران من به عنوان سفیر در آلمان، تلاش زیادی کردم بدانم چه کسی پشت این ترورها بود، من مدعی نیستم که اتهامات دستگاه اطلاعات آلمان درست یا غلط بود. من می گویم ما نتوانستیم مدرکی دال بر دست داشتن ایران پیدا کنیم.در گزارش اخیر آژانس بین المللی انرژی اتمی، این نهاد نگران احتمال جنبه نظامی برنامه هسته ای ایران است. این نگرانی ناشی از چیست؟
ادعای احتمال استفاده نظامی ایران از برنامه هسته ای در گزارش نوامبر ۲۰۱۱ آمانو چیز جدیدی نیست. همه کارشناسان بین المللی می دانند این چیز تازه ای نیست. این موضعی کهنه است که ایران در گذشته به آن پاسخ داده. به همین جهت در تهران به این نتیجه قطعی رسیده اند که آمانو سیاستهای آمریکا را دنبال می کند. او این قضیه را عمدا پر رنگتر جلوه می دهد تا فشارها و تحریمها بیشتری علیه ایران اعمال شود.در چند سال گذشته، به خصوص در دو سال گذشته، بعضی از دانشمندان ایرانی ترور شدند، انفجارهای مشکوکی درتاسیسات نظامی ایران رخ داد. به نظر شما چه کسی ممکن است پشت این رشته عملیات باشد؟
این کاملا روشن است. در سال ۲۰۰۹، جان ساور یکی از مقامات سابق تیم مذاکره کننده غرب و رئیس دستگاه جاسوسی انگلیس (MI۶) گفت که برای توقف برنامه هسته ای ایران، غربیها بایستی عملیات پنهانی علیه تاسیاست هسته ای ایران انجام دهند. وقتی این را شنیدم شوکه شدم. تعجب کردم چگونه یک مقام دولتی رسما پیشنهاد عملیات پنهانی علیه کشور مستقل دیگری می دهد. پس از این، ما شاهد حمله ویروس استاکس نت، عملیان خرابکاری و مشکوک علیه تاسیاست اتمی ایران، و ترور دانشمندان اتمی بودیم. اگر شما مطبوعات آمریکا را بخوانید می بینید که آنها اعتراف می کنند که آمریکا و اسرائیل پشت این رشته عملیات بوده اند. اما گزارشهای دیگری هم گفته که آمریکا دخالتی نداشته، بلکه اسرائیل پشت این رشته عملیات بوده است.آیا این رشته عملیات علیه ایران توانسته سرعت برنامه هسته ای ایران را کم کند؟
تحقیر کردن ملتی، کاملا نتیجه معکوس دارد. پس از حمله ویروس استاکس نت، رشته عملیات خرابکاری، ایران تصمیم گرفت که ارتش سایبری را تشکیل دهد. و این غربیها بودند که سپاه پاسداران ایران را وادار کردند برای مقابله با عملیان خرابکارانه، ارتش سایبری تاسیس کند. اگر به یاد داشته باشید، در ابتدا ایران دارای ۳۰۰۰ سانتریفیوژ بود، علیرغم عملیات خرابکاری، در ظرف دو سال ایران امروز ۹۰۰۰ سانتریفیوژ دارد. علی رغم ترورها و خرابکاری، ایران می تواند غنی سازی از ۳.۵ % را به ۲۰% برساند. علی رغم تمام این رشته عملیات، ایران می تواند سوخت جامد برای مرکزتحقیقات هسته ای تهران تولید کند. این نتیجه حملات بود.گفته می شود تیم آقای احمدی نژاد و جلیلی از اصلاح طلبان خواسته اند که به آنها در مذاکرات هسته ای کمک کنند تا با غرب به توافق برسند، شما مطئنا دوستانی در حکومت و تیم مذاکره کننده دارید، آیا این واقعیت دارد؟
من این شایعات را باور ندارم. احمدی نژاد نیازی به کمک اصلاح طلبان ندارد. در زمان احمدی نژاد بود که برای اولین بار سفیری ایرانی در عراق با سفیری آمریکایی دیدار کرد. این احمدی نژاد بود که توانست برای اولین بار در تاریخ جمهوری اسلامی به عنوان رئیس جمهور به رئیس جمهوری آمریکا نامه بنویسد. این نامه ها و ملاقاتها بدون اجازه شخص رهبر امکان پذیر نبود. مثلا اگر رهبری موافق نبود، جلیلی نمی توانست با بیل برنز ملاقات کند. با این وصف چرا احمدی نژاد به کمک اصلاح طلبان نیاز داشته باشد؟می خواهید بگویید که او اهل کوتاه آمدن نیست و با کسی همکاری نمی کند؟
نه... مسئله قدرت نیست، تصمیم نهایی در دست رهبری است و خواهد بود.اگر شما به خانم اشتون مشاوره بدهید، به عنوان کسی که با شیوه فکر کردن تیم مذاکره کننده ایرانی آشناست، چه توصیه ای به او خواهید کرد تا با ایرانیان بر سر برنامه اتمی به توافق برسد؟
به خانم اشتون خواهم گفت که با حق طبیعی ایران برای غنی سازی مخالفت نکند. شما نخواهید توانست ایران را از حق قانونیش محروم کنید. این غیر ممکن است. خط قرمزها را تغییر دهید. برای شما اگر توقف غنی سازی خط قرمز است؛ تهران هیچ وقت به آن عکس العمل مثبت نشان نخواهد داد. اما اگر خط قرمز شما تولید سلاح هسته ای است، شما شانس خوبی برای موفقیت دارید. شانس بزرگی برای حل اختلافات.اگر شانس مشاوره به آقای جلیلی را داشتید، به او چه توصیه ای خواهی کرد؟
از گذشته تا به امروز، مشکل گروه ۵+۱ این است که موضع متحدی ندارند. آنها شجاعت قبول حق غنی سازی ایران بر اساس NPT را ندارند. آنها باید به ایرانیها بگویند اگر شما برای رفع سوء تفاهم ها و شبهات و اثبات صلح آمیز بودن برنامه اتمی خود تلاش کنید، ما هم تحریمها را لغو خواهیم کرد و پرونده اتمی ایرانی را به حالت عادی برخواهیم گرداند و به برنامه صلح آمیز هسته ای ایران به عنوان عضو NPT طبق بند ۴ کمک خواهیم کرد. در ده سال گذشته غربیها هیچگاه این پیشنهادات را به ایران ندادند. به همین جهت توصییه من به اشتون است نه جلیلی.در چند سال گذشته، به خصوص در موارد اخیر مذاکرات معمولا در استانبول بوده است. من خبرهای عراق را پوشش می دهم، و می دانم که بغداد جای امنی نیست. با انتخاب بغداد برای مذاکرات این دوره، ایران چه پیامی را می خواهد برساند؟
من دوباره گروه ۵+۱ را مقصر می دانم. آنها با طرز فکر ایرانیها آشنا نیستند. ایرانیان هیچ گاه تحت فشار موضع خود را عوض نمی کنند. در گذشته ایران خواهان انجام مذاکرات در استانبول بود، گروه ۵+۱ به رهبری آمریکا گفت نه. وقتی به ایران گفتند به استانبول نخواهند آمد و ایران بایستی به ژنو یا وین برود، ایران گفت اگر این طوری است، حالا مذاکرات بایستی در استانبول، بغداد، دمشق، یا بیروت باشد. در این دوره از مذاکرات، این بار ایران گفت یا دمشق، یا بغداد، یا بیروت، استانبول نه. به خاطر اینکه غربیها ابتدا با آن موافقت نکردند.دلیل مخالفت ایران با استانبول برای این دوره از مذاکرات به خاطر فشارهای ترکیه به سوریه نبود؟
این واقعا دلیل اصلی نیست. قطعا این موضوع در رابطه ایران و ترکیه تنش بوجود آورده. اما غربیها می خواستند برای ایران شروطی تعیین کنند تا به ژنو یا وین برود.ایران امتیازی کسب کرد؟
بله، قطعا، آمریکا و اروپاییها دستهایشان را بالا بردند و گفتند به استانبول خواهیم آمد، و این عقب نشینی گروه ۵+۱ بود. بعد ایران گفت ملاقات اول در استانبول، دور دوم مذاکرات بایستی در بغداد باشد.غربیها می گویند که دیپلماتهای ایرانی خوب بلدند وقت کشی کنند، این که هدف اصلی آنان خریدن وقت بیشتر برای دستیابی به تکنولوژی تولید سلاح هسته ای است. آیا این واقعیت دارد؟
نه، نه... اگر منظورتان این است که دیپلمات های ایران خبره و کار کشته هستند، با شما موافقم. اگر می پرسید که آنان غربیها را بازی می دهند و می خواهند وقت تلف کنند و سلاح هسته ای تولید کنند، من موافق نیستم.در ابتدای مذاکرات غربیها از ایران می خواستند که برای مدتی برنامه غنی سازی اورانیوم را متوقف کند، در این دوره از مذاکرات که قرار است در بغداد بر گزار شود، آیا موضع گروه۵+۱ تغییر کرده؟
ما شاهد موضعهای ضد و نقیضی از غربیها هستیم. روسها و چینیها واقع بین تر هستند و با حقوق ایران مخالفتی ندارند. اما میان کشورهای غربی اختلاف وجود دارد. نشانه های ضد و نقیضی از اویاما می رسد. یک بار هیلاری کلینتون می گوید اگر ایران صداقت در اجرای تعهداتش نشان دهد، ما حق غنی سازی این کشور را به رسمیت می شناسیم.روزنامه لس آنجلس تایمز از قول یک مقام آمریکایی نوشته که اگر ایران برنامه غنی سازی ۲۰% را متوقف کند، آمریکا با با غنی سازی ۵% ایران مشکلی ندارد. این روزنامه همچنین از قول یک مقام ایرانی نوشته که ایران از این موضع آمریکا استقبال می کند و ایران در مورد غنی سازی ۲۰% و اجرای بند های الحاقی انعطاف پذیر خواهد بود. اما جند روز پیش سخنگوی وزارت امور خارجه آمریکا مدعی شد که این گزارشها واقعیت ندارند و گفت که آمریکا بر اجرای قطعنامه شورای امنیت که بر تعلیق کامل برنامه هسته ای ایران تاکید دارد پا فشاری می کند. اگر این موضع آمریکا و گروه ۵+۱ باشد، به باور من در مذاکرات بغداد هیچ توافقی حاصل نخواهد شد.
سازمانهای امدادی میگویند یمن
در آستانه یک بحران غذایی با عواقبی فاجعهبار قرار دارد و تقریبا نیمی از
جمعیت این کشور دچار سوء تغذیه هستند.
گروهی مرکب از هفت سازمان بینالمللی کمکرسانی از
جامعه جهانی خواستهاند تا به جای توجه به اوضاع درهم امنیتی و تهدیدهای
ناشی از القاعده، بر روی این معضل تمرکز کنند.درخواست این سازمانها در آستانه نشستی اعلام شده که قرار است در ریاض، پایتخت عربستان برگزار شود. مساله امنیت در یمن، محور گفتگوهای این نشست خواهد بود.
سازمانهایی که این هشدار را دادهاند شامل آکسفام، سازمان بین المللی نجات کودکان، مرلین، مرسی، کر (CARE)، گروه بینالمللی پزشکی و گروه امداد اسلامی میشوند.
این سازمانها هشدار دادهاند که بیثباتی در یمن باعث شده تا ده میلیون یمنی یعنی ۴۴ درصد جمعیت این کشور دچار سوء تغدیه شوند که پنج میلیون نفر از آنها به کمکهای فوری نیاز دارند.
تظاهرات برای آزادیهای بیشتر، ناآرامیها در شمال و بحران حضور اسلامگراها در جنوب از عوامل بیثباتی در یمن به شمار میرود.
گروه موسوم به دوستان یمن امروز چهارشنبه، ۲۳ مه، در ریاض گرد هم میآیند تا در باره راههای تقویت امنیت و برقراری ثبات سیاسی در کشوری که به تازگی شاهد انتقال قدرت بوده، گفت و گو کنند.
هفت سازمان خیریه بینالمللی در بیانیه خود گفتهاند که تمرکز روی مسایل امنیتی، باعث شده تا اقدامات کافی در زمینه فقر و گرسنگی صورت نگیرد.
آنها گفتهاند که از سال ۲۰۰۹ به این سو، میزان سوء تغذیه در یمن، دو برابر شده که دلیل آن افزایش قیمت مواد غذایی و سوخت بوده است.
نزدیک به نیم میلیون نفر در ناآرامیها و بیثباتیهای یمن، بیجا شده و خانه و کاشانه خود را ترک کردهاند.
گروههای امدادی هشدار دادهاند که بازارهای محلی در یمن، مواد غذایی میفروشند اما مردم پول برای خرید آنها ندارند.
آکسفام میگوید خانوادهها چون پول برای تامین مایحتاج خود ندارند، کودکان خود را از مدرسهها خارج کرده و آنها را به گدایی در خیابانها وا میدارند.
طبق آمار سازمان ملل، تقریبا یک سوم کودکان یمن دچار سوء تغذیه هستند.
ایران درمقابل بسته کشورهای غربی، یک بسته متقابل به گروه ١+٥ ارائه کرد
درپی ارائه بسته جدید ١+٥ به ایران، که بامداد امروز دراولین
دورمذاکرات بغداد صورت گرفت، ایران نیزیک بسته پیشنهادی متقابل برای ادامه
مذاکرات و رسیدن به راه حلی درمورد پرونده اتمی این کشورارائه کرده است.
به گزارش خبرگزاری فرانسه ازبغداد به نقل ازیک
عضوهیئت ایرانی، مقامات ایرانی این بسته متقابل را به اعضاء ١+٥ ارائه کرده
اند وامیدوارند که کشورهای یاد شده نظرخود را دردوردوم مذاکرات که امشب
برگزار خواهد شد اعلام دارند.
گزارش دقیقی ازمحتوای این بسته انتشارنیافته است؛ مقام ایرانی نیزدرمورد محتوای پیشنهاد متقابل ایران سخنی نگفته است.
گزارش دقیقی ازمحتوای این بسته انتشارنیافته است؛ مقام ایرانی نیزدرمورد محتوای پیشنهاد متقابل ایران سخنی نگفته است.
به گزارش ایران پرس نیوز، به نقل از صدا وسیمای جمهوری
اسلامی ایران، هیئت ایرانی درپایان مرحله اول گفت وگو های بغداد با گروه
١+٥، بسته جامعی را شامل پنج بند ارائه کرده است که شامل موارد منتوعی از
جمله موضوعات هسته ای و غیرهسته ای است.
براساس این گزارش، از ویژگیهای بسته پیشنهادی جمهوری اسلامی گام به گام بودن آن است؛ گام های عملی مشخصی به غرب پیشنهاد شده است.
به گزارش منابع خبری طرف های غربی نیز بطور شفاهی و نه
کتبی، بسته ای را مطرح کرده اند، اما تفاوت بسته پیشنهادی ایران جامع بوده
و مبنا را براصول مذاکرات استانبول قرار داده است؛ ایران می گوید بسته
پیشنهادی این کشوربراساس ملاحظات معاهده منع گسترش سلاح های هسته ای و گام
به گام تدوین شده است.براساس این گزارش، از ویژگیهای بسته پیشنهادی جمهوری اسلامی گام به گام بودن آن است؛ گام های عملی مشخصی به غرب پیشنهاد شده است.
پایان کار سفیرآمریکا درافغانستان
رایان کراکر- سفیر ایالات متحده در افغانستان، که از تابستان
سال گذشته آغاز به کار کرده بود، کناره گیری کرده و در تابستان آینده
افغانستان را ترک خواهد کرد.
"رایان کراکر"٭ که همزمان با "جان آلن"- فرمانده
کل نیروهای ناتو در افغانستان، آغاز به کار کرده بود، میتوانست عملی کنندۀ
سیاست های اوباما در افغانستان باشد. ولی او از سیاستمداران جناح محافظه
کار یا جمهوری خواه بود و در طی سال های اخیر، ما شاهد تنش های زیادی میان
دست اندرکاران مختلف افغانستان از مقامات داخلی تا مسئولین غربی بودیم.
***
تفاوت میان سیاست های جناح های مختلف سیاسی
ایالات متحده و نقش سفیر این کشور در این مسایل، موضوع گفتگوی ماست با آقای
اسحاق نگار گر، نویسنده و تحلیلگر مسایل سیاسی.
آقای نگارگر میگوید که موضوع مهمی را که ما نباید از
یاد ببریم اینست که، اقتصاد غرب امروز یک اقتصاد نظامی شده است و غرب تولید
کنندۀ سلاح های جنگی است و برای فروش اسلحه به این نیاز دارد که جهان سوم
را به بهانۀ زبان، مذهب یا قومیت، تجزیه کند. چنانچه این کار را در سودان
انجام دادند. ولی در بسیاری موارد این کار آنان نتیجۀ مثبت ندارد و گاهی
تنها باعث ایجاد اختلافات میشود.
در افغانستان، به گفتۀ آقای نگار گر، حکومت کرزی در
میان فشار های داخلی و کشور های همسایه قرار دارد و گاهگاهی هم در طی این
سال ها، کرزی از آمریکاییان انتقاد میکرد و این انتقادات باعث شد که روابط
میان افغانستان و آمریکا خراب و خراب تر شود، تا اینکه باراک اوباما، خودش
به افغانستان سفر کرد و بالاخره پیمان ستراتیژیکی را با افغانستان امضاء
کرد.
تصور بر این است که با امضای این قرار داد ما وارد یک
دوران جدید هم آهنگی میشویم و باید کسی مسئولیت ناهمآهنگیهای گذشته را
بدوش میگرفت و آن شخص، "رایان کراکر" است.
رایان کراکر، در حالی در افغانستان سفیر مقرر شد که
تصور میشد "اوباما" میخواهد با برکناری سفیر قدیم که یک شخص نظامی بود
زمینۀ صلح را مهیا کند.
ارائه پیشنهادات جدید گروه ١+٥ به ایران در مذاکرات بغداد
نشست ایران و گروه ١+٥ از صبح امروز در بغداد آغاز شد. به گزارش
خبرگزاری فرانسه در جریان مذاکرات نمایندگان ٦ کشور قدرتمند جهان
پیشنهادات تازه ای به ایران ارائه دادند.
"مایکل من"*، سخنگوی مسئول سیاست خارجی اتحادیه
اروپا، اعلام کرد که وارد جزئیات این پیشنهادات نمی شود، اما آنچه که ما بر
روی میز گذاردیم در جهت منافع ایران است.
سخنگوی "کاترین اشتون" ابراز امیدواری کرد که ایران به این پیشنهادات واکنش مثبت نشان دهد.
"مایکل من" درعین حال خاطرنشان کرد: «این دومین مرحله
از سری جدید مذاکرات است و ما امروز می توانیم به پیشرفت هائی دست یابیم».
وی افزود: ما احتمالا می توانیم در خصوص زمان برگزاری مذاکرات برای مرحله
بعدی تصمیم گیری نمائیم.
در همین حال، وزارت امور خارجه فرانسه اعلام کرد، "ژک
اودیبر"*، مدیر کل روابط سیاسی و امنیتی این وزارتخانه، در مذاکرات بغداد
حضور دارد.
"فرانسوا هولاند"، رئیس جمهوری فرانسه، روز سه شنبه به
خبرنگاران گفت که اطمینان دارد "ژک اودیبر" در مذاکرات بغداد قاطعیت لازم
را بکار خواهد برد.
ساعاتی پیش از آغاز مذاکرات میان ایران و قدرت های
۵+١ در بغداد، وزیر دفاع اسرائیل- ایهود باراک، از قدرت های جهانی دعوت
کرد تا در برابر ایران موضع قاطع و جدی اتخاذ نمایند.
وزیر دفاع اسرائیل با تأکید بر لزوم افزایش تحریم ها
متذکر شد در صورتیکه فشار بر ایران با اعمال تحریم های کنونی صورت نپذیرد،
ایران به برنامه هسته ای خود ادامه خواهد داد.
محمد سلیمانینیا با قرار وثیقه آزاد شد
محمد سلمانینیا، متخصص فنآوری اطلاعات و مترجم کتاب «عطر
سنبل؛ عطر کاج» روز سه شنبه (دوم خرداد) با صدور قرار وثیقه به صورت موقت
از زندان اوین آزاد شد.
سلیمانینیا در ۲۰ دی ماه سال گذشته به وسیلۀ
وزارت اطلاعات بازداشت شد و به مدت سه ماه در بند ۲۰۹ زندان اوین بود. این
متخصص اینترنت در اعتراض به شرایط خود در بند ۲۰۹ دست به اعتصاب غذای
نامحدود زده بود و مسئولان، او را به بند ۳۵۰ منتقل کردند تا دست از اعتصاب
غذا بردارد.
این مترجم ادبی دو بار و در مجموع به مدت ۳۸ روز در
زندان دست به اعتصاب غذا زد. او اکنون در انتظار اعلام زمان برگزاری دادگاه
رسیدگی به پرونده است.
وزارت اطلاعات او را به اتهام ایجاد شبکههای اجتماعی غیرقانونی و همکاری با دول متخاصم متهم کرده است.
پیش از این گزارشگران بدون مرز در اطلاعیهای اعلام کرده بود این متخصص اینترنت یکی از قربانیان پروژۀ راهاندازی اینترنت ملی است.
پیش از این گزارشگران بدون مرز در اطلاعیهای اعلام کرده بود این متخصص اینترنت یکی از قربانیان پروژۀ راهاندازی اینترنت ملی است.
محمد سلیمانینیا نخستین مؤسس اینترنت خصوصی در ایران است و طراحی و میزبانی بیش از ۴۰ سایت اینترنتی را به عهده دارد.
نامه نماینده ایران درسازمان ملل به کمپانی گوگل
به دنبال هفته ها کش و واکش میان ایرانیان و سامانه جست وجو گر
"گوگل" بالاخره نماینده دائمی جمهوری اسلامی ایران درسازمان ملل طی نامه ای
به این شرکت خصوصی، خواستاراستفادۀ حقیقی وحقوقی ازنام آبراه پارس میان
ایران و کشورهای عربی گردید که از هزاره های طولانی نام "خلیج پارس" و یا
"خلیج فارس" را برخود دارد.
درسال های اخیربرخی از کشورهای عربی درمورد این آبراه از عنوان "خلیچ عربی" ویا ار عنوان خلیج استفاده می کنند.
سامانه خبری گوگل درآخرین نقشه های خود که برروی این سایت پربیننده قرار گرفته، «خلیج فارس بدون نام» چاپ کرده است.
اعتراض به اولین شماره های نقشه های جدید گوگل با حذف
نام خلیج فارس، درماههای اخیرازسوی تلویزیون ها و محافل ایرانی مقیم آمریکا
و اروپا آغازگردید که به دنبال گسترش این اعتراضات درجریان نیمه دوم ماه
مه، رامین میهمان پرست- سخنگوی وزارت امور خارجه جمهوری اسلامی با اشاره به
این اقدام گوگل خواستار رعایت حقوق بین الملل ایران گردید و گوگل را تهدید
کرد که ممکن است ایران دست به اقدامات حقوقی بزند، ولی گوگل درپاسخی به
ایران ازبرآورده کردن خواست ایرانیان خود داری کرد.
درهمین رابطه، محمد خزاعی- نماینده ایران درسازمان
ملل، با ارسال نامه ای به شرکت گوگل خواستارتصحیح «اشتباه» این شرکت درحذف
نام خلیج فارس گردید.
نماینده ایران دراین نامه یادآوری می کند که «ازمؤسسات حرفه ای انتظارمی رود درکارخود بی طرفی و غیرسیاسی» بودن را حفظ نمایند.
وی هشدارمی دهد که اقدام کمپانی گوگل- به گفته وی- «به ایجاد رویهای خطرناک برای دستکاری درنام های تاریخی با اهداف سیاسی کمک می کند».
نماینده ایران دراین نامه یادآوری می کند که «ازمؤسسات حرفه ای انتظارمی رود درکارخود بی طرفی و غیرسیاسی» بودن را حفظ نمایند.
وی هشدارمی دهد که اقدام کمپانی گوگل- به گفته وی- «به ایجاد رویهای خطرناک برای دستکاری درنام های تاریخی با اهداف سیاسی کمک می کند».
وزیرارشاد جمهوری اسلامی نیزازایرانیان درداخل وخارج
ازاین کشورخواسته است دراین مورد واکنش نشان دهند و منتظر تصمیمات ادارات
دولتی ایران نباشند.
متهم شدن رژیم دمشق به ربودن شیعیان لبنانی از سوی شورای ملی سوریه
شورای ملی سوریه، مهم ترین تشکل گروه های مخالف رژیم بشار اسد،
امروز (چهارشنبه) ضمن محکوم کردن ربوده شدن سیزده تن از زائران شیعه مذهب
لبنان در سوریه، دست داشتن رژیم دمشق در این آدم ربائی را منتفی ندانست.
شورای ملی سوریه در بیانیه ای اعلام کرد «ربودن برادران لبنانی» را محکوم
می کند و خواستار آزادی فوری و بدون قید و شرط آنان است.
در بخش دیگری از این بیانیه گفته شده است که
شورای ملی سوریه احتمال دست داشتن رژیم در این آدم ربائی را منتفی نمی
داند؛ از نظر شورای ملی سوریه، هدف رژیم از دست زدن به این آدم ربائی می
تواند ایجاد دردسر در کشور لبنان باشد.
سرانجام این که شورای ملی سوریه در این بیانیه از "ارتش آزاد سوریه" خواسته است از هیچ کوششی برای یافتن و آزاد کردن زائران لبنانی کوتاهی نکند.
سرانجام این که شورای ملی سوریه در این بیانیه از "ارتش آزاد سوریه" خواسته است از هیچ کوششی برای یافتن و آزاد کردن زائران لبنانی کوتاهی نکند.
در پی ربوده شدن ١٣ زائر شیعۀ لبنانی در روز گذشته،
وزیر امورخارجۀ لبنان اطمینان داده بود که این عده به زودی آزادی خود را
باز می یابند.
وزیر امورخارجۀ لبنان بدون نام بردن از ارتش آزاد سوریه یکی از گروه های مسلح اپوزیسیون سوریه را به این آدم ربائی متهم کرده بود.
وزیر امورخارجۀ لبنان بدون نام بردن از ارتش آزاد سوریه یکی از گروه های مسلح اپوزیسیون سوریه را به این آدم ربائی متهم کرده بود.
شیخ حسن نصرالله- دبیر کل حزب الله لبنان، نیز به نوبۀ خود همگان را به خویشتنداری فراخوانده است.
در این میان سازمان عفو بین الملل ضمن متهم کردن رژیم
سوریه به شکنجه و کشتن بازداشت شدگان تظاهرات مسالمت آمیز مردم، این گونه
اقدامات را مصداق جنایت علیه بشریت دانست.
در گزارش سالانۀ این سازمان که به پروندۀ نقض حقوق بشر در جهان در سال ٢٠١١ اختصاص دارد نمونه های متعددی از شکنجه و قتل بازداشت شدگان ارائه شده است.
اذیت و آزار افراد خانواده های معترضینی که در داخل کشورنیستند از دیگر موارد نقض حقوق بشر در سوریه در این گزارش است.
در گزارش سالانۀ این سازمان که به پروندۀ نقض حقوق بشر در جهان در سال ٢٠١١ اختصاص دارد نمونه های متعددی از شکنجه و قتل بازداشت شدگان ارائه شده است.
اذیت و آزار افراد خانواده های معترضینی که در داخل کشورنیستند از دیگر موارد نقض حقوق بشر در سوریه در این گزارش است.
برغم این گونه اعتراض ها که از ماه مارس سال پیش به
این سو به کرات از سوی سازمان های مدافع حقوق بشر و پایتخت های کشورهای
غربی و عربی عنوان شده است، رژیم سوریه کماکان به سرکوب مردم خویش ادامه می
دهد.
سازمان دیده بان حقوق بشر سوریه امروز از ادامۀ گلوله
باران شهر "رستن" در مرکز این کشور خبر داده و اعلام کرد در اثر انفجار یک
بمب سه نفر جان خود رااز دست داده اند.
شهر "رستن" به محاصرۀ نیروهای ارتش درآمده و تقریباً خالی از سکنه است.
حضور٢٧٠ ناظر سازمان ملل متحد نیز موجب کاهش شدت خشونت و نبردها در این کشور نشده است.شهر "رستن" به محاصرۀ نیروهای ارتش درآمده و تقریباً خالی از سکنه است.
دوراول مذاکرات ایران و ١+٥ حدود ظهرامروز به وقت محلی دربغداد آغازشد
برخلاف خبرهای انتشاریافته، نماینده فرانسه درمذاکرات اتمی با ایران تغییرنکرده است.
به گزارش منابع خبری ایرانی، طرف های غربی و روسی مذاکرات بامداد امروز وارد پایتخت عراق شدند و دور تازه مذاکرات آغازشد.
کلیۀ طرف های ذینفع دراین مذاکرات و محافل سیاسی
ومطبوعاتی، درهفته های اخیرو پس ازمذاکرات ماه آوریل دراستانبول، به این
دور مذاکرات امید فراوانی بسته اند.
به دنبال اولین و آخرین سفر رئیس آژانس بین المللی
انرژی اتمی به ایران که درروزهای پایان هفته گذشته صورت گرفت، محافل
دیپلماتیک و شخص رئیس آژانس نسبت به امکان خروج مذاکرات ابرازخوش بینی کرده
اند.
به گزارش خبرگزاری دولتی ایران "ایرنا"، نمایندگان آمریکا و انگلستان درمذاکرات کنونی- خانم "وندی شرمن" و "جفری آدامز" سفیرسابق انگستان، درتهران هستند؛ این دو دیپلمات درمذاکرات استانبول نیز حضورداشتند.
به گزارش خبرگزاری دولتی ایران "ایرنا"، نمایندگان آمریکا و انگلستان درمذاکرات کنونی- خانم "وندی شرمن" و "جفری آدامز" سفیرسابق انگستان، درتهران هستند؛ این دو دیپلمات درمذاکرات استانبول نیز حضورداشتند.
ازسوی چین، آلمان و روسیه نیز معاونین وزارت امور
خارجۀ این سه کشور درمذاکرات بغداد حضور دارند. دو کشورچین و روسیه
ازحامیان عمدۀ جمهوری اسلامی درمجامع بین المللی هستند.
منابع خبری ایرانی گزارش داده اند که نماینده فرانسه
درمذاکرات اتمی ایران تغییرکرده است، ولی تا این ساعت این خبرمورد تائید
قرار نگرفته است.
منابع خبری ایرانی گزارش داده بودند که نماینده فرانسه
درمذاکرات اتمی ایران تغییرکرده است، ولی خبرگزاری فرانسه دقایقی پس از
آغاز مذاکرات بغداد با انتشارگزارشی از پاریس به نقل ازوزارت امورخارجه این
کشور اعلام داشت که "ژاک اودیبر" با مأموریت ایستادگی قاطع برمواضع اعلام
شده فرانسه درمورد پرونده اتمی ایران درمذاکرات بغداد حضوردارد. سخنگوی
وزارت امور خارجه فرانسه با تائید ادامه مأموریت "ژاک اودیبر" گفت: «ما به
قاطعیت وی درمورد برخورد به پرونده اتمی ایران اعتماد داریم». و او مذاکرده
کننده ما با ایران خواهد بود.
ازسوی دیگر به گزارش منابع خبری ایرانی، همزمان با آغازمذاکرات بغداد،
درلندن اعلام شد که بخشی ازاعضاء دولت انگستان اخیراً طی نشستی دربراه موضع
دولت لندن درقبل یک درگیری احتمالی میان ایران واسرائیل به بحث و تبادل
نظرپرداخته اند.بنا براین گزارش، درجریان هفته گذشته درلندن، شورای امنیت ملی انگلستان درباره اینکه درصورت شکست مذاکرات و دست زدن اسرائیل به حملهای علیه تأسیسات اتمی ایران، چه اتفاقی از نظرسیاسی و حقوقی می تواند روی دهد به بحث پرداخته اند.
به گزارش منابع خبری انگلیس، مقامات حقوقی دولت لندن
هم اکنون درحال بررسی جوانب حقوقی متوجه انگلستان، درصورت دخالت این کشور
درحمله احتمالی اسرائیل علیه مواضع اتمی ایران هستند.
گفته می شود که دولت لندن هنوز به نتایج مذاکرات دیپلماتیک با ایران امیدواراست، اما درعین حال، درپشت پرده با جزئیات تمام درباره واکنش احتمالی نسبت به جنگ احتمالی درمنطقه خاورمیانه تبادل نظرهای خود را ادامه می دهند.
گفته می شود که دولت لندن هنوز به نتایج مذاکرات دیپلماتیک با ایران امیدواراست، اما درعین حال، درپشت پرده با جزئیات تمام درباره واکنش احتمالی نسبت به جنگ احتمالی درمنطقه خاورمیانه تبادل نظرهای خود را ادامه می دهند.
ده ها اعدام درایران طی یک هفته
به گزارش سازمان های حقوق بشرایران، طی تنها یک هفته درایران ٥٣ نفراعدام شده اند.
به گزارش سامانه خبری جرس- وابسته به اصلاح طلبان ایران، سازمان حقوق بشرایران خواستار «واکنش فوری» جامعه جهانی شد.
محمود امیری مقدم- سخنگوی این سازمان، دراین رابطه
گفته است: «ما ازسکوت جامعه جهانی به رغم این واقعیت که احکاک اعدام حدود
٥٠ نفر درایران تنها دریک هفته اجرا شده است، تعجب می کنیم .... بیش از٨٠
درصد از تمام کسانی که درایران اعدام می شود به اتهام خرید و فروش مواد
مخدر درپشت درهای بسته دادگاه انقلاب محکوم می شود».
گزارش ها ی سازمان های حقوق بشری حاکی است که
روزدوشنبه این هفته، بیست و یکم ماه مه، ١٤ نفردریکی اززندان ها تهران
اعدام شده اند. گفته می شود تمام این افراد به تهام قاچاق مواد مخدرمحاکمه و
اعدام شده اند.
همین گزارش حاکی است که همزمان با تهران ٣٠ تن درسنندج، یک تن درساری و یک تن نیز درزندان کرمانشاه اعدام شده اند.سوخت گذاری رآکتور تهران در آستانۀ مذاکرات هسته ای در بغداد
در آستانۀ مذاکرات جمهوری اسلامی ایران با گروه کشورهای موسوم
به گروه (١+٥) که قرار است امروز در بغداد آغاز شود، خبرگزاری جمهوری
اسلامی ایران (ایرنا) از تحویل دوبسته «سوخت صفحه ای ساخت داخل کشور» و
قرار گرفتن یکی از دو بسته در «قلب رآکتور تحقیقاتی تهران» خبر داد.
به گزارش این خبرگزاری، متخصصان سازمان انرژی
اتمی ایران، در جدید ترین تلاش خود موفق شدند این دو بسته سوخت هسته ای
صفحه ای را پس از انجام آزمایش های نهائی، عصر دیروز (سه شنبه) در اختیار
رآکتور تحقیقاتی تهران قرار دهند.
ایرنا در گزارش خود می افزاید یکی از این دو بسته برای
انجام «آزمایش های ابتدائی و اندازه گیری جرم و موقعیت بحرانی» در قلب این
رآکتور قرار گرفته است.
خبرگزاری دولتی جمهوری اسلامی در بخش دیگری از گزارش خود بر این نکته تأکید می کند که این روند با هدف تأمین کامل سوخت مورد نیاز این رآکتور جهت ادامۀ تولید «رادیوداروها» و «رادیوایزوتوپ ها»ی صنعتی با تحویل ماهیانه دو بسته سوخت ادامه خواهد یافت.
خبرگزاری دولتی جمهوری اسلامی در بخش دیگری از گزارش خود بر این نکته تأکید می کند که این روند با هدف تأمین کامل سوخت مورد نیاز این رآکتور جهت ادامۀ تولید «رادیوداروها» و «رادیوایزوتوپ ها»ی صنعتی با تحویل ماهیانه دو بسته سوخت ادامه خواهد یافت.
هیأت نمایندگی جمهوری اسلامی ایران به ریاست سعید
جلیلی- دبیر شورای عالی امنیت ملی و مسئول پروندۀ هسته ای ایران، از دیروز
در عراق به سر می برد اما بدی هوا و توفان شن موجب بسته شدن فرودگاه بغداد
و لغو پروازها به این فرودگاه شده و ورود هیأت نمایندگی گروه (١+٥) را به
تأخیر انداخته است.
در این میان در پی اعلام حصول توافق میان ایران و
آژانس بین المللی انرژی اتمی بر سر امضای قرارداد تازه ای بین دو طرف، کاخ
سفید واشنگتن دیشب اعلام کرد این توافق را گامی به جلو تلقی می کند اما
قضاوتش در مورد جمهوری اسلامی ایران مبتنی بر کردار این کشور خواهد بود نه
گفتار.
جی کرنی"- سخنگوی کاخ سفید، ضمن اذعان به اهمیت این
خبر و تأکید بر این که رفتار و اعمال تهران مبنای داوری و قضاوت واشنگتن
خواهد بود افزود اثبات صلح آمیز بودن برنامۀ هسته ای ایران کاری است که بر
عهدۀ تهران است.
سخنگوی کاخ سفید گفت، آمریکا خواهان آن است که شاهد دسترسی بازرسان آژانس به تمامی مراکز، اسناد و پرسنل برنامۀ هسته ایران باشد.
سخنگوی کاخ سفید گفت، آمریکا خواهان آن است که شاهد دسترسی بازرسان آژانس به تمامی مراکز، اسناد و پرسنل برنامۀ هسته ایران باشد.
خبر حصول توافق میان تهران و آژانس برای قراردادی جدید
را "یوکیا آمانو"- مدیر کل آژانس، پس از سفر به تهران و دیدار با رهبران
جمهوری اسلامی ایران اعلام کرده است.
برخلاف سخنگوی کاخ سفید که با نوعی احتیاط با این خبر
رو به رو شده است، رئیس کمیسیون امورخارجی مجلس نمایندگان آمریکا از این
خبر به عنوان یک «قول توخالی» یاد کرد و گفت چنین به نظر می رسد که آژانس
بین المللی انرژی اتمی بار دیگر به یک وعده و قول توخالی تهران دل خوش کرده
است.
آغاز رأی گیری انتخابات ریاست جمهوری در مصر
عمرو موسی- دبیر کل پیشین اتحادیۀ عرب، احمد شفیق- از نخست
وزیران مصر در دوران حسنی مبارک- عبدالمنعم ابوالفتوح- اسلام گرای مستقل، و
محمد مورسی- نامزد اخوان المسلمین و بالاخره حمدین صباحی- از ناسیونالیست
های عرب، نامزدهای اصلی به شمار می روند.دور دوم این انتخابات در روزهای
شانزدهم و هفدهم ژوئن برگزار می شود.
نخستین دور انتخابات ریاست جمهوری مصر که امروز و
فردا برگزار می شود از ساعت هشت بامداد امروز (چهارشنبه) به وقت محلی آغاز
شد. حوزه های رأی گیری تا ساعت بیست (هشت بعد از ظهر) پذیرای شهروندان
مصری خواهد بود که از شرایط شرکت در این انتخابات برخوردارند.
به گزارش خبرگزاری ها از قاهره در حدود ٥٠ میلیون نفر
از جمعیت ٨٢ میلیونی مصر حائز شرایط شرکت در انتخابات و انداختن رأی خود به
صندوق های رأی گیری اند. در مجموع ١٢ نفر در این انتخابات برای تکیه زدن
بر کرسی رئیس جمهوری مصر با یکدیگر رقابت می کنند. عمرو موسی، دبیر کل
پیشین اتحادیۀ عرب، احمد شفیق- از نخست وزیران مصر در دوران حسنی مبارک-
عبدالمنعم ابوالفتوح، اسلام گرای مستقل، و محمد مورسی، نامزد اخوان
المسلمین و بالاخره حمدین صباحی، از ناسیونالیست های عرب، نامزدهای اصلی به
شمار می روند.
خبرگزاری رویترز در گزارشی که به آغاز رأی گیری در مصر
اختصاص داده است می نویسد: سه هفته کارزار انتخاباتی به شهروندان امکان
نداده است که انتخاب روشنی داشته باشند اما این انتخابات که نخستین
انتخابات ریاست جمهوری پس از سقوط حسنی مبارک است در این کشور پدیده ای نو
و بی سابقه به شمار می رود. احتمال پیروزی یکی از نامزدها در دور اول
انتخابات احتمالی بسیار ضعیف است و از این رو باید برای شناختن رئیس جمهوری
جدید در انتظار دور دوم ماند که قرار است در روزهای ١٦ و ١٧ ماه ژوئن
برگزار شود.
یکی از اعضای شورای عالی نیروهای مسلح مصر که پس از
سقوط مبارک قدرت را در این کشور در دست دارد دیروز (سه شنبه) در قاهره گفت
حضور گستردۀ مردم در پای صندوق های رأی بهترین ضامن شفافیت و سلامت روند
انتخابات است. این مقام نظامی مصر افزود اجازه داده نخواهد شد که هیچگونه
تلاشی برای تأثیرگذاری بر روند انتخابات یا نقض مقررات و موازین این روند
به عمل آید.
نخست وزیر مصر نیز به نوبۀ خود از مردم خواست متحد و یکپارچه بوده و به این ترتیب موفقیت این انتخابات را تضمین کنند.
گروهی از اعضای سازمان های غیردولتی خارجی به عنوان
ناظر بر این انتخابات نظارت می کنند اما به نتیجۀ کار خویش چندان خوشبین
نیستند. به گزارش دیروز رویتر از قاهره به این ناظران تا لحظه مخابرۀ گزارش
اجازۀ کار داده نشده و یکی از آنان به خبرنگار این خبرگزاری اعلام کرده
بود حتا اگر سه هفتۀ پیش هم اجازۀ کار آنان صادر می شد برای یک نظارت واقعی
از "الف" تا "یا" دیر می بود. این ناظر خارجی یادآور شده است که این نظارت
می بایست از انتصاب نامزدها و اسم نویسی آنان شروع و مراحل بعدی را در بر
می گرفت.
***
علی رضا نوری زاده، روزنامه نگار و مدیر مرکز مطالعات ایران و اعراب در لندن،
در تشریح روند برگزاری انتخابات در مصر و روند انتخاب رئیس جمهوری در
انتخابات کنونی مصر می گوید : انتخابات مصر حادثه ای فوق العاده و تاریخی
است ٦۰ سال افرادی که بعنوان رئیس جمهوری در مصر مسئولیت داشتند همیشه با
٩/٩٩ درصد آراء انتخاب می شدند؛ حتی یکبار که یک یا دو نامزد دیگر هم بودند
تنها برای صحنه آرائی به آنها مجال شرکت داده شده بود، چرا که معلوم بود
که حسنی مبارک، رئیس جمهوری پیشین مصر، پیش از او انور سادات و یا
عبدالناصر، بالای ٩/٩٩ درصد آرا را به خود اختصاص خواهند داد، بنابراین یک
انتخابات تازه است در یک معنائی دموکراسی غربی در آنجا تکرار می شود، اما
تفاوتی که دارد در اینجاست که در مصر گروههائی که مذهب را وسیله کرده اند
برای به قدرت رسیدن، قوانین انتخابات را رعایت نمی کنند به معنای دیگر،
نامزدهای دیگر برنامه می فروشند و آنها خدا را، که همین امر به مشکلات دامن
زده است یعنی احزاب سکولار و نمایندگانی که نگاه لیبرال و سکولار و
سوسیالیسم را عرضه می کنند در برابر اسلامیها مشکل دارند، احساس ضعف می
کنند، چرا که با خدا نمی توان رقابت کرد.
این تحلیلگر مسائل جهان عرب با نام بردن از مشکلات
کنونی برای انجام یک انتخابات در مصر متذکر شد که شاید مصریها احتیاج به
برگزاری دو و یا سه انتخابات از این نوع دارند تا در برابر آن متوجه شوند
که هنگامی که رای می دهند باید به برنامه رای دهند نه به خدا و نه به غیر
خدا.
علی رضا نوری زاده در پاسخ به این پرسش که در روزهای
گذشته نگرانیهائی مبنی بر احتمال دستکاری در نتایج انتخابات ریاست جمهوری
محتمل بود، اما با به میدان آمدن احزاب این نگرانیها کم رنگ تر شده است،
گفت: احتمال این امر بسیار کم است، زیرا که اولا، سازمانهای بین المللی از
جمله بنیاد کارتر و بسیاری از سازمانهای بین المللی بر این انتخابات نظارت
دارند، اگر که تقلب نیز صورت پذیرد، از سوی اسلامیها خواهد بود که یک نمونه
آن استفادهی اخوان المسلمین از اوراق هویت مصریهای ساکن عربستان بوده که
رای نداده اند و در انتخابات مشارکت نداشته اند؛ این گونه تقلبات ممکن است
رخ دهد اما شورای نظامی حاکم در مصر قصد تقلب ندارند چرا که می دانند که
هرگونه تقلب، می تواند آشوبهائی را به دنبال داشته باشد که مصر تحملش را در
شرایط فعلی ندارد.
علی رضا نوری زاده معتقد است که انتخابات کنونی در مصر شاید یکی از سالمترین انتخابات برگزار شده در مصر باشد.
این تحلیلگر مسائل جهان عرب در خصوص جایگاه اسلامیها
در مصر گفت: بطور کلی نه سلفی ها و نه اخوان المسلمین هیچکدام جایگاهی را
که قبل از انتخابات پارلمانی در مصر داشتند، ندارند؛ عملکرد آنها در دوران
عمر مجلسین مصر نشان داد که بیش از آنکه در اندیشه حل مشکلات مردم باشند
بدنبال تطبیق دادن ایدئولوژی و اندیشه های خودشان هستند؛ مردم از این چند
ماه پارلمان هیچ سودی نبرده اند و در مورد سلفی ها، مردم آنها را خطرناک
تشخیص دادند به این معنا که باوجودیکه آنها در میان طبقات فقیر و روستائیان
جایگاهی دارند، اما آمدن سلفی ها به منزله رکود در صنعت توریسم خواهند شد و
این از مشکلات اساسی مصریها است.
از زمان کودتای مصر در سال 1952 تا زمان کناره گیری
حسنی مبارک در ماه فوریه سال گذشته تمامی روسای جمهوری این کشور از نظامیان
بودند، در شرایط کنونی و با توجه به نقش نظامیان در زمان سقوط حسنی مبارک و
در پی آن، در آینده مصر پس از انتخابات نظامیان، علی رضا نوری زاده در
پاسخ به این پرسش که آیا آنگونه که نظامیان وعده دادند از سیاست کناره گیری
خواهند کرد و قدرت را واگذار خواهند نمود، گفت: اینها همه بستگی به این
دارد که چه کسی رئیس جمهوری مصر شود، اگر عمرو موسی یا احمد شفیق انتخاب
شوند، نظامیها آسوده خاطرتر خواهند بود و بنابراین قدرت را رها می کنند و
سعی می کنند که در حاشیه با رئیس جمهوری توافق کنند ولی اگر ابوالفتوح و یا
مورسی یا یکی از اسلامیها باشد، نظامیها تلاش خواهند کرد برای خود یک حصار
امنیتی ایجاد کنند، آنطور که گفته می شود در قانون اساسی موقتی که در
دستور کار است، نظامیها برای خود فرماندههی کل قوا را تعیین وزیر دفاع و
همین طور بودجه نظامی حفظ کرده اند.
این تحلیلگر جهان عرب اعتقاد دارد که نظامیها در مصر
در جایگاهی هستند که به سادگی از قدرت کنار نمی روند و قدرت را واگذار نمی
نمایند و دست کم برای خود نقشی را قائلند که ارتش ترکیه دارد.
علی رضا نوری زاده در پاسخ به این پرسش که از میان این
١٢ نامزد کدامیک بیشترین بخت را برای پیروزی در انتخابات ریاست جمهوری مصر
دارند، چنین پیش بینی می کند که تا این لحظه (زمان انجام مصاحبه)، عمرو
موسی و ابوالفتوح بخت زیادی دارند اما اگر انتخابات به دور دوم کشیده شود
در اینصورت می توان گفت که فردی که نمایندهی جریان لیبرال و جریان
غیرمذهبی مصر باشد، بخت بیشتری خواهد داشت.
رفسنجانی سیاست تحریک آمیز اتمی را مورد انتقاد قرار داد
رفسنجانی در این سخنرانی از جمله به نحوه شکل گیری دانش صلح
آمیز هسته ای اشاره کرد و مدعی شد که این دانش نوین در دولت زمان دفاع مقدس
و پس از آن هم وجود داشته است، اما به لحاظ "روابط خوب با سایر کشور ها و
جلب اعتماد بین المللی" و نیز نظارت آژانس انرژی اتمی، بدون سر و صدا به
رشد خود ادامه داد
هاشمی رفسنجانی امروز در دیدار با جمعی از دانشجویان علوم سیاسی
دانشگاه آزاد اسلامی، "تعاملات خارجی" را لازمه پیشرفت جمهوری اسلامی تعریف
کرد. او ضمن تاکید بر اصول ، "پرهیز از دشمن تراشی در دنیا و منطقه" را
رمز پیروزی تعاملات خارجی دانست. رفسنجانی در این سخنرانی از جمله به نحوه
شکل گیری دانش صلح آمیز هسته ای اشاره کرد و مدعی شد که این دانش نوین در
دولت زمان دفاع مقدس و پس از آن هم وجود داشته است، اما به لحاظ " روابط
خوب با سایر کشور ها و جلب اعتماد بین المللی " و نیز نظارت آژانس انرژی
اتمی، بدون سر و صدا به رشد خود ادامه داد.
بنظر می رسد اینک که طراحان سیاست هسته ای کشور هم پس از سالها ایجاد سرو صدا و ناتوانی در جلب اعتماد بین المللی سرانجام تصمیم به تعامل گرفته اند، هاشمی رفسنجانی با استفاده از فرصت، به شنوندگان خود یادآوری می کند که در زمان حاکمیت او با اتخاذ سیاست جلب اعتماد بین المللی ، "بدون سر و صدا" دانش هسته ای به رشد خود ادامه می داده است.
هاشمی در این دیدار ،بیش از یکبار به پدیده افراط گری اعتراض کرد و البته بدون آوردن نام مصباح یزدی، که اینک رهبری یکی از تند رو ترین جناح های موسوم به اصولگرا را در دست دارد، یادآور شد کسانی که اعتقادی به مبارزه با شاه نداشتند، و یا آنرا بی فایده و غیر ضروری بر میشمردند، امروز مستقیم و یا غیر مستقیم هدایت برخی گرو ههای افراطی و تند رو را در دست گرفته اند و برای کشور راه حل تجویز می کنند.
هاشمی خطاب به دانشجویان افراطی گری را بباد انتقاد گرفت و گفت همیشه مشی اعتدال و پرهیز از افراط و تفریط انقلاب را به پیش برده است.
وی دانشجویان علوم سیاسی را نصیحت کرد که همواره "پذیرش حق مردم" را پیشه خود سازند، اعتدال را رعایت کنند و از افراط بپرهیزند.