مرکز اسناد انقلاب اسلامی منتشر کرد:
بررسی جریانهای سیاسی ایران در فضای سایبر
در این گزارش آمده که در حال حاضر سه جریان «بومی»٬ «مدرن» و «وابسته» در فضای مجازی فارسی زبان فعال هستند.
مرکز اسناد انقلاب اسلامی از سایتهایی نظیر «شما»، «شفاف»، «فرارو»، «بازتاب»، «الف» و «خبرآنلاین» با عنوان مهمترین رسانههای «جریان بومی» نام برده است.
مهمترین ضعف «بومیگرایان» در فضای مجازی فارسی زبان در این گزارش «تک صدایی»، «عدم توجه به مخاطب» و «ضعف نرم افزاری» اعلام شده است.
در بخش دیگری از این گزارش سایتهایی همچون «دیگربان»٬ «خودنویس»٬ «تغییر برای برابری» و «گویا» از جمله سایتهای تاثیرگذار «جریان مدرن» در فضای مجازی فارسی زبان اعلام شده است.
این گزارش افزوده که «جریان مدرن چندان علاقهای به سنت بومی ایران ندارد و اغلب گزارههای اسلامی و ایرانی را دارای ماهیت استبدادی میداند.»
«جریان سیاسی وابسته» سومین جریانی است که مرکز اسناد انقلاب اسلامی سایتهای «بیبیسی»، «رادیو فردا»، «رادیو اسرائیل»، «صدای آمریکا»، «دویچه وله» و «زمانه» را جز این دسته تقسیمبندی کرده است.
آنطور که در این گزارش آمده است این جریان و سایتهای وابسته به آن «اغلب به دنبال زدن تابوها، مقدسات و همه اعتقادات ملی و اسلامی ایرانیان هستند.»
بخش پایانی گزارش مرکز اسناد انقلاب اسلامی به بررسی آسیبشناسی سایتها و وبلاگهای فعال در جمهوری اسلامی اختصاص یافته است.
در این گزارش آمده که «اغلب جریانهای سیاسی در ایران به خصوص جریانهای محافظه کار و منتقدی که در داخل فعالیت میکنند هنوز الزامات قدرت نرم و دیپلماسی عمومی را جدی نگرفتهاند.»
این گزارش میافزاید: «سایتها و وبلاگهای جریانهای سیاسی در ایران اغلب یک طرفه و مبتنی بر روابط قدرت از بالا به پائین است.»
این گزارش همچنین آورده است: «رویه اغلب جریانهای سیاسی در فضای سایبر بسیار مکانیکی و تودهای است به نحوی که امکانات کاربرمحوی و به خصوص مشارکت مخاطبان به صورت شبکههای اجتماعی در نظر گرفته نمیشود.»
مرکز اسناد انقلاب اسلامی در پایان به مقامهای جمهوری اسلامی پیشنهاد کرده مسئله آموزش نیرو در فضای مجازی فارسی زبان و توسعه زیرساختهای اینترنت در ایران را جدی بگیرند.
از سوی یک سایت وابسته به تیم احمدینژاد مطرح شد:
انتقاد از دخالت سپاه و کیهان در سیاست خارجی
سایت «ندایی از درون» از حسین شریعتمداری با عنوان فردی «نادان»٬ «متوهم» و «احمق» نام برده و از دخالت سپاه در سیاست خارجی جمهوری اسلامی انتقاد کرده است.
این سایت وابسته به تیم احمدینژاد این ادعای شریعتمداری که مردم بحرین خواستار ملحق شدن این کشور به ایران هستند را سخنی «احمقانه» و «متوهمانه» خوانده است.
«ندایی از درون» نوشته است: «سوء استفاده و خرابکاریهای شریعتمداری متاسفانه به نام امام خامنهای نوشته میشود.»
این سایت خطاب به نماینده ولی فقیه در موسسه کیهان نوشته که «مگر مملکت دستگاه دیپلیماسی ندارد که تو باید برای مردم بحرین و دستگاه دیپلماسی ایران تعیین تکلیف کنی؟»
نویسنده این یادداشت در ادامه پرسیده است: «چگونه میشود امثال شریعتمداری را ساکت کرد تا در هر امری سخن نگویند و برای کشور و حتی مردم منطقه ایجاد هزینه نکنند؟»
«ندایی از درون» در بخش دیگری از یادداشت خود به دخالت جمعی از فرماندهان سپاه پاسداران در سیاست خارجی پرداخته و از ادامه این دخالتها انتقاد کرده است.
این سایت به طور تلویحی نوشته که دخالت فرماندهان سپاه در سیاست خارجی به ضرر جمهوری اسلامی تمام میشود.
دیدار نماینده خامنهای با حسن نصرالله در لبنان
خبرگزاری فارس این خبر را روز شنبه (۳۰ اردیبهشت) به نقل از شبکه «المنار» اعلام کرده است.
آنطور که این خبرگزاری اعلام کرده در این سفر آقای محمدی را هیاتی ایرانی همراهی میکند که هویت هیچیک از آنها معلوم نیست.
محتوا و محور دیدار نماینده خامنهای و هیات همراه وی با حسن نصرالله «مسائل مهم منطقه» عنوان شده است.
خبرگزاری فارس در عین حال گزارش کرده که «در این دیدار همچنین غضنفر رکن آبادی سفیر جمهوری اسلامی ایران در بیروت حضور داشت و موضوعات مهم و مشترک دو طرف مورد بررسی قرار گرفت.»
۱۶ اردیبهشت ماه نیز محمدرضا رحیمی٬ معاون اول محمود احمدینژاد با سفر به لبنان با حسن نصرالله دیدار و گفتگو کرده بود.
یک هفته پس از این دیدار رسانههای سپاه هشدار قاسم سلیمانی٬ فرمانده نیروی قدس به دبیرکل حزبالله لبنان را منتشر کردند که ساعتی بعد این خبر تکذیب شد.
آنطور که سایت «جوانآنلاین» و خبرگزاری فارس به نقل از سایت «بوتیانیوز» نوشته بودند٬ آقای سلیمانی به نصرالله در مورد حمله «پیشدستانه» به اسرائیل هشدار داده بود.
یک روز پس از تکذیب این خبر٬ روزنامه کیهان که زیرنظر نماینده ولیفقیه اداره میشود در شماره پنجشنیه (۲۸ اردیبهشت) خود این خبر را منتشر کرد٬ اما نسخه اینترنتی آن را حذف کرد.
امارات متحده عربی و قطر نیز در دو روز گذشته از اتباع خود خواستهاند لبنان را ترک کنند.
به نظر میرسد لبنان آبستن تحولاتی است که ایران٬ امارات و قطر به طور تلویحی به آن اشاراتی کردهاند.
هشدار جنبش عدالتخواه دانشجویی در خصوص عقبنشینی هستهای ایران در مذاکرات بغداد
این جریان دانشجویی در بیانیهای که روز چهارشنبه (۲۷ اردیبهشت) منتشر کرده به صراحت اعلام کرده که مخالف مذاکره مقامهای جمهوری اسلامی با کشورهای غربی بر سر برنامه هستهای تهران است.
در این بیانیه آمده است: «هنوز هم که هنوز است نمیدانیم که نشستن پای میز مذاکره با مستکبران و قلدران جهان چه منطق و توجیهی دارد.»
این جریان دانشجویی پرسیده است: «آیا تصور کردهایم که مستکبران جهان دست از خوی استکباری خود برداشتهاند که امید کسب پیروزی برای ملت ایران و مستضعفان جهان در این مذاکرات داریم؟»
در بخش دیگری از این بیانیه آمده است: «هر قدمی که ما عقب بنشینیم، گرگهای خونخوار جهان ده قدم پیش خواهند آمد.»
این بیانیه همچنین خطاب به مقامهای جمهوری اسلامی گفته که «مبادا فشارها و تحریمها ما را مرعوب خود سازد که این دشمنیها میگذرد و تمام میشود.»
این بیانیه به مذاکرهکنندگان هستهای ایران «یادآوری» کرده است: «توافق بر سر هرگونه همکاری با نهادها و سازمانهای بینالمللی باید در راستای حرکت رو به جلو و تقویت جبهه استضعاف علیه مستکبرین جهان صورت گیرد و عقبنشینی از ادامه برنامه هستهای به بهانه لغو بخشی از تحریمها و وعده وعیدهای مبهمی از این دست، پذیرفته نیست.»
این بیانیه همچنین افزوده است: «نکند شرایط و مشکلات اقتصادی امروز کشور بهانهای شود برای عقب نشینی و یا پیش کشیدن مباحثی همچون مذاکره با شیطان بزرگ، آمریکای جهانخوار.»
در بخش دیگری از این بیانیه آمده است: «مشکلات اقتصادی امروز کشور بیش از آنکه ناشی از تحریمها باشد، ناشی از بیتدبیری و سوء مدیریت آقایان است و موجهای رسانهای و فضاسازی به انحاء مختلف برای القای این مساله به بدنه مردم که تورم و فشارهای معیشتی و اقتصادی به تحریمها بر میگردد و راه حل آن امتیاز دادن به ابرقدرتهای دنیوی است، چیزی جز لاپوشانی و شانه خالی کردن از زیر بار تقصیرات و مسئولیتها نیست و یقینا در این فضاسازیها، دست حلقههای قدرت و ثروت در کار است.»
جنبش عدالتخواه دانشجویی همچنین افزوده که «هرگونه توافقی در ایجاد محدودیت برای پیشرفت دانش هستهای کشورمان پذیرفتنی نیست. رشد علمی و تحقیقاتی کشور در این حوزه به هیچ وجه نباید متوقف شود.»
این بیانیه در عین حال اضافه کرده است: «بازگشت به بیانیه تهران و یا پذیرش پروتکل الحاقی که میدانیم با هیچ منطق عقلایی سازگاری ندارد، خط قرمز اساسی ماست.»
در بخش دیگری از این بیانیه آمده است: «عاقلانه نیست اجازه دسترسی نامحدود و بدون هماهنگی به همه نقاط نظامی و غیرنظامی کشور با استفاده از اختیارات پروتکل، به بازرسان آژانس داده شود.»
این بیانیه همچنین خواسته که «پیش از مذاکرات بغداد، باید حدود همکاریهایی که در مذاکرات بر سر آنها توافق خواهد شد مشخص شود و در این زمینه به حق مردم شریف ایران مبنی بر مطلع بودن از مواضع تیم مذاکره کننده احترام گذاشته شود؛ امری که در دور اول مذاکرات به آن توجه نشد.»
این بیانیه از سوی جریانی از دانشجویان محافظهکار صادر میشود که وحید جلیلی٬ برادر سعید جلیلی رئیس هیات مذاکره کننده هستهای جمهوری اسلامی از بنیانگذاران آن محسوب میشود.
مقامهای جمهوری اسلامی تاکنون حاضر نشدهاند درباره جزئیات مذاکرات استانبول اظهارنظر کنند و درباره محورهای مذاکرات بغداد نیز حاضر به اطلاعرسانی نیستند.
این بیانیه هشدار صریحی به مقامهای جمهوری مبنی بر توافق بر سر توقف برنامه اتمی تهران٬ بازرسی کامل از تاسیسات هستهای در قبال لغو تحریمها ارزیابی میشود.
سایت «بازتاب امروز» هم گزارش کرده که در مذاکرات بغداد طرفهای غربی خواستار «دسترسی سریع و کامل به پارچین»٬ «تحویل کل اورانیوم غنی شده ۲۰ درصد ایران» و « تعلیق غنی سازی بالاتر از پنج درصد توسط ایران» هستند.
این سایت نوشته که در قبال این سه امتیاز «تنها قرار است به ایران یک امتیاز کوچک داده شود و آن هم تعویق در تحریم کامل نفتی خواهد بود.»
با چهرهی سید حسین مرتضوی یکی از جنایتکاران علیه بشریت آشنا شویم!
در جایی که مرزها در هم ریخته است و افرادی همچون سیدحسین موسوی تبریزی
یکی از بزرگترین جنایتکاران علیه بشریت در تاریخ معاصر که شخصاً در شکنجه و
کشتار زندانیان سیاسی دست داشته و مبتکر بیرحمانهترین شیوههای مجازات
در نظام جمهوری اسلامی بوده، ادعای «سبز» بودن و اصلاحطلبی میکنند اگر سیدحسین مرتضوی
(۱) رئیس زندان اوین در دوران سیاه کشتار ۶۷ و رئیس زندان گوهردشت در
سالهای ۶۴ تا ۶۶ نیز پا به میدان بگذارد و شال سبز به گردن بیاندازد و
مدعی «اصلاح طلبی» شود تعجبی نباید کرد.
به
دستهای او نگاه کنید این دستهایی است که طناب دار را بیرحمانه به گردن
بهترین فرزندان میهن انداخت و امروز به نسلی که خبر از سیاهکاریهای او و
همقطارانش ندارد بشارت «سبز» میدهد!
آیا کسانی که در کنار او ایستادهاند و چشم امید به این «امامزاده» دارند، میدانند با چه آدمکشی همنشین هستند؟
آیا میدانند این جنایتکار در سیاهترین روزهای تاریخ کشورمان بر جنازهی بهترین فرزندان میهن به رقص و پایکوبی پرداخته است؟
آیا
من و ما اجازه داریم خاموش بمانیم و چشم بر خون بر زمین مانده دوستان و
رفقایمان ببندیم؟ آیا میتوانیم چهرهی قاتلان عزیزانمان را فراموش کنیم؟
آیا «دادخواهی» حق ما و خانوادههایی که جگرگوشههاشان مظلومانه و در سکوت پرپر شدند و هنوز از قبرشان خبر ندارند نیست؟
***
حجتالاسلام
سیدحسین مرتضوی متولد زنجان، کار خود در زندان را با ادارهی بخش فرهنگی
زندان اوین در دوران لاجوردی و سیاهترین روزهای رژیم در دههی ۶۰ شروع
کرد و سپس در سال ۶۴ بعد از تغییر و تحولاتی که در زندانها تحت عنوان
«اصلاحات» صورت گرفت به عنوان یکی از پیروان آیتالله منتظری و ظاهراً
منتقد خط قبلی ادارهی زندانها، به ریاست زندان گوهردشت رسید.
از
آنجایی که تا سال ۶۴ به جز دو بند، بقیه بندهای گوهردشت به شکل سلولهای
انفرادی اداره میشدند و این زندان بیشتر جنبه تنبیهی داشت از ظرفیتهای
آن به درستی استفاده نمیشد.
مرتضوی
در اولین اقدام پس از تصدی ریاست زندان گوهردشت به منظور استفاده از
نیروی کار بسیار ارزان زندانیان تواب، عادی و منفعل، کارگاههای نجاری و
خیاطی را در زندان راهاندازی کرد و واحدی را نیز با الگوبرداری از اوین
تحت عنوان «جهاد» زندان برپا داشت تا همان دستمزد ناچیز را هم تحت این
عنوان که کار «جهادی» کرده و ثوابش را در آخرت میبرند به زندانیان
نپردازد.
برای
انجام کارهای خدماتی زندان (اعم از نظافت زندان، کار در آشپزخانه،
نانوایی، فروشگاه، حمل و نقل غذا، چای، زباله و ...) نیز تعدادی از
زندانیان افغانی عادی را به گوهردشت گسیل داشت تا از آنها بیگاری بکشند.
همچنین
تا پیش از سال ۶۴ با توجه به وجه غالب زندان که انفرادی بود، بخش فرهنگی
زندان هم فعال نبود. مرتضوی در این رابطه نیز دست به مانورهای زیادی زد و
به منظور وارونه نشان دادن شرایط خفقان آور گوهردشت برای ایجاد انگیزه در
میان توابین، ضمن برپایی نمایشگاه در زندان، توابین و کسانی را که در
کارگاههای زندان مشغول کار بودند به دفعات به گردشهای تفریحی و شرکت در
مراسم عزاداری و نماز مساجد کرج و گوهردشت برد.
در
همین دوران بود که وی حجتالاسلام علی انگجی (۲) را که از مسئولان فرهنگی
زندان اوین بود به عنوان یک پیروخط اصیل «امام» به سمت مسئول بخش فرهنگی و
آموزش زندان گوهردشت برگزید.
آنها
مدعی بودند که قبلیها، «خط امام» و «اسلام راستین» را در زندان اجرا
نمیکردند. البته به خاطر افتضاحاتی که در زندانها به بار آورده بودند از
اعضای شورای عالی قضایی گرفته تا مسئولان وزارت اطلاعات هیچکدام مسئولیت
اعمال قبلی را به عهده نگرفته و خود را تافته جدا بافته میدانستند.
اما پس از مدتی آب این دو در
یک جوی نرفت و در سال ۶۵ مرتضوی با انحلال بخش فرهنگی، انگجی را برکنار
کرد و مظفر الوندی (۳) را که یکی از پاسداران جنایتکار قزلحصار و اوین بود
به عنوان مسئول جدید بخش فرهنگی برگزید.
لازم
به ذکر است که بخش فرهنگی و اقدامات «آموزشی» آن تنها توابین و افرادی را
که در کارگاههای زندان کار میکردند دربرمیگرفت و زندانیان مقاوم به
هیچ روی تمایلی به شرکت در این گونه نمایشها و باصطلاح «آموزش»ها
نداشتند.
مرتضوی
با قبول پست ریاست زندان گوهردشت، مسئولیت سرکوب در زندان را نیز به عهده
گرفت و در مواردی شخصاً به بازجویی از افراد میپرداخت.
وی
در اولین برخوردی که با زندانیان قدیمی گوهردشت در سال ۶۴ داشت در پاسخ
به درخواستهای اولیه زندانیانی که متجاوز از ۲ سال بدون کوچکترین امکانی
در سلول انفرادی بسر برده بودند و خواهان برخورداری از فروشگاه، وسایل
خنککننده، بازکردن در سلولهای بند و ... بودند، در حالی که از کوره در رفته و از خشم میلرزید و آتش به آتش سیگار روشن میکرد، گفت:
«از
نظر ما، شما به عنوان زندانیان منافق دارای هیچ حق و حقوقی نیستید. بر
عهده مسئولین زندان است که تشخیص دهند زندانی در کجا و چگونه زندگی کند و
از چه امکاناتی برخوردار باشد. شما در حالی که ما درگیر مبارزهای سخت و
نفسگیر با آمریکا هستیم از پشت به ما خنجر زدید و حالا و دو قورت و نیمتان
هم باقیست. در نظر داشته باشید که صبر مسئولین هم حدی دارد. مطمئن باشید در صورتی که روزی آمریکا به ما حمله کند اول شما را میکشیم بعد به جبهههای جنگ با آمریکا میرویم.»
مرتضوی
دشمنی خاصی با جشنهای ملی داشت و شادی و نشاط زندانیان را بر نمیتابید.
در شب یلدا ۶۵ پاسداران او با یورش به بند ۲ گوهردشت بعد از ضرب و شتم
شدید زندانیان یکی از اتاقها، تعداد زیادی را به سلول انفرادی منتقل
کردند.
در
بهار ۶۶ در حالی که در بند ۲ مشغول برگزاری مراسم عید بودیم وی به همراه
پاسداران به شیشههای حسینیه بند که محل برگزاری جشن بود سنگ پرتاب کرده و
فریاد میزد: «نخوان! منافق نخوان! مرگ بر منافق!»
در
تابستان ۶۶ حمله پاسداران مرتضوی به بندهای مختلف گوهردشت و ضرب و شتم
شدید زندانیان به جرم شرکت در ورزش دسته جمعی و انتقال زندانیان مضروب به
«اتاق گاز» (۴) خسارات جانی زیادی به زندانیان وارد کرد. در این دوران بود
که یک چشم محمدخدابندهلو در اثر ضربهی کابل نابینا شد و تعداد زیادی
از زندانیان با دست و پا و دندان و دنده شکسته و آسیب دیده مواجه شدند.
در
این دوران پاسداران با بهانههای واهی به بندهای مختلف زندان مراجعه
کرده و به ضرب و شتم شدید زندانیان میپرداختند. نتیجهی مستقیم این اعمال
و جو به وجود آمده در زندان خودسوزی علی طاهرجویان و اعتصاب و تحریم غذا و
هواخوری گسترده از سوی زندانیان در بندهای مختلف بود.
مرتضوی
در پاییز ۶۶ پس از برخورد با زندانیان قدیمی گوهردشت که در دو «فرعی»
تقسیم شده بودند دستور داد که ۲۰ نفر از آنها را دو تا دو تا با دست بند
به هم بسته و در آمبولانس آژیرکشان به اوین منتقل کنند. این عده بدون طی
مرحله بازپرسی و بدون آن که کیفرخواستی برایشان تهیه شود طبق گزارشی که
مرتضوی داده بود به اتهام ایجاد تشکیلات در زندان و فعالیتهای منافقانه به
دادگاه انقلاب برده شده و تهدید به اعدام شدند اما از صدور رأی خودداری
شد.
در
سال ۶۶ با افول ستارهی اقبال میثم ریاست زندان اوین، به منظور بسط و
توسعه سرکوب و مهار اعتراضات رو به گسترش زندانیان، مرتضوی به ریاست اوین
رسید و برای مدت کوتاهی مسئولیت توأمان اوین و گوهردشت را به عهده گرفت.
این مصادف با دورانی بود که شدیدترین سرکوبها در گوهردشت و اوین جریان
داشت و پس از مدتی وی به خاطر مشغلهی کاری زیاد مجبور شد که تنها به ریاست
اوین اکتفا کند.
دورانی
که مرتضوی مسئولیت زندان اوین را به عهده گرفت تبدیل به یکی از سیاهترین
دورههای زندان اوین شد و با توجه به قرائن موجود تصمیمگیری در ارتباط
با تعیین تکلیف زندانیان سیاسی در همین دوران انجام گرفت.
ضرب
و شتم گسترده زندانیان توسط زندانبانان به بهانههای مختلف از یک طرف و
اقدامات اعتراضی و اعتصاب غذای زندانیان و تحریمهای صورت گرفته از سوی
زندانیان برای مقابله با این جنایات، زندان را در وضعیت بحرانی عجیبی فرو
برد که نتیجهی آن کشتار وسیع زندانیان سیاسی در تابستان ۶۷ بود.
در
اردیبهشت ۶۷ به منظور جوسازی علیه زندانیان و گرفتن حکم و فتوای سرکوب،
نمایشگاهی از وسایل دست ساز مکشوفه در زندان، مثل تیزی، پیچگوشتی، سیخ،
میخ، درفش، موغار، دمبل، میل باستانی و ... که تا آن موقع هیچ استفاده
غیرمعمولی از آنها در طول دوران زندان نشده بود تشکیل دادند و مقامات
دستگاه قضایی را به دیدار از نمایشگاه مربوطه آوردند. به گفتهی
حجتالاسلام ناصری (انصاری نجفآبادی) نماینده آیتالله منتظری در زندانها
مقامات زندان قصد داشتند با تشکیل این نمایشگاه به مسئولان قوه قضاییه
بقبولاند که زندانیان در صدد اعمال خطرناکی برآمدهاند و عنقریب احتمال
شورش و... در زندان میرود. بنا به گفته نماینده آیتالله منتظری، مسئولان
زندان با این اقدامشان در صدد طراحی توطئه علیه جان زندانیان بودند.
در بهار ۶۷ مرتضوی در سومین دوره انتخابات مجلس شورای اسلامی از زنجان نامزد شد اما رأی لازم برای ورود به مجلس را نیاورد.
وی
با آغاز عملیات «فروغ جاویدان» از سوی مجاهدین، همراه با بخشی از
پاسداران اوین برای مقابله با نیروهای مجاهد به منطقهی مرزی رفت و در
اولین روزهای کشتار ۶۷ در خلال سخنرانی و رجزخوانی که در حسینیه اوین
برای زندانیانی که در سالنهای ۲ و ۴ آموزشگاه اوین مشغول کار بودند کرد
گفت: من هماکنون از منطقه عملیاتی «مرصاد» برمیگردم و به شما بشارت
میدهم که از کشتهها پشته ساختهایم.
وی در دوران کشتار ۶۷ به عنوان رئیس زندان اوین جزو
کسانی بود که در جلساتی که هیئت ویژه منتخب خمینی برای کشتار زندانیان
تشکیل میداد شرکت میجستند و با فضاسازی علیه زندانی تلاش میکردند هیئت
را متقاعد به صدور حکم اعدام بیشتری کنتد.
مرتضوی
بسته به موقعیت مانند سید ابراهیم رئیسی معاون دادستان وقت، گاه لباس
آخوندی میپوشید و گاه با لباس شخصی حاضر میشد. او پس از کشتار ۶۷ در حالی
که لباس نظامی پوست پلنگی به تن داشت و از خوشحالی در پوست خود
نمیگنجید و روی در بند، رنگ گرفته بود با دیدن امیر انتظام رو به او
کرده و با تمسخر و لودگی گفت: تو هنوز زنده هستی؟ دادگاهی نشدی؟ امیر
انتظام هم در پاسخ گستاخی او گفت: کسی که بایستی دادگاهی شود تو و رؤسایت
هستید که به زودی این امر تحقق خواهد یافت.
مرتضوی
پس از پایان کشتار ۶۷ به همراه مجتبی حلوایی عسگر که سالها معاونت
انتظامی و امنیتی اوین را به عهده داشت از مسئولیت زندان اوین کنار گذاشته
شدند.
وی
پس از خروج از اوین در حوزه هنری سازمان تبلیغات اسلامی به ریاست
محمدعلی زم (۵) مشغول خدمت به نظام شد! و پس از برکناری زم از حوزه هنری،
همراه او به معاونت فرهنگی اجتماعی شهرداری تهران رفت و در اداره
فرهنگسراهای شهرداری تهران که در دوره کرباسچی ایجاد شده بود سهیم شد.
تعمق
در مسئولیتهای مرتضوی به خوبی نشانگر تعریف و درک و فهم مسئولان نظام از
«هنر»، «فرهنگ» و «تبلیغات اسلامی» و رابطه آن با «زندانبانی»،
«شکنجهگری» و «میرغضبی» است.
مرتضوی
در انتخابات مجلس ششم و هفتم هم از زنجان کاندیدا شد. اما اقبالی نیافت.
وی که پس از «دو خرداد» مانند بسیاری از جلادان و شکنجهگران و ناقضان
حقوقبشر به جلد «اصلاحطلبی» فرو رفته بود صلاحیتاش برای شرکت در
انتخابات مجلس هفتم توسط شورای نگهبان و رقبای نمکنشناس رد شد اما با حکم
حکومتی خامنهای دوباره در شمار کاندیداها قرار گرفت. در فاصلهی رد
صلاحیت اول و همزمان با تحصن نمایندگان مجلس ششم تا صدور حکم خامنهای،
مرتضوی نیز یک روز در سالن استانداری زنجان بدون لباس آخوندی تحصن کرد و
بعد از آن تاریخ بیشتر اوقات در شهر با لباس شخصی ظاهر میشد.
او
هم اکنون دارای دو شرکت تبلیغاتی در تهران و زنجان است و در انتخابات
ریاست جمهوری در هیئت «سبز» ظاهر شد و به حمایت از میرحسین موسوی پرداخت.
شرکت تبلیغاتی پیام رسان در تهران: خیابان سهروردی جنوبی- روبروی بانک کشاورزی- ساختمان221- واحد3 واقع است. شماره تلفنهای شرکت عبارتند از : ۸۸۴۳۷۳۵۵ و ۶-88448905
شرکت تبلیغاتی دیگر او به نام اندیشه در شهر زنجان در آدرس زیر قرار دارد.
چهارراه سعدی - شماره7 - طبقه اول. شماره تلفن: ۳۲۲۱۷۲۷
ایرج مصداقی ۱۷ فروردین ۱۳۸۹
۱- با تشکر از هژیر پلاسچی عزیز که زحمت پیدا کردن عکس مرتضوی را کشید و آن را در اختیار من قرار داد.
۲-
نام اصلی وی علی افصحی و متولد سال ۱۳۳۹ است. وی در سال ۷۹ به جرم فعالیت
در حوزه فیلم و سینما و نقدهای سینمایی که مینوشت در دادگاه ویژه
روحانیت به زندان و خلع لباس محکوم شد. افصحی به عنوان منتقد سینمایی مدتی
در نشریات دوم خردادی قلم میزد و دبیر بخش سینمایی هفتهنامه «سینما
ورزش» بود و کتابهای فرهنگ اصطلاحات سینمایی، سرگذشت سینمای ایران، گونه های سینمایی، تاریخ سینمای هند، سینمای هالیوود
و شناخت سینما به قلم او انتشار یافت. وی پس از آن که از مسئولیت فرهنگی
زندان کنار رفت، در روابط بینالمللی شورای عالی قضایی و سپس بخشی سینمایی
وزارت ارشاد مشغول به کار شد.
انگجی
با دیدن فیلمهای سینمایی که مصادره شده بود و انباری از آن در زندان
اوین وجود داشت با هنر سینما آشنا شد و سپس در سال ۶۶ به عنوان استاد
دانشگاه به تدریس سینما در دانشکده هنر پرداخت! این که افصحی چگونه
میتوانست آن همه شکنجه و جنایت و قساوت و بیرحمی را در اوین با چشم خود
ببیند و در همان حال تلاش کند قربانیان این جنایات را به «راه راست» هدایت
کند بر من پوشیده است.
در آدرس زیر میتوانید فیلمی از او را مشاهده کنید:
۳- مظفر
الوندی با استفاده از رانتهای حکومتی وارد دانشگاه آزاد شد و به از برکت
نظام ولایت فقیه و جنایاتی که در زندانها مرتکب شده بود دارای «تحصیلات
عالیه» شد. وی سپس پلههای ترقی را پیمود و به سمت مشاور رییس سازمان
زندانها و مدیر كل روابط عمومی این سازمان منصوب شد. وی بعد از مدتی ریاست
مركز آموزشی و پژوهشی سازمان زندانهای كشور را به عهده گرفت و سپس به
ریاست زندانهای استان گیلان رسید. در سال ۸۴ با انتخاب احمدینژاد به
ریاست جمهوری مدتی صحبت از آن بود که وی استاندار کردستان شود. سیدمرتضی
بختیاری رئیس سازمان زندانهای قبلی که هم اکنون وزیر دادگستری است با صدور
حکمی الوندی را به سمت «مشاور وزیر و مدیر كل دفتر وزارتی» خود منصوب
کرد.
یکی از طنزهای روزگار این است که الوندی به همراه محمودرضا گودرزی کتاب »حقوق بشر در نظام کیفری و زندانها» را به رشته تحریر در آورده است!
۴-
زندانیان را پس از ضرب و شتم بسیار با بدنهایی عرق کرده در انباری که
هیچ پنجره و منفذی به بیرون نداشت میانداختند و با پتو زیر در را نیز
میبستند تا از ورود اکسیژن و هوای تازه جلوگیری شود. بعد از چند ساعت به
علت تعرق بالای بدن، و نبود اکسیژن، زندانیان به تنگی نفس و حال اغما
میافتند. سپس زندانیان را از جلوی یک کولر بزرگ که در وسط سالن قرار داشت
رد کرده و پاسداران با ضربات کابل و مشت و لگد به جان آنها میافتادند.
۵- حجتالاسلام محمدعلی زم پس از برکناری از مسئولیت فرهنگسرایهای شهرداری به رستورانداری پرداخت و موسسه «بنیان فرهنگ و هنر ایرانیان» را در خیابان سمیه – نرسیده به حافظ – پ 256
شماره تلفن: ۸۹۱۸۶۴۱ راهاندازی کرد. وی همچنین به تهیهکنندگی فیلمهای
فارسی روی آورد. آخرین فیلمی که زم تهیه کنندگی آن را به عهده داشت فیلم
کمدی «دموکراسی تو روز روشن» نام دارد. زم ۹۰ میلیون تومان به محمدرضا
گلزار برای بازی در ۶ دقیقه از فیلماش پرداخت کرد که سرو صدای زیادی را در
محافل رژیم ایجاد کرد.
بخش ۲۶: « توکتم» و جنین سه ماهه اش بر حلقه دار
مسعود نقره کارويژه خبرنامه گويا
« .......مشهد، زندان وکیل آباد، آذر ماه سال ۱۳۶۴
ساعت حدود ۱۰ شب بود، نشست مسئولین قضایی و مسئولین زندان تمام شد ه بود. با حجت الاسلام محمد سلیمی ، رئیس دادگستری مشهد تنها هستیم. سلیمی می پرسد: «حاجی هنوزهم که همان کار سابق را داری، به جبهه هم که رفت و آمد می کنی، خسته نشدی؟ »، گفتم: «کار انقلاب نه خستگی داره ، نه تعطیلی» ، سری به تعجب تکان داد و گفت: « من و شما سال هاست هم دیگررا میشناسیم ، شما را سه چهار سالی ست که ندیدم، هنوزم کاری هستید اما ته دل به نظرم خسته اید ، نکند کار کردن را بهانه می کنی »، سلیمی با من خیلی دوستانه صحبت می کرد ، عادت داشت کتابی حرف بزند وعربی و آیه و دعا قاطی حرف های اش بکند. گفتم : « شمام خیلی عوض شدید ،ظاهرتان نشان می دهد که به شما ساخته»، خندید. به او گفتم: « اگر یادتان باشد سال ۶۰ همدیگه رو دیدیم ، همان موقع هم به شما گفتم یک طرف شهر را کردین قبرستان منافقین» ، چهره اش تو هم رفت و گفت : « بله ، تنها نبودم ، عندلیبی هم بود، او هم همدانی بود، خونه نشین شده ، بنده اما هنوزم یک طلبه ام ، طلبه ی دین و در خدمت آقا امام خمینی »، گفتم : « غیر از دادگاه انقلاب شیراز در بندر عباس هم همدیگه رو دیدیم، آن صبح خوب یادمه ، در دادگستری بندر عباس بود، از دستشویی بیرون آمدین، دست و صورت خشک می کردین، چشم ها یتان سرخ اما صورتی زرد و رنگ پریده داشتین،شما من را شناختین ، گفتید روز وشب شلوغی داشتین، ۳۷ محاکمه و ۱۸ اعدامی» ، با تعجب نگاهم کرد و گفت : « عجب حافظه ای دارید، شما چه خوب همه چیز را با جزئیات به یاد دارید ، یک بایگانی هستید».
آن شب به گفت و گو با سلیمی گذشت. روز بعد کارم را در دفتری که برایم جور کرده بودند، شروع کردم .اتاقی با سه میزاداری ، و انبوهی پرونده ، پرونده زندانیانی که مشمول عفو شده بودند ،و از طرف حاکم شرع، رئیس دادگستری و دادستان مورد تائید قرار گرفته بودند. یکی ازپنجره های اتاق را که رو به حیاط زندان باز می شد، باز کردم تا هوای تازه به اتاقم بیاید، سمت راست اتاق هم پنجره ای بود مشرف به نمازخانه بود. از آن می توانستم قسمت هایی از نمازخانه را ببینم ، این پنجره را هم باز کردم. بعد از ظهر بود، تمام روز مشغول پرونده ها بودم. فردی را هم برای کمک به من در اختیارم قرار داده بودند.او حجت الاسلام کرباسی قاضی مستقر در زندان وکیل آباد مشهد بود.مردی به ظاهر آرام اما عجول که رذالت و پستی را پشت حرف ها و رفتارش می شد دید. گهگاه صدای تکبیر و آیات قران و نماز هم به گوشم می رسید اما توجه من بیشتر به پرونده ها بود. در کنار بررسی پرونده ها از کرباسی خواستم لیست اسامی زنان باردار در زندان را برایم بیاورد. در سکوت سرد اتاق و شهر مشهد، به کارم مشغول بودم که گفت و گویی که در نماز خانه بین چند نفر می شد توجه ام را جلب کرد. آرام صحبت می کردند که کسی نشنود، نجوا می کردند،صدا از گوشه ای از نمازخانه بود . طوری نشسته بودند که من آن ها را نمی دیدم. یکی از آن ها آهسته و آرام پرسید: « حاج منصور دست تو قوطی کردی ؟ صفا کردی؟ » ، نجوایی خشن و خنده ای تلخ پاسخ داد: « ای سر زدم اما ذحیره داشت ، جنده خانم خسته م کرد، نه ، به دلم حروم شد، مثه اینکه دو سه ماهی حماله ( حامله بود)، اونقد زیر لقد گرفتمش که از بالا و پائین قی کرد، نمی دونم کدوم نامرد خری زودتر از ما ترتیبشو داده بود، آخ چه عشقی کرده طرف ، خب تو خودت چی، چکاره ای ؟ » ، و سوال کننده به حاج منصور پاسخ می دهد: « شیر شیر، اعدام نمی شد دو باره مهمونش می شدم » و باز صدای خنده ای آرام توی نماز خانه پیچید. طاقت نیاوردم ،بلندشدم که به نمازخانه بروم ، دم در اتاق از پاسداری عبوری خواستم کرباسی را که در یکی از اتاق ها بود خبر کند، کرباسی آمد.ازکرباسی خواستم با من به نماز خانه بیاید. حالت صورت و رفتارعصبی من باعث تعجب کرباسی شده بود. وارد نمازخانه شدیم. آن ها سه نفر بودند. پرسیدم منصور کدامتان هستید ؟ بلند قدو چهار شانه و کمی چاق بلند شد، روبرویم ایستاد وگفت : « منم، فرمایش؟» ، پرسیدم : « اینجا چکاره ای؟»، چپ چپ نگاهم کرد و جوابم را نداد. کرباسی به او گفت : « بهتره جواب سوال های حاج آقا رو بدین ، والا ته اش نا امنه» ، آن یکی بلند شد و گفت : « من کمال میرزایی هستم ، مسئول بند زنان»، صدایم از عصبانیت می لرزید. گفتم: « خودت که خرابی هیچ ، پا اندازی هم می کنی» و رو به کرباسی گفتم ،« هر دو زنی که اینها در باره شون حرف می زدن بیارین پیش من »، فرد سومی که پاسداری ساکت بود با خونسردی گفت : « جفت شون سر دارن». گفتم : « می خوام اونارو ببینم».
پس از عبور از چند راهرو،به پشت زندان رسیدیم، آن ها را آنجا دار زده بودند، ۶ نفر بودند، ۴ مرد و ۲ زن . یکی از زن ها زیر پایش پراز خون بود. انگار زیر پایش یک گاو کشته بودند. خون ها در وسط دلمه بسته بودند ،و در اطراف زرد رنگ و آبکی شده بودند. چادرش کنار رفته بود، جلوی شلوارش و یکی از پاچه های شلوارش پراز خون بود، جلوی شلوارش باد کرده بود ، به نظر می رسید چیزی درون شلوارش افتاده است. فکر کردم شاید دلمه ی خون است که جلوی شلوارش جمع شده . کرباسی که متوجه نگاه من به آن منطقه شده بود با خونسردی گفت: « باید نطفه ش باشه ، گفته بود سه ماهه حامله س». و کرباسی درست می گفت ، جنین سه ماهه اش بود. آنقدر بر بالای دار تقلا کرده بود که جنین اش هم سقط شده بود. پیش از اعدام هم به گفته ی حاج منصور آنقدر لگد به شکمش زده بودند که دچار خونریزی شدید شده بود. در حال خونریزی حلق آویزش کرده بودند.
رو به کمال میرزایی کردم و گفتم : « شما خدارو می شناسین ؟ این چه کاری بود با این زن کردین ، تو خواهر و زن و دختر داری ، اونارو بذار جای این زن ، می دونی با او چه کردین؟ » منصور خودش را پیش کشید و گفت : « حاج آقا چی میگی؟ اینا برادرای ما و علمای مارو کشتن و می کشن» ، گفتم: « اما شما حق نداشتین اینکارو با این زن بکنین ، ما قانون داریم» ، باز چپ چپ نگاهم کرد. گفتم : « تو ام خواهر و زن و دختر داری حاج منصور ؟» ،کمی سکوت کرد، نگاهی به جسد های حلق آویزشده انداخت و ناگهان ناباورانه مثل یک بچه زد زیر گریه ، گفت : « این بی شرفا علما ی مارو می کشن ؤ اونارو منفجر می کنن ، اگه اینکارا رو نمی کردن منم الان اینجا نبودم ، تو جبهه بودم ، اونجام هیچکی جرات نمی کرد اینجوری که شما با من صحبت می کنین صحبت کنه » . به طرف اتاق کارم رفتم، اما قادر به کار کردن نبودم. رفتم سراغ سلیمی ، ماجرا را به او گفتم ، سلیمی گفت: « هیچ کاری نمی توانیم بکنیم ، اگر جلوی شان بایستیم کار نخواهند کرد و دستمان را تو حنا خواهند گذاشت».
قربانی « توکتم عباسی» نام داشت ، ۲۱ ساله ، فرزند جمال . زن دیگری که بر بالای دار بود فریده سامانی نام داشت، که مرضیه صدایش می زدند.
************
زیر نویس:
* سلسله مطالبی که بیست و ششمین بخش آن را خواندید، اظهارات یکی از کارکنان سابق قوه قضائیه حکومت اسلامی درشکنجه گاه ها و زندان های این حکومت، و در جبهه جنگ است. او به عنوان شاهد تجاوزبه دختران و زنان زندانی، شاهد شکنجه واعدام زندانیان سیاسی و عقیدتی، از گوشه هایی از جنایت های پنهان مانده ی جنایتی به نام حکومت اسلامی پرده بر می دارد.( با توجه به اینکه در زندان ها حکومت اسلامی، شاغلین در زندان ها از نام های متعدد و مستعار استفاده می کردند - و می کنند- ، نام ها و فامیلی ها می توانند واقعی، و حقیقی، نباشند.
برای پیشبرد گفت و گوها قرارمان این شد که در صورت امکان یک هفته مسائل مربوط به سال های گذشته مطرح شود و یک هفته مسائل روز. راوی این سلسله مطالب سال 1385 ایران را ترک کرده است و در یکی از کشورهای شرق آسیا پناهنده است، او اما به دلیل شغل های حساس و ارتباط های گسترده اش به هنگام خدمت ، هنوز با تعدادی از فرماندهان سپاه و نیروهای انتظامی ،کارکنان قوه قضائیه و روحانیون ارتباط دارد. اطلاعاتی که پیرامون مسائل جاری داده می شود از طریق همین ارتباط هاست.
تنها سه هزارم قاچاق کشور کشف می شود
گزارش تحقیق و تفحص مجلس از ستاد مبارزه با قاچاق کالا و ارز که مرتضوی آخرین سکاندار آن به شمار می رفت، نشان میدهد که شبکههای عمده قاچاق کالا در مسیر خود از یک نیروی خرده فروشی گسترده بهره برداری میکنند در حالی که عناصر اصلی قاچاق در حاشیه نسبتا امنی قرار دارند.به گزارش خبرنگار مهر، هیئت تحقیق و تفحص از عملکرد ستاد مرکزی مبارزه با قاچاق کالا و ارز در گزارش تقدیمی خود به مجلس با تاکید بر اینکه دولت به صورت جدی خطر قاچاق کالا به کشور و آثار مخرب آن را حس نکرده است، از دولت و ستاد مذکور خواست تا برای کاهش پدیده قاچاق برنامه راهبردی مدون، عملیاتی و کارا داشته باشد.
بخشهای مهم این گزارش به شرح ذیل است:
*مطالعات ستاد مرکزی مبارزه با قاچاق کالا و ارز نشان می دهد که حجم قاچاق کالا 190 تا 240 هزار میلیارد ریال است، این در حالی است که ارقام کشفیات قاچاق مطابق آمار گمرک در سال 89 تنها حدود 6300 میلیارد ریال معادل 500 میلیون دلار از حدود 34 هزار پرونده بوده است.
* آمار اخذ شده از سازمان فروش اموال تملیکی که ماحصل مبارزه با قاچاق به واسطه صدور رای قطعی و فروش کالای قاچاق است، بیانگر فروشی کمتر از 500 میلیارد ریال معادل 40 میلیون دلار از 22 هزار پرونده در سال 89 است، یعنی به طور میانگین ارزش هر پرونده کشف شده بیش از 180 میلیون ریال بوده است در حالی که به طور متوسط هر پرونده محکوم شده تنها 22 میلیون ریال ارزش داشته است.
* رقم حاصل از فروش قاچاق نشان میدهد که اثربخشی مبارزه با قاچاق کمتر از سه در هزار بوده است که آن هم بیشتر معظوف به موارد خرد میشود.
*براساس گزارش گمرک، در سنوات اخیر بیشترین کالاهای مکشوفه شامل 1- انواع سوخت مانند نفت گاز، نفت کوره، بنزین، 2- انواع پارچه، لباس و پوشاک، کیف و کفش، 3- مشروبات الکلی، 4- مواد خوراکی مانند برنج، چای، میوه و آبمیوه، 5- ماشین آلات صنعتی و خانگی و وسایل نقلیه و لوازم یدکی، 6 - رایانه و قطعات آن، 7 - انواع تلفن همراه و ثابت، 8 - فلزات گرانبها شامل طلا بوده است.
* به علل مختلف از جمله تفسیرپذیربودن قوانین، شفاف نبودن حیطه انتخاب قضات در استفاده از قوانین متعدد، برخی نارسایی های موجود در مناسبات قضایی، ضابطین و کاشفین قاچاق و برخی علل دیگر، مرتکبین قاچاق به خصوص قاچاقچیان حرفه ای و سازمان یافته به مجازاتهای مناسبی محکوم نمی شوند و افراد خرده پا و به اصلاح دست چندم درگیر نظام قضایی میشوند.
* یکی از مواردی که منجر به کاهش ریسک جرم قاچاق شده است، اطاله دادرسی در مراجع قضایی و تعزیرات و کثرت صدور احکام برائت و نقض آرای صادره قبلی است.
* یکی از مشکلات موجود در فرآیند رسیدگی به پروندههای قاچاق، نقض بلاارجاع آرای قضایی سازمان تعزیرات حکومتی از سوی دیوان عدالت اداری است و به نظر می رسد رفع این مشکل در گرو رسیدگی آن توسط ریاست قوه قضائیه است.
*متاسفانه سازوکارهای فعلی مبارزه با قاچاق کالا به خصوص در استانهای مرزی تا حدود 90 درصد معظوف به موارد خرد و بی حاصل بوده و عملا نیروی عظیم صرف شده در امر مبارزه با قاچاق کالا و ارز، بدوین نتیجه قابل توجهی مستهلک میشود.
*شواهد گویای آن است که شبکههای عمده قاچاق کالا در مسیر خود از یک نیروی خرده فروشی گسترده بهره برداری می کنند در حالی که عناصر اصلی قاچاق در حاشیه نسبتا امنی قرار دارند.
* به علل از جمله چند شغله بودن اکثر روسای وقت ستاد، تغییر مداوم مسئولان و مدیریتها، استفاده از نیروهای بعضا کم انگیزه و عدم تاثیرگذاری راهبردی بر مصوبات هیئت وزیران، وجود برخی ابهامات در حیطه اختیارات ستاد و دبیرخانه و ... عملکرد ستاد با اهداف اصلی آن فاصله دارد.
کارگران ایران و حکومت اسلامی
گفتگو با مهدی کوهستانی
پرسش، ساده و بی پیرایه ست: در حکومت اسلامی ایران آیا کارگر بدون وحشت از سرکوب، و ترس از نفوذیهای اطلاعاتی (که برخی چهره های علنی هستند) می تواند تشکیلات خود را داشته باشد و در ظرفهای مستقل از نهادهای قدرت، برای منافع اقتصادی، سیاسی و طبقاتی خود مبارزه کند؟
کمیت، کیفیت، ساختار و اشکال تشکل های کارگری (سندیکا، اتحادیه، شورا) مورد سوأل نیست. ماهیت رژیم سیاسی حاکم بر ایران آیا ظرفیت تحمل هر گونه تشکل مستقل صنفی، سیاسی، هنری، فرهنگی، ادبی، عقیدتی؛ از جمله نهادها و تشکیلات های مستقل کارگری را دارا می باشد؟
فراموش نکنیم، در سال جادو شده ی 1358 شمسی به سر نمی بریم، که برای پاسخ به پرسش هایی از این دست به زرادخانه تئوریک «اتحاد شوروی» پناه ببریم تا سیاه را سفید، زشت را زیبا، و جنایتکار را خلقی نشان دهیم.
اگر بحث های شبه نظری و شبه تئوریک را در محفل های شیدایی آدمهای جن زده وا نهیم و کارنامه 34 ساله حکومت اسلامی ایران را در پاسخ به این پرسش مورد توجه قرار دهیم، کار خود را ساده خواهیم کرد.
نکته ای مهم: نهادها و زیرمجموعه های وزارت اطلاعات در داخل و خارج در خلق و ترویج تئوری های وسوسه انگیز «انقلاب سوسیالیستی در کشورهای غربی» بیکار ننشسته اند. دکترینی که هدف آن خلع سلاح جریانات چپ کارگری و رادیکال، با بازی در زمین آنان بوده است.
* * *
گزاره دوم ساده تر و بی پیرایه تر است: هشتاد درصد از جمعیت دوازده میلیونی طبقه کارگری که زیر خط فقر زندگی می کند (رسانه های دولتی ایلنا و انتخاب)؛ 85 درصد از جامعه کارگری که با قراردادهای سه ماهه کار می کنند (رسانه دولتی ایلنا) و ... طبقه ای که با فقر، گرسنگی، بی خانمانی، عدم برخورداری از بیمه، درمان، بهداشت، مسکن و ... دست و پنجه نرم می کند، آیا برای احقاق حقوق اولیه خود دست به مبارزه ای سازمانیافته- سراسری زده است؟ مبارزه سیاسی و طبقاتی پیشکش؛ برای جلوگیری از اخراج های بی رویه، قراردادهای سفید، بیکارسازی های فزاینده و حقوق معوقه خود آیا به خیابان آمده است؟
اگر از منظر متولیان طبقه کارگر، برنیاشوبیم و از عقل سلیم به جای ایمان الیم کمک بگیریم، هم تصویر عینی تری از جامعه ایران؛ اقشار و طبقات و گروه بندی های سیاسی- اجتماعی- طبقاتی خواهیم داشت و هم شناخت عینی تری از نظام حاکم بر کشور. در ضمن در فرایندی شاید قادر شویم، برای نخستین بار رسالت تاریخی خود را به عنوان کنشگران سیاسی پرتاب شده به تبعید انجام دهیم؛ به حال زار جامعه ای که بیش از ربع قرن از آن دور هستیم، فکر کنیم؛ دنباله رو و آلت دست «نظم نوین جهانی»، قدرت حاکم در ایران و نهادهای امنیتی آن نباشیم، سپس اگر توانستیم آب باریکه ای را گرم کنیم.
* * *
طرح بالا موضوع گفتگوی تلفنی من با مهدی کوهستانی است. این طرح قرار بود در اولین گفتگو با مجید تمجیدی در میان گذاشته شود که به دلایلی انجام آن به بن بست خورد.
گفتگوی تلفنی با مهدی کوهستانی بر روی نوار ضبط شده است.
* مهدی کوهستانی خوش آمدید به این گفتگو.
- با سلام و تشکر از دعوت تان.
http://www.goftogoo.net/
* امیدوارم نتیجه این گفتگو نمای هر چند کوچکی از واقعیت طبقه کارگر ایران به خوانندگان گفتگو ارائه بدهد. البته این هدف برآورده نمی شود، مگر از تحلیل ها و اظهارنظرهای ایمانی فاصله بگیریم.
«تشکل های مستقل و تشکل های دولتی کارگری در ایران» موضوع اصلی گفتگوی من با شماست. اما این گفتگو برای اینکه در بسترهای عینی ( آمار و ارقام) قرار بگیرد، بیاییم تعدادی از این آمارها را با هم مرور کنیم: طبق روایتهای مختلف آمار کارگران ایران رقمی بین ده تا پانزده میلیون عنوان شده. نظر شما را در این مورد می شنوم.
- البته ما می دانیم، آمارهایی که داده می شود، خیلی از بخش ها را شامل نمی شود. مثلاً حرفه قالی بافی، بخش های مختلف کشاورزی، یا کارهایی که دو- سه ساعت در روز است. این بخش ها شامل آمار بیکاران نمی شود. ولی رقم ثبت شده، همین رقمی است که می گویید.
* ده تا پانزده میلیون، پنج میلیون تفاوت میان شان است. آمار شما چقدر است.
- من فکر می کنم، پانزده میلیون یک مقدار کمتر از رقم واقعی است. این رقم شاید بین بیست تا سی درصد از واقعیت کمتر باشد.
*دستمزد پایه برای کارگران ایران در سال جاری رقمی معادل سیصد و هشتاد و نه هزار تومان در ماه تعیین شده، و خط فقر برای یک نفر هشتصدهزار تومان. (توجه داشته باشید که این ها آمارهای دولتی ست.) راجع به این آمار هم نظرتان را می شنوم.
- چیزی که ما در چند سال گذشته [در ایران] دیده ایم، این بوده که هر ساله در مجموع بین ده تا بیست درصد حقوق [کارگران] را اضافه کرده اند. و این بر خلاف واقعیت اقتصاد ایران است. یعنی اگر ما این را مقایسه بکنیم با سال 1385، که حقوق کارگران دویست و شصت و پنج هزار تومان بود، و بعد آن را با درآمد نفت در آن دوره مقایسه کنیم، رشد حقوق کارگران دیده نمی شود. از طرفی قیمتها در ایران بر اساس قیمت دلار تنظیم شده، در صورتی که حقوق بر اساس ریال بوده.
* البته در همین چند ماه گذشته طبق آمارهای دولتی، قیمتها در ایران بین سی تا صد و پنجاه درصد رشد داشته. به این مورد هم اشاره کنم: اعلام شده، هزینه یک خانوار چهار نفره کارگری در ایران یک میلیون و چهارصد هزار تومان است. بنابراین با توجه به آمارهای موجود، حقوق بیش از هشتاد درصد کارگران ایران بیش از نیمی از مقدار اعلام شده است. یعنی بیش از هشتاد درصد کارگران ایران زیر خط فقر زندگی می کنند؛ اینطور نیست؟
- درست است.
* پوشه دیگری را باز می کنم: از سوی چند نهاد دولتی «کارگری» عنوان شده که سالانه شصت هزار کارگر در ایران بر اثر سوانح کاری جان شان را از دست می دهند؛ یا دچار مصدومیت و معلولیت با درجه های مختلف می شوند. شما راجع به سوانح کاری در ایران چه آماری دارید و داده های بالا را چگونه ارزیابی می کنید؟
- معمولاً داده های آماری در مورد سوانح کاری از طرف پزشک قانونی انجام می شود که در این رابطه در سال تعداد زیادی کشته داریم که تلفات موجود، اغلب در جایی ثبت نمی شود؛ خصوصاً در مورد کارگران ساختمانی- که بیمه ندارند- و یا کارگرانی که متولد کشورهای دیگر هستند. می خواهم بگویم که سوانح کار در ایران بسیار بالاتر از استاندارهای بین المللی ست، چون هیچگونه حمایت قانونی از کارگران وجود ندارد. حتا طبق گفته خودشان بسیاری از بازرسان را بیکار کرده اند.
* آمار بیکاران در کشور ایران. نشریات و منابع دولتی رقم بیکاران در ایران را سه تا سه و نیم میلیون نفر عنوان کرده اند. منابع موثق تر این رقم را پنج و نیم تا شش میلیون نفر تخمین زده اند.
نظر شما را در مورد آمار بیکاران در ایران می خواهم بدانم؛ همچنین، به نظرتان چه درصد از بیکاران متعلق به کارگران مراکز تولیدی، صنعتی و خدماتی کشور است؟
- آمار بیکاران در ایران؛ طبق صحبتهایی که شما کردید، مربوط به کسانی ست که در محیط های کار بیکار شده اند. اما نمونه های ثبت نشده دیگری داریم، از جمله صدها هزار دانشجویی که هر ساله از دانشگاهها فارغ التحصیل می شوند و بازار کار برای آنها شغلی ندارد. بنابراین ما باید بخش بزرگتری از نیروی کار در ایران را ببینیم که دنبال کار می گردد، ولی کاری برای آنها فراهم نیست. به طور مشخص درصد بسیار بالایی از زنان و جوانان جویای کار هستند که این بخش از بیکاران در جایی ثبت نمی شود.
* به زنان و جوانان اشاره کردید. رسانه دولتی ایلنا در اردیبهشت 1389 نرخ بیکاری در بین جوانان 16 تا 30 سال را 25 درصد عنوان کرد. یعنی زمانی که عوارض اقتصادی «طرح هدفمندی یارانه ها» به کف جامعه منتقل نشده بود. آمار شما در این زمینه چقدر است؟
- شما آمار جوانان بیکار در ایران را 25 درصد گفتید. من از همین جا شروع می کنم. ما مبناء آماری مان را متأسفانه از آمارهای رژیم در نظر می گیریم. اما در کشورهای دیگر که آمارها درست هستند، می گویند که چهل تا پنجاه درصد جوانان بیکار هستند. حالا شما این مبنای آماری را به کشور ایران منتقل کنید.
* اگر بخواهم حرف تان را جمع بندی کنم، معتقدید آمار جوانان بیکار بیشتر از 25 درصد اعلام شده از سوی نشریات دولتی ایران است؟
- دقیقاً! چون رژیم ایران آمارها را همیشه در جهت منافع خودش تغییر داده است.
* پوشه دیگری را باز می کنم و بعد تلاش می کنم، قسمتهای قبلی را جمع بندی کنم: نهادهای شبه کارگری در ایران اعلام کرده اند، بیش از هشتاد درصد کارگران ایران قراردادهای موقت و سفید دارند. حتا در سالهای اخیر کارفرماها قراردادهای شش روزه با کارگران می بندند تا حقوق روز جمعه را به آنها ندهند.
با توجه به آمارهای دولتی، بین هشت تا ده میلیون نفر از کارگران ایران عملاً از حق بیمه و خدمات درمانی؛ حتا در شکل اخته شده اش در ایران محروم هستند. نظرتان را می شنوم.
- من فکر می کنم، بحث اساسی ما برمی گردد به همین موضوع؛ که چطور دولت ایران این وظیفه را از روی دوش خودش؛ از وزارت کار برمی دارد. به خاطر اینکه نخواهد به کارگران سنوات و مزایا بدهد، وظیفه را می اندازد روی دوش پیمانکاران. این پیمانکاران به عنوان سودجویان، که در محیط کار قرارداد می بندند، هر موقع بخواهند می توانند کارگر را اخراج کنند. قراردادهایی که شما به درستی گفتید؛ سفید امضاء و یا اصلاً کارگران بدون قرارداد، حدوداً باید بین هشتاد تا نود درصد جامعه کارگری ما را شامل شود.
* پرسش های قبلی را با طرح این سوأل جمع بندی می کنم: طبقه کارگر ایران، که در سی و چهار سال گذشته سرکوب سیاسی، اجتماعی و طبقاتی شده؛ طبقه ای که طبق آمارهای دولتی هشتاد درصد اش زیر خط فقر زندگی می کند، چرا برای ابتدایی ترین حقوق اولیه اش دست به اعتصاب و اعتراض سراسری نمی زند.
- ببینید، واقعیت را باید ببینیم و این موضوع را باید در دو زمینه روشن کنیم. اعتصابات ما همیشه در صنوفی بوده که تحت فشار بوده. از طرفی شرایط جامعه، شرایط بحران تغییر نبوده که شما بگویید که اعتصابات چرا سراسری نبوده. تمام بخش های کارگری شاید در یک مسئله با هم اشتراک داشتند؛ یعنی خواست دستمزد بیشتر، امکانات بهتر در محیط کار و داشتن کار ثابت و غیره. ولی این به آن معنا نیست که کارگران ایران احساس می کنند که در این موضوع ها با هم مشترک اند و می توانند در شرایطی وضعیت شان را تغییر دهند.
* مسائل کارگری ایران را در سی سال گذشته دنبال کرده ام. هیچ سندی دال بر وجود «جنبش کارگری» در ایران موجود نیست. هر چه بوده، اعتراضات پراکنده، اغلب بدون برنامه و افق روشن بوده. استثناهای اعتراضات کارگری متفاوت را نباید قاعده کنیم. یکی دیگر از خصوصیتهای اعتراضات پراکنده کارگری در ایران، خصلت ضد سیاسی- طبقاتی آن است.
البته توجه داشته باشید که هدف این نیست که من بخواهم از خارج کشور برای داخل نسخه تجویز کنم، بلکه هدف من روشنگری و ابهام زدایی است.
بنابراین پرسش من همچنان به قوت خودش باقی ست: اشکال در کجاست که یک طبقه اجتماعی که از ابتدایی ترین حقوق انسانی اش محروم است، برای احقاق حقوق خود مبارزه نمی کند؟
- این موضوع برمی گردد به شرایط کلی جامعه؛ شما باید رشد فرهنگی- سیاسی جامعه ایران را ببینید، و نوع سیستم حکومتی آن را. یعنی اگر ما امروز بگوییم که تمام تحرکات کارگری جدا از هم بوده، و اسم آنرا نمی شود «جنبش» گذاشت، و باید اسم آنرا گذاشت «جنبش اعتراضی- دفاعی»، به نظر من این منطقی نیست. ببینید، مبارزات کارگری در صد سال گذشته در ایران؛ از 1302، 1323، 1357 فرهنگ متفاوتی از دیگر کشورها داشته. من فکر می کنم ما این را باید روشن کنیم تا بعد بگوییم که [اعتراضات کارگری در ایران] جنبش نیست، و ول اش کنیم و بی جهت خودمان را برای دفاع از مبارزات کارگری الاف نکنیم...
* پرسش من چنین هدفی را دنبال نمی کند. طرح پرسش برای روشن شدن موضوع مورد بحث هست و ...
- نه نه، من این را برای شما نمی گویم. این بحثی ست که در کلیت اش از جانب خیلی ها مطرح می شود. این سوأل شما نیست. این بحثی ست که خیلی ها دارند روی اش نظرپراکنی می کنند و می خواهند بگویند: ول اش کنید؛ شما باید راه حل دیگری پیدا کنید. راه حل اش این است که شما باید کمربندها را سفت کنید؛ کارگر باید بیشتر تولید کند؛ چیز بیشتری نخواهد، چون تغییر را باید در بهتر شدن اقتصاد دید. من اصلاً بحث ام از جانب شما نیست. من می خواهم بگویم، اگر ما می بینیم این اعتراضات [کارگری] در کنار هم قرار نمی گیرند، به نظر من مشکل اساسی به ساختار فرهنگ سیاسی ما برمی گردد.
* همانطور که گفتم، پرسش های من برای شناختن مقوله مورد مصاحبه است. فراموش نکنیم، ما از یک جامعه ده تا پاتزده میلیونی کارگری در ایران داریم صحبت می کنیم.
پرانتزی باز می کنم شاید بحث مان را ملموس تر کنیم: سالهاست که درگیر کار پناهندگی پناهجویان ایرانی [در انگلستان] هستم. در این سالها درصد ناچیزی از کارگران صنعتی ایران جزو پناهجویان بوده اند. اما در میان همین درصد ناچیز، به اضافه پناهجویانی که از لایه های دیگر اجتماعی هستند، خصلتی را در آنها عمده و نهادینه شده دیدم: اکثریت قریب به اتفاق پناهجویانی که ظرف ده سال گذشته به خارج آمده اند، را انسانهایی«تقدیرگرا» دیده ام. یعنی آنها انتقام تمام رنج ها و مصائبی که دیده اند را به خدا محول می کنند.
پرسش ام از شما: در کنار سرکوب سازمانیافته کارگران از سوی حاکمان اسلامی ایران، آیا آموزه های مذهبی- خرافی این طبقه اجتماعی را طبقه ای درخود، تقدیرگرا و ناآشنا به منافع طبقاتی اش نکرده؟
-من با عرض معذرت اول به سوأل قبلی تان جواب کوتاهی بدهم، بعد برگردم به این پرسش تان.
* حتماً!
- من فکر میکنم شما سوألی کردید و دوباره آنرا تکرار کردید که بخش عمده کارگران؛ یعنی هشتاد درصد نیروی کار در ایران [زیر خط فقر زندگی می کند]... ببینید، در همین شهر و ایالتی که من زندگی می کنم، تعداد کسانی که self employment هستند بسیار بیشتر از تعداد کارگرانی ست که زیر قانون کار در این کشور کار می کنند. ما یک نرم اقتصادی جهانی را داریم می بینیم. حالا این را از کل به جزء بیاوریم. از تجرید است که ما این بحث را می توانیم روشن کنیم. وقتی ما می گوییم کسی سرما خورده، باید علت آنرا پیدا کنیم. بنابراین من فکر نمی کنم، کسانی که پناهجو [ایرانی] اند و می گویند، خدا کارها را درست می کند، و بعد این را برگردانیم به کل جامعه ای که در آن خرافات هم بالطبع وجود دارد، ولی نباید آنرا به تمام آن جامعه تعمیم بدهیم. جامعه کارگری ایران اگر به بهتر شدن زندگی اش اعتقاد نداشت... ببینید، با اینکه از سال 1388 هر روز وضعیت سیاسی- امنیتی جامعه بالاتر رفته، اما به هیچ وجه نمی توانند با کارگری که در خیابان اعتراض می کند، همان برخوردی را بکنند که با مردمی که در 22 بهمن یا عاشورا و تاسوعا به خیابان آمده اند. بنابراین جامعه ای که خودشان به درستی می شناسند اش، و می دانند جامعه کارگری پتانسیل تغییر را دارد، حتا اگر در سلولهای جدا جدا کار کنند؛ ولی منافع مشترک دارند. بنابراین من فکر می کنم آن مقایسه، مقایسه سیب و پرتغال است.
* از جامعه ای که از آن صحبت می کنید؛ کشوری که الان در آن زندگی می کنید، جامعه ای ست که نهادهای مدنی در آنها شکل گرفته؛ نهاد مذهب دخالتی در زندگی مردم ندارد و می شود گفت که اغلب انسانهای این جوامع انسانهای «دنیاباور»ند تا انسانهای «تقدیرگرا». سوأل دیگری می کنم...
- می توانم پرانتزی وسط صحبت تان باز کنم؟
* حتماً!
- من در چهل و نه کشور کار کردم؛ از چین تا فلسطین. و من می توانم در مورد هر کدام از این کشورها، و شرایط مشابه و مخالف آن کشورها در رابطه با ایران با شما بحث کنم.
* بسیار خوب، بحث مان را متمرکز کنیم به کشور ایران. آیا شما اطلاع دارید که در تمام مراکز تولیدی و خدماتی در ایران نماز ظهر خوانده می شود؛ آیا اطلاع دارید که در این مراکز تولیدی و خدماتی، نهادهای سرکوب نظیر حراست، انجمن های اسلامی و نظایر آنها به امری رایج و قابل قبول برای اغلب کارگران تبدیل شده؟
- من نه تنها اینها را می دانم، بلکه بر خلاف بسیاری از کسانی که آمار می دهند و می گویند نتایج فلان انتخابات چقدر بوده، می دانم که در همین شرایط کارگران را با زور به اتوبوس ها سوار می کنند و آنها را می برند نماز جمعه و شرکت در تظاهرات ها. و در عین حال همین ها را مجبور می کنند برای رأی دادن. من تمام این اطلاعات را راجع به این قضیه دارم...
* چند پرسش قبلی ام را فرموله می کنم: به نظر شما آیا آموزه های مذهبی- خرافی در کنار سرکوب های همیشگی، در دراز مدت فرهنگ حاکم بر جامعه ایران؛ از جمله امر آگاهی طبقاتی در میان کارگران ایران را دچار تغییر و تزلزل نکرده؟
- یکی از دوستان من بحث قشنگی کرد: یکی از فعالین اجتماعی، سیاسی دهه شصت که بچه اش نماز می خواند، از او سوأل شد: چرا بچه تو نماز خوان شده؟ او گفت: من ترجیح می دهم، بچه ام نماز بخواند تا شیشه بکشد. یعنی من فکر می کنم، وجود مذهب در بخش عمده جامعه ایران در مبارزه با افراطی ست که در جامعه ما بوجود آمده. من این خرافات را از جای دیگری می توانم راجع به اش بحث کنم. ولی فکر نمی کنم، این دو تا را بتوانم در کنار هم قرار دهم.
* خیلی خوب، از همانجا بحث کنید. وجود خرافات و تأثیر آموزه های مذهبی، خرافی در جامعه ایران در چه ابعادی ست و چه تأثیراتی در فرهنگ جامعه داشته؟
- من فکر می کنم در همین کشورهای شرق و غرب [انسانها] «امید» را در چیزی می بینند. یعنی انسان این جامعه امید دارد چیزهایی تغییر کند؛ شاید در شرایطی بگوید «خدا درست اش می کند» یا در شرایطی بگوید... ببینید، حتا اگر ما بخواهیم مقایسه بکنیم،می بینیم آقای بهشتی سخنران اول ماه مه 1358 بود، حتا سخنرانی آقای خمینی را داشتیم. من فکر می کنم شما اگر توجه کنید، می بینید که این شرایط اجتماعی ست که وضعیت جامعه را درست می کند. شرایط اجتماعی ما در سال 58 این بود که می گفتند «خدا هم کارگر است». ولی امروز شرایط بازار به چنان وضعیتی همه را وادار کرده که [مردم؟] امیدی که به خودشان داشتند را از دست داده اند؛ آن اعتماد به نفس را در خیلی موارد از دست داده اند و فکر می کنند کاری از دست شان برنمی آید. بنابراین امیدشان را از جایی واهی دنبال می کنند. البته خرافات در آن جامعه رشد کرده. من نمی گویم آقای مشائی و امثالهم شیطان پرستی را در جامعه نداده اند. باید هم می دادند، چون این است که می تواند محرکی باشد در مقابل جریانات عدالت خواه...
* هدف من هم از طرح پرسش ها عمده کردن روندهای موجود در 33 سال گذشته در ایران است و نه ارزش گذاری، و به طریق اولی موضوع را ساده کردن.
پوشه اصلی گفتگو را باز می کنم: «تشکیلاتهای مستقل و دولتی کارگری در ایران». ابتدا اظهارنظر کوتاهی راجع به این پرسش از شما می شنوم: به نظرتان آیا امکان دارد، کارگران ایران در حکومت اسلامی ایران صاحب تشکل های مستقل از دولت و نهادهای امنیتی شوند؟
- من فکر می کنم، در شرایطی دولت می خواهد و مجبور است، و در شرایطی دولت می گوید نه. سیاست در ایران همیشه بر اساس منافع لحظه ای بوده تا منافع واقعی. دعوای اصلی در جامعه کارگری ما، بحث بر سر دو نظر است. یک بحثی ست که [کارگران] می گویند، ما بر اساس اصل 26 و 27 قانون اساسی فعالیت کنیم و بتوانیم از همین شرایطی که داریم، به پیش برویم. یک سری هم برمی گردند به «قانون کار»، و فصل ششم قانون کار را توضیح می دهند [و استدلال می کنند] که [کارگر] نمی تواند از قانون کاری که از سوی کارفرما تدوین شده، چیزی از توی اش در بیاورد. یعنی شرایطی هست که تو می مانی، آیا می شود در همین وضعیت نهادهایی را بوجود آورد که بتواند مبارزه کند و کارش را به پیش ببرد؟ من می خواهم به تان بگویم که در حال حاضر خود دولت [ج . اسلامی] از همه کسانی که مخالف اش هستند، بیشتر از همه دارد به این موضوع فکر می کند. شما ببینید فقط در سال گذشته آقای قالیباف روی حدود دو هزار نهاد «مردمسالاری» در تهران کار کرده. این نهادها می خواهد بگوید که مردم می توانند در آن بحث هاشان را بکنند. ولی در عین حال در همین دولت اگر کسی بخواهد در جایی بحث تشکل مستقل را بکند، می زند توی صورت اش. من فکر می کنم ما با یک جامعه پیچیده ای طرف هستیم. همانطور که در فیلیپین و چین و پاکستان با آن [با تشکل مستقل] مشکل داریم، [در ایران هم مشکل داریم]. اینکه ما بتوانیم یک نسخه صادر کنیم؛ که کدام اش آره هست، کدام اش نه، من فکر می کنم نمی توانیم این کار را بکنیم. ولی اینکه با شرایط و امکانات موجود می شود حرکت کرد، برای خودسازی و آگاهی گری و بهتر شدن زندگی کارگر می شود کار کرد؟ من می گویم این شدنی هست.
* من پاسخ قطعی و دقیق شما به پرسش ام را نگرفتم. آیا در حاکمیت اسلامی در ایران کارگران می توانند تشکیلات مستقل از دولت و نهادهای اطلاعاتی- امنیتی داشته باشند؟
- من بحث ام را از زاویه ای مطرح کردم که بگویم: ما نمی توانیم به سوأل شما آره و نه بگوییم...
* یعنی شما نمی توانی از تببین ماهیت حاکمیت سیاسی ایران، و کارنامه سی و چهار ساله اش به این پرسش جواب بدهید؟ چون مبحث «تشکل های مستقل کارگری در ایران» در ده پانزده سال گذشته موضوع بسیار جدی ای بوده، که از قضا در این مدت انحرافات زیادی را در بین فعالان عملی و نظری کارگری در داخل و خارج کشور دامن زده. بنابراین پرسش ام در عین سادگی بسیار مهم است.
- من فکر می کنم، انحراف در خارج از کشور است و نه در داخل. من فکر می کنم اگر از این زاویه نگاه کنیم، می توانیم به یک جمع بندی برسیم. در همین شرایط، امسال کارگران پروژه ای ما سندیکاری مستقل خودشان را زدند. در همین شرایط [کارگران] می توانند برای خودشان نهاد بزنند. من می گویم این تشکیلات پروژه ای را نمی توانم به کل جامعه تعمیم بدهم. می خواهم بگویم که ساختن یک نهاد برمی گردد به آدمهایی که در آن نهاد وجود دارند و بر اساس شناخت و تجربیات شان در آن کار می کنند. من در عین حال می توانم بگویم که ما در کشورهایی قرار داریم که وجود تشکل به امر سیاسی تبدیل شده. ما می دانیم که در نهادهایی مثل خودروسازی، پتروشیمی، برق و مخابرات اگر یک نفر بخواهد حرف بزند، اخراج می شود. ولی این به این معنا نیست که ما نمی توانیم، با همین کارگران در شرایط، روند و مناسبات دیگری برای بهتر شدن زندگی شان حرف بزنیم. من می خواهم بگویم، از 1323؛ در شرایطی که «شورای مرکزی اتحادیه کارگری»، «اتحادیه کارگران و برزگران» ما درگیری داشتند، «شورای متحده کارگری» به خاطر اینکه امر اش امر ایدئولوژی و طبقاتی نبود، به مبارزات کارگران تبریز می گوید: اعتراض و حمایت از فاشیسم. شما نگاه کنید همین الان در کشور ما مبارزاتی صورت می گیرد که یک سری در داخل و خارج ...
* اشارات شما یا به کشورهای دیگر است یا به سالهای گذشته ایران. سالهای گذشته ای که شما به آن اشاره می کنید، کشور ایران دارای یک نظام استبداد عرفی بود، در صورتی که ما در سی و چهار سال گذشته شاهد استبداد مذهبی- فاشیستی در کشور ایران هستیم که حتا به رختخواب انسانها هم کار دارد. این خصوصیت و ویژگی ها اگر در تحلیل هامان عمده نشود، اتفاقاً می رود به جایی که پیشتر روی اش انگشت گذاشتم: انحرافی شروع می شود که شعاع آن هر لحظه بزرگ و بزرگ تر می شود.
چون وقت این گفتگو عملاً به پایان رسیده، و من مجبورم تعدادی از پوشه هایم را باز نکنم، بگذارید وقت باقیمانده را به شناختن نهادهای دولتی کارگری در ایران اختصاص بدهیم. به نظرتان این نهادهای دولتی- امنیتی کارگری چه خصوصیات و ویژگی های عمده ای دارند، تا از این طریق فعالان عملی و نظری کارگری در داخل و خارج کشور بتوانند آنها را شناسایی کنند؟
- شناسایی آنها که بسیار راحت است؛ اصلاً شناسایی نمی خواهد. بنیاد «شورای اسلامی کار» برای شناساندن و رشد نظام است. ما نمی توانیم به هیچکدام از این نهادهای دست ساز دولتی؛ چه می خواهد «خانه کارگر» باشد و چه «شورای اسلامی کار» [اعتماد کنیم]. همه آنها را می شناسند. من فکر نمی کنم، کسی که در این عرصه کار کرده باشد، اینها را نشناسد. اگر داریم با نیروی جوان صحبت می کنیم، خب، شورای اسلامی کار ابزار سرکوب در محیط کار است.
* راجع به این ویژگی نظرتان را جویا می شوم: طیفی از نیروهای چپ و فعالان قانونی کارگری در ایران با عمده کردن فاکتور «تحلیل طبقاتی» در نقدهای سیاسی، با وارد شدن در یک سری از لفاظی های کلامی عملاً حاکمان و حاکمیت ایران را به «سرمایه داران» و «نظام سرمایه داری ایران» تقلیل داده اند. نتیجه این اقدام زیرکانه این بوده که اهمیت ندارد، یک آدم، یک نظام سیاسی چقدر آدم کشته و چند فرمان قتل صادر کرده.
نکته من: این دکترین سیاسی بر بخشی از باورهای نیروهای سیاسی طیف چپ، و فعالان کارگری در ایران و خارج کشور پانزده سالی ست که سایه انداخته و قطار آنها را از ریل خارج کرده. نظرتان را در این باره می شنوم.
- من می خواهم شما یک مقداری بحث تان را باز کنید...
* ده- پانزده سالی بود که طیفی از نیروهای سیاسی، حاکمیت ایران را با عنوان نظام سرمایه داری معرفی می کردند. یعنی نظام سیاسی حاکم بر ایران را با استفاده از قرائتی از ادبیات چپ تقلیل می دادند به یک نظام «متعارف سرمایه داری». به طریق اولی حاکمانی که دست شان به خون و جنایت آلوده است،کسانی که فرمان قتل و سرکوب صادر کرده اند، سرمایه دار معرفی می کردند. البته مدتی ست که بخشی از آنها این ترم را استفاده نمی کنند.
- من خیلی خلاصه به تان بگویم: آن کسی که در ایران بحث سرمایه داری را می کند، و آن کسی که در خارج کشور این کار را می کند، در دو دنیای متفاوت این بحث را می کنند. کسی که در ایران است، با علایمی که من فکر می کنم بحث های «تئودور» بوده، از طریق نماد بحث شان را می کنند. ولی کسی که در خارج کشور از همان لغات و مفاهیم استفاده می کند، من فکر می کنم اشتباه می کند. من باهاتون موافق ام.
* به نکته دیگری اشاره می کنم. چون با روی کار آمدن محمود احمدی نژاد نگاه و نظری بر ادبیات سیاسی طیفی از نیروهای داخل و خارج حاکم شده. یعنی دکترین پوپولیسم و استفاده ابزاری از طبقه کارگر. طوری که احمدی نژاد و سید علی خامنه ای هم مدافع طبقه کارگر می شوند.
آیا این ادبیات سیاسی و استفاده ابزاری از کارگر و طبقه کارگر، یکی از سنجه های دولتی- امنیتی بودن افراد و نهادهای به اصطلاح کارگری در ایران نیست؟
- به نظر من نکته اساسی ای را می گویید. اگر احمدی نژاد از این پوپولیسم استفاده می کند، برای خریدن آن «چپ ضد امپریالیست» در خارج کشور است. شما با رژیمی طرف هستید که در خارج کشور با کمونیست ها زد و بند می کند، در داخل کشور کمونیست کشی می کند. ما متأسفانه این تفاوتها را نمی توانیم تشخیص دهیم که این دکترین پوپولیستی برای چه منظورهایی بکار گرفته می شود. برای کارگری که اعتقادی ندارد (حالا من نمی خواهم آنرا عمومیت بدهم) به سیستمی که نهادهایش ماهیت خودشان را نشان داده اند... ما کجا دیده ایم که رئیس جمهور یک کشور؛ آقای احمدی نژاد کارگران سندیکا را ببرد و به شان بگوید: به همه تان یک اتوبوس می دهم، از خر شیطان بیایید پایین. کدام کارگر این حرف را خرید؟ اما تو خارج کشور است که این پوپولیسم معنی می دهد تا بگویند: ببینید، مسئله درگیری جناح های سرمایه داری جهانی است.
* با جمع بندی چند پرسش و پاسخ آخر، گفتگو را به پایان می برم: ارزیابی مقولاتی که به کشور ایران مربوط می شود، بدون درنظر گرفتن ماهیت نظام سیاسی حاکم بر کشور غیرممکن است؛از جمله نهادها و تشکیلاتهای کارگری در ایران.
- من می توانم این را بگویم، مقولاتی که در رابطه ساخت تشکلات کارگری است، در خود ایران معنی پیدا می کند؛ در شرایطی که آنها دارند در آن تشکیلاتها کار می کنند.
* مهدی کوهستانی از شرکت تان در این گفتگو یکبار دیگر تشکر می کنم.
- من هم ممنون ام از شما.
* * *
تاریخ انجام مصاحبه: 5 می 2012
تاریخ انتشار مصاحبه: 17 می
گفتگو با مهدی کوهستانی
پرسش، ساده و بی پیرایه ست: در حکومت اسلامی ایران آیا کارگر بدون وحشت از سرکوب، و ترس از نفوذیهای اطلاعاتی (که برخی چهره های علنی هستند) می تواند تشکیلات خود را داشته باشد و در ظرفهای مستقل از نهادهای قدرت، برای منافع اقتصادی، سیاسی و طبقاتی خود مبارزه کند؟
کمیت، کیفیت، ساختار و اشکال تشکل های کارگری (سندیکا، اتحادیه، شورا) مورد سوأل نیست. ماهیت رژیم سیاسی حاکم بر ایران آیا ظرفیت تحمل هر گونه تشکل مستقل صنفی، سیاسی، هنری، فرهنگی، ادبی، عقیدتی؛ از جمله نهادها و تشکیلات های مستقل کارگری را دارا می باشد؟
فراموش نکنیم، در سال جادو شده ی 1358 شمسی به سر نمی بریم، که برای پاسخ به پرسش هایی از این دست به زرادخانه تئوریک «اتحاد شوروی» پناه ببریم تا سیاه را سفید، زشت را زیبا، و جنایتکار را خلقی نشان دهیم.
اگر بحث های شبه نظری و شبه تئوریک را در محفل های شیدایی آدمهای جن زده وا نهیم و کارنامه 34 ساله حکومت اسلامی ایران را در پاسخ به این پرسش مورد توجه قرار دهیم، کار خود را ساده خواهیم کرد.
نکته ای مهم: نهادها و زیرمجموعه های وزارت اطلاعات در داخل و خارج در خلق و ترویج تئوری های وسوسه انگیز «انقلاب سوسیالیستی در کشورهای غربی» بیکار ننشسته اند. دکترینی که هدف آن خلع سلاح جریانات چپ کارگری و رادیکال، با بازی در زمین آنان بوده است.
* * *
گزاره دوم ساده تر و بی پیرایه تر است: هشتاد درصد از جمعیت دوازده میلیونی طبقه کارگری که زیر خط فقر زندگی می کند (رسانه های دولتی ایلنا و انتخاب)؛ 85 درصد از جامعه کارگری که با قراردادهای سه ماهه کار می کنند (رسانه دولتی ایلنا) و ... طبقه ای که با فقر، گرسنگی، بی خانمانی، عدم برخورداری از بیمه، درمان، بهداشت، مسکن و ... دست و پنجه نرم می کند، آیا برای احقاق حقوق اولیه خود دست به مبارزه ای سازمانیافته- سراسری زده است؟ مبارزه سیاسی و طبقاتی پیشکش؛ برای جلوگیری از اخراج های بی رویه، قراردادهای سفید، بیکارسازی های فزاینده و حقوق معوقه خود آیا به خیابان آمده است؟
اگر از منظر متولیان طبقه کارگر، برنیاشوبیم و از عقل سلیم به جای ایمان الیم کمک بگیریم، هم تصویر عینی تری از جامعه ایران؛ اقشار و طبقات و گروه بندی های سیاسی- اجتماعی- طبقاتی خواهیم داشت و هم شناخت عینی تری از نظام حاکم بر کشور. در ضمن در فرایندی شاید قادر شویم، برای نخستین بار رسالت تاریخی خود را به عنوان کنشگران سیاسی پرتاب شده به تبعید انجام دهیم؛ به حال زار جامعه ای که بیش از ربع قرن از آن دور هستیم، فکر کنیم؛ دنباله رو و آلت دست «نظم نوین جهانی»، قدرت حاکم در ایران و نهادهای امنیتی آن نباشیم، سپس اگر توانستیم آب باریکه ای را گرم کنیم.
* * *
طرح بالا موضوع گفتگوی تلفنی من با مهدی کوهستانی است. این طرح قرار بود در اولین گفتگو با مجید تمجیدی در میان گذاشته شود که به دلایلی انجام آن به بن بست خورد.
گفتگوی تلفنی با مهدی کوهستانی بر روی نوار ضبط شده است.
* مهدی کوهستانی خوش آمدید به این گفتگو.
- با سلام و تشکر از دعوت تان.
http://www.goftogoo.net/
* امیدوارم نتیجه این گفتگو نمای هر چند کوچکی از واقعیت طبقه کارگر ایران به خوانندگان گفتگو ارائه بدهد. البته این هدف برآورده نمی شود، مگر از تحلیل ها و اظهارنظرهای ایمانی فاصله بگیریم.
«تشکل های مستقل و تشکل های دولتی کارگری در ایران» موضوع اصلی گفتگوی من با شماست. اما این گفتگو برای اینکه در بسترهای عینی ( آمار و ارقام) قرار بگیرد، بیاییم تعدادی از این آمارها را با هم مرور کنیم: طبق روایتهای مختلف آمار کارگران ایران رقمی بین ده تا پانزده میلیون عنوان شده. نظر شما را در این مورد می شنوم.
- البته ما می دانیم، آمارهایی که داده می شود، خیلی از بخش ها را شامل نمی شود. مثلاً حرفه قالی بافی، بخش های مختلف کشاورزی، یا کارهایی که دو- سه ساعت در روز است. این بخش ها شامل آمار بیکاران نمی شود. ولی رقم ثبت شده، همین رقمی است که می گویید.
* ده تا پانزده میلیون، پنج میلیون تفاوت میان شان است. آمار شما چقدر است.
- من فکر می کنم، پانزده میلیون یک مقدار کمتر از رقم واقعی است. این رقم شاید بین بیست تا سی درصد از واقعیت کمتر باشد.
*دستمزد پایه برای کارگران ایران در سال جاری رقمی معادل سیصد و هشتاد و نه هزار تومان در ماه تعیین شده، و خط فقر برای یک نفر هشتصدهزار تومان. (توجه داشته باشید که این ها آمارهای دولتی ست.) راجع به این آمار هم نظرتان را می شنوم.
- چیزی که ما در چند سال گذشته [در ایران] دیده ایم، این بوده که هر ساله در مجموع بین ده تا بیست درصد حقوق [کارگران] را اضافه کرده اند. و این بر خلاف واقعیت اقتصاد ایران است. یعنی اگر ما این را مقایسه بکنیم با سال 1385، که حقوق کارگران دویست و شصت و پنج هزار تومان بود، و بعد آن را با درآمد نفت در آن دوره مقایسه کنیم، رشد حقوق کارگران دیده نمی شود. از طرفی قیمتها در ایران بر اساس قیمت دلار تنظیم شده، در صورتی که حقوق بر اساس ریال بوده.
* البته در همین چند ماه گذشته طبق آمارهای دولتی، قیمتها در ایران بین سی تا صد و پنجاه درصد رشد داشته. به این مورد هم اشاره کنم: اعلام شده، هزینه یک خانوار چهار نفره کارگری در ایران یک میلیون و چهارصد هزار تومان است. بنابراین با توجه به آمارهای موجود، حقوق بیش از هشتاد درصد کارگران ایران بیش از نیمی از مقدار اعلام شده است. یعنی بیش از هشتاد درصد کارگران ایران زیر خط فقر زندگی می کنند؛ اینطور نیست؟
- درست است.
* پوشه دیگری را باز می کنم: از سوی چند نهاد دولتی «کارگری» عنوان شده که سالانه شصت هزار کارگر در ایران بر اثر سوانح کاری جان شان را از دست می دهند؛ یا دچار مصدومیت و معلولیت با درجه های مختلف می شوند. شما راجع به سوانح کاری در ایران چه آماری دارید و داده های بالا را چگونه ارزیابی می کنید؟
- معمولاً داده های آماری در مورد سوانح کاری از طرف پزشک قانونی انجام می شود که در این رابطه در سال تعداد زیادی کشته داریم که تلفات موجود، اغلب در جایی ثبت نمی شود؛ خصوصاً در مورد کارگران ساختمانی- که بیمه ندارند- و یا کارگرانی که متولد کشورهای دیگر هستند. می خواهم بگویم که سوانح کار در ایران بسیار بالاتر از استاندارهای بین المللی ست، چون هیچگونه حمایت قانونی از کارگران وجود ندارد. حتا طبق گفته خودشان بسیاری از بازرسان را بیکار کرده اند.
* آمار بیکاران در کشور ایران. نشریات و منابع دولتی رقم بیکاران در ایران را سه تا سه و نیم میلیون نفر عنوان کرده اند. منابع موثق تر این رقم را پنج و نیم تا شش میلیون نفر تخمین زده اند.
نظر شما را در مورد آمار بیکاران در ایران می خواهم بدانم؛ همچنین، به نظرتان چه درصد از بیکاران متعلق به کارگران مراکز تولیدی، صنعتی و خدماتی کشور است؟
- آمار بیکاران در ایران؛ طبق صحبتهایی که شما کردید، مربوط به کسانی ست که در محیط های کار بیکار شده اند. اما نمونه های ثبت نشده دیگری داریم، از جمله صدها هزار دانشجویی که هر ساله از دانشگاهها فارغ التحصیل می شوند و بازار کار برای آنها شغلی ندارد. بنابراین ما باید بخش بزرگتری از نیروی کار در ایران را ببینیم که دنبال کار می گردد، ولی کاری برای آنها فراهم نیست. به طور مشخص درصد بسیار بالایی از زنان و جوانان جویای کار هستند که این بخش از بیکاران در جایی ثبت نمی شود.
* به زنان و جوانان اشاره کردید. رسانه دولتی ایلنا در اردیبهشت 1389 نرخ بیکاری در بین جوانان 16 تا 30 سال را 25 درصد عنوان کرد. یعنی زمانی که عوارض اقتصادی «طرح هدفمندی یارانه ها» به کف جامعه منتقل نشده بود. آمار شما در این زمینه چقدر است؟
- شما آمار جوانان بیکار در ایران را 25 درصد گفتید. من از همین جا شروع می کنم. ما مبناء آماری مان را متأسفانه از آمارهای رژیم در نظر می گیریم. اما در کشورهای دیگر که آمارها درست هستند، می گویند که چهل تا پنجاه درصد جوانان بیکار هستند. حالا شما این مبنای آماری را به کشور ایران منتقل کنید.
* اگر بخواهم حرف تان را جمع بندی کنم، معتقدید آمار جوانان بیکار بیشتر از 25 درصد اعلام شده از سوی نشریات دولتی ایران است؟
- دقیقاً! چون رژیم ایران آمارها را همیشه در جهت منافع خودش تغییر داده است.
* پوشه دیگری را باز می کنم و بعد تلاش می کنم، قسمتهای قبلی را جمع بندی کنم: نهادهای شبه کارگری در ایران اعلام کرده اند، بیش از هشتاد درصد کارگران ایران قراردادهای موقت و سفید دارند. حتا در سالهای اخیر کارفرماها قراردادهای شش روزه با کارگران می بندند تا حقوق روز جمعه را به آنها ندهند.
با توجه به آمارهای دولتی، بین هشت تا ده میلیون نفر از کارگران ایران عملاً از حق بیمه و خدمات درمانی؛ حتا در شکل اخته شده اش در ایران محروم هستند. نظرتان را می شنوم.
- من فکر می کنم، بحث اساسی ما برمی گردد به همین موضوع؛ که چطور دولت ایران این وظیفه را از روی دوش خودش؛ از وزارت کار برمی دارد. به خاطر اینکه نخواهد به کارگران سنوات و مزایا بدهد، وظیفه را می اندازد روی دوش پیمانکاران. این پیمانکاران به عنوان سودجویان، که در محیط کار قرارداد می بندند، هر موقع بخواهند می توانند کارگر را اخراج کنند. قراردادهایی که شما به درستی گفتید؛ سفید امضاء و یا اصلاً کارگران بدون قرارداد، حدوداً باید بین هشتاد تا نود درصد جامعه کارگری ما را شامل شود.
* پرسش های قبلی را با طرح این سوأل جمع بندی می کنم: طبقه کارگر ایران، که در سی و چهار سال گذشته سرکوب سیاسی، اجتماعی و طبقاتی شده؛ طبقه ای که طبق آمارهای دولتی هشتاد درصد اش زیر خط فقر زندگی می کند، چرا برای ابتدایی ترین حقوق اولیه اش دست به اعتصاب و اعتراض سراسری نمی زند.
- ببینید، واقعیت را باید ببینیم و این موضوع را باید در دو زمینه روشن کنیم. اعتصابات ما همیشه در صنوفی بوده که تحت فشار بوده. از طرفی شرایط جامعه، شرایط بحران تغییر نبوده که شما بگویید که اعتصابات چرا سراسری نبوده. تمام بخش های کارگری شاید در یک مسئله با هم اشتراک داشتند؛ یعنی خواست دستمزد بیشتر، امکانات بهتر در محیط کار و داشتن کار ثابت و غیره. ولی این به آن معنا نیست که کارگران ایران احساس می کنند که در این موضوع ها با هم مشترک اند و می توانند در شرایطی وضعیت شان را تغییر دهند.
* مسائل کارگری ایران را در سی سال گذشته دنبال کرده ام. هیچ سندی دال بر وجود «جنبش کارگری» در ایران موجود نیست. هر چه بوده، اعتراضات پراکنده، اغلب بدون برنامه و افق روشن بوده. استثناهای اعتراضات کارگری متفاوت را نباید قاعده کنیم. یکی دیگر از خصوصیتهای اعتراضات پراکنده کارگری در ایران، خصلت ضد سیاسی- طبقاتی آن است.
البته توجه داشته باشید که هدف این نیست که من بخواهم از خارج کشور برای داخل نسخه تجویز کنم، بلکه هدف من روشنگری و ابهام زدایی است.
بنابراین پرسش من همچنان به قوت خودش باقی ست: اشکال در کجاست که یک طبقه اجتماعی که از ابتدایی ترین حقوق انسانی اش محروم است، برای احقاق حقوق خود مبارزه نمی کند؟
- این موضوع برمی گردد به شرایط کلی جامعه؛ شما باید رشد فرهنگی- سیاسی جامعه ایران را ببینید، و نوع سیستم حکومتی آن را. یعنی اگر ما امروز بگوییم که تمام تحرکات کارگری جدا از هم بوده، و اسم آنرا نمی شود «جنبش» گذاشت، و باید اسم آنرا گذاشت «جنبش اعتراضی- دفاعی»، به نظر من این منطقی نیست. ببینید، مبارزات کارگری در صد سال گذشته در ایران؛ از 1302، 1323، 1357 فرهنگ متفاوتی از دیگر کشورها داشته. من فکر می کنم ما این را باید روشن کنیم تا بعد بگوییم که [اعتراضات کارگری در ایران] جنبش نیست، و ول اش کنیم و بی جهت خودمان را برای دفاع از مبارزات کارگری الاف نکنیم...
* پرسش من چنین هدفی را دنبال نمی کند. طرح پرسش برای روشن شدن موضوع مورد بحث هست و ...
- نه نه، من این را برای شما نمی گویم. این بحثی ست که در کلیت اش از جانب خیلی ها مطرح می شود. این سوأل شما نیست. این بحثی ست که خیلی ها دارند روی اش نظرپراکنی می کنند و می خواهند بگویند: ول اش کنید؛ شما باید راه حل دیگری پیدا کنید. راه حل اش این است که شما باید کمربندها را سفت کنید؛ کارگر باید بیشتر تولید کند؛ چیز بیشتری نخواهد، چون تغییر را باید در بهتر شدن اقتصاد دید. من اصلاً بحث ام از جانب شما نیست. من می خواهم بگویم، اگر ما می بینیم این اعتراضات [کارگری] در کنار هم قرار نمی گیرند، به نظر من مشکل اساسی به ساختار فرهنگ سیاسی ما برمی گردد.
* همانطور که گفتم، پرسش های من برای شناختن مقوله مورد مصاحبه است. فراموش نکنیم، ما از یک جامعه ده تا پاتزده میلیونی کارگری در ایران داریم صحبت می کنیم.
پرانتزی باز می کنم شاید بحث مان را ملموس تر کنیم: سالهاست که درگیر کار پناهندگی پناهجویان ایرانی [در انگلستان] هستم. در این سالها درصد ناچیزی از کارگران صنعتی ایران جزو پناهجویان بوده اند. اما در میان همین درصد ناچیز، به اضافه پناهجویانی که از لایه های دیگر اجتماعی هستند، خصلتی را در آنها عمده و نهادینه شده دیدم: اکثریت قریب به اتفاق پناهجویانی که ظرف ده سال گذشته به خارج آمده اند، را انسانهایی«تقدیرگرا» دیده ام. یعنی آنها انتقام تمام رنج ها و مصائبی که دیده اند را به خدا محول می کنند.
پرسش ام از شما: در کنار سرکوب سازمانیافته کارگران از سوی حاکمان اسلامی ایران، آیا آموزه های مذهبی- خرافی این طبقه اجتماعی را طبقه ای درخود، تقدیرگرا و ناآشنا به منافع طبقاتی اش نکرده؟
-من با عرض معذرت اول به سوأل قبلی تان جواب کوتاهی بدهم، بعد برگردم به این پرسش تان.
* حتماً!
- من فکر میکنم شما سوألی کردید و دوباره آنرا تکرار کردید که بخش عمده کارگران؛ یعنی هشتاد درصد نیروی کار در ایران [زیر خط فقر زندگی می کند]... ببینید، در همین شهر و ایالتی که من زندگی می کنم، تعداد کسانی که self employment هستند بسیار بیشتر از تعداد کارگرانی ست که زیر قانون کار در این کشور کار می کنند. ما یک نرم اقتصادی جهانی را داریم می بینیم. حالا این را از کل به جزء بیاوریم. از تجرید است که ما این بحث را می توانیم روشن کنیم. وقتی ما می گوییم کسی سرما خورده، باید علت آنرا پیدا کنیم. بنابراین من فکر نمی کنم، کسانی که پناهجو [ایرانی] اند و می گویند، خدا کارها را درست می کند، و بعد این را برگردانیم به کل جامعه ای که در آن خرافات هم بالطبع وجود دارد، ولی نباید آنرا به تمام آن جامعه تعمیم بدهیم. جامعه کارگری ایران اگر به بهتر شدن زندگی اش اعتقاد نداشت... ببینید، با اینکه از سال 1388 هر روز وضعیت سیاسی- امنیتی جامعه بالاتر رفته، اما به هیچ وجه نمی توانند با کارگری که در خیابان اعتراض می کند، همان برخوردی را بکنند که با مردمی که در 22 بهمن یا عاشورا و تاسوعا به خیابان آمده اند. بنابراین جامعه ای که خودشان به درستی می شناسند اش، و می دانند جامعه کارگری پتانسیل تغییر را دارد، حتا اگر در سلولهای جدا جدا کار کنند؛ ولی منافع مشترک دارند. بنابراین من فکر می کنم آن مقایسه، مقایسه سیب و پرتغال است.
* از جامعه ای که از آن صحبت می کنید؛ کشوری که الان در آن زندگی می کنید، جامعه ای ست که نهادهای مدنی در آنها شکل گرفته؛ نهاد مذهب دخالتی در زندگی مردم ندارد و می شود گفت که اغلب انسانهای این جوامع انسانهای «دنیاباور»ند تا انسانهای «تقدیرگرا». سوأل دیگری می کنم...
- می توانم پرانتزی وسط صحبت تان باز کنم؟
* حتماً!
- من در چهل و نه کشور کار کردم؛ از چین تا فلسطین. و من می توانم در مورد هر کدام از این کشورها، و شرایط مشابه و مخالف آن کشورها در رابطه با ایران با شما بحث کنم.
* بسیار خوب، بحث مان را متمرکز کنیم به کشور ایران. آیا شما اطلاع دارید که در تمام مراکز تولیدی و خدماتی در ایران نماز ظهر خوانده می شود؛ آیا اطلاع دارید که در این مراکز تولیدی و خدماتی، نهادهای سرکوب نظیر حراست، انجمن های اسلامی و نظایر آنها به امری رایج و قابل قبول برای اغلب کارگران تبدیل شده؟
- من نه تنها اینها را می دانم، بلکه بر خلاف بسیاری از کسانی که آمار می دهند و می گویند نتایج فلان انتخابات چقدر بوده، می دانم که در همین شرایط کارگران را با زور به اتوبوس ها سوار می کنند و آنها را می برند نماز جمعه و شرکت در تظاهرات ها. و در عین حال همین ها را مجبور می کنند برای رأی دادن. من تمام این اطلاعات را راجع به این قضیه دارم...
* چند پرسش قبلی ام را فرموله می کنم: به نظر شما آیا آموزه های مذهبی- خرافی در کنار سرکوب های همیشگی، در دراز مدت فرهنگ حاکم بر جامعه ایران؛ از جمله امر آگاهی طبقاتی در میان کارگران ایران را دچار تغییر و تزلزل نکرده؟
- یکی از دوستان من بحث قشنگی کرد: یکی از فعالین اجتماعی، سیاسی دهه شصت که بچه اش نماز می خواند، از او سوأل شد: چرا بچه تو نماز خوان شده؟ او گفت: من ترجیح می دهم، بچه ام نماز بخواند تا شیشه بکشد. یعنی من فکر می کنم، وجود مذهب در بخش عمده جامعه ایران در مبارزه با افراطی ست که در جامعه ما بوجود آمده. من این خرافات را از جای دیگری می توانم راجع به اش بحث کنم. ولی فکر نمی کنم، این دو تا را بتوانم در کنار هم قرار دهم.
* خیلی خوب، از همانجا بحث کنید. وجود خرافات و تأثیر آموزه های مذهبی، خرافی در جامعه ایران در چه ابعادی ست و چه تأثیراتی در فرهنگ جامعه داشته؟
- من فکر می کنم در همین کشورهای شرق و غرب [انسانها] «امید» را در چیزی می بینند. یعنی انسان این جامعه امید دارد چیزهایی تغییر کند؛ شاید در شرایطی بگوید «خدا درست اش می کند» یا در شرایطی بگوید... ببینید، حتا اگر ما بخواهیم مقایسه بکنیم،می بینیم آقای بهشتی سخنران اول ماه مه 1358 بود، حتا سخنرانی آقای خمینی را داشتیم. من فکر می کنم شما اگر توجه کنید، می بینید که این شرایط اجتماعی ست که وضعیت جامعه را درست می کند. شرایط اجتماعی ما در سال 58 این بود که می گفتند «خدا هم کارگر است». ولی امروز شرایط بازار به چنان وضعیتی همه را وادار کرده که [مردم؟] امیدی که به خودشان داشتند را از دست داده اند؛ آن اعتماد به نفس را در خیلی موارد از دست داده اند و فکر می کنند کاری از دست شان برنمی آید. بنابراین امیدشان را از جایی واهی دنبال می کنند. البته خرافات در آن جامعه رشد کرده. من نمی گویم آقای مشائی و امثالهم شیطان پرستی را در جامعه نداده اند. باید هم می دادند، چون این است که می تواند محرکی باشد در مقابل جریانات عدالت خواه...
* هدف من هم از طرح پرسش ها عمده کردن روندهای موجود در 33 سال گذشته در ایران است و نه ارزش گذاری، و به طریق اولی موضوع را ساده کردن.
پوشه اصلی گفتگو را باز می کنم: «تشکیلاتهای مستقل و دولتی کارگری در ایران». ابتدا اظهارنظر کوتاهی راجع به این پرسش از شما می شنوم: به نظرتان آیا امکان دارد، کارگران ایران در حکومت اسلامی ایران صاحب تشکل های مستقل از دولت و نهادهای امنیتی شوند؟
- من فکر می کنم، در شرایطی دولت می خواهد و مجبور است، و در شرایطی دولت می گوید نه. سیاست در ایران همیشه بر اساس منافع لحظه ای بوده تا منافع واقعی. دعوای اصلی در جامعه کارگری ما، بحث بر سر دو نظر است. یک بحثی ست که [کارگران] می گویند، ما بر اساس اصل 26 و 27 قانون اساسی فعالیت کنیم و بتوانیم از همین شرایطی که داریم، به پیش برویم. یک سری هم برمی گردند به «قانون کار»، و فصل ششم قانون کار را توضیح می دهند [و استدلال می کنند] که [کارگر] نمی تواند از قانون کاری که از سوی کارفرما تدوین شده، چیزی از توی اش در بیاورد. یعنی شرایطی هست که تو می مانی، آیا می شود در همین وضعیت نهادهایی را بوجود آورد که بتواند مبارزه کند و کارش را به پیش ببرد؟ من می خواهم به تان بگویم که در حال حاضر خود دولت [ج . اسلامی] از همه کسانی که مخالف اش هستند، بیشتر از همه دارد به این موضوع فکر می کند. شما ببینید فقط در سال گذشته آقای قالیباف روی حدود دو هزار نهاد «مردمسالاری» در تهران کار کرده. این نهادها می خواهد بگوید که مردم می توانند در آن بحث هاشان را بکنند. ولی در عین حال در همین دولت اگر کسی بخواهد در جایی بحث تشکل مستقل را بکند، می زند توی صورت اش. من فکر می کنم ما با یک جامعه پیچیده ای طرف هستیم. همانطور که در فیلیپین و چین و پاکستان با آن [با تشکل مستقل] مشکل داریم، [در ایران هم مشکل داریم]. اینکه ما بتوانیم یک نسخه صادر کنیم؛ که کدام اش آره هست، کدام اش نه، من فکر می کنم نمی توانیم این کار را بکنیم. ولی اینکه با شرایط و امکانات موجود می شود حرکت کرد، برای خودسازی و آگاهی گری و بهتر شدن زندگی کارگر می شود کار کرد؟ من می گویم این شدنی هست.
* من پاسخ قطعی و دقیق شما به پرسش ام را نگرفتم. آیا در حاکمیت اسلامی در ایران کارگران می توانند تشکیلات مستقل از دولت و نهادهای اطلاعاتی- امنیتی داشته باشند؟
- من بحث ام را از زاویه ای مطرح کردم که بگویم: ما نمی توانیم به سوأل شما آره و نه بگوییم...
* یعنی شما نمی توانی از تببین ماهیت حاکمیت سیاسی ایران، و کارنامه سی و چهار ساله اش به این پرسش جواب بدهید؟ چون مبحث «تشکل های مستقل کارگری در ایران» در ده پانزده سال گذشته موضوع بسیار جدی ای بوده، که از قضا در این مدت انحرافات زیادی را در بین فعالان عملی و نظری کارگری در داخل و خارج کشور دامن زده. بنابراین پرسش ام در عین سادگی بسیار مهم است.
- من فکر می کنم، انحراف در خارج از کشور است و نه در داخل. من فکر می کنم اگر از این زاویه نگاه کنیم، می توانیم به یک جمع بندی برسیم. در همین شرایط، امسال کارگران پروژه ای ما سندیکاری مستقل خودشان را زدند. در همین شرایط [کارگران] می توانند برای خودشان نهاد بزنند. من می گویم این تشکیلات پروژه ای را نمی توانم به کل جامعه تعمیم بدهم. می خواهم بگویم که ساختن یک نهاد برمی گردد به آدمهایی که در آن نهاد وجود دارند و بر اساس شناخت و تجربیات شان در آن کار می کنند. من در عین حال می توانم بگویم که ما در کشورهایی قرار داریم که وجود تشکل به امر سیاسی تبدیل شده. ما می دانیم که در نهادهایی مثل خودروسازی، پتروشیمی، برق و مخابرات اگر یک نفر بخواهد حرف بزند، اخراج می شود. ولی این به این معنا نیست که ما نمی توانیم، با همین کارگران در شرایط، روند و مناسبات دیگری برای بهتر شدن زندگی شان حرف بزنیم. من می خواهم بگویم، از 1323؛ در شرایطی که «شورای مرکزی اتحادیه کارگری»، «اتحادیه کارگران و برزگران» ما درگیری داشتند، «شورای متحده کارگری» به خاطر اینکه امر اش امر ایدئولوژی و طبقاتی نبود، به مبارزات کارگران تبریز می گوید: اعتراض و حمایت از فاشیسم. شما نگاه کنید همین الان در کشور ما مبارزاتی صورت می گیرد که یک سری در داخل و خارج ...
* اشارات شما یا به کشورهای دیگر است یا به سالهای گذشته ایران. سالهای گذشته ای که شما به آن اشاره می کنید، کشور ایران دارای یک نظام استبداد عرفی بود، در صورتی که ما در سی و چهار سال گذشته شاهد استبداد مذهبی- فاشیستی در کشور ایران هستیم که حتا به رختخواب انسانها هم کار دارد. این خصوصیت و ویژگی ها اگر در تحلیل هامان عمده نشود، اتفاقاً می رود به جایی که پیشتر روی اش انگشت گذاشتم: انحرافی شروع می شود که شعاع آن هر لحظه بزرگ و بزرگ تر می شود.
چون وقت این گفتگو عملاً به پایان رسیده، و من مجبورم تعدادی از پوشه هایم را باز نکنم، بگذارید وقت باقیمانده را به شناختن نهادهای دولتی کارگری در ایران اختصاص بدهیم. به نظرتان این نهادهای دولتی- امنیتی کارگری چه خصوصیات و ویژگی های عمده ای دارند، تا از این طریق فعالان عملی و نظری کارگری در داخل و خارج کشور بتوانند آنها را شناسایی کنند؟
- شناسایی آنها که بسیار راحت است؛ اصلاً شناسایی نمی خواهد. بنیاد «شورای اسلامی کار» برای شناساندن و رشد نظام است. ما نمی توانیم به هیچکدام از این نهادهای دست ساز دولتی؛ چه می خواهد «خانه کارگر» باشد و چه «شورای اسلامی کار» [اعتماد کنیم]. همه آنها را می شناسند. من فکر نمی کنم، کسی که در این عرصه کار کرده باشد، اینها را نشناسد. اگر داریم با نیروی جوان صحبت می کنیم، خب، شورای اسلامی کار ابزار سرکوب در محیط کار است.
* راجع به این ویژگی نظرتان را جویا می شوم: طیفی از نیروهای چپ و فعالان قانونی کارگری در ایران با عمده کردن فاکتور «تحلیل طبقاتی» در نقدهای سیاسی، با وارد شدن در یک سری از لفاظی های کلامی عملاً حاکمان و حاکمیت ایران را به «سرمایه داران» و «نظام سرمایه داری ایران» تقلیل داده اند. نتیجه این اقدام زیرکانه این بوده که اهمیت ندارد، یک آدم، یک نظام سیاسی چقدر آدم کشته و چند فرمان قتل صادر کرده.
نکته من: این دکترین سیاسی بر بخشی از باورهای نیروهای سیاسی طیف چپ، و فعالان کارگری در ایران و خارج کشور پانزده سالی ست که سایه انداخته و قطار آنها را از ریل خارج کرده. نظرتان را در این باره می شنوم.
- من می خواهم شما یک مقداری بحث تان را باز کنید...
* ده- پانزده سالی بود که طیفی از نیروهای سیاسی، حاکمیت ایران را با عنوان نظام سرمایه داری معرفی می کردند. یعنی نظام سیاسی حاکم بر ایران را با استفاده از قرائتی از ادبیات چپ تقلیل می دادند به یک نظام «متعارف سرمایه داری». به طریق اولی حاکمانی که دست شان به خون و جنایت آلوده است،کسانی که فرمان قتل و سرکوب صادر کرده اند، سرمایه دار معرفی می کردند. البته مدتی ست که بخشی از آنها این ترم را استفاده نمی کنند.
- من خیلی خلاصه به تان بگویم: آن کسی که در ایران بحث سرمایه داری را می کند، و آن کسی که در خارج کشور این کار را می کند، در دو دنیای متفاوت این بحث را می کنند. کسی که در ایران است، با علایمی که من فکر می کنم بحث های «تئودور» بوده، از طریق نماد بحث شان را می کنند. ولی کسی که در خارج کشور از همان لغات و مفاهیم استفاده می کند، من فکر می کنم اشتباه می کند. من باهاتون موافق ام.
* به نکته دیگری اشاره می کنم. چون با روی کار آمدن محمود احمدی نژاد نگاه و نظری بر ادبیات سیاسی طیفی از نیروهای داخل و خارج حاکم شده. یعنی دکترین پوپولیسم و استفاده ابزاری از طبقه کارگر. طوری که احمدی نژاد و سید علی خامنه ای هم مدافع طبقه کارگر می شوند.
آیا این ادبیات سیاسی و استفاده ابزاری از کارگر و طبقه کارگر، یکی از سنجه های دولتی- امنیتی بودن افراد و نهادهای به اصطلاح کارگری در ایران نیست؟
- به نظر من نکته اساسی ای را می گویید. اگر احمدی نژاد از این پوپولیسم استفاده می کند، برای خریدن آن «چپ ضد امپریالیست» در خارج کشور است. شما با رژیمی طرف هستید که در خارج کشور با کمونیست ها زد و بند می کند، در داخل کشور کمونیست کشی می کند. ما متأسفانه این تفاوتها را نمی توانیم تشخیص دهیم که این دکترین پوپولیستی برای چه منظورهایی بکار گرفته می شود. برای کارگری که اعتقادی ندارد (حالا من نمی خواهم آنرا عمومیت بدهم) به سیستمی که نهادهایش ماهیت خودشان را نشان داده اند... ما کجا دیده ایم که رئیس جمهور یک کشور؛ آقای احمدی نژاد کارگران سندیکا را ببرد و به شان بگوید: به همه تان یک اتوبوس می دهم، از خر شیطان بیایید پایین. کدام کارگر این حرف را خرید؟ اما تو خارج کشور است که این پوپولیسم معنی می دهد تا بگویند: ببینید، مسئله درگیری جناح های سرمایه داری جهانی است.
* با جمع بندی چند پرسش و پاسخ آخر، گفتگو را به پایان می برم: ارزیابی مقولاتی که به کشور ایران مربوط می شود، بدون درنظر گرفتن ماهیت نظام سیاسی حاکم بر کشور غیرممکن است؛از جمله نهادها و تشکیلاتهای کارگری در ایران.
- من می توانم این را بگویم، مقولاتی که در رابطه ساخت تشکلات کارگری است، در خود ایران معنی پیدا می کند؛ در شرایطی که آنها دارند در آن تشکیلاتها کار می کنند.
* مهدی کوهستانی از شرکت تان در این گفتگو یکبار دیگر تشکر می کنم.
- من هم ممنون ام از شما.
* * *
تاریخ انجام مصاحبه: 5 می 2012
تاریخ انتشار مصاحبه: 17 می
اخبار روز:
دویچه وله: هزاران تن از مخالفان سرمایهداری در اعتراض به سیطره بانکی و
صرفهجوییهای مالی در اتحادیه اروپا در فرانکفورت گرد آمدهاند. انتظار
میرود در این تظاهرات دستکم ۲۰ هزار نفر شرکت کنند.
شهر فرانکفورت که مقر بانکهای آلمانی و اروپایی محسوب میشود، از چهار روز پیش تاکنون صحنه گردهمایی مخالفان سیاستهای مالی اتحادیه اروپا، بانک مرکزی اروپا و صندوق بینالمللی پول است.
تظاهرات جنبش "بلاکیوپای" (Blockupy) از روز چهارشنبه (۱۶ مه/۲۷ اردیبهشت) آغاز شده و روز شنبه نقطه عطف آن به شمار میرود. درحال حاضر برخی خیابانها و میدانهای منتهی به منطقه بانکی فرانکفورت از سوی پلیس مسدود شدهاند. ترافیک سنگینی در فرانکفورت ایجاد شده و بسیاری از فروشگاههای شهر از بیم اغتشاش و آسیب، بسته ماندهاند.
اداره پلیس فدرال آلمان پنج هزار مامور را برای حفظ نظم و کنترل اوضاع در شهر فرانکفورت مستقر کرده است. بخشی از این ماموران از ایالتها و شهرهای دیگر آلمان به کار فراخوانده شدهاند.
گردهمایی روز شنبه "بلاکیوپای" دارای مجوز است و سازماندهندگان آن انتظار حضور دستکم ۲۰ هزار نفر در این تجمع را دارند.
تظاهرات "بلاکیوپای" در روزهای چهارشنبه، پنجشنبه و جمعه مجوز برگزاری نداشت و با دخالت پلیس از هم پاشید. با اینهمه بسیاری از تظاهرکنندگان توانستند بخشهایی از مرکز شهر را به اشغال خود درآورند.
شهرداری فرانکفورت به دلیل "به خطر افتادن نظم و امنیت عمومی" برای تظاهرات روز جمعه (۱۸ مه/۲۹ اردیبهشت) مجوز صادر نکرده بود. پلیس با برهم زدن گردهمایی مخالفان دستکم ۴۰۰ نفر را به طور موقت بازداشت کرد و به شهرهای مجاور انتقال داد. ماموران پلیس روز پنجشنبه هم صدها تظاهرکننده را از میدان شهرداری فرانکفورت "رومر پلاتز" بیرون رانده و اقدام به دستگیری ۱۵۰ نفر از آنان کردند.
پلیس همچنین در روز چهارشنبه مانع از چادر زدن هواداران جنبش "بلاکیوپای" در برابر بانک مرکزی اروپا شد.
گردهمآیی مخالفان نظام بانکداری در آلمان، برای دومین هفته متوالی ادامه داشت. معترضان با شعار «ما ۹۹ درصدیم» امیدوارند مانند مخالفان انرژی اتمی به نتیجه رسند.
جنبش "بلاکیوپای" آلمان در همراهی و همبستگی با جنبش "اشغال والاستریت" در نیویورک شکل گرفته است. نام این جنبش ترکیبی است از کلمات انگلیسی "بلاک" (Block) و "اکیوپای" (Occupy) بهمعنای بستن و اشغال. شبکه "اتک"، حزب چپ آلمان، شاخه ایالت هسن و چند تشکیلات چپ دیگر از جمله شرکتکنندگان و سازماندهندگان این جنبش هستند.
یک سخنگوی "بلاکیوپای" در گفتگو با تلویزیون آلمان اعلام کرده که این جنبش به اهداف خود در "نافرمانی مدنی" و جلب افکار عمومی به سیطره مالی بانکها دست یافته است. اما سخنگویان "کومرز بانک" و "دویچه بانک" به خبرگزاری رویترز گفتهاند که جنبش "بلاکیوپای" هیچ اخلالی در گردش کار آنها ایجاد نکرده و آنها مانند همیشه به کسب و کار خود ادامه خواهند داد.
شهر فرانکفورت که مقر بانکهای آلمانی و اروپایی محسوب میشود، از چهار روز پیش تاکنون صحنه گردهمایی مخالفان سیاستهای مالی اتحادیه اروپا، بانک مرکزی اروپا و صندوق بینالمللی پول است.
تظاهرات جنبش "بلاکیوپای" (Blockupy) از روز چهارشنبه (۱۶ مه/۲۷ اردیبهشت) آغاز شده و روز شنبه نقطه عطف آن به شمار میرود. درحال حاضر برخی خیابانها و میدانهای منتهی به منطقه بانکی فرانکفورت از سوی پلیس مسدود شدهاند. ترافیک سنگینی در فرانکفورت ایجاد شده و بسیاری از فروشگاههای شهر از بیم اغتشاش و آسیب، بسته ماندهاند.
اداره پلیس فدرال آلمان پنج هزار مامور را برای حفظ نظم و کنترل اوضاع در شهر فرانکفورت مستقر کرده است. بخشی از این ماموران از ایالتها و شهرهای دیگر آلمان به کار فراخوانده شدهاند.
گردهمایی روز شنبه "بلاکیوپای" دارای مجوز است و سازماندهندگان آن انتظار حضور دستکم ۲۰ هزار نفر در این تجمع را دارند.
تظاهرات "بلاکیوپای" در روزهای چهارشنبه، پنجشنبه و جمعه مجوز برگزاری نداشت و با دخالت پلیس از هم پاشید. با اینهمه بسیاری از تظاهرکنندگان توانستند بخشهایی از مرکز شهر را به اشغال خود درآورند.
شهرداری فرانکفورت به دلیل "به خطر افتادن نظم و امنیت عمومی" برای تظاهرات روز جمعه (۱۸ مه/۲۹ اردیبهشت) مجوز صادر نکرده بود. پلیس با برهم زدن گردهمایی مخالفان دستکم ۴۰۰ نفر را به طور موقت بازداشت کرد و به شهرهای مجاور انتقال داد. ماموران پلیس روز پنجشنبه هم صدها تظاهرکننده را از میدان شهرداری فرانکفورت "رومر پلاتز" بیرون رانده و اقدام به دستگیری ۱۵۰ نفر از آنان کردند.
پلیس همچنین در روز چهارشنبه مانع از چادر زدن هواداران جنبش "بلاکیوپای" در برابر بانک مرکزی اروپا شد.
گردهمآیی مخالفان نظام بانکداری در آلمان، برای دومین هفته متوالی ادامه داشت. معترضان با شعار «ما ۹۹ درصدیم» امیدوارند مانند مخالفان انرژی اتمی به نتیجه رسند.
جنبش "بلاکیوپای" آلمان در همراهی و همبستگی با جنبش "اشغال والاستریت" در نیویورک شکل گرفته است. نام این جنبش ترکیبی است از کلمات انگلیسی "بلاک" (Block) و "اکیوپای" (Occupy) بهمعنای بستن و اشغال. شبکه "اتک"، حزب چپ آلمان، شاخه ایالت هسن و چند تشکیلات چپ دیگر از جمله شرکتکنندگان و سازماندهندگان این جنبش هستند.
یک سخنگوی "بلاکیوپای" در گفتگو با تلویزیون آلمان اعلام کرده که این جنبش به اهداف خود در "نافرمانی مدنی" و جلب افکار عمومی به سیطره مالی بانکها دست یافته است. اما سخنگویان "کومرز بانک" و "دویچه بانک" به خبرگزاری رویترز گفتهاند که جنبش "بلاکیوپای" هیچ اخلالی در گردش کار آنها ایجاد نکرده و آنها مانند همیشه به کسب و کار خود ادامه خواهند داد.
پارلمان یونان منحل شد؛ هجوم مردم به بانکها
کارولوس پاپولیاس، رئیس جمهوری یونان پارلمان این کشور را که دور روز از
تشکیل آن میگذشت منحل کرد و بدین ترتیب در یونان بحران زده در ۲۸
خردادماه بار دیگر انتخابات پارلمانی برگزار خواهد شد.
تکرار انتخابات پارلمانی از آن رو صورت میگیرد که طیفی از احزاب مختلف از راست افراطی تا چپ افراطی به پارلمان این کشور راه یافتند و در پی آن رهبران این احزاب نتوانستند برای تشکیل دولت ائتلافی به توافق برسند.
در انتخابات پارلمانی اخیر که در ۱۷ اردیبهشت برگزار شد، دو حزب حاکم دموکراسی نوین(محافظهکار) و حزب سوسیالیست پاسوک کمتر از ۳۵ درصد از آرا را به خود اختصاص دادند و با این میزان رای این دو حزب طرفدار سیاست ریاضت اقتصادی از تشکیل دولت بازماندند.
در مجموع نزدیک به ۶۰ درصد از یونانیها به احزابی رای دادند که مخالف ریاضتهای اقتصادی توصیه شده از سوی اتحادیه اروپا و صندوق بینالمللی پول هستند.
دو حزب طرفدار ریاضتهای اقتصادی میگویند انتخابات آینده در واقع به منزله همهپرسی برای یونانیهاست که آیا میخواهند در یورو بمانند یا نه.
اما احزاب مخالف ریاضتهای اقتصادی تحمیلی اتحادیه اروپا که در راس آنها حزب چپ سیریزا است، میگویند اتحادیه اروپا بلوف میزند و نمیتواند به سادگی یونان را مجبور به خروج از یورو کند.
الکسیس سیپراس، که حزب چپ سیریزا، را هدایت میکند میگوید اتحادیه اروپا به جای ریاضت اقتصادی، باید بر سیاست رشد اقتصادی تمرکز کند؛ که معنای هزینه کردن بیشتر دولت برای دامن زدن به رشد است و نه کاستن از هزینهها.
برپایه آخرین نظرسنجیها، حزب چپ سیریزا حتی رای بیشتری از انتخابات قبلی به دست خواهد آورد و موقعیت خود را بهبود خواهد بخشید.
آنگلا مرکل، صدر اعظم آلمان، به صراحت گفته است یونان تنها در صورت اجرای سیاستهای ریاضت اقتصادی در حوزه یورو باقی خواهد ماند.
الکسیس سیپراس، رهبر حزب چپ سیریزا در مقابل گفته است که آنگلا مرکل با تحمیل ریاضت اقتصادی یورو را به خطر انداخته است. سیاستهایی که به ناآرامیها گسترده اجتماعی در یونان منجر شده است.
خروج صدها میلیون یورو از بانکهای یونان و اسپانیا
همین بیثباتیها باعث شده است که پس از انتخابات اخیر پارلمانی در یونان، مردم با هجوم با بانکها صدها میلیون یورو از بانکها خارج کنند.
مردم از آن بیم دارند که در صورت خروج یونان از یورو، بانکها پول کمارزشتر دراخما، را به آنها بدهند.
گزارشها حاکی از آن است تنها در روز دوشنبه و سهشنبه هفته گذشته، نزدیک یک میلیارد و دویست میلیون یورو از بانکها خارج کردند.
هراس به اسپانیا نیز سرایت کرده و روز پنجشنبه یک روزنامه محلی نوشت تنها در طول یک هفته مردم از «بانک اسپانیا» نزدیک به یک میلیارد یورو برداشت کردهاند.
بحران یورو محور گفتوگوهای گروه هشت در کمپ دیوید
در همین حال بحران یورو و خروج احتمالی یونان از واحد پول اروپا از محورهای عمده گفتوگوهای رهبران هشت کشور صنعتی جهان است که در واشینتگن گرد هم آمدهاند.
باراک اوباما، رئیس جمهوری ایالات متحده که میزبان رهبران گروه هشت است، روز شنبه اظهار داشت که رهبران این کشورها تصدیق کردند که اروپا باید ترکیبی از ریاضت اقتصادی و رشد اقتصادی را به عنوان راهکار خروج از بحران اتخاذ کند.
کنفرانس گروه هشت در حالی برگزار شده است که صحنه سیاسی اروپا دگرگون شده است؛ در یونان بحران زده، احزاب مخالف یورو رای بالایی را به دست آوردهاند و در فرانسه، فرانسوا اولاند با تشکیک در سیاست ریاضت اقتصادی پیروز انتخابات ریاست جمهوری شد.
تکرار انتخابات پارلمانی از آن رو صورت میگیرد که طیفی از احزاب مختلف از راست افراطی تا چپ افراطی به پارلمان این کشور راه یافتند و در پی آن رهبران این احزاب نتوانستند برای تشکیل دولت ائتلافی به توافق برسند.
در انتخابات پارلمانی اخیر که در ۱۷ اردیبهشت برگزار شد، دو حزب حاکم دموکراسی نوین(محافظهکار) و حزب سوسیالیست پاسوک کمتر از ۳۵ درصد از آرا را به خود اختصاص دادند و با این میزان رای این دو حزب طرفدار سیاست ریاضت اقتصادی از تشکیل دولت بازماندند.
در مجموع نزدیک به ۶۰ درصد از یونانیها به احزابی رای دادند که مخالف ریاضتهای اقتصادی توصیه شده از سوی اتحادیه اروپا و صندوق بینالمللی پول هستند.
دو حزب طرفدار ریاضتهای اقتصادی میگویند انتخابات آینده در واقع به منزله همهپرسی برای یونانیهاست که آیا میخواهند در یورو بمانند یا نه.
اما احزاب مخالف ریاضتهای اقتصادی تحمیلی اتحادیه اروپا که در راس آنها حزب چپ سیریزا است، میگویند اتحادیه اروپا بلوف میزند و نمیتواند به سادگی یونان را مجبور به خروج از یورو کند.
الکسیس سیپراس، که حزب چپ سیریزا، را هدایت میکند میگوید اتحادیه اروپا به جای ریاضت اقتصادی، باید بر سیاست رشد اقتصادی تمرکز کند؛ که معنای هزینه کردن بیشتر دولت برای دامن زدن به رشد است و نه کاستن از هزینهها.
برپایه آخرین نظرسنجیها، حزب چپ سیریزا حتی رای بیشتری از انتخابات قبلی به دست خواهد آورد و موقعیت خود را بهبود خواهد بخشید.
آنگلا مرکل، صدر اعظم آلمان، به صراحت گفته است یونان تنها در صورت اجرای سیاستهای ریاضت اقتصادی در حوزه یورو باقی خواهد ماند.
الکسیس سیپراس، رهبر حزب چپ سیریزا در مقابل گفته است که آنگلا مرکل با تحمیل ریاضت اقتصادی یورو را به خطر انداخته است. سیاستهایی که به ناآرامیها گسترده اجتماعی در یونان منجر شده است.
خروج صدها میلیون یورو از بانکهای یونان و اسپانیا
همین بیثباتیها باعث شده است که پس از انتخابات اخیر پارلمانی در یونان، مردم با هجوم با بانکها صدها میلیون یورو از بانکها خارج کنند.
مردم از آن بیم دارند که در صورت خروج یونان از یورو، بانکها پول کمارزشتر دراخما، را به آنها بدهند.
گزارشها حاکی از آن است تنها در روز دوشنبه و سهشنبه هفته گذشته، نزدیک یک میلیارد و دویست میلیون یورو از بانکها خارج کردند.
هراس به اسپانیا نیز سرایت کرده و روز پنجشنبه یک روزنامه محلی نوشت تنها در طول یک هفته مردم از «بانک اسپانیا» نزدیک به یک میلیارد یورو برداشت کردهاند.
بحران یورو محور گفتوگوهای گروه هشت در کمپ دیوید
در همین حال بحران یورو و خروج احتمالی یونان از واحد پول اروپا از محورهای عمده گفتوگوهای رهبران هشت کشور صنعتی جهان است که در واشینتگن گرد هم آمدهاند.
باراک اوباما، رئیس جمهوری ایالات متحده که میزبان رهبران گروه هشت است، روز شنبه اظهار داشت که رهبران این کشورها تصدیق کردند که اروپا باید ترکیبی از ریاضت اقتصادی و رشد اقتصادی را به عنوان راهکار خروج از بحران اتخاذ کند.
کنفرانس گروه هشت در حالی برگزار شده است که صحنه سیاسی اروپا دگرگون شده است؛ در یونان بحران زده، احزاب مخالف یورو رای بالایی را به دست آوردهاند و در فرانسه، فرانسوا اولاند با تشکیک در سیاست ریاضت اقتصادی پیروز انتخابات ریاست جمهوری شد.
تأکید علی لاریجانی بر آزادی احزاب؛ «ملاحظات تاکتیکی برای ریاستجمهوری آینده؟»
در تهران گفتههای علی لاریجانی رئیس مجلس درباره لزوم آزادی احزاب در دو
همایش در هفته گذشته خبرساز شد. روز چهارشنبه علی لاریجانی در همایش
شوراها و مدیریت شهری علاوه بر انگشت گذاشتن برروی تغییر موادی از قانون
اساسی و همچنین ترمیم فکری گفت: «در زمان انتخابات بعضی میآیند و لیست
میدهند اما احزاب به جای کلیگویی باید محل تربیت افراد باشند و برای کشور
برنامه تولید کنند.» سهشنبه شب هم علی لاریجانی در سومین همایش تاریخ
مجلس گفت: «مسئله آزادی برای کشور مثل آب حیات است. احزاب باید بتوانند با
کادرسازی و تولید برنامه، گردش نخبگان را به طور سیستماتیک ایجاد کنند.»
این گفتهها در زمانی بر زبان آورده میشود که در پی انتخابات مناقشهبرانگیز ۲۲ خرداد ۱۳۸۸ حتی احزاب خودی و اصلاحطلب هم با محدودیت روبهرو شدند، رهبرانشان محکوم به حبسهای تعزیری و تعلیقی شدند و میرحسین موسوی، مهدی کروبی و زهرا رهنورد، چهرههای شاخص جنبش سبز در حصر به سر میبرند.
آقای جوادی حصار، چه عواملی سبب شده که علی لاریجانی در این هفته در دو مجلس خبرساز بر لزوم آزادی احزاب و حتی تغییر قانون و فرهنگ سیاسی ایران برای پیشبرد این راه حل تاکید کند؟
محمدصادق جوادی حصار: عوامل زیادی به نظر من میتوانند دخیل باشند. یکی این که امیدوارم این مصداق صحبتهای آقای لاریجانی مصداق این سخن نباشد که در جمهوری اسلامی باید هر کسی خودش همه چیز را تجربه کند و به نیازهای دیگران کمتر توجه کند. یعنی اینکه آقای لاریجانی امروز به ضرورت حقوق احزاب برای پشتیبانی از خودش بیشتر احساس نیاز کرده باشد تا بگوید که ما نیاز به احزاب آزاد داریم. دوم اینکه بازهم آرزو میکنم که صحبتهای ایشان فقط مقطعی و فصلی برای عبور از چالش پیش رو برای تجدید ریاست در قوه مقننه نباشد. از این بازی زیبا و صحبتهای دلنشین ما همیشه در فصولی مثل آستانه انتخابات چه انتخابات ریاست جمهوری و چه انتخابات مجلس شنیدیم و میشنویم.
یکی دیگر از دغدغههایی که میتواند باعث شده باشد آقای لاریجانی چنین
صحبتهایی را مطرح کرده باشند دغدغه جدی حضور و حمایت مردم در عرصههای
کلان ملی است. بسیج کردن افکار عمومی و کشاندن مردم به عرصه فعالیتهای
اجتماعی بدون سازوکارهای دائمی مثل احزاب کار طاقتفرسا و سختی است. این
روزها که ایران در عرصههای بینالمللی دچار چالشهای خیلی جدی است برای
بسیج افکار عمومی و نشان دادن پشتوانه بالای مردمی در تعاملات بینالمللی
نظام نیاز به اهرمها و مکانیزمهای کارآمدی دارد. بدون احزاب و تنها با
تکیه به چهرهها و شخصیتهای کاریزماتیک که این روزها به شدت افول پیدا
کرده در جمهوری اسلامی به عرصه آوردن این امکان سخت و آزاردهنده است. من
تصور میکنم آقای لاریجانی و هر متفکر و هر مسئول رده بالای جمهوری اسلامی
با یک کم تامل به این قضیه میتوانند برسند که احزاب پشتوانه محکمی بودند،
هستند و خواهند بود برای هر نظامی که بخواهد مبتنی بر آرا و نظارت مردم کار
کند.
خانم گوارایی، آقای جوادی حصار میگویند که ملزومات نظام و گردش آن و همچنین منافع فردی نقش داشته. به نظر شما آقای لاریجانی که حتی تا آنجا پیش رفته که گفته مسئله آزادی در کشور مثل آب حیات است چه چیزی سبب شده که همان حرفهایی را بزنند که سالهاست منتقدان نظام میزنند؟
فاطمه گوارایی: ضمن این که با کلیت بحث آقای جوادی حصار موافقم اضافه میکنم که آن چیزی که جدی است بحران مدیریتی کشور هست که با فشارهای بینالمللی هم همراه شده. این چیزی است که جناحهای اصلی در قدرت و باندهای امنیتی و نظامی هم کاملا به آن دست پیدا کردهاند.
برای برونرفت از آن نوعی جنگ قدرت میان طیف اصلی که در قدرت حضور دارند، طیفهای خودی که وجود دارند، مثل اصولگرایان، جبهه پایداری و طیف آقای احمدینژاد در جریان است. اگر من بخواهم بحث آقای جوادی حصار و خودم را جمع کنم به نظر میآید که این بحثها از یک سو وقوف حاکمیت و جناح حاکم به بحران فزاینده مدیریتی از یک طرف است و دوم نوعی جنگ قدرت میان سه طیف اصلی که الان در قدرت حضور دارند که اولین عرصهاش را در کودتایی که سال ۸۸ شاهد بودیم در انتخابات مجلس و بعد برای ریاست جمهوری یعنی طی یک سال آینده به نوعی با آن مواجه شدیم و کسب ریاست مجلس و پیشزمینه برای انتخابات ریاست جمهوری. با این مسئله شدیدتر هم مواجه خواهیم شد.
آقای حکمت، به نظر شما پیشزمینه این گفتههای آقای علی لاریجانی که احزاب نباید فقط کلیگویی کنند و باید برنامه تولید کنند و محل تربیت افراد و کادرسازی باشند و گردش نخبگان را سامان بدهند سببش چیست؟
بیژن حکمت: در گفتههای آقای لاریجانی به نظر من یک سری ملاحظات تاکتیکی برای ریاست جمهوری آینده هست که اگر کماکان اصلاحطلبان نتوانند در آن انتخابات شرکت کنند ایشان بتوانند با شعارهای آزادیخواهانه بخشی از آرای اصلاحطلبان را به خودشان اختصاص دهند. به نظر من این یکی از دلایل مهم طرح ان مسائل است. ولیکن فکر میکنم دلایل عمیقتری هم وجود دارد و آن این است که ناکارآمدی دولت در اداره امور مملکت و توفق دستگاههای امنیتی و نظامی سخنگویان جناحهای مختلف را به فکر واداشته که چگونه میتوانند مملکت را اداره کنند، اقتصاد جامعه را اداره کنند و آن قسمت از مردم را که هنوز پشتیبان آنها هستند بتوانند سامان دهند و همانطور که آقای جوادی حصار گفتند به صحنه سیاسی بکشانند.
همانطور که خودشان گفتند باید فکرمان را تغییر دهیم این ایده هم به فکرشان آمده که باید یک مقداری در مورد ساماندهی جمهوری اسلامی تغییراتی حاصل شود. ولی طبیعتا اینها همهاش یک مقداری به نظر من «سخندرمانی» است. چون آقای لاریجانی سالهاست که این حرفها را تکرار میکنند و بار اول هم نیست. ولی هیچوقت خود ایشان قدمی در این جهت برنداشتهاند که سعی کنند حزبی تشکیل دهند، برنامهای درست کنند، کادرسازی کنند و غیرذلک. و علت اصلی آن هم به خواست و اراده این و آن برنمیگردد. بلکه فضای سیاسی و امکانات قانونی یا عدم قانونی در مملکت وجود دارد باعث این میشود که اصلا تشکیل احزاب در جمهوری اسلامی در وضعیت کنونی صحبت بیمسمایی باشد. من فکر میکنم آزادی احزاب یا شکل گرفتن احزاب در جامعه مستلزم یک شرایطی است که تا این شرایط فراهم نیاید احزاب با وجود کسانی که ممکن است خیلی خیرخواهانه بخواهند تشکیل دهند موفق به تشکیل چنین احزابی نمیشوند.
آقای حکمت اجازه بدهید در فراز بعدی درباره آن پیشزمینهها و ملزومات صحبت کنیم. موافقید؟
با کمال میل.
این گفتهها در زمانی بر زبان آورده میشود که در پی انتخابات مناقشهبرانگیز ۲۲ خرداد ۱۳۸۸ حتی احزاب خودی و اصلاحطلب هم با محدودیت روبهرو شدند، رهبرانشان محکوم به حبسهای تعزیری و تعلیقی شدند و میرحسین موسوی، مهدی کروبی و زهرا رهنورد، چهرههای شاخص جنبش سبز در حصر به سر میبرند.
دیدگاهها: بررسی گفتههای علی لاریجانی درباره لزوم آزادی احزاب
همزمان احزاب تحولطلب دگراندیش ملتزم به قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران هم اجازه فعالیت ندارند. در این شرایط خطاب رئیس مجلس شامل طیف اصولگرا میشود یا دگراندیشان را هم در بر میگیرد؟ برای رقابت محدود حزبی میان اصولگرایان چه سازوکارهایی لازم است؟ از جمله این پرسشها را در برنامه دیدگاهها با سه میهمان این هفته برنامه در میان گذاشتهایم: با محمد صادق جوادی حصار، مشاور مهدی کروبی و عضو شورای مرکزی حزب اعتماد ملی در مشهد، فاطمه گوارایی، فعال سیاسی ملی مذهبی در تهران و بیژن حکمت، دبیر سازمان جمهوریخواهان ایران در پاریس.آقای جوادی حصار، چه عواملی سبب شده که علی لاریجانی در این هفته در دو مجلس خبرساز بر لزوم آزادی احزاب و حتی تغییر قانون و فرهنگ سیاسی ایران برای پیشبرد این راه حل تاکید کند؟
محمدصادق جوادی حصار: عوامل زیادی به نظر من میتوانند دخیل باشند. یکی این که امیدوارم این مصداق صحبتهای آقای لاریجانی مصداق این سخن نباشد که در جمهوری اسلامی باید هر کسی خودش همه چیز را تجربه کند و به نیازهای دیگران کمتر توجه کند. یعنی اینکه آقای لاریجانی امروز به ضرورت حقوق احزاب برای پشتیبانی از خودش بیشتر احساس نیاز کرده باشد تا بگوید که ما نیاز به احزاب آزاد داریم. دوم اینکه بازهم آرزو میکنم که صحبتهای ایشان فقط مقطعی و فصلی برای عبور از چالش پیش رو برای تجدید ریاست در قوه مقننه نباشد. از این بازی زیبا و صحبتهای دلنشین ما همیشه در فصولی مثل آستانه انتخابات چه انتخابات ریاست جمهوری و چه انتخابات مجلس شنیدیم و میشنویم.
از این بازی زیبا و صحبتهای دلنشین همیشه در فصولی مثل آستانه انتخابات شنیدیم و میشنویم.
خانم گوارایی، آقای جوادی حصار میگویند که ملزومات نظام و گردش آن و همچنین منافع فردی نقش داشته. به نظر شما آقای لاریجانی که حتی تا آنجا پیش رفته که گفته مسئله آزادی در کشور مثل آب حیات است چه چیزی سبب شده که همان حرفهایی را بزنند که سالهاست منتقدان نظام میزنند؟
فاطمه گوارایی: ضمن این که با کلیت بحث آقای جوادی حصار موافقم اضافه میکنم که آن چیزی که جدی است بحران مدیریتی کشور هست که با فشارهای بینالمللی هم همراه شده. این چیزی است که جناحهای اصلی در قدرت و باندهای امنیتی و نظامی هم کاملا به آن دست پیدا کردهاند.
برای برونرفت از آن نوعی جنگ قدرت میان طیف اصلی که در قدرت حضور دارند، طیفهای خودی که وجود دارند، مثل اصولگرایان، جبهه پایداری و طیف آقای احمدینژاد در جریان است. اگر من بخواهم بحث آقای جوادی حصار و خودم را جمع کنم به نظر میآید که این بحثها از یک سو وقوف حاکمیت و جناح حاکم به بحران فزاینده مدیریتی از یک طرف است و دوم نوعی جنگ قدرت میان سه طیف اصلی که الان در قدرت حضور دارند که اولین عرصهاش را در کودتایی که سال ۸۸ شاهد بودیم در انتخابات مجلس و بعد برای ریاست جمهوری یعنی طی یک سال آینده به نوعی با آن مواجه شدیم و کسب ریاست مجلس و پیشزمینه برای انتخابات ریاست جمهوری. با این مسئله شدیدتر هم مواجه خواهیم شد.
آقای حکمت، به نظر شما پیشزمینه این گفتههای آقای علی لاریجانی که احزاب نباید فقط کلیگویی کنند و باید برنامه تولید کنند و محل تربیت افراد و کادرسازی باشند و گردش نخبگان را سامان بدهند سببش چیست؟
بیژن حکمت: در گفتههای آقای لاریجانی به نظر من یک سری ملاحظات تاکتیکی برای ریاست جمهوری آینده هست که اگر کماکان اصلاحطلبان نتوانند در آن انتخابات شرکت کنند ایشان بتوانند با شعارهای آزادیخواهانه بخشی از آرای اصلاحطلبان را به خودشان اختصاص دهند. به نظر من این یکی از دلایل مهم طرح ان مسائل است. ولیکن فکر میکنم دلایل عمیقتری هم وجود دارد و آن این است که ناکارآمدی دولت در اداره امور مملکت و توفق دستگاههای امنیتی و نظامی سخنگویان جناحهای مختلف را به فکر واداشته که چگونه میتوانند مملکت را اداره کنند، اقتصاد جامعه را اداره کنند و آن قسمت از مردم را که هنوز پشتیبان آنها هستند بتوانند سامان دهند و همانطور که آقای جوادی حصار گفتند به صحنه سیاسی بکشانند.
همانطور که خودشان گفتند باید فکرمان را تغییر دهیم این ایده هم به فکرشان آمده که باید یک مقداری در مورد ساماندهی جمهوری اسلامی تغییراتی حاصل شود. ولی طبیعتا اینها همهاش یک مقداری به نظر من «سخندرمانی» است. چون آقای لاریجانی سالهاست که این حرفها را تکرار میکنند و بار اول هم نیست. ولی هیچوقت خود ایشان قدمی در این جهت برنداشتهاند که سعی کنند حزبی تشکیل دهند، برنامهای درست کنند، کادرسازی کنند و غیرذلک. و علت اصلی آن هم به خواست و اراده این و آن برنمیگردد. بلکه فضای سیاسی و امکانات قانونی یا عدم قانونی در مملکت وجود دارد باعث این میشود که اصلا تشکیل احزاب در جمهوری اسلامی در وضعیت کنونی صحبت بیمسمایی باشد. من فکر میکنم آزادی احزاب یا شکل گرفتن احزاب در جامعه مستلزم یک شرایطی است که تا این شرایط فراهم نیاید احزاب با وجود کسانی که ممکن است خیلی خیرخواهانه بخواهند تشکیل دهند موفق به تشکیل چنین احزابی نمیشوند.
آقای حکمت اجازه بدهید در فراز بعدی درباره آن پیشزمینهها و ملزومات صحبت کنیم. موافقید؟
با کمال میل.
آقای جوادی حصار، آقای مصطفی درایتی از حزب مشارکت همزمان با استقبال از این گفتههای آقای علی لاریجانی گفتند اگر محدودیت رفع شود احزاب اصلاحطلب برای تولید برنامه و تعدیل فضای سیاسی با تمام توان به عرصه سیاسی باز خواهند گشت. مخاطب آقای لاریجانی گرایشهای اصولگرا هستند آن چنان که خانم گوارایی به آن اشاره کردند یا شامل اصلاحطلبان هم میشوند؟
بدون شک آقای لاریجانی روی سخنشان حداقل در این صحبت عام بوده و همه جریانهای سیاسی کشور میتواند مخاطبشان باشد. اما اگر بخواهیم به ماجرا به صورت عملیاتی و واقعبینانهتر نگاه کنیم، مخاطب آنها مخاطبانی هستند که در کنشهای سیاسی امکان همراهی با آنها را دارند. یعنی در حقیقت الان اصولگرایان درون خودشان هم دارای تشتت و تفرقاند و حزب و مجموعهای که بتواند به تعبیر آقای لاریجانی کادرسازی کند، نیرو تربیت کند، در اختیارشان نیست.
حزب قدرتمند و کادرسازی در جمهوری اسلامی الان وجود ندارد ... بنابراین مخاطب اول آقای لاریجانی عام است.
خانم گوارایی، از یک سو در هفته گذشته این حرفهای آقای لاریجانی را درباره لزوم آزادی احزاب داشتیم و از سوی دیگر مقاله مفصل روزنامه کیهان همزمان با پنجاه و یکمین سالگرد تاسیس نهضت آزادی درباره برانداز بودن این تشکل و تاثیرگذاری این تشکل بر احزاب و تشکلهای کارگزاران، مجاهدین انقلاب اسلامی، مشارکت، دفتر تحکیم و غیره با ذکر نام در مقاله کیهان. آیا جایی برای تشکلهای ملتزم به قانون اساسی در چشمانداز آقای علی لاریجانی، چنانکه آقای جوادی حصار گفتند که خطابشان عام بوده، هست؟
میان حرف و عمل تفاوت بسیاری هست. من منکر این نمیشوم که ایشان در وهله اول تفکیک نکرده باشند و صحبتشان عام بوده باشد. ولی ما حتی این انتخابات اخیر مجلس شورای اسلامی را نگاه کنیم تلاش بسیاری شد که احزاب اصلاحطلب کاملا از صحنه حذف شوند. یعنی فقط خود اصلاحطلبان نبود که در انتخابات شرکت نداشته باشند. در واقع نشانه جدی هم از طرف حکومت برای اینکه در انتخابات مجلسی که گذشت جناحهای واقعی اصلاحطلب بتوانند حضور داشته باشند مشاهده نشد. بنابراین به هیچ وجه شرایط سیاسی ایران را آماده و حاضر برای اینکه گروههایی که در داخل حکومتی در داخل کشور ایران منتقد هستند و خودشان را در چارچوب قانون اساسی ایران تعریف میکنند... نمیدانم.
نشانهاش همین مسئلهای هست که شما فرمودید. یعنی درست در همین شرایط تمامی افرادی که منتسب به جریانهای سیاسی هستند تلاش میشود که به نوعی این تشکلها کاملا از صحنه حتی فیزیکی حذف شوند. در رابطه با نهضت آزادی. حتی در رابطه با شورای فعالان ملی مذهبی که یک گروهی بود که به تاسیس یا تشکیل قانونی هم نرسید. چون به هیچ وجه اجازه نمیدهند. بارها و بارها در بازجویی به افراد گفته میشود که شما میتوانید به شکل فردی فعالیت کنید، بروید هر کاری که میخواهید انجام دهید انجام بدهید، اما حق ندارید در چارچوب نام شورای فعالان فعالیتی داشته باشید.
این نشان میدهد که این رویکرد در نظام جمهوری اسلامی بعد از سال ۶۲ که آخرین مقطعی بود که احزاب رسمی مخالف و منتقد در ایران منحل شدند، مثل حزب توده و غیره، یک رویکرد جدی است. آنها وجود این نیروها را جریانهایی میدانند که برای کسب قدرت سیاسی به جای آنها استفاده میشوند. به همین دلیل نه تنها اجازه فعالیت به هیچ نوع حزب غیرخودی را نمیدهند که حتی دامنه مخالفتشان تمام نهادهای مدنی و حتی تشکلهایی مثل انجیاوها و غیره را هم در بر گرفته. یعنی حتی آن قدر این رویکرد غلیظ شده که شامل احزاب و جریانهای نه تنها سیاسی که گروههای مدنی هم شده.
بنابراین من اساسا این فضا را برای اینکه جریانهای اصلاحطلب مجددا به صحنه برگردند نمیبینم. این جوری نتیجه بگیرم که حکومت متوجه وخیم بودن اوضاع برای خودش شده اما نشانههای عقلانی برای اینکه کلیه طیفهای خارج از حاکمیت بتوانند در صحنه سیاسی ایران حضور داشته باشند، ما هنوز نمیتوانیم ببینیم. به عنوان مثال میگویم. شما حتی برای آقای رفسنجانی الان میبینید یک سری گشایشهایی گفته میشود ولی موردی و پروژه است. ولی اینکه آقای هاشمی الان دوباره در صحنه سیاسی ایران بتوانند یک نقش کلیدی ایفا کنند محدودیت وجود دارد، حتی جناح آقای خاتمی. یا در رابطه با احزاب اصلاحطلب. شما نشانههایی از اینکه رهبران آنها که در زندان هستند گشایشی دیده شود که بتوانند آزاد شوند و حداقل برگردند به فضای بیرون از زندان، مشاهده نمیشود.
آقای حکمت، اولویت نظام الان فرض کنیم این طور که خانم گوارایی و آقای جوادی حصار گفتند آزادی احزاب دگراندیش نیست و مخاطبان آقای لاریجانی اصولگرایان هستند و نه حتی اصلاحطلبان. چه سازوکارهایی لازم و ضروری است برای اینکه رقابت حزبی محدودی در داخل جناح اصولگرا بخواهد برقرار شود؟
جمهوری اسلامی از ابتدا اصولا بر اساس سازش بین دیدگاهها و منافع مختلف و متضاد شکل گرفته. هیچوقت نتوانسته تبدیل به یک دولتی شود که در آن قوانین و سلسله مراتب روشنی وجود داشته باشد. آپارتاید سیاسی که در جمهوری اسلامی حاکم شد همانطور که خانم گوارایی اشاره کردند با حصر تمام احزاب مخالف به تدریج دامن احزاب منتقد را هم در این نظام گرفت. برای اینکه آپارتاید سیاسی در بسیاری از کشورها به گروههای خودی این امکان را میدهد در بین خودشان قوانینی را حاکم کنند هرچند که این قوانین و این آزادیها به هیچ وجه شامل حال کسانی که از شرکت در زندگی سیاسی مثل سیاهپوستان حذف میشوند در افریقای جنوبی برای مثال، نمیشود. ولی بین خود سفیدپوستان یک نوع حاکمیت و آزادی وجود دارد که به آنها امکان میدهد که مملکت را اداره کنند و منافع خودشان را جلو ببرند. تاریخ تحول دموکراسی... در بسیاری از کشورها این را دیدیم، که اول بین گروههای حاکم یک قوانینی پذیرفته میشود و این قوانین روشن و آشکار هستند و به آنها همه گروهها پایبند هستند و بعد به تدریج برای بقیه جامعه در نتیجه مبازرات بسط پیدا میکند.
یعنی نه قوانین یکدست و روشنی برای ادامه مملکت وجود دارد و نه دستگاه قضایی که بتواند رعایت این قوانین را تامین و تضمین کند. بنابراین تصور اینکه حتی بین خودیها بتواند در دراز مدت یا یک در یک دوران پایدار آزادی احزاب و شکلگیری احزاب به وجود بیاید به نظر من غیرممکن است و این جریان دایما با بالا و پایین رفتنها از دوم خرداد به بیست و دوم خرداد، از بیست و دو خرداد به فضای بسته و سرکوبگر کنونی تحول پیدا خواهد کرد تا وقتی که جمهوری اسلامی از پایه متحول شود و شرایطی فراهم شود که همه مردم بتوانند در زندگی سیاسی شرکت کنند.
آقای جوادی حصار، شما خوشبینتر هستید از آقای حکمت یا نه؟ به فرض شرایط رفع حصر از مهدی کروبی، رهبر حزب اعتماد ملی و چهره شاخص دیگر جنبش سبز میرحسین موسوی میتواند تضمین کند که قدمهای اول برای آزادی احزاب برداشته شود؟
من همانطورکه عرض کردم متاسفانه این صحبتها همیشه محصول شرایط خاص است و این شرایط که از بین برود صحبتها هم اثرشان را از دست میدهند و از حافظهها خارج میشوند. احزاب در کشور بدون جریان آزاد اطلاعات و مطبوعات مستقل امکان فعالیت واقعی نخواهند داشت. یعنی حزب بدون رسانه نمیتواند به نقد دستگاه حاکم بپردازد. همه این چیزهایی که سرکار خانم گوارایی و جناب حکمت گفتند از مقدمات رسیدن به یک فضای باز و آزاد سیاسی است. مهم آن است که در جمهوری اسلامی در آخرین لحظه چه سؤالی را جلوی مسئولان میگذارند که آنها پاسخش را بدهند. یعنی در حقیقت اینها خودشان طراح سؤال که نیستند. نه آقای لاریجانی طراح سؤالاتی است که الان دارد مطرح میکند نه دستگاه قضایی ما.
اینها با کمال احترام که برایشان قائلیم یک جایی ترمز دستیشان کشیده میشود و آنجا این است که دفتر رهبری نظرش این است، دستگاه رهبری نظرش آن است. چرا که آقای لاریجانی همه این صحبتها را ده سال قبل هم که پروندهشان را نگاه کنید گفتند. ولی در جریان سال ۸۸ ایشان اول به آقای موسوی تبریک گفتند ولی بعد حداقل این است که سکوت کردند. یکی از اعتراضاتی که به آقای لاریجانی شد توی این مدت این است که اینها در برابر موضوع فتنه موضع سکوت گرفتند. بحث من این است که باید رجال در جمهوری اسلامی برای دستیابی به آزادیهای ماندگار و لوازم چنین آزادیهایی مثل احزاب و مطبوعات آزاد هزینههای فردی هم بدهند. از جمله این که آقای کروبی خودش جزو همین رجال بود. رسید به این که بدون احزاب آزاد و مستقل نمیتوان این کار را کرد. اگر واقعا اینها هم بخواهند برسند باید مجموعه جمهوری اسلامی و رجال جمهوری اسلامی به اینجا برسند که برای ماندگاری و ثبات جمهوری اسلامی باید از خودشان هزینه کنند تا جمهوری اسلامی به معنایی که دوست دارند و میگویند و باید باشد برجا ماند.
مثلا ما حزب اعتماد ملی معتقد بودیم به جمهوری اسلامی حامی احزاب و گردش آزاد اطلاعات در چارچوب قانون اساسی و بعد هزینههایی را پرداخت کردیم که همه دیدند. اما آقای لاریجانی اگر بخواهد این اتفاق بیافتد خودش باید آماده باشد برای چنین هزینهای. موسوی هم این هزینه را پرداخت. چون رسیده بود به اینکه برای بقای جمهوری اسلامی باید این هزینهها را داد. بنده شخصا از صحبتهای آقای لاریجانی استقبال میکنم. امیدوارم این صحبتها جامه عمل بپوشند و ایشان برای ترویج چنین سخنانی از حد سخن فراتر روند و به حوزه عمل هم گام نهند که اعلام کنند من به عنوان یک رجل سیاسی در جمهوری اسلامی یا در یک حزب با نام و نشان فعالیت میکنم یا یک حزب با نام و نشان را فعال میکنم و به عنوان دبیر آن حزب خودم را به جامعه عرضه میکنم.
خانم گوارایی، نظر ملیمذهبیها چیست درباره گام لازم اول برای ممکن شدن آزادی احزاب؟
من معتقدم حکومت متوجه وخیم بودن اوضاع شده اما رویکرد آقای لاریجانی و صحبتهایش نشان از یک رویکرد در حاکمیت نیست. به نظر من حاکمیت دنبال راهبردی برای خروج از بنبست کنونی میگردد. یعنی در برابر این بحران جدی و گستردهای که به لحاظ مدیریتی وجود دارد. یادمان نرود این بحران مدیریتی آنقدر شدید هست که حتی منفیتر از فشارهای خارجی و موثرتر از مخالفت منتقدین داخلی دارد عمل میکند. حتی در دوران انتخابات سال ۸۸ و بعد یادمان هست که خیلی از منتقدان میگفتند براندازان خود این نظام از داخل همین نظام با همین عملکردهای مدیریتی ایجاد خواهد شد. بنابراین یک، حکومت متوجه وخیم بودن اوضاع و بحران مدیریتی شده و به نظر من تلاش لاریجانی هنوز یک تلاش فردی است به عنوان چهرهای که بشود امید بست به آن برای اینکه تحولاتی را درون سیستم در درون خود نیروهای سیستم ایجاد کند.
بحران مدیریتی آنقدر شدید است که حتی منفیتر از فشارهای خارجی و موثرتر از مخالفت منتقدین داخلی دارد عمل میکند...
آقای حکمت، نکته آخر؟
من همه حرفهای خانم گوارایی را تایید میکنم و همین طور که آقای جوادی حصار فرمودند اگر واقعا کسانی از اصولگرایان معتقد هستند که باید آزادی احزاب وجود داشته باشد و احزاب در جامعه شکل بگیرند اولین کارشان باید این باشد که آزادی حزب اعتماد ملی را بخواهند، آزادی حزب مشارکت را بخواهند و سعی کنند این وضعیت را به هم بزنند. ولی به هیچ وجه نشانهای از این حرفها به چشم نمیخورد و این نظریاتی است که گهگاهی بعضی از این سرآمدان مثل آقای لاریجانی و یا توکلی و دیگران ابراز میدارند برای اینکه سعی کنند تحولی که در جامعه به وجود آمده و تحولخواهانی را که در جامعه وجود دارند در انتخابات نمایشی خودشان تا حدودی به سمت خودشان جلب کنند.
کاهش توليد در صنعت خودروی ایران
آمار انجمن خودروسازان ایران نشان میدهد که تولید انواع خودرو در ایران
در نخستین ماه سال جاری به پایینترین سطح در ۳ سال اخیر رسیدهاست.
به گزارش خبرگزاری ایسنا، براساس این آمار، تولید انواع خودرو در کشور در فروردین ماه امسال در مقایسه با مدت مشابه در سال گذشته با کاهش حدوداً ۳۳ درصدی، به بیش از ۵۷ هزار و ۶۰۰ دستگاه رسید.
این میزان تولید نسبت به فروردین سالهای ۱۳۸۹ و ۱۳۸۸ نیز بیش از ۳۱ و نزدیک به ۱۶ درصد کاهش نشان میدهد.
به نوشته خبرگزاری ایسنا، این برای نخستین بار در چند سال اخیر است که تولید ماهانه خودرو در ایران با کاهش مواجه میشود.
با این همه، روزنامه دنیای اقتصاد در مهر سال گذشته نوشت که در شش ماه سال ۹۰، از میان ۱۰ شرکت خصوصی، تنها دو شرکت فعال هستند و بقیه یا با تیراژی انگشتشمار مشغول به کارند یا نسبت به سال گذشته افت ۵۰ تا ۷۰ درصدی را در تولید تجربه کردند.
اینها در حالی است که به نوشته خبرگزاری ایسنا، وزیر صنعت، معدن و تجارت چند روز پیش گفت که گزارشی از کاهش تولید خودرو به دست وی نرسیدهاست.
سخنان مهدی غضنفری در حالی عنوان شد که خبرگزاری ایلنا هفته گذشته گزارش داد کارخانه زاگرسخودرو واقع در بروجرد به دلیل کمبود نقدینگی و نبود مواد اولیه با مشکل مواجه شدهاست.
زاگرس خودرو در زمینه مونتاژ خودرو فعالیت دارد و از سال ۱۳۷۵ شروع به فعالیت کرده است.
بر اساس این گزارش، ۲۰۰ تن از کارگران زاگرس خودرو به دلیل تمدید نشدن قراردادهای کارشان، طی یک ماه اخیر بیکار شدهاند و این در حالیست که بسیاری از کارگران اخراجی، دورههای آموزشی خود را با هزینه کارخانه، در کشور مالزی گذرانده بودند.
اما چه دلایلی باعث کاهش میزان تولید در صنعت خودرو شده است؟
در گزارشهای انتشار یافته در خبرگزاریها و سایتهای خبری در ایران به چند دلیل اشاره شده که مهمترین آن، تحریمها علیه ایران به خاطر برنامه بحثبرانگیز اتمی اش است.
مهرداد عمادی، مشاور اقتصادی اتحادیه اروپا، در گفتوگو با رادیو فردا، با اشاره به اهمیت صنعت خودروسازی برای اقتصاد ایران، از جمله برای حفظ ارز و اشتغال و میافزاید: «حتی اگر ۱۰ درصد قطعات مورد نیاز برای تولید یک خودرو به دلیل اجرای تحریمها وارد نشود، کار تولید آن خودرو مختل خواهد شد و هزینه سنگینی به ایران وارد خواهد شد.»
آقای عمادی میافزاید: «در این چارچوب، تاثیر تحریمها در صنعت خودروسازی ایران قابل توجه بودهاست.»
در همین ارتباط، شرکت بینالمللی «جنرال موتورز» در ماه مارس سال اعلام کرد که شریک فرانسویاش، یعنی شرکت «پژو و سیتروئن» در تبعیت از مقررات دولت آمریکا صدور قطعات اتومبیل به صنایع خودروسازی ایران را متوقف کردهاست.
شرکت خودروسازی هیوندای نیز همکاری خود با تهران را متوقف کردهاست.
اخیرا نیز یک گروه بانفوذ آمریکایی مخالف برنامه هستهای ایران از شرکتهای خودروسازی رنو و نیسان خواست تا تجارت با جمهوری اسلامی را متوقف کنند.
به جز این، میتوان به یک دلیل دیگر اشاره کرد؛ یعنی آنچه که در گزارشها به عنوان بدقولی دولت در پرداخت سهم ۲۰ درصدی ناشی از افزایش قیمت حاملهای انرژی به بخش صنعت مطرح شدهاست.
علی مزروعی، نماینده دوره ششم مجلس، به رادیو فردا میگوید: «یکی از موادی که در قانون هدفمند شدن یارانهها در نظر گرفته شد، آن بود که بخشی از درآمد حاصل از افزایش حاملهای انرژی به بخش تولید داده بشود که میزان آن ابتدا ۳۰ درصد بود و سپس در اصلاحیه مجلس به ۲۰ درصد کاهش پیدا کرد. اما دولت به همین اصل قانونی عمل نکردهاست.»
آقای مزروعی همزمانی این اقدام دولت با تحریمها را موجب به وجود آمدن شرایط سختی برای واحدهای تولیدی ایران میداند و میافزاید که در نتیجه، شاهد تعطیلی روزافزون کارخانهها و اخراج کارگران هستیم.
یکی دیگر از دلایلی که مشکلاتی را برای صنعت خودروسازی ایران به وجود آورده، تحریم بانکهای ایرانی است.
به نوشته روزنامه بریتانیایی «فایننشال تایمز»، تحریم بانکهای ایرانی باعث شد که معاملات خارجی و نقل و انتقال پول برای شرکتهای ایرانی بسیار دشوار شود.
به همین دلیل بسیاری از معاملات با تاخیر فراوان و هزینههای بیشتر صورت گرفته و صنایع خودروسازی ناگزیر شدهاند برخی از خطوط تولید خود را تعطیل کنند.
بر اساس گزارشها، کاهش ارزش برابری ریال در مقابل ارزهای معتبر جهان در ماههای اخیر از دیگر عوامل نگرانکننده برای صنایع خودروسازی ایران است.
به نوشته فایننشال تایمز به نقل از علیاصغر یوسفنژاد، یکی از اعضای کمیسیون صنایع و معادن مجلس، کاهش ارزش ریال تاثیر بسیار زیانبار و جبرانناپذیری بر صنعت خودروسازی ایران داشتهاست.
به گزارش خبرگزاری ایسنا، براساس این آمار، تولید انواع خودرو در کشور در فروردین ماه امسال در مقایسه با مدت مشابه در سال گذشته با کاهش حدوداً ۳۳ درصدی، به بیش از ۵۷ هزار و ۶۰۰ دستگاه رسید.
این میزان تولید نسبت به فروردین سالهای ۱۳۸۹ و ۱۳۸۸ نیز بیش از ۳۱ و نزدیک به ۱۶ درصد کاهش نشان میدهد.
به نوشته خبرگزاری ایسنا، این برای نخستین بار در چند سال اخیر است که تولید ماهانه خودرو در ایران با کاهش مواجه میشود.
با این همه، روزنامه دنیای اقتصاد در مهر سال گذشته نوشت که در شش ماه سال ۹۰، از میان ۱۰ شرکت خصوصی، تنها دو شرکت فعال هستند و بقیه یا با تیراژی انگشتشمار مشغول به کارند یا نسبت به سال گذشته افت ۵۰ تا ۷۰ درصدی را در تولید تجربه کردند.
اینها در حالی است که به نوشته خبرگزاری ایسنا، وزیر صنعت، معدن و تجارت چند روز پیش گفت که گزارشی از کاهش تولید خودرو به دست وی نرسیدهاست.
سخنان مهدی غضنفری در حالی عنوان شد که خبرگزاری ایلنا هفته گذشته گزارش داد کارخانه زاگرسخودرو واقع در بروجرد به دلیل کمبود نقدینگی و نبود مواد اولیه با مشکل مواجه شدهاست.
زاگرس خودرو در زمینه مونتاژ خودرو فعالیت دارد و از سال ۱۳۷۵ شروع به فعالیت کرده است.
بر اساس این گزارش، ۲۰۰ تن از کارگران زاگرس خودرو به دلیل تمدید نشدن قراردادهای کارشان، طی یک ماه اخیر بیکار شدهاند و این در حالیست که بسیاری از کارگران اخراجی، دورههای آموزشی خود را با هزینه کارخانه، در کشور مالزی گذرانده بودند.
اما چه دلایلی باعث کاهش میزان تولید در صنعت خودرو شده است؟
در گزارشهای انتشار یافته در خبرگزاریها و سایتهای خبری در ایران به چند دلیل اشاره شده که مهمترین آن، تحریمها علیه ایران به خاطر برنامه بحثبرانگیز اتمی اش است.
مهرداد عمادی، مشاور اقتصادی اتحادیه اروپا، در گفتوگو با رادیو فردا، با اشاره به اهمیت صنعت خودروسازی برای اقتصاد ایران، از جمله برای حفظ ارز و اشتغال و میافزاید: «حتی اگر ۱۰ درصد قطعات مورد نیاز برای تولید یک خودرو به دلیل اجرای تحریمها وارد نشود، کار تولید آن خودرو مختل خواهد شد و هزینه سنگینی به ایران وارد خواهد شد.»
آقای عمادی میافزاید: «در این چارچوب، تاثیر تحریمها در صنعت خودروسازی ایران قابل توجه بودهاست.»
در همین ارتباط، شرکت بینالمللی «جنرال موتورز» در ماه مارس سال اعلام کرد که شریک فرانسویاش، یعنی شرکت «پژو و سیتروئن» در تبعیت از مقررات دولت آمریکا صدور قطعات اتومبیل به صنایع خودروسازی ایران را متوقف کردهاست.
شرکت خودروسازی هیوندای نیز همکاری خود با تهران را متوقف کردهاست.
اخیرا نیز یک گروه بانفوذ آمریکایی مخالف برنامه هستهای ایران از شرکتهای خودروسازی رنو و نیسان خواست تا تجارت با جمهوری اسلامی را متوقف کنند.
به جز این، میتوان به یک دلیل دیگر اشاره کرد؛ یعنی آنچه که در گزارشها به عنوان بدقولی دولت در پرداخت سهم ۲۰ درصدی ناشی از افزایش قیمت حاملهای انرژی به بخش صنعت مطرح شدهاست.
علی مزروعی، نماینده دوره ششم مجلس، به رادیو فردا میگوید: «یکی از موادی که در قانون هدفمند شدن یارانهها در نظر گرفته شد، آن بود که بخشی از درآمد حاصل از افزایش حاملهای انرژی به بخش تولید داده بشود که میزان آن ابتدا ۳۰ درصد بود و سپس در اصلاحیه مجلس به ۲۰ درصد کاهش پیدا کرد. اما دولت به همین اصل قانونی عمل نکردهاست.»
آقای مزروعی همزمانی این اقدام دولت با تحریمها را موجب به وجود آمدن شرایط سختی برای واحدهای تولیدی ایران میداند و میافزاید که در نتیجه، شاهد تعطیلی روزافزون کارخانهها و اخراج کارگران هستیم.
یکی دیگر از دلایلی که مشکلاتی را برای صنعت خودروسازی ایران به وجود آورده، تحریم بانکهای ایرانی است.
به نوشته روزنامه بریتانیایی «فایننشال تایمز»، تحریم بانکهای ایرانی باعث شد که معاملات خارجی و نقل و انتقال پول برای شرکتهای ایرانی بسیار دشوار شود.
به همین دلیل بسیاری از معاملات با تاخیر فراوان و هزینههای بیشتر صورت گرفته و صنایع خودروسازی ناگزیر شدهاند برخی از خطوط تولید خود را تعطیل کنند.
بر اساس گزارشها، کاهش ارزش برابری ریال در مقابل ارزهای معتبر جهان در ماههای اخیر از دیگر عوامل نگرانکننده برای صنایع خودروسازی ایران است.
به نوشته فایننشال تایمز به نقل از علیاصغر یوسفنژاد، یکی از اعضای کمیسیون صنایع و معادن مجلس، کاهش ارزش ریال تاثیر بسیار زیانبار و جبرانناپذیری بر صنعت خودروسازی ایران داشتهاست.
مصرف روزانه قهوه ممکن است عمر را طولانیتر کند
پژوهش تازهای که در آمریکا انجام شده نشان میدهد که نوشیدن قهوه به طور
روزانه، چه قهوه معمولی و چه قهوه بدون کافئین، طول عمر را افزایش میدهد.
نتایج این پژوهش در «نشریه پزشکی نیوانگلند» منتشر شدهاست.
خبرگزاری «بلومبرگ» براساس نتایج این تحقیقات مینویسد مردانی که روزانه دو تا سه فنجان قهوه مینوشند عمرشان ۱۰ درصد از مردانی که قهوه نمینوشند طولانیتر است و در مورد زنان این افزایش طول عمر حدود ۱۳ درصد است.
این پژوهش که از سوی پژوهشگران «موسسه ملی تحقیقات سرطان» انجام شده پردامنهترین بررسی در مورد تاثیرات احتمالی نوشیدن قهوه بر به تاخیر انداختن بیماریهای معمول در دوران کهولت مثل نارساییهای قلبی، مرض قند و مشکلات تنفسی است. البته هنوز کاملا مشخص نیست که آیا نوشیدن قهوه به طور کلی سودمند است یا نه و برای یافتن تمامی عوارض مربوط به نوشیدن قهوه باید پژوهشهای بیشتری صورت بگیرد.
یکی از پژوهشگران بخش تحقیقات سرطان در دانشگاه «مریلند» میگوید که نتایج این پژوهش را میتوان نوعی اطمینان خاطر برای کسانی تلقی کرد که نگران عوارض منفی قهوه هستند. به گفته وی به نظر میرسد که نوشیدن قهوه احتمال ابتلا به بیماریهای کشنده را افزایش نمیدهد.
به گفته وی هنوز هم ارتباط بین نوشیدن قهوه و بیماریهای کشنده ناروشن است و این پژوهش نکته جدیدی را در مورد نقش نوشیدن قهوه به عنوان علت و یا معلول بیماریهای متداول در دوره کهنسالی روشن نمیکند.
برپایه پژوهشی که از سوی یک موسسه بررسی عادات مصرف کنندگان در آمریکا صورت گرفته، شهروندان این کشور طی یک سال گذشته حدود ۷۵ میلیارد فنجان قهوه مصرف کردهاند که بهای آن طبق نرخ مرسوم در بازار آمریکا حدود ۳۵ میلیارد دلار محاسبه میشود. حدود ۶۵ درصد از آمریکاییهای بالغ هر روز و حدود ۷۳ درصد از آنها به طور هفتگی قهوه مینوشند. براساس این آمار، میانگین مصرف قهوه به طور روزانه در آمریکا حدود سه فنجان در روز است.
در پژوهش «موسسه ملی تحقیقات سرطان» عادت و وضعیت سلامتی حدود ۴۰۰ هزار نفر از مردان و زنان بین سن ۵۰ تا ۷۱ سال مورد بررسی قرار گرفتهاست. افراد مبتلا به سرطان، بیماری قلبی و کسانی که سکته مغزی داشتهاند از این تحقیقات مستثنی بودهاند.
نتایج این تحقیقات نشان داد که در میان مردانی که روزانه دو یا سه فنجان قهوه مینوشند احتمال ابتلا به بیماریهای قلبی ۱۴ درصد، احتمال مرگ بر اثر بیماریهای تنفسی ۱۷ درصد، احتمال مرگ بر اثر سکته قلبی ۱۶ درصد و احتمال مرگ بر اثر مرض قند ۲۵ درصد کمتر از افرادی است که قهوه نمینوشند.
در مورد زنانی که روزانه بین دو تا سه فنجان قهوه مینوشند نیز همین ارقام با درصدی بالاتر از مردان مشاهده شدهاست. و درمورد کسانی که میزان مصرف قهوه بین ۵ تا ۶ فنجان در روز است احتمال ابتلا به این بیماریها در حد بیشتری کاهش مییابد.
نکته قابل توجه این است که نوشیدن قهوه بر میزان ابتلا به بیماری سرطان تاثیری نداشته و حتی در میان افرادی که در طول روز بیشتر از سه فنجان قهوه مینوشند احتمال مرگ بر اثر ابتلا به بیماری سرطان بیشتر از افراد دیگر است.
مسئولان این پژوهش میگویند که قهوه بیش از هزار ترکیب گوناگون دارد که هر یک میتوانند بر وضعیت سلامتی افراد تاثیرگذار باشند. بنابراین در مورد تاثیرات نوشیدن قهوه بر افرادی که سابقه بیماریهای مختلف را دارند باید تحقیقات گستردهتری انجام شود.
خبرگزاری «بلومبرگ» براساس نتایج این تحقیقات مینویسد مردانی که روزانه دو تا سه فنجان قهوه مینوشند عمرشان ۱۰ درصد از مردانی که قهوه نمینوشند طولانیتر است و در مورد زنان این افزایش طول عمر حدود ۱۳ درصد است.
این پژوهش که از سوی پژوهشگران «موسسه ملی تحقیقات سرطان» انجام شده پردامنهترین بررسی در مورد تاثیرات احتمالی نوشیدن قهوه بر به تاخیر انداختن بیماریهای معمول در دوران کهولت مثل نارساییهای قلبی، مرض قند و مشکلات تنفسی است. البته هنوز کاملا مشخص نیست که آیا نوشیدن قهوه به طور کلی سودمند است یا نه و برای یافتن تمامی عوارض مربوط به نوشیدن قهوه باید پژوهشهای بیشتری صورت بگیرد.
یکی از پژوهشگران بخش تحقیقات سرطان در دانشگاه «مریلند» میگوید که نتایج این پژوهش را میتوان نوعی اطمینان خاطر برای کسانی تلقی کرد که نگران عوارض منفی قهوه هستند. به گفته وی به نظر میرسد که نوشیدن قهوه احتمال ابتلا به بیماریهای کشنده را افزایش نمیدهد.
به گفته وی هنوز هم ارتباط بین نوشیدن قهوه و بیماریهای کشنده ناروشن است و این پژوهش نکته جدیدی را در مورد نقش نوشیدن قهوه به عنوان علت و یا معلول بیماریهای متداول در دوره کهنسالی روشن نمیکند.
برپایه پژوهشی که از سوی یک موسسه بررسی عادات مصرف کنندگان در آمریکا صورت گرفته، شهروندان این کشور طی یک سال گذشته حدود ۷۵ میلیارد فنجان قهوه مصرف کردهاند که بهای آن طبق نرخ مرسوم در بازار آمریکا حدود ۳۵ میلیارد دلار محاسبه میشود. حدود ۶۵ درصد از آمریکاییهای بالغ هر روز و حدود ۷۳ درصد از آنها به طور هفتگی قهوه مینوشند. براساس این آمار، میانگین مصرف قهوه به طور روزانه در آمریکا حدود سه فنجان در روز است.
در پژوهش «موسسه ملی تحقیقات سرطان» عادت و وضعیت سلامتی حدود ۴۰۰ هزار نفر از مردان و زنان بین سن ۵۰ تا ۷۱ سال مورد بررسی قرار گرفتهاست. افراد مبتلا به سرطان، بیماری قلبی و کسانی که سکته مغزی داشتهاند از این تحقیقات مستثنی بودهاند.
نتایج این تحقیقات نشان داد که در میان مردانی که روزانه دو یا سه فنجان قهوه مینوشند احتمال ابتلا به بیماریهای قلبی ۱۴ درصد، احتمال مرگ بر اثر بیماریهای تنفسی ۱۷ درصد، احتمال مرگ بر اثر سکته قلبی ۱۶ درصد و احتمال مرگ بر اثر مرض قند ۲۵ درصد کمتر از افرادی است که قهوه نمینوشند.
در مورد زنانی که روزانه بین دو تا سه فنجان قهوه مینوشند نیز همین ارقام با درصدی بالاتر از مردان مشاهده شدهاست. و درمورد کسانی که میزان مصرف قهوه بین ۵ تا ۶ فنجان در روز است احتمال ابتلا به این بیماریها در حد بیشتری کاهش مییابد.
نکته قابل توجه این است که نوشیدن قهوه بر میزان ابتلا به بیماری سرطان تاثیری نداشته و حتی در میان افرادی که در طول روز بیشتر از سه فنجان قهوه مینوشند احتمال مرگ بر اثر ابتلا به بیماری سرطان بیشتر از افراد دیگر است.
مسئولان این پژوهش میگویند که قهوه بیش از هزار ترکیب گوناگون دارد که هر یک میتوانند بر وضعیت سلامتی افراد تاثیرگذار باشند. بنابراین در مورد تاثیرات نوشیدن قهوه بر افرادی که سابقه بیماریهای مختلف را دارند باید تحقیقات گستردهتری انجام شود.
«بیکاری مهمترین علت بزهکاری جوانان»؛ «موج جدید اخراج کارگران»
روزنامههای دنیای اقتصاد، شرق، کیهان، و ابتکار گزارشها و یادداشتهایی
درباره مذاکرات هستهای در هفته جاری و پیامدهای سیاسی و اقتصادی منتشر
کردهاند.
روزنامه ابتکار در شماره یکشنبه گزارشی درباره آغاز گمانهزنیها درباره کاندیداهای احتمالی انتخابات ریاست جمهوری آینده ایران منتشر کردهاست.
روزنامه خراسان از تشدید برخورد نیروی انتظامی با «برگزار کنندگان کنسرتهای زیرزمینی» خبر دادهاست. این روزنامه همچنین از قول معاون اجتماعی پلیس پیشگیری نیروی انتظامی نوشته «بیکاری مهمترین علت ارتکاب جرم توسط جوانان زیر ۲۵ سال است.»
روزنامه جهان صنعت هشدار دبیر اجرایی خانه کارگر تهران درباره «موج جدید اخراج کارگران» را منتشر کردهاست.
روزنامه کیهان خبر داده که «صبح شنبه دو نفر در زندان مرکزی اصفهان اعدام شدند.»
سفر آمانو به تهران؛ استقبال وزیر خارجه، هشدار نماینده خامنهای
روزنامههای دنیای اقتصاد، شرق، و کیهان گزارشها و یادداشتهایی درباره مذاکرات هستهای در هفته جاری منتشر کردهاند.
روزنامه دنیای اقتصاد نوشته که روزهای دوشنبه و چهارشنبه هفته جاری «آبستن رویدادهای دیپلماتیک سرنوشتسازی در پرونده هستهای ایران است» چرا که «از سویی یوکیا آمانو، مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی فردا در تهران با مقامات ارشد ایران به گفتوگو مینشیند و از سوی دیگر قرار است نمایندگان ایران و اعضای گروه ۱+۵ روز چهارشنبه در بغداد، مذاکرات استانبول دو را پی بگیرند.»
این روزنامه خبر داده که علیاکبر صالحی، وزیر خارجه جمهوری اسلامی ضمن استقبال از سفر روز دوشنبه مدیرکل آژانس بین المللی انرژی اتمی به تهران گفتهاست «در سفر مدیرکل آژانس بحث مدالیته و چارچوب کاری جدید برای رفع ابهامات و سوالات آژانس مورد توجهاست و ما امیدواریم توافق بر سر تدوین مدالیته جدید میان دو طرف صورت گیرد.»
به نوشته روزنامه دنیای اقتصاد، علی اکبر صالحی روز شنبه نیز طی گفتوگویی تلفنی با وزیر خارجه آلمان از «حسن نیت و اراده جدی ایران در مذاکرات بغداد» خبر داده و گفته «انتظار داریم که طرف مقابل هم با همین روحیه و رویکرد سازنده وارد مذاکره شود تا از این فرصت بهطور شایستهای بهرهبرداری شود.»
حسین شریعتمداری نماینده علی خامنهای رهبر جمهوری اسلامی در کیهان اما طی یادداشتی به سفر مدیرکل آژانس بین المللی انرژی اتمی به تهران اعتراض کرده و نوشته «سفر غیرمنتظره» یوکیا آمانو به ایران «آنگونه که سخنگوی آژانس ادعا میکند در پی «افزایش ضریب تفاهمات» است یا دامن زدن به «توهمات» را دنبال میکند؟!»
سرمقالهنویس این روزنامه با اشاره به لغو نشستی که قرار بود روز دوشنبه میان نمایندگان جمهوری اسلامی و آژانس در وین برگزار شود، ادعا کرده که «این احتمال وجود دارد که آقای آمانو با ناتمام و بی نتیجه گذاشتن نشست وین، قصد دارد سند پوچ و بی اساس درباره پارچین را دست نخورده و افشا نشده نگاه دارد تا دست گروه ۱+۵ در اجلاس بغداد خالی نباشد و مثلاً در مذاکرات بغداد توپ را به زمین ایران بیندازند که در همکاری با آژانس کوتاهی کرده و اجازه بازرسی از پارچین را صادر نکردهاست.»
نماینده علی خامنهای در سرمقاله شماره یکشنبه کیهان از موضع حامی «مردم آمریکا و اروپا» خطاب به مدیرکل آژانس بین المللی انرژی اتمی نوشته «باید به جناب یوکیا آمانو هشدار داد که دست از بازی در زمین لابی صهیونیستی آیپک بردارد و در مذاکرات بغداد به نفع صهیونیستها و به زیان مردم آمریکا و اروپا سنگاندازی نکند.»
کیهان در صفحات میانی شماره یکشنبه ضمن انتشار مصاحبهای با سیامک باقری از اعضای دفتر سیاسی سپاه پاسداران به عنوان «کارشناس ارشد مسائل بین الملل» از قول وی نوشته «گروه غربی ۱+۵ از فردای نشست استانبول تاکنون مواضعی را اتخاذ کرده که بخشی از این مواضع، در واقع تداوم همان سیاستهای فشار و تهدید بودهاست.»
این عضو دفتر سیاسی سپاه پاسداران به کیهان گفته که «شرایط موجود منجر به این میشود که گروه غربی به دیدگاه ایران نزدیکتر شود» و تاکید کرده که «مسلماً نباید انتظار داشت که تمام خواستههای ما نعل به نعل پذیرفته شود.»
روزنامه شرق هم درگزارشی با تیتر «بحث ایران در شام رهبران» نوشته «سران جی هشت مسئله هستهای تهران را بررسی کردند.
این روزنامه نوشته در جریان نشست گروه جی هشت، هشت کشور اقتصادی جهان، در کمپدیوید که پیشبینی میشد حول محور مسایل اقتصادی اروپا و بحران مالی کشورهای یونان، آلمان و فرانسه باشد، جمعه شب در میهمانی شام سران حاضر در نشست به مسایل امنیتی کشیده شد و از ایران و کرهشمالی سخن به میان آمد و اکنون «سایه مذاکرات کمپدیوید بر سر نشست بغداد» سنگینی میکند.
به گزارش روزنامه شرق، رئیس جمهوری آمریکا پس از این نشست با تاکید براینکه «رهبران گروه هشت به ادامه روند تحریمها و اعمال فشارها به همراه انجام مذاکرات دیپلماتیک با ایران بر سر برنامه هستهای این کشور، متعهد هستند»، گفت که «ما امیدواریم که بتوانیم این مساله را با روشی صلحآمیز و با احترام به استقلال و حفظ حقوق ایران در جامعه بینالملل حل کنیم.»
شرق با اشاره به اینکه «اعلام این مواضع تا حدود زیادی موضع گروه ۱+۵ در قبال تهران طی نشست بغداد را مشخص کرد»، درعین حال خبر داده که «رییسجمهور آمریکا در پی جلبنظر سران گروه هشت به منظور آزادسازی ذخایر نفتی خود برای کاهش تاثیر تحریم نفتی ایران» است.
«چهارراه استانبول در انتظار مذاکرات بغداد»
روزنامه ابتکار تیتر یک شماره سی و یکم اردیبهشت را به «پیشبینی فعالان اقتصادی از تاثیر نشست سوم خرداد بر بازار ارز، سکه و مسکن» اختصاص داده و نوشته که «چهارراه استانبول در انتظار مذاکرات بغداد» است.
به نوشته این روزنامه «با نزدیک شدن به زمان دور دوم مذاکرات ایران با غرب در بغداد، گمانهزنیها بالا گرفتهاست» چرا که «بسیاری از کارشناسان معتقدند روند مثبت دور اول مذاکرات تاثیر مثبت بر بازارهای سرمایهای نظیر بورس، طلا و ارز گذاشت و پس از خوشبینانه توصیف شدن این مذاکرات، بازارها به نوعی روی آرامش به خود دیدند و در مسیر مناسبی قرار گرفتند» و حتی «مدتی هرچند کوتاه، بازارهایی نظیر مسکن هم از مذاکرات استانبول تاثیر پذیرفتند.»
روزنامه ابتکار تاکید کرده که «بسیاری از کارشناسان عنوان میکنند که اقتصاد کشور به نوعی زیر سایه مذاکرات بغداد قرار گرفتهاست» اما «تولیدکنندگان، بازرگانان و کارشناسان اقتصادی، دیدگاههای متفاوتی نسبت به نتایج مذاکرات بغداد بر اقتصاد ایران دارند؛ برخی خوشبینانه و برخی که نارساییهای اقتصادی کشور را کمتر، متاثر از تنگناهای بینالمللی میدانند بر مشکلات ساختاری اقتصاد ایران انگشت میگذارند.»
روزنامه ابتکار همچنین از قول ابوالحسن خلیلی، کارشناس مسائل اقتصادی نوشته «مشخص نیست نشست ایران و گروه ۱+۵ در بغداد چه سمت و سویی را در پیش خواهد گرفت؛ از این رو آثار این مذاکرات نیز بر روند صعود یا سقوط نمودار قیمتها قابل پیشبینی نیست.»
جمشید پژویان، رئیس شورای رقابت هم به این روزنامه گفته «اگر در مذاکرات بغداد گامهای مثبتی برداشته شود، علائم خود را در اقتصاد نشان خواهد داد» و «یکی ازعلائم مثبت مذاکرات میتواند در گسترش بازارهای نفت ایران ظهور کند» و «نرخ ارز نیزبه دنبال تسهیل فرآیند نقل و انتقالات کاهش خواهد یافت.»
گمانهزنی درباره کاندیداهای احتمالی انتخابات آینده ریاست جمهوری
روزنامه ابتکار در شماره یک شنبه گزارشی درباره آغاز گمانهزنیها درباره کاندیداهای احتمالی انتخابات ریاست جمهوری آینده ایران منتشر کردهاست.
این روزنامه نوشته «تجربه ریاست جمهوری محمود احمدینژاد سبب شدهاست تا اردوگاه اصولگرایان زمان بیشتری را برای موضوع ریاست جمهوری یازدهم تعیین کند» و درحالی که اصولگرایان بارها گفته بودند «بحث پیرامون انتخابات یازدهم هنوز زود است، از هماکنون که یک سال و چندماه به انتخابات ریاست جمهوری مانده، پروژه خود را کلید زدهاند.»
ابتکار یادآوری کرده که بسیاری از گروههای اصولگرا که «هم در دور اول و هم در دور دوم ریاست جمهوری احمدینژاد از وی حمایت کردند و خود را سهامدار این پروژه عظیم میدانستند، به راحتی از آن حذف شدهاند» واین روزها «پشیمانی خود را در قالب انتقادات تند و تیز از دولتهای نهم و دهم و شخص احمدینژاد نشان میدهند.»
این روزنامه از محسن رضایی دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام، محمد باقر قالیباف شهردار تهران، علیاکبر ولایتی مشاور بین الملل علی خامنهای، و سعید جلیلی دبیر شورای عالی امنیت ملی به عنوان چهار کاندیدای احتمالی اصولگرایان در انتخابات آینده ریاست جمهوری نام بردهاست.
از میان «چهرههای اصلاحطلب» روزنامه ابتکار از «محمدرضا عارف» به عنوان تنها کاندیدای احتمالی نام بردهاست، اما نوشته «محمدرضا عارف که در دولت خاتمی از ریاست دانشگاه تهران تا معاون اولی رئیسجمهور ارتقا پیدا کرد، درچند سال اخیر به ویژه پس از حوادث انتخابات ریاست جمهوری خرداد ۸۸ و در سکوت سنگین اردوگاه اصلاحطلبی به چهره مورد علاقه اصولگرایان تبدیل شدهاست.»
این روزنامه درعین حال نوشته که «نزدیکان احمدی نژاد» نیز در انتخابات آتی ریاست جمهوری یک کاندیدا خواهند داشت چرا که «صدمین سفر استانی دولت به خراسان رضوی و گستردگی تبلیغاتی آن نشان داد که رئیس دولت دهم بنا ندارد فرصتهای ممکن را بلااستفاده بگذارد و از رقبا عقب بماند.»
روزنامه ابتکار از اسفندیار رحیم مشایی و کامران باقری لنکرانی و علی نیکزاد به عنوان کانیدای احتمالی طیف نزدیکان احمدی نژاد نامبرده اما نوشته «در ماههای پایان دور اول ریاست جمهوری محمود احمدینژاد برخی از اصولگرایان از مدل روسی پوتین – مدودوف سخن میگفتند» و تاکید کرده که «این روزها کمتر اصولگرایی به این گزینه فکر میکند.»
دور تازه برخورد نیروی انتظامی با موسیقی زیرزمینی
روزنامه خراسان از تشدید برخورد نیروی انتظامی با «برگزار کنندگان کنسرتهای زیرزمینی» خبر دادهاست.
به نوشته این روزنامه، احمد روزبهانی رئیس پلیس امنیت اخلاقی نیروی انتظامی روز شنبه با تاکید براینکه «پلیس با خوانندگان غیرمجاز چه در زیرزمین و چه روی زمین برخورد میکند»، گفت که «از نظر نیروی انتظامی هر خوانندهای که از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی مجوز فعالیت نداشته باشد، غیرقانونی است و با آن برخورد میشود.»
احمدروزبهانی گفتهاست «نیروی انتظامی با خوانندگان، آهنگسازان، نوازندگان و کسانی که محل را نیز در اختیار برگزار کنندگان کنسرتهای زیرزمینی قرار میدهند، برخورد میکند.»
روزنامه خراسان درعین حال از قول معاون اجتماعی پلیس پیشگیری نیروی انتظامی نوشته «بیکاری مهم ترین علت ارتکاب جرم توسط جوانان زیر ۲۵سال است.»
به گزارش این روزنامه فریدون محمد بیگی معاون اجتماعی پلیس پیشگیری گفته «ارتکاب جرایم توسط جوانان زیر ۲۵ سال به دلایل مختلفی» از جمله بیکاری «روی میدهد که باعث میشود جوانان که نیروی کار محسوب میشوند به سمت ارتکاب جرم پیش بروند.»
این مقام نیروی انتظامی از «شرایط خانوادگی، معیشت و منطقه آلوده» به عنوان عوامل موثر در «وقوع جرم» نام برده اما تاکید کرده که «بیکاری مهم ترین دلیل ارتکاب جرایم توسط جوانان زیر ۲۵ سال است» و «بیکاری و درآمد اقتصادی پایین باعث میشود که افراد به ارتکاب جرایمی مانند سرقت، زورگیری و نزاع رو میآورند.»
هشدار خانه کارگر تهران نسبت به «موج جدید اخراج کارگران»
روزنامه جهان صنعت هشدار دبیر اجرایی خانه کارگر تهران درباره «موج جدید اخراج کارگران» را منتشر کردهاست.
به نوشته این روزنامه، اسماعیل حقپرست دبیر اجرایی خانه کارگر تهران میگوید «به دنبال تشدید بحران و رکود اقتصادی در کشور» و «عدم همخوانی عرضه نیروی کار فراوان با ایجاد فرصتهای جدید شغلی» منجر شده که «جمع کثیری از کارگران به راحتی اخراج شوند.»
دبیر اجرایی خانه کارگر تهران ضمن هشدار نسبت به «عواقب روی آوردن برخی بنگاههای بزرگ کشور به اخراج نیروهای کار» گفتهاست «اکثر واحدهای تولیدی و صنعتی با افزایش مشکلاتشان ناچار هستند با بخش اعظمی از نیروی کار خود تمدید قرارداد نکنند یا نسبت به اخراج آنان اقدام میکنند.»
روزنامه جهان صنعت از قول اسماعیل حقپرست تاکید کرده که در شرایط اقتصادی فعلی «موج جدیدی از اخراج کارگران به راه افتادهاست.»
پیشتر روزنامه جمهوری اسلامی نیز در دهم اردیبهشت ماه از قول نایب رئیس کانون عالی انجمنهای صنفی کارگران ایران از «رواج قرارداد سفیدامضاء» و افزایش «اخراج ناگهانی کارگران» خبر داده بود.
علیرضا محجوب دبیرکل خانه کارگر نیز در هفته نخست اردیبهشت سال جاری اعلام کرد که طی یک سال اخیر «۱۰۰ هزار کارگر از هزار واحد تولیدی اخراج شدهاند.»
دو نفر در اصفهان اعدام شدند
روزنامه کیهان خبر داده که «صبح شنبه دو نفر در زندان مرکزی اصفهان به دار مجازات آویخته شدند.»
این روزنامه از اعدام شدگان به اسامی اختصاری «فرشید-ک و محمدباقر- الف» نامبرده و اتهام آنها را «تجاوز به عنف» اعلام کردهاست.
کیهان نوشته که دو اعدامی روز شنبه زندان اصفهان در «سه مهرماه سال ۸۸ با طرح نقشه قبلی و به قصد سرقت شبانه وارد منزلی شده و ضمن تهدید با سلاح سرد و آزار و اذیت و ایراد ضرب و جرح و تجاوز به عنف به دو نفر، اموال و اسناد آنها را سرقت کرده و متواری شدند» اما بعد از بازداشت «هریک از متهمان در خصوص سرقت مقرون به آزار و تهدید به ۲۰ سال حبس و ۷۴ ضربه شلاق و رد اموال و اسناد مسروقه و در مورد جنبه عمومی جرم ایراد ضرب و جرح عمدی به یکسال حبس و در خصوص زنای به عنف به اعدام از طریق چوبه دار محکوم شدند.»
این روزنامه نوشته «حکم اعدام این دو نفر صبح شنبه در محوطه زندان مرکزی اصفهان به اجرا درآمد.»
یک روز پیش روزنامههای رسالت گزارش داده بود که روز پنجشنبه ۷ نفر در زندان کرمانشاه به اتهام «اخلال در امنیت عمومی» و «قاچاق مواد مخدر» اعدام شدهاند، و روزنامه شرق هم از «اعدام ۳ نفر در زندان اردبیل به اتهام قاچاق مواد مخدر» خبر داده بود.»
روزنامه ابتکار در شماره یکشنبه گزارشی درباره آغاز گمانهزنیها درباره کاندیداهای احتمالی انتخابات ریاست جمهوری آینده ایران منتشر کردهاست.
روزنامه خراسان از تشدید برخورد نیروی انتظامی با «برگزار کنندگان کنسرتهای زیرزمینی» خبر دادهاست. این روزنامه همچنین از قول معاون اجتماعی پلیس پیشگیری نیروی انتظامی نوشته «بیکاری مهمترین علت ارتکاب جرم توسط جوانان زیر ۲۵ سال است.»
روزنامه جهان صنعت هشدار دبیر اجرایی خانه کارگر تهران درباره «موج جدید اخراج کارگران» را منتشر کردهاست.
روزنامه کیهان خبر داده که «صبح شنبه دو نفر در زندان مرکزی اصفهان اعدام شدند.»
سفر آمانو به تهران؛ استقبال وزیر خارجه، هشدار نماینده خامنهای
روزنامههای دنیای اقتصاد، شرق، و کیهان گزارشها و یادداشتهایی درباره مذاکرات هستهای در هفته جاری منتشر کردهاند.
روزنامه دنیای اقتصاد نوشته که روزهای دوشنبه و چهارشنبه هفته جاری «آبستن رویدادهای دیپلماتیک سرنوشتسازی در پرونده هستهای ایران است» چرا که «از سویی یوکیا آمانو، مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی فردا در تهران با مقامات ارشد ایران به گفتوگو مینشیند و از سوی دیگر قرار است نمایندگان ایران و اعضای گروه ۱+۵ روز چهارشنبه در بغداد، مذاکرات استانبول دو را پی بگیرند.»
این روزنامه خبر داده که علیاکبر صالحی، وزیر خارجه جمهوری اسلامی ضمن استقبال از سفر روز دوشنبه مدیرکل آژانس بین المللی انرژی اتمی به تهران گفتهاست «در سفر مدیرکل آژانس بحث مدالیته و چارچوب کاری جدید برای رفع ابهامات و سوالات آژانس مورد توجهاست و ما امیدواریم توافق بر سر تدوین مدالیته جدید میان دو طرف صورت گیرد.»
به نوشته روزنامه دنیای اقتصاد، علی اکبر صالحی روز شنبه نیز طی گفتوگویی تلفنی با وزیر خارجه آلمان از «حسن نیت و اراده جدی ایران در مذاکرات بغداد» خبر داده و گفته «انتظار داریم که طرف مقابل هم با همین روحیه و رویکرد سازنده وارد مذاکره شود تا از این فرصت بهطور شایستهای بهرهبرداری شود.»
حسین شریعتمداری نماینده علی خامنهای رهبر جمهوری اسلامی در کیهان اما طی یادداشتی به سفر مدیرکل آژانس بین المللی انرژی اتمی به تهران اعتراض کرده و نوشته «سفر غیرمنتظره» یوکیا آمانو به ایران «آنگونه که سخنگوی آژانس ادعا میکند در پی «افزایش ضریب تفاهمات» است یا دامن زدن به «توهمات» را دنبال میکند؟!»
سرمقالهنویس این روزنامه با اشاره به لغو نشستی که قرار بود روز دوشنبه میان نمایندگان جمهوری اسلامی و آژانس در وین برگزار شود، ادعا کرده که «این احتمال وجود دارد که آقای آمانو با ناتمام و بی نتیجه گذاشتن نشست وین، قصد دارد سند پوچ و بی اساس درباره پارچین را دست نخورده و افشا نشده نگاه دارد تا دست گروه ۱+۵ در اجلاس بغداد خالی نباشد و مثلاً در مذاکرات بغداد توپ را به زمین ایران بیندازند که در همکاری با آژانس کوتاهی کرده و اجازه بازرسی از پارچین را صادر نکردهاست.»
نماینده علی خامنهای در سرمقاله شماره یکشنبه کیهان از موضع حامی «مردم آمریکا و اروپا» خطاب به مدیرکل آژانس بین المللی انرژی اتمی نوشته «باید به جناب یوکیا آمانو هشدار داد که دست از بازی در زمین لابی صهیونیستی آیپک بردارد و در مذاکرات بغداد به نفع صهیونیستها و به زیان مردم آمریکا و اروپا سنگاندازی نکند.»
کیهان در صفحات میانی شماره یکشنبه ضمن انتشار مصاحبهای با سیامک باقری از اعضای دفتر سیاسی سپاه پاسداران به عنوان «کارشناس ارشد مسائل بین الملل» از قول وی نوشته «گروه غربی ۱+۵ از فردای نشست استانبول تاکنون مواضعی را اتخاذ کرده که بخشی از این مواضع، در واقع تداوم همان سیاستهای فشار و تهدید بودهاست.»
این عضو دفتر سیاسی سپاه پاسداران به کیهان گفته که «شرایط موجود منجر به این میشود که گروه غربی به دیدگاه ایران نزدیکتر شود» و تاکید کرده که «مسلماً نباید انتظار داشت که تمام خواستههای ما نعل به نعل پذیرفته شود.»
روزنامه شرق هم درگزارشی با تیتر «بحث ایران در شام رهبران» نوشته «سران جی هشت مسئله هستهای تهران را بررسی کردند.
این روزنامه نوشته در جریان نشست گروه جی هشت، هشت کشور اقتصادی جهان، در کمپدیوید که پیشبینی میشد حول محور مسایل اقتصادی اروپا و بحران مالی کشورهای یونان، آلمان و فرانسه باشد، جمعه شب در میهمانی شام سران حاضر در نشست به مسایل امنیتی کشیده شد و از ایران و کرهشمالی سخن به میان آمد و اکنون «سایه مذاکرات کمپدیوید بر سر نشست بغداد» سنگینی میکند.
به گزارش روزنامه شرق، رئیس جمهوری آمریکا پس از این نشست با تاکید براینکه «رهبران گروه هشت به ادامه روند تحریمها و اعمال فشارها به همراه انجام مذاکرات دیپلماتیک با ایران بر سر برنامه هستهای این کشور، متعهد هستند»، گفت که «ما امیدواریم که بتوانیم این مساله را با روشی صلحآمیز و با احترام به استقلال و حفظ حقوق ایران در جامعه بینالملل حل کنیم.»
شرق با اشاره به اینکه «اعلام این مواضع تا حدود زیادی موضع گروه ۱+۵ در قبال تهران طی نشست بغداد را مشخص کرد»، درعین حال خبر داده که «رییسجمهور آمریکا در پی جلبنظر سران گروه هشت به منظور آزادسازی ذخایر نفتی خود برای کاهش تاثیر تحریم نفتی ایران» است.
«چهارراه استانبول در انتظار مذاکرات بغداد»
روزنامه ابتکار تیتر یک شماره سی و یکم اردیبهشت را به «پیشبینی فعالان اقتصادی از تاثیر نشست سوم خرداد بر بازار ارز، سکه و مسکن» اختصاص داده و نوشته که «چهارراه استانبول در انتظار مذاکرات بغداد» است.
به نوشته این روزنامه «با نزدیک شدن به زمان دور دوم مذاکرات ایران با غرب در بغداد، گمانهزنیها بالا گرفتهاست» چرا که «بسیاری از کارشناسان معتقدند روند مثبت دور اول مذاکرات تاثیر مثبت بر بازارهای سرمایهای نظیر بورس، طلا و ارز گذاشت و پس از خوشبینانه توصیف شدن این مذاکرات، بازارها به نوعی روی آرامش به خود دیدند و در مسیر مناسبی قرار گرفتند» و حتی «مدتی هرچند کوتاه، بازارهایی نظیر مسکن هم از مذاکرات استانبول تاثیر پذیرفتند.»
روزنامه ابتکار تاکید کرده که «بسیاری از کارشناسان عنوان میکنند که اقتصاد کشور به نوعی زیر سایه مذاکرات بغداد قرار گرفتهاست» اما «تولیدکنندگان، بازرگانان و کارشناسان اقتصادی، دیدگاههای متفاوتی نسبت به نتایج مذاکرات بغداد بر اقتصاد ایران دارند؛ برخی خوشبینانه و برخی که نارساییهای اقتصادی کشور را کمتر، متاثر از تنگناهای بینالمللی میدانند بر مشکلات ساختاری اقتصاد ایران انگشت میگذارند.»
روزنامه ابتکار همچنین از قول ابوالحسن خلیلی، کارشناس مسائل اقتصادی نوشته «مشخص نیست نشست ایران و گروه ۱+۵ در بغداد چه سمت و سویی را در پیش خواهد گرفت؛ از این رو آثار این مذاکرات نیز بر روند صعود یا سقوط نمودار قیمتها قابل پیشبینی نیست.»
جمشید پژویان، رئیس شورای رقابت هم به این روزنامه گفته «اگر در مذاکرات بغداد گامهای مثبتی برداشته شود، علائم خود را در اقتصاد نشان خواهد داد» و «یکی ازعلائم مثبت مذاکرات میتواند در گسترش بازارهای نفت ایران ظهور کند» و «نرخ ارز نیزبه دنبال تسهیل فرآیند نقل و انتقالات کاهش خواهد یافت.»
گمانهزنی درباره کاندیداهای احتمالی انتخابات آینده ریاست جمهوری
روزنامه ابتکار در شماره یک شنبه گزارشی درباره آغاز گمانهزنیها درباره کاندیداهای احتمالی انتخابات ریاست جمهوری آینده ایران منتشر کردهاست.
این روزنامه نوشته «تجربه ریاست جمهوری محمود احمدینژاد سبب شدهاست تا اردوگاه اصولگرایان زمان بیشتری را برای موضوع ریاست جمهوری یازدهم تعیین کند» و درحالی که اصولگرایان بارها گفته بودند «بحث پیرامون انتخابات یازدهم هنوز زود است، از هماکنون که یک سال و چندماه به انتخابات ریاست جمهوری مانده، پروژه خود را کلید زدهاند.»
ابتکار یادآوری کرده که بسیاری از گروههای اصولگرا که «هم در دور اول و هم در دور دوم ریاست جمهوری احمدینژاد از وی حمایت کردند و خود را سهامدار این پروژه عظیم میدانستند، به راحتی از آن حذف شدهاند» واین روزها «پشیمانی خود را در قالب انتقادات تند و تیز از دولتهای نهم و دهم و شخص احمدینژاد نشان میدهند.»
این روزنامه از محسن رضایی دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام، محمد باقر قالیباف شهردار تهران، علیاکبر ولایتی مشاور بین الملل علی خامنهای، و سعید جلیلی دبیر شورای عالی امنیت ملی به عنوان چهار کاندیدای احتمالی اصولگرایان در انتخابات آینده ریاست جمهوری نام بردهاست.
از میان «چهرههای اصلاحطلب» روزنامه ابتکار از «محمدرضا عارف» به عنوان تنها کاندیدای احتمالی نام بردهاست، اما نوشته «محمدرضا عارف که در دولت خاتمی از ریاست دانشگاه تهران تا معاون اولی رئیسجمهور ارتقا پیدا کرد، درچند سال اخیر به ویژه پس از حوادث انتخابات ریاست جمهوری خرداد ۸۸ و در سکوت سنگین اردوگاه اصلاحطلبی به چهره مورد علاقه اصولگرایان تبدیل شدهاست.»
این روزنامه درعین حال نوشته که «نزدیکان احمدی نژاد» نیز در انتخابات آتی ریاست جمهوری یک کاندیدا خواهند داشت چرا که «صدمین سفر استانی دولت به خراسان رضوی و گستردگی تبلیغاتی آن نشان داد که رئیس دولت دهم بنا ندارد فرصتهای ممکن را بلااستفاده بگذارد و از رقبا عقب بماند.»
روزنامه ابتکار از اسفندیار رحیم مشایی و کامران باقری لنکرانی و علی نیکزاد به عنوان کانیدای احتمالی طیف نزدیکان احمدی نژاد نامبرده اما نوشته «در ماههای پایان دور اول ریاست جمهوری محمود احمدینژاد برخی از اصولگرایان از مدل روسی پوتین – مدودوف سخن میگفتند» و تاکید کرده که «این روزها کمتر اصولگرایی به این گزینه فکر میکند.»
دور تازه برخورد نیروی انتظامی با موسیقی زیرزمینی
روزنامه خراسان از تشدید برخورد نیروی انتظامی با «برگزار کنندگان کنسرتهای زیرزمینی» خبر دادهاست.
به نوشته این روزنامه، احمد روزبهانی رئیس پلیس امنیت اخلاقی نیروی انتظامی روز شنبه با تاکید براینکه «پلیس با خوانندگان غیرمجاز چه در زیرزمین و چه روی زمین برخورد میکند»، گفت که «از نظر نیروی انتظامی هر خوانندهای که از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی مجوز فعالیت نداشته باشد، غیرقانونی است و با آن برخورد میشود.»
احمدروزبهانی گفتهاست «نیروی انتظامی با خوانندگان، آهنگسازان، نوازندگان و کسانی که محل را نیز در اختیار برگزار کنندگان کنسرتهای زیرزمینی قرار میدهند، برخورد میکند.»
روزنامه خراسان درعین حال از قول معاون اجتماعی پلیس پیشگیری نیروی انتظامی نوشته «بیکاری مهم ترین علت ارتکاب جرم توسط جوانان زیر ۲۵سال است.»
به گزارش این روزنامه فریدون محمد بیگی معاون اجتماعی پلیس پیشگیری گفته «ارتکاب جرایم توسط جوانان زیر ۲۵ سال به دلایل مختلفی» از جمله بیکاری «روی میدهد که باعث میشود جوانان که نیروی کار محسوب میشوند به سمت ارتکاب جرم پیش بروند.»
این مقام نیروی انتظامی از «شرایط خانوادگی، معیشت و منطقه آلوده» به عنوان عوامل موثر در «وقوع جرم» نام برده اما تاکید کرده که «بیکاری مهم ترین دلیل ارتکاب جرایم توسط جوانان زیر ۲۵ سال است» و «بیکاری و درآمد اقتصادی پایین باعث میشود که افراد به ارتکاب جرایمی مانند سرقت، زورگیری و نزاع رو میآورند.»
هشدار خانه کارگر تهران نسبت به «موج جدید اخراج کارگران»
روزنامه جهان صنعت هشدار دبیر اجرایی خانه کارگر تهران درباره «موج جدید اخراج کارگران» را منتشر کردهاست.
به نوشته این روزنامه، اسماعیل حقپرست دبیر اجرایی خانه کارگر تهران میگوید «به دنبال تشدید بحران و رکود اقتصادی در کشور» و «عدم همخوانی عرضه نیروی کار فراوان با ایجاد فرصتهای جدید شغلی» منجر شده که «جمع کثیری از کارگران به راحتی اخراج شوند.»
دبیر اجرایی خانه کارگر تهران ضمن هشدار نسبت به «عواقب روی آوردن برخی بنگاههای بزرگ کشور به اخراج نیروهای کار» گفتهاست «اکثر واحدهای تولیدی و صنعتی با افزایش مشکلاتشان ناچار هستند با بخش اعظمی از نیروی کار خود تمدید قرارداد نکنند یا نسبت به اخراج آنان اقدام میکنند.»
روزنامه جهان صنعت از قول اسماعیل حقپرست تاکید کرده که در شرایط اقتصادی فعلی «موج جدیدی از اخراج کارگران به راه افتادهاست.»
پیشتر روزنامه جمهوری اسلامی نیز در دهم اردیبهشت ماه از قول نایب رئیس کانون عالی انجمنهای صنفی کارگران ایران از «رواج قرارداد سفیدامضاء» و افزایش «اخراج ناگهانی کارگران» خبر داده بود.
علیرضا محجوب دبیرکل خانه کارگر نیز در هفته نخست اردیبهشت سال جاری اعلام کرد که طی یک سال اخیر «۱۰۰ هزار کارگر از هزار واحد تولیدی اخراج شدهاند.»
دو نفر در اصفهان اعدام شدند
روزنامه کیهان خبر داده که «صبح شنبه دو نفر در زندان مرکزی اصفهان به دار مجازات آویخته شدند.»
این روزنامه از اعدام شدگان به اسامی اختصاری «فرشید-ک و محمدباقر- الف» نامبرده و اتهام آنها را «تجاوز به عنف» اعلام کردهاست.
کیهان نوشته که دو اعدامی روز شنبه زندان اصفهان در «سه مهرماه سال ۸۸ با طرح نقشه قبلی و به قصد سرقت شبانه وارد منزلی شده و ضمن تهدید با سلاح سرد و آزار و اذیت و ایراد ضرب و جرح و تجاوز به عنف به دو نفر، اموال و اسناد آنها را سرقت کرده و متواری شدند» اما بعد از بازداشت «هریک از متهمان در خصوص سرقت مقرون به آزار و تهدید به ۲۰ سال حبس و ۷۴ ضربه شلاق و رد اموال و اسناد مسروقه و در مورد جنبه عمومی جرم ایراد ضرب و جرح عمدی به یکسال حبس و در خصوص زنای به عنف به اعدام از طریق چوبه دار محکوم شدند.»
این روزنامه نوشته «حکم اعدام این دو نفر صبح شنبه در محوطه زندان مرکزی اصفهان به اجرا درآمد.»
یک روز پیش روزنامههای رسالت گزارش داده بود که روز پنجشنبه ۷ نفر در زندان کرمانشاه به اتهام «اخلال در امنیت عمومی» و «قاچاق مواد مخدر» اعدام شدهاند، و روزنامه شرق هم از «اعدام ۳ نفر در زندان اردبیل به اتهام قاچاق مواد مخدر» خبر داده بود.»
علی مطهری: سپاه در انتخابات مجلس نهم دخالت کرده است
علی مطهری، نماينده مجلس شورای اسلامی، در نطق پيش از دستور روز يکشنبه
خود سپاه پاسداران را متهم کرد که در انتخابات مجلس نهم دخالت کرده است و
گفت که اين دخالت، آفتی برای سپاه و نظام اسلامی است.
آقای مطهری که توانست در دور دوم انتخابات مجلس شورای اسلامی وارد پارلمان شود در سخنان روز يکشنبه خود دخالت های سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در انتخابات مجلس نهم را یکی از «نقاط ضعف» دانست و گفت: «دخالت سپاه در بسياری از حوزه های انتخابيه مشهود بود و بسياری از کانديداها، چه آنها که در حوزه ها رای آوردند و چه کسانی که رای نياوردند، اين واقعیت را تاييد می کنند.»
به گفته وی، سپاه پاسداران «به صورتی جدی از کاندیداهای مورد نظر خود حمایت می کرد.»
آقای مطهری گفته است که «دخالت سپاه در انتخابات آفتی برای سپاه و خطری برای انقلاب و نظام اسلامی است.»
اين نخستين بار است که يک نماينده اصولگرا، سپاه پاسداران را متهم به دخالت در انتخابات مجلس نهم کرده و از نقش آن در حوزه های رای گيری انتقاد می کند.
اين بخش از سخنان آقای مطهری توسط خبرگزاری فارس سانسور شده است ولی خبرگزاری «خانه ملت» وابسته به مجلس شورای اسلامی و سايت «الف»، انتقادهای اين نماينده مجلس را بازتاب داده اند.
بسياری از گروه های مستقل و اصلاح طلب انتخابات مجلس نهم را به دليل دخالت های نيروهای بسيج و سپاه در آن و همچنين آزاد نبودن رای گيری تحريم کرده بودند.
دو جريان جبهه متحد اصولگرايان و جبهه پايداری انقلاب اسلامی که از تشکل های مهم اصولگرايان هستند اکثريت کرسی های مجلس را از آن خود کرده اند و بر اساس گزارش رسانه های ايران، به دليل شمار اندک اصلاح طلبان راه يافته به مجلس، اين دوره از پارلمان فراکسيون اقليت نخواهد داشت.
قدرت عليخانی، نماينده مجلس هشتم، در اين زمينه به خبرگزاری فارس گفته است که مجلس نهم حدود هشت اصلاح طلب دارد و لذا در اين مجلس فراکسيون اقليت شکل نخواهد گرفت.
علی مطهری در نطق پيش از دستور خود با اشاره به «حذف اصلاح طلبان در مجلس نهم» گفته است: «در مجلس نهم فراکسيون اصولگرايان با سه زير مجموعه تشکيل خواهد شد که يکی از آنها جمعيت ايثارگران است که بيشترين نقش را در ايجاد تفرقه بين اصولگرايان قبل از انتخابات ايفا کردند و اکنون دم از وحدت می زنند.»
وی فراکسيون های «پايداری» و «مستقلين و معتدلين» را از ديگر گروه های اصولگرا در مجلس نهم دانسته و تاکيد کرده که «برداشت اصولگرايان از مبانی ولايت فقيه، امر به معروف و نهی از منکر و مسئله حجاب يکسان نيست و لذا بايد اصولگرايان يک نوع برداشت و بينش را محور اعمال خود قرار دهند.»
اين نماينده مجلس، محمود احمدی نژاد و اسفنديار رحيم مشايی، رييس دفتر وی، را متهم کرده که «مسئله حجاب را قبول ندارند و مخالف نظريه اسلام در مورد حجاب هستند.»
به گفته آقای مطهری، «احمدی نژاد و مشايی زيرکانه مسئله حجاب را به اينجا رسانده اند که تحريک جنسی را در جامعه آزاد کرده اند. اين مسئله موجب پديد آمدن عقده های روانی در ميان جوانان شده است پس اينان بايد به فکر ايجاد کاباره ها و کلوپ ها نيز باشند.»
وی افزوده است: «دولتی ها حجاب را با اللهم عجل لوليک الفرج و با چهره دينی و حزب اللهی از بين می برند.»
نيروی انتظامی جمهوری اسلامی و نيروهای بسيجی از دهه ۱۳۷۰ به اين سو هر سال طرح مبارزه با «مفاسد اجتماعی» و آنچه را که «بدحجابی» می خوانند به مرحله اجرا در می آورند ولی به رغم فشارهای گسترده بر دختران و پسران در ايران، تصاوير منتشر شده حاکی از عدم موفقيت اين طرح بوده است.
در روزهای اخير نيز طرح ياد شده بار ديگر از سوی نيروی انتظامی آغاز شده است و پليس به دختران و پسرانی که آنها را بدحجاب می خواند تذکر داده يا آنها را بازداشت می کند. افراد و خانواده هايی که با سگ به خيابان ها می آيند نيز با برخورد نيروی انتظامی روبرو شده و تا مبلغ ۲۰ هزار تومان جريمه می شوند.
علی مطهری در سخنان روز يکشنبه خود به وزير کشور ايران درباره آنچه که «تعلل در مسئله حجاب و عفاف» خوانده است هشدار داده و گفته است: «به وزير کشور اخطار می کنيم که اگر تعلل کند و اين بهانه را بياورد که احمدی نژاد و مشايی نمی گذارند، در مجلس نهم وی را استيضاح خواهيم کرد.»
آقای مطهری که توانست در دور دوم انتخابات مجلس شورای اسلامی وارد پارلمان شود در سخنان روز يکشنبه خود دخالت های سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در انتخابات مجلس نهم را یکی از «نقاط ضعف» دانست و گفت: «دخالت سپاه در بسياری از حوزه های انتخابيه مشهود بود و بسياری از کانديداها، چه آنها که در حوزه ها رای آوردند و چه کسانی که رای نياوردند، اين واقعیت را تاييد می کنند.»
به گفته وی، سپاه پاسداران «به صورتی جدی از کاندیداهای مورد نظر خود حمایت می کرد.»
آقای مطهری گفته است که «دخالت سپاه در انتخابات آفتی برای سپاه و خطری برای انقلاب و نظام اسلامی است.»
اين نخستين بار است که يک نماينده اصولگرا، سپاه پاسداران را متهم به دخالت در انتخابات مجلس نهم کرده و از نقش آن در حوزه های رای گيری انتقاد می کند.
اين بخش از سخنان آقای مطهری توسط خبرگزاری فارس سانسور شده است ولی خبرگزاری «خانه ملت» وابسته به مجلس شورای اسلامی و سايت «الف»، انتقادهای اين نماينده مجلس را بازتاب داده اند.
بسياری از گروه های مستقل و اصلاح طلب انتخابات مجلس نهم را به دليل دخالت های نيروهای بسيج و سپاه در آن و همچنين آزاد نبودن رای گيری تحريم کرده بودند.
دو جريان جبهه متحد اصولگرايان و جبهه پايداری انقلاب اسلامی که از تشکل های مهم اصولگرايان هستند اکثريت کرسی های مجلس را از آن خود کرده اند و بر اساس گزارش رسانه های ايران، به دليل شمار اندک اصلاح طلبان راه يافته به مجلس، اين دوره از پارلمان فراکسيون اقليت نخواهد داشت.
قدرت عليخانی، نماينده مجلس هشتم، در اين زمينه به خبرگزاری فارس گفته است که مجلس نهم حدود هشت اصلاح طلب دارد و لذا در اين مجلس فراکسيون اقليت شکل نخواهد گرفت.
علی مطهری در نطق پيش از دستور خود با اشاره به «حذف اصلاح طلبان در مجلس نهم» گفته است: «در مجلس نهم فراکسيون اصولگرايان با سه زير مجموعه تشکيل خواهد شد که يکی از آنها جمعيت ايثارگران است که بيشترين نقش را در ايجاد تفرقه بين اصولگرايان قبل از انتخابات ايفا کردند و اکنون دم از وحدت می زنند.»
وی فراکسيون های «پايداری» و «مستقلين و معتدلين» را از ديگر گروه های اصولگرا در مجلس نهم دانسته و تاکيد کرده که «برداشت اصولگرايان از مبانی ولايت فقيه، امر به معروف و نهی از منکر و مسئله حجاب يکسان نيست و لذا بايد اصولگرايان يک نوع برداشت و بينش را محور اعمال خود قرار دهند.»
اين نماينده مجلس، محمود احمدی نژاد و اسفنديار رحيم مشايی، رييس دفتر وی، را متهم کرده که «مسئله حجاب را قبول ندارند و مخالف نظريه اسلام در مورد حجاب هستند.»
به گفته آقای مطهری، «احمدی نژاد و مشايی زيرکانه مسئله حجاب را به اينجا رسانده اند که تحريک جنسی را در جامعه آزاد کرده اند. اين مسئله موجب پديد آمدن عقده های روانی در ميان جوانان شده است پس اينان بايد به فکر ايجاد کاباره ها و کلوپ ها نيز باشند.»
وی افزوده است: «دولتی ها حجاب را با اللهم عجل لوليک الفرج و با چهره دينی و حزب اللهی از بين می برند.»
نيروی انتظامی جمهوری اسلامی و نيروهای بسيجی از دهه ۱۳۷۰ به اين سو هر سال طرح مبارزه با «مفاسد اجتماعی» و آنچه را که «بدحجابی» می خوانند به مرحله اجرا در می آورند ولی به رغم فشارهای گسترده بر دختران و پسران در ايران، تصاوير منتشر شده حاکی از عدم موفقيت اين طرح بوده است.
در روزهای اخير نيز طرح ياد شده بار ديگر از سوی نيروی انتظامی آغاز شده است و پليس به دختران و پسرانی که آنها را بدحجاب می خواند تذکر داده يا آنها را بازداشت می کند. افراد و خانواده هايی که با سگ به خيابان ها می آيند نيز با برخورد نيروی انتظامی روبرو شده و تا مبلغ ۲۰ هزار تومان جريمه می شوند.
علی مطهری در سخنان روز يکشنبه خود به وزير کشور ايران درباره آنچه که «تعلل در مسئله حجاب و عفاف» خوانده است هشدار داده و گفته است: «به وزير کشور اخطار می کنيم که اگر تعلل کند و اين بهانه را بياورد که احمدی نژاد و مشايی نمی گذارند، در مجلس نهم وی را استيضاح خواهيم کرد.»
حضور متهم اختلاس سه هزار ميليارد تومانی در «نشستهای مهم دولتی»
تصویر حمید پورمحمدی (نفر اول از راست) در نشست کارگروه توسعه صنعت پتروشيمی که از سوی سایت ریاست جمهوری ایران منتشر شده است.
سايت های خبری روز يکشنبه گزارش دادند قائم مقام سابق بانک مرکزی جمهوری
اسلامی که از متهمان پرونده اختلاس سه هزار ميليارد تومانی است و در حال
حاضر با قيد وثيقه آزاد است در نشست های مهم دولت محمود احمدی نژاد شرکت می
کند.
حميد پورمحمدی که تا آبان ماه سال گذشته قائم مقام بانک مرکزی جمهوری اسلامی ايران بود پس از متهم شدن در پرونده اختلاس سه هزار ميليارد تومانی، از سوی قوه قضاییه بازداشت و سپس از مقام خود کنار گذاشته شد. آقای پور محمدی هم اکنون به قيد وثيقه آزاد است.
خبرگزاری مهر روز يکشنبه، ۳۱ ارديبهشت ماه، در گزارشی خبر داد که حميد پورمحمدی اخيرا در برخی از جلسات مهم دولتی شرکت می کند. اين خبرگزاری عکسی از حضور آقای پورمحمدی در جلسه اخير «کارگروه توسعه صنعت پتروشيمی» منتشر کرده که رياست آن با محمدرضا رحيمی، معاون اول رييس جمهوری ايران، بوده است.
خبرگزاری مهر نوشته است: «وی که به محض دستگيری در سال گذشته از سمت قائم مقامی بانک مرکزی کنار گذشته شد، حالا مشخص نيست با چه پست و سمتی در جلسات دولتی حضور میيابد.»
سايت «الف» نزديک به احمد توکلی، رييس مرکز پژوهش های مجلس، نيز در گزارشی با انتقاد از حضور اين متهم اختلاس سه هزار ميليارد تومانی در جلسات دولتی پرسيده است: «مسوولان محترم نهاد رياست جمهوری پاسخ دهند اين متهم با چه عنوانی در يک جلسه تصميم گيری در نهاد رياست جمهوری شرکت کرده است. آيا شخصی که به قيد وثيقه آزاد شده، همچنان قائم مقام بانک مرکزی است؟»
نام آقای پورمحمدی در خصوص پرونده اختلاس سه هزار ميليارد تومانی نخستين بار شهريور ماه سال ۱۳۹۰ بر سر زبان ها افتاد که از سوی آقای توکلی به «دروغگويی» در زمينه مدرک تحصيلی خود و ضعف در نظارت بر بانک ها متهم شده بود.
آقای توکلی در يکی از جلسات غيرعلنی مجلس که رسانه های ايران گزارش آن را منتشر کردند گفت: قائم مقام بانک مرکزی که «اصلاً دکترا ندارد و به دروغ خود را دکتر معرفی میکند»، مسئول نظارت بر بانکها، صدور مجوز برای بانکها و مسئول تنظيم مقررات اعمالی برای نظارت است، «اما به کدام وظيفه خود عمل کرده است؟»
وی گفته بود: «وقتی افراد ناشايست و نالايق با پشتيبانی دفتر رييس جمهوری سمت می گيرند، نتيجهاش همين میشود؛ ما میگوييم که وقتی افراد نالايق سر کار هستند و افراد مسئلهداری که از دفتر رييس جمهوری حمايت میشوند و شخص مشايی از آنها حمايت کرده و شخص احمدینژاد با اين کارها موافقت میکند، اينها به طور طبيعی سيستم را مستعد فساد میکنند.»
بازداشت حميد پورمحمدی اعتراض محمود احمدی نژاد، رييس جمهوری اسلامی ايران را برانگيخت تا جايی که وی روز ۱۷ آبان سال گذشته در «همايش تببين طرح تحول نظام بانکی» با صراحت از دستگيری وی انتقاد کرد و گفت: «چرا انتقام از ملت می گيريد. آنها که رشوه داده و تخلف کرده اند و پشتيبانی نفوذی داشتند را دستگير و محاکمه کنيد، چرا قائم مقام بانک مرکزی را دستگير کرديد؟»
قوه قضاييه جمهوری اسلامی ايران هنوز اعلام نکرده که قرار است چه زمانی به اتهام های آقای پورمحمدی در زمينه دخالت وی در پرونده اختلاس سه هزار ميليارد تومانی گروه «اميرمنصور آريا» رسيدگی کند.
پرونده فساد مالی سه هزار ميليارد تومانی مربوط به اتهامات فردی به نام «مه آفريد امير خسروی» صاحب مجموعه «گروه امير منصور آريا» است که بر اساس گزارشها، توانسته است از طريق روابط خاص با بانک صادرات و بانک ملی ايران به گشايش اسناد اعتباری به مبلغ صدها ميليارد تومان اقدام کند، بدون آنکه تمام يا دست کم بخش عمدهای از وجه اين اعتبار نامهها را پرداخته باشد.
حميد پورمحمدی که تا آبان ماه سال گذشته قائم مقام بانک مرکزی جمهوری اسلامی ايران بود پس از متهم شدن در پرونده اختلاس سه هزار ميليارد تومانی، از سوی قوه قضاییه بازداشت و سپس از مقام خود کنار گذاشته شد. آقای پور محمدی هم اکنون به قيد وثيقه آزاد است.
خبرگزاری مهر روز يکشنبه، ۳۱ ارديبهشت ماه، در گزارشی خبر داد که حميد پورمحمدی اخيرا در برخی از جلسات مهم دولتی شرکت می کند. اين خبرگزاری عکسی از حضور آقای پورمحمدی در جلسه اخير «کارگروه توسعه صنعت پتروشيمی» منتشر کرده که رياست آن با محمدرضا رحيمی، معاون اول رييس جمهوری ايران، بوده است.
خبرگزاری مهر نوشته است: «وی که به محض دستگيری در سال گذشته از سمت قائم مقامی بانک مرکزی کنار گذشته شد، حالا مشخص نيست با چه پست و سمتی در جلسات دولتی حضور میيابد.»
سايت «الف» نزديک به احمد توکلی، رييس مرکز پژوهش های مجلس، نيز در گزارشی با انتقاد از حضور اين متهم اختلاس سه هزار ميليارد تومانی در جلسات دولتی پرسيده است: «مسوولان محترم نهاد رياست جمهوری پاسخ دهند اين متهم با چه عنوانی در يک جلسه تصميم گيری در نهاد رياست جمهوری شرکت کرده است. آيا شخصی که به قيد وثيقه آزاد شده، همچنان قائم مقام بانک مرکزی است؟»
نام آقای پورمحمدی در خصوص پرونده اختلاس سه هزار ميليارد تومانی نخستين بار شهريور ماه سال ۱۳۹۰ بر سر زبان ها افتاد که از سوی آقای توکلی به «دروغگويی» در زمينه مدرک تحصيلی خود و ضعف در نظارت بر بانک ها متهم شده بود.
آقای توکلی در يکی از جلسات غيرعلنی مجلس که رسانه های ايران گزارش آن را منتشر کردند گفت: قائم مقام بانک مرکزی که «اصلاً دکترا ندارد و به دروغ خود را دکتر معرفی میکند»، مسئول نظارت بر بانکها، صدور مجوز برای بانکها و مسئول تنظيم مقررات اعمالی برای نظارت است، «اما به کدام وظيفه خود عمل کرده است؟»
وی گفته بود: «وقتی افراد ناشايست و نالايق با پشتيبانی دفتر رييس جمهوری سمت می گيرند، نتيجهاش همين میشود؛ ما میگوييم که وقتی افراد نالايق سر کار هستند و افراد مسئلهداری که از دفتر رييس جمهوری حمايت میشوند و شخص مشايی از آنها حمايت کرده و شخص احمدینژاد با اين کارها موافقت میکند، اينها به طور طبيعی سيستم را مستعد فساد میکنند.»
بازداشت حميد پورمحمدی اعتراض محمود احمدی نژاد، رييس جمهوری اسلامی ايران را برانگيخت تا جايی که وی روز ۱۷ آبان سال گذشته در «همايش تببين طرح تحول نظام بانکی» با صراحت از دستگيری وی انتقاد کرد و گفت: «چرا انتقام از ملت می گيريد. آنها که رشوه داده و تخلف کرده اند و پشتيبانی نفوذی داشتند را دستگير و محاکمه کنيد، چرا قائم مقام بانک مرکزی را دستگير کرديد؟»
قوه قضاييه جمهوری اسلامی ايران هنوز اعلام نکرده که قرار است چه زمانی به اتهام های آقای پورمحمدی در زمينه دخالت وی در پرونده اختلاس سه هزار ميليارد تومانی گروه «اميرمنصور آريا» رسيدگی کند.
پرونده فساد مالی سه هزار ميليارد تومانی مربوط به اتهامات فردی به نام «مه آفريد امير خسروی» صاحب مجموعه «گروه امير منصور آريا» است که بر اساس گزارشها، توانسته است از طريق روابط خاص با بانک صادرات و بانک ملی ايران به گشايش اسناد اعتباری به مبلغ صدها ميليارد تومان اقدام کند، بدون آنکه تمام يا دست کم بخش عمدهای از وجه اين اعتبار نامهها را پرداخته باشد.
اجرای فاز دوم حذف یارانهها در ایران به «تعویق» افتاد
رسانه های خبری ایران می گویند اجرای فاز دوم حذف یارانهها که گفته
میشد از خردادماه کلید میخورد، به تعویق افتاده است. خبرگزاری فارس از
احتمال تعویق این فاز از حذف یارانه ها تا تیرماه خبر داده است.
خبرگزاری مهر، روز یکشنبه، ۳۱ اردیبهشتماه با اشاره به واریز سهمیه بنزین خودروهای خرداد ماه بدون تغییر قیمت، اعلام کرد که عدم تغییر قیمت سهمیه بنزین نشان از به تعویق افتادن اجرای فاز دوم «هدفمندی یارانهها» دارد.
به گفته ستاد حمل و نقل و مدیریت مصرف سوخت ایران، ۶۰ لیتر سهمیه بنزین ۴۰۰ تومانی خردادماه ساعت ۲۴ روز ۳۱ اردیبهشتماه در کارتهای سوخت شارژ میشود و خردادماه نیز ۵۰۰ لیتر سهمیه بنزین با نرخ آزاد ۷۰۰ تومانی در کارتهای سوخت خودروها واریز میشود.
همچنین اعلام شده است که سهمیه بنزین ۱۰۰ تومانی باقیمانده در کارتهای سوخت، در صورتی که تا پایان ۳۱ اردیبهشتماه مصرف نشود، به صورت دو برابر به بنزین ۴۰۰ تومانی تبدیل خواهد شد.
با توجه به شارژ کارتهای سوخت با سهمیه بنزین ۴۰۰ تومانی، خبرگزاریها از به تعویق افتادن زمان اجرای فاز دوم حذف یارانه ها خبر دادهاند و خبرگزاری فارس احتمال داده است که این فاز در تیرماه اجرایی شود.
بر اساس لایحه بودجه سال ۱۳۹۱ که هفته گذشته در مجلس شورای اسلامی به تصویب رسید قرار است فاز دوم حذف یارانهها با بودجه ۶۶ هزار میلیارد تومانی اجرایی شود. این در حالی است که دولت در لایحه بودجه پیشنهاد کرده بود که از محل حذف یارانه ها ۱۳۵ هزار میلیارد تومان درآمد کسب شود.
برخی خبرگزاریهای ایران عدم موافقت مجلس با این رقم را یکی از دلایل به تعویق افتادن این فاز میدانند.
این دوره از حذف یارانهها از همان ابتدا با حواشی بسیار همراه بود و یک دوره جدال میان مجلس و دولت را به همراه آورده است. یکی از موارد اختلاف، زمان اجرای دوره دوم این طرح است.
در حالی که دولت بر اجرای سریع این فاز اصرار کرده است، مجلس ایران ضمن هشدار در مورد پیامدهای اجرای شتابزده طرح حذف یارانه ها تأکید کرده است که این فاز بدون مصوبه مجلس نمیتواند اجرایی شود. کمیسیون بودجه مجلس تأکید کرده است که اجرای هدفمندی پیش از تیرماه غیر قانونی است.
همچنین انتشاری اخباری مبنی بر قطع یارانه پرداختی به خانوارهای مرفه از دیگر حواشی دور دوم حذف یارانه ها است.
مجلس پیشتر در اعتراض به مطرح شدن چنین مسئلهای، تأکید کرده بود که یارانه به تمامی مردم تعلق دارد، با اینحال به تازگی کمیسیون طرح تحول اقتصادی مجلس اعلام کرد که بر اساس مصوبه مجلس، یارانه ۱۰ میلیون نفر از شهروندان ایرانی به زودی قطع میشود.
قانون حذف یارانهها مردادماه سال ۱۳۸۹ با هدف «تحول و بهبود وضعیت اقتصادی» کلید خورد.
مخالفان این طرح در مجلس و کارشناسان اقتصادی منتقد معتقدند که این طرح گرانی به بار آورده و موجب تورم شده است، با اینحال محمود احمدینژاد، رییس جمهوری ایران، میگوید دولت با اجرای قانون هدفمندی یارانهها «کار بزرگی»انجام داده است و قصد دارد «گرانیها را بخشکاند».
خبرگزاری مهر، روز یکشنبه، ۳۱ اردیبهشتماه با اشاره به واریز سهمیه بنزین خودروهای خرداد ماه بدون تغییر قیمت، اعلام کرد که عدم تغییر قیمت سهمیه بنزین نشان از به تعویق افتادن اجرای فاز دوم «هدفمندی یارانهها» دارد.
به گفته ستاد حمل و نقل و مدیریت مصرف سوخت ایران، ۶۰ لیتر سهمیه بنزین ۴۰۰ تومانی خردادماه ساعت ۲۴ روز ۳۱ اردیبهشتماه در کارتهای سوخت شارژ میشود و خردادماه نیز ۵۰۰ لیتر سهمیه بنزین با نرخ آزاد ۷۰۰ تومانی در کارتهای سوخت خودروها واریز میشود.
همچنین اعلام شده است که سهمیه بنزین ۱۰۰ تومانی باقیمانده در کارتهای سوخت، در صورتی که تا پایان ۳۱ اردیبهشتماه مصرف نشود، به صورت دو برابر به بنزین ۴۰۰ تومانی تبدیل خواهد شد.
با توجه به شارژ کارتهای سوخت با سهمیه بنزین ۴۰۰ تومانی، خبرگزاریها از به تعویق افتادن زمان اجرای فاز دوم حذف یارانه ها خبر دادهاند و خبرگزاری فارس احتمال داده است که این فاز در تیرماه اجرایی شود.
بر اساس لایحه بودجه سال ۱۳۹۱ که هفته گذشته در مجلس شورای اسلامی به تصویب رسید قرار است فاز دوم حذف یارانهها با بودجه ۶۶ هزار میلیارد تومانی اجرایی شود. این در حالی است که دولت در لایحه بودجه پیشنهاد کرده بود که از محل حذف یارانه ها ۱۳۵ هزار میلیارد تومان درآمد کسب شود.
برخی خبرگزاریهای ایران عدم موافقت مجلس با این رقم را یکی از دلایل به تعویق افتادن این فاز میدانند.
این دوره از حذف یارانهها از همان ابتدا با حواشی بسیار همراه بود و یک دوره جدال میان مجلس و دولت را به همراه آورده است. یکی از موارد اختلاف، زمان اجرای دوره دوم این طرح است.
در حالی که دولت بر اجرای سریع این فاز اصرار کرده است، مجلس ایران ضمن هشدار در مورد پیامدهای اجرای شتابزده طرح حذف یارانه ها تأکید کرده است که این فاز بدون مصوبه مجلس نمیتواند اجرایی شود. کمیسیون بودجه مجلس تأکید کرده است که اجرای هدفمندی پیش از تیرماه غیر قانونی است.
همچنین انتشاری اخباری مبنی بر قطع یارانه پرداختی به خانوارهای مرفه از دیگر حواشی دور دوم حذف یارانه ها است.
مجلس پیشتر در اعتراض به مطرح شدن چنین مسئلهای، تأکید کرده بود که یارانه به تمامی مردم تعلق دارد، با اینحال به تازگی کمیسیون طرح تحول اقتصادی مجلس اعلام کرد که بر اساس مصوبه مجلس، یارانه ۱۰ میلیون نفر از شهروندان ایرانی به زودی قطع میشود.
قانون حذف یارانهها مردادماه سال ۱۳۸۹ با هدف «تحول و بهبود وضعیت اقتصادی» کلید خورد.
مخالفان این طرح در مجلس و کارشناسان اقتصادی منتقد معتقدند که این طرح گرانی به بار آورده و موجب تورم شده است، با اینحال محمود احمدینژاد، رییس جمهوری ایران، میگوید دولت با اجرای قانون هدفمندی یارانهها «کار بزرگی»انجام داده است و قصد دارد «گرانیها را بخشکاند».
خوردن قهوه عمر را کاهش میدهد یا افزایش؟ بنا بر نتایج یک پژوهش
در آمریکا قهوه تأثیر مثبتی روی سلامت دارد. اما با این وجود بیشتر
قهوهخوران زندگی نسبتا کوتاهی دارند.
پژوهشگران مختلف در مورد تأثیر قهوه روی سلامت انسان در یک نکته همنظر
هستند: قهوه مفید است، اما کافئین تأثیری روی سلامتی ندارد. آنها با توجه
به اطلاعاتی که از پژوهشهای متعدد در این زمینه جمعآوری کردهاند متوجه
شدهاند که قهوه عادی و قهوه بدون کافئین تأثیر یکسانی روی سلامت انسان بر
جای میگذارند. به این ترتیب ظاهرا مواد دیگری در قهوه علت تأثیرات مثبتی
هستند که این نوشیدنی در پیشگیری از بیماریهای قلبی و دیگر ناراحتیها به
همراه دارد.
میانگین عمر قهوهخوران در مقایسه با دیگران
نیل فریدمن (Neal Freedman) از موسسه ملی بهداشت در آمریکا همراه با دیگر همکارانش اطلاعات مربوط به بیش از ۲۲۹ هزار مرد و ۱۷۳ هزار زن را مورد بررسی قرار دادند. این افراد از اواسط دهه ۹۰ میلادی در پژوهشی بزرگ شرکت کردند. آنها در آن زمان فرمی را پر کرده بودند که در قالب آن بایستی اطلاعات متعددی در مورد سبک زندگی خود، عادات غذائی، میزان مصرف الکل و موارد دیگر را ذکر میکردند. در ابتدای پژوهش داوطلبان ۵۰ تا ۷۱ ساله بودند.
بنا به گزارشی که پژوهشگران در مجله علمی "New England Journal of Medicine" منتشر کردهاند، تا سال ۲۰۰۸ حدود ۵۲ هزار نفر از شرکتکنندگان در این پژوهش درگذشتند.
نتیجهای که پژوهشگران به آن دست یافتند این بود که عمر افراد قهوهخور واقعا کوتاهتر از دیگران است. اما واقعیت دیگری که در مورد این افراد وجود داشت این بود که بیشتر آنها به ندرت فعالیت بدنی داشتند و به میزان بالائی نوشیدنیهای الکلی مصرف میکردند. این گروه همچنین در برنامهی غذائی روزانه خود مقدار بسیار کمی میوه و سبزیجات و در عوض مقدار زیادی گوشت قرمز داشتند.
قهوهخورها معمولا سیگاری نیز هستند
نکته جلبتوجه کننده در این بررسی این بود که در میان مردانی که به هیچ عنوان قهوه مصرف نمیکردند تنها حدود ۵ درصد سیگار میکشیدند، اما ۳۴ درصد مردان قهوهخور سیگاری بودند. در میان زنان، حدود ۸ درصد از پرهیزگران قهوه و ۴۸ درصد از قهوهخوران سیگاری بودند. این نتیجه دوباره نشان داد که کسانی که قهوه زیاد مصرف میکنند در مجموع ناسالم زندگی میکنند.
پژوهشگران نهایتا با بررسی مواردی مانند مصرف سیگار و الکل و عادات دیگر به این نتیجه رسیدند که ویژگیهای مفید مصرف قهوه بیشتر از ویژگیهای منفی آن است.
اما این پژوهش هم مانند دیگر پژوهشهای طولانیمدت درباره عادات زندگی افراد دارای این نکته منفی است که در نهایت به طور واضح مشخص نیست که آیا واقعا قهوه علت تفاوت مشاهده شده میان دو گروه داوطلبان قهوهخور و پرهیزگر قهوه است. شاید عواملی دیگر در تفاوت موجود میان این دو گروه نقش داشته باشد که از چشم پژوهشگران پنهان مانده است.
میانگین عمر قهوهخوران در مقایسه با دیگران
نیل فریدمن (Neal Freedman) از موسسه ملی بهداشت در آمریکا همراه با دیگر همکارانش اطلاعات مربوط به بیش از ۲۲۹ هزار مرد و ۱۷۳ هزار زن را مورد بررسی قرار دادند. این افراد از اواسط دهه ۹۰ میلادی در پژوهشی بزرگ شرکت کردند. آنها در آن زمان فرمی را پر کرده بودند که در قالب آن بایستی اطلاعات متعددی در مورد سبک زندگی خود، عادات غذائی، میزان مصرف الکل و موارد دیگر را ذکر میکردند. در ابتدای پژوهش داوطلبان ۵۰ تا ۷۱ ساله بودند.
بنا به گزارشی که پژوهشگران در مجله علمی "New England Journal of Medicine" منتشر کردهاند، تا سال ۲۰۰۸ حدود ۵۲ هزار نفر از شرکتکنندگان در این پژوهش درگذشتند.
در جریان پژوهش اخیر به سرپرستی نیل فریدمن تنها ۵ درصد از داوطلبان
مرد که قهوه نمیخورند سیگاری بودند، اما در عوض میزان سیگاریها در میان
قهوهخوران ۳۴ درصد بوده است
تیم پژوهشی به سرپرستی فریدمن قصد داشت بررسی کند که آیا عمر داوطلبانی
که قهوه مصرف میکردند طولانیتر یا کوتاهتر از داوطلبانی بوده که
نوشیدنیهای دیگر مصرف میکردند.نتیجهای که پژوهشگران به آن دست یافتند این بود که عمر افراد قهوهخور واقعا کوتاهتر از دیگران است. اما واقعیت دیگری که در مورد این افراد وجود داشت این بود که بیشتر آنها به ندرت فعالیت بدنی داشتند و به میزان بالائی نوشیدنیهای الکلی مصرف میکردند. این گروه همچنین در برنامهی غذائی روزانه خود مقدار بسیار کمی میوه و سبزیجات و در عوض مقدار زیادی گوشت قرمز داشتند.
قهوهخورها معمولا سیگاری نیز هستند
نکته جلبتوجه کننده در این بررسی این بود که در میان مردانی که به هیچ عنوان قهوه مصرف نمیکردند تنها حدود ۵ درصد سیگار میکشیدند، اما ۳۴ درصد مردان قهوهخور سیگاری بودند. در میان زنان، حدود ۸ درصد از پرهیزگران قهوه و ۴۸ درصد از قهوهخوران سیگاری بودند. این نتیجه دوباره نشان داد که کسانی که قهوه زیاد مصرف میکنند در مجموع ناسالم زندگی میکنند.
پژوهشگران نهایتا با بررسی مواردی مانند مصرف سیگار و الکل و عادات دیگر به این نتیجه رسیدند که ویژگیهای مفید مصرف قهوه بیشتر از ویژگیهای منفی آن است.
اما این پژوهش هم مانند دیگر پژوهشهای طولانیمدت درباره عادات زندگی افراد دارای این نکته منفی است که در نهایت به طور واضح مشخص نیست که آیا واقعا قهوه علت تفاوت مشاهده شده میان دو گروه داوطلبان قهوهخور و پرهیزگر قهوه است. شاید عواملی دیگر در تفاوت موجود میان این دو گروه نقش داشته باشد که از چشم پژوهشگران پنهان مانده است.
دبیر اجرایی خانه کارگر میگوید که تشدید بحران و رکود اقتصادی در
ایران به بهای تعدیل و اخراج کارگران تمام شده است. او نسبت به موج جدید
بیکاری گسترده و رو به رشد در کشور هشدار داده است.
اسماعیل حقپرستی، دبیر اجرایی خانه کارگر ایران به خبرگزاری ایلنا گفته
که برخی بنگاههای بزرگ کشور به اخراج نیروی کار روی آوردهاند. وی افزوده
که عرضهی فراوان نیروی کار با فرصتهای جدید شغلی همخوان نیست و این موجب
شده که جمع کثیری از کارگران به راحتی اخراج شوند.
اسماعیل حقپرستی تاکید کرده که اکثر واحدهای تولیدی و صنعتی با افزایش مشکلات خود ناچارند قراردتد بخش اعظمی از نیروی کار خود را تمدید نکرده یا اخراج کنند.
دبیر اجرایی خانه کارگر ایران نامی از بنگاههای بزرگ نیاورده اما بهطور نمونه کاهش خطوط تولید در خودروسازیها دغدغه اصلی کارگران این عرصه است که نگران اخراج، تمدید نشدن قراردادها یا اعمال سیاست تعدیل و بازخرید هستند. مشکل اصلی خودرو سازان، قطعات وارداتی عنوان میشود که به دلیل تحریمها و دشواریهای مالی و بانکی، امکان تامین آنها فراهم نیست.
اسماعیل حقپرستی با اشاره به تشدید بحران و رکود اقتصادی در کشور، از جمله به کاهش مسافر خارجی و درآمد هتلداران پرداخته و گفته که این وضع موجب اخراج کارگران شاغل در این رشته شده است.
وی یادآور شده که هتلداران برای کاهش هزینهها و نپرداختن بیمه و مالیات، نیروی کار جوان خود را بیرون کرده و از افراد بازنشسته استفاده میکنند. وی در گفتگو با ایلنا نسبت به موج جدید بیکاری در ایران هشدار داده است.
آمار رسمی ایران تعداد بیکاران را سه تا سه و نیم میلیون نفر اعلام میکند اما کارشناسان میزان واقعی را به مراتب بیشتر از این میدانند. هر ساله حدود ۸۰۰ هزار نفر وارد بازار کار ایران میشوند اما زیرساختهای اقتصادی این کشور توان کافی برای پاسخگویی به این حجم از متقاضیان کار را ندارند.
کارشناسان اقتصادی میگویند که ایران برای کنترل بیکاری و کاهش نرخ آن باید سالانه بیش از یک میلیون شغل ایجاد کند. شرط لازم برای چنین زمینهای، رشد اقتصادی بالای ۷ درصد است اما پیامدهای ناشی از تحریم، هم رشد اقتصادی این کشور را تنزل دادهاند و هم موجب خوابیدن پروژههای سرمایهگذاری و ورشکستگی بنگاهها و کارخانجات موجود شدهاند.
دولت ایران به تازگی از کاهش نرخ بیکاری در سال ۱۳۹۰ خبر داده است. این در حالی است که شاخص اشتغال در این کشور با هفتهای یک ساعت کار تعریف میشود.
فتحالله بیات، رییس اتحادیه کارگران قراردادی و پیمانی ایران به خبرنگار ایسنا گفته که هر روزه با حجم بالایی از مراجعات روزمره کارگران و بیکاران مواجه است: « وقتی هر روز از گوشه و کنار خبر اخراج کارگران و تعطیلی کارخانهای را میشنویم، چطور است که آمار ایجاد اشتغال بالا رفته است؟»
بحران تولید و انسدادهای ناشی از تحریم و رکود اقتصادی در ایران به تعطیلی و ورشکستگی شمار زیادی کارگاههای کوچک و متوسط انجامیده است. کارگران بسیاری از واحدهای صنعتی ماهها حقوق معوقه دارند. پارهای نیز برای گذران زندگی تن به هر شرایطی از سوی کارفرما از جمله پذیرش قراردادهای موقت و چند روزه با دستمزدهای نازل دادهاند.
بیات افزوده که نگرانی عمده آن است که همین شغلهای موجود هم از دست بروند. رییس اتحادیه كارگران قراردادی و پیمانی ایران گفته اگر شغل جدیدی در كشور ایجاد نمیشود دستكم كارخانهها و كارگاههایی كه هم اكنون در حال فعالیت هستند حفظ شوند تا بیش از این به جمعیت جویای کار کشور افزوده نشود.
اسماعیل حقپرستی تاکید کرده که اکثر واحدهای تولیدی و صنعتی با افزایش مشکلات خود ناچارند قراردتد بخش اعظمی از نیروی کار خود را تمدید نکرده یا اخراج کنند.
دبیر اجرایی خانه کارگر ایران نامی از بنگاههای بزرگ نیاورده اما بهطور نمونه کاهش خطوط تولید در خودروسازیها دغدغه اصلی کارگران این عرصه است که نگران اخراج، تمدید نشدن قراردادها یا اعمال سیاست تعدیل و بازخرید هستند. مشکل اصلی خودرو سازان، قطعات وارداتی عنوان میشود که به دلیل تحریمها و دشواریهای مالی و بانکی، امکان تامین آنها فراهم نیست.
اسماعیل حقپرستی با اشاره به تشدید بحران و رکود اقتصادی در کشور، از جمله به کاهش مسافر خارجی و درآمد هتلداران پرداخته و گفته که این وضع موجب اخراج کارگران شاغل در این رشته شده است.
وی یادآور شده که هتلداران برای کاهش هزینهها و نپرداختن بیمه و مالیات، نیروی کار جوان خود را بیرون کرده و از افراد بازنشسته استفاده میکنند. وی در گفتگو با ایلنا نسبت به موج جدید بیکاری در ایران هشدار داده است.
آمار رسمی ایران تعداد بیکاران را سه تا سه و نیم میلیون نفر اعلام میکند اما کارشناسان میزان واقعی را به مراتب بیشتر از این میدانند. هر ساله حدود ۸۰۰ هزار نفر وارد بازار کار ایران میشوند اما زیرساختهای اقتصادی این کشور توان کافی برای پاسخگویی به این حجم از متقاضیان کار را ندارند.
کارشناسان اقتصادی میگویند که ایران برای کنترل بیکاری و کاهش نرخ آن باید سالانه بیش از یک میلیون شغل ایجاد کند. شرط لازم برای چنین زمینهای، رشد اقتصادی بالای ۷ درصد است اما پیامدهای ناشی از تحریم، هم رشد اقتصادی این کشور را تنزل دادهاند و هم موجب خوابیدن پروژههای سرمایهگذاری و ورشکستگی بنگاهها و کارخانجات موجود شدهاند.
دولت ایران به تازگی از کاهش نرخ بیکاری در سال ۱۳۹۰ خبر داده است. این در حالی است که شاخص اشتغال در این کشور با هفتهای یک ساعت کار تعریف میشود.
فتحالله بیات، رییس اتحادیه کارگران قراردادی و پیمانی ایران به خبرنگار ایسنا گفته که هر روزه با حجم بالایی از مراجعات روزمره کارگران و بیکاران مواجه است: « وقتی هر روز از گوشه و کنار خبر اخراج کارگران و تعطیلی کارخانهای را میشنویم، چطور است که آمار ایجاد اشتغال بالا رفته است؟»
بحران تولید و انسدادهای ناشی از تحریم و رکود اقتصادی در ایران به تعطیلی و ورشکستگی شمار زیادی کارگاههای کوچک و متوسط انجامیده است. کارگران بسیاری از واحدهای صنعتی ماهها حقوق معوقه دارند. پارهای نیز برای گذران زندگی تن به هر شرایطی از سوی کارفرما از جمله پذیرش قراردادهای موقت و چند روزه با دستمزدهای نازل دادهاند.
بیات افزوده که نگرانی عمده آن است که همین شغلهای موجود هم از دست بروند. رییس اتحادیه كارگران قراردادی و پیمانی ایران گفته اگر شغل جدیدی در كشور ایجاد نمیشود دستكم كارخانهها و كارگاههایی كه هم اكنون در حال فعالیت هستند حفظ شوند تا بیش از این به جمعیت جویای کار کشور افزوده نشود.
هاشمی رفسنجانیهدف تاسیس دانشگاه آزاد را تحقق رویای قشرهای
فرودست در طی مدارج تحصیلی و اجتماعی خوانده اما به نظر میرسد کیفیت نازل
آموزش، شهریه بالا و عدم جذب دانشآموختگان در بازار کار، این هدف را قلب
کرده باشد.
دانشگاه آزاد ایران دو سال پس از انقلاب فرهنگی و در اردیبهشت ۱۳۶۱ به
پیشنهاد علیاکبر هاشمی رفسنجانی تاسیس شده است. در اساسنامه این دانشگاه
آمده که تامین هزینههای آن با اتکاء به کمکهای مردم، دولت، نهادهای
انقلاب اسلامی و شهریههای پرداختی خواهد بود.
آیتالله خمینی از حامیان تاسیس دانشگاه آزاد بوده و آنگونه که هاشمی رفسنجانی میگوید یک میلیون تومان کمک مالی به این نهاد کرده است. این دانشگاه بنا بر اساسنامه خود موسسهای عامالمنفعه معرفی شده که همه هزینههای آن صرف امور مربوط به خودش میشود. اعلام موجودیت رسمی این دانشگاه در چهارم اسفند ماه ۱۳۶۱ در روزنامههای رسمی ایران منتشر شد.
دانشگاه آزاد اسلامی طی سیسال گذشته بیش از ۳ میلیون دانشآموخته داشته و با ۴۴۱ واحد و مرکز دانشگاهی، رفاهی، اداری و بیمارستانی در فضایی متجاوز از ۱۴ میلیون متر مربع ، بزرگترین مجموعه آموزشی ایران معرفی میشود.
هاشمیرفسنجانی در مصاحبهای تفصیلی با ماهنامه "مدیریت ارتباطات" در بهار سال ۱۳۹۰ به ذکر خاطرات خود از چگونگی تاسیس دانشگاه آزاد پرداخته و گفته است: « ما هم بین مردم بودیم و در فامیل میدیدیم که بچهها میروند کنکور میدهند و ندرتا قبول میشوند. انقلاب فرهنگی که راه افتاد، همین دانشگاهها هم تعطیل شدند. دانشگاهها دو سال تعطیل بود و دیدیم که این وضع یک فاجعه برای کشور است. من در خطبهای در نماز جمعه گفتم که بچههای ما الان در حد دیپلم بیرون میآیند و بعد هم بیکار میمانند. گفتم این جریان فقر و تبعیض که در جامعه هست هر سال عمیقتر میشود چون عدهای ممتاز در داخل و خارج تحصیل میکنند و بعد کارهای اساسی اجتماعی، سیاسی و اقتصادی را به دست میگیرند و بچههای خانوادههای عادی باید در حد عملگی و کارمند و کاسب بمانند.»
رفسنجانی در ادامه تاکید کرده که: «میخواستیم با تاسیس دانشگاه آزاد، این تبعیض را برداریم و به این بچهها میدان درس خواندن بدهیم تا بعد در قشر بالای کشور حضور داشته باشند.»
حمایت فکری و مالی آیتالله خمینی از این پروژه به ایجاد نخستین واحدهای دانشگاه آزاد انجامید. دانشگاه آزاد در دهههای ۶۰ و ۷۰ شمسی بیشتر سرگرم توسعه کمی خود بود و جوانان علاقمند به تحصیل که امکان جذب و قبولی در دانشگاههای سراسری را نداشتند، استقبال گرمی از این فرصت کردند.
ما افزایش روز افزون شهریهها، اعتراض استادان دانشگاههای دولتی به نحوه تدریس در این دانشگاه، کیفیت آموزشی غیراستاندارد، خرید زمین و تاسیس پرشتاب واحدهایی از این دانشگاه در نقاط دور افتاده و توسعه نیافته، به انتقادهای جدی از مسئولان آن انجامید و زمزمه انحراف این نهاد از مسیر نظام آموزش عالی را دامن زد.
مسئولان دانشگاه آزاد در سه دهه فعالیت خود با اتهاماتی چون زمینخواری، پارتیبازی، فروش سوالات کنکور، ارائه مدرک تحصیلی به صاحبان قدرت و دادن کرسی استادی به افراد بیصلاحیت روبرو شدهاند.
دانشگاه آزاد ایران سومین دانشگاه پر جمعیت جهان معرفی میشود. آنگونه که در ویکیپدیا آمده، دانشگاه ایندیرا گاندی در هندوستان و دانشگاه علامه اقبال در پاکستان از این نظر در ردههای اول و دوم قرار دارند. این در حالی است که در هیچیک از دانشگاههای برتر دنیا، شمار دانشجو یا مساحت آن اعتباری علمی و آموزشی محسوب نمیشود.
هاشمی رفسنجانی گفته که دانشگاه آزاد، پرافتخارترین و موفقیتآمیزترین
پروژه جمهوری اسلامی است. مسئولان این دانشگاه در اثبات این مدعا به بودجه
پژوهشی، مقالات علمی، ثبت اختراعات و ابداعات، شرکت در کنفرانسهای
بینالمللی و مجتمعهای بیمارستانی اشاره میکنند. از سوی دیگر عنوان
میشود که بزرگترین کتابخانه دانشگاهی ایران در دانشگاه آزاد نجفآباد دایر
است.
دانشگاه آزاد از نظر زمان ریاست یک فرد بر آن نیز واجد رکورد است. در حالیکه عمر مسئولیت و مدیریت افراد در نهادهای جمهوری اسلامی گذرا وکوتاه است، رییس آن نزدیک سه دهه بر مسند قدرت ماند. عبدالله جاسبی سرانجام در زمستان سال ۱۳۹۰ جای خود را به فرهاد دانشجو داد. این تغییر با مناقشات سیاسی و جناحی گره خورده بود و به نبرد میان دولت احمدینژاد با گروه هوادار هاشمی رفسنجانی تعبیر شده و همچنان ادامه دارد.
مهرداد درویشپور، جامعهشناس مقیم سوئد میگوید که دانشگاه آزاد توانسته آموزش عالی را همگانی کرده و امتیاز تحصیل عالی را از "الیت طبقه متوسط" به گروههای محرومتر توزیع کند: « با این همه دانشگاه آزاد از نظر کیفی حتی قادر به رقابت با دانشگاههای دولتی ایران نیست چه برسد به دانشگاههای جهانی.»
درویشپور در مورد جذب بیش از سه میلیون جوان جویای تحصیل در دانشگاه
آزاد میگوید: «نفس تحصیل در ایران، منزلت اجتماعی میآورد و از این نظر
شاید ادعای آقای رفسنجانی در باره موفق بودن این پروژه اعتبار داشته باشد.
اما اگر دانشگاه را محل افزایش دانش و تخصص و موجد تولید و اشتغال بدانیم،
نمیتوانیم از پروژهای موفق یاد کنیم. باید بپرسیم که این چند میلیون نفر
چقدر کار مربوط به رشته خود به دست آورده و چه آینده روشنی داشتهاند.»
بسیاری از منتقدان دانشگاه آزاد میگویند که تاسیس این مرکز آموزشی به تب مدرکگرایی و کمرنگشدن جایگاه تحصیل در جامعه دامن زده و همزمان خیل عظیمی لیسانسیه فاقد مهارت نیز وارد بازار محدود کار کرده است. به عقیده ناظران، بسترهای لازم فرهنگی و اجتماعی برای پذیرش این همه دانشگاه دیده در ایران فراهم نیست. آنها میگویند که این دانشآموختگان لاجرم با نگاه و انتظارات دیگری به جامعه، همسر، خانواده و سبک زندگی مینگرند اما ساختارهای اقتصادی و فرهنگی موجود در ایران ظرفیت پاسخگویی به چنین نیازی را ندارد.
مهرداد درویشپور تاکید میکند که تحصیل سکوی تحرک طبقاتی نیز هست اما بیکاری گسترده موجب بدبینی و سرخوردگی دانشآموختگان میشود. او یکی از پیامدهای مثبت تاسیس واحدهایی از دانشگاه آزاد در شهرستانهای دورافتاده را عبور این مناطق از فرهنگ بسته میداند اما تصریح میکند که دانشگاه آزاد به دلیل کیفیت نازل آموزشی، شهریههای بالا و جذب فرزندان خانوادههای مرفه، به هدف آغازین خود دست نیافته است.
هاشمی رفسنجانی در دومین اجلاس شورای مرکزی دانشگاه آزاد پرسیده است:« اگر این دانشگاه نبود، چند میلیون فارغ التحصیل آن الان کجا بودند؟ غیر از این که دیپلمه بیکار یا آواره کشورهای دیگر شده باشند، مطمئنا سرنوشت دیگری نداشتند.» منتقدان نیز در مقابل تاکید میکنند که جامعه ایران اینک بهجای دیپلمههای بیکار، مملو از دهها هزار کارشناس و دکتر بیکار است که با رشد همه ساله میزان فارغالتحصیلان، شانس کمتری برای یافتن کار مناسب دارند و توقعشان نیز از جامعه و متولیان آن به مراتب متفاوتتر و بیشتر از دیپلمههاست.
آیتالله خمینی از حامیان تاسیس دانشگاه آزاد بوده و آنگونه که هاشمی رفسنجانی میگوید یک میلیون تومان کمک مالی به این نهاد کرده است. این دانشگاه بنا بر اساسنامه خود موسسهای عامالمنفعه معرفی شده که همه هزینههای آن صرف امور مربوط به خودش میشود. اعلام موجودیت رسمی این دانشگاه در چهارم اسفند ماه ۱۳۶۱ در روزنامههای رسمی ایران منتشر شد.
دانشگاه آزاد اسلامی طی سیسال گذشته بیش از ۳ میلیون دانشآموخته داشته و با ۴۴۱ واحد و مرکز دانشگاهی، رفاهی، اداری و بیمارستانی در فضایی متجاوز از ۱۴ میلیون متر مربع ، بزرگترین مجموعه آموزشی ایران معرفی میشود.
هاشمیرفسنجانی در مصاحبهای تفصیلی با ماهنامه "مدیریت ارتباطات" در بهار سال ۱۳۹۰ به ذکر خاطرات خود از چگونگی تاسیس دانشگاه آزاد پرداخته و گفته است: « ما هم بین مردم بودیم و در فامیل میدیدیم که بچهها میروند کنکور میدهند و ندرتا قبول میشوند. انقلاب فرهنگی که راه افتاد، همین دانشگاهها هم تعطیل شدند. دانشگاهها دو سال تعطیل بود و دیدیم که این وضع یک فاجعه برای کشور است. من در خطبهای در نماز جمعه گفتم که بچههای ما الان در حد دیپلم بیرون میآیند و بعد هم بیکار میمانند. گفتم این جریان فقر و تبعیض که در جامعه هست هر سال عمیقتر میشود چون عدهای ممتاز در داخل و خارج تحصیل میکنند و بعد کارهای اساسی اجتماعی، سیاسی و اقتصادی را به دست میگیرند و بچههای خانوادههای عادی باید در حد عملگی و کارمند و کاسب بمانند.»
رفسنجانی در ادامه تاکید کرده که: «میخواستیم با تاسیس دانشگاه آزاد، این تبعیض را برداریم و به این بچهها میدان درس خواندن بدهیم تا بعد در قشر بالای کشور حضور داشته باشند.»
حمایت فکری و مالی آیتالله خمینی از این پروژه به ایجاد نخستین واحدهای دانشگاه آزاد انجامید. دانشگاه آزاد در دهههای ۶۰ و ۷۰ شمسی بیشتر سرگرم توسعه کمی خود بود و جوانان علاقمند به تحصیل که امکان جذب و قبولی در دانشگاههای سراسری را نداشتند، استقبال گرمی از این فرصت کردند.
ما افزایش روز افزون شهریهها، اعتراض استادان دانشگاههای دولتی به نحوه تدریس در این دانشگاه، کیفیت آموزشی غیراستاندارد، خرید زمین و تاسیس پرشتاب واحدهایی از این دانشگاه در نقاط دور افتاده و توسعه نیافته، به انتقادهای جدی از مسئولان آن انجامید و زمزمه انحراف این نهاد از مسیر نظام آموزش عالی را دامن زد.
مسئولان دانشگاه آزاد در سه دهه فعالیت خود با اتهاماتی چون زمینخواری، پارتیبازی، فروش سوالات کنکور، ارائه مدرک تحصیلی به صاحبان قدرت و دادن کرسی استادی به افراد بیصلاحیت روبرو شدهاند.
دانشگاه آزاد ایران سومین دانشگاه پر جمعیت جهان معرفی میشود. آنگونه که در ویکیپدیا آمده، دانشگاه ایندیرا گاندی در هندوستان و دانشگاه علامه اقبال در پاکستان از این نظر در ردههای اول و دوم قرار دارند. این در حالی است که در هیچیک از دانشگاههای برتر دنیا، شمار دانشجو یا مساحت آن اعتباری علمی و آموزشی محسوب نمیشود.
دانشگاه آزاد از نظر زمان ریاست یک فرد بر آن نیز واجد رکورد است. در حالیکه عمر مسئولیت و مدیریت افراد در نهادهای جمهوری اسلامی گذرا وکوتاه است، رییس آن نزدیک سه دهه بر مسند قدرت ماند. عبدالله جاسبی سرانجام در زمستان سال ۱۳۹۰ جای خود را به فرهاد دانشجو داد. این تغییر با مناقشات سیاسی و جناحی گره خورده بود و به نبرد میان دولت احمدینژاد با گروه هوادار هاشمی رفسنجانی تعبیر شده و همچنان ادامه دارد.
مهرداد درویشپور، جامعهشناس مقیم سوئد میگوید که دانشگاه آزاد توانسته آموزش عالی را همگانی کرده و امتیاز تحصیل عالی را از "الیت طبقه متوسط" به گروههای محرومتر توزیع کند: « با این همه دانشگاه آزاد از نظر کیفی حتی قادر به رقابت با دانشگاههای دولتی ایران نیست چه برسد به دانشگاههای جهانی.»
بسیاری از منتقدان دانشگاه آزاد میگویند که تاسیس این مرکز آموزشی به تب مدرکگرایی و کمرنگشدن جایگاه تحصیل در جامعه دامن زده و همزمان خیل عظیمی لیسانسیه فاقد مهارت نیز وارد بازار محدود کار کرده است. به عقیده ناظران، بسترهای لازم فرهنگی و اجتماعی برای پذیرش این همه دانشگاه دیده در ایران فراهم نیست. آنها میگویند که این دانشآموختگان لاجرم با نگاه و انتظارات دیگری به جامعه، همسر، خانواده و سبک زندگی مینگرند اما ساختارهای اقتصادی و فرهنگی موجود در ایران ظرفیت پاسخگویی به چنین نیازی را ندارد.
مهرداد درویشپور تاکید میکند که تحصیل سکوی تحرک طبقاتی نیز هست اما بیکاری گسترده موجب بدبینی و سرخوردگی دانشآموختگان میشود. او یکی از پیامدهای مثبت تاسیس واحدهایی از دانشگاه آزاد در شهرستانهای دورافتاده را عبور این مناطق از فرهنگ بسته میداند اما تصریح میکند که دانشگاه آزاد به دلیل کیفیت نازل آموزشی، شهریههای بالا و جذب فرزندان خانوادههای مرفه، به هدف آغازین خود دست نیافته است.
هاشمی رفسنجانی در دومین اجلاس شورای مرکزی دانشگاه آزاد پرسیده است:« اگر این دانشگاه نبود، چند میلیون فارغ التحصیل آن الان کجا بودند؟ غیر از این که دیپلمه بیکار یا آواره کشورهای دیگر شده باشند، مطمئنا سرنوشت دیگری نداشتند.» منتقدان نیز در مقابل تاکید میکنند که جامعه ایران اینک بهجای دیپلمههای بیکار، مملو از دهها هزار کارشناس و دکتر بیکار است که با رشد همه ساله میزان فارغالتحصیلان، شانس کمتری برای یافتن کار مناسب دارند و توقعشان نیز از جامعه و متولیان آن به مراتب متفاوتتر و بیشتر از دیپلمههاست.
نتایج یک نظرسنجی از شهروندان ۲۱ کشور دنیا نشان میدهد که ۹۰ درصد
شهروندان غربی و ۷۷ درصد روسها مخالف ایران مجهز به سلاح اتمی هستند.
درصد مخالفان در میان همسایگان ایران و کشورهای اسلامی نیز بسیار بالاست.
موسسه نظرسنجی "پیو" (Pew) نتایج تازهترین بررسی خود از افکار عمومی
شهروندان کشورهای غربی و ساکنان کشورهای منطقه در مورد فعالیتهای هستهای
جمهوری اسلامی را منتشر کرد. خبرگزاری آلمان روز شنبه (۳۰ اردیبهشت / ۱۹
مه) خلاصهای از این نتایج را که گویای افزایش نگرانی جهانی نسبت به
برنامههای هستهای ایران است منتشر کرد.
۹۶ درصد آلمانیها مخالف ایران اتمی
مطابق نظرسنجی موسسه "پیو" بیش از ۹۰ درصد مردم کشورهای غربی همچون ایالات متحده آمریکا، بریتانیا و فرانسه با دست یافتن جمهوری اسلامی به سلاح هستهای مخالفاند. شمار مخالفان در آلمان به ۹۶ درصد میرسد. مخالفان ایران اتمی در میان شهروندان کشورهایی که متحدان و حامیان فعالیت هستهای جمهوری اسلامی محسوب میشوند نیز بسیار بالاست.
۷۷ درصد مردم روسیه و ۵۴ درصد چینیها گفتهاند با اتمی شدن ایران مخالفاند. در قیاس با نظرسنجیهای سالهای گذشته معترضان به فعالیتهای هستهای ایران در کشورهای اسلامی و همسایه نیز افزایش یافته است. بنابرگزارشها ۷۶ درصد ساکنان اردن و ۶۶ درصد مردم مصر خود را مخالف تجهیز ایران به بمب اتمی اعلام کردهاند.
کمترین مخالفت با ایران اتمی از سوی شهروندان دو کشوری ابراز شده که خود قدرتهای اتمی منطقه محسوب میشوند؛ پاکستان ۱۱ درصد، هند ۳۴ درصد. شمار مخالفان در میان مردم ترکیه ۵۴ درصد ثبت شده است. بیشترین موافقت با برنامهی هستهای ایران از سوی شیعیان لبنان (با ۷۳ درصد) ابراز شده است.
تشدید تحریمها و اقدام نظامی
به گزارش خبرگزاری آلمان شرکتکنندگان در این نظرسنجی در مورد شدت گرفتن تحریمها یا اقدام نظامی بازدارنده علیه فعالیتهای هستهای جمهوری اسلامی نیز اظهارنظر کردهاند. بر این اساس ۷۷ تا ۸۰ درصد شهروندان غرب با تشدید تحریمها موافقاند. این میزان در روسیه به ۴۶ درصد و در چین به ۳۸ درصد میرسد
موافقت با عملیات نظامی علیه جمهوری اسلامی نیز در میان پرسششوندگان کشورهای مختلف متفاوت بوده است. در حالی که ۶۳ درصد شهروندان ایالات متحده از چنین عملیاتی حمایت کردهاند موافقان در فرانسه و بریتانیا ۵۱ درصد و در آلمان ۵۰ درصد بودهاند. در مصر و اردن نیز نیمی از مردم با حمله نظامی به ایران موافقاند.
در میان کشورهای متحد و شریک تجاری ایران این درصد کاهش پیدا میکند، با این همه حدود یک سوم پرسششوندگان چینی و یک چهارم شهروندان روسیه عملیات بازدارنده نظامی علیه ایران را کاری درست خواندهاند.
در آستانهی سفر آمانو و مذاکرات بغداد
گفته میشود بیش از ۲۶ هزار نفر در ماههای مارس و آوریل سال ۲۰۱۲ در این نظرسنجی شرکت کردهاند. موسسهی "پیو" میزان اختلاف احتمالی این آمار با نظر تمام ساکنان ۲۱ کشوری که در نظرسنجی شرکت داشتهاند را میان ۳/۲ تا ۵/۲ درصد اعلام کرده است.
نتایج تازهترین نظرسنجی موسسه "پیو" یک روز پیش از سفر غیرمنتظره یوکیا آمانو، دبیرکل سازمان بینالمللی انرژی اتمی، به تهران منتشر شده است. آمانو همراه با دو معاون خود شامگاه یکشنبه (۳۱ اردیبهشت) به ایران سفر میکند تا روز دوشنبه در مورد ابهامهای موجود در برنامههای هستهای با مقامات این کشور دیدار و گفتگو کند.
دور روز پس از سفر آمانو به تهران دور تازهای از گفتگوهای هستهای میان ایران و نمایندگان کشورهای موسوم به پنج به علاوه یک (آمریکا، روسیه، چین، بریتانیا، فرانسه و آلمان) در بغداد برگزار میشود. ناظران این مذاکرات را یکی از آخرین شانسهای جمهوری اسلامی برای گام برداشتن در جهت حل مناقشه هستهای ارزیابی میکنند.
طرفهای مذاکرهکننده ایران در بغداد برنامههای هستهای جمهوری اسلامی را غیرشفاف میخوانند و از این کشور میخواهند با تمکین به قطعنامههای شورای امنیت سازمان ملل تا برطرف شدن تمام ابهامها فعالیتهای مربوط به غنیسازی اورانیوم را به حالت تعلیق درآورد. ایران این اتهامها را رد میکند.
۹۶ درصد آلمانیها مخالف ایران اتمی
مطابق نظرسنجی موسسه "پیو" بیش از ۹۰ درصد مردم کشورهای غربی همچون ایالات متحده آمریکا، بریتانیا و فرانسه با دست یافتن جمهوری اسلامی به سلاح هستهای مخالفاند. شمار مخالفان در آلمان به ۹۶ درصد میرسد. مخالفان ایران اتمی در میان شهروندان کشورهایی که متحدان و حامیان فعالیت هستهای جمهوری اسلامی محسوب میشوند نیز بسیار بالاست.
۷۷ درصد مردم روسیه و ۵۴ درصد چینیها گفتهاند با اتمی شدن ایران مخالفاند. در قیاس با نظرسنجیهای سالهای گذشته معترضان به فعالیتهای هستهای ایران در کشورهای اسلامی و همسایه نیز افزایش یافته است. بنابرگزارشها ۷۶ درصد ساکنان اردن و ۶۶ درصد مردم مصر خود را مخالف تجهیز ایران به بمب اتمی اعلام کردهاند.
کمترین مخالفت با ایران اتمی از سوی شهروندان دو کشوری ابراز شده که خود قدرتهای اتمی منطقه محسوب میشوند؛ پاکستان ۱۱ درصد، هند ۳۴ درصد. شمار مخالفان در میان مردم ترکیه ۵۴ درصد ثبت شده است. بیشترین موافقت با برنامهی هستهای ایران از سوی شیعیان لبنان (با ۷۳ درصد) ابراز شده است.
تشدید تحریمها و اقدام نظامی
به گزارش خبرگزاری آلمان شرکتکنندگان در این نظرسنجی در مورد شدت گرفتن تحریمها یا اقدام نظامی بازدارنده علیه فعالیتهای هستهای جمهوری اسلامی نیز اظهارنظر کردهاند. بر این اساس ۷۷ تا ۸۰ درصد شهروندان غرب با تشدید تحریمها موافقاند. این میزان در روسیه به ۴۶ درصد و در چین به ۳۸ درصد میرسد
موافقت با عملیات نظامی علیه جمهوری اسلامی نیز در میان پرسششوندگان کشورهای مختلف متفاوت بوده است. در حالی که ۶۳ درصد شهروندان ایالات متحده از چنین عملیاتی حمایت کردهاند موافقان در فرانسه و بریتانیا ۵۱ درصد و در آلمان ۵۰ درصد بودهاند. در مصر و اردن نیز نیمی از مردم با حمله نظامی به ایران موافقاند.
در میان کشورهای متحد و شریک تجاری ایران این درصد کاهش پیدا میکند، با این همه حدود یک سوم پرسششوندگان چینی و یک چهارم شهروندان روسیه عملیات بازدارنده نظامی علیه ایران را کاری درست خواندهاند.
در آستانهی سفر آمانو و مذاکرات بغداد
گفته میشود بیش از ۲۶ هزار نفر در ماههای مارس و آوریل سال ۲۰۱۲ در این نظرسنجی شرکت کردهاند. موسسهی "پیو" میزان اختلاف احتمالی این آمار با نظر تمام ساکنان ۲۱ کشوری که در نظرسنجی شرکت داشتهاند را میان ۳/۲ تا ۵/۲ درصد اعلام کرده است.
نتایج تازهترین نظرسنجی موسسه "پیو" یک روز پیش از سفر غیرمنتظره یوکیا آمانو، دبیرکل سازمان بینالمللی انرژی اتمی، به تهران منتشر شده است. آمانو همراه با دو معاون خود شامگاه یکشنبه (۳۱ اردیبهشت) به ایران سفر میکند تا روز دوشنبه در مورد ابهامهای موجود در برنامههای هستهای با مقامات این کشور دیدار و گفتگو کند.
دور روز پس از سفر آمانو به تهران دور تازهای از گفتگوهای هستهای میان ایران و نمایندگان کشورهای موسوم به پنج به علاوه یک (آمریکا، روسیه، چین، بریتانیا، فرانسه و آلمان) در بغداد برگزار میشود. ناظران این مذاکرات را یکی از آخرین شانسهای جمهوری اسلامی برای گام برداشتن در جهت حل مناقشه هستهای ارزیابی میکنند.
طرفهای مذاکرهکننده ایران در بغداد برنامههای هستهای جمهوری اسلامی را غیرشفاف میخوانند و از این کشور میخواهند با تمکین به قطعنامههای شورای امنیت سازمان ملل تا برطرف شدن تمام ابهامها فعالیتهای مربوط به غنیسازی اورانیوم را به حالت تعلیق درآورد. ایران این اتهامها را رد میکند.
در درگیریهای میان القاعده و ارتش یمن در جنوب این کشور دستکم ۳۶
نظامی و شورشی کشته شدند. مقامات محلی میگویند ارتش به نزدیکی شهر جار
رسیده است. آمریکا نیز بر حمایت همهجانبه از ارتش یمن تاکید کرد.
در درگیریهای خونین شنبه (۱۹ مه/۳۰ اردیبهشت) در جنوب یمن دستکم ۱۲
سرباز ارتش و ۲۲ جنگجوی گروههای مرتبط با شبکه تروریستی القاعده کشته
شدند. خبرگزاری رویترز گزارش میدهد که درگیریها از جمعه شب آغاز و در روز
شنبه به مناطق حاشیهی شهر جار در جنوب یمن کشیده شد.
هواپیماهای بیسرنشین آمریکا در این درگیریها به کمک ارتش یمن آمده و نقاطی که اعضای مرتبط با گروه تروریستی القاعده در آن سنگر گرفته بودند را بمباران کردند. ارتش یمن در ابتدا از تایید دخالت هواپیماهای بیسرنشین آمریکا امتناع کرد، با این حال رویترز گزارش میدهد که یک سخنگوی ارتش یمن که خواسته نامش افشا نشود، دخالت هواپیماهای بدون سرنشین آمریکایی در حمایت از ارتش یمن را تایید کرده است.
یک مقام مسئول محلی نیز که خواست نامش فاش نشود به رویترز گفت:«درگیریها و نبرد روز جمعه و شنبه بسیار جدی و شدید است. شبهنظامیان بنیادگرا که در این منطقه حضور جدی دارند، دست به هرکاری میزنند تا از پیشروی نیروهای ارتش یمن در شهر جلوگیری کنند.»
مقامات ارتش یمن تایید کردند که سه نیروی نظامی نیز در بمباران منطقه کشته شدهاند و مجموع تلفات درگیریهای روز شنبه را دستکم ۳۴ نفر اعلام کردند.
محمد العامری، فرماندار شهر جنوبی بیضاء نیز اعلام کرد که در حمله هوایی هواپیماهای بیسرنشین آمریکا، یک خودروی نظامی متعلق به شبهنظامیان منفجر شد و دو سرنشین این خودرو کشته شدند.
بنا به گفتهی مقامات یمن، نیروهای ارتش این کشور در حال حاضر به یک کیلومتری شهر جار رسیده و نیروهای القاعده در حال حاضر به داخل شهر عقبنشینی میکنند.
تحرکات القاعده در جنوب یمن از آغاز درگیریها و اعتراضات سال گذشته علیه دیکتاتوری علی عبدالله صالح، رئیسجمهور سابق یمن شدت گرفته و اعضای مرتبط با این گروه کنترل برخی مناطق حاشیهای در جنوب کشور را در دست دارند.
بعد از کنارهگیری علی عبدالله صالح و آغاز ریاستجمهوری عبد منصور الهادی در فوریه سال جاری میلادی، ایالات متحدهی آمریکا هواپیماهای بدون سرنشین خود را در حمایت از ارتش یمن و برای بمباران نقاطی که نیروهای القاعده سنگر گرفتند، به کار گرفت.
اعلام حمایت و همکاری همهجانبه آمریکا از یمن
ژنرال کن توو، فرمانده عملیات ویژهی ارتش ایالات متحدهی آمریکا در روز شنبه، ۱۹ مه با مقامات یمنی نیز دیداری داشت. ژنرال توو در این دیدار تاکید کرد: «آمریکا آمادهی هرگونه همکاری و مساعدت به نیروهای یمنی در جنگ علیه تروریسم تا نابودی کامل حضور القاعده در یمن است.»
دیدار کن توو از یمن بعد از دیدار رابرت مولر، رئیس پلیس فدرال آمریکا از این کشور در ماه آوریل ۲۰۱۲ صورت گرفت. ایالات متحدهی آمریکا و عربستان سعودی هر دو از یمن در سرکوب نیروهای شبهنظامی القاعده حمایت همهجانبه میکنند و در ماههای اخیر مقامات عربستان نیز با مقامات بلندپایه یمن دیدارها و توافقاتی داشتند.
در هفتههای اخیر درگیریها به اوج خود رسیده است. روز شنبه ۱۲ مه، در یک درگیری زمینی در شرق یمن ۱۵ شورشی، ۶ سرباز و یک افسر ارتش یمن کشته شدند.
در ۱۰ ماه مه نیز در حمله به خانهای که مقامات بلندپایه القاعده جلسات خود را آنجا برگزار میکردند، ۸ عضو این گروه تروریستی کشته شدند.
هواپیماهای بیسرنشین آمریکا در این درگیریها به کمک ارتش یمن آمده و نقاطی که اعضای مرتبط با گروه تروریستی القاعده در آن سنگر گرفته بودند را بمباران کردند. ارتش یمن در ابتدا از تایید دخالت هواپیماهای بیسرنشین آمریکا امتناع کرد، با این حال رویترز گزارش میدهد که یک سخنگوی ارتش یمن که خواسته نامش افشا نشود، دخالت هواپیماهای بدون سرنشین آمریکایی در حمایت از ارتش یمن را تایید کرده است.
یک مقام مسئول محلی نیز که خواست نامش فاش نشود به رویترز گفت:«درگیریها و نبرد روز جمعه و شنبه بسیار جدی و شدید است. شبهنظامیان بنیادگرا که در این منطقه حضور جدی دارند، دست به هرکاری میزنند تا از پیشروی نیروهای ارتش یمن در شهر جلوگیری کنند.»
مقامات ارتش یمن تایید کردند که سه نیروی نظامی نیز در بمباران منطقه کشته شدهاند و مجموع تلفات درگیریهای روز شنبه را دستکم ۳۴ نفر اعلام کردند.
محمد العامری، فرماندار شهر جنوبی بیضاء نیز اعلام کرد که در حمله هوایی هواپیماهای بیسرنشین آمریکا، یک خودروی نظامی متعلق به شبهنظامیان منفجر شد و دو سرنشین این خودرو کشته شدند.
بنا به گفتهی مقامات یمن، نیروهای ارتش این کشور در حال حاضر به یک کیلومتری شهر جار رسیده و نیروهای القاعده در حال حاضر به داخل شهر عقبنشینی میکنند.
تحرکات القاعده در جنوب یمن از آغاز درگیریها و اعتراضات سال گذشته علیه دیکتاتوری علی عبدالله صالح، رئیسجمهور سابق یمن شدت گرفته و اعضای مرتبط با این گروه کنترل برخی مناطق حاشیهای در جنوب کشور را در دست دارند.
بعد از کنارهگیری علی عبدالله صالح و آغاز ریاستجمهوری عبد منصور الهادی در فوریه سال جاری میلادی، ایالات متحدهی آمریکا هواپیماهای بدون سرنشین خود را در حمایت از ارتش یمن و برای بمباران نقاطی که نیروهای القاعده سنگر گرفتند، به کار گرفت.
اعلام حمایت و همکاری همهجانبه آمریکا از یمن
ژنرال کن توو، فرمانده عملیات ویژهی ارتش ایالات متحدهی آمریکا در روز شنبه، ۱۹ مه با مقامات یمنی نیز دیداری داشت. ژنرال توو در این دیدار تاکید کرد: «آمریکا آمادهی هرگونه همکاری و مساعدت به نیروهای یمنی در جنگ علیه تروریسم تا نابودی کامل حضور القاعده در یمن است.»
دیدار کن توو از یمن بعد از دیدار رابرت مولر، رئیس پلیس فدرال آمریکا از این کشور در ماه آوریل ۲۰۱۲ صورت گرفت. ایالات متحدهی آمریکا و عربستان سعودی هر دو از یمن در سرکوب نیروهای شبهنظامی القاعده حمایت همهجانبه میکنند و در ماههای اخیر مقامات عربستان نیز با مقامات بلندپایه یمن دیدارها و توافقاتی داشتند.
در هفتههای اخیر درگیریها به اوج خود رسیده است. روز شنبه ۱۲ مه، در یک درگیری زمینی در شرق یمن ۱۵ شورشی، ۶ سرباز و یک افسر ارتش یمن کشته شدند.
در ۱۰ ماه مه نیز در حمله به خانهای که مقامات بلندپایه القاعده جلسات خود را آنجا برگزار میکردند، ۸ عضو این گروه تروریستی کشته شدند.
در پی وقوع یک زمینلرزه شدید به قدرت ۹/ ۵ ریشتر در شمال شرقی
ایتالیا دستکم سه نفر جان خود را از دست دادند. این زمینلرزه در سحرگاه
یکشنبه، ۲۰ مه، رخ داد.
در سحرگاه یکشنبه (۲۰ مه/۳۱ اردیبهشت) زمینلرزه شدیدی شمال شرقی ایتالیا
را لرزاند. در اثر این زمینلرزه دستکم سهشهروند ایتالیایی جان خود را از
دست دادند.
بنا به اعلام اداره حفاظت مدنی و آتشنشانی این کشور، قربانیان کارگران دو کارخانه در استانهای "مودنا" و "فرارا" بودهاند. در این منطقه چندین دستگاه خانه و برجهای شماری از کلیساها بهشدت آسیب دیدهاند.
در پی وقوع زمینلرزه ساکنان شهر بولونیا و دیگر شهرهای اطراف هراسان به خیابانها ریختند.
قدرت این زمینلرزه ۹/ ۵ ریشتر بوده و به گفتهی مقامات ایتالیا در ساعت ۴ سحرگاه یکشنبه به مدت حدود ۲۰ ثانیه به عمق ده کیلومتری زمین رخ داده است.
گرانیگاه این زمینلرزه در ۳۶ کیلومتری شمال بولونیا در استان مودنا بوده است. در پی آن چندین پسلرزه این منطقه را به لرزش درآورد.
پیش از آن زمینلرزهای با قدرت ۱/ ۴ ریشتر در لمباردی و استانهای مودنا، فرارا، روویگو و مانتوآ اندازهگیری شده بود، ولی خسارتی برجای نگذاشته بود.
به گزارش خبرگزاری فرانسه، گفته میشود ۱۵ تن نیز در پی زمینلرزهی سحرگاه یکشنبه مجروح شدهاند.
اداره حفاظت مدنی و آتشنشانی اعلام کرد که در کارخانهای در نزدیکی بوندِنو، یک کارگر در پی فروریختن سقف یک انبار جان خود را از دست داده است.
چند کیلومتر دورتر در "سنت آگوستینو" دو نفر در یک کارخانه موزاییکسازی جان خود را از دست دادهاند.
تلویزیون ایتالیا صحنههایی از آوارها، خانههای نیمهفروریخته و کلیساهایی که برجهایشان بهشدت آسیب دیدهبود را نشان داده است. چندین بیمارستان در چارچوب اقدامات پیشگیرانه تخلیه شدهاند.
بنا به اعلام اداره حفاظت مدنی و آتشنشانی این کشور، قربانیان کارگران دو کارخانه در استانهای "مودنا" و "فرارا" بودهاند. در این منطقه چندین دستگاه خانه و برجهای شماری از کلیساها بهشدت آسیب دیدهاند.
در پی وقوع زمینلرزه ساکنان شهر بولونیا و دیگر شهرهای اطراف هراسان به خیابانها ریختند.
قدرت این زمینلرزه ۹/ ۵ ریشتر بوده و به گفتهی مقامات ایتالیا در ساعت ۴ سحرگاه یکشنبه به مدت حدود ۲۰ ثانیه به عمق ده کیلومتری زمین رخ داده است.
گرانیگاه این زمینلرزه در ۳۶ کیلومتری شمال بولونیا در استان مودنا بوده است. در پی آن چندین پسلرزه این منطقه را به لرزش درآورد.
پیش از آن زمینلرزهای با قدرت ۱/ ۴ ریشتر در لمباردی و استانهای مودنا، فرارا، روویگو و مانتوآ اندازهگیری شده بود، ولی خسارتی برجای نگذاشته بود.
به گزارش خبرگزاری فرانسه، گفته میشود ۱۵ تن نیز در پی زمینلرزهی سحرگاه یکشنبه مجروح شدهاند.
اداره حفاظت مدنی و آتشنشانی اعلام کرد که در کارخانهای در نزدیکی بوندِنو، یک کارگر در پی فروریختن سقف یک انبار جان خود را از دست داده است.
چند کیلومتر دورتر در "سنت آگوستینو" دو نفر در یک کارخانه موزاییکسازی جان خود را از دست دادهاند.
تلویزیون ایتالیا صحنههایی از آوارها، خانههای نیمهفروریخته و کلیساهایی که برجهایشان بهشدت آسیب دیدهبود را نشان داده است. چندین بیمارستان در چارچوب اقدامات پیشگیرانه تخلیه شدهاند.
سران "گروه ۸" تاکید کردند که کمبودهای احتمالی نفت بعد از تحریم
نفت ایران را جایگزین کنند. آنها خواستار کنارهگیری بشار اسد از قدرت شده
و ابراز تمایل کردند که یونان همچنان در حوزه پولی یورو باقی بماند.
سران ۸ کشور صنعتی جهان در نشست خود در کمپ دیوید متعهد شدند که کمبود
احتمالی نفت در بازارهای جهانی در نتیجهی اعمال تحریم نفتی علیه ایران را
جایگزین کنند. در بیانیهی منتشرشده از سوی سران "گروه هشت" رهبران کشورهای
صنعتی ایران را مورد خطاب قرار داده و متذکر شدند که توقف خرید نفت از
ایران، بازارهای جهانی را متلاطم نخواهد کرد.
باراک اوباما، رئیسجمهور ایالات متحدهی آمریکا که ریاست این دور نشست کشورهای گروه هشت را برعهده داشت، ابراز امیدواری کرد که نشست پیشرو با مقامات جمهوری اسلامی ایران در بغداد سازنده باشد. اوباما تاکید کرد: «همهی ما بر سر مسئلهی ایران متحدیم و به دنبال اتخاذ موضعی یکسان هستیم.»
در بیانیهی رهبران ۸ کشور صنعتی جهان تاکید شد که آنها خود را برای خطرات و کمبودهای احتمالی نفت از آغاز تحریم نفت ایران که در ماه ژوئن شروع خواهد شد، آماده کردهاند.
در این بیانیه تصریح شد: «ما شرایط را با دقت تحت نظارت و بررسی داریم و به محض وقوع مشکل با مقامات آژانس بینالمللی انرژی مذاکره خواهیم کرد تا مطمئن شویم که نیازهای نفتی بازار جهانی به شکل کامل و به موقع تامین خواهد شد.»
سران فرانسه، آلمان، آمریکا، بریتانیا، روسیه، کانادا، ایتالیا و ژاپن همچنین تاکید کردند که ناکامی ایران در متقاعد کردن جامعهی بینالملل دربارهی برنامهی اتمی مناقشهبرانگیز این کشور، مسئلهای است که موجب “نگرانی عمیق و جدی” آنها شده است.
مقامات جمهوری اسلامی ایران پیش از این در اظهاراتی گفتهاند که اگر آمریکا و اتحادیهی اروپا تحریمهای سنگین خود علیه بانکها و نفت ایران را لغو کند، آنها آمادگی تعلیق غنیسازی اورانیوم را دارند.
این خواستهی ایران با مخالفت سران اتحادیه اروپا و آمریکا مواجه شد و آنها تاکید کردند تا وقتی که گامهای جدی و موثر در توقف برنامهی اتمی را نبینند، تحریمها لغو نخواهد شد.
تاکید سران گروه هشت بر لزوم کنارهگیری بشار اسد
در نشست سران کشورهای صنعتی در کمپ دیوید واقع در مریلند آمریکا، بر لزوم کنارهگیری بشار اسد، رئیسجمهور سوریه از قدرت تاکید شد.
باراک اوباما با تاکید بر الگوی یمن و کنارهگیری علی عبدالله صالح و برگزاری انتخابات، چنین شیوهای را برای سوریه نیز راهگشا دانست. وی تاکید کرد:«اگر بشار اسد کنارهگیری کند، میتوان خوشبین بود که خونریزی و کشتار متوقف شده و روند انتقال قدرت بیخشونت بیشتر ممکن خواهد شد.»
بن رودز، یکی از مقامات ارشد شورای امنیت سازمان ملل متحد نیز با تاکید بر اینکه سازمان ملل در هفتههای اخیر به دنبال آن بوده که شرایط را برای حضور ناظران بینالمللی ایمن کند، ماموریت ناظران را "ناکافی" ارزیابی کرد. وی تاکید کرد: «مشکل سوریه را با آتشبس و حضور ناظران بینالمللی نمیتوان حل کرد، و حل این بحران به روند سیاسی جدی با محور خواستههای مردم سوریه نیاز دارد.»
در گزارش نشست سران گروه هشت تاکید شد که رهبران کشورهای پیشرفته صنعتی به دنبال دموکراسی و راهحلی دیپلماتیک برای حل بحران سوریه هستند.
باراک اوباما که ریاست این دوره از نشست گروه ۸ را برعهده داشت، تاکید کرد: «باید روند سیاسی و انتقال قدرتی را در سوریه مشاهده کنیم که تغییر واقعی را برای مردم سوریه به دنبال داشته باشد.»
ابراز تمایل "گروه هشت" به باقی ماندن یونان در حوزه یورو
سران ۸ کشور صنعتی جهان تاکید کردند که آنها تمایل دارند یونان همچنان در حوزه پولی یورو باقی بماند. با اینحال گروه ۸ تصریح کرد که استراتژی و شیوههای آنها در حل بحران مالی یونان یکسان نخواهد بود و بر سر چگونگی این استراتژیها توافق واحدی ندارند.
مسئله بحران مالی و بیکاری در یونان و انتخابات پارلمانی هفتهی گذشته این کشور که بحران را بغرنجتر کرد، یکی از مباحث اصلی سران کشورهای گروه ۸ است.
در بیانیهی منتشره از سوی سران این ۸ کشور تاکید شد: «ما درباره اهمیت حفظ ثبات یورو توافق داریم و مایلیم که یونان همچنان با حفظ تعهدات خود به کشورهای عضو اتحادیه اروپا و یورو در این پیمان مالی باقی بماند.»
در این بیانیه سران گروه ۸ همچنین تاکید کردند که بحران اقتصادی گریبانگیر اقتصاد جهانی از مرحله بحرانی عبور کرده است. در این بیانیه آمده: «اقتصاد جهانی نشانههای پیشرفت و بهبود را نشان میدهد، با اینحال هنوز چالشها و دشواریهای مهمی باقی است.»
رهبران کشورهای گروه ۸ بر سر چگونگی شیوهی حل بحران یونان توافق ندارند. آنگلا مرکل، صدراعظم آلمان خواهان ادامهی طرح ریاضت اقتصادی در یونان است، در حالیکه فرانسوا اولاند، رئیس جمهور تازهی فرانسه و باراک اوباما به دنبال طرحهایی برای کمک به رشد اقتصادی در یونان هستند.
قرار است آنگلا مرکل در دیداری دو نفره با باراک اوباما در حاشیهی نشست گروه ۸، بر سر مسئله بحران مالی یونان مذاکره کند. ماریو مونتی، نخستوزیر ایتالیا نیز اعلام کرد که قرار است ایتالیا نشستی را در ماه ژوئن در رم برگزار کند. باراک اوباما و آنگلا مرکل در این نشست حضورخواهند داشت تا بر سر بحران مالی یونان فرصت مشورت بیشتری داشته باشند.
باراک اوباما، رئیسجمهور ایالات متحدهی آمریکا که ریاست این دور نشست کشورهای گروه هشت را برعهده داشت، ابراز امیدواری کرد که نشست پیشرو با مقامات جمهوری اسلامی ایران در بغداد سازنده باشد. اوباما تاکید کرد: «همهی ما بر سر مسئلهی ایران متحدیم و به دنبال اتخاذ موضعی یکسان هستیم.»
در بیانیهی رهبران ۸ کشور صنعتی جهان تاکید شد که آنها خود را برای خطرات و کمبودهای احتمالی نفت از آغاز تحریم نفت ایران که در ماه ژوئن شروع خواهد شد، آماده کردهاند.
در این بیانیه تصریح شد: «ما شرایط را با دقت تحت نظارت و بررسی داریم و به محض وقوع مشکل با مقامات آژانس بینالمللی انرژی مذاکره خواهیم کرد تا مطمئن شویم که نیازهای نفتی بازار جهانی به شکل کامل و به موقع تامین خواهد شد.»
سران فرانسه، آلمان، آمریکا، بریتانیا، روسیه، کانادا، ایتالیا و ژاپن همچنین تاکید کردند که ناکامی ایران در متقاعد کردن جامعهی بینالملل دربارهی برنامهی اتمی مناقشهبرانگیز این کشور، مسئلهای است که موجب “نگرانی عمیق و جدی” آنها شده است.
مقامات جمهوری اسلامی ایران پیش از این در اظهاراتی گفتهاند که اگر آمریکا و اتحادیهی اروپا تحریمهای سنگین خود علیه بانکها و نفت ایران را لغو کند، آنها آمادگی تعلیق غنیسازی اورانیوم را دارند.
این خواستهی ایران با مخالفت سران اتحادیه اروپا و آمریکا مواجه شد و آنها تاکید کردند تا وقتی که گامهای جدی و موثر در توقف برنامهی اتمی را نبینند، تحریمها لغو نخواهد شد.
تاکید سران گروه هشت بر لزوم کنارهگیری بشار اسد
در نشست سران کشورهای صنعتی در کمپ دیوید واقع در مریلند آمریکا، بر لزوم کنارهگیری بشار اسد، رئیسجمهور سوریه از قدرت تاکید شد.
باراک اوباما با تاکید بر الگوی یمن و کنارهگیری علی عبدالله صالح و برگزاری انتخابات، چنین شیوهای را برای سوریه نیز راهگشا دانست. وی تاکید کرد:«اگر بشار اسد کنارهگیری کند، میتوان خوشبین بود که خونریزی و کشتار متوقف شده و روند انتقال قدرت بیخشونت بیشتر ممکن خواهد شد.»
بن رودز، یکی از مقامات ارشد شورای امنیت سازمان ملل متحد نیز با تاکید بر اینکه سازمان ملل در هفتههای اخیر به دنبال آن بوده که شرایط را برای حضور ناظران بینالمللی ایمن کند، ماموریت ناظران را "ناکافی" ارزیابی کرد. وی تاکید کرد: «مشکل سوریه را با آتشبس و حضور ناظران بینالمللی نمیتوان حل کرد، و حل این بحران به روند سیاسی جدی با محور خواستههای مردم سوریه نیاز دارد.»
در گزارش نشست سران گروه هشت تاکید شد که رهبران کشورهای پیشرفته صنعتی به دنبال دموکراسی و راهحلی دیپلماتیک برای حل بحران سوریه هستند.
باراک اوباما که ریاست این دوره از نشست گروه ۸ را برعهده داشت، تاکید کرد: «باید روند سیاسی و انتقال قدرتی را در سوریه مشاهده کنیم که تغییر واقعی را برای مردم سوریه به دنبال داشته باشد.»
ابراز تمایل "گروه هشت" به باقی ماندن یونان در حوزه یورو
سران ۸ کشور صنعتی جهان تاکید کردند که آنها تمایل دارند یونان همچنان در حوزه پولی یورو باقی بماند. با اینحال گروه ۸ تصریح کرد که استراتژی و شیوههای آنها در حل بحران مالی یونان یکسان نخواهد بود و بر سر چگونگی این استراتژیها توافق واحدی ندارند.
مسئله بحران مالی و بیکاری در یونان و انتخابات پارلمانی هفتهی گذشته این کشور که بحران را بغرنجتر کرد، یکی از مباحث اصلی سران کشورهای گروه ۸ است.
در بیانیهی منتشره از سوی سران این ۸ کشور تاکید شد: «ما درباره اهمیت حفظ ثبات یورو توافق داریم و مایلیم که یونان همچنان با حفظ تعهدات خود به کشورهای عضو اتحادیه اروپا و یورو در این پیمان مالی باقی بماند.»
در این بیانیه سران گروه ۸ همچنین تاکید کردند که بحران اقتصادی گریبانگیر اقتصاد جهانی از مرحله بحرانی عبور کرده است. در این بیانیه آمده: «اقتصاد جهانی نشانههای پیشرفت و بهبود را نشان میدهد، با اینحال هنوز چالشها و دشواریهای مهمی باقی است.»
رهبران کشورهای گروه ۸ بر سر چگونگی شیوهی حل بحران یونان توافق ندارند. آنگلا مرکل، صدراعظم آلمان خواهان ادامهی طرح ریاضت اقتصادی در یونان است، در حالیکه فرانسوا اولاند، رئیس جمهور تازهی فرانسه و باراک اوباما به دنبال طرحهایی برای کمک به رشد اقتصادی در یونان هستند.
قرار است آنگلا مرکل در دیداری دو نفره با باراک اوباما در حاشیهی نشست گروه ۸، بر سر مسئله بحران مالی یونان مذاکره کند. ماریو مونتی، نخستوزیر ایتالیا نیز اعلام کرد که قرار است ایتالیا نشستی را در ماه ژوئن در رم برگزار کند. باراک اوباما و آنگلا مرکل در این نشست حضورخواهند داشت تا بر سر بحران مالی یونان فرصت مشورت بیشتری داشته باشند.
آغاز جشنواره فیلم کن تنها با جنجال حضور هنرمندان پرآوازه سینما
همراه نبود. برخی از سینماگران جهان از آنجا که اثری از فیلمسازان زن در
بخش مسابقهاین فستیوال شرکت ندارد، از این "کلوب مردانه" انتقاد کردهاند.
مبتکر این فراخوان اعتراضی که "هشدار بیدارکننده" نام دارد، نهاد
بینالمللی "زنان و هالیوود" است. بسیاری از کارگردانان و دستاندرکاران
جشنوارههای جهانی زنان عضو این نهاد، زیر این "هشدار بیدارکننده" را امضا
کردهاند.
ببینید: شصت و پنجمین جشنواره فیلم کن
اعتراض آلمانیها
در آلمان "جشنوارهی جهانی زنان، دورتموندـ کلن" به این فراخوان پاسخ گفتهاست. این "هشدار بیدارکننده" که در ساعات اولیهی انتشار آن در اینترنت به امضای صدها هزار تن رسیده، خطاب به هیات داوران جشنواره نوشته شده و در آن به "تنگنظری دستاندرکاران فستیوال در امر انتخاب فیلمهای بخش مسابقه" انتقاد شده است.
تییری فرمو، مدیر هنری این جشنواره، که گفته میشود اغلب فیلمهای بخش مسابقه را به تنهایی انتخاب میکند، در پاسخ به این "هشدار" توضیح داده است، نیازی به این نمیبیند که اثر فیلمسازان زن تنها به دلیل جنسیت آنها در بخش مسابقه شرکت داده شود.
اعتراض به شیوهی انتخاب مسئولان جشنوارهی جهانی فیلم کن و شخص تییری فرمو تازگی ندارد. دو سال پیش نیز چنین فراخوانی به ابتکار نهادهای سینمایی زنان منتشر شد. گزینش چهار فیلم از کارگردانان زن در بخش مسابقهی جشنوارهی سال ۲۰۱۱، نتیجهی آن "هشدار بیدارکننده" ارزیابی شد. این که امسال اثری از فیلمسازان زن در بخش مسابقهاین فستیوال شرکت ندارد، نشان میدهد که تغییری در سیاست گزینش فیلم فستیوال صورت نگرفته است. بهنظر میرسد که مسئولان جشنواره اغلب در پی شکار آثار جدید کارگردانان سرشناس یا مطرحی هستند که پیشتر جوایز این فستیوال را از آن خود ساختهاند. این امر بهویژه برای حفظ وجههی این جشنواره به عنوان فستیوالی که اغلب موفق میشود نخستین نمایش جهانی فیلمهای سینماگران پرآوازه را در کن برگزار کند، انجام میگیرد. این جشنواره در تاریخ ۶۴ سالهی فعالیت خود، تنها یک بار نخل طلاییرا به یک زن کارگردان اهدا کرده است: به جین کمپیون برای فیلم پیانو.
نظر زنان عضو هیات داوران
حضور زنان در هیات داوران این دورهی جشنواره ولی جای گلایه باقی نمیگذارد. دایان کروگر، بازیگر آلمانی، و هیام عباس، هنرپیشه و فیلمساز فلسطینی، از جمله سینماگران زنی هستند که با همکاران خود به ریاست فیلمساز ایتالیایی، نانی مورتی، برترین فیلم بخش مسابقه را انتخاب میکنند.
هیام عباس در مورد انتقاد "تنگ نظری" سینماگران جهانی به مسئولان جشنوارهی کن در مصاحبهای با فرستنده تلویزیونی"آرته" گفت این که مبتکران این فراخوان هیات داوران را مورد خطاب قرار دادهاند، اقدام موثری نیست، چون «ما در انتخاب فیلمهای بخش مسابقه نقشی نداشتیم». هیام عباس در حال حاضر در حال ساختن اولین فیلم سینمایی خود دربارهی زندگی خانوادهای فلسطینی در مناطق اشغالی اسرائیل است. این هنرمند متعهد با این حال تاکید کرد که کارگردانان زن در عرصههای جهانی باید بیشتر مطرح شوند.
سینمای آلمان
سینمای آلمان در این دورهی جشنوارهی کن حضور ندارد. تنها در بخش جنبی فستیوال، فیلم مستند فاتح آکین، کارگردان ترکتبار آلمانی، با عنوان "زباله در باغ عدن" به نمایش درمیآید. ساختن این مستند شش سال به طول انجامیده است.
این کارگردان مقدمات ساختن این فیلم را در سفری که در سال ۲۰۰۶ برای تهیهی درام درخشان خود "در آن سو" به دهکدهی محل زندگی پدر و مادر خود کرد، فراهم آورد. او در این سفر خود شاهد ویران شدن این روستای سرسبز که آن را به "باغ عدن" تشبیه کرده است به دلیل اجرای "برنامههای عمرانی دولت ترکیه" بوده است. آکین در این فیلم نشان میدهد که نتیجهی "پیاده کردن برنامهی آبادسازی دولت" تنها تبدیل این روستای زیبا به محل دفن زبالههای منطقه است. مستند "زباله در باغ عدن" فعالیتهای خستگیناپذیر اهالی این دهکده را برای نجات محیط زیست خود با مسئولان محلی به نمایش درمیآورد. اغلب ساکنان این روستا زادگاه خود را که به "زبالهدانی" تبدیل شده، ترک کردهاند.
سینمای اتریش
با وجود عدم حضور سینمای آلمان در بخش مسابقه، دو فیلم اتریشی، فیلمهای آلمانیزبان کشورهای اروپایی را در این قسمت نمایندگی میکنند: "عشق" از میشاییل هانکه و "بهشت" از اولریش زایدل. میشاییل هانکه تا کنون یک بار در سال ۲۰۰۱ برای فیلم "معلم پیانو" جایزهی بزرگ این جشنواره و بار دیگر در سال ۲۰۰۹ به خاطر فیلم "روبان سفید" نخل طلایی را از آن خود کرده است.
فیلم سینمایی "بهشت" از زایدل به موضوع گردشگری و سکس در آفریقا میپردازد. شخصیت اصلی زایدل، برخلاف روال عادی نه مرد، بلکه زنی ۵۰ ساله است که برای یافتن عشق به کنیا سفر میکند. زایدل در پرداخت شخصیت زن فیلم خود از تصاویر قالبی استفاده کرده است. از جمله این که این زن مدرن اهل پایتخت اتریش، چون از داشتن "هیکلی بدقواره" رنج میبرد، رنج این سفر دور و دراز را بر خود هموار میسازد تا به خوشبختی دستیابد. "بهشت"، به گفتهی زایدل، بخش اول یک سهگانهی سینمایی است.
سینمای ایران
جای فیلمهای ایرانی نیز در بخش مسابقهی این دورهی جشنواره خالی است. هرچند نام سه تن از کارگردانان این سرزمین در برنامهی نمایش فیلمهای آن ثبت شده است: عباس کیارستمی، اصغر فرهادی و مسعود بخشی.
تنها نخستین فیلم سینمایی مسعود بخشی با عنوان "یک خانواده محترم" که در بخش "دو هفته کارگردانان" به نمایش درمیآید، در بخش مسابقهی جایزهی "دوربین طلایی" این دورهی جشنواره نامزد شده است. بخش "دو هفته کارگردانان" به معرفی فیلمسازان تازهکار جهان اختصاص دارد.
فیلم درام "یک خانواده محترم" با الهام از داستان هابیل و قابیل به زندگی خانوادهای در جنوب ایران در متن رویدادهای سالهای جنگ، به ویژه پس از آزادی خرمشهر میپردازد. این فیلم محصول مشترک ایران و فرانسه است.
فیلم "همچون یک عاشق" از عباس کیارستمی به عنوان فیلمی محصول فرانسه و ژاپن در بخش مسابقهی جشنواره به نمایش در میآید. کیارستمی با برداشت خاص خود از رابطهی عاطفی بین زن و مرد به بازگویی داستان عشقی میان یک پیرمرد و یک دختر جوان که از راه تنفروشی در شهر بزرگی در ژاپن زندگی میکند، میپردازد.
قرار است اصغر فرهادی، سینماگر ایرانی برندهی اسکار فیلم غیر انگلیسی زبان برای درام خانوادگی "جدایی نادر از سیمین"، نیز روز یک شنبه (۲۰ مه) در مراسم پرشکوهی نخستین جایزهی رسانهای کمیسیون اتحادیهی اروپا را در این جشنواره دریافت کند. این جایزه به سینماگرانی تعلق میگیرد که در "تسهیل برقراری روابط فرهنگی میان عوامل حرفهای سینما به وسیلهی تکنولوژی دیجیتال" فعالیت میکنند. گفته میشود قرار است فرهادی در این رابطه با یک تهیهکنندهی فرانسوی در پاییز امسال فیلمی به زبان فرانسوی در این کشور تهیه کند. عنوان این فیلم هنوز مشخص نشده است.
این جشنواره روز ۲۷ ماه مه به پایان میرسد.
ببینید: شصت و پنجمین جشنواره فیلم کن
اعتراض آلمانیها
در آلمان "جشنوارهی جهانی زنان، دورتموندـ کلن" به این فراخوان پاسخ گفتهاست. این "هشدار بیدارکننده" که در ساعات اولیهی انتشار آن در اینترنت به امضای صدها هزار تن رسیده، خطاب به هیات داوران جشنواره نوشته شده و در آن به "تنگنظری دستاندرکاران فستیوال در امر انتخاب فیلمهای بخش مسابقه" انتقاد شده است.
تییری فرمو، مدیر هنری این جشنواره، که گفته میشود اغلب فیلمهای بخش مسابقه را به تنهایی انتخاب میکند، در پاسخ به این "هشدار" توضیح داده است، نیازی به این نمیبیند که اثر فیلمسازان زن تنها به دلیل جنسیت آنها در بخش مسابقه شرکت داده شود.
اعتراض به شیوهی انتخاب مسئولان جشنوارهی جهانی فیلم کن و شخص تییری فرمو تازگی ندارد. دو سال پیش نیز چنین فراخوانی به ابتکار نهادهای سینمایی زنان منتشر شد. گزینش چهار فیلم از کارگردانان زن در بخش مسابقهی جشنوارهی سال ۲۰۱۱، نتیجهی آن "هشدار بیدارکننده" ارزیابی شد. این که امسال اثری از فیلمسازان زن در بخش مسابقهاین فستیوال شرکت ندارد، نشان میدهد که تغییری در سیاست گزینش فیلم فستیوال صورت نگرفته است. بهنظر میرسد که مسئولان جشنواره اغلب در پی شکار آثار جدید کارگردانان سرشناس یا مطرحی هستند که پیشتر جوایز این فستیوال را از آن خود ساختهاند. این امر بهویژه برای حفظ وجههی این جشنواره به عنوان فستیوالی که اغلب موفق میشود نخستین نمایش جهانی فیلمهای سینماگران پرآوازه را در کن برگزار کند، انجام میگیرد. این جشنواره در تاریخ ۶۴ سالهی فعالیت خود، تنها یک بار نخل طلاییرا به یک زن کارگردان اهدا کرده است: به جین کمپیون برای فیلم پیانو.
نظر زنان عضو هیات داوران
حضور زنان در هیات داوران این دورهی جشنواره ولی جای گلایه باقی نمیگذارد. دایان کروگر، بازیگر آلمانی، و هیام عباس، هنرپیشه و فیلمساز فلسطینی، از جمله سینماگران زنی هستند که با همکاران خود به ریاست فیلمساز ایتالیایی، نانی مورتی، برترین فیلم بخش مسابقه را انتخاب میکنند.
هیام عباس در مورد انتقاد "تنگ نظری" سینماگران جهانی به مسئولان جشنوارهی کن در مصاحبهای با فرستنده تلویزیونی"آرته" گفت این که مبتکران این فراخوان هیات داوران را مورد خطاب قرار دادهاند، اقدام موثری نیست، چون «ما در انتخاب فیلمهای بخش مسابقه نقشی نداشتیم». هیام عباس در حال حاضر در حال ساختن اولین فیلم سینمایی خود دربارهی زندگی خانوادهای فلسطینی در مناطق اشغالی اسرائیل است. این هنرمند متعهد با این حال تاکید کرد که کارگردانان زن در عرصههای جهانی باید بیشتر مطرح شوند.
سینمای آلمان
سینمای آلمان در این دورهی جشنوارهی کن حضور ندارد. تنها در بخش جنبی فستیوال، فیلم مستند فاتح آکین، کارگردان ترکتبار آلمانی، با عنوان "زباله در باغ عدن" به نمایش درمیآید. ساختن این مستند شش سال به طول انجامیده است.
این کارگردان مقدمات ساختن این فیلم را در سفری که در سال ۲۰۰۶ برای تهیهی درام درخشان خود "در آن سو" به دهکدهی محل زندگی پدر و مادر خود کرد، فراهم آورد. او در این سفر خود شاهد ویران شدن این روستای سرسبز که آن را به "باغ عدن" تشبیه کرده است به دلیل اجرای "برنامههای عمرانی دولت ترکیه" بوده است. آکین در این فیلم نشان میدهد که نتیجهی "پیاده کردن برنامهی آبادسازی دولت" تنها تبدیل این روستای زیبا به محل دفن زبالههای منطقه است. مستند "زباله در باغ عدن" فعالیتهای خستگیناپذیر اهالی این دهکده را برای نجات محیط زیست خود با مسئولان محلی به نمایش درمیآورد. اغلب ساکنان این روستا زادگاه خود را که به "زبالهدانی" تبدیل شده، ترک کردهاند.
سینمای اتریش
با وجود عدم حضور سینمای آلمان در بخش مسابقه، دو فیلم اتریشی، فیلمهای آلمانیزبان کشورهای اروپایی را در این قسمت نمایندگی میکنند: "عشق" از میشاییل هانکه و "بهشت" از اولریش زایدل. میشاییل هانکه تا کنون یک بار در سال ۲۰۰۱ برای فیلم "معلم پیانو" جایزهی بزرگ این جشنواره و بار دیگر در سال ۲۰۰۹ به خاطر فیلم "روبان سفید" نخل طلایی را از آن خود کرده است.
فیلم سینمایی "بهشت" از زایدل به موضوع گردشگری و سکس در آفریقا میپردازد. شخصیت اصلی زایدل، برخلاف روال عادی نه مرد، بلکه زنی ۵۰ ساله است که برای یافتن عشق به کنیا سفر میکند. زایدل در پرداخت شخصیت زن فیلم خود از تصاویر قالبی استفاده کرده است. از جمله این که این زن مدرن اهل پایتخت اتریش، چون از داشتن "هیکلی بدقواره" رنج میبرد، رنج این سفر دور و دراز را بر خود هموار میسازد تا به خوشبختی دستیابد. "بهشت"، به گفتهی زایدل، بخش اول یک سهگانهی سینمایی است.
سینمای ایران
جای فیلمهای ایرانی نیز در بخش مسابقهی این دورهی جشنواره خالی است. هرچند نام سه تن از کارگردانان این سرزمین در برنامهی نمایش فیلمهای آن ثبت شده است: عباس کیارستمی، اصغر فرهادی و مسعود بخشی.
تنها نخستین فیلم سینمایی مسعود بخشی با عنوان "یک خانواده محترم" که در بخش "دو هفته کارگردانان" به نمایش درمیآید، در بخش مسابقهی جایزهی "دوربین طلایی" این دورهی جشنواره نامزد شده است. بخش "دو هفته کارگردانان" به معرفی فیلمسازان تازهکار جهان اختصاص دارد.
فیلم درام "یک خانواده محترم" با الهام از داستان هابیل و قابیل به زندگی خانوادهای در جنوب ایران در متن رویدادهای سالهای جنگ، به ویژه پس از آزادی خرمشهر میپردازد. این فیلم محصول مشترک ایران و فرانسه است.
فیلم "همچون یک عاشق" از عباس کیارستمی به عنوان فیلمی محصول فرانسه و ژاپن در بخش مسابقهی جشنواره به نمایش در میآید. کیارستمی با برداشت خاص خود از رابطهی عاطفی بین زن و مرد به بازگویی داستان عشقی میان یک پیرمرد و یک دختر جوان که از راه تنفروشی در شهر بزرگی در ژاپن زندگی میکند، میپردازد.
قرار است اصغر فرهادی، سینماگر ایرانی برندهی اسکار فیلم غیر انگلیسی زبان برای درام خانوادگی "جدایی نادر از سیمین"، نیز روز یک شنبه (۲۰ مه) در مراسم پرشکوهی نخستین جایزهی رسانهای کمیسیون اتحادیهی اروپا را در این جشنواره دریافت کند. این جایزه به سینماگرانی تعلق میگیرد که در "تسهیل برقراری روابط فرهنگی میان عوامل حرفهای سینما به وسیلهی تکنولوژی دیجیتال" فعالیت میکنند. گفته میشود قرار است فرهادی در این رابطه با یک تهیهکنندهی فرانسوی در پاییز امسال فیلمی به زبان فرانسوی در این کشور تهیه کند. عنوان این فیلم هنوز مشخص نشده است.
این جشنواره روز ۲۷ ماه مه به پایان میرسد.
قاچاق ماده مخدر متآمفتامین، معروف به "شیشه"، در کشورهای ایران،
پاکستان و آسیای جنوبی رونقی بیسابقه یافته است. کارشناسان علت این پدیده
را ناتوانی رهبری دولتها و ضعف ساختار حقوقی در این کشورها میدانند.
ایران، پاکستان و کشورهای جنوب آسیا به صحنهی گسترده بازار سیاه ماده
مخدر و روانگردان متآمفتامین، که در ایران به "شیشه" معروف است، بدل
شدهاند.
از جمله دلایل گسترش قاچاق این ماده روانگردان ضعف رهبری دولتها و ساختارهای ناتوان حقوقی برای مبارزه با آن در این کشورها دانسته میشود. این ناتوانیها باعث شده که افراد بزهکار قادر باشند در کشورهایی در منطقه که دارای صنعت پیشرفتهتر داروسازی هستند، به مواد اولیه لازم برای تولید متآمفتامین دست یابند. دو ماده اولیه برای تولیداین ماده مخدر عبارتند از: افدرین و شبه افدرین.
متآمفتامین (یا متاآمفتامین) که در بازار سیاه به "شیشه" شهرت دارد، یک ماده روانگردان و محرک اعصاب است. استعمال این ماده مخدر تاثیری مستقیم بر مکانیسمهای مغز میگذارد و باعث شادی و هیجان کاذب در فرد میشود.
اختلال شدید در خواب یا بیخوابی، بیاشتهایی شدید برای ساعتها و حتی روزها و نیز تشنگی مفرط از جمله نشانههای خطرناک استعمال این مادهی روانگردان است.
گفته میشود "شیشه" مادهای "غنیتر" از هروئین است و اعتیادآوری بیشتری دارد. تولید این ماده در ایران و کشورهای منطقه سال به سال رو به افزایش است.
به گزارش خبرگزاری آسوشیتدپرس به نقل از آمارهای سازمان ملل، در ایران شمار آزمایشگاههای تولید "شیشه" کشف شده در طول سه سال گذشته از سه مورد به ۱۶۶ مورد رسیده است. این در حالی است که در همین فاصلهی زمانی تجارت با مادهی اولیه "شیشه" در پاکستان سه برابر بوده است.
یک دادگاه عالی پاکستان دو شرکت بزرگ داروسازی این کشور را متهم کرده که با استفاده از نفوذ برخی شخصیتهای سیاسی، از جمله پسر یوسف رضا گیلانی، نخستوزیر پاکستان، حجم بزرگی از ماده افدرین را برای تولید "شیشه" یا متآمفتامین به فروش رساندهاند که ارزشی چندین میلیارد دلاری داشتهاند. این شرکتها در برابر اتهام دادگاه مدعی هستند که عملی خلاف قانون انجام ندادهاند.
به گزارش سازمان ملل، از هر ۵/ ۱ کیلوگرم افدرین میتوان یک کیلوگرم متآمفتامین تولید کرد. هر یک گرم متآمفتامین (یا " شیشه") مثلا در ژاپن حدود یکهزار دلار به فروش میرسد.
نیاز مشکوک ایران به ماده اولیه تولید "شیشه"
اغلب کشورها، ازجمله کشورهای آسیای جنوبی، پاکستان و ایران، موظف هستند آمار نیاز خود به ماده افدرین و شبه افدرین را سالیانه به سازمان ملل گزارش کنند.
به گفته کارشناسان سازمان ملل، میزان نیاز دو کشور ایران و پاکستان به این دو ماده طی سالهای گذشته به طور مشکوکی افزایش یافته است. احتمال داده میشود بخش بزرگی از این دو ماده به قاچاقچیان مواد منتقل میشود.
ابر اساس آمار سازمان ملل، نیاز پاکستان به افدرین از ۱۵ هزار کیلوگرم در سال ۲۰۰۷ به ۲۲ هزار کیلوگرم در سال ۲۰۱۰ رسیده است. به همان نسبت نیاز این کشور به شبه افدرین در همین فاصله زمانی از ۱۰ هزار به ۴۸ هزار کیلوگرم افزایش یافته است.
در ایران نیاز به شبه افدرین از ۴۰ هزار کیلوگرم در سال ۲۰۰۷ به ۵۵ هزار کیلو در سال ۲۰۱۰ رسیده است. میزان مصرف افدرین در ایران دقیقا مشخص نیست.
یک کارشناس سازمان ملل میگوید: «وقتی شما به این ارقامی که بهسرعت رو به افزایش است مینگرید، شگفتزده از خود میپرسید، چرا نیاز سرانهی این کشورها بیش از دیگر کشورهای منطقه است.»
فدرین و شبه افدرین موادی برای تولید داروهای ضدسرماخوردگی هستند. ولی از این دو ماده میتوان به راحتی در آزمایشگاههای خانگی یا در آزمایشگاههای بزرگ قاچاقچیان مواد مخدر برای مثال در مکزیک، مادهی روانگردان متآمفتامین یا "شیشه" را ساخت.
پلیس ایران فقط در سال ۲۰۱۰ تعداد ۱۶۶ مورد از این نوع آزمایشگاهها را کشف و منهدم کرده است، و این در حالی است که شمار آزمایشگاههای منهدم شده در سال ۲۰۰۸ فقط دو مورد بوده است.
مناطق جنوب آسیا سابقهای طولانی در عرصه تولید مواد مخدر دارند، اما تولید آنها بیشتر بر روی تریاک و هرویین متمرکز است که مواد اولیه آن را از حجم عظیم کشت خشخاش در افغانستان تأمین میکنند. این مناطق مواد تولیدشده خود را از طریق پاکستان و ایران وارد بازار جهانی میسازند.
بر اساس آمارهای سازمان ملل متحد، فقط در سال ۲۰۰۹ حدود ۱۰ هزار و ۲۰۰ آزمایشگاه تولید متآمفتامین در سطح جهان کشف و منهدم شدهاند. اغلب آنها آزمایشگاههای کوچک در ایالات متحده آمریکا بودهاند، ولی طی سالهای گذشته بر شمار آزمایشگاههای خارج از محدودهی آمریکا به طور بیسابقه افزوده شده است.
از جمله دلایل گسترش قاچاق این ماده روانگردان ضعف رهبری دولتها و ساختارهای ناتوان حقوقی برای مبارزه با آن در این کشورها دانسته میشود. این ناتوانیها باعث شده که افراد بزهکار قادر باشند در کشورهایی در منطقه که دارای صنعت پیشرفتهتر داروسازی هستند، به مواد اولیه لازم برای تولید متآمفتامین دست یابند. دو ماده اولیه برای تولیداین ماده مخدر عبارتند از: افدرین و شبه افدرین.
متآمفتامین (یا متاآمفتامین) که در بازار سیاه به "شیشه" شهرت دارد، یک ماده روانگردان و محرک اعصاب است. استعمال این ماده مخدر تاثیری مستقیم بر مکانیسمهای مغز میگذارد و باعث شادی و هیجان کاذب در فرد میشود.
اختلال شدید در خواب یا بیخوابی، بیاشتهایی شدید برای ساعتها و حتی روزها و نیز تشنگی مفرط از جمله نشانههای خطرناک استعمال این مادهی روانگردان است.
گفته میشود "شیشه" مادهای "غنیتر" از هروئین است و اعتیادآوری بیشتری دارد. تولید این ماده در ایران و کشورهای منطقه سال به سال رو به افزایش است.
به گزارش خبرگزاری آسوشیتدپرس به نقل از آمارهای سازمان ملل، در ایران شمار آزمایشگاههای تولید "شیشه" کشف شده در طول سه سال گذشته از سه مورد به ۱۶۶ مورد رسیده است. این در حالی است که در همین فاصلهی زمانی تجارت با مادهی اولیه "شیشه" در پاکستان سه برابر بوده است.
یک دادگاه عالی پاکستان دو شرکت بزرگ داروسازی این کشور را متهم کرده که با استفاده از نفوذ برخی شخصیتهای سیاسی، از جمله پسر یوسف رضا گیلانی، نخستوزیر پاکستان، حجم بزرگی از ماده افدرین را برای تولید "شیشه" یا متآمفتامین به فروش رساندهاند که ارزشی چندین میلیارد دلاری داشتهاند. این شرکتها در برابر اتهام دادگاه مدعی هستند که عملی خلاف قانون انجام ندادهاند.
به گزارش سازمان ملل، از هر ۵/ ۱ کیلوگرم افدرین میتوان یک کیلوگرم متآمفتامین تولید کرد. هر یک گرم متآمفتامین (یا " شیشه") مثلا در ژاپن حدود یکهزار دلار به فروش میرسد.
نیاز مشکوک ایران به ماده اولیه تولید "شیشه"
اغلب کشورها، ازجمله کشورهای آسیای جنوبی، پاکستان و ایران، موظف هستند آمار نیاز خود به ماده افدرین و شبه افدرین را سالیانه به سازمان ملل گزارش کنند.
به گفته کارشناسان سازمان ملل، میزان نیاز دو کشور ایران و پاکستان به این دو ماده طی سالهای گذشته به طور مشکوکی افزایش یافته است. احتمال داده میشود بخش بزرگی از این دو ماده به قاچاقچیان مواد منتقل میشود.
ابر اساس آمار سازمان ملل، نیاز پاکستان به افدرین از ۱۵ هزار کیلوگرم در سال ۲۰۰۷ به ۲۲ هزار کیلوگرم در سال ۲۰۱۰ رسیده است. به همان نسبت نیاز این کشور به شبه افدرین در همین فاصله زمانی از ۱۰ هزار به ۴۸ هزار کیلوگرم افزایش یافته است.
در ایران نیاز به شبه افدرین از ۴۰ هزار کیلوگرم در سال ۲۰۰۷ به ۵۵ هزار کیلو در سال ۲۰۱۰ رسیده است. میزان مصرف افدرین در ایران دقیقا مشخص نیست.
یک کارشناس سازمان ملل میگوید: «وقتی شما به این ارقامی که بهسرعت رو به افزایش است مینگرید، شگفتزده از خود میپرسید، چرا نیاز سرانهی این کشورها بیش از دیگر کشورهای منطقه است.»
فدرین و شبه افدرین موادی برای تولید داروهای ضدسرماخوردگی هستند. ولی از این دو ماده میتوان به راحتی در آزمایشگاههای خانگی یا در آزمایشگاههای بزرگ قاچاقچیان مواد مخدر برای مثال در مکزیک، مادهی روانگردان متآمفتامین یا "شیشه" را ساخت.
پلیس ایران فقط در سال ۲۰۱۰ تعداد ۱۶۶ مورد از این نوع آزمایشگاهها را کشف و منهدم کرده است، و این در حالی است که شمار آزمایشگاههای منهدم شده در سال ۲۰۰۸ فقط دو مورد بوده است.
مناطق جنوب آسیا سابقهای طولانی در عرصه تولید مواد مخدر دارند، اما تولید آنها بیشتر بر روی تریاک و هرویین متمرکز است که مواد اولیه آن را از حجم عظیم کشت خشخاش در افغانستان تأمین میکنند. این مناطق مواد تولیدشده خود را از طریق پاکستان و ایران وارد بازار جهانی میسازند.
بر اساس آمارهای سازمان ملل متحد، فقط در سال ۲۰۰۹ حدود ۱۰ هزار و ۲۰۰ آزمایشگاه تولید متآمفتامین در سطح جهان کشف و منهدم شدهاند. اغلب آنها آزمایشگاههای کوچک در ایالات متحده آمریکا بودهاند، ولی طی سالهای گذشته بر شمار آزمایشگاههای خارج از محدودهی آمریکا به طور بیسابقه افزوده شده است.
بر اساس گزارشها از ایران، بر
اثر انفجار یک نارنجک دستی در روستای درگز در استان سیستان و بلوچستان سه
نفر کشته و ۴ نفر به شدت زخمی شدهاند.
خبرگزاری فارس روز یکشنبه، ۳۱ اردیبهشت، گزارش داد که انفجار این نارنجک غیرعمدی بوده است.بنا بر این گزارش، یکی از ساکنان روستای درگز این نارنجک را از کوههای اطراف روستا پیدا کرده و به منزلش برده بود.
انفجار نارنجک در منزل مسکونی فرد یابنده، مرگ سه نفر از اعضای خانواده او را به دنبال داشت.
چهار مصدوم این حادثه برای درمان به بیمارستان منتقل شدهاند.
معاون امور بینالملل رئیسجمهور
ایران، از برنامهریزی برای برگزاری نشست سران کشورهای عضو سازمان جنبش
عدمتعهد در دهه اول شهریور ماه امسال در تهران خبر داده است.
علی سعیدلو به خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)
گفته است که تعدادی از دعوتنامههای سران کشورهای عضو این سازمان ارسال شده
است و وزارت امور خارجه ایران در حال پیگیری دعوت از بقیه این کشورهاست.او تاریخ دقیقی را برای برگزاری نشست سران کشورهای عضو جنبش عدم تعهد در تهران اعلام نکرد، ولی گفت که این نشست در دهه اول شهریور ماه برگزار خواهد شد.
آقای سعیدلو گفته است که افزون بر کشورهای عضو، از ناظران بینالمللی نیز برای شرکت در نشست تهران دعوت خواهد شد.
بر اساس گزارشها، ریاست دورهای مصر بر سازمان جنبش عدم تعهد (نم) پایان یافته است و با برگزاری اجلاس سران این سازمان در تهران، ریاست دورهای آن به مدت سه سال به ایران منتقل میشود.
جنبش عدمتعهد در دهه ۱۹۶۰ میلادی و در دوران جنگ سرد به ابتکار تعدادی از رهبران سرشناس کشورهای در حال توسعه تشکیل شد. هدف این سازمان دنبال کردن سیاستی مستقل از دو بلوک قدرت آن دوره و تلاش برای استقلال مستعمرات باقیمانده در جهان اعلام شد.
در حال حاضر، حدود ۱۲۰ کشور عضو کامل و حدود ۲۰ کشور دیگر عضو ناظر این جنبش هستند. با پایان یافتن جنگ سرد و استقلال تقریبا تمامی مستعمرات طی پنج دهه گذشته، جنبش عدمتعهد در تلاش بوده است تا هویت و اهداف جدیدی را برای خود تعریف کند.
مقامات واتیکان خواهان پیگرد
قانونی افرادی شدهاند که در افشا و انتشار مدارک و اطلاعات خصوصی پاپ
بندیکت، رهبر کاتولیکهای جهان دست داشتهاند.
واتیکان اعلام کرده است که برای اطمینان از اجرایی شدن عدالت در این باره، از نهادهای بینالمللی درخواست کمک خواهد کرد.بیانیه واتیکان پس از آن صادر شد که یک روزنامهنگار ایتالیایی در کتابی که به تازگی منتشر کرده است، از مفاد نامهها و یادداشتهایی که بین پاپ بندیکت و منشی خصوصی او ردوبدل شده بود، نقل قول کرد.
واتیکان اعلام کرده است که نشت این اطلاعات، ناقض حریم خصوصی پاپ بندیکت بوده است.
رسانههای ایتالیا با انتشار مدارکی که در اختیارشان قرار گرفته است، مدعی وجود فساد و جنگ قدرت در داخل واتیکان شدهاند.
رهبران کشورهای عضو سازمان پیمان آتلانتیک شمالی (ناتو) برای شرکت در نشست دوروزه ناتو وارد شیکاگو شدهاند.
نشست دوروزه ۲۸ کشور عضو ناتو از امروز یکشنبه، ۲۰ ماه مه (۳۱ اردیبهشت) آغاز میشود.بر اساس گزارشها، آینده افغانستان پس از خروج نیروهای ناتو اصلیترین محور مورد بحث در نشست امروز خواهد بود.
انتظار میرود رهبران حاضر در این نشست درباره چگونگی تامین منابع مالی مورد نیاز نیروهای امنیتی افغانستان نیز گفتوگو کنند.
خبرگزاری آسوشیتدپرس گزارش داده است که پیش از برگزاری نشست ناتو، باراک اوباما، رئیسجمهور آمریکا و حامد کرزی، رئیسجمهور افغانستان با هم دیدار میکنند.
یک مقام دولتی آمریکا گفته است که انتخابات سال ۲۰۱۴ افغانستان و ونیز چشمانداز توافق سیاسی با طالبان، محور اصلی دیدار باراک اوباما و حامد کرزی است.
آندرس فو راسموسن، دبیرکل ناتو، به بیبیسی گفته است که موضوع نشست ناتو در شیکاگو، برخلاف تصور عمومی، پایان حضور این سازمان در افغانستان نیست، بلکه "آغاز یک ماموریت جدید در افغانستان" محور اصلی بحثهای آن خواهد بود.
ناتو اعلام کرده است که به دنبال خروج بیشتر نیروهای نظامی خود از افغانستان تا پایان سال ۲۰۱۴ میلادی است و آقای راسموسن گفته است که در نشست دوروزه ناتو درباره ماموریت جدید این سازمان بعد از سال ۲۰۱۴ میلادی تصمیمگیری خواهد شد.
با این حال، گفته میشود که رهبران کشورهای عضو ناتو بر سر چگونگی و زمان خروج نیروهای نظامی این سازمان از افغانستان اختلافنظرهایی دارند و برخی اعضای ناتو اعلام کردهاند که نیروهای خود را حتی پیش از موعد مورد نظر (سال ۲۰۱۴ میلادی) از افغانستان خارج خواهند کرد.
گزارش شده است که فرانسوا اولاند، رئیسجمهور جدید فرانسه، خواهان خروج نیروهای نظامی این کشور از افغانستان در سال ۲۰۱۲ میلادی است و گفته است که تنها تعداد معدودی از نظامیان فرانسوی برای آموزش نیروهای افغانستان در این کشور باقی میمانند.
آقای اولاند تاکنون درباره جزئیات این طرح خود توضیحی نداده است، ولی گفته میشود که قرار است در دیداری با حامد کرزی در این باره گفتوگو کند.
تامین منابع مالی مورد نیاز پلیس افغانستان و نیز چگونگی افزایش توان نیروهای نظامی این کشور در مقابله با طالبان، از دیگر محورهای مورد بحث در نشست دوروزه ناتو خوانده شده است.
تجمع اعتراضی
گزارش شده است که در آستانه نشست ناتو، معترضان به سیاستهای این سازمان روز شنبه، ۱۹ ماه مه، به تجمعی اعتراضی در شیکاگو دست زده و در چندین خیابان این شهر با نیروهای پلیس درگیر شدهاند.خبرگزاری رویترز تعداد تظاهرکنندگان را صدها نفر گزارش کرده است.
گفته شده است که همزمان با حضور سران کشورهای حاضر در نشست دوروزه ناتو در شیکاگو، نیروهای پلیس این شهر به حالت آمادهباش درآمدهاند.
وقوع زمین لرزهای به شدت ۶ درجه در مقیاس ریشتر در شمال ایتالیا، به کشته شدن دست کم ۶ نفر و مجروح شده حدود ۵۰ نفر منجر شده است.
این زمین لرزه در نیمه شب شنبه ۱۹ مه و در ۳۵ کیلومتری شمال شهر بولونیا اتفاق افتاد.گزارش های همچنین از وقوع پس لرزه هایی حکایت دارد.
به گفته مقامات، سه نفر از قربانیان این زلزله پس از تخریب ساختمانی که در آن در حال کار بودند، کشته شدند.
تلویزیون ایتالیا تصاویری از ساختمان های و همچنین برج های کلیسایی تاریخی که تخریب شده اند، نشان داده است.
گروههای نجات در حال حاضر در منطقه سرگرم تجسس هستند و گزارش ها حاکی از احتمال مدفون شدن افرادی در ویرانه های این زلزله است.
گفته شده که این زمین لرزه در منطقه وسیعی در شمال ایتالیا از جمله شهرهای بولونیا، فرارا، ورونا و منتووا حس شده است.
پس از وقوع این زلزله ساکنان این مناطق وحشت زده به خیابان ها آمدند.
مقامات اورژانس به عنوان اقدامی پیشگیرانه، دستور تخلیه بیماران را از بیمارستان ها داده اند.
به گفته خبرنگار بی بی سی در رم، از آن جایی که در شمال ایتالیا گاه به گاه زمین لرزه هایی رخ می دهد، این کشور از آمادگی لازم برای مقابله با عواقب ناشی از زلزله برخوردار است.
در ژانویه سال جاری، زلزله ای به بزرگی ۵.۳ در مقیاس ریشتر شمال ایتالیا را لرزاند که خسارت چندانی به جا نگذاشت.
آخرین بار در سال ۲۰۰۹ میلادی زمین لرزه ای قوی شهر لاکوئیلا را لرزاند که باعث کشته شدن نزدیک به ۳۰۰ نفر شد.
با پایان یافتن نشست سران هشت کشور صنعتی جهان در
کمپ دیوید، باراک اوباما، رئیسجمهور آمریکا گفته است که در این نشست،
پیشرفت قابل توجهی در ترسیم راهی برای خروج از بحران اقتصادی، به ویژه در
حوزه یورو، به دست آمد.
آقای اوباما که پس از نشست سران گروه هشت سخن میگفت، اضافه کرد که اعضای این گروه توافق دارند که رشد اقتصادی و ایجاد فرصتهای شغلی بیشتر، باید در اولویت نخست فعالیتها باشد.
با این حال، آنگلا مرکل، صدراعظم آلمان، تاکید کرد که کشورهای حوزه یورو باید با تداوم اعمال تمهیداتی که تحت عنوان ریاضت اقتصادی در پیش گرفته شده است، از هزینهها و کسری بودجه خود کم کنند.
در بیانیهای که در پایان نشست گروه هشت صادر شد، آمده است که الزاما تمام کشورها برای بهبود وضعیت اقتصادی خود نباید اقدامات مشابهی را انجام دهند.
رهبران گروه هشت همچنین تاکید کردهاند که یونان همچنان باید عضو حوزه یورو بماند.
پل آدامز، خبرنگار بیبیسی در کمپ دیوید میگوید که اظهارات آقای اوباما و بیانیه پایانی گروه هشت، نشان میدهد که رویکرد آمریکا و فرانسه برای یافتن راه خروج از بحران مالی، بیش از رویکرد مورد تاکید آلمان و بریتانیا با استقبال حاضران در این نشست روبهرو شده است.
آلمان و بریتانیا از اقدامات منجر به ریاضت اقتصادی در کشورهای حوزه یورو حمایت میکنند.
نشست سران کشورهای فرانسه، آلمان، آمریکا، بریتانیا، ایتالیا، ژاپن، کانادا و روسیه در کمپ دیوید در ایالت مریلند آمریکا برگزار شد.
آنها افزون بر بحران مالی حوزه یورو، درباره ایران، افغانستان و عرضه جهانی منابع انرژی نیز گفتوگو کردند.
باراک اوباما همچنین اعلام کرد که گروه هشت با رهبران کشورهای آفریقایی و بخش خصوصی، برای تامین امنیت غذایی، اتحاد جدیدی را تشکیل خواهد داد.
مقامات اتحادیه اروپا نیز با استقبال از بیانیه گروه هشت، بر ضرورت افزایش رشد اقتصادی و ایجاد فرصتهای شغلی جدید تاکید کردهاند.
آقای اوباما که پس از نشست سران گروه هشت سخن میگفت، اضافه کرد که اعضای این گروه توافق دارند که رشد اقتصادی و ایجاد فرصتهای شغلی بیشتر، باید در اولویت نخست فعالیتها باشد.
با این حال، آنگلا مرکل، صدراعظم آلمان، تاکید کرد که کشورهای حوزه یورو باید با تداوم اعمال تمهیداتی که تحت عنوان ریاضت اقتصادی در پیش گرفته شده است، از هزینهها و کسری بودجه خود کم کنند.
در بیانیهای که در پایان نشست گروه هشت صادر شد، آمده است که الزاما تمام کشورها برای بهبود وضعیت اقتصادی خود نباید اقدامات مشابهی را انجام دهند.
رهبران گروه هشت همچنین تاکید کردهاند که یونان همچنان باید عضو حوزه یورو بماند.
پل آدامز، خبرنگار بیبیسی در کمپ دیوید میگوید که اظهارات آقای اوباما و بیانیه پایانی گروه هشت، نشان میدهد که رویکرد آمریکا و فرانسه برای یافتن راه خروج از بحران مالی، بیش از رویکرد مورد تاکید آلمان و بریتانیا با استقبال حاضران در این نشست روبهرو شده است.
آلمان و بریتانیا از اقدامات منجر به ریاضت اقتصادی در کشورهای حوزه یورو حمایت میکنند.
نشست سران کشورهای فرانسه، آلمان، آمریکا، بریتانیا، ایتالیا، ژاپن، کانادا و روسیه در کمپ دیوید در ایالت مریلند آمریکا برگزار شد.
آنها افزون بر بحران مالی حوزه یورو، درباره ایران، افغانستان و عرضه جهانی منابع انرژی نیز گفتوگو کردند.
نگرانی در تامین منابع انرژی
گزارش شده است که رهبران هشت کشور صنعتی جهان با در نظر گرفتن فرا رسیدن موعد اعمال تحریمهای جدید نفتی علیه ایران، درباره چگونگی استفاده از ذخایر نفت خود برای ایجاد ثبات در بازار انرژی گفتوگو کردهاند.باراک اوباما همچنین اعلام کرد که گروه هشت با رهبران کشورهای آفریقایی و بخش خصوصی، برای تامین امنیت غذایی، اتحاد جدیدی را تشکیل خواهد داد.
مقامات اتحادیه اروپا نیز با استقبال از بیانیه گروه هشت، بر ضرورت افزایش رشد اقتصادی و ایجاد فرصتهای شغلی جدید تاکید کردهاند.
نهادهای دفاع از آزادی بیان در
افغانستان پیشنویس قانون رسانه ها را که اخیرا از سوی وزارت اطلاعات و
فرهنگ به نظرخواهی گذاشته شده، زیر سوال بردهاند.
اخیرا این وزارت با انتشار متن بازنگری شده قانون
رسانهها، اعلام کرد که در نظر دارد پس از نظرخواهی عمومی، آن را برای
تصویب به شورای ملی ارائه کند.این انجمن در اعلامیهای موارد "ممنوعه" در این پیشنویس را "مبهم و نامشخص" خوانده و نوشته که مطالب "مغایر دین اسلام"، مفهوم "امنیت عامه" و "منافع عمومی" تعریف مشخصی ندارند.
اخپلواک صافی، رئیس انجمن روزنامهنگاران به بیبیسی گفت که به دلیل نامشخص بودن حدود این موارد، ممکن است در صورت تصویب این پیشنویس، از آن برای محدود کردن آزادی بیان استفاده شود.
'امپراطوری نامرئی'
یکی دیگر از انتقادهایی که آقای صافی بر این طرح وارد میداند، پیشبینی تشکیلات شورای عالی رسانهها، کمیسیون بررسی شکایتهای رسانهای و کمیسیون رادیو و تلویزیون ملی و خبرگزاری باختر با حضور گسترده مقامهای دولتی است.بر اساس طرح جدید قانون رسانهها، وزیر اطلاعات و فرهنگ در راس شورای عالی رسانهها قرار دارد و این شورا تعیینکننده استراتژی کشور در زمینه فعالیتهای رسانهای است.
این پیشنویس همچنین عضویت چندین مقام دیگر دولتی را هم در این کمیسیونها پیشبینی کرده است.
اما انجمن آزاد رسانهها تاکید کرده است که چنین تشکیلاتی باعث به میان آمدن "امپراطوری نامرئی" در محیط رسانهای میشود.
اخپلواک صافی همچنین گفت که در پیشنویس قانون رسانهها در مورد حمایت از حقوق روزنامهنگاران و امنیت شغلی آنها هم توضیح داده نشده است.
اما دلاور نذیرزی، مشاور وزیر اطلاعات و فرهنگ انتقادهای مطرح شده را رد کرد و گفت که در طرح جدید قانون رسانهها مواردی گنجانده شده که در قانون پیشین وجود نداشته است.
او با اشاره به خارج شدن رادیو تلویزیون دولتی و خبرگزاری باختر از کنترل وزارت اطلاعات و فرهنگ مطابق این طرح، گفت که در صورت تصویب آن، مسئولان این نهادها به پیشنهاد شورای عالی رسانهها و تایید رئیس جمهوری تعیین میشوند.
انجمن روزنامه نگاران آزاد اما تاکید کرده که باید رئیس جمهوری و دیگر مقام های دولتی در سیاستگذاری این رسانهها دخالت نکنند و قانون رسانهها باید استقلال عملی آنها را تضمین کند.
دلاور نذیرزی، که خود از تهیهکنندگان این طرح است، گفت که طرح قانون رسانهها برای نظرخواهی منتشر شده و نظرهای ارائه شده در این زمینه بررسی خواهد شد.
یک برنامه تلویزیونی در سوئد با
عنوان "ماموریت بررسی" Uppdrag granskning، عملکرد مساجد مسلمانان در سوئد
را مورد بررسی قرار داده است.
این برنامه که روز شانزدهم ماه مه از شبکه یک
تلویزیون این کشور پخش شد، در پیوند با برابری زن و مرد به عنوان یکی از
اصول دموکراسی ساخته شده و بحثهای زیادی را در سطح جامعه و رسانههای
مختلف دامن زده است.برنامه "ماموریت بررسی" به سردبیری "یانه یوسفسون" از روزنامهنگاران مطرح سوئدی، هر هفته سراغ یک مسئله اجتماعی میرود و این بار انگشت بر عملکرد مساجد اسلامی گذاشته بود.
به گزارش وبسایت تلویزیون سوئد SVT، گزارشگر این قسمت از برنامه، نادیا ییلنار Nadja Yllner چندماه در محلههای مسلماننشین سوئد، تحقیق کرده است. به گفته وی، عربستان سعودی برای ساخت مسجد مسلمانان در گوتنبرگ ۶۷ میلیون کرون هزینه کرده است.
برنامه "ماموریت بررسی" نشان میدهد که در پی افزایش مهاجران از کشورهای مسلمان چون عراق، سومالی، لیبی و برخی کشورهای آفریقایی و افزایش شمار مساجد رسمی و غیر رسمی در اروپا، فرهنگ و قوانینی چون "چندهمسری" که در جوامع اسلامی از سوی اسلامگرایان اصولگرا عادی تلقی میشود، در میان مراجعهکنندگان اروپایینشین این مساجد نیز ترویج میشود.
به گزارش مستند یادشده، مشاوران خانواده در مساجد، خشونت علیه زنان را نه جرم، بلکه مسئله ای میدانند که لازم است در میان خانوادهها حل شود. آنها زنان را نه تنها تشویق به عدالتخواهی نمی کنند، بلکه به بردباری و سکوت دعوت میکنند.
در برابر دوربین مخفی
دو گزارشگر مخفی با حجاب کامل و نقابی بر چهره، تحت عنوان مراجعهکننده عادی و نیازمند به مشاوره، یکی با دوربین و دیگری با میکروفن، به ده مسجد در شهرهای مختلف سوئد از جمله گوتنبرگ، استکهلم، اورهبرو، مالمو و اپسالا میروند و برای "حل مشکلات خود" با امامان و مشاوران این مراکز گفت و گویی کوتاه میکنند.گزارشگران یادشده خود را زنانی آسیب دیده از ناحیه همسرشان معرفی میکنند و در همه دیدارها نیز چهار پرسش اصلی را به شکلهای مختلف با امامان و مشاوران در میان میگذارند: آیا ازدواج مرد با بیش از یک زن مجاز است؟ آیا زن مالک بدن خویش است و میتواند در صورتی که مایل به رابطه جنسی نبود به خواست همسر خود پاسخ منفی بدهد؟ آیا یک مرد میتواند همسرش را کتک بزند؟ آیا اگر کسی همسرش را کتک بزند باید او را به پلیس معرفی کرد؟
تبلیغ روشهای اسلامی
عبدالرشید محمد، امام مسجد گوتنبرگ که در عربستان تحصیل کرده است، در گفت و گو با دو گزارشگر مخفی برنامه تلویزیونی "ماموریت بررسی"، در پاسخ به اینکه آیا زن میتواند به خواست مرد برای سکس نه بگوید، میگوید: "تنها در دو حالت هست که زنان میتوانند به ارتباط جنسی با همسرشان نه بگویند: هنگام بیماری و عادت ماهیانه."او خطاب به یکی از آنها که حاضر به رابطه جنسی با همسرش نشده و از همین رو مورد خشونت قرار گرفته است، بر این نکته تاکید میکند که نیاز به مراجعه به پلیس نیست و ادامه میدهد: "این را باید در درون خانواده حل کنید. مسئله زیاد خطرناک نیست."
عبدالرشید محمد پیش از این اما در گفتوگوهایی با رسانهها تاکید کرده بود که خشونت علیه زنان افسانه و تبلیغاتی علیه اسلام است: "هیچ فرقی بین زن و مرد نیست. آنها از حقوق و وظایف مشترکی در برابر خدا برخوردارند."
چندهمسری و مساوات در عشقورزی
در برنامه تلویزیونی "ماموریت بررسی"، تقریباً همه نمایندگان ده مسجد از چند همسری دفاع میکنند. آنها البته بر این شرط تاکید میکنند که لازم است مرد از حیث "اقتصادی" امکانات لازم را داشته باشد و "مساوات" را در "عشقورزیدن" به زنان متعدد خود رعایت کند.آنها تاکید کردهاند که زنان هم باید به خواست همسرانشان برای رابطه جنسی، حتی اگر خود مایل نباشند، پاسخ مثبت دهند؛ و هم اینکه اگر زنی مورد خشونت و آزار همسر خود قرار گرفت به پلیس مراجعه نکند. در این میان تنها یک امام، آنهم امام مسجد رینکهبی، یکی از محلههای خارجینشین استکهلم میگوید که لازم است در شرایط خشونت آمیز، مرد را به پلیس معرفی کنند.
در برابر دوربین رسمی
یانه یوسفسون، پس از پایان گفت و گوهای گزارشگران مخفی، به طور رسمی به مساجد یادشده مراجعه میکند و همان پرسشها را با امامان و نمایندگان مساجد در میان میگذارد. اینبار اما همه آنها تاکید میکنند که در فعالیتهای خود "متکی به اصول دموکراسی" و "قوانین سوئد" هستند. یانه یوسفسون در نهایت در برابر انکار آنها، فیلمهایی را که با دوربین مخفی تهیه شده است، آشکار میکند و ورق برمیگردد.به گزارش مستند "ماموریت بررسی"، هیئت مدیره اتحادیه اسلامی در استکهلم، تحقیقی را در این مورد آغاز کرده است و تا به امروز عملکرد امامان دو مسجد از مسجدهای یادشده تحت عنوان "تخلف از ماموریت" تحت بررسی قرار گرفته است.
امام یکی از این مسجدها که از دو زن مراجعه کننده خواسته است بردبار باشند و گزارشی از خشونت همسرانشان را به پلیس ندهند، در Medborgarplatsen یکی از محلههای مرکزی شهر استکهلم قرار دارد و یکی از دو امامی که در حالت تعلیق فعالیت قرار گرفتهاند، امام همین مسجد است. این در حالی است که سیاستمداران سوئدی و رهبران احزاب مختلف سوئدی یکی پس از دیگری از مسجد یادشده دیدار کردهاند.
نادیا ییلنار در فیلم اشاره میکند که جامعه سوئد، محلههای مسلماننشین چون رینکه بی را به حال خود رها کرده است. به گفته وی این منطقه ادارههایی چون کار، بیمه، بانک و فروشگاههای سوئدی داشته است که به مرور زمان همه از آنجا رفتهاند و به جای آنها علاوه بر مسجدهای موجود، قرار است دو مسجد دیگر ساخته شود. این روزنامهنگار تاکید میکند که سیاستمداران در حالی که از "همپیوستگی" حرف میزنند، محلههایی چون رینکهبی را به مسجدها سپردهاند.
آنرس فو راسموسن دبیرکل ناتو می گوید موضوع
کنفرانس سران ناتو در شیکاگو برخلاف تصور عمومی پایان حضور این سازمان در
افغانستان نیست بلکه این کنفرانس در مورد آغاز یک ماموریت جدید در
افغانستان بحث می کند.
آقای راسموسن که در برنامه hard talk بخش انگلیسی بی بی سی صحبت می کرد، گفت "ماموریت کنونی ناتو در افغانستان تا سال ۲۰۱۴ پایان می یابد و در کنفرانس شیکاگو، در مورد ماموریت جدید این سازمان بعداز ۲۰۱۴تصمیم گرفته خواهد شد."
این اظهارات آقای راسموسن در پاسخ به سوال استیون ساکور مجری برنامه هارد تاک بود که از او پرسید: آیا نشست شیکاگو درمورد افغانستان طراحی ظریفانه ای برنامه عقب نشینی ناتو از افغانستان است؟
در این برنامه همچنین سوال هایی در مورد چگونگی عملکرد کنونی نیروهای ناتو در افغانستان، رابطه این نیروها با همتایان افغان شان، توانایی نیروهای افغان، نفوذ شورشیان در میان آنها، روند مصالحه با طالبان و رابطه ناتو با پاکستان مطرح شد.
آقای راسموسن در مورد هدف قرار گرفتن نیروهای ناتو از سوی همتایان افغان شان گفت " ۱۳۰ هزار سرباز ناتو و ۳۳۰ هزار نیروی امنیتی افغان روزانه با هم کار می کنند. موارد استثنایی تیراندازی سربازان افغان علیه نیروهای ناتو، نمی تواند اعتماد و همکاری میان آنها را زیر سوال ببرد."
از آغاز امسال تا کنون ۱۶ سرباز خارجی در افغانستان در اثر تیراندازی نیروهای امنیتی افغان کشته شده اند.
از سوی دیگر اخیرا شماری از اعضای ناتو اعلام کردند که نیروهای خود را حتی پیشتر از سال ۲۰۱۴ از این افغانستان خارج خواهند کرد.
از جمله رئیس جمهور جدید فرانسه وعده داده که نیروهای این کشور را تا پایان امسال به خانه بر می گرداند.
دبیرکل ناتو گفت همه کشورهای عضو ناتو همچنان به جدول زمانی تعیین شده در کنفرانس لیسبون متعهد اند و قرار است او در این مورد با رئیس جمهوری جدید فرانسه در نشست شیکاگو صحبت کند.
آقای راسموسن با اشاره به آغاز مرحله سوم روند انتقال در افغانستان گفت "حالا نیروهای افغان، امنیت نیمی از جمعیت این کشور را تامین می کنند و ما شاهد هستیم که سطح خشونت ها درمحلات تحت کنترل نیروهای افغان کاهش قابل ملاحظه ای یافته است."
آنرس فو راسموسن در پاسخ به سوالی در مورد رفتار شماری از نیروهای ناتو در افغانستان از جمله سوختاندن قرآن، کشتن غیرنظامیان و توهین به اجساد مردگان گفت " این ها اعمال زشتی هستند و در این مورد او متاسف است."
او افزود "در حالیکه این اعمال به هیچ صورت بیانگر ارزشهای ما نیست اما با عاملان چنین اعمالی برخورد جدی صورت می گیرد."
از آقای راسموسن در مورد سرنوشت روند مصالحه با طالبان پرسیده شد و اینکه شماری از کشورهای عضو ناتو مستقیما وارد مذاکره با این گروه شده اند.
او گفت موضع ناتو این است که مذاکره با طالبان باید تحت رهبری دولت افغانستان انجام شود. " در مذاکرات باید به تمامی ابعاد قانون اساسی افغانستان از جمله حقوق بشر و حقوق زنان احترام گذاشته شود."
دبیرکل ناتو در پاسخ به این سوال که چرا با پاکستان برخورد جدی صورت نمی گیرد گفت این سازمان در افغانستان در چارچوب قطعنامه شورای امنیت سازمان ملل حضور دارد و حوزه فعالیت های آن نمی تواند فراتر از افغانستان باشد.
اما او تاکید کرد که تعامل موثر با پاکستان برای تامین صلح در افغانستان، اجتناب ناپذیر است زیرا به گفته او موجودیت پایگاه های "تروریستان" در مناطق قبیله ای این کشور مشکل بزرگ به شمار می آید.
در اخیر نیز دبیرکل ناتو در پاسخ به این سوال که چه کسی حاضر است در این وضعیت بد اقتصادی میلیارد ها دلار هزینه سالانه نیروهای امنیتی افغان را پس از سال ۲۰۱۴ بپردازد، گفت:"جامعه بین المللی".
زیرا به گفته او " تامین مالی نیروهای امنیتی افغان به مراتب ارزانتر از استقرار یا فرستادن دوباره نیروهای بین المللی به افغانستان است."
آقای راسموسن که در برنامه hard talk بخش انگلیسی بی بی سی صحبت می کرد، گفت "ماموریت کنونی ناتو در افغانستان تا سال ۲۰۱۴ پایان می یابد و در کنفرانس شیکاگو، در مورد ماموریت جدید این سازمان بعداز ۲۰۱۴تصمیم گرفته خواهد شد."
این اظهارات آقای راسموسن در پاسخ به سوال استیون ساکور مجری برنامه هارد تاک بود که از او پرسید: آیا نشست شیکاگو درمورد افغانستان طراحی ظریفانه ای برنامه عقب نشینی ناتو از افغانستان است؟
در این برنامه همچنین سوال هایی در مورد چگونگی عملکرد کنونی نیروهای ناتو در افغانستان، رابطه این نیروها با همتایان افغان شان، توانایی نیروهای افغان، نفوذ شورشیان در میان آنها، روند مصالحه با طالبان و رابطه ناتو با پاکستان مطرح شد.
آقای راسموسن در مورد هدف قرار گرفتن نیروهای ناتو از سوی همتایان افغان شان گفت " ۱۳۰ هزار سرباز ناتو و ۳۳۰ هزار نیروی امنیتی افغان روزانه با هم کار می کنند. موارد استثنایی تیراندازی سربازان افغان علیه نیروهای ناتو، نمی تواند اعتماد و همکاری میان آنها را زیر سوال ببرد."
از آغاز امسال تا کنون ۱۶ سرباز خارجی در افغانستان در اثر تیراندازی نیروهای امنیتی افغان کشته شده اند.
از سوی دیگر اخیرا شماری از اعضای ناتو اعلام کردند که نیروهای خود را حتی پیشتر از سال ۲۰۱۴ از این افغانستان خارج خواهند کرد.
از جمله رئیس جمهور جدید فرانسه وعده داده که نیروهای این کشور را تا پایان امسال به خانه بر می گرداند.
دبیرکل ناتو گفت همه کشورهای عضو ناتو همچنان به جدول زمانی تعیین شده در کنفرانس لیسبون متعهد اند و قرار است او در این مورد با رئیس جمهوری جدید فرانسه در نشست شیکاگو صحبت کند.
آقای راسموسن با اشاره به آغاز مرحله سوم روند انتقال در افغانستان گفت "حالا نیروهای افغان، امنیت نیمی از جمعیت این کشور را تامین می کنند و ما شاهد هستیم که سطح خشونت ها درمحلات تحت کنترل نیروهای افغان کاهش قابل ملاحظه ای یافته است."
آنرس فو راسموسن در پاسخ به سوالی در مورد رفتار شماری از نیروهای ناتو در افغانستان از جمله سوختاندن قرآن، کشتن غیرنظامیان و توهین به اجساد مردگان گفت " این ها اعمال زشتی هستند و در این مورد او متاسف است."
او افزود "در حالیکه این اعمال به هیچ صورت بیانگر ارزشهای ما نیست اما با عاملان چنین اعمالی برخورد جدی صورت می گیرد."
از آقای راسموسن در مورد سرنوشت روند مصالحه با طالبان پرسیده شد و اینکه شماری از کشورهای عضو ناتو مستقیما وارد مذاکره با این گروه شده اند.
او گفت موضع ناتو این است که مذاکره با طالبان باید تحت رهبری دولت افغانستان انجام شود. " در مذاکرات باید به تمامی ابعاد قانون اساسی افغانستان از جمله حقوق بشر و حقوق زنان احترام گذاشته شود."
دبیرکل ناتو در پاسخ به این سوال که چرا با پاکستان برخورد جدی صورت نمی گیرد گفت این سازمان در افغانستان در چارچوب قطعنامه شورای امنیت سازمان ملل حضور دارد و حوزه فعالیت های آن نمی تواند فراتر از افغانستان باشد.
اما او تاکید کرد که تعامل موثر با پاکستان برای تامین صلح در افغانستان، اجتناب ناپذیر است زیرا به گفته او موجودیت پایگاه های "تروریستان" در مناطق قبیله ای این کشور مشکل بزرگ به شمار می آید.
در اخیر نیز دبیرکل ناتو در پاسخ به این سوال که چه کسی حاضر است در این وضعیت بد اقتصادی میلیارد ها دلار هزینه سالانه نیروهای امنیتی افغان را پس از سال ۲۰۱۴ بپردازد، گفت:"جامعه بین المللی".
زیرا به گفته او " تامین مالی نیروهای امنیتی افغان به مراتب ارزانتر از استقرار یا فرستادن دوباره نیروهای بین المللی به افغانستان است."
زمانی که مصری ها در سال گذشته به انقلاب مردمی پیوستند، تغییرات اقتصادی یکی از خواسته های آنها بود.
آمار بالای بیکاری، گرانی، دستمزدهای پایین، فقر و فساد گسترده از جمله مشکلات عمده جامعه مصر بود.خیابانهای شلوغ منطقه مهندسین قاهره شاهد حضور مردم از هر قشر و گروهی است. بنابراین کار سختی نیست که با آنها درباره تغییر در زندگی شخصی شان صحبت کنیم.
محمد عبدالحمید می گوید: "زمانی من به عنوان مدیر یک فروشگاه کار می کردم. اما پس از انقلاب سال گذشته، بسیاری از فروشگاهها بسته شدند. هشت ماه پس از اعتراضات سال گذشته مجبور شدم در خانه بمانم، اما حالا موفق شدم که کار جدیدی پیدا کنم."
دینا، یکی دیگر از شهروندان مصری است . او می گوید که پس از انقلاب به هیچ وجه فرصت شغلی وجود ندارد.
سلمای ۲۱ ساله هم که فارغ التحصیل رشته تجارت و بازرگانی است می گوید برای بیش از ۱۰۰ شغل درخواست داده، اما تنها ۵ مورد به او پاسخ داده اند.
سلما می افزاید:" پیش از انقلاب، در عرصه بانکداری و ارتباطات، شانس زیادی برای کار پیدا کردن وجود داشت، اما در حال حاضر وضعیت بازار کار اصلا خوب نیست."
مشاغل موقت
برای بسیاری از مصری هایی که در نواحی فقیر نشین حاشیه شهرها زندگی می کنند، امکان پیدا کردن شغلی رسمی وجود ندارد، به همین دلیل آنها بیشتر به کارهای موقت مشغول هستند.آنها اغلب به فروش میوه ، بلال و یا سایر چیزها در پیاده روی خیابان ها مشغولند.
مصطفی محمد یکی از این افراد است او می گوید:" قبل از این که کارم را از دست بدهم، در یک کارخانه کار می کردم، اما حالا بیکارم و مجبورم که در این جا سیگار بفروشم."
در تمام این خیابان ها، پوسترهایی از نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری به چشم می خورد. قرار است اولین دور انتخابات ۲۳ و ۲۴ ماه مه برگزار شود و براساس برنامه ریزی های انجام شده دور دوم انتخابات در ماه ژوئیه برگزار خواهد شد.
هرکسی که برنده این انتخابات شود، برای مقابله با بحران عمیق اقتصادی در این کشور تحت فشار قرار خواهد گرفت.
بدون شک برنده این انتخابات با چالشی بزرگ روبه رو خواهد شد.
سمیر رضوان، وزیر پیشین اقتصاد مصر تصویری تیره از شرایطی که رهبر جدید با آن روبرو خواهد بود، ارائه کرده است.
آقای رضوان می گوید:" صنعت توریسم با در آمد یک میلیارد دلاری با سیر نزولی همراه بوده است. هر چند در حال حاضر اوضاع اندکی بهتر شده، اما هنوز سطح توریست به سال ۲۰۱۰ میلادی که حدود ۱۳ میلیون نفر بود، نرسیده است."
او می گوید "هزینه انرژی افزایش یافته و واردات منابع تامین انرژی، هزینه های سنگینی را به این کشور تحمیل کرده است. نتیجه این می شود که کسری بودجه به ۱۰ درصد تولید ناخالص داخلی رسیده است. "
آقای رضوان همچنین گفته است با توجه به بسته شدن صدها شرکت، تولید داخلی در بخش هایی از این کشور متوقف شده است.
سرمایه گذاریهای بالقوه
صادرات مصر هم در مقایسه با دوران قبل از انقلاب کاهش یافته است.در یک کارخانه تولید شیشه در منطقه صنعتی در شمال شرق قاهره اوضاع به بدی سایر مناطق به نظر نمی رسد.
ولید سهی، مدیر این کارخانه می گوید که این کارخانه از اعتصاب هایی که اخیرا سایر بخش ها را تحت تاثیر قرار داده، درامان بوده است.
آقای سهی می گوید:" بسیاری از سرمایه گذاران به دلیل نامشخص بودن اوضاع ترجیح داده اند که اکثر فعالیت هایشان را متوقف کنند. آنها قبل ازهر گونه سرمایه گذاری در انتظار نتیجه انتخابات هستند. سرمایه گذاری خارجی نیازمند ثبات سیاسی است."
به گفته آقای سهی، مصر آینده بهتری خواهد داشت، "با رئیس جمهوری درستکار امیدوارم که جایگاه مصر در ۲۰ سال آینده در میان ده کشور برتر جهان باشد."
ولید سهی می افزاید: "مصر از ساختارهای مناسب و مواد خام برخوردار است. مصر نیروی کار زیادی دارد. این کشور همچنین دارای ارزانترین انرژی است. فرصت های زیادی در مصر وجود دارد."
بسیاری از کارشناسان با این ارزیابی که مصر دارای توانایی هایی بالقوه است، موافقند.
اما قبل از استفاده از این توانایی ها، رهبر آینده این کشور باید اصلاحاتی جدی انجام دهد. به ویژه در سیستم یارانه ای این کشور که ۳۰ درصد از بودجه ملی را شامل می شود.
رهبر آینده مصر همچنین باید به انتظارات بالای مردم هم توجه کند.
بسیاری از مردم مصر پس از قیام سال گذشته انتظار داشتند که اقتصاد آن کشور پیشرفتی قابل توجه داشته باشد. انتظاری که برآورده نشده است.
اما اینک، مردم مصر برای برآورده شدن وعده های دوران انقلاب، به رئیس جمهوری جدید امید بستهاند.
افشای سرقت اطلاعات مدیران سایت های داخلی
همشهری،
افشای اطلاعات مدیران سایتهای ایرانی را افشا کرده است. یک مقام مسوول در
مرکز رسانههای دیجیتال هم این خبر همشهری را تایید کرده است و گفته به
همین خاطر «مدیر آیتی» این مرکز برکنار شد.
سایت ساماندهی وبسایتی است که مدیران سایتهای ایرانی موظفند برای جلوگیری از فیلترینگ احتمالی در آن ثبتنام کنند.
حالا طبق خبر منتشر شده در همشهری، روزنامه شهرداری تهران آمده: «اطلاعات ثبت شده در سایت ساماندهی وابسته به وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی لو رفت.
همشهری ماجرا را اینگونه تعریف کرده است: «مسئول سابق آیتی مرکز رسانههای دیجیتال وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی که
مسئولیت دسترسی به پانل این سایت و تعریف شناسههای دسترسی برای سایرین را
بر عهده داشته است برای فرد دیگری نیز دسترسی تعریف کرده و اکنون چند ماه
بعد از تغییرات مدیریتی در مرکز رسانههای دیجیتال وزارت ارشاد، این
اطلاعات مورد بهرهبرداری گروهی قرار گرفته که درصدد راهاندازی یک تشکل
مرتبط با فناوری اطلاعات است.»
اطلاعاتی که در سایت ساماندهی وارد میشود شامل شماره تلفن و نشانی تماس و ویژگیهای فنی سایتهای دولتی و حتا خصوصی ایرانی است.
یک مقام مسوول در مرکز رسانههای دیجیتال هم این خبر همشهری را تایید کرده است و گفته به همین خاطر «مدیر آیتی» این مرکز برکنار شد.
این طور که در خبرها آمده، «مدیر
سایت پرشین بلاگ» که به نظر میرسد منظور «مهدی بوترابی» باشد گفته که در
جلسه گروه تازه شرکت کرده است، چرا که «دعوت از سوی یکی از اعضای کمیته
فیلترینگ صورت گرفته بود و تصور ما بر این بود که قرار است در این باره
صحبت شود، لذا همه مدیرانسایتها نسبت به این مساله حساسیت داشته و در نشست
حضور پیدا کردند»
تکملیی: پشیمانی تلویحی محمد خاتمی از حضور در انتخابات مجلس
محمد خاتمی
با ابراز پشیمانی تلویحی از حضور در انتخابات مجلس نهم گفته است که
انتقادها به خودش در این زمینه را قبول دارد. این خبر ابتدا از سوی
سایتهای مختلف از جمله بازتاب به نقل از فیسبوک یکی از روزنامهنگاران
حاضر در دیدار منتشر شد که بعدا به دلایلی حذف گردید. از سوی چند نفر از
فعالان سیاسی نزدیک به خاتمی گفته شده که مطلب نقل شده از یکی از حاضران در
جلسه واقعیت نداشته است.
یک
روزنامهنگار در صفحهی فیس بوکش نوشته است که امروز به مناسبت سالگرد دوم
خرداد دیداری با محمد خاتمی، رییس جمهوری پیشین ایران برپا بود که آقای
خاتمی در این دیدار از پیامدهای رای دادنش در انتخابات مجلس نهم ابراز
ناخرسندی کرده است.
به گزارش بازتاب، این خبرنگار در این خصوص نوشته است که خاتمی گفته: «به خاطر گشایش در امور رای دادم اما متاسفانه هیچ خیرخواهی از سوی حاکمیت دیده نشد و فضا هر روز بدتر و تنگ تر از گذشته شده است.»
خاتمی همچنین در این دیدار گفته است که بسیاری در این انتخابات رای دادند، «اما فقط رای من علم شد.»
رییس جمهور پیشین ایران در پایان هم گفته است: «من قبول دارم رای دادنم یک شوک در جامعه ایجاد کرد که در این زمینه انتقادها را قبول دارم.»
به گزارش بازتاب، این خبرنگار در این خصوص نوشته است که خاتمی گفته: «به خاطر گشایش در امور رای دادم اما متاسفانه هیچ خیرخواهی از سوی حاکمیت دیده نشد و فضا هر روز بدتر و تنگ تر از گذشته شده است.»
خاتمی همچنین در این دیدار گفته است که بسیاری در این انتخابات رای دادند، «اما فقط رای من علم شد.»
رییس جمهور پیشین ایران در پایان هم گفته است: «من قبول دارم رای دادنم یک شوک در جامعه ایجاد کرد که در این زمینه انتقادها را قبول دارم.»
-----
سایت بازتاب این خبر را بعدا حذف کرد.
بعضی از نیروهای سیاسی نیز که در این جلسه
حاضر بودهاند از نحوه انتقال این پیام اظهار نارضایتی کردهاند. چند نفر
از فعالان سیاسی مدعی هستند که این جلسه عمومی نبوده و روزنامهنگاری که
خبر را در فیسبوک خود منتشر کرده نمیتوانسته خبری را نقل کند. از سوی
دیگر، برخی مدعی هستند که خاتمی هیچ حرفی از عدم رضایت به زبان نیاورده
است.
مدیر عامل فیس بوک میلیاردر شد و ازدواج کرد
مارک
زوکربرگ، مدیرعامل و بنیانگذار شبکه اجتماعی فیس بوک، در حالی که به یکی
از ثروتمندترین افراد جهان تبدیل شد، خبر ازدواج خود با دوست دختر قدیمیاش
را اعلام کرده است..
زوکربرگ، ۲۸ ساله است و حدود ۹ سال است که این دو با هم زندگی میکنند.
هفته گذشته، سهام فیسبوک در بازار سهام عرضه شد
و از مدیرعامل آن یک رئیس میلیارد دلاری ساخت. این رئیس میلیارد دلاری
حالا مراسم دامادی خود را در یک جمع صد نفره و به صورت خصوصی برگزار کردند.
میهمانان فکر میکردند که به مراسم فارغالتحصیلی پریسیلا چان (عروس) دعوت
هستند و تمام اینها در باغ پشتی خانه مارک زوکربرگ اتفاق افتاد.
این عکس، عکسی است که مارک زوکربرگ بر روی صفحه فیسبوک خود گذاشته و بدین وسیله ازدواج خود را با ۱۵ میلیون هوادارش در میان گذاشته است.
نامه بیش از ١٨٠ نفر از دانشجویان دانشگاه علم و صنعت در اعتراض به محدودیت پذیرش دختران
بیش از ١٨٠ نفر از دانشجویان دانشگاه علم و صنعت ایران در نامه ای
خطاب به هيئت رئيسهی این دانشگاه، خواستار بازنگری در محدودیت های ایجاد
شده برای پذیرش دانشجویان دختر در مقاطع کارشناسی و کارشناسی ارشد در سال
جاری شدند.
به گزارش دانشجونیوز، این نامه نزدیک به زمان انتشار دفترچه های کارشناسی ارشد، در حالی روز سه شنبه ی هفته ی گذشته ٢٦ اردیبهشت ماه ١٣٩١، در سطح گسترده منتشر و پخش شد که دانشگاه علم و صنعت از سال گذشته در اقدامی غیر منتظره از پذیرش دانشجوی دختر در مقطع روزانه ی کارشناسی ارشد، خودداری کرده و ظرفیت پذیرش دانشجویان دختر در مقطع کارشناسی را به حدود ٢٣ درصد کاهش داده بود. این اقدام همان زمان با اعتراضات گسترده ی دانشجویان و تعدادی از اساتید روبه رو شد.
در قسمت هایی از این نامه که به شکل گسترده ای در سطح دانشگاه علم و صنعت پخش شده، آمده است: " علي رغم تمام تلاش های انجام شده در بازه ی ميان توزيع دفترچه ها و پايان زمان بندی انتخاب رشته و با وجود هشدار برخي از اساتيد دانشگاه هيچگونه اقدام مناسبي توسط مديران دانشگاه و مسئولين ذی ربط صورت نگرفت و تمام سال گذشته جز بی اعتنایی مسئولين و حجم عظيم سوالات بی پاسخ چيزی حاصل نشد... حتی اگر توجيه اين تصميم در راستای تفکيک جنسیتی دانشگاه باشد، چرا بايد در دفترچهها با پذيرش شبانه دخترها مواجه باشيم حال آنکه به زعم ما خود مسئلهی تفکيک جنسیتی نيز به اين شکل با هيچيک از موارد قانون اساسی و موازين دين اسلام توجيهپذير نيست... بنابراين ضمن تاکيد دوباره بر لزوم رفع اين محدوديت انتظار آن می رود که اين بار تصمیمی دلسوزانه، مدبرانه و با رعايت احترام و شأن دانشگاه و دانشگاهيان اتخاذ شود."
متن کامل این نامه، که در اختیار دانشجونیوز قرار گرفته، به شرح زیر است:
اعضاي محترم هيأت رئيسه دانشگاه علم و صنعت ايران
پيرو نامه ی جمعی از دانشجويان به شماره ٦٦٩/٦ در تاريخ ٩٠/١٢/٢٠ خطاب به اعضای محترم هيأت علمی دانشگاه که مورد استقبال بسياری از ايشان واقع شد، پس از همفکری با اساتيدی از طيفهای گوناگون فکری و سياسي بر آن شديم تا خواسته خود را جزئاً مطرح نموده و مجدانه پيگيری کنيم.
سال گذشته در پي توزيع دفترچههاي شماره ٢ کارشناسي ارشد سازمان سنجش، با عدم پذيرش دانشجويان دختر در مقطع کارشناسي ارشد روزانه و در ادامه با کاهش ظرفيت در مقطع کارشناسي در دانشگاهمان مواجه شديم. و متعاقبا دريافتيم که اين مسئله فقط و فقط در دانشگاه علم و صنعت ايران به اجرا در آمده است. در پي زمزمههاي به وجود آمده ميان دانشجويان جمع قابل توجهي از دختران مسئله را به طور جدي از طريق مسئولين پيگيري کردند. که متاسفانه پاسخ هايي پراکنده و متفاوت دريافت کردند و بعضا در برخي از موارد مسئولين اظهار بيیاطلاعی داشتند.
علي رغم تمام تلاش هاي انجام شده در بازه ي ميان توزيع دفترچه ها و پايان زمانبندي انتخاب رشته و با وجود هشدار برخي از اساتيد دانشگاه هيچگونه اقدام مناسبي توسط مديران دانشگاه و مسئولين ذيربط صورت نگرفت و تمام سال گذشته جز بياعتنايي مسئولين و حجم عظيم سوالات بيپاسخ چيزي حاصل نشد.
اين حقيقت که شخصيت زن از ديدگاه اسلام در قلمرو ارزشها، هيچگونه تفاوتي با مرد نداشته در آيات قرآني صريحاً مطرح شده است: "يا ايّها الناس انّا خلقناکم من ذکر و انثي و جعلناکم شعوبا و قبائل لتعارفوا انّ اکرمکم عنداللّه اتقيکم".« اي مردم، ما شما را از مردي و زني آفريديم و شما را تيرهها و قبايلي قرار داديم، باکرامتترين و با ارزشترين شما نزد خداوند، پرهيزگارترين شماست.» حتي اگر توجيه اين تصميم در راستاي تفکيک جنسيتي دانشگاه باشد،چرا بايد در دفترچهها با پذيرش شبانه دخترها مواجه باشيم حال آنکه به زعم ما خود مسئله تفکيک جنسيتي نيز به اين شکل با هيچيک از موارد قانون اساسي و موازين دين اسلام توجيهپذير نيست.چرا بايد بانوان ايراني از حق تحصيل در يکي از دانشگاههاي طراز اول کشور محروم شوند در حالي که ٦٠% شرکتکنندگان آزمون سراسري را دختران شامل ميشوند؟ چرا بايد بيش از نيمي از استعدادهاي کشور از اين عرصه علمي طرد شوند؟
در سال جاري اما تلاشي هدفمند در زمينههاي مختلف صنفي از جمله موضوع محدوديت پذيرش دختران از سوي گروههاي مختلف دانشجويي صورت گرفته که بسياري از اساتيد را نيز با خود همدل ديده است. در ادامه اين جريان نيز اخيرا رياست محترم دانشگاه در دو مورد (در تاريخ ٣/ ٢ /٩١ و ١٢/ ٢ / ٩١) در نشست علني با دانشجويان اعلام کردهاند که اين مشکل در سال آينده به کلي رفع خواهد شد. عليرغم اين تعهدات جناب آقاي دکتر جبل عاملي در جمع دانشجويان دانشگاه و با توجه به نزديکي ايام انتشار دفترچه هاي کارشناسي ارشد و پس از آن کارشناسي دانشگاهها هنوز نگرانيهايي در ميان دانشجويان و هيئت علمي دانشگاه باقي است. بنابراين ضمن تاکيد دوباره بر لزوم رفع اين محدوديت انتظار آن ميرود که اين بار تصميمي دلسوزانه، مدبرانه و با رعايت احترام و شأن دانشگاه و دانشگاهيان اتخاذ شود.
اسامی امضا کنندگان به ترتیب حروف الفبا:
*رونوشت:
دانشجويان محترم دانشگاه علم و صنعت ايران
اعضای محترم هيئت علمي دانشگاه
حجت السلام والمسلمين احمد ابراهيمی نژاد ، مسئول محترم نهاد نمايندگی مقام معظم رهبری
جناب آقای رحمانی ، رياست محترم اداره حراست دانشگاه
به گزارش دانشجونیوز، این نامه نزدیک به زمان انتشار دفترچه های کارشناسی ارشد، در حالی روز سه شنبه ی هفته ی گذشته ٢٦ اردیبهشت ماه ١٣٩١، در سطح گسترده منتشر و پخش شد که دانشگاه علم و صنعت از سال گذشته در اقدامی غیر منتظره از پذیرش دانشجوی دختر در مقطع روزانه ی کارشناسی ارشد، خودداری کرده و ظرفیت پذیرش دانشجویان دختر در مقطع کارشناسی را به حدود ٢٣ درصد کاهش داده بود. این اقدام همان زمان با اعتراضات گسترده ی دانشجویان و تعدادی از اساتید روبه رو شد.
در قسمت هایی از این نامه که به شکل گسترده ای در سطح دانشگاه علم و صنعت پخش شده، آمده است: " علي رغم تمام تلاش های انجام شده در بازه ی ميان توزيع دفترچه ها و پايان زمان بندی انتخاب رشته و با وجود هشدار برخي از اساتيد دانشگاه هيچگونه اقدام مناسبي توسط مديران دانشگاه و مسئولين ذی ربط صورت نگرفت و تمام سال گذشته جز بی اعتنایی مسئولين و حجم عظيم سوالات بی پاسخ چيزی حاصل نشد... حتی اگر توجيه اين تصميم در راستای تفکيک جنسیتی دانشگاه باشد، چرا بايد در دفترچهها با پذيرش شبانه دخترها مواجه باشيم حال آنکه به زعم ما خود مسئلهی تفکيک جنسیتی نيز به اين شکل با هيچيک از موارد قانون اساسی و موازين دين اسلام توجيهپذير نيست... بنابراين ضمن تاکيد دوباره بر لزوم رفع اين محدوديت انتظار آن می رود که اين بار تصمیمی دلسوزانه، مدبرانه و با رعايت احترام و شأن دانشگاه و دانشگاهيان اتخاذ شود."
متن کامل این نامه، که در اختیار دانشجونیوز قرار گرفته، به شرح زیر است:
اعضاي محترم هيأت رئيسه دانشگاه علم و صنعت ايران
پيرو نامه ی جمعی از دانشجويان به شماره ٦٦٩/٦ در تاريخ ٩٠/١٢/٢٠ خطاب به اعضای محترم هيأت علمی دانشگاه که مورد استقبال بسياری از ايشان واقع شد، پس از همفکری با اساتيدی از طيفهای گوناگون فکری و سياسي بر آن شديم تا خواسته خود را جزئاً مطرح نموده و مجدانه پيگيری کنيم.
سال گذشته در پي توزيع دفترچههاي شماره ٢ کارشناسي ارشد سازمان سنجش، با عدم پذيرش دانشجويان دختر در مقطع کارشناسي ارشد روزانه و در ادامه با کاهش ظرفيت در مقطع کارشناسي در دانشگاهمان مواجه شديم. و متعاقبا دريافتيم که اين مسئله فقط و فقط در دانشگاه علم و صنعت ايران به اجرا در آمده است. در پي زمزمههاي به وجود آمده ميان دانشجويان جمع قابل توجهي از دختران مسئله را به طور جدي از طريق مسئولين پيگيري کردند. که متاسفانه پاسخ هايي پراکنده و متفاوت دريافت کردند و بعضا در برخي از موارد مسئولين اظهار بيیاطلاعی داشتند.
علي رغم تمام تلاش هاي انجام شده در بازه ي ميان توزيع دفترچه ها و پايان زمانبندي انتخاب رشته و با وجود هشدار برخي از اساتيد دانشگاه هيچگونه اقدام مناسبي توسط مديران دانشگاه و مسئولين ذيربط صورت نگرفت و تمام سال گذشته جز بياعتنايي مسئولين و حجم عظيم سوالات بيپاسخ چيزي حاصل نشد.
اين حقيقت که شخصيت زن از ديدگاه اسلام در قلمرو ارزشها، هيچگونه تفاوتي با مرد نداشته در آيات قرآني صريحاً مطرح شده است: "يا ايّها الناس انّا خلقناکم من ذکر و انثي و جعلناکم شعوبا و قبائل لتعارفوا انّ اکرمکم عنداللّه اتقيکم".« اي مردم، ما شما را از مردي و زني آفريديم و شما را تيرهها و قبايلي قرار داديم، باکرامتترين و با ارزشترين شما نزد خداوند، پرهيزگارترين شماست.» حتي اگر توجيه اين تصميم در راستاي تفکيک جنسيتي دانشگاه باشد،چرا بايد در دفترچهها با پذيرش شبانه دخترها مواجه باشيم حال آنکه به زعم ما خود مسئله تفکيک جنسيتي نيز به اين شکل با هيچيک از موارد قانون اساسي و موازين دين اسلام توجيهپذير نيست.چرا بايد بانوان ايراني از حق تحصيل در يکي از دانشگاههاي طراز اول کشور محروم شوند در حالي که ٦٠% شرکتکنندگان آزمون سراسري را دختران شامل ميشوند؟ چرا بايد بيش از نيمي از استعدادهاي کشور از اين عرصه علمي طرد شوند؟
در سال جاري اما تلاشي هدفمند در زمينههاي مختلف صنفي از جمله موضوع محدوديت پذيرش دختران از سوي گروههاي مختلف دانشجويي صورت گرفته که بسياري از اساتيد را نيز با خود همدل ديده است. در ادامه اين جريان نيز اخيرا رياست محترم دانشگاه در دو مورد (در تاريخ ٣/ ٢ /٩١ و ١٢/ ٢ / ٩١) در نشست علني با دانشجويان اعلام کردهاند که اين مشکل در سال آينده به کلي رفع خواهد شد. عليرغم اين تعهدات جناب آقاي دکتر جبل عاملي در جمع دانشجويان دانشگاه و با توجه به نزديکي ايام انتشار دفترچه هاي کارشناسي ارشد و پس از آن کارشناسي دانشگاهها هنوز نگرانيهايي در ميان دانشجويان و هيئت علمي دانشگاه باقي است. بنابراين ضمن تاکيد دوباره بر لزوم رفع اين محدوديت انتظار آن ميرود که اين بار تصميمي دلسوزانه، مدبرانه و با رعايت احترام و شأن دانشگاه و دانشگاهيان اتخاذ شود.
اسامی امضا کنندگان به ترتیب حروف الفبا:
- عاطفه ابراهیمیان
- زهرا ابراهیمی بهمن
- عرفان ابوطالبی
- احمد اسدی
- مریم اسلامی
- عماد افتخاری
- آریا افشار
- سمیرا افشاریان
- سیده فردوس افقه
- مهسا اکبری
- نوید امین نیا
- زکیه انصاری
- احمد رضا بابلی
- پریناز بازغی
- دنیا بازیار
- مجید باغبانی
- ارسلان باقری
- فاطمه بداغی
- پدرام بشیری
- میثم بهاران
- امین بهراد
- مریم بهشتی
- پدرام بهنود
- حمیدرضا بهیزادی
- عباس بیات
- حمید بیدار
- سهیل پایدار فرد
- شیوا پایدار نیا
- نگار پناهی
- فاطمه پورحق گوی
- افسانه پورشجاع
- حسنا پولادی
- بنفشه پیشوا
- حسام تاج بخش
- پوریا تقوی
- یاسرتیموری
- رقیه جاور
- ملیکا جاهد مطلق
- فرناز سادات جباری
- مارال جعفری
- شهربانو جعفر مشکی
- زهرا جلالی
- احسان جواهری
- پرهام جهان ملکی
- الهه چراغی
- آرزو حبیبی
- سیمین حسامی
- علی حسین آبادی
- مبین حسینی
- فاطمه حقیقی
- الهام حمیدی
- فریبا حمیدی
- مهدیه حیدری پور
- زهرا خالقیان
- زهرا خدادادی
- مصطفی خرم آبادی
- یلدا خسروشاهی
- عباس خوش خرام
- نگار خیاطان
- اشکان دادرسی
- نیلوفر داودیان فر
- علی دهقانی فیروز آبادی
- پویا ذهبی
- نسترن رادمنش
- فرنوش راشد
- نواب رحیم پور
- فاطمه رحیم دل
- فرشید رزاقیان
- حبیب رشتاقی چالکی
- صفورا رضایی
- فائزه رضایی فرد
- مهسا رفعت نژاد
- علی رمضانی اکتیج
- حسین زارع
- بهزاد زره داران
- حدیثه سادات زنجانی
- آرمیتا سالمی
- بهمرد سبزی پور
- پدرام سفیدکار
- نرگس سلطان زاده
- مسعود شریعتی
- آرزو شریکی مقدم
- منصوره شعرای نجاتی
- سینا شفایی
- پرگل شکری
- فاطمه شکری
- سمانه شیبانی
- محمدرضا شیرکوند
- مهسا شیخ موقر
- فرزانه صابری
- سارا صادقیان
- زهرا صافی
- الهام صالحی
- علی صباغ نیا
- روح اله صحرائی
- آذردخت صفاپور
- صابرصفری
- نوید صولتی
- مهسا صیادمنش
- بنفشه ضرابیان
- مریم طالبی
- مهدیار طاهری
- ریحانه طوفانیان
- محمد عابدی
- زینب عالم زاده
- علی رضا عالی داعی
- مریم عبادی
- محسن عباسی
- امیر عبدالعزیزی
- نیلوفر عبدالعلی زاده
- کیوان عبداله اشرف
- پادینا عجمی
- طاهره عرب ملکی
- امید عطایی
- مریم عظیمی
- محمد عواطف رستمی
- حامد علی ویردیلو
- میلاد غفاری
- مهسا فاتحی
- سومیترا فخرآذر
- امین فلاحی
- نرگس فرجاد امین
- حمید فلاح
- مهدیه فصاحت
- فاطمه السادات فردوسی
- مرضیه فلاح
- سولماز قاسم زاده
- سینا قاضی زاده
- مائده قلی بیکیان
- هانیه قومی
- اشکان کرم رودی
- سپهرکیا
- الناز مفختری کامرانی نژاد
- گلشید کلانتری
- ارغوان کاظم بخشی
- هدیه گلدسته
- عرفان گلچین
- مریم کرمی
- علی لطفی
- کیمیا متولی
- سحر مزدیسنا
- مصطفی محمد پور
- مهدیه محبی آشتیانی
- مهتاب محسنی
- پردیس محمدپور
- میلاد محمدی
- فاطمه محمدی شکیبا
- سیما مسگرپور
- شادی مشیری
- مینو مصیبی
- علی مع الحق
- اشکان معشوری
- حامد معصومی
- گلنازمعقولی
- عادل معیر
- محمد مقدم
- روح اله مکبری
- پریا ملکی
- مجتبی ملکی
- محمد مهدی ملکی زندی
- مریم ممتازی
- محمد حسین منصوری
- عطیه موحدی جم
- سید میثم مومنی
- پیام مهاجری
- سید سپهر مهاجرانی
- شهرناز مهرانی
- علی میرزایی
- زهرا ناطقیان
- صبا نایلی
- نیلوفر نبی زادگان
- محمد امین نصیری
- مریم السادات نقیدی
- امین نظری
- معصومه نظری
- مهتا نظیری
- حامد نوروزی
- ملیحه السادات وصفی نژاد
- متین هنرمند
- شیما هنرور
- مجید هوشنگی
- پیمان یزدانی
- رعنا یکانی
*رونوشت:
دانشجويان محترم دانشگاه علم و صنعت ايران
اعضای محترم هيئت علمي دانشگاه
حجت السلام والمسلمين احمد ابراهيمی نژاد ، مسئول محترم نهاد نمايندگی مقام معظم رهبری
جناب آقای رحمانی ، رياست محترم اداره حراست دانشگاه
جـــرس:
به گزارش منابع خبری، دانشگاه علامه طباطبایی برای سال تحصیلی ۹۱- ۹۲ در رشته روزنامهنگاری دانشجو نمیپذیرد.
به گزارش ایسنا، محمدجعفر محمدزاده، معاون
مطبوعاتی وزیر ارشاد، روز شنبه (۳۰ اردیبهشت / ۱۹ مه) دریک نشست خبری نسبت
به عواقب حذف "روزنامهنگاری" از رشتههای دانشگاه علامه طباطبایی هشدار
داد.
محمدزاده در ادامه گفت: "خواهش ما از دوستان دانشگاه علامه طباطبایی و وزارت علوم این است که رشته روزنامهنگاری را جدیتر بگیرند."
حذف و تحدید رشته های علوم انسانی
سال گذشته روزنامه اعتماد، چاپ تهران، در گزارشی از "حذف ۱۳ رشته علوم انسانی" از جمله رشته روزنامهنگاری، در مقطع کارشناسی، در دانشگاه علامه طباطبایی خبر داده و علت حذف این رشتهها را "در راستای بازنگری علوم انسانی" در دانشگاههای ایران عنوان کرده بود.
کار بازنگری رشتههای علوم انسانی در بهمنماه سال ۱۳۸۹ در زمانی رسما
اعلام شد که رئیس پژوهشگاه علوم انسانی با اعلام بررسی ۳۸ رشته دوره
کارشناسی از تمرکز جدی "بخشهای مسئول" در بازنگری سرفصلهای علوم انسانی
خبر داد.
حمیدرضا آیتاللهی، رئیس این پژوهشگاه، نگرانی رهبری از محتویات رشتههای
علوم انسانی را دلیل آغاز این اقدام نامید و از "تحصیل حدود دو میلیون
دانشجو از سه و نیم میلیون دانشجوی کشور در رشتههای علوم انسانی" ابراز
نگرانی کرد.
در همین حال رئیس دانشکده علوم ارتباطات دانشگاه علامه طباطبایی از حذف ۱۳
رشته از دانشکده خود، از جمله روزنامهنگاری و روابط عمومی، کلا اظهار
بیاطلاعی کرده بود و هیچ مقام رسمی دیگر در این زمینه واکنش نشان نداد.
اما، آن طور که روزنامه اعتماد نوشت، در کنار رشته روزنامهنگاری رشتههای
فلسفه، مدیریت، حسابداری و روانشناسی نیز از فهرست رشتههای این دانشگاه
حذف شده است.
به نوشته اعتماد، استادان این دانشگاه "با اظهار تاسف از حذف این تعداد
رشته" و تایید تلویحی این اقدام تنها از "علل حذف و شرایط خاص سال جاری
برای انتخاب رشته" اظهار بیاطلاعی کرده بودند.
از جمله محمدمهدی فرقانی، استاد روزنامهنگاری در دانشگاه علامه، نیز در
گفتوگو با روزنامه اعتماد با تایید حذف این رشتهها گفته بود که "متاسفانه
هنوز از دلایل این حذف بیاطلاع هستیم."
آن طور که روزنامه اعتماد گزارش داده بود، در دفترچه انتخاب رشته سازمان
سنجش که برای تعیین رشته دانشگاهی در اختیار متقاضیان تحصیل در دانشگاه
قرار گرفته خبری از برخی رشته ها نبود و یکی از این متقاضیان که داوطلب
تحصیل در رشته روزنامهنگاری بوده گفته بود رشته روزنامهنگاری نه در لیست
دانشگاه علامه بود و نه در دانشگاه تهران.
جرس:
جلسه امروز دادگاه رسيدگي به فساد
مالي بزرگ با داد و فرياد مادر يكي از متهمين همراه بود؛ به طوري كه وي
براي دقايقي نظم جلسه دادگاه را به هم زد و با فرياد اين دادگاه فرمايشي
است، جلسه را ترك كرد.
به گزارش روزنامه جامجم، در جلسه يازدهم از دادگاه پرونده فساد بزرگ
مالي، قاضي سراج به موارد اتهامي «ب-ب» مديرعامل شركت تجارت گستران منصور
كه اتهاماتش معاونت در اخلال در نظام اقتصادي كشور، معاونت در تسهيل مال از
طريق نامشروع، معاونت در پولشويي عوايد حاصل از جرم است رسيدگي كرد.
اين متهم پس از اظهارات قاضي سراج در جايگاه حاضر شد و گفت: من اين
اتهامات را قبول ندارم. قاضي سراج گفت: با توجه به اتهامات از خود دفاع
كنيد.
«ب.ب» اظهار كرد: من مديرعامل سابق شركت تجارت گستران منصور بودم و حدود
20 سال در شركت هاي دولتي و نيمه دولتي بازرگاني فعاليت داشتم. برادر وسطي
من سالها قبل با «مهآفريد» همكلاس بود و از اين طريق با او آشنا شدم و
از مردادماه سال 88 در شركت پخش اميرمنصور ايرانيان به عنوان رييس هيات
مديره مشغول به كار شدم و تا اواخر سال 88 درگير ساماندهي كار پخش بودم.
وي ادامه داد: كار اصلي شركت تجارت گستران از سال 88 شروع شد و خانم
«ح.ع» چند سال قبل از من منشي اميرخسروي بود و بخشي از فروش برونملي از
طريق خانم «ع» انجام ميشد.
ب.ب، افزود: اميرخسروي دو سياست كلي براي همه شركتها تعيين كرد، اول
خريد متمركز و دوم خزانه متمركز. به جزء خريدهاي شمش، آهن اسفنجي و قراضه
در شركت تجارت گستران خريد ديگري انجام نميشد.
وي ادامه داد: حدود 60 مهندس فني داشتيم كه خريد كل گروه را انجام
ميدادند كه البته اين موضوع معايبي هم داشت كه پروسه زماني آن را طولاني
ميكرد اما نظر گروه اين بود كه تمركزي خريد شود.
وي ادامه داد: خانم «ز» هيچگاه كارمند من نبوده اما اين مطلب بيان شده
كه او كارمند تجارت گستران است. همچنين خانم «الف» حدس زده و براساس يكسري
از حدسيات او من متهم شدم و زيرا خانم «الف» گفته مصوبات السيها پيش خانم
«ح» بوده، پس بنابراين من بايد در جريان باشم در حالي كه السيها مصوبه
نداشته و اين ميشود دليل اتهام بنده.
«ب.ب» ادامه داد: هيچ السيهاي سوري در بخش خارجي صادر نشده و همه آنها
السيهاي واقعي است و من در جريان السيهاي داخلي نبودم و كيفرخواست
بنده براساس اظهارات خانم «الف» است و من به اندازه يك كلمه در اين رابطه
هيچ دستوري ندادم.
اين متهم درباره اتهامش در پولشويي گفت: اگر بحث ديسكانت شدن
السيهاست، من در جريان نبودم ولي اگر منظور اين است كه از اين پول
استفاده شده و من پولشويي كردهام من از منشاء آن خبر نداشتهام و من كار
خريد را انجام ميدادم.
قاضي سراج پرسيد: آيا هزار ميليارد تومان به شركت واريز شده است؟
متهم پاسخ داد: من اطلاع نداشتهام و اولين مرتبه است كه اين مطلب را ميشنوم و از من سوال ميشود.
وي ادامه داد: براساس همان سياست، شركت تجارت گستران 150 تا 180
ميليارد تومان كالا آورد و پولش به حساب آريا ريخته شد و من از آريا طلبكار
هستم، زيرا آريا خرد خرد به من پول داده و من خرج كردم در حالي كه كل
اموال من يك ميليارد تومان است.
وي ادامه داد: من از تجارت گستران طلب دارم و 50 ميليون تومان از برون
ملي خريد كردهام در واقع من داشتم طلبهايم را از آريا ميگرفتم و اصلا
نميدانستم منشاء پولها كجاست و به عنوان مديرعامل من تابع دستورات هيات
مديره هستم.
«ب.ب» در خصوص اتهام ديگرش كه معاونت در تسهيل مال نامشروع بود، اظهار كرد: من چه مال نامشروعي را تسهيل كردم؟
قاضي سراج گفت: 10 ميليارد از سهام بانك آريا به نام شما 4 ميليارد به
نام همسرتان و 20 ميليارد به نام دخترهايتان است آيا اينها را قبول داري؟
متهم گفت: اگر اين پولها رد گم كني باشد، پولشويي است اما من اين را
به عنوان تسهيل مال قبول ندارم. حتي من از اين مبلغ كه به حساب من ريخته
شده اطلاعي نداشتم و به عنوان متهم اينجا هستم در حالي كه متهمهاي اصلي
خواب هستند.
قاضي سراج گفت: خواب نيستند بلكه در كانادا هستند.
وي ادامه داد: خانم «ح» بيان كرده كه من روزي سه بار به ديدن مهآفريد
ميرفتم، به خاطر اين ديدارها هفت ماه است در زندان هستم. الان نيز با
مهآفريد هم سلولي هستم پس حتما بايد اعدام شوم. من روزي 3 با مهآفريد
ديدار نداشتهام.
قاضي سراج گفت: چند شب گذشته يك هارد ديسك از خانم شما كشف شده كه چهار هزار و 500 اطلاعات در آن هارد بوده آيا آن را قبول داريد؟
متهم گفت: بله. آن اطلاعات، اطلاعات خاصي نبوده بلكه اطلاعات مربوط به شركت و واقعي است.
قاضي ادامه داد: همچنين از پدرتان يك كولهپشتي پر از مدارك كشف شده است.
در اين هنگام مادر «ب.ب» بدون اجازه دادگاه با عصبانيت و با صداي بلند فرياد زد: كولهپشتي نبوده بلكه يك پاكت بيشتر نبوده است.
متهم ادامه داد: من در جريان نيستم و او مال پدرم است.
قاضي گفت: شما گفتيد كه چرا جلسات اينقدر طولاني شده بلكه علت اين عوامل
هستند و ممكن است هربار چيزي جهت روند پيگيري اين پرونده كشف شود.
مادر «ب.ب» بارديگر با عصبانيت در وسط دادگاه فرياد كشيد و دادگاه را ترك كرد و فرياد ميزد، اين دادگاه فرمايشي است.
قاضي سراج از «ب.ب» خواست كه مادرش را آرام كند و به داخل دادگاه بياورد
اما مادر «ب.ب» در بيرون از محوطه دادگاه به دليل توهينهايي كه به
نماينده دادستان ميكرد توسط ماموران از محوطه دادگاه دور شد.
در لایحه بودجه سهم بخش تولید کمتر از ۲۰ درصد است
جرس:
دبیر خانه صنعت و معدن اعلام کرد: تا
زمانی که باور و اعتقاد ملی برای حمایت از بخش تولید وجود نداشته باشد،
این حوزه همچنان مهجور باقی میماند.
به گزارش ایلنا، محسن شرکاء با اشاره به کاهش سهم تولید از محل درآمد
حاصل از اجرای قانون هدفمندی یارانهها در قالب بودجه سال ۹۱ گفت: در قانون
مذکور برای هر بخش سهم مشخصی دیده شده بود که در این میان سهم تولید از
درآمد حاصل از اصلاح نرخ حاملها، ۳۰ درصد تعیین شد. اما در لایحه بودجه
امسال برخلاف آنچه در قانون دیده شده بود، سهم بخش تولید حتی کمتر از ۲۰
درصد دیده شده است.
وی با تاکید بر عدم تخصیص سهم بخش تولید در سال گذشته، عنوان کرد: امسال
نیز نمیتوان نسبت به تخصیص همین سهم در نظر گرفته شده برای بخش تولید هم
امید داشت. به هر حال زمانی که قرار نیست سهمی به تولید اختصاص یابد، فرقی
ندارد که میزان آن ۳۰ درصد باشد یا ۲۰ درصد.
شرکاء با اشاره به نامگذاری سال جاری به حمایت از تولید ملی، تصریح کرد:
متاسفانه تاکنون با این نامگذاری تنها به عنوان یک شعار برخورد شده است،
این در حالی بود که انتظار میرفت امسال فضای کشور برای رشد بخش تولید
تعدیل شود.
به گفته دبیر خانه صنعت و معدن؛ امروز نگرانی تولیدکنندگان و فعالان
اقتصادی کشور از تحریمهای بین المللی نیست، امروز این فعالان نگران
تحریمهای داخلی و نگاههای بسته به بخش تولید هستند.
وی ضمن تاکید بر اینکه امروز فعالیتهای اقتصادی در کشور سودده نیست،
خاطرنشان کرد: اگر گروهی همچنان به فعالیتهای اقتصادی میپردازند، تنها به
واسطه علاقه خود است که به این رویه ادامه میدهند چرا که عزم ملی از سوی
دستگاههای مسئول پشت بخش تولید وجود ندارد.
جـــرس:
همزمان با تایید بودجه سال ۹۱ توسط شورای نگهبان، یکی از نمایندگان مجلس
شورای اسلامی با انتقاد از روند تصویب بودجه در کمیسیون تلفیق گفت:
"متاسفانه افراد با نفوذ در کمیسیون تلفیق بودجه را بر مبنای منافع خود
نوشتهاند نه واقعیتهای کشور."
به گزارش فارس، عباسعلی نورا، نماینده زابل در مجلس هشتم، روز شنبه در
تذکری با استناد به ماده ۱۷ آئیننامه و اصل ۶۷ قانون اساسی، اظهار داشت:
آنچه ما در روند تصویب بودجه سال ۹۱ دیدیم، این بود که متاسفانه بودجه
امسال بر مبنای متنفذین بسته شد نه بر مبنای واقعیتها.
وی ادامه داد: در جریان بررسی بودجه در کمیسیون تلفیق نیز شاهد بودیم
افرادی که نفوذ دارند و قدرت چانهزنیشان بیشتر است، بهره بیشتری
بردهاند.
این نماینده مجلس بر همین اساس ادامه داد: به عنوان مثال زمانی که بحث
حوزههای علمیه مناطق محروم شد، دیدیم که حوزه علمیه تهران یکدفعه ده
میلیارد تومان اعتبار گرفت و هیچ توجهی به مناطق محروم نشد.
نورا افزود: وقتی سخن از بودجه مناطق محروم شد، بودجه شاهچراغ از ۴,۵
میلیارد تومان به ۹,۵میلیارد تومان رسید و بودجه مؤسسه آموزش عالی اخلاق و
تربیت از سیصد میلیون تومان به ۲,۵ میلیارد تومان افزایش یافت.
وی همچنین خاطرنشان کرد: وقتی در کمیسیون تلفیق ما در خصوص مشکلات گردوغبار
و ریزگردهای استان سیستان و بلوچستان را به میان آوردیم و گفتیم که این
ریزگردها این استان را خراب کردند، آنها گفتند که مسائل منطقهای را مطرح
نکنید اما دیدیم که دهها مسئله منطقهای طرح شد و بودجههای بسیاری نیز
برای آنها به تصویب رسید.
نماینده زابل همچنین گفت: بودجه دریاچه ارومیه از بیست میلیارد تومان به
شصت میلیارد تومان افزایش یافت، درحالی که دریاچه سیستان و بلوچستان هیچ
بودجهای نگرفت گرچه هامون جزو خاک همین کشور است، اما متاسفانه هیچ اقدام
مؤثری برای کمک به مناطق محروم انجام نشد.
نورا در ادامه سخنان خود تصریح کرد: به ما میگفتند که مسائل منطقهای را
مطرح نکنید اما افرادی که با نفوذ بودند، برای مناطق خود بودجههای بسیاری
تصویب کردند به عنوان مثال چندین سد در استان سیستان و بلوچستان نیمه کاره
مانده است، اما در این کمیسیون یک سد به نام سد سیلوه از یک بودجه ۱۲,۵
میلیارد تومانی به بودجه ۷۲,۵ میلیارد تومانی افزایش یافت و بودجه این سد
شصت میلیارد تومان افزایش یافت.
وی با بیان اینکه ما برای مشکلات استان خود تلاش بسیار کردیم اما برای یک
سد کوچک شصت میلیارد تومان افزایش بودجه در نظر گرفتند، گفت: ایجاد
ردیفهای جدید در لایحه بودجه بیشتر برای مناطقی بود که افراد بانفوذی در
کمیسیون داشتند درحالی که مقام معظم رهبری بارها تاکید کردند که باید مراقب
بود تا قانون تحت نفوذ افراد منتفذ قرار نگیرد اما در تصویب بودجه شاهد
بودیم که هر کسی نفوذ بیشتری دارد، سهم بیشتری در بودجه دارد.
این نماینده مجلس از هیئت رئیسه خواست فکری به حال مناطق محروم کند تا
افراد منتفذ در بررسی بودجه سهم بیشتری را برای مناطق خود در نظر نگیرند.
در ادامه محمدرضا باهنر نایب رئیس اول مجلس که در غیاب علی لاریجانی ریاست
صحن علنی را برعهده داشت، در پاسخ به تذکر نورا، گفت: تصویب بودجه مانند
آیه قرآن نیست و یک قسمتهایی از آن دچار اشکال و قصور است، اما اینگونه
تذکر دادن سبب میشود که برخی دیگر مانند رئیس کمیسیون تلفیق، سخنگوی این
کمیسیون و هیئت رئیسه کمیسیون بخواهند توضیحاتی ارائه دهند.
بودجه تایید شد
گفتنی است، سخنگوی شورای نگهبان عصر شنبه از تایید لایحه بودجه سال ۹۱ توسط این شورا خبر داد.
عباسعلی كدخدایی در گفتوگو با ایسنا تصریح كرد: پس از رفع ایرادات لایحه
بودجه از سوی مجلس شورای اسلامی، شورای نگهبان در جلسه عصر شنبه، این لایحه
را مورد بررسی قرار داد و نظر نهایی خود مبنی بر تایید لایحه بودجه را به
مجلس شورای اسلامی اعلام كرد.
جرس:
رئیس کمیسیون عمران مجلس هشتم با ابراز
نارضایتی از روند افزایش بی رویه قیمت اجاره بها در فصل نقل وانتقالات
گفت: دولت سال گذشته وعده کرده بود تا قیمت اجاره بها از ۲۰ درصد بیشتر
نشود، اما این چنین نشد و این افزایشها از ۲۰ درصد نیز فراتر رفت.
به گزارش خانه ملت، علی اکبر آقایی
مغانجوقی افزود: در حال حاضر آمارهای دقیقی از افراد مستأجر و بدون مسکن در
کشور وجود دارد که دولت می تواند به راحتی و بر اساس این آمارها آن ها را
شناسایی کرده و برای مسکن آن ها برنامه ریزی کند.
نماینده مردم سلماس در مجلس شورای اسلامی تأکید کرد: مشکل مسکن و نرخ اجاره بها که سال های متمادی است افراد با آن دست به گریبان اند، باید به صورت زیربنایی حل شود، به صورت فرمایشی و بدون برنامه ریزی دقیق نمی توان آنرا حل کرد.
وی اظهارداشت: دولت می تواند با برنامه ریزی صحیح تعادل میان عرضه و تقاضا را در بازار مسکن ایجاد کند تا افراد سودجو فرصتی برای افزایش اجاره بها به صورت کاذب نداشته باشند.
آقایی با بیان اینکه دولت باید با برنامه ریزی دقیق و منطقی نسبت به حل معضل مسکن اقدام کند، افزود: دولت می تواند با برنامه ریزی دقیق و منطقی و از طریق افزایش دستمزدها و یا لحاظ کردن مبلغی در حقوق ها به عنوان حق اجاره بها تا حدودی در برطرف شدن مشکل مسکن نقش ایفا کند، در غیراینصورت بسیاری از سرپرستان خانوار در اجاره مسکن مناسب برای خانواده هایشان با مشکل روبرو هستند که باید رسیدگی شود.
ی تأکید کرد: در بسیاری از کشورها ۲۰ درصد از حقوق و دستمزدهای ماهیانه بابت اجاره بها صرف می شود، در صورتیکه در کشور ما بیش از صد در صد حقوق ماهیانه صرف اجاره بها می شود که باز هم با این مقدار نمی توان مسکن مناسب برای اجاره پیدا کرد.
نماینده مردم سلماس در مجلس شورای اسلامی در پایان از اعلام آمادگی کمیسیون عمران برای حل مشکل اجاره بها خبر داد و افزود: با توجه به اینکه روزهای پایانی مجلس هشتم را سپری می کنیم، کمیسیون عمران آمادگی دارد تا با دولت از طریق ارایه لوایحی به مجلس نسبت به حل معضل مسکن همکاری کند، که یکی از اقدامات مهم در این زمینه پیگیری طرح جامع مسکن است که این طرح نقش مهمی در کنترل اجاره بها دارد.
نماینده مردم سلماس در مجلس شورای اسلامی تأکید کرد: مشکل مسکن و نرخ اجاره بها که سال های متمادی است افراد با آن دست به گریبان اند، باید به صورت زیربنایی حل شود، به صورت فرمایشی و بدون برنامه ریزی دقیق نمی توان آنرا حل کرد.
وی اظهارداشت: دولت می تواند با برنامه ریزی صحیح تعادل میان عرضه و تقاضا را در بازار مسکن ایجاد کند تا افراد سودجو فرصتی برای افزایش اجاره بها به صورت کاذب نداشته باشند.
آقایی با بیان اینکه دولت باید با برنامه ریزی دقیق و منطقی نسبت به حل معضل مسکن اقدام کند، افزود: دولت می تواند با برنامه ریزی دقیق و منطقی و از طریق افزایش دستمزدها و یا لحاظ کردن مبلغی در حقوق ها به عنوان حق اجاره بها تا حدودی در برطرف شدن مشکل مسکن نقش ایفا کند، در غیراینصورت بسیاری از سرپرستان خانوار در اجاره مسکن مناسب برای خانواده هایشان با مشکل روبرو هستند که باید رسیدگی شود.
ی تأکید کرد: در بسیاری از کشورها ۲۰ درصد از حقوق و دستمزدهای ماهیانه بابت اجاره بها صرف می شود، در صورتیکه در کشور ما بیش از صد در صد حقوق ماهیانه صرف اجاره بها می شود که باز هم با این مقدار نمی توان مسکن مناسب برای اجاره پیدا کرد.
نماینده مردم سلماس در مجلس شورای اسلامی در پایان از اعلام آمادگی کمیسیون عمران برای حل مشکل اجاره بها خبر داد و افزود: با توجه به اینکه روزهای پایانی مجلس هشتم را سپری می کنیم، کمیسیون عمران آمادگی دارد تا با دولت از طریق ارایه لوایحی به مجلس نسبت به حل معضل مسکن همکاری کند، که یکی از اقدامات مهم در این زمینه پیگیری طرح جامع مسکن است که این طرح نقش مهمی در کنترل اجاره بها دارد.
قرارداد ۷۰ درصد زنان کارگر، سفید امضا است
گسترش قراردادهای سفید امضا پس از اجرای قانون هدفمندی یارانهها به
جایی رسیده که در حال حاضر ۷۰ درصد از زنان کارگر با قراردادهای سفید
امضاء مشغول به کار هستند.
پروین محمدی فعال کارگری با بیان این مطلب، در گفت و گو با ایلنا افزود:
به دلیل فشار بیش از حدی که در پی هدفمندی یارانهها و افزایش قیمت
حاملهای انرژی بر بخش تولید وارد شد، کارفرمایان که از عهده پرداخت هزینه
انرژی واحدهای تولیدی بر نمیآمدند این زیان را با انعقاد قراردادهای سفید
امضا از طریق حقوق کارگران جبران میکنند.
محمدی با بیان اینکه ۷۰ درصد از زنان کارگر با قراردادهای سفید امضاء
مشغول به کار هستند، درباره پیشینهی این نوع قرارداد گفت: پس از تفسیر
تبصره دوم ماده هفت قانون کار قراردادهای موقت در روابط کار ایران گسترش
یافت و این قراردادهای ناعادلانه چنان جایپایش را محکم کرد که دیگر
استخدام رسمی کارگر به ندرت اتفاق میافتاد اما اینک با سوءاستفاده از همین
قراردادهای ناعادلانه، قراردادهای سفید امضاء دارد جای پایش را در روابط
کار ایران محکم میکند.
این فعال کارگری یکی دیگر از دلایل رواج قراردادهای سفید امضا را گسترش
بیکاری دانست و توضیح داد: در شرایطی که بیکاری چنان گسترش یافته که کارگر
به دلیل فقدان امنیت شغلی و برای دستیابی به حق کار کردن حاضر است هر
شرایطی را بپذیرد، زیر بار خفت پذیرش تسویه حساب قبل از شروع به کار هم
میرود.
او وزارت کار را مسئول مستقیم تضییع حقوق زنان کارگر در قالب انعقاد
قراردادهای سفیدامضاء دانست و ادامه داد: وزارت کار مسئول بازرسی از
واحدهای تولیدی را به عهده دارد اما با کوتاهی آنها و شانه خالی کردن از
زیر بار مسئولیت، دست کارفرما هم برای انعقاد قرارداد سفید امضا با کارگر
باز میشود.
عضو اتحادیه آزاد کارگران ایران با اشاره به محدودیتهای اشتغال زنان در
ایران، بیان کرد: به دلیل اینکه مردان امکان بیشتری برای انتخاب شغل
دارند امکان مقاومت بیشتری هم در مقابل این قراردادها میتوانند داشته
باشند اما با محدودیتهایی که برای اشتغال زنان وجود دارد توان مقاومت آنان
در مقابل قراردادهای سفیدامضاء هم کمتر است و به همین دلیل شاهد شیوع ۷۰
درصدی این نوع قرارداد در میان زنان کارگر هستیم.
این فعال کارگری یکی دیگر از دلایل رواج قراردادهای سفید امضا در میان
زنان کارگر را حضور اکثر آنان در کارگاههای کوچک دانست و گفت: در
کارگاههای بزرگ کمتر شاهد چنین تخلفاتی هستیم اما در کارگاههای کوچک و
متوسط به دلیل کمکاری بازرسی کار قراردادهای سفید امضا گستردهتر است.
محمدی در خاتمه تاکید کرد: وزارت کار باید با انجام بازرسیهای دقیق و
مستمر و مجازاتهای سنگین اجازه سوءاستفاده از شرایط تحمیلی به جامعه
کارگری را ندهند.
واگذاری یک نیروگاه به بنیاد شهید در عوض بدهی ۸۰۰ میلیاردی دولت
دولت در عوض بدهی ۸۰۰ میلیارد تومانی خود، نیروگاه دماوند را به بنیاد شهید و امور ایثارگران واگذار کرد.
بنا به اعلام خبرگزاری فارس، وابسته به سپاه، این تصمیم که تحت عنوان
«خصوصی سازی شرکت تولید نیروی برق دماوند» صورت گرفته، با تصویب «نمایندگان
ویژه» احمدی نژاد اتخاذ شده و هیچ خبری درباره مزایده و طی تشریفات قانونی
در این واگذاری داده نشده است.
در این خبر همچنین اشاره نشده که ۸۰۰ میلیارد تومان بدهی دولت به این
بنیاد بابت چه چیزی بوده و چگونه بنیاد شهید یک نهاد بخش خصوصی محسوب شده
که نیروگاه مذکور بابت رد دیون به آن واگذار شده است.
واگذاری شرکت های دولتی به نهادها و بنیادهای خاص تحت عنوان خصوصی سازی،
بارها اعتراض کارشناسان اقتصادی و دلسوزان کشور را به دنبال داشته است،
اما این روند همچنان ادامه دارد.
بر اساس گزارش های رسمی دولت، غالب اینگونه واحدهای تولیدی و کارخانجات
که در ازای دیون و به صورت تهاتری واگذاری می شوند نیز سرنوشتی جز ورشکستگی
و در نتیجه بیکاری کارگران نخواهند داشت.
سخنگوی قوه قضاییه در جلسات هفتگی پاسخگوی این سؤالات هم باشند
پرسش های کلمه از دادستان کل کشور
کلمه: دادستان کل کشور به عنوان سخنگوی قوه قضاییه
تاکنون ۲۹ جلسه پرسش و پاسخ با خبرنگاران برگزار کرده است. اما اکثر
سؤالات این جلسات، در چارچوبی مشخص و نسبتا از پیش تعیین شده مطرح میشوند و
به خصوص از کاستیهایی که دستگاه قضایی در التزام به حقوق شهروندان داشته و
دارد، کمتر سخنی به میان میآید.
آنچه در ادامه می آید، تعدادی از سؤالاتی است که در شرایط فعلی، ضروری
است قوه قضاییه درباره آنها پاسخگو باشد. از آنجا که به علت محدودیت های
اعمال شده، خبرنگاران کلمه امکان حضور در جلسه دادستانی کل کشور با
خبرنگاران رسانه ها را ندارد، از سایر همکاران درخواست می شود سؤالات این
رسانه را مطرح کنند.
کلمه از دادستان محترم درخواست دارد برای روشن شدن افکار عمومی در نشست خبری هفتگی پاسخگوی سؤالات زیر باشند:
شواهد و مستندات زیادی درباره دخالت عوامل امنیتی در تعیین احکام قضایی
دادگاههای سیاسی وجود دارد. علت دخالت بازجویان در احکام صادره برای
زندانیان سیاسی چیست؟
با توجه به دستور اکید رهبری مبنی بر احتساب یک روز انفرادی معادل ده روز زندان عادی، چرا این مساله تاکنون اجرایی نشده است؟
چهارده ماه از حبس خانگی آقایان موسوی و کروبی میگذرد. با توجه به
اینکه بر اساس قانون، هیچ شهروندی را نمیتوان بیش از ۲۴ ساعت بدون حکم
قاضی در بازداشت نگه داشت، چرا تاکنون درابره مرجع صدور حکم، علت بازداشت و
نحوه رسیدگی به این موضوع از سوی هیچ یک از مراجع رسمی توضیحی ارائه نشده
است؟ چرا آنان که بدون حکم قانونی در زندان خانگی هستند، از حداقل حقوق و
امکانات قانونی لازم برای یک زندانی نیز محروماند؟
بر اساس آییننامهها، زندانیانی که نیمی از محکومیت خود را سپری
کردهاند، میتوانند از مرخصی استفاده کنند. چرا بسیاری از زندانیان سیاسی
از این حق محروم شدهاند؟
علت محرومیت اکثر زندانیان سیاسی از ملاقات حضوری، تماس تلفنی و مرخصی
چیست؟ و قوه قضاییه در برابر اظهاراتی که عملکرد جمهوری اسلامی را در این
زمینهها با رژیم شاه مقایسه میکند و به وهن انقلاب و امام میانجامد، چه
پاسخی دارد؟
تاکنون چندین نامه به رییس قوه قضاییه در خصوص شکنجه و رفتارهای
غیرقانونی بازجویان با زندانیان سیاسی منتشر شده است، نتیجه تحقیقات قوه
قضاییه در این رابطه چه بوده است؟ آیا تاکنون با خاطیان برخوردی صورت گرفته
است؟ به طور مشخص، ضیا نبوی
از دانشجویان زندانی اخیرا در نامه ای به افشای ابعاد شکنجه های اعمال شده
بر خود پرداخته و به ضرب و شتم، تهدید به اعدام و انواع آزارهای جسمی و
روانی اشاره کرده است. چرا دستگاه قضایی جمهوری اسلامی به پیگیری اینگونه
اظهارنامههای آشکار و صریح نمیپردازد و متخلفان را معرفی و مجازات
نمیکند؟
به عنوان نمونهای دیگر، مهدی خزعلی، پزشک و فرزند آیت الله خزعلی، با
ضرب و شتم بازداشت شده است و در حین بازداشت دست ایشان شکسته است. آیا با
مامورانی که فرد بازداشت شده را کتک زده اند، برخورد مناسب قضایی صورت
گرفته است؟
تاکنون بسیاری از زندانیان سیاسی در نامه های سرگشاده به مقامهای رده
اول نظام، خواستار احقاق حقوق خود شده و از محتوای خلاف قانون پروندهها و
بیپایه بودن احکام صادر شده، شکایت کردهاند؟ آیا قوه قضاییه به این
شکایتها رسیدگی کرده و پروندههای موضوع شکایت را مورد بازنگری قرار داده
است؟
دادستان تهران از مدتی قبل، تعیین تکلیف درخواستهای خانواده زندانیان
سیاسی را به نظر شخص خود موکول کرده و از دیگران سلب اختیار کرده بود. اما
در حال حاضر، حتی خود ایشان هم از رسیدگی به بسیاری از این درخواستها سر
باز میزند و زندانیان و خانوادههای ایشان را در بلاتکلیفی نگه داشته است.
آیا این رفتار، قانونی است؟ و قوه قضاییه درباره تخلفات ایشان چه پاسخی
دارد؟
مقام های امنیتی و قضایی چندی پیش خبر از محاکمه برخی از ماموران
نیروهای انتظامی داده بودند که در جریان رویدادهای سال ۱۳۸۸ با مردم به
خشونت رفتار کردند. اگر ممکن است در این باره توضیح دهید.
پانزده ماه از شهادت صانع ژاله و محمد مختاری میگذرد. این دو نفر در
جریان تظاهرات آرام ۲۵ بهمن در سال گذشته به شهادت رسیدند و شخص شما سال
گذشته اعلام کردید که عاملان این جنایت را شناسایی کردهاید. برای آگاهی
افکار عمومی، آخرین روند پیگیری این پرونده را اعلام فرمایید.
پمپ بنزین ها تعطیل خواهند شد؟
احتمال اعتصاب جایگاه داران عرضه سوخت در روزهای آینده
در حالی که اجرای فاز دوم طرح هدفمندی یارانه ها به تعویق افتاده و
قیمت ها و سهمیه های خرداد نیز به مانند ماههای گذشته تعیین شده است،
فعالان صنف جایگاه داران عرضه سوخت قصد دارند در اعتراض به بی توجهی دولت
به مشکلاتشان، در روزهای آینده دست به اعتصاب بزنند.
بر اساس گزارش های رسیده به کلمه، جایگاه داران کشور تصمیم گرفته اند در
اعتراض به رسیدگی نشدن به مطالبات خود اعتصاب کنند. این تصمیم به مسئولان
دولتی نیز اعلام شده و زمان آن نیز اواسط خردادماه تعیین شده است.
فعالان این صنف قصد دارند اقدام اعتراضی خود را با تخلیه نکردن فرآورده
ها از ساعت ۷ صبح تا ۲ بعدازظهر آغاز کنند و در این مدت هیچ فرآورده ای اعم
از بنزین معمولی، بنزین سوپر، گاز و … را عرضه نکنند. آنها همچنین می
خواهند با نصب پلاکاردهایی مقابل پمپ بنزین ها با عنوان “اعلام انزجار به
شرکت پخش فرآورده های نفتی” اعتراض خود را به سیاستهای دولت اعلام کنند.
جایگاه دارانی از استان های کرمانشاه، تهران، اصفهان، خوزستان، سمنان،
شهرستان های اطراف تهران و چند استان دیگر همراهی خود با این اعتصاب را به
مقام های دولتی خب داده و و در عین حال تاکید کرده اند که این اقدام کاملا
اقتصادی و صنفی بوده و هیچ ارتباطی به مسائل سیاسی ندارد.
به گفته جایگاه داران در صورتی که دولت به خواسته آنها رسیدگی نکند، برای مراحل بعدی اقدامات اعتراضی دیگری را به اجرا خواهند گذاشت.
صاحبان جایگاه پمپ بنزین ها بارها اعلام کرده اند که شغلشان، با توجه به
کارمزدهای اندکی که از سوی دولت داده می شود، زیان ده است و خواستار تجدید
نظر در میزان آن شده اند که تا این لحظه ترتیب اثر داده نشده است.
آنها می گویند درآمد جایگاه ها متناسب با هزینه آنها نیست و به گفته
آنها چندین سال است که با فشار دولت مجبور به تحمل این کارمزدهای اندک شده
اند و هرگونه تصمیم برای تعطیلی جایگاه ها نیز با تهدید رو به رو شده است.
نصف شدن کارمزد عرضه بنزین آزاد، در شرایطی که سهمیه ها کاهش یافته و
مصرف بنزین آزاد بیشتر شده، از عواملی است که در دو سال اخیر مشکلات جایگاه
داران را دوچندان کرده است.
به گفته فعالان این صنف، پس از سهمیه بندی بنزین و هدفمند شدن یارانه
ها، فروش جایگاه ها تا ۳۵ درصد افت داشته است و در عین حال دولت هزینه های
زیادی را برای طرح جمع آوری بخارات بنزین، نصب دستگاه پوز، استفاده از کارت
های هوشمند و … بر جایگاه داران تحمیل کرده است. تحمیل سیستم کیف پول
الکترونیک بانک ملت، تحمیل جرایم ناشی از کسری مخازن و بسیاری از مشکلات
دیگر را نیز به این فهرست باید افزود.
این در حالی است که تورم موجود در جامعه نیز هزینه های نگهداری جایگاه
ها را بیشتر کرده و با این حال دولت نه تنها یارانه ای از این بابت در نظر
نگرفته، بلکه حتی تعهدات شرکت پالایش و پخش برای جبران هزینه های طرح جمع
آوری بخارات بنزین و نصب دستگاه های جدید نیز با خلف وعده رو به رو شده
است.
جایگاه داران می گویند هزینه ماهانه یک جایگاه حدود ۱۵۰ میلیون تومان
است، حال آنکه جمع سود ماهانه آنها به ۱۵ میلیون تومان هم نمی رسد. آنها
معتقدند که اگر امروز جایگاه ها را تعطیل نکنند و دست به اعتراض نزنند، به
زودی مجبورند به خاطر ورشکستگی و زندان به تعطیلی تن دهند.
تصمیم جایگاه داران برای اعتصاب در شرایطی مطرح شده است که ستاد هدفمندی
یارانه ها ضمن اعلام تثبیت سهمیه ها در خردادماه، از واریز نشدن سهمیه
ویژه بنزین تاکسیهای شهر تهران و چهار استان گرمسیری هرمزگان، سیستان و
بلوچستان، خوزستان و بوشهر خبر داده است.
بر اساس گزارش خبرگزاری ها، دولت همچنین با وجود اصرار فراوان در ماههای
گذشته، نتوانسته فاز دوم هدفمندی یارانه ها را در ابتدای خردادماه اجرا
کند و بدین ترتیب احتمالا گرانی بنزین و دیگر حامل های انرژی دست کم تا
تیرماه به تعویق خواهد افتاد.
این در حالی است که بانک مرکزی پیش از این در نامه ای از فعالان اقتصادی
و اتاق های بازرگانی خواسته بود که برای اجرای فاز دوم هدفمندی یارانهها
از ابتدای خردادماه آمادگی داشته باشند.
گفته می شود که در فاز دوم هدفمندی یارانه ها، قیمت بنزین آزاد به ۱۰۰۰
تومان خواهد رسید، قیمت گازوئیل دو برابر خواهد شد و دیگر حامل های انرژی و
همچنین اقلام دیگری همچون نان نیز شاهد افزایش قیمت خواهد بود.
نماینده شاکی کوتاه آمد؛ رئیس دادگستری کوتاه نمیآید
اصرار دستگاه قضایی بر اجرای حکم شلاق کاریکاتوریست اراکی
در حالی که با اعلام انصراف نماینده اراک از کاریکاتوریستی که به
شلاق محکوم شده بود، به نظر می رسید ماجرا خاتمه یافته و اجرای این حکم
منتفی شده است؛ مقام های قضایی استان مرکزی اعلام کردند که انصراف این
نماینده تاثیری در حکم صادر شده ندارد و این حکم در آستانه قطعی شدن است!
به گزارش کلمه، محکومیت یک فعال مطبوعاتی استان مرکزی به شلاق که با
اعتراض گسترده اهالی رسانه های هر دو جریان حامی و منتقد حاکمیت رو به رو
شده و در نهایت موجب عقب نشینی شاکی از شکایت خود شده بود، همچنان جنجال
آفرین است.
آخرین خبر در این باره را رئیس دادگستری استان مرکزی اعلام کرد که از
اعلام انصراف شاکی پرونده در ظهر دیروز – شنبه – خبر داد، اما در عین حال
گفت که این موضوع تاثیری بر حکم صادره نخواهد داشت و اگر کاریکاتوریست متهم
تا ۲۰ روز به این حکم اعتراض نکند، حکم شلاق قابل اجراست.
این در حالی بود که خود وی پیش تر این حکم را «غیر منطقی» خوانده و گفته بود که مراحل قانونی تغییر آن در حال طی شدن است.
این مقام قضایی که خبرنگاران را برای یک نشست خبری جمع کرده بود، اتهام
کاریکاتوریست اراکی را مطابق با ماده ۶۰۹ قانون مجازات اسلامی دانست و
تاکید کرد که این حکم با انصراف شاکی، منتفی نخواهد شد.
قانونی که تفسیر به نفع شلاق می شود
ماده قانونی مذکور بدین شرح است: هرکس با توجه به سمت ، یکی از روسای سه
قوه یامعاونان رئیس جمهور یا وزرا یا یکی از نمایندگان مجلس شورای اسلامی
یا نمایندگان مجلس خبرگان یا اعضای شورای نگهبان یا قضات یااعضای دیوان
محاسبات یا کارکنان وزارتخانه ها وموسسات و شرکتهای دولتی و شهرداریها در
حال انجام وظیفه یا به سبب آن توهین نماید به سه تا شش ماه حبس و یا تا (
۷۴ ) ضربه شلاق و یا پنجاه هزار تا یک میلیون ریال جزای نقدی محکوم می شود.
به گزارش کلمه، این مقام قضایی در حالی به ماده ۶۰۹ مصوب ششم خرداد ۷۵
اشاره کرده که این ماده در دهم دی ماه ۱۳۷۹ مورد استفسار مجلس قرار گرفته
است. متن این استفساریه و نظر مجلس درباره آن بدین شرح است:
ماده واحده ـ آیا منظور از عبارت (اهانت ، توهین و یا
هتک حرمت) مندرج مقررات جزائی از جمله مواد (۵۱۳)،(۵۱۴)،(۶۰۸)،(۶۰۹) قانون
مجازات اسلامی و بندهای (۷) و (۸) ماده (۶) و مواد (۲۶) و (۲۷) قانون
مطبوعات عبارت است از بکار بردن الفاظی که دلالت صریح برفحاشی و سب و لعن
دارد یا خیر؟ و در صورت عدم صراحت مطلب و انکار متهم بر قصد اهانت و هتک
حرمت آیا موضوع از مصادیق مواد مورد ذکر میباشد یا خیر؟
نظر مجلس: از نظر مقررات کیفری اهانت و توهین و …
عبارت است از بکاربردن الفاظی که صریح یا ظاهر باشد و یا ارتکاب اعمال و
انجام حرکاتی که با لحاظ عرفیات جامعه و با درنظر گرفتن شرایط زمانی و
مکانی و موقعیت اشخاص موجب تخفیف و تحقیر آنان شود و با عدم ظهور الفاظ
توهین تلقی نمیگردد.
قانون فوق مشتمل برماده واحده در جلسه علنی روز یکشنبه مورخ چهارم دی ماه یکهزار و سیصد و هفتاد و نه مجلس شورای اسلامی تصویب و در تاریخ ۱۰/۱۰/۱۳۷۹ به تایید شورای نگهبان رسیده است.
قانون فوق مشتمل برماده واحده در جلسه علنی روز یکشنبه مورخ چهارم دی ماه یکهزار و سیصد و هفتاد و نه مجلس شورای اسلامی تصویب و در تاریخ ۱۰/۱۰/۱۳۷۹ به تایید شورای نگهبان رسیده است.
اما دادگاه اراک در حالی کاریکاتور کشیده شده از نماینده این شهر را
مصداق توهین تشخیص داده که بسیاری از صاحبان هنر با این تشخیص مخالف اند و
بسیاری از فعالان رسانه ای نیز معتقدند که چنین تفسیرهایی در نهایت نتیجه
ای جز نقض آزادی های قانونی نخواهد داشت.
اما رئیس دادگستری استان مرکزی در این باره گفته است: رویه طی شده در
خصوص این پرونده یک رویه معمول و قانونی است اما، متاسفانه عدهای برای
رسیدن به منافع شخصی و بهرهبرداری سیاسی و تهیه خوراک تبلیغاتی برای
بیگانگان در داخل و خارج از کشور جوسازی و غوغا به پا میکنند و رسانههای
خارجی هم دنبال چنین مسائلی هستند تا بر علیه نظام اسلامی حرکت کنند.
اعتراض گسترده به حکم کاریکاتوریست اراکی
محمود شکرایه، کاریکاتوریست نشریه «نامه امیر» که پرتیراژترین نشریه
استان مرکزی است، به خاطر ترسیم کاریکاتور احمد لطفی آشتیانی، نماینده
اصولگرای مجلس هشتم از اراک، کمیجان و خنداب، به تحمل ۲۵ ضربه شلاق محکوم
شده است.
این حکم، اعتراض گسترده رسانه ها را به دنبال داشته؛ از جمله ۱۲۱ روزنامه نگار که در نامه ای به برادران لاریجانی رؤسای قوای مقننه و قضاییه از این حکم انتقاد کردند و نیز چندین سایت خبری
که با صدور بیانیه ای به این حکم اعتراض کردند. روزنامه نگاران در نامه
خود خواستار «توقف حرکت شلاق» شده و آورده بودند: اگر متهم اول پرونده
کهریزک که به گفته بالاترین مقام جمهوری اسلامی، آبروی نظام را در خطر قرار
داده، مستحق ارتقا مقام [بخوانیم دهن کجی به قوای مقننه و قضاییه کشور]
است، با کدام استدلال کاریکاتوریستی تنها به جرم کشیدن چند خط بر روی کاغذ،
باید محکوم به تحمل ۲۵ ضربه شلاق شود؟
سایت های خبری حامی حاکمیت نیز در انتقاد از این حکم نوشتند: اگر قرار
بود که کشیدن کاریکاتور چهره های سیاسی ، ورزشی ،هنری و … مستوجب شلاق و
تعزیر باشد ، می بایست در هر شهری ، شعب متعددی از محاکم به بررسی
کاریکاتورها و صدور احکام شلاق برای کاریکاتوریست ها اختصاص می یافت و
افرادی مانند مرحوم صابری فومنی و همکارانش در “گل آقا” بارها و بارها به
شلاق و حبس و اعدام محکوم می شدند!
رئیس خانه کاریکاتور ایران
نیز از این حکم انتقاد کرده و گفته است: بعد از آن که از این خبر مطلع
شدیم، با این هنرمند اراکی «محمود شکرایی» تماس گرفتیم و صحت خبر محکومیت
او را به ۲۵ ضربه شلاق جویا شدیم، جالب بود که خود او از این حکم بیخبر
بود، از او خواستیم این طرح را که منجر به این جنجال شده است برای ما
ارسال کند ولی وقتی طرح را دیدیم هیچ گونه تفسیر توهینآمیزی را در آن
نیافتیم.
از سیاست خارجی دولت دفاع مقدس الگو بگیریم
گسترش مداوم تنش با کشورهای همسایه؛ به کجا میرویم؟!
محمدعلی سبحانی، دیپلمات سابق وزارت امور خارجه، هشدار می دهد که
سطح تنش ها با همسایگان به وضعیت هشدار رسیده است. او از مسئولان کشور می
خواهد که فکری به حال این وضعیت بکنند، و الگوگیری از سیاست خارجی دوران
دفاع مقدس را پیشنهاد می کند که با وجود آنکه کشور در شرایط جنگی بود،
روابط با همسایگان به مراتب بهتر از امروز بود.
آقای سبحانی که سابقه سفارت ایران در برخی کشورهای منطقه از جمله اردن و
لبنان را در سابقه خود دارد، در بخشی از این یادداشت می نویسد: اگر روابط
ایران با همسایگان در سی سال گذشته را بررسی کنیم می بینیم ما الان در
بدترین شرایط هستیم. مرتبا مسائل به نقطه ای می رسد که نسبت به یکدیگر
هشدار می دهیم و جنگ تبلیغاتی با بعضی کشورها شکل می گیرد. این ها مسائلی
است که نمی توان به سادگی از آن گذشت. غربی ها و به خصوص آمریکاییها در تک
تک این کشورها پایگاههایی با هدف کنترل یا مقابله با ایران درست کرده اند.
در این شرایط ما باید در جهت عکس آن چیزی که برای منافع ملی ایران ضرر دارد
حرکت کنیم.
متن کامل این یادداشت را به نقل از دیپلماسی ایرانی در ادامه بخوانید:
حضرت امام عموما کمتر به مسائل ریز در سیاست خارجی وارد می شدند. اما
یکی از مسائلی که همواره مورد تاکید ایشان بود دوستی با همه دنیا بود.
ایشان تاکید می کردند در روابط با کشورهای دیگر جهان باید دشمنی ها کاهش
یابد و بر دوستی ها تاکید شود. در این بین ایشان همواره به مسئولین دولت
وقت گوشزد می کردند که اولویت اول ایران در سیاست خارجی باید برقراری روابط
خوب با همسایگان باشد و اولویت دوم را نیز برقراری روابط پایدار با
کشورهای اسلامی می دانستند. تاکید حضرت امام بر روابط با همسایگان از این
جهت حائز اهمیت است که هر کشوری که بتواند رابطه خوبی با همسایگان خود
برقرار کند هزینه های امنیت ملی خود را کاهش می دهد. همسایه ها به دلیل
نزدیکی جغرافیایی و نبود مشکل مسافت هم می توانند در تامین امنیت ملی
همدیگر بسیار موثر باشند و هم با تامین دو جانبه نیازها می توانند در ابعاد
اقتصادی، فنی و سایر همکاری ها به صورت هم افزایی از مزیت های یکدیگر
استفاده کنند و به چارچوب های همکاری های منطقه ای دست یابند. ریشه توجه
رهبران مدبر دنیا بر این که رابطه با همسایگان با اهمیت است این است که
برقراری روابط استوار با همسایگان می تواند هزینه ها و مشکلات کشور را کاهش
دهد. در مقابل در صورتی که روابط با همسایه ای دچار چالش علاوه بر مسائل
دیگر می تواند این خطر امنیتی را به وجود آورد که این همسایه به محلی برای
فعالیت های دشمنان تبدیل شود. در فرهنگ دینی ما هم “الجار ثم الدار” می
تواند اهمیت همسایه و تاکید بر روابط خوب با همسایگان را نشان دهد.
طبیعتا سیاست جمهوری اسلامی نیز همواره بر این اصل استوار بوده است. این
به این معنا نیست که در سی سال گذشته در روابط ما با همسایگان هیچ مشکلی
وجود نداشته است، اما ما ضمن حفظ منافع و حقوق تغییر ناپذیر خود و دفاع از
تمامیت ارضی کشورمان تمام تلاش خود را به کار گرفته ایم که در رابطه با
همسایگان با کوچکترین مشکلی مواجه نشویم. اگر استثنای عراق را کنار بگذاریم
می بینیم که در تاریخ جمهوری اسلامی ایران روابط ایران با کشورهای همسایه
هیچ گاه به تنش شدید و تخاصم نینجامیده است.
در مورد عراق نیز واضح است که ایران به دنبال تنش با این کشور نبود بلکه
کشورما مورد حمله عراق قرار گرفت. دیدیم زیاده خواهی و رویکرد تهاجمی صدام
به ایران محدود نماند و به کویت هم حمله کرد و ماهیت رژیم صدام بیشتر بر
همگان آشکار گشت. رژیم دیکتاتور صدام وصله ناچسب و دولت مریض و ناراحتی در
منطقه بود که با همه همسایگان خود دچار مشکل بود و طبعا جنگ ایران و عراق
را باید در این چارچوب تحلیل کرد. چرا که ما در رابطه با همسایگان نهایت
حسن نیت را همواره داشته ایم و تلاش کرده ایم که این روابط مشکل دار نشود.
اما متاسفانه به نظر می رسد در دولت های نهم و دهم ما آن ملاحظات و
مسائلی که همیشه در رابطه با همسایگان رعایت می کردیم چندان مورد توجه قرار
نگرفته است. این مسئله به علاوه شرایط کلی منطقه موجب شده که وضعیت روابط
ما با همسایه ها به مرز هشدار برسد.
نگاهی کوتاه به اخبار هر روزه رسانه می تواند نشان دهد که ما در روابط
خود با همسایگان در وضعیت مطلوبی به سر نمی بریم. روابط ما با همسایگان
جنوبی مان (کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس) در بدترین وضعیت در طول تاریخ
جمهوری اسلامی ایران قرار دارد و این را از اخبار رسمی و غیر رسمی می توان
دریافت. قطعا اعتراض امارات به سفر یک شهروند ایرانی (در هر جایگاهی) به
قطعه ای از سرزمین ایران باید با جدیت محکوم شود. اما مسئله اصلی شرایطی
است که منجر به چنین اعتراض و موضع گیری می شود. یعنی قطعا به دلیل ضعف
دیپلماتیک ما فضایی ایجاد شده است که وقتی سفر رئیس جمهور به ابوموسی صورت
می گیرد امارات به همراه دیگر کشورهای همسایه جنوبی به چنین موضع گیری هایی
اقدام می کنند.
همسایه شمالی ما یعنی جموری آذربایجان نیز از دیگر همسایگانی است که می
توان روابط نامناسب دوجانبه با ایران را به راحتی از لابلای اخبار هر روزه
رسانه ها دریافت. احضار مکرر سفرا از سوی دو طرف و اعتراضات دو جانبه نشانه
ای از این موضوع است. این در حالی است که آذربایجان از معدود کشورهایی است
که دارای اکثریت شیعه است. یعنی جمهوری آذربایجان یکی از کشورهایی است که
می تواند در چارچوب روابط خارجی ما اهمیت یابد و قطعا باید توجه دقیقی به
این کشور شود. ناگفته نماند که این حق طبیعی ایران است که از فعالیت
گروههای تروریستی و دشمنان ایران در آذربایجان گلایه کند ولی ما در این
مورد نیز باید ببینیم چه سیاست ها و مواضعی منجر شده که آذربایجان در چنین
راهی گام بردارد و به راحتی با کنارگذاشتن ملاحظات سابق چنین تصمیماتی را
اتخاذ کند؟
همسایه مهم غربی ایران یعنی ترکیه نیز از جمله همسایگانی است که سرد و
پرتنش شدن روابط با این کشور می تواند هشدار آمیز باشد. در زمان دولت
میرحسین موسوی یک قرارداد امنیتی بین ایران و ترکیه منعقد شد که تا الان
مبنای کار دو طرف برای حل مشکلات بوده است و تا کنون نیز موثر بوده است و
هرگونه مسئله ای در مرزها و مسائل امنیتی کنترل کرده است. ولی ما اخیرا
خصوصا پس از بالاگرفتن اختلاف نظر ایران و ترکیه در مورد سوریه شاهد موضع
گیری های منفی بی سابقه ای بین ایران و ترکیه بوده ایم که در صورت تداوم می
تواند بسیار نگران کننده باشد. ترکیه از بسیاری جهات برای ما حائز اهمیت
است و ما باید تلاش کنیم که اختلاف نظرها و مشکلات موجود با این کشور را با
رویکرد مثبت حل کنیم.
متاسفانه در چند هفته اخیر، اختلاف نظر ایران و دولت افغانستان در مورد
پیمان استراتژیک کابل- واشنگن سردی هایی را در روابط دو جانبه ایجاد کرده
است. افغانستان از کشورهای همسایه است که ما در چند دهه اخیر به خاطر
ناامنی در این کشور بسیار دچار مشکل شده ایم. در این راستا ایران تلاش های
زیادی کرده و هزینه های فراوانی را متحمل شده است تا از امنیت در این کشور و
مردم افغانستان حمایت کند. منافع ملی ایران اقتضا می کند که افغانستان
کشوری امن و آرام باشد تا مسائل و مشکلات این کشور اعم از بحث مواد مخدر و
تروریزم به کشور ما سرریز نشود. مرزهای طولانی ما با افغانستان قطعا ایجاب
می کند که ما با این کشور بهترین روابط را داشته باشیم و با همکاری دو
جانبه از بروز ناامنی و مشکلات امنیتی جلوگیری کنیم. قطعا حق ایران برای
اعتراض به نیروهای خارجی در این کشور محفوظ است اما نباید شرایطی را رقم زد
که همه تلاش های چند دهه گذشته برای برقراری روابط خوب با افغانستان با بی
درایتی از بین برود.
با توجه به وضعیتی که در یکی از دو سال اخیر در روابط ما با همسایگان
وجود دارد به عنوان کسی که مسائل سیاست خارجی را رصد می کند واقعا نگران
هستم و احساس می کنم روابط ما با همسایه ها به مرز هشداررسیده است. این
مسئله ای است که باید به آن رسیدگی کرد و نباید بیش از این مورد بی توجهی
قرار گیرد. مخصوصا این که ما در حال حاضر مسائل و مشکلاتی با برخی کشورهای
قدرتمند در جامعه جهانی داریم. هرچند ما به دنبال حل آن مشکلات هم هستیم
ولی به هر ترتیبی بخواهیم این موضوع را حل کنیم باید با همسایگان بیشتر
ارتباط داشته باشیم. در حالی که اگر روابط ایران با همسایگان در سی سال
گذشته را بررسی کنیم می بینیم ما الان در بدترین شرایط هستیم. مرتبا مسائل
به نقطه ای می رسد که نسبت به یکدیگر هشدار می دهیم و جنگ تبلیغاتی با بعضی
کشورها شکل می گیرد. این ها مسائلی است که نمی توان به سادگی از آن گذشت.
غربی ها و به خصوص آمریکاییها در تک تک این کشورها پایگاههایی با هدف کنترل
یا مقابله با ایران درست کرده اند. در این شرایط ما باید در جهت عکس آن
چیزی که برای منافع ملی ایران ضرر دارد حرکت کنیم. من احساس می کنم که توجه
لازم را به این مسئله مبذول نمی کنیم. باید به این مسئله فکر کرد که اگر
وضعیت از مرز هشدار بگذرد چه خطراتی ممکن است متوجه کشور شود. باید این
مسئله را در مجموعه مشکلات کنونی کشور دید. متاسفانه ما در حال حاضر از
برخی از مشکلات داخلی هم رنج می بریم که نیاز به درایت در سیاست خارجی را
افزون می کند. مسئله تحریم ها وضعیت اقتصادی ما را نیز دچار مسائلی کرده که
باید به آن دقت کنیم. در این شرایط اگر از روابط با همسایگان غفلت کنیم و
اجازه دهیم برخی مسائل و اختلاف افکنی های غرب این روابط را تیره کند قطعا
هزینه های سنگینی برای کشور به همراه خواهد داشت.
سیاست خارجی ما در زمان جنگ با عراق در این مورد می تواند مد نظر ما
قرار گیرد. در آن زمان ما با همه مسائل و اختلافاتی که به دلیل جنگ با
بسیاری از کشورها داشتیم در روابط با کشورها خصوصا همسایگان مدارا می کردیم
تا مطمئن باشیم که در جنگ تحمیلی عراق آنها در کنار عراق نمی ایستند. در
شرایطی که دشمنان ایران هر روز کشورمان را تهدید می کنند و ما را تحت فشار
قرار داده اند، باید به ایجاد رابطه منطقی و بسیار خوب با همسایگان بیشتر
توجه کنیم. باید تلاش کنیم که روابط استراتژیک این کشورها با ایران هر روز
برایشان مهم تر شود و منافعشان در گرو روابط با ایران باشد و به این دلیل
بیش از پیش ملاحظات ما را رعایت کنند. این مسائل توجه جدی نیاز دارد که
متاسفانه در حال حاضر به نظر نمی رسد این توجه مبذول شود.
تاریخ بی خردی؛ کتاب پیشنهادی تاج زاده برای مطالعه
کلمه: مصطفی تاجزاده، زندانی سیاسی و عضو ارشد
سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی در ادامه معرفی کتاب برای مطالعه این بار
پیشنهاد کرده است که کتاب تاریخ بی خردی نوشته باربارا تاکمن مطالعه شود.
این کتاب که ترجمه حسن کامشاد است توسط انتشارات کارنامه منتشر شده است.
کتاب تاریخ بیخردی اوایل دهه هفتاد با عنوان«سیر نابخردی از تروا تا
ویتنام» از سوی انتشارات فرزان روز به بازار کتاب عرضه شده بود اما در چاپ
تازه ناشر و مترجم ضمن بازنگری کامل در برگردان فارسی برخی ویژگیهای مثبت
را به کتاب اضافه کردهاند.
نویسنده در این کتاب با دستمایه قرار دادن برخی رخدادهای معروف تاریخ
جهان از عهد باستان تا امروز سعی کرده است،به نقد رفتار حاکمان در مواجهه
با این رخدادها بپردازد.
وی در مقدمه خود نوشته است آدمی، اگر در همه زمینه ها پیشرفت کرده در
سیاست به مانند سابق مانده است. سیاستمداران افرادی عقب مانده هستند که
مدام اشتباه میکنند و سیاستهایی را که مخالف منافع ملی آن است در پیش
میگیرند به رغم آن که در گذشته بارها و بارها آن موارد تجربه شده است.
تاکمن سوء تدبیر در حکومت را در نتیجه چهار عامل ، استبداد یا ظلم و
فشار، جاهطلبی بیش از حد، بیکفایتی یا انحطاط، بیخردی یا اصرار در
کژاندیشی میداند و در کتاب خود به برخی مواجهات اهل سیاست از منظر چهارم
که همان بیخردی است پر داخته است.
تاکمن ابتدا مبانی بیخردی را برشمرده و اقدامی را که میتوان عنوان
بیخردی به آن داد را تعریف کرده است و نشان میدهد که این نوع بیخردی
زمان و مکان نمیشناسد و در هر زمان و مکانی و توسط هر حاکمی میتواند رخ
دهد و اسباب رخدادهای فاجعه باری شود.
نکته قابل اعتنا در نگاه نویسنده ذاتی بودن بیخردی در اهل سیاست است
که کمتر کسی به آن توجه کرده است. به این معنا که این گونه بیخردیها
نتیجه نوعی اخلاق است که تنها در قدرت شکل میگیرد و وی بی خردی را بخشی
از فطرت بشری میداند و بسیاری از کارهای بیخردانه سیاسی را ناشی از نوعی
بیتوجهی ذاتی می داند. برخی حدسها زده نمیشود در حالی که اتفاق میافتد و
همه چیز را خراب میکند.
در بخشی از این کتاب آمده است: پیروی حکومت ها از سیاست های مغایر با
منافع خویش یکی از پدیده های مشهود در سراسر تاریخ، صرف نظر از زمان و مکان
است. انسان ظاهراً در حکومت بیش از هر رشته دیگر فعالیت های بشری بی
کفایتی نشان می دهد. خرد که می توان گفت داوری بر پایه تجربه و عقل سلیم و
اطلاعات موجود است، در این رهگذر کمتر به کار می افتد و اغلب سرخورده و
ناکام می ماند. چرا زمامداران این همه برخلاف عقل و منافع خردمندانه خویش
عمل می کنند؟ چرا شعور چنین به ندرت وارد کار می شود؟
انتقال رحمان بوذری، روزنامه نگار به زندان برای اجرای حکم
رحمان بوذری، روزنامه نگار و دبیر سرویس اندیشه شرق، روز گذشته، شنبه، برای اجرای دو سال حبس تعزیری به بند ۳۵۰ زندان اوین منتقل شد.
به گزارش خبرنگار کلمه، رحمان بوذری، مترجم و روزنامه نگار که خرداد ماه
سال گذشته بازداشت و با قرار وثیقه آزاد شده بود، روز شنبه برای اجرای
دوسال حبس تعزیری به بند ۳۵۰ زندان اوین منتقل شد.
بر اساس این گزارش حکم این روزنامه نگار دربند، دو سال حبس و هفتاد ضربه شلاق است.
رحمان بوذری که پیش از این در روزنامه های هم میهن، کارگزاران و تعدادی
دیگر از روزنامه های اصلاح طلب کار کرده بود این اواخردبیری سرویس اندیشه
در روزنامه شرق را برعهده داشت و به کار ترجمه کتاب در حوزه فلسفه مشغول
بود.
او یکی از ۱۶۰ نفر از نویسنده ای بود که دو هفته ی پیش با ارسال نامه ای
اعتراض آمیز به وزیر ارشاد، خواستار حضور نشر چشمه و ثالث در نمایشگاه
کتاب شدند.
مجاز به شکستن عهدمان و بازگشت از مسیر به انتها نرسیده نیستیم
نامه سیامک قادری به همسرش: مقاومت و ایستادگی بر عهدمان از اشتیاق به زندگی است
سیامک قادری روزنامه نگار محبوس در بند ۳۵۰ اوین در نامه ای خطاب به
همسرش نوشته است: خواسته بودی تمام تلاش خود را معطوف به رهایی از این بند
کنم، در تمنای وصال و در پس سایه های خیال انگیزتان از پس باران اشک،
دستانم لرزید که آیا ما مجاز به بازگشت از مسیر به انتها نرسیده هستیم؟!
گمان مبر که عشق و اشتیاقم را به زیستن از دست داده ام، هرگز! مقاومت ما و
ایستادگی بر عهدمان از اشتیاق به زندگی است در زمانه ای که همگان اصرار بر
مردگی و سکوت دارند و از همین روست که وسوسه های کوتاه آمدن و در میانه راه
بریدن و جازدن دستمان را می لرزاند.
به گزارش کلمه، در بخشی از این نامه آمده است: من هم دلتنگم و دلم هر
لحظه هوای وصلت را دارد اما پایم اصرار بر ایستادن در بزنگاهی دارد که
میعادگاه و سنگرگاه هزاران عاشقی است که رویایشان را در ایستادگی جستجو می
کنند و تا آن زمان همچنان بر سر دوراهی انتخاب قرار داریم اگر چه خسته،
ملول، سرگشته و گاه نومید اما استوار چرا که اگر در این صحنه جدال حق و
باطل به هر کاری سرگرم باشیم خطاست و آیندگان هرگز نخواهندمان بخشید.
این روزنامه نگار مرداد ماه سال ۸۹ بازداشت و به اتهام تبلیغ علیه نظام،
تشویش اذهان عمومی و نشر اکاذیب به ۴ سال حبس تعزیری محکوم شده است.
یکی از اتهامات اصلی این روزنامه نگار اداره کردن وبلاگ” ایرنای ما
“بوده است . وبلاگی که او در آن به برخی عملکردها و اقدامات مسوولان
خبرگزاری دولتی ایرنا انتقاد کرده و همچنین درباره جنبش سبز و رهبرانش
مطالبی را در این وبلاگ نوشته بود.
خبرگزاری ایرنا شاکی اصلی پرونده آقای قادری بود، او همچنین بعد از ۱۸ سال کار دراین خبرگزاری از آن اخراج و راهی زندان اوین شد.
متن کامل این نامه که در اختیار کلمه قرار گرفته به شرح زیر است:
دلتنگم اما…
محبوبم، دلتنگم و لاجرم پریشان حال و پریشان حالی سرنوشت ماست در زمانه
ای ناساط. همین سرنوشت امروز من و تو و هر مثل مایی، اثباتی بر این مدعاست
که انسان امروز چون همواره در مسیر انتخاب قرار دارد، دچار سرگشتگی است.
سرگشتگی، خستگی و ملال می آورد و ملال گاه نومیدی و بی پناهی و در مواردی
شاید، استواری و ثابت قدمی؛ که فردا را همین استواری ها و پایداری ها می
سازد.
بازهم خسته بودی، خشمگین از تبعیض و در هم شکسته از کنایه های نامردمانی
که هدف و فلسفه بودنش شکاندن هر مقاومتی است، تا با این شکست حقارت خود را
لحظه ای در ازدحام و تراکم شکستگان به فراموشی سپارند.
خسته بودی و دلتنگ و شاید به همین دلیل فراموش کردی رنچ مادران و همسران
فرزند از کف داده و همراه گم کرده را. و اینکه مجاز به شکستن عهدمان
نیستیم، مجاز نیستیم چشم بر دلتنگی هزاران آسیب دیده از جور ظلم ببندیم،
مجاز نیستیم علت لبخند دژخیمان باشیم.
من هم و ما هم دلتنگیم! دلتنگ در آغوش کشیدن عزیزترین هایمان، دلتنگ
بازدم و دم همراهمان، دلتنگ عادت های زیبا و مقدس که هر پگاه با چشمانی
منتظر نگاهمان می کردند و اکنون سال ها بلکه قرن هاست از آنها جدا افتاده
ایم و دلمان بر دوشنبه از پشت دیوار های این دژ ستمکاری به سوی آنها پر می
کشد.
ما نیز گاهی خسته می شویم، چشم و گوش به خبر داریم. نه خبری که تنها ما
را شادمان کند، خبری که لبخند بر لبان همگان آورد، مادر ندا و سهراب، همسر
آن یکی و فرزند دیگری که اکنون نیست.
خواسته بودی تمام تلاش خود را معطوف به رهایی از این بند کنم، خواسته ات
را به دیده منت پذیرفتم. چرا که هیچ گاه به تمام، خواسته هایت را
برنیاوردم. به آن فکر کردم و بارها از شوق آزادی و وصل اشک از چشمانم
سرازیر شد. در تمنای وصال و در پس سایه های خیال انگیزتان از پس باران اشک،
دستانم لرزید که آیا ما مجاز به بازگشت از مسیر به انتها نرسیده هستیم؟!
گمان مبر که عشق و اشتیاقم را به زیستن از دست داده ام، هرگز! مقاومت ما و
ایستادگی بر عهدمان از اشتیاق به زندگی است در زمانه ای که همگان اصرار بر
مردگی و سکوت دارند و از همین روست که وسوسه های کوتاه آمدن و در میانه راه
بریدن و جازدن دستمان را می لرزاند.
آری جان من! من هم دلتنگم و دلم هر لحظه هوای وصلت را دارد اما پایم
اصرار بر ایستادن در بزنگاهی دارد که میعادگاه و سنگرگاه هزاران عاشقی است
که رویایشان را در ایستادگی جستجو می کنند و تا آن زمان همچنان بر سر
دوراهی انتخاب قرار داریم اگر چه خسته، ملول، سرگشته و گاه نومید اما
استوار چرا که اگر در این صحنه جدال حق و باطل به هر کاری سرگرم باشیم
خطاست و آیندگان هرگز نخواهندمان بخشید.
زندان اوین – بند ۳۵۰ – ۱۳۹۱/۲/۱۶
خطر آتش سوزی در انتظار ۳۰ درصد از دانش آموزان کشور
در حالی که همه ساله تعدادی از دانش آموزان در اثر عدم ایمنی سیستم
گرمایشی دچار حریق می شوند، امسال نیز اعلام شد که حداکثر در۳۰ درصداز
مناطق کشور ساختارهای لازم برای نصب تجهیزات سرمایشی و گرمایشی در مدارس
وجود ندارد.
معاون توسعه، مدیریت و مشارکتهای مردمی سازمان نوسازی، توسعه و تجهیز
مدارس کشور در گفتوگو با ایلنا در مورد آخرین وضعیت خوابگاه دانش آموزی
چابهار که دچارحریق شده بود گفت: من در جریان وضعیت خوابگاه دانش آموزی
چابهار نیستم.
وی خاطرنشان کرد: اصولا سازمان نوسازی مدارس کشور تا ساخت مدرسه در
جریان روند امورآن قرار میگیرد و بعد از اینکه مدرسه را ساخت و به آموزش و
پرورش تحویل داد دیگر خبر زیادی از آن ندارد.
معاون توسعه مدیریت و مشارکتهای مردمی سازمان نوسازی با بیان اینکه اگر
مدرسهای را که ساختیم دچار مشکل فنی شود به آن ورود پیدا میکنیم افزود:
اگر اشکال فنی در مدرسهای پیش بیاید که موجب حادثهای شود، باید پاسخگو
باشیم لذا در جریان حادثه قرار میگیریم و آن را پیگیری میکنیم.
مسلمی ادامه داد: آنچه وظیفه سازمان نوسازی است تجهیزمدارس به وسایل
گرمایشی و سرمایشی است اما متاسفانه در برخی مناطق با این مشکل مواجه هستیم
که وقتی میخواهیم بخاری را حذف و تبدیل به موتورخانه یا پکیج کنیم با مشل
عدم وجود سیستم گاز رسانی در آن منطقه مواجهیم.
وی با بیان اینکه در چنین شرایطی نگهداری مدرسه به عهده مدیر آن است
افزود: در جاهایی که امکان ساخت موتورخانه، نصب شوفاژ و پکیج است، این
کارها را انجام میدهیم.
مسلمی به اعتباری حدود ۲۴ میلیارد تومان که سال گذشته برای تجهیز وسائل
گرمایشی و سرمایشی مدارس درنظرگرفته شد اشاره کرد وافزود: البته همه این
اعتبار به سازمان نوسازی مدارس کشور داده نشد و تاکنون حدود ۱۴ میلیارد از
آن پرداخت شده است.
معاون توسعه مدیریت و مشارکتهای مردمی سازمان نوسازی خاطر نشان کرد: با
این اعتبار درمناطقی که امکان داشته باشد بخاری را در مدارس حذف میکنیم و
سیستم موتورخانه یا پکیج ایجاد میکنیم.
مسلمی در پاسخ به این سوال که برای مناطقی درسطح کشور که ساختارهای آن
اجازه نصب پکیج و موتورخانه را نمیدهند چه اقدامی انجام میشود افزود:
درآن مناطق، آموزش وپرورش و مدیرمدرسه باید درنگهداری واستفاده ازبخاری دقت
داشته باشند زیرا سازمان نوسازی درآنجا حضور ندارد.
وی تاکید کرد: سازمان نوسازی وقتی مدرسهای را میسازد وتحویل آموزش و پرورش میدهد دیگر حضورش در آنجا به صفر میرسد.
معاون توسعه مدیریت و مشارکتهای مردمی سازمان نوسازی با بیان اینکه از
آنجایی که وجود بخاریهای چکهای در مدارس خطر آفرین است در طول سه سال
گذشته بیش از ۳۰۰ هزار بخاری کاربراتوری خریداری کردهایم افزود: این تعداد
بخاریها را در اختیار مدارس گذاشتهایم که آنها را جایگزین بخاریهای
چکهای کنند تاخطرکاهش یابد.
مسلمی درپاسخ به این سوال که درچند درصد ازمناطق کشور ساختارهایی برای
نصب تجهیزات گرمایشی و سرمایشی درمدارس آماده نیست افزود: آماردقیقی ندارم
اما به نظرمیرسد حداکثر در۳۰ درصد از مناطق کشورساختارهای لازم برای نصب
تجهیزات سرمایشی و گرمایشی در مدارس آماده نیست.
آب معدنی ها؛ پر شده از شیرهای آب تهران
داستان نیترات داشتن آب تهران و ممنوعیت مصرفش برای کودکان و زنان
باردار که تابستان سال ۸۹ از سوی وزیر بهداشت مطرح شد،همه را به فکر آبهای
بستهبندی انداخت. کار به جایی رسید که وزیر بهداشت دوباره اعلام کرد
آبهای بستهبندی هم اگر تحت شرایط مناسبی نگهداری نشود،نه تنها چاره کار
نیست بلکه ضرر هم دارد.
البته شاید وزیر بهداشت صلاح ندانست که بگوید اغلب آبهای به اصطلاح
معدنی موجود در بازار از همین شیر آب پر میشود و خبری از آب گوارا و
معدنی نیست.
معاون محیط مرکز سلامت محیط کار وزارت بهداشت نیز در گفتوگو با جامجم
تایید میکند که کیفیت آبهای بستهبندی شده موجود در بازار با آب شرب
تهران (که استاندارد است)فرقی ندارد، اما شبهه معدنی نبودن این آبها،
مرداد۸۹ برسرزبانها افتاد.
آن روزها ایمیلی در فضای اینترنت دست بهدست میشد که شامل صورتجلسه یک
شرکت وابسته به شرکت نفت بود و با عنوان ارزیابی کیفی ۲۱ آب معدنی به امضا
رسیده بود و بیش از نیمی از آبهای معدنی مذکور مهر «مورد تایید نیست»
خورده بود.
رسانهای شدن این موضوع بحث را به اینجا رساند که آبهای بستهبندی
موجود در بازار، سالم، بهداشتی و قابل شرب است، اما شاخصهای معدنی بودن را
ندارد. با افزایش حساسیتها نسبت به آبهای بستهبندی، حتی قرار شد وزارت
بهداشت وارد عمل شده و استاندارد این نوع آب را تعیین کند.
مسوول مرکز سلامت آب آزمایشگاههای مرجع سازمان غذا و دارو، از
رتبهبندی آبهای معدنی بستهبندی در کشور خبر میدهد و به مهر میگوید:
ممکن است دستهای از آبهای بستهبندی موجود در بازار داخلی مشکل داشته
باشد که از نوع تقلبی برندهای معتبر است.
مریم شکرچی با اعلام اینکه سلامت آبها در دو حیطه بررسی میشود، ادامه
میدهد: دسته اول، شامل آب شرب لوله کشی و دسته دوم، آبهای بستهبندی است
که هر دو مورد، مدنظرما قراردارد.
به گفته او، آبهای بستهبندی از مراکز آبهای معدنی تهیه میشود که
اغلب از برندهای معتبر برخوردار است. اما ممکن است نوع تقلبی این برندها در
بازار وجود داشته باشد که مشکل ساز است.
شکرچی میگوید: رتبهبندی برندهای آبهای معدنی در کشور، علاوه بر
اینکه به نفع تولیدکننده است برای مصرفکننده هم مطلوب خواهد بود که بداند
چه نوع آبی را با چه املاحی مصرف کند.
او در ارتباط با بطریهای آب بستهبندی که از منابع آب شرب شهری و لوله
کشی تهیه میشود، ادامه میدهد: این قبیل آبهای بستهبندی نیز مشکلی
ندارد و از منابع سالم تهیه شده و به آنها نگهدارنده و ضدعفونیکننده اضافه
میشود.
با وجود این معاون محیط مرکز سلامت محیط کار وزارت بهداشت در گفتوگو با
جامجم معتقد است: امکان رتبهبندی محصولات غذایی از سوی وزارت بهداشت
وجود ندارد، چرا که هر محصولی که از این وزارتخانه اجازه تولید میگیرد،
قابل مصرف است و در صورت رتبهبندی به نوعی برای محصول خاصی تبلیغ میشود،
در حالی که این مصرفکننده است که تعیین میکند کدام محصول استاندارد و
مورد تایید وزارت بهداشت را مصرف کند.
به گفته سیدرضا غلامی، در گزارش سال گذشته مرکز سلامت محیط کار وزارت
بهداشت حدود ۱۰درصد از مراکز تولید آبهای بستهبندی دچار مشکلاتی بود. این
۱۰درصد مراکز تولید آبهای بستهبندی، یا در سطح تولید و عرضه دچار مشکل
بهداشتی بود و یا اینکه بهخاطر وجود آبهای بستهبندی تقلبی مشابه با نام
برند مذکور، مشکل دار محسوب میشد.غلامی با اشاره به اینکه در حال حاضر
آب شرب تهران، مشکلی از لحاظ نیترات ندارد،تاکید میکند: آبهای بستهبندی
قبل از ورود به بازار در آزمایشگاههای وزارت بهداشت مورد آزمایش قرار
میگیرد، تا استاندارد لازم برای نوشیدن را داشته باشد.
به گفته معاون محیط مرکز سلامت محیط کار وزارت بهداشت، آبهای بستهبندی
شدهای که مجوز تولید داشته و استاندارد است، از لحاظ سالم بودن قابل
تایید وزارت بهداشت است، اما آب معدنی محسوب نمیشود.
نیترات آب تهران کاهش یافت
نیترات آب تهران کاهش یافت
بعد از اعلام هشدار نسبت به غیرمجاز بودن میزان نیترات موجود در آب شرب
تهران مشخص شد که در ماههای گرم سال و به دلیل بالا بودن مصرف آب، بخشی از
آب تهران از منبع زیرزمینی جنوب شهر تهران تامین میشود که این منابع
دارای نیترات بوده و خطراتی را برای کودکان و زنان باردار بهدنبال
دارد.رسانهای کردن این موضوع سبب شد چاههای آبی که نیترات بالایی داشت از
رده خارج و مخازنی که مشکل داشت، پلمب شود. تابستان سال گذشته نیز رئیس
اداره بهداشت آب و فاضلاب مرکز سلامت محیط و کار وزارت بهداشت، آخرین وضعیت
نیترات موجود در چاههای آب برخی از مناطق تهران را تشریح کرد.
غلامرضا شقاقی اعلام کرد: وضعیت چاههای آب در آن مناطقی که سال گذشته
دچار مشکل بود هماکنون بهتر شده و میتوان گفت که مشکلات تقریبا مرتفع شده
است.
او با بیان اینکه درصد نیترات موجود در آب مناطقی از جنوب تهران به مرز
استاندارد رسیده است، افزود: برخی از مناطق تهران همچنان تحت پوشش شرکت آب
و فاضلاب نیست و توسط بخش خصوصی آبرسانی میشود که ما تلاش میکنیم این
مناطق هم تحت پوشش شبکه آبفا قرارگیرد.
احمدی نژاد، غایب دوباره مجمع تشخیص مصلحت نظام
بعداز دوبار حضور متوالی احمدی نژاد در جلسات مجمع، جلسه دیروز مجمع تشخیص مصلحت نظام بدون حضور وی برگزار شد.
به گزارش روابط عمومی مجمع تشخیص مصلحت، در این جلسه که علاوه بر سران
قوای مقننه و قضائیه و اکثریت اعضا، رییس شورای اسلامی شهر تهران، رییس
پلیس امنیت ناجا، قائم مقام وزیر کشور در امور اجتماعی و فرهنگی، رییس
دیوان عدالت اداری، رییس سازمان زندانها و کارشناسانی از وزارت اطلاعات و
وزارت تعاون، کار و امور اجتماعی نیز حضور داشتند، پس از بحث و بررسی اعضا و
مدعوین، مواردی پیرامون سیاستهای کلی اجتماعی نظام به تصویب رسید.
احمدی نژاد بدنبال مناظره های مساله ساز که به مسئولان نظام از جمله
هاشمی رفسنجانی و ناطق نوری اتهام زد، از شرکت در جلسات مجمع خودداری کرد.
پس از انتصاب های جدید مجمع در دوره جدید وی در دو جلسه شرکت کرد که با استقبال هاشمی رفسنجانی رو به رو شد.
بلاتکلیفی ده ساله کارگران سامیکو صنعت
یک فعال کارگری در همدان از بلاتکلیفی ۱۰ ساله کارگران کارخانه سامیکو صنعت همدان خبر داد.
چنگیز اصلانی به ایلنا گفت: کارخانه سامیکو صنعت همدان بمدت ۱۰ سال است
که به جهت مشکلات مالی و مدیریتی تعطیل و کارگران آن بلاتکلیف شدهاند.
دبیر اجرایی خانه کارگر همدان با بیان اینکه چکهای بیمحل مدیر عامل،
کارخانه را به تعطیلی کشاند اظهار داشت: ۱۸۰ کارگر رسمی و ۲۴۰ کارگر
قراردادی این واحد تولید کننده لوازم خانگی از نیمه دوم سال ۸۱ تا هم اکنون
حقوق و سایر مزایای قانونی خود را طلب دارند.
او با اشاره به اینکه هیئت تسویه این کارخانه برای پرداخت حقوق و سایر
مطالبات کارگران بمدت ۱۰ سال است که در پی فروش کارخانه جهت پرداخت مطالبات
کارگران هستند افزود: تعداد کمی از این کارگران با قانون جدید بازنشستگی
با مشاغل سخت وزیان آور امکان بازنشستگی دارند که با مشکلات به وجود آمده
این امکان از آنان سلب شده است.
به گفته اصلانی کارگران کارخانه سامیکو صنعت همدان خواستار پرداخت سنوات
بر مبنای هر سال سه ماه از کارفرما هستند چرا که مقصر اصلی تعطیلی کارخانه
را اشتباهات مدیریتی او میدانند .
این فعال کارگری مدعی شد: مدیر عامل این واحد تولیدی با وجود استفاده از
همه تسهیلات بانکی و سایر امکانات، توانایی اداره این کارخانه را نداشت و
باعث شد کارخانه تعطیل شود.
او با بیان اینکه کارگران در هنگام تعطیلی کارخانه دارای سوابق ۱۰ تا ۲۵
سال بودند گفت: ۸۰ درصد کارگران فنی و با مهارت بودند که در این ۱۰ سال
بلاتکلیف رها شدهاند.
نماینده کارگران کارخانه سامیکو صنعت اظهار داشت: به رغم پیگیری و
مراجعه کارگران به مسوولان کشوری و استانی، هنوز هیچ اقدامی در جهت رفع
مشکلات کارگران این شرکت انجام نگرفته و پاسخ قانعکنندهای در این زمینه
دریافت نشده است.
کارخانه سامیکو صنعت از ۸۱/۱۱/۲۴ به رغم تولید بالا اعلام ورشکستگی
کرد، و هم اکنون با داشتن ماشین آلات و نیروهای آماده بکاری که ده سال است
در بلاتکلیفی بسر میبرند کارگران منتظر حمایتهای دولت در جهت بازگشایی
این واحد تولیدی هستند.
سارق مشهدی با کلت به بانک رفت و ۱۲ میلیون تومان صاحب شد
در امن ترین سال فرمانده ناجا، سارق مسلحی با ورود به شعبه بانک سینا در مشهد مبلغ ۱۲ میلیون تومان وجه نقد را به سرقت برد.
سال گذشته تاکنون سرقت با سلاح گرم در تهران و سایر شهرهای کشور افزایش
یافته است. سال گذشته چندین سرقت مسلحانه از طلا فروشی گزارش شده بود.
خرید و فروش سلاح های گرم در سطح برخی از شهرها در جریان است. چندی پیش
در گزارشی که در یکی از سایت های خبر منتشر شد، نوشته بود: «شاه کش»، «کلت
کمری» روسی، «صدا خفه کن»، «اشک آور» ، «شوکر»… در محدوده «گمرک» مهیاست.
فروشندهای همه این اقلام را عرضه میکند اما مشتری به حضور نمیپذیرد.
نمایندگانش در حاشیه «گمرک» این مِنو را در اختیار ما قرار میدهند؛ «شاه
کش» کارکرده ۷۵۰ هزار تومان، «کلت کمری» روسی کارکرده ۳۰۰ هزار تومان و دست
اول یک میلیون تومان، «صدا خفه کن» ۸۰۰ هزار تومان، «اشک آور» ۲۰ هزار
تومان و «شوکر» مدل موبایلی ۳۰ هزار تومان.
به گزارش خراسان، سارق مسلح جوانی، در حالی که صورت خود را پوشانده بود و
اسلحه کلتی به همراه داشت، با تهدید کارکنان بانک شعبه سینا واقع در
خیابان دانشگاه مشهد پس از سرقت مبلغ ۱۲ میلیون تومان پا به فرار گذاشت.
بلافاصله پس از این سرقت، موضوع از طریق پرسنل بانک مذکور به پلیس ۱۱۰
اطلاع داده شد و چندی بعد ماموران انتظامی و کارآگاهان پلیس آگاهی مشهد به
همراه گروه بررسی صحنه جرم به محل حادثه اعزام شدند و بررسی های خود را
درباره چگونگی وقوع سرقت و شناسایی و دستگیری سارق مسلح آغاز کردند.
فرمانده انتظامی مشهد نیز در رابطه با این سرقت، به پایگاه اطلاع رسانی
پلیس گفت: در ساعت ۷:۴۳ صبح روز گذشته جوانی پس از شروع به کار بانک با
کشیدن کلاه کشی روی سرش وارد بانک شده و با تهدید به وسیله یک قبضه اسلحه
کلت اقدام به سرقت وجوه نقد بانک به مبلغ ۱۲ میلیون تومان کرده و بلافاصله
از محل متواری شده است.
وی افزود: پس از حضور پلیس بررسی های اولیه درباره این سرقت آغاز شد و
تصاویر ضبط شده دوربین های مداربسته بانک به منظور تحقیقات بیشتر و شناسایی
سارقان در اختیار پلیس قرار گرفت.وی گفت: تحقیقات در خصوص چگونگی سرقت و
شناسایی سارق مسلح در دستور کار پلیس قرار گرفت.
سرهنگ کریمی همچنین اضافه کرد: گروه های پلیس آگاهی و کلانتری محل نیز
پس از وقوع سرقت اقدامات اولیه را انجام دادند و با توجه به سرنخ های به
دست آمده، عملیات شناسایی و دستگیری سارق در حال انجام است که نتایج آن به
اطلاع شهروندان خواهد رسید.
وی از شهروندان خواست در صورت داشتن هرگونه اطلاعی از این موضوع، مراتب
را از طریق شماره تلفن های ۱۱۰ و ۲۱۸۳۷۰۰ ستاد خبری پلیس آگاهی خراسان رضوی
اطلاع دهند. خبرنگار خراسان نیز روز گذشته ساعتی پس از سرقت به منظور کسب
اطلاع از حادثه مذکور، به شعبه بانک موردنظر مراجعه کرد اما مسئولان بانک
هیچ گونه توضیحی در این رابطه ندادند و آن را منوط به دستور حراست بانک
دانستند. همچنین روز گذشته با سرپرستی بانک سینا در خراسان رضوی تماس گرفته
شد تا درباره این سرقت و این که آیا بانک مذکور نگهبان داشته است یا خیر،
اطلاع رسانی شود اما پس از دقایقی از پشت خط اطلاع دادند که حاضر به
پاسخگویی در این زمینه نیستند و حتی خواهان آن شدند خبر سرقت مذکور نیز در
روزنامه درج نشود.
نمایندگان در پی قول شرف و مرتضوی به دنبال استخدام ۵۰۰۰ نفر در سازمان تامین اجتماعی
در حالی که نمایندگان مجلس هنوز در صدد عزل مرتضوی از ریاست سازمان
تامین اجتماعی هستند، متهم جنایت کهریزک اعلام کرد: در آیندهای نزدیک بیش
از ۵ هزار نفر نیرو در بخشهای بیمهای و درمانی جذب و استخدام می شوند.
قول شرفی که عمل نشد و رایزنی ناکام احمد توکلی و حداد عادل نه تنها
متهم کهریزک را از سمت خود بر کنار نکرد، بلکه او با حمایت های آشکار احمدی
نژاد و پرداخت بدهی های معوقه دولت به سازمان تامین اجتماعی در صدد برنامه
ریزی برای این ثروتمندترین نهاد کشور است.
سعید مرتضوی، متهم جنایت کهریزک از حداد عادل خواسته بود تا هر چه زودتر
به جریان پرونده وی در قوه قضاییه رسیدگی کند تا او بتواند بار دیگر به
عنوان قاضی کار خود را ادامه دهد.
در حال حاضر پرونده وی در دیوان عدالت اداری و منتظر بررسی است. این در
حالی است که پرونده اتهام وی در جنایت کهریزک همچنان مفتوح است.
به گزارش ایسنا، سعید مرتضوی در ملاقاتهای مستقیم مردمی با بیمهشدگان،
مستمریبگیران و کارفرمایان بر اهتمام هرچه بیشتر مسئولان برای رفع مشکلات
مردم و کمک به آنان تأکید کرد و گفت: همکاران صندوق تأمیناجتماعی همیشه
در تلاش هستند تا ضمن اجرای قوانین و مقررات جاری، نهایت تلاش خود را برای
خدمت به بیمهشدگان و مستمریبگیران داشته باشند.
وی ارج نهادن و تکریم اربابرجوع را از جمله خواستههای مدیریت
تأمیناجتماعی دانست و گفت: خدمت به بیش از ۳۵ میلیون نفر از افراد
تحتپوشش از افتخارات این صندوق است که با دارا بودن حدود ۶۰ هزار نیروی
انسانی در سراسر کشور خدمات مختلف بیمهای و درمانی را در اختیار افراد
تحتپوشش قرار میدهند.
مرتضوی با بیان اینکه سرعت و افزایش کیفیت در امر خدمترسانی به جامعه
تحتپوشش صندوق تأمیناجتماعی از اولویتهای مورد توجه صندوق تامین اجتماعی
است، گفت: برای بهینهسازی خدمات و تسریع در امور مربوط به مخاطبان
نیازمند داشتن نیروی انسانی مجرب و تحصیلکرده هستیم و در سالهای اخیر
تعداد قابلتوجهی از همکاران از واحدهای مختلف بازنشسته شدهاند که برای
جبران این کاستیها، در آیندهای نزدیک بیش از پنج هزار نفر نیرو در
بخشهای بیمهای و درمانی جذب و استخدام می شوند.
شورای نگهبان هم با شتاب قانون بودجه ۹۱ را تایید کرد
شورای نگهبان هم به سرعت مجلس قانون بودجه سال ۹۱ را تایید کرد.
قانون بودجه که با فراز و نشیب های فراوان و با تاخیر چند ماهه به صحن
مجلس رسیده بود، به رغم اشکالات اساسی که نمایندگان ادعا کرده بودند، در
آخرین روزهای کاری مجلس به تصویب رسید و به شورای نگهبان رفت. شورای
نگهبان نیز که ۵ ایراد بر قانون بودجه ۹۱ مصوب مجلس شورای اسلامی داشت،
روز گذشته پس از جلسه فوق العاده نمایندگان آن را تایید کرد.
به گزارش مهر، محمدرضا باهنر نایب رئیس مجلس شورای اسلامی که ریاست جلسه
علنی روز شنبه را پس از لاریجانی عهده دار شد از تایید قانون بودجه ۹۱ از
سوی شورای نگهبان خبر داد.
بر اساس این گزارش نمایندگان مجلس در جلسه علنی امروز ۵ ایراد شورای
نگهبان به مصوبات خود در لایحه بودجه ۹۱ را مورد بررسی قرار دادند و
ایرادات آن را رفع کردند.
لایحه بودجه ۹۱ با ایرادات رفع شده مجددا به شورای نگهبان بازگشت داده
شد و نمایندگان منتظر اعلام نظر این شورا نسبت به ایرادات رفع شده ماندند و
نهایتا محمدرضا باهنر از تایید قانون بودجه ۹۱ از سوی شورای نگهبان خبر
داد.
بررسی بودجه ۹۱ از روز چهارشنبه ۲۰ اردیبهشت ماه تا روز پنجشنبه ۲۷
اردیبهشت در دستور کار نمایندگان قرار داشت و در جلسه امروز مجلس نیز
ایرادات شورای نگهبان به این لایحه مورد بررسی قرار گرفت.
بازار داغ اکسیژن در تهران: ۲ دقیقه تنفس، ۵ هزار تومان
با گذشتن آلودگی هوای شهرهای بزرگ کشور همچون تهران از مرز هشدار بازار فروش اکسیژن داغ شد.
طی چند روز گذشته، تهران همچنان در شرایط هشدار آلودگی هوا قرار دارد و
چتر گرد و غبار ناشی از ریزگردهای عربی همچنان بر این شهر سایه افکنده
است.
به گزارش خبر آنلاین، در حال حاضر اکسیژن به صورت کپسول هایی شبیه اسپری در داروخانه به فروش می رسد.
براین اساس می توانید ۲ دقیقه اکسیژن برای تنفس را به قیمت ۵ هزار تومان از داروخانه های کشور خریداری کنید.
این محصول در حجم ۲و ۵و ۸ لیتری به فروش می رسد.
ادامه فشار به خانواده شهیدان جنبش سبز؛ شکستن سنگ قبر مصطفی کریم بیگی
مادر مصطفی کریم بیگی، یکی از جان باختگان حوادث پس از انتخابات می
گوید: به تازگی سنگ قبر فرزندم را شکسته اند اما این اقدام ها نه تنها مرا
ساکت نمی کند بلکه با صدای بلندتری فریاد خواهم زد تا این ظلم را علیه
خانواده های کشته شدگان تمام کنند.
شهناز اکملی در گفتگوی تلفنی خود
با خبرنگار سرخسبز می گوید وقتی امروز آمدم مزار مصطفی می بینم جایی که
نوشته بودیم شهید عاشورا از همان جا سنگ قبر را شکسته اند ، صورت مصفطی را
روی سنگ قبر شکسته اند.
وی می گوید: من نمی دانم با این رفتارشان چه چیزی را می خواهند ثابت
کنند؟ فکر کردند با شکستن سنگ قبر می توانند مصطفی را از یاد مردم ببرند.
اینها با مرده که درگیر نمی شوند پس این نشان می دهد که یاد مصطفی زنده است
که اینها انقدر می ترسند.
خانم اکملی در پاسخ به این پرسش که آیا چنین اتفاقی سابقه داشته می
گوید: سال قبل هم به خاطر اینکه روی مزار مصطفی نوشته بودیم شهید مظلوم
عاشورا به ما اعتراض کردند و گفتند باید این سنگ قبر را عوض کنید حتی می
گفتند ما هزینه اش را می دهیم و شما سنگ قبر را عوض کنید .
وی از مراجعه ی عده ای به مزار مصطفی خبر می دهد و در عین حال می گوید
همچنین به همسرم زنگ زده بودند و گفته بودند که این سنگ قبر را باید عوض
کنید.
مادر این جان باخته حوادث پس از انتخابات می گوید: در مورد این فشارهایی
که به ما خانواده ها می آید از آقای احمد شهید (گزارشگر ویژه سازمان ملل
در مورد وضعیت ایران) می خواهم که به ما کمک کند.
وی می گوید اگر هدف از این کارها ساکت کردن من هست، همانطور که بارها
گفته ام من زبان مصطفی هستم و با شکستن سنگ قبر او صدای اعتراضم بلندتر
خواهد شد.
همزمان برای پدر رامین رمضانی یکی دیگر از کشته شدگان حوادث پس از
انتخابات حکم سه سال حبس تعزیری صادر شد است، از خانم اکملی می پرسم که
اینگونه فشارها بعد از گذشت این همه مدت برای چیست؟
وی پاسخ می دهد: اینها از ما می ترسند و دلهره دارند. شاید فکر می کردند
گذشت زمان می تواند یک سرپوشی باشد روی کارهای شان اما مردم روز به روز
آگاه تر می شوند. اینها فکر می کنند با تهدیدات می توانند صدای ما را قطع
کنند و جلوی آگاهی مردم را بگیرند ولی مردم آگاه هستند حالا ممکن است صدای
اعتراض برخی ها چون بلند تر است زندانی شوند. الان زندان های ما پر شده است
از مخالفین، چه موسوی و کروبی چه دانشجویان بی گناه ما که برای شان سالها
حبس بریده اند.
وی که از کنار مزار فرزندش گفتگوی می کرد در پایان یاد آور شد که تا
همیشه صدای مصطفی باقی خواهم ماند و با زبان مصطفی می گویم که کیفر هیچ
گناهی چون ظلم زودرس نخواهد بود و یک روزی می رسد که آه مادران داغدار دامن
شما را خواهد گرفت
ممنوع الخروجی ۳۰۰ ورزشکار بدهکار
در حالی که دو ماه مانده به مسابقات المپیک لندن، ۳۰۰ نفر از ورزشکاران و مربیان ایرانی به دلیل بدهی مالیاتی ممنوع الخروج هستند.
به گزارش ایسنا، ۳۰۰ نفر از ورزشکاران و مربیان ایرانی که در بین آنها
برخی از ورزشکاران و مربیان المپیکی نیز حضور دارند، به دلیل بدهی مالیاتی
امکان خارج شدن از کشور را ندارند.
کمیته ملی المپیک که مسوولیت آماده سازی کاروان ایران را برای شرکت در
بازیهای المپیک برعهده دارد، از مدتها قبل تلاش خود را برای رفع مشکل
ورزشکاران و مربیان المپیکی آغاز کرده است و اقدامات بسیاری را در این
زمینه انجام داده است.
همچنین به ورزشکاران، مربیان و کسانی که برای شرکت در بازیهای المپیک
قصد سفر به لندن را دارند و بدهی مالیاتی و مشکل خروج از کشور دارند، اطلاع
داده شده تا نسبت به رفع مشکل خود اقدام کنند.
، بدهی مالیاتی احسان حدادی، قهرمان پرتاب دیسک آسیا هفته گذشته مانع
از خروج او از کشور شده بود که با پیگیری مسوولان فدراسیون دوومیدانی، روز
قبل از اعزام این مشکل برطرف شد و حدادی توانست در لیگ الماس قطر شرکت کند.
اوباما: به مذاکرات دیپلماتیک در کنار تحریمها متعهدیم
سحام نیوز: باراک اوباما، رئیس جمهوری آمریکا در نشست
امروز شنبه ۳۰ اردیبهشت ماه ( ۱۹ مه) رهبران گروه هشت گفت که رهبران این
کشورها نسبت به ادامه روند تحریمها و اعمال فشارها به همراه انجام مذاکرات
دیپلماتیک با ایران بر سر برنامه هسته ای این کشور، متعهد هستند.
به گزارش بی بی سی، اوباما در این نشست که در کمپ دیوید در جریان است به خبرنگاران گفت :” ما امیدواریم که بتوانیم این مساله را با روشی صلح آمیز و با احترام به استقلال و حفظ حقوق ایران در جامعه بین الملل حل کنیم.”
رئیس جمهوری آمریکا ضمن ابراز “امیدواری” نسبت به مذاکرات بغداد گفت که تمامی رهبران جهان قبول دارند که ایران حق دارد که از برنامه هستهای صلح آمیز برخوردار باشد، البته در صورتی که این کشور به قوانین بین المللی متعهد باشد.
قرار است دور دوم مذاکرات ایران و کشورهای ۱+۵ در سوم خرداد ماه در بغداد پایتخت عراق برگزار شود.
یک مقام آمریکایی روز جمعه ۲۹ اردیبهشت ماه ( ۱۸ مه) گفت که رهبران گروه هشت، موافقت کردند که ایران باید نسبت به اهداف برنامه هسته ای خود، سیاستی افشاگرانه در پیش گیرد.
به گزارش بی بی سی، اوباما در این نشست که در کمپ دیوید در جریان است به خبرنگاران گفت :” ما امیدواریم که بتوانیم این مساله را با روشی صلح آمیز و با احترام به استقلال و حفظ حقوق ایران در جامعه بین الملل حل کنیم.”
رئیس جمهوری آمریکا ضمن ابراز “امیدواری” نسبت به مذاکرات بغداد گفت که تمامی رهبران جهان قبول دارند که ایران حق دارد که از برنامه هستهای صلح آمیز برخوردار باشد، البته در صورتی که این کشور به قوانین بین المللی متعهد باشد.
قرار است دور دوم مذاکرات ایران و کشورهای ۱+۵ در سوم خرداد ماه در بغداد پایتخت عراق برگزار شود.
یک مقام آمریکایی روز جمعه ۲۹ اردیبهشت ماه ( ۱۸ مه) گفت که رهبران گروه هشت، موافقت کردند که ایران باید نسبت به اهداف برنامه هسته ای خود، سیاستی افشاگرانه در پیش گیرد.
تاکید مجدد آیت الله العظمی دستغیب بر آزادی زندانی سیاسی و رهایی رهبران جنبش سبز
سحام نیوز: آیت الله العظمی علی محمد دستغیب، بار دیگر
خواستار آزادی رهبران جنبش سبز و زندانیان سیاسی شد و بر لزوم این اقدام با
توجه به شرایط کشور تاکید کرد.
دوستداران این مرجع تقلید مردمی در صفحه فیس بوک خود آورده اند که “وی با اشاره به شرایط بحرانی کشور خواستار آزادی همراهان جنبش سبز شده و گفته است: میرحسن موسوی به نظر ما شخصی مخلص و مظلوم هستند و از خدای متعال خواستاریم که آقای میرحسن موسوی و عیال ایشان و آقای کروبی و همچنین زندانیان سیاسی که اغلب آنها اهل نماز و روزه و قرآن هستند را آزاد بفرماید! و از خدای متعال می خواهیم که همه ی خواسته های ایشان(آقای موسوی)که همگی موافق با شرع است را برآورده به خیر بفرمایند.
براساس این گزارش، آیت الله دستغیب همچنین اظهار داشت: خداوند به نوجوانان و جوانان ما کمک بفرما که این مشکلات و اتفاقات نتواند آنها را از دین زده کند،خدا خودت آنها را از این بلایا حفظ بفرما.
این مرجع تقلید مردمی و منتقد حکومت، چندی پیش نیز در جریان دیدار با تعدادی از خانواده های زندانیان سیاسی گفته بود: اگر این نورانیّت درون نبود، امثال آقایان موسوی و کروبی نمی توانستند متحمّل این همه سختی شوند. تمام حرف عزیزان شما و همینطور آقایان موسوی و کروبی این است که به قرآن وسنت و قانون اساسی عمل شود و کلام فقهایی عدول و مهذبی که عُمر خود را برای اسلام گذاشته اند و می خواهند خود را فدای قرآن وسنت کنند، نصب العین آقایان قرار بگیرد.
آیت الله دستغیب شیرازی تاکید داشت “تمام افتخار علمای بزرگ شیعه این بوده است که بزرگانشان همه مظلوم و در زندان وشکنجه بوده اند و عاقبت هم شهید شدند. خوب این چه وضعیتی است که در مملکت ایجاد شده و بصرف این که شخصی انتقاد صحیح کند و حرف حقّی بزند و تقاضایش عمل به قانون اساسی باشد با خود و خانواده اش به بدترین شکلی برخورد می شود. با کدام مدرک و دلیل از قرآن وسنت زندانی و خانواده اش از تمام حقوق محروم است؟”
دوستداران این مرجع تقلید مردمی در صفحه فیس بوک خود آورده اند که “وی با اشاره به شرایط بحرانی کشور خواستار آزادی همراهان جنبش سبز شده و گفته است: میرحسن موسوی به نظر ما شخصی مخلص و مظلوم هستند و از خدای متعال خواستاریم که آقای میرحسن موسوی و عیال ایشان و آقای کروبی و همچنین زندانیان سیاسی که اغلب آنها اهل نماز و روزه و قرآن هستند را آزاد بفرماید! و از خدای متعال می خواهیم که همه ی خواسته های ایشان(آقای موسوی)که همگی موافق با شرع است را برآورده به خیر بفرمایند.
براساس این گزارش، آیت الله دستغیب همچنین اظهار داشت: خداوند به نوجوانان و جوانان ما کمک بفرما که این مشکلات و اتفاقات نتواند آنها را از دین زده کند،خدا خودت آنها را از این بلایا حفظ بفرما.
این مرجع تقلید مردمی و منتقد حکومت، چندی پیش نیز در جریان دیدار با تعدادی از خانواده های زندانیان سیاسی گفته بود: اگر این نورانیّت درون نبود، امثال آقایان موسوی و کروبی نمی توانستند متحمّل این همه سختی شوند. تمام حرف عزیزان شما و همینطور آقایان موسوی و کروبی این است که به قرآن وسنت و قانون اساسی عمل شود و کلام فقهایی عدول و مهذبی که عُمر خود را برای اسلام گذاشته اند و می خواهند خود را فدای قرآن وسنت کنند، نصب العین آقایان قرار بگیرد.
آیت الله دستغیب شیرازی تاکید داشت “تمام افتخار علمای بزرگ شیعه این بوده است که بزرگانشان همه مظلوم و در زندان وشکنجه بوده اند و عاقبت هم شهید شدند. خوب این چه وضعیتی است که در مملکت ایجاد شده و بصرف این که شخصی انتقاد صحیح کند و حرف حقّی بزند و تقاضایش عمل به قانون اساسی باشد با خود و خانواده اش به بدترین شکلی برخورد می شود. با کدام مدرک و دلیل از قرآن وسنت زندانی و خانواده اش از تمام حقوق محروم است؟”
جوادی حصار: رای خاتمی باعث موجی از یاس در برخی اصلاح طلبان شد
سحام نیوز:عضو شورای مرکزی حزب اعتماد ملی گفت: دو سال
پیش وقتی ما تاکید داشتیم که احمدی نژاد به بیراهه می رود با هجمهای از
انتقادات مواجه شدیم در حالیکه هم اکنون آقایان، خود نیز به این نتیجه
رسیدهاند.
به گزارش ایلنا، محمد صادق جوادی حصار در مورد پیش زمینه های لازم برای
حضور اصلاح طلبان در یازدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری با بیان اینکه
“اگر اصلاح طلبان بدون فراهم کردن مقدمات لازم به صحنه برگردند مطمئنا
اعتماد مردم را از دست خواهند داد”، اظهار عقیده کرد: “البته پیش از هر چیز
باید این باور در مسئولان ایجاد شود که وجود اصلاح طلبان برای پیشبرد
اهداف عالی نظام ضروری است. ”
وی ادامه داد: مسئولان باید ضمن فراهم کردن زمینه های لازم، شرایط را
برای حضور اصلاح طلبان عملیاتی کند چرا که استفاده از چنین افرادی در
مدیریت اجرایی کشور جزو نیازهای توسعه کشور محسوب میشود.
جوادی حصار افزود: در مقابل سران اصلاح طلب و توده مردمی که باور به
اصلاحات دارند نیز باید به این نتیجه برسند که تعامل با یکدیگر ضروری است و
باید زمینه حضور مجدد در عرصه های مدیریتی را فراهم کرد.
این فعال سیاسی اصلاح طلب در بخش دیگری از سخنان خود با تاکید بر اینکه
اعتماد سازی برای مشارکت اصلاح طلبان باید توسط مسئولان فراهم شود، خاطر
نشان کرد: در این میان توده مردم اصلاح طلب نمی توانند به راحتی بازگشت
اصلاح طلبان را به عرصه های سیاسی کشور بپذیرند و این سوال برای آنها ایجاد
میشود که چه اتفاقی افتاده است که افرادی که تا سال گذشته متهم به فتنه
گری بودند اکنون به مشارکت سیاسی دعوت می شوند.
وی اضافه کرد: اگر اصلاح طلبان بدون فراهم کردن مقدمات لازم به صحنه برگردند مطمئنا اعتماد مردم را از دست خواهند داد.
جوادی حصار با اشاره به رای خاتمی در مرحله اول انتخابات اخیر مجلس
شورای اسلامی یادآور شد: پس از این مساله نقدهای فراوانی به خاتمی وارد شد
و حتی موجی از یاس برخی اصلاح طلبان را فرا گرفت . بنابراین در انتخابات
ریاست جمهوری نیز اگر متن جامعه اصلاح طلبان نسبت به کنش های اصلاح طلبانه
توجیه نشوند، امکان همراهی آنها با احزاب وفعالان سیاسی اصلاح طلب وجود
نخواهد داشت.
وی با تاکید بر اینکه برای مشارکت سیاسی اصلاح طلبان باید شرایط به پیش
از خرداد ۸۸ بازگردد، اذعان داشت: باید حرف های هاشمی که در آخرین نماز
جمعه خود گفت، عملی شود در غیر اینصورت امکان مشارکت واقعی نخواهد بود.
این فعال سیاسی همچنین تصریح کرد: اگر چه در انتخابات اخیر مجلس عدهای
تحت عنوان اصلاح طلب ثبت نام کردند، اما آن عده که دارای استقلال رای بودند
رد صلاحیت شدند و افرادی که بودن و نبودن آنها فرقی نمی کرد رای نیاوردند.
جوادی حصار ادامه داد: عدهای می خواهند از آب بگذرند ولی پایشان خیس
نشود در حالیکه اصلاح طلبان واقعی که هم اکنون در فشار هستند از سر دلخوشی
پای در چنین معرکه ای نگذاشتند بلکه دغدغه نظام را داشتند.
وی با اشاره به برخی گزینه های اصلاح طلبان برای انتخابات ریاست جمهوری
اخیر تاکید کرد: آقای عارف و دیگرانی که هم اکنون از آنها نام برده می شود،
افرادی نیستند که اصلاح طلبان بخواهند دور آنها جمع شوند، بنابراین هر
فردی که کاندیدا میشود باید تکلیف فشارهای چهار سال اخیر نسبت به اصلاح
طلبان را روشن کند، در غیر اینصورت همراه کردن بدنه اصلاح طلبان در کشور
کار غیر ممکنی است.
این فعال سیاسی با تاکید بر اینکه باید با حذف عنوان فتنه از ادبیات
سیاسی خود به نوعی مصالحه برسیم، اظهار داشت: همانگونه که امام علیرغم میل
باطنی خود قطعنامه ۵۹۸را پذیرفت، ما نیز باید همیشه واقعیتی به نام ضرورت
حفظ نظام را در نظر بگیریم.
جوادی حصار اضافه کرد: همانطور که هم اکنون توانسته ایم با ۱+۵ وارد
مذاکره شویم، باید بتوانیم با اصلاح طلبانی که در سرنوشت کشور نیز سهیم
هستند وارد مذاکره شویم تا شاهد آشتی ملی باشیم.
وی با بیان اینکه اصولگرایان و اصلاح طلبان نمیتوانند به راحتی روی هم
خط بکشند، گفت: هیچکدام از دو جناح نمیتوانند دیگری را نادیده بگیرند.
این فعال سیاسی اصلاح طلب خاطر نشان کرد: دو سال پیش وقتی ما تاکید
داشتیم که احمدی نژاد به بیراهه می رود با هجمه ای از انتقادات مواجه شدیم
در حالیکه هم اکنون آقایان، خود نیز به این نتیجه رسیده اند.
جوادی حصار در پایان تصریح کرد: امیدوارم هر فردی که عنوان ریاست جمهوری
را به خود اختصاص می دهد خادم ملت باشد و با در نظر گرفتن مصلحت کشور،
توان مدیریت و نمایندگی ملت بزرگ ایران را در داخل و در عرصه بین المللی
داشته باشد.
رييس اتحاديه قهوهخانهداران خبر داد
راهاندازی قهوهخانه مخصوص بانوان
رییس اتحادیه قهوهخانهداران گفت: ما پیگیر راهاندازی قهوهخانه
ویژه بانوان هستیم و در نظر داریم با همکاری و اجازه نیروی انتظامی و اداره
اماکن، مکانی مختص بانوان ایجاد کنیم و صحبتهایی نیز در این رابطه صورت
گرفته است.
به گزارش ایسناعباس علائی اظهار کرد: در رابطه با تشکیل قهوهخانه ویژه
بانوان باید به درستی شرایط و جزئیات آن مورد بررسی قرار گرفته و نظرات را
از مراکز مربوطه دریافت کرده و بعد از بررسی و سنجیدن شرایط به نتیجه مشخصی
در این رابطه برسیم.
وی اظهار داشت: مدتی است که گرایش مردم به قهوهخانهها زیاد شده و این
نشان میدهد که مردم سنت خود را دوست دارند و گذشتگان خود را همیشه به خوبی
یاد میکنند.
رییس اتحادیه قهوهخانهداران درباره گرفتن مجوز برای تاسیس قهوهخانه
ویژه بانوان گفت: برای این موضوع متقاضیان زیادی داریم وضوابطی نیز نیروی
انتظامی دارد که البته به حق است و نباید قهوه خانهها در نزدیکی مراکز
آموزشگاهی، مدارس به ویژه مدارس دخترانه، مساجد یا بانکها و موارد دیگر
باشند و بیشتر در مکانهایی باشند که حالت تجاری دارد و کمتر مسکونی است.
وی تاکید کرد: قلیان مخصوص اتحادیه قهوه خانهداران است و هیچ صنف
دیگری نمیتواند قلیان ارائه دهد و در این صورت اگر کسی این کار را انجام
دهد، کار غیر قانونی کرده واین نوعی تداخل صنفی محسوب شده و تداخل صنفی نیز
منجر به بسته شدن و در صورت تکرار ابطال مجوز خواهد شد.
آیا محمدرضا رحیمی به عنوان متهم در دادگاه حاضر می شود؟
آغاز نخستین جلسه دادگاه باند فاطمی
دادگاه متهمان اختلاس بزرگ در بیمه ایران، موسوم به فساد خانه فاطمی، روز دوشنبه اول خردادماه ۹۱ به صورت علنی بر گزار خواهد شد.
به گزارش فرارو، متهمان این اختلاس هشتاد و پنج نفرند که در شعبه ۷۶
دادگاه کیفری استان تهران به ریاست قاضی مدیر خراسانی، محاکمه خواهند شد.
در میان متهمان این پرونده ی سی هزار صفحه ای، تعدادی از کارمندان دولتی
در رده های مختلف دیده می شوند.رحیمی معاون اول رئیس دولت دهم از جمله
متهممان اصلی این پرونده است اما هنوز مشخص نیست که آیا قرار است وی نیز
محاکمه شود یا خیر؟
اتهام این افراد بر اساس کیفرخواست صادره از سوی دادسرای عمومی و انقلاب
تهران، مشارکت در اختلاس، معاونت در اختلاس توام با تشکیل شبکه چند نفره
به واسطه همکاری با کارمندان بیمه، وصول وجه چکهای ناشی از اختلاس شرکت
بیمه و تحصیل مال نامشروع از محل وجوه چکهای مذکور است.
نخستین جلسه غیر علنی رسیدگی به این پرونده، هشتم اسفند سال ۱۳۸۹ در
دادگاه کیفری استان تهران با حضور پنج قاضی به ریاست قاضی مدیرخراسانی
برگزار و دومین جلسه دادگاه نیز فردای آن روز- نهم اسفند- برگزار شد.
پس از برگزاری دومین جلسه، پرونده به دلیل وجود نقص در تحقیقات به
دادسرا اعاده شد که پس از رفع نقص، شعبه رسیدگیکننده پس فردا دوشنبه،
رسیدگی به این پرونده را از سر میگیرد.
بر اساس این گزارش، در این پرونده چند نفر از مدیران بیمه ایران
شعبههای کرج و فاطمی تهران با به کار بردن ترفندهای گوناگون مانند صدور دو
چک بابت خسارت و دیه در یک پرونده، یکی برای زیاندیده و دیگری برای خود،
تشکیل پروندههای خسارت واهی و صدور چکهایی به نام بستگان و آشنایان خود
بهعنوان زیاندیده و عدم واریز حق بیمه برخی بیمهگذاران، مبادرت به
برداشت وجوه از حساب شرکت بیمه ایران در این شعبه کردهاند، تعدادی از
افراد که از کارکنان شرکت بیمه ایران نبودهاند نیز در این پرونده
دخیلاند.
دادگاه متهمان از دوشنبه آغاز و در روزهای زوج هر هفته ادامه خواهد
یافت. خاطرنشان می شود دادگاه این متهمان به دلیل مسائل سیاسی تا کنون
برگزار نشده بود.
هشدار عفو بین الملل درباره ۶ فعال عرب اهوازی که با خطر اعدام روبرو هستند
خبرگزاری هرانا - سازمان عفو بین الملل در بیانیهای، نسبت به خطر اعدام شش تن از شهروندان عرب اهوازی دستگیر شده توسط نیروهای امنیتی جمهوری اسلامی ایران هشدار داد و گفته است که آنها به اتهام محاربه در معرض خطر اعدام قرار دارند.
در بیانیه این سازمان، آمده است این متهمان قرار است ۲۰ ماه میجاری در شعبه ۲ دادگاه انقلاب دزفول محاکمه شوند.
سازمان عفو بین الملل نام این افراد و
مشخصات آنها را چنین اعلام کرده است: محمد علی عموری وبلاگ نویس، رحمان
عساکره دبیر شیمی، هاشم شعبانی دبیر، هادی راشدی دبیر، سید جابرآلبوشوکه و
برادر جوانتر او سید مختار آلبوشوکه؛ همگی این افراد از شهر خلف آباد یا
رامشیر در استان خوزستان هستند.
محمد علی عموری در سال ۲۰۰۷ در عراق
بازداشت و پس از تحمل ۴ سال حبس تحویل دستگاه امنیتی ایران شد و در هفت ماه
نخست بازداشت به شدت تحت شکنجه قرارگرفت، هادی راشدی نیز که در ۲۸ فوریه
سال گذشته بازداشت شده بود برای مدتی در بیمارستان بستری شد. به نظر میرسد
وی به دلیل بدرفتاری و شکنجه ماموران امنیتی به بیمارستان منتقل شده بود.
همچنین خانواده سید جابر آلبوشوکه اعلام کردهاند فرزند آنها در زندان ۱۰
کیلوگرم وزن کم کرده است و برادر وی مختار آلبوشوکه نیز اکنون از افسردگی و
بیماری فراموشی رنج میبرد.
بنا بر این بیانیه، این افراد حدود یک سال
پیش بدون اینکه اتهام مشخصی به آنها تفهیم شود، دستگیر شدند. دلیل
دستگیری آنها ارتباط با فعالیتهایی عنوان شده که مرتبط با فعالان عرب
ایرانی در اهواز است.
سازمان عفو بین الملل نسبت به اینکه این افراد در معرض شکنجه قرار گرفتهاند و به شکلی عادلانه محاکمه نشوند، ابراز نگرانی کرده است.
سازمان عفو بین الملل نسبت به اینکه این افراد در معرض شکنجه قرار گرفتهاند و به شکلی عادلانه محاکمه نشوند، ابراز نگرانی کرده است.
این شش نفر ماه مارس ۲۰۱۱ در خانههایشان
در خلف آباد واقع در استان خوزستان در آستانه سالگرد اعتراضهای مردم عرب
اهواز در سال ۲۰۰۵ دستگیر شدهاند.
بر اساس این گزارش این افراد که هم اینک
در زندان کارون اهواز نگهداری میشوند. دستکم چهار تن از آنها تا هشت ماه
پس از بازداشت، از حق داشتن وکیل مدافع محروم بودند.
پس از آن در دادگاههایی که مدت زمان
آنها از پنج دقیقه تجاوز نکرد، اتهام مبهم «محاربه با خدا و فساد فی
الارض» از راه «اقدام علیه امنیت ملی از راه تجمع غیر قانونی» و «تبلیغ
علیه نظام» به آنها تفهیم شد. این اتهامها آنها را در آستانه حکم
احتمالی اعدام قرار میدهد.
سازمان عفو بین الملل از مقامهای ایرانی
خواسته است حقوق این افراد را رعایت کرده و بر پایه معیارهای شناخته شده
بین المللی، آنها را محاکمه کرده بدون اینکه حکم اعدام در حقشان صادر شود.
این بیانیه همچنین خواستار آن شده است که
از شکنجه و بدرفتاری با این افراد جلوگیری شده و اجازه ارتباط منظم با وکیل
مدافع به آنها داده شود.
عفو بین الملل همچنین خواستار تضمین رسیدن کمکهای پزشکی به تعدادی از آنها که نیاز به درمان دارند شده است.
شهرداری تهران از برگزاری کلاس شعر فاطمه اختصاری جلوگیری کرد
خبرگزاری
هرانا - شهرداری تهران اخیرا از برگزاری کلاس های شعرسرایی توسط فاطمه
اختصاری شاعر و فعال حقوق زنان در تهران جلوگیری کرد.
به گزارش عصر امروز، نامبرده در چند ماه گذشته تلاش کرد تا کلاس های شعرسرایی در کشور برگزار کند که این اقدام وی با هوشیاری و ممانعت شهرداری همراه شده است.
این منبع نزدیک به حاکمیت اضافه کرد: «برخی رسانه ها در ادامه سیاست تخریب شهرداری بدون ارائه هرگونه سند و مدرکی تلاش کرده بودند وانمود کنند این شاعر مبتذل سرا در سرای محله ایوانک تهران کلاس برگزار کرده است که ممنونی رئیس سرای این محله به شدت این موضوع را تکذیب کرد.»
فاطمه اختصاری سردبیری نشریهی توقیف شده «همین فردا بود»، فعال سرشناس حقوق زنان، نویسنده و شاعر ایرانی است که اخیرا به دلیل اجرای یکی از اشعارش توسط شاهین نجفی بیش از پیش مورد غضب جریانات تندرو قرار گرفته است.
به گزارش عصر امروز، نامبرده در چند ماه گذشته تلاش کرد تا کلاس های شعرسرایی در کشور برگزار کند که این اقدام وی با هوشیاری و ممانعت شهرداری همراه شده است.
این منبع نزدیک به حاکمیت اضافه کرد: «برخی رسانه ها در ادامه سیاست تخریب شهرداری بدون ارائه هرگونه سند و مدرکی تلاش کرده بودند وانمود کنند این شاعر مبتذل سرا در سرای محله ایوانک تهران کلاس برگزار کرده است که ممنونی رئیس سرای این محله به شدت این موضوع را تکذیب کرد.»
فاطمه اختصاری سردبیری نشریهی توقیف شده «همین فردا بود»، فعال سرشناس حقوق زنان، نویسنده و شاعر ایرانی است که اخیرا به دلیل اجرای یکی از اشعارش توسط شاهین نجفی بیش از پیش مورد غضب جریانات تندرو قرار گرفته است.
۱۵ نفر در مهمانی شبانه دستگیر شدند
به گزارش خراسان، فرمانده انتظامی طرقبه و
شاندیز گفت: دقایق اولیه بامداد روز گذشته، ماموران انتظامی از طریق تماس
شهروندان به اطلاعاتی دست یافتند که نشان میداد افرادی در یکی از باغ
ویلاهای منطقه شاندیز اقدام به برپایی پارتی مختلط کردهاند. سرهنگ صارمی
افزود: در پی کسب این اطلاعات، بلافاصله ماموران انتظامی به محل اعلام شده
عزیمت کردند و پس از اخذ شبانه مجوزهای قضایی وارد باغ ویلای مذکور شدند.
وی افزود: در این پارتی ۹مرد و ۶زن که به
صورت مختلط حضور داشتند دستگیر شدند و در بازرسی از این مکان نیز مقداری
مشروبات الکلی کشف شد.
هرانا؛ بازداشت تعدادی از شهروندان بهایی در نجف آباد اصفهان
بنا به اطلاع گزارشگران هرانا، ارگان خبری
مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، شش نفر از ماموران اداره اطلاعات
شهرستان نجف آباد (از توابع اصفهان) با در دست داشتن حکمی وارد منزل یک
شهروند بهایی شده و پس از تفتیش منزل و بازجویی کوتاهی از حضار، چهار
شهروند بهایی حاضر در منزل را بازداشت کردند.
بهرام فردوسیان، منا پیرعلی، شعله افشاری و اعظم طبیبی از جمله بازداشت شدگان هستند.
نیروهای امنیتی هم چنین فرد مسلمانی را که همراه همسر و دو فرزندش در آنجا مهمان بوده اند را هم بازداشت کردند.
بازداشت شدگان پس از دستگیری به زندان دستگرد اصفهان منتقل شدند.
قابل ذکر است در حین تفتیش منزل، یک
شهروند بهایی دیگر به نام «آرش حقیقی» به منزل مزبور آمده که ماموران از وی
می خواهند لیست موارد ضبط شده را امضا کند که نامبرده از این کار امتناع
کرده و پس از آن مورد ضرب و شتم قرار می گیرد.
اعضای گروه موسیقی "ارتعاش" بازداشت شدند
به گزارش مشرق، این گروه زیر زمینی که اقدام به تولید آهنگ های با سبک راک راپ می کرده به جرم شیطان پرستی بازداشت شدند.
این رسانه نزدیک به حاکمیت اعلام کرد:" از محل استقرار این گروه که اقدام به اجرای ۱۸ آهنگ هیپ کرده، ابزار و نمادهای شیطان پرستی و وسایل فساد به دست آمده است."
دو نفر در اصفهان اعدام شدند، ۷۳ نفر در طی ماه جاری اعدام شدند
خبرگزاری
هرانا - دو زندانی در اصفهان که به اتهام تجاوز به یک مادر و دختر بازداشت
شده بودند، سحرگاه امروز در رندان اصفهان اعدام شدند.
به گزارش فارس، دادستان عمومی و انقلاب
اصفهان محمدرضا حبیبی اتهام این دو زندانی به نامهای فرشید و باقر را تجاوز
به یک مادر و دختر و سرقت اموال آنها در سال ۸۸ اعلام کرد.
طبق آمار ارائه شده از سوی نهاد آمار، نشر و آثار مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران در اردی بهشت ماه سالجاری دست کم ۷۳ نفر در زندان های کشور اعدام شدند.
طبق آمار ارائه شده از سوی نهاد آمار، نشر و آثار مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران در اردی بهشت ماه سالجاری دست کم ۷۳ نفر در زندان های کشور اعدام شدند.
اعدام گروهی ۷ زندانی در زندان لاکان رشت
خبرگزاری هرانا - روز چهارشنبه ۷ تن از زندانیان زندان لاکان رشت در این زندان اعدام شدند.
به گزارش تارنمای فعالین حقوق بشر و
دمکراسی، روز سه شنبه ۲۶ اردیبهشت ماه ۷ زندانی را از بندهای مختلف خارج
وبه سلولهای انفرادی زندان لاکان رشت منتقل کردند و روز چهارشنبه ۲۷
اردیبهشت ماه در پشت بهداری زندان لاکان به دار آویخته شدند.
در طی هفتۀ گذشته ۳۵ زندانی در زندانهای اوین، زنجان، کرمانشاه، اردبیل، یزد و رشت اعدام شدند.
هنوز رسانههای رسمی ایران از انتشار خبر
اعدام ۱۶ زندانی در زندان یزد و ۷ زندانی در زندان لاکان رشت خبری منعکس
نکردهاند و این موضوع باعث نگرانی مجامع حقوق بشری از بالاتر بودن
اعدامها در ایران شده است.
کارگران متروی اهواز ۵ ماه است حقوق نگرفتهاند
خبرگزاری
هرانا - به گفته یکی از کارگران قطار شهری اهواز، ۸۰۰ نفر از کارگران قطار
شهری اهواز، با وجود کار در گرمای بالای ۵۰ درجه، ۵ ماه است که حقوق
نگرفتهاند، اما از ترس اخراج جرات اعتراض ندارند.
به گزارش ایلنا، این کارگر که نخواست نامش فاش شود، با اشاره به بیکارشدن ۲۰۰ کارگر قطار شهری اهواز، در پی توقف کار به دلیل اعتراض در سال گذشته، افزود: مشکلات کارگران متروی اهواز دوباره در حال تکرار شدن است و تا کنون کسی از مسئولان پاسخگوی مشکلات این کارگران نبوده است.
به گزارش ایلنا، این کارگر که نخواست نامش فاش شود، با اشاره به بیکارشدن ۲۰۰ کارگر قطار شهری اهواز، در پی توقف کار به دلیل اعتراض در سال گذشته، افزود: مشکلات کارگران متروی اهواز دوباره در حال تکرار شدن است و تا کنون کسی از مسئولان پاسخگوی مشکلات این کارگران نبوده است.
همچنین یک فعال کارگری در قزوین خبر داد
که ۲۰۰ تن کارگران کارخانه پلی اوتان، تولید کننده صندلی خودرو و تشک، نیز ۲
ماه است که حقوق نگرفتهاند.
این کارخانه در گذشته ۵۰۰ کارگر داشت که در حال حاضر تعداد ۲۰۰ کارگر در این واحد تولیدی باقی ماندهاند. کارگران بیکار شده نیز به دلیل پرداخت نشدن حق بیمه در موعد مقرر، امکان استفاده از مقرری بیمه بیکاری را ندارند.
این کارخانه در گذشته ۵۰۰ کارگر داشت که در حال حاضر تعداد ۲۰۰ کارگر در این واحد تولیدی باقی ماندهاند. کارگران بیکار شده نیز به دلیل پرداخت نشدن حق بیمه در موعد مقرر، امکان استفاده از مقرری بیمه بیکاری را ندارند.
مراد ویسی: رد پای سپاه بعد از آیت الله خامنه ای در همه حوزه های کشور دیده می شود
سپاه وارد همه حوزه ها اعم از فرهنگی، اقتصادی، رسانه های جمعی،
اجتماعی، سیاسی حتا ورزشی شده است و تبدیل به یکی از بازیگران جدی در همه
این حوزه ها شده است. با وجود این که دامنه قدرت و اخیتارات سپاه در دو سال
و نیم گذشته بسیار بسیار بیشتر از گذشته شده است اما هنوز نمی توان گفت
سپاه بر آیت الله خامنه ای مسلط است
سود هفت برابری «بزرگترین واگذاری تاریخ ایران»
در جیب سپاه واریز شده است. به گزارش تارنمای "کلمه " در دو سال گذشته،
سپاه هفت برابر بهایی که برای خرید همراه اول پرداخته، سود برده است! این
خبری بود که هفته گذشته مدیرعامل شرکت ارتباطات سیار اعلام کرد.
او البته اشاره ای به نام یک بنیاد متعلق سپاه و دیگر سهامداران خرید
این شرکت نکرد و از سرنوشت پیگیری های قانونی واگذاری این شرکت نیز چیزی
نگفت، و صرفا از درآمد ۴۳ هزار میلیارد ریالی این شرکت در سال ۸۹ و درآمد
۵۵ هزار میلیارد ریالی این شرکت در سال ۹۰ خبر داد. حال آنکه این شرکت در
سال ۸۸ به بهای ۱۵ هزار میلیارد ریال واگذار شده و در دو سال اخیر به
اندازه هفت برابر رقم خرید، درآمد کسب کرده است.!
واگذاری شرکت ارتباطات سیار مخابرات در سال ۸۸ به کنسرسیومی که بیشترین
سهم آن متعلق به بنیاد تعاون سپاه بود، هرچند حرف و حدیث های زیادی را
برانگیخت و حتی کار را به پیگیری در مجلس و دیگر نهادهای نظارتی کشاند، اما
در نهایت هیچ یک از این پیگیری ها به جایی نرسید.
بدین ترتیب در این معامله که بزرگترین واگذاری تاریخ ایران توصیف شده،
سودی نجومی عاید سپاه شد که ارقام رسمی اعلام شده از سوی مدیرعامل همراه
اول، ابعاد تکان دهنده آن را نشان می دهد. این موضوع باعث شد که بسیاری از
ناظران، واگذاری هایی از این نوع و توقف پیگیری ها درباره غیر قانونی بودن
آنها را نوعی معامله در ازای خدمات سپاه به سایر ارکان حاکمیت در جریان
سرکوب های سال ۸۸ تلقی کنند.
اما این که سپاه پاسداران انقلاب اسلامی با کدام
پشتوانه توانسته است وارد سایر حوزه های در کشور شود موضوع بحث امروز مجله
چشم انداز است.
"مراد ویسی" روزنامه نگار و تحلیل گر مسائل سیاسی در رادیو فردا در این خصوص به بخش فارسی رادیو بین المللی فرانسه گفت:« در اصل 150 قانون اساسی جمهوری اسلامی که وظایف و ماموریت سپاه تشریح شده است. گفته شده که سپاه پاسداران انقلاب اسلامی که د رنخستین روزهای پیروزی انقلاب تشکیل شد برای ادامه نقش در نگهبانی از انقلاب و دستآورهای آن پا برجا می ماند، حدود قلمرو و مسئولیت سپاه در رابطه با وظایف و قلمرو و مسئولیت نیروهای مسلح دیگر با تاکید بر هماهنگی و همکاری برادرانه میان آنها بوسیله قانون تعیین می شود اما در سال های اخیر شاهد آن هستیم که توسط خود فرماندهان و مسئولان سپاه، تفسیرهای جدیدی از ماموریت های سپاه به عمل آمده است که دامنه اختیارات سپاه را گسترده تر کرده است .»
"مراد ویسی" روزنامه نگار و تحلیل گر مسائل سیاسی در رادیو فردا در این خصوص به بخش فارسی رادیو بین المللی فرانسه گفت:« در اصل 150 قانون اساسی جمهوری اسلامی که وظایف و ماموریت سپاه تشریح شده است. گفته شده که سپاه پاسداران انقلاب اسلامی که د رنخستین روزهای پیروزی انقلاب تشکیل شد برای ادامه نقش در نگهبانی از انقلاب و دستآورهای آن پا برجا می ماند، حدود قلمرو و مسئولیت سپاه در رابطه با وظایف و قلمرو و مسئولیت نیروهای مسلح دیگر با تاکید بر هماهنگی و همکاری برادرانه میان آنها بوسیله قانون تعیین می شود اما در سال های اخیر شاهد آن هستیم که توسط خود فرماندهان و مسئولان سپاه، تفسیرهای جدیدی از ماموریت های سپاه به عمل آمده است که دامنه اختیارات سپاه را گسترده تر کرده است .»
او گفت:« در شرایط کنونی مسئولان سپاه معتقدند از جایی که وظیفه سپاه طبق
قانون اساسی دفاع از دستآورهای انقلاب هست، بنا بر این سپاه نمی تواند در
مقابل تحولات داخلی کشور از جمله تحولات سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی
بی تفاوت باشد.»
این تحلیل گر سیاسی در ادامه گفت:« این تفسیر نه تنها
با مخالفت آیت الله خامنه ای، رهبر جمهوری اسلامی مواجه نشد بلکه با تائید
ضمنی او نیز همراه بوده است. بر همین اساس منتقدین و مخالفان داخلی و
خارجی حکومت جمهوری اسلامی نیز معتقدند که سپاه پاسداران در انتخابات ریاست
جمهوری سال 1388 با اجازه رهبر به عنوان فرمانده کل قوا به نفع محمود
احمدی نژاد رئیس جمهور فعلی و علیه رقبا در انتخابات، دخالت سازمان یافته
داشت.»
او گفت:« سپاه وارد همه حوزه ها اعم از فرهنگی، اقتصادی، رسانه های جمعی،
اجتماعی، سیاسی حتا ورزشی شده است و تبدیل به یکی از بازیگران جدی در همه
این حوزه ها شده است. با وجود این که دامنه قدرت و اخیتارات سپاه در دو سال
و نیم گذشته بسیار بسیار بیشتر از گذشته شده است اما هنوز نمی توان گفت
سپاه بر آیت الله خامنه ای مسلط است .»
افزایش 127 درصدی بودجه 91 در نهاد های نظامی و امنیتی کشور
700 میلیارد تومان از بودجه به اشخاص حقیقی و حقوقی تعلق می
گیرد که قابل نظارت نیستند و 138 موسسه که د ردیف کمک بگیران دولتی و غیر
دولتی هستند که از این بین 94 موسسه مذهبی هستند.
نمایندگان مجلس شورای اسلامی در جلسه عصر امروز (شنبه 30 خرداد
ماه) به رفع ایرادات شورای نگهبان نسبت به لایحه بودجه سال 1391 پرداختند.
به گزارش خبرگازری مهر، شورای نگهبان در بررسی مصوبات مجلس در لایحه
بودجه سال1391، 5 ایراد قانون اساسی گرفته بود که سه مورد آن به اصلاح
عبارت، یک مورد به حذف تبصره و یک مورد به جایگزینی یک بند انجامید.
شورای نگهبان در 3 بند از لایحه بودجه 91 به نگارش عبارت "شرکت ملی نفت
ایران" از آن جهت که اساسنامه شرکت ملی نفت ایران هنوز به تصویب مجلس
نرسیده است ایراد گرفته بود و تاکید کرده بود از آنجایی که این اساسنامه
تصویب نشده استفاده از این واژه درست نیست. بنابراین نمایندگان در دو بند
عبارت "شرکت تابعه ذیربط وزارت نفت" را جایگزین عبارت "شرکت ملی نفت ایران"
کردند، در یک بند نیز عبارت "شرکت تابعه ذیربط وزارت نفت" را جایگزین
"شرکت ملی گاز ایران" کردند.
همچنین در بند مربوط به صندوق بازنشستگی کارکنان صنعت فولاد که دولت را
مکلف کرده بود این صندوق را به وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی منتقل کند،
کمیسیون تلفیق تصمیم به حذف تبصره این بند گرفت تا نظر شورای نگهبان را
تامین کند.
در تبصره این بند دولت مکلف شده بود تا تحقق این بند بار مالی ناشی از
پرداخت حقوق و مطالبات بازنشستگان از محل واگذاری سهام و داراییها و سایر
اموال تامین کند.
ادیانی راد، در مخالفت با نظر کمیسیون تلفیق مبنی بر حذف این تبصره گفت:
این تبصره صرفاً ضمانت اجرایی برای دولت ایجاد می کند در صورتی که این
تبصره حذف شود از دولت میخواهم تا ضمانت اخلاقی دهد تا این بند را اجرایی
خواهد کرد.
بودجه سال 1391 کل کشور در حالی به تصویب نهایی رسید که هنوز برخی از
نمایندگان مجلس معتقدند که اعداد نهایی بودجه سال جاری، روشن نیست.
امیر طاهرخانی نماینده تاکستان، در این خصوص اظهار داشت، مشکلات اصلی کشور را بودجه باید مرتفع کند و ما باید راجع به آن صحبت کنیم. آقای مفتح نیز اعلام کرد، بودجه شفاف است در حالی که هیچ عدد و رقمی در این گزارش مشاهده نمیکنیم و این نقص بزرگی است و انتظار است به کلیات رای منفی داده شود.
امیر طاهرخانی نماینده تاکستان، در این خصوص اظهار داشت، مشکلات اصلی کشور را بودجه باید مرتفع کند و ما باید راجع به آن صحبت کنیم. آقای مفتح نیز اعلام کرد، بودجه شفاف است در حالی که هیچ عدد و رقمی در این گزارش مشاهده نمیکنیم و این نقص بزرگی است و انتظار است به کلیات رای منفی داده شود.
"حمید مافی"روزنامه نگار حوزه اقتصاد سیاسی، در پاسخ به این پرسش که سقف
بودجه سال 1391 نسبت به سال گذشته چقدر افزایش داشته است، گفت:« بر اساس
اعلام کمیسیون تلفیق مجلس، سقف بودجه91 نسبت به سال گذشته 580 هزار
میلیارد تومان افزایش پیدا کرده است که این افزایش بودجه در نهاد های نظامی
و امنیتی کشور 127 درصد بوده است. بودجه نهادهای دینی نیزدر سال جاری به
شدت افزایش پیدا کرده است.»
او گفت:« دولت از اساس پیش بینی های اشتباهی در مورد بودجه و در آمد نفتی
در سال جدید داشته است و نمایندگان مجلس می دانستند که رشد اقتصادی 8 درصدی
در سال جاری نخواهیم داشت و همین طوردستیابی به صادرات 2 میلیون و 40 هزار
شبکه ای امکان پذیر به نظر نمی رسد.»
این روزنامه نگار گفت:« بعید می دانم دولت برنامه خاصی برای مهار تورم
در لایحه بودجه داشته باشد. امسال 24 میلیارد دلار برای واردات کالا تصویب
شده و این یکی از تناقض های لایحه بودجه است چرا که قرار بود سال 1391 سال
تولید ملی باشد!»
"حمید مافی" در ادامه با اشاره به اعداد پنهان در لایحه بودجه گفت:«
بخشی از اعداد پنهان د رلایحه بودجه مربوط به بودجه نهادهای نظامی است.»
این روزنامه نگار حوزه سیاسی گفت:«700 میلیارد تومان از بودجه به اشخاص
حقیقی و حقوقی تعلق می گیرد که قابل نظارت نیستند و 138 موسسه که د ردیف
کمک بگیران دولتی و غیر دولتی هستند که از این بین 94 موسسه مذهبی هستند.»
او در ادامه با اشاره به این که شورای نگهبان در رفع اشکال ها به غیر
شفاف بودن، در یک بند لایحه بودجه به آن کمک کرده است گفت:« جایی که در
آخرین مورد شورای نگهبان به بندی ایراد گرفت که تصریح داشت: به منظور زدودن
فقر از چهره مناطق آزاد تجاری، سازمانهای مناطق آزاد موظفند حداقل یک
درصد از محل وصول عوارض ورود و صدور کالاها و خدمات این مناطق را از طریق
نهادهای حمایتی به محرومین و نیازمندان بومی این مناطق اختصاص دهد و
کمیسیون تلفیق برای رفع ایراد شورای نگهبان نسبت به نامشخص نبودن این میزان
مبلغ و همچنین چگونگی واریز آن به خزانه داری کل کشور متنی را جایگزین این
بند کردند که با این شرح است، در اجرای بند "ز" ماده 112 قانون برنامه 5
ساله پنجم توسعه جمهوری اسلامی ایران، سازمانهای مناطق آزاد تجاری و صنعتی
موظفند منابع موضوع این بند را به حساب خاصی نزد خزانهداری کل کشور واریز
کنند. خزانه داری کل نیز موظف است تا مبلغ 100 میلیارد ریال از محل منابع
واریزی را به نسبت مساوی برای اجرای مفاد بند یاد شده به کمیته امداد امام
خمینی(ره) و سازمان بهزیستی همان مناطق پرداخت کند. »باراک اوباما: راه حل سیاسی سوریه باید زمانمندتر باشد
تحولات سوریه همچنان با سرعت و خونین ادامه دارد، امروز نیز
خیزش مردم سوریه علیه رژیم بشار اسد یکی از موضوعات مهم مطرح شده در اجلاس
هشت کشور صنعتی دنیا موسوم به گروه جی8 بود.
باراک اوباما رییس جمهوری ایالات متحده امریکا درباره توافقات
این هشت کشور که روسیه، یکی از بزرگترین حامیان رژیم بشار اسد نیز جزء آن
است گفت: ما برای حل مسیله سوریه به این توافق رسیدیم که راه حل سیاسی باید
پروسه زمان مندتری باشد.
باراک اوباما در این زمینه گفت: ما در مورد سوریه به بحث و گفتگو نشستیم
و تمامی بر این نکته توافق داشتیم که یک راه حل صلح امیز و انتقال سیاسی،
اتفاقی است که ترجیح داده میشود.
لازم به ذکر است که تا کنون حدود 12000 نفر در درگیری بین رژیم بشار اسد و مخالفان وی کشته شده اند.
رییس جمهوری امریکا همچنین گفت ما عمیقا نگران خشونت هایی هستیم که در حال رخ دادن در سوریه است و روزانه جان انسان ها را میگیرد.
باراک اوباما نهایاتا با اعلام اینکه کشورهای عضو گروه 8 از طرح صلح
کوفی عنان حمایت میکنند، گفت ما انتظار داریم که طرح عنان به طور کامل به
اجرا دربیاید و پروسه حل مشکل از طرق سیاسی در چهارچوبی زمانمندتر قرار
گیرد.
در همین حال امروز سوریه شاهد یک عملیات انتحاری شدید بود که به کشته و زخمی شدن 109 نفر منجر شد.
دراین عملیات انتحاری که توسط یک بمبگذار در یک خودرو صورت گرفته و در
نزدیکی یک پیاگاه نظامی منفجر شد 9 نفر کشته و 100 زخمی شده اند.
این عملیات انتحاری در دیر ازور صورت گرفته است.
رسانه های رسمی دولت سوریه با اعلام این خبر عنوان کردند که «تروریست
ها» همچنین باعث تخریب بسیاری از ساختمانهای خصوصی و عمومی و نزدیک به محل
بمب گذاری شده اند.
این در حالی است که نیروهای اپوزسیون سوریه مسوولیت این عملیات تروریستی را متوجه رژیم بشار اسد کرده است.
همچنین در آخرین تحول صورت گرفته در منطقه، دولتهای سه کشور قطر، امارات متحده عرب و همچنین بحرین
از شهروندان خود خواسته اند تا از سفر به کشور لبنان خودداری کنند و علت
این امر را نیز درگیری های منطقه ای بین برخی نیروهای حاضر در لبنان و
سوریه عنوان کرده اند.
بنابر این گزارش آخرین درگیری های سنگین صورت گرفته در منطقه به هفته
گذشته برمیگردد که طی آن نیروهای نظامی لبنان با برخی نیروهی سنی شما لبنان
به تبادل اتش پرداختند. اتفاقی که بسیاری از کارشناسان آن را نتیجه تحولات
و نارامی ها در سوریه می دانند.
صبحانه در امریکا
طی هفته گذشته دولت چپگرای فرانسوا اولاند جایگزین دولت
راستگرای نیکولا سارکوزی شد و دولت اولاند نیز فعالیت های خود را در عرصه
داخلی و خارجی با سرعت آغاز کرده است. از این روز اکثر رسانه های فرانسه
همچنان تحت تاثیر انتقال قدرت،روند تغییر سیاست های دولت جدید فرانسه نسبت
به دولت گذشته و فعالیت های فرانسوا اولاند هستند.
روزنامه لیبراسیون در این میان چندین مطلب و تیتر یک و عکس یک
خود را به سفر فرانسو اولاند به ایالات متحده امریکا و مذاکرات او و باراک
اوباما، رییس جمهوری امریکا اختصاص داده است.
این روزنامه تیتر یک خود را « صبحانه در امریکا» انتخاب کرده و در این
رابطه با اشاره به اینکه فرانسوا اولاند هفته گذشته در کشاکش پیروزی در
انتخابات ریاست جمهوری فرانسه بود و حالا اقیانوس اطلس را رد کرده تا با
مقامات امریکایی در کاخ سفید ملاقات داشته باشد، نوشته است:« اولاند صبحانه
خود را با هیلاری کلینتون خورد و قبل از آن دیداری با نخست وزیر انگلیس
داشت و سپس راهی کمپ دوید محل برگزاری اجلاس جی هشت در امریکا شد و ملاقاتی
با باراک اوباما داشت.»
روزنامه لیبراسیون در ادامه به موضوعات و مباحثات بین دو کشورپرداخته که
همچنین در کنفرانس مطبوعاتی روسای جمهور دو کشور نیز به آن پرداخته شد.
موضوعاتی همچون حضور کشورهای عضو ناتو در افغانستان، موضوعی که به نظر
میرسد دولت جدید سوسیالیست فرانسه با توجه به وعده های انتخاباتی فرانسوا
اولاند مبنی بر خروج زودهنگام از افغانستان با دولت اوباما اختلاف نظر جدی
داشته باشد.
موضوع دیگر ادامه حضور یونان در اتحادیه اروپا است؛ موضوعی که به نظر میرسد دو رییس جمهور اتفاق نظر بیشتری بر آن داشتند.
روزنامه لیبراسیون در این باره به نقل از فرانسوا اولاند نوشته است:« ما
در مورد یونان نظر مشترکی داشتیم و آن اینکه یونان باید در اتحادیه اروپا
بماند ما باید تمام تلاش خود را انجام دهیم تا آنها بتوانند این وضعیت را
پشت سر بگذارد.»
روزنامه لیبراسیون با توجه به حضور پررنگ وزیر جدید اقتصاد دولت فرانسه
در امریکا به نقش پررنگ مسایل اقتصادی در این سفر اشاره کرده است.
روزنامه فیگارو نیز در مقاله ای به نحوی به موضوعات مطرح شده در جریان مذاکرات روسای جمهور دو کشور امریکا و فرانسه پرداخته است.
روزنامه فیگارو که به جناح راست فرانسه تمایل دارد نیز عکس یک و تیتر
اول خود را به سفر فرانسوا اولاند به امریکا و دیدار دو مقام اول دو کشور
اختصاص داده و تیتر خود را نیز اینگونه انتخاب کرده است:« اوباما-اولاند بر
سر توسعه به توافق رسیدند.»
این روزنامه در صفحه هشت خود مصاحبه ای ترتیب داده است با جیم تاوسند معاون وزارت دفاع امریکا در امور ناتو و اروپا.
روزنامه فیگارو برای این مصاحبه خود از میان صحبت های این مسوول
امریکایی این تیتر را انتخاب کرده است:« متحدین باید با هم از افغانستان
خارج شوند» تیتری که به وضوح با سیاستی که فرانسوا اولاند در زمان کارزار
انتخاباتی خود اعلام کرده بود و در سفرش به امریکا نیز بر آن تاکید کرد،
مخالف است.روزنامه فیگارو به نقل از این مقام امریکایی اولیت اول امریکا را
در اجلاسی که در شیکاگو برگزار خواهد شد مسیله افغانستان عنوان کرده و
نوشته است موضوع اصلی موضوع خروج از افغانستان نیست نکته اصلی نحوه انتقال
قدرت خود به نیروهای نظامی افغانستانی است. این مقام امریکایی در ادامه به
اجلاس لسیبون اشاره میکند اجلاسی که کشورهای عضو ناتو در زمان ریاست نیکولا
سارکوزی تصمیم به خروج از افغانستان در سال 2014 کردند.
فیگارو در ادامه به نقل از جیم تاوسند معاون اروپا و ناتوی وزارت دفاع
امریکا نوشته است: ما پس از اجلاس لیسبون کار بسیاری در زمینه انتقال قدرت
انجام دادیم. سعی کردیم این مسیله محله به محله به پیش ببریم و حالا در
شیکاگو یک طرح استراتژیک برای انتقال قدرت ارایه خواهد شد.
فیگارو به نقل از این مقام امریکایی بر این نکته تاکید کرده است که ما
باید به وضوح به افغانستانی ها بگوییم که ناتو افغانستان را تسلیم نخواهد
کرد. ما در آنجا حضوری طولانی با نقش اموزش دهنده و تربیت کننده خواهیم
داشت.
روزنامه راستگرای فیگارو که در زمان کارزار انتخاباتی از نیکولا سارکوزی
حمایت میکرد در سوالی مستقیم از جیم تاوسند معاون اروپا و ناتوی وزارت
دفاع امریکا در مورد وعده انتخاباتی فرانسوا اولاند رییس جمهور سوسیالت
فرانسه پرسیده است مبنی بر اینکه او تا اخر سال جاری میلادی تمامی نیروهای
نظامی فرانسه را از خاک افغانستان خارج خواهد کرد و این مقام امریکایی نیز
اینگونه پاسخ داده است:«او این وعده ها را در زمان کارزار انتخاباتی داده
است اما الان او باید با وعده هایش در زمین واقعی مواجه شود. پیغامی که
امیدوارم اجلاس شیکاگو داشته باشد این است ما باهم وارد شدیم و با هم خارج
میشویم من فکر میکنم رییس جمهور اولاند در مورد نیروهای جنگی صحبت کرده است
و نه تمامی نیروها اوست که باید تصمیم بگیرد اما او باید بر روی این موضوع
که فرانسه قرار است چه نقشی در ناتو بازی کند بیشتر فکر کند.»
روزنامه لوموند نیز همینطور مطلب و عکس اصلی خود را به سفر فرانسوا
اولاند به امریکا اخصاص داده و طی مقالاتی به تحلیل این موضوع پرداخته است.
اما در میان مقاله ای نیز دارد با موضوع بررسی احتمال خروج یونان از اتحادیه اروپا.
این روزنامه اعلام کرده است که روز گذشته بانک مرکزی اروپا تحقیق و
بررسی خود را بر روی «مسایل فوری» آغاز خواهد کرد که این به معنای بررسی
خروج احتمالی یونان از منطقه پولی اتحادیه اروپا است.
این درحالی است که این روزنامه به نقل از مقامات این بانک در بروکسل
نوشته است که « ما بر روی خروج یونان از اتحادیه کار نمی کنیم اتفاقا بر
روی باقی ماندن آن کار میکنیم.»
این روزنامه در ادامه به این نکته اشاره کرده است که این موضوع به شدت
در میان رهبران سه کشور دنیا از جمله باراک اوباما رییس جمهوری ایالات
متحده امریکا، فرانسوا اولاند رییس جمهوری فرانسه و انگلا مرکل صدراعظم
آلمان مورد بحث و جدل است و نهایتا تصمیم دراین رابطه در تاریخ 17 ژوین
اتخاذ خواهد شد.
فرانسوا هولاند: تصمیم خروج نیروهای فرانسه از افغانستان تا پایان سال 2012 عملی خواهد شد
فرانسوا هولاند، رئیس جمهور فرانسه روز جمعه گذشته در دیدار با
باراک اوباما، رئیس جمهور آمریکا با جدیت از برنامه خروج زودهنگام نیروهای
جنگی فرانسوی از افغانستان دفاع کرده و گفت فرانسه این تصمیم خود را عملی
خواهد کرد.
گفتگو با پیر لفرانس، دیپلمات پیشین فرانسه در افغانستان و رئیس سازمان امدادی مدیره
واسع محسن
فرانسوا هولاند روز جمعه گذشته، طی یک کنفرانس مطبوعاتی در
واشنگتن گفت هیچگونه مذاکره در مورد تصمیم بیرون رفتن نیروهای جنگی فرانسوی
از افغانستان ارا نخواهد پذیرفت.
رئیس جمهور فرانسه اندکی پیشتر در دیدار با باراک اوباما از این موضع
خود دفاع کرده و گفت : " ولایت کاپیسا در شمال شرق افغانستان مطابق مرحله
سوم برنامه انتقال مسئولیتهای امنیتی، تا پایان سال 2012 تحت کنترل
نیروهای دولتی افغان قرار خواهد گرفت و این مساله زمینه را برای خروج
نیروهای جنگی فرانسه هموار می کند."
رئیس جمهور فرانسه با این حال ازنگرانیهای متحدین غربی فرانسه در این
مورد یادآوری کرده و گفت فرانسه در چارچوب سازمان ناتو در عملیات مختلفی
شرکت کرده است و سعی خواهد کرد تصمیم خود در مورد افغانستان را با هشیاری
لازم و در همکاری با متحدین خود عملی سازد.
فرانسوا هولاند از جمله یادآوری کرد که فرانسه تعهدات خود در مورد ادامه
آموزش نیروهای امنیتی و پلیس افغان را ادامه خواهد داد و موافقتانه
همکاری استراتژیک میان فرانسه و افغانستان را که در اوایل امسال میان هردو
کشور امضا شد تائید خواهد کرد.
خبرگزاری فرانسه می نویسد فرانسوا هولاند این موضوع را نیز تائید کرد که
بخشی از نیروهای فرانسوی بعد از سال 2012 نیز در چارچوب عملیات لوژستیکی و
برای بیرون بردن تجهیزات فرانسه از افغانستان در این کشور باقی خواهد
ماند.
همزمان با
این اظهارات فرانسوا هولاند، گروهی از سازمانهای امدادی فرانسوی در
افغانستان در نامه ای به رئیس جمهور فرانسه، اظهار نگرانی کرده اند که
مبادا با خروج زودرس نیروهای فرانسوی از افغانستان، از توجه این کشور به
افغانستان کاسته شده و این موضوع بر ماموریت این سازمانها در میان مردم
افغانستان تاثیر منفی بجا بگذارد.
باراک اوباما، رئیس جمهور آمریکا، از نتایج دیدار خود با فرانسوا هولاند
در مورد افغانستان اظهار رضایت کرده و گفت هردو کشور توافق کرده اند با
پایان رسیدن مرحله جنگ در افغانستان، بر تعهدات خود برای تقویت امنیت و کمک
به توسعه در این کشور تاکید کنند.
این در حالیست که یان کوبیس، نماینده سازمان ملل در امور افغانستان روز
گذشته گفته است امیدوار است کشور های اشتراک کننده در جلسه شیکاگو، مبلغ
نزدیک به 4،1 میلیارد دلار برای تامین هزینه مالی نیروهای امنیتی افغان بعد
از سال 2014 را، بدوش بگیرند.
ایران در صدر گفتگوهای گروه هشت در کمپ دیوید
هشت قدرت صنعتی جهان، کشورهای موسوم به گروه جی ٨، از روز جمعه،
۱٨ می، به منظور شرکت در نشست اقتصادی سالانه گروه جی ٨، در آمریکا گرد هم
آمدند تا در خصوص موضوعات مهمی چون بحران مالی جهانی، پرونده هسته ای
ایران و تحولات سوریه گفتگو و رایزنی نمایند.
هشت قدرت صنعتی جهان، کشورهای آمریکا، بریتانیا، آلمان، فرانسه،
ایتالیا، ژاپن، کانادا، روسیه، کشورهای موسوم به گروه جی ٨، از روز جمعه،
۱٨ می، به منظور شرکت در نشست اقتصادی سالانه گروه جی ٨، در آمریکا گرد هم
آمدند تا در خصوص موضوعات مهمی چون بحران مالی جهانی، پرونده هسته ای ایران
و تحولات سوریه گفتگو و رایزنی نمایند.
این نشست با سخنان باراک اوباما، رئیس جمهوری ایالات متحده آمریکا آغاز به کار کرد.
نگرانی از اوضاع اقتصادی در اروپا، ادامه بحران در یونان و احتمال سرایت آن به دیگر کشورهای اتحادیه اروپا و به ویژه با توجه به شرایط حساس و شکننده اقتصاد ایالات متحده آمریکا و بررسی راههای بهبود شرایط اقتصادی از عمده ترین موضوعات این نشست است.
باراک اوباما در سخنان خود بر حمایت از سیاست رشد اقتصادی که از سوی فرانسوا هولاند، رئیس جمهوری فرانسه مطرح شده بود، تاکید کرد.
رئیس جمهوری اوباما متذکر شد که مبارزه علیه بحران در منطقه یورو، از جمله "مشکلاتی است که نه تنها برای اروپا بلکه برای جامعه جهانی از اهمیت قابل ملاحظه ای برخوردار است".
حمایت اوباما از سیاست رشد اقتصادی بدلیل بیم از تاثیر بر اقتصاد شکننده ایالات متحده آمریکا است، مشکلی که از بخت او برای انتخاب دوباره برای ریاست جمهوری آمریکا خواهد کاست.
این درحالیست که آنگلا مرکل، صدراعظم آلمان از سیاست ریاضت اقتصادی و کاهش هزینه های عمومی حمایت می کند.
یک مقام پیشین صندوق بین المللی پول گفته است که آلمان با طرح این پیشنهاد در انزوای کامل قرار گرفته است.
همچنین رهبران شرکت کننده در این نشست ضمن ابراز نگرانی در خصوص روند گفتگوها با ایران، برسر برنامه هسته ای این کشور، اتفاق نظر داشتند که ایران به منظور اثبات صلح آمیز بودن برنامه هسته ای خود باید گامهای روشن و مشخصی بردارد.
اعضای گروه جی ٨ همچنین بر اهمیت تلاش هماهنگ و یکپارچه کشورهای خود در برابر ایران در نشست بغداد تاکید کردند.
خبرگزاری رویترز از توافق کلی سران کشورهای گروه جی ٨ بر سر برنامه هسته ای جمهوری اسلامی خبر داد.
امیر طاهری، روزنامه نگار مقیم بریتانیا، اهمیت نشست فوق را در سه جنبه ارزیابی می کند:
- نخست آنکه این نشست جنبه سمبولیک دارد که نشان می دهد قدرتهای بزرگ هنوز می توانند در بالاترین سطح دور هم جمع شوند و در خصوص مهمترین مسائل جهانی صحبت کنند.
- دوم آنکه بعضی از تصمیمات مشترک گرفته خواهند شد و بعضی از رهبران که در موضع قوی تری هستند رهبرانی را که در موضع ضعیف تری هستند تشویق می کنند که از میدان خارج نشوند.
- اهمیت سوم این نشست در آن است که یک چهرهی متحدی را به گروه بزرگتر، گروه بیست کشور که بعد از این نشست، تشکیل جلسه خواهند داد، ارائه خواهند داد و به این ترتیب پایگاه وسیعتری برای تصمیمات گرفته شده در سطح بین المللی پیدا خواهند کرد.
این نشست با سخنان باراک اوباما، رئیس جمهوری ایالات متحده آمریکا آغاز به کار کرد.
نگرانی از اوضاع اقتصادی در اروپا، ادامه بحران در یونان و احتمال سرایت آن به دیگر کشورهای اتحادیه اروپا و به ویژه با توجه به شرایط حساس و شکننده اقتصاد ایالات متحده آمریکا و بررسی راههای بهبود شرایط اقتصادی از عمده ترین موضوعات این نشست است.
باراک اوباما در سخنان خود بر حمایت از سیاست رشد اقتصادی که از سوی فرانسوا هولاند، رئیس جمهوری فرانسه مطرح شده بود، تاکید کرد.
رئیس جمهوری اوباما متذکر شد که مبارزه علیه بحران در منطقه یورو، از جمله "مشکلاتی است که نه تنها برای اروپا بلکه برای جامعه جهانی از اهمیت قابل ملاحظه ای برخوردار است".
حمایت اوباما از سیاست رشد اقتصادی بدلیل بیم از تاثیر بر اقتصاد شکننده ایالات متحده آمریکا است، مشکلی که از بخت او برای انتخاب دوباره برای ریاست جمهوری آمریکا خواهد کاست.
این درحالیست که آنگلا مرکل، صدراعظم آلمان از سیاست ریاضت اقتصادی و کاهش هزینه های عمومی حمایت می کند.
یک مقام پیشین صندوق بین المللی پول گفته است که آلمان با طرح این پیشنهاد در انزوای کامل قرار گرفته است.
همچنین رهبران شرکت کننده در این نشست ضمن ابراز نگرانی در خصوص روند گفتگوها با ایران، برسر برنامه هسته ای این کشور، اتفاق نظر داشتند که ایران به منظور اثبات صلح آمیز بودن برنامه هسته ای خود باید گامهای روشن و مشخصی بردارد.
اعضای گروه جی ٨ همچنین بر اهمیت تلاش هماهنگ و یکپارچه کشورهای خود در برابر ایران در نشست بغداد تاکید کردند.
خبرگزاری رویترز از توافق کلی سران کشورهای گروه جی ٨ بر سر برنامه هسته ای جمهوری اسلامی خبر داد.
امیر طاهری، روزنامه نگار مقیم بریتانیا، اهمیت نشست فوق را در سه جنبه ارزیابی می کند:
- نخست آنکه این نشست جنبه سمبولیک دارد که نشان می دهد قدرتهای بزرگ هنوز می توانند در بالاترین سطح دور هم جمع شوند و در خصوص مهمترین مسائل جهانی صحبت کنند.
- دوم آنکه بعضی از تصمیمات مشترک گرفته خواهند شد و بعضی از رهبران که در موضع قوی تری هستند رهبرانی را که در موضع ضعیف تری هستند تشویق می کنند که از میدان خارج نشوند.
- اهمیت سوم این نشست در آن است که یک چهرهی متحدی را به گروه بزرگتر، گروه بیست کشور که بعد از این نشست، تشکیل جلسه خواهند داد، ارائه خواهند داد و به این ترتیب پایگاه وسیعتری برای تصمیمات گرفته شده در سطح بین المللی پیدا خواهند کرد.
جمهوری اسلامی بار دیگر خواهان لغو تحریم ها شد
در حالیکه تا چند روز دیگر در بغداد نمایندگان ایران و شش قدرت
برتر جهانی پیرامون پروندۀ هسته ای ایران مذاکره خواهند کرد، مقامات جمهوری
اسلامی بار دیگر خواهان لغو تحریم های بین المللی شدند.
در این زمینه رامین مهمانپرست سخنگوی وزارت امور
خارجۀ جمهوری اسلامی اظهار داشت که لغو تحریم ها می تواند نخستین نشانه
هایی باشد حاکی از آمادگی غربی ها برای تغییر رویۀ اشتباه اعمال فشار خود
در قبال ایران .
وی در ادامه خاطر نشان ساخت که مجازات های بین
المللی علیه جمهوری اسلامی کم اهمیت می باشند و به هیچ وجه ایران را به چشم
پوشی از حقوق هسته ای خود وادار نخواهند ساخت.
رامین مهمانپرست دربخش دیگری از سخنانش اظهار داشت که
تحریم های غرب علیه ایران می توانند در این کشور مسأله ساز باشند و بدون شک
این تحریم ها باعث خشنودی هیچکس در ایران نیست.
سخنگوی وزارت امور خارجۀ ایران تاثیر منفی تحریم ها بر
اقتصاد ایران را تبلیغات و جنگ روانی خواند و گفت که مجازات های اقتصادی
اخلالی در اقتصاد ایران به وجود نیاورده اند.
ولی بنا به اظهارات بسیاری از نظران و کارشناسان بین
المللی، تحریم های اقتصادی، بانکی و نفتی غربی ها که از سال 2010 به بعد
شدت یافته اند تأثیرات منفی بسیار زیادی بر اقتصاد ایران گذاشته اند، در
حالی که مقامات جمهوری اسلامی به کرات خاطر نشان ساخته اند که تحریم های
خارجی هیچ اثری بر اقتصاد ایران نگذاشته و بر عکس حتی موجب شکوفایی و
نوآوری اقتصاد ایران نیز شده اند.
در همین زمینه برخی از کارشناسان معتقدند که مجازات
های بین المللی به تشدید گرانی مواد غذایی، خدمات و کاهش درآمدهای نفتی
ایران منجر شده اند.
همچنین تحریم های بانکی نیز کل روند واردات کالا در
ایران را شدیدأ مختل ساخته و در نتیجه موجب افزایش بیش از بیست در صدی بهای
کالاهای وارداتی شده است.
و سر انجام بنا به آمار و ارقام اوپک، تحریم نفت ایران
نیز سبب شده است که تولید نفت خام این کشور از سال 2010 به میزان پانزده
در صد کاهش یابد و اکنون با تولیدی بالغ بر 3.2 میلیون بشکه در روز به
پایین ترین میزان خود در بیست سال اخیر برسد.
سایه شکست بر مذاکرات اتمی بغداد و ماموریت آمانو برای گشودن بن بست
سفر آمانو به تهران، نشانه شکست گفتگوهای هفته گذشته در وین
است. ظاهراً اختلافات ایران و آژانس بینالمللی انرژی اتمی، از جمله در
مورد بازدید از سایت پارچین حلنشده باقی مانده است. اگر تلاشهای رئیس
آژانس هم به جایی نرسد صدور قطعنامه تازه ای علیه ایران در شورای حکام
آژانس، و متعاقباً در شورای امنیت، غیر قابل اجتناب خواهد شد.
در صورت شکست ماموریت غیر منتظره یوکیا آمانو دبیر کل آژانس بین
المللی انرژی اتمی در تهران، مذاکرات با اهمیت اتمی روز 23 مه بین
نمایندگان جمهوری اسلامی و گروه 1+5 در بغداد، با خطر شکست روبرو خواهد
شد. پیش از انجام گفتگوهای اخیر مابین ایران و آژانس در وین، انتظار
میرفت مذاکرات بغداد به حصول یک توافق اصولی مابین ایران و جامعه جهانی
منجر شود.
لغو جلسه مذاکرات ایران و آژانس در وین که انجام آن برای روز دوشنبه 21
مه پیشبینی شده بود، همزمان با اعلام خبر سفر بی سابقه آمانو به تهران،
نشانه شکست گفتگو های هفته گذشته در وین است.
در صورتی که مذاکرات وین با حصول توافق ختم میشد و اعلام جدول زمانبندی
مذاکرات بمنظور رفع ابهامهای آژانس پیرامون فعالیتهای مشکوک اتمی ایران
صورت میگرفت، مذاکرات بغداد میتوانست در شرایط مطلوب تری برای دست یافتن
به توافقهای بزرگتر مابین جمهوری اسلامی و جامعه جهانی قرار گیرد.
دو اختلاف
دو اختلاف عمده ایران و آژانس که مذاکرات اخیر وین از یافتن راه حل
مطلوب برای آن باز ماند، و سفر روز یکشنبه آمانو به تهران را اجتناب ناپذیر
ساخت، بر سر بازدید ماموران آژانس از مرکز نظامی پارچین و همچنین نحوه
برخورد با جدول زمانی ( مدالیته ) رفع ابهام ها است.
آژانس اصرار میورزد که پیش از تدوین جدول زمانبندی مذاکرات، و بدون هر نوع پیش شرط، پارچین مورد بازدید فوری بازرسان آن قرارگیرد.
ایران معتقد است که بازدید از پارچین در قالب یک توافق کلی تر و بعد از حصول توافق پیرامون مدالیته انجام شود.
شرط دیگر تهران که آژانس بشدت از قبول آن خودداری میورزد، مختومه اعلام
شدن هر مورد از ابهامهای جاری، بعد از ارائه توضیحات، و عدم بازگشت به
موضوع در آینده است.
استدلال آژانس در رد درخواست تهران بر این اصل استوار است که ماموریت
نظارتی آن سازمان دائمی است، و در صورت رفع ابهام در مقطع کنونی امکان
مبادرت به خلاف مشابه در آینده وجود خواهد داشت. از این لحاظ ضمن حفظ حق
نظارت، امکان بازگشت به موضوع در آینده و طرح مجدد آن میباید محفوظ بماند.
موضوع پارچین
مشکل دیگری که ظاهرا همچنان مابین ایران و آژانس لاینحل باقی مانده، نقش
کارشناسان خارجی در برنامه های اتمی ایران است. آژانس بر اساس اطلاعاتی که
یک کارشناس اتمی روسی (در اصل اوکراینی) بنام "ویاچسلاو دانیلنکو" و
داماد او، بنام "ولادیمیر پادالکو" در اختیار قرار داده اند معتقد است که
آشیانه انفجاری نصب شده در پارچین توسط وی طراحی و در شهر صنعتی اراک ساخته
شده است. آژانس خواستار دریافت اطلاعات روشن در مورد وی، و سایر اتباع
خارجی است که احتمالا در برنامه های اتمی اعلام نشده ایران مشغول بکار بوده
اند.
ضرورت انجام بازدید از پارچین را علاوه بر بازرسان، آمانو دبیر کل آژانس
نیز طی کنفرانسهای مطبوعاتی اخیر مورد تاکید قرار داده است. ایران ظاهرا
به دلیل ناگزیر شدن از صدور اجازه بازدید پارچین، از مدتی پیش دست در کار
پاکسازی محل بوده است.
اما با استفاده از سیستمهای پیشرفته ثبت آثار اشعه نوترونی، در صورت
شلیک نوترونی در محفظه انفجاری، پنهان ساختن آثار آن ممکن نیست. حتی در
صورت پاک دیده شدن محل مورد نظر در پارچین، با استفاده از ابزار غیرپیشرفته
ثبت اشعه رادیو اکتیو در اختیار ایران، تجهیزات پیشرفتۀ ماموران آژانس
آثار اشعه رادیواکتیو ناشی از شلیک احتمالی اشعه نوترونی را ثبت خواهند
کرد.
در چنین صورتی، ایران ناگزیر از پذیرفتن مبادرت به انجام آزمایش (مربوط
به ساخت ماشه بمب اتمی) خواهد شد. پذیرفتن انجام آزمایشی که ایران تا کنون
منکر آن بوده، راستی آزمایی تهران در سایه اطلاعات تازه را غیر قابل اجتناب
خواهد ساخت. به زبان ساده، آژانس خواستار اثبات انجام آزمایش شلیک نوترونی
در ایران و بعد آن ، گرفتن تعهد برای خودداری از تکرار چنین اقداماتی در
آینده و همچنین تحویل مدارک مربوط و انهدام ابزارهای مورد استفاده در
آزمایش است-خواسته ای که ظاهرا جمهوری اسلامی هنوز خود را برای پذیرفتن آن
آماده نساخته.
خواسته های ایران
آمانو در تهران بر تحمیل خواسته خود اصراری نخواهد داشت. وی به مسئولان
جمهوری اسلامی یاد آور خواهد شد که مذاکرات جاری با گروه 1+5 که قرار است
مرحله دوم آن در بغداد صورت گیرد، بنا بر درخواست تهران جریان یافته، و
جامعه جهانی با انجام آن موافقت بعمل آورده است.
او همچنین در تهران تاکید خواهد کرد که راستی آزمایی با آژانس شرط اولیه
رسیدن به توافق با گروه 1+5 در بغداد، و ادامه روند مذاکرات ایران با
جامعه جهانی در آینده است.
آمانو، برخلاف سلف مصری خود، محمد البرادعی، با وجود داشتن سابقه کار
دیپلماتیک، چهره ای سیاسی نیست، و سفر او به تهران نیز بمنظور چانه زنی و
میانجیگری صورت نمیگیرد. آمانو در تهران تنها حساسیت وضعیت موجود، و
عکسالعمل های مورد انتظار از سوی جامعه جهانی، در صورت شکست مذاکرات بغداد
را با مسئولان جمهوری اسلامی در میان گذاشته و از آنها خواستار همکاری جدی
با آژانس خواهد شد.
آمانو در فاصله کوتاهی بعد از مذاکرات اتمی بغداد، گزارش فصلی خود را در
اختیار شورای حکام قرار میدهد. نتیجه گفتگوهای ناموفق نیمه ماه فوریه
ماموران آژانس در تهران، مذاکرات بی حاصل دور دوم در وین، و موضوع ماموریت
او در تهران، در کنار نتایج مذاکرات 23 ماه مه گروه 1+5 در بغداد، مسائل
تعیین کننده در گزارش ماه ژوئن او خواهند بود.
در صورت منفی بودن این موارد، صدور قطعنامه تازه ای علیه ایران در شورای
حکام آژانس، و متعاقباً در شورای امنیت، غیر قابل اجتناب خواهد شد. این
در صورتی است که تا آن زمان، حمله نظامی علیه ایران صورت نگرفته باشد.
روسیه با انگیزه هشدار دادن نسبت به حساسیت خاص این مقطع زمانی، روز
گذشته حتی از احتمال بروز جنگ اتمی، در صورت بروز جنگ تازه در منطقه (علیه
ایران) یاد کرده است، که به نوبه خود نشانه جدی بودن فوق العاده شرایط جاری
در منطقه است.
تحریمهای خرد کننده
حتی در صورت مصون ماندن ایران از حمله نظامی، شکست مذاکرات بغداد زمینه
ساز اعمال تحریمهای گسترده اقتصادی و مالی و سیاسی علیه ایران خواهد شد.
از ابتدای ماه ژوئیه، جامعه اروپا خرید نفت ایران را قطع خواهد کرد. حتی
پیش از وارد شدن به مرحله یاد شده، تولید و صادرات نفت ایران در وضعیت
بحرانی قرار گرفته است.
مطابق برنامه پنج ساله توسعه و "سند چشم انداز"، تولید نفت ایران سال
گذشته میباید به 5 میلیون بشکه در روز میرسید. درعوض، طی ماه فوریه سال
جاری، مطابق آمار اوپک تولید روزانه نفت ایران در حدود 3.6 میلیون بشکه
است. مفهوم این حجم تولید، کاهش ظرفیت صادرات ایران به 1.6 میلیون بشکه در
روز، در مقایسه با 2.2 میلیون بشکه در روز طی سال گذشته است.
هم اکنون در حدود 23 میلیون بشکه نفت خام (سنگین) ایران در انبارهای
زمینی، و 28 میلیون بشکه نفت در نفتکشها انبار شدهاند. خریداران نفت
ایران بطور مستمر در حال کاهشاند. ادامه انبار کردن نفت بیش از ظرفیت
جاری، برای ایران ممکن نیست. در صورت کاهش بیشتر صادرات، ایران ناچار از
قطع تولید زاید بر مصرف داخلی، و صادرات محدود شده خود خواهد شد.
جمهوری اسلامی در سال جاری 90 میلیارد دلار درآمد ناشی از صادرات را در
بودجه جاری پیشبینی کرده است. تحقق این پیشبینی تنها در صورت داشتن ظرفیت
صادرات تا 2.2 میلیون بشکه در روز و حفظ سطح کنونی قیمتها در بازار های
جهانی مقدور است.
یاد آوری این نکته ضروری است که طی شش ماه دوم سال 2008 ، و قبل از
برگزاری انتخابات رییس جمهوری در ایران، قیمت نفت با تاثیر گذاری مستقیم
عربستان سعودی، از 147 دلار در بشکه به 35 دلار در بشکه کاهش یافت.
تکرار این وضعیت در هر مقطع در بازارهای جهانی نفت امکان پذیر است. در
فاصله شش ماه بعد، و پس از برگزاری انتخابات، ایران شاهد گسترده ترین
مخالفتهای ضد رژیم بود.
در شرایطی مشابه، پیش از بروز انقلاب سال 1979، ایران تا دو میلیون بشکه
در روز ظرفیت تولید نفت خود را از دست داده بود. یکسال بعد، حاکمیت سیاسی
ایران تغییر کرد. تاریخ در ایران، بدون درس گرفتن مسئولان آن از گذشته، در
حال تکرار است.
این نکته ای است که آمانو، بدون چانه زنی وبا پرهیز از اصرار، طی اقامت
دو روزه خود در تهران، با مسئولان جمهوری اسلامی در میان خواهد گذاشت. او
یادآور خواهد شد، که زمان استفاده جمهوری اسلامی از سلاح نفت پایان یافته، و
این سلاح اینک آماده بکار گرفته شدن نه در جهت، که علیه ایران است. آمانو
در تهران تاکید میکند که تکرار "خط قرمزها" و تجربه مذاکرات شکست خورده
2010 در ژنو، و تکیه بر اظهارات روز گذشته سعید جلیلی طی کنفرانس "اقتصاد
مقاومتی"، ضمن روبرو ساختن منطقه با یک بحران گسترده، موجودیت نظام سیاسی
حاکم بر ایران را نیز روی خط قرار خواهد داد. موافقت مجلس نمایندگان آمریکا راه را برای اقدام نظامی علیه ایران باز کرد
مجلس نمایندگان آمریکا موافقت خود را با استفادۀ احتمالی از
قدرت نظامی علیه ایران در صورتیکه جمهوری اسلامی ایالات متحده و یا متحدینش
را با سلاح هسته ای تهدید کند، اعلام کرد.
مجلس نمایندگان آمریکا روز جمعه با تصویب بودجۀ
سالانۀ وزارت دفاع ایالات متحده موافقت خود را با استفادۀ احتمالی آمریکا
از ابزار نظامی علیه رژیم ایران در صورت لزوم اعلام کرد.
در این زمینه در متن لایحۀ بودجۀ وزارت دفاع آمریکا
پنتاگون تأکید شده است که سیاست آمریکا موظف است که تمامی تمهیدات لازمه را
برای جلوگیری ایران از تهدید کردن آمریکا، متحدینش و یا کشورهای همسایه با
سلاح هسته ای اتخاذ کند، حتی در صورت لزوم استفاده از اقدام نظامی.
شایان یاد آوریست که روز پنجشنبه نیز مجلس نمایندگان
آمریکا با تصویب قطعنامه ای از رییس جمهوری آمریکا خواست که مانع از
دستیابی جمهوری اسلامی ایران به سلاح اتمی شود.
اگر چه نمایندگان آمریکایی در قطعنامۀ خود به استفاده
ازقدرت نظامی اشاره ای نکرده اند، اما به وضوح تأکید کرده اند که سیاست
آمریکا برای جلوگیری از دستیابی ایران به سلاح اتمی مقابله با آن است و نه
تلاش برای مهار این عملکرد.
مجلس نمایندگان آمریکا روز جمعه با 299 رأی موافق و
120 رأی مخالف، موافقت خود را با بودجۀ643 میلیارد دلاری وزارت دفاع
ایالات متحده اعلام کرد که نزدیک به 4 میلیارد دلار بیشتر از بودجۀ درخواست
شده از سوی رییس جمهوری آمریکا و 8 میلیارد دلار بیش از توافق صورت گرفته
میان دو حزب دموکرات و جمهوری خواه آمریکا در تابستان گذشته است.
همچنین مجلس نمایندگان آمریکا موافقت خود را با بودجۀ 88 میلیارد و500 میلیون دلاری عملیات ارتش آمریکا در افغانستان اعلام کرد.
سنای ایالالت متحده که اکثریت اعضای آنرا دموکرات ها
تشکیل می دهند باید نظر خود را در مورد مصوبۀ دیروز مجلس نمایندگان آمریکا
اعلام کند.