فراخوان به حمایت از آزادی بیان - گونتر گراس نباید به دلیل بیان افکارش تحت فشار قرار گیرد!
شیرین عبادی: کمک به آزادی دانشجویان در بند ضرورت دارد
"شیرین عبادی"، برنده جایزه صلح نوبل و رییس "کانون مدافعان حقوق بشر" که هم اکنون برای انجام چند سخنرانی در دانشگاه های امریکا در این کشور به سر می برد، تأکید کرد که باید روش حکومت ایران از درون و توسط خود ایرانی ها، خصوصاً جوانان اصلاح شود و از این رو کمک به آزادی دانشجویان در بند، ضرورت دارد.
به گزارش دانشجونیوز، در همین زمینه شیرین عبادی درگفتگویی با تارنمای کانون مدافعان حقوق بشر از افرادی که آزادند خواسته است تا صدای دانشجویان دربند باشند: "سکوت، بیش از این جایز نیست. جای دانشجو در زندان نیست. جوانان ما در بند هستند، صدای آنان را کسی نمی شنود."
او افزود: "از افرادی که آزادند و به هر مناسبت تریبون هایی در اختیار دارند، انتظار می رود تا درد مشترک جامعه ایران که همان دانشجویان زندانی هستند را فریاد زنند و بگویند، مادام که جوانان ما به جای دانشگاه، پشت میله های زندان هستند، ما نیز آرام و قرار نخواهیم داشت."
شیرین عبادی ١١ آوریل ٢٠١٢ بر اساس روال هر سال، دور اول تور سخنرانی های سالانه خود را در دانشگاه های امریکا از جمله دانشگاه ایالتی شیکاگو، دانشگاه MIT و دانشگاه دوک آغاز کرد.
از همین رو او در گفت و گو با سایت کانون مدافعان حقوق بشر در پاسخ به این پرسش که متن و حواشی سخنرانی هایش را به چه موضوعی اختصاص خواهد داد، گفت: "دانشجویان و جوانان امریکایی باید بدانند که حساب مردم ایران به خصوص جوانان از حساب حاکمان جدا است."
عبادی با بیان اینکه نظام سیاسی حاکم بر ایران در صورت حمله نظامی به ایران، به بهانه حفظ امنیت ملی، آزادی خواهان را بیشتر سرکوب می کند، حمله نظامی را به صلاح ندانست؛ چرا که به اعتقاد او این اقدام باعث تقویت رژیم می شود.
او به عنوان اولین زن مسلمان برنده جایزه صلح نوبل، همه ساله دو تور سخنرانی در اوایل بهار و اواسط پاییز در دانشگاه های امریکا دارد.
عبادی با آغاز تور سخنرانی های خود در دانشگاه ها، موضوع اصلی سخنان اش را به حمایت از دانشجویان ایرانی اختصاص داد. او گفت که دانشجوی زندانی، درد مشترک جامعه ایران و به خصوص جامعه فرهنگی است.
عبادی در ادامه گفت که در این ارتباط او و سایر فعالان حقوق بشر، بارها توجه مقامات سازمان ملل را به وضعیت دانشجویان زندانی جلب کرده اند.
عبادی افزود: "بر اساس آخرین آمارهایی که از سوی نهادهای دانشجویی در ایران اعلام شده است، در حال حاضر تعدادی از دانشجویان به علت یک انتقاد ساده یا درخواست دموکراسی و حقوق بشر در زندان هستند که برای برخی از آنان محکومیت های سنگینی تعیین شده است."
او در ادامه به وضعیت بهاره هدایت اشاره کرد و گفت: "دختر جوان و نوعروسی که فقط به دلیل فعالیت های برابری خواهانه در دانشگاه و در حالی که محروم از یک دادرسی عادلانه بود به ده سال حبس محکوم شد. او همچنین در دوران بازداشت از کلیه حقوق یک زندانی نیز محروم بوده است؛ از جمله در حالی که زندانیان عادی توانستند به مرخصی نوروزی بیایند این دختر جوان، عید را پشت میله های زندان و در میان سایر همکلاسی های زندانی خود به سر برد."
عبادی با تأکید بر اینکه وضعیت دانشجویان زندانی از زندانیان عادی نیز بدتر است، گفت که در این خصوص می تواند از مجید توکلی نام ببرد که برای تنبیه مضاعف به زندان رجایی شهر تبعید شده است. او با بیان اینکه مجید حتی از امکان تلفن به خانواده خود محروم است، گفت: "مادر مجید که ساکن شیراز است، به علت بیماری نمی تواند به تهران سفر و پسرش را که به جرم دموکراسی خواهی در زندان است، ملاقات کند."
عبادی افزود: "وضعیت سایر زندانیان دانشجو نیز بر همین روال است از جمله می توانم به مهدیه گلرو، ضیاء نبوی، مجید دری، آرش صادقی و علی اکبر محمدزاده اشاره کنم."
او همچنین گفت: "اکثر دانشجویان زندانی بعد از خرداد ١٣٨٨ به زندان محکوم شده اند اما تعدادی نیز از قبل از این تاریخ در زندان هستند که مایلم از شبنم مددزاده و برادرش نام ببرم. شبنم در تاریخ دوم اسفند ٨٧ دستگیر شد و در حالی که امکان دفاع از خود نداشت به پنج سال زندان محکوم شد. برادرش نیز به همان اتهام خواهر به زندان افتاد. این خواهر و برادر در شرایطی در زندان به سر برده و می برند که خانواده آنها سالهاست با نگرانی روز را شب و شب را روز می کنند.
عبادی با طرح این پرسش که به راستی گناه این جوانان چیست که باید مفید ترین سال های عمر خود را پشت میله های زندان سپری کنند، گفت: "متاسفانه داستان غم انگیز دانشجویان به این تعداد اندک خاتمه نمی پذیرد. با کوچکترین اعتراضی یا با کوچکترین حرکتی، دانشجویان را ستاره دار می کنند؛ یعنی آنها را از تحصیل محروم می کنند." او گفت: "طبق آیین نامه مصوبه شورای عالی انقلاب فرهنگی از مقطع بالاتر از لیسانس - کارشناسی- دانشجویان و علاقه مندان به ادامه تحصیل علاوه بر صلاحیت علمی باید صلاحیت سیاسی خود را نیز به اثبات برسانند. در این ارتباط افرادی که مورد تأیید وزارت اطلاعات نباشند، رد صلاحیت می شوند. به عبارت دیگر شرط دکتر شدن آن است که فرد سر به راهی باشند و بدیهی است که منظور از سر به راه بودن، چشم بستن بر همه مشکلات اجتماع است."
عبادی در ادامه به گروه دیگری از جوانان که از تحصیل محروم شده و می شوند، اشاره کرد و گفت: "جوانان بهایی طی 33 سال گذشته، نتوانسته است وارد دانشگاه شود."
او در ادامه به تأسیس کمیته ای متشکل از دانشجویان و گروهی از افرادی که این وضع را عادلانه نمی دانستند، از قبیل کیوان صمیمی اشاره کرد که برای حمایت از حق تحصیل دانشجویان تشکیل شده بود که اعضای آن کمیته نیز خود زندانی شدند.
بر این اساس عبادی گفت: "سکوت، بیش از این جایز نیست. جای دانشجو در زندان نیست. جوانان ما در بند هستند، صدای آنان را کسی نمی شنود." او افزود: "از افرادی که آزادند و به هر مناسبت تریبون هایی در اختیار دارند، انتظار می رود تا درد مشترک جامعه ایران که همان دانشجویان زندانی هستند را فریاد زنند و بگویند، مادام که جوانان ما به جای دانشگاه، پشت میله های زندان هستند، ما نیز آرام و قرار نخواهیم داشت.
نقض آتش بس و گلوله باران حمص در سوریه
از زمان برقراری آتش بس در روز پنجشنبه بارها نیروهای دولتی آن را نقض کرده اند و طی این مدت ١٨ نفر دیگر از شهروندان سوری جان خود را از دست داده اند.در عرصۀ دیپلماتیک، قرار است امروز در شورای امنیت سازمان ملل قطعنامه ای برای اعزام ناظران غیر مسلح به سوریه به رأی گذاشته شود.
برغم برقراری آتش بس در سوریه، دو محلۀ شهر حمص در مرکز این کشور و یکی از سنگرهای مقاومت مردم در قبال رژیم بشار اسد، دیشب و امروز برای مدتی کوتاه از سوی نیروهای دولتی گلوله باران شد.خبرگزاری فرانسه ضمن مخابرۀ خبر گلوله باران شهر حمص به نقل از دیده بان حقوق بشر سوریه، یادآور می شود که از زمان برقراری آتش بس در روز پنجشنبه بارها نیروهای دولتی آن را نقض کرده اند و طی این مدت ١٨ نفر دیگر از شهروندان سوری جان خود را از دست داده اند.
به گفتۀ دیده بان حقوق بشر سوریه، هرچند مواردی از نقض آتش بس مشاهده شده است اما از روز پنجشنبه به بعد زد و خوردی میان ارتش و نیروهای شورشی وابسته به ارتش سوریۀ آزاد روی نداده است.
در عرصۀ دیپلماتیک، قرار است امروز در شورای امنیت سازمان ملل قطعنامه ای برای اعزام ناظران غیر مسلح به سوریه به رأی گذاشته شود اما بر اساس گزارش رسیده روسیه و چین، دو عضو دائمی دارای حق وتو در این شورا، درگیر یک زور آزمائی با کشورهای غربی بر سر متن این قطعنامه اند و مسکو حاضر نسیت شرایطی متعدد برای دولت سوریه در این قظعنامه گنجانده شود.
جلسۀ شورای امنیت سازمان ملل برای رأی گیری قرار است در ساعت ١١ به وقت نیویورک (١٧ به وقت پاریس) تشکیل شود. خانم سوزان رایس، نماینده آمریکا در سازمان ملل که ریاست دوره ای شورای امنیت را بر عهده دارد از هرگونه اظهار نظر و پیش بینی در مورد نتیجۀ این رأی گیری خود داری کرد و گفت چنین کاری عاقلانه نیست.
مذاکرات هسته ای ایران و گروه (١+٥) در استانبول آغاز شد
گفتگوهای هسته ای میان جمهوری اسلامی ایران و کشورهای عضو گروه (١+٥) مرکب از ٥ عضو دائمی شورای امنیت سازمان ملل متحد (آمریکا، روسیه، چین، انگلیس و فرانسه) و آلمان امروز در شهر استانبول در ترکیه پس از یک وقفۀ ١٥ ماهه از سر گرفته شد.
در این مذاکرات که در ساعت ١١ به وقت محلی آغاز شد، سعید جلیلی- دبیر شورای عالی امنیت ملی و مسئول پروندۀ هسته ای جمهوری اسلامی ایران- و خانم کاترین اشتون، مسئول سیاست خارجی اتحادیۀ اروپا، ریاست هیأت های نمایندگی دو طرف را بر عهده دارند.دور قبلی این گفتگوها در ژانویۀ سال گذشتۀ میلادی بدون حصول هیچ نتیجه ای در استانبول برگزار شده است.
علی باقری،معاون امنیت بین الملل و سیاست خارجی شورای عالی امنیت ملی، عباس عراقچی،معاون آسیا-اقیانوسیۀ وزارت امورخارجه، حمید رضا عسگری- مشاور وزارت امورخارجه- و مصطفی دولت یار، سرپرست پیشین مرکز مطالعات بین المللی این وزارت خانه- سعید جلیلی را در این مذاکرات همراهی می کنند.
بنا بر گزارش رسانه های جمهوری اسلامی ایران گفتگوهای امروز با یک ساعت تأخیر آغاز شده است.
خبرگزاری فرانسه در گزارشی که به آغاز مذاکرات جمهوری اسلامی ایران و گروه (١+٥) در استانبول اختصاص داشت از برگزاری این گفتگوها در جوی توأم با بدبینی خبر داده بود اما در گزارش دیگری که ساعتی پس از گزارش اول فرستاد به نقل از دیپلمات های حاضر در محل فضای حاکم بر گفتگوها را "مثبت" خوانده است.
این گفتگوها قرار است امروز در دو نشست برگزار شود و بر اساس توافق حاصله میان دو طرف دور بعدی گفتگوها در بغداد، پایتخت عراق صورت خواهد گرفت.
سعید جلیلی دیشب (جمعه شب) در استانبول با خانم کاترین اشتون به مدت سه ساعت گفتگو کرد.
به گزارش خبرگزاری دولت ایران (ایرنا)، خانم اشتون در گفتگوهای دیشب با جلیلی تأکید کرده است که در گفتگوهای امروز با چهره و راهبردی جدید ظاهر خواهد شد.
ایرنا می نویسد سعید جلیلی نیز در گفتگو با خانم اشتون ابراز امیدواری کرده است که گروه (١+٥) در این دور از گفتگوها اعتماد ملت ایران را جلب کند.
باید یادآوری کنیم که در روزهای اخیر مقامات کشورهای دیگر از جمله شش کشور مذاکره کننده با ایران نیز به نوبۀ خود ابراز امیدواری کرده اند که جمهوری اسلامی ایران در این گفتگوها در راستای اعتماد سازی با جامعۀ بین المللی گام بردارد.
واکنشهای مختلف طرف های درگیر در مذاکرات استانبول
هنوز مذاکرات گروه پنج به علاوه یک با ایران درباره برنامه هسته ای جنجالی این کشور صورت نگرفته، ایران رفتار غرب را «دلسردکننده» خوانده است.
در حالی که آمریکا روز جمعه ایران را به انجام گفت وگوهای جدی درباره برنامه هسته ای اش فراخوانده، یک مقام نزدیک به هیأت ایرانی به خبرگزاری فرانسه گفته است که «تاکنون موضع غرب که همان موضع مطرح شده در اجلاس گروه هشت و مطبوعات است، دلسردکننده به نظر می رسد.»
نشست روز پنج شنبه وزرای خارجه گروه هشت، ایران را به تعهد دادن برای انجام یک گفت وگوی سازنده، جدی و بدون پیش شرط با کشورهای پنج به علاوه یک دعوت کرد تا اعتماد بین المللی درباره صلح آمیز بودن برنامه هسته ای ایران جلب شود.
به گفته مقام ایرانی، موضع غرب اجازه نمی دهد تا نقاط امیدبخشی در این مذاکرات دیده شود.
این مقام اضافه کرده است که ایران امیدوار است در استانبول موضع گروه پنج به علاوه یک متفاوت باشد.
از سوی دیگر در آمریکا، بن رودس معاون رئیس شورای امنیت ملی ایالات متحده، گفته است که هیچ کس فکر نمی کند که تمامی مشکلات در یک جلسه حل شود، اما آمریکا امیدوار است که مذاکرات فردا در فضایی مناسب برگزار شود که در آن دولت ایران بتواند نشانه هایی را از جدی بودن و اراده اش برای ادامه مذاکرات نشان دهد.
همچنین خبرگزاری فرانسه از استانبول گزارش داده است که رییس هیأت مذاکره کننده روسیه روز جمعه گفته است که نباید اختلافات میان ایران و قدرتهای جهانی را بزرگنمایی کرد.
این مقام روس تإکید کرده است که کشورش می خواهد که مذاکرات استانبول راهگشا باشد و به حذف تمامی تحریم ها در آینده ای نزدیک منجر شود.
اما مطبوعات آمریکایی در روزهای گذشته این خواسته های غرب را مطرح کردند که ایران غنی سازی 20 درصدی اورانیوم را متوقف کند و آن مقدار ذخیره اورانیوم غنی شده اش یعنی 110 کیلو گرم را برای غنی سازی بیشتر به خارج از کشور بفرستد.
همچنین دیگر خواسته غرب این است که مرکز هسته ای زیرزمینی فردو که این غنی سازی را انجام می دهد بسته شود.
فرانسه و ایالات متحده نیز پنج شنبه شب طی مذاکره ویدئویی نیکلا سارکوزی با باراک اوباما، اعلام کردند که تهران باید فرصت به دست آمده برای از سرگیری مذاکرات را جدی بگیرد و به انجام یک مذاکره سازنده و تعلیق تمامی فعالیت های هسته ای حساس خود پایبند باشد.
دفتر رییس جمهور فرانسه اعلام کرده است که در این مذاکره ویدئویی روسای جمهور دو کشور به عزم راسخ خود در زمینه اعمال تحریم علیه ایران اشاره کردند.
گروه پنج به علاوه یک که از پنج عضو دائمی شورای امنیت سازمان ملل یعنی آمریکا، فرانسه، بریتانیا، چین و روسیه به همراه کشور آلمان تشکیل شده آخرین بار با ایران در ژانویه 2011 در همین شهر یعنی استانبول مذاکره کردند؛ اما جلسه آنها هیچ نتیجه ای به همراه نداشت. با این حال فردا در استانبول شش قدرت بزرگ جهانی امیدوارند در مذاکراتشان با ایران به نتایج ملموسی دست یابند.
نشست روز پنج شنبه وزرای خارجه گروه هشت، ایران را به تعهد دادن برای انجام یک گفت وگوی سازنده، جدی و بدون پیش شرط با کشورهای پنج به علاوه یک دعوت کرد تا اعتماد بین المللی درباره صلح آمیز بودن برنامه هسته ای ایران جلب شود.
به گفته مقام ایرانی، موضع غرب اجازه نمی دهد تا نقاط امیدبخشی در این مذاکرات دیده شود.
این مقام اضافه کرده است که ایران امیدوار است در استانبول موضع گروه پنج به علاوه یک متفاوت باشد.
از سوی دیگر در آمریکا، بن رودس معاون رئیس شورای امنیت ملی ایالات متحده، گفته است که هیچ کس فکر نمی کند که تمامی مشکلات در یک جلسه حل شود، اما آمریکا امیدوار است که مذاکرات فردا در فضایی مناسب برگزار شود که در آن دولت ایران بتواند نشانه هایی را از جدی بودن و اراده اش برای ادامه مذاکرات نشان دهد.
همچنین خبرگزاری فرانسه از استانبول گزارش داده است که رییس هیأت مذاکره کننده روسیه روز جمعه گفته است که نباید اختلافات میان ایران و قدرتهای جهانی را بزرگنمایی کرد.
این مقام روس تإکید کرده است که کشورش می خواهد که مذاکرات استانبول راهگشا باشد و به حذف تمامی تحریم ها در آینده ای نزدیک منجر شود.
اما مطبوعات آمریکایی در روزهای گذشته این خواسته های غرب را مطرح کردند که ایران غنی سازی 20 درصدی اورانیوم را متوقف کند و آن مقدار ذخیره اورانیوم غنی شده اش یعنی 110 کیلو گرم را برای غنی سازی بیشتر به خارج از کشور بفرستد.
همچنین دیگر خواسته غرب این است که مرکز هسته ای زیرزمینی فردو که این غنی سازی را انجام می دهد بسته شود.
فرانسه و ایالات متحده نیز پنج شنبه شب طی مذاکره ویدئویی نیکلا سارکوزی با باراک اوباما، اعلام کردند که تهران باید فرصت به دست آمده برای از سرگیری مذاکرات را جدی بگیرد و به انجام یک مذاکره سازنده و تعلیق تمامی فعالیت های هسته ای حساس خود پایبند باشد.
دفتر رییس جمهور فرانسه اعلام کرده است که در این مذاکره ویدئویی روسای جمهور دو کشور به عزم راسخ خود در زمینه اعمال تحریم علیه ایران اشاره کردند.
گروه پنج به علاوه یک که از پنج عضو دائمی شورای امنیت سازمان ملل یعنی آمریکا، فرانسه، بریتانیا، چین و روسیه به همراه کشور آلمان تشکیل شده آخرین بار با ایران در ژانویه 2011 در همین شهر یعنی استانبول مذاکره کردند؛ اما جلسه آنها هیچ نتیجه ای به همراه نداشت. با این حال فردا در استانبول شش قدرت بزرگ جهانی امیدوارند در مذاکراتشان با ایران به نتایج ملموسی دست یابند.
واکنش تند امارات متحدۀ عربی به سفر محمود احمدی نژاد به جزیرۀ ابو موسی
به دنبال سفر محمود احمدی نژاد رئیس جمهوری اسلامی ایران به جزیرۀ ابوموسی و اعتراض شدید مقامات امارات متحدۀ عربی و فراخوان سفیر خود از ایران، در یک اقدام ناگهانی فدراسیون فوتبال امارات نیز دیدار دوستانۀ تیم ملی این کشور را با تیم ملی فوتبال ایران لغو کرد.
در پی واکنش امارات متحدۀ عربی به سفر محمود احمدی نژاد به جزیره ابوموسی، علی کفاشیان، رئیس فدراسیون فوتبال جمهوری اسلامی ایران اعلام کرد که فدراسیون فوتبال امارات در نامه ای خبر داده که دیدار دوستانه تیم ملی این کشور مقابل تیم فوتبال ایران لغو شده است.
در این زمینه فدراسیون فوتبال ایران متذکر شد که در نامۀ کمیتۀ انتقالی فدراسیون فوتبال امارات متحدۀ عربی با صراحت تأکید شده است که علت لغو این دیدار دوستانه اعتراض به سفر محمود احمدی نژاد به جزیره ابوموسی در خلیج فارس عنوان شده است.
علی کفاشیان که از تصمیم مقامات فوتبال امارات متحدۀ عربی ابراز تعجب کرده است خاطر نشان ساخت که:"فیفا و کنفدراسیون فوتبال آسیا به صراحت اعلام کرده اند که مباحث سیاسی هیچ ارتباطی با مسائل ورزشی ندارد اما اماراتی ها بر خلاف این اصل جهانی، به صورت یک جانبه اعلام کرده اند که به خاطر سفر رییس جمهور به جزیره ای ایرانی حاضر به رویارویی با تیم ملی ایران نیستند".
وزیر امور خارجۀ امارات متحدۀ عربی، سفر محمود احمدی نژاد به ابوموسی، یکی از جزایر جنوبی ایران را محکوم کرد و مصداق نقض حاکمیت ملی امارات دانست. وزیر امور خارجۀ امارات در این زمینه اظهار داشت که سفر رییس جمهوری اسلامی ایران به جزیرۀ ابوموسی تغییری در موقعیت حقوقی این جزیره و دو جزیرۀ دیگر به نام های تنب کوچک و تنب بزرگ نمی دهد.
امارات متحدۀ عربی معتقد است که جزایر سه گانۀ ابوموسی و تنب بزرگ و تنب کوچک جزیی از خاک امارات هستند و سالهاست که به دولت جمهوری اسلامی فشار می آورد که این جزایر را به امارات متحدۀ عربی بازگرداند. محمود احمدی نژاد در جریان سفرش به جزیرۀ ابوموسی متذکر شده بود که اسناد تاریخی بر ایرانی بودن جزایر سه گانۀ خلیج فارس و خود نام "خلیج فارس" گواهی می دهند.فردا روز قیامتِ آیت الله خامنه ای است
رفتار جمهوری اسلامی در این مرحله می تواند ایران را به نابودی بکشاند باید دید که در این لحظه آخر آقای خامنه ای جام زهر را مانند آیت الله خمینی می نوشد یا این که مانند فتحعلی شاه مملکت را به باد می دهد.
وزرای خارجه گروه ۸ نیز از ایران خواستند با گفتوگوی "جدی و سازنده" به تعهدات خود برای حل مناقشه هستهای عمل کند. وزیر خارجه آلمان نیز هدف مذاکرات استانبول را جلوگیری "قطعی" از دستیابی ایران به سلاح هستهای دانست.
باراک اوباما رئیس جمهور آمریکا و نیکلا سارکوزی رئیس جمهور فرانسه اعلام کردند اگر نشست گروه ۱+۵ با ایران در استانبول نتیجهبخش نباشد، اعمال تحریمها علیه ایران ادامه مییابد. کلینتون نیز تاکید کرد که زمان برای حل بحران اتمی از طریق مذاکره نامحدود نیست..
"امیرحسین گنج بخش" فیزیکدان وعضو سازمان جمهوری خواهان ایران مقیم آمریکا، درپاسخ به این پرسش که آیا نتیجه مذاکرات فردا به سمتی خواهد رفت که تحریم ها علیه ایران شکسته شود؟ گفت: « بعد از 8 سال که آقای خامنه ای، پروژه هسته ای را به این امید که منطقه و دنیا را بترساند دردست خود گرفت، امروز در موقعیت فتحعلی شاهی قرار دارد. یعنی این خطر وجود دارد که از نظر افزایش تحریم و حمله نظامی و تجزیه ایران، در دستور روز قرار بگیرد و بلای زمان فتحعلی شاه را به سر ایران بیاورد.»
او گفت:« شرکت مجدد ایران در مذاکرات 5+1 شاید روزقیامت حکومت جمهوری اسلامی باشد چرا که می تواند ایران را هم با خود به نابودی ببرد.»
گنج بخش در پاسخ به این پرسش که آیت الله امامی کاشانی در نماز جمعه امروز اعلام کرد5+1 وحدت ایران را باور کند گفت:« او باید برای مردم چنین چیزی را بگوید که وحدتی وجود دارد، اما همه می دانند که حتا نزدیکترین فرد به آقای خامنه ای یعنی هاشمی رفسنجانی نیز امروزه از امنیت در ایران برخوردار نیست چه برسد به سایر افراد مانند زندانیان سیاسی و مخالفان و منتقدان حکوت.»
او در ادامه گفت:« رفتار جمهوری اسلامی در این مرحله می تواند ایران را به نابودی بکشاند باید دید که در این لحظه آخر آقای خامنه ای جام زهر را مانند آیت خمینی می نوشد یا این که مانند فتحعلی شاده مملکت را به باد می دهد.»
قیمت اقلام مهم خوراکی از فروردین ۹۰ تا فروردین ۹۱ بهطور میانگین ۳۵ درصد رشد داشته است. تنها قیمت گوشت گوسفند ۴۵ درصد گران شده است. امام جمعه قم نسبت به گرانی افسارگسیخته هشدار داد.
مقایسه قیمت بخش عمدهای از مواد خوراکی در فروردین ۱۳۹۰ و فروردین ۱۳۹۱ نشان میدهد هزینه هر خانوار برای خرید مواد غذایی بیش از ۳۵ درصد افزایش داشته است.
به گزارش سایت خبرآنلاین، بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران بعد از نزدیک به ۹ ماه توقف، دوباره اقدام به انتشار گزارش هفتگی درباره قیمت اقلام خوراکی در پایتخت کرده است.
بنا به همین گزارش در فروردین سال ۸۹ یک شهروند تهرانی با یارانه نقدی میتوانست بیش از ۶۴ درصد از اقلام ذکر شده در سبد مواد خوارکی را خریداری کند در حالی که در فروردین ماه امسال تنها ۴۰ درصد از این اقلام خوراکی قابل خریداری است.
بر اساس جدول مقایسه سبد مواد خوراکی فروردین سال ۹۰ و ۹۱، قیمت ماست پاستوریزه بیش از ۴۰ درصد افزایش داشته است. همچنین قیمت پنیر پاستوریزه بیش از ۵۲ درصد، شیر استریلیزه ۴۰ درصد، نخود ۵۶ درصد، نارنگی بیش از ۶۲ درصد و هندوانه بیش از ۶۸ درصد افزایش داشته است.
در همین بازه زمانی یکساله قیمت خیار و گوجه فرنگی بیش از صد در صد گران شده است. گوشت گوساله در فروردین ۱۳۹۰ هر کیلو ۱۷ هزار و ۳۵۰ تومان رشد قیمتی بیش از ۵۰ درصد داشته است. همچنین گوشت گوسفند هر کیلو ۲۲ هزار و ۶۰۰ تومان، ۴۵ درصد گران شده است.
سایت خبرآنلاین از گزارش اخیر بانک مرکزی نتیجه گرفته است قیمت اقلام خوراکی بهطور میانگین ۶ / ۳۴ درصد در عرض یک سال گران شده است و این رشد قیمت رشد "بسیار فراتر" از نرخ تورم ۵ / ۲۱ درصدی اعلام شده از سوی بانک مرکزی است.
در هفتههای اخیر اداره آمار بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران، نرخ تورم سال ۱۳۹۰ را ۵ / ۲۱ اعلام بوده است.
انتقاد امام جمعه قم از "گرانی افسارگسیخته"
در حالی که بسیاری از اقتصاددانان درباره تورم گسترده در ایران هشدار دادهاند، امام جمعه قم نیز ۲۵ فروردين ۱۳۹۱ در خطبههای نماز جمعه این شهر از گرانی "افسار گسیخته" انتقاد کرده است.
به گفته محمد سعیدی امام جمعه شهر قم گرانیهای اخیر "موجب نگرانی مراجع تقلید و مردم" شده است.
آقای سعیدی با بیان اینکه "چه توجیهی برای سوء مدیریت و بیتوجهی وجود دارد"، اظهار داشت: گرانی برای قشرهای آسیب پذیر سخت و آزاردهنده است.
به گزارش سایت خبرآنلاین، بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران بعد از نزدیک به ۹ ماه توقف، دوباره اقدام به انتشار گزارش هفتگی درباره قیمت اقلام خوراکی در پایتخت کرده است.
بنا به همین گزارش در فروردین سال ۸۹ یک شهروند تهرانی با یارانه نقدی میتوانست بیش از ۶۴ درصد از اقلام ذکر شده در سبد مواد خوارکی را خریداری کند در حالی که در فروردین ماه امسال تنها ۴۰ درصد از این اقلام خوراکی قابل خریداری است.
بر اساس جدول مقایسه سبد مواد خوراکی فروردین سال ۹۰ و ۹۱، قیمت ماست پاستوریزه بیش از ۴۰ درصد افزایش داشته است. همچنین قیمت پنیر پاستوریزه بیش از ۵۲ درصد، شیر استریلیزه ۴۰ درصد، نخود ۵۶ درصد، نارنگی بیش از ۶۲ درصد و هندوانه بیش از ۶۸ درصد افزایش داشته است.
در همین بازه زمانی یکساله قیمت خیار و گوجه فرنگی بیش از صد در صد گران شده است. گوشت گوساله در فروردین ۱۳۹۰ هر کیلو ۱۷ هزار و ۳۵۰ تومان رشد قیمتی بیش از ۵۰ درصد داشته است. همچنین گوشت گوسفند هر کیلو ۲۲ هزار و ۶۰۰ تومان، ۴۵ درصد گران شده است.
سایت خبرآنلاین از گزارش اخیر بانک مرکزی نتیجه گرفته است قیمت اقلام خوراکی بهطور میانگین ۶ / ۳۴ درصد در عرض یک سال گران شده است و این رشد قیمت رشد "بسیار فراتر" از نرخ تورم ۵ / ۲۱ درصدی اعلام شده از سوی بانک مرکزی است.
در هفتههای اخیر اداره آمار بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران، نرخ تورم سال ۱۳۹۰ را ۵ / ۲۱ اعلام بوده است.
انتقاد امام جمعه قم از "گرانی افسارگسیخته"
در حالی که بسیاری از اقتصاددانان درباره تورم گسترده در ایران هشدار دادهاند، امام جمعه قم نیز ۲۵ فروردين ۱۳۹۱ در خطبههای نماز جمعه این شهر از گرانی "افسار گسیخته" انتقاد کرده است.
به گفته محمد سعیدی امام جمعه شهر قم گرانیهای اخیر "موجب نگرانی مراجع تقلید و مردم" شده است.
آقای سعیدی با بیان اینکه "چه توجیهی برای سوء مدیریت و بیتوجهی وجود دارد"، اظهار داشت: گرانی برای قشرهای آسیب پذیر سخت و آزاردهنده است.
اظهارات كامران دانشجو، وزیر علوم، تحقیقات و فناوری ایران درباره ممنوعیت ورود دانشجویان فعال در اعتراضهای سال ۱۳۸۸ به دانشگاهها با واکنش دفتر تحکیم وحدت و یکی از نمایندگان مجلس مواجه شده است.
نورالله حیدری دستنایی عضوکمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس شورای اسلامی گفته است: «مصادیق منجر به ممنوعیت از تحصیل کسانی که در فتنه سال ۸۸ فعال بودهاند باید اعلام شود».
عضوکمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس این سخنان را در واکنش به اظهارات كامران دانشجو وزیر علوم مبنی بر "عدم ورود فعالان فتنه به دانشگاهها" گفته است.
طرفدران دولت و آیتالله خامنهای رهبر جمهوری اسلامی ایران، به معترضان به نتایج انتخابات دور دهم ریاست جمهوری لقب "فتنه ۸۸" دادهاند.
نورالله حیدری دستنایی نماینده مجلس گفته است: «کسانی که وارد دانشگاه میشوند نباید سوء پیشینه و پروندههای متعددی داشته باشند، تا مشکلی پیش نیاید. در این صورت با اعمال این اندازه محدودیت ایرادی بر اظهارات وزیر علوم وارد نیست.»
این نماینده مجلس همچنین خواستار توضیحات کاملتر وزیر علوم درباره سخنان پیشین خود شده تا «از فراتر رفتن دایره محدودیتها جلوگیری شود و به نوعی انگی بر فردی که سابقه محکومیتی ندارد زده نشود.»
به عقیده این عضو کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس شورای اسلامی، "رافت اسلامی" شامل حال برخی از افراد که در تجمعات پس از انتخابات ریاست جمهوری سال ۸۸ شرکت کردهاند میشود چون به عقیده او این افراد «تحت تاثیر احساسات و حال و هوای جوانی دست به این اقدام زدهاند.»
كامران دانشجو وزیر علوم، تحقیقات و فناوری ایران روز سهشنبه (۲۲ فروردین) اعلام كرده بود: «كسانی كه در فتنه سال ۸۸ فعال بوده و بعد از اتمام حجت رهبر انقلاب در نمازجمعه تیرماه همان سال همچنان به فتنهگری ادامه دادند حق ورود به دانشگاهها را ندارند.»
كامران دانشجو گفته بود: «در صورتی كه این افراد جذب دانشگاهها شوند ما پاسخی برای مردم قهرمان و بسیجی ایران كه حماسه ۹ دی را آفریدند نداریم.»
اطلاعیه دفتر تحکیم وحدت
یک روز پس از سخنان کامران دانشجو، "دفتر تحکیم وحدت" با انتشار اطلاعیهای اظهارات وزیر علوم را محکوم و این سخنان را "افشای نقض آشکار حقوق دانشجویان" اعلام کرد.
در اطلاعیه دفتر تحکیم وحدت امده است: «آنجا که جمهوری اسلامی در برابر خواسته به حق مردم و دانشجویان، به ضرب گلوله، بازداشتهای گسترده، شکنجه و احکام ظالمانه، ساختن انواع دروغها و سناریوهای بی مقدار روی میآورد، گستاخانه ادعا می کند که در اوج قلههای پیشرفت و رشد علمی قرار دارد؛ اما چنین سخنانی به زیبایی نیات علم گریزی و جمود فکری سردمداران را به تصویر می کشد.»
بهاره هدایت، مجید توکلی، ضیا نبوی، مجید دری، مهدیه گلرو، کوهیار گودرزی، علی ملیحی، علی اکبر محمد زاده، مهدی خدایی، حسین رونقی ملکی، شاهین زینعلی، آرش صادقی، امید کوکبی و عاطفه نبوی از جمله دانشجویانی هستند که بعد از انتخابات ریاست حمهوری سال ۸۸ بازداشت و زندانی شدهاند.
عضوکمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس این سخنان را در واکنش به اظهارات كامران دانشجو وزیر علوم مبنی بر "عدم ورود فعالان فتنه به دانشگاهها" گفته است.
طرفدران دولت و آیتالله خامنهای رهبر جمهوری اسلامی ایران، به معترضان به نتایج انتخابات دور دهم ریاست جمهوری لقب "فتنه ۸۸" دادهاند.
نورالله حیدری دستنایی نماینده مجلس گفته است: «کسانی که وارد دانشگاه میشوند نباید سوء پیشینه و پروندههای متعددی داشته باشند، تا مشکلی پیش نیاید. در این صورت با اعمال این اندازه محدودیت ایرادی بر اظهارات وزیر علوم وارد نیست.»
این نماینده مجلس همچنین خواستار توضیحات کاملتر وزیر علوم درباره سخنان پیشین خود شده تا «از فراتر رفتن دایره محدودیتها جلوگیری شود و به نوعی انگی بر فردی که سابقه محکومیتی ندارد زده نشود.»
به عقیده این عضو کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس شورای اسلامی، "رافت اسلامی" شامل حال برخی از افراد که در تجمعات پس از انتخابات ریاست جمهوری سال ۸۸ شرکت کردهاند میشود چون به عقیده او این افراد «تحت تاثیر احساسات و حال و هوای جوانی دست به این اقدام زدهاند.»
كامران دانشجو وزیر علوم، تحقیقات و فناوری ایران روز سهشنبه (۲۲ فروردین) اعلام كرده بود: «كسانی كه در فتنه سال ۸۸ فعال بوده و بعد از اتمام حجت رهبر انقلاب در نمازجمعه تیرماه همان سال همچنان به فتنهگری ادامه دادند حق ورود به دانشگاهها را ندارند.»
كامران دانشجو گفته بود: «در صورتی كه این افراد جذب دانشگاهها شوند ما پاسخی برای مردم قهرمان و بسیجی ایران كه حماسه ۹ دی را آفریدند نداریم.»
اطلاعیه دفتر تحکیم وحدت
یک روز پس از سخنان کامران دانشجو، "دفتر تحکیم وحدت" با انتشار اطلاعیهای اظهارات وزیر علوم را محکوم و این سخنان را "افشای نقض آشکار حقوق دانشجویان" اعلام کرد.
در اطلاعیه دفتر تحکیم وحدت امده است: «آنجا که جمهوری اسلامی در برابر خواسته به حق مردم و دانشجویان، به ضرب گلوله، بازداشتهای گسترده، شکنجه و احکام ظالمانه، ساختن انواع دروغها و سناریوهای بی مقدار روی میآورد، گستاخانه ادعا می کند که در اوج قلههای پیشرفت و رشد علمی قرار دارد؛ اما چنین سخنانی به زیبایی نیات علم گریزی و جمود فکری سردمداران را به تصویر می کشد.»
بهاره هدایت، مجید توکلی، ضیا نبوی، مجید دری، مهدیه گلرو، کوهیار گودرزی، علی ملیحی، علی اکبر محمد زاده، مهدی خدایی، حسین رونقی ملکی، شاهین زینعلی، آرش صادقی، امید کوکبی و عاطفه نبوی از جمله دانشجویانی هستند که بعد از انتخابات ریاست حمهوری سال ۸۸ بازداشت و زندانی شدهاند.
ارتش سودان در حال پیشروی به سوی هجلیج، یکی از مراکز تولید نفت است. این شهر هفته گذشته به تصرف نیروهای سودان جنوبی درآمد. سودان جنوبی میگوید تنها با وساطت سازمان ملل حاضر به ترک منطقه است.
نیروهای ارتش سودان به حاشیه شهر نفتخیز هجلیج که هفته گذشته پس از چندین روز درگیری به تصرف سودان جنوبی درآمد رسیدهاند. گفته میشود از ماه ژوئیه که سودان جنوبی پس از طولانیترین جنگ داخلی آفریقا به استقلال رسید، شدیدترین درگیری بوده است.
به گزارش شبکه خبری الجزیره، سخنگوی ارتش سودان، الصوارمی خالد سعد، روز جمعه به خبرنگاران گفت که ارتش سودان به حاشیه هجلیج رسیده و نیروهای نظامی در حال پیشروی به سمت این شهر کلیدی و نفتخیز هستند.
وی گفت انتظار میرود که وضعیت هجلیج ظرف ساعات آینده روشن شود. منطقه هجلیج در شمال خط مرزی سودان با سودان جنوبی واقع است و بر اساس توافقنامه ۱۹۵۶ بخشی از خاک سودان است. گفته میشود حدود نیمی از محصول نفت سودان در هجلیج تولید میشود.
دادگاه لاهه نیز در سال ۲۰۰۹ این منطقه را در مالکیت دولت سودان قرار داد اما بخشهایی از منطقه مرزی آن با جنوب هنوز مورد مناقشه است.
یک مقام دولتی سودان جنوبی در گفتوگو با شبکه خبری الجزیره پیشروی نیروهای سودان به این شهر را تایید کرد. وی گفت ارتش سودان ۳۰ کیلومتر از هجلیج فاصله دارد. او تاکید کرد در صورت هرگونه تلاشی از سوی سودان برای بازپسگیری هجلیج، نیروهای سودان جنوبی از این شهر دفاع خواهند کرد.
قدرتهای جهانی و سازمان ملل پس از آخرین درگیری سنگین در روز سهشنبه گذشته که با بمباران نیروهای سودان جنوبی که شهر را تصرف کرده بودند همراه بود دو طرف را به خویشتنداری دعوت کردند. اتحادیه آفریقا تصرف هجلیج را غیرقانونی خوانده و از دو طرف درگیری خواسته است تا از آنچه «فاجعه» نامید پیشگیری کنند.
توقف تولید نفت، وخیمتر شدن اقتصاد سودان
تولید نفت هجلیج - حدود ۱۱۵ هزار بشکه در روز- اکنون متوقف شده است. این موضوع ضربه دیگری به وضعیت اقتصاد از پیش وخیم سودان است. مقامات سودان جنوبی گفتهاند آمادگی آن را دارند که در چهارچوب طرحی که با وساطت سازمان ملل تهیه شود از هجلیج خارج شوند.
رئیس تیم مذاکرهکننده سودان جنوبی، باقان اموم، در نایروبی پایتخت کنیا گفت: «دولت جوبا (مرکز سودان جنوبی) به موجب طرحی که با وساطت سازمان ملل تهیه شود آماده عقبنشینی از این منطقه نفتخیز است.»
اموم اضافه کرد: «در اصل ما با عقبنشینی از این منطقه موافقیم به شرطی که سازمان ملل نیروهای وابسته به خود را در مناطق مورد مناقشه مستقر کند.» وی همچنین خواستار آن شد که سازمان ملل ساز و کاری را برای نظارت بر اجرای توافقنامه آتشبس و توقف عملیات نظامی وضع کند.
اموم بیان کرد که از سرگیری تولید نفت در هجلیج تنها زمانی ممکن خواهد بود که سازمان ملل نیروهای خود را در مناطق مورد بحث مستقر کند و دو کشور به توافقی درباره از سرگیری تولید نفت برسند.
سودان جنوبی خود از ماه ژانویه تولید نفت که معادل ۳۵۰ هزار بشکه در روز بود را قطع کرده است. سودان جنوبی در خشکی محصور شده و برای صادرات نفت مجبور به استفاده از خطوط لوله و تاسیسات سودان است. سودان جنوبی در اعتراض به بهای تعیین شده از سوی سودان برای این خدمات، تولید نفت خود قطع کرده است.
به گزارش شبکه خبری الجزیره، سخنگوی ارتش سودان، الصوارمی خالد سعد، روز جمعه به خبرنگاران گفت که ارتش سودان به حاشیه هجلیج رسیده و نیروهای نظامی در حال پیشروی به سمت این شهر کلیدی و نفتخیز هستند.
وی گفت انتظار میرود که وضعیت هجلیج ظرف ساعات آینده روشن شود. منطقه هجلیج در شمال خط مرزی سودان با سودان جنوبی واقع است و بر اساس توافقنامه ۱۹۵۶ بخشی از خاک سودان است. گفته میشود حدود نیمی از محصول نفت سودان در هجلیج تولید میشود.
دادگاه لاهه نیز در سال ۲۰۰۹ این منطقه را در مالکیت دولت سودان قرار داد اما بخشهایی از منطقه مرزی آن با جنوب هنوز مورد مناقشه است.
یک مقام دولتی سودان جنوبی در گفتوگو با شبکه خبری الجزیره پیشروی نیروهای سودان به این شهر را تایید کرد. وی گفت ارتش سودان ۳۰ کیلومتر از هجلیج فاصله دارد. او تاکید کرد در صورت هرگونه تلاشی از سوی سودان برای بازپسگیری هجلیج، نیروهای سودان جنوبی از این شهر دفاع خواهند کرد.
قدرتهای جهانی و سازمان ملل پس از آخرین درگیری سنگین در روز سهشنبه گذشته که با بمباران نیروهای سودان جنوبی که شهر را تصرف کرده بودند همراه بود دو طرف را به خویشتنداری دعوت کردند. اتحادیه آفریقا تصرف هجلیج را غیرقانونی خوانده و از دو طرف درگیری خواسته است تا از آنچه «فاجعه» نامید پیشگیری کنند.
توقف تولید نفت، وخیمتر شدن اقتصاد سودان
تولید نفت هجلیج - حدود ۱۱۵ هزار بشکه در روز- اکنون متوقف شده است. این موضوع ضربه دیگری به وضعیت اقتصاد از پیش وخیم سودان است. مقامات سودان جنوبی گفتهاند آمادگی آن را دارند که در چهارچوب طرحی که با وساطت سازمان ملل تهیه شود از هجلیج خارج شوند.
رئیس تیم مذاکرهکننده سودان جنوبی، باقان اموم، در نایروبی پایتخت کنیا گفت: «دولت جوبا (مرکز سودان جنوبی) به موجب طرحی که با وساطت سازمان ملل تهیه شود آماده عقبنشینی از این منطقه نفتخیز است.»
اموم اضافه کرد: «در اصل ما با عقبنشینی از این منطقه موافقیم به شرطی که سازمان ملل نیروهای وابسته به خود را در مناطق مورد مناقشه مستقر کند.» وی همچنین خواستار آن شد که سازمان ملل ساز و کاری را برای نظارت بر اجرای توافقنامه آتشبس و توقف عملیات نظامی وضع کند.
اموم بیان کرد که از سرگیری تولید نفت در هجلیج تنها زمانی ممکن خواهد بود که سازمان ملل نیروهای خود را در مناطق مورد بحث مستقر کند و دو کشور به توافقی درباره از سرگیری تولید نفت برسند.
سودان جنوبی خود از ماه ژانویه تولید نفت که معادل ۳۵۰ هزار بشکه در روز بود را قطع کرده است. سودان جنوبی در خشکی محصور شده و برای صادرات نفت مجبور به استفاده از خطوط لوله و تاسیسات سودان است. سودان جنوبی در اعتراض به بهای تعیین شده از سوی سودان برای این خدمات، تولید نفت خود قطع کرده است.
به گفتهی اپوزیسیون سوریه، بهرغم توافق بر سر آتشبس در این کشور، ارتش سوریه حمله به شهر ناآرام حمص را از سرگرفته است. شورای امنیت عصر شنبه دربارهی گسیل ناظران آتشبس به سوریه تصمیمگیری میکند.
در سومین روز آتشبس شکننده در سوریه، ارتش سوریه بار دیگر شهر حمص را بمباران کرده است. ناظران حقوق بشر سوریه در لندن اعلام کردند که دو منطقهی شهر حمص در بامداد روز شنبه (۱۴ آوریل/۲۶ فروردین) به مدت یک ساعت تمام هدف بمباران بوده است.
شهر حمص که سومین شهر بزرگ سوریه است و از پایگاههای اصلی مخالفان بشار اسد بهشمار میرود، در اوایل سال جاری طی هفتهها زیر بمباران ارتش سوریه بود. بخشهایی از این شهر کاملا ویران و از سکنه خالی شده است.
"بابا عمر" یکی از مناطق حمص است که همواره صحنهی درگیریهای نظامی بوده و پیش از تسخیر دوبارهی آن توسط ارتش سوریه در اوايل ماه مارس، بهطور وقفهناپذیر هدف حملات موشکی نظامیان هوادار اسد بوده است.
فعالان اپوزیسیون سوریه به خبرگزاری آلمان گفتند که روز شنبه منطقهی "الکوثر" در شهر حمص هدف بمباران بود. به گفتهی آنان، رژیم بشار اسد نیروهای تازهای به این منطقه منتقل و از روز جمعه ۸۱ بار آتشبس توافق شده با کوفی عنان را نقض کرده است.
روز جمعه سوریه بار دیگر صحنهی تظاهرات گستردهی اعتراضی علیه رژیم بشار اسد بود. دهها هزار تن به خیابانها رفتند و علیه رژیم سوریه شعار دادند. به گفتهی ناظران حقوق بشر سوریه در این تظاهرات روی هم چهار تن کشته و ۲۰ تن مجروح شدهاند.
تصمیم شورای امنیت در روز شنبه
شورای امنیت سازمان ملل روز شنبه دربارهی گسیل هیئتی برای نظارت بر آتشبس در سوریه تصمیمگیری میکند. سوزان رایس، سفیر آمریکا در سازمان ملل، روز جمعه گفت که پس از مذاکراتی در این زمینه، پیشنویسی تجدیدنظر شده آمادهی تصویب است، ولی هنوز معلوم نیست روسیه با این طرح موافقت یا آن را وتو خواهد کرد.
سوزان رایس نمیخواست دربارهی شانس موفقیت این طرح اظهارنظری بکند. وی گفت «پیشگویی این امر عاقلانه نیست».
ژرار آرو، سفیر فرانسه در سازمان ملل نیز خاطر نشان ساخت که هنوز توافقی صورت نگرفته، ولی روز شنبه حتما در شورای امنیت رایگیری خواهد شد.
ویتالی چورکین، سفیر روسیه در سازمان ملل گفت که از نتایج این رایزنیهای دشوار "کاملا راضی" نیست، ولی صبر میکند تا پیشنویس تجدیدنظر شده را ببیند.
روسیه و چین تا کنون دوبار با استفاده از حق وتوی خود از تصویب قطعنامه شورای امنیتعلیه رژیم سوریه جلوگیری کردهاند. یک دیپلمات سازمان ملل گفت، بعید نیست این اتفاق برای سومین بار تکرار شود.
تفاوتهای دو پیشنویس ارائه شده
با میانجیگری کوفی عنان، فرستادهی ویژهی سازمان ملل و اتحادیهی عرب برای حل بحران سوریه، از بامداد پنجشنبه آتشبسی شکننده در این کشور برقرار شده است. کوفی عنان بدین منظور طرحی شش مادهای ارائه داده که هنوز بهطور کامل به اجرا درنیامده است.
اکنون سازمان ملل قصد دارد هر چه زودتر هیئتی برای نظارت بر رعایت آتشبس روانهی سوریه کند. گفته میشود که در صورت آماده شدن زمینهی این امر، یک هیئت اولیهی غیرمسلح سی نفره میتواند از اوایل هفتهی آینده در سوریه مستقر شود. قرار است این هیئت سپس تا ۲۰۰ نفر افزایش یابد.
پیشنویسی که از طرف کشورهای غربی به شورای امنیت ارائه شده، خواستار "آزادی حرکت کامل، بیمانع و فوری ناظران" شده است. در این طرح از بشار اسد خواسته شده که توافقات با کوفی عنان را اجرایی کند، در غیر این صورت با "اقدامات دیگر" سازمان ملل روبرو میشود.
در طرح کوتاهتری که روسیه بر پایهی پیشنویس کشورهای غربی تهیه و به شورای امنیت ارائه کرده، لفظ "بیمانع" از حرکت آزاد ناظران و نیز تهدید به "اقدامات دیگر" حذف شده است. در طرح روسیه همچنین از فرمولبندی "نقض حقوق بشر توسط رژیم بشار اسد" نشانی نیست.
ویتالی چورکین خاطر نشان ساخته است که ارائه پیشنویسی کوتاهتر از طرف روسیه به این دلیل است که هر چه زودتر تیم اولیهای از ناظران رهسپار سوریه شود. در مقابل دیپلماتهای غربی معتقدند که تیم اولیهی ناظران باید از اختیارات کامل یک هیئت ناظر برخوردار باشد.
شهر حمص که سومین شهر بزرگ سوریه است و از پایگاههای اصلی مخالفان بشار اسد بهشمار میرود، در اوایل سال جاری طی هفتهها زیر بمباران ارتش سوریه بود. بخشهایی از این شهر کاملا ویران و از سکنه خالی شده است.
فعالان اپوزیسیون سوریه به خبرگزاری آلمان گفتند که روز شنبه منطقهی "الکوثر" در شهر حمص هدف بمباران بود. به گفتهی آنان، رژیم بشار اسد نیروهای تازهای به این منطقه منتقل و از روز جمعه ۸۱ بار آتشبس توافق شده با کوفی عنان را نقض کرده است.
روز جمعه سوریه بار دیگر صحنهی تظاهرات گستردهی اعتراضی علیه رژیم بشار اسد بود. دهها هزار تن به خیابانها رفتند و علیه رژیم سوریه شعار دادند. به گفتهی ناظران حقوق بشر سوریه در این تظاهرات روی هم چهار تن کشته و ۲۰ تن مجروح شدهاند.
تصمیم شورای امنیت در روز شنبه
شورای امنیت سازمان ملل روز شنبه دربارهی گسیل هیئتی برای نظارت بر آتشبس در سوریه تصمیمگیری میکند. سوزان رایس، سفیر آمریکا در سازمان ملل، روز جمعه گفت که پس از مذاکراتی در این زمینه، پیشنویسی تجدیدنظر شده آمادهی تصویب است، ولی هنوز معلوم نیست روسیه با این طرح موافقت یا آن را وتو خواهد کرد.
سوزان رایس نمیخواست دربارهی شانس موفقیت این طرح اظهارنظری بکند. وی گفت «پیشگویی این امر عاقلانه نیست».
ژرار آرو، سفیر فرانسه در سازمان ملل نیز خاطر نشان ساخت که هنوز توافقی صورت نگرفته، ولی روز شنبه حتما در شورای امنیت رایگیری خواهد شد.
ویتالی چورکین، سفیر روسیه در سازمان ملل گفت که از نتایج این رایزنیهای دشوار "کاملا راضی" نیست، ولی صبر میکند تا پیشنویس تجدیدنظر شده را ببیند.
روسیه و چین تا کنون دوبار با استفاده از حق وتوی خود از تصویب قطعنامه شورای امنیتعلیه رژیم سوریه جلوگیری کردهاند. یک دیپلمات سازمان ملل گفت، بعید نیست این اتفاق برای سومین بار تکرار شود.
تفاوتهای دو پیشنویس ارائه شده
با میانجیگری کوفی عنان، فرستادهی ویژهی سازمان ملل و اتحادیهی عرب برای حل بحران سوریه، از بامداد پنجشنبه آتشبسی شکننده در این کشور برقرار شده است. کوفی عنان بدین منظور طرحی شش مادهای ارائه داده که هنوز بهطور کامل به اجرا درنیامده است.
اکنون سازمان ملل قصد دارد هر چه زودتر هیئتی برای نظارت بر رعایت آتشبس روانهی سوریه کند. گفته میشود که در صورت آماده شدن زمینهی این امر، یک هیئت اولیهی غیرمسلح سی نفره میتواند از اوایل هفتهی آینده در سوریه مستقر شود. قرار است این هیئت سپس تا ۲۰۰ نفر افزایش یابد.
پیشنویسی که از طرف کشورهای غربی به شورای امنیت ارائه شده، خواستار "آزادی حرکت کامل، بیمانع و فوری ناظران" شده است. در این طرح از بشار اسد خواسته شده که توافقات با کوفی عنان را اجرایی کند، در غیر این صورت با "اقدامات دیگر" سازمان ملل روبرو میشود.
در طرح کوتاهتری که روسیه بر پایهی پیشنویس کشورهای غربی تهیه و به شورای امنیت ارائه کرده، لفظ "بیمانع" از حرکت آزاد ناظران و نیز تهدید به "اقدامات دیگر" حذف شده است. در طرح روسیه همچنین از فرمولبندی "نقض حقوق بشر توسط رژیم بشار اسد" نشانی نیست.
ویتالی چورکین خاطر نشان ساخته است که ارائه پیشنویسی کوتاهتر از طرف روسیه به این دلیل است که هر چه زودتر تیم اولیهای از ناظران رهسپار سوریه شود. در مقابل دیپلماتهای غربی معتقدند که تیم اولیهی ناظران باید از اختیارات کامل یک هیئت ناظر برخوردار باشد.
در مدیترانه تلاش یک کشتی حامل اسلحه برای دور زدن تحریمهای تسلیحاتی علیه رژیم بشار اسد ناکام ماند. به گزارش «اشپیگل» کشتی متوقف شده آلمانی و محمولهی آن جنگافزار و مهمات از ایران بوده است.
طبق اطلاعاتی که در اختیار مجلهی آلمانی «اشپیگل» قرار گرفته، یک کشتی باری آلمانی حامل جنگافزار از ایران، در فاصلهی کوتاهی از بندر طرطوس سوریه متوقف شده است.
این کشتی که «آتلانتیک کروزر» نام دارد و به شرکت کشتیرانی آلمانی «بوکاشتیگل» متعلق است، چند روز پیش در بندری در جیبوتی محمولهی یک کشتی باری ایرانی را که سلاحهای سنگین نظامی و مهمات بوده برعهده گرفته است. این کشتی رهسپار بندر طرطوس سوریه بوده تا جنگافزار و مهمات را به رژیم اسد برساند که نیازمند سازوبرگ نظامی تازه است.
ماجرا چگونه لو رفت؟
به گزارش «اشپیگل آنلاین» (۱۴ آوریل/۲۶ فروردین)، یکی از مقامات دستگاه دولتی سوریه که از بشار اسد رویگردان شده، ماجرای این کشتی را فاش کرده و به شرکت آلمانی هشدار داده است. بعد از ظهر جمعه (۱۳ آوریل/۲۵ فروردین) کشتی «آتلانتیک کروزر» ناگهان مقصد خود را تغییر داده و قرار شده رهسپار بندر اسکندرون در ترکیه شود.
این کشتی سپس در ۸۰ کیلومتری جنوب غربی بندر طرطوس متوقف شده و یک ساعت در مسیری دایره وار میچرخیده است. «تورستن لودکه» از شرکت کرایهی کشتی «بولک چارتینگ» که مسئولیت برای محمولهی «آتلانتیک کروزر» را بر عهده دارد گفت: «ما پس از اینکه اطلاعاتی به دست آوردیم که محمولهی کشتی جنگافزار است آن را متوقف کردیم» .
وی خاطر نشان ساخت که این کشتی آلمانی برای حمل این محموله به شرکت اوکراینی «وایت وال شیپینگ» در اودسا کرایه داده شده بود. لودکه افزود: «آنها به ما گفتند محمولهی این کشتی پمپ و وسایل مشابه آن است و ما اگر اطلاع داشتیم هرگز اجازهی بارگیری اسلحه را نمیدادیم».
وی همچنین تاکید کرد که این کشتی ۶۲۰۰ تنی در همانجایی که هست باقی خواهد ماند. به گفتهی لودکه، شرکت اوکراینی اصرار کرده بود که کشتی «آتلانتیک کروزر» حتما در بندر طرطوس پهلو بگیرد و گفته بود که محمولهی آن اسلحه نیست.
"مسیری معروف برای سلاحهای ایران"
طبق اطلاعات "اشپیگل" خدمهی کشتی نامبرده میخواستهاند در بندر لیماسول قبرس سوختگیری کنند و در آنجا گفتهاند که محمولهی آنها "اسلحه و مهمات" است. به همین دلیل مقامات قبرسی از دادن سوخت به کشتی خودداری کردهاند.
محافل امنیتی گفتهاند که مسیر جیبوتی به بندر طرطوس سوریه برای ارسال سلاحهای ایران به رژیم سوریه معروف است.
در ماه ژانویه نیز یک کشتی روسی حامل مهمات در قبرس بهطور موقت توقیف شد. ولی این کشتی پس از آنکه ناخدای آن اعلام کرد مقصد اولیهی خود را تغییر داده و در بندر دیگری پهلو خواهد گرفت، توانست با محمولهی خود رهسپار سوریه شود.
اتحادیهی اروپا به دلیل "سرکوب خونین و بیرحمانهی" جنبش اعتراضی توسط رژیم بشار اسد، تحریمهای گوناگونی را علیه رژیم سوریه وضع کرده که یکی از آنها تحریم تسلیحاتی است. سازمان ملل هنوز تحریمی علیه سوریه وضع نکرده است.
این کشتی که «آتلانتیک کروزر» نام دارد و به شرکت کشتیرانی آلمانی «بوکاشتیگل» متعلق است، چند روز پیش در بندری در جیبوتی محمولهی یک کشتی باری ایرانی را که سلاحهای سنگین نظامی و مهمات بوده برعهده گرفته است. این کشتی رهسپار بندر طرطوس سوریه بوده تا جنگافزار و مهمات را به رژیم اسد برساند که نیازمند سازوبرگ نظامی تازه است.
ماجرا چگونه لو رفت؟
به گزارش «اشپیگل آنلاین» (۱۴ آوریل/۲۶ فروردین)، یکی از مقامات دستگاه دولتی سوریه که از بشار اسد رویگردان شده، ماجرای این کشتی را فاش کرده و به شرکت آلمانی هشدار داده است. بعد از ظهر جمعه (۱۳ آوریل/۲۵ فروردین) کشتی «آتلانتیک کروزر» ناگهان مقصد خود را تغییر داده و قرار شده رهسپار بندر اسکندرون در ترکیه شود.
وی خاطر نشان ساخت که این کشتی آلمانی برای حمل این محموله به شرکت اوکراینی «وایت وال شیپینگ» در اودسا کرایه داده شده بود. لودکه افزود: «آنها به ما گفتند محمولهی این کشتی پمپ و وسایل مشابه آن است و ما اگر اطلاع داشتیم هرگز اجازهی بارگیری اسلحه را نمیدادیم».
وی همچنین تاکید کرد که این کشتی ۶۲۰۰ تنی در همانجایی که هست باقی خواهد ماند. به گفتهی لودکه، شرکت اوکراینی اصرار کرده بود که کشتی «آتلانتیک کروزر» حتما در بندر طرطوس پهلو بگیرد و گفته بود که محمولهی آن اسلحه نیست.
"مسیری معروف برای سلاحهای ایران"
طبق اطلاعات "اشپیگل" خدمهی کشتی نامبرده میخواستهاند در بندر لیماسول قبرس سوختگیری کنند و در آنجا گفتهاند که محمولهی آنها "اسلحه و مهمات" است. به همین دلیل مقامات قبرسی از دادن سوخت به کشتی خودداری کردهاند.
محافل امنیتی گفتهاند که مسیر جیبوتی به بندر طرطوس سوریه برای ارسال سلاحهای ایران به رژیم سوریه معروف است.
در ماه ژانویه نیز یک کشتی روسی حامل مهمات در قبرس بهطور موقت توقیف شد. ولی این کشتی پس از آنکه ناخدای آن اعلام کرد مقصد اولیهی خود را تغییر داده و در بندر دیگری پهلو خواهد گرفت، توانست با محمولهی خود رهسپار سوریه شود.
اتحادیهی اروپا به دلیل "سرکوب خونین و بیرحمانهی" جنبش اعتراضی توسط رژیم بشار اسد، تحریمهای گوناگونی را علیه رژیم سوریه وضع کرده که یکی از آنها تحریم تسلیحاتی است. سازمان ملل هنوز تحریمی علیه سوریه وضع نکرده است.
در آستانهی مذاکرات اتمی میان ایران و کشورهای ۱+۵ در استانبول، واشنگتن جمهوری اسلامی را به گفتوگوهای "جدی" فراخواند. ایران پیشتر رویکرد غرب در این مذاکرات را "دلسردکننده و یاسآور" خوانده بود.
نمایندگان گروه ۱+۵ و جمهوری اسلامی ایران امروز شنبه (۱۴ آوریل/۲۶ فروردین) گفتوگوهای خود را دربارهی برنامهی اتمی مناقشهبرانگیز ایران در استانبول از سرمیگیرند. کاخ سفید پیش از آغاز این مذاکرات، جمهوری اسلامی را به گفتوگوهای "جدی" فراخواند.
بن رودس، معاون مشاور امنیتی رئيسجمهوری آمریکا، روز جمعه در واشنگتن گفت، مطمئنا نمیتوان در یک نشست همهی نکات مورد اختلاف را حل کرد، ولی ایران باید روز شنبه در استانبول «جدیت و ارادهی خود را برای انجام مذاکراتی جدی ثابت کند». وی افزد که ایرانیان میتوانند از این طریق دوباره "اعتمادسازی" کنند.
رویکرد "نومیدکننده"
پیشتر از قول محافل هیئت نمایندگی ایران در این مذاکرات گفته شده بود که رویکردی که غرب در این مذاکرات در پیش گرفته "دلسردکننده و یاسآور" است و "دلیلی برای امیدواری" باقی نمیگذارد.
این سخنان، واکنش ایران نسبت به بیانیهی یک روز پیش وزیران خارجهی گروه ۸ ارزیابی شده است که در آن از جمهوری اسلامی "گفتوگویی سازنده و جدی و بدون پیششرط" خواسته شده بود.
سرگئی ریابکوف، معاون وزیر خارجهی روسیه هشدار داد که نباید در "اختلافات" میان غرب و ایران "مبالغه" کرد. وی تاکید کرد که: «ما قصد داریم سازنده باشیم».
به گفتهی محافل دیپلماتیک، نمایندگان روسیه و چین روز جمعه پس از دیداری با علی باقری، معاون دبیر شورای عالی امنیت ملی گفتند که مذاکرات استانبول "آسان نخواهد بود". به گزارش خبرگزاری مهر، علی باقری نیز پس از این دیدار تصریح کرد: «ایران با ابتکار عمل و رویکردی سازنده وارد مذاکرات شده است».
هیلاری کلینتون، وزیر خارجهی آمریکا در آستانهی مذاکرات استانبول گفت انتظار دارد که ایران آشکارا انصراف خود را از برنامهی احتمالی تولید جنگافزار اتمی اعلام کند.
"نکات ابتکاری"
ساعاتی پیش از آغاز مذاکرات استانبول، علاالدین بروجردی، رئيس کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس شورای اسلامی، در گفتوگویی با خبرگزاری مهر از "نکات ابتکاری" سعید جلیلی، دبیر شورای عالی امنیت ملی جمهوری اسلامی و سرپرست هیئت نمایندگی ایران در این مذاکرات خبر داد.
بروجردی گفت: «این که دکتر سعید جلیلی اعلام کرده ایران نکات ابتکاری جدیدی دارد، رویکرد مثبت و رو به جلو در مذاکرات به حساب میآید». وی افزود: «جمهوری اسلامی ایران از حقوق هستهای خود به صورت جدی دفاع میکند و در عین حال اصل مذاکره را به عنوان یک مبنا برای تفاهم قبول دارد».
به گفتهی محافل دیپلماتیک غرب، این کشورها قصد دارند در آغاز دور تازهیمذاکرات در استانبول، مطالباتی مطرح نکنند. آنها نخست میخواهند صبر کنند و ببینند آیا ایران واقعا نشانههایی از انعطاف نشان خواهد داد.
هنوز معلوم نیست ایران چه "نکات تازهای" را مطرح خواهد ساخت. ولی کشورهای غربی گفتهاند که از هرگونه تلاش ایران برای وقتکشی بیشتر جلوگیری خواهند کرد.
آخرین مذاکرات گروه ۱+۵ با جمهوری اسلامی ایران در ماه ژانویهی سال ۲۰۱۱ در استانبول بدون نتیجه پایان یافت.
بن رودس، معاون مشاور امنیتی رئيسجمهوری آمریکا، روز جمعه در واشنگتن گفت، مطمئنا نمیتوان در یک نشست همهی نکات مورد اختلاف را حل کرد، ولی ایران باید روز شنبه در استانبول «جدیت و ارادهی خود را برای انجام مذاکراتی جدی ثابت کند». وی افزد که ایرانیان میتوانند از این طریق دوباره "اعتمادسازی" کنند.
رویکرد "نومیدکننده"
پیشتر از قول محافل هیئت نمایندگی ایران در این مذاکرات گفته شده بود که رویکردی که غرب در این مذاکرات در پیش گرفته "دلسردکننده و یاسآور" است و "دلیلی برای امیدواری" باقی نمیگذارد.
سرگئی ریابکوف، معاون وزیر خارجهی روسیه هشدار داد که نباید در "اختلافات" میان غرب و ایران "مبالغه" کرد. وی تاکید کرد که: «ما قصد داریم سازنده باشیم».
به گفتهی محافل دیپلماتیک، نمایندگان روسیه و چین روز جمعه پس از دیداری با علی باقری، معاون دبیر شورای عالی امنیت ملی گفتند که مذاکرات استانبول "آسان نخواهد بود". به گزارش خبرگزاری مهر، علی باقری نیز پس از این دیدار تصریح کرد: «ایران با ابتکار عمل و رویکردی سازنده وارد مذاکرات شده است».
هیلاری کلینتون، وزیر خارجهی آمریکا در آستانهی مذاکرات استانبول گفت انتظار دارد که ایران آشکارا انصراف خود را از برنامهی احتمالی تولید جنگافزار اتمی اعلام کند.
"نکات ابتکاری"
ساعاتی پیش از آغاز مذاکرات استانبول، علاالدین بروجردی، رئيس کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس شورای اسلامی، در گفتوگویی با خبرگزاری مهر از "نکات ابتکاری" سعید جلیلی، دبیر شورای عالی امنیت ملی جمهوری اسلامی و سرپرست هیئت نمایندگی ایران در این مذاکرات خبر داد.
بروجردی گفت: «این که دکتر سعید جلیلی اعلام کرده ایران نکات ابتکاری جدیدی دارد، رویکرد مثبت و رو به جلو در مذاکرات به حساب میآید». وی افزود: «جمهوری اسلامی ایران از حقوق هستهای خود به صورت جدی دفاع میکند و در عین حال اصل مذاکره را به عنوان یک مبنا برای تفاهم قبول دارد».
به گفتهی محافل دیپلماتیک غرب، این کشورها قصد دارند در آغاز دور تازهیمذاکرات در استانبول، مطالباتی مطرح نکنند. آنها نخست میخواهند صبر کنند و ببینند آیا ایران واقعا نشانههایی از انعطاف نشان خواهد داد.
هنوز معلوم نیست ایران چه "نکات تازهای" را مطرح خواهد ساخت. ولی کشورهای غربی گفتهاند که از هرگونه تلاش ایران برای وقتکشی بیشتر جلوگیری خواهند کرد.
آخرین مذاکرات گروه ۱+۵ با جمهوری اسلامی ایران در ماه ژانویهی سال ۲۰۱۱ در استانبول بدون نتیجه پایان یافت.
اسرائیل خطوط هوایی را وادار کرد بلیت افراد «مشکوک» را باطل کنند
در حالی که حامیان فلسطینیها در کارزاری جدید از پرواز همزمان از دهها شهر جهان به فرودگاه بینالمللی بن گوریون اسرائیل در روز یکشنبه، ۲۷ فروردین، خبر دادهاند، اسرائیل شرکتهای هوایی اروپایی وادار کرد بلیت این افراد را باطل کنند.
دولت اسرائیل همچنین تأکید کرده است که آماده مقابله با آن دسته از مسافران هوایی است که بخواهند در روزهای آینده با هدف اعتراض به اسرائیل پای بگذارند.
فرماندهان پلیس اسرائیل گفتهاند که آمادهاند معترضان پروازهای یکشنبه و روزهای پس از آن را بلافاصله در فرودگاه اصلی این کشور بازداشت کرده و سریعاً به مبدایی که از آن آمدهاند برگردانند.
اسحاق آهرونوویچ، وزیر امنیت داخلی اسرائیل، از هفته گذشته که خود از نیروهای تحت فرمان این وزارتخانه در فرودگاه بن گوریون بازدید کرد گفته است که «با معترضانی که به اسرائیل برسند هیچ مدارایی نخواهد شد».
در همین حال رسانههای اسرائیل نیز خبر دادهاند که ۶۵۰ نفر از نیروهای پلیس اسرائیل با لباس عادی در میان مسافرانی که از شامگاه شنبه به فرودگاه بن گوریون در اسرائیل پای بگذارند در گشتزنی خواهند بود تا مسافرانی را که بخشی از این کارزار باشند، سریعاً بازداشت کنند.
اسرائیل همانند دو سال گذشته در رویارویی با این کارزارها، با بهرهگیری از نهادهای اطلاعاتی خود، اسامی بسیاری از فعالان ضد اسرائیلی در سراسر جهان را در اختیار شرکتهای هوایی جهانی قرار داده و از آنها خواسته است تا از سوار کردن این افراد به پروازهای به مقصد اسرائیل خودداری کنند.
در حالی که مسئولان این کارزار جدید امیدوار بودند که حدود یک هزار و پانصد تا دو هزار نفر روز یکشنبه وارد اسرائیل شوند، لوفتانزا، خط هوایی آلمانی، نخستین شرکتی بود که خود روز پنجشنبه گذشته بلیط شماری از افراد «مشکوک» را برای پروازهایی که قرار بود شامگاه شنبه و روز یکشنبه از نقاط مختلف آلمان به سوی اسرائیل صورت گیرد باطل اعلام کرد.
در پی لوفتانزا و پس از ابراز امیدواری اسرائیل به اقدام مشابه از سوی سایر شرکتهای هوایی اروپا، ایبریا و نیز ایرفرانس نیز خبر دادهاند که آنها هم بلیت شماری از مسافران «مشکوک» را باطل کردهاند.
اسرائیل از جمله به همه شرکتهای هوایی هشدار داده است که اگر مسافران عضو این کارزار را به اسرائیل برسانند، خود آنها باید هزینه برگرداندن این معترضان را بر عهده گیرند.
در همین حال روزنامه بریتانیایی گاردین روز شنبه نوشته است که اسرائیل خود بلیت سه شهروند زن انگلیسی حامی فلسطینیها را که از ساکنان منچستر هستند و قرار بود با پرواز شرکت «جت ۲» یکشنبه به بن گوریون برسند باطل کرده است.
هیچ یک از پروازهای خارجی این هفته به سوی اسرائیل باطل نشده است، و فقط مسافران «مشکوک» از سوار شدن به آنها منع خواهند شد.
گروهها و تشکلهای مختلفی که در گوشه و کنار جهان از فلسطینیها حمایت میکنند، از مدتها پیش برای عملی کردن این پروازهای اعتراضی در چارچوب کارزاری با نام «اهلاً و سهلاً للفسطین ۲۰۱۲»، «به فلسطین ۲۰۱۲ خوش آمدید»، برنامهریزی کرده و گفته بودند تلاش خواهند کرد تا همانند دو بار گذشته که در صدد انجام چنین برنامهای بودند، ناکام نشوند.
به گفته برنامهریزان این کارزار، قرار بود که این شهروندان خارجی برای مشارکت در «یک هفته فعالیت فرهنگی» به کرانه باختری بروند.
مسئولان این کارزار هوایی گفته بودند که با پندآموزی از کارزارهای ناموفق دو سال گذشته، راههای جدیدی را برای انتقال حامیان فلسطینیها به اسرائیل در نظر گرفتهاند.
برنامهریزان کارزار جدید گفته بودند که مشارکتکنندگان در این اقدام اعتراضی خشونتطلب نیستند، سلاح حمل نمیکنند و پس از آمدن به فرودگاه بینالمللی بن گوریون دستهجمعی از اسرائیل به کرانه باختری خواهند رفت تا در طرح ساخت یک مدرسه بینالمللی برای فلسطینیها مشارکت کنند.
در دو سال گذشته در چنین ایامی گروههای بینالمللی حمایت از فلسطینیها در صدد اجرای پروازهای اعتراضی مشابهی به سوی اسرائیل بودند، اما تشکیلات اطلاعاتی و امنیتی اسرائیل با انتقال نام بسیاری از افرادی که همواره در اعتراضهای جهانی علیه اسرائیل نقش داشتهاند، از کشورها و شرکتهای هوایی بینالمللی خواستند که از سوار کردن این افراد به پروازها خودداری کنند.
از جمله سال گذشته فرانسه همکاری وسیعی با اسرائیل در خودداری از انتقال معترضان به اسرائیل ایفا کرد وعملاً این برنامه شکست خورد.
در سال ۲۰۱۰ نیز تنها حدود صد نفر عملاً توانستند وارد اسرائیل شده و به کرانه باختری بروند، زیرا اسرائیل شمار دیگری از افرادی را که موفق به سوار شدن به پروازهای اعتراضی شده و به «بن گوریون» رسیده بودند، سریعاً به کشوری که از آن پرواز صورت گرفته بود، برگرداندند.
دولت اسرائیل همچنین تأکید کرده است که آماده مقابله با آن دسته از مسافران هوایی است که بخواهند در روزهای آینده با هدف اعتراض به اسرائیل پای بگذارند.
فرماندهان پلیس اسرائیل گفتهاند که آمادهاند معترضان پروازهای یکشنبه و روزهای پس از آن را بلافاصله در فرودگاه اصلی این کشور بازداشت کرده و سریعاً به مبدایی که از آن آمدهاند برگردانند.
اسحاق آهرونوویچ، وزیر امنیت داخلی اسرائیل، از هفته گذشته که خود از نیروهای تحت فرمان این وزارتخانه در فرودگاه بن گوریون بازدید کرد گفته است که «با معترضانی که به اسرائیل برسند هیچ مدارایی نخواهد شد».
در همین حال رسانههای اسرائیل نیز خبر دادهاند که ۶۵۰ نفر از نیروهای پلیس اسرائیل با لباس عادی در میان مسافرانی که از شامگاه شنبه به فرودگاه بن گوریون در اسرائیل پای بگذارند در گشتزنی خواهند بود تا مسافرانی را که بخشی از این کارزار باشند، سریعاً بازداشت کنند.
اسرائیل همانند دو سال گذشته در رویارویی با این کارزارها، با بهرهگیری از نهادهای اطلاعاتی خود، اسامی بسیاری از فعالان ضد اسرائیلی در سراسر جهان را در اختیار شرکتهای هوایی جهانی قرار داده و از آنها خواسته است تا از سوار کردن این افراد به پروازهای به مقصد اسرائیل خودداری کنند.
در حالی که مسئولان این کارزار جدید امیدوار بودند که حدود یک هزار و پانصد تا دو هزار نفر روز یکشنبه وارد اسرائیل شوند، لوفتانزا، خط هوایی آلمانی، نخستین شرکتی بود که خود روز پنجشنبه گذشته بلیط شماری از افراد «مشکوک» را برای پروازهایی که قرار بود شامگاه شنبه و روز یکشنبه از نقاط مختلف آلمان به سوی اسرائیل صورت گیرد باطل اعلام کرد.
در پی لوفتانزا و پس از ابراز امیدواری اسرائیل به اقدام مشابه از سوی سایر شرکتهای هوایی اروپا، ایبریا و نیز ایرفرانس نیز خبر دادهاند که آنها هم بلیت شماری از مسافران «مشکوک» را باطل کردهاند.
اسرائیل از جمله به همه شرکتهای هوایی هشدار داده است که اگر مسافران عضو این کارزار را به اسرائیل برسانند، خود آنها باید هزینه برگرداندن این معترضان را بر عهده گیرند.
در همین حال روزنامه بریتانیایی گاردین روز شنبه نوشته است که اسرائیل خود بلیت سه شهروند زن انگلیسی حامی فلسطینیها را که از ساکنان منچستر هستند و قرار بود با پرواز شرکت «جت ۲» یکشنبه به بن گوریون برسند باطل کرده است.
هیچ یک از پروازهای خارجی این هفته به سوی اسرائیل باطل نشده است، و فقط مسافران «مشکوک» از سوار شدن به آنها منع خواهند شد.
گروهها و تشکلهای مختلفی که در گوشه و کنار جهان از فلسطینیها حمایت میکنند، از مدتها پیش برای عملی کردن این پروازهای اعتراضی در چارچوب کارزاری با نام «اهلاً و سهلاً للفسطین ۲۰۱۲»، «به فلسطین ۲۰۱۲ خوش آمدید»، برنامهریزی کرده و گفته بودند تلاش خواهند کرد تا همانند دو بار گذشته که در صدد انجام چنین برنامهای بودند، ناکام نشوند.
به گفته برنامهریزان این کارزار، قرار بود که این شهروندان خارجی برای مشارکت در «یک هفته فعالیت فرهنگی» به کرانه باختری بروند.
مسئولان این کارزار هوایی گفته بودند که با پندآموزی از کارزارهای ناموفق دو سال گذشته، راههای جدیدی را برای انتقال حامیان فلسطینیها به اسرائیل در نظر گرفتهاند.
برنامهریزان کارزار جدید گفته بودند که مشارکتکنندگان در این اقدام اعتراضی خشونتطلب نیستند، سلاح حمل نمیکنند و پس از آمدن به فرودگاه بینالمللی بن گوریون دستهجمعی از اسرائیل به کرانه باختری خواهند رفت تا در طرح ساخت یک مدرسه بینالمللی برای فلسطینیها مشارکت کنند.
در دو سال گذشته در چنین ایامی گروههای بینالمللی حمایت از فلسطینیها در صدد اجرای پروازهای اعتراضی مشابهی به سوی اسرائیل بودند، اما تشکیلات اطلاعاتی و امنیتی اسرائیل با انتقال نام بسیاری از افرادی که همواره در اعتراضهای جهانی علیه اسرائیل نقش داشتهاند، از کشورها و شرکتهای هوایی بینالمللی خواستند که از سوار کردن این افراد به پروازها خودداری کنند.
از جمله سال گذشته فرانسه همکاری وسیعی با اسرائیل در خودداری از انتقال معترضان به اسرائیل ایفا کرد وعملاً این برنامه شکست خورد.
در سال ۲۰۱۰ نیز تنها حدود صد نفر عملاً توانستند وارد اسرائیل شده و به کرانه باختری بروند، زیرا اسرائیل شمار دیگری از افرادی را که موفق به سوار شدن به پروازهای اعتراضی شده و به «بن گوریون» رسیده بودند، سریعاً به کشوری که از آن پرواز صورت گرفته بود، برگرداندند.
مذاکرات هستهای ایران و گروه ۵+۱ در استانبول آغاز شد
مذاکرات هستهای میان ایران و گروه ۵+۱ ساعتی پیش در استانبول ترکیه آغاز شده و این در حالی است که، به گفته مقامهای آگاه، دیپلماتهای غربی امید چندانی ندارند که در این نشست به توافقهای بزرگی دست یابند و آن را تنها نقطه آغازی برای مذاکرات بعدی میدانند.
به گزارش خبرگزاری دانشجویان ایران، ایسنا، مذاکرات هستهای میان ایران و کشورهای عضو گروه ۵+۱ روز شنبه، ۲۶ فروردینماه، با یک ساعت تأخیر، ساعت ۱۱ به وقت محلی استانبول در مرکز همایش های بینالمللی «لطفی کردار» آغاز شده است.
این نشست در شرایطی در حال برگزاری است که به گزارش خبرگزاری فرانسه گروه ۵+۱ انتظار ندارند در این نشست به توافقهای بزرگی دست یابند.
به گفته مقامهای رسمی، بیشترین دستاوردی که از این نشست میتوان به دست آورد، توافقی دو طرفه برای مذاکرات مفصلتر در هفتههای آینده است.
یکی از اعضای ۵+۱ در آستانه برگزاری این نشست گفت: «ایران در آخرین اظهارات خود به طور خاص گفت که آماده آن هستند که بنشینند و در مورد مسائل هستهای گفتوگو کنند. برای ما نشست روز شنبه فرصتی برای آزمودن صحت و سقم این اظهارات است.»
این دیپلمات که نخواست نامش فاش شود افزود: «ما انتظار نداریم به جزئیات (هستهای) زیادی دست پیدا کنیم... اما این نشست احتمالا در مورد امکان برگزاری نشست دیگری در چهار یا شش هفته آینده خواهد بود که در آن نشست ما میتوانیم به جزئیات بپردازیم.»
پیشتر ایران از برگزاری دور بعدی مذاکرات در بغداد، پایتخت عراق، خبر داده بود. ایسنا آورده است که قرار است دو طرف زمان مذاکرات بعدی را در جریان این نشست تعیین کنند.
سعید جلیلی، دبیر شورای عالی امنیت ملی و رئیس هیئت مذاکرهکننده هستهای، روز جمعه برای شرکت در این مذاکرات وارد استانبول شده بود.
آقای جلیلی پیش از سفر به استانبول اعلام کرد که جمهوری اسلامی در مذاکرات پیش رو با گروه ۵+۱ پیشنهادهای جدیدی را مطرح خواهد کرد و افزود که ایران برای گفتوگوهای موفق و رو به جلو آمادگی دارد.
وزیر خارجه آمریکا نیز ۲۴ فروردینماه گفت: «ما به دنبال نتایج ملموس هستیم و البته در یک مذاکره، ما درک میکنیم که ایرانیها به دنبال تضمینها یا اقداماتی از جانب ما خواهند بود که ما به طور قطع این تضمینها و اقدامات را مد نظر خواهیم داشت.»
نشست پیشین ایران و ۵+۱ بهمنماه سال ۸۹ در استانبول برگزار شد، اما نتیجه خاصی در بر نداشت.
کشورهای آمریکا، بریتانیا، چین، روسیه و فرانسه همراه با آلمان، موسوم به گروه ۵+۱، در تلاشاند تا از طریق گفتوگو، ایران را به همکاری برای حل نگرانیهای جامعه بینالمللی در خصوص ماهیت و اهداف برنامه هستهای تهران ترغیب کنند.
ایران متهم است که در پوشش فعالیتهای هسته ای خود در صدد دستیابی به دانش لازم برای ساخت بمب هستهای است.
جمهوری اسلامی این نگرانیها را بیپایه میداند و میگوید برنامه هستهای ایران تنها مصارف غیرنظامی دارد.
به گزارش خبرگزاری دانشجویان ایران، ایسنا، مذاکرات هستهای میان ایران و کشورهای عضو گروه ۵+۱ روز شنبه، ۲۶ فروردینماه، با یک ساعت تأخیر، ساعت ۱۱ به وقت محلی استانبول در مرکز همایش های بینالمللی «لطفی کردار» آغاز شده است.
این نشست در شرایطی در حال برگزاری است که به گزارش خبرگزاری فرانسه گروه ۵+۱ انتظار ندارند در این نشست به توافقهای بزرگی دست یابند.
به گفته مقامهای رسمی، بیشترین دستاوردی که از این نشست میتوان به دست آورد، توافقی دو طرفه برای مذاکرات مفصلتر در هفتههای آینده است.
یکی از اعضای ۵+۱ در آستانه برگزاری این نشست گفت: «ایران در آخرین اظهارات خود به طور خاص گفت که آماده آن هستند که بنشینند و در مورد مسائل هستهای گفتوگو کنند. برای ما نشست روز شنبه فرصتی برای آزمودن صحت و سقم این اظهارات است.»
این دیپلمات که نخواست نامش فاش شود افزود: «ما انتظار نداریم به جزئیات (هستهای) زیادی دست پیدا کنیم... اما این نشست احتمالا در مورد امکان برگزاری نشست دیگری در چهار یا شش هفته آینده خواهد بود که در آن نشست ما میتوانیم به جزئیات بپردازیم.»
پیشتر ایران از برگزاری دور بعدی مذاکرات در بغداد، پایتخت عراق، خبر داده بود. ایسنا آورده است که قرار است دو طرف زمان مذاکرات بعدی را در جریان این نشست تعیین کنند.
سعید جلیلی، دبیر شورای عالی امنیت ملی و رئیس هیئت مذاکرهکننده هستهای، روز جمعه برای شرکت در این مذاکرات وارد استانبول شده بود.
آقای جلیلی پیش از سفر به استانبول اعلام کرد که جمهوری اسلامی در مذاکرات پیش رو با گروه ۵+۱ پیشنهادهای جدیدی را مطرح خواهد کرد و افزود که ایران برای گفتوگوهای موفق و رو به جلو آمادگی دارد.
وزیر خارجه آمریکا نیز ۲۴ فروردینماه گفت: «ما به دنبال نتایج ملموس هستیم و البته در یک مذاکره، ما درک میکنیم که ایرانیها به دنبال تضمینها یا اقداماتی از جانب ما خواهند بود که ما به طور قطع این تضمینها و اقدامات را مد نظر خواهیم داشت.»
نشست پیشین ایران و ۵+۱ بهمنماه سال ۸۹ در استانبول برگزار شد، اما نتیجه خاصی در بر نداشت.
کشورهای آمریکا، بریتانیا، چین، روسیه و فرانسه همراه با آلمان، موسوم به گروه ۵+۱، در تلاشاند تا از طریق گفتوگو، ایران را به همکاری برای حل نگرانیهای جامعه بینالمللی در خصوص ماهیت و اهداف برنامه هستهای تهران ترغیب کنند.
ایران متهم است که در پوشش فعالیتهای هسته ای خود در صدد دستیابی به دانش لازم برای ساخت بمب هستهای است.
جمهوری اسلامی این نگرانیها را بیپایه میداند و میگوید برنامه هستهای ایران تنها مصارف غیرنظامی دارد.
مذاکرات هستهای ایران و گروه ۵+۱ در استانبول آغاز شد
مذاکرات هستهای میان ایران و گروه ۵+۱ ساعتی پیش در استانبول ترکیه آغاز شده و این در حالی است که، به گفته مقامهای آگاه، دیپلماتهای غربی امید چندانی ندارند که در این نشست به توافقهای بزرگی دست یابند و آن را تنها نقطه آغازی برای مذاکرات بعدی میدانند.
به گزارش خبرگزاری دانشجویان ایران، ایسنا، مذاکرات هستهای میان ایران و کشورهای عضو گروه ۵+۱ روز شنبه، ۲۶ فروردینماه، با یک ساعت تأخیر، ساعت ۱۱ به وقت محلی استانبول در مرکز همایش های بینالمللی «لطفی کردار» آغاز شده است.
این نشست در شرایطی در حال برگزاری است که به گزارش خبرگزاری فرانسه گروه ۵+۱ انتظار ندارند در این نشست به توافقهای بزرگی دست یابند.
به گفته مقامهای رسمی، بیشترین دستاوردی که از این نشست میتوان به دست آورد، توافقی دو طرفه برای مذاکرات مفصلتر در هفتههای آینده است.
یکی از اعضای ۵+۱ در آستانه برگزاری این نشست گفت: «ایران در آخرین اظهارات خود به طور خاص گفت که آماده آن هستند که بنشینند و در مورد مسائل هستهای گفتوگو کنند. برای ما نشست روز شنبه فرصتی برای آزمودن صحت و سقم این اظهارات است.»
این دیپلمات که نخواست نامش فاش شود افزود: «ما انتظار نداریم به جزئیات (هستهای) زیادی دست پیدا کنیم... اما این نشست احتمالا در مورد امکان برگزاری نشست دیگری در چهار یا شش هفته آینده خواهد بود که در آن نشست ما میتوانیم به جزئیات بپردازیم.»
پیشتر ایران از برگزاری دور بعدی مذاکرات در بغداد، پایتخت عراق، خبر داده بود. ایسنا آورده است که قرار است دو طرف زمان مذاکرات بعدی را در جریان این نشست تعیین کنند.
سعید جلیلی، دبیر شورای عالی امنیت ملی و رئیس هیئت مذاکرهکننده هستهای، روز جمعه برای شرکت در این مذاکرات وارد استانبول شده بود.
آقای جلیلی پیش از سفر به استانبول اعلام کرد که جمهوری اسلامی در مذاکرات پیش رو با گروه ۵+۱ پیشنهادهای جدیدی را مطرح خواهد کرد و افزود که ایران برای گفتوگوهای موفق و رو به جلو آمادگی دارد.
وزیر خارجه آمریکا نیز ۲۴ فروردینماه گفت: «ما به دنبال نتایج ملموس هستیم و البته در یک مذاکره، ما درک میکنیم که ایرانیها به دنبال تضمینها یا اقداماتی از جانب ما خواهند بود که ما به طور قطع این تضمینها و اقدامات را مد نظر خواهیم داشت.»
نشست پیشین ایران و ۵+۱ بهمنماه سال ۸۹ در استانبول برگزار شد، اما نتیجه خاصی در بر نداشت.
کشورهای آمریکا، بریتانیا، چین، روسیه و فرانسه همراه با آلمان، موسوم به گروه ۵+۱، در تلاشاند تا از طریق گفتوگو، ایران را به همکاری برای حل نگرانیهای جامعه بینالمللی در خصوص ماهیت و اهداف برنامه هستهای تهران ترغیب کنند.
ایران متهم است که در پوشش فعالیتهای هسته ای خود در صدد دستیابی به دانش لازم برای ساخت بمب هستهای است.
جمهوری اسلامی این نگرانیها را بیپایه میداند و میگوید برنامه هستهای ایران تنها مصارف غیرنظامی دارد.
به گزارش خبرگزاری دانشجویان ایران، ایسنا، مذاکرات هستهای میان ایران و کشورهای عضو گروه ۵+۱ روز شنبه، ۲۶ فروردینماه، با یک ساعت تأخیر، ساعت ۱۱ به وقت محلی استانبول در مرکز همایش های بینالمللی «لطفی کردار» آغاز شده است.
این نشست در شرایطی در حال برگزاری است که به گزارش خبرگزاری فرانسه گروه ۵+۱ انتظار ندارند در این نشست به توافقهای بزرگی دست یابند.
به گفته مقامهای رسمی، بیشترین دستاوردی که از این نشست میتوان به دست آورد، توافقی دو طرفه برای مذاکرات مفصلتر در هفتههای آینده است.
یکی از اعضای ۵+۱ در آستانه برگزاری این نشست گفت: «ایران در آخرین اظهارات خود به طور خاص گفت که آماده آن هستند که بنشینند و در مورد مسائل هستهای گفتوگو کنند. برای ما نشست روز شنبه فرصتی برای آزمودن صحت و سقم این اظهارات است.»
این دیپلمات که نخواست نامش فاش شود افزود: «ما انتظار نداریم به جزئیات (هستهای) زیادی دست پیدا کنیم... اما این نشست احتمالا در مورد امکان برگزاری نشست دیگری در چهار یا شش هفته آینده خواهد بود که در آن نشست ما میتوانیم به جزئیات بپردازیم.»
پیشتر ایران از برگزاری دور بعدی مذاکرات در بغداد، پایتخت عراق، خبر داده بود. ایسنا آورده است که قرار است دو طرف زمان مذاکرات بعدی را در جریان این نشست تعیین کنند.
سعید جلیلی، دبیر شورای عالی امنیت ملی و رئیس هیئت مذاکرهکننده هستهای، روز جمعه برای شرکت در این مذاکرات وارد استانبول شده بود.
آقای جلیلی پیش از سفر به استانبول اعلام کرد که جمهوری اسلامی در مذاکرات پیش رو با گروه ۵+۱ پیشنهادهای جدیدی را مطرح خواهد کرد و افزود که ایران برای گفتوگوهای موفق و رو به جلو آمادگی دارد.
وزیر خارجه آمریکا نیز ۲۴ فروردینماه گفت: «ما به دنبال نتایج ملموس هستیم و البته در یک مذاکره، ما درک میکنیم که ایرانیها به دنبال تضمینها یا اقداماتی از جانب ما خواهند بود که ما به طور قطع این تضمینها و اقدامات را مد نظر خواهیم داشت.»
نشست پیشین ایران و ۵+۱ بهمنماه سال ۸۹ در استانبول برگزار شد، اما نتیجه خاصی در بر نداشت.
کشورهای آمریکا، بریتانیا، چین، روسیه و فرانسه همراه با آلمان، موسوم به گروه ۵+۱، در تلاشاند تا از طریق گفتوگو، ایران را به همکاری برای حل نگرانیهای جامعه بینالمللی در خصوص ماهیت و اهداف برنامه هستهای تهران ترغیب کنند.
ایران متهم است که در پوشش فعالیتهای هسته ای خود در صدد دستیابی به دانش لازم برای ساخت بمب هستهای است.
جمهوری اسلامی این نگرانیها را بیپایه میداند و میگوید برنامه هستهای ایران تنها مصارف غیرنظامی دارد.
«کمک ۱۲ میلیون دلاری اوباما» برای اپوزیسیون سوریه
در حالی که خبرگزاری آسوشیتدپرس روز شنبه، ۲۶ فروردین، به نقل از چند مقام آمریکایی از «کمک ۱۲ میلیون دلاری» رئیس جمهور ایالات متحده به اپوزیسیون سوریه خبر داد، روزنامه گاردین میگوید که نیروهای بشار اسد بار دیگر شهر حمص را بمباران کردهاند.
این خبرگزاری از قول چند مقام در دولت آمریکا که نخواستهاند نامشان فاش شود میگوید که باراک اوباما هفته گذشته با امضای خود پای این بسته ۱۲ میلیون دلاری به آن رسمیت بخشیده است. هدف از این کمک «تسریع سقوط بشار اسد» اعلام شده است.
این مقامات آمریکایی، به گفته خودشان، به دلیل «خطری که مخالفان بشار اسد در یک سال گذشته با آن روبهرو بودهاند» به شکل این کمکها دقیقا اشاره نکردهاند.
با این حال ماه گذشته که رئیس جمهور آمریکا و چند مقام دیگر در دولت او گزینه کمک به اپوزیسیون سوریه را مطرح کردند، حرف از کمکهای «مخابراتی، پزشکی و دیگر کمکهای غیرمرگبار» بود.
در همین حال روزنامه بریتانیایی گاردین روز شنبه از قول یک سازمان حقوق بشری از بمباران دوباره شهر حمص در جمعه شب و نخستین ساعات روز شنبه خبر داده است. این در حالی است که از روز پنجشنبه در سوریه آتشبس اعلام شده است.
شورای عمومی انقلاب سوریه نیز در بیانیهای از کشته شدن دستکم ۱۱ نفر به دست نیروهای دولتی در جریان سرکوب تظاهرات اعتراضآمیز در سراسر کشور در روز جمعه خبر داد.
خبر افزایش کمک ایالات متحده به اپوزیسیون سوریه و مخالفان حکومت آقای اسد یک روز پس از آن منتشر شده است که روسیه، متحد دیرین سوریه، با اعتراض به قطعنامه پیشنهادی آمریکا در شورای امنیت سازمان ملل تصویب آن را دستکم یک روز به تعویق انداخت.
این در حالی است که روسیه و چین، دیگر حامی قدرتمند سوریه، پیش از این نیز از تصویب دو قطعنامه علیه رژیم بشار اسد و خشونتهای او در برابر مخالفان حکومت با تکیه بر حق وتوی خود در شورای امنیت جلوگیری کردهاند.
نماینده دائم روسیه در سازمان ملل روز جمعه ضمن اعلام مخالفت با قطعنامه پیشنهادی آمریکا گفت که کشورش تمام تلاش خود را برای حمایت از نظام بشار اسد در مقابل «عزم غرب برای تغییر آن به روش لیبی» به کار میبندد.
نگرانی روسیه و چین از آن است که کمکهای آمریکا به اپوزیسیون سوریه در نهایت به دخالت نظامی در این کشور به شکلی که در لیبی به سقوط معمر قذافی انجامید بینجامد.
از همین رو بعید نیست که خبر روز شنبه آسوشیتدپرس بار دیگر به نگرانی و ناخشنودی روسیه و چین دامن بزند.
به گزارش آسوشیتدپرس، کمکهای تازه اوباما به اپوزیسیون سوریه احتمالا شامل پوشاک، جلیقههای ضدگلوله، تجهیزات مخابراتی، دوربینهای دید در شب، و دیگر مواردی خواهد بود که «واشینگتن سال گذشته در اختیار شورشیان لیبی گذاشت».
با این همه منابع دولتی این خبرگزاری تاکید کردهاند که «بخش اعظم» این کمکها «پزشکی و مخابراتی» خواهد بود.
این خبرگزاری از قول چند مقام در دولت آمریکا که نخواستهاند نامشان فاش شود میگوید که باراک اوباما هفته گذشته با امضای خود پای این بسته ۱۲ میلیون دلاری به آن رسمیت بخشیده است. هدف از این کمک «تسریع سقوط بشار اسد» اعلام شده است.
این مقامات آمریکایی، به گفته خودشان، به دلیل «خطری که مخالفان بشار اسد در یک سال گذشته با آن روبهرو بودهاند» به شکل این کمکها دقیقا اشاره نکردهاند.
با این حال ماه گذشته که رئیس جمهور آمریکا و چند مقام دیگر در دولت او گزینه کمک به اپوزیسیون سوریه را مطرح کردند، حرف از کمکهای «مخابراتی، پزشکی و دیگر کمکهای غیرمرگبار» بود.
در همین حال روزنامه بریتانیایی گاردین روز شنبه از قول یک سازمان حقوق بشری از بمباران دوباره شهر حمص در جمعه شب و نخستین ساعات روز شنبه خبر داده است. این در حالی است که از روز پنجشنبه در سوریه آتشبس اعلام شده است.
شورای عمومی انقلاب سوریه نیز در بیانیهای از کشته شدن دستکم ۱۱ نفر به دست نیروهای دولتی در جریان سرکوب تظاهرات اعتراضآمیز در سراسر کشور در روز جمعه خبر داد.
خبر افزایش کمک ایالات متحده به اپوزیسیون سوریه و مخالفان حکومت آقای اسد یک روز پس از آن منتشر شده است که روسیه، متحد دیرین سوریه، با اعتراض به قطعنامه پیشنهادی آمریکا در شورای امنیت سازمان ملل تصویب آن را دستکم یک روز به تعویق انداخت.
این در حالی است که روسیه و چین، دیگر حامی قدرتمند سوریه، پیش از این نیز از تصویب دو قطعنامه علیه رژیم بشار اسد و خشونتهای او در برابر مخالفان حکومت با تکیه بر حق وتوی خود در شورای امنیت جلوگیری کردهاند.
نماینده دائم روسیه در سازمان ملل روز جمعه ضمن اعلام مخالفت با قطعنامه پیشنهادی آمریکا گفت که کشورش تمام تلاش خود را برای حمایت از نظام بشار اسد در مقابل «عزم غرب برای تغییر آن به روش لیبی» به کار میبندد.
نگرانی روسیه و چین از آن است که کمکهای آمریکا به اپوزیسیون سوریه در نهایت به دخالت نظامی در این کشور به شکلی که در لیبی به سقوط معمر قذافی انجامید بینجامد.
از همین رو بعید نیست که خبر روز شنبه آسوشیتدپرس بار دیگر به نگرانی و ناخشنودی روسیه و چین دامن بزند.
به گزارش آسوشیتدپرس، کمکهای تازه اوباما به اپوزیسیون سوریه احتمالا شامل پوشاک، جلیقههای ضدگلوله، تجهیزات مخابراتی، دوربینهای دید در شب، و دیگر مواردی خواهد بود که «واشینگتن سال گذشته در اختیار شورشیان لیبی گذاشت».
با این همه منابع دولتی این خبرگزاری تاکید کردهاند که «بخش اعظم» این کمکها «پزشکی و مخابراتی» خواهد بود.
«ایران با خاموش کردن رادار نفتکشها به فروش نفت ادامه میدهد»
علیرغم تحریمهای شدید نفتی علیه ایران، منابع نفتی و بازرگانی میگویند ایران با خاموش کردن سیستم ردیابی نفتکشهای خود، ضمن پنهان کردن طرف معامله، همچنان به فروش و انتقال نفت ادامه میدهد.
منابع صنایع نفتی، بازرگانی و کشتیرانی به خبرگزاری رویترز گفتهاند که دولت ایران به ناخداهای «شرکت ملی نفتکش ایران» دستور داده است تا جعبه سیاه دستگاههای گیرنده خود را که برای نظارت بر جابهجاییهای کشتیها نصب شده خاموش کنند و به همین دلیل در حال حاضر بیشتر نفتکشهای متعلق به «شرکت ملی نفتکش ایران» با رادار خاموش حرکت میکنند.
این اقدام در حالی صورت میگیرد که در شرایط عادی، تانکرهای نفتی سیستمهای ردیابی خود را خاموش نمیکنند.
طبق قوانین بینالمللی، کشتیها موظف هستند حین حرکت در آبها، سیستم ردیابی خود را روشن نگاه دارند و تنها ناخدای کشتی میتواند به دلایل ایمنی و با کسب اجازه از سوی کشوری که پرچمش بر روی کشتی نصب شده، این سیستم را خاموش کند.
اما در حال حاضر، به گفته رویترز، از ۲۵ نفتکش عظیم ایران، تنها هفت نفتکش دستگاههای گیرنده خود را روشن نگاه داشتهاند و همچنین منابع صنایع کشتیرانی میگویند از ۹ تانکر کوچک «شرکت ملی نفتکش ایران» که قابلیت عبور از کانال سوئز را دارد، تنها سیستم ردیابی دو نفتکش از این ناوگان فعال است.
این خبرگزاری میگوید در کنار این اقدام ناخداهای ایران، خریداران نفت ایران نیز به شدت معاملات خود را پنهان میکنند.
یک منبع نفتی که پیشتر با ایران معاملات نفتی داشته میگوید ایران با کمک مشتریان نفتی خود در تلاش است تا حد ممکن نقل و انتقالهای نفتی خود را پنهان کند.
رئیس یک شرکت تجارت نفت به رویترز گفته است: «افرادی که در این معاملات نفتی دست دارند بسیاری مخفیانه عمل میکنند. آنها راجع به این معاملات در نامههای الکترونیک خود یا تلفن حرفی نمیزنند.»
تحریمهای شدید نفتی اتحادیه اروپا و آمریکا علیه ایران که از حدود دو ماه و نیم دیگر به طور کامل اجرایی میشوند، راه تجارت نفتی با ایران را با موانع بسیاری مواجه کرده است.
در حال حاضر بسیاری از کشورهای غربی خرید نفت از ایران را متوقف کردهاند و خریداران آسیایی نفت ایران نیز گفتهاند که در آینده تجارت نفتی با ایران را متوقف خواهند کرد.
رویترز میگوید ایران برای مقابله با این تحریمها ضمن پایین آوردن قیمت نفت خود، با ارائه تخفیفهایی نظیر حمل رایگان، ارائه بیمه و شرایط اعتباری مناسب سعی دارد با تحریمها مقابله کند، روشی که برای ایران خالی از هزینه نیست.
یک منبع نفتی ایرانی که نخواست نامش فاش شود به رویترز گفته است که در حال حاضر چین و هند آخرین گزینههای ایرانی برای صادرات نفت هستند و تحریمها شرایط را برای این خریداران بسیار مناسب کرده است.
در حال حاضر به گفته منابع آگاه، هند با استفاده از شرایط اعتباری مدتدار به خرید نفت ایران میپردازد و چین نیز بیشتر برای چانهزنی با ایران بر سر قیمت کمتر، خرید نفت از ایران را کاهش داده بود.
علیرغم این دشواریها اما نمیتوان به طور دقیق مشخص کرد که آیا صادرات نفت ایران کاهش یافته است یا خیر.
رستم قاسمی، وزیر نفت ایران، گفته است که صادرات نفت خام کشور در سال گذشته دستکم ۲.۲ میلیون بشکه در روز بوده است.
در عین حال به گفته سازمانهای معتبر نفتی نظیر «سازمان بینالمللی انرژی»، صادرات «علنی» نفت خام ایران در ماه مارس به حدود ۱.۹ میلیون بشکه در روز کاهش یافته است.
همچنین طبق آخرین برآوردها صادرات نفت ایران در ماه آوریل نیز نسبت به مدت مشابه سال پیش از آن، روزانه ۵۰۰ هزار بشکه کاهش را نشان میدهد.
این آمار در حالی ارائه شده است که از دیگر سو دادههای ردیابی کشتیها نشان میدهد که میلیونها بشکه نفت خام ایران که هفتههای گذشته در نفتکشهای ایران انبار شده بود اکنون ناپدید شدهاند و هنوز مشخص نیست آیا این ذخیرهها به طور پنهانی صادر شدهاند، در جای دیگری انبار شدهاند یا اینکه در دریا ذخیره شدهاند.
ایران که دومین کشور بزرگ تولیدکننده نفت در اوپک به شمار میرود گفته است با روی آوردن به مشتریهای جدید نفتی، با تحریمها مقابله خواهد کرد.
منابع صنایع نفتی، بازرگانی و کشتیرانی به خبرگزاری رویترز گفتهاند که دولت ایران به ناخداهای «شرکت ملی نفتکش ایران» دستور داده است تا جعبه سیاه دستگاههای گیرنده خود را که برای نظارت بر جابهجاییهای کشتیها نصب شده خاموش کنند و به همین دلیل در حال حاضر بیشتر نفتکشهای متعلق به «شرکت ملی نفتکش ایران» با رادار خاموش حرکت میکنند.
این اقدام در حالی صورت میگیرد که در شرایط عادی، تانکرهای نفتی سیستمهای ردیابی خود را خاموش نمیکنند.
طبق قوانین بینالمللی، کشتیها موظف هستند حین حرکت در آبها، سیستم ردیابی خود را روشن نگاه دارند و تنها ناخدای کشتی میتواند به دلایل ایمنی و با کسب اجازه از سوی کشوری که پرچمش بر روی کشتی نصب شده، این سیستم را خاموش کند.
اما در حال حاضر، به گفته رویترز، از ۲۵ نفتکش عظیم ایران، تنها هفت نفتکش دستگاههای گیرنده خود را روشن نگاه داشتهاند و همچنین منابع صنایع کشتیرانی میگویند از ۹ تانکر کوچک «شرکت ملی نفتکش ایران» که قابلیت عبور از کانال سوئز را دارد، تنها سیستم ردیابی دو نفتکش از این ناوگان فعال است.
این خبرگزاری میگوید در کنار این اقدام ناخداهای ایران، خریداران نفت ایران نیز به شدت معاملات خود را پنهان میکنند.
یک منبع نفتی که پیشتر با ایران معاملات نفتی داشته میگوید ایران با کمک مشتریان نفتی خود در تلاش است تا حد ممکن نقل و انتقالهای نفتی خود را پنهان کند.
رئیس یک شرکت تجارت نفت به رویترز گفته است: «افرادی که در این معاملات نفتی دست دارند بسیاری مخفیانه عمل میکنند. آنها راجع به این معاملات در نامههای الکترونیک خود یا تلفن حرفی نمیزنند.»
تحریمهای شدید نفتی اتحادیه اروپا و آمریکا علیه ایران که از حدود دو ماه و نیم دیگر به طور کامل اجرایی میشوند، راه تجارت نفتی با ایران را با موانع بسیاری مواجه کرده است.
در حال حاضر بسیاری از کشورهای غربی خرید نفت از ایران را متوقف کردهاند و خریداران آسیایی نفت ایران نیز گفتهاند که در آینده تجارت نفتی با ایران را متوقف خواهند کرد.
رویترز میگوید ایران برای مقابله با این تحریمها ضمن پایین آوردن قیمت نفت خود، با ارائه تخفیفهایی نظیر حمل رایگان، ارائه بیمه و شرایط اعتباری مناسب سعی دارد با تحریمها مقابله کند، روشی که برای ایران خالی از هزینه نیست.
یک منبع نفتی ایرانی که نخواست نامش فاش شود به رویترز گفته است که در حال حاضر چین و هند آخرین گزینههای ایرانی برای صادرات نفت هستند و تحریمها شرایط را برای این خریداران بسیار مناسب کرده است.
در حال حاضر به گفته منابع آگاه، هند با استفاده از شرایط اعتباری مدتدار به خرید نفت ایران میپردازد و چین نیز بیشتر برای چانهزنی با ایران بر سر قیمت کمتر، خرید نفت از ایران را کاهش داده بود.
علیرغم این دشواریها اما نمیتوان به طور دقیق مشخص کرد که آیا صادرات نفت ایران کاهش یافته است یا خیر.
رستم قاسمی، وزیر نفت ایران، گفته است که صادرات نفت خام کشور در سال گذشته دستکم ۲.۲ میلیون بشکه در روز بوده است.
در عین حال به گفته سازمانهای معتبر نفتی نظیر «سازمان بینالمللی انرژی»، صادرات «علنی» نفت خام ایران در ماه مارس به حدود ۱.۹ میلیون بشکه در روز کاهش یافته است.
همچنین طبق آخرین برآوردها صادرات نفت ایران در ماه آوریل نیز نسبت به مدت مشابه سال پیش از آن، روزانه ۵۰۰ هزار بشکه کاهش را نشان میدهد.
این آمار در حالی ارائه شده است که از دیگر سو دادههای ردیابی کشتیها نشان میدهد که میلیونها بشکه نفت خام ایران که هفتههای گذشته در نفتکشهای ایران انبار شده بود اکنون ناپدید شدهاند و هنوز مشخص نیست آیا این ذخیرهها به طور پنهانی صادر شدهاند، در جای دیگری انبار شدهاند یا اینکه در دریا ذخیره شدهاند.
ایران که دومین کشور بزرگ تولیدکننده نفت در اوپک به شمار میرود گفته است با روی آوردن به مشتریهای جدید نفتی، با تحریمها مقابله خواهد کرد.
سواحل مملو از گردشگران خارجی سینای مصر؛ بیابان متروکه امروزی
روزنامه اسرائیلی هاآرتص در گزارش مشروحی از شبه جزیره سینا در شمال مصر این منطقه وسیع را پس از تغییر حاکمیت در مصر و برافتادن حکومت حسنی مبارک، بیابانی رها و متروک که حتی ارتش مصر نیز از حضور جدی و گشتزنی واقعی در آن ظاهراً هراس دارد، توصیف کردهاست.
هاآرتص که خبرنگار خود را به این منطقه فرستادهاست، پنجشنبه مینویسد که دیگر از شمار زیاد جهانگردان اسرائیلی و بینالمللی هیچ نشانی در شبه جزیره سینا نیست و متلها و تمامی اماکنی که در طول دههها میزبان گردشگران جهانی بود، به اماکنی متروک مبدل شدهاند.
از فوریه ۲۰۱۱ که مصر دستخوش انقلابی حدوداً سه هفتهای بود و در نتیجه آن حسنی مبارک پس از ۳۳ سال حکومت از قدرت کنار رفت، جهانگردی مصر به مرز انهدام رسیدهاست و از اینرو، شبه جزیره سینا که بویژه از زمان قرارداد صلح کمپ دیوید میان مصر و اسرائیل در سال ۱۹۷۸ به یک قطب بزرگ برای گردشگران جهانی مبدل شده بود، اکنون بیابانی است متروک، ترسناک و رها شده.
تمامی ساختمانهایی که برای هتلهای جدید در دست احداث بود، از زمان انقلاب مصر رها شده و کسی دیگر به سراغ آنها نیامدهاست و متلهای بخش جنوبی شبه جزیره سینا که روزگاری جوانان هیپی اسرائیلی در آن غلغله میانداختند، اکنون حتی در این روزهای عید پسح یهودیان یک میهمان اسرائیلی یا خارجی ندارد همانگونه که قاهره و اسکندریه و دیگر نقاط مصر از جهانگردان خارجی خالی شدهاست.
هاآرتص مینویسد که حتی ارتش مصر و سایر نیروهای امنیتی مصر این بیابان گسترده را که به تسلط باندهای مختلف قاچاقچیان اسلحه و کالا و آدمربایان و باندهای همسو با جهاد جهانی و القاعده در آمدهاست، رها کرده و از هیبت واقعی نیروهای نظامی مصر در این بخش از شمال مصر نشانی دیده نمیشود و بسیاری از نمادهای ارتش تخریب شده و حتی برخی از مقرهای نظامی، دیگر چیزی جز لانههای حیوانات و مکان بازی فرزندان بادیهنشین و یا رهاشده نیست.
یک قاچاقچی اسلحه نیز به خبرنگار هاآرتص، خانم آنشیل پفر، بدون آنکه او را بشناسد، پیشنهاد کردهاست که اگر حاضر باشد در کار قاچاق به او کمک کند، به وی هزار لیره مصری خواهد داد!
در تمامی سالهای حکومت پیشین مصر، تعرضهایی نادر از این منطقه به سوی اسرائیل صورت گرفته بود اما از زمان تغییر حکومت تا همین هفته، چهارده بار در چهارده ماه، خط لوله انتقال گاز طبیعی مصر به اسرائیل منفجر شدهاست که هر چند در انتقال گاز به اسرائیل اختلالات جدی وارد کردهاست اما این همان لولهای است که از آن برای اردن و کشورهای عرب دیگر منطقه نیز گاز ارسال میشود و از اینرو کشورهای عربی نیز متحمل پیامدهای جدیتر از اسرائیل شدهاند.
از زمان تغییر حکومت مصر، دستاندازیهای مسلحانه از شبه جزیره سینا به اسرائیل شدت گرفته است؛ همین چهارشنبه گذشته بود که سه فروند راکت از این منطقه به سوی بندر اسرائیلی ایلات شلیک شد.
چند ماه پیش نیز افرادی مسلح با ورود از شبه جزیره سینا به اسرائیل، به جادههای شمالی بندر ایلات رسیدند و هشت اسرائیلی را در اتوبوسها و خودروهایی که در این جاده تردد میکردند، کشتند.
حکومت مبارک که در مقابله با طایفههای بادیهنشین در این منطقه مشت آهنین نشان میداد، موجب شده بود که قاچاق کالا و اسلحه و شکلگیری باندهای تروریستی امری تقریباً محال باشد و حتی در دو سال آخر حکومت او در میان خشم شدید فلسطینیهای غزه، دیواره پولادینی از زیر زمین میان مصر و غزه کشیده شده بود اما اکنون این منطقه گسترده به جولانگاه آزاد باندهای صحرانشین تبدیل شده و طایفههای بادیهنشین برای گذران زندگی، به آسانی با این باندها همکاری میکنند.
بر اساس قرارداد کمپ دیوید افزایش حضور نظامیان مصری در این منطقه میبایست مورد موافقت اسرائیل نیز باشد. از سال گذشته اسرائیل از بیم گسترش عملیات باندهای مسلح عربی علیه خود چند بار موافقت کردهاست که حضور نظامیان مصری افزایش یابد اما این هفت تیپ جدید که تنها در شاهراههای منطقه مستقر شدهاند، از گشتزنی در تمامی صحرا خودداری میکنند و افزون بر آن، بنظر میرسد که سربازانی جوان و کاملاً بیتجربه به این منطقه متروک مصر اعزام شدهاند و افسری با تجربه در میان آنها نیست و تجهیزاتشان نیز در حد همان خودروهایی باقی ماندهاست که ارتش مصر در دهه شصت میلادی قرن گذشته از اتحاد جماهیری شوروی گرفته بود، و دیگر از هیبت افسران مصری گذشته در این منطقه که به همگان نشان میداد که آقای منطقه کیست، نشانی وجود ندارد.
این سربازان بیتجربه و ناآشنا کجا و بادیهنشینانی که زندگیشان با این منطقه عجین شده، کجا؟.
قاچاق انسان یا حتی اندامهای بدن انسان نیز در اینجا به طرزی هولناک تبدیل به معاملهای پرصرفه شدهاست. بادیهنشینان قاچاقچی اندام انسان را به این سو و آن سو میبرند تا برای کسانی که به آن نیاز دارند به کار آید و با بهای گزافی آن را میفروشند؛ براستی این اندامها از چه کسانی گرفته شده است؟! هیچ مقام مصری شهامت در افتادن با قاچاقچیان را برای رسیدن به پاسخ این پرسش ندارد.
قاچاقچیها و بیاباننشینها تنها کسانی نیستند که سوار بر اشتران باشند؛ آنها را میتوان با خودروهای ژاپنی و جیپهای خوبی دید که تپهماهورهای صحرای سینا را به آسانی درمینوردند و شبها نیز خودروها را در کنار چادرهای محل زندگی خود پارک میکنند.
محمد صالح یک مرد فلسطینی که خانوادهاش از سال ۱۹۶۸ از منطقه رفح در نوار غزه به شهر مصری رفح نقل مکان کردهاست نیز از تسلط بادیهنشینها بر منطقه شکایت کردهاست. او به خبرنگار هاآرتص گفتهاست که صحرانشینان قادر مطلق منطقه هستند و هر گاه که خشمگین شوند، جایگاههای بنزین و سایر نمادهای دولتی را به آتش میکشند و خودشان بی مزاحمتی از ترس دستگیر شدن، به چادرهایشان در بادیهها باز میگردند.
محمد صالح در همین حال میگوید ولی ما نمیخواهیم علیه بادیهنشینان شکایت کنیم زیرا همین وضع برای ما خوب است و میتوانیم از راه تونلهای زیرزمینی بزرگی که حفر شده هر کالایی را که بخواهیم به طرف فلسطینی رفح منتقل کنیم و حتی به آسودگی خودمان از این تونلها به غزه برویم تا بستگانمان را ببینیم و به راحتی هم بازگردیم.
فیاذ الحیوال، رئیس یکی از طایفههای بادیهنشین در سینا در حالی که در زیر چادر خود در کنار یک جایگاه فروش بنزین دارد ماری جوانا میکشد، با خنده میپرسد: کدام قاچاق؟ کدام انفجار لوله گاز؟ اکنون به آسانی میتوان از راه بنزین امرار معاش کرد. نیروهای او بر این جایگاه سوخت مسلط شده و آن را به منبعی سرشار برای درآمدی آسان مبدل کردهاند بدون آنکه در این بیابان گرم عرقی برای درآمد بریزند.
در این وضعیت نیز مردمی که به تئوریهای «توطئه» علاقه زیادی دارند، به این شایعات دامن میزنند که این سران حکومت پیشین مصر هستند که موجب کمبود سوخت شدهاند تا مردم را ناراضی کنند.
خبرنگار هاآرتص پس از بازدید از منطقه نتیجهگیری میکند که انقلاب همچنان دامنهدار مصر در شبه جزیره سینا به صورت هرج و مرج و نبود امنیت خود را نشان میدهد و اینجا چندان نتیجه عملی از انتخابات چند ماه پیش مجلس ملی مصر یا التهابی برای انتخابات پیش روی ریاست جمهوری این کشور نیست و تنها در منطقه مصری رفح؛ جایی که زنان و دختران از نوک پا تا فرق سرشان در پارچههای بزرگ پوشیدهاست، عکسهای چهره پرریش شیخ حازم ابو اسماعیل، نماینده سلفیها خودنمایی میکند.
هاآرتص که خبرنگار خود را به این منطقه فرستادهاست، پنجشنبه مینویسد که دیگر از شمار زیاد جهانگردان اسرائیلی و بینالمللی هیچ نشانی در شبه جزیره سینا نیست و متلها و تمامی اماکنی که در طول دههها میزبان گردشگران جهانی بود، به اماکنی متروک مبدل شدهاند.
از فوریه ۲۰۱۱ که مصر دستخوش انقلابی حدوداً سه هفتهای بود و در نتیجه آن حسنی مبارک پس از ۳۳ سال حکومت از قدرت کنار رفت، جهانگردی مصر به مرز انهدام رسیدهاست و از اینرو، شبه جزیره سینا که بویژه از زمان قرارداد صلح کمپ دیوید میان مصر و اسرائیل در سال ۱۹۷۸ به یک قطب بزرگ برای گردشگران جهانی مبدل شده بود، اکنون بیابانی است متروک، ترسناک و رها شده.
تمامی ساختمانهایی که برای هتلهای جدید در دست احداث بود، از زمان انقلاب مصر رها شده و کسی دیگر به سراغ آنها نیامدهاست و متلهای بخش جنوبی شبه جزیره سینا که روزگاری جوانان هیپی اسرائیلی در آن غلغله میانداختند، اکنون حتی در این روزهای عید پسح یهودیان یک میهمان اسرائیلی یا خارجی ندارد همانگونه که قاهره و اسکندریه و دیگر نقاط مصر از جهانگردان خارجی خالی شدهاست.
هاآرتص مینویسد که حتی ارتش مصر و سایر نیروهای امنیتی مصر این بیابان گسترده را که به تسلط باندهای مختلف قاچاقچیان اسلحه و کالا و آدمربایان و باندهای همسو با جهاد جهانی و القاعده در آمدهاست، رها کرده و از هیبت واقعی نیروهای نظامی مصر در این بخش از شمال مصر نشانی دیده نمیشود و بسیاری از نمادهای ارتش تخریب شده و حتی برخی از مقرهای نظامی، دیگر چیزی جز لانههای حیوانات و مکان بازی فرزندان بادیهنشین و یا رهاشده نیست.
یک قاچاقچی اسلحه نیز به خبرنگار هاآرتص، خانم آنشیل پفر، بدون آنکه او را بشناسد، پیشنهاد کردهاست که اگر حاضر باشد در کار قاچاق به او کمک کند، به وی هزار لیره مصری خواهد داد!
در تمامی سالهای حکومت پیشین مصر، تعرضهایی نادر از این منطقه به سوی اسرائیل صورت گرفته بود اما از زمان تغییر حکومت تا همین هفته، چهارده بار در چهارده ماه، خط لوله انتقال گاز طبیعی مصر به اسرائیل منفجر شدهاست که هر چند در انتقال گاز به اسرائیل اختلالات جدی وارد کردهاست اما این همان لولهای است که از آن برای اردن و کشورهای عرب دیگر منطقه نیز گاز ارسال میشود و از اینرو کشورهای عربی نیز متحمل پیامدهای جدیتر از اسرائیل شدهاند.
از زمان تغییر حکومت مصر، دستاندازیهای مسلحانه از شبه جزیره سینا به اسرائیل شدت گرفته است؛ همین چهارشنبه گذشته بود که سه فروند راکت از این منطقه به سوی بندر اسرائیلی ایلات شلیک شد.
چند ماه پیش نیز افرادی مسلح با ورود از شبه جزیره سینا به اسرائیل، به جادههای شمالی بندر ایلات رسیدند و هشت اسرائیلی را در اتوبوسها و خودروهایی که در این جاده تردد میکردند، کشتند.
حکومت مبارک که در مقابله با طایفههای بادیهنشین در این منطقه مشت آهنین نشان میداد، موجب شده بود که قاچاق کالا و اسلحه و شکلگیری باندهای تروریستی امری تقریباً محال باشد و حتی در دو سال آخر حکومت او در میان خشم شدید فلسطینیهای غزه، دیواره پولادینی از زیر زمین میان مصر و غزه کشیده شده بود اما اکنون این منطقه گسترده به جولانگاه آزاد باندهای صحرانشین تبدیل شده و طایفههای بادیهنشین برای گذران زندگی، به آسانی با این باندها همکاری میکنند.
بر اساس قرارداد کمپ دیوید افزایش حضور نظامیان مصری در این منطقه میبایست مورد موافقت اسرائیل نیز باشد. از سال گذشته اسرائیل از بیم گسترش عملیات باندهای مسلح عربی علیه خود چند بار موافقت کردهاست که حضور نظامیان مصری افزایش یابد اما این هفت تیپ جدید که تنها در شاهراههای منطقه مستقر شدهاند، از گشتزنی در تمامی صحرا خودداری میکنند و افزون بر آن، بنظر میرسد که سربازانی جوان و کاملاً بیتجربه به این منطقه متروک مصر اعزام شدهاند و افسری با تجربه در میان آنها نیست و تجهیزاتشان نیز در حد همان خودروهایی باقی ماندهاست که ارتش مصر در دهه شصت میلادی قرن گذشته از اتحاد جماهیری شوروی گرفته بود، و دیگر از هیبت افسران مصری گذشته در این منطقه که به همگان نشان میداد که آقای منطقه کیست، نشانی وجود ندارد.
این سربازان بیتجربه و ناآشنا کجا و بادیهنشینانی که زندگیشان با این منطقه عجین شده، کجا؟.
قاچاق انسان یا حتی اندامهای بدن انسان نیز در اینجا به طرزی هولناک تبدیل به معاملهای پرصرفه شدهاست. بادیهنشینان قاچاقچی اندام انسان را به این سو و آن سو میبرند تا برای کسانی که به آن نیاز دارند به کار آید و با بهای گزافی آن را میفروشند؛ براستی این اندامها از چه کسانی گرفته شده است؟! هیچ مقام مصری شهامت در افتادن با قاچاقچیان را برای رسیدن به پاسخ این پرسش ندارد.
قاچاقچیها و بیاباننشینها تنها کسانی نیستند که سوار بر اشتران باشند؛ آنها را میتوان با خودروهای ژاپنی و جیپهای خوبی دید که تپهماهورهای صحرای سینا را به آسانی درمینوردند و شبها نیز خودروها را در کنار چادرهای محل زندگی خود پارک میکنند.
محمد صالح یک مرد فلسطینی که خانوادهاش از سال ۱۹۶۸ از منطقه رفح در نوار غزه به شهر مصری رفح نقل مکان کردهاست نیز از تسلط بادیهنشینها بر منطقه شکایت کردهاست. او به خبرنگار هاآرتص گفتهاست که صحرانشینان قادر مطلق منطقه هستند و هر گاه که خشمگین شوند، جایگاههای بنزین و سایر نمادهای دولتی را به آتش میکشند و خودشان بی مزاحمتی از ترس دستگیر شدن، به چادرهایشان در بادیهها باز میگردند.
محمد صالح در همین حال میگوید ولی ما نمیخواهیم علیه بادیهنشینان شکایت کنیم زیرا همین وضع برای ما خوب است و میتوانیم از راه تونلهای زیرزمینی بزرگی که حفر شده هر کالایی را که بخواهیم به طرف فلسطینی رفح منتقل کنیم و حتی به آسودگی خودمان از این تونلها به غزه برویم تا بستگانمان را ببینیم و به راحتی هم بازگردیم.
فیاذ الحیوال، رئیس یکی از طایفههای بادیهنشین در سینا در حالی که در زیر چادر خود در کنار یک جایگاه فروش بنزین دارد ماری جوانا میکشد، با خنده میپرسد: کدام قاچاق؟ کدام انفجار لوله گاز؟ اکنون به آسانی میتوان از راه بنزین امرار معاش کرد. نیروهای او بر این جایگاه سوخت مسلط شده و آن را به منبعی سرشار برای درآمدی آسان مبدل کردهاند بدون آنکه در این بیابان گرم عرقی برای درآمد بریزند.
در این وضعیت نیز مردمی که به تئوریهای «توطئه» علاقه زیادی دارند، به این شایعات دامن میزنند که این سران حکومت پیشین مصر هستند که موجب کمبود سوخت شدهاند تا مردم را ناراضی کنند.
خبرنگار هاآرتص پس از بازدید از منطقه نتیجهگیری میکند که انقلاب همچنان دامنهدار مصر در شبه جزیره سینا به صورت هرج و مرج و نبود امنیت خود را نشان میدهد و اینجا چندان نتیجه عملی از انتخابات چند ماه پیش مجلس ملی مصر یا التهابی برای انتخابات پیش روی ریاست جمهوری این کشور نیست و تنها در منطقه مصری رفح؛ جایی که زنان و دختران از نوک پا تا فرق سرشان در پارچههای بزرگ پوشیدهاست، عکسهای چهره پرریش شیخ حازم ابو اسماعیل، نماینده سلفیها خودنمایی میکند.
شکایت حقوقی دولت آمریکا از اپل و پنج ناشر الکترونیکی
روز چهارشنبه وزارت دادگستری آمریکا به اتهام توطئه برای افزایش قیمت کتابهای دیجیتال علیه شرکت اپل و پنج شرکت دیگر ناشر کتابهای دیجیتال شکایت کرد و به فاصله کوتاهی پس از این اقدام اعلام کرد که توانستهاست بر سر بخشی از این شکایت حقوقی به توافق برسد.
به گزارش خبرگزاری فرانسه همزمان با انتشار این شکایت که براساس قانون رعایت حق رقابت برابر تنظیم شدهاست، وزارت دادگستری آمریکا اعلام کرد که سه شرکت تولیدکننده کتابهای دیجیتال پذیرفتهاند که اعمال فشار بر توزیعکنندگانی نظیر «آمازون» برای افزایش قیمت این محصولات را کنار بگذارند.
مقامهای وزارت دادگستری آمریکا ظاهرا با سه شرکت «هچت»، «هارپر و کالینز» و «سایمون و شاستر» به توافق رسیدهاند اما پرونده این شکایت علیه شرکتهای «اپل»، «پنگوئن» و «مک میلان» ادامه خواهد یافت. دلیل اعلام شکایت مقامات دادگستری آمریکا «تلاش این تولیدکنندگان برای متوقف کردن رقابت در بازار فروش و افزایش بهای کتابهای دیجیتال» اعلام شدهاست.
به گفته مقامهای وزارت دادگستری آمریکا هدف این شرکتهای بزرگ پایان دادن به فروش ارزانتر کتابهای دیجیتال توسط وبسایت تجاری «آمازون» بودهاست. وبسایت «آمازون» تا قبل از اعمال فشار اخیر از سوی ناشران بزرگ اکثر کتابهای دیجیتال خود را به بهای ۹ دلار و ۹۹ سنت میفروختهاست. تحت تاثیر فشار ناشران بزرگ بهای عرضه کتابهای دیجیتال به فاصله کوتاهی افزایش یافتهاست.
مقامهای وزارت دادگستری آمریکا امیدوارند که در پی توافقی که با سه شرکت بزرگ حاصل شدهاست آسیب ناشی از طرح انحصارگرایانه شرکتهای بزرگ در بازار کتابهای دیجیتال جبران شده و سازوکار رقابتی قیمتگذاری و فروش این محصولات تضمین شود.
به گزارش خبرگزاری فرانسه وزارت دادگستری آمریکا این شکایت را به شعبه یکی از دادگاههای شهر نیویورک تسلیم کرد. در پی توافق بین وزارت دادگستری و سه شرکت بزرگ تولید کتابهای دیجیتال، وبسایت تجاری «آمازون» از این توافق استقبال کرده و اعلام کرد که تحت تاثیر آن بهای کتابهای دیجیتال که این وبسایت به فروش میرساند کاهش خواهد یافت.
سخنگویان شرکت «اپل» تاکنون در مورد این شکایت حقوقی و نتایج آن موضعگیری نکردهاند. اما مدیرعامل شرکت «مک میلان» گفت که این توافق را به چالش خواهند کشید و ادامه وضعیت موجود به معنای قرار دادن بازار فروش کتابهای دیجیتال در انحصار وبسایت «آمازون» است.
این شکایت حقوقی وزارت دادگستری آمریکا همزمان با تلاش شرکتهای بزرگ ناشر کتابهای الکترونیک در بریتانیا و آمریکا صورت گرفتهاست که مدعیاند تا قبل از عرضه آیپد توسط شرکت «اپل» در سال ۲۰۱۰ بازار عرضه کتابهای دیجیتال با قیمت نازل فقط در انحصار وبسایت «آمازون» بودهاست.
همزمان در بروکسل مسئول رعایت رقابت بهای تجاری اتحادیه اروپا گفت که «اپل» و چهار شرکت بزرگ دیگر تولیدکننده کتاب الکترونیک طرحی را برای توافق در این زمینه به بخش مسئول در اتحادیه اروپا ارائه کردند. به گفته این مقام اتحادیه اروپا بدون جانبداری از شکایت وزارت دادگستری آمریکا به شکل مستقل در حال بررسی پیشنهاد این ناشران بزرگ است.
در شکایتنامه وزارت دادگستری آمریکا قید شدهاست که ناشران بزرگ به همراه شرکت «اپل» در یک طرح برنامهریزی شده سعی کردهاند که روش موجود را که براساس فروش کلان این محصولات به عرضهکنندگان است تغییر داده و اصطلاحا روش مقاطعهکاری را جایگزین آن کنند که در آن بهای نهایی فروش این محصولات را شرکت ناشر تعیین خواهد کرد.
خبرگزاری فرانسه یادآوری میکند که تا پیش از عرضه «آیپد» در سال ۲۰۱۰ وبسایت تجاری «آمازون» کتابهای دیجیتال را به بهای ۹ دلار و ۹۹ سنت میفروخت ولی بعد از این تغییر بهای این کتابها سه دلار افزایش یافت.
اتحادیه تولیدکنندگان کالاهای الکترونیک مصرفی در آمریکا از اقدام وزارت دادگستری انتقاد کرده و آن را مداخله غیرمجاز دولت در امور بازار توصیف کردهاست. به گفته این اتحادیه شکایت وزارت دادگستری آمریکا نمونه دیگری از جنگ دولت علیه شرکتهای بزرگ و موفق آمریکاست و در نهایت باعث خواهد شد که افراد فرصتطلب با استفاده از این مجوز قانونی میلیاردها دلار خسارت طلب کنند.
به گزارش خبرگزاری فرانسه همزمان با انتشار این شکایت که براساس قانون رعایت حق رقابت برابر تنظیم شدهاست، وزارت دادگستری آمریکا اعلام کرد که سه شرکت تولیدکننده کتابهای دیجیتال پذیرفتهاند که اعمال فشار بر توزیعکنندگانی نظیر «آمازون» برای افزایش قیمت این محصولات را کنار بگذارند.
مقامهای وزارت دادگستری آمریکا ظاهرا با سه شرکت «هچت»، «هارپر و کالینز» و «سایمون و شاستر» به توافق رسیدهاند اما پرونده این شکایت علیه شرکتهای «اپل»، «پنگوئن» و «مک میلان» ادامه خواهد یافت. دلیل اعلام شکایت مقامات دادگستری آمریکا «تلاش این تولیدکنندگان برای متوقف کردن رقابت در بازار فروش و افزایش بهای کتابهای دیجیتال» اعلام شدهاست.
به گفته مقامهای وزارت دادگستری آمریکا هدف این شرکتهای بزرگ پایان دادن به فروش ارزانتر کتابهای دیجیتال توسط وبسایت تجاری «آمازون» بودهاست. وبسایت «آمازون» تا قبل از اعمال فشار اخیر از سوی ناشران بزرگ اکثر کتابهای دیجیتال خود را به بهای ۹ دلار و ۹۹ سنت میفروختهاست. تحت تاثیر فشار ناشران بزرگ بهای عرضه کتابهای دیجیتال به فاصله کوتاهی افزایش یافتهاست.
مقامهای وزارت دادگستری آمریکا امیدوارند که در پی توافقی که با سه شرکت بزرگ حاصل شدهاست آسیب ناشی از طرح انحصارگرایانه شرکتهای بزرگ در بازار کتابهای دیجیتال جبران شده و سازوکار رقابتی قیمتگذاری و فروش این محصولات تضمین شود.
به گزارش خبرگزاری فرانسه وزارت دادگستری آمریکا این شکایت را به شعبه یکی از دادگاههای شهر نیویورک تسلیم کرد. در پی توافق بین وزارت دادگستری و سه شرکت بزرگ تولید کتابهای دیجیتال، وبسایت تجاری «آمازون» از این توافق استقبال کرده و اعلام کرد که تحت تاثیر آن بهای کتابهای دیجیتال که این وبسایت به فروش میرساند کاهش خواهد یافت.
سخنگویان شرکت «اپل» تاکنون در مورد این شکایت حقوقی و نتایج آن موضعگیری نکردهاند. اما مدیرعامل شرکت «مک میلان» گفت که این توافق را به چالش خواهند کشید و ادامه وضعیت موجود به معنای قرار دادن بازار فروش کتابهای دیجیتال در انحصار وبسایت «آمازون» است.
این شکایت حقوقی وزارت دادگستری آمریکا همزمان با تلاش شرکتهای بزرگ ناشر کتابهای الکترونیک در بریتانیا و آمریکا صورت گرفتهاست که مدعیاند تا قبل از عرضه آیپد توسط شرکت «اپل» در سال ۲۰۱۰ بازار عرضه کتابهای دیجیتال با قیمت نازل فقط در انحصار وبسایت «آمازون» بودهاست.
همزمان در بروکسل مسئول رعایت رقابت بهای تجاری اتحادیه اروپا گفت که «اپل» و چهار شرکت بزرگ دیگر تولیدکننده کتاب الکترونیک طرحی را برای توافق در این زمینه به بخش مسئول در اتحادیه اروپا ارائه کردند. به گفته این مقام اتحادیه اروپا بدون جانبداری از شکایت وزارت دادگستری آمریکا به شکل مستقل در حال بررسی پیشنهاد این ناشران بزرگ است.
در شکایتنامه وزارت دادگستری آمریکا قید شدهاست که ناشران بزرگ به همراه شرکت «اپل» در یک طرح برنامهریزی شده سعی کردهاند که روش موجود را که براساس فروش کلان این محصولات به عرضهکنندگان است تغییر داده و اصطلاحا روش مقاطعهکاری را جایگزین آن کنند که در آن بهای نهایی فروش این محصولات را شرکت ناشر تعیین خواهد کرد.
خبرگزاری فرانسه یادآوری میکند که تا پیش از عرضه «آیپد» در سال ۲۰۱۰ وبسایت تجاری «آمازون» کتابهای دیجیتال را به بهای ۹ دلار و ۹۹ سنت میفروخت ولی بعد از این تغییر بهای این کتابها سه دلار افزایش یافت.
اتحادیه تولیدکنندگان کالاهای الکترونیک مصرفی در آمریکا از اقدام وزارت دادگستری انتقاد کرده و آن را مداخله غیرمجاز دولت در امور بازار توصیف کردهاست. به گفته این اتحادیه شکایت وزارت دادگستری آمریکا نمونه دیگری از جنگ دولت علیه شرکتهای بزرگ و موفق آمریکاست و در نهایت باعث خواهد شد که افراد فرصتطلب با استفاده از این مجوز قانونی میلیاردها دلار خسارت طلب کنند.
حوزه عمومی سازماننایافته در ایران: قلمروها و کارکردها
با پیشرفت و تحکیم حکومت مطلقه و حاکمیت یافتن تمامیتطلبان در ایران، در چهارمین دهه از عمر نظام جمهوری اسلامی تقریبا با ضعیفترین حوزهٔ عمومی در این کشور در یک صد سال اخیر مواجه هستیم. حوزه عمومی یا گستره همگانی، مجموعه عرصههایی هستند که افراد جامعه در آنها گرد هم میآیند تا مشکلات اجتماعی و سیاسی جامعه خود را شناسایی کرده و پیرامون آن به بحث و تبادل نظر بپردازند.
در ایران هیچگاه نهادهای مستقل و مدنی چنین تحت فشار و محدود نبودهاند. در دورهٔ پهلوی نهادهای دینی تا حدی مستقل بودند و انجمنهای هنری و دانشجویی (غیر سیاسی) نیز با آزادی فعالیت میکردند.
در دوران خمینی انجمنهای اسلامی دانشجویی و شوراهای اسلامی کار در فعالیتهایشان تا حدی آزادی داشتند. اما رژیم خامنهای با آموختن تجربههای ناشی از سقوط حکومت پهلوی، حکومت صدام و کشورهای بلوک شرق راه هر گونه فعالیت نهادهای مستقل از جمله نهادهای دینی و ارتباط آنها با جهان خارج را بسته است. دولت تقریبا عموم نهادهای فعال جامعه را در خود ادغام یا به خود کاملا وابسته ساخته و بهرغم جانسختی نیروهای مستقل، نهادهای آنها هر روز تعطیل میشوند و نیروهایشان هر روز در راهروهای دادگستری یا سلولهای زندان سرگردانند.
حوزهٔ عمومی تصادفی
در این میان البته بخشی از حوزهٔ عمومی که به شکل تصادفی شکل میگیرد و عمل میکند به حیات خویش ادامه دادهاست. حکومتهای استبدادی و تمامیتخواه نمیتوانند به طور کامل حوزهٔ عمومی را تعطیل کنند چون برای این کار باید جامعه را تعطیل کنند و وقتی جامعه تعطیل شد دیگر حکومت معنایی نخواهد داشت. حوزهٔ عمومی شامل است بر جوامع تصادفی و نهادها و سازمانهایی که افراد بر اساس انتخاب و ارادهٔ خویش تاسیس کردهاند. قلمرو اول تصادفی و از اینرو موقت و غیر قابل کنترل است و شامل است بر هرگونه اجتماع موقت افراد مثل تجمع آنها در تاکسیها، اتوبوسها، حمامهای عمومی، قهوهخانهها و چایخانهها، سلمانیها، باشگاهها و ورزشگاهها و صفهای نانواییها.
گرمابههای همگانی نیز در گذشته چنین نقشی را بازی میکردند اما امروزه تقریبا منقرض شدهاند. مکانهای فرهنگی مثل سینماها و کتابفروشیها میتوانند چنین ظرفیتهایی را داشته باشند اما کتابفروشیها و سینماهایی که ممکن بود به محل شناخته شدهای برای بحث و گفتگو تبدیل شوند قبلا آتش زده شدهاند. آخرین آنها سینما جمهوری بود که به دلیل داشتن کافهای جهت گردهمایی هنرمندان و اهل فرهنگ به آتش کشیده شد. (آتشسوزی سینما جمهوری عمدی بود، روزنامهٔ هموطن سلام، ۴ آبان ۱۳۸۷) عموم کتابفروشیهای فعال و محل گردهمایی کتابدوستان تا پایان دههٔ هفتاد سوزانده شده بودند.
در شرایطی که همهٔ راهها برای گردهمایی و تشکل بسته است بسیاری از نیروهای فعال و بهویژه جوانان تلاش کردهاند از پارکها برای محل گردهمایی خود استفاده کنند اما این فضاها در ایران به شهرداریها تعلق دارند و حکومت این فضاها را کاملا تحت کنترل قرار دادهاست. نیرویی به نام پلیس پارک به طور شبانهروزی پارکها را کنترل میکند تا مبادا این مکانها به صورت محل قرار ملاقات دختران و پسران، تظاهرات یا گردهمایی افراد بهکار رود. معمولا وانمود میشود که این کنترل هدف اخلاقی و دینی دارد اما روش کنترل کاملا موید سیاسی بودن آنست.
بخش تصادفی و غیر سازمانیافتهٔ گستره همگانی گرچه بر خلاف روزنامهها و مساجد و گردهماییهای سیاسی تاثیر مستقیمی بر حوزهٔ سیاسی ندارد اما به دلیل غیر قابل تعطیل بودن، دشواری کنترل تمامیتخواهانهٔ این بخش، و گستردگی آن در سراسر کشور در بحرانهای مشروعیت و محبوبیت نظام سیاسی نقشی جدی بازی میکند. این حوزهها بدان دلیل غیر قابل کنترلاند که قابلیت سازماندهی ندارند و صرفا بر اساس گروهبندی تصادفی عمل میکنند و رژیم سیاسی نمیتواند برای کنترل آنها به خلق نهاد تازهای بپردازد. البته ماموریت کنترل فضاهای عمومی به ادارهای در نیروی انتظامی به نام ادارهٔ اماکن محول شدهاست. گستردگی کار این اداره مانع از آنست که بتواند کنترل موثری بر همهٔ فضاهای عمومی داشته باشد.
این اداره در اِعمال محدودیتهای شرعی مثل حجاب یا عدم اختلاط در رستورانها، استخرها، تالارهای عروسی، فروشگاهها و مانند آنها دخالت داشته و در دورههایی بر هنرمندان و نویسندگان نیز فشارهایی را وارد آوردهاست اما کنترل گردهمایی افراد و مطالبی که میان آنها رد و بدل میشود کاری است فراتر از توان یک اداره در نیروی انتظامی. در مواردی که رستوران یا سالنی مشخصا توسط افراد شناخته شده مثل نویسندگان یا هنرمندان برای گردهمایی رزرو شدهاست این اداره دخالت کرده و جلوی آن را گرفتهاست اما کنترل تماموقت این فضاها غیر ممکن است.
دانشجویان را میتوان با نمایندگی رهبری در دانشگاهها یا بسیج دانشجویی کنترل کرد یا کارگران با شوراهای اسلامی کار یا بسیج کارگری قابل کنترلاند اما جوامع تصادفی و موقت به راحتی قابل نظارت و کنترل نیستند. عموم فضاهای عمومی که در اختیار دولت یا شهرداریها هستند، مثل مدارس، پارکها، ادارات، دانشگاهها و اتوبوسها، با سیاستهای جداسازی، اِعمال امر به معروف و نهی از منکر دولتی، تاسیس انجمنهای دولت ساخته، تاسیس نمازخانه و مراکز بسیج و دفاتر ایدئولوژیک مثل امور پرورشی در مدارس تحت کنترل تمامیتطلبانه قرار گرفتهاند.
هرجا که افرادی بر اساس میل و اختیار و با اندیشهای مشخص دور هم جمع شده و به سازماندهی بپردازند یا امکان این عمل را داشته باشند حکومت دینی در آن حوزهها دخالت کرده و به کنترل و سرکوب اقدام میکند. از همین جهت حوزهٔ عمومی در ایران آنجا که سازماندهی شده و دارای هویت مشخص باشد بیثبات و دارای افت و خیز بسیار است اما آنجا که سازماندهی و هویتی وجود ندارد حوزهٔ عمومی سیال، دیرپا و گاه موثر ولی بیهویت و غیر قابل اتکا است.
قهوهخانهها و چایخانهها
در قهوهخانهها و چایخانهها افرادی مشخص اما عمدتا بدون برنامهٔ قبلی حضور مییابند و افراد حاضر عمدتا یکدیگر را میشناسند. قهوهخانهها در جوامع آزاد محل تجمع افرادی از همهٔ اقشار بوده و بر فضای عمومی بسیار موثر واقع شدهاند و از این جهت حکومتهای اقتدارگرا و تمامیتطلب حساسیت بسیاری نسبت به آنها نشان میدهند. اما در اکثر شهرهای ایران (بجز چند شهر بزرگ) افرادی که در این مکانها حضور مییابند عمدتا مذکر، از قشر کارگر و بیسواد یا کمسوادند و راجع به همه چیز صحبت میکنند. از این جهت دولتیها و عوامل شبه نظامی آنها حساسیتی کمتر به این مکانها دارند و مردم میتوانند به طور تصادفی با یکدیگر وارد صحبت شده و از یکدیگر خبر کسب کنند.
حساسیت حکومت در دورهٔ ریاست جمهوری احمدینژاد به قلیان نه از جهت بهداشت عمومی بلکه متوجه به کنترل این فضای عمومی بود. وقتی قهوهخانهها به وعدهگاه دختران و پسران و دیدارگاه جوانان تبدیل شد حکومت که خود را نمایندهٔ خدا بر روی زمین و مسئول اجرای شریعت که به کنترل روابط جنسی تقلیل یافته میداند طبعا به کنترل قهوهخانهها اقدام میکند. در جامعهای که میان سه تا هفت میلیون معتاد وجود دارد و برخی از روحانیون حاکم در مجالس تریاککشی حضور پیدا میکنند و کشیدن سیگار در بسیاری از فضاهای عمومی بر اساس قانون ممنوع نشده قلیانکشی نمیتواند به حساسیت درجه اول حکومت تبدیل شود بلکه بیش از قلیان، قلیانکشان مورد توجه بودند و حکومت میخواست جوانان را تحت عنوان ممنوعیت قلیانکشی تحت کنترل بگیرد.
سلمانیها
مکان دیگری که از حیث موضوع مورد بحث تقریبا شبیه قهوهخانه عمل میکند سلمانی یا آرایشگاه است. افراد در فضای تنگ مغازهٔ سلمانی مجبورند ساعتها بنشینند و با افرادی که از یک محل هستند وارد گفتوگو شوند. مجلات روی میز سلمانی میتوانند آغازگر گفتوگو باشند. از پیش میتوان حدس زد که ورزش، مشکلات اقتصادی و سیاست مهم ترین موضوعات مورد بحث باشند. نقش سلمانی با نقش رانندهٔ تاکسی یا پیشخدمت قهوهخانه یا چایخانه کاملا متفاوت است. سلمانی چون یک کاسب محل است و با افراد محل با گرایشهای متفاوت باید کار کند سعی میکند حد وسط را نگه دارد و کمتر مشتریان را از خود براند در حالی که رانندهٔ تاکسی با مسافران خود دوباره چشم در چشم نمیشود و آزادی بیشتری در وارد شدن به بحث و اظهار دیدگاههای خود دارد. پیشخدمتها نه میتوانند مانند سلمانیها و نه مانند رانندگان تاکسی با مشتریان خویش بنشینند و گفتگو کنند.
اما سفرهخانهها در این جا قابل بحث نیستند چون افراد کمتر در آنجا به مدتی طولانی برای برقراری ارتباط و گفتوگو مینشینند. سفرهخانه یا همان رستوران در فرهنگ ایرانی (بجز محلاتی از چند شهر بزرگ) جای چندانی باز نکردهاست چون عموم مردم توانایی مالی بیرون غذا خوردن را به صورت یک عادت ندارند و صنعت مواد غذایی برای دادن این توانایی به مردم شکل نگرفتهاست. غذا خوردن در بیرون خانه یک تفریح به شمار میآید که برای اکثریت جامعه به ندرت اتفاق میافتد. به واسطهٔ رقابت اندک در صنعت رستوران و فقدان زنجیرهایها قیمت غذا در رستورانها چندین برابر قیمت غذایی است که در خانه تهیه میشود.
تاکسیها
تاکسیها در ایران کمتر خودروی اختصاصی و موقت کسی که پول تاکسی را میدهد هستند و چهار یا پنچ نفری که سوار میشوند ممکن است هیچ آشنایی قبلی با یکدیگر نداشته باشند. این گروه حدود نیم تا یکساعت با یکدیگرند و یکی معمولا سر صحبت را باز میکند. همچنین مردم ایران در اتوبوس و تاکسی عموما کتاب نمیخوانند و بیشتر ترجیح میدهند با یکدیگر از این در و آن در سخن بگویند. در این صحبتها هرگونه بحثی ممکن است و افراد شنیدهها و نظرات خود را با یکدیگر مبادله میکنند. اتوبوسهای شهری و مترو کمتر کارکرد تاکسیها را در ایجاد فضای گفتگو دارند به سه دلیل: بزرگ تر و شلوغ تر بودن، فضای غیر راحت و چپیده شدن افراد در آنها (گروهی همواره سرپا میایستند)، و دولتی بودن عموم آنها.
فضای عمومی تاکسیها در شهرهای میلیونی کاملا تصادفی است. امکان این که افراد مشخصی در یک تاکسی همدیگر و راننده را دوباره ببینند نزدیک به صفر است اما جامعهٔ تصادفی قهوه خانهها و چایخانهها و سلمانیها امکان بیشتری برای کنار هم قرار دادن افراد و شناسایی آنها از سوی یکدیگر و نیز فرد سلمانی دارد. به همین علت فضای عمومی تاکسیها بازتر است و افراد راحت تر سینهٔ خود را را میگشایند اما در انواع دیگر افراد مجبورند ملاحظاتی را در نظر بگیرند و لذا کمتر هر آنچه را که فکر میکنند به زبان میآورند.
حکومت حتی تاکسیها را نیز به حال خود نگذاشته و برای آنها دستورالعملهایی صادر کردهاست. اولین اقدام مهم در این باب راهاندازی تاکسیهای مربوط به بانوان است که زنها را بیش از بیش منزوی میکند. نزدیک به ۱۶ هزار تاکسی در اصفهان وجود دارد که رانندگی بیش از ۳۰۰ دستگاه از آنها را زنان بر عهده دارند (فارس، ۲۷ دی ۱۳۸۷)؛ در تهران حدود هفتصد رانندهٔ تاکسی زن وجود دارد (بی بی سی، ۶ دی ۱۳۸۷). اقدام دیگر صدور مجوز تاکسی فقط برای افراد متاهل است که جوانان فعال و مجرد را از این کار با ایدههای شخصی محروم میکند. رانندهای که فقط دغدغهٔ معیشت دارد کمتر مجال بحث را برای مسافران فراهم میآورد.
کوهپایهها
بخش دیگر حوزهٔ سازماننایافتهٔ عمومی در ایران کوهپایهها هستند. بسیاری از شهرهای ایران در کوهپایههای زاگرس و البرز واقع شدهاند و مردم روزهای تعطیل چه در سرما و چه در گرما برای پیاده روی به کوهپایهها میروند. در ارتفاعات پایینتر رستورانها، قهوهخانهها و چایخانههایی برای استراحت و تجدید نیرو وجود دارد. در سالهای انقلاب نیروهای انقلابی از این ارتفاعات برای خودسازی استفاده میکردند اما بعد از انقلاب و با افزایش محدودیت در فضاهای عمومی، افراد از کوهپایهها برای دور هم جمع شدن و گپ زدن به دور از چشمان نیروهای حکومتی استفاده میکردند. همچنین جوانان برای گذاشتن قرار ملاقات یا گوش دادن به موسیقی و رقص در بیرون از خانهها به کوهپایهها پناه میآوردند. این اتفاقات عمدتا در روزهای تعطیل به وقوعمیپیوندند.
نیروهای دولتی حتی در روزهای تعطیل بر سر ارتفاعات نیز حاضر میشوند تا هم نیروهای سیاسی و هم جوانان را کنترل کنند. بسیج، انجمنهای اسلامی دانش آموزی و دیگر نیروهای نظامی و ایدئولوژیک نظام به نحو برنامه ریزی شده در روزهای تعطیل (بالاخص تابستان) تیمهایی را به کوهپایهها میفرستند تا به کنترل فضا بپردازند و اگر مورد خلافی (در چارچوب هنجارهای حکومت مطلقه) دیدند به بازداشت یا تذکر افراد بپردازند. حتی مسئولین حکومتی تا حد وزیر خارجه (ولایتی) و رهبر (خامنهای) در دورههایی به کوهپایهها میرفتهاند تا فضا را در دست بگیرند. اما گسترهٔ کوهپایههای ایران و جمعیت هفتاد و پنج میلیونی کشور با دهها هزار نیروی بسیجی و چند مسئول حکومتی تماما قابل کنترل نیست. نیروهای سیاسی، اهل فرهنگ و هنر و جوانان حدود سه دههاست که به کوهپایهها میروند و این فضاها را به محل اختلاط، گفتوگو و تخلیهٔ فشارهای زندگی در شهرها تحت کنترل حکومت مطلقه تبدیل کردهاند.
در ایران هیچگاه نهادهای مستقل و مدنی چنین تحت فشار و محدود نبودهاند. در دورهٔ پهلوی نهادهای دینی تا حدی مستقل بودند و انجمنهای هنری و دانشجویی (غیر سیاسی) نیز با آزادی فعالیت میکردند.
در دوران خمینی انجمنهای اسلامی دانشجویی و شوراهای اسلامی کار در فعالیتهایشان تا حدی آزادی داشتند. اما رژیم خامنهای با آموختن تجربههای ناشی از سقوط حکومت پهلوی، حکومت صدام و کشورهای بلوک شرق راه هر گونه فعالیت نهادهای مستقل از جمله نهادهای دینی و ارتباط آنها با جهان خارج را بسته است. دولت تقریبا عموم نهادهای فعال جامعه را در خود ادغام یا به خود کاملا وابسته ساخته و بهرغم جانسختی نیروهای مستقل، نهادهای آنها هر روز تعطیل میشوند و نیروهایشان هر روز در راهروهای دادگستری یا سلولهای زندان سرگردانند.
حوزهٔ عمومی تصادفی
در این میان البته بخشی از حوزهٔ عمومی که به شکل تصادفی شکل میگیرد و عمل میکند به حیات خویش ادامه دادهاست. حکومتهای استبدادی و تمامیتخواه نمیتوانند به طور کامل حوزهٔ عمومی را تعطیل کنند چون برای این کار باید جامعه را تعطیل کنند و وقتی جامعه تعطیل شد دیگر حکومت معنایی نخواهد داشت. حوزهٔ عمومی شامل است بر جوامع تصادفی و نهادها و سازمانهایی که افراد بر اساس انتخاب و ارادهٔ خویش تاسیس کردهاند. قلمرو اول تصادفی و از اینرو موقت و غیر قابل کنترل است و شامل است بر هرگونه اجتماع موقت افراد مثل تجمع آنها در تاکسیها، اتوبوسها، حمامهای عمومی، قهوهخانهها و چایخانهها، سلمانیها، باشگاهها و ورزشگاهها و صفهای نانواییها.
گرمابههای همگانی نیز در گذشته چنین نقشی را بازی میکردند اما امروزه تقریبا منقرض شدهاند. مکانهای فرهنگی مثل سینماها و کتابفروشیها میتوانند چنین ظرفیتهایی را داشته باشند اما کتابفروشیها و سینماهایی که ممکن بود به محل شناخته شدهای برای بحث و گفتگو تبدیل شوند قبلا آتش زده شدهاند. آخرین آنها سینما جمهوری بود که به دلیل داشتن کافهای جهت گردهمایی هنرمندان و اهل فرهنگ به آتش کشیده شد. (آتشسوزی سینما جمهوری عمدی بود، روزنامهٔ هموطن سلام، ۴ آبان ۱۳۸۷) عموم کتابفروشیهای فعال و محل گردهمایی کتابدوستان تا پایان دههٔ هفتاد سوزانده شده بودند.
در شرایطی که همهٔ راهها برای گردهمایی و تشکل بسته است بسیاری از نیروهای فعال و بهویژه جوانان تلاش کردهاند از پارکها برای محل گردهمایی خود استفاده کنند اما این فضاها در ایران به شهرداریها تعلق دارند و حکومت این فضاها را کاملا تحت کنترل قرار دادهاست. نیرویی به نام پلیس پارک به طور شبانهروزی پارکها را کنترل میکند تا مبادا این مکانها به صورت محل قرار ملاقات دختران و پسران، تظاهرات یا گردهمایی افراد بهکار رود. معمولا وانمود میشود که این کنترل هدف اخلاقی و دینی دارد اما روش کنترل کاملا موید سیاسی بودن آنست.
بخش تصادفی و غیر سازمانیافتهٔ گستره همگانی گرچه بر خلاف روزنامهها و مساجد و گردهماییهای سیاسی تاثیر مستقیمی بر حوزهٔ سیاسی ندارد اما به دلیل غیر قابل تعطیل بودن، دشواری کنترل تمامیتخواهانهٔ این بخش، و گستردگی آن در سراسر کشور در بحرانهای مشروعیت و محبوبیت نظام سیاسی نقشی جدی بازی میکند. این حوزهها بدان دلیل غیر قابل کنترلاند که قابلیت سازماندهی ندارند و صرفا بر اساس گروهبندی تصادفی عمل میکنند و رژیم سیاسی نمیتواند برای کنترل آنها به خلق نهاد تازهای بپردازد. البته ماموریت کنترل فضاهای عمومی به ادارهای در نیروی انتظامی به نام ادارهٔ اماکن محول شدهاست. گستردگی کار این اداره مانع از آنست که بتواند کنترل موثری بر همهٔ فضاهای عمومی داشته باشد.
این اداره در اِعمال محدودیتهای شرعی مثل حجاب یا عدم اختلاط در رستورانها، استخرها، تالارهای عروسی، فروشگاهها و مانند آنها دخالت داشته و در دورههایی بر هنرمندان و نویسندگان نیز فشارهایی را وارد آوردهاست اما کنترل گردهمایی افراد و مطالبی که میان آنها رد و بدل میشود کاری است فراتر از توان یک اداره در نیروی انتظامی. در مواردی که رستوران یا سالنی مشخصا توسط افراد شناخته شده مثل نویسندگان یا هنرمندان برای گردهمایی رزرو شدهاست این اداره دخالت کرده و جلوی آن را گرفتهاست اما کنترل تماموقت این فضاها غیر ممکن است.
دانشجویان را میتوان با نمایندگی رهبری در دانشگاهها یا بسیج دانشجویی کنترل کرد یا کارگران با شوراهای اسلامی کار یا بسیج کارگری قابل کنترلاند اما جوامع تصادفی و موقت به راحتی قابل نظارت و کنترل نیستند. عموم فضاهای عمومی که در اختیار دولت یا شهرداریها هستند، مثل مدارس، پارکها، ادارات، دانشگاهها و اتوبوسها، با سیاستهای جداسازی، اِعمال امر به معروف و نهی از منکر دولتی، تاسیس انجمنهای دولت ساخته، تاسیس نمازخانه و مراکز بسیج و دفاتر ایدئولوژیک مثل امور پرورشی در مدارس تحت کنترل تمامیتطلبانه قرار گرفتهاند.
هرجا که افرادی بر اساس میل و اختیار و با اندیشهای مشخص دور هم جمع شده و به سازماندهی بپردازند یا امکان این عمل را داشته باشند حکومت دینی در آن حوزهها دخالت کرده و به کنترل و سرکوب اقدام میکند. از همین جهت حوزهٔ عمومی در ایران آنجا که سازماندهی شده و دارای هویت مشخص باشد بیثبات و دارای افت و خیز بسیار است اما آنجا که سازماندهی و هویتی وجود ندارد حوزهٔ عمومی سیال، دیرپا و گاه موثر ولی بیهویت و غیر قابل اتکا است.
قهوهخانهها و چایخانهها
در قهوهخانهها و چایخانهها افرادی مشخص اما عمدتا بدون برنامهٔ قبلی حضور مییابند و افراد حاضر عمدتا یکدیگر را میشناسند. قهوهخانهها در جوامع آزاد محل تجمع افرادی از همهٔ اقشار بوده و بر فضای عمومی بسیار موثر واقع شدهاند و از این جهت حکومتهای اقتدارگرا و تمامیتطلب حساسیت بسیاری نسبت به آنها نشان میدهند. اما در اکثر شهرهای ایران (بجز چند شهر بزرگ) افرادی که در این مکانها حضور مییابند عمدتا مذکر، از قشر کارگر و بیسواد یا کمسوادند و راجع به همه چیز صحبت میکنند. از این جهت دولتیها و عوامل شبه نظامی آنها حساسیتی کمتر به این مکانها دارند و مردم میتوانند به طور تصادفی با یکدیگر وارد صحبت شده و از یکدیگر خبر کسب کنند.
حساسیت حکومت در دورهٔ ریاست جمهوری احمدینژاد به قلیان نه از جهت بهداشت عمومی بلکه متوجه به کنترل این فضای عمومی بود. وقتی قهوهخانهها به وعدهگاه دختران و پسران و دیدارگاه جوانان تبدیل شد حکومت که خود را نمایندهٔ خدا بر روی زمین و مسئول اجرای شریعت که به کنترل روابط جنسی تقلیل یافته میداند طبعا به کنترل قهوهخانهها اقدام میکند. در جامعهای که میان سه تا هفت میلیون معتاد وجود دارد و برخی از روحانیون حاکم در مجالس تریاککشی حضور پیدا میکنند و کشیدن سیگار در بسیاری از فضاهای عمومی بر اساس قانون ممنوع نشده قلیانکشی نمیتواند به حساسیت درجه اول حکومت تبدیل شود بلکه بیش از قلیان، قلیانکشان مورد توجه بودند و حکومت میخواست جوانان را تحت عنوان ممنوعیت قلیانکشی تحت کنترل بگیرد.
سلمانیها
مکان دیگری که از حیث موضوع مورد بحث تقریبا شبیه قهوهخانه عمل میکند سلمانی یا آرایشگاه است. افراد در فضای تنگ مغازهٔ سلمانی مجبورند ساعتها بنشینند و با افرادی که از یک محل هستند وارد گفتوگو شوند. مجلات روی میز سلمانی میتوانند آغازگر گفتوگو باشند. از پیش میتوان حدس زد که ورزش، مشکلات اقتصادی و سیاست مهم ترین موضوعات مورد بحث باشند. نقش سلمانی با نقش رانندهٔ تاکسی یا پیشخدمت قهوهخانه یا چایخانه کاملا متفاوت است. سلمانی چون یک کاسب محل است و با افراد محل با گرایشهای متفاوت باید کار کند سعی میکند حد وسط را نگه دارد و کمتر مشتریان را از خود براند در حالی که رانندهٔ تاکسی با مسافران خود دوباره چشم در چشم نمیشود و آزادی بیشتری در وارد شدن به بحث و اظهار دیدگاههای خود دارد. پیشخدمتها نه میتوانند مانند سلمانیها و نه مانند رانندگان تاکسی با مشتریان خویش بنشینند و گفتگو کنند.
اما سفرهخانهها در این جا قابل بحث نیستند چون افراد کمتر در آنجا به مدتی طولانی برای برقراری ارتباط و گفتوگو مینشینند. سفرهخانه یا همان رستوران در فرهنگ ایرانی (بجز محلاتی از چند شهر بزرگ) جای چندانی باز نکردهاست چون عموم مردم توانایی مالی بیرون غذا خوردن را به صورت یک عادت ندارند و صنعت مواد غذایی برای دادن این توانایی به مردم شکل نگرفتهاست. غذا خوردن در بیرون خانه یک تفریح به شمار میآید که برای اکثریت جامعه به ندرت اتفاق میافتد. به واسطهٔ رقابت اندک در صنعت رستوران و فقدان زنجیرهایها قیمت غذا در رستورانها چندین برابر قیمت غذایی است که در خانه تهیه میشود.
تاکسیها
تاکسیها در ایران کمتر خودروی اختصاصی و موقت کسی که پول تاکسی را میدهد هستند و چهار یا پنچ نفری که سوار میشوند ممکن است هیچ آشنایی قبلی با یکدیگر نداشته باشند. این گروه حدود نیم تا یکساعت با یکدیگرند و یکی معمولا سر صحبت را باز میکند. همچنین مردم ایران در اتوبوس و تاکسی عموما کتاب نمیخوانند و بیشتر ترجیح میدهند با یکدیگر از این در و آن در سخن بگویند. در این صحبتها هرگونه بحثی ممکن است و افراد شنیدهها و نظرات خود را با یکدیگر مبادله میکنند. اتوبوسهای شهری و مترو کمتر کارکرد تاکسیها را در ایجاد فضای گفتگو دارند به سه دلیل: بزرگ تر و شلوغ تر بودن، فضای غیر راحت و چپیده شدن افراد در آنها (گروهی همواره سرپا میایستند)، و دولتی بودن عموم آنها.
فضای عمومی تاکسیها در شهرهای میلیونی کاملا تصادفی است. امکان این که افراد مشخصی در یک تاکسی همدیگر و راننده را دوباره ببینند نزدیک به صفر است اما جامعهٔ تصادفی قهوه خانهها و چایخانهها و سلمانیها امکان بیشتری برای کنار هم قرار دادن افراد و شناسایی آنها از سوی یکدیگر و نیز فرد سلمانی دارد. به همین علت فضای عمومی تاکسیها بازتر است و افراد راحت تر سینهٔ خود را را میگشایند اما در انواع دیگر افراد مجبورند ملاحظاتی را در نظر بگیرند و لذا کمتر هر آنچه را که فکر میکنند به زبان میآورند.
حکومت حتی تاکسیها را نیز به حال خود نگذاشته و برای آنها دستورالعملهایی صادر کردهاست. اولین اقدام مهم در این باب راهاندازی تاکسیهای مربوط به بانوان است که زنها را بیش از بیش منزوی میکند. نزدیک به ۱۶ هزار تاکسی در اصفهان وجود دارد که رانندگی بیش از ۳۰۰ دستگاه از آنها را زنان بر عهده دارند (فارس، ۲۷ دی ۱۳۸۷)؛ در تهران حدود هفتصد رانندهٔ تاکسی زن وجود دارد (بی بی سی، ۶ دی ۱۳۸۷). اقدام دیگر صدور مجوز تاکسی فقط برای افراد متاهل است که جوانان فعال و مجرد را از این کار با ایدههای شخصی محروم میکند. رانندهای که فقط دغدغهٔ معیشت دارد کمتر مجال بحث را برای مسافران فراهم میآورد.
کوهپایهها
بخش دیگر حوزهٔ سازماننایافتهٔ عمومی در ایران کوهپایهها هستند. بسیاری از شهرهای ایران در کوهپایههای زاگرس و البرز واقع شدهاند و مردم روزهای تعطیل چه در سرما و چه در گرما برای پیاده روی به کوهپایهها میروند. در ارتفاعات پایینتر رستورانها، قهوهخانهها و چایخانههایی برای استراحت و تجدید نیرو وجود دارد. در سالهای انقلاب نیروهای انقلابی از این ارتفاعات برای خودسازی استفاده میکردند اما بعد از انقلاب و با افزایش محدودیت در فضاهای عمومی، افراد از کوهپایهها برای دور هم جمع شدن و گپ زدن به دور از چشمان نیروهای حکومتی استفاده میکردند. همچنین جوانان برای گذاشتن قرار ملاقات یا گوش دادن به موسیقی و رقص در بیرون از خانهها به کوهپایهها پناه میآوردند. این اتفاقات عمدتا در روزهای تعطیل به وقوعمیپیوندند.
نیروهای دولتی حتی در روزهای تعطیل بر سر ارتفاعات نیز حاضر میشوند تا هم نیروهای سیاسی و هم جوانان را کنترل کنند. بسیج، انجمنهای اسلامی دانش آموزی و دیگر نیروهای نظامی و ایدئولوژیک نظام به نحو برنامه ریزی شده در روزهای تعطیل (بالاخص تابستان) تیمهایی را به کوهپایهها میفرستند تا به کنترل فضا بپردازند و اگر مورد خلافی (در چارچوب هنجارهای حکومت مطلقه) دیدند به بازداشت یا تذکر افراد بپردازند. حتی مسئولین حکومتی تا حد وزیر خارجه (ولایتی) و رهبر (خامنهای) در دورههایی به کوهپایهها میرفتهاند تا فضا را در دست بگیرند. اما گسترهٔ کوهپایههای ایران و جمعیت هفتاد و پنج میلیونی کشور با دهها هزار نیروی بسیجی و چند مسئول حکومتی تماما قابل کنترل نیست. نیروهای سیاسی، اهل فرهنگ و هنر و جوانان حدود سه دههاست که به کوهپایهها میروند و این فضاها را به محل اختلاط، گفتوگو و تخلیهٔ فشارهای زندگی در شهرها تحت کنترل حکومت مطلقه تبدیل کردهاند.
سعید مرتضوی: به جای استیضاح وزیر، با هم ید واحد باشیم
روزنامههای جهان صنعت، خراسان، و تهران امروز ضمن انتشار گزارشها و تحلیلهایی درباره «آغاز دور تازه مذاکرات هستهای» نسبت به نتیجه این مذاکرات ابراز امیدواری کردهاند. روزنامه خراسان از احتمال پذیرش مشروط «پروتکل الحاقی» از سوی جمهوری اسلامی و احتمال عقبنشینی هستهای برای رفع «هیاهوی جنگ و تحریم» خبر دادهاست.
روزنامههای جمهوری اسلامی، رسالت، تهران امروز از «گسترش نگرانیها مقامات حکومتی از گرانی افسار گسیخته و بیتفاوتی مسئولان دولتی» گزارش دادهاند.
روزنامههای رسالت، جام جم، و خراسان خبر دادهاند که در صورت بی نتیجه ماندن مذاکرات نمایندگان با سعید مرتضوی، استیضاح وزیر کار یک شنبه برگزار میشود، اما همین روزنامهها از قول سعید مرتضوی نوشتند که به جای استیضاح وزیر کار، «با هم ید واحد باشیم.»
روزنامه دنیای اقتصاد خبر داده که براساس آمار تازه بانک مرکزی در هشت ماه نخست سال ۹۰ بیش از ۴ میلیون ۱۰۰ هزار برگ برگشت خوردهاست.
احتمال عقبنشینی هستهای جمهوری اسلامی برای رفع «هیاهوی جنگ و تحریم»
روزنامههای جهان صنعت، خراسان، و تهران امروز ضمن انتشار گزارشها و تحلیلهایی درباره «آغاز دور تازه مذاکرات هستهای» نسبت به نتیجه این مذاکرات ابراز امیدواری کردهاند. روزنامه خراسان از احتمال پذیرش مشروط «پروتکل الحاقی» از سوی جمهوری اسلامی خبر دادهاست.
روزنامه جهان صنعت با اشاره به اینکه «پس از ۱۵ ماه مذاکرات هستهای ایران و ۱+۵ امروز از سرگرفته میشود» نسبت به «حصول نتیجه» در این دور از مذاکرات «ابراز امیدواری» کردهاست.
این روزنامه نوشته «نمایندگان ایران، روسیه، چین، فرانسه، انگلیس، آمریکا، آلمان و مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا» قرار است از روز شنبه در «سالنهای بینالمللی لطفی کردار استانبول» بار دیگر درباره «پرونده هستهای ایران» مذاکره کنند، و «هیات مذاکرهکننده ایران به ریاست سعید جلیلی، دبیر شورایعالی امنیت ملی صبح روز جمعه وارد استانبول شد.»
جهان صنعت نوشته که برخلاف دور پیشین گفتوگوهای هستهای که در اواخر سال ۸۹ برگزار شد و «ناظران امید چندانی به آن نداشتند»، در دوره تازه مذاکرات هستهای «اتفاقات یک سال اخیر باعث شده طرفهای شرکتکننده و ناظران جهانی بر حساسیت این مذاکرات تاکید کرده و با وجود وقفه ۱۵ ماهه در مورد نتیجهبخش بودن آن ابراز امیدواری کنند.»
روزنامه خراسان در سرمقالهای با تیتر «بازی برد-برد در مذاکره با ۱+۵» با اشاره به اینکه مقامهای جمهوری اسلامی طی هفتههای اخیر بارها از «بازی برد- برد» سخن گفتهاند، از احتمال «پذیرفتن اجرای موقت و مشروط پروتکل الحاقی» از سوی جمهوری اسلامی خبر داده و نوشته «پذیرفتن اجرای موقت و مشروط پروتکل الحاقی نیز اگرچه خارج از تعهدات قانونی کشورمان است اما برای اثبات صداقت در رفتار و گفتار ایران و دستیابی به امتیازات بزرگتر غیرقابل اجتناب است.»
این روزنامه تاکید کرده که «این حرکت» یعنی «پذیرفتن اجرای موقت و مشروط پروتکل الحاقی در گام اول میتواند اوضاع در موضوع هستهای ایران را آرام کرده» و «با اراده طرفین به جاده معمول خود بکشاند تا در بستری بدون جنجال و هیاهوی جنگ و تحریم در مراحل بعدی با دستیابی به توافقات آینده در راستای بازی برد- برد حرکت کند.»
روزنامه خراسان درعین حال نوشته «در مسئله هستهای ایران، برد کامل برای غربیها توقف نامحدود غنیسازی اورانیوم و تولید سوخت هستهای، قبول پروتکل الحاقی انپیتی توسط ایران، اجازه بازرسی از مراکز حساس نظامی و غیرهستهای و حتی نابودی تاسیسات اتمی مدرن و بومی ایران است» و «برد کامل در ساختار ذهنی طرف ایرانی هم لغو کلیه تحریمها، به رسمیت شناخته شدن حقوق ایران برای استفاده از فناوری هستهای، کمکهای فنی بدون محدودیت در حدود قوانین آژانس بین المللی انرژی اتمی، خارج شدن پرونده هستهای ایران از شورای امنیت و اعتباربخشی به ایران به عنوان یک کشور مطرح در باشگاه هستهای جهان است» اما «امروز پس از حدود یک دهه چالش سنگین بر سر پروندهای که دیگر بسیار قطورتر از روزهای نخست شده، دو طرف را به این نتیجه رسانده که توانایی اجرای بازی برد-باخت وجود نداشته و بازی باخت-باخت نیز که سودی ندارد لذا روی آوردن به بازی برد-برد با لوازم و تبعاتش منطقیتر و معقولتر به نظر میرسد.»
جواد منصوری سفیر پیشین جمهوری اسلامی در چین هم طی گفتوگویی با روزنامه مردمسالاری تاکید کرده که «ایران باید به دنبال نتیجهگیری از مذاکرات، استانبول، باشد.»
منصوری با اشاره به «مهم بودن شرایط منتطقه برای غرب» و «وضعیت اقتصادی اروپا و آمریکا»، گفته که کشورهای ۱+۵ «برنامههایشان علیه ایران چندان موفقیتآمیز نبوده و لذا تصورشان این است که راه حلی را پیدا کنند و اصطلاحا یک معامله برد- برد را با ایران ترتیب دهند.»
سفیر پیشین جمهوری اسلامی در چین به صراحت تاکید کرده که «ایران هم در شرایطی قرار دارد که اگر بتواند در فضای گفتوگو که منافع ایران را تامین کند، پیش رود مطلوب است » چرا که «به هر حال نمیتواند در این شرایط و به این شکل موجود کار را ادامه دهد و اگر بتواند تعامل سازندهای داشته باشد طبعا به نفع ایران هم خواهد بود.»
به نوشته روزنامه مردمسالاری، جواد منصوری دور تازه مذاکرات هستهای را «نقطه آغازی» برای «تعامل سازنده» توصیف کرده و گفته «البته در این راستا اسرائیل مانع جدی به شمار میآید و همواره مانع تعامل برد-برد آمریکا و اروپا با ایران است.»
روزنامه تهران امروز، هم در یادداشتی با عنوان «یک مذاکره و سه سوال» نوشته «در سطح رسانهای، غربیها از یک ماه پیش تلاش فراوانی را برای به راه انداختن جنجال بر سر پرونده هستهای به راه انداختند که به باور بسیاری مهمترین خواستههای آنان هم هست.»
این روزنامه سه محور اصلی مذاکرات هستهای استانبول را «درخواست تعطیلی مرکز غنی سازی فردو» در استان قم، و تعیین «سطح غنی سازی» و «نظام بازرسی برنامههای هستهای ایران» توصیف کردهاست.
تهران امروز با اشاره به اینکه «دیپلماتهای غربی اخیرا اعلام کردهاند که نمایندگان آمریکا و اروپا خواستار تعطیلی و برچیده شدن سایت غنی سازی فردو هستند که در زیر زمین بنا شدهاست» نوشته «ایران اعلام کرده فردو را تعطیل نمیکند و آمریکاییها این را میدانند» اما «این درخواست به معنی گرفتن دست بالا در مذاکرات است تا ایران موضع خود را در دیگر زمینهها تغییر دهد.»
این روزنامه همچنین نوشته درباره «سطح غنی سازی» هم «روشن نیست که ایران با دست کشیدن از غنیسازی ۲۰ درصدی موافقت میکند یا خیر»، و درباره «نظام بازرسی برنامههای هستهای ایران» هم «اگر غربیها به دنبال بازرسیهای بدون چارچوب و خارج از قوانین آژانس باشند، توافقی حاصل نخواهد شد.»
روزنامه کیهان، وابسته به جناح حاکم، در تیتر یک شماره شنبه نوشته دور جدید مذاکرات میان ایران و گروه موسوم به ۱+۵ روز شنبه در حالی در استانبول برگزار میشود که «جلب اعتماد جمهوری اسلامی ایران باید حداقل انتظار از گروه ۱+۵ در این دور از مذاکرات باشد.»
«گسترش نگرانیهای مقامات حکومتی از گرانی افسارگسیخته»
روزنامههای جمهوری اسلامی، رسالت، تهران امروز از «گسترش نگرانیهای مقامات حکومتی از گرانی افسار گسیخته و بیتفاوتی مسئولان دولتی» گزارش دادهاند.
روزنامه جمهوری اسلامی در تیتر یک شماره بیست و ششم فروردین تاکید کرده «افزایش بیقاعده و افسارگسیخته قیمتها آن هم پس از تعطیلات نوروزی، نگرانی دلسوزان و بسیاری از شخصیتهای کشور را به دنبال داشتهاست» و «عدم پاسخگویی مناسب مسئولان و سکوت معنادار دولت در قبال گرانفروشیها» و «افزایش قیمتها پیش از اجرای فاز دوم هدفمندی یارانهها»، منجر به «نگرانی و انتقادات گستردهای را در میان مراجع تقلید، ائمه جمعه و نمایندگان مجلس» شدهاست.
این روزنامه با اشاره به «ابراز نگرانی روز چهارشنبه آیتالله مکارم شیرازی از گسترش گرانیها و تورم»، نوشته «روز جمعه نیز محمد سعیدی امام جمعه شهر قم به همین مسئله اشاره کرد و خواستار پاسخگویی مسئولان شد» و «با انتقاد از گرانی افسارگسیخته در کشور» گفت که «مردم و مراجع عظام تقلید از این گرانیها نگران هستند.»
به نوشته روزنامه جمهوری اسلامی، امام جمعه قم با تاکید براینکه «پدیده گرانی به طور افسارگسیخته خودش را نشان میدهد»، گفته «بخشی از گرانیهای اخیر مربوط به تورم جهانی است که برای مردم قابل درک است» اما «بخشی دیگر به خاطر سوء مدیریت و بیتوجهی است.»
روزنامه شرق در گزارشی با تیتر «مذاکره در باغ گیلاس» از برگزاری غیررسمی «نخستین نشست منتخبین مجلس نهم» در یکی از باغهای شهرستان شهریار به عنوان بخشی از تلاشهای غلامعلی حدادعادل برای رسیدن به ریاست مجلس نهم، خبر دادهاست. همزمان روزنامه رسالت نیز عکس و تیر یک شماره شنبه را به اظهارات حدادعادل «در خصوص گرانی لجام گسیخته در کشور و نقش اقتصادی مجلس»، اختصاص دادهاست.
به نوشته این روزنامه، حداد عادل گفته «مسئولان اقتصادی باید در زمینه گرانیها به مردم توضیح بدهند چراکه ما درحال حاضر در دوران پرتنش افزایش روز به روز سکه و دلار نیستیم.»
روزنامه تهران امروز هم در صفحه نخست از «انتقاد ائمه جمعه از گرانی و تورم» خبر داده و نوشته «در شرایطی که برخی مقامات دولت مانند ضیغمی، معاون وزیر صنعت و تجارت افزایش قیمت برخی کالاها و خدمات را تایید کردهاند، چند تن از ائمه جمعه از جمله امام جمعههای مشهد و قم در خطبههای دیروز نماز جمعه به انتقاد از گرانی و تورم پرداختند و خواستار اتخاذ تدابیری برای مهار گرانی شدند.»
این روزنامه همزمان از «تایید افزایش قیمتها توسط مقامات دولتی» خبر داده و از قول محمدعلی ضیغمی معاون وزیر صنعت، معدن و تجارت نوشته «در مورد برخی کالاها مانند روغن نباتی که تا ۹۵ درصد مواد اولیه آن به واردات وابسته است، براساس تغییر قیمت رسمی دلار یعنی از ۱۰۵۰ تومان تا ۱۲۲۶ تومان که حدود ۱۷ درصد میشود توافقاتی با سازمان حمایت برای اصلاح قیمتها صورت گرفته و امیدواریم طی روزهای آتی کندی عرضه رفع شود.»
تهران امروز همچنین از «افزایش قیمتهای حداقل ۳۰درصدی در بازار میوه و ترهبار و سایر فروشگاههای تامین کننده اقلام اصلی زندگی روزمره» خبر داده، و همچنین نوشته «پس از آنکه محمدعلی ضیغمی معاون وزیر صنعت، معدن و تجارت با اعلام خبر موافقت با افزایش ۱۷ درصدی قیمت روغن را تایید کرد، باید چشم به راه اخبار افزایش رسمی قیمتهای مرغ، تخممرغ، برنج، شیر و گوشت و سایر مایحتاج روزمره مردم بود.»
سعید مرتضوی: به جای استیضاح وزیر، با هم «ید واحد» باشیم
روزنامههای رسالت، جام جم، و خراسان خبر دادهاند که در صورت بی نتیجه ماندن مذاکرات نمایندگان با سعید مرتضوی، استیضاح وزیر کار یکشنبه برگزار میشود.
روزنامه رسالت از قول محمد دهقان عضو هیات رئیسه مجلس شورای اسلامی نوشته «نتیجه نهایی حکمیت احمد توکلی بین علیرضا زاکانی و سعید مرتضوی در جلسه استیضاح وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی مشخص میشود.»
این عضو هیئت رئیسه مجلس تاکید کرده که «استیضاح عبدالرضا شیخ الاسلامی وزیر کار در جلسه یکشنبه مجلس شورای اسلامی بررسی خواهد شد.»
رسالت یادآوری کرده که «این استیضاح در پی انتصاب سعید مرتضوی به مدیرعاملی صندوق تأمین اجتماعی کلید خورد.»
روزنامه جام جم نیز با اشاره به اینکه «مجلس در انتظار نتیجه حکمیت استیضاح وزیر کار» است، نوشته «اگر چه نتایج جلسات نسبتا طولانی حکمیت در مورد استیضاح وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی به دلیل انتصاب سعید مرتضوی به مدیریت صندوق تامین اجتماعی هنوز اعلام نشدهاست، اما برخی از نمایندگان از احتمال برگزاری این استیضاح در نشست علنی یکشنبه، بیست و هفتم فروردین، مجلس خبر میدهند.»
احمد توکلی از نمایندگان اصولگرای مجلس هشتم که «حکمیت میان استیضاحکنندگان و سعید مرتضوی را پذیرفته بود»، درباره نتیجه «حکمیت» به روزنامه جام جم گفته «قصد رسانهای کردن این جلسات را ندارد، نظر مکتوب خود را به دوطرف اعلام کرده» اما «حاضر به مصاحبه در این زمینه نیست.»
روزنامه خراسان هم اظهار نظر سعید مرتضوی را منتشر کرده و از قول وی نوشته «همه باید برای وفاق ملی حرکت کنیم، اگر بنده و آقای زاکانی و آقای توکلی و همچنین مجلس و دولت و قوه قضائیه «ید واحد» و همیار هم باشیم، میتوانیم باری را به منزل برسانیم.»
به گزارش این روزنامه، سعید مرتضوی همچنین گفته «امیدوارم موضوع استیضاح وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی به خیر و خوشی تمام شود تا این وزیر فرزانه بتواند در خدمت دولت و نظام ادامه فعالیت دهد.»
مقامهای قوه قضائیه جمهوری اسلامی بارها «تعلیق» سعید مرتضوی از قضاوت به اتهام دخالت در سرکوب بازداشتشدگان پس از انتخابات در بازداشتگاه کهریزک را تائید کردهاند، اما ارتقاء وی در دولت به عنوان مدیرعامل صندوق تامین اجتماعی، علاوه بر تذکر نمایندگان به محمود احمدینژاد، به ارائه طرح استیضاح عبدالرضا شیخ الاسلامی منجر شدهاست.
برگشت خوردن ۴ میلیون و ۱۰۰ هزار برگ در هشت ماه
روزنامه دنیای اقتصاد خبر داده که براساس آمار تازه بانک مرکزی در هشت ماه نخست سال ۹۰ بیش از ۲۱ هزار ۹۰۰ ملیارد تومان «چک» برگشت خوردهاست.
به نوشته این روزنامه بانک مرکزی در تازهترین آمارش اعلام کرده که در هشت ماه نخست سال ۹۰ «از هر ۸ برگ چک ۱ برگ برگشت خوردهاست» و «۱۲ درصد از چکهای صادره به هر دلیلی فاقد موجودی بودهاست.»
دنیای اقتصاد همچنین نوشته «در هشت ماه نخست سال ۹۰، از فروردین تا آبان، حدود ۴۵۳ هزار ۵۰۰ ملیارد تومان چک در اتاق پایاپای بانکی مبادله شده که از این رقم ۲۱ هزار ۹۰۰ میلیارد تومان برگشت خوردهاست» و «از نظر مبلغ نیز حجم چک برگشتنی نزدیک به ۵ درصد رشد داشتهاست.»
این روزنامه همچنین خبر داده که از نظر «تعداد چک برگشتی» هم «در هشت ماه ابتدای سال ۹۰ نزدیک به ۳۲ میلیون برگ چک به ارزش ۴۵۳ هزار میلیارد تومان مبادله شده که از این رقم ۴ میلیون و ۱۰۰ هزار برگ به ارزش ۲۱ هزار میلیارد تومان برگشت خوردهاست.»
روزنامههای جمهوری اسلامی، رسالت، تهران امروز از «گسترش نگرانیها مقامات حکومتی از گرانی افسار گسیخته و بیتفاوتی مسئولان دولتی» گزارش دادهاند.
روزنامههای رسالت، جام جم، و خراسان خبر دادهاند که در صورت بی نتیجه ماندن مذاکرات نمایندگان با سعید مرتضوی، استیضاح وزیر کار یک شنبه برگزار میشود، اما همین روزنامهها از قول سعید مرتضوی نوشتند که به جای استیضاح وزیر کار، «با هم ید واحد باشیم.»
روزنامه دنیای اقتصاد خبر داده که براساس آمار تازه بانک مرکزی در هشت ماه نخست سال ۹۰ بیش از ۴ میلیون ۱۰۰ هزار برگ برگشت خوردهاست.
احتمال عقبنشینی هستهای جمهوری اسلامی برای رفع «هیاهوی جنگ و تحریم»
روزنامههای جهان صنعت، خراسان، و تهران امروز ضمن انتشار گزارشها و تحلیلهایی درباره «آغاز دور تازه مذاکرات هستهای» نسبت به نتیجه این مذاکرات ابراز امیدواری کردهاند. روزنامه خراسان از احتمال پذیرش مشروط «پروتکل الحاقی» از سوی جمهوری اسلامی خبر دادهاست.
روزنامه جهان صنعت با اشاره به اینکه «پس از ۱۵ ماه مذاکرات هستهای ایران و ۱+۵ امروز از سرگرفته میشود» نسبت به «حصول نتیجه» در این دور از مذاکرات «ابراز امیدواری» کردهاست.
این روزنامه نوشته «نمایندگان ایران، روسیه، چین، فرانسه، انگلیس، آمریکا، آلمان و مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا» قرار است از روز شنبه در «سالنهای بینالمللی لطفی کردار استانبول» بار دیگر درباره «پرونده هستهای ایران» مذاکره کنند، و «هیات مذاکرهکننده ایران به ریاست سعید جلیلی، دبیر شورایعالی امنیت ملی صبح روز جمعه وارد استانبول شد.»
جهان صنعت نوشته که برخلاف دور پیشین گفتوگوهای هستهای که در اواخر سال ۸۹ برگزار شد و «ناظران امید چندانی به آن نداشتند»، در دوره تازه مذاکرات هستهای «اتفاقات یک سال اخیر باعث شده طرفهای شرکتکننده و ناظران جهانی بر حساسیت این مذاکرات تاکید کرده و با وجود وقفه ۱۵ ماهه در مورد نتیجهبخش بودن آن ابراز امیدواری کنند.»
روزنامه خراسان در سرمقالهای با تیتر «بازی برد-برد در مذاکره با ۱+۵» با اشاره به اینکه مقامهای جمهوری اسلامی طی هفتههای اخیر بارها از «بازی برد- برد» سخن گفتهاند، از احتمال «پذیرفتن اجرای موقت و مشروط پروتکل الحاقی» از سوی جمهوری اسلامی خبر داده و نوشته «پذیرفتن اجرای موقت و مشروط پروتکل الحاقی نیز اگرچه خارج از تعهدات قانونی کشورمان است اما برای اثبات صداقت در رفتار و گفتار ایران و دستیابی به امتیازات بزرگتر غیرقابل اجتناب است.»
این روزنامه تاکید کرده که «این حرکت» یعنی «پذیرفتن اجرای موقت و مشروط پروتکل الحاقی در گام اول میتواند اوضاع در موضوع هستهای ایران را آرام کرده» و «با اراده طرفین به جاده معمول خود بکشاند تا در بستری بدون جنجال و هیاهوی جنگ و تحریم در مراحل بعدی با دستیابی به توافقات آینده در راستای بازی برد- برد حرکت کند.»
روزنامه خراسان درعین حال نوشته «در مسئله هستهای ایران، برد کامل برای غربیها توقف نامحدود غنیسازی اورانیوم و تولید سوخت هستهای، قبول پروتکل الحاقی انپیتی توسط ایران، اجازه بازرسی از مراکز حساس نظامی و غیرهستهای و حتی نابودی تاسیسات اتمی مدرن و بومی ایران است» و «برد کامل در ساختار ذهنی طرف ایرانی هم لغو کلیه تحریمها، به رسمیت شناخته شدن حقوق ایران برای استفاده از فناوری هستهای، کمکهای فنی بدون محدودیت در حدود قوانین آژانس بین المللی انرژی اتمی، خارج شدن پرونده هستهای ایران از شورای امنیت و اعتباربخشی به ایران به عنوان یک کشور مطرح در باشگاه هستهای جهان است» اما «امروز پس از حدود یک دهه چالش سنگین بر سر پروندهای که دیگر بسیار قطورتر از روزهای نخست شده، دو طرف را به این نتیجه رسانده که توانایی اجرای بازی برد-باخت وجود نداشته و بازی باخت-باخت نیز که سودی ندارد لذا روی آوردن به بازی برد-برد با لوازم و تبعاتش منطقیتر و معقولتر به نظر میرسد.»
جواد منصوری سفیر پیشین جمهوری اسلامی در چین هم طی گفتوگویی با روزنامه مردمسالاری تاکید کرده که «ایران باید به دنبال نتیجهگیری از مذاکرات، استانبول، باشد.»
منصوری با اشاره به «مهم بودن شرایط منتطقه برای غرب» و «وضعیت اقتصادی اروپا و آمریکا»، گفته که کشورهای ۱+۵ «برنامههایشان علیه ایران چندان موفقیتآمیز نبوده و لذا تصورشان این است که راه حلی را پیدا کنند و اصطلاحا یک معامله برد- برد را با ایران ترتیب دهند.»
سفیر پیشین جمهوری اسلامی در چین به صراحت تاکید کرده که «ایران هم در شرایطی قرار دارد که اگر بتواند در فضای گفتوگو که منافع ایران را تامین کند، پیش رود مطلوب است » چرا که «به هر حال نمیتواند در این شرایط و به این شکل موجود کار را ادامه دهد و اگر بتواند تعامل سازندهای داشته باشد طبعا به نفع ایران هم خواهد بود.»
به نوشته روزنامه مردمسالاری، جواد منصوری دور تازه مذاکرات هستهای را «نقطه آغازی» برای «تعامل سازنده» توصیف کرده و گفته «البته در این راستا اسرائیل مانع جدی به شمار میآید و همواره مانع تعامل برد-برد آمریکا و اروپا با ایران است.»
روزنامه تهران امروز، هم در یادداشتی با عنوان «یک مذاکره و سه سوال» نوشته «در سطح رسانهای، غربیها از یک ماه پیش تلاش فراوانی را برای به راه انداختن جنجال بر سر پرونده هستهای به راه انداختند که به باور بسیاری مهمترین خواستههای آنان هم هست.»
این روزنامه سه محور اصلی مذاکرات هستهای استانبول را «درخواست تعطیلی مرکز غنی سازی فردو» در استان قم، و تعیین «سطح غنی سازی» و «نظام بازرسی برنامههای هستهای ایران» توصیف کردهاست.
تهران امروز با اشاره به اینکه «دیپلماتهای غربی اخیرا اعلام کردهاند که نمایندگان آمریکا و اروپا خواستار تعطیلی و برچیده شدن سایت غنی سازی فردو هستند که در زیر زمین بنا شدهاست» نوشته «ایران اعلام کرده فردو را تعطیل نمیکند و آمریکاییها این را میدانند» اما «این درخواست به معنی گرفتن دست بالا در مذاکرات است تا ایران موضع خود را در دیگر زمینهها تغییر دهد.»
این روزنامه همچنین نوشته درباره «سطح غنی سازی» هم «روشن نیست که ایران با دست کشیدن از غنیسازی ۲۰ درصدی موافقت میکند یا خیر»، و درباره «نظام بازرسی برنامههای هستهای ایران» هم «اگر غربیها به دنبال بازرسیهای بدون چارچوب و خارج از قوانین آژانس باشند، توافقی حاصل نخواهد شد.»
روزنامه کیهان، وابسته به جناح حاکم، در تیتر یک شماره شنبه نوشته دور جدید مذاکرات میان ایران و گروه موسوم به ۱+۵ روز شنبه در حالی در استانبول برگزار میشود که «جلب اعتماد جمهوری اسلامی ایران باید حداقل انتظار از گروه ۱+۵ در این دور از مذاکرات باشد.»
«گسترش نگرانیهای مقامات حکومتی از گرانی افسارگسیخته»
روزنامههای جمهوری اسلامی، رسالت، تهران امروز از «گسترش نگرانیهای مقامات حکومتی از گرانی افسار گسیخته و بیتفاوتی مسئولان دولتی» گزارش دادهاند.
روزنامه جمهوری اسلامی در تیتر یک شماره بیست و ششم فروردین تاکید کرده «افزایش بیقاعده و افسارگسیخته قیمتها آن هم پس از تعطیلات نوروزی، نگرانی دلسوزان و بسیاری از شخصیتهای کشور را به دنبال داشتهاست» و «عدم پاسخگویی مناسب مسئولان و سکوت معنادار دولت در قبال گرانفروشیها» و «افزایش قیمتها پیش از اجرای فاز دوم هدفمندی یارانهها»، منجر به «نگرانی و انتقادات گستردهای را در میان مراجع تقلید، ائمه جمعه و نمایندگان مجلس» شدهاست.
این روزنامه با اشاره به «ابراز نگرانی روز چهارشنبه آیتالله مکارم شیرازی از گسترش گرانیها و تورم»، نوشته «روز جمعه نیز محمد سعیدی امام جمعه شهر قم به همین مسئله اشاره کرد و خواستار پاسخگویی مسئولان شد» و «با انتقاد از گرانی افسارگسیخته در کشور» گفت که «مردم و مراجع عظام تقلید از این گرانیها نگران هستند.»
به نوشته روزنامه جمهوری اسلامی، امام جمعه قم با تاکید براینکه «پدیده گرانی به طور افسارگسیخته خودش را نشان میدهد»، گفته «بخشی از گرانیهای اخیر مربوط به تورم جهانی است که برای مردم قابل درک است» اما «بخشی دیگر به خاطر سوء مدیریت و بیتوجهی است.»
روزنامه شرق در گزارشی با تیتر «مذاکره در باغ گیلاس» از برگزاری غیررسمی «نخستین نشست منتخبین مجلس نهم» در یکی از باغهای شهرستان شهریار به عنوان بخشی از تلاشهای غلامعلی حدادعادل برای رسیدن به ریاست مجلس نهم، خبر دادهاست. همزمان روزنامه رسالت نیز عکس و تیر یک شماره شنبه را به اظهارات حدادعادل «در خصوص گرانی لجام گسیخته در کشور و نقش اقتصادی مجلس»، اختصاص دادهاست.
به نوشته این روزنامه، حداد عادل گفته «مسئولان اقتصادی باید در زمینه گرانیها به مردم توضیح بدهند چراکه ما درحال حاضر در دوران پرتنش افزایش روز به روز سکه و دلار نیستیم.»
روزنامه تهران امروز هم در صفحه نخست از «انتقاد ائمه جمعه از گرانی و تورم» خبر داده و نوشته «در شرایطی که برخی مقامات دولت مانند ضیغمی، معاون وزیر صنعت و تجارت افزایش قیمت برخی کالاها و خدمات را تایید کردهاند، چند تن از ائمه جمعه از جمله امام جمعههای مشهد و قم در خطبههای دیروز نماز جمعه به انتقاد از گرانی و تورم پرداختند و خواستار اتخاذ تدابیری برای مهار گرانی شدند.»
این روزنامه همزمان از «تایید افزایش قیمتها توسط مقامات دولتی» خبر داده و از قول محمدعلی ضیغمی معاون وزیر صنعت، معدن و تجارت نوشته «در مورد برخی کالاها مانند روغن نباتی که تا ۹۵ درصد مواد اولیه آن به واردات وابسته است، براساس تغییر قیمت رسمی دلار یعنی از ۱۰۵۰ تومان تا ۱۲۲۶ تومان که حدود ۱۷ درصد میشود توافقاتی با سازمان حمایت برای اصلاح قیمتها صورت گرفته و امیدواریم طی روزهای آتی کندی عرضه رفع شود.»
تهران امروز همچنین از «افزایش قیمتهای حداقل ۳۰درصدی در بازار میوه و ترهبار و سایر فروشگاههای تامین کننده اقلام اصلی زندگی روزمره» خبر داده، و همچنین نوشته «پس از آنکه محمدعلی ضیغمی معاون وزیر صنعت، معدن و تجارت با اعلام خبر موافقت با افزایش ۱۷ درصدی قیمت روغن را تایید کرد، باید چشم به راه اخبار افزایش رسمی قیمتهای مرغ، تخممرغ، برنج، شیر و گوشت و سایر مایحتاج روزمره مردم بود.»
سعید مرتضوی: به جای استیضاح وزیر، با هم «ید واحد» باشیم
روزنامههای رسالت، جام جم، و خراسان خبر دادهاند که در صورت بی نتیجه ماندن مذاکرات نمایندگان با سعید مرتضوی، استیضاح وزیر کار یکشنبه برگزار میشود.
روزنامه رسالت از قول محمد دهقان عضو هیات رئیسه مجلس شورای اسلامی نوشته «نتیجه نهایی حکمیت احمد توکلی بین علیرضا زاکانی و سعید مرتضوی در جلسه استیضاح وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی مشخص میشود.»
این عضو هیئت رئیسه مجلس تاکید کرده که «استیضاح عبدالرضا شیخ الاسلامی وزیر کار در جلسه یکشنبه مجلس شورای اسلامی بررسی خواهد شد.»
رسالت یادآوری کرده که «این استیضاح در پی انتصاب سعید مرتضوی به مدیرعاملی صندوق تأمین اجتماعی کلید خورد.»
روزنامه جام جم نیز با اشاره به اینکه «مجلس در انتظار نتیجه حکمیت استیضاح وزیر کار» است، نوشته «اگر چه نتایج جلسات نسبتا طولانی حکمیت در مورد استیضاح وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی به دلیل انتصاب سعید مرتضوی به مدیریت صندوق تامین اجتماعی هنوز اعلام نشدهاست، اما برخی از نمایندگان از احتمال برگزاری این استیضاح در نشست علنی یکشنبه، بیست و هفتم فروردین، مجلس خبر میدهند.»
احمد توکلی از نمایندگان اصولگرای مجلس هشتم که «حکمیت میان استیضاحکنندگان و سعید مرتضوی را پذیرفته بود»، درباره نتیجه «حکمیت» به روزنامه جام جم گفته «قصد رسانهای کردن این جلسات را ندارد، نظر مکتوب خود را به دوطرف اعلام کرده» اما «حاضر به مصاحبه در این زمینه نیست.»
روزنامه خراسان هم اظهار نظر سعید مرتضوی را منتشر کرده و از قول وی نوشته «همه باید برای وفاق ملی حرکت کنیم، اگر بنده و آقای زاکانی و آقای توکلی و همچنین مجلس و دولت و قوه قضائیه «ید واحد» و همیار هم باشیم، میتوانیم باری را به منزل برسانیم.»
به گزارش این روزنامه، سعید مرتضوی همچنین گفته «امیدوارم موضوع استیضاح وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی به خیر و خوشی تمام شود تا این وزیر فرزانه بتواند در خدمت دولت و نظام ادامه فعالیت دهد.»
مقامهای قوه قضائیه جمهوری اسلامی بارها «تعلیق» سعید مرتضوی از قضاوت به اتهام دخالت در سرکوب بازداشتشدگان پس از انتخابات در بازداشتگاه کهریزک را تائید کردهاند، اما ارتقاء وی در دولت به عنوان مدیرعامل صندوق تامین اجتماعی، علاوه بر تذکر نمایندگان به محمود احمدینژاد، به ارائه طرح استیضاح عبدالرضا شیخ الاسلامی منجر شدهاست.
برگشت خوردن ۴ میلیون و ۱۰۰ هزار برگ در هشت ماه
روزنامه دنیای اقتصاد خبر داده که براساس آمار تازه بانک مرکزی در هشت ماه نخست سال ۹۰ بیش از ۲۱ هزار ۹۰۰ ملیارد تومان «چک» برگشت خوردهاست.
به نوشته این روزنامه بانک مرکزی در تازهترین آمارش اعلام کرده که در هشت ماه نخست سال ۹۰ «از هر ۸ برگ چک ۱ برگ برگشت خوردهاست» و «۱۲ درصد از چکهای صادره به هر دلیلی فاقد موجودی بودهاست.»
دنیای اقتصاد همچنین نوشته «در هشت ماه نخست سال ۹۰، از فروردین تا آبان، حدود ۴۵۳ هزار ۵۰۰ ملیارد تومان چک در اتاق پایاپای بانکی مبادله شده که از این رقم ۲۱ هزار ۹۰۰ میلیارد تومان برگشت خوردهاست» و «از نظر مبلغ نیز حجم چک برگشتنی نزدیک به ۵ درصد رشد داشتهاست.»
این روزنامه همچنین خبر داده که از نظر «تعداد چک برگشتی» هم «در هشت ماه ابتدای سال ۹۰ نزدیک به ۳۲ میلیون برگ چک به ارزش ۴۵۳ هزار میلیارد تومان مبادله شده که از این رقم ۴ میلیون و ۱۰۰ هزار برگ به ارزش ۲۱ هزار میلیارد تومان برگشت خوردهاست.»
اطلاعيه شماره 26 كميته دفاع از رضا شهابي
پس از بيش از 22 ماه حبس و آزار و اذيت براي رضا شهابي، شعبه 15 دادگاه انقلاب تهران توسط قاضي صلواتي، حكم 6 سال حبس تعزيري براي رضا شهابي صادر كرد.
اين حكم شامل يك سال زندان به اتهام " فعاليت تبليغي عليه نظام" و پنج سال زندان به اتهام واهي " تباني به قصد اقدام عليه امنيت ملي" ميباشد كه با توجه به اينكه اساسا اين اتهامات پوچ و واهي بوده است چيزي جز ماهيت ضد كارگري دادگاه را نشان نميدهد. زيرا رضا شهابي تنها و تنها در راستاي دفاع از حقوق كارگري خود و همكارانش فعاليت كرده است. با توجه به وضعيت بسيار وخيم شهابي در زندان كه حتا مقامات پزشك قانوني را نيز وادار به اعتراض و هشدار كرده است، هر روز زندان براي رضا شهابي چيزي جز شكنجه ي جسمي نيست.
همچنين در اين حكم، رضا شهابي، كارگر و عضو هيات مديره و مسوول مالي سنديكاي كارگران شركت واحد تهران، به 5 سال ممنوعيت از فعاليت نيز محكوم شده است كه به معناي تلاش براي خاموش كردن اين انسان تلاشگر و شريف است.
در ادامه اين حكم ضد كارگري، رضا شهابي محكوم به بازگرداندن 7 ميليون تومان پول به صندوق حاكميت شده است. پولي از سوي تعداد زيادي كارگر( كه ليست نام آنها در سايت ها موجود است) جمع آوري شده است و رضا به عنوان امين اين كارگران، اين مبلغ را به خانواده ي كارگران زنداني داده است.
در چنين شرايطي كه احكام ضد انساني اينچنيني عليه كارگران و فعالان كارگري صادر ميشود دولت ايران با حضور در مراجع جهاني، از جمله سازمان جهاني كار، وانمود ميكند كه هيچ كارگر و فعال كارگري در ايران در بند نيست !
كميته دفاع از رضا شهابي ضمن محكوم كردن اين حكم ضد كارگري، به نمايندگي از 500 نفر عضو خود مشتمل بر اعضاي خانواده رضا شهابي، و كارگران و فعالان كارگري عضو خود، از تمامي كارگران، فعالان كارگري و تشكل هاي و نهاد هاي داخلي و جهاني كارگري اكيدا درخواست ميكند كه براي لغو احكام صادره عليه رضا شهابي، به صورتي متحد و يكپارچه اقدام و اعتراض كنند و برنامه ها و اقدامات پيشنهادي خود را براي هماهنگي و اجرا به اين كميته اعلام نمايند.
كميته دفاع از رضا شهابي – 26/1/91
از تعدادی از نیروهای سرویس امنیتی آمریکا که وظیفه محافظت ازباراک اوباما، رئیس جمهور را در جریان سفرش به کلمبیا برعهده داشتند، خواسته شده که به دلیل سوءرفتار به آمریکا بازگردند.
آقای اوباما روز جمعه ۱۳ آوریل برای شرکت در نشست سران کشورهای قاره آمریکا به کلمبیا سفر کرد.سخنگوی سرویس امنیتی آمریکا به بی بی سی گفته است که افراد دیگری را جایگزین این ماموران کرده است.
در بیانیهای در این باره گفته شده است از آن جا که ادعاهای مطرح شده "بسیار جدی" است، تحقیق در این باره آغاز شده است.
در این بیانیه اشاره ای به جزئیات ماجرا نشده است، اما گزارش ها از اتهاماتی درباره ارتباط محافظان آقای اوباما با روسپیها در شهر کارتاخنا، محل برگزاری این نشست حکایت دارد.
قرار است سران بیش از ۳۰ کشور در این نشست که محور اصلی آن همکاری های اقتصادی و تجاری است، شرکت کنند.
حسین نقوی حسینی، نماینده ورامین در مجلس شورای اسلامی با قابل حل خواندن بحران سوریه، از عملکرد وزارت امور خارجه ایران انتقاد کرده است.
آقای نقوی حسینی، عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس به سایت خبری اعتدال گفته است که ایران در زمینه بحران سوریه نیازمند حضور "بسیار قویتر و فعالتر" است و این کشور تا کنون نتوانسته است از ظرفیت های خود در تحولات سوریه استفاده کند.او گفته است وزارت امور خارجه ایران در سوریه "موضعی انفعالی" دارد.
ایران از زمان شروع اعتراض ها در سوریه، از دولت این کشور حمایت کرده و گفته است که تظاهرات ضد دولتی در سوریه شبیه اعتراضاتی نیست که در برخی کشورهای عربی منجر به سرنگونی روسای دولت ها شد.
به دنبال کشف اجساد پنج مرد، پلیس ضد شورش در مناطقی در نزدیکی اسکوپیه پایتخت مقدونیه مستقر شد.
این پنج نفر بر اثر شلیک گلوله کشته شدهاند.روز جمعه، مردم خشمگین، راهها را مسدود کردند و به خودروها از جمله یک گروه فیلمبردار حمله کردند.
مقامهای مقدونیه خواهان آرامش و خویشتن داری مردم شده و از آنها خواستهاند تا از پیش داوری در باره علل کشتن این افراد خودداری کنند.
در این کشور تنشهایی با جوامع آلبانیایی تبار وجود دارد.
حدود یک چهارم از جمعیت مقدونیه، آلبانیایی تبار هستند.
در پی نشست اضطراری شورای امنیت سازمان ملل در خصوص پرتاب موشک توسط کره شمالی، سازمان ملل در بیانیه ای از این اقدام کره شمالی ابراز انزجار کرد.
این بیانیه پس از گفت و گوی اعضای شورای امنیت سازمان ملل که پشت درهای بسته صورت گرفت، این اقدام را "نقض آشکار قطعنامه ۱۷۱۸ و ۱۸۷۴ " می داند.بیانیه شورای امنیت را سوزان رایس، نماینده آمریکا در این سازمان که ریاست فعلی شورای امنیت را برعهده دارد، قرائت کرد.
در این بیانیه آمده است که باید "به صورت فوری"، درباره واکنش مناسب به این اقدام، مشاوره صورت بگیرد.
پیش از این، بان کی مون، دبیر کل سازمان ملل ضمن محکوم کردن عملیات پرتاب موشک توسط کره شمالی، این اقدام را با آنکه با شکست مواجه شد، "رقت انگیز" توصیف کرده بود.
کره شمالی در اقدامی نامعمول، اذعان کرد که پرتاب این موشک با شکست روبه رو شده است.
کره شمالی همواره گفته بود که هدف از پرتاب این موشک قرار دادن ماهواره ای در مدار زمین برای انجام پژوهش های علمی است.
اما بسیاری از کشورها از جمله آمریکا بر این باورند که عملیات کره شمالی یک آزمایش موشکی به منظور گسترش توانایی های نظامی این کشور بوده است.
این در حالی است که چین که از متحدان اصلی کره شمالی است به همراه روسیه، از جامعه بین المللی خواسته اند که در واکنش به این عملیات از خود "خویشتنداری" نشان دهند.
این عملیات در ساعات اولیه صبح روز جمعه ۱۲ آوریل انجام شد. اقدامی که به مناسبت گرامیداشت صدمین سالگرد تولد کیم ایل سونگ، بنیان گذار حزب کمونیست کره شمالی انجام شد.
کاخ سفید نیز در واکنش به پرتاب این موشک در اطلاعیه ای اعلام کرد که علی رغم ناموفق بودن پرتاب، کره شمالی همچنان خطری برای امنیت منطقه به حساب می آید. در این اطلاعیه آمده "عمل کره شمالی تهدیدآمیز، بر خلاف قوانین بین المللی، و مغایر با تعهدات پیشین این کشور است."
مقام های آمریکا و کره جنوبی گفته اند تحولات در منطقه شبه جزیره کره را با دقت تحت نظر دارند.
همچنین بسیاری دیگر از رهبران جهان به این واقعه واکنش نشان داده اند.
کیم سونگ هوان، وزیر امور خارجه کره جنوبی:
پرتاب موشک توسط کره شمالی کاملا مغایر قطعنامههای مصوب شورای امنیت علیه برنامه های اتمی و موشکی این کشور است.این یک اقدام تحریک آمیز است که صلح و امنیت در شبه جزیره کره و منطقه شمال شرق آسیا را به مخاطره می اندازد.
لیو وی مین، سخنگوی وزارت امور خارجه چین:
ما امیدواریم که همه طرفین قادر به حفظ آرامش و خویشتنداری باشند و از دست زدن به اقداماتی که ممکن است به صلح و ثبات در این شبه جزیره و منطقه خدشه وارد کند، خودداری کنند.اوسامو فوجی مورا، دبیر ارشد کابینه ژاپن:
با آنکه پرتاب موشک با شکست مواجه شد، عملیات کره شمالی تهدیدی است برای امنیت و مردم ژاپن. آن هم با وجود درخواست های مکرری که از طرق دیپلماتیک برای جلوگیری از این اقدام به عمل آمد.این اقدام شدیدا تحریک آمیز است و به مثابه نقض جدی قطعنامه های شورای امنیت است.
جی کارنی، سخنگوی کاخ سفید:
با در نظر گرفتن رفتارهای خصمانه کره شمالی در گذشته، این اقدام اخیر غافلگیرانه نبوده است. اما هرگونه عملیات موشکی از سوی کره شمالی برای جامعه بین المللی موجب نگرانی است.آمریکا نسبت به هرگونه اقدام تحریک آمیز از سوی کره شمالی حساس و به امنیت متحدان خود در منطقه کاملا متعهد است.
ویلیام هیگ، وزیر امور خارجه بریتانیا:
من عمیقا نسبت به عملیات پرتاب موشک توسط جمهوری دمکراتیک خلق کره، نگرانم. پرتاب موشک دوربرد کره شمالی بخشی از آزمایش های موشکی آن کشور با هدف های نظامی است و نقض بارز قطعنامه ۱۸۷۴ شورای امنیت سازمان ملل متحد است.من قویا از کره شمالی می خواهم تا از هرگونه آزمایش موشکی و یا انجام اقداماتی مرتبط با فعالیت های هسته ای دست بردارد و به همکاری با جوامع بین المللی متعهد شود.
گویدو وستروله، وزیر امور خارجه آلمان:
من اقدام کره شمالی در پرتاب موشک را محکوم می کنم. این نقض کامل تعهدات بین المللی است و به افزایش تنش ها در شبه جزیره کره دامن می زند.شورای امنیت سازمان ملل باید واکنشی قاطع به این مورد از نقض قوانین بین المللی نشان دهد.
مذاکرات ایران و کشورهای پنج بعلاوه یک در شهر استانبول ترکیه آغاز شده است.
دیپلماتها گفتهاند که انتظار ندارند در مذاکرات امروز، طرفین به توافقی مهم دست پیدا کنند.به رغم این که مذاکرات بر سر برنامه هستهای ایران تا کنون نتیجهای نداشته اما برخی منابع خبری و دیپلماتیک نسبت به مذاکرات امروز، اظهار خوشبینی کردهاند.
سعید جلیلی، دبیر شورای امنیت ملی ایران که هدایت مذاکرات اتمی ایران را به عهده دارد، در استانبول با نمایندگان کشورهای آمریکا، چین، روسیه، فرانسه، بریتانیا و آلمان دیدار و مذاکره خواهد کرد.
آقای جلیلی پیش از شروع این مذاکرات، با وزیر امور خارجه ترکیه و نمایندگان برخی کشورها از جمله روسیه و چین دیدار کرد.
باراک اوباما، رئیس جمهوری آمریکا، این مذاکرات را "آخرین فرصت برای دیپلماسی" خوانده است.
سعید جلیلی پیش از سفر به استانبول گفت که "نمایندگان ایران با ابتکارهای جدید در مذاکرات شرکت خواهند کرد و امیدواریم کشورهای ۱+۵ نیز با رویکردهای سازنده وارد گفتوگو شوند."
علی اکبر صالحی، وزیر امور خارجه ایران نیز در یادداشتی در روزنامه واشنگتن پست با تاکید بر این که کشورش خواهان سلاح اتمی نیست گفت ایران متعهد به گفت و گو است.
دیپلماتها ابراز امیدواری کردهاند که مذاکرات امروز، راه را برای حل و فصل بحران هستهای ایران از راههای دیپلماتیک هموار کند.
ایالات متحده، ایران را متهم میکند که تحت پوشش برنامه هستهای خود درصدد ساخت سلاح هستهای است، اتهامی که ایران آن را همواره رد کرده و تاکید کرده که هدفش از این برنامه، مقاصد صلحآمیز هستهای است.
آیت الله علی خامنه ای، رهبر ایران اخیرا با تاکید بر این که این کشور در پی تولید سلاح اتمی نیست، گفت "ما به دلایل خودمان به هیچ وجه به دنبال سلاح هسته ای نیستیم. نه تولید کرده ایم و نه تولید خواهیم کرد. این بهانه است".
تنشها بر سر برنامه هستهای ایران طی هفتههای اخیر افزایش یافته و بحث احتمال حمله نظامی اسرائیل علیه تجهیزات هستهای ایران مطرح شده است، که ایران نسبت به انتشار چنین گزارشهایی واکنش نشان داده و گفته است در صورت حمله، دست به اقدام متقابل خواهد زد.
آژانس بینالمللی انرژی اتمی اخیرا در گزارشی، از برنامه هستهای ایران ابراز نگرانی کرد و گفت با وجود انجام مذاکرات فشرده با مقامهای ایرانی، ابهامات در مورد ابعاد احتمالی نظامی برنامه هستهای ایران، به قوت خود باقی است.
ضیافت شام
پیش از شروع مذاکرات رسمی میان ایران و کشورهای پنج بعلاوه یک، سعید جلیلی، دبیر شورای عالی امنیت ملی ایران شب گذشته در ضیافت شامی در محل کنسولگری ایران در استانبول با بارونس کاترین اشتون، مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا دیدار کرد.دیدار پیشین این دو، در جریان دور قبل مذاکرات ایران و گروه ۱+۵ در ژانویه سال ۲۰۱۱ میلادی در استانبول صورت گرفت که نتیجهای در بر نداشت.
منابع دیپلماتیک خبر دادهاند که در صورت موفقیت در این دور از مذاکرات، دور بعدی مذاکرات در بغداد، پایتخت عراق برگزار خواهد شد.
چند روز پیش هوشیار زیباری، وزیر امور خارجه عراق گفته بود که ایران پیشنهاد داده تا مذاکرات این کشور با کشورهای پنج بعلاوه یک بر سر برنامه هستهای در بغداد برگزار شود.
در سوریه فعالان مخالف دولت از گلولهباران شهر حمص خبر داده اند، این در حالی است که تلاش های بین المللی برای تحکیم آتش بس در این کشور همچنان ادامه دارد.
براساس گزارش های دریافتی دو منطقه در شهر حمص زیرآتش گلوله قرار دارد، اما جزئیاتی از میزات تلفات منتشر نشده است.در همین حال اعضای شورای امنیت سازمان ملل سرانجام روز گذشته ( جمعه ۲۵ فروردین ماه) در جلسه ای در مورد پیش نویس قطعنامه ای به توافق رسیدند که در صورت تایید نهایی به گروهی از ناظران اجازه داده می شود به سوریه سفر کنند و بر روند برقراری آتش بس در این کشور نظارت کنند.
این پیش نویس در دور اول با اعتراض روسیه روبرو شد، اما سرانجام پس از اصلاحات به تصویب رسید.
قرار است این قطعنامه امروز (شنبه ۲۶ فروردین ماه) برای تایید نهایی در شورای امنیت به رای گذاشته شود.
سخنگوی کوفی عنان، نماینده ویژه سازمان ملل متحد و اتحادیه عرب در امور سوریه، گفته است که گروه کوچکی از ناظران هم اکنون آماده شده اند که به محض تصویب این قطعنامه عازم سوریه شوند.
طرح صلح پیشنهادی آقای عنان با هدف خاتمه دادن به ناآرامی ها در سوریه ارائه شده است.
به گفته سازمان ملل از زمان آغاز درگیری ها در این کشور از یک سال گذشته تا کنون بیش از ۹۰۰۰ نفر که اکثر آنها غیرنظامی هستند، جان خود را از دست دادهاند.
نماینده دائم روسیه در سازمان ملل گفته است در جریان نشست روز جمعه "بحث های خوبی" صورت گرفت، هر چند که به گفته او همه این بحث ها "کاملا راضی کننده" نبود.
سوزان رایس، نماینده آمریکا در سازمان ملل هم گفته است: "عاقلانه" نیست که درباره نتایج این قطعنامه پیش بینی کنیم.
ژرارد آرود، نماینده فرانسه هم در سازمان ملل به خبرنگاران گفت: "مذاکرات دشواری داشتیم، اما به هر حال روز گذشته به توافقی رسیدیم."
در همین حال سازمان نظارت بر حقوق بشر سوریه که مقرش در بریتانیاست، گزارش کرده است که چندین نفر در جریان تظاهراتی که روز گذشته در نقاط مختلف کشور برگزار شد، کشته شدهاند.
به گفته یکی از گروه های فعال حقوق بشر، درگیری هایی هم در خربه الجوز، دهکده ای در نزدیکی مرز با ترکیه رخ داده است.
مخالفان دولت می گویند که در روز نخست آتشبس (پنج شنبه ۱۲ آوریل) دست کم ۲۰ نفر کشته شدند.
مرحله اصلی آتشبس میان نیروهای دولتی و مخالفان بشار اسد، تنها از سپیده دم روز پنج شنبه آغاز شد.
هشت مانع درک و تاثیرگذاری بر تحولات سیاسی ایران
رود سیاست مدام در حال حرکت است و به همین دلیل فهم چرایی و چگونگی برخی از رویدادها و فرایندهای آن دشوار. غیر از عدم آشنایی با تاریخ ، نهادهای سیاسی، فرهنگ سیاسی، ساختار حقوقی و بازیگران عمده در یک کشور، برخی از باورها یا پیش فرضها نیز می توانند مانع از درک تحولات سیاسی در یک جامعه شوند. ذیلا به هشت مورد آن در ناقص گذاردن درک تحولات سیاسی ایران تحت نظام جمهوری اسلامی می پردازم. نویسنده در این نوشته در پی چالش این باورها و تبیین مبانی نادرست آنهاست که به صورت زیر-عنوان پر رنگ شدهاند.ولی فقیه قدرت مطلقه و فصل الخطاب است
قدرت ولی فقیه فقط بر روی کاغذ و تبلیغات دولتی و مداحیهای رانت خواران و امتیاز گیران "مطلقهی فردی" است. در عالم واقع و در هیچ نظام سیاسی قدرت مطلقهی فردی وجود ندارد. قدرت مطلقهی فردی فقط آرزو و برای تحقق آن تلاش می شود. کسانی که زیر عَلَم قدرت فردی سینه می زنند بیش از همه خود را شریک آن قدرت می دانند و از آن قدرت سهم خواهی می کنند. از همین جهت در نظامهای استبدادی فصل الخطاب نیز وجود ندارد بلکه در نهایت میان قدرتهای رقیب اما درون سیستم نوعی توازن قدرت (با قهر و غلبه یا با اقناع و مذاکره) به وجود می آید. فصل الخطاب در این رژیمها گروهی است که ابزار سرکوب را در اختیار دارد.
همانند فعالان سیاسی و اجتماعی، سخنان خود ولی فقیه توسط اعضای دفتر و نیروهای اطلاعاتی سانسور می شود. این سانسور آنجا خود را نشان می دهد که حاضران در دیدارهای آیتالله خامنهای نمی توانند مطالب شنیده شده را گزارش دهند و گزارش دیدارها انحصارا در اختیار دفتر وی است. شاهد دیگر بر سانسور این مطالب نکاتی است که بعد از انتشار خبر توسط برخی از افراد گزارش شده که با گزارش دفتر انطباق نداشته است. (برای مصادیق این مدعا نگاه کنید به تکذیبیههای دفتر رهبری در این باب) همچنین مطالبی از این دیدارها عرضه شده که در گزارشهای دفتر نیامده و بعدا توسط دفتر رهبری تکذیب نیز نشده است. (مثل نقل قول امام جمعهی کاشان از آیتالله خامنهای در باب سپاه که توسط سپاه تکذیب شد اما امام جمعهی کاشان بر قول خود اصرار ورزید) آنها این سانسورها را با هدف "آتو ندادن" به مخالفان انجام می دهند اما این تفاوتی در اصل ماجرا نمی کند. همچنین نزدیکان به ولی فقیه مدام سعی می کنند به نام وی اما به کام خود قدرت وی را به کار گیرند که این نیز مطلقه بودن قدرت وی را به چالش می کشد. وقتی در یک جامعه آزادی بیان و عمل نباشد و آزادیها در چارچوب قانون استیفا نشوند همه زیان می بینند از جمله راس هرم قدرت.
همه از یک تیر و طایفهاند
هم بخشی از اپوزیسیون و هم اقتدارگرایان حاکم بر این باورند که همهی نیروهای طرف مقابل از یک جنس هستند. این باور مانع از درک تفاوتهای ایدئولوژیک، راهبردها و سیاستهای متفاوت، و عملکردهای مختلف گروهها و جریانها در سمت حکومت یا مخالفان شده است. کسانی که چنین دیدگاهی دارند وقتی محمود احمدینژاد و آیتالله خامنهای یا اکبر هاشمی رفسنجانی و آیتالله خامنهای اختلاف پیدا می کنند و همهی رسانههای نزدیک به رهبر به تیم آقای احمدی نژاد یا آقای رفسنجانی حمله می کنند تنها به این گفته اتکا می کنند که این جنگ زرگری است. همچنین از یک کاسه کردن همهی مخالفان بیش از همه آنها که قدرت را در دست دارند آسیب می بینند چون ظرفیت و تنوع مخالفان خود را جدی نگرفتهاند.
هنگامی که مشاور رئیس دولت به صراحت از بی توجهی یا کم توجهی بخشی از مردم به ولی فقیه سخن می گوید و رئیس دولت محبوب تر از رهبر معرفی می شود این موضوع را نمی توان به نزاع نمایشی تعبیر کرد: "۱۰ میلیون که تا حالا پای کار انتخابات نیامده بودند که داستانشان خیلی زیباتر است. امام گفت نیامدند، آقا گفت نیامدند، حالا که آمدند باید می رفتند پای کار آن طرف ولی نرفتند. توجه داشته باشید اینها نتایج مطالعات است." (اسفندیار رحیم مشایی، الف، ۲۲ مرداد ۱۳۹۰)
این نگاه که واقعیات مسلم فضای سیاسی ایران را انکار می کند طبعا نه می تواند حکومتی دمکراتیک شکل دهد و نه می تواند بدیلی برای حکومت موجود باشد یا در افکار عمومی که اختلافات را جدی می بیند جایی پیدا کند.
بدیل جمهوری اسلامی یک جریان مذهبی/سیاسی است
بخشی از تحلیلگران سیاست در ایران (اصلاح طلبان مذهبی) همانند حاکمان بر این عقیدهاند که آلترناتیو حکومت دینی یک جریان اسلامگراست با این پیش فرض که مردم ایران مسلمانند و به نیروهای سیاسی مکتبی برای ادارهی کشور رو می کنند. از همین جهت است که حکومت بیش از همهی گروههای مخالف و منتقد خود، به جریان تا حدودی اسلامگرا مثل نیروهای ملی- مذهبی یا اصلاح طلبان مذهبی حساس است.
اما اکثریت مردم ایران مسلمانند و نه اسلامگرا (اسلامگرایی یک ایدئولوژی است که می خواهد احکام فقهی اسلام را با اتکا به زور به اجرا بگذارد و قدرت را متعلق به صنف روحانیت می داند). همچنین همان طور که رژیم پهلوی با سرکوب گروههای چپ مارکسیستی و ملی از رقیب اصلی خود یعنی روحانیت شیعه غافل ماند جمهوری اسلامی نیز با حساسیت بالا نسبت به گروههای اسلامگرا از رقیب اصلی خود یعنی نیروهای سکولار و غیر مذهبی که بسیاری از آنها باورهای خود را عیان نیز نمی گویند غافل مانده است.
در صورت فراهم شدن شرایط تغییر حکومت موجود، معترضان به نیرویی از درون همان حکومت روی نخواهند کرد. همهی نیروهای اسلامگرا با گرایشهای متفاوت در سه دههی اخیر در دورههایی در حکومت نقش داشتهاند و مردم ایران آنها را آزمودهاند. دیدگاه فوق عمدتا از سوی روشنفکران مذهبی در سالهای دههی پنجاه در برابر نیروهای رقیب ملی و مارکسیست مطرح شد تا از هرگونه تقسیم قدرت بر حسب وزن اجتماعی نیروها پرهیز شود.
مردم ایران لایق همین حکومتاند
این باور، از واقعیت سیاسی حکومت موجود به سادگی به یک نسبت ارزشی (لیاقت مردم همین است) گذر می کند: این که این حکومت توانسته بیش از سه دهه گروه هایی از شهروندان را سرکوب کند نشانهی آن است که مردم ایران بیش از آن را نمی توانند تحمل کنند یا بر سر کار بیاورند. شروع گزارههای مرتبط با حدس و گمان در مورد آینده و گزاره های خبری در مورد وضعیت موجود با اتهام عدم لیاقت مردم برای دمکراسی و حقوق بشر بدین معناست که گوینده تصمیمش را از قبل گرفته که مردم ایران با استبداد خو کردهاند. در این حال دیگر نیازی به فرض دراز مدت بودن استبداد برای اثبات این سخن نیست.
کسانی که جای خود را در کنار حکومت خوش کرده و از منافع حاصل از این نزدیکی برخوردارند از واقعیت موجود (استبداد) به ضرورت تداوم آن با اصلاحات جزئی گذر می کنند و برای توجیه این تصمیم، مردم را مقصر جلوه می دهند.
شاید ایران امروز آمادهی آزادیهای سیاسی و فرهنگی و اجتماعی شایع در کشورهای اروپایی یا ایالات متحده نباشد ("شاید") اما تنوع اجتماعی مردم ایران بسیار فراتر از آن چیزی است که در سیاستها و تصمیم گیریهای حاکمان به چشم می خورد؛ ظرفیت تولید فرهنگی مردم ایران بسیار فراتر از آن چیزی است که امروز در جمهوری اسلامی شاهد آن هستیم؛ و منابع طبیعی و انسانی کشور ظرفیتی بسیار فراتر از سطح زندگی امروز مردم را برای رفاه و خدمات اجتماعی فراهم کرده است.
نیروی خارجی به تنهایی می تواند حکومت اسلامی را بر اندازد
آیت الله علی خامنهای که خود در استفاده از نظریهی توطئه خبره است و آن را هر روز به کار می گیرد بهتر از همه می داند که آمد و رفت حکومتها در دنیای امروز به دست قدرتهای غربی نیست. از همین جهت به تقویت هر روزهی نهادهای امنیتی و نظامی و قضایی در قالب سازمان سرکوب می پردازد و سعی می کند کارکنان این نهادها را راضی نگاه دارد. او می داند که تنها نظامیان و قوای قهریه در روز مبادا (غلیان رنج و درد مردم در خیابانها) به کمکش خواهند آمد که بعد از اعتراضات خرداد ۱۳۸۸ چنین شد.
ابر قدرتها در جهان امروز در بسیاری از حوزهها تاثیر گذارند اما این نافی قدرت مردم در جوامع مختلف نیست. قدرتهای خارجی تنها هنگامی امکان دخالت می یابند که کشورها از درون فرسوده شده و دولت مرکزی ناتوان باشد. کشورهای قدرتمند عالم حتی اگر در پی براندازی یک رژیم سیاسی باشند منتظر می مانند تا آن رژیم به ضعیف ترین وضعیت خود سقوط کند و حداقل بخشی از مردم آن کشور علیه حکومتشان به پا خیزند.
افراد مستقر در خارج نمی توانند تحولات ایران را درک کنند
این گزاره از سوی سه گروه مطرح می شود: ۱) اقتدارگرایان داخلی که با نگرش و تحلیلهای مخالفان خود در خارج کشور مخالفند به این گزاره تمسک می جویند تا آنان را بی اعتبار سازند؛ ۲) بخشی از اصلاح طلبانِ سابقا در حکومت که برای خود مرجعیت در درک تحولات سیاسی قائل هستند و افراد مستقر در خارج از کشور را با این حربه کنار می زنند (امروز خود آنها اکثرا مقیم خارج هستند)؛ و ۳) بخشی از افراد مستقر در خارج کشور که چون خود تحولات ایران را دنبال نمی کنند بدین سو می روند که دوری از کشور مایهی عدم درک است و نه عوامل دیگر.
دور بودن از یک جامعه برای کسانی که عمری را در آن گذراندهاند با امکانات رسانهای امروز اصولا مانعی بر سر راه درک تحولات نیست. تلفن، اینترنت، شبکههای تلویزیونی داخلی، مسافران و کتاب که همه در دسترس همه قرار دارند بهترین راههای کسب اطلاعات هستند. راه تحقیق نیز بر محققان خارج از کشور بسته نیست. می توان هم تحقیقات کیفی (مصاحبه) و هم تحقیقات کمی (مثل نظر سنجی) از راه دور انجام داد. همچنین تمرکز بر موضوعی خاص محقق یا تحلیل گر را از بسیاری از مشاهدات روزمرهی خیابانی (نتیجهی حضور فیزیکی) بی نیاز می کند.
کسانی که چنین باوری دارند خود را از نظرات کارشناسی و تحلیلی دهها متخصص ایرانی مستقر در خارج از کشور که تحولات ایران را دنبال کرده و کار پژوهشی خود را بر ایران متمرکز کردهاند محروم می کنند. در هر یک از حوزههای علوم انسانی و اجتماعی، علوم دقیقه ، رسانهها، فنی و مهندسی و پزشکی و کشاورزی صدها ایرانی در دانشگاهها و موسسات تحقیقاتی، شرکتهای تولیدی و خدماتی و نهادهای مدنی در سراسر عالم مشغول به کار هستند و هر روز به اقتضای کارشان تحولات ایران را دنبال می کنند. توان کارشناسی این مهاجران اگر از توان کارشناسی ایرانیان داخل کشور بیشتر نباشد کمتر نیست.
گذار به دمکراسی از درون رژیم می گذرد
گروهی بر این اعتقادند که در نهایت شکافهای درون حکومت جمهوری اسلامی به رقابت سیاسی و مشارکت سیاسی بیشتر منجر شده و به دمکراسی منتهی می شود. کسانی که چنین باوری دارند علاوه بر غفلت از نیروی مردم و جنبشهای اجتماعی از چهار نکته غفلت می کنند:
اول آن که نیروهای درون حکومت علی رغم برخی اختلافات به ولایت فقیه باور دارند که بنیاد استبداد در ایران مابعد انقلاب ۵۷ است.
دوم آن که دولت جمهوری اسلامی یک دولت رانتی است و نیروهای درون حکومت رانت خوار و رانت بگیرند. این رانت جویان برای حاکمیت مردم از طریق دمکراسی رقابتی و مشارکتی تلاش نمی کنند. آنها به دنبال افزایش رانتهای خود هستند که هیچ نسبتی با دمکراسی ندارد و هیچ نظام دمکراتیکی نمی تواند رانتهای آنها را به رسمیت بشناسد.
سوم آن که نیروهای درون حکومت همواره تلاش کردهاند قدرت را در حلقات خود حفظ کنند و هیچگاه راه را برای چرخش نخبگان بیرون از حلقات قدرت باز نکردهاند.
و چهارم آن که تنها نیروهایی از درون حکومت که به بیرون پرتاب می شوند و دیگر امکان بازگشت خود را نمی بینند به نفی ولایت فقیه و امتیازات روحانیت می پردازند. در غیر این صورت به مبانی نظام وفادار می مانند.
جناح محافظه کار قدرت را در دست دارد
بسیاری از تحلیلگران، جناح سیاسی مخالف با اصلاحات سیاسی در ایران را محافظه کار می خوانند و آنها را طرفدار وضع موجود معرفی می کنند. در جمهوری اسلامی حتی رهبر کشور طرفدار وضع موجود نیست. همه از شرایط موجود به دلیلی یا دلایلی ناراضی هستند. از این جهت همه به دنبال تغییرند: اصلاح طلبان و براندازان به دنبال آزادی و دمکراسی بیشتر و اقتدارگرایان به دنبال بستن بیشتر فضا و محدود تر کردن حوزهی عمل افراد و گروهها. آیت الله خامنهای به صراحت از قدرتمند ترین سازمان سیاسی تحت نظر خود یعنی سپاه می خواهد که خود را محافظه کار تلقی نکنند: "نباید از مفهوم پاسداری از انقلاب معنایی محافظه کارانه و حفظ وضع موجود انقلاب برداشت شود." (تابناک، ۱۳ تیر ۱۳۹۰)
شباهتها و تفاوتهای دو خروج از افغانستان
*محمد محق پژوهشگر اسلامی در مصر است
هرچه به سال ۲۰۱۴ نزدیکتر می شویم، سخن از خروج نیروهای بین المللی از افغانستان و گمانه زنیها در باره بعد از آن گرم تر می شود. این موضوع، عده ای را خوشحال و بسیاری را نگران می سازد. علت نگرانی، بیشتر به این بر می گردد که این مسئله، خروج سربازان ارتش سرخ شوروی سابق از افغانستان در اواخر دهه هشتاد قرن گذشته را به ذهن ها تداعی می کند و سپس بن بستی که در پی آورد و آن بن بست با سقوط حکومت تحت حمایت شوروی به گونه ای شکست که کابوس آن تا کنون هر شهروند افغانستان را می لرزاند، از جنگهای داخلی میان گروه های مجاهدین گرفته تا حاکمیت طالبان..
در این مقاله کوشش می شود که به نقاط تشابه و تفاوت میان آن خروج و این خروج نگاهی انداخته شود، تا شاید بشود دید که در این نوبت بیم بر امید می چربد یا عکس آن.
نقاط تشابه میان وضعیت افغانستان در آن زمان و اکنون را می توان در این موارد خلاصه نمود:
۱- در هر دو نوبت، صحبت از مصالحه و آشتی تلاش برای جلب نظر مخالفان، مهمترین راهکاری بوده است که از سوی دولت افغانستان اتخاذ شده بود و تکرار مفرط آن به اعتبار و اقتدار آن به عنوان یک دولت استوار به شدت لطمه رسانید.
۲- در هر دو نوبت، مخالفان مسلح دولت از سوی دو همسایه افغانستان، پاکستان و ایران، مورد حمایت قرار داشته اند، و در هر دو نوبت نقش پاکستان در این حمایت پررنگتر بوده است.
۳- در هر دو نوبت، جنگی که بر ضد حکومت جریان داشته است زیر پوشش دین بوده و عوامل سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و.. در پس آن قرار داشته است.
۴- در هر دو نوبت، جنگ در مقیاسی وسیعتر، جنگی میان قدرتهای بزرگتر منطقه ای و فرامنطقه ای بوده است و آنان از این طریق به تسویه حسابهای خود رسیدگی می کرده اند.
۵- در هر دو نوبت، جبهه داخلی دولت فاقد انسجام کافی بوده و از چند دستگیهای قومی، سلیقه ای و جناحی رنج می برده است.
۶- در هر دو نوبت، دولت فاقد استراتژی روشن برای آینده بوده و با روزمرگی به قضایا و تحولات منطقه ای برخورد کرده و در نتیجه نتوانسته نقش انفعالی را کنار گذاشته و ابتکار عمل را به دست بگیرد.
۷- درهر دو نوبت، دولت به کمکهای خارجی وابسته بوده و به منابع داخلی خود اتکا نداشته است.
۸- در هر دو نوبت، دولت به لحاظ تبلیغاتی و رسانه ای، ضعیف عمل کرده و در هر دو عرصه داخلی و خارجی، چهره ای مغشوش داشته است.
۹- در هر دو نوبت، رهبری دولت به موضعگیریهای پوپولیستی و عوام پسندانه روی آورده و از در پیش گرفتن رویکرد درخور یک رهبری توانا و با درایت احساس عجز کرده است، به گونه ای که ادبیات رهبری دولت در هر دو نوبت تا حد زیاد دو نسخه از یک متن به نظر می رسد.
۱۰- در هر دو نوبت، عناصری که همدلی باطنی با مخالفان دولت داشته اند، به رده های بالای نظام راه یافته و احتمال کودتا وجود داشته است، هرچند در نوبت نخست این احتمال به وقوع کودتایی نافرجام انجامید، و در این نوبت، ناظران احتمال وقوع آن را به خروج نیروهای بین المللی موکول می دانند.
اما تکیه بر شباهتها نمی تواند تصویری کاملا مطابق با واقع از وضعیت کنونی افغانستان را به دست دهد، زیرا تفاوتهایی نیز در این میان وجود دارد که نباید کم اهمیت تلقی گردد. این تفاوتها را می توان در این موارد خلاصه کرد:
۱- به لحاظ مشروعیت، دولت حاکم بر افغانستان ( یا دولت کابل به تعبیر مخالفان ) در هر دو نوبت یکسان نبوده است. در نوبت اول، دولت حاکم ادامه نظامی بود که از طریق کودتا پایه گذاری شده بود و دولت کنونی بر پایه توافق و مصالحه بین الافغانی همراه با حمایت بین المللی پا به عرصه وجود نهاده است. اگرچه از نظر مخالفان دولت، این حکومت نیز دست نشانده قدرتهای خارجی قلمداد می شود و به همان دلیل گویا فاقد مشروعیت است، اما واقعیت این است که این بار، هم تاسیس این دولت با استقبال وسیع مردم همراه بود و هم تداوم آن به اشکال مختلف با مشارکتهای مردم همراهی شده و آن را با گذشته متفاوت ساخته است. در نوبت نخست، حتی ساکنان شهرها نیز مشروعیتی به دولت حاکم قایل نبودند، در حالی که در این نوبت هنوز مردم به چنین احساسی نرسیده اند، و علی رغم سرخوردگیهایی، آن را دولت خود می دانند.
۲- مخالفان دولت در نوبت نخست، با لقب مجاهدین و در کسوت قهرمانی، از شهرتی نیک برخوردار بودند، به گونه ای که همدلی وسیعی با آنان وجود داشت هم در داخل کشور و هم در خارج آن و حتی در سطح بین المللی، در حالی که مخالفان کنونی دولت اعم از طالبان و حزب اسلامی و شبکه حقانی از هیچ محبوبیتی برخوردار نیستند مگر در دایره بسیار تنگی در مناطق قبایلی پاکستان..
۳- به لحاظ حمایت مخالفان دولت از سوی کشورهای همسایه نیز وضعیت یکسان نیست. در نوبت نخست، این حمایت صورت آشکار داشت و با افتخار انجام می شد، حال آنکه در شرایط کنونی، حمایت از مخالفان دولت، مایه بدنامی دانسته می شود که هیچ کشوری رسما آن را به عهده نمی گیرد و همسایگان نیز به اشکال مختلف خود را از متهم شدن به آن تبرئه می کنند. این موضوع، نقطه ضعف مهمی برای مخالفان دولت و نقطه قوتی برای دولت افغانستان محسوب می شود، زیرا این نحوه حمایت، هیچ تعهدی ایجاد نمی کند و هیچ ضمانتی برای استمرار این حمایت به مخالفان نمی دهد، و احتمال قطع آن در هر لحظه ای ممکن به نظر می رسد، مانند قطع یکبارگی حمایت پاکستان از رژیم طالبان بعد از حوادث یازدهم سپتامبر، که به سقوط آن کمک چشمگیری کرد.
۴- به لحاظ وضعیت بین المللی و توازن قوا نیز شرایطی ناهمانند وجود دارد. در نوبت نخست، اردوگاه حامی دولت کابل، قدرتی رو به اضمحلال بود که از مقابله با پاشیدگیهای داخلی خود عاجز شده بود، و در نتیجه هیچ نوع کمک جدی به دولت کابل را که کاملا درمیدان تنها مانده بود، در توان خود نمی دید. در این نوبت، ایالات متحده و سازمان ناتو، بزرگترین قدرتهای سیاسی، نظامی و اقتصادی جهان هستند که علی رغم برخی مشکلات ناشی از بحران مالی بین المللی، هنوز توان اقدامات کلانی را دارند و همه رقبای منطقه ای و بین المللی شان این واقعیت را درک می کنند و از رو در رویی آشکار با آنان کناره می گزینند. به نظر می رسد، که حتی بعد از خروج نیروهای بین المللی، توان حمایت مالی، تدارکاتی، سیاسی، و در صورت لزوم حمایت نظامی از دولت افغانستان را دارند، هرچند ممکن است شکل و نحوه این حمایت تفاوت داشته باشد.
۵- درنوبت نخست، بزرگترین حامی مخالفان دولت افغانستان، یعنی پاکستان از موضعی قوی برخوردار بود و حمایت یکپارچه جهان غرب، جهان عرب و بسیاری از کشورهای اسلامی را با خود داشت، اما در این نوبت، اعتبار سیاسی آن سقوط کرده و هیچ حمایتی از سیاست آن در قبال افغانستان صورت نمی گیرد.
۶- به لحاظ شرایط داخلی پاکستان، در نوبت نخست، این کشور دولت یکپارچه و پیروزمندی به شمار می رفت که ژنرالهایش تشکیل امپراطوری مورد نظرشان را در منطقه محتمل می دیدند، در حالیکه امروزه مشکلات داخلی فراوانی دارد و به تعبیر کارشناسان ارشد این کشور، در لبه پرتگاه قرار گرفته است.
۷- به لحاظ شرایط خارجی برای پاکستان، در نوبت نخست، اتحاد جماهیر شوروی در هنگام خروج از افغانستان آنچنان مفلوک به نظر می رسید که تهدید ناچیزی نیز برای پاکستان به شمار نمی رفت، در حالی که در این نوبت، حمایت این کشور از مخالفان دولت افغانستان، موجب خشم ایالات متحده شده، و هرچند بنا به ملاحظات دپلماتیک از اظهار کامل آن اجتناب می شود، اما روابط این دو به چنان مرز شکننده ای رسیده است که با هر حادثه غیرمترقبه، احتمال اینکه تهدید برگشتن به عصر حجر دوباره متوجه آن گردد، مطرح است، و پاکستان تا عبور از این وضعیت راه درازی در پیش دارد.
۸- در نوبت نخست، هجوم نیروهای شوروی هیچ مجوز قانونی نداشت و با جنگهایی که آن نیروها به راه انداختند موجب ویرانی گسترده، از بین رفتن زیرساختها و آوارگی میلیونها نفر به خارج از کشور شدند، و از همان رو، از آغاز تا انجام به چشم اشغالگر دیده می شدند. در این نوبت، ورود نیروهای بین المللی به افغانستان با مجوز مجامع بین المللی، با موافقت بخش وسیعی از نیروهای سیاسی و با استقبال بخش وسیعی از مردم همراه بود، و در نتیجه آمدنشان، بخشی از زیرساختهای افغانستان دوباره نوسازی گردید، زندگی بخشی از مردم بهبود پیدا کرد و علی رغم لغزشها و کاستیهایی که از آنان سر زده است، بخش وسیعی از مردم به آنان به چشم حامی می نگرند نه اشغالگر، و خبر رفتن شان تنها طالبان و هواداران ایشان را خوشحال می سازد.
۹- در عرصه داخلی افغانستان، در نوبت نخست فضای رکود، اختناق، و ناتوانی مایوس کننده دولت زندگی عمومی را کاملا فلج ساخته و شرایطی را رقم زده بود که حتی ساکنان شهرهای زیر حاکمیت آن، با ناامیدی تمام برای سقوطش دقیقه شماری می کردند و قلبا آماده استقبال از مخالفان آن بودند. در این نوبت اما، تاسیس نهادهای مدنی، ورود تکنولوژی، تکثر رسانه ای، اقبال عمومی به آموزش و تحصیل، به چرخش افتادن سرمایه در بخشهایی از جامعه، تحول محسوس در ساخت و ساز بیرونی و مواردی از این دست، جامعه را علی رغم برخی یأسها و سرخوردگیها از دستگاه حاکم، هنوز در تب و تاب نگه داشته و نه تنها آماده استقبال از مخالفان دولت نیست، بلکه آن را به چشم کابوسی می بیند که اگر قرار باشد میان آن و حضور نیروهای خارجی یکی را انتخاب کند، گزینه دوم را ارجح می داند.
نتیجه ای که از این بحث می خواهم بگیرم این است که علی رغم شباهتهای متعدد میان وضعیت افغانستان در هنگام خروج نیروهای شوروی و خروج ناتو، و خطراتی که از این نظر وجود دارد، با یک نگاه دقیق می توان دید که هنوز فرصت از دست نرفته است، و دولت کنونی افغانستان مانند دولت دکتر نجیب الله به درماندگی کاملی که از خود به تصویر می کشد نرسیده است، و با اقداماتی چند می توان این چالش را با موفقیت پشت سر نهاد.
در این وضعیت، هم مسئولیت جامعه بین المللی است که بدون شتابزدگی با مسئله افغانستان برخورد کند و هم مسئولیت حاکمیت کنونی کشور است که از حالت انفعالی بیرون شود و بر ضعفهای خود چیره گردد و هم مسئولیت اپوزیسیون داخلی و قانونی نظام است که بی برنامگی و چند دستگی بیهوده را به یکسو گذارد و وارد دیالوگ فعال با حلقه های حاکمیت و نیروهای بین المللی شود. به این ترتیب، موجبات دل گرمی حامیان بین المللی افغانستان فراهم می شود و حاکمیت کنونی کشور نیز ناچار می شود به اصلاحاتی تن در دهد.
این دیالوگ در صورتی فعال و سودمند خواهد بود که اولا همه نیروهای دارای وزنه اپوزیسیون در آن سهیم شوند و با یک صدا گفتگو را آغاز کنند و ثانیا از آنچه که رنگ معامله گریهای گذشته را به آن می دهد به شدت اجتناب نمایند، و خطوط قرمزی در این زمینه وضع شود تا تجربه های تلخ گذشته تکرار نگردد.
به هیچ صورت عاقلانه نیست که با وجود حمایت بخش اعظم کشورهای جهان و با وجود همدلی بخش اعظم مردم افغانستان و با برخورداری از امکانات به مراتب بهتر نسبت به گذشته، و پس از این تجربه طولانی پرفراز و نشیب، اجازه داده شود که نیروهای شورشی با حمایت چند حلقه استخباراتی منطقه ای، برنده این بازی شوند. اینک نخبگان سیاسی افغانستان در برابر آزمون تاریخی مهمی قرار گرفته اند تا همراه با حامیان بین المللی افغانستان و درک این موقعیت تاریخی، تصمیمی سرنوشت ساز بگیرند و صفحه متفاوتی در تاریخ این کشور بگشایند، و یا اینکه با تکرار روند گذشته، آن را به ناکجا آباد دیگری به پیش برانند.
هرچه به سال ۲۰۱۴ نزدیکتر می شویم، سخن از خروج نیروهای بین المللی از افغانستان و گمانه زنیها در باره بعد از آن گرم تر می شود. این موضوع، عده ای را خوشحال و بسیاری را نگران می سازد. علت نگرانی، بیشتر به این بر می گردد که این مسئله، خروج سربازان ارتش سرخ شوروی سابق از افغانستان در اواخر دهه هشتاد قرن گذشته را به ذهن ها تداعی می کند و سپس بن بستی که در پی آورد و آن بن بست با سقوط حکومت تحت حمایت شوروی به گونه ای شکست که کابوس آن تا کنون هر شهروند افغانستان را می لرزاند، از جنگهای داخلی میان گروه های مجاهدین گرفته تا حاکمیت طالبان..
در این مقاله کوشش می شود که به نقاط تشابه و تفاوت میان آن خروج و این خروج نگاهی انداخته شود، تا شاید بشود دید که در این نوبت بیم بر امید می چربد یا عکس آن.
نقاط تشابه میان وضعیت افغانستان در آن زمان و اکنون را می توان در این موارد خلاصه نمود:
۱- در هر دو نوبت، صحبت از مصالحه و آشتی تلاش برای جلب نظر مخالفان، مهمترین راهکاری بوده است که از سوی دولت افغانستان اتخاذ شده بود و تکرار مفرط آن به اعتبار و اقتدار آن به عنوان یک دولت استوار به شدت لطمه رسانید.
۲- در هر دو نوبت، مخالفان مسلح دولت از سوی دو همسایه افغانستان، پاکستان و ایران، مورد حمایت قرار داشته اند، و در هر دو نوبت نقش پاکستان در این حمایت پررنگتر بوده است.
۳- در هر دو نوبت، جنگی که بر ضد حکومت جریان داشته است زیر پوشش دین بوده و عوامل سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و.. در پس آن قرار داشته است.
۴- در هر دو نوبت، جنگ در مقیاسی وسیعتر، جنگی میان قدرتهای بزرگتر منطقه ای و فرامنطقه ای بوده است و آنان از این طریق به تسویه حسابهای خود رسیدگی می کرده اند.
۵- در هر دو نوبت، جبهه داخلی دولت فاقد انسجام کافی بوده و از چند دستگیهای قومی، سلیقه ای و جناحی رنج می برده است.
۶- در هر دو نوبت، دولت فاقد استراتژی روشن برای آینده بوده و با روزمرگی به قضایا و تحولات منطقه ای برخورد کرده و در نتیجه نتوانسته نقش انفعالی را کنار گذاشته و ابتکار عمل را به دست بگیرد.
۷- درهر دو نوبت، دولت به کمکهای خارجی وابسته بوده و به منابع داخلی خود اتکا نداشته است.
۸- در هر دو نوبت، دولت به لحاظ تبلیغاتی و رسانه ای، ضعیف عمل کرده و در هر دو عرصه داخلی و خارجی، چهره ای مغشوش داشته است.
۹- در هر دو نوبت، رهبری دولت به موضعگیریهای پوپولیستی و عوام پسندانه روی آورده و از در پیش گرفتن رویکرد درخور یک رهبری توانا و با درایت احساس عجز کرده است، به گونه ای که ادبیات رهبری دولت در هر دو نوبت تا حد زیاد دو نسخه از یک متن به نظر می رسد.
۱۰- در هر دو نوبت، عناصری که همدلی باطنی با مخالفان دولت داشته اند، به رده های بالای نظام راه یافته و احتمال کودتا وجود داشته است، هرچند در نوبت نخست این احتمال به وقوع کودتایی نافرجام انجامید، و در این نوبت، ناظران احتمال وقوع آن را به خروج نیروهای بین المللی موکول می دانند.
اما تکیه بر شباهتها نمی تواند تصویری کاملا مطابق با واقع از وضعیت کنونی افغانستان را به دست دهد، زیرا تفاوتهایی نیز در این میان وجود دارد که نباید کم اهمیت تلقی گردد. این تفاوتها را می توان در این موارد خلاصه کرد:
۱- به لحاظ مشروعیت، دولت حاکم بر افغانستان ( یا دولت کابل به تعبیر مخالفان ) در هر دو نوبت یکسان نبوده است. در نوبت اول، دولت حاکم ادامه نظامی بود که از طریق کودتا پایه گذاری شده بود و دولت کنونی بر پایه توافق و مصالحه بین الافغانی همراه با حمایت بین المللی پا به عرصه وجود نهاده است. اگرچه از نظر مخالفان دولت، این حکومت نیز دست نشانده قدرتهای خارجی قلمداد می شود و به همان دلیل گویا فاقد مشروعیت است، اما واقعیت این است که این بار، هم تاسیس این دولت با استقبال وسیع مردم همراه بود و هم تداوم آن به اشکال مختلف با مشارکتهای مردم همراهی شده و آن را با گذشته متفاوت ساخته است. در نوبت نخست، حتی ساکنان شهرها نیز مشروعیتی به دولت حاکم قایل نبودند، در حالی که در این نوبت هنوز مردم به چنین احساسی نرسیده اند، و علی رغم سرخوردگیهایی، آن را دولت خود می دانند.
۲- مخالفان دولت در نوبت نخست، با لقب مجاهدین و در کسوت قهرمانی، از شهرتی نیک برخوردار بودند، به گونه ای که همدلی وسیعی با آنان وجود داشت هم در داخل کشور و هم در خارج آن و حتی در سطح بین المللی، در حالی که مخالفان کنونی دولت اعم از طالبان و حزب اسلامی و شبکه حقانی از هیچ محبوبیتی برخوردار نیستند مگر در دایره بسیار تنگی در مناطق قبایلی پاکستان..
۳- به لحاظ حمایت مخالفان دولت از سوی کشورهای همسایه نیز وضعیت یکسان نیست. در نوبت نخست، این حمایت صورت آشکار داشت و با افتخار انجام می شد، حال آنکه در شرایط کنونی، حمایت از مخالفان دولت، مایه بدنامی دانسته می شود که هیچ کشوری رسما آن را به عهده نمی گیرد و همسایگان نیز به اشکال مختلف خود را از متهم شدن به آن تبرئه می کنند. این موضوع، نقطه ضعف مهمی برای مخالفان دولت و نقطه قوتی برای دولت افغانستان محسوب می شود، زیرا این نحوه حمایت، هیچ تعهدی ایجاد نمی کند و هیچ ضمانتی برای استمرار این حمایت به مخالفان نمی دهد، و احتمال قطع آن در هر لحظه ای ممکن به نظر می رسد، مانند قطع یکبارگی حمایت پاکستان از رژیم طالبان بعد از حوادث یازدهم سپتامبر، که به سقوط آن کمک چشمگیری کرد.
۴- به لحاظ وضعیت بین المللی و توازن قوا نیز شرایطی ناهمانند وجود دارد. در نوبت نخست، اردوگاه حامی دولت کابل، قدرتی رو به اضمحلال بود که از مقابله با پاشیدگیهای داخلی خود عاجز شده بود، و در نتیجه هیچ نوع کمک جدی به دولت کابل را که کاملا درمیدان تنها مانده بود، در توان خود نمی دید. در این نوبت، ایالات متحده و سازمان ناتو، بزرگترین قدرتهای سیاسی، نظامی و اقتصادی جهان هستند که علی رغم برخی مشکلات ناشی از بحران مالی بین المللی، هنوز توان اقدامات کلانی را دارند و همه رقبای منطقه ای و بین المللی شان این واقعیت را درک می کنند و از رو در رویی آشکار با آنان کناره می گزینند. به نظر می رسد، که حتی بعد از خروج نیروهای بین المللی، توان حمایت مالی، تدارکاتی، سیاسی، و در صورت لزوم حمایت نظامی از دولت افغانستان را دارند، هرچند ممکن است شکل و نحوه این حمایت تفاوت داشته باشد.
۵- درنوبت نخست، بزرگترین حامی مخالفان دولت افغانستان، یعنی پاکستان از موضعی قوی برخوردار بود و حمایت یکپارچه جهان غرب، جهان عرب و بسیاری از کشورهای اسلامی را با خود داشت، اما در این نوبت، اعتبار سیاسی آن سقوط کرده و هیچ حمایتی از سیاست آن در قبال افغانستان صورت نمی گیرد.
۶- به لحاظ شرایط داخلی پاکستان، در نوبت نخست، این کشور دولت یکپارچه و پیروزمندی به شمار می رفت که ژنرالهایش تشکیل امپراطوری مورد نظرشان را در منطقه محتمل می دیدند، در حالیکه امروزه مشکلات داخلی فراوانی دارد و به تعبیر کارشناسان ارشد این کشور، در لبه پرتگاه قرار گرفته است.
۷- به لحاظ شرایط خارجی برای پاکستان، در نوبت نخست، اتحاد جماهیر شوروی در هنگام خروج از افغانستان آنچنان مفلوک به نظر می رسید که تهدید ناچیزی نیز برای پاکستان به شمار نمی رفت، در حالی که در این نوبت، حمایت این کشور از مخالفان دولت افغانستان، موجب خشم ایالات متحده شده، و هرچند بنا به ملاحظات دپلماتیک از اظهار کامل آن اجتناب می شود، اما روابط این دو به چنان مرز شکننده ای رسیده است که با هر حادثه غیرمترقبه، احتمال اینکه تهدید برگشتن به عصر حجر دوباره متوجه آن گردد، مطرح است، و پاکستان تا عبور از این وضعیت راه درازی در پیش دارد.
۸- در نوبت نخست، هجوم نیروهای شوروی هیچ مجوز قانونی نداشت و با جنگهایی که آن نیروها به راه انداختند موجب ویرانی گسترده، از بین رفتن زیرساختها و آوارگی میلیونها نفر به خارج از کشور شدند، و از همان رو، از آغاز تا انجام به چشم اشغالگر دیده می شدند. در این نوبت، ورود نیروهای بین المللی به افغانستان با مجوز مجامع بین المللی، با موافقت بخش وسیعی از نیروهای سیاسی و با استقبال بخش وسیعی از مردم همراه بود، و در نتیجه آمدنشان، بخشی از زیرساختهای افغانستان دوباره نوسازی گردید، زندگی بخشی از مردم بهبود پیدا کرد و علی رغم لغزشها و کاستیهایی که از آنان سر زده است، بخش وسیعی از مردم به آنان به چشم حامی می نگرند نه اشغالگر، و خبر رفتن شان تنها طالبان و هواداران ایشان را خوشحال می سازد.
۹- در عرصه داخلی افغانستان، در نوبت نخست فضای رکود، اختناق، و ناتوانی مایوس کننده دولت زندگی عمومی را کاملا فلج ساخته و شرایطی را رقم زده بود که حتی ساکنان شهرهای زیر حاکمیت آن، با ناامیدی تمام برای سقوطش دقیقه شماری می کردند و قلبا آماده استقبال از مخالفان آن بودند. در این نوبت اما، تاسیس نهادهای مدنی، ورود تکنولوژی، تکثر رسانه ای، اقبال عمومی به آموزش و تحصیل، به چرخش افتادن سرمایه در بخشهایی از جامعه، تحول محسوس در ساخت و ساز بیرونی و مواردی از این دست، جامعه را علی رغم برخی یأسها و سرخوردگیها از دستگاه حاکم، هنوز در تب و تاب نگه داشته و نه تنها آماده استقبال از مخالفان دولت نیست، بلکه آن را به چشم کابوسی می بیند که اگر قرار باشد میان آن و حضور نیروهای خارجی یکی را انتخاب کند، گزینه دوم را ارجح می داند.
نتیجه ای که از این بحث می خواهم بگیرم این است که علی رغم شباهتهای متعدد میان وضعیت افغانستان در هنگام خروج نیروهای شوروی و خروج ناتو، و خطراتی که از این نظر وجود دارد، با یک نگاه دقیق می توان دید که هنوز فرصت از دست نرفته است، و دولت کنونی افغانستان مانند دولت دکتر نجیب الله به درماندگی کاملی که از خود به تصویر می کشد نرسیده است، و با اقداماتی چند می توان این چالش را با موفقیت پشت سر نهاد.
در این وضعیت، هم مسئولیت جامعه بین المللی است که بدون شتابزدگی با مسئله افغانستان برخورد کند و هم مسئولیت حاکمیت کنونی کشور است که از حالت انفعالی بیرون شود و بر ضعفهای خود چیره گردد و هم مسئولیت اپوزیسیون داخلی و قانونی نظام است که بی برنامگی و چند دستگی بیهوده را به یکسو گذارد و وارد دیالوگ فعال با حلقه های حاکمیت و نیروهای بین المللی شود. به این ترتیب، موجبات دل گرمی حامیان بین المللی افغانستان فراهم می شود و حاکمیت کنونی کشور نیز ناچار می شود به اصلاحاتی تن در دهد.
این دیالوگ در صورتی فعال و سودمند خواهد بود که اولا همه نیروهای دارای وزنه اپوزیسیون در آن سهیم شوند و با یک صدا گفتگو را آغاز کنند و ثانیا از آنچه که رنگ معامله گریهای گذشته را به آن می دهد به شدت اجتناب نمایند، و خطوط قرمزی در این زمینه وضع شود تا تجربه های تلخ گذشته تکرار نگردد.
به هیچ صورت عاقلانه نیست که با وجود حمایت بخش اعظم کشورهای جهان و با وجود همدلی بخش اعظم مردم افغانستان و با برخورداری از امکانات به مراتب بهتر نسبت به گذشته، و پس از این تجربه طولانی پرفراز و نشیب، اجازه داده شود که نیروهای شورشی با حمایت چند حلقه استخباراتی منطقه ای، برنده این بازی شوند. اینک نخبگان سیاسی افغانستان در برابر آزمون تاریخی مهمی قرار گرفته اند تا همراه با حامیان بین المللی افغانستان و درک این موقعیت تاریخی، تصمیمی سرنوشت ساز بگیرند و صفحه متفاوتی در تاریخ این کشور بگشایند، و یا اینکه با تکرار روند گذشته، آن را به ناکجا آباد دیگری به پیش برانند.
قمر آریان، پژوهشگر و نویسنده ایرانی روز چهارشنبه چشم از جهان فروبست و پیکرش امروز شنبه (۲۶ فروردینماه) تشییع و در قطعه هنرمندان گورستان بهشتزهرا به خاک سپرده شد.
خانم آریان از نخستین فارغالتحصیلان زن از دانشکده ادبیات دانشگاه تهران، از نخستین استادان دانشگاه زن در ایران و نیز از اعضای شورای عالی علمی دایرهالمعارف بزرگ اسلامی بود.قمر آریان همچون همتای داستاننویسش، سیمین دانشور که در اسفند ماه سال گذشته دیده از جهان فروبست، از نخستین زنان دانشگاهی تاثیرگذار در حوزه فرهنگ به شمار میرود. آریان تحصیلاتش را در دانشکده ادبیات دانشگاه تهران در ابتدای دهه بیست شمسی تقریبا همزمان با سیمین دانشور آغاز کرد و چه بسا در برخی از کلاسها نیز با او همکلاس بوده باشد. اما گذشته از این دلیل دیگری زندگی این دو بانوی نویسنده را به هم نزدیک میکند و آن ازدواجشان است.
قمر آریان در سالهای ۱۳۲۴ یا ۱۳۲۵ در کلاسهای درس دانشکده ادبیات با عبدالحسین زرینکوب که همسن خود آریان بود آشنا شد و پس از چند سال آشنایی، در سال ۱۳۳۲ با او ازدواج کرد. سیمین دانشور نیز در سال ۱۳۲۷ در اتوبوس در حالی که از تهران راهی شیراز بود با جلال آل احمد آشنا شد و پس از دو سال با او ازدواج کرد. همسران این دو زن نویسنده، از نویسندگان بارز ایران به شمار میروند و از این رو نام آنها اغلب در کنار نام همسرانشان و تحتشعاع آنها قرار گرفته است.
با این همه زندگی علمی قمر آریان، مستقل از نام همسرش، زندگی پرباری بود.
قمر آریان: از قوچان تا تهران
قمر آریان در سال ۱۳۰۱ در شهر قوچان به دنیا آمد، شهری که به گفته خودش، در آن زمان مدرسه دخترانه نداشت. زمانی که قمر آریان به سن مدرسه رسید، پدرش که از معتبرترین مردان شهر بود، تصمیم گرفت مدرسهای دخترانه تاسیس کند و از یکی از زنان شهر که شناخته شده و باسواد بود، دعوت کرد تا مدیریت مدرسه را برعهده بگیرد.قمر آریان تا ششم دبستان را در این مدرسه خواند و بعد سه کلاس اول دبیرستان را در طول یک سال با معلم سرخانه گذراند و برای امتحان کلاس نهم به همراه خواهرانش به مشهد فرستاده شد. سپس برای دو سال در دانشسرای مقدماتی دختران مشهد ماند و تدریس کرد و همزمان به تحصیل در کلاس ششم ادبی در همین دانشسرا مشغول شد.
اما امتحانات کلاس ششم ادبی و علمی در تهران برگزار میشد و پدر مجبور شد قمر را به شهر تهران بفرستد و از آن جایی که قمر موفق شد تا در امتحانات سراسری مقام دوم کشوری را کسب کند، پدر اجازه داد تا همراه با برادرانش در تهران بماند و درس بخواند. آریان در سال ۱۳۲۷ توانست لیسانس خود را از دانشگاه تهران بگیرد، اما ترجیح داد که همچنان در فضای آکادمی بماند و فوقلیسانس و دکترایش را نیز در همین دانشگاه بخواند تا سرانجام پس از ۱۰ سال، در سال ۱۳۳۷، با اخذ مدرک دکترای ادبیات فارغالتحصیل شد.
سالهای عاشقی، رساله دکتری و اساتید برجسته
آریان و زرینکوب در سال ۱۳۳۲ با هم ازدواج کردند و تحصیلات خود را در مقطع دکتری نیز ادامه دادند. (زرینکوب نفر اول و آریان نفر دوم در کنکور دکترا بود) و پس از فارغالتحصیلی، سالهای سفرشان آغاز شد. قمر آریان سالهای بسیاری را همراه با همسرش در هند، چندین کشور اروپای و عربی و لبنان گذراند.
ازدواج آریان و زرینکوب نظیر ازدواج سیمین دانشور و جلال آل احمد فرزندی به دنبال نداشت.
قمر آریان در دانشکده از محضر استادانی چون بدیعالزمان فروزانفر، علیاصغر خان حکمت، جلال همایی، محمد معین و ذبیحالله صفا بهره برد، کسانی که در زندگیاش نقش تعیینکنندهای داشتند. علی اصغر خان حکمت استاد تاریخ ادیان بود و قمر آریان نیز در همین زمان شروع به خواندن انجیل کرده بود و نکاتی در آن یافته بود که به نظرش میرسید از دید جامعه دانشگاهی و فرهیخته ایران پنهان مانده است. خانم آریان می گفت که میدیده که چگونه در غرب در دانشگاه و خارج از دانشگاه کسانی وقت خود را گذاشتهاند و درباره اسلام پژوهش میکنند، اما در ایران کسی به تاریخ دیگر ادیان علاقهای نشان نمیدهد.
به قلم قمر آریان
۱. کمال الدین بهزاد (تحقیق در احوال و آثار بهزاد در محیط هرات عهد شاهرخ)، انتشارات هیرمند
۲. چهره مسیح در ادب فارسی؛ انتشارات سخن.
۳. ترجمه کتاب شرق نزدیک در تاریخ (یک سرگذشت پنج هزار ساله اثر پروفسور فیلیپ حتی استاد سابق دانشگاه پرینستون)، انتشارات بنگاه ترجمه و نشر کتاب
۴. ترجمه بخشی از کتاب جهان اسلام اثر برتولد اشپولر از انتشارات امیرکبیر
۲. چهره مسیح در ادب فارسی؛ انتشارات سخن.
۳. ترجمه کتاب شرق نزدیک در تاریخ (یک سرگذشت پنج هزار ساله اثر پروفسور فیلیپ حتی استاد سابق دانشگاه پرینستون)، انتشارات بنگاه ترجمه و نشر کتاب
۴. ترجمه بخشی از کتاب جهان اسلام اثر برتولد اشپولر از انتشارات امیرکبیر
خانم آریان این فرصت را داشت که بتواند از منابع وسیعی استفاده کند. به گفته خودش، در آن سالها دکتر عبدالحسین زرینکوب در دفتر یونسکو کار میکرد و کتابخانه یونسکو از کتابخانه دانشگاه جامعتر بود و به این ترتیب منابع بسیاری درباره مسیحیت در اختیار آریان قرار گرفت.
آثار تالیفی: از هرات تا ساره
اما آریان پیش از آن که رساله دکتریاش را به شکل کتاب منتشر کند، اثر دیگری تالیف کرد. کتابی در صد صفحه که «کمالالدین بهزاد» نام داشت و جستاری بود در احوال و آثار کمالالدین بهزاد، نگارگر پرآوازه ایرانی که در قرن دهم هجری در هرات زندگی میکرد و سبکش بسیار بر مکاتب هنری تبریز ، بخارا، سمرقند و دهلی تاثیرگذار بود.توجه خانم آریان به زندگی و آثار بهزاد معطوف به آن مقطع از زندگی بهزاد است که در دوران سلطنت شاهرخ میگذرد. شاهرخ چهل سال بر هرات حکم راند و تاثیر به سزایی در آبادانی این شهر پس از حمله چنگیز و تیمور داشت. کتاب خانم آریان را وزارت فرهنگ و هنر منتشر کرد.
از جمله دیگر آثار تالیفی قمر آریان باید به کتاب «زن در داستانهای قرآن» اشاره کرد. به گزارش خبرگزاری مهر، این کتاب چندین ماه در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در انتظار دریافت مجوز بود تا سرانجام در سال ۱۳۸۸ منتشر شد. با این حال، خانم آریان سالها پیش آن را نوشته بود. او در گفت و گویی در سال ۸۴ گفته بود که ماهها پس از مرگ دکتر زرینکوب، زمانی که به امور روزمره زندگی خود باز گشته بود، در میان دستنوشتههای دکتر زرینکوب، رسالهای را یافته بود که در انتهای آن دکتر زرینکوب نوشته بود: «قمر این خیلی خوب است، تمامش کن.»
آریان در این کتاب تحقیقی مفصل بر نقش و صفات پسندیده و ناپسندیده زنان قصص قرآنی نظیر ساره، هاجر و مریم داشت. علاوه بر این و به دلیل ذوق ادبیاش، آریان از سه متن معتبر مختلف ترجمههای قرانی به فارسی را برگزید تا به این ترتیب خواننده را با سبکهای مختلف نثر فارسی و سیر تحول آن نیز آشنا سازد. مقدمهای از احمد مهدوی دامغانی، ادیب و استاد علوم اسلامی، این کتاب را همراهی میکرد.
ترجمه آثار: اسلام و تاریخ
کار دکتر قمر آریان تنها به تالیف محدود نمیشد و او در طول دوران کاری اش دست به ترجمههایی نیز زد. او به زبان فرانسه و انگلیسی تسلط داشت، با این همه بیشتر کارهایش را از انگلیسی ترجمه میکرد. کتاب «شرق نزدیک در تاریخ، یک سرگذشت پنجهزار ساله» تالیف پرفسور حتی، از جمله این ترجمههاست. این کتاب نخستین بار در سال ۱۳۵۰ توسط بنگاه ترجمه و نشر کتاب منتشر شد. این کتاب سرگذشت کشورهای شرق نزدیک از پنج هزار سال پیش تا قرن حاضر است.«جهان اسلام» نوشته برتولد اشپولر اثر دیگری است که بخشی از آن توسط آریان ترجمه شده است. با آن که آریان آن را منبع خوبی میدانست، اما معتقد بود که اگر کتاب «بامداد اسلام» به قلم عبدالحسین زرینکوب به انگلیسی یا آلمانی ترجمه میشد، غربیها بینیاز از خواندن آثاری نظیر کتاب اشپولر میشدند. خانم آریان بخش «دوران خلافت» این کتاب را در ۲۰۰ صفحه ترجمه و منتشر کرده است. کارشناسان، بیشتر اهمیت «جهان اسلام» را معطوف به دوران استقرار اسلام در اسپانیا می دانند.
آریان: چهره دانشگاهی، یار همیشگی
قمر آریان دهها مقاله نیز برای مجلات مختلف نظیر یغما، سخن و مهرگان نوشت. او همچنین یک دوره یک ساله نیز سردبیری "راهنمای کتاب" را بر عهده داشت.قمر آریان نه تنها خود از برجستهترین زنان تحصیلکرده ایرانی بود که خدمات تحقیقی و پژوهشی بسیاری ارائه داد، بلکه یار همیشگی مردی بود که برای سالهای سال از وزنههای تاریخ و فرهنگ ایرانی باقی خواهد ماند.
فعالیت های اتمی ایران و تردیدهای جامعه بین المللی نسبت به مقاصدی که این کشور از برنامه اتمی خود دنبال می کند، سالهاست که به یکی از موضوعات جهانی بدل شده است. کشورهای غربی ایران را به تلاش برای دستیابی به سلاح هسته ای متهم می کنند اما ایران ضمن رد این اتهام، تاکید دارد که برنامه اتمیاش کاملا صلح آمیز و دارای اهداف علمی و پزشکی است.
آنچه در زیر می آید شرح فهرست واری از روند مهمترین تحولات پرونده اتمی ایران در سال های گذشته تا امروز است.برای خواندن وقایع روی سال ها کلیک کنید:
سال ۲۰۰۱
افسران اطلاعاتی آمریکا به سیمور هرش، روزنامه نگار و تحلیلگر سیاسی، گفتند که تاسیسات هسته ای نظامی ایران نه در نیروگاه آب سبک بوشهر بلکه در "اماکن نظامی" قرار دارد.کلیک بالا
سال ۲۰۰۲
ژانویه: جورج بوش، رییس جمهور آمریکا، چند ماه بعد از حملات یازده سپتامبر ۲۰۰۱، ایران را همراه عراق و کره شمالی در "محور شرارت" قرار داد.اوت: فردی از مخالفان جمهوری اسلامی به نام علیرضا جعفرزاده ادعا کرد ایران در نطنز تاسیسات غنی سازی اورانیوم و در اراک، راکتور آب سنگین ساخته است.
سپتامبر: روسیه مقدمات ساخت راکتوری ۸۰۰ میلیون دلاری را در حوالی بوشهر آغاز کرد. قرار بود این نیروگاه تا آخر سال ۲۰۰۳ وارد مدار شود.
دسامبر: آمریکا ایران را به تلاش برای تولید تسلیحات اتمی متهم کرد و تصاویری ماهواره ای منتشر کرد که تاسیساتی اتمی در نطنز و اراک را نشان می داد. رسانه های آمریکایی ادعا کردند این تاسیسات کاربرد نظامی دارد.
کلیک بالا
سال ۲۰۰۳
فوریه: محمد البرادعی، مدیر آژانس بین المللی انرژی اتمی به ایران سفر کرد تا گفته تهران را مبنی بر این که برنامه اتمی اش صلح آمیز است، تایید کند. از آن زمان تا ماه مه، بازرسان چندین بازرسی در ایران انجام دادند.مه: ایران تایید کرد تاسیساتی را در نطنز و اراک می سازد ولی تاکید کرد که اینها همانند نیروگاه بوشهر صرفا برای تولید انرژی هسته ای و کاربرد غیر نظامی آن است.
ژوئن: آقای البرادعی اظهار کرد که بازرسی ها نشان داده که "ایران برخی از مواد و فعالیتهای اتمی خود را گزارش نداده است" و خواستار همکاری تهران شد. با این حال این گزارش اعلام نکرد که ایران مفاد معاهده منع تکثیر تسلیحات اتمی را نقض کرده است. در همین حال، وزرای خارجه اتحادیه اروپا از ایران خواستند اجازه دهد بازرسی های سختگیرانه تری اعمال شود.
ژوئن: آری فلیشر، سخنگوی کاخ سفید، توسل به "گزینه نظامی" در برخورد با ایران را منتفی ندانست.
ژوئن: آژانس از ایران خواست پروتکل الحاقی معاهده منع تکثیر تسلیحات هسته ای را امضا کند و به بازرسان اجازه دهد به تاسیسات هستهای جمهوری اسلامی دسترسی نامحدود و سرزده داشته باشند.
ژوئیه: بازرسان دور تازه ای از بازرسی را آغاز کردند. روزنامه واشنگتن پست نیز خبر داد بازرسان در جریان بازرسی قبلی خود نشانه هایی از اورانیوم غنی شده در نطنز یافته اند.
ژوئیه: اتحادیه اروپا هشدار داد که اگر ایران همکاری کاملی با بازرسان نداشته باشد، بروکسل شاید در مناسبات سیاسی و اقتصادی خود با جمهوری اسلامی تجدید نظر کند.
اوت: محمد خاتمی، رئیس جمهور وقت ایران، اعلام کرد که تسلیحات اتمی هیچ جایگاهی در راهبرد نظامی کشورش ندارد، ولی ایران از فناوری اتمی دست نخواهد کشید.
اوت: تهران اعلام کرد که به بازرسی سرزده تن می دهد ولی این تضمین را می خواهد که بازرسان اسرار برنامه های راهبردی نظامی اش را افشا نخواهند کرد. گزارش محرمانه آژانس اتمی ادعا کرد ایران دو نوع اورانیوم غنی شده تولید کرد که برای مصارف صلح جویانه کاربردی ندارد.
سپتامبر: واشنگتن اعلام کرد که ایران پایبند توافقنامه های بین المللی منع تکثیر هسته ای نیست، ولی پیشنهاد بریتانیا، آلمان و فرانسه را پذیرفت که تا آخر اکتبر به جمهوری اسلامی وقت داده شود تا فعالیت های اتمی خود را کاملا افشا کند و بازرسی های سرزده را بپذیرد.
سپتامبر: آژانس تا ۳۱ اکتبر به ایران فرصت داد برنامه هسته ای خود را فاش کند، ولی جمهوری اسلامی این ضرب الاجل را نپذیرفت.
اکتبر: یکی از گروه های مخالف جمهوری اسلامی ادعا کرد ایران یک کارخانه غنی سازی اورانیوم برای مقاصد نظامی در اصفهان ساخته است.
اکتبر:کمال خرازی، وزیر امور خارجه ایران، قول داد جمهوری اسلامی در جریان مذاکراتش با سه کشور اروپایی "شفافیت کامل" را اصل قرار دهد. اندکی بعد یکی از دیپلماتهای غربی اعلام کرد ایران پذیرفته است غنی سازی اورانیوم را متوقف و پروتکل الحاقی را امضا کند.
نوامبر: آژانس در گزارشی اعلام کرد که ایران اذعان کرده که پلوتونیوم، ماده ای که می توان برای تولید جنگ افزار اتمی بکار برد، تولید کرده است، ولی افزود هیچ مدرکی در دست نیست که ایران قصد تولید بمب اتمی را دارد.
نوامبر: واشنگتن این گزارش را رد کرد و آن را "باورنکردنی" خواند. آژانس از گزارش خود دفاع کرد.
نوامبر: آژانس این قطعنامه را تصویب کرد ولی تحریم ایران را توصیه نکرد.
دسامبر: علی اکبر صالحی، نماینده وقت ایران در آژانس، پروتکل الحاقی را امضا کرد تا تاسیسات اتمی جمهوری اسلامی در معرض بازرسی بی قید و شرط قرار گیرد.
کلیک بالا
سال ۲۰۰۴
آوریل: ایران داشتن تاسیسات اتمی مخفی را تکذیب و اصرار کرد که بکارگیری آزمایشی اورانیوم غنی شده در اصفهان مغایر با تعهداتش در پروتکل الحاقی نیست.آوریل: غلامرضا آقازاده، رییس سازمان انرژی اتمی ایران اعلام کرد که جمهوری اسلامی "داوطلبانه" تولید سانترفیوژ را متوقف می کند.
مه: ایران گزارشی با بیش از هزار صفحه را درباره فعالیت های اتمی خود تحویل آژانس داد.
ژوئن: دیپلماتها گفتند ایران در بازار سیاه اتمی به دنبال "دهها هزار" قطعه برای برنامه هسته ای خود بوده است.
ژوئن: ایران اعلام کرد که تسلیم فشارهای بین المللی نخواهد شد و از جهان خواست که این کشور را عضو "باشگاه هسته ای" بداند.
ژوئیه: ایران پلمپ آژانس روی سانترفیوژها را فک و تولید سانترفیوژ در نطنز را آغاز کرد.
ژوئیه: ایران اذعان کرد تولید قطعات سانترفیوژ را که برای غنی سازی اورانیوم است، از سر گرفته ولی تاکید کرد که فعالیت های غنی سازی را از سر نگرفته است.
اوت: کمال خرازی، وزیر وقت امور خارجه ایران اعلام کرد که جمهوری اسلامی هرگونه حمله پیشگیرانه اسراییل به تاسیسات اتمی اش را با زور پاسخ خواهد داد.
سپتامبر: ایران تعلیق نامحدود غنی سازی را نپذیرفت و گفت که تولید سانترفوژ را متوقف نخواهد کرد.
سپتامبر: آژانس به تهران تا ۲۵ نوامبر فرصت داد تا فعالیت های اتمی خود را افشا کند.
سپتامبر: ایران اعلام کرد که فراوری گسترده کیک زرد را که گامی به سوی غنی سازی است، از سر گرفته است.
اکتبر: برلین، لندن و پاریس از تهران خواستند کلیه فعالیت های مربوط به غنی سازی را متوقف کند وگرنه پرونده اش به شورای امنیت ارجاع خواهد شد. این سه کشور اروپایی مشوق هایی را پیشنهاد دادند.
کلیک بالا
سال ۲۰۰۵
ژانویه: بازرسان آژانس از تاسیسات پارچین در جنوب شرقی تهران بازدید کردند.فوریه: ایران اعلام کرد به رغم پیشنهاد اروپا برای ارایه راکتور آب سبک، ساخت راکتور آب سنگین در اراک را که ممکن است برای مقاصد نظامی بکار گرفته شود، متوقف نخواهد کرد.
مه: اروپاییان به ایران هشدار دادند که هر گونه از سرگیری فعالیت های هسته ای به روند مذاکره پایان خواهد داد.
مه: تهران هشدار داد که تصمیمش در خصوص فراوری اورانیوم بازگشت ناپذیر است.
اوت: محمود احمدی نژاد به عنوان رییس جمهور جدید ایران سوگند یاد کرد و جمهوری اسلامی تهدید کرد که فراوری را ظرف چند روز آتی از سر خواهد گرفت.
اوت: تهران مجموعه مشوق های اروپا را ناکافی خواند.
اوت: علی لاریجانی بجای حسن روحانی دبیر شورای عالی امنیت ملی جمهوری اسلامی شد و سرپرستی مذاکرات با اروپاییان را بر عهده گرفت. آقای لاریجانی یک روز بعد اعلام کرد به مذاکرات ادامه می دهد.
اوت: آیت الله علی خامنه ای، رهبر ایران، درخواست اروپایی ها دایر بر اینکه ایران باید از تلاش برای تولید سوخت هسته ای دست بردارد را "حرف زور" خواند و گفت این خواسته تحت تاثیر فشارهای آمریکا مطرح شده است.
اوت: بریتانیا، آلمان و فرانسه مذاکرات ۳۱ اوت خود با ایران را به دلیل از سرگیری فعالیت های اتمی در تاسیسات اصفهان لغو کردند. سخنگوی وزارت خارجه فرانسه اعلام کرد که از سرگیری فرآوری اورانیوم ناقض مفاد توافقنامه پاریس است که طرف های دخیل در مذاکرات در نوامبر ۲۰۰۴ امضا کرده بودند.
سپتامبر: خاویر سولانا، رییس سیاست خارجی اتحادیه اروپا اعلام کرد که ایران ممکن است بخاطر فعالیت های اتمی خود به شورای امنیت ارجاع شود.
سپتامبر: آقای لاریجانی درخواست اتحادیه اروپا مبنی بر این که ایران تا پیش از اجلاس ۱۹ سپتامبر آژانس فعالیت های غنی سازی خود را به حالت تعلیق درآورد، رد کرد. در همین روز، ایران ترکیب تیم مذاکره کننده خود را تغییر داد.
سپتامبر: آقای احمدی نژاد در مقر سازمان ملل اعلام کرد برخی کشورها مانع از دسترسی آزاد سایر کشورها به فناوری، بویژه فناوری اتمی می شوند. وی بدون اشاره به نام کشوری خاص گفت که همین کشورها نیات هسته ای ایران را خلاف واقعیت جلوه می دهند. او خواستار تشکیل کمیته ای در سازمان ملل برای مقابله با "آپارتاید اتمی" شد.
سپتامبر: آمریکا و اتحادیه اروپا واکنش تندی به سخنان رییس جمهور ایران نشان دادند و از آژانس خواستند پرونده را به شورای امنیت ارجاع دهد. گرگ شولت، نماینده آمریکا در آژانس بین المللی انرژی اتمی گفت که ایران با ادامه فرآوری اورانیوم در تاسیسات اصفهان، مسیر مقابله جویی را در پیش گرفته است. یک روز بعد آقای لاریجانی هشدار داد که شاید ایران تصمیم به لغو بازرسی های سرزده آژانس بگیرد.
سپتامبر: قطعنامه شورای حکام با اکثریت آرا به تصویب رسید و از ایران خواست مذاکرات با سه کشور اروپایی را از سر بگیرد، پروتکل الحاقی را به تصویب قوه مقننه برساند و برنامه غنی سازی اورانیوم را متوقف کند.
سپتامبر: منوچهر متکی، وزیر امور خارجه ایران قطعنامه آژانس بین المللی انرژی اتمی را غیرقانونی و غیرقابل قبول خواند اما در عین حال گفت که ایران راه مذاکره را بسته نمی بیند.
سپتامبر: وزارت خارجه ایران تهدید کرد که در صورت اصلاح نشدن قطعنامه یا پافشاری برای اجرای آن، کشورش غنی سازی اورانیوم را از سر خواهد گرفت و مانع بازرسی های سرزده و گسترده تر از تاسیسات اتمی خود خواهد شد.
اکتبر: جان بولتون، سفیر آمریکا در سازمان ملل متحد، ایران را متهم کرد که برای ۱۸ سال سعی در توسعه سلاح های اتمی داشته درحالی که در این مدت جهان را درباره نیات خود "فریب" داده است.
نوامبر: آقای لاریجانی با ارسال نامه برای کشورهای اروپایی اعلام کرد که جمهوری اسلامی مایل به از سرگیری مذاکرات اتمی است.
نوامبر: نمایندگان مجلس ایران رای دادند که اگر پرونده اتمی جمهوری اسلامی به شورای امنیت ارجاع شود، ایران باید فعالیت های داوطلبانه از جمله اجازه بازرسی سرزده از تاسیسات اتمی بر اساس پروتکل الحاقی را متوقف کند.
کلیک بالا
سال ۲۰۰۶
ژانویه: علی لاریجانی طرح روسیه برای انجام بخش مهم غنی سازی در خاک آن کشور را رد کرد.ژانویه: وزرای خارجه بریتانیا، فرانسه و آلمان بعد از دیدار در برلین گفتند مذاکرات اتمی با ایران به بن بست رسیده است و آنها می خواهند شورای امنیت در این پرونده مداخله کند.
ژانویه: محمود احمدی نژاد، رییس جمهور ایران، در واکنش به اظهارات مقام های اروپایی و آمریکایی و تهدیدهای آنها مبنی بر ارجاع ایران به شواری امنیت، گفت "اهرم های لازم را در مقابل تهدید های غرب داریم."
ژانویه: مقام هایی از ایران و اتحادیه اروپا در بروکسل، پایتخت بلژیک، دیدار کردند. از این گفتگوها گزارش های گوناگونی به دست می رسید. در حالی که ایرانی ها از موفقیت مذاکرات سخن می گفتند، دیپلمات های اروپایی گفتند مقام های ایرانی حرف تازه ای نداشتند و جلسه بی نتیجه بوده است.
ژانویه: وزیران خارجه آمریکا، روسیه، بریتانیا، فرانسه و چین که همراه با وزیر خارجه آلمان و نماینده اتحادیه اروپا در اجلاسی در لندن شرکت کرده بودند با صدور بیانیه ای در ساعات اولیه بامداد این روز، درخواست کردند شورای حکام آژانس بین المللی در نشست فوق العاده خود (۲ فوریه) موضوع فعالیت هسته ای ایران را به منظور رسیدگی به شورای امنیت گزارش کند.
فوریه: همزمان با آغاز اجلاس اضطراری شورای حکام آژانس انرژی اتمی، علی لاریجانی، دبیر شورای عالی امنیت ملی ایران، در نامه ای به محمد البرادعی، رییس آژانس، هشدار داد که در صورت ارجاع کشورش به شورای امنیت، دولت جمهوری اسلامی "چاره ای نخواهد داشت" جز اینکه کلیه همکاری های داوطلبانه خود با آژانس را متوقف کند.
فوریه: پس از تعویق مجدد یک روزه در اعلام رای شورای حکام، سرانجام با رای مثبت ۲۷ کشور از ۳۵ کشور عضو (۳ مخالف و ۵ ممتنع) 'گزارش' پرونده هسته ای ایران به شورای امنیت سازمان ملل تصویب شد. در همین روز محمود احمدی نژاد در نامه ای به سازمان انرژی اتمی ایران دستور به تعلیق اجرای 'داوطلبانه' پروتکل الحاقی داد.
مارس: شورای حکام آژانس بین المللی انرژی اتمی جمع بندی خود از فعالیت اتمی ایران را همراه با گزارش رئیس آژانس در این زمینه به شورای امنیت سازمان ملل متحد فرستاد. این شورا قطعنامه تازه ای درباره ایران صادر نکرد و ارسال گزارش فعالیت اتمی ایران به شورای امنیت بر اساس قطعنامه ای انجام گرفت که چهارم فوریه (پانزدهم بهمن) صادر شده بود.
مارس: رئیس شورای امنیت در بیانیه ای خواستار تعلیق کامل و پایدار فعالیت های اتمی ایران شد.
آوریل: ایران برای اولین بار از غنی سازی ۳.۵ درصدی اورانیوم خبر داد.
ژوئیه: شورای امنیت سازمان ملل طی قطعنامه ای خواستار توقف برنامه غنی سازی اورانیوم در ایران شد.
دسامبر: شورای امنیت سازمان ملل در دومین قطعنامه خود درباره ایران، فروش و در اختیار گذاشتن تجهیزات اتمی و نظامی به این کشور را تحریم کرد و مجددا خواستار تعلیق برنامه غنی سازی اورانیوم این کشور شد.
کلیک بالا
سال ۲۰۰۷
مارس: شورای امنیت سازمان ملل برای سومین بار طی قطعنامه ای ایران را مورد تحریم قرار داد.آوریل: محمود احمدی نژاد، رئیس جمهور ایران از توانایی کشورش در تولید سوخت اتمی خبر داد.
کلیک بالا
سال ۲۰۰۸
مارس: شورای امنیت با صدور چهارمین قطعنامه تحریم های جدیدی علیه ایران وضع کرد.سپتامبر: شورای امنیت با صدور قطعنامه ای تحریم های پیشین ایران را یادآوری کرد و برای پنجمین بار خواستار توقف برنامه غنی سازی اورانیوم در ایران شد.
کلیک بالا
سال ۲۰۰۹
آوریل: ایران از استقرار ۷ هزار دستگاه سانتریفوژ که از تجهیزات اصلی تولید اورانیوم غنی شده است، در شهر نطنز خبر داد.سپتامبر: تاسیسات مخفی اتمی ایران در قم به نام فردو برملا شد.
اکتبر: ایران طرح غنی سازی اورانیوم در خارج از مرزهای این کشور را رد کرد.
کلیک بالا
سال ۲۰۱۰
ژوئن: شورای امنیت سازمان ملل متحد در ششمین قطعنامه خود، تحرم های تازه ای علیه ایران وضع کرد. روسیه که پیشتر با اعمال تحریم های تازه علیه ایران مخالف بود، سرانجام با تحریم تازه ایران موافقت کرد.ژوئیه: ایران اعلام کرد که آماده مذاکره فوری با گروه ۱+۵ متشکل از اعضای دائم شورای امنیت (بریتانیا، آمریکا، فرانسه، چین، روسیه) به همراه آلمان است.
اوت: ایران سوخت گذاری در نیروگاه اتمی بوشهر را آغاز کرد.
سپتامبر: در حالی که ایران با ارسال یک نامه به گزارش آژانس بین المللی انرژی اتمی اعتراض کرده بود، یوکیا آمانو، مدیر کل این آژانس از اینکه ایران مانع انجام تحقیقات شده است، ابراز تاسف کرد.
اکتبر: وزیر امور خارجه پاکستان، ضمن توصیه به مقامات ایرانی برای گفتگو با آمریکا، گفته است که ایران با تهدید اتمی روبرو نیست و به اسلحه اتمی احتیاجی ندارد.
نوامبر: اولی هاینونن معاون سابق هیات بازرسی آژانس بین المللی انرژی اتمی و مسئول مستقیم بازرسی مراکز هسته ای ایران گفته است کرم استاکس نت احتمالاً عامل تاخیر در برنامه های هسته ای ایران است.
نوامبر: رابرت گیتس، وزیر دفاع آمریکا گفت که تحریم های وضع شده علیه ایران ممکن است باعث ایجاد شکاف میان محمود احمدی نژاد و آیت الله علی خامنه ای شده باشد.
نوامبر: وزیر دفاع آمریکا با رد اظهارات نخست وزیر اسرائیل در مورد لزوم توسل به تهدید نظامی برای متوقف کردن برنامه اتمی ایران، بر کارآیی تحریم های اقتصادی تاکید کرد.
نوامبر: دو دانشمند اتمی ایران در پایتخت این کشور هدف حمله مسلحانه قرار گرفتند. محمود احمدی نژاد اسرائیل و کشورهای غربی را متهم به طرح ریزی این ترور کرد.
دسامبر: رهبران روسیه و هند در بیانیه مشترکی ضمن تاکید بر حق ایران در برخورداری از فناوری صلح آمیز اتمی، از این کشور خواستند به قطعنامه های شورای امنیت سازمان ملل عمل کند.
دسامبر: گفت و گوهای دو روزه ایران و شش قدرت جهانی در ژنو به پایان رسید و تنها توافق دو طرف این بود که این گفتوگو ها ادامه پیدا کنند.
دسامبر: علی اکبر صالحی، رئیس سازمان انرژی اتمی ایران، از افزایش تدابیر امنیتی برای محافظت از دانشمندان هستهای این کشور خبر داد.
دسامبر: ایران می گوید که اولین محموله کیک زرد تولید شده در مجتمع گچین بندرعباس به سایت هسته ای اصفهان منتقل شده و این کشور به خودکفایی در تولید کیک زرد دست یافته است.
کلیک بالا
سال ۲۰۱۱
ژانویه: مذاکرات ایران و گروه ۱+۵ مذاکرات دو روزه خود را در استانبول ترکیه آغار کردند. از ایران سعید جلیلی، دبیر شورای عالی امنیت ملی این کشور و مسئول پرونده اتمی ایران در این مذاکرات شرکت داشت.ژانویه: روزنامه نیویورک تایمز نوشت که کرم کامپیوتری استاکس نت، پروژه مشترک آمریکا و اسرائیل برای از کار انداختن برنامه غنی سازی اورانیوم ایران بوده است.
ژانویه: آخرین دور مذاکرات ایران و گروه ۱+۵ در استانبول، از سوی کشورهای غربی ناامید کننده توصیف شد.
فوریه: کاترین اشتون، مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا گفت این اتحادیه در حال بررسی لغو منع سفر علی اکبر صالحی، وزیر خارجه جدید ایران است که به دلیل نقشی که در برنامه اتمی ایران داشته مشمول تحریم شده است.
فوریه: وزیر امور خارجه بریتانیا در جریان سفر به ابوظبی خواستار تحریم های سخت تر علیه برنامه هسته ای ایران شد. او گفت انجام مذاکرات بیشتر غیرممکن است مگر این که ایران از شروطش صرف نظر کند.
فوریه: آژانس اتمی در تازه ترین گزارش خود گفت که ایران قصد دارد سوخت نیروگاه اتمی بوشهر را از قلب راکتور آن تخلیه کند.
فوریه: علی اصغر سلطانیه، نماینده ایران در آژانس بین المللی انرژی اتمی گزارش مربوط به تخلیه سوخت نیروگاه هسته ای بوشهر را تایید کرد.
فوریه: بنابر گزارش محرمانه سازمانهای اطلاعاتی آمریکا، مقامهای ایران بر سر ساخت بمب اتمی اختلاف نظر دارند. این گزارش، نسخه به روز شدهای از ارزیابی ۴ سال پیش اطلاعات ملی آمریکاست.
مارس: یک مقام سپاه پاسداران ایران اذعان کرده ویروس رایانه ای استاکس نت بر صنایع کشور تاثیر گذاشته اما گفت بخش های عمده ای' از آن کنترل و خنثی شده و از 'هکرهایی که حسن نیت دارند' دعوت به همکاری کرد.
مارس: فریدون عباسی رئیس سازمان انرژی اتمی ایران گفت که این سازمان در سال های اخیر از "ناحیه مدیریت و منابع انسانی " آسیب دیده است.
مارس: نظرسنجی 'صندوق مارشال' حاکی است که اگر تحریم ها مانع از دستیابی ایران به سلاح اتمی نشود، اکثریت سیاستگذاران در اتحادیه اروپا و آمریکا از حمله نظامی به آن کشور حمایت نخواهند کرد.
مه: کاترین اشتون، مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا گفته است نامه سعید جلیلی نکات جدیدی ندارد و نیاز به ملاقات دیگری را توجیه نمی کند.
مه: اتحادیه اروپا و آمریکا تحریم های جدیدی علیه ایران وضع کردند. وزرای خارجه اتحادیه اروپا در نشست بروکسل شماری از مقامها و شرکتهای ایرانی را به ظن ارتباط با برنامه هستهای این کشور تحریم کردند. این تحریمها شامل مسدود کردن داراییها و ممنوعیت سفر برای افراد می شود.
مه: فریدون عباسی، رئیس سازمان انرژی اتمی ایران گفت آژانس بین المللی انرژی اتمی سازمان ملل متحد، در بعضی از کنفرانس ها و کارگاه ها، جلوی شرکت متخصصان ایرانی را گرفته است.
ژوئیه: ایران از نصب سانتریفوژهای جدید خبر داد که که با کیفیت و سرعت بیشتر در غنی سازی اورانیوم کاربرد دارد.
ژوئیه: خبرگزاری آسوشیتدپرس به نقل از منابع دیپلماتیک خبر داد که برنامه هستهای ایران در مرکز فردو از برنامه زمانی تعیین شده عقب افتاده است.
اوت: ایران از انتقال سانتریفوژهایش از سایت نطنز به سایت فردو در قم خبر داد.
اوت: سرگئی لاوروف، وزیر امور خارجه روسیه طرحی را شامل "رویکرد گام به گام" نسبت به پرونده اتمی ایران مطرح کرد که بر اساس آن، متناسب با هرگام ایران در برآورده کردن خواسته های جامعه جهانی، تحریم های وضع شده بین المللی علیه این کشور کاهش یابد.
اوت: ایران از طرح روسیه استقبال کرد. علی اکبر صالحی، وزیر خارجه ایران خواستار دریافت جزئیات پیشنهاد روسیه شد.
اوت: فریدون عباسی، معاون رئیس جمهور و رئیس سازمان انرزی اتمی ایران گفت که تهران دیگر درباره عدم تولید سوخت هسته ای یا مبادله آن با کشورهای دیگر مذاکره نخواهد کرد.
اوت: نیکلا سارکوزی، رئیس جمهوری فرانسه، هشدار داده است که 'بلند پروازی های اتمی و موشکی ایران' میتواند به حمله پیشگیرانه علیه این کشور منجر شود.
سپتامبر: آژانس بین المللی انرژی اتمی از احتمال انحراف برنامه اتمی ایران به سوی اهداف نظامی ابراز نگرانی کرد.
سپتامبر: آژانس اعلام کرد که از فوریه ۲۰۰۷ ایران بیش از ۴ هزار و ۵۰۰ کیلوگرم اورانیوم غنی شده در سایت نطنز تولید کرده است.
سپتامبر: رئیس سازمان انرژی اتمی ایران می گوید که کشورهای مخالف هسته ای شدن ایران مرتب در حال آسیب زدن به تاسیسات هسته ای "از طریق ویروس یا فروش تجهیزات معیوب" هستند.
سپتامبر: شبکه برق نیروگاه اتمی بوشهر ساعت ۲۳ و ۲۹ دقیقه شنبه، ۱۲ شهریور با قدرت ۶۰ مگاوات به شبکه سراسری برق وصل شد.
سپتامبر: محمود احمدی نژاد، رئیس جمهوری ایران از آمادگی کشورش برای توقف غنی سازی هسته ای در صورت دریافت اورانیوم غنی شده با غلظت ۲۰ درصد خبر داد.
سپتامبر: آمریکا پیشنهاد ایران مبنی بر واگذاری اورانیوم غنی شده با خلوص پایین به این کشور را رد کرد.
سپتامبر: آنتونیو پاتریوتا، وزیر خارجه برزیل، گفت این ترس وجود دارد که برنامه اتمی ایران بطور کامل صلح آمیز نباشد و تهران باید از طریق گفت و گو تنش ها را کاهش دهد.
سپتامبر: چنگ جینگیه، سفیر چین در آژانس بین المللی انرژی اتمی خواهان افزایش تحرکات دیپلماتیک برای پایان دادن به مناقشه اتمی ایران شد.
سپتامبر: ایالات متحده با رد پیشنهاد تازه ایران برای از سرگیری گفت و گوهای هسته ای با گروه ۱+۵، آن را مانور تبلیغاتی دانست و این کشور را به بی توجهی به تعهدات بین المللی خود متهم کرد.
اکتبر: کاترین اشتون، رئیس سیاست خارجی اتحادیه اروپا، می گوید اگر تهران برای گفت و گوهایی مفید آماده باشد، غرب مذاکرات هسته ای با این کشور را از سر خواهد گرفت.
اکتبر: شیمون پرز، رئیس جمهور اسرائیل درباره افزایش احتمال حمله نظامی به ایران هشدار داد.
نوامبر: دفتر نمایندگی ایران در سازمان ملل متحد گفته است که رویکرد تبعیضآمیز توام با انگیزههای سیاسی کشورهای توسعهیافته باعث شده است عضویت در انپیتی (پیمان منع گسترش تسلیحات هستهای) و موافقتنامههای آژانس بینالمللی انرژی اتمی، نه تنها همکاریهای هستهای را تسهیل نکند، بلکه مانع چنین همکاریهایی باشد.
نوامبر: ویکتوریا نولاند، سخنگوی وزارت امور خارجه آمریکا، گفت که ایالات متحده با اسرائیل درباره گزارش های منتشر شده مبنی بر امکان حمله نظامی اسرائیل به تاسیسات اتمی ایران رایزنی هایی داشته است.
نوامبر: دمیتری مدودف، رئیس جمهوری روسیه، گفت ایران باید به تعهداتی که در برابر جامعه بین المللی بر عهده گرفته از جمله در زمینه اهداف صلح آمیز برنامه هسته ای خود عمل کند.
نوامبر: ایهود باراک، وزیر دفاع اسرائیل گزارشها و گمانه زنیهای اخیر در مورد قصد اسرائیل برای حمله نظامی علیه تأسیسات اتمی ایران را رد کرد.
نوامبر: روزنامه واشنگتن پست شامگاه یکشنبه طی مقاله ای به نقل از کارشناسان اتمی و دیپلمات های غربی نوشته است گزارش آژانس بین المللی انرژی اتمی نشان می دهد ایران به کمک دانشمندان خارجی توانسته است موانع فنی را برطرف کند و به آستانه توانایی اتمی برسد.
نوامبر: سفیر فرانسه در تهران گفت که کشورش و دیگر دولت های درگیر در مذاکرات اتمی با ایران، از پیشنهاد اتمی روسیه به ایران موسوم به "طرح گام به گام" اطلاع نداشته اند.
نوامبر: وزیر خارجه ایران گفت اگر آژانس اطلاعاتی درباره برنامه اتمی کشورش دارد که در گذشته هم به نوعی مطرح شده، همه موارد را بگوید و به گفته وی "مرگ یکبار، شیون یکبار . . ."
نوامبر: محمود احمدی نژاد، رئیس جمهور ایران در آستانه انتشار گزارش تازه یوکیا آمانو، دبیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی در مورد برنامه اتمی ایران، به شدت از او انتقاد کرد. آقای احمدی نژاد گفت که آمانو اختیاری ندارد و حرفهای آمریکا را تکرار می کند.
دسامبر: لئون پانه تا، وزیر دفاع آمریکا گفت که ایران تا یک سال دیگر به توانایی تولید بمب هسته ای دست پیدا خواهد کرد. او گفت ممکن است ایرانی ها دارای تاسیسات مخفی برای غنی سازی اورانیوم باشند.
دسامبر: مجلس نمایندگان آمریکا با تصویب طرح بودجه دفاعی ایالات متحده، به گسترش تحریم های اقتصادی ایران از جمله تحریم بانک مرکزی این کشور رای داد.
دسامبر: مذاکره کننده ارشد هستهای ایران از پیشنهاد کشورش برای انجام دور جدیدی از مذاکرات با گروه ۵+۱ خبر داد و مقامات اروپایی هم گفتند که از مذاکرات معنادار و بدون پیش شرط با ایران استقبال میکنند.
دسامبر: مقام های ایرانی هشدار دادند که در صورت تحریم خرید نفت ایران توسط کشورهای غربی، ایران جلوی عبور نفت سایر کشورها را از تنگه هرمز خواهد گرفت که با واکنش تند آمریکا رو به رو شد.
کلیک بالا
سال ۲۰۱۲
ژانویه: یک روز بعد از دعوت ایران برای از سرگیری دور جدید گفتگوهای هسته ای با گروه ۱+۵، سازمان انرژی اتمی این کشور اعلام کرد که اولین نمونه از میله سوخت هسته ای حاوی اورانیوم را ساخته و آزمایش کرده است.ژانویه: آژانس بین المللی انرژی اتمی تایید کرد که ایران غنی سازی اورانیوم در تاسیسات زیرزمینی فردو را آغاز کرده است. آمریکا می گوید که این تصمیم ایران روند نقض تعهدات بین المللی از سوی ایران را بیشتر تشدید می کند.
ژانویه: فریدون عباسی دوانی، رئیس سازمان انرژیاتمی ایران از افتتاح تأسیسات غنی سازی فردو در نزدیکی قم در آینده ای نزدیک خبر داد.
ژانویه:مصطفی احمدی روشن، معاون بازرگانی سایت غنی سازی نطنز در انفجاری در تهران کشته شد. ایران، اسرائیل را متهم به دست داشتن در این ترور کرد. بریتانیا و آمریکا این ترور را محکوم کردند.
ژانویه: وزیر دفاع آمریکا گفت که ایران علیرغم زمینه سازی برای ساخت سلاحهای اتمی هنوز اقدام به ساخت بمب هسته ای نکرده است. او در عین حال گفت که نباید هیچ گزینهای را از نظر دور داشت.
ژانویه: آژانس بین المللی انرژی اتمی تایید کرد که ایران غنی سازی اورانیوم در تاسیسات زیرزمینی فردو را آغاز کرده است. آمریکا می گوید که این تصمیم ایران روند نقض تعهدات بین المللی از سوی ایران را بیشتر تشدید می کند.
ژانویه: نیکلا سارکوزی، رئیس جمهور فرانسه هشدار داد که هرگونه مداخله نظامی در ایران برای مقابله با برنامه هسته ای این کشور، باعث بروز جنگ و هرج و مرج در سرتاسر خاورمیانه و حتی فراتر از آن منطقه خواهد شد.
ژانویه: کشورهای عضو اتحادیه اروپا در نشستی در بروکسل رسما بر سر توقف خرید و واردات نفت از ایران به توافق رسیدند. اتحادیه اروپا همچنین اعلام کرد که دارایی های بانک مرکزی ایران را هم مسدود خواهد کرد.
فوریه: گروهی از شخصیتهای دموکرات، جمهوریخواه و مستقل در آمریکا با انتشار گزارشی خواهان افزایش تهدید سیاسی و نظامی ایران با هدف توقف برنامه هستهای نظامی این کشور شدند.
فوریه: وزیر امور خارجه ایران 'تهدیدهای غربیها' مبنی بر احتمال حمله نظامی به ایران را بیاساس خواند، ولی گفت که این کشور برای بدترین سناریوها نقشههایی دارد و از هر نظر آماده است.
فوریه: نخستین صفحه سوخت اتمی تولید شده در ایران با استفاده از اورانیوم با غنای ۲۰ درصد در رآکتور تحقیقاتی تهران نصب و همزمان، استفاده از اولین زنجیره نسل جدید سانتریفیوژهای تولید ایران در نطنز آغاز شد.
فوریه: تیم بازرسان آژانس بین المللی انرژی اتمی به سرپرستی هرمن ناکارتس معاون مدیرکل این آژانس، برای ادامه مذاکرات با مقام های ایرانی بر سر برنامه هسته ای این کشور وارد تهران شد.
فوریه: آژانس بین المللی انرژی اتمی گفت که سفر هیات این آژانس به ایران بدون دستیابی به نتیجه پایان یافته است. یوکیا آمانو، مدیرکل این آژانس گفت ایران به هیات اعزامی اجازه بازدید از منظقه نظامی پارچین در شرق تهران را نداده است.
فوریه: آژانس بینالمللی انرژی اتمی در گزارش تازه خود گفت که در مورد برنامه هستهای ایران همچنان نگرانی جدی دارد و با وجود مذاکرات فشرده با مقامهای ایرانی، ابهامات در مورد ابعاد احتمالی نظامی برنامه هستهای ایران، همچنان به قوت خود باقی است.
مارس: سخنگوی کاخ سفید گفت که ایران هنوز به طور علنی وارد فاز تولید سلاح هسته ای نشده و تحریم های اعمال شده علیه برنامه اتمی این کشور از فرصت لازم برای فشار به این کشور برخوردار هستند.
مارس: باراک اوباما، رئیس جمهور آمریکا به ایران هشدار داد که برای جلوگیری از دسترسی ایران به سلاح هسته ای، در مورد توسل به زور تردید نخواهد کرد.
مارس: کاترین اشتون، مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا، از طرف گروه ۱+۵ موافقت خود را برای انجام دور تازه ای از مذاکرات اتمی با ایران اعلام کرد.
مارس: دفتر نمایندگی ایران در آژانس بین المللی انرژی اتمی در بیانیه ای بار دیگر موافقت مشروط خود را با بازدید بازرسان آژانس از سایت نظامی پارچین تکرار کرد.
مارس: باراک اوباما گفت که دنیا علیه حکومت ایران متحد است و تحریمهای اعمال شده علیه آن کشور کارساز بوده اند. او همچنین گفت آمریکا اجازه نخواهد داد که ایران به سلاح اتمی دست یابد. با این حال گفت که اعتقاد دارد دیپلماسی هنوز در مورد ایران کارساز است.
آوریل: گروه ۱+۵ موافقت کردند که بر سر موضوع هسته ای ایران، با نمایندگان این کشور گفتگو کنند. همزمان خبرگزاری آسوشیتدپرس خبر از افرایش فعالیت ها در منطقه پارچین داد.
آوریل: ایران و کشورهای ۱+۵ پس از چند روز کشمکش در تعیین محل مذاکرات، بر سر میزبانی شهر استانبول ترکیه به توافق رسیدند. ایران می گوید مرحله دوم این دور از مذاکرات احتمالا در بغداد، پایتخت عراق خواهد بود.
آوریل:علی اکبر صالحی، وزیر امور خارجه ایران، یک روز پیش از آغاز مذاکرات استانبول، با انتشار مقاله ای در روزنامه واشنگتن پست نوشت که اگر قرار باشد این گفت و گوها فقط براى جلوگیرى از وقوع یک جنگ و به تاخیر انداختن برخوردهاى شدیدتر باشد، دیوار بى اعتمادى فرو نخواهد ریخت و مذاکرات به نتیجه اى نخواهد رسید. آقای صالحی در این یادداشت با عنوان "ما سلاح اتمی نمی خواهیم" نوشت این مذاکرات در صورتی به نتیجه می رسد که گفتوگویی جامع و بلندمدت باشد، نگرانیهای همه طرفهای این گفت و گو مدنظر قرار گیرد، و "اراده و آمادگی برای دادن و گرفتن، بدون پیش شرط" وجود داشته باشد.
اسیدپاشی مردی در شهرستان بم بر روی همسر و دختر خردسالش
خبرگزاری هرانا - گزارشها حاکی از آن است که مادر و دختری که توسط پدر خانواده در شهرستان بم قربانی اسیدپاشی شدهاند همچنان تحت درمان قرار دارند و پزشکان در تلاش هستند تا بینایی را به چشمان آنها بازگردانند.
این حادثه اواخر اردیبهشت سال گذشته در روستای "براتآباد" شهرستان بم به وقوع پیوست و مردی بعد از مدتها اختلاف با همسرش روی او و دختر ۵ سالهاش اسید پاشید و آنها را به شدت زخمی کرد. بعد از این اسیدپاشی در حالیکه زن ۲۴ ساله از شدت سوزش فریاد میکشید، از همسایهها کمک خواست.
به گزارش روزنامهی شرق، اهالی روستا بعد از دیدن این زن، ابتدا تصور کردند او دچار برقگرفتگی شده است اما بعد از انتقال وی و دخترش به مرکز درمانی، حقیقت ماجرا روشن شد. سمیه که برای ادامه درمان خود به تهران آمده و برای معالجه خود و دخترش با مشکلات مالی روبهرو است درباره زندگی مشترکش گفت: "من شش سال قبل ازدواج کردم و دو دختر پنج و چهارساله به نامهای رعنا و نازنین دارم و شوهرم به شیشه و کراک معتاد است."
وی ادامه داد: "مدتی بود که دیگر نمیتوانستم در کنار او زندگی کنم و حتی دو روز قبل از حادثه برای طلاق توافقی به دادگاه رفتم که همسرم در حیاط دادگاه منصرف شد. این زن ادامه داد: روز حادثه من به شدت دلتنگ خانوادهام بودم و همسرم به من پیشنهاد کرد به خانه مادرم بروم. این حرف او شک مرا برانگیخت چون از زمانرفتن ما به منزل جدید، او اجازه دیدار با خانوادهام را نمیداد.
همسرم همیشه من را تهدید میکرد که اگر در مورد مسایل و مشکلاتم به خانوادهام چیزی بگویم یا از او طلاق بگیرم، بلایی سر خانوادهام میآورد. حتی یکبار که با هم دعوا کردیم به قصد آتشزدن منزل برادرم، به خانه او رفت همسایهها او را در حال بالا رفتن از دیوار خانه برادرم دیدند و در نهایت او فرار کرد. سمیه نحوه وقوع اسیدپاشی را اینطور شرح داد: «آن شب رعنا در حال شیرخوردن کنارم خوابید ساعت ۱۲ شب بود که متوجه سوزش شدید در چشم و صورت خود شدم، از شدت سوزش از خواب پریدم و خود را به حوض حیاط رساندم و صورت خود را شستم که متوجه شدم موهایم کنده شده و در دستانم است.
در حالی که از دیدن مو و پوست سرم در کف حیاط شوکه شده بودم صدای گریههای رعنا را میشنیدم اما فکر میکردم به خاطر فریادهای من ترسیده و از خواب پریده است و اصلا حدس نمیزدم همسرم که قصد داشت از من انتقام بگیرد، رعنا را نیز هدف قرار داده باشد. این زن در ادامه گفت: در این مدت ۱۱ ماهه تنها سه بار پزشک ما را ویزیت کرده است که یکبار در کرمان و دو بار دیگر نیز در تهران بود و مدت شش ماه است که به دلیل مشکلات مالی، دست هیچ پزشکی برای معالجه به چشمانم نخورده است. از طرفی از صحبتهای دختر بزرگترم متوجه شدم «رعنا» یکی از چشمهایش را از دست داده اما امیدوارم دکتر بگوید میتواند برای رعنا کاری کند."
پدر سمیه نیز درباره این حادثه گفت: "شب حادثه یکی از همسایهها به خانه ما آمد و با این ادعا که سمیه دچار برقگرفتگی شده است مرا به خانه دخترم برد، سمیه را در حالی که در کنار حوض خانه مشغول شستوشوی صورتش بود مشاهده کردم. یک لحظه تعجب کردم چون چهره سمیه کاملا سیاه و پوست صورت و موهای او در حال کنده شدن بود."
در همین حال دکتر بلالی چشم پزشک- پس از مشاهده "اکو" چشمان سمیه، با اعلام اینکه سمیه میتواند پس از تحمل دستکم هشت عمل جراحی بار دیگر بینایی خود را به دست آورد، گفت: "آزمایشهای تخصصی از چشمان سمیه نشان میدهد این مادر بار دیگر میتواند بینایی خود را به دست آورد اما باید گفت سمیه باید چندین عمل جراحی را پشتسر گذارد."
وی افزود: "سه عمل جراحی باید روی پلک و چشم او صورت گیرد و پس از پایان التهاب پلک، میتوان روی چشمان وی نیز عمل جراحی انجام داد. بلالی در مورد وضعیت چشمان رعنا نیز با بیان اینکه بینایی چشم راست رعنا به صورت کامل از بین رفته است، گفت: چشم چپ رعنا سالم است و باید چندین عمل پیوند پوست روی صورت این کودک ۵/۲ساله انجام شود. این مادر و دختر اکنون بهشدت مشکل مالی دارند و به همین دلیل روند درمانشان با کندی پیش میرود."