سال نو از راه رسید، با شکوفههای بهاری و با طرواتی که در جان جهان رخنه کرده است. هنرمندانی همچون اسماعیل خویی، علیرضا میبدی، پرویز صیاد، هما میرافشار،و حمیرا با سخن و شعر خویش ما را به ضیافت بهار میبرند.
شاعران و نویسندگان و هنرمندان ایرانی در این سال تازه از راه رسیده، با ارمغان هائی به تازگی شکوفه های بهاری به استقبال نوروز می روند. دکتر صدرالدین الهی روزنامه نگار، به سراغ عمو یادگار میزبان جاودانه ی نوروز رفته و او را صدا می زند: «عمو یادگار! رند روزگار! خوابی یا بیدار؟
بهاران که از راه می رسید تو صبح عید را با نقل و بوسه و سنبل آغاز می کردی. سفره ی عید رنگین بود با ماهی و سبزه و سکه و سلام. و تو به همه عیدی می دادی با اسکناس های تازه ی تا نخورده و نو که لای قرآن خطی کهنه گذاشته بودی تا سال بر آن بگذرد. آواز مستانهی تو به بلندترین های های مردان در شب ستم می مانست وقتی می خواندی: از صدای سخن عشق ندیدم خوش تر/ یادگاری که در این گنبد دوار بماند.
و عشق تو را می یافت گاه به صورت لبخند پر شکوه کودکی٬ گاه به شکل پرواز پروانهای و زمانی مانند خم شدن بیدی در آب یک کاریز٬ و تو این همه را عاشقانه دوست می داشتی.»
بشنوید: ضیافت بهاری (۱)
لعبت والا، شاعر و روزنامه نگارو ترانه سرا، در آغاز سال جدید همچنان امیدوار است و در شعرش رویا و امید میفروشد و آن را "عید امید" مینامد: « نوروز چون با رویش گلها و رسیدن بهار و زنده شدن طبیعت همراه است، حالتی دارد که یک شادی و امید در دل آدم زنده میشود و همیشه ما با نوروز امید به قلبمان راه پیدا میکند و به قول حافظ:
بهار و گل طرب انگیز گشت و توبهشکن/ به شادی رخ گل بیخ غم ز دل برکن
یعنی ما سعی میکنیم که در نوروز غم و غصه را به دست فراموشی بسپاریم و بهجایش شادی بگذاریم. البته شادیها اگر که تصنعی باشد، امیدها حتی اگر واهی باشد، بههرحال نباید از امیدوار بودن دست کشید. فردا همیشه روشنتر از امروز است، فردا همیشه روشنتر از امروز است.
چه فریباست شور و حال بهار/ چه فریبنده وعدهی نوروز
سالها با امید بهروزی رفته و ما امیدوار هنوز/ ما به امید صبح پیروزی در شب بیستاره در خوابیم
در خم و پیچ راههای خطا/ ره به نور سحر نمییابیم
هر بهاری که میرسد گویی/ سال پایان نکبت و سختیست
سال همبستگی، هماهنگی نوبت روزگار خوشبختیست
ما به امید زندهایم هنوز/ این فریبی که نیست پایانش
خانه در آتش است و ما را نیست/ بخت ره یافتن به سامانش
شاید این بار جلوههای بهار/ پرتو راستین خورشید است
صبح صادق برآید از پس ابر/ عید نوروز عید امید است
شاید آهنگ همصداییمان سقف یخبسته را فروریزد/ نغمههای امیدواری ما با سرود رهایی آمیزد/ با سرود رهایی آمیزد
اسماعیل خوئی، شاعری که این روزها شعرش رجعتی به گذشته دارد و بیشتررباعی و غزل می سراید، امید خود را با خشمی بیان میکند که همیشه در شعرهای اعتراضی او دیده می شود: «امیدم به برافتادن فرمانفرمای آخوندی بیشتر شده است. من گمان میکنم که دیگر عمر این حاکمیت ضد شادی، ضد نوروز، ضد فرهنگ، ضد زن، ضد تاریخ، ضد همه چیز و بیهمه چیز دارد به سر میآید.»
خوئی از آن جا که نوروز را نمادی از جاودانگی فرهنگ ایران می داند، ارمغانی هم برای هم میهنان خود به همراه دارد. ارمغانی که همچون دیگر شعرهای او بسیار بلند و بالاست. بدون آن که بخواهیم دستبردی به ارمغان او زده باشیم بناچار، کوتاه شده اش را به شما هدیه می کنیم:
این رقصِ دل انگیز که در قامتِ بید است
پیداست که از بوی نشاط آورِ عید است
هر دیر رس از پیش رسی پرسد از رشک
تا از چه ره آمد که چنین زود رسیده است
هر جا نگری ، لکّه ی رنگ و نفسی بوی
از آمدنِ سالِ نوَت پیکِ نوید است
آن مرغکِ بگریخته از سردی دی باز،
بر شاخه هر ساله خود لانه تنیده ست
وآن قمری ی پارینه که جفتاش را کشتند
پیداست که جفتِ دیگری بر نگزیده ست
بر آن چمن ، آن اسبِ کَهَر بین که چه با آز
بلعد علف، انگار که دیری نچریده ست
وانسو ترک، آن گاو نگر، سیر چریده
و آسوده و آرام به نشخوار لمیده ست
وآن شا پسر و دخترِ شیرین نگر از دور
که عشق در اطوارِ خوشِ هردو پدید است
و آن سروِ خوش اندام که سبزینه ردا را
انگار که شُسته ست و اطو نیز کشیده ست
سبزینه ، سمن، سرو، سکون، سایه و سنبل
بر سفره، چمن شش"سین"از هفت بچیده ست
شاید که همان"سار" بُوَد ، سینکِ هفتم
کز شرع هراسیده و از شاخه پریده ست
آموختن از بلبل و گل باید، کامروز
عید است و به خُنیاست و شادی که سعید است
و آن سیل بهاری ست به شُستار شتابان
تا مقدمِ گل بستُرَد از هر چه پلید است
و هر چه ز هر سو شنوی یا که ببینی
خُنیات به گوش است و نوازشگر دیده ست
هنگامِ سرودن بود از شادی ی بودن
نه گاهِ سخن گفتن از مرگ و شهید است
من دانم و خلقانِ ستم کش که جُز آخوند
از شاخه ی دین کس برِ شیرین نچشیده ست
پا تا به سرِ باد بهاری شده جارو
در خانه تکانی ش برای شب عید است
ما را هوسِ خانه تکانی نکند دل
کاین مرکز درد است، نه کانون ورید است
دل نیست که داغ است که افزون شده بر داغ
دل نیست که سوک است که بر سوک مزید است
شادا که طبیعت بری است از دلِ آدم
وز آنچه در این مجمعِ حرمان وامید است
بس نیز خوش است این که طبیعت، به طبیعت
زاینده و پاینده ی هر نیک و مفید است
هر چیز در او به ز خودی آوَرَد ، آری:
رز بر دهد انگور ، که خود مامِ نبید است
یعنی که تکامل بود آیینِ طبیعت:
این است و جز این کس نه شنیده ست ونه دیده ست
آرد به سر آیا دهه ی چارمِ خود را
از من بپذیرید که نه، سخت بعید است
زیرا که، هنوزا که هنوز است به گیتی
پایانِ شبِ تیره همان صبحِ سپید است
علیرضا میبدی، برنامه ساز و شاعر و ترانه سرا نیز همچنان امیدوار است. او درد امروز ایران را همانند درد زایمان میداند و بیم از آن دارد که این درد سبب مرگ مادر شود: «امید بیشتر و این که به نظر میرسد تمام منطقه دستخوش تحولات بزرگ است و به نظر نمیرسد که ایران استثنا باشد. من تصور میکنم تحولات بزرگی در انتظار میهن و سرزمین ماست. این دردی را هم که امروز احساس میکنیم در اندام و وجود سرزمین ما هست، به نظر من درد زایمان است. البته امیدوارم که بچه مرده به دنیا نیآید و یا این که مادر نمیرد. همه به همت مردم ایران بستگی دارد و من امیدوارم که جامعه جهانی به خواست مردم ایران برای رسیدن به دموکراسی، سکولاریسم و از همه مهمتر حقوق بشر یاری و کمک دهد. کمکهایی که ما درخواست میکنیم، کمکهای معنویاست.»
علیرضا میبدی بر این باور است که ما همیشه دو بهار داریم. « یکی بهار طبیعیست، یکی هم یک بهار از دست رفته است که چیز زیادی از آن نمیدانیم، مگر آنچه در کتابهای تاریخ آمده. مثل تاریخ طبری، تاریخ بلعمی، تاریخ مسعودی و آن هم فرشیست به نام بهارستان که بهار را تداعی میکرد که در دورهی ساسانی، قبل از حملهی اعراب، این فرش را ایرانیها بافته بودند.»
میبدی فرش بهارستان را می گوید که به اندازه ی یک استادیوم ورزشی امروز بوده است. فرشی که جزء غنائم جنگی به دست اعراب افتاده و تکه تکه شده است:
نخ از باران نم نم بود و کُرک از ابر سرگردان
و ابریشم، و ابرایشم که سوغات نسیم از سمت دریا بود
و رنگ، رنگ از دامن گلدار کوهستان
و خیاط این وسط خورشید تابان
بهاران است و من با چشم تر دلتنگ یارانم
چه شد فرجامشان، چیزی نمیدانم.
در این اثنا کسی در گوش من آهسته میگوید:
برو، برو تا کوی همدستان
ته کوچه دو در پیداست
پس در پلکانی چند
نرو پایین، نرو پایین که بدمستان در آنجا
سخت مینازند و میتازند و جنگ افزار میسازند
نه، نرو پایین. برو بالا!
برو از پلکان بالا
برو بالاتر از بالا
هزاران پله بالاتر
تماشا کن، تماشا کن
فلات عاشقان آنجاست
ببین انبوه همدستان
زنان، خیل تهیدستان
که هرشب تا سحر
زیر چراغ ماه
میبافند دوباره در خفا
فرش بهارستان!
ضیافت بهاری را در بخش دوم با سخنانی از حمیرا، پرویز صیاد، ایرج جنتی عطائی و هما میر افشار ادامه می دهیم.
الهه خوشنام
تحریریه: جمشید فاروقی
بهاران که از راه می رسید تو صبح عید را با نقل و بوسه و سنبل آغاز می کردی. سفره ی عید رنگین بود با ماهی و سبزه و سکه و سلام. و تو به همه عیدی می دادی با اسکناس های تازه ی تا نخورده و نو که لای قرآن خطی کهنه گذاشته بودی تا سال بر آن بگذرد. آواز مستانهی تو به بلندترین های های مردان در شب ستم می مانست وقتی می خواندی: از صدای سخن عشق ندیدم خوش تر/ یادگاری که در این گنبد دوار بماند.
و عشق تو را می یافت گاه به صورت لبخند پر شکوه کودکی٬ گاه به شکل پرواز پروانهای و زمانی مانند خم شدن بیدی در آب یک کاریز٬ و تو این همه را عاشقانه دوست می داشتی.»
بشنوید: ضیافت بهاری (۱)
لعبت والا، شاعر و روزنامه نگارو ترانه سرا، در آغاز سال جدید همچنان امیدوار است و در شعرش رویا و امید میفروشد و آن را "عید امید" مینامد: « نوروز چون با رویش گلها و رسیدن بهار و زنده شدن طبیعت همراه است، حالتی دارد که یک شادی و امید در دل آدم زنده میشود و همیشه ما با نوروز امید به قلبمان راه پیدا میکند و به قول حافظ:
بهار و گل طرب انگیز گشت و توبهشکن/ به شادی رخ گل بیخ غم ز دل برکن
یعنی ما سعی میکنیم که در نوروز غم و غصه را به دست فراموشی بسپاریم و بهجایش شادی بگذاریم. البته شادیها اگر که تصنعی باشد، امیدها حتی اگر واهی باشد، بههرحال نباید از امیدوار بودن دست کشید. فردا همیشه روشنتر از امروز است، فردا همیشه روشنتر از امروز است.
چه فریباست شور و حال بهار/ چه فریبنده وعدهی نوروز
سالها با امید بهروزی رفته و ما امیدوار هنوز/ ما به امید صبح پیروزی در شب بیستاره در خوابیم
در خم و پیچ راههای خطا/ ره به نور سحر نمییابیم
هر بهاری که میرسد گویی/ سال پایان نکبت و سختیست
سال همبستگی، هماهنگی نوبت روزگار خوشبختیست
ما به امید زندهایم هنوز/ این فریبی که نیست پایانش
خانه در آتش است و ما را نیست/ بخت ره یافتن به سامانش
شاید این بار جلوههای بهار/ پرتو راستین خورشید است
صبح صادق برآید از پس ابر/ عید نوروز عید امید است
شاید آهنگ همصداییمان سقف یخبسته را فروریزد/ نغمههای امیدواری ما با سرود رهایی آمیزد/ با سرود رهایی آمیزد
اسماعیل خوئی، شاعری که این روزها شعرش رجعتی به گذشته دارد و بیشتررباعی و غزل می سراید، امید خود را با خشمی بیان میکند که همیشه در شعرهای اعتراضی او دیده می شود: «امیدم به برافتادن فرمانفرمای آخوندی بیشتر شده است. من گمان میکنم که دیگر عمر این حاکمیت ضد شادی، ضد نوروز، ضد فرهنگ، ضد زن، ضد تاریخ، ضد همه چیز و بیهمه چیز دارد به سر میآید.»
این رقصِ دل انگیز که در قامتِ بید است
پیداست که از بوی نشاط آورِ عید است
هر دیر رس از پیش رسی پرسد از رشک
تا از چه ره آمد که چنین زود رسیده است
هر جا نگری ، لکّه ی رنگ و نفسی بوی
از آمدنِ سالِ نوَت پیکِ نوید است
آن مرغکِ بگریخته از سردی دی باز،
بر شاخه هر ساله خود لانه تنیده ست
وآن قمری ی پارینه که جفتاش را کشتند
پیداست که جفتِ دیگری بر نگزیده ست
بر آن چمن ، آن اسبِ کَهَر بین که چه با آز
بلعد علف، انگار که دیری نچریده ست
وانسو ترک، آن گاو نگر، سیر چریده
و آسوده و آرام به نشخوار لمیده ست
وآن شا پسر و دخترِ شیرین نگر از دور
که عشق در اطوارِ خوشِ هردو پدید است
و آن سروِ خوش اندام که سبزینه ردا را
انگار که شُسته ست و اطو نیز کشیده ست
سبزینه ، سمن، سرو، سکون، سایه و سنبل
بر سفره، چمن شش"سین"از هفت بچیده ست
شاید که همان"سار" بُوَد ، سینکِ هفتم
کز شرع هراسیده و از شاخه پریده ست
آموختن از بلبل و گل باید، کامروز
عید است و به خُنیاست و شادی که سعید است
و آن سیل بهاری ست به شُستار شتابان
تا مقدمِ گل بستُرَد از هر چه پلید است
و هر چه ز هر سو شنوی یا که ببینی
خُنیات به گوش است و نوازشگر دیده ست
هنگامِ سرودن بود از شادی ی بودن
نه گاهِ سخن گفتن از مرگ و شهید است
من دانم و خلقانِ ستم کش که جُز آخوند
از شاخه ی دین کس برِ شیرین نچشیده ست
پا تا به سرِ باد بهاری شده جارو
در خانه تکانی ش برای شب عید است
ما را هوسِ خانه تکانی نکند دل
کاین مرکز درد است، نه کانون ورید است
دل نیست که داغ است که افزون شده بر داغ
دل نیست که سوک است که بر سوک مزید است
شادا که طبیعت بری است از دلِ آدم
وز آنچه در این مجمعِ حرمان وامید است
بس نیز خوش است این که طبیعت، به طبیعت
زاینده و پاینده ی هر نیک و مفید است
هر چیز در او به ز خودی آوَرَد ، آری:
رز بر دهد انگور ، که خود مامِ نبید است
یعنی که تکامل بود آیینِ طبیعت:
این است و جز این کس نه شنیده ست ونه دیده ست
آرد به سر آیا دهه ی چارمِ خود را
از من بپذیرید که نه، سخت بعید است
زیرا که، هنوزا که هنوز است به گیتی
پایانِ شبِ تیره همان صبحِ سپید است
علیرضا میبدی بر این باور است که ما همیشه دو بهار داریم. « یکی بهار طبیعیست، یکی هم یک بهار از دست رفته است که چیز زیادی از آن نمیدانیم، مگر آنچه در کتابهای تاریخ آمده. مثل تاریخ طبری، تاریخ بلعمی، تاریخ مسعودی و آن هم فرشیست به نام بهارستان که بهار را تداعی میکرد که در دورهی ساسانی، قبل از حملهی اعراب، این فرش را ایرانیها بافته بودند.»
میبدی فرش بهارستان را می گوید که به اندازه ی یک استادیوم ورزشی امروز بوده است. فرشی که جزء غنائم جنگی به دست اعراب افتاده و تکه تکه شده است:
نخ از باران نم نم بود و کُرک از ابر سرگردان
و ابریشم، و ابرایشم که سوغات نسیم از سمت دریا بود
و رنگ، رنگ از دامن گلدار کوهستان
و خیاط این وسط خورشید تابان
بهاران است و من با چشم تر دلتنگ یارانم
چه شد فرجامشان، چیزی نمیدانم.
در این اثنا کسی در گوش من آهسته میگوید:
برو، برو تا کوی همدستان
ته کوچه دو در پیداست
پس در پلکانی چند
نرو پایین، نرو پایین که بدمستان در آنجا
سخت مینازند و میتازند و جنگ افزار میسازند
نه، نرو پایین. برو بالا!
برو از پلکان بالا
برو بالاتر از بالا
هزاران پله بالاتر
تماشا کن، تماشا کن
فلات عاشقان آنجاست
ببین انبوه همدستان
زنان، خیل تهیدستان
که هرشب تا سحر
زیر چراغ ماه
میبافند دوباره در خفا
فرش بهارستان!
ضیافت بهاری را در بخش دوم با سخنانی از حمیرا، پرویز صیاد، ایرج جنتی عطائی و هما میر افشار ادامه می دهیم.
الهه خوشنام
تحریریه: جمشید فاروقی
مقامات فرانسوی از انگیزههای نژادپرستانه و یهودیستیزانه در حملات زنجیرهای کنونی میگویند. رییس جمهور فرانسه عامل حمله به مدرسه یهودیان تولوز و تیراندازی به دو سرباز آفریقاییتبار را شخصی واحد میداند.
نیکلا سرکوزی رییس جمهور فرانسه با حضور در تلویزیون از تحقیقاتی گفت که روشن میسازند دو سرباز، سه دانشآموز و یک آموزگار مدرسه یهودیان تولوز همگی با یک اسلحه به قتل رسیدهاند و قاتل آنها یک نفر است. وی انگیزه نژادپرستانه در این جنایات را بدیهی خواند.
پلیس فرانسه در پی ترور در شهرهای تولوز و مونتوبان به تدابیر امنیتی کمسابقهای متوسل شده است. ماموران امنیتی به ویژه مراقب کلیه اماکن و مجامع مورد رفت و آمد یهودیان و مسلمانان هستند. سارکوزی پس از یک نشست امنیتی اضطراری تاکید کرد که دولت از هیچ تلاشی برای جلوگیری از هر جنایت و آسیب دیگر فروگذار نخواهد کرد.
در حال حاضر پلیس فرانسه عملیات تعقیب گستردهای را برای یافتن عامل حملات اخیر شروع کرده که یکی از بزرگترین عملیات در تاریخ این کشور توصیف میشود.
سه کودک زیر ده سال و یک اموزگار در روز دوشنبه ۱۹ مارس در حمله به مدرسه یهودیان شهر تولوز کشته شدند. پیشتر یک سرباز چترباز ۳۰ ساله در منطقهای مسکونی در تولوز به قتل رسیده بود و کمی قبل هم در شهر مونتوبان در ۴۶ کیلومتری تولوز سه نفر دیگر در هنگام برداشت پول از دستگاه خودپرداز هدف تیراندازی قرار گرفتند که دو نفرشان کشته شدند. پلیس فرانسه میگوید که یک اسلحه واحد در این حملهها مورد استفاده قرار گرفته است.
"فرانسه در سوگ یک تراژدی ملی"
سارکوزی پیشتر و هنگام حضور در محل مدرسه یهودیان شهر تولوز گفته بود که تیراندازی به کودکان یک فاجعه ملی است. دوشنبه شب دهها نفر در شهر تولوز در برابر این مدرسه جمع شده و با روشن کردن شمع و گذاشتن گل به سوگواری پرداختند. شامگاه دوشنبه نیز هزاران نفر در پاریس در تظاهراتی خودانگیخته و توام با سکوت به خیابانها آمدند.
در ساعت ۱۱ روز سهشنبه (۲۰ مارس/اول فروردین) مردم فرانسه به احترام قربانیان حملات اخیر در کشورشان یک دقیقه سکوت کردند.
فرانسوا اولاند، رقیب سوسیالیست سرکوزی در انتخابات ریاست جمهوری نیز از شهر تولوز دیدار کرد و گفت: «باید به طور مشترک ریشههای یهودیستیزی و نژادپرستی در فرانسه را بیابیم و پاسخ مردم را بدهیم.»
در این میان کلیه نامزدهای انتخاباتی ریاست جمهوری فرانسه، برنامههای خود را معلق کردهاند. ساکوزی گفته که کارزار انتخاباتی او تا چهارشنبه ۲۱ مارس متوقف خواهد بود. او همچنین خبر داده که در مراسم ترحیم سربازان به قتل رسیده شرکت خواهد کرد.
رهبران اسراییل و سازمانهای یهودی در جهان، تیراندازی به سوی دانشآموزان را محکوم کردهاند. نخست وزیر اسراییل خواستار جلوگیری از اقدامات ضد یهودی و خشونتآمیز شدهاند. رییس کنگره یهودیان جهان هم تیراندازی به سوی دانشآموزان را "بیشرمانه" خوانده و گفته که هیچ توجیهی برای این عمل وجود ندارد. وزیر خارجه اسراییل گفته که قربانیان دارای هویت دوگانه اسراییلی فرانسوی بودهاند و در اسراییل به خاک سپرده میشوند.
آیا قاتل یک نظامی است؟
هماینک تصاویر موجود در دوربین مدار بسته مدرسه یهودیان تولوز به امید یافتن سرنخی از چهره و هویت ضارب در دست بررسی هستند. دادستانی پاریس نیز به ظن اقدامات تروریستی، پروندهای در این زمینه گشوده است.
همزمان فرضیهای در ادارات امنیتی فرانسه مبنی بر نظامی بودن عامل حملات مطرح شده است. شواهد موجود نشانگر ورزیدگی و مهارت ضارب در بهکارگیری اسلحه و گریز از محل حادثه است و این گمانهزنی در این زمینه را که ضارب یک سرباز یا ارتشی پیشین باشد، تقویت میکند. سوی دیگر این فرضیه به اخراج چند سرباز از هنگ چتربازان مونتابان باز میگردد که چند سال قبل به دلیل گرایشهای نئونازیستی از ارتش اخراج شدهاند.
پلیس فرانسه در پی ترور در شهرهای تولوز و مونتوبان به تدابیر امنیتی کمسابقهای متوسل شده است. ماموران امنیتی به ویژه مراقب کلیه اماکن و مجامع مورد رفت و آمد یهودیان و مسلمانان هستند. سارکوزی پس از یک نشست امنیتی اضطراری تاکید کرد که دولت از هیچ تلاشی برای جلوگیری از هر جنایت و آسیب دیگر فروگذار نخواهد کرد.
در حال حاضر پلیس فرانسه عملیات تعقیب گستردهای را برای یافتن عامل حملات اخیر شروع کرده که یکی از بزرگترین عملیات در تاریخ این کشور توصیف میشود.
سه کودک زیر ده سال و یک اموزگار در روز دوشنبه ۱۹ مارس در حمله به مدرسه یهودیان شهر تولوز کشته شدند. پیشتر یک سرباز چترباز ۳۰ ساله در منطقهای مسکونی در تولوز به قتل رسیده بود و کمی قبل هم در شهر مونتوبان در ۴۶ کیلومتری تولوز سه نفر دیگر در هنگام برداشت پول از دستگاه خودپرداز هدف تیراندازی قرار گرفتند که دو نفرشان کشته شدند. پلیس فرانسه میگوید که یک اسلحه واحد در این حملهها مورد استفاده قرار گرفته است.
"فرانسه در سوگ یک تراژدی ملی"
سارکوزی پیشتر و هنگام حضور در محل مدرسه یهودیان شهر تولوز گفته بود که تیراندازی به کودکان یک فاجعه ملی است. دوشنبه شب دهها نفر در شهر تولوز در برابر این مدرسه جمع شده و با روشن کردن شمع و گذاشتن گل به سوگواری پرداختند. شامگاه دوشنبه نیز هزاران نفر در پاریس در تظاهراتی خودانگیخته و توام با سکوت به خیابانها آمدند.
در ساعت ۱۱ روز سهشنبه (۲۰ مارس/اول فروردین) مردم فرانسه به احترام قربانیان حملات اخیر در کشورشان یک دقیقه سکوت کردند.
در این میان کلیه نامزدهای انتخاباتی ریاست جمهوری فرانسه، برنامههای خود را معلق کردهاند. ساکوزی گفته که کارزار انتخاباتی او تا چهارشنبه ۲۱ مارس متوقف خواهد بود. او همچنین خبر داده که در مراسم ترحیم سربازان به قتل رسیده شرکت خواهد کرد.
جامعه یهودیان فرانسه با دارا بودن دستکم ۵۰۰ هزار یهودی بزرگترین مامن یهودیان در اروپای غربی به شمار میرود. مسئولان انجمنها و نهادهای یهودی در این کشور میگویند که در ۵۰ سال گذشته چنین قتلهایی در فرانسه سابقه نداشتهاند.
رهبران اسراییل و سازمانهای یهودی در جهان، تیراندازی به سوی دانشآموزان را محکوم کردهاند. نخست وزیر اسراییل خواستار جلوگیری از اقدامات ضد یهودی و خشونتآمیز شدهاند. رییس کنگره یهودیان جهان هم تیراندازی به سوی دانشآموزان را "بیشرمانه" خوانده و گفته که هیچ توجیهی برای این عمل وجود ندارد. وزیر خارجه اسراییل گفته که قربانیان دارای هویت دوگانه اسراییلی فرانسوی بودهاند و در اسراییل به خاک سپرده میشوند.
آیا قاتل یک نظامی است؟
هماینک تصاویر موجود در دوربین مدار بسته مدرسه یهودیان تولوز به امید یافتن سرنخی از چهره و هویت ضارب در دست بررسی هستند. دادستانی پاریس نیز به ظن اقدامات تروریستی، پروندهای در این زمینه گشوده است.
همزمان فرضیهای در ادارات امنیتی فرانسه مبنی بر نظامی بودن عامل حملات مطرح شده است. شواهد موجود نشانگر ورزیدگی و مهارت ضارب در بهکارگیری اسلحه و گریز از محل حادثه است و این گمانهزنی در این زمینه را که ضارب یک سرباز یا ارتشی پیشین باشد، تقویت میکند. سوی دیگر این فرضیه به اخراج چند سرباز از هنگ چتربازان مونتابان باز میگردد که چند سال قبل به دلیل گرایشهای نئونازیستی از ارتش اخراج شدهاند.
کرهشمالی پس از گذشت سه سال با ارسال دعوتنامهای با بازدید بازرسان "آژانس بینالمللی انرژی اتمی" از مراکز هستهای خود موافقت کرده است. این اقدام همزمان با پرتاب یک موشک ماهوارهبر به فضا صورت میگیرد.
به گفته "آژانس بینالمللی انرژی اتمی" دولت کرهشمالی از بازرسان این کشور دعوت کرده است از مراکز هستهای این کشور بازدید کنند. مسئولان آژانس اتمی در وین اعلام کردند که سرگرم بررسی دعوت کره شمالی هستند و درباره جزئیات آن با دیگر "طرف درگیر" گفتوگو خواهند کرد.
سخنگوی وزارت امور خارجه آمریکا در نخستین واکنش به موضعگیری جدید دولت پیونگیانگ گفت: «ایالت متحده از حضور بازرسان آژانس اتمی در کرهشمالی به طور اصولی استقبال میکند، اما پرتاب موشک ماهوارهبر از سوی این کشور ناقض قراردادهای موجود است.»
بنا به گزارشهای رسیده این دعوتنامه در روز جمعه (۱۶ مارس) به دفتر آژانس اتمی در وین ارسال شده است. همزمان با ارسال این دعوتنامه، کرهشمالی اعلام کرد که در صدد پرتاب ماهوارهای به کمک موشکهای دوربرد خود به فضا است.
آمریکا، ژاپن و کره جنوبی بر این باورند که هدف اصلی پیونگیانگ از این موضعگیری جدید، آزمایش این موشک دوربرد است. قطعنامههای سازمان ملل متحد کرهشمالی را از آزمایش موشکهای دوربرد بالستیکی منع کرده است.
دولت چین نیز از برنامهی کرهشمالی برای پرتاب موشک به فضا و استقرار ماهواره در مدار زمین انتقاد کرد. کرهشمالی درصدد است در ۱۲ تا ۱۶ آوریل موشک جدید خود را آزمایش کند.
کرهشمالی با بیاعتنا به تمامی انتقادهای بینالمللی بر انجام برنامهی خود پافشاری میکند. "ری یونگ هو"، مسئول مراکز اتمی کرهشمالی تاکید کرد که پیونگیانگ دلیلی برای تغییر یا تاخیر در آزمایش موشک دوربرد خود نمیبیند.
پرتاب این موشک به مناسب صدمین زادروز کیم ایل سونگ، بنیانگذار کرهشمالی برای اواسط آوریل در نظر گرفته شده است. ری یونگ هو افزود: «کرهشمالی پیشبرد برنامه فضایی را حق خود میداند.» وی این سخنان را در دیدار با همتای چینی خود در پکن ابراز داشت.
احتمال قطع کمکهای آمریکا به کره شمالی
در پایان فوریه ۲۰۱۲ رهبری کره شمالی اعلام کرد که این کشور آزمایش موشکهای دوربرد خود را متوقف خواهد کرد. آمریکا نیز به ازای این تصمیم متعهد شده بود که مواد غذایی به کرهشمالی ارسال کند.
به گفته ناظران بینالمللی وضعیت غذایی و بهداشتی مردم کره شمالی بسیار نامساعد بوده و اکثریت شهروندان زیر خط فقر زندگی میکنند. حال با اعلام این آزمایش جدید موشکی، برنامهی ارسال کمکهای آمریکا به کرهشمالی نیز به خطر افتاده است.
کره شمالی تا کنون چندین آزمایش هستهای با اهداف نظامی انجام داده و اعلام کرده است که غنیسازی اورانیوم را به پیش خواهد برد. از سوی دیگر پیونگیانگ برنامهای نیز برای تولید پلوتونیوم در دست اجرا دارد.
مذاکرات شش کشور، آمریکا، ژاپن، روسیه، چین، کره جنوبی و کره شمالی پیرامون برنامه اتمی پیونگیانگ از سال ۲۰۰۹ میلادی متوقف شده است. این مذاکرات پس از ادعای کره شمالی مبنی بر آزمایش دو بمب اتمی به حالت تعلیق در آمد.
سخنگوی وزارت امور خارجه آمریکا در نخستین واکنش به موضعگیری جدید دولت پیونگیانگ گفت: «ایالت متحده از حضور بازرسان آژانس اتمی در کرهشمالی به طور اصولی استقبال میکند، اما پرتاب موشک ماهوارهبر از سوی این کشور ناقض قراردادهای موجود است.»
بنا به گزارشهای رسیده این دعوتنامه در روز جمعه (۱۶ مارس) به دفتر آژانس اتمی در وین ارسال شده است. همزمان با ارسال این دعوتنامه، کرهشمالی اعلام کرد که در صدد پرتاب ماهوارهای به کمک موشکهای دوربرد خود به فضا است.
آمریکا، ژاپن و کره جنوبی بر این باورند که هدف اصلی پیونگیانگ از این موضعگیری جدید، آزمایش این موشک دوربرد است. قطعنامههای سازمان ملل متحد کرهشمالی را از آزمایش موشکهای دوربرد بالستیکی منع کرده است.
دولت چین نیز از برنامهی کرهشمالی برای پرتاب موشک به فضا و استقرار ماهواره در مدار زمین انتقاد کرد. کرهشمالی درصدد است در ۱۲ تا ۱۶ آوریل موشک جدید خود را آزمایش کند.
کرهشمالی با بیاعتنا به تمامی انتقادهای بینالمللی بر انجام برنامهی خود پافشاری میکند. "ری یونگ هو"، مسئول مراکز اتمی کرهشمالی تاکید کرد که پیونگیانگ دلیلی برای تغییر یا تاخیر در آزمایش موشک دوربرد خود نمیبیند.
پرتاب این موشک به مناسب صدمین زادروز کیم ایل سونگ، بنیانگذار کرهشمالی برای اواسط آوریل در نظر گرفته شده است. ری یونگ هو افزود: «کرهشمالی پیشبرد برنامه فضایی را حق خود میداند.» وی این سخنان را در دیدار با همتای چینی خود در پکن ابراز داشت.
احتمال قطع کمکهای آمریکا به کره شمالی
به گفته ناظران بینالمللی وضعیت غذایی و بهداشتی مردم کره شمالی بسیار نامساعد بوده و اکثریت شهروندان زیر خط فقر زندگی میکنند. حال با اعلام این آزمایش جدید موشکی، برنامهی ارسال کمکهای آمریکا به کرهشمالی نیز به خطر افتاده است.
کره شمالی تا کنون چندین آزمایش هستهای با اهداف نظامی انجام داده و اعلام کرده است که غنیسازی اورانیوم را به پیش خواهد برد. از سوی دیگر پیونگیانگ برنامهای نیز برای تولید پلوتونیوم در دست اجرا دارد.
مذاکرات شش کشور، آمریکا، ژاپن، روسیه، چین، کره جنوبی و کره شمالی پیرامون برنامه اتمی پیونگیانگ از سال ۲۰۰۹ میلادی متوقف شده است. این مذاکرات پس از ادعای کره شمالی مبنی بر آزمایش دو بمب اتمی به حالت تعلیق در آمد.
تداوم اعتراض به مقام جدید قاضی مرتضوی: بیانیه تشکلهای دانشجویی
در ادامه اعتراضها به مقام تازه سعید مرتضوی، متهم ردیف اول در پرونده کهریزک، سه اتحادیه بزرگ دانشجویی ایران روز دوشنبه در بیانیهای انتصاب او را نشانه اصرار دولت بر «تحمیل خواستههای خود» و نتیجه این انتصاب را «بیاعتمادی مردم نسبت به ساختارها» عنوان کردند.
به گزارش خبرگزاری مهر، سه گروه بزرگ دانشجویان در داخل ایران در بیانیه خود این پرسش را مطرح کردهاند که «چگونه و با کدام منطق فردی با چنین سابقهای» به ریاست صندوق تامین اجتماعی تعیین شده است.
سعید مرتضوی، قاضی جوان پرونده کهریزک و نماینده ویژه رئیس جمهور و رئیس ستاد مبارزه با قاچاق کالا و ارز، در آخرین هفته اسفندماه سال ۱۳۹۰ به طور غیرمستقیم از سوی محمود احمدینژاد به عنوان مدیرعامل جدید صندوق تأمین اجتماعی کشور معرفی شد.
اما انتصاب او به این مقام تازه از سوی دولت آقای احمدینژاد این بار اعتراضات فراوانی به دنبال داشته است، اعتراضاتی که تنها ساعاتی پس از اعلام این خبر آغاز شد.
در تازهترین این اعتراضات در داخل ایران، سه تشکل بزرگ دانشجویی در بیانیهای که روز دوشنبه، ۲۹ اسفندماه، منتشر شد انتصاب آقای مرتضوی به مقام جدید را «به صلاح ملت و کشور» ندانسته و از قوه قضاییه خواستهاند درباره پرونده کهریزک «تصمیمی قاطعانه» بگیرد.
از سعید مرتضوی به عنوان متهم ردیف اول در پرونده وقایع بازداشتگاه کهریزک در سال ۱۳۸۸ نام برده میشود، وقایعی که به دنبال اعتراضات سال ۱۳۸۸ دستکم چهار کشته در این بازداشتگاه بدنام بر جای گذاشت.
آن طور که در گزارش کمیته ویژه مجلس در این باره آمده است، بازداشتشدگان ۱۸ تیرماه ۱۳۸۸ «با دستور و اصرار» سعید مرتضوی به بازداشتگاه کهریزک انتقال یافتهاند.
بهرغم این اعتراضات و بیتوجه به آنها، سعید مرتضوی هفته گذشته به عنوان مدیر جدید صندوق تامین اجتماعی کشور معرفی شد و سپس «برنامههای» خود را برای این سازمان در یک سخنرانی تشریح کرد.
از سوی دیگر دولت محمود احمدینژاد نیز تاکنون واکنشی دلخواه معترضان به این انتصاب نشان نداده، و تنها یک وزیر او گفته است که این انتصاب نیاز به اظهار نظر مردم ندارد.
عبدالرضا شیخالاسلامی، وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی، هفته گذشته با اشاره به انتصاب سعید مرتضوی گفت که «انتصاب مدیرعامل صندوق تامین اجتماعی توسط وزرا و رئیس جمهور انجام میشود و نیازی به اظهار نظر مردم نیست».
شاید به دلیل همین نوع واکنشها از سوی دولت باشد که دانشجویان معترض در بیانیه اخیر خود میگویند: «عجیب نیست اگر این تصور به وجود آید که هدف دولت از چنین اقداماتی تحمیل خواسته خود بر سازمانها و نهادهاست.»
انتصاب سعید مرتضوی اعتراضهایی را هم در مجلس باعث شده و محمدرضا باهنر، نایب رئیس مجلس، اعلام کرده است که استیضاح وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی به خاطر این انتصاب به صورت غیررسمی تحویل هیئت رئیسه مجلس شده است.
گرچه قوه قضاییه آقای مرتضوی را به دلیل مشارکتش در جنایات کهریزک از مقام قضاوت عزل کرده، از آن پس تاکنون قوه مجریه زیر نظر محمود احمدینژاد فقط به او ارتقای مقام داده است.
پس از ماجرای کهریزک و پیش از این انتصاب تازه نیز محمود احمدینژاد آقای مرتضوی را به عنوان رئیس ستاد مبارزه با قاچاق کالا و ارز منصوب کرد.
به گزارش خبرگزاری مهر، سه گروه بزرگ دانشجویان در داخل ایران در بیانیه خود این پرسش را مطرح کردهاند که «چگونه و با کدام منطق فردی با چنین سابقهای» به ریاست صندوق تامین اجتماعی تعیین شده است.
سعید مرتضوی، قاضی جوان پرونده کهریزک و نماینده ویژه رئیس جمهور و رئیس ستاد مبارزه با قاچاق کالا و ارز، در آخرین هفته اسفندماه سال ۱۳۹۰ به طور غیرمستقیم از سوی محمود احمدینژاد به عنوان مدیرعامل جدید صندوق تأمین اجتماعی کشور معرفی شد.
اما انتصاب او به این مقام تازه از سوی دولت آقای احمدینژاد این بار اعتراضات فراوانی به دنبال داشته است، اعتراضاتی که تنها ساعاتی پس از اعلام این خبر آغاز شد.
در تازهترین این اعتراضات در داخل ایران، سه تشکل بزرگ دانشجویی در بیانیهای که روز دوشنبه، ۲۹ اسفندماه، منتشر شد انتصاب آقای مرتضوی به مقام جدید را «به صلاح ملت و کشور» ندانسته و از قوه قضاییه خواستهاند درباره پرونده کهریزک «تصمیمی قاطعانه» بگیرد.
از سعید مرتضوی به عنوان متهم ردیف اول در پرونده وقایع بازداشتگاه کهریزک در سال ۱۳۸۸ نام برده میشود، وقایعی که به دنبال اعتراضات سال ۱۳۸۸ دستکم چهار کشته در این بازداشتگاه بدنام بر جای گذاشت.
آن طور که در گزارش کمیته ویژه مجلس در این باره آمده است، بازداشتشدگان ۱۸ تیرماه ۱۳۸۸ «با دستور و اصرار» سعید مرتضوی به بازداشتگاه کهریزک انتقال یافتهاند.
بهرغم این اعتراضات و بیتوجه به آنها، سعید مرتضوی هفته گذشته به عنوان مدیر جدید صندوق تامین اجتماعی کشور معرفی شد و سپس «برنامههای» خود را برای این سازمان در یک سخنرانی تشریح کرد.
از سوی دیگر دولت محمود احمدینژاد نیز تاکنون واکنشی دلخواه معترضان به این انتصاب نشان نداده، و تنها یک وزیر او گفته است که این انتصاب نیاز به اظهار نظر مردم ندارد.
عبدالرضا شیخالاسلامی، وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی، هفته گذشته با اشاره به انتصاب سعید مرتضوی گفت که «انتصاب مدیرعامل صندوق تامین اجتماعی توسط وزرا و رئیس جمهور انجام میشود و نیازی به اظهار نظر مردم نیست».
شاید به دلیل همین نوع واکنشها از سوی دولت باشد که دانشجویان معترض در بیانیه اخیر خود میگویند: «عجیب نیست اگر این تصور به وجود آید که هدف دولت از چنین اقداماتی تحمیل خواسته خود بر سازمانها و نهادهاست.»
انتصاب سعید مرتضوی اعتراضهایی را هم در مجلس باعث شده و محمدرضا باهنر، نایب رئیس مجلس، اعلام کرده است که استیضاح وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی به خاطر این انتصاب به صورت غیررسمی تحویل هیئت رئیسه مجلس شده است.
گرچه قوه قضاییه آقای مرتضوی را به دلیل مشارکتش در جنایات کهریزک از مقام قضاوت عزل کرده، از آن پس تاکنون قوه مجریه زیر نظر محمود احمدینژاد فقط به او ارتقای مقام داده است.
پس از ماجرای کهریزک و پیش از این انتصاب تازه نیز محمود احمدینژاد آقای مرتضوی را به عنوان رئیس ستاد مبارزه با قاچاق کالا و ارز منصوب کرد.
طرح تازه برای تحریم بخش انرژی ایران در سنای آمریکا
به گزارش خبرگزاری رویترز، مارکر کرک، سناتور جمهوریخواه، با هدف محروم ساختن شرکتهای مطرح بخش انرژی ایران، مانند شرکت نفت و گاز پارس، از دادوستد بینالمللی این طرح را ارائه کرده است.
بر اساس پیشنویس این طرح، هر شرکتی که با بخش انرژی ایران وارد معامله شود از ورود به بازارهای مالی آمریکا منع خواهد شد. به گزارش خبرگزاری رویترز، این طرح شامل «هرگونه معامله از قبیل ارائه خدمات بیمه و مهندسی» خواهد بود.
سناتور کِرک که خبرگزاری رویترز او را «بانفوذ» توصیف کرده و یکی از معماران دور تازه تحریمهای ایالات متحده آمریکا علیه ایران است که به تازگی با امضای باراک اوباما در ماه دسامبر رسما وارد مرحله اجرایی شدند، به همراه دیگر قانونگذاران آمریکایی قصد دارد دولت اوباما را مجاب کند که اقدامات شدیدتری را علیه ایران و برنامه هستهای این کشور به مورد اجرا درآورد.
مارک کِرک در پیشنویس طرح یاد شده تصریح کرده است که «بخش انرژی ایران باید در حیطه نگرانیهای موجود درباره اشاعه تسلیحات [هستهای] مورد توجه قرار گیرد و نباید اجازه داد هیچ معامله قانونی بینالمللی با این مجموعه انجام شود».
طرح ارائه شده توسط سناتور کِرک آن دسته از شرکتهای غیر آمریکایی را هدف قرار خواهد داد که در استخراج، تولید یا سرمایهگذاری در زمینه تولیدات نفتی پالایش شده، گاز طبیعی یا محصولات پتروشیمی ایران شرکت کنند.
علاوه بر این فعالیتها، هر شرکتی که فناوری یا خدمات، مانند حمل و نقل و خدمات مشاوره به شرکتهای بخش انرژی ایران ارائه دهد نیز مورد مجازات ایالات متحده قرار خواهد گرفت.
در همین حال به منظور جلوگیری از ایجاد اختلال در بازار شکننده انرژی در جهان، این طرح معافیتهایی را نیز برای برخی خریدهای نفتی از ایران در نظر گرفته است.
قانونگذاران آمریکایی پیشتر با تصویب قوانینی مشابه شرکتهای کشتیرانی و نفتکشهای ایرانی را مورد هدف قرار داده و بزرگترین شبکه پرداخت الکترونیکی جهان موسوم به سوییفت را نیز وادار به تحریم کلیه بانکهای ایرانی کردهاند.
به گزارش رویترز، زمان مشخصی برای تصمیمگیری نهایی مجلس سنای آمریکا درباره تحریمهای جدید علیه ایران مشخص نشده است.
تحریمهایی که پیش از این در ماه دسامبر علیه ایران تصویب شد بانک ملی ایران، شریان اصلی دریافت درآمد حاصل از فروش نفت کشور، را هدف قرار داده بود.
در صورتی که شرکای اصلی تجاری ایران مانند هند، ژاپن و چین نتوانند تا نیمههای امسال میزان خرید نفت خود از ایران را کاهش دهند، این احتمال وجود دارد که مؤسسات و شرکتهای این چند کشور مورد تحریم نظام مالی ایالات متحده قرار گیرند.
بر اساس پیشنویس این طرح، هر شرکتی که با بخش انرژی ایران وارد معامله شود از ورود به بازارهای مالی آمریکا منع خواهد شد. به گزارش خبرگزاری رویترز، این طرح شامل «هرگونه معامله از قبیل ارائه خدمات بیمه و مهندسی» خواهد بود.
سناتور کِرک که خبرگزاری رویترز او را «بانفوذ» توصیف کرده و یکی از معماران دور تازه تحریمهای ایالات متحده آمریکا علیه ایران است که به تازگی با امضای باراک اوباما در ماه دسامبر رسما وارد مرحله اجرایی شدند، به همراه دیگر قانونگذاران آمریکایی قصد دارد دولت اوباما را مجاب کند که اقدامات شدیدتری را علیه ایران و برنامه هستهای این کشور به مورد اجرا درآورد.
مارک کِرک در پیشنویس طرح یاد شده تصریح کرده است که «بخش انرژی ایران باید در حیطه نگرانیهای موجود درباره اشاعه تسلیحات [هستهای] مورد توجه قرار گیرد و نباید اجازه داد هیچ معامله قانونی بینالمللی با این مجموعه انجام شود».
طرح ارائه شده توسط سناتور کِرک آن دسته از شرکتهای غیر آمریکایی را هدف قرار خواهد داد که در استخراج، تولید یا سرمایهگذاری در زمینه تولیدات نفتی پالایش شده، گاز طبیعی یا محصولات پتروشیمی ایران شرکت کنند.
علاوه بر این فعالیتها، هر شرکتی که فناوری یا خدمات، مانند حمل و نقل و خدمات مشاوره به شرکتهای بخش انرژی ایران ارائه دهد نیز مورد مجازات ایالات متحده قرار خواهد گرفت.
در همین حال به منظور جلوگیری از ایجاد اختلال در بازار شکننده انرژی در جهان، این طرح معافیتهایی را نیز برای برخی خریدهای نفتی از ایران در نظر گرفته است.
قانونگذاران آمریکایی پیشتر با تصویب قوانینی مشابه شرکتهای کشتیرانی و نفتکشهای ایرانی را مورد هدف قرار داده و بزرگترین شبکه پرداخت الکترونیکی جهان موسوم به سوییفت را نیز وادار به تحریم کلیه بانکهای ایرانی کردهاند.
به گزارش رویترز، زمان مشخصی برای تصمیمگیری نهایی مجلس سنای آمریکا درباره تحریمهای جدید علیه ایران مشخص نشده است.
تحریمهایی که پیش از این در ماه دسامبر علیه ایران تصویب شد بانک ملی ایران، شریان اصلی دریافت درآمد حاصل از فروش نفت کشور، را هدف قرار داده بود.
در صورتی که شرکای اصلی تجاری ایران مانند هند، ژاپن و چین نتوانند تا نیمههای امسال میزان خرید نفت خود از ایران را کاهش دهند، این احتمال وجود دارد که مؤسسات و شرکتهای این چند کشور مورد تحریم نظام مالی ایالات متحده قرار گیرند.
بانک مرکزی: قیمت سکه از ۸۲۰ هزار تومان بالاتر نخواهد رفت
عباس کمرهای، مديرکل نشر و ريالی بانک مرکزی، با رد پیشبینی افزايش قيمت سکه در فروردين و ارديبهشتماه سال ۱۳۹۱ تا يک ميليون تومان گفت که با «تمهيدات انديشيده شده» بانک مرکزی در اين زمينه قيمت سکه فقط بين ۸۰۰ تا ۸۲۰ هزار تومان در نوسان خواهد بود.
آقای کمرهای روز دوشنبه به خبرگزاری کار ایران، ايلنا، گفت: «با تداوم ارائه پيشفروش سکه و اينترنتی کردن آن در آينده قيمت سکه طی ماههای آينده روند ثابتی را خواهد داشت.»
مديرکل نشر و ريالی بانک مرکزی اظهارات برخی از کارشناسان مبنی بر افزايش قيمت سکه به يک ميليون تومان را تکذيب کرد و افزود: «بانک مرکزی امسال برخلاف سال گذشته بازار سکه را رصد خواهد کرد و التهابات اين بازار را با استفاده از تمهيدات لحظهای و متناسب با نياز بازار و سيستم عرضه و تقاضا اتخاذ میکند.»
اين سخنان در حالی بيان میشود که وبسايتهای نزديک به اتحاديه طلا و جواهر در ايران پیشتر خبر داده بودند که قيمت طلا در زمستان سال گذشته به يک ميليون رسيده است.خبرگزاری مهر نيز گزارش داد که بانک مرکزی پذيرفته است دامنه قيمتی سکه تمام طرح جديد در روزهايی از زمستان سال ۹۰ به يک ميليون تومان نيز رسيد.
بازار ارز و سکه ایران از اواخر آذرماه درپی تحریمهای گسترده علیه برنامه هستهای ایران به شدت متلاطم بود و قیمتها با افزایش بیسابقهای مواجه شد.
برای مقابله با افزایش قیت طلا و ارز ،صادق لاریجانی، رئیس قوه قضائیه، نیز ۱۲ بهمنماه اعلام کرد که به شدت و قاطعیت با «اخلالگران بازار ارز و سکه» برخورد خواهد شد و او حتی از احتمال صدور حکم اعدام برای این دسته از متهمان خبر داد
محمدرضا نادری، معاون امور گمرکی کشور، نیز بهمنماه سال گذشته گفت: «خروج سکه از کشور در زمان حاضر به هیچ وجه مقدور نیست و در گذشته نیز این امکان تنها با مجوز بانک مرکزی میسر میشد.»
وی تأکید کرد: «سکه طلا جایگاهی برای خروج از کشور ندارد و خروج طلا و زیورآلات نیز برای مسافران خانم حداکثر تا میزان ۱۵۰ گرم امکانپذیر است.»
آقای کمرهای روز دوشنبه به خبرگزاری کار ایران، ايلنا، گفت: «با تداوم ارائه پيشفروش سکه و اينترنتی کردن آن در آينده قيمت سکه طی ماههای آينده روند ثابتی را خواهد داشت.»
مديرکل نشر و ريالی بانک مرکزی اظهارات برخی از کارشناسان مبنی بر افزايش قيمت سکه به يک ميليون تومان را تکذيب کرد و افزود: «بانک مرکزی امسال برخلاف سال گذشته بازار سکه را رصد خواهد کرد و التهابات اين بازار را با استفاده از تمهيدات لحظهای و متناسب با نياز بازار و سيستم عرضه و تقاضا اتخاذ میکند.»
اين سخنان در حالی بيان میشود که وبسايتهای نزديک به اتحاديه طلا و جواهر در ايران پیشتر خبر داده بودند که قيمت طلا در زمستان سال گذشته به يک ميليون رسيده است.خبرگزاری مهر نيز گزارش داد که بانک مرکزی پذيرفته است دامنه قيمتی سکه تمام طرح جديد در روزهايی از زمستان سال ۹۰ به يک ميليون تومان نيز رسيد.
بازار ارز و سکه ایران از اواخر آذرماه درپی تحریمهای گسترده علیه برنامه هستهای ایران به شدت متلاطم بود و قیمتها با افزایش بیسابقهای مواجه شد.
برای مقابله با افزایش قیت طلا و ارز ،صادق لاریجانی، رئیس قوه قضائیه، نیز ۱۲ بهمنماه اعلام کرد که به شدت و قاطعیت با «اخلالگران بازار ارز و سکه» برخورد خواهد شد و او حتی از احتمال صدور حکم اعدام برای این دسته از متهمان خبر داد
محمدرضا نادری، معاون امور گمرکی کشور، نیز بهمنماه سال گذشته گفت: «خروج سکه از کشور در زمان حاضر به هیچ وجه مقدور نیست و در گذشته نیز این امکان تنها با مجوز بانک مرکزی میسر میشد.»
وی تأکید کرد: «سکه طلا جایگاهی برای خروج از کشور ندارد و خروج طلا و زیورآلات نیز برای مسافران خانم حداکثر تا میزان ۱۵۰ گرم امکانپذیر است.»
نقش «مرکز تحقيقات فيزيک» و «بخش هفتاد» در برنامه هسته ای ایران
«موسسه علوم و امنيت بين الملل» در ادامه انتشار گزارش های تحقيقی خود در مورد سوابق فعاليت های هسته ای ايران اخيرا جزييات بيشتری را در مورد دو نهاد فعال در اين عرصه منتشر کرده است.
اين گزارش ها توسط ديويد آلبرايت و پل برانان، کارشناسان ارشد هسته ای و تسليحاتی اين موسسه، تنظيم شده اند.
«موسسه علوم و امنيت بين الملل» در گزارشی که روز بيست و سوم فوريه ۲۰۱۲ و تحت عنوان «مرکز تحقيقات فيزيک و برنامه های هسته ای نظامی و موازی ايران » منتشر کرد مجموعه ای قريب به هزار و ششصد تلکس که از سوی «مرکز تحقيقات فيزيک» ايران برای خريد از خارج از کشور ارسال شده بود را بررسی کرده و بخشی از اين اسناد را به عنوان ضميمه گزارش خود منتشر کرد.
در گزارش اخير اين موسسه نويسندگان توضيح می دهند، «مرکز تحقيقات فيزيک» که سالها پيش منحل و در موسسات تحقيقات هسته ای و نظامی ايران ادغام شده است، در طول فعاليت مستقل خود از خارج از ايران فن آوری و ابزارهای مشخصی مربوط به برنامه های هسته ای از جمله قطعات و وسايل مربوط به سانتريفوژهای گازی، تغييرات شيميايی اورانيوم، انفجار اورانيوم و احتمالا معادن اورانيوم و آب سنگين را خريداری می کرده است.
«موسسه علوم و امنيت بين الملل» يادآوری می کند که بررسی اين تلکس ها و اسناد ديگر نشان می دهد بر خلاف اطلاعاتی که ايران به آژانس بين المللی انرژی اتمی داده است «مرکز تحقيقات فيزيک» در طول سالهای دهه ۱۹۹۰ ميلادی يک برنامه هسته ای نظامی را به شکل موازی با ساير فعاليت های هسته ای ايران دنبال می کرده است.
از متن اين تلکس ها می توان تشخيص داد که يک اداره يا بخش جداگانه ای به نام «بخش هفتاد» در ارتباط با «مرکز تحقيقات فيزيک» فعاليت می کرده است. اين بخش تلاش می کرد تا از مراکز علمی و فنی گزارش های تحقيقاتی، دانش مربوط به رشته های هسته ای، اطلاعات مربوط به توليد کنندگان و فروشندگان اين فن آوری ها در سطح جهان را جمع آوری کرده و يک بايگانی اطلاعاتی طبقه بندی شده تهيه کند.
به نظر می رسد که در «بخش هفتاد» کارشناسانی کار می کرده اند که از وجود منابع علمی و فنی در مورد جنبه های مختلف چرخه سوخت هسته ای و به خصوص سانتريفوژهای گازی اطلاع داشته اند. در يکی از اين تلکس ها که برای يک مرکز بايگانی علمی در بريتانيا ارسال شده است می توان ديد که کارشناسان ايرانی در جستجوی منابع علمی و تکنيکی در زمينه های مربوط به سانتريفوژهای گازی، غنی سازی ليرزی، اورانيوم هگزو فلورايد و توليد آب سنگين بوده اند.
«موسسه علوم و امنيت بين الملل» در ضميمه اين گزارش تلکس های ارسال شده توسط «مرکز تحقيقات فيزيک» را بر اساس مضامين آنها دسته بندی کرده است و با مراجعه به نسخه مفصل اين گزارش ها که روی وب سايت «موسسه علوم و امنيت بين الملل» منتشر شده است می توان شرح کامل آنها را مطالعه کرد.
نويسندگان اين گزارش يادآوری می کنند که «بخش هفتاد» شايد مسئول تهيه يک کتابخانه فنی در زمينه چرخه سوخت هسته ای برای «مرکز تحقيقات فيزيک» بوده است. نحوه و مضمون همکاری اين نهاد با «مرکز تحقيقات فيزيک» به اندازه همکاری های دانشگاه صنعتی شريف واضح نيست. اما جمع آوری و عرضه منابع علمی و تکنيکی که با ماهيت فعاليت های «مرکز تحقيقات فيزيک» ارتباط بسيار تنگاتنگی دارند اين احتمال را افزايش می دهد که «بخش هفتاد» يکی از تامين کنندگان منابع علمی و کتاب های تحقيقاتی و فنی برای آن مرکز بوده است.
همان طور که در گزارش بيست و سوم فوريه «موسسه علوم و امنيت بين الملل» توضيح داده شده، حکومت ايران هر گونه دخالت «مرکز تحقيقات فيزيک» در چرخه توليد سوخت هسته ای را تکذيب کرده است، وجود هر گونه برنامه علمی و يا تحقيقاتی در مورد سلاح های هسته ای و يا دخالت داشتن «مرکز تحقيقات فيزيک» در اين عرصه ها را انکار کرده است.
حکومت ايران همواره تاکيد کرده که به غير از سازمان انرژی اتمی ايران هيچ نهاد ديگری در عرصه غنی سازی اورانيوم فعاليت نداشته و هر بخش از فعاليت های «مرکز تحقيقات فيزيک» که به نظر می رسد با عرصه توليد سوخت هسته ای مرتبط بوده اند در عالم واقعيت چنين نبوده است.
حکومت ايران به آژانس بين المللی انرژی اتمی گفته است که سيد عباس شاهمرادی زواره رييس «مرکز تحقيقات فيزيک» به بخش های مختلف دانشگاه صنعتی شريف در خريد و تهيه وسايل کمک می کرد چون او در آن دانشگاه يک مقام علمی ارشد داشت.
او از تماس های خود در خارج از ايران و منابع «مرکز تحقيقات فيزيک» برای پيشبرد فعاليت های خود استفاده می کرد. ايران تاکيد می کند که هيچ يک از اين خريدها و يا جمع آوری منابع علمی و فنی با توليد سلاح هسته ای و يا غنی سازی اورانيوم ارتباط نداشته است. ولی حقيقت اين است که تمام اين کتاب ها و منابع علمی در مورد موضوعات هسته ای هستند.
نويسندگان گزارش «موسسه علوم و امنيت بين الملل» می افزايند که فعاليت های «بخش هفتاد» با اظهارات حکومت ايران کاملا در تناقض است. حکومت ايران بايد ديالوگ و مذاکرات خود با آژانس بين المللی انرژی اتمی پيرامون فعاليت های «مرکز تحقيقات فيزيک» را دوباره از سر بگيرد تا نهادهای بين المللی از مضمون دقيق فعاليت های اين موسسات مطمئن شوند.
تلاش های اخير ايران برای خارج کردن اين موضوعات از دستور کار مذاکرات از سوی آژانس بين المللی انرژی اتمی رد شد. گزارش و اسنادی که حکومت ايران اخيرا در مورد تغييرات مربوط به بازرسی از مراکز نظامی در ايران به هيئت ریيسه آژانس ارائه داده است به طور مشخص و صريح اين مباحث را حذف کرده است. در صورتی که ايران موظف است در تمام اين موارد جزييات را در اختيار آژانس قرار دهد.
اين گزارش و گزارش قبلی «موسسه علوم و امنيت بين الملل» که بيست و سوم فوريه امسال منتشر شد در حقيقت همان حوزه های اطلاعاتی را مورد بررسی قرار داده اند که آژانس بين المللی انرژی اتمی آنها را از ايران طلب کرده است.
بخشی از دليل انتشار همه تلکس های مربوط به فعاليت «مرکز تحقيقات فيزيک» و «بخش هفتاد» اين بوده که افکار عمومی و دولت های جهان بتوانند با مطالعه اين اسناد در مورد اهميت و صحت آنها به هر شکلی که تشخيص می دهند، قضاوت کنند.
اين گزارش ها توسط ديويد آلبرايت و پل برانان، کارشناسان ارشد هسته ای و تسليحاتی اين موسسه، تنظيم شده اند.
«موسسه علوم و امنيت بين الملل» در گزارشی که روز بيست و سوم فوريه ۲۰۱۲ و تحت عنوان «مرکز تحقيقات فيزيک و برنامه های هسته ای نظامی و موازی ايران » منتشر کرد مجموعه ای قريب به هزار و ششصد تلکس که از سوی «مرکز تحقيقات فيزيک» ايران برای خريد از خارج از کشور ارسال شده بود را بررسی کرده و بخشی از اين اسناد را به عنوان ضميمه گزارش خود منتشر کرد.
در گزارش اخير اين موسسه نويسندگان توضيح می دهند، «مرکز تحقيقات فيزيک» که سالها پيش منحل و در موسسات تحقيقات هسته ای و نظامی ايران ادغام شده است، در طول فعاليت مستقل خود از خارج از ايران فن آوری و ابزارهای مشخصی مربوط به برنامه های هسته ای از جمله قطعات و وسايل مربوط به سانتريفوژهای گازی، تغييرات شيميايی اورانيوم، انفجار اورانيوم و احتمالا معادن اورانيوم و آب سنگين را خريداری می کرده است.
«موسسه علوم و امنيت بين الملل» يادآوری می کند که بررسی اين تلکس ها و اسناد ديگر نشان می دهد بر خلاف اطلاعاتی که ايران به آژانس بين المللی انرژی اتمی داده است «مرکز تحقيقات فيزيک» در طول سالهای دهه ۱۹۹۰ ميلادی يک برنامه هسته ای نظامی را به شکل موازی با ساير فعاليت های هسته ای ايران دنبال می کرده است.
از متن اين تلکس ها می توان تشخيص داد که يک اداره يا بخش جداگانه ای به نام «بخش هفتاد» در ارتباط با «مرکز تحقيقات فيزيک» فعاليت می کرده است. اين بخش تلاش می کرد تا از مراکز علمی و فنی گزارش های تحقيقاتی، دانش مربوط به رشته های هسته ای، اطلاعات مربوط به توليد کنندگان و فروشندگان اين فن آوری ها در سطح جهان را جمع آوری کرده و يک بايگانی اطلاعاتی طبقه بندی شده تهيه کند.
«مرکز تحقيقات فيزيک» که سالها پيش منحل و در موسسات تحقيقات هسته ای و نظامی ايران ادغام شده است، در طول فعاليت مستقل خود از خارج از ايران فن آوری و ابزارهای مشخصی مربوط به برنامه های هسته ای از جمله قطعات و وسايل مربوط به سانتريفوژهای گازی، تغييرات شيميايی اورانيوم، انفجار اورانيوم و احتمالا معادن اورانيوم و آب سنگين را خريداری می کرده است.
«موسسه علوم و امنيت بين الملل» در ضميمه اين گزارش تلکس های ارسال شده توسط «مرکز تحقيقات فيزيک» را بر اساس مضامين آنها دسته بندی کرده است و با مراجعه به نسخه مفصل اين گزارش ها که روی وب سايت «موسسه علوم و امنيت بين الملل» منتشر شده است می توان شرح کامل آنها را مطالعه کرد.
نويسندگان اين گزارش يادآوری می کنند که «بخش هفتاد» شايد مسئول تهيه يک کتابخانه فنی در زمينه چرخه سوخت هسته ای برای «مرکز تحقيقات فيزيک» بوده است. نحوه و مضمون همکاری اين نهاد با «مرکز تحقيقات فيزيک» به اندازه همکاری های دانشگاه صنعتی شريف واضح نيست. اما جمع آوری و عرضه منابع علمی و تکنيکی که با ماهيت فعاليت های «مرکز تحقيقات فيزيک» ارتباط بسيار تنگاتنگی دارند اين احتمال را افزايش می دهد که «بخش هفتاد» يکی از تامين کنندگان منابع علمی و کتاب های تحقيقاتی و فنی برای آن مرکز بوده است.
همان طور که در گزارش بيست و سوم فوريه «موسسه علوم و امنيت بين الملل» توضيح داده شده، حکومت ايران هر گونه دخالت «مرکز تحقيقات فيزيک» در چرخه توليد سوخت هسته ای را تکذيب کرده است، وجود هر گونه برنامه علمی و يا تحقيقاتی در مورد سلاح های هسته ای و يا دخالت داشتن «مرکز تحقيقات فيزيک» در اين عرصه ها را انکار کرده است.
حکومت ايران همواره تاکيد کرده که به غير از سازمان انرژی اتمی ايران هيچ نهاد ديگری در عرصه غنی سازی اورانيوم فعاليت نداشته و هر بخش از فعاليت های «مرکز تحقيقات فيزيک» که به نظر می رسد با عرصه توليد سوخت هسته ای مرتبط بوده اند در عالم واقعيت چنين نبوده است.
حکومت ايران به آژانس بين المللی انرژی اتمی گفته است که سيد عباس شاهمرادی زواره رييس «مرکز تحقيقات فيزيک» به بخش های مختلف دانشگاه صنعتی شريف در خريد و تهيه وسايل کمک می کرد چون او در آن دانشگاه يک مقام علمی ارشد داشت.
او از تماس های خود در خارج از ايران و منابع «مرکز تحقيقات فيزيک» برای پيشبرد فعاليت های خود استفاده می کرد. ايران تاکيد می کند که هيچ يک از اين خريدها و يا جمع آوری منابع علمی و فنی با توليد سلاح هسته ای و يا غنی سازی اورانيوم ارتباط نداشته است. ولی حقيقت اين است که تمام اين کتاب ها و منابع علمی در مورد موضوعات هسته ای هستند.
نويسندگان گزارش «موسسه علوم و امنيت بين الملل» می افزايند که فعاليت های «بخش هفتاد» با اظهارات حکومت ايران کاملا در تناقض است. حکومت ايران بايد ديالوگ و مذاکرات خود با آژانس بين المللی انرژی اتمی پيرامون فعاليت های «مرکز تحقيقات فيزيک» را دوباره از سر بگيرد تا نهادهای بين المللی از مضمون دقيق فعاليت های اين موسسات مطمئن شوند.
تلاش های اخير ايران برای خارج کردن اين موضوعات از دستور کار مذاکرات از سوی آژانس بين المللی انرژی اتمی رد شد. گزارش و اسنادی که حکومت ايران اخيرا در مورد تغييرات مربوط به بازرسی از مراکز نظامی در ايران به هيئت ریيسه آژانس ارائه داده است به طور مشخص و صريح اين مباحث را حذف کرده است. در صورتی که ايران موظف است در تمام اين موارد جزييات را در اختيار آژانس قرار دهد.
اين گزارش و گزارش قبلی «موسسه علوم و امنيت بين الملل» که بيست و سوم فوريه امسال منتشر شد در حقيقت همان حوزه های اطلاعاتی را مورد بررسی قرار داده اند که آژانس بين المللی انرژی اتمی آنها را از ايران طلب کرده است.
بخشی از دليل انتشار همه تلکس های مربوط به فعاليت «مرکز تحقيقات فيزيک» و «بخش هفتاد» اين بوده که افکار عمومی و دولت های جهان بتوانند با مطالعه اين اسناد در مورد اهميت و صحت آنها به هر شکلی که تشخيص می دهند، قضاوت کنند.
چهره سال ۱۳۹۰ به انتخاب شما: رضا پهلوی
رضا پهلوی، فعال سیاسی و فرزند آخرین پادشاه ایران در نظرخواهی رادیو فردا از مخاطبان برای انتخاب چهره سال ۱۳۹۰، از سوی کسانی که در این نظرخواهی شرکت کردند، به عنوان مهمترین، تأثیرگذارترین و خبرسازترین چهره سال ۹۰ برگزیده شد.
در این نظرخواهی که از تاریخ اول اسفندماه سال ۱۳۹۰ تا روز ۲۵ اسفند در وب سایت و صفحه فیسبوک رادیو فردا، همچنین دریافت پیامهای تلفنی، پیامک و ایمیل انجام شد، ۱۲ هزار و ۲۴ نظر ثبت شد که در نهایت «رضا پهلوی»، با اختصاص چهار هزار و ۲۸ رأی و کسب ۳۳.۴۹ درصد از کل نظرات به عنوان چهره سال ۹۰ به انتخاب کسانی که در نظرخواهی رادیو فردا شرکت کردند برگزیده شد. «اصغر فرهادی» کارگردان فیلم «جدایی نادر از سیمین» و نخستین سینماگر ایرانی برنده اسکار، نزدیکترین رقیب رضا پهلوی در این نظرخواهی بود که با کسب سه هزار و ۷۱۷ نظر ثبت شده و کسب ۳۰.۹۱ درصد از کل نظرات ثبت شده در جایگاه دوم ایستاد.
در این نظرخواهی رادیو فردا از مخاطبان رادیو، کاربران وب سایت و اعضای صفحه فیسبوک، «زندانی سیاسی»، با کسب یک هزار و ۱۹۸ نظر ثبت شده از مجموع ۱۲ هزار و ۲۴ نظر با کسب ۹.۹۶ درصد از کل نظرات سومین چهره اثرگذار سال ۱۳۹۰ از نظر شرکتکنندگان در این نظرخواهی بود.
آرای ۱۰ چهره مرحله نهایی این نظرخواهی، تعداد آرا و درصد آرای این چهرهها به ترتیب زیر است.
۱. رضا پهلوی ۴۰۲۸ رأی (۳۳.۴۹ درصد از کل نظرات)
۲. اصغر فرهادی ۳۷۱۷ رأی (۳۰.۹۱ درصد از کل نظرات)
۳. زندانی سیاسی ۱۱۹۸ رأی (۹.۹۶ درصد از کل نظرات)
۴. میرحسین موسوی ۸۹۶ رأی (۷.۴۵ درصد از کل نظرات)
۵. معترضان سوری ۶۱۳ رأی (۵.۰۹ درصد از کل نظرات)
۶. نسرین ستوده ۳۷۶ رأی (۳.۱۲ درصد از کل نظرات)
۷. محمد نوریزاد ۳۶۵ رأی (۳.۰۳ درصد از کل نظرات)
۸. مهدی خزعلی ۲۹۱ رأی (۲.۴۲ درصد از کل نظرات)
۹. استیو جابز ۲۸۳ رأی (۲.۳۵ درصد از کل نظرات)
۱۰. گلشیفته فراهانی ۲۵۷ رأی (۲.۱۳ درصد از کل نظرات)
در مرحله نخست این نظرخواهی، نامزدهای پیشنهادی بیش از ۲۰۰ نفر از کارشناسان، روزنامهنگاران و نخبگان حوزههای مختلف به عنوان اثرگذارترین و خبرسازترین چهره سال ۱۳۹۰ گردآوری شد تا به فهرستی ۲۵ نفره رسیدیم که روز نخست اسفندماه سال ۹۰، این ۲۵ چهره در معرض انتخاب مخاطبان وبسایت و شنوندگان رادیو فردا گذاشته شد.
پس از یک هفته، ۱۰ چهره از میان ۲۵ چهره فهرست نخست، که تا آن زمان، هفتم اسفندماه ۹۰، بیش از ۹۴ درصد آرا را به خود اختصاص داده بودند در قالب نظرخواهی در صفحه فیسبوک رادیو فردا قرار گرفتند تا در مرحله دوم این نظرخواهی کابران فیسبوک رادیو فردا نیز بتوانند به نامزد مورد نظرخود رأی دهند.
در این میان تعدادی از مخاطبان رادیو فردا که تمایل داشتند در این نظرخواهی از طریق تماس با تلفنهای پیامگیر ما، پیامکگیر یا ایمیل رادیو فردا در نظرخواهی چهره سال ۱۳۹۰ شرکت کنند، نیز آرای خود را ثبت کردند.
در این میان تعدادی از مخاطبان رادیو فردا که تمایل داشتند در این نظرخواهی از طریق تماس با تلفنهای پیامگیر ما، پیامکگیر یا ایمیل رادیو فردا در نظرخواهی چهره سال ۱۳۹۰ شرکت کنند، نیز آرای خود را ثبت کردند.
در نهایت این نظرخواهی در پایان روز ۲۵ اسفندماه به پایان رسید و پس از حذف نظرات تکراری تلفنها و پیامکهای رسیده و با شمارش تمامی آرای کسانی که در نظرخواهی چهره سال ۱۳۹۰ شرکت کرده بودند، نتایج نهایی اعلام شد.
برنامه اتمی ایران در سال ۹۰؛ از رويا تا کابوس
با وجود راه اندازی کارخانه برق اتمی بوشهر، در سالی که گذشت، رويای پنجاه ساله ايران برای جانشين ساختن سوخت فسيلی (نفت و گاز) با انرژی هسته ای، و در نتيجه آزاد ساختن ظرفيت های ذخيره شده برای تبديل به مواد پتروشيمی و صادرات، دورتر از هر زمان ديگر، و کابوس پرداختن تاوان های تحقق اين رويا، ملموس تر از پيش جلوه کرد.
اجرای برنامه و تحقق هدفی که در دهه شصت تعييين شده بود، تا سال ۱۹۹۵، می بايست ۲۰.۰۰۰ مگاوات برق اتمی را در اختيار ايران قرار می داد. ۱۷ سال بعد از انقضاء آن زمان، ايران اينک در حدود نيم مگاوات برق اتمی از کار خانه بوشهر توليد می کند.
در مقايسه با مجموع برق توليدی ايران از منابع فسيلی، (حدود ۵۰.۰۰۰ مگاوات در اوج ظرفيت) برق اتمی تنها يک درصد از نیازهای برق ايران را تامین می کند.
با در نظر گرفتن ضايعات برق توليدی هنگام انتقال در شبکه های کهنه و ساير دلايل، که حدود ۱۰ درصد کل توليد برق ايران را شامل می شود، ضايعات توليد به تنهايی ۱۰ برابر برقی است که از راه مصرف انرژی هسته ای در کشور توليد می شود.
با وجود این، هزينه هايی که ايران بابت دست يافتن به اين ميزان اندک برق اتمی پرداخت کرده و در آينده مجبور به تحمل خواهد بود، به مراتب از تاوان های اقتصادی ( و حتی انسانی ) جنگ هشت ساله با عراق فراتر می رود.
هزينه ها
در نتيجه اعمال تحريم های ناشی از صدور قطعنامه های شورای امنيت سازمان ملل، رشد اقتصادی ايران که تا سال پيش از انقلاب با ۱۴.۵ درصد، بالاترين در جهان بود، به پايين ترين ميزان در مقايسه با رشد اقتصادی ديگر کشورهای نفت خيز منطقه رسيده است.
با احتساب ارقام واقعی منابع مستقل، ميزان رشد اقتصادی بعضی از کشورهای نفت خيز مانند عربستان و قطر ۸ تا ۱۰ برابر رشد اقتصادی ايران در زمان مشابه بوده است. معنی ساده کاهش رشد اقتصادی، توسعه فقر، افزايش بيکاری و پايين رفتن توليد ملی و سطح زندگی است.
در نتيجه اعمال تحريم های يک جانبه عليه بانک مرکزی، تصميم به تحريم نفت ايران از سوی اتحادیه اروپا و ساير دلايل مرتبط با محدوديت های خارجی، پول ملی ايران در نيمه دوم سالی که گذشت، حدود ۴۰ در صد ارزش خود را از دست داد.
مفهوم اين تغيير ارزش، کاهش ۴۰ درصد دارايی های نقدی در اختيار مردم، و در نتيجه، ضعيف تر شدن طبقه متوسط است که در هر اقتصاد پويا، ستون فقرات جامعه و توليد، و مصرف را تشکيل می دهد.
بالاتر از هزينه های اقتصادی، هزينه های در خطر گرفتن امنيت ملی را بايد قرار داد که پس لرزه های آن از تکان های مخرب مالی و تجاری فراتر می روند.
در سالی که گذشت خطر برخورد نظامی با ايران به شهادت تمامی منابع مستقل، دوستان و دشمنان ايران، از هر زمان ديگری نزديک تر شد. اين خطر همچنان موجود و تحقق شوم آن متصور است.
يک مقايسه
در ابتدای انقلاب، کشور همسايه عراق، به بهانه و يا با احساس عدم امنيت در قبال صدور احتمالی انقلاب اسلامی، کشوری که از لحاظ جمعيت و وسعت خاک بسيار بزرگتر از آن بود را مورد حمله قرار داد.
خسارات جنگ هشت ساله، یک ميليون کشته و زخمی، ۱۰۰۰ ميليارد دلار زيان های اقتصادی و خالی از سکنه شدن پنج استان آباد و مرفه ايران بود.
۳۰ سال بعد از آن، و در حالی که مردم ايران تاوان های انسانی و اقتصادی و سياسی جنگ هشت ساله را همچنان می پردازند، کشور ديگری در منطقه، به بهانه و يا با احساس عدم امنيت در قبال برنامه های مشکوک اتمی جمهوری اسلامی، بر طبل جنگ عليه ايران می کوبد.
در مقايسه با عراق در زمان صدام، اسرائيل امروز، کشوری است به مراتب قدرتمندتر. در صورت آغاز جنگ عليه ايران، اسرائيل تنها نخواهد ماند، و ماشين نظامی غول آسای آمريکا و ديگر متحدان آن کشور در هجوم عليه تاسيسات و زير ساخت های اقتصادی، شهری، نظامی و اتمی ايران شرکت خواهند کرد.
معنی ساده وقوع جنگ، دست کم ۳۰ سال عقب ماندگی تازه، علاوه بر عقب ماندگی هايی است که طی ۳۰ سال گذشته بر ايران تحميل شده است.
تصوير آينده
در سالی که گذشت، فاصله ظاهری ايران با تکميل چرخه سوخت اتمی، و توليد سوخت اتمی با غلظت ۲۰ درصد در حجم آزمايشگاهی و سطح کارگاهی، و بدون در اختيار داشتن کارخانه خاص توليد سوخت، نزديکتر شد.
اما در عمل، فاصله ايران با رويای دست يافتن به ۲۰.۰۰۰ مگاوات برق اتمی بيش از پيش افزايش يافت.
در وضعيت فعلی، ايران نه قادر به دريافت سوخت و راکتور های تازه از هر کشور خارجی است، و نه در موقعيتی است که به طور مستقل و در آينده مشخص به تحقق اين رويا موفق شود.
«۱۰ سايت اتمی» تعيين شده ايران، در صورت ادامه وضع موجود، همچنان روی نقشه باقی خواهند ماند. حتی طرح ساخت بومی راکتور ۳۶۰ مگاواتی دارخوين نيز فاصله ۱۰ ساله تا تکميل را که سه سال پيش برای ان تعيين شده بود، همچنان در سال های آينده بدون کاهش حفظ خواهد کرد.
با دست يافتن به تنها هشت هزار سانتریفوژ و توليد ۵۰۰۰ کيلو گرم اورانيوم غنی سازی شده در شش سال گذشته، ايران برای دست يافتن به سوخت مورد نياز برای توليد ۱۰۰۰ مگاوات برق اتمی (يک راکتور) همچنان نيازمند ۶۰ هزار سانتریفوژ و ظاهرا ۴۰ سال وقت بيشتر است.
مقام های ایرانی می گويند برق اتمی را برای جايگزين کردن سوخت فسيلی می خواهند، که توليد و صادرات نفت و گاز را افزايش دهند، که مردم را از سطح رفاه بيشتری برخوردار سازند.
در سالی که گذشت، تحقق رويای دست يافتن به برق اتمی برای جايگزين ساختن سوخت فسيلی، دورتر از پيش می نمود، حال آنکه کابوس از دست دادن ظرفيت های توليد و صدور نفت و گاز که بزرگترين قربانيان برنامه های اتمی ايران بوده اند ترسناک تر از پيش شد.
در سالی که گذشت، توليد نفت خام ايران از ۴.۲ ميليون بشکه در روز به ۳.۲ تا ۳.۵ ميليون بشکه در روز کاهش يافت (بلومبرگ). با توجه به ظرفيت روزانه دو ميليون بشکه پالايشگاه های ايران، (مصرف رورانه داخلی) صادرات نفت خام از دو ميليون بشکه در روز، امروز به حداکثر ۱.۵ ميليون بشکه کاهش يافته است.
در بهترين شرايط و در صورت مصون ماندن از خطر بر خورد نظامی، طی شش ماه آينده، و ماه ها پيش از برگزاری جشن اتمی در فرودين سال بعد، اين ميزان می تواند تا یک ميليون بشکه در روز کاهش يافته و در کمتر از پنج سال بعد به طور کامل قطع شود. در صورت بروز جنگ، کابوس اتمی، ترسناک تر از آن خواهد بود.
اجرای برنامه و تحقق هدفی که در دهه شصت تعييين شده بود، تا سال ۱۹۹۵، می بايست ۲۰.۰۰۰ مگاوات برق اتمی را در اختيار ايران قرار می داد. ۱۷ سال بعد از انقضاء آن زمان، ايران اينک در حدود نيم مگاوات برق اتمی از کار خانه بوشهر توليد می کند.
در مقايسه با مجموع برق توليدی ايران از منابع فسيلی، (حدود ۵۰.۰۰۰ مگاوات در اوج ظرفيت) برق اتمی تنها يک درصد از نیازهای برق ايران را تامین می کند.
با در نظر گرفتن ضايعات برق توليدی هنگام انتقال در شبکه های کهنه و ساير دلايل، که حدود ۱۰ درصد کل توليد برق ايران را شامل می شود، ضايعات توليد به تنهايی ۱۰ برابر برقی است که از راه مصرف انرژی هسته ای در کشور توليد می شود.
با وجود این، هزينه هايی که ايران بابت دست يافتن به اين ميزان اندک برق اتمی پرداخت کرده و در آينده مجبور به تحمل خواهد بود، به مراتب از تاوان های اقتصادی ( و حتی انسانی ) جنگ هشت ساله با عراق فراتر می رود.
هزينه ها
در نتيجه اعمال تحريم های ناشی از صدور قطعنامه های شورای امنيت سازمان ملل، رشد اقتصادی ايران که تا سال پيش از انقلاب با ۱۴.۵ درصد، بالاترين در جهان بود، به پايين ترين ميزان در مقايسه با رشد اقتصادی ديگر کشورهای نفت خيز منطقه رسيده است.
با احتساب ارقام واقعی منابع مستقل، ميزان رشد اقتصادی بعضی از کشورهای نفت خيز مانند عربستان و قطر ۸ تا ۱۰ برابر رشد اقتصادی ايران در زمان مشابه بوده است. معنی ساده کاهش رشد اقتصادی، توسعه فقر، افزايش بيکاری و پايين رفتن توليد ملی و سطح زندگی است.
در نتيجه اعمال تحريم های يک جانبه عليه بانک مرکزی، تصميم به تحريم نفت ايران از سوی اتحادیه اروپا و ساير دلايل مرتبط با محدوديت های خارجی، پول ملی ايران در نيمه دوم سالی که گذشت، حدود ۴۰ در صد ارزش خود را از دست داد.
مفهوم اين تغيير ارزش، کاهش ۴۰ درصد دارايی های نقدی در اختيار مردم، و در نتيجه، ضعيف تر شدن طبقه متوسط است که در هر اقتصاد پويا، ستون فقرات جامعه و توليد، و مصرف را تشکيل می دهد.
بالاتر از هزينه های اقتصادی، هزينه های در خطر گرفتن امنيت ملی را بايد قرار داد که پس لرزه های آن از تکان های مخرب مالی و تجاری فراتر می روند.
در سالی که گذشت خطر برخورد نظامی با ايران به شهادت تمامی منابع مستقل، دوستان و دشمنان ايران، از هر زمان ديگری نزديک تر شد. اين خطر همچنان موجود و تحقق شوم آن متصور است.
يک مقايسه
در ابتدای انقلاب، کشور همسايه عراق، به بهانه و يا با احساس عدم امنيت در قبال صدور احتمالی انقلاب اسلامی، کشوری که از لحاظ جمعيت و وسعت خاک بسيار بزرگتر از آن بود را مورد حمله قرار داد.
خسارات جنگ هشت ساله، یک ميليون کشته و زخمی، ۱۰۰۰ ميليارد دلار زيان های اقتصادی و خالی از سکنه شدن پنج استان آباد و مرفه ايران بود.
۳۰ سال بعد از آن، و در حالی که مردم ايران تاوان های انسانی و اقتصادی و سياسی جنگ هشت ساله را همچنان می پردازند، کشور ديگری در منطقه، به بهانه و يا با احساس عدم امنيت در قبال برنامه های مشکوک اتمی جمهوری اسلامی، بر طبل جنگ عليه ايران می کوبد.
در مقايسه با عراق در زمان صدام، اسرائيل امروز، کشوری است به مراتب قدرتمندتر. در صورت آغاز جنگ عليه ايران، اسرائيل تنها نخواهد ماند، و ماشين نظامی غول آسای آمريکا و ديگر متحدان آن کشور در هجوم عليه تاسيسات و زير ساخت های اقتصادی، شهری، نظامی و اتمی ايران شرکت خواهند کرد.
معنی ساده وقوع جنگ، دست کم ۳۰ سال عقب ماندگی تازه، علاوه بر عقب ماندگی هايی است که طی ۳۰ سال گذشته بر ايران تحميل شده است.
تصوير آينده
در سالی که گذشت، فاصله ظاهری ايران با تکميل چرخه سوخت اتمی، و توليد سوخت اتمی با غلظت ۲۰ درصد در حجم آزمايشگاهی و سطح کارگاهی، و بدون در اختيار داشتن کارخانه خاص توليد سوخت، نزديکتر شد.
اما در عمل، فاصله ايران با رويای دست يافتن به ۲۰.۰۰۰ مگاوات برق اتمی بيش از پيش افزايش يافت.
در وضعيت فعلی، ايران نه قادر به دريافت سوخت و راکتور های تازه از هر کشور خارجی است، و نه در موقعيتی است که به طور مستقل و در آينده مشخص به تحقق اين رويا موفق شود.
«۱۰ سايت اتمی» تعيين شده ايران، در صورت ادامه وضع موجود، همچنان روی نقشه باقی خواهند ماند. حتی طرح ساخت بومی راکتور ۳۶۰ مگاواتی دارخوين نيز فاصله ۱۰ ساله تا تکميل را که سه سال پيش برای ان تعيين شده بود، همچنان در سال های آينده بدون کاهش حفظ خواهد کرد.
با دست يافتن به تنها هشت هزار سانتریفوژ و توليد ۵۰۰۰ کيلو گرم اورانيوم غنی سازی شده در شش سال گذشته، ايران برای دست يافتن به سوخت مورد نياز برای توليد ۱۰۰۰ مگاوات برق اتمی (يک راکتور) همچنان نيازمند ۶۰ هزار سانتریفوژ و ظاهرا ۴۰ سال وقت بيشتر است.
مقام های ایرانی می گويند برق اتمی را برای جايگزين کردن سوخت فسيلی می خواهند، که توليد و صادرات نفت و گاز را افزايش دهند، که مردم را از سطح رفاه بيشتری برخوردار سازند.
در سالی که گذشت، تحقق رويای دست يافتن به برق اتمی برای جايگزين ساختن سوخت فسيلی، دورتر از پيش می نمود، حال آنکه کابوس از دست دادن ظرفيت های توليد و صدور نفت و گاز که بزرگترين قربانيان برنامه های اتمی ايران بوده اند ترسناک تر از پيش شد.
در سالی که گذشت، توليد نفت خام ايران از ۴.۲ ميليون بشکه در روز به ۳.۲ تا ۳.۵ ميليون بشکه در روز کاهش يافت (بلومبرگ). با توجه به ظرفيت روزانه دو ميليون بشکه پالايشگاه های ايران، (مصرف رورانه داخلی) صادرات نفت خام از دو ميليون بشکه در روز، امروز به حداکثر ۱.۵ ميليون بشکه کاهش يافته است.
در بهترين شرايط و در صورت مصون ماندن از خطر بر خورد نظامی، طی شش ماه آينده، و ماه ها پيش از برگزاری جشن اتمی در فرودين سال بعد، اين ميزان می تواند تا یک ميليون بشکه در روز کاهش يافته و در کمتر از پنج سال بعد به طور کامل قطع شود. در صورت بروز جنگ، کابوس اتمی، ترسناک تر از آن خواهد بود.
«افزایش ناچیز» حداقل دستمزد ماهانه کارگران
سيامک طاهری، روزنامه نگار در تهران، به راديو فردا می گويد: «در سال گذشته با رشد تازنده و شتابان تورم مواجه بوديم. رشد تورم به خصوص در حوزه مسکن و کرايه حمل و نقل نمود بيشتری داشت و باعث شد زندگی برای بسياری از مزدبگيران، به خصوص کارگران، سخت شود.»
وی اضافه می کند: «۷۰ هزار تومانی که قرار است از سال آينده به حقوق کارگران اضافه شود، در مقابل اين گرانی سرسام آور، بسيار ناچيز است. بنابراين سال ۹۱ را سال بسيار سخت و دشواری برای کارگران پيش بينی میکنيم».
کارنامه: «افزایش ناچیز» حداقل دستمزد ماهانه کارگران
محمود صالحی، فعال کارگری در استان کردستان ايران، نيز با اشاره به اينکه نمايندگان واقعی کارگران در نشست های شورايعالی کار شرکت نداشته اند، به راديو فردا می گويد: «نمايندگان منتخب کارگران در نشستها حضور ندارند و اين آقايان خودشان از طرف نهادهای بالا، يعنی شوراهای اسلامی يا انجمنهای اسلامی آمدهاند. اينها نمیتوانند نماينده ما باشند و برای ما دستمزد تعيين کنند، چون از طرف کارگران انتخاب نشدهاند.» ۷۰ هزار تومانی که قرار است از سال آينده به حقوق کارگران اضافه شود، در مقابل اين گرانی سرسام آور، بسيار ناچيز است. بنابراين سال ۹۱ را سال بسيار سخت و دشواری برای کارگران پيش بينی میکنيم
پايين ترين تخمين از خط فقر در ايران توسط علی اکبر عيوضی، مسئول کميته مزد استان تهران، ابراز شده که نرخ خط فقر شديد در ايران، در سال ۹۰ را حدود ۵۷۵ هزار تومان اعلام کرده است.
البته او نرخ سبد هزينه خانوار کارگری برای سال آينده را حدود ۸۰۰ هزار تومان دانسته است.
پيش از او، فرامرز توفيقی، عضو کميته مزد تهران، نرخ سبد هزينه خانوار را ۹۲۰ هزار تومان اعلام کرده بود.
البته ارقام ديگری نيز در مورد خط فقر و نرخ سبد هزينه خانوار وجود دارد.
از جمله، جعفر قادری، عضو کميسيون برنامه و بودجه مجلس، نيز گفته است: خط فقر در سال ۹۰، ۱۵ تا ۲۰ درصد نسبت به سال گذشته افزايش پيدا کرد و به ۹۶۰ هزار تومان رسيد.
در کنار اين ارقام، میتوان به حرفهای عباس وطن پرور، نماينده سابق کارفرمايان در سازمان بين المللی کار، اشاره کرد که در اواسط سال به خبرگزاری ايلنا گفته بود: نرخ خط فقر در شهرهای بزرگ ايران، يک ميليون و ۶۰۰ هزار تومان است.
آقای وطن پرور پيش بينی کرده بود تا آخر سال ۹۰، نرخ خط فقر به دو ميليون تومان افزايش پيدا می کند.
اين نکته را نبايد فراموش کرد که بر اساس اصل ۴۱ قانون کار، افزايش دستمزد کارگران بايد با توجه به نرخ تورم اعلام شده از سوی بانک مرکزی و همين طور سبد هزينه يک خانوار چهار نفره تعيين شود.
اما محمود صالحی، فعال کارگری، بر اين باور است که اين موضوع از سوی شورايعالی کار رعايت نشده است و می افزايد:« دستمزدی که اخيرا تعيين شده نه متناسب با تورم اعلام شده از طرف بانک مرکزی است و نه متناسب با استانداردهای جهانی.»
او اشاره می کند: «زمان جنگ، يعنی هشت سال تمام، دستمزد کارگران افزايش پيدا نکرد و همان موقع به ما وعده میدادند که اگر جنگ تمام شود مابهالتفاوت دوران جنگ را در سالهای آتی به حساب کارگران منظور میکنند. اما متاسفانه اين کار را نکردند و دولت اکنون از بابت دوران جنگ به کارگران بدهکار است.»
به گفته آقای صالحی، اگر به ازای هر سال، ۱۰ درصد افزايش دستمزد برای کارگران در نظر بگيريم، اين رقم به ۸۰ درصد میرسد که هنوز برای کارگران جبران نشده است.
اين فعال کارگری می گويد: «دستمزد جديد نه تنها کفاف زندگی کارگران را نمیدهد بلکه زير خط فقر است. يعنی اعضای يک خانواده چهار نفره کارگری، اگر در ماه ۹۳۰ هزار تومان دستمزد نداشته باشند بايد از گرسنگی بميرند.»
به گزارش خبرگزاری ايلنا، آمار غير رسمی حکايت از آن دارد که بيش از ۶۵ درصد از کارگران غير رسمی در کارخانهها، مزارع و کارگاههای کوچک، ماهانه بين ۱۰ تا ۵۰ درصد، کمتر از حداقل دستمزد دريافت میکنند.
سيامک طاهری توضيح بيشتری می دهد: «همين مبلغ ۳۹۰ هزار تومان هم به همه کارگران تعلق نمیگيرد. تعداد زيادی از کارگران مجبور به امضای قراردادهای موسوم به سفيد امضا میشوند و مبالغی بسيار پايينتر از اين دريافت میکنند. به خصوص در شهرهای کوچک و مناطق دورافتاده اين مسئله بسيار رايج است.»
پيش از اينکه حداقل دستمزد ماهانه کارگران اعلام شود، حمزه درواری، نماينده کارفرمايان در شورايعالی کار، گفته بود: کارفرمايان به دلايلی از قبيل نوسانات قيمت ارز، مشکلات تحريم، پرداخت نشدن يارانه از سوی دولت به واحدهای توليدی و قفل شدن تسهيلات بانکی، توان پرداخت دستمزد کارگران را بر مبنای تورم ندارند.
به گزارش خبرگزاری ايلنا، او خواستار افزايش سياست های حمايتی دولت از بخش توليد شده و افزوده بود: دولت با اعمال ظرافتهايی هر سال، کارگران را در مقابل کارفرمايان در مورد تعيين دستمزد قرار میدهد.
سيامک طاهری در اين مورد اعتقاد دارد: «بخشی از اين استدلال درست است اما بايد ديد علت اين مشکل چيست. اين مشکل در درجه اول به دليل فساد رايج در دستگاه دولتی و بوروکراسی دولتی است. در درجه بعد به اين دليل است که بانکها حاضر به دادن امکانات به کارخانههای دولتی نيستند و منابع مالی بانکها به طور عمده به وسيله بخش تجاری بلعيده میشود.»
وی می گويد که راه حل هايی وجود دارند، از جمله اينکه میتوان ماليات واحدهای توليدی را کم کرد و يا اينکه بخشی از حق بيمه کارگران و کارفرمايان به وسيله دولت پرداخت شود. به اين ترتيب، میتوان هم به واحدهای توليدی کمک کرد و هم امکانات زندگی را برای کارگران فراهم آورد.
اين روزنامه نگار با اشاره به اينکه در طرح های بسياری از شهرکهای صنعتی وجود خانه های کارگری پيش بينی شده، ولی تقريبا در هيچ کجا اين خانه ها ساخته نشده است، اضافه می کند: «اگر خانههای کارگری در نزديکی واحدهای توليدی و شهرکهای صنعتی ساخته شود، بخش بزرگی از مسايل کارگران حل میشود بدون اين که تورم افزايش يابد.»
زمان جنگ، يعنی هشت سال تمام، دستمزد کارگران افزايش پيدا نکرد و همان موقع به ما وعده میدادند که اگر جنگ تمام شود مابهالتفاوت دوران جنگ را در سالهای آتی به حساب کارگران منظور میکنند. اما متاسفانه اين کار را نکردند و دولت اکنون از بابت دوران جنگ به کارگران بدهکار است. اگر به ازای هر سال، ۱۰ درصد افزايش دستمزد برای کارگران در نظر بگيريم، اين رقم به ۸۰ درصد میرسد که هنوز برای کارگران جبران نشده است.
از جمله کانون مدافعان حقوق کارگر از تصميم شورايعالی کار انتقاد کرده و می گوید: تعيين کنندگان اين حداقل دستمزد، هيچ ارزشی برای فرياد اعتراض کارگران به فقر، گرسنگی، بيکاری و بی خانمانی قائل نيستند.
اين تشکل غير دولتی کارگری تصميم شورايعالی کار را به عنوان «اجحاف بزرگ به کارگران و زحمتکشان» محکوم کرده است.
اتحاديه آزاد کارگران ايران نيز افزايش حدودا ۷۰ هزار تومانی به حداقل دستمزد ماهانه کارگران را «هجوم گسترده و بی سابقه به سطح زندگی ومعيشت کارگران و مزدبگيران جامعه» توصيف کرده و گفته است: اين شرايط برای کارگران غيرقابل تحمل است و آنان در مقابل آن خواهند ايستاد.
اين تشکل غير دولتی کارگری اعلام کرده است که همدوش کارگران سراسر ايران، سال نو را به سال اعتراض به دستمزد تصويب شده شورايعالی کار و ايستادگی در مقابل فشارهای روزافزون به زندگی طبقه کارگر، بدل خواهد کرد.
اخبار
اتحاديه آزاد کارگران ايران در بيانيه ای با استقبال از جنبش وال استريت در آمريکا و تحولات خاورميانه، در مورد ايران نوشت: تنگناهای کمرشکن اقتصادی و فشارهای روز افزون هزينه های زندگی، ادامه شرايط زيست طبيعی برای کارگران و خانواده های شان به خطر افتاده است.
اين تشکل غير دولتی کارگری، تحريم های اقتصادی و شبح جنگ عليه ايران را ترسيم کننده آينده ای تاريک و مبهم برای مردم، به ويژه کارگران دانسته است.
با همه اينها، اتحاديه آزاد کارگران ايران ابراز اميدواری کرد که سال ۱۳۹۱ به خاطر مبارزات کارگران و نيروهای ترقی خواه، سال نويدبخشی در جهان و ايران خواهد بود.
***
نهادهای همبستگی با جنبش کارگری در ايران (در خارج از کشور) در بيانيه ای با اشاره به فرا رسيدن سال جديد، از برخوردهای امنيتی و قضايی با فعالان کارگری، جلوگيری از اعتصاب ها و تحصن های کارگری و نيز ايجاد تشکل مستقل کارگری از سوی کارگران، پرداخت نشدن به موقع دستمزدها، حذف يارانه ها انتقاد کردند.
در اين بيانيه همچنين به مواردی مانند دستمزدهای پايين تر از خط فقر، عدم پوشش درمانی و بازنشستگی به ويژه برای کارگران کارگاه های زير ۱۰ نفر، وضعيت نابسامان کارگران پيمانی وموقت و گسترش قراردادهای موقت اشاره شده است.
با اين همه، به نوشته اين بيانيه، در سال گذشته، نه تنها سکوت گورستان بر جنبش کارگری ايران حاکم نشد، بلکه تعداد اعتصابات، تحصن ها و ساير اشکال مبارزات کارگری افزايش يافت.
***
خبر آنلاين نوشت: نيروهای پيمانکاری وزارت نفت و نيروهای پروژه ای وزارت نيرو همچنان از دريافت حقوق و مزايای پايان سال برخوردار نشده اند.
بر اساس اين گزارش، به گفته کارکنان وزارت نيرو، اين وزارتخانه از دی ماه امسال تاکنون از واريز حقوق کارکنان پروژه ای خودداری کرده است.
خبر آنلاين نوشت: نيروهای پيمانکاری وزارت نفت نيز هنوز حقوق اسفند و مزايای خود را دريافت نکرده اند و براساس شنيده ها به نظر می رسد در اواخر امسال نيز اين امر محقق نخواهد شد.
اين گزارش حاکيست: وزارت نيرو می گويد پول ندارد و اگر پولی به حساب آنها بيايد، پرداخت حقوق نيروهای پروژه ای در اولويت خواهد بود.
***
سايت خبرآنلاين به نقل از ابوالفضل رجب زاده، رييس اتحاديه صنف خشکشويی و لباس شويی تهران، نوشت که تاکنون ۱۱۰۰ واحد خشکشويی و لباس شويی در تهران
به دليل مشکلات اقتصادی، مانند افزايش ۲۰۰ تا ۳۰۰ درصدی قيمت مواد شست و شو، افزايش تعرفه ها و همچنين پيامدهای ناشی از اجرای قانون هدفمند شدن يارانه ها، تعطيل شده اند.
در گزارش خبرآنلاين اشاره نشده است که تعداد کارگران بيکار شده چقدر بوده است.
در اين زمينه، رييس اتحاديه صنف خشکشويی و لباس شويی تهران تنها گفته است که
هيچ کارگری حاضر نيست در اين صنف فعاليت کند، زيرا صاحب خشکشويی درآمد زيادی ندارد و قاعدتا حقوق بالايی هم به کارگر تعلق نمی گيرد.
***
خبرگزاری فارس گزارش داد که کارکنان نيروگاه رامين در جاده اهواز – مسجد سليمان در اعتراض به وضعيت شغلی خود در هفته گذشته دست به اعتصاب غذا زدند.
بر اساس اين گزارش، پرسنل نيروگاه رامين، بزرگترين نيروگاه حرارتی ايران، يکی از دلايل اعتصاب غذای خود را ، کسر ۳۰ تا ۴۰ درصد حقوق پرسنل بابت ماليات، ذکر کرده اند که به گفته آنها، گاهی به ۴۰۰ هزار تومان هم میرسد.
اجرا نشدن قانون تبديل وضعيت نيروهای پيمانکاری از سوی وزارت نيرو، به رغم دستور هيات دولت، و محقق نشدن مصوبه افزايش ۲۰ تا ۲۵ درصدی حقوق کارمندان خوزستانی به دليل بدی شرايط آب و هوايی نيز از ديگر دلايل اعتراض اين کارکنان بوده است.
در اين ميان، مديريت روابط عمومی نيروگاه رامين، اعتصاب غذای کارکنان اين نيروگاه را در اعتراض به وضعيت شغلی خود تکذيب کرد و گفت: در روزهای اخير حدود ۱۰ نفر از کارکنان در مورد امور رفاهی خود دچار ابهاماتی شدند که در نشستی با مديرعامل، اين ابهامات رفع شد.
با اين همه، پرسنل اين نيروگاه به خبرگزاری فارس گفته اند که دليل پايان اعتصاب، وعده حل مشکل آنان ظرف دو ماه آينده و نيز افزايش مرخصی کارکنان بوده است.
***
ايرج امامی، رييس شورای اسلامی کار کارخانه قند و تصفيه شکر اهواز، گفت: بيش از ۷۰ کارگر اين کارخانه به دليل پرداخت نشدن حقوق و مزايای و ساير مطالبات يک سال گذشته خود، در مقابل درب ورودی ساختمان استانداری اهواز تجمع کردند.
به گزارش خبرگزاری ايلنا، اين کارگران پس از تعطيلی کارخانه قند و تصفيه شکر اهواز بلاتکليف هستند.
***
جمعی از بازنشستگان شرکت های هواپيمايی در اعتراض به عدم دريافت مطالبات چند ساله اخير خود در مقابل ساختمان اداره مرکزی هما در تهران تجمع کردند.
۱۴ هزار تن عضو صندوق بازنشستگی هواپيمايی هستند.
پای صحبت کارگران
يکی از دريانوردان که شنونده راديو فردا است، از ما خواسته است درباره مسايل و مشکلات دريانوردان بنويسيم.
از این شنونده عزيز می خواهیم در صورت امکان برای ما در مورد مسايل و مشکلات دريانوردان بنويسد تا بتوانيم برنامه ای نيز به همين موضوع اختصاص دهيم.
آشنايی با قانون کار
به پايان برنامه کارنامه می رسيم. اين برنامه را هم طبق روال معمول با معرفی يکی از مواد قانون کار به پايان می بريم.
ماده ۵۶ قانون کار می گويد: کارگری که در طول ماه به طور نوبتی کار می کند و نوبت های کار وی در صبح و عصر واقع می شود، ۱۰ درصد و چنانچه نوبت ها در صبح و عصر و شب قرار گيرد، ۱۵ درصد و در صورتی که نوبت ها به صبح و شب و يا عصر و شب بيفتد، ۲۲ و نيم درصد علاوه بر مزد به عنوان فوق العاده نوبت کاری دريافت خواهد کرد.
در پايان از شما دعوت می کنیم نظرات و پيام های خود را با ما به آدرس kar@radiofarda.com در ميان بگذاريد.
عمادی: عراق، عربستان و روسیه در حال جایگزینی نفت ایران هستند
عراق به سريلانکا پيشنهاد داده که حاضر است به جای ايران، مقدار قابل توجهی از نيازهای نفتی آن کشور را تامين کند.
به گزارش خبرگزاری آسوشيتدپرس، روزنامههای محلی در سريلانکا، از قول مقامهای رسمی آن کشور نوشتهاند که سريلانکا ازحدود ۱۰ روز ديگر، به واردات نفت از ايران پايان خواهد داد.
در گفت و گو با مهرداد عمادی، مشاور اقتصادی اتحاديه اروپا، نخست از او پرسیدیم؛ عراق، آن اندازه آمادگی دارد تا در بازارهای نفتی، جايگزين ايران شود؟
مهرداد عمادی: در شش ماه اخير توليد نفت عراق به طرز بسيار بسيار چشمگيری بالا رفته و در چهارچوب اين افزايش توليد الان يک فرصت بسيار کميابی برای عراق فراهم شده است.
با توجه به اينکه کيفيت نفت عراق نزديک به کيفيت يک نوع از نفت نيمه سنگين ماست و عراق دارد با کشورهايی که وارداتشان وابسته به نفت ايران بوده و الان با توجه به فرا رسيدن فصل تحريم ها دچار اشکال خواهند شد، ارتباط برقرار می کند تا نفت خود را جايگزين صادرات نفت ايران کند.
بله. مهم تر از سريلانکا از نظر ميزان فروش نفت بايد به کره جنوبی اشاره کنم که عراق هفت روز پيش اين اطمينان را به کره جنوبی داد در صورتی که محدوديت های صادراتی در مورد فروش نفت ايران کره جنوبی را دچار اشکال کند، با توجه به کيفيت ويژه نفت ايران، عراق به سرعت حاضر خواهد بود که جای نفت خالی ايران را پر کند.
به نظر من در دراز مدت آن بسيار مهم تر خواهد بود. برای اينکه هر گاه کره جنوبی خريد نفت خود را از ايران متوقف کند، کالاهای صنعتی بسيار مهمی که ما در چارچوب تجارت پاياپای از کره می گيريم، ديگر در دسترس ما نخواهد بود.
اين مسئله فقط از بين رفتن و متوقف شدن فروش نفت نيست بلکه تامين نيازها و کالاهای صنعتی ما به شدت دچار وقفه خواهد شد.
آیا افزايش توليد عراق و آمادگی اين کشور برای صادرات بيشتر، همچنين آمادگی عربستان سعودی برای جايگزينی ايران ممکن است هندی ها و چينی ها را هم متقاعد کند که آنها هم نفت شان را به جای ايران از اين کشورها تامين کنند؟
ما می بينيم که عربستان از ژوئیه ۲۰۱۱ تا به حال سه بار با مقامات چينی در مورد کم کردن نگرانی آنها درباره محدوديت های واردات نفت از سوی ايران در تماس بوده است. چينی ها هم کمابيش اين مسئله را پذيرفته اند که اگر اين سناريو جدی شود، عربستان جايگزين ايران خواهد بود. اما در مورد عراق هم همان طور که شما اشاره کرديد يک داستان مشابه در حال مديريت شدن است.
اما يک مسئله که کمتر به آن اشاره شده اين است که از نظر کيفيت نفت صادراتی ايران يک جانشين وجود دارد که جزو کشورهای اپک نيست، بلکه نفت اورال روسيه است که روس ها با آرامش و کم سر و صدا دارند آن را جايگزين نفت ما برای پالايشگاه های اروپا می کنند. نفتی که ما به پالايشگاه های اروپا می دهيم چيزی حدود ۱۹ درصد سولفور دارد. سولفور نفت عربستان خيلی از آن بالاتر است و نزديک ترين کيفيت نفت به ما نفت اورال روسيه است.
روسيه بدون اينکه هيچ اطلاعيه ای بدهد، بدون اينکه در اين مورد اطلاع رسانی کرده يا مصاحبه ای کند، دارد جانشين نفت ما می شود. به نظر من وقتی نفت روسيه جانشين نفت ما شود، بسيار مشکل خواهد بود که ما بخواهيم در اتحاديه اروپا با روس ها رقابت کنيم.
آن گونه که مقام های جمهوری اسلامی می گويند اگر ايران در مورد صدور نفت دچار مشکل شود، قيمت های جهانی نفت آن قدر بالا می رود که برای مشتری ها قابل صرفه نيست. ولی با جايگزين شدن روسيه، عربستان سعودی و عراق به نظر شما چشم انداز قيمت نفت چگونه خواهد بود؟
اشاره مهم تری که بايد بکنم در مورد نکته ای است که کم به آن اشاره می شود و آن اين است که الان ۱۷ روز است که عرضه در بازار نفت بيشتر از تقاضا بوده است. چون زمستان به شکل زودرسی در اروپا دارد تمام می شود و مصرف روزانه انرژی در اروپا به شدت کاهش پيدا کرده است. خريد نفت در اروپا هم برای تامين مايحتاج انرژی در سه ماه آينده کاهش پيدا کرده است.
من تصور می کنم که اگر اين وضعيت ادامه پيدا کند و ما برای پنج هفته ديگر اين افزايش عرضه را شاهد باشيم، خواهيم ديد که قيمت نفت آن حدی که انتظار می رفت که به خاطر محدوديت های تحميل شده بر ايران بالا نرود.
اين خودش باز هم خبر خوبی برای ايران نخواهد بود. برای اينکه نشان می دهد که بالاخره بازار توانسته است با هزينه بسيار کم جای نفت ايران را پر کند. هر جوری که من به اين داستان تضاد فعلی و تنش ها نگاه می کنم، می بينم که هزينه اصلی را متاسفانه ما داريم در ايران پرداخت می کنيم. که اين هزينه شايد سال های سال بر اقتصاد ما تحميل شده و ادامه پيدا کند.
به گزارش خبرگزاری آسوشيتدپرس، روزنامههای محلی در سريلانکا، از قول مقامهای رسمی آن کشور نوشتهاند که سريلانکا ازحدود ۱۰ روز ديگر، به واردات نفت از ايران پايان خواهد داد.
در گفت و گو با مهرداد عمادی، مشاور اقتصادی اتحاديه اروپا، نخست از او پرسیدیم؛ عراق، آن اندازه آمادگی دارد تا در بازارهای نفتی، جايگزين ايران شود؟
مهرداد عمادی: در شش ماه اخير توليد نفت عراق به طرز بسيار بسيار چشمگيری بالا رفته و در چهارچوب اين افزايش توليد الان يک فرصت بسيار کميابی برای عراق فراهم شده است.
با توجه به اينکه کيفيت نفت عراق نزديک به کيفيت يک نوع از نفت نيمه سنگين ماست و عراق دارد با کشورهايی که وارداتشان وابسته به نفت ايران بوده و الان با توجه به فرا رسيدن فصل تحريم ها دچار اشکال خواهند شد، ارتباط برقرار می کند تا نفت خود را جايگزين صادرات نفت ايران کند.
گفتو گوی علیرضا کرمانی با مهرداد عمادی، مشاور اقتصادی اتحاديه اروپا،
يعنی به جز سريلانکا کشورهای ديگری هم هستند که عراق در مورد صدور نفت با آنها وارد مذاکره شده است؟بله. مهم تر از سريلانکا از نظر ميزان فروش نفت بايد به کره جنوبی اشاره کنم که عراق هفت روز پيش اين اطمينان را به کره جنوبی داد در صورتی که محدوديت های صادراتی در مورد فروش نفت ايران کره جنوبی را دچار اشکال کند، با توجه به کيفيت ويژه نفت ايران، عراق به سرعت حاضر خواهد بود که جای نفت خالی ايران را پر کند.
به نظر من در دراز مدت آن بسيار مهم تر خواهد بود. برای اينکه هر گاه کره جنوبی خريد نفت خود را از ايران متوقف کند، کالاهای صنعتی بسيار مهمی که ما در چارچوب تجارت پاياپای از کره می گيريم، ديگر در دسترس ما نخواهد بود.
از نظر کيفيت نفت صادراتی ايران يک جانشين وجود دارد که جزو کشورهای اپک نيست، بلکه نفت اورال روسيه است که روس ها با آرامش و کم سر و صدا دارند آن را جايگزين نفت ما برای پالايشگاه های اروپا می کنند. روسيه بدون اينکه هيچ اطلاعيه ای بدهد، بدون اينکه در اين مورد اطلاع رسانی کرده يا مصاحبه ای کند، دارد جانشين نفت ما می شود. به نظر من وقتی نفت روسيه جانشين نفت ما شود، بسيار مشکل خواهد بود که ما بخواهيم در اتحاديه اروپا با روس ها رقابت کنيم.
آیا افزايش توليد عراق و آمادگی اين کشور برای صادرات بيشتر، همچنين آمادگی عربستان سعودی برای جايگزينی ايران ممکن است هندی ها و چينی ها را هم متقاعد کند که آنها هم نفت شان را به جای ايران از اين کشورها تامين کنند؟
ما می بينيم که عربستان از ژوئیه ۲۰۱۱ تا به حال سه بار با مقامات چينی در مورد کم کردن نگرانی آنها درباره محدوديت های واردات نفت از سوی ايران در تماس بوده است. چينی ها هم کمابيش اين مسئله را پذيرفته اند که اگر اين سناريو جدی شود، عربستان جايگزين ايران خواهد بود. اما در مورد عراق هم همان طور که شما اشاره کرديد يک داستان مشابه در حال مديريت شدن است.
اما يک مسئله که کمتر به آن اشاره شده اين است که از نظر کيفيت نفت صادراتی ايران يک جانشين وجود دارد که جزو کشورهای اپک نيست، بلکه نفت اورال روسيه است که روس ها با آرامش و کم سر و صدا دارند آن را جايگزين نفت ما برای پالايشگاه های اروپا می کنند. نفتی که ما به پالايشگاه های اروپا می دهيم چيزی حدود ۱۹ درصد سولفور دارد. سولفور نفت عربستان خيلی از آن بالاتر است و نزديک ترين کيفيت نفت به ما نفت اورال روسيه است.
روسيه بدون اينکه هيچ اطلاعيه ای بدهد، بدون اينکه در اين مورد اطلاع رسانی کرده يا مصاحبه ای کند، دارد جانشين نفت ما می شود. به نظر من وقتی نفت روسيه جانشين نفت ما شود، بسيار مشکل خواهد بود که ما بخواهيم در اتحاديه اروپا با روس ها رقابت کنيم.
آن گونه که مقام های جمهوری اسلامی می گويند اگر ايران در مورد صدور نفت دچار مشکل شود، قيمت های جهانی نفت آن قدر بالا می رود که برای مشتری ها قابل صرفه نيست. ولی با جايگزين شدن روسيه، عربستان سعودی و عراق به نظر شما چشم انداز قيمت نفت چگونه خواهد بود؟
اشاره مهم تری که بايد بکنم در مورد نکته ای است که کم به آن اشاره می شود و آن اين است که الان ۱۷ روز است که عرضه در بازار نفت بيشتر از تقاضا بوده است. چون زمستان به شکل زودرسی در اروپا دارد تمام می شود و مصرف روزانه انرژی در اروپا به شدت کاهش پيدا کرده است. خريد نفت در اروپا هم برای تامين مايحتاج انرژی در سه ماه آينده کاهش پيدا کرده است.
من تصور می کنم که اگر اين وضعيت ادامه پيدا کند و ما برای پنج هفته ديگر اين افزايش عرضه را شاهد باشيم، خواهيم ديد که قيمت نفت آن حدی که انتظار می رفت که به خاطر محدوديت های تحميل شده بر ايران بالا نرود.
اين خودش باز هم خبر خوبی برای ايران نخواهد بود. برای اينکه نشان می دهد که بالاخره بازار توانسته است با هزينه بسيار کم جای نفت ايران را پر کند. هر جوری که من به اين داستان تضاد فعلی و تنش ها نگاه می کنم، می بينم که هزينه اصلی را متاسفانه ما داريم در ايران پرداخت می کنيم. که اين هزينه شايد سال های سال بر اقتصاد ما تحميل شده و ادامه پيدا کند.
باراک اوباما، رئیس جمهور آمریکا با انتشار یک پیام ویدیویی، نوروز را به ایرانیان و همه کسانی که این روز را جشن میگیرند تبریک گفت و اعلام کرد که دولت این کشور تسهیلات تازهای برای کمک به دستیابی مردم ایران به اینترنت در نظر میگیرد.
آقای اوباما با اشاره به سانسور اینترنت و ارسال پارازیت روی برنامه تلویزیون های ماهواره ای فارسی زبان گفت که دولت ایران حق اولیه دسترسی به اطلاعات را از مردم خود دریغ می کند.او گفت: "دولت ایران پرده ای الکترونیکی به دور این کشور کشیده است و مانع از جریان آزاد اطلاعات و اندیشه می شود".
رئیس جمهور آمریکا تأکید کرد که با وجود تحریم های اقتصادی علیه ایران، دولت آمریکا قصد دارد تسهیلاتی برای شرکت های آمریکایی قائل شود تا نرم افزارها و خدماتی که دسترسی به اینترنت را برای مردم ایران آسانتر می کند به داخل این کشور فرستاده شود.
همزمان با انتشار پیام نوروزی آقای اوباما، وزارت دارایی آمریکا دستور العملی را برای مقابله با سانسور اینترنت در ایران صادر کرد.
آقای اوباما گفت که این سانسور، نه تنها مردم ایران را از برقراری ارتباط با خارج از این کشور باز می دارد، بلکه جهان را از بهره مند شدن از تعامل با مردم ایران، مردمی که خیلی چیزها برای به اشتراک گذاشتن دارند، محروم می کند.
رئیس جمهور آمریکا در عین انتقاد از رفتارهای حکومت ایران، تصریح کرد که اگر این حکومت "مسیری مسئولانه" در پیش گیرد، بار دیگر در جامعه جهانی مورد استقبال قرار خواهد گرفت.
او گفت که هیچ دلیلی وجود ندارد که دو کشور ایران و آمریکا از هم جدا باشند.
آقای اوباما در بخشی از سخنان خود از مشارکتی که ایرانی تبارهای آمریکایی در غنای فرهنگی آمریکا ایفا می کنند تجلیل کرد.
او همچنین به موفقیت فیلم ایرانی "جدایی نادر از سیمین" در کسب اسکار بهترین فیلم غیرانگلیسی زبان سال اشاره کرد.
آقای اوباما در سال های گذشته هم با انتشار پیام هایی، نوروز را تبریک گفته بود.
او در سال ۱۳۸۸ و در نخستین سال ریاست جمهوری خود، رهبران ایران را در پیامی نوروزی مستقیما خطاب قرار داد و پیشنهاد کرد که دو کشور، گذشته پر اختلاف خود را پشت سر بگذارند و به سوی آشتی حرکت کنند.
آیت الله علی خامنه ای، رهبر ایران در سخنرانی نوروزی خود و در واکنش به آن پیام، موارد "دشمنی" آمریکا با حکومت ایران را یادآوری کرد، اما گفت که صبر می کند تا "تغییر" را در رفتار رئیس جمهور جدید آمریکا و دولت این کشور ببیند و بعد قضاوت کند.
حمایت دولت آمریکا از اعتراضات انتخاباتی که در اواخر بهار همان سال آغاز شد، رهبر ایران را به این نتیجه رساند که آقای اوباما در پیشنهاد دوستی خود صادق نبوده است.
دو روز پیش اداره امنیت ملی اعلام کرد که پنج فرد را به اتهام تلاش برای بمبگذاری در این مراسم و ترور مقامهای دولتی بازداشت کرده است.
به گفته لطفالله مشعل، سخنگوی این اداره، این افراد دو هزار و پانصد کیلو گرم مواد منفجره و وسایل مورد نیاز برای اجرای انفجار و حملات انتحاری در اختیار داشتهاند.
از جمله مقامات شرکت کننده در مراسم رسمی جشن نوروز در مزار شریف محمد قسیم فهیم، معاون اول رئیس جمهوری افغانستان بود.
در این مراسم براساس سنت هر ساله، علم منسوب به حضرت علی در صحن زیارتگاه سخی برافراشته می شود و برای چهل روز همچنان برافراشته خواهد بود.
مقامهای دولتی در سخنرانی های خود در این مراسم به ترور چند مقام ارشد دولتی در سال گذشته خورشیدی اشاره کردند و آن را به "عمال بیگانه" نسبت دادند.
عطا محمد نور، والی بلخ خنثی شدن طرح حمله به مراسم نوروز در مزار شریف و ترور مقامهای دولتی در آن را نشانه ای از توانایی نیروهای امنیتی در تامین امنیت دانست.
در روزهای اخیر نیروهای امنیتی افغانستان در سراسر این کشور تدابیر ویژه امنیتی را به اجرا گذاشته و حضور این نیروها در شهرها بیشتر از گذشته به نظر می رسد.
ماموران امنیتی رفت افراد و خودروها را در شهرهای کابل و مزار شریف به دقت زیر نظر دارند.
لطف الله مشعل، سخنگوی اداره امنیت ملی افغانستان اخیرا اعلام کرد که گروههای شورشی به همکاری شماری از سازمانهای اطلاعاتی منطقه تلاش دارند که جشن نوروز را در افغانستان بهم بزنند.
آقای مشعل گفته است که این گروهها قصد داشته اند که حملات انتحاری و انفجارهای متعدد را در شهرهای مختلف افغانستان به صورت هماهنگ اجرا کنند.
به گفته سخنگوی امنیت ملی، هدف از این حملات بهم زدن جشن نوروز، ترور مقامهای دولتی و زیر سوال بردن توانایی نیروهای امنیتی بوده است.
گروه طالبان مخالف برگزاری جشن نوروز است و آن را مغایر اصول اسلامی می داند.
روسیه اعلام کرده که آماده است از قطعنامه سازمان ملل که تائید کننده طرح کوفی عنان برای حل بحران سوریه است، حمایت کند که به گفته برخی ناظران، می تواند نشانه ای از آمادگی این کشور برای افزایش فشار بر سوریه ، متحد قدیمی اش باشد.
درعین حال، در اظهاراتی که به عزم روسیه به چانه زنی بر سر قطعنامه شورای امنیت سازمان ملل در مورد سوریه تعبیر شده، سرگئی لاوروف، وزیرا خارجه روسیه در سخنانی در روز سه شنبه، ۱ فروردین (۲۰ مارس)، هشدارداد که قطعنامه مورد نظر شورای امنیت "نباید به معنای اولتیماتومی به دولت سوریه باشد."با این همه، اظهارات روز سه شنبه آقای لاوروف می تواند حاکی از آن باشد که دولت روسیه احتمالا شکیبایی خود را در قبال اقدامات بشار اسد، رئیس جمهوری سوریه در برخورد با اعتراضات سیاسی این کشور از دست داده است.
روسیه و چین تاکنون دو بار با وتو کردن قطعنامه های سازمان ملل علیه سوریه، حمایت خود را از رژیم بشاراسد نشان داده اند.
اما روسیه در عین حال حمایت خود را از کوفی عنان، نماینده ویژه سازمان ملل و اتحادیه عرب در امور سوریه ابزار کرده است.
آقای عنان اوایل ماه جاری دوبار به سوریه سفر کرد و پس از دیدار با بشار اسد، پیشنهادهایی را برای خاتمه دادن به خشونت سیاسی در این کشور ارائه داد.
تاکنون جزئیات پیشنهاد آقای عنان انتشار نیافته و آقای لاورف گفته زمان آن رسیده است تا این پیشنهادها علنی شود.
وزیر خارجه روسیه گفت:" شورای امنیت سازمان ملل باید از پیشنهادهای آقای عنان حمایت کند، البته نه به عنوان اولتیماتومی به دولت سوریه، بلکه به عنوان پایه و اساسی برای تداوم تلاش های آقای عنان که با هدف دستیابی به توافقی بین تمام گروههای سیاسی در سوریه صورت می گیرد؛ توافقی که دربرگیرنده تمامی مسائل اساسی مورد اختلاف از جمله کمک های بشردوستانه ، توقف خشونت ها از سوی تمامی گروهها، آغاز گفتگوهای سیاسی و دسترسی رسانه ها به این کشور باشد."
آقای لاوروف این سخنان را در حالی بیان کرده که دیده بان حقوق بشر، از سازمان های بین المللی مدافع حقوق بشر، گفته است که برخی از مخالفان مسلح حکومت سوریه مرتکب نقض موازین حقوق بشر از جمله گروگانگیری، شکنجه و قتل شده اند.
این سازمان مدافع حقوق بشر افزوده است که مخالفان بشار اسد حق ندارند به تلافی عملیات خشونت آمیز حکومت سوریه علیه معترضان، دست به اقدام مشابه بزنند.
دیده بان حقوق بشر، که از جمله منتقدان اقدامات حکومت سوریه علیه معترضان در این کشور بوده، گفته است که گروه های مسلحی که مرتکب چنین اقداماتی می شوند ظاهرا با تشکل های شناخته شده مخالف دولت سوریه مرتبط نیستند و از شورای ملی سوریه - متشکل از شخصیت ها و گروه های مخالف حکومت - اطاعت نمی کنند.
حمایت روسیه از طرح آتش بس
پیشتر وزارت امور خارجه روسیه در بیانیه ای اعلام کرد که با طرح کمیته بین المللی صلیب سرخ برای برقراری یک آتش بس دو ساعته در هر روز، به منظور کمک رسانی به مناطق آسیب دیده موافق است.وزارت خارجه روسیه از دولت سوریه و گروههای مخالف در این کشور خواسته است تا "بدون تعلل" با این طرح موافقت کنند.
صلیب سرخ گفته بود برای خارج کردن مجروحان از مناطق درگیری نظامی و رساندن مواد غذایی و سایر تجهیزات پزشکی و درمانی به نیازمندان در این مناطق، هر روز لازم است دست کم به مدت دو ساعت وقفه ای در این درگیری ها برقرار شود.
این نهاد بین المللی تاکید کرده که در حال حاضر وضعیت انسانی در شهرهای حمص و ادلب وخیم است.
این دو شهر در هفته های اخیر هدف حملات گسترده نیروهای ارتش سوریه به محله های مسکونی بوده است که ظاهرا محل حضور مخالفان مسلح حکومت است.
رهبر جمهوری اسلامی امسال را سال “تولید ملی، حمایت از کار و سرمایه ملی” نام گذاری کرد
سحام نیوز: آیت الله خامنه ای با بیان اینکه جهاد اقتصادی در یک سال به پایان نمیرسد، اظهار داشت: امسال نیز مهمترین مساله «اقتصاد» است و امسال را سال «تولید ملی، حمایت از کار و سرمایه ملی» مینامم.
وی در پیام خود به مناسبت حلول سال ۹۱، افزود: بخش مهمی از جهاد اقتصادی مسئله ى تولید ملی است که اگر ملت با همت، عزم و آگاهی و با همراهی برنامه ریزی درست مسئولان بتواند شکل تولید داخلی را حل کند بدون تردید بر چالشهایی که دشمن ایجاد می کند غلبه خواهد کرد.
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی رهبری، متن کامل صحبت های رهبر جمهوری اسلامی بدین شرح است:
اللّهمّ کن لولیّک الحجّة بن الحسن صلواتک علیه و على ءابائه فى هذه السّاعة و فى کلّ ساعة ولیّا و حافظا و قائدا و ناصرا و دلیلا و عینا حتّى تسکنه ارضک طوعا و تمتّعه فیها طویلا.
اللّهمّ اعطه فى نفسه و ذریّته و شیعته و رعیّته و خاصّته و عامّته و عدوّه و جمیع اهل الدّنیا ما تقرّ به عینه و تسرّ به نفسه.
تبریک عرض میکنم عید نوروز و فرا رسیدن سال نو را به همه ى هم میهنان عزیز در سراسر کشور، و به همه ى ایرانیانى که در هر نقطهاى از دنیا سکونت دارند، و به همه ى ملتهائى که عید نوروز را گرامى میدارند؛ بالخصوص تبریک عرض میکنم به خانواده هاى عزیز شهیدان، به جانبازان، به خانواده هاشان، به همه ى ایثارگران، به همه ى فعالان عرصه هاى مختلف. آرزو میکنم و دعا میکنم که خداوند متعال براى ملت ایران بهروزى، شادى، نشاط و دلِ خوش در این سال جدید مقدر بفرماید و بدخواهان این ملت را در اهدافشان، در تلاشهاشان انشاءاللَّه ناکام کند.
سالى که گذشت – سال ۹۰ – یکى از سالهاى پرحادثه در سطح جهان و در منطقه و در کشور ما بود. آنچه که در مجموع انسان مشاهده میکند، این است که این حوادث بر روى هم به سود ملت ایران و در راه کمک به هدفهاى آن، تمام شده است. آن کسانى که اهداف بدخواهانهاى درباره ى ملت ایران و ایران و ایرانى در سر می پرورانند، در کشورهاى غربى دچار مشکلات گوناگون هستند. در سطح منطقه، ملتهائى که جمهورى اسلامى از آنها همواره حمایت کرده است، به هدفهاى بزرگى دست پیدا کردهاند؛ دیکتاتورهائى به زیر کشیده شدند؛ قانونهاى اساسىِ مبتنى بر اسلام در کشورهائى تصویب شد؛ دشمن درجهى یک امت اسلامى و ملت ایران – یعنى رژیم صهیونیستى – در محاصره قرار گرفت. در داخل کشور، به معناى حقیقى کلمه، سال ۹۰، سال بروز اقتدار ملت ایران بود. در جنبه ى سیاسى، ملت ایران در این سال، چه در راهپیمائى بیست و دوى بهمن، چه در انتخابات دوازدهم اسفند، آنچنان حضورى از خود نشان داد و آنچنان شاخصى را براى اقتدار ملى در تاریخ منطقه ثبت کرد که نظیر آن را در گذشته کمتر داشتیم.
با وجود این همه دشمنى، اینهمه تبلیغات، این همه تهاجمهاى خصمانه و بدخواهانه، ملت ایران در طول این سال، با همه ى وجود توانست حضور خود را در صحنه، نشاط خود را، آمادگى خود را در عرصه هاى گوناگون علمى و اجتماعى و سیاسى و اقتصادى نشان بدهد و اثبات کند. بحمداللَّه سالى بود که با همه ى سختى ها، داراى دستاوردهاى بزرگى بود. همچنان که قبلاً عرض شده است، شرائط، شرائط بدر و خیبر بود؛ یعنى شرائط قبول چالشها و دشوارىها و غلبه ى بر آنها.
همان طورى که اولِ سال گذشته اعلام شد، سال ۹۰، سال جهاد اقتصادى بود. اگرچه هوشمندان و آگاهان میدانستند که این نام و این جهتگیرى و شعار براى سال ۹۰ یک امر لازم است، اما بعد تلاشهاى دشمنان در این سال هم همین را اثبات کرد و نشان داد. دشمنان ما از اوائل سال، حرکت خصمانه ى خودشان را در عرصه ى اقتصادى نسبت به ملت ایران آغاز کردند؛ اما ملت ایران، مسئولین، آحاد مردم، دستگاههاى مختلف، با تدبیرهاى هوشمندانه اى توانستند با این تحریمها مقابله کنند و مواجهه ى آنها تا حدود زیادى توانست اثر این تحریمها را خنثى کند و حربه ى دشمن را کُند کند. سال ۹۰، سال فعالیتهاى بزرگ علمى بود؛ که من انشاءاللَّه در فرصت سخنرانى، برخى از پیشرفتهاى علمى و اقتصادى و تلاشهاى گوناگون را براى ملت عزیزمان شرح خواهم داد. سال ۹۰ سالى بود پر چالش، و سالى بود پر نشاط، و سالى بود که ملت ایران به فضل الهى توانست بر چالشهاى موجود غلبه کند.
ما امسال سال دیگرى را در پیش داریم که به امید خدا و با توکل بر پروردگار، باز ملت ایران با فعالیت خود، با تلاش خود، با هوشمندى خود در این سال خواهد توانست پیشرفتهاى زیادى را براى خود به ارمغان بیاورد. به تشخیص من، بر طبق گزارشها و مشاوره ى با افراد مطلع و آگاه، به این نتیجه میرسیم که عرصه ى چالش مهم در همین سال جارى – که این سال، امروز و از این ساعت شروع میشود – عرصه ى اقتصادى است. جهاد اقتصادى چیزى نیست که تمام شدنى باشد. مجاهدت اقتصادى، حضور جهادگونه در عرصههاى اقتصادى، براى ملت ایران یک ضرورت است.
من امسال تقسیم میکنم مسائل مربوط به جهاد اقتصادى را. یک بخش مهم از مسائل اقتصادى برمیگردد به مسئله ى تولید داخلى. اگر به توفیق الهى و با اراده و عزم راسخِ ملت و با تلاش مسئولان، ما بتوانیم مسئله ى تولید داخلى را، آنچنان که شایسته ى آن است، رونق ببخشیم و پیش ببریم، بدون تردید بخش عمدهاى از تلاشهاى دشمن ناکام خواهد ماند. پس بخش مهمى از جهاد اقتصادى، مسئله ى تولید ملى است. اگر ملت ایران با همت خود، با عزم خود، با آگاهى و هوشمندى خود، با همراهى و کمک مسئولان، با برنامهریزىِ درست بتواند مشکل تولید داخلى را حل کند و در این میدان پیش برود، بدون تردید بر چالشهائى که دشمن آن را فراهم کرده است، غلبه ى کامل و جدى پیدا خواهد کرد. بنابراین مسئله ى تولید ملى، مسئله ى مهمى است.
اگر ما توانستیم تولید داخلى را رونق ببخشیم، مسئله ى تورم حل خواهد شد؛ مسئله ى اشتغال حل خواهد شد؛ اقتصاد داخلى به معناى حقیقى کلمه استحکام پیدا خواهد کرد. اینجاست که دشمن با مشاهده ى این وضعیت، مأیوس و ناامید خواهد شد. وقتى دشمن مأیوس شد، تلاش دشمن، توطئه ى دشمن، کید دشمن هم تمام خواهد شد.
بنابراین همه ى مسئولین کشور، همه ى دستاندرکاران عرصه ى اقتصادى و همه ى مردم عزیزمان را دعوت میکنم به این که امسال را سال رونق تولید داخلى قرار بدهند. بنابراین شعار امسال، «تولید ملى، حمایت از کار و سرمایه ى ایرانى» است. ما باید بتوانیم از کارِ کارگر ایرانى حمایت کنیم؛ از سرمایه ى سرمایه دار ایرانى حمایت کنیم؛ و این فقط با تقویت تولید ملى امکان پذیر خواهد شد. سهم دولت در این کار، پشتیبانى از تولیدات داخلىِ صنعتى و کشاورزى است. سهم سرمایه داران و کارگران، تقویت چرخه ى تولید و اتقان در کار تولید است. و سهم مردم – که به نظر من از همه ى اینها مهمتر است – مصرف تولیدات داخلى است. ما باید عادت کنیم، براى خودمان فرهنگ کنیم، براى خودمان یک فریضه بدانیم که هر کالائى که مشابه داخلى آن وجود دارد و تولید داخلى متوجه به آن است، آن کالا را از تولید داخلى مصرف کنیم و از مصرف تولیدات خارجى بجد پرهیز کنیم؛ در همه ى زمینه ها: زمینه هاى مصارف روزمرّه و زمینه هاى عمده تر و مهمتر. بنابراین ما امیدوار هستیم که با این گرایش، با این جهتگیرى و رویکرد، ملت ایران در سال ۹۱ هم بتواند بر توطئه ى دشمنان، بر کید و مکر بدخواهان در زمینه ى اقتصادى فائق بیاید.
از خداوند متعال درخواست میکنیم که ملت ایران را در این صحنه و در همهى صحنهها موفق و مؤید بدارد. روح امام بزرگوار را شاد و از ما راضى کند. ارواح طیبهى شهیدان عزیز ما را با اولیائشان محشور فرماید.
والسّلام علیکم و رحمةاللَّه و برکاته
وی در پیام خود به مناسبت حلول سال ۹۱، افزود: بخش مهمی از جهاد اقتصادی مسئله ى تولید ملی است که اگر ملت با همت، عزم و آگاهی و با همراهی برنامه ریزی درست مسئولان بتواند شکل تولید داخلی را حل کند بدون تردید بر چالشهایی که دشمن ایجاد می کند غلبه خواهد کرد.
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی رهبری، متن کامل صحبت های رهبر جمهوری اسلامی بدین شرح است:
بسم اللَّه الرّحمن الرّحیم
یا مقلّب القلوب و الأبصار یا مدبّر اللّیل و النّهار یا محوّل الحول و الأحوال حوّل حالنا الى احسن الحال.اللّهمّ کن لولیّک الحجّة بن الحسن صلواتک علیه و على ءابائه فى هذه السّاعة و فى کلّ ساعة ولیّا و حافظا و قائدا و ناصرا و دلیلا و عینا حتّى تسکنه ارضک طوعا و تمتّعه فیها طویلا.
اللّهمّ اعطه فى نفسه و ذریّته و شیعته و رعیّته و خاصّته و عامّته و عدوّه و جمیع اهل الدّنیا ما تقرّ به عینه و تسرّ به نفسه.
تبریک عرض میکنم عید نوروز و فرا رسیدن سال نو را به همه ى هم میهنان عزیز در سراسر کشور، و به همه ى ایرانیانى که در هر نقطهاى از دنیا سکونت دارند، و به همه ى ملتهائى که عید نوروز را گرامى میدارند؛ بالخصوص تبریک عرض میکنم به خانواده هاى عزیز شهیدان، به جانبازان، به خانواده هاشان، به همه ى ایثارگران، به همه ى فعالان عرصه هاى مختلف. آرزو میکنم و دعا میکنم که خداوند متعال براى ملت ایران بهروزى، شادى، نشاط و دلِ خوش در این سال جدید مقدر بفرماید و بدخواهان این ملت را در اهدافشان، در تلاشهاشان انشاءاللَّه ناکام کند.
سالى که گذشت – سال ۹۰ – یکى از سالهاى پرحادثه در سطح جهان و در منطقه و در کشور ما بود. آنچه که در مجموع انسان مشاهده میکند، این است که این حوادث بر روى هم به سود ملت ایران و در راه کمک به هدفهاى آن، تمام شده است. آن کسانى که اهداف بدخواهانهاى درباره ى ملت ایران و ایران و ایرانى در سر می پرورانند، در کشورهاى غربى دچار مشکلات گوناگون هستند. در سطح منطقه، ملتهائى که جمهورى اسلامى از آنها همواره حمایت کرده است، به هدفهاى بزرگى دست پیدا کردهاند؛ دیکتاتورهائى به زیر کشیده شدند؛ قانونهاى اساسىِ مبتنى بر اسلام در کشورهائى تصویب شد؛ دشمن درجهى یک امت اسلامى و ملت ایران – یعنى رژیم صهیونیستى – در محاصره قرار گرفت. در داخل کشور، به معناى حقیقى کلمه، سال ۹۰، سال بروز اقتدار ملت ایران بود. در جنبه ى سیاسى، ملت ایران در این سال، چه در راهپیمائى بیست و دوى بهمن، چه در انتخابات دوازدهم اسفند، آنچنان حضورى از خود نشان داد و آنچنان شاخصى را براى اقتدار ملى در تاریخ منطقه ثبت کرد که نظیر آن را در گذشته کمتر داشتیم.
با وجود این همه دشمنى، اینهمه تبلیغات، این همه تهاجمهاى خصمانه و بدخواهانه، ملت ایران در طول این سال، با همه ى وجود توانست حضور خود را در صحنه، نشاط خود را، آمادگى خود را در عرصه هاى گوناگون علمى و اجتماعى و سیاسى و اقتصادى نشان بدهد و اثبات کند. بحمداللَّه سالى بود که با همه ى سختى ها، داراى دستاوردهاى بزرگى بود. همچنان که قبلاً عرض شده است، شرائط، شرائط بدر و خیبر بود؛ یعنى شرائط قبول چالشها و دشوارىها و غلبه ى بر آنها.
همان طورى که اولِ سال گذشته اعلام شد، سال ۹۰، سال جهاد اقتصادى بود. اگرچه هوشمندان و آگاهان میدانستند که این نام و این جهتگیرى و شعار براى سال ۹۰ یک امر لازم است، اما بعد تلاشهاى دشمنان در این سال هم همین را اثبات کرد و نشان داد. دشمنان ما از اوائل سال، حرکت خصمانه ى خودشان را در عرصه ى اقتصادى نسبت به ملت ایران آغاز کردند؛ اما ملت ایران، مسئولین، آحاد مردم، دستگاههاى مختلف، با تدبیرهاى هوشمندانه اى توانستند با این تحریمها مقابله کنند و مواجهه ى آنها تا حدود زیادى توانست اثر این تحریمها را خنثى کند و حربه ى دشمن را کُند کند. سال ۹۰، سال فعالیتهاى بزرگ علمى بود؛ که من انشاءاللَّه در فرصت سخنرانى، برخى از پیشرفتهاى علمى و اقتصادى و تلاشهاى گوناگون را براى ملت عزیزمان شرح خواهم داد. سال ۹۰ سالى بود پر چالش، و سالى بود پر نشاط، و سالى بود که ملت ایران به فضل الهى توانست بر چالشهاى موجود غلبه کند.
ما امسال سال دیگرى را در پیش داریم که به امید خدا و با توکل بر پروردگار، باز ملت ایران با فعالیت خود، با تلاش خود، با هوشمندى خود در این سال خواهد توانست پیشرفتهاى زیادى را براى خود به ارمغان بیاورد. به تشخیص من، بر طبق گزارشها و مشاوره ى با افراد مطلع و آگاه، به این نتیجه میرسیم که عرصه ى چالش مهم در همین سال جارى – که این سال، امروز و از این ساعت شروع میشود – عرصه ى اقتصادى است. جهاد اقتصادى چیزى نیست که تمام شدنى باشد. مجاهدت اقتصادى، حضور جهادگونه در عرصههاى اقتصادى، براى ملت ایران یک ضرورت است.
من امسال تقسیم میکنم مسائل مربوط به جهاد اقتصادى را. یک بخش مهم از مسائل اقتصادى برمیگردد به مسئله ى تولید داخلى. اگر به توفیق الهى و با اراده و عزم راسخِ ملت و با تلاش مسئولان، ما بتوانیم مسئله ى تولید داخلى را، آنچنان که شایسته ى آن است، رونق ببخشیم و پیش ببریم، بدون تردید بخش عمدهاى از تلاشهاى دشمن ناکام خواهد ماند. پس بخش مهمى از جهاد اقتصادى، مسئله ى تولید ملى است. اگر ملت ایران با همت خود، با عزم خود، با آگاهى و هوشمندى خود، با همراهى و کمک مسئولان، با برنامهریزىِ درست بتواند مشکل تولید داخلى را حل کند و در این میدان پیش برود، بدون تردید بر چالشهائى که دشمن آن را فراهم کرده است، غلبه ى کامل و جدى پیدا خواهد کرد. بنابراین مسئله ى تولید ملى، مسئله ى مهمى است.
اگر ما توانستیم تولید داخلى را رونق ببخشیم، مسئله ى تورم حل خواهد شد؛ مسئله ى اشتغال حل خواهد شد؛ اقتصاد داخلى به معناى حقیقى کلمه استحکام پیدا خواهد کرد. اینجاست که دشمن با مشاهده ى این وضعیت، مأیوس و ناامید خواهد شد. وقتى دشمن مأیوس شد، تلاش دشمن، توطئه ى دشمن، کید دشمن هم تمام خواهد شد.
بنابراین همه ى مسئولین کشور، همه ى دستاندرکاران عرصه ى اقتصادى و همه ى مردم عزیزمان را دعوت میکنم به این که امسال را سال رونق تولید داخلى قرار بدهند. بنابراین شعار امسال، «تولید ملى، حمایت از کار و سرمایه ى ایرانى» است. ما باید بتوانیم از کارِ کارگر ایرانى حمایت کنیم؛ از سرمایه ى سرمایه دار ایرانى حمایت کنیم؛ و این فقط با تقویت تولید ملى امکان پذیر خواهد شد. سهم دولت در این کار، پشتیبانى از تولیدات داخلىِ صنعتى و کشاورزى است. سهم سرمایه داران و کارگران، تقویت چرخه ى تولید و اتقان در کار تولید است. و سهم مردم – که به نظر من از همه ى اینها مهمتر است – مصرف تولیدات داخلى است. ما باید عادت کنیم، براى خودمان فرهنگ کنیم، براى خودمان یک فریضه بدانیم که هر کالائى که مشابه داخلى آن وجود دارد و تولید داخلى متوجه به آن است، آن کالا را از تولید داخلى مصرف کنیم و از مصرف تولیدات خارجى بجد پرهیز کنیم؛ در همه ى زمینه ها: زمینه هاى مصارف روزمرّه و زمینه هاى عمده تر و مهمتر. بنابراین ما امیدوار هستیم که با این گرایش، با این جهتگیرى و رویکرد، ملت ایران در سال ۹۱ هم بتواند بر توطئه ى دشمنان، بر کید و مکر بدخواهان در زمینه ى اقتصادى فائق بیاید.
از خداوند متعال درخواست میکنیم که ملت ایران را در این صحنه و در همهى صحنهها موفق و مؤید بدارد. روح امام بزرگوار را شاد و از ما راضى کند. ارواح طیبهى شهیدان عزیز ما را با اولیائشان محشور فرماید.
والسّلام علیکم و رحمةاللَّه و برکاته
چرا بعد از تحریم سوئیفت، بهای دلار افزایش چشم گیری نداشت؟
سوئیفت ایران را تحریم کرد و اولین نکته ای که به ذهن مردم آمد این بود که بهای دلار سر به فلک خواهد گذشت. اما این اتفاق نیقتاد و این سوال مطرح شد که چرا. خودنویس این سوال را از هوشنگ اسدی، اقتصاددان، پرسیده است. وی معتقد است که تحریم سوئیفت جدید نیست بلکه تازه«رسمی» شده است و در نهایت «قطره قطره جمع گردد...».
اصولا در اقتصاد، باید به هر پدیدهای فرصت اثرگذاری داد. در ادبیات تحریم آمده است که برای اینکه بتوان اثر تحریم را دید باید به بایکوتهای اقتصادی حداقل دو سال زمان داد. اما دکتر اسدی، اقتصاددان، عقیده دیگری دارد. آقای اسدی در پاسخ به این سوال که چرا قیمت دلار افزایش چشم گیری نداشته است به خودنویس گفت که «اتفاق تازه ای نیفتاده است بلکه تنها تحریم ها رسمی شده است». یعنی از مدتها قبل چنین تحریم هایی وجود داشته و حالا فقط به آن شکل رسمی داده شده است.وی معتقد است که رسمی شدن تحریم ها کار را برای بانکهای طرف ایران سخت تر خواهد کرد زیرا با رسمیت بخشیدن به تحریم، طرف های تجاری ایران مشمول مجازات خواهند شد. دکتر اسدی میگوید که بانکهای ملت و ملی و صادرات و...به دلیل ارتباطشان با سپاه از مدتها قبل تحریم شده اند و بانکهایی مثل پاسارگاد هم که شعبهای در خارج از ایران ندارند. اما این رسمی شدن، امکان دور زدن تحریمها با تاسیس بانکهای جدید با شعبه هایی در خارج را از ایران خواهد گرفت.
آقای اسدی در جواب این سوال با این تحریم چه اتفاقی برای سامانه سوئیفت در بانک مرکزی می افتد، گفت که از آنجا که ایران از سوئیفت اخراج نشده است به احتمال زیاد سامانه در بانک مرکزی خواهد ماند اما این بستگی به عکس العمل ایران دارد. دکتر اسدی اما تاکید می کنند که این تحریم ها «اتفاق مبارکی» برای ایران نبوده است و «قطره قطره جمع گردد وانگهی دریا شود». این تحریم در کنار تحریم نفت و مسئله هستهای ایران به زودی اثر خود را نشان میدهد و روند سقوط پول ملی ادامه خواهد داشت.
جانشین نماینده ولی فقیه در سپاه:
محاصره اقتصادی مردم را نگران کرده است
آقای حاجی صادقی در گفتگو با سایت «مرکز خبر حوزه» گفته جمهوری اسلامی در نیمه دوم سال ۱۳۹۰ با «بسیاری از مشکلات» مواجه شد که «موجب تورم و نگرانی فکری و خاطر مردم» شد.
وی از نابسامانیهای بازار سکه و ارز و تحریمهای بینالمللی بانک مرکزی به عنوان مشکلاتی یاد کرده که منجر به بروز مشکلاتی در ایران شده است.
جانشین نماینده ولی فقیه در سپاه به صراحت گفته «تحریم اقتصادی بر مردم فشار» آورده و جمهوری اسلامی فراز و نشیبهایی در مسائل اقتصادی داشته است.
حاجی صادقی افزوده است: «محاصرههای اقتصادی نمیتواند عزیزان ما {مردم} را از ما بگیرد.»
آمریکا و غرب طی شش سال گذشته تحریمهای گستردهای علیه جمهوری اسلامی وضع کردهاند که از آثار و نتایج آن گزارشی رسمی منتشر نشده است.
مقامهای جمهوری اسلامی با ادامه دادن به برنامه هستهای خود میگویند تحریمهای آمریکا و غرب بیتاثیر بوده و آنها را در راهی که انتخاب کردهاند٬ مصممتر کرده است.
این در حالی است که محمود بهمنی٬ رئیس کل بانک مرکزی ۳۰ آذر ماه امسال گفته بود: «باید جامعه را به نحوی اداره کنیم که بتوانیم دو سال خود را حفظ کنیم٬ گویا در شعب ابیطالب گرفتار شدهایم.»
محسن رضایی نیز چهارم بهمن ماه از آغاز علنی «جنگ اقتصادی» آمریکا و ایران خبر داده و به مقامهای جمهوری اسلامی توصیه کرده بود برای پیروزی در این جنگ باید مردم را به صحنه بیاورند.
اسماعیل احمدیمقدم٬ فرمانده پلیس ادعا کرد:
سال ۹۰ امنترین سال عمر نظام جمهوری اسلامی بود
اسماعیل احمدیمقدم٬ فرمانده پلیس میگوید: «علیرغم تهدیدات دشمنان، سال ۹۰ امنترین سال عمر نظام جمهوری اسلامی بود.»
آقای احمدی مقدم این مطلب را روز سهشنبه (اول فروردین ماه) در گفتگو با واحد مرکزی خبر بیان کرده است.
وی گفته است: «دشمنان پارسال بیشترین تلاش را برای ایجاد ناامنی و بیثباتی در کشور انجام دادند٬ اما نظام اسلامی بهترین سال خود را در زمینه امنیت و ثبات سپری کرد.»
این ادعای فرمانده پلیس در شرایطی مطرح میشود که اعلام آمار و میزان جرایم امنیتی٬ اجتماعی٬ اقتصادی وفرهنگی در جمهوری اسلامی ممنوع است.
پلیس و سایر ارگانهای امنیتی و اطلاعاتی از ارائه هرگونه اطلاعات از میزان جرم و تخلف در حوزههای مختلف خودداری کرده و ادعا میکنند که جامعه ایران در وضعیت خوبی قرار دارد.
۲۷ اسفند سال ۱۳۸۹ نیز سایت «مرکز اسناد انقلاب اسلامی» با انتشار یادداشتی از تلاش فرماندهان پلیس برای پنهان کردن میزان واقعی جرم و جنایت انتقاد کرده بود.
آقای احمدی مقدم این مطلب را روز سهشنبه (اول فروردین ماه) در گفتگو با واحد مرکزی خبر بیان کرده است.
وی گفته است: «دشمنان پارسال بیشترین تلاش را برای ایجاد ناامنی و بیثباتی در کشور انجام دادند٬ اما نظام اسلامی بهترین سال خود را در زمینه امنیت و ثبات سپری کرد.»
این ادعای فرمانده پلیس در شرایطی مطرح میشود که اعلام آمار و میزان جرایم امنیتی٬ اجتماعی٬ اقتصادی وفرهنگی در جمهوری اسلامی ممنوع است.
پلیس و سایر ارگانهای امنیتی و اطلاعاتی از ارائه هرگونه اطلاعات از میزان جرم و تخلف در حوزههای مختلف خودداری کرده و ادعا میکنند که جامعه ایران در وضعیت خوبی قرار دارد.
۲۷ اسفند سال ۱۳۸۹ نیز سایت «مرکز اسناد انقلاب اسلامی» با انتشار یادداشتی از تلاش فرماندهان پلیس برای پنهان کردن میزان واقعی جرم و جنایت انتقاد کرده بود.
مژگان مدرس علوم
جرس: سالی دیگر از نقض گسترده حقوق بشر در ایران به پایان رسید. سال نود در حالی به پایان رسید که زندان های کشور مملو از آزادی خواهان و مبارزانی است که بر سر عهد خود با مردم تا سرنگونی استبداد، شجاعانه ایستاده اند و با صدور بیانیه ها و نامه های افشا کننده بر ادامه مبارزات و مواضع خود تا برقراری دموکراسی و احقاق حقوق مردم تاکید می کنند.
سالي كه بر ما گذشت بيش از يك سال در خود حادثه هاي ماندگار و تلخ داشت. یکی از آن حادثه ها که از حافظه تاریخی ملت ایران هیچگاه پاک نخواهد شد، ادامه حصر رهبران جنبش مردمی سبز، آقایان میر حسین موسوی، مهدی کروبی و همسران آنان زهرا رهنورد و فاطمه کروبی است.
سالی که گذشت سال جنبش زندانیان سیاسی بر علیه تقلب و فریب بود. سالی که گذشت سال هماوردی قلم های بی پروای آنها با حاکمیت سرکوبگر بود. سال اعتراض و اعتصاب ها، سال طغیان کلمه بر علیه دروغ و نیرنگ....
سالی که گذشت سال اندوه و اشک مادران و همسران مبارزان دربند بود. سال بهانه های کودکانه و نگاههای پاک و معصوم کودکان در حسرت آغوش پدر و مادر بود. سال پدران و مادران بیمار و کهنسالی بود که برای دیدن عزیزان خود با ویلچر از پله های سالن ملاقات بالا برده شدند. سال صبوری ها و دعاها، سال دادخواهی و تظلم جویی...اما عجبا که حسرت یک آخ بر دل حاکمان ماند.
سالی که گذشت يادآور شهيدان گلگون كفن و مظلوم جنبش اعتراضی سبز بود. سال تهدید و ارعاب بازماندگان این اسوه های آزادی بود. سال فریادهای در سینه و بغض های مادران و همسرانی بود که حتی از حضور بر سر مزار پاره های تن خود محروم بودند. سال ظلم و ستم! سال بی عدالتی و قساوت! سال ترس حاکمان از فروپاشی پایه های قدرت!
در این ماهها و شبها "جرس" هیچگاه از یاد این اسطوره های مقاومت و ایستادگی و اندوه دلهای خانواده های آنها فارغ نبود. پای صحبت های آنان نشست و تلاش کرد روایتگر رنج و اندوه و دادخواهی خانواده "بزرگ" زندانیان سیاسی و سکوت و فریاد خانواده های شهدای سبز باشد.
شکست سکوت خانواده های شهدای جنبش سبز
در حالی که مسئولین حکومتی تلاش میکنند به شیوههای گوناگون موجودیت قربانیان و شهدای جنبش سبز را نفی کند اما مصاحبه ها و فریادهای خانواده این قربانیان در سال گذشته پرده از حقایقی برداشت که دیگر جایی برای انکار کشته شدگان بعد از انتخابات سال 88 در افکار عمومی باقی نمی گذاشت. سالی که گذشت سال شکست سکوت خانواده های شهدای جنبش سبز بود. سال افشای کشتار ناجوانمردانه معترضانی که جز حق آزادی چیزی نمی خواستند. نام این اسوه های مقاومت و مظلومیت در حافظه تاریخی ملت ایران نقش بسته است و با سرکوب و تهدید خانواده هایشان حذف نخواهد شد.
خانواده های بی پناه این شهدا لحظه ای دست از تلاش برای شناسایی آمران و عاملان این کشتارها بر نداشتند.
مادر شهید اشکان سهرابی در این زمینه به جرس می گوید که بارها به دادسرا رفته اما جز اینکه اعصابش را خرد کنند، جوابی به او داده نشده است.
اسماعیل مختاری پدر محمد نیز با اشاره به پیگیری های خود تاکید می کند: " پیگیری های ما تاکنون به نتیجه نرسیده است و هر بار که مراجعه می کنیم می گویند هنوز قاتلش را پیدا نکردیم. اما با این حال ما لحظه ای دست از شناسایی مسببین قتل فرزندمان بر نخواهیم داشت. یک جوانی رفته تا خواسته های مدنی اش را اعلام کند. او را کشته اند. به هر حال این حق ماست که بدانیم چه کسانی مسئول قتل فرزندمان هستند؟ هر کسی یک اعتراضی داشته باشد آیا حقش مرگ است؟!"
پدر بهنود رمضانی با بیان اینکه پیگیری برای شناسایی آمران این جنایات از وظایف بازماندگان است، خاطرنشان می کند: "این کشتار یکجا باید قطع شود. ما اهل انتقام گیری نیستیم اما باید مشخص شود آمرین چه کسانی هستند؟ تا کی می خواهند کتمان کنند؟ تا کی می توانند به مردم دروغ بگویند؟ آیا برای همیشه می شود به مردم دروغ گفت؟ تاریخ گواه است که نمی شود. من مطمئن هستم که روزی به آزادی خواهیم رسید زیرا همیشه نمی شود به مردم دروغ گفت و حقیقت را خفه کرد..."
در سالی که گذشت نیز شاهد مختومه اعلام شدن برخی پرونده ها بخاطر فشارها و تهدیدهای نیروی های امنیتی بر روی خانواده ها بودیم. اعظم آقا ولی مادر رامین آقازاده قهرمانی شهید کهریزک به بستن شدن پرونده فرزند شهیدش اشاره می کند و بیان می کند: "پرونده رسیدگی به شکایت شهادت پسرم مختومه اعلام شده است خودمان "ناچار" به دادن رضایت شدیم. خلاصه خیلی از اتفاقات می افتد که ما نمی توانیم کاری انجام دهیم، خیلی از اتفاقات..."
به راستی خیلی از اتفاقات! یکی از این اتفاقات خبر انتصاب سعید مرتضوی ( یکی از آمران جنایات کهریزک) به مدیر عاملی صندوق تامین اجتماعی در روزهای پایانی سال نود است. اما علی رغم این اتفاقات یکی از خانواده های قربانیان کهریزک به جرس می گوید: "دست از شکایتمان از آمران جنایات کهریزک و محاکمه آنها در دادگاه علنی بر نخواهیم داشت. تاریخ نیز گواه است که خون شهید پایمال نخواهد شد و ظلم رفتنیست!"
شهدایی که تاکنون احراز هویت شده اند : ندا آقا سلطان، فاطمه رجب پور، پریسا كلی، فهیمه سلحشور، شیلر خضری، مبینا احترامی، فاطمه براتی، ندا اسدی ، فاطمه سمسارپور، تینا سودی،علی موسوی، ترانه موسوی، شبنم سهرابی، مریم مهرآذین، حسین اخترزند، کيانوش آسا، سهراب اعرابی، عليرضا افتخاري، امير جوادي فر، محرم چگيني قشلاقي ، مسعود خسروی ، عباس دیسناد ، رامين رمضانی ، محسن روح الامینی، اشکان سهرابی، امير حسين طوفانپور، سعید عباسی فر، مصطفی غنیان، علی فتحعلیان، هادی فلاح منش، احمد کارگر نجاتی، بهزاد مهاجر ، نادر ناصری، احمد نعيم آبادي، مسعود هاشم زاده، مهدی کرمی، ناصرامیرنژاد، محمود رییسی نجفی، سعيداسماعيليخانببين، مراد آقاسی، حسين اكبري، واحد اكبري، محسن انتظامی، محسن ایمانی، محمد حسين برزگر، جعفر بروايه ، یعقوب بروایه ، سرور برومند ، حامد بشارتی، فرزاد جشني ، بهمن جنابی ، محسن حدادي ، بابک سپهر، حسن شاپوری، علي شاهدي ، کسری شرفی ، کامبیز شعاعی ، داوود صدري ، سيد رضا طباطبايي ، وحيد رضا طباطبايي، حسين طهماسبی ، سالار طهماسبي ، ميثم عبادي، ابوالفضل عبدالهي، حميد عراقي ، پور كاوه علي، رضا فتاحی، مصطفي كيارستمي ، محمد کامرانی ، حميد مداح شورچه، ایمان نمازی، محمد نيكزادي، ايمان هاشمي و میلاد یزدان پناه.
شهادت و حبس فعالان ملی مذهبی
سال نود در حالی به پایان رسید که هنوز داغ از دست دادن هاله سحابی و هدی صابر بر دلهاست. در یازدهم خرداد ماه هاله سحابی در مراسم تشییع جنازه پدرش عزت الله سحابی بر اثر ضربات ماموران امنیتی جان سپرد. هدی صابر فعال ملی مذهبی محبوس در زندان اوین پس از شنیدن خبر شهادت مظلومانه هاله دست به اعتصاب اعتراضی زد و در بیست و یکم همان ماه به بیمارستان منتقل و به شهادت رسید. تعدادی از زندانیان سیاسی طی صدور بیانیه ای بر مرگ هدی صابر بر اثر ضرب و شتم او شهادت دادند.
در حالیکه دستگاه قضایی مرگ هاله سحابی را طبیعی اعلام کرد شامخی همسر هاله در گفتگو با جرس اعلام کرد که ما شاهد داریم و منتظر برگزاری دادگاه هستیم. همچنین فریده جمشیدی همسر هدی صابر با بیان اینکه هنوز به نتیجه ای نرسیده اند، می گوید: "به اصرار می خواستند پرونده را ببندند که وکیلمان شکایت کرد و پرونده به جریان افتاد اما تاکنون به نتیجه ای نرسیده ایم. چند بار به پسر من تلفن های تهدید آمیزی شده که این پرونده هایی که دارید، قلابی است بیایید ما پرونده اصلی را بهتان بدهیم... اما غافل از اینکه اینها دیگر قدیمی شده و خودشان هم می دانند هدی در مظلومیت و "ناجوانمردانه" به شهادت رسید. من هیچگاه نخواهم گذاشت که خون صابر هدر رود، واقعا نخواهم گذاشت. 64 نفر هم شهادت داده اند و این کم نیست و فکر نکنم در تاریخ ایران تاکنون چنین مسئله ای سابقه داشته باشد."
اما ظلمهای رفته به همین جا خاتمه نیافت و در سالی که گذشت طیف ملی مذهبی بیشترین میزان بازداشتها و فشارها را تجربه کرد.علیرضا رجایی، مسعود پدرام، سعید مدنی و احسان هوشمند یکی پس از دیگری زندانی شدند و خانواده هایشان تحت فشارهای امنیتی قرار گرفتند.
راحت طلب مادر علیرضا رجایی به جرس گفت: "فرزند من یک منتقد و روشنفکر اجتماعی است که دغدغه کشور و مردمش را دارد، اما نمی دانم آقایان چه تصور می کنند؟ به همسرش گفته بودند اینها یک جریان فکری هستند که تفکرات خاصی را اشاعه می دهند. درصورتی که علیرضا یک جریان فکری خاص نیست، بلکه درد جامعه را می بیند و می شناسد."
همسر مسعود پدرام نیز در واکنش به این اقدامات و بگیر و ببندهای کینه توزانه اقتدارگرایان می گوید "ما بیدی نیستیم که به این بادها بلرزیم."
همچنین باید یاد کرد از غربت دلیرثانی فعال ملی مذهبی و یار و همنشین مرحوم هدی صابر که در سوگ مرگ هاله با هدی دست به اعتصاب غذا زد. تلخی هایی را در طی این سال در فراق یاران خود تحمل کرد. او هم اینک در بند 350 اوین محروم از حقوق اولیه خود به سر می برد و بخاطر ایستادگی بر مواضع برحق خود بارها به دادسرا احضار شده است. شیوا فلاح همسر دلیرثانی از احضار همسرش به دادسرای زندان اوین خبر داد و با تاکید بر مواضع او خاطر نشان می کند: "این هفته ها هر بار یک عده از زندانیانی را که بیانیه هایی را امضا کرده بودند به دادسرای اوین احضار می کنند و از آنها در خصوص این بیانیه ها سوال می کنند. همسرم هم در جواب آنها گفته است که این مطالبی که در این بیانیه ها ذکر کرده ایم "خواسته های به حق ملت است و ما هم جزو ملت ایران هستیم" و هیچ چیزی خلاف قانون بیان نکرده و نخواسته ایم."
"آزار و زندان" هدیه بازجویان به فعالان کارگری
بسیاری از فعالان حقوق کارگری در سال گذشته تنها به جرم دفاع از حقوق کارگران احضار و مورد بازجویی قرار گرفتند. در پی این برخوردهای غیرقانونی، کانون مدافعان حقوق کارگر در اطلاعيه ای ضمن محکوم کردن برخورد ها و حبس های غیرقانونی فعالان کارگری اين پرسش را مطرح کرده اند که چرا در حالی که برخی از مسئولان، در ظاهر از مبارزات ضدسرمايه داری در کشورهای ديگر حمايت می کنند، در ايران، فعالان کارگری که جرمی جز دفاع از حقوق کارگران در برابر سرمايه داران و متجاوزان به حقوق کار و مردم ندارند، مورد آزار و تعقيب و زندان قرار می گيرند؟
رضا شهابی عضو هیئت مدیره سندیکای کارگران شرکت واحد تهران از جمله این فعالان کارگری است که از خرداد سال 89 در بازداشت و در بلاتکلیفی بسر می برد. به گفته همسر این فعال کارگری وی با وجود شرایط نامناسب جسمانی و علی رغم برگزاری دادگاه هنوز در زندان و در بلاتکلیفی بسر می برد.
برادر این فعال کارگری از کارشکنی کارشناس پرونده برادرش خبر داده و گفته است که کارشناس پرونده خود را قدرت مطلق دانسته و به ما گفته است: "دادگاه، قاضی و مقامات قضایی هیچ کاره هستند و همه چیز در دست من است و هر چه من تصمیم بگیرم همان می شود و تا رضا شهابی هم با من راه نیاید وضعیت به همین شکل باقیست."
همچنین علی اخوان، بهنام ابراهيم زاده،علی نجاتی و ابراهیم مددی از جمله فعالان کارگری هستند که در حال گذراندن احکام خود می باشند.
حقوق بشر تعطیلی بردار نیست
طی سالهای اخیر بویژه سالی که پشت سر نهادیم فشارها و برخوردهای امنیتی با اعضای کانون مدافعان حقوق بشر و وکلا رو به افزایش بوده است. در تداوم این برخوردها طی هفته گذشته نرگس محمدی، نایب رئیس کانون مدافعان حقوق بشر از سوی دادگاه تجدیدنظر به شش سال حبس تعزیری و عبدالفتاح سلطانی عضو دیگر کانون مدافعان حقوق بشر به 18 سال حبس تعزیری محکوم شدند. خانم محمدی با بی اثر خواندن این احکام و فشارها بر جامعه حقوق بشری ایران در گفتگو با جرس تصریح کرده است: "با نبودن اعضای کانون مدافعان حقوق بشر یا پلمپ کردن دفتر کانون مدافعان بشر مقوله حقوق بشر در ایران تعطیل نمی شود. حقوق بشر جزو خواسته های اصلی ملت ایران است و یک ارزش جهان شمول است."
دهقان همسر سلطانی نیز می گوید: "من اول و آخر حرفم این است که مملکت بدون قانون پایدار نخواهد بود. اگر قانون اجرا نشود سنگ روی سنگ بند نمیشود. اگر آقای سلطانی در زندان است به خاطر این است که میخواسته قانون اجرا شود. همین قانون نیم بند ما اگر اجرا شود مملکت ما بیش از اندازه مشکلش حل خواهد شد. اما متاسفانه چنین نشده است و مسئولان حتی تن به اجرای قانونی که خودشان تصویب کردهاند نمیدهند."
نسرین ستوده از جمله وکلای دیگر دربند است که به جرم وکالت کشته شدگان و زندانیان پس از انتخابات سال 88 به به یازده سال حبس تعزیری، 20 سال ممنوعیت خروج از کشور و 20 سال محرومیت از وکالت محکوم و هم اینکه در زندان بسر می برد. رضا خندان همسر این وکیل دربند با تاکید بر اینکه تنها جرم همسرش دفاع از حقوق موکلینش بوده است به جرس گفته است: "یکی دو ماه قبل از بازداشت به خانم ستوده با عنوان یکی از نهادهای امنیتی با او تماس گرفتند حتی به خود من هم زنگ زدند و تهدید می کردند که اگر از فلان پرونده کناره گیری نکنند، دچار مشکلات خواهند شد و همین اتفاق هم افتاد..."
محمد سیف زاده و قاسم شعله سعدی از دیگر وکلای دربند هستند که همسران آنها بارها نسبت به شرایط نامناسب جسمانی آنها هشدار دادند و خواستار رسیدگی به وضعیت آنها شدند.
روزنامه نگارانی که حاضر به معامله نشدند
در روزهای پایانی امسال شاهد ایستادگی روزنامه نگارانی بودیم که در مقابل آزادی خود حاضر به معامله نشدند. نازنین خسروانی، روزنامه نگار آرام و شجاعی که نامه درخواست عفو را امضاء نزد و به زندان رفت. او در حالی به زندان برده شد که چند روزی بیشتر به آغاز سال نو نمانده بود. اعظم افشاریان مادر نازنین در حالیکه از درد و دلتنگی اشک می ریخت اما مفتخر دخترش بود و به جرس گفت: "نازنین هر بار که احضارش می کردند چمدان خود را با خودش می برد. به او می گفتند عفو نامه را امضاء کن تا قاضی اجازه دهد که آزاد باشی. اما نازنین هر بار تکرار می کرد که امضاء نمی کند..."
مادر حسین رونق ملکی از دیگر مادران رنج دیده ای است که فرزند او نیز در بدترین شرایط جسمانی بر سر سلامتی خود معامله نکرد و حاضر به اعتراف تلویزیونی بر علیه خود و دوستانش نشد. زلیخا موسوی مادر او در قبال این فشارها سکوت نکرد و گفت: "تهدیدم کرده اند که می آییم دخترهایت را هم می گیریم اما غافل از اینکه ما از چیزی هراس نداریم و سکوت نخواهیم کرد."
کیوان صمیمی، عیسی سحرخیز، احمد زیدآبادی، مسعود باستانی، بهمن احمدی امویی، مهدی محمودیان، علی ملیحی، سعید متین پور، عدنان حسن پور، مهردادسرجویی، رضا جلودارزاده، فریدون صیدی راد و ....از جمله روزنامه نگاران محبوسی هستند که لحظه ای از مواضع خود کوتاه نیامدند و قلم ها را بر زمین نگذاشتند. در تمامی لحظات سرنوشت ساز کشور از پشت حصار با صدور بیانیه ها و نامه ها در راستای آگاهی رساندن به مردم موضع گیری نمودند.
استبداد را مایوس می کنیم!
سالی که گذشت سال محرومیت دانشجویان از حضور در صحنه علم و سیاست بود. اما از پشت دیوارهای بلند و آهنین زندان چه نیک درخشیدند و پیام و درس آزادگی و ایستادگی سردادند. مجید دری خطاب به ملت ایران می گوید: "یک سال دیگر گذشت اما در میان شمایم و این دیوارهای نفرین شده میانمان. سخت بود اما دلگرمی شما مثال زدنی و قابل تقدیر...این روزهای سیاه را می گذرانیم، چرا که از ابتدا فریاد زدیم “ما همه با هم هستیم”. شعار ما این بود و پیاممان همواره امید بود و تلاش. یأس و دلسردی خواست استبداد است که بر ما مستولی گردد، که در این راه از هیچ کاری دست بردار نیست. اما ما مأیوسشان می کنیم و با ادامه راه سبزمان به سبزی فرداها می اندیشیم."
مادر دلتنگ او می گوید: "بخاطر دل مجیدم که در پشت میله ها است سفره هفت سین را می چینم و عکس مجیدم را در کنار قرآن بر سر سفره هفت سین می گذارم. نمی دانید با چه حالی دعای "یا مقلب القلوب و الابصار یا مدبر اللیل و النهار یا محول الحول و الاحوال حول حالنا الی احسن الحال" را می خوانم. خدایا قسمت می دهم همه عزیزان دربندمان را از زندان رها کن و به آغوش خانواده هایشان بازگردان!"
صدای مادر رنجور مجید توکلی را گوش می دهیم که دلتنگ در آغوش کشیدن فرزند خود است اما مجید باز به جرم ایستادگی بر عهد خود با مردم محروم از مرخصی است. سالی دیگر از حبس غیرقانونی بهاره هدایت ها، مهدیه گلروها، عاطفه نبوی ها، مصطفی نیلی ها، جواد علیخانی ها، مهدی خدایی ها و ...گذشت.
نخبگان و دانشمندان جوان کشورمان امید کوکبی و علی اکبر محمد زاده را ماهها به جرم خدمت به کشور در حبس کردند. مادر امید با تاکید بر اینکه فرزندش یک چهره علمی است، می گوید: " از مسئولان قضایی می خواهم که بیشتر از این باعث رسوایی سیستم قضایی کشور نشوند و با برخورد درست با پرونده اندک آبروی باقیمانده خود را حفظ کنند."
و اینچنین سالی دیگر گذشت!
تو که درس آزادی و رهایی دادی، اسارت چرا؟!
سالی که بر معلمان دربند و خانواده هایشان گذشت را با این جمله مادر محمد داوری آغاز می کنیم که خود گواه دردها و رنج های آنهاست. او می گوید: "دعا کنید که عید در خانه ام را بزنند و محمدم از در وارد شود." و چه دردناک بود زمانیکه باخبر شدیم امسال نیز همانند عید سال گذشته این مادر و فرزند محروم از کنار هم بودن بر سر سفره هفت سین هستند...
آری، امسال دوازدهم اردیبهشت، روز معلم را در حالی پشت سر گذاشتیم که جمعی از معلمان دلسوز کشورمان، این روز را به جای حضور در کلاسهای درس، در پشت میله های زندان سپری کردند. عبدالله مومنی یکی از معلمان دربند سبزی است که علی رغم وضعیت نامناسب جسمانی و فشارهای شدید مقاوم ایستاده است. او به مناسبت فرا رسیدن روز معلم می نویسد: "در این روزها هنوز هم از پشت میله های زندان به روزهای شیرینی می اندیشیم که آن روز در مدرسه ایران همه مشق آزادی نمایند و با استقرار دموکراسی، عدالت را به ارمغان آورند."
شبنم بداقی در دلنوشته ای به پدرش رسول بداقی که هم اکنون در زندان رجایی شهر بسر می برد می نویسد: "آيا مي توان اين معلمان از خودگذشته را فراموش كرد؟ آيا مي توان اين معلماني را كه با رفتن به جايي نامعلوم ،سرنوشت خود را به دست باد مي سپارند؛ زنداني كرده و به كام نااميدي برد؟ و وجود آنها را را چگونه مي توان از ياد برد؟ پرنده ي من تو كه درس آزادي و رهايي دادي؛ تو كه مشتاق پروازي؛ اسارت چرا؟"
اما گویی اسارت بس نیست و معلمان این مرز و بوم باید تاوان خدمت خود را با خشونت بگیرند. امسال مادرعلی پور سلیمان، عضو شورای مرکزی سازمان معلمان ایران سکوت خود را شکست و به جرس آنچه بر فرزندش رفته را گفت : "وقتی رفتم لباسهایش را تحویل بگیرم دیدم لباسهایش خونی است، او را کتک زدند و در توالت انداختند... به ما گفتند اعتراض نکنید تا عفو بخورد، ما اعتراض نکردیم اما تاثیری نداشت."
سالی که گذشت حتی معلمانی که احکام سنگین و غیرعادلانه خود را به پایان رسانند در امان نبودند. سید هاشم خواستار رئیس کانون صنفی معلمان مشهد و همسر او صدیقه مالکی فرد و از فعالین فرهنگی مشهد به تشویش اذهان عمومی و تبلیغ علیه نظام متهم و احضار شدند.
کینه و عناد حاکمیت با اعضای دربند احزاب
دکتر محسن میردامادی، سیدمصطفی تاج زاده، دکتر عبدالله رمضان زاده، دکتر محسن امین زاده، دکتر داوود سلیمانی، محمد اسماعیل صحابه، مهدی اقبال، احمدرضا احمدپور، سید احمد میری، علیرضا فلاحتی از اعضای دربند جبهه مشارکت اسلامی ایران هستند که تا زمان تنظیم این گزارش با مرخصی آنها موافقت بعمل نیامده است.
سید مصطفی تاجزاده عضو ارشد حزب مشارکت، بیش از ماهها بصورت غیرقانونی در بند قرنطینه و در شرایط ایزوله و انفرادی های متناوب نگهداری شده است. اما سپاه و مقامات بالا به این حد از فشار هم راضی نشدند و برای فخرالسادات محتشمی پور همسر وی نیز حکم چهار سال زندان تعلیقی را صادر نمودند. اما این زن مبارز نیز به راهی که با همسرش انتخاب کرده اعتقاد دارد و فشارها هیچ اثری بر روی پیگیری های سرسختانه اش برای رسیدن به آزادی ندارد. او می گوید: "من نمی توانم زمانیکه آقای تاجزاده در وضعیت دشوار و حاد قرار دارد و هیچ مقامی هم نمی تواند پاسخگو باشد و دستورات از بالا صادر می شود، سکوت کنم. متاسفانه صدای ما، مکاتبات و عریضه های ما و نامه های ما که به مسئولین نمی رسد و مراجعات ما به نتیجه نرسیده است به همین جهت من نمی توانم نسبت به این شرایط و فشارهای مضاعف بر همسرم سکوت کنم. نمی دانم آن کینه و عناد شخصی که بر روی ایشان اعمال می شود تا کجا ادامه خواهد داشت؟ اما وقتی توجه و آگاهی مردم که مدام پیگیر وضعیت آقای تاجزاده هستند را می بینیم دلگرم می شویم."
همچنین همسر دکترعبدالله رمضان زاده صاحبان قدرت را به تغییر و اصلاح روندهای موجود و اشتباهاتشان فرامیخواند و تاکید میکند که "هنوز دیر نشده؛ مسئولان می توانند ظلم ها و اشتباهات را جبران کنند."
از سوی دیگر بهزاد نبوی، فیض الله عرب سرخیو ابوالفضل قدیانی از اعضای دربند شوراى مرکزى سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی هستند که علی رغم مشکلات جسمانی حاد در حبس بسر می برند و تاکنون با مرخصی دو نفر اول موافقت نشده است.
خانم قدس همسر عرب سرخی خطاب به مسئولین می گوید: "امیدوارم تا دیر نشده و فرصتهای اندکی برای جبران مانده، رهنمودهای دلسوزان را بشنوند و همه پایگاه های مردمی را از دست ندهند و بدانند که هیچ ظلمی دوام ندارد."
در سال نود اعضای نهضت آزادی ایران با افزایش فشارهای غیرقانونی روبرو بودند. در تداوم این فشارها بود که محمد توسلی در آبان ماه بازداشت و ماهها در انفرادی و تحت بازجویی بسر برد. خانم یزدی همسر مهندس توسلی به مقاومت همسرش اشاره کرد و گفت: "تحت فشار هستند؛ چیزی از ایشان می خواهند که وی زیر بار نمی رود..." نهایتا در اسفند ماه توسلی به همراه دامادش فرید طاهری به مرخصی آمدند اما پس از دو روز بطور غیر منتظره به زندان بازگردانده شدند.
عماد بهاور عضو دیگر نهضت آزادیست که محروم از طبیعی ترین حقوق خود یعنی مرخصی و ملاقات حضوری سومین عید خود را در پشت میله ها زندان می گذراند. همچنین امیر خرم و محسن محققی از دیگر اعضای محروم از مرخصی می باشند.
این عید بر ما حرام باد!
سالی که گذشت یادآور غربت و مظلومیت مادران و همسرانی بود که دردمندانه در پشت دیوار اوین در آرزوی ملاقات عزیزان خود روزها را به شب رسانند و با طلوع روزی دیگر خسته اما مصمم از دادستانی به اوین، از اوین به دادستانی پیگیر گرفتن مرخصی بودند.
سالی که گذشت یادآور تحصن ها و اعتراضات خانواده های زندانیان سیاسی بود. خانواده های زندانیان سیاسی بارها برای بیان مشکلات و مسائل خود به مقامات قضایی مراجعه کردند اما این پیگیریها همواره به دستور از "بالا" با بن بست مواجه شد. اعضای خانواده "بزرگ" زندانیان سیاسی بارها با انتشار بیانیه ها و نامه ها و رنج نامه ها، برخوردها و رفتارهای خشونت آمیز مسئولین را محکوم کردند.
و اینکه در آستانه فرا رسیدن نوروزی دیگر جمعی از خانواده های زندانیان سیاسی در پیامی می گویند: "این عید بر ما حرام مباد! این یک آرزوی ملی است... این روزها همه به یک چیز می اندیشند: عیدی که شادی را برای همه شهروندان به ارمغان آورد علیرغم این سختی ها و دردهای مشترک! این عید به واقع آن گاه برای همه ایرانیان در سراسر ایران و بلکه جهان عید می شود که سفره های عید با حضور پدرها و مادرها و فرزندان دربند رونق گیرد و چراغ و اجاق خانه های غم زده با وجود این عزیزان روشن و گرم شود و لبخند برلب ها آید. ما منتظریم و همه آنان که عید را مبارک می خواهند در انتظارند."
سالی که گذشت شاهد ادامه اسارت آزادگان دربند بود؛ اسعد ابراهیم زاده، محمد ابراهیمی، مجتبی احمدی، افشین اسانلو، حسن اسدی زیدآبادی، مهدی اقبال، رضا انتصاری، کامران ایازی، حمیدرضا ایزدیاری، اسماعیل برزگر، علیرضا بهشتی،امیر بهمنی، محمد پارسا، سعید جلالی فر، علی جمالی، حمیدرضا خادمی، مهدی خدایی، بابک داشاب، محسن دانشپور مقدم، احمد دانشپور مقدم، مصطفی دانشجو، حسین زرینی، شاهین زینعلی، آرش سقر، علی شکرچی، حسام شهسواری، محسن صادقی نور، سروش صفاوردی، سینا ظهیری، ابوالفضل عابدینی، رضا عزیزی، جواد علیخانی، معصوم فردیس، مهدی فروزنده پور، عبدالرضا قنبری، محمد صدیق کبودوند، مهدی خزعلی، افشین کرم پور،مجید توکلی، مجید دری، ضیا نبوی، فرزاد مددزاده، حمزه کرمی، امید کوکبی، مهدی کوهکن، رضا کیارش پور، رضا گلی زاده اخلاقی، علی گودرزی، کوهیار گودرزی، جواد لاری، امیر لطیفی، وحید لعلی پور،علی اکبر محمدزاده، محمدرضا مقیسه، یعقوب ملکی، علی ملیحی، حجت منتظری، علی نظری، سماء نورانی، امید نوروزیان، حمید نوید، حسین نیک خواه، مصطفی نیلی، بهزاد هوشمند، حامد یازرلو، فرشید یدالهی ، اکبر یوسفی، احمدرضا یوسفی، ماهان محمدی، آریا آرام نژاد، محمدرضا کربلایی، محمد معصومیان،علیرضا شهیری، مصطفی ابراهیم تبار، محمد علی ولایتی و...در زندان های کشور بسر می برند. و فعالان سیاسی زن: بهاره هدایت، مهدیه گلرو، سیما اشراقی، مريم اكبريمفرد، زينب بايزيدي، کبری بنازاده امیری، مطهره بهرامی، طره تقیزاده، زينب جلاليان، مریم جلیلی، ريحانه حاجابراهيم دباغ، نوشین خادم، نازیلا دشتی،سیما رجبیان، فاطمه رهنما، میترا زحمتی، مهوش شهریاری، فرشته شیرازی، روناك صفارزاده، اشرف علیخانی، هانیه فرشی شتربان، ناهید قدیری، نسرین قدیری، ژیلا کرمزاده مکوندی، محبوبه کرمی، فريبا كمالآبادي، شبنم مددزاده، صدیقه مرادی، لادن مستوفی، كفايت ملكمحمدي، عاطفه نبوي، منيژه نصرالهي، رزیتا واثقی، فرح واضحان، معصومه یاوری و ....
سالی که گذشت سال جنبش زندانیان سیاسی بر علیه تقلب و فریب بود. سالی که گذشت سال هماوردی قلم های بی پروای آنها با حاکمیت سرکوبگر بود. سال اعتراض و اعتصاب ها، سال طغیان کلمه بر علیه دروغ و نیرنگ....
سالی که گذشت سال اندوه و اشک مادران و همسران مبارزان دربند بود. سال بهانه های کودکانه و نگاههای پاک و معصوم کودکان در حسرت آغوش پدر و مادر بود. سال پدران و مادران بیمار و کهنسالی بود که برای دیدن عزیزان خود با ویلچر از پله های سالن ملاقات بالا برده شدند. سال صبوری ها و دعاها، سال دادخواهی و تظلم جویی...اما عجبا که حسرت یک آخ بر دل حاکمان ماند.
سالی که گذشت يادآور شهيدان گلگون كفن و مظلوم جنبش اعتراضی سبز بود. سال تهدید و ارعاب بازماندگان این اسوه های آزادی بود. سال فریادهای در سینه و بغض های مادران و همسرانی بود که حتی از حضور بر سر مزار پاره های تن خود محروم بودند. سال ظلم و ستم! سال بی عدالتی و قساوت! سال ترس حاکمان از فروپاشی پایه های قدرت!
در این ماهها و شبها "جرس" هیچگاه از یاد این اسطوره های مقاومت و ایستادگی و اندوه دلهای خانواده های آنها فارغ نبود. پای صحبت های آنان نشست و تلاش کرد روایتگر رنج و اندوه و دادخواهی خانواده "بزرگ" زندانیان سیاسی و سکوت و فریاد خانواده های شهدای سبز باشد.
شکست سکوت خانواده های شهدای جنبش سبز
در حالی که مسئولین حکومتی تلاش میکنند به شیوههای گوناگون موجودیت قربانیان و شهدای جنبش سبز را نفی کند اما مصاحبه ها و فریادهای خانواده این قربانیان در سال گذشته پرده از حقایقی برداشت که دیگر جایی برای انکار کشته شدگان بعد از انتخابات سال 88 در افکار عمومی باقی نمی گذاشت. سالی که گذشت سال شکست سکوت خانواده های شهدای جنبش سبز بود. سال افشای کشتار ناجوانمردانه معترضانی که جز حق آزادی چیزی نمی خواستند. نام این اسوه های مقاومت و مظلومیت در حافظه تاریخی ملت ایران نقش بسته است و با سرکوب و تهدید خانواده هایشان حذف نخواهد شد.
خانواده های بی پناه این شهدا لحظه ای دست از تلاش برای شناسایی آمران و عاملان این کشتارها بر نداشتند.
مادر شهید اشکان سهرابی در این زمینه به جرس می گوید که بارها به دادسرا رفته اما جز اینکه اعصابش را خرد کنند، جوابی به او داده نشده است.
اسماعیل مختاری پدر محمد نیز با اشاره به پیگیری های خود تاکید می کند: " پیگیری های ما تاکنون به نتیجه نرسیده است و هر بار که مراجعه می کنیم می گویند هنوز قاتلش را پیدا نکردیم. اما با این حال ما لحظه ای دست از شناسایی مسببین قتل فرزندمان بر نخواهیم داشت. یک جوانی رفته تا خواسته های مدنی اش را اعلام کند. او را کشته اند. به هر حال این حق ماست که بدانیم چه کسانی مسئول قتل فرزندمان هستند؟ هر کسی یک اعتراضی داشته باشد آیا حقش مرگ است؟!"
پدر بهنود رمضانی با بیان اینکه پیگیری برای شناسایی آمران این جنایات از وظایف بازماندگان است، خاطرنشان می کند: "این کشتار یکجا باید قطع شود. ما اهل انتقام گیری نیستیم اما باید مشخص شود آمرین چه کسانی هستند؟ تا کی می خواهند کتمان کنند؟ تا کی می توانند به مردم دروغ بگویند؟ آیا برای همیشه می شود به مردم دروغ گفت؟ تاریخ گواه است که نمی شود. من مطمئن هستم که روزی به آزادی خواهیم رسید زیرا همیشه نمی شود به مردم دروغ گفت و حقیقت را خفه کرد..."
در سالی که گذشت نیز شاهد مختومه اعلام شدن برخی پرونده ها بخاطر فشارها و تهدیدهای نیروی های امنیتی بر روی خانواده ها بودیم. اعظم آقا ولی مادر رامین آقازاده قهرمانی شهید کهریزک به بستن شدن پرونده فرزند شهیدش اشاره می کند و بیان می کند: "پرونده رسیدگی به شکایت شهادت پسرم مختومه اعلام شده است خودمان "ناچار" به دادن رضایت شدیم. خلاصه خیلی از اتفاقات می افتد که ما نمی توانیم کاری انجام دهیم، خیلی از اتفاقات..."
به راستی خیلی از اتفاقات! یکی از این اتفاقات خبر انتصاب سعید مرتضوی ( یکی از آمران جنایات کهریزک) به مدیر عاملی صندوق تامین اجتماعی در روزهای پایانی سال نود است. اما علی رغم این اتفاقات یکی از خانواده های قربانیان کهریزک به جرس می گوید: "دست از شکایتمان از آمران جنایات کهریزک و محاکمه آنها در دادگاه علنی بر نخواهیم داشت. تاریخ نیز گواه است که خون شهید پایمال نخواهد شد و ظلم رفتنیست!"
شهدایی که تاکنون احراز هویت شده اند : ندا آقا سلطان، فاطمه رجب پور، پریسا كلی، فهیمه سلحشور، شیلر خضری، مبینا احترامی، فاطمه براتی، ندا اسدی ، فاطمه سمسارپور، تینا سودی،علی موسوی، ترانه موسوی، شبنم سهرابی، مریم مهرآذین، حسین اخترزند، کيانوش آسا، سهراب اعرابی، عليرضا افتخاري، امير جوادي فر، محرم چگيني قشلاقي ، مسعود خسروی ، عباس دیسناد ، رامين رمضانی ، محسن روح الامینی، اشکان سهرابی، امير حسين طوفانپور، سعید عباسی فر، مصطفی غنیان، علی فتحعلیان، هادی فلاح منش، احمد کارگر نجاتی، بهزاد مهاجر ، نادر ناصری، احمد نعيم آبادي، مسعود هاشم زاده، مهدی کرمی، ناصرامیرنژاد، محمود رییسی نجفی، سعيداسماعيليخانببين، مراد آقاسی، حسين اكبري، واحد اكبري، محسن انتظامی، محسن ایمانی، محمد حسين برزگر، جعفر بروايه ، یعقوب بروایه ، سرور برومند ، حامد بشارتی، فرزاد جشني ، بهمن جنابی ، محسن حدادي ، بابک سپهر، حسن شاپوری، علي شاهدي ، کسری شرفی ، کامبیز شعاعی ، داوود صدري ، سيد رضا طباطبايي ، وحيد رضا طباطبايي، حسين طهماسبی ، سالار طهماسبي ، ميثم عبادي، ابوالفضل عبدالهي، حميد عراقي ، پور كاوه علي، رضا فتاحی، مصطفي كيارستمي ، محمد کامرانی ، حميد مداح شورچه، ایمان نمازی، محمد نيكزادي، ايمان هاشمي و میلاد یزدان پناه.
شهادت و حبس فعالان ملی مذهبی
سال نود در حالی به پایان رسید که هنوز داغ از دست دادن هاله سحابی و هدی صابر بر دلهاست. در یازدهم خرداد ماه هاله سحابی در مراسم تشییع جنازه پدرش عزت الله سحابی بر اثر ضربات ماموران امنیتی جان سپرد. هدی صابر فعال ملی مذهبی محبوس در زندان اوین پس از شنیدن خبر شهادت مظلومانه هاله دست به اعتصاب اعتراضی زد و در بیست و یکم همان ماه به بیمارستان منتقل و به شهادت رسید. تعدادی از زندانیان سیاسی طی صدور بیانیه ای بر مرگ هدی صابر بر اثر ضرب و شتم او شهادت دادند.
در حالیکه دستگاه قضایی مرگ هاله سحابی را طبیعی اعلام کرد شامخی همسر هاله در گفتگو با جرس اعلام کرد که ما شاهد داریم و منتظر برگزاری دادگاه هستیم. همچنین فریده جمشیدی همسر هدی صابر با بیان اینکه هنوز به نتیجه ای نرسیده اند، می گوید: "به اصرار می خواستند پرونده را ببندند که وکیلمان شکایت کرد و پرونده به جریان افتاد اما تاکنون به نتیجه ای نرسیده ایم. چند بار به پسر من تلفن های تهدید آمیزی شده که این پرونده هایی که دارید، قلابی است بیایید ما پرونده اصلی را بهتان بدهیم... اما غافل از اینکه اینها دیگر قدیمی شده و خودشان هم می دانند هدی در مظلومیت و "ناجوانمردانه" به شهادت رسید. من هیچگاه نخواهم گذاشت که خون صابر هدر رود، واقعا نخواهم گذاشت. 64 نفر هم شهادت داده اند و این کم نیست و فکر نکنم در تاریخ ایران تاکنون چنین مسئله ای سابقه داشته باشد."
اما ظلمهای رفته به همین جا خاتمه نیافت و در سالی که گذشت طیف ملی مذهبی بیشترین میزان بازداشتها و فشارها را تجربه کرد.علیرضا رجایی، مسعود پدرام، سعید مدنی و احسان هوشمند یکی پس از دیگری زندانی شدند و خانواده هایشان تحت فشارهای امنیتی قرار گرفتند.
راحت طلب مادر علیرضا رجایی به جرس گفت: "فرزند من یک منتقد و روشنفکر اجتماعی است که دغدغه کشور و مردمش را دارد، اما نمی دانم آقایان چه تصور می کنند؟ به همسرش گفته بودند اینها یک جریان فکری هستند که تفکرات خاصی را اشاعه می دهند. درصورتی که علیرضا یک جریان فکری خاص نیست، بلکه درد جامعه را می بیند و می شناسد."
همسر مسعود پدرام نیز در واکنش به این اقدامات و بگیر و ببندهای کینه توزانه اقتدارگرایان می گوید "ما بیدی نیستیم که به این بادها بلرزیم."
همچنین باید یاد کرد از غربت دلیرثانی فعال ملی مذهبی و یار و همنشین مرحوم هدی صابر که در سوگ مرگ هاله با هدی دست به اعتصاب غذا زد. تلخی هایی را در طی این سال در فراق یاران خود تحمل کرد. او هم اینک در بند 350 اوین محروم از حقوق اولیه خود به سر می برد و بخاطر ایستادگی بر مواضع برحق خود بارها به دادسرا احضار شده است. شیوا فلاح همسر دلیرثانی از احضار همسرش به دادسرای زندان اوین خبر داد و با تاکید بر مواضع او خاطر نشان می کند: "این هفته ها هر بار یک عده از زندانیانی را که بیانیه هایی را امضا کرده بودند به دادسرای اوین احضار می کنند و از آنها در خصوص این بیانیه ها سوال می کنند. همسرم هم در جواب آنها گفته است که این مطالبی که در این بیانیه ها ذکر کرده ایم "خواسته های به حق ملت است و ما هم جزو ملت ایران هستیم" و هیچ چیزی خلاف قانون بیان نکرده و نخواسته ایم."
"آزار و زندان" هدیه بازجویان به فعالان کارگری
بسیاری از فعالان حقوق کارگری در سال گذشته تنها به جرم دفاع از حقوق کارگران احضار و مورد بازجویی قرار گرفتند. در پی این برخوردهای غیرقانونی، کانون مدافعان حقوق کارگر در اطلاعيه ای ضمن محکوم کردن برخورد ها و حبس های غیرقانونی فعالان کارگری اين پرسش را مطرح کرده اند که چرا در حالی که برخی از مسئولان، در ظاهر از مبارزات ضدسرمايه داری در کشورهای ديگر حمايت می کنند، در ايران، فعالان کارگری که جرمی جز دفاع از حقوق کارگران در برابر سرمايه داران و متجاوزان به حقوق کار و مردم ندارند، مورد آزار و تعقيب و زندان قرار می گيرند؟
رضا شهابی عضو هیئت مدیره سندیکای کارگران شرکت واحد تهران از جمله این فعالان کارگری است که از خرداد سال 89 در بازداشت و در بلاتکلیفی بسر می برد. به گفته همسر این فعال کارگری وی با وجود شرایط نامناسب جسمانی و علی رغم برگزاری دادگاه هنوز در زندان و در بلاتکلیفی بسر می برد.
برادر این فعال کارگری از کارشکنی کارشناس پرونده برادرش خبر داده و گفته است که کارشناس پرونده خود را قدرت مطلق دانسته و به ما گفته است: "دادگاه، قاضی و مقامات قضایی هیچ کاره هستند و همه چیز در دست من است و هر چه من تصمیم بگیرم همان می شود و تا رضا شهابی هم با من راه نیاید وضعیت به همین شکل باقیست."
همچنین علی اخوان، بهنام ابراهيم زاده،علی نجاتی و ابراهیم مددی از جمله فعالان کارگری هستند که در حال گذراندن احکام خود می باشند.
حقوق بشر تعطیلی بردار نیست
طی سالهای اخیر بویژه سالی که پشت سر نهادیم فشارها و برخوردهای امنیتی با اعضای کانون مدافعان حقوق بشر و وکلا رو به افزایش بوده است. در تداوم این برخوردها طی هفته گذشته نرگس محمدی، نایب رئیس کانون مدافعان حقوق بشر از سوی دادگاه تجدیدنظر به شش سال حبس تعزیری و عبدالفتاح سلطانی عضو دیگر کانون مدافعان حقوق بشر به 18 سال حبس تعزیری محکوم شدند. خانم محمدی با بی اثر خواندن این احکام و فشارها بر جامعه حقوق بشری ایران در گفتگو با جرس تصریح کرده است: "با نبودن اعضای کانون مدافعان حقوق بشر یا پلمپ کردن دفتر کانون مدافعان بشر مقوله حقوق بشر در ایران تعطیل نمی شود. حقوق بشر جزو خواسته های اصلی ملت ایران است و یک ارزش جهان شمول است."
دهقان همسر سلطانی نیز می گوید: "من اول و آخر حرفم این است که مملکت بدون قانون پایدار نخواهد بود. اگر قانون اجرا نشود سنگ روی سنگ بند نمیشود. اگر آقای سلطانی در زندان است به خاطر این است که میخواسته قانون اجرا شود. همین قانون نیم بند ما اگر اجرا شود مملکت ما بیش از اندازه مشکلش حل خواهد شد. اما متاسفانه چنین نشده است و مسئولان حتی تن به اجرای قانونی که خودشان تصویب کردهاند نمیدهند."
نسرین ستوده از جمله وکلای دیگر دربند است که به جرم وکالت کشته شدگان و زندانیان پس از انتخابات سال 88 به به یازده سال حبس تعزیری، 20 سال ممنوعیت خروج از کشور و 20 سال محرومیت از وکالت محکوم و هم اینکه در زندان بسر می برد. رضا خندان همسر این وکیل دربند با تاکید بر اینکه تنها جرم همسرش دفاع از حقوق موکلینش بوده است به جرس گفته است: "یکی دو ماه قبل از بازداشت به خانم ستوده با عنوان یکی از نهادهای امنیتی با او تماس گرفتند حتی به خود من هم زنگ زدند و تهدید می کردند که اگر از فلان پرونده کناره گیری نکنند، دچار مشکلات خواهند شد و همین اتفاق هم افتاد..."
محمد سیف زاده و قاسم شعله سعدی از دیگر وکلای دربند هستند که همسران آنها بارها نسبت به شرایط نامناسب جسمانی آنها هشدار دادند و خواستار رسیدگی به وضعیت آنها شدند.
روزنامه نگارانی که حاضر به معامله نشدند
در روزهای پایانی امسال شاهد ایستادگی روزنامه نگارانی بودیم که در مقابل آزادی خود حاضر به معامله نشدند. نازنین خسروانی، روزنامه نگار آرام و شجاعی که نامه درخواست عفو را امضاء نزد و به زندان رفت. او در حالی به زندان برده شد که چند روزی بیشتر به آغاز سال نو نمانده بود. اعظم افشاریان مادر نازنین در حالیکه از درد و دلتنگی اشک می ریخت اما مفتخر دخترش بود و به جرس گفت: "نازنین هر بار که احضارش می کردند چمدان خود را با خودش می برد. به او می گفتند عفو نامه را امضاء کن تا قاضی اجازه دهد که آزاد باشی. اما نازنین هر بار تکرار می کرد که امضاء نمی کند..."
مادر حسین رونق ملکی از دیگر مادران رنج دیده ای است که فرزند او نیز در بدترین شرایط جسمانی بر سر سلامتی خود معامله نکرد و حاضر به اعتراف تلویزیونی بر علیه خود و دوستانش نشد. زلیخا موسوی مادر او در قبال این فشارها سکوت نکرد و گفت: "تهدیدم کرده اند که می آییم دخترهایت را هم می گیریم اما غافل از اینکه ما از چیزی هراس نداریم و سکوت نخواهیم کرد."
کیوان صمیمی، عیسی سحرخیز، احمد زیدآبادی، مسعود باستانی، بهمن احمدی امویی، مهدی محمودیان، علی ملیحی، سعید متین پور، عدنان حسن پور، مهردادسرجویی، رضا جلودارزاده، فریدون صیدی راد و ....از جمله روزنامه نگاران محبوسی هستند که لحظه ای از مواضع خود کوتاه نیامدند و قلم ها را بر زمین نگذاشتند. در تمامی لحظات سرنوشت ساز کشور از پشت حصار با صدور بیانیه ها و نامه ها در راستای آگاهی رساندن به مردم موضع گیری نمودند.
استبداد را مایوس می کنیم!
سالی که گذشت سال محرومیت دانشجویان از حضور در صحنه علم و سیاست بود. اما از پشت دیوارهای بلند و آهنین زندان چه نیک درخشیدند و پیام و درس آزادگی و ایستادگی سردادند. مجید دری خطاب به ملت ایران می گوید: "یک سال دیگر گذشت اما در میان شمایم و این دیوارهای نفرین شده میانمان. سخت بود اما دلگرمی شما مثال زدنی و قابل تقدیر...این روزهای سیاه را می گذرانیم، چرا که از ابتدا فریاد زدیم “ما همه با هم هستیم”. شعار ما این بود و پیاممان همواره امید بود و تلاش. یأس و دلسردی خواست استبداد است که بر ما مستولی گردد، که در این راه از هیچ کاری دست بردار نیست. اما ما مأیوسشان می کنیم و با ادامه راه سبزمان به سبزی فرداها می اندیشیم."
مادر دلتنگ او می گوید: "بخاطر دل مجیدم که در پشت میله ها است سفره هفت سین را می چینم و عکس مجیدم را در کنار قرآن بر سر سفره هفت سین می گذارم. نمی دانید با چه حالی دعای "یا مقلب القلوب و الابصار یا مدبر اللیل و النهار یا محول الحول و الاحوال حول حالنا الی احسن الحال" را می خوانم. خدایا قسمت می دهم همه عزیزان دربندمان را از زندان رها کن و به آغوش خانواده هایشان بازگردان!"
صدای مادر رنجور مجید توکلی را گوش می دهیم که دلتنگ در آغوش کشیدن فرزند خود است اما مجید باز به جرم ایستادگی بر عهد خود با مردم محروم از مرخصی است. سالی دیگر از حبس غیرقانونی بهاره هدایت ها، مهدیه گلروها، عاطفه نبوی ها، مصطفی نیلی ها، جواد علیخانی ها، مهدی خدایی ها و ...گذشت.
نخبگان و دانشمندان جوان کشورمان امید کوکبی و علی اکبر محمد زاده را ماهها به جرم خدمت به کشور در حبس کردند. مادر امید با تاکید بر اینکه فرزندش یک چهره علمی است، می گوید: " از مسئولان قضایی می خواهم که بیشتر از این باعث رسوایی سیستم قضایی کشور نشوند و با برخورد درست با پرونده اندک آبروی باقیمانده خود را حفظ کنند."
و اینچنین سالی دیگر گذشت!
تو که درس آزادی و رهایی دادی، اسارت چرا؟!
سالی که بر معلمان دربند و خانواده هایشان گذشت را با این جمله مادر محمد داوری آغاز می کنیم که خود گواه دردها و رنج های آنهاست. او می گوید: "دعا کنید که عید در خانه ام را بزنند و محمدم از در وارد شود." و چه دردناک بود زمانیکه باخبر شدیم امسال نیز همانند عید سال گذشته این مادر و فرزند محروم از کنار هم بودن بر سر سفره هفت سین هستند...
آری، امسال دوازدهم اردیبهشت، روز معلم را در حالی پشت سر گذاشتیم که جمعی از معلمان دلسوز کشورمان، این روز را به جای حضور در کلاسهای درس، در پشت میله های زندان سپری کردند. عبدالله مومنی یکی از معلمان دربند سبزی است که علی رغم وضعیت نامناسب جسمانی و فشارهای شدید مقاوم ایستاده است. او به مناسبت فرا رسیدن روز معلم می نویسد: "در این روزها هنوز هم از پشت میله های زندان به روزهای شیرینی می اندیشیم که آن روز در مدرسه ایران همه مشق آزادی نمایند و با استقرار دموکراسی، عدالت را به ارمغان آورند."
شبنم بداقی در دلنوشته ای به پدرش رسول بداقی که هم اکنون در زندان رجایی شهر بسر می برد می نویسد: "آيا مي توان اين معلمان از خودگذشته را فراموش كرد؟ آيا مي توان اين معلماني را كه با رفتن به جايي نامعلوم ،سرنوشت خود را به دست باد مي سپارند؛ زنداني كرده و به كام نااميدي برد؟ و وجود آنها را را چگونه مي توان از ياد برد؟ پرنده ي من تو كه درس آزادي و رهايي دادي؛ تو كه مشتاق پروازي؛ اسارت چرا؟"
اما گویی اسارت بس نیست و معلمان این مرز و بوم باید تاوان خدمت خود را با خشونت بگیرند. امسال مادرعلی پور سلیمان، عضو شورای مرکزی سازمان معلمان ایران سکوت خود را شکست و به جرس آنچه بر فرزندش رفته را گفت : "وقتی رفتم لباسهایش را تحویل بگیرم دیدم لباسهایش خونی است، او را کتک زدند و در توالت انداختند... به ما گفتند اعتراض نکنید تا عفو بخورد، ما اعتراض نکردیم اما تاثیری نداشت."
سالی که گذشت حتی معلمانی که احکام سنگین و غیرعادلانه خود را به پایان رسانند در امان نبودند. سید هاشم خواستار رئیس کانون صنفی معلمان مشهد و همسر او صدیقه مالکی فرد و از فعالین فرهنگی مشهد به تشویش اذهان عمومی و تبلیغ علیه نظام متهم و احضار شدند.
کینه و عناد حاکمیت با اعضای دربند احزاب
دکتر محسن میردامادی، سیدمصطفی تاج زاده، دکتر عبدالله رمضان زاده، دکتر محسن امین زاده، دکتر داوود سلیمانی، محمد اسماعیل صحابه، مهدی اقبال، احمدرضا احمدپور، سید احمد میری، علیرضا فلاحتی از اعضای دربند جبهه مشارکت اسلامی ایران هستند که تا زمان تنظیم این گزارش با مرخصی آنها موافقت بعمل نیامده است.
سید مصطفی تاجزاده عضو ارشد حزب مشارکت، بیش از ماهها بصورت غیرقانونی در بند قرنطینه و در شرایط ایزوله و انفرادی های متناوب نگهداری شده است. اما سپاه و مقامات بالا به این حد از فشار هم راضی نشدند و برای فخرالسادات محتشمی پور همسر وی نیز حکم چهار سال زندان تعلیقی را صادر نمودند. اما این زن مبارز نیز به راهی که با همسرش انتخاب کرده اعتقاد دارد و فشارها هیچ اثری بر روی پیگیری های سرسختانه اش برای رسیدن به آزادی ندارد. او می گوید: "من نمی توانم زمانیکه آقای تاجزاده در وضعیت دشوار و حاد قرار دارد و هیچ مقامی هم نمی تواند پاسخگو باشد و دستورات از بالا صادر می شود، سکوت کنم. متاسفانه صدای ما، مکاتبات و عریضه های ما و نامه های ما که به مسئولین نمی رسد و مراجعات ما به نتیجه نرسیده است به همین جهت من نمی توانم نسبت به این شرایط و فشارهای مضاعف بر همسرم سکوت کنم. نمی دانم آن کینه و عناد شخصی که بر روی ایشان اعمال می شود تا کجا ادامه خواهد داشت؟ اما وقتی توجه و آگاهی مردم که مدام پیگیر وضعیت آقای تاجزاده هستند را می بینیم دلگرم می شویم."
همچنین همسر دکترعبدالله رمضان زاده صاحبان قدرت را به تغییر و اصلاح روندهای موجود و اشتباهاتشان فرامیخواند و تاکید میکند که "هنوز دیر نشده؛ مسئولان می توانند ظلم ها و اشتباهات را جبران کنند."
از سوی دیگر بهزاد نبوی، فیض الله عرب سرخیو ابوالفضل قدیانی از اعضای دربند شوراى مرکزى سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی هستند که علی رغم مشکلات جسمانی حاد در حبس بسر می برند و تاکنون با مرخصی دو نفر اول موافقت نشده است.
خانم قدس همسر عرب سرخی خطاب به مسئولین می گوید: "امیدوارم تا دیر نشده و فرصتهای اندکی برای جبران مانده، رهنمودهای دلسوزان را بشنوند و همه پایگاه های مردمی را از دست ندهند و بدانند که هیچ ظلمی دوام ندارد."
در سال نود اعضای نهضت آزادی ایران با افزایش فشارهای غیرقانونی روبرو بودند. در تداوم این فشارها بود که محمد توسلی در آبان ماه بازداشت و ماهها در انفرادی و تحت بازجویی بسر برد. خانم یزدی همسر مهندس توسلی به مقاومت همسرش اشاره کرد و گفت: "تحت فشار هستند؛ چیزی از ایشان می خواهند که وی زیر بار نمی رود..." نهایتا در اسفند ماه توسلی به همراه دامادش فرید طاهری به مرخصی آمدند اما پس از دو روز بطور غیر منتظره به زندان بازگردانده شدند.
عماد بهاور عضو دیگر نهضت آزادیست که محروم از طبیعی ترین حقوق خود یعنی مرخصی و ملاقات حضوری سومین عید خود را در پشت میله ها زندان می گذراند. همچنین امیر خرم و محسن محققی از دیگر اعضای محروم از مرخصی می باشند.
این عید بر ما حرام باد!
سالی که گذشت یادآور غربت و مظلومیت مادران و همسرانی بود که دردمندانه در پشت دیوار اوین در آرزوی ملاقات عزیزان خود روزها را به شب رسانند و با طلوع روزی دیگر خسته اما مصمم از دادستانی به اوین، از اوین به دادستانی پیگیر گرفتن مرخصی بودند.
سالی که گذشت یادآور تحصن ها و اعتراضات خانواده های زندانیان سیاسی بود. خانواده های زندانیان سیاسی بارها برای بیان مشکلات و مسائل خود به مقامات قضایی مراجعه کردند اما این پیگیریها همواره به دستور از "بالا" با بن بست مواجه شد. اعضای خانواده "بزرگ" زندانیان سیاسی بارها با انتشار بیانیه ها و نامه ها و رنج نامه ها، برخوردها و رفتارهای خشونت آمیز مسئولین را محکوم کردند.
و اینکه در آستانه فرا رسیدن نوروزی دیگر جمعی از خانواده های زندانیان سیاسی در پیامی می گویند: "این عید بر ما حرام مباد! این یک آرزوی ملی است... این روزها همه به یک چیز می اندیشند: عیدی که شادی را برای همه شهروندان به ارمغان آورد علیرغم این سختی ها و دردهای مشترک! این عید به واقع آن گاه برای همه ایرانیان در سراسر ایران و بلکه جهان عید می شود که سفره های عید با حضور پدرها و مادرها و فرزندان دربند رونق گیرد و چراغ و اجاق خانه های غم زده با وجود این عزیزان روشن و گرم شود و لبخند برلب ها آید. ما منتظریم و همه آنان که عید را مبارک می خواهند در انتظارند."
سالی که گذشت شاهد ادامه اسارت آزادگان دربند بود؛ اسعد ابراهیم زاده، محمد ابراهیمی، مجتبی احمدی، افشین اسانلو، حسن اسدی زیدآبادی، مهدی اقبال، رضا انتصاری، کامران ایازی، حمیدرضا ایزدیاری، اسماعیل برزگر، علیرضا بهشتی،امیر بهمنی، محمد پارسا، سعید جلالی فر، علی جمالی، حمیدرضا خادمی، مهدی خدایی، بابک داشاب، محسن دانشپور مقدم، احمد دانشپور مقدم، مصطفی دانشجو، حسین زرینی، شاهین زینعلی، آرش سقر، علی شکرچی، حسام شهسواری، محسن صادقی نور، سروش صفاوردی، سینا ظهیری، ابوالفضل عابدینی، رضا عزیزی، جواد علیخانی، معصوم فردیس، مهدی فروزنده پور، عبدالرضا قنبری، محمد صدیق کبودوند، مهدی خزعلی، افشین کرم پور،مجید توکلی، مجید دری، ضیا نبوی، فرزاد مددزاده، حمزه کرمی، امید کوکبی، مهدی کوهکن، رضا کیارش پور، رضا گلی زاده اخلاقی، علی گودرزی، کوهیار گودرزی، جواد لاری، امیر لطیفی، وحید لعلی پور،علی اکبر محمدزاده، محمدرضا مقیسه، یعقوب ملکی، علی ملیحی، حجت منتظری، علی نظری، سماء نورانی، امید نوروزیان، حمید نوید، حسین نیک خواه، مصطفی نیلی، بهزاد هوشمند، حامد یازرلو، فرشید یدالهی ، اکبر یوسفی، احمدرضا یوسفی، ماهان محمدی، آریا آرام نژاد، محمدرضا کربلایی، محمد معصومیان،علیرضا شهیری، مصطفی ابراهیم تبار، محمد علی ولایتی و...در زندان های کشور بسر می برند. و فعالان سیاسی زن: بهاره هدایت، مهدیه گلرو، سیما اشراقی، مريم اكبريمفرد، زينب بايزيدي، کبری بنازاده امیری، مطهره بهرامی، طره تقیزاده، زينب جلاليان، مریم جلیلی، ريحانه حاجابراهيم دباغ، نوشین خادم، نازیلا دشتی،سیما رجبیان، فاطمه رهنما، میترا زحمتی، مهوش شهریاری، فرشته شیرازی، روناك صفارزاده، اشرف علیخانی، هانیه فرشی شتربان، ناهید قدیری، نسرین قدیری، ژیلا کرمزاده مکوندی، محبوبه کرمی، فريبا كمالآبادي، شبنم مددزاده، صدیقه مرادی، لادن مستوفی، كفايت ملكمحمدي، عاطفه نبوي، منيژه نصرالهي، رزیتا واثقی، فرح واضحان، معصومه یاوری و ....
جــرس:
در ادامه پیامهای تبریک بین المللی به مناسبت عید نوروز، دبیرکل سازمان ملل متحد، با انتشار پیامی فرا رسیدن نوروز را تبریک گفت. و در پیام نوروزی خود اعلام نمود توجه به پیام صلحی که در قلب مراسم نوروز نهفته است، از اهمیت ویژهای برخوردار است.
به گزارش دویچه وله، بان کیمون، در پیام نوروزی خود با اشاره به شرایط ویژه در کشورهایی که این مراسم را جشن میگیرند گفت، در چنین زمان سختی، پیام صلحی که در قلب مراسم نوروز جای دارد، از اهمیت ویژهای برخوردار است.
مون در پیام خود به مناسبت نوروز تاکید کرده است که فرارسیدن نوروز یاد آور این واقعیت است که "همه ما باید با هم برای دست یافتن به آیندهای بهتر تلاش کنیم."
وزیر امور خارجه آمریکا نیز روز دوشنبه (۲۹ اسفند/ ۱۹ مارس) با انتشار بیانیهای فرارسیدن نوروز را تبریک گفت. هیلاری کلینتون با تأکید بر لزوم احترام به حقوق بشر و آزادی، فرا رسیدن نوروز را به ایرانیان و به مردم دیگر مناطقی که این جشن را برگزار میکنند، تبریک گفت.
هیلاری کلینتون در این بیانیه گفته است: "خرسندم بهترین آرزوهای خود را نثار همه آنهایی کنم که مراسم نوروز را جشن میگیرند."
ویلیام هیگ، وزیر امور خارجه بریتانیا نیز پیشتر در وبسایتی که وزارت امور خارجه بریتانیا در آستانه سال نوی ایرانی با هدف ایجاد امکان برقراری ارتباط و گفتوگوی مستقیم با ایرانیها راه اندازی کرده است، عید نوروز را تبریک گفت.
پیام نوروزیمحمد علی الهی
جــرس: در ادامه پیام های تبریک نوروزی، محمد علی الهی، امام دارالحکمه اسلامی آمریکا نیز، نوروز و فرا رسیدن سال نو را تبریک و تهنیت گفته و "تطهیر دلها، تقدیم هدایا، صله ارحام، و گذراندن ساعاتی به دعا و مناجات، نماز و نیاز و آرزوی رفاه و رهائی ملت ایران از دشواریهای داخلی و درد سرهای روزافزون خارجی" را از درگاه خداوند خواستار شده است.
به گزارش منابع خبری جرس، امام الهی در پیام نوروزی خود به مناسبت فرا رسیدن سال ۱۳۹۱خورشیدی، همچنین آورده است: "در سلامهای نوروزی جمله «والسلام علی ربیع الأنام» را بیاد آورید. سلام بر بهار بشریت، بزرگواری که بهار آزادی و عدالت جهانی را بشارت می دهد. آنکه رستاخیز رویاروئی با جهالتها، فسادها، فرعونیتها و ستمگریها را رهبری کرده و سرانجام بر دجالهای دنیای سیاست و اقتصاد پیروز می شود."
متن کامل این پیام نوروزی به شرح زیر است:
بسم الله الرحمن الرحیم
يا مقلب القلوب و الابصار، يا مدبر اليل و النهار، يا محول الحول و الاحوال، حول حالنا الي احسن الحال
سلام علیکم و رحمة الله و برکاته
فرا رسیدن عید نوروز و بهار بیداری طبیعت را به همه هموطنان ارجمند ایرانی و همه ملیت هائی که نوروز را گرامی میدارند صمیمانه تبریک و تهنیت می گویم.
پیام نوروز پیام زندگی، زیبائی،روشنائی، سرسبزی، سرور، سلامتی، صفا و صمیمیت است.
تحویل سال نه تنها تجدید حیات طبیعت بلکه فرصتی برای تحول دلها، جانها، ایده ها، اندیشه ها، و انگیزه هاست.
سنت خانه تکانی فرصتی برای تکاندن روح و روان و نظافت آن از غبار ناپسندیها، بی مهریها، افراط گریها و اصلاح و آشتی در پرتو سفره سین های قرآنی است.
سنت خانه تکانی فرصتی برای تکاندن روح و روان و نظافت آن از غبار ناپسندیها، بی مهریها، افراط گریها و اصلاح و آشتی در پرتو سفره سین های قرآنی است.
تطهیر دلها، تقدیم هدایا، صله ارحام، و گذراندن ساعاتی به دعا و مناجات، نماز و نیاز و آرزوی رفاه و رهائی ملت ایران از دشواریهای داخلی و درد سرهای روزافزون خارجی!
در سلامهای نوروزی جمله «والسلام علی ربیع الأنام» را بیاد آورید. سلام بر بهار بشریت، بزرگواری که بهار آزادی و عدالت جهانی را بشارت میدهد. آنکه رستاخیز رویاروئی با جهالتها، فسادها، فرعونیتها و ستمگریها را رهبری کرده و سرانجام بر دجالهای دنیای سیاست واقتصاد پیروز می شود!
امید است مراسم نوروزی مدرسه فارسی رضوی که ساعت 3 بعد از ظهر یکشنبه 25 مارچ در دارالحکمه برگزار می شود، فرصت ارزشمندی برای دیدار دوستان ایرانی ایالت میشیگان و لذت از برنامه نونهالان ایرانی تبار و فارسی زبان این بنیاد افتخارانگیز فرهنگی باشد!
اجازه دهید این پیام متواضعانه نوروزی را با سروده سرورانگیز سعدی پایان دهم.
بامدادی که تفاوت نکند لیل و نهار
خوش بود دامن صحرا و تماشای بهار
بلبلان وقت گل آمد که بنالند از شوق
نه کم از بلبل مستی تو، بنال ای هشیار
آفرینش همه تنبیه خداوند دلست
دل ندارد که ندارد به خداوند اقرار
نعمتت بار خدایا ز عدد بیرونست
شکر انعام تو هرگز نکند شکرگزار
حبذا عمر گرانمایه که در لغو برفت
یارب از هر چه خطا رفت هزار استغفار
سعدیا راست روان گوی سعادت بردند
راستی کن که به منزل نرود کجرفتار
محمد علی الهی امام دارالحکمه اسلامی
29/12/1390
Islamic House of Wisdom
22575 Ann Arbor Trail
Dearborn Hts. MI, 48127
313.359.1221
Fax: 313.359.1709
http://www.islamichouseofwisdom.com
جــرس:
در ادامه پیام های تبریک نوروزی، هیلاری کلینتون، وزیر خارجه آمریکا نیز، روز دوشنبه، در پیامی فرا رسیدن عید نوروز را به مردم ایران تبریک گفت.
به گزارش رادیو فردا، در بیانیه خانم کلینتون آمده است: "خرسندم بهترین آرزوهای خود را به همه آنهایی که مراسم نوروز را جشن می گیرند ارسال کنم."
وزیر خارجه آمریکا گفته است: "نوروز طی بیش از ۳٠٠٠ سال برای میلیون ها نفر در سراسر دنیا زمانی برای امید بوده است. روح محبت، خانواده و تولد دوباره عمیقا در سرتا سر سنت غنی فرهنگی نوروز تنیده شده است و تعهد مشترک ما را به آینده ای بهتر به ما یادآوری می کند."
هیلاری کلینتون در این پیام گفته است: "مردم ایالات متحده در استقبال از فرصت های این سال جدید و امکانات تقویت پیوند های خانوادگی و دوستی به شما می پیوندند. ما درحالی که با چالش های تازه روبرو می شویم، به حمایتمان از حقوق جهانی بشر و آزادی بیان، حقوقی که مروج صلح، پیشرفت و سعادت هستند، متعهد می مانیم. نوروزتان پیروز، هر روزتان نوروز."
طی سالهای اخیر، باراک اوباما، رئیس جمهور آمریکا نیز، پیام های تبریک نوروزی برای ایرانیان ارسال کرده بود.جــرس:
در ادامه پیام های تبریک نوروزی، گروه «مادران پارک لاله»، « شورای دفاع از حق تحصیل» پیامهایی جداگانه صادر کرده و بر "تلاش برای احقاق حقوق" و "همبستگی برای رسیدن به آزادی" تاکید کردند.
به گزارش تارنمای «مادران پارک لاله»، این گروه که متشکل از مادران و بستگان و حامیان جانباختگان سالهای اخیر است، با صدور بیانیه ای، تأکید کردند که علیرغم تمام فشارها، در سال جدید، بار دیگر قامت راست کرده و با همبستگی، پایه های ستمکاری را درهم خواهند شکست.
در پیام این تشکل آمده است: "دلهامان اگر چه خونین است و سنگینی دردهای مکرر جسم و جانمان را سخت می فشرد. اما با باوری سخت عمیق به درستی راهی که می¬رویم، در آستانه ی سالی نو، دوباره قامت راست کرده و گامی نو به پیش بر می داریم تا خواسته هایمان را دست یافتنی تر کنیم.
ما مادران پارک لاله ایران، به همراه همبستگی جهانی حامیان در خارج از کشور، پای در این راه نو نهاده ایم که سال تازه را به سال همبستگی و اتحاد دادخواهان و فشرده تر کردن صفوف دادخواهی در حد توانمان بدل کنیم. دادخواهانی که هر کدام به نوعی در جهت افشاگری جنایتهای بیشمار رژیم استبدادی حاکم بر ایران می کوشند و تلاشگران عرصه دادخواهی اند.
مادران پارک لاله ایران و همبستگی جهانی حامیان خارج از کشور، مطابق میثاق همیشگی خود خواهان آزادی فوری و بی قید و شرط همه ی زندانیان سیاسی و عقیدتی بوده و معتقدند که به بند کشیدن انسان هایی که در پی کسب حقوق اجتماعی و فردی خود هستند، خلاف همه گونه اصول انسانی و قانونی است.
ما همچنان ایستاده ایم و سه خواسته خود را فریاد میزنیم و برای رسیدن به این خواست های دادخواهانه از هیچ تلاشی فرو گزار نخواهیم بود. آزادی زندانیان سیاسی و عقیدتی، لغو مجارات اعدام از قوانین مجازاتی ایران، مجازات آمران و عاملان جنایات رژیم طی دوران حکومت اش در دادگاه های علنی و مردمی تا سرانجام کارزار دادخواهی را در افق عدالت بنشانیم. "
شورای دفاع از حق تحصیل
به مناسبت فرا رسیدن نوروز و سال نو، و درحالیکه گروهی از دانشجویان همچنان زندانی و ممنوع از تحصیل و معلق می باشند، شورای دفاع از حق تحصیل، ضمن تبریک سال جدید به جامعه دانشگاهی ایران، خواستار آزادی فعالان دانشجویی دربند شد.
به گزارش تارنمای این تشکل دانشجویی، در بیانیه نوروزی همچنین اظهار امیدواری شده است که "سال جدید، سال آزادی و لغو تمام احكام ظالمانه محرومیت و زندان باشد."
کاظمینی بروجردی
محمد حسین کاظمینی بروجردی، روحانی منتقد حکومت و زندانی در اوین نیز، طی پیامی که در سایت «بام آزادی» منتشر شده، آورده است: "چگونه فرارسیدن بهار را تبریک بگویم، در حالی که بشریت در خزان عمر بسر می برد، آیا نوروز به معنای نوین روز نیست؟ چسان نو شدن روز را تجسم کنیم در زمانی که هیج روزی، تازگی نداشته و تقویم جاری، تکرار دردها و رنجها و مصیبتهاست!
آیا در فقر و فلاکت و اندوه وآه، عید، معنا دارد؟ روزگاری که خط فقر در یک ونیم میلیون تومان و خط فقر شدید در پانصد و هفتاد هزار تومان از سوی مسئولین امور اعلام شده و اکثریت قاطع ملت درآمدی در حد همین آمار دارند، آیا باز هم شادی و شادمانی مفهومی دارد؟
درمان که به قرار قانون اساسی، باید مجانی باشد بزرگترین معضل گروه کثیری از مردم بینوا و بیچاره است و عزیزانشان در بستر مرگ تدریجی قرار دارند چرا که داروهای گران ومعالجات سنگین، کمر محرومین را شکسته و اشکها را در آورده، آیا ارقام بیکاری و اعتیاد و طلاق و خودکشی و سرقتهای شکننده و کلاهبرداریهای فراگیر، مطابق با واقعیت است؟ در صورتیکه بسیاری از ائمه جمعه و نمایندگان مجلس به دروغ بودن آنها اعتراض کرده اند.امروز صدای گریه از درون و برون رعیت مظلوم در آمده و با آهنگ اسفناک نوروز، در آمیخته و لاله های بی رمق را می پروراند و نسیم روزمرگی، غنچه های عشق را می سوزاند! آیا به تجدید چنین سالهایی باید گریست یا خندید؟
به هر تقدیر از قبرستان اوین و گور تفتیده ام به همه شما احترام می کنم ."
درمان که به قرار قانون اساسی، باید مجانی باشد بزرگترین معضل گروه کثیری از مردم بینوا و بیچاره است و عزیزانشان در بستر مرگ تدریجی قرار دارند چرا که داروهای گران ومعالجات سنگین، کمر محرومین را شکسته و اشکها را در آورده، آیا ارقام بیکاری و اعتیاد و طلاق و خودکشی و سرقتهای شکننده و کلاهبرداریهای فراگیر، مطابق با واقعیت است؟ در صورتیکه بسیاری از ائمه جمعه و نمایندگان مجلس به دروغ بودن آنها اعتراض کرده اند.امروز صدای گریه از درون و برون رعیت مظلوم در آمده و با آهنگ اسفناک نوروز، در آمیخته و لاله های بی رمق را می پروراند و نسیم روزمرگی، غنچه های عشق را می سوزاند! آیا به تجدید چنین سالهایی باید گریست یا خندید؟
به هر تقدیر از قبرستان اوین و گور تفتیده ام به همه شما احترام می کنم ."
ساعت ۸ و ۴۴ دقيقه و ۲۷ ثانيه روز سهشنبه، آغاز سال ۱۳۹۱
یا مدبر اللیل و النهار
یا محول الحول و الاحوال
حول حالنا الاحسن الحال
ای آنکه به تدبیر تو گردد ایام
ای دیده و دل از تو دگرگون مادام
ای آنکه به دست توست احوال جهان
حکمی فرما که گردد ایام به کام
گشت گرداگرد مهر تابناک،ایران زمین
روز نو آمد و شد شادی برون زندر کمین
ای تو یزدان،ای تو گرداننده ی مهر و سپهر
برترینش کن برایم این زمان و این زمین
دعای تحویل سال با صدای شجریان:
سال ۱۳۹۱ بر همگان مبارک باد
یا مقلب القلوب و الابصاریا مدبر اللیل و النهار
یا محول الحول و الاحوال
حول حالنا الاحسن الحال
ای آنکه به تدبیر تو گردد ایام
ای دیده و دل از تو دگرگون مادام
ای آنکه به دست توست احوال جهان
حکمی فرما که گردد ایام به کام
گشت گرداگرد مهر تابناک،ایران زمین
روز نو آمد و شد شادی برون زندر کمین
ای تو یزدان،ای تو گرداننده ی مهر و سپهر
برترینش کن برایم این زمان و این زمین
دعای تحویل سال با صدای شجریان:
با حضور محمد ملکی و محمد نوری زاد
به گزارش کلمه اقایان ملکی و محمد نوری زاد و نیز خانواده آقای هوشمند که در زندان به سر میبرد لحظه تحویل سال نو را مقابل اوین گذراندند اما با ممانعت ماموران امنیتی مواجه شدند.
پس از آن این جمع کوچک از پشت درب اصلی زندان اوین به روی پل رودخانه ای که از مجاور زندان عبور می کند رفتند اما درآنجا نیزمأموران این جمع را متفرق کردند تا مبادا دعای سال تحویل و سبزه وسنجدی که درسفره کوچک این جمع بود مشکلی برای حاکمیت پدید آورد. خانواده احسان هوشمند که اکنون درزندان اوین به سرمی برد از صبحگاه این روز سفره هفت سین خود را در پس دیوار زندان اوین پهن کرده بودند. دختر هشت ساله احسان هوشمند روی برگه ای نوشته بود: بابا دوستت دارم به خانه برگرد.
عکس/ سفره هفت سین کوچکی مقابل زندان اوین؛ بابا دوستت دارم به خانه برگرد
دکترمحمد ملکی و محمد نوری زاد سال تحویل درکنار خانواده زندانیان سیاسی را درمقابل زندان اوین سپری کردند.به گزارش کلمه اقایان ملکی و محمد نوری زاد و نیز خانواده آقای هوشمند که در زندان به سر میبرد لحظه تحویل سال نو را مقابل اوین گذراندند اما با ممانعت ماموران امنیتی مواجه شدند.
پس از آن این جمع کوچک از پشت درب اصلی زندان اوین به روی پل رودخانه ای که از مجاور زندان عبور می کند رفتند اما درآنجا نیزمأموران این جمع را متفرق کردند تا مبادا دعای سال تحویل و سبزه وسنجدی که درسفره کوچک این جمع بود مشکلی برای حاکمیت پدید آورد. خانواده احسان هوشمند که اکنون درزندان اوین به سرمی برد از صبحگاه این روز سفره هفت سین خود را در پس دیوار زندان اوین پهن کرده بودند. دختر هشت ساله احسان هوشمند روی برگه ای نوشته بود: بابا دوستت دارم به خانه برگرد.
کشته شدن زایران ایرانی در انفجار کربلا
تعدادی زائر ایرانی در اثر وقوع انفجار در عراق جان خود را از دست داده اند.روز سه شنبه، ۱ فروردین (۲۰ مارس) گزارش شد که در شماری از شهرهای عراق از جمله کربلا و سامرا، از شهرهای زیارتی شیعیان، انفجارهایی روی داده و تعدادی کشته و زخمی برجای گذاشته است.
به گزارش بی بی سی، شهرهای کربلا، سامرا، بعداد و کرکوک از شهرهایی محل وقوع انفجارهای روز سه شنبه بوده اند تلفات سنگینی برجای گذاشته است.
خبرگزاری فارس گفته است که در انفجار بمب در شهر کربلا پنج زائر ایرانی کشته و یک نفر به شدت زخمی شده است.
یک مقام مسئول در سازمان حج و زیارت ایران به این خبرگزاری گفته است که از آنجایی که انفجار کربلا در محل پیاده و سوار شدن مسافران صورت گرفت، تعداد کشته ها زیاد بوده است.
هنوز آمار دقیق تعداد کشته ها و مجروحان این بمب گذاری ها مشخص نشده است.
در همین حال آمار تائید نشده از کشته شدن دست کم ۳۸ نفر و مجروح شدن شمار زیادی در جریان بمب گذاری های روز سه شنبه در شهرهای مختلف عراق حکایت دارد.
ویدئو/ راه سبز را زندگی باید کرد
راه سبز را باید زندگی کرد سخنی پیچیده و تازهای و دعوت به امری ناشناخته نیست. بلکه توجه دادن به همان چیزی است که دارید تجربه میکنید، و این که حرکت امروز مردم ما به خلاف عهدهای پیشین، آغاز نوعی از زندگی است. در همصداییها و پیوندها و چشمپوشیها و یکرنگیها و هوشمندیها و سرزندگیهایی که ادامه این مسیر مستلزم آن است حظی وجود دارد که زندگی را سرشارتر میکند.این بخشی از پیام میرحسین است که در پیامی بعد از روز قدس گفته بود. راه سبز زندگی. راهی به بلندی تاریخ بشریت.
در این کلیپ کوتاه که به همت جوانانی سبز و پرامید تهیه شده، بخش هایی از بیانیه های هجده گانه میرحسین موسوی گزینش و مرور شده است. به امید همان روزی که “همه با هم سبز می شویم.” راه سبز شدن بر هیجکس بسته نیست. همان طور که میردربند گفته بود: این ما نبودیم که سبز را انتخاب کردیم، بلکه سبز بود که ما را برگزید. آیا ممکن است که این رنگ، برادران ما را نیز برگزیند؟ آری ممکن است، زیرا ذیجود کسی است که به حیله حیلهزننده نگاه نمیکند، و راه سبز شدن بر هیچ کس بسته نیست.
پیام نوروزی جبهه مشارکت: اجرای بی تنازل قانون اساسی، مبنای مفاهمه و مصالحه ملی است
جبهه مشارکت ایران اسلامی در بیانیه ای با تبریک سال نو ابراز امیدواری کرده است که رهبران محصور آقایان موسوی و کروبی و همه زندانیان سیاسی آزاد شونددر این بیانیه که در نوروز منتشر شد، آمده است: بی گمان آینده نیک در گرو مفاهمه و مصالحه ملی بر سر راه و روشی است که هر یک از آحاد ملت از همه حقوق قانونی خود بهره مند گردند. اجرای بدون تنازل قانون اساسی که در برگیرنده آرمانهای انقلاب، امام و شهیدان است می تواند مبنای این مفاهمه و مصالحه قرار گیرد.
متن کامل این بیانیه به شرح زیر است:
بسم الله الرحمن ارحیم
یا مقلب القلوب و الابصار، یا مدبراللیل والنهار، یا محول الحول و الاحوال، حول حالنا الی احسن الحال
شکوه زیستن اینک
طلوع فروردین
گداخت اینهمه برف
دمید اینهمه رنگ
زمین به ما آموخت
ز پیش حادثه باید که پای پس نکشیم
مگر کم از خاکیم
نفس کشید زمین
ما چرا نفس نکشیم
” زنده یاد فریدون مشیری”
بهار طبیعت، نوروز خجسته و آغاز سال نو را به همه هموطنان در داخل و خارج از کشور تبریک می گوئیم. اگرچه ملت ایران سالی پر التهاب را پشت سر گذاشت و این التهابات با گذر از فصل زمستان بهار را نیز بی نصیب نخواهد گذاشت اما بهار شیوه خود را دارد و امید و نشاط را از ورای خواستن ها و نخواستن ها به دلها وارد می کند.در این میان چه خوش روزگارند آنان که پنجره دل را باز گذاشته اند تا بهار مجال ورود به آن بیابد.
نمی توان در لحظه شادی مشترک ایرانیان فراموش کرد آنان را که به جفا درها و پنجره ها برویشان بسته است و در لحظه ای که سنت دیرینه ملت در کنار هم بودن خانواده ها است از خانواده هایشان دورمانده اند و نمی توان آنانی را از یاد برد که سربلند رفتند و افتخار آفریدند اما غم نبودنشان بر همه چیز سایه انداخته است.
ما به حکم سنت الهی و تجربه گرانسنگ قرون و اعصار امید را سهم و میراث بشر می دانیم و از این رو به آینده ای روشن ایمان داریم که در آن معنویت، عدالت و آزادی بر جامعه سایه گسترباشند. آینده ای که در آن، در همه حال قانون حاکم، کرامت شهروندان مراعات و ایران برای همه ایرانیان باشد.
دعای همه ما در لحظه حلول سال نو عزت اسلام، سربلندی و رفاه ملت، رفع خطر و گرفتاری از ایران، بهروزی و آبادانی کشور، آزادی رهبران محصور آقایان موسوی و کروبی و همه زندانیان سیاسی است. ما مخالفین خود و صاحبان قدرت را نیز دعا می کنیم تا به راه صلاح و صواب درآیند. بی گمان آینده نیک در گرو مفاهمه و مصالحه ملی بر سر راه و روشی است که هر یک از آحاد ملت از همه حقوق قانونی خود بهره مند گردند. اجرای بدون تنازل قانون اساسی که در برگیرنده آرمانهای انقلاب، امام و شهیدان است می تواند مبنای این مفاهمه و مصالحه قرار گیرد. به امید آن روز!
جبهه مشارکت ایران اسلامی
۱/۱/۱۳۹۰
ده ها زندانی سیاسی همچنان ممنوع از مرخصی
به گزارش خبرنگار کلمه، دقایقی پیش علی گودرزی، حمیدرضا ایزدیاری، مهدی کریمیان اقبال، حمزه کرمی، امید نوروزیان، حمید رضا خادم، محسن جوادی افضلی، رجبعلی داشاب، امیربهمنی، بهزاد هوشمند، حسن فرجی و دیدار رئوفی از بند ۳۵۰ اوین برای ۵ روز در تعطیلات نوروز به مرخصی آمدند.
همچنین بر اساس این گزارش صبح امروز مسعود پدرام نیز برای سه روز از همین بند به مرخصی آمد.
شب گذشته نیز ابوالفضل قدیانی، مهدی خزعلی، ماهان محمدی و مصطفی تاج زاده به مرخصی آمدند که در این بین دستور مرخصی مصطفی تاج زاده برای درمان وی صادر شده است.
لازم به ذکر است که هنوز تعداد زیادی از زندانیان سیاسی در زندان اوین، رجایی شهر کرج، کارون اهواز، بهبهان و دیگر زندان های کشور همچنان ممنوع از مرخصی هستند.
برخی از این زندانیان طی بیش از دوسال و نیم گذشته حتی یک روز نیز به مرخصی نیامده اند.
مرخصی نوروزی برای تعدادی از زندانیان سیاسی/ این خبر به روز می شود
تعدادی از زندانیان سیاسی بند ۳۵۰ اوین لحظاتی پیش به مرخصی نوروزی آمدند.به گزارش خبرنگار کلمه، دقایقی پیش علی گودرزی، حمیدرضا ایزدیاری، مهدی کریمیان اقبال، حمزه کرمی، امید نوروزیان، حمید رضا خادم، محسن جوادی افضلی، رجبعلی داشاب، امیربهمنی، بهزاد هوشمند، حسن فرجی و دیدار رئوفی از بند ۳۵۰ اوین برای ۵ روز در تعطیلات نوروز به مرخصی آمدند.
همچنین بر اساس این گزارش صبح امروز مسعود پدرام نیز برای سه روز از همین بند به مرخصی آمد.
شب گذشته نیز ابوالفضل قدیانی، مهدی خزعلی، ماهان محمدی و مصطفی تاج زاده به مرخصی آمدند که در این بین دستور مرخصی مصطفی تاج زاده برای درمان وی صادر شده است.
لازم به ذکر است که هنوز تعداد زیادی از زندانیان سیاسی در زندان اوین، رجایی شهر کرج، کارون اهواز، بهبهان و دیگر زندان های کشور همچنان ممنوع از مرخصی هستند.
برخی از این زندانیان طی بیش از دوسال و نیم گذشته حتی یک روز نیز به مرخصی نیامده اند.
***
بر اساس این گزارش علی اکبر محمدزاده فعال دانشجویی نیز به مرخصی نوروزی آمد.
***
جرس همچنین گزارش داده که مسعود سپهر، عضو ارشد سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی ظهر روز دوشنبه پس از چهار ماه بازداشت در بازداشتگاه اداره اطلاعات شیراز معروف پلاک ۱۰۰، آزاد شد.
همه با هم دعا کنیم و برای هم آمین بگوییم
لحظه ها برای گذران یک دهه به شماره افتاده است. در این نفس زدن های آخر دهه ۹۰ سراغ آرزوهای شما آمدیم. در جستجوی امید و شادی سراغ مردم آمدیم… شاید اما رد تلخی های روزگار را از آرزوها زدیم.
شاید از تلخی ها و سختی های تمام این سالهاست که بسیاری را بی ” آرزو” کرده است. از خوی ستیزه جویی حاکمانی است که به قدری بر طبل جنگ کوبیده اند که آرزوی مردم نگران را ،صلح و آرامش برای سال ۹۱ کرده است.
برخی را بدون ” آرزو ” می یابم و برخی هم اجازه ورود به حوزه شخصی ” آرزوی” خود را نمی دهند.با این حال آرزوها بی شمارند و متنوع.
مرد میانسالی می گوید :آرزوی سلامتی می کنم آرزو می کنم محتاج نامرد نشویم.
آن یکی می گوید: آرزویم خوشبختی جوانان در این اوضاع افتضاح کشور است. اگر جوانان خوشبخت نشوند کشور درست نمی شود.
از مرد جوانی که بساط ماهی هلی قرمز و سبزه عید دارد، می شنوم: آرزو می کنم زنم برگردد.
آن دیگری: آرزویی ندارم. نه برای خودم نه برای کشوری که برایم کاری نکرده است.
شهروندی می گوید: آرزو می کنم خانواده ام سلامت باشند و تورم هم کمتر شود.
یکی می گوید: شادی دل همه مردم سرزمینم.
میانسالی هم این آرزو را دارد: آرزو می کنم از این گرانی و عاملان آن نجات پیدا کنیم.
خانمی که در حال پخش تراکت در خیابان است یکی از همین برگه ها را کف دستم می گذارد و می گوید: فقط آرزو می کنم همسرم که بیماری ” ام اس ” دارد سال جدید شفا پیدا کند.برای کشورم هم هیچ آرزویی ندارم.بخورد تو سرش..
شهروندی: آرزو می کنم خدا در سال ۹۱ ما را از این اجنبی های داخلی که زندگی را به روز سیاه کشاندند نجات دهد.
پیرمردی عصا به دست وسایل خریدش را زمین می گذارد، مکثی می کند و می گوید:آرزو می کنم هر چه زودتر بمیریم از این دنیا راحت شوم.
پیرزنی:آرزو می کنم بچه هایم را به خانه بخت بفرستم.
آن یکی می گوید: آرزو می کنم ریشه اسلام نماها را خدا در سال ۹۱ بکند. اسلام این است؟ اسلام می گوید همه باید با هم بخورند.با هم بپوشند. بروید ببینید کجاها زندگی می کنند اقایان. یک سری مردم عوام، گیر آوردند الکی اسلام اسلام می کنند. اسلام! بچه های مردم را در زندان می کشید. چه بویی شما ازاسلام برده اید.
شهروندی از رهایی می گوید: آرزو می کنم سال ۹۱ به آزادی برسیم.
یکی پاسخ می دهد: با این وضع کشور بی خیال آرزو شده ایم و دیگری هم شادی، سلامتی آرزو می کند.
از خانم جوانی می شنوم: آرزو می کنم سال ۹۱ کشورم در آرامش باشد. سال سختی پیش روست. برای خودم هم آرزو می کنم فوق لیسانس قبول شوم و یک آرزوی شخصی در دل..
پیرمردی می گوید: آرزو می کنم وضع اقتصادی بهتر شود.خیلی اوضاع سخت و بد است. ارزانی از این کشور نمی خواهیم حداقل آن را کنترل کنند. زندگی بسیار سخت شده است. در همین دادگاه اختلاس دیدید خیلی راحت می گویند ۱۰۰ میلیون تومان عیدی گرفتند بعد ما برای ۴۰۰ هزار تومان عیدی باید بدبختی بکشیم.
یکی هم می گوید: آرزو می کنم ریشه[...] و بعد هم سلامتی همه مردم.
مرد میانسالی می گوید: وضع اقتصاد کشور فاجعه است. مردم سخت گرفتارند آرزو می کنم سال ۹۱ این اوضاع بهتر شود.
آن دیگری هم: آرزو می کنم مسوولان به این بصیرت برسند که با پشیمانی از کرده های خود ۲ متر طناب بگیرند و خودکشی کنند.
خانم میانسالی آرزو می کند: اول از همه سلامتی بعد موفقیت بچه هایم.
دانشجویی هم می گوید: آرزوی صلح می کنم برای کشورم و مسوولان که بر طبل جنگ نکوبند و سال ۹۱ سال آرامی باشد.
جوانی هم آرزوی سلامتی می کند و می گوید: چون اگر برود دیگر بر نمی گردد.
آن یکی هم می گوید:آرزو می کنم سفرها به سلامت باشد.خیلی ها که بار سفر را بسته اند ممکن است به خاطر نا امنی جاده ها هیچ وقت به خانه برنگردند.
شهروندی هم این آرزو را دارد: آرزو می کنم مردمم شعورشان در سال جدید به حدی بالا رود که بفهمند چه بلایی به سرشان آمده و می آید.
جوانی هم در مسیر آرزوها قرار می گیرد که می گوید: آرزو می کنم قهرمان پروری کاذب در مورد برخی افراد کشور نشود و همه در خط ولایت فقیه باشند.
پشت چراغ قرمز از کودک گل فروش سراغ آرزوهایش را می گیرم، می شنوم: آرزو
می کنم مردم مهربان تر باشند بدون اخم و کم محلی گل بخرند، آرزو می کنم پول دار بشوم. آرزو میکنم درس بخوانم دکتر بشوم و به مامانم کمک کنم.
راننده تاکسی می گوید: آرزوی وحدت و یک دستی برای مردمم می کنم که پاسخ ظلمی و جفایی که به کشور می شود را بدهند.مملکت را به غارت کشیدند. ما شما را آوردیم سر کار که این طور بدبختی بکشیم؟ ۲ تا دختر لیسانس تو خانه دارم.دارو ندارم را دادم درس خواندند،حالا بیکارند و کار نیست.چه خاکی بر سرم کنم؟ بچه های خودشان هواپیما مال خودشان.کارخانه ها مال خودشان .پول مال خودشان.ثروت مال خودشان.۳هزار میلیارد خوردند آقای خامنه ای گفت چیه چرا صدا درآوردید صدا رو بخوابانید.شما ها مرد هستید.
همین رییس دولت در مجلس رفت و جوک گفت. باید بخاطر توهین به مردم بازداشت شود. ۳ هزار میلیارد تومان در این مملکت خورده شده کسی صدایش در نمی آید.مردم با هم نیستند. آرزو می کنم وحدت پیدا کنند.
راستی آرزوهای مهدی کروبی برای سال نود و یک چیست؟ کاش میدانستیم دعای ساکنان زندانی کوچه اختر را برای ما مردم. اللهم فک کل اسیر…
همه با هم دعا کنیم و برای هم آمین بگوییم. آرزوی شما برای سال ۹۱ چیست. همین جا بنویسید…
جهت دریافت فایل صوتی اینجا کلیک نمایید.
چنانچه در دریافت فایل مشکل دارید ابتدا بر روی لینک دانلود کلیک راست نمایید و از منوی باز شده گزینه “Save Link as” در مرورگر های فایرفاکس و کروم و “Save as target” در اینترنت اکسپلورر را انتخاب کنید.
آرزوهای پسرک گل فروش برای سال ۹۱
گروه اجتماعی کلمه- زهره نقیبی:لحظه ها برای گذران یک دهه به شماره افتاده است. در این نفس زدن های آخر دهه ۹۰ سراغ آرزوهای شما آمدیم. در جستجوی امید و شادی سراغ مردم آمدیم… شاید اما رد تلخی های روزگار را از آرزوها زدیم.
شاید از تلخی ها و سختی های تمام این سالهاست که بسیاری را بی ” آرزو” کرده است. از خوی ستیزه جویی حاکمانی است که به قدری بر طبل جنگ کوبیده اند که آرزوی مردم نگران را ،صلح و آرامش برای سال ۹۱ کرده است.
برخی را بدون ” آرزو ” می یابم و برخی هم اجازه ورود به حوزه شخصی ” آرزوی” خود را نمی دهند.با این حال آرزوها بی شمارند و متنوع.
مرد میانسالی می گوید :آرزوی سلامتی می کنم آرزو می کنم محتاج نامرد نشویم.
آن یکی می گوید: آرزویم خوشبختی جوانان در این اوضاع افتضاح کشور است. اگر جوانان خوشبخت نشوند کشور درست نمی شود.
از مرد جوانی که بساط ماهی هلی قرمز و سبزه عید دارد، می شنوم: آرزو می کنم زنم برگردد.
آن دیگری: آرزویی ندارم. نه برای خودم نه برای کشوری که برایم کاری نکرده است.
شهروندی می گوید: آرزو می کنم خانواده ام سلامت باشند و تورم هم کمتر شود.
یکی می گوید: شادی دل همه مردم سرزمینم.
میانسالی هم این آرزو را دارد: آرزو می کنم از این گرانی و عاملان آن نجات پیدا کنیم.
خانمی که در حال پخش تراکت در خیابان است یکی از همین برگه ها را کف دستم می گذارد و می گوید: فقط آرزو می کنم همسرم که بیماری ” ام اس ” دارد سال جدید شفا پیدا کند.برای کشورم هم هیچ آرزویی ندارم.بخورد تو سرش..
شهروندی: آرزو می کنم خدا در سال ۹۱ ما را از این اجنبی های داخلی که زندگی را به روز سیاه کشاندند نجات دهد.
پیرمردی عصا به دست وسایل خریدش را زمین می گذارد، مکثی می کند و می گوید:آرزو می کنم هر چه زودتر بمیریم از این دنیا راحت شوم.
پیرزنی:آرزو می کنم بچه هایم را به خانه بخت بفرستم.
آن یکی می گوید: آرزو می کنم ریشه اسلام نماها را خدا در سال ۹۱ بکند. اسلام این است؟ اسلام می گوید همه باید با هم بخورند.با هم بپوشند. بروید ببینید کجاها زندگی می کنند اقایان. یک سری مردم عوام، گیر آوردند الکی اسلام اسلام می کنند. اسلام! بچه های مردم را در زندان می کشید. چه بویی شما ازاسلام برده اید.
شهروندی از رهایی می گوید: آرزو می کنم سال ۹۱ به آزادی برسیم.
یکی پاسخ می دهد: با این وضع کشور بی خیال آرزو شده ایم و دیگری هم شادی، سلامتی آرزو می کند.
از خانم جوانی می شنوم: آرزو می کنم سال ۹۱ کشورم در آرامش باشد. سال سختی پیش روست. برای خودم هم آرزو می کنم فوق لیسانس قبول شوم و یک آرزوی شخصی در دل..
پیرمردی می گوید: آرزو می کنم وضع اقتصادی بهتر شود.خیلی اوضاع سخت و بد است. ارزانی از این کشور نمی خواهیم حداقل آن را کنترل کنند. زندگی بسیار سخت شده است. در همین دادگاه اختلاس دیدید خیلی راحت می گویند ۱۰۰ میلیون تومان عیدی گرفتند بعد ما برای ۴۰۰ هزار تومان عیدی باید بدبختی بکشیم.
یکی هم می گوید: آرزو می کنم ریشه[...] و بعد هم سلامتی همه مردم.
مرد میانسالی می گوید: وضع اقتصاد کشور فاجعه است. مردم سخت گرفتارند آرزو می کنم سال ۹۱ این اوضاع بهتر شود.
آن دیگری هم: آرزو می کنم مسوولان به این بصیرت برسند که با پشیمانی از کرده های خود ۲ متر طناب بگیرند و خودکشی کنند.
خانم میانسالی آرزو می کند: اول از همه سلامتی بعد موفقیت بچه هایم.
دانشجویی هم می گوید: آرزوی صلح می کنم برای کشورم و مسوولان که بر طبل جنگ نکوبند و سال ۹۱ سال آرامی باشد.
جوانی هم آرزوی سلامتی می کند و می گوید: چون اگر برود دیگر بر نمی گردد.
آن یکی هم می گوید:آرزو می کنم سفرها به سلامت باشد.خیلی ها که بار سفر را بسته اند ممکن است به خاطر نا امنی جاده ها هیچ وقت به خانه برنگردند.
شهروندی هم این آرزو را دارد: آرزو می کنم مردمم شعورشان در سال جدید به حدی بالا رود که بفهمند چه بلایی به سرشان آمده و می آید.
جوانی هم در مسیر آرزوها قرار می گیرد که می گوید: آرزو می کنم قهرمان پروری کاذب در مورد برخی افراد کشور نشود و همه در خط ولایت فقیه باشند.
پشت چراغ قرمز از کودک گل فروش سراغ آرزوهایش را می گیرم، می شنوم: آرزو
می کنم مردم مهربان تر باشند بدون اخم و کم محلی گل بخرند، آرزو می کنم پول دار بشوم. آرزو میکنم درس بخوانم دکتر بشوم و به مامانم کمک کنم.
راننده تاکسی می گوید: آرزوی وحدت و یک دستی برای مردمم می کنم که پاسخ ظلمی و جفایی که به کشور می شود را بدهند.مملکت را به غارت کشیدند. ما شما را آوردیم سر کار که این طور بدبختی بکشیم؟ ۲ تا دختر لیسانس تو خانه دارم.دارو ندارم را دادم درس خواندند،حالا بیکارند و کار نیست.چه خاکی بر سرم کنم؟ بچه های خودشان هواپیما مال خودشان.کارخانه ها مال خودشان .پول مال خودشان.ثروت مال خودشان.۳هزار میلیارد خوردند آقای خامنه ای گفت چیه چرا صدا درآوردید صدا رو بخوابانید.شما ها مرد هستید.
همین رییس دولت در مجلس رفت و جوک گفت. باید بخاطر توهین به مردم بازداشت شود. ۳ هزار میلیارد تومان در این مملکت خورده شده کسی صدایش در نمی آید.مردم با هم نیستند. آرزو می کنم وحدت پیدا کنند.
راستی آرزوهای مهدی کروبی برای سال نود و یک چیست؟ کاش میدانستیم دعای ساکنان زندانی کوچه اختر را برای ما مردم. اللهم فک کل اسیر…
همه با هم دعا کنیم و برای هم آمین بگوییم. آرزوی شما برای سال ۹۱ چیست. همین جا بنویسید…
چنانچه در دریافت فایل مشکل دارید ابتدا بر روی لینک دانلود کلیک راست نمایید و از منوی باز شده گزینه “Save Link as” در مرورگر های فایرفاکس و کروم و “Save as target” در اینترنت اکسپلورر را انتخاب کنید.
اخراج ۲۰ کارگر شرکت اطلس پارس
خبرگزاری هرانا - بیست کارگر شرکت اطلس پارس که در زمینه ی واردات تجهیزات مربوط به جایگاه های سوخت بنزین و گاز فعالیت می کند بدون پرداخت بیمه و عیدی اخراج شدند و شرکت مذکور تعطیل شد .
به گزارش کمیته هماهنگی، شرکت اطلس پارس یکی از شرکت های همکار شرکت مهندسی تکنوتار و از شرکت های با سابقه و اصلی تامین کننده تجهیزات سوخت بنزین و گاز کشور می باشد.
اخراج کارگران در پایان سال حربه ای است که در سالهای اخیر برای عدم پرداخت عیدی صورت میگیرد.