۱۳۹۱ خرداد ۱۰, چهارشنبه

مهمترین خبرهای روز چهارشنبه بخش اوّل، تحلیل ها و آخرین گزارشات از اعتراضات، بازداشتها، زندان، و بیدادگاهها --- بیانیه ها

تابناک: ۱۰ ایرانی دیگر در عربستان اعدام شدند
سایت «تابناک» از اعدام ۱۰ ایرانی دیگر در عربستان سعودی خبر داد. با اعدام این ۱۰ نفر٬ شمار ایرانیان اعدام‌شده در عربستان سعودی طی دو ماه گذشته به ۱۸ نفر رسید.
این سایت روز سه‌شنبه (نهم خرداد) به نقل از یکی از ایرانیان زندانی در زندان «دمام» عربستان نوشته که این ۱۰ ایرانی چند روز پیش اعدام شده‌اند.
این فرد که هویتش مشخص نشده٬ گفته است: «از جمع بیست و پنج نفره زندانیان ایرانی در دمام، تا کنون و طی دو مرحله تعدادی از هموطنانمان اعدام شده‌اند.»
به گفته وی «در بار اول هشت نفر به دار آویخته شدند و در بار دوم هم چند روز پیش ده نفر دیگر اعدام شدند.»
این فرد جزو ۲۵ نفری است که از شش سال پیش در زندان «دمام» عربستان به‌سر می‌برد.
وی افزوده است: «با وجودی که مقامات سفارت کشورمان در جریان پرونده قرار دارند، تا کنون اقدامی برای احقاق حقوق و آزادیمان صورت نگرفته است.»
فروردین ماه امسال نیز گزارش‌هایی مبنی بر اعدام هشت ایرانی در رسانه‌های داخلی منتشر شده بود که مقام‌های وزارت خارجه آن را رد کردند.





اخبار روز:
مذاکرات هسته ای بین ایران و گروه ۱+۵ در نشست استانبول انتظارات فراوانی را به وجود آورد. از آن پس همه به نشست بغداد چشم دوخته بودند. کاهش قیمت دلار در بازار ایران و کاهش قیمت نفت در بازارهای جهانی هم هر دو به پیشواز این انتظارات می رفتند.
نشست بغداد به توافق اعلام شده ای دست نیافت ولی همینکه طرفین مذاکره اظهار رضایت می کردند و تصمیم گرفتند دور بعدی را به فاصله کوتاهی در مسکو برگزار کنند علامت مساعدی بود و باید به فال نیک گرفت.به نظر می رسد خطر جنگی سرنوشت ساز که ایران را تهدید می کرد کمتر شده است. مردم ما حق دارند نفسی راحتتر بکشند و صلح دوستان جهان هم باید از کاهش نسبی تشنج در خاورمیانه دلشاد باشند.
در همین حال این تصور که تعیین تکلیف با برنامه هسته ای ایران برابر تعیین تکلیف با سئوال جنگ یا صلح است تصور درستی نیست. رهبران امریکا و رهبران جمهوری اسلامی – هر کدام به شیوه خود و از زاویه منافع خود – به این تصورغیر واقعی دامن می زنند. برنامه هسته ای ایران در سبد اختلافات ایران و امریکا وجود دارد ولی برای درک تحولات رابطه ایران و امریکا باید صورت مسئله را به نحوی کاملتر عنوان کرد. تا این کار را انجام نداده ایم نمی توانیم درک همه جانبه ای از جایگاه این مذاکرات و از چشم انداز احتمالی آن داشته باشیم.
در این نوشته به این سئوال می پردازم که آیا برنامه هسته ای ایران گرهگاه اصلی در روابط ایران و امریکاست؟ سپس می کوشم چارچوب تنش بین ایران و امریکا رانشان دهم و چارچوبی ترسیم کنم که با داده های دردسترس خوانائی بیشتری دارند. در این قسمت به ابعاد چندگانه روردروئی منافع ایران و امریکا اشاره خواهد شد. تنش موجود چندین بعد دارد و رسیدن به صلح نیازمند توافقها، و بده بستانهائی، است که همگی آنها را در بربگیرد. صرف توافق بر سر برنامه هسته ای ایران برای رفع تنش کافی نیست. بنابراین اگر طرفین به توافقی ملموس و موثر درزمینه هسته ای برسند باید انتظار داشته باشیم که توافقهای دیگری هم – مخفیانه - انجام گرفته باشند. سومین سئوال   در مورد زمینه های رفع تنش است. چه عواملی و چه انگیزه هائی سیاستمداران امریکا و ایران را به فکر مصالحه انداخته است؟   تنها با در نظر گرفتن همه این مقولات می توان چشم اندازی از آینده مذاکرات ترسیم کنیم .

سئوال اول – آیا برنامه هسته ای ایران گرهگاه اصلی است؟
درابتدا به مواضع امریکا نگاه کنیم. به طور خلاصه امریکا می گوید برنامه هسته ای ایران برای کسب توانائی ساختن سلاحهای هسته ای است و امریکا نمی تواند قبول کند ایران این توانائی را داشته باشد. اما امریکا می داند که چندین کشور دیگر (علاوه بر پنج کشوری که این حق رااعلام کرده اند) هم اکنون سلاح هسته ای دارند. چرا هیچ به فکر حمله نظامی به آنها نبوده است؟ اگر فرای زبان دیپلماتیک صحبت کنیم به اینجا می رسیم که امریکا می گوید رهبران ایران عقاید افراطی مذهبی دارند و کارهایشان را پشت پرده انجام می دهند . ما به این رهبری اعتماد نداریم ونمی توانیم تحمل کنیم که اینگونه رهبران و رژیم ها به سلاح هسته ای دسترسی داشته باشند (یا حتی دانشمندانی داشته باشند که فوت و فن ساختن بمب را یاد گرفته اند). در این چارچوب، امریکا می گوید این مسئله برای منافع امریکا (و جهان) آنقدر مهم است که حاضریم برای جلوگیری ازاین خطر با ایران بجنگیم.
با این فرمول بندی، سیاست امریکا در قبال سلاحهای هسته ای اسرائیل و هند توضیح داده می شود چرا که امریکا معتقد است رهبری این دو کشور نظرات افراطی ندارند و سیاست سالمی را دنبال می کنند. اما – حتی با همین توضیحات – سیاست امریکا در قبال سلاحهای هسته ای پاکستان قابل توضیح نیست. اگر امریکا نگران است که بمب اتمی (و یا حتی دانشمندان اتمی که به ساختن این سلاحها آشنا هستند) در اختیار نظراتی افراطی قرار بگیرند و جهان را به خطر بیاندازند امریکا می باید در ده سال گذشته خاک پاکستان را به توبره می کشید. پاکستان بیش از صد بمب اتمی حاضر و آماده دارد . این بمبها را سوار کرده اند و در مواردی همراه وسیله پرتاب آنها آماده کرده اند و بسیاری از آنها را منظما در بین شهرهای مختلف پاکستان می گردانند. احتمال اینکه این بمبهای حاضر و آماده به دست افراطیون القاعده و طالبان بیافتند صدبرابر بیش از احتمال ساختن بمب ( در آینده) توسط ایران است. در مورد دانشمندان اتمی آشنا به ساختن این سلاحها هم خودشان بهتر از هر کسی می دانند که احتمالا بسیاری از کارکنان پاکستانی سلاحهای اتمی هم اکنون گرایشهای جدی به عقاید افراطی از نوع القاعده دارند. پس چرا امریکا به پاکستان کمک نظامی می دهد ولی ایران را به حمله نظامی تهدید می کند؟ روشن است که مسئله بمب اتمی ایران بهانه ای در دست امریکا است. اگر قرار و مدار دیگری نداشته باشند، حتی ایران همه شرائط گروه ۱+۵ را هم بپذیرد بعید است که به ختم تنش برسیم.
برخورد ایران به برنامه هسته ای هم به همین نحوبهانه ای است برای اهدافی نا گفته. در بهترین حالت، توضیح رهبران جمهوری اسلامی اینست که می خواهند تکنولوژی آینده را برای مقاصد مسالمت آمیز در اختیار داشته باشند. برنامه هسته ای ایران در دوران استبداد سلطنتی پایه ریزی شده بودو مطابق آخرین برنامه دوران شاه، ایران می باید بتواند ۲۰% از انرژی برقی خود را از نیروگاههای اتمی تامین کند. جمهوری اسلامی همین برنامه را دنبال می کند.
بنابراین سیاست ج ا به عنوان بخشی از یک سبد برنامه های تکنولوژی آینده قابل توضیح است. ولی اولا برنامه هسته ای تنها یک قلم از اقلام سبدی است که چندین و چند زمینه بسیار مهم دیگر هم در آن وجود دارند و ثانیا در هر صورت اینها برنامه های مربوط به تکنولوژی آتی است . اگر صنعت و اقتصاد کنونی ایران در جوانب گوناگون آن پیشرفت ممکن را داشته باشند برنامه هسته ای هم می تواند نقشی در این کلیت داشته باشد ولی آیا می توان همه امروز جامعه و بخش اعظم آینده جامعه را برای پیشرفت در این تک قلم به خطر انداخت؟ هیچ سیاستمدار عاقلی و هیچ منطق قابل فهمی نمی تواند این برخورد جمهوری اسلامی را قبول کند. رهبران ج ا، ایران را به لبه پرتگاه جنگ می کشند و سالهای طولانی اقتصاد، صنعت (و حتی دیگر تکنولوژیهای لازم برای آینده) را به خطر می اندازند که همین تک قلم را پیش ببرند؟ سیاست سالمی که برمبنای منافع ملی ایران باشد مسلما چنین رفتاری را برنمی تابد. رهبران ج ا هم به نوبه خود برنامه های ناگفته دیگری دارند و هزینه های عظیم برنامه هسته ای ایران رابر طبق آن برنامه تقبل می کنند.
بدین ترتیب برنامه هسته ای ایران بهانه ایست که هر دو طرف از آن سوئ استفاده می کنند. اما از زمانی که فهمیدیم مناقشه هسته ای یک بهانه است به این نتیجه بعدی می رسیم که توافق برسربرنامه هسته ای نمی تواند به خودی خود به صلح بیانجامد. تا زمانی که امریکا به مصالحه ای با ایران نرسیده، چرا و چگونه می شود انتظار داشت که بر سر مهمترین موضوع قابل استفاده، بهترین پیراهن عثمان، با ایران کنار بیاید؟. طرفین دعوا تنها زمانی حاضر خواهند شد توافقنامه ای در این زمینه امضا کنند که به توافقهای دیگری هم رسیده باشند.

سئوال دوم – صورت مسئله واقعی چیست؟
بیش از سی سال است که جمهوری اسلامی نظم امریکائی خاورمیانه را به هم زده است. کشورهای گوناگون منطقه – هر کدام به نحوی – زیر بلیط امریکا بودند و این نظم امریکائی اجازه می داد که منابع انرژی خاورمیانه در اختیار سرمایه ها و سیاستهای امریکا باقی بمانند. حضور ج ا در این صحنه، کار را مشکل کرده است و سطح کنترل امریکا در تمامی منطقه بشدت کاهش یافته است. امریکا نمی خواهد از منافع عظیم و بی شماری که در منطقه دارد دست بردارد و جمهوری اسلامی را مزاحم دائمی خود می داند.
در این مدت ج ا هم برنامه های خاص خود را داشته است. آنها می خواهند رویای خلافت اسلامی شیعه را دنبال کنند. گرایش غیر قابل انکاری در رهبری ج ا برنامه کارش را ایجاد آمادگی برای ظهور امام غائب می داند. برای این گرایش مهم نیست که مردم ما چه هزینه گرانباری را برای این تصویر مالیخولیائی می پردازند. مردم ما هزینه این برنامه ها را با فقر، عقب ماندگی اقتصادی و صنعتی، با تحریمهای شکننده وخطر گرفتار شدن به جنگ می پردازند ولی برای رهبری جمهوری اسلامی این هزینه ها اهمیتی ندارند. برنامه هسته ای ایران در این زمینه نقش بازی می کند. ج ا می خواهد بدون دست زدن به ساخت سلاح هسته ای از تمام امتیازات کشورهای دارای آن سلاح برخوردار باشد و مخصوصا در میان عرب کوچه و بازار برای خود کسب اعتبار کند.
بدین ترتیب مبارزه خاصی در منطقه خاورمیانه در جریانست که موضوع اصلی آن کسب نفوذ وقدرت برتر است. ایران سیاستهایش را در لوای دفاع از اسلام و مستضعفین، و به اصطلاح دفاع از حقوق مردم فلسطین، و مبارزه علیه امریکا و اسرائیل به پیش می برد. ایران می گوید منابع انرژی خاورمیانه باید در دست مردم منطقه باشد. امریکا پنهان نمی کند که در منطقه منافع خاصی دارد و مخصوصا قبول می کند که شریان انتقال نفت و گاز منطقه باید امنیت داشته باشد. باتمام اینها، امریکا سیاستش را تحت لوای دفاع از دموکراسی و حفظ آرامش و امنیت توضیح می دهد.
به این ترتیب صورت مسئله واقعی تعیین تکلیف قدرت در خاورمیانه است. کدام طرف چه سهمی می برد؟ اکنون مدتی است که ایران اعلام کرده که قدرت اصلی منطقه است و می خواهد دیگران (اروپا و امریکا) این ادعا را بپذیرند. خطر جنگ باید در این چارچوب بررسی شود. براین پایه به نظر می رسد فرایند صلح بمراتب پیچیده تر و سنگینتر از فرایند توافق بر سر مسئله هسته ای باشد.
زمانی که صورت مسئله را بدین شکل تعریف کنیم روشن می شود که پیچیدگی های صلح در منطقه بیش از آن هستند که با صرف توافق بر سر مسئله هسته ای قابل دست یابی باشد. چه مسائلی را در مصالحه روی میز می گذاریم؟ چه بده بستانی را درست و منصفانه می شناسیم؟ در هر صورت روشن است که اگر این توافق دست یابی شود مسلما مذاکرات پشت پرده دیگری هم بوده اند که آن زمینه های ناگفته را پوشش دهند.

سئوال سوم – چه زمینه ای موجب گرایش به تفاهم شد؟
زمانی که آقای بوش (پسر) به افغانستان و سپس به عراق حمله کرد انتظار امریکا این بود که موضوع قدرت برتر منطقه را سریعا تعیین تکلیف کند و سپس به مسئله اساسی و مهمتری بپردازد که در شرق آسیا در حال رشد است. اکنون ده سال است که امریکا به افغانستان تسلط پیدا کرده و با اینکه از نظر نظامی شکست نخورده است ولی در همین حال نتوانسته است که نیروهای افراطی مذهبی را در هم بشکند. در همین حال صداهای هر روزه بیشتری در امریکا می گویند خودمان را با موضوعات کم اهمیت تری در خاورمیانه درگیر کرده ایم ولی رقیب آتی ما – چین – هر روز قوی تر و جری تر می شود. آقای اوباما به این مشکل واقف است و می گوید سیاست امریکا باید "آسیا محور" باشد. ولی به نظر می رسد مکانیسمهائی در امریکا عمل می کنند ( مخصوصا لابی نفتی و لابی اسرائیلی) که هرکدام از زاویه خاص خود خواهان حداکثر دخالت امریکا در خاورمیانه هستند.
نیاز امریکا به عطف توجه و قدرت در شرق آسیا زمینه مهمی است که رسیدن به مصالحه را دردستورکار قرار می دهد. امریکا در عراق باخته است و می داند که نفوذ ایران در این کشور منظما در حال رشد است. حالا با مشکل افغانستان (و پاکستان) روبروست. می دانند که باید نیروهایشان را بیرون کشند و در کنفرانس اخیر ناتو در شیکاگو اعلام کردند که تصمیم به خروج (تا سال ۲۰۱۴ ) تصمیمی غیر قابل برگشت است ولی طالبان به صلح امریکائی رضا نداده است. اگر شرایط به همین روال پیش روند هیچ دلیلی ندارد که در طی دوره ای که نیروهایشان را بیرون می کشند و قدرت آتش کنونی را در اختیار ندارند، طالبان اجازه خروج آبرومندانه را بدهد. امکان تکرارصحنه هائی مانند آخرین روز حضور در سایگون (همراه با هلیکوپترهائی که آخرین آنها را از پشت بام سفارت امریکا سوار می کرد) دیگر چندان بعید نیست. در همین شرایط روابط امریکا با "متحد" دیگرش – پاکستان - هرروزه بدتر شده است. اکنون چندین ماه است که پاکستان اجازه انتقال نیازمندیهای ارتش امریکا از خاک پاکستان را نمی دهد. پاکستان بالاخره اعلام کرده که برای حق عبور هر کامیون پنج هزار دلار می گیرد. این پیشنهاد پاکستان امریکا را بشدت عصبانی کرده است. کار به جائی رسید که آقای اوباما حاضر نشد با زرداری در شیکاگو (در طی کنفر انس ناتو) جلسه خصوصی داشته باشد. نمی شود دید که امریکا چگونه خودش را از این چاه بی انتها بیرون بکشد. در حالی که ایران موثرترین نیرو در افغانستان نیست، ایران می تواند در ایجاد تعادل قوای مناسبتر کمک مهمی بشمار رود.
" بهارعرب" هم درجه بی اطمینانی به آینده را به مراتب بیشتر از قبل کرده است. با اینکه این جنبش با مشکلات فراوانی در مصر روبرو شده و سوریه و یمن و بحرین را هم به خون کشیده است ولی در هر صورت هیچ کدام از بازی گران صحنه نمی توانند به زدو بندهای قبلی خود اطمینان داشته باشند. خاورمیانه دیگر آن منطقه آرام و مطیع نیست. سطح کنترل امریکا در خاورمیانه دائما کمتر شده است. هم اکنون عربستان و قطر در امور داخلی سوریه بازی می کنند. این بازی آنها همپا و همسو با سیاست امریکاست ولی نقشی مستقل است (که ترکیه هم مستقلا در آن دخالت دارد). چنین شرایطی است که منجر می شود به برنامه ای که تحت عنوان وحدت عربستان و بحرین (در حقیقت ادغام بحرین در مملکت سعودی) عنوان شده است. شیخ بحرین باید دچار وحشت عظیمی شده باشد که حاضر شود در این مورد وارد مذاکره شود. در این شرایط است که رهبران پاکستان هم جرات می کنند از امریکا برای حمل ونقل کامیونها باج بخواهند. ده سال پیش پاکستان جرات نمی کرد با امریکا رفتاری چنین قلدرانه داشته باشد.
بالاخره باید به سیاستهای ترکیه و مصر در مورد مسئله فلسطین اشاره کرد که صحنه خاورمیانه را هر روزه برای امریکا نگران کننده تر می کنند.
اگر بحران اقتصادی جهان، و مشکلات ارزی اروپا را هم به این لیست اضافه کنیم می توانیم دلائل اصلی ای را بفهمیم که چرا امریکا به سوی سیاست مصالحه و کنار آمدن با ایران گرایش پیدا می کند. اگر شکست تجربه های عراق و افغانستان نبود، اگر نئوکانها بر سر کار بودند، شاید سیاست حمله نظامی به ایران و حل مسئله از طریق قدرت نظامی در دستور کار می بود ولی در شرایط کنونی، به نظر می رسد امریکا- نسبت به سال قبل - تمایل بیشتری برای سیاست صلح و مصالحه پیدا کرده است.
در همین حال سیاست تحریمهای هر روزه بیشتر و قدرتمندتر، ایران را به وحشت انداخته است. هنوز درآمد نفتی بی سابقه ایران ادامه دارد. گفته می شود در سال جاری درآمد ایران ۱۱۰ میلیارد دلار بوده است. همچنین،هنوز اندوخته ارزی ایران می تواند بعضی از مشکلات را از پیش پا بردارد ولی اگر تحریم نفتی ایران جدی تر شود،این اندوخته (حدودا ۱۱۰ میلیارد دلار) نمی تواند بار مخارج عریض و طویل جمهوری اسلامی را برای بیش از یکی دو سال تحمل کند. صنایع خصوصی ایران تقریبا ورشکسته شده اند و تنها پول بادآورده نفتی است که رژیم جمهوری اسلامی را سرپا نگاه می دارد. در همین حال شورش سوریه لطمات جدی ای به نفوذ ایران در منطقه وارد آورده است. به نظر می رسد که لااقل جناحی در حاکمیت به نگرانی افتاده اند و تمایل به صلح و کنار آمدن در آنها تقویت شده است.

سئوال چهارم – چشم انداز؟
در ژانویه سال جاری مسیحی مجله استراتفور عنوان کرد که امریکا از طریق بعضی واسطه ها نامه ای به «رهبر» ایران فرستاده است. از آن پس چندین گزارش از پیامها و پیشنهادهای مخفی امریکا به ایران به دست رسیده اند که یکی از آنها توسط اردوغان به ایران داده شده بود. در همین گزارشها تغییر موضع امریکا مطرح شد. امریکا اصرار بر سر لغو هرگونه غنی سازی اورانیوم را کنار گذاشته و غنی سازی تا ۵% را قبول کرده است. از طرف دیگر ایران هم برای اولین بار قبول کرد که مسئله غنی سازی تا ۲۰% به مذاکره گذاشته شود. همه اینها نمود یک نوع نرم شدن موضع امریکا و در واقع نرم شدن فضای بین طرفین دعوا هستند. سفر نخست وزیر سابق فرانسه به تهران (بعد از پیروزی آقای اولاند به ریاست جمهوری) و سفر مدیر کل آژانس بین المللی انرژی اتمی به تهران و اظهرارات نرم او هم همین فضا را تقویت می کنند.بدین معنا شواهد متعددی حاکی از نزدیک شدن مواضع طرفین می باشند.
در عین حال مخفی بودن پیامها این سئوال را پیش می کشند که چه شرایط و یا پیشنهادهای دیگر هم به بحث گذاشته شده اند.    اخبار علنی فقط مسائل مربوط به برنامه هسته ای را عنوان می کنند. تا کنون هیچ نشانه ای از دیگر تفاهمها و توافقهای احتمالی در دست نداریم.همانطور که در قسمتهای قبل ذکر شد ماهیت روابط ایران و امریکا چندین بعد دارند ونمی توانند به مسائل هسته ای خلاصه شوند. در همین حال تا زمانی که یک چارچوب کلی تر تفاهم به دست نیامده باشد، بعید است که امریکا از حربه مهمی همچون برنامه هسته ای ایران دست بکشد.
نه تنها ماهیت روابط ایران و امریکا بلکه سابقه سی و چند ساله اخیر هم یافتن راه حل را مشکلتر می کنند. طرفین با کلاف سردرگمی دست به گریبان هستند که باز شدن آن نیاز به حوصله متقابل و زمان کافی دارد.
بعید است کنفرانس مسکو بتواند نقطه پایانی این فرایند باشد.مسئله رفع تنش بین ایران و امریکا فرایندی است که در طی دوره طولانی ای، گام به گام و بعد از اقداماتی برای ایجاد اطمینان خاطر طرفین، قابل دسترسی است. امریکا و ایران هر دو تضمینهائی را از طرف مقابل طلب می کنند . مثلا همین که امریکا علنا اعلام کرده غنی سازی تا ۵% را قبول می کند برای اینست که طرف ایرانی را به جدی بودن بحثها قانع کند.
یکی از اشکالات زمان طولانی در اینست که وقایع جدیدی می توانند در این فرایند موثر شوند. یک انقلاب دیگر یا بحران جدیدی در دنیای عرب می تواند طرف ایرانی را به دندان گردی بیشتر وسوسه کند. یا برعکس مشکلات داخلی ایران می توانند طمع امریکائیها را برانگیزند. اسرائیل مسلما مخالف این فرایند است و بنابراین می تواند سوسه بدواند    و یا در دوره انتخابات ریاست جمهوری امریکا فشار بازهم سنگینتری بروی دوش کاندیداها بگذارد.
هیچ کدام از این مسائل روشن نیستند. آنچه روشن است اینست که فضای جنگ کمتر شده وفرصت بیشتری برای صلح وجود دارد. روندی بسوی صلح شروع شده است که آرام آرام و گام به گام در جهت داد وستد تضمینها و رفع و رجوع مشکلات پیش بینی شده یا مشکلاتی غیر منتظره به پیش می رود.
اگر در مسکو به توافق روشنتری برسند باید منتظر اقدامات و اتفاقات دیگری بود. امریکا و ایران باید به تفاهم نوینی در مورد مسئله فلسطین برسند. احتمال دارد که مثلا سوریه هم به یک آتش بس واقعی دست یابد ویا ایران هم به نوعی جدی در صحنه افغانستان اعلام موضع نماید.   دراین میان ، مسئله حقوق بشر در ایران، در حاشیه می ماندو یا حتی به فراموشی سپرده خواهد شد.

مجید سیادت
٨ خرداد ۱٣۹۱



جلوگیری از ورود مسئول فرهنگی بیت آیت‌الله خامنه‌ای به باکو

در ادامه تنش بین ایران و جمهوری آذربایجان، سفارت جمهوری اسلامی در  باکو روز سه‌شنبه اعلام کرده‌است که مقامات فرودگاه باکو از ورود یک مقام بیت رهبری ایران  به پایتخت جمهوری آذربایجان جلوگیری کردند.
منابع دیگر نام وی را «محمد هادی فرید»، و سمت وی را معاونت دفتر نمایندگی ولی فقیه در جمهوری آذربایجان عنوان می‌کنند.
به گزارش رویترز، سفارت ایران در باکو روز  سه‌شنبه  در بیانیه‌ای اعلام کرده‌است: «با تاسف بسیار اعلام می‌کنیم روز دوشنبه از ورود مسئول فرهنگی بیت رهبری به (جمهوری) آذربایجان جلوگیری شد.»
این بیانیه می‌گوید که «این مقام جمهوری اسلامی از فردوگاه بین المللی باکو به ایران بازگردانده شده‌» و «این اقدام  به صورتی غیردیپلماتیک انجام شده‌است.»
تنش بین جمهوری اسلامی ایران و جمهوری آذربایجان طی ماه‌های اخیر شدت گرفته‌است و دو کشور یکدیگر را به دخالت در امور داخلی خود متهم کردند.
ایران  چهارشنبه گذشته در واکنش به تجمعات اعتراضی در مقابل سفارت ایران در باکو و سر دادن شعارهایی علیه مقام‌های بلندپایه ایران، از جمله آیت‌الله خامنه‌ای، سفیر  خود را از جمهوری آذربایجان فراخواند.
دور تازه اختلافات ایران و جمهوری آذربایجان با اظهارات شماری از روحانیون ایران در اعتراض به برگزاری مسابقات آوازخوانی یوروویژن در باکو آغاز شد.
آیت‌الله مجتهد شبستری، امام جمعه تبریز، حجت الاسلام صدیقی، امام جمعه موقت تهران و برخی مراجع تقلید از جمله آیت‌الله سبحانی  به برگزاری مسابقه یوروویژن در باکو و آنچه که «رژه همجنس‌بازان» در حاشیه این مسابقه نامیده بودند، به شدت اعتراض کرده بودند.
به دنبال فراخوان آیت الله مجتهد شبستری برای تظاهرات مردم در مقابل کنسولگری آذربایجان در تبریز و شعارهای تندی که علیه دولت آذربایجان و رئیس جمهوری این کشور سر داده شد، دو دور تظاهرات اعتراض‌آمیز در مقابل سفارت ایران در باکو انجام شد و معترضان با شعارهایی مانند «آیت‌الله خامنه‌ای مسئول خون‌هایی است که در سوریه ریخته می‌شود» یا «اسلام آن گونه که ایران می‌گوید نیست» خواهان قطع مداخله روحانیان و دولت‌مردان ایرانی در امور داخلی آذربایجان شدند.
این شعارها واکنش سفارت ایران را در پی داشت و این سفارتخانه طی دو اعلامیه مطبوعاتی از «توهین به مقدسات» در تجمعات مقابل سفارت ایران به شدت انتقاد کرده و نسبت به عواقب آن هشدار داد.
به گزارش خبرگزاری رویترز، ایران جمهوری آذربایجان را به همکاری با اسرائیل در ترور «دانشمندان هسته‌ای» خود متهم می‌کند.
 در مقابل جمهوری آذربایجان شماری را به اتهام همکاری با سپاه پاسداران ایران بازداشت کرده‌است.
در همین حال، جمهوری آذربایجان روز سه‌شنبه خواستار آزادی دو شاعر این کشور که به تبریز  سفر کرده‌اند، شده‌است.




عنان پس از ديدار با اسد: سوريه به نقطه بی‌بازگشت رسيده است

کوفی عنان، نماینده ويژه سازمان ملل متحد و اتحاديه عرب برای حل بحران سوریه، پس از ديدار با بشار اسد، ریيس جمهوری سوریه به خبرنگاران گفت که سوريه با ادامه کشتار و اعمال خشونت آميز «به نقطه بی‌بازگشت» رسيده است.
عنان که سه شنبه ۹ خرداد با بشار اسد در دمشق پايتخت سوريه ديدار کرده است، گفت که از ریيس جمهور اين کشور خواسته است تا برای متوقف کردن خشونت‌ها، از خود «تحرکی فوری» نشان دهد.
او در توضيح اين صحبت خود خاطرنشان کرد: «اين سخن به معنای آن است که دولت و تمام گروه‌های مسلح حمايت شده از سوی آن توانايی خويشتن داری و متوقف کردن عمليات نظامی خود را دارند.»
او همچنين از مخالفان بشار اسد خواست تا «خشونت را متوقف کنند.»
سفر کوفی عنان به دمشق و ديدار با بشار اسد چند روز پس از آن صورت گرفت که منطقه الحوله در استان حمص شاهد قتل عام بزرگی بود. در اين قتل عام که واکنش‌های شديد بين المللی را در پی داشت، بيش از ۱۰۰ نفر که نيمی از آن‌ها کودک بودند، کشته شدند. شورای امنيت سازمان ملل متحد در بيانيه‌ای غير الزام آور، دولت سوريه را به خاطر اين قتل عام محکوم کرد.
از سويی ايرويه لادسو، فرمانده عمليات نيروهای حافظ صلح سازمان ملل، به خبرنگاران گفته است که به احتمال زياد، نيروهای مسلح وابسته به نظام بشار اسد، مسئول قتل عام منطقه الحوله باشند.
به گزارش رويترز، او به خبرنگاران گفت: «بخشی از قربانيان در اثر گلوله باران توپخانه‌ای جان خود را از دست داده‌اند که واضح است اين اقدام کار نيروهای دولتی بود. تنها نيروهای دولتی در سوريه هستند که سلاح سنگين، تانک و توپخانه در اختيار دارند.»
لاسو افزود: «اما بخشی از قربانيان با سلاح سرد يعنی چاقو کشته شده‌اند. به طور طبيعی اينجا نمی‌توان به راحتی عامل را مشخص کرد اما به احتمال زياد، نيروهای لباس شخصی هواداران بشار اسد يا نيروهای شبه نظامی محلی هوادار حکومت، اقدام به اين کار کرده‌اند.»
در همين حال، روند اخراج ديپلمات‌های سوری از کشورهای غربی ادامه يافت. در آخرين آن‌ها، آمريکا کاردار سوريه در واشينگتن که بلند پايه‌ترين ديپلمات سوری در خاک اين کشور است را اخراج کرد.
ويکتوريا نولاند، سخنگوی وزارت امور خارجه آمريکا، در بيانيه‌ای اعلام کرد که به زهير جبور، کاردار سفارت سوريه در واشينگتن ۷۲ ساعت مهلت داده شده تا خاک آمريکا را ترک کند.
او با توصيف قتل عام الحوله به «اقدامی وحشيانه»، گفت که آمريکا به همراه شماری از متحدانش از جمله استراليا، کانادا، اسپانيا، بريتانيا، ايتاليا، فرانسه و آلمان، تصميم به اخراج ديپلمات‌های بلند پايه سوری گرفته است.
خانم نولاند در بيانيه خود افزود: «گزارش‌ها حاکی از آن است که بسياری از خانواده‌ها، بدون محاکمه در خانه‌های خود به دست نيروهای نظام حاکم بر سوريه، کشته شده‌اند.»
او تاکيد کرد: «ما دولت سوريه را مسئول قتل عام افراد بی‌گناه می‌دانيم.»
دولت سوريه هرگونه دست داشتن نيروهای خود را در قتل عام الحوله رد می‌کند و «گروه‌های مسلح تروريست» را عامل اين قتل عام معرفی می‌کند.
دولت سوئيس هم سه شنبه اعلام کرد که حکم اخراج لمياء شکور سفير سوريه در خاک خود را صادر کرده است.
از سوی ديگر، سرگئی لاوروف وزير امور خارجه روسيه، در گفت‌و‌گوی تلفنی با کوفی عنان خواستار توقف خشونت از سوی دولت و مخالفان در سوريه شد.
بنا بر اعلام وزارت امور خارجه روسيه، لاوروف همچنين تاکيد کرد که بايد درباره قتل عام الحوله، تحقيق شود.



واکنش اسرائيل به کشف ويروس سارق اينترنتی در ايران

در پی فاش شدن اينکه يک ويروس پيچيده کاميپوتری، از بيش از دو سال پيش مشغول دزديدن اطلاعات حساس از رايانه های ايران و برخی کشورهای منطقه بوده است، يک مقام ارشد دولت اسرائيل تلاش برای ضربه زدن به ايران را حقی برای عواملی که از ناحيه ايران احساس خطر می کنند، دانسته است.
ژنرال دوران احتياط ارتش اسرائيل، موشه بوگی يعلون، وزير راهبردی و معاون نخست وزير اسرائيل سه شنبه در مصاحبه ای با راديوی ارتش اسرائيل گفته بود: «هر عاملی که از جانب حکومت ايران تهديدها را جدی تلقی می کند، احتمال دارد که برای رفع آن نيز از هر وسيله ای، از جمله اين گونه ويروس ها استفاده کند».
ژنرال يعلون در اين مصاحبه بدون آنکه مستقيماً به دخالت يا عدم دخالت اسرائيل در انتشار اين بدافزار به نام Flame يا (شعله آتش) اشاره کند، افزوده بود: «اسرائيل به  عنوان کشوری شناخته می شود که تکنولوژی برتر رايانه ای و غيره در اختيار دارد – و اين توانايی ها، گزينه های متفاوتی را برای اسرائيل امکان پذير می کند».
اين در حالی است که  بر اساس گزارش کمپانی امنيت کامپيوتری کاسپرسکی Kaspersky ، هر چند تمرکز اين ويروس بر روی رايانه های ايرانی بوده، ولی شمار زيادی از کامپيوترها در اسرائيل، سوريه و چند کشور ديگر منطقه نيز به آن آلوده شده اند.
کمپانی يادشده روسی دوشنبه تأکيد کرده بود که ميزان قدرت و خطر بد افزار «شعله آتش»، ۲۰ برابر قدرت ويروس «استاکس نت» است؛ ويروسی که حدود دو سال پيش کامپيوترهای صنعتی در ايران را هدف قرار داده بود.
در حالی که «استاکس نت» به تخريب کامپيوترهای صنعتی می پرداخت، ويروسFlame، کامپيوترهای آلوده را بنا به گفته کارشناسان، عملاً به جاسوس خود مبدل می کند و علاوه بر آنکه به طور مرتب فعاليتهای انجام شده بر روی رايانه آلوده را به مرکز می فرستد، می تواند با روشن کردن ميکروفون کامپيوتر، صداهای اطراف را نيز ضبط  و به مرکز بفرستد.
يکی از توانايی های جالب توجه در ويروس «شعله آتش» که برای نخستين بار ديده شده، اين است که می تواند با استفاده از تکنولوژی «بلوتوث»، حتی به تلفن های همراهی که در فاصله کمی از کامپيوتر آلوده هستند نفوذ کند و اطلاعات آنها را به سرقت ببرد.
يک استاد کامپيوتر در بريتانيا در اين زمينه به خبرگزاری آسوشيتدپرس گفت: اين ويروس همانند يک تلفن هوشمند عمل کرده و کافی است که اپليکشن های متفاوت توسط  طراح از راه دور روی آن نصب شود تا اعمال جديدی را انجام دهد.
اين چهارمين بدافزار رايانه ای است که در دو سال گذشته عمدتاً ايران را هدف قرار داده است.
شرکت کاسپرسکی زمانی اين ويروس را کشف کرد که در حال بررسی حمله ويروسی هفته های اخير به کامپيوترهای وزارت نفت ايران بود.
متخصصان کامپيوتر می گويند که پيچيدگی اين ويروس نشان می دهد که حتماً توسط تيمی مجرب و با حمايت يک دولت طراحی شده است.
کارشناسان رايانه تأکيد می کنند که حتی احتمال دارد سال ها برای طراحی ويروس «شعله آتش» وقت گذاشته شده باشد.
خبرگزاری های بين المللی سه شنبه نگاه ويژه ای به انتشار «Flame»  در کامپيوترهای ايران انداخته اند و آنرا يک  «سلاح سايبری» ناميدند که قدرت و روش کار آن، «بی سابقه» است.
خبرگزاری آسوشيتدپرس اين احتمال را رد نکرد که نفوذ ويروس «شعله آتش»  به کامپيوترهای ايرانی، بخشی از خرابکاری در يک کارزار بين المللی عليه حکومت ايران با پيشآهنگی و رهبری اسرائيل باشد.
ايلان فروايموويچی Elan Froimouici ، مدير دفتر نمايندگی کمپانی امنيت کامپيوتری کاسپرسکی در اسرائيل، گفت که برخی شواهد نشان می دهد که برنامه ريزان اين ويروس، همان عواملی هستند که ويروس «استاکس نت» را نوشته بودند.
آقای اودی موکادی، مدير عامل کمپانی اسرائيلی «سايبر – آرک» نيز که در زمينه امنيت اطلاعات فعاليت می کند، به آسوشيتدپرس گفته است که تنها چهار کشور در جهان هستند که توانايی فنی و دانش طراحی چنين ويروسی را دارند: اسرائيل، ايالات متحده، چين و روسيه.
آقای موکادی در توصيف توانايی های شگفت انگيز اين ويروس گفت: «اين ويروس همچون يک موجود زنده عمل می کند؛ با رييس خود در ارتباط است و دايم از او می پرسد به کجا بايد برود؟ و در هر زمانی، چه کاری بايد انجام دهد؟!».
پروفسور بن ييسرائل، رييس برنامه سايبری اسرائيل و از کارشناسان پروژه های موشکی اين کشور سه شنبه در دو مصاحبه با راديوی سراسری اسرائيل و نيز با وبسايت خبری «وای.نت» تأکيد کرد که هدف غايی «شعله»گردآوری اطلاعات از کشورهای هدف بوده است.




«مهدی هاشمی به زودی به ايران بر می گردد»

روزنامه های تهران امروز، جام جم، شرق و اعتماد  خبر داده اند که حيدر مصلحی وزير اطلاعات جمهوری اسلامی خواهان «جلوگيری از موازی کاری اطلاعاتی» شده است.
روزنامه شرق در شماره چهارشنبه از قول محمود عليزاده طباطبايی، وکيل خانواده هاشمی رفسنجانی، خبر داده که «مهدی هاشمی به زودی به ايران بر می گردد تا به تمام اتهاماتی که مطرح است جواب دهد» و به رغم «احتمال بازداشت اش در فرودگاه»، انتظار دارد تا او را «علنی محاکمه» کنند.
روزنامه ابتکار از اجرای «طرح تشديد برخورد با فروشندگان کراوات» خبر داده و نوشته که نيروی انتظامی «فروش کراوات» را ممنوع کرده است.
روزنامه خراسان خبر داده که با ابلاغ «دستورالعمل جديد بانک مرکزی برای افتتاح حساب جاری» از اين پس «دارندگان چک برگشتی از تمامی خدمات بانکی محروم می‌شوند.»

وزير اطلاعات خواهان «جلوگيری از موازی کاری اطلاعاتی» شد
روزنامه های تهران امروز، جام جم، شرق و اعتماد خبر داده اند که حيدر مصلحی وزير اطلاعات جمهوری اسلامی خواهان «جلوگيری از موازی کاری اطلاعاتی» شده است.
روزنامه تهران امروز در شماره دهم خرداد گزارش داده که حيدر مصلحی وزير اطلاعات روز سه شنبه در جريان «همايش امنيت پايدار» با تاکيد بر اينکه «بايد از موازی کاری در کارهای اطلاعاتی جلوگيری شود»،  گفت که «جلوی موازی کار کردن‌ها و به تيپ هم زدن در کارهای اطلاعاتی گرفته شود.»
«انتقاد وزير اطلاعات از موازی کاری» در همايش سراسری امنيت پايدار مطرح شده است، همايشی که روز سه شنبه با حضور وزير اطلاعات، ریيس ستاد کل نيروهای مسلح، معاون اول قوه قضاييه و برخی ديگر از مقامات حکومتی برگزار شد.
به نوشته روزنامه تهران امروز، حيدر مصلحی در اين همايش گفت: «توانمندی‌های بالايی که در مباحث اطلاعاتی در نظام خود داريم که هيچ کشوری اين توانايی را ندارد» اما «بايد بتوانيم اين توان را در راستای اهداف انقلاب به کار بگيريم» و «جلوگيری از موازی کاری در دستگاه‌های اطلاعاتی» اکنون «در جمهوری اسلامی يک موضوع جدی و جزو نيازهای مهم نظام است.»
اين روزنامه نوشته که وزير اطلاعات دليل برگزاری «همايش سراسری امنيت پايدار» را در پيوند با موازی کاری اطلاعاتی عنوان کرد و گفت «يکی از اهداف اين همايش جلوگيری از موازی کاری دستگاه‌های اطلاعاتی است.»
روزنامه تهران امروز تاکيد کرده که «انتقادات حيدر مصلحی نسبت به موازی کاری در کارهای اطلاعاتی از آن جهت حائز اهميت است که اين مسئله برای نخستين مرتبه به صورت رسمی رسانه‌ای می‌شود.»
روزنامه اعتماد نيز گزارش داده که «جلوگيری از موازی‌کاری در کارهای اطلاعاتی» خواسته‌ای بود که روز سه شنبه «وزير اطلاعات به عنوان بالاترين مقام اطلاعاتی و امنيتی کشور در حاشيه همايش امنيت پايدار مطرح کرد.»
اين روزنامه با اشاره به سابقه «اولين تلاش برای افزايش اختيارات وزارت اطلاعات» از زمان به قدرت رسيدن محمود احمدی نژاد، نوشته است: «موضوع موازی‌کاری در وزارت اطلاعات نخستين بار در آغاز کار دولت نهم مطرح شد» و «شهريورماه سال ۸۴ دولت لايحه افزودن موادی به قانون تاسيس وزارت اطلاعات را به مجلس فرستاد» که بر اساس يکی از مواد آن لايحه، «وزارت اطلاعات اجازه می‌يافت از اختيارات ضابطان قوه قضاييه برخوردار شود» و همچنين «وزارتخانه‌های اطلاعات و دفاع و پشتيبانی نيروهای مسلح و سازمان‌های حفاظت اطلاعات نيروهای مسلح در حدود وظايف قانونی خود نسبت به پرونده‌های امنيتی حق درخواست تعقيب محاکمه و کيفر متهم يا موقوف ماندن تعقيب و حق اعتراض و تجديدنظرخواهی نسبت به آرا و قرارهای صادره را دارا می‌شدند.»
اعتماد يادآوری کرده که تلاش دولت احمدی نژاد برای «افزايش اختيارات وزارت اطلاعات» در همان سال با شکست مواجه شد چرا که «اعطای اين مجوز به وزارت اطلاعات به نوعی دخالت در کار قوه قضاييه محسوب می‌شد» و «نمايندگان مجلس هفتم در فروردين‌ماه سال ۸۵ کليات اين لايحه را با ۶۷ رای مخالف در مقابل ۶۶ رای موافق رد کردند.»
به گزارش اين روزنامه، در سال ۹۰ و پس از ماجرای عزل مصلحی توسط احمدی‌نژاد نيز «اصولگرايانی نظير حميد رسايی، محسن رضايی و غلامرضا مصباحی‌مقدم از طرح تبديل وزارت اطلاعات به يک سازمان مستقل از دولت و زير نظر مقام معظم رهبری استقبال کردند و اين امر را باعث جلوگيری از ورود سليقه سياسی دولت‌ها در امور اطلاعاتی و مانع موازی‌کاری در وزارت اطلاعات دانستند» اما اين اين تغييرات مسکوت ماند.
روزنامه اعتماد نوشته که يک سال پس از ماجراهای عزل وزير اطلاعات و بازگشت به کار حيدر مصلحی با حکم رهبر جمهوری اسلامی که به قهر ریيس دولت منجر شد، محمود احمدی‌نژاد در سفر به استان خراسان و در جمع مردم مشهد با اشاره به «مساله تورم و افزايش قيمت سکه و ارز» از وزارت اطلاعات انتقاد کرد و گفت که برای مقابله با تورم و گرانی «دست دولت خالی بود، چرا که بدخواهان در مقدمه و ابتدای توطئه خود با طراحی موضوعاتی فرعی، کذب و دروغين، ذهن و انديشه عناصر اطلاعاتی کشور را به مسائل ساختگی معطوف کرده و غفلتی ايجاد کردند تا توطئه خود را اجرا کنند.»
اين روزنامه همچنين به «همنوايی حسين شريعتمداری نماينده رهبر جمهوری اسلامی در کيهان با احمدی‌نژاد در انتقاد از وزارت اطلاعات» اشاره کرده و انتقاد وزير اطلاعات از «موازی کاری اطلاعاتی» را واکنشی به اين انتقادات ارزيابی کرده است.
روزنامه اعتماد تاکيد کرده که «اظهارات روز سه شنبه وزير اطلاعات برای پايان دادن به موازی‌کاری در امور اطلاعاتی، می‌تواند آغاز يک تلاش ديگر برای ايجاد تغييرات بنيادين در ساختار امنيتی و اطلاعاتی کشور باشد.»

«مهدی هاشمی به زودی به ايران بر می گردد»
روزنامه شرق در شماره چهارشنبه گفت و گويی با محمود عليزاده طباطبايی وکيل خانواده هاشمی رفسنجانی منتشر کرده و از قول او خبر داده که «مهدی هاشمی به زودی به ايران بر می گردد.»
وکيل خانواده هاشمی رفسنجانی به اين روزنامه گفته که مهدی هاشمی فرزند اکبر هاشمی رفسنجانی پس از سه سال اقامت در خارج از کشور و با پايان ماموريتش از سوی دانشگاه آزاد و نيز پايان تحصيلاتش در دانشگاه آکسفورد به زودی به ايران باز می گردد و «بازداشت او در فرودگاه بعيد نيست» اما «مهدی هاشمی می‌گويد آمادگی دارم که بازداشت شوم» چرا که «مرتکب هيچ جرمی نشده‌ام پس نگران نيستم.»
در اين گفت و گوی مفصل که روزنامه شرق آن را به عنوان «پاسخ وکيل خانواده هاشمی به اتهام‌های منتقدان» در صفحه يک شماره چهارشنبه منتشر کرده، محمود عليزاده طباطبايی جزئيات شماری از اتهامات مالی و سياسی که از سوی جناح حاکم به مهدی هاشمی وارد شده از جمله اتهاماتی درباره «راه اندازی کميته صيانت از آراء مهدی کروبی و ميرحسين موسوی» در انتخابات سال ۸۸ تاکيد کرده که «مهدی نه تحت تعقيب است و نه در معرض اتهام» اما به اين دليل که احتمال بازداشت او در فرودگاه می رود «مهدی هاشمی می‌گويد من انتظار دارم که با من قانونی برخورد شود» و «همان لحظه‌ای که می‌خواهند مرا دستگير کنند اتهامم را تفهيم کنند. دلايل اتهامم را بگويند؛مثلا بگويند اتهام تو مالی است و اين هم دليلش.»
به گفته محمود عليزاده طباطبايی، «مهدی هاشمی در کميته صيانت از آرا بوده» اما «از روز ۲۲خرداد ۱۳۸۸ به اين طرف نه مصاحبه‌ای کرد، نه در راهپيمايی شرکت کرد، و نه در تجمع شرکت کرده است» و «تا اواخر شهريور سال ۸۸ رييس دفتر رييس هيات امنای دانشگاه آزاد بود» و «در دفتر کارش بود» اما از سوی نهادهای امنيتی و قوه قضایيه جمهوری اسلامی تا پيش از خروج او از کشور «هيچ تعرضی به او نشد. حتی در حد يک اخطار کوچک.»
روزنامه شرق درعين حال از قول عليزاده طباطبايی نوشته که پس از خروج مهدی هاشمی از ايران «به دليل ماموريتی که از طرف دانشگاه آزاد به او داده شد برای سرکشی به واحدهای خارج از کشور؛ يعنی واحد‌های لندن، لبنان و سوريه» و همچنين گرفتن «پذيرش از دانشگاه آکسفورد برای دکترای علوم سياسی»، ناگهان در «دی و بهمن ۸۸ شايعات شروع شد، سايت‌ها و رسانه‌های وابسته به جريان اصولگرا، اتهاماتی را متوجه او کردند» و در آستانه نوروز سال ۸۹ «احضاريه‌ای از شعبه ۴ بازپرسی زندان اوين» به «داخل خانه مهدی هاشمی در تهران انداخته شد.»
وکيل خانواده هاشمی رفسنجانی همچنين با اشاره به اظهارات دادستان تهران و دادستان کل درباره حکم احضار و صدور حکم جلب مهدی هاشمی در زمان اقامت وی در لندن، گفته که پس از صدور حکم جلب مهدی هاشمی «رييس دفتر رييس قوه‌قضاييه» تاکيد کرده که «مسوولان مربوطه هم می‌گويند مصلحت نيست که مهدی بيايد اما اگر خودش اصرار دارد که بيايد، ما آمادگی رسيدگی داريم.»
به نوشته روزنامه شرق، محمود عليزاده طباطبايی احتمال مذاکره اکبر هاشمی رفسنجانی درباره بازگشت پسرش با «مقامات عالی رتبه نظام» را رد نکرده و گفته «ممکن است صحبت‌هايی مطرح شده باشد ولی من جزيياتش را نمی‌دانم» اما اکنون «مهدی هاشمی می‌گويد من می‌خواهم بيايم و به تمام اتهاماتی که مطرح است جواب دهم» و از پدرش نيز خواسته تا «به عنوان رييس مجمع تشخيص و کسی که اين همه در نظام سابقه دارد تلاش کند با با وی قانونی برخورد شود»، و اکبر هاشمی رفسنجانی هم اعلام کرده  که «رييس قوه قضاييه گفته در چارچوب قانون با مهدی رفتار می‌کنيم.»

نيروی انتظامی «فروش کراوات» را ممنوع اعلام کرد
روزنامه ابتکار از اجرای «طرح تشديد برخورد با فروشندگان کراوات» خبر داده و نوشته که نيروی انتظامی «فروش کراوات» را ممنوع کرده است.
اين روزنامه يادآوری کرده که بعد از انقلاب « فروش کراوات در ايران ممنوع شد ولی طی سال‌های اخير همواره برخی فروشندگان اقدام به فروش آن می‌کردند که در برخی موارد با تذکر بخش‌های مسئول در نيروی انتظامی هم مواجه می‌شدند » اما در روزهای اخير «  فروش کراوات دوباره با سخت‌گيری مواجه شده است » و « اداره اماکن نيروی انتظامی فروش کراوات را ممنوع کرده است. »
روزنامه ابتکار به نقل از « يکی از فروشندگان کراوات » نوشته که « اداره اماکن نيروی انتظامی چند روزی است که اين دستور را صادر کرده است و ما مجبور به جمع‌آوری همه کراوات‌ها از مغازه شده‌ايم.»
جواد دروديان، ریيس اتحاديه پيراهن دوزان و پيراهن فروشان، با تایيد « ممنوع شدن فروش کراوات » گفته است بازرسان اصناف و اداره اماکن نيروی انتظامی مدتی است که ممنوعيت فروش کراوات را «جدی گرفته» و مانع از نمايش و فروش کراوات می شوند، اما « اين به شانس مغازه‌‌دار هم بستگی دارد و در مورد مغازه هايی که هنوز کراوات می فروشند» و «اگر بازرسان و اماکن از آن مغازه‌ها اطلاع يابند، دستور ممنوعيت فروش کراوات را به آن‌ها نيز اعلام می کنند.»
روزنامه ابتکار همزمان از قول احمدرضا رادان جانشين فرمانده نيروی انتظامی نوشته است: «برپايی نمايشگاه‌هايی که حجاب را رعايت نکنند، ممنوع است » و «  مسئولان نمايشگاه‌ها اگر نتوانند مسائل مربوط به عفاف و حجاب را در نمايشگاه‌هايشان رعايت کنند، پليس اجازه برپايی نمايشگاه را نخواهد داد. »
احمدرضا رادان درباره دليل « پلمپ ۸۰ غرفه نخستين نمايشگاه غذاهای سنتی در تهران بزرگ » و بازداشت شماری از غرفه داران اين نمايشگاه نيز گفته «متصديان غرفه‌های ياد شده از حجاب مناسبی برخوردار نبودند.»
اسماعيل احمدی‌مقدم، فرمانده نيروی انتظامی، يک هفته پيش گفته بود « مصلحت نيست که پليس در نمايشگاهی وارد شود» اما به نوشته روزنامه ابتکار درباره پلمپ ۸۰ غرفه در نمايشگاه غذاهای سنتی تهران گفته است «اين گونه نمی‌شود که غرفه‌داران اصول ابتدايی را رعايت نکنند »، چرا که « ديپلمات‌های خارجی وارد کشور می‌شوند، پوشش را رعايت می‌کنند، اما فروشنده داخلی نمی‌تواند آن را رعايت کند » و « گويا تا برخوردی صورت نگيرد، تذکر جدی گرفته نمی‌شود که اين اقدام انجام شد.»

محروميت «دارندگان چک برگشتی» از تمامی خدمات بانکی
روزنامه خراسان خبر داده که با ابلاغ «دستورالعمل جديد بانک مرکزی برای افتتاح حساب جاری» از اين پس «دارندگان چک برگشتی از تمامی خدمات بانکی محروم می‌شوند.»
به گزارش اين روزنامه، در حالی که «حجم چک برگشتی در سال ۹۰ به ۳۱ هزار ميليارد تومان رسيد»، بانک مرکزی دستورالعمل جديد حساب جاری را به کليه بانک ها ابلاغ کرد که براساس آن «افتتاح حساب جاری برای اشخاص دارای سابقه چک برگشتی و يا بدهی غيرجاری به بانک‌ها و يا مؤسسات اعتباری غيربانکی» باشند، ممنوع است.
روزنامه خراسان نوشته که در دستورالعمل جديد بانک مرکزی درباره « چک » همچنين تاکيد شده که بانک ها بايد « ساز و کار پرداخت مبلغ چک به دارنده چک از ساير حساب‌های سپرده صاحب حساب، اعم از سپرده قرض‌الحسنه پس‌انداز، سپرده قرض‌الحسنه جاری و سپرده سرمايه‌گذاری مدت‌دار در همان بانک » را  طراحی کنند.
اين روزنامه همچنين نوشته که ممنوعيت تمامی بانک‌ها و مؤسسات اعتباری غير بانکی از «اعطای هرگونه تسهيلات »، « افتتاح هرگونه حساب سپرده جديد »، « ارائه دسته‌چک »، « گشايش اعتبار اسنادی »، «صدور ضمانت‌نامه» و «ارائه خدمات بانکی الکترونيکی» به دارندگان سابقه چک برگشتی از ديگر مواد «دستورالعمل تازه بانک مرکزی درباره « حساب جاری» و  «چک» است.



به گزارش سازمان ملل هیچ گونه شواهدی مبنی بر دخالت نیروهای مخالف رژیم سوریه در کشتار حوله وجود ندارد. فشارهای بین‌المللی بر سوریه افزایش یافتند. زمزمه‌ی دخالت نظامی در سوریه نیز بیشتر شده است.
روز سه‌شنبه (۲۹ مه / ۹ خرداد) سازمان ملل اعلام کرد که نیروهای طرفدار رژیم بعث مسئول کشتار ۱۰۸ غیر نظامی در حوله، واقع در استان حمص هستند. به گفته‌ی هروه لادسوس، سرپرست هیات نظارت صلح سازمان ملل، تاکنون شواهد و اسنادی که بیانگر دخالت نیروهای اپوزیسیون در این جنایت باشند، به‌دست نیامده است.
به گزارش خبرگزاری‌های غربی، قربانیان که ۴۹ تن از آنان کودک هستند، با شلیک گلوله از فاصله‌ی نزدیک به قتل رسیده‌اند.
رژیم بعث سوریه مدعی شده بود که "تروریست‌ها" به این جنایت دست زده‌اند. دولت سوریه مخالفان خود را "تروریست" می‌خواند.
کشتار دسته‌جمعی غیرنظامیان در حوله موجی از اعتراضات داخلی و خارجی را برانگیخته است. شورای امنیت سازمان ملل به اتفاق آراء حکومت سوریه را به نقض قوانین بین‌المللی متهم کرد و خواستار تحقیق درباره‌ی کشتار حوله شد. ناوی پیلای، کمیسر عالی حقوق بشر سازمان ملل نیز این کشتار را جنایت علیه بشریت خواند.
کشورهای آلمان، فرانسه، بریتانیا، کانادا و استرالیا در روز سه‌شنبه (۲۹ مه) سفیران سوریه را اخراج کردند. ایالات متحده به سفیر سوریه ۷۲ ساعت وقت داده است تا این کشور را ترک کند.

خاکسپاری قربانیان کشتار حوله در سوریه
زمزمه‌های دخالت نظامی

زمزمه‌ی دخالت نظامی نیز بیشتر شده است. مارتین دمپسی، فرمانده‌ی ستاد مشترک ارتش آمریکا، در گفت‌وگو با شبکه‌ی تلویزیونی سی‌بی‌اس گفت: «در صورتی که از ما خواسته شود، آماده‌ایم برنامه‌ی حمله نظامی را ارائه کنیم». او در عین حال تأکید کرد که گفت‌وگوهای دیپلماتیک بر عملیات نظامی اولویت دارند. البته دفتر ریاست جمهوری ایالات متحده اعلام کرد که اظهارات دمپسی بدون هماهنگی با دولت بوده‌اند.
فرانسوا اولاند، رئیس جمهور فرانسه نیز گفت، به شرطی که سازمان ملل اجازه‌ی دخالت نظامی بدهد، کشورش در این مورد درنگ نخواهد کرد.
گیدو وستروله، وزیر امور خارجه‌ی آلمان ضمن محکوم کردن کشتار حوله اظهار داشت: «با وجود اسد در قدرت، سوریه آینده‌ی روشنی ندارد. او باید راه را برای تحولات مسالمت‌‌آمیز باز کند».

«طرح کوفی عنان مرده است»
مخالفان اسد و ارتش آزاد سوریه اعلام کردند که پس از جنایت حوله برنامه صلح کوفی عنان، نماینده‌ی ویژه‌ی سازمان ملل و اتحادیه‌ی عرب، از اعتبار افتاده و عملاَ "مرده" است.

طرح شش ماده‌ای کوفی عنان از طرف‌های درگیر می‌خواهد که سلاح‌ها را زمین بگذارند و عملیات نظامی را تحت نظارت نیروهای سازمان ملل متوقف کنند. همچنین از دولت سوریه خواسته شده ‌با خروج نیروهای نظامی و سلاح‌های سنگین از بخش‌هایی که در اختیار مخالفان است، اجازه‌ی کمک‌های بشر دوستانه به این مناطق را بدهد.
آزادی زندانیان سیاسی، فعالیت آزادانه‌ی روزنامه‌نگاران و رسانه‌ها و همچنین به رسمیت شناختن اعتراضات مسالمت‌آمیز از دیگر مفاد طرح صلح پیشنهادی دبیرکل پیشین سازمان ملل هستند.
عنان روز دوشنبه (۲۸ مه) به دمشق، پایتخت سوریه سفر کرد. او شامگاه دوشنبه با ولید المعلم، وزیر امور خارجه‌ی سوریه و روز سه‌شنبه با بشار اسد، رئیس جمهور این کشور دیدار و گفت‌وگو کرد. عنان از اسد خواسته است که هر چه زودتر طرح صلح پشنهادی او را اجرا کند. به گزارش تلویزیون دولتی سوریه، اسد در دیدار با عنان تاکید کرده است که فعالیت "تروریست‌ها" بیشتر شده و تا زمانی که آنها از مبارزه‌ی مسلحانه دست نکشند، نباید به طرح صلح نماینده‌ی ویژه‌ی سازمان ملل و اتحادیه‌عرب امید بست.






I رئیس جمهور آلمان در دومین روز سفر خود به اسرائیل نسبت به حمله به ایران هشدار داد. او در دیدار با رئیس جمهور اسرائيل از ایجاد یک کشور مستقل فلسطینی پشتیبانی کرد. گاوک قرار است با محمود عباس نیز ملاقات کند.
روز سه‌شنبه (۲۹ مه / ۹ خرداد) دومین روز دیدار رئیس جمهور آلمان از اسرائیل با ضیافت شامی که توسط شیمون پرز، رئیس جمهور اسرائیل ترتیب داده شده بود به پایان رسید. به اعتقاد رسانه‌های آلمانی، یو‌اخیم گاوک در این ضیافت با یک سخنرانی احساسی موفق شده است «خودش را در دل مردم و دولت اسرائیل جا کند».
رئیس جمهور آلمان در این سفر چند بار بر تعهد آلمان نسبت به دفاع از موجودیت اسرائیل تاکید ورزید. او در این رابطه به جمهوری اسلامی ایران اشاره کرد و گفت: «ایران مجهز به جنگ‌افزار اتمی نه تنها برای اسرائیل بلکه برای اروپا هم خطری جدی به‌شمار می‌رود».
رئيس‌جمهور آلمان در عین حال نسبت به حمله‌ی نظامی به ایران هشدار داد و گفت: «آلمان باز هم تلاش می‌کند که مناقشه‌ی هسته‌ای با ایران از طریق دیپلماتیک حل و فصل شود». به گفته‌ی گاوک، اسرائيل در حال حاضر قصد "حمله‌ی پیشگیرانه" به ایران را ندارد.

راه حل "ایجاد دو کشور"
یواخیم گاوک در رابطه با مسئله‌ی فلسطینی‌ها نیز ابراز نظر کرد و از مقامات اسرائیلی خواست، برای برقراری صلح و آرامش در منطقه تلاش کنند. او در این رابطه به شهرک‌ساز‌ی‌در مناطق فلسطینی اشاره کرد و ابراز امیدواری نمود که دولت اسرائیل این گونه اقدامات را متوقف کند. رئيس جمهور آلمان معتقد است که برقراری صلح در منطقه مستلزم ایجاد یک کشور مستقل فلسطینی است؛ کشوری که حق موجودیت اسرائیل را به رسمیت بشناسد.
گاوک در پایان سفر خود در روز پنجشنبه با مقامات تشکیلات خودگردان فلسطین‌، از جمله محمود عباس، دیدار و گفت‌وگو خواهد کرد.

شیمون پرز، رئيس‌جمهوری اسرائيل، میزبان یوآخیم گاوک و همسرش

پاسخ نتانیاهو
روز سه‌شنبه (۲۹ مه)، ساعاتی پس از اظهارات رئیس جمهور آلمان در رابطه با صلح خاورمیانه و ایجاد یک کشور مستقل فلسطینی، بنیامین نتانیاهو، نخست‌وزیر اسرائیل در یک کنفرانس امنیتی در تل آویو اظهار داشت که اسرائیل در پی ایجاد صلح در منطقه است اما مسلمانان افراطی برای نابودی اسرائیل تلاش می‌کنند.
به گفته‌ی او اسرائيل بیش از هر کشور دیگری در جهان در معرض خطر حمله‌ی موشکی قرار دارد. نخست وزیر اسرائیل در رابطه با مناقشه‌ی اتمی با ایران خواستار آن شد که حق غنی‌سازی اورانیوم از ایران سلب شود و ذخایر اورانیوم غنی‌شده‌ی این کشور به خارج منتقل گردند.
نتانیاهو روز چهارشنبه (۳۰ مه) با رئیس جمهور آلمان دیدار و گفت‌وگو خواهد کرد.

نظر آلمانی‌ها در باره اسرائیل
روز سه‌شنبه خبرنگار روزنامه هاآرتص نظر یوآخیم گاوک را در باره‌ی کاهش جایگاه اسرائیل در نزد آلمانی‌ها جویا شد. او در پاسخ گفت: «بدون اینکه به نظرسنجی‌ها اهمیت زیادی بدهم، به عنوان دوست اسرائیل باید بگویم که نتایج نظرسنجی‌ها نگران‌کننده هستند».

گاوک در پاسخ خود به یک نظرسنجی اشاره کرد که اخیرا از سوی هفته‌نامه‌ی آلمانی "اشترن" انجام شد. ۵۹ درصد کسانی که مورد پرسش قرار گرفته‌اند، اسرائیل را کشوری "خشن" خوانده‌اند. دو سوم نیز بر این باور بوده‌اند که اسرائیل منافع خود را بدون توجه به منافع کشورها و ملت‌های دیگر دنبال می‌کند. تنها ۳۶ درصد گفته‌اند که اسرائیل کشوری دوست‌داشتنی است.
رئیس جمهور ‌آلمان گفت: «افزایش انتقادها از اسرائیل پدیده‌ای منحصر به آلمان نیست، ولی ما آلمانی‌ها باید از خود بپرسیم که از کدام جنبه به سیاست دولت اسرائیل انتقاد داریم؟ انتقاد باید در چارچوب مناسبات دوستانه باشد، نه بر مبنای پیشداوری.»
گاوک در همین رابطه به شعر انتقادی گونتر گراس، نویسنده و شاعر آلمانی نیز اشاره کرد و آن را نظر شخصی وی خواند. گراس در این شعر مدعی شده است که "سیاست اسرائیل صلح جهانی را تهدید می‌کند". گاوک گفت که این نظر بازتاب سیاست آلمان نیست و افزود که سیاست کشورش در قبال اسرائیل حفظ صلح در مرزهایی امن برای این کشور است.




وزارت خارجه ژاپن از سفیر سوریه خواسته است تا خاک آن کشور را "در اسرع وقت" ترک کند.
اخراج سفیر سوریه از توکیو واکنشی به کشته شدن بیش از یکصد نفر در شهر حوله است که گفته می شود به منظور ارعاب مخالفان، توسط نظامیان و شبه نظامیان وابسته به حکومت سوریه به قتل رسیدند هر چند مقامات سوری این اتهام را تکذیب کرده اند.
شماری از کشورهای غربی در اعتراض به کشتار حوله، سطح روابط خود با سوریه را کاهش داده اند و سخنگوی وزارت خارجه ژاپن گفته است که اخراج سفیر سوریه در راستای هماهنگی با واکنش غرب صورت گرفته است.




روز چهارشنبه، ١٠ خرداد (٣٠ مه)، دیوان عالی بریتانیا رای خود را در مورد پرونده استرداد جولیان آسانژ، پایه گذار ویکی لیکس، به سوئد در ارتباط با اتهام تعرض جنسی صادر می کند.
آقای آسانژ این اتهام را رد کرده و وکلای مدافع او در ارجاع شکایت به عالی ترین مرجع قضایی بریتانیا، گفته اند که دادستان سوئدی صادر کننده درخواست استرداد، صلاحیت چنین اقدامی را نداشته است.
طرفداران آقای آسانژ نگران آن هستند که در صورت استرداد به سوئد، وی با خطر استرداد به ایالات متحده و پیگرد قانونی به دلیل انتشار اسناد محرمانه دولتی آن کشور در وبسایت ویکی لیکس روبرو شود.



روز چهارشنبه، ١٠ خرداد (٣٠ مه)، دیوان عالی بریتانیا رای خود را در مورد پرونده استرداد جولیان آسانژ، پایه گذار ویکی لیکس، به سوئد در ارتباط با اتهام تعرض جنسی صادر می کند.
آقای آسانژ این اتهام را رد کرده و وکلای مدافع او در ارجاع شکایت به عالی ترین مرجع قضایی بریتانیا، گفته اند که دادستان سوئدی صادر کننده درخواست استرداد، صلاحیت چنین اقدامی را نداشته است.
طرفداران آقای آسانژ نگران آن هستند که در صورت استرداد به سوئد، وی با خطر استرداد به ایالات متحده و پیگرد قانونی به دلیل انتشار اسناد محرمانه دولتی آن کشور در وبسایت ویکی لیکس روبرو شود.




پلیس کانادا در اتاوا پایتخت این کشور مشغول تحقیق درباره ارسال پستی بسته ای به مقر حزب محافظه کار این کشور است که گفته می شود حاوی " پای انسان" بوده است.
افسران تحقیق بعد از دیدن آثار خون روی این بسته کارشناسان یگان مواد آلوده و سمی را به محل فراخواندند.
در حال حاضر یگان جنایی بررسی این پرونده را به دست گرفته است.
بررسی محتوای این بسته با اشعه ایکس نشان داده که پای یک انسان است.
این بسته که توسط پست کانادا حمل شده خطاب به شخص خاصی ارسال نشده بوده و صرفا برای حزب محافظه کار کانادا فرستاده شده است.
بر اساس گزارش ها بعد از این که منشی پذیرش حزب این بسته را تا نیمه باز کرده، پلیس به محل فراخوانده شده است.



۵۲ آمریکایی در ایران در سال ۱۳۵۸ در سفارت آمریکا برای بیش از چهارصد روز توسط دانشجویان ایرانی گروگان گرفته شدند.
دیوان عالی آمریکا درخواست گروگان های آمریکایی را برای احیاء پرونده شکایتشان جهت دریافت غرامت از ایران، رد کرد.
حدود ۱۰۰ نفر که گروگان های آمریکایی سه دهه پیش در ایران و برخی بازماندگانشان را شامل می شوند از دیوان عالی آمریکا خواسته بودند اجازه دهد پرونده شکایت آنان برای دریافت غرامت از دولت ایرانبار دیگر به جریان افتد.
این عده در شکایتی که حدود ده سال پیش در یک دادگاه بدوی مطرح کردند خواستار دریافت بالغ بر شش میلیارد دلار غرامت از ایران شده بودند اما دادگاه بدوی این درخواست را رد کرد.
براساس شکایت اولیه، هر یک از گروگان های سابق مبلغ ۱۰ هزار دلار به ازای هر روز که در دست گروگانگیرها بود دریافت می کرد.
این دادگاه در سال ۲۰۰۲ میلادی بنا به درخواست وزارت امور خارجه آمریکا، از دریافت غرامت این آمریکایی ها از ایران جلوگیری کرده بود.
براساس رای دادگاه، پیمان نامه موسوم به بیانیه های الجزیره که بین ایران و آمریکا به امضا رسید و به آزادی گروگان ها منجر شد،دولت و یا شهروندان آمریکا مجاز نیستند با رای محاکم آمریکایی خواستار غرامت از ایران شوند.
شاکیان قصد داشتند غرامت مورد نظر را از دارایی های مسدود شده ایران در آمریکا دریافت کنند.
وکیل آنها می گوید قبل از سقوط شاه در ایران، مقادیری از پول ایران نزد بانک های آمریکایی سپرده شده بود که در زمان ریاست جمهوری جیمی کارتر مسدود شده، و همچنان در بانکهای آمریکا موجود است.
طبق یکی از مفاد پیمان نامه الجزایر که با وساطت الجزایر بین ایران و آمریکا امضا شد، رسیدگی به شکایت دو طرف از جمله در ارتباط با گروگان گیری کارمندان سفارت ایالات متحده در تهران تنها در صلاحیت دادگاه بین المللی ویژه بررسی دعاوی دو کشور است.
دیوان عالی آمریکا طبق رویه متعارف خود، در رای روز سه شنبه دلیلی برای رد شکایت گروگان های سابق اعلام نکرد.
دیوید رنگلینگ، یکی از شاکیان، به روزنامه نیویورک تایمز گفته است زمانی که در ایران "زیر دست و پای گروگان گیران" گرفتار بود، فکر نمی کرد روزی دولت خودش در دادگاه از دریافت غرامت او جلوگیری کند.
او گفته است بعد از ۱۲ سال درگیری با قانون، نتیجه روز سه شنبه برایش غیر منتظره نبود.
۵۲ آمریکایی در ایران در سال ۱۳۵۸ در سفارت آمریکا برای بیش از چهارصد روز توسط دانشجویان ایرانی گروگان گرفته شدند.
این گروگان گیری به قطع روابط آمریکا و ایران و پیچیدگی هایی در این روابط منجر شد که هنوز هم ادامه دارد.




کشتار بیش از یکصد شهروند غیرنظامی سوریه با واکنش شدید جامعه جهانی رو به رو شده و گروهی از کشورها دیپلمات‌های سوریه را اخراج کرده‌اند.
کوفی عنان نماینده ویژه سازمان ملل متحد و اتحادیه عرب برای حل بحران سوریه می گوید یک سال بعد از آغاز درگیری های سوریه "این کشور به نقطه ای بی بازگشت رسیده است."
اظهارات آقای عنان پس از گفتگو با بشار اسد رهبر سوریه صورت گرفته است.
آقای عنان به خبرنگاران گفت طرح صلح شش ماده ای او "آنطور که باید" اجرا نشده است.
در همین حال چندین کشور غربی اعلام کرده اند در پی کشتار حوله دیپلمات های سوریه را از کشور خود اخراج می کنند.
در کشتار حوله که روز جمعه گذشته رخ داد ۱۰۸ نفر کشته شدند.
کوفی عنان گفت: " از او (بشار اسد) خواستم که همین حالا، نه فردا، همین حالا گام مهمی بردارد تا فرصت و امکان اجرای طرح صلح فراهم شود."
آقای عنان از دولت سوریه و تمام گروه های شبه نظامی حامی دولت خواست که نهایت خویشتن داری را به خرج دهند و در عین حال از نیروهای مسلح مخالف دولت خواست که خشونت ها را متوقف کنند.
بشار اسد موفقیت طرح صلح کوفی عنان را بسته به توقف اقداماتی دانسته که از نظر او "اقدامات تروریستی" و قاچاق اسلحه" هستند.

اخراج دیپلمات ها

کشتار بیش از یکصد شهروند غیرنظامی سوریه با واکنش شدید جامعه جهانی رو به رو شده و گروهی از کشورها دیپلمات‌های سوریه را اخراج کرده‌اند.
آمریکا، بریتانیا، فرانسه، آلمان، اسپانیا، کانادا، ایتالیا، هلند، سوییس و استرالیا در زمره کشورهایی قرار دارند که دیپلمات‌های سوریه را اخراج کرده‌اند.
ویلیام هیگ، وزیر امور خارجه بریتانیا گفته است زمان برای اجرای طرح صلح کوفی عنان در حال پایان یافتن است.
پیشتر روپرت کالویل، سخنگوی حقوق بشر سازمان ملل متحد گفت تحقیقات ابتدایی نشان می دهد اغلب کشته شدگان در حوله به شیوه صحرایی اعدام شده اند.
به گفته او ۴۹ کودک و ۳۴ زن در میان قربانیان بوده اند. ناظران سازمان ملل متحد که از حوله بازدید کرده اند می گویند بسیاری از قربانیان با شلیک از فاصله نزدیک و یا ضربات چاقو کشته شده اند.
شاهدان عینی به بی بی سی گفته اند که گروه شبه نظامی شبیحه عامل این کشتار بوده است. جان به دربرده گان از این حمله می گویند هنگامی که کشتار صورت می گرفت یا مخفی شده اند و یا خود را به مردن زده اند.
رهبران سوریه مصرانه می گویند که این کشتار کار "تروریست ها"یی بوده که قصد اخلال در روند صلح داشته اند و می خواهند کشورهای غربی را برای مداخله در وضع سوریه تحریک کنند.
روز سه شنبه درگیری ها در سوریه ادامه داشته و آنگونه که فعالان مخالف دولت می گویند نزدیک ۵۰ نفر در سراسر کشور کشته شده اند.
کوفی عنان به خبرنگاران گفته است طرح صلح شش ماده ای او "آن طور که باید" اجرا نشده است.
ویکتوریا نولاند سخنگوی وزارت خارجه آمریکا اعلام کرده ۷۲ ساعت به کاردار سفارت سوریه فرصت داده اند تا خاک آمریکا را ترک کند.
جی کارنی سخنگوی کاخ سفید نیز گفته دولت باراک اوباما کماکان با اقدام نظامی برای مداخله در وضعیت سوریه مخالف است چرا که معتقد است چنین کاری به ویرانی بیشتر منتهی خواهد شد.
با این همه فرانسوا اولاند رییس جمهوری فرانسه در پاریس گفته که "مداخله نظامی" به شرطی که در سازمان ملل متحد بررسی شود از دستور خارج نخواهد بود.
آقای اولاند گفت در ملاقات روز جمعه خود با ولادیمیر پوتین رییس جمهوری روسیه که در پاریس صورت خواهد گرفت درباره سوریه گفتگو خواهد کرد.
دفتر ریاست جمهوری فرانسه اعلام کرده که کنفرانس گروه "دوستان سوریه" ماه ژوئیه در فرانسه برگزار خواهد شد.
رنیا کیسر نماینده مخالفان دولت سوریه که در قطر مستقر است در گفتگو با بی بی سی از خبر اخراج دیپلمات های سوریه استقبال کرد و گفت این کار "فشار زیادی را روی دولت سوریه خواهد گذاشت."
با این حال بریجیت کندل خبرنگار دیپلماتیک بی بی سی معتقد است علیرغم واکنش های بین المللی در اعتراض به کشتار حوله مشخص نیست که اخراج گسترده دیپلمات های سوریه در شرایط این کشور تغییر چندانی ایجاد کند
روسیه که به دولت بشار اسد تسلیحات می فروشد و جلوی قطعنامه های شورای امنیت علیه دولت او را گرفته دو طرف درگیری ها در سوریه را در کشتار حوله مقصر دانسته است.
سرگئی لاوروف وزیر خارجه روسیه از این که "برخی کشورها" از کشتار حوله برای درخواست جهت مداخله نظامی در سوریه استفاده کنند ابراز نگرانی کرده است.
آقای لاوروف روز سه شنبه در گفتگوی تلفنی با کوفی عنان یک بار دیگر از تمام طرف های درگیر در سوریه خواست به خشونت پایان دهند و خواستار تحقیقات مستقل زیر نظر ناظران سازمان ملل درباره کشتار حوله شد.



آقای رامنی رقیب باراک اوباما برای کسب مقام ریاست جمهوری در ماه نوامبر سال جاری خواهد بود.
میت رامنی با پیروزی در انتخابات درون حزبی جمهوری خواهان در تگزاس توانست شمار کافی هیات های انتخاباتی را برای کسب نامزدی حزب خود به دست بیاورد.
آقای رامنی با کسب ۱۰۸۶ هیات انتخاباتی تنها به ۵۸ هیات انتخاباتی دیگر احتیاج داشت تا بتواند با امتیاز کافی نامزدی حزبش را برای انتخابات ریاست جمهوری به نام خود رقم بزند.
آقای رامنی در بیانیه ای گفت این پیروزی به او "افتخار و فروتنی" داده است.
عملا چندین هفته است که با کنار کشیدن تمام رقبای حزبی آقای رامنی او نامزد بالقوه حزب جمهوری خواه شده است.
فرماندار سابق ماساچوست رقیب باراک اوباما برای کسب مقام ریاست جمهوری در ماه نوامبر سال جاری خواهد بود.
میت رامنی بیش از هفتاد درصد آراء انتخابات درون حزبی جمهوری خواهان را کسب کرده است.
نظرسنجی ها نشان می دهند رقابت آقای رامنی با باراک اوباما فشرده خواهد بود.
میت رامنی در گردهمایی سالانه جمهوری خواهان در ماه اوت زمانی که هیات های انتخاباتی او را برگزینند نامزد رسمی حزب خواهد شد.
او نخستین پیرو فرقه مورمون ها خواهد بود که برای ورود به کاخ سفید نامزد می شود. جورج رامنی پدر او که فرماندار ایالت میشیگان بود نتوانست در سال ۱۹۶۸ در مبارزات درون حزبی جمهوری خواهان برای نامزدی در انتخابات ریاست جمهوری پیروز شود.
آقای رامنی در بیانیه ای گفته: " حمایت آمریکایی ها در سراسر کشور از نامزدی من مایه افتخارم است و از اینکه توانسته ام هیات های انتخاباتی کافی را برای کسب نامزدی حزب جمهوری خواه در انتخابات سال ۲۰۱۲ به دست بیاورم احساس فروتنی می کنم".
روز دوشنبه گروه مبارزات انتخاباتی آقای رامنی در یک آگهی انتخاباتی از باراک اوباما به دلیل اعطای وام به شرکتی که تاسیسات انرژی خورشیدی تولید می کرد و بعدها ورشکست شد انتقاد کرد.
روز سه شنبه میت رامنی با شلدون ادلسون یکی از غول های قمارخانه های آمریکا ملاقات کرد که میلیون ها دلار به مبارزات انتخاباتی نیوت گینگریچ رقیب جمهوری خواه آقای رامنی کمک کرده بود.
کارشناسان می گویند نتیجه انتخابات پیش رو در آمریکا به چند ایالت مهم از جمله کلورادو و نوادا رخ بستگی خواهد داشت. دو رقیب در این ایالت ها برای جلب رای دهندگان مستقل رقابت خواهند کرد.
پرسش بعدی این است که آقای رامنی چه کسی را به عنوان نامزد معاونت ریاست جمهوری انتخاب خواهد کرد.




سید علی قافیه را باخته است!

خامنه ای که تاکنون مناسب مختلفی را شامل بر «عضو شورای انقلاب» ،« امامت جمعه تهران» ،« ریاست جمهوری» و« رهبری» کسب نموده است ، امروز در بدترین وضعیت سیاسی می باشد .
حاکم مستبد قدرت طلب ایران که با مکر و حیله از ابتدای انقلاب تاکنون مناسب مختلفی را شامل بر «عضو شورای انقلاب»، «امامت جمعه تهران»، « ریاست جمهوری» و« رهبری» کسب نموده است، امروز در بدترین وضعیت سیاسی می‌باشد.
سید علی جاه طلب در زمان ریاست جمهوری آنچنان قدرتی نداشت.  بنده که در آن دوران نوجوان بودم،  بارها وقتی می‌دیدم هاشمی رفسنجانی با خبرنگاران مختلف دنیا،  جلسه مطبوعاتی دارد این حس در درونم (همان زمان) می‌جوشید که چرا علی خامنه‌ای که ظاهرا شخص دوم مملکت می‌باشد نمی‌تواند مسائل ایران را با خبرنگاران در میان بگذارد.  تردیدی نیست حسادت او در همان زمان نخست وزیری  میرحسین موسوی در نگاه امروز او به موسوی نقش دارد.  سید علی آنچنان در مقابل بنیان‌گذار انقلاب خوار و ضعیف بود که حتی امکان انتخاب نخست وزیر  دل‌خواهش نیز برایش مهیا نبود.
نام‌برده هر از چندگاهی هم که مورد عتاب و خطاب آیت‌الله خمینی قرار می‌گرفت،  به‌شدت طلب عفو و عذر خواهی می‌نمود.  چنانکه وقتی در مورد سلمان رشدی نظری را در خطبه های نماز ابراز داشت و رهبر انقلاب بر او اعتراض کرد بلافاصله عذرخواهی کرد و سخن خویش را مبنی بر بخشش احتمالی رشدی  پس گرفت.
شاید همین زبونی وی بود که هاشمی را برآن داشت تا با درگذشت رهبری انقلاب ایشان را  ولی فقیه مناسب معرفی کند و  اعضای مجلس خبرگان را با حیلت‌های ممکنه اقناع  نماید  تا او را به جانشینی سلف‌اش برگزینند.  جاه طلبی خامنه‌ای آن چنان بود که وی متعرض نشد که چون مرجع تقلید نیست بموجب قانون اساسی وقت شرایط انتخاب شدن به‌جای آیت‌الله خمینی را دارا نیست.
اما هاشمی به اعتقاد من بر این باور بود که چون خامنه‌ای زبون می‌باشد اگر به ولایت فقیهی منصوب گردد،  موی دماغ وی در زمان ریاست جمهوری‌اش نخواهد گردید.  و البته این تدبیری صحیح بود.  ایشان در زمان دولت هاشمی هیچگاه متعرض جدی هاشمی و دولتش نگردید و حتی انتقادی هم نکرد.  خامنه‌ای البته به همان لباس رهبری دل خوش بود و شاید در خفا مشغول طرح و برنامه برای بعد بود.  می‌توان اذعان نمود که خامنه‌ای با بودجه‌ای که برای دربار او تخصیص می‌یافت مشغول مهره چینی برای آتیه بود.
خامنه‌ای بسیار کوشید تا پس از هاشمی،  ناطق نوری سکان دولت را  در دست بگیرد و بشدت بیزار بود که خاتمی و جناح چپ قدرت را بدست آورند لذا در هنگام انداختن رای به صندوق انتخابات (دوم خرداد ۷۶) چون تقریبا برای وی مسجل گردیده بود که نامزد دلخواه‌اش انتخاب نخواهد شد (و البته  هاشمی هم نقشه‌های او را مبنی بر تقلب در خطبه‌های نماز جمعه نقش بر آب کرده بود)،  گفت: هیچ کس برای من هاشمی نخواهد شد.
در دو دوره دولت خاتمی،  خامنه‌ای ماشین مخرب خویش را بکار انداخت تا دولت اصلاح‌طلب را فلج نماید.  مهره چینی‌های او در زمان دولت اصلاحات،  در سپاه و مراکز متعدد دیگر مانند گروه‌های  فشار موسوم  به «انصار حزب الله» شروع به توطئه نمودند.  وزارت اطلاعات هم که در زمان هاشمی بدست او افتاده بود، نقش ویرانگر خویش را تداوم بخشید.
توطئه، بحران آفرینی و ترور ابزار کار افراد و عوامل خامنه‌ای بود.  کاهش قیمت نفت به حداقل ممکن هم برای دولت  اصلاح طلب خاتمی  دردسر بزرگتری بود که خامنه‌ای خوب از آن بهره برداری می‌کرد.  خامنه‌ای تقریبا اکثر روزها و هفته‌ها در تلویزیون و رادیو دم از مستضعفین  و اقشار آسیب پذیر می‌زد و خواهان مهار گرانی و تورم بود!
به گفته خاتمی در آن هشت سال هر «نه روز» یک بحران برای دولت دامن زدند مانند ماجرای شهرداران تهران،  بلوای روزنامه سلام و کوی دانشگاه، ماجرای کنکور وقت ظهور،  ماجرای لقمانی نماینده همدان و. .... تا دولت را عملا از کار بیاندازد.
خامنه‌ای که هراس داشت پس از خاتمی،  کرباسچی زمام دولت را در دست بگیرد، نقدی و محسنی اژه‌ای را مامور کرد تا یکی از بهترین مدیران کشور و مجموعه همراهانش را منهدم نماید.  بلاشک انهدام مدیران شهرداری وقت تهران ضربه بزرگی به مدیریت  کشور وارد نمود که جبران آن بزودی زود ممکن نمی‌باشد.
کرباسچی و تیم وی در دوران  تصدی بر مدیریت شهر تهران تحولاتی ایجاد نمودند که تاثیرات آن هنوز هویدا می‌باشد: ایجاد فرهنگسراها،  تاسیس روزنامه تمام رنگی همشهری و تاسیس و گسترش  بوستان‌ها  و توسعه بزرگراه‌ها (مانند پروژه نواب) از جمله اقدامات بزرگ شهرداری بود که گفته می‌شد بدون دریافت بودجه دولتی صورت می‌گیرد.
اما خامنه‌ای که تحمل محبوبیت دیگران در نزد مردم را نداشت بایستی هر طوری بود این وضعیت را فرو می‌ریخت و لذا دست یارانش را بازگذاشت تا تیم کرباسچی را از هم بپاشند.
خامنه‌ای با هر ترفندی بود توانست در سال ۸۴ احمدی‌نژاد را با یاری سپاه و ماموریت فرزندش آقا مجتبی به ریاست جمهوری برساند.  خامنه‌ای در مورد احمدی‌نژاد همان تفکری را داشت که هاشمی در مورد خود وی :«احمدی‌نژاد هالویی است که لگام‌اش در دست من است و من او را مانند عروسک خیمه شب بازی به هر طرف خواستم می‌کشانم»!
احمدی‌نژاد دوره اول ریاست جمهوری خویش را با خم شدن مقابل خامنه‌ای و بوسه بر دستانش آغاز کرد و این بسیار مطلوب آقا بود.  و چنین کسی را می‌خواست که ذوب در او و مطعیش باشد!
در دور اول همه دوستان سید علی دور احمدی‌نژاد بودند: محسنی اژه‌ای، صفار هرندی،  پورمحمدی و ....
اما احمدی‌نژاد دیگر مطلوب مردم نبود.  با آمدن موسوی در رقابت های انتخاباتی کار سخت می‌نمود.  سید علی بشدت می‌کوشید بار دیگر نوکر حلقه بگوشش به ریاست دولت برسد.  اما گوش مردم بدهکار نبود.  حیف و میل میلیاردها دلار پول نفت  و نالایقی دولت، مردم را بار دیگر به سمت اصلاح‌طلبان سوق داده بود.  اما دستور این بود: « باید احمدی‌نژاد دوباره انتخاب شود».  در خرداد ۱۳۸۸ با یک شبه کودتا و مهندسی انتخابات، احمدی‌نژاد با ۲۴ میلیون رای   مجددا رییس جمهور اعلام شد.
اعتراضات مردمی به تقلب و سرکوب آن به دستور مستقیم خامنه‌ای اندک اعتبار او را نیز پایمال کرد.  مردم توجهی به آن که خویش را «فصل الخطاب» می‌دانست و خواستار پایان بقول خودش «قشون کشی‌های خیابانی» بود نکردند و اعتراضات مردمی ادامه یافت.  ذوب شدگان در ولایت مردم بی‌گناه را به خاک و خون کشیدند و ده‌ها نفر کشته شدند.  بازداشت‌گاه‌های تحت امر سپاه و نیروی انتظامی صد‌ها نفر را در خود جای دادند و مورد شکنجه و آزار و ایذا و تجاوز قرار دادند. خامنه‌ای فکر می‌کرد که با سرکوب می‌تواند اعتراضات را خاموش کند،  اما سال بعد در ۲۶ بهمن با دعوت سران جنبش سبز باز مردم به خیابان آمدند. اینک خامنه‌ای نزد مردم مشروعیت خویش را بکل از دست داده بود و نمایش خیابانی موسوم به «۹ دی » نیز نمی‌توانست مشکلی را برای حاکمیت حل نماید.
مزدوران حکومتی شروع به مشروعیت آفرینی برای ولایت نمودند. آنها فکر کردند با ماورایی کردن سید علی می‌توان او را بین مردم محبوب نمود. تعاریفی که در یکی دو سال اخیر از «آقا» در رسانه‌ها و منابر توسط ایادی او انجام گرفت مانند «گفتن یا علی» در هنگام تولد،  نه تنها مشکل را حل نکرد بلکه باعث تمسخر ایشان در بین مردم و بویژه در دنیای مجازی گردید.  پیامک‌ها و نقل‌ها در محیط های اجتماعی برای سخره گرفتن وی افزایش یافت و مسخره عام و خاص گردید.
خامنه‌ای در اوان اعتراضات  مردمی خرداد ۸۸ احمدی‌نژاد را نزدیکتر از هاشمی به خویش عنوان نمود و باعث دلخوری هاشمی گردید و خود عنوان نمود که به هاشمی نزدیک نیست.
اما احمدی‌نژاد پس از انتخابات دور دوم دیگر احمدی‌نژاد دور اول نبود.  او دیگر در مقابل خامنه‌ای کرنش دور نخست را نکرد بلکه  صراحتا با خرده فرمایشات رهبر مخالفت کرد.  اخراج وزرای مورد اعتماد رهبری مانند محسنی اژه‌ای،  پورمحمدی و متکی و اصرار بر معاون اولی رحیم مشایی بین او و ولی  فقیه فاصله انداخت و برکناری مصلحی از وزارت اطلاعات و قهر و خانه نشینی ۱۱ روزه رییس جمهوری اختلاف احمدی‌نژاد با رهبری را عیان نمود.  حالا دیگر مشخص بود که احمدی‌نژاد هم رییس جمهور دل‌خواه و بله قربان گوی خامنه‌ای   نیست.
اما اینک وضع بحرانی‌تر شده است.  نمایندگان  جدید نیز به نشانه های رهبری برای گماشتن «حداد عادل» به ریاست مجلس وقعی ننهادند و توجهی بدانچه سیگنال‌های «امام خامنه‌ای» خوانده شد ننمودند و لاریجانی را بر خلاف گفته‌های فرماندهان سپاه مبنی بر نارضایتی رهبری از او به ریاست مجلس انتخاب کردند.
به نظر می‌رسد خامنه‌ای پس از بیش از ۲۰ سال حکومت اینک در شرایط دشواری قرار گرفته است.  تحریم‌ها شدت یافته است و لذا خزانه رهبری با کاهش محسوس بودجه روبرو شده است و دیگر بذل و بخشش‌ها نمی‌تواند تداوم یابد.  شاید همین امر باعث شده که حزب الله لبنان و حماس هم علنا اعلام کنند در جنگ احتمالی همراه  ایران نخواهند بود.  رژیم سفاک حاکم بر سوریه هم که این روزها دارد نفس های آخر را می‌کشد و نشان می‌دهد که مورد بعدی ایران خواهد بود.
سرداران هم که فقط پول را می‌شناسند و هنگامی که پول نباشد دیگر خبری از «جانم فدای رهبر» نمی‌باشد و درست به همین دلیل است که خامنه‌ای خود به استقبال حذف این شعار رفته است چون چاره‌ای ندارد.
اینک گمان بر این است که خامنه‌ای در بدترین شرایط حکومتی قرار دارد.  او قبلا مردم و اصلاح‌طلبان و منتقدان را از دست داده بود،  هاشمی رفسنجانی و سایر روحانیون بلند پایه حکومتی مانند ناطق نوری را خود از کنار خویش (با حمایت از احمدی‌نژاد) رانده است  و، دولت مستقر هم با یک دست شدن تقریبا التفاتی به وی ندارد و حرف خویش می‌زند. اینک دیگر حتی در مجلسی که با هزار ترفند گلچین نموده بنظر می‌رسد حرف شنوی نداشته باشد و بقول معروف «علی مانده و حوضش»!
مشکلات کشور هم با تشدید تحریم‌ها و نارضایتی گسترده مردم از فقر و گرانی و بیکاری و ناملایمات اجتماعی دو چندان شده است و  فساد اقتصادی،  اجتماعی در بیشترین حد ممکن بصورت گسترده در ارکان کشور ریشه دوانده است و لذا هر لحظه امکان انفجار اجتماعی گسترده   وجود دارد. 






رونمايی از شبكه اجتماعی محبان اهل بیت با نرم افزار دزدی



به گزارش خبرگزاری قرآنی ايران(ايكنا)، به مناسبت شهادت حضرت امام علی النقی(ع) مراسم رونمايی از شبكه اجتماعی محبان اهل بيت(ع) با نام «هادی نت» » امروز، سوم خردادماه، با حضور سيدمحمد حسينی، وزير فرهنگ و ارشاد اسلامی، حسن عليزاده، رئيس مركز توسعه فناوری اطلاعات و رسانه‌های ديجيتال و مهدی ميلانی‌زاده مدير شبكه ملی فرهنگ برگزار شد.
وزير فرهنگ و ارشاد اسلامی همچنين با ارزشمند خواندن راه‌اندازی شبكه اجتماعی «هادی نت» گفت: سزاوار است كه ما هر چه بيشتر برای افزايش معرفت و شناخت خود از ائمه(ع) تلاش كنيم......
حسينی با اشاره به ثبت‌نام ۳ هزار نفر در «هادی نت» اظهار كرد: چنين استقبالی نشان‌دهنده اين است كه در صورت معرفی و تبليغ مناسب درمورد اين شبكه، «هادی نت» می‌تواند در سطح كشور و حتی در سطح دنيا مورد توجه واقع شده و به ويژه بعد از انجام بعضی حركات جسارت‌آميز و در پاسخ‌گويی به اين اقدامات می‌تواند بسيار مورد استقبال واقع شود.
بعد از خواندن فرمایشات بالا من کنجکاو شدم که قهرمانان جنگ نرم و افسران جیره خوار سلطنت مطلقه چه شبکه ای راه‌اندازی کرده‌اند که چنین قابلیت‌های منحصر بفردی دارد اما با وارد شدن به این سایت متوجه شدم دوستان با استفاده از نرم افزار دزدیده شده از کمپانی شیرترونیکس  توسط گروه سایت های دنبالر با عنوان جعلی شیر ترانیکس فارسی اقدام به راه اندازی یک میکروبلاگر کرده اند و قصد دارند با این نرم افزار دزدیده شده اقدام به معرفی اهل بیت به تمام جهان کنند. 
هرچند که من می‌دانم در سلطنت مطلقه، دزد بیت المال مورد عفو رهبر قرار می گیرد و مشاور شاهرودی می‌شود و یا دزدی های میلیاردی به فرمان فرعون حاکم، کش داده نمی‌شود، اما توصیه می‌کنم مزدوران مجازی فرقه مطلقه برای حفظ ظاهر هم که شده است سعی در نشر فرهنگ اهل بیت با ابزار و وسایل دزدی ننمایند و موجبات وهن به ائمه را فراهم نیاورند. 
به راستی حضرات آیات که حکم مرگ یک خواننده را صادر می فرمایند ، فکر نمیکنند استفاده از یک نرم افزار دزدی برای نشر معارف اهل بیت موجب وهن به ائمه در جهان میشود و اثراتی به مراتب سوء تر از یک آهنگ چند دقیقه‌ای دارد؟ آیا دوباره برای حفظ نظام، حضرات روزه سکوت خواهند گرفت؟




وصیتنامه سیاسی-الهی رهبر معظم انقلاب

 جاوید فرداد

 بعد از سلام،
اکنون لازم می‌دانم تا چند مورد را به رسم وصیت با شما در میان بگذارم.
اولاً، می‌خواهم این سنت را بگذارم که رهبر N صفحه به عنوان وصیت نگذارد، که عمده‌اش هم تکراری است. نمی‌دانید وقتی وصیت امام راحل‌مان برای دفعه‌ی اول توسط من و به طور ایستاده خوانده شد چقدر سخت بود. البته همانطور که می‌دانید من هم با بلائی که بر سر محتوای آن وصیت درآوردم، تلافی کردم.
ثانیاً، من باشم یا نباشم، که ظاهراً نیستم، نگذارید انقلاب و مملکت به دست نااهلان و نامحرمان، به خصوص مردم شریف ایران، بیافتد.
ثالثاً، به همه‌ی نیروهای مسلح اکیداً توصیه و سفارش می‌کنم که صددرصد از امور سیاسی و اقتصادی را قبضه نکنند، که خیلی تابلو و ضایع است. برای حفظ ظاهر هم شده چند درصدی را به خودیهای غیرمسلح، البته با نظارت نیروهای مسلح سرافراز، بدهند که جای دوری نمی‌رود.
رابعاً، همه می‌دانیم یکی از محل‌های ورود فساد به سیستم حکومتی توصیه‌نامه‌هائی است که خارج از مجرای قانونی صادر می‌شوند، و جلوی روند قانونی را می‌گیرند. اینجانب تاکید می‌کنم که هیچ توصیه‌نامه‌ی غیرقانونی از طرف اینجانب در زمان حیات صادر نشده، و چنانچه در نبود من موردی از این دست ادعا بشود کذب است. تمام افرادی که با شیوه و سیره‌ی عملی اینجانب آشنا هستند می‌دانند که امور مهم و بودار از ناحیه‌ی اینجانب با تلفن یا یک پیک از بیت انجام می‌گرفت تا بعداً اگر مشکلی پیش آمد مدرک و سند کتبی موجود نباشد، و یکی بگوید «بگم، بگم».
خامساً، به اعضای محترم مجلس خبرگان اکیداً توصیه و سفارش می‌کنم تا در جلسه‌ی تعیین رهبر، به نقل‌قول‌های با دو-سه واسطه از ناحیه‌ی اینجانب کاری نداشته باشند که کذب است. اعضای محترم خبرگان بدانند که کاملاً آزاد و مختار هستند تا بر اساس تشخیص خود مجتبی یا هر فرد دیگری که سپاهیان عزیز مناسب بدانند را انتخاب کنند.
سادساً، هر مشکلی در نبود من پیش آمد، بدانید که قبلاً هشدار داده بودم. در سخنرانی‌های من اگر جستجو کنید، خواهید دید ما در همه‌ی موارد قبلاً «عرض کرده بودیم».
سابعاً، در زمان حیات افرادی با سالوس و ریا خود را به اینجانب نزدیک کردند، و یا موجبات این را فراهم کردند که من از آنها تمجید و مدح بگویم. بدانید که ملاک حال فعلی افراد است. می‌دانم این افراد در هر حالی گلیم خود را از آب بیرون می‌کشند.
ثامناً، پس از من محمود را اذیت نکنید. او مقصر نیست. حالا می‌فهمم که چرا می‌گویند «عشق کور است».
در خاتمه مایل هستم که از امام راحلمان تشکر ویژه برای اختتام جنگ کنم. اگر زمان او صلح نشده بود، ما به توصیه‌ی سپاهیان سرافراز هنوز داشتیم با عراق می‌جنگیدیم. کاش در باب آمریکا هم در زمان حیات پربرکتش قدمی برداشته بود.
والسلام،
رهبر معظم انقلاب سابق




عرضه جهانیِ گلکسی اس‌۳ سامسونگ آغاز شد

image
شرکت سامسونگ رقیب جدید آیفون، گلگسی اس ۳ را در سطح جهانی عرضه کرد.
گوشی هوشمند گلگسی اس-۳ دارای پردازشگر ۴ هسته‌ای و صفحه ۴/۸ اینچی اچ‌دی با دوربین ۸ مگاپیکسلی است.
از ویژگی‌های جالب این گوشی داک شارژر آن است که به صورت بی‌سیم باطری آن را شارژ می‌کند.
از مشخصات نرم‌افزار آندرویدی این گوشی این است که به سادگی با کشیدن دست بر روی صفحه می‌توان عکس‌ها و فایل‌های خود را به راحتی به گوشی‌های دیگر منتقل کرد.
اپل در چند سال گذشته پیوسته سامسونگ را متهم به کپی‌برداری از روی دست آیفون کرده است. در چند مورد هم برای نسخه قبلی گلگسی موفق شده تا در فروش جهانی این محصول محدودیت ایجاد کند. به همین‌خاطر سامسونگ در نسخه فعلی گلگسی تلاش کرده تا در ظاهر گوشی خود تفاوت‌هایی را با گوشی آیفون ایجاد کند تا از دعواهای حقوقی اپل با این شرکت فاصله بگیرد.
با این حال این دو شرکت گوشه چشمی به محصولات یکدیگر دارند و تلاش می‌کنند تا در این رقابت در ارایه امکانات از دیگری چیزی کم  نداشته باشند. اپل در حال بررسی این است تا اندازه صفحه نمایش آیفون بعدی خود را افزایش بدهد. و  از سویی دیگر، سامسونگ سرویس موسیقی خود را بر روی گلگسی اس-۳ عرضه کرده است تا در حیطه نرم افزاری هم با اپل رقابت کند.
سامسونگ در ۳ ماه نخست سال میلادی ۴۴ میلیون گوشی هوشمند خود را -تفریبا معادل ۲۱۰۰۰ گوشی در ساعت- توانسته بفروشد و سهم ۳۰/۶ درصدی از بازار گوشی‌های هوشمند را در بازار جهانی در اختیار داشته است این در حالی‌است که اپل ۲۴/۱ درصد فروش گوشی‌های هوشمند را در این مدت به خود اختصاص داده است.




اتهام تازه: وبلاگ‌نویسی غیرقانونی

image
پلیس فتا، اعلام کرده که در غرب استان تهران چند وبلاگ نویس که در فضای مجازی به مقامات کشوری توهین کرده بودند را شناسایی کرده و پس از دستگیری روانه زندان شده‌اند.
سرهنگ تراب نوراللهی، اظهار داشت: «در راستای ایجاد امنیت و کاهش تخلفات و جرائم در فضای مجازی، کارشناسان پلیس فتا حین رصد و کنترل سایت‌ها، متوجه شدند وبلاگ نویسانی در شبکه‌های اجتماعی اقدام به اهانت به مقامات و مسئولان کشوری می کنند. در اقدامات اولیه پلیس فتا غرب استان تهران مشخص شد وبلاگ‌هایی در زمینه انتشار مطالب، تصاویر و هتاکی به مقامات کشوری فعالیت دارند، بلافاصله کارشناسان پلیس فتا با اقدامات فنی و تخصصی به عمل آمده محل فعالیت این افراد را مورد شناسایی قرار داده و با هماهنگی مقام قضائی دو نفر از متصدیان مربوطه دستگیرو جهت تحقیقات بیشتر به پلیس فتای استان منتقل شدند.»

پلیس فتا گفته که هر دو نفر به «بزه انتسابی» اعتراف کرده‌اند.

رییس پلیس فتا غرب استان تهران اعلام کرد: «هرگونه اهانت به مقامات رسمی و مسئولان ، نشر اکاذیب و تشویش اذهان عمومی علیه نهادها و سازمان‌ها و نیز تشویق افراد و گروه‌ها به ارتکاب اعمالی علیه امنیت، حیثیت و منافع جمهوری اسلامی ایران در داخل یا خارج از کشور جرم تلقی شده و پلیس فتا با عاملان آن برخورد قانونی خواهد داشت.»

نام این دو بازداشت شده به خاطر وبلاگ نویسی اعلام نشده است.

لازم به یادآوری است که وبلاگ‌نویسی طبق قانون نیازی به مجوز گرفتن ندارد.

پلیس فتا یا پلیس سایبر در ایران زیرمجموعه نیروهای انتظامی است که مخفف پلیس فضای تولید و تبادل اطلاعات است و حوزه فعالیت آن فضای مجازی است.



وکیل خانواده هاشمی رفسنجانی: مهدی برمی‌گردد، علنی محاکمه‌اش کنند

«وکالت» شغل جالبی است. روزی در سوی متهم و روز دیگر در جانب متهم‌کننده. به قدرت که می‌رسد جالب‌تر هم می‌شود. هیجانش هم بالا می‌رود و آدرنالین خون هی فوران می‌کند. چنان که «محمود علیزاده طباطبایی» در زمان گفت‌وگو در «اتاق ۱‌۰» با حرارت تمام وکالت می‌کند. صورتش‌ «گر» گرفته و کلامش به سختی قطع می‌شود. چنان که انگار قرار است ما حکمی را صادر کنیم. گفت‌وگو با او هم راجع به وکالت است هم قدرت. وکیل خیلی از کسانی بوده و هست که روزگاری دستی در قدرت داشته‌اند و الان بیشترشان از قدرت دورند؛ دور دور. وکیل رییس‌جمهوری دوران اصلاحات بوده. وکیل نخست‌وزیر دوران جنگ. و البته وکیل خانواده رییس مجمع تشخیص مصلحت نظام. او را به «اتاق ۱‌۰» شرق آوردیم چون وکیل خانواده هاشمی است. یکی از موکلانش یعنی «فائزه هاشمی» همین چند ماه پیش حکم حبس گرفت. حکمش هم تایید شد. موکل دیگرش «مهدی هاشمی» است. همان فرزند آیت‌الله هاشمی‌رفسنجانی که نُقل رسانه‌های نزدیک به اصول‌گرایان است و برای بازگشتش نقشه‌ها کشیده‌اند. با طباطبایی که به تعبیر خودش «محرم خانواده هاشمی» است درباره اتهامات مطرح‌شده علیه اعضای این خانواده به گفت‌وگو می‌نشینیم. از پرونده فائزه هاشمی برایمان می‌گوید و البته بیشتر از همه، از مهدی هاشمی. هم از شکایت‌هایی که در مورد او مطرح است و هم در مورد شکایت‌هایی که او طرح کرده. از دلیل رفتنش از ایران می‌گوید و از بازگشت زودهنگام خبر می‌دهد هرچند، شرایطی را مطرح می‌کند. وکیل خانواده هاشمی شاید یکی از بهترین گزینه‌ها باشد برای آنکه نسبت به شایعه‌هایی که در مورد این خانواده سیاسی وجود دارد پاسخ دهد. جالب آنکه برخی پاسخ‌های طباطبایی خیلی در پی رد شایعه‌ها نیست. او خانواده هاشمی را ونک به بالا و متمول می‌داند اما دور از تجمل. فرزندان هاشمی را آقازادگانی می‌داند که از آقا‌زادگی‌شان به ترتیب آقازادگی استفاده می‌کنند اما نه در راستای منافع شخصی. این دومین گفت‌وگویی است که در «اتاق ۱‌۰» انجام می‌شود.
.۱وکیل خانواده هاشمی‌ بودن چه حسی دارد؟ 
حس خوبی دارد.
.۰محرم جای مهمی شده‌اید؟ 
من به طور اتفاقی وکیل آقای هاشمی شدم.
.۱چطور با آیت‌الله هاشمی آشنا شدید که تا اینجا پیش رفتید و وکیل خانواده هاشمی شدید؟ 
در دوران جنگ با آقای هاشمی آشنا شدم. مدیر امور دفاعی سازمان برنامه بودم و کل بودجه دفاع و جنگ و امنیت را ما می‌دادیم. در بحث جنگ ما بارها و بارها با آقای هاشمی جدال کردیم. اما با هم که آشنا شدیم، آقای هاشمی به من علاقه پیدا کردند. بعدها در مجلس چهارم می‌خواستم نماینده شوم که انتخابات دچار مشکل شد. رای آوردم اما انتخابات را باطل کردند. به همین دلیل دو، سه بار پیش آقای هاشمی رفتم و بیشتر آشنا شدیم.
.۰برای مقابله با ابطال رفتید؟ 
بله. در یکی از آن جلسه‌ها به صورت انتقادی به آقای هاشمی گفتم بچه‌های شما از رانت استفاده می‌کنند. آقای هاشمی از من پرسیدند شغل پدرتان چه بود؟ گفتم پدرم یک کشاورز در روستای نطنز است. پرسید تحصیلات‌تان چیست؟ گفتم فوق‌لیسانس حقوق. گفت شما خودتان را با پسر من مقایسه کنید؛ پسر یک کشاورز در روستای نطنز هستید و فوق‌لیسانس حقوق دارید. پسر من هم پسر هاشمی‌بهرمانی است و از یک دانشگاه معتبر فوق‌لیسانس گرفته. گفت تو الان مدیرکل سازمان برنامه هستی و محسن پسر من هم رییس یک بخش در سازمان صنایع دفاع است؛ آیا این رانت است؟ دیدم که درست می‌گوید، واقعا رانت نیست. بالاخره بچه‌های آقای هاشمی آنقدر شایستگی داشتند که در این سمت‌ها باشند.
.۱و این خانواده‌سالاری نیست. 
نه فکر نمی‌کنم.
.۰و چطور بیشتر به آیت‌الله هاشمی نزدیک شدید؟ 
در سال ۷۷ در نمازجمعه به آقای نوری و مهاجرانی حمله شد و من آنجا حضور داشتم. ما یک گروه ۳۰، ۴۰نفره از بچه‌های نیروی هوایی بودیم که به‌طور مرتب از اول انقلاب تا سال ۷۸-۷۷ با هم به نمازجمعه می‌رفتیم و در انتهای خیابان طالقانی در شرقی دانشگاه می‌نشستیم. آن روز نماز تمام شد که یکمرتبه پسرم گفت بابا آقای نوری. دیدم یک عده آقای نوری را محاصره کردند. ما هم رفتیم جلو و شعار می‌دادیم درود بر نوری. بعدا آقای نوری می‌گفت من زیردست و پا داشتم کتک می‌خوردم که دیدم گروهی مرتب می‌گویند درود بر نوری، درود بر نوری. آنجا آقایی را دیدم که مسوول این کار بود. یقه‌اش را گرفتم و گفتم تو‌ داری اینجا را هدایت می‌کنی. بعد گزارشی تهیه شد که شهادت من در مورد حضور آن فرد و هدایت حمله به آقای نوری در آن گزارش ثبت شد. فائزه هاشمی، این گزارش را پیش حسن روحانی می‌بیند و در روزنامه‌اش می‌نویسد که چه کسی سردسته حمله بوده. آن فرد از فائزه شکایت کرد و فائزه اعلام کرد که شاهد دارد. من تا آن روز فائزه هاشمی را ندیده بودم و نمی‌شناختم. با آقای هاشمی ارتباط داشتم، با مهدی هاشمی کم‌وبیش و با محسن بیشتر. چون در صنایع دفاع بود. مهدی را یکی، دوبار دیده بودم، یا‌‌سر راهم یک‌بار. یک روز منشی من در ستاد موادمخدر گفت که فائزه هاشمی با شما کار دارد. گفتم چه‌کار دارد. گفت نمی‌دانم. دوباره زنگ زد گفت آقای طباطبایی من در روزنامه نوشتم برای ماجرای آقای نوری شاهد دارم و می‌خواهم شما بیایید شهادت بدهید. گفتم برای چه نوشتید؟ دلیلی ندارد من بیایم برای شما شهادت بدهم. گفت چرا دلیلی ندارد و اضافه کرد، اگر حاج‌آقا بخواهند چطور؟ گفتم هرکاری حاج‌آقا بخواهند من انجام می‌دهم.
.۱چرا؟ 
چون به آقای هاشمی اعتقاد داشتم. گفت پس یک قراری می‌گذارم شما بیایید پیش آقای هاشمی. من رفتم و برای آقای هاشمی توضیح دادم. بعد هم رفتم دادگاه شهادت دادم که برای خودش ماجرایی است. آن فرد هم محکوم شد اما نگذاشتند زندان برود. بعد‌ها آن فرد به دلیل شهادت کذب و افشای محتویات دادگاه غیرعلنی از من شکایت کرد؛ در نهایت من را به هشت ماه حبس محکوم کردند و به زندان افتادم. مورد دیگری که خیلی من را به خانواده آقای هاشمی نزدیک کرد، این بود که سال ۸۷ انتخابات شورای شهر بود که آخرین روز ثبت‌نام عطریان‌فر به من گفت ثبت‌نام کن. گفتم برای چه اسم بنویسم؟ گفت صحبت ما جواب داد، کارگزاران اسم تو را در لیست می‌گذارد. پرسیدم به چه دلیل گفت به دو دلیل؛ یکی کمکی که به کرباسچی در شهرداری کردی و دوم اینکه فائزه هم از تو دفاع کرده. بعد هم که من رفتم و ثبت‌نام کردم و شدم عضو شورای شهر.
.۰در واقع به خاطر خانواده آیت‌الله هاشمی هم زندان رفتید ،هم عضو شورای شهر تهران شدید؟ 
بله. به خاطر قضیه فائزه زندان رفتم. به خاطر مهدی هم که ممنوع‌الخروج شدم.
.۱چرا؟ 
به خاطر مهدی در دوبی.
.۰و بعد با آیت‌الله هاشمی رفیق شدید و محرم خانواده هاشمی. 
بله، بیشتر مهدی با من ارتباط برقرار کرد. از سال ۷۹ وکالت مهدی را بر عهده داشتم و بعد هم فاطمه را.
.۱شما وکیل خود آیت‌الله هاشمی هم هستید؟ 
اتهامی متوجه خود آقای هاشمی نبوده که وکیلش باشم، اما وکیل خانواده آقای هاشمی هستم.
.۰به آیت‌الله‌هاشمی مشاوره که می‌دهید. بالاخره زندگی ایشان نیاز به مشاوره دارد؟ 
بله، از من مشورت می‌خواهند و من مشورت می‌دهم. واقعا خانه زندگی خود آقای هاشمی در حد یک خانه معمولی‌معمولی است. من بعد از عید دیدم که مبل‌هایشان را عوض کردند. فکر می‌کنم مبل‌های آقای هاشمی هم‌سن انقلاب بود. در جماران در یک خانه نسبتا بزرگ زندگی می‌کنند که یک تیم حفاظتی چند ده نفره در این خانه همراه‌شان است.
.۱همه آنها؟ 
در سه شیفت هستند؛ از در اول که وارد می‌شوید، محافظان هستند که معمولا خانواده خیلی راحت نیستند به حیاط بیایند. از در دوم که وارد خانه می‌شوید یک راهرو خیلی تاریک و کوچک است و یک جالباسی دیواری قدیمی. بعد وارد یک سالن حدود ۶۰-۵۰متری می‌شوید که یک مبل قدیمی داخلش بود که آن را عوض کردند. کنار آن پذیرایی دو اتاق دیگر هست که جلسه‌های یک مقدار خصوصی‌تر آنجا برگزار می‌شود. از پله‌ها هم که بالا می‌روید، چند اتاق خواب هست.
.۰خانه خودشان است؟ 
فکر می‌کنم خانه خودشان باشد.
.۱مصادره‌ای نیست؟ 
خیر. مال قبل از انقلاب نیست.
.۰خانواده آیت‌الله هاشمی قبل از انقلاب هم وضع‌شان خوب بود. 
متمول بودند، در قم زمین‌های زیادی داشتند. خود آقای هاشمی قبل از انقلاب در زمینه ساخت‌وساز فعال بودند و هنوز در قم زمین دارند.
.۱فقط در قم؟ 
من از ایشان پرسیدم که چه چیزهایی دارند. گفتند فقط در قم زمین داریم؛ هر چیز دیگری هرجا داریم، حکومت اسلامی بگیرد.
.۰در کرمان چطور؟ مگر آنجا باغ پسته ندارند؟ 
آنجا هم هست؛ ارث پدری دارند. اما این را می‌گویم که بعد از انقلاب چیزی به ثروت آقای هاشمی اضافه نشده.
.۱این البته ادعایی است که سند می‌خواهد. الان چقدر ثروت دارند؟ 
نمی‌دانم.
.۰منظورم این است که جزو چه طبقه‌ای هستند؟ 
بالاخره آقای هاشمی قبل از انقلاب ماشین داشتند و از معدود روحانیانی بود که بنز سوار می‌شد. من خودم دانشجوی دانشگاه ملی بودم (شهید بهشتی الان). همسرم هم آنجا دانشجو بود و با همسر محمد هاشمی هم دانشجو بودند. واقعا وضعیت مالی آنها خیلی خوب بود.
.۱زندگی‌شان ونک به بالا است یا ونک به پایین؟ 
سطح زندگی خانواده آقای هاشمی قطعا ونک به بالا است.
.۰الان هم همان وضع را حفظ کرده‌اند؟ 
بله.
.۱پس چرا مبل‌هایشان را تازه عوض کرده‌اند؟ 
فکر می‌کنم خیلی برایشان مهم نبوده.
.۰بچه‌هایشان چطور؟ مهدی و فائزه و… 
بچه‌ها هم همه خانه دارند.
.۱وضع آنها هم مثل پدر است یا لوکس‌تر است؟ 
زندگی کاملا معمولی دارند.
.۰پس چرا از این ثروتی که می‌گویید از قبل داشته‌اند، استفاده نمی‌کنند؟ 
نمی‌دانم؛ اما یک زندگی طبیعی‌طبیعی دارند. بیشتر تازه‌به‌دوران‌رسیده‌ها هستند که خیلی تشریفات گسترده‌ای برای خودشان درست می‌کنند. خانواده‌های قدیمی این‌طور نیستند.
.۱می‌توانم بپرسم شما چقدر از خانواده هاشمی حق‌الوکاله می‌گیرید؟ 
تا الان هیچ چیزی از خانواده آقای هاشمی به عنوان حق‌الوکاله نگرفته‌ام.
.۰صلواتی کار می‌کنید؟ 
فقط از دانشگاه آزاد ۹ و نیم‌میلیون‌تومان حق‌الوکاله گرفتم. این را هم عمدا گرفتم، چون بیش از این بابت شهریه فرزندانم به دانشگاه آزاد داده‌ام.
.۱اما شما وکیل معروفی هستید و بالاخره باید حق‌الوکاله‌تان زیاد باشد. 
خیر؛ مبلغی از خانواده هاشمی نگرفتم.
.۰دیدگاه برخی مردم به خانواده هاشمی درست است یا غلط؟ 
آنقدر علیه آقای هاشمی تبلیغات شده که دیدگاه‌های عجیب و غریبی شکل گرفته. اول انقلاب چپ‌ها علیه او تبلیغ ‌کردند بعد مجاهدین خلق و بعدها چپ‌های اصلاح‌طلب و حالا هم که اصولگرایان. بالاخره این همه تبلیغات موثر بوده.
.۱جنجالی‌ترین موکل‌تان در خانواده هاشمی چه کسی است؟ 
در حال حاضر مهدی.
.۰گویا در مورد جنجالی‌ترین موکل شما؛ یعنی مهدی هاشمی قرار است اتفاق‌های جدیدی بیفتد؟ 
بله.
.۱ قرار است مهدی هاشمی‌ به ایران برگردد؟ 
بله.
.۰حتما شنیده‌اید که سایت‌های نزدیک به اصولگرایان از آمادگی نهادهای امنیتی برای دستگیری قریب‌الوقوع مهدی هاشمی در فرودگاه می‌نویسند. 
خوانده‌ام که چه نوشته‌اند؛ اما مهدی نه تحت تعقیب است و نه در معرض اتهام.
.۱یعنی شما مهدی هاشمی را حتی در معرض اتهام هم نمی‌دانید. اگر نیست پس این همه مانور روی بازداشت او از کجا می‌آید؟ 
نه. مهدی هاشمی در معرض هیچ اتهامی نیست. از ۲۳خرداد۱۳۸۸ نهاد‌های مربوطه هرکسی را که سوءظنی به او داشتند، بازداشت کردند. اما مهدی هاشمی در آن زمان و تا پیش از خروج از کشور در دفتر کارش بود و هیچ تعرضی به او نشد. حتی در حد یک اخطار کوچک. پس می‌شود نتیجه گرفت اصلا در معرض سوءظن نبوده و نیست.
.۱اما همین نوع استدلال کردن شما بیشتر به دفاع از یک متهم می‌ماند تا پاسخ به سوال من به عنوان یک خبرنگار؟ 
نظر واقعی‌ام را می‌گویم. مهدی در معرض اتهام نیست.
.۰منظورتان از دفتر کار مهدی هاشمی دقیقا کجاست؟ 
دانشگاه آزاد. مهدی تا اواخر شهریور ۸۸ رییس دفتر رییس هیات امنای دانشگاه آزاد بود.
.۱اگر در معرض هیچ اتهامی نیست، چرا از ایران رفت؟ 
به دلیل ماموریتی که از طرف دانشگاه آزاد به او داده شد برای سرکشی به واحدهای خارج از کشور؛ یعنی واحد‌های لندن، لبنان و سوریه. البته دنبال گرفتن پذیرش از دانشگاه آکسفورد برای دکترای علوم سیاسی هم بود. مقدمات پذیرش‌اش هم انجام شده بود. پس رفت تا دکترایش را هم بگیرد.
.۰خب، اگر دلیل خروجش انجام ماموریت برای یکی از نهادهای نظام بوده و گرفتن دکترا از آکسفورد، چرا باید زمزمه‌هایی مبنی بر دستگیری او که بعد‌ها حتی با تایید‌های تلویحی مقام‌های قضایی مبنی بر لزوم مراجعه‌اش به دادگاه همراه شد، راه بیفتد؟ 
مهدی اواخر شهریور ۸۸ به خارج از کشور رفت و ماموریتش را انجام می‌داد. اما ناگهان دی و بهمن ۸۸ شایعات شروع شد. سایت‌ها و رسانه‌های وابسته به جریان اصولگرا ، اتهاماتی را متوجه ایشان کردند. جالب اینکه بلافاصله بعد از انتخابات، ‌من به وکالت از مهدی هاشمی و سایر بچه‌های آقای اکبر هاشمی‌بهرمانی، از برخی از رسانه‌ها شکایت کردم. خود آقای هاشمی البته زیر بار طرح شکایت نرفتند. با اینکه بعضی از رسانه‌ها خیلی در تخریب ایشان تندروی کردند. حتی یادم است یک‌بار یک روزنامه مطالب خیلی تندی را نوشته بود و من به ایشان گفتم خیلی از دوستان می‌گویند از این روزنامه شکایت کنید. آقای هاشمی گفتند اگر شما مدیرش را دیدید، نصیحتش کنید و بگویید این کارها به مصلحت نظام نیست. اما بچه‌های آقای هاشمی؛ یعنی مهدی، یاسر، محسن، فاطمه و فائزه همه تاکید داشتند قضیه پیگیری شود؛ چون به همه اینها توهین شده بود. من هم شکایتی را به دلیل توهین به خانواده هاشمی در جریان مناظره‌های انتخاباتی تنظیم کردم و به رییس قوه‌قضاییه دادم.
.۱چه زمانی شکایتنامه را تحویل دادید؟ 
اواخر خرداد ۸۸ بود.
.۰و متن شکایت چه بود؟ 
شکایت کرده بودیم که شخص توهین‌کننده به اتهام توهین و افترا تحت تعقیب قرار گیرد. چون ایشان مطالبی را علیه خانواده آقای هاشمی مطرح کردند که خلاف واقع بود و از مصادیق بارز نشر اکاذیب به قصد تشویش اذهان عمومی محسوب می‌شود.
.۱شکایت ثبت شد؟ 
بله، ولی به هر دلیلی مصلحت ندیدند رسیدگی کنند و به دادستان ارجاع نشد و دست آقای رییس ماند. چند بار هم من پیگیری کردم اما جوابی نگرفتم. به خود آقای هاشمی هم گفتم اما ایشان گفتند من با اصل شکایت موافق نبودم و نیستم.
.۰چرا؟ 
می‌گفتند به هر حال رییس‌جمهوری جایگاهی دارند که نباید مورد تعرض قرار گیرد.
.۱مگر همه در برابر قانون برابر نیستند؟ 
باید باشند ولی نظر آقای هاشمی این بود.
.۰نظر واقعی‌شان بود یا در چارچوب یک کنش سیاسی این را می‌گفتند؟ 
بله، عدم شکایت نظر واقعی‌شان بود.
.۱یعنی در راستای گرفتن نوعی ژست بزرگ‌منشانه نبود؟ 
نه.
.۰در این شکایت از طرف همسر آیت‌الله هاشمی که وکیل نبودید؟ 
از طرف ایشان هم وکیل بودم.
.۱یعنی یک شکایت یکسان از طرف شش عضو خانواده هاشمی ثبت کردید؟ 
بله، بعد هم از یکسری رسانه‌ها شکایت کردم که بیشترش به وکالت از مهدی بود. من و مهدی در سفری که به دوبی داشتیم، تفاهم کردیم هر رسانه‌ای تعرضی کرد شکایت کنیم.
.۰و تا الان از چند رسانه شکایت کردید؟ 
به خاطر ندارم چون خیلی زیاد هستند. عمده‌ شکایت‌ها از کیهان، ایران، جوان و یکسری سایت‌های متعلق به این‌ جناح است. اما فقط یک مورد از شکایت‌ها به دادگاه آمد که مربوط به روزنامه ایران بود. در دادگاه هیات منصفه به اتفاق آرا روزنامه ایران و آقای کاوه اشتهاردی را تبرئه کرد. جالب آنکه دادگاه با وجود نظر هیات منصفه رای به محکومیت مدیرمسوول ایران داد. حکم در دیوان‌عالی کشور هم قطعی شد.
.۱در محکوم کردن ایران اعمال نفوذی از طرف خانواده هاشمی نشد؟ 
اصلا اعمال نفوذی نشد. ولی آنقدر پرونده روشن بود و توهین‌ها صریح که دادگاه حکم محکومیت داد. شاید من به عنوان کسی که وکیل مطبوعات بودم، تمایل داشتم این حکم در دیوان‌عالی کشور نقض شود.
.۰حکم چه بود؟ 
جزای بدل از حبس دادند و حتی دادگاه تاکید داشت حبس ندهد.
.۱این چه اتهامی است که هیات منصفه آن را اتهام نمی‌داند ولی شما می‌گویید خیلی مبرهن بوده؟ 
در دادگاه خطاب به هیات منصفه گفتم قرار است شما به عنوان معتمدان مردم در جایگاه انصاف قرار بگیرید ولی اگر جرم به این واضحی را جرم ندانید، بی‌انصافی است.
.۰پرونده‌های دیگری هم هست؟ 
چند پرونده دیگر هست که هنوز در مرحله بازپرسی است.
.۱و ‌همه این سایت و روزنامه‌ها متحدا چه اتهامی را به خانواده هاشمی نسبت می‌دهند؟ 
مهدی محور اتهام‌زنی‌هایشان است. تمام این مسایلی که در سایت‌هایشان هست، بیشتر اتهامات سیاسی است که به قضایای بعد از انتخابات و ادعای نقش مهدی در راهپیمایی‌های خیابانی برمی‌گردد. یکسری مطالبی می‌نوشتند که به هیچ‌وجه در دستگاه‌های امنیتی هیچ ردپایی از این حرف‌ها ندیدم. اصلا شکایتی از آقای مهدی هاشمی نشده. کل موضوع این است که رسانه‌ها حرف‌هایی ‌زدند و در دادگاهی که برای وقایع پس از انتخابات تشکیل و از تلویزیون پخش شد، آقای حمزه کرمی مطالبی را علیه مهدی هاشمی در مورد پرونده بهینه‌سازی مطرح کرد.
.۰سازمان بهینه‌سازی سازمان سوخت؟ 
بله، تا مرداد ۸۸ ریاست این سازمان برعهده مهدی بود. حمزه کرمی در دادگاهی که از تلویزیون پخش شد اتهاماتی به خودش منتسب کرد و گفت مهدی هم در جریان بوده و نقش داشته.
.۱چه اتهاماتی؟ 
اتهامات مالی. بیشتر در ارتباط با هزینه یکسری از بودجه‌های دانشگاه آزاد در انتخابات و از این قبیل قضایا.
.۰ارتباطش با سازمان بهینه‌سازی چیست؟ 
چون آقای کرمی هم مسوول سایت دانشگاه آزاد بود و هم قبل از اینکه مهدی از بهینه‌سازی استعفا دهد، یکی از مدیرکل‌های این سازمان بود. اما بعدا حمزه کرمی نامه‌ای نوشت که آن را خود من به آقای هاشمی رساندم.
.۱نامه چه بود؟ 
کرمی ‌گفت همه حرف‌هایش علیه مهدی دروغ بوده. تا آخر هم پای آن ایستاد و هنوز هم پای آن ایستاده و می‌گوید تمام حرف‌هایی که من زدم، واقعیت ندارد.
.۰یعنی کسانی می‌خواستند کرمی اتهاماتی را به مهدی هاشمی نسبت دهد؟ 
دقیقا.
.۱برای رسیدگی به نامه کرمی به کجا دستور رسیدگی داده شد؟ 
به دادستان کل کشور. اما از نتیجه‌اش اطلاعی ندارم. بعد از این دیگر ما تا بعد از تعطیلات عید ۸۹ که همسر مهدی با من تماس گرفت، موضوعی نداشتیم.
.۰از لندن؟ 
خیر، ایشان ایران هستند. همسرش گفت از وقتی که مهدی رفته، من کمتر خانه خودمان می‌روم، بیشتر یا خانه مادرم هستم یا خانه اقوام. روز جمعه که به خانه آمدم، دیدم یک احضاریه‌ای از شعبه ۴ بازپرسی زندان اوین داخل خانه انداخته شده.
بعد از تعطیلات نوروز ۸۹٫ من این احضاریه را برداشتم و به دفتر بازپرس با وکالتنامه‌ای که از مهدی داشتم، رفتم.
.۱به چه اتهامی از مهدی هاشمی شکایت شده بود؟ 
در احضاریه‌ای که آمده بود باید می‌نوشتند که شخص را به چه دلیل احضار کردند. اما چیزی ننوشته بودند و خالی بود. آدرسی که داده بودند، اشتباه بود. گفته بودند باید به شعبه ۴ بازپرسی کارکنان دولت مراجعه شود در صورتی‌که بازپرسی کارکنان دولت در میدان ارگ و بازپرسی امنیت در اوین مستقر است. در احضاریه اسم مهدی را اشتباه نوشته بودند آن هم در حالی که در اوراق قضایی باید اسم دقیق باشد. اسم ایشان«مهدی هاشمی‌بهرمانی» است که نوشته بودند «مهدی هاشمی‌رفسنجانی.» حتی اسم پدر را به جای «اکبر» نوشته بودند «علی‌اکبر.» من رفتم ایرادهای این احضاریه را به بازپرس اطلاع دادم و بعد هم به او گفتم مهدی الان در لندن مشغول تحصیل و به ماموریت رفته است. لازم است بدانید که قبلا آقای هاشمی به من گفتند که در طول این مدت مهدی چندبار خواسته برگردد و چون هنوز ماموریتش تمام نشده می‌خواهد ترددی بیاید ولی گفته‌اند، بگذارید مهدی آنجا بماند و درسش تمام شود. به من هم گفتند تو برو و به مقام‌های قضایی بگو علت اینکه مهدی نمی‌آید چیست. من رفتم به بازپرس گفتم داستان نیامدن مهدی این است؛ مهدی مایل است که بیاید ولی اجازه ندادند بیاید. به بازپرس گفتم اگر شما مشکل را حل کردید، راه قانونی‌اش این است که برای مهدی به آدرسش احضاریه بفرستید و چون مهدی الان در دانشگاه آکسفورد درس می‌خواند و از طرف دانشگاه آزاد مامور است، اقامتگاه قانونی‌اش لندن است. اگر می‌خواهید من آدرس اقامتگاه قانونی‌اش را بدهم، قانون نحوه احضار متهمان خارج از کشور را مشخص کرده که باید از طریق سفارت احضاریه را به اقامتگاه قانونی‌اش ابلاغ کنید تا به دادگاه بیاید؛ دو ماه هم مهلت دارد. ایشان گفت شما به او بگویید که به صلاحش است که بیاید. به او گفتم اگر شما از نظر قانونی حضورش را ضروری می‌دانید، این روال را طی کنید که گفت من با مسوولان صحبت می‌کنم. اما بعد دادستان تهران مصاحبه کرد که حکم جلب مهدی صادر شده و دادستان کل کشور هم در گفت‌وگویی با رسانه‌ها اعلام کرد مهدی از هر فرودگاهی بیاید، همان‌جا بازداشت می‌شود.
.۰اینها چه تاریخی است؟ 
اواخر ۸۹ و اوایل ۹۰؛ با این اوضاع من پیش رییس دفتر رییس قوه‌قضاییه رفتم. ایشان گفتند مسوولان مربوطه هم می‌گویند مصلحت نیست که مهدی بیاید اما اگر خودش اصرار دارد که بیاید، ما آمادگی رسیدگی داریم. من گفتم اگر همه گفتند که نیاید پس چرا دادستان این حرف را زده. آقای خلفی در جواب گفت: «شما موضوع را رسانه‌ای نکنید. خبرنگاران سوال کردند و دادستان هم یک جوابی دادند.»
.۱اما در گفت‌وگوی دادستان کل کشور با رسانه‌ها، برگه احضاریه‌ای به عنوان سند همراه وی بود و این نشان می‌دهد اعلام برخورد با مهدی هاشمی صرفا یک جواب به سوال یک خبرنگار نبوده و نمی‌توانسته اتفاقی باشد. 
دادستان کل کشور در پاسخ مصاحبه‌ من که گفتم اخطاری که به مهدی شده قانونی نیست و احضاریه ایرادهای قانونی دارد، آن حرف‌ها را زدند. من به آقای خلفی گفتم اگر این‌طور باشد ما مجبوریم جواب دهیم و دیدیم که دادستان تهران مصاحبه کردند و به صراحت گفتند هر زمان احضار مهدی ضرورت باشد، براساس روش احضار متهمان خارج از کشور اقدام می‌کنیم؛ این آخرین حرفی بود که از طرف مقام‌های رسمی در مورد مهدی زده شد.
.۰یعنی شما می‌گویید هنوز از مهدی هاشمی شکایتی نشده؛ نه خصوصی و نه از طرف مدعی‌العموم؟ 
نه، دادستان اعلام جرم کرده و نه شکایت خصوصی شده. یک دلیلی که مهدی اصرار دارد به ایران برگردد همین فضاسازی رسانه‌ای است که یک عده علیه او انجام داده‌اند. مهدی می‌گوید من خودم می‌دانم که مرتکب هیچ جرمی نشده‌ام پس نگران نیستم. این را هم بگویم که از سال ۸۰ تا ۸۸ و قبل از اینکه مهدی به انگلستان برود، متوسط سالی یک پرونده علیه‌اش باز می‌شد. پرونده‌هایی در مورد تخلفات مالی در مسوولیت‌های مختلفی که داشت؛ از شرکت ساخت سازه‌های دریایی که مدیرعاملش بود تا بهینه‌سازی مصرف سوخت. شکایت‌های مختلفی از طرف بازرسی کل کشور در دادسرا مطرح می‌شد و من هم چون وکالت مهدی را بر عهده داشتم، همراه با مهدی می‌رفتیم و پاسخ می‌دادیم و می‌دیدیم که هیچ دلیل و مدرکی نیست.
.۱چند شکایت از این جنسی که می‌گویید، از مهدی هاشمی شد؟ 
حدود هفت، هشت شکایت.
.۰عمده حرف‌شان چه بود؟ 
بحث تصرف غیرقانونی در اموال دولتی. می‌گفتند مثلا باید با فلان اعتبار میز می‌خریدید ولی صندلی خریداری شده است.
.۱پذیرفتن اینکه این پرونده‌ها در حد خرید صندلی به جای میز بوده، کمی سخت است؟ یعنی اصلا بحث اینکه برای خودش پولی برداشته یا واسطه‌گری کرده، نبوده؟ 
به هیچ‌وجه. در هر پرونده هم وقتی توضیح می‌دادیم قاضی قانع می‌شد. عمدتا گزارش‌های بازرسی کل کشور بود و هر بار به هر شعبه بازپرسی که احضار می‌شدیم، به اتفاق به آنجا می‌رفتیم و او بازجویی می‌شد.
.۰می‌خواهید قبول کنیم در قامت یک آقازاده با مهدی هاشمی برخورد نمی‌شد؟ 
اصلا آقازاده‌ای برخورد نمی‌شد. مهدی برای هر پرونده دو، سه جلسه بازجویی می‌شد، بعد هم پرونده در دادسرا بسته می‌شد. ما حتی بعضا معترض بودیم که چرا وقتی بازپرس حکم به منع تعقیب می‌زد، دادستان اعتراض می‌کرد.
.۱و حتی یک‌بار هم حکمی مبنی بر محکومیت صادر شد. 
در مواردی هم که بازپرس اعلام مجرمیت کرد، به دادگاه می‌رفتیم و در دادگاه تبرئه می‌شدیم. فقط در یک مورد، دادگاه هم رای به محکومیت داد اما دادگاه تجدیدنظر مهدی را تبرئه کرد.
.۰به چه چیزی محکوم شده بود؟ 
به جزای نقدی.
.۱اصلا این‌طور بود که بخواهند مهدی هاشمی را یک‌بار به زندان بفرستند و نیاز به وکیلی، کفیلی، سندی باشد؟ 
هر بار که احضار می‌شد، قرار کفالت صادر می‌شد و خود من کفالتش را بر عهده می‌گرفتم. تا اینکه پرونده استات‌اویل مطرح شد. آنجا خیلی جدی با مهدی برخورد شد. در پرونده استات‌اویل یکی از مدیران این شرکت یعنی آقای اولاف فیل در دادگاهی در نروژ گفته بود که ما قراردادی با عباس یزدی به‌عنوان مشاور به مبلغ ۲۰میلیون‌دلار بستیم که پنج‌میلیون‌دلار هم پیش‌پرداخت داده‌ایم که ‌درصدی به مهدی هاشمی پرداخت شده است.
.۰این عباس یزدی چه‌کاره بود؟ 
یک ایرانی بود.
.۱ بله! می‌دانم ایرانی بودند. 
با مهدی دوست بود.
.۰خب، مگر هرکس ایرانی باشد و دوست مهدی هاشمی، باید با او ۲۰میلیون‌دلار قرارداد بست. من هم خیلی دوست دارم که تقریبا همگی ایرانی هستند؛ چرا کسی با آنان قرار داد ۲۰‌میلیون‌دلاری نمی‌بندد؟ 
عباس یزدی در لندن شرکت داشت. مدیر شرکت استات‌اویل گفته بود با عباس یزدی قرارداد بستیم که در مورد قراردادهای نفتی به ما مشورت دهد. عباس یزدی هم شوهرخواهر معاون قراردادهای وزیر نفت بود. مهدی می‌گفت درست است عباس یزدی در دانشگاه با من همکلاس بوده و سلام‌وعلیک داشتیم، ولی او اگر می‌خواست اطلاعاتی بگیرد تا به آن شرکت نروژی مشاوره بدهد، از شوهرخواهرش می‌گرفت و نیازی نبود از من بگیرد. ضمن اینکه هرگز مطرح نشد که مهدی چه اطلاعاتی را به استات‌اویل داده.
.۱در پرونده استات‌اویل چه کسی متشاکی بود؟ 
پرونده استات‌اویل به دادسرا نرسید.
.۰چه سالی؟ 
سال ۸۷ (خوب به خاطر ندارم)، هشت جلسه مهدی بازجویی شد. هم جریانی در یک نهادی که به‌شدت به خانواده آقای هاشمی حساس است و هم برخی اصلاح‌طلبان مجلس تلاش ‌کردند چیزی از این پرونده بیرون بیاورند. کمیسیون امنیت مجلس به اروپا رفتند و با اتحادیه اروپا، با کمیسیون‌های امنیتی اتحادیه و حتی با دستگاه‌های اطلاعاتی کشورهای اروپایی جلسه‌های متعددی برگزار کردند؛ تمام تلاش‌شان این بود که ردپایی از مهدی در این پرونده پیدا کنند و سندی علیه او بیایند. استارت آن از محاکمه اولاف فیل زده شد. در واقع قضیه این بود که شرکت‌های اروپایی قرارداد با نفت ایران را تحریم کرده بودند. استات‌اویل تنها شرکتی بود که حاضر شد با ایران قرارداد ببندد. اما بعد استات‌اویل را در اروپا متهم کردند که رشوه داده و قرارداد بسته.
.۱می‌گفتند به چه کسی رشوه داده؟ 
به عباس یزدی. عباس یزدی هم از خودش دفاع کرد و در نهایت رای به نفع او داده شد و حتی از آنها خسارت گرفت.
.۰دقیقا گفتند مهدی هاشمی چقدر پورسانت گرفته؟ 
عباس یزدی پنج‌میلیون‌دلار برای قراردادش پیش‌پرداخت گرفته بود که در ایران مطرح بود ۵۰۰هزاردلار از این پنج‌میلیون‌دلار را به مهدی هاشمی داده. هیاتی برای بررسی موضوع به اروپا رفتند. در آخر هم دستگاه‌های مربوطه گزارش کاملی به مقام‌های نظام از جمله به رییس‌جمهوری و مقام‌معظم رهبری دادند که در این گزارش صراحتا آمده هیچ ردپایی از مهدی در پرونده استات‌اویل نیست. مجلس ششم هم از وزارت نفت تحقیق و تفحص کرد و در آخر گزارش مکتوبی با امضای رییس مجلس ارایه داد.
.۱اما تا به حال از وزارت نفت تحقیق و تفحص نشده؟ 
بله، فکر کنم از آقای زنگنه به عنوان وزیر نفت در این رابطه سوال شد. بعد از سوال هم یک تیمی به وزارت نفت رفت و بررسی کرد؛ هیچ ردپایی از مهدی هاشمی نبود.
.۰بعد هم مهدی هاشمی از استات‌اویل شکایت کرد؟ 
بله، ما از آقای اولاف فیل به عنوان مدیرعامل استات‌اویل شکایت کردیم و گفتیم ایشان به مهدی هاشمی افترا زده که ۵۰۰هزاردلار از پنج‌میلیون‌دلاری که به عباس یزدی پرداخت شده، سهم مهدی هاشمی بوده.
.۱مدیرعامل استات‌اویل از کجا می‌دانست که چه مبلغی به عنوان سهم مهدی هاشمی پرداخت شده؟ 
گفته بود دیگر! ما از او شکایت کردیم و متاسفانه بعد از دو، سه سال بدون دلیل برای مدیرعامل استات‌اویل منع تعقیب زدند؛ ماهم اعتراض کردیم.
.۰به دادگاهی در داخل ایران شکایت کردید؟ 
بله، چون شرکت استات‌اویل داخل ایران نمایندگی داشت. اعتراض کردیم و دادگاه حکم جلب به کیفرخواست داد.
.۱برای اولاف‌فیل احضاریه فرستادند؟ 
نه! اصلا احضارش نکردند.
.۰چرا؟ 
این را دادسرا باید جواب بدهد. من چند بار هم پیگیری کردم ولی هیچ نتیجه‌ای نگرفتم. من تمام مدارک این پرونده را دیدم و به نظر تخلفی نشده. عباس یزدی هم از اطلاعات خودش استفاده می‌کرد و نفعش را می‌برد. استات‌اویل یک قرارداد ۸۰۰-۷۰۰میلیون دلاری منعقد کرده بود و برایش ۲۰میلیون‌دلار مشاوره داده بود؛ آن هم به کسی که به اطلاعات دسترسی داشت و این موضوع غیرمعقولی نبود.
۱ این یک نوع رانت اطلاعاتی نیست؟ الان یزدی به ایران رفت و آمد می‌کند؟ 
نه ایران نمی‌آیند.
.۰برادر همسرشان چطور؛ همان معاون وزیر نفت؟ 
نمی‌دانم، اما ایشان دیگر قطعا در سیستم نیستند.
.۱و این عدم سفر یزدی به ایران و نبودن شوهر خواهرش که معاون وزیر نفت بوده، به نوعی دلیل بر قانونی نبودن نحوه مشاوره در ماجرای استات‌اویل نیست. بعد هم نمی‌شود خیلی راحت از کنار دوستی مهدی هاشمی با عباس یزدی به عنوان طرف مشاوره گذشت. 
اما همه اعلام کردند که تخلفی رخ نداده است.
.۰خب! به همین ماجرای اخیر مهدی هاشمی برگردیم. دادستان کل کشور گفته اتهامات مهدی هاشمی مالی، امنیتی و… است. شما اما می‌گویید که اتهامی متوجه‌شان نیست. آنان می‌گویند که مهدی هاشمی در معرض بازداشت است شما می‌گویید اصلا اتهامی متوجه‌اش نیست. 
طبق قانون به محض اینکه کسی بازداشت می‌شود باید دلایل اتهام را به او تفهیم کنند. زمان دادستان سابق من وکیل روزنامه‌ای بودم. به دادستان گفتم قانون این را می‌گوید؛ گفت مثل اینکه تو فیلم «درک» دیدی و مدام قانون، قانون می‌کنی. مهدی هم می‌گوید من انتظار دارم که با من قانونی برخورد شود. می‌گوید همان لحظه‌ای که می‌خواهند مرا دستگیر کنند اتهامم را تفهیم کنند. دلایل اتهامم را بگویند؛ مثلا بگویند اتهام تو مالی است و این هم دلیلش.
.۱اما مهدی هاشمی تعیین نمی‌کند که چه کسی بازداشت شود و چه کسی نشود. 
بله! اما می‌تواند بگوید اگر بازداشت می‌کنند باید اتهامش را به او و وکیلش بگویند.
.۰رسانه‌های اصولگرا می‌گویند یک منبع آگاه گفته به علت حضور نیافتن «متهم» در «موعد مقرر» قرار بازداشت مهدی هاشمی صادر شده و در بدو ورود او به کشور بازداشت خواهد شد. 
درست ننوشته‌اند! البته بازداشت ایشان در فرودگاه بعید نیست و مهدی هم می‌گوید آمادگی دارم که بازداشت شوم. ایشان می‌گوید من هیچ تخلف مالی مرتکب نشدم. بالاخره باید این قضیه روشن شود.
.۱گفتند اتهام‌ها مالی و امنیتی است. می‌دانید منظورشان از مالی چیست؟ 
اتهامات مالی که در مورد مهدی مطرح است پرونده‌هایی مربوط به سازمان بهینه‌سازی است. مهدی می‌گوید یک تخلفاتی زیرمجموعه من انجام دادند؛ البته اگر راست باشد و انجام داده باشند.
.۰چه بوده؟ 
همه زیر ۲۰میلیون تومان بوده و زد و بندهایی شده. زیر ۲۰میلیون تومان هم هیچ مسوولیتی برای او نداشته.
.۱شاکی هم سازمان بازرسی است؟ 
بله.
.۰اتهام‌های مالی دیگر چه؟ 
یک مورد هم در مورد انتشارات ذره است. می‌گویند این انتشارات سال ۸۴ با سازمان بهینه‌سازی قراردادی بسته برای چاپ کتابی برای تبلیغ بهینه‌سازی مصرف سوخت و باید این کتاب را در صدهزار نسخه چاپ می‌کردند اما اینها این صدهزار نسخه را چاپ نکردند و به جایش نسخه‌هایی از پوستر آقای هاشمی برای انتخابات ریاست‌جمهوری نهم را چاپ کردند.
.۱خب اگر این کار را کرده باشند جرمی اتفاق افتاده دیگر؟ 
مهدی می‌گوید سال ۸۴ ستاد آقای هاشمی با انتشارات ذره قرار داشت که پوستر‌های تبلیغاتی را چاپ کند. سازمان بهینه‌سازی هم با ذره قرارداد داشت که کتاب چاپ کند. بعد بین انتشارات ذره و مهدی هاشمی اختلاف پیش آمد. مهدی می‌گوید من مسوول تبلیغات آقای هاشمی بودم و گفته بودم شما هر مقدار پوستر چاپ می‌کنید باید تحویل دفتر تهران دهید، رسید بگیرید و بعد توزیع شود. اینکه بیایید بگویید مثلا ۲۰هزار تا فلان جا و ۵۰هزارتا فلان‌جا توزیع کردیم من پول نمی‌دهم. انتشار ذره می‌گوید ما در شلوغی انتخابات چاپ کردیم و به شهرستان‌ها فرستادیم و مدعی است که از مهدی طلب دارد.
.۰الان انتشارات شاکی است؟ 
شکایت نکرده، اختلاف دارند.
.۱به سازمان بازرسی چه ربطی دارد؟ 
سازمان بازرسی می‌گوید انتشارات ذره باید کتاب را صدهزار نسخه چاپ می‌کرده اما کمتر چاپ کرده، هرچند انتشارات ذره هم رفته جواب داده که کتاب‌ها کامل چاپ شده است.
.۰دیگر چه اتهام مالی‌ای دارند؟ 
بحث دیگر مربوط به یک‌سری از هزینه‌ها در بهینه‌سازی است. مهدی می‌گوید وقتی من مدیر سازمان بهینه سازمان شدم یک ورق کاغذ به من دادند، من خودم هیچ‌چیز نداشتم. یک‌سری تخلفاتی که مهدی می‌گوید سوءنیت و حتی تخلف نبوده. می‌گوید برای اینکه من فرهنگ بهینه‌سازی را در مملکت جا بیندازم باید نماینده‌های مجلس را می‌فرستادم به کشورهایی که صرفه‌جویی سوخت انجام دادند تا این فرهنگ جا بیفتد. یک نماینده مجلس وقتی می‌خواهد به ماموریت خارج برود باید از جایی در ریاست‌جمهوری مجوز بگیرد و بودجه‌اش تامین شود. اما سازمان بهینه‌سازی مصرف سوخت با یک پیمانکار قرارداد آموزشی داشته و مهدی می‌گوید طبق قانون می‌توانستم آموزش را به پیمانکار واگذار کنم. اینکه من صد یا ۵۰ نماینده مجلس را فرستادم دو کشور را دیدند این یک دوره آموزشی بوده که مملکت به آن نیاز داشته. می‌گوید اصلا کسی با این فرهنگ آشنا نبود و باید این فرهنگ را در داخل کشور جا می‌انداختیم.
.۱غیر از این چه بود؟ 
مثلا با یک پیمانکار قرارداد بسته و گفته به ازای هر جایگاه سوخت مایع که در تهران با شهرداری یا دولت مذاکره کنی و جایگاه را بگیری و سند را به نام بهینه‌سازی بزنی ۹۰۰هزار تومان پرداخت می‌کنم.
.۰خلاف این کجاست؟ 
می‌گویند مهدی با اعمال نفوذ اینها را گرفته. مهدی می‌گوید بله! اگر کسی غیر از مهدی هاشمی آنجا نشسته بود، نمی‌توانست زمین هزارمتری را مجانی از شهرداری و دولت بگیرد. چون من بودم توانستم بگیرم ولی برای شخص خودم که نگرفتم برای جایگاه سوخت گرفتم.
.۱منظور من اتهامات کلان‌تر است. 
کلان کجا بود؛ جمع رقم همه پرونده‌های مالی مهدی هاشمی به یک‌میلیارد تومان هم نمی‌رسد.
.۰و این پرونده‌ها به دادسرای کارکنان دولت رفتند؟ 
خیر، همه در دادسرای امنیت هستند.
.۱چه ربطی به دادسرای امنیت دارد؟ 
هیچ ربطی ندارد.
.۰شما از پرونده‌ها دفاع کردید؟ 
از مهدی در پرونده‌های قبلی دفاع کردیم و مهدی تبرئه شد که همه مربوط به دادسرای کارکنان دولت یا دادسرای امور اقتصادی بود. اما این پرونده‌های جدید هنوز تفهیم اتهام نشده.
.۱احضاریه هم نیامده؟ 
خیر، ولی محتوای پرونده این چیزهایی است که من گفتم.
.۰و جرایم امنیتی‌اش چیست؟ 
اصل حساسیتی که روی مهدی است سر مساله‌ای است که من هم به آقایان حق می‌دهم راجع به آن حساس باشند. در انتخابات خبرگان رهبری دوره قبل آقای هاشمی بنا نداشتند شرکت کنند ولی به ایشان گفته شده بود که حتما شرکت کنید. آقای هاشمی هم گفته بودند من به شرطی شرکت می‌کنم که خودم روی انتخابات نظارت کنم. آقای هاشمی هم گفته بود همان نظارتی که قانون می‌گوید را می‌خواهد و نه بیشتر. آقای هاشمی گفته بود من می‌خواهم در هر شعبه اخذ رای یک نماینده داشته باشم که از لحظه‌ای که صندوق را می‌آورند تا لحظه‌ای که آرا شمارش می‌شود حضور داشته باشد و بتواند هر تخلفی را به‌صورت آنلاین به من گزارش دهد. شورای نگهبان پذیرفته بود و مهدی هم مسوول این کار شد. یک مرکز کامپیوتر راه انداخت و حدود ۲۰۰ کامپیوتر آنجا گذاشت و ۲۰۰ کاربر آنجا نشاند و ۱۸۰۰ نماینده را هم پذیرفتند؛ اما در ۶۰۰ صندوق نماینده‌هایش را نپذیرفتند. اغلب این افراد دانشجو بودند و مجانی این کار را می‌کردند.
.۱چرا؟ 
بچه‌هایی بودند که به این کار علاقه‌مند بودند؛ سازماندهی مهدی هم قوی بود.
.۰این سازماندهی پول هم می‌خواهد؛ دست‌کم کامپیوتر را مجانی نمی‌دهند؟ 
همه کامپیوترها را از دوستان و رفقا گرفته بودند.
.۱بعد آنجا چه شد؟ 
در ۱۸۰۰ صندوقی که ناظر بالای سر صندوق بود آقای هاشمی یک‌میلیون رای از نفر بعدی بیشتر آوردند. در انتخابات ریاست‌جمهوری دهم هم مهدی در یک ستاد جدا همین کار را برای اصلاح‌طلبان انجام داد.
.۰ستادش کجا بود؟ 
در خیابان ولیعصر. می‌گویند مهدی در کمیته صیانت از آرا بوده؛ مهدی می‌گوید بله بودم. مهدی می‌گوید ممکن است اسم کمیته صیانت از آرا در قانون نیامده باشد ولی هر نامزد انتخابات حق دارد سر هر صندوق یک نماینده داشته باشد. بالاخره ۴۶‌هزار نماینده یک مرکزیتی می‌خواهند که با هم هماهنگ‌شان کند؛ ما آن مرکزیت بودیم. اما مهدی می‌گوید از روز ۲۲خرداد به این طرف نه مصاحبه‌ای کردم، نه در راهپیمایی شرکت کردم، نه در تجمع شرکت کردم.
.۱چرا؟ 
به توصیه من؛ خود من هم شرکت نکردم. حتی در نمازجمعه روز قدس که آقای هاشمی اقامه کردند، مهدی به من زنگ زد که با هم برویم اما گفتم من نمی‌آیم.
.۰مهدی رفت؟ 
بله، برای مراقبت از آقای هاشمی.
.۱آن تعداد زیاد محافظ مگر اجازه می‌دهند کسی دستش به ایشان برسد. 
بالاخره ممکن بود اتفاقی بیفتد.
.۰همه خانواده آقای هاشمی رفتند؟ 
بله.
.۱حتی همسرش؟ 
بله! آن روز من نرفتم ولی مهدی رفت. این تنها تجمعی است که مهدی در آن شرکت کرد. مهدی می‌گوید هیچ تخلف امنیتی ندارم. مهدی معتقد است حتی در تماس‌های تلفنی هم یک کلمه حرف نزده که بتوانند از آن استفاده کنند.
.۰اتهام اخلاقی چطور؛ بالاخره از این جنس اتهام‌ها هم علیه مهدی هاشمی مطرح می‌کنند؟ 
هیچ اتهام اخلاقی ندارد. مهدی ۱۹ساله بود که با دخترعمویش ازدواج کرد، من که با مهدی زیاد رفت و آمد داشتم دیدم که معمولا دو، سه ساعت یک‌بار با همسرش صحبت می‌کند و رابطه‌شان با هم خیلی خوب بود.
.۱پس چرا آنقدر روی این مساله مانور می‌دهند؟ 
مانور می‌دهند دیگر.
.۰همان‌قدر که روی سفرش به لندن مانور می‌دهند. شما می‌گویید علت سفر مهدی هاشمی انجام ماموریتی برای دانشگاه آزاد بوده و تحصیل در آکسفورد. اما فرهاد دانشجو به عنوان رییس دانشگاه آزاد گفته به این دلیل واحد لندن تعطیل شده که عملا کاری در آنجا انجام نمی‌شده؟ 
نه! آقای دانشجو واحد لندن را تعطیل نکردند. سه ماه قبل از آمدن آقای دانشجو در هیات امنا تعطیلی آنجا تصویب شده بود. البته مهدی مسوول رسیدگی به واحدهای لبنان و سوریه هم بود. از یک طرف واحدهای دانشگاه آزاد تعطیل شده و ماموریت مهدی پایان گرفته. از طرف دیگر درسش تمام شده و تمام واحدهای حضوری‌اش را گذرانده. رساله‌اش را انتخاب کرده و مورد تصویب قرار گرفته و بخش عمده‌ای از رساله‌اش را نوشته است.
.۱اما در همین بحث آکسفورد هم که شما مطرح می‌کنید بحث‌های زیادی در رسانه‌های انگلیسی‌زبان مطرح شده مبنی بر اینکه مهدی در آکسفورد درس نمی‌خواند. 
دروغ است. ایشان دانشجوی آکسفورد است و در آکسفورد هم درس می‌خواند؛ نه در واحد دانشگاه آزاد در آکسفورد بلکه در خود دانشگاه آکسفورد.
.۰پس بگویید استاد راهنمای مهدی هاشمی در آکسفورد کیست؟ 
من نمی‌دانم! ولی زیر سوال بردن تحصیل مهدی در آکسفورد توسط یک آقای دکتر ایرانی که در این دانشگاه استاد است انجام شده.
.۱و آن آقای دکتر چرا این کار را می‌کند؟ 
چون آن آقای دکتر قبل از اینکه مهدی به آکسفورد برود به آقای هاشمی پیشنهاد داده بود تا یک کاری با محوریت او برای ارتباط آکسفورد و دانشگاه آزاد انجام شود.
.۰به کدام آقای هاشمی؟ 
هاشمی بزرگ؛ گفته بود که ما بیاییم دانشگاه آزاد و دانشگاه آکسفورد را جوینت کنیم.
.۱به ایشان به عنوان رییس هیات امنا پیشنهاد داده بود؟ 
بله، آقای هاشمی هم استقبال کرد و این درخواست را برای آقای جاسبی فرستاد. آقای جاسبی هم بررسی کرده و گفته بود که این آقا می‌گوید بیاییم یک جوینت راه‌اندازی کنیم و نهایتا از جوینتش یک سمینار بیرون می‌آید و برای این سمینار رقمی بالای ۴۰۰-۳۰۰میلیون تومان پول می‌خواهد که نمی‌توانیم چنین پولی بدهیم. سر همین قضیه این آقا با مهدی چپ افتاد. مهدی هم از طریق من این قضیه را پیگیری کرد.
.۰چپ افتاده یعنی چه؟ 
شروع کرد علیه مهدی مصاحبه‌کردن و حرف‌زدن که تحصیلش در آکسفورد را زیر سوال ببرد.
.۱مگر آکسفورد آنقدر بی‌در و پیکر است که یک نفر ادعا کند بورس یا پذیرش گرفته و بعد یک استاد راه بیفتد و شروع کند به زیرآب زنی و… . 
آن آقای دکتر ایرانی می‌گوید مهدی دانشجوی آکسفورد نیست. مهدی هم آنجا جواب داده که من دانشجوی آکسفورد هستم، این هم استاد راهنمایم است.
.۰یعنی آنجا پذیرش قطعی گرفته. 
بله.
.۱از چه کانالی؟ 
توسط یکی از موسساتی که این کار را می‌کنند.
.۰چون می‌دانید بازار دکترای دروغین در ایران خیلی داغ است. آن هم از نوع آکسفوردی‌اش. 
بله می‌دانم. اما مهدی در دوبی برای اینکه پذیرش بگیرد شش‌ماه زبان خواند.
.۱آیا نامه‌ای از دبیرخانه دانشگاه آکسفورد مبنی بر تایید اینکه دانشجو بودند، دارید؟ 
بله، من زمانی که دوبی بودم تمام مدارک تحصیل مهدی در آکسفورد را دیدم، سفارت ایران هم تایید کرده که مهدی هاشمی در آکسفورد دانشجو است.
.۰شما می‌دانید موضوع رساله‌اش چیست؟ 
می‌دانم ولی نمی‌گویم! فکر می‌کنم در ارتباط با ایران است؛ مبانی سیاسی و دینی حکومت. من به او ‌گفتم چرا این موضوع را انتخاب کردی، آنها می‌خواهند سوءاستفاده کنند. او هم گفت من چلاق نیستم، بگذارم آنها سوءاستفاده کنند. گفتم آنها دنبال این هستند که اطلاعات بگیرند. گفت می‌خواهند چه چیزی را پیدا کنند؟ آقای هاشمی که همه چیز را می‌گوید. اطلاعاتی که من دارم اطلاعات آقای هاشمی است، جمهوری‌اسلامی چیز پنهانی ندارد. گفت من اطلاعاتی که به نفع ماست را به آنها می‌دهم.
.۱مهدی هاشمی واحدها را گذرانده اما از پایان‌نامه‌اش دفاع نکرده. 
نه دفاع نکرده.
.۰اگر به ایران بیاید و او را بگیرند و نتواند برود دفاع کند چه؟ 
بالاخره مهدی خیلی مطمئن است مشکلی ندارد که می‌خواهد برگردد.
.۱اینکه ماموریتش توامان شده با ادامه تحصیلش این یک نوع رانت نیست؟ 
می‌تواند رانت هم باشد. ما باید یک مقدار هم واقع‌نگر باشیم. در دادگاه شهرام جزایری بودیم، قاضی به او گفت شما قبول دارید رشوه دادید. گفت آقای قاضی شما تا به حال وام کارمندی گرفته‌اید؟ قاضی گفت یعنی چه؟ گفت اگر اداره بنویسد که یک وام کارمندی چهار، پنج‌میلیونی به شما بدهند تا یک سکه ندهید به تو وام نمی‌دهند. معلوم است که وقتی ۵۰میلیارد تومان وام گرفتم، رشوه هم داده‌ام. بیایید واقعیت‌ها را بپذیرید. چه کسی بهتر از مهدی هاشمی می‌توانست این ماموریت را انجام دهد؟ مهدی آدم باهوشی است، آدم بانفوذی هم هست، آدمی که در اینجا دانشجوی دکترای شیمی بود.
.۰کدام ماموریت! شاید بهتر است بگویید اگر در موقعیت این همزمانی تحصیل و ماموریت قرار گرفته چون پسر اکبر هاشمی‌بهرمانی است. 
بله، او می‌تواند همه چیز را هماهنگ کند چون پسر آقای هاشمی است. رییس دفتر رییس هیات امناست، مورد اعتمادترین فرد است. بگذارید خاطره‌ای برایتان تعریف کنم.
.۱تعریف کنید. 
من لیسانس اولم را در مدرسه عالی بازرگانی گرفتم. دکتر عنایت‌الله رضا تازه از چین برگشته بودند. می‌گفت رییس دفتر مائو دختر خواهرش است و این برای من که سال‌ها مشاور مائو بودم سوال ایجاد کرد که در چین آن روز شایسته‌تر از دختر خواهر مائو برای رییس دفترش وجود نداشته؟ اینها یک واقعیت‌هایی است که مهدی رییس دفتر رییس هیات امناست چون مورد اعتماد شخص آقای هاشمی. پس وقتی می‌خواهند بازرس بفرستند به خارج مهدی بهترین گزینه است. بعد هم مهدی قصد تحصیل در آکسفورد را دارد و این باعث می‌شود دو هزینه برای یک سفر ندهند.
.۰با نفوذ مهدی هاشمی موافقم ولی با هوشش نه؛ منظورم این است خیلی‌ها باهوش اند ولی برای ماموریت به لندن نمی‌روند که توامان درس هم بخوانند و… 
خب! این هم درست است.
.۱و ادعای رسانه‌های محافظه‌کاران مبنی بر دریافت حقوق ۱۴‌میلیون در ماه برای انجام ماموریتش به دلیل هوشش بوده یا نفوذش؟ 
دروغ است! کسی که ماموریت خارج از کشور می‌رود یک فوق‌العاده ماموریت روزانه می‌گیرد که رقمش را دولت تعیین کرده. من الان نمی‌دانم چقدر است.
.۰ ۱۴ ‌میلیون تومان؟ 
قطعا ۱۴‌میلیون نیست. مهدی حقوق هیات امنایش را می‌گرفت که حدود یک‌میلیون تومان بود.
.۱مهدی الان هم همچنان رییس دفتر رییس هیات امنای دانشگاه آزاد هست؟ 
نه! الان یاسر رییس دفتر هیات امنا شده. از وقتی که مهدی به ماموریت رفته برادرش در آنجاست.
.۰این ماموریت واقعا لازم بود؟ 
تشخیصش با هیات امناست.
.۱یک راهی برای فراری دادن مهدی هاشمی از اتهاماتی که علیه او طرح شده، نبود؟ 
نه، مهدی قبل از اینکه چیزی علیه او مطرح شود، رفت. وقتی به آنجا رفت این جوسازی‌ها شروع شد.
.۰خب حالا که همین حقوق ماهی یک‌میلیون هم قطع شده و موقعیت مهدی هاشمی برای بازگشت مناسب است، کی برمی‌گردد؟ 
از حدود یک ماه و نیم پیش اصرار مهدی برای بازگشت بیشتر شده است. می‌گوید من یک روز هم نمی‌خواهم در خارج بمانم. یک دلیل دیگر برای بازگشتش هم فشار خانواده‌اش است. همسرش حاضر نشد برود. مهدی دو فرزند دارد. پسر بزرگش با خودش آنجاست و درس می‌خواند و پسر کوچکش در ایران با مادرش زندگی می‌کند.
.۱یعنی عملا جدا از هم زندگی می‌کنند؟ 
همسر مهدی چند سفر به آنجا رفت و گفت من نمی‌توانم آنجا زندگی کنم؛ این را هم بگویم که مهدی هم نمی‌تواند آنجا زندگی کند. می‌گوید ما اینجا به دلیل وابستگی‌مان به خانواده هاشمی به شدت در انگلیس محدود هستیم.
.۰مهدی هاشمی آنجا محافظ دارد؟ 
خیر، اینجا هم محافظ نداشت چه برسد به آنجا. مهدی می‌گوید آدم‌های معمولی آنجا احتیاط می‌کنند با من ارتباط داشته باشند و من در انگلیس واقعا احساس تنهایی می‌کنم. همسرش هم می‌گفت من به همین دلیل نمی‌توانم آنجا زندگی کنم.
.۱در کجای انگلستان زندگی می‌کند؟ 
در لندن خانه گرفته؛ اتفاقا یکی از دلایلی که همسرش راضی نشد به انگلستان برود این بود که می‌گفت من اینجا در یک خانه بزرگ زندگی‌ می‌کنم چرا باید بروم آنجا در یک آپارتمان کوچک زندگی کنم.
.۰یک مقدار باورش سخت است که فرزند اکبر هاشمی بهرمانی با آن همه حرفی که راجع به او زده می‌شود در یک آپارتمان کوچک در لندن زندگی کند و بدون محافظ باشد. 
چون من به دلیل ارتباطم زیاد به خانه آقای هاشمی رفت و آمد دارم واقعیت‌های خانواده هاشمی را بهتر می‌دانم.
.۱الان مهدی هاشمی به شما می‌گوید که می‌آیم و اینجا چه اتفاقی برای من می‌افتد؟ 
مهدی می‌گوید من می‌خواهم بیایم و به تمام اتهاماتی که مطرح است جواب دهم.
.۰یعنی یک دادگاه جنجالی خواهیم داشت؟ 
من به او گفتم دادگاه‌های ما این‌طور نیست که تو فکر کنی. گفت نه، من به پدرم گفتم به هر جهت شما به عنوان رییس مجمع تشخیص و کسی که این همه در نظام سابقه دارید تلاش کنید با من قانونی برخورد شود. گفتم این می‌شود تبعیض. آقای هاشمی هم گفتند رییس قوه قضاییه گفته در چارچوب قانون با مهدی رفتار می‌کنیم. الان اسامی متهمان اختلاس سه‌هزار‌میلیارد تومان را می‌گویند الف، ب، م، د.
من به شوخی به محسن و محمد هاشمی می‌گویم فردا که مهدی آمد هرروز روزنامه می‌نویسد م. ه؛ آن وقت محمد هاشمی باید بگویید من نیستم، محسن هم بگوید من نیستم.
.۱شما به عنوان وکیلش می‌خواهید که در دادگاه و رسانه‌ها با نام مخفف م. ه خوانده شود یا مهدی هاشمی بهرمانی. 
من به عنوان وکیل مهدی نظر موکلم را می‌گویم. مهدی می‌گوید من می‌خواهم از همان لحظه اول که می‌آیم خیلی علنی و شفاف با من برخورد شود. یعنی در تلویزیون نشان دهند؛ همان‌جا هم بازپرس بیاید بگوید آقای مهدی هاشمی شما به اتهام مثلا اختلاس ۳۰۰میلیون تومان بازداشت می‌شوید.
.۰مهدی هاشمی می‌گوید من اگر بیایم ایران چه اتفاقی می‌افتد. 
انتظارش این است که با او قانونی برخورد شود.
.۱انتظارش این است که در فرودگاه بازداشت شود یا خیر؟ 
می‌گوید مگر لحظه‌ای که می‌خواهند کسی را دستگیر کنند نباید به او تفهیم اتهام کنند. می‌گوید وکیلم آنجا حضور داشته باشد، مامور امنیتی، انتظامی و قضایی هرکسی که می‌خواهد من را بگیرد؛ اما بگوید به چه دلیل و اتهام من چیست؟ اگر اتهام من از اتهاماتی است که بازداشت شدن در آن الزامی است و من متهم شدم به اختلاس و ارتشا که قانون می‌گوید بازداشت الزامی است بازداشتم کنند.
.۰شما چه فکر می‌کنید؟ 
به احتمال زیاد بازداشت می‌شود.
.۱چرا؟ مگر نمی‌گویید شکایت خاصی از او مطرح نشده؟ 
با این فضایی که ایجاد کردند احتمال بازداشتش زیاد است.
.۰و اگر بازداشت شود به نفعش است یا نه؟ 
من فکر می‌کنم بازداشت شود به نفعش است. چون اگر مهدی بازداشت شود باید یک محاکمه عادلانه برگزارشود.
.۱یعنی باید علنی باشد؟ 
بله.
.۰آیا مهدی هاشمی الان در دوگانه رفتن به زندان ایران و برخورد قضایی با او در خارج است که قصد کرده بازگردد و از روی ناچاری داخل را انتخاب کرده؟ 
اصلا چنین چیزی نیست.
.۱موضوعی که شما به آن اشاره نکردید بحث طرح یک شکایت خارجی علیه مهدی هاشمی است. ما در مورد مهدی هاشمی یک پرونده نفتی دیگر هم داریم. این درست است که یکی از مدیران سابق وزارت نفت که سال‌ها پیش در پرونده‌ای مجرم اعلام شد و زندان افتاد از مهدی هاشمی در کانادا شکایت کرده؟ 
بله، آقای بوذری که خیلی وقت پیش، مدتی معاون وزیر نفت بودند. اما شکایت آنجا بی‌محتوا و پوچ است.
.۰ماجرایش چیست؟ 
بوذری بعد از جنگ از وزارت نفت استعفا می‌دهد و یک شرکت می‌زند و در کارهای تجارت نفت شرکت می‌کند. مورد سوءظن وزارت اطلاعات قرار می‌گیرد و توسط وزارت اطلاعات بازداشت می‌شود.
.۱مورد سوءظن یعنی چه؟ 
یعنی گفتند اطلاعات می‌فروخته و پورسانت می‌گرفته.
.۰در زمان جنگ؟ 
گفتند با یک عده در داخل وزارت نفت ارتباط داشته و اطلاعات نفت را به بیگانه می‌فروخته. به این دو اتهام آقای بوذری در ایران بازداشت می‌شود. ایشان را وادار می‌کنند ۲۰۰‌هزار دلار پول را برگرداند که از حسابش در کانادا این پول را می‌ریزد. معمولا پول به حساب ضابط ریخته می‌شود که بعد به دادستانی بدهد. این ۲۰۰‌هزار دلاری که برمی‌گرداند از اتهام فروش اطلاعات، منع تعقیب می‌خورد ولی به اتهام اخذ پورسانت برایش مجرمیت می‌زنند و با ۹۰‌میلیون تومان وثیقه از زندان آزاد می‌شود، از زندان هم که آزاد می‌شود (سال ۷۵- ۷۴) از ایران می‌رود. بعدها در آمریکا شکایتی علیه مهدی هاشمی، وزیر اطلاعات و دادستان وقت مطرح می‌کند.
.۰به کجا شکایت می‌کند. 
به دادستانی آمریکا، اما دادستانی آمریکا شکایتش را رد می‌کند.
.۱چرا؟ 
چون برای شکایتش دلیلی نداشته. بعد هم اخیرا رفته کانادا شکایت کرده.
.۰این شکایت برای ۷۱ است؛ چطور الان که سال ۹۱ است این کار را می‌کند؟ 
آقای بوذری گفته سال‌ها در آمریکا پیگیری کردم ولی به نتیجه نرسیدم و الان در کانادا شکایت کرده. متن شکایتش را هم دادستانی کانادا برای مهدی و آن دو نفر دیگر می‌فرستد. در شکایتش گفته مهدی در معاملات نفتی رقیب من بوده. مهدی هم می‌گوید من هیچ‌وقت در معاملات نفتی نبودم.
.۱به چه اتهامی شکایت کرده؟ 
گفته مهدی رقیب من بود، اعمال نفوذ کرد، تا مرا بازداشت و شکنجه کردند و به زور از من خواستند پول را برگردانم.
.۰دادگاه در آنجا در چه مرحله‌ای است؟ 
هیچ حکمی نداده؛ فقط اینها باید جواب شکایت را بدهند. ما هم جواب شکایت را تهیه کردیم و فرستادیم.
.۱چه گفتید؟ 
ما بازجویی‌های بوذری را از پرونده‌اش بیرون آوردیم، قراری که صادر شده بود، اقراری که خودش داشت.
.۰شکایت کرده که پولش را بگیرد؟ 
شکایت کرده و گفته مرا شکنجه کردند و پولم را گرفتند.
.۱گفته مهدی هاشمی هم مرا شکنجه کرده؟ 
گفته به خاطر مهدی هاشمی با او برخورد کردند؛ هنوز جواب دادستانی کانادا نیامده.
.۰ما چند همزمانی داریم. همزمانی ماموریت مهدی هاشمی به لندن با همزمانی ادامه تحصیلش در آکسفورد. همزمانی ایراد اتهاماتی علیه او در دادگاه وقایع بعد از انتخابات با همزمانی رفتنش از ایران. همزمانی شکایت دادگاهی در کانادا با همزمانی بازگشت به ایران؛ این همزمانی‌ها یک مقدار خارج از عرف است. 
اما مهدی در طول این مدت مدام اصرار داشت که برگردد؛ الان مهدی می‌گوید من درس و ماموریتم تمام شده پس چه دلیلی دارد بمانم.
.۱مهدی هاشمی چه کار می‌کند آنقدر شکایت‌خورش ملس است؟ 
یک مقدار جرات و جسارتش زیاد است.
.۰از آقازاده بودنش زیادی استفاده نمی‌کند؟ 
مهدی قلدر است اما در جهت مثبت.
.۱یعنی چه؟ بار مثبت این قلدری چیست؟ 
بار مثبتش این است که وقتی رییس سازمان بهینه‌سازی مصرف سوخت بود یا حتی قبلش در صنایع دریایی، برای سازمانش به این وزارتخانه یا آن وزارتخانه دستور می‌داد.
.۰و کجای این خوب است؟ 
البته اگر همه چیز صد‌درصد قانونمند باشد این کار بد است.
.۱اما برخی می‌گویند از این آقازادگی برای خودش و خانواده‌اش استفاده کرده؟ 
من ندیدم هیچ استفاده‌ای برای خودش و خانواده‌اش کند. به نیروهای امنیتی هم گفتم شما یک مورد از همه این شایعاتی که در مورد هرکدام از بچه‌های آقای هاشمی مطرح است را مستند به من ثابت کنید خودم مقابل‌شان می‌ایستم؛ به خودشان هم گفته‌ام. ما به صورت ماهانه جلساتی در منزل آقای نوری داشتیم من آنجا هم این را گفته‌ام. یک روز آقای زنگنه به من گفت یاسر یک برج در شهرک غرب دارد، گفتم اگر یاسر در شهرک غرب ۱۰درصد برج هم داشت من نه‌تنها از وکالت خانواده استعفا می‌دهم بلکه علنی مقابلشان می‌ایستم. بررسی کردم دیدم یک برج متعلق به آقایی به نام افراشته‌پور است و یاسر هم رفیق افراشته‌پور است و آنجا رفت و آمد دارد. به یاسر گفتم تو چرا به دفتر افراشته‌پور می‌روی که در معرض اتهام قرار بگیری؟
.۰مثلا در ماجرای استات‌اویل کسی که متهم شده دوست مهدی هاشمی بوده یعنی همه اینها اتفاقی است؟ 
عباس یزدی که دارد کار خودش را می‌کند. یک‌بار به آقای هاشمی گفتم در مورد بچه‌هایتان حرف زیاد است که پاسخ داد فرزندان همیشه زیر ذره‌بین هستند.
.۱ما الان شخصی داریم به نام مهدی هاشمی که بیرون از ایران است و شما این خبر را تایید می‌کنید که تصمیم گرفته به ایران برگردد. 
بله!
.۰خب! کی؟ 
ممکن است فردا صبح برگردد.
.۱نهایتا تا کی برمی‌گردد؟ 
قرار شد مهدی قبل از اینکه بیاید به من اطلاع دهد ولی نمی‌خواهیم در فضایی بیاید که یک دفعه بخواهند جوسازی کنند. مهدی اصرارش این بود که تا پایان اردیبهشت بیاید؛ آن مانعی که آقای هاشمی می‌گفتند مبنی بر مخالفت با بازگشت مهدی هم برداشته شده.
.۰چطور؟ 
آقای هاشمی گفتند من صحبت کردم و گفتم مهدی در آنجا تحت فشار است و نمی‌خواهد بماند و دلیلی هم ندارد بماند. مهدی خیلی وقت است که تصمیم گرفته به ایران برگردد.
.۱ما می‌بینیم که مرعشی به عنوان بخشی از خانواده آیت‌الله هاشمی زندان می‌رود. برای فائزه هاشمی حکم زندان صادر می‌شود. با این اوصاف فکر می‌کنید مهدی به زندان می‌رود. 
قاعدتا باید برود.
.۰آقای هاشمی برایشان اعمال نفوذی می‌کند؟ 
آیت‌الله هاشمی هیچ‌گاه برای خانواده‌اش اعمال نفوذ نکرده، برای مهدی هم
پا درمیانی نمی‌کند. فائزه هم اصرار دارد که به زندان برود.
.۱و مهدی هاشمی چه؟ 
مهدی هم بدش نمی‌آید به زندان برود ولی نه به اتهام مالی.
.۰بقیه موکلانتان در خانواده هاشمی که هوس زندان نکرده‌اند؟ 
خیر.
.۱آیا باید بپذیریم که فصل برخورد با خانواده آیت‌الله هاشمی شروع شده؟ 
یک بار با آقای هاشمی در مورد بچه‌هایش حرف می‌زدم. می‌گفت تا قبل از انقلاب این بچه‌ها کوچک بودند و زیر ذره‌بین ساواک. از روز اول پیروزی انقلاب هم دستگاه‌های مربوطه روی اینها حساسیت داشتند و اگر چیزی بود گزارش می‌کردند. اگر آقایان موردی دارند چرا نمی‌آیند اعلام کنند.
.۰آیت‌الله هاشمی، مهدی را گناهکار می‌داند یا بی‌گناه؟ 
آیت‌الله هاشمی معتقد است و می‌گوید مهدی بی‌گناه است. من حتی به آقای هاشمی گفتم ممکن است مهدی بیاید و او را بازداشت کنند. اگر شما عکس‌العمل نشان دهید می‌گویند از بچه‌اش دفاع می‌کند، عکس‌العمل نشان ندهید می‌گویند حتما کاری کرده که پدرش هم از او دفاع نمی‌کند. آقای هاشمی گفت من که بچه نیستم این همه اجحاف شده؛ خب یکی هم نسبت به بچه من.
.۱‌مهدی هم از پدرش انتظاری ندارد؟ 
خیر.
.۰به نظر شما اگر تک‌تک اعضای خانواده آقای هاشمی را به زندان ببرند آیا آیت‌الله هاشمی واکنش نشان می‌دهد؟ 
اگر تمام خانواده هاشمی هم زندانی شوند آیت‌الله هاشمی واکنشی نشان نمی‌دهد.
.۱آیت‌الله هاشمی با مقامات عالی نظام در مورد مهدی صحبتی نکرده که بگوید او بر می‌گردد و شما هم با دید مساعد با او برخورد کنید. 
ممکن است صحبت‌هایی مطرح شده باشد ولی من جزییاتش را نمی‌دانم؛ اما بالاخره مهدی فرزند آیت‌الله هاشمی است.
.۰‌حتی همسرشان. 
بله!
.۱فکر می‌کنید سرانجام پرونده مهدی هاشمی چه می‌شود؟ 
در این سر و صداها که بحث اختلاس سه‌هزار‌میلیارد تومانی است و رقم‌های در این حد، می‌خواهند بیایند بگویند مهدی هاشمی صد‌میلیون تومان را جابه‌جا خرج کرده؟




۱۶ میلیون ایرانی در دادگاه ها پرونده دارند!

سحام نیوز: یک استاد حقوق و جرم‌شناسی درباره میزان پرونده‌های کیفری در ایران، اخبار جدیدی را اعلام کرد. به گزارش روزنامه اعتماد و به گفته دکتر علی نجفی توانا، در شرایط فعلی، ۸ میلیون پرونده کیفری در دادگاه‌ها در حال رسیدگی است و حداقل هر پرونده، دو طرف شاکی و متشاکی را دارد، یعنی ۱۶ میلیون نفر به صورت مستقیم در پرونده‌های کیفری درگیرند.
این افراد، حداقل ۳ نفر خانواده دارند که آنها نیز در مسائل جنبی پرونده‌های کیفری درگیر هستند و می‌توان با احتساب این افراد گفت نزدیک به ۷۰ میلیون ایرانی به صورت مستقیم و غیرمستقیم در پرونده‌های کیفری درگیرند. نجفی توانا که در همایش «بررسی قانون جدید مجازات اسلامی» در دانشگاه آزاد اسلامی سخن می‌گفت، در ادامه افزود: «خوشبختانه در قانون جدید، اختیارات قاضی نسبت به گذشته در تعلیق مجازات، وسیع‌تر شده. برای همین، زمینه برای ورود به بحثی با عنوان «فردی کردن واکنش‌های کیفری» فراهم شده است.
در این دیدگاه، برای مجازات کسی که مجرم حرفه‌یی است و معاش خود را از طریق جرم تامین می‌کند با کسی که «مجرم اتفاقی» است، تفاوت قائل می‌شوند. در قانون جدید، می‌توان ظرفیت‌های تشکیل پرونده شخصیت مجرم را از لحاظ ایجاد قیود و حصارهای اجتماع برای فرد مجرم فعال کرد. این پرونده‌ها می‌تواند مشخصات مجرم را در ترسیم وضعیت مجازات او لحاظ کند و فرصتی را فراهم می‌کند تا قاضی به جای استفاده از مجازات، بازپروری مجرم و بازگشت سالم او به جامعه را تجویز کند.»
این استاد حقوق در ادامه گفت: «متاسفانه مشاهده می‌کنیم زندان‌های فعلی جامعه ما جنبه بازپروری مجرمان را ندارد، بلکه رفتن به زندان باعث مزمن شدن رفتار مجرمانه می‌شود. بنابراین اگر این امکان را به قاضی بدهیم که تعلیق مجازات را اعمال کند، از آسیب زدن بیشتر به جامعه جلوگیری کرده‌ایم.»




اثری کلاسیک از مانوئل آیائو، یک قهرمانِ بازار آزاد

یک بازی برای اندیشیدن

♦ مانوئل آیائو
مترجم: حبیب فرحزادی
فرض بگیریم که در یک سیاره‌ی بدون سکنه فرود آمده ایم و باید همه چیز را از نو شروع کنیم. برای این کار، ما باید یک سری قواعد حداقلی درباره‌ی رفتار اجتماعی را تاسیس کنیم. و تا زمانی که هر کس نداند در چه جایگاهی ایستاده و ارتباطش با سایرین به چه گونه‌ای‌ست، غیرممکن است که جلوی متمایل شدن قواعد به سمت منعفت‌های شخصی را گرفت.
پس بگذارید در پشت پرده‌ی جهل شروع کنیم[i]،
اول، ما اول باید تعیین کنیم که یک دولت دموکراتیک می‌خواهیم یا یک دولت تمامیت‌خواه. بدون شک دموکراسی را انتخاب خواهیم کرد.
دوم، ما درباره‌ی همه چیز بدون استثنا خواهیم خواست که به صورت دموکراتیک درباره‌ی آن ها تصمیم‌گیری شود. در این نقطه ما باید جواب ‌ای خود را وزن ببخشیم. نه این که سرسری با یک “بله” به پرسش‌ها پاسخ دهیم. گرچه بعضی ممکن است خاطر نشان کنند که اگر همه چیز به وسیله‌ی دموکراسی تصمیم‌گیری شود، در واقعیت هیچ کس هیچ حقی نخواهد داشت چرا که اکثریت می‌تواند با رای خود آن‌ها را از صحنه بیرون کند. برای مثال یک اکثریت می‌تواند برده‌داری از یک اقلیت را قانونی سازد و به آن رای دهد (که در گذشته نیز اتفاق افتاده است). همچنین یک اکثریت می‌تواند همه را مجبور کند که به یک دین ایمان بیاورند و یک دین داشته باشند (که این هم اتفاق افتاده است).  یا این که همه باید ویتامین استفاده کنند تا از سلامت‌شان محافظت کنند (که این یکی هم اتفاق افتاده است). بعد از کمی اندیشیدن، احتمالن تصمیم میگیریم که همه چیز نباید موضوع قواعد دموکراتیک قرار بگیرد.
این نتیجه گیری این گونه معنی می‌دهد: ۱) ما قدرت مطلق را به اکثریت محول نمی‌کنیم؛ ۲) ما حقوقی داریم که این‌ها قبل از به وجود آمدن دولت ایجاد شده اند و نمی‌توانند حتی از طریق یک شیوه‌ی دموکراتیک نقض شوند؛ ۳) دولت فقط برای مقاصد مشخصی تاسیس می‌شود و در نهایت دموکراسی یک ابزار است نه یک نتیجه.
سوم، بر روی سیاره‌ی جدیدمان ما باید مشخص کنیم که چه مسائلی باید و چه مسائلی نباید موضوع قواعد دموکراتیک قرار بگیرند. به عبارت دیگر، لازم است ما تصمیم بگیریم که نقش مناسب دولت چه باید باشد و به خوبی تعیین کنیم که در چه حیطه‌هایی دولت حق ایفای نقش قانون‌گذاری ندارد. برای مثال در فضایِ خصوصی هر شخص، جایی که حتی دخالتِ هیچ  شخص دیگری مجاز نیست. این مثال‌ها شامل این موارد نیز می‌شود: کسی که با او ازدواج می‌کنیم، حرفه‌ای که برای کار کردن انتخاب می‌کنیم، چند پنجره در خانه‌ی مان داریم، دوست داریم الکل مصرف کنیم یا خیر، ورزش کنیم یا نه و … . با این وجود غیرممکن است که بتوانیم از تمام مسائلی که دولت دموکراتیک‌مان نمی‌تواند در آن‌ها دخالت کند لیستی تهیه کنیم چرا که این لیست دقیق نخواهد بود.{همیشه احتمال افزایش مواردی به این لیست وجود خواهد داشت} بهتر است لیستی از کارهایی که دولت می‌تواند انجام دهد تهیه کرده و هر چیزی خارج از این حیطه را از صلاحیتش خارج کنیم. (برای مثال: متمم دهم قانون اساسی ایالات متحده اشعار می‌دارد که دولت فقط صاحبِ اختیاراتی است که در متنِ قانونِ اساسی به صراحت به آن‌ها اشاره شده و به دولت تفویض شده است).
چهارم، به این منظور که باهم در صلح زندگی کنیم، باید قواعد مترقیانه‌ای را ایجاد کنیم برای قانونی کردن مالکیت و دارا بودن چیزها. برای مثال، قاعده می‌تواند این باشد که هر کسی مالک چیزی است که محصول کار خودش بوده یا در نتیجه‌یِ مبادله‌ی قانونی اموال (کار و سرمایه) به دست آورده است.
تعریف ما از اموال مقرر می‌دارد که تنها مالک حقِ دخل و تصرف در اموال را دارد. این دخل و تصرف نباید حقوق برابر دیگران را نقض کند و این که این حق، حتی به صورت دموکراتیک هم قابل نقض نیست. توجه: از آنجایی که هر کاری که ما با اموال‌مان انجام می دهیم به طور مستقیم یا غیرمستقیم بر دیگران تاثیر می‌گذارد (برای مثال اگر من آهن مصرف کنم یا فضایی را به تصرف درآورم، فضا و آهن کمتری برای دیگران در دسترس خواهد بود)، پس ناگزیر می بایست تاثیرهایی را که باید متقابلن تحمل کنیم، تعیین کنیم.
در جایی که زمین جدید است {مثال خودمان سیاره‌ی تازه یافته} در ابتدا می‌توانیم زمین را به قسمت‌های مساوی بین خودمان تقسیم کنیم. آشکار است که بعضی از ما به زودی زمین‌شان را به طور داوطلبانه برای به دست آوردن چیزهای دیگری که برایشان بیشتر مهم است، مبادله می‌کنند. این بازاری را برای مالکیت زمین ایجاد خواهد کرد. حق دارایی که از این راه به دست می آید باید قانونی انگاشته و محترم شناخته شود و نمی‌تواند به صورت دموکراتیک نقض شود.
پنجم، به منظور این که هر شخص احساس برخورد منصفانه داشته باشد، در آینده برای اکثریت ممنوع خواهد بود که استثنائاتی بر قانون بزند و مطابق با آن اجازه‌یِ کار خاصی را به برخی اشخاص بدهد و برخی دیگر را که وسیله و امکانِ انجامِ آن کار را نیز دارند، از انجامِ آن کار منع کند (ما نمی‌دانیم چه کسی چونکه پشت پرده‌ی جهل نگاه داشته شده ایم).
ششم، بدون شک، ما موافق خواهیم بود که هیچ کس نمی‌تواند انتظار داشته باشد که برای حل مشکلاتش از منابعی که متعلق به دیگران است خلاف میل و اراده ی‌شان استفاده کند. برای مثال، اکثریت نمی‌تواند از طریق یک شیوه‌ی دموکراتیک اقلیت را مجبور کند که برایش غذا، دارو و یا تحصیلات فرزندان‌شان را تامین کند.
هفتم، این کاملن منطقی است که از پشت پرده فرض کنیم که همه احساس می‌کنند که به طور برابر با آن‌ها رفتار می‌شود. مقرر کرده ایم که اکثریت نتواند بر اقلیت مالیاتی متفاوت از آن چیزی که دیگران می‌پردازند تحمیل کند، مگر آن‌هایی که به اراده‌ی خود می‌خواهند بیشتر پرداخت کنند.
در زندگی واقعی، ما پشت پرده‌ی جهل قرار نداریم و همه می‌دانیم کجا هستیم و به کجا می‌خواهیم برویم. بنابراین، برای دولتی که بر پایه‌ی  اصولی که در مثال‌مان تشریح کردیم سخت خواهد بود که بخواهد آن دموکراسی را اعمال کند. همان طور که فردریک باستیا (Frédéric Bastiat) در ۱۵۰ سال پیش گفت: «دولت وسیله‌ای است که از طریق آن هر کس سعی می‌کند به هزینه‌ی دیگران زندگی کند».
با این حال ما نباید امیدمان را از دست دهیم. ما در مرکز مطالعات اقتصادی و اجتماعی (CESS) که اینک چهل و سومین سالگرد آن را جشن گرفته ایم (مقاله به سال ۲۰۰۱ نوشته شده است)، همچنان به تلاش‌های‌مان در جهت اقناع، پی‌گیری و توضیح این نکته ادامه می دهیم  که اگر می‌خواهیم مدت زمانی طولانی در کنار هم در صلح به‌راحتی و با موفقیت زندگی کنیم، باید قیودی را در قانون اساسی بر دموکراسی وضع کنیم، تنها این گونه است که عدالت و تخصیصِ کارآمدِ منابع که برای از بین بردن فقر، ضروری است، دست‌یافتنی خواهد شد.
برگردان متن انگلیسی از متن اصلی اسپانیایی
Ayau, Manuel F. “Un juego para reflexionar”. Serie Tópicos de Actualidad. Año 42, n.o 886. Guatemala: Centro de Estudios Económico-Sociales (CEES), diciembre de 2001.
توضیح: مطلبی را در معرفی مانوئل آیائو، نویسنده این مطلب، که پیشتر در چراغ آزادی انتشار یافته است، در این لینک می یابید.

[i]  توضیح مترجم: “پرده ی جهل” عبارتی است که جان راولز در کتاب نظریه ی عدالت خویش آن را تبیین کرده. برای مطالعه ی بیشتر به این کتاب مراجعه کنید.





مصاحبه سایت ملی-مذهبی با همسر محمد رضایی

نمی دانم چرا حکم سال ۸۲ الان به اجرا درآمده است؟

109711روز هفتم خرداد ماه سال جاری مهندس محمد رضایی، فعال ملی-مذهبی برای اجرای حکم سال ۸۲ به زندان اوین منتقل گردید. این فعال ملی مذهبی در سال ۸۲ بازداشت و به مدت سه ماه درانفرادی های بند دو– الف سپاه در زندان اوین بسر برده است. این حکم در حالی به اجرا درآمده است که نزدیک به نه سال از زمان صدور حکم می گذرد و طبق قوانین این حکم باید مشمول زمان شود.
همسر محمد رضایی در این زمینه به سایت ملی مذهبی می گوید: “روز یکشنبه هفتم خرداد ماه همسرم را برای اجرا حکم دو ساله به بند ۳۵۰ زندان اوین منتقل کردند. آقای رضایی یکبار در سال ۸۲ بازداشت شدند و در همان سال هم برایشان دادگاه تشکیل داده شد و به اتهام “اقدام علیه امنیت ملی” به دو سال حبس تعزیری محکوم شدند. حقیقتش من اتهامی را که به ایشان زده اند نه قبول ندارم و نه چیزی می گویم، اما واقعا می بینم که همسرم کاری نکرده است. از آن زمان نزدیک به نه سال می گذرد و نمی دانم این حکم مشمول زمان می شود یا نه؟ معمولا طبق قوانین اگر از حکمی پنج سال بگذرد و اجرا نشود مشمول زمان می شود اما نمی دانیم آیا قوانین تغییر کرده است؟ حالا از طریق وکیل پیگیری می کنیم تا روند قانونی را پی بگیریم. البته همانطور که خودتان می دانید وکلا در این جور پرونده ها نقشی ندارند اما از لحاظ قانونی به وکیل همسرم مراجعه می کنم تا به طور قانونی مسائل را پیگیری کنیم تا ببینیم حکم همسرم مشمول زمان می شود؟”
این دانش آموخته دانشگاه خواجه نصیرالدین طوسی به همراه چند تن از دانشجویان در سال ۸۲ به اتهام همکاری با تقی رحمانی، رضا علیجانی و شهید هدی صابر در طرح راه اندازی یک ان جی او که به مطالعه تاریخ اختصاص داشت بازداشت شده بود. او مدت سه ماه در زندان و تحت بازجویی قرار داشت.
روز گذشته نیز زهرای نه ساله رضایی یک روز پس از انتقال پدرش به زندان در نامه ای می نویسد: “… پدرم کجایی چرا تو را نمی بینم، صدایت می کنم جوابی نمی شنوم، پدرم بازگرد ، پدرم بازگرد…”
همسر رضایی با اشاره به ناراحتی دخترش خاطرنشان می کند: ” در حقیقت ما نمی خواستیم دخترم چیزی بفهمد اما بخاطر فضای خانه و رفت و آمد دوستان، دخترم فهمید و خب، بچه در این سن و سال که می بیند پدرش بی گناه به زندان رفته اذیت می شود. خوشبختانه روز دوشنبه برای ملاقات رفتم اما خودم صلاح ندانستم دخترم را به ملاقات ببرم. حالا سعی می کنم هفته های بعد او را هم همراه خود به ملاقات ببرم. اما انشالله هر چه زودتر آقای رضایی آزاد شود تا این ناراحتی ها هم بر طرف شود.”




ماهانه سه کارگر در همدان جان خود را از دست می‌دهند

خبرگزاری هرانا - مرگ ناشی از حوادث کار در سال گذشته در همدان در کارگاه‌ها افزایشی ۵۰ درصدی داشته تا جایی که به طور متوسط ماهانه سه کارگر در این استان به کام مرگ کشیده شده‌اند.
به گزارش مهر، بر اساس آخرین اعلام سازمان پزشکی قانونی همدان، در سال گذشته ۳۰ نفر جان خود را در حوادث کار از دست داده‌اند.
مدیرکل پزشکی قانونی همدان گفت: "در مدت مشابه سال قبل تعداد فوت‌شدگان حوادث کار ۲۰ نفر بود که به این ترتیب آمار مرگ ناشی از حادثه کار در سال گذشته ۵۰ درصد افزایش یافته است."
علی احسان صالح افزود: "بر اساس این آمار‌ها به طور متوسط و بدون احتساب روزهای تعطیل در هر ماه سه کارگر در همدان می‌میرد."
وی افزود: "در سال گذشته از کل فوتی‌های حوادث کار این استان، ۲۹ نفر مرد و یک نفر زن بودند و در حوادث کار سال ۸۹ استان همدان نیز ۲۰ نفر جان خود را از دست دادند که همگی آن‌ها مرد بوده‌اند."
پرواضح است که این آمار کارگرانی را در بر می‌گیرد که بیمه‌اند و تحت پوشش سازمان تأمین اجتماعی قرار دارند وگرنه آمار از کار افتادگی و مرگ و میر ناشی از کار بسیار بیشتر از این رقم است.
هر ساله بیش از یک میلیون نفر بر اثر بیماری و حوادث ناشی از کار در جهان جان خود را از دست می‌دهند و این آمار در کشورهای در حال توسعه از وسعت و شدت بیشتری برخوردار است.
به نظر می‌رسد که امروزه روند نادیده گرفتن حقوق انسانی همچنان ادامه دارد و یکی از اصلیترین و پرچالش‌ترین مسائل کشورهای در حال توسعه، بی‌توجهی به مقوله سلامتی نیروی کار در حوزه‌های حوادث و بیماری‌های ناشی از عوامل فیزیکی، شیمیایی، مکانیکی، بیولوژیکی و روانی است.
بر این اساس هر ساله در جهان و ایران و حتی استان همدان حوادث ناگواری به وقوع می‌پیوندد که بر اثر آن شماری کارگر در معرض خطراتی چون مرگ، نقص عضو و بیماری‌های ناشی از کار قرار می‌گیرند. 



با مقاومت اهالی خانه‌ی سینما روز سه شنبه تلاش دولت برای بستن این نهاد مدنی ناکام ماند.
جـــرس: یک مقام ارشد وزارت ارشاد که روز سه شنبه نهم خرداد ماه به نمایندگی از دولت برای پلمب خانه سینما به این مجموعه رفته بود، با مقاومت خانه سینما ناکام ماند اما وعده داد که دوباره برای پلمب این مجموعه صنفی مراجعه خواهد کرد.
به گزارش مهر، جابری انصاری دبیر ستاد موسوم به "صیانت و حمایت از محصولات فرهنگی و هنری" گفت: دوستان حاضر در خانه سینما امروز از بستن این مرکز جلوگیری کردند، اما قطعاً در روزهای آتی این اتفاق رخ خواهد داد.و انشاالله در روزهای آینده مهر و موم خانه سینما نیز انجام خواهد شد.
جابری انصاری تاکید کرد: عدم پلمب ما به معنای فرصت دادن به این افراد نیست و طی چند روز آینده قطعا خانه سینما را خواهیم بست، برای این امر هم نیازی به حکم ندارم. وزارت ارشاد متولی این امور است و بحث صدور حکم برای پلمب خانه سینما در میان نبوده و نیست.
از سوی دیگر مدیرعامل خانه سینما درباره حضور عوامل ارشاد برای پلمپ خانه سینما گفت: آنها حکم قضایی و انتظامی در اختیار نداشتند.
محمد مهدی عسگرپور مدیرعامل خانه سینما صبح سه شنبه در جمع خبرنگاران گفت: نامه‌ای از هیات رسیدگی به فعالیت‌های مراکز فرهنگی و هنری به دست ما رسید که آنها از تمام موارد نامه قبلی با تیتر جدید استفاده کردند.
وی افزود: آنها در انتهای این نامه اعلام به تعطیلی دائم خانه سینما کرده‌اند و عنوان شده که اگر این کار انجام نشود، طبق ماده هفده آئین‌نامه هیات رسیدگی با موسسه موسوم به خانه سینما برخورد می‌شود. اما نکته مهم در ذیل ماده هفده هیات رسیدگی به مراکز فرهنگی هنری تبصره‌ای مبنی‌بر اینکه موسسه می‌تواند درخواست تجدیدنظر خود را تا بیست روز پس از دریافت نامه به وزیر ارشاد اعلام کند، وجود دارد. آن زمان رای وزیر لازم‌الاجرا است و سپس ما در صورت تمایل می‌توانیم پیگیری‌های قضایی‌مان را انجام دهیم.
عسگرپور درباره حضور نمایندگانی از وزارت ارشاد برای پلمب خانه سینما گفت: امروز چند نفر از هیات رسیدگی به فعالیت مراکز فرهنگی هنری وزارت ارشاد برای پلمب خانه سینما آمده بودند که ما وقتی پیگیری کردیم متوجه شدیم آنها حکم قضایی و انتظامی ندارند. آنها فقط کپی نامه‌ هیات رسیدگی را در اختیار داشتند.
به گزارش منابع خبری، ظهر امروز چند مامور دولتی به همراه پلیس برای پلمب خانه سینما به دفتر این تشکل مدنی مراجعه کرده بودند که بر اساس گزارش ها پس از مذاکره با مسئولان خانه سینما، پلیس محل را ترک کرده است اما مسئولان دولتی همچنان بر پلمب اصرار دارند.





جـــرس:
دیوان عالی آمریکا درخواست گروگان های آمریکایی را برای احیاء پرونده شکایتشان جهت دریافت غرامت از ایران، رد کرد.
به گزارش بی بی سی، حد.د ۱۰۰ نفر که گروگان های آمریکایی سه دهه پیش در ایران و برخی بازماندگانشان را شامل می شوند از دیوان عالی آمریکا خواسته بودند پرونده شکایت و درخواست غرامتشان را از ایران احیا کند.
این عده در شکایتی که حدود ده سال پیش رد شد خواستار دریافت بالغ بر شش میلیارد دلار غرامت از ایران شده بودند که در واقع مبلغ ۱۰ هزار دلار به ازای هر روز زمان حبس، برای هر نفر مشخص می کند.
این دادگاه در سال ۲۰۰۲ میلادی بنا به درخواست وزارت امور خارجه آمریکا، از دریافت غرامت این آمریکایی ها از ایران جلوگیری کرده بود.
این دادگاه اعلام کرده بود، طبق پیمان نامه الجزایر که آزادی گروگان ها را ممکن کرد، دولت و یا شهروندان آمریکا نمی توانند بر اساس رای یک دادگاه آمریکایی، از ایران درخواست غرامت کنند.
شاکیان قصد داشتند هزینه این جریمه را از دارایی های مسدود شده ایران در آمریکا دریافت کنند. وکیل آنها می گوید شاه، قبل از خروجش از ایران، مقداری پول را به آمریکا منتقل کرده بود. این پول در زمان ریاست جمهوری جیمی کارتر مسدود شده، و همچنان در بانکهای آمریکا موجود است.
یکی از مفاد پیمان نامه الجزایر که به وساطت الجزایر بین ایران و آمریکا بسته شد رسیدگی به هر شکایت مربوط به گروگان گیری را تنها در دادگاه بین المللی ویژه بررسی دعاوی دو کشور ممکن می داند.
روز سه شنبه دیوان عالی آمریکا، بنا به رویه همیشگی خود، دلیلی برای رد شکایت این گروگان های سابق اعلام نکرد.
دیوید رنگلینگ، یکی از شاکیان، به روزنامه نیویورک تایمز گفته زمانی که در ایران "زیر دست و پای گروگان گیران" گرفتار بود، فکر نمی کرد روزی، دولت خودش در دادگاه از دریافت غرامت او جلوگیری کند.
او گفته بعد از ۱۲ سال درگیری با قانون، نتیجه روز سه شنبه برایش غیر منتظره نبود.
۵۲ آمریکایی در ایران در سال ۱۳۵۸ در سفارت آمریکا برای بیش از چهارصد روز توسط دانشجویان ایرانی گروگان گرفته شدند.
این گروگان گیری به پیچیدگی روابط ایران و آمریکا در طی سالهای آتی انجامید.





جـــرس:
 به گزارش منابع خبری، سه دانشجوی دانشگاه اصفهان هفته گذشته به جرم توزیع نشریه دانشجویی "کبریت" توسط حفاظت اطلاعات سپاه اصفهان دستگیر شدند.
به گزارش کلمه، عرفان محمدی، محمد مرادی و مجتبی کریمی عصر روز دوشنبه هفته گذشته در خوابگاه دانشجویی دانشگاه اصفهان بازداشت شدند.
حراست دانشگاه اصفهان مدعی شده که نشریه دانشجویی "کبریت" در حالت توقیف بوده و اجازه انتشار و توزیع نداشته است.
بنا بر پیگیری های خانواده های این دانشجویان مسئولین حراست دانشگاه اصفهان و همچنین اطلاعات اصفهان از وضعیت این دانشجویان بازداشتی اظهار بی اطلاعی کرده اند.
تا کنون هیچکدام از دانشجویان، تماسی با خانواده های خود نداشته و تنها طی تماسی از سوی سپاه اصفهان با یکی از خانواده ها اظهار شده که آنان در اختیار حفاظت اطلاعات سپاه اصفهان بوده و در زندان دستگرد اصفهان نگهداری می شوند.






جـــرس: 
به گفته مسوولان نیروی انتظامی، تا پیش از سال ۸۶ آمار دقیقی از وقوع تجاوز در ایران به دست نیامده اما نیروی انتظامی در سال‌های اخیر نسبت به اعلام آمار ثبت شده تجاوزها اقدام کرده است.
به گزارش شرق، در همین حال براساس اعلام فرمانده ناجا، ۹۰۰ پرونده تجاوز در سال ۹۰ گزارش شده و پدیده تجاوز دیگر تهدیدی مختص زنان ایرانی نیست. اما سردار احمدی‌مقدم در ۲۷ خرداد سه سال پیش تاکید داشت که هدف اصلی متجاوزان به عنف، بانوان و دختران جوان هستند و حالا در دهه اول خرداد سال ۹۱ دیگر مردها هم از تهدیدی به نام تجاوز در امان نیستند.
سالانه به طور میانگین حدود شش‌هزار جرم در کشور رخ می‌دهد و به گفته احمدی‌مقدم از این تعداد در سال گذشته ۹۰۰ پرونده تجاوز به عنف در کشور ایجاد شده و هنگامی که بحث تجاوز به عنف مطرح می‌شود، همگان تصور می‌کنند که این عمل تنها به زنان محدود می‌شود. احمدی‌مقدم که چندی پیش اعلام کرده بود آمار تجاوز به عنف در ایران رو به افزایش گذاشته، امروز از ثبت ۹۰۰ پرونده تجاوز در سال ۹۰ خبر می‌دهد. براساس آمار ارایه شده از سوی نیروی انتظامی، همچنین از سال ۸۶ تاکنون آمار تجاوز ۸۰۰ تا ۹۰۰ فقره ثبت شده که البته تعدادی نیز به دلیل حفظ آبرو ثبت نمی‌کنند.

فقدان پژوهش در بخش امنیت زنان

به گزارش شرق، زهره الهیان، نماینده مجلس نهم نیز از عدم بررسی مسایل مربوط به امنیت زنان در مرکز پژوهش‌ها گله دارد و می‌گوید: "در تمام جرایم مرتبط به تجاوزهای گروهی که در سال‌های اخیر در کاشمر و خمینی شهر اتفاق افتاده بدون تردید مساله تعدی به زنان مطرح بوده و امنیت زنان نباید مغفول واقع شود. در این راستا در مجلس هشتم طرحی را به مرکز پژوهش‌ها پیشنهاد دادیم اما متاسفانه مرکز به آن رسیدگی نکرده و امیدواریم که رسیدگی به وضعیت امنیت زنان بیش از اینها مورد توجه قرار بگیرد."
بختیاری، وزیر دادگستری نیز در همین زمینه معتقد است که قوه‌قضاییه در قبال جرم‌های خاص، تجاوز به عنف و شرارت‌های مسلحانه حساسیت‌های زیادی به خرج می‌دهد. به گفته او، رییس قوه‌قضاییه به صورت شفاف دستور داد با کسانی که جرایم آنها تهدیدی برای امنیت و عفت مردم است به صورت ویژه برخورد شود و این پرونده‌ها با نظارت خودشان مورد بررسی قرار گیرد.

۶۰‌درصد آمار تجاوزها مربوط به مردان است
به گفته فرمانده ناجا، حدود ۴۰‌درصد آمار تجاوز مربوط به زنان و ۶۰‌درصد مربوط به لواط است که معمولا علیه افراد زیر ۱۵ سال و با اغفال صورت می‏ گیرد.
فرمانده ناجا با بیان اینکه در حال حاضر آمارها صحیح‌تر از گذشته است، می‌گوید: "مجازاتی که دادگاه برای مجرمان تجاوزات به عنف در نظر می‏گیرد، همیشه اعدام نیست و ممکن است به شلاق، زندان و جزای نقدی منجر شود. همچنین در بسیاری از موارد این اتهامات در دادگاه به عنوان تجاوز به عنف ثابت نمی‌شود و اثبات این مساله تا حدی پیچیده و سخت است. در نتیجه مجازات‌های پیش‌بینی شده نیز مجازات‌های قابل انتظار برای این جرایم نیست."
او با تاکید بر اینکه جرایم تجاوزات به عنف از بدترین نوع جرایم در کشور است، معتقد است زمینه‌های سوءاستفاده در جامعه باید کنترل شود و دستگاه قضایی نیز باید برخورد قاطع‌تری را با این مجرمان داشته باشد تا انعکاس این برخورد در جامعه موجب تادیب افراد شود.





جـــرس:
نمایندگی جمهوری اسلامی در سازمان ملل، طی واکنشی به ادعاهای روزنامه واشنگتن پست مبنی بر طراحی ایران علیه دیپلماتهای آمریکایی در آذربایجان، این موضوع را تکذیب کرد.
روزنامه واشنگتن پست، روز دوشنبه با انتشار گزارشی مدعی شد ایران طرحی را برای ترور دیپلمات های آمریکایی، اسراییلی و یهودیان در هفت کشور جهان طراحی کرده است.
به گزارش مهر، متن پاسخ بخش مطبوعاتی نمایندگی ایران نزد سازمان ملل در نیویورک به روزنامه واشنگتن پست به این شرح است:
جمهوری اسلامی ایران در طول سالیان گذشته همواره خود بزرگترین قربانی تروریسم بوده و هزاران ایرانی شامل شهروندان عادی مسئولان عالی رتبه و همینطور دانشمندان ایرانی هدف اقدامات تروریستی سازمان یافته قرار گرفته اند. ایران همواره هر گونه اقدام تروریستی را محکوم نموده است و این گونه اتهامات بی اساس در راستای ایران هراسی و سیاست فشار غیرقانونی به ایران وارد می گردند.
همزمانی طرح این گونه ادعاهای بی پایه با زمزمه هایی که درباره خروج نام گروهک تروریستی منافقین از لیست گروههای تروریستی آمریکا این سئوال را بطور جدی تر مطرح می کند که حامی واقعی تروریسم و تروریست ها چه کسانی هستند؟"



جـــرس:
وزیر نیرو با بیان اینکه پس از ابلاغ قانون بودجه، هنوز دولت نشستی را در مورد چگونگی اجرای فاز دوم هدفمندی یارانه ها نداشته است، گفت: افزایش قیمت آب و برق در فاز دوم هدفمندی یارانه‌ها قطعی است.
به گزارش مهر، مجید نامجو ظهر سه شنبه در حاشیه نهمین اجلاس کمیسیون مشترک همکاری‌های بازرگانی، اقتصادی، فنی و فرهنگی بین ایران و تاجیکستان و در پاسخ به سئوالی در ارتباط با آخرین اقدامات صورت گرفته در دولت پیرامون تدوین سناریوهای جدید اجرای فاز دوم هدفمندی یارانه ها، گفت: به زودی در این رابطه نشست‌هایی در هیئت وزیران برگزار می شود.
وزیر نیرو با تاکید بر اینکه انتظار می‌رود دولت پس از مصوبه اخیر مجلس در مورد درآمد ۶۶ هزار میلیاردتومانی از اجرای فازدوم هدفمندی در سالجاری، برخی تغییرات را در برنامه‌های از قبل تعیین شده انجام دهد، اظهار داشت: پیش تر برگزاری نشستی به ریاست معاون اول رئیس جمهور تنظیم شده بود که لغو شد.
نامجو گفت: پس از ابلاغ قانون بودجه، هنوز دولت نشستی را در مورد چگونگی اجرای فازدوم هدفمندی یارانه ها نداشته است و افزود: دولت در قالب جمع بندی ها و بررسی هایی که برای اجرای فازدوم هدفمندی انجام می دهد، سناریوهای خود را تعریف می کند.
وی در ارتباط با قطعی بودن افزایش قیمت آب و برق در فازدوم اجرای قانون هدفمند کردن یارانه ها، مدعی شد: در تمام سناریوهایی که ما در وزارت نیرو برای اجرای فازدوم هدفمندی یارانه ها طراحی کردیم، اگر انجام شود افزایشی برای قیمت آب و برق درنظر گرفته می شود.
وزیر نیرو این مطلب را نیز افزود که در قالب برگزاری نشست هیئت وزیران در ریاست جمهوری، به عنوان یکی از اعضای ستاد هدفمندی یارانه ها برنامه هایی را در زمینه نحوه افزایش قیمت آب و برق در فازدوم هدفمندی ارائه خواهد کرد.