تحریم های جدید سازمان ملل متحد علیه دو شهروند و یک شرکت ایرانی
سفیر ایالات متحدۀ آمریکا در سازمان ملل متحد از مورد هدف قرار گرفتن دو شهروند و همچنین یک شرکت تجاری ایرانی از سوی سازمان ملل متحد خبر داد.
خانم سوزان رایس سفیر آمریکا در سازمان ملل متحد در این زمینه متذکر شد که دو شهروند ایرانی و یک شرکت بازرگانی ایرانی به جرم صدور اسلحه به آفریقا در سال2010 هدف تحریم قرار گرفته اند.
وی در ادامه تأکید کرد که تصمیم اعمال این مجازات علیه این افراد به دلیل انتقال غیرقانونی اسلحه به نیجریه در سال 2010 و بدین ترتیب نقض تحریم های بین المللی سازمان مللگرفته شده است..
همچنین سوزان رایس افزود که افراد مجازات شده عظیم آقاجانی وعلی اکبر طباطبایی نام دارند و هر دو از اعضای نیروهای ویژه سپاه پاسداران جمهوری اسلامی ایران هستن، و شرکت تجاری تحریم شده نیز با سپاه پاسداران مرتبط می باشد.
از سوی دیگر شرکتی با عنوان "بهینه تریدینگ" نیز مورد هدف تحریمها قرار گرفته است، شرکتی که از سوی سازمان ملل متحد به عنوان یکی از موئسسات ایرانی معرفی شده است که در انتقال غیر قانونی سلاح به سوی غرب آفریقا نقشی کلیدی ایفا کرده اند.
در پی کشف سلاح های قاچاق ایران در نیجریه، مقامامات این کشور شکایتی را علیه ایران تسلیم شورای امنیت سازمان ملل کرده بودند.
در آن زمان وزیر امور خارجۀ وقت جمهوری اسلامی منوچهر متکی، در توضیح این ماجرا مدعی شده بود که سلاح های کشف شده متعلق به بخش خصوصی ایران بوده، شرکتی که بنا به اظهارات وی به کار تجارت اسلحه با کشور گامبیا مشغول بوده است.
اعلام نگرانی انجمن جهانی قلم از سلامت جسمانی محمد سلیمانینیا در زندان اوین
انجمن جهانی قلم، با انتشار اطلاعیهای نگرانی شدید خود را نسبت به وضعیت سلامت جسمانی محمد سلیمانی نیا، مترجم ادبی و مدیر شبکۀ اجتماعی متخصصان ایران (یو۲۴) که در اعتراض به بازداشت غیرقانونی خویش دست به اعتصاب غذا زده اعلام کرد.
محمد سلیمانی نیا از ۲۰ دی ماه سال گذشته به صورت مخفیانه از سوی وزارت اطلاعات بازداشت شد و نزدیک به دو ماه هیچ کس از محل نگهداری او اطلاعی نداشت. او هم اکنون در بند ۲۰۹ زندان اوین است.
اطلاعیه انجمن جهانی قلم از سوی یکی از کمیته های داخلی این انجمن به نام کمیتۀ «نویسندگان در بند» نوشته شده است.
به نوشتۀ سایت انجمن جهانی قلم، محمد سلیمانینیا از تاریخ ۱۰ ژانویه ۲۰۱۲ بدون اینکه تفهیم اتهام شود در بازداشت به سر میبرد و شنیدهها حاکی از وضعیت سلامت جسمانی نگران کننده او دارد.
انجمن بین المللی قلم ادامه بازداشت سلیمانینیا را نقض آشکار بند ۱۹ کنوانسیون حقوق سیاسی و شهروندی میداند که ایران نیز یکی از امضا کنندگان آن بوده و درخواست آزادی فوری و بیقید و شرط این مترجم ادبی را دارد.
این انجمن در اطلاعیه خود آورده است که سلیمانینیا مترجم کتاب Funny in Farsi نوشتۀ فیروزه دوما (نویسندۀ ایرانی-آمریکایی) است.
کتاب Funny in Farsi در ایران با عنوان «عطر سنبل، عطر کاج» ترجمه شده است. این کتاب در ایران یکی از پرفروشترین آثار داستانی در سالهای متمادی بوده و در آمریکا نیز از محبوبیت و فروش بالایی برخوردار بوده است.
انجمن جهانی قلم در پایان اطلاعیه خود نوشته است که محمد سلیمانینیا در حال حاضر در بند ۲۰۹ زندان اوین و در شرایط سخت و خوفناکی که این زندان به آن شهرت دارد نگهداری میشود. با توجه به شرایط جسمانی ضعیف او در روزهای قبل از اعتصاب غذایی که از تاریخ ۲ آوریل ۲۰۱۲ (۱۴ فروردین۱۳۹۱) شروع شده در حال حاضر به شدت نسبت به وضعیت سلامتی ایشان احساس نگرانی میشود.
پیش از انجمن جهانی قلم، سازمان گزارشگران بدون مرز در اطلاعیهای اعلام کرد محمد سلیمانی نیا یکی از قربانیان پروژۀ راه اندازی اینترنت ملی است و پس از آنکه وزارت اطلاعات نتوانسته او را وادار کند تا مهار سایت شبکۀ اجتماعی متخصصان ایران را در اختیار آنها قرار دهد او را بازداشت کردهاند و در دوران بازداشت او را وادار کردهاند تا این سایت را از دسترس خارج کند.
اطلاعیه انجمن جهانی قلم از سوی یکی از کمیته های داخلی این انجمن به نام کمیتۀ «نویسندگان در بند» نوشته شده است.
به نوشتۀ سایت انجمن جهانی قلم، محمد سلیمانینیا از تاریخ ۱۰ ژانویه ۲۰۱۲ بدون اینکه تفهیم اتهام شود در بازداشت به سر میبرد و شنیدهها حاکی از وضعیت سلامت جسمانی نگران کننده او دارد.
انجمن بین المللی قلم ادامه بازداشت سلیمانینیا را نقض آشکار بند ۱۹ کنوانسیون حقوق سیاسی و شهروندی میداند که ایران نیز یکی از امضا کنندگان آن بوده و درخواست آزادی فوری و بیقید و شرط این مترجم ادبی را دارد.
این انجمن در اطلاعیه خود آورده است که سلیمانینیا مترجم کتاب Funny in Farsi نوشتۀ فیروزه دوما (نویسندۀ ایرانی-آمریکایی) است.
کتاب Funny in Farsi در ایران با عنوان «عطر سنبل، عطر کاج» ترجمه شده است. این کتاب در ایران یکی از پرفروشترین آثار داستانی در سالهای متمادی بوده و در آمریکا نیز از محبوبیت و فروش بالایی برخوردار بوده است.
انجمن جهانی قلم در پایان اطلاعیه خود نوشته است که محمد سلیمانینیا در حال حاضر در بند ۲۰۹ زندان اوین و در شرایط سخت و خوفناکی که این زندان به آن شهرت دارد نگهداری میشود. با توجه به شرایط جسمانی ضعیف او در روزهای قبل از اعتصاب غذایی که از تاریخ ۲ آوریل ۲۰۱۲ (۱۴ فروردین۱۳۹۱) شروع شده در حال حاضر به شدت نسبت به وضعیت سلامتی ایشان احساس نگرانی میشود.
پیش از انجمن جهانی قلم، سازمان گزارشگران بدون مرز در اطلاعیهای اعلام کرد محمد سلیمانی نیا یکی از قربانیان پروژۀ راه اندازی اینترنت ملی است و پس از آنکه وزارت اطلاعات نتوانسته او را وادار کند تا مهار سایت شبکۀ اجتماعی متخصصان ایران را در اختیار آنها قرار دهد او را بازداشت کردهاند و در دوران بازداشت او را وادار کردهاند تا این سایت را از دسترس خارج کند.
مشکلات شهر تهران در محاصره نگاه سیاسی
شهرداری می گوید دولت بودجه کافی د راختیارش نمی گذارد و دولت می گوید شهرداری بودجه هارا حیف و میل کرده است و عملکرد درستی نداشت. بنا براین با نگاه سیاسی به مسائل شهری پرداختن موجب شده است که کارموثری برای بافت های فرسوده در تهران انجام نگیرد. یک بارش باران بحران زا شود.
در روز 27 فروردین باران بهاری و تگرگ، به سرعت شهر تهران را تسخیر کردند. مردم و مسئولان غافلگیر شدند. آب حتا متروی تهران را هم به زانو در آورد و تونل های مترو پر از آب شد.
تصاویر منتشر شده از آب گرفتگی در تهران حکایت از آن دارد که برخی از میدانها و خیابانهای بزرگ پایتخت، دچار آبگرفتگی شدید شد و سیلابی که در سطح گذرگاهها به راه افتاد، رفتوآمد را به شدت مختل کرد و در عمل همه چیز را به هم گره زد.
کار به جایی رسید که تقریبا خط چهار متروی تهران از فعالیت باز ایستاد و به این ترتیب، موج بزرگ مردمی که به روال همیشگی از پیدا کردن، تاکسی در روزهای بارانی عاجز هستند، تردد با مترو را نیز محال دیدند و ترجیح دادند به آب بزنند تا شاید زودتر به سر پناهی برسند.
اما اگر واقعا در این کلان شهر، اتفاقی رخ بدهد که نیاز به امداد رسانی باشد چه پیش خواهد آمد؟ با آن که چند روز از بحران آب گرفتگی درتهران می گذرد و هر روز تصاویر بیشتری از مشکلاتی که در سطح شهر تهران، تنها به دلیل چند میلیمتر، بیشتر بارش باران بوجود آمد، در رسانه ها منتشر می شود هنوز هیچ یک از مسئولان پاسخگوی این اتفاقات نبوده اند.
یکی از خبر نگاران حوزه شهری* در گفت و گویی با رادیو بین المللی فرانسه در این خصوص گفت:« مهم ترین علت بوجود آمدن چنین مشکلی با بارش یک باران به مشکلات موجود در زیرساخت های شهری تهران باز می گردد، یکی از این زیر ساخت های شهری شبکه فاضلاب تهران است که از سالیان پیش قرار بود، به روز شود اما با توجه به کمبود اعتبارات هر سال به تعویق افتاد .حتا پیش بینی شده است که شاید تا 50 سال آینده نیز نتوان شبکه فاضلاب تهران را تکمیل کرد. از سوی دیگر مشکلاتی نیز در زیرساخت های شهر سازی پایتخت وجود دارد که یک بارش باران کم حتا تهران را دچار مشکل می کند حالا این بارندگی اخیر به دلیل این که شدت بیشتری داشت، تهران را با بحران مواجه کرد.»
او گفت:« در بسیاری از شهرهای مهم دنیا بارندگی بیش از تهران دارند با یک بارش شدید دچا بحران نمی شوند.»
این روزنامه نگار در خصوص طرح جامع شهری تهران گفت:« طرح جامع شهری و طرح های تفصیلی تهران بعد از سال ها در سال 1390 به تصویب رسید اما این طرح ها دیگر پاسخگوی مشکلات موجود درتهران نیست. ساخت و سازهای بی رویه طی سال های اخیر بسیاری از موارد شهرسازی درآنها دیده نشده است.»
او در پاسخ به این پرسش که مسئولیت مهار کردن چنین بحران هایی در تهران به کدام بخش باز می گردد، دولت یا شهرداری؟ گفت:« در کشور ما همه اتفاقات متاثر از سیاست است به همین دلیل چه در زمانی که آقای احمدی نژاد شهردار بود و چه حالا که آقای قالیباف شهردار است، همیشه بین دولت و شهرداری چالش بوده است. حالا هم شهردار با دولت فعلی مشکلاتی دارد و می بینیم که این اختلافات موجب می شود تا مسائل شهری هم به نتیجه نمی رسند. شهرداری می گوید دولت بودجه کافی د راختیارش نمی گذارد و دولت می گوید شهرداری بودجه هارا حیف و میل کرده است و عملکرد درستی نداشت. بنا براین با نگاه سیاسی به مسائل شهری پرداختن موجب شده است که کارموثری برای بافت های فرسوده در تهران انجام نشده است. یک بارش باران بحران زا شد. حالا تهرانی که روی گسل زلزله قرار دارد و بارها در این مورد هشدار داده شده است ، نمی دانم اگر زلزله بیاید چه اقدامی می خواهند انجام دهند! در آن صورت شاید بحران ملی در سطح کشور رخ دهد. این ها همه نشانه وهشدار است که مسئولان نسبت به آن بی توجه اند.»
این خبر نگار در ادامه گفت:« بر اساس قانون اگر اتفاقی در تهران رخ دهد شهردارتهران فرمانده عملیات است که این بارش اخیر نشان داد که شهردار فعلی فرمانده خوبی برای کلان شهرتهران نیست و اگر بحران جدی پیش بیاد شهر تهران فلج می شود.»
این خبر نگار در پاسخ به پرسش دیگری در خصوص این که آیا انتقال پایتخت می تواند راه حل مناسبی برای رفع برخی از مشکلات کلان شهر تهران باشد؟ گفت:« بحث انتقال پایتخت به نوعی ندیده گرفتن مشکلات است چرا که شهر تهران با بخش عمده ای از مردمی که د رآن زندگی می کنند باقی می ماند ، تهران تهران است و با مشکلات زیر ساختی اش و در این صورت فقط شاید جان عده ای از دولتمردان در امان قرار می گیرد و بس . مردمی که د راین شهر زندگی می کنند هر لحظه همچنان با خطرات مختلفی روبرو هستند . بنا بر این برای بهینه سازی زیر ساخت های موجود باید اقدامات جدی صورت گیرد.»
* به دلیل مسائل امنیتی از ذکر نام این خبرنگار معذوریم.
گمانه زنی دربارۀ چهار گزینۀ اصلاح طلبان برای انتخابات ریاست جمهوری
هنوز یک سال به برگزاری انتخابات ریاست جمهوری در ایران مانده است؛ اما با این وجود زمزمه هایی از پیشنهاد برخی چهره های سیاسی نظیر محمدرضا عارف، عبدالله نوری، کمال خرازی و حسن خمینی به عنوان گزینه های بالقوۀ اصلاح طلبان برای شرکت در انتخابات ریاست جمهوری شنیده می شود.
«اصلاح طلبان دیگر نمیتوانند نسبت به انتخابات ریاست جمهوری بیتفاوت باشند. آن ها باید ضمن پرهیز از اتلاف وقت هر چه سریعتر کارهای انتخاباتی خود را آغاز کرده و کاندیدای مورد نظر را اعلام کنند.» این جملات از سوی داریوش قنبری، سخنگوی فراکسیون اقلیت مجلس دربارۀ گزینه های احتمالی اصلاح طلبان در گفت و گو با خبرگزاری ایلنا بیان شده است.
چهره هایی که پیش از این هم گمانه زنی هایی درمورد شرکت احتمالی آن ها در انتخابات مطرح شده بود به ترتیب دارای مسئولیت هایی از این قبیل بودند: محمدرضا عارف (معاون اول دولت دوم محمد خاتمی)، عبدالله نوری (وزیر کشور دولت خاتمی در دور نخست)، کمال خرازی (وزیر امور خارجۀ دولت خاتمی) و حسن خمینی (نوۀ بنیان گذار انقلاب اسلامی).
مرتضی کاظمیان، روزنامه نگار و فعال ملی مذهبی در پاریس، در گفت و گو با بخش فارسی رادیو بین المللی فرانسه، در واکنش به این گمانه زنی ها گفت: «باید اصلاح طلبان را به گونۀ دیگری تعریف کرد. اکنون طیف اصلی اصلاح طلبان، همگی به جنبش سبز پیوند خورده اند و چهره های شاخص آن هم از جمله آقایان موسوی و کروبی در حبس خانگی و یا زندان هستند و همان گونه که این چهره ها در انتخابات مجلس نهم مشارکت نکردند، موضع آن ها همچنان مشارکت نکردن در انتخابات است.»
این روزنامه نگار معتقد است در شرایطی که فعالیت احزاب اصلی اصلاح طلب ممنوع شده است و امکان اجماع احزاب اصلاح طلب در مورد نامزدی برای ریاست جمهوری وجود ندارد، این اجماع تنها می تواند با نظر زندانیان سیاسی و آقایان کروبی و موسوی که در حصر خانگی هستند اتفاق بیفتد نه هیچ گروه دیگری.»
نخست وزیر ترکیه در اعتراض به نوری المالکی او را به خودمحوری متهم کرد
نخست وزیر ترکیه در ملاقات با مسعود بارزانی بار دیگر نوری المالکی نخست وزیر عراق را به باد انتقاد گرفت که تمام قدرت سیاسی را در دستان خود متمرکز کرده و با " خود محوری" با گروههای سنی بشکل تبعیض آمیز برخورد می کند.
او گفت که با این برخورد ها هیچ آینده ای برای پیشرفت در عراق متصور نیست
در حالیکه مسعود بارزانی رئیس منطقه خودمختار کردستان عراق، در آنکارا بسر می برد ، امروز اعلام شد که در ملاقات با احمد داود اوغلو وزیر خارجه ترکیه ، درباره وضعیت کردهای سازمان "پ کاکا" مذاکره و تبادل نظر کرده اند.وزیر خارجه ترکیه از بارزانی خواست که در مبارزه ای موثر تر با شورشیان پ کاکا از خود جدیت بیشتری بخرج دهند.
منابع مطلع می گویند که دو طرف گفتگو قول دادند که مذاکره بر سر این موضوع را در آینده دنبال کنند، چرا که مقابله با شورشیان کرد در عین حال به سیاست های داخلی عراق ارتباط دارد.
روز گذشته ، رجب طیب اردوغان نخست وزیر ترکیه در استانبول با مسعود بارزانی ملاقات کرد و با استفاده از این فرصت بار دیگر نوری المالکی نخست وزیر عراق را به باد انتقاد گرفت که تمام قدرت سیاسی را در دستان خود متمرکز کرده و با " خود محوری" با گروههای سنی بشکل تبعیض آمیز برخورد می کند.
او گفت که با این برخورد ها هیچ آینده ای برای پیشرفت در عراق متصور نیست.
ملاقات بارزانی از ترکیه درست در زمانی انجام میگیرد که در داخل عراق، بحران سیاسی با اعلام حکم دستگیری طارق الهاشمی، معاون رئیس جمهوری عراق شدت گرفته است.
این رهبر سنی ، از سوی شیعیان حکومت متهم است که یک گروه تروریستی سازمان داده است. او که پس از اعلام حکم دستگیری مدتی در منطقه خودمختار کردستان عراق بسر می برد و مقامات این منطقه از تحویل او به قوه قضائیه خودداری می کردند، اینک مدتی است که به ترکیه سفر کرده است.
طارق الهاشمی هم اکنون در استانبول اقامت دارد و با مسعود بارزانی نیز ملاقات و گفتگو کرد.
او در این اقامت از حمایت خیر خواهانه مقامات دولت اسلامی – محافظه کار ترکیه برخوردار است ، که بر کشوری، با اکثریت قاطع سنی حکومت می کنند.
محاکمه فیلم پرسپولیس در تونس، به اتهام توهین به مقدسات
در بررسی مطبوعات امروز فرانسه ، که البته بیشتر مطالب آنها در استانه انتخابات به گزارش چگونگی نبرد انتخاباتی کاندیدا ها مربوط است، گزارشی را برایتان انتخاب کرده ایم که به ماجرای دادگاهی در تونس اختصاص دارد.
فیگاروی امروز درباره این دادگاه می نویسد که صاحب یکی از تلویزیون های تونس روز گذشته به دادگاه احضار شد تا بدلیل پخش فیلم پرس پولیس ساخته مرجان ساتراپی محاکمه شود.
به روایت فیگارو پس از پخش این فیلم از تلویزیون " نسما"، مسلمانان افراطی تونس که فیگارو آنان را سلفی می نامد، دست به اعتراضات گسترده زده اند.
علت این اعتراضات صحنه ای در این فیلم است که در آن ، پروردگار جهان، در هیات پیرمردی با محاسن سفید در مقابل دختر کوچکی که نیاز به یاری دارد ظاهر می شود و با او به گفتگو می نشیند.
سلفی های تونس این صحنه را توهین به مقدسات تلقی کرده و بلافاصله پس از پخش فیلم، ابتدا در مقابل ساختمان تلویزیون تجمع کرده و در روزهای بعد به در منزل صاحب تلویزیون رفتند و با انفجار کوکتل مولوتف به حادثه آفرینی پرداختند.
این گروهها سپس از مسئول تلویزیون به اتهام اکران این فیلم به دادگاه شکایت کردند و دیروز سرانجام دادگاه تشکیل جلسه داد و به پرونده رسیدگی کرد .
به گزارش فیگارو، دادگاه حکم خود را روز سوم ماه مه صادر خواهد کرد.
به روایت فیگارو پس از پخش این فیلم از تلویزیون " نسما"، مسلمانان افراطی تونس که فیگارو آنان را سلفی می نامد، دست به اعتراضات گسترده زده اند.
علت این اعتراضات صحنه ای در این فیلم است که در آن ، پروردگار جهان، در هیات پیرمردی با محاسن سفید در مقابل دختر کوچکی که نیاز به یاری دارد ظاهر می شود و با او به گفتگو می نشیند.
سلفی های تونس این صحنه را توهین به مقدسات تلقی کرده و بلافاصله پس از پخش فیلم، ابتدا در مقابل ساختمان تلویزیون تجمع کرده و در روزهای بعد به در منزل صاحب تلویزیون رفتند و با انفجار کوکتل مولوتف به حادثه آفرینی پرداختند.
این گروهها سپس از مسئول تلویزیون به اتهام اکران این فیلم به دادگاه شکایت کردند و دیروز سرانجام دادگاه تشکیل جلسه داد و به پرونده رسیدگی کرد .
به گزارش فیگارو، دادگاه حکم خود را روز سوم ماه مه صادر خواهد کرد.
آشنائی با ده نامزد دور اول انتخابات ریاست جمهوری فرانسه
نخستین دور انتخابات ریاست جمهوری فرانسه در روز یکشنبه (پس فردا) با حضور ١٠ نامزد از احزاب مختلف این کشور بر گزار می شود. بر اساس نظر سنجی هائی که تا کنون صورت گرفته است فرانسوا هولاند، نامزد حزب سوسیالیست فرانسه، و نیکلا سارکوزی، رئیس جمهوری این کشور که بار دیگر نامزد احراز این مقام شده است، به دور دوم این انتخابات راه خواهند یافت.
همین نظر سنجی ها از پیروزی فرانسوا هولاند در دور دوم انتخابات که در روز ٦ ماه مه برگزار می شود، حکایت دارد.
البته باید توجه کرد که نظر سنجی ها نیات رأی دهندگان در همان روز نظر سنجی را نشان می دهد و احتمال بروز شگفتی یا به قول فرنگی ها "سورپریز" در روز رأی گیری نیز وجود دارد.
در این نوشتۀ با استفاده از گزارشی که خبرگزاری فرانسه به معرفی نامزدهای این انتخابات اختصاص داده است به زندگی و کارنامۀ هر یک از مدعیان تکیه زدن بر کرسی ریاست جمهوری فرانسه نگاهی انداخته ایم.
بر اساس قانون اساسی فرانسه دورۀ ریاست جمهوری ٥ سال است و هر کس می تواند تنها دو دورۀ پی در پی در این مقام باشد.
از همین رو نیکلا سارکوزی، رئیس جمهوری کنونی نیز خود را نامزد کرده است تا اگر بخت با او یار باشد برای ٥ سال دیگر سکان هدایت کشتی کشور در دریای طوفانی جهان با توجه به بحران اقتصادی و مناقشه های متعدد در کشورهای مختلف را در دست داشته باشد.
آشنائی با نامزدهای این اتخابات را با نگاهی به زندگی و کارنامۀ رئیس جمهوری کنونی، نیکلا سارکوزی، آغاز می کنیم.
نیکلا سارکوزی ، رئیس جمهوری کنونی و نامزد حزب حاکم
نیکلا سارکوزی فرزند یک مهاجر مجارستانی است که در فرانسه پای به عرصۀ وجود گذاشته و پس از انجام تحصیلات خود در رشتۀ حقوق و اشتغال به حرفۀ وکالت از جوانی وارد عالم سیاست شده و در سن ٥٢ سالگی در سال ٢٠٠٧ به مقام ریاست جمهوری انتخاب شده است.
نیکلا سارکوزی پیش از ورود به کاخ ریاست جمهوری (الیزه) سال ها در مقام شهردار، نماینده مجلس و وزارت در دولت های مختلف در عرصۀ سیاست فرانسه فعال بوده است.
نیکلا سارکوزی ٥ سال پیش با شعار "گسست" از سیاست های اعمال شده از سوی روسای جمهوری و دولت های پیشین اعم از چپ یا راست با کسب ٥٣٪ از آرائ مردم در دور دوم انتخابات بر خانم "سگولن رویال"*، نامزد حزب سویالیست فرانسه، پیروز شد و به مقام رئیس جمهوری رسید.
نیکلا سارکوزی در این کارزار انتخاباتی برای پیروزی مجدد با چالشی عظیم رو به روست چرا که به حق یا به ناحق اکثریتی از مردم فرانسه به کارنامۀ ٥ سالۀ او نگاهی منفی دارند و علاوه بر انتقاد از شیوۀ ریاست او از نظر رفتارهای شخصی، وی را به "افزایش بی ثباتی و تنگدستی" در زندگی مردم عادی و "حاتم بخشی به ثروتمندان" متهم می کنند.
با وجود این، این نکته را ناگفته نباید گذاشت که جناح راست عرصۀ شطرنج سیاست فرانسه تقریباً یکپارچه از سارکوزی و کارنامۀ او پشتیبانی می کند و به ویژه به توانائی و انرژی او برای مقابله با شرایط بحرانی ناشی بحران های مالی جهان در سال های ٢٠٠٨ و ٢٠١١ می بالد.
نیکلا سارکوزی در جریان مبارزات انتخاباتی سال جاری بخش اعظم توجه خود را بر مسائلی چون "امنیت"، "اسلام" و "مهاجرت" متمرکز کرده است که مورد توجه و علاقۀ راستگرایان است.
به باور خبرگزاری فرانسه هدف سارکوزی از تمرکز بر این مسائل کشاندن رأی دهندگانی است که هوادار حزب راست افراطی "جبهۀ ملی" فرانسه بوده و به نامزد این حزب رأی می دهند.
فرانسوا هولاند، نامزد خوش اقبال و نامزد حزب سوسیالیست
فرانسوا هولاند، نامزد حزب سوسیالیست فرانسه، را نویسندگان گزارش خبرگزاری فرانسه به عنوان "سوسیالیست اصلاح طلب (رفورمیست)" معرفی می کنند که میانه روی پیشه کرده و به گفتۀ خود می خواهد از نظر نحوۀ حکومت یک رئیس جمهوری "معمولی (نرمال)" باشد.
باید یادآوری کنیم که شماری از مخالفان سارکوزی او را متهم می کنند که در دوران ریاست جمهوری خود نخست وزیر را به حاشیه رانده و قدرت را در دست های خود متمرکز کرده است.
فرانسوا هولاند نیز چون نیکلا سارکوزی ٥٧ سال دارد، نمایندۀ مجلس است و مدت ١١ سال رهبری حزب سوسیالیست فرانسه، حزب اصلی و عمدۀ اپوزیسیون، را در دست داشته است اما برغم داشتن مقام های دولتی برخلاف سارکوزی هیچگاه بر کرسی وزارت تکیه نزده است.
فرانسوا هولاند خود را نمایندۀ "چپی می داند که جدی است و موجب نومیدی و دلسردی" نمی شود.
کاهش کسری بودجۀ هنگفت فرانسه را یکی از اهداف اصلی خود اعلام کرده است، هدفی که جناح راست نیز بر اهمیتش تأکید کرده و آن را از اهداف خود می داند.
انجام اصلاحات مالی به منظور برقراری برابری بیشتر و وادار کردن اتحادیۀ اروپا به تلاش وقائل شدن اولویت بیشتر برای رشد اقتصادی از دیگر اهداف اعلام شدۀ فرانسوا هولاند در صورت پیروزی او در این انتخابات است.
راست فرانسه از فرانسوا هولاند به خاطر فقدان تجربۀ حکومتی با توجه به این که هیچگاه وزیر نبوده است انتقاد می کند.
شماری دیگر از مخالفان راست گرای هولاند، او را به نداشتن قاطعیت به هنگام ضرورت تصمیم گیری و انتخاب میان دو یا چند گزینه متهم می کنند.
مارین لوپن، وارث پدر و نامزد حزب "جبهۀ ملی"
خانم مارین لوپن، ٤٣ ساله، نامزد حزب راست افراطی "جبهۀ ملی" فرانسه در انتخابات ریاست جمهوری سال جاری، برای نخستین بار نامزد احراز این مقام شده است.
در چند دورۀ گذشته پدرش "ژان-ماری لوپن" رهبری حزب را برعهده داشته و نامزد آن بوده است. ژان- ماری لوپن علاوه رهبری حزب بنیانگذار آن نیز بوده و در سال ٢٠٠٢ برای نخستین بار به دور دوم انتخابات رئیس جمهوری راه یافت.
راه یابی رهبر حزب راست افراطی به دور دوم انتخابات سال ٢٠٠٢ باعث بسیج چپ وراست علیه او شد و ژاک شیراک نامزد احزاب راست توانست با رکوردی بی سابقه در تاریخ انتخابات ریاست جمهوری فرانسه با نزدیک به ٨٥٪ آرآء ریخته شده به صندوق ها برای دومین بار رئیس جمهور شود.
هدف غائی و شاید رؤیائی خانم مارین لوپن در واقع تکرار این موفقیت بی سابقه در تاریخ این حزب است.
"کاهش شدید مهاجرت به فرانسه" و "اولویت دادن به اتباع این کشور در بهره گرفتن از کمک های دولتی" از مهم ترین نکات برنامۀ اوست.
در دور اول رقابت شدیدی بین مارین لوپن و ژان- لوک ملانشون، نامزد ائتلافی از احزاب چپ از جمله حزب کمونیست فرانسه زیر عنوان "جبهۀ چپ" برای داشتن مقام سوم صورت خواهد گرفت.
خانم مارین لوپن بر خلاف پدرش که بدون هیچگونه ملاحظه و احتیاطی به اظهار نظرهای یهودی ستیزانه و خارجی ستیزانه دست می زد با اجتناب از چنین اظهار نظرهائی به گونه ای از "جبهۀ ملی" به قول فرانسوی ها "شیطان زدائی" کرده است.
خانم مارین لوپن علاوه بر رهبری حزب "جبهۀ ملی" یکی از اعضای پارلمان اروپاست.
ژان- لوک ملانشون، سخنران ورزیده و نامزد "جبهۀ چپ"
ژان- لوک ملانشون، سناتور ٦٠ سالۀ فرانسوی یکی از اعضای پیشین حزب سوسیالیست فرانسه و رهبر و بنیانگذار حزبی به نام "حزب چپ" است. خبرگزاری فرانسه از ژان- لوک ملانشون به عنوان "پدیدۀ" انتخابات ریاست جمهوری سال جاری یاد کرده و می نویسد هدف اعلام شده این سناتور و عضو پیشین حزب سوسیالیست "سازماندهی مجدد چپ" و پشت کردن به "لیبرالیسم و اتحادیۀ اروپای بزعم او تحت کنترل بازار های پولی" است.
ژان- لوک ملانشون، که سخنرانی ورزیده و سخنوری پر شور است در خلال کارزار انتخاباتی خود با پرکردن سالن های عظیم سخنرانی و کشاندن ده ها هزار تن به میتینگ های انتخاباتی خود در فضای باز شگفتی آفریده است.
مهارت او در سخنرانی و ایراد خطابه های پرشور سیاسی به او امکان داده است که تمانمی رأی دهندگان فرانسوی در جناح چپ چپ این کشور را به دور خود جمع کند.
ژان لوک- ملانشون با شعار "قدرت را به دست گیرید" وارد عرصۀ کارزار انتخاباتی شده و در نطق هائی آتشین "نئولیبرالیسم" را آماج انتقادهای تند خود قرار داده است.
فرانسوا بایرو، نامزد راست میانه
فرانسوا بایرو، سیاستمدار ٦٠ ساله فرانسوی که از سی سال پیش به تناوب در کنار راست فرانسه در حاکمیت بوده و چند بار بر کرسی وزارت نیز تکیه زده است همواره در احزاب راست میانه یا به قول فرانسوی ها "سانتریست" فعال بوده و خود بنیانگذار حزبی به نام "جنبش دموکراتیک" است.
امسال سومین باری است که فرانسوا بایرو در انتخابات ریاست جمهوری فرانسه شرکت می کند و با یک برنامۀ "طرفداری از اتحادیۀ اروپا و یک خط مشی "سانتریستی" یا راست میانه پای در عرصۀ کارزار گذارده است.
از فرانسوا بایرو با عنوان نامزد "تنها و پیگیر" یاد می شود. بایرو در انتخابات دورۀ پیش در سال ٢٠٠٧ در دور اول موفق به کسب ١٨٪ از آرائ مردم و احراز مقام سوم شد و هنوز هم بر این باور است که می تواند سد سدیدی را که در خلال تاریخ جمهوری پنجم فرانسه، صحنۀ سیاست این کشور به دو قلمرو راست و چپ تقسیم کرده بشکند و مردم را متقاعد کند که این تقسیم بندی دو گانه کشور را به بن بست خواهد کشاند.
فرانسوا بایرو در سال ٢٠٠٧ نخستین کسی بود که خطر انفجار بدهی های دولت را مطرح کرد و امروز یکی از شعار های اصلی او تشویق تولید داخلی به منظور جلوگیری از انتقال واحدهای تولیدی به خارج است.
بر اساس نظر سنجی ها بایرو در حدود ١٠٪ از آرائ مردم را در دور اول به خود اختصاص خواهد داد اما از هم اکنون به ویژه از حزب راست حاکم و حتا از سوی چپ با توجه به نقش رأی دهندگان او در دور دوم برای جلب رضایت او علائمی را ارسال می شود.
در این اواخر، سخنگوی کارزار انتخاباتی سارکوزی احتمال پیشنهاد پست نخست وزیری به او را در صورت پیروزی سارکوزی منتفی ندانسته است.
"اوا ژولی"
خانم "اوا ژولی"، نامزد طرفداران حفظ محیط زیست یا سبزهای فرانسه ٦٨ ساله و یکی از برجسته ترین قضات این کشور است که به خاطر بررسی پرونده های مربوط به فساد مالی شهرتی به هم زده است.
"اوا ژولی" از فرانسویان نروژی تبار و در حال حاضر یکی از اعضای پارلمان اروپاست.
عینک های سرخ و سبز او در خلال کارزار انتخاباتی به یکی از علائم مشخص او تبدیل شده است.
اکولوژیست ها یا طرفداران حفظ محیط زیست معمولاً در انتخابات ریاست جمهوری از آراء بالائی برخوردار نیستند و در این انتخابات نیز بر اساس نظر سنجی های انجام شده میزان آرائ او در حدود ٣٪خواهد بود.
"ناتالی آرتو"، نامزد حزب "مبارزۀ کارگری"
"فیلیپ پوتو"، نامزد حزب "نوین ضد سرمایه داری"
چپ افراطی فرانسه در انتخابات ریاست جمهوری سال جاری دو نامزد از دو حزب تروتسکیست رقیب یکدیگر را به میدان فرستاده است.
خانم "ناتالی آرتو، نامزد حزب "مبارزۀ کارگری" ٤٢ سال دارد و به حرفۀ آموزگاری اشتغال دارد.
"فیلیپ پوتو" ٤٥ ساله و کارگر یکی از واحدهای تولیدی است.
این دو حزب رقیب برای حل مشکلات کشور راه حل هائی نه چندان متفاوت یا دور از هم را پیشنهاد می کنند.
ممنوعیت اخراج کارگران و کارمندان، تقسیم کار بین همه با افزایش دستمزدها و مصادرۀ بانک ها از جمله راه حل های پیشنهادی این دو برای سر و سامان دادن به اوضاع مملکت است.
نظر سنجی های انجام شده میزان رأی این دو نامزد را حدود ١٪ نشان داده اند و ظاهراً ژان- لوک ملانشون نامزد "جبهۀ چپ"، بخشی از رأی دهندگان چپ افراطی را نیز از این احزاب جدا کرده است.
نیکلا دوپون- انیان، راست گرای ناراضی از حزب حاکم
نیکلا دوپون- انیان، عضو مجلس ملی فرانسه و یکی از ناراضیان حزب حاکم است که خود را چون اکثریت اعضا و تشکل های حزب حاکم گلیست می داند.
دوپون- انیان خواهان خروج فرانسه از نظام پولی یورو و بازگشت به فرانک فرانسه است و بر این امید است که با توسل به "میهن پرستی آرام" ناراضیان از راست سنتی و به ویژه رأی دهندگان به حزب راست افراطی را به سوی خود جلب کند.
با وجود این ، از آن جا که شخصیتی نه چندان شناخته شده است در نظر سنجی ها از مرز ٢٪ نگذشته است.
ژاک شومیناد، رئیس سنی نامزدها
ژاک شومیناد مسن ترین نامزد انتخابات ریاست جمهوری فرانسه ٧٠ سال دارد و یکی از دوستان نزدیک لیندون لاروش، میلیاردر آمریکائی است که در تبلیغات انتخاباتی خود به ویژه به این می بالد که نخستین کسی است که سال ها پیش بروز بحران شدید مالی در سال ٢٠٠٨ را پیش بینی کرده است.
ژاک شومیناد در آرژانتین به دنیا آمده و حزبی به نام "همبستگی و پیشرفت" را بنیان نهاده و خود رئیس آن است.
البته باید توجه کرد که نظر سنجی ها نیات رأی دهندگان در همان روز نظر سنجی را نشان می دهد و احتمال بروز شگفتی یا به قول فرنگی ها "سورپریز" در روز رأی گیری نیز وجود دارد.
در این نوشتۀ با استفاده از گزارشی که خبرگزاری فرانسه به معرفی نامزدهای این انتخابات اختصاص داده است به زندگی و کارنامۀ هر یک از مدعیان تکیه زدن بر کرسی ریاست جمهوری فرانسه نگاهی انداخته ایم.
بر اساس قانون اساسی فرانسه دورۀ ریاست جمهوری ٥ سال است و هر کس می تواند تنها دو دورۀ پی در پی در این مقام باشد.
از همین رو نیکلا سارکوزی، رئیس جمهوری کنونی نیز خود را نامزد کرده است تا اگر بخت با او یار باشد برای ٥ سال دیگر سکان هدایت کشتی کشور در دریای طوفانی جهان با توجه به بحران اقتصادی و مناقشه های متعدد در کشورهای مختلف را در دست داشته باشد.
آشنائی با نامزدهای این اتخابات را با نگاهی به زندگی و کارنامۀ رئیس جمهوری کنونی، نیکلا سارکوزی، آغاز می کنیم.
نیکلا سارکوزی ، رئیس جمهوری کنونی و نامزد حزب حاکم
REUTERS |
نیکلا سارکوزی پیش از ورود به کاخ ریاست جمهوری (الیزه) سال ها در مقام شهردار، نماینده مجلس و وزارت در دولت های مختلف در عرصۀ سیاست فرانسه فعال بوده است.
نیکلا سارکوزی ٥ سال پیش با شعار "گسست" از سیاست های اعمال شده از سوی روسای جمهوری و دولت های پیشین اعم از چپ یا راست با کسب ٥٣٪ از آرائ مردم در دور دوم انتخابات بر خانم "سگولن رویال"*، نامزد حزب سویالیست فرانسه، پیروز شد و به مقام رئیس جمهوری رسید.
نیکلا سارکوزی در این کارزار انتخاباتی برای پیروزی مجدد با چالشی عظیم رو به روست چرا که به حق یا به ناحق اکثریتی از مردم فرانسه به کارنامۀ ٥ سالۀ او نگاهی منفی دارند و علاوه بر انتقاد از شیوۀ ریاست او از نظر رفتارهای شخصی، وی را به "افزایش بی ثباتی و تنگدستی" در زندگی مردم عادی و "حاتم بخشی به ثروتمندان" متهم می کنند.
با وجود این، این نکته را ناگفته نباید گذاشت که جناح راست عرصۀ شطرنج سیاست فرانسه تقریباً یکپارچه از سارکوزی و کارنامۀ او پشتیبانی می کند و به ویژه به توانائی و انرژی او برای مقابله با شرایط بحرانی ناشی بحران های مالی جهان در سال های ٢٠٠٨ و ٢٠١١ می بالد.
نیکلا سارکوزی در جریان مبارزات انتخاباتی سال جاری بخش اعظم توجه خود را بر مسائلی چون "امنیت"، "اسلام" و "مهاجرت" متمرکز کرده است که مورد توجه و علاقۀ راستگرایان است.
به باور خبرگزاری فرانسه هدف سارکوزی از تمرکز بر این مسائل کشاندن رأی دهندگانی است که هوادار حزب راست افراطی "جبهۀ ملی" فرانسه بوده و به نامزد این حزب رأی می دهند.
فرانسوا هولاند، نامزد خوش اقبال و نامزد حزب سوسیالیست
RFI |
باید یادآوری کنیم که شماری از مخالفان سارکوزی او را متهم می کنند که در دوران ریاست جمهوری خود نخست وزیر را به حاشیه رانده و قدرت را در دست های خود متمرکز کرده است.
فرانسوا هولاند نیز چون نیکلا سارکوزی ٥٧ سال دارد، نمایندۀ مجلس است و مدت ١١ سال رهبری حزب سوسیالیست فرانسه، حزب اصلی و عمدۀ اپوزیسیون، را در دست داشته است اما برغم داشتن مقام های دولتی برخلاف سارکوزی هیچگاه بر کرسی وزارت تکیه نزده است.
فرانسوا هولاند خود را نمایندۀ "چپی می داند که جدی است و موجب نومیدی و دلسردی" نمی شود.
کاهش کسری بودجۀ هنگفت فرانسه را یکی از اهداف اصلی خود اعلام کرده است، هدفی که جناح راست نیز بر اهمیتش تأکید کرده و آن را از اهداف خود می داند.
انجام اصلاحات مالی به منظور برقراری برابری بیشتر و وادار کردن اتحادیۀ اروپا به تلاش وقائل شدن اولویت بیشتر برای رشد اقتصادی از دیگر اهداف اعلام شدۀ فرانسوا هولاند در صورت پیروزی او در این انتخابات است.
راست فرانسه از فرانسوا هولاند به خاطر فقدان تجربۀ حکومتی با توجه به این که هیچگاه وزیر نبوده است انتقاد می کند.
شماری دیگر از مخالفان راست گرای هولاند، او را به نداشتن قاطعیت به هنگام ضرورت تصمیم گیری و انتخاب میان دو یا چند گزینه متهم می کنند.
مارین لوپن، وارث پدر و نامزد حزب "جبهۀ ملی"
DR |
در چند دورۀ گذشته پدرش "ژان-ماری لوپن" رهبری حزب را برعهده داشته و نامزد آن بوده است. ژان- ماری لوپن علاوه رهبری حزب بنیانگذار آن نیز بوده و در سال ٢٠٠٢ برای نخستین بار به دور دوم انتخابات رئیس جمهوری راه یافت.
راه یابی رهبر حزب راست افراطی به دور دوم انتخابات سال ٢٠٠٢ باعث بسیج چپ وراست علیه او شد و ژاک شیراک نامزد احزاب راست توانست با رکوردی بی سابقه در تاریخ انتخابات ریاست جمهوری فرانسه با نزدیک به ٨٥٪ آرآء ریخته شده به صندوق ها برای دومین بار رئیس جمهور شود.
هدف غائی و شاید رؤیائی خانم مارین لوپن در واقع تکرار این موفقیت بی سابقه در تاریخ این حزب است.
"کاهش شدید مهاجرت به فرانسه" و "اولویت دادن به اتباع این کشور در بهره گرفتن از کمک های دولتی" از مهم ترین نکات برنامۀ اوست.
در دور اول رقابت شدیدی بین مارین لوپن و ژان- لوک ملانشون، نامزد ائتلافی از احزاب چپ از جمله حزب کمونیست فرانسه زیر عنوان "جبهۀ چپ" برای داشتن مقام سوم صورت خواهد گرفت.
خانم مارین لوپن بر خلاف پدرش که بدون هیچگونه ملاحظه و احتیاطی به اظهار نظرهای یهودی ستیزانه و خارجی ستیزانه دست می زد با اجتناب از چنین اظهار نظرهائی به گونه ای از "جبهۀ ملی" به قول فرانسوی ها "شیطان زدائی" کرده است.
خانم مارین لوپن علاوه بر رهبری حزب "جبهۀ ملی" یکی از اعضای پارلمان اروپاست.
ژان- لوک ملانشون، سخنران ورزیده و نامزد "جبهۀ چپ"
DR |
ژان- لوک ملانشون، که سخنرانی ورزیده و سخنوری پر شور است در خلال کارزار انتخاباتی خود با پرکردن سالن های عظیم سخنرانی و کشاندن ده ها هزار تن به میتینگ های انتخاباتی خود در فضای باز شگفتی آفریده است.
مهارت او در سخنرانی و ایراد خطابه های پرشور سیاسی به او امکان داده است که تمانمی رأی دهندگان فرانسوی در جناح چپ چپ این کشور را به دور خود جمع کند.
ژان لوک- ملانشون با شعار "قدرت را به دست گیرید" وارد عرصۀ کارزار انتخاباتی شده و در نطق هائی آتشین "نئولیبرالیسم" را آماج انتقادهای تند خود قرار داده است.
فرانسوا بایرو، نامزد راست میانه
François Bayrou dans le studio de RFI le 20 avril 2012. RFI |
امسال سومین باری است که فرانسوا بایرو در انتخابات ریاست جمهوری فرانسه شرکت می کند و با یک برنامۀ "طرفداری از اتحادیۀ اروپا و یک خط مشی "سانتریستی" یا راست میانه پای در عرصۀ کارزار گذارده است.
از فرانسوا بایرو با عنوان نامزد "تنها و پیگیر" یاد می شود. بایرو در انتخابات دورۀ پیش در سال ٢٠٠٧ در دور اول موفق به کسب ١٨٪ از آرائ مردم و احراز مقام سوم شد و هنوز هم بر این باور است که می تواند سد سدیدی را که در خلال تاریخ جمهوری پنجم فرانسه، صحنۀ سیاست این کشور به دو قلمرو راست و چپ تقسیم کرده بشکند و مردم را متقاعد کند که این تقسیم بندی دو گانه کشور را به بن بست خواهد کشاند.
فرانسوا بایرو در سال ٢٠٠٧ نخستین کسی بود که خطر انفجار بدهی های دولت را مطرح کرد و امروز یکی از شعار های اصلی او تشویق تولید داخلی به منظور جلوگیری از انتقال واحدهای تولیدی به خارج است.
بر اساس نظر سنجی ها بایرو در حدود ١٠٪ از آرائ مردم را در دور اول به خود اختصاص خواهد داد اما از هم اکنون به ویژه از حزب راست حاکم و حتا از سوی چپ با توجه به نقش رأی دهندگان او در دور دوم برای جلب رضایت او علائمی را ارسال می شود.
در این اواخر، سخنگوی کارزار انتخاباتی سارکوزی احتمال پیشنهاد پست نخست وزیری به او را در صورت پیروزی سارکوزی منتفی ندانسته است.
"اوا ژولی"
REUTERS/Charles Platiau |
"اوا ژولی" از فرانسویان نروژی تبار و در حال حاضر یکی از اعضای پارلمان اروپاست.
عینک های سرخ و سبز او در خلال کارزار انتخاباتی به یکی از علائم مشخص او تبدیل شده است.
اکولوژیست ها یا طرفداران حفظ محیط زیست معمولاً در انتخابات ریاست جمهوری از آراء بالائی برخوردار نیستند و در این انتخابات نیز بر اساس نظر سنجی های انجام شده میزان آرائ او در حدود ٣٪خواهد بود.
"ناتالی آرتو"، نامزد حزب "مبارزۀ کارگری"
"فیلیپ پوتو"، نامزد حزب "نوین ضد سرمایه داری"
REUTERS/montage RFI |
خانم "ناتالی آرتو، نامزد حزب "مبارزۀ کارگری" ٤٢ سال دارد و به حرفۀ آموزگاری اشتغال دارد.
"فیلیپ پوتو" ٤٥ ساله و کارگر یکی از واحدهای تولیدی است.
این دو حزب رقیب برای حل مشکلات کشور راه حل هائی نه چندان متفاوت یا دور از هم را پیشنهاد می کنند.
ممنوعیت اخراج کارگران و کارمندان، تقسیم کار بین همه با افزایش دستمزدها و مصادرۀ بانک ها از جمله راه حل های پیشنهادی این دو برای سر و سامان دادن به اوضاع مملکت است.
نظر سنجی های انجام شده میزان رأی این دو نامزد را حدود ١٪ نشان داده اند و ظاهراً ژان- لوک ملانشون نامزد "جبهۀ چپ"، بخشی از رأی دهندگان چپ افراطی را نیز از این احزاب جدا کرده است.
نیکلا دوپون- انیان، راست گرای ناراضی از حزب حاکم
RFI |
دوپون- انیان خواهان خروج فرانسه از نظام پولی یورو و بازگشت به فرانک فرانسه است و بر این امید است که با توسل به "میهن پرستی آرام" ناراضیان از راست سنتی و به ویژه رأی دهندگان به حزب راست افراطی را به سوی خود جلب کند.
با وجود این ، از آن جا که شخصیتی نه چندان شناخته شده است در نظر سنجی ها از مرز ٢٪ نگذشته است.
ژاک شومیناد، رئیس سنی نامزدها
Julien Lemaître/Cheminade2012 |
ژاک شومیناد در آرژانتین به دنیا آمده و حزبی به نام "همبستگی و پیشرفت" را بنیان نهاده و خود رئیس آن است.
آیتالله جنتی: غرب باید تحریم ایران را لغو كند
آیتالله جنتی در نماز جمعه مذاکرات اخیر اتمی ایران با گروه ١+٥ را مثبت ارزیابی کرد و گفت که غربیها اصل غنیسازی اورانیوم توسط ایران را پذیرفتهاند. او در عین حال هشدار داد که اگر غربیها تحریم ایران را لغو نکنند، ادامۀ مذاکرات منتفی خواهد بود. او همچنین از سرمایهداران ایرانی خواست که پولهای خود را به کشورهای حوزۀ خلیج فارس منتقل نکنند.
در خطبۀ دوم نماز جمعۀ روز اول اردیبهشت، آیتالله جنتی، گفت: "غرب باید تحریمها را علیه ایران لغو كند اما اگر آنها بر تحریمها پافشاری كنند و بعد بگویند با ایران مذاكره می كنیم مشخص است كه این مذاكره لغو می شود".آیتالله جنتی، مذاکرات اخیر ایران با گروه ١+٥ را "دارای موفقیت ها و دستاوردهای خوبی" دانست و گفت: "آنها حاضر شدند كه بپذیرند غنی سازی حق ایران است".
خطیب نماز جمعه سپس به مسائل اقتصادی کشور پرداخت و با اشاره به این نکته که آیتالله خامنهای سال جاری را "سال تولید ملی و حمایت از كار و سرمایه ایرانی" نام نهاده، گفت: "مردم نباید اجناس خارجی خریداری كنند".
وی از سرمایهداران داخلی خواست كه در كشور سرمایه گذاری كنند و پولهای خود را در كشورهای دیگر و به ویژه در كشورهای حاشیه خلیج فارس سرمایه گذاری نكنند.
ایران صادرات نفت به فرانسه و انگلیس را متوقف کرد
دو مقام عالی رتبۀ وزارت نفت جمهوری اسلامی اعلام کردند فروش نفت به شرکت های توتال فرانسه و شل انگلیس را متوقف کرده اند؛ این در حالی است که امروز اتحادیه اروپا تصمیم گرفته تا پروندۀ بررسی تحریم نفت ایران را یک ماه به عقب بیندازد.
سید محسن قمصری، مدیر امور بین الملل شرکت ملی نفت به خبرگزاری مهر گفته است:«فروش نفت به شرکت توتال فرانسه متوقف شد، ضمن اینکه فروش نفت به انی ایتالیا و استات اویل نروژ بابت قراردادهای بیع متقابل همچنان ادامه دارد و فعلا قطع نشده است.»
رستم قاسمی، وزیر نفت نیز اعلام کرده است در صورتی که مذاکرات نشست آتی ایران و گروه پنج به علاوۀ یک در بغداد شکست بخورد صادرات نفت به اروپا نیز متوقف خواهد شد.
از دیگر سو به دنبال تقاضای مکرر و فشار دولت یونان، اتحادیۀ اروپا تصمیم گرفت که بررسی پروندۀ تحریم نفت ایران را حداقل یک ماه به عقب بیندازد.
تحریم نفت ایران باید از اول ماه ژوییۀ آینده به اجرا گذاشته شود.
اما پیش از رسیدن به این مرحله، قرار بود که وزیران خارجۀ اروپایی در ماه جاری میلادی (آوریل) به گفتگو بنشینند و ازجمله مسئلۀ تأمین نفت برای برخی مشتریان اروپایی ایران را بررسی کنند.
از میان کشورهای اروپایی، یونان و اسپانیا وابستگی بیشتری به نفت ایران دارند. به ویژه یونان که در حال حاضر با مشکلات عظیم اقتصادی دست و پنجه نرم میکند، به شدت نگران است که نتواند به آسانی و با همان قیمت، نفت ایران را جایگزین کند.
یک دیپلمات بلندپایۀ اروپایی به خبرگزاری فرانسه گفت: "تا امروز، یونان توانسته اوضاع را اداره کند، اما دولت این کشور مایل است که جزییات تحریم در ماه مه یا ژوئن دوباره بررسی شود".
برخی دیپلماتها حدس میزنند که یونان هنوز تا اندازهای امیدوار است که اتحادیۀ اروپا در مورد تحریم ایران تغییر عقیده دهد، اما در عین حال میافزایند که انصراف از تحریم نفت ایران "بسیار بعید" به نظر میرسد.
جمشید اسدی، اقتصاددان و تحلیل گر اقتصادی در پاریس، در گفت و گو با بخش فارسی رادیو بین المللی فرانسه، دربارۀ متوقف شدن فروش نفت ایران به شرکت های توتال و شل، گفت: «آن چه از این خبر برمی آید بسیار نگران کننده است. آن چه را اروپا به عنوان یک تهدید مطرح کرده است، جمهوری اسلامی آن را به نام خود مطرح می کند. و آن چه از اتخاذ این تصمیم برمی آید و نگران کننده است این است که گویا جمهوری اسلامی می داند که قصد نرمش نشان دادن در مورد تعلیق برنامۀ هسته ای را ندارد.»
اسدی معتقد است اروپا و مشتریان نفت ایران در صورت قطع صادرات نفت ایران، می توانند از کشورهایی چون لیبی، عراق و عربستان، نیاز خود را تأمین کنند.
رستم قاسمی، وزیر نفت نیز اعلام کرده است در صورتی که مذاکرات نشست آتی ایران و گروه پنج به علاوۀ یک در بغداد شکست بخورد صادرات نفت به اروپا نیز متوقف خواهد شد.
از دیگر سو به دنبال تقاضای مکرر و فشار دولت یونان، اتحادیۀ اروپا تصمیم گرفت که بررسی پروندۀ تحریم نفت ایران را حداقل یک ماه به عقب بیندازد.
تحریم نفت ایران باید از اول ماه ژوییۀ آینده به اجرا گذاشته شود.
اما پیش از رسیدن به این مرحله، قرار بود که وزیران خارجۀ اروپایی در ماه جاری میلادی (آوریل) به گفتگو بنشینند و ازجمله مسئلۀ تأمین نفت برای برخی مشتریان اروپایی ایران را بررسی کنند.
از میان کشورهای اروپایی، یونان و اسپانیا وابستگی بیشتری به نفت ایران دارند. به ویژه یونان که در حال حاضر با مشکلات عظیم اقتصادی دست و پنجه نرم میکند، به شدت نگران است که نتواند به آسانی و با همان قیمت، نفت ایران را جایگزین کند.
یک دیپلمات بلندپایۀ اروپایی به خبرگزاری فرانسه گفت: "تا امروز، یونان توانسته اوضاع را اداره کند، اما دولت این کشور مایل است که جزییات تحریم در ماه مه یا ژوئن دوباره بررسی شود".
برخی دیپلماتها حدس میزنند که یونان هنوز تا اندازهای امیدوار است که اتحادیۀ اروپا در مورد تحریم ایران تغییر عقیده دهد، اما در عین حال میافزایند که انصراف از تحریم نفت ایران "بسیار بعید" به نظر میرسد.
جمشید اسدی، اقتصاددان و تحلیل گر اقتصادی در پاریس، در گفت و گو با بخش فارسی رادیو بین المللی فرانسه، دربارۀ متوقف شدن فروش نفت ایران به شرکت های توتال و شل، گفت: «آن چه از این خبر برمی آید بسیار نگران کننده است. آن چه را اروپا به عنوان یک تهدید مطرح کرده است، جمهوری اسلامی آن را به نام خود مطرح می کند. و آن چه از اتخاذ این تصمیم برمی آید و نگران کننده است این است که گویا جمهوری اسلامی می داند که قصد نرمش نشان دادن در مورد تعلیق برنامۀ هسته ای را ندارد.»
اسدی معتقد است اروپا و مشتریان نفت ایران در صورت قطع صادرات نفت ایران، می توانند از کشورهایی چون لیبی، عراق و عربستان، نیاز خود را تأمین کنند.
محمود احمدی نژاد، رئیس جمهور ایران که مطابق قوانین این کشور عضو حقوقی مجمع تشخیص مصلحت نظام محسوب می شود، پس از سه سال غیبت، در جلسه مجمع حاضر شده است.
پیش از این آخرین حضور آقای احمدی نژاد، در جلسه مجمع تشخیص مصلحت، مربوط به فروردین سال ۱۳۸۸ و چند هفته پیش از شروع رقابت های انتخابات ریاست جمهوری بود.رسانه های ایران پیش از آن هم در گزارش های متعددی خبر از غیبت مکرر آقای احمدی نژاد از جلسات مجمع می دادند.
اکبر هاشمی رفسنجانی، رییس مجمع، از حضور دوباره آقای احمدی نژاد در جلسات مجمع تشکر کرده است.
مجمع تشخیص مصلحت نظام، در بهمن ۱۳۶۶ با هدف حل اختلاف میان شورای نگهبان و مجلس شورای اسلامی تاسیس شد.
پس از درگذشت آیت الله خمینی در سال ۱۳۶۸ و در جریان بازنگری قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، این مجمع رسما به صورت یکی از نهادهای رسمی ایران در آمد.
دوره فعلی مجمع تشخیص مصلحت نظام از اواخر اسفند ماه سال ۱۳۹۰ خورشیدی با حکم آیت الله خامنه ای آغاز شده است.
رهبر ایران، در حکم خود، ضمن انتصاب مجدد اکبر هاشمی رفسنجانی به ریاست دوره جدید مجمع تشخیص مصلحت نظام و تعیین سایر اعضای مجمع، آنها را به "حضور فعال در جلسات" توصیه کرده بود.
اورژانس تهران گزارش داده که در پی ریزش سقف مسجدی در منطقه فلاح تهران شش زن جان خود را از دست داده اند.
بنابر گزارشها سقف مسجدی در خیابان شاندیز منطقه فلاح شب گذشته در زمان برگزاری نماز مغرب و عشا فروریخته است.حسن عباسی مدیر روابط عمومی اورژانس تهران گفته که در بررسی های اولیه مشخص شد که "به دلیل ریزش آوار شش زن حاضر در مسجد در زیر آوار گرفتار شده اند و با خارج کردن آنها عملیات احیا انجام شد که متاسفانه موثر نبود."
همچنین دو نفر از اهالی محل که در حال کمک و آواربرداری بودند نیز مجروح شده اند که به گزارش اورژانس تهران یکی از آنها سرپایی مداوا شده و حال مجروح دیگر نیز مساعد گزارش شده است.
هنوز دلیل اصلی بروز حادثه مشخص نشده اما گفته می شود "گودبرداری غیراصولی ساختمانی در مجاورت مسجد" باعث ریزش سقف مسجد شده است.
روابط عمومی بانک مرکزی ایران از دیدار محمود بهمنی، رئیس بانک مرکزی با کریستین لاگارد، رئیس صندوق بینالمللی پول خبر داده است.
بنا بر این گزارش، در این دیدار که در حاشیه نشست بهاره مشترک صندوق بینالمللی پول و بانک جهانی در واشنگتن انجام شد، رئیس بانک مرکزی ایران با اشاره به آثار مالی تحریم نفتی بهویژه بر کشورهای کمدرآمد واردکننده نفت، از صندوق بینالمللی پول خواست تا تامین منابع لازم برای مقابله با آثار ناشی از تحریم نفت ایران بر اقتصاد این کشورها را در اولویت برنامههای خود قرار دهد.گزارش شده است که نمایندگان ایران در این دیدار به مسائل پولی و بانکی، از جمله تحریم بانک مرکزی ایران و تحریمهای مالی و نفتی ایران اشاره کردهاند.
محمود بهمنی ایران را یکی از کشورهای عضو صندوق بینالمللی پول و بانک جهانی خوانده که روابط خوبی با این دو نهاد دارد و گفته است که این کشور انتظار دارد صندوق بینالمللی پول نیز نقش حمایتی از تمام کشورها را در دستور کار قرار دهد.
بنا بر این گزارش، رئیس صندوق بینالمللی پول نیز با ابراز نگرانی نسبت به نوسانات قیمت نفت و آثار آن بر رشد اقتصاد جهانی، نسبت به رفع تحریم بانک مرکزی ایران ابراز امیدواری کرده است.
شورای امنیت سازمان ملل متحد امروز (شنبه دوم اردیبهشت - ۲۱ آوریل) در مورد افزایش تعداد ناظران طرح آتش بس سوریه تصمیم گیری می کند.
در صورت تصویب این طرح ۳۰۰ ناظر صلح دیگر به سوریه خواهند رفت تا بر روند اجرای طرح آتش بس کوفی عنان، نماینده ویژه سازمان ملل متحد و اتحادیه عرب، نظارت کنند.نگرانی از تامین امنیت جانی ناظران دغدغه اصلی سازمان ملل متحد طی چند روز گذشته بود که با توافق میان دولت بشار اسد و این نهاد بین المللی اکنون برای افزایش تعداد ناظران شورای امنیت تصمیم گیری خواهد کرد.
اگر چه طرح شش مرحله ای آتش بس در سوریه از هفته گذشته آغاز شده اما مخالفان آقای اسد مدعی اند که نیروهای دولتی با نقض آتش بس همچنان بروی معترضان سوری آتش گشوده اند و چندین نفر را کشته اند.
مقامهای امنیتی افغانستان اعلام کردهاند که ۵ شورشی مظنون را به اتهام برنامهریزی برای یک حمله بزرگ در شهر کابل بازداشت کردهاند.
شفیقالله طاهری، از مسئولان اداره امنیت ملی افغانستان گفته است که یک کامیون حامل ۱۰ تن مواد منفجره مربوط به این گروه پنج نفری ضبط شده است.
این مقام امنیت ملی گفت که این مردان در تلاش برای سازماندهی انفجارهایی در محلات شلوغ پایتخت بودهاند و مقدار زیادی مواد منفجره را زیر بار کچالو (سیب زمینی) در یک کامیون جاسازی کرده بودند.
او افزود که سه تن از بازداشتشدگان پاکستانی و دو تن دیگر افغان هستند.
این مقام امنیت ملی افغانستان گفته است که این پنج تن به دستور دو فرمانده گروه طالبان پاکستانی به نام نور افضل و محمد عمر از پیشاور پاکستان وارد افغانستان شده بودند.
به گفته این مقام امنیت ملی، این دو فرمانده طالبان، اعضای سازمان اطلاعات ارتش پاکستان (آیاسآی) هستند.
براساس گزارش اداره امنیت ملی، متهمان مواد منفجرهای را که به شهر کابل منتقل کردهاند، از یک انبار مواد منفجره از محله اعیاننشین "حیات آباد" شهر پیشاور بارگیری کرده بودهاند.
این مقام امنیت ملی افزود که این سه مرد شهروندان افغانستان هستند.
براساس ویدئویی که امنیت ملی در اختیار رسانهها قرار داده است، شبهنظامیان در حال برنامهریزی برای حمله به آقای خلیلی هستند.
امنیت ملی گفته است که این ویدئو از یک "مخفیگاه تروریستها" به دست آمده است.
هفته گذشته در جریان موجی از حملات سازماندهی شده به وسیله مهاجمان انتحاری در کابل و چند ولایت دیگر افغانستان دستکم ۵۱ نفر کشته شدند که ۳۶ تن از آنها مهاجمان انتحاری بودند.
شفیقالله طاهری، از مسئولان اداره امنیت ملی افغانستان گفته است که یک کامیون حامل ۱۰ تن مواد منفجره مربوط به این گروه پنج نفری ضبط شده است.
این مقام امنیت ملی گفت که این مردان در تلاش برای سازماندهی انفجارهایی در محلات شلوغ پایتخت بودهاند و مقدار زیادی مواد منفجره را زیر بار کچالو (سیب زمینی) در یک کامیون جاسازی کرده بودند.
او افزود که سه تن از بازداشتشدگان پاکستانی و دو تن دیگر افغان هستند.
این مقام امنیت ملی افغانستان گفته است که این پنج تن به دستور دو فرمانده گروه طالبان پاکستانی به نام نور افضل و محمد عمر از پیشاور پاکستان وارد افغانستان شده بودند.
به گفته این مقام امنیت ملی، این دو فرمانده طالبان، اعضای سازمان اطلاعات ارتش پاکستان (آیاسآی) هستند.
براساس گزارش اداره امنیت ملی، متهمان مواد منفجرهای را که به شهر کابل منتقل کردهاند، از یک انبار مواد منفجره از محله اعیاننشین "حیات آباد" شهر پیشاور بارگیری کرده بودهاند.
بازداشت متهمان حمله به خلیلی
آقای طاهری افزود که سه مرد دیگر نیز به اتهام تلاش برای حمله انتحاری به محمد کریم خلیلی، معاون دوم رئیس جمهور افغانستان، دستگیر شدهاند که تصور میشود اعضای شبکه حقانی باشند.این مقام امنیت ملی افزود که این سه مرد شهروندان افغانستان هستند.
براساس ویدئویی که امنیت ملی در اختیار رسانهها قرار داده است، شبهنظامیان در حال برنامهریزی برای حمله به آقای خلیلی هستند.
امنیت ملی گفته است که این ویدئو از یک "مخفیگاه تروریستها" به دست آمده است.
هفته گذشته در جریان موجی از حملات سازماندهی شده به وسیله مهاجمان انتحاری در کابل و چند ولایت دیگر افغانستان دستکم ۵۱ نفر کشته شدند که ۳۶ تن از آنها مهاجمان انتحاری بودند.
مقامهای امنیتی افغانستان اعلام کردهاند که ۵ شورشی مظنون را به اتهام برنامهریزی برای یک حمله بزرگ در شهر کابل بازداشت کردهاند.
شفیقالله طاهری، از مسئولان اداره امنیت ملی افغانستان گفته است که یک کامیون حامل ۱۰ تن مواد منفجره مربوط به این گروه پنج نفری ضبط شده است.
این مقام امنیت ملی گفت که این مردان در تلاش برای سازماندهی انفجارهایی در محلات شلوغ پایتخت بودهاند و مقدار زیادی مواد منفجره را زیر بار کچالو (سیب زمینی) در یک کامیون جاسازی کرده بودند.
او افزود که سه تن از بازداشتشدگان پاکستانی و دو تن دیگر افغان هستند.
این مقام امنیت ملی افغانستان گفته است که این پنج تن به دستور دو فرمانده گروه طالبان پاکستانی به نام نور افضل و محمد عمر از پیشاور پاکستان وارد افغانستان شده بودند.
به گفته این مقام امنیت ملی، این دو فرمانده طالبان، اعضای سازمان اطلاعات ارتش پاکستان (آیاسآی) هستند.
براساس گزارش اداره امنیت ملی، متهمان مواد منفجرهای را که به شهر کابل منتقل کردهاند، از یک انبار مواد منفجره از محله اعیاننشین "حیات آباد" شهر پیشاور بارگیری کرده بودهاند.
این مقام امنیت ملی افزود که این سه مرد شهروندان افغانستان هستند.
براساس ویدئویی که امنیت ملی در اختیار رسانهها قرار داده است، شبهنظامیان در حال برنامهریزی برای حمله به آقای خلیلی هستند.
امنیت ملی گفته است که این ویدئو از یک "مخفیگاه تروریستها" به دست آمده است.
هفته گذشته در جریان موجی از حملات سازماندهی شده به وسیله مهاجمان انتحاری در کابل و چند ولایت دیگر افغانستان دستکم ۵۱ نفر کشته شدند که ۳۶ تن از آنها مهاجمان انتحاری بودند.
شفیقالله طاهری، از مسئولان اداره امنیت ملی افغانستان گفته است که یک کامیون حامل ۱۰ تن مواد منفجره مربوط به این گروه پنج نفری ضبط شده است.
این مقام امنیت ملی گفت که این مردان در تلاش برای سازماندهی انفجارهایی در محلات شلوغ پایتخت بودهاند و مقدار زیادی مواد منفجره را زیر بار کچالو (سیب زمینی) در یک کامیون جاسازی کرده بودند.
او افزود که سه تن از بازداشتشدگان پاکستانی و دو تن دیگر افغان هستند.
این مقام امنیت ملی افغانستان گفته است که این پنج تن به دستور دو فرمانده گروه طالبان پاکستانی به نام نور افضل و محمد عمر از پیشاور پاکستان وارد افغانستان شده بودند.
به گفته این مقام امنیت ملی، این دو فرمانده طالبان، اعضای سازمان اطلاعات ارتش پاکستان (آیاسآی) هستند.
براساس گزارش اداره امنیت ملی، متهمان مواد منفجرهای را که به شهر کابل منتقل کردهاند، از یک انبار مواد منفجره از محله اعیاننشین "حیات آباد" شهر پیشاور بارگیری کرده بودهاند.
بازداشت متهمان حمله به خلیلی
آقای طاهری افزود که سه مرد دیگر نیز به اتهام تلاش برای حمله انتحاری به محمد کریم خلیلی، معاون دوم رئیس جمهور افغانستان، دستگیر شدهاند که تصور میشود اعضای شبکه حقانی باشند.این مقام امنیت ملی افزود که این سه مرد شهروندان افغانستان هستند.
براساس ویدئویی که امنیت ملی در اختیار رسانهها قرار داده است، شبهنظامیان در حال برنامهریزی برای حمله به آقای خلیلی هستند.
امنیت ملی گفته است که این ویدئو از یک "مخفیگاه تروریستها" به دست آمده است.
هفته گذشته در جریان موجی از حملات سازماندهی شده به وسیله مهاجمان انتحاری در کابل و چند ولایت دیگر افغانستان دستکم ۵۱ نفر کشته شدند که ۳۶ تن از آنها مهاجمان انتحاری بودند.
در آستانه برگزاری مسابقات فرمول یک در بحرین، پلیس این کشور تدابیر امنیتی شدیدی برای ممانعت از ایجاد اختلال توسط مخالفان برقرار کرده است.
انتظار میرود مخالفان ضد دولتی امروز نیز دست به تظاهرات و تجمعات اعتراضی بزنند.مخالفان دولت بحرین میگویند یک تظاهرکننده به ضرب گلوله نیروهای دولتی کشته شده است.
این فرد شب گذشته در تظاهرات ضد دولتی شرکت کرده بود.
جسد او در روستای شیعه نشین شاخوره در نزدیکی منامه، پایتخت بحرین کشف شده است.
وزارت کشور بحرین کشف یک جسد در روستای شاخوره را تائید کرده و گفته که پلیس در حال تحقیق در این باره است.
مسابقات اتومبیلرانی فرمول یک قرار است فردا در بحرین برگزار شود و سیاستمداران و سازمانهای مدافع حقوق بشر خواهان لغو آن شدهاند.
دهها هزار تظاهرکننده در روز جمعه در تظاهراتی که در برخی مواقع به خشونت کشیده شد، شرکت کردند.
پلیس برای متفرق کردن جمعیت و ممانعت از پیشروی آنها به سوی میدان لوءلوء، از گاز اشک آور و نارنجک صوتی استفاده کرد.
آنها خواهان پایان سرکوب مخالفان شدند.
نبیل رجب، از مرکز حقوق بشر بحرین به بی بی سی گفته است که در تظاهرات روز گذشته چند نفر از فاصله نزدیک هدف تیراندازی قرار گرفتند.
خودروهای نظامی امروز در خیابانهای بحرین به گشتزنی مشغولند و پلیس در خیابانها مستقر است.
دولت بحرین از ورود گروهی از خبرنگاران به بحرین جلوگیری کرده و تنها به خبرنگارانی اجازه ورود به این کشور را داده که سابقه پوشش خبرهای مسابقات فرمول یک را دارند.
جمعیت وفاق، بزرگ ترین گروه شیعه بحرین گفته است که نیروهای امنیتی با استفاده از ابزار و آلات و سلاح، معترضان در روستای شاخوره را مورد ضرب و شتم قرار دادهاند.
وفاق اعلام کرده که ۷۰ نفر از معترضان در خشونتهای دو روز گذشته آسیب دیده و ۸۰ نفر هم زخمی شدهاند.
در همین حال دختر عبدالهادی خواجه، فعال حقوق بشر بحرینی که از هفتاد روز پیش دست به اعتصاب غذا زده، پس از این که برای ملاقات با پدرش به بیمارستان رفت، برای مدت کوتاهی بازداشت شد. نبیل رجب گفته است که ماموران امنیتی به او اجازه ندادند با پدرش ملاقات کند.
این فعال حقوق بشر بحرینی به دلیل نقشش در ناآرامیهای سال گذشته، در دادگاه نظامی به حبس ابد محکوم شد و در اعتراض به این حکم دست به اعتصاب غذا زد.
به گفته زینب دختر آقای خواجه، او از روز پنجشنبه از آشامیدن آب هم خودداری کرده و از وکیلش خواسته تا وصیتنامهاش را تنظیم کند.
اعتراضات سیاسی در بحرین از فوریه سال پیش و با تجمع معترضان در یکی از میدانهای شهر منامه، پایتخت، و درخواست از خاندان حکومتی آل خلیفه برای اصلاحات سیاسی، پیشبرد نظام مشروطه سلطنتی و مبارزه با فساد آغاز شد.
به دنبال تشدید ناآرامی ها، نیروهای امنیتی به سرکوب گسترده مخالفان روی آوردند که در جریان آن بیش از سی نفر کشته شدند.
خاندان حاکم بحرین از مذهب تسنن پیروی میکند اما اکثر مردم این کشور را شیعیان تشکیل میدهند.
شیعیان بحرین خواهان مشارکت در قدرت هستند اما سالهاست که از تبعیض توسط خاندان اقلیت سنی شکایت می کنند.
مجلس نمایندگان افغانستان پس از هفتهها بحث و جدال سرانجام بودجه سال ۱۳۹۱ دولت، را تصویب کرد.
این لایحه روز شنبه، ۲ ثور/اردیبهشت در جلسه پرتنش مجلس در حالی به تصویب رسید که تنها ۲۴ عضو مجلس به آن رای مخالف دادند.
پیش از این اعضای مجلس، لایحه بودجه را "نامتوازن" دانسته و آن را دو بار رد کرده بودند.
استدلال نمایندگان این بود که در بودجه عمرانی، مناطق مختلف کشور بطور یکسان در نظر گرفته نشده است.
در پاسخ به این اعتراضها، چندی پیش دولت ۱۲ میلیون دلار به بودجه برخی از پروژه ها افزود، اما باز هم رضایت کامل نمایندگان را جلب نکرد.
بار نخست که لایحه بودجه به مجلس فرستاده شد، ۸۴ میلیون دلار برای حل بحران بانک خصوصی کابل بانک اختصاص یافته بود، که در اثر اعتراض مجلس به ۶۵ میلیون دلار کاهش یافت. تاکید نمایندگان بر حذف این بند از بودجه بود.
اما وزیر مالیه(دارایی) گفت که: "سقوط کابل بانک (ناشی از) ناکامی بانک مرکزی بود. رئیس اسبق بانک مرکزی را شما این جا خواستید و با کف زدن بدرقه اش کردید و دو هفته بعدش فرار کرد. امروز در آمریکا است."
ولی نمایندگان مجلس نسبت به این اظهارات واکنش تندی نشان دادند و از جمله احمد بهزاد، نماینده هرات گفت که رئیس سابق بانک مرکزی، عبدالقدیر فطرت، در مجلس "افشاگری کرد" و اسامی "دزدان کابلبانک" را فاش کرد.
آقای بهزاد تاکید کرد که حتی یک دلار پول هم از بودجه ملی برای "جبران خسارت کابل بانک" اختصاص داده نشود.
یکی دیگر از موارد جنجالی در لایحه بودجه، هزینه ۵۰ میلیون دلاری دفتر ریاست جمهوری بود که نمایندگان آن را با وضعیت اقتصادی کشور سازگار ندانستند.
شماری از نمایندگان و از جمله شکریه بارکزی، نماینده کابل تاکید داشتند که این پول باید حداقل تا نصف کاهش یابد.
در هفته های اخیر بحث بر سر چگونگی طرح بودجه ۱۳۹۱ در محافل سیاسی و رسانه ای افغانستان موضوع بحثهای داغ بوده است.
هفته گذشته زمانی که مصطفی مستور، معاون وزیر مالیه در مصاحبه های مطبوعاتی خود گفت که اعضای مجلس به دلیل عدم افزایش امتیازات مادی خود، لایحه بودجه را رد کرده اند، این بحثها داغتر شد.
در اجلاس امروز مجلس، شماری از نمایندگان تاکید کردند تا زمانی که آقای مستور از مقامش برکنار نشود، طرح بودجه نباید در مجلس مورد بحث قرار گیرد.
عبدالقیوم سجادی، نماینده غزنی گفت: "این برخورد قابل تحمل نیست. معاون محترم وزارت مالیه باید این اظهارات غیرمسئولانه خود را یا پس بگیرد یا آن را اثبات کند."
عمر زاخیلوال، وزیر مالیه که برای دفاع از لایحه بودجه به مجلس رفته بود، در پاسخ به این اعتراضها گفت که معاون او "اشتباه" کرده اما برکناری او را از اختیارات رئیس جمهوری است.
آقای زاخیلوال افزود که آقای کرزی در این مورد گفته که مصطفی مستور "یک جوان تحصیلکرده است و (در مقامش) باشد". اما این اظهارات با اعتراض شدید نمایندگان مواجه شد.
با این حال در پایان بحثهای داغ چند ساعته مجلس، همه تنشها فروکش کرد و اعضای مجلس تنها بحث بر سر بودجه دفتر ریاست جمهوری را از دستور کار خود خارج و لایحه بودجه را تصویب کردند.
این لایحه روز شنبه، ۲ ثور/اردیبهشت در جلسه پرتنش مجلس در حالی به تصویب رسید که تنها ۲۴ عضو مجلس به آن رای مخالف دادند.
پیش از این اعضای مجلس، لایحه بودجه را "نامتوازن" دانسته و آن را دو بار رد کرده بودند.
استدلال نمایندگان این بود که در بودجه عمرانی، مناطق مختلف کشور بطور یکسان در نظر گرفته نشده است.
در پاسخ به این اعتراضها، چندی پیش دولت ۱۲ میلیون دلار به بودجه برخی از پروژه ها افزود، اما باز هم رضایت کامل نمایندگان را جلب نکرد.
بار نخست که لایحه بودجه به مجلس فرستاده شد، ۸۴ میلیون دلار برای حل بحران بانک خصوصی کابل بانک اختصاص یافته بود، که در اثر اعتراض مجلس به ۶۵ میلیون دلار کاهش یافت. تاکید نمایندگان بر حذف این بند از بودجه بود.
اما وزیر مالیه(دارایی) گفت که: "سقوط کابل بانک (ناشی از) ناکامی بانک مرکزی بود. رئیس اسبق بانک مرکزی را شما این جا خواستید و با کف زدن بدرقه اش کردید و دو هفته بعدش فرار کرد. امروز در آمریکا است."
ولی نمایندگان مجلس نسبت به این اظهارات واکنش تندی نشان دادند و از جمله احمد بهزاد، نماینده هرات گفت که رئیس سابق بانک مرکزی، عبدالقدیر فطرت، در مجلس "افشاگری کرد" و اسامی "دزدان کابلبانک" را فاش کرد.
آقای بهزاد تاکید کرد که حتی یک دلار پول هم از بودجه ملی برای "جبران خسارت کابل بانک" اختصاص داده نشود.
یکی دیگر از موارد جنجالی در لایحه بودجه، هزینه ۵۰ میلیون دلاری دفتر ریاست جمهوری بود که نمایندگان آن را با وضعیت اقتصادی کشور سازگار ندانستند.
شماری از نمایندگان و از جمله شکریه بارکزی، نماینده کابل تاکید داشتند که این پول باید حداقل تا نصف کاهش یابد.
در هفته های اخیر بحث بر سر چگونگی طرح بودجه ۱۳۹۱ در محافل سیاسی و رسانه ای افغانستان موضوع بحثهای داغ بوده است.
هفته گذشته زمانی که مصطفی مستور، معاون وزیر مالیه در مصاحبه های مطبوعاتی خود گفت که اعضای مجلس به دلیل عدم افزایش امتیازات مادی خود، لایحه بودجه را رد کرده اند، این بحثها داغتر شد.
در اجلاس امروز مجلس، شماری از نمایندگان تاکید کردند تا زمانی که آقای مستور از مقامش برکنار نشود، طرح بودجه نباید در مجلس مورد بحث قرار گیرد.
عبدالقیوم سجادی، نماینده غزنی گفت: "این برخورد قابل تحمل نیست. معاون محترم وزارت مالیه باید این اظهارات غیرمسئولانه خود را یا پس بگیرد یا آن را اثبات کند."
عمر زاخیلوال، وزیر مالیه که برای دفاع از لایحه بودجه به مجلس رفته بود، در پاسخ به این اعتراضها گفت که معاون او "اشتباه" کرده اما برکناری او را از اختیارات رئیس جمهوری است.
آقای زاخیلوال افزود که آقای کرزی در این مورد گفته که مصطفی مستور "یک جوان تحصیلکرده است و (در مقامش) باشد". اما این اظهارات با اعتراض شدید نمایندگان مواجه شد.
با این حال در پایان بحثهای داغ چند ساعته مجلس، همه تنشها فروکش کرد و اعضای مجلس تنها بحث بر سر بودجه دفتر ریاست جمهوری را از دستور کار خود خارج و لایحه بودجه را تصویب کردند.
در حالی که دولت محمود احمدی نژاد سعی دارد با افزایش یارانه نقدی، مرحله دوم برنامه حذف یارانه ها را اجرا کند، عبدالرضا رحمانی فضلی رئیس دیوان محاسبات، نسبت به تزریق بدون برنامه پول به جامعه هشدار داده و گفته که اجرای بخش دوم برنامه حذف یارانه ها باعث افزایش تورم خواهد شد.
به گزارش خبرگزاری مهر، آقای رحمانی فضلی گفته که "تامل در پرداخت مرحله دوم یارانه ها از این رو اهمیت دارد که پرداخت آن از مسیر غیر قانونی و از محل منابع عمومی به مفهوم کاهش تولید و افزایش تورم است."
اواخر اسفند ماه سال گذشته دولت اعلام کرد که ۲۸ هزار تومان به ازای هر نفر به عنوان مابهالتفاوت یارانه نقدی مرحله اول و دوم به حساب بعضی خانوارها واریز کرده است.
این کار اعتراض مجلس را به دنبال داشت که معتقد است این اقدام به منزله شروع اجرای مرحله دوم طرح حذف یارانههاست.
به همین دلیل علی لاریجانی، رئیس مجلس در نامه ای به آیتالله علی خامنه ای رهبر ایران از وی درخواست کرد که با استفاده از اختیاراتش در قانون اساسی دستور متوقف شدن مرحله دوم حذف یارانه ها را بدهد.
گزارش ها نشان می دهد که دولت در پانزده ماه گذشته حداقل ۱۵ هزار میلیارد تومان بابت پرداخت یارانه نقدی کسری داشته است نگرانی اصلی این است که اجرای مرحله تازه برنامه حذف یارانه ها با کسری بودجه سنگینی همراه شود.
آقای رحمانی فضلی که رئیس دیوان محاسبات، بازوی نظارتی مجلس، است می گوید که "در این شرایط تزریق بدون برنامه پول به جامعه، اشتباه بزرگ است چون این پول تبدیل به تقاضا و تقاضا موجب گرانی می شود و به دنبال آن افزایش واردات کالاهای مصرفی برای راضی نگهداشتن مردم، لطمه جبران ناپذیر به تولید داخلی وارد می کند."
حجم نقدینگی در سالهای گذشته به شدت افزایش پیدا کرده و از مرز ۳۵۰ هزار میلیارد تومان فراتر رفته است و آقای رحمانی فضلی می گوید که "این نقدینگی مانند سیل عمل می کند."
به گفته آقای رحمانی فضلی "نظام بانکی دولتی ناتوان از تنظیم امور بانکی و پولی کشور است و با ۵۰ هزار میلیارد تومان طلب معوق، ۴۰ هزار میلیارد تومان بدهی به بانک مرکزی، مشارکت دستوری در طرح های اقتصادی و فقدان نظارت اصولی، نظام بانکی موجود قادر به حمایت از نظام تولید نیست."
خبرگزاری مهر به نقل از یک مقام مسئول در وزارت صنعت و معدن و تجارت، نوشته که به تازگی دستور ویژه ای برای "دخیره سازی گسترده ده قلم کالا" صادر شده است.
این مقام که نامش فاش نشده از "شش قلم کالای اساسی، حساس و ضروری و چهار فرآورده دامی" نام برده است که شرکت بازرگانی دولتی موظف شده با همکاری بخش خصوصی آنها را ذخیره کند.
برنج، روغن، شکر، گوشت قرمز، گوشت مرغ، قند، گندم، ذرت، و جو از جمله کالاهایی هستند که دولت دستور ذخیره سازی آنها را صادر کرده است.
دولت در حالی سعی دارد مرحله دوم برنامه حذف یارانه ها را شروع کند که گزارشها از گرانی کالاها حکایت دارد و محمود احمدی نژاد رئیس جمهور نیز با پذیرش گرانی از استانداران خواسته که "با فعال کردن بازرسی ها" از افزایش بی رویه قیمت کالاها و اجناس ضروری مردم جلوگیری کنند.
با این حال احمد کریمی اصفهانی، دبیر جامعه انجمن های اصناف بازار در گفتگو با خبرگزاری کار ایران دولت را "تنها مقصر گرانی" معرفی کرده و گفته که این میزان گرانی در هیچ دولتی سابقه نداشته است ولی "متاسفانه در حال حاضر برخی افراد به دلیل عدم موفقیت خود در مدیریت و کنترل بازار مدام موضوع گرانفروشی را در جامعه تلقین میکنند، این در حالی است که گرانیهای حال حاضر ناشی از سوءمدیریتهاست."
آقای کریمی اصفهانی گفته که هیچ وقت سابقه نداشت که "در خلال یک سال قیمت کالاهای اساسی و مصرفی نزدیک به ۵۰درصد افزایش یابد" و هشدار داده است که دولت "اگر بخواهد همچنان با ابزار تعزیراتی با گرانیها برخورد کند، منجر به تشدید گرانی در بازار خواهد شد."
به گزارش خبرگزاری مهر، آقای رحمانی فضلی گفته که "تامل در پرداخت مرحله دوم یارانه ها از این رو اهمیت دارد که پرداخت آن از مسیر غیر قانونی و از محل منابع عمومی به مفهوم کاهش تولید و افزایش تورم است."
اواخر اسفند ماه سال گذشته دولت اعلام کرد که ۲۸ هزار تومان به ازای هر نفر به عنوان مابهالتفاوت یارانه نقدی مرحله اول و دوم به حساب بعضی خانوارها واریز کرده است.
این کار اعتراض مجلس را به دنبال داشت که معتقد است این اقدام به منزله شروع اجرای مرحله دوم طرح حذف یارانههاست.
به همین دلیل علی لاریجانی، رئیس مجلس در نامه ای به آیتالله علی خامنه ای رهبر ایران از وی درخواست کرد که با استفاده از اختیاراتش در قانون اساسی دستور متوقف شدن مرحله دوم حذف یارانه ها را بدهد.
گزارش ها نشان می دهد که دولت در پانزده ماه گذشته حداقل ۱۵ هزار میلیارد تومان بابت پرداخت یارانه نقدی کسری داشته است نگرانی اصلی این است که اجرای مرحله تازه برنامه حذف یارانه ها با کسری بودجه سنگینی همراه شود.
آقای رحمانی فضلی که رئیس دیوان محاسبات، بازوی نظارتی مجلس، است می گوید که "در این شرایط تزریق بدون برنامه پول به جامعه، اشتباه بزرگ است چون این پول تبدیل به تقاضا و تقاضا موجب گرانی می شود و به دنبال آن افزایش واردات کالاهای مصرفی برای راضی نگهداشتن مردم، لطمه جبران ناپذیر به تولید داخلی وارد می کند."
حجم نقدینگی در سالهای گذشته به شدت افزایش پیدا کرده و از مرز ۳۵۰ هزار میلیارد تومان فراتر رفته است و آقای رحمانی فضلی می گوید که "این نقدینگی مانند سیل عمل می کند."
به گفته آقای رحمانی فضلی "نظام بانکی دولتی ناتوان از تنظیم امور بانکی و پولی کشور است و با ۵۰ هزار میلیارد تومان طلب معوق، ۴۰ هزار میلیارد تومان بدهی به بانک مرکزی، مشارکت دستوری در طرح های اقتصادی و فقدان نظارت اصولی، نظام بانکی موجود قادر به حمایت از نظام تولید نیست."
اعتراض به گرانی
با وجود هشدارهایی که مجلس و برخی کارشناسان در باره مرحله دوم اجرای برنامه حذف یارانه ها داده اند، برخی گزارشها نشان می دهد دولت در حال فراهم کردن شروع مرحله دوم برنامه حذف یارانه هاست.خبرگزاری مهر به نقل از یک مقام مسئول در وزارت صنعت و معدن و تجارت، نوشته که به تازگی دستور ویژه ای برای "دخیره سازی گسترده ده قلم کالا" صادر شده است.
این مقام که نامش فاش نشده از "شش قلم کالای اساسی، حساس و ضروری و چهار فرآورده دامی" نام برده است که شرکت بازرگانی دولتی موظف شده با همکاری بخش خصوصی آنها را ذخیره کند.
برنج، روغن، شکر، گوشت قرمز، گوشت مرغ، قند، گندم، ذرت، و جو از جمله کالاهایی هستند که دولت دستور ذخیره سازی آنها را صادر کرده است.
دولت در حالی سعی دارد مرحله دوم برنامه حذف یارانه ها را شروع کند که گزارشها از گرانی کالاها حکایت دارد و محمود احمدی نژاد رئیس جمهور نیز با پذیرش گرانی از استانداران خواسته که "با فعال کردن بازرسی ها" از افزایش بی رویه قیمت کالاها و اجناس ضروری مردم جلوگیری کنند.
با این حال احمد کریمی اصفهانی، دبیر جامعه انجمن های اصناف بازار در گفتگو با خبرگزاری کار ایران دولت را "تنها مقصر گرانی" معرفی کرده و گفته که این میزان گرانی در هیچ دولتی سابقه نداشته است ولی "متاسفانه در حال حاضر برخی افراد به دلیل عدم موفقیت خود در مدیریت و کنترل بازار مدام موضوع گرانفروشی را در جامعه تلقین میکنند، این در حالی است که گرانیهای حال حاضر ناشی از سوءمدیریتهاست."
آقای کریمی اصفهانی گفته که هیچ وقت سابقه نداشت که "در خلال یک سال قیمت کالاهای اساسی و مصرفی نزدیک به ۵۰درصد افزایش یابد" و هشدار داده است که دولت "اگر بخواهد همچنان با ابزار تعزیراتی با گرانیها برخورد کند، منجر به تشدید گرانی در بازار خواهد شد."
بر اساس گزارشها از مقر سازمان ملل متحد، اعضای شورای امنیت بر سر پیشنویس قطعنامهای برای اعزام ۳۰۰ ناظر بینالمللی به سوریه به توافق رسیدهاند. هرچند گفته میشود که همچنان اختلافنظرهایی بر سر جزئیات این قطعنامه وجود دارد.
کشورهای عضو شورای امنیت سازمان ملل متحد برای اعزام ناظر به سوریه، دو پیشنویس قطعنامه پیش رو داشتند که در نهایت بر سر قطعنامهای که ترکیبی از متون پیشنهادی روسیه و اتحادیه اروپا بود، به توافق رسیدهاند. بر اساس این پیشنویس، ناظران نظامی و کارشناسان غیرنظامی در ابتدا برای یک دوره سه ماهه به سوریه اعزام میشوند.
هماکنون نیز شماری از ناظران بینالمللی برای زیر نظر داشتن روند برقراری آتشبس، در سوریه به سر میبرند و خبرگزاری رسمی سوریه گزارش داده است که آنها برای بازدید به شهر حمص رفتهاند.
حمص که از پایگاههای اصلی مخالفان دولت سوریه به شمار میرود، هفتهها زیر آتش نیروهای ارتش بوده است.
خبرگزاری رسمی سوریه گزارش داده است که گروه ناظران سازمان ملل متحد با فرماندار حمص دیدار و از بخشهایی از این شهر بازدید کردهاند.
مخالفان دولت میگویند که ارتش امروز شنبه، ۲۱ آوریل، در آستانه سفر هیات ناظران سازمان ملل متحد به حمص، گلولهباران این شهر را متوقف کرده است.
با وجود کاهش قابل توجه خشونتها در سوریه، مخالفان دولت و خبرنگارانی که در سوریه هستند، از موارد بسیاری از زیرپا گذاشته شدن آتشبس در این کشور خبر دادهاند.
به گزارش رویترز، روز جمعه ۲۰ آوریل، دستکم ۲۳ نفر در سوریه کشته شدند؛ ۱۰ نفر از این افراد بر اثر انفجار یک بمب کنار جادهای که نیروهای امنیتی را هدف قرار داده بود، جان خود را از دادند و دیگر قربانیان، اغلب در گلولهباران شهر حمص توسط نیروهای ارتش کشته شدند.
در پیشنویس قطعنامهای که روسیه به شورای امنیت سازمان ملل متحد ارائه کرده بود، اعزام فوری ناظران به سوریه مطرح شده بود، ولی در پیشنویس پیشنهادی بریتانیا، فرانسه و آلمان، اعزام ناظران به بعد از عقبنشینی نیروهای ارتش و خارج شدن سلاحهای سنگین از مناطق مسکونی موکول شده بود.
در پیشنویس پیشنهادی اتحادیه اروپا همچنین موضوع اعمال تحریمهای غیرنظامی علیه دولت سوریه، در صورت اجرایی نشدن طرح صلح پیشنهادی کوفی عنان، فرستاده مشترک سازمان ملل متحد و اتحادیه عرب در امور سوریه، مطرح شده است.
در توافقی که نمایندگان کشورها در ژنو داشتند، پیشنویس طرحی برای تامین ۱۸۰ میلیون دلار به منظور فراهم کردن منابع غذایی، دارویی و دیگر تدارکات مورد نیاز یک میلیون نفر در داخل خاک سوریه مورد توافق قرار گرفت.
این مبلغ، اضافه بر کمکهایی است که هماکنون به پناهجویان سوری در کشورهای همسایه سوریه ارائه میشود.
با این حال، اجرایی کردن این طرح نیازمند تایید دولت سوریه است و گفته شده است که مهمترین موضوع، تعداد امدادگرانی است که اجازه مییابند وارد خاک سوریه شوند.
کشورهای عضو شورای امنیت سازمان ملل متحد برای اعزام ناظر به سوریه، دو پیشنویس قطعنامه پیش رو داشتند که در نهایت بر سر قطعنامهای که ترکیبی از متون پیشنهادی روسیه و اتحادیه اروپا بود، به توافق رسیدهاند. بر اساس این پیشنویس، ناظران نظامی و کارشناسان غیرنظامی در ابتدا برای یک دوره سه ماهه به سوریه اعزام میشوند.
هماکنون نیز شماری از ناظران بینالمللی برای زیر نظر داشتن روند برقراری آتشبس، در سوریه به سر میبرند و خبرگزاری رسمی سوریه گزارش داده است که آنها برای بازدید به شهر حمص رفتهاند.
حمص که از پایگاههای اصلی مخالفان دولت سوریه به شمار میرود، هفتهها زیر آتش نیروهای ارتش بوده است.
خبرگزاری رسمی سوریه گزارش داده است که گروه ناظران سازمان ملل متحد با فرماندار حمص دیدار و از بخشهایی از این شهر بازدید کردهاند.
مخالفان دولت میگویند که ارتش امروز شنبه، ۲۱ آوریل، در آستانه سفر هیات ناظران سازمان ملل متحد به حمص، گلولهباران این شهر را متوقف کرده است.
مقدمات رأیگیری
پیشنویس قطعنامهای که مورد توافق قرار گرفته است، در نشست امروز، شنبه، ۲۱ آوریل (دوم اردیبهشت) شورای امنیت سازمان ملل متحد به رأی گذاشته میشود.با وجود کاهش قابل توجه خشونتها در سوریه، مخالفان دولت و خبرنگارانی که در سوریه هستند، از موارد بسیاری از زیرپا گذاشته شدن آتشبس در این کشور خبر دادهاند.
به گزارش رویترز، روز جمعه ۲۰ آوریل، دستکم ۲۳ نفر در سوریه کشته شدند؛ ۱۰ نفر از این افراد بر اثر انفجار یک بمب کنار جادهای که نیروهای امنیتی را هدف قرار داده بود، جان خود را از دادند و دیگر قربانیان، اغلب در گلولهباران شهر حمص توسط نیروهای ارتش کشته شدند.
در پیشنویس قطعنامهای که روسیه به شورای امنیت سازمان ملل متحد ارائه کرده بود، اعزام فوری ناظران به سوریه مطرح شده بود، ولی در پیشنویس پیشنهادی بریتانیا، فرانسه و آلمان، اعزام ناظران به بعد از عقبنشینی نیروهای ارتش و خارج شدن سلاحهای سنگین از مناطق مسکونی موکول شده بود.
در پیشنویس پیشنهادی اتحادیه اروپا همچنین موضوع اعمال تحریمهای غیرنظامی علیه دولت سوریه، در صورت اجرایی نشدن طرح صلح پیشنهادی کوفی عنان، فرستاده مشترک سازمان ملل متحد و اتحادیه عرب در امور سوریه، مطرح شده است.
تلاش برای امدادرسانی
گزارش شده است که کشورهای جهان به دنبال یافتن راههایی برای کمک و امدادرسانی به ساکنان سوریه نیز هستند.در توافقی که نمایندگان کشورها در ژنو داشتند، پیشنویس طرحی برای تامین ۱۸۰ میلیون دلار به منظور فراهم کردن منابع غذایی، دارویی و دیگر تدارکات مورد نیاز یک میلیون نفر در داخل خاک سوریه مورد توافق قرار گرفت.
این مبلغ، اضافه بر کمکهایی است که هماکنون به پناهجویان سوری در کشورهای همسایه سوریه ارائه میشود.
با این حال، اجرایی کردن این طرح نیازمند تایید دولت سوریه است و گفته شده است که مهمترین موضوع، تعداد امدادگرانی است که اجازه مییابند وارد خاک سوریه شوند.
سازمان ملل متحد يک شرکت ايرانی و دو عضو سپاه قدس را تحريم کرد
کميته تحريم سازمان ملل متحد روز جمعه اول اردیبهشت در بيانيه ای گفته است، يک شرکت ايرانی دو «عضو نیروی قدس» سپاه پاسداران را به دليل دخالت در قاچاق سلاح به نيجريه به فهرست تحريمی خود اضافه کرده است.
به گزارش خبرگزاری فرانسه، بر اساس بيانيه کميته تحريم های سازمان ملل متحد، سيد علی اکبر طباطبايی و عظيم آقاجانی، از اعضای نيروی قدس، و همچنين شرکت کشتيرانی بهينه در فهرست تحريم ها قرار گرفته اند.
کميته تحريم های سازمان ملل متحد می گويد، شرکت کشتيرانی بهينه يکی از دو شرکت اصلی است که در امر غيرقانونی ارسال سلاح به غرب آفريقا فعاليت می کند.
اين کميته سازمان ملل متحد همچنين گفته است: شرکت بهينه از جانب سپاه قدس وظيفه ارسال «حمل محموله سلاح ها» به غرب آفريقا را برعهده داشته است.
در بيانيه کميته تحريم سازمان ملل متحد تصريح شده است، تحريم ها عليه اين افراد و شرکت ايرانی شامل ممنوعيت صدور ويزا و سفر و مسدود کردن دارايی خواهد بود.
وزارت خزانه داري آمريکا ماه گذشته اين افراد و شرکت بهينه را در فهرست تحريمی خود قرار داده بود.
وزارت خزانه داری آمريکا اعلام کرده بود، شرکت کشتيرانی «بهينه» حدود دو سال پيش در قاچاق اسلحه به آفريقا دست داشته است و در صدد بوده است تا یک محمولۀ قاچاق با ذکر مقصد کشور گامبيا، شامل صندوق های نارنجک، خمپاره و انواع گلوله بود که در ميان مصالح ساختمانی جاسازی شده بودند، را به این منطقه ارسال کند. ولی این محموله در بندر لاگوس توقیف شد.
عظيم آقاجانی ۴۴ ساله همراه با علی عباس جگا، شهروند نيجريه، به دنبال کشف محموله تسليحاتی از در بندر لاگوس نيجريه دو سال پيش دستگير شدند.
اين دو نفر متهم به واردات غيرقانونی محموله اسلحه به نيجريه و همچنين ارائه اطلاعات نادرست در مورد ۱۳ کانتينتر تسليحاتی ضبط شده در بند لاگوس هستند.
بر اساس کيفرخواست دادستان های نيجريه ای، اين دو متهم در زمان کشف اين محموله اعلام کرده بودند که کانتينرهای توقيفی حامل مواد ساختمانی هستند.
به دنبال کشف اين محموله در آبان ماه دو سال پيش، مقام های پليس نيجريه اعلام کرده بودند که علاوه بر اين دو نفر، يک ايرانی ديگر نيز متهم به دست داشتن در اين پرونده است که به دليل مصونيت ديپلماتيک، بازداشت نشده و مورد بازجويی قرار نگرفته است.
سنگال و گامبيا در اعتراض به ارسال اين تسليحات، روابط ديپلماتيک خود را با ايران قطع کردند و نيجريه نيز در مورد ضبط اين تسليحات به شورای امنيت سازمان ملل گزارش داد.
استقبال آمريکا
در همین حال، سوزان رايس، سفير آمريکا در سازمان ملل متحد، روز جمعه از اقدام کميته تحريم های سازمان ملل استقبال کرد.
خانم رايس گفت: افرادی که امروز در فهرست تحريم های قرار گرفتند، با نقض قطعنامه شورای امنيت سازمان ملل متحد در برنامه قاچاق سلاح نقش داشتند که محموله انها در سال ۲۰۱۰ در نيجريه توقيف شد.
سفير آمريکا اضافه کرد: اين دو فرد و شرکت مزبور به نیروی قدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی وابسته اند که تروريسم و افراطی گری را در خارج از ایران هدایت می کند.
سوزان رايس از کميته تحريم های سازمان ملل متحد خواسته است تا گام های مضاعفی درجهت اجرای تحريم ها بردارد.
بر اساس قطعنامه ۱۷۴۷ شورای امنيت در سال ۲۰۰۷، ايران از صادرات و انتقال انواع سلاح منع شده است.
به گزارش خبرگزاری فرانسه، بر اساس بيانيه کميته تحريم های سازمان ملل متحد، سيد علی اکبر طباطبايی و عظيم آقاجانی، از اعضای نيروی قدس، و همچنين شرکت کشتيرانی بهينه در فهرست تحريم ها قرار گرفته اند.
کميته تحريم های سازمان ملل متحد می گويد، شرکت کشتيرانی بهينه يکی از دو شرکت اصلی است که در امر غيرقانونی ارسال سلاح به غرب آفريقا فعاليت می کند.
اين کميته سازمان ملل متحد همچنين گفته است: شرکت بهينه از جانب سپاه قدس وظيفه ارسال «حمل محموله سلاح ها» به غرب آفريقا را برعهده داشته است.
در بيانيه کميته تحريم سازمان ملل متحد تصريح شده است، تحريم ها عليه اين افراد و شرکت ايرانی شامل ممنوعيت صدور ويزا و سفر و مسدود کردن دارايی خواهد بود.
وزارت خزانه داري آمريکا ماه گذشته اين افراد و شرکت بهينه را در فهرست تحريمی خود قرار داده بود.
وزارت خزانه داری آمريکا اعلام کرده بود، شرکت کشتيرانی «بهينه» حدود دو سال پيش در قاچاق اسلحه به آفريقا دست داشته است و در صدد بوده است تا یک محمولۀ قاچاق با ذکر مقصد کشور گامبيا، شامل صندوق های نارنجک، خمپاره و انواع گلوله بود که در ميان مصالح ساختمانی جاسازی شده بودند، را به این منطقه ارسال کند. ولی این محموله در بندر لاگوس توقیف شد.
عظيم آقاجانی ۴۴ ساله همراه با علی عباس جگا، شهروند نيجريه، به دنبال کشف محموله تسليحاتی از در بندر لاگوس نيجريه دو سال پيش دستگير شدند.
اين دو نفر متهم به واردات غيرقانونی محموله اسلحه به نيجريه و همچنين ارائه اطلاعات نادرست در مورد ۱۳ کانتينتر تسليحاتی ضبط شده در بند لاگوس هستند.
بر اساس کيفرخواست دادستان های نيجريه ای، اين دو متهم در زمان کشف اين محموله اعلام کرده بودند که کانتينرهای توقيفی حامل مواد ساختمانی هستند.
به دنبال کشف اين محموله در آبان ماه دو سال پيش، مقام های پليس نيجريه اعلام کرده بودند که علاوه بر اين دو نفر، يک ايرانی ديگر نيز متهم به دست داشتن در اين پرونده است که به دليل مصونيت ديپلماتيک، بازداشت نشده و مورد بازجويی قرار نگرفته است.
سنگال و گامبيا در اعتراض به ارسال اين تسليحات، روابط ديپلماتيک خود را با ايران قطع کردند و نيجريه نيز در مورد ضبط اين تسليحات به شورای امنيت سازمان ملل گزارش داد.
استقبال آمريکا
در همین حال، سوزان رايس، سفير آمريکا در سازمان ملل متحد، روز جمعه از اقدام کميته تحريم های سازمان ملل استقبال کرد.
خانم رايس گفت: افرادی که امروز در فهرست تحريم های قرار گرفتند، با نقض قطعنامه شورای امنيت سازمان ملل متحد در برنامه قاچاق سلاح نقش داشتند که محموله انها در سال ۲۰۱۰ در نيجريه توقيف شد.
سفير آمريکا اضافه کرد: اين دو فرد و شرکت مزبور به نیروی قدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی وابسته اند که تروريسم و افراطی گری را در خارج از ایران هدایت می کند.
سوزان رايس از کميته تحريم های سازمان ملل متحد خواسته است تا گام های مضاعفی درجهت اجرای تحريم ها بردارد.
بر اساس قطعنامه ۱۷۴۷ شورای امنيت در سال ۲۰۰۷، ايران از صادرات و انتقال انواع سلاح منع شده است.
حضور فیلم «من ندا هستم» در جشنواره کن
«نیکول کیان صدیقی» فیلمساز جوانی است که امسال در جشنواره فیلم کن حضور خواهد یافت. فیلم کوتاه «من ندا هستم» نخستین کار این کارگردان ایرانی یکی از سه فیلم کوتاهی است که برای شرکت در بخش موسوم به «غرفه آمریکایی فیلمسازان تازهنفس» در جشنواره کن انتخاب شدهاست.
فیلم «من ندا هستم» یک مستند داستانی بر اساس زندگی ندا آقا سلطان است که در رویدادهای پس از انتخابات سال ۸۸ در تهران کشته شد.
در گفتوگو با نیکول کیان صَدیقی ابتدا از او میخواهیم که درباره بخش فیلمسازان جدید جشنواره فیلم کن توضیحاتی بدهد:
برای این فیلمهای انتخابی چند بخش مثل انیمیشن، فیلم بلند، مستند و چند بخش متفاوت دیگری وجود دارد، که فیلم من در گروه فیلم کوتاه پذیرفتهاست.
در بخش فیلمهای کوتاه فقط سه فیلم برای شرکت در جشنواره انتخاب شدهاست. قرار است اواخر ماه مه ما به فستیوال کن برویم و فیلم ما را هر روز نشان میدهند. آدمهای خیلی مهمی در آنجا فیلم را نگاه میکنند و خلاصه فرصت خیلی خوبی برای طرح داستان ندا است.
این که فیلم شما در جشنواره کن و در بخش فیلمسازان تازه نفس پذیرفته شدهاست، موقعیت خوبی برای شماست و من به شما شادباش میگویم.
البته شنیدهام که پیش از این هم فیلم «من ندا هستم» در چند جشنواره دیگر به نمایش درآمدهاست.
آیا قرار است که در جشنوارههای دیگری هم این فیلم نشان داده شود؟
بله. پارسال در جشنواره بینالمللی فیلم سانتا رزا و فستیوال آرتهاوس شرکت کرد. امسال در جشنواره «جوایز فیلم لسآنجلس» (لسآنجلس مووی اوارد» یک جایزه برنده شدیم، این هفته دارند در جشنواره ورلدفِست هیوستن فیلم را نمایش میدهند و در این جشنواره هم برنده شدیم.
و حالا قرار است برای دریافت یک جایزه دیگر به آنجا بروم.
هفته دیگر فیلم در جشنواره بورلی هیلز شرکت خواهد کرد و یکی از بزرگترین فستیوالهای لسآنجلس است. البته دو روز پیش به من خبر دادند که فیلم من در جشنواره فیلم مونترئال هم پذیرفته شدهاست.
خلاصه اینکه با این فیلم سر من بسیار شلوغ شده ولی در نهایت خیلی خوشحالم که بیننده بعد از دیدن فیلم میتواند متوجه شود که این فیلم مهمی است و داستان فیلم در مورد ندا آقا سلطان است و همان طور که نام فیلم نشان میدهد، به این معناست که همه ما ندا هستیم و فقط یک ندا در دنیا وجود ندارد بلکه ندا تبدیل به یک سمبل و صدا شدهاست.
من میخواستم با ساختن این فیلم صدای ندا را زنده نگه دارم.
اتفاقا سوال بعدی من در همین رابطه بود که چرا تصمیم گرفتید راجع به ندا آقا سلطان که در رویدادهای پس از انتخابات ریاست جمهوری سال ۸۸ در ایران کشته شد، فیلم بسازید؟
در طول ۳۰ سال گذشته خیلی افراد در ایران کشته و یا زندانی میشوند. و دل همه ما که بیرون از ایران زندگی میکنیم و خبرها را از راه دور میشنویم، همیشه با ایران است. ولی وقتی دنیا به چشم خود دید که چطور ندا کشته شد، همه شوکه شدند.
به این دلیل که همیشه بعد از وقوع جنگهاست که ما فیلم حوادث جنگ را میبینیم که برخی آدمها میافتند و کشته میشوند.
ولی نه آن طور که جلوی چشم خودمان یکباره یک دختر جوانی خیلی عادی گوشه خیابان ایستاده و یکباره یک دقیقه بعد میبینیم که با یک گلوله از پا افتادهاست و این آدم را خیلی شوکه میکند.
این فیلم و این صحنه در یوتیوب و فیسبوک دائما منتشر میشد و همه مدام در مورد ندا حرف میزدند.
ما نباید از یادمان برود که ندا مثل همه دخترها و پسرهای دیگر فقط به جرم اینکه به دنبال آزادی بود تا بتواند حرفش را بزند، کشته شد.
خانم صدیقی، دراین فیلم که به زبان انگلیسی ساخته شده شما علاوه بر نویسندگی و کارگردانی، در نقش ندا هم بازی کردهاید.
آیا بازیگران دیگر ایرانی هم در این فیلم نقشی دارند؟
شما میدانید که فارسی من آنقدر عالی نیست. یک سری مشکلاتی دارم. من اول این فیلمنامه را به انگلیسی نوشته بودم ولی بعدا متن آن را دوباره برایم به فارسی ترجمه کردند.
این فیلم به زبان فارسی با زیرنویس انگلیسی است. بعدها خانم مری آپیک که یک بازیگر ایرانی است و خیلی هم این فیلم و متن فیلمنامه را دوست داشت و میدانست که چرا من این کار را میکنم، اعلام آمادگی کرد که دراین فیلم بازی کند و من رل خانم هاجر رستمی، مادر ندا را به ایشان دادم و خودم هم نقش ندا را بازی کردم.
یک خواننده ایرانی–آمریکایی به نام علی نوربخش نقش محمد و دختر دیگری به نام ویدا ایرانی هم نقش خواهر ندا، هدا را بازی میکند.
فیلم «من ندا هستم» یک مستند داستانی بر اساس زندگی ندا آقا سلطان است که در رویدادهای پس از انتخابات سال ۸۸ در تهران کشته شد.
در گفتوگو با نیکول کیان صَدیقی ابتدا از او میخواهیم که درباره بخش فیلمسازان جدید جشنواره فیلم کن توضیحاتی بدهد:
گفتوگوی حسین قویمی با نیکول صدیقی درباره فیلم جدید او
نیکول صدیقی، در لسآنجلس: همه دنیا میدانند که این بزرگترین فستیوال دنیاست. فیلم من در بخش فیلمسازان جدید نمایش داده میشود. از بین چند هزار فیلم که به این جشنواره فرستاده شده و آنها بررسی کردهاند، هر ساله ۱۲ یا ۱۴ فیلم انتخاب میشوند.برای این فیلمهای انتخابی چند بخش مثل انیمیشن، فیلم بلند، مستند و چند بخش متفاوت دیگری وجود دارد، که فیلم من در گروه فیلم کوتاه پذیرفتهاست.
در بخش فیلمهای کوتاه فقط سه فیلم برای شرکت در جشنواره انتخاب شدهاست. قرار است اواخر ماه مه ما به فستیوال کن برویم و فیلم ما را هر روز نشان میدهند. آدمهای خیلی مهمی در آنجا فیلم را نگاه میکنند و خلاصه فرصت خیلی خوبی برای طرح داستان ندا است.
این که فیلم شما در جشنواره کن و در بخش فیلمسازان تازه نفس پذیرفته شدهاست، موقعیت خوبی برای شماست و من به شما شادباش میگویم.
البته شنیدهام که پیش از این هم فیلم «من ندا هستم» در چند جشنواره دیگر به نمایش درآمدهاست.
آیا قرار است که در جشنوارههای دیگری هم این فیلم نشان داده شود؟
بله. پارسال در جشنواره بینالمللی فیلم سانتا رزا و فستیوال آرتهاوس شرکت کرد. امسال در جشنواره «جوایز فیلم لسآنجلس» (لسآنجلس مووی اوارد» یک جایزه برنده شدیم، این هفته دارند در جشنواره ورلدفِست هیوستن فیلم را نمایش میدهند و در این جشنواره هم برنده شدیم.
و حالا قرار است برای دریافت یک جایزه دیگر به آنجا بروم.
هفته دیگر فیلم در جشنواره بورلی هیلز شرکت خواهد کرد و یکی از بزرگترین فستیوالهای لسآنجلس است. البته دو روز پیش به من خبر دادند که فیلم من در جشنواره فیلم مونترئال هم پذیرفته شدهاست.
خلاصه اینکه با این فیلم سر من بسیار شلوغ شده ولی در نهایت خیلی خوشحالم که بیننده بعد از دیدن فیلم میتواند متوجه شود که این فیلم مهمی است و داستان فیلم در مورد ندا آقا سلطان است و همان طور که نام فیلم نشان میدهد، به این معناست که همه ما ندا هستیم و فقط یک ندا در دنیا وجود ندارد بلکه ندا تبدیل به یک سمبل و صدا شدهاست.
من میخواستم با ساختن این فیلم صدای ندا را زنده نگه دارم.
اتفاقا سوال بعدی من در همین رابطه بود که چرا تصمیم گرفتید راجع به ندا آقا سلطان که در رویدادهای پس از انتخابات ریاست جمهوری سال ۸۸ در ایران کشته شد، فیلم بسازید؟
در طول ۳۰ سال گذشته خیلی افراد در ایران کشته و یا زندانی میشوند. و دل همه ما که بیرون از ایران زندگی میکنیم و خبرها را از راه دور میشنویم، همیشه با ایران است. ولی وقتی دنیا به چشم خود دید که چطور ندا کشته شد، همه شوکه شدند.
به این دلیل که همیشه بعد از وقوع جنگهاست که ما فیلم حوادث جنگ را میبینیم که برخی آدمها میافتند و کشته میشوند.
ولی نه آن طور که جلوی چشم خودمان یکباره یک دختر جوانی خیلی عادی گوشه خیابان ایستاده و یکباره یک دقیقه بعد میبینیم که با یک گلوله از پا افتادهاست و این آدم را خیلی شوکه میکند.
این فیلم و این صحنه در یوتیوب و فیسبوک دائما منتشر میشد و همه مدام در مورد ندا حرف میزدند.
ما نباید از یادمان برود که ندا مثل همه دخترها و پسرهای دیگر فقط به جرم اینکه به دنبال آزادی بود تا بتواند حرفش را بزند، کشته شد.
خانم صدیقی، دراین فیلم که به زبان انگلیسی ساخته شده شما علاوه بر نویسندگی و کارگردانی، در نقش ندا هم بازی کردهاید.
آیا بازیگران دیگر ایرانی هم در این فیلم نقشی دارند؟
شما میدانید که فارسی من آنقدر عالی نیست. یک سری مشکلاتی دارم. من اول این فیلمنامه را به انگلیسی نوشته بودم ولی بعدا متن آن را دوباره برایم به فارسی ترجمه کردند.
این فیلم به زبان فارسی با زیرنویس انگلیسی است. بعدها خانم مری آپیک که یک بازیگر ایرانی است و خیلی هم این فیلم و متن فیلمنامه را دوست داشت و میدانست که چرا من این کار را میکنم، اعلام آمادگی کرد که دراین فیلم بازی کند و من رل خانم هاجر رستمی، مادر ندا را به ایشان دادم و خودم هم نقش ندا را بازی کردم.
یک خواننده ایرانی–آمریکایی به نام علی نوربخش نقش محمد و دختر دیگری به نام ویدا ایرانی هم نقش خواهر ندا، هدا را بازی میکند.
بانک جهانی: اقتصاد ایران در کام رشد منفی
بانک جهانی نرخ رشد اقتصادی ایران را در سال جاری و سال آینده میلادی منفی پیشبینی میکند. این موضوع گفتوگوی اقتصادی امروز رادیو فردا است.
در گزارش تازهای که به چشمانداز اقتصادی کشورهای خاورمیانه و آفریقای شمالی اختصاص دارد، بانک جهانی نرخ رشد ایران را در سطحی پایینتر از آنچه قبلا پیش بینی کرده بود، قرار میدهد. چرا کارشناسان بانک جهانی به اوضاع اقتصادی ایران این همه بدبیناند؟
گزارش تازه بانک جهانی درباره خاورمیانه و آفریقای شمالی، که عمدتا در پیوند با مسئله اشتغال تهیه شده، رشد اقتصادی ایران را در سال ۲۰۱۱ دو درصد ارزیابی میکند. همان گزارش پیشبینی میکند که در سال ۲۰۱۲ اقتصاد ایران یک نرخ رشد منفی ۰٫۸ درصدی و در سال ۲۰۱۳ هم باز یک نرخ منفی ۰٫۷ درصدی را تجربه خواهد کرد.
این ارزیابی بدبینانهتر از ارزیابی چند روز پیش صندوق بین المللی پول است که نرخ رشد اقتصادی ایران را در سال جاری میلادی زیر نیم در صد پیشبینی کرده بود.
و اما دلیل این بدبینی، در گزارش بانک جهانی، عمدتا به کاهش تولید و صادرات نفت ایران زیر تاثیر تحریمهای اقتصادی بین المللی نسبت داده شدهاست.
من شخصا با چنین تحلیلی چندان موافق نیستم. البته تحریمهای بینالمللی در رکود توام با تورمی که دامن اقتصاد ایران را گرفته، موثر بودهاند، ولی عوامل مهمتر دیگری هم هستند که اوضاع اقتصادی ایران را به وخامت کشاندهاند، به ویژه آشفتگی حاکم بر سیاستگذاری کشور. هیچکس به درستی نمیداند چه سیاستی بر اقتصاد ایران حاکم است، اولویتها چیست و جهتگیریها کدام است.
در فضای سیاست ایران هم، کشمکشهای دایمی میان کانونهای گوناگون قدرت هر گونه ثباتی را از میان بردهاست.
و سر انجام در عرصه خارجی هم، به دلیل تنشهای پایانناپذیر میان ایران و شماری از بانفوذترین قدرتهای بینالمللی، فعالان اقتصادی ایران زیر بار هزینههای ناشی از تحریم از نفس افتادهاند.
مجموعه این عوامل، سرچشمه آمار بسیار بدی است که پیش از این از سوی شماری از اقتصاددانان مستقل ایرانی ارائه شده بود و امروز در گزارشهای صندوق بینالمللی پول و بانک جهانی مورد تایید قرار میگیرد.
گزارش بانک جهانی بر کاهش تولید و صدور نفت ایران تاکید میکند، و همین پدیده را عامل اصلی رکود اقتصادی ایران معرفی میکند. ولی احمد قلعهبانی، معاون وزیر نفت جمهوری اسلامی، روز جمعه این کاهش را تکذیب کرد و گفت تولید نفت کشور چهار میلیون و دویست هزار بشکه در روز است. رقم واقعی تولید و صدور نفت ایران چقدر است؟
گزارش بانک جهانی در مورد کاهش تولید و صدور نفت ایران بر آمار آژانس بینالمللی انرژی تکیه میکند، که همصدا با شماری از سازمانهای بینالمللی، از جمله «اوپک»، تولید نفت ایران را چند صد هزار بشکه پایینتر از رقمی اعلام میکنند که از سوی وزارت نفت جمهوری اسلامی اعلام میشود.
مهمتر از همه، آمار بانک مرکزی جمهوری اسلامی است که ادعای سخنگویان وزارت نفت را زیر پرسش میبرد. بر پایه آخرین نماگر اقتصادی بانک مرکزی جمهوری اسلامی، که اسفند ماه ۹۰ منتشر شده، تولید نفت ایران در سه ماهه آخر سال ۸۹ از سه میلیون و پانصد هزار بشکه در روز بیشتر نبوده و صادرات نفتی ایران هم به زیر دو میلیون بشکه در روز رسیدهاست.
از آمار سازمان «اوپک» هم این طور برمیآید که تولید نفت ایران طی یک سال گذشته صد هزار بشکه در روز پایینتر رفته و به سه میلیون و چهار صد هزار بشکه در روز تنزل پیدا کرده.
منتها آقای قلعهبانی، معاون وزارت نفت جمهوری اسلامی، روز جمعه گفت نه آمار بانک مرکزی را قبول دارد و نه آمار سازمان «اوپک» را.
اگر در گزارش تازه بانک جهانی نرخ رشد ایران را با نرخ رشد سایر کشورهای منطقه خاورمیانه و آفریقای شمالی مقایسه کنیم، به چه نتایجی میرسیم؟
در گزارش بانک جهانی میانگین نرخ رشد در هیجده کشور خاورمیانه و آفریقای شمالی به علاوه سرزمینهای فلسطینی در سال جاری میلادی، ۴٫۸ در صد پیشبینی شده، حال آنکه ایران نرخ رشد منفی دارد.
به جز ایران، سوریه و یمن هم، به دلیل اوضاع سیاسی داخلیشان، در سال جاری میلادی، به ارزیابی بانک جهانی، نرخ رشد منفی خواهند داشت.
فراموش نکنیم که بر پایه برنامه پنجساله پنجم جمهوری اسلامی، میانگین نرخ رشد ایران باید هشت درصد باشد که اگر آمار و پیشبینیهای سازمانهای بینالمللی را ملاک قرار دهیم، در بهترین حالت احتمال دارد تنها یک هفتم تا یک ششم هدف برنامه پنجم تحقق پیدا کند.
در گزارش تازهای که به چشمانداز اقتصادی کشورهای خاورمیانه و آفریقای شمالی اختصاص دارد، بانک جهانی نرخ رشد ایران را در سطحی پایینتر از آنچه قبلا پیش بینی کرده بود، قرار میدهد. چرا کارشناسان بانک جهانی به اوضاع اقتصادی ایران این همه بدبیناند؟
گفتوگوی الهه روانشاد با فریدون خاوند در مورد ارزیابی بانک جهانی از اقتصاد ایران
فریدون خاوند - ارزیابی بانک جهانی تائیدی است بر نظر شماری از کارشناسان مسائل اقتصادی ایران که طی دو سه سال گذشته میگفتند این کشور با سختترین و طولانیترین رکود اقتصادی بعد از جنگ با عراق روبرو شدهاست.گزارش تازه بانک جهانی درباره خاورمیانه و آفریقای شمالی، که عمدتا در پیوند با مسئله اشتغال تهیه شده، رشد اقتصادی ایران را در سال ۲۰۱۱ دو درصد ارزیابی میکند. همان گزارش پیشبینی میکند که در سال ۲۰۱۲ اقتصاد ایران یک نرخ رشد منفی ۰٫۸ درصدی و در سال ۲۰۱۳ هم باز یک نرخ منفی ۰٫۷ درصدی را تجربه خواهد کرد.
این ارزیابی بدبینانهتر از ارزیابی چند روز پیش صندوق بین المللی پول است که نرخ رشد اقتصادی ایران را در سال جاری میلادی زیر نیم در صد پیشبینی کرده بود.
و اما دلیل این بدبینی، در گزارش بانک جهانی، عمدتا به کاهش تولید و صادرات نفت ایران زیر تاثیر تحریمهای اقتصادی بین المللی نسبت داده شدهاست.
من شخصا با چنین تحلیلی چندان موافق نیستم. البته تحریمهای بینالمللی در رکود توام با تورمی که دامن اقتصاد ایران را گرفته، موثر بودهاند، ولی عوامل مهمتر دیگری هم هستند که اوضاع اقتصادی ایران را به وخامت کشاندهاند، به ویژه آشفتگی حاکم بر سیاستگذاری کشور. هیچکس به درستی نمیداند چه سیاستی بر اقتصاد ایران حاکم است، اولویتها چیست و جهتگیریها کدام است.
در فضای سیاست ایران هم، کشمکشهای دایمی میان کانونهای گوناگون قدرت هر گونه ثباتی را از میان بردهاست.
و سر انجام در عرصه خارجی هم، به دلیل تنشهای پایانناپذیر میان ایران و شماری از بانفوذترین قدرتهای بینالمللی، فعالان اقتصادی ایران زیر بار هزینههای ناشی از تحریم از نفس افتادهاند.
مجموعه این عوامل، سرچشمه آمار بسیار بدی است که پیش از این از سوی شماری از اقتصاددانان مستقل ایرانی ارائه شده بود و امروز در گزارشهای صندوق بینالمللی پول و بانک جهانی مورد تایید قرار میگیرد.
گزارش بانک جهانی بر کاهش تولید و صدور نفت ایران تاکید میکند، و همین پدیده را عامل اصلی رکود اقتصادی ایران معرفی میکند. ولی احمد قلعهبانی، معاون وزیر نفت جمهوری اسلامی، روز جمعه این کاهش را تکذیب کرد و گفت تولید نفت کشور چهار میلیون و دویست هزار بشکه در روز است. رقم واقعی تولید و صدور نفت ایران چقدر است؟
گزارش بانک جهانی در مورد کاهش تولید و صدور نفت ایران بر آمار آژانس بینالمللی انرژی تکیه میکند، که همصدا با شماری از سازمانهای بینالمللی، از جمله «اوپک»، تولید نفت ایران را چند صد هزار بشکه پایینتر از رقمی اعلام میکنند که از سوی وزارت نفت جمهوری اسلامی اعلام میشود.
مهمتر از همه، آمار بانک مرکزی جمهوری اسلامی است که ادعای سخنگویان وزارت نفت را زیر پرسش میبرد. بر پایه آخرین نماگر اقتصادی بانک مرکزی جمهوری اسلامی، که اسفند ماه ۹۰ منتشر شده، تولید نفت ایران در سه ماهه آخر سال ۸۹ از سه میلیون و پانصد هزار بشکه در روز بیشتر نبوده و صادرات نفتی ایران هم به زیر دو میلیون بشکه در روز رسیدهاست.
از آمار سازمان «اوپک» هم این طور برمیآید که تولید نفت ایران طی یک سال گذشته صد هزار بشکه در روز پایینتر رفته و به سه میلیون و چهار صد هزار بشکه در روز تنزل پیدا کرده.
منتها آقای قلعهبانی، معاون وزارت نفت جمهوری اسلامی، روز جمعه گفت نه آمار بانک مرکزی را قبول دارد و نه آمار سازمان «اوپک» را.
اگر در گزارش تازه بانک جهانی نرخ رشد ایران را با نرخ رشد سایر کشورهای منطقه خاورمیانه و آفریقای شمالی مقایسه کنیم، به چه نتایجی میرسیم؟
در گزارش بانک جهانی میانگین نرخ رشد در هیجده کشور خاورمیانه و آفریقای شمالی به علاوه سرزمینهای فلسطینی در سال جاری میلادی، ۴٫۸ در صد پیشبینی شده، حال آنکه ایران نرخ رشد منفی دارد.
به جز ایران، سوریه و یمن هم، به دلیل اوضاع سیاسی داخلیشان، در سال جاری میلادی، به ارزیابی بانک جهانی، نرخ رشد منفی خواهند داشت.
فراموش نکنیم که بر پایه برنامه پنجساله پنجم جمهوری اسلامی، میانگین نرخ رشد ایران باید هشت درصد باشد که اگر آمار و پیشبینیهای سازمانهای بینالمللی را ملاک قرار دهیم، در بهترین حالت احتمال دارد تنها یک هفتم تا یک ششم هدف برنامه پنجم تحقق پیدا کند.
گولاگ یا اردوگاههای کار اجباری در کره شمالی
هفتهنامه «اکونومیست» چاپ بریتانیا در گزارش مستندی به شرایط اسفبار محکومان در تبعیدگاههای کار اجباری (گولاگ) در کره شمالی پرداخته و مینویسد نقض شدید حقوق بشر در این اردوگاهها یک شرمساری بزرگ برای تمام جهان است.
ارزیابیهای موجود نشان میدهد که دولت کره شمالی رقمی بین ۱۵۰ تا ۲۰۰ هزار زندانی سیاسی را در اردوگاههای کار اجباری در نواحی دورافتاده شمال این کشور حبس کردهاست. دولت این کشور وجود هرگونه زندانی سیاسی در کره شمالی را تکذیب میکند. یا به گفته کیم جونگ دوم رهبر این کشور، مجازات دشمنان حکومت، به مثابه حفاظت و پاسداری از حقوق بشر مردم کره شمالی است.
زندانیان این اردوگاهها هیچگاه از جرم خود مطلع نمیشوند هر چند رواج گسترده شکنجه باعث میشود که آنها به اصطلاح «اعتراف» کرده و بپذیرند که وجهه «رهبر کبیر» کشور را خدشهدار نموده و یا به برنامههای رسانههای خارجی گوش دادهاند.
از برگزاری محاکمه، وکیل مدافع، قاضی و حتی محکومیت مشخص هیچ خبری نیست. اما اکثریت این افراد تمام طول عمر خود را در اردوگاههای کار اجباری سپری میکنند مگر آنکه موفق شوند به شکلی از این اردوگاهها بگریزند. بسیاری از آنها به شکل اجباری و اسرارآمیزی یکباره مفقود میشوند. اعضای خانواده، دوستان، همسایهها و همکاران این افراد در مورد سرنوشت آنها هیچ خبری پیدا نمیکنند.
افراد زندانی در این اردوگاهها هیچوقت اجازه ملاقات و یا دریافت نامه و بستههای غذا را ندارند. غذای کافی به آنها داده نمیشود، و در معادن و به شکل طاقتفرسایی بیگاری میکنند، شرایط زندگی و محل خواب و زیست آنها بسیار وخیم است و در هر ماه فقط یک روز تعطیل دارند.
نقض قوانین سختگیرانه اردوگاه، برای نمونه سرقت غذا، آسیب زدن به وسایل و یا حتی برقراری رابطه عاشقانه و جنسی با دیگران به مجازاتهای بسیار شدیدی مثل ضرب و شتم و یا شکنجه منجر میشود. نگهبانان به طور مستمر به زنان زندانی تجاوز میکنند و به همین خاطر سقط جنین اجباری بسیار متداول است. زندانیان تحت فشار قرار میگیرند تا برای مقامات اردوگاه خبرچینی کنند. اجرای مجازات اعدام بسیار معمول است و سایر زندانیان مجبور میشوند این اعدامها را ببینند.
هفتهنامه اکونومیست سپس به مورد یکی از زندانیان تبعیدگاههای کار اجباری در کره شمالی میپردازد. نام وی «شین دونگ هیوک» است و ماجرای زندگی او موضوع کتاب جدیدی است به نام «فرار از اردوگاه ۱۴» او فرزند یک پدر و مادر «زندانی نمونه» است که در سال ۱۹۸۲ در اردوگاه کار اجباری شماره ۱۴ واقع در «کائچون» متولد شده و بیست و دو سال اول عمر خود را در آن اردوگاه سپری کردهاست.
به خاطر انداختن یک چرخ خیاطی یکی از انگشتان وی را قطع کردند. برای وادار کردن وی به «اعتراف» به پیوستن به گروهی که قصد فرار داشته و به اصطلاح توسط مادر و برادر وی طراحی شدهاست، ماموران زندان او را ساعتها روی شعله آتش آویزان نگاه داشته و قلابی را در ناحیه شکم وی فرو کردند.
در مواردی تمام اعضای یک خانواده را در این اردوگاهها زندانی میکنند. «کیم ایل سونگ» بنیانگذار دولت کره شمالی زمانی اعلام کرد: «بذر و نطفه تمام تجزیهطلبان و دشمنان حکومت، هر کسی که باشند، برای سه نسل متوالی باید نابود شود.»
درست همچون دوران استیلای حکومت فئودالی خاندان «چوسون» بر کشور کره، رژیم «کیم ایل سونگ» نیز جمعیت این کشور را به سه گروه موروثی «وفاداران به حکومت»، «متزلزلها» و «دشمنان حکومت» تقسیم کردهاست.
اردوگاههای کار اجباری مملو از افراد و خانوادههایی است که جزو گروه سوم تلقی میشوند، یعنی کسانی که حدس زده میشود مسیحی هستند، یا پیشینه خانوادگی نامطلوب دارند و یا به خاندان «کیم» اهانت کردهاند.
هفتهنامه «اکونومیست» یادآوری میکند که عمر اردوگاههای کار اجباری کره شمالی سه برابر سالهایی است که اردوگاههای مشابه (گولاگها) در اتحاد شوروی سابق دایر بودند. اما با این وجود جامعه جهانی هنوز چشم خود را به روی آن بستهاست. دولت آمریکا تمام اقدامات و فعالیتهای دیپلماتیک خود را به مهار و کنترل برنامه هستهای بدوی و عقبمانده کره شمالی اختصاص داده و باید گفت که نتیجه چندانی هم به دست نیاوردهاست.
دولت کره جنوبی نیز گرفتاریهای دیگری دارد. جناح چپ سیاست این کشور خواهان روابط بهتری با همسایه شمالی است و بقیه مردم کره جنوبی نیز آرزو میکنند کهای کاش از آغاز چیزی به اسم کره شمالی وجود نداشت. و در مورد چین که شاید تنها همپیمان جدی رژیم کره شمالی باشد، باید گفت که به زور شهروندان کره شمالی را که از آن کشور میگریزند به مقامات کره شمالی پس میدهد با وجودیکه میداند این افراد با خطر اعدام روبرو هستند.
به ندرت موضوع اردوگاههای کار اجباری کره شمالی مطرح میشود. ابعاد این فجایع آنقدر بزرگ است که کلمه انزجار در برابر آن رنگ میبازد و گاه واکنش انسانی و اخلاقی به این واقعیت را فلج میکند. شاید به مسخره گرفتن حکومتی نظیر کره شمالی که توسط یک عده دیوانه هدایت میشود از توجه به فجایع انسانی که این رژیم سبب شده سادهتر باشد. بسیاری از رسانهها از جمله خود «اکونومیست» به این خاطر مقصر و خطاکاراند.
نباید فراموش کرد که حکومت کره شمالی مرتکب تمام جنایاتی شده، از تجاوز و شکنجه گرفتن تا بیگاری کشیدن و کوچ اجباری مردم که آنها را مصادیق جنایت علیه بشریت میدانیم.
باید به این میراث شوم پایان داد. جامعه جهانی اگر برای معیارهای جهانشمول حقوق بشر ارزشی قائل است نباید بیش از این نسبت به جنایاتی که در کره شمالی اتفاق میافتد منفعل بماند. دولت چین باید به سیاست شرمبار بازگرداندن اجباری فراریان از کره شمالی پایان داده و به صلیب سرخ بینالمللی و دفتر امور پناهجویان سازمان ملل متحد اجازه دهد که در گذرگاههای مرزی با کره شمالی مستقر شوند. همچنین باید حمایت خود از دولت کره شمالی در شورای امنیت سازمان ملل متحد را متوقف کند.
سازمان ملل متحد باید کمیسیون ویژهای را برای تحقیقات دقیق در مورد اردوگاههای کار اجباری در کره شمالی تشکیل دهد. دولتهای آمریکا و کره جنوبی نباید پشت سیاست مهار برنامههای هستهای کره شمالی پنهان شوند و به مسئله نقض حقوق بشر در آن کشور باید توجه بیشتری بکنند.
روز پانزدهم آوریل «کیم جونگ اوون» حاکم جوان کره شمالی صدمین سالروز تولد پدر بزرگ خود را جشن گرفت. این نسل سوم از فرزندان خاندان «کیم» اکنون باید در مورد میراث خونبار و جنایتکارانه پدران خود پاسخگو باشد. جنایات این خاندان لکه ننگ است بر دامان تمامی بشریت.
ارزیابیهای موجود نشان میدهد که دولت کره شمالی رقمی بین ۱۵۰ تا ۲۰۰ هزار زندانی سیاسی را در اردوگاههای کار اجباری در نواحی دورافتاده شمال این کشور حبس کردهاست. دولت این کشور وجود هرگونه زندانی سیاسی در کره شمالی را تکذیب میکند. یا به گفته کیم جونگ دوم رهبر این کشور، مجازات دشمنان حکومت، به مثابه حفاظت و پاسداری از حقوق بشر مردم کره شمالی است.
زندانیان این اردوگاهها هیچگاه از جرم خود مطلع نمیشوند هر چند رواج گسترده شکنجه باعث میشود که آنها به اصطلاح «اعتراف» کرده و بپذیرند که وجهه «رهبر کبیر» کشور را خدشهدار نموده و یا به برنامههای رسانههای خارجی گوش دادهاند.
از برگزاری محاکمه، وکیل مدافع، قاضی و حتی محکومیت مشخص هیچ خبری نیست. اما اکثریت این افراد تمام طول عمر خود را در اردوگاههای کار اجباری سپری میکنند مگر آنکه موفق شوند به شکلی از این اردوگاهها بگریزند. بسیاری از آنها به شکل اجباری و اسرارآمیزی یکباره مفقود میشوند. اعضای خانواده، دوستان، همسایهها و همکاران این افراد در مورد سرنوشت آنها هیچ خبری پیدا نمیکنند.
افراد زندانی در این اردوگاهها هیچوقت اجازه ملاقات و یا دریافت نامه و بستههای غذا را ندارند. غذای کافی به آنها داده نمیشود، و در معادن و به شکل طاقتفرسایی بیگاری میکنند، شرایط زندگی و محل خواب و زیست آنها بسیار وخیم است و در هر ماه فقط یک روز تعطیل دارند.
نقض قوانین سختگیرانه اردوگاه، برای نمونه سرقت غذا، آسیب زدن به وسایل و یا حتی برقراری رابطه عاشقانه و جنسی با دیگران به مجازاتهای بسیار شدیدی مثل ضرب و شتم و یا شکنجه منجر میشود. نگهبانان به طور مستمر به زنان زندانی تجاوز میکنند و به همین خاطر سقط جنین اجباری بسیار متداول است. زندانیان تحت فشار قرار میگیرند تا برای مقامات اردوگاه خبرچینی کنند. اجرای مجازات اعدام بسیار معمول است و سایر زندانیان مجبور میشوند این اعدامها را ببینند.
هفتهنامه اکونومیست سپس به مورد یکی از زندانیان تبعیدگاههای کار اجباری در کره شمالی میپردازد. نام وی «شین دونگ هیوک» است و ماجرای زندگی او موضوع کتاب جدیدی است به نام «فرار از اردوگاه ۱۴» او فرزند یک پدر و مادر «زندانی نمونه» است که در سال ۱۹۸۲ در اردوگاه کار اجباری شماره ۱۴ واقع در «کائچون» متولد شده و بیست و دو سال اول عمر خود را در آن اردوگاه سپری کردهاست.
به خاطر انداختن یک چرخ خیاطی یکی از انگشتان وی را قطع کردند. برای وادار کردن وی به «اعتراف» به پیوستن به گروهی که قصد فرار داشته و به اصطلاح توسط مادر و برادر وی طراحی شدهاست، ماموران زندان او را ساعتها روی شعله آتش آویزان نگاه داشته و قلابی را در ناحیه شکم وی فرو کردند.
در مواردی تمام اعضای یک خانواده را در این اردوگاهها زندانی میکنند. «کیم ایل سونگ» بنیانگذار دولت کره شمالی زمانی اعلام کرد: «بذر و نطفه تمام تجزیهطلبان و دشمنان حکومت، هر کسی که باشند، برای سه نسل متوالی باید نابود شود.»
درست همچون دوران استیلای حکومت فئودالی خاندان «چوسون» بر کشور کره، رژیم «کیم ایل سونگ» نیز جمعیت این کشور را به سه گروه موروثی «وفاداران به حکومت»، «متزلزلها» و «دشمنان حکومت» تقسیم کردهاست.
اردوگاههای کار اجباری مملو از افراد و خانوادههایی است که جزو گروه سوم تلقی میشوند، یعنی کسانی که حدس زده میشود مسیحی هستند، یا پیشینه خانوادگی نامطلوب دارند و یا به خاندان «کیم» اهانت کردهاند.
هفتهنامه «اکونومیست» یادآوری میکند که عمر اردوگاههای کار اجباری کره شمالی سه برابر سالهایی است که اردوگاههای مشابه (گولاگها) در اتحاد شوروی سابق دایر بودند. اما با این وجود جامعه جهانی هنوز چشم خود را به روی آن بستهاست. دولت آمریکا تمام اقدامات و فعالیتهای دیپلماتیک خود را به مهار و کنترل برنامه هستهای بدوی و عقبمانده کره شمالی اختصاص داده و باید گفت که نتیجه چندانی هم به دست نیاوردهاست.
دولت کره جنوبی نیز گرفتاریهای دیگری دارد. جناح چپ سیاست این کشور خواهان روابط بهتری با همسایه شمالی است و بقیه مردم کره جنوبی نیز آرزو میکنند کهای کاش از آغاز چیزی به اسم کره شمالی وجود نداشت. و در مورد چین که شاید تنها همپیمان جدی رژیم کره شمالی باشد، باید گفت که به زور شهروندان کره شمالی را که از آن کشور میگریزند به مقامات کره شمالی پس میدهد با وجودیکه میداند این افراد با خطر اعدام روبرو هستند.
به ندرت موضوع اردوگاههای کار اجباری کره شمالی مطرح میشود. ابعاد این فجایع آنقدر بزرگ است که کلمه انزجار در برابر آن رنگ میبازد و گاه واکنش انسانی و اخلاقی به این واقعیت را فلج میکند. شاید به مسخره گرفتن حکومتی نظیر کره شمالی که توسط یک عده دیوانه هدایت میشود از توجه به فجایع انسانی که این رژیم سبب شده سادهتر باشد. بسیاری از رسانهها از جمله خود «اکونومیست» به این خاطر مقصر و خطاکاراند.
نباید فراموش کرد که حکومت کره شمالی مرتکب تمام جنایاتی شده، از تجاوز و شکنجه گرفتن تا بیگاری کشیدن و کوچ اجباری مردم که آنها را مصادیق جنایت علیه بشریت میدانیم.
باید به این میراث شوم پایان داد. جامعه جهانی اگر برای معیارهای جهانشمول حقوق بشر ارزشی قائل است نباید بیش از این نسبت به جنایاتی که در کره شمالی اتفاق میافتد منفعل بماند. دولت چین باید به سیاست شرمبار بازگرداندن اجباری فراریان از کره شمالی پایان داده و به صلیب سرخ بینالمللی و دفتر امور پناهجویان سازمان ملل متحد اجازه دهد که در گذرگاههای مرزی با کره شمالی مستقر شوند. همچنین باید حمایت خود از دولت کره شمالی در شورای امنیت سازمان ملل متحد را متوقف کند.
سازمان ملل متحد باید کمیسیون ویژهای را برای تحقیقات دقیق در مورد اردوگاههای کار اجباری در کره شمالی تشکیل دهد. دولتهای آمریکا و کره جنوبی نباید پشت سیاست مهار برنامههای هستهای کره شمالی پنهان شوند و به مسئله نقض حقوق بشر در آن کشور باید توجه بیشتری بکنند.
روز پانزدهم آوریل «کیم جونگ اوون» حاکم جوان کره شمالی صدمین سالروز تولد پدر بزرگ خود را جشن گرفت. این نسل سوم از فرزندان خاندان «کیم» اکنون باید در مورد میراث خونبار و جنایتکارانه پدران خود پاسخگو باشد. جنایات این خاندان لکه ننگ است بر دامان تمامی بشریت.
شانس آخر ایران؟
«خاویر سولانا» مسئول پیشین سیاست خارجی اتحادیه اروپا که قبل از عهدهداری این مقام توسط «کاترین اشتون» به مدت چند سال سرپرستی مذاکرات هستهای با ایران را برعهده داشت در مقالهای که در «پراجکت سیندیکت» به چاپ رسیده تحلیل خود را از تازهترین دور مذاکرات بین ایران و نمایندگان کشورهای پنج به علاوه یک منتشر کردهاست. ترجمه این مقاله به شرح زیر است:
پس از یک سال و اندی بنبست و بینتیجه ماندن مذاکرات ژانویه سال ۲۰۱۱ آغاز دور جدید گفتوگوها بین ایران و کشورهای پنج بعلاوه یک از نگاه بسیاری آخرین شانس ایران برای حل مسالمتآمیز بحرانی است که نزدیک به یک دهه ادامه دارد. من به عنوان مذاکرهکننده از سوی دولتهای غربی در فاصله سالهای ۲۰۰۶ تا ۲۰۰۹ در این بحران نقش مستقیمی داشتم.
هدف دور جدید مذاکرات که ریاست آن برعهده کاترین اشتون مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا و سعید جلیلی مذاکرهکننده ارشد دولت ایران است هنوز هم قانع کردن ایران به توقف غنیسازی اورانیوم، تبعیت از قطعنامههای مصوب شورای امنیت سازمان ملل متحد و پایبندی به تعهدات خود براساس پیمان منع گسترش سلاحهای هستهای که ایران از جمله امضاکنندگان آن است. اما علاوه بر این چند عامل دیگر اهمیت راهبردی این مذاکرات را بیشتر میکند.
عامل اول این است که از زمان توقف دور قبلی گفتوگوهای هستهای با ایران، شرایط سیاسی و اقتصادی ایران تغییرات مهمی کردهاست. ماه نوامبر سال گذشته آژانس بینالمللی انرژی اتمی در گزارش خود اعلام کرد برنامههای هستهای ایران به جای حرکت به سمت تولید برق و یا تولید ایزوتوپ برای مصارف پزشکی به سمت فراهم کردن امکانات برای تولید بمب هستهای حرکت میکند. پس از آن فشارهای بین المللی بر ایران افزایش یافت و معاملات بانکی با بانک مرکزی ایران و همینطور صادرات نفت آن کشور مورد تحریم قرار گرفت.
هر چند افزایش بهای نفت در ماههای اخیر تا حدی به درآمد آن کشور افزودهاست ولی اعمال تحریمهای جدید تاثیر خود را به شکل محسوسی به خصوص در شرایط اقتصاد مصرفکنندگان ایرانی برجای گذاشتهاست. از ماه اکتبر تاکنون ریال ۴۰ درصد از ارزش خود را در برابر ارزهای جهان از دست داده و این وضعیت واردات کالاهای خارجی را برای ایران دشوارتر کردهاست. نقل و انتقال ارز در سیستم بانکی بینالمللی برای دولت ایران، بازرگانان و شهروندان عادی آن کشور بسیار دشوار شدهاست.
علاوه بر این حکومت ایرن به نسبت گذشته درگیر اختلافات شدیدتر و بنابراین ضعیفتر است. مناسبات آیتالله خامنهای رهبر با محمود احمدی نژاد رئیس جمهور ایران وخیمتر شده و در عین حال این اختلافها و تنشها در سپاه پاسداران افزایش یافتهاست. باید دید که این تغییرات در حکومت وفضای سیاسی ایران به چه شکلی روی دور جدید مذاکرات تاثیر خواهد گذاشت.
عامل دوم این است که تحت تاثیر ناآرامی و تحولات سیاسی در کشورهای عربی و به ویژه سوریه که همپیمان اصلی ایران در خاورمیانه به شمار میآید موقعیت جمهوری اسلامی در سطح منطقه تضعیف شدهاست. البته شرایط سوریه به عنوان تنها کشور خارج از مدار اتحاد شوروی سابق که میزبان پایگاههای نظامی روسیهاست بر موضعگیریهای مسکو در مذاکرات هستهای با ایران تاثیر خواهد داشت و این گفتوگوهای دشوار را پیچیده تر خواهد کرد.
از دیدگاه مناسبات با کشورهای عربی حوزه خلیج فارس نیز شرایط متحول شدهاست. این کشورها اکنون بیش از تمام سالهای دو دهه گذشته در موضع مخالفت با ایران و سوریه قرار گرفتهاند. عربستان سعودی و قطر حتی به شکل علنی از احتمال ارسال کمکهای مالی و تسلیحاتی برای مخالفان رژیم سوریه صحبت میکنند. در عین حال منابع بزرگ نفت خام عربستان این امکان را فراهم میکند که در صورت کاهش صادرات نفت ایران آن کشور کمبود نفت در بازار جهانی را تامین کند.
چین با توجه به وابستگی روز افزون به منابع انرژی خاورمیانه ناگزیر است در مذاکرات هستهای با ایران به این عامل هم توجه زیادی بکند. چین و روسیه تاکنون در شورای امنیت سازمان ملل متحد از دولت فعلی سوریه حمایت کردهاند. اخیرا این موضوع بر ملا شده که دولت ایران با دادن کشتیهای نفتکش به سوریه به رژیم آن کشور کمک کردهاست که تحریمهای بینالمللی را دور زده و نفت خود را به شرکت دولت نفت چین بفروشد.
عامل سوم این است که دولت اسرائیل که از نتایج دور قبلی مذاکرات هستهای با ایران نیز ناراضی بود، در یک سال اخیر تحمل و صبر کمتری از خود نشان میدهد. در شرایطی که برنامههای هستهای ایران به پیشرفت خود ادامه میدهند و فضای بحران و بیثباتی در کل منطقه تشدید شدهاست، اسرائیل طرفدار اقدام نظامی در سال جاری است. به گفته اهود باراک وزیر دفاع اسرائیل ایران در سال جاری میتواند به مرحلهای از پیشرفت در برنامههای هستهای برسد که اصطلاحا آن را «محدوده مصون» مینامند و از آن مرحله به بعد عملا اقدام نظامی بینتیجه خواهد بود.
بنیامین نتانیاهو نخست وزیر اسرائیل ماه گذشته در جریان سخنرانی خود در جلسه «آیپک» که نیرومندترین لابی یا گروه فشار طرفدار اسرائیل در آمریکاست، بر ضرورت واکنش اضطراری به بحران هستهای ایران تاکید کرد.
اما مذاکرات هستهای با ایران بسیار طولانی و پرپیچ و خم خواهد بود و عامل دیگری که بر پیچیدگیهای این دور از گفتوگوها خواهد افزود همزمانی آن با سال انتخابات ریاست جمهوری در آمریکاست. به نظر میرسد که رهبران حزب جمهوریخواه آمریکا در مجموع به مواضع بنیامین نتانیاهو نخستوزیر اسرائیل بسیار نزدیک هستند.
عامل آخر این است که باراک اوباما رئیس جمهور آمریکا به خوبی میداند که انتخاب شدن مجدد وی به مقام ریاست جمهوری در گرو پرهیز از هرگونه اشتباهی در این بحران است. اما چگونه میتوان یک مذاکرات طولانی را به شکلی مدیریت کرد که به نفع طرف دیگر مذاکرات که خواستار وقت کشی است به نظر نیاید. به همین خاطر مدیریت تبلیغات و افکار عمومی در آمریکا یک عامل بسیار مهم در روند و چگونگی پیشرفت این مذاکرات خواهد بود.
در حال حاضر و براساس توصیههای وزارت دفاع، دولت آمریکا یک کانال گفتوگوی مستقیم با ایران را هنوز باز نگاه داشتهاست. در اولین روز گفتوگوهای اخیر در شهر استانبول سعید جلیلی با درخواست هیئت آمریکایی برای ملاقات دوجانبه در چهارچوب همین گفتوگوهای هستهای موافقت کرد. تمام طرفهای حاضر در گفتوگوها فعلا در این مرحله مذاکرات را گامی در جهت درست توصیف کردهاند.
اگر ما میخواهیم که ایران هیچگاه به سلاح هستهای دست پیدا نکند تنها وسیلهای که میتواند این امر را تضمین کند تغییر نظر و تمایل ایران به داشتن این تسلیحات است. و بهترین راه برای تغییر دادن تمایل حکومت ایران هنوز هم مذاکرهاست و نه استفاده از قدرت نظامی. هیچیک از طرفین هنوز هزینهها و پیامدهای جنگ را محاسبه نکردهاند. همه به دلایل مهم و خوبی هنوز هم مذاکره را ترجیح میدهند.
پس از یک سال و اندی بنبست و بینتیجه ماندن مذاکرات ژانویه سال ۲۰۱۱ آغاز دور جدید گفتوگوها بین ایران و کشورهای پنج بعلاوه یک از نگاه بسیاری آخرین شانس ایران برای حل مسالمتآمیز بحرانی است که نزدیک به یک دهه ادامه دارد. من به عنوان مذاکرهکننده از سوی دولتهای غربی در فاصله سالهای ۲۰۰۶ تا ۲۰۰۹ در این بحران نقش مستقیمی داشتم.
هدف دور جدید مذاکرات که ریاست آن برعهده کاترین اشتون مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا و سعید جلیلی مذاکرهکننده ارشد دولت ایران است هنوز هم قانع کردن ایران به توقف غنیسازی اورانیوم، تبعیت از قطعنامههای مصوب شورای امنیت سازمان ملل متحد و پایبندی به تعهدات خود براساس پیمان منع گسترش سلاحهای هستهای که ایران از جمله امضاکنندگان آن است. اما علاوه بر این چند عامل دیگر اهمیت راهبردی این مذاکرات را بیشتر میکند.
عامل اول این است که از زمان توقف دور قبلی گفتوگوهای هستهای با ایران، شرایط سیاسی و اقتصادی ایران تغییرات مهمی کردهاست. ماه نوامبر سال گذشته آژانس بینالمللی انرژی اتمی در گزارش خود اعلام کرد برنامههای هستهای ایران به جای حرکت به سمت تولید برق و یا تولید ایزوتوپ برای مصارف پزشکی به سمت فراهم کردن امکانات برای تولید بمب هستهای حرکت میکند. پس از آن فشارهای بین المللی بر ایران افزایش یافت و معاملات بانکی با بانک مرکزی ایران و همینطور صادرات نفت آن کشور مورد تحریم قرار گرفت.
هر چند افزایش بهای نفت در ماههای اخیر تا حدی به درآمد آن کشور افزودهاست ولی اعمال تحریمهای جدید تاثیر خود را به شکل محسوسی به خصوص در شرایط اقتصاد مصرفکنندگان ایرانی برجای گذاشتهاست. از ماه اکتبر تاکنون ریال ۴۰ درصد از ارزش خود را در برابر ارزهای جهان از دست داده و این وضعیت واردات کالاهای خارجی را برای ایران دشوارتر کردهاست. نقل و انتقال ارز در سیستم بانکی بینالمللی برای دولت ایران، بازرگانان و شهروندان عادی آن کشور بسیار دشوار شدهاست.
علاوه بر این حکومت ایرن به نسبت گذشته درگیر اختلافات شدیدتر و بنابراین ضعیفتر است. مناسبات آیتالله خامنهای رهبر با محمود احمدی نژاد رئیس جمهور ایران وخیمتر شده و در عین حال این اختلافها و تنشها در سپاه پاسداران افزایش یافتهاست. باید دید که این تغییرات در حکومت وفضای سیاسی ایران به چه شکلی روی دور جدید مذاکرات تاثیر خواهد گذاشت.
عامل دوم این است که تحت تاثیر ناآرامی و تحولات سیاسی در کشورهای عربی و به ویژه سوریه که همپیمان اصلی ایران در خاورمیانه به شمار میآید موقعیت جمهوری اسلامی در سطح منطقه تضعیف شدهاست. البته شرایط سوریه به عنوان تنها کشور خارج از مدار اتحاد شوروی سابق که میزبان پایگاههای نظامی روسیهاست بر موضعگیریهای مسکو در مذاکرات هستهای با ایران تاثیر خواهد داشت و این گفتوگوهای دشوار را پیچیده تر خواهد کرد.
از دیدگاه مناسبات با کشورهای عربی حوزه خلیج فارس نیز شرایط متحول شدهاست. این کشورها اکنون بیش از تمام سالهای دو دهه گذشته در موضع مخالفت با ایران و سوریه قرار گرفتهاند. عربستان سعودی و قطر حتی به شکل علنی از احتمال ارسال کمکهای مالی و تسلیحاتی برای مخالفان رژیم سوریه صحبت میکنند. در عین حال منابع بزرگ نفت خام عربستان این امکان را فراهم میکند که در صورت کاهش صادرات نفت ایران آن کشور کمبود نفت در بازار جهانی را تامین کند.
چین با توجه به وابستگی روز افزون به منابع انرژی خاورمیانه ناگزیر است در مذاکرات هستهای با ایران به این عامل هم توجه زیادی بکند. چین و روسیه تاکنون در شورای امنیت سازمان ملل متحد از دولت فعلی سوریه حمایت کردهاند. اخیرا این موضوع بر ملا شده که دولت ایران با دادن کشتیهای نفتکش به سوریه به رژیم آن کشور کمک کردهاست که تحریمهای بینالمللی را دور زده و نفت خود را به شرکت دولت نفت چین بفروشد.
عامل سوم این است که دولت اسرائیل که از نتایج دور قبلی مذاکرات هستهای با ایران نیز ناراضی بود، در یک سال اخیر تحمل و صبر کمتری از خود نشان میدهد. در شرایطی که برنامههای هستهای ایران به پیشرفت خود ادامه میدهند و فضای بحران و بیثباتی در کل منطقه تشدید شدهاست، اسرائیل طرفدار اقدام نظامی در سال جاری است. به گفته اهود باراک وزیر دفاع اسرائیل ایران در سال جاری میتواند به مرحلهای از پیشرفت در برنامههای هستهای برسد که اصطلاحا آن را «محدوده مصون» مینامند و از آن مرحله به بعد عملا اقدام نظامی بینتیجه خواهد بود.
بنیامین نتانیاهو نخست وزیر اسرائیل ماه گذشته در جریان سخنرانی خود در جلسه «آیپک» که نیرومندترین لابی یا گروه فشار طرفدار اسرائیل در آمریکاست، بر ضرورت واکنش اضطراری به بحران هستهای ایران تاکید کرد.
اما مذاکرات هستهای با ایران بسیار طولانی و پرپیچ و خم خواهد بود و عامل دیگری که بر پیچیدگیهای این دور از گفتوگوها خواهد افزود همزمانی آن با سال انتخابات ریاست جمهوری در آمریکاست. به نظر میرسد که رهبران حزب جمهوریخواه آمریکا در مجموع به مواضع بنیامین نتانیاهو نخستوزیر اسرائیل بسیار نزدیک هستند.
عامل آخر این است که باراک اوباما رئیس جمهور آمریکا به خوبی میداند که انتخاب شدن مجدد وی به مقام ریاست جمهوری در گرو پرهیز از هرگونه اشتباهی در این بحران است. اما چگونه میتوان یک مذاکرات طولانی را به شکلی مدیریت کرد که به نفع طرف دیگر مذاکرات که خواستار وقت کشی است به نظر نیاید. به همین خاطر مدیریت تبلیغات و افکار عمومی در آمریکا یک عامل بسیار مهم در روند و چگونگی پیشرفت این مذاکرات خواهد بود.
در حال حاضر و براساس توصیههای وزارت دفاع، دولت آمریکا یک کانال گفتوگوی مستقیم با ایران را هنوز باز نگاه داشتهاست. در اولین روز گفتوگوهای اخیر در شهر استانبول سعید جلیلی با درخواست هیئت آمریکایی برای ملاقات دوجانبه در چهارچوب همین گفتوگوهای هستهای موافقت کرد. تمام طرفهای حاضر در گفتوگوها فعلا در این مرحله مذاکرات را گامی در جهت درست توصیف کردهاند.
اگر ما میخواهیم که ایران هیچگاه به سلاح هستهای دست پیدا نکند تنها وسیلهای که میتواند این امر را تضمین کند تغییر نظر و تمایل ایران به داشتن این تسلیحات است. و بهترین راه برای تغییر دادن تمایل حکومت ایران هنوز هم مذاکرهاست و نه استفاده از قدرت نظامی. هیچیک از طرفین هنوز هزینهها و پیامدهای جنگ را محاسبه نکردهاند. همه به دلایل مهم و خوبی هنوز هم مذاکره را ترجیح میدهند.
«اعتراف احمدینژاد به گرانیها»
روزنامههای تهران امروز، جهان صنعت، و کیهان از «خسارات سنگین سیل در ۱۸ استان» و «ناتوانی دولت در مهار سیل شهرستانها» گزارش دادهاند.
روزنامههای جهان صنعت، رسالت، تهران امروز و جمهوری اسلامی در شماره شنبه عناوین اصلی خود را به «پذیرش دیرهنگام گرانیها از سوی دولت» و «اعتراف احمدینژاد به گرانیها» اختصاص دادهاند.
روزنامه دنیای اقتصاد خبر داده که با دستور وزیر صنعت، معدن و تجارت مبنی بر «تشدید برنامههای تنظیم بازار در آستانه هدفمندی یارانهها»، فاز جدید ذخیرهسازی کالاهای اساسی کلید خورد.
روزنامه جام جم از افزایش نگرانی درباره انتقال بیماریها با رواج آندوسکپیهای آلوده در ایران خبر دادهاست.
روزنامه جمهوری اسلامی در ستون «جهت اطلاع» شماره شنبه به واکنش وزارت خارجه ایران درباره «اتهام جنسی دیپلمات ایرانی در برزیل» انتقاد کرده و خواهان پاسخگویی مقامهای دولتی درباره دلیل حضور دیپلمات ایرانی در «استخر مختلط» شدهاست.
«خسارات سنگین سیل در ۱۸ استان»
روزنامههای تهران امروز، جهان صنعت، و کیهان از «خسارات سنگین سیل در ۱۸ استان» و «ناتوانی دولت در مهار سیل شهرستانها» خبر دادهاند.
روزنامه تهران امروز در شماره شنبه دوم اردیبهشت با تاکید بر «ناتوانی دولت در مهار سیل شهرستانها» نوشته «در حالی که هنوز موضوع سیلاب پایتخت بحث داغ رسانههاست و پس از آنکه مسئولان دولتی به مدیریت بحران شهرداری تهران ایراد گرفتند، ۱۸ استان کشور با مشکلات دچار بارش شدید و حتی سیل شدند.»
به گزارش این روزنامه، بارش باران، تگرگ و طغیان رودخانهها در ۱۸ استان کشور، جان یک کودک ۸ساله در یزد، یک کودک ۱۰ ساله طبسی و یک دانشآموز را در فومن را گرفتهاست» و «آب خیابانهای اصفهان، قم و شیراز را فرا گرفت و تردد برای شهروندان با مشکلات بسیاری همراه بودهاست»، «سیل ۴۵ خانواده عشایری در خرمآباد را آواره کرده و طغیان رودخانه در کرج، پسربچه ۱۲ سالهای را روانه بیمارستان بیمارستان کردهاست.»
این روزنامه نوشته که سیل در شیراز و اراک «دریاچههای مصنوعی» ایجاد کرده و در گرگان نیز «نامهربانی سیل با گلستان تا آنجا بود که سیلابهای این استان ۱۱۶ میلیارد تومان خسارت برجای گذاشت.»
روزنامه تهران امروز به ویژه بر خسارات سنگین ناشی از سیل دراستانهای گیلان و مازندران تاکید کرده و نوشته «اگرچه وقوع سیل در شهرستان نور مازندران خسارتی یک میلیارد و ۶۰۰ میلیون تومانی به بخشهای راه، کشاورزی و خانگی وارد کرد» اما «باران در گیلان غوغا به پا کرد» و «بارش باران در شهرهای استان گیلان تنها به آبگرفتگی معابر ختم نشد. آبگرفتگی خیابانها زندگی شهروندان را فلج کرده و باعث طغیان رودخانهها، آبگرفتگی منازل مردم، تخریب تاسیسات زیربنایی و مزارع شالیکاری شدهاست.»
این روزنامه با اشاره به اینکه «۹ شهر در این استان دچار سیل شدند» نوشتهاست «سیل خسارات فراوانی به شهرستانهای شفت، صومعه سرا، فومن، بخشهایی از سنگر، ماسال، لنگرود و سیاهکل وارد کرده و مسیر فومن-ماسوله و منجیل-رودبار را مسدود کرد.»
محمدرضا محسنی معاون فرماندار فومن نیز به این روزنامه گفته که تنها در در بخش سردارجنگل فومن، سیل «۴۰۰ منزل مسکونی در حد تعمیرات و ۵۰ خانه مسکونی دیگر تا مرحله تخریب» کردهاست.
روزنامه کیهان نیز گزارشی درباره «بارش شدید باران و جاری شدن سیل در ۹ شهر استان گیلان» منتشر کرده و نوشته «سیل کم سابقه چهارشنبه گذشته استان گیلان اراضی کشاورزی و تاسیسات زیربنایی ۹ شهرستان را به شدت مورد تخریب قرار داد.»
این روزنامه از جمله گزارش داده که در جریان سیل استان گیلان یک دختر دانش آموز به نام «فرزانه برهانی که در سال دوم دبیرستان تحصیل میکرد پس از خروج از منزل و در راه رفتن به مدرسه گرفتار هجوم ناگهانی سیلاب شد و جان خود را از دست دادهاست.»
کیهان همچنین از قول معاون امور عمرانی استانداری گیلان «آنچه مسلم است، سیل اخیر خسارت بسیار زیادی به بخش کشاورزی و تاسیسات زیربنایی در استان وارد کرده» و «بیشترین خسارت به شهرستانهای صومعه سرا، فومن، شفت، سیاهکل و رودبار وارد شدهاست.»
جهان صنعت نیز گزارشی درباره «خسارت دستکم «سه میلیارد تومانی» سیل بله روستائیان استان گیلان خبر داده و روزنامه جام جم هم طی گزارشی درباره «سیل در گیلان» نوشته «بارش باران که از سهشنبه شب در مناطق مختلف استان گیلان آغاز شد، موجب ریزش کوه در جاده قدیم منجیل به رودبار و فومن به ماسوله، طغیان رودخانهها و بروز سیلاب، تخریب اراضی کشاورزی، تخریب تاسیسات زیربنایی و آبگرفتگی منازل و خیابانها و معابر شهرها و روستاهای این استان شد.»
این روزنامه از قول «کارشناسان محیط زیست» تاکید کرده که «تخریب جنگلها و مراتع، برداشت بیرویه شن و ماسه از رودخانهها و عدم لایروبی آنها، سبب بروز سیل در این استان بودهاست.»
«پذیرش دیر هنگام گرانیها از سوی دولت»
روزنامههای جهان صنعت، رسالت، تهران امروز و جمهوری اسلامی در شماره شنبه تیترها و عناوین اصلی خود را به «پذیرش دیرهنگام گرانیها از سوی دولت» و «اعتراف احمدی نژاد به گرانیها» اختصاص دادهاند.
روزنامه جهان صنعت در تیتر یک شماره شنبه گزارش داده که «محمود احمدینژاد سرانجام گرانیرا پذیرفت.»
به نوشته این روزنامه «گرانی و گرانفروشی این روزها در بازار بیش از سالهای دیگر خود را نشان داده و گویا قرار است بیش از این نیز خودنمایی کند» اما «عجیب این است که موضوع فوق از سوی بیشتر مسوولان مورد تکذیب قرار گرفت و این امر بیشتر به گرانفروشیهای خودسرانه در بازار نسبت داده شد.»
جهان صنعت البته خبر داده «دولت که در راس آن محمود احمدینژاد قرار دارد بالاخره گرانیها را پذیرفت و در نشستی با استانداران سراسر کشور که پیش از ظهر روز پنجشنبه برگزار شد، آنان را به توجه جدی و ویژه نسبت به کنترل بازار بهویژه درخصوص مواد غذایی فراخواند.»
روزنامه رسالت وابسته به جناح حاکم نیز تیتر یک شماره دوم اردیبهشت ماه را به اظهارات محمود احمدی نژاد در نشست استانداران» اختصاص داده و از قول او نوشته «استانداران از افزایش بی رویه قیمتها جلوگیری کنند.»
به نوشته این روزنامه، محمود احمدینژاد« استانداران را به توجه جدی و ویژه نسبت به کنترل بازار بویژه در خصوص مواد غذایی» فرا خوانده و تاکید کرده که «استانداران باید با هماهنگی تمامی دستگاههای ذیربط و با فعال کردن بازرسیها از افزایش بیرویه قیمتکالاها و اجناس ضروری مردم جلوگیری کنند.»
روزنامه رسالت همزمان طی یادداشتی به بررسی پیامد موج گرانیها و افزایش نرخ تورم و «بی اثر شدن یارانههای نقدی» پرداخته و نوشته «به نظر میرسد که این روزها نیز با افزایش موج گرانی که نارضایتیهای بسیاری را در میان مردم پدید آوردهاست و مسئولین باید نگران خنثی سازی اثر یارانههای نقدی نیز باشند.»
این روزنامه وابسته به جناح حاکم با تاکید براینکه «با افزایش نرخ تورم و گرانیها قدرت اقتصادی مردم کاهش پیدا میکند و یارانههای نقدی نیز دیگر نمیتواند این شکاف را پر کند»، نوشته که دولت باید با افزایش «نظارت بر قیمتها» بازار را کنترل کند.
روزنامه جمهوری اسلامی نیز در صفحه نخست شماره شنبه خبر داده که «رئیس جمهور بالاخره گرانیها را پذیرفت» و نوشته «احمدی نژاد خطاب به استانداران» گفتهاست که باید «بازار را کنترل کنید.»
این روزنامه همچنین نوشته که «افزایش و ادامه گستره گرانیهای ماههای اخیر» سرانجام منجر به» پذیرش گرانیها از سوی دولت» شدهاست.
روزنامه جمهوری اسلامی تاکید کرده که احمدی نژاد «قصد دارد با توصیه به استاندارنش، قدری از فشار افکار عمومی بابت گران فروشیها بکاهد اما مشخص نیست تکلیف کالاهایی که دولت خودش مجوز افزایش قیمتهایشان را دائما صادر میکند، چیست؟»
روزنامه تهران امروز هم از « اعتراف احمدینژاد به گرانیها» گزارش داده و نوشته «اعتراف دیرهنگام احمدی نژاد به گرانی پس از آن بیان شدهاست که گزارشهای متعددی از گرانی و تورم از زمستان سال گذشته منتشر شد» و «تعدادی از ائمه جمعه هم از گرانی و تورم انتقاد کردهاند» و «کمیسیون اقتصادی مجلس هم در چند نوبت به بررسی مسئله گرانی و تورم پرداختهاست.»
این روزنامه درعین حال خبر داده که از رئیس کل بانک مرکزی و وزیر اقتصاد هم دعوت شده بود تا برای بررسی گرانیها در مجلس شورای اسلامی حاضر شوند اما به گفته محمد رضا تابش، نماینده اردکان «مقامات اقتصادی دولت رغبتی برای حضور در این جلسات نداشتهاند» و محمود بهمنی و شمسالدین حسینی، رئیس کل بانک مرکزی و وزیر اقتصاد هم اکنون برای شرکت در نشست صندوق بینالمللی پول به واشنگتن سفر کردهاند.
تهران امروز تاکید کرده که « گرانی روزافزون کالاهای اساسی و مورد نیاز مردم این روزها به اصلیترین خبر رسانهها تبدیل شدهاست» و «این گرانیها که از ابتدای سال جاری سرعت بیشتری به خود گرفته زمینهساز واکنش بسیاری از مسئولان و دستاندرکاران بازار شده» چنانکه «گرانی در کالاهای خوراکی از قبیل لبنیات، برنج، گوشت و مرغ و همچنین کالاهای مورد نیاز دیگر، در کنار افزایش قیمت مسکن، اجارهبها و خودرو و دیگر اقلام اساسی، هزینه خانوار را بیش از پیش افزایش دادهاست.»
این روزنامه نوشته «در مجموع نحوه مواجهه دولت با گرانی و تورم» و «بخصوص اقدام دولت در تکذیب گرانی و تورم و سیاسی قلمداد کردن موضوع نارضایتی زیادی را بر جای گذاشتهاست.»
جواد سیدپور طی یاداشتی در روزنامه تهران امروز «اعتراف دیرهنگام دولت به تورم و گرانی» را «اقدامی مثبت و رو به جلو» اما «دیرهنگام» ارزیابی کرده و نوشته تاخیر دولت «در پذیرش گرانی و تورم باعث ضرر و زیانهای زیادی به اقتصاد کشور شد»، درحالی که این امکان وجود داشت تا حد زیادی از زیانهای وارد شده جلوگیری بهعمل آید، «فقط به این شرط ساده که دولت پذیرش واقعیت را ولو اینکه به زیانش باشد در دستور کار خود قرار میداد.»
«آغاز فاز جدید ذخیرهسازی کالاهای اساسی»
روزنامه دنیای اقتصاد خبر داده که با دستور وزیر صنعت، معدن و تجارت مبنی بر «تشدید برنامههای تنظیم بازار در آستانه هدفمندی یارانهها»، فاز جدید ذخیرهسازی کالاهای اساسی کلید خوردهاست.
این روزنامه از قول مقامهای دولتی «متولی تنظیم بازار» نوشته «در فاز جدید ذخیرهسازی کالاها که در آستانه فاز دوم قانون هدفمند کردن یارانهها در دستور کار قرار گرفته، اقلام اساسی از جمله برنج، روغن، شکر، مواد پروتئینی و برخی دیگر از کالاهای پرمصرف به اندازه مصرف سه ماه کشور پیشاپیش تامین میشود.»
دنیای اقتصاد همچنین گزارش داده که «طرح ذخیرهسازی کالاهای اساسی که از محورهای برنامه تنظیم بازار دولت محسوب میشود، از آنجا برای مسوولان در اولویت قرار گرفته که طی چند ماه اخیر، قیمت بسیاری از اقلام مصرفی از ۲۰ تا ۴۰ درصد افزایش یافته» و «این موضوع، موجی از نارضایتی را در بین مردم به دنبال داشتهاست.»
افزایش نگرانی از انتقال بیماریها با رواج آندوسکپی آلوده در ایران
روزنامه جام جم از افزایش نگرانی درباره انتقال بیماریها با رواج آندوسکپی آلوده در ایران گزارش دادهاست.
به نوشته این روزنامه « انتشار اخباری مبنی بر ضعف بهداشتی در استفاده از دستگاه آندوسکوپی و امکان انتقال بیماریهایی مانند ایدز و هپاتیت از این طریق در سایتهای خبری در حالی سبب نگرانی مردم و بیماران شده» که کارسناسان بهداشت و امور پزشکی نیز سهلانگاری در این خصوص را «تایید» کردهاند اما خواهان جلوگیری از «ایجاد نگرانی در جامعه» شدهاند.
روزنامه جام جم نوشته که « به دلیل استفاده چندباره از پنس بیوپسی (نمونهبرداری) یکبار مصرف در دستگاههای آندوسکوپی، احتمال انتقال بیماریهای خطرناکی چون ایدز و هپاتیت وجود دارد» و کارشناسان بهداشت و درمان «دلیل این کار را بالا بودن قیمت پنس بیوپسی» اعلام کردهاند که «به ویژه پس از گرانی ارز و بالارفتن تورم در کشور، این هزینه نسبت به قبل بسیار بیشتر شدهاست» و در حالی که پیشتر «هر پنس بیوپسی یکبار مصرف تا ۳۵۰ هزار تومان خریداری میشد که با افزایش نرخ ارز، پیشبینی شده قیمت این پنسها نیز دو برابر شود.»
این روزنامه تاکید کرده که «اگر مسئولان بیمارستانها یا در مطبهای خصوصی بخواهند برای هر بیمار یک پنس استفاده کنند، هزینه درمان بسیار بالا میرود و کمتر بیماری حاضر میشود چنین هزینهای را بپردازد و از آنجا که نقش بیمهها در پوشش این گونه خدمات بهداشتی بسیار ضعیف است، بیماران یا باید از خیر آندوسکوپی شدن بگذرند یا اینکه هزینه سنگین بابت این ماجرا بپردازند.»
زهره محمدبیگی، کارشناس سازمان انتقال خون نیز با تاکید بر «خطر بالقوه که احتمال افزایش آمار مبتلایان به ایدز» بر اثر آندوسکپی آلوده»، به روزنامه جام جم گفته «یکی از سوالاتی که سازمان انتقال خون از داوطلبان اهدای خون میپرسد این است که آیا از دستگاه آندوسکوپی استفاده کردهاند یا خیر، دلیل این سوال احتمالا آلوده بودن برخی تجهیزات پزشکی از جمله همین دستگاه به ویروس ایدز و هپاتیت است.»
ایرج خسرونیا، رئیس انجمن متخصصان داخلی کشور هم به روزنامه جام جم گفته «در مطبهای پزشکی که شاید بیشتر از یک یا دو بیمار برای آندوسکوپی مراجعه نمیکنند، زمان و امکان ضدعفونی کردن دستگاه و پنس آندوسکپی فراهم است، اما در بیمارستانهای خصوصی و خصوصا مراکز دولتی که تعداد مراجعهکنندگان زیاد است احتمال اینکه ضدعفونی این وسایل بهدرستی انجام نشود، وجود دارد.»
رئیس انجمن متخصصان داخلی کشور به «تعرفه پایین انجام آندوسکوپی در کشور به نسبت هزینههای واقعی آن» اشاره و تاکید کرده که «امکان خرید پنس یکبار مصرف با قیمت چندصدهزارتومان برای پزشک معالج و بیماران مقدور نیست، از طرفی تعرفه غیرواقعی و نبود حمایت بیمه که فقط ۲۰ تا ۳۰ هزار تومان از هزینه واقعی حدود ۱۵۰ تا ۲۰۰ هزار تومانی آندوسکوپی را میپردازد، در ایجاد این مشکلات بیتاثیر نیست.»
واکنش داخلی به اتهام جنسی دیپلمات جمهوری اسلامی در برزیل
روزنامه جمهوری اسلامی در ستون « جهت اطلاع» شماره شنبه به واکنش وزارت خارجه ایران درباره «اتهام جنسی دیپلمات ایرانی در برزیل» انتقاد کردهاست.
این روزنامه نوشته رامین مهمانپرست سخنگوی وزارت خارجه جمهوری اسلامی روز پنجشنبه ۳۱ فروردین «اتهام تخلف جنسی دیپلمات ایرانی در برزیل را رد کرد» و گفت که «بررسیهای به عمل آمده نشان میدهد که مطالب منتشر شده توسط اینگونه رسانهها، خلاف واقع و فاقد صحت است» چرا که «اتهامات وارد شده مغایر با سوابق این عضو سفارت ایران در برزیل است.»
روزنامه جمهوری اسلامی با اشاره به انتشار گزارشهایی در رسانههای بین المللی مبنی بر اینکه «پلیس برزیل یک دیپلمات ایرانی پنجاه و یک ساله را به دلیل «دست اندازی» به دختران زیر سن قانونی برای مدتی بازداشت کرده» است، نوشته «براساس گزارشها این واقعه روز «در یک استخر مختلط در یک باشگاه خانوادگی» روی داده و «انعکاس وسیعی در رسانههای برزیل داشتهاست» اما «سؤالی که در تکذیبیه سخنگوی وزارت خارجه ایران بیجواب مانده اینست که آیا حضور این دیپلمات ایرانی در استخر مختلط صحت دارد یا خیر؟»
روزنامه جمهوری اسلامی تاکید کرده که «اگر جواب مثبت است، چرا وزارت خارجه بر رفتار کارمندان خود نظارت ندارد؟»
روزنامههای جهان صنعت، رسالت، تهران امروز و جمهوری اسلامی در شماره شنبه عناوین اصلی خود را به «پذیرش دیرهنگام گرانیها از سوی دولت» و «اعتراف احمدینژاد به گرانیها» اختصاص دادهاند.
روزنامه دنیای اقتصاد خبر داده که با دستور وزیر صنعت، معدن و تجارت مبنی بر «تشدید برنامههای تنظیم بازار در آستانه هدفمندی یارانهها»، فاز جدید ذخیرهسازی کالاهای اساسی کلید خورد.
روزنامه جام جم از افزایش نگرانی درباره انتقال بیماریها با رواج آندوسکپیهای آلوده در ایران خبر دادهاست.
روزنامه جمهوری اسلامی در ستون «جهت اطلاع» شماره شنبه به واکنش وزارت خارجه ایران درباره «اتهام جنسی دیپلمات ایرانی در برزیل» انتقاد کرده و خواهان پاسخگویی مقامهای دولتی درباره دلیل حضور دیپلمات ایرانی در «استخر مختلط» شدهاست.
«خسارات سنگین سیل در ۱۸ استان»
روزنامههای تهران امروز، جهان صنعت، و کیهان از «خسارات سنگین سیل در ۱۸ استان» و «ناتوانی دولت در مهار سیل شهرستانها» خبر دادهاند.
روزنامه تهران امروز در شماره شنبه دوم اردیبهشت با تاکید بر «ناتوانی دولت در مهار سیل شهرستانها» نوشته «در حالی که هنوز موضوع سیلاب پایتخت بحث داغ رسانههاست و پس از آنکه مسئولان دولتی به مدیریت بحران شهرداری تهران ایراد گرفتند، ۱۸ استان کشور با مشکلات دچار بارش شدید و حتی سیل شدند.»
به گزارش این روزنامه، بارش باران، تگرگ و طغیان رودخانهها در ۱۸ استان کشور، جان یک کودک ۸ساله در یزد، یک کودک ۱۰ ساله طبسی و یک دانشآموز را در فومن را گرفتهاست» و «آب خیابانهای اصفهان، قم و شیراز را فرا گرفت و تردد برای شهروندان با مشکلات بسیاری همراه بودهاست»، «سیل ۴۵ خانواده عشایری در خرمآباد را آواره کرده و طغیان رودخانه در کرج، پسربچه ۱۲ سالهای را روانه بیمارستان بیمارستان کردهاست.»
این روزنامه نوشته که سیل در شیراز و اراک «دریاچههای مصنوعی» ایجاد کرده و در گرگان نیز «نامهربانی سیل با گلستان تا آنجا بود که سیلابهای این استان ۱۱۶ میلیارد تومان خسارت برجای گذاشت.»
روزنامه تهران امروز به ویژه بر خسارات سنگین ناشی از سیل دراستانهای گیلان و مازندران تاکید کرده و نوشته «اگرچه وقوع سیل در شهرستان نور مازندران خسارتی یک میلیارد و ۶۰۰ میلیون تومانی به بخشهای راه، کشاورزی و خانگی وارد کرد» اما «باران در گیلان غوغا به پا کرد» و «بارش باران در شهرهای استان گیلان تنها به آبگرفتگی معابر ختم نشد. آبگرفتگی خیابانها زندگی شهروندان را فلج کرده و باعث طغیان رودخانهها، آبگرفتگی منازل مردم، تخریب تاسیسات زیربنایی و مزارع شالیکاری شدهاست.»
این روزنامه با اشاره به اینکه «۹ شهر در این استان دچار سیل شدند» نوشتهاست «سیل خسارات فراوانی به شهرستانهای شفت، صومعه سرا، فومن، بخشهایی از سنگر، ماسال، لنگرود و سیاهکل وارد کرده و مسیر فومن-ماسوله و منجیل-رودبار را مسدود کرد.»
محمدرضا محسنی معاون فرماندار فومن نیز به این روزنامه گفته که تنها در در بخش سردارجنگل فومن، سیل «۴۰۰ منزل مسکونی در حد تعمیرات و ۵۰ خانه مسکونی دیگر تا مرحله تخریب» کردهاست.
روزنامه کیهان نیز گزارشی درباره «بارش شدید باران و جاری شدن سیل در ۹ شهر استان گیلان» منتشر کرده و نوشته «سیل کم سابقه چهارشنبه گذشته استان گیلان اراضی کشاورزی و تاسیسات زیربنایی ۹ شهرستان را به شدت مورد تخریب قرار داد.»
این روزنامه از جمله گزارش داده که در جریان سیل استان گیلان یک دختر دانش آموز به نام «فرزانه برهانی که در سال دوم دبیرستان تحصیل میکرد پس از خروج از منزل و در راه رفتن به مدرسه گرفتار هجوم ناگهانی سیلاب شد و جان خود را از دست دادهاست.»
کیهان همچنین از قول معاون امور عمرانی استانداری گیلان «آنچه مسلم است، سیل اخیر خسارت بسیار زیادی به بخش کشاورزی و تاسیسات زیربنایی در استان وارد کرده» و «بیشترین خسارت به شهرستانهای صومعه سرا، فومن، شفت، سیاهکل و رودبار وارد شدهاست.»
جهان صنعت نیز گزارشی درباره «خسارت دستکم «سه میلیارد تومانی» سیل بله روستائیان استان گیلان خبر داده و روزنامه جام جم هم طی گزارشی درباره «سیل در گیلان» نوشته «بارش باران که از سهشنبه شب در مناطق مختلف استان گیلان آغاز شد، موجب ریزش کوه در جاده قدیم منجیل به رودبار و فومن به ماسوله، طغیان رودخانهها و بروز سیلاب، تخریب اراضی کشاورزی، تخریب تاسیسات زیربنایی و آبگرفتگی منازل و خیابانها و معابر شهرها و روستاهای این استان شد.»
این روزنامه از قول «کارشناسان محیط زیست» تاکید کرده که «تخریب جنگلها و مراتع، برداشت بیرویه شن و ماسه از رودخانهها و عدم لایروبی آنها، سبب بروز سیل در این استان بودهاست.»
«پذیرش دیر هنگام گرانیها از سوی دولت»
روزنامههای جهان صنعت، رسالت، تهران امروز و جمهوری اسلامی در شماره شنبه تیترها و عناوین اصلی خود را به «پذیرش دیرهنگام گرانیها از سوی دولت» و «اعتراف احمدی نژاد به گرانیها» اختصاص دادهاند.
روزنامه جهان صنعت در تیتر یک شماره شنبه گزارش داده که «محمود احمدینژاد سرانجام گرانیرا پذیرفت.»
به نوشته این روزنامه «گرانی و گرانفروشی این روزها در بازار بیش از سالهای دیگر خود را نشان داده و گویا قرار است بیش از این نیز خودنمایی کند» اما «عجیب این است که موضوع فوق از سوی بیشتر مسوولان مورد تکذیب قرار گرفت و این امر بیشتر به گرانفروشیهای خودسرانه در بازار نسبت داده شد.»
جهان صنعت البته خبر داده «دولت که در راس آن محمود احمدینژاد قرار دارد بالاخره گرانیها را پذیرفت و در نشستی با استانداران سراسر کشور که پیش از ظهر روز پنجشنبه برگزار شد، آنان را به توجه جدی و ویژه نسبت به کنترل بازار بهویژه درخصوص مواد غذایی فراخواند.»
روزنامه رسالت وابسته به جناح حاکم نیز تیتر یک شماره دوم اردیبهشت ماه را به اظهارات محمود احمدی نژاد در نشست استانداران» اختصاص داده و از قول او نوشته «استانداران از افزایش بی رویه قیمتها جلوگیری کنند.»
به نوشته این روزنامه، محمود احمدینژاد« استانداران را به توجه جدی و ویژه نسبت به کنترل بازار بویژه در خصوص مواد غذایی» فرا خوانده و تاکید کرده که «استانداران باید با هماهنگی تمامی دستگاههای ذیربط و با فعال کردن بازرسیها از افزایش بیرویه قیمتکالاها و اجناس ضروری مردم جلوگیری کنند.»
روزنامه رسالت همزمان طی یادداشتی به بررسی پیامد موج گرانیها و افزایش نرخ تورم و «بی اثر شدن یارانههای نقدی» پرداخته و نوشته «به نظر میرسد که این روزها نیز با افزایش موج گرانی که نارضایتیهای بسیاری را در میان مردم پدید آوردهاست و مسئولین باید نگران خنثی سازی اثر یارانههای نقدی نیز باشند.»
این روزنامه وابسته به جناح حاکم با تاکید براینکه «با افزایش نرخ تورم و گرانیها قدرت اقتصادی مردم کاهش پیدا میکند و یارانههای نقدی نیز دیگر نمیتواند این شکاف را پر کند»، نوشته که دولت باید با افزایش «نظارت بر قیمتها» بازار را کنترل کند.
روزنامه جمهوری اسلامی نیز در صفحه نخست شماره شنبه خبر داده که «رئیس جمهور بالاخره گرانیها را پذیرفت» و نوشته «احمدی نژاد خطاب به استانداران» گفتهاست که باید «بازار را کنترل کنید.»
این روزنامه همچنین نوشته که «افزایش و ادامه گستره گرانیهای ماههای اخیر» سرانجام منجر به» پذیرش گرانیها از سوی دولت» شدهاست.
روزنامه جمهوری اسلامی تاکید کرده که احمدی نژاد «قصد دارد با توصیه به استاندارنش، قدری از فشار افکار عمومی بابت گران فروشیها بکاهد اما مشخص نیست تکلیف کالاهایی که دولت خودش مجوز افزایش قیمتهایشان را دائما صادر میکند، چیست؟»
روزنامه تهران امروز هم از « اعتراف احمدینژاد به گرانیها» گزارش داده و نوشته «اعتراف دیرهنگام احمدی نژاد به گرانی پس از آن بیان شدهاست که گزارشهای متعددی از گرانی و تورم از زمستان سال گذشته منتشر شد» و «تعدادی از ائمه جمعه هم از گرانی و تورم انتقاد کردهاند» و «کمیسیون اقتصادی مجلس هم در چند نوبت به بررسی مسئله گرانی و تورم پرداختهاست.»
این روزنامه درعین حال خبر داده که از رئیس کل بانک مرکزی و وزیر اقتصاد هم دعوت شده بود تا برای بررسی گرانیها در مجلس شورای اسلامی حاضر شوند اما به گفته محمد رضا تابش، نماینده اردکان «مقامات اقتصادی دولت رغبتی برای حضور در این جلسات نداشتهاند» و محمود بهمنی و شمسالدین حسینی، رئیس کل بانک مرکزی و وزیر اقتصاد هم اکنون برای شرکت در نشست صندوق بینالمللی پول به واشنگتن سفر کردهاند.
تهران امروز تاکید کرده که « گرانی روزافزون کالاهای اساسی و مورد نیاز مردم این روزها به اصلیترین خبر رسانهها تبدیل شدهاست» و «این گرانیها که از ابتدای سال جاری سرعت بیشتری به خود گرفته زمینهساز واکنش بسیاری از مسئولان و دستاندرکاران بازار شده» چنانکه «گرانی در کالاهای خوراکی از قبیل لبنیات، برنج، گوشت و مرغ و همچنین کالاهای مورد نیاز دیگر، در کنار افزایش قیمت مسکن، اجارهبها و خودرو و دیگر اقلام اساسی، هزینه خانوار را بیش از پیش افزایش دادهاست.»
این روزنامه نوشته «در مجموع نحوه مواجهه دولت با گرانی و تورم» و «بخصوص اقدام دولت در تکذیب گرانی و تورم و سیاسی قلمداد کردن موضوع نارضایتی زیادی را بر جای گذاشتهاست.»
جواد سیدپور طی یاداشتی در روزنامه تهران امروز «اعتراف دیرهنگام دولت به تورم و گرانی» را «اقدامی مثبت و رو به جلو» اما «دیرهنگام» ارزیابی کرده و نوشته تاخیر دولت «در پذیرش گرانی و تورم باعث ضرر و زیانهای زیادی به اقتصاد کشور شد»، درحالی که این امکان وجود داشت تا حد زیادی از زیانهای وارد شده جلوگیری بهعمل آید، «فقط به این شرط ساده که دولت پذیرش واقعیت را ولو اینکه به زیانش باشد در دستور کار خود قرار میداد.»
«آغاز فاز جدید ذخیرهسازی کالاهای اساسی»
روزنامه دنیای اقتصاد خبر داده که با دستور وزیر صنعت، معدن و تجارت مبنی بر «تشدید برنامههای تنظیم بازار در آستانه هدفمندی یارانهها»، فاز جدید ذخیرهسازی کالاهای اساسی کلید خوردهاست.
این روزنامه از قول مقامهای دولتی «متولی تنظیم بازار» نوشته «در فاز جدید ذخیرهسازی کالاها که در آستانه فاز دوم قانون هدفمند کردن یارانهها در دستور کار قرار گرفته، اقلام اساسی از جمله برنج، روغن، شکر، مواد پروتئینی و برخی دیگر از کالاهای پرمصرف به اندازه مصرف سه ماه کشور پیشاپیش تامین میشود.»
دنیای اقتصاد همچنین گزارش داده که «طرح ذخیرهسازی کالاهای اساسی که از محورهای برنامه تنظیم بازار دولت محسوب میشود، از آنجا برای مسوولان در اولویت قرار گرفته که طی چند ماه اخیر، قیمت بسیاری از اقلام مصرفی از ۲۰ تا ۴۰ درصد افزایش یافته» و «این موضوع، موجی از نارضایتی را در بین مردم به دنبال داشتهاست.»
افزایش نگرانی از انتقال بیماریها با رواج آندوسکپی آلوده در ایران
روزنامه جام جم از افزایش نگرانی درباره انتقال بیماریها با رواج آندوسکپی آلوده در ایران گزارش دادهاست.
به نوشته این روزنامه « انتشار اخباری مبنی بر ضعف بهداشتی در استفاده از دستگاه آندوسکوپی و امکان انتقال بیماریهایی مانند ایدز و هپاتیت از این طریق در سایتهای خبری در حالی سبب نگرانی مردم و بیماران شده» که کارسناسان بهداشت و امور پزشکی نیز سهلانگاری در این خصوص را «تایید» کردهاند اما خواهان جلوگیری از «ایجاد نگرانی در جامعه» شدهاند.
روزنامه جام جم نوشته که « به دلیل استفاده چندباره از پنس بیوپسی (نمونهبرداری) یکبار مصرف در دستگاههای آندوسکوپی، احتمال انتقال بیماریهای خطرناکی چون ایدز و هپاتیت وجود دارد» و کارشناسان بهداشت و درمان «دلیل این کار را بالا بودن قیمت پنس بیوپسی» اعلام کردهاند که «به ویژه پس از گرانی ارز و بالارفتن تورم در کشور، این هزینه نسبت به قبل بسیار بیشتر شدهاست» و در حالی که پیشتر «هر پنس بیوپسی یکبار مصرف تا ۳۵۰ هزار تومان خریداری میشد که با افزایش نرخ ارز، پیشبینی شده قیمت این پنسها نیز دو برابر شود.»
این روزنامه تاکید کرده که «اگر مسئولان بیمارستانها یا در مطبهای خصوصی بخواهند برای هر بیمار یک پنس استفاده کنند، هزینه درمان بسیار بالا میرود و کمتر بیماری حاضر میشود چنین هزینهای را بپردازد و از آنجا که نقش بیمهها در پوشش این گونه خدمات بهداشتی بسیار ضعیف است، بیماران یا باید از خیر آندوسکوپی شدن بگذرند یا اینکه هزینه سنگین بابت این ماجرا بپردازند.»
زهره محمدبیگی، کارشناس سازمان انتقال خون نیز با تاکید بر «خطر بالقوه که احتمال افزایش آمار مبتلایان به ایدز» بر اثر آندوسکپی آلوده»، به روزنامه جام جم گفته «یکی از سوالاتی که سازمان انتقال خون از داوطلبان اهدای خون میپرسد این است که آیا از دستگاه آندوسکوپی استفاده کردهاند یا خیر، دلیل این سوال احتمالا آلوده بودن برخی تجهیزات پزشکی از جمله همین دستگاه به ویروس ایدز و هپاتیت است.»
ایرج خسرونیا، رئیس انجمن متخصصان داخلی کشور هم به روزنامه جام جم گفته «در مطبهای پزشکی که شاید بیشتر از یک یا دو بیمار برای آندوسکوپی مراجعه نمیکنند، زمان و امکان ضدعفونی کردن دستگاه و پنس آندوسکپی فراهم است، اما در بیمارستانهای خصوصی و خصوصا مراکز دولتی که تعداد مراجعهکنندگان زیاد است احتمال اینکه ضدعفونی این وسایل بهدرستی انجام نشود، وجود دارد.»
رئیس انجمن متخصصان داخلی کشور به «تعرفه پایین انجام آندوسکوپی در کشور به نسبت هزینههای واقعی آن» اشاره و تاکید کرده که «امکان خرید پنس یکبار مصرف با قیمت چندصدهزارتومان برای پزشک معالج و بیماران مقدور نیست، از طرفی تعرفه غیرواقعی و نبود حمایت بیمه که فقط ۲۰ تا ۳۰ هزار تومان از هزینه واقعی حدود ۱۵۰ تا ۲۰۰ هزار تومانی آندوسکوپی را میپردازد، در ایجاد این مشکلات بیتاثیر نیست.»
واکنش داخلی به اتهام جنسی دیپلمات جمهوری اسلامی در برزیل
روزنامه جمهوری اسلامی در ستون « جهت اطلاع» شماره شنبه به واکنش وزارت خارجه ایران درباره «اتهام جنسی دیپلمات ایرانی در برزیل» انتقاد کردهاست.
این روزنامه نوشته رامین مهمانپرست سخنگوی وزارت خارجه جمهوری اسلامی روز پنجشنبه ۳۱ فروردین «اتهام تخلف جنسی دیپلمات ایرانی در برزیل را رد کرد» و گفت که «بررسیهای به عمل آمده نشان میدهد که مطالب منتشر شده توسط اینگونه رسانهها، خلاف واقع و فاقد صحت است» چرا که «اتهامات وارد شده مغایر با سوابق این عضو سفارت ایران در برزیل است.»
روزنامه جمهوری اسلامی با اشاره به انتشار گزارشهایی در رسانههای بین المللی مبنی بر اینکه «پلیس برزیل یک دیپلمات ایرانی پنجاه و یک ساله را به دلیل «دست اندازی» به دختران زیر سن قانونی برای مدتی بازداشت کرده» است، نوشته «براساس گزارشها این واقعه روز «در یک استخر مختلط در یک باشگاه خانوادگی» روی داده و «انعکاس وسیعی در رسانههای برزیل داشتهاست» اما «سؤالی که در تکذیبیه سخنگوی وزارت خارجه ایران بیجواب مانده اینست که آیا حضور این دیپلمات ایرانی در استخر مختلط صحت دارد یا خیر؟»
روزنامه جمهوری اسلامی تاکید کرده که «اگر جواب مثبت است، چرا وزارت خارجه بر رفتار کارمندان خود نظارت ندارد؟»
ورود ایران به جزایر سهگانه؛ ناگفتههای درگیری خونین در تنب بزرگ
در پی سفر محمود احمدی نژاد، رئیسجمهور ایران، به جزیره ابوموسی، با نزدیک به سه هزار نفر جمعیت، مسئله اختلاف تهران با امارات متحده عربی بر سر مالکیت این جزیره و دو جزیره نزدیک آن، تنبهای بزرگ و کوچک، بار دیگر در صدر مهمترین خبرهای جهان جای گرفته است.
نیروهای ایرانی چهل و یک سال پیش در آذرماه ۱۳۵۰، در عملیاتی به دقت محاسبه شده، بر این سه جزیره مسلط شدند.
من که در آن زمان معاونت سردبیری کل روزنامه اطلاعات را بر عهده داشتم، از انگشت شمار گزارشگرانی بودم که نیروهای ایرانی را در این عملیات همراهی کردند.
سفر هیجانانگیزی در پیش نداشتیم، از دست کم یک هفته پیشتر میدانستیم که ایران به زودی پس از نزدیک به ۷۰ سال استعمارگری بریتانیا بار دیگر بر سه جزیره مهم و استراتژیک ابوموسی (به روایتی با نام ایرانی گـَپ سَبزو) و تنبهای بزرگ و کوچک رسماً مسلط خواهد شد. سفری بیهیجان در پیش بود، اما تاریخی.
نیروهای ایرانی چهل و یک سال پیش در آذرماه ۱۳۵۰، در عملیاتی به دقت محاسبه شده، بر این سه جزیره مسلط شدند.
من که در آن زمان معاونت سردبیری کل روزنامه اطلاعات را بر عهده داشتم، از انگشت شمار گزارشگرانی بودم که نیروهای ایرانی را در این عملیات همراهی کردند.
سفر هیجانانگیزی در پیش نداشتیم، از دست کم یک هفته پیشتر میدانستیم که ایران به زودی پس از نزدیک به ۷۰ سال استعمارگری بریتانیا بار دیگر بر سه جزیره مهم و استراتژیک ابوموسی (به روایتی با نام ایرانی گـَپ سَبزو) و تنبهای بزرگ و کوچک رسماً مسلط خواهد شد. سفری بیهیجان در پیش بود، اما تاریخی.
نیروی دریایی شاهنشاهی ایران با تشکیل ستادی ویژه در جزیره قشم در ۲۲ کیلومتری تنب بزرگ خود را آماده کرده بود تا در مراسمی تشریفاتی درفش ایران را در این سه جزیره بیهیچ درگیری و حادثهای به اهتزاز درآورد. هواپیماهای شکاری ایران بر فراز این سه جزیره در پرواز بودند.
ساعت ۶:۱۵ بامداد روز نهم آذرماه ۱۳۵۰، یک روز پیش از خروج کامل نیروهای استعمارگر بریتانیا از شرق سوئز من جمله از خلیج فارس، عملیات نیروی دریایی ایران آغاز شد و در عرض ۳۵ دقیقه پایان گرفت.
در ابوموسی، تنها جزیره مسکونی از میان سه جزیره یاد شده، شیخ رأسالخیمه، شیخ صقر، شخصاً به استقبال نیروهای ایرانی شتافت و میان آنها شیرینی پخش کرد. مراسم در تنب کوچک معروف به تنب مار نیز بیهیچ حادثهای به انجام رسید.
از ناخدا فرید خزعل، یکی از فرماندهان این عملیات، پرسیدم من در اینجا ماری نمیبینم پس چرا آن را تنب مار مینامند؟ ناخدا خزعل بخشی از جزیره را به رگبار گلوله بست و ناگهان دیدم که انگار تمام تنب کوچک به حرکت درآمد. سراسر جزیره مار بود و مار بود و مار.
در تنب بزرگ هم برپایه قرار و مدار با شیخ رأسالخیمه و نمایندگان لندن، قرار بود دست به دست شدن قدرت بیحادثه بگذرد. اما آنچنان که شهریار شفیق، پسر کوچک خواهر همزاد شاه ایران و یکی دیگر از فرماندهان عملیات بازستانی این سه جزیره به من گفت، افسر نگهبان انگلیسی در رأس الخیمه که شیفت بامدادیاش را تازه آغاز کرده بود از این قرار و مدار ابراز بیخبری میکند و به مأموران شیخنشین در تنب بزرگ دستور میدهد تا روشن شدن قضیه مقاومت کنند.
در میان مأموران در پاسگاه تنب بزرگ نیز دودستگی پدید میآید، یک دسته از تحویل قدرت با مسالمت کامل به ایرانیها هواداری میکردند و دسته دیگر از فرمان افسر نگهبان انگلیسی. در این گیرودار یک سروان ایرانی، رضا سوزنچی، همراه مهناو یکم حبیبالله کهریزی و ناوی وظیفه آیتالله خانی که احتمال درگیری دراین جزیره را در خواب هم نمیدیدند به پاسگاه نزدیک شدند. آنها حتی سلاحهای خود را آماده شلیک نساخته بودند. خروج هوادران تحویل و تحول مسالمتآمیز از پاسگاه در حالت آماده برای واگذاری سلاحهایشان به این دیدگاه سه ایرانی یاد شده قوت بیشتری میبخشید؛ دیدگاهی که به زودی با رگباری از گلوله از درون پاسگاه، بیپایه بودن آن مشخص شد.
هر سه ایرانی از پای درآمدند و مأموران هوادار تحویل و تحول مسالمتآمیز وحشتزده به درون پاسگاه بازگشتند. نیروهای ایرانی ناگزیر با هلیکوپتر در پیرامون پاسگاه پیاده شدند. ناخدا فرید خزعل و دریابان شهریار شفیق از نخستین ایرانیانی بودند که به درون پاسگاه تنب بزرگ یورش بردند و مقاومت سنگر گرفتگان در آن را در هم شکستند.
به زودی سنگرگرفتگان با دادن یک کشته همگی اسیر شدند. یکی از این اسیران که شهروندی یمنی بود میگفت همکارانش به فرمان مستقیم صدام حسین، مرد نیرومند عراق، در برابر ایرانیها مقاومت کرده بودند.
بدین سان ابوموسی و تنبهای بزرگ و کوچک پس از ۶۸ سال استعمارگری بریتانیا بار دیگر پرچم ایران را برفراز خود افراشته دیدند.
همزمان اشرف، خبرنگار- عکاس خبرگزاری تاس، خبرگزاری رسمی و دولتی روسیه شوروی آن زمان، که با ترفندهای چشمگیری خود را در شمار مسافران هلیکوپتری جای داده بود که خلبانیاش را شهریار شفیق، والاگهر آن زمان، برعهده داشت ناکام شد.
شهریار شفیق با اشارات معنیدار به سرنشینان ایرانی هلیکوپترش چنان به پرواز درآمد که در طول سفر از ابوموسی به قشم، اشرف دوربین را رها کرده و دو دستی میلهها را چسبیده بود و هرگز فرصتی نیافت تا عکسی را که در پی شکار آن بود بگیرد؛ عکس والاگهری از دربار ایران که روی کلاه ایمنیاش با حروف درشت نوشته شده بود «آی لاو تگزاس» یعنی من عاشق تگزاسم.
این والاگهر جزو نخستین کسانی بود که اگر گفته آیتالله صادق خلخالی را بپذیریم، به فرمان جمهوری اسلامی در یکی از خیابانهای پاریس در نخستین ماههای استقرار حکومت هواداران آیتالله خمینی بر ایران به گلولهاش بستند و او را کشتند.
ناخدا فرید خزعل، دیگر چهره شاخص عملیات بازستانی این سه جزیره نیز بر پایه روایات رسمی، یکی دو سال پس از همین عملیات در خانهاش در خیابان شمال سینما مولن روژ تهران خودکشی کرد. چند و چون این خودکشی هرگز روشن نشد.
احتمال انتقال ایدز و هپاتیت در ایران به دلیل «رواج آندوسکوپی آلوده»
روزنامه جام جم، چاپ تهران، روز شنبه، دوم اردیبهشت، در گزارشی از «افزایش نگرانی» در ایران از انتقال بیماریهای خطرناک چون ایدز و هپاتیت به دلیل استفاده چندباره از وسایل یکبارمصرف خبر داده است. دلیل این استفاده چندباره گرانی این وسایل از جمله پنس آندوسکوپی قید شده است.
روزنامه جام جم در گزارش خود به نقل از کارشناسان بهداشت و درمان خبر داده است که به دلیل «بالا بودن قیمت پنس بیوپسی [نمونهبرداری]» که در آندوسکوپی استفاده دارد در بیمارستانها و مراکز درمانی ایران از این پنس به جای یک بار چندین بار استفاده میشود.
به نوشته این روزنامه، استفاده چندباره از پنس نمونهبرداری مورد نیاز در عمل آندوسکوپی به انتقال بیماریهایی چون ایدز و هپاتیت دامن میزند و همین امر «سبب نگرانی مردم و بیماران شده» است.
این پنس یکبارمصرف پیشتر تا ۳۵۰ هزار تومان خریداری میشده، «که با افزایش نرخ ارز پیشبینی شده قیمت این پنسها نیز دو برابر شود». روزنامه جام جم افزایش تورم در کشور را به عنوان دلیلی دیگر برای گرانی این پنس قید کرده است.
در همین حال هفته گذشته نیز مدیر کل تجهیزات پزشکی سازمان غذا و داروی ایران از افزایش ۲۰ تا ۴۵ درصدی تعرفه واردات تجهیزات پزشکی به کشور خبر داده بود.
این روزنامه همچنین به نقل از کارشناس سازمان انتقال خون ایران بر «خطر بالقوه افزایش آمار مبتلایان به ایدز بر اثر آندوسکوپی آلوده» تاکید کرده است.
کار تا آنجا بالا گرفته است که به گفته زهره محمدبیگی، کارشناس انتقال خون، در گفتوگو با جام جم «يكی از سوالاتی كه سازمان انتقال خون از داوطلبان اهدای خون ميپرسد اين است كه آيا از دستگاه آندوسكوپي استفاده كردهاند يا خير».
به گفته این کارشناس، دليل اين سوال «احتمالا آلوده بودن برخی تجهيزات پزشكی از جمله همين دستگاه به ويروس ايدز و هپاتيت است».
رئیس انجمن متخصصان داخلی ایران نیز در گفتوگو با روزنامه جام جم گفته است که در بیمارستانهای خصوصی و خصوصا مراکز دولتی که مراجعهکننده بسیار دارند این احتمال هست که «ضدعفونی این وسایل بهدرستی انجام نشود».
به گزارش جام جم، اگر مسئولان بيمارستانها يا مطبهای خصوصی بخواهند براي هر بيمار يك پنس استفاده كنند، هزينه درمان بسيار بالا ميرود و كمتر بيماری حاضر میشود چنين هزينهای را بپردازد.
از سوی دیگر شرکتهای بیمه در ایران تنها ۲۰ تا ۳۰ هزار تومان از هزینه واقعی آندوسکوپی را میپردازند.
علاوه بر افزایش قیمت تجهیزات و وسایل پزشکی، پیشتر نیز رسانههای داخل ایران از افزایش ۱۰ تا ۳۰ درصدی قیمت دارو در کشور خبر داده بودند.
روزنامه جام جم در گزارش خود به نقل از کارشناسان بهداشت و درمان خبر داده است که به دلیل «بالا بودن قیمت پنس بیوپسی [نمونهبرداری]» که در آندوسکوپی استفاده دارد در بیمارستانها و مراکز درمانی ایران از این پنس به جای یک بار چندین بار استفاده میشود.
به نوشته این روزنامه، استفاده چندباره از پنس نمونهبرداری مورد نیاز در عمل آندوسکوپی به انتقال بیماریهایی چون ایدز و هپاتیت دامن میزند و همین امر «سبب نگرانی مردم و بیماران شده» است.
این پنس یکبارمصرف پیشتر تا ۳۵۰ هزار تومان خریداری میشده، «که با افزایش نرخ ارز پیشبینی شده قیمت این پنسها نیز دو برابر شود». روزنامه جام جم افزایش تورم در کشور را به عنوان دلیلی دیگر برای گرانی این پنس قید کرده است.
در همین حال هفته گذشته نیز مدیر کل تجهیزات پزشکی سازمان غذا و داروی ایران از افزایش ۲۰ تا ۴۵ درصدی تعرفه واردات تجهیزات پزشکی به کشور خبر داده بود.
این روزنامه همچنین به نقل از کارشناس سازمان انتقال خون ایران بر «خطر بالقوه افزایش آمار مبتلایان به ایدز بر اثر آندوسکوپی آلوده» تاکید کرده است.
کار تا آنجا بالا گرفته است که به گفته زهره محمدبیگی، کارشناس انتقال خون، در گفتوگو با جام جم «يكی از سوالاتی كه سازمان انتقال خون از داوطلبان اهدای خون ميپرسد اين است كه آيا از دستگاه آندوسكوپي استفاده كردهاند يا خير».
به گفته این کارشناس، دليل اين سوال «احتمالا آلوده بودن برخی تجهيزات پزشكی از جمله همين دستگاه به ويروس ايدز و هپاتيت است».
رئیس انجمن متخصصان داخلی ایران نیز در گفتوگو با روزنامه جام جم گفته است که در بیمارستانهای خصوصی و خصوصا مراکز دولتی که مراجعهکننده بسیار دارند این احتمال هست که «ضدعفونی این وسایل بهدرستی انجام نشود».
به گزارش جام جم، اگر مسئولان بيمارستانها يا مطبهای خصوصی بخواهند براي هر بيمار يك پنس استفاده كنند، هزينه درمان بسيار بالا ميرود و كمتر بيماری حاضر میشود چنين هزينهای را بپردازد.
از سوی دیگر شرکتهای بیمه در ایران تنها ۲۰ تا ۳۰ هزار تومان از هزینه واقعی آندوسکوپی را میپردازند.
علاوه بر افزایش قیمت تجهیزات و وسایل پزشکی، پیشتر نیز رسانههای داخل ایران از افزایش ۱۰ تا ۳۰ درصدی قیمت دارو در کشور خبر داده بودند.
توصیه ایران به بحرین: نقض فاحش حقوق بشر را متوقف کنید
همزمان با تداوم اعتراضها در بحرین، یک مقام وزارت امور خارجه جمهوری اسلامی خواستار توقف «نقض فاحش حقوق بشر» در بحرین شده است و میگوید بحرین باید ضمن توجه به مطالبات مردم به سرکوبها در این کشور پایان دهد.
حسین امیر عبداللهیان، روز جمعه، اول اردیبهشتماه، در گفتوگو با خبرگزاری رسمی جمهوری اسلامی، ایرنا، حکومت بحرین را به «نقض فاحش حقوق بشر، عدم تکمیل اصلاحات سیاسی، تخریب مساجد و اماکن مقدس دینی و تداوم سرکوب مردم در این کشور» متهم کرد و «توجه به مطالبات مردم، توقف نقض فاحش حقوق بشر» و پیگیری «روش مسالمتآمیز» را راه برونرفت از ناآرامیها دانست.
این اظهارات در حالی از سوی این مقام جمهوری اسلامی مطرح شده است که طی چند روز گذشته معترضان در بخشهای مختلف بحرین علیه حکومت و برگزاری مسابقات اتومبیلرانی فرمول ۱ در منامه دست به اعتراض زدهاند.
مسابقات جایزه بزرگ اتومبیلرانی فرمول ۱ که تمرینهای آن از روز جمعه آغاز شده و مسابقه اصلی آن روز یکشنبه برگزار میشود، سال گذشته با بالاگرفتن ناآرامیها در بحرین لغو شد.
اینبار نیز معترضان مخالف برگزاری این مسابقات هستند و در عین حال میگویند قصد دارند از طریق این اعتراضها در جریان مسابقات اتومبیلرانی، توجه شرکتکنندگان بینالمللی در این مسابقات را به «نقض» حقوق بشر در بحرین جلب کنند.
در روزهای اخیر شهرهای و روستاهای مختلف بحرین صحنه ناآرامیها بوده که در مواردی نیروهای امنیتی با معترضان درگیر شدهاند. معترضان روزهای برگزاری مسابقات را «روزهای خشم» خواندهاند.
روز جمعه نزدیکی منامه، پایتخت بحرین، بار دیگر صحنه تجمع معترضان بود و خبرگزاری رویترز تعداد این معترضان را ده هزار تن گزارش کرده است.
شاهدان عینی به خبرگزاری فرانسه گفتهاند که شامگاه جمعه دهها معترض نیز که در روستاهای شیعهنشین نزدیک محل برگزاری مسابقات اتومبیلرانی علیه حکومت بحرین دست به اعتراض زده بودند، با پلیس درگیر شدهاند.
تاکنون از ۱۲ تیمی که قرار بود در این مسابقات شرکت کنند، دو تیم بحرین را ترک کردهاند و دو تن از اعضای تیم «فورس ایندیا» نیز در پی ناآرامیها به بریتانیا بازگشتهاند.
با اینحال برگزارکنندگان این مسابقات تأکید کردهاند که از لحاظ امنیتی هیچ تهدیدی متوجه مسابقات نیست.
اعتراضهای خيابانی سال گذشته شيعيان بحرين با مداخله نيروهای امنيتی پايان داده شد، امری که با اعتراض چندباره جمهوری اسلامی مواجه شد.
اکثر ساکنان بحرین شیعهمذهب هستند، در حالی که اقلیت سنیمذهب در این کشور حکومت میکند.
علیرغم سرکوبها در بحرین معترضان همچنان تقريبا به شکل هفتگی اقدام به برگزاری تجمع و تظاهرات در مناطق مختلف میکنند.
فعالان بحرينی میگويند در ناآرامیهای سال گذشته اين کشور، دستکم ۳۵ نفر کشته شدهاند، اما از زمان پايان وضعيت فوقالعاده و در درگيریهای متفرقه، شمار کشتهشدگان به حدود ۷۰ نفر رسيده است.
حسین امیر عبداللهیان، روز جمعه، اول اردیبهشتماه، در گفتوگو با خبرگزاری رسمی جمهوری اسلامی، ایرنا، حکومت بحرین را به «نقض فاحش حقوق بشر، عدم تکمیل اصلاحات سیاسی، تخریب مساجد و اماکن مقدس دینی و تداوم سرکوب مردم در این کشور» متهم کرد و «توجه به مطالبات مردم، توقف نقض فاحش حقوق بشر» و پیگیری «روش مسالمتآمیز» را راه برونرفت از ناآرامیها دانست.
این اظهارات در حالی از سوی این مقام جمهوری اسلامی مطرح شده است که طی چند روز گذشته معترضان در بخشهای مختلف بحرین علیه حکومت و برگزاری مسابقات اتومبیلرانی فرمول ۱ در منامه دست به اعتراض زدهاند.
مسابقات جایزه بزرگ اتومبیلرانی فرمول ۱ که تمرینهای آن از روز جمعه آغاز شده و مسابقه اصلی آن روز یکشنبه برگزار میشود، سال گذشته با بالاگرفتن ناآرامیها در بحرین لغو شد.
اینبار نیز معترضان مخالف برگزاری این مسابقات هستند و در عین حال میگویند قصد دارند از طریق این اعتراضها در جریان مسابقات اتومبیلرانی، توجه شرکتکنندگان بینالمللی در این مسابقات را به «نقض» حقوق بشر در بحرین جلب کنند.
در روزهای اخیر شهرهای و روستاهای مختلف بحرین صحنه ناآرامیها بوده که در مواردی نیروهای امنیتی با معترضان درگیر شدهاند. معترضان روزهای برگزاری مسابقات را «روزهای خشم» خواندهاند.
روز جمعه نزدیکی منامه، پایتخت بحرین، بار دیگر صحنه تجمع معترضان بود و خبرگزاری رویترز تعداد این معترضان را ده هزار تن گزارش کرده است.
شاهدان عینی به خبرگزاری فرانسه گفتهاند که شامگاه جمعه دهها معترض نیز که در روستاهای شیعهنشین نزدیک محل برگزاری مسابقات اتومبیلرانی علیه حکومت بحرین دست به اعتراض زده بودند، با پلیس درگیر شدهاند.
تاکنون از ۱۲ تیمی که قرار بود در این مسابقات شرکت کنند، دو تیم بحرین را ترک کردهاند و دو تن از اعضای تیم «فورس ایندیا» نیز در پی ناآرامیها به بریتانیا بازگشتهاند.
با اینحال برگزارکنندگان این مسابقات تأکید کردهاند که از لحاظ امنیتی هیچ تهدیدی متوجه مسابقات نیست.
اعتراضهای خيابانی سال گذشته شيعيان بحرين با مداخله نيروهای امنيتی پايان داده شد، امری که با اعتراض چندباره جمهوری اسلامی مواجه شد.
اکثر ساکنان بحرین شیعهمذهب هستند، در حالی که اقلیت سنیمذهب در این کشور حکومت میکند.
علیرغم سرکوبها در بحرین معترضان همچنان تقريبا به شکل هفتگی اقدام به برگزاری تجمع و تظاهرات در مناطق مختلف میکنند.
فعالان بحرينی میگويند در ناآرامیهای سال گذشته اين کشور، دستکم ۳۵ نفر کشته شدهاند، اما از زمان پايان وضعيت فوقالعاده و در درگيریهای متفرقه، شمار کشتهشدگان به حدود ۷۰ نفر رسيده است.
اعدام ۱۷ تن در کمتر از دو هفته در ایران
گزارشها از ایران حاکی است که در ۱۲ روز گذشته ۱۷ تن در ایران اعدام شدهاند و از این میان حکم یک نفر در ملاء عام اجرا شده است. در عین حال حکم شلاق دو تن به اتهام «اعمال منافی عفت» نیز در سمنان در ملاء عام به اجرا در آمده است.
به گزارش خبرگزاری نیمهرسمی فارس، ۳۱ فروردینماه یک نفر که از وی با عنوان «اراذل و اوباش» یاد شده در شهرستان مرودشت استان فارس در ملاء عام به دار آویخته شد و این در حالی است که خبرگزاری دانشجویان ایران، ایسنا، نیز یک روز پیش از آن از اعدام «یک قاچاقچی مواد مخدر» در استان سمنان خبر داده بود.
فارس همچنین ۲۹ فروردینماه اعلام کرد که دو تن در استان زنجان به اتهام «حمل و نگهداری مواد مخدر» به پای چوبه دار رفتند و ۲۸ فروردین نیز خبر داد که حکم اعدام هشت «قاچاقچی مواد مخدر» در شیراز، استان فارس، به اجرا در آمده است.
ایسنا نیز ۲۳ فروردینماه از اعدام سه «توزیعکننده مواد مخدر» در استان چهارمحال و بختیاری خبر داد و ۲۲ فروردین نیز گزارش کرد که دو «قاچاقچی مواد مخدر» در شهرستان طبس استان یزد اعدام شدند.
این احکام در حالی به اجرا درآمدهاند که فرمانده انتظامی مشهد از اعدام قریبالوقوع شش متهم دیگر خبر داده است.
سازمانهای بینالمللی حقوق بشری تاکنون بارها از شمار بالای اعدامها در ایران و همچنین اجرای حکم اعدام در ملاء عام انتقاد کردهاند.
به گفته سازمان عفو بینالملل، ایران از نظر شمار اعدام در رده دوم جهانی قرار دارد.
این سازمان به تازگی در گزارشی با اشاره به «افزایش چشمگیر» مجازات اعدام در ایران، از اعدام «دستکم ۳۶۰» تن در سال ۲۰۱۱ در ایران خبر داد که به گفته این سازمان بیشتر این افراد به دلیل اتهامهای مربوط به مواد مخدر اعدام شدهاند.
اجرای کمسابقه مجازات شلاق در ملاء عام
در عین حال خبرگزاری ایسنا ۲۷ فروردینماه گزارش کرد که حکم شلاق دو تن به اتهام «اعمال منافی عفت» در شهرستان شاهرود استان سمنان در ملاء عام به اجرا در آمده است.
به گفته ایسنا، حکم ۹۹ ضربه شلاق در ملاء عام این دو نفر در یکی از میادین شهرستان شاهرود اجرا شده است.
عبدالکریم لاهیجی، نایب رئیس فدراسیون بینالمللی جوامع مدافع حقوق بشر، در خصوص این اقدام به رادیوفردا گفت: «ابتدا باید مشخص شود که منظور از عمل منافی عفت چیست، زیرا در جمهوری اسلامی اگر کسی دختری را در خیابان ببوسد، عمل منافی عفت تلقی میشود.»
به گفته این حقوقدان، اکنون «دههها» است که جامعه بینالمللی و حقوق جزایی مدرن، مجازات بدنی را مصداق شکنجه میداند.
به گزارش خبرگزاری نیمهرسمی فارس، ۳۱ فروردینماه یک نفر که از وی با عنوان «اراذل و اوباش» یاد شده در شهرستان مرودشت استان فارس در ملاء عام به دار آویخته شد و این در حالی است که خبرگزاری دانشجویان ایران، ایسنا، نیز یک روز پیش از آن از اعدام «یک قاچاقچی مواد مخدر» در استان سمنان خبر داده بود.
فارس همچنین ۲۹ فروردینماه اعلام کرد که دو تن در استان زنجان به اتهام «حمل و نگهداری مواد مخدر» به پای چوبه دار رفتند و ۲۸ فروردین نیز خبر داد که حکم اعدام هشت «قاچاقچی مواد مخدر» در شیراز، استان فارس، به اجرا در آمده است.
ایسنا نیز ۲۳ فروردینماه از اعدام سه «توزیعکننده مواد مخدر» در استان چهارمحال و بختیاری خبر داد و ۲۲ فروردین نیز گزارش کرد که دو «قاچاقچی مواد مخدر» در شهرستان طبس استان یزد اعدام شدند.
این احکام در حالی به اجرا درآمدهاند که فرمانده انتظامی مشهد از اعدام قریبالوقوع شش متهم دیگر خبر داده است.
سازمانهای بینالمللی حقوق بشری تاکنون بارها از شمار بالای اعدامها در ایران و همچنین اجرای حکم اعدام در ملاء عام انتقاد کردهاند.
به گفته سازمان عفو بینالملل، ایران از نظر شمار اعدام در رده دوم جهانی قرار دارد.
این سازمان به تازگی در گزارشی با اشاره به «افزایش چشمگیر» مجازات اعدام در ایران، از اعدام «دستکم ۳۶۰» تن در سال ۲۰۱۱ در ایران خبر داد که به گفته این سازمان بیشتر این افراد به دلیل اتهامهای مربوط به مواد مخدر اعدام شدهاند.
اجرای کمسابقه مجازات شلاق در ملاء عام
در عین حال خبرگزاری ایسنا ۲۷ فروردینماه گزارش کرد که حکم شلاق دو تن به اتهام «اعمال منافی عفت» در شهرستان شاهرود استان سمنان در ملاء عام به اجرا در آمده است.
به گفته ایسنا، حکم ۹۹ ضربه شلاق در ملاء عام این دو نفر در یکی از میادین شهرستان شاهرود اجرا شده است.
عبدالکریم لاهیجی، نایب رئیس فدراسیون بینالمللی جوامع مدافع حقوق بشر، در خصوص این اقدام به رادیوفردا گفت: «ابتدا باید مشخص شود که منظور از عمل منافی عفت چیست، زیرا در جمهوری اسلامی اگر کسی دختری را در خیابان ببوسد، عمل منافی عفت تلقی میشود.»
به گفته این حقوقدان، اکنون «دههها» است که جامعه بینالمللی و حقوق جزایی مدرن، مجازات بدنی را مصداق شکنجه میداند.
پس از یک عمل جراحی بیمار معمولا آرام آرام به مرحلهی هوشیاری کامل میرسد. دانشمندان بهتازگی دلیل این پدیده و اینکه چرا در برخی مواقع بیماران حین انجام عمل جراحی بیدار میشوند را کشف کردهاند.
پس از انجام یک عمل جراحی با بیهوشی کامل، بیماری که جراحی شده معمولا آشفته است و دیرتر به مرحله هوشیاری کامل میرسد. دانشمندان فنلاندی کشف کردهاند که پس از یک بیهوشی کامل، ابتداییترین قسمت مغز انسان از همه زودتر به خود میآید. پس از آن قسمتی از مغز که مسئول هوشیاری کامل است فعال میشود.
دانشمندان فنلاندی میگویند که در جریان تحقیق انتظار داشتند که قسمتی از مغز که مسئول هوشیاری کامل است، از تمام قسمتهای دیگر زودتر فعال شود. اما بر خلاف این انتظار، آنها در اسکن مغزها مشاهده کردند که قشرهای مغزیای که از لحاظ تکاملی زودتر در انسان تشکیل شدهاند، پیشتر از قشرهای دیگر شروع به کار میکنند.
برای مثال تالاموس که جزوی از ابتداییترین قسمتهای مغز است، زودتر از قشرهای دیگر فعال میشود. این قشرهای ابتدایی مسئول احساسات نخستین انسان همانند ترس و لذت هستند. این قشرها علاوه بر این مسئول واکنش به محرکهای بیرونی نیز هستند.
بیدار شدن نابههنگام بیمار در حین عمل جراحی
بر اساس این پژوهش، دانشمندان همچنان میتوانند توضیح بدهند که چرا پزشکان بیهوشی، بیدارشدن بیماران حین عمل جراحی را متوجه نمیشوند. دستگاههای این پزشکان تنها فعالیت قسمتی از مغز را زیر نظر دارند که مربوط به هوشیاری کامل انسان است. به همین دلیل این پزشکان متوجه بیدارشدن نابه هنگام بیماران حین عمل جراحی نمیشوند؛ بیداریای که به هوشیاری کامل ربطی ندارد، بلکه بیمار حین آن در اصل در مرحلهی نیمههوشیاری به سر میبرد.
این تحقیق نشان میدهد که برای تشکیل هوشیاری کامل، قشرهای مختلفی از مغز باید فعال شوند و این جریان مرحله به مرحله انجام میگیرد. به عقیدهی پژوهشگران، نتایج این تحقیق راهنماییهای باارزشی برای مطالعه و بررسی هوشیاری به همراه دارند.
این نتایج نشات گرفته از اسکن مغز شرکتکنندگانی است که دانشمندان مرحلهی بیداری آنها را مورد بررسی قرار داده بودند. نتایج پژوهش یادشده در نشریهی علمی "The Journal of Neuroscience" منتشر شده است.
دانشمندان فنلاندی میگویند که در جریان تحقیق انتظار داشتند که قسمتی از مغز که مسئول هوشیاری کامل است، از تمام قسمتهای دیگر زودتر فعال شود. اما بر خلاف این انتظار، آنها در اسکن مغزها مشاهده کردند که قشرهای مغزیای که از لحاظ تکاملی زودتر در انسان تشکیل شدهاند، پیشتر از قشرهای دیگر شروع به کار میکنند.
برای مثال تالاموس که جزوی از ابتداییترین قسمتهای مغز است، زودتر از قشرهای دیگر فعال میشود. این قشرهای ابتدایی مسئول احساسات نخستین انسان همانند ترس و لذت هستند. این قشرها علاوه بر این مسئول واکنش به محرکهای بیرونی نیز هستند.
بیدار شدن نابههنگام بیمار در حین عمل جراحی
بر اساس این پژوهش، دانشمندان همچنان میتوانند توضیح بدهند که چرا پزشکان بیهوشی، بیدارشدن بیماران حین عمل جراحی را متوجه نمیشوند. دستگاههای این پزشکان تنها فعالیت قسمتی از مغز را زیر نظر دارند که مربوط به هوشیاری کامل انسان است. به همین دلیل این پزشکان متوجه بیدارشدن نابه هنگام بیماران حین عمل جراحی نمیشوند؛ بیداریای که به هوشیاری کامل ربطی ندارد، بلکه بیمار حین آن در اصل در مرحلهی نیمههوشیاری به سر میبرد.
این تحقیق نشان میدهد که برای تشکیل هوشیاری کامل، قشرهای مختلفی از مغز باید فعال شوند و این جریان مرحله به مرحله انجام میگیرد. به عقیدهی پژوهشگران، نتایج این تحقیق راهنماییهای باارزشی برای مطالعه و بررسی هوشیاری به همراه دارند.
این نتایج نشات گرفته از اسکن مغز شرکتکنندگانی است که دانشمندان مرحلهی بیداری آنها را مورد بررسی قرار داده بودند. نتایج پژوهش یادشده در نشریهی علمی "The Journal of Neuroscience" منتشر شده است.
احمد توکلی میگوید که بیتوجهی دولت در اجرای قانون هدفمندی یارانهها به گسترش رکود و بسته شدن کارخانهها منجر شدهاست. رییس مجلس پیشتر در نامهای به خامنهای خواستار جلوگیری از اجرای مرحله دوم این قانون شده بود.
احمد توکلی در نشست نامزدهای جبهه متحد اصولگرایان گفته که مسئله یارانهها، یک مشکل و بیماری ۴۵ ساله و تلاش برای حل آن انقلابی بزرگ بوده است. خبرگزاری ایلنا به نقل از توکلی نوشته که اجرای قانون هدفمندی یارانهها بدون کم کردن تبعات آن در کمتر از ۵ سال ممکن نبود و مجلس هم بر همین مسئله تاکید داشت: «اما دولت کار خودش را کرد و در این قانون نزدیک به ۱۷ تخلف صورت گرفت.»
ایلنا از قول توکلی نوشته که درآمد حاصله از هدفمندی یارانهها در ۱۵ ماه گذشته نزدیک به ۲۹ میلیارد تومان بوده در حالیکه نزدیک به ۴۵ هزار میلیارد تومان یارانه به مردم پرداخت شده و ۱۶ میلیارد کسری داشتهایم.
احمد توکلی اشاره کرده که در سفر به شمال متوجه تعطیلی سه کارخانه شده که یکی از آنها با تجهیزات جدید افتتاح شده بود. او یادآوری کرده که دولت کسری یارانه نقدی را از طریق فروش ارزهای نفتی جبران کرده و همین موضوع موجب گسترش رکود و تورم در کشور شده است.
پیشتر محمدرضا خباز، عضو کمیسیون اقتصادی مجلس ایران خبر داده بود که «برداشتهای بیرویه و بدون مجوز دولت، حساب ذخیره ارزی را منفی کرده است.» ایلنا به نقل از وی نوشته که رییس جمهور، علت عدم پرداخت ۲ میلیارد ریال بودجه به متروی تهران از محل حساب ذخیره ارزی را خالی بودن این حساب اعلام کرده است.
احمد کریمی اصفهانی، دبیر جامعه اصناف و بازار ایران هم در گفتگو با ایلنا با شکایت از گرانی موجود و "بیسابقه" در کشور و انتقاد از سیاست تعزیرات در رویارویی با گرانفروشان گفته است: « سوءمدیریت عامل اصلی گرانی است و گرانی و گرانفروشی دو مقوله جدا از هم هستند.»
کریمی اصفهانی با اشاره به این که بخشی از گرانیها ناشی از اجرای قانون هدفمندی یارانه ها هستند، افزوده است: «هیچ وقت سابقه نداشت که در خلال یک سال قیمت کالاهای اساسی و مصرفی نزدیک ۵۰ درصد بالا برود.» وی همچنین عملکرد دولت را در تنظیم بازار و استفاده بهینه از اهرمهای صادرات و واردات، ناموفق دانسته است.
این انتقادها در حالی بیان میشوند که علی لاریجانی برای پیشگیری از اجرای فاز دوم قانون هدفمندی یارانهها به آیتآلله خامنهای متوسل شده است. وی در نامهای به رهبر جمهوری اسلامی نوشته است:«با توجه به اعتبارات بودجه سال ۱۳۹۱ و شرایط اقتصادی کشور وضعیت برای اجرای فاز دوم هدفمندی یارانهها فراهم نیست.»
رییس مجلس ایران در روز دوشنبه ۲۱ فروردین در جمع خبرنگاران گفت که اقدام دولت در واریز مبالغی پول به حساب مردم بدون دریافت مصوبه مجلس دلیل ارسال نامه به آیتالله خامنهای بوده است. او افزود که نحوه برداشت درآمد، اصلاح حاملهای انرژی و نحوه پرداختها باید بر اساس قانون باشد.
ایلنا از قول توکلی نوشته که درآمد حاصله از هدفمندی یارانهها در ۱۵ ماه گذشته نزدیک به ۲۹ میلیارد تومان بوده در حالیکه نزدیک به ۴۵ هزار میلیارد تومان یارانه به مردم پرداخت شده و ۱۶ میلیارد کسری داشتهایم.
احمد توکلی اشاره کرده که در سفر به شمال متوجه تعطیلی سه کارخانه شده که یکی از آنها با تجهیزات جدید افتتاح شده بود. او یادآوری کرده که دولت کسری یارانه نقدی را از طریق فروش ارزهای نفتی جبران کرده و همین موضوع موجب گسترش رکود و تورم در کشور شده است.
پیشتر محمدرضا خباز، عضو کمیسیون اقتصادی مجلس ایران خبر داده بود که «برداشتهای بیرویه و بدون مجوز دولت، حساب ذخیره ارزی را منفی کرده است.» ایلنا به نقل از وی نوشته که رییس جمهور، علت عدم پرداخت ۲ میلیارد ریال بودجه به متروی تهران از محل حساب ذخیره ارزی را خالی بودن این حساب اعلام کرده است.
احمد کریمی اصفهانی، دبیر جامعه اصناف و بازار ایران هم در گفتگو با ایلنا با شکایت از گرانی موجود و "بیسابقه" در کشور و انتقاد از سیاست تعزیرات در رویارویی با گرانفروشان گفته است: « سوءمدیریت عامل اصلی گرانی است و گرانی و گرانفروشی دو مقوله جدا از هم هستند.»
کریمی اصفهانی با اشاره به این که بخشی از گرانیها ناشی از اجرای قانون هدفمندی یارانه ها هستند، افزوده است: «هیچ وقت سابقه نداشت که در خلال یک سال قیمت کالاهای اساسی و مصرفی نزدیک ۵۰ درصد بالا برود.» وی همچنین عملکرد دولت را در تنظیم بازار و استفاده بهینه از اهرمهای صادرات و واردات، ناموفق دانسته است.
این انتقادها در حالی بیان میشوند که علی لاریجانی برای پیشگیری از اجرای فاز دوم قانون هدفمندی یارانهها به آیتآلله خامنهای متوسل شده است. وی در نامهای به رهبر جمهوری اسلامی نوشته است:«با توجه به اعتبارات بودجه سال ۱۳۹۱ و شرایط اقتصادی کشور وضعیت برای اجرای فاز دوم هدفمندی یارانهها فراهم نیست.»
رییس مجلس ایران در روز دوشنبه ۲۱ فروردین در جمع خبرنگاران گفت که اقدام دولت در واریز مبالغی پول به حساب مردم بدون دریافت مصوبه مجلس دلیل ارسال نامه به آیتالله خامنهای بوده است. او افزود که نحوه برداشت درآمد، اصلاح حاملهای انرژی و نحوه پرداختها باید بر اساس قانون باشد.
یک هواپیمای مسافربری خطوط هوایی داخلی پاکستان شامگاه جمعه در نزدیکی فرودگاه اسلامآباد سقوط کرد. در این حادثه دستکم ۱۱۸ نفر جان خود را از دست دادهاند. گفته میشود صاعقه به این هواپیما برخورد کرده است.
به گزارش خبرگزاری آلمان از اسلامآباد، هواپیمای بوئینگ ۷۳۷ متعلق به شرکت هوایی "بھوجا ایرلاین" پاکستان که جمعه (۲۰ آوریل/ اول اردیبهشت) از کراچی عازم اسلامآباد بود، در نزدیکی فرودگاه اسلامآباد با باران تندی مواجه شده و سقوط میکند.
به گفتهی رحمان مالیک، وزیر کشور پاکستان، هواپیما احتمالا گرفتار صاعقه شده است. هواپیمای حادثهدیده پیش از سقوط آتش گرفته بود. سانحه در چند کیلومتری فرودگاه بینظیر بوتو در اسلامآباد رخ داده است.
مقامهای پاکستانی از احتمال مرگ ۱۵۰ نفر در پی این حادثه خبر میدهند. بر اساس فهرست شرکت هوایی "بهوجا"، ۱۱۱ مسافر بزرگسال، ۵ کودک و ۶ خدمه، سرنشینان بوئینگ ۷۳۷ بودند. اما یک سخنگوی ادارهی ترابری هوایی غیرنظامی پاکستان تعداد سرنشینان هواپیما را ۱۳۱ نفر اعلام کرده است.
یک سخنگوی گروههای امدادی که در محل سقوط هواپیما حاضر بودند گفته است که هیچیک از مسافران هواپیما از این حادثه جان سالم به در نبردهاند. محل سقوط هواپیما روستایی در نزدیک فرودگاه است. شماری از ساکنان این روستا نیز در این حادثه جان خود را از دست دادهاند.
یکی از ساکنان این روستا به خبرنگاران گفت بخشی از قطعات هواپیما روی خانههای ساکنان روستا سقوط کرده است. این شاهد عینی گفت که هواپیما پس از سقوط دوباره به هوا برخاست و سپس قطعه قطعه شد.
سخنگوی هوانوردی غیرنظامی پاکستان به خبرنگاران گفت، شرکت هوایی "بھوجا ایرلاین" از سال ۲۰۱۰ ورشکست شده بوده و فعالیت جدید خود را ماه گذشته آغاز کرده است. بوئینگ ۷۳۷ که ساعت ۱۷ و ۱۰ دقیقه به وقت محلی از فرودگاه کراچی برخاسته بود، حدود یک ساعت و نیم بعد دچار سانحه شد.
به گفتهی رحمان مالیک، وزیر کشور پاکستان، هواپیما احتمالا گرفتار صاعقه شده است. هواپیمای حادثهدیده پیش از سقوط آتش گرفته بود. سانحه در چند کیلومتری فرودگاه بینظیر بوتو در اسلامآباد رخ داده است.
مقامهای پاکستانی از احتمال مرگ ۱۵۰ نفر در پی این حادثه خبر میدهند. بر اساس فهرست شرکت هوایی "بهوجا"، ۱۱۱ مسافر بزرگسال، ۵ کودک و ۶ خدمه، سرنشینان بوئینگ ۷۳۷ بودند. اما یک سخنگوی ادارهی ترابری هوایی غیرنظامی پاکستان تعداد سرنشینان هواپیما را ۱۳۱ نفر اعلام کرده است.
یک سخنگوی گروههای امدادی که در محل سقوط هواپیما حاضر بودند گفته است که هیچیک از مسافران هواپیما از این حادثه جان سالم به در نبردهاند. محل سقوط هواپیما روستایی در نزدیک فرودگاه است. شماری از ساکنان این روستا نیز در این حادثه جان خود را از دست دادهاند.
یکی از ساکنان این روستا به خبرنگاران گفت بخشی از قطعات هواپیما روی خانههای ساکنان روستا سقوط کرده است. این شاهد عینی گفت که هواپیما پس از سقوط دوباره به هوا برخاست و سپس قطعه قطعه شد.
سخنگوی هوانوردی غیرنظامی پاکستان به خبرنگاران گفت، شرکت هوایی "بھوجا ایرلاین" از سال ۲۰۱۰ ورشکست شده بوده و فعالیت جدید خود را ماه گذشته آغاز کرده است. بوئینگ ۷۳۷ که ساعت ۱۷ و ۱۰ دقیقه به وقت محلی از فرودگاه کراچی برخاسته بود، حدود یک ساعت و نیم بعد دچار سانحه شد.
جمهوری آذربایجان مخالفتی با طرح ایران مبنی بر انتقال آب دریای خزر به فلات مرکزی ایران ندارند. وزیر محیط زیست جمهوری آذربایجان گفته است شیرینسازی آب خزر و انتقال آن مخاطرهانگیز نیست.
عملیات انتقال آب دریای خزر روز ۲۸ فروردین ۱۳۹۱ با حضور احمدی نژاد، رئیس جمهوری اسلامی، در استان مازندران آغاز شد. به رغم بحثهای فراوان داخلی بر سر انتقال آب دریای خزر به فلات مرکزی ایران، کشورهای همسایه شمالی واقع در حاشیه خزر تاکنون رسما با این موضوع مخالفت نکردهاند.
حسین باقراف، وزیر محیط زیست و منابع طبیعی جمهوری آذربایجان، به رسانههای این کشور گفته است: «برداشت ۵۰۰ میلیون مترمکعب آب در سال از دریای خزر برای تامین آب مورد نیاز مردم ایران برای محیط زیست این دریا خطر و تهدید نیست».
این مقام جمهوری آذربایجان معتقد است که به دلیل آب شدن کوههای یخ در حاشیه رودخانههای اطراف دریای خزر، حجم زیادی آب وارد این دریا میشود. وی همچنین مدعی شده که هر ۲۰۰ سال میزان سطح آب دریای خزر بین ۴ تا ۵ متر کم و زیاد میشود. بنا بر اعلام برخی از رسانههای داخلی آذربایجان، مقامهای این جمهوری نیز از قرار قصد دارند آب دریای خزر را شیرین و در صنایع این کشور استفاده کنند.
قزاقستان آب را شیرین میکند
یک کارشناس محلی به دویچه وله گفت که قزاقستان از زمان شوروی سابق برای مصرف صنایع واقع در کنارههای دریای خزر، آب این دریا را شیرین میکند. به گفتهی او البته به دلیل درصد بالای نمک، آب شیرینشده در سواحل قزاقستان فقط در صنایع این کشور مصرف دارد.
بیش از ۸۵ درصد از آب دریای خزر از رود ولگا تامین میشود و درصد نمک در شمال خزر در هر هزار لیتر آب حدود ۷ گرم است. درحالی که همین میزان آب دریای خزر در بخش جنوبی آن، یعنی در سواحل ایران، جمهوریهای آذربایجان و ترکمنستان، ۱۳ گرم نمک دارد.
به گفتهی این کارشناس محلی نیز شیرینسازی آب در قزاقستان پیامدهای منفی زیستمحیطی در پی نداشته است.
دلیل عدم مخالفت کشورهای ساحلی خزر با طرح ایران
ترکمنستان، دیگر همسایه ایران در خزر، اما تا کنون به عملیات انتقال آب این دریا به فلات مرکزی ایران، رسما واکنشی نشان نداده است. کارشناسان محلی در گفتوگو با دویچه وله اذعان کردند که در ترکمنستان نیاز به شیرینسازی آب بیشتر از ایران است. بیش از ۸۵ درصد وسعت این کشور را صحرای شن تشکیل میدهد. ترکمنستان با وجود این پروژههای شیرینسازی آب را تا کنون به دلیل بالا بودن هزینه عملی نساخته است.
به اعتقاد این کارشناسان عدم مخالفت کشورهای یادشده با طرح شیرینسازی و انتقال آب دریای خزر به مرکز ایران به این دلیل است که خود این کشورها نیز قصد دارند طرحهای مشابهی را اجرا کنند و به نتایج تجربه ایران چشم دوختهاند.
حسین باقراف، وزیر محیط زیست و منابع طبیعی جمهوری آذربایجان، به رسانههای این کشور گفته است: «برداشت ۵۰۰ میلیون مترمکعب آب در سال از دریای خزر برای تامین آب مورد نیاز مردم ایران برای محیط زیست این دریا خطر و تهدید نیست».
این مقام جمهوری آذربایجان معتقد است که به دلیل آب شدن کوههای یخ در حاشیه رودخانههای اطراف دریای خزر، حجم زیادی آب وارد این دریا میشود. وی همچنین مدعی شده که هر ۲۰۰ سال میزان سطح آب دریای خزر بین ۴ تا ۵ متر کم و زیاد میشود. بنا بر اعلام برخی از رسانههای داخلی آذربایجان، مقامهای این جمهوری نیز از قرار قصد دارند آب دریای خزر را شیرین و در صنایع این کشور استفاده کنند.
قزاقستان آب را شیرین میکند
یک کارشناس محلی به دویچه وله گفت که قزاقستان از زمان شوروی سابق برای مصرف صنایع واقع در کنارههای دریای خزر، آب این دریا را شیرین میکند. به گفتهی او البته به دلیل درصد بالای نمک، آب شیرینشده در سواحل قزاقستان فقط در صنایع این کشور مصرف دارد.
بیش از ۸۵ درصد از آب دریای خزر از رود ولگا تامین میشود و درصد نمک در شمال خزر در هر هزار لیتر آب حدود ۷ گرم است. درحالی که همین میزان آب دریای خزر در بخش جنوبی آن، یعنی در سواحل ایران، جمهوریهای آذربایجان و ترکمنستان، ۱۳ گرم نمک دارد.
به گفتهی این کارشناس محلی نیز شیرینسازی آب در قزاقستان پیامدهای منفی زیستمحیطی در پی نداشته است.
دلیل عدم مخالفت کشورهای ساحلی خزر با طرح ایران
ترکمنستان، دیگر همسایه ایران در خزر، اما تا کنون به عملیات انتقال آب این دریا به فلات مرکزی ایران، رسما واکنشی نشان نداده است. کارشناسان محلی در گفتوگو با دویچه وله اذعان کردند که در ترکمنستان نیاز به شیرینسازی آب بیشتر از ایران است. بیش از ۸۵ درصد وسعت این کشور را صحرای شن تشکیل میدهد. ترکمنستان با وجود این پروژههای شیرینسازی آب را تا کنون به دلیل بالا بودن هزینه عملی نساخته است.
به اعتقاد این کارشناسان عدم مخالفت کشورهای یادشده با طرح شیرینسازی و انتقال آب دریای خزر به مرکز ایران به این دلیل است که خود این کشورها نیز قصد دارند طرحهای مشابهی را اجرا کنند و به نتایج تجربه ایران چشم دوختهاند.
وزیر کشور میگوید خانه کارگر برای برگزاری راهپیمایی روز کارگر درخواست دهد. در روزهای اخیر برخی سیاستمداران از برگزاری راهپیمایی کارگران خبر دادند. یک فعال کارگری میگوید این حمایتها اقدامی سیاسی است.
مصطفی محمد نجار، وزیر کشور جمهوری اسلامی گفته است خانه کارگر برای برگزاری راهپیمایی در روز کارگر درخواست دهد. به گزارش خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، محمد نجار اعلام کرده است طبق قانون اگر تشکلی بخواهد تجمع یا راهپیمایی داشته باشد، باید درخواست خود را اعلام کند تا توسط استانداری و وزارت کشور نتیجه اعلام شود.
در روزهای اخیر علیرضا محجوب، دبیر کل خانه کارگر گفته بود درخواست برگزاری مجوز راهپیمایی روز کارگر به وزارت کشور ارائه شده، ولی تا کنون در خصوص آن نظری داده نشده است. محجوب روز دوشنبه (۲۸ فروردین) از وزارت کشور خواسته بود، هر چه سریعتر مجوز راهپیمایی روز جهانی کارگر را صادر کند.
علیرضا محجوب برپایی راهپیمایی روز جهانی کارگر (اول ماه مه) را طبق اصل ۲۷ قانون اساسی "از حقوق اصلی کارگران" خوانده و ابراز امیدواری کرده بود که کمیسیون ماده ۱۰ احزاب با برگزاری راهپیمایی در این روز موافقت کند.
علی آقازاده دافساری، عضو کمیسیون امنیت ملی مجلس شورای اسلامی، از دیگر شخصیتهایی است که از همکاری وزارت کشور با کارگران برای برگزاری تجمعات و راهپیماییهای قانونی در سال جاری سخن گفته است.
این نماینده مجلس شورای اسلامی گفته است: «راهپیمایی کارگران در روز جهانی کارگر ممنوعیت ندارد و هر ساله در روز جهانی کارگر برنامههای بسیار وسیعی برای تجلیل از کارگران در ایران برگزار میشود.»
محسن رضایی، دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام، نیز از دیگر مقامات جمهوری اسلامی است که از راهپیمایی کارگران در روز ۱۱ اردیبهشت سال جاری استقبال کرده و گفته بود «وزارت کشور نیز مجوز برگزاری این کار را میدهد».
"سیر قهقرایی" برگزاری روز جهانی کارگر در ایران
پیش از این سیامک طاهری، خبرنگار حوزه کار در تهران، در گفتوگو با دویچه وله به بررسی علل حمایت برخی از سیاستمداران از برگزاری مراسم روز جهانی کارگر در ایران پرداخته بود: «دولتمردان در دعوای درون حکومت سعی میکنند به پارهای از خواستهای کارگران توجه کنند.»
به گفته طاهری: «امسال با توجه به حرکاتی که اخیرا در درون مجموعهحاکمیت دیده میشود، مثل صحبتهای اخیر آقای رفسنجانی یا دیگر کسانی که در درون حاکمیت هستند ولی ناراضیاند یا در حاشیهحاکمیت قرار دارند، طبیعتا برای جلب حمایت کارگران در دعوای درون حکومتی سعی میکنند به پارهای از خواستههای آنها توجه نشان دهند. فکر میکنم صحبتهای آقای محسن رضایی را هم باید در این چارچوب دید.»
این خبرنگار حوزه کار در تهران "سیر قهقرایی" برگزاری روز جهانی کارگر پس از انقلاب در ایران را چنین تشریح کرده بود: «بعد از انقلاب روز اول ماه مه به عنوان روز تعطیل عمومی اعلام شد و تا چند سال هم این وضعیت ادامه داشت. ولی با توجه به محدود شدن فعالیت مدام تشکلهای کارگری و برچیده شدن بسیاری از سندیکاها و تشکلهای کارگری، کم کم این مسئله هم شامل محدودیتشد و تبدیل شد به روز تعطیل کارگری. به این معنا که واحدهای کارگری تعطیل میشدند، ولی تعطیل عمومی نبود. بعدها این امر هم شامل محدودیت شد و بیشتر در کارخانههای بزرگتر به جمعشدن کارگرها و برگزاری مراسم در درون کارخانهها تبدیل شد. در سیر قهقرایی این حرکت، بعدها با انجام یکسری مراسم تشریفاتی که کارفرمایان یا مدیران کارخانه، بهخصوص مدیران دولتی، که در آن یک سخنرانی خیلی آبکی را انجام میدادند، مراسم را به این ترتیب سپری میکردند و مراسم تمام میشد.»
کارگران ایرانی در حالی به استقبال اول ماه مه (۱۱ اردیبهشت) – روز جهانی کارگر – میروند که شورای عالی کار حداقل دستمزد کارگران در سال ۱۳۹۱ را ۳۸۹ هزار و ۷۵۴ تومان تعیین کرده است. خانه کارگر در روزهای پایانی سال ۱۳۹۰ خط فقر شدید در کلانشهرها برای یک خانواده ۴ نفره را ۸۲۰ هزار تومان اعلام کرد.
در روزهای اخیر علیرضا محجوب، دبیر کل خانه کارگر گفته بود درخواست برگزاری مجوز راهپیمایی روز کارگر به وزارت کشور ارائه شده، ولی تا کنون در خصوص آن نظری داده نشده است. محجوب روز دوشنبه (۲۸ فروردین) از وزارت کشور خواسته بود، هر چه سریعتر مجوز راهپیمایی روز جهانی کارگر را صادر کند.
علیرضا محجوب برپایی راهپیمایی روز جهانی کارگر (اول ماه مه) را طبق اصل ۲۷ قانون اساسی "از حقوق اصلی کارگران" خوانده و ابراز امیدواری کرده بود که کمیسیون ماده ۱۰ احزاب با برگزاری راهپیمایی در این روز موافقت کند.
علی آقازاده دافساری، عضو کمیسیون امنیت ملی مجلس شورای اسلامی، از دیگر شخصیتهایی است که از همکاری وزارت کشور با کارگران برای برگزاری تجمعات و راهپیماییهای قانونی در سال جاری سخن گفته است.
این نماینده مجلس شورای اسلامی گفته است: «راهپیمایی کارگران در روز جهانی کارگر ممنوعیت ندارد و هر ساله در روز جهانی کارگر برنامههای بسیار وسیعی برای تجلیل از کارگران در ایران برگزار میشود.»
محسن رضایی، دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام، نیز از دیگر مقامات جمهوری اسلامی است که از راهپیمایی کارگران در روز ۱۱ اردیبهشت سال جاری استقبال کرده و گفته بود «وزارت کشور نیز مجوز برگزاری این کار را میدهد».
"سیر قهقرایی" برگزاری روز جهانی کارگر در ایران
پیش از این سیامک طاهری، خبرنگار حوزه کار در تهران، در گفتوگو با دویچه وله به بررسی علل حمایت برخی از سیاستمداران از برگزاری مراسم روز جهانی کارگر در ایران پرداخته بود: «دولتمردان در دعوای درون حکومت سعی میکنند به پارهای از خواستهای کارگران توجه کنند.»
به گفته طاهری: «امسال با توجه به حرکاتی که اخیرا در درون مجموعهحاکمیت دیده میشود، مثل صحبتهای اخیر آقای رفسنجانی یا دیگر کسانی که در درون حاکمیت هستند ولی ناراضیاند یا در حاشیهحاکمیت قرار دارند، طبیعتا برای جلب حمایت کارگران در دعوای درون حکومتی سعی میکنند به پارهای از خواستههای آنها توجه نشان دهند. فکر میکنم صحبتهای آقای محسن رضایی را هم باید در این چارچوب دید.»
این خبرنگار حوزه کار در تهران "سیر قهقرایی" برگزاری روز جهانی کارگر پس از انقلاب در ایران را چنین تشریح کرده بود: «بعد از انقلاب روز اول ماه مه به عنوان روز تعطیل عمومی اعلام شد و تا چند سال هم این وضعیت ادامه داشت. ولی با توجه به محدود شدن فعالیت مدام تشکلهای کارگری و برچیده شدن بسیاری از سندیکاها و تشکلهای کارگری، کم کم این مسئله هم شامل محدودیتشد و تبدیل شد به روز تعطیل کارگری. به این معنا که واحدهای کارگری تعطیل میشدند، ولی تعطیل عمومی نبود. بعدها این امر هم شامل محدودیت شد و بیشتر در کارخانههای بزرگتر به جمعشدن کارگرها و برگزاری مراسم در درون کارخانهها تبدیل شد. در سیر قهقرایی این حرکت، بعدها با انجام یکسری مراسم تشریفاتی که کارفرمایان یا مدیران کارخانه، بهخصوص مدیران دولتی، که در آن یک سخنرانی خیلی آبکی را انجام میدادند، مراسم را به این ترتیب سپری میکردند و مراسم تمام میشد.»
کارگران ایرانی در حالی به استقبال اول ماه مه (۱۱ اردیبهشت) – روز جهانی کارگر – میروند که شورای عالی کار حداقل دستمزد کارگران در سال ۱۳۹۱ را ۳۸۹ هزار و ۷۵۴ تومان تعیین کرده است. خانه کارگر در روزهای پایانی سال ۱۳۹۰ خط فقر شدید در کلانشهرها برای یک خانواده ۴ نفره را ۸۲۰ هزار تومان اعلام کرد.
برابر تازهترین گزارشها در سانحه سقوط هواپیمایی که شامگاه جمعه اول اردیبهشت در پاکستان اتفاق افتاد همهی سرنشینان جان خود را از دست دادهاند. این هواپیما ۱۲۷ سرنشین داشت و در نزدیکی اسلامآباد سرنگون شد.
هواپیمای سرنگون شده پاکستانی یک بوئینگ ۷۳۷ بوده که از بندر کراچی در جنوب پاکستان به مقصد پایتخت این کشور پرواز میکرده است. هواپیما در روستای حسینآباد در ده کیلومتری فرودگاه بینظیر بوتو اسلامآباد سرنگون شده است. به گزارش خبرگزاری فرانسه یکی از کارمندان سازمان هواپیمایی پاکستان صبح شنبه (۲ اردیبهشت/۲۱ آوریل) گفته است، هواپیما با چنان شدتی سقوط کرد که هیچ یک از سرنشینان شانسی برای زنده ماندن نداشته است.
سقوط هواپیما ده دقیقه پیش از فرود
شاهدان عینی و مقامهای محلی میگویند قطعات هواپیمای متلاشی شده در محوطه بسیار وسیعی پخش شده و برخی از تکههای آن روی خانهها افتاده است. قسمتهایی از هواپیما در فاصلهی دو کیلومتری محل سقوط پیدا شده است. احتمال میرود عدهای از ساکنان محل نیز در این حادثه آسیب دیده باشند که هنوز خبر دقیقی در این مورد منتشر نشده است.
همکاران بیمارستان بزرگ اسلامآباد به خبرنگاران گفتهاند به رغم سوختن هواپیما اغلب جسدهایی که به بیمارستان منتقل شده قابل شناساییاند. تا صبح جمعه هویت حدود ۸۰ نفر از قربانیان مشخص شده است. مقامهای فرودگاه اسلامآباد میگویند بوئینگی که دچار سانحه شد قرار بوده ساعت ۱۸ و ۵۰ دقیقه به وقت محلی به زمین بنشیند.
گفته میشود حدود ده دقیقه پیش از فرود تماس خلبان با برج مراقبت قطع شده است. بر اساس اطلاعاتی که تا کنون منتشر شده هواپیما زمانی که خود را آماده نشستن میکرد وارد یک جبهه هوای نامساعد و بارندگی شدید و رعد و برق شده است. احتمال برخورد صاعقه با هواپیما نیز منتفی نیست.
پیدا شدن جعبه سیاه هواپیما
چند ساعت پس از سقوط بوئینگ ۷۳۷ امدادگران که با یاری سربازان ارتش به جستجو و جمعآوری قربانیان و قطعات هواپیما میپرداختند جعبه سیاه پرواز را یافتهاند. مقامهای پاکستانی امیدوارند با بررسی اطلاعات موجود، از آنچه در دقایق آخر بر سر هواپیما آمده با خبر شوند.
هواپیمای متلاشی شدهی پاکستانی به شرکت محلی "بهوجا ایر" تعلق دارد که به دلیل مشکلات مالی از سال ۲۰۰۰ میلادی فعالیت خود را متوقف کرده بود و ماه گذشته کار خود را از سر گرفته است. ریچارد بیت، کارشناس بریتانیایی که سالها مدیر شرکت دولتی هواپیمایی پاکستان بوده به ذکر این مسئله میافزاید، پاکستان کشوری بحرانزده با ناوگان هواپیمایی فرسوده به شمار میرود.
ممنوعیت پرواز به اروپا
به گفتهی ریچارد بیت بسیاری از هواپیماهایی که در خدمت خطوط هوایی پاکستان قرار دارند به دلیل کمبودهای ایمنی اجازه پرواز به کشورهای عضو اتحادیه اروپا را ندارند. خبرگزاری فرانسه در روایتی دیگر گزارش میدهد ممنوعیت پرواز مقامهای پاکستانی برای هواپیماهای شرکت "بهوجا ایر" در سال ۲۰۱۰ به دلیل مشکلات مالی اعمال شده است. این شرکت که دفتر مرکزیش در کراچی قرار دارد مسیرهای داخلی، به ویژه پروازهای بین این شهر و پایتخت را پوشش میدهد.
تابستان سال ۲۰۱۰ میلادی یک فروند ایرباس آ ۲۳۱ شرکت هواپیمایی پاکستان هنگام فرود در فرودگاه اسلامآباد دچار سانحه شد. این حادثه که در آن ۱۵۲ نفر جان خود را از دست دادند شدیدترین سانحه هوایی پاکستان در دو دههی گذشته بوده است.
سقوط هواپیما ده دقیقه پیش از فرود
شاهدان عینی و مقامهای محلی میگویند قطعات هواپیمای متلاشی شده در محوطه بسیار وسیعی پخش شده و برخی از تکههای آن روی خانهها افتاده است. قسمتهایی از هواپیما در فاصلهی دو کیلومتری محل سقوط پیدا شده است. احتمال میرود عدهای از ساکنان محل نیز در این حادثه آسیب دیده باشند که هنوز خبر دقیقی در این مورد منتشر نشده است.
همکاران بیمارستان بزرگ اسلامآباد به خبرنگاران گفتهاند به رغم سوختن هواپیما اغلب جسدهایی که به بیمارستان منتقل شده قابل شناساییاند. تا صبح جمعه هویت حدود ۸۰ نفر از قربانیان مشخص شده است. مقامهای فرودگاه اسلامآباد میگویند بوئینگی که دچار سانحه شد قرار بوده ساعت ۱۸ و ۵۰ دقیقه به وقت محلی به زمین بنشیند.
گفته میشود حدود ده دقیقه پیش از فرود تماس خلبان با برج مراقبت قطع شده است. بر اساس اطلاعاتی که تا کنون منتشر شده هواپیما زمانی که خود را آماده نشستن میکرد وارد یک جبهه هوای نامساعد و بارندگی شدید و رعد و برق شده است. احتمال برخورد صاعقه با هواپیما نیز منتفی نیست.
پیدا شدن جعبه سیاه هواپیما
چند ساعت پس از سقوط بوئینگ ۷۳۷ امدادگران که با یاری سربازان ارتش به جستجو و جمعآوری قربانیان و قطعات هواپیما میپرداختند جعبه سیاه پرواز را یافتهاند. مقامهای پاکستانی امیدوارند با بررسی اطلاعات موجود، از آنچه در دقایق آخر بر سر هواپیما آمده با خبر شوند.
هواپیمای متلاشی شدهی پاکستانی به شرکت محلی "بهوجا ایر" تعلق دارد که به دلیل مشکلات مالی از سال ۲۰۰۰ میلادی فعالیت خود را متوقف کرده بود و ماه گذشته کار خود را از سر گرفته است. ریچارد بیت، کارشناس بریتانیایی که سالها مدیر شرکت دولتی هواپیمایی پاکستان بوده به ذکر این مسئله میافزاید، پاکستان کشوری بحرانزده با ناوگان هواپیمایی فرسوده به شمار میرود.
ممنوعیت پرواز به اروپا
به گفتهی ریچارد بیت بسیاری از هواپیماهایی که در خدمت خطوط هوایی پاکستان قرار دارند به دلیل کمبودهای ایمنی اجازه پرواز به کشورهای عضو اتحادیه اروپا را ندارند. خبرگزاری فرانسه در روایتی دیگر گزارش میدهد ممنوعیت پرواز مقامهای پاکستانی برای هواپیماهای شرکت "بهوجا ایر" در سال ۲۰۱۰ به دلیل مشکلات مالی اعمال شده است. این شرکت که دفتر مرکزیش در کراچی قرار دارد مسیرهای داخلی، به ویژه پروازهای بین این شهر و پایتخت را پوشش میدهد.
تابستان سال ۲۰۱۰ میلادی یک فروند ایرباس آ ۲۳۱ شرکت هواپیمایی پاکستان هنگام فرود در فرودگاه اسلامآباد دچار سانحه شد. این حادثه که در آن ۱۵۲ نفر جان خود را از دست دادند شدیدترین سانحه هوایی پاکستان در دو دههی گذشته بوده است.
نیروهای امنیتی افغانستان از کشف ۱۰ هزار کیلوگرم مواد منفجره که «قرار بود برای حملات تروریستی استفاده شود» و دستگیری پنج نفر در این رابطه خبر میدهند.
امروز شنبه (۲ اردیبهشت / ۲۱ آوریل) نیروهای امنیتی افغانستان از دستگیری پنج "شورشی" در کابل و کشف ۱۰ هزار کیلوگرم مواد منفجره که «قرار بوده در حملات گسترده در محلههای شلوغ پایتخت به کار گرفته شود» خبر دادند.
به گزارش رویترز سخنگوی رئیس اداره امنیت ملی افغانستان، شفیقالله تحریری، در یک نشست خبری گفت: «در صورت استفاده از این میزان ماده منفجره خونریزی عظیمی اتفاق میافتاد.»
مواد منفجره در ۴۰۰ کیف جداگانه جاسازی و در زیر انبوهی از سیبزمینی در پشت یک کامیون در اطراف شهر مخفی شده بوده است.
تحریری به خبرنگاران گفت: «سه تروریست پاکستانی و دو مرد افغان همکار آنها که مواد منفجره را در زیر سیبزمینیها مخفی کرده بودند دستگیر شدهاند.»
به گفته این مقام امنیتی افغانستان دستگیرشدگان از سوی طالبان پاکستان تعلیم دیدهاند. افغانستان همواره پاکستان را متهم به استفاده از گروههای متمرد نظیر طالبان افغانستان در این کشور کرده است.
طرح حملاتی برای ماه آینده
دولت پاکستان حمایت از شورشیان یا دادن پناهگاه به آنها در خاک خود را تکذیب میکند. شورشیان در هفته گذشته در چهار استان افغانستان حملاتی انجام دادند. آنان از جمله در کابل با موشک و شلیک گلوله به منطقه دیپلماتها حمله کردند. آنان اعلام کردند که این حمله به تلافی «سوءاستفاده از افغانها توسط سربازان ایالات متحده» انجام گرفته است.
گفته میشود این حملات نمایانگر ماهیت بازگشتپذیر اقدامات تروریستی در افغانستان است، و این در حالی استکه ۱۱ سال از سقوط رژیم طالبان در افغانستان میگذرد.
طالبان در افغانستان مسئولیت حملات را بر عهده گرفته و اعلام کرده که در حال برنامهریزی حملاتی دیگر برای ماههای آینده است.
به گزارش رویترز سخنگوی رئیس اداره امنیت ملی افغانستان، شفیقالله تحریری، در یک نشست خبری گفت: «در صورت استفاده از این میزان ماده منفجره خونریزی عظیمی اتفاق میافتاد.»
مواد منفجره در ۴۰۰ کیف جداگانه جاسازی و در زیر انبوهی از سیبزمینی در پشت یک کامیون در اطراف شهر مخفی شده بوده است.
تحریری به خبرنگاران گفت: «سه تروریست پاکستانی و دو مرد افغان همکار آنها که مواد منفجره را در زیر سیبزمینیها مخفی کرده بودند دستگیر شدهاند.»
به گفته این مقام امنیتی افغانستان دستگیرشدگان از سوی طالبان پاکستان تعلیم دیدهاند. افغانستان همواره پاکستان را متهم به استفاده از گروههای متمرد نظیر طالبان افغانستان در این کشور کرده است.
طرح حملاتی برای ماه آینده
دولت پاکستان حمایت از شورشیان یا دادن پناهگاه به آنها در خاک خود را تکذیب میکند. شورشیان در هفته گذشته در چهار استان افغانستان حملاتی انجام دادند. آنان از جمله در کابل با موشک و شلیک گلوله به منطقه دیپلماتها حمله کردند. آنان اعلام کردند که این حمله به تلافی «سوءاستفاده از افغانها توسط سربازان ایالات متحده» انجام گرفته است.
گفته میشود این حملات نمایانگر ماهیت بازگشتپذیر اقدامات تروریستی در افغانستان است، و این در حالی استکه ۱۱ سال از سقوط رژیم طالبان در افغانستان میگذرد.
طالبان در افغانستان مسئولیت حملات را بر عهده گرفته و اعلام کرده که در حال برنامهریزی حملاتی دیگر برای ماههای آینده است.
شورای امنیت اعلام کرد نام دو ایرانی که هر دو از اعضای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی هستند به لیست تحریمها اضافه شد. شرکت "بهینه" نیز به دلیل تلاش در دور زدن تحریمها و ارسال سلاح به آفریقا تحریم شد.
کمیتهی مسئول تحریم علیه ایران در شورای امنیت سازمان ملل متحد لیست ایرانیان مشمول تحریم را افزایش داد. بنا به گزارش رویترز، شورای امنیت اعلام کرد نام دو فرد ایرانی و یک شرکت ایرانی را که در سال ۲۰۱۰ قصد دور زدن تحریمها و ارسال اسلحه به آفریقا را داشتند، به لیست افراد و نهادهای مشمول تحریم اضافه کرد.
سوزان رایس، سفیر ایالات متحدهی آمریکا در سازمان ملل متحد، در بیانیهای با تایید این خبر اعلام کرد: «دو ایرانی که نامشان به لیست افراد مشمول تحریم اضافه شد، در سال ۲۰۱۰ قصد ارسال اسلحه به نیجریه را داشته و تحریمها را زیرپا گذاشتند.»
سوزان رایس همچنین اعلام کرد که هر دو ایرانی ارتباط نزدیکی با سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ایران دارند. رایس نام این دو ایرانی را نیز اعلام کرد و گفت: «عظیم آقاجانی و علی اکبر طباطبائی هر دو از مقامات سپاه پاسداران هستند و در برخی عملیاتهای غیرقانونی این نهاد نقش داشتند.»
شورای امنیت سازمان ملل متحد نام شرکت ایرانی مشمول تحریم را نیز اعلام کرد. شرکت "بهینه" بنا به بیانیهی شورای امنیت، از نهادهای ایرانی است که در ارسال اسلحه از ایران به غرب آفریقا نقش فعالی دارد.
شورای امنیت تاکید کرد: «شرکت بهینه بنا به تحقیق ما رابطهی بسیار نزدیکی با سپاه پاسداران انقلاب اسلامی دارد و دستاندرکار دور زدن تحریمها و اقدامات غیرقانونی است.»
یک دیپلمات شورای امنیت سازمان ملل متحد که خواسته نامش فاش نشود، در گفتوگو با رویترز اعلام کرده که این تحریمها به پیشنهاد بریتانیا بررسی و علیه این دو ایرانی و شرکت "بهینه" اعمال شد. شورای امنیت سازمان ملل پیش از این در ماه ژوئن سال ۲۰۱۰ تحریمهایی را علیه برخی شرکتها و اشخاص ایرانی اعمال کرد.
دولت نیجریه بعد از توقیف محمولهی سلاحهای ارسالی شکایتی رسمی را علیه جمهوری اسلامی ایران تحویل شورای امنیت سازمان ملل داد، مقامات جمهوری اسلامی ایران ادعا کردند که گفتهی نیجریه بیاساس است و جمهوری اسلامی ایران طبق قراردادی قانونی با کشور گامبیا، سلاح به این کشور ارسال کرد.
نیجریه اعلام کرد در میان سلاحهای توقیفی موشکهای "۱۰۷ ام ام" که برای حمله به مناطق زیرزمینی نیز استفاده میشود، دیده شده است.
شورای امنیت سازمان ملل متحد به دلیل برنامهی اتمی مناقشهبرانگیز ایران تا بهحال ۴ دور تحریم علیه جمهوری اسلامی ایران را تصویب و اجرا کرده است. تحریمها بسیاری از موسسات و شرکتهای دستاندرکار در برنامهی اتمی جمهوری اسلامی ایران را شامل شده و داراییهای برخی از مقامات عالیرتبهی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی را نیز مسدود کرده است.
شورای امنیت سازمان ملل از کشورهای عضو این سازمان خواسته تا اقدامات جدیتر و موثرتری را برای اعمال تحریمها و جلوگیری از اقدامات غیرقانونی جمهوری اسلامی ایران در دور زدن تحریمها انجام دهند.
سوزان رایس، سفیر ایالات متحدهی آمریکا در سازمان ملل متحد، در بیانیهای با تایید این خبر اعلام کرد: «دو ایرانی که نامشان به لیست افراد مشمول تحریم اضافه شد، در سال ۲۰۱۰ قصد ارسال اسلحه به نیجریه را داشته و تحریمها را زیرپا گذاشتند.»
سوزان رایس همچنین اعلام کرد که هر دو ایرانی ارتباط نزدیکی با سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ایران دارند. رایس نام این دو ایرانی را نیز اعلام کرد و گفت: «عظیم آقاجانی و علی اکبر طباطبائی هر دو از مقامات سپاه پاسداران هستند و در برخی عملیاتهای غیرقانونی این نهاد نقش داشتند.»
شورای امنیت سازمان ملل متحد نام شرکت ایرانی مشمول تحریم را نیز اعلام کرد. شرکت "بهینه" بنا به بیانیهی شورای امنیت، از نهادهای ایرانی است که در ارسال اسلحه از ایران به غرب آفریقا نقش فعالی دارد.
شورای امنیت تاکید کرد: «شرکت بهینه بنا به تحقیق ما رابطهی بسیار نزدیکی با سپاه پاسداران انقلاب اسلامی دارد و دستاندرکار دور زدن تحریمها و اقدامات غیرقانونی است.»
یک دیپلمات شورای امنیت سازمان ملل متحد که خواسته نامش فاش نشود، در گفتوگو با رویترز اعلام کرده که این تحریمها به پیشنهاد بریتانیا بررسی و علیه این دو ایرانی و شرکت "بهینه" اعمال شد. شورای امنیت سازمان ملل پیش از این در ماه ژوئن سال ۲۰۱۰ تحریمهایی را علیه برخی شرکتها و اشخاص ایرانی اعمال کرد.
دولت نیجریه بعد از توقیف محمولهی سلاحهای ارسالی شکایتی رسمی را علیه جمهوری اسلامی ایران تحویل شورای امنیت سازمان ملل داد، مقامات جمهوری اسلامی ایران ادعا کردند که گفتهی نیجریه بیاساس است و جمهوری اسلامی ایران طبق قراردادی قانونی با کشور گامبیا، سلاح به این کشور ارسال کرد.
نیجریه اعلام کرد در میان سلاحهای توقیفی موشکهای "۱۰۷ ام ام" که برای حمله به مناطق زیرزمینی نیز استفاده میشود، دیده شده است.
شورای امنیت سازمان ملل متحد به دلیل برنامهی اتمی مناقشهبرانگیز ایران تا بهحال ۴ دور تحریم علیه جمهوری اسلامی ایران را تصویب و اجرا کرده است. تحریمها بسیاری از موسسات و شرکتهای دستاندرکار در برنامهی اتمی جمهوری اسلامی ایران را شامل شده و داراییهای برخی از مقامات عالیرتبهی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی را نیز مسدود کرده است.
شورای امنیت سازمان ملل از کشورهای عضو این سازمان خواسته تا اقدامات جدیتر و موثرتری را برای اعمال تحریمها و جلوگیری از اقدامات غیرقانونی جمهوری اسلامی ایران در دور زدن تحریمها انجام دهند.
یک پژوهشگر تهران قدیم میگوید زورخانههای قدیمی این شهر تخریب و به محلی برای استعمال مواد مخدر توسط معتادان تبدیل شدهاند. مدیرکل دفتر اعتیاد سازمان بهزیستی ایران از موج جدید تزریق ماده مخدر شیشه خبر داده است.
نصرالله حدادی، پژوهشگر تهران قدیم، در گفتوگو با خبرگزاری کار ایران (ایلنا) از تخریب بسیاری از زورخانهها در اقصی نقاط ایران همچون "گود حسین پهلوان" در محله خانیآباد تهران خبر داده است. به گفته وی زورخانهها در تهران امروز تبدیل به خرابههایی شدهاند که به جای میل و کباده کشیدن پهلوانان، معتادان در آنها مواد مخدر میکشند.
حدادی گفته است: «امروز شاهد تخریب و تبدیلشدن زورخانهها به خرابههایی برای پرورش معتادان هستیم».
۲۹ فروردین ۱۳۹۱ و در تازهترین اظهارنظر مقامات دولتی ایران درباره مصرف مواد مخدر، فرید براتیسده، مدیرکل دفتر اعتیاد سازمان بهزیستی کشور، از موج جدید تزریق ماده مخدر "شیشه" به جای استعمال آن خبر و نسبت به خطر شیوع بیماریهای عفونی هشدار داد.
مدیرکل دفتر اعتیاد سازمان بهزیستی همچنین نسبت به افزایش مصرف هرویین در ایران هشدار داد و گفت: «بر اساس ارزیابی انجام شده از کلینیکها و مراکز درمان اعتیاد، شاهد افزایش مصرف این ماده مخدر هستیم.»
بنا بر اعلام مقامات جمهوری اسلامی، در خوشبینانهترین حالت بیش از دو میلیون معتاد در ایران وجود دارد. بر اساس آمارهای سازمان ملل نیز ایران یکی از کشورهایی است که بالاترین تعداد معتادان را دارد. با این حال آمار دو میلیون معتاد در ایران از اواخر دهههفتاد خورشیدی تا کنون ثابت مانده است.
این آمار در حالی اعلام میشود که سازمان پزشکی قانونی ایران اعلام کرده است روزانه ۱۰ معتاد در کشور به دلیل سوء مصرف مواد مخدر جان میبازند.
در ایران علاوه بر شمار قابل توجه قربانبان سوء مصرف مواد مخدر، سالیانه تعداد زیادی نیز به دلیل قاچاق مواد مخدر اعدام میشوند.
برخوردهای نیروهای انتظامی با قاچاقچیان و مصرفکنندگان مواد مخدر تاکنون باعث کاهش میزان مصرف این مواد در ایران نشده است.
حدادی گفته است: «امروز شاهد تخریب و تبدیلشدن زورخانهها به خرابههایی برای پرورش معتادان هستیم».
۲۹ فروردین ۱۳۹۱ و در تازهترین اظهارنظر مقامات دولتی ایران درباره مصرف مواد مخدر، فرید براتیسده، مدیرکل دفتر اعتیاد سازمان بهزیستی کشور، از موج جدید تزریق ماده مخدر "شیشه" به جای استعمال آن خبر و نسبت به خطر شیوع بیماریهای عفونی هشدار داد.
مدیرکل دفتر اعتیاد سازمان بهزیستی همچنین نسبت به افزایش مصرف هرویین در ایران هشدار داد و گفت: «بر اساس ارزیابی انجام شده از کلینیکها و مراکز درمان اعتیاد، شاهد افزایش مصرف این ماده مخدر هستیم.»
دو میلیون معتاد
بنا بر اعلام مقامات جمهوری اسلامی، در خوشبینانهترین حالت بیش از دو میلیون معتاد در ایران وجود دارد. بر اساس آمارهای سازمان ملل نیز ایران یکی از کشورهایی است که بالاترین تعداد معتادان را دارد. با این حال آمار دو میلیون معتاد در ایران از اواخر دهههفتاد خورشیدی تا کنون ثابت مانده است.
این آمار در حالی اعلام میشود که سازمان پزشکی قانونی ایران اعلام کرده است روزانه ۱۰ معتاد در کشور به دلیل سوء مصرف مواد مخدر جان میبازند.
در ایران علاوه بر شمار قابل توجه قربانبان سوء مصرف مواد مخدر، سالیانه تعداد زیادی نیز به دلیل قاچاق مواد مخدر اعدام میشوند.
برخوردهای نیروهای انتظامی با قاچاقچیان و مصرفکنندگان مواد مخدر تاکنون باعث کاهش میزان مصرف این مواد در ایران نشده است.
دیدار دو روزهی مسعود بارزانی، رئیس منطقهی خودمختار کردستان عراق از ترکیه پایان یافت. محور اصلی گفتگوها بحران جنگ قدرت در حاکمیت عراق، مسئلهی حزب کارگران کردستان ترکیه (پ ک ک) و بحران در سوریه بود.
مسعود بارزانی، رئیس منطقهی خودمختار کردستان عراق در (۱۹ آوریل/ ۳۱ فروردین) وارد ترکیه شد و با رجب طیب اردوغان، نخست وزیر، عبدالله گل، رئیس جمهور و احمد داووداوغلو، وزیر امور خارجه و دیگر مقامهای بلندپایه ترکیه دیدار کرد.
رسانههای ترکیه نوشتند دیدار بارزانی با طارق الهاشمی، معاون رئیس جمهور عراق که از مقام خود عزل شده بود، نیز جنبههای مهم سفر بارزانی به ترکیه است. به عقیدهی کارشناسان ترک نکته مهم مورد توجه در این دیدار، نزدیکی دیدگاههای بارزانی و مقامهای ترکیه بر سر مسائل منطقهای و داخل عراق بوده است.
نزدیکی مواضع بارزانی و مقامهای ترکیه
طارق الهاشمی، معاون رئیس جمهور عراق که از طرف دولت نوری مالکی که به اتهام "شركت در عملیات تروریستی" تحت تعقیب است، اکنون در استانبول بسر میبرد. وی دربارهی دیدار خود با بارزانی گفت: «در این دیدار پیرامون نتایج سفر بارزانی به آمریکا و نتایج سفرم به کشورهای خلیج فارس بحث و تبادل نظر شد.»
الهاشمی پیش از این در گفتگو با روزنامهی "الشرق الاوسط" اعلام کرده بود به مدت کوتاهی در ترکیه باقی خواهد ماند، اما یک کارشناس ترک به دویچه وله گفت که وی به دلیل از دست دادن مصونیت دیپلماتیک و قضائی به عنوان معاون رئیس جمهور عراق دیگر قادر نیست به بغداد برگردد.
بارزانی آیا از ایران دور خواهد شد؟
قرار است در هفتهی آینده نشیروان بارزانی، نخست وزیر اقلیم خودمختار کردستان عراق نیز به ترکیه سفر کند. کارشناسان ترک به دویچه وله گفتند، دیدار و گفتگوهای "تنگاتنگ" مقامهای حکومت محلی کردستان با مقامهای ترک، نشان از نزدیکی دیدگاههای آنان به ترکیه است. به نظر آنها بویژه در بحران سوریه و فعالیت حزب کارگران کردستان ترکیه (پ ک ک )، نظرحکومت محلی کردستان عراق به دیدگاههای ترکیه نزدیک شده است. اردوغان نیز پیش از سفر خود به قطر اعلام کرده بود که با بارزانی دربارهی بحران سوریه همفکر هست و بارزانی اقدامات پ ک ک را تائید نمیکند و از اعمال آنها ناخرسند است.
محمد صالح خاتم، روزنامهنگار و تحلیل گر مسائل ترکیه از شهر استانبول، اما میگوید، بارزانی از دیرباز مناسبات حسنهای با ایران داشته و قصد دارد در حین نزدیکی به ترکیه از ایران نیز دور نشود. به نظر خاتم مسعود بارزانی تلاش میکند، مناسبات دوستانهی خود را با هر دو کشور همسایه حفظ کند.
رسانههای ترکیه نوشتند دیدار بارزانی با طارق الهاشمی، معاون رئیس جمهور عراق که از مقام خود عزل شده بود، نیز جنبههای مهم سفر بارزانی به ترکیه است. به عقیدهی کارشناسان ترک نکته مهم مورد توجه در این دیدار، نزدیکی دیدگاههای بارزانی و مقامهای ترکیه بر سر مسائل منطقهای و داخل عراق بوده است.
نزدیکی مواضع بارزانی و مقامهای ترکیه
طارق الهاشمی، معاون رئیس جمهور عراق که از طرف دولت نوری مالکی که به اتهام "شركت در عملیات تروریستی" تحت تعقیب است، اکنون در استانبول بسر میبرد. وی دربارهی دیدار خود با بارزانی گفت: «در این دیدار پیرامون نتایج سفر بارزانی به آمریکا و نتایج سفرم به کشورهای خلیج فارس بحث و تبادل نظر شد.»
الهاشمی پیش از این در گفتگو با روزنامهی "الشرق الاوسط" اعلام کرده بود به مدت کوتاهی در ترکیه باقی خواهد ماند، اما یک کارشناس ترک به دویچه وله گفت که وی به دلیل از دست دادن مصونیت دیپلماتیک و قضائی به عنوان معاون رئیس جمهور عراق دیگر قادر نیست به بغداد برگردد.
بارزانی آیا از ایران دور خواهد شد؟
قرار است در هفتهی آینده نشیروان بارزانی، نخست وزیر اقلیم خودمختار کردستان عراق نیز به ترکیه سفر کند. کارشناسان ترک به دویچه وله گفتند، دیدار و گفتگوهای "تنگاتنگ" مقامهای حکومت محلی کردستان با مقامهای ترک، نشان از نزدیکی دیدگاههای آنان به ترکیه است. به نظر آنها بویژه در بحران سوریه و فعالیت حزب کارگران کردستان ترکیه (پ ک ک )، نظرحکومت محلی کردستان عراق به دیدگاههای ترکیه نزدیک شده است. اردوغان نیز پیش از سفر خود به قطر اعلام کرده بود که با بارزانی دربارهی بحران سوریه همفکر هست و بارزانی اقدامات پ ک ک را تائید نمیکند و از اعمال آنها ناخرسند است.
محمد صالح خاتم، روزنامهنگار و تحلیل گر مسائل ترکیه از شهر استانبول، اما میگوید، بارزانی از دیرباز مناسبات حسنهای با ایران داشته و قصد دارد در حین نزدیکی به ترکیه از ایران نیز دور نشود. به نظر خاتم مسعود بارزانی تلاش میکند، مناسبات دوستانهی خود را با هر دو کشور همسایه حفظ کند.
اعضای شورای امنیت در مورد افزایش ناظران صلح در سوریه از ۳۰ به ۳۰۰ نفر به توافق اولیه دست یافتند. قرار است در نشست شنبه دوم اردیبهشت شورا قطعنامهای در این مورد به تصویب برسد.
نمایندگان کشورهای عضو شورای امنیت سازمان ملل روز جمعه (۱ اردیبهشت/۲۰ آوریل) در یک نشست فوقالعاده ساعتها بر سر پیشنویس قطعنامهی جدیدی در مورد سوریه رایزنی کردند. یکی از محورهای اصلی قطعنامه افزایش شمار ناظران صلح سازمان ملل به ۳۰۰ نفر است.
موافقت روسیه با افزایش ناظران
تاکنون روسیه و چین جلوی تصویب قطعنامههای الزامآور در مورد سوریه را سد کردهاند. به نظر میرسد این موضعگیریها در مورد افزایش ناظران به گونهی دیگری باشد. سرگئی لاوروف، وزیر امور خارجه روسیه، روز جمعه تاکید کرد که کشورش مدافع افزایش ناظران و فرستادن هرچه زودتر آنان به سوریه است.
لاوروف همچنین از شورای امنیت خواسته که در قطعنامهی جدید خود همهی طرفهای درگیر در بحران سوریه را متعهد کند در چارچوب طرحهای کوفی عنان، نماینده ویژه سازمان ملل متحد، فعالیت کنند. این درخواست در پیشنویس قطعنامه گنجانده شده است.
سفیر فرانسه در سازمان ملل، ژرار آرو، میگوید متن پیشنویس مورد توافق اعضا جمعه شب برای نهایی شدن به پایتخت کشورهای عضو فرستاده شده است. به این ترتیب ظاهرا مانعی برای تصویب آن در نشست عصر روز شنبهی شورای امنیت وجود ندارد.
ترکیب دو طرح اروپا و روسیه
نماینده روسیه در سازمان ملل، ویتالی چورکین، ابراز امیدواری کرده است که تمام ۱۵ عضو شورای امنیت به قطعنامهی جدید رای مثبت دهند. سوزان رایس، سفیر آمریکا در این سازمان، میگوید امکان مخالفت برخی از اعضا منتفی نیست. او میافزاید ممکن است برخی از کشورها پس از بررسی پیشنویس روز جمعه خواستار افزودن نکاتی به قطعنامه نهایی بشوند.
متنی که روز شنبه به رایگذاشته میشود ترکیب تعدیل یافتهی دو پیشنهاد روسیه و اتحادیه اروپا برای حل بحران سوریه است. ظاهرا یکی از اختلافهای دو پیشنهاد یاد شده به پیششرطهایی برای اعزام ناظران صلح به سوریه مربوط میشود. روسیه مخالف هرگونه پیششرطی است که تعهد جدیدی برای حکومت بشار اسد به وجود آورد.
در متن تعدیل شده کشورهای عضو شورای امنیت توافق کردهاند که بان کیمون، دبیرکل سازمان ملل، با توجه به شرایط سوریه در مورد فرستادن ناظران صلح به این کشور تصمیم بگیرد.
ادامه درگیری به رغم اعلام آتش بس
۱۳ ماه پس از آغاز درگیریهای خونینی که تا کنون بیش از ۹ هزار قربانی داشته است جامعهی بینالمللی سرانجام به توافق رسیده که ناظران سازمان ملل را برای نظارت بر آتشبس به سوریه اعزام کند. ماموران سازمان ملل همچنین وظیفه دارند بر اجرای طرح کوفی عنان نظارت کنند.
مطابق نظر روسیه سربازان کلاه آبی سازمان ملل باید بدون اسلحه به سوریه اعزام شوند اما فرماندهی آنها را یک نظامی بر عهده داشته باشد. قرار است این نیروها به وسیلهی امدادگران غیرنظامی تقویت شوند. ماموریت ناظران سازمان ملل در دور اول برای سه ماه در نظر گرفته شده است.
کشورهای اروپایی در طرح خود شرط اعزام ناظران را رعایت یک آتشبس واقعی و پایدار از سوی نیروهای دولتی عنوان کرده بودند. فعالان حقوق بشری میگویند از ۱۲ آوریل که حکومت بشار اسد موافقت خود را با طرح کوفی عنان اعلام کرد تا کنون ۱۳۰ نفر در درگیریهای خشونتآمیز سوریه جان خود را از دست دادهاند. آتس بسی که از یک هفته پیش اعلام شده بارها نقض شده است.
موافقت روسیه با افزایش ناظران
تاکنون روسیه و چین جلوی تصویب قطعنامههای الزامآور در مورد سوریه را سد کردهاند. به نظر میرسد این موضعگیریها در مورد افزایش ناظران به گونهی دیگری باشد. سرگئی لاوروف، وزیر امور خارجه روسیه، روز جمعه تاکید کرد که کشورش مدافع افزایش ناظران و فرستادن هرچه زودتر آنان به سوریه است.
لاوروف همچنین از شورای امنیت خواسته که در قطعنامهی جدید خود همهی طرفهای درگیر در بحران سوریه را متعهد کند در چارچوب طرحهای کوفی عنان، نماینده ویژه سازمان ملل متحد، فعالیت کنند. این درخواست در پیشنویس قطعنامه گنجانده شده است.
سفیر فرانسه در سازمان ملل، ژرار آرو، میگوید متن پیشنویس مورد توافق اعضا جمعه شب برای نهایی شدن به پایتخت کشورهای عضو فرستاده شده است. به این ترتیب ظاهرا مانعی برای تصویب آن در نشست عصر روز شنبهی شورای امنیت وجود ندارد.
ترکیب دو طرح اروپا و روسیه
نماینده روسیه در سازمان ملل، ویتالی چورکین، ابراز امیدواری کرده است که تمام ۱۵ عضو شورای امنیت به قطعنامهی جدید رای مثبت دهند. سوزان رایس، سفیر آمریکا در این سازمان، میگوید امکان مخالفت برخی از اعضا منتفی نیست. او میافزاید ممکن است برخی از کشورها پس از بررسی پیشنویس روز جمعه خواستار افزودن نکاتی به قطعنامه نهایی بشوند.
در متن تعدیل شده کشورهای عضو شورای امنیت توافق کردهاند که بان کیمون، دبیرکل سازمان ملل، با توجه به شرایط سوریه در مورد فرستادن ناظران صلح به این کشور تصمیم بگیرد.
ادامه درگیری به رغم اعلام آتش بس
۱۳ ماه پس از آغاز درگیریهای خونینی که تا کنون بیش از ۹ هزار قربانی داشته است جامعهی بینالمللی سرانجام به توافق رسیده که ناظران سازمان ملل را برای نظارت بر آتشبس به سوریه اعزام کند. ماموران سازمان ملل همچنین وظیفه دارند بر اجرای طرح کوفی عنان نظارت کنند.
مطابق نظر روسیه سربازان کلاه آبی سازمان ملل باید بدون اسلحه به سوریه اعزام شوند اما فرماندهی آنها را یک نظامی بر عهده داشته باشد. قرار است این نیروها به وسیلهی امدادگران غیرنظامی تقویت شوند. ماموریت ناظران سازمان ملل در دور اول برای سه ماه در نظر گرفته شده است.
کشورهای اروپایی در طرح خود شرط اعزام ناظران را رعایت یک آتشبس واقعی و پایدار از سوی نیروهای دولتی عنوان کرده بودند. فعالان حقوق بشری میگویند از ۱۲ آوریل که حکومت بشار اسد موافقت خود را با طرح کوفی عنان اعلام کرد تا کنون ۱۳۰ نفر در درگیریهای خشونتآمیز سوریه جان خود را از دست دادهاند. آتس بسی که از یک هفته پیش اعلام شده بارها نقض شده است.