اخبار روز:
یک پروژه دیگر حکومت ولایی، و اینبار در رابطه با انتخابات فرمایشی نهمین مجلس اسلامی، پایان یافت و پرونده اش بسته شد! ما اپوزیسیون اما، کار و وظیفه خود داریم؛ تعیین میدان مبارزه با این حکومت، برعهده خود ما اپوزیسیون است. اپوزیسیونی، کنشگرو سیاست ورز.
* * *
و اکنون که اعتراضات راه افتاده علیه سمینار"اولاف پالمه" تا حد زیادی فروکش کرده است، مسلماً شفاف تر و سازنده تر می توان بحث حول موضوع و هدف محوری در اپوزیسیون را پی گرفت که چیزی نیست جز رهجویی برای آن چنان پروژه ملی و فراگیری که بتواند گذر دهنده ایران به دمکراسی باشد. اعتراضاتی که متاثر از برخی انتقادها – وقسماً وارد- بر چند و چون گردش کار سمینار بود، اما بسی بیشتر ازآن برانگیختگی هایی که، تنها از پیش داوری های نابجا یا که داوری های خطا ناشی می شد.
فرصت هایی چون نشست استکهلم یا هر امکان مفید از این پس پدید آینده، توانسته و می توانند که ابزار و امکان معین و گذرایی باشند در راستای مسیر درازنای رسیدن به هدف دمکراسی در ایران. فرصت "اولاف پالمه" از منظر یک ارزیابی سیاسی که تعلق من هم به آنست، برخوردار ازچنین ظرفیتی بود که بگمان من در جریان کار دو روزه اش بیشتر هم شد و از دیدگاه ارزیابی دیگر،گویا از اول فاقد چنین پتانسیلی بود و تا به آخر هم به آن دست نیافت. در چنین فضایی، مفید آن خواهد بود که داوری نهایی را به گذر زمان وانهیم.
پیشنهاد و توصیه من به هر دوست، تمرکز روشنگرانه و مدبرانه بحث است روی پاسخ دهی به اصل پرسش ملی "چه باید کرد؟".
* * *
۱) در ضرورت تلاش ها برای تجمع های مشخص و لزوم به رسمیت شناسی آنها از سوی همگان
از مدتها پیش کوشش هایی را در سطح اپوزیسیون جمهوری اسلامی از سوی جریانات متنوع فکری، برنامه ایی و سیاسی و در شکل و قالب جمع آمد ها شاهدیم که هر روز هم شکل مشخص تری بخود می گیرند. از پدیداری این تجمع های معطوف به اهداف برنامه ایی، یا که ساختار سیاسی آینده کشور و یا که پیشبرد مبارزه جاری علیه استبداد سیاسی حاکم، لازم است استقبال بعمل آید. این پدیده، ناشی از بلوغ سیاسی وفرم یافتگی و سازمانیابی در اپوزیسیون است. خلاف آن قضاوت های ساده انگارانه که از چند کانونی بودن اپوزیسیون ایرانی فقط پراکندگی و تفرقه را برداشت دارند، از این واقعیت می توان پیش از همه بمثابه نشانه تکامل اجتماعی جامعه ایران، هر چه بغرنج تر شدن مناسبات در آن و ارتقای شعور اجتماعی وسیاسی شهروندان کشور یاد کرد.هویت یابی و ابرازهویت، شاخص رشد است. باور راستین به دمکراسی، تنها در استقبال از ابراز وجود، تشکل پذیری و تشخص یابی همه جریانات اجتماعی وسیاسی کشور است که متجلی می شود و قبول عملی پلورالیسم و چند گانکی در حیات سیاسی کشورنیز، همانا در خرسندی از این رشد سیاسی متظاهر درعرضه اتحاد های مشخص. این اتحاد ها البته چون تمایلات نیروهای مختلف اجتماعی و گرایش های سیاسی متنوع در جامعه را بازتاب می دهند، در وجوهی رقیب همدیگرند و عملکردشان منطقاً مورد انتقاد صاحبان دیگر پروژه های اتحاد، و طبیعی هم است که چنین باشد. اما برنتابیدن نفس پروژه های رقیب و هر گونه برخورد حذفی با سربرآوری انواع پروژه های سیاسی تجمع گرایانه، چیزی نخواهد بود جز برخورد حذفی با موجودیت این یا آن نیرو و جریان اجتماعی، و چنین برخوردهایی قطعاً متاثر از استبداد و دیکتاتوری فکری و سیاسی است. وجود روحیه نیرومند انتقادی بین برآمدهای اتحاد جویانه سیاسی متنوع، بیانگر رشد و شادابی اپوزیسیون ایرانی است ولی ازانتقاد مهم تر، مبارزه ایی است که لازم است همگان با هر نوع حقیقت پنداری انحصاری و خود محور انگاری در هر سطحی و در هرجایی پیش ببرند.
جمهوریخواهان و مدافعان پادشاهی
در رابطه با ساختار سیاسی آینده ایران، هم با چندین پروژه از سازمانیابی جمهوریخواهان مواجهیم و هم تحرکاتی را شاهدیم در جهت تحزب و تجمع میان مدافعان نظام پادشاهی. اینها، تلاش های متمدنانه سیاسی هستند و در خور استقبال، زیرا که بیانگر حدی از حرکت جامعه از اتمیزاسیون به سازمانیابی متشخص اند؛ که می توانند فاصله گیری باشند از پوپولیسم و قبیله گرایی. این دو طیف اگر چه رقیب تاریخی و سیاسی بسیار جدی همدیگرهستند، ولی نه حق دارند و نه که می توانند یکدیگررا در صحنه سیاست ایران نادیده بگیرند؛ فقط به این دلیل ساده که، صرفنظر از اراده هر یک از طرفین، هر دو آنها هم موجودیت عینی دارند و هم برخوردار از حق وجود.
این دو رقیب سیاسی اگر در اهداف خود جدی باشند با همه قوا خواهند کوشید که مقدمتاً با متجانسین خود در بلوک هایی متحد شوند. ما جمهوریخواهان، کوشیده و می کوشیم تا با شکل دادن به بلوک خود، آینده سیاسی کشور را با ساختار جمهوری آرایش دهیم و مسلم است که هر چه کاربیشتری در این عرصه صورت گیرد، باز هم کم است. انتقاد اصلی به بلوک های شکل گرفته از جمهوریخواهان هم می باید صرفاً در رابطه با کم کاری آنان باشد و یا که متوجه کم ابتکاری های سیاسی شان و نه که به نفس عمل آنها در شکل بخشیدن به بلوک های جمهوریخواهی. تلاش های تاکنونی برای متحد کردن جمهوریخواهان دمکرات سکولار، تلاش هایی بوده اند در مجموع مثبت و ارزنده، و جا دارد که کماکان ادامه یابند وبهبود و ارتقاء بپذیرند. در این راستا، تنها باید از این خطراحتراز جست که جمهوری خواهی به ناموس گرایی بدل نشود و همواره این اصل مد نظر باشد که بنا به آن، صرف جمهوری خواهی الزاماً بمعنی دمکرات بودن نیست و جمهوریخواه دمکرات، آن کسی است که جمهوریت را ساختار می فهمد و دمکراسی را درون مایه و ساز و کار آن.
جمهوریخواهان، نه بهیچوجه مجاز به ائتلاف با مدافعان پادشاهی بر سر صرف نفی قدرت حاکم هستند و نه اصولاً بمثابه رقیب تاریخی هم، می توانند که وارد اتحاد بر سر نوع ساختار سیاسی آتی کشور شوند. در واقع، قصد این نیست که بار دیگر شاهد تکرارکمیک و بدفرجام آن تراژدی اتفاق افتاده در انقلاب ۱٣۵۷ باشیم که در آن، درآمیزی های سیاسی حول صرفاً هدف سلبی و مبهم ماندن موضوع ساختار جایگزین رژیم شاه در روند ائتلاف ها، چشم شهروند ایرانی را بر هدف اثباتی دمکراسی بست و شرایط را برای میوه چینی مطلق آقای خمینی از انقلاب همگانی فراهم آورد. ولی تاکید بر ضرورت روشن نگهداشتن مرزهای سیاسی بین این دو طیف، نافی این تصریح نیست که آنان در عین حال، هم ناگزیرند از گفتگو با یکدیگر و هم نیازمند ورود به عرصه تعامل سیاسی با همدیگر؛ و صد البته تنها بر سر پروژه چگونگی تحقق ساختار سیاسی آتی توسط مردم ایران و نه بیش از آن. چنین توافقی، طبعاً بین آنان همکاری های تعریف شده ایی نیز پدید خواهد آورد که می تواند در خدمت مبارزه علیه استبداد حاکم قراربگیرد و موجب عمل سیاسی مشترک شود. پس، نه پیش گرفتن روند گفتگو بین این دو رقیب سیاسی- تاریخی می تواند کمترین خدشه ایی بر امر تقویت بلوک های مستقل آنها پدید آورد و نه ضرورت ورود به تعامل سیاسی بین آنان را می توان بگونه مکانیکی موکول و مشروط به پایان یابی روند بلوک سازی سیاسی در هر کدام از آنان کرد.
از یاد نباید برد که در صف بندی سیاسی کنونی ایران، خط تقسیم نیروها از دمکراسی می گذرد.
حکومت جدا از دین یا متکی بر دین
در حال حاضر،سکولاریسم و لائیسیته - با درک های متنوعی ایی که از هرکدامشان سراغ داریم – از یکسو و حکومت ملهم از و مرتبط با دین و یا که تماماً مبتنی بر شریعت از دیگر سو، خود عرصه انواع تجمع ها در سیاست ایران هستند. اگر مبارزه با استبداد دینی و حاکمیت نهاد دین بر کشور را یک وظیفه ملی می دانیم، بحث در مورد رابطه دین با حکومت دمکراتیک را نیز باید یک نیاز ملی دانست. دو مولفه تاریخی سکولار و غیر سکولار در میهن ما تنها در توافق دمکراتیک با یکدیگر است که خواهند توانست کشور را از استبداد دینی حاکم نجات دهند و چنان نظام سیاسی ایی در ایران فردا مستقر سازند که همه ارگان ها و تصمیم گیری های آن فقط و فقط ناشی از رای مردم باشند و نه هیچ نهادی ورای آن. نظامی دمکرات سکولار، که در آن هر نیرویی آزاد است در تدوین و ارایه سیاست ها و برنامه های خویش در الهام گیری از ایده آل های عقیدتی اش، اما بهیچ رو نه مجاز در تحمیل مسلک خود بر جامعه.
اما اپوزیسیون سکولار نیز، چه در زمینه کیفیت رابطه خواست دمکراسی با مطالبه جدایی نهاد دین از نهاد حکومت و چه در نوع اولویت بندی بین ایندو، با تفکیک هایی در درون خویش مواجه می باشد که همین تقسیم بندی، خود منشاء چندین تجمع در بین این نوع از مخالفان جمهوری اسلامی شده است. تجزیه های سیاسی بر این اساس نیز لزوماً منفی نیست، هرگاه که آنان بر اشتراکات نیرومند بین خود چشم نپوشند و یکدیگر را دشمن سیاسی هم نبینند. این نوع از تفکیک سیاسی، به سهم خود می تواند کمکی باشد به ارتقای هشیاری ها در شعور سیاسی شهروندان که از این منظر و در همین حد می توان به استقبال آن رفت.
در این رابطه نیز، به تکرار می گویم که نباید گذرناگزیر خط تقسیم نیروها از دمکراسی را از یاد برد.
راست و چپ اجتماعی
در ارتباط با برنامه اجتماعی برای کشور، انواع تلاش ها را شاهدیم؛ هم از سوی طرفداران اشکالی از لیبرالیسم اقتصادی و هم توسط خوانش های متفاوت از سوسیالیسم و عدالت اجتماعی. برای رشد و توسعه، اقسام مدل های پیشنهادی وجود دارند و هرکدام از آنان نیز طرفدارانی. لازم است که شکل گیری همه پروژه های برنامه ایی با باور به ضرورت رقابت دمکراتیک بین آنها برای اداره آینده کشور به فال نیک گرفته شود. چپ دمکرات، دمکراتیسم خود را می باید همانا در ابراز رضایت عملی اش از تشکل یابی لیبرال ها نشان دهد و چپ بودنش را در انتقاد بی وقفه اش از تدابیر راست اجتماعی و لیبرالیسم اقتصادی علیه منافع زحمتکشان و همه جامعه. و متقابلاً راست اجتماعی دمکرات نیز اگر بخواهد به اتکای کسب اکثریت آرای جامعه در سکانداری با ثبات کشور سهیم شود – و اینجا فعلا به این نمی پردازم که رای اکثریت، لزوماً به معنی آگاهی یابی درست رای دهندگان به آن برنامه نیست – ناگزیر است ازاتخاذ همان رویکرد در قبال چپ اجتماعی. من به آینده بسیار دور که هنوز نمی دانیم چیست نمی پردازم، اما نمی توانم ایران آینده قابل تصور را جز در مناسبات مبتنی بر دوگانه همزیستی – رقابت بین دو نیروی اجتماعی لیبرال دمکراسی و سوسیال دمکراسی، و بطور کلی میان راست و چپ اجتماعی، تصور کنم. این آینده را، از همین حالا باید تمرین کرد.
تجمع ها حول مواجهه با تبعیض ملی - قومی در ایران
اکثر جریانات و نیروهای تحت تبعیض ملی در کشور، از مدتی پیش پروژه گردهم آمدن مورد تبعیض واقع شدگان در این عرصه از چالش های اجتماعی ایران را زیر سقف ساختار سیاسی موسوم به فدرال در پیش گرفته اند و البته بخش بزرگی از آنها اهمیت پروژه سیاسی اتحاد با نیروهای دمکرات سراسری را نیز در نظر دارند. پروژه هایی از ایندست بازتاب واقعیت هایی سیاسی ایران کنونی ما است و لذا شکل گیری آنها را می باید که تحلیل وار درک کرد و انتقاد به وجوهی ازعملکرد آنها نیز تنها می باید از زاویه سازنده باشد و نه که از جایگاه نادیده گرفتن این پروژه وازموضع حذف تمایلات مدافعان آن. در این عرصه اما، پروژه هایی هم هست که در برخورد با این چالش اجتماعی و سیاسی، متاثر از نوع نگاهشان به ساختار تاریخی ایران و نیز معطوف به استقرار ساختاری غیر متمرکز در کشور، بر ضرورت تامین اتحاد دمکراتیک سراسری تاکید دارند. پس در این عرصه هم با انواع پروژه ها و تجمع ها روبرو هستیم که اگر چه برخی از آنها همدیگر را قطع می کنند اما لزوماً در برابر هم نیستند،هرگاه که هر دو قطع کننده ها بر این واقعیت آگاه و معترف باشند که پیشبرد حل پروژه چالش ملی در ایران، نه از مسیر تقابل های ملی در کشور که با به رسمیت شناختن تکثر ملی در ایران توسط همگان از یکسو و تکیه بر انواع منافع مشترک و هم پیوندی های تاریخی از دیگر سو ممکن و میسر است. لذا ضرورت دارد که این پروژه ها در عین حفظ استقلال خود، روی مشترکاتشان تکیه کنند.
در زمینه دیگر تبعیض های اجتماعی و سیاسی
سربرآوری انواع تجمعات فمینیستی(برابر حقوقی جنسیتی)، مجامع دفاع از محیط زیست و بطور کلی نهادهای مدنی گوناگون در فضای اجتماعی ایران امروز که جملگی شان نیز به دلیل حاکمیت جمهوری اسلامی سراسر تبعیض گر، زن ستیز، ویرانگر طبعیت و ضد مدنی بر کشور، ناخواسته رنگ و خصلت سیاسی به خود می گیرند، نمونه دیگری از تکثر پروژه ایی در ساحه اجتماعی – سیاسی ایران است. نهاد های حقوق بشری پر تعدادی هم که ایرانیان در کشور و سراسر جهان به آنها شکل داده اند، بروزات دیگری اند از کار پروژه ایی. این عرصه از فعالیت مدنی – سیاسی که بسیار مورد اقبال قرار گرفته و می گیرد، از مدتها پیش انرژی انبوهی از فعالان را در خدمت مبارزه برای دمکراسی در ایران قرار داده است. این فعالیت دمکراتیک و البته عمیقاً سیاسی، اینک وارد فاز پیشرفته تری شده و می رود که از طریق پروژه هایی مانند آنچه که به همت تعدادی از فعالین این عرصه از کارزار علیه استبداد جمهوری اسلامی در چندین کانون معتبر جهانی و به ویژه ژنو پیش می رود، جایگاه باز هم شاخص تری در مبارزه برای دمکراسی در کشور پیدا کند.
۲) انتخابات آزاد، پروژه ایی ملی و فراگیر
آری! این جامعه متنوع در حال تجمع را باید ثروت اجتماعی و سیاسی دانست، اما به یک شرط. به شرطی که این تجمعات زیر مجموعه، بتوانند با حفظ موجودیت و علت وجودی شان، با ایستادن بر خط و ربط خود و نگهداری نهادهای مجتمع شان، امررقابت دمکراتیک با یکدیگر در عرصه های برنامه ایی، فکری و سیاسی را همراه با یک هم رایی ملی سازند و خود را زیر چتر حرکتی فراگیر جمع کنند و دقیق تر حتی، خود را در آن ضرب کنند. یعنی در هدف فراگیر دمکراسی، و البته مقدمتاً در خودموضوع نحوه گذر دمکراتیک از استبداد حاکم.
هیچ یک از تجمع های هدفمند مورد اشاره نه می توانند و نه می باید که ادعای انحلال دیگری را در درون خود داشته باشند. در خود ماندن اینها و غفلت شان از ضرورت پیوند یابی شان با یک پروژه فراگیر و ملی، آنان را به سوی سکتاریسم می برد و از اینطریق حتی به ناکامی در آنچه که، علت وجودی شان بوده است! با توجه به این، پس این پرسش به میان میاید که همه آنها کجا و پیرامون کدام محور می باید با هم گره بخورند تا به نیروی تغییر و تحول ملی بدل شوند؟ اگراین تجمعات برنامه ایی و سیاسی دراپوزیسیون ایرانی، آگاه و معترف به این واقعیت باشند که هرگز نخواهند توانست صرفاً به اتکای خود و یا از طریق توهم منضم کردن دیگران به خود، استبداد دینی حاکم بر کشور را برچینند تا که فرصت عرضه خود و داعیه هایش را بیابند و گام در راه برآوردن مطالباتش نهند، آنگاه ناگزیر از پاسخ به اینند که بر سر چه امری می خواهند نیروی خود را مولفه ایی از نیروی تعیین کننده ملی بدانند؟
انتخابات آزاد، پاسخگوی تنوع و تکثر
اجماع عمومی تنها در آنجایی میسر است که همگان همدیگر را درست در قد و قواره ایی که دارند و به همان اندازه ایی که هستند، به رسمیت بشناسند! در آن امکانی که، به همه اجازه عرض اندام آزادانه سیاسی و برنامه ایی می دهد تا در راه تحقق مطالبات خود گام بردارند. هر مولفه ازهمگان، آنگاه بخشی متشکل از همگان سازمانیافته می شود که آزادی طرح دعاوی و به نمایش گذاشتن نیروی اجتماعی پشتیبان داعیه های خویش را داشته باشد. فقط از طریق چنین رویکردی است که هم احساس مشارکت سیاسی پدید میاید و هم شرایط پایبندی همگان نسبت به مقررات دمکراتیک و نتیجه آن اشتراک تامین می شود. از هیچکس نباید خواست خود را به رنگ دیگری درآورد و به هیچکس هم نباید اجازه داد که خود را بر دیگری تحمیل کند. هم از اینرو، آلترناتیو استبداد حاکم را نه در پیش نیرویی معین با تعریف خود ویژه آن از دمکراسی، که در خود سازوکار دمکراتیک گذر از استبداد می باید جستجو کرد وسراغ گرفت. آلترناتیو استبداد ولایی – نظامی حاکم، در واقع خود انتخابات آزاد است. این، پروژه انتخابات آزاد است که همه را در بر می گیرد؛ بی آنکه در آن، کسی دردیگر کس حل شود. انتخابات آزاد، هم فرمول گذار ایران به دمکراسی است و هم بیان و ترجمان سیاست عملی موضوع وحدت و کثرت در جامعه امروزین ایران و نیز راه حل سیاسی در برخورد با آن. انتخابات آزاد چون نقطه عزیمت خود را بر تنوع و تکثر می گذارد می تواند همه متنوعین را دور خود جمع کند؛ و برگزار که شد باز دوباره تکثر و تنوع وزن کشی شده را به نمایش می گذارد. چرخه انتخابات آزاد، تایید و تثبیت چند گانگی و کثرت است و پروژه سیاسی انتخابات آزاد، دعوت از تمامی آن کثرت برای آنچنان جمع شدنی که می تواند همه خود بودگی ها را در درون خود جا دهد.
انتخابات آزاد، همچون پروژه سیاسی متعین
در سیاست، اتحاد روی اهداف کلی بی معنی است و قطعاً نمی تواند به عمل و شوربرای اقدام منجر شود. حتی وحدت برنامه ایی هم که بسی فراتر از اتحاد های سیاسی است، بدون همکاری های سیاسی هدفمند و دارای بار پروژه ایی، به کامیابی نمی رسد. نمونه ها در این زمینه بسیارند. اتحاد سیاسی، لازم است که بر مشی سیاسی مشخص متکی شود و به اهداف قابل دسترس معطوف باشد تا که بتواند انرژی برای حرکت پدید آورد. یک دلیل جدی انفعال ها و سرگیجه گرفتن های سیاسی در ما اپوزیسیون ایرانی طی سال های گذشته را می توان در فقد پروژه مشخص و قابل مرحله بندی به مراحل تاکتیکی سراغ گرفت. دو خطر سیاسی می تواند در کمین یک تشکل سیاسی بنشیند و آنرا دچار فلج سیاسی سازد؛ زمینگیر شدن اش بر اثر وجود چند اراده سیاسی متفاوت در عملکرد آن یا که نبود پروژه سیاسی متعین در دستور کار رهبری آن. اگر ما بر مبارزه مسالمت آمیز سیاسی تاکید داریم، اگر همزمان بر هدف دمکراسی و ابزار تحقق دمکراسی پای می فشاریم، اگر بر اصل مشارکت توده ها در مبارزه و صیقل دهی شعور سیاسی شهروندان ایستاده ایم، بپذیریم که تنها پروژه ناظر بر این اصول، انتخابات آزاد است. انتخابات آزاد، زبان گفتگوی ما با همه است: با خود، با مردم، با هر جریان ازاپوزیسیون، با جامعه بین المللی و نیز با خود حکومت!
انتخابات آزاد، یک مشی با هدف اثباتی روشن
نهضت مشروطیت، با خواست اثباتی ملی تشکیل عدالتخواهانه و عصری شدن بود که به انقلابی فراگیر فراروئید و گرچه نتوانست به فرجام خود برسد باز اما مهر و نشان ماندگار خود را بر اندیشه و عمل سیاسی ایران کوبید. نهضت ملی به رهبری مصدق با خواست انجام انتخابات آزاد و اندکی بعد پیش کشیدن شعار و برنامه عملی ملی شدن نفت ایران بود که توانست بسیج فراگیر متکی بر بیشترین شعور شهروندی و روح ملی را پدید آورد و علیرغم سرکوبش توسط کودتا تاثیرات بزرگ خود را بر روندهای آتی بر جای بگذارد. اما انقلاب ۱٣۵۷ که در وجه اسلامی اش کاملاً کامیاب شد، تنها در نقد شدگی اش منشاء صیقل یابی شعور شهروندان شده است و در مرکز این نقد، این حقیقت چهره نما که: تعریف هدف اثباتی می باید مقدم بر هر اقدام باشد. و اکنون، این انتخابات آزاد است که می تواند بسیج کننده همه شهروندان برای رسیدن به نظام اجتماعی متکی بر حقوق شهروندی باشد. پیام انتخابات آزاد به هر شهر وند اینست که این تو و خود تو هستی که باید تصمیم بگیری! و این پیام روشن، روشن کننده چشم و جان اوست تا که بتواند به پشتوانه آن، عمل و اقدام و خیزش سیاسی خویش را معنی ببخشد. انتخابات آزاد، از آنجا که توافقی ملی است قادر می شود شهروندان را در یک اتحاد سیاسی ملی گرد هم آورد. استعداد متحد سازی آن، از جوهر توافق گرایانه اش ناشی می شود.
و سر انجام، کدام انتخابات آزاد؟
قبلاً نیز گفته و نوشته ام که انتخابات آزاد خوشبختانه دیر وقتی است که دوره گفتمان سازی خود را پشت سر نهاده و در بخش بزرگی از اپوزیسیون دمکراسی خواه ایرانی به گفتمان مسلط بدل شده است. اکنون که در مرحله فرارویاندن ایده انتخابات آزاد به پروژه سیاسی هستیم، نقطه ثقل چالش ها منطقاً به درون خوانش های متفاوت از انتخابات آزاد منتقل می شود. پروژه انتخابات آزاد می تواند بر اثر رشد مبارزه مدنی و متحد مردم و در شرایط جدیدی از توازن قوای سیاسی در کشور بر همین حاکمیت تحمیل شود؛ اما در هر حال نه در چارچوب این قانون اساسی. انتخابات آزاد تحمیل شده براین حکومت، فقط در چارچوب مقررات توافق شده در سطح ملی امکان پذیر است که بموجب آن، هرگونه خطوط قرمز این قانون اساسی سراسر تبعیض آمیز عملاً دور زده خواهد شد. چنین خوانشی از انتخابات آزاد، با آن تفسیر نسبی گرایانه از انتخابات آزاد که میزان آزاد بودن انتخابات را با حد حضور این یا آن بخش ملتزم به نظام می سنجد، تفاوت بنیادی دارد. درک باصطلاح قطره چکانی از انتخابات آزاد، درجا زدن در چارچوب رویکرد "انتخابات رقابتی و منصفانه" است که دستکم پدیده ایی است مربوط به گذشته. و اگر این جای خوشبختی دارد که بخش قابل توجهی از اصلاح طلبان حکومتی سابق که باورمندانه می خواسته اند این نظام اصلاح ناپذیر را اصلاح کنند ولی خود صمیمانه در جریان این اصلاح ناممکن به اصلاح ناگزیر باورهای خود رسیده اند، اما تاسف آور است که هنوز هم کسانی در اپوزیسیون دمکرات غیر حکومتی در پی توهمات شکست خورده اصلاح طلبان حکومتی باشند. مشکل اصلی این دوستان، تحلیل و تبیین نادرست آنان از حد تعمیق مناسبات بین دولت و ملت در ایران کنونی است وبنظر می رسد که یکی از آفت های مرحله ایی برای پروژه انتخابات آزاد در شرایط کنونی ایران، جان سختی نگاه های انفعالی از ایندست باشد. نگاهی که به جای ابراز فکر خلاق و عمل مشخص راهگشای امروزین برای پیشبرد پروژه انتخابات آزاد، باز در فضا های سترون سیر می کند.
پروژه انتخابات آزاد، یعنی خواست اجرایی شدن آن در همین امروز اما با هدف تغییر شرایط همین امروز. چنین تغییری، دستکم در تغییر قانون اساسی جمهوری اسلامی است که می تواند معنا و مصداق یابد. پسزمینه انتخابات آزاد، مبارزه است برای شکستن شاخ مستبدان انحصار طلب حاکم تا که آنها را در جایگاه خودشان بنشاند. انتخابات آزاد در یک قدمی ما قرار ندارد که با فلان عقب نشینی کوچک محتمل از سوی حکومتی ها "تا حدی" عملی شده تلقی شود! ما را به کار دراز مدت نیاز است. تحقق انتخابات آزاد نیازمند فراهم آمدن شرایط بسیار است که زمان می برد و مبارزه پیگیر برای آنها. پروژه مبارزاتی انتخابات آزاد، با روحیه انفعالی نشستن در کمین مفرهای باصطلاح واقعی اما عملاً واهی، بیگانه است. پروژه انتخابات آزاد نیازمند روحیه تعرض سیاسی است تا که حیات یابد و تا که به اتکای زنده بودنش، بتواند در مسیر پیشرفت خود به محاسبه عقلانی امکاناتی بپردازد که در جریان تغییر توازن قوا پیش خواهد آمد. امکاناتی، هم در درون نظام و هم بیرون از نظام.
و اما نیاز امروز!
نیاز امروز، تدارک سیاسی و سازمانی سنجیده است برای گردآوردن و تجمیع همه مدافعان انتخابات آزاد تا که مشترکاً این پروژه را کلید بزنند و در راستای اجرا و مرحله بندی راهکاری این راهبرد به همکاری با یکدیگر برخیزند. در همین رابطه هم است تاکید بر ضرورت بهره گیری حداکثر از هر امکان برای گفتگو و جا انداختن پروژه انتخابات آزاد در بین وسیع ترین نیروها و جریان های سیاسی کشور و نیز هر تجمع سیاسی دمکراسی خواه که این نوشته در اشاره به آن آغاز یافت. در موضوع انتخابات آزاد، داخل و خارج نداریم. انتخابات آزاد، خودش آلترناتیو است؛ آلترناتیو سیاسی در برابر این حکومت مستبد. متعلقین به این سیاست آلترناتیو، در همه جا هستند و هرنقطه از جغرافیا، محل عمل آنان. نیروی این استراتژی زمانبر، دامنگستر است.
هر اندازه که آلترناتیو سازی نیرویی در خارج کشور به شوخی بیشتر می ماند تا برنامه عمل جدی، و به هر میزان که سخن گفتن از ایجاد آلترناتیو در داخل ولی بی ارتباط با مردم وهم است و بی بنیاد، شکل دادن به ستاد هماهنگی پیشبرد پروژه انتخابات آزاد اما، امری است الزامی و وظیفه ایی درنگ ناپذیر در موضوع تولید آلترناتیو. ویژگی این ستاد البته در نامتمرکز بودن آنست! نه ستادی تک فرمانده که در برگیرنده هر مولفه از اپوزیسیون مدافع آن و هر دو بخش داخل و خارج اپوزیسیون، و با مدیریتی بر پایه توافق. اپوزیسیون مقیم داخل و بخش رانده شده آن در طول این سی و اندی سال به خارج کشور، در پروژه انتخابات آزاد است که بهم وصل می شوند؛ همه اپوزیسیون دمکرات و پایبند به موازین دمکراسی با هر برنامه و داعیه ایی فقط در این گرهگاه ملی است که همدیگر را خواهند یافت. در تدارک آن، همه می توانند و باید سهم بگیرند. این ستاد، بیکباره ساخته نخواهد شد. این ستاد ملی در هر تجمع سیاسی می تواند و باید حضور داشته باشد و هر تجمع سیاسی دمکراسی خواه حق دارد که خود را اندامی از پیکره این ستاد ملی احساس کند. اصل اینست که در سازماندهی پروژه انتخابات آزاد دچار شتاب نا لازم و ارادی نشویم؛ و برعکس، بکوشیم که سیاست همواره تقدم خود بر سازماندهی را حفظ کند و پیوسته هم جانمایه آن بماند. پروژه انتخابات آزاد از اینطریق است که می تواند خصلت ساختاری پایدار بخود بگیرد. یعنی، در مسیر حرکت از جزء به کل؛ یعنی، مقدمتاً سازماندهی مبتنی بر کانون های همسو در نحوه گذار بمنظور نیل به یک ستاد هماهنگی برای گذار.
آیا انتخابات آزاد بمثابه سیاست راهبردی، یگانه استراتژی و یا استراتژی محتوم و مقدر در امر گذار سیاسی ایران از استبداد حاکم به دمکراسی است؟ خیر چنین نیست. نوع گذار، امری نیست که فقط با یک معماری و مهندسی سیاسی رقم بخورد؛ در این موضوع عوامل متعدد دست اندر کارند و بیشتر از همه، حد و نوع مقاومت قدرت حاکم. اما یک نیروی سیاسی جدی، منتظر عملکرد تلفیقی عوامل نمی نشیند؛ بلکه می کوشد با تولید راهبرد حاوی و وفاداربه اهداف خود و نیز بر زمینه های واقعی سیاسی، مهر و نشان خود را بر روند های سیاسی بزند و به آنها جهت دهد. ما با انتخاب پروژه انتخابات آزاد، کوشش می کنیم که ایران ما از اینطریق به دمکراسی برسد؛ ولی اگرهم علیرغم تلاش های ما گذار در شکل دیگری دیگر صورت گرفت، یقین باید داشت که انتخاب راهبردی ما – انتخابات آزاد- مهر و نشان خود را بر تحولات خواهد کوبید.
ما بر آنیم و بر آن باید باشیم که از طریق کار پروژه ایی مداوم و گسترده روی انتخابات آزاد، چنان نیروی بزرگی را در میدان حرکت گذار از استبداد بپرورانیم و سامان دهیم که بتواند با قرار دادن انتخابات آزاد در چشم انداز افکارعمومی، هشیاری شهروندی دردوره تعیین کننده تحول را تضمین کند.
دوازدهم اسفند ماه ۱٣۹۰
* * *
و اکنون که اعتراضات راه افتاده علیه سمینار"اولاف پالمه" تا حد زیادی فروکش کرده است، مسلماً شفاف تر و سازنده تر می توان بحث حول موضوع و هدف محوری در اپوزیسیون را پی گرفت که چیزی نیست جز رهجویی برای آن چنان پروژه ملی و فراگیری که بتواند گذر دهنده ایران به دمکراسی باشد. اعتراضاتی که متاثر از برخی انتقادها – وقسماً وارد- بر چند و چون گردش کار سمینار بود، اما بسی بیشتر ازآن برانگیختگی هایی که، تنها از پیش داوری های نابجا یا که داوری های خطا ناشی می شد.
فرصت هایی چون نشست استکهلم یا هر امکان مفید از این پس پدید آینده، توانسته و می توانند که ابزار و امکان معین و گذرایی باشند در راستای مسیر درازنای رسیدن به هدف دمکراسی در ایران. فرصت "اولاف پالمه" از منظر یک ارزیابی سیاسی که تعلق من هم به آنست، برخوردار ازچنین ظرفیتی بود که بگمان من در جریان کار دو روزه اش بیشتر هم شد و از دیدگاه ارزیابی دیگر،گویا از اول فاقد چنین پتانسیلی بود و تا به آخر هم به آن دست نیافت. در چنین فضایی، مفید آن خواهد بود که داوری نهایی را به گذر زمان وانهیم.
پیشنهاد و توصیه من به هر دوست، تمرکز روشنگرانه و مدبرانه بحث است روی پاسخ دهی به اصل پرسش ملی "چه باید کرد؟".
* * *
۱) در ضرورت تلاش ها برای تجمع های مشخص و لزوم به رسمیت شناسی آنها از سوی همگان
از مدتها پیش کوشش هایی را در سطح اپوزیسیون جمهوری اسلامی از سوی جریانات متنوع فکری، برنامه ایی و سیاسی و در شکل و قالب جمع آمد ها شاهدیم که هر روز هم شکل مشخص تری بخود می گیرند. از پدیداری این تجمع های معطوف به اهداف برنامه ایی، یا که ساختار سیاسی آینده کشور و یا که پیشبرد مبارزه جاری علیه استبداد سیاسی حاکم، لازم است استقبال بعمل آید. این پدیده، ناشی از بلوغ سیاسی وفرم یافتگی و سازمانیابی در اپوزیسیون است. خلاف آن قضاوت های ساده انگارانه که از چند کانونی بودن اپوزیسیون ایرانی فقط پراکندگی و تفرقه را برداشت دارند، از این واقعیت می توان پیش از همه بمثابه نشانه تکامل اجتماعی جامعه ایران، هر چه بغرنج تر شدن مناسبات در آن و ارتقای شعور اجتماعی وسیاسی شهروندان کشور یاد کرد.هویت یابی و ابرازهویت، شاخص رشد است. باور راستین به دمکراسی، تنها در استقبال از ابراز وجود، تشکل پذیری و تشخص یابی همه جریانات اجتماعی وسیاسی کشور است که متجلی می شود و قبول عملی پلورالیسم و چند گانکی در حیات سیاسی کشورنیز، همانا در خرسندی از این رشد سیاسی متظاهر درعرضه اتحاد های مشخص. این اتحاد ها البته چون تمایلات نیروهای مختلف اجتماعی و گرایش های سیاسی متنوع در جامعه را بازتاب می دهند، در وجوهی رقیب همدیگرند و عملکردشان منطقاً مورد انتقاد صاحبان دیگر پروژه های اتحاد، و طبیعی هم است که چنین باشد. اما برنتابیدن نفس پروژه های رقیب و هر گونه برخورد حذفی با سربرآوری انواع پروژه های سیاسی تجمع گرایانه، چیزی نخواهد بود جز برخورد حذفی با موجودیت این یا آن نیرو و جریان اجتماعی، و چنین برخوردهایی قطعاً متاثر از استبداد و دیکتاتوری فکری و سیاسی است. وجود روحیه نیرومند انتقادی بین برآمدهای اتحاد جویانه سیاسی متنوع، بیانگر رشد و شادابی اپوزیسیون ایرانی است ولی ازانتقاد مهم تر، مبارزه ایی است که لازم است همگان با هر نوع حقیقت پنداری انحصاری و خود محور انگاری در هر سطحی و در هرجایی پیش ببرند.
جمهوریخواهان و مدافعان پادشاهی
در رابطه با ساختار سیاسی آینده ایران، هم با چندین پروژه از سازمانیابی جمهوریخواهان مواجهیم و هم تحرکاتی را شاهدیم در جهت تحزب و تجمع میان مدافعان نظام پادشاهی. اینها، تلاش های متمدنانه سیاسی هستند و در خور استقبال، زیرا که بیانگر حدی از حرکت جامعه از اتمیزاسیون به سازمانیابی متشخص اند؛ که می توانند فاصله گیری باشند از پوپولیسم و قبیله گرایی. این دو طیف اگر چه رقیب تاریخی و سیاسی بسیار جدی همدیگرهستند، ولی نه حق دارند و نه که می توانند یکدیگررا در صحنه سیاست ایران نادیده بگیرند؛ فقط به این دلیل ساده که، صرفنظر از اراده هر یک از طرفین، هر دو آنها هم موجودیت عینی دارند و هم برخوردار از حق وجود.
این دو رقیب سیاسی اگر در اهداف خود جدی باشند با همه قوا خواهند کوشید که مقدمتاً با متجانسین خود در بلوک هایی متحد شوند. ما جمهوریخواهان، کوشیده و می کوشیم تا با شکل دادن به بلوک خود، آینده سیاسی کشور را با ساختار جمهوری آرایش دهیم و مسلم است که هر چه کاربیشتری در این عرصه صورت گیرد، باز هم کم است. انتقاد اصلی به بلوک های شکل گرفته از جمهوریخواهان هم می باید صرفاً در رابطه با کم کاری آنان باشد و یا که متوجه کم ابتکاری های سیاسی شان و نه که به نفس عمل آنها در شکل بخشیدن به بلوک های جمهوریخواهی. تلاش های تاکنونی برای متحد کردن جمهوریخواهان دمکرات سکولار، تلاش هایی بوده اند در مجموع مثبت و ارزنده، و جا دارد که کماکان ادامه یابند وبهبود و ارتقاء بپذیرند. در این راستا، تنها باید از این خطراحتراز جست که جمهوری خواهی به ناموس گرایی بدل نشود و همواره این اصل مد نظر باشد که بنا به آن، صرف جمهوری خواهی الزاماً بمعنی دمکرات بودن نیست و جمهوریخواه دمکرات، آن کسی است که جمهوریت را ساختار می فهمد و دمکراسی را درون مایه و ساز و کار آن.
جمهوریخواهان، نه بهیچوجه مجاز به ائتلاف با مدافعان پادشاهی بر سر صرف نفی قدرت حاکم هستند و نه اصولاً بمثابه رقیب تاریخی هم، می توانند که وارد اتحاد بر سر نوع ساختار سیاسی آتی کشور شوند. در واقع، قصد این نیست که بار دیگر شاهد تکرارکمیک و بدفرجام آن تراژدی اتفاق افتاده در انقلاب ۱٣۵۷ باشیم که در آن، درآمیزی های سیاسی حول صرفاً هدف سلبی و مبهم ماندن موضوع ساختار جایگزین رژیم شاه در روند ائتلاف ها، چشم شهروند ایرانی را بر هدف اثباتی دمکراسی بست و شرایط را برای میوه چینی مطلق آقای خمینی از انقلاب همگانی فراهم آورد. ولی تاکید بر ضرورت روشن نگهداشتن مرزهای سیاسی بین این دو طیف، نافی این تصریح نیست که آنان در عین حال، هم ناگزیرند از گفتگو با یکدیگر و هم نیازمند ورود به عرصه تعامل سیاسی با همدیگر؛ و صد البته تنها بر سر پروژه چگونگی تحقق ساختار سیاسی آتی توسط مردم ایران و نه بیش از آن. چنین توافقی، طبعاً بین آنان همکاری های تعریف شده ایی نیز پدید خواهد آورد که می تواند در خدمت مبارزه علیه استبداد حاکم قراربگیرد و موجب عمل سیاسی مشترک شود. پس، نه پیش گرفتن روند گفتگو بین این دو رقیب سیاسی- تاریخی می تواند کمترین خدشه ایی بر امر تقویت بلوک های مستقل آنها پدید آورد و نه ضرورت ورود به تعامل سیاسی بین آنان را می توان بگونه مکانیکی موکول و مشروط به پایان یابی روند بلوک سازی سیاسی در هر کدام از آنان کرد.
از یاد نباید برد که در صف بندی سیاسی کنونی ایران، خط تقسیم نیروها از دمکراسی می گذرد.
حکومت جدا از دین یا متکی بر دین
در حال حاضر،سکولاریسم و لائیسیته - با درک های متنوعی ایی که از هرکدامشان سراغ داریم – از یکسو و حکومت ملهم از و مرتبط با دین و یا که تماماً مبتنی بر شریعت از دیگر سو، خود عرصه انواع تجمع ها در سیاست ایران هستند. اگر مبارزه با استبداد دینی و حاکمیت نهاد دین بر کشور را یک وظیفه ملی می دانیم، بحث در مورد رابطه دین با حکومت دمکراتیک را نیز باید یک نیاز ملی دانست. دو مولفه تاریخی سکولار و غیر سکولار در میهن ما تنها در توافق دمکراتیک با یکدیگر است که خواهند توانست کشور را از استبداد دینی حاکم نجات دهند و چنان نظام سیاسی ایی در ایران فردا مستقر سازند که همه ارگان ها و تصمیم گیری های آن فقط و فقط ناشی از رای مردم باشند و نه هیچ نهادی ورای آن. نظامی دمکرات سکولار، که در آن هر نیرویی آزاد است در تدوین و ارایه سیاست ها و برنامه های خویش در الهام گیری از ایده آل های عقیدتی اش، اما بهیچ رو نه مجاز در تحمیل مسلک خود بر جامعه.
اما اپوزیسیون سکولار نیز، چه در زمینه کیفیت رابطه خواست دمکراسی با مطالبه جدایی نهاد دین از نهاد حکومت و چه در نوع اولویت بندی بین ایندو، با تفکیک هایی در درون خویش مواجه می باشد که همین تقسیم بندی، خود منشاء چندین تجمع در بین این نوع از مخالفان جمهوری اسلامی شده است. تجزیه های سیاسی بر این اساس نیز لزوماً منفی نیست، هرگاه که آنان بر اشتراکات نیرومند بین خود چشم نپوشند و یکدیگر را دشمن سیاسی هم نبینند. این نوع از تفکیک سیاسی، به سهم خود می تواند کمکی باشد به ارتقای هشیاری ها در شعور سیاسی شهروندان که از این منظر و در همین حد می توان به استقبال آن رفت.
در این رابطه نیز، به تکرار می گویم که نباید گذرناگزیر خط تقسیم نیروها از دمکراسی را از یاد برد.
راست و چپ اجتماعی
در ارتباط با برنامه اجتماعی برای کشور، انواع تلاش ها را شاهدیم؛ هم از سوی طرفداران اشکالی از لیبرالیسم اقتصادی و هم توسط خوانش های متفاوت از سوسیالیسم و عدالت اجتماعی. برای رشد و توسعه، اقسام مدل های پیشنهادی وجود دارند و هرکدام از آنان نیز طرفدارانی. لازم است که شکل گیری همه پروژه های برنامه ایی با باور به ضرورت رقابت دمکراتیک بین آنها برای اداره آینده کشور به فال نیک گرفته شود. چپ دمکرات، دمکراتیسم خود را می باید همانا در ابراز رضایت عملی اش از تشکل یابی لیبرال ها نشان دهد و چپ بودنش را در انتقاد بی وقفه اش از تدابیر راست اجتماعی و لیبرالیسم اقتصادی علیه منافع زحمتکشان و همه جامعه. و متقابلاً راست اجتماعی دمکرات نیز اگر بخواهد به اتکای کسب اکثریت آرای جامعه در سکانداری با ثبات کشور سهیم شود – و اینجا فعلا به این نمی پردازم که رای اکثریت، لزوماً به معنی آگاهی یابی درست رای دهندگان به آن برنامه نیست – ناگزیر است ازاتخاذ همان رویکرد در قبال چپ اجتماعی. من به آینده بسیار دور که هنوز نمی دانیم چیست نمی پردازم، اما نمی توانم ایران آینده قابل تصور را جز در مناسبات مبتنی بر دوگانه همزیستی – رقابت بین دو نیروی اجتماعی لیبرال دمکراسی و سوسیال دمکراسی، و بطور کلی میان راست و چپ اجتماعی، تصور کنم. این آینده را، از همین حالا باید تمرین کرد.
تجمع ها حول مواجهه با تبعیض ملی - قومی در ایران
اکثر جریانات و نیروهای تحت تبعیض ملی در کشور، از مدتی پیش پروژه گردهم آمدن مورد تبعیض واقع شدگان در این عرصه از چالش های اجتماعی ایران را زیر سقف ساختار سیاسی موسوم به فدرال در پیش گرفته اند و البته بخش بزرگی از آنها اهمیت پروژه سیاسی اتحاد با نیروهای دمکرات سراسری را نیز در نظر دارند. پروژه هایی از ایندست بازتاب واقعیت هایی سیاسی ایران کنونی ما است و لذا شکل گیری آنها را می باید که تحلیل وار درک کرد و انتقاد به وجوهی ازعملکرد آنها نیز تنها می باید از زاویه سازنده باشد و نه که از جایگاه نادیده گرفتن این پروژه وازموضع حذف تمایلات مدافعان آن. در این عرصه اما، پروژه هایی هم هست که در برخورد با این چالش اجتماعی و سیاسی، متاثر از نوع نگاهشان به ساختار تاریخی ایران و نیز معطوف به استقرار ساختاری غیر متمرکز در کشور، بر ضرورت تامین اتحاد دمکراتیک سراسری تاکید دارند. پس در این عرصه هم با انواع پروژه ها و تجمع ها روبرو هستیم که اگر چه برخی از آنها همدیگر را قطع می کنند اما لزوماً در برابر هم نیستند،هرگاه که هر دو قطع کننده ها بر این واقعیت آگاه و معترف باشند که پیشبرد حل پروژه چالش ملی در ایران، نه از مسیر تقابل های ملی در کشور که با به رسمیت شناختن تکثر ملی در ایران توسط همگان از یکسو و تکیه بر انواع منافع مشترک و هم پیوندی های تاریخی از دیگر سو ممکن و میسر است. لذا ضرورت دارد که این پروژه ها در عین حفظ استقلال خود، روی مشترکاتشان تکیه کنند.
در زمینه دیگر تبعیض های اجتماعی و سیاسی
سربرآوری انواع تجمعات فمینیستی(برابر حقوقی جنسیتی)، مجامع دفاع از محیط زیست و بطور کلی نهادهای مدنی گوناگون در فضای اجتماعی ایران امروز که جملگی شان نیز به دلیل حاکمیت جمهوری اسلامی سراسر تبعیض گر، زن ستیز، ویرانگر طبعیت و ضد مدنی بر کشور، ناخواسته رنگ و خصلت سیاسی به خود می گیرند، نمونه دیگری از تکثر پروژه ایی در ساحه اجتماعی – سیاسی ایران است. نهاد های حقوق بشری پر تعدادی هم که ایرانیان در کشور و سراسر جهان به آنها شکل داده اند، بروزات دیگری اند از کار پروژه ایی. این عرصه از فعالیت مدنی – سیاسی که بسیار مورد اقبال قرار گرفته و می گیرد، از مدتها پیش انرژی انبوهی از فعالان را در خدمت مبارزه برای دمکراسی در ایران قرار داده است. این فعالیت دمکراتیک و البته عمیقاً سیاسی، اینک وارد فاز پیشرفته تری شده و می رود که از طریق پروژه هایی مانند آنچه که به همت تعدادی از فعالین این عرصه از کارزار علیه استبداد جمهوری اسلامی در چندین کانون معتبر جهانی و به ویژه ژنو پیش می رود، جایگاه باز هم شاخص تری در مبارزه برای دمکراسی در کشور پیدا کند.
۲) انتخابات آزاد، پروژه ایی ملی و فراگیر
آری! این جامعه متنوع در حال تجمع را باید ثروت اجتماعی و سیاسی دانست، اما به یک شرط. به شرطی که این تجمعات زیر مجموعه، بتوانند با حفظ موجودیت و علت وجودی شان، با ایستادن بر خط و ربط خود و نگهداری نهادهای مجتمع شان، امررقابت دمکراتیک با یکدیگر در عرصه های برنامه ایی، فکری و سیاسی را همراه با یک هم رایی ملی سازند و خود را زیر چتر حرکتی فراگیر جمع کنند و دقیق تر حتی، خود را در آن ضرب کنند. یعنی در هدف فراگیر دمکراسی، و البته مقدمتاً در خودموضوع نحوه گذر دمکراتیک از استبداد حاکم.
هیچ یک از تجمع های هدفمند مورد اشاره نه می توانند و نه می باید که ادعای انحلال دیگری را در درون خود داشته باشند. در خود ماندن اینها و غفلت شان از ضرورت پیوند یابی شان با یک پروژه فراگیر و ملی، آنان را به سوی سکتاریسم می برد و از اینطریق حتی به ناکامی در آنچه که، علت وجودی شان بوده است! با توجه به این، پس این پرسش به میان میاید که همه آنها کجا و پیرامون کدام محور می باید با هم گره بخورند تا به نیروی تغییر و تحول ملی بدل شوند؟ اگراین تجمعات برنامه ایی و سیاسی دراپوزیسیون ایرانی، آگاه و معترف به این واقعیت باشند که هرگز نخواهند توانست صرفاً به اتکای خود و یا از طریق توهم منضم کردن دیگران به خود، استبداد دینی حاکم بر کشور را برچینند تا که فرصت عرضه خود و داعیه هایش را بیابند و گام در راه برآوردن مطالباتش نهند، آنگاه ناگزیر از پاسخ به اینند که بر سر چه امری می خواهند نیروی خود را مولفه ایی از نیروی تعیین کننده ملی بدانند؟
انتخابات آزاد، پاسخگوی تنوع و تکثر
اجماع عمومی تنها در آنجایی میسر است که همگان همدیگر را درست در قد و قواره ایی که دارند و به همان اندازه ایی که هستند، به رسمیت بشناسند! در آن امکانی که، به همه اجازه عرض اندام آزادانه سیاسی و برنامه ایی می دهد تا در راه تحقق مطالبات خود گام بردارند. هر مولفه ازهمگان، آنگاه بخشی متشکل از همگان سازمانیافته می شود که آزادی طرح دعاوی و به نمایش گذاشتن نیروی اجتماعی پشتیبان داعیه های خویش را داشته باشد. فقط از طریق چنین رویکردی است که هم احساس مشارکت سیاسی پدید میاید و هم شرایط پایبندی همگان نسبت به مقررات دمکراتیک و نتیجه آن اشتراک تامین می شود. از هیچکس نباید خواست خود را به رنگ دیگری درآورد و به هیچکس هم نباید اجازه داد که خود را بر دیگری تحمیل کند. هم از اینرو، آلترناتیو استبداد حاکم را نه در پیش نیرویی معین با تعریف خود ویژه آن از دمکراسی، که در خود سازوکار دمکراتیک گذر از استبداد می باید جستجو کرد وسراغ گرفت. آلترناتیو استبداد ولایی – نظامی حاکم، در واقع خود انتخابات آزاد است. این، پروژه انتخابات آزاد است که همه را در بر می گیرد؛ بی آنکه در آن، کسی دردیگر کس حل شود. انتخابات آزاد، هم فرمول گذار ایران به دمکراسی است و هم بیان و ترجمان سیاست عملی موضوع وحدت و کثرت در جامعه امروزین ایران و نیز راه حل سیاسی در برخورد با آن. انتخابات آزاد چون نقطه عزیمت خود را بر تنوع و تکثر می گذارد می تواند همه متنوعین را دور خود جمع کند؛ و برگزار که شد باز دوباره تکثر و تنوع وزن کشی شده را به نمایش می گذارد. چرخه انتخابات آزاد، تایید و تثبیت چند گانگی و کثرت است و پروژه سیاسی انتخابات آزاد، دعوت از تمامی آن کثرت برای آنچنان جمع شدنی که می تواند همه خود بودگی ها را در درون خود جا دهد.
انتخابات آزاد، همچون پروژه سیاسی متعین
در سیاست، اتحاد روی اهداف کلی بی معنی است و قطعاً نمی تواند به عمل و شوربرای اقدام منجر شود. حتی وحدت برنامه ایی هم که بسی فراتر از اتحاد های سیاسی است، بدون همکاری های سیاسی هدفمند و دارای بار پروژه ایی، به کامیابی نمی رسد. نمونه ها در این زمینه بسیارند. اتحاد سیاسی، لازم است که بر مشی سیاسی مشخص متکی شود و به اهداف قابل دسترس معطوف باشد تا که بتواند انرژی برای حرکت پدید آورد. یک دلیل جدی انفعال ها و سرگیجه گرفتن های سیاسی در ما اپوزیسیون ایرانی طی سال های گذشته را می توان در فقد پروژه مشخص و قابل مرحله بندی به مراحل تاکتیکی سراغ گرفت. دو خطر سیاسی می تواند در کمین یک تشکل سیاسی بنشیند و آنرا دچار فلج سیاسی سازد؛ زمینگیر شدن اش بر اثر وجود چند اراده سیاسی متفاوت در عملکرد آن یا که نبود پروژه سیاسی متعین در دستور کار رهبری آن. اگر ما بر مبارزه مسالمت آمیز سیاسی تاکید داریم، اگر همزمان بر هدف دمکراسی و ابزار تحقق دمکراسی پای می فشاریم، اگر بر اصل مشارکت توده ها در مبارزه و صیقل دهی شعور سیاسی شهروندان ایستاده ایم، بپذیریم که تنها پروژه ناظر بر این اصول، انتخابات آزاد است. انتخابات آزاد، زبان گفتگوی ما با همه است: با خود، با مردم، با هر جریان ازاپوزیسیون، با جامعه بین المللی و نیز با خود حکومت!
انتخابات آزاد، یک مشی با هدف اثباتی روشن
نهضت مشروطیت، با خواست اثباتی ملی تشکیل عدالتخواهانه و عصری شدن بود که به انقلابی فراگیر فراروئید و گرچه نتوانست به فرجام خود برسد باز اما مهر و نشان ماندگار خود را بر اندیشه و عمل سیاسی ایران کوبید. نهضت ملی به رهبری مصدق با خواست انجام انتخابات آزاد و اندکی بعد پیش کشیدن شعار و برنامه عملی ملی شدن نفت ایران بود که توانست بسیج فراگیر متکی بر بیشترین شعور شهروندی و روح ملی را پدید آورد و علیرغم سرکوبش توسط کودتا تاثیرات بزرگ خود را بر روندهای آتی بر جای بگذارد. اما انقلاب ۱٣۵۷ که در وجه اسلامی اش کاملاً کامیاب شد، تنها در نقد شدگی اش منشاء صیقل یابی شعور شهروندان شده است و در مرکز این نقد، این حقیقت چهره نما که: تعریف هدف اثباتی می باید مقدم بر هر اقدام باشد. و اکنون، این انتخابات آزاد است که می تواند بسیج کننده همه شهروندان برای رسیدن به نظام اجتماعی متکی بر حقوق شهروندی باشد. پیام انتخابات آزاد به هر شهر وند اینست که این تو و خود تو هستی که باید تصمیم بگیری! و این پیام روشن، روشن کننده چشم و جان اوست تا که بتواند به پشتوانه آن، عمل و اقدام و خیزش سیاسی خویش را معنی ببخشد. انتخابات آزاد، از آنجا که توافقی ملی است قادر می شود شهروندان را در یک اتحاد سیاسی ملی گرد هم آورد. استعداد متحد سازی آن، از جوهر توافق گرایانه اش ناشی می شود.
و سر انجام، کدام انتخابات آزاد؟
قبلاً نیز گفته و نوشته ام که انتخابات آزاد خوشبختانه دیر وقتی است که دوره گفتمان سازی خود را پشت سر نهاده و در بخش بزرگی از اپوزیسیون دمکراسی خواه ایرانی به گفتمان مسلط بدل شده است. اکنون که در مرحله فرارویاندن ایده انتخابات آزاد به پروژه سیاسی هستیم، نقطه ثقل چالش ها منطقاً به درون خوانش های متفاوت از انتخابات آزاد منتقل می شود. پروژه انتخابات آزاد می تواند بر اثر رشد مبارزه مدنی و متحد مردم و در شرایط جدیدی از توازن قوای سیاسی در کشور بر همین حاکمیت تحمیل شود؛ اما در هر حال نه در چارچوب این قانون اساسی. انتخابات آزاد تحمیل شده براین حکومت، فقط در چارچوب مقررات توافق شده در سطح ملی امکان پذیر است که بموجب آن، هرگونه خطوط قرمز این قانون اساسی سراسر تبعیض آمیز عملاً دور زده خواهد شد. چنین خوانشی از انتخابات آزاد، با آن تفسیر نسبی گرایانه از انتخابات آزاد که میزان آزاد بودن انتخابات را با حد حضور این یا آن بخش ملتزم به نظام می سنجد، تفاوت بنیادی دارد. درک باصطلاح قطره چکانی از انتخابات آزاد، درجا زدن در چارچوب رویکرد "انتخابات رقابتی و منصفانه" است که دستکم پدیده ایی است مربوط به گذشته. و اگر این جای خوشبختی دارد که بخش قابل توجهی از اصلاح طلبان حکومتی سابق که باورمندانه می خواسته اند این نظام اصلاح ناپذیر را اصلاح کنند ولی خود صمیمانه در جریان این اصلاح ناممکن به اصلاح ناگزیر باورهای خود رسیده اند، اما تاسف آور است که هنوز هم کسانی در اپوزیسیون دمکرات غیر حکومتی در پی توهمات شکست خورده اصلاح طلبان حکومتی باشند. مشکل اصلی این دوستان، تحلیل و تبیین نادرست آنان از حد تعمیق مناسبات بین دولت و ملت در ایران کنونی است وبنظر می رسد که یکی از آفت های مرحله ایی برای پروژه انتخابات آزاد در شرایط کنونی ایران، جان سختی نگاه های انفعالی از ایندست باشد. نگاهی که به جای ابراز فکر خلاق و عمل مشخص راهگشای امروزین برای پیشبرد پروژه انتخابات آزاد، باز در فضا های سترون سیر می کند.
پروژه انتخابات آزاد، یعنی خواست اجرایی شدن آن در همین امروز اما با هدف تغییر شرایط همین امروز. چنین تغییری، دستکم در تغییر قانون اساسی جمهوری اسلامی است که می تواند معنا و مصداق یابد. پسزمینه انتخابات آزاد، مبارزه است برای شکستن شاخ مستبدان انحصار طلب حاکم تا که آنها را در جایگاه خودشان بنشاند. انتخابات آزاد در یک قدمی ما قرار ندارد که با فلان عقب نشینی کوچک محتمل از سوی حکومتی ها "تا حدی" عملی شده تلقی شود! ما را به کار دراز مدت نیاز است. تحقق انتخابات آزاد نیازمند فراهم آمدن شرایط بسیار است که زمان می برد و مبارزه پیگیر برای آنها. پروژه مبارزاتی انتخابات آزاد، با روحیه انفعالی نشستن در کمین مفرهای باصطلاح واقعی اما عملاً واهی، بیگانه است. پروژه انتخابات آزاد نیازمند روحیه تعرض سیاسی است تا که حیات یابد و تا که به اتکای زنده بودنش، بتواند در مسیر پیشرفت خود به محاسبه عقلانی امکاناتی بپردازد که در جریان تغییر توازن قوا پیش خواهد آمد. امکاناتی، هم در درون نظام و هم بیرون از نظام.
و اما نیاز امروز!
نیاز امروز، تدارک سیاسی و سازمانی سنجیده است برای گردآوردن و تجمیع همه مدافعان انتخابات آزاد تا که مشترکاً این پروژه را کلید بزنند و در راستای اجرا و مرحله بندی راهکاری این راهبرد به همکاری با یکدیگر برخیزند. در همین رابطه هم است تاکید بر ضرورت بهره گیری حداکثر از هر امکان برای گفتگو و جا انداختن پروژه انتخابات آزاد در بین وسیع ترین نیروها و جریان های سیاسی کشور و نیز هر تجمع سیاسی دمکراسی خواه که این نوشته در اشاره به آن آغاز یافت. در موضوع انتخابات آزاد، داخل و خارج نداریم. انتخابات آزاد، خودش آلترناتیو است؛ آلترناتیو سیاسی در برابر این حکومت مستبد. متعلقین به این سیاست آلترناتیو، در همه جا هستند و هرنقطه از جغرافیا، محل عمل آنان. نیروی این استراتژی زمانبر، دامنگستر است.
هر اندازه که آلترناتیو سازی نیرویی در خارج کشور به شوخی بیشتر می ماند تا برنامه عمل جدی، و به هر میزان که سخن گفتن از ایجاد آلترناتیو در داخل ولی بی ارتباط با مردم وهم است و بی بنیاد، شکل دادن به ستاد هماهنگی پیشبرد پروژه انتخابات آزاد اما، امری است الزامی و وظیفه ایی درنگ ناپذیر در موضوع تولید آلترناتیو. ویژگی این ستاد البته در نامتمرکز بودن آنست! نه ستادی تک فرمانده که در برگیرنده هر مولفه از اپوزیسیون مدافع آن و هر دو بخش داخل و خارج اپوزیسیون، و با مدیریتی بر پایه توافق. اپوزیسیون مقیم داخل و بخش رانده شده آن در طول این سی و اندی سال به خارج کشور، در پروژه انتخابات آزاد است که بهم وصل می شوند؛ همه اپوزیسیون دمکرات و پایبند به موازین دمکراسی با هر برنامه و داعیه ایی فقط در این گرهگاه ملی است که همدیگر را خواهند یافت. در تدارک آن، همه می توانند و باید سهم بگیرند. این ستاد، بیکباره ساخته نخواهد شد. این ستاد ملی در هر تجمع سیاسی می تواند و باید حضور داشته باشد و هر تجمع سیاسی دمکراسی خواه حق دارد که خود را اندامی از پیکره این ستاد ملی احساس کند. اصل اینست که در سازماندهی پروژه انتخابات آزاد دچار شتاب نا لازم و ارادی نشویم؛ و برعکس، بکوشیم که سیاست همواره تقدم خود بر سازماندهی را حفظ کند و پیوسته هم جانمایه آن بماند. پروژه انتخابات آزاد از اینطریق است که می تواند خصلت ساختاری پایدار بخود بگیرد. یعنی، در مسیر حرکت از جزء به کل؛ یعنی، مقدمتاً سازماندهی مبتنی بر کانون های همسو در نحوه گذار بمنظور نیل به یک ستاد هماهنگی برای گذار.
آیا انتخابات آزاد بمثابه سیاست راهبردی، یگانه استراتژی و یا استراتژی محتوم و مقدر در امر گذار سیاسی ایران از استبداد حاکم به دمکراسی است؟ خیر چنین نیست. نوع گذار، امری نیست که فقط با یک معماری و مهندسی سیاسی رقم بخورد؛ در این موضوع عوامل متعدد دست اندر کارند و بیشتر از همه، حد و نوع مقاومت قدرت حاکم. اما یک نیروی سیاسی جدی، منتظر عملکرد تلفیقی عوامل نمی نشیند؛ بلکه می کوشد با تولید راهبرد حاوی و وفاداربه اهداف خود و نیز بر زمینه های واقعی سیاسی، مهر و نشان خود را بر روند های سیاسی بزند و به آنها جهت دهد. ما با انتخاب پروژه انتخابات آزاد، کوشش می کنیم که ایران ما از اینطریق به دمکراسی برسد؛ ولی اگرهم علیرغم تلاش های ما گذار در شکل دیگری دیگر صورت گرفت، یقین باید داشت که انتخاب راهبردی ما – انتخابات آزاد- مهر و نشان خود را بر تحولات خواهد کوبید.
ما بر آنیم و بر آن باید باشیم که از طریق کار پروژه ایی مداوم و گسترده روی انتخابات آزاد، چنان نیروی بزرگی را در میدان حرکت گذار از استبداد بپرورانیم و سامان دهیم که بتواند با قرار دادن انتخابات آزاد در چشم انداز افکارعمومی، هشیاری شهروندی دردوره تعیین کننده تحول را تضمین کند.
دوازدهم اسفند ماه ۱٣۹۰
اخبار روز:
رادیو و تلویزیون و خبرگزاری های جمهوری اسلامی همراه با شورای نگهبان و وزارت کشور حکومت به دستور آقای خامنه ای، مشغول ساختن حماسه ی دیگری هستند. انتخابات ۱۲ اسفند دیگر رقابت بین گروه ها و لیست های مختلف اعلام شده برای مجلس نهم نیست، حتی مهم نیست چه کسی در آن برنده می شود؛ صحنه ی نمایشی از «حضور مردم» است که رسانه ها و دستگاه های حکومتی دارند در غیاب مخالفین آن را می سازند. کسری سیزده میلیون رای رسما اعلام شده به موسوی در انتخابات گذشته در این انتخابات، در خانه ماندن میلیون ها مردمی که دو سال پیش در خیابان ها به حکومت اسلامی اعتراض کردند، تحریم سراسری همه ی مخالفین و منتقدین، ظاهرا هیچ تاثیری در این «حماسه ی حضور» نداشته است.
کاش حکومت کمتر دروغ می گفت. کاش می پذیرفت که تحریم سراسری میلیون ها نفری که در انتخاب گذشته به موسوی رای دادند، میلیون ها مردمی که در این دو سال اعتراض کردند و معترض باقی ماندند، «چند درصدی» از «حماسه ی حضور» کسر کرده است. اما حکومت های تمامیت خواه، «همه چیز» را می خواهند و به کمتر از آن راضی نیستند. دستور آقا است: «حضور» مردم امسال باید بیشتر از دوره ی گذشته باشد. چون او برای حکومت آینده ی خود به این «افزایش حضور» احتیاج دارد. او احتیاج دارد با این حماسه سازی مخالفین و منتقدین خود را نفی کند و مدعی شود آن ها اصلا وجود ندارند!
رادیو و تلویزیون و خبرگزاری های رسمی هر چقدر دروغ بگویند، حماسه بسازند، رای جعل کنند، یک واقعیت را نمی توانند تغییر بدهند. این انتخابات بیانگر آن است که حکومت از سوی مجموعه ی مخالفین و منتقدین خود طرد شده است. جبهه ای به وسعت سراسر ایران علیه آن به وجود آمده است، هر چند که صدا و سیمای جمهوری اسلامی کوشش کنند، واقعیت امروز ایران را به طور کلی دیگرگونه نشان دهند، اما باز فردا خواهد رسید و این حکومت خواهد ماند که با هر فراخوان به اعترض، رعشه مرگ بر تنش بیفتد و هزار هزار نیروی مسلح و چماق به دست به خیابان ها روانه کند.
کاش حکومت کمتر دروغ می گفت. کاش می پذیرفت که تحریم سراسری میلیون ها نفری که در انتخاب گذشته به موسوی رای دادند، میلیون ها مردمی که در این دو سال اعتراض کردند و معترض باقی ماندند، «چند درصدی» از «حماسه ی حضور» کسر کرده است. اما حکومت های تمامیت خواه، «همه چیز» را می خواهند و به کمتر از آن راضی نیستند. دستور آقا است: «حضور» مردم امسال باید بیشتر از دوره ی گذشته باشد. چون او برای حکومت آینده ی خود به این «افزایش حضور» احتیاج دارد. او احتیاج دارد با این حماسه سازی مخالفین و منتقدین خود را نفی کند و مدعی شود آن ها اصلا وجود ندارند!
رادیو و تلویزیون و خبرگزاری های رسمی هر چقدر دروغ بگویند، حماسه بسازند، رای جعل کنند، یک واقعیت را نمی توانند تغییر بدهند. این انتخابات بیانگر آن است که حکومت از سوی مجموعه ی مخالفین و منتقدین خود طرد شده است. جبهه ای به وسعت سراسر ایران علیه آن به وجود آمده است، هر چند که صدا و سیمای جمهوری اسلامی کوشش کنند، واقعیت امروز ایران را به طور کلی دیگرگونه نشان دهند، اما باز فردا خواهد رسید و این حکومت خواهد ماند که با هر فراخوان به اعترض، رعشه مرگ بر تنش بیفتد و هزار هزار نیروی مسلح و چماق به دست به خیابان ها روانه کند.
خبرگزاری فارس نوشته آقای مصباح یزدی صبح روز جمعه (۱۲ اسفند) تنها به منظور شرکت در انتخابات از قم به تهران سفر کرده بود.
این در حالی است که سردبیر سایت «قمنیوز» روز گذشته (پنجشنبه ۱۱ اسفند) اعلام کرده بود که مصباح یزدی به تهران سفر کرده و در قم رای نخواهد داد.
در روزهای اخیر برخی فرماندهان سپاه پاسداران با مواضع «جبهه پایداری» مبنی بر اینکه «ساکتین فتنه» در مجلس نهم جای نخواهند داشت٬ همسو شدهاند.
«جبهه پایداری» به طور مشخص از علی لاریجانی٬ محمدباقر قالیباف و محمدرضا باهنر با عنوان «ساکتین فتنه» یاد کرده و حاضر نشد با آنها بر سر فهرست مشترک انتخاباتی توافق کند.
به نظر میرسد مصباح یزدی پیش از آغاز انتخابات به منظور پارهای مذاکرات به تهران سفر کرده و پس پایان مذاکراتش٬ رای خود را در منطفه محل سکونت فرماندهان سپاه به صندوق انداخته است.
علی لاریجانی٬ رئیس مجلس شورای اسلامی در این دوره از انتخابات همچون دوره قبلی از حوزه انتخابیه قم نامزد شده بود.
سخنگوی شورای نگهبان پیش از شمارش آرا ادعا کرد:
افزایش ۹ درصدی نرخ مشارکت در انتخابات مجلس نهم
عباسعلی کدخدایی٬ سخنگوی شورای نگهبان با گذشت تنها سه ساعت از زمان آغاز رایگیری ادعا کرد: «میزان مشارکت مردم در انتخابات نسبت به مجلس هشتم ۸ الی ۹ درصد بیشتر شده است.»
به گزارش خبرگزاری مهر٬ آقای کدخدایی این ادعا را در دفتر مرکزی نظارت بر انتخابات شورای نگهبان و در جمع خبرنگاران بیان کرده است.
وی گفته که این آمار متعلق به گزارش دفاتر شورای نگهبان در شهرهای مختلف است که تا ساعت ۱۱ صبح به دفتر مرکزی ارسال شده است.
کدخدایی همچنین ادعا کرده است: «تا آنجایی که در جریان هستیم در برخی از حوزهها مردم از ساعت چهار صبح حاضر شده بودند تا در انتخابات شرکت کنند.»
فرماندهان سپاه پاسداران یک ماه پیش از آغاز رایگیری ادعا کرده بودند که نرخ مشارکت در نهمین دوره انتخابات مجلس بیش از ۶۰ درصد خواهد بود.
نرخ مشارکت در هشتمین دوره انتخابات مجلس آنطور که مقامهای وزارت کشور اعلام کردهاند حدود ۵۱ درصد بوده است.
اخبار روز: پارت آزادی کردستان، یکی از احزاب کردی که در منطقه ی کردستان فعالیت می کند گزارش هایی را از نحوه ی استقبال مردم از انتخابات ۱۲ اسفند در چند کردستان منتشر کرده است:
تحریم انتخابات در سنندج
بر خلاف تلاشهای گسترده رژیم برای شرکت مردم در "حماسه انتخابات"، فضای انتخابات در سنندج بطور مشهودی سرد است و شمار بسیار کمی بهپای صندوقهای رأی رفتهاند که بیشتر آنها کارمندان دولتی هستند که بالاجبار بهپای صندوقهای رأی کشانده شدهاند.
علاوه بر این دو روز قبل از انتخابات از جانب حراست اداره آموزش و پرورش به محصلین پیش دانشگاهی اعلام شده بود که برای ورود به دانشگاه باید شناسنامههای آنان مهر انتخابات خورده باشد.
رژیم برای جبران شکست عدم حضور مردم پای صندوقهای رأی، صندوقهای سیار به راه انداخته است و دهها ماشین از نوع ۆژو، پراید، پیکان، وانت نیسان و پاتڕۆڵ هم اکنون صندوقهای اخذ رأی را در خیابانها و کوچههای سنندج حمل میکند.
حضور نیروهای گارد ویژه در مهاباد
مردم مهاباد، در حالی که از ٣ روز قبل به کنترل نیروهای گارد ویژه لباس مشکی در آمده است، "حماسه انتخابات" ولی فقیه و سپاه پاسداران را، با عدم حضور در حوزههای رأی گیری و تحریم انتخابات به شکست کشاندهاند.
حوزههای اخذ رأی که در مساجد، مدراس، هلال احمر، شهرداری، مراکز بهداشت و درمان مهاباد دایر شدهاند، خلوت است و تنها شمار انگشت شماری در آنها دیده میشود.
عوامل رژیم برای کشاندن مردم به پای صندوقهای رأی از ساعت ۷ بامداد، از بلندگوی مساجد، پی در پی از مردم درخواست شرکت در انتخابات میکنند.
پیرانشهر: حوزههای اخذ رأی خالی از مردم است
امروز بر خلاف جمعههای گذشته، مردم پیرانشهر از حضور در خیابانها و رفتن به پای صندوقهای اخذ رأی خود داری ورزیدهاند.
از میان حوزههای اخذ رأی در مسجد جامع، مسجد چهار یارنی، محلههای زرگتن و کهنهخانی، فرهنگیان ۱ و ۲، تنها در حوزه فرهنگیان ۱ تعدادی پای صندوقهای رأی رفتهاند که آنها عوامل رژیم یا کارمندانی هستند که بالاجبار، به شرکت در انتخابات وادار شدهاند.
دیشب علیرغم حضور نیروهای امنیتی در سطح شهر، تعداد زیادی تراکت پخش شده بود که از مردم پیرانشهر درخواست شده بود، انتخابات را تحریم کنند.
کامیاران، تنها عوامل رژیم و بستگان کاندیداها را حضور یافتند
مردم شهر کامیاران نیز، همانند دیگر شهرهای کوردستان، از حضور پای صندوقهای رأی خودداری نمودهاند.
حوزههای رأی گیری در خیابانهای سید قطب مشهور به بان تپه، مصطفی خمینی مشهور به چاو خراتیل، بهشتی (کامیاران سابق) و مدارس و مساجد، از وجود مردم خالی است و آنچه قابل توجه بوده این است که کسانی در این حوزهها دیده شدهاند، اکثرا عوامل رژیم یا خانواده و بستگان کاندیداها میباشند و تعداد بسیار کمی از مردم عادی، به پای صندوقهای اخذ رأی رفته اند.
کرمانشاه: خرید رأی از فروشندگان آن
مراکز اخذ رأی در کرمانشاه همچون دیگر شهرهای کوردستان، خلوت است.
در دهها مرکزی که در مساجد، مدارس، بانکها، هنرستانها، مخابرات، دبستان و دبیرستانهای شهر کرمانشاه و شهرکهای آن برای اخذ رأی دایر شده است، از آغاز ساعت رأی گیری تاکنون، هیچ صفی شکل نگرفته و گاه گاه تنها گروههای چند نفره پراکندهای از مردم عادی دیده میشوند و مابقی پاسداران، سربازان، کارمندان دولتی هستند که پای صندوقها فرستاده میشوند.
صدا و سیمای رژیم در کرمانشاه، حوزهها و مراکزی را از صدا و سیمای خود منعکس میکند که تنها این طیف از شرکت کنندگان هستند.
کاندیداها برای جلب مردم به مشارکت در انتخابات، اقدام به خرید رأی کردهاند و تا صدور این اطلاعیه، هر رأی با ٣۰،۰۰۰ تومان خریداری میشود.
فرزندان کورد در جامعه یارسان
انتخابات فرمایشی رژیم را تحریم کردهاند
فرزندان ملت بزرگ کورد در جامعه یارسان، انتخابات فرمایشی مجلس نهم رژیم را تحریم کردهاند.
این جامعه کوردستانی که انبوه جمعیت آن در استان کرمانشاه، متمرکز است، بخاطر ویژگیهای دینی و فرهنگی خاص خود همواره مورد سرکوب و تحقیر نیروهای اشغالگر جمهوری اسلامی در کوردستان قرار گرفتهاند، همچون اکثریت آحد و گروههای دیگر ملت بزرگ کورد، امروز پای صندوقهای رأی رژیم نرفتند و آنرا تحریم نمودند.
هفته گذشته شایعهای در سطح استان کرمانشاه انتشار یافت مبنی بر حمایت آقای سید نصرالدین حیدری رهبری جامعه یارسان از یکی از کاندیداهای حوزه کرمانشاه انتشار یافت که از جانب یکی از نزدیکان به دفتر آقای حیدری تکذیب گردید و اعلام شد که: آقای سید نصرالدین حیدری از هیچ کاندیدی حمایت نکرده است.
تحریم انتخابات در سنندج
بر خلاف تلاشهای گسترده رژیم برای شرکت مردم در "حماسه انتخابات"، فضای انتخابات در سنندج بطور مشهودی سرد است و شمار بسیار کمی بهپای صندوقهای رأی رفتهاند که بیشتر آنها کارمندان دولتی هستند که بالاجبار بهپای صندوقهای رأی کشانده شدهاند.
علاوه بر این دو روز قبل از انتخابات از جانب حراست اداره آموزش و پرورش به محصلین پیش دانشگاهی اعلام شده بود که برای ورود به دانشگاه باید شناسنامههای آنان مهر انتخابات خورده باشد.
رژیم برای جبران شکست عدم حضور مردم پای صندوقهای رأی، صندوقهای سیار به راه انداخته است و دهها ماشین از نوع ۆژو، پراید، پیکان، وانت نیسان و پاتڕۆڵ هم اکنون صندوقهای اخذ رأی را در خیابانها و کوچههای سنندج حمل میکند.
حضور نیروهای گارد ویژه در مهاباد
مردم مهاباد، در حالی که از ٣ روز قبل به کنترل نیروهای گارد ویژه لباس مشکی در آمده است، "حماسه انتخابات" ولی فقیه و سپاه پاسداران را، با عدم حضور در حوزههای رأی گیری و تحریم انتخابات به شکست کشاندهاند.
حوزههای اخذ رأی که در مساجد، مدراس، هلال احمر، شهرداری، مراکز بهداشت و درمان مهاباد دایر شدهاند، خلوت است و تنها شمار انگشت شماری در آنها دیده میشود.
عوامل رژیم برای کشاندن مردم به پای صندوقهای رأی از ساعت ۷ بامداد، از بلندگوی مساجد، پی در پی از مردم درخواست شرکت در انتخابات میکنند.
پیرانشهر: حوزههای اخذ رأی خالی از مردم است
امروز بر خلاف جمعههای گذشته، مردم پیرانشهر از حضور در خیابانها و رفتن به پای صندوقهای اخذ رأی خود داری ورزیدهاند.
از میان حوزههای اخذ رأی در مسجد جامع، مسجد چهار یارنی، محلههای زرگتن و کهنهخانی، فرهنگیان ۱ و ۲، تنها در حوزه فرهنگیان ۱ تعدادی پای صندوقهای رأی رفتهاند که آنها عوامل رژیم یا کارمندانی هستند که بالاجبار، به شرکت در انتخابات وادار شدهاند.
دیشب علیرغم حضور نیروهای امنیتی در سطح شهر، تعداد زیادی تراکت پخش شده بود که از مردم پیرانشهر درخواست شده بود، انتخابات را تحریم کنند.
کامیاران، تنها عوامل رژیم و بستگان کاندیداها را حضور یافتند
مردم شهر کامیاران نیز، همانند دیگر شهرهای کوردستان، از حضور پای صندوقهای رأی خودداری نمودهاند.
حوزههای رأی گیری در خیابانهای سید قطب مشهور به بان تپه، مصطفی خمینی مشهور به چاو خراتیل، بهشتی (کامیاران سابق) و مدارس و مساجد، از وجود مردم خالی است و آنچه قابل توجه بوده این است که کسانی در این حوزهها دیده شدهاند، اکثرا عوامل رژیم یا خانواده و بستگان کاندیداها میباشند و تعداد بسیار کمی از مردم عادی، به پای صندوقهای اخذ رأی رفته اند.
کرمانشاه: خرید رأی از فروشندگان آن
مراکز اخذ رأی در کرمانشاه همچون دیگر شهرهای کوردستان، خلوت است.
در دهها مرکزی که در مساجد، مدارس، بانکها، هنرستانها، مخابرات، دبستان و دبیرستانهای شهر کرمانشاه و شهرکهای آن برای اخذ رأی دایر شده است، از آغاز ساعت رأی گیری تاکنون، هیچ صفی شکل نگرفته و گاه گاه تنها گروههای چند نفره پراکندهای از مردم عادی دیده میشوند و مابقی پاسداران، سربازان، کارمندان دولتی هستند که پای صندوقها فرستاده میشوند.
صدا و سیمای رژیم در کرمانشاه، حوزهها و مراکزی را از صدا و سیمای خود منعکس میکند که تنها این طیف از شرکت کنندگان هستند.
کاندیداها برای جلب مردم به مشارکت در انتخابات، اقدام به خرید رأی کردهاند و تا صدور این اطلاعیه، هر رأی با ٣۰،۰۰۰ تومان خریداری میشود.
فرزندان کورد در جامعه یارسان
انتخابات فرمایشی رژیم را تحریم کردهاند
فرزندان ملت بزرگ کورد در جامعه یارسان، انتخابات فرمایشی مجلس نهم رژیم را تحریم کردهاند.
این جامعه کوردستانی که انبوه جمعیت آن در استان کرمانشاه، متمرکز است، بخاطر ویژگیهای دینی و فرهنگی خاص خود همواره مورد سرکوب و تحقیر نیروهای اشغالگر جمهوری اسلامی در کوردستان قرار گرفتهاند، همچون اکثریت آحد و گروههای دیگر ملت بزرگ کورد، امروز پای صندوقهای رأی رژیم نرفتند و آنرا تحریم نمودند.
هفته گذشته شایعهای در سطح استان کرمانشاه انتشار یافت مبنی بر حمایت آقای سید نصرالدین حیدری رهبری جامعه یارسان از یکی از کاندیداهای حوزه کرمانشاه انتشار یافت که از جانب یکی از نزدیکان به دفتر آقای حیدری تکذیب گردید و اعلام شد که: آقای سید نصرالدین حیدری از هیچ کاندیدی حمایت نکرده است.
فضای سرد و خلوت حوزههای رأی گیری در تهران
صبح امروز، رأی گیری برای انتخابات نهمین دورۀ مجلس شورای اسلامی آغاز شد. رسانههای داخلی ایران از استقبال و مشارکت مردم خبر میدادند و رسانههای خارج از ایران نیز از فضای سرد انتخابات میگفتند. براساس مشاهدات یک شهروند-خبرنگار از تهران، جمعیت مردم در حوزههای رأی گیری شمال و شرق تهران از پنج یا شش نفر فراتر نمیرفت.
نوشته: رضا ولیزاده
در روزهای پیش از برگزاری انتخابات مجلس، رهبر جمهوری اسلامی از مردم دعوت کرده بود تا با شرکت در انتخابات پاسخ کوبندهای به غرب بدهند و مخالفان او، از جمله اصلاح طلبان انتخابات را تحریم کردند.
شورای هماهنگی راه سبز امید نیز از مردم خواسته بود تا یک روز پیش از برگزاری انتخابات در اماکن عمومی حضور یابند و در مورد نمایشی بودن انتخابات اطلاع رسانی کنند و همچنین روز انتخابات، یعنی امروز جمعه در خانههایشان بمانند و بیرون نروند.
یک شهروند-خبرنگار در تهران که بنا به دلایل امنیتی از ذکر نام او معذوریم، به بخش فارسی رادیو بین المللی فرانسه گفت: «من حوالی ظهر از شرق تهران و میدان رسالت، مجیدیه و محدودههای اطراف آن تا حوالی چهار راه پارک وی در شمال تهران، به برخی از حوزههای رأی گیری سر زدم تا ببینم آنچه هر دو طیف رسانهها در مورد استقبال یا عدم استقبال از انتخابات میگویند تا چه حد صحت دارد؛ در این حوزهها نهایتاً بین ۵ تا ۶ نفر برای رأی دادن حضور داشتند.»
انتخابات مجلس شورای اسلامی در ايران و نبود اطلاع رسانی
در حالی که انتخابات نهمين مجلس شورای اسلامی برای گزینش ٢٩٠ نماینده مجلس برگزار می شود، گزارشگران بدون مرز، از سانسور تحميل شده بر رسانهها که مانع از انجام وظيفهشان در انتخابات شده است و نیز از سرکوب گسترده حرفهکاران رسانهها، ابراز تأسف میکند.
گزارشگران بدون مرز می نویسند: ٤٨ميليون ايرانی که برای انتخابات روز ١٢ اسفند ١٣٩٠ به پای صندوقهای رأی فرا خوانده شدهاند، از اطلاعرسانی مستقل ولازم برای انتخاب کردن محرومند.
در ايران پس از انتخاب مجدد محمود احمدی نژاد در انتخابات مورد مناقشه ٢٢ خرداد ١٣٨٨، سرکوب روزنامهنگاران و وبنگاران، تشديد شده است؛ هيچ رسانهی مستقلی از آزارهای امنيتی - قضايی جناحهای مختلف در قدرت، در امان نمانده است.
در ايران هم اکنون ٤٨روزنامهنگار و وبنگار در زندان بسر میبرند و اين کشور سومين زندان بزرگ جهان برای روزنامهنگاران است.
گزارشگران بدون مرز در مورد حضور خبرنگاران خارجی می نویسد: بسياری از خبرنگاران خارجی موفق به دريافت ويزا برای ورود به ايران و پوشش خبری انتخابات نشدند؛ با وجود ارائه درخواستها از هفتهها پيش، سفارتخانههای جمهوری اسلامی سه روز پيش از انتخابات، گذرنامههای آنها را بدون هيچ توضيحی پس دادند.
به گفته سایت های خبری و منابع دیگر، آن شمار خبرنگاران خارجی که توانسته اند برای پوشش دادن به انتخابات وارد ایران شوند، با اتوبوس به برخی از حوزه های رأی گیری و آنجائی که مقامات می خواستند برده شده اند و انتخابی نداشته اند.
خبرهای دیگر صحبت از آوردن رأی دهندگان به برخی حوزه ها توسط مقامات دولتی، به منظور نشان دادن استقبال مردم از انتخابات می کنند.
خبرگزاری فرانسه صحبت از حضور کم وبیش مردم در حوزه های رأی گیری مختلف می کند؛ این خبرگزاری می نویسد به شکل سنتی میزان شرکت ٥٠ درصد تا ٧٠ درصد و در انتخابات گذشته ٥٥ در صد بوده است. خبرگزاری فرانسه می افزاید که درنبود آمارهای دقیق، شماری صحبت از شرکت ٦٠ در صد صاحبان رأی در انتخابات می کنند.
"فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران" بر اساس گزارش هائی که دریافت کرده می نویسد: از صبح امروز تهدید و تطمیع زندانیان در زندان گوهردشت کرج برای شرکت در انتخابات انجام گرفته است.
روز جمعه ١٢ اسفند ماه تعدادی از صندوق های رأی سیار را به زندان گوهردشت کرج گسیل داشتند؛ نگهبانان بندها مأمور شدند که به تمامی سلول ها رفته و از زندانیان بخواهند که در انتخابات شرکت کنند؛ اکثر زندانیان که فاقد شناسنامه و کارت شناسایی هستند، به نگهبانان گفتند که شناسنامه ندارند و هیچ کدام از کاندیداها را نمی شناسند.
نگهبانان بندها مجدداً به سلول ها بازگشتند و به آنها گفتند که برای رأی دادن نیاز به داشتن شناسنامه و کارت شناسایی نیست و می توانید رای دهید ولی باز هم زندانیان از شرکت در انتصابات خوداری کردند
نگهبانان بندها سپس به دادن وعده به زندانیان ازجمله تماس تلفنی مجانی با خانواده هایشان، ملاقات حصوری با آنها ، مرخصی و کاستن از محکومیت پرداختند؛ با این حال هیچ یک از زندانیان حاضر به شرکت در انتخابات نشدند. درپایان زندانبانان دست به تهدید آنها زدند.
روز جمعه ١٢ اسفند ماه تعدادی از صندوق های رأی سیار را به زندان گوهردشت کرج گسیل داشتند؛ نگهبانان بندها مأمور شدند که به تمامی سلول ها رفته و از زندانیان بخواهند که در انتخابات شرکت کنند؛ اکثر زندانیان که فاقد شناسنامه و کارت شناسایی هستند، به نگهبانان گفتند که شناسنامه ندارند و هیچ کدام از کاندیداها را نمی شناسند.
نگهبانان بندها مجدداً به سلول ها بازگشتند و به آنها گفتند که برای رأی دادن نیاز به داشتن شناسنامه و کارت شناسایی نیست و می توانید رای دهید ولی باز هم زندانیان از شرکت در انتصابات خوداری کردند
نگهبانان بندها سپس به دادن وعده به زندانیان ازجمله تماس تلفنی مجانی با خانواده هایشان، ملاقات حصوری با آنها ، مرخصی و کاستن از محکومیت پرداختند؛ با این حال هیچ یک از زندانیان حاضر به شرکت در انتخابات نشدند. درپایان زندانبانان دست به تهدید آنها زدند.
به هرحال و علیرغم تحریم این انتخابات توسط جنبش سبز، ملی-مذهبی ها و دیگر گروه های اپوزیسیون ایران، محمد خاتمی رأی خود را در دماوند در صندوق انداخت.
پیش از آن محمود احمدی نژاد- رئیس جمهوری ایران، خواستار شرکت هر چه بیشتر مردم در انتخابات به منظور دادن قدرتی بیشتر به مجلس شده بود و احمد وحیدی- وزیر دفاع هم گفته بود: «هرچه شرکت مردم بیشتر باشد، امنیت کشور بهتر حفظ خواهد شد.
پیش از آن محمود احمدی نژاد- رئیس جمهوری ایران، خواستار شرکت هر چه بیشتر مردم در انتخابات به منظور دادن قدرتی بیشتر به مجلس شده بود و احمد وحیدی- وزیر دفاع هم گفته بود: «هرچه شرکت مردم بیشتر باشد، امنیت کشور بهتر حفظ خواهد شد.
حقوق بشر در ایران در نشست جانبی شورای حقوق بشر سازمان ملل در ژنو
در حالی که انتخابات مجلس ایران، در نبود اپوزیسیونی که آن را تحریم کرد و شماری نامزد ها نیز از آن حذف شدند، نشستی جانبی امروز پیرامون وضعیت حقوق بشر در ایران در شورای حقوق بشر سازمان ملل در ژنو تشکیل شد که شماری ایرانی در آن زمینه های مختلف تجاوز به حقوق شهروندان ایران راشکافتند.
سراج الدین میر دامادی- روزنامه نگار و نیما راشدان- تحلیل گر مسائل سیاسی و کارشناس اینترنت، از جمله شرکت کنندگان در نشست جانبی امروز، پیرامون وضعیت حقوق بشر در ایران، در شورای حقوق بشر سازمان ملل در ژنو بودند.
از نیما راشدان پرسیدم در این جلسه دقیقأ چه گفته شد؟ به این گفتگو گوش کنید....
بحران سوریه و انتخابات مجلس اسلامی ایران
بحران سوریه، نهمین انتخابات مجلس ایران و ادامه مبارزات انتخاباتی در فرانسه، موضوعات عمده روزنامه های امروز فرانسه را تشکیل میدهند.
روزنامه فیگارو انتقال گزارشگران ویژه این روزنامه، "ادیت بوویه" و "ویلیام دانیل" از سوریه به لبنان را موضوع صفحه اول خود قرار داده است.
"ادیت بوویه"- گزارشگر فیگارو، که هنگام پوشش خبری حملات ارتش سوریه به شهر حمص، هفته گذشته از ناحیه زانو آسیب دیده است، به همراهی "ویلیام دانیل"- عکاس، روز پنجشنبه بعد از یک تلاش سه روزه به بیروت منتقل شد و توانست با خانواده اش تماس بگیرد.
فیگارو می نویسد این عملیات انتقال که از روز دوشنبه گذشته در ناحیه محاصره شده باب عمرو توسط افراد وابسته شورشیان مخالف رژیم بشار اسد آغاز شد در اثر حملات متعدد ارتش سوریه به تعویق افتاده بود. در یکی از این حملات سیزده تن از افراد همراه گزارشگران فیگارو کشته شدند.
فیگارو می نویسد این عملیات انتقال که از روز دوشنبه گذشته در ناحیه محاصره شده باب عمرو توسط افراد وابسته شورشیان مخالف رژیم بشار اسد آغاز شد در اثر حملات متعدد ارتش سوریه به تعویق افتاده بود. در یکی از این حملات سیزده تن از افراد همراه گزارشگران فیگارو کشته شدند.
فیگارو در ادامه گزارش خود می افزاید ارتش سوریه سرانجام روز پنجشنبه در حالی بر ناحیه "باب عمرو" در شهر حمص مسلط شد که نیروهای وابسته به شورشیان اعلام کردند بطور تاکتیکی و برای کمک به غیرنظامیانی که در آنجا باقی مانده اند از این ناحیه عقب نشینی کرده اند. انتظار می رود با پایان گرفتن درگیری ها در شهر حمص، سازمان صلیب سرخ بین المللی، کمک رسانی به آسیب دیدگان غیرنظامی را امروز جمعه آغاز کند.
روزنامه لاکروا بنوبه خود در گزارشی از شهر ترابلس در لبنان می نویسد بحران سوریه و درگیری ها در شهر حمص، که موجی از پناهجویان را به شمال لبنان در منطقه "وادی خالد" سرازیر کرده است، این منطقه را نیز بی تأثیر نگذاشته است. بگزارش لاکروا، با افزایش مخالفت ها علیه بشار اسد اقلیت علوی شمال لبنان اکنون بیشتر از پیش خود را در معرض تهدید سنیان همجوار احساس می کند. لاکروا یادآوری می کند که چگونه در اواسط ماه فوریه گذشته، درگیری میان علویان شیعه و سنیان در یکی از نواحی ترابلس به کشته شدن ٣ نفر و زخمی شدن ٢٣ تن دیگر انجامید؛ به همین دلیل است که مقامات لبنانی با استقرار نیروهای امنیتی در مناطق پر تنش، ترس از شعله ور شدن درگیری های فرقه یی را جدی گرفته اند.
نهمین انتخابات مجلس شورای اسلامی در ایران که امروز (جمعه) در ایران برگزار میگردد موضوع گزارشی دیگری از روزنامه لا کروا است که طی آن روز نامه می نویسد این انتخابات در گرماگرم مبارزه دوجناح محافظه کار وابسته به محود احمدی نژاد- رئیس جمهوری، و آیت الله خامنه ای- رهبر جمهوری اسلامی ایران، در حالی انجام میگیرد که شاید رأی دهندگان بدون هیچ امیدی به تغییر، پای صندوق های رأی بروند.
در حالی که میر حسین موسوی و مهدی کروبی- رهبران مخالفان، خواستار تحریم این انتخابات شده اند دولت برخلاف تلاش دارد مردم را تشویق به شرکت در انتخاباتی کند که بدون شرکت مخالفان از هیچ اهمیتی برخوردار نیست جز اینکه در فردای برگزاری آن روشن گردد، کدام جناح محافظه کار در مجلس اکثریت را بدست خواهد آورد.
روزنامه فیگارو نیز در یک مقاله تحلیلی مشابه می نویسد: انتخابات امروز در ایران بعد از برگزاری انتخابات مخالفت برانگیز ریاست جمهوری در سال ٢٠٠٩ برگزار می گردد آنهم در حالیکه با سرکوب شدید مخالفان از سوی رژیم، موزائیک سیاسی در این کشور عوض شده و دیگر شور و هیجانی برای تغییر، نزد کسی باقی نمانده است.
فیگارو یادآوری می کند که از میان ٣٤٠٠ نامزد انتخاباتی، هیچکدام خود را به جناح اصلاح طلبان مخالف دولت وابسته نمیدانند.
در نبود سران عمده جنبش سبز که در حصر خانگی بسر می برند و با افزایش شمار بازداشت ها در میان روشنفکران و فعالان وابسته به این جنبش، دولت ایران در چند روز قبل از برگزاری انتخابات تلاش کرد شبکه انترنت را نیز تحت مراقبت شدید قرار دهد؛ درنتیجه این تلاش ها، شمار زیادی از وبلاگ نویسان بازداشت و سایت های متعلق به مخالفان نیز بطور منظم فیلتر شده اند. در چنین فضایی، تنها جناح محافظه کار وابسته به رهبر ایران از یکسو و جناح وابسته به رئیس جمهور در این انتخابات از سوی دیگر به رویارویی با همدیگر پرداخته اند.
فیگارو در ادامه می نویسد باوجود این، انتخابات کنونی در واقع میتواند آزمایشی برای محمود احمدی نژاد محسوب گردد که تا یکسال دیگر دوره دوم ریاست جمهوری او به پایان میرسد و انتظار دارد در صورت پیروزی جناح طرفدار خود در مجلس، جانشین و متحدی سیاسی برای خود دست و پا کند.
آغاز انتخابات با نتایجی که از قبل مشخص است
انتخابات نهمین دورۀ مجلس شورای اسلامی از صبح امروز در حالی آغاز شد که به دلیل عدم حضور جناح رقیب اصلاح طلب در این فرآیند، نتیجۀ نهایی این انتخابات از پیش روشن است و بدون شک اکثریت کرسی های مجلس در دست نمایندگان اصولگرا باقی خواهد ماند.
با این حال مقامات دولتی به کرات از مردم خواسته اند تا در انتخابات شرکت کنند و بدین ترتیب حمایت خود را از رژیمی بیان کنند که به دلیل پافشاری در برنامۀ اتمی خود، از یک سو با تحریم های بسیار سخت جامعۀ جهانی روبروست و از سوی دیگر با خطر حملۀ نظامی اسرائیل علیه تأسیسات هسته ای خود مواجه است.
به گفتۀ مقامات دولتی جمهوری اسلامی بیش از ٤٨٫٣ میلیون نفر واجد شرایط برای رأی دادن در این دوره از انتخابات هستند و می توانند در میان ٣٤٠٠ نامزدی که موفق به اخذ صلاحیت شده اند، ٢٩٠ نمایندۀ مجلس را انتخاب کنند.
دراین زمینه شایان یاد آوریست که گذشته از گروه های اصلاح طلب که در اعتراض به رویدادهای انتخابات ریاست جمهوری دورۀ پیشین در فرآیند مقدماتی انتخابات مجلس نهم شرکت نکردند، بیش از ١٢٠٠ نامزد دیگر نیز به دلیل عدم کسب صلاحیت از حضور در انتخابات بازماندند.
بنا به آمار و ارقام رسمی جمهوری اسلامی، معمولأ میزان حضور در انتخابات مجلس بین ٥٠ تا ٧٠ در صد است که در دورۀ گذشته ٥٥٫٤ در صد افراد واجد شرایط به پای صندوق های رأی رفته بودند.
و اما با وجود نبود شبکه های نظر سنجی قابل اطمینان در ایران، بسیاری از مقامات دولتی پیش بینی کرده اند که میزان حضور مردم در انتخابات از مرز ٦٠ در صد نیز خواهد گذشت.
در این زمینه بسیاری از گروه های اپوزیسیون تأکید کرده اند که رقم ٦٠ در صد مشارکت در انتخابات مجلس نهم، حد اقل رقمی است که آیت الله خامنه ای رهبر جمهوری اسلامی از مقامات درخواست کرده است و بدین ترتیب تمامی تمهیدات برای دستیابی به این میزان اتخاذ شده اند.
یکی از نکات جالب توجه اخبار بدست آمده از انتخابات امروز، حضور هاشمی رفسنجانی رئيس مجمع تشخيص مصلحت نظام در پای صندوق های رأی است. وی پس از رأی دادن اظهار داشته است که: «انشاء الله نتيجه انتخابات همانی باشد كه مردم می خواهند و همان رأی باشد كه به صندوق می اندازند».
کشورهای اتحادیهی اروپا تصمیم دارند با درسآموزی از بحران بدهیها سیاست صرفهجویی مالی سختی پیشه کنند. در نشست سران این کشورها در بروکسل، ۲۵ کشور عضو، پیمان مالی تازهای امضا کردند.
در نشست سران کشورهای عضو اتحادیهی اروپا که روز جمعه (۲ مارس/۱۲ اسفند) در بروکسل برگزار شد، از ۲۷ کشور عضو این اتحادیه ۲۵ کشور با پیمان مالی تازهای که آلمان و فرانسه مطرح کرده بودند موافقت و آن را امضا کردند.
تنها دو کشور بریتانیا و جمهوری چک که در حوزهی مالی یورو نیستند، به دلایل گوناگون با این پیمان مخالفت و از امضای آن خودداری کردند.
تعبیهی ترمزی برای بدهیها
کشورهایی که این پیمان را امضا کردند متعهد میشوند که سازوکار بازدارندهای برای بدهیهای مالی در سیستم حقوقی خود ایجاد کنند. طبق قاعدهای که در این زمینه درنظر گرفته شده است، از این پس بدهیهای تازه این کشورها اجازه ندارد از مرز نیم درصد تولید ناخالص ملی فراتر رود.
اگر کشوری نتواند سازوکار بازدارندهی افزایش بدهیهای خود را طبق توافق انجام شده درست تعبیه کند، میتوان از این کشور به دیوانعالی اروپا شکایت کرد. چنین شکایتی میتواند از سوی کشوری انجام گیرد که ریاست نوبتی شورای اتحادیهی اروپا را برعهده دارد.
اگر در زمان شکایت، بریتانیا یا جمهوری چک، ریاست نوبتی شورای اتحادیهی اروپا را برعهده داشته باشند، باید کشوری که رئیس نوبتی پیشین بوده یا رئیس بعدی شورا این کار را برعهده گیرد.
طبق این پیمان همچنین در آینده فقط کشورهایی میتوانند از صندوق کمک مالی یورو کمک بگیرند که این پیمان را به تصویب پارلمانهای خود رسانده باشند. این امر فشار بر ایرلند را افزایش خواهد داد که قصد دارد تصویب این پیمان را به همهپرسی بگذارد.
ایرلند هنوز به وامهای کمکی صندوق موقت نجات اروپا وابسته است. اگر این کشور بخواهد کمکهای تازهای بگیرد باید تا آنزمان پیمان مالی جدید را تصویب کرده باشد.
مخالفان پیمان
بریتانیا با این پیمان مخالفت کرد زیرا دولت این کشور معتقد است که در قبال آن بازدهی وجود ندارد و نمیتوان از طریق آن به تسهیلاتی در زمینهی ضوابط بانکی یا بازارهای مالی دست یافت.
جمهوری چک نیز به این دلیل با امضای این پیمان مخالفت کرد که ضوابط این پیمان را به اندازهی کافی سخت نمیداند. ولی پراگ اعلام کرده است که احتمالا بعدها به این پیمان خواهد پیوست.
آنگلا مرکل، صدراعظم آلمان، این پیمان را نقطهی عطفی در تاریخ اتحادیهی اروپا خواند و گفت این پیمان نشانهی آشکاری است که باید خود را معطوف به آیندهی یک اروپای سیاسی واحد کرد.
قرار است این پیمان حتیالامکان از اول ژانویهی ۲۰۱۳ از قوه به فعل در آید. بدین منظور باید دستکم ۱۲ کشور حوزهی مالی یورو این پیمان را به تصویب پارلمانهای خود برسانند.
تنها دو کشور بریتانیا و جمهوری چک که در حوزهی مالی یورو نیستند، به دلایل گوناگون با این پیمان مخالفت و از امضای آن خودداری کردند.
تعبیهی ترمزی برای بدهیها
کشورهایی که این پیمان را امضا کردند متعهد میشوند که سازوکار بازدارندهای برای بدهیهای مالی در سیستم حقوقی خود ایجاد کنند. طبق قاعدهای که در این زمینه درنظر گرفته شده است، از این پس بدهیهای تازه این کشورها اجازه ندارد از مرز نیم درصد تولید ناخالص ملی فراتر رود.
اگر کشوری نتواند سازوکار بازدارندهی افزایش بدهیهای خود را طبق توافق انجام شده درست تعبیه کند، میتوان از این کشور به دیوانعالی اروپا شکایت کرد. چنین شکایتی میتواند از سوی کشوری انجام گیرد که ریاست نوبتی شورای اتحادیهی اروپا را برعهده دارد.
اگر در زمان شکایت، بریتانیا یا جمهوری چک، ریاست نوبتی شورای اتحادیهی اروپا را برعهده داشته باشند، باید کشوری که رئیس نوبتی پیشین بوده یا رئیس بعدی شورا این کار را برعهده گیرد.
طبق این پیمان همچنین در آینده فقط کشورهایی میتوانند از صندوق کمک مالی یورو کمک بگیرند که این پیمان را به تصویب پارلمانهای خود رسانده باشند. این امر فشار بر ایرلند را افزایش خواهد داد که قصد دارد تصویب این پیمان را به همهپرسی بگذارد.
ایرلند هنوز به وامهای کمکی صندوق موقت نجات اروپا وابسته است. اگر این کشور بخواهد کمکهای تازهای بگیرد باید تا آنزمان پیمان مالی جدید را تصویب کرده باشد.
مخالفان پیمان
بریتانیا با این پیمان مخالفت کرد زیرا دولت این کشور معتقد است که در قبال آن بازدهی وجود ندارد و نمیتوان از طریق آن به تسهیلاتی در زمینهی ضوابط بانکی یا بازارهای مالی دست یافت.
جمهوری چک نیز به این دلیل با امضای این پیمان مخالفت کرد که ضوابط این پیمان را به اندازهی کافی سخت نمیداند. ولی پراگ اعلام کرده است که احتمالا بعدها به این پیمان خواهد پیوست.
آنگلا مرکل، صدراعظم آلمان، این پیمان را نقطهی عطفی در تاریخ اتحادیهی اروپا خواند و گفت این پیمان نشانهی آشکاری است که باید خود را معطوف به آیندهی یک اروپای سیاسی واحد کرد.
قرار است این پیمان حتیالامکان از اول ژانویهی ۲۰۱۳ از قوه به فعل در آید. بدین منظور باید دستکم ۱۲ کشور حوزهی مالی یورو این پیمان را به تصویب پارلمانهای خود برسانند.
این گزارش به نظرات آنلاین ایرانیها در وبلاگها و فیسبوک و توییتر درباره نهمین انتخابات مجلس میپردازد. برخی رای دادند و نوشتند و برخی گفتند «رای دادن در آنجایی که آزادی نیست، چیزی را تغییر نمیدهد.»
امکان شرکت در نهمین دور انتخابات مجلس ایران در روز جمعه ۱۲ اسفند برای دو ساعت تمدید شد. این خبر وقتی رسید که کاربران ایرانی اینترنت لحظه به لحظه با یکدیگر در تعامل بودند و نظرات خود را از طریق نوشتن در فیسبوک و توییتر و وبلاگها با دیگران در میان میگذاشتند. از یک سو بودند تعداد زیادی که با نوشتن جملاتی نسبت داده شده به مارک توآین، نویسنده شهیر آمریکایی، انتخابات را امری صوری خواندند: «آنجا كه آزادى نيست، اگر راى دادن چيزى را تغيير میداد، نمیگذاشتند راى بدهيد.» اما گروه دیگر نه تنها در صفحات وبلاگها یا شبکههای اجتماعی از دلایل رای دادن خود نوشتند که از حضور مردمی در پای صندوقهای رای خبر دادند. گروهی نیز عکس خود هنگام رای دادن را در صفحهای ویژه که در شبکه اجتماعی متعلق به گوگل (گوگل پلاس) ساخته بودند، منتشر کردند.
چنین جوی همراه با خبرهای ضد و نقیضی که از وضعیت تهران و دیگر شهرها در اینترنت به اشتراک گذاشته میشد تا حدی باعث سردرگمی کاربران شده بود. یک کاربر فیسبوک نوشت: «میپرسم انتخابات چه خبر؟ يکی میگه همه دارن میرن رای بدن، يكی دیگه میگه تو تهران سكوت مرگباری حاكمه.»
روز پنجشنبه، ۱۱ اسفند، توییتر امکان هشتگگذاری به فارسی را نیز به دیگر امکاناتاش افزود. وقتی هشتگ (#) پشت کلمهای قرار گیرد، این کلمه در توییتر قابل جستجو میشود و بنابراین مجموعهای از توییتها میتواند درباره یک موضوع نوشته شود. تا کنون این امکان برای کلمات فارسی موجود نبود. این امکان در اولین قدم با هشتگگذاری برای کلمه انتخابات در توییتر نسبتا به صورت گسترده استفاده شد.
بر اساس مشاهدهها بیشتر کسانی که در توییتها درباره انتخابات نوشتند، یا صرفاَ به اشتراکگذاری اخبار پرداختند یا به طنزنویسی درباره انتخابات پرداختند. برای مثال یکی از کاربران توییتر درباره تمدید ساعت رایگیری در توییتر نوشت: «رایگیری رو تا فردا تمدید کنن فردا تعطیل شه مثلاَ!»
روایت عینی کاربران از جمعه انتخابات
در حالی که تعدادی از کاربران به موضوع انتخابات به صورت کلی پرداختند، کسانی هم بودند که به بیان مشاهدات خود پرداختند. یکی از کاربران فیسبوک از تهران نوشت: «من امروز که به دلیلی از ولنجک تا میدان بهارستان و خیابان جمهوری و فردوسی و میدان آرژانتین و وزرا و برخی دیگر از جاهای تهران را اسکن کردم، به نظرم فارغ از هرگونه قضاوت شخصی یا عدد سازیهای رسمی و بر اساس اینکه تا حدی سابقه کار انتخاباتی هم داشتهام ، به نظرم میزان مشارکت در انتخابات در تهران به طرز شگرفی کاهش پیدا کرده و در بیشترین حالت عددی نزدیک به ۲۰ درصد خواهد بود ... !»
اما یکی دیگر از کاربران فیسبوک نوشت: « ما اصلا نمیتونیم ثابت کنیم مشارکت کم بوده وهست و سرد برگزار شده چون تمام ابزار دست حکومت است و ما جز همین شوخی خنده بازار بازی کاری نمیکنیم. فردا هم روزنامهها مجبورن تیتر مشارکت بالا بزنند!»
یک کاربر فیسبوک هم درباره تصاویری که تلویزیون دولتی ایران از روز انتخابات نشان میدهد با تمسخر مینویسد: «شما یعنی باور میکنید؟ آنچه من در صدا و سیما میبینم طوری است که انگار همه تهران آمدهاند رای بدهند. ۳۰ درصد و ۴۰ درصد کجاست؟! مشارکت در تهران بر اساس تصویرهای صدا و سیما حکما بالای ۷۰ شاید هم ۸۰ درصد است. اصلا انقلاب دیگری است. حماسه است. به نظر من باید شمارش رای را هم بگذارند بر عهده صدا و سیما!»
یکی دیگر از بینندگان تلویزیون دولتی ایران در فیسبوک خود درباره میزان تبلیغات دولتی نوشت:«کم مونده رسما اعلام کنند بدون شناسنامه و کارت ملی هم میشه رای داد!»
بحث همچنان داغ رایدادن، آری یا خیر
در حالی روز جمعه فرا رسید که در فضای وبلاگستان بحثهای طولانی و مفصل و اعلام موضع در قبال شرکت در انتخابات ادامه داشت. نویسنده وبلاگ سرطان ذهن در پستی مفصل که صبح انتخابات نوشت، به دلایل مختلف رای دادن و ندادن پرداخت و در نهایت اعلام کرد که خود رای ندادن را برگزیده است و نوشت: «ممکن است مشارکت بالا در انتخابات در مذاکره با غرب دست بالا را به نظام بدهد به خصوص که قراین نشان می دهد که غرب علیرغم ژست قاطعش برای مدت کوتاهی آمادگی تحریم شدید ایران را دارد. اما مشکل اینجاست که پیروزی نظام در برابر فشار غرب تمکین به مردم و قانون را کاهش خواهد داد. از نظر من بهتر این است که نظام به خاطر احساس ضعف در برابر بیگانه به مردمش بیشتر امتیاز بدهد (حقوق خود آنها) تا برعکس بنابراین خیلی نگران اثر خارجی مشارکت پایین نیستم.»
او همچنین نوشت: « در شرایط فعلی دو جناح متمایز در انتخابات نیستند تا رای آوردن یکی از آنها برای عموم آسان باشد یا پیامی داشته باشد. لیست های مختلفی از اصولگرایان وجود دارند اما برخلاف تبلیغات هیچ مفهوم متمایزی ندارند.»
این بلاگر ایرانی در نهایت البته مینویسد: «هر سلاحی بردی دارد. برد عدم شرکت در انتخابات مشخص و محدود است... بنابراین نه الان از تاثیر ناامید باشید (به خاطر بزرگی هدف) و نه بعد از انتخابات افسرده شوید (به خاطر انتظارات نابجا و تبلیغات حکومت).»
نویسنده وبلاگ نیمایان نیز صبح جمعه در پستی که در آن اعلام کرد رای نمیدهد، به نتیجه تحریم انتخابات پرداخت. او نوشت که پیروزی تحریم نیست که نشان از شکست حاکمیت دارد بلکه «باختن قافیه» زودتر مشخص شده بود: «آنها قافیه را زمانی باختند که تعداد داوطلبان نمایندگی دوهزار نفر کم شد و گروههای اصلاحطلب نیامدند، آنها زمانی بازی را باختند که اعلام کردند سخن از تحریم گفتن جرم است. بازی شروعنشده تمام شد و بازی را باختند.»
او نوشت: «آرایش نمایش انتخابات و ادّعای حضور مردم هم که از طرف حاکمیّت کاری ندارد.» او در نهایت نوشت: « صندوقهای رأی دیگر جان ندارند و در نظام فعلی به تابوت بدل شدهاند. بدیهی است که وقتی راهکاری سیاسی، از خارج از روشهایی سالم و معمول مانند انتخابات بگذرد، نتوان برای آن برنامهی روشنی ارائه داد.»
وبلاگهای تبلیغکننده مشارکت در انتخابات
اما در مقابل وبلاگنویسانی نیز بودند که از مشارکت در انتخابات نوشتند. زهرا در وبلاگی به همین نام در روز پیش از انتخابات نوشت: « برای من خیلی مهمه که افرادی که اصلحش میدونم حتما رای بالایی بیاره، چون سعی میکنم آدمهایی رو انتخاب کنم که فقط یه آدم نیستن، برای خودشون یه جریانن. ممکنه بگید تو یک رای بیشتر نداری. نه اصلا اینطوری فکر نمیکنم چون فعالیتهای خودم رو محدود به روز انتخابات نمیکنم که فقط همون یک رای باشه. من از قبل از برگزاری انتخابات، شده یک ماه قبلش حتی برای دوستانم، همکارانم، جمع فامیل یا هرجایی که هستم چیزی رو که میگم تبلیغ میکنم.»
نویسنده وبلاگ زهرا که از جمله نویسندههای فضای مجازیست که «اصولگرا» محسوب میشوند، نوشت: « یکی از اشتباهات تحریم کنندهها اینه که انتخابات رو روز انتخابات میبینن، درست برخلاف خود جمهوری اسلامی که از مدتها قبل تمام زمینهها رو براش فراهم میاره ولی مخالفیناش توجهی ندارن و فقط میگن تحریم که نتیجهاش بی عملی و انفعاله.»
آنچه هم در وبلاگ زهرا و هم در برخی دیگر وبلاگهای مشابه او که از جریان اصلی وبلاگنویسی نزدیک به سیاستهای حکومت هستند به چشم میآید، طرز یکسان بحث است. چنین وبلاگهایی از این زاویه وارد بحث شدهاند که ابتدا بسته بودن حاکمیت را تا حدودی میپذیرند و سپس توضیح میدهند که در همین سیستم اما رای دادن میتواند بسیار راهگشا باشد و دیگران را به رای دادن تشویق میکند.
خبرگزاری رویترز از پهلو گرفتن یک نفتکش عظیم ایرانی در بندر بوکوم واقع در سنگاپور و تحویل نفت آن به پالایشگاه رویال داچ شل گزارش داده است. نام این نفتکش ۲۷۰ هزار تنی دلاور است.
رویترز مینویسد که نفتکش دلاور در ساعات پایانی روز پنجشنبه (اول مارس/۱۱ اسفند) در بندر بوکوم لنگر انداخته و بار خود را در پالایشگاه شل تخلیه کرده است. شل در این پالایشگاه روزانه ۵۰۰ هزار بشکه نفت تصفیه میکند.
رویترز به نقل از سه منبع مستقل گزارش داده که این نفتکش متعلق به ناوگان ملی نفتکش ایران است و معادل ۵ / ۱ میلیون بشکه نفت خام به پالایشگاه شل تحویل داده است.
یکی از مسئولان لنگرگاه بوکوم در تایید فروش این میزان نفت ایران به شل گفته است: «شل به نفت نیاز دارد و هیچ دلیل دیگری برای حضور نفتکش دلاور در این بندر نیست.»
واشنگتن خواستار آن است که تحریم نفتی ایران از ۲۸ ژوئن سال ۲۰۱۲ آغاز شود اما بسیاری شرکتهای طرف معامله با جمهوری اسلامی گفتهاند که آمادگی لازم برای قطع داد و ستد خود با ایران تا این فرصت را ندارند.
مقامات کنسرن هلندی انگلیسی شل که از بزرگترین خریداران نفت خام ایران است، به رویترز گفتهاند که در مورد فعالیتهای تجاری خود با دیگران به کسی توضیح نمیدهند. آنها همچنین افزودهاند که شل با همه تحریمهای قابل اجرا موافق است.
شواهد موجود نشان میدهند که تحریمهای اخیر اختلالی جدی در معاملات ایران با کشورهای دیگر ایجاد کردهاند. به طور نمونه هند در ماه گذشته مجبور شد قراردادهای حمل و نقل با شرکت کشتیرانی ایران را به دلیل عدم پوشش شرکتهای بیمه لغو کند.
منابع آگاه در صنعت حمل و نقل میگویند که ژاپن نیز به دلیل تحریمهای مالی، در صدد است قراردادهای خرید نفت خود با ایران را بر اساس دیگری تنظیم کند. ژاپن، هند و چین عمدهترین مشتریان نفت ایران هستند. حدود ۴۵ درصد نفت خام صادراتی ایران به این کشورها اختصاص دارد.
نفتکش عظیم دلاور پیش از تحویل بار خود به پالایشگاه شل، در تاریخ ۲۳ فوریه (۳ اسفند) وارد بندر کاریمون اندونزی شده بود که بزرگترین مرکز تجارت نفت آسیا به شمار میرود. به گزارش رویترز، نفتکش دلاور پس از تخلیه یک تن از محموله خود به یک نفتکش کوچکتر چینی در تاریخ ۲۶ فوریه به سمت آبهای سنگاپور حرکت کرده است.
محافل صنعت نفت میگویند که سنگاپور در سال گذشته روزانه حدود ۲۰ هزار بشکه نفت از ایران وارد کرده است اما در حال حاضر اطلاعاتی رسمی از میزان صادرات نفت ایران به سنگاپور در دست نیست.
رویترز به نقل از سه منبع مستقل گزارش داده که این نفتکش متعلق به ناوگان ملی نفتکش ایران است و معادل ۵ / ۱ میلیون بشکه نفت خام به پالایشگاه شل تحویل داده است.
یکی از مسئولان لنگرگاه بوکوم در تایید فروش این میزان نفت ایران به شل گفته است: «شل به نفت نیاز دارد و هیچ دلیل دیگری برای حضور نفتکش دلاور در این بندر نیست.»
مقامات کنسرن شل میگویند به نفت نیاز دارند و توضیحی در مورد داد و ستد با دیگران نمیدهند
این در حالی است که آمریکا و اروپا تحریمهای هدفمندی چون تحریم بانکی و نفتی ایران را به قصد وادار کردن این کشور به توقف طرحهای اتمیاش تصویب و تشدید کردهاند. آنها امیدوارند که ناتوانی ایران در فروش نفت خام خود به کمبود ارز و منابع مالی مورد نیاز این کشور بیانجامد و راه را بر گسترش طرحهای هستهای آن ببندد.واشنگتن خواستار آن است که تحریم نفتی ایران از ۲۸ ژوئن سال ۲۰۱۲ آغاز شود اما بسیاری شرکتهای طرف معامله با جمهوری اسلامی گفتهاند که آمادگی لازم برای قطع داد و ستد خود با ایران تا این فرصت را ندارند.
مقامات کنسرن هلندی انگلیسی شل که از بزرگترین خریداران نفت خام ایران است، به رویترز گفتهاند که در مورد فعالیتهای تجاری خود با دیگران به کسی توضیح نمیدهند. آنها همچنین افزودهاند که شل با همه تحریمهای قابل اجرا موافق است.
شواهد موجود نشان میدهند که تحریمهای اخیر اختلالی جدی در معاملات ایران با کشورهای دیگر ایجاد کردهاند. به طور نمونه هند در ماه گذشته مجبور شد قراردادهای حمل و نقل با شرکت کشتیرانی ایران را به دلیل عدم پوشش شرکتهای بیمه لغو کند.
منابع آگاه در صنعت حمل و نقل میگویند که ژاپن نیز به دلیل تحریمهای مالی، در صدد است قراردادهای خرید نفت خود با ایران را بر اساس دیگری تنظیم کند. ژاپن، هند و چین عمدهترین مشتریان نفت ایران هستند. حدود ۴۵ درصد نفت خام صادراتی ایران به این کشورها اختصاص دارد.
نفتکش عظیم دلاور پیش از تحویل بار خود به پالایشگاه شل، در تاریخ ۲۳ فوریه (۳ اسفند) وارد بندر کاریمون اندونزی شده بود که بزرگترین مرکز تجارت نفت آسیا به شمار میرود. به گزارش رویترز، نفتکش دلاور پس از تخلیه یک تن از محموله خود به یک نفتکش کوچکتر چینی در تاریخ ۲۶ فوریه به سمت آبهای سنگاپور حرکت کرده است.
محافل صنعت نفت میگویند که سنگاپور در سال گذشته روزانه حدود ۲۰ هزار بشکه نفت از ایران وارد کرده است اما در حال حاضر اطلاعاتی رسمی از میزان صادرات نفت ایران به سنگاپور در دست نیست.
استاندار تهران: مردم در انتخابات مجلس در تهران، رکورد جدید ثبت کردند
مرتضی تمدن، استاندار می گوید میزان شرکت مردم در انتخابات مجلس در تهران رکود شکن بوده است. او افزوده که با وجود دادن تعرفه بیشتر به شعب اخذ رای، آنها درخواست برگه های رای بیشتری داشتند.
سخنگوی شورای نگهبان صبح جمعه، اندکی پس از شروع رای گیری از مشارکت هشت درصد بالاتر مردم در انتخابات خبر داده بود.
مقام های جمهوری اسلامی و رسانه های دولتی ایران از میزان مشارکت 60 درصدی می گویند.
مصطفی محمد نجار، وزیر کشورایران گفته است هیچ مشکلی در جریان رای گیری در حوزه ها در سراسر کشورگزارش نشده است و در برخی از حوزه ها انتخابات به مرحله دوم کشیده خواهد شد.
جناح های محافظه کار ِ درون حکومت در انتخابات روز جمعه رقابت می کردند.
سخنگوی شورای نگهبان صبح جمعه، اندکی پس از شروع رای گیری از مشارکت هشت درصد بالاتر مردم در انتخابات خبر داده بود.
مقام های جمهوری اسلامی و رسانه های دولتی ایران از میزان مشارکت 60 درصدی می گویند.
مصطفی محمد نجار، وزیر کشورایران گفته است هیچ مشکلی در جریان رای گیری در حوزه ها در سراسر کشورگزارش نشده است و در برخی از حوزه ها انتخابات به مرحله دوم کشیده خواهد شد.
جناح های محافظه کار ِ درون حکومت در انتخابات روز جمعه رقابت می کردند.
در انتخابات مجلس نهم، خاتمی رای داد
خبرگزاریهای داخل ایران گزارش میدهند که محمد خاتمی، رئیس جمهور سابق ایران و از سرشناسترین مخالفان شرکت در انتخابات مجلس، روز جمعه در حوزهای در خارج از تهران رای خود را به صندوق انداخته است.
این در حالی است که محمد خاتمی در آذرماه سال جاری گفته بود که با توجه به فراهم نشدن «شرایط حداقلی» که خود او تعیین کرده بود «نباید در انتخابات شرکت کنیم و شرکت در انتخابات معنا ندارد».
محمد خاتمی سال گذشته سه پيششرط برای حضور اصلاحطلبان در انتخابات مجلس نهم مطرح کرده بود. وی خواهان «آزادی زندانيان سياسی، پايبندی همگان به قانون اساسی و فراهم شدن امکان برگزاری انتخابات سالم و آزاد» شده بود.
خبرگزاریهای فارس و مهر بعدازظهر روز جمعه در خبری به نقل از فرماندار شهرستان دماوند در نزدیکی تهران گزارش دادند که آقای خاتمی در انتخابات شرکت کرده و رای خود را به صندوق انداخته است.
هنوز هیچ عکسی از رای دادن محمد خاتمی منتشر نشده و هیچ منبع خبری اصلاحطلبان نیز این خبر را گزارش نکرده است.
در همین حال اکبر هاشمی رفسنجانی روز جمعه ضمن شرکت در انتخابات مجلس ابراز امیدواری کرد که نتیجه انتخابات بر پایه رأیی باشد که مردم در صندوقها میاندازند.
رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام روز جمعه با حضور در مسجد جماران رأی خود را به صندوق انداخت و ابراز امیدواری کرد که «نتیجه انتخابات همانی باشد که مردم میخواهند و همان رأیی باشد که به صندوق میاندازند».
آقای رفسنجانی گفت: «اگر نتیجه همانی باشد که مردم در صندوق میاندازند انشاءالله مجلس خوبی خواهیم داشت.»
رأیگیری برای مجلس نهم شورای اسلامی ساعت هشت بامداد روز جمعه، ۱۲ اسفندماه، در حالی آغاز شد که بسیاری از اصلاحطلبان این انتخابات را تحریم کرده و از مردم نیز خواستهاند تا به پای صندوقهای رأی نروند.
پیشتر محمد خاتمی اعلام کرده بود در صورتی که شرایط لازم برای برگزاری انتخابات آزاد و سالم مهیا نشود نمیتوان از شرکت در انتخابات سخن گفت.
در کنار رئیس جمهور پیشین ایران، مهدی کروبی و میرحسین موسوی شرکت در انتخابات را مثمر ثمر ندانستهاند و همچنین شورای هماهنگی راه سبز امید و نهضت آزادی ایران نیز ضمن تحریم انتخابات مجلس نهم از مردم خواسته است در این انتخابات شرکت نکنند.
آغاز انتخابات مجلس نهم در ایران
در همین زمینه، محسن رضایی، دبیر تشخیص مصلحت نظام، روز جمعه به خبرنگاران گفته است: «این که میگویند اصلاحطلبان نیامدهاند، این طور نیست؛ اما ممکن است چهرههای شاخصشان شرکت نکرده باشند ولی دفعه بعد و در انتخابات بعدی میآیند.»
ستاد انتخابات تهران: ۱۰ خرابکار بازداشت شدهاند
روز جمعه رئیس کمیته امنیتی- انتظامی ستاد انتخابات استان تهران اعلام کرد که «۱۰ نفر» به گفته وی «خرابکار انتخاباتی مرتبط با خارج کشور» در استان تهران بازداشت شدهاند.
محمدنقی باقری در این خصوص به خبرگزاری فارس گفته است: «تمامی افرادی که با عوامل خارجی در ارتباط بودهاند از طریق ارتباطات مجازی شناسایی شدهاند و تاکنون ده نفر از کسانی که از خارج کشور به استان تهران وارد شدهاند، دستگیر شده و در بازداشتگاه هستند.»
پیشتر نیروی انتظامی اعلام کرده بود که با مشارکت «۸۵ هزار نیروی بسیج» امنیت انتخابات را تأمین میکند.
از دیگر سو علیرضا جانه، رئیس هیئت بازرسی شهر تهران، نیز از نظارت کامل بر روند انتخابات خبر داده و تأکید کرده است که «قاضیهای ویژهای» در حال همکاری با هیئت بازرسی هستند و علیه متخلفان انتخاباتی «بلافاصله» حکم صادر میکنند.
وی در گفتوگو با خبرگزاری مهر در خصوص تخلفات انتخاباتی صورت گرفته از «یک مورد اساماس تبلیغاتی» خبر داده و گفته است که این مسئله در دست پیگیری است.
آقای جانه درباره محتوای این پیامک توضیحی نداد، اما از دیگر سو وبسایت «خبرآنلاین» از ارسال پیامکی «تخریبی» علیه علی مطهری خبر داده است.
خبرآنلاین به نقل از سایت صدای عدالت میگوید محتوای این پیامک به گفته این وبسایت «دروغین» بدین شرح است: «مزخرفات علی مطهری عوضی در دانشگاه الزهرا: مقام عدالت بالاتر از ولایت است... ولایت فقیه یعنی استبداد و ولیه فقیه یعنی مستبد. منتها ولی فقیه ما مستبد عادل است... لطفا شخصیت این مردک عوضی را به مردم نشان دهید.»
انتخابات تهران با حضور «۵۰۰ هزار» عامل اجرایی
انتخابات مجلس شورای اسلامی در حالی آغاز شده است که به گفته استاندار تهران «۵۰۰ هزار نفر» از عوامل اجرایی برگزاری این انتخابات را بر عهده دارند.
مرتضی تمدن در این خصوص به خبرگزاری رسمی جمهوری اسلامی، ایرنا، گفته است که «نزدیک به ۵۰۰ هزار نفر از عوامل نیروی انتظامی، کارمندان، فرهنگیان و نیز بقیه آحاد جامعه» عهدهدار برگزاری انتخابات مجلس هستند.
وی همچنین تأکید کرد که «شش هزار بازرس» در استان تهران روند انتخابات را رصد میکنند.
در همین حال علیرضا جانه، رئیس هیئت بازرسی شهر تهران، تعداد بازرسهای حاضر در تهران را «چهار هزار تن» عنوان کرده است.
به گفته مقامهای مسئول، انتخابات در تهران در حدود پنج هزار و ۵۰۰ شعبه در جریان است.
علیاکبر فدایی، جانشین رئیس ستاد انتخابات استان تهران، روز جمعه با اعلام انصراف در مجموع «۷۱ تن» از نامزدهای تهران از شرکت در انتخابات، تعداد نامزدهای استان تهران را «۶۲۱ تن» یعنی «۵۲۳ مرد و ۹۸ زن» اعلام کرد.
به گفته وی، در حال حاضر به ازای هر کرسی نمایندگی مجلس در تهران، «۱۹ تن» با هم رقابت میکنند.
انتخابات مجلس تا ساعت ۲۳ تمدید شد.
محمد خاتمی سال گذشته سه پيششرط برای حضور اصلاحطلبان در انتخابات مجلس نهم مطرح کرده بود. وی خواهان «آزادی زندانيان سياسی، پايبندی همگان به قانون اساسی و فراهم شدن امکان برگزاری انتخابات سالم و آزاد» شده بود.
خبرگزاریهای فارس و مهر بعدازظهر روز جمعه در خبری به نقل از فرماندار شهرستان دماوند در نزدیکی تهران گزارش دادند که آقای خاتمی در انتخابات شرکت کرده و رای خود را به صندوق انداخته است.
هنوز هیچ عکسی از رای دادن محمد خاتمی منتشر نشده و هیچ منبع خبری اصلاحطلبان نیز این خبر را گزارش نکرده است.
در همین حال اکبر هاشمی رفسنجانی روز جمعه ضمن شرکت در انتخابات مجلس ابراز امیدواری کرد که نتیجه انتخابات بر پایه رأیی باشد که مردم در صندوقها میاندازند.
رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام روز جمعه با حضور در مسجد جماران رأی خود را به صندوق انداخت و ابراز امیدواری کرد که «نتیجه انتخابات همانی باشد که مردم میخواهند و همان رأیی باشد که به صندوق میاندازند».
آقای رفسنجانی گفت: «اگر نتیجه همانی باشد که مردم در صندوق میاندازند انشاءالله مجلس خوبی خواهیم داشت.»
رأیگیری برای مجلس نهم شورای اسلامی ساعت هشت بامداد روز جمعه، ۱۲ اسفندماه، در حالی آغاز شد که بسیاری از اصلاحطلبان این انتخابات را تحریم کرده و از مردم نیز خواستهاند تا به پای صندوقهای رأی نروند.
پیشتر محمد خاتمی اعلام کرده بود در صورتی که شرایط لازم برای برگزاری انتخابات آزاد و سالم مهیا نشود نمیتوان از شرکت در انتخابات سخن گفت.
در کنار رئیس جمهور پیشین ایران، مهدی کروبی و میرحسین موسوی شرکت در انتخابات را مثمر ثمر ندانستهاند و همچنین شورای هماهنگی راه سبز امید و نهضت آزادی ایران نیز ضمن تحریم انتخابات مجلس نهم از مردم خواسته است در این انتخابات شرکت نکنند.
آغاز انتخابات مجلس نهم در ایران
در همین زمینه، محسن رضایی، دبیر تشخیص مصلحت نظام، روز جمعه به خبرنگاران گفته است: «این که میگویند اصلاحطلبان نیامدهاند، این طور نیست؛ اما ممکن است چهرههای شاخصشان شرکت نکرده باشند ولی دفعه بعد و در انتخابات بعدی میآیند.»
ستاد انتخابات تهران: ۱۰ خرابکار بازداشت شدهاند
روز جمعه رئیس کمیته امنیتی- انتظامی ستاد انتخابات استان تهران اعلام کرد که «۱۰ نفر» به گفته وی «خرابکار انتخاباتی مرتبط با خارج کشور» در استان تهران بازداشت شدهاند.
محمدنقی باقری در این خصوص به خبرگزاری فارس گفته است: «تمامی افرادی که با عوامل خارجی در ارتباط بودهاند از طریق ارتباطات مجازی شناسایی شدهاند و تاکنون ده نفر از کسانی که از خارج کشور به استان تهران وارد شدهاند، دستگیر شده و در بازداشتگاه هستند.»
پیشتر نیروی انتظامی اعلام کرده بود که با مشارکت «۸۵ هزار نیروی بسیج» امنیت انتخابات را تأمین میکند.
از دیگر سو علیرضا جانه، رئیس هیئت بازرسی شهر تهران، نیز از نظارت کامل بر روند انتخابات خبر داده و تأکید کرده است که «قاضیهای ویژهای» در حال همکاری با هیئت بازرسی هستند و علیه متخلفان انتخاباتی «بلافاصله» حکم صادر میکنند.
وی در گفتوگو با خبرگزاری مهر در خصوص تخلفات انتخاباتی صورت گرفته از «یک مورد اساماس تبلیغاتی» خبر داده و گفته است که این مسئله در دست پیگیری است.
آقای جانه درباره محتوای این پیامک توضیحی نداد، اما از دیگر سو وبسایت «خبرآنلاین» از ارسال پیامکی «تخریبی» علیه علی مطهری خبر داده است.
خبرآنلاین به نقل از سایت صدای عدالت میگوید محتوای این پیامک به گفته این وبسایت «دروغین» بدین شرح است: «مزخرفات علی مطهری عوضی در دانشگاه الزهرا: مقام عدالت بالاتر از ولایت است... ولایت فقیه یعنی استبداد و ولیه فقیه یعنی مستبد. منتها ولی فقیه ما مستبد عادل است... لطفا شخصیت این مردک عوضی را به مردم نشان دهید.»
انتخابات تهران با حضور «۵۰۰ هزار» عامل اجرایی
انتخابات مجلس شورای اسلامی در حالی آغاز شده است که به گفته استاندار تهران «۵۰۰ هزار نفر» از عوامل اجرایی برگزاری این انتخابات را بر عهده دارند.
مرتضی تمدن در این خصوص به خبرگزاری رسمی جمهوری اسلامی، ایرنا، گفته است که «نزدیک به ۵۰۰ هزار نفر از عوامل نیروی انتظامی، کارمندان، فرهنگیان و نیز بقیه آحاد جامعه» عهدهدار برگزاری انتخابات مجلس هستند.
وی همچنین تأکید کرد که «شش هزار بازرس» در استان تهران روند انتخابات را رصد میکنند.
در همین حال علیرضا جانه، رئیس هیئت بازرسی شهر تهران، تعداد بازرسهای حاضر در تهران را «چهار هزار تن» عنوان کرده است.
به گفته مقامهای مسئول، انتخابات در تهران در حدود پنج هزار و ۵۰۰ شعبه در جریان است.
علیاکبر فدایی، جانشین رئیس ستاد انتخابات استان تهران، روز جمعه با اعلام انصراف در مجموع «۷۱ تن» از نامزدهای تهران از شرکت در انتخابات، تعداد نامزدهای استان تهران را «۶۲۱ تن» یعنی «۵۲۳ مرد و ۹۸ زن» اعلام کرد.
به گفته وی، در حال حاضر به ازای هر کرسی نمایندگی مجلس در تهران، «۱۹ تن» با هم رقابت میکنند.
انتخابات مجلس تا ساعت ۲۳ تمدید شد.
تحلیلگران خارجی درباره انتخابات مجلس چه میگویند
در گزارش پیش رو رادیوفردا نگاهی دارد به رویکرد جامعه بینالملل به انتخابات مجلس شورای اسلامی در ایران، این که پوشش خبری تبلیغات چگونه بوده است، تا چه حد این انتخابات برای سایر کشورها اهمیت دارد و پس از انتخابات ریاست جمهوری سال ۸۸، این انتخابات تازه در ایران چگونه ارزیابی میشود.
جستوجویی در میان مطبوعات و رسانههای بزرگ دنیا نشان میدهد که موضوع ایران، همچنان با مسائلی چون پرونده اتمی، احتمال حمله نظامی و اسرائیل گره خورده است و تا روزهای پایانی تبلیغات انتخاباتی در روز پنجشنبه، ۱۱ اسفندماه، تنها چند رسانه مقالههای مفصلی درباره این انتخابات منتشر کردند.
در میان سیاستمداران خارجی نیز تا روز منتهی به انتخابات اظهار نظر چندانی شنیده نشد. اما غیر از این اظهار نظرها و گزارش خبرگزاریهای بزرگی چون رویترز و خبرگزاری فرانسه و آسوشیتدپرس، در طول هفتهٔ گذشته برخی تحلیلگران نیز به موضوع انتخابات ایران پرداختند.
شبکه فرانسه ۲۴ در مقالهای به نقل از تییری کوویل، تحلیلگر سیاسی در پاریس، نوشت که اگرچه حکومت ایران از میزان بالای مشارکت مردم سخن میگوید، اما یک اعتراض همراه با سکوت را شاهد خواهیم بود که مشروعیت انتخابات را زیر سوال خواهد برد.
اما این تحلیلگر فرانسوی اضافه کرده است که نمیتوان انتظار اعتراضاتی همانند آن چه در سال ۸۸ دیدیم را داشته باشیم.
روزنامه آمریکایی وال استریت جورنال هم به موضوع مشارکت مردم ایران در انتخابات اشاره کرده و مینویسد که احتمالا میزان مشارکت در مقایسه با دورههای قبل پایینتر خواهد بود.
شبکه الجزیره نیز در تحلیلی درباره انتخابات ایران، این انتخابات پارلمانی را در ارتباط مستقیم با انتخابات آتی ریاست جمهوری در ایران دانسته و میگوید که انتخابات ۱۲ اسفند مشخص میکند که کدام جبهه از محافظهکاران ایران میتواند برنده انتخابات ریاست جمهوری باشد.
اما این انتخابات چه اهمیتی برای جامعه بینالملل و خصوصا آن قسمت از این جامعه که آن را غرب میخوانیم دارد، غربی که در ماههای گذشته بهشدت بر فشار تحریمها بر ایران افزوده و هر روز اظهارنظرهایی از آنها درباره برنامه اتمی ایران میشنویم.
اسکات لوکاس، استاد دانشگاه بیرمنگام انگلیس، در این باره به رادیوفردا میگوید:
«من فکر میکنم، اهمیت این انتخابات برای مردم داخل ایران و ناظران بیرون از ایران متفاوت است. برای مردم در ایران، در زمانی که مشکلات شدید اقتصادی به وجود آمده و درگیریهای سیاسی وجود دارد، نه فقط میان جنبش سبز یا اصلاحطلبان با محافظهکاران، بلکه در همه جای سیستم، این انتخابات خبر از آن چیزی میدهد که در ایران رخ خواهد داد.»
آقای لوکاس در ادامه میگوید: «اما ناظران بینالمللی از یک جهت دیگر نیز برای این انتخابات اهمیت قائلند. آنها این موضوع را با رابطه ایران با غرب، آمریکا و کشورهای اروپایی، اسرائیل و از سوی دیگر چین و روسیه مینگرند، و این معمولا به تحریف شدن داستان میانجامد و به سوی این میرود که سوال میکنند آیا جنگ خواهد شد؟ از همین رو به نظر من ناظران ایران را از داخل یک منشور مینگرند و به جای این که این کشور را صاف و درست بنگرند، همیشه عکس یا بازتاب آن را میبینند.»
اگرچه برخی تحلیلگران هم بر این باورند که سیاستمداران غربی احتمالا اظهارنظرهایی هم در این باره خواهند کرد.
والتر پوش، تحلیلگر مسائل ایران در مؤسسه امور بینالمللی و امنیتی در برلین، در این باره به رادیوفردا میگوید: «به نظر من سیاستمداران درباره این انتخابات اظهار نظر خواهند کرد و برخی خواهند گفت که اوضاع بهتر شده و اما بیشتر آنها به مشکلات دموراسی در ایران اشاره خواهند کرد. اما مهمتر از اینها منتظر این خواهند بود که ببینند آیا تندرویها در مجلس بیشتر خواهد بود یا نه و به این نکات دقت بسیار خواهند کرد.»
اما این که چرا رسانهها و تحلیلگران در آستانه انتخابات مجلس شورای اسلامی در ایران آن چنان که پیشبینی میشد به این موضوع نپرداختند سوالی است که اسکات لوکاس آن را با نتایج انتخابات ریاست جمهوری ۸۸ از یک سو و پیچیدگی نظام سیاسی ایران مرتبط میداند: «سال ۸۸ در ایران اصلاحطلبان یا جنبش سبز حضور اعجابانگیزی داشتند، و ورود رایدهندگان تازه به عرصه انتخابات، به شدت در این سالها سرکوب شده با تهدید و بازداشت و مهمتر از همه تقلب انتخاباتی که به ریاست جمهوری محمود احمدینژاد انجامید. این یکی از دلایل عدم تمرکز تحلیلگران بر موضوع این انتخابات است. دلیل دوم نظام پیچیده سیاسی ایران است. شما در ایران غیر از رهبر و رئیس جمهوری و پارلمان، مثلا یک شورای نگهبان دارید که بسیار تاثیرگذار است. و در عین حال مثل آمریکا یا بریتانیا احزاب مشخصی وجود ندارند. شما یک جناح محافظهکار دارید با دهها جبهه و شاخه مختلف. و نتیجه انتخابات هم با پیچیدگیهایی اعلام میشود. وضعیت مثل نگاه کردن به داخل کلایدوسکوپ یا زیبابین است. شما میتوانید زیبابین را بچرخانید، اما در نهایت هیچ تصویر کاملی نمیبینید که دقیقا چه کسی برنده و چه کسی بازنده شده است. رهبر یا احمدینژاد و این کار را برای تحلیلگران خارجی سخت میکند.»
در انتخابات ۱۲ اسفند، این اصولگرایان یا جناح راست عرصه سیاسی ایران است که درون خود به رقابت میپردازد. در سالهای اخیر، بسیاری از اصلاحطلبان فعال در عرصه سیاست به زندان افتادند و بسیاری از این عرصه حذف شدند.
والتر پوش در برلین اما معتقد است اگرچه تلاشی برای حذف این افراد صورت گرفت، اما جناح راست نیز آن چنان متحد نیست. او در این باره میگوید: «به نظر من مهمترین موضوع در این انتخابات تفرقه در جناح راست است. تفرقهای که اقدامات آنها را در مقابله با جنبش سبز باطل خواهد کرد، چرا که حقیقتا آنها راههایی داشتند که با تطهیر عرصه سیاسی جمهوری اسلامی، از جریانهای چپگرا، چپ اسلامی و اصلاحطلب، یک اتحاد حزباللهی به وجود بیاورند که این چنین نشد.»
اما این یکدست نبودن جناح محافظهکار در ایران، که از آن با نام اصولگرا نیز یاد میشود را بسیاری از تحلیلگران جنگ قدرتی بین محمود احمدینژاد و آیتالله علی خامنهای میدانند. جنگ قدرتی که با نامیدن برخی اطرافیان محمود احمدینژاد با عنوان «جریان انحرافی» رنگ جدیتری به خود گرفت.
اما اسکات لوکاس، تحلیلگر امور بینالملل در بریتانیا، طرح این جنگ قدرت در این انتخابات را اشتباه میداند: «هر یک از کسانی که در انتخابات نامزد شدهاند، به منافع و قدرت شخصی خودشان هم فکر میکنند. شما میدانید که در ایران میتوانید در فهرستهای انتخاباتی مختلفی حضور داشته باشید. هستند اشخاص مهمی که هم در لیستهای مخالف احمدینژاد و هم در لیستهای موافق احمدینژاد هستند. در نتیجه این بخشی از آن چیزی است که من رقص سیاسی میخوانم. و جنگ قدرتی بین رهبر و رئیس جمهوری نیست. و به نظر من این مشارکت مردم است که در این انتخابات مهم است، چرا که اگر مشارکت حداقل ۵۰ درصد یا ۶۰ درصد نباشد، حکومت ایران با مشکل فراوانی روبهرو خواهد بود و بسیار فراتر از جنگ آنها، مشروعیت نظام زیر سوال خواهد رفت.»
به هر حال این انتخابات اگرچه در هفتههای منتهی به آن بیشتر در سایه مسائلی چون تهدید نظامی و برنامه هستهای قرار گرفت، اما آن طور که محسن نایبی، معاون استاندار و فرماندار تهران، اعلام کرده، ۳۵۰ خبرنگار خارجی وابسته به ۱۷۴ رسانه بینالمللی اخبار این انتخابات را پوشش میدهند و روند این رایگیری و نتایج آن را به مخاطبان خود مخابره خواهند کرد.
جستوجویی در میان مطبوعات و رسانههای بزرگ دنیا نشان میدهد که موضوع ایران، همچنان با مسائلی چون پرونده اتمی، احتمال حمله نظامی و اسرائیل گره خورده است و تا روزهای پایانی تبلیغات انتخاباتی در روز پنجشنبه، ۱۱ اسفندماه، تنها چند رسانه مقالههای مفصلی درباره این انتخابات منتشر کردند.
در میان سیاستمداران خارجی نیز تا روز منتهی به انتخابات اظهار نظر چندانی شنیده نشد. اما غیر از این اظهار نظرها و گزارش خبرگزاریهای بزرگی چون رویترز و خبرگزاری فرانسه و آسوشیتدپرس، در طول هفتهٔ گذشته برخی تحلیلگران نیز به موضوع انتخابات ایران پرداختند.
شبکه فرانسه ۲۴ در مقالهای به نقل از تییری کوویل، تحلیلگر سیاسی در پاریس، نوشت که اگرچه حکومت ایران از میزان بالای مشارکت مردم سخن میگوید، اما یک اعتراض همراه با سکوت را شاهد خواهیم بود که مشروعیت انتخابات را زیر سوال خواهد برد.
اما این تحلیلگر فرانسوی اضافه کرده است که نمیتوان انتظار اعتراضاتی همانند آن چه در سال ۸۸ دیدیم را داشته باشیم.
روزنامه آمریکایی وال استریت جورنال هم به موضوع مشارکت مردم ایران در انتخابات اشاره کرده و مینویسد که احتمالا میزان مشارکت در مقایسه با دورههای قبل پایینتر خواهد بود.
شبکه الجزیره نیز در تحلیلی درباره انتخابات ایران، این انتخابات پارلمانی را در ارتباط مستقیم با انتخابات آتی ریاست جمهوری در ایران دانسته و میگوید که انتخابات ۱۲ اسفند مشخص میکند که کدام جبهه از محافظهکاران ایران میتواند برنده انتخابات ریاست جمهوری باشد.
اما این انتخابات چه اهمیتی برای جامعه بینالملل و خصوصا آن قسمت از این جامعه که آن را غرب میخوانیم دارد، غربی که در ماههای گذشته بهشدت بر فشار تحریمها بر ایران افزوده و هر روز اظهارنظرهایی از آنها درباره برنامه اتمی ایران میشنویم.
اسکات لوکاس، استاد دانشگاه بیرمنگام انگلیس، در این باره به رادیوفردا میگوید:
«من فکر میکنم، اهمیت این انتخابات برای مردم داخل ایران و ناظران بیرون از ایران متفاوت است. برای مردم در ایران، در زمانی که مشکلات شدید اقتصادی به وجود آمده و درگیریهای سیاسی وجود دارد، نه فقط میان جنبش سبز یا اصلاحطلبان با محافظهکاران، بلکه در همه جای سیستم، این انتخابات خبر از آن چیزی میدهد که در ایران رخ خواهد داد.»
آقای لوکاس در ادامه میگوید: «اما ناظران بینالمللی از یک جهت دیگر نیز برای این انتخابات اهمیت قائلند. آنها این موضوع را با رابطه ایران با غرب، آمریکا و کشورهای اروپایی، اسرائیل و از سوی دیگر چین و روسیه مینگرند، و این معمولا به تحریف شدن داستان میانجامد و به سوی این میرود که سوال میکنند آیا جنگ خواهد شد؟ از همین رو به نظر من ناظران ایران را از داخل یک منشور مینگرند و به جای این که این کشور را صاف و درست بنگرند، همیشه عکس یا بازتاب آن را میبینند.»
اگرچه برخی تحلیلگران هم بر این باورند که سیاستمداران غربی احتمالا اظهارنظرهایی هم در این باره خواهند کرد.
والتر پوش، تحلیلگر مسائل ایران در مؤسسه امور بینالمللی و امنیتی در برلین، در این باره به رادیوفردا میگوید: «به نظر من سیاستمداران درباره این انتخابات اظهار نظر خواهند کرد و برخی خواهند گفت که اوضاع بهتر شده و اما بیشتر آنها به مشکلات دموراسی در ایران اشاره خواهند کرد. اما مهمتر از اینها منتظر این خواهند بود که ببینند آیا تندرویها در مجلس بیشتر خواهد بود یا نه و به این نکات دقت بسیار خواهند کرد.»
اما این که چرا رسانهها و تحلیلگران در آستانه انتخابات مجلس شورای اسلامی در ایران آن چنان که پیشبینی میشد به این موضوع نپرداختند سوالی است که اسکات لوکاس آن را با نتایج انتخابات ریاست جمهوری ۸۸ از یک سو و پیچیدگی نظام سیاسی ایران مرتبط میداند: «سال ۸۸ در ایران اصلاحطلبان یا جنبش سبز حضور اعجابانگیزی داشتند، و ورود رایدهندگان تازه به عرصه انتخابات، به شدت در این سالها سرکوب شده با تهدید و بازداشت و مهمتر از همه تقلب انتخاباتی که به ریاست جمهوری محمود احمدینژاد انجامید. این یکی از دلایل عدم تمرکز تحلیلگران بر موضوع این انتخابات است. دلیل دوم نظام پیچیده سیاسی ایران است. شما در ایران غیر از رهبر و رئیس جمهوری و پارلمان، مثلا یک شورای نگهبان دارید که بسیار تاثیرگذار است. و در عین حال مثل آمریکا یا بریتانیا احزاب مشخصی وجود ندارند. شما یک جناح محافظهکار دارید با دهها جبهه و شاخه مختلف. و نتیجه انتخابات هم با پیچیدگیهایی اعلام میشود. وضعیت مثل نگاه کردن به داخل کلایدوسکوپ یا زیبابین است. شما میتوانید زیبابین را بچرخانید، اما در نهایت هیچ تصویر کاملی نمیبینید که دقیقا چه کسی برنده و چه کسی بازنده شده است. رهبر یا احمدینژاد و این کار را برای تحلیلگران خارجی سخت میکند.»
در انتخابات ۱۲ اسفند، این اصولگرایان یا جناح راست عرصه سیاسی ایران است که درون خود به رقابت میپردازد. در سالهای اخیر، بسیاری از اصلاحطلبان فعال در عرصه سیاست به زندان افتادند و بسیاری از این عرصه حذف شدند.
والتر پوش در برلین اما معتقد است اگرچه تلاشی برای حذف این افراد صورت گرفت، اما جناح راست نیز آن چنان متحد نیست. او در این باره میگوید: «به نظر من مهمترین موضوع در این انتخابات تفرقه در جناح راست است. تفرقهای که اقدامات آنها را در مقابله با جنبش سبز باطل خواهد کرد، چرا که حقیقتا آنها راههایی داشتند که با تطهیر عرصه سیاسی جمهوری اسلامی، از جریانهای چپگرا، چپ اسلامی و اصلاحطلب، یک اتحاد حزباللهی به وجود بیاورند که این چنین نشد.»
اما این یکدست نبودن جناح محافظهکار در ایران، که از آن با نام اصولگرا نیز یاد میشود را بسیاری از تحلیلگران جنگ قدرتی بین محمود احمدینژاد و آیتالله علی خامنهای میدانند. جنگ قدرتی که با نامیدن برخی اطرافیان محمود احمدینژاد با عنوان «جریان انحرافی» رنگ جدیتری به خود گرفت.
اما اسکات لوکاس، تحلیلگر امور بینالملل در بریتانیا، طرح این جنگ قدرت در این انتخابات را اشتباه میداند: «هر یک از کسانی که در انتخابات نامزد شدهاند، به منافع و قدرت شخصی خودشان هم فکر میکنند. شما میدانید که در ایران میتوانید در فهرستهای انتخاباتی مختلفی حضور داشته باشید. هستند اشخاص مهمی که هم در لیستهای مخالف احمدینژاد و هم در لیستهای موافق احمدینژاد هستند. در نتیجه این بخشی از آن چیزی است که من رقص سیاسی میخوانم. و جنگ قدرتی بین رهبر و رئیس جمهوری نیست. و به نظر من این مشارکت مردم است که در این انتخابات مهم است، چرا که اگر مشارکت حداقل ۵۰ درصد یا ۶۰ درصد نباشد، حکومت ایران با مشکل فراوانی روبهرو خواهد بود و بسیار فراتر از جنگ آنها، مشروعیت نظام زیر سوال خواهد رفت.»
به هر حال این انتخابات اگرچه در هفتههای منتهی به آن بیشتر در سایه مسائلی چون تهدید نظامی و برنامه هستهای قرار گرفت، اما آن طور که محسن نایبی، معاون استاندار و فرماندار تهران، اعلام کرده، ۳۵۰ خبرنگار خارجی وابسته به ۱۷۴ رسانه بینالمللی اخبار این انتخابات را پوشش میدهند و روند این رایگیری و نتایج آن را به مخاطبان خود مخابره خواهند کرد.
پيام سياسی پنهان نيچه در «خدا مرده است»
فردريش نيچه، فيلسوف آلمانی، از جمله افرادی است که انديشهشان تاريخ معاصر جهان را تحت تأثير قرار داد. بررسی پيام نيچه، زمانی که حکم بر مرگ خدای هزارههای تاريخ داد و بیرحمانه به مسيحيت تاخت، موضوع نوشتار نسبتاً مفصلی است که اوايل ماه فوريه به قلم لزلی چمبرلين، نویسنده کتابهای فلسفی، در بخش نظرات روزنامه گاردين به چاپ رسيد.
خلاصهای از برگردان مطلب گاردين را در اينجا میخوانيد:
فردريش نيچه در سال ۱۸۸۴ «مرگ خدا» را به شيوهای شاعرانه در کتاب «چنين گفت زرتشت» اعلام کرد؛ او بار ديگر در ۱۸۸۸، به عنوان حکمی فلسفی، در «دجال» به تکرار مدعايش پرداخت.
منظورم از «فلسفی» آن است که جان کلام نيچه نفی يکسره ايمان و مؤمنان، از جنسی که در روزگار ما مرسوم است، نبود، يا شايد بهتر باشد بگويم که پيام او تنها در اين چارچوب خلاصه نمیشد.
آن چه نيچه کمر به انجام آن بست در واقع به پا خاستن عليه باور کهن «تناظر خرد و الوهيت» بود، عليه انديشهای که با افلاطون آغاز شده بود و به دست مسيحيت تا زمان «رنه دکارت» در قرن ۱۷ ميلادی ادامه يافت.
دکارت در کتاب «تعمقهای فلسفه نخستين» خود نوشت: آدمی باید به هر «واقعيت» جهان پيرامون خود شک کند، مگر اين که توانايی اثبات عقلانی آن واقعيت را داشته باشد. برای رساندن خرد بشری به منزلگاه واقعيت، دکارت روش خود را با شش برهان اثبات خدا بسط داد. اما برای همتايان دکارت وجود يا عدم وجود خدا در برابر شيوههای جديد علمی ربط چندانی نداشت.
به هر روی، انقلاب علمی دکارت و روشنگری که خردگرايی را به عنوان نيروی محرکه فرهنگ عمومی قرار داد، در کشور فرانسه «خدا» را از ميدان به در کرد (شبيه آن چه ديويد هيوم در بريتانيا انجام داد.) در همين حال در آلمان، محل ظهور نوعی منحصر به فرد از فلسفه، در اواخر قرن هجدهم «خداوند» کماکان پاسخ پرسشهای بنيادين آدمی، طبيعت و معنای زندگی بود.
در چنين فضايی نيچه، به عنوان فيلسوف اواسط سده نوزدهم ميلادی، نخست مرگ خدا را در متن آرمانگرايی [ايدهآليسم] آلمان که توسط «هگل» و «شلينگ» بنيان نهاده شده بود مطرح کرد. دکارت نيز، همزمان، «خرد» را جنازهای بيش ندانست. خرد، در معنای آرمانگرايانه، تنها به ظرفيت ذهن برای اثبات درستی گزارههای تجربی دلالت نمیکند.
برای «هگل»، خرد نيرويی فراطبيعی بود که خود به خود وجود دارد و دور دنيا به سمت و سوی پيشرفت حرکت میکند. اما عصيان نيچه راهی برای ابراز اين حرف بود که هيچ قدرت فراطبيعی بر زندگی انسان تسلط ندارد و از اين رهگذار قالبی نو برای معنا آفريد. در اين قالب هر فرد به تنهايی با پوچی هستی برخورد میکند.
بايد توجه داشت که نگرش فوق را نمیتوان به معنای مرگ خدای نيچه قلمداد کرد.
نيچه به همان ميزان که نويسندهای آلمانی بود، فيلسوف هم بود. پدرش، که در چهار سالگی او را از دست داده بود، کشيش کليسای پروتستان بود. فردريش نيچه، بدون حضور پدر، در فضايی غمگين و آغشته به پرهيزگاری از نوع «لوتری» توسط مادر و خواهرش بزرگ شد. فشار تقدسمآبی مسيحی بر جسم او آن قدر سنگينی میکرد که در نهايت باعث عصيان بیمحابايش در مراحل بعدی زندگی شد، و آن چه بر آتش اين عصيان افزود بيماری مزمن نيچه بود که امکان عشق ورزيدن به زندگی را از وی سلب کرد.
به تمام اين موارد خشم نيچه را از وضعيت آلمان، ميهنش، نيز بايد افزود که به تازگی به رهبری «اتو فون بيسمارک» متحد شده بود، رهبری که در پی يکپارچه ساختن فرهنگ کشور تحت عنوان «پروتستان و ملی» بود.
نيچه از بنيان کليسا تنفر داشت و از لحاظ فرهنگی و سياسی در مقياسهای اروپای آن روز شهروندی فراتر از عصر خود به شمار میرفت.
پس، «خدا مرده است»: و شما، ای زورمداران، ديگر نخواهيد توانست به نام او نهادهای خود را سرپا نگاه داريد. پيام سياسی نيچه همين بود.
پس «خدا مرده است»، يعنی «خرد»، نيرويی که فلسفه افلاطون را ميسر ساخت، از توصيف معنای جوهر «آدمی» ناتوان است. اما اين باور به معنای مرگ انسان، يا نهاد انسانيت، نيز هست.
پس «خدا مرده است»، از ديدگاه خوشبينانه، به اين معناست که برای نيچه، «تن» رهاست و آزاد. پاسخ نيچه به مرگ خدا را میتوانيد در کتاب ديگر او با نام «حکمت شادان» بيابيد. اين چند خط برگرفته از دومين پيشگفتاری است که نيچه بر اين کتاب نوشت که نخست در ۱۸۸۶ منتشر شد: «اختفای ناخودآگاه نيازهای تن زير پوشش معنويت آرمانگرا، عينی و صرف به شکلی دهشتناک رواج دارد، و من نيز اغلب از خود پرسيدهام که آيا، از ديدگاه برتر، فلسفه تنها تفسير تن نبوده، و يا کژفهمی آن.»
کتاب سوم نيچه شامل گزارههايی مانند اين يکی است: «نيايش را برای انسانهايی اختراع کردهاند که در واقع هيچ گاه صاحب انديشهای از خود نبودهاند و از تعالی روان هيچ نمیدانند...» و اين ديگری: «حکم مسيحی که دنيا را زشت و بد میشمارد، دنيا را واقعاً زشت و بد کرده است.» اکنون «خدا مرده است» به سوی اين انگاره حرکت میکند که هر فرد بايد خود را مالک شادی زندگيش بداند، همان چيزی که مسيحيت قرنها نفی میکرد.
پس، «خدا مرده است»: پليدی انسانها او را کشت، اين گمانه، موضوع و دستمايه بخش اعظم کتاب «چنين گفت زرتشت» است. مسئلهای که نوعی ماتمزدگی و حزن را بر سراسر لحن و پيام اين کتاب گسترانيده است.
در مقابل، اوج بازيگوشی کودکانه در «حکمت شادان» برای انسانيت وظيفه – شايد غيرممکن – خويشتنشناسی دوباره را لازم میداند، تا بتواند به راستی در «اينجا» زندگی کند، در همين جهان.
زمينه خودشناسی دوباره پيش از نيچه «مادیگرايی» [ماترياليسم] بود، که در معنای فلسفی آن موضع ضد آرمانگرايانه [ضد ايدهآليسم] هگل و شلينگ به شمار میآمد. «لودويگ فويرباخ» در دهه ۱۸۳۰ اين مکتب را پايه گذاشت و، آن طور که معروف است، آن چنان تأثيری بر کارل مارکس بر جای نهاد که نقطه آغاز کار مارکس را رقم زد.
البته اين مسئله بدان معنا نيست که نيچه مارکسيست است. به هيچ وجه. بلکه به اين معناست که حتی انديشه وی نيز بدون پيشزمينه و از «هيچ کجا» به وجود نيامده است. نيچه سوار بر تندترين امواج عصر زندگيش به جلو رانده شد و او نيز به شيوه خود در مقابل اين شرايط واکنش نشان داد: به عنوان نويسنده آلمانی ضد آرمانگرا و ضد مسيحی. عنوان کتاب او که به نام «دجال» شناخته میشود به آلمانی «Der AntiChrist» است و همان اندازه که معنای «ضد مسيح» میدهد، «ضد مسيحيت» نيز معنی میشود.
اما جز نيچه، روايت ديگری در اواسط قرن ۱۹ ميلادی وجود داشت که مرگ خدا را به جهان غرب اعلام کرد، روايتی که متعلق به کسی نبود جز چارلز داروين. با اين وجود، نيچه بخشی از جريان «پسا– داروينيسم» به حساب نمیآيد، و آن چه او میگفت در راستای جريان فرهنگی «بعد از خدا» در قرن بيستم طبقهبندی میشود.
کوتاه سخن آن که در بررسی انديشه فردريش نيچه با سنجههای خداناباوران امروزين بايد هميشه اين موضوع را مد نظر قرار دهيم که او هرگز «خرد» را به سطح «خدايان» ترفيع نداد. درگيری نيچه با سنت معنوی، که خود سعی در ترک آن داشت، به درازای عمر نه چندان بلند اين فيلسوف عصيانگر، تا واپسين دم، به شدت ادامه داشت.
خلاصهای از برگردان مطلب گاردين را در اينجا میخوانيد:
فردريش نيچه در سال ۱۸۸۴ «مرگ خدا» را به شيوهای شاعرانه در کتاب «چنين گفت زرتشت» اعلام کرد؛ او بار ديگر در ۱۸۸۸، به عنوان حکمی فلسفی، در «دجال» به تکرار مدعايش پرداخت.
منظورم از «فلسفی» آن است که جان کلام نيچه نفی يکسره ايمان و مؤمنان، از جنسی که در روزگار ما مرسوم است، نبود، يا شايد بهتر باشد بگويم که پيام او تنها در اين چارچوب خلاصه نمیشد.
آن چه نيچه کمر به انجام آن بست در واقع به پا خاستن عليه باور کهن «تناظر خرد و الوهيت» بود، عليه انديشهای که با افلاطون آغاز شده بود و به دست مسيحيت تا زمان «رنه دکارت» در قرن ۱۷ ميلادی ادامه يافت.
دکارت در کتاب «تعمقهای فلسفه نخستين» خود نوشت: آدمی باید به هر «واقعيت» جهان پيرامون خود شک کند، مگر اين که توانايی اثبات عقلانی آن واقعيت را داشته باشد. برای رساندن خرد بشری به منزلگاه واقعيت، دکارت روش خود را با شش برهان اثبات خدا بسط داد. اما برای همتايان دکارت وجود يا عدم وجود خدا در برابر شيوههای جديد علمی ربط چندانی نداشت.
به هر روی، انقلاب علمی دکارت و روشنگری که خردگرايی را به عنوان نيروی محرکه فرهنگ عمومی قرار داد، در کشور فرانسه «خدا» را از ميدان به در کرد (شبيه آن چه ديويد هيوم در بريتانيا انجام داد.) در همين حال در آلمان، محل ظهور نوعی منحصر به فرد از فلسفه، در اواخر قرن هجدهم «خداوند» کماکان پاسخ پرسشهای بنيادين آدمی، طبيعت و معنای زندگی بود.
در چنين فضايی نيچه، به عنوان فيلسوف اواسط سده نوزدهم ميلادی، نخست مرگ خدا را در متن آرمانگرايی [ايدهآليسم] آلمان که توسط «هگل» و «شلينگ» بنيان نهاده شده بود مطرح کرد. دکارت نيز، همزمان، «خرد» را جنازهای بيش ندانست. خرد، در معنای آرمانگرايانه، تنها به ظرفيت ذهن برای اثبات درستی گزارههای تجربی دلالت نمیکند.
برای «هگل»، خرد نيرويی فراطبيعی بود که خود به خود وجود دارد و دور دنيا به سمت و سوی پيشرفت حرکت میکند. اما عصيان نيچه راهی برای ابراز اين حرف بود که هيچ قدرت فراطبيعی بر زندگی انسان تسلط ندارد و از اين رهگذار قالبی نو برای معنا آفريد. در اين قالب هر فرد به تنهايی با پوچی هستی برخورد میکند.
بايد توجه داشت که نگرش فوق را نمیتوان به معنای مرگ خدای نيچه قلمداد کرد.
نيچه به همان ميزان که نويسندهای آلمانی بود، فيلسوف هم بود. پدرش، که در چهار سالگی او را از دست داده بود، کشيش کليسای پروتستان بود. فردريش نيچه، بدون حضور پدر، در فضايی غمگين و آغشته به پرهيزگاری از نوع «لوتری» توسط مادر و خواهرش بزرگ شد. فشار تقدسمآبی مسيحی بر جسم او آن قدر سنگينی میکرد که در نهايت باعث عصيان بیمحابايش در مراحل بعدی زندگی شد، و آن چه بر آتش اين عصيان افزود بيماری مزمن نيچه بود که امکان عشق ورزيدن به زندگی را از وی سلب کرد.
به تمام اين موارد خشم نيچه را از وضعيت آلمان، ميهنش، نيز بايد افزود که به تازگی به رهبری «اتو فون بيسمارک» متحد شده بود، رهبری که در پی يکپارچه ساختن فرهنگ کشور تحت عنوان «پروتستان و ملی» بود.
نيچه از بنيان کليسا تنفر داشت و از لحاظ فرهنگی و سياسی در مقياسهای اروپای آن روز شهروندی فراتر از عصر خود به شمار میرفت.
پس، «خدا مرده است»: و شما، ای زورمداران، ديگر نخواهيد توانست به نام او نهادهای خود را سرپا نگاه داريد. پيام سياسی نيچه همين بود.
پس «خدا مرده است»، يعنی «خرد»، نيرويی که فلسفه افلاطون را ميسر ساخت، از توصيف معنای جوهر «آدمی» ناتوان است. اما اين باور به معنای مرگ انسان، يا نهاد انسانيت، نيز هست.
پس «خدا مرده است»، از ديدگاه خوشبينانه، به اين معناست که برای نيچه، «تن» رهاست و آزاد. پاسخ نيچه به مرگ خدا را میتوانيد در کتاب ديگر او با نام «حکمت شادان» بيابيد. اين چند خط برگرفته از دومين پيشگفتاری است که نيچه بر اين کتاب نوشت که نخست در ۱۸۸۶ منتشر شد: «اختفای ناخودآگاه نيازهای تن زير پوشش معنويت آرمانگرا، عينی و صرف به شکلی دهشتناک رواج دارد، و من نيز اغلب از خود پرسيدهام که آيا، از ديدگاه برتر، فلسفه تنها تفسير تن نبوده، و يا کژفهمی آن.»
کتاب سوم نيچه شامل گزارههايی مانند اين يکی است: «نيايش را برای انسانهايی اختراع کردهاند که در واقع هيچ گاه صاحب انديشهای از خود نبودهاند و از تعالی روان هيچ نمیدانند...» و اين ديگری: «حکم مسيحی که دنيا را زشت و بد میشمارد، دنيا را واقعاً زشت و بد کرده است.» اکنون «خدا مرده است» به سوی اين انگاره حرکت میکند که هر فرد بايد خود را مالک شادی زندگيش بداند، همان چيزی که مسيحيت قرنها نفی میکرد.
پس، «خدا مرده است»: پليدی انسانها او را کشت، اين گمانه، موضوع و دستمايه بخش اعظم کتاب «چنين گفت زرتشت» است. مسئلهای که نوعی ماتمزدگی و حزن را بر سراسر لحن و پيام اين کتاب گسترانيده است.
در مقابل، اوج بازيگوشی کودکانه در «حکمت شادان» برای انسانيت وظيفه – شايد غيرممکن – خويشتنشناسی دوباره را لازم میداند، تا بتواند به راستی در «اينجا» زندگی کند، در همين جهان.
زمينه خودشناسی دوباره پيش از نيچه «مادیگرايی» [ماترياليسم] بود، که در معنای فلسفی آن موضع ضد آرمانگرايانه [ضد ايدهآليسم] هگل و شلينگ به شمار میآمد. «لودويگ فويرباخ» در دهه ۱۸۳۰ اين مکتب را پايه گذاشت و، آن طور که معروف است، آن چنان تأثيری بر کارل مارکس بر جای نهاد که نقطه آغاز کار مارکس را رقم زد.
البته اين مسئله بدان معنا نيست که نيچه مارکسيست است. به هيچ وجه. بلکه به اين معناست که حتی انديشه وی نيز بدون پيشزمينه و از «هيچ کجا» به وجود نيامده است. نيچه سوار بر تندترين امواج عصر زندگيش به جلو رانده شد و او نيز به شيوه خود در مقابل اين شرايط واکنش نشان داد: به عنوان نويسنده آلمانی ضد آرمانگرا و ضد مسيحی. عنوان کتاب او که به نام «دجال» شناخته میشود به آلمانی «Der AntiChrist» است و همان اندازه که معنای «ضد مسيح» میدهد، «ضد مسيحيت» نيز معنی میشود.
اما جز نيچه، روايت ديگری در اواسط قرن ۱۹ ميلادی وجود داشت که مرگ خدا را به جهان غرب اعلام کرد، روايتی که متعلق به کسی نبود جز چارلز داروين. با اين وجود، نيچه بخشی از جريان «پسا– داروينيسم» به حساب نمیآيد، و آن چه او میگفت در راستای جريان فرهنگی «بعد از خدا» در قرن بيستم طبقهبندی میشود.
کوتاه سخن آن که در بررسی انديشه فردريش نيچه با سنجههای خداناباوران امروزين بايد هميشه اين موضوع را مد نظر قرار دهيم که او هرگز «خرد» را به سطح «خدايان» ترفيع نداد. درگيری نيچه با سنت معنوی، که خود سعی در ترک آن داشت، به درازای عمر نه چندان بلند اين فيلسوف عصيانگر، تا واپسين دم، به شدت ادامه داشت.
ضربوشتم مهدی محمودیان در زندان «به خاطر نامه ۳۸ نفر»
مادر مهدی محمودیان، عضو جبهه مشارکت و افشاگر شکنجه در بازداشتگاه کهریزک، در نامهای به رئیس سازمان زندانهای ایران نوشته است که فرزندش را آن قدر کتک زدهاند که بیهوش شده است.
مادر مهدی محمودیان درنامه خود به رئیس سازمان زندانها میگوید فرزندش در زندان دچار بیماریهای روحی و جسمی شده که بعضی از آنها «غیرقابل درمان» هستند و اخیرا هم ۴۵ روز در بیمارستان بستری بوده است.
فاطمه الوندی، مادر مهدی محمودیان، در گفتوگو با رادیوفردا درباره ضرب و شتم فرزندش میگوید.
فاطمه الوندی: دهم بهمنماه، صبح، مهدی را از سلول بردهاند بیرون و بعد از آن زنگ زدند که معلوم نیست مهدی را کجا بردهاند.
بعد از آن دیگر من پنج بار به دادسرا مراجعه کردهام، اما هیچ کس به من جوابی نداده است.
او را چهارشنبه ظهر دوباره آوردهاند توی سلولش، که من که پنجشنبه به ملاقاتش رفتم، به من گفت مامان اگر من الان بدنم را لخت کنم و لباسم را بزنم بالا و شما ببینید، همه بدن من کبود است.
گویا این آقایان، برادران زحمتکش و برادران سربازان گمنام امام زمان، سه نفری یک نفر را گرفتهاند و زدهاند.
یک سرباز را مجبور کردهاند که گلوی مهدی را بگیرد تا صدایش درنیاید و بعد از آن سه نفری او را گرفتهاند و زدهاند.
آن قدر او را بدجور زده بودند و ضربه به سرش وارد شده بود که بیهوش شده بود. گویا ظاهرا در آن حالت بیهوشی، تشنج کرده است، آن قدر بدنش لرزش داشته که به مدت طولانی بیهوش بوده است.
زمانی هم که به هوش میآید، میبیند که چند دکتر بالای سرش هستند واکسیژن و سرم به او وصل شده است.
جالب اینجاست که وقتی به هوش آمده دیده است که رئیس زندان هم بالای سرش بوده است و وضعیت او و بیهوش شدنش را دیده است. یعنی رئیس زندان کاملا در جریان خوردن ضربه به سر مهدی بوده است، ولی هیچ عکسالعملی نشان نداده است.
گویا پزشک متخصص پزشکی قانونی هم بالای سرش حضور داشته و هم او گواهی کرده است که مهدی بر اثر ضربهای که به سرش وارد شده، دارد عذاب میکشد.
اما ما هر چه گفتیم و رفتیم دادسرا نسبت به این اتفاق اعتراض کردیم که چرا این کار را کردهاند و چرا این اتفاق افتاده است، هیچ کس به ما جوابی نداد، هیچ کس عکسالعملی نشان نداد.
یکی میگفت من نمیدانم کی او را از سلول برده است، دیگری میگفت من نمیدانم چه کسی این ضربه را وارد کرده و این کار را کرده است.
هیچ حرفی نزده و جواب هیچ سوالی را نداده است، فقط ظاهرا حرف آن نامه را پیش کشیدهاند، همان نامهای که ۳۸ نفر آن را امضا کرده بودند، که او گفته است وقتی آن نامه نوشته شده، من در بیمارستان بودهام.
الان امروز بابک آمده است و میگوید که رنگ و روی مهدی زرد بوده و خیلی پژمرده شده، لاغر و تکیده شده و همه اینها نشان از بدی شرایط مواد غذایی و امکانات است، اینها خودشان مواد غذایی میخرند و میخورند. ولی مواد غذایی لازم را فروشگاه زندان تامین نمیکند. فقط گوشت چرخکرده عرضه میکند، گوشت مرغ را هر دو ماه یا سه ماهی یک بار برای فروش عرضه میکند. الان سه ماه است که شیر نخوردهاند. با این شرایط طبیعی است که وضعیت جسمی مناسبی نداشته باشد.
مادر مهدی محمودیان درنامه خود به رئیس سازمان زندانها میگوید فرزندش در زندان دچار بیماریهای روحی و جسمی شده که بعضی از آنها «غیرقابل درمان» هستند و اخیرا هم ۴۵ روز در بیمارستان بستری بوده است.
فاطمه الوندی، مادر مهدی محمودیان، در گفتوگو با رادیوفردا درباره ضرب و شتم فرزندش میگوید.
فاطمه الوندی: دهم بهمنماه، صبح، مهدی را از سلول بردهاند بیرون و بعد از آن زنگ زدند که معلوم نیست مهدی را کجا بردهاند.
بعد از آن دیگر من پنج بار به دادسرا مراجعه کردهام، اما هیچ کس به من جوابی نداده است.
او را چهارشنبه ظهر دوباره آوردهاند توی سلولش، که من که پنجشنبه به ملاقاتش رفتم، به من گفت مامان اگر من الان بدنم را لخت کنم و لباسم را بزنم بالا و شما ببینید، همه بدن من کبود است.
گویا این آقایان، برادران زحمتکش و برادران سربازان گمنام امام زمان، سه نفری یک نفر را گرفتهاند و زدهاند.
یک سرباز را مجبور کردهاند که گلوی مهدی را بگیرد تا صدایش درنیاید و بعد از آن سه نفری او را گرفتهاند و زدهاند.
آن قدر او را بدجور زده بودند و ضربه به سرش وارد شده بود که بیهوش شده بود. گویا ظاهرا در آن حالت بیهوشی، تشنج کرده است، آن قدر بدنش لرزش داشته که به مدت طولانی بیهوش بوده است.
زمانی هم که به هوش میآید، میبیند که چند دکتر بالای سرش هستند واکسیژن و سرم به او وصل شده است.
جالب اینجاست که وقتی به هوش آمده دیده است که رئیس زندان هم بالای سرش بوده است و وضعیت او و بیهوش شدنش را دیده است. یعنی رئیس زندان کاملا در جریان خوردن ضربه به سر مهدی بوده است، ولی هیچ عکسالعملی نشان نداده است.
گویا پزشک متخصص پزشکی قانونی هم بالای سرش حضور داشته و هم او گواهی کرده است که مهدی بر اثر ضربهای که به سرش وارد شده، دارد عذاب میکشد.
اما ما هر چه گفتیم و رفتیم دادسرا نسبت به این اتفاق اعتراض کردیم که چرا این کار را کردهاند و چرا این اتفاق افتاده است، هیچ کس به ما جوابی نداد، هیچ کس عکسالعملی نشان نداد.
یکی میگفت من نمیدانم کی او را از سلول برده است، دیگری میگفت من نمیدانم چه کسی این ضربه را وارد کرده و این کار را کرده است.
- خانم الوندی، پسرتان به شما نگفت که از او چه میخواستند که او را که به خارج از سلول بردهاند، کتکش زدهاند؟ درخواستشان چه بوده است؟
هیچ حرفی نزده و جواب هیچ سوالی را نداده است، فقط ظاهرا حرف آن نامه را پیش کشیدهاند، همان نامهای که ۳۸ نفر آن را امضا کرده بودند، که او گفته است وقتی آن نامه نوشته شده، من در بیمارستان بودهام.
- کدام نامه، خانم الوندی؟
- شما میگویید که سوال و جواب از او کردهاند. دیگر چه سوالهایی از او پرسیدهاند؟
- وضعیت جسمیاش الان چطور است؟ شما که او را در ملاقات روز پنجشنبه دیدار کردهاید، وضعیت فیزیکی او را چطور دیدید؟
الان امروز بابک آمده است و میگوید که رنگ و روی مهدی زرد بوده و خیلی پژمرده شده، لاغر و تکیده شده و همه اینها نشان از بدی شرایط مواد غذایی و امکانات است، اینها خودشان مواد غذایی میخرند و میخورند. ولی مواد غذایی لازم را فروشگاه زندان تامین نمیکند. فقط گوشت چرخکرده عرضه میکند، گوشت مرغ را هر دو ماه یا سه ماهی یک بار برای فروش عرضه میکند. الان سه ماه است که شیر نخوردهاند. با این شرایط طبیعی است که وضعیت جسمی مناسبی نداشته باشد.
رأی گیری برای انتخابات مجلس ایران در حدود ۴۷ هزار شعبه اخذ رأی در سراسر این کشور در جریان است و وزارت کشور ایران که مجری انتخابات است، زمان رأی گیری را برای چهارمین بار تا ساعت ۱۱ شب تمدید کرده است.
پیشتر نیز اعلام شده بود که زمان رای گیری با دو ساعت تمدید، تا ساعت ۸ شب ادامه دارد اما وزارت کشور این زمان را برای دو ساعت دیگر هم تمدید کرده بود.
در حالی که آیت الله علی خامنه ای، رهبر ایران این انتخابات را حساس تر از انتخابات قبلی توصیف کرده است، مخالفان دولت و بخش عمده اصلاحطلبان حضور در آن را تحریم کرده اند.
رهبر ایران به تلویزیون ایران گفت که انتخابات وظیفه و حق شهروندان است و "مثل نماز، هر چه به اول وقت نزدیکتر باشد، فضیلت آن بیشتر است."
این انتخابات درغیاب گروه ها و چهره های اصلی جناح اصلاح طلب و در حالی برگزار می شود که مخالفان دولت از حامیان خود خواسته اند که پای صندوق های رای نروند.
آیت الله علی خامنه ای، رهبر ایران در نخستین دقایق پس از آغاز رأی گیری در حسینیه امام خمینی در مرکز تهران رأی خود را به صندوق انداخت.
او در مصاحبه ای که مستقیما از تلویزیون ایران پخش می شد گفت که فشارهای بین المللی، "تحریم ها و تهدیدهای لفظی" علیه ایران زیاد است و به همین دلیل حساسیت این دوره از انتخابات بیشتر است.
به گزارش رادیوی دولتی ایران صندوق های رای در سراسر کشور تا ساعت ۶ بعد از ظهر به وقت محلی به اخذ رای مشغول خواهند بود.
این نخستین انتخاباتی است که پس از انتخابات جنجال برانگیز دهمین دوره ریاست جمهوری در ایران برگزار می شود.
در آن انتخابات که بیش از دو سال و نیم از برگزاری آن می گذرد، نامزدهای اصلاح طلب، میر حسین موسوی و مهدی کروبی، نتیجه اعلام شده انتخابات را دستکاری شده خواندند. حکومت ایران همواره این ادعا را رد کرده و آن را "فتنه گری" خوانده است.
گزارش لحظه به لحظه بیبیسی فارسی را در طول روز انتخابات دنبال کنید:
18:21 مدیرکل آموزش و پرورش استان البرز اعلام کرد که با تصمیم ستاد انتخابات این استان، تمام مدارس البرز فردا (شنبه) تعطیل است. پیشتر اعلام شده بود که مدارس استان تهران و استان کردستان نیز شنبه تعطیل خواهد بود.
18:05 رئیس ستاد انتخابات استان تهران گفته است که پیشبینی میشود مشارکت مردم در استان تهران در دوره نهم بالای ۴۰ درصد باشد. به گفته او این رقم در دوره هشتم 32 درصد بوده است.
17:49 محمود احمدی نژاد به وزارت کشور دستور داده که "نهايت تلاش را برای اخذ کامل رای مردم در انتخابات مجلس شورای اسلامی" به کار ببرد.
17:34 صولت مرتضوی، رئیس ستاد انتخابات کشور اعلام کرد که مهلت رای گیری برای انتخابات مجلس تا یک ساعت دیگر (تا ساعت 22 به وقت تهران) تمدید شده است. این سومین بار است که مهلت رای گیری تمدید می شود.
17:27 هنگامی که برنامه نوبت شما درباره انتخابات مجلس از تلویزیون بی بی سی فارسی پخش می شد، بر روی امواج این شبکه روی ماهواره های هات برد و W3A پارازیت انداخته شد که پس از مدتی به حال عادی بازگشت.
17:05 بیل اسپیندل، خبرنگار وال استریت ژورنال در گزارشی نوشته است که خبرنگاران خارجی امروز در تهران با اتوبوس به سه حوزه رأی گیری مشخص برده شدند و به آنها هشدار داده شد که به تنهایی از حوزه های دیگر بازدید نکنند
16:23 وزارت کشور ایران ساعت رأی گیری را یک ساعت دیگر (تا 9 شب به وقت تهران) تمدید کرد
16:09 جمشید برزگر، تحلیلگر امور ایران در بیبیسی می گوید: "به نظر می رسد که شرکت محمد خاتمی به عنوان یکی از شاخص ترین چهره های اصلاح طلب در انتخابات، او و اصلاح طلبان هوادارش را در موقعیتی بسیار دشوار قرار خواهد داد، بی آنکه احتمال گشوده شدن فضای عمل آنان در چارچوب های کنونی حاکمیت افزایش پیدا کرده باشد"
16:05 ستاد انتخابات استان تهران اعلام کرد که فردا تمام مدارس تهران، ری، اسلامشهر و شمیرانات به دلیل ادامه داشتن شمارش آرا در مدارس، تعطیل خواهد بود
15:45 رئیس ستاد انتخابات آذربایجان غربی پیش بینی کرده است که مشارکت انتخاباتی در این استان بالای 60 درصد باشد
15:40 مرتضی تمدن، استاندار تهران گفته است که انتظار دارد در تهران "رکورد جدیدی از مشارکت" به دست بیاید
15:37 حمید امرایی، رئیس کمیته فناوری اطلاعات ستاد انتخابات استان تهران گفت که نتیجه نهایی انتخابات در پاکدشت که فرایند اخذ رای در آن به صورت مکانیزه انجام میشود، بلافاصله پس از پایان مهلت رأی گیری اعلام خواهد شد
15:21 صفرعلی براتلو، رئیس ستاد انتخابات استان تهران گفت که مشارکت در انتخابات از میزان پیش بینی شده در نظرسنجی ها بیشتر بوده است و احتمال دارد زمان رأی گیری تا ساعت 10 شب تمدید شود
14:59 یکی از نزدیکان محمد خاتمی، رئیس جمهور پیشین ایران در تماسی که بیبیسی با او داشت، رأی دادن آقای خاتمی را تأیید کرد
14:30 وزارت کشور ایران زمان رأی گیری را تا ساعت 8 شب به وقت تهران (دو ساعت دیگر) تمدید کرد
14:22 جمشید برزگر، تحلیلگر امور ایران در بیبیسی می گوید: "در انتخابات مجلس نهم عملا رقابت در دو سطح متفاوت جریان دارد: "رقابتی بیرونی بین نظام با منتقدان و مخالفانش که تا پای صندوق و عصر امشب ادامه دارد و رقابتی درونی میان اصولگرایان که از امشب و از درون صندوق های رای آغاز می شود"
14:20 آقای لوکاس گفت: "کسانی که میگفتند احمدینژاد و مشائی به یکباره در چند روز آخر تبلیغات با فهرستی از نامزدها ظاهر خواهند شد، توانایی وزارت اطلاعات برای نظارت بر تحولات را دست کم میگیرند"
14:14 اسکات لوکاس، تحلیلگر امور ایران در بریتانیا به رادیو فارسی بیبیسی گفت: "رهبر ایران به دنبال مجلسی ضعیف است، برای همین به نفع اوست که تکثری از نامزدها از طیفهای مختلف به مجلس راه یابند"
13:55 رئیس قوه قضائیه ایران از فیلتر شدن چند سایت اینترنتی به اتهام تخریب نامزدهای انتخاباتی خبر داد
13:16 خبرگزاری های داخلی ایران می گویند که محمد خاتمی، رئیس جمهوری پیشین ایران و از رهبران اصلاح طلبان این کشور در یک حوزه رأی گیری در نزدیکی شهر دماوند رأی خود را به صندوق انداخته است
13:03 احمد جنتی، دبیر شورای نگهبان ایران گفته است که انتقال رأی دهندگان از یک حوزه به حوزه دیگر برای رأی دادن توسط نامزدها، "خرید رأی" محسوب می شود و آرای خرید و فروش شده باطل خواهد شد
12:59 اردشیر امیرارجمند، مشاور میرحسین موسوی به بیبیسی فارسی گفت: "به نظر میرسد که فراخوان برای شرکت نکردن در انتخابات، به ویژه در شهرهای بزرگ، مورد توجه مردم قرار گرفته است"
12:39 آقای ترکی همچنین گفت 6400 بازرس در استان تهران برای انتخابات نهمین دوره مجلس آموزش دیده اند.
12:32 نعمتالله تركی، رييس هيات بازرسی انتخابات استان تهران گفت 530 مورد گزارش تخلف در استان تهران دریافت شده است.
12:16شبکه خبر تلویزیون ایران در حال پخش تصاویر حوزه های رأی گیری است و ترانه ها و متن های حماسی پخش می کند
11:47 ایوان واتسون، خبرنگار سیانان که برای پوشش خبری انتخابات ایران در تهران است، در صفحه توییتر خود نوشت: "همه خبرنگاران خارجی را با اتوبوس به حوزه های رأی گیری می برند. انتخاب دیگری نیست"
11:35 لطف الله فروزنده، معاون توسعه منابع انسانی رئیس جمهور ایران پیش بینی کرد که 80 درصد کرسی های مجلس آینده ایران به اصولگرایان تعلق بگیرد
11:22 حسن خمینی، نوه آیت الله خمینی در حسینیه جماران رأی خود را به صندوق انداخت
11:10 جمشید برزگر، تحلیلگر امور ایران در بیبیسی فارسی می گوید که اعلام زود هنگام پیش بینی مقامات مسئول از میزان بالای مشارکت، این احتمال را افزایش داده که میزان مشارکت در انتخابات حتی بیش از 60 درصد اعلام شود
مجموعه ای از عکس های مربوط به انتخابات امروز را اینجا ببینید
10:54 علی لاریجانی، رئیس مجلس ایران و نامزد انتخابات امروز گفته است: "بعد از اعلام نتایج انتخابات، همه افرادی که برای خدمت به این نظام کاندیدا شدهاند باید به اعتماد و رای مردم احترام بگذارند"
10:05 عباسعلی کدخدایی، سخنگوی شورای نگهبان ایران گفت: "طبق گزارش هایی که تا ساعت ۱۱ به ما ارایه شده است میزان مشارکت مردم در انتخابات نسبت به مجلس هشتم ۸ الی ۹ درصد بیشتر شده است"
9:57 صولت مرتضوی، رئیس ستاد انتخابات ایران در گفت و گو با شبکه خبر تلویزیون ایران پیش بینی کرد که امروز "رکورد جدیدی" از میزان مشارکت در انتخابات در ایران ثبت شود
می توانید از طریق صفحه بیبیسی فارسی در فیسبوک مشاهدات و نظرات خود را در مورد انتخابات ایران با ما در میان بگذارید
9:47 رئیس کمیته امنیت انتظامی ستاد انتخابات استان تهران گفته است که در روزهای اخیر "۱۰ نفر که برای انجام اقدامات خرابکارانه توسط بیگانگان وارد کشور شده بودند" به دست دستگاه های امنیتی دستگیر شده اند
9:40 خبرگزاری ایسنا گزارش می دهد که محمود احمدی نژاد، رئیس جمهوری ایران رأی خود را در مسجدی در میدان قزوین تهران به صندوق ریخته است
9:33 محسن رضایی، دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام و فرمانده پیشین سپاه پاسداران ایران پیش بینی کرد که مجلس آینده مجلسی ائتلافی با حضور گروه های مختلف باشد
9:10 وضعیت سرعت ارتباط اینترنتی در تهران امروز به طرزی محسوس از روزهای عادی بهتر است
9:03 صادق لاریجانی، رئیس قوه قضائیه ایران هشدار داده است که دستگاه قضایی ایران به تخلفات انتخاباتی خارج از نوبت رسیدگی خواهد کرد
8:37 ابراهیم امینی، امام جمعه قم پس از انداختن رأی خود به صندوق گفته است: "منکر نیستم که در کشور ما مشکل وجود دارد... [اما] شرکت نکردن در انتخابات مشکلی را حل نمیکند"
8:15 هادی شریفی در یادداشتی که سایت الف منتشر کرده به یادداشت فرهاد جعفری در بخش "ناظران می گویند..." بیبیسی فارسی پاسخ داده و گفته است که بر خلاف نظر آقای جعفری، حامیان محمود احمدینژاد در انتخابات شرکت خواهند کرد
8:06 خبرگزاری ایلنا گزارش می دهد که اکبر هاشمی رفسنجانی به هنگام رأی دادن به خبرنگاران گفته است: "انشاء الله نتیجه انتخابات همانی باشد که مردم میخواهند و همان رأیی باشد که به صندوق می اندازند"
7:57 صولت مرتضوی، رئیس ستاد انتخابات ایران گفته است که نتایج انتخابات امروز در حوزه های کوچک ظرف دو روز و در حوزه های بزرگ ظرف سه روز اعلام می شود
7:42 ستاد نظارت بر انتخابات ایران با صدور اطلاعیه ای اعلام کرد که نظارت بر انتخابات صرفا بر عهده شورای نگهبان است و "هیچ شخص یا مجموعه ای تحت عنوان نظارت و یا هر عنوان مشابه دیگری" حق فعالیت ندارد
محمدتقی کروبی که به تازگی از ایران خارج شده است در مصاحبه با جرس گفته است: "شهروندان حق تعیین سرنوشت دارند و این حق را می توانند یک بار با شرکت و یک بار با عدم شرکت در انتخابات به نمایش بگذارند"
7:10 آیت الله ناصر مکارم شیرازی، مرجع تقلید ساکن قم پس از آنکه رأی خود را به صندوق انداخت گفت: "ممکن است گله ها و دلخوری هایی وجود داشته باشد، ولی اگر این امر بخواهد مورد توجه قرار گیرد، موجب می شود که دشمن به سرنوشت ما حمله کند
مجموعه گزارشها، اخبار و تحلیلهای مربوط به انتخابات مجلس در ایران را در صفحه ویژه انتخابات در بیبیسی فارسی بخوانید
7:00 اکبر هاشمی رفسنجانی، رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام ایران پس از آنکه رأی خود را به صندوق انداخت ابراز امیدواری کرد که "مجلس تبدیل به مرکزی شود که در شرایط خاص کشور تاثیر گذار باشد"
6:55 خبرگزاری رویترز از تهران گزارش داده میدهد که شعبههای رأی گیری در شمال تهران خلوت است، اما در مرکز و جنوب شهر رأیدهندگان در شعبهها صف کشیدهاند
6:47 حسنعلی نوری، جانشین رئیس ستاد انتخابات ایران می گوید که رأی گیری امروز در 46 هزار و 924 شعبه (بیش از 26 هزار و 200 شعبه شهری و بیش از 20 هزار و 600 شعبه روستایی) انجام می شود
6:20 علی عبداللهی، معاون امنیتی و انتظامی وزیر کشور ایران گفته است: "تدابیر ویژه ای برای حفظ امنیت آرا اتخاذ شده است"
می توانید از طریق صفحه بیبیسی فارسی در فیسبوک مشاهدات و نظرات خود را در مورد انتخابات ایران با ما در میان بگذارید
5:55: آقای نجار از رأی دهندگان خواست که رأی دادن را به ساعات پایانی روز موکول نکنند. او گفت داشتن کارت ملی برای رأی دادن الزامی نیست. این در حالی است که ستاد انتخابات پیش تر اعلام کرده بود که داشتن شناسنامه و کارت ملی برای رأی دادن لازم است
5:52 مصطفی محمد نجار، وزیر کشور ایران در ستاد انتخابات این کشور کنفرانس خبری دارد. این کنفرانس مستقیما از تلویزیون ایران در حال پخش است
5:49 شبکه خبر تلویزیون ایران از حضور "پرشور" رأی دهندگان در حوزه های رأی گیری در سراسر ایران خبر می دهد
سایت خبر آنلاین با انتشار تصویر پوستری مربوط به انتخابات ششمین دوره مجلس ایران (12 سال پیش)، یادآوری کرده است که اکبر هاشمی رفسنجانی و محمود احمدی نژاد در آن انتخابات در یک فهرست انتخاباتی حضور داشتند
در انتخابات امروز 290 عضو مجلس ایران برای یک دوره چهار ساله انتخاب می شوند
سازمان دیده بان حقوق بشر پیش تر اعلام کرده بود که دولت ایران به بسیاری از خبرنگاران خارجی که قصد پوشش خبری انتخابات ایران را داشتند روادید نداده است، اما تلویزیون ایران می گوید 350 خبرنگار خارجی (از جمله خبرنگاران رسانه های خارجی مقیم ایران) مشغول پوشش دادن به انتخابات هستند
4:43 رهبر ایران گفت که "تحریم ها و تهدیدهای زبانی" علیه جمهوری اسلامی زیاد است و به همین دلیل انتخابات حساس تر است
4:42 آیت الله خامنه ای در مورد اهمیت این دوره از انتخابات گفت که به دلیل "شرایط" موجود در کشور، اهمیت این دوره از انتخابات زیاد است
4:40 رهبر ایران به تلویزیون ایران گفت که انتخابات وظیفه و حق شهروندان است و "مثل نماز، هر چه به اول وقت نزدیکتر باشد، فضیلت آن بیشتر است"
4:37 آیت الله خامنه ای، رهبر ایران رأی خود را به صندوق انداخت
در حالی که آیت الله علی خامنه ای، رهبر ایران این انتخابات را حساس تر از انتخابات قبلی توصیف کرده است، مخالفان دولت و بخش عمده اصلاحطلبان حضور در آن را تحریم کرده اند
4:30 انتخابات مجلس در ایران آغاز شد
اخبار مربوط به انتخابات را به همراه نظرات و مواضع دولتمردان، احزاب و سازمان های مختلف در مورد انتخابات را در طول روز در پوشش ویژه بیبیسی فارسی دنبال کنید
4:25 انتخابات نهمین دوره مجلس ایران تا چند دقیقه دیگر (ساعت 8 صبح به وقت تهران) آغاز می شود
18:05 رئیس ستاد انتخابات استان تهران گفته است که پیشبینی میشود مشارکت مردم در استان تهران در دوره نهم بالای ۴۰ درصد باشد. به گفته او این رقم در دوره هشتم 32 درصد بوده است.
17:49 محمود احمدی نژاد به وزارت کشور دستور داده که "نهايت تلاش را برای اخذ کامل رای مردم در انتخابات مجلس شورای اسلامی" به کار ببرد.
17:34 صولت مرتضوی، رئیس ستاد انتخابات کشور اعلام کرد که مهلت رای گیری برای انتخابات مجلس تا یک ساعت دیگر (تا ساعت 22 به وقت تهران) تمدید شده است. این سومین بار است که مهلت رای گیری تمدید می شود.
17:27 هنگامی که برنامه نوبت شما درباره انتخابات مجلس از تلویزیون بی بی سی فارسی پخش می شد، بر روی امواج این شبکه روی ماهواره های هات برد و W3A پارازیت انداخته شد که پس از مدتی به حال عادی بازگشت.
17:05 بیل اسپیندل، خبرنگار وال استریت ژورنال در گزارشی نوشته است که خبرنگاران خارجی امروز در تهران با اتوبوس به سه حوزه رأی گیری مشخص برده شدند و به آنها هشدار داده شد که به تنهایی از حوزه های دیگر بازدید نکنند
16:23 وزارت کشور ایران ساعت رأی گیری را یک ساعت دیگر (تا 9 شب به وقت تهران) تمدید کرد
16:09 جمشید برزگر، تحلیلگر امور ایران در بیبیسی می گوید: "به نظر می رسد که شرکت محمد خاتمی به عنوان یکی از شاخص ترین چهره های اصلاح طلب در انتخابات، او و اصلاح طلبان هوادارش را در موقعیتی بسیار دشوار قرار خواهد داد، بی آنکه احتمال گشوده شدن فضای عمل آنان در چارچوب های کنونی حاکمیت افزایش پیدا کرده باشد"
16:05 ستاد انتخابات استان تهران اعلام کرد که فردا تمام مدارس تهران، ری، اسلامشهر و شمیرانات به دلیل ادامه داشتن شمارش آرا در مدارس، تعطیل خواهد بود
15:45 رئیس ستاد انتخابات آذربایجان غربی پیش بینی کرده است که مشارکت انتخاباتی در این استان بالای 60 درصد باشد
15:40 مرتضی تمدن، استاندار تهران گفته است که انتظار دارد در تهران "رکورد جدیدی از مشارکت" به دست بیاید
15:37 حمید امرایی، رئیس کمیته فناوری اطلاعات ستاد انتخابات استان تهران گفت که نتیجه نهایی انتخابات در پاکدشت که فرایند اخذ رای در آن به صورت مکانیزه انجام میشود، بلافاصله پس از پایان مهلت رأی گیری اعلام خواهد شد
15:21 صفرعلی براتلو، رئیس ستاد انتخابات استان تهران گفت که مشارکت در انتخابات از میزان پیش بینی شده در نظرسنجی ها بیشتر بوده است و احتمال دارد زمان رأی گیری تا ساعت 10 شب تمدید شود
14:59 یکی از نزدیکان محمد خاتمی، رئیس جمهور پیشین ایران در تماسی که بیبیسی با او داشت، رأی دادن آقای خاتمی را تأیید کرد
14:30 وزارت کشور ایران زمان رأی گیری را تا ساعت 8 شب به وقت تهران (دو ساعت دیگر) تمدید کرد
14:22 جمشید برزگر، تحلیلگر امور ایران در بیبیسی می گوید: "در انتخابات مجلس نهم عملا رقابت در دو سطح متفاوت جریان دارد: "رقابتی بیرونی بین نظام با منتقدان و مخالفانش که تا پای صندوق و عصر امشب ادامه دارد و رقابتی درونی میان اصولگرایان که از امشب و از درون صندوق های رای آغاز می شود"
14:20 آقای لوکاس گفت: "کسانی که میگفتند احمدینژاد و مشائی به یکباره در چند روز آخر تبلیغات با فهرستی از نامزدها ظاهر خواهند شد، توانایی وزارت اطلاعات برای نظارت بر تحولات را دست کم میگیرند"
14:14 اسکات لوکاس، تحلیلگر امور ایران در بریتانیا به رادیو فارسی بیبیسی گفت: "رهبر ایران به دنبال مجلسی ضعیف است، برای همین به نفع اوست که تکثری از نامزدها از طیفهای مختلف به مجلس راه یابند"
13:55 رئیس قوه قضائیه ایران از فیلتر شدن چند سایت اینترنتی به اتهام تخریب نامزدهای انتخاباتی خبر داد
13:16 خبرگزاری های داخلی ایران می گویند که محمد خاتمی، رئیس جمهوری پیشین ایران و از رهبران اصلاح طلبان این کشور در یک حوزه رأی گیری در نزدیکی شهر دماوند رأی خود را به صندوق انداخته است
13:03 احمد جنتی، دبیر شورای نگهبان ایران گفته است که انتقال رأی دهندگان از یک حوزه به حوزه دیگر برای رأی دادن توسط نامزدها، "خرید رأی" محسوب می شود و آرای خرید و فروش شده باطل خواهد شد
12:59 اردشیر امیرارجمند، مشاور میرحسین موسوی به بیبیسی فارسی گفت: "به نظر میرسد که فراخوان برای شرکت نکردن در انتخابات، به ویژه در شهرهای بزرگ، مورد توجه مردم قرار گرفته است"
12:39 آقای ترکی همچنین گفت 6400 بازرس در استان تهران برای انتخابات نهمین دوره مجلس آموزش دیده اند.
12:32 نعمتالله تركی، رييس هيات بازرسی انتخابات استان تهران گفت 530 مورد گزارش تخلف در استان تهران دریافت شده است.
12:16شبکه خبر تلویزیون ایران در حال پخش تصاویر حوزه های رأی گیری است و ترانه ها و متن های حماسی پخش می کند
11:47 ایوان واتسون، خبرنگار سیانان که برای پوشش خبری انتخابات ایران در تهران است، در صفحه توییتر خود نوشت: "همه خبرنگاران خارجی را با اتوبوس به حوزه های رأی گیری می برند. انتخاب دیگری نیست"
11:35 لطف الله فروزنده، معاون توسعه منابع انسانی رئیس جمهور ایران پیش بینی کرد که 80 درصد کرسی های مجلس آینده ایران به اصولگرایان تعلق بگیرد
11:22 حسن خمینی، نوه آیت الله خمینی در حسینیه جماران رأی خود را به صندوق انداخت
11:10 جمشید برزگر، تحلیلگر امور ایران در بیبیسی فارسی می گوید که اعلام زود هنگام پیش بینی مقامات مسئول از میزان بالای مشارکت، این احتمال را افزایش داده که میزان مشارکت در انتخابات حتی بیش از 60 درصد اعلام شود
مجموعه ای از عکس های مربوط به انتخابات امروز را اینجا ببینید
10:54 علی لاریجانی، رئیس مجلس ایران و نامزد انتخابات امروز گفته است: "بعد از اعلام نتایج انتخابات، همه افرادی که برای خدمت به این نظام کاندیدا شدهاند باید به اعتماد و رای مردم احترام بگذارند"
10:05 عباسعلی کدخدایی، سخنگوی شورای نگهبان ایران گفت: "طبق گزارش هایی که تا ساعت ۱۱ به ما ارایه شده است میزان مشارکت مردم در انتخابات نسبت به مجلس هشتم ۸ الی ۹ درصد بیشتر شده است"
9:57 صولت مرتضوی، رئیس ستاد انتخابات ایران در گفت و گو با شبکه خبر تلویزیون ایران پیش بینی کرد که امروز "رکورد جدیدی" از میزان مشارکت در انتخابات در ایران ثبت شود
می توانید از طریق صفحه بیبیسی فارسی در فیسبوک مشاهدات و نظرات خود را در مورد انتخابات ایران با ما در میان بگذارید
9:47 رئیس کمیته امنیت انتظامی ستاد انتخابات استان تهران گفته است که در روزهای اخیر "۱۰ نفر که برای انجام اقدامات خرابکارانه توسط بیگانگان وارد کشور شده بودند" به دست دستگاه های امنیتی دستگیر شده اند
9:40 خبرگزاری ایسنا گزارش می دهد که محمود احمدی نژاد، رئیس جمهوری ایران رأی خود را در مسجدی در میدان قزوین تهران به صندوق ریخته است
9:33 محسن رضایی، دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام و فرمانده پیشین سپاه پاسداران ایران پیش بینی کرد که مجلس آینده مجلسی ائتلافی با حضور گروه های مختلف باشد
9:10 وضعیت سرعت ارتباط اینترنتی در تهران امروز به طرزی محسوس از روزهای عادی بهتر است
9:03 صادق لاریجانی، رئیس قوه قضائیه ایران هشدار داده است که دستگاه قضایی ایران به تخلفات انتخاباتی خارج از نوبت رسیدگی خواهد کرد
8:37 ابراهیم امینی، امام جمعه قم پس از انداختن رأی خود به صندوق گفته است: "منکر نیستم که در کشور ما مشکل وجود دارد... [اما] شرکت نکردن در انتخابات مشکلی را حل نمیکند"
8:15 هادی شریفی در یادداشتی که سایت الف منتشر کرده به یادداشت فرهاد جعفری در بخش "ناظران می گویند..." بیبیسی فارسی پاسخ داده و گفته است که بر خلاف نظر آقای جعفری، حامیان محمود احمدینژاد در انتخابات شرکت خواهند کرد
8:06 خبرگزاری ایلنا گزارش می دهد که اکبر هاشمی رفسنجانی به هنگام رأی دادن به خبرنگاران گفته است: "انشاء الله نتیجه انتخابات همانی باشد که مردم میخواهند و همان رأیی باشد که به صندوق می اندازند"
7:57 صولت مرتضوی، رئیس ستاد انتخابات ایران گفته است که نتایج انتخابات امروز در حوزه های کوچک ظرف دو روز و در حوزه های بزرگ ظرف سه روز اعلام می شود
7:42 ستاد نظارت بر انتخابات ایران با صدور اطلاعیه ای اعلام کرد که نظارت بر انتخابات صرفا بر عهده شورای نگهبان است و "هیچ شخص یا مجموعه ای تحت عنوان نظارت و یا هر عنوان مشابه دیگری" حق فعالیت ندارد
محمدتقی کروبی که به تازگی از ایران خارج شده است در مصاحبه با جرس گفته است: "شهروندان حق تعیین سرنوشت دارند و این حق را می توانند یک بار با شرکت و یک بار با عدم شرکت در انتخابات به نمایش بگذارند"
7:10 آیت الله ناصر مکارم شیرازی، مرجع تقلید ساکن قم پس از آنکه رأی خود را به صندوق انداخت گفت: "ممکن است گله ها و دلخوری هایی وجود داشته باشد، ولی اگر این امر بخواهد مورد توجه قرار گیرد، موجب می شود که دشمن به سرنوشت ما حمله کند
مجموعه گزارشها، اخبار و تحلیلهای مربوط به انتخابات مجلس در ایران را در صفحه ویژه انتخابات در بیبیسی فارسی بخوانید
7:00 اکبر هاشمی رفسنجانی، رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام ایران پس از آنکه رأی خود را به صندوق انداخت ابراز امیدواری کرد که "مجلس تبدیل به مرکزی شود که در شرایط خاص کشور تاثیر گذار باشد"
6:55 خبرگزاری رویترز از تهران گزارش داده میدهد که شعبههای رأی گیری در شمال تهران خلوت است، اما در مرکز و جنوب شهر رأیدهندگان در شعبهها صف کشیدهاند
6:47 حسنعلی نوری، جانشین رئیس ستاد انتخابات ایران می گوید که رأی گیری امروز در 46 هزار و 924 شعبه (بیش از 26 هزار و 200 شعبه شهری و بیش از 20 هزار و 600 شعبه روستایی) انجام می شود
6:20 علی عبداللهی، معاون امنیتی و انتظامی وزیر کشور ایران گفته است: "تدابیر ویژه ای برای حفظ امنیت آرا اتخاذ شده است"
می توانید از طریق صفحه بیبیسی فارسی در فیسبوک مشاهدات و نظرات خود را در مورد انتخابات ایران با ما در میان بگذارید
5:55: آقای نجار از رأی دهندگان خواست که رأی دادن را به ساعات پایانی روز موکول نکنند. او گفت داشتن کارت ملی برای رأی دادن الزامی نیست. این در حالی است که ستاد انتخابات پیش تر اعلام کرده بود که داشتن شناسنامه و کارت ملی برای رأی دادن لازم است
5:52 مصطفی محمد نجار، وزیر کشور ایران در ستاد انتخابات این کشور کنفرانس خبری دارد. این کنفرانس مستقیما از تلویزیون ایران در حال پخش است
5:49 شبکه خبر تلویزیون ایران از حضور "پرشور" رأی دهندگان در حوزه های رأی گیری در سراسر ایران خبر می دهد
سایت خبر آنلاین با انتشار تصویر پوستری مربوط به انتخابات ششمین دوره مجلس ایران (12 سال پیش)، یادآوری کرده است که اکبر هاشمی رفسنجانی و محمود احمدی نژاد در آن انتخابات در یک فهرست انتخاباتی حضور داشتند
در انتخابات امروز 290 عضو مجلس ایران برای یک دوره چهار ساله انتخاب می شوند
سازمان دیده بان حقوق بشر پیش تر اعلام کرده بود که دولت ایران به بسیاری از خبرنگاران خارجی که قصد پوشش خبری انتخابات ایران را داشتند روادید نداده است، اما تلویزیون ایران می گوید 350 خبرنگار خارجی (از جمله خبرنگاران رسانه های خارجی مقیم ایران) مشغول پوشش دادن به انتخابات هستند
4:43 رهبر ایران گفت که "تحریم ها و تهدیدهای زبانی" علیه جمهوری اسلامی زیاد است و به همین دلیل انتخابات حساس تر است
4:42 آیت الله خامنه ای در مورد اهمیت این دوره از انتخابات گفت که به دلیل "شرایط" موجود در کشور، اهمیت این دوره از انتخابات زیاد است
4:40 رهبر ایران به تلویزیون ایران گفت که انتخابات وظیفه و حق شهروندان است و "مثل نماز، هر چه به اول وقت نزدیکتر باشد، فضیلت آن بیشتر است"
4:37 آیت الله خامنه ای، رهبر ایران رأی خود را به صندوق انداخت
در حالی که آیت الله علی خامنه ای، رهبر ایران این انتخابات را حساس تر از انتخابات قبلی توصیف کرده است، مخالفان دولت و بخش عمده اصلاحطلبان حضور در آن را تحریم کرده اند
4:30 انتخابات مجلس در ایران آغاز شد
اخبار مربوط به انتخابات را به همراه نظرات و مواضع دولتمردان، احزاب و سازمان های مختلف در مورد انتخابات را در طول روز در پوشش ویژه بیبیسی فارسی دنبال کنید
4:25 انتخابات نهمین دوره مجلس ایران تا چند دقیقه دیگر (ساعت 8 صبح به وقت تهران) آغاز می شود
باراک اوباما، رئیس جمهوری آمریکا در آستانه سفر بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر اسرائیل به واشنگتن، به این کشور درباره حمله به ایران هشدار داده است.
آقای اوباما در مصاحبه با نشریه آتلانتیک گفت در این شرایط که احساس همدردی چندانی با ایران وجود ندارد، نباید به این کشور اجازه داد که نقش "قربانی" را بازی کند.آقای اوباما با رد انتقادهای جمهوری خواهان که او را ضد اسرائیلی می خوانند، گفت هم ایران و هم اسرائیل باید متوجه باشند که وقتی رئیس جمهوری آمریکا درباره در نظر گرفتن گزینه اقدام نظامی علیه تاسیسات اتمی جمهوری اسلامی صحبت می کند، در این باره جدی است و "بلوف نمی زند."
رئیس جمهوری آمریکا همچنین درباره خطرات راه افتادن مسابقه اتمی در خاورمیانه در صورت دستیابی ایران به تسلیحات هسته ای هشدار داد.
بنیامین نتانیاهو که برای شرکت در اجلاس سالانه کمیته روابط عمومی آمریکا و اسرائیل، آیپک، به واشنگتن سفر می کند، قرار است دوشنبه در کاخ سفید با آقای اوباما دیدار کند.
این دیدار همزمان با افزایش تنش بر سر برنامه اتمی ایران و گمانه زنی درباره احتمال حمله هوایی اسرائیل به تاسیسات هسته ای این کشور انجام می شود.
بنیامین نتانیاهو روز جمعه به اتاوا سفر کرد تا با استفن هارپر، نخست وزیر کانادا دیدار کند.
مقام های ارشد دولت آمریکا در روزهای گذشته با تکرار ارزیابی سازمان های اطلاعاتی این کشور درباره عدم تصمیم گیری حکومت ایران برای تولید سلاح های اتمی، ادامه فشارهای بین المللی را بهترین گزینه برای فشار به این کشور برای متوقف کردن غنی سازی اورانیوم دانسته اند.
"بلوف نمی زنم"
باراک اوباما با اشاره تعهد کامل آمریکا به تامین امنیت اسرائیل گفت: "فکر می کنم حکومت اسرائیل متوجه است که به عنوان رئیس جمهوری ایالات متحده بلوف نمی زنم."او اسرائیل را از اقدام نظامی علیه ایران بر حذر داشت: "در زمانی که حس همدردی چندانی برای ایران وجود ندارد و تنها متحد واقعی آن (سوریه) در وضع مناسبی نیست، آیا به اقدامی نیاز داریم که بلافاصله ایران خود را به عنوان قربانی نشان دهد؟"
آقای اوباما با اشاره به گفته های آقای نتانیاهو درباره امکان تکرار یک هولوکاست دیگر در صورت دستیابی ایران به سلاح اتمی، تاکید کرد که یک نگرانی تاریخی را نباید مبنای اقدام بی محابا قرار داد.
باراک اوباما گفت دستیابی ایران به سلاح اتمی، حتی اگر تهدیدی برای اسرائیل نباشد، همچنان منافع ملی آمریکا را تهدید خواهد کرد.
به گفته او دستیابی ایران به این گونه تسلیحات باعث راه افتادن مسابقه اتمی در منطقه خاورمیانه خواهد شد.
به گفته آقای اوباما، اگر ایران مانند لیبی و آفریقای جنوبی متقاعد شود که برخورداری از سلاح هسته ای منافع این کشور را تامین نخواهد کرد، تلاش برای به دست آوردن این تسلیحات را متوقف خواهد کرد.
به گفته او تحریم های جدید ایران را دچار مشکل کرده است و همین موضوع ممکن است به تغییر محاسبات حکومت ایران منجر شود.
یک عضو هیات مدیره اتحادیه کارگران قراردادی و پیمانی ایران با اشاره به مصوبه اخیر هیات دولت و نزدیک شدن به پایان سال، نسبت به "بیکاری جمع کثیری از کارگران شرکتی" هشدار داد.
به گزارش خبرگزاری کار ایران، ایلنا مهدی نجفپور، عضو هیات مدیره اتحادیه کارگران قراردادی و پیمانی ایران روز جمعه ۱۲ اسفند، گفت که اگر در اجرای مصوبه اخیر دولت مبنی بر تبدیل وضعیت قرارداد کارگران شرکتی بخشهای دولتی "کوچکترین انحرافی" شود، جمع زیادی از این کارگران بیکار خواهند شد.طبق مصوبه اخیر دولت ایران، قراردادهایی که برای تامین نیروی انسانی با شرکتهای پیمانکاری نهایی شدهاند، باید لغو شود و قراردادها به طور مستقیم با کارکنان شاغل در مشاغل خدماتی امضا شود.
آقای نجفپور گفت که با توجه به نزدیک شدن به پایان سال خورشیدی، این کارگران و خانوادههایشان، "علاوه بر اضطراب افزایش چند برابری قیمت کالاها، فشار روانی مضاعفی به دلیل پایان قراردادهای یکسالهشان و احتمال عدم تمدید قرارداد و بیکاری" را تحمل میکنند.
آقای نجفپور همچنین نسبت به ورشکستگی بنگاههای تولیدی و کارخانه ها در اثر افزایش هزینهها که ناشی از آزادسازی قیمت حاملهای انرژی است و به تبع آن تعدیل نیروی انسانی و بیکاری کارگران هشدار داد.
او همچنین گفت که کارگران نیز در مقابل مشکلاتشان ساکت ننشسته اند و به عناوین مختلف اعتراض کردهاند که از جمله صدها اعتصاب کارگری بوده است که در ماههای اخیر در ایران به وقوع پیوسته است.
فتح الله بیات، رئیس اتحادیه کارگران قراردادی و پیمانی ایران نیز با استقبال از "حذف فعالیت شرکتهای پیمانکاری" به ایلنا گفت: " این مصوبه باید با نظارت و بازرسی دقیق از سوی دولت انجام شود. در غیر این صورت اجرای این مصوبه طی ۱۵ روز آینده موجب بیکاری تعداد زیادی از کارگران فعال در واحدهای تولیدی خواهد شد."
او پیشتر، اعلام کرده بود که در حال حاضر ۸۵ درصد از کارگران فعال در واحدهای تولیدی کشور را کارگران قراردادی و پیمانی تشکیل میدهند.
او از دولت ایران خواسته بود تا سیاستهای حمایتی خود را برای این گروه از کارگران افزایش دهد و اضافه کرده بود: "در حال حاضر بیش از ۵۰ درصد از کارگران حداقل حقوق مصوب شده وزارت کار را دریافت میکنند."
انتخابات آریامهری
*مصطفی مدنی از چریک های فدایی خلق و از اعضا هیات موسس اتحاد جمهوری خواهان ایران است
انتخابات نهمین دوره مجلس شورای اسلامی پیش روی ماست.
مجموعه اپوزیسیون قانونی و غیر قانونی انتخابات را تحریم کرده اند.
تجربه انتخابات دو سال قبل ریاست جمهوری که به تقلب آراسته شد از سوئی و اعتراض های میلیونی که از دیگر سو با مشت و اهانت جواب گرفت، اقشار وسیعی از مردم را از شرکت در انتخابات رویگردان کرده است.
سکانداران قدرت نیز برای نخستین بار در حیات انتخاباتی ایران، چنان عرصه را بر غیر مقلدان تنگ گرفته اند که گوئی از عدم استقبال مردم از انتخابات راضی تر به نظر می رسند، تا به روال گذشته از شرکت وسیع مردم در انتخابات این یک تجدید توازن تازه مابین حکومت و مردم و نقطه عطف قابل تأمل در پایه های مشروعیت نظام است.
در دستگاه حکومت نیزدست هائی در کارند که انتخابات مجلس را به ریاست جمهوری گذشته گره بزنند و از آن برای خویش فضیلتی بسازند.
آنان که خواب محو جمهوری و استقرار «حکومت اسلامی» را دیده بودند، میدان را برای نشو بی تفاوتی سیاسی در جامعه و به قاعده مبدل کردن انتخاباتی بی چهره باز دیده اند.
فقط وسعت تحریم و یک اراده ملی در خالی گذاشتن کوچه و خیابان است که می تواند آینده انتخابات ایران را به مثابه سنگ پایه اصلی جمهوریت نجات دهد و بر فرآیند یک استبداد فردی لجام بگذارد.
به غیر این باید هشیار بود که جامعه در دام آریامهریزه کردن انتخابات نیاُفتد و راه گریز را در تسلسل تحریم ها جستجو نکند که این همواره عین آرزو مهارت استبداد است.
این نوع رویکرد در دوران شاه برای کشور ما تجربه بارآوری به ارمغان نیآورده است.
تجربه تاریخی
در طی بیش از نیم قرن پادشاهی سلسله پهلوی، فقط دهه آخر حکومت شاه را می توان نشانه کرد که در آن مجلس کاملا از رمق افتاد و به ابزار ساده و بی خطری برای بَه بَه و چهچه نسبت به فرامین اعلیحضرت تبدیل شد.
پیش از آن یعنی تا قبل از رفرم ارضی شاه و سرکوب خونین اعتراضات سالهای نخست دهه چهل، مجلس علیرغم خصلت فرمایشی، در عین حال که ارگانی نق زن و ابزار دردسر پادشاهی بود، ولی اسباب مشروعیت نظام سلطنتی را نیز فراهم می کرد.
هم در دوران دیکتاتوری رضا شاه و هم در زمان استبداد آریامهری مجلس شخصیت های برجسته ای را عرضه می داشت که تریبون مجلس را به سکوی اعتراض علیه خودکامگی های هر دو شاه مبدل می کردند.
از ۸۵ سال پیش یعنی از اوان قدرت گیری رضاشاه، ازهنگامی که ملکالشعرای بهار رئیس اقلیت مجلس پنجم بر سر مشارالملک وزیر خارجه شاه فریاد کشید که «فکر نکنید وجدان آزادی خواهی در این مجلس مرده است» تا زمانی که سردار جاف ها و مجید محسنی ها و حبیبی ها این وجدان را در آستانه مجلس بیست و یکم به پشیزی فروختند، مجلس هنوز نیم اعتباری داشت، ته مانده های نهضت مشروطه را با خود می کشید و ارگانی در خدمت مشروعیت نظام شاهنشاهی بود.
نه امثال مصدق دو پادشاه را در مجلس آرام می گذاشتند و نه اقلیت هائی که به ضرورت نطفه می گرفتند، اجازه می دادند مجلس به ابزار سرکوب سیاسی شاه بدل شود.
در روزهای انتخابات جامعه هنوز تقلائی داشت و بر سر رآی به این یا به آن، صف آرائی های گوناگون سیاسی خودنمائی می کرد.
به فاصله کوتاهی پس از رفرم ارضی، شاه وقتی ردای آریامهری به تن پوشید، پوسته باقیمانده مشروطیت را کنار گذاشت و انتخابات مجلس را یک دست به اختیار ساواک واگذار کرد.
مجلس آریامهری از این پس مجلس شورای ملی نبود. بلکه محفل مجیزگویان آریامهری بود که بی انتخابات، انتخاب می شدند و بی رآی کسی نماینده مردم معرفی می گشتند.
رئیس مجلس در آخرین انتخابات از شهر دو میلیونی تهران با فقط ۱۲ هزار رآی به عنوان نفر اول برگزیده شد.
نفرات آخر به دشواری از مرز هزار رای گذشتند.
در جامعه کمتر کسی از آغاز و پایان انتخابات اطلاع پیدا می کرد.
برای مردم انتخابات همانقدر بی اهمیت بود که برای حکومت. شاه عطای مشروعیت اش را به لغای موقعیت اش بخشیده بود.
اگر دقیق شویم، اگر به ذات مجلس در قانون اساسی و مضمون انتخابات بنگریم، شاه شاید نخستین کسی بود که انتخابات و مجلس را در ایران تحریم کرد.
او ابزار موثر مشروعیت را واگذاشت تا اجزا حکومت فرد را به چنگ بیآورد.
شاه در مصاف برای حاکمیت فردی و جان بخشیدن به رای و فرمان خویش، قبل از هر چیز می بایست ارگان های قدرت خارج از دربار را از اعتبار و اهمیت ساقط می کرد.
او برای تحقیرمجلس نخست می بایست حقارت آرأ امثال رئیس مجلس را به رخ آنها می کشید.
صد برابر جلوه دادن آرأ نماینده اول تهران در دستگاه رای شمار ساواک، آن زمان نه اعتراضی را بر می انگیخت و نه مایه شگفتی کسی می شد.
امروز آیا تاریخ تکرار می شود؟ دوران تسلسل انتخاباتی سرد آیا در راه است؟ دست بالای حکومت، مشروعیت نظام را آیا تمام و کمال وا می نهد؟
همه چیز گواهی می دهد که رهبر جمهوری اسلامی عزم کرده است انتخابات ایران را آریامهریزه کند. انتخاباتی بی شور وحال، در غیاب مردم و بی حضور رای دهندگان. چه بهتر که زمان برگزاری انتخابات را نیز مردم فراموش کنند. کسانی بروند و کسانی دیگر بیآیند. آسیاب به نوبت.
مقایسه دو تجربه، نقطه قوت آریامهر و ضعف نظام اسلامی
شاه اگر رکن مشروطیت یعنی مجلس را از دست داد، آریامهر اگر ابزار مشروعیت نظام پادشاهی را خرج قدرت بلامنازع خویش نمود، به ابزارهای جایگزین قابل توجهی اتکأ داشت که می توانست حکومت او را از کوران پاره ای بحران های سخت برهاند.
شاه اولا از یک اعتبار بالای بین المللی و به ویژه حمایت دولت آمریکا برخوردار بود.
جمهوری اسلامی به عکس یک حکومت بی نهایت بی اعتبار در عرصه بین المللی ست.
دوم اینکه شاه در داخل کشور یک اقصاد قدرتمند را پشتوانه خویش داشت.
جامعه در پهنه پادشاهی پهلوی رشد صنعتی درخشانی را نسبت به دیگر کشورهای خاور میانه پشت سر می گذاشت. در حالیکه اقتصاد در نظام اسلامی با بدترین عبارات یاد شد و پس مانده های صنایع میراث پهلوی نیز رو به ورشکستگی گذاشت.
سوم و مهمتر از همه نقطه اتکا بزرگ شاه، افتخار به تامین حقوق مدنی و حق شهروندی بود که در نظام شاهی به تساوی برای احاد جامعه تامین می شد.
این حقوق در نظام اسلامی آن چنان پایمال شده که اکثریت قریب به اتفاق جوانان را که عمده جمعیت کشور را می سازند، به مخالفان بی برگرد حکومت مبدل کرده است.
تاریخ با وجود این روشن کرد که هیچ یک از آن سنگرهای پولادین که شاه در پشت آنها سایه شوم استبداد را مخفی کرده بود، آنجا که مشروعیت نظام به چالش کشیده می شود هرگز نمی توانسته اند برای حکومت پشتوانه ای باشند و نبودند.
نظام اسلامی فقط جمهوری نیست که با یک حکم حکومتی از قانون اساسی خط بخورد.
این نظام موجودیت خود را مدیون اسلام نیز نیست که با این یا آن قرائت، نقش مردم را از صحنه سیاسی کشور پاک کند.
این نظام مدیون انقلاب مردم و حیات تاکنونی خود را دست مایه مشروعیت دست و پا شکسته ای دارد که تا قبل از انتخابات گذشته ریاست جمهوری، نقطه اتکائی می توانست باشد.
از آن انتخابات به بعد این نوع مشروعیت جای خود را یکدست به زندان و زنجیر و تازیانه داده است.
تاریخ زندگی بشریت اما اثبات کرده است که کنش های انسانی همواره فراتر از کنش های ابزاری حرکت می کنند.
هیچ دولتی در طول تاریخ نتوانسته است کنش های انسانی را با توسل به ابزارها مهار کند.
در دستگاه حکومت نیزدست هائی در کارند که انتخابات مجلس را به ریاست جمهوری گذشته گره بزنند و از آن برای خویش فضیلتی بسازند.
آنان که خواب محو جمهوری و استقرار «حکومت اسلامی» را دیده بودند، میدان را برای نشو بی تفاوتی سیاسی در جامعه و به قاعده مبدل کردن انتخاباتی بی چهره باز دیده اند.
فقط وسعت تحریم و یک اراده ملی در خالی گذاشتن کوچه و خیابان است که می تواند آینده انتخابات ایران را به مثابه سنگ پایه اصلی جمهوریت نجات دهد و بر فرآیند یک استبداد فردی لجام بگذارد.
به غیر این باید هشیار بود که جامعه در دام آریامهریزه کردن انتخابات نیاُفتد و راه گریز را در تسلسل تحریم ها جستجو نکند که این همواره عین آرزو مهارت استبداد است.
این نوع رویکرد در دوران شاه برای کشور ما تجربه بارآوری به ارمغان نیآورده است.
تجربه تاریخی
در طی بیش از نیم قرن پادشاهی سلسله پهلوی، فقط دهه آخر حکومت شاه را می توان نشانه کرد که در آن مجلس کاملا از رمق افتاد و به ابزار ساده و بی خطری برای بَه بَه و چهچه نسبت به فرامین اعلیحضرت تبدیل شد.
پیش از آن یعنی تا قبل از رفرم ارضی شاه و سرکوب خونین اعتراضات سالهای نخست دهه چهل، مجلس علیرغم خصلت فرمایشی، در عین حال که ارگانی نق زن و ابزار دردسر پادشاهی بود، ولی اسباب مشروعیت نظام سلطنتی را نیز فراهم می کرد.
هم در دوران دیکتاتوری رضا شاه و هم در زمان استبداد آریامهری مجلس شخصیت های برجسته ای را عرضه می داشت که تریبون مجلس را به سکوی اعتراض علیه خودکامگی های هر دو شاه مبدل می کردند.
از ۸۵ سال پیش یعنی از اوان قدرت گیری رضاشاه، ازهنگامی که ملکالشعرای بهار رئیس اقلیت مجلس پنجم بر سر مشارالملک وزیر خارجه شاه فریاد کشید که «فکر نکنید وجدان آزادی خواهی در این مجلس مرده است» تا زمانی که سردار جاف ها و مجید محسنی ها و حبیبی ها این وجدان را در آستانه مجلس بیست و یکم به پشیزی فروختند، مجلس هنوز نیم اعتباری داشت، ته مانده های نهضت مشروطه را با خود می کشید و ارگانی در خدمت مشروعیت نظام شاهنشاهی بود.
نه امثال مصدق دو پادشاه را در مجلس آرام می گذاشتند و نه اقلیت هائی که به ضرورت نطفه می گرفتند، اجازه می دادند مجلس به ابزار سرکوب سیاسی شاه بدل شود.
در روزهای انتخابات جامعه هنوز تقلائی داشت و بر سر رآی به این یا به آن، صف آرائی های گوناگون سیاسی خودنمائی می کرد.
به فاصله کوتاهی پس از رفرم ارضی، شاه وقتی ردای آریامهری به تن پوشید، پوسته باقیمانده مشروطیت را کنار گذاشت و انتخابات مجلس را یک دست به اختیار ساواک واگذار کرد.
مجلس آریامهری از این پس مجلس شورای ملی نبود. بلکه محفل مجیزگویان آریامهری بود که بی انتخابات، انتخاب می شدند و بی رآی کسی نماینده مردم معرفی می گشتند.
رئیس مجلس در آخرین انتخابات از شهر دو میلیونی تهران با فقط ۱۲ هزار رآی به عنوان نفر اول برگزیده شد.
نفرات آخر به دشواری از مرز هزار رای گذشتند.
در جامعه کمتر کسی از آغاز و پایان انتخابات اطلاع پیدا می کرد.
برای مردم انتخابات همانقدر بی اهمیت بود که برای حکومت. شاه عطای مشروعیت اش را به لغای موقعیت اش بخشیده بود.
اگر دقیق شویم، اگر به ذات مجلس در قانون اساسی و مضمون انتخابات بنگریم، شاه شاید نخستین کسی بود که انتخابات و مجلس را در ایران تحریم کرد.
او ابزار موثر مشروعیت را واگذاشت تا اجزا حکومت فرد را به چنگ بیآورد.
شاه در مصاف برای حاکمیت فردی و جان بخشیدن به رای و فرمان خویش، قبل از هر چیز می بایست ارگان های قدرت خارج از دربار را از اعتبار و اهمیت ساقط می کرد.
او برای تحقیرمجلس نخست می بایست حقارت آرأ امثال رئیس مجلس را به رخ آنها می کشید.
صد برابر جلوه دادن آرأ نماینده اول تهران در دستگاه رای شمار ساواک، آن زمان نه اعتراضی را بر می انگیخت و نه مایه شگفتی کسی می شد.
امروز آیا تاریخ تکرار می شود؟ دوران تسلسل انتخاباتی سرد آیا در راه است؟ دست بالای حکومت، مشروعیت نظام را آیا تمام و کمال وا می نهد؟
همه چیز گواهی می دهد که رهبر جمهوری اسلامی عزم کرده است انتخابات ایران را آریامهریزه کند. انتخاباتی بی شور وحال، در غیاب مردم و بی حضور رای دهندگان. چه بهتر که زمان برگزاری انتخابات را نیز مردم فراموش کنند. کسانی بروند و کسانی دیگر بیآیند. آسیاب به نوبت.
مقایسه دو تجربه، نقطه قوت آریامهر و ضعف نظام اسلامی
شاه اگر رکن مشروطیت یعنی مجلس را از دست داد، آریامهر اگر ابزار مشروعیت نظام پادشاهی را خرج قدرت بلامنازع خویش نمود، به ابزارهای جایگزین قابل توجهی اتکأ داشت که می توانست حکومت او را از کوران پاره ای بحران های سخت برهاند.
شاه اولا از یک اعتبار بالای بین المللی و به ویژه حمایت دولت آمریکا برخوردار بود.
جمهوری اسلامی به عکس یک حکومت بی نهایت بی اعتبار در عرصه بین المللی ست.
دوم اینکه شاه در داخل کشور یک اقصاد قدرتمند را پشتوانه خویش داشت.
جامعه در پهنه پادشاهی پهلوی رشد صنعتی درخشانی را نسبت به دیگر کشورهای خاور میانه پشت سر می گذاشت. در حالیکه اقتصاد در نظام اسلامی با بدترین عبارات یاد شد و پس مانده های صنایع میراث پهلوی نیز رو به ورشکستگی گذاشت.
سوم و مهمتر از همه نقطه اتکا بزرگ شاه، افتخار به تامین حقوق مدنی و حق شهروندی بود که در نظام شاهی به تساوی برای احاد جامعه تامین می شد.
این حقوق در نظام اسلامی آن چنان پایمال شده که اکثریت قریب به اتفاق جوانان را که عمده جمعیت کشور را می سازند، به مخالفان بی برگرد حکومت مبدل کرده است.
تاریخ با وجود این روشن کرد که هیچ یک از آن سنگرهای پولادین که شاه در پشت آنها سایه شوم استبداد را مخفی کرده بود، آنجا که مشروعیت نظام به چالش کشیده می شود هرگز نمی توانسته اند برای حکومت پشتوانه ای باشند و نبودند.
نظام اسلامی فقط جمهوری نیست که با یک حکم حکومتی از قانون اساسی خط بخورد.
این نظام موجودیت خود را مدیون اسلام نیز نیست که با این یا آن قرائت، نقش مردم را از صحنه سیاسی کشور پاک کند.
این نظام مدیون انقلاب مردم و حیات تاکنونی خود را دست مایه مشروعیت دست و پا شکسته ای دارد که تا قبل از انتخابات گذشته ریاست جمهوری، نقطه اتکائی می توانست باشد.
از آن انتخابات به بعد این نوع مشروعیت جای خود را یکدست به زندان و زنجیر و تازیانه داده است.
تاریخ زندگی بشریت اما اثبات کرده است که کنش های انسانی همواره فراتر از کنش های ابزاری حرکت می کنند.
هیچ دولتی در طول تاریخ نتوانسته است کنش های انسانی را با توسل به ابزارها مهار کند.
عقب نشینی اصغر فرهادی
*امین بزرگیان پژوهشگر مسائل اجتماعی ساکن فرانسه است
فیلم "جدایی نادر از سیمین" موفق به دریافت جایزه اسکار شد. فارغ از این جایزه، تمامی شواهد و مدارک و دیدگاه ها ما را متقاعد می کند که فیلم اصغر فرهادی را موفق ارزیابی کنیم. موفقیتی در سطح جهانی و موفقترین اثر سینمایی تاریخ سینمای ایران. حتی اگر دست و دل بازتر باشیم با معیار قرار دادن تعداد تماشاگران اثر و استقبال سینماگران و جوایز، می توانیم فیلم فرهادی را موفقترین اثر هنری تولید شده ایرانی نام بگذاریم.
قضیه جالب تر می شود وقتی که محدوده های اثر گذاری این فیلم را می بینیم. فیلم به دلایل متعددی که خود نیازمند شرحی درخور است، از میدان هنر به میدان های دیگر نیز کشیده شد و نشانه های دیگری را نیز با خود حمل کرد که غالبا نشانه هایی در میدان سیاسی بودند. مواجهات با فیلم فرهادی به مثابه یک اثر هنری با مواجهات سیاسی تا حدود زیادی بر هم منطبق شدند. در این وضعیت طرفداران فرهادی و فیلمش با طرفداران دموکراسی، انطباق معناداری پیدا کردند. هرچند بسیاری این انطباق را نقد کردند اما این اتفاق به مثابه یک واقعیت اجتماعی، نیازمند بررسی است که البته هدف این نوشته نیست.
بازگشت به ریشه های این انطباق می تواند برای حامیان "جدایی - دموکراسی" واجد توجه باشد. اگر به خاطر داشته باشیم، فیلم فرهادی پس از حدود بیست درصد از فیلمبرداری توسط وزارت ارشاد در پاییز سال۸۹توقیف شد. معاونت سینمایی دلیل این اقدام را اظهارات نامناسب اصغر فرهادی در جشن خانه سینما عنوان کرده بود .فرهادی در آن جشن آرزو کرده بود که شرایطی در کشور ایجاد شود تا جعفر پناهی نیز بتواند در ایران فیلم بسازد و همچنین گلشیفته فراهانی باز گردد.
صحبت های فرهادی در آن جشن باعث شد که مخاطبین، فرهادی را در میان حامیان دموکراسی ومخالفان شرایط موجود و به تعبیر سهل گیرانه تری حامیان جنبش سبز قرار دهند. اینجا لحظه ای بود که فیلم و کارگردانش مستعد خوانش های سیاسی شدند و به میدان سیاسی ورود یافتند که تا به امروز هم ادامه دارد. چندی پس از توقیف فیلم، معاونت وزارتخانه، فیلم را رفع توقیف کرد. مدیر روابط عمومی معاونت سینمایی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در گفتوگو با خبرنگار بخش سینمایی خبرگزاری دانشجویان ایران(ایسنا) با اعلام این مطلب گفت: پیرو توقف فیلم اصغرفرهادی و به دنبال پیگیریهای این کارگردان در دیدار با وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی و معاونت سینمایی، رفع توقیف این فیلم انجام شد. حمیدرضا دیبایی افزود: پیرو مصاحبه اصغر فرهادی و اعلام این که در فضایی خاص مطالب حساسیت برانگیزی را عنوان کرده و هدف خاصی نداشته است و پیرو مواضع وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی که گفتند صحنه گردانان اصلی مراسم باید پاسخ گو باشند، از موضع رسمی معاونت سینمایی اعلام میکنیم که منعی برای ادامه تولید فیلم اصغرفرهادی وجود ندارد و به احترام عوامل سخت کوش فیلم "جدایی نادر از سیمین"، دوستان میتوانند به روند تولید فیلم ادامه دهند.
فیلم جدایی نادر از سیمین با همه توانایی های فنی و محتوایی اش و با همه نشان ها وجوایز محصول یک "عقب نشینی" است. کارگردان فیلم پس از آنکه با این خطر مواجه شد که باورهایش، حیات اثرش را به مخاطره انداخته است، راه دیگری را برگزید. او این کار را به خاطر امکان بیان ایده هایش کرد. چنانچه او این کار را نمی کرد، نه چنین اثری تولید می شد و نه این افتخارات و جوایز و اثرات عمومی را پدید می آورد. ابژه ای می شد در بین تمامی ابژه های حذف شده و منفعلانه تنها به لیست محرومین اضافه می شد.
در اینجا لازم است مساله را بیشتر بکاویم. تئودورآدورنو، فیلسوف آلمانی در مقاله کوتاه ای تحت عنوان "کناره گیرى" ، که در اصل نطقى رادیویى در اواخر دهه ۱۹۶۰ بود، به رابطه بین تفکر و عمل پرداخت. او متهم بود که بر خلاف اندیشه انتقادی اش با جنبش دانشجویی می ۶۸ همراهی نکرده و"فقط حرف می زند". آدورنو در این نوشته وحدت بی میانجی بین تفکر وکنش را مورد انتقاد قرار می دهد. از نظر آدورنو تحقق بی واسطه سیاست، همواره رهایی بخش نیست و ممکن است اشکال خطرناک تری از وضعیت موجود را تولید کند. مثلا فیلم، کتاب، نهادهای مدنی و غیره را می توان آن چیزهایی دانست که آدورنو آنها را میانجی تفکر و کنش می داند. آدورنو می نویسد که رنج ما از وضعیت مسدود شده اجتماعی وسیاسی مان به شکل عصبانیت نسبت به کسی که این وضعیت را خاطرنشان می کند و توضیح می دهد نشان داده می شود.
در این وضعیت شبه فعالیت هایی محفلی صورت می گیرد که در واقع چیزی نیست جز اتحاد با شبه واقعیت. عدم درک واقعیت و نشناختن اقتضائات و محدودیت های موجود، سازنده توهمی است که شبه واقعیت از آن سر بر می آورد. این شبه واقعیت سازی تنها مختص به حاکم دون کیشوتی نیست بلکه مخالفان او نیز در معرض این حالت روانی هستند. برای متوهم، یک نشانه کوچک کافی است که واقعیت خود ساخته اش را فربه کند و بیش از پیش به درون شبه واقعیت فرو رود. همچون حاکمی که با دیدن طرفدارانش در میدان مرکزی شهر خیال می کند که "مردم" با اویند و مخالفان احتمالی یا وجود ندارند یا فریب خورده و اندک اند. توهمی که مقدمات قلع وقمع مخالفان (یا واقعیت) را فراهم می سازد.
کنشگران مخالف وضع حاکم نیز در معرض خطرند. نکته اینجاست که کنشگران فرو غلطیده در شبه واقعیت، تنها به مجموعه شبه فعالیت هایی دست می زنند. شبه فعالیت به کنش هایی اشاره دارد که هیچ تغییری یا گشایشی در وضعیت موجود را حاصل نمی کنند و برای کنش سیاسی غایت فی نفسه قائل اند. این کنشگران از سویی دیگر نسبت به تفکرانتقادی و کار روشنفکری نیز بدبین اند و مجموعه این کارها را نوعی همکاری با قدرت حاکم ارزیابی می کنند.
به آدورنو برگردیم. او می نویسد:" همه کسانى که پشت میله هاى زندان اند، در تمناى رهایى یافتن شان افسرده دل اند. در چنین شرایطى، فرد دیگر فکر نمى کند، یا فقط در قالب اصول متعارفِ خیالى فکر مى کند. درون کنشِ مطلق شده {کنش فی نفسه} ، آنچه امکان پذیر است فقط واکنش است و به همین سبب این واکنش، کاذب است. فقط تفکر قادر است راه گریزى نشان دهد."
فیلم فرهادی همان تفکر به وضعیت موجود است. تفکری که به واسطه فیلم، کنش می یابد. عقب نشینی نخستین فرهادی در برابر حاکم، مقدمات کنش اثر گذار او را فراهم کرد. در واقع سکوت یا "نکردن" او در برابر حاکم مقدمات سخن یا "کردن" او شد؛ به گونه ای که امکانات فراوانی را برای دموکراسی خواهان درجهت بیان خواسته هایشان فراهم ساخت. آدورنو در کتاب "دیالکتیک منفی" اشاره درخشانی دارد به اینکه "نکردن" گاهی بهترین شکل "کردن" است.
در اینجا شاید شما این بحث را پیش بکشید که اینگونه صورت بندی، کودکانه است و مقدمات بی کنشی و تن دادن به وضعیت موجود را توجیه می کند. به مخاطرات این حرف برای ساختن یک جامعه بهتر آگاهم. برای همین شاید لازم باشد برای فرار از این مخاطرات، آدورنو را رها کنیم. بسیار بیشتر از ساختن شبه واقعیت و شبه فعالیت، استعداد بی توجهی به واقعیت وعدم فعالیت برای خیر عمومی، وجود دارد. رویگردانی از هر آرمان و هدف جمعی و نیز چسبیدن به کلاه شخصی آنهم در مبتذل ترین شکلش چیزی نیست که بتوان پنهانش کرد یا برای توجیهش دست به دامان نظریه شد. برای همین اینجا لازم است منظور خودم را با یک تفکیک روشن کنم.
باید بین "نکردن یا سکوت فعالانه" و "نکردن یا سکوت منفعلانه" تمایزمعرفت شناختی قائل شد. نکردنِ فعالانه توسط سوژه ای ممکن می شود که نسبت به وضعیت اجتماع و دیگری تعهدی اخلاقی دارد. کسی که به رویاها و آرمان های خود برای بهبود وضعیت جامعه اش متعهد است. اما در نکردنِ منفعلانه، ما با گونه ای از تن دادن به وضعیت موجود و فرمانبرداری از حاکم روبروئیم که از دل استراتژی های مقاومت سربر نمی آورد. در واقع چیزی که در این مدل عام از بی کنشی پنهان است ، نوعی همراهی با عناصر استثمارکننده موجود است، در حالی که در شکل فعال، افشا یا بهبود این وضعیت، پنهان است به این امید که لحظه ای سربرآورد. می توان این نوع را کردنِ نکردن نامگذاری کرد.
چیزی که عقب نشینی نخستین فرهادی و پیشرفتِ جمعی به واسطه فیلم جدایی برای تمامی کنشگران مخالف وضعیت موجود، به ارمغان می آورد توجه به این واقعیت است که کنش، فی الذاته واجد هیچ برتری نیست و از طریق بیرون آمدن از مجموعه توهمات شبه واقعیت، یک کنش واجد خصلت کنش می شود. در موقعیت انسداد، مواجهه با واقعیت، قبول انسداد موجود و ناکارایی کنش هایی است که انجام دادن آنها، آنها را به شبه فعالیت تنزل می دهد. دراین موقعیت است که اهمیت کنش با واسطه شاید بیش از هرچیزی برای کنشگران اهمیت داشته باشد. مجموعه بحث ها و تفکرات و فیلم ها و سخنرانی ها و نمایشگاه ها و کتاب ها وترجمه ها و موسیقی ها راهی است که امکان کنش همگانی را باز و روشن نگه می دارد؛ کنش همگانی که اکنون به نظر غیر ممکن می رسد.
موفقیت های فیلم فرهادی ، به عنوان یک کنش اثر گذار، برای تماشاچیان هموطنش، همانقدر که می تواند واجد همبستگی جمعی، امیدواری، حالات روانی مثبت فردی و جمعی و فعالیت شود در معرض خطراتی همچون ناسیونالیسم تخیلی، غرور کاذب و شبه فعالیت است. اینجا شاید تفاوت بین تماشاچی فعال و تماشاچی منفعل بارز شود. جایزه اصغر فرهادی برای فیلمش را جایزه به خودمان می دانیم. فرهادی هم این جایزه را برای ما(مردم) می داند. نابخردی است اگر این مال خود کردن ها را ادامه ندهیم. مواجهه اخلاقی با این مالِ خود کردن هایِ موفقیت، پذیرفتن مسوولیت است. کثافت ها و زشتی های این فرهنگ و جامعه نیز برای من و ماست. لازم است که اگر کسی آنها را نیز به ما تقدیم کرد (یادآوری) از او تشکر کنیم. شاید بهترین کار ارجاع مداوم به محتوای خود فیلم جدایی نادر از سیمین است.
اعلام زودهنگام پیش بینی مقامات مسئول از میزان بالای مشارکت، این احتمال را افزایش داده است که میزان مشارکت در انتخابات حتی بیش از ۶۰ درصد اعلام شود.
تنها ساعاتی پس از آغاز رای گیری، عباسعلی کدخدایی سخنگوی شورای نگهبان میزان مشارکت در انتخابات مجلس نهم را ۸ تا ۹ درصد بیشتر از میزان مشارکت در انتخابات مجلس هشتم دانسته و همزمان، صولت مرتضوی، رئیس ستاد انتخابات کشور گفته است که در روز جمعه "رکورد جدیدی" از میزان مشارکت در انتخابات در ایران ثبت خواهد شد.اظهارات این دو به ویژه از آن جهت اهمیت دارد که مسئولیت اصلی برگزاری و نظارت بر انتخابات و از جمله اعلام آمار و ارقام مربوط به میزان مشارکت و رای هر یک از نامزدها را ستاد انتخابات کشور و شورای نگهبان برعهده دارند.
این اظهار نظرها و به ویژه تاکید آیت الله علی خامنه ای رهبر جمهوری اسلامی بر پیش بینی مشارکت بسیار بالای مردم در انتخابات مجلس نهم، به معنای آن است که به احتمال فراوان میزان مشارکت بیش از ۶۰ درصد اعلام خواهد شد.
با توجه به مجموعه شواهد و سخنان مقام های مسئول، اعلام رسمی چنین آماری به هیچ عنوان دور از ذهن به نظر نمی رسد.
اما چنین اقدامی در شرایط کنونی ایران به معنای پیام روشن رهبران جمهوری اسلامی و نشانه جهت گیری آنان نسبت به روند حوادث آتی است و پیامدهای خاص خود را به همراه خواهد داشت.
چنین رقمی برای میزان مشارکت در انتخابات مجلس، حتی در شرایطی کاملا متفاوت و در حالی که طیف های مختلف سیاسی اجازه حضور در انتخابات را داشتند، می توانست دور از تصور باشد.
در پی انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۳۸۸ و حوادث پس از آن، اجماع فراگیر و گسترده ای بین طیف های مختلف منتقدان و مخالفان جمهوری اسلامی بر سر «نمایشی و فرمایشی» خواندن انتخابات مجلس نهم پدید آمده و منجر به آن شده است که آنان مردم را به تحریم انتخابات فرابخوانند.
بنابراین، به نظر می رسد که با توجه به حال و هوای جامعه پیش از انتخابات مجلس، منتقدان و مخالفان جمهوری اسلامی چنین آماری را نخواهند پذیرفت و برگزار کنندگان انتخابات را به تقلب، دست بردن در میزان آرا و نتایج متهم خواهند کرد.
با این همه، آنان برای اثبات اتهامات خود با دشواری های زیادی نیز روبه رو خواهند بود. آنچه در این میان می تواند سند هر دو طرف برای آمارها و رقم هایشان باشد، نشان دادن شلوغی و یا خلوتی حوزه های رای گیری و احساس عمومی به شهروندانی خواهد بود که فارغ از هر تفسیر و تحلیلی، خود شاهدان زنده ازدحام یا خلوتی حوزه های رای گیری و خیابان ها بوده اند.
به این ترتیب، به نظر می رسد که در انتخابات مجلس نهم، که بسیاری از مسئولان جمهوری اسلامی از جمله آیت الله خامنه ای آن را حساس ترین انتخابات در سه دهه گذشته خوانده اند، عملا رقابت در دو سطح متفاوت جریان دارد: رقابتی بیرونی که تا پای صندوق و عصر امشب ادامه دارد و رقابت درونی که از امشب و از درون صندوق های رای آغاز می شود.
اعلام مشارکت گسترده، پاسخ نظام به تحریم کنندگان
در سطح نخست، رقابت تنها تا پای صندوق رای وجود دارد و رقیبان، نظام جمهوری اسلامی در کلیتش و منتقدان و مخالفانی هستند که مردم را به تحریم انتخابات فراخوانده اند.اعلام زودهنگام پیش بینی هایی که به نظر می رسد پیشاپیش حدود درصد مشارکت کنندگان را روشن کرده است و تاکید همه جانبه رسانه های دولتی بر حضور بی سابقه مردم در انتخابات مجلس نهم، پاسخ جمهوری اسلامی به تحریم کنندگان است.
در مقابل باید دید تحریم کنندگان چه ابزار و امکاناتی در اختیار دارند تا افکار عمومی را در داخل کشور قانع کنند که اقدام آنان برای تحریم انتخابات تا چه اندازه موفق بوده است و چه پیامدهای عملی و سیاسی مشخصی را در پی خواهد داشت.
در این میان، به نظر می رسد شرکت محمد خاتمی به عنوان یکی از شاخص ترین چهره های اصلاح طلب در انتخابات، او و اصلاح طلبان هوادارش را در موقعیتی بسیار دشوار قرار خواهد داد بی آنکه احتمال گشوده شدن فضای عمل آنان در چارچوب های کنونی حاکمیت افزایش پیدا کرده باشد.
آقای خاتمی، مشارکت اصلاح طلبان در انتخابات مجلس نهم را مشروط به آزادی زندانیان سیاسی از جمله میرحسین موسوی و مهدی کروبی، آزادی رسانه ها و مطبوعات و تضمین برگزاری انتخاباتی رقابتی و سالم کرده بود.
در پی برآورده نشدن هیچ یک از این شروط، چهره ها و سازمان های عمده اصلاح طلب نه تنها از عدم شرکت در انتخابات سخن گفتند، بلکه هرگونه همراهی با انتخابات به گفته آنان نمایشی و فرمایشی را خیانت به آرمان های مردم و جنبش سبز و گامی در جهت تثبیت استبداد قلمداد کردند.
از این رو، شرکت آقای خاتمی در انتخابات به عنوان یکی از شگفتی های انتخابات مجلس نهم تلقی خواهد شد و او را با پرسش های فراوان طرفداران جنبش سبز در قبال رویدادها و سرکوب های خونین پس از انتخابات ریاست جمهوری قرار خواهد داد.
دور تازه حذف های درونی از راه صندوق های رای
در سطح دوم رقابت، به نظر می رسد که منازعات و مجادلات درونی طیف هایی که در چند سال گذشته تحت عنوان کلی اصولگرایان معرفی و شناخته شده اند، اکنون به نقطه عطف خود رسیده است و قرار است نیروهای ناهمسو با طیفی که دست بالا را در نهادهای سیاسی، اقتصادی، امنیتی و نظامی دارد از طریق صندوق های رای به حاشیه رانده شوند.در ماه های گذشته، سه طیف عمده در میان اصولگرایان روبه روی هم صف آرایی کرده بودند: اول، حامیان محمود احمدی نژاد و تیم همراه او از جمله اسفندیار رحیم مشایی؛ دوم، طیف رادیکال اصولگرایانی که گرد آیت الله محمد تقی مصباح یزدی جمع شدهاند و به رغم برخی انتقادها، همچنان از محمود احمدی نژاد منهای اسفندیار رحیم مشایی حمایت می کنند؛ و سوم، اصولگرایانی که برآمده از طیف سنتی راست جمهوری اسلامی هستند و در این انتخابات با محوریت آیت الله محمد رضا مهدوی کنی شرکت کرده اند.
در هفته های منتهی به انتخابات، اما یک گروه دیگر هم شکل گرفته است که اگرچه تنها با فهرستی ناتمام آن هم فقط در تهران وارد انتخابات شده، اما به دلیل موضع گیری های چهره اولش، یعنی علی مطهری از شانس بالایی برخوردار شده است.
به نظر می رسد که انتخابات مجلس نهم، مجال و فرصتی خواهد بود که طیف رادیکال اصولگرایان، با گرفتن اکثریت مجلس، رقبای خود از جمله اصولگرایان سنتی، حامیان محمود احمدی نژاد- اسفندیار رحیم مشایی و نیز دیگر گروه های کوچک تر مثل ائتلاف صدای ملت و جبهه ایستادگی را از عرصه قدرت بیرون برانند.
همین تلاش است که مایه و زمینه اصلی آن بوده که رهبر جمهوری اسلامی و مقامات مسئول از احتمال اینکه انتخابات به یک «چالش امنیتی» تبدیل شود، سخن به میان آورند.
اگر حذف شوندگانی که نامشان از صندوق های رای بیرون نمی آید، حاضر به ایستادگی باشند و سلامت انتخابات را زیر سوال ببرند، آنگاه احتمال اینکه بعد از اعلام نتایج انتخابات، چالشی امنیتی شکل بگیرد افزایش خواهد یافت.
اما با توجه به هزینه بسیار بالای این ایستادگی و زیر سوال بردن انتخابات، احتمال اندکی وجود دارد که حذف شدگان از امکان و اراده چندانی برای مقاومت برخوردار باشند.
اگر چنین فرضی درست باشد، آن گاه می توان گفت که دور تازه حذف ها، این بار نیز از طریق انتخابات عملی شده است.
آیت الله علی خامنه ای رهبر ایران برای ترغیب رای دهندگان به شرکت در انتخابات مجلس نهم گفته است که رای آنها تهدیدهای خارجی را فرو می نشاند.
او امروز هنگام انداختن رای خود گفت: "این روزها اشتولوم علیه ملت ایران زیاد است. در خیلی از جاها شکست خورده اند و سیلی خورده اند، دلشان می خواهد با هیاهویی خودشان را از تک و تا نیندازند."در گفتگویی با اسکات لوکاس، استاد دانشگاه بیرمنگام بریتانیا و تحلیلگر امور سیاسی ایران، به بررسی این انتخابات از منظر یک ناظر غربی پرداختیم.
آیت الله خامنه ای می گوید که حضور گسترده مردم در این انتخابات سیلی محکمی به دهان دشمنان ایران خواهد بود. رهبران غرب چه نگاهی به این رای گیری دارند؟
مطمئن نیستم رهبران غرب به طور کامل درک کنند که در این انتخابات ملی چه می گذرد، زیرا از آن موارد رویارویی آیت الله خامنه ای با محمود احمدی نژاد یا تقابل آیت الله خامنه ای با اصلاح طلبان یا جنبش سبز نیست. بلکه یک نبرد پیچیده قدرت میان جناحهای مختلف اصولگرایان و محافظه کاران ایران است.
این نبرد بر سر سیاست خارجی یا رقابت ایران با غرب بر سر پرونده اتمی نیست. بیشتر درباره مسائل داخلی ایران است، اقتصاد، مسئولیت پذیری سیاسی و حتی می توانم بگویم موضوعاتی مانند دستگاه قضایی و حقوق قانونی مردم. از همین رو، غرب بیشتر نظاره گر این انتخابات است.
وقتی می شنویم که گفته می شود این رهبر ایران است که قدرت مطلق را دارد، یا روحانیون در این انتخابات پیروز می شوند، یا رقابت میان روحانیون و اصولگرایان است. این نوعی ساده نگری بدون درک کامل تحولات داخلی ایران است.
به جناحهای مختلف اصولگرایان که در این انتخابات رقابت می کنند، اشاره کردید. آرایش آنها و نتیجه احتمالی رقابت شان را چطور می بینید؟
فکر نمی کنم نتیجه بارزی از این رای گیری بدست بیاید، یعنی یک جناح یا حزب به تنهایی بر مجلس مسلط نخواهد شد. همانطور که می دانید در ایران لیست نامزدها صرفا فهرستی از افراد است که کنار هم گذاشته شده اند. یعنی با آنچه مثلا احزاب جمهوریخواه و دموکرات در آمریکا یا محافظه کار و کارگر در بریتانیا ارائه می دهند، تفاوت دارد.
من عقیده دارم رهبر ایران به دنبال مجلسی ضعیف است، برای همین به نفع اوست که تکثری از نامزدها از طیفهای مختلف به مجلس راه یابند. حال می خواهد طرفدار احمدی نژاد باشد یا مرتبط با علی لاریجانی، رئیس کنونی مجلس، ولی مثلا نباید افرادی صریح اللهجه مانند علی مطهری باشند.
فکر می کنم محمود احمدی نژاد، رئیس جمهور ایران، و حلقه یارانش، با وجود گزارشهای قبلی مبنی بر این که از این انتخابات پارلمانی برای تقویت قدرت سیاسی خود بهره می گیرند، بسیار در موضع تدافعی قرار دارند. بنابراین بلوک احمدی نژاد نمی تواند اکثریت پارلمانی را به دست بیاورد.
اما باید یادآوری کنم که تازه روزهای اول است. چندین هفته طول می کشد تا نتایج این انتخابات روشن شود. اما اولین نتیجه قابل توجه در خصوص مجلس جدید و رابطه اش با رهبر ایران، انتخاب رئیس مجلس است.
آیا علی لاریجانی که می خواهد همین روال چند سال اخیر را ادامه دهد، رئیس می ماند یا شخص جدیدی جانشین او می شود؟ مثلا آقای حداد عادل، رئیس پیشین مجلس که ممکن است رهبر ایران در این روزهای بحران سیاسی به خاطر اطمینان بیشتری که به او دارد.
گفتید که آقای احمدی نژاد و یارانش در حالت تدافعی هستند. گزارشهایی بود که نامزدهای مورد حمایت آنها از بیم رد صلاحیت تنها در چند روز آخر تبلیغات وارد کارزار خواهند شد، اما عملا چنین نشد. چرا؟
فکر می کنم این ایده که محمود احمدی نژاد و اسفندیار رحیم مشائی، مشاور نزدیکش، به یکباره در چند روز آخر تبلیغات با فهرستی از نامزدها ظاهر میشوند، توانایی وزارت اطلاعات و شورای نگهبان برای نظارت بر تحولات و نامزدها را دست کم می گیرد.
برای همین شاهد ظهور و خیزش ناگهانی نامزدهای طرفدار آقای احمدی نژاد برای تصاحب آرا نبودیم. تحرکاتی صورت گرفت که بسرعت رنگ باخت. حتی همین جبهه پایداری به رهبری آیت الله مصباح یزدی هر چند بعضی از اعضای آن حامی آقای احمدی نژاد هستند، صرفا یک گروه طرفدار او نیستند.
محمود احمدی نژاد آن پایگاه سیاسی را ندارد که بتواند رودررو با آیت الله خامنه ای و حامیانش رقابت کند، زیرا رهبر ایران از تمام منابع خود بهره می گیرد تا اطمینان یابد مجلس دلخواهش تشکیل می شود.
همانطور که می دانید اصلاح طلبان و اعضای جنبش اعتراضی ایران تصمیم گرفتند در این انتخابات شرکت نکنند یا آن را تحریم کنند. این استراتژی آنها را چطور ارزیابی می کنید؟ برای آنها مفید است یا مضر؟
فکر می کنم استراتژی جالبی است که خیلی از اصلاح طلبان خواهان عدم مشارکت در این رای گیری و خانه نشینی شدند.
اصلاح طلبان هیچ بختی نداشتند که بتوانند در این انتخابات به نوعی از قدرت سیاسی دست یابند. آنها در یک دهه گذشته تحت فشار بوده اند، ولی به خصوص از سال ۲۰۰۹ (پس از انتخابات ریاست جمهوری) بیشتر تحت فشار بوده و مرعوب و اذیت شده اند.
برای همین آنها با خود فکر کردند که اگر هیچ بختی نداریم که در انتخابات آزاد و منصفانه شرکت کنیم، کنار می ایستیم و امیدواریم به واسطه حضور کمرنگ رای دهندگان، پیامی به حاکمیت بدهیم.
اگر مشخص شود که حضور رای دهندگان در روز جمعه پایین بوده، مثلا اگر به مرز ۵۰ درصد نرسد، چه برسد به ۶۰ درصدی که رژیم ادعا می کند، یا مثلا اگر شاهد پیامهایی مانند سخنان امروز اکبر هاشمی رفسنجانی، رئیس جمهور پیشین ایران باشیم که رای داد ولی تلویحا گفت که ممکن است تقلب صورت بگیرد، اینها به مشروعیت حکومت ایران لطمه خواهد زد. در واقع همان پیام معترضان انتخابات ریاست جمهوری تکرار می شود، یعنی نه فقط می پرسند "رای من کجاست؟" بلکه "دولت مسئولیت پذیر من کجاست؟"
در حال حاضر تخمین نمی زنم که چند درصد ایرانیان چنین نگاهی به مشروعیت حکومتشان دارند، اما احتمال می دهم که حداقل اقلیت قابل ملاحظه ای باشد. در نتیجه هر چند شاید شاهد اعتراض خیابانی نباشیم، ولی آینده سیاسی ایران را به زیر سوال می برد.
در حالی که ناظران سیاسی به این بحث مشروعیت بها می دهند، آیا فکر می کنید حکومت ایران که قدرت مطلق را دارد، واقعا نگران به خطر افتادن مشروعیت خود در این انتخابات هست؟
اگر مشروعیت صرفا مساله اقتدار حکومت برای سرکوب مخالفان بود، شاید برایش مهم نبود. اما مشروعیت به این محدود نمی شود. اگر وضعیتی باشد که مردم فکر کنند مشکل بزرگ اقتصادی دارند که شرح حال امروز ایران است، اگر مردم بدانند که در صورت مشکل داشتن با مقامهای محلی یا اعتراض به فساد یا سوء مدیریت، جایی برای شکایت ندارند، آن وقت مشروعیت به معضلی بسیار بزرگ بدل می شود.
مفهومش این نیست که مانند سال ۲۰۰۹ صدها هزار نفر به خیابانها می ریزند، ولی موج اعتراضها و انزجار گسترش می یابد. این که این انزجار به کجا منجر می شود، آیا به صورت جدال رودررو با حکومت درمی آید یا خیر، پرسشی دراز مدت است.
ولی بله، در این انتخابات، مشروعیت برای حکومت یک مساله است. صرفا نمی تواند اقتدارش را از طریق شبه نظامیان بسیج یا دستگاه قضایی به مردم تحمیل کند. باید اثبات کند که کفایت حکومت بر مردم را دارد. این همان چیزی است که قانون اساسی ایران اظهار می کند و جمهوری اسلامی دمش را می زند.
در این نوشته استیو روزنبرگ خبرنگار بیبیسی در مسکو به دیدگاهش درباره روسیه در آستانه انتخابات پرداخته است:
روسیه خیلی وقتها مقابل منطق میایستد.با قطار سریعالسیر مسافت ۷۰۰ کیلومتری مسکو تا سنپترزبورگ را سه ساعت و نیمه میپیمایید. اما اگر بخواهید با راهآهن به ولیکینوگورد در ۵۰۰ کیلومتری مسکو بروید، باید مثل صیادی که از رود یخزده ماهی میگیرد، صبور باشید.
قطار شماره ۴۲ هشت ساعت و ۲۰ دقیقه بعد از ترک پایتخت، بالاخره به ایستگاه نوگورد رسید.
بعد از این که در هتل آبی به سر و صورتم زدم، راهی نزدیکترین ایستگاه اتوبوس شدم. نه برای این که سوار اتوبوس شوم، بلکه برای این که از مردم بپرسم میخواهند در انتخابات ریاستجمهوری به چه کسی رای دهند.
والری که در کار ساخت و ساز است و به گفته خودش "اوضاع خیلی تعریفی ندارد و کار سخت گیر میآید"، میگوید که با این وجود باز هم به ولادیمیر پوتین رای میدهد. او میگوید: "پوتین برایمان ثبات را به ارمغان آورد."
گفتم که، روسیه خیلی وقتها مقابل منطق میایستد.
اغلب کسانی که در ایستگاه بودند، گفتند که حامی نخستوزیر هستند. آلیسا گفت: "پوتین مرد عمل است. بقیه نامزدها فقط حرف میزنند و کاری نمیکنند."
من اشاره کردم که وقتی آنها هنوز به قدرت نرسیدهاند، معلوم است که کاری هم نمیتوانند بکنند. اما آلیسا ذرهای نظرش را عوض نکرد.
الکساندر میگوید: "در سال ۱۹۹۱ فروشگاهها خالی بودند. ولی حالا ما هر چیزی در غرب هست را اینجا داریم. دگرگونیهای مثبتی در روسیه رخ میدهد و این، از سر پوتین است."
تنها زن رفتگری که در ایستگاه برف میروبید، نظری منتقدانه داشت. نادژدا گفت: "بالاخره اینجا در نوگورد هم مردم دارند مثل مسکو بیدار میشوند. آنها آزادی و دموکراسی بیشتری میخواهند."
این دموکراسی بود که مرا به نوگورد کشاند، یا در واقع، تعهد مقامات روس به دفاع از دموکراسی.
به دنبال طرح اتهامات گسترده ای درباره تقلب در آرا که انتخابات پارلمانی ماه دسامبر گذشته را بحثبرانگیز کرد، ولادیمیر پوتین قول داد که انتخابات بعدی آزاد و عادلانه برگزار شود. او این ایده پرخرج را مطرح کرده است که برای نظارت بر انتخابات، در حوزههای رایگیری وبکم نصب شود.
از اولین وبکم، در مرکز جوانان نوگورد که در روز چهارم مارس حوزه رایگیری خواهد بود، پردهبرداری شد.
سالن پر از روزنامهنگاران، متخصصان فناوری اطلاعات (آیتی) و مقامات محلی بود که ورود مهمانی عالیرتبه از مسکو را انتظار میکشیدند. وقتی سرانجام، وزیر ارتباطات رسید، یک مهندس از نردبان بالا رفت و شروع به چیدن سیمها و نصب وبکم در سقف کرد.
حدود ۲۰۰ هزار وبکم شبیه آنچه که در نوگورد نصب شد، در ۹۵ هزار حوزه رایگیری در سراسر روسیه نصب خواهد شد. این کار حضرت فیل است و نزدیک یک میلیارد دلار خرج برمیدارد.
در روز انتخابات، جریان رایگیری هر حوزه هم به صورت آنلاین پخش خواهد شد.
آن روز به من نیز مانند دیگر روزنامهنگاران لوح ویژهای اهدا شد که "مشاهده نصب اولین وبکم انتخاباتی در روسیه" را به من تبریک میگفت. با این وجود هنوز نمیدانم که این وبکمها چه طور مانع تقلب میشوند.
به هر روی، در انتخابات پارلمانی گزارشهای زیادی بود که نتایج رسمی دستکاری شده و ارقام به نفع حزب پوتین بازنویسی شدهاند. چنین اعمالی به چشم هیچ وبکمی نخواهند آمد.
رای دادن با کمی تاخیر
بنا بر گزارشهای رسیده از تهران و شهرستانها با وجود خلوتی نسبی در حوزههای رایگیری تا پیش از ظهر امروز، میزان حضور واجدین شرایط در پای برخی صندوقهای رای در ساعات پایانی انتخابات افزایش چشمگیری داشته است. ظاهرا درخواست آیتالله خامنهای برای حضور زودتر در حوزهها «مثل نماز اول وقت» با تاخیر استقبال شده است. یک منبع میگوید که وزارت کشور مشارکتی نزدیک به ۶۵٪ را اعلام خواهد کرد.
به گزارش شهروند روزنامهنگاران از نقاط مختلف کشور، میزان مشارکت در بخشهای مختلف کاملا متفاوت بوده است. در حالی که خبر درگیری میان طرفداران کاندیداها در نورآباد ممسنی منتهی به مرگ یک شهروند شده، اما خبرهای دیگر حاکی از آرامش نسبی بوده است.از سوی دیگر، گزارشها حاکی از خلوتی نسبی در حوزههای رایگیری در ساعات پیش از ظهر و شلوغی نسبی در ساعات بعد از ظهر بوده است. با این حال، گزارشهای شهروندی حکایت از شلوغی خیابانها و خلوتی بسیاری از حوزههای رایگیری دارد.
وزارت کشور ساعت رایگیری را تا ۹ امشب تمدید کرده است.
حضور اصلاحطلبان و هاشمی رفسنجانی در حوزههای رایگیری با واکنشهای متفاوتی در فضای مجازی همراه بوده است.
اما سرعت بالای اینترنت در روزی که انتظار دیگری میرفت باعث تعجب بسیاری از کاربران شده است. برخی فعالان سیاسی پیشبینی کرده بودند که با طرح مساله «اینترنت ملی» دسترسی شهروندان به اینترنت محدودتر هم بشود.
یک منبع به نقل از فردی در وزارت کشور میگوید که قرار است میزان مشارکت بین ۶۲٪ تا ۶۵٪ اعلام شود.
جرس: اصلاحطلبان شرکت نکردند؛ خبرگزاریها: خاتمی و بقیه رای دادند
در حالیکه خبرگزاریهای مختلف نیمه رسمی گزارش کردهاند که سید محمد خاتمی در دماوند رای خود را به صندوق ریخته، سایت «جرس» اعلام کرد: «اصلاحطلبان در انتخابات مجلس نهم شرکت نکردند» از سوی دیگر، این سایت در مطلبی به واسطه سخنان خاتمی در مجلس ختم پدر عبدالله نوری، نتیجه گرفته که خاتمی نمیتوانسته رای بدهد.
سایت «جنبش راه سبز» امروز در خبری، شرکت اصلاحطلبان شرکت در انتخابات را رد کرد.
این سایت همچنین با انتشار خبری دیگر به واسطه استفاده خبرگزاری فارس از عکس حضور خاتمی در محل مجلس ختم پدر عبدالله نوری، نتیجه گرفت که خبر حضور خاتمی پای صندوق رای بیاعتبار است.
سایت جرس نوشت: «سیدمحمدخاتمی در حاشیه مراسم ختم پدر عبدالله نوری در جمع خبرنگاران و در پاسخ به این سؤال که آیا شما در انتخابات شرکت میکنید یا خیر، با جملۀ کوتاه "مخلص همه شما هستم"، به عدم حضور خود تلویحا صحه گذاشته.»
در همین حال، خبرگزاری مهر نیز حضور سید محمد خاتمی در دماوند برای شرکت در انتخابات را تایید کرده است. بیبیسی نیز در گفتگو با نزدیکان رئیس جمهوری سابق ایران بر این مساله صحه گذاشت. ایسنا نیز این خبر را تایید کرد.
در حال حاضر و بنا بر گزارشها بزرگان دیگر اصلاحطلب هم از جمله موسوی بجنوردی و موسوی تبریزی هم رای دادهاند.
خاتمی یواشکی رای داد
بر اساس آنچه خبرگزاریهای ایران نوشتهاند سیدمحمد خاتمی، علیرغم تحریم انتخابات مجلس از سوی اصلاحطلبان، دور از چشم خبرنگاران و عکاسان در این انتخابات شرکت کرده و رأی خود را در صندوق انداخته است.
ابتدا خبرگزاری فارس از رأی دادن سید محمد خاتمی با حضور در حوزه انتخابیه دماوند خبر داده و به طعنه نوشت: «صندوق رایی که خاتمی در آن اقدام به مشارکت در انتخابات مجلس نهم کرد، در نزدیکی ویلای علی خاتمی برادر سید محمد خاتمی قرار دارد.»
شرکت دیرهنگام محمد خاتمی در انتخابات امروز، گمانهزنیهایی را در این باره پیش کشیده بود، اما پس از فارس، دیگر خبرگزاریهای نیمه رسمی ایران نظیر ایسنا، ایلنا و مهر نیز خبر شرکت رییسجمهور پیشین در انتخابات نهمین دوره مجلس شورای اسلامی، را مخابره کردند.
بر این اساس، سیدمحمد خاتمی همراه با برادرش سیدعلی، ساعت ۱۳ و ۵۳ دقیقه امروز با حضور در مدرسه ابتدایی امام صادق (ع) واقع در حوزه انتخابیه دماوند و فیروزکوه، رای خود را به این صندوق انداخت.
محسن رضایی: اصلاحطلبان انشاءالله دفعه بعد!
در حالی که سیدحسن خمینی پس از انداختن رأی خود در صندوق، حاضر به مصاحبه با خبرنگاران نشد و هاشمی رفسنجانی نیز در سخنان کوتاهی اشاره کنایهآمیزی به تقلب در انتخابات کرده، اما محسن رضایی پیشبینی کرده که بیش از پنجاه درصد مردم در این انتخابات شرکت میکنند و اصلاحطلبان نیز «انشاءالله دفعه بعد شرکت خواهند کرد.»
در این دوره از برگزاری انتخابات در جمهوری اسلامی، اظهارنظر چهرههای سیاسی پس از انداختن رأی خود، بیش از پیش زیر نظر است.
شاید تا این لحظه، قابلتوجهترین اظهارنظر مربوط به سخنان هاشمی رفسنجانی باشد که با کنایه گفت: «اگر نتیجه همانی باشد که مردم در صندوق میاندازند انشاءالله مجلس خوبي خواهيم داشت.»
همچنین مصاحبه نکردن سیدحسن خمینی، نوه بنیانگذار جمهوری اسلامی، که پس از انتخابات سال ۸۸ مواضعی نزدیک به اصلاحطلبان را داشته، نیز در راستای قهر سیاسی مخالفان دولت قرار گیرد.
اما در عوض، محسن رضایی، یکی از کاندیداهای انتخابات ریاستجمهوری گذشته که فقط مدتی کوتاه توانست نسبت به تقلب در آن انتخابات پافشاری کند، این بار گفته است: «انتخابات پیش از آنکه برنده و بازنده داشته باشد انجام یک تکلیف و رسالت ملی است.»
وی همچنین درباره عدم حضور اصلاحطلبان در انتخابات مجلس گفته است: «اصلاح طلبان در انتخابات حضور دارند اما شاید برخی چهره های شاخص این جریان نیامده باشند و انشاءالله دفعه بعد و در انتخابات بعد شرکت خواهند کرد.»
احمدینژاد نیز ظهر امروز در رأیگیری شرکت کرده اما هنوز خبری از سخنانی احتمالی وی پس از انداختن رأی مخابره نشده است.
خامنهای نیز همان ابتدای ساعات رأیگیری در انتخابات شرکت کرد و گفت: «چون جنجالها زیاد است و تهدیدهای لفظی بر علیه ملت ایران زیاد است لذا ملت ایران در این دوره جایگاه حساستری دارد.»
حضور خاتمی، هاشمی رفسنجانی و سید حسن خمینی پای صندوق های رای
سحام نیوز: سید محمد خاتمی، هاشمی رفسنجانی و سید حسن خمینی در انتخابات شرکت کردند و آرای خود را در صندوق رای انداختند.
به گزارش سحام،اکبر هاشمی رفسنجانی رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام، ساعت ۱۰ صبح با حضور در مسجد جماران رأی خود در انتخابات نهمین دوره مجلس شورای اسلامی را به صندوق انداخت.
سیدحسن خمینی نیز دقایقی بعد رای خود را در صندوق انداخت.
اما مهمترین و خبرسازترین رای دهنده امروز، محمد خاتمی، رئیس جمهور پیشین بود.
وی که به گفته تمدن، استاندار تهران، در روستای «وادان» از روستاهای حوالی شهرستان دماوند و در حالی که توسط علی خاتمی برادر خود همراهی میشده، رأی خود را در صندوق انداخته است.
استاندار تهران رای دادن رضا خاتمی در انتخابات را تکذیب کرده است.
استاندار تهران رای دادن رضا خاتمی در انتخابات را تکذیب کرده است.
خبر رای دادن محمد خاتمی بازتاب های متفاوتی را در رسانه های مخالف و موافق جمهوری اسلامی در پی داشته است. سحام نیوز نیز در پی اطلاع از حضور آقای خاتمی در باجه رای گیری و انتشار خبر آن، با واکنش های مختلف مردم نسبت به این خبر روبرو گردید.
دقایقی بعد خبرگزاری بی بی سی، این خبر را به نقل از یکی از نزدیکان آقای خاتمی تایید نمود.
همچنان سایت رسمی آقای خاتمی و نزدیکان ایشان واکنشی به خبرهای منتشرشده نشان نداده اند.
دقایقی بعد خبرگزاری بی بی سی، این خبر را به نقل از یکی از نزدیکان آقای خاتمی تایید نمود.
همچنان سایت رسمی آقای خاتمی و نزدیکان ایشان واکنشی به خبرهای منتشرشده نشان نداده اند.
این در حالیست که پیش از این آقای خاتمی برای حضور اصلاحطلبان در انتخابات و معرفی نامزد، پیش شرط هایی را گذاشته بودند.
خبرگزاری فارس؛ گاو نه من شیرده !
با این خبر نادرست تنها دروغ نگفته اند، بلکه هر چه درباره فقدان پایگاه اجتماعی خاتمی و اصلاح طلبان رشته اند، پنبه کرده اند.
خبرگزاری فارس نزدیکترین خبرگزاری به آقای خامنه ای و سپاه است.
در شرایط فعلی که سپاه نفوذ فوق العاده ای در تمام ارکان قدرت دارد، خبرگزاری فارس،نیز به منابع خبری فروانی دسترسی دارد و همین سبب شده است تا این خبرگزاری نه چندان رسمی از جایگاه خبری نسبتا بالایی برخوردار شود؛ جایگاهی که به نظر نمی رسد در خور آن باشد.
در باب نمونه، خبرگزاری فارس خبری را از حضور خاتمی در انتخابات ۱۲ اسفند منتشر کرده است ،اما عکس منتشره ( مربوط به حضور خاتمی در مراسم ترحیم داماد خانواده ) در کنار این خبر بلافاصله گواهی می دهد که خبر نادرست است. قدر مسلم خاتمی تا زمان انتشار این خبردر فارس در انتخابات شرکت نکرده است وگرنه با «امکانات بی نظیری» که این خبرگزاری وابسته به سپاه دارد، عکس امروز او را می گذاشتند.
اما سیاستگزاران و خبرنگاران و روزنامه نگاران فارس، به ظاهر می خواهند با این کار عوام الناس را بفریبند که خاتمی در انتخابات شرکت کرده است و اصلاح طلبان همچنین.
گویا نمی دانند با این کار مهر تائیدی بر محبوبیت روز افزون خاتمی زده اند. نمی دانند با این خبر نادرست تنها دروغ نگفته اند، بلکه هر چه درباره فقدان پایگاه اجتماعی خاتمی و اصلاح طلبان رشته اند، پنبه کرده اند.
کسی نیست به آنها بگوید سران فتنه که در میان مردم پایگاهی ندارند، شما را چه نیاز به آنها. و یا کسی بپرسد: مادامی که مقام عظمای ولایتتان در انتخابات شرکت کرده است و شما مردم را جملگی تابع و مطیع فرمان او می دانید چه نیاز به این سیاه بازی ها دارید. مگر اینکه آنها نیز بپذیرند این خاتمی است که می تواند مردم را به پای صندوق های رای بیاورد.
راستی خبرگزاری فارس و سایت های مشابه، مصداق گاو نه من شیرده نیستند ؟ خبرگزاری فارس بهانه است، مدیریت کشور و سیاست های حاکم را دریابید .
پناهیان: انشاءالله ولایتفقیه به غرب خواهد آمد و غرب را آزاد خواهد کرد!
سحام نیوز: علیرضا پناهیان قبل از ظهر پنج شنبه در همایش رای اولی های ویژه دختران که در سالن آمفی تئاتر دانشگاه آزاد اسلامی واحد کرج برگزار شد، حضور یافت.
اهم اظهارات وی بدین شرح است:
- اگر این روسری در فرانسه رواج پیدا کند دولت آن دیگر نمی تواند جلوی رواج آن را بگیرد و همچنین فلسفه و هنر رسانه های غربی این است که علاقه را به مردم تحمیل کنند.
- در دانشگاه تورنتو در جمع ضد انقلاب های رسمی از جمله نماینده های مجاهدین خلق بودم که تلاش داشتم با آنها بحث کنم، جلسه ای بود که به مقدسات ما اهانت می کردند، بالاخره با شرط و اینکه با کت و شلوار بروم وارد جلسه شدم و سخنانم سبب سکوت جمعیت شد.
- فرق اصلی دموکراسی در ایران و امریکا این است که ما برای رای گیری یک ناظر داریم که قدرت مطلقه است و این فرد بر جریان کشور کنترل دارد که رای ها دزدیده نشود و همچنین احزاب مردم را فریب ندهند ولی اختیار انتخابات غرب در اختیار احزاب است و انشاالله ولایت فقیه به غرب خواهد آمد و غرب را آزاد خواهد کرد.
- یکی از مهم ترین کارکرهای ولایت این است که مواظب باشد مردم خودشان باشند.
- امروز زمزمه فروپاشی ایالت های آمریکا به گوش می رسد و زمینه های آن آماده شده است. چرا طی دو سال اخیر در تمام ایالت های آمریکا زندان های جدید احداث می شود؟امروز جو و فضای غرب همانند شوروی قبل از فروپاشی شده است و علت آن هم فقر و ناعدالتی است.
- فرهنگ دینی ما جهان را فرا خواهد گرفت؛ حرف غربی حرف کهنه است ولی حرف اسلام حرف تازه است و این تازگی سبب جذب جوانان خواهد شد.
- لطیفه های ایرانی نشان از تیزهوشی است که مغز انسان از آن سوت می کشد، هوشمندی ایرانی همه جا زبان زد خواهد بود و امروز ما با این هوشمندی به این مرحله رسیده ایم. کشور ایران ۱۳ برابر تمام کشورهای جهان رشد علمی داشته است که خود غربی ها این آمار را اعلام کرده اند، همچنین آنها از بسیاری دستاوردهای علمی ما که محرمانه است، اطلاعی ندارند.
- انتخابات ما انتخابات تازه است ولی در کشورهای دیگر مردم را بازی می دهند، حافظه تاریخی در ملت های غربی دو یا سه سال است ولی در ایران حافظه تاریخی تقویت می شود. رای دادن چند خصیصه دارد که یکی از آنها این است که نشان می دهد شما احساس عزت پیدا کرده اید و کاری نو را انجام می دهید.
- اصراری برای رای دادن همه افراد نیست ولی برخی از افراد با خودشان هم قهر هستند و می گویند مسئولان برای من چه کاری انجام داده اند که رای دهم.
اهم اظهارات وی بدین شرح است:
- اگر این روسری در فرانسه رواج پیدا کند دولت آن دیگر نمی تواند جلوی رواج آن را بگیرد و همچنین فلسفه و هنر رسانه های غربی این است که علاقه را به مردم تحمیل کنند.
- در دانشگاه تورنتو در جمع ضد انقلاب های رسمی از جمله نماینده های مجاهدین خلق بودم که تلاش داشتم با آنها بحث کنم، جلسه ای بود که به مقدسات ما اهانت می کردند، بالاخره با شرط و اینکه با کت و شلوار بروم وارد جلسه شدم و سخنانم سبب سکوت جمعیت شد.
- فرق اصلی دموکراسی در ایران و امریکا این است که ما برای رای گیری یک ناظر داریم که قدرت مطلقه است و این فرد بر جریان کشور کنترل دارد که رای ها دزدیده نشود و همچنین احزاب مردم را فریب ندهند ولی اختیار انتخابات غرب در اختیار احزاب است و انشاالله ولایت فقیه به غرب خواهد آمد و غرب را آزاد خواهد کرد.
- یکی از مهم ترین کارکرهای ولایت این است که مواظب باشد مردم خودشان باشند.
- امروز زمزمه فروپاشی ایالت های آمریکا به گوش می رسد و زمینه های آن آماده شده است. چرا طی دو سال اخیر در تمام ایالت های آمریکا زندان های جدید احداث می شود؟امروز جو و فضای غرب همانند شوروی قبل از فروپاشی شده است و علت آن هم فقر و ناعدالتی است.
- فرهنگ دینی ما جهان را فرا خواهد گرفت؛ حرف غربی حرف کهنه است ولی حرف اسلام حرف تازه است و این تازگی سبب جذب جوانان خواهد شد.
- لطیفه های ایرانی نشان از تیزهوشی است که مغز انسان از آن سوت می کشد، هوشمندی ایرانی همه جا زبان زد خواهد بود و امروز ما با این هوشمندی به این مرحله رسیده ایم. کشور ایران ۱۳ برابر تمام کشورهای جهان رشد علمی داشته است که خود غربی ها این آمار را اعلام کرده اند، همچنین آنها از بسیاری دستاوردهای علمی ما که محرمانه است، اطلاعی ندارند.
- انتخابات ما انتخابات تازه است ولی در کشورهای دیگر مردم را بازی می دهند، حافظه تاریخی در ملت های غربی دو یا سه سال است ولی در ایران حافظه تاریخی تقویت می شود. رای دادن چند خصیصه دارد که یکی از آنها این است که نشان می دهد شما احساس عزت پیدا کرده اید و کاری نو را انجام می دهید.
- اصراری برای رای دادن همه افراد نیست ولی برخی از افراد با خودشان هم قهر هستند و می گویند مسئولان برای من چه کاری انجام داده اند که رای دهم.
حضور سیدمحمد خاتمی در حوزه اخذ رای دماوند + خبرتکمیلی
به گزارش این خبرگزاری وابسته به سپاه؛ سیدمحمد خاتمی امروز بعدازظهر با حضور در پای صندوق رای مستقر در حسینیه پنج تن منطقه آبسرد گیلاوند واقع در حوزه انتخابیه دماوند و فیروزکوه ، رای خود را به این صندوق انداخت.
همچنین ساعاتی قبل، سید حسن خمینی، نوه امام راحل، رای خود را به صندوق انداخت.
هنوز سایت رسمی آقای خاتمی، حضور و یا عدم حضور ایشان را تایید و یا تکذیب نکرده است.
خبرگزاری بی بی سی در خبری اعلام کرد که یکی از نزدیکان آقای خاتمی حضور ایشان را در باجه رای گیری تایید کرده است.
همچنین در گزارشی دیگر که سایت جرس منتشر کرده آمده است:
گزارش های رسیده حاکی است، همانگونه که اصلاح طلبان و قاطبه چهره ها و فعالان سیاسی منتقد اعلام کرده بودند، به دلیل عدم امکان برگزاری انتخابات منصفانه، آنها از حضور در انتخابات خودداری نموده و تشکل های اصلاح طلب نیز از مردم درخواست کرده بودند روز انتخابات – به نشانه مقاومت مدنی- خانه نشینی اتخاذ کنند.
طبق آخرین گزارش ها تا بعد از ظهر روز جمعه تهران، جمعی از فعالان سرشناس جنبش اصلاحات، از جمله سید محمد خاتمی، عبدالله نوری، عبدالواحد موسوی لاری، علی اکبر محتشمی پور، سید محمد موسوی خوئینی، سید حسین موسوی تبریزی، غلامحسین کرباسچی، مرتضی الویری، و همچنین اعضا و هواداران تشکل های اصلاح طلب، در انتخابات حضور نیافته اند.
هفته گذشته سیدمحمدخاتمی در حاشیه مراسم ختم پدر عبدالله نوری در جمع خبرنگاران و در پاسخ به این سؤال که آیا شما در انتخابات شرکت میکنید یا خیر، با جملۀ کوتاه “مخلص همه شما هستم”، به عدم حضور خود تلویحا صحه گذاشته و در پاسخ به این سؤال فارس که عدم حضور شما در انتخابات آیا به معنای تحریم است، گفته بود: “شما که هرچه دلتان میخواهد، مینویسید.”
محمد خاتمی، از ماهها پیش تر، شرکت اصلاحطلبان در انتخابات دوره نهم مجلس را به برگزاری انتخابات سالم، آزادی زندانیان، ایجاد فضای باز، سالم و امن سیاسی مشروط کرده بود، که این شروط با حملات تند و اهانت آمیز اصولگریان مواجه شد.
این گزارش به تدریج تکمیل خواهد شد.
با شناختی که از خاتمی دارم شرکت وی در انتخابات برای من تعجب برانگیز نبود اما نمیدانم صحت و سقم این خبر چقدر است.
جرس: فعال سیاسی اصلاحطلب در پاسخ به این سؤال که آیا در انتخابات امروز شرکت کرده است، گفت: رأی دادن یک امر خصوصی و شخصی است.
صادق زیباکلام فعال سیاسی اصلاحطلب و استاد علومسیاسی دانشگاه تهران ، در پاسخ به این سؤال که آیا امروز برای شرکت در انتخابات مجلس پای صندوق رأی حاضر شدید یا خیر؟ گفت: رأی دادن یک امر مخفی است و شما اگر اجازه دهید اظهارنظری نمیکنم.
وی افزود: بنده امروز در حوزه انتخاباتی حسینیه ارشاد حاضر شدم تا با تلویزیون الجزیره درباره انتخابات ایران مصاحبه کنم.
زیباکلام در پاسخ به این سؤال که حضور مردم در انتخابات را چگونه ارزیابی کردید؟ گفت: در انتخابات 22 خرداد سال 88 به حسینیه ارشاد رفته بودم و جمعیتی که در آن روز دیدم با جمعیتی که امروز در حسینیه ارشاد حضور داشتند، قابل مقایسه نبود.
این استاد دانشگاه تصریح کرد: جمعیت حاضر در حسینیه ارشاد در 22 خرداد سال 88 خیلی بیشتر از جمعیت امروز بود.
وی در پاسخ به این سؤال که نظر شما درباره شرکت آقای خاتمی در انتخابات امروز چیست؟ گفت:برای بنده پیامکی آمد مبنی بر اینکه آقای خاتمی به همراه برادرش در انتخابات شرکت کرده و هر دو رأی دادهاند.
این فعال سیاسی اصلاحطلب اظهار داشت: بنده از این خبر خیلی شگفتزده نشدم برای اینکه با شناختی که از آقای خاتمی دارم شرکت وی در انتخابات امروز برای من تعجب برانگیز نبود اما نمیدانم صحت و سقم این خبر چقدر است.
زیباکلام خاطرنشان کرد: آقای خاتمی هیچگاه نگفته بود که در انتخابات شرکت نکنید و در انتخابات شرکت نخواهم کرد و یا انتخابات را تحریم میکنم. آنچه که خاتمی گفت این بود که اصلاح طلبان در انتخابات آتی به صورت فردی و یا لیستی هیچ نامزدی نخواهند داشت.
استاد علومسیاسی دانشگاه تهران در پاسخ به این سؤال که بالاخره آیا شما در انتخابات امروز شرکت کردید یا خیر؟ گفت: آنچه میتوانم به شما بگویم این است که رأی دادن همیشه یک امر خصوصی و شخصی است و باید کمکم یاد بگیریم که رأی دادن را یک امر شخصی تلقی کنیم.
وی در پایان خاطرنشان کرد: بنده امروز در حسینیه ارشاد برای مصاحبه با تلویزیون الجزیره حاضر شدم که در این مکان سرلشکر رضایی، حسن بیادی و حجتالاسلام پناهیان نیز حضور داشتند.
صادق زیباکلام فعال سیاسی اصلاحطلب و استاد علومسیاسی دانشگاه تهران ، در پاسخ به این سؤال که آیا امروز برای شرکت در انتخابات مجلس پای صندوق رأی حاضر شدید یا خیر؟ گفت: رأی دادن یک امر مخفی است و شما اگر اجازه دهید اظهارنظری نمیکنم.
وی افزود: بنده امروز در حوزه انتخاباتی حسینیه ارشاد حاضر شدم تا با تلویزیون الجزیره درباره انتخابات ایران مصاحبه کنم.
زیباکلام در پاسخ به این سؤال که حضور مردم در انتخابات را چگونه ارزیابی کردید؟ گفت: در انتخابات 22 خرداد سال 88 به حسینیه ارشاد رفته بودم و جمعیتی که در آن روز دیدم با جمعیتی که امروز در حسینیه ارشاد حضور داشتند، قابل مقایسه نبود.
این استاد دانشگاه تصریح کرد: جمعیت حاضر در حسینیه ارشاد در 22 خرداد سال 88 خیلی بیشتر از جمعیت امروز بود.
وی در پاسخ به این سؤال که نظر شما درباره شرکت آقای خاتمی در انتخابات امروز چیست؟ گفت:برای بنده پیامکی آمد مبنی بر اینکه آقای خاتمی به همراه برادرش در انتخابات شرکت کرده و هر دو رأی دادهاند.
این فعال سیاسی اصلاحطلب اظهار داشت: بنده از این خبر خیلی شگفتزده نشدم برای اینکه با شناختی که از آقای خاتمی دارم شرکت وی در انتخابات امروز برای من تعجب برانگیز نبود اما نمیدانم صحت و سقم این خبر چقدر است.
زیباکلام خاطرنشان کرد: آقای خاتمی هیچگاه نگفته بود که در انتخابات شرکت نکنید و در انتخابات شرکت نخواهم کرد و یا انتخابات را تحریم میکنم. آنچه که خاتمی گفت این بود که اصلاح طلبان در انتخابات آتی به صورت فردی و یا لیستی هیچ نامزدی نخواهند داشت.
استاد علومسیاسی دانشگاه تهران در پاسخ به این سؤال که بالاخره آیا شما در انتخابات امروز شرکت کردید یا خیر؟ گفت: آنچه میتوانم به شما بگویم این است که رأی دادن همیشه یک امر خصوصی و شخصی است و باید کمکم یاد بگیریم که رأی دادن را یک امر شخصی تلقی کنیم.
وی در پایان خاطرنشان کرد: بنده امروز در حسینیه ارشاد برای مصاحبه با تلویزیون الجزیره حاضر شدم که در این مکان سرلشکر رضایی، حسن بیادی و حجتالاسلام پناهیان نیز حضور داشتند.
جرس:حجتالاسلام سیدحسین موسوی تبریزی دبیرکل مجمع محققین و مدرسین حوزه علمیه قم در گفتوگو با خبرنگار سیاسی خبرگزاری فارس، با بیان اینکه همه در انتخابات شرکت میکنند، اظهار داشت: بنده صبح امروز برای انتخاب کاندیدای مورد نظرم در انتخابات شرکت کردم.
وی با اشاره به اینکه از حوزه انتخابیه قم در انتخابات شرکت کرده است، افزود: صبح زود و اول وقت در انتخابات شرکت داشتم.
پیش ازین خبری حاکی از عدم شرکت موسوی تبریزی در انتخابات منتشر شده یود.
ایرنا هنوز در این مورد خبری منتشر نکرده است
جرس:
در حالی که تا زمان انتشار این خبر، هیچگونه گزارشی مبنی بر شرکت خاتمی در انتخابات در خبرگزاری رسمی دولت (ایرنا) منتشر نشده است، برخی خبرگزاری های داخلی در این باره اخبار متفاوتی را منتشر کرده است .
خبرگزاری فارس، نخستین خبرگزاری بود که اعلام کرد سید محمد خاتمی در انتخابات شرکت کرده است اما در کنار انتشار این خبر از یک عکس آرشیو استفاده کرد که مربوط به حضور خاتمی در یک مراسم ختم بود .فارس بدون اشاره به محل صندوق رای نوشت این صندوق نزدیک ویلای علی خاتمی در دماوند قرار داشت. تعدادی از سایت های وابسته به سپاه نیز این خبر را به نقل از فارس نیوز منتشر کردند. خبرگزاری فارس مدتی پس از انتشار خبر متن خود را اصلاح و به نقل از فرماندار دماوند بر اصل خبر خود تاکید کرد.
خبر گزاری ایلنا، تنها با درج یک خبر کوتاه نوشته است : حجتالاسلام والمسلمين سيدمحمد خاتمي با انداختن راي خود به صندوق در نهمين دوره انتخابات مجلس شوراي اسلامي شركت كرد. به گزارش ايلنا، خاتمي كه در دماوند به سر ميبرد، بعد از ظهر روز جمعه با حضور در امامزادهاي در اين منطقه راي خود را به صندوق انداخت.
خبرگزاری مهر نیز خبر را به نقل از فرمانداری دماوند منتشر کرده است و آورده است : فرماندار شهرستان دماوند به خبرنگار مهرگفت: سید محمد خاتمی، بعدازظهر امروز ساعت 13 و 50 دقیقه با حضور در پای صندوق رأی در مدرسه ابتدایی امام صادق(ع) در روستای وادان گیلاوند واقع در حوزه انتخابیه دماوند و فیروزکوه ، رای خود را به صندوق انداخت.
خبرگزاری ایسنا نیز در خبری یک خطی به رای دادن خاتمی در دماوند بدون ذکر مکان دقیق آن اشاره کرد.
در حالیکه درمورد مکان دقیق رای دادن خاتمی در این خبرگزاریها اخبار مختلفی منتشر شده، تا زمان تنظیم این خبر، خبرگزاری ایرنا که به دولت نزدیکترست، در خصوص حضور خاتمی خبری منتشر نکرده است.
تلاش جرس برای کسب اطلاع تا این لحظه به نتیجه نرسیده است.
در حالی که تا زمان انتشار این خبر، هیچگونه گزارشی مبنی بر شرکت خاتمی در انتخابات در خبرگزاری رسمی دولت (ایرنا) منتشر نشده است، برخی خبرگزاری های داخلی در این باره اخبار متفاوتی را منتشر کرده است .
خبرگزاری فارس، نخستین خبرگزاری بود که اعلام کرد سید محمد خاتمی در انتخابات شرکت کرده است اما در کنار انتشار این خبر از یک عکس آرشیو استفاده کرد که مربوط به حضور خاتمی در یک مراسم ختم بود .فارس بدون اشاره به محل صندوق رای نوشت این صندوق نزدیک ویلای علی خاتمی در دماوند قرار داشت. تعدادی از سایت های وابسته به سپاه نیز این خبر را به نقل از فارس نیوز منتشر کردند. خبرگزاری فارس مدتی پس از انتشار خبر متن خود را اصلاح و به نقل از فرماندار دماوند بر اصل خبر خود تاکید کرد.
خبر گزاری ایلنا، تنها با درج یک خبر کوتاه نوشته است : حجتالاسلام والمسلمين سيدمحمد خاتمي با انداختن راي خود به صندوق در نهمين دوره انتخابات مجلس شوراي اسلامي شركت كرد. به گزارش ايلنا، خاتمي كه در دماوند به سر ميبرد، بعد از ظهر روز جمعه با حضور در امامزادهاي در اين منطقه راي خود را به صندوق انداخت.
خبرگزاری مهر نیز خبر را به نقل از فرمانداری دماوند منتشر کرده است و آورده است : فرماندار شهرستان دماوند به خبرنگار مهرگفت: سید محمد خاتمی، بعدازظهر امروز ساعت 13 و 50 دقیقه با حضور در پای صندوق رأی در مدرسه ابتدایی امام صادق(ع) در روستای وادان گیلاوند واقع در حوزه انتخابیه دماوند و فیروزکوه ، رای خود را به صندوق انداخت.
خبرگزاری ایسنا نیز در خبری یک خطی به رای دادن خاتمی در دماوند بدون ذکر مکان دقیق آن اشاره کرد.
در حالیکه درمورد مکان دقیق رای دادن خاتمی در این خبرگزاریها اخبار مختلفی منتشر شده، تا زمان تنظیم این خبر، خبرگزاری ایرنا که به دولت نزدیکترست، در خصوص حضور خاتمی خبری منتشر نکرده است.
تلاش جرس برای کسب اطلاع تا این لحظه به نتیجه نرسیده است.
بعلت شمارش آرا، مدارس تهران فردا تعطیل است
ستاد انتخابات استان تهران در اطلاعیه ای تمام مدارس نوبت صبح و عصر شهر تهران، ری، اسلامشهر و شمیرانات را تعطیل اعلام کرد.
ستاد انتخابات استان تهران در اطلاعیه ای ضمن تقدیر از حضور گسترده و دشمن شکن مردم تهران در نهمین دوره مجلس شورای اسلامی و با اشاره به زمان بر بودن شمارش آرا در حوزه انتخابیه تهران، ری، اسلامشهر و شمیرانات اعلام کرد: فردا شنبه ۱۳ اسفند تمام مدارس نوبت صبح و عصر تهران، ری، اسلامشهر و شمیرانات تعطیل است.
مشارکتی بی رونق در زیر سایه بیلبوردهای جنگ؛ حق انتخاب نیست
گروه اجتماعی کلمه_ زینت سادات موسوی: بعد از ماه ها تبلیغات برای انتخابات مجلس نهم و در حالی که حکومت با تمام امکانات خود به میدان آمده بود، شاهدان عینی از مشارکت کم رنگ و محدود مردم در این دوره از انتخابات خبر می دهند.بر اساس ادعای مسئولان سیاسی و بلندپایه کشور، اولین انتخاباتی که بعد از انتخابات مهندسی شده ریاست جمهوری برگزار می شد از اهمیت فوق العاده ای برخوردار بود.
از یک سو حاکمان که تاکنون وجود هر گونه بحرانی را تکذیب کرده بودند با حساس و غیرعادی خواندن شرایط خواستار حضور مردم در پای صندوق ها ی رای بودند و از سوی دیگر گروه های معترض که خواستار برگزاری انتخابی با حداقل استانداردها بودند، باور داشتند که شرکت در چنین انتخاباتی، مشروعیت دادن به استبدادی است که تا عمق همه ساختارهای سیاسی کشور نفوذ کرده است.
هفته ای که گذشت، بر اساس مشاهدات گزارشگران کلمه مردم بیش از آنکه رغبتی برای شرکت در انتخابات داشته باشند، نگران هزینه های بالای زندگی و گرانی روز افزون بودند که با تهدیدات خارجی و تحریم های بین المللی فزونی یافته بود.
در حالی که حکومت مدعی پیروزی بدر و خیبر، با برپایی بنرهایی نگرانی خطر حمله کشورهای خارجی و تهدیدات نظامی را تقویت می کرد، مردم از خود می پرسیدند این همه هزینه های نظامی و مانورهای تبلیغاتی برای چه بوده است؟
امروز پس از ماه ها تبلیغات و جو سنگین رسانه ای حکومت در غیاب رسانه های مستقل، رای گیری برگزار شد و به رغمی که سیما از اولین ساعات بامداد تلاش می کرد شور و هیجان انتخاباتی را به نمایش بگذارد ولی پخش فیلم های تکراری از حوزه های اخذ رای که عمدتا از شهرهای کوچک بود، بر این واقعیت صحه گذاشت که مردم حضور بسیار کمرنگی در این انتخابات داشته اند.
تصاویر منتشر شده از سوی خبرگزاری های دولتی نیز روایت دیگری از این بی رونقی مشارکت سیاسی مردم را نشان می داد. مشارکتی که از ماه ها پیش شصت درصدی پیش بینی شده بود.
از سوی دیگر تصاویری که خبرگزاری فارس منتشر کرد نشان از حضور سازماندهی شده از جوانانی بود که به یکی از حوزه های اخذ رای آورده شده بودند.
وزارت کشور که پیش از این بارها تاکید کرده بود برای انتخابات باید کارت ملی و شناسنامه عکسدار باشد، از همان صبح اعلام کرد که کارت ملی لازم نیست و شناسنامه عکسدار هم ضرورت ندارد.
سخنگوی شورای نگهبان که امروز بر سایر مسئولان سیاسی کشور سبقت گرفته بود پیش از ظهر اعلام کرد بر اساس آمار رسیده، نرخ مشارکت مردم در این انتخابات بین ۸ تا ۹ درصد بالاتر از سایر انتخابات خواهد بود!
سه ماه مانده به انتخابات نهم مجلس شورای اسلامی نیز رییس ستاد انتخابات کشور، میزان مشارکت مردم را بیش از هفت تا هشت درصد دوره های قبل اعلام کرده بود.
وی ادعا کرده بود که بر اساس نظر سنجیها در سطح کشور مشخص شده است که هفت تا هشت درصد مشارکت مردم در این دوره از انتخابات در مقایسه با دورههای مشابه افزایش مییابد.
با توجه به اهمیتی که رهبری برای این انتخابات قایل است و از پیش اعلام کرده بود که این انتخابات “دشمن شکن” خواهد بود، پیش بینی می شود که نتیجه آرا بیش از هشت دوره قبل مجلس اعلام شود.
این در حالی است که بطور سنتی طی هشت دوره انتخابات سابق هم مردم مشارکت شصت درصد داشته و مشارکت در شهرهای بزرگ همیشه با نرخ سی درصد رو به رو بوده است.
از سوی دیگر آخرین نتیجه یک تحقیق میدانی از شهرهای بزرگ کشور نشان می داد که در این دوره از انتخابات مردم علاقه ای به شرکت نشان نداده و برای تهران نرخ ده درصد پیش بینی شده بود.
جنتی که دبیری شورای نگهبان را به عهده دارد و در انتخابات مهندسی شده ریاست جمهوری به رغم آن همه مدرک و سند حاضر نشد تخلف را بپذیرد، صبح امروز مدعی شد که انتقال افراد از یک حوزه به حوزه دیگر، مصداق خرید و فروش رای است و آرای آن صندوق باطل خواهد شد!!
در همین حال وی در اولین ساعات بامداد ادعا کرد که استقبال در کردستان که همیشه بطور سنتی کمترین میزان مشارکت را دارد، آنقدر بالاست که او آرزو کرده بود ای کاش صندوق های بیشتری را پیش بینی کرده بود.
هر چند مردم استقبالی از این انتخابات نکردند اما برخی از سیاسیون رای خود را در مقابل دوربین به صندوق انداختند. هاشمی رفسنجانی و سیدحسن خمینی از جمله این افراد بود.
حق انتخاب نیست
برخلاف رویه جاری حکومت ، این بار رسانه های خارجی مورد توجه قرار گرفتند و سایت های نزدیک به محافظه کاران با افتخار از تعدد خبرنگاران خارجی و گزارش های آنان خبر می دادند.
این در حالی است که تعداد زیادی از گزارشکران و روزنامه نگاران خارجی اجازه ورود به کشور نیافته اند.
خبرنگارانی هم که موفق به کسب ویزا شدند، اینک برای گزارش های خود با مشکلاتی رو به رو شده اند و نمی توانند آزادانه به ثبت مشاهدات خود بپردازند.
خبرنگار سی ان ان که پیش از این از بازداشت شبانه خود خبر داده بود، در توتیتر خود نوشت که “همه خبرنگاران خارجی را با اتوبوس به حوزه های رأی گیری می برند. انتخاب دیگری نیست”
و این استعاره زیبا نشان از بیان واقعیت بزرگتری دارد که در روز ۱۲ اسفند کسی ” حق انتخاب” ندارد.
در هر حال هرچند رسانه های دولتی اقدام به انتشار اخباری کرده اند که گزارشگران خارجی مبهوت حضور مردم شده اند، اما گزارش های آنان خلاف این ادعاست.
خبرگزاری رویترز از تهران گزارش داد که شعبههای رأی گیری در شمال تهران خلوت است. و خبرگزاری آلمان نیز نوشت در حالیکه تلویزیون جمهوری اسلامی ایران و برخی رسانهها از جمله واحد مرکزی خبر از حضور مردم در نخستین ساعات انتخابات مجلس نهم سخن میگویند، شاهدان عینی در بسیاری از نقاط تهران صحت این خبرها را تکذیب کردهاند.
در همین حال شاهدان عینی گفته اند مردم بیش از هر چیز درگیر خریدها و آمادهسازی خود برای نوروز ۹۱ هستند و حضور آنها در صفهای انتخابات کمرنگتر از اخبار منتشر شده از سوی رسانههای دولتی است.
تبلیغات سیما تمامی ندارد، داستانها و تصاویر تکراری. آهنگ های حماسی و سرودهایی انقلابی که شاید بتوانند تعداد بیشتری را به پای صندوق های رای بکشانند.
مرتضی تمدن، استاندار تهران در ادامه ادعاهای مسئولان و تحقق پیش بینی رهبری مدعی شده است که انتظار دارد در تهران “رکورد جدیدی از مشارکت” به دست بیاید.
در حالی که حوزه های رای خالی از حضور مردم است، وزارت کشور در آخرین ساعت اخذ رای زمان آن را دو ساعت افزایش داد و رئیس ستاد انتخابات استان تهران گفت که مشارکت در انتخابات از میزان پیش بینی شده در نظرسنجی ها بیشتر بوده است و احتمال دارد زمان رأی گیری تا ساعت ۱۰ شب تمدید شود.
با سیستم مکانیزه و یارانه ای که برای شمارش آرای این انتخابات پیش بینی شده است، باید منتظر بود تا اوایل ساعات بامداد فردا نتایج “دشمن شکن” این انتخابات که در غیاب گروه های اصلاح طلب و مردم برگزار شد، رکودی در تاریخ سی وسه ساله جمهوری اسلامی به ثبت برساند.
گزارش تصویری ایسنا از صندوقهای خلوت اخذ رای
جنتی: ای کاش صندوق های رای بیشتری داشتیم
در حالی که سخنگوی شورای نگهبان مدعی است که مردم از ساعت ۴ برای رای دادن به حوزه های انتخابیه آمده بودند، جنتی آرزوی کرد که ای کاش صندوق های رای را افزایش می دادیم.
صدیقی که خطبه های این هفته نماز جمعه را می خواند گفت: قبل از حضور در نماز جمعه باجنتی دبیر شورای نگهبان و سید صولت مرتضوی رئیس ستاد انتخابات کشور گفتوگو کرده است و از آقای جنتی در رابطه با وضعیت حضور مردم در انتخابات سئوال کردم که ایشان گفت صفوف لرستان را که دیدم حساب کردیم حدود یکی دو ساعت طول می کشد که مردم رایشان را به صندوق بیندازند و در کردستان زیر برف مردم آمده اند. آیت الله جنتی گفت وقتی صفوف فشرده مردم را دیدم گفتم ای کاش صندوقهای رای را افزایش می دادیم. آقای مرتضوی رئیس ستاد انتخابات کشور نیز تعبیرش بر حضور وصف ناشدنی مردم بود.
گزارش شاهدان عینی حاکی از حضور کم رنگ مردم در انتخابات است ولی مسئولان دولتی و سیما تلاش دارند که میزان مشارکت را بیش از سایر انتخابات ذکر کنند، بطوری که کدخدایی مدعی شده است که حضور مردم در صبح امروز بیش از هشت درصد نسبت به گذشته افزایش داشته است.
خطیب جمعه تهران خطاب به کسانی که در انتخابات مجلس رای نمیآورند، گفت: در اینجا برد و باخت نداریم. برنده اصلی دین و ملت ماست و چه کسانی که وکیل میشوند و چه افرادی که رای نیاوردهاند هر دو سرباز مملکتند.
به گزارش خبرآنلاین، کاظم صدیقی در نمازجمعه این هفته تهران با اشاره به حضور مردم در انتخابات مجلس شورای اسلامی مدعی شد: انتخابات در نهایت متانت در حال برگزاری است اما همه باید همچنان سنگر اخلاق را مهمترین سنگر بدانیم چون پیروز بشویم اخلاق نداشته باشیم شکست خورده ایم و پیروزی و شکست در وادی معنویات و اخلاق و انجام تکلیف و کسب رضای خدا اهمیت دارد.
ستاد انتخابات تهران: دشمن می خواست بمبگذاری کند ۱۰ نفر را دستگیر کردیم
رئیس ستاد انتخابات استان تهران می گوید امنیت در حال حاضر و در طول روز اخذ رأی صد درصد خواهد بود و هیچ نگرانی از این نظر وجود نخواهد داشت.
رئیس کمیته امنیتی، انتظامی ستاد انتخابات استان تهران ادعا کرد که دشمن می خواسته در زمان انتخابات بمبگذاری کند. وی مدعی شده است که تمام افرادی که با عوامل خارجی در ارتباط بودهاند، از طریق ارتباطات مجازی شناسایی شدهاند؛ تاکنون ده نفر از کسانی که از خارج کشور به استان تهران وارد شدهاند، دستگیر شده و در بازداشگاه هستند.
در حالی که آمار نشان از مشارکت ده درصدی تهرانی ها دارد، رئیس ستاد انتخابات استان تهران گفت: پنج میلیون و ۴۰۰ هزار واجد شرایط رأی در استان تهران می توانند در پای صندوقها حاضر شوند.
بیش از صد خبرنگار خارجی اخبار مربوط به انتخابات را پوشش می دهند. در گزارش خبرنگار آلمانی آمده است که مردم بیش از هر چیز درگیر خریدها و آمادهسازی خود برای نوروز ۹۱ هستند و حضور آنها در صفهای انتخابات کمرنگتر از اخبار منتشر شده از سوی رسانههای دولتی است.
صدا و سیما در تلاش است تا با پخش گزارش شهرهای مختلف نشان دهد که استقبال از این انتخابات بالا بوده است، اما شاهدان عینی و گزارش های تصویری موید این واقعیت است که این دروه از انتخابات با استقبال مردمی رو به رو نبوده است هر چند مسئولان سعی در ارائه تسهیلات برای مشارکت بیشتر مردم دارند.
در همین رابطه براتلو در خصوص مدارک الزامی برای رأی دادن، گفته است که تنها همراه داشتن شناسنامه برای رأی دهندگان الزامی است و اگر مردم کارت ملی خود را نیز به همراه داشته باشند کار سریعتر و راحت تر انجام شود.
وزارت کشور در ساعات اولیه بامداد اعلام کرد که برای رای دادن نیازی به کارت ملی نیست و حتی لازم نیست که شناسنامه عکسدار باشد.
بیکاری دو برابر شد
نماینده کارفرمایان در شورای عالی اشتغال اعلام کرد: در پی تداوم رکود در واحدهای تولیدی نرخ بیکاری به بیش از ۳۱ درصد در پایان سال افزایش یافته است.
محمد عطاردیان در گفتگو با ایلنا خواستار اعلام نرخ بیکاری واقعی ازسوی دولت شد و گفت: با وضعیت بحرانی که در واحدهای تولیدی به دلیل عدم پرداخت یارانه بخش تولید ایجاد شده است، چطور میتوان انتظار کاهش نرخ بیکاری را داشت.
دبیر کانون عالی انجمن صنفی کارفرمایان یاد آور شد: درخوش بینانه ترین حالت نرخ بیکاری ظرف یک سال گذشته دو برابر شده است، به گونه ای که بیش از ۵۰ درصد نیروی کار فعال کشور در شرایط بیکاری قرار دارند.
این فعال کارفرمایی با انتقاد از نحوه محاسبه آمار نرخ بیکاری تصریح کرد: به فردی که در هفته دو ساعت کار میکند را نمیتوان شاغل محسوب کرد.
عطاردیان افزود: برای پایین نشان دادن نرخ بیکاری از معیارهای غلط استفاده میشود و درنتیجه نرخ بیکاری اعلام شده غلط است.
او با تاکید بر این که هم اکنون نرخ بیکاری دچار ابهام و تردید است، گفت: با تغییر تعریف کار مشکل بیکاری در کشور حل نمیشود، اما نکته این است که با تمام این تعاریف نیز آمار دقیقی از تعداد بیکاران در کشور وجود ندارد.
عطاردیان افزود: چون آمار ورودی و خروجی به بازار کار به طور دقیق ثبت نمیشود به همین دلیل آمار نرخ بیکاری با عدد واقعی تفاوت زیادی دارد.
هشدار اوباما: لازم شود به ایران حمله میکنیم
رئیس جمهور آمریکا در مصاحبه با نشریه آتلانتیک گفت، آمریکا در مقابله با ادامه برنامه اتمی ایران اگر لازم شود به تأسیسات هستهای ایران حمله خواهد کرد.
به گزارش خبرگزاری آلمان، باراک اوباما در این مصاحبه که در روز جمعه (۱۲ اسفند/۲ مارس) منتشر شده با بیان اینکه "فکر میکنم مردم این موضوع را درک کنند" آورده که همه گزینهها در مقابله با ایران روی میز قرار دارد.
وی که این مصاحبه را در آستانه دیدار خود با بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر اسرائیل انجام داده گفته است، جلوگیری از تبدیل ایران به یک قدرت اتمی "تنها مصالح اسرائيل" نیست بلکه این موضوع جزو "مصالح امنیتی آمریکا" نیز محسوب میشود.
به نوشته خبرگزاری آلمان، اوباما با ابراز امیدواری از اینکه دولت اسرائیل تصور نکند که او "به عنوان رئيس جمهور آمریکا" در مورد ایران "بلوف میزند" اسرائیل را از حمله یکجانبه به ایران برحذر داشت.
مردم مرغ گرانتر از ۳۹۰۰ تومان نخرند/ تخم مرغ فقط ۱۵۰ تومان گرانتر شد
مدیر عامل اتحادیه سراسری تعاونیهای مرغداری گفت: قیمت مصوب مرغ ۳۹۰۰ تومان و حداکثر افزایش قیمت تخم مرغ در هر شانه ۱۵۰ تومان است.
حمید فاضلی ضمن اینکه افزایش قیمت نهادههای دامی طی هفتههای اخیر هیچ تأثیری بر قیمت تخممرغ نداشته اظهار داشت: علیرغم اینکه بهای نهادههای دامی با افزایش ۵۰ درصدی مواجه بوده اما در بحث قیمت تخم مرغ تأثیر چندانی نداشته است.
وی با اشاره به رشد ۱۰۰ تا ۱۵۰ تومانی قیمت تخممرغ در هر شانه طی هفتههای گذشته، ادامه داد: اینکه برخی به بهانه افزایش بهای نهادههای دامی قصد اعمال قیمت انتظاری خود را داشته باشند تخلف است و باید با آنها برخورد شود.
مدیر عامل اتحادیه سراسری تعاونیهای مرغداری گفت: مطابق نرخ اعلامی ستاد تنظیم بازار قیمت مرغ پرکنده برای مشتری در مغازه نباید بیشتر از سه هزار و ۹۰۰ تومان افزایش یابد در حالی که به دلیل ضعفهای نظارتی در مناطق حاشیهای تهران مرغ تا چهار هزار و ۳۰۰ تومان هم عرضه میشود.
وی تأکید کرد: مشتریان در جایگاه خود میتوانند به دستگاههای نظارتی کمک کرده و مرغ را کیلویی سه هزار و ۹۰۰ تومان بیشتر از فروشنده نخرند چرا که نرخ مصوب برای مشتری بیش از این نیست.
وی در مورد قیمت تخم مرغ هم خاطرنشان کرد: قیمت تخم مرغ از هفته گذشته تا به امروز جز تغییر ناچیز ۱۰۰ تا ۱۵۰ تومانی تغییر محسوسی نداشته ولذا مشتریان تخم مرغ را نباید به بهای بیشتری از فروشندگان خریداری کنند.
اژه ای: قرار مجرمیت جهرمی، مدیرعامل سابق بانک صادرات، صادر شد
غلامحسین محسنی اژه ای، سخنگوی قوه قضائیه، از صدور قرار مجرمیت برای محمد جهرمی، مدیر عامل سابق بانک صادرات، در ارتباط با پرونده اختلاس سه هزار میلیارد تومانی خبر داد.
به گزارش دانشجونیوز، غلامحسین محسنی اژه ای صبح امروز در گفتگو با مهر اظهار داشت: "قرار مجرمیت مدیرعامل سابق بانک صادرات صادر شده است و وی نیز جزو صد نفر از متهمان است و در دادگاه حاضر خواهد شد. البته در میان این ٣٢ متهم، متهمانی هستند که اتهامات دیگری هم دارند که به آنها رسیدگی می شود."
وی همچنین با اعلام اینکه دومین جلسه اختلاس سه هزار میلیاردی قبل از عید برگزار میشود، در مورد اظهارات وکیل متهمان در جلسه دادگاه مبنی بر مطالعه نکردن کیفرخواست و پرونده گفت: "این صحبت صحیح نیست زیرا وکیل باید برای پرونده وقت می گذاشت شاید این وقت یک ساعت باشد یا پنج ساعت ولی حضور وکیل در پرونده مانعی نداشت."
چندی پیش، بانک مرکزی جمهوری اسلامی با صدور بیانیه ای محمد جهرمی، مدیر عامل سابق بانک صادرات، را به عنوان عامل اصلی اختلاس بزرگ معرفی کرده بود.
سخنگوی شورای نگهبان پیش از شمارش آرا: نرخ مشارکت در انتخابات مجلس ٨ الی ٩ درصد افزایش داشته است
در حالی که هنوز ساعاتی از آغاز رای گیری انتخابات مجلس هشتم نگذشته، سخنگوی شواری نگهبان از افزایش ٨ الی ٩ درصدی مشارکت در انتخابات خبر داده است.
این سخنان در کنار اظهارات رهبر جمهوری اسلامی در روزهای گذشته مبنی بر نرخ بالای مشارکت در انتخابات پیش روی مجلس، گمانه زنی ها در مورد تقلب از سوی حاکمیت در اعلام نرخ مشارکت را به واقعیت نزدیک تر می سازد.
به گزارش دانشجونیوز، عباسعلی کدخدایی سخنگوی شورای نگهبان در گفتگو با خبرگزاری های داخلی اعلام کرده است که «تا ساعت ١١ صبح امروز ميزان مشاركت مردم نسبت به مجلس هشتم بيشتر گزارش شده و برآورد ما اين است كه اين ميزان حدود ٨ الی ٩ درصد رشد داشته است.»
وی همچنین ادعا نموده که در در برخی حوزه ها مردم از ساعت ٤ صبح در شعبات اخذ رای حضور داشته اند.
رهبر جمهوری اسلامی نیز صبح امروز در اظهاراتی شرکت مردم در انتخابات را پاسخی به تهدید کشورهای غربی علیه ایران عنوان کرد: «اين روزها قدرتهای شكست خورده استكباری ميخواهند با ايجاد هياهو خود را حفظ كنند، مسائلی مانند حقوق بشر و تحريم و البته تهديدهای لفظی را عليه ايران به كار می برند. ملت ايران پاسخ آنها را با عمل خود نشان خواهند داد و هرچه امروز بيشتر بيايند برای كشور مفيدتر است و هرچه انتخابات پرشورتر برگزار شود برای آينده و آبرو و حفظ امنيت و مصونيت كشور بهتر است.»
اکبر هاشمی رفسنجانی نیز ضمن حضور در رای گیری، در سخنانی ابراز امیدواری کرد که «نتیجه انتخابات همانی باشد که مردم میخواهند و همان رأیی باشد که به صندوق میاندازند».
وی ضمن اشاره تلویحی به احتمال تقلب در انتخابات گفت: «اگر نتیجه همانی باشد که مردم در صندوق میاندازند انشاءالله مجلس خوبی خواهیم داشت.»
وی ضمن اشاره تلویحی به احتمال تقلب در انتخابات گفت: «اگر نتیجه همانی باشد که مردم در صندوق میاندازند انشاءالله مجلس خوبی خواهیم داشت.»
بسیاری از گروه های مخالف و منتقد حاکمیت انتخابات پیش روی مجلس را تحریم کرده اند.
دستگیری ۱۰ نفر به اتهام خرابکاری در جریان انتخابات
خبرگزاری هرانا - رئیس کمیته امنیت انتظامی ستاد انتخابات استان تهران از دستگیری ۱۰ نفر که بنا بر ادعای وی "برای انجام عملیات خرابکارانه" وارد کشور شده بودند طی روز های گذشته توسط دستگاههای امنیتی کشور خبر داد.
به گزارش مهر، محمدتقی باقری رئیس کمیته امنیت انتظامی ستاد انتخابات استان تهران ظهر امروز در محل این ستاد در نشست خبری گفت: "کمیته امنیت انتظامی ستاد انتخابات استان تهران به دلیل اینکه بحث پیشگیری، پیشبینی و مقابله با توطئههای دشمنان را داشت قبل از فعالیت ستاد انتخابات فعالیت خود را آغاز کرد."
وی از نقش بر آب شدن آنچه "تهدیدات امنیتی توسط بیگانگان" خوانده شده است افزود: "البته در برخی شعب کنترل محسوس و نامحسوس خود را نیز بیشتر کردهایم."
وی همچنین مدعی شد که طی ۴-۵ روز گذشته ۱۰ نفر توسط دستگاه امنیتی کشور دستگیر شدند و هم اکنون در بازداشتگاه به سر میبرند که برای انجام اقدامات خرابکارانه توسط بیگانگان وارد کشور شده بودند که البته ممکن است تعداد این افراد تا پایان برگزاری انتخابات افزایش پیدا کند.
باقری با بیان اینکه ارتباط ما با شعب اخذ رای در سراسر استان تهران لحظه به لحظه برقرار است، گفت: "حتی اگر گزارشاتی به دستمان برسد که ارتباطی به این کمیته نداشته باشد آن را پیگیری خواهیم کرد تا برای مردم نگرانی به وجود نیاید."
وی همچنین بنا بر پایهی ادعای دیگری گفت: "تهدیدات مختلفی از سوی دشمنان انجام شده که از جمله آن میتوان به بمب گذاری و یا اقدامات تروریستی اشاره کرد که همه این افراد توسط مراجع ذیصلاح شناسایی شدند."
وی همچنین مدعی شد که طی ۴-۵ روز گذشته ۱۰ نفر توسط دستگاه امنیتی کشور دستگیر شدند و هم اکنون در بازداشتگاه به سر میبرند که برای انجام اقدامات خرابکارانه توسط بیگانگان وارد کشور شده بودند که البته ممکن است تعداد این افراد تا پایان برگزاری انتخابات افزایش پیدا کند.
باقری با بیان اینکه ارتباط ما با شعب اخذ رای در سراسر استان تهران لحظه به لحظه برقرار است، گفت: "حتی اگر گزارشاتی به دستمان برسد که ارتباطی به این کمیته نداشته باشد آن را پیگیری خواهیم کرد تا برای مردم نگرانی به وجود نیاید."
وی همچنین بنا بر پایهی ادعای دیگری گفت: "تهدیدات مختلفی از سوی دشمنان انجام شده که از جمله آن میتوان به بمب گذاری و یا اقدامات تروریستی اشاره کرد که همه این افراد توسط مراجع ذیصلاح شناسایی شدند."
تفتیش ناگهانی خوابگاه دانشگاه علامه؛ توقیف لپ تاپ و اخراج یک دانشجو
خبرگزاری هرانا - طی روزهای اخیر مسئولان خوابگاه دخترانه فرهمند دانشگاه علامه طباطبایی در تهران برای چندمین بار متوالی اقدام به تفتیش ناگهانی اتاق محل سکونت دانشجویان کردند و در پی این اقدام غیرقانونی لپ تاپ یکی از دانشجویان توقیف و پس از بررسی فایلهای موجود در آن، دانشجوی مذکور به اتهام نگهداری فیلم غیراخلاقی از خوابگاه اخراج شد.
یکی از دانشجویان ساکن در خوابگاه دخترانهی دانشگاه علامه طباطبایی به کمپین بین المللی حقوق بشر در ایران گفته است: "این اولین بار نیست که مسئولان خوابگاه اقدام به تفتیش ناگهانی اتاقها و جستجو در وسایل شخصی دانشجویان میکنند. همچنین سرپرست خوابگاه از دانشجویان خواسته است تا اطلاعات شخصی و خصوصی هماتاقیهایشان را در اختیار امور فرهنگی خوابگاه قرار دهند. مسئولان دانشگاه این نوع خبرچینی دانشجویان را به عنوان فعالیتهای دانشجویی ارزیابی میکنند."
بر اساس این گزارش تدابیر شدید نظارتی برای کنترل بیشتر رفتار و ارتباطات دانشجویان ساکن در خوابگاههای دانشگاه علامه طباطبایی از مهر ماه سال جاری با نصب دوربین در ساختمانهای خوابگاه این دانشگاه شکل علنیتری به خود گرفت. در عین حال سالن اینترنت خوابگاه نیز طی ساعتهای مختلف روز مرتبا از سوی مسئولان خوابگاه با هدف نظارت بر فعالیتهای اینترنتی دانشجویان مورد بازدید قرار میگیرد.
همچنین دانشجویان دانشگاه علامه طباطبایی برای توصیف این گونه اقدامات نظارتی و کنترلی، از خوابگاه که محل سکونت و استراحت دانشجویان است به عنوان "اتاق شیشهایی" نام می برند.
گفته میشود در هفتههای اخیر دانشجوی دیگری نیز به دلیل استفاده از روسری به جای مقعنه از حق سکونت در خوابگاه محروم شده بود.
مختار زارعی به یک سال حبس تعلیقی محکوم شد
خبرگزاری هرانا - مختار زارعی، فعال حوزهی حقوقبشر و دانشجو توسط شعبهی اول دادگاه انقلاب شهرستان سنندج به ۱ سال حکم تعلیقی محکوم شده است.
به گزارش وبسایت خبری کُردپا، مختار زارعی بناب ه مادهی ۵۰۰ مجازات اسلامی از سوی شعبهی اول دادگاه انقلاب شهرستان سنندج به اتهام "تبلیغ علیه نظام" به یک سال زندانی تعلیقی محکوم شد. مدت تعلیق حکم مذکور ۵ سال است.
به گزارش وبسایت خبری کُردپا، مختار زارعی بناب ه مادهی ۵۰۰ مجازات اسلامی از سوی شعبهی اول دادگاه انقلاب شهرستان سنندج به اتهام "تبلیغ علیه نظام" به یک سال زندانی تعلیقی محکوم شد. مدت تعلیق حکم مذکور ۵ سال است.
بر اساس این گزارش مسئولان حکم را به وکیل نامبرده ابلاغ کردهاند.
وی که از اعضای اتحادیهٔ دموکراتیک دانشجویان کُرد نیز بوده است در زمستان ۸۸ حین برگزاری مراسم دومین سالگرد کشته شدن ابراهیم لطفاللهی بازداشت و مدت سه ماه را در بازداشتگاه ادارهٔ اطلاعات سنندج سپری نمود.
وی که از اعضای اتحادیهٔ دموکراتیک دانشجویان کُرد نیز بوده است در زمستان ۸۸ حین برگزاری مراسم دومین سالگرد کشته شدن ابراهیم لطفاللهی بازداشت و مدت سه ماه را در بازداشتگاه ادارهٔ اطلاعات سنندج سپری نمود.