۱۳۹۱ اردیبهشت ۱۱, دوشنبه

مهمترین خبرهای روز دوشنبه بخش اوّل، تحلیل ها و آخرین گزارشات از اعتراضات، بازداشتها، زندان، و بیدادگاهها --- بیانیه ها

 نه به نابرابری 

کودکان کار، کارگران رنج 
هر روز زیر پای قدرتمندان حکومت اسلامی در ایران لگدمال می شوند











کودکان کار و رویای فراموش شده

وضعیت دل خراش کودکان رنج و کار و خیابانی در ایران!

وضعیت دل خراش کودکان رنج و کار و خیابانی در ایران!
در اول می 2012 برابر با 11 ارديبهشت 1391 روز جهانى کارگر، نگاهی می اندازیم به وضعیت دل خراش کودکان رنج و کار در ایران.
ورود زود هنگام كودكان به بازار كار، آینده آن ها را به مخاطره می اندازد و سبب پديد آمدن حس ناامنى در ميان اين كودكان می شود. اين كودكان، مستعد انواع و اقسام بحران ها و آسیب های اجتماعی چون اعتياد و خشونت‌ ورزى می كند.
از سوی دیگر، تفاوت دست مزد يك نيروى كار بزرگ سال و دست مزد ناچیزی كه يك كودك بابت انجام همان كار دريافت می كند موجب تمايل كارفرمايان و سودجويان به استفاده از نيروى كار كودكان می ‌شود.
در سراسر جهان حدود ۲۱۵ میلیون کودک مجبورند کار کنند. بخشی از آنان به کارهایی بس خطرناک مشغولند. در ایران تحت حاکمیت جمهوری اسلامی، وضعیت کودکان کار و خیابانی به شدت دل خراش و تکان دهنده است.
در رابطه با هیچ مساله ‏ای در ایران آمار دقیق وجود ندارد، به ویژه راجع به پدیده ‏ای زشتی مانند کودکان کار، اشکال مختلفی دارد که به راحتی نمی ‏توان همه ابعاد آن را دید. از این رو، تحقیق و تهیه آمار کودکان کار، بخشی از مبارزه‏ اجتماعی فعالین این عرصه، برای لغو کار کودک است. یعنی این‏ که باید با مبرازه و روشنگری مداوم به حکومت تحمیل کرد که چه تعداد کودک کار وجود دارد، خود بخشی از مبارزه است و حکومت چه وظایفی در مقابل آنان و خانواده آن ها دارد.

داشتن يا نداشتن كارت اقامت تاثيرى در برخورد كارفرمايان با کودکان کار افغانی ندارد و این بخش از کودکان شدیدتر از کودکان ایرانی مورد بهره کشی قرار می گیرند.
بدین سان، در اخبار ریز و درشت، جایی هم برای کودکان کار و خیابانی داده می شود تا برای کودکان فراموش شده زمزمه ‌ای در جامعه باشد. برای کودکان فقر، کودکان قربانی خشونت، کودکان کار، کودکان تنها و...
كتاب «من كسی نيستم جز صدایی ناچيز»، مجموعه‌ بيست شعر برگزيده از كودكان سراسر جهان است كه در مسابقه‌ هم ياری كودكان به يكديگر در سال 1980 ميلادی شركت داشته ‌اند.
در اين مسابقه حدودا يك ميليون كودك زير 14 سال از 57 كشور جهان، از جمله ايران، شركت كردند. جايزه‌ اول مسابقه به‌ او‌دنيا.ای.بتناگ، دختر خانم 13 ساله ‌ای از فيليپين رسيد كه با شعر زيبای «من كسی نيستم جز صدایی ناچيز» در مسابقه شركت كرده‌ بود:
من كسی نيستم جز صدایی ناچيز/ با رويایی كوچك/ و عطر گل/ در هوایی فرح ‌بخش/ من كسی نيستم جز صدایی ناچيز/ با رويایی كوچك/ كه به آفتاب لبخند می‌ زنم/ و آزادانه می ‌رقصم و آواز می‌ خوانم...
خانم زرين ‌تاج پناهی ‌نيك، به زيبایی شعرها را ترجمه كرده و توسط نشر دنيای نو به چاپ رسیده است. همه‌ شعرهای این كتاب، زيبا و پرمعنا هستند.
تقديم به شما از طرف آننا سولدی با ترجمه‌ زرين‌تاج پناهی ‌نيك:
من در نانوایی، قلبی ديدم از جنس نان/ قلبی بزرگ، گرم و خوشبو/ و فكر كردم: «اگر من قلبی از جنس نان داشتم چندين كودك می‌ توانست آن را بخورد/ يك لقمه برای تو، دوست‌ من/ برای تو كه گرسنه‌ ای/ يك لقمه از اين نان قلبی برای توست/ و برای تو، و برای تو، و برای تو!»/ به كودكی كه گرسنه است و می ‌ترسد/ كافی نيست كه بگویی «دوستت دارم»/ وقتی كودكی را گريان می‌بينی/ كافی نيست كه بگویی «طفلك بيچاره»/ اگر قلب من از جنس نان بود/ چندين كودك می ‌توانست آن را بخورد/ و تو، ای فرمانده/ چه چيز مانع از آن می شود كه/ بمب هايت را به شكل نان نسازی؟/ آنگاه در پايان جنگ ها، هر سربازی/ می توانست خوشحال به خانه باز گردد/ با سبدی از بمب های برشته و خوشبو/ اما اين فقط يك روياست/ و دوست گرسنه‌ من هنوز هم می گريد/ آه اگر قلب من از جنس نان بود!

در یک تحقیقی كه روی ۴۱۳۳ نفر از كودكان خیابانی ایران انجام گرفته است، مشخص شده كه ۷۳ درصد این كودكان به بیماری های چشمی و ۶۱ درصد به بیماری های تنفسی مبتلا هستند. هم چنین ۶۴ درصد آن ها از بیماری های قلبی ۶۹، درصد از مشكل اختلال در شنوایی و ۶۱ درصد از كمبود توجه رنج می برند؛ ۸۲ درصد نیز دچار بیماری های پوستی هستند. از نظر سوادآموزی هم ۵۶ درصد آن ها بی سوادند، ۶۱ درصدشان مشكلات گفتاری دارند و در مجموع ۸۶ درصد آن ها فاقد هرگونه مهارت شغلی اند كه این آمار نشان دهنده وضعیت نگران كننده كودكان خیابانی در كشور است. از سویی دیگر تلاش ها برای سامان دهی كودكان خیابانی به عنوان قربانیان مدرنیسم و توسعه نامتوزان اجتماعی در حالی با تصویب آیین نامه ها و امضای تفاهم نامه ها ادامه دارد كه به گفته كارشناسان و آسیب شناسان اجتماعی، در خصوص كودكان خیابانی در ایران، كار مطالعاتی و پژوهش عمیقی صورت نگرفته است؛ كودكانی كه به علت فقر اقتصادی خانواده ها به خیابان ها آمده و با كارهایی چون فروش فال و تنقلات و ... بخشی از هزینه روزانه زندگی خود را تامین می كنند؛ این كودكان جدا از كودكان فراری و بی سرپرست، با عنوان «كودكان كار - خیابان» شناخته می شوند. طبق آمار حدود ۸۰ درصد كودكان خیابانی ایران، كودكان كار هستند كه در صورت عدم اشتغال خانواده، آن ها دچار مشكلات زیادی در تامین معاش می شوند.
به اعتقاد روانشناسان نیز، كودكان كار، ضریب هوشی بالایی دارند و در صورت دست یابی به حداقل امكانات خدماتی و آموزشی، می توانند به مدارج بالای تحصیلی و شغلی دست یابند؛ بنابراین ضروری است كه سازمان های مسئول از نگاه مجرمیت به این پدیده و تصور «بزهكار» بودن این كودكان فاصله گرفته و موجودیت و اجبار این كودكان به كار را بپذیرند. پس از آن لازم است كه در پژوهشی فراگیر وضعیت زندگی این كودكان بررسی و شرایطی ایجاد شود كه آن ها بتوانند در محیطی سالم كار كرده و هم زمان نیز به ادامه تحصیل بپردازند. در این میان ایجاد كارگاه های مناسب و آموزش مهارتی كودكان در اولویت قرار دارد.
به گفته كارشناسان، كودكان خیابانی هم چنین باید تحت پوشش خدمات تامین اجتماعی و حمایت های قانونی قرار گرفته و در خصوص چگونگی حفظ بهداشت فردی آموزش ببینند و در بلند مدت نیز فقر فزاینده اقتصادی آن ها تعدیل شود تا اساسا نیازی به كار نداشته باشند. در حالی كه آیین نامه ساماندهی كودكان خیابانی بر جمع آوری و جذب و نگهداری كودكان خیابان در سطوح مختلف مراكز اقامتی تاكید می كند، آسیب شناسان هشدار می دهند جمع آوری كودكان كار و نگهداری آن ها در مراكز بهزیستی مشكلات موجود را تشدید می كند و مسئولان باید به جای تكرار تجربه های ناموفق گذشته، باندهای تبهكار حرفه ای را شناسایی كنند كه با اعمالی چون اذیت و آزارهای جنسی، قاچاق و فروش اعضای بدن كودكان، آن ها را به انسان هایی روان پریش با رفتارهای ضد اجتماعی تبدیل می كنند. بر این اساس، بازنگری در چگونگی پدیداری كودكان خیابانی و نیز علل دوام آن تا حال حاضر یك ضرورت است.
یك عضو هیات علمی دانشگاه در خصوص سابقه این پدیده و تعریف كودكان خیابانی به خبرگزاری ها می گوید: اگر تكدی گری و ولگردی را دو جنبه مهم از مظاهر پدیده كودكان خیابانی تلقی كنیم، این مساله قدمتی به تاریخ شهرنشینی بشر دارد و به دنبال آن پدیده حاشیه نشینی همراه با بی كاری و بروز مصادیق مختلف اشتغال بدون تخصص بروز كرده است.
دكتر «غنچه راهب» ادامه می دهد: به طور كلی دو ویژگی عمده در تعاریف مختلف از كودكان خیابانی دیده می شود: نخست آن كه محل تجمع این كودكان، خیابان است و دیگر آن كه این كودكان به هم پیوستن در خانه های گروهی، ارتباطات نامناسبی با یكدیگر برقرار می كنند. با این حال، باید در نظر داشت كه عنوان «كودكان خیابانی» پیچیده و كلی بوده و «تفاوت شرایط مختلف این كودكان» را مشخص نمی كند. وی می افزاید: به طور كلی اصطلاحات مختلفی برای تعریف و نامیدن این كودكان به كار برده شده است كه «كودكان در معرض خطر» و «كودكان نیازمند خدمات ویژه» كلی ترین این اصطلاحات است. طبق تعریف سازمان نجات كودكان، كودك خیابانی هر كودكی است كه فاقد خانه ثابت و حفاظت مناسب است.
یونسكو نیز در كلیه تعاریف خود از كودكان خیابانی سه نكته را مدنظر قرار داده است: مدت زمانی كه كودك در خیابان سپری می كند، این واقعیت كه خیابان مامنی برای زندگی بلند مدت آن هاست و این كه آن ها فاقد حفاظت و مراقبت مناسب از سوی بزرگسالان خانواده خود هستند.
راهب، ادامه می دهد: سازمان بهداشت جهانی كودكان خیابانی را در یكی از ۴ گروه زیر تقسیم بندی می كند: كودكانی كه در خیابان زندگی می كنند و اولین دغدغه آن ها زنده ماندن و داشتن سرپناه است، كودكانی كه از خانواده خود جدا شده اند و موقتا در مامنی مانند خانه های متروك، نوانخانه ها و پناه گاه ها زندگی می كنند، كودكانی كه تماس با خانواده خود را حفظ كرده اند، اما به علت فقر، خشونت و اذیت و آزارهای جنسی و جسمی در خانواده، بخش یا اكثر ساعات روز را در خیابان می گذرانند و كودكانی كه در مراكز ویژه بازپروری نگهداری می شوند اما قبلا در وضعیت بی خانمانی به سر می بردند و در معرض خطر بازگشت به وضعیت گذشته قرار دارند.
این مددكار اجتماعی در خصوص علل شكل گیری این پدیده در ایران می گوید: رشد و تغییرات بی رویه جمعیت، ویرانی ها و خرابی های بازمانده از جنگ، فقر فرهنگی، مهاجرت، بیكاری، وجود مشاغل كاذب، حاشیه نشینی، بالا رفتن آمار طلاق و اعتیاد و عدم هم خوانی شاخص های مختلف توسعه در ایجاد و گسترش این پدیده نقش داشته اند. هم چنین عواملی چون جمعیت زیاد خانوار، بی سوادی یا كم سوادی و كهولت و بیماری والدین، فوت یا جدایی پدر و مادر و اعتیاد آن ها، زندانی و خیابانی بودن والدین و درگیری های مداوم خانوادگی از علل خانوادگی این پدیده هستند.
راهب، در خصوص آسیب هایی كه این كودكان در خیابان با آن روبرو هستند، می گوید: از نظر اجتماعی این كودكان مورد سوء استفاده هایی چون اجبار به حمل و نقل مواد مخدر، مشروبات الكلی و سایر وسایل غیرقانونی قرار گرفته و اجبار به تكدی گری، استعمال مواد مخدر، سرقت منازل و در بسیاری از موارد تعرضات جنسی از آسیب های شایع در این كودكان است. آن ها طعمه باندهای قاچاق انسان می شوند و در برخی موارد به تكدی گری، باجگیری و ولگردی می پردازند.
این مددكار اجتماعی در مورد تعداد كودكان خیابانی اظهار می كند: بر اساس آخرین تحقیقات ۲۵۰ میلیون كودك «كار- خیابان» در كشورهای در حال توسعه وجود دارند كه در مقاطع سنی ۵ تا ۱۴ سال قرار دارند در این میان تعداد پسران ۳ برابر دختران است و ۶۱ درصد آن ها در آسیا، ۳۲ درصد در آفریقا، ۷ درصد در آمریكای لاتین و ۱ درصد در اقیانوسیه زندگی می كنند.
راهب با ارائه آماری در مورد تعداد این كودكان در ایران می گوید: در ایران آمار دقیقی از تعداد كودكان خیابانی وجود ندارد؛ ولی در مجموع ۸۰ درصد كودكان خیابانی، كودكان كارند كه به علت فقر اقتصادی خانواده ها مجبور به كار در خیابان هستند و بیش تر آن ها در استان های خراسان، تهران، لرستان و كردستان به سر می برند ۹۰، درصد این كودكان دارای والدین هستند ، ۸۰ درصدشان مهاجرند كه ۴۲ درصد آن ها از روستاها و شهرهای دیگر كشور و ۳۸ درصد از كشورهای دیگر آمده اند و از نظر جنسیت نیز ۷۸ درصد آن ها مذكر و در سنین ۵ تا ۱۸ سالگی قرار دارند.
وی می افزاید: كودكان خیابانی در ایران به ۶ دسته تقسیم می شوند، كودكان فاقد شناسنامه كه یا از اتباع خارجی اند و یا كودكان به جا مانده از ازدواج های موقت هستند، كودكان متكدی، كودكان كار در خیابان، كودكانی كه از خانه فرار كرده اند، كودكانی كه در خیابان دست به بزهكاری می زنند و كودكان بی سرپرست و بدسرپرست.
راهب، در خصوص عملكرد مسئولان و نوع برخورد آن ها با این پدیده می گوید: تا به حال به دو صورت با این پدیده برخورد شده است: نگاهی كه می خواهد چهره شهر را زیبا و فاقد مشكل نشان دهند و تنها به جمع آوری این كودكان از سطح شهر اكتفا می كند و دیدگاهی كه بر حل مشكل این كودكان و خانواده آن ها تاكید می كند.
این روانشناس هشدار می دهد: در وضعیتی كه ۸۰ درصد كودكان خیابانی ایران كودكان كار هستند، جمع آوری و تحویل آن ها به خانواده ها مشكلی را حل نمی كند و به علت فقر اقتصادی خانوار این كودكان چاره ای جز بازگشت به خیابان و شروع به كار دوباره برای بقای خانواده ندارند.

به‌ گزارش خبرگزاری فرارو؛ پنج شنبه 19 اسفند ماه 1389، گدايی، ولگردی، آدامس ‌فروشی، گل ‌فروشی، دست ‌فروشی و تن‌ فروشی ليستی سرگشاده از فعاليت اين کودکان کم ‌سن و سال است. هزاران كودكی که شهروندان با احساس يا بی ‌احساس هر روز از کنار آنان می ‌گذرند؛ کودکانی مبتلا به بيماری‌ های مختلف روحی و هويتی يا جسمی که آمارهايی نگران‌ كننده، خبر از ناقل ايدز يا هپاتيت‌ بودن آنان نيز می ‎دهد.
کودکان کار بيش از ساعت، در خيابان ‌های پرخطر شهر می ‌گذرانند. با انواع مختلف آدم ‌ها و بزه‌ ها برخورد می‌ کنند. بدين‌ ترتيب، آنان هر روز با افرادی اغلب بی ‌سواد،‌ فقير،‌ معتاد، خشن روبرو می ‌شوند. به عقيده کارشناسان چنين وضعيتی مسلما بستری مساعد برای گرايش به آسيب ‌های مختلف اجتماعی است.
گزارش مرکز آمار ايران، نشان می ‌دهد بيش از 2 ميليون‌ و 500 هزار کودک کار در ايران وجود دارد که در معرض جدی کودک ‌آزاری جسمی و جنسی و اعتياد قرار دارند. اين در حالی است که به نظر خسرو صالحی، فعال حقوق کودک، «در ايران نزديک به ميليون از اين بچه‌ ها در کنار ما در حال کار هستند که متاسفانه آمار پنهان مانده‌ ای است و ديده نمی ‌شود.»
بيش تر کودکان خيابانی در گروه سنی تا سال قرار دارند و با توجه به موقعيت کاری و زندگی ‌شان در معرض انواع آسيب ‌ها از جمله اعتیاد قرار می ‌گيرند.
خسرو صالحی، فعال حقوق کودک، معتقد است موادی که اين کودکان مصرف می ‌کنند، اصولا موادی است که بايد سهل ‌الوصول باشد و به دليل ترس و محيط کار حتی تزريق نيز به نوعی برای اين کودکان مشکل است. پس اين مواد هم، بايد به‌ راحتی به‌ دست آورند و هم، به ‌سهولت به مصرف برسانند. اين بچه‌ ها عموما از ترياک و مشتقات شروع می ‌کنند و به مواد ديگر کشيده می ‌شوند. ولی به ‌هرحال مشکل اعتياد بيش تر شده و بعضی از کودکان به مصرف شيشه و هروئين نيز روی می آورند. وی می ‌فزايد هرچند بحث اعتياد در کودکان کار محرض است، بحث مهم ‌تری که سازمان جهانی نيز روی آن تاکيد دارد، اعتيادی است که منجر به ايدز می ‌شود.
موسوی چلک، در زمينه اعتياد و گسترش ايدز در کودکان خيابان چالش‌ هایی را بر می شمارد. دسترسی‌نداشتن به همه کودکان، همکاری و توجه ‌نکردن خود کودک، پايين ‌بودن سطح تحصيل که آموزش ‌ها را بسيار دشوار کرده است، ناآشنايی کارشناسان با موضوع، زمان کوتاه ارتباط در مراکز پذيرنده کودک و نپذيرفتن وضعيت موجود از سوی خانواده، مدرسه و حتی خود کودک از جمله اين چالش‌ هاست.
جاويد سبحانی، مسئول كميته تحقيق و توسعه خانه كودك شوش به نكته‌ ای مهم اشاره می كند: «بحث كودك خيابانی را نمی ‌توان تنها در حوزه روابط خانوادگی تحليل كرد. بحث ما اين است كه اقشاری از جامعه در تحولات جمعيتی، در تله ‌ای گير كردند به نام تله جمعيتی فقر. اكثر اين بچه‌ ها عضو خانواده‌ های پرجمعيت هستند. در دوره بعد، اين خانواده‌ ها هيچ ‌گونه دريافت ايمنی و حمايتی از سوی دولت نداشتند و به حال خود، در مكانيسم بازار و تورم رها شدند. اين خانواده ‌ها جزو كسانی هستند كه پدر يا والدين شان بی كارند يا مشاغل كاذب دارند. هيچ تور امنيتی يا چتر حمايتی برای اين خانواده‌ ها وجود ندارد.»
ماده ۷۹ قانون کار ایران استخدام افراد زیر ۱۵ سال را ممنوع کرده اما معافیت کارگاه های زیر ده نفر از شمول قانون، موجب به‌ کارگیری صدها هزار نوجوان و کودک ایرانی در تولیدی‌ های تاریک و نمور با کم ترین دست مزد شده است.
طبق داده ‌های سازمان جهانی کار از هر شش کودک دنیا یک نفر کار می ‌کند و این به‌ معنای حضور بیش از ۵۰۰ میلیون کودک در بازارهای دنیاست.
بند ۱ ماده ۳۲ پیمان‌ نامه جهانی حقوق کودک خواستار مقابله با هر کاری است که خللی در آموزش، سلامتی یا رشد جسمی، ذهنی و اجتماعی کودک ایجاد کند. ایران از جمله امضاء کنندگان این پیمان ‌نامه است.
در آمار از بچه ‌ها و نوجوانان کار در ایران از سرشماری سال ۱۳۸۵ باقی مانده است: یک میلیون و هفتصد هزار کودک در گروه سنی ۱۰ تا ۱۸ سال در کشور کار می ‌کنند. در این آمار از کار کودکان در رده سنی زیر ده سال سخنی در میان نیست و این در حالی است که بسیاری بچه‌ ها از همان خردسالی به کشاورزی و قالی بافی در شهرستان‌ ها و کار در تولیدی‌ ها و کارگاه ‌های نیمه صنعتی در شهرها گمارده می‌ شوند.
اولین قانون مربوط به کار کودکان در ایران به سال ۱۳۰۲ باز می گردد. این قانون برای حمایت از کودکان و نوجوانان شاغل در کارگاه‌ های قالی بافی کرمان وضع شد و کار پسران کم تر از ۸ سال و دختران کم تر از ۱۰ سال را ممنوع کرد.
ماده ۸۰ قانون کار ایران، کارگرانی را که بین ۱۵ تا ۱۸ سال سن دارند کارگر نوجوان می ‌نامد و یه کارگیری آن ها را مستلزم انجام آزمایش‌ های پزشکی توسط سازمان تامین اجتماعی می ‌کند.
ماده ۸۲ این قانون، ساعات کار روزانه کارگر نوجوان را نیم ساعت کم تر از سایر کارگران منظور می ‌کند اما نحوه استفاده از این امتیاز را منوط به توافق کارگر و کارفرما می ‌سازد.
طبق ماده ۸۴ نیز مشاغل «زیان آور از نظر اخلاقی یا سلامتی» تنها برای افراد بالاتر از ۱۸ سال در نظر گرفته می‌ شود و تشخیص این امر هم بر عهده وزارت کار و امور اجتماعی خواهد بود.
در ماده ۸۳ قانون کار ایران، به تاکید آمده که ارجاع هر نوع کار اضافی و انجام کار در شب و هم چنین ارجاع کارهای سخت، زیان آور، خطرناک یا حمل بار بیش از حد مجاز با دست یا استفاده از وسایل مکانیکی برای کارگر نوجوان ممنوع است.
قوانین ایران، هم‌ چنین ۲۳ نوع شغل برای نوجوانان ۱۵ تا ۱۸ ساله را ممنوع دانسته است. کارهایی مانند جوشکاری یا کار با وسایل دارای ارتعاش بالا از آن جمله ‌اند. استفاده از کودک و نوجوان در حفر قنات، کار در دامداری‌ ها، کشتارگاه‌ ها، کارگاه‌ های کوچک قالی بافی و زیلوبافی، کوره ‌پزخانه ‌ها و نانوایی‌ ها ممنوع شمرده می ‌شود.
بخش بزرگی از نوجوانان یا کودکان زیر ده سال در کارهای ثبت نشده و خانگی یا کارگاه‌ های کوچکی مشغول هستند که از چشم پنهان ‌اند و یا مشمول قانون کار نمی ‌شوند.
نوجوانان در این کارگاه‌ ها با کم ترین دست مزد و بالاترین زمان با میانگین ۱۰ ساعت در روز کار می ‌کنند. پسران عموما در تولیدی‌ ها و کارگاه‌ های کفاشی، آهنگری و ریخته ‌گری، درودگری، مبل‌ سازی، کیف ‌دوزی، آجرپزی، نانوایی، مکانیکی و جوشکاری یا امور ساختمانی به کار گرفته می ‌شوند. از دختران نوجوان بیش تر در بسته‌ بندی، تولیدی ‌های پوشاک و مواد خوراکی، کارگاه‌ های طلاسازی یا قالیبافی استفاده می ‌شود.
حتی بسیاری از کارفرمایان در ایران برای کاستن از مخارج خود، کارگران نوجوان را بیمه نمی ‌کنند و آن ها را هنگام بازرسی ‌های وزارت کار از نظر مخفی می‌ دارند. همین موجب می‌ شود که کارگر نوجوان برای از دست ندادن کار خود تن به هر شرایطی بدهد که کارفرما تعیین می ‌کند. این کارگران به دلیل در حاشیه قرار گرفتن، فرصت آگاه شدن از حقوق صنفی خود را نیز نمی ‌یابند و غالبا از تضمین‌ های قانونی مربوط به خود بی‌ خبر می‌ مانند. در پاره ‌ای کارگاه‌ ها آن ها را تنبیه بدنی نیز می ‌کنند.
قراردادهای موقت چند ماهه و روزمزدی در میان کارگران نوجوان بسیار رایج است. این نوع قراردادها که از نظر بیمه، سابقه کار، مزایای قانونی و حقوق صنفی کارگر بالغ به ضرر او هستند، از سوی نوجوانان به دلیل کم تجربگی و نیاز اقتصادی به سهولت پذیرفته می ‌شوند. در بیش تر موارد کارفرما منتی نیز از بابت این قراردادها و دست مزدهای زیر حدنصاب بر سر کارگر می ‌گذارد.
ساعات کار در کارگاه‌ های کوچک و زیر ده نفر رعایت نمی ‌شود و کارگر نوجوان چیزی به نام مرخصی استعلاجی یا استحقاقی نمی شناسد. طبق ماده ۱۷۶ قانون کار، هرگونه بی ‌توجهی کارفرما در ارجاع اضافه کار، کار شبانه یا کارهای سخت به نوجوانان زیر ۱۵ سال تعقیب قانونی دارد اما غالبا این کارفرمایان هستند که در صورت اعتراض کارگر خود او را به اخراج یا گوشمالی‌ های دیگر تهدید می ‌کنند.
فعالان حوزه حقوق کودک و حقوق کارگر از موارد بسیار خشونت‌ های جسمی، روحی و جنسی در قبال کارگران نوجوان گزارش می ‌دهند. اما آن ها امکان شکایت از شرایط کاری خود به وزارت کار را ندارند زیرا نام شان در هیچ فهرستی در این وزارت‌ خانه ثبت نشده و در اداره تامین اجتماعی پرونده‌ ای ندارند.
در گزارش خبرگزاری مهر، از یک کارگاه تولیدی کیف در ناصرخسرو آمده که شش کودک ایرانی و افغانی از ۸ تا ۱۳ ساله در اتاقی تاریک به مساحت ۲۰ متر مربع، روی موکت مندرسی نشسته و کناره ‌های کیف ‌های دوخته شده را با قیچی مرتب می ‌کردند تا روزانه ۵۰ کیف تحویل کارفرما دهند.
این گزارش از قول کارگران یادشده نوشته که آن ها برای کار روزانه از هشت صبح الی ده شب ماهانه بین ۱۵۰ تا ۲۰۰ هزار تومان دست مزد می‌ گیرند. نوجوانان و کودکان شاغل در این کارگاه‌ ها، ضمن محرومیت از حق تحصیل، به دلیل شرایط ناسالم محیط کار، از نظر بهداشتی، فرهنگی و اخلاقی نیز متحمل آسیب‌ های جدی می ‌شوند.
برخی کارگاه‌ها اصطلاحا «زیر پله ‌ای» نامیده می‌شوند. این فضاها عملا آب انبارها و دالان‌ هایی نمور، تاریک و بدبو هستند که کارفرما برای صرفه‌ جویی در مخارج کرایه از آن ها استفاده می‌ کند. در این کارگاه‌ ها از هوا، نور یا بهداشت خبری نیست. کارگران حتی توالت هم ندارند و ناچارند از آبریزگاه ‌های بس آلوده و عمومی مشترک بین چند کارگاه مجاور استفاده کنند.
کارفرما موظف است در کارخانه ‌های نساجی و تولید مواد شیمیایی برای حفظ سلامتی دستگاه تنفسی کارگران، روزانه به آن ها سهمیه شیر بدهد. در کارخانه ‌های بزرگ واحدی برای رسیدگی به سوانح هنگام کار وجود دارد که رسیدگی ‌های اولیه در زمان بروز سانحه یا بیماری را انجام می ‌دهد. این مقررات در کارگاه‌ های کوچک و در قبال نوجوانان و کودکان شاغل محلی از اعراب ندارند.
یک فعال کارگری می ‌گوید که بیش تر نوجوانان شاغل در چرم‌ سازی ‌ها، کارگاه‌ های بافنده سوزنی یا تولید پوشاک در درازمدت با مشکلات ریوی روبرو خواهند شد و خطر آسیب دیدن مفاصل و استحوان نزد برخی از آن ها نیز به دلیل کار طولانی بر روی زمین به صورت نشسته و چمباتمه زده بسیار بالاست.
در گزارشی تصویری از یک کارگاه کوله پشتی، کارگران نوجوانی را می‌توان دید که بر تکه‌ای موکت روی زمین نشسته‌‌اند و به بسته‌بندی کیف‌های باربی مشغولند. مزد روزانه آن ها از چند ساعت قوز کردن و چهارزانو نشستن، حداکثر هفت هزارتومان است.
سازمان بین ‌المللی کار، دلایل ورود نوجوانان به عرصه کار را از زاویه عرضه و تقاضا بررسی می کند و فقر را مهم ترین عامل وادار شدن آنان به کار می‌داند. کارشناسان این سازمان می ‌گویند اگر بنا باشد سیاست ‌های منع کار کودک و نوجوان موثر واقع شوند، قبل از هر اقدام باید اطمینان حاصل کنیم که آن‌ ها جای دیگری برای رفتن داشته باشند.

ایلنا، در گزارش دیگری در تاریخ 2 اردیبهشت 1391 می نویسد، كودكان در نيمه شب به جاى كاميون بار حمل می كنند. يك فعال حقوق كودكان كار اعلام كرد: به دليل سنگ ‌فرش كردن خيابان ناصرخسرو تهران، امكان استفاده از وسيله نقليه براى حمل بار مقدور نيست و كسبه از نيمه شب تا صبح از كودكان براى خالى كردن بار ماشين‌ ها و حمل آن تا بازار استفاده می ‌كنند.
طاهره پژوهش عضو هيئت مديره انجمن حمايت از حقوق کودک، در اين ‌باره به خبرنگار ايلنا، گفت: تعدادى از اين كودكان به دليل بی ‌سرپرست بودن در انبار مغازه ‌هاى اطراف بازار می ‌خوابند و چون آموزش خاصی در زمينه بهداشت به آن ها داده نشده است، بيش تر در معرض انواع بيماری ها و سوء تغذيه قرار می ‌گيرند.
سرپرست خانه كودك ناصرخسرو، درباره ساير مشاغلى كه به عهده اين كودكان گذاشته می ‌شود گفت: اين كودكان در كارگاه‌ هايى كار می كنند كه از نظارت قانون به دورند و غالبا در خدمت اقتصاد زيرزمينى هستند.
خانم پژوهش، با اشاره به اين كه غالب اين كودكان به اجبار تامين معيشت خانواده، از تحصيل محروم هستند، درباره فعاليت‌ هاى آموزشى خانه كودك ناصرخسرو توضيح داد: آموزش اين کودکان ترکيبی از آموزش‌ های خلاق و کتاب های درسی آموزش و پرورش است که در هر يک سال دو پايه درسی را آموزش می ‌بينند.
اين فعال حقوق كودكان كار، با اشاره به اين كه كودكان افغان هم تحت حمايت اين نهاد غيردولتى هستند، افزود: طبق کنوانسيون حقوق کودک، كودكان مستقل از رنگ و نژاد و مذهب و مليت هستند و از جانب اين نهاد مليت كودكان تاثيرى در ارائه خدمات به آن ها ندارد.
پژوهش، در پايان اظهار کرد: از دولت خواستاريم با حمايت از خانواده‌ های اين کودکان، حقوقی را به طور ماهيانه برای آن ها در نظر داشته باشد و به آموزش سراسرى اين کودکان بپردازد تا در آينده به صورت اصولى بتوانند معيشت خانواده هايشان را تامين كنند.
اگر کودکی پاره‏ وقت کار می ‏کند، اگر کودکی با خانواده ‏اش کار می‏ کند، اگر کودکی در شرایط مهاجرت است و کار می ‏کند و غیره، همه جزو نیروی کار کودکان در ایران حساب می‏ شوند.
بر این مبنای طالبی از فعالین «جمعیت دفاع از کودکان کار و خیابان» به دویچه وله، گفته است که به تخمین ما، با حساب همه این چیزها و مثلا تعداد کارگاه ‏هایی که در ایران ثبت شده، در خوش ‏بینانه ‏ترین حالت حدود سه‏ و نیم تا چهار میلیون کودک کار در ایران داریم که مقداری با آمارهای دولتی تفاوت دارد.
اصولا راجع به آمار کودکان کار همه‏ این ‏ها روش ‏های تخمینی هستند. مثلا تعداد شاغلین به تحصیل را حساب می ‏کنند و از افرادی که در سن کودکی هستند کم می‏ کنند، تعدادی که باقی می‏ مانند، می ‏شوند کودکانی که کار می ‏کنند. در صورتی ‏که خیلی از بچه‏ ها هستند که درس می‏ خوانند و کار می ‏کنند، خیلی از بچه ‏ها هستند که مهاجرند و اصلا جزو آمارها نیستند.
مساله‏ دیگر نیز این است که معمولا این آمارها را به این شکل درمی ‏آورند که مثلا می ‏روند به کارگاه سرکشی می‏ کنند، یک فرم هم دست ‏شان است، خودشان را معرفی می‏ کنند که از اداره‏ کار یا فلان اداره‏ دیگری آمده ایم. بعد می ‏پرسند: آیا شما این‏ جا بچه‏ کار دارید؟ خُب مانند همه‏ مسائل دیگر، همه دروغ می ‏گویند و می ‏گویند: نه!
وی می افزاید: در صورتی‏ که ما خودمان در سرکشی به کارگاه ‏های محله‏ های ۱۷، ۱۸ و ۱۹ تهران، تجربه داریم و می‏ دانیم این ‏که ما بتوانیم آمار دقیق از توی کارگاه‏ ها دربیاوریم (چون همان‏ طور که می‏ دانید، بیش تر بچه ‏های کار در کارگاه‏ ها کار می ‏کنند، نه در خیابان)، خیلی کار سختی است. برای نمونه، همکارهای من رفته بودند و پرسیده بودند که آیا در این‏ جا بچه‏ ای هست که کار بکند، صاحب کارگاه می‏ گفت: نه! در حالی‏ که سه ‏تا بچه جلوی خود آن ‏ها داشتند کار می‏ کردند. دوستان پرسیده بودند: پس این بچه ‏ها چی هستند؟ گفته بودند: افغانی‏ اند! یعنی اصلا جزو آدم ‏هایی که به آن‏ ها به عنوان بچه‏ های کار فکر کنند، حساب نمی ‏شوند.
در این ‏جا ایراد از کارفرما نیست، منظور من، ایراد مکانیسمی است که می ‏خواهند تعداد کودکان کار را بر آن اساس تخمین بزنند. خلاصه کلام این است که خیلی آدم‏ ها جا می ‏مانند و به همین دلیل، آمار سازمان‏ های غیررسمی، بیش تر از آمار دولتی است.
این فعال حقوق کودک در بخش دیگری از گفتگوی خود با دویچه وله، می افزاید: از طرف دیگر هم محیط کار کودکان، چه در خیابان و چه در کارگاه‏ ها، بسیار محیط پرآسیب و پرتنشی است. پر از کتک، تجاوز، خشونت، فحاشی و… است. این محیط طبعا امکان رشد سالمی را که کودک بتواند استعدادهای خود را بروز بدهد، یا در واقع، بتواند مهارت ‏های لازم برای زندگی اجتماعی را کسب کند از او می ‏گیرد.
آن ‏چه می ‏خواهم روی آن تاکید کنم، این است که همین بلایی که در کودکی بر سر کودک کار می‏ آید، باعث می ‏شود، به احتمال خیلی بیش تری، در آینده، جزئی از طبقه‏ فرودست جامعه باشد. چون فرصت نکرده تحصیل کند، چون فرصت نکرده مهارت کلامی کسب کند، چون فرصت نکرده مدارک فنی- حرفه ‏ای بگیرد و همه‏ این‏ ها دست به دست هم می‏ دهند که در آینده مجبور بشود پست‏ ترین و ساده ‏ترین کار را انجام بدهد و خود به ‏خود احتمال بیش تری دارد که همین کودکی که به این شکل بزرگ شده، والد یا والده‏ یک بچه‏ ‏کار دیگر بشود. منظورم این است که با کار کودکان، ما یک فرآیند بازتولید نابرابری اجتماعی داریم.
وی تایک می کند: واقعیت این است که طرف مقابل خیلی از خواسته ‏های ما دولت است. یعنی یک سری امکاناتی که باید فراهم بشود، برای این ‏که عملی باشد که هیچ کودکی کار نکند، نه تنها در ایران، در همه‏ جای دنیا، احتیاج به دخالت شدید دولت دارد. سه شرط بسیار بدیهی و ابتدایی آن هم عبارتند از آموزش اجباری رایگان، حق هویت و تامین اجتماعی. یعنی هر انسانی تا ۱۸ سال، از حداقل‏ های زندگی بهره‏ مند باشد.
وقتی می‏گویم حق هویت، یعنی هر کودکی که در این جامعه دارد زندگی می‏ کند و در حوزه‏ قضایی این جامعه است، هویت داشته باشد. نپرسند که پدرت افغانی است یا ایرانی، نپرسند که ازدواج پدر و مادرت چطوری بوده و خیلی مسائل دیگر.
وقتی هم می ‏گویم آموزش اجباری و رایگان، منظورم این است که واقعا این ‏طور باشد. نه این ‏که در قانون اساسی آمده است «آموزش اجباری و رایگان»، ولی خود دولت اعلام می‏ کند که مثلا یک میلیون نفر از بچه‏ ها، از تحصیل بازمانده هستند. خُب این چه آموزش اجباری و رایگانی است. می‏ توانم این ‏طور بگویم که شرایط مادی زندگی ‏ای باید فراهم باشد که کودک مجبور نباشد کار کند...
من در پاسخ به یکی از دوستان که می ‏پرسید، «شما در این ۱۰سال چه ‏کار کرده‏ اید؟ هنوز که این همه کودک کار در جامعه وجود دارد»، گفتم: ما در این ۱۰ سال، حداقل توانسته‏ ایم جامعه و مسئولین جامعه را قانع کنیم، از این‏ که می ‏گفتند کودک کار وجود ندارد و ما کودک کار نداریم، به این ‏جا برسند که خودشان بیایند بگویند: ما دو و نیم میلیون کودک کار داریم. از این ‏که همه جا تبلیغ کنند که کار کردن کودکی را می ‏سازد و آدم را برای زندگی در بزرگ ‏سالی آماده می ‏کند، برسند به این‏ جا که شهرداری تهران بیلبورد و تابلو بزند که «تحصیل حق همه‏ کودکان است»، یا «هیچ کودکی نباید کار کند» و...
در حالی‏ که قبلا این مسائل در حوزه‏ فرهنگی دولتی اصلا مطرح نبوده است. امروز خوشبختانه به این ‏جا رسیده و امیدواریم به اقدامات عملی منجر شود و فقط در حد ژست و شعار نماند.
خانواده‏ ها، خودشان قربانی این قضیه هستند. متاسفانه ما همیشه عادت داریم که شرایط بد را برای خودمان توجیه کنیم. این یک قضیه‏ انسانی است و به ایران ربطی ندارد، انسان ‏ها همیشه می‏ خواند آن‏چه را بد است و نمی‏ توانند کاری برای آن انجام بدهند، به شکلی توجیه کنند. برای این ‏که کم ‏تر اذیت بشوند و به اصطلاح وجدان ‏شان از دیدن این قضیه آزرده نشود. کودکان کار هم وجدان همه‏ ما را آزرده می‏ کند و برای آن هم یک سری توجیهات وجود دارد.
مثلا می‏‏ گویند: این‏ ها همه ‏شان باند هستند که دارند کار می ‏کنند. فردی این‏ ها را شب می ‏آورد، نیمه‏ شب می ‏برد و... از طرف دیگر می‏ گویند: خانواده‏ ها‏ی این کودکان مسئول هستند. یعنی مسئولیت مساله ‏ای را که بر عهده‏ جامعه و دولت است، بر گردن خانواده می ‏اندازند. از طرف دیگر می ‏گویند: این‏ ها کودکان خیابانی هستند. آن ‏ها در خیابان به‏ دنیا آمده‏ اند، در ‏آن‏جا زندگی می‏ کنند و در همان‏ جا هم می‏ میرند. ما نمی‏ توانیم کاری‏ بکنیم، فوق‏ اش می ‏توانیم مانند برزیل بزنیم این ‏ها را بکشیم که فایده هم نداشت و... اما نه! هیچ ‏کدام از این‏ ها نیست. به نظر من، خانواده‏ ها خودشان قربانی هستند. وقتی من از تامین اجتماعی صحبت می ‏کنم، بخشی از آن، به خانواده برمی ‏گردد. منظور من این نیست که بچه تامین باشد، ولی پدر خانواده از گرسنگی دارد می‏ میرد و کار نمی ‏تواند بکند.
ما خیلی کیس ‏ها را دیده ‏ایم که پدر و مادر از کارافتادگی دارند، مثلا توی کار دست یا پای ‏اش قطع شده و یا کور شده است و نمی ‏تواند زندگی را تامین کند، خانواده مانده است و در نتیجه، کودک ‏اش باید کار کند. وقتی پدر خانواده این ‏طور می ‏شود، خانواده دوتا انتخاب دارد، یا مادر باید خودفروشی کند یا بچه باید کار کند. البته فکر می ‏کنم، بعد از هدف ‏مندی یارانه ‏ها، هردویشان باید این کار را بکنند تا امورات ‏شان بگذرد. ولی این واقعیت مادی زندگی ‏شان است. مجبورند کار کنند.
طالبی، در ادامه می افزاید: متاسفانه یا خوشبختانه، مساله اصلا فرهنگی نیست. این که قضیه را فرهنگی جلوه می ‏دهند، بخشی به‏ خاطر انحراف افکار عمومی از واقعیتی است که دارد اتفاق می ‏افتد. مساله فقر است. تا مشکل فقر هست، هیچ کاری‏ نمی ‏توان کرد. نه خانواده می ‏تواند کاری بکند، نه مسجد محل می ‏تواند کاری بکند، نه معلم و نه سازمان‏ هایی مانند ما. مهم‏ ترین قضیه فقر است، تا فقر حل نشود، هیچ کاری نمی‏ شود کرد. اگر فقر حل شد، بعد می ‏توانیم بگوییم که فلان پدر و مادر از نظر فرهنگی متوجه نیستند که کار کودک برای‏ اش خوب نیست و بچه را گذاشته ‏اند سر کار. بعد می ‏شود با این مساله برخورد کرد. چون محتاج نان شب نیست، به ‏خاطر کار کودک.
من برای این ‏که جمع ‏بندی کنم، می ‏توانم بگویم که کار کودکان معضل جامعه‏ ما نیست. ما در یک نظام اجتماعی- اقتصادی جهانی زندگی می‏ کنیم که به آن نظام سرمایه ‏داری می ‏گویند. قضیه‏ کار کودکان زاییده این نظام و زائده‏ لازم آن است. مانند چرخ پنجم آن است.
کار کودکان نتیجه‏ شرایط مادی زندگی ‏شان است. وقتی می ‏گویم شرایط مادی، منظورم تاکید روی شرایط اقتصادی است. تا موقعی که مساله اقتصادی حل نشود، کار کودکان از بین نخواهد رفت. اگر سازمان یا دولتی بخواهد اقدام واقعی انجام بدهد، باید برای شرایط مادی بهتر تلاش کند. کار فرهنگی کردن، روضه خواندن و سمینار گذاشتن، هیچ‏ کدام فایده ‏ای ندارد. چون در نهایت، شب باید غذا سر سفره باشد و پولی برای اجاره‏ خانه وجود داشته باشد و از هیچ‏ کدام از این مسائل، پول برای این دو درنمی ‏آید. تنها چیزی که می ‏تواند قضیه را تغییر بدهد، فعالیت جدی برای شرایط مادی واقعی زندگی کودکان کار است.

ایلنا، در گزارش دیگری نوشته است: اين هفته، هفته كارگر است. ايامی كه شاید فرصتی باشد براي شنيدن درددل‌ های كارگری، انتقاد، وعده و وعيد و يا تقديم يك شاخه گل ناقابل به كارگران عرق ‌ريخته و زحمت‌ كش!
كمی به دور و برمان نگاه كنيم. در اين ميان نان‌ آوران كوچكی نيز هستند كه نه دست پرمهری آن ها را نوازش می كند و نه آغوشی برای حمايت شان باز شده است. نمی خواهيم بوسه بر انگشتان كوچك شان بزنيم، تنها كمی تامل كافی است!
كارگاه‌های كم ‌نور زيرزمينی،‌ مغازه ‌های كوچك صنعتی، واحدهای توليدی و... هزاران هزاران كودك را در خود می ‌بلعد، بی ‌آن كه نگاهی نگران عاقبت آن ها را جست‌وجو كند.
اين روزها چشم‌ ها به روی كودك كار بسته مانده و اذهان پرادعای مسئولان به روی هزاران كودكی كه پنهانی كار می ‌كنند و مورد انواع بهره‌ كشی ها واقع می شوند خنثی مانده است.
كودك سياه‌ سوخته، پاها را تا عرض شانه باز كرده و آجرهای تازه از كوره درآمده را با كهنه دستمال مرطوبی پاك می ‌كند. با دست‌ های كوچكش ضربه ‌های لاجونی به آجر می ‌زند تا گرده‌ های آن جدا شود. حميد چهار سال دارد و در كوره ‌پزخانه‌ های محمود‌آباد كنار برادر، مادر و خواهرش كارگری می ‌كند.
شيرين برای خودش يك بانوی تمام و كمال است. مادرش به دليل فقر از صبح خروس ‌خون تا بوغ سگ در خانه‌ های مردم را می ‌شورد و می ‌سابد.
شيرين هر روز صبح با راهی كردن برادرهای قد و نيم‌ قدش برای كار، خواهر كوچولوی دو ساله‌ اش را به كمر می ‌بندد و تشت پر از لباس چرك برادرهای شيطانش را با دست چنگ می ‌زند، عصرها با همان كودك روی كول به كانون حمايتی كودكان كار به پامنار می ‌رود و شب‌ ها با كورسوی نوری كه از خيابان به حياط می ‌تابد، محتاطانه درس می ‌خواند. برادر شيرين دياليزی است و كليه‌ هايش را بابت مصرف آب نامناسب در كارگاه توليدی از دست داده است.
ناهيد، رقيه، فريده و انسيه با انگشتان كوچك، اما ماهر خود بهترين قالی دست‌ باف تبريز را می ‌بافند. در روستای دورافتاده آن ها اكثر كودكان در كارگاه‌ های كم ‌نور و مرطوب قالی ‌بافی می ‌كنند و با تحمل غرولندهای صاحب‌ كار، در آخر كار هم حق ‌الزحمه‌ آن ها با پدرشان تسويه می شود و باز در عين نان‌ آوری، نان‌ خور محسوب می ‌شوند. اكيپ دسته ‌جمعی آن ها از صبح تا شب جان می كند تا رضايت صاحب كار را به دست آورد. كودكی آن ها پشت دار قالی مخفی مانده است.
عطيه چشمان گيرای عسلی دارد و تا دو سال پيش شاگرد درس خوان مدرسه شبانه‌ بوده. اوليای مدرسه و اعضای يكی از انجمن ‌های حمايتی به دليل غيبت ‌های مكرر، جويای احوالات عطيه می ‌شوند و با مراجعه به خانه خشتی و بيغوله دختر بچه 14 ساله با ديدن پرده‌ ای كه به تن‌ فروشی دختر بچه اختصاص داشت، به دلايل غيبت و ترك ‌تحصيل طفل معصوم پی می ‌برند!
امثال عطيه، ناهيد، رقيه، حميد و هزاران هزار كودك كار در كشور زياد است، اما عده‌ ای با زباله ‌گردی، دست ‌فروشی يا تكدی ‌گری در سر چهارراه ‌ها به چشم می ‌آيند و عده ‌ای هم پنهان و آرام تلف می شوند.
در ميان همين جان كندن ‌های بی ‌وقفه كودكان، كسی اشاره ‌ای به وضعيت كودكان كار، قربانیان جنسی، كودكان حمل‌كننده مواد مخدر و... نمی ‌كند.
مريم پناهی عضو كانون فرهنگی، حمايتی كودكان كار در گفتگو با ايلنا، به تحقيقی پيرامون 20 مورد از انواع كار كودكان اشاره می كند و می گويد: كودكان كار جنسی، كودكان گل‌ فروش، كودكان حمل‌ كننده موادمخدر، كودكان بزرگ‌ راهی، كوره‌ پزخانه‌ ها، كودكان كار خانگی، كارخانه‌ ها، مزارع، دامداری ‌ها و كودكان ازدواج كرده از جمله مواردی هستند كه مورد بررسي قرار گرفته و شرايط آن ها سنجيده شده است.
وی، در پاسخ به سئوالی پيرامون آمار مربوط به اين كودكان، ادامه می ‌دهد: بزرگ ترين معضل مربوط به اين قبيل كودكان خلاء های آماری است؛ چرا كه كار كودك در خانه ‌ها ناديده گرفته شده و تعداد بی ‌شماری از كودكان در شرايط بسيار نابسمان كاری و دور از چشم مردم و مسئولان مشغول به كار هستند.
پناهی، به تحقيقات صورت گرفته اشاره می ‌كند و ادامه می ‌دهد: روستاهای تبريز، بالاترين آمار مربوط به كودكان كار در قالی ‌باف‌ خانه‌ ها و يا كارگاه‌ ها را دارند كه بهترين قالی ‌ها را با ارزان‌ ترين قيمت می ‌بافند؛ چرا كه گره‌ های در هم تنيده شده توسط انگشتان ريز كودكان به خوبی بافته می ‌شود. سختی كار كودك در روستاهای زابل، زاهدان، سيستان و بلوچستان، بسيار چشم گير بوده و اين مساله بيش تر شامل دختران كار است كه بيش تر در معرض انواع آسيب ‌های جسمی، جنسی، روحی و عاطفی قرار دارند.
اين فعال حوزه كودكان تصريح می ‌كند: در حال حاضر كارفرمايان اين كودكان هزاران خواسته و توقع بی ‌جا در كارگاه‌ های تنگ و تاريك دارند و با انواع و اقسام آزارهای جسمی، روحی، روانی و... آن ها را شكنجه می دهند.
فاطمه قاسم‌ زاده، عضو كميته هماهنگی شبكه ياری كودكان كار ايران به ايلنا، می ‌گويد:‌ اين امكان وجود دارد كه كودكان كار 15 سال به بالا مورد نظارت و حمايت قرار گيرند اما چون وزارت كار، نان‌آوری كودكان زير 15 سال را مجاز نمی ‌داند، نظارتی هم بر روند اجرای اين قوانين نمی ‌كند. در عين حال هيچ نظارتی هم بر كارگاه‌ هايی كه تعداد كارگرهای شاغل در آن كم تر از 10 نفر بوده، نیست چرا که این کارگاه‌ ها را از شمول قانون كار خارج می ‌دانند و به اين بهانه كه تعداد نيروهای نظارتی كم است، از اين امر مهم سر باز می ‌زنند.
اين فعال حوزه كودكان با اعلام اين كه فقر مالی خانواده‌ ها باعث افزايش تعداد نان ‌آوران كوچك شده است، می گويد: سازمان‌ های دولتی بايد برای كاهش رنج كودكان گام بردارند چرا كه متاسفانه كار كودك قابل حذف نيست و از روی تفنن انجام نمی ‌شود، بلكه فقر، كودكان را به كار وا می دارد.
او، ادامه می ‌دهد: كودكان كار تشكيلاتی ندارند كه منافع خود را در چارچوب اتحاديه‌ ها حفظ كنند، در حالی كه بايد برای كودكان كار نوجوان در سنين 15 تا 18 سال، جايگاهی در نهادهای غيردولتی در نظر گرفته شود تا بتوانند مشكلات خود را مطرح كنند. چرا كه اين نوجوانان با نداشتن اتحاديه و ارگان نظارتی از بسياری حقوق مسلم، محروم می ‌شوند.
قاسم‌ زاده، به معضل ديگری اشاره می ‌كند و می گويد: نظارت وزارت كار بر روی كارگاه ‌ها هم از نظر كيفی مشكل دارند و هم از نظر كمی؛ به طوری كه با كم بودن تعداد نيروهای نظارتی توانايی نظارت بر كار كودكان از عهده وزارت كار ساقط است.
عضو كميته هماهنگی شبكه ياری كودكان كار ايران، تاكيد می كند: سال ‌ها از مصوبه هيات دولت مبنی بر اين كه كارگاه‌ های كم تر از ده نفر جمعيت از شمول قانون كار خارج هستند، می ‌گذرد در حالي كه اين مساله با وجود تعداد زيادی كودك شاغل در كارگاه ‌های اين ‌چنينی يك نقص بزرگ است.
کودک، بنا به تعریف پیمان نامه سازمان ملل درباره کودکان، انسانی است که 18 سال را تمام نکرده است مگر این که سن بلوغ در کشوری بنا به حقوق جاری اش کم تر تعیین شود!
حکومت اسلامی در اوایل حکومتش، معیار 9 سال را برای بلوغ دختران و خارج کردن اینان از زمره کودکان به مردم تحمیل کرد و به حقوق و قوانین ارتجاعی و ضدکودک ر ابه اجرا گذاشت. یا اجازه تصمیم گیری در مورد کار کودکان زیر 18 سال به پدر یا قیم یا مقامات قضایی سپرد.
گذشته از این، حکومت اسلامی که پیمان نامه را پذیرفته در اجرای آن خود را موظف نمی داند و هم چنین بر ناقضان حکومت کودک نیز چشم می بندد. به این ترتیب، در حکومتی که نیروی کار انسان کالایی مثل هر کالای دیگر است همواره برای خرید و فروش این کالا راه های گریزی وجود دارد. ظاهرا فروشنده در بازار کالای نیروی کار، کالای خود را به میل خود و بدون هیچ گونه فشار و اجباری می ‌فروشد! خریدار هم آزادنه این کالا را می خرد تا به نحوی که خود می‌خواهد از این کالا یعنی نیروی کار بهره کشی کند و سود ببرد. اما واقعیت غیر از این است و فروشنده ‌ای که در این رابطه با خریدار برابر شمرده می شود چیزی برای فروش ندارد جز نیروی کارش و قیمت آن را هم نه خود او، بلکه شرایط جاری و مناسبات حاکم در جامعه تعیین می کند.
به علاوه سرمایه دار به به یمن میلیون ها بی کار در جامعه، نگرانی از کمبود نیروی کار ندارند. اساسا سرمایه داری به کار کودکان علاهقه مند است. چرا که نیروی کارشان بسیار ارزان است. بدین گونه، کودکان کار به دلیل فقر وحشتناک خانواده که خود ناشی از بهره کشی سرمایه داری است به جای بازی های کودکانه، به جای رفتن به مدرسه و سواد آموزی و تفریح، روانه کارگاه ها و کارخانه‌ ها و خیابان ها می شوند و در محیط نامناسب آن از نظر جسمانی و هم اخلاقی و فرهنگی، کار می کنند و مورد استثمار شدید قرار می گیرند.
هنگامی که در آمارها گفته می شود یک دوازدهم جمعیت جهان دچار سوء تغذیه است که 160 میلیون نفر آن را کودکان زیر 5 سال تشکیل می دهد. هر روز 34 هزار کودک زیر5 سال و هر ساله 12 میلیون کودک از گرسنگی می میرند در حالی ‌که به اندازه کافی گندم، برنج و مواد غذایی برای سیر کردن شکم جمعیت جهان وجود دارد.
می گویند 1 نفر از هر 4 نفر جمعیت جهان یعنی 3/1 میلیارد نفر روزانه با کم تراز یک دلار آمریکا زندگی می ‌کند. در حقیقت باید بگوئیم این تعداد از جمعیت جهان مرگ را روزشماری می کنند.
250 میلیون کودک 14-5 ساله کار می کنند تا زندگی خود و خانواده هایشان را تامین کنند. از این تعداد، 120 میلیون کودک به طور تمام وقت و بقیه نیمه وقت کار می کنند. 113 میلیون کودک حتی از تحصیلات ابتدایی محرومند و در بسیاری از نقاط به طور سنتی دخترانی که از تحصیل محرومند بیش تر است. هم زمان میلیون ها انسان بزرگ سال نیز بی کارند.
کودکان کار با مزدی ناچیز و تحت شرایط بسیار بد کارمی‌ کنند؛ مثل تولید کفش ورزشی، قالی بافی، کبریت سازی، شیشه گری، ساخت مواد آتش بازی، تولید سیگار، تولید مواد سمی و شیمیایی و...
کودکان، همواره قربانیان جنگ ها هستند. در جنگ‌ های 10 ساله اخیر دو میلیون کودک جان خود را از دست داده ‌اند. شمار کودکان سرباز در 30 کشور درگیر در جنگ در نقاط مختلف دنیا بالغ بر 300 هزار نفراست. از این کودکان برای پیام رسانی، حمل اسلحه و بار، مین روبی، و پارتنر سکس استفاده می شود. استفاده از کودکان زیر 18 سال تنها اختصاص به کشورهای فقیر یا در حال رشد ندارد، بلکه در کشورهای پیشرفته صنعتی هم کودکان خانواده های فقیر را در برمی گیرد.
کودکان سرباز در بسیاری از جنگ ها فعال بودند از جمله جنگ هایی که کودکان به طورعلنی در آن فعال بودند و حضور آن ها از طرف مسئولان بالای مملکتی مورد تشویق و تایید قرار می گرفت جنگ ایران و عراق بود. کودکان ایرانی، برای حضور در جنگ احتیاج به اجازه والدین نداشتند. از این کودکان برای مین روبی و عملیات انتحاری و غیره استفاده می شد. نمونه بارز آن کودک 12 ساله ای بود که خود را با مواد منفجره به یک تانک عراقی زد و کشته شد که از طرف رهبر و مقامات دیگر به الگوی کودکان و نوجوانان مسلمان تبدیل شد. در حالی که فرزندان همین رهبران در کنار والدین خود به راحتی زندگی می کردند و به آن ها گفته می شد: جبهه جنگ شما، مدرسه است (از مصاحبه رفسنجانی در مورد اشتیاق پسرش برای رفتن به جبهه). این وضعیت خود را در ادبیات و فرهنگ جنگ به خوبی نشان می دهد. در یکی ازسرودهایی که در زمان جنگ مرتب برای تشویق کودکان در رفتن به جبهه از رادیو ایران پخش می شد کودکان سرود خوان می گفتند: دشمن خیال کرده ما نوگل بهاریم، اما امام ما گفت ما مرد کارزاریم! عجیب است که دشمن در این مورد انسانی فکر می کند!
آن چه که در بالا به آن ها اشاره کردیم گوشه هایی از وضعیت دلخراش کودکان کار و خیابانی در ایران است. نهایتا بررسی ها نشان می دهد که در ایران آمار رسمی در زمينه کار کودک وجود ندارد. البته روزنامه ابتکار حدود دو سال پيش به نقل از گزارش مرکز آمار نوشته بود که تعداد کودکان کار در کشور دو ميليون و ۵۰۰ هزار نفر است. اکنون با توجه به افزايش نرخ تورم و مشکلات اقتصادی در جامعه ايران، اين احتمال وجود دارد که آمار کودکان کار افزایش یافته شايد به حدود ۳ ميليون نفر نیز رسيده باشد.
اما همین امروز نیز كودكان كار و خیابانی در ایران، بايد بتوانند مانند ساير شهروندان از حقوق انسانی مانند آموزش، بهداشت، تغذيه مناسب، اوقات فراغت، تامين اجتماعی و... برخوردار شوند نه آن كه به واسطه فقر و شرايط نامناسب كاری با ساير معضلات مانند اعتياد، آزار جنسی و... دست و پنجه نرم كنند و مشكلی به معضلات آن ها افزوده شود. تامین زندگی کودکان کار و خیابانی و خانواده آن ها هم به طور کلی وظیفه دولت است.
مسلما، تنها زمانی می شود انسان شخصیت واقعی انسانی خود را به دست آورد و استعداد هایش شکوفا گردد که بساط سرمایه داری و کار مزدی برچیده شود. این کار هم به عهده طبقه کارگر متشکل و متحد است که به طور هدفمند و آگاهانه با سیستم سرمایه داری و حکومت اسلامی آن به مصاف برمی خیزد تا برانداختن آن، جامعه نوینی را بر پا دارد که در آن جامعه، همه انسان ها بدون در نظر گرفتن ملیت، جنسیت و باورهایشان در همه عرصه های اقتصادی، جنسی، ملی و حقوقی و اجتماعی از حقوق یک سان برابری برخوردار می گردند و هیچ انسانی انسان دیگر را استثمار نمی کند.

کودکان نه فقط به والدین، بلکه به جامعه هم تعلق دارند و تمام تعهدات تامین آموزش فرزندان نیز به عهده جامعه است. کاش این خواست ناظم حکمت که در شعر زیبایی گفته است « دنیا را به کودکان بدهیم» روزی برآورده شود.



دنیا را به کودکان بدهیم


دنیا را به کودکان بدهیم،
حداقل برای یک روز
بدهیم مانند بالونی رنگارنگ
بازی کنند، بازی کنند،
آواز سر دهند در میان ستارگان
دنیا را به کودکان بدهیم،
بدهیم مانند یک سیب بزرگ
مانند یک تافتون گرم.
چیزی نیست یک روز،
دنیا را به کودکان بدهیم
حداقل برای یک روز
تا دنیا، دوستی را درک کند.
کودکان،
دنیا را از دست ما خواهند گرفت
و درختان ابدی خواهند کاشت!
(بیست و یکم مه 1962، مسکو)

* برگردان از ترکی به فارسی: بهرام رحمانی
-------------

بهرام رحمانی
bahram.rehmani@gmail.com

یک شنبه دهم اردیبهشت 1391 - بیست و نهم آوریل 2012



اخبار و گزارشات کارگری ۱۰ اردیبهشت ماه ۱۳۹۱

- اخراج ۱۰۰ كارگر ايران غلتك كاشان وتجمع اعتراضیشان مقابل اداره کار
- بیکارشدن تعدادی ازکارگران"زاگرس خودرو بروجرد"
- بيكاري ۴۰ درصدي صيادان طي يك سال گذشته



- اخراج ۱۰۰ كارگر ايران غلتك كاشان وتجمع اعتراضیشان مقابل اداره کار
- بیکارشدن تعدادی ازکارگران"زاگرس خودرو بروجرد"
- بيكاري ۴۰ درصدي صيادان طي يك سال گذشته
- قراردادکارگران و کارمندان شرکت آب منطقه اي بوشهرومشکلاتشان
- انعقاد قراردادهای کاری شش روزه در محیط‌های کارگری
-40 روز است حقوق نگرفتیم
- تظاهرات در بیش از ۵۰ شهر اسپانیا

اخراج 100 كارگر ايران غلتك كاشان وتجمع اعتراضیشان مقابل اداره کار

به گزارش مورخ10اردیبهشت ایلنا،هفته گذشته 100 نفر از كارگران رسمي و قراردادي شركت ايران غلتك كاشان بدون مجوز،دسته جمعی اخراج شدند.
براساس این گزارش،این کارگران جهت اعتراض نسبت به اخراج خود با تجمع در اداره كار اين شهرستان خواستار رسيدگي به وضعيت كاري و بازگشت به كار شدند.
درادامه گزارش،بنقل از باغباني سرپرست اداره كار، تعاون و رفاه اجتماعي كاشان آمده است: وقتي از مدير اين شركت علت اخراج دسته جمعي بالغ بر 100 نفركارگر را پرسيديم گفت چون تصميم دارم كارخانه‌ام را نو كنم چنين كاري كرده‌ام.
وی ضمن تاكيد بر غير قانوني بودن اخراج اين كارگران اظهار كرد: اگر مديران قصد توسعه كارخانه خود را داشتند بايد ابتدا طرح توسعه را جهت بررسي در كميسيون كارگري جهت كار كارشناسي مي‌آوردند و سپس تصميم به اين كار مي‌گرفتند كه متاسفانه مديريت اين كارخانه بدون طي نمودن اين مراحل و بدون مجوز از مراجع ذي صلاح اقدام به اخراج كارگران كرده است.

بیکارشدن تعدادی ازکارگران"زاگرس خودرو بروجرد"

به گزارش10اردیبهشت مهر، تعدادی ازکارگران"زاگرس خودرو بروجرد" به دلیل مشکلات مالی و عدم پرداخت سهم تولید به دنبال هدفمندی یارانه هاازکار بیکارشدند.
بنا بهمین گزارش،معاون استاندار لرستان و فرماندار ویژه بروجرد در این رابطه با تایید خبر تعدیل نیرو در زاگرس خودرو بروجرد، علت این امر را کمبود نقدینگی و مشکلات مالی این واحد تولیدی بروجرد دانست.
سجاد معین اظهار داشت: شرکت زاگرس خودرو بروجرد در این روزها به دلیل مشکلات مالی تولید نداشته و اقدام به تعدیل نیروهای خود کرده است.
وی به کاهش درخواست تولید سایپا و پارس خودرو از شرکت زاگرس خودرو بروجرد برای تولید پیکاپ و رنگ کردن پراید اشاره کرد و گفت: این عوامل دست به دست هم داده اند که این کارخانه با مشکل مالی مواجه شود.
زاگرس خودرو یکی از شرکتها و کارخانه‌های خودروسازی در ایران است که در زمینه مونتاژ اتومبیل فعالیت دارد. کارخانه زاگرس خودرو در بخش اشترینان شهرستان بروجرد و در سه راهی بروجرد - ملایر - نهاوند قرار گرفته‌است و از سال ۱۳۷۵ شروع به فعالیت کرده‌است.
این شرکت با کارخانجات خوروسازی پروتون مالزی قرارداد دارد و اتومبیل‌هایی با نام پروتون تولید می‌کند.زاگرس خودرو در سال 1381 با تولید خودروی پروتون ویرا اولین محصولات خود را وارد بازار کرد.
فاز دوم شرکت زاگرس خودرو شهرستان بروجرد نیز در سال 1386 با قرارداد رنگ خودروی پراید با همکاری شرکت پارس خودرو به بهره برداری رسید.

بيكاري 40 درصدي صيادان طي يك سال گذشته

به گزارش ایلنا بتاریخ 10اردیبهشت، محمد کارگر رئیس اتحادیه صیادان از بیکاری ۴۰ درصدی صیادان طی یک سال گذشته در پی اجرای قانون هدفمندی یارانه‌ها خبر داد.
وی از افزایش بدهی صیادان به بخش‌های دولتی خبر داد و گفت: تعداد زیادی از صیادان به دلیل عدم توانایی در پرداخت اين بدهی‌ها ورشکست شده‌اند.
وی افزود،افزایش هزینه سفرهای دریايي به تبع افزایش نرخ سوخت پس از اجرای قانون هدفمندی یارانه‌ها و کاهش ذخایر دریایی را از مهمترين دلايل افزایش بیکاری صیادان اعلام کرد و یاد آور شد: در صورت عدم اعمال سیاست‌های حمایتی، روند بیکاری صیادان سير صعودی خواهد داشت.
رئیس اتحادیه صیادان بوشهر با بیان اینکه استان بوشهر ۷۰۰ کیلومتر پهنه‌ي ساحلي دارد و این حق مردم است که زندگی خود را از طریق دریا سپری کنند، یاد آور شد: در حال حاضر با توجه به متوقف شدن صیادی این نگرانی وجود دارد که صيادان به جاي صيد ماهي به واردات ماهی روی بیاورند.
او با بيان اينكه در شرايط فعلي صیادان معتقدند اگر ماهی وارد کنند و بفروشند برای آن‌ها به صرفه‌تر است، یاد آور شد: سهمیه سوخت کشتی‌های صیادی بسیار کم است و‌‌ همان میزان کم نیز با مبلغ بسیار بالا ارائه می‌شود و به هیچ وجه به صرفه نیست.
وی خواستار کاهش سن بازنشستگی در میان صیادان شد و گفت: صیادان به دلیل شرایط سخت پس از ۱۵ سال فعالیت در این حرفه قادر به کار کردن نیستند و شرايط بازنشستگي فعلي در مورد آنان ناعادلانه است.

قراردادکارگران و کارمندان شرکت آب منطقه اي بوشهرومشکلاتشان

به گزارش 10اردیبهشت بوشهرنیوز،جمعی از نیروهای خدماتی شرکت آب منطقه ای بوشهر با ارسال نامه ای از مسئولین استان خواستار رسیدگی به وضعیت خود شدند.
بخشی از این نامه بقرارزیراست:
این شرکت (آب منطقه اي بوشهر )از تاريخ 89.11.01 تا تاریخ 90.12.29 عده اي از کارگران و کارمندان را قراردادي کرده و در این مدت شدیداً کارگران و کارمندان خدماتی را تحت فشار گذاشته اند.
يک روز اعلام کردند قراردادي شوید، چند ماه بعد گفتند تعاوني، سپس اعلام کردند قرارداد معين، پس از چندی قرارداد کارگري و بعد نیز کارمندي.
ما در اين يک سال و دو ماه واقعا خسته شديم، آيا مي شود يک تعاوني تشکيل داد و مديرعامل آن را يک آبدارچي گذاشت؟
آیا یک آبدارچی باید در مورد زندگي 50 پرسنل و حدود 200 عضو خانواده آن ها تصمیم بگیرد؟
مگر رییس جمهور اعلام نکرده که همه نیروهای خدماتی از جمله آبدارچی ها، نگهبانان و حتی نامه رسان ها باید قراردادی شوند؟
آیا برای این مشاغل مدرک کاردانی لازم است که از ما مدرک می خواهند؟
برای انجام امور کارگری چه نیازی به مدرک کاردانی می باشد؟
چرا مسئولین شرکت آب منطقه ای ما را تهدید به اخراج می کنند؟
عده ای در این شرکت تا تاريخ 90.12.29 با پيمانکاری قرارداد داشتند اما یکی از معاونت های شرکت آب منطقه ای با همکاری دو تن از پرسنل به شدت با قراردادی کردن نیروهای خدماتی مخالف بوده و به همین دلیل سنگ اندازی می کنند!
ما از مسئولین استان خواستار مداخله در موضوع و رفع مشکل قراردادمان هستیم.
انعقاد قراردادهای کاری شش روزه در محیط‌های کارگری
به گزارش 10اردیبهشت فارس، برخی کارفرماها قراردادهای شش روزه با کارگران منعقد می‌کنند که حقوق روز جمعه را به آنها پرداخت نکنند.


40 روز است حقوق نگرفتیم
همسریکی از کارگران رفت و روب شهرداری ساری در گفت‌وگو با فارس بتاریخ 10اردیبهشت، با بیان اینکه در سال جدید همسرم هنوز به حق الزحمه ماهانه خود نرسید، گفت: ساعت کاری همسرم از ساعت دو شب تا 10 صبح و بعد ازظهرها از ساعت یک تا 5 است، بیان داشت: این فعالیت شبانه‌روزی حقوق به موقع ندارد.
این همسر اضافه کرد: با تاخیر در روند حقوقی همسرم به امورت روزانه خود نمی‌رسیم و این درحالی است که بیماری و پرداخت وام‌ها گریبانگیر ما می‌شود.
بنا بهمین گزارش، برخی از کارگران شهرداری ساری بیش از 10 تا 15 سال سابقه شرکتی بودن را دارند ولی جذب نشدند. دولت قانون جذب نیروهای شرکتی را وضع کرده است ولی در شهرداری ساری برای کارگران اجرا نمی‌شود


ماجراي روزي که آقاي خبرنگار کارگر ساختماني شد
در جامعه اي که ما زندگي مي کنيم ممکن است اين اتفاق تلخ براي هر کسي بيفتد...
«بيکاري» اين همان بلاي کشنده اي است که ممکن است گريبان هر فردي را بگيرد. امروزه از آن جا که بيشتر قراردادهاي نيروهاي کار در شرکت ها و سازمان ها به صورت قراردادهاي چند ماهه يا شرکتي منعقد مي شود، فرآيند شوم بيکاري براي هيچ مرد و زن شاغلي دور از ذهن نيست! در واقع هراس از بيکاري کابوسي است که شاغلان را هم رها نمي کند چه برسد به جويندگان کار!


بازي زندگي يا بازي «سه به سه قطار»
هر روز از کنارشان رد مي شدم، صبح ها که مي آمدم تعدادشان بيشتر بود، سرحال بودند و قبراق. بعد از ظهرها که برمي گشتم بازهم عده اي از آن ها را مي ديدم که هنوز کنار ميدان نشسته بودند، بي حوصله و بي رمق! با همديگر صحبت مي کردند يا «سه به سه قطار» بازي مي کردند، با سنگ ريزه هاي خيابان! ولي به نظرم به بازي زندگي فکر مي کردند.


آخرين انتخاب يک مرد
به اين جماعت دراصطلاح عموم مي گويند: «عمله». شکل مودبانه اش کارگر سر گذر است يا همان کارگر ساده ساختماني. معمولا وقتي يک مرد براي کار به هر دري مي زند و حتي به در بسته شرکت هاي خدماتي مي خورد، به ناچار اين شغل را انتخاب مي کند.به نوعي آخرين انتخاب يک مرد است يا حداقل شغلي نيست که از سر علاقه و عشق انتخاب شده باشد. بچه ها هم از همان دوران کودکي با اين شغل آشنا مي شوند وقتي پدرشان نصيحت مي کرد: «اگر درس هايت را خوب نخواني فردا بايد عمله بشي!»
تلنگر کارگرانه!
هميشه دلم مي خواست بدانم يک کارگر ساده ساختمان بودن چه حسي دارد. دلم مي خواست بدانم چند روز مي توانم کارگري کنم و به قول بچه ها نان بازويم را بخورم. تا اين که يکي دو سال پيش از طرف روزنامه به ماموريتي چند روزه به برخي شهرستان هاي استان رفتم. حوالي ميدان اصلي يکي از شهرها کارگران ساختماني را ديدم که به انتظار کار نشسته بودند، ناگهان سوژه «ساماندهي کارگران ساختماني» به ذهنم خطور کرد و بد نديدم گفت و گويي با آن ها داشته باشم، با اين نيت از خودرو پيدا شدم، چند نفراز کارگرها با اين تصور که من يکي از مسئولان شهر هستم! به طرفم آمدند و کلي از گرفتاري هايشان گفتند و ناليدند از اين که بيمه ندارند، حقوق ندارند و...
اگر مردي...
اما آن چه مرا بيشتر از هر چيزي راغب کرد که يک روزي لباس کارگري بپوشم اين بود: يکي از کارگرها که جوان تر بود با صداي بلند خطاب به من گفت: «اگر مردي، توي اين آفتاب عينک دوديت رو بردار بيا مثل ما پاي قرقر وايستا ببين کار کردن يعني چي؟ زير باد خنک کولر پشت ميزت نشستي از حال ما خبر نداري!»آن روز پاسخ آن کارگر را ندادم، گذشتم و قول دادم از مشکلاتشان بنويسم. ولي تا مدت ها صداي آن کارگر مانند پتکي در گوشم صدا مي کرد: "اگر مردي..."


شما هم مي توانيد ...
اما اين گزارش مشق شبي براي «عبرت آموزي» درس نخوان ها نيست، خيلي از افرادي که اين گزارش را مي خوانند اکنون بيکارند، شايد مدت هاست که به دنبال کاري مناسب تمام خيابان هاي شهر را وجب به وجب گز کرده اند، خيلي هاي ديگر هم صاحب شغل و پست و مقام شده اند، اما بخش ديگري از خواننده هاي اين گزارش با وجود اين که به سن کار رسيده اند و شرايط اش را دارند همچنان بيکارند و علاف! چون پدران پول داري دارند که صاحب شغل و پست و مقام هستند! اين جوانان هنوز عادت دارند پول تو جيبي شان را از پدرشان بگيرند، هنوز عقيده دارند در يک خانواده ۴ ، ۵نفري فقط پدر وظيفه دارد کار کند. اين گزارش مي خواهد نشان دهد که گاهي اوقات پول در آوردن چقدر سخت مي شود، بد نيست برخي از جوانان که شرايط کار کردن را دارند ولي هنوز اميدشان به جيب پدر است اين گزارش را بخوانند، حتي بهتر است که مشابه آن را تجربه کنند، اگر مي توانند...


انتخاب "آخرين گزينه"
فرض کردم اخراج شده ام، فرض کردم زن و بچه ام حتي به نان شب هم محتاج شده اند و ديگر هيچ کاري از دستم ساخته نيست و بايد «آخرين گزينه» را انتخاب کنم. لباس هاي خاکي دوران آموزشي سربازي ام را از زير زمين خانه پيدا کردم و پوشيدم و راه افتادم.
«نشستن سر گذر» جرات مي خواهد، کافي است همکاري، آشنايي يا دوستي رد شود، مرا با آن قيافه ببيند و يک عمر مضحکه و سوژه خنده شوم، اما تصميمم را گرفته بودم، استرس ناب تجربه اين کار عجيب در سرم افتاده بود و وسوسه ام مي کرد. ساعت ۷ صبح، ميدان فردوسي، کمي دور تر از اداره کار نشستم. لحظه ها به کندي مي گذشت. خودم را ديدم که قاطي يک عده جواني شده ام که از سر غيرت و مردانگي، تمام راه هاي خلاف را بر خود حرام کرده و آمده بودند لقمه ناني هر چند اندک ولي حلال به خانه هايشان ببرند، اين تنها چيزي بود که به من اميد مي داد. تقريبا همگي زودتر از من آمده بودند. بعضي از آن ها ابزارهاي بنايي هم به همراه داشتند، گاه همديگر را مي شناختند. يکي دو ساعت گذشت، با خيلي هايشان صحبت کردم، بعضي هايشان بنا بودند که از سر بيکاري کارگري مي کردند، يکي شان قبلا در بهشت رضا (ع) غسالي مي کرد، ديگري کارگر اخراجي يک شرکت خدماتي بود، آن يکي با يک ماشين قسطي مسافرکشي مي کرد که با سرقت خودرواش از کار بيکار شده و حالا مانده بود با يک دنيا بدهي. خلاصه هر کدام قصه دردناک زندگي خود را داشتند.
وقتي پيدا کردن کار سخت مي شود
هر وقت يک خودرو کنار ميدان توقف مي کرد، همگي مي دويدند سمت خودرو. قدرت بدني ساير کارگران بيشتر از من بود. در يک لحظه آن چنان دور ماشين حلقه مي زدند که اصلا نمي شد به سمت راننده رفت. معمولا راننده ها از بين کارگرهاي متخصص يکي دو نفر را انتخاب مي کردند. خلاصه به هر دري زدم نتوانستم از اين طريق براي خودم کاري پيدا کنم. نه تخصصي و نه امکاناتي! انگار براي اين کار ساخته نشده بودم. تا عصر دوام نياوردم، نزديک ظهر که شد خسته و درمانده برگشتم خانه و به اين فکر مي کردم کارگرهايي که به هر دليلي کار پيدا نمي کنند با چه حس و حالي به خانه برمي گردند و چه جوابي براي زن و فرزندانشان دارند؟
آشنايي با يک دانشجوي فوق ليسانس!
همان روز با يک دانشجوي فوق ليسانس آشنا شدم، کارگر سر گذر نبود اما براي امرار معاش خود، مادر و دو خواهرش کارگري مي کرد، پدرش را از بچگي از دست داده بود، خيلي از او خوشم آمد، به نظرم خيلي يک مرد بايد «مرد» باشد که هم درس بخواند و هم از هر گونه کار و تلاشي حتي کارگري ساختمان براي امرار معاش خانواده اش دريغ نکند. محمد توانست برايم «کار» پيدا کند، به او گفتم تنها کاري که مي توانم بکنم کارگري ساده است، حتي آهک را از گچ تشخيص نمي دهم، چه برسد به اين که بخواهم گچ يا ملاط درست کنم!


تجربه اولين روز کارگري
بالاخره روز موعود فرا رسيد. محمد به اتفاق يکي از دوستانش يک پروژه را قبول کرده بود، يک آپارتمان 150 متري در طبقه سوم که قرار بود دکوراسيونش به کلي تغيير کند، مي خواستند آشپزخانه برود توي اتاق خواب، اتاق خواب بشود حمام و توالت، پذيرايي و هال هم يکسره شود.
يواش !!
حالم گرفته شد، به نظرم کار سختي بود، اما يک حسن بزرگ داشت و آن اين که در يک محيط بسته انجام مي شد و نه از آفتاب خبري بود و نه از چشمان غريبه مردم شهر! پتک را برداشتم که هر چه فرياد دارم به ديوار اتاق بکوبم، پتک سنگين را دو دستي و با تمام قوا بلند کردم. به بالاي سرم که رسيد نتوانستم سنگيني اش را تحمل کنم، پتک از روي سرم گذشت و محکم به روي زمين افتاد، به سختي خودم را نگه داشتم و گرنه به همراه پتک روي زمين ولو مي شدم. کمرم شکست اما نه به خاطر سنگيني پتک آهني، بلکه به خاطر فريادهاي خشمناک صاحب خانه که به سمتم روانه شد: «هو، سراميک هاي کف اتاق رو شکستي... يواش!!»
محمد به دادم رسيد، پتک را گرفت و قلم و تيشه را به من داد. رفتم داخل آشپزخانه و افتادم به جان کاشي ها. يکي پس از ديگري کنده مي شدند، خوشم مي آمد، از پتک زدن به ديوار راحت تر بود، فرياد بلند صداي صاحبخانه که دوباره طنين انداز شد، تيشه را لرزاند به جاي اين که بر سر قلم بنشيند، به روي شستم کوبيده شد. خجالت کشيدم داد بکشم. «مردک مي خواي ورشکست کني ما رو؟!» تازه فهميدم مي خواهند کاشي هاي آشپزخانه را سالم در بياورند و در توالت داخل حياط استفاده کنند.
از قلم و جوهر تا قلم و تيشه!
«چشم» گفتم و کارم را ادامه دادم، چيزي نگذشت که کف هر دو دستم آبله زد، دستان من با قلم و جوهر آشنا بودند، نه با قلم و تيشه بنايي. پارچه کهنه اي را دور دستانم پيچيدم، با خودم عهد بسته بودم که تحت هيچ شرايطي کارم را رها نکنم. اگر بر مي گشتم يک عمر از خودم خجالت مي کشيدم.
قابلمه عدس پلو و کيسه هايي که انتظار مرا مي کشيدند
تا ظهر کار کرديم، عجيب گرسنه شده بودم، محمد را ديدم که قبل از هر کاري با شنيدن اذان، بساط نمازش را پهن کرده است. با خودم گفتم در اين اوضاع و احوال به کجا زنگ بزنيم تا ناهار بياورند؟ اما محمد فکرش را کرده بود. از خانه يک قابلمه کوچک عدس پلو آورده بود. همان را ۳ نفري خورديم، احساس کردم بيشتر از حد معمول غذا خوردم، خيلي چسبيد البته اگر بعد از آن يک چرت جانانه هم مي گرفتم اما حيف که بايد چندين کيسه 50 کيلويي سيمان و گچ را به طبقه سوم مي آوردم!
اولين موفقيت!
بالا آوردن آن همه مصالح از حدود 30 پله 30 سانتي آن هم براي يک آدم 70 کيلويي بايد کار سنگيني باشد. اما چاره اي نبود! کار را شروع کردم. يک ساعت گذشت و عقربه هاي ساعت روي عدد 2 ايستادند تا نفسي تازه کنند، تقريبا توانسته بودم يک نيسان مصالح را 3 طبقه بالا بياورم، کلي به خودم افتخار مي کردم. فقط دنبال جارو و خاک انداز مي گشتم تا اندک خرابکاري خودم را تميز کنم. خدا را شکر هر وقت کيسه ها از دستم مي افتادند، به علت محکم بودن بافت کيسه پاره نمي شدند و فقط کمي راه پله کثيف مي شد، اين بار تنها صاحب خانه به خاطر از بين رفتن سرمايه اش غرولند نمي کرد، بلکه همسايه ها هم اضافه شده بودند که: اي داد! اي بيداد! راه پله عزيزمان کثيف شد!
پله ها را دستمال بکش!
همان طور که پله ها را جارو مي کردم، خانم جوان طبقه پايين در واحدش را باز کرد و يک سطل آب را در حالي که دستمالي داخل اش غوطه ور بود بيرون گذاشت و گفت: «آي پسر بيا پله ها رو با اين دستمال بکش، خفه شديم از گرد و خاک!» آن خانم طوري دهان و بيني اش را گرفته بود و جوري مرا مورد خطاب قرار داد که دلم مي خواست سطل را شوت کنم و به خانه برگردم. اما بدون هيچ صحبتي سطل را جلو کشيدم. سرم به پله ها بند بود که دوباره صاحب خانه بالاي سرم پيدا شد، کلا آدم عجيبي بود، سيگارش را با سيگار قبلي روشن مي کرد و در تمام مدت در غياب همسرش به او ناسزا مي گفت که چقدرخرج الکي روي دستش گذاشته است و من باز هم مخاطب اصلي او بودم: «چقدر مس مس مي کني پسر؟ سر خودتو با اين کارا بند
نکن که از مزد خبري نيست ها! برو بالا کمک کن گچ هاي سقف رو بتراشن». گفتم: «آخه همسايه ...» بي درنگ گفت: «همسايه غلط کرد با تو، تو از من پول مي گيري يا از اون؟»
هم شيشه شکست هم دل
هر چند باز هم صاحب خانه مرا سخت مواخذه کرد ولي اين بار کاري کرد که کمي خشنود شدم. او همان نقشه اي که من براي سطل آب در سر داشتم را به خوبي عملي کرد! رفتم بالا محمد مي خواست گچ بري هاي سقف را بتراشد، ظاهرا گل هايش قديمي شده بودند و دل خانم صاحب خانه را زده بودند، حالا مي خواستند نور مخفي کار کنند. دو بشکه داشتيم، که بايد تخته کار بنايي را روي آن ها مي گذاشتيم. سنگيني تخته و گرفتگي عضلات دستم باعث شد يک لحظه نتوانم تخته را کنترل کنم، سر تخته به پنجره اتاق که به سمت خيابان باز مي شد اصابت کرد و گوشه شيشه شکست! «حي ...!» اين لقبي بود که اين بار صاحب خانه به پاس اين دسته گل نثارم کرد. دلم شکست، تا به حال همچين برخوردي نديده بودم. همه چيز مهيا بود براي ترک اين روز وحشتناک، اما «نه»، نمي توانستم عهدم را بشکنم...
آخرين دستور ...
آرام آرام روز به پايان مي رسيد. آخرين دستور اين بود که نخاله هاي ساختماني را از کف اتاق جمع کنم و درون کيسه ها بريزم و سپس در جاي مخصوص نخاله که در پياده رو قرار داشت خالي کنم. سکانس آخر دعوا با مغازه دار بود، همين يک مورد را کم داشتم تا روز قشنگم تکميل شود! هر بار که کيسه ها را خالي مي کردم، مغازه دار جوان از کنار مغازه اش داد مي زد :«هو يره آروم تر! » به روي خودم نمي آوردم، به خودم تعهد داده بودم که يک روز تمام در هر شرايطي عملگي کنم. چند بار که پله ها را رفتم و آمدم ديگر انرژي ام کاملا تحليل رفته بود، ناخواسته قبل ازاين که بتوانم محتويات کيسه را داخل محفظه نخاله خالي کنم از دستم رها شد و تمام نخاله ها وسط پياده رو ريخت. و اين بهانه خوبي بود براي سوپرمارکتي که تمام عقده هايش را سر من خالي کند، به ويژه اين که فکرمي کرد به تعمد و از سر لجبازي اين کار را کرده ام، در يک لحظه دست هايش را روي قفسه سينه ام احساس کردم که هلم مي داد به سمت ديوار.
رد و بدل شدن مشت و لگد
رد و بدل شدن يکي دو عدد مشت و لگد و البته مقدار قابل توجهي فحش و ليچار، عصرانه دل پذيري را برايم رقم زد. اگر محمد و دوستش ديرتر رسيده بودند حتما کارم به پاسگاه يا بيمارستان مي کشيد.
پمادي معادل نصف حقوق
بالاخره غروب شد! همه مصائب سخت کارگري يک طرف، گرفتن پول از آن صاحب خانه عصباني يک طرف. پول شيشه شکسته را از مزدم کم کرد و آب پاکي را روي دستم ريخت و گفت: «شما فردا نيا!»در راه برگشت به خانه، به قدري خسته بودم که در تاکسي خوابم برد. قبل از اين که به خانه بروم به داروخانه رفتم تا براي آبله هاي دستم پماد بخرم. 7 هزار تومان! يعني حدود نصف آن چيزي که يک روز تمام برايش زحمت کشيده بودم. به نظرم به آن پماد احتياج داشتم ولي از طرفي دلم مي خواست آن دست هاي پينه بسته را حداقل براي چند روز داشته باشم. وقتي برگشتم خانه علت سر و کله خاکي ام را پرسيدند. تازه فهميدم چرا بعضي از مردم خيابان چپ چپ نگاهم مي کردند! همان طور که دست هايم را در دست شويي مي شستم نگاهم به آيينه افتاد ناخداگاه چهره آن کارگر شهرستاني به يادم آمد، کمي مکث کردم و گفتم: رفته بودم کارگري!...
ارزش واقعي 15 هزار تومان
حالا هر چند دير ولي ديگر دينم را به آن کارگرها ادا کرده بودم، حالا ديگر بدون هيچ عذاب وجداني مي توانستم بگويم و بنويسم که آقاي مسئول حداقل همان طور که پشت ميزت نشسته اي به داد بينواي اين 4 ميليون کارگر ساختماني برس که نه بيمه دارند، نه خدمات بهداشتي و درماني و نه ...
حالا تازه ارزش واقعي15 هزار تومان را مي فهمم...
منبع:خراسان-10اردیبهشت

تظاهرات در بیش از ۵۰ شهر اسپانیا

در بیش از ۵۰ شهر اسپانیا، شهروندان در اعتراض به کاهش بودجۀ خدمات رفاهی و آموزشی از سوی دولت به خیابان‌ها رفتند.
روز یکشنبه در مادرید، پایتخت اسپانیا، هزاران نفر در مرکز شهر تظاهرات کردند. شهروندان اسپانیایی بیشتر نگران پیامدهای بلندمدت کاهش بودجۀ دولت در زمینۀ آموزش و پرورش و بهداشت هستند.
یکی از معترضان در مادرید دربارۀ علت حضورش در تظاهرات گفت:«ما به کاهش بودجۀ خدمات دولتی و وخامت وضعیت کارگران اعتراض داریم. ما از ۳۰ سال قبل از وضعیت کنونی در رنج بوده‌ایم. وضع فعلی ناخوشایند است، اما بد‌تر از آن، وضعی است که نسل آینده به ارث می‌برد.»
دولت اسپانیا با تدابیر ریاضتی قصد دارد ده میلیارد یورو در سال صرفه جویی کند تا کسری بودجۀ خود را کاهش دهد.
این در حالی است که نرخ بیکاری نیز در این کشور گرفتار بحران مالی در منطقۀ یورو، اخیراً به بیش از ۲۴ درصد رسیده است.
دهم اردیبهشت ماه 1391


*******

ضمیمه - اخبار و گزارشات کارگری ۱۰ اردیبهشت ماه ۱۳۹۱(ویژه اول ماه مه)

- تهدید فعالین کارگری از طرف اداره اطلاعات و منع کردن آنها به شرکت در مراسم اول مه
- اطلاعیه هیات بازگشایی سندیکای کارگران فلزکارمکانیک،به مناسبت اول ماه مه
- بیانیه اتحاد بین المللی به مناسبت اول مه ۲۰۱۲
- اول مه روز ما کارگران است

تهدید فعالین کارگری از طرف اداره اطلاعات و منع کردن آنها به شرکت در مراسم اول مه

به گزارش رسيده به كميته هماهنگي، در تداوم تهدید فعالین کارگری در سنندج، مجید حمیدی، کوروش بخشنده، غالب حسینی، خالد حسینی، فردین میرکی و كريم از طرف اداره اطلاعات تهديد شده اند كه در صورت شركت در مراسم اول ماه بازداشت خواهند شد.
کمیته‌ی هماهنگی برگزاری آزادانه‌ی مراسم اول ماه مه را حق تمامی کارگران و فعالان کارگری می‌داند و اینگونه اقدامات و تهدیدات نیروهای امنیتی را به شدت محکوم می‌کند.
کمیته‌ی هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکل‌های کارگری-10 ارديبهشت 1391
اطلاعیه هیات بازگشایی سندیکای کارگران فلزکارمکانیک،به مناسبت اول ماه مه
کارگران وزحمتکشان متحد شویم
در روز اول ماه مه 1886میلادی برابر با1265 خورشیدی،معدنچیان شهرشیکاگو که در بدترین شرایط کاری به سر می بردند ،تصمیم گرفتند به منظور طرح هشت ساعت کار در روز،دست ازکارکشیده وراهپیمایی آرامی را برگزارکنند.این حرکت کارگران توسط پلیس سرمایه داری به خون کشیده شد.ده کارگرکشته ، 50نفرزخمی وهفت تن از رهبران آنان دستگیروسپس دربیدادگاه سرمایه داری به مرگ محکوم شدند.یکسال بعد در11نوامبر 1887کارگرقهرمان ،آگوست اسپایز درحالی که بطرف سکوی اعدام می رفت،باصدای بلندی گفت: «صدایی که امروز می خواهیدبه سکوت وادارکنید،روزی درجهان طنین انداز خواهدشد.»
مبارزات قهرمانانه زحمتکشان پس از45سال چنین در روزنامه حقیقت ارگان اتحادیه های کارگری ایران8/2/1301طنین انداز شد: «اول ماه مه باید تعطیل شود،این تعطیلی هرج ومرج نیست.این تعطیلی انقلاب هم نیست.این تعطیل است که باید ملت ازحکومت با زورحقوق خودرامسترد دارد.این عید نیست،بلکه دادخواهی است.این روزی است که دولت باید موجودیت ملت رابفهمد.باید به حکومت فهماندکه تو نوکر ملت هستی.باید موافق خواهش ملت رفتارکنی.تو نمی توانی از آزادی قلم،آزادی مطبوعات وآزادی اجتماعات جلوگیری کنی،زیرا آن حق مشروع ملت است.»
بعداز126سال هنوز هم اجرای هشت ساعت خواست اصلی زحمتکشان دنیا وایران است،وبعداز90 سال باز هم ماخواهان تعطیل رسمی روز کارگر وآزادی قلم ومطبوعات هستیم.
امسال درحالی طبقه کارگرجهانی به پیشواز روزکارگرمی رودکه،نظام سرمایه داری به دلیل سودجویی وغارت ثروت زحمتکشان،بحرانی فراگیر رابه زحمتکشان جهان تحمیل نموده است.اتحادیه اروپا برای عبور از این بحران به همه کشورهای اروپایی دستور داده تاسیاست های سخت گیرانه رادرکشورهایشان به ضرز زحمتکشان به اجرا بگذارد..سن بازنشستگی به67سال درایتالیا و65سال درسراسراروپا به اجرا گذاشته شد.میلیونها کارگرازکاربیکار،دستمزدهایشان30درصدکاهش یافت.مالیات هاافزایش یافته وبودجه آموزش وپرورش وبهداشت عمومی کاهش فاحشی پیداکرده است.درآمریکا،مهدسرمایه داری، زحمتکشان به دلیل سفته بازی ونزول خواری سرمایه داری مالی، بی خانمان وبی سرپناه شدندودرپارکها وخیابانها روزگارمی گذرانند.
دوستان کارگر!چه شباهت هایی میان آنچه در اروپاوآمریکا می گذرد باشرایط کنونی میهنمان دارد؟
روزکارگر درحالی فرامی رسدکه توفان بیکارشدن از اوایل سال بیداد می کند.کافی است نگاهی به آمار تکان دهنده روزنامه هابیاندازیم تابه عمق فاجعه ای که بر زحمتکشان می گذرد،پی ببریم.این غیر از تمدیدنشدن قراردادصدهاهزارکارگرموقت وپیمانی و روزمزد است،که بسیاریشان حتا ماههاست دستمزدهای مصوب وزارت کار وعیدی وپاداش هرساله رادریافت نکرده ونوروزی سخت راپشت سر گذاشته اند.وبازغیر ازواحدهای تولیدی است که درسال گذشته ورشکست ،تعطیل ویا باکمترین حد تولید کارمی کنند.دستورات صندوق بین المللی پول وسازمان تجارت جهانی که همه زحمتکشان را در سراسر آمریکاواروپاوآسیاوآفریقا به فقر وتباهی کشانده در سرزمین مانیز چهره پلید خود رابا برنامه هدفمندی یارانه ها وکوه گرانی درسال جدید برسر خانواده های کارگری آوارکرده است.به گفته رییس مرکز آمارایران بیش ازده میلیون ایرانی زیرخط فقرمطلق ونزدیک به سی میلیون ایرانی در زیر خط فقرنسبی به سر می برند.(آفتاب نیوز7/3/89)اگر هر روز شاهدتعطیلی کارخانه ای هستیم ،درمقابل شاهد گشایش یک بانک درکشورمان هستیم.سرمایه داری مالی برای غارت ثروت ملی زحمتکشان سخت در تکاپو است.آنچه درایران وجهان برای زحمتکشان اتفاق می افتد،دستوراتی است که سازمان تجارت جهانی و صندوق بین اللمللی پول به کشورها دیکته کرده وآنان نیزبه اجرا گذاشته اند.سرمایه داری انگل مالی که با سفته بازی ونزول خواری درآمریکا زحمتکشان رابی خانمان کرده،درایران با همکاری سرمایه داری انگل تجاری با واردات هرچه بیشتر،کشاورزی راریشه کن،تولید را زمین گیر ودستاوردهای زحمتکشان رانشانه گرفته است،تا با بیکارشدن دهقانان وسر ریز آنان به شهرهابرای کارگران شهری رقیبی جهت گرفتن دستمزدکمتر بتراشد وهم برای سرمایه داری جهانی کارگرانی مهاجر و ارزان قیمت تا درآن سوی آبها کارگران را واداربه گرفتن دستمزدی کمترکنند.آری سرمایه داری برای ایجادشرایطی که « تنها لقمه نانی به کف آری به زحمت بخوری»یا باید رقیب زحمتکشان کشورت شوی و یا درآن سوی آبها رقیب زحمتکشان دیارغربت باشی.حمله به دستاوردهای زحمتکشان که باپیش نویس قانون کار«استادشاگردی» تا چندی دیگربه مجلس خواهد رفت ،یادآور قانون کارضدکارگری توکلی دردهه 60 است.دراین پیش نویس سن بازنشستگی به65سال با35سال سابقه کارپیش بینی شده است.بیمه اجباری به کارگاههای بالای100نفرکارگراختصاص یافته است.تعیین حداقل دستمزد توسط وزارت کارحذف وبه رضایت طرفین موکول گردیده است.سازمان تامین اجتماعی به بخش خصوصی واگذارودرنتیجه میلیاردها تومان ثروت 100ساله زحمتکشان رایگان دراختیارسرمایه داری انگل مالی قرار خواهد گرفت.وهمین چند دارو و آمپول نیزازمادریغ خواهدشد.سیاست«هرکه پول دارد زندگی کند وهرکه ندارد،بمیرد»که ازاوایل دهه هفتادشروع شده بود،اجرایی گردد.این سیاست های غیرانسانی درحالی در تمام جهان اعمال شده،که به ثروتمندترشدن یک درصدازجامعه جهانی انجامیده است.
زحمتکشان درایران وجهان دراول ماه مه به این سیاست ها جواب منفی خواهد داد ونردبانی برای ثروتمندترشدن 1000نفرثروتمند دنیا نخواهدگردید.اگر نمی خواهیم نظاره گرزندگی که 1000نفر درجهان برایمان تدارک می بینند،باشیم باید دستهایمان یکدیگر راپیداکرده وبه هم فشرده بشوند.
متاسفانه درحالی که دستهای سرمایه داری غارتگر برای نابودی اقتصادکشور وکشاورزیمان باواردات هرچه بیشتربازگذاشته می شود،دستهای کارگران وزحمتکشان آگاه هر روزبسته ترمی شود.سرمایه داری انگل تجاری درجای جای اقتصادکشورمان لانه کرده وهزاران میلیاردی به سرقت می برد وآزادانه می گریزد. درمقابل سندیکالیست ها ورهبران انجمن های صنفی وفعالین کارگری واجتماعی دربندمی شوند. واین درحالی است که سرمایه داری درجهان وایران هر روز باایجادتشکیلات برای دزدی های بیشتر جمع می شوند،سندیکاهای کارگری وانجمن های صنفی هرچه بیشترمحدود وپراکنده می گردند.
چرا سندیکاهای کارگری وانجمن های صنفی زحمتکشان هر روز محدود تر می شوند؟مگرآنان جز آزادی سندیکا وانجمن صنفی برای مبارزه باسارقان اقتصادی ،مهاجمین فرهنگی،کاردیگری می خواهند بکنند؟آزادی وفعالیت سندیکاها وانجمن های صنفی زحمتکشان فرهنگی، جزبرای مقابله باخیانت کاران به امنیت ملی،استقلال سیاسی وفرهنگی واقتصادی ،نیست ونخواهدبود.فعالیت سندیکاها وانجمن های صنفی برای نظارت برهرچه اجرایی ترشدن حقوق انسانهاست.برگشت کودکان کاروخیابان به مدارس، دستمزدبرابرزنان درمقابل کارمساوی بامردان،لغوهرگونه قرارداد موقت وسفیدامضا،قانون کاری در حمایت اززحمتکشان،به دست گرفتن مدیریت تامین اجتماعی توسط کارگران،اجرای مجازات برای صاحبان واحدهای تولیدی که دستمزدهای کارگرانشان راپرداخت نمی کنند،تصویب دستمزد ومستمری مطابق باتورم توسط نمایندگان واقعی کارگران وبازنشستگان،تعطیل روزکارگر وآزادی اجتماعات کارگری،آزادی همه فعالین سندیکایی وصنفی آموزگاران ،روزنامه نگاران وبازگشایی سندیکاهای کارگری ،انجمن های صنفی وخانه سینما.
این است خواست های زحمتکشان ایران برای نفی نظام ظالمانه سرمایه داری وآزادی فعالیت سندیکایی درجهت زندگی بهتر،امنیت ملی واستقلال اقتصادی وسیاسی.
دوستان کارگر!با کوشش زحمتکشان فرهنگی است که نام کشورمان دربلندای اسکارمی ایستد،برج زیبای میلاد بادستان زمخت ماسربه آسمان می ساید،درآمدهای ارزی نفت با دستان سیاه وپشت خمیده ما وارد کشورمی شود،تکه های آهن توسط مابه خودرویی زیبا تبدیل می شود،ودریک کلمه اگرطبقه کارگر نباشدتولید نیست،واگرتولید نباشد ثروتی نیست.
اول ماه مه رابه عرصه تلاش جهت ایجاد وبازگشایی سندیکاهای کارگری،مدافع واقعی حقوق رنجبران درمقابله باتهاجم سرمایه داری به ثروت ملی ودسترنج کرگریمان تبدیل کنیم.
گرامی باد اول ماه مه روزهمبستگی جهانی کارگران
هیات بازگشایی سندیکای کارگران فلزکارمکانیک 8/2/1391

بیانیه اتحاد بین المللی به مناسبت اول مه ۲۰۱۲

بحران جهانی سرمایه داری بیش از پیش عمیق تر میشود. کارفرمایان، دولتها، نهادها و سازمانهای سرمایه داری با برنامه ها و تصمیم های مختلف اقتصادی و سیاسی عوارض و هزینه های این بحران را هر چه بیشتر بر سر کارگران سرشکن میکنند. سیاستهای ریاضت اقتصادی و حمله به خدمات، حقوق و دستاوردهای تاکنونی کارگران یکی از راهکارهای سرمایه داری برای جلو گیری از برون رفت از این بحران است.
اما کارگران و مردم برابری طلب در اقصی نقاط جهان دست بسته و آرام ننشسته اند. جهان درسال گذشته از کشورهای شمال آفریقا گرفته تا قلب آمریکا و اروپا و ایران شاهد اعتراضات متعدد کارگری و مردمی بود. در کنار اعتصابات و اعتراضات و تظاهرات های خیابانی کارگری در سال گذشته ما شاهد جنبش ۹۹ درصدی ها به عنوان سمبل اعتراض ضد کاپیتالیستی در بسیاری از شهرهای بزرگ دنیا بودیم. بدون شک این اعتراضات در اول ماه مه ۲۰۱۲ ادامه یافته و اول ماه مه امسال روز اعتراض مشترک جهانی کارگری خواهد بود.
سال ۱۳۹۰ در ایران سال حمله همه جانبه تر دولت و طبقه سرمایه دار به سطح معیشت و زندگی کارگران ایران بود. دولت و کارفرماها با بی شرمی تمام دستمزد کارگران را بالا کشیده و در موارد زیادی کارگران ماهها و سالها است که حقوق خود را دریافت نکرده اند. اخراج سازیها ابعاد وسیعتری بخود گرفته و کارفرماها و دولت با اتکاء به قراردادهای موقت کارگران هر چه بیشتری را بدون پرداخت کوچکترین خسارتی اخراج میکنند. شورای عالی کار توهین آمیزانه حداقل دستمزد کارگری برای سال ۱۳۹۱ را سیصد و هشتاد و نه هزار تومان در ماه یعنی حداقل یک چهارم خط فقر تعیین کرد. کارخانه ها و شرکتهای مختلفی با مشکل تامین مواد و قطعات روبرو بوده و تعداد زیادی ورشکست و تعطیل شده و بیکاری چند میلیونی ابعاد گسترده تری یافته است. با اجرای طرح هدفمندی یارانه ها و افزایش سرسام آور قیمت ها سطح زندگی واقعی کارگران نزول بیشتری کرده است.
در سال ۱۳۹۰ بسیاری از فعالین کارگری را اخراج و بازداشت کرده و برای آنها حکم های سنگین زندان و محرومیت از فعالیت صادر کردند. با تهدید و ارعاب فعالین تشکلهای اندک مستقل کارگری را تحت بیشترین فشارها قرار دادند. اما این فشارها نه تنها موجب عقب نشینی کارگران نشد بلکه بر تعداد اعتراضات و اعتصابات و تظاهراتهای خیابانی کارگری در سال ۹۰ افزوده شد. اعتصابات متعدد کارگران پتروشیمی ها برای لغو قراردادهای موقت و حذف شرکتهای پیمانکاری یکی از نمونه های برجسته اعتراضات کارگری در سال ۹۰ بود.
سال ۹۱ از آغاز با تعمیق و گسترش همه مصائب طبقه کارگر و بویژه اخراجهای وسیع و پردامنه همراه بوده است. ریشه این وضعیت در نظام سرمایه داری ایران و در سیاست های ضدکارگری حکومت جمهوری اسلامی و بحران اقتصادی سرمایه داری جهانی از جمله در ایران قرار دارد. در مقابله با این وضعیت از یکسو شاهد گسترش اعتراضات کارگری هستیم، و از سوی دیگر نهادهای ضد کارگری و مزدور حکومتی خانه کارگر و شوراهای اسلامی تلاش دارند در بستر سرکوب تشکلات واقعی و مستقل کارگری در اول ماه امسال با قلمداد کردن خود به عنوان ظرف این اعتراضات آنها را منحرف و خاموش سازند. برای جنبش مستقل کارگری ایران بسیار حیاتی است که با متحد نمودن هر چه بیشتر اعتراضات موجود کارگری و مستقل از این نهادهای ضد کارگری، اول ماه مه ۹۱ را به روز اعتراض صف مستقل طبقه کارگر علیه مناسبات ضدانسانی نظام سرمایه داری و سیاستهای ضدکارگری جمهوری اسلامی تبدیل سازد.
کارگران ایران در اول ماه مه ۹۱ علاوه بر خواستهای پایه ای خود، از جمله حق اعتصاب و تشکل، آزادی بیان، تجمعات و کلیه آزادیهای سیاسی و اجتماعی، لغو مجازات اعدام و شکنجه، دفاع از حقوق زنان و نفی کلیه تبعیضات و ستمهای وارده بر آنان، ممنوعیت کار کودکان، محکوم نمودن تبعیض و ستم علیه کارگران افغانی و دیگر کارگران مهاجر و دفاع از حقوق انسانی و شهروندی آنان، همچنین بر خواستهای مشخصی از جمله لغو حکم کارگران اخراجی، لغو قراردادهای موقت، عدم برسمیت شناسی حداقل دستمزد تعیین شده و مبارزه برای ا فزایش دستمزدها و آزادی فوری و بی قید و شرط همه فعالین کارگری پای می فشارند و به هر گونه سیاستهای جنگ طلبانه و جنایتکارانه دولتها اعتراض خواهند نمود.
اتحاد بین المللی ضمن تبریک اول ماه مه به همه کارگران جهان، حمایت خود را از مبارزات و مراسمهای مستقل کارگری به مناسبت روز جهانی کارگر در ایران اعلام داشته و به نوبه خود همواره تلاش خواهد کرد انعکاس دهنده مبارزات طبقه کارگر ایران در سطح بین المللی باشد.
اتحاد بین المللی در حمایت از کارگران در ایران
۲۸ آوریل ۲۰۱۲

اول مه روز ما کارگران است

رفقای کارگر اول مه نزديك است و نظام حامی سرمایه در ایران، تعداد زیادی از رهبران و از پرچم داران دفاع از اول ماه مه، روز جهانی کارگر و رادیکالسم را با حیله و توطئه به بند کشیده که‌ تا به خیال خود جنبش اول ماه مه را مهار کند. در اول ما مه امسال با شعار آزدی رهبران کارگری و آزادی حق تشکل مستقل به خیابان ها بریزیم و این بار نیز توطئه نوکران و حامیان جهل و سرمایه را خنثی کنیم
اول مه روز ماست و اين روز را با تجمعاتمان٬ با مراسم های مستقل و با شكوه مان به روز قدرت نمائی طبقاتی متحد و متشکل کارگران در مقابل دولت سرمايه و کل طبقه سرمايه داری تبديل كنيم. اكنون كه همه توجه ها در دنيا به سمت ايران جلب شده است در چنین موقعیتی باید نشان دهيم كه ما كارگران سرنوشت جامعه را رقم می زنيم. دولت و سرمایه داران تلاش می كنند تا با به بند کشیدن رهبران ما و مجوز ندادن ها و با ممانعت ها در مقابل صف آرايی ما كارگران بايستند٬ اما ما منتظر مجوز نمی مانيم و با اتکا به نیروی مستقل و اتحاد خودمان، روز همبستگی جهانی مان با شعار آزدی رهبران کارگری، آزادی مراسم مستقل و غیردولتی اول ماه مه و آزادی حق تشکل مستقل و اعتصاب برپا می کنيم و با شعارها و پلاكاردهای سرخ خود كه شعار کارگران جهان متحد شوید، زنده باد انترناسیونالیسم پرولتری و نام واحدهای کارگری مان را بر آن نوشته ایم٬ دست در دست هم و همراه با خانواده هایمان در خیابان ها راهپیمایی می کنیم.
اول ماه مه روز ماست. در این روز اعلام خواهيم كرد كه ما در مقابل هرگونه تفرقه و تبعيض بر اساس جنسيت٬ قوميت٬ مليت و غيره خواهيم ايستاد. ما يك طبقه جهانی هستيم. ما سازندگان نیازهای واقعی بشریت هستیم؛ خود ما نیز بهتر از هر کس می تواینم به عنوان یک طبقه، جوامع بشری را اداره کنیم.
گرامی باد اول مه، روز همبستگی بین المللی کارگران
مظفر فلاحی-9اردیبهشت1391
دهم اردیبهشت ماه1391
akhbarkargari2468@gmail.com




سندیکای کارگران نیشکر هفت تپه - اتحادیه کارگران پروژه ای
هیات موسس کارگران نقاش ساختمان - كانون مدافعان حقوق كارگر

بيانيه به مناسبت روز جهاني كارگر
امسال در حالي به استقبال روز كارگر مي رويم كه طبقه ي كارگر ايران بيش از هر زمان تحت فشارهاي اقتصادي و اجتماعي قرار دارد و زير بار كمر شكن بيكاري و كمی دستمزد از يك سو و تورم لجام گسيخته و هزينه هاي سنگين ابتدايي ترين نيازهاي
زندگي است. گراني كالاهاي مورد نياز اوليه از قبيل خوراك، پوشاك، مسكن، بهداشت آن هم در پايين ترين حد از يك طرف و تحميل حداقل حقوق ناچيز براي اين زندگي از طرف ديگر سفره ي خالي كارگران، مزد و حقوق بگيران و اقشار زحمتكش جامعه را مورد هجوم قرار داده است.
هم زمان نظام سرمايه داري و جهاني و در پي بحران هاي فزاينده ي سال هاي اخير تلاش مي كند تا بار سياست هاي غير انساني و استثمارگرانه خود را بر دوش كارگران و زحمتكشان بيندازد و با اعلام سياست هاي رياضت اقتصادي تلاش مي كند تا سودهاي سرمايه داران را حفظ كرده و فشار فزاينده اي را بر مردم تحت ستم واستثمار سراسر جهان وارد كند.
سرمايه داري جهاني متحدان آنان در كشورهاي مختلف دست در دست يكديگرند و براي تحميل هر چه بيشتر بار فقر و تنگدستي بر توده هاي عظيم كارگران، مزد و حقوق بگيران هماهنگ عمل مي كنند. كارگران و زحمتكشان ومردم تحت استثمار نيز در سراسر جهان اعتراض هاي خود را در سال گذشته به انواع مختلف و به هر شكل كه توانسته اند، بيان كرده اند.
هر چند فشار اقتصادي واجتماعي از طريق افزايش نيروهاي امنيتي و پليسي بر مردم تحت ستم هر روزه افزايش مي يابد، اما گسترش مبارزات سراسري كارگران و زحمتكشان جهان، كاركنان بخش هاي خدماتي و اقشار تهي دست در سال گذشته و تداوم آن ، بيانگر آن است كه امروزه نظام سرمايه داري بيش از هر زمان ديگر با بحران های فزاینده مواجه شده است.
اعتراضات گسترده جنبش ضد سرمايه داري در سال گذشته و اعتصاب ها و مبارزات سراسري كارگران و حقوق بگيران فرودست در سراسر كشورهاي سرمايه داري نشان داد كه بخش وسيعي از توده هاي عظيم مردم تحت ستم به آگاهي هاي عيني و ذهني رسيده است. اعتصاب ها واعتراض هاي ميليوني در امريكا، انگلستان، اسپانيا، پرتغال، يونان، ايتاليا، فرانسه، هند، و... همه و همه نشان دهنده ي آن است كه اين نظام ديگر نمي تواند با شيوه هاي گذشته به تسلط بر نيروي كار ادامه دهد.
به مناسبت اين روز و با گراميداشت آن، با مبارزات سراسري كارگران در كشورهاي مختلف اعلام همبستگي مي كنيم و بار ديگر خواسته هاي مبرم جامعه ي كارگري ايران را بيان كرده و از همگان مي خواهيم براي تحقق اين خواسته ها چه در ايران وچه در كشورهاي ديگر متحدانه وهماهنگ به مبارزات خود ادامه داده و تا رسيدن به يك جامعه ي انساني از پاي ننشينند.

۱- آزادي تشكل هاي مستقل كارگري بدون هيچ گونه محدوديتي حق مسلم همه ي كارگران و زحمتكشان است. اعتصاب، آزادي انديشه و بيان ، آزادي تجمع، آزادي احزاب از حقوق مسلم انسان هاست كه در ايران ناديده گرفته مي شود. ما خواهان به رسميت شناخته شدن اين حقوق هستيم و تا به دست آوردن آنها به مبارزه ادامه خواهيم داد.

۲- تعيين حداقل دستمزد براي كارگران در سال جاري نوعي توهين مستقيم و آشكار به زندگي و معيشت كارگران است، درحالي كه هيچ گاه محدوديتي براي حداكثر حقوق مديران در نظر گرفته نمي شود. ما خواهان تعيين حقوق مكفي براي تامين زندگي همه ي آناني هستيم كه نيروي كار جامعه خودرا ارزاني مي دارند تا بتوانند از يك زندگي سالم وانساني برخوردار باشند.

۳- اخراج، بيكار كردن، قراردادهاي موقت و سفيد امضا و عدم پرداخت حقوق كارگران با هيچ عذر وبهانه اي پذيرفتني نيست. به ويژه عذر و بهانه هاي ضد انساني و ستمگرانه اي كه نظام سياسي و اقتصادي سرمايه حق به جانب به زبان مي آورد و رسانه ها را نيز به خدمت مي گيرد. امنيت شغلي و زندگي انساني از ابتدايي ترين حقوق همه ي انسانهاست. با توجه به اخراج هاي گسترده ي اخير، همگاني كردن بيمه هاي بيكاري براي خيل اخراج شدگان ضرورت دارد.

۴- زنداني كردن افراد و تعقيب و آزار و اعدام و حبس هاي طولاني مدت فعالين كارگري و اجتماعي به يك روال تبديل شده است. مسوولان بايد بدانند كه اين اعمال نمي تواند در اراده ي فعالان سياسي و اجتماعي براي رسيدن به حقوق خود خللي ايجاد كند. ما خواهان آزادي فوري و بدون قيد و شرط كليه فعالان كارگري و اجتماعي به خصوص کارگران و فعالان کارگری زندانی، شاهرخ زمانی، محمد جراحی، علی اخوان، بهنام ابراهیم زاده، رضا شهابی، علی نجاتی... و منع تعقيب آنان هستيم.

۵- مجازات اعدام امروزه در اكثريت قاطع كشور ها ممنوع است .ما نيز اين مجازات را غيرانساني مي دانيم .امروزه اعدام تنها درچند كشور معدود اجرا مي شود و ايران بيشترين تعداد اعدامي را نسبت به جمعيت خود در سطح جهاني داراست. ما خواهان لغواين مجازات در تمامي كشورها وبه خصوص در ايران هستيم.

۶- سرمايه داران تلاش مي كنند تا براي سود بيشتر تبعيض هاي جنسي، قومي، نژادي و مذهبي را رواج دهند، اما كارگران و زحمتكشان به صورت اساسي براي رفع تبعيض در همه ي زمينه ها مبارزه مي كنند. ما با هر گونه تبعيض و نابرابري مخالف بوده و خواهان تامين حقوق انساني براي تمام كارگران وزحمتكشان از هر قوم نژاد ومذهبي هستيم

۷- كارگران مهاجر درايران تحت شرائط سخت و وحشتناكي زندگي مي كنند واز حقوق ابتدائي ساير كارگران محرومند. ما ضمن محكوم كردن هر نوع ستم وتبعيض نسبت به آنان خواهان رعايت حقوق برابر براي مهاجران وبه رسميت شناختن حق تحصيل براي فرزندان آنان هستيم.

۸ - تامین اجتماعی حق همه کارگران و مزد وحقوق بگیران است، ما خوهان تامین اجتماعی برای کارگران ساختمانی و کلیه کارگران روزمزد وموقت هستیم.

۹- بار ديگر تاكيد مي كنيم وادار كردن كودكان به كار بر خلاف موازين انساني است و ضمن محكوم كردن آن، خواهان تامين امكانات تحصيلي براي همه ي كودكان در تمام مقاطع تحصيلي هستيم.

۱۰- هرگونه هجوم سرمايه داري را به دست آوردهاي كارگران و زحمتكشان تحت عنوان اصلاح قانون كار و خصوصي سازي، تعديل نيروي انساني و جز آن محكوم مي كنيم.

۱۱- كارگران ايران خود را جزئي از طبقه ي كارگر جهاني مي دانند كه در برابر نظام سرمايه داري ايستاده اند. ضمن همبستگي با مبارزات جهاني كارگران و پشتيباني از مبارزات مردم خاور ميانه براي آزادي، هرگونه لشگركشي و مداخله ي نظامي كشورهاي سرمايه داري هاي عليه مردم منطقه را نه تنها رهايي بخش ندانسته بلكه آن را جهت تحت سلطه در آوردن بيشتر مردم منطقه براي سود بيشتر و حل بحران هاي نظام سرمايه داري مي دانيم و آن را قويا محكوم مي كنيم.

۱۲- تحريم هاي اقتصادي عليه ايران جزئي از تهاجم نظام سرمايه داري براي سرپوش گذاشتن بر مشكلات اين نظام است كه چيزي جز فقر و سيه روزي براي كارگران وزحمتكشان ندارد و در سايه ي آن تنها دست اندركاران بازارهاي سياه و غيررسمي و انحصارگرانه با اين بهانه به سودهاي افسانه اي مي رسند.

۱۳- روز اول ماه مي جشن جهاني كارگران و زحمتكشان است. اين روز بايد به روز تعطيل رسمي تبديل شود.

سندیکای کارگران نیشکر هفت تپه
اتحادیه کارگران پروژه ای
هیات موسس کارگران نقاش ساختمان
كانون مدافعان حقوق كارگر

۱۲ ارديبهشت - اول ماه مي ۱۳۹۱





كانون نويسندگان ايران

اول ماه مه، روز جهاني كارگر، گرامي باد!



kanoon.jpg

اول ماه مه، روز جهاني كارگران، روز جشن بزرگ مردماني است كه گرچه بيش‌ترين مواهب عالم مرهون كار و رنج و خون آن‌هاست اما اندك بهره‌اي از اين مواهب مي‌برند يا يك‌سر از آن بي‌بهره‌اند. اول ماه مه، روز جهانيِ طبقه‌اي جهاني است كه سراسر جهان مدرن حاصل كار اوست اما خود در سراسر تاريخ رنج‌بار خويش همواره دستخوش خشن‌ترين سركوب‌ها و سانسورهاست تنها از آن رو كه خواهان حقوق مسلّم خود، زندگي شرافت‌مندانه و انساني، و ايجاد دنيايي بهتر است.
اما اول ماه مه در اين ديار از لوني ديگر است. فقط ظرف يك سال ده‌ها هزار كارگر را اخراج كرده‌اند. ميليون‌ها كارگر بر اثر گراني هولناك خاكسترنشين شده‌اند. هر كارگر حق‌طلبي كه لب به اعتراض گشوده به زندان محكوم شده است. از برگزاري جشن و راه‌پيمايي اول ماه مه جلوگيري مي‌شود و فرياد آزادي‌خواهي و حق‌طلبي كارگران را به بهانه‌هاي واهي در گلو خفه مي‌كنند، اما در بازگذاشتن دست سرمايه‌داراني كه خون فرزندان كار و زحمت را در شيشه مي‌كنند، سخاوت‌مندند.
اما اول ماه مه، روز جشن و سرور كارگران نيز هست؛ خاصه امسال كه تقارن خجسته‌اي نيز در ميان است. فراخوان جنبش «99درصد»ي‌ براي اعتراض گسترده به چپاول‌گري سرمايه در اول ماه مه مايه‌ي اميد و دل‌گرمي همه‌ي كساني است كه به جهاني آزاد و برابر، فارغ از سانسور و سركوب، باوري انكارناپذير دارند. كانون نويسندگان ايران، كانون كارگران فكري، روز اول ماه مه را به همه‌ي كارگران ايران و جهان تبريك مي‌گويد و خود را در آمال و آرزوهاي اين جنبش سهيم مي‌داند.

كانون نويسندگان ايران

۱۰ ارديبهشت ۱۳۹۱


www.kanoon-nevisandegan-iran.org




کشته شدن ۲۰ تن در پی انفجار در نیجریه

در پی انفجار بمب و تیراندازی پس از آن حدود ۲۰ تن در نیجریه کشته شدند. این حادثه در ایالت کانو در شمال نیجریه رخ داد.
گفته می‌شود دانشجویان مسیحی به هنگام برگزاری مراسم دعای خود در دانشگاه این شهر بودند که این حادثه رخ داد.
در نیجریه گروه اسلام‌گرای بوکو حرام برای تشکیل دولتی "کاملا اسلامی" در این کشور می‌کوشند. این گروه تاکنون عملیات تروریستی فراوانی را تدارک دیده و اجرا کرده است.
در شهر کانو که بزرگ‌ترین شهر شمال نیجریه است در ژانویه پیش نیز در جریان عملیاتی تروریستی ۱۸۵ تن کشته شدند.



سودان سه شهروند خارجی را در جنوب این کشور دستگیر کرد

نظامیان ارتش سودان در مناطق مرزی جنوبی این کشور سه‌ خارجی و یک سرباز سودان جنوبی را دستگیر کردند.
خبرگزاری رسمی سودان اعلام کرد این چهار تن در جریان عملیاتی مشکوک دستگیر شده‌اند.
گفته می‌شود سه خارجی دستگیر شده اتباع بریتانیا، نروژ و آفریقای جنوبی بوده‌اند.
یک سخنگوی ارتش سودان در این باره اعلام کرد، این دستگیری نشان می‌دهد که سودان جنوبی در جنگ علیه سودان از طرف کارشناسان خارجی حمایت می‌شود.



حمله هواپیمای بی‌سرنشین آمریکا به شمال غرب پاکستان

دست کم چهار تن در پی حمله هواپیمای بی‌سرنشین آمریکا به شمال غرب پاکستان کشته شدند.
منابع امنیتی پاکستان اطلاع دادند در جریان این حمله که روز یکشنبه (۱۰ اردیبهشت / ۲۹ آوریل) رخ داد دو موشک به ساختمانی در منطقه ظفر در ایالت وزیرستان شمالی پاکستان اصابت کرد.
گفته می شود که این ساختمان محل اختفای ستیزه‌جویان طالبان و اعضای شبکه تروریستی القاعده بوده است. هنوز مشخصات کشتگان این حادثه مشخص نشده است.


کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس قصد دارند با تاسیس "اتحادیه خلیج" با گسترش نفوذ ایران در منطقه مقابله کنند. تصمیم نهایی در مورد این اتحادیه که پادشاه عربستان مبتکر آن بوده، دو هفته آینده اتخاذ خواهد شد.
با توجه به اقدامات اخیر ایران و نیز گسترش جنبش‌های اعتراضی در منطقه، کشورهای حوزه خلیج فارس درصددند تا اتحادیه‌ای سیاسی موسوم به "اتحادیه خلیج" تشکیل دهند تا در زمینه تعیین سیاست‌های خارجی و تدوین سیاست‌های دفاعی این کشورها فعالیت کند و شرایط را برای مقابله با نفوذ و تاثیرگذاری ایران فراهم سازد.
به گزارش خبرگزاری رویترز، وزیر امور خارجه عربستان سعودی در یک سخنرانی در روز یکشنبه (۱۰ اردیبهشت/ ۲۹ آوریل) این خبر را بیان کرد. آن‌طور که سعود الفیصل گفته، قرار است دو هفته دیگر رهبران کشورهای هم‌پیمان آمریکا در حوزه خلیج فارس در ریاض، پایتخت عربستان، گرد هم بیایند تا به بحث و بررسی درباره کلیات این طرح بپردازند. ایده تشکیل این اتحادیه ابتدا در دسامبر ۲۰۱۱ توسط ملک عبدالله، پادشاه عربستان، پیشنهاد شده بود.

یکی از دیپلمات‌های غربی آگاه به مسائل حوزه خلیج فارس در گفت‌وگو با رویترز گفته که علت اصلی پیشنهاد این طرح هراس سعودی‌ها از احتمال براندازی حکومت سنی بحرین به دست معترضانی است که از اکثریت شیعیان این کشورند.
اعتراضات مردمی در بحرین با محوریت شیعیان یک سال پس از آن‌که خاندان آل خلیفه بحرین از نیروهای عربستان و امارات برای سرکوب آنها بهره گرفت، بار دیگر از سر گرفته شده و همین مساله نگرانی‌های گسترده‌ای در ذهن مقام‌های سعودی پدید آورده است. به اعتقاد ‌آنها، شیعیان بحرین تحت حمایت و پشتیبانی ایران دست به اعتراض می‌زنند.
سفر اخیر محمود احمدی‌نژاد، رئیس‌جمهوری اسلامی، به جزیره ابوموسی نیز بر نگرانی‌های رهبران امارات متحده عربی و عربستان سعودی افزوده است. سعود الفیصل، وزیر امور خارجه عربستان، می‌گوید: «همکاری و هماهنگی میان کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس در قالب کنونی نمی‌تواند برای مواجهه با تهدیدات موجود و تهدیدات پیش رو کافی باشد و لازم است کشورهای حوزه خلیج فارس به یک قالب قابل پذیرش جدید برای هماهنگی اقدامات دست یابند.»
آل‌خلیفه، خاندان سنی حاکم بر بحرین، از بستگان و متحدان نزدیک خاندان آل سعود حاکم بر عربستان است و مقام‌های سعودی می‌دانند که در صورت براندازی آل خلیفه در بحرین، بخش قابل توجهی از قدرت و نفوذ خود در منطقه را از دست خواهند داد و این مساله ممکن است معادلات سیاسی در منطقه را به نفع ایران تغییر دهد.
نیروهای امنیتی بحرین تا کنون در اکثر مناطق این کشور شیعیان معترض را سرکوب کرده‌اند. اما اعتراضات در این کشور به رهبری حزب اسلام‌گرای "وفاق" همچنان ادامه دارد. حزب وفاق هر نوع ارتباط با ایران را تا کنون انکار کرده و رهبران آن می‌گویند فقط قصد دارند سهمی در رهبری و پیشبرد امور این کشور داشته باشند.
شورای همکاری خلیج فارس علیه ایران

شورای همکاری خلیج فارس با هدف مقابله با "خطر انقلاب اسلامی" تأسیس شدشورای همکاری خلیج فارس (GCC) که از سال ۱۹۸۱ تاسیس شد، در واقع پاسخی به پیروزی انقلاب اسلامی در ایران بود. عربستان سعودی، امارات متحده عربی، کویت، قطر، عمان و بحرین که همه از مهم‌ترین تولیدکنندگان نفت و گاز در جهان‌اند، از موسسان این نهاد منطقه‌ای بودند.
با گسترش نفوذ شیعیان تحت حمایت ایران در عراق پس از حمله آمریکا به این کشور در سال ۲۰۰۳ و پیشبرد برنامه هسته‌ای جمهوری اسلامی، نگرانی‌های شورای همکاری خلیج فارس نسبت به ایران و گسترش دایره تاثیرگذاری‌اش افزایش یافت.
پس از براندازی حسنی مبارک در مصر و آغاز خیزش اعتراضی در بحرین، مقام‌های سعودی نیروهای نظامی و امنیتی خود را برای آرام‌کردن اوضاع روانه این کشور کردند.
آن‌طور که دیپلمات‌های غربی به رویترز گفته‌اند، در صورت توافق کشورهای حوزه خلیج فارس برای تاسیس "اتحادیه خلیج" احتمالا عربستان سعودی این امکان را خواهد یافت که پایگاهی دائمی برای استقرار نیروهای خود در بحرین تاسیس کند. اپوزیسیون بحرین نسبت به تشکیل "اتحادیه خلیج" هشدار داده و اعلام کرده که به آن اعتراض خواهد کرد.
نشست ریاض ۱۴ مه برگزار خواهد شد و تصمیماتی که در آن اتخاذ می‌شوند می‌توانند تاثیرات بلندمدتی بر تحولات سیاسی و معادلات قدرت در منطقه داشته باشد.




پس از اظهارات رئیس سابق سازمان امنیت داخلی اسرائیل درباره تلاش رهبران این کشور برای گمراه کردن افکار عمومی در ماجرای حمله به ایران، این بار ایهود اولمرت مخالفت خود با حمله به تاسیسات هسته‌ای ایران را علنی کرد.
به اعتقاد ایهود اولمرت، نخست‌وزیر سابق اسرائیل، اکنون زمان مناسبی برای حمله اسرائیل به ایران نیست. به گزارش خبرگزاری اسوشیتد پرس، اولمرت که اکنون در نیویورک حضور دارد، در مصاحبه‌ای با کانال ۱۰ تلویزیون اسرائیل گفت: «دلیلی ندارد که در حال حاضر در مورد حمله به ایران صحبت نکنیم، اما شرایط کنونی برای انجام یک حمله مساعد نیست.»
ایهود اولمرت در فاصله سال‌های ۲۰۰۶ تا ۲۰۰۹ نخست‌وزیر اسرائیل بود. در دوران نخست‌وزیری او تاسیسات هسته‌ای سوریه هدف حمله‌ای قرار گرفت که گفته می‌شود از سوی اسرائیل انجام شده است. البته اسرائیل هرگز مسئولیت این حمله را برعهده نگرفت.
با بالا گرفتن تنش میان ایران و جامعه جهانی بر سر برنامه بحث‌برانگیز هسته‌ای جمهوری اسلامی، مقام‌های دولتی اسرائیل از ضرورت حمله زودرس به ایران سخن می‌گویند. اما جمعی از مقام‌های سابق دولتی که اکنون در جمع مخالفان ائتلاف مستقر در قدرت‌اند، چنین اقدامی را هوشمندانه و معقول نمی‌دانند.
پیش از ایهود اولمرت، یووال دیسکین، رئیس سابق سازمان امنیت داخلی اسرائیل، اعلام کرده بود نتانیاهو و ایهود باراک، نخست‌وزیر و وزیر دفاع اسرائیل، با اطلاعاتی که درباره ایران ارائه می‌کنند هدفی جز «گمراه کردن افکار عمومی» از میزان تاثیرگذاری حمله نظامی ندارند.
او درباره نتانیاهو و باراک گفت: «این‌ها کسانی نیستند که من شخصا به آنها اعتماد کنم و بگویم که می‌توانند اسرائيل را در وضعیتی با چنین ابعادی هدایت کنند. این‌ها کسانی نیستند که بتوانند در چنین شرایطی سکان را به دست بگیرند.»
دیسکین تاکید کرد: «من نمی‌توانم به رهبرانی اعتماد کنم که تصمیمات خود را بر اساس اعتقادات مذهبی مبتنی بر امید به رستگاری می‌گیرند.»
مئیر داگان، رئیس سابق موساد – سازمان جاسوسی اسرائیل – هم از دیگر چهره‌های متنفذی است که از دیدگاه مخالفان حمله نظامی به ایران حمایت کرده و سخن گفتن از حمله نظامی قریب‌الوقوع را «شتاب‌زده» خوانده است.
نتانیاهو زیر فشار سنگین انتقادات اپوزیسیون

در آخرین تحولات سیاسی در اسرائیل نخست‌وزیر بنیامین نتانیاهو روز یکشنبه (۱۰ اردیبهشت/ ۲۹ آوریل) اعلام کرد که ممکن است انتخابات زودرس برگزار کند؛ تصمیمی که پی‌آمد‌هایش ورای مرزهای اسرائیل هم تاثیرگذار خواهد بود.
مئیر داگان، رئیس پیشین موساد، (چپ) و بنیامین نتانیاهو، نخست‌وزیر اسرائیل شبکه ۱۰ تلویزیون اسرائیل به نقل از مقاماتی که نامشان را فاش نکرده، گزارش داده است که انتخابات زودرس ممکن است طی شش ماه آینده برگزار شود.
برگزاری انتخابات زودرس در اسرائیل می‌تواند از سر گیری مذاکرات صلح خاورمیانه را باز هم به تعویق بیاندازد و بر ابهامات در مورد احتمال حمله اسرائیل به تاسیسات هسته‌ای ایران بیفزاید.
بنیامین نتانیاهو از طرف بسیاری از فعالان سیاسی و چهره‌های برجسته اپوزیسیون اسرائیل سخت تحت فشار است؛ هم به خاطر سیاست‌هایش در قبال مذاکرات صلح با فلسطینیان و هم به دلیل مواضعی که درباره حمله نظامی به ایران اتخاذ کرده است.
نخست‌وزیر اسرائیل از سال‌ها پیش نسبت به پی‌آمدهای ویرانگر دستیابی ایران به تسلیحات هسته‌ای هشدار داده و همواره خواستار عزم جهانی برای متوقف‌کردن جمهوری اسلامی شده است. او در روزهای اخیر تاکید کرد که تحریم‌های غربی علیه ایران فشار کافی برای جلوگیری از توسعه تسلیحات هسته‌ای را به ایران وارد نمی‌کند.
غرب ایران را متهم می‌کند که در پوشش استفاده صلح‌آمیز از انرژی هسته‌ای، در پی دستیابی به سلاح‌های اتمی است. تهران همواره این ادعا را رد کرده است.




احتمال بیمه شدن واردکننده‌های چینی نفت ایران توسط دولت چین

دبیرکل «انجمن صاحبان کشتی چین» می‌گوید که دولت چین در حال بررسی امکان صدور ضمانت‌نامه‌های دولتی برای کشتی‌های چینی واردکننده نفت از ایران است.
ژانگ شوگو، روز دوشنبه ۱۱ اردیبهشت، به خبرگزاری رویترز گفت که مقام‌های دولتی چین در این فکر هستند تا کشتی‌های نفت‌کش چینی را پس از آغاز دوره تحریم جدید اتحادیه اروپا علیه ایران که تاریخ شروع آن در ماه ژوئیه است بیمه کنند.
خبرگزاری رویترز روز دوشنبه با درج این خبر نوشت که هند و کره جنوبی نیز در فکر صدور ضمانت‌نامه‌های دولتی برای نفت‌کش‌های هندی و کره‌ای واردکننده نفت از ایران هستند.
یکی از پیامدهای تحریم‌های جدید اتحادیه اروپا علیه ایران این است که بیمه‌گران اروپایی دیگر اجازه نخواهند داشت کشتی‌های حامل نفت ایران را بیمه کنند. هدف از این تحریم جدید، قطع صدور نفت ایران به منظور واداشتن حکومت ایران به توقف برنامه مناقشه‌برانگیز هسته‌ای است.
هم‌اینک حدود ۹۰ درصد از بیمه‌گران نفت‌کش‌های جهان در غرب مستقر هستند و به این خاطر تحریم‌های جدید اروپایی تهدیدی برای خریداران اصلی نفت ایران در آسیا یعنی چین، هند، ژاپن و کره جنوبی به‌شمار می‌آید.
به نوشته رویترز، هم‌اینک بیشتر کشتی‌های نفت‌کش چینی که متعلق به شرکت‌هایی چون «کشتیرانی چین»، «گروه کاسکو» و «نفت‌کش‌های نانجینگ» هستند تحت پوشش بیمه‌های شرکت‌های بیمه اروپایی قرار دارند.
دبیرکل انجمن صاحبان کشتی چین روز دوشنبه گفت که: «شرکت‌های کشتیرانی نگران هستند که اگر مسئله بیمه کشتی‌هایشان حل نشود، دیگر قادر به پذیرش سفارش خرید نفت از شرکت ملی نفت ایران نباشند.»
وی افزود: «ما این نگرانی خود را مطرح کرده‌ایم و اداره‌های مرتبط دولتی در حال مطالعه آن هستند.»
به گفته آقای ژانگ، وزارت دارایی چین، کمیته مقررات بیمه چین، وزارت ترابری و کمیسیون توسعه و اصلاحات ملی، نهادهایی هستند که این طرح را در دست بررسی دارند؛ وی اما در مورد اینکه تصمیم در این زمینه چه زمانی گرفته خواهد شد توضیحی نداد.
به نوشته رویترز، شرکت‌های نفتی هند هفته گذشته گفته‌اند که حتی اگر محدود شدن بیمه‌ها باعث ایجاد ریسک برای کشتی‌هایشان شود تصمیم دارند به حمل‌ونقل نفت ایران ادامه دهند.
اما ژانگ شوگو می‌گوید که شرکت‌های چینی چنین مخاطره‌ای نمی‌کنند و مداخله دولتی در این مورد ضروری است.
چین تا چندی پیش خریدار اصلی نفت از ایران بود و بیش از ۲۰ درصد از صادرات نفت ایران به این کشور صورت می‌گرفت اما آمارهای منتشرشده در هفته گذشته نشان می‌دهد که این کشور واردات نفت از ایران را نسبت به ماه مشابه در سال ۲۰۱۱ حدود ۵۰ درصد کاهش داده‌است.
بهای نفت خام در جهان از ماه اکتبر حدود ۲۰ درصد افزایش نشان می‌دهد که بخشی از این گرانی در پی ترس از قطع صادرات نفت ایران رخ داده‌است.
به دنبال تحریم نفت ایران از سوی آمریکا و اتحادیه اروپا که قرار است از تابستان سال جاری به طور رسمی آغاز شود، تعدادی از واردکنندگان نفت ایران ازجمله سریلانکا هم‌اینک به دنبال جایگزینی برای نفت ایران می‌گردند.
به گزارش خبرگزاری رویترز عربستان سعودی در یکسال گذشته دست کم دوبار برای پرکردن جای خالی نفت ایران در بازارهای جهانی به دنبال تحریم غرب، اعلام آمادگی کرده‌است.




اسلامگرایان به دولت موقت مصر خواهند پیوست


رسانه‌های مصری می‌گویند شماری از اسلامگرایان به دولت موقت این کشور خواهند پیوست.
این تصمیم پس از آن گرفته شد که پارلمان مصر در اعتراض به ادامه حمایت شورای عالی نیروهای مسلح از دولت موقت به ریاست کمال جنزوری، تصمیم گرفت جلسات خود را به مدت یک هفته به حال تعلیق در آورد.
در همین حال به نظر می‌رسد دو جناح اسلامگرای مصر نتوانسته‌اند بر سر کاندیدای واحد در انتخابات ریاست جمهوری به توافق برسند.

اسلامگرایان در دولت موقت مصر
سایت روزنامه الاهرام مصر به نقل از منابع دولتی این کشور نوشت که دولت موقت آقای جنزوری در روزهای جند روز آینده تعدیل خواهد شد. بنا بر این خبر قرار است وزرایی اسلامگرا به این دولت بپیوندند.
سایت روزنامه الاهرام نوشت: «محمد حسین طنطاوی رئیس شورای عالی نیروهای مسلح از کمال جنزوری نخست وزیر خواهد خواست تعدیلی در دولت خود صورت دهد و وزرایی از اسلامگرایان و دیگر از گروه‌ها و احزابی که در پارلمان نماینده دارند، انتخاب کند.»
این سایت همچنین به نقل از یک مسئول بلندپایه در شورای عالی نیروهای مسلح مصر نوشت که این تعدیل محدود خواهد بود.
خبرگزاری الشرق الاوسط مصر هم نوشت که سعد الکتاتنی رئیس پارلمان این کشور، ظرف ۴۸ ساعت ترکیب دولت  جدید را اعلام خواهد کرد.
از زمان سرنگونی دولت محمد حسنی مبارک رئیس جمهور نظام پیشین مصر در سال گذشته در پی انقلابی مردمی، شورای عالی نیروهای مسلح اداره موقت این کشور را در دست گرفته است.
توافق بر سر اجرای تعدیل در دولت موقت مصر پس از آن صورت گرفت که پارلمان این کشور تصمیم گرفت در اعتراض به مخالفت شورای عالی نیروهای مسلح با خواست پارلمان در برکناری دولت کمال جنزوری، جلسات خود را به مدت یک هفته به حال تعلیق در آورد.
کمال جنزوری از سوی شورای عالی نیروهای مسلح به سمت نخست وزیری موقت برگزیده شد تا کشور را تا زمان روی کار آمدن رئیس جمهور جدید، اداره کند. قرار است انتخابات ریاست جمهوری مصر تا یک ماه آینده برگزار شود.

اختلاف اسلامگرایان برسر نامزد انتخاباتی
از سوی دیگر، فراکسیون پارلمانی حزب سلفی نور، شورای عالی این حزب و مجلس اعلای شورای سلفی‌های مصر تصمیم گرفتند از عبد المنعم ابوالفتوح در انتخابات ریاست جمهوری مصر حمایت کنند.
به گزارش خبرگزاری رویترز، این تصمیم را یاسر برهامی سخنگوی رسمی «جریان دعوت سلفی» اعلام کرد.
این تصمیم در حالی گرفته شده است که گروه اسلامگرای اخوان المسلمین، محمد مرسی را به عنوان نامزد خود در انتخابات ریاست جمهوری معرفی کرده است. بدین ترتیب اسلامگرایان با نامزد واحد در انتخابات ریاست جمهوری مصر شرکت نخواهند کرد.
برهامی افزود در صورت رسیدن محمد مرسی به دور دوم انتخابات ریاست جمهوری و بازماندن ابوالفتوح، سلفی‌ها از نامزد اخوان المسلمین در این دوره حمایت خواهند کرد.
ابوالفتوح هفته گذشته گفته بود که مطمئن است نتایج انتخابات در دور اول مشخص خواهد شد.
ابو الفتوح چند ماه پیش، آن هنگام که گروه اخوان المسلمین اعلام کرده بود که قصد مشارکت در انتخابات ریاست جمهوری را ندارد، از این گروه جدا شد.
در انتخابات ریاست جمهور مصر ۱۳ نامزد با یکدیگر رقابت می‌کنند. عمرو موسی دبیرکل پیشین اتحادیه عرب و احمد شفیق آخرین نخست وزیر مصر در دوره مبارک، از دیگر نامزدهای برجسته انتخابات ریاست جمهوری هستند.

حزب البرادعی
در تحولی دیگر، محمد البرادعی سیاستمدار مصری و مدیر کل سابق آژانس، از تاسیس حزب جدیدی با نام «حزب قانون اساسی» خبر داد.
این اقدام البرادعی را پس از چند ماه غیبت، بار دیگر به صحنه سیاست مصر باز می‌گرداند. او پیشتر «جمعیت ملی برای تغییر» را تاسیس کرده بود.
البرادعی در کنفرانسی خبری که در دفتر انجمن صنفی روزنامه نگاران مصر در قاهره برگزار کرد، درباره اهداف و ساختار حزب جدید سخن گفت. او تاکید کرد که این حزب دارای گرایش‌های ایدئولوژیک نیست و حدود ۵ هزار نفر در تاسیس آن شرکت کرده‌اند.
البرادعی چهار ماه پیش به طور رسمی اعلام کرد که قصد نامزدی در انتخابات ریاست جمهوری را ندارد.









در یک کمپین حمایتی از نام خلیج فارس و همچنین مالکیت ایران بر جزایر ابوموسی، تنب کوچک و بزرگ و کاربران ایرانی در صفحات فیس‌بوک منتسب به ملک عبدالله، پادشاه عربستان و کاخ سفید ده‌‌ها هزار نظر را منتشر کردند.
کمپین‌های بسیاری را می‌توان در فضای مجازی یافت که حول محورهای مشترک، کاربران را برای یک حرکت اجتماعی،‌ سیاسی و یا حقوق‌بشری سازمان داده‌اند. کاربران ایرانی نیز در شکل‌دهی به کارزارهای مختلف تبلیغاتی فعال‌اند.

یکی از مهمترین موضوعاتی که در فضای مجازی به شکل‌های مختلف مورد توجه واقع شده، مساله‌ی نام «خلیج فارس» است. شاید بتوان گفت کمتر کاربر ایرانی است که این کمپین‌ها را ندیده و یا ایمیلی برای مشارکت در آنها دریافت نکرده باشد.

بشنوید: گفت‌وگو با فرهمند علی‌پور خبرنگار ساکن ایتالیا، در مورد کمپین خلیج‌فارس

«یک میلیون امضا برای خودداری گوگل از تغییر نام خلیج فارس، از تغییر نام خلیج‌فارس توسط نشنال جئوگرافیک جلوگیری کنیم، ارسال ایمیل به کاخ سفید و سازمان ملل برای حمایت از خلیج فارس، شرکت در نظرسنجی برای جلوگیری از تغییر نام خلیج فارس و ...» همه اینها بخشی از مطالبی است که روزانه، بارها و بارها در فضای مجازی به اشتراک گذاشته می‌‌شود.
به باور منتقدان، بخشی از مشارکت در این کمپین‌ها بدون توجه به کارایی و نتیجه صورت می‌گیرد و بخشی دیگر نیز ناشی از ناآگاهی و شایعات غیر قابل استناد است.

منتقدان کمپین‌های مجازی، نسبت به کارایی و نتیجه آنها خوشبین نیستند
اما گاهی درجه نفوذ این کارزارهای تبلیغاتی و میزان مشارکت کاربران ایرانی در سراسر دنیا، اهمیت ویژه‌ای به این تلاش‌ها می‌دهد. موافقان با اشاره به این خصوصیت تصریح می‌کنند فضای مجازی تنها مکان «نسبتا امن» فعالیت اجتماعی و سیاسی در جوامع غیردموکراتیک است.

تهاجم مجازی به پادشاه عربستان و کاخ سفید
در چند روز گذشته در شبکه‌ی اجتماعی فیس‌بوک تصاویر خلیج‌فارس و جزایر تنب بزرگ و کوچک و ابوموسی با این عبارت به اشتراک گذاشته شد: «امشب ساعت ۱۱ به وقت تهران همه کسانی که پروفایل خود رو به عکس خلیج فارس تغییر دادن با کامنت "PERSIAN GULF FOR EVER " توی پیج
ملک عبدالله پادشاه عربستان و پیج کاخ سفید، کامنت خلیج فارس برای همیشه رو میذاریم.»
این حرکت باعث شد که تنها درمدت ۲۴ ساعت بیش از یک‌صدهزار پیام در صفحه‌ای که به پادشاه عربستان منسوب است، منتشر شود. صفحه‌ای با عنوان کاخ سفید نیز شرایط تقریبا مشابهی داشت. گرچه میزان نظرات در آن به طور نسبی کمتر بود.
بسیاری از کاربران فضای مجازی فعال در این کارزار، از این اتفاق به عنوان یک "حرکت جمعی بسیار موفق و پیروزی درخشان" یاد می‌کنند. اما این حرکت منتقدانی هم دارد که به محتوای نامناسب برخی کامنت‌های منتشر شده، به خصوص درصفحه فیس‌بوک منتسب به پادشاه عربستان، اشاره می‌کنند.

کارزار موفق اما انتقاد برانگیز
فرهمند علی‌پور، روزنامه‌نگار ساکن تورین ایتالیا درمورد نکات مثبت و قابل توجه این کمپین به دویچه‌وله فارسی می‌گوید: «به نظر من کلیت این اقدام یک امر مثبت است. یکی دو ساعت پیش صفحه فیس‌بوک ملک عبدالله شاه عربستان را چک کردم، ایرانی‌ها بیش از صد هزار کامنت در دفاع از نام خلیج‌فارس گذاشته بودند که این موضوع به خودی خود نشان از یک حرکت خودجوش اجتماعی است.»

تلاش برای حفظ نام خلیج‌فارس یکی از قدیمی‌ترین کمپین‌های مجازی فضای وب فارسی است تلاش برای حفظ نام خلیج‌فارس یکی از قدیمی‌ترین کمپین‌های مجازی فضای وب فارسی است
وی اضافه می‌کند: «این موضوع نشان می‌دهد که بسیاری از ایرانی‌ها به این کمپین فارغ از" نوع" حکومت‌ها و دولت‌ها نگاه می‌کنند و موضوعات این‌چنینی را فراتر از حکومت‌ها می‌دانند.»
این روزنامه‌نگار همچنین با اشاره به برخی "توهین‌های نژادی و قومیتی" کاربران ایرانی فعال در این کمپین معتقد است که این موضوع می‌تواند ارزش این حرکت را تحت شعاع قرار دهد و اعتراض دیگر کاربران ایرانی را نیز در پی داشته باشد.
وی می‌افزاید: «ما باید در حرکت‌های این‌چنینی دقت کنیم و حریم میان میهن‌دوستی و نیفتادن به دام نژادپرستی، را حفظ کنیم. ما می‌توانیم و معتقدم که باید از سرزمین و میهن خودمان دفاع کنیم، اما این دفاع از سرزمین نمی‌تواند مجوزی برای ما باشد که به تحقیر دیگر نژادها بپردازیم.»
این روزنامه‌نگار با اشاره به اینکه ایران هزاران سال است که میزبان قوم‌ها و نژادهای مختلف است، تصریح می‌کند: «میلیون‌ها عرب ایرانی در کشور ما زندگی می‌کنند که اغلب آنها هم جزو اقشار واقعا ضعیف و ستمدیده هستند. یک عرب ایرانی همانقدر شهروند و محق است که یک فارس، ترک ، کرد ، لر و بقیه ساکنان ایران زمین.»
موضوع کارایی کمپین‌های فضای مجازی و همچنین غیبت این حرکت‌ها در فضای حقیقی، محل اختلاف کارشناسان فعال در حوزه‌ها‌ی اجتماعی، سیاسی و فضای سایبری است.
برخی معتقدند که روی آوردن به فضای مجازی، شهروندان را از عمل به وظیفه‌ی اجتماعی در فضای حقیقی باز می‌دارد و میزان اثربخشی آن‌ها را به شدت کاهش می‌دهد.
فرهمند علی‌پور اما می‌گوید در جامعه‌ای که امکان هیچ حرکت اعتراضی مسالمت‌آمیز و البته مستقلی وجود ندارد، جامعه برای مصون ماندن از گزند حکومت به ناچار به فضای مجازی روی می‌آورد.
وی با اشاره به سرکوب تجمع چند سال پیش برخی از شهروندان تهرانی در دفاع از نام خلیج‌فارس در مقابل سفارت امارات متحده عربی توسط نیروی انتظامی تصریح می‌کند: «حکومت ایران می‌خواهد هر حرکت اجتماعی که صورت می‌گیرد تحت نظارت و کنترل‌اش باشد. در این شرایط فضای مجازی بهترین فرصت برای شهروندانی است که نمی‌توانند در برابر اتفاقات این‌چنینی ساکت و بی‌تفاوت باشند.»


براساس گزارش‌ها از ایران، چهار نفر که به اتهام قاچاق مواد مخدر مجرم شناخته شده بودند، صبح روز دوشنبه، یازدهم اردیبهشت، در زندان شاهرود اعدام شده‌اند.
خبرگزاری رسمی ایران (ایرنا) به نقل از روابط عمومی دادسرای عمومی و انقلاب شاهرود گزارش داده است که این چهار نفر به جرم حمل و نگهداری مقادیر زیادی از مواد مخدر، توسط دادگاه انقلاب اسلامی شاهرود به اعدام محکوم شده بودند.
براساس این گزارش، با تایید دادستانی کل کشور و موافقت رئیس قوه قضائیه ایران، حکم این چهار نفر صبح روز دوشنبه اجرا شده است.
گفته شده است که تقاضای عفو افراد اعدام‌شده، در دو مرحله رد شده بود.


ایهود اولمرت نخست وزیر سابق اسرائیل می گوید که اکنون وقت حمله به ایران نیست.
او که در فاصله سال های ۲۰۰۶ تا ۲۰۰۹ نخست وزیر بود روز یکشنبه در مصاحبه ای از نیویورک با کانال ۱۰ اسرائیل اظهار نظر می کرد.
آقای اولمرت گفت: "در مقطع حاضر دلیلی ندارد که درباره تلاش های نظامی حرف نزنیم... اما مسلما وقت دست زدن به حمله نظامی اسرائیل [علیه ایران] نیست."
او درحالی چنین اظهار نظر می کند که پیشتر یووال دیسکین، رئیس سابق سازمان امنیت داخلی اسرائیل، گفته بود که دولت افکار عمومی را در مورد میزان تاثیرگذار بودن حمله نظامی به ایران گمراه می کند.
میر داگان، رئیس سابق موساد، نیز گفته که در این نقطه نظر با آقای دیسکین اشتراک دارد.
مقام های اسرائیلی، به ویژه بنیامین نتانیاهو نخست وزیر و ایهود باراک وزیر دفاع، در ماه های اخیر اجازه داده اند این برداشت شکل بگیرد که احتمال حمله اسرائیل به تاسیسات اتمی ایران در آینده نزدیک قوی است.
اما دفتر نخست وزیر اسرائیل انتقاد مقام های سابق در این زمینه را رد کرده است.
مشاوران بنیامین نتانیاهو می گویند که آقای دیسکین به علت آن که برای ریاست سازمان جاسوسی موساد برگزیده نشد، چنین موضع گیری کرده است.



بان کی‌مون، دبیرکل سازمان ملل متحد که برای سفری سه‌روزه به برمه رفته است، می‌گوید که نشانه‌های تغییر در برمه به چشم می‌خورد، اما لازم است اقدامات بیشتری برای برقراری دموکراسی و مصالحه در این کشور انجام شود.
دبیرکل سازمان ملل متحد همچنین از رئیس‌جمهور برمه و آنگ سن سوچی، رهبر مخالفان او، خواسته است تا در مسیر تغییرات، در کنار هم باشند.
دبیرکل سازمان ملل متحد روز دوشنبه، ۳۰ آوریل (۱۱ اردیبهشت)، در جمع نمایندگان پارلمان برمه گفت که مسیر "برای بازگشت (به عقب)، بسیار باریک" است و از "بصیرت، رهبری و جسارت" رئیس‌جمهور برمه و آنگ سن سوچی، رهبر مخالفان او، تقدیر کرد.
او گفت: "برمه می‌تواند با چالش‌های توسعه و آشتی (طرفین) مقابله کند، ولی این کار، نیازمند تعهد کامل و مشارکت است."
بان کی‌مون اولین فرد غیربرمه‌ای به شمار می‌رود که در پارلمان برمه سخنرانی کرده است.
او در این اظهارات تاریخی تاکید کرد: "مسیر تغییرات (در برمه)، بسیار دشوار، ولی در عین حال، برای بازگشت (به عقب) خیلی باریک است."

سوچی در پارلمان برمه حاضر می‌شود

همزمان با دیدار دبیرکل سازمان ملل متحد با نمایندگان پارلمان برمه، آنگ سن سوچی، رهبر مخالفان دولت برمه، اعلام کرد که در شرایط کنونی، حاضر است به عنوان نماینده جدید پارلمان، در مراسم سوگند وفاداری شرکت کند.
گزارش شده است که خانم سوچی و دیگر اعضای حزب تحت رهبری او که در انتخابات اخیر برمه رأی آورده‌اند، به عنوان نمایندگان جدید، در نشست پارلمان در روز چهارشنبه آینده حضور خواهند یافت.
پیش از این، آنها به محتوای سوگند وفاداری نمایندگان پارلمان برمه اعتراض کرده و در جلسه بازگشایی پارلمان حاضر نشده بودند.
آنها گفته بودند متنی که باید به عنوان سوگند وفاداری خوانده شود، در زمان حکومت نظامیان در برمه تنظیم شده است و باید عبارت‌های آن تغییر داده شود.

'موقعیت حساس'

دبیرکل سازمان ملل متحد در پارلمان برمه گفت که این کشور در موقعیتی حساس قرار دارد و بعد از چندین دهه حکومت نظامیان، پارلمان برمه باید به تنهایی، عرصه‌ای برای حضور نمایندگان تمام مردم برمه باشد.
او تاکید کرد که سازمان ملل متحد آماده است تا به هر روش ممکن، به برمه کمک کند.
او پیش از این، نسبت به تغییرات در برمه ابراز خوش‌بینی کرده و گفته بود که لازم است "روند شکننده تغییرات" در این کشور مورد حمایت قرار گیرد.
بان کی‌مون که با رئیس‌جمهور برمه دیدار کرده است، به زودی با خانم سوچی ملاقات خواهد کرد.
آنگ سن سوچی که حزب تحت رهبریش توانست ۴۳ کرسی را در انتخابات اول آوریل به دست آورد، در زمان سفر پیشین بان کی‌مون به برمه در بازداشت بود و ۱۵ ماه بعد آزاد شد.
آقای بان گفته است که به دنبال یافتن "راه‌هایی عملی" است که از طریق آنها سازمان ملل متحد بتواند به برمه کمک کند.
دبیرکل سازمان ملل متحد آخرین بار در سال ۲۰۰۹ میلادی به برمه رفته بود.
کاترین اشتون، مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا نیز در حال دیدار از برمه است.
دیدار این دیپلمات‌های عالی‌رتبه از برمه، یک سال پس از روی کار آمدن یک دولت اصلاح‌طلب در این کشور انجام می‌شود.






در واکنش به اقدام یک کشیش آمریکایی در سوزاندن یک جلد قرآن، وزارت امور خارجه ایران آنچه را "اقدام سخیف، توهین‌آمیز و تحریک‌کننده یک کشیش‌نمای آمریکایی" خواند، محکوم کرده و خواهان عذرخواهی دولت آمریکا شده است.
وزارت امور خارجه ایران روز دوشنبه، یازدهم اردیبهشت، در بیانیه‌ای مطبوعاتی، سوزاندن قرآن توسط یک کشیش در آمریکا را اقدامی توهین‌آمیز خواند و تصریح کرد: "جامعه بین‌المللی در انتظار واکنش فوری، شدید و صریح دولت آمریکا در برخورد با عوامل آن و انجام اقدامات روشن و عملی جهت پیشگیری از تکرار چنین جنایت فرهنگی است."
روز یکشنبه، ۲۹ آوریل (دهم اردیبهشت)، گزارش شد که تری جونز، کشیش جنجال‌آفرین آمریکایی، یک جلد قرآن را به آتش کشیده است.
گفته شد که وزارت امور خارجه آمریکا از آقای جونز خواسته است تا با در نظر داشتن عواقب این کار، از تصمیم خود صرفنظر کند، ولی او گفت که در اعتراض به بازداشت یوسف ندرخانی، کشیش ایرانی، به قرآن‌سوزی دست می‌زند.
در بیانیه وزارت امور خارجه ایران آمده است: "این اقدامات سخیف کشیش آمریکایی، باعث ایجاد تنفر مذهبی شده و خشم و انزجار مسلمانان جهان را در پی خواهد داشت. امری که مسئولیت دولت امریکا را در عدم اقدام برای پیشگیری از تکرار چنین اقدامات افراط گرایانه‌ای سنگین‌تر می‌کند."
در این بیانیه همچنین با اشاره به آنچه "جنایات پیشین نیروهای نظامی آمریکا در زندان‌های ابوغریب و گوانتانامو" و نیز "قرآن‌سوزی در زندان بگرام افغانستان" خوانده شده، بر ضرورت "عذرخواهی فوری" دولت آمریکا از جهان اسلام تاکید شده است.
اقدام مشابه آقای جونز در برنامه‌ریزی برای سوزاندن قرآن در ماه مارس گذشته زمینه‌ساز اعتراضاتی گسترده در افغانستان شده بود.
او تابستان گذشته نیز تهدید کرد که در سالگرد حوادث ۱۱ سپتامبر به اقدام مشابهی دست خواهد زد، ولی بعدا از این تصمیم منصرف شد.
یوسف ندرخانی، کشیش پروتستان، که تری جونز در اعتراض به بازداشت او در ایران، قرآن‌سوزی کرده است، در اکتبر سال ۲۰۰۹ میلادی، در ایران بازداشت شد.
او در ۱۹ سالگی دین خود را از اسلام به مسیحیت تغییر داده و گفته شده است که به دلیل خودداری از "بازگشت به دین اسلام" با مجازات اعدام روبروست.




مجلس مصر شوهر دادن دختر مرده را هم تصویب کرد!

image
با وقوع طوفنده‌ی بهار عربی در مصر ، خوشبختانه همه چیز با موفقیت به سیصد سال قبل از اسلام بازگشت و مجلس مصر در یک حرکت کوبنده هم‌خوابی با همسر مرده تا ۶ ساعت پس از مرگ را کاملاً حلال اعلام کرد. این مجلس افزود از آنجا که زن تا شش ساعت بعد از مرگ هنوز تنش گرم است و حالی‌اش نمی‌شود که مرده و نیز از آنجا که شوهر او ممکن است بر اثر مرگ همسرش آنقدر ناراحت شده باشد که قبل از اینکه سراغ زن چهارمش برود خدای نکرده توی راه اتفاقی برایش بیفتد لذا لازم است بلافاصله پس از مرگ همسر فرصت را از دست نداده و از آنجا که فقط شش ساعت تا حرام شدن مال وقت دارد ، هر کاری که در زمان حیات مرحومه با او کرده و نکرده و چه‌بسا که می‌خواسته بکنه ولی مرحومه وقتی زنده بوده اجازه نمی‌داده ، همه را یک‌جا با خیال راحت به انجام برساند و سپس با دلی شاد و قلبی مطمئن برای همسر میت و فداکارش عزاداری بکند.
به همین مناسبت اعضاء مجلس مورد اشاره پس از سه بار تکبیر و راهپیمائی انقلابی در صحن مجلس و تجدید بیعت با آرمان‌های شعب ابی طالب ، به صندلی‌هایشان برگشتند و فوراً طرح شوهر دادن دختر مرده را با سه فوریت تصویب و بعد مطرح کردند . بر اساس این طرح جدید پدر می‌تواند دخترش را تا ده ساعت پس از مرگ به هر کسی که دلش خواست شوهر بدهد و در ازاء آن بر اثر شدت تألمات وارده و اندوه جانکاه غم از دست دادن فرزند ، دو هزار پوند پول بگیرد . پدر مربوطه همچنین طبق قانون می‌تواند هزینه تشییع جنازه و سه و هفت و چهل و مسجد و روضه‌خون و آمپلی فایر و اینها را هم از داماد دختر مرده‌اش بگیرد . با تصویب این طرح مجلس مصر ابراز امیدواری کرد که واقعاً دیگر هیچ فرزند دختری در مصر حتی بعد از مرگش روی زمین نماند. توضیحاً اینکه در یک جاهائی مثل مصر بطورکلی «فرزند» به چیزی اطلاق می‌شود که خدای نکرده جنسیتش هیچ چیزی جز پسر نباشد.
به اعتقاد ناظران بهار عربی، اگر وضع همینطوری پیش برود احتمالاً تا سه ماه دیگر مجلس مصر با استعانت از احادیث و روایات مربوط به «ما شما را از دو جنس نیافریدیم جز برای عشق و حال» یک قانون دیگر هم تصویب می‌کند که طی آن شوهر هر وقت که دلش خواست می‌تواند برود زنش را از قبر دربیاورد صفا بکند . بر این اساس طرح تولید قبرهای دستگیره‌دار برای باز و بسته کردن راحت و ورود و خروج آسانتر به قبر و تعبیه‌ی تخت و لحاف برای مرحومه در قبر در دستور کار قرار گرفته و شوهر حق دارد جهت غلبه بر نفسانیات ، هر دفعه تا سه ساعت بقایای زنش را بغل نموده و تند تند عزاداری بکند . این ناظران با بیان اینکه دوره‌ی حسنی مبارک هر جوری که بود لااقل مجلس از این چیزهای عجیب غریب تصویب نمی‌کرد ابراز امیدواری کردند با «بیداری اسلامی» در الباقی کشورهائی که الآن تابستان عربی است و هنوز بهار نشده ، زن به جایگاه رفیع واقعی خود مربوط به ششصد سال قبل از حمله‌ی اسلام به کره زمین برگردد!





عضوشورایعالی نظام پزشکی عنوان كرد: بیکاری 35 هزار ماما

ایسنا
عضو شورای عالی نظام پزشکی با انتقاد از آنچه عدم تحقق وعده‌هاي هر ساله مسوولان در رفع مشكلات عديده جامعه مامايي كشور عنوان كرد، اجرا نشدن قانون سختی کار درباره ماماها، فقدان پوشش بیمه‌ای خدمات مامایی و زیر بار نرفتن بیمه‌ها در این خصوص و بیکاری نزدیک به 35 هزار ماما در کشور را بخشی از مشکلات جامعه ماماهای کشور عنوان كرد.
به گزارش سرويس سلامت ايسنا، نوشین زنده زبان در آستانه روز جهانی ماما اظهار داشت: سال‌هاست که مشکلات ماماها عنوان می‌شود و هر سال مسؤولان در روز ماما قول همکاری و حل این مشکلات را می‌دهند اما هنوز اقدامی در این خصوص انجام نشده و من نمی‌دانم که امسال در روز ماما مسؤولان چه حرف و چه وعده‌ای برای گفتن خواهند داشت.
...
زنده‌زبان همچنین از پیش‌نویس طرح پزشک خانواده شهری و جایگاه نامناسب ماماها در آن انتقاد و اظهار کرد: متأسفانه در تبیین وظایف ماماها در این پیش‌نویس، عدالت رعایت نشده و در آن ذکر شده که خدمات مامایی می‌تواند توسط پرستاران نیز انجام شود. همچنین با وجود جمعیت بالای مامای بیکار در کشور در طرح پزشک خانواده شهری تمرکز بر استفاده از کارشناسان بهداشت قرار گرفته است و به نظر می‌رسد طرح پزشک خانواده شهری هیچ کمکی در حل معضل بیکاری ماماها نخواهد کرد.
وی درآمد کم ماماها در طرح پزشک خانواده را نیز مورد اشاره قرار داد و گفت: جذب ماماها به طرح پزشک خانواده با دستمزد پایین و در جایگاه نامناسب صورت می‌گیرد و می‌تواند تعادل در ارایه خدمات مامایی به صورت غیردولتی و دولتی را به هم زده و حتی بیکاری آن دسته از ماماهایی که در مطب خصوصی فعالیت می‌کنند را به دنبال داشته باشد.
...
عضو شورای عالی نظام پزشکی ادامه داد: متأسفانه بیمه‌های درمانی کشور به بهانه اینکه تحت پوشش قرار دادن خدمات مامایی بار مالی زیادی برای آنها دارد از این کار امتناع می‌کنند در حالی که با عدد و رقم به آنان نشان داده‌ایم که این اقدام حداکثر یک یا دو درصد هزینه‌های آنان را افزایش خواهد داد در حالی که برای سلامت مادران و کودکان کشور بسیار مفید خواهد بود.
وی افزود: چنانچه در شرایط ایده‌آل شرح وظایف ماماها که سه سال پیش توسط وزیر وقت بهداشت و درمان ابلاغ شده به صورت کامل اجرایی شود (که البته تاکنون اجرا نشده) و حتی اگر ماماها بتوانند صد نوع دارو هم تجویز کنند، بدون پوشش بیمه‌ای خدمات و داروها، بیماران به ماماها مراجعه نخواهند کرد و گرایش آنان به سمت متخصصان خواهد بود که این موضوع علاوه بر افزایش پرداخت از جیب مردم در حوزه سلامت، باعث بیکاری بیشتر ماماها می‌شود.






 
اول ماه مه، روز جهانی کارگران را به تمام نیروهای کار شادباش مي‌گوييم و برای مبارزه کارگران، مزدبگیران و زحمتکشان عليه استثمار، استبداد و عقب‌ماندگی موفقيتهای بزرگ آرزو مي‌كنيم.
سازمان چریکهای فدایی خلق همبستگي خود را با مبارزه نیروهای کار که سازندگان اصلي جهاني انساني و عاری از تمامی اشکال استبداد، ستم، جهل، تبعیض و استثمار هستند، اعلام مي‌كند.
ما ضمن همبستگی با کارگران، مزدبگیران، معلمان و پرستاران ایران که علیه شرایط فلاکت-بار خود مبارزه می کنند، سرکوبی و دستگیری اعضای سندیکاها، تشکلهای مستقل کارگری و صدور احکام زندان برای فعالان نیروهای کار را محکوم می کنیم.
در سال گذشته جهان شاهد تحولات شگرفی بود. انقلابها و جنبشهای ضد دیکتاتوری در خاورمیانه و شمال آفریقا که با عنوان «بهار عرب» نامیده می شوند، «جنبش برآشفتگان» در اروپا و جنبش «اشغال وال استریت» در آمریکا، سیمای جهان ما را دگرگون کرده است. در این جنبشها، خیزشها و انقلابها که هنوز جریان دارند، کارگران و زحمتکشان در ابعاد کلان شرکت داشته و به ژرفش این تحولات یاری رسانده اند. مبارزه علیه دیکتاتوری و برای دمکراتیزه کردن جامعه همراه با پیکار گسترده علیه فقر، بیکاری، تبعیض و بی عدالتی و علیه تهاجم مستبدان، چپاولگران و انحصارات امپرياليستي به سطح زندگي و معيشت مردم روندهایی بود که در سال گذشته در سراسر جهان علیرغم راه پر فراز و نشيب و چالشهای مهم، جریان داشت.
هزینه اصلی جنگ، نظامیگری، انباشت سلاحهای مخرب، تروریسم، بنیادگرایی و جهانی شدن بربريت به ناحق از کار و رنج نیروهای کار پرداخت می شود و علیه همین شرایط ناعادلانه است که مردم محروم و ستمدیده سراسر جهان به مبارزه خود ابعاد جدیدی داده اند.
سال گذشته برای کارگران، مزدبگیران و زحمتکشان ایران سال درد، رنج، بیکاری، فقر، بی خانمانی و در یک کلام زندگی فاجعه بار بود.
نپرداختن دستمزدها برای ماههای طولانی، خصوصی شدنهای گسترده همراه با اخراجهای دسته جمعی، افزایش بی سابقه نقدینگی و به دنبال آن رشد سرسام آور نرخ تورم و در نتیجه کاهش قدرت خرید، گسترش شرکتهای چپاولگر پیمانکاری، زندگی نیروهای کار را به تباهی کشاند. فشار و تبعیض جنسیتی بر کارگران زن و اعمال محرومیت بر فرزندان آنان و کودکان کار به طور تصاعدی افزایش پیدا کرد.
یکی از نمایندگان مجلس رژیم اعلام می کند که نرخ بیکاری زنان دو برابر نرخ بیکاری مردان است و اضافه می کند که، زنان در بسیاری از واحدهای بزرگ و قالیبافی گاهی دو سوم دستمزد مصوب شورای عالی کار را دریافت می‌کنند، اما به دلیل ترس از دست دادن شغل از شکایت صرفنظر می‌کنند.
شرایط فاجعه بار زندگی و معیشت توده های محروم و ستمدیده که اکثریت جمعیت ایران را تشکیل می دهند، آن چنان آشکار است که رسانه های دولتی ناچارند گوشه کوچکی از آن را هر روز بازتاب دهند. رسانه های حکومتی اعلام می کنند که در ایران هفت و نیم ملیون نفر حاشیه نشین وجود دارد.
اجرای مرحله اول «هدفمند کردن یارانه ها» و در حقیقت حذف یارانه ها، نقدینگی و نرخ تورم را افزایش داده است. کارگران و زحمتکشان ایران که هیچ بهره ای از افزایش قیمت نفت خام نبردند، به شدت از بحران مالی در جهان زیان دیده اند. افزایش قیمتها سفره کارگران را خالی تر کرد. خصوصی سازیها و فربه کردن نهادهای نظامی و امنیتی و نیز حذف یارانه ها، چشم انداز زندگی نیروهای کار در سال پیش رو را چندین بار فاجعه بارتر خواهد کرد.
در سال گذشته رشد اقتصادی و سرمایه گذاری در حوزه های اشتغال-زا سیر نزولی داشته و در عوض رانت خواری و اقتصاد دلالی و سوداگری روز به روز رشد کرده است. شاخص نقدینگی به عنوان مهم‌ترین شاخص اقتصادی که بلاواسطه و به طور مستقیم بر افزایش نرخ تورم تاثیر می گذارد، از حدود 60 هزار میلیارد تومان در سال 1384 به ۳50 هزار میلیارد تومان در پایان سال 1390 رسید. همزمان با این حجم عظیم نقدینگی و فقر همگانی، بلوک جدیدی از سرمایه داری مالی شکل گرفته است. این سرمایه داری انگلی تحت حمایت دولت احمدی نژاد با دلالی، سفته بازی، بورس بازی و کنترل بازار ارز و طلا و... خسارت جبران ناپذیری به اقتصاد کشور وارد کرده و تورم و گرانی را دامن زده است.
کاهش نرخ رشد، فقدان سرمایه گذاری موثر در تولید صنعتی، افزایش سرسام آور نقدینگی و حجم پول، ورشکست شدن شرکتهای صنعتی و افزایش نرخ تورم منجر به سقوط زندگی اکثریت مردم ایران شده است. حداقل دستمزد برای سال 1391 (389 هزار تومان در ماه) یک چهارم زیر خط فقر و نیمی از خط مرگ است.
صندوق بين‌المللي پول در گزارش مربوط به چشم‌انداز اقتصادی جهان، نرخ تورم در ايران برای سال‌ 2011 ميلادي را 5/22 درصد برآورد كرده و رتبه سوم بالاترين نرخ تورم پس از بلاروس و ونزوئلا را از آن ايران دانسته است. پیش بینی می شود که نرخ تورم برای سال جاری از 40 درصد بالاتر برود.
كارگران و مزدبگيران ایران از يك طرف تحت ستم و سركوب رژیم حاکم قرار دارند و از طرف ديگر بايد هزينه سياستهاي جمهوری اسلامی براي پیوستن به اردوي جهاني سازي نو-ليبرال را بپردازند. برای رژیم ایران زندگی کارگران و زحمتکشان ایران کوچکترین ارزشی ندارد. این رژیم با افزایش هزینه هایی که به امنیت نظام مربوط می شود، با صرف میلیاردها دلار در سوریه، لبنان، غزه، عراق، آفریقا و آمریکای لاتین، زندگی مردم ایران را به تباهی کشیده است.
در سال گذشته بازهم نقش سپاه و بسیج در اقتصاد افزایش پیدا کرد. قرارگاه بازسازی خاتم الانبیاء و بنیاد تعاون سپاه به طور مستقیم و یا از طریق صدها شرکت اقماری در مهمترین پروژه های کشور مشارکت دارند.
بنا به اعتراف کارگزاران رژیم در سال گذشته ۱۰۰ هزار کارگر در بیش از یک هزار واحد تولیدی اخراج شده‌اند.
در چنین شرایط فاجعه باری است که خامنه ای سال 1391 را سال «توليد ملي و حمايت از كار و سرمايه ايراني» اعلام می کند. یکی از نتایج زهرآگین این نامگذاری بیکارسازی چند هزار کارگر تنها در ماه اول سال بود. پیش بینی می شود که در سال جاری هزاران واحد تولیدی دیگر به تعطیلی کشیده شود و دهها هزار کارگر نیز به اردوی عظیم بیکاران اضافه شوند.
در مقابل چنین شرایط فاجعه باری، كارگران، زحمتكشان و مزدبگيران كشور ما در سال گذشته براي نجات از استبداد، جهل، فقر، فحشاء، بي خانمانی و بی حقوقی به طور گسترده و به شكلهاي گوناگون دست به اعتراض زده اند.
دبیرخانه سازمان چریکهای فدایی خلق ایران بیلان برخی حرکتهای اعتراضی کارگران و مزدبگیران در سال 1390 را منتشر کرده است*. بر اساس این بیلان در سال گذشته بیش از 350 حرکت اعتراضی کارگران وجود داشته که بی تردید شمار واقعی آن بسیار بیشتر است.
نامه نگاری به گردانندگان رژيم، تجمع اعتراضی، اعتصاب، راهپیمایی، تحصن، بستن راهها و...شيوه هايی بود كه كارگران در مبارزه خود از آن استفاده كردند. نيروهای سركوبگر رژيم گرچه در مقابل حركتهای كارگری با احتياط برخورد مي كردند، اما در حركتهايی كه جنبش كارگری گامهايی بزرگ به جلو بر مي داشت با سركوب دَدمنشانه مواجه مي شد. نیروهای سرکوبگر جمهوری اسلامی بارها باتوم و گاز اشك آور به حرکتهای اعتراضی کارگران یورش بردند که منجر به زخمی شدن تعدادی از کارگران شد. ماموران وزارت اطلاعات بارها به خانه های کارگران یورش برده و آنان را دستگیر و یا با تماسهای تلفنی کارگران را تهدید به دستگیری کردند. اما اين سركوبگري در عزم كارگران براي تحقق خواسته هاي بر حق خود خللي ايجاد نكرد و بر عكس منجر به همبستگی هرچه بيشتر كارگران شد.
برخی از شعارها و خواسته های کارگران که گاه با صدای بلند فریاد می زدند و گاه بر روی پلاکاردها به نمایش می گذاشتند چنین بود:

*کار، حقوق، اعتراض، حق مسلم ماست
*کارگر گرسنه منتظر جواب است
*تشکل، اعتصاب حق مسلم ماست
*کارگران جهان اتحاد اتحاد
*معیشت، زندگی حق مسلم ماست
*کارگر می میرد، ذلت نمی پذیرد
*قرارداد موقت دیگر کارش تمام است
*ما کار می خواهیم
*زندگی انسانی حق مسلم ماست
*کارگر کارگر اتحاد اتحاد
*قرارداد موقت ملغي بايد گردد
*شركت پيمان‌كاری، نابود بايد گردد
*مزدورِ سرمايه‌دار حيا كن، كارگر رو رها كن
*تغيير قانون كار، نابودي كارگر است
*وزير كار حيا كن، قانون كار رو رها كن
*مرگ بر نظام سرمايه‌دار
*تغيير قانون كار، وال ‌استريت ايران
*مجلس به اين بي غيرتی، هرگز نديده ملتی
*بسیجی حیا کن، شرکت نفت را رها کن
مبارزه برای خواسته های حداقل کارگران و مزدبگیران جزیی از مبارزه مردم ایران برای نابودی نظام استبدادي–مذهبي ولايت فقيه و تحقق آزادی، دمکراسی، عدالت و جدایی دین از دولت است.
تشکلهای مستقل کارگری طی بیانیه های مختلف خواسته های مبرم کارگران و مزدبگیران ایران را اعلام کرده اند. این خواسته ها که سازمان چریکهای فدایی خلق ایران به طور کامل از آن پشتیبانی می کند، به قرار زیر است:

1_حق ایجاد تشکلهای مستقل برای نیروهای کار یدی و فکری (کارگران صنعتی، کشاورزی، معادن و معلمان، پرستاران و کارگران بخش خدمات و ...) بدون هرگونه تعهد و پایبندی به اصل ولایت فقیه و بدون دخالت دولت و مدیریت. انحلال کلیه نهادهای دست ساز دولتی در محیطهای کار و زندگی، به عنوان حقوق خدشه ناپذیر اجتماعی کارگران و عموم مردم ایران
2_حق اعتصاب، تجمع و تظاهرات و آزادی بدون حد و مرز اندیشه، بیان و رسانه ها.
3_لغو تمامی اشکال تبعیض جنسیتی و مذهبی در حقوق کار
4_منع کامل و فوری کار کودکان
5_آزادی کلیه سندیکالیستها و فعالان کارگری و تمامی زندانیان سیاسی و توقف تعقیبهای قضایی و لغو احکام ظالمانه قضایی در مورد کارگران و مزدبگیران و لغو حکم اعدام
6_تأمین امنیت شغلی برای نیروهای کار، لغو قراردادهای موقت و قراردادهای شرکتهای پیمانکاری و سفید امضا و برچیده شدن فرمهای جدید قرارداد کار
7_توقف کامل اخراج و بیکارسازی و پایان دادن به اخراج کارگران مهاجر
8_ایجاد سیستم بیمه همگانی و تامین اجتماعی برای همه نیروهای کار
9_تعیین حداقل دستمزد متناسب با افزایش نرخ تورم و تایید آن توسط نمایندگان واقعی کارگران و تشکلهای مستقل کارگری. حداقل حقوق به میزانی که کفاف یک زندگی شرافتمندانه و انسانی برای یک خانوار چهار نفره را تامین نماید.
10_پرداخت فوری دستمزدهای معوقه به طور کامل
11_ساعات کار کارگران در شبانه روز نباید از 8 ساعت تجاوز کند. دو روز تعطیلی و 40 ساعت کار در هفته باید به عنوان حقوق کار به رسمیت شناخته شود
12_تامین زندگی مرفه و بدون دغدغه اقتصادی برای بازنشستگان
13_تعطیل رسمی اول ماه مه به عنوان روز جهانی کارگران و لغو هرگونه ممنوعیت و محدودیت برای برگزاری مراسم این روز
سازمان چریکهای فدایی خلق ایران ضمن قدردانی از اتحادیه ها، سندیکاها و سازمانهای جهانی کارگری و نیروهای سیاسی که طی سال گذشته از جنبش طبقه کارگر ایران و خواسته های آنان حمایت کردند، از تمامی نهادهای کارگری در سراسر جهان درخواست می کند كه به مبارزه برحق نیروهای کار در ايران برای کسب حقوق اولیه شان یاری رسانند. 
ما از شورای حقوق بشر سازمان ملل و از سازمان جهاني كار مي خواهيم كه به جمهوي اسلامي براي به رسميت شناختن حقوق حقه كارگران بيش از پيش فشار وارد نمايد.
ما رژیم ولایت فقیه را مانع عمده در مقابل خواسته ها و نیازهای کارگران و زحمتکشان می دانیم و از تمامي كارگران، كاركنان و مزدبگيران و از تمامي مدافعان آزادي و توسعه پايدار مي خواهیم كه برای برچیدن بساط ننگین نظام ولایت فقیه متحد و متشكل شوند.
كارگران ايران مي توانند و بايد پيشتاز مبارزه عليه حكومت استبدادي حاكم بر ايران، پیشتاز مبارزه علیه جنگ و تجاوزگری نظامی و پيشتاز مبارزه براي تحقق دموكراسي، عدالت،جدايی دين از دولت باشند؛ بدين لحاظ ما از تمامی كارگران، كاركنان و مزدبگيران شاغل در مراكز دولتی و خصوصی و از تمامی مدافعان آزادی و توسعه پايدار می خواهيم كه برای رهایی از شرایط اسارتبار کنونی متحد و متشكل شوند.

زنده باد همبستگی بین المللی طبقه کارگر !
سازمان چريكهای فدايی خلق ايران
یکشنبه 10 اردیبهشت 1391(29 آوریل 2012)

*توضیح کوتاه در مورد تاریخچه اول ماه مه
در سال 1856 کارگران استراليا در اعتراض به شرایط دشوار کار و برای هشت ساعت کار روزانه حرکت اعتراضی خود را آغاز کردند و پس از مبارزه متحد و سراسری پیروز شدند. پس از این حرکت متحدانه آنان تصمیم گرفتند که هر سال در یک روز معین دست از کار کشیده و همبستگی خود را در مقابل سرمایه داران و حامیان آنان نشان دهند.
در سال 1886 کارگران نساجی شیکاگو در آمریکا طی یک تظاهرات بزرگ در روز اول ماه خواست 8 ساعت کار روزانه را مطرح کردند. این تظاهرات به شدت سرکوب و به خون کشیده شد. کارگران آمریکا تا سال 1889 هر ساله در چنین روزی دست از کار می کشیدند و با تظاهرات خیابانی قدرت خود را در مقابل نیروهای مدافع جهل، استثمار و بردگی نشان می دادند.
در سال 1889 کنگره انترناسيونال احزاب کارگری و سوسیالیستی روز اول ماه مه را روز همبستگی جهانی کارگران اعلام کرد. از آن زمان تاکنون کارگران و زحمتکشان جهان در شرایط متفاوت روز اول ماه دست از کار می کشند و با همبستگی خواسته های بر حق خود را مطرح می کنند.
در ایران برای اولین بار و به ابتکار «شورای مرکزی فدراسیون سندیکاهای کارگری» در سال 1299 خورشیدی(1920 میلادی) جشن اول ماه مه به شکل نیمه مخفی در واحد های تولیدی برگزار شد و یک سال بعد به ابتکار همین تشکل مراسم اول ماه مه در تهران به شکل علنی برگزار شد.
* بیلان 350 حرکت اعتراضی کارگران در سال 1390 در آدرس زیر:

*کلیه اخبار کارگری در سال گذشته در سایت ایران نبرد و در آدرس زیر:






بيانيه شماره 2 شوراي برگزاري مراسم روز جهاني كارگر 91
زمان، مكان، و شيوه ي برگزاري مراسم ها

سال 91: سال تقويت داخلي و جهاني سازمانيابي و همبستگي كارگري

روز جهاني كارگر فرا ميرسد. كارگران در ايران و جهان بيش از پيش دست به اعتراض و مبارزه زده‌اند تا بتوانند به مطالبات برحق خود دست يابند. كارگران پيشرو ميدانند كه راه مبارزه با اخراج و بيكار سازي، راه به دست آوردن دستمزد بيشتر، راه مقابله با سيطره ي شركت هاي پيمانكاري و قرارداد موقت، راه متوقف كردن طرح هاي ضد كارگري مثل هدفمند سازي يارانه ها و خصوصي سازي، راه مقابله با ديگر مشكلات و معضلاتي كه به طبقه ي كارگر تحميل ميشود، راه كسب آزادي هاي سياسي و اجتماعي، و ...تنها و تنها در ايجاد و تقويت تشكل هاي خود‌ساخته، مستقل، توده اي و طبقاتي كارگري است. ما راهي اساسي و خدشه ناپذير پيش روي خود داريم: افزايش آگاهي و توان طبقاتي، تقويت سازمانيابي طبقاتي و تقويت همبستگي با كارگران جهان.
ما اعلام ميكنيم كه با كارگران جهان، در تمام كشورها متحد هستيم و از جنبش اشغال وال استريت و جنبش 99 % و ساير اعتصابات و اعتراضات كارگري در هر جاي دنيا عليه نظام سرمايه داري حمايت ميكنيم و خواهان اين هستيم كه اين كارگران با سازمانيابي و تشكل يابي و تقويت تشكل ها، سازمان ها و احزاب كارگري خود مبارزاتشان را قوي تر و مستحكم تر به پيش ببرند.
شوراي برگزاري مراسم روز جهاني كارگر سال 91، از نقاط و محيط هاي كارگري مختلفي علاوه بر پيشنهادات سازنده در باره ي مفاد بندهاي 10 گانه كه منجر به تغييراتي در آنها شده است، همچنين از سوي كارگران، زمان ها و مكان هاي برگزاري مراسم و شيوه هاي متفاوتي كه خود در نظر دارند را دريافت كرده است كه در ادامه، بنا به خواست اين كارگران، آنها را به صورت عمومي اعلام ميكنيم. همچنين بخشي از كارگران اقداماتي را به ما اعلام كرده اند كه بنا بر ملاحظات خودشان، خواستار شده اند بعد از انجام مراسم و اقدام، توسط ما بازتاب داده شود.
به علاوه مقادير زيادي بيانيه، قطعنامه و دعوت به برگزاري مراسم به صورت علني توسط كارگران، تشكل ها، گروه ها و جريانات كارگري مختلف در نقاط مختلف كشور صادر و منتشر شده كه ما تنها اشاره اي تيتر وار به بخشي از آنها خواهيم كرد.

اخبار و اعلام هاي منتشر نشده درباره روز جهاني كارگر در روز سه شنبه 12 ارديبهشت و مراسم هاي آن، كه به اين شورا واصل شده است :
لازم به ذكر است كه چنانچه ساعت اجراي مراسم اعلام نشده، كارگران خود بر حسب شرايط، در همان منطقه، ساعت مذكور را در همان روز هماهنگ خواهند كرد.

جمعي از كارگران سنگ بري هاي منطقه ي حاجي آباد- بين قم و تهران- عصر روز دوشنبه 11 ارديبهشت دست از كار ميكشند.
شهرك صنعتي البرز : 10 دقيقه دست از كار كشيدن كارگران مختلف در كارخانه هاي مختلف اين شهرك و تبريك اين روز و گفتگو درباره ي مهم ترين مشكلات و تاكيد بر لزوم متشكل شدن.
شهرك صنعتي كاوه : توسط كارگران در كارخانه هاي مختلف، 10 دقيقه دست از كار كشيده ميشود و ضمن گفتگو درباره ي مسائل كارگري، درباره ي راه هاي تشكل يابي و سازمانيابي بحث و گفتگو ميشود.
شهرك صنعتي سلفچگان : 10 دقيقه دست از كار كشيدن توسط كارگران مختلف در كارخانجات مختلف
شهرك صنعتي ارگ جديد بم: صحبت و گفتگو درباره ي لزوم تشكل يابي، اعلام حمايت از كارگران زنداني- اعلام حمايت كارگران مختلف اين شهرك از رضا شهابي كارگر دربند.
شهرك صنعتي منطقه آزاد چابهار: 1 ساعت دست از كار كشيدن براي اعلام حمايت از مبارزات كارگران
كارگران خباز در شهر مشهد: از جمله مناطق شهري قاسم آباد، دانشجو، سناباد، پيروزي، سلمان فارسي، معلم، 17 شهريور، خيام – ساعت 10 صبح به مدت 10 دقيقه دست از كار ميكشند.
تهران : جمعي از كارگران در صبح روز دوشنبه راس ساعت 8 صبح در مقابل خانه ي كارگر تجمع خواهند كرد و تلاش ميكنند به جاي شعارهاي ضد كارگري خانه كارگر، شعار ها و مطالبات خود را طرح و اعلام كنند. اين كارگران در زمينه ي خواست ايجاد تشكل هاي مستقل و برعليه دستمزد هاي بسيار پايين، گراني، تورم، شركت هاي پيمانكاري، قراردادهاي موقت، دستگيري كارگران و فعالان كارگري شعارهاي خود را به پيش خواهند برد.
همچنين كارگران در محيط هاي كاري مختلف در تهران و حومه راس ساعت 10 صبح دوشنبه 11 ارديبهشت و نيز 10 صبح و 4 عصر روز سه شنبه با دست كشيدن از كار به مدتي كه خود تعيين كرده اند، ضمن جشن گرفتن ِ روز جهاني كارگر، درباره ي مطالبات خود و لزوم ايجاد تشكل هاي مستقل خواهند گفت.

سنندج : مطابق اعلام عمومي كميته برگزار كننده ي مراسم روز جهاني كارگر در اين شهر، كارگران، فعالان كارگري و عموم كارگران راس ساعت 6 عصر در خيابان فردوسي نبش خيابان ناصرخسرو تجمع كرده و با طرح شعارهاي مستقل خود اقدام به انجام راهپيمايي خواهند كرد.
كارگران و جمع ها و تشكل هاي كارگري مختلفي ضمن صدور اعلاميه، قطعنامه و دعوت به برگزاري و اتحاد عمل، از عموم كارگران دعوت كرده اند كه در محيط هاي كاري، در محلات و در خيابان و بنا بر شرايط و ملاحظات خود به اعتراض عليه مناسبات سرمايه داري پرداخته و ضمن طرح مطالبات و شعارهاي خود به لزوم تشكل يابي و سازمانيابي و همبستگي كارگري در سطح داخلي و جهاني تاكيد نمايند.
در اين مورد ميتوان به نوشته‌جات منتشر شده توسط جريانات ، گروه ها و تشكل هاي زير اشاره كرد : كارگران ايران خودرو كه از كارگران دعوت كرده در مراسم هايي كه در قسمت هاي مختلف شركت برگزار ميشود شركت نمايند، جمعي از كارگران نيروگاه هاي ايران، جمعي از كارگران نفت و گاز و پتروشيمي عسلويه، جمعي از كارگران عسلويه، ، كميته هماهنگي براي كمك به ايجاد تشكل هاي كارگري ، جمعي از كارگران خبازي هاي سنندج و حومه، جمعيت زنان آزاديخواه و برابري طلب سنندج، جمعي از كارگران بيكار سنندج، جمعي از كارگران فصلي و صنعتي دماوند، هيات بازگشايي سنديكاي كارگران فلزكار مكانيك، انجمن صنفي كارگران برق و فلز كار كرمانشاه، جمعي از فعالين كارگري كامياران، جمعي از فعالين كارگري اصفهان، جمعي از فعالين كارگري سقز، جمعي از فعالين كارگري سنندج، جمعي از كارگران پتروشيمي بندر ماهشهر، كميته برگزار كننده ي مراسم روز جهاني كارگر سنندج، جمعي از كارگران كردستان، اتحاديه آزاد كارگران ايران، جمعي از كارگران عسلويه، كنگان، و كارگران پروژه اي نفت و گاز
و ...
شوري برگزاري مراسم روز جهاني كارگر، اول ماه مه سال 2012 ، مطابق با 12 ارديبهشت سال 91 از كليه كارگران و فعالان كارگري، تشكل هاي مستقل جنبش كارگري و كليه جمع ها، محافل و جريانات كارگري مي‌خواهد كه با اتحاد و همبستگي هر چه بيشتر براي برگزاري هر چه باشكوه تر مراسم هاي اين روز، بكوشند.
ما خواهان اين هستيم كه در اين روز ضمن حمايت از خواست هاي كارگران ايران و ضمن اعلام حمايت از جنبش اشغال وال استريت و ساير اعتراضات كارگري در سراسر جهان، بيش از پيش بر لزوم سازمان يابي و همبستگي داخلي و جهاني كارگري تاكيد و تكيه كنيم.
اين شورا از عموم كارگران ميخواهد كه در روز جهاني كارگر در هر جا كه در توان آنهاست، چه در محيط هاي كار، چه در محيط هاي محل زندگي، چه در خيابان ها، به اشكال مختلف و ممكن، ضمن برپايي جشن روز جهاني كارگر، با اعتراض به وضعيتي كه مناسبات سرمايه داري براي طبقه ي كارگر ايجاد كرده است خواهان حذف اين مناسبات شوند.
كارگران ميتوانند به طرق مختلف، مثلا تجمع در محيط هاي كار، دست از كار كشيدن حتي به مدت 10 دقيقه، تجمع و راهپيمايي در خيابان ها و هر شكل ديگري كه خود بنا بر ملاحظات و شرايط خود صلاح ميدانند در اين روز كه روز همه ي كارگران جهان است، براي بيان خواست هاي خود و تاكيد بر ضرورت ايجاد تشكل هاي مستقل كارگري، مشاركت هر چه بيشتري داشته باشند.
بدينوسيله و بار ديگر ما مهم ترين خواست ها، مواضع و مسائل اساسي كارگران در سال 91 را در 10 بند اعلام داشته و از كارگران ميخواهيم مضمون اين بنده ها را به هر طريق كه ميتوانند در ميان ديگر همكاران و كارگران منتشر، توزيع و تكثير كنند و يا در انتقال آنها به صورت شفاهي و دهان به دهان بكوشند.

مهم‌ترين خواسته‌ها و مواضع كارگران ايران در سال 91

1-اخراج و بیکارسازی کارگران که به دلیل انداختن بار بحران سرمایه داری بر دوش کارگران است، بیش از پیش در حال اجراست. لازم است کارگران بر علیه اخراج همکاران خود دست به اعتراض بزنند. کارگران اخراجی نیز لازم است تا اعتراضات و تجمعات خود را به صورت هر چه جمعی‌ تر و متحدانه به پیش ببرند.اعتراضات آتی کارگران بیکار نباید به صورت شورشهای بی هدف و کور خاتمه یابد. بلکه باید با اقدامات هدفمند و جمعی و برنامه ریزی شده و با اتحاد و سازمانیابی هر چه بیشتر، اعتراضات را هشیارانه به سوی تقویت سازمانیابی و اعمال فشار جمعی علیه سرمایه داری به پیش برد.

2- تعيين حداقل دستمزد كارگران با ارقامي بسيار پايين تر از خط فقر و با افزايشي معادل كمتر از يك سوم نرخ واقعي تورم، چيزي جز فلاكت و بدبختي بيشتر براي كارگران، تشديد استثمار آنان و تضمين سود‌هاي سرمايه‌داران در پي نخواهد داشت. ما خواهان اين هستيم كه كارگران با اعتراضات و اقدامات سازمانيافته و از طريق اعلام نمايندگان واقعي و تشكل‌هاي مستقل كارگري در راستاي افزايش هر چه بيشتر دستمزد خود مبارزه كنند.

3-حذف يارانه‌ها، تاخت و تاز و استثمار مضاعف توسط شركت‌هاي پيمانكاري و كارهاي با قرارداد موقت، كارهاي بدون قرارداد ، تغييرات در قانون كار براي تضمين منافع بيشتر سرمايه‌داران و استثمار بيشتر كارگران ، عدم برخورداري تمام كارگران از بيمه‌ و ناكار بودن موارد پوششي بيمه در زمينه‌هاي بيمه بيكاري، درمان و غيره، همه و همه از نشانه‌هاي بي‌حقوقي مفرطي است كه بر كارگران ايران مي‌رود. ما ضمن محكوم نمودن ادامه اين موارد، خواهان اعتراضات سازمان‌يافته كارگران براي از بين بردن اين موارد هستيم.

4- ما ضمن حمايت از منافع كارگران مهاجر در ايران، خود را بخشي از جنبش جهاني طبقه ي كارگر دانسته و لازم مي‌دانيم درباره‌ي مبارزات جاري در ديگر نقاط جهان اعلام كنيم كه : مبارزات ضد ديكتاتوري مردم در كشورهاي عربي و شمال افريقا بايد با اين اصل مهم آميخته شود كه براي سوق دادن مبارزات به نفع مطالبات طبقاتي و جلوگيري و يا مبارزه عليه حكمراني توسط اشكال جديدي از سرمايه‌داري، و براي به دست آوردن هر درجه‌ي بيشتر از آزادي‌هاي اجتماعي وسياسي و نيز كسب مطالبات اقتصادي و معيشتي، لازم است مبارزات با افزايش هر چه بيشتر و شكل گيري اشكال لازم سازمانيابي طبقاتي و كارگري و با تقابل هر چه بيشتر با جريانات سرمايه داري انجام پذيرد.
همچنين ما از ضمن حمايت و تحسين مبارزات ضد سرمايه داري در امريكا و اروپا ، از جمله جنبش اشغال وال استريت و جنبش 99% و نيز اعتصابات عمومي كارگران در كشورهاي اروپايي، تاكيد مي‌كنيم كه طبقه ي كارگر در اين كشورها بايد در خلال اعتراضات خود به افزايش درجه ي سازمانيابي و تشكل‌يابي راديكال خود و ايجاد و يا تقويت سازمان ها و احزاب كارگري خود بپردازند تا بتوانند هرچه بيشتر مهر طبقاتي خود را بر روي اين مبارزات و اعتراضات بزنند.

5- ما يگانه راه بهبود در وضعيت معيشتي- اقتصادي كارگران و كسب هر درجه بيشتر از آزادي‌هاي سياسي و اجتماعي را در تقويت آگاهي طبقاتي و افزايش توان سازمانيابي و تشكل يابي كارگران ميدانيم. ايجاد تشكل‌هاي مستقل از دولت و كارفرماها و خودساخته و طبقاتي كارگري حق مسلم ماست و ما براي ايجاد آن از دولت اجازه نمي‌خواهيم بلكه دولت تنها وظيفه ي ثبت تشكل‌هاي مستقل ما را بر عهده دارد.

6- اعتراض و اعتصاب، حق تشكل، تحزب، آزادي بيان و قلم و مطبوعات، آزادي فعاليت‌هاي اجتماعي و سياسي، حق مسلم ماست. ما تداوم اجراي حكم اعدام، تعقيب قضايي، اخراج، تهديد و زنداني كردن فعالين اجتماعي را محكوم كرده و خواستار آزادي بي قيد و شرط فعالين كارگري از جمله رضا شهابي، رسول بداقي، علي نجاتي، بهنام ابراهيم زاده، عبدالرضا قنبری، شاهرخ زماني، علي اخوان، مهدی فرحی شاندیز، محمد جراحي و ديگر كارگران و فعالين كارگري هستيم.

7- ما بر لزوم اتحاد و همبستگي بخش‌هاي مختلف طبقه ي كارگر اعم از كارگران بخش صنعت، خدمات، معدن، كشاورزي، حمل و نقل، معلمان، پرستاران و ساير بخش‌هاي طبقه ي كارگر تاكيد ميكنيم. همچنين ما ضمن حمايت از مطالبات بازنشستگان، خواهان اداره‌ي سازمان تامين اجتماعي به دست نمايندگان منتخب كارگري و نمايندگان تشكل‌هاي مستقل كارگري هستيم.

8- كار كودكان فارغ از مليت، قوميت، ن‍ژاد و مذهب بايد ممنوع شمرده شده و آموزش رايگان براي همه‌ي كودكان( افراد زير 18 سال) بايد اجباري شمرده شود. همچنين تبعيض‌هاي آشكاري كه در مورد زنان از جمله در زمينه‌هاي اقتصادي- اجتماعي ميرود، و از جمله نابرابري هايي كه در مورد زنان كارگر در محيط‌هاي كار و در قوانين كار وجود دارد محكوم است. ما ضمن حمايت از فعالين جنبش لغو كار كودك ، فعالين جنبش زنان و ديگر جنبش‌هاي اجتماعي از جمله جنبش دانشجويي، خود را متحد آنان مي‌دانيم.

9- روز جهاني كارگر، اول ماه مه، بايد تعطيل رسمي شمرده شود و هرگونه ممنوعيت برگزاري مراسم در اين روز ملغي گردد.

10- ما كارگران ايران خود را بخشي از جنبش جهاني طبقه‌ي كارگر و داراي منافع مشترك با آنان و كل طبقه ي كارگر را در تضاد و نزاع با طبقه‌ي جهاني سرمايه‌داري ميدانيم. ما كارگران، هرگونه تهديد و تحريم اقتصادي و جنگ افروزي توسط سرمايه داري آمريكا و اروپا و ديگر كشورهاي سرمايه داري و هرگونه بهانه سازي براي جنگ و تحريم و به منظور رفع بحران و كسب بهانه براي سركوب داخلي از سوي دولت ايران را كه همگي تنها فقر وفلاكت براي كارگران ايران و جهان به وجود ميآورد را محكوم ميكنيم. كارگران ايران و جهان، در اين جنگ‌ها طرف هيچ كدام از دولت‌هاي سرمايه‌داري چه داخلي و چه خارجي نخواهند بود.

زنده باد همبستگی جهانی طبقه کارگر
پیش به سوی تقویت سازمانیابی و تشکل یابی کارگری
شوراي برگزاري مراسم روز جهاني كارگر 91 – بيانيه شماره 2
يكشنبه - 10 ارديبهشت 1391
www.karegar-shora.com
karegar.shora@gmail.com





طلاق در لرستان ۱۸ درصد رشد داشت/ رشد طلاق در روستاها بیشتر از شهر

خرم آباد - خبرگزاری مهر: در حالی مدیرکل ثبت احوال لرستان از رشد بیش از ۱۸ درصدی طلاق در استان سخن می گوید که آمارها حکایت از آن دارد که رشد طلاق در روستاهای لرستان بیش از شهرها است.
عزیز شلال نژاد در گفتگو با خبرنگار مهر اظهار داشت: در سال ۹۰ در کل استان لرستان سه هزار و ۱۰۷ واقعه طلاق به ثبت رسیده است.
وی ادامه داد: این در حالیست که در سال ۸۹ آمار طلاقهای ثبت شده در استان دو هزار و ۶۲۷ مورد بوده که این امر حکایت از رشد ۱۸.۳ درصدی طلاق در استان لرستان دارد.
مدیرکل ثبت احوال لرستان تصریح کرد: در سال گذشته دو هزار و ۲۶۱ مورد واقعه طلاق در شهرهای استان به ثبت رسیده در حالیکه این رقم در سال ۸۹ هزار و ۹۲۲ مورد بوده است.
شلال نژاد ادامه داد: میزان طلاق در شهرهای استان لرستان در سال ۹۰ نسبت به سال قبل از آن حکایت از رشد ۱۷.۶ درصدی دارد.
وی یادآور شد: همچنین در سال ۸۹ در سطح روستاهای لرستان ۷۰۵ مورد طلاق به ثبت رسیده است که این آمار در سال ۹۰ با رشد چشمگیر به ۸۴۶ مورد واقعه طلاق رسید.
مدیرکل ثبت احوال لرستان افزود: با این تفاسیر میزان رشد طلاق در روستاهای لرستان در سال ۹۰ نسبت به سال قبل از آن ۲۰ درصد بوده که در مقایسه با رشد طلاق در شهرها، ۲.۴ درصد بیشتر است.





دبیرکل جبهه پایداری: رئیس مجلس نهم نباید از ساکتین فتنه باشد

خبرگزاری فارس
دبیرکل جبهه پایداری گفت: رئیس مجلس نهم نباید از ساکتین فتنه باشد بلکه باید شخص ولایت مداری باشد که کارآمد بوده و توان اداره مجلس، قانونگذاری و کمک به نمایندگان در این جهت را داشته باشند.
حجت‌الاسلام والمسلمین مرتضی آقاتهرانی دبیرکل جبهه پایداری در گفت‌وگو با خبرنگار حوزه احزاب خبرگزاری فارس، ... دست آوردهای ایران در نشست استانبول را مدیون حضور پرشور مردم در انتخابات 12 اسفند دانست و افزود: حضور پرشور مردم در انتخابات اهرمی شد تا در مسئله هسته‌ای بسیاری از حرف‌هایی که بیگانگان می‌زنند نقش بر آب شود.
وی ادامه داد: دشمنان منتظرند ما کمی کوتاه بیاییم بعد بگویند مردم نظام را نمی‌خواهند و مردم با نظام نیستند اما این حضور مردم همیشه جلوی حرف‌ها را گرفته و امیدوارم در این دور هم مردم به خوبی وارد معرکه انتخابات شده و صالح‌ترین را انتخاب کنند.
...
*رئیس مجلس نباید جزء ساکتین فتنه باشد
دبیرکل جبهه پایداری درباره معیارهای انتخاب رئیس مجلس از سوی جبهه پایداری اظهار داشت: جبهه پایداری اصول خود را دارد و ما بر مبنای اصول خود حرکت می‌کنیم؛ رئیس مجلس باید ولایتمدار و جزء ساکتین فتنه نباشد؛ از افرادی باشد که کارآمد بوده و توان اداره مجلس، قانونگذاری و کمک به نمایندگان در این جهت را داشته باشند؛ همچنین بتوانند کار حمایت از نمایندگان را سامان دهند، متاسفانه مجلس از بعد نظارت قوی نیست و مجلس خیلی بهتر از این می‌تواند باشد اگر هیئت رئیسه قوی شود مجلس حتما بهتر از گذشته می‌شود.
وی با تأکید بر اینکه برخی می‌گویند هیئت رئیسه چندان موثر نیست در حالی که آنها تاثیر جدی در مجلس دارند، افزود: ریاست مجلس می‌تواند اقدامات زیادی انجام دهد، جهات مختلفی را در نظر گرفته و یک بررسی از دوره گذشته و دوران‌های قبل داشته باشد؛ نقاط ضعف را برطرف و نقاط قوت را جدی‌تر بگیرد.
حجت‌الاسلام آقاتهرانی‌ ادامه داد: ما 30 سال تجربه مجلس داریم و این مسئله بهتر از گذشته باید حل شده و نقاط ضعفش شناخته شود.
نماینده مردم تهران در مجلس در توصیه‌ای خطاب به نمایندگان گفت: این دو روزه می‌گذرد اما مواظب باشید معصیت نکنید، در انتخابات طرف مقابل را نباید تخریب کرد؛ وقتی برخی کاندیداها رأی نمی‌آورند تصور می‌کنند دنیا به آخر رسیده در حالی که اینگونه نیست؛ چراکه شما افرادی هستید اگر مجلس نباشد در جای دیگر می‌توانید فعالیت داشته باشید؛ اگر انسان کمی بی‌تقوایی کند بدترین دوزخ برایش درست می‌شود.
وی با بیان اینکه متاسفانه برخی به ظاهر خیلی خوب هستند اما وقتی وارد رقابت می‌شوند فوق‌العاده بی‌تقوایی می‌کنند، اظهار داشت: با بی‌تقوایی کسی به جایی نمی‌رسد؛ ممکن است فرد خوب و صالحی کاندید شده باشد اما مردم تشخیص نداده و به وی رای ندهند؛ راه خدمتگزاری به مردم بسته نمی‌شود.
...
*خوشا بحال جبهه متحد که تعداد بیشتری از آنها به مجلس رفتند؛
حجت‌الاسلام آقاتهرانی در مورد گفته برخی از اعضای جبهه متحد مبنی بر اینکه تعداد نمایندگان راه‌یافته به مجلس از جبهه متحد بیش از پایداری است، گفت: خوشا به حال آنها که به وظیفه‌شان عمل کردند؛ در تهران حدادعادل، میرکاظمی و مرندی مشترک و ابوترابی‌فرد از لیست جبهه متحد و بنده نیز از پایداری به مجلس راه یافتیم؛ حال اگر آنها بیشتر رفته‌اند خوشا به سعادتشان قاعدتاً کار درستی به نظر خودشان انجام داده‌اند؛ این مسئله برای ما مهم نیست که چند نفر از ما به مجلس می‌روند و چند نفر نمی‌روند ما نایستادیم که دیگران وقتی رای نبردند خوشحال باشیم؛ ما تلاشمان این است افراد صالح‌تر به مجلس بروند هر کس که باشد از ما یا دیگری باشد.
دبیرکل جبهه پایداری حضور اصولگرایان در مجلس و رای مردم به آنها طبیعی دانست و افزود: هرچه ما جلوتر می‌رویم امتحان‌های ما سخت‌تر می‌شود همانند اینکه جامعه غربال می‌شود و هر غربالی از غربال قبلی ریزتر می‌شود، افراد ریزش دارند.
وی بااشاره به اوایل انقلاب و بحث کمونیست ها تصریح کرد: زمانی در همین نظام و انقلاب کمونیست‌ها،فدائیان و سوسیالیست‌ها نیز سعی به خودنمایی و رقابت داشتند که می بینیم مردم انقلابی با بصیرت خود اقدام به غربالگری کرده و در حال حاضر نظام جمهوری اسلامی ایران در حال درخشش است.
آقا تهرانی همچنین با بیان اینکه مردم در این دوره به گفتمان اصولگرایی رأی دادند، گفت: نامزدهای اصولگرا باید بترسند که فردا مردم دقیق‌تر به آنها نگاه می‌کنند، هرکه اصولی‌تر است را قبول کرده و ضعیف‌تر را کنار می‌زنند و این سنت خدا است که امتحان باشد و در این امتحانات افراد رو به کمال می‌روند از این رو خداوند را شاکریم که این حرکت‌ها سیر صعودی دارد.
حجت‌الاسلام آقاتهرانی خون شهدا و وجود ولایت فقیه را عاملی دانست که ما را آرام آرام به سمت کامل‌تر شدن می‌برد و اظهار داشت: انقلاب ما یک انقلاب ایستا نیست بلکه فوق‌العاده پویا است و در این پویایی به سمت کمال می‌رود؛ طبیعی است اصولگراها را نباید این غرور بگیرد که ما پیروز شدیم چراکه همین مردم ممکن است آنها را کنار گذاشته و بهترین را انتخاب کنند و این کار درستی است.





برگزاري مراسم روز كارگر در فضاي سرپوشيده

ايلنا
صبح امروز، به مناسبت روز كارگر، کارگران تهراني در سالن ورزشي شهید معتمدی تجمع کردند.
به گزارش خبرنگار ایلنا، در پي عدم صدور مجوز راهپيمايي روز كارگر در يكي از خيابان‌هاي اصلي تهران، کارگران اين استان صبح امروز مقابل دفتر مركزي خانه كارگر تجمع كردند و سپس به ورزشگاه شهيد معتمدي منتقل شدند تا به روال چهار سال گذشته، در سالي كه نام حمايت از كارگر ايراني به خود گرفته نيز مراسم روز كارگر در فضايي سربسته برگزار شود.
بنابراين گزارش اين مراسم هم‌اكنون در حال برگزاري است و اخبار تكميلي متعاقبا ارسال خواهند شد.





مشاور سرکرده سپاه پاسداران:
تعطیلی کارخانه ها و گرانی‌ ناشی از اجرای ناقص حذف یارانه‌هاست


(تیتر از جنگ خبر)
خبرگزاری مهر
عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام با اشاره به برخی از درس های سال جهاد اقتصادی برای سال تولید ملی و حمایت از کار و سرمایه ایرانی گفت: ما در سال جهاد اقتصادی عملی منطبق بر ضرورت ها و انتظارات رهبری نداشتیم.
حسین صفار هرندی ... افزود: در سال گذشته اگر بحث "جهاد اقتصادی" مطرح شد به این دلیل بود که چشم اندازی که در تحولات جهانی وجود داشت بیانگر این بود که درگیری های ما با برخی کشورهای دنیا به سمتی می رود که ما شکل جدیدی از نبرد با آنها را تجربه خواهیم کرد. نبردی که با میدان های سابق ما فرق داشت.
صفار هرندی با اشاره به اینکه در اینجا بحث جلوگیری از دسترسی ما به فرصت های بزرگ تاریخی بود که بروز بخشی از آن را در بیداری اسلامی نیز شاهد بودیم، گفت: گرفتن این فرصت ها از ما و مانع ایران شدن برای میدان داری های روزافزون هدف طرف مقابل بود.
...
وی تأکید کرد: باید بنشینیم و کارنامه خوانی کنیم که متناسب با این شعار(جهاد اقتصادی) چه اقدامات و چه کارهایی از سوی دولت، غیر دولت و توده مردم انجام شد؟!
"گمان من این است که ما در این زمینه، عملی منطبق بر ضرورت ها و انتظارات رهبری نداشتیم."
این جمله را حسین صفارهرندی در ادامه صحبت های خود بیان می کند و ادامه می دهد: در اینجا قصد گله گذاری نداریم اما چه بسا دولت و دستگاه هایی مثل مجلس که می توانستند سهم اول را در تحریک جامعه به جهاد اقتصادی داشته باشند آنطوری که باید کار نکردند.
وی افزود: در همین طرح هدفمندی یارانه ها قرار بود که دولت از ابتدا نیمی از درآمدهای ناشی از هدفمندی یارانه ها را صرف جبران مشکلات حوزه تولید کند ولی این کار آنطور که شایسته بود انجام نشد.
عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام تصریح کرد: پاسخ هایی نیز که نمایندگان دولت اخیراً در مجلس پیرامون این قضیه مطرح کردند؛ منطقشان برای مخاطب قابل قبول نبود. در واقع استدلال های مطرح شده پرکننده کاستی های بخش تولید به شمار نمی آمد.
صفار هرندی با بیان اینکه اگر مشکلات بخش تولید در سال گذشته وجود داشته اند امسال به طریق اولی خود را نشان می دهند یادآور شد: مثلا وقتی به دلیل همین مشکلات، برخی از مراکز تولیدی کشور تعدادی از شیفت های کاری خود را تعطیل کرده باشند و آثار کاهش تولید، خود را در توزیع هم نشان دهد، طبیعی است که همانند حلقه های به هم پیوسته یک زنجیر شاهد رخدادی مثل بالا رفتن قیمت ها نیز باشیم.
وی افزود: چیزی که در سال جاری موضوع جهاد اقتصادی ناتمام را جدی تر می کند این است که فشارهایی که جریان های شیطانی مخالف ایران مثل آمریکا قصد دارند با تحریم های تازه اعمال کنند؛ باید ما را به سمت اتکای بیشتر به داشته های خود و حمایت از ظرفیت های داخلی کار و سرمایه های نظام که مال مردم هستند سوق دهد.عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام با بیان اینکه هیچ تنگ نظری در صرف سرمایه های داخلی وجود ندارد، گفت: مردم وقتی مشاهده می کنند که کشور در حال ساخته شدن است برای سرمایه گذاری بخل نمی ورزند و این در حالی است که دشمن برای دادن سرمایه بخل می ورزد به ویژه آن هنگامی که ببیند ما در حال رشد هستیم و در مقابل او نیز ایستاده ایم. "باید بصورت واقعی، طراحی هایی انجام داد که با تکیه بر آنها، سال جاری ما در پرتو حمایت از تولید ملی رقم بخورد."
صفار هرندی با گفتن این جمله تصریح می کند: وقتی این رخداد صورت بگیرد، علاوه بر اینکه جریان تولید دچار گستردگی و پیشرفت می شود و کاستی ها جبران می شود؛ اثرات دیگری نیز برای ما دارد و آن اینکه دشمنی که قصد داشته ما را در تنگنا بگذارد و اینک ما را در استغنا می بیند، مجبور است که عقب نشینی کند و پیشنهادهای جدیدی را برای جلب رضایت ما مطرح کند. امری که جلوه آن را در مذاکرات هسته ای استانبول دیدیم و البته ان شاءالله در بغداد نیز ادامه پیدا می کند.





دبیر کمیسیون کشاورزی مجلس:
معرفی مافیای شیر هم به سرنوشت معرفی بقیه مافیاها دچار شود، فقط مردم متضرر می‌شوند


(تیتر از جنگ خبر)
خانه ملت
دبیر کمیسیون کشاورزی،آب و منابع طبیعی مجلس در واکنش به خبری مبنی بر معرفی ۴ نفر به عنوان مافیای شیر و لبنیات که موجب گرانی در این محصولات شده‌اند، گفت:در حال حاضر مهمترین مشکل بخش دامداری و به خصوص لبنیات رسیدگی به وضع دامدار است.
سید علی محمد بزرگواری در گفت‌‌وگو با خبرنگار اقتصادی خبرگزاری خانه ملت ادامه داد:معرفی ۴ نفر به عنوان مافیای شیر و لبنیات که موجب افزایش قیمت در این محصولات شده‌‌‌اند،خوب است، اما مشکلات دامداران با این مسایل حل نمی‌‌شود.
نماینده مردم کهگیلویه و بهمئی در مجلس شورای اسلامی با اشاره «به سخنانی که در سال‌‌های اخیر همواره از سوی دولت و شخص رئیس جمهور مبنی بر معرفی افراد دانه درشت و مافیا در مسایل اقتصادی» مطرح می‌شود، افزود: اگر معرفی مافیای شیر هم به سرنوشت معرفی گروه‌ها و دسته‌‌های واسطه اقتصادی دیگر دچار شود، فقط مردم متضرر می‌شوند.
عضو کمیسیون کشاورزی، آب و منابع طبیعی مجلس از دولت خواست تا رسیدگی به موضوع مافیای شیر و لبنیات را که به تازگی مطرح شده، هر چه سریعتر رسیدگی کند تا فضای امن کاذبی که برای سودجویان فراهم شده،از بین برود.
بزرگواری تأکید کرد: یکی از عمده‌ ترین مشکلاتی که در حال حاضر گریبان اقتصاد کشور را گرفته،این است که دولت می‌‌خواهد مشکلات را به صورت دستوری حل و فصل کرده و یا با معرفی افرادی، مقصر و یا مقصران یک ماجرا را اعلام کند.
وی ادامه داد: با دستور و فرمایش نمی‌توان مشکلات اقتصادی را حل کرد، بلکه باید زیر ساخت‌های آن فراهم شود.
نماینده مردم کهگیلویه و بهمئی در مجلس شورای اسلامی در پایان یادآور شد: در حال حاضر مهمترین درخواست دامداران از دولت، پرداخت درآمدهای حاصل از هدفمندی یارانه‌ها به بخش دامداری است تا این صنعت رونق گرفته و محصولات نیز با قیمت متعادل و منطقی به دست مصرف‌ کننده برسد.




جـــرس:
 درحالیکه گزارش ها حاکی از آن است که دو جناح اسلامگرای مصر نتوانسته‌اند بر سر کاندیدای واحد در انتخابات ریاست جمهوری به توافق برسند، رسانه‌های مصری می‌گویند شماری از اسلامگرایان به دولت موقت این کشور خواهند پیوست.
به گزارش رادیو اروپای آزاد، این تصمیم پس از آن گرفته شد که پارلمان مصر در اعتراض به ادامه حمایت شورای عالی نیروهای مسلح از دولت موقت به ریاست کمال جنزوری، تصمیم گرفت جلسات خود را به مدت یک هفته به حال تعلیق در آورد.
در همین حال به نظر می‌رسد دو جناح اسلامگرای مصر نتوانسته‌اند بر سر کاندیدای واحد در انتخابات ریاست جمهوری به توافق برسند.

اسلامگرایان در دولت موقت مصر
بر اساس گزارش ها، دولت موقت آقای جنزوری در روزهای چند روز آینده تعدیل خواهد شد. بنا بر این خبر قرار است وزرایی اسلامگرا به این دولت بپیوندند.
سایت روزنامه الاهرام نوشته است: "محمد حسین طنطاوی رئیس شورای عالی نیروهای مسلح از کمال جنزوری نخست وزیر خواهد خواست تعدیلی در دولت خود صورت دهد و وزرایی از اسلامگرایان و دیگر از گروه‌ها و احزابی که در پارلمان نماینده دارند، انتخاب کند."
این سایت همچنین به نقل از یک مسئول بلندپایه در شورای عالی نیروهای مسلح مصر نوشت که این تعدیل محدود خواهد بود.
خبرگزاری الشرق الاوسط مصر هم نوشت که سعد الکتاتنی رئیس پارلمان این کشور، ظرف ۴۸ ساعت ترکیب دولت جدید را اعلام خواهد کرد.
از زمان سرنگونی دولت محمد حسنی مبارک رئیس جمهور نظام پیشین مصر در سال گذشته در پی انقلابی مردمی، شورای عالی نیروهای مسلح اداره موقت این کشور را در دست گرفته است.
توافق بر سر اجرای تعدیل در دولت موقت مصر پس از آن صورت گرفت که پارلمان این کشور تصمیم گرفت در اعتراض به مخالفت شورای عالی نیروهای مسلح با خواست پارلمان در برکناری دولت کمال جنزوری، جلسات خود را به مدت یک هفته به حال تعلیق در آورد.
کمال جنزوری از سوی شورای عالی نیروهای مسلح به سمت نخست وزیری موقت برگزیده شد تا کشور را تا زمان روی کار آمدن رئیس جمهور جدید، اداره کند. قرار است انتخابات ریاست جمهوری مصر تا یک ماه آینده برگزار شود.

اختلاف اسلامگرایان برسر نامزد انتخاباتی
از سوی دیگر، فراکسیون پارلمانی حزب سلفی نور، شورای عالی این حزب و مجلس اعلای شورای سلفی‌های مصر تصمیم گرفتند از عبد المنعم ابوالفتوح در انتخابات ریاست جمهوری مصر حمایت کنند.
به گزارش خبرگزاری رویترز، این تصمیم را یاسر برهامی سخنگوی رسمی «جریان دعوت سلفی» اعلام کرد.
این تصمیم در حالی گرفته شده است که گروه اسلامگرای اخوان المسلمین، محمد مرسی را به عنوان نامزد خود در انتخابات ریاست جمهوری معرفی کرده است. بدین ترتیب اسلامگرایان با نامزد واحد در انتخابات ریاست جمهوری مصر شرکت نخواهند کرد.
برهامی افزود در صورت رسیدن محمد مرسی به دور دوم انتخابات ریاست جمهوری و بازماندن ابوالفتوح، سلفی‌ها از نامزد اخوان المسلمین در این دوره حمایت خواهند کرد.
ابوالفتوح هفته گذشته گفته بود که مطمئن است نتایج انتخابات در دور اول مشخص خواهد شد.
ابو الفتوح چند ماه پیش، آن هنگام که گروه اخوان المسلمین اعلام کرده بود که قصد مشارکت در انتخابات ریاست جمهوری را ندارد، از این گروه جدا شد.
در انتخابات ریاست جمهور مصر ۱۳ نامزد با یکدیگر رقابت می‌کنند. عمرو موسی دبیرکل پیشین اتحادیه عرب و احمد شفیق آخرین نخست وزیر مصر در دوره مبارک، از دیگر نامزدهای برجسته انتخابات ریاست جمهوری هستند.

حزب البرادعی
در تحولی دیگر، محمد البرادعی سیاستمدار مصری و مدیر کل سابق آژانس، از تاسیس حزب جدیدی با نام «حزب قانون اساسی» خبر داد.
این اقدام البرادعی را پس از چند ماه غیبت، بار دیگر به صحنه سیاست مصر باز می‌گرداند. او پیشتر «جمعیت ملی برای تغییر» را تاسیس کرده بود.
البرادعی در کنفرانسی خبری که در دفتر انجمن صنفی روزنامه نگاران مصر در قاهره برگزار کرد، درباره اهداف و ساختار حزب جدید سخن گفت. او تاکید کرد که این حزب دارای گرایش‌های ایدئولوژیک نیست و حدود ۵ هزار نفر در تاسیس آن شرکت کرده‌اند.
البرادعی چهار ماه پیش به طور رسمی اعلام کرد که قصد نامزدی در انتخابات ریاست جمهوری را ندارد.




این زوج مبارز، زندگی مشترک خود را از قم آغاز کردند و طی این ۵۰ سال، بارها زندان ساواک، میزبان مهدی کروبی بود و اکنون نیز وی در حبس حاکمیت جمهوری اسلامی است. مبارزی که تمام توان خود را در طی سالها به کار بست تا به گفته خودش «قطار نظامی که در ابتدای آن شعارش داده می شد، به مسیر واقعی خود باز گردد و آن مسیر چیزی نیست جز خواست همه مردم.»
جرس: محمد حسین کروبی، فرزند ارشد مهدی کروبی به مناسبت پنجاهمین سالگرد ازدواج مهدی و فاطمه کروبی، عکسی را از آن‌ها منتشر کرده است.
به گزارش سحام‌نیوز، حسین کروبی با انتشار این عکس که به گفته وی متعلق به ۵۰ سال پیش و مربوط به سفر مشهد است، در صفحه فیسبوک خود آورده است: “خاطرم است که پدر چند ماه مانده به حبس به شوخی وجدی می گفت بمناسبت پنجاهمین سال ازدواجمان سال آینده باید ترتیب جشنی بدهید.”
حسین کروبی با ابراز تاسف از اینکه در این روز دیدار خانواده با پدرش مهیا نشد می‌افزاید: “در این سالگرد، شرایط بودن خانواده در کنار پدر فراهم نشد، لیکن بنا را بر آن دیدیم تا برای گرامیداشت این روز، به یاد ایشان و مادر که طی سالها در بدترین شرایط زندان های ساواک تا اکنون، در کنار یکدیگر بودند، مراسم جشنی بدون حضور پدرم برگزارکنیم وعکسی که متعلق به پنجاه سال پیش هست را منتشرکنم.”
فرزند ارشد مهدی کروبی در پایان متن خود به وضعیت نگران کننده نرگس محمدی و فرزندان وی اشاره می کند و می افزاید: “امیدوارم که انشاله هرچه زودتر همه زندانیان سیاسی در بند در کنار همسرانشان و فرزندانشان باشند. مخصوصا در این روزها که فرزندان خردسال دو مبارز زندان دیده و زجر کشیده، خانم نرگس محمدی و تقی رحمانی؛ از بودن در کنار پدر و مادرشان محرومند.”
در حالی که تقی رحمانی چند ماه قبل مجبور به ترک وطن شد؛ هفته گذشته نرگس محمدی برای اجرای حکمش به زندان اوین منتقل شد.
امروز پنجاهمین سالگرد ازدواج مهدی کروبی و فاطمه کروبی است. ازدواجی که تاریخ آن به سال ۱۳۴۱ ثبت شده است.
این زوج مبارز، زندگی مشترک خود را از قم آغاز کردند و طی این ۵۰ سال، بارها زندان ساواک، میزبان مهدی کروبی بود و اکنون نیز وی در حبس حاکمیت جمهوری اسلامیست. مبارزی که تمام توان خود را در طی سالها به کار بست تا به گفته خودش “قطار نظامی که در ابتدای آن شعارش داده می شد، به مسیر واقعی خود باز گردد و آن مسیر چیزی نیست جز خواست همه مردم.”
این روزها مهدی کروبی و میرحسین موسوی چهارصد و سی و ششمین روز حبس خانگی را سپری می کنند. این درحالیست که اکنون همسران و فرزندان بسیاری، چشم انتظار دیدار اعضای خانواده های خود هستند که به ظلم در زندان های حاکمیت، روزگار تاریک را سپری می کنند.



مرگ یک کارگر بر اثر ریزش معدن در طبس

در اثر ریزش دو معدن در شهرستان طبس، در یک معدن یک کارگر مجروح و در معدن دیگر کارگری ۲۷ ساله کشته شد.
به گزارش مهر، ریزش معدن زغال سنگ شماره سه شرکت زغال سنگ نگین، مرگ عظیم برزگر، کارگر ۲۷ ساله را رقم زد.
در معدن زغال سنگ شماره دو همین شرکت نیز به دنبال ریزش معدن، محمد قربانی یکی از کارگران این معدن دچار جراحت شد.
نبود ایمنی در محیط کار سالانه جان صدها کارگر را می‌گیرد و در نبود نهادهای مستقل صنفی، خانواده های بسیاری از این کارگران هم از حداقل حقوق و مزایای شغلی بی بهره می مانند.




هشدار انجمن سینماداران درباره خطر ورشکستگی صنعت سینما در سال ۹۱

رییس هیات مدیره انجمن سینماداران تورم و افزایش هزینه‌های سینماداری در سال ۹۱ را عامل از بین رفتن صنعت سینما دانست.
به گزارش سوره سینما، محمد قاصد اشرفی گفت: هزینه سینماداری در سال‌های اخیر رو به افزایش رفته است، گرانی و تورم تنها در پرداخت دستمزدها نبوده و به بالا رفتن هزینه نگهداری سالن ها انجامیده است.
وی ادامه داد: در سال های اخیر آمار فروش نشان می دهد که پردیس ها و مجموعه های سینمایی در جذب مخاطب موفق تر هستند، بنابراین سینماهای فرسوده باید نوسازی و بهسازی شوند و با توجه به این شرایط چگونه می توان برای بازسازی سینماها برنامه ریزی کرد.
مدیر سینما ماندانا گفت: نهادهای فرهنگی و هنری باید برای وضعیت بحرانی سینماها فکری کنند، چشم انداز اکران ۹۱ روشن نیست و وضعیت نگران کننده است. می توان امیدوار بود با توجه ویژه نهادهای فرهنگی وضعیت سینماداری بهبود پیدا کند؟
اشرفی ادامه داد: انجمن سینماداران برنامه‌های مختلفی برای سال ۹۱ دارد، اما اجرای این برنامه ها از نظر اقتصادی عملی نیست، در این شرایط چطور می‌توان امیدوار به جذب مخاطب و فروش بیشتر فیلم‌ها شد؟




محرومیت دو ناشر دیگر از حضور در نمایشگاه کتاب

به دنبال تعلیق نشر چشمه و ثالث و جلوگیری از حضور نشر چشمه در نمایشگاه کتاب امسال، جلوگیری از شرکت انتشارات کویر و امید فردا در نمایشگاه بیست و پنجم دور جدید از فشارهایی است که به فعالان حوزه کتاب وارد می‌شود.
به نوشته روزنامه اعتماد، برای دومین سال متوالی پس از ۲۳ سال فعالیت انتشارات کویر، از شرکت این انتشارات در بیست و پنجمین نمایشگاه بین‌المللی کتاب تهران جلوگیری شد. همچنین انتشارات امید فردا نیز با ۱۲ سال سابقه فعالیت از حضور در نمایشگاه کتاب سال ۹۱ منع شده است.
شنبه گذشته تعدادی از اهالی فرهنگ طی نامه‌یی سرگشاده به وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی نسبت به آنچه اخبار ناراحت کننده در حوزه فرهنگ و خصوصا عرصه نشر کتاب نامیدند واکنش نشان دادند. امضا‏کنندگان این متن، اعم از نویسنده، شاعر و مترجم، از وزارتخانه ارشاد خواسته بودند ترتیبی اتخاذ کنند تا تعلیق‌ها برداشته شود و ناشران با‌‌ همان روال سابق به کارشان ادامه دهند.






احمدی نژاد مدعی شد که نظام اداری سالم است

خشم برادران لاریجانی از سخنان احمدی نژاد؛ فساد پنهانی فراتر از این حرفهاست

کلمه: روز گذشته همایش ارتقای سلامت نظام اداری» و راه‌های مبارزه با فساد بار دیگر به صحنه رویارویی روسای سه قوه تبدیل شد. برادران لاریجانی به تمام کنایه های احمدی نژاد پاسخ داده و از سیاست های غیرشفاف و مدیران نالایق او تا توانستند انتقاد کردند.
این در حالی بود که احمدی نژاد که می خواست به ادعای خودش برادرانه سخن بگوید از کنار همه تخلفات مالی و اداری کابینه اش گذشت و مدعی شد که ما جزو سیستم سالم در نظام اداری هستیم.
ادعایی که بلافاصله توسط رییس قوه قضاییه پاسخ داده شد وقتی می گفت: : به نظر می‌رسد سوای این فساد یک رده پنهانی از فساد نیز وجود دارد به نظر من این رده‌های پنهان بسیار مهمتر از رده‌های آشکار است.
احمدی نژاد باز هم نارضایتی خود را از علنی شدن مساله اختلاس بیان کرده و گفته بود: نباید گرایش های سیاسی به هیچ وجه در نظارت دخالت یابد. همچنین باید به این نکته اشاره کرد که رسانه ای کردن بعضی از مسائل قبل از قطعیت آن نیز فساد آور است.
رئیس قوه قضائیه در پاسخ به احمدی نژاد در موضوع اختلاس گفت: در پرونده فساد بانکی ۳ هزار میلیاردی از روز اول که ما از آن مطلع شدیم هجمه‌ها و تبلیغات وسعی در درون نظام و بیرون کشور نسبت به ما صورت گرفت و بسیاری از رسانه‌های بیرون کشور این هجمه را به ما وارد کردند که نظام قدرت مبارزه با این فساد را ندارد و از کنار آن عبور خواهد کرد
هر چند که احمدی نژاد بعنوان اولین سخنران این همایش هر چه می خواست گفت و با تطهیر قوه مجریه می خواست توپ را به زمین قوای قضاییه و مقننه بیندازد، اما با سخنرانی رییس دیوان عدالت اداری و پس از آن علی لاریجانی و سپس صادق لاریجانی ورق برگشت و رییس هیات دولت متهم شد که مردان تیمش دارای پرونده های جدی در قوه قضاییه هستند.
داستان اختلافات روسای سه قوه، داستان دنباله داری است که هر از گاهی یک صحنه از آن در فضای عمومی خود را به نمایش می گذارد.
از زمانی که صادق لاریجانی با حکم رهبری به کرسی قاضی القضات نشست تاکنون بار‌ها سران سه قوه در پاستور و بهارستان یا ساختمان قوه قضاییه گرد هم آمده‌اند و تنها چیزی که از آن جلسات در رسانه‌های منعکس شد، لبخندهای سه نفره آنان بود و در صفحه روزنامه‌ها و سایت‌ها می‌نشست و پس از آن ادامه منازعات کلامی و خط و نشان کشیدن‌هایشان.
برادران لاریجانی و احمدی‌نژاد از پس هر جلسه‌ای به همین اکتفا می‌کردند که تداوم جلسات باعث نزدیک شدن دیدگا‌ه‌های سران سه قوه خواهد شد. جلساتی که‌گاه ساعت‌ها به طول می‌انجامید و نظرات را آنقدر به هم نزدیک نکرد که رهبری ناچار شد رییس سابق قوه قضاییه را فرابخواند و هیاتی را تحت نظرش به راه اندازد.
آیت الله شاهرودی که این روزها انتصاب مشاورش نیز برای برادران لاریجانی مساله ساز شده است و نشست و برخاست های برخی از قضات در ” پاتوق” خبر می دهند.
خشم رییس قوه قضاییه از سخنان احمدی نژاد
رئیس دستگاه قضایی کشور با اشاره به این مطلب که با این فساد تاکنون برخورد قاطعی صورت گرفته و افرادی که در آن ذینفع بوده‌اند دستگیر شده‌اند و البته افرادی معدود متأسفانه به واسطه غفلت‌ها توانستند فرار کنند گفت: امیدواریم آنها نیز به کشور برگردند و برخوردی منطقی با آنها صورت گیرد.
وی با انتقاد از سخنان رییس قوه مجریه و با اعلام این مطلب که در اینکه این فساد، فساد بزرگی بود کسی نباید تردید کند اما متاسفانه گاهی جملاتی بر زبان رانده می‌شود تا اندازه این فساد را کوچک کنند گفت: از این صحبت‌ها بویی می‌آید مبنی بر اینکه گویی قوه قضائیه با این فساد برخورد سیاسی کرده است مطمئنا این حرف درست نیست و به نظر من اگر کسی وقوع این فساد را انکار کند مثل این است که سرش را در برف کرده است.
آملی لاریجانی تصریح کرد: باید توجه داشته باشیم که سه هزار میلیارد تومان یا حتی بیشتر از اموال مردم و تسهیلاتی که باید در خدمت تولید قرار می‌گرفت به نحو خلاف همه مقررات و ضوابط در اختیار افرادی قرار گرفته است که آنها این میزان تسهیلات و پول‌ها را در غیر مجرای خود به کار برده‌اند.
وی گفت: آنها که این فساد را انکار می‌کنند یعنی می‌خواهند کیف‌های پر از پول که به عنوان رشوه داده شده را انکار کنند و بگویند که این فساد نیست.
آملی لاریجانی با گلایه از احمدی نژاد پرسید: کیف‌های زیاد پر از پول که به مسئولان بانک‌ها داده شده در این پرونده به تایید رسیده و باید پرسید که آیا اینها فساد نیست اگر اینها فساد نیست پس فساد چیست ما نباید این کار را کمرنگ انگاری کنیم.
وی بدون اشاره به جای خالی متهمان اصلی در دادگاه رسیدگی به اختلاس مدعی شد: البته ممکن است دستگاه قضایی در جایی کند و در جای دیگری تند عمل کند اما اینکه گفته می‌شود مسئول آن بانکی که مسئول اصلی این ماجرا بوده کنار نشسته این طور نیست.
ما تمام کسانی که به نحوی مرتبط بوده‌اند را خواسته‌ایم منتها افرادی که در این موضوع دخیل بوده‌اند گروه‌های مختلفی بوده‌اند و اینگونه نیست که کسی بخواهد از وضعی که پیش آمده فرار کند ما مسئول بانکی را نداریم که متهم باشد ولی احضار نشده باشد.
وی در بخش دیگری از سخنان خود به موضوع آسیب‌دیدن اعتماد مردم اعتراف کرد و گفت: اعتماد مردم در این جریان اسیب دید اما ما معتقدیم این اعتماد آسیب‌دیده قابل بازسازی است وقتی مردم ببینند که مسئولان یکصدا دارند با برخورد با این فساد تلاش می‌کنند متوجه می‌شوند و اعتماد ترمیم می‌شود.
رستوران و دیزی و قلیان
رئیس قوه قضائیه در بخش پایانی سخنان خود به موضوع رخنه اختاپوس ارتباط میان دستگا‌ه‌های مختلف اشاره کرد و گفت: به نظر می‌رسد سوای این فساد یک رده پنهانی از فساد نیز وجود دارد به نظر من این رده‌های پنهان بسیار مهمتر از رده‌های آشکار است.
وی گفت: مقصود من از رده‌های پنهان این است که یک اختاپوس ارتباطی وجود دارد که با بده بستان‌هایی که دارند توانایی این را داشته که مشکلاتشان را در جاهای مختلف حل کنند حتی در دستگاه قضایی و متأسفیم که چنین چیزی وجود دارد و من برای این امر مظاهر مختلفی را یافته‌ام ولی نمی‌توانم اینجا همه آنها را باز کنم.
آملی لاریجانی گفت: برای مثال رستورانی پاتوق یک عده خاصی شده است حتی برخی از قضات ما نیز به آنجا رفت و آمد دارند البته ظاهر آنها مشکلی ندارد دیزی می‌دهند و قلیان هم چاق می‌کنند ولی کنار اینها بعضی از طرح‌ها هم می‌گویند آنجا بده بستان‌هایی دارد صورت می‌گیرد.
رئیس دستگاه قضایی کشور بدون اشاره به حکم مشاوره ملک زاده که به اتهام فساد اداری در قوه قضاییه پرونده دارد، گفت: مثلا کسی که هیچ کار اجرایی هم ندارد یک حکم پیش پا افتاده‌ای به کسی می‌دهد و این موضوع رسانه‌ای می‌شود می‌دانید چرا برای اینکه در ادبیات برخی به جای اینکه مناصب اعتبارشان را از اشخاص بگیرند این اشخاص هستند که اعتبارشان را از مناصب می‌گیرند.
وی بدون اشاره به انتصاب هایی که در قوه قضاییه صورت می گیرد و اخراجی های دولت که به این قوه می روند اظهار کرد: ما واقعا متأسفیم و ما به بزرگواران و مسئولان عرض می‌کنیم که برای رضایت خدا از این بده بستان‌ها بیرون بیایند و برای مبارزه با فساد کمک کنند.

قانون چند من است؟!

علی لاریجانی نیز که سخنران قبل از برادر خود بود سیاست‌های اقتصادی را نشانه رفت و بدون ذکر نام از شخص یا نهادی گفت «سیاست‌های یک‌شبه و غیرشفاف اقتصادی منشا فساد می‌شود.»
به نوشته شرق، علی لاریجانی با بیان اینکه در انتصاب مدیران باید قانونگرایی یک اصل باشد، نه فرار از قانون؛ اظهار داشت: شنیدم یکی از افرادی که مقدار مناقشات در مورد آن زیاد است گفته که «قانون چند من است»؟!
لاریجانی گفت «این فرد به درد مدیریت نمی‌خورد. باید فاتحه این فرد را خواند. باید این فرد را میدان تره‌بار برد و روی باسکول باهاش کار کرد.»
لاریجانی ادامه داد «حداقل انتظار این است که افراد لسانا بگویند ما قانونگرا هستیم. ولی این فرد که حتی لسانا هم این را نمی‌گوید، به درد این کار نمی‌خورد.»
لاریجانی تصریح کرد: هیچ‌گاه چنین استنباطی نداشته‌ام که دستگاه‌های نظارتی قصد مچ‌گیری دارند. سال‌ها در جایگاه‌های نظارتی بودم و هیچ گاه این تصور را نداشتم. ما دنبال این نیستیم سیستم‌های تخلف‌ساز و مجرم‌ساز به وجود بیاوریم، می‌خواهیم تخلفات را کاهش بدهیم. یکی از راهکارهای آن استفاده از سیستم‌های نوین است.
رییس مجلس گفت: نکته بعدی برخورد قضایی است که باید با برخی پرونده‌های فساد قاطع بود. مانند پرونده سه‌هزار‌میلیاردی اخیر. منظور ما از برخورد قاطع این است که بازدارندگی ایجاد کند. نه اینکه با شدت، عمل و مستمرا این کار انجام شود. وی تصریح کرد: الان سهام عدالت به افراد پرداخت می‌شود. فکر نمی‌کنم چیزی بیشتر از ۱۲۰‌هزار تومان به مردم برسد. حس مالکیت به مردم دست نمی‌دهد ‌چراکه نقشی در آن ندارند. عده‌ای دیگر آن را اداره می‌کنند و گاهی سودی به مردم می‌دهند. بنا بود این کارها بین مردم توزیع شود و خود مردم در مدیریت آن مشارکت کنند.
رییس مجلس خاطرنشان کرد: تا وقتی تمرکز کارها دست دولت باشد از این تخلفات داریم. اگر در کشور رقابت به وجود نیاید نمی‌توانیم جلوی این تخلفات را بگیریم.




چالشی ادامه‌دار؛ کارگران اجازه راهپیمایی ندارند

 کلمه – سجاد اعرابی:
در حالی که امسال توسط رهبری سال «تولیدملی، حمایت از کار و سرمایه ایرانی» نام گرفته، در نخستین هفته‌های سال ۹۱ بحث راهپیمایی کارگران به عنوان قشری که مهمترین و محوری ترین نقش را در دستیابی به این سیاست خواهند داشت، به موضوعی چالش برانگیز برای دولت و نهادهای امنیتی تبدیل شد.
امسال روز جهانی کارگر هم برای مسوولان دولتی و هم برای کارگران و اتحادیه های کارگری از اهمیت و حساسیت خاصی برخوردار شده است. بحث و چالش پیرامون برگزاری برنامه و راهپیمایی در این روز حساسیت های بسیاری را از سوی مسئولان برانگیخته است.
چالش‌های مربوط به تجمع و راهپیمایی روز کارگر امسال که در روزهای اخیر با انکار درخواست مجوز کارگران از سوی مسئولان دولتی به پایان خود نزدیک می‌شد، با انتشار تصویر درخواست مذکور که سندی بر دروغگویی دولتمردان بود، به نقطه پایانی رسید تا مشخص کند که دولت با بهانه‌گیری‌های مختلف قصد دارد جلوی انجام هرگونه حرکت اعتراضی از سوی کارگران را بگیرد؛ واقعیتی که البته پیش از این هم با اعلام امکان راهپیمایی در بیابان‌ها بهشت زهرا مشخص بود.
شب گذشته در واکنش به ادعای مسئولان دولتی مبنی بر اینکه درخواست مجوزی برای راهپیمایی روز جهانی کارگر به وزارت کشور نرسیده، خبرگزاری کار ایران (ایلنا) تصویر درخواست مجوز خانه کارگر را منتشر کرد. در این سند که به امضای دبیرکل خانه کارگر رسیده و تاریخ ۲۱ فروردین را بالای خود دارد، از معاون سیاسی وزیر کشور خواسته شده مجوز راهپیمایی روز کارگر در روز دوشنبه ۹۱/۲/۱۱ در یکی از خیابان‌های اصلی تهران صادر شود.
این در حالی است که هفته قبل وزیر کشور از درخواست مجوز برای این راهپیمایی ابراز بی اطلاعی کرده بود و دیروز هم مدیرکل سیاسی وزارت کشور تصریح کرده بود که هیچ درخواستی در این باره به کمیسیون ماده ده احزاب ارسال نشده است.
انتشار آن سند به خوبی نشان می‌داد که دولت برای فرار از روبه‌رو شدن با اعتراضات گسترده کارگری در روز کارگر، به روال سابق خود در دروغگویی روی آورده و به انکار وجود درخواستی که از سه هفته قبل برای وزارت کشور ارسال شده بود، پرداخته است.
اما چه روالی طی شد که کار به اینجا رسید؟
درخواست مجوز و گوشزد نارضایتی ها
در حالی که پس از پایان دولت خاتمی و در طول بیش از پنج سال گذشته درخواست ها برای برگرای راهپیمایی روز جهانی کارگر در کشور با بن بست مواجه می شد، روز ۲۳ فروردین امسال، علی دهقان کیا، عضو هیات مدیره کانون شوراهای اسلامی کار استان تهران نخستین بار بحث پیرامون این موضوع در سال جدید را جایی آغاز کرد که گفت: درخواست مجوز برگزاری راهپیمایی روز کارگر را هفته آینده به وزارت کشور ارائه می‌کنیم. این سخنان که که همراه با انتقاداتی از سوی وی همراه بود و همراهی آن با درخواست های مشابه از سوی فعالان و نهادهای کارگری ،  چالشی جدید و البته ادامه دار را برای مسوولان این بار در حوزه کارگری رقم زد.
علی دهقان‌کیا در گفتگوی خود با خبرنگار ایلنا با انتقاد از عدم برگزاری مجوز راهپیمایی طی پنج سال گذشته در روز جهانی کارگر، می گوید: ۱۱ اردیبهشت یک روز جهانی برای کارگران به شمار می‌رود که طبق قانون اساسی کارگران می‌توانند در این روز خواسته های صنفی خود را به گوش مسئولین برسانند. اما دولت به مدت هفت سال است که براساس دلایل سیاسی از برگزاری تجمع در این روز خودداری می‌کند.  یک بخش از  سخنان وی اما  بیشتر توجه را جلب کرد، آنجا که گفته بود «در صورتی که دولت اجازه برگزاری راهپیمایی را به کارگران در روز جهانی کارگر بدهد کارگران مشکلات ایجاد شده در پی اجرای قانون هدفنمدی یارانه‌ها را یکصدا به گوش مسئولین خواهند رساند»؛ شاید گوشزد کردن همین نکته کافی بود تا دولت احمدی نژاد و آنها که بر کرسی های مسوولیت در «وزارت کشور» تکیه زده اند، به صورتی ملموس به نارضایتی ها در اقشار و شئون مختلف جامعه و به خصوص طبقه کارگر پی ببرند و واهمه از صدور مجوز برای راهپیمایی، آن هم نخستین بار پس از ۳سال سرکوب پس از انتخابات ریاست جمهوری ۸۸، را بیش از گذشته نشان دهند.
تنور درخواست ها و انتقادها گرم می شود
کلید زدن بحث پیرامون مشکلات و مسایل کارگران به خصوص در سالهای اخیر و پس از آغاز طرح هدفمندی یارانه ها توسط دهقان کیا کافی بود تا سایر نهادها و شخصیت های فعال در این حوزه نیز لب به انتقاد گشوده و حمایت خود را از طرح موضوع راهپیمایی اعلام کنند.
در همین رابطه،  آقازاده دافساری، عضوکمیسیون امنیت ملی مجلس شورای اسلامی، در گفت و گوی خود با ایلنا تاکید کرد: راهپیمایی کارگران در روزجهانی کارگر ممنوعیت ندارد ونظام جمهوری اسلامی خود را مدیون زحمات کارگران عزیز می‌داند. وی که ترجیح می دهد از موضع گیری صریح و شفاف در این موضوع خودداری نماید، بیشتر سخنان خود را به تقدیر و تشکر از جامعه کارگری اختصاص می دهد و البته قول می دهد که وزارت کشور و نهادهای مسوول مجوز برگزاری راهپیمایی را صادر  و همکاری های لازم را خواهند کرد. وی البته سخنی از برنامه و موضع نمایندگان برای دفاع از حقوق کارگران و برگزاری راهپیمایی توسط آنان به میان نمی آورد.
در استان ها نیز این دبیران خانه های کارگر هستندکه ترجیح می دهند سکوت نکرده و فرصت را برای بیان دغدغه ها و بحران های اقتصادی این روزهای طبقه کاگر، مغتنم شمارند. در همین راستا علی راستگو، دبیر اجرایی خانه کارگر شیراز  ضمن درخواست از وزارت کشور برای توجه به خواسته های کارگران در سال حمایت از تولید ملی، می گوید:  اگر پیام نامگذاری امسال بخواهد بصورت شعاری باقی بماند گره از کار تولید و صنعت باز نخواهد شد. در سوی دیگر نیز حسین رسولی، دبیر اجرایی خانه کارگر خراسان رضوی با بیان اینکه ارائه مجوز راهپیمایی روز کارگر معیاری برای تشخیص میزان آزادی کارگران ایرانی است، افزود: کارگران شرایط موجود را درک کرده و در این روز خواسته‌ای جز دریافت مطالبات صنفی خود ندارند.
این بحث ها در حالی بیان می شود که امسال کارگران با افزایش نابسمانی های اقتصادی و خارج شدن بازار از کنترل دولت و افزایش گرانی ها با مسایلی همچون تعیین غیر واقعی دستمزدها، کاهش و فقدان امینت شغلی، تبعات بحران اقتصادی و آثار سیاستهای دولت در آزد سازی قیمت‌ها، تغییر نرخ بهره بانکی و بهای ارز و… رو به رو هستند که انگیزه و اراده ی آنها را برای برگزاری یک راهپیمایی اعتراضی بیشتر تقویت می کند.
شاید همین تراکم مشکلات اقتصادی کارگران و بی توجهی های دولت باعث شود تا طلسم عدم راهپیمایی در  سالهای گذشته توسط کارگران با انجام یک راهپیمایی خودجوش شکسته شود و این همان چیزیست که عیوض زاده، عضو هیات مدیره کانون شوراهای اسلامی کار استان تهران بیان می کند و می گوید« حتی ‌در صورت عدم ارائه مجوز از سوی وزارت کشور، کارگران با استناد به اصل ۲۷ قانون اساسی به صورت خودجوش راهپیمایی می‌کنند».
رجوع به قانون، نتیجه ی پافشاری های چند سال گذشته
به نظر می رسد بحث های پیاپی و جدی فعالان و رهبران جنبش سبز و اصرار بر آزادی های مدنی و حق اعتراض آزادانه مردم در قانون اساسی و به خصوص اصل ۲۷ ، مورد توجه و تمسک فعالان کارگری نیز قرار گرفته است، آنجا که برخی از آنها از جمله مختاری و دهقان کیا اعضای هیات مدیره کانون شوراهای اسلامی کار استان تهران بر آن تاکید می کنند و می گویند دولت موظف است تجمع و راهپیمایی صنفی کارگران را به رسمیت بشناسد .
 اصل ۲۷ قانون اساسی در راستای حقوق مردم بیان می دارد؛ تشکیل اجتماعات و راه‏پیمایی‏ها، بدون حمل سلاح، به شرط آن که مخل به مبانی اسلام نباشد آزاد است.
نعمت احمدی، وکیل و کارشناس حقوقی نیز بر این اصل قانونی تاکید می کند و معتقد است: منظور از راهپیمایی در اصل ۲۷ قانون اساسی، راهپیمایی‌های اعتراضی و صنفی است و در غیر این صورت وجود این اصل در قانون اساسی بی‌معنا است چرا که راهپیمایی‌های عادی صرفا پیاده‌روی محسوب می‌شوند و انجام پیاده‌روی نیازی به ذکر در قانون اساسی ندارد. وی تصریح می کند:  اینکه به کارگران حتیدر روز جهانی کارگر اجازه برگزاری راهپیمایی نمی‌دهند مخالفت صریح با قانون اساسی است.
این ها در حالیست که جناح حاکم با بی توجهی به این بخش از قانون اساسی به طور جدی از آن گریز می کند و بعضا افرادی را که به آن رجوع می دهند را «سوء استفاده چی» می خواند، آنجا که سایت الف، متعلق به احمد توکلی در مطلبی می نویسد: بی شک از اصل ۲۷ نمی‌توان برای “اردوکشیهای خیابانی” با هدف براندازی نظام سیاسی بهره جست. براندازی و مخالفت با نظام، عباراتی است که در سالهای اخیر مورد تمسک اقتدارگرایان حاکم قرار گرفته تا با تفسیر هرگونه اعتراض و نقد در چارچوب آن، از صدور مجوز استنکاف کنند.
مجوز ارایه شد؛ توپ در زمین دولت
فارغ از بحث ها و چالش های فراوانی که در روزهای گذشته پیرامون راهپیمایی کارگران در روز جهانی کارگر به وجود آمده، با اعلام رسمی خبر ارائه درخواست مجوز راهپیمایی به وزارت کشور توسط علی اکبر محجوب در پایان فروردین ماه امسال، توپ به زمین دولت و مسوولان امنیتی افتاد. محجوب نماینده تهران و دبیرکل خانه کارگر در گفت وگویی تاکید کرد: از وزارت کشور خواستاریم که سریعا اعلام نظر کنند و سپس در خصوص محل و زمان برگزاری راهپیمایی به اجماع می‌رسیم. او راهپیمایی روز کارگر را جزء حقوق صنفی کارگران اعلام کرد و افزود: کارگران در خصوص راهپیمایی روز کارگر همواره در سال‌های گذشته با مشکلاتی در روند ارائه مجوز مواجه بودند. محجوب نیز ترجیح داد تکلیف را بر دولت تمام کند و گفت در صورتی که مجوز صادر نشود راهپیمایی به صورت خودجوش انجام خواهد شد.
او برگزاری راهپیمایی را از تعهدات ایران طی مقاوله نامه‌های سازمان بین المللی کار اعلام کرد و گفت: در حال حاضر دولت به دلیل عدم ارائه مجوز برخلاف مقاوله نامه‌های سازمان بین المللی کار عمل می کند و در صورتی که امسال هم نسبت به ارائه مجوز در این روز اقدام نکند، سازمان بین المللی کار به این مسئله وارد خواهد شد.
در همین راستا محسن رضایی دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام نیز به وزارت کشور توصیه کرد که در این مسایل و موضوعات مشکلی وجود ندارد و باید مجوز صادر شود. وی اینطور ادعا می کند که«در کشور ما انجام این نوع کار‌ها مانعی ندارد».
روزکارگر، فرصت و امتحانی دیگر
به نظر می رسد روز کارگر امسال و موضوع راهپیمایی کارگران بخشی از موضوع همیشگی باشد که دولت نخواهد توانست برای همیشه بر آن سرپوش بگذارد. با توجه به محدود کردن آزادی های مدنی وقانونی مردم ، افزایش بازداشت ها، تعطیلی و توقیف نشریات و نهادهای مدنی و سایر اقدامات غیرقانونی دولت احمدی نژاد و سایر نهاد های امنیتی و نظامی در دوران پس از انتخابات ریاست جمهوری ۸۸ ، بحث درخواست راهپیمایی و یا برگزاری مراسم از سوی اقشار و گروههای مختلف جامعه سریالی بی پایان برای دولتی شده است که سیاست سرکوب را بر برخورد دموکراتیک ترجیح می دهد. اگر طی سه سال گذشته مسوولان توانستند به بهانه سیاسی بودن اعتراضات به سرکوب و محدودیت های خود توجیه دهند، به نظر نمی رسد بتوان خواسته های صنفی همه ی گروه های جامعه را برای همیشه نفی کرد.
کارگران نیز، تنها یکی از اقشار جامعه و روز کارگر هم یکی از مناسبتهای تقویم ایران است، لذا دولت و در راس آن افراد و نهادهای تصمیم گیر باید هرچه زودتر تکلیفشان را با خود و مردم روشن کنند؛ تکلیفی که به نظر نمی رسد انتخابی جز کنار آمدن با خواسته های مردم در آن گزینه دیگری وجود داشته باشد. در غیر این صورت مسوولان باید بنشینند و تقویم به دست گیرند و با ورق زدن آن هر روز منتظر خواسته و اعتراضی جدید باشند.





بازخوانی پیام میرحسین موسوی در روز کارگر و معلم

خواسته های کارگران و معلمان؛ منزلت اجتماعی و معیشتی

کلمه_ بیتا موحد: تقریبا یک سال پس از حوادث انتخابات مهندسی شده ریاست جمهوری، میرحسین موسوی در سخنانی به مناسبت رو کارگر و معلم پیام مشترکی داد و به بررسی مسایلی پرداخت که بر سرنوشت این دوقشر که پرتعداد ترین جمعیت کشور را تشکیل می دهند.
او مثل همیشه با قبول و پذیرش بحران موجود در جامعه بر این حقیقت تاکید کرد که بحران های اجتماعی و سیاسی و اقتصادی بر سرنوشت و گذران این دو قشر تاثیر زیادی خواهد گذاشت. تاثیری که امروز همه صاحبنظران و کارشناسان به آن معترفند و بر آن پا می فشرند.
بحرانی که بیکاری صدها هزار کارگر و به زیر خط فقر بردن میلیونها معلم و کارگر شده است.
“تورم، پایین آمدن نرخ سرمایه گذاری ها، فساد، رواج دروغ و سو مدیریت ، حقوق معوقه کارگران و بیکاری روزافزون آنها، تعطیلی روزافزون کارخانه ها یا با ظرفیت پایین کار کردن کارخانه ها” در کنار واردات بی رویه، تسخیر بازار توسط سرمایه داران سرنوشت کشور را به جایی رسانده است که با وجود بالاترین سطح درآمد ملی، مردم در سخت ترین شرایط معیشتی به سر می برند و میلیونها نفر از عهده هزینه های ضروری زندگی خود هم بر نمی آیند.
در حالی که طی سال های اخیر دولت احمدی نژاد در مصاف با اتحادیه ها و تشکل های مدنی و صنفی اقدام به تعطیلی کانون صنفی معلمان کرد. کانونی که تعدادی از اعضای آن در حال حاضر در زندان به سر می برند، میر حسین موسوی یکی از مشکلات جدی این دو صنف جامعه را محدود کردن آزادی و تشکل های صنفی و سیاسی می داند. موسوی بر این باور است که مسائل و مشکلاتی که معلمان و کارگران در زندگی روزمره لمس و درک می کنند با مسائل عمده کشور در ارتباط است و این ارتباط مستقیم و جدایی ناپذیر است.
عدالت معیشتی و منزلتی
این سیاستمدار مردمی معتقد است که خواسته یک کارگر و یک معلم بسیار اساسی و بنیادی برای کل کشور است. چرا که آنان توسعه را مد نظر دارند و عدم توسعه کشور نیز دودش به چشم همه ملت می رود. اما این همراه جنبش سبز می داند که این دو قشر بیشتر از سایر اقشار جامعه تحت فشار قرار می گیرند و سختی های بیشتری را باید متحمل شوند.
وی خواستار آزادی برای ادامه فعالیت تشکل های صنفی و سیاسی است چرا که می داند با فعال بودن این دو قشر آنان بهتر خواهند توانست ” راهی برای گشایش امور خود و ملت پیدا کنند.” میرحسین با شناختی که از معلمان و کارگران دارد “عدالت در سطح معیشتی و اقتصادی و چه در سطح توزیع منزلت های اجتماعی ” را خواسته اساسی این دو قشر می داند و معتقد است وقتی چنین عدالتی در معیشت و منزلت اجتماعی ایجاد شود، آنان نیز بهتر خواهند توانست خدمت کنند و تولید ثروت ملی نمایند.
مساله ای که میرحسین موسوی بعنوان فردی که از پیش از انقلاب همراه مردم بود به آن توجه ویژه دارد، ” منزلت اجتماعی” معلمان است. شان و منزلتی که این قشر همواره در میان مردم داشته است. او در پیام خود از خاطراتش می گوید. مجلسی که پس از انقلاب شکل گرفت “شهید رجایی و شهید باهنر و شهید مطهری ” که هر سه معلم بودند نمایندگان واقعی مردم در مجلس شدند. منزلتی که دو معلم شهید رجایی و باهنر را به ریاست جمهوری و نخست وزیری رساند. قشری که آنقدر مورد اعتماد مردم بود که تمام امور کشور را به دستشان سپرده بود.
میرحسین موسوی بر این باور است که هر چند این جایگاه از نظر سیاسی بواسطه عدم توجه صاحبان قدرت کاهش پیدا کرده و تعدادی از معلمان و کارگران در زندان ها هستند، اما از نظر ملت جایگاه و منزلت آنان تنزل پیدا نکرده است و معلمان و کارگران هنوز در رده های بالای گروه های مرجع قرار می گیرند و هنوز مورد اعتماد ملت هستند.
این میر دربند با تقدیر از منزلت اجتماعی کارگران و معلمان تصریح دارد که آزادی، عدالت، توسعه و پیشرفت کشور همواره مد نظر این دو قشر بوده و آنان که نقش اساسی در ساختن و تربیت جامعه دارند، همیشه مخالف فساد بوده اند. چرا که بواسطه نقش کلیدی این دو قشر در جامعه آنها می دانند که وقتی بحث درآمدهای عظیم نفتی می شود و صدها میلیارد که قرار بود سر سفره مردم آورده شود آورده نمی شود و در عوض خبرها یی مبنی بر فساد ، ناپختگی و نارسایی در امور اقتصادی کشور می شنوند و می دانند که این به ضرر آنها و منافع آنهاست و به ضرر منافع ملی و به ضرر امنیت ملی و آتیه کشور است.

اقدامات خلاف تدبیر اثرات خود را سر سفره مردم نشان می دهد

معیشت مردم یکی از دغدغه های همیشگی این رهبر جنبش سبز است. وی از همان آغاز تبلیغات انتخاباتی که پس از یست سال سکوت به صحنه بازگشت، شاه کلید همه بحث ها و سخنانش توجه ویژه به وضعیت معیشتی مردم بوده است. او که نقد جدی و اساسی به بلندپروازی ها و رجز خوانی ها در عرصه سیاست خارجی دارد، بر این باور است که اولین تاثیر این اقدامات خلاف تدبیر، خود را روی سفره مردم نشان می دهد و سفره های آنان را کوچکتر از قبل می کند.
هرچند حکومت با سرکوب شدید و خشونت آشکار تلاش کرد تا هر صدای مخالفی را در نطفه خفه کرده و با برقراری آرامش قبرستانی به این توهم دامن زند که سکوت نشانه رضایت قاطبه مردم است. اما موسوی که از همان سال های جوانی اش همواره از مدافعان واقعی حقوق مردم بوده و بر نقش و تاثیر مردم در اداره کشور باور دارد، می داند که عظمت یک کشور در دلبستگی و دلگرمی مردم نسبت به آینده خودشان است. او بارها تاکید کرده است که صرفا با اسلحه و نیروی نظامی امنیت یک کشور را نمی شود حفظ کرد.
بهترین مثال برای این نخست وزیر زمان جنگ، تجربه مدیریت هشت ساله ای که همراه با غرور و امنیت ملی برای تک تک افراد جامعه بود. او در سخنان خود در روز کارگر و معلم نقبی به گذشته می زند، زمانی که دشمن تا بن دندان مسلح به کشور حمله کرده بود. زمانی که نه ارتش داشتیم و نه سپاه. اما آن چیزی که باعث مقاومت ما در آن جنگ هشت ساله شد که یک سانتیمتر از خاک کشور خود را تسلیم دشمن نکردیم با تکیه به مردم بدست آمده بود نه تکنولوژی و لوازم و ادوات پیشرفته جنگی.
کارگران و معلمانی که به همراه شاگردان خود پا به پای سایر اقشار جامعه جلودار جبهه های جنگ بودند. موسوی بلافاصله به دلیل این ایثار و مقاومت می پردازد. مردمی که نسبت به آتیه نظام دلگرم بودند. اعتمادی که این روزها رخت بربسته و خدشه دار شده است. مردمی که شاهدند همه چیز در حد شعار باقی مانده و حتی رهبران و مدیران ارشد کشور هم مقید به پیمان های خود نیستند.
مبارزه با مفاسد اقتصادی که به اهرمی برای تبلیغات و شاخ و شانه کشیدن برای حریف تبدیل شده و میلیاردها تومان از سرمایه های ملی که بی هیچ حساب و کتابی به غارت می رود و مجرمان که پست و مقام می گیرند و صالحان و دلسوزان که به جرم افشاگری به زندان می روند و جریمه پس می دهند.

مسائل کارگران و معلمان جدا از مسائل ملت نیست

میرحسین موسوی بخوبی مشکلات مبتلا به این دو قشر جامعه را می شناسد و می داند در حالی که کارگران از داشتن حداقل امکانات رفاهی و تشکل های صفنی محرومند، معلمان باید با خوف و رجا به سر کلاس رفته و حتی نمی توانند مثل گذشته درس زندگی به شاگردان و دانشجویان خود بدهند. او از محدویت های هر دو قشر به خوبی آگاه است و می داند که مشکلات همه گروه های جامعه منبعث از عدم آزادی و نبود تشکل های صنفی و مدنی است.
او مشکلات معلم و کارگر را جدای از مسایل ملی نمی داند و بر این باور است که جنبش سبز راهی است که می خواهد به حل مشکلات جامعه منتهی شود. او می داند که مشکلات کشور را نمی توان با وعده و وعید حل کرد. با اقتصاد صدقه ای، بالا و پائین آوردن حقوق در زمان انتخابات و از این شاخه به اون شاخه پریدن راه کاری برای حل مشکلات معلمان و کارگران، کارفرمایان نیست.

راهی جز بازگشت به قانون اساسی نداریم

موسوی مثل همیشه اعتقاد دارد که تنها راه، بازگشت به قانون اساسی است .برگشتی که برای تحقق بدون تنازل قانون اسای راهی پیش پای ما نیست. او می داند که این کم هزینه ترین راه است. راهی است که می توان با آن مشکلات را در سطح ملی حل کرد. راهی که می توان از ورود بی رویه کالاهای خارجی به کشور جلوگیری کرد و اجازه نداد بیگانگان اجناس بنجل خود را به ما تحمیل کنند و در کنار آن صنعت و کشاورزی در کشور نابود شود. راهی که می توان با آن از حقوق کارگران دفاع کرد تا روز به روز از کار بی کار نشوند و حقوق معوقه کارمندان روی هم تلمبار نشود.
او معتقد است با برگشت به قانون اساسی می توان از فساد جلوگیری کرد و با احیای حقوق مردم می توان مشکلات را برطرف کرد. او می داند که بدون انتخابات آزاد، غیر گزینشی، رقابتی و بدون آزادی مطبوعات و زندانی ها و تشکل ها جلوی رویمان راه دیگری وجود ندارد.
حقوق مردم فراموش شده ترین قسمت قانون اساسی است
از منظر این سیاستمدار، قانون اساسی “میثاق ملی” است. او می داند عهدی که مردم و حکومت با هم بستند و هر نوع برگشت از این میثاق یک نوع خیانت در اعتماد مردم است.
نکته ای که میرحسین موسوی بر آن تاکید دارد این است که “ما از مردم امضا گرفتیم و امضا دادیم که این قانون را بدون اجتهاد اجرا کنیم.” او معترف است که برخی از بخش های قانون اساسی نیازمند تجدید نظر و اصلاح است ولی می داند که اجتهاد شخصی راه را برای تفسرهای فردی باز می گذارد فلذا معتقد است که در اصلاح نیز باید از راهکار قانون اساسی استفاده شود.
او نیز مانند سایر دلسوزان کشور می داند که حقوق مردم ” فراموش شده ترین” قسمت قانون اساسی است و با رعایت آن مشکلات یکی یکی حل می شود و در آن موقعیت است که معلمان و کارگران ما آنچنان که شایسته است جایگاه واقعی خود را کسب خواهند کرد.





نبود امنیت شغلی؛ ۸۰ درصد کارگران امیدی به حقوق آخر برج هم ندارند

دبیر اجرایی خانه کارگر استان قم گفت: شرایط به گونه‌ای شده است که متأسفانه می‌توانیم به جرأت بگوییم نیروی کار موجود کشور اصلا امنیت شغلی ندارد؛ یعنی ۸۰ درصد نیروی کار جامعه، حتی امیدی به آخر برج و گرفتن حقوق ماهیانه هم ندارد.
به گزارش ایلنا از قم، علی طالبی دبیر اجرایی خانه کارگر استان قم، در دیدار اعضای ستاد بزرگداشت هفته کار و کارگر با امام جمعه قم، اظهار داشت: مجموعه اعضای خانه کارگر قبل از تأسیس و در سال‌های اولیه انقلاب در شاخه کارگری حزب جمهوری اسلامی فعالیت می‌کرد تا اینکه در ۲۰ تیر ۱۳۶۳، خانه کارگر قم را در محله چهارمردان تأسیس کردیم و از‌‌ همان زمان به اتفاق دوستانمان در جامعه کارگری فعالیت داشته و سعی کردیم اتحاد این جامعه را به بهترین نحو ممکن حفظ کنیم.
وی با بیان اینکه هر ساله به مناسبت هفته کار و کارگر و روز جهانی کارگر برنامه‌های خاصی برگزار می‌کنیم، گفت: امسال صلاح دیدیم که به جای تجمع کارگران که امکانش فراهم نشد، بیشتر برنامه‌های خود را به دیدار و گفت‌و‌گو با دوستان فعال جامعه کارگری، مسئولین و دست اندرکاران و همچنین علما اختصاص دهیم تا اینکه انشاالله زمینه برطرف شدن مشکلات جامعه کارگری فراهم شود.
دبیر اجرایی خانه کارگر گفت: جامعه کارگری اگر چه از بسیاری از کمبود‌ها و ناعدالتی‌های موجودی که بر آنان تحمیل شده رنج می‌برد، اما اصل انقلاب را به هیچ قیمتی نمی‌فروشیم.
وی افزود: البته در کنار این اعتقاد و پایبندی خود به نظام جمهوری اسلامی و آرمان‌های انقلاب اسلامی، چون کار می‌کنیم نمی‌خواهیم فقیر باشیم.
طالبی با تأکید بر اینکه متأسفانه در چند سال گذشته ساز و کار ناهماهنگ شده در روابط کار موجب ضرر رسیدن به قشر کارگر شده است، گفت: شرایط به گونه‌ای شده است که متأسفانه می‌توانیم به جرأت بگوییم نیروی کار موجود کشور اصلا امنیت شغلی ندارد؛ یعنی ۸۰درصد نیروی کار جامعه، حتی امیدی به آخر برج و گرفتن حقوق ماهیانه هم ندارد.
وی خاطرنشان کرد: قرار داد موقت کار خلاف قانون، خلاف عرف، خلاف شرع و خلاف انسانیت است، اما شرایط این چنین به اندازه‌ای به پیش رفته که کارفرما این جرأت را به خود می‌دهد که قرار داد ۶روزه با کارگران بسته تا حقوق یک روز تعطیل هفته که جمعه باشد را به کارگران ندهد.
این فعال جامعه کارگری کشور گفت: در کنار این شرایط قرارداد‌های کاری، کارگران اصلا در معیشتشان هم موفق نیستند؛ یعنی حداقل ۴۰درصد از معیشت اولیه زندگی را کمتر می‌گیرند.
وی افزود: ۵۰ الی ۶۰ درصد نیروی کار کشورمان بالا‌تر از ۸ساعت کار می‌کنند اما همین قشر، حقوقشان کمتر از ۶۰درصد قانونی است.
طالبی یادآور شد: متأسفانه غافل از اینکه من کارگر اگر کار می‌کنم باید در حداقل‌ها تأمین شوم و متأسفانه به این حداقل‌ها هم نمی‌رسم.
وی با اشاره به ارائه خدمات به جامعه کارگری از سوی تشکل خانه کارگر گفت: در سال‌های اخیر هم خدماتی را به جامعه کارگری داشتیم که آن هم به دلایلی حذف شده‌اند، که از جمله آن‌ها تعاونی مصرف واحد‌ها بود که می‌توانست بخشی از سبد زندگی کارگر‌ها را تأمین کند.
دبیر اجرایی خانه کارگر جمهوری اسلامی ایران خاطرنشان کرد: قبلا انجمن‌های کارگری اجر و قربی داشتند و جایگاه‌شان مشخص بود اما امروز هیچ کدامشان رغبت حضور در انجمن و شورا را ندارند.
وی در بخش دیگری از سخنان خود گفت: بازنشستگان تأمین اجتماعی نیز واقعا معیشتشان دچار مشکل است اما متأسفانه کمتر توجهی به آن نمی‌شود.
طالبی با بیان اینکه چون ما‌‌ همان نیروی انقلاب و نظام و موجود در عرصه کشور هستیم، دلمان می‌خواهد همچنان پای کار باشیم، گفت: به سهم خود در مجموعه خانه کارگر سعی داشتیم و داریم که فعالیت‌هایی را انجام دهیم که به تبع آن می‌دیدیم که کارگر‌ها از آگاهی خوبی برخوردار بودند اما متأسفانه در چند سالی کهتر کیب محیط‌های کارگری عوض شده اطلاعات و آگاهی‌های جامعه کارگری هم کم شده است.
وی گفت: دلمان می‌خواهد دولت محترم از مردم فاصله نگیرد اما با این ترتیب جلو رفتن احساسمان این است که مردم رفته رفته دلسرد شوند و این به زیان همه امورات ما در جمهوری اسلامی است. دلمان می‌خواهد همیشه زنده باد انقلاب در دهان این مردم شریف، مخصوصا این قشر کارگر باشد چرا که بخش عمده‌ای از مردم ایران را مستضعفین تشکیل می‌دهند.
دبیر اجرایی خانه کارگر استان قم با بیان اینکه تأمین نیازهای کارگران از ضروریات بوده و هست، گفت: آنگونه که انتظار می‌رفت حقوق کارگران تأمین نشده، اما بر اساس مصالح دینی می‌دانیم که هنوز هم دیر نشده و هر زمانی برای جبران فرصت هست.
وی در بخش پایانی سخنان خود با بیان اینکه با وجود ۱۵۰هزار نفر شاغل بخش کارگری در استان قم، امکانات درمانی نداشتیم، گفت: سال گذشته با پیگیری‌های انجام شده، از بدهی‌های های آقای فرغانی به تأمین اجتماعی، بیمارستان امام رضا (ع) در جاده اراک آماده افتتاح شده، اما هنوز گیرهایی دارد که نیاز به توصیه‌هایی از جانب علما به مسئولین مربوطه دارد که آنجا به بهره برداری برسد؛ به نظر ما این بخش درمانی هم کمک به همه امورات درمان شهر و هم کمکی به بیمه شدگان تأمین اجتماعی است.




تجمع کارگران؛ صبح امروز در خانه کارگر

در پی عدم صدور مجوز راهپیمایی روز جهانی کارگر، کارگران تهرانی امروز ساعت ۸ صبح با تجمع در محل دفتر مرکزی خانه کارگر واقع در خیابان انقلاب، خیابان ابوریحان، مراسم روز کارگر را برگزار می‌کنند.
به گزارش ایلنا، کارگران ایرانی همزمان با کارگران سراسر جهان در روز ۱۱ اردیبهشت (اول ماه می) که در قانون کار ایران تعطیل رسمی به شمار می‌رود، با برگزاری مراسمی این روز را گرامی می‌دارند.
سال ۹۱ پنجمین سالی است که با مخالفت وزارت کشور، کارگران ایرانی از برگزاری راهپیمایی در یکی از خیابان‌های اصلی تهران محروم می‌شوند و این در حالی است که بر اساس اصل ۲۷ قانون اساسی دولت حق مخالفت با برگزاری راهپیمایی گروه‌ها و احزاب غیر مسلح را ندارد.




۹۶۵ کشته ناشی از مسمومیت

سازمان پزشکی قانونی اعلام کرد: مرگ ناشی از مسمومیت با گاز منوکسیدکربن در سال گذشته ۲۳‌درصد افزایش یافت و از ۷۸۲ مرگ ثبت شده در سال ۸۹ به ۹۶۵ نفر در سال ۹۰ رسید.
شرق به نقل از پزشکی قانونی کشور نوشت: در ۱۰ سال گذشته بیشترین آمار مرگ ناشی از مسمومیت با گاز مربوط به سال ۱۳۸۶ است و پس از آن در سال‌های ۸۷ و ۸۸ شاهد کاهش قابل توجه مرگ ناشی از این نوع مسمومیت بودیم اما مجددا در سال‌های ۸۹ و ۹۰ آمار مرگ‌های ناشی از مسمومیت با گاز منوکسیدکربن افزایش یافت.
براساس آمار پزشکی قانونی مرگ و میر ناشی از مسمومیت با گاز منوکسیدکربن در سال ۸۶، یک‌هزار و ۲۴ نفر، در سال ۸۷، ۷۸۹ نفر، در سال ۸۸، ۷۶۹ نفر، در سال ۸۹، ۷۸۲ نفر و در سال ۹۰، ۹۶۵ نفر ثبت شده‌است.
براساس این گزارش در سال گذشته بیشترین موارد مرگ ناشی از مسومیت با گاز با رقم ۲۵۳ نفر (۲۰۵ مرد و ۴۸ زن) در استان تهران و پس از آن با ۱۰۸ نفر (۷۳ مرد و ۴۳۵ زن) در استان خراسان‌رضوی ثبت شده است. همچنین استان‌های بوشهر و هرمزگان هیچ مورد گازگرفتگی در سال گذشته نداشته‌اند. یادآور می‌شود ماه‌های بهمن و آذر سال ۹۰ به ترتیب با ۱۵۰ و ۱۴۵ نفر بیشترین موارد مرگ ناشی از مسمومیت با گاز را نسبت به دیگر ماه‌های سال به خود اختصاص داده‌اند و کمترین موارد گازگرفتگی در سال گذشته نیز با عدد ۱۲ نفر در شهریور ماه سال گذشته گزارش شده است. همچنین بیشترین رشد مرگ ناشی از مسمومیت با گاز منوکسیدکربن با ۷/۹۶‌درصد در خرداد سال گذشته ثبت شده و از عدد ۳۰ نفر در خرداد ۸۹ به ۵۹ نفر در خرداد۹۰ رسیده است.




تعطیلی ۲۰۰ واحد صنعتی در یکسال

فاطمی امین با تایید تعطیلی ۲۰۰ واحد صنعتی در سال گذشته گفت: طبق شاخص رشد، سیمان با ۱۱‌درصد و فولاد با ۱۲‌درصد رشد مواجه بوده‌اند و تمامی صنایع انرژی‌بر پس از اجرای قانون هدفمندسازی یارانه‌ها از رشد تولید و صادرات برخوردار بوده‌اند.
به گزارش پانا، معاون برنامه‌ریزی وزارت صنعت، معدن و تجارت درخصوص آمار واحدهای ورشکسته یا به تعطیلی کشیده شده در سال گذشته گفت: براساس آمار شهرک‌های صنعتی، میزان واحدهای ورشکسته یا تعطیل شده اندک است.
وی تصریح کرد: آمار رسمی واحدهای تولیدی ۵۲هزار واحد است که ۲۱هزار واحد آنها در شهرک‌های صنعتی مستقر هستند و از این میزان در یک دوره یک‌ساله منتهی به اسفند ۹۰ کمتر از ۲۰۰ واحد تعطیل شده‌اند.
فاطمی امین گفت: مدیران بیش از آنکه درگیر مدیریت واحدهای تولیدی باشند، با موانع گمرکی، تامین ارز و غیره دست به گریبانند که در ۲۵ پروژه‌ای که برای بهبود فضای کسب و کار پیش‌بینی شده است این دغدغه‌ها مرتفع خواهد شد.
وی با بیان اینکه اثر افزایش قیمت انرژی بر واحدهای تولیدی ناچیز است، تاکید کرد: سال گذشته از تمامی دست‌اندرکاران صنعتی که متاثر از اجرای قانون هدفمندسازی یارانه‌ها بودند، دعوت شد و در جلسه استانی مشخص شد شش‌درصد مراجعات به خاطر افزایش قیمت حامل‌های انرژی، ۶۵‌درصد به دلیل نوسان‌های نرخ ارز، هشت‌درصد محیط‌زیست و شش‌درصد مراجعات نیز به دلیل مشکل‌هایی در شهرک‌های صنعتی بود.
معاون برنامه‌ریزی وزارت صنعت، معدن و تجارت تصریح کرد: بیش از افزایش قیمت‌های حامل‌های انرژی عدم تامین منابع مالی توسط سیستم بانکی و نوسان‌های نرخ ارز، تولید و صنایع تولیدی را متاثر کرده است.
معاون برنامه‌ریزی وزارت صنعت، معدن و تجارت خاطرنشان کرد: یک واحد فولادی وجود دارد که به تنهایی ۹‌درصد برق صنعت را مصرف می‌کند یا ۱۷ واحد سیمانی ۱۹درصد گازوییل کشور را مصرف می‌کنند و تولیدشان تغییری نکرده است. فاطمی امین خاطرنشان کرد: این صنایع، حمل و نقل بالایی دارند و در صنایع بالادستی که انرژی زیاد مصرف می‌کنند و حمل‌ونقل نیز در آنها نقش عمده دارد، رشد بالای تولید وجود دارد و متاثر از اجرای قانون هدفمندی یارانه‌ها با کاهش تولید یا ظرفیت تولید مواجه نشده‌اند.




وضعیت جسمانی نامناسب ژیلا کرم‌زاده در زندان اوین

خبرگزاری هرانا - ژیلا کرم‌زاده مکوندی، فعال مدنی و از همراهان مادران پارک لاله (مادران عزادار) که هم‌اکنون جهت گذراندن حکم ۲ سال حبس تعزیری خود در زندان نگهداری می‌شود، از بیماری «فشار خون» رنج می‌برد. کرم‌زاده طی هفته‌های اخیر، بار‌ها به دلیل افزایش ناگهانی فشار خون، بیهوش و به بهداری منتقل شده است.
 به گزارش تارنمای کمیته گزارشگران حقوق بشر، ژیلا کرم‌زاده، روز سه‌شنبه ششم دی‌ماه، هنگامی که جهت انجام کارهای اداری مربوط به گذرنامه به اداره گذرنامه تهران مراجعه کرده بود، توسط ماموران امنیتی دستگیر و جهت اجرای حکم ۲ سال زندان تعزیری به دادسرای زندان اوین و از آن‌جا به بند زنان منتقل شد.
وی پیش از این در روز ۱۹ بهمن سال ۱۳۸۸ در منزل دستگیر و مدت ۳۴ روز را در بند ۲۰۹ زندان اوین به سر برده و سپس با قرار کفالت ۵۰ میلیون تومانی آزاد شده بود. کرم‌زاده در بهمن‌ماه سال ۱۳۸۹ از سوی دادگاه بدوی به تحمل چهار سال حبس تعزیری محکوم شد که این حکم در دادگاه تجدیدنظر به ۲ سال حبس تعزیری و ۲ سال حبس تعلیقی کاهش یافت.
ژیلا کرم‌زاده که سرپرستی خواهر معلول خود را به عهده داشت، پس از زندانی شدن، بار‌ها درخواست مرخصی و حضور در کنار خواهرش را داد، اما تاکنون با درخواست مرخصی وی موافقت نشده است.