سفیر ایران در آلمان به وزارت خارجه احضار شد
به گزارش " آ. اف. پ"- خبرگزاری فرانسه، وزیر خارجه آلمان روز گذشته با احضار سفیر ایران خواستار لغو حکم اعدام کشیش و زندانی عقیدتی "نادر ندرخانی" شد.
نوشته : دلبر توکلی
به گزارش " آ. اف. پ"- خبرگزاری فرانسه، وزیر خارجه آلمان روز گذشته با احضار سفیر ایران خواستار لغو حکم اعدام کشیش و زندانی عقیدتی نادر ندرخانی شد.
یوسف ندرخانی در سال ١٣٨٨ بازداشت و به جرم ارتداد به اعدام محکوم شد.
طبق قانون مجازات اسلامی که در ایران اجرا میشود درصورت ابراز پشیمانی محکوم از تغییر دین اسلام، حکم اعدام لغو میشود. «در تاریخ سوم تا ششم مهرماه سال ۱۳۹۰ دادگاه رشت سه بار از آقای ندرخانی خواست توبه کند تا حکم ارتداد او لغو شود. اما این کشیش مسیحی توبه نکرد».
در اسفند ۱۳۹۰، حکم اعدام یوسف ندرخانی به دایره اجرای احکام زندان لاکان رشت ابلاغ شد. این کشیش جوان در شرایطی به اعدام محکوم شده است که براساس اصل ۲۳ قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران تفتیش عقاید ممنوع است و هیچکس را نمیتوان به صرف داشتن عقیدهای مورد تعرض و مؤاخذه قرار داد.
پیش از این نیز جمعی از فعالان حقوق بشر نظیر: عبدالعلی بازرگان، رضا بورقانی، فاطمه حقیقت جو، رضا علیجانی، مصطفی رخ صفت، سهراب رزاقی، معصومه شفیعی، شیرین عبادی، حسین کمالی، اکبر گنجی، یاسر میردامادی، آرش نراقی و حسن یوسفی اشکوری با امضای بیانیه ای حکم اعدام یوسف ندرخانی را محکوم کردند.
همچنین کشورهای آمریکا، بریتانیا و فرانسه با صدور بیانیههایی خواستار آزادی یوسف ندرخانی، کشیش مسیحی ایرانی شدهاند
***
حسین باقرزاده- فعال حقوق بشرمقیم لندن، با تأکید بر این که تا کنون رژیم جمهوری اسلامی ایران، ترتیب اثری نسبت به درخواست های متعددی که از سوی کشورهای مختلف و مجامع حقوق بشری در خصوص لغو حکم اعدام "ندرخانی " نداده است گفت:
این حکم اعدام یکی از موارد حکم اعدام به دلایل عقیدتی است؛ چون ندرخانی هیچ جرمی مرتکب نشده است و تنها جرمی که از نظر مقامات ایران وی مرتکب شده است گرویدن به دین مسیحیت است که این تنها یک تغییر عقیده است
البته در ایتدا حکم اعدام رد می شود چرا که معلوم نبوده است که این جوان پیش از گرویدن به دین مسیحیت مسلمان بوده است یا خیر؛ چرا که او در سن ١٩ سالگی به دین مسیحیت روی آورده است.
در همین فاصله خبر های متناقضی رسید مبنی براین که این جوان تنها جرمش عقیدتی نیست بلکه به او جرائم امنیتی نسبت دادند و حالا هم گفته اند دیوان عالی کشور تائید کرده است.
اختلاف بر سر محاکمۀ ۵ سرباز آمریکایی که به قرآن سوزی متهم شدند
پنج سرباز آمریکایی که در سوزاندن نسخه هایی از قرآن در افغانستان نقش داشتند شناسایی شدند. یک مقام نظامی در آمریکا گفت که با آن ها به صورت جدی برخورد خواهد شد و رتبه های نظامی شان را هم از دست خواهند داد؛ اما رهبران مذهبی افغانستان خواستار محاکمۀ علنی عاملان این رویداد شدند.
نوشته: رضا ولیزاده
روزنامه واشنگتن پست سوزاندن نسخه هایی از قرآن در پایگاه نظامی بگرام را ناشی از اشتباه پنج تن از سربازان آمریکایی دانست و به نقل از مقام های نظامی آمریکا نوشت: این سربازان تصور می کرده اند قرآن های به دست آمده احتمالا جزو نامه های مربوط به اسلامگرایان تند رو بوده است.
این حادثه تظاهرات خشونت بار وسیعی را در هفته گذشته رقم زد که به دنبال آن دست کم ٢٩ افغان و ٦ سرباز آمریکایی کشته شدند که این رویداد تنش های میان دو کشور را افزایش داد.
مقامهای نظامی آمریکا گفته اند این پنج سرباز با مجازات روبرو خواهند شد اما قرار نیست نام و هویت آن ها در جایی اعلام شود و محاکمه آنها به صورت علنی انجام نخواهد شد. این در حالی است که رهبران مذهبی افغانستان همچنان خواستار محاکمه علنی عاملان این رویداد هستند.
***
نیک محمد کابلی، روزنامه نگار و تحلیل گر مسائل سیاسی و نظامی در کابل به بخش فارسی رادیو بین المللی فرانسه گفت: «خواست علمای افغانستان بر حق است، اما ما مشکل قانونی پیش روی داریم. چرا که با ایالات متحدۀ آمریکا توافقنامه ای مبنی بر تبادل مجرمان نداریم تا بر اساس چنین توافقنامه ای محاکمۀ این سربازان به وسیلۀ دولت افغانستان انجام شود.»
کابلی افزود: «نظر به قوانین بین المللی، سربازان داخل جنگ و دیپلمات ها اگر در کشوری مرتکب جرمی شوند بر اساس قوانین آن کشور محاکمه نمی شوند. بلکه محاکمۀ آن ها بر مبنای قوانین کشور خودشان انجام می شود. این سربازان نه با اجازۀ دولت افغانستان به این کشور وارد شده اند و نه ویزای کشور افغانستان را دارند، بنابر این دولت افغانستان هم امکان محاکمۀ آن ها را ندارد.»
این روزنامه نگار معتقد است: «معذرت خواهی های مقام های عالی آمریکا و وعده هایی که به مردم مسلمان افغانستان داده است تا حدودی توانسته است خشم مردم ما را فروبشناند، امیدوارم نتایج محاکمۀ آن ها و جزایی که برای آن ها در نظر گرفته خواهد شد در رسانه ها منتشر شود تا برای سایرین درس عبرتی باشد.»
بان کی مون: انفعال جامعۀ جهانی به تداوم جنایت حکومت سوریه کمک کرد
بان کی مون به مجمع عمومی سازمان ملل گفت: جامعه بین الملل در قبال سوریه نتوانست وظیفه خود را انجام دهد و انفعال جامعه بین الملل دست رهبران سوریه را برای سرکوب مردم خود بازگذاشته است.
او خطاب به دولت دمشق گفت: امروز سوریه نماد قساوت است، چگونه می توانید انسان باشید و این شرایط را تحمل کنید؟
پس از آن که حکومت سوریه با وجود توافق های اولیه به نمایندگان صلیب سرخ جهانی اجازه نداد وارد منطقۀ بابا عمرو شوند، سازمان ملل متحد از حکومت سوريه خواست تا به آن ها اجازه دهد برای کمک به ساکنان محله بابا عمرو در شهر حمص وارد منطقه شوند.
کاروان امدادرسانی صلیب سرخ که دیروز جمعه(دوم مارس)، راهی منطقه باباعمرو بود، شب گذشته در شهر حمص از حرکت بازماند.
نیروهای نظامی حامی بشار اسد روز شنبه برخی نقاط شهر حمص را گلوله باران کردند و در چنین شرایطی امدادگران صلیب سرخ می کوشند با وجود ممانعت های نیروهای حکومت سوریه به کسانی که در منطقه آواره شده اند دارو و غذا برسانند.
نهادهای حقوق بشری علت مخالفت با ورود گروههای امدادرسانی به منطقه بابا عمرو را تلاش حکومت سوریه برای پاکسازی و «از بين بردن آثار کشت و کشتار» چند روز اخير در اين منطقه است.
سازمان صلیب سرخ جهانی هنوز هیچ توضیحی از دولت سوریه درباره تغییر نظرشان بر سر امدادرسانی به افرادی که در باباعمرو هستند، دریافت نکرده است.
وضعیت منطقۀ بابا عمرو بسیار بحرانی توصیف شده است. قطع برق و کمبود مواد غذایی و دارویی، ساکنان این منطقه را با مشکلات حیاتی مواجه کرده است.
درگیری و تنش و سرکوب در منطقۀ بابا عمرو همچنان ادامه دارد و انفجارهای پراکنده و تیراندازی های پراکنده هنوز متوقف نشده است. این درگیری ها باعث شده تا عده از مردم به مناطق دیگری پناه برند.
درگیری و تنش و سرکوب در منطقۀ بابا عمرو همچنان ادامه دارد و انفجارهای پراکنده و تیراندازی های پراکنده هنوز متوقف نشده است. این درگیری ها باعث شده تا عده از مردم به مناطق دیگری پناه برند.
دیروز جمعه دستکم ۳۰ نفر در سوريه کشته شدهاند اما علاوه بر کسانی که در درگیری ها کشته می شوند، اعدام مخالفان نیز ادامه دارد و فقط در منطقۀ باباعمرو بیش از ۱۰ نفر از اهالی این محله پشت يک ساختمان دولتی اعدام شدهاند.
دبيرکل سازمان ملل جلوگیری از کمکرسانی به مردم سوريه را عامل دیگری برای ادامه ناآراميها و تشدید یک جنگ داخلی دانست.
بازتاب انتخابات مجلس ایران در روزنامه های فرانسه
در حالیکه سوریه بخش وسیعی از صفحات بین المللی و خاورمیانه نشریات امروز فرانسه را به خود اختصاص داده است، انتخابات نهمین دوره مجلس شورای اسلامی نیز در نشریات امروز فرانسه بازتاب داشته است.
فیگارو- نشریه صبح چاپ پاریس، زیر عنوان «ایرانیان بدون هیچگونه اشتیاقی، نمایندگان خود را انتخاب می کنند» می نویسد: در حالیکه مخالفان اصلاح طلب غایب این انتخابات بودند، تنها موضوع انتخابات روز گذشته در ایران، نحوه مشارکت رأی دهندگان بود.
همین نشریه در ادامه می نویسد رأی دهندگان ایرانی، روز جمعه، درحالی ٢٩۰ نماینده مجلس آینده را برگزیدند که اصلاح طلبان مخالف، که قربانیان آخربن انتخابات ریاست جمهوری بودند قهر خود را با عدم شرکت در انتخابات اعلام کردند.
فیگارو می نویسد: در تهران، مرکز حضور اصلاح طلبان، جمعیت زیادی در حوزه های رأی گیری مشاهده نمی شد.
فیگارو در ادامه، ضمن چاپ تصویر آیت الله خامنه ای- رهبر جمهوری اسلامی، در حال رای دادن، به گوشه ای از سخنان وی اشاره می کند.
آیت الله خامنه ای تأکید کرد که در روزهای اخیر تبلیغات منفی و فشارها علیه ایران افزایش یافته است.
رهبر جمهوری اسلامی، به نوشته فیگارو، متذکر شده است که هرچه تعداد شرکت کنندگان در انتخابات بیشتر باشد، آینده بهتری در انتظار کشور خواهد بود.
فیگارو تأکید می کند در شرایطی که نمی توان به نتیجه ی نظرسنجی های اعلام شده در ایران اعتماد کرد، برخی مسئولان پیش بینی کرده اند که در حدود ٦۰ درصد از واجدین شرایط در انتخابات شرکت می کنند.
همین نشریه به نقل از یکی از شرکت کنندگان در انتخابات، که حضورش را به عنوان یک تکلیف برمی شمرد، می نویسد: فرزند بیکاری دارم، باید برای مشکلات اقتصادی، تورم و بیکاری راه حلی پیدا کرد.
فیگارو در این مقاله همچنین به "جبهه پایداری"، جناح نزدیک به احمدی نژاد می پردازد و متذکر می شود که جنگ میان احمدی نژاد و آیت الله خامنه ای آغاز شده است.
لوموند، نشریه عصر چاپ پاریس، هم با انتشار تصویری از یکی از حوزه های رأی گیری در شهر مذهبی قم، به نقل از صفرعلی براتلو- رئیس ستاد انتخابات استان تهران، درصد مشارکت مردم تا ساعت ۱٩ به وقت ایران را ٣٤ درصد اعلام می کند، این درحالیست که نعمت الله ترکی- رئیس هیات بازرسی استان تهران، از مشارکت ٦۵ درصدی مردم خبر داده است.
دیدار مهم در کاخ سفید
در سرمقاله نشریه فیگارو ضمن اشاره به دیدار رهبران ایالات متحده آمریکا و اسرائیل آمده است: بندرت دیدارها در کاخ سفید از این درجه از اهمیت برخوردار هستند.
فیگارو می نویسد: ایران در رأس موضوعات مورد بحث میان ایالات متحده آمریکا و اسرائیل قرار دارد و پرسشی که هنوز پاسخ صریحی به آن داده نشده است، آیا اسرائیل تأسیسات اتمی ایران را مورد حمله قرار خواهد داد؟
فیگارو تأکید می کند با توجه به تأثیر این موضوع بر خاورمیانه که درگیر انقلاب های جهان عرب است و تأثیر آن بر بازار جهانی نفت که اینک با مشکلات عدیده ای روبروست، این پرسش تمامی کشورهای جهان را به خود مشغول کرده است.
لوموند هم در مقاله ای در حالی که از این دیدار با عنوان تلاش برای رسیدن به اجماع میان اسرائیل و آمریکا علیه ایران یاد می کند، متذکر می شود که باراک اوباما، پیش از دیدار با بنیامین نتانیاهو، باردیگر بر حمایت آمریکا از اسرائیل تأکید کرد.
در این مقاله آمده است این احتمال می رود که رهبران آمریکا و اسرائیل در دیدار روز دوشنبه (پس فردا)، در مواضع خود در قبال ایران به توافقاتی دست یابند اما سناریوئی که بیش از پیش محتمل است و فراتر از اعلام عمومی مواضع اعلام شده خواهد بود، تضادهائی است که میان مواضع و نظرات آمریکا و اسرائیل وجود دارد.
قاضی مرتضوی مدیریت سازمان تأمین اجتماعی را به عهده میگیرد
خبرگزاری فارس و چندین منبع نزدیک به محافظهکاران، خبر میدهند که قرار است سعید مرتضوی مدیریت سازمان تأمین اجتماعی را به عهده گیرد. سازمان تأمین اجتماعی که داراییهایش «پنجاههزار میلیارد تومان» ارزیابی شده، با مشکلات زیاد مدیریتی مواجه است. از طرف دیگر، سعید مرتضوی از سوی دولت کانادا مسئول قتل زهرا کاظمی شناخته شده است.
خبرگزاری فارس در یک گزارش اختصاصی، به نقل از سردار مهدی ابویی، یکی از معاونین ستاد مبارزه با قاچاق کالا و ارز نوشت: رفتن سعید مرتضوی به سازمان تأمین اجتماعی قطعی است.
سردار مهدی ابویی به این خبرگزاری گفت: «از طریق رسانهها خبر انتصاب ایشان به سمت مدیرعامل سازمان تأمین اجتماعی را فهمیدم و شنیدههای من نیز حاکی از آن است که رفتن ایشان به سازمان تأمین اجتماعی قطعی است».
سردار مهدی ابویی به این خبرگزاری گفت: «از طریق رسانهها خبر انتصاب ایشان به سمت مدیرعامل سازمان تأمین اجتماعی را فهمیدم و شنیدههای من نیز حاکی از آن است که رفتن ایشان به سازمان تأمین اجتماعی قطعی است».
سعید مرتضوی، معروف به قاضی مرتضوی، از سال ۱۳۸۱ تا ۱۳۸۸ دادستان تهران بود. اما طی سرکوب بزرگ پس از آخرین انتخابات ریاست جمهوری و به دنبال مرگ مشکوک سه نفر در بازداشتگاه کهریزک، از سمت خود بر کنار شد وسپس مصونیت قضایی خود را نیز از دست داد اما چندی بعد به سمت معاون غلامحسین محسنی اژهای- دادستان کل کشور، منصوب شد. این در حالی است که دولت کانادا مرتضوی را مسئول قتل زهرا کاظمی، خبرنگار عکاس ایرانی- کانادایی اعلام کرده است.
نزدیک به سه سال پیش، سعید مرتضوی که همچنان معاون دادستان کل کشور بود، از سوی محمود احمدینژاد به ریاست ستاد مبارزه با قاچاق كالا و ارز نیز منصوب شد.
نزدیک به سه سال پیش، سعید مرتضوی که همچنان معاون دادستان کل کشور بود، از سوی محمود احمدینژاد به ریاست ستاد مبارزه با قاچاق كالا و ارز نیز منصوب شد.
مهدی ابویی- معاون هماهنگی و پیشگیری ستاد مرکزی مبارزه با قاچاق کالا و ارز، در مورد سوابق مرتضوی به خبرگزاری فارس گفت: «عملکرد مدیریتی آقای مرتضوی در طول این دوسال بسیار علمی، قاطع و کارآمد بوده است به نحوی که عملکرد این ستاد در طول سالیان گذشته به هیچ عنوان با عملکرد ستاد در طول مدیریت ایشان قابل مقایسه نیست».
او افزود: «من عادت ندارم از کسی تعریف کنم اما پس از دو سال همکاری نزدیک با آقای دکتر مرتضوی دریافتم که چرا ریاست وقت قوه قضائیه ایشان را به عنوان مدیر نمونه کشوری برگزیدهاند»...
او افزود: «من عادت ندارم از کسی تعریف کنم اما پس از دو سال همکاری نزدیک با آقای دکتر مرتضوی دریافتم که چرا ریاست وقت قوه قضائیه ایشان را به عنوان مدیر نمونه کشوری برگزیدهاند»...
خبرگزاری فارس همچنین «تدریس در دانشگاه و تألیف هشت عنوان کتاب» را از دیگر سوابق حرفهای سعید مرتضوی میداند.
سازمان تأمین اجتماعی که در واقع یک مؤسسۀ عظیم بیمۀ است، طی ماههای اخیر دچار بلاتکلیفی بود و «سوءمدیریت» آن بارها در داخل کشور مورد انتقاد قرار گرفت.
به عنوان مثال، سایت آفتاب حدود یک سال قبل در بارۀ این سازمان بزرگ که بیش از پنجاه سال عمر دارد نوشت: «سازمان تأمین اجتماعی که متعلق به حدود ٢٨میلیون بیمهپرداز و بیمهشدۀ خصوصی است، با دارایی بیش از ٥٠ هزار میلیارد تومان و درآمدهای کلان شامل حدود ٤٥ درصد صنعت سیمان، بیش از ١٠ درصد خودروسازی، بیش از ٤٠ درصد صنعت داروسازی ، بانک رفاه کارگران، فولاد مبارکه و صدها شرکت عظیم دیگر، آیا به مرز ورشکستگی رسیده است؟»
به عنوان مثال، سایت آفتاب حدود یک سال قبل در بارۀ این سازمان بزرگ که بیش از پنجاه سال عمر دارد نوشت: «سازمان تأمین اجتماعی که متعلق به حدود ٢٨میلیون بیمهپرداز و بیمهشدۀ خصوصی است، با دارایی بیش از ٥٠ هزار میلیارد تومان و درآمدهای کلان شامل حدود ٤٥ درصد صنعت سیمان، بیش از ١٠ درصد خودروسازی، بیش از ٤٠ درصد صنعت داروسازی ، بانک رفاه کارگران، فولاد مبارکه و صدها شرکت عظیم دیگر، آیا به مرز ورشکستگی رسیده است؟»
مسئولیت دشوار باراک اوباما در قبال بنیامین نتانیاهو
روز دوشنبه پنجم ماه مارس، باراک اوباما- رئیس جمهوری آمریکا، در کاخ سفید با بنیامین نتانیاهو- نخست وزیر اسرائیل، دیدار و گفتگو خواهد کرد. به عقیدۀ بسیاری از ناظران و کارشناسان، این دیدار بیش از دیگررویارویی های این دو تن حساسیت دارد و می تواند سرنوشت احتمالی اقدامات نظامی علیه تأسیسات هسته ای ایران را رقم بزند.
بدین ترتیب در روزهای اخیر هم باراک اوباما و هم بنیامین نتانیاهو در سخنان و اظهارات مختلف خود سعی کردند تا زمینه را برای این دیدار آماده سازند و به نوعی از پیش، نقطه نظر خود را به دیگری ابراز کنند.
در این میان بسیاری از ناظران معتقدند که رئیس جمهوری آمریکا در این چهارچوب، مسئولیت بسیار سنگینی را به عهده دارد چرا که باید هم از یک سو نخست وزیر اسرائیل را از حمایت همیشگی آمریکا خاطر جمع سازد و هم از سوی دیگر او را ازحملۀ احتمالی به تأسیسات هسته ای ایران بازدارد.
از سوی دیگر بنیامین نتانیاهو در روزهای اخیر بیش از پیش ضرورت جلوگیری از دستیابی جمهوری اسلامی ایران به سلاح اتمی را مطرح کرده است و به کرات متذکر شده که اسرائیل تمامی ره حل های ممکنه را پیش رو دارد و مورد هدف قرار دادن تأسیسات هسته ای ایران یکی از آنهاست.
حال رئیس جمهوری آمریکا که همواره معتقد است تحریم های بی سابقۀ جامعۀ جهانی می توانند در ارتباط با پروندۀ هسته ای ایران مؤثر واقع گردند، روز جمعه در گفتگویی با روزنامۀ "آتلانتیک" چاپ آمریکا متذکر شد که در صورت شکست این استراتژی، عملیات نظامی امکان دیگری است که کنار گذاشته نشده است.
باراک اوباما با اشاره به شایعاتی مبنی بر اینکه که برخی از دولتمردان اسرائیلی معتقدند که اظهارات وی در ارتباط با کنار نگذاشتن راه حل نظامی زیاد جدی نیست اظهار داشت: «فکرمی کنم دولت اسرائیل بداند که من به عنوان رئیس جمهوری آمریکا بلوف نمی زنم. ولی برای پیشبرد یک سیاست مؤثر دلیلی ندارد بخواهم تمامی اهداف خود را در ملأ عام مطرح سازم».
در همین گفتگو باراک اوباما در ارتباط با خطر هر گونه اقدام نسنجیده و زود تر از موعد علیه جمهوری اسلامی هشدار داد و گفت: «در حالیکه اکنون ایران از حمایت بسیاری برخوردار نیست و تنها حامیش در منطقه یعنی سوریه دچار بحران و تحولات عمیق است، نباید به جمهوری اسلامی این امکان را بدهیم که خود را به عنوان قربانی معرفی کند».وزارت کشور: مشارکت درانتخابات مجلس فوق تصور است
وزارت کشور جمهوری اسلامی ایران ساعاتی پیش اعلام کرد که حدود ٦٤٫٢ در صد واجدین شرایط در انتخابات روز جمعه مجلس شورای اسلامی به پای صندوق های رأی رفتند.وجود چهره های جدید در بین انتخاب شدگان که هنوز وابستگی گروهی آنان اعلام نگردیده است از مشخصات اصلی این دوره انتخابات عنوان شده است.
مصطفی محمد نجار وزیر کشور اعلام کرد که مشارکت درانتخابات مجلس نهم فوق تصور بوده است؛ وی گفت که مشارکت تا کنون ٦٤٫٢ در صد در کل کشور و ٥٢ در صد در استان تهران بوده است.
وزیر کشور جمهوری اسلامی تصریح کرد که از ٤٦ هزار و ٩٢٤ شعبه اخذ رأی در کشور کار شمارش آرا در ٤٠ هزار و ٥٣٠ شعبه به پایان رسیده و ٢٦ میلیون و ٤٧٠هزار و ٧٦٠رأی شمارش شده است.
وزیر کشور جمهوری اسلامی تصریح کرد که از ٤٦ هزار و ٩٢٤ شعبه اخذ رأی در کشور کار شمارش آرا در ٤٠ هزار و ٥٣٠ شعبه به پایان رسیده و ٢٦ میلیون و ٤٧٠هزار و ٧٦٠رأی شمارش شده است.
مصطفی محمد نجار ادامه داد که از ٢٠٧ حوزه انتخابیه تاکنون کار ١٤٥ حوزه نهایی شده و به پایان رسیده است که از این ١٤٥ حوزه ، ١٣٥ داوطلب به مجلس راه پیدا کردند و ١٠ حوزه به مرحله دوم کشیده شده است.
نتایج قطعی این انتخابات برای انتخاب تمامی ٢٩٠ نماینده مجلس روز دوشنبه اعلام خواهد شد. با توجه به آنکه شمارش کل آراء هنوز به پایان نرسیده است، وزارت کشورپیش بینی می کند که میزان در صد مشارکت می تواند از میزان اعلام شده پایین تر باشد.
یاد آور می شویم که در صد مشارکت در انتخابات مجلس ادوار گذشته معمولاً بین ٥٠ تا ٧٠ در صد در نوسان بوده است. میزان مشارکت در انتخابات گذشته مجلس شورای اسلامی در چهار سال پیش ٥٥٫٤ در صد بوده است.
رسانه های وابسته به حاکمیت پس از اعلام نتایج مشارکت این انتخابات را تاریحی دانسته و شرکت انبوه مردم را به منزلۀ سیلی محکمی بر گونه غرب تلقی کرده اند.
دراین انتخابات که از سوی تمامی نیروهای اپوزیسیون تحریم گردیده بود، عمدتاً دو گروه سیاسی اصولگرای وابسته به حاکمیت، یعنی جبهه متحد اصولگرایان و جبهه پایداری اکثریت آرا را بخود اختصاص داده اند.
وجود چهره های جدید در بین انتخاب شدگان که هنوز وابستگی گروهی آنان اعلام نگردیده است از مشخصات اصلی این دوره انتخابات عنوان شده است.
از دیگرشگفتی های این انتخابات آنکه، احمد ناطق نوری از چهره های شاخص اصولگرایان سنتی و هفت بار نماینده مجلس در حوزه انتخابی خود شکست خورد و به مجلس راه نیافت؛ همچنین سه تن از اعضای هیات رئیسه کنونی مجلس نتوانستند به مجلس آینده راه یابند.
خبرگزاری فارس در آخرین گزارش خود که عصر امروز انتشار یافت، خبر داد که 77 تن از نمایندگان کنونی مجلس شورای اسلامی از راهیابی به مجلس نهم باز مانده اند.این خبر گزاری لیست 43 تن از نمایندگان کنونی را که تا کنون به مجلس راه یافته اند، به شرح زیراعلام کرده است.
1- حجتالاسلام علیرضا سلیمی - محلات و دلیجان
2- رضا عبدالهی - ماهنشان، ایجرود و بوغداکندی1- حجتالاسلام علیرضا سلیمی - محلات و دلیجان
3- حجتالاسلام سبحانینیا - نیشابور
4- روحالله عباسپور - بوئینزهرا
5- احمد علی مقیمی - بهشهر، نکا و گلوگاه
6- موسیالرضا ثروتی - بجنورد
7- علی لاریجانی - قم
8- رضا آشتیانی - قم
9- محمدرضا رضایی کوچی - جهرم
10 نادر قاضیپور - ارومیه
11- موید حسینی صدر - خوی
12- علی اکبر آقایی - سلماس
13- مهدی عیسیزاده - میاندوآب، تکاب و شاهیندژ
14- روبرت بگلریان - ارامنه اصفهان و جنوب ایران
15- محمد آشوری - بندرعباس
16- حسین گروسی - شهریار
17- فرهاد بشیری - پاکدشت
18-شاهرخ رامین - دماوند و فیروزکوه
19- حجتالاسلام سید محمدمهدی پورفاطمی - دشتی و تنگستان
20- سید شریف حسینی - اهواز
21- محمد دهقان نقندر - طرقبه و چناران
22- هادی قوامی - اسفراین
23- عزتالله یوسفیانملا - آمل
24- سید حسین نقوی - ورامین
25- مقداد نجفنژاد - بابلسر
26- حجتالاسلام سید علیمحمد بزرگواری - کهگیلویه و بویراحمد
27- سید رمضان شجاعی کیاسری - ساری
28- علا الدین بروجردی - بروجرد
29- مهدی سنایی - نهاوند
30- حجتالاسلام موسی غضنفرآبادی - بم، ریگان، نرماشیر و شهرک
31- محمد سقایی - استهبان و نیریز
32- یعقوب جدگال - چابهار، کنارک و نیشهر
33- حمیدرضا پشنگ - خاش
34- عباس رجایی - اراک، کمیجان و خنداب
35- محمدرضا محسنیثانی - سبزوار
36- ارسلان فتحیپور - کلیبر و هوراند
37- یونس اسدی - مشگینشهر
38- محمدرضا امیری کهنوج - کهنوج، قلعهگنج، منوجان، رودبار و فاریاب
39- حجتالاسلام سیدمحمد سادات ابراهیمی - شوشتر و گتوند
40- حجتالاسلام سید علی طاهری - گرگان و آققلا
41- عوض حیدرپور - شهرضا و دهاقان
42- حجتالاسلام ناصر موسوی لارگانی - فلاورجان
43- حسن کامران - اصفهان
آمارهای حکومتپسند و شکست چند چهره
وزیر کشور گفته است: ما حساسیت داشتیم که درصد مشارکت را به طور دقیق اعلام کنیم و مشخص شد که ۶۴ و دو دهم رصد در انتخابات مجلس نهم شرکت کردند. وی آمار تهران را ۴۸ درصد و بیشترین شرکتکنندگان را در استان کهکیلویه و بویر احمد با ۸۸ درصد اعلام کرد.
نجار، وزیر کشور گفته است: از ۲۰۷ حوزه ۱۴۵ حوزه نهایی شده است که ۱۳۵ داوطلب به طور مستقیم به مجلس راه یافتند و ۱۰ حوزه نیز به مرحله دوم راه پیدا کردند.
وی درباره تهران گفته است: در تهران ۴۸ درصد مردم شرکت کردند و در شهرستانهای تهران ۵۶ و سه دهم درصد شرکت کردند که به طور میانگین در استان تهران ۵۲ درصد مشارکت داشتهاند.
وی گفت: بالاترین مشارکت را در کهگیلویه و بویر احمد داشتیم که ۸۸ درصد مردم در انتخابات شرکت داشتند.
همچنین بر اساس اعلام دولتی، كانديداهاي تهران تا اين لحظه موفق به كسب يك چهارم آراي راي دهندگان در حوزه تهران بزرگ نشدهاند بر همين اساس گفته ميشود انتخابات تهران به دور دوم كشيده خواهد شد.
خبرگزاریهای ایران فهرست نامزدهایی که بیشترین رای را در تهران آوردهاند منتشر کردهاند.
در این فهرست غلامعلی حداد عادل نفر اول است و علی مطهری و احمد توکلی هم به چشم میخورند.
اما چند چهره اصلاحطلب هم از رسیدن به کرسیهای مجلس بازماندهاند.
در کاشمر، محمدرضا خباز که در دورههای چهارم، پنجم، ششم و هشتم، نماینده مجلس بود، این بار شکست خورد.
همچنین قدرتالله علیخانی و کواکبیان نیز از مجلس نهم بازماندند.
اما تابش، خواهرزاده محمد خاتمی، نماینده اردکان در مجلس شد.
در جناح مقابل نیز پروین احمدینژاد و احمد ناطق نوری از رقیبان خود شکست خوردند.
قمتخابات!
عکسهای رسیده از یک شهروند روزنامهنگار از قم
توجیه خاتمی: به «جمهوری اسلامی» رای دادم!
یکی از روزنامهنگاران امروز پس از دیدارش با خاتمی، توضیحات وی را در این باره نوشته است؛ با این حال دفتر خاتمی اعلام کرده که «توضیح و تبیین ایشان در اولین فرصت منتشر خواهد شد.»
در پی واکنشهای فراوان به شرکت محمد خاتمی در انتخابات دیروز، امروز وبسایت محمد خاتمی نوشت: «در سایت کلمه مطلبی در باب شرکت جناب آقای سید محمد خاتمی در انتخابات نشر یافته است که اظهار نظرها، اعتراضها و پرسشهای کاربران عزیز را نیز به همراه داشته است. با سپاس از همه عزیزان، توضیح و تبیین ایشان در اولین فرصت منتشر خواهد شد.»
این در حالی است که همچنان واکنشهای منفی نسبت به اقدام دیروز رییسجمهور پیشین ایران ادامه دارد.
اردشیر امیرارجمند، سخنگوی شورای هماهنگی راه سبز امید گفته است: «راه جنبش سبز و مطالبات آن روشن است؛ آقای خاتمی هم باید خودش پاسخگو باشد و مردم هم درباره پاسخ وی قضاوت خواهند کرد».
به نظر میرسد خاتمی در توجیه رفتار خود، شرکت کردن در انتخابات را در جهت حفظ «آرمانها انقلاب و اصل نظام» عنوان کند.
با این حال، امروز حسین نورانینژاد روزنامهنگار و فعال سیاسی، با حضور در دفتر خاتمی برای لحظاتی با وی به گفتوگو نشسته و علت حضور یک باره وی را در انتخابات روز گذشته جویا شده است.
نورانینژاد در یادداشتی در این باره نوشته است: امروز ساعاتی خدمت آقای خاتمی بودم. کاملا در جریان سنگینی فضای به وجود آمده در پی رای دادنشان بود و این فضای سنگین تا نزدیکترین افراد و بستگان آقای خاتمی امتداد داشت. آقای خاتمی اولین چیزی که گفت «بسیار سخت بودن» تصمیمی بود که دیروز اجرا کرد. گفت که نسبت به تبعات عاطفی رایش در بین همه دوستان و جوانان آگاهی داشته و نسبت به آن احساس مسئولیت سنگین و دلنگرانی میکرده. اما «اخبار نگرانکنندهای طی دو روز منتهی به انتخابات، درباره برنامه و نقشههای تندروهای جریان حاکم در زمان پس از انتخابات دریافت کرده بود که حرکتی غافلگیرکننده را برای بر هم زدن آن ایجاب میکرد.»
این روزنامهنگار ادامه داده است: آقای خاتمی با اشاره به انسجام فوقالعادهای که در بین نیروهای اصلاحطلب و سبز پیش از انتخابات به وجود آمده بود، ابراز امیدواری کرد که رای دادن ایشان به جای بر هم زدن نقشههای شوم تندروهای جریان حاکم، مخل انسجام اصلاحطلبان نشود. او تاکید بر پیچیده بودن شرایط سیاسی داخلی و بینالمللی کرد و ابعاد متعددی از موضوعات مختلف که هر لحظه بر تصمیمات میتواند اثرگذار شود، بر این اساس خواستار درک این پیچیدگیها از سوی همگان شد. او گفت مدعی این نیست که درستترین تصمیم ممکن را گرفته، ولی سعی کرده با رعایت همه این جوانب و پیچیدگیها اقدام کند. در تمام این توضیحات آقای خاتمی دلنگرانیاش بر عواطف آسیب دیده و حفظ انسجام نیروهای اصلاحطلب را مورد تاکید قرار میداد.
نورانینژاد در پایان نوشته: «او در مقابل این نظر که آبرویش را در این میان به خطر انداخته، گفت که دلنگران آبروی خودش نیست، او دلواپس یاران در بندمان، حصرها، اصلاحات، و نقشههای شومی است که پیشاروی مردم، آرمانهای انقلاب، جمهوریت و اصل نظام است. این را هم اضافه کنم که آقای خاتمی هرگونه فشار پیدا و پنهان، معامله و پیغامی را تکذیب کرد.»
بر این اساس خاتمی روی برگه رایش نوشته است: «جمهوری اسلامی».
ابطحی: خواسته تغییر نظام با رای دادن خاتمی خنثی شد
ابطحی با تأکید بر اینکه رای دادن خاتمی، سنگینی خطرات خارجی و داخلی آینده نظام را از دوش اصلاحطلبان برداشت، گفته است که خواسته تغییر نظام با رای دادن خاتمی خنثی شد.
محمدعلی ابطحی، رییس دفتر خاتمی در زمان اصلاحات، از اقدام دیروز وی حمایت کرده است.
این عضو مجمع روحانیون مبارز در وبلاگش نوشته است: «به راحتی برای همه دوستانم پیش بینی میکردم که آقای خاتمی در انتخابات شرکت خواهد کرد و عدم شرکت آقای خاتمی در انتخابات مجلس را یک اشتباه استراتژیک سیاسی میپنداشتم.»
ابطحی که پس از وقایع انتخابات سال ۸۸ در دادگاه به شش سال حبس محکوم شد اما اکنون با وثیقه آزاد است، ادامه داده: «رسالت مهمتر آقای خاتمی به عنوان حافظ اندیشه اصلاح طلبی در کشور که میتواند در پس این امواج پر خشونت، راه بی تنش و درون حاکمیتی را برای سربلندی کشور مدیریت کند، میتواند دلیل این شجاعت تلخ باشد.»
وی اضافه کرده است: «آقای خاتمی و همفکرانش حاضر نیستند در برابر کلیت نظام بایستند. این خواسته که اصلاحطلبان درون نظام را به سمت بیرون هدایت کنند، یک همکاری ناخواسته افراطیون داخل حکومتی و خواستاران تغییر نظام بیرون حکومتی بود که با رای دادن آقای خاتمی خنثی شد.»
ابطحی همچنین تأکید کرده است که رای دادن خاتمی برای این بوده که سنگینی خطرات خارجی و داخلی آینده نظام را از دوش اصلاحطلبان بردارد.
وی در پایان گفته است: «من این تصمیم اقای خاتمی را یکی از سیاسیترین و قابل دفاعترین تصمیمهایی میدانم که بیانگیزه دنیایی صورت گرفته بود ودر چارچوب مبانی اندیشهاش بود.»
هفته مجلس آقا، انگشت اشاره آقا، ناموس آقا، مانکنهای آقا و[...] آقا!
مجلس آقا در پرتو معلم اخلاق دولت، پخش بستههای بهداشتی، آزادی بیان و مانکن حزب اللهی...ربط انتقاد از آقا با شورت پادشاه...ربط ناموس نظام با «...بلنده» و «...چهار چشم»، و لزوم داشتن اخوی برای شکستن تحریم انتخابات و رقص دستمال (داشتن ویلا در دماوند ضروری نیست).
چیزی گیر ما نمیآید!
مرتضی آقا تهرانی معلم اخلاق احمدی نژاد که در انتخابات اخیر با جبهه پایداری نامزد کرد (همان جبهه ای که دهان اصولگرایان را مورد عنایت قرار داد) گفت که یکی از علما از وی خواسته به مجلس برود تا «مجلس مثل نظر حضرت آقا شود».
آقا تهرانی گفته که «این بار نیز تصمیم نداشتم بیایم.برخی از اساتید گفتند برو.اما دلم میخواهد رای نیاورم و انشاء الله به کلاس درس اخلاق خود در قم بازگردم. چیزی در این میان گیر ما نمیآید.»
لازم به توضیح است که آقا تهرانی در کار اصلی خودش یعنی «تربیت اخلاقی دولت»، توانسته دسته گلی مثل احمدی نژاد را تحویل جامعه ایران بدهد، و حاصل زحمات ایشان این که هر بار سخنرانی احمدی نژاد از تلویزیون پخش میشود باید بچه ها را با چک و لگد بفرستیم بروند بخوابند!
حالا این آقا معلم تهرانی قرار است برود مجلس و مجلس را مثل نظر حضرت آقا کند!همان مجلسی که همین طوری بدون معلم اخلاق، فحش و فحش کشی و درگیری فیزیکی جزو دستور جلسات روزانه اش است.
آقا تهرانی که مدتی پیش فاش شد گرین کارت آمریکا دارد، درباره دارایی های خود با اشاره به خانهاش در شهر قم و عدم علاقهاش به خرید املاک و باغ(طفلی) گفت: «اساسا من نیازی به مال و اموال زیاد نداشته و ندارم زیرا معتقدم آخوندها را خدا اداره میکند اگر گاهی هدایایی هم به نمایندگان دادهاند من نگرفتهام و به دنبال آن نیز نرفتهام. من در ۴ سال نمایندگی خود حتی یک ریال برای خود پنهان نکردهام.»
البته راست میگوید در این دوره و زمانه مگر زن و بچه میگذارند که آدم یک جوراب برای خودش بخرد!
ماجرای انگشت اشاره آقا!
علیرضا پناهیان هفته گذشته در عرض دو روز، سه مدل حرف زد. اول در اسلامشهر در سخنرانی درباره موضوع انتقاد از رهبری گفت: «اخیرا در کشور بحث انتقاد از رهبری باب شده. سوال اینجاست که مگر رهبری گفتهاند که به ما انتقاد نشود؟». فردای آن روز، یک نامه نوشت به این هوا (دقیقا این قدر) برای علی مطهری و وی را شست و پهن کرد روی بند رخت.
در بخشی از این نامه باز هم درباره بحث شیرین انتقاد از رهبری، این بار کل ماجرا را تغییر داد و نوشت: «گفته میشود که اجازه انتقاد از رهبری داده نمیشود، البته که اتهام ناروایی است، من برای شما یادآوری میکنم سخن مقام معظم رهبری را که در پاسخ به سوالی در همین زمینه فرمودند:... شما میگویید چرا به رهبری انتقاد نمیکنند! اوّلاً که عیبجویی از رهبری مگر چه حُسنی دارد؟ رهبریای که در نظام جمهوری اسلامی اشارهی انگشتش باید بتواند در یک لحظهی خطرناک و حسّاس، مردم را به جانفشانی وادار کند، آیا این مصلحت است که یک نفر به میل خودش بیاید بایستد و بدون حق و بدون موجب، نسبت به او بدگویی کند؟! آیا این به نظر شما کار خیلی خوبی است؟! این کار بد است؛ رواج نداشته باشد، بهتر است.» (۱۲/ ۴/ ۱۳۷۷- جلسۀ پرسش و پاسخ با مدیران مسؤول و سردبیران نشریات دانشجویی)
یعنی من اگر جای این جنبش سبزی ها بودم،کار و زندگی ام را ول میکردم و این سخنان عظمای ولایت را در پارچه های بزرگ و پوسترهای گنده در رنگ بندی کامل مینوشتم و بر سر هر کوی و برزن نصب میکردم. بیلبوردهای بزرگ در بزرگراه های کوچک تدارک میدیدم و بیدردسر و بیخطر در راستای ترویج فرمایشات مقام معظم رهبری، آشی برای ایشان میپختم که آن پادشاه که با شورت در انظار عمومی ظاهر شده بود، پیش ایشان لنگ بیاندازد!
بسته های بالای ۱۸ سال در انتخابات
عرض نکرده بودیم که اگر وضعیت به همین منوال بگذرد کار کاندیداهای انتخابات برای کسب رای به جاهای باریک هم خواهد کشید و احتمالا تلخکی و آب شنگولی و حتی زنان خیابانی هم، ممکن است در اختیار علاقه مندان قرار دهند!حالا بفرمایید تحویل بگیرید!
همزمان با تبلیغات انتخابات، سعید صالح زاده مسئول بسیج سازندگی سپاه ناحیه دامغان گفت که «بستههای بهداشتی در میان مردم توزیع شده است».
ما اولش که این خبر را دیدیم تصور کردیم منظور مسئول بسیج دامغان از بسته های بهداشتی خدای نکرده «کاندوم» است. اما بعد که خواندیم متوجه شدیم این بستهها حاوی: «قیچی، چسب، بتادین، باند، انواع قرص، دستکش، گازاستریل، صابون مایع، الکل، رادیو، باطری و …» است.
حالا از موضوع توزیع الکل و ربط آن به بسیج سازندگی سپاه، خیلی نرم و بی سر و صدا عبور کنیم، اما هر طور با خودمان کلنجار میرویم نسبت رادیو و باطری را با بسته بهداشتی متوجه نمیشویم!
مطهری و ناموس نظام
حاج سعید قاسمی که خاطرتان هست؟همان که گفته بود احمدینژاد به دلیل این که شپش گذاشته بود، در انتخابات ریاست جمهوری برنده شد!
حالا حاج سعید در چهارمین همایش جوانان حامی جبهه پایداری انقلاب اسلامی گفته که «مطلبی دیدم که خیلی قشنگ بود به این مضمون که روزی ۳۰۰ هزار نفر در یک جبهه دور هم جمع میشدند اما امروز ۳۰۰ نفر در ۱۳ جبهه دور هم جمع نمیشود.»
حالا ما نمیدانیم منظور آقا سعید از «مطلبی دیدم»، همین مطلب هفته پیش ما درباره تلاشهای مهدوی کنی در حل اختلافات اصولگرایان بوده که حاصل آن تاسیس ۱۳ تا جبهه به صورت سری دوزی بوده یا پس چی بوده؟!
سعیدخان همچنین حسابی از خجالت علی مطهری در آمد و گفت: «وقتی میخواستم به این جلسه بیایم، فردی که لیاقت نصیحت کردن من را نداشت و در ایام فتنه ۸۸ شیپورچی موسوی بود، از من خواست تا خودم را برای شماها خرج نکنم که البته من خاک پای شما بچه حزباللهیها هستم.» وی گفت که این علی مطهری در کربلای ۵ کجا بود؟ و پرسید «که این افراد در فتنه ۸۸ چه حال و هوایی داشتند؟ چرا زمانی که همه ناموس نظام را در فتنه ۸۸ زیر سوال بردند صدایی از شما شنیده نمیشد. قم؛ چرا صدای تو در فتنه رسا نمیآمد».
خدایا من نمیدونم این «ناموس نظام»، روزی چند بار توسط چند نفر زیر سوال(!) میرود. باور کنید اگر «...بلنده» و «...چهار چشم» در زمان آن خدا بیامرز، این همه زیر سوال(!) میرفتند که ناموس نظام ما زرت و زرت زیر سوال(!) میرود!
حزب الله دنبال آزادی بیان
یعنی کار به جایی رسیده که حزب اللهیها، که یک زمانی اگر کسی اسم «آزادی بیان» را میبرد علاوه بر این که در تمامی نقاط حساس بدنشان کهیر میزدند با همان حال خراب هم پاشنههای چماقها را ور میکشیدند و همچون قوم یاجوج و ماجوج به جان ملت میافتادند، الان خودشان دنبال آزادی بیان هستند!
هفته پیش وحید جلیلی، اخوی کوچک سعید جلیلی دبیر شورای عالی امنیت ملی ایران(یعنی فامیل بازی در حد بایر موشن گلادباخ)، در خصوص اولویت برنامههای فرهنگی مجلس آینده گفت: «مهمترین اولویت مجلس نهم دفاع از «آزادی بیان»، آمرین به معروف و ناهیان از منکر و نیروهای حزباللهی، بخصوص در حوزه رسانه در برابر مسئولان متکبری است که نظام را ملک پدری خود میدانند.»
به حق چیزهای نشنیده و ندیده! یعنی اگر روزی روزگاری در این مملکت کار به جایی برسد که آقای گوزن و شقایق با هم ربطی داشته باشند، حزب الله و آزادی بیان بعید است بتوانند با هم به توافق برسند!
فقط به خاطر قارداش!
نورالدین پیرموذن، نماینده مردم اردبیل در مجلس های ششم و هفتم که در آمریکا به سر میبرد، مدتی پیش در صفحه فیسبوک خودش تصویر اسکن شده حکم رد صلاحیت خود از مجلس هشتم را منتشر کرد و در زیر آن نوشت: «وقتی این برگه به دستم رسید، فهمیدم که ایران دست ایرانیان نیست و آذربایجان دست آذربایجانی نیست و ...». خلاصه مقادیری فحش به جمهوری اسلامی داده بود و یکی هم نبود بپرسد، قارداش! یعنی این برگه رد صلاحیت خودتت به دستت نمیرسید، همچنان ایران دست ایرانیان بود و آذربایجان دست آذربایجانی و همه چیز هم گول و بل بل به چمنزار!؟
حالا همین نورالدین پیرموذن تا فهمید که برادرش از شهر اردبیل کاندیدای انتخابات مجلس شورای اسلامی شده است، مردم اردبیل را به حضور در انتخابات و رای دادن به قارداش خودش(!) دعوت کرد.
پیرموذن با صدور اطلاعیه ای خطاب به مردم اردبیل نوشته: «شرایط برگزاری یک انتخابات خوب و پرشور و نشاط فراهم است» و از اهالی تمام شهرها و روستاها خواست تا «در روز جمعه و در صحنه انتخابی به صورت شایسته پشتیبان نظام و ولایت فقیه بوده و از این آرمان عدول نکنند».
خلاصه این قارداشمون که مدتها در صدای آمریکا و بیبیسی خود را طرفدار مردم و دمکراسی و البته یک جورهایی جمهوری اسلامی را دیکتاتور و ضد مردم میخواند الان که بحث قارداش خودش پیش آمده چنان مرامکش شده که مشغول «رقص دستمال» است!
بی بی سی چیز خوبی میباشد، علی الحساب!
تا الان میگفتند بیبیسی «بنگاه دروغ پراکنی» و اصلاً خیلی چیز ضایعی است. اما حالا این سید احمد سادات مدیر شبکه العالم در مصاحبهای که تحت عنوان «العالم روی موبایل انقلابیون خاورمیانه» گفته که «قبل از انقلابهای عربی و بیداری اسلامی، بیبیسی ورلد در نظرسنجیای که انجام داد، شبکه العالم را جزو پنج شبکه اول خاورمیانه اعلام کرد».
بعد جالب است که ایشان گفتند: «در این نظر سنجی، خود بیبیسی میان پنج شبکه اصلی قرار نداشت».
میگویند مسابقهای در ایران برگزار شد تا ببینند چه کسی میتواند شبیه «ابی» بخواند. خلاصه پس از اعلام نتایج، خود ابی در این مسابقه چهارم میشود
مانکن حزب اللهیها
دست آخر هم این که ما امروز را به همراه منزل جان، بست نشستیم در خانه و حتی برای «گذاشتن آشغال» جلوی درب هم، از خانه خارج نشدیم و برای این که این مبارزه سیاسیمان حالت «خانه نشینی فعال» داشته باشد تصمیم گرفتیم یک دست «تخته نرد» هم بزنیم. که خب طبق معمول، منزل جان وقتی اوضاع حاکم بر بازی را برانداز کرد و دید که دیگر «جفت هفت» هم به فریادش نمیرسید، خیلی شیک و تمیز تخته نرد را وارونه کرد و بازی را به هم زد!
الان هم که پاسی از شب گذشته و احتمالا خبرگزاری فارس اعلام کرده که «میلیاردها ایرانی» از سراسر دنیا در این انتخابات شرکت و باز هم یک ضربه آپرگاد حواله فک دشمن کردند.
حالا از یک طرف، ما منتظر مشاهده عکس های این مانکنهای حزب اللهی هستیم که در این جور مواقع مجازند که عکس حضرت آقا را به دست بگیرند و با مایو سه تیکه و در شرایط حساس کنونی بعضاً با مایو دو تیکه در خیابان حضور دشمن شکن داشته باشند. از یک طرف هم دنبال این هستیم ببینیم این پیش شرطهای آقای خاتمی چه طوری شد که سر از ویلای اخوی در دماوند درآورد.
اسامی نامزدهایی که تا این لحظه روانه مجلس شدند و غیره
خباز و کواکبیان اصلاح طلب، ناطق نوری و پروین احمدینژاد رای نیاوردند.
در سمنان کواکبیان با کسب ۱۹ هزار رای نتوانست وارد مجلس شود و خسروی کاندیدای جبهه متحد اصولگرایان با کسب ۲۳ هزار رای به بهارستان راه یافت. خباز دیگر نماینده اصلاحطلب نیز نتوانست به مجلس راه یابد. ناطق نوری نیز با سی سال سابقه حضور در مجلس این بار رای نیاورد. پروین احمدینژاد نیز با دوهزار اختلاف ار رقیب خود عقب ماند و به جلس راه نیافت.
به گزارش انتخاب، شمارش آرا در برخی از شهرها پایان یافته و اسامی برخی نمایندگان جدید مجلس به قرار زیر است:
یزد
محمدرضا تابش
شاهرود
جلالی
نیرمنصورحقیقت پور(کاندیدای جبهه پایداری )
نی ریز و استهبان
محمد سقایی
شهربابک
حسین فتاحی
سلسله و دلفان
حجت الله خدائی
دهلران، آبدانان و دره شهر
علی محمد احمدی
کنگاور، صحنه، هرسین و بیستون
حجت الاسلام وحید احمدی
چناران و طقبه:
محمد دهقان( کاندیدای جبهه متحد اصولگرایان)
بیرجند و درمیان
حجت الاسلام عبادی تا این لحظه در صدر
فردوس، طبس و سرایان و بشرویه
محمد علی عبدالله زاده تا این لحظه در صدر
کوهدشت
الهیار ملکشاهی
شاهرود
جلالی
نیرمنصورحقیقت پور(کاندیدای جبهه پایداری )
نی ریز و استهبان
محمد سقایی
شهربابک
حسین فتاحی
سلسله و دلفان
حجت الله خدائی
دهلران، آبدانان و دره شهر
علی محمد احمدی
کنگاور، صحنه، هرسین و بیستون
حجت الاسلام وحید احمدی
چناران و طقبه:
محمد دهقان( کاندیدای جبهه متحد اصولگرایان)
بیرجند و درمیان
حجت الاسلام عبادی تا این لحظه در صدر
فردوس، طبس و سرایان و بشرویه
محمد علی عبدالله زاده تا این لحظه در صدر
کوهدشت
الهیار ملکشاهی
اسلام آبادغرب و دالاهو
علی جلیلیان
علی جلیلیان
کاشمر
محمد اسماعیل
درگز
حسین محمد زاده
حسین محمد زاده
گرمی
میر قسمت موسوی
سنقر
محمدابراهیم محبی (جبهه متحد اصولگرایان )
سنقر
محمدابراهیم محبی (جبهه متحد اصولگرایان )
آران و بیدگل
منصوری
قائن
جواد هروی
منصوری
قائن
جواد هروی
سمنان
علیرضا خسروی(جبهه متحد اصولگرایان)
علیرضا خسروی(جبهه متحد اصولگرایان)
ماهشهر، امیدیه و هندیجان
حبیب آقاجری
حبیب آقاجری
قصرشیرین، سرپل ذهاب و گیلانغرب
فتح الله حسینی
پاکدشت
فرهاد بشیری
پاکدشت
فرهاد بشیری
گچساران و باشت
غلامرضا تاجگردون تا این لحظه در صدر
پارس آباد و بیله سوار
حبیب برومند
دماوند و فیروزکوه
شاهرخ
اردبیل نیر و نمین و سرعین
صداقت فرجی
غلامرضا تاجگردون تا این لحظه در صدر
پارس آباد و بیله سوار
حبیب برومند
دماوند و فیروزکوه
شاهرخ
اردبیل نیر و نمین و سرعین
صداقت فرجی
نور؛ رای نیاوردن" پدر پارلمان ایران"
عبدالوحید فیاضی
الیگودرز
محمد تقی توکلی
محمد تقی توکلی
داراب و زرین
نبی الله احمدی
دورود و ازنا
دورود و ازنا
به دور دوم کشیده شد
ساری
محمد دامادی و سید رمضان شجاعی به احتمال قوی
اکبر ناصری با احتمال قوی
اکبر ناصری با احتمال قوی
حسین نیازآذری و شمس علی هادی زاده معلم به دور دوم کشید
آمل
آمل
عزت الله یوسفیان
نوشهر، چالوس، نور و محمود آباد
نوشهر، چالوس، نور و محمود آباد
قاسم احمدی لاشکی از نوشهر و چالوس
عبدالوحید فیاضی از حوزه انتخابیه نور و محمودآباد
بابلسر و فریدون کنار
بابلسر و فریدون کنار
مقداد نجف نژاد
بهشهر، نکا و گلوگاه
احمد علی مقیمی به احتمال قوی
گرمسار
غلامرضا کاتب
رزن
عطاالله سلطانیصبور
لارستان، خنج و گراش فارس
جمشید جعفرپور
بناب
محمد باقری بناب
میناب، رودان، جاسک، سیریک و بشاگرد
عبدالکریم هاشمی نخل ابراهیمی
بروجن
امیر عباس سلطانی
اسدآباد
بهروز نعمتی
جهرم
محمد رضا رضایی کوچی
مهریز
به دور دوم کشیده شد
محمد باقری بناب
میناب، رودان، جاسک، سیریک و بشاگرد
عبدالکریم هاشمی نخل ابراهیمی
بروجن
امیر عباس سلطانی
اسدآباد
بهروز نعمتی
جهرم
محمد رضا رضایی کوچی
مهریز
به دور دوم کشیده شد
سراب و مهربان
مهناز بهمنی
فسا
دوگانی
دوگانی
بستان آباد
غلامرضا نوری ت
دشتستان
غلامرضا نوری ت
دشتستان
سید مهدی موسوینژاد و دکتر عبدالکریم جمیری
دیر، کنگان و جم
دیر، کنگان و جم
شیخ موسی احمدی
دشتی و تنگستان
دشتی و تنگستان
سید محمد مهدی پورفاطمی
نوریزاد: خاتمی دیگر خاتمی سابق نیست
محمد نوریزاد در واکنش به رای دادن خاتمی گفته است: اگر آقای خاتمی به لحاظ فردی در انتخابات شرکت کرده کار درستی کرده اما فردا اجازه نخواهد داشت حرف از جمع یا از «ما» بزند.
محمد نوریزاد در گفتوگو با دویچه وله پیشبینی کرده که با توجه به پافشاری مردم بر خواستهای خود و مقاومت حاکمیت، ایران روزهایی خونین چون امروز سوریه پیش رو دارد.
وی گفته است: مردم خواستار تغییر هستند و حاکمیت مقاومت خواهد کرد. ما در آینده به تنگناهای خونین مبتلا خواهیم شد. این چیزی است که من را نگران کرده است.
نوریزاد همچنین درباره رای دادن خاتمی در انتخابات دیروز ایران گفت: اگر به لحاظ فردی رفته در انتخابات شرکت کرده به خود او مربوط است. منتها ایشان دیگر آقای خاتمی سابق نیست. چون از جمع کنده شده و بهصورت فرد در این انتخابات شرکت کرده است. آقای خاتمی که تا به حال اصرار داشت که جمعیتی از مثلا اصلاحطلبان یا افرادی که خواستار تغییر هستند در کنار ایشان هستند، چهطور یکدفعه سرزده بلند شده و رفته رای داده است، هیچ توجیهی ندارم. جز اینکه رفتاری غیر شهروندی از او برآمده، تعبیر دیگری بر این حرکت ایشان نمیتوانم بگویم. از یک طرف اگر به عنوان فرد رای داده کار درستی انجام داده است. منتها فردا آقای خاتمی اجازه نخواهد داشت حرف از جمع بزند و حرف از «ما» بگوید. مثلا بگوید «مردم» یا «بخشی از مردم معترض». بلکه میتواند بگوید من خاتمی نظرم این است.
این منتقد رهبر جمهوری اسلامی، در بیست و پنجمین نامه سرگشادهاش خطاب به خامنهای که به تازگی منتشر شده نوشته که به جای آیتاللهها خود را به آتش خواهد کشید.
باشگاه خبرنگاران جوان فاش کرد:
ترفند رسانههای جمهوری اسلامی در انتخابات
این سایت خبری روز شنبه (۱۳ اسفند) در گزارشی اعلام کرد گزارش تصویری خبرگزاری فارس از یکی از شعب اخذ رای در تهران متعلق به شعبه اخذ رای در خوابگاه دانشگاه «امام صادق» بوده است.
خبرگزاری فارس روز گذشته در گزارشی تصویری از صندوق رای مستقر در خوابگاه این دانشگاه ادعا کرده بود که این تصاویر مربوط به «حضور مردم» در نهمین دوره انتخابات مجلس شورای اسلامی است.
در تصاویر منتشر شده از سوی فارس حضور نیروهای ارزشی و بسیجی در دانشگاه «امام صادق» که یکی از دانشگاههای حکومتی به شمار میرود آن هم مقابل دوربین صدا و سیما به خوبی دیده میشود.
این گزارش تصویری آن بخش از گفتههای تحریم کنندگان انتخابات را که میگویند جمهوری اسلامی با سازماندهی نیروهای خود در برخی شعب خاص رایگیری و فیلمبرداری از آنها تلاش میکند انتخابات را به سایر شعب اخذ رای تعمیم دهد ثابت میکند.
در نهمین دوره انتخابات مجلس شورای اسلامی حدود ۴۷ هزار شعب اخذ رای پیشببنی شده بود که رسانههای محافظهکار در خوشبینانهترین حالت٬ از ۵۰۰ شعبه اخذ رای گزارش خبری و تصویری تهیه و منتشر کردهاند.
خبرگزاری فارس که به عنوان یکی از بازوهای رسانهای سپاه پاسداران عمل میکند روز گذشته با تلفیق٬ تکرار و انتخاب جهتدار تصاویر رایگیری٬ تلاش کرد انتخابات ۱۲ اسفند را «پرشور» نشان بدهد.
این خبرگزاری از انتخابات روز گذشته (جمعه ۱۲ اسفند) حدود ۳۰ گزارش تصویری بدون آنکه به نام شعب اخذ رای اشارهای کند٬ منتشر کرده است.
خبرگزاری فارس همچنین تصاویر تهیه شده از چندین شعب سازماندهی شده را به صورت ترکیبی لابلای تصاویری از شعب خلوت گنجانده تا آنها را «شلوغ» نشان دهد.
این خبرگزاری تصاویر مربوط به رای دادن گروهی از بسیجیها و نیروهای حزباللهی در صندوق مستقر در خوابگاه دانشگاه «امام صادق» را نیز بارها در دیگر گزارشهای تصویری خود تکرار کرده است.
این ترفندهای رسانهای به منظور تحقق خواسته علی خامنهای و فرماندهان سپاه مبنی بر اعلام حضور ۶۵ درصدی رایدهندگان در پای صندوقهای رای صورت گرفته است.
به منظور افزایش غیرواقعی شمار رایدهندگان صورت گرفت:
دستکاری دو میلیون و ۵۰۰ هزار نفری آمار در انتخابات
سایت «بازتاب امروز» نوشته استانداری تهران آمار واجدین شرایط در انتخابات مجلس نهم را حدود دو میلیون و ۵۰۰ هزار نفر کمتر از واجدین شرایط در انتخابات آخرین دوره ریاست جمهوری اعلام کرده است.
این سایت روز شنبه (۱۳ اسفند) نوشته است: «این کاهش چه از روی اشتباه و چه با نیت خیر و در راستای نشان دادن افزایش مشارکت مردم انجام شده باشد، از نظر آماری قابل توجیه نیست.»
«بازتاب امروز» در گزارش خود آورده تعداد واجدین شرایط شرکت در انتخابات مجلس نهم در استانهای تهران و البرز در حالی شش میلیون و ۳۴۵ هزار نفر اعلام شده که در انتخابات ریاست جمهوری سال ۸۸ در حدود هشت میلیون و ۸۰۰ نفر هزار نفر اعلام شده بود.
این سایت در ادامه از مقامهای دولتی خواسته توضیح دهند: «آیا اتفاقی در استان تهران و کرج افتاده که در دو سال گذشته دو میلیون و ۴۵۰ نفر در این دو استان از واجد شرایط بودن حذف شدهاند؟»
به نظر میرسد مقامهای جمهوری اسلامی با کاهش آمار واجدین شرایط در این دو استان خواستهاند نرخ مشارکت در نهمین دوره انتخابات را از این طریق بالا ببرند.
مقامهای جمهوری اسلامی در این دوره از انتخابات به جای تقلب در آمار واقعی رایدهندگان٬ در آمار کل واجدین شرایط استانهای تهران و البرز دست بردهاند تا نرخ مشارکت را بیشتر نشان داده باشند.
در این روش از تقلب٬ آمار کل واجدین شرایط رای دادن پایینتر از آمار واقعی اعلام میشود تا آمار تحریم کنندگان انتخابات کمتر از میزان واقعی نشان داده شود.
مصطفی محمدنجار٬ وزیر کشور براساس همین آمار روز شنبه (۱۳ اسفند) ادعا کرد که نرخ مشارکت در تهران ۵۲ درصد بوده است.
از سوی دبیر شورای نگهبان مطرح شد
ادعای تحقق خواسته سپاه و خامنهای در انتخابات
به گزارش روز شنبه (۱۳ اسفند) خبرگزاری فارس٬ آقای جنتی گفته است: «همانطور که مقام معظم رهبری پیشبینی میکردند، مشارکت مردم در انتخابات بسیار بالا و بهتر از دوره گذشته بود.»
آقای خامنهای چهارشنبه (۱۰ اسفند) دو روز مانده به برگزاری انتخابات مجلس نهم احتمال بسیار داده بود نرخ مشارکت در ایران دوره از انتخابات بالا باشد.
علی سعیدی٬ نماینده ولی فقیه در سپاه پاسداران٬ نخستین مقامی بود که ۱۷ دی ماه اعلام کرد نرخ مشارکت در انتخابات مجلس ۶۵ درصد خواهد بود.
پس از اظهارات سعیدی٬ فرماندهان سپاه نیز ادعا مبنی بر مشارکت ۶۵ درصدی را بارها تکرار کردند.
خبرگزاری فارس که وابسته به سپاه است روز شنبه گزارش کرده نرخ مشارکت در انتخابات ۱۲ اسفند در حدود ۶۵ درصد بوده است.
این خبرگزاری همچنین ادعا کرده ۴۸ درصد واجدین شرایط در تهران روز جمعه به پای صندوقهای رای رفتهاند.
روز گذشته نیز عباسعلی کدخدایی٬ سخنگوی شورای نگهبان تنها با گذشت سه ساعت از آغاز رایگیری اعلام کرده بود که نرخ مشارکت در این دوره از انتخابات بیش از ۶۰ درصد خواهد بود.
در حالیکه برخی مراجع حامی حکومت، از همگان برای حضور در انتخابات مجلس نهم دعوت بعمل آورده بودند، منابع خبری از عدم حضور هشت نفر از مراجع تقلید مستقل، مردمی و منتقد حکومت در انتخابِات مجلس نهم خبر داده اند.
طی روزهای گذشته، روزنامه جمهوری اسلامی گزارش داده بود که "حضرات آیات مكارم شیرازی، جوادی آملی، سبحانی، نوری همدانی، علوی گرگانی و مظاهری، آحاد مردم را به شركت گسترده در انتخابات نهمین دوره مجلس شورای اسلامی دعوت کرده اند."
روز جمعه دوازدهم اسفند ماه و همزمان با انتخابات نیز، منابع خبری گزارش داده اند که همگام با جنبش اصلاحات و قاطبه فعالان سیاسی و مدنی، گروهی از مراجع عظام تقلید نیز، از شرکت در انتخابات فرمایشی مجلس نهم خودداری کرده اند.
این منابع خبری از رای ندادن مراجع مستقل چون آیات عظام حسین وحید خراسانی، سید موسی شبیری زنجانی، سیدعبدالکریم موسوی اردبیلی، شیخ یوسف صانعی، سید محمد صادق روحانی، سید صادق شیرازی، سید علی محمد دستغیب شیرازی و شیخ اسدالله بیات زنجانی، گزارش کرده اند.
گفتنی است، همانگونه که سبزها، اصلاح طلبان و قاطبه فعالان سیاسی منتقد اعلام کرده بودند، به دلیل عدم امکان برگزاری انتخابات آزاد، رقابتی و سالم آنها از رای دادن در انتخابات خودداری نموده و تشکل های اصلاح طلب نیز از مردم درخواست کرده بودند روز انتخابات – به نشانه مقاومت مدنی- خانه نشینی اتخاذ کنند.
حامد ذاکر
«سیاست»، عرصه «واقعیت»های خشک و تصمیم های عملی است، آرمان و احساسات در سیاست جای ندارد.
شرکت دیروز آقای خاتمی در انتخابات مجلس شورای اسلامی با واکنشهای نسبتا تندی، به خصوص درابتدای انتشار خبر آن، از سوی هواداران اصلاح طلبی و «جنبش سبز» روبهرو شده است. در این خصوص توجه به موارد زیر بیمناسبت نیست:
۱- «سیاست»، عرصه «واقعیت»های خشک و تصمیم گیریهای «عمل گرایانه و عملی» است. آرمان و احساسات در سیاست جای ندارد. و درستی یا نادرستی یک عمل سیاسی تنها و تنها در نتیجه عملی آن تبلور دارد. اگر فشاری بر شما باشد، کار آرمانی آن است که زیر بار فشار نرفته و در برابر آن با هر سختی و قیمتی مقاومت کنی. در سیاست اما، کار درست آن است که در عمل، این فشار را کاهش دهی و یا به کل آن را از بین ببری حتی اگر در ظاهر مجبور به «شنیدن حرف زور» و «کوتاه آمدن» باشی تا از این رهگذر، فشار عملی موجود را شکسته و امکان دنبال کردن اهداف سیاسی خود را بدست آوری.
۲- در سیاست باید بین رفتار فردی و تشکیلاتی تمیز قایل شد. فرد گاهی به عنوان عضوی از تشکیلات، حزب یا جریانی خاص، رفتاری انجام داده و یا سخنی میگوید؛ و گاهی به عنوان یک فرد. در مقام دوم، فرد یک شهروند معمولی محسوب میشود که به اندازه سایر شهروندان آزادی دارد. برخلاف اخلاق سیاسی است اگر بواسطه فعالیتهای تشکیلاتی بخواهیم آزادی فردی افراد حزب و گروه را نیز سلب نمود.
آقای خاتمی، کاری خلاف رفتار تشکیلاتی و گروهی و عرف سیاسی موجود اصلاح طلبان انجام نداده است. هیچگاه در شرایط موجود کشور و با وجود پیش شرطهایی برای شرکت اصلاح طلبان در انتخابات، از آنان دعوت به شرکت در انتخابات نکرد. و تلاشی به رونق بخشیدن به چنین انتخاباتی نیز نداشت. اما از همان ابتدا هم تاکید نمود که حتی اصلاح طلبان میتوانند به صورت انفرادی نامزد نمایندگی مجلس شوند و طبیعتا در انتخابات شرکت کنند. لذا در مقام عمل تشکیلاتی، بر خلاف اجماع عمومی اصلاح طلبان و رئیس دولت اصلاحات عمل ننمود، اما در مقام یک شهروند، این حق را داشته است که بیهیچ آزار و کنایهای به پای صندوقهای رای حاضر شود.
۳- اما مهمتر از حق فردی آقای خاتمی در خصوص شرکت در انتخابات، شرکت ایشان پتانسیل بزرگی را ایجاد نموده است که امید بسیار میرود در آینده راهگشای فضای بسته سیاسی کشور باشد. این اقدام، به همان اندازه که برای هواداران اصلاح طلب و «جنبش سبز» ناراحت کننده و سنگین بوده است، برای نظام یک نشانه و علامت مثبتی ارزیابی خواهد شد. اینکه نتیجهی این پیام دقیقا چیست و یا جناب خاتمی دقیقا به چه علتی در انتخابات شرکت کردند اکنون مشخص نیست. اما پیامی که اقدام آقای خاتمی در برداشت، (که در کمترین حالت میتواند به تعلق آقای خاتمی به نظام جمهوری اسلامی تعبیر شود) برای نظام نیز پیامی سنگین و البته مسرت بخش بوده است که از رهگذر همین پیام امید ایجاد بستر عملی مناسبتر و باز شدن روزنهای در فضای بسته سیاسی فعلی میرود.
فراموش نکنیم که جناب خاتمی بارها و بارها نشان دادهاند که از جنس آن مردانی هستند که «خیر» مردم را بر هر مصلحتی ترجیح میدهند حتی اگر آن مصلحت حفظ آبروی شخصی خودشان باشد. بنابراین مناسبتر آن است که با کاهش فضای احساسی و جو سنگین موجود، به کمک ایشان رفته و در انتظار ماند تا نتیجه عملی رفتار ایشان را شاهد باشیم.
مرتضی کاظمیان
انتخابات دروغین، نمایشی و فرمایشی مجلس نهم، تمام شد. دستکم بخش اعظم نمایش رسوای انتخاباتی پایان یافته است. نتایج انتخابات ناسالم نیز همانگونه که رهبر نظام اقتدارگرا «پیشبینی» کرده بود، «به حول و قوه الهی» محقق شد؛ و «سیلی»ای که آیت الله خامنهای از آن گفته بود، به تصویر کشیده شد.
وضع دو سوی اصلی مهمترین نزاع ایران امروز (تمامیتخواهی و دموکراسی) با محوریت جنبش سبز، تغییری نکرده است. جز آنکه اینک تمامیتخواهان مسلط در ساختار سیاسی قدرت، بهگونهای ملموستر بحران مشروعیت خود را لمس میکنند. چه کسی بیشتر و بهتر از خود طراحان و سیاستگذاران و مجریان و ناظران انتخابات ناسالم، از نتایج دروغین انتخابات، و وضع حقیقی میزان مشارکت مردم مطلع است؟
نقطهی آغاز برای پایان زمامداری حاکمان آنجا شکل میگیرد که در جان و دل مردمان، دیگر دلبستگیای به آنان نیست. این، همان چیزی است که از 22 خرداد 1388 کلید خورده، و آنتونیو گرامشی آن را با مفهوم «هژمونی» تبیین میکند.
هژمونی (استیلا) رضایت و توافقی است که توسط مردم به بلوک حاکم داده میشود، و معنایی متفاوت با سلطه و قدرت دارد که معمولا جبری است. هژمونی وضعی را توضیح میدهد که طبقهی مسلط سیاسی توفیق یافته طبقات جامعه را به قبول ارزشهای سیاسی، فرهنگی و اخلاقی خود تشویق، و با خود همراه کند. به عقیدهی گرامشی، بلوک حاکم تا هنگامی که بتواند بر توافق عمومی لایههای اجتماعی و جامعه مدنی تکیه کند، پیروز و مسلط است؛ در غیر اینصورت، بحران هژمونی یا اقتدار رخ مینمایاند. از این زاویه، بحران اقتدار بهعلت ناتوانی بلوک حاکم در مواجهه با تغییرات اجتماعی ـ اقتصادی جامعه بروز میکند و پایان دورهی رضایت و موافقت عمومی را مورد تاکید قرار میدهد.
از این منظر، برای آنان(تغییرخواهان)ی که بازی نمایشی و فرمایشی انتخاباتی را نپذیرفتند و شریکاش نشدند؛ برای آنهایی که به شکاف و فاصلهی محسوس و معنادار بخش عمدهی جامعه ایران (بهویژه طبقه متوسط شهری) از حاکمیت اقتدارگرا همچنان باور دارند و آنرا در انتخابات 12 اسفند بار دیگر مشاهده کردند؛ برای کسانی که به ناهمراهی لایههای نابرخوردار با کارگزاران ارشد نظام، و اعتراض خفتهی فرودستان نسب به مدیریت کلان رژیم سیاسی معتقدند؛ و برای کنشگرانی که معتقدند انتخابات دروغین مجلس نهم تنها موجب رسواسازی بیشتر بنیانهای مشروعیت و اقتدار دموکراتیک حاکمیت سرکوبگر شد؛ برای این همه، چیزی تغییر نکرده است؛ مگر آنکه:
الف. سرمایه اجتماعی عمودی دولت-ملت، با تبلیغ نابخردانهی تریبونهای رسمی در مورد روند برگزاری و نتایج دروغین انتخابات فرمایشی، بیش از پیش موجب بیاعتمادی شهروندان به صاحبان قدرت شده و میشود؛
ب. شمار قابل توجهی از مجریان و بدنه اجرایی و نظارتی انتخابات، بهخصوص در پایتخت و شهرهای بزرگ، در درون خویش پرسانند که دلیل عدم همراهی مردم با انتخابات در چیست؛
پ. شکاف در درون ساخت قدرت با هجمه و محدودیت و حذفی که متوجه یاران احمدینژاد شد، بیشتر شده است.
در این میان، اگر آقای خاتمی –به هر دلیل- در انتخابات مشارکت میکند، «وضع جنبشی»، برای «سبز»ها تغییری نکرده؛ مگر آنکه تمایز «جنبش سبز» از «اصلاحات»، تدقیق و شفاف میشود.
اینجا، در جنبش سبز، خواست و ارادهی تغییر مبتنی است بر:
جانهایی که هرچند در خون غلتیدهاند (چون ندا و هاله)، اما همچنان جاریاند و شورانگیز؛
آزادگانی که هرچند بهظاهر در بند هستند، اما نقطه امید و قوت قلب جنبش اجتماعی ایران امروزند (از موسوی و کروبی تا تاجزاده و سحرخیز و توسلی و رجایی و خزعلی)؛
ارادههایی که شجاعانه و بهصراحت، هریک به قرائت خود و از زاویهای، همچنان «ایستادگی» و «صبوری» و «امید» میپراکنند و میآفرینند (از مادر سهراب اعرابی تا محمد نوریزاد، و از آیتالله صانعی تا عبدالله نوری)؛
و فراتر، یکایک شهروندانی که «آگاهانه» -و نه از سر بیاهمیتی مقولهی انتخابات و بلاموضوع بودن آن- در نمایش انتخاباتی تمامیتخواهان، نقشی بهعهده نگرفتند و ناظر معترض انتخابات دروغین شدند.
و افزون بر همهی اینها (که وجه فاعلی داشت)، در مقام تغییرات ساختاری، حکایت همچنان جاری و باقی است. از این زاویهی اخیر، جنبش اجتماعي حاصل دگرگوني اجتماعي است؛ تغییراتی که قدرت سختافزاری مستقر از کنترل و مهار آن ناتوان است. و جنبش سبز، بهمثابهی جنبش اجتماعی، در پی پاسخ به بحرانهایی است که هرچند «ذهنی» بهنظر میرسند اما واقعیاند؛ ازجمله: بحران مشروعیت و بحران مدیریت منابع مادی و معنوی کشور، و بحران مشارکت. بحرانهایی که نه تنها همچنان ملموساند بلکه گاه بیشتر از قبل (چون اختلاس 3000 میلیارد تومانی یا حتی ردصلاحیت حامیان رییس قوه مجریهی برآمده از کودتای انتخاباتی)، خودنمایی میکنند.
برای جنبش سبز، انتخابات مجلس نهم نه نقطهی شروع بود و نه خط پایان. یاران سبز جنبش اعتراضی با نیمنگاهی به طیف متکثر و گستردهی نیروهای سیاسی –اجتماعیای که در انتخابات شرکت نکردند، و بر پایهی آنچه به اجمال مورد اشاره قرار گرفت، و با تکیه بر «امید»ی درخور «راه سبز امید»، میتوانند گامهای محکمتر و مدبرانهتری بر زمین سیاستورزی گذارند. در همین راستا، بازخوانی تجربههای موفق و نقاط قوت، و نیزریشهیابی علل و دلایل برخی ناکامیابیها و کاستیها در فرآیند کنش اعتراضی به وضع موجود –با تمرکز بر انتخابات 12 اسفند- بهقدر لازم، پرثمر و کاربردی مینماید؛ و در این میان، ساماندهی و سازماندهی سبزها و مناسبات و روابط و تعاملات آنان، با تاکید بر کلیدواژهی گرانسنگ جنبش سبز، یعنی مفهوم «شبکههای اجتماعی»، بس راهبردی است.
وضع دو سوی اصلی مهمترین نزاع ایران امروز (تمامیتخواهی و دموکراسی) با محوریت جنبش سبز، تغییری نکرده است. جز آنکه اینک تمامیتخواهان مسلط در ساختار سیاسی قدرت، بهگونهای ملموستر بحران مشروعیت خود را لمس میکنند. چه کسی بیشتر و بهتر از خود طراحان و سیاستگذاران و مجریان و ناظران انتخابات ناسالم، از نتایج دروغین انتخابات، و وضع حقیقی میزان مشارکت مردم مطلع است؟
نقطهی آغاز برای پایان زمامداری حاکمان آنجا شکل میگیرد که در جان و دل مردمان، دیگر دلبستگیای به آنان نیست. این، همان چیزی است که از 22 خرداد 1388 کلید خورده، و آنتونیو گرامشی آن را با مفهوم «هژمونی» تبیین میکند.
هژمونی (استیلا) رضایت و توافقی است که توسط مردم به بلوک حاکم داده میشود، و معنایی متفاوت با سلطه و قدرت دارد که معمولا جبری است. هژمونی وضعی را توضیح میدهد که طبقهی مسلط سیاسی توفیق یافته طبقات جامعه را به قبول ارزشهای سیاسی، فرهنگی و اخلاقی خود تشویق، و با خود همراه کند. به عقیدهی گرامشی، بلوک حاکم تا هنگامی که بتواند بر توافق عمومی لایههای اجتماعی و جامعه مدنی تکیه کند، پیروز و مسلط است؛ در غیر اینصورت، بحران هژمونی یا اقتدار رخ مینمایاند. از این زاویه، بحران اقتدار بهعلت ناتوانی بلوک حاکم در مواجهه با تغییرات اجتماعی ـ اقتصادی جامعه بروز میکند و پایان دورهی رضایت و موافقت عمومی را مورد تاکید قرار میدهد.
از این منظر، برای آنان(تغییرخواهان)ی که بازی نمایشی و فرمایشی انتخاباتی را نپذیرفتند و شریکاش نشدند؛ برای آنهایی که به شکاف و فاصلهی محسوس و معنادار بخش عمدهی جامعه ایران (بهویژه طبقه متوسط شهری) از حاکمیت اقتدارگرا همچنان باور دارند و آنرا در انتخابات 12 اسفند بار دیگر مشاهده کردند؛ برای کسانی که به ناهمراهی لایههای نابرخوردار با کارگزاران ارشد نظام، و اعتراض خفتهی فرودستان نسب به مدیریت کلان رژیم سیاسی معتقدند؛ و برای کنشگرانی که معتقدند انتخابات دروغین مجلس نهم تنها موجب رسواسازی بیشتر بنیانهای مشروعیت و اقتدار دموکراتیک حاکمیت سرکوبگر شد؛ برای این همه، چیزی تغییر نکرده است؛ مگر آنکه:
الف. سرمایه اجتماعی عمودی دولت-ملت، با تبلیغ نابخردانهی تریبونهای رسمی در مورد روند برگزاری و نتایج دروغین انتخابات فرمایشی، بیش از پیش موجب بیاعتمادی شهروندان به صاحبان قدرت شده و میشود؛
ب. شمار قابل توجهی از مجریان و بدنه اجرایی و نظارتی انتخابات، بهخصوص در پایتخت و شهرهای بزرگ، در درون خویش پرسانند که دلیل عدم همراهی مردم با انتخابات در چیست؛
پ. شکاف در درون ساخت قدرت با هجمه و محدودیت و حذفی که متوجه یاران احمدینژاد شد، بیشتر شده است.
در این میان، اگر آقای خاتمی –به هر دلیل- در انتخابات مشارکت میکند، «وضع جنبشی»، برای «سبز»ها تغییری نکرده؛ مگر آنکه تمایز «جنبش سبز» از «اصلاحات»، تدقیق و شفاف میشود.
اینجا، در جنبش سبز، خواست و ارادهی تغییر مبتنی است بر:
جانهایی که هرچند در خون غلتیدهاند (چون ندا و هاله)، اما همچنان جاریاند و شورانگیز؛
آزادگانی که هرچند بهظاهر در بند هستند، اما نقطه امید و قوت قلب جنبش اجتماعی ایران امروزند (از موسوی و کروبی تا تاجزاده و سحرخیز و توسلی و رجایی و خزعلی)؛
ارادههایی که شجاعانه و بهصراحت، هریک به قرائت خود و از زاویهای، همچنان «ایستادگی» و «صبوری» و «امید» میپراکنند و میآفرینند (از مادر سهراب اعرابی تا محمد نوریزاد، و از آیتالله صانعی تا عبدالله نوری)؛
و فراتر، یکایک شهروندانی که «آگاهانه» -و نه از سر بیاهمیتی مقولهی انتخابات و بلاموضوع بودن آن- در نمایش انتخاباتی تمامیتخواهان، نقشی بهعهده نگرفتند و ناظر معترض انتخابات دروغین شدند.
و افزون بر همهی اینها (که وجه فاعلی داشت)، در مقام تغییرات ساختاری، حکایت همچنان جاری و باقی است. از این زاویهی اخیر، جنبش اجتماعي حاصل دگرگوني اجتماعي است؛ تغییراتی که قدرت سختافزاری مستقر از کنترل و مهار آن ناتوان است. و جنبش سبز، بهمثابهی جنبش اجتماعی، در پی پاسخ به بحرانهایی است که هرچند «ذهنی» بهنظر میرسند اما واقعیاند؛ ازجمله: بحران مشروعیت و بحران مدیریت منابع مادی و معنوی کشور، و بحران مشارکت. بحرانهایی که نه تنها همچنان ملموساند بلکه گاه بیشتر از قبل (چون اختلاس 3000 میلیارد تومانی یا حتی ردصلاحیت حامیان رییس قوه مجریهی برآمده از کودتای انتخاباتی)، خودنمایی میکنند.
برای جنبش سبز، انتخابات مجلس نهم نه نقطهی شروع بود و نه خط پایان. یاران سبز جنبش اعتراضی با نیمنگاهی به طیف متکثر و گستردهی نیروهای سیاسی –اجتماعیای که در انتخابات شرکت نکردند، و بر پایهی آنچه به اجمال مورد اشاره قرار گرفت، و با تکیه بر «امید»ی درخور «راه سبز امید»، میتوانند گامهای محکمتر و مدبرانهتری بر زمین سیاستورزی گذارند. در همین راستا، بازخوانی تجربههای موفق و نقاط قوت، و نیزریشهیابی علل و دلایل برخی ناکامیابیها و کاستیها در فرآیند کنش اعتراضی به وضع موجود –با تمرکز بر انتخابات 12 اسفند- بهقدر لازم، پرثمر و کاربردی مینماید؛ و در این میان، ساماندهی و سازماندهی سبزها و مناسبات و روابط و تعاملات آنان، با تاکید بر کلیدواژهی گرانسنگ جنبش سبز، یعنی مفهوم «شبکههای اجتماعی»، بس راهبردی است.
در پی انتشار اخباری مبنی بر انتصاب سعید مرتضوی، دادستان سابق تهران و از آمرین و متهمین ردیف اول پرونده بازداشتگاه کهریزک، معاون هماهنگی و پیشگیری ستاد مرکزی مبارزه با قاچاق کالا و ارز اعلام کرد که رفتن سعید مرتضوی به سازمان تأمین اجتماعی قطعی است.
به گزارش فارس، پاسدار مهدی ابویی گفت: "از طریق رسانهها خبر انتصاب ایشان به سمت مدیرعامل سازمان تأمین اجتماعی را فهمیدم و شنیدههای من نیز حاکی از آن است که رفتن ایشان به سازمان تأمین اجتماعی قطعی است."
وی در ادامه مدعی شد: عملکرد مدیریتی مرتضوی در طول این ۲ سال بسیار علمی، قاطع و کارآمد بوده است به نحوی که عملکرد این ستاد در طول سالیان گذشته به هیچ عنوان با عملکرد ستاد در طول مدیریت ایشان قابل مقایسه نیست.
معاون هماهنگی و پیشگیری ستاد مرکزی مبارزه با قاچاق کالا و ارز افزود: "تدوین قانون جدید مبارزه با قاچاق کالا و ارز در نوع خود یکی از اساسیترین اقدامات ستاد در طول مدیریت ایشان است. "
پاسدار ابویی تصریح کرد: علاوه بر تدوین قانون جامع مبارزه با قاچاق کالا و ارز و بایگانی کردن قانون ۷۸ سال پیش، ساماندهی کالاهای ملوانی و تهلنجی، قانونمند شدن معافیتهای مرزنشینان، ساماندهی بازارچههای موقت، راهاندازی سیستم جامع نرمافزاری واردات و صادرات کالا، پیگیری مؤثر کدینگ کالا و شناسنامهدار کردن کالاهای وارداتی، تعامل سازنده با صنوف، اتحادیهها و تشکلهای مردمی، و همچنین بالا بردن ریسک قاچاق از طریق مصوبات هیئت دولت و فعال کردن کمیسیونهای استانی از جمله اقدامات دکتر مرتضوی در ستاد مرکزی مبارزه با قاچاق کالا و ارز در طول ۲ سال گذشته است.
وی ادعا کرد: من عادت ندارم از کسی تعریف کنم اما پس از ۲ سال همکاری نزدیک با آقای مرتضوی دریافتم که چرا ریاست وقت قوه قضائیه پس از احیای دادسراها در تهران، ایشان را به عنوان مدیر نمونه کشوری برگزیدهاند. از این رو حضور ایشان در سازمان تأمین اجتماعی را باید نوید دهنده دانست چرا که ایشان علاوه بر توان بالای مدیریتی و داشتن دکترای حقوق، با مسائل اقتصادی نیز آشنایی کامل دارند و این مسئله از مدیریت ایشان بر ستاد مرکزی مبارزه با قاچاق کالا و ارز به عنوان جایی که تصمیمات آن در حوزه اقتصاد بسیار تأثیرگذار است، کاملاً هویداست.
گفتنی است، سعید مرتضوی علاوه بر دادستانی تهران و ریاست ستاد مرکزی مبارزه با قاچاق کالا و ارز از سوی محمود احمدی نژاد، کسب عنوان مدیر نمونه کشوری در مسئولیت دادستانی عمومی و انقلاب تهران و کسب عنوان قاضی نمونه کشوری را نیز همراه با پرونده های اخلاقی، بازداشتگاه کهریزک، قتل زهرا کاظمی و ... در کارنامه خود دارد.
جـــرس:
در پی انتشار اخباری مبنی بر شرکت محمد خاتمی در انتخابات مجلس نهم شورای اسلامی، رئیس دفتر وی در دوران ریاست جمهوری با بیان اینکه "معامله ای در خصوص این مسئله صورت نگرفته"، تاکید کرد که "اتفاقا هیچ لطفی از سوی حکومت نصیب آقای خاتمی نمی شود و من این تصمیم خاتمی را یکی از سیاسی ترین و قابل دفاع ترین تصمیم هایی می دانم که بی انگیزه دنیایی صورت گرفته بود ودر چارچوب مبانی اندیشه اش بود. پی رای دادن فردی که نتیجه کارش بر روند یک اندیشه اثر میگذارد، اشتباه نبود."
متن کامل نوشته ابطحی در مورد چرایی شرکت آقای خاتمی در انتخابات که در وبلاگ وی منتشر شده بشرح زیر است:
خبر شرکت آقای خاتمی در بخشی از رسانه های خارجی و شبکه های اجتماعی از اصل برگزاری انتخابات جنجال بیشتری ایجادکرد. حتی کیهان هم این را شوک دوم مهم روز انتخابات نامید.
من در مصاحبه چند ماه پیش که با یکی از سایتها داشتم و تفاوت های جنبش سبز را که به خاطر اعتراض به انتخابات شکل گرفته بود را با جریان اصلاحات که برای نهادینه کردن اصلاح درونی به وجود آمده بود را متذکر شدم، با همین موج مخالفت روبرو شد. همچنین با اینکه تعمدا هفته های طولانی آقای خاتمی را ندیده بودم و در مورد انتخابات حرفی با ایشان نزده بودم، به راحتی برای همه دوستانم پیش بینی میکردم که آقای خاتمی در انتخابات شرکت خواهد کرد. و عدم شرکت آقای خاتمی در انتخابات مجلس را یک اشتباه استراتژیک سیاسی می پنداشتم. دلایلم را هم اینها میدانستم:
در این انتخابات برای اولین بار بود که حاکمیت نه تنها اصراری بر شرکت اصلاح طلبان نداشت، بلکه اگر نوشته های کیهانی را وجهه اشکار این تصمیم بگیریم، اصرار بر عدم شرکت اصلاح طلبان و حذف نهایی این تفکر از صحنه سیاسی را می شد به وضوح دید. باور من این است که شادمانی وصف ناشدنی افراطیونی که میخواستند اساس تفکر اصلاح طلبی را که همجنان معتقدم نیاز و تنها راه سربلندی کشور است، را نابود کنند در این بود که فردای انتخابات در بوق و کرنا اعلام نمایند که در غیاب اصلاح طلبان انتخابات پر شکوهی انجام شد و طبعا به روال این یکی دوساله حلقه فشار را بر آنها تنگ تر کنند و آسیب های بیشتری به افراد و تفکر اصلاح طلبی وارد نمایند. شجاعت تصمیم گیری برای آقای خاتمی در شرکت در انتخابات بد ترین خبر برای افراطیون درون حاکمیت بود که بسیاری از نقشه ها را برهم زد.
دلایل فراوانی برای این مدعا دارم.رسالت مهمتر آقای خاتمی به عنوان حافظ اندیشه اصلاح طلبی در کشور که میتواند در پس این امواج پر خشونت، راه بی تنش و درون حاکمیتی را برای سربلندی کشور مدیریت کند، میتواند دلیل این شجاعت تلخ باشد.
چرا تعارف می کنیم؟ آقای خاتمی اصلاح طلبی بود که از ابتدای حضور در صحنه سیاسی خودش را درون نظام و منتقد شیوه های اجرایی معرفی میکرد. روش اصلاح طلبی هم علیرغم همه انتقادات، از درون صندوقهای انتخابات میگذشت. حتی انتخاباتی که دهها اعتراض به شیوه برگزاری آن باشد. شرکت نکردن در انتخابات و تحریم ان منش متفاوتی با شعارهای همیشکی اقای خاتمی بود و در صورت عدم شرکت و طبعا ورود جبهه پر فشاری بر هواداران، اقای خاتمی را در معرض این سئوال جدی قرار می داد که چرا به عوان یک صاحب مکتب اصلاحگری از مبانی خود عقب کشیده است؟
شک نیست که کسانی در داخل و خارج بودند و هستند که باور به اصلاح نظام ندارند. آنها باید از روش های خود بهره بگیرند و بی دلیل سعی نکنند که آقای خاتمی و خیلی از معترضان را هم اندیشه خود بپندارند. کشف مهم و جدیدی هم نیست که بگویند آقای خاتمی و همفکرانش حاضر نیستند در برابر کلیت نظام بایستند. این خواسته که اصلاح طلبان درون نظام را به سمت بیرون هدایت کنند، یک همکاری ناخواسته افراطیون داخل حکومتی و خواستاران تغییر نظام بیرون حکومتی بود که با رای دادن آقای خاتمی خنثی شد.
اتفاقا کسانی که خود را درون حکومت می دانند و روشهای خارج از حاکمیتی را بر می گزینند پارادوکس جدی تری در مبانی دارند. در این رای دادن، به عقیده من هیچ لطفی از سوی حکومت نصیب آقای خاتمی نمی شود. معامله ای در این میان صورت نگرفته. پیش بینی میکنم که در روزهای بعد همان حملات و اهانت های رسانه های افراطی طرفدار حکومت نسبت به اقای خاتمی افزایش یابد. اما در این میان بهانه ها برای فشار بیشتر و آسیب بیشتر گرفته می شود. و در دراز مدت وی را در همان چارچوب اندیشه متعلق به خودش نگه میدارد
. آسیب دیدیگان پس از انتخابات ۸۸ فراوانند. اما کسی که در مقام مدیریت یک جریان درون حکومتی است باید بتواند جلو آسیب ها را بگیرد و راه را بر تکرار آن ببندد. احساسی و به دور از واقع بینی اندیشیدن و افزودن مرتب بر تعداد آسیب ها، آفت بزرگی برای سیاستمدارانی است که باید مخاطبان خود را هدایت کنند.
نظر من و خیلی از تحلیلل گران این بود که به دلایل مختلفی مردم حضور قابل قبولی در انتخابات خواهند داشت. این را ماهها پیش در مصاحبه هایم گفته بودم. دلایل زیادی هم دارد. یکی برای اینکه اکثریت مردم کشور دور از این اتفاقات سیاسی هستند و اصرار دارند از نظام اسلامی به دلایل عقیدتی با همه کاستی هایش حمایت کنند.
دیگر اینکه در انتخابات مجلس، جز در شهرهای بزرگ مسایل و رقابتهای منطقه ای تعیین کننده است ونه مسایل سیاسی. شرایط جهانی و نگرانی از حملات خارجی و به هم ریختگی احتمالی پس از آن، نظرات رهبران دینی ، حضوررسانه های فراگیر، خستگی از اتفاقات سیاسی سالهای اخیر، و دهها عامل دیگر حکایت طبیعی از شرکت مردم داشت.
شرکت و عدم شرکت اقای خاتمی و دیگر بزرگان اصلاح طلبی هم در تعداد رای در انتخابات مجلس چندان موثر نبود و تنها به جدا شدن از بدنه مردم منجر می شد. و در برابر همه خطرات خارجی و داخلی آینده تمام سنگینی آن بر دوش اصلاح طلبان بود. در این انتخابات اصلاح طلبان حضور نداشتند و اتفاقا به همین دلیل نمی شد گفت که شرکت اقای خاتمی به دلیل طمع به قدرت بود. تقریبا همه کاندیداها با پسوند نوعی از اصولگرایی بودند.
من این تصمیم اقای خاتمی را یکی از سیاسی ترین و قابل دفاع ترین تصمیمهایی میدانم که بی انگیزه دنیایی صورت گرفته بود ودر چارچوب مبانی اندیشه اش بود. رای دادن فردی که نتیجه کارش بر روند یک اندیشه اثر میگذارد، اشتباه نبود. ایجاد باور های قبلی که آقای خاتمی در انتخابات شرکت نمی کند اشتباه بود که اگر آقای خاتمی مشاورانی داشت که این توضیحات را از قبل انتخابات می دادند، و یا ازمواضع شتابزده جلوگیری میکردند، بار این شوک موجود را کم میکرد. این نوشته البته به معنای اهانت به هیچکس که نظرات تفاوتی دارند نیست. تنها ابراز یک نقطه نظر در مورد تصمیم شرکت آقای خاتمی در انتخابات است و اولیه ترین اصول دموکراسی این است که هر کس بتواند از نظری که قبول دارد دفاع کند و البته نظرات دیگران را هم بشنود.
من در مصاحبه چند ماه پیش که با یکی از سایتها داشتم و تفاوت های جنبش سبز را که به خاطر اعتراض به انتخابات شکل گرفته بود را با جریان اصلاحات که برای نهادینه کردن اصلاح درونی به وجود آمده بود را متذکر شدم، با همین موج مخالفت روبرو شد. همچنین با اینکه تعمدا هفته های طولانی آقای خاتمی را ندیده بودم و در مورد انتخابات حرفی با ایشان نزده بودم، به راحتی برای همه دوستانم پیش بینی میکردم که آقای خاتمی در انتخابات شرکت خواهد کرد. و عدم شرکت آقای خاتمی در انتخابات مجلس را یک اشتباه استراتژیک سیاسی می پنداشتم. دلایلم را هم اینها میدانستم:
در این انتخابات برای اولین بار بود که حاکمیت نه تنها اصراری بر شرکت اصلاح طلبان نداشت، بلکه اگر نوشته های کیهانی را وجهه اشکار این تصمیم بگیریم، اصرار بر عدم شرکت اصلاح طلبان و حذف نهایی این تفکر از صحنه سیاسی را می شد به وضوح دید. باور من این است که شادمانی وصف ناشدنی افراطیونی که میخواستند اساس تفکر اصلاح طلبی را که همجنان معتقدم نیاز و تنها راه سربلندی کشور است، را نابود کنند در این بود که فردای انتخابات در بوق و کرنا اعلام نمایند که در غیاب اصلاح طلبان انتخابات پر شکوهی انجام شد و طبعا به روال این یکی دوساله حلقه فشار را بر آنها تنگ تر کنند و آسیب های بیشتری به افراد و تفکر اصلاح طلبی وارد نمایند. شجاعت تصمیم گیری برای آقای خاتمی در شرکت در انتخابات بد ترین خبر برای افراطیون درون حاکمیت بود که بسیاری از نقشه ها را برهم زد.
دلایل فراوانی برای این مدعا دارم.رسالت مهمتر آقای خاتمی به عنوان حافظ اندیشه اصلاح طلبی در کشور که میتواند در پس این امواج پر خشونت، راه بی تنش و درون حاکمیتی را برای سربلندی کشور مدیریت کند، میتواند دلیل این شجاعت تلخ باشد.
چرا تعارف می کنیم؟ آقای خاتمی اصلاح طلبی بود که از ابتدای حضور در صحنه سیاسی خودش را درون نظام و منتقد شیوه های اجرایی معرفی میکرد. روش اصلاح طلبی هم علیرغم همه انتقادات، از درون صندوقهای انتخابات میگذشت. حتی انتخاباتی که دهها اعتراض به شیوه برگزاری آن باشد. شرکت نکردن در انتخابات و تحریم ان منش متفاوتی با شعارهای همیشکی اقای خاتمی بود و در صورت عدم شرکت و طبعا ورود جبهه پر فشاری بر هواداران، اقای خاتمی را در معرض این سئوال جدی قرار می داد که چرا به عوان یک صاحب مکتب اصلاحگری از مبانی خود عقب کشیده است؟
شک نیست که کسانی در داخل و خارج بودند و هستند که باور به اصلاح نظام ندارند. آنها باید از روش های خود بهره بگیرند و بی دلیل سعی نکنند که آقای خاتمی و خیلی از معترضان را هم اندیشه خود بپندارند. کشف مهم و جدیدی هم نیست که بگویند آقای خاتمی و همفکرانش حاضر نیستند در برابر کلیت نظام بایستند. این خواسته که اصلاح طلبان درون نظام را به سمت بیرون هدایت کنند، یک همکاری ناخواسته افراطیون داخل حکومتی و خواستاران تغییر نظام بیرون حکومتی بود که با رای دادن آقای خاتمی خنثی شد.
اتفاقا کسانی که خود را درون حکومت می دانند و روشهای خارج از حاکمیتی را بر می گزینند پارادوکس جدی تری در مبانی دارند. در این رای دادن، به عقیده من هیچ لطفی از سوی حکومت نصیب آقای خاتمی نمی شود. معامله ای در این میان صورت نگرفته. پیش بینی میکنم که در روزهای بعد همان حملات و اهانت های رسانه های افراطی طرفدار حکومت نسبت به اقای خاتمی افزایش یابد. اما در این میان بهانه ها برای فشار بیشتر و آسیب بیشتر گرفته می شود. و در دراز مدت وی را در همان چارچوب اندیشه متعلق به خودش نگه میدارد
. آسیب دیدیگان پس از انتخابات ۸۸ فراوانند. اما کسی که در مقام مدیریت یک جریان درون حکومتی است باید بتواند جلو آسیب ها را بگیرد و راه را بر تکرار آن ببندد. احساسی و به دور از واقع بینی اندیشیدن و افزودن مرتب بر تعداد آسیب ها، آفت بزرگی برای سیاستمدارانی است که باید مخاطبان خود را هدایت کنند.
نظر من و خیلی از تحلیلل گران این بود که به دلایل مختلفی مردم حضور قابل قبولی در انتخابات خواهند داشت. این را ماهها پیش در مصاحبه هایم گفته بودم. دلایل زیادی هم دارد. یکی برای اینکه اکثریت مردم کشور دور از این اتفاقات سیاسی هستند و اصرار دارند از نظام اسلامی به دلایل عقیدتی با همه کاستی هایش حمایت کنند.
دیگر اینکه در انتخابات مجلس، جز در شهرهای بزرگ مسایل و رقابتهای منطقه ای تعیین کننده است ونه مسایل سیاسی. شرایط جهانی و نگرانی از حملات خارجی و به هم ریختگی احتمالی پس از آن، نظرات رهبران دینی ، حضوررسانه های فراگیر، خستگی از اتفاقات سیاسی سالهای اخیر، و دهها عامل دیگر حکایت طبیعی از شرکت مردم داشت.
شرکت و عدم شرکت اقای خاتمی و دیگر بزرگان اصلاح طلبی هم در تعداد رای در انتخابات مجلس چندان موثر نبود و تنها به جدا شدن از بدنه مردم منجر می شد. و در برابر همه خطرات خارجی و داخلی آینده تمام سنگینی آن بر دوش اصلاح طلبان بود. در این انتخابات اصلاح طلبان حضور نداشتند و اتفاقا به همین دلیل نمی شد گفت که شرکت اقای خاتمی به دلیل طمع به قدرت بود. تقریبا همه کاندیداها با پسوند نوعی از اصولگرایی بودند.
من این تصمیم اقای خاتمی را یکی از سیاسی ترین و قابل دفاع ترین تصمیمهایی میدانم که بی انگیزه دنیایی صورت گرفته بود ودر چارچوب مبانی اندیشه اش بود. رای دادن فردی که نتیجه کارش بر روند یک اندیشه اثر میگذارد، اشتباه نبود. ایجاد باور های قبلی که آقای خاتمی در انتخابات شرکت نمی کند اشتباه بود که اگر آقای خاتمی مشاورانی داشت که این توضیحات را از قبل انتخابات می دادند، و یا ازمواضع شتابزده جلوگیری میکردند، بار این شوک موجود را کم میکرد. این نوشته البته به معنای اهانت به هیچکس که نظرات تفاوتی دارند نیست. تنها ابراز یک نقطه نظر در مورد تصمیم شرکت آقای خاتمی در انتخابات است و اولیه ترین اصول دموکراسی این است که هر کس بتواند از نظری که قبول دارد دفاع کند و البته نظرات دیگران را هم بشنود.
یک فعال کارگری خبر داد
جـــرس: یك فعال كارگری در زمینه كارگران قراردادی از نقض قانون کار توسط دولتهای نهم و دهم خبر داد.
به گزارش ایلنا، رجبعلی شهسواری، رئیس سابق اتحادیه کارگران قراردادی کشور ضمن بیان مطلب فوق تصریح کرد: با روی کار آمدن دولتهای نهم و دهم مواردی از قبیل تعیین صحیح مصوبه مزدی کارگران و اجرای طرح طبقه بندی مشاغل در واحدهای تولیدی کشور اعمال نشده و کارگران به دلیل عدم تامین نیازهای معیشتی فقیرتر شدهاند.
این فعال كارگری اجرای قانون هدفمندی یارانهها را موجب افزایش نرخ خط فقر در بین جامعه کارگری اعلام کرد و گفت: پرداخت یارانههای نقدی تنها پاسخگوی قبض آب و برق خانوارهای کارگری کشور است.
وی گفت: شورای عالی کار هر ساله دستمزد کارگران را بدون در نظر گرفتن نرخ سبد معیشت تعیین میکند.
او از تداوم وضعیت بحرانی واحدهای تولیدی خبر داد و خاطرنشان ساخت: سالیانه ۱۵ درصد از کارگران قراردادی از واحدهای کشور اخراج میشوند. این در حالیست که روند اخراج سالیانه در ایران رو به افزایش است.
جـــرس:
در حالی که بعد از ماه ها تبلیغات برای انتخابات مجلس نهم حکومت با تمام امکانات خود به میدان آمده بود، برخی شاهدان عینی و رسانه های مستقل، از مشارکت محدود مردم در این دوره از انتخابات خبر می دهند.
حکومت نیز مدعی شده بود خبرنگاران بیش از ۱۲۰ مرکز خبری بین المللی انتخابات مجلس نهم را پوشش داده اند، که این خبرنگاران از محدودیت هایشان پرده برداشته اند.
در همین زمینه خبرگزاری آلمان گزارش داده است که آنچه که صدا و سیمای جمهوری اسلامی و رسانههای دولتی از میزان مشارکت مردم در انتخابات ۱۲ اسفند گفته اند، با گفتههای شاهدان عینی در تناقض است.
سایت کلمه نیز گزارش داده است که روز گذشته خبرنگاران خارجی که موفق شده بودند ویزای ورود به ایران را دریافت کنند، با اتوبوس های مشخص به حوزه های از پیش تعیین شده اخذ رای برده و به آنان اجازه داده نشد تا آزادانه به تهیه گزارش از مشارکت مردمی در این انتخابات بپردازند.
خبرنگار سی ان ان در گزارش خود که از شبکه خبری این رسانه منتشر شد گفت که با اتوبوس ما را به چند حوزه مشخص رای گیری بردند.
وی تاکید کرد که اجازه حضور در حوزه های دیگر را نداشتیم.
این روزنامه نگار که تاکنون چنین تجربه ای از کار رسانه ای نداشته است می گوید که برای اولین بار در عمر حرفه ای شاهد چنین محدودیت هایی بودم.
در همین حال خبرنگار خبرگزاری آلمان از حوزه های خالی از مردم خبر داده بود و گفته بود که مردم بیش از آنکه به فکر شرکت در انتخابات باشند، به دنبال خرید شب عید هستند.
گفتنی است، خبرگزاری های دولتی و سیمای جمهوری اسلامی، با ارائه آمار و تصاویر ساختگی سعی داشتند وانمود کنند که در این انتخابات بیش از سایر دوره ها مردم مشارکت کرده اند.
در همین زمینه خبرگزاری آلمان گزارش داده است که آنچه که صدا و سیمای جمهوری اسلامی و رسانههای دولتی از میزان مشارکت مردم در انتخابات ۱۲ اسفند میگویند با گفتههای شاهدان عینی در تناقض است.
بر همین اساس، صدا و سیمای جمهوری اسلامی از ساعات آغازین روز جمعه ۱۲ اسفند تصاویری از صندوقهای اخذ رای پخش کرد که نشان از حضور مردم در این صندوقها بود. مجری بخش خبری نیز اعلام کرد که برخی از صندوقها از ساعت ۵ صبح شاهد حضور مردم بوده که منتظر بازشدن صندوق بودهاند.
اما شاهدان عینی خبرهای متفاوتی داده اند و بعنوان مثال پیرامون منطقه نارمک تهران گفته اند که تنها حوزه اخذ رای که نسبتا شلوغ بوده مسجد النبی نارمک بوده است که دوربین صدا و سیما هم در آنجا مستقر است و سایر مدارس و مساجد این منطقه کاملا خلوت بودهاند.
همچنین در شیراز و اصفهان نیز مشارکت پایین مردم گزارش شده است.
"آنجلس اسپینوزا" خبرنگار بخش خاورمیانه نشریه ال پائیس اسپانیا به دویچهوله گفت که به او ویزا ندادهاند تا برای پوشش خبری انتخابات به ایران برود. این خبرنگار تابستان گذشته پس از چند سال کار در ایران از آنجا اخراج شده بود.
سازمان گزارشگران بدون مرز هم اعلام کرده که بسیاری از خبرنگاران که از مدتها قبل درخواست ویزا برای رفتن به ایران و پوشش خبری انتخابات را داشتهاند با پاسخ منفی سفارت ایران روبرو شدهاند.
خبرنگار بیبیسی انگلیسی نیز از رفتن به ایران محروم شده و ویزا برایش صادر نشده است.
"توماس اردبرینک" خبرنگار واشنگتن پست در تهران که از قبل در ایران بوده در توئیتر خود نوشته که صندوقهای رای در تهران نسبتا شلوغ بودهاند.
خبرگزاری آلمان اما از خالی بودن صندوقها به خصوص در مناطق شمالی شهر تهران نوشته است.
جـــرس: تهمینه میلانی، سینماگر و کارگردان مردمی، تهدید به قتل شده است.
ابن کارگردان و تهیهکننده سرشناس نمیداند به کدامین گناه و کینه در شرایط خطرناکی قرار گرفته است!؟ زندگی این زن هنرمند از چندی پیش توفانی شده است چرا که گروهی ناشناس و نامرئی با روشهای مختلفی وی را تهدید به مرگ میکنند و سعی دارند به وی ضربه بزنند.
به گزارش آفتاب، پیامکهای تهدیدآمیز، نخستین گام مزاحمان تهمینه میلانی، برای به وحشت انداختن وی بود و در حالیکه تصور میشد تهدیدها در همان حد SMS بماند اما شکستن شیشههای خودروی این کارگردان سرشناس نشان داد که خطر بر سر وی و خانوادهاش سایه افکنده است.
این هنرمند هر بار شیشه خودرویش را تعویض میکرد باز با حمله گروه ناشناس مواجه میشد به گونهای که مشخص بود تهدیدکنندگان وی را تعقیب میکنند و در جاهای مختلف شیشه خودرویش را میشکنند. در پیامکها آشکارا نوشته شده بود که «تو را خواهیم کشت!» و تهمینه میلانی که میدید تهدیدها جدی هستند چارهای ندید جز مراجعه به پلیس و طرح شکایت تا از این فضای وحشتناک نجات یابد. میلانی که گفتار جسورانهای دارد این بار وقتی پای در کلانتری 101 تجریش گذاشت پریشان و نگران بود. وی به مأموران گفت که با هیچ کس اختلافی ندارد و نمیتواند مظنون را معرفی کند.
پلیس با دستور بازپرس پرونده از دادسرای شمیرانات تهران، دست به تجسسهای اطلاعاتی ویژهای زد و در حالیکه پی برده بود عامل تهدیدات آشنایی کاملی به محل زندگی تهمینه میلانی دارد، رفتارهای وی را تحت نظر گرفت و توانست ردپایی از یک مرد را به دست آورد. با وجود این سرنخ قوی، مأموران نتوانستند عامل تهدیدها را دستگیر کنند و پرونده پس از صدور کیفرخواست در اختیار قاضی شعبه 1054 دادگاه جزایی و عمومی تهران قرار گرفت.
عامل تهدید با عدم حضور در جلسه دادگاه باز ناشناس ماند تا این که قاضی در حکمی غیابی وی را بخاطر توهین و تهدید به تحمل 91 روز زندان و 74 ضربه شلاق محکوم کرد. این پرونده پس از صدور حکم در اختیار شعبه چهارم اجرای احکام کیفری دادسرای ناحیه تهران و محکوم تحت تعقیب قضایی قرار گرفت.
بنابراین گزارش در حال حاضر تلاشها برای شناسایی خانه و مخفیگاه مرد مزاحم ادامه دارد تا پس از دستگیری، این مرد روانه زندان شود. بر اساس آنچه از پیامهای تهدیدآمیز مشخص است، انگیزه مرموز وی است. این مرد در پیامهای تهدیدش انگیزههای مرموزی را مطرح میکند که عجیب به نظر میرسد.
سکوت تهمینه میلانی
به گزارش روزنامه ایران ،وقتی خبرنگار شوک با تهمینه میلانی تماس گرفت، وی که بشدت مشوش به نظر میرسید با بیان اینکه وی و خانوادهاش چند ماهی تحت تأثیر این مزاحمتها و تهدیدها قرار داشتند از بیان توضیحات بیشتر خودداری کرد و گفت: فقط امیدوارم قوه قضائیه و پلیس برای دستگیری این مرد یا افراد جدیت نشان دهند.
عکس/ رازی دیگر از اسرار مشارکت ۶۴ درصدی
برای مشاهده در ابعاد بزرگتر روی عکس کلیک کنید.
لینک خبرها در خبرگزاری مهر:
کلمه: کاربران و مخاطبان گرامی، برای آگاهی بخشی به مردم درباره ی شیوه ی اعلام نتایج و آمارسازی های مسئولان درباره ی انتخابات ما را یاری فرمایید.
info@kaleme.com
خاتمی در جلسه امروز چه گفت؟
حضور ناگهانی خاتمی در پای صندوق رای شگفتی ناظران را برانگیخت. این مساله باعث سوالات اعتراضات و ابهامات زیادی شده است.
کلمه دیروز در خبری ضمن انتشار خبر شرکت خاتمی در انتخابات از شگفتی افکار عمومی نوشت و اعلام کرد نظرات مردمی را به دست آقای خاتمی خواهد رساند. پس از آن سایت دفتر آقای خاتمی با اشاره به خبر کلمه اعلام کرد به زودی دلایل آقای خاتمی برای حضور در انتخابات تببین خواهد شد.
در روزهای آینده دفتر آقای خاتمی توضیح ایشان را برای قضاوت افکار عمومی منتشر خواهد کرد. در همین حال حسین نورانی نژاد، فعال سیاسی و روزنامه نگار در یادداشتی که در صفحه فیس بوک خود منتشر کرده، نوشته است:
امروز ساعاتی خدمت آقای خاتمی بودم. کاملا در جریان سنگینی فضای بوجود آمده در پی رای دادنشان بود و این فضای سنگین تا نزدیک ترین افراد و بستگان آقای خاتمی امتداد داشت. آقای خاتمی اولین چیزی که گفت “بسیار سخت بودن” تصمیمی بود که دیروز اجرا کرد. گفت که نسبت به تبعات عاطفی رایش در بین همه دوستان و جوانان آگاهی داشته و نسبت به آن احساس مسئولیت سنگین و دلنگرانی می کرده. اما “اخبار نگران کننده ای طی دو روز منتهی به انتخابات، درباره برنامه و نقشه های تندروهای جریان حاکم در زمان پس از انتخابات دریافت کرده بود که حرکتی غافلگیرکننده را برای بر هم زدن آن ایجاب می کرد.”
آقای خاتمی با اشاره به انسجام فوق العاده ای که در بین نیروهای اصلاح طلب و سبز پیش از انتخابات بوجود آمده بود، ابراز امیدواری کرد که رای دادن ایشان به جای بر هم زدن نقشه های شوم تندروهای جریان حاکم، مخل انسجام اصلاح طلبان نشود. او تاکید بر پیچیده بودن شرایط سیاسی داخلی و بین المللی کرد و ابعاد متعددی از موضوعات مختلف که هر لحظه بر تصمیمات می تواند اثرگذار شود، بر این اساس خواستار درک این پیچیدگی ها از سوی همگان شد. او گفت مدعی این نیست که درست ترین تصمیم ممکن را گرفته، ولی سعی کرده با رعایت همه این جوانب و پیچیدگی ها اقدام کند. در تمام این توضیحات آقای خاتمی دلنگرانی اش بر عواطف آسیب دیده و حفظ انسجام نیروهای اصلاح طلب را مورد تاکید قرار می داد.
ایشان البته در صدد گفتگویی مستقیم با مردم است و به زودی حرف هایی را با مردم در این باره مطرح خواهد کرد، چه تاکید داشت بر اینکه اتکای او به همین مردم و عواطف و آرمان های پاک آنهاست.
او در مقابل این نظر که آبرویش را در این میان به خطر انداخته، گفت که دلنگران آبروی خودش نیست، او دلواپس یاران در بندمان، حصرها، اصلاحات، و نقشه های شومی است که پیشاروی مردم، آرمان های انقلاب، جمهوریت و اصل نظام است. این را هم اضافه کنم که آقای خاتمی هرگونه فشار پیدا و پنهان، معامله و پیغامی را تکذیب کرد و در مقابل این پرسش که دیروز بر روی برگه رایش چه نوشته است، گفت: “جمهوری اسلامی”
نماینده رشت: حل مشکلات کارگری گیلان به بن بست رسیده است
نماینده رشت در مجلس هشتم، با ابراز نگرانی از وضعیت کارگران در گیلان، اظهارداشت: حل مسایل کارگری دراین استان به بن بست رسیده است.
حسن تامینی لیچاهی درگفتگو با ایلنا در رشت با بیان اینکه “متاسفیم که در حل مشکلات کارگری گیلان به بن بست رسیدهایم”، اظهار داشت: باید تصمیم ویژهای در این زمینه اتخاذ شود.
وی ادامه داد: وزیر صنایع و معادن باید فکری اساسی برای وضعیت کارخانجات دارای مشکل، ورشکسته و تعطیل شده گیلان و نیز وضعیت کارگران این کارخانهها داشته باشند.
تامینی لیچاهی از جمله این کارخانجات را فرش گیلان، فومنات، پوشش، پتروشیمی، فولاد، خاور، نخ پنگوئن، پارس کادوس، کنف کار، پارس دارو، ایران برک، پیشرو قاب و ایران پوپلین عنوان کرد و یادآورشد: درسال گذشته تنها ۶۵۱ واحدصنعتی در گیلان از بانکها استمهال گرفتند که این ارقام به استثنای کارخانههای برنج کوبی است که صاحبان آبرومند روستایی آنها درگیر بانک کشاورزی هستند.
عضو مجمع نمایندگان گیلان در مجلس در پایان تصریح کرد: استان گیلان تقریبآ بیشترین آمار بیکاری پنهان و آشکار را در سطح کشور دارد و این مسئله پذیرفتنی نیست.
مسوولان باز هم نتوانستند دقیق آمار سازی کنند
اسرار مشارکت ۶۴ درصدی؛ تناقض دو میلیون و پانصد هزار نفری در واجدین شرایط فقط در استان تهران و البرز
علیرغم تلاش بی وقفه و شبانه روزی مسوولان برای دقت در ارایه آمار مشارکت و واجدین شرایط شرکت درانتخابات تناقضهای آمار اعلامی همچنان ادامه دارد.
به گزارش کلمه این تناقضها که ناشی از عدم شفافیت و صداقت در ارایه اطلاعات به مردم است نشانگر مهندسی ناشیانه آمار برای با شکوه نشان دادن انتخاباتی است که هیچ یک از معیار های شرعی و قانونی موجود در قانون اساسی جمهوری اسلامی را ندارد.
در حالی که از نظر سنی و سایر شرایط قانونی میزان واجدین شرایط در انتخابات مجلس شورای اسلامی و ریاست جمهوری تفاوتی ندارد برگزار کنندگان انتخابات در تناقضی دیگر آمار واجدین شرایط در انتخابات را در استان تهران و البرز را حدود دو میلیون نفر کمتر از واجدین شرایط در انتخابات آخرین دوره ریاست جمهوری اعلام کرده است.
طبق گزارش بازتاب امروز “بر اساس آمار رسمی استانداری البرز، تعداد واجدین شرایط در این استان با توجه به آخرین آمار سازمانهای قانونی یک میلیون و ۳۴۵ هزار نفر است. تمدن استاندار تهران هم عنوان می کند تعداد واجدین شرایط استان تهران حدود ۵ میلیون نفر هست.”
استان البرز و تهران، در این دوره از انتخابات از هم تفکیک شده اند، اما دو سال قبل یک استان واحد محسوب می شدند.
حال برای قیاس بین تعداد واجدان رای دادن در محدوده جغرافیایی تهران و البرز – بین سال ۸۸ و ۹۰ – اگر اقدام به تجمیع تعداد واجدین انتخابات در این دو استان کنیم، تعداد واجدین این محدوده جغرافیایی در سال ۹۰ بر اساس امار وزارت کشور معادل ۶ میلیون و ۳۴۵ هزار نفر است.
نکته جالب دقیقا در همین جای محاسبات است. رقم ۶ میلیون و ۳۴۵ هزار واجد شرایط در دو استان تهران و البرز برای انتخابات سال ۹۰٫ حال آن که بر اساس آمار وزارت کشور در همین محدوده جغرافیایی در سال ۸۸ تعداد واجدین شرایط معادل۸٬۷۹۶٬۴۶۶ نفر بوده است.
یعنی تعداد واجدین استان تهران و البرز در سال ۹۰ کمتر از واجدین همین محدوده جغرافیایی در سال ۸۸ هست!
در سال ۸۸ تعداد واجدین شرایط همین محدوده جغرافیایی (یعنی تهران و کرج) معادل ۸٬۷۹۶٬۴۶۶ نفر بوده است و حالا پس از دو سال در همین محدوده جغرافیایی ( که حال به دو استان مجزا تفکیک شده) به گفته مسئولان انتخاباتی قرار است ۶ میلیون و ۳۴۵ هزار نفر واجد رای باشند!
اگر فرض را بر این بگذاریم که حتی یک «رای اولی» هم در این دو سال به آمار واجدین شرایط شرکت در انتخابات اضافه نشده باشد مسئولان برگزاری انتخابات ۲ میلیون و ۴۵۰ هزار شهروندی که تا همین دو سال پیش در این محدوده واجد رای بوده اند را به یکباره پاک کرده اند.
حال باید مسوولین پاسخ دهند که آیا در دو سال گذشته ۲ میلیون و ۴۵۰ هزار نفر دراین دو استان از واجد شرایط بودن حذف شده اند؟ ایا در این دو سال در تهران و البرز این تعداد شهروند به یکباره فوت کرده اند که سبب شده تعداد واجدین ۹۰ به این میزان کمتر از واجدین ۸۸ باشد؟ آیا این تقلب در آمار در سال ۸۸ رخ داده است و یا همین امسال برای نشان دادن شور و حال انتخاباتی؟
حتما باید گفت که در این دو سال حتی یک شهروند هم وجود نداشته که از سن ۱۶ سال در سال ۸۸ به سن ۱۸ سال در سال ۹۰ رسیده باشد و به عنوان رای اولی، به آمار واجدین افزوده شود؟ چرا که اگر رای اولی ها هم به همان واجدین سال ۸۸ اضافه شوند رقم واجدین پاک شده از ۲ میلیون و ۴۵۰ هزار نفر هم بالاتر می رود.
مخاطبان باید در جریان قرار بگیرند که آمارهای ارائه شده در مورد تهران و البرز، حتی با این شیوه، قابل قیاس با آمار دو سال پیش نیست. چه رسد به این که بخواهیم رشد جمعیت واجد رای دادن در این دو سال را هم به آمار واقعی اضافه کنیم. چرا که اگر بخواهیم حداقل رای اولی های این دو استان را نسبت به سال ۸۸ لحاظ کنیم حداقل ۴۰۰ هزار نفر باید به واجدین این دو استان در این دو سال افزوده شوند. چرا که تعداد رای اولی های کل کشور نسبت به انتخابات سال ۸۸ معادل ۳ میلیون و ۹۶۰ هزار نفر است که اگر حداقل ۱۵ درصد آن سهم تهران و البرز باشد، حداقل در این محدوده جغرافیایی ۵۵۰ هزار نفر رای اولی خواهیم داشت که باید به رای سال ۸۸ اضافه شود.
صدور قرار وثیقه برای محمد توسلی
وکیل مدافع محمد توسلی از صدور قرار وثیقه یکصد میلیون تومانی و تودیع آن برای موکلش خبر داد.
به گزارش ایسنا، ایمان میرزازاده با بیان این مطلب اظهارکرد: روز ۱۵ بهمن ماه سال جاری از سوی شعبه شش بازپرسی دادسرای شهید مقدس برای موکلم قرار وثیقه یکصد میلیون تومانی صادر شد که این وثیقه نیز تودیع شده است و منتظر آزادی او هستیم.
شایان ذکر است، مهندس محمد توسلی، رئیس دفتر سیاسی نهضت آزادی ایران، از تاریخ ۱۲ آبان سال جاری در بازداشت بسر می برد.
بازداشت این عضو ارشد نهضت آزادی ایران توسط نیروهای امنیتی و در ارتباط با نامهٔ ۱۴۳ فعال سیاسی و اجتماعی است.
پیش از این (اواخر دی ماه) مهندس توسلی در تماسی با خانواده خود از محل نگهداری خود در یک سلول همراه با یک عضو القاعده که تفکرات خطرناکی نسبت به پیروان سایر مذاهب دارند خبر داد، و شرایط سلول را فاقد امنیت لازم دانسته است.
همچنین آثار رنگ پریدگی و زرد رنگی در ایشان نمایان بوده و مشکلات گوارشی، فشار چشم و بیماری آب مروارید در این دوران، از جمله مشکلات جسمی است که بروز پیدا کرده است.
گفتنی است محمد توسلی اولین شهردار تهران بعد از پیروزی انقلاب ۱۳۵۷ بوده و بعد از انقلاب بارها بازداشت شده و تحت شکنجه قرار گرفته است.
آخرین بازداشت او مربوط به روزهای بعد از انتخابات ریاست جمهوری ۱۳۸۸ است که حدود دو ماه را در بند ۲۰۹ زندان اوین سپری کرد.
علاوه بر مهندس توسلی، مهندس امیر خرم، مهندس عماد بهاور، مهندس محسن محققی، مهندس فرید طاهری(داماد مهندس توسلی) که همگی از اعضای نهضت آزادی ایران میباشند در حال سپری نمودن احکام غیر عادلانهء خود هستند. عماد بهاور، مسئوال شاخه جوانان نهضت آزادی دارای حکم سنگین ۱۰ سال زندان است.
راغفر: از یک دولت ناتوان نمی توان انتظار حل مسایل را داشت
یک استاد دانشگاه و کارشناس مسائل اقتصادی گفت: «دولت در مسئله تعیین حداقل دستمزد برای کارگران از خود سلب مسئولیت کرده است. دولت در این موضوع باید تمهیداتی بیاندیشد به طوری که در ابتدا به دنبال کنترل تورم باشد. متاسفانه در سیاست های دولت هیچ گونه کنترل تورم وجود ندارد و این باعث شده هر سال وضع گروههایی که درآمد ثابت و یا پایین دارند، بدتر شود.»
چندی پیش دهقان کیا عضو هیئت مدیره کانون عالی شورای اسلامی کار استان تهران از شکاف ۷۰۰ هزار تومانی میان هزینه و درآمد کارگران خبر داده بود. در این بین امروز درواری عضو هیئت رئیسه کانون عالی کارفرمایان از توقف هرگونه افزایش حداقل دستمزد کارگران در سال آینده گفته و اعلام کرده کارفرمایان توان افزایش دستمزد کارگران را ندارند. وی همچنین اعلام کرده به دلیل برخی مسائل همچون تعطیلی برخی بنگاهها، کاهش ظرفیت تولید و ناتوانی در افزایش ظرفیت تولیدی و نوسانات نرخ ارز، دولت باید جبران کمبود دستمزدهای کارگران را بر عهده بگیرد.
این در حالی است که به نظر می رسد دولت در این مسئله از خود سلب مسئولیت کرده است به طوری که وزیر تعاون اعلام کرده: نظر دولت در این موضوع آن است که کارگران و کارفرمایان با هم به توافق برسند.
دکتر حسین راغفر استاد دانشگاه و کارشناس مسائل اقتصادی در گفتگو با فرارو گفت: «اولین پیامد وجود این شکاف ۷۰۰ هزار تومانی میان هزینه و درآمد، تاثیر منفی بر انگیزه های کارگران است و طبیعتا این موضوع بر روی کارایی آنها اثر می گذارد و نهایتا بر روی محصول بنگاه و محصول اقتصادی کشور تاثیر خواهد گذاشت. و بدین ترتیب زمینه برای ورود کالاهای خارجی از جمله چینی بیشتر فراهم می شود. و تمایل مصرف کننده به استفاده از کالای ارزان قیمت خارجی را بیشتر می کند که این مسئله به زیان توسعه ملی خواهد بود.»
وی درباره موضوع تعیین حداقل دستمزد کارگران در سال آینده گفت: «کارفرمایان به هزینه های خود نگاه می کنند و طبیعی است که کارفرما علاقه ای به افزایش دستمزد نداشته باشد. علت این مسئله این است که کارفرما به طرق مختلف با افزایش هزینه های تولید روبرو است؛ از جمله افزایش هزینه حامل های انرژی که دولت خود آن را افزایش داده است.»
این استاد دانشگاه افزود: «طبیعی است که اگر تولیدکننده قیمت ها را افزایش دهد، عملا امکان رقابت را از دست می دهد و قیمت محصولی را که عرضه می کند بالاتر از کالاهای وارداتی خواهد بود و دیگر امکان رقابت نخواهد داشت و بنابراین بنگاه تولیدی تعطیل خواهد شد و در این صورت هم کارفرما و هم کارگر متضرر خواهند شد که البته کارگر بیشتر ضرر خواهد کرد. چرا که ممکن است وقتی کارفرما بنگاه خود را تعطیل کند، سرمایه خود را وارد بازارهای دلالی کند و از این بازار آشفته ممکن است سودی را بدست آورد که به زیان گروههایی است که درآمد ثابت دارند و یا درآمدی ندارند.»
این کارشناس مسائل اقتصادی گفت: «منتهی نکته ای که وجود دارد این است که از این جهت باید به کارفرما حق داد چرا که با مشکلات عدیده و جدی درباره تولید روبرو است. منتهی کارفرما هم باید قاعدتا توجه داشته باشد که اگر نیروی کار انگیزه لازم برای کار کردن نداشته باشد آن بهره وری لازم را به محیط کار ارائه نمی کند و بنابراین می تواند عملا با این اقدام گفت تنها وضع کارگر است که بدتر می شود و در این صورت واکنشی که می تواند صورت بگیرد، کاهش شدید بهره وری در کار خواهد بود که در هر صورت به زیان طرفین خواهد بود؛ به طوری که وقتی کیفیت کار سقوط می کند منجر به سقوط اقتصاد داخلی می شود.»
راغفر درباره نقش و مسئولیت دولت در مسئله مورد نظر گفت: «دولت باید اولا جلوی افزایش قیمت ها را بگیرد و سیاست های کنترل تورم را داشته باشد و دوم اینکه به تفاوت فاحش میان دستمزدها و هزینه ها توجه کند. در غیر این صورت ما شاهد کاهش بهره وری و افزایش جرم و جرائم خواهیم بود.»
وی ادامه داد: «دولت در این مسئله از خود سلب مسئولیت کرده است. دولت در این موضوع باید تمهیداتی بیاندیشد که همانطور که عرض کردم در ابتدا به دنبال کنترل تورم باشد. متاسفانه در سیاست های دولت هیچ گونه کنترل تورم وجود ندارد و این باعث شده هر سال وضع گروههایی که درآمد ثابت دارند و یا درآمد پایین دارند، بدتر شود. بنابراین یک موضوع کنترل تورم است که با اتکا به اینکه کارفرما هم می تواند جایگاه خود را تثبیت شده تر ببیند که این موضوع نیز وجود ندارد و در بودجه جاری سال آینده این نکات رعایت نشده است.»
وی افزود: «از یک دولت ناتوان که نمی تواند عملا مسائل اصلی خود را حل کند، پیدا کردن راه حل های کمی پیچیده تر عملا غیرممکن است و نمی توان این موضوع را از این دولت انتظار داشت. اما اینکه دولت چکار می تواند بکند، علی الاصول باید تنظیمات و یا تمهیداتی را بیاندیشد بدین منظور که چه کمک هایی می تواند بکند که تولید ملی حفظ شود. برای آنکه تولید در داخل حفظ شود باید نیازهای آن صنعت را مورد توجه قرار دهد و مثلا باید بخشی از هزینه های انرژی آنها را به نحوی جبران کند. در حالی که دولت از این گونه اقدامات را انجام نداده است. و یا اینکه دولت می توانست به نیروی کار و آنهایی که شاغل هستند سوبسیدهای مختلف پرداخت کند. از جمله اینکه به کارگاهها نه بابت انرژی آنها بلکه می توانست بابت دستمزدها سوبسید دهد برای اینکه اشتغال را تشویق کند یعنی بخشی از این تفاوت دستمزد را نه کارفرما، بلکه دولت تقبل کند که این از تمهیداتی است که در همه جای دنیا ممکن است برای تشویق اشتغال انجام پذیرد.»
وی در پایان درباره دغدغه کارگران مبنی بر تاثیر کاهش تولید بر سرنوشت آنها گفت: «کاهش تولید باعث می شود که بنگاه تولیدی نتواند به فعالیت خود ادامه دهد چرا که کاهش تولید به معنای کاهش سود بنگاه می باشد و طبیعی است که ممکن است به زودی فعالیت بنگاه تداوم نداشته باشد و تولید کننده خارجی جایگزین آن شود که این موضوع به طور مستقیم بر سرنوشت کارگران تاثیرگذار است.»
پاسخ دفتر خاتمی به دعوت کلمه؛ توضیح خاتمی در اولین فرصت منتشر خواهد شد
«سایت خبری کلمه» روز گذشته با انتشار مطلبی تحت عنوان “شگفتی ناظران از حضور انتخاباتی سید محمد خاتمی! او پاسخ خواهد داد” با تأکید بر این نکته که اظهار نظرهای کاربران در مورد این موضوع بی کم و کاست در اختیار دفتر ایشان قرار خواهد گرفت، از سید محمد خاتمی برای پاسخگویی دعوت کرده بود.
به گزارش کلمه به دنبال درج این خبر، دفتر سید محمد خاتمی ضمن تشکر و استقبال از اظهار نظر و تحلیل های منتشر شده در رسانه ها و فضای مجازی اعلام داشت:
“در سایت کلمه مطلبی در باب شرکت جناب آقای سید محمد خاتمی در انتخابات نشر یافته است که اظهار نظرها، اعتراض ها و پرسش های کاربران عزیز را نیز به همراه داشته است. با سپاس از همه عزیزان، توضیح و تبیین ایشان در اولین فرصت منتشر خواهد شد.
دفتر حجت الاسلام والمسلمین سید محمد خاتمی”
لازم به ذکر است که تا کنون و تا لحظه تنظیم خبر بیش از ۳۰۰ صفحه از نظرات و تحلیل های کاربران محترم برای ارسال به دفتر آقای خاتمی جمع آوری شده است.
آمار واقعی مشارکت؛ استمرار محدودیت و فشار یا فضای باز سیاسی
همانگونه که قابل پیش بینی بود انتخابات مجلس نهم در زیر سایه گسترده و سنگین تبلیغات دولتی برگزار شد و استاندار تهران و دبیرشورای نگهبان هم با خوشحالی اعلام کردند که مشارکت مورد نظر رهبری تحقق پیدا کرده است.
چنین اظهار نظری موید این واقعیت است که طی چند ماه گذشته همه دستگاه های حکومتی از سپاه تا دولت بسیج شده بودند تا بتوانند مثل همیشه خواسته رهبری را جامه عمل بپوشانند.
در حالی که هنوز فصلی از کتاب انتخابات گشوده نشده بود، رهبری از “چالش امنیتی” نام برده و هشدار داد و از مردم و مسئولان خواست که “نگذارند این چالش به امنیت کشور صدمه بزند.” پس از آن بود که رهبر ی با حساس و مهم خواندن این انتخابات پیش بینی کرد که میزان مشارکت در انتخابات “بسیار زیاد و حضور مردم پرشورتر از همیشه” خواهد بود.
همین مساله باعث شد که سه ماه قبل از برگزاری انتخابات مسئولان برگزاری از مشارکت شصت درصدی سخن بگویند و این رقم بارها از تریبون های مختلف از زبان نماینده ولی فقیه در سپاه، فرمانده کل سپاه پاسداران، مشاور سیاسی سپاه، مسئولان وزارت کشور و رسانه های نزدیک به حاکمیت تکرار شد.
اصرار بر مشارکت بالای شصت درصدی در حالی صورت می گرفت که بطور سنتی انتخابات مجلس طی دوره های قبل نیز بین ۵۰ تا شصت درصد در نوسان بوده است و تنها مجلس پنجم بنا به شرایط خاص این رقم به ۷۰ درصد رسید.
اما بحران مشروعیت که برای حاکمیت پس از انتخابات مهندسی شده ریاست جمهوری ایجاد شده بود، آنان را به این تلاش وا داشت که در برابر تهدیدات بین المللی و انتقادات جهانی چنین وانمود کنند که مردم کماکان برای حمایت از حکومت خود به پای صندوق های رای می آیند.
انتخابات ۱۲ اسفند در سایه این رقم شصت درصدی برگزار شد و هرچند بطور سنتی طی سی و سه سال گذشته، همواره حوزه های انتخابیه تا پیش از ظهر با حضور کم تعداد مردم رو به روست، اما تلویزیون و رسانه های دولتی اصرار عجیبی داشتند تا وانمود کنند مردم حتی از ساعت ۴ صبح یعنی چهار ساعت پیش از شروع به کار حوزه های انتخابیه در سرمای زیر صفر زمستانی برای رای دادن به صف ایستاده اند.
این اصرار تا آنجا پیش رفت که سخنگوی شورای نگهبان در ساعت یازده صبح در کمال ناباوری اعلام کرد که طبق اخبار و گزارش های رسیده، رقم مشارکت نسبت به انتخابات پیش ۸ تا ۹ درصد افزایش یافته است . تنها ساعتی بعد از پایان اخذ رای خبرگزاری های دولتی در ارائه آمار شرکت کنندگان از یکدیگر سبقت گرفته و ارقامی از شصت تا هفتاد درصد اعلام کردند.
بی شک رقم اعلام شده از سوی وزارت کشور طی ساعات آتی کمتر از شصت درصد نخواهد بود رقمی که نشان دهد حضور مردم ” حماسه ای دشمن شکن” آفریده است تا نشان از تحقق پیش بینی و خواسته رهبری باشد.
اما آنچه مسلم است و نشانه واقعیت موجود، این مشارکت سرد و بی رونق خواهد بود و آمار و ارقامی است که برای مسئولان طراز اول کشور ارائه می شود تا برای رویکرد سیاسی و امنیتی سال آتی خود برنامه ریزی کنند.
حضور میلیونی مردم در ۲۵ خرداد و گستردگی جنبش اعتراضی موجب شده است که طی سه سال گذشته حکومت تمام ابزارهای امنیتی خود را برای کنترل فضای سیاسی به خدمت گیرد تا بتواند از انسجام و سازمان یافتن این جنبش اعتراضی جلوگیری کند.
اعمال فشارها ومحدودیت ها حتی در برگزاری یک مراسم ساده تدفین یا افطاری و کنترل همه حرکات فعالان و کنشگران سیاسی و رسانه ای نشان از این نگرانی است که طی این مدت هنوز برطرف نشده است.
با توجه به غیاب اصلاح طلبان در این انتخابات، افزایش نارضایتی اجتماعی در اثر گرانی و تورم و بی ثباتی های سیاسی و اجتماعی آمار واقعی مشارکت مردم در این انتخابات بسیار پایین تر از رقم پیش بینی شده توسط مسئولان و مقامات عالی رتبه کشور است.
حتی در نظرسنجی که پیش از انتخابات توسط بسیج انجام شده است این رقم در خوش بینانه ترین حالت ۳۶ درصد بوده است. در حالی که بر اساس نظرسنجی که از سوی یکی از نهادهای شهری انجام شد، رقم مشارکت سیاسی در شهرهای بزرگ بسیار نگران کننده بود و تا ده درصد تخمین زده شده بود.
تحلیلگران سیاسی بر این باورند با توجه به کنش حکومت طی سه سال گذشته در بستن تمام مجاری تنفسی احزاب و گروه ها و مطبوعات و رسانه ها، آمار پایین مشارکت سیاسی نشاندهنده زنده و پویا بودن جنبش سبز و اعتراضات زیر پوست شهر است و بی شک مسئولان برای کنترل بیشتر این جریان بر ادامه فضای امنیتی و پلیسی تاکید خواهند کرد.
از سوی دیگر برخی معتقدند اگر آمار مشارکت مردمی برای حاکمیت مقبول باشد، امکان دارد برای کم کردن فشارهای بین المللی اندکی فضای باز سیاسی برای کشور به ارمغان بیاورند تا بتوانند قدری نارضایتی های عمومی را کاهش داده و بحران مشروعیت دولت – ملت را ترمیم کنند.
در حال حاضر مشاهدات خبرنگاران مستقل و شاهدان عینی گواه این واقعیت است که مشارکت مردمی در این انتخابات بسیار محدود بوده است و احتمال می رود که سال آینده نیز سال سختی برای اصلاح طلبان و سایر گروه های سیاسی مستقل از حاکمیت باشد.
چنین اظهار نظری موید این واقعیت است که طی چند ماه گذشته همه دستگاه های حکومتی از سپاه تا دولت بسیج شده بودند تا بتوانند مثل همیشه خواسته رهبری را جامه عمل بپوشانند.
در حالی که هنوز فصلی از کتاب انتخابات گشوده نشده بود، رهبری از “چالش امنیتی” نام برده و هشدار داد و از مردم و مسئولان خواست که “نگذارند این چالش به امنیت کشور صدمه بزند.” پس از آن بود که رهبر ی با حساس و مهم خواندن این انتخابات پیش بینی کرد که میزان مشارکت در انتخابات “بسیار زیاد و حضور مردم پرشورتر از همیشه” خواهد بود.
همین مساله باعث شد که سه ماه قبل از برگزاری انتخابات مسئولان برگزاری از مشارکت شصت درصدی سخن بگویند و این رقم بارها از تریبون های مختلف از زبان نماینده ولی فقیه در سپاه، فرمانده کل سپاه پاسداران، مشاور سیاسی سپاه، مسئولان وزارت کشور و رسانه های نزدیک به حاکمیت تکرار شد.
اصرار بر مشارکت بالای شصت درصدی در حالی صورت می گرفت که بطور سنتی انتخابات مجلس طی دوره های قبل نیز بین ۵۰ تا شصت درصد در نوسان بوده است و تنها مجلس پنجم بنا به شرایط خاص این رقم به ۷۰ درصد رسید.
اما بحران مشروعیت که برای حاکمیت پس از انتخابات مهندسی شده ریاست جمهوری ایجاد شده بود، آنان را به این تلاش وا داشت که در برابر تهدیدات بین المللی و انتقادات جهانی چنین وانمود کنند که مردم کماکان برای حمایت از حکومت خود به پای صندوق های رای می آیند.
انتخابات ۱۲ اسفند در سایه این رقم شصت درصدی برگزار شد و هرچند بطور سنتی طی سی و سه سال گذشته، همواره حوزه های انتخابیه تا پیش از ظهر با حضور کم تعداد مردم رو به روست، اما تلویزیون و رسانه های دولتی اصرار عجیبی داشتند تا وانمود کنند مردم حتی از ساعت ۴ صبح یعنی چهار ساعت پیش از شروع به کار حوزه های انتخابیه در سرمای زیر صفر زمستانی برای رای دادن به صف ایستاده اند.
این اصرار تا آنجا پیش رفت که سخنگوی شورای نگهبان در ساعت یازده صبح در کمال ناباوری اعلام کرد که طبق اخبار و گزارش های رسیده، رقم مشارکت نسبت به انتخابات پیش ۸ تا ۹ درصد افزایش یافته است . تنها ساعتی بعد از پایان اخذ رای خبرگزاری های دولتی در ارائه آمار شرکت کنندگان از یکدیگر سبقت گرفته و ارقامی از شصت تا هفتاد درصد اعلام کردند.
بی شک رقم اعلام شده از سوی وزارت کشور طی ساعات آتی کمتر از شصت درصد نخواهد بود رقمی که نشان دهد حضور مردم ” حماسه ای دشمن شکن” آفریده است تا نشان از تحقق پیش بینی و خواسته رهبری باشد.
اما آنچه مسلم است و نشانه واقعیت موجود، این مشارکت سرد و بی رونق خواهد بود و آمار و ارقامی است که برای مسئولان طراز اول کشور ارائه می شود تا برای رویکرد سیاسی و امنیتی سال آتی خود برنامه ریزی کنند.
حضور میلیونی مردم در ۲۵ خرداد و گستردگی جنبش اعتراضی موجب شده است که طی سه سال گذشته حکومت تمام ابزارهای امنیتی خود را برای کنترل فضای سیاسی به خدمت گیرد تا بتواند از انسجام و سازمان یافتن این جنبش اعتراضی جلوگیری کند.
اعمال فشارها ومحدودیت ها حتی در برگزاری یک مراسم ساده تدفین یا افطاری و کنترل همه حرکات فعالان و کنشگران سیاسی و رسانه ای نشان از این نگرانی است که طی این مدت هنوز برطرف نشده است.
با توجه به غیاب اصلاح طلبان در این انتخابات، افزایش نارضایتی اجتماعی در اثر گرانی و تورم و بی ثباتی های سیاسی و اجتماعی آمار واقعی مشارکت مردم در این انتخابات بسیار پایین تر از رقم پیش بینی شده توسط مسئولان و مقامات عالی رتبه کشور است.
حتی در نظرسنجی که پیش از انتخابات توسط بسیج انجام شده است این رقم در خوش بینانه ترین حالت ۳۶ درصد بوده است. در حالی که بر اساس نظرسنجی که از سوی یکی از نهادهای شهری انجام شد، رقم مشارکت سیاسی در شهرهای بزرگ بسیار نگران کننده بود و تا ده درصد تخمین زده شده بود.
تحلیلگران سیاسی بر این باورند با توجه به کنش حکومت طی سه سال گذشته در بستن تمام مجاری تنفسی احزاب و گروه ها و مطبوعات و رسانه ها، آمار پایین مشارکت سیاسی نشاندهنده زنده و پویا بودن جنبش سبز و اعتراضات زیر پوست شهر است و بی شک مسئولان برای کنترل بیشتر این جریان بر ادامه فضای امنیتی و پلیسی تاکید خواهند کرد.
از سوی دیگر برخی معتقدند اگر آمار مشارکت مردمی برای حاکمیت مقبول باشد، امکان دارد برای کم کردن فشارهای بین المللی اندکی فضای باز سیاسی برای کشور به ارمغان بیاورند تا بتوانند قدری نارضایتی های عمومی را کاهش داده و بحران مشروعیت دولت – ملت را ترمیم کنند.
در حال حاضر مشاهدات خبرنگاران مستقل و شاهدان عینی گواه این واقعیت است که مشارکت مردمی در این انتخابات بسیار محدود بوده است و احتمال می رود که سال آینده نیز سال سختی برای اصلاح طلبان و سایر گروه های سیاسی مستقل از حاکمیت باشد.
پاسخ به دروغ پراکنی ها و اتهامات دوباره ی کیهان
جوانان احزاب اصلاح طلب: آقای شریعتمداری شما دیگر دم از دغدغه برای اسلام نزنید
شاخه های جوانان احزاب اصلاح طلب که چندی پیش در نامه ای خطاب به علی مطهری به شرح بخشی از نظرات و اعتقادات خود پرداخته و سوالاتی از وی طرح کرده بودند، این بار در پاسخ به حسین شریعمتداری که این جوانان را عده ای خارج نشین خوانده بود نوشته اند: ما جوانان احزاب اصلاحطلب که نام و هویتمان برای جناب آقای دکتر مطهری روشن است، با وجود اختلاف نظرهایی که با ایشان داریم، حقانیت انتقادات ایشان را مغتنم شمرده و نامهای برادرانه خطاب به ایشان هم به صورت خصوصی و هم سرگشاده منتشر نمودیم. این موضوع گویا، خاطر گرامی جنابعالی را آزرده کرد و البته مسبوق به سابقه روزنامه کیهان در این سالها، جرقهای شد برای انگ زدن و افترا بستن و تهمت زدن به چند نفر.
به گزارش کلمه، در بخشی از این نامه پرسیده شده است: به راستی جناب آقای شریعتمداری آیا این بیاخلاقیها و قانونشکنیها تا کنون توانسته است آبرویی برای روزنامه کیهان به ارمغان بیاورد؟ آیا این رفتارها و این مطالب جز پاشیدن بذر دشمنی و کینهتوزی در کشور سرانجام دیگری دارد؟ کاش شما و همکارانتان توان درک این موضوع را داشتید که ولایت فقیه باید بر قلب ها حکومت کند نه این که شما برای اثبات حقانیت آن به شاخ و شانه کشیدن و چنگ زدن به صورت این و آن متوسل شوید.
متن کامل این نامه که در اختیار کلمه قرار گرفته به شرح زیر است:
آقای حسین شریعتمداری
نماینده ولی فقیه و مدیر مسئول روزنامه کیهان
با سلام
در هفتهای که گذشت موضوع نامه شاخه های جوانان احزاب اصلاح طلب به جناب آقای علی مطهری، نماینده مجلس شورای اسلامی تبدیل به دلیلی بر تهمت زدن و افترا بستن به نویسندگان این نامه و همینطور جناب آقای مطهری شد که ایشان نیز در جوابیهای نظرات و مواضع خود را خدمت شما ارسال فرموند. ما نیز به عنوان نگارندگان این نامه قصد داریم نکاتی چند در خصوص مطالب مندرج در روزنامه تحت مدیریت شما بیان کنیم:
نگارندگان این نامه، جوانان احزاب اصلاحطلب که نام و هویتمان برای جناب آقای دکتر مطهری روشن است، با وجود اختلاف نظرهایی که با ایشان داریم، حقانیت انتقادات ایشان را مغتنم شمرده و نامهای برادرانه خطاب به ایشان هم به صورت خصوصی و هم سرگشاده منتشر نمودیم. این موضوع گویا، خاطر گرامی جنابعالی را آزرده کرد و البته مسبوق به سابقه روزنامه کیهان در این سالها، جرقهای شد برای انگ زدن و افترا بستن و تهمت زدن به چند نفر؛ به راستی جناب آقای شریعتمداری آیا این بیاخلاقیها و قانونشکنیها تا کنون توانسته است آبرویی برای روزنامه کیهان به ارمغان بیاورد؟ آیا این رفتارها و این مطالب جز پاشیدن بذر دشمنی و کینهتوزی در کشور سرانجام دیگری دارد؟ کاش شما و همکارانتان توان درک این موضوع را داشتید که ولایت فقیه باید بر قلب ها حکومت کند نه این که شما برای اثبات حقانیت آن به شاخ و شانه کشیدن و چنگ زدن به صورت این و آن متوسل شوید.
آقای شریعتمداری
در مطلب سراسر اتهام و هتاکی که در روزنامه کیهان علیه جوانان احزاب اصلاح طلب نگاشتید، ابتدا سعی کردید خیلی ساده انگارانه، این نامه را «مجعول» و منتسب به دوستی بدانید که در خارج از کشور به سر می برد. این تلاش شما که در سالیان گذشته بارها و بارها شاهد آن بودیم، نشان از دو چیز دارد؛ نخست ضعف اطلاعاتی تان. همواره شاهد هستیم که در روزنامه تحت مدیریتتان می خواهید آن گونه القا کنید که بر ریز و درشت جامعه و بر تمام تحرکات نیروهای سیاسی و اجتماعی و همچنین پشت پرده هر آن چه که در جای جای کشور روی می دهد اشراف دارید. در این راه حتی از زدن انگ «جاسوس» به «شهید صانع ژاله» که به ضرب گلوله دشمنان انسانیت جان خود را از دست داد و دستش از پاسخگویی به اتهام شما کوتاه بود، کوتاهی نکردید و دوستان شما آن چنان خانواده او را تحت فشار گذاشتند تا دم برنیاوردند و قاتلان اصلی فرزندشان را رسوا نکنند. اما اتهام های پی در پی شما به این و آن، خوب برای ما روشن ساخته است که آن سلطه اطلاعاتی کیهان چیزی نیست جز خانه عنکبوتی که به دلیل باور داشتن به ولی ای جز خدای سبحان ساخته شده که از خانه عنکوبتی هم سست تر است. مثل شما مثل این آیه شریفه است که:
“مثل الذین اتخذوا من دون الله أولیاء کمثل العنکبوت اتخذت بیتا وإن أوهن البیوت لبیت العنکبوت لو کانوا یعلمون”
این انکار در درجه دوم نشان از شکست شما و یاران شماست. شمایی که به نظر می آید به این باور رسیده اید که هیچ کدام از پرونده سازی ها و روش های امنیتی تان در برخورد با اندیشه، انتقاد و سخن، نتیجه بخش نبوده است. پس راه اقناع خود و دیگر همفکرانتان را از راه دروغ پراکنی، توطئه بافی و القای گناه بر گردن خارج از کشور برگزیده اید تا از طرفی خود به این باور برسید که دیگر کسی از فرزندان این مرز و بوم جرات اندیشه و انتقاد ندارد و از سوی دیگر این باور را برای دیگران هم به وجود آورید. گویا نمی خواهید باور کنید که روش های امنیتی تنها برای مدت زمان کوتاهی ممکن است حاصلی به همراه داشته باشد، اما هنگامی که آن سد ترس بشکند، کلمه «ربنا الله» بر زبان حق جویان مظلوم جاری می شود، کلمه ای که «استقامت» به همراه می آورد: «ان الذین قالوا ربنا الله ثم استقاموا فلا خوف علیهم ولا هم یحزنون.» ما هم به نوبه خود به شما اطمینان می دهیم که ما فرزندان “روح الله خمینی” با این کارهای شما میدان را خالی نخواهیم کرد و دست و پا زدن ها و فرافکنی های شما، ما را از ادامه این مسیر منصرف نخواهد کرد.
مدیر مسئول روزنامه کیهان
شما در نوشته خود به خط زدن کلمه «اسلام» از تابلوی «جمهوری اسلامی» اشاره و این کار را منتسب به نگارندگان نامه کردید. سوال این که چه دلیل و مدرکی دارید که جوانان احزاب اصلاح طلب دست به چنین کاری زده اند؟ احزاب اصلاح طلب گروه هایی با تابلو و شناسنامه مشخصی هستند که باورها و عملکردشان بر کسی پوشیده نیست. اصلاح در چارچوب نظام جمهوری اسلامی خواست ماست، همان خواستی که شما و یارانتان آن را تاب نیاوردید. در این نوشته همچون بسیاری دیگر از مطالبتان اتهام به نا حق وارد کردید. آن چه که ما از کتاب خدا یاد گرفتیم دوری از ظن و گمان نا به حق است «یا أیها الذین آمنوا اجتنبوا کثیراً من الظن أن بعض الظن إثم» چه برسد به افترا که خود گناهی کبیره است.
باری، آیا جز این است که جرأت جسارت یافتن برخی به دین و مقدسات، حاصل عملکرد آنان است که با نام دین و مقدسات هر آن چه که نفس اماره شان امر کرد، عمل کردند؟ آن چه که ما در مکتب اسلام آموختیم، حرمت اهانت به دیگران است حتی اگر کافر باشند چرا که به آن ها جرأت «فحش» به مقدساتمان را می دهیم: «ولا تسبوا الذین یدعون من دون الله فیسبوا الله عدوا بغیر علم کذلک زینا لکل أمة عملهم ثم إلى ربهم مرجعهم فینبئهم بما کانوا یعملون». حال انتظار دارید با پشت کردن به تمام این تعالیم ناب، بدبینی به دین و ارزش ها به وجود نیاید؟ هنگامی که دین و مذهب به دست متولیان آن زیر پا گذاشته شود، انتظار دارید دیگران که این متولیان را الگوی انسان های متدین قرار داده اند، به آن احترام بگذارند؟ نمونه کوچکش را در زمان نه چندان دوری دیدیم. همان شب که به مراسم دعای کمیل، دعایی که از زبان مولا الموحدین جاری شده و در منزلی شخصی در حال برگزاری بود، دوستان شما یورش بردند؛ یورشی که بی اجازه بود و بی سلام و بی باور به «لاتَدْخُلُوا بُیُوتًا غَیْرَ بُیُوتِکُمْ حَتَّى تَسْتَأْنِسُوا وَتُسَلِّمُوا عَلَى أَهْلِهَا».
جناب آقای شریعتمداری
بسیاری از این «دشمنان» که شما به زعم خود آنها را رسوا کردهاید، کسانی هستند که برای پیروزی این انقلاب از هیچ کوششی دریغ نکردهاند. بسیاری از آنان برای تثبیت این نظام از جان و مال و آبرویشان با تمام وجود مایه گذاشتند. سابقه آنها برخلاف بسیاری از دوستان امنیتی تان و بازجویان جوانی که دوستان ما را بازجویی می کردند آنقدر شفاف و روشن است که حتی نیازی به اعلام این که اعلام کنند به آرمانهای امام و انقلاب، مومنند وجود ندارد. بسیاری از آنان کسانی هستند که در طول سالهای پس از انقلاب اسلامی در مقابل رفتارهای شما و امثال شما جز نگاه داشتن حرمت نظام و مردم هیچ کاری نکردهاند. بسیاری از آنان کسانی هستند که امروز حی و حاضر و زنده، خود از امام و آرمانهای انقلاب ۵۷ می گویند و با رد درخواست دوستان شما حضور در زندان را برگزیدند تا به نسل جوان اثبات کنند رفتار و منش شما و امثال شما هیچ ارتباطی به امام و انقلاب ندارد. آنها همواره گفته اند که به انقلاب اسلامی وفادارند و تنها به اصلاحات در چهارچوب نظام معتقدند. آنگاه شما بر چه اساسی افکار و عقاید آنها را تفسیر میکنید و آنان را دشمن و منافق و غیره خطاب میکنید؟ آقای شریعتمداری اجازه دهید جواب این سوال را ما بدهیم. شما از شنیدن صدای آنان و استدلال هایشان وحشت دارید. شما می ترسید که حرف های آنان شنیده شود چون خود به استیصال استدلالی رسیده اید و فضای واقعی دانشگاهها و دانشجویان و قشر تحصیلکرده را می دانید. آیا ادبیات شما بیش از هر گروه و جریانی به منافقین نزدیک تر نیست؟ ادبیات حذف، ترور و تهمت شما که امروز باعث شرمساری بسیاری از دوستان اصولگرایتان شده است برای همه ما آشناست. چطور برای شما آشنا نیست؟
آقای شریعتمداری
سالهای سال است که روزنامه تحت امر شما، گویا کاری جز تجسس در زندگی دیگران ندارد. آن هم تجسسی که به نام دین و مصلحت نظام صورت می گیرد و فرزندان ایران زمین را به دین و نظام بدبین می کند و البته تجسسی که جز مصداق زیر پا گذاشتن آیه شریفه «یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا اجْتَنِبُوا کَثِیراً مِّنَ الظَّنِّ إِنَّ بَعْضَ الظَّنِّ إِثْمٌ وَلَا تَجَسَّسُوا وَلَا یَغْتَب بَّعْضُکُم بَعْضاً أَیُحِبُّ أَحَدُکُمْ أَن یَأْکُــلَ لَحْمَ أَخِیــهِ مَیْتــاً فَکَرِهْتُمُوهُ وَاتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ تَــوَّابٌ رَّحِیـمٌ» چیز دیگری نیست. آیا تجسسی که شما و همکارانتان در زندگی شخصی و در افکار و عقاید افراد میکنید و این ذهنخوانیها و پیشگوییها و پیشداوریها، جز بیاخلاقی و زیر پا گذاشتن آموزههای اخلاقی و دینی چیز دیگریست؟ و این بیاخلاقیها و بیقانونیها تا به کی ادامه خواهد داشت؟ آقای شریعتمداری خواهش می کنیم شما دم از دغدغه برای اسلام نزنید. این رفتارهای شما و دوستانتان است که جوانان را به دین و انقلابی که پدرانمان برای به ثمر نشستن آن جانفشانی کردند بدبین می کند.
نماینده ولی فقیه در روزنامه کیهان
این رفتارها و این نوع واکاوی مسائل، جز به محدود شدن هر روزه دایره خودیهای شما و بزرگتر شدن هر روزه دایره مخالفین و معاندین جمهوری اسلامی نمیانجامد. آیا شما با این ادبیات و روشی که در روزنامه کیهان دارید، تا به حال توانستهاید کسی را از راه منطق و با نیکرویی به افکار و عقاید خود جذب کنید؟ ما و شما پاسخ این سوال را به نیکی میدانیم. آیا باید تا انتهای این روش و منش پیش بروید و تنها زمانی که کسی در دایره خودیهایتان نماند به این نتیجه برسید که این روش و منش غلط بود؟ آیا زمان آن نیست که کمی با واقعیت جامعه امروزمان روبرو شوید و در روزنامهتان مصداق «فویل للذین یکتبون الکتاب بأیدیهم ثم یقولون هذا من عند الله لیشتروا به ثمناً قلیلاً» نباشید؟
آقای شریعتمداری
شما نماینده ولی فقیه در روزنامه کیهان هستید و این بیاخلاقیها و تهمتزدنها و تجسسها در امور شخصی افراد، نه تنها به عنوان افعالی غیراخلاقی و غیرقانونی از سوی شما تلقی میشود، بلکه این شائبه را در ذهن ایجاد میکند که ولی فقیه نیز پشتیبان شما در این بیاخلاقیها و تهمتزدنها و تجسسهاست. ما باور داریم که هیچ کسی در دوران حضرت امام (ره) اجازه این بیاخلاقیها و تهمتزدنها و تجسسها را در کشور نداشت. این که نماینده ولی فقیه در روزنامه کیهان در روز روشن دست به چنین اقداماتی غیرقانونی و غیراخلاقی میزند، آیا پیوسته اعتبار ولی فقیه را در ذهن خوانندگان این روزنامه و شاهدین این روزگار مخدوش نمیکند؟
آقای شریعتمداری
ما امروز در مقابل این رفتارها و این تحلیلها و این مطالب و در این شرایط کشور که عدهای هر لحظه نظام جمهوری اسلامی را به ورطه سقوط نزدیک و نزدیکتر میکنند، به یاد آن جمله معروف حضرت امام (ره) میافتیم که فرمودند «نگذارید این انقلاب به دست نااهلان و نامحرمان بیافتد». ما نگران تحرکات و قلمفرسایی این نااهلان و نامحرمانی هستیم که با شما و پشتیبان دیروز و امروز شما امور را در دست گرفته اند. نااهلان و نامحرمانی که خود را برحق میدانند و از هیچ بیشرمی و خبطی واهمهای ندارند و هر لحظه و هر ساعت و هر روز سیل توهینها و فحاشیهای نابخردانه شان را به سوی فرزندان این انقلاب روانه میکنند و با اسم رمز بصیرت که متاسفانه واژه دستمالی شده این روزهاست دم از ریزش و رویش های جدید انقلاب می زنند. هیچ فکر کرده اید به حال این انقلاب نباید غصه خورد که تمام روسای دولت و اکثر روسای مجلس، اکثریت تیم مدیریتی اول انقلاب، بخش عظیمی از دست اندرکاران جبهه و جنگ و خلاصه کسانی که به فرزندی معنوی خمینی کبیر افتخار می کنند، به نام ریزش های انقلاب بی بصیرت نام می گیرند و از دیگر سو، طلبگان کفن پوش، قداره بندان درشت سخن و عافیت طلبان منزلت اندیش که در تمام دوران حیات امام و فداکاری های جبهه های جنگ، ناپیدا و نهان بودند، به نام رویش های انقلاب تقدیس می شوند؟ نه برادر، ما به این وصیت پیر جماران پشت نمی کنیم و در برابر نااهلان و نامحرمان انقلاب کوتاه نخواهیم آمد که در بی شرمی خود تا آنجایی می روند که تصویر به آتش کشیده شده اماممان را خرج هوس های شیطانی خود می کنند و نه یک بار که بارها و بارها در صدا و سیمایشان پخش می نمایند تا امروز مدعی شوند که آن روز چرا ما ساکت بودیم و دم بر نیاوردیم. آن روزها را شما به یاد ندارید، ما در زندان و حبس و تبعید بودیم و شما ترکتازی فضای رسانه ای می کردید و اینگونه حرمت اماممان را نگاه می داشتید و اگر هم رهبرانمان، شما و دوستانتان را به دلیل این بی حرمتی مورد انتقاد قرار می دادند، فرصت طلبانه نادیده گرفته و در تیغ سانسور گرفتار می شدند.
آقای شریعتمداری
همانطور که جناب مطهری در جوابیه خود ذکر کردند، امتناع از انتشار یا تقطیع جوابیههایی که به آن روزنامه ارسال میگردد، جز چندین برابر کردن تعداد خوانندگان «متن کامل و سانسور نشده» جوابیهها، از جمله در سایتهای خبری، نتیجهای دیگری ندارد. اما نگارندگان این جوابیه انتظاری مبنی بر انتشار آن در روزنامه تحت مدیریت شما ندارند که برآورده شدن آن، انتظاری بی جاست، چرا که دغدغهها و انتظاراتی از قبیل پایان دادن به بیاخلاقیها و تهمتزدنها، مقدم بر هر انتظار دیگری است.
شاخه های جوانان احزاب اصلاح طلب
طرح های نیمه تمام دولت؛ ۹۴ طرح عمرانی از میان ۷۴۶ طرح
۶۵۲ طرح که در لایحه بودجه سال ۱۳۹۰ قرار بود به اتمام برسد در لایحه بودجه سال ۱۳۹۱ تکرار شده و ردیف بودجه ای دریافت کرده اند.
به گزارش قانون بررسی ها از بودجه سال ۹۰ دولت نشان می دهد از میان ۷۴۶ طرحی که قرار بود در قالب بودجه سال ۱۳۹۰ به پایان برسد،تنها ۹۴ طرح خاتمه یافته و ۶۵۲ طرح به سال ۱۳۹۱ منتقل شده اند و دوباره ردیف بودجه ای دریافت کرده اند.
در لایحه بودجه سال ۱۳۹۰ حدود ۲۵۴۶ طرح عمرانی پیش بینی شده بود که مقرر بود از این تعداد ۷۴۶ طرح عمرانی پایان یابد اما بررسی ها نشان می دهد تنها ۹۴ طرح خاتمه یافته است و این فاصله عظیم پیش بینی ها و عملکرد را در حوزه طرح های عمرانی نشان می دهد . دوره اجرای طرح های عمرانی در ایران طولانی است و همین مساله هزینه های گزافی را به اقتصادی کشور تحمیل کرده است.
طرح های نیمه تمام همواره طی سال های گذشته یکی از مهمترین بحران های اقتصاد ایران بوده اند به طوری که طی سال های گذشته آغاز طرح عمرانی جدید ممنوع اعلام شد و مقرر شد آغاز طرح های جدید با در نظر گرفتن منابع مالی کشور صورت گیرد .
پیش از این آغاز طرح ها بدون در نظر گرفتن قدرت واقعی اقتصاد سبب شده است طرح های متعددی نیمه تمام مانده و در برخی موارد به دلیل طولانی شدن دوره اجرا حتی توجیه فنی و اقتصادی خود را نیز ار دست بدهند و زمانی به اتمام برسند که فاقد کارایی برای اقتصاد کشور هستند.
در لایحه بودجه سال ۱۳۹۰ اعتباری برابر با ۴۵۱۳۱ میلیارد ریال به طرح های در شرف اتمام اختصاص یافته بود اما در لایحه بودجه سال ۱۳۹۱ ۴۴۱۱۰ میلیارد ریال به ۶۵۲ طرحی که به سال ۱۳۹۱ منتقل شده اند اختصاص یافته و رقمی برابر با ۸۶۹۴۲ میلیارد ریال نیز برای سال های آتی این طرح ها در نظر گرفته شده است.
به گزارش قانون بررسی ها از بودجه سال ۹۰ دولت نشان می دهد از میان ۷۴۶ طرحی که قرار بود در قالب بودجه سال ۱۳۹۰ به پایان برسد،تنها ۹۴ طرح خاتمه یافته و ۶۵۲ طرح به سال ۱۳۹۱ منتقل شده اند و دوباره ردیف بودجه ای دریافت کرده اند.
در لایحه بودجه سال ۱۳۹۰ حدود ۲۵۴۶ طرح عمرانی پیش بینی شده بود که مقرر بود از این تعداد ۷۴۶ طرح عمرانی پایان یابد اما بررسی ها نشان می دهد تنها ۹۴ طرح خاتمه یافته است و این فاصله عظیم پیش بینی ها و عملکرد را در حوزه طرح های عمرانی نشان می دهد . دوره اجرای طرح های عمرانی در ایران طولانی است و همین مساله هزینه های گزافی را به اقتصادی کشور تحمیل کرده است.
طرح های نیمه تمام همواره طی سال های گذشته یکی از مهمترین بحران های اقتصاد ایران بوده اند به طوری که طی سال های گذشته آغاز طرح عمرانی جدید ممنوع اعلام شد و مقرر شد آغاز طرح های جدید با در نظر گرفتن منابع مالی کشور صورت گیرد .
پیش از این آغاز طرح ها بدون در نظر گرفتن قدرت واقعی اقتصاد سبب شده است طرح های متعددی نیمه تمام مانده و در برخی موارد به دلیل طولانی شدن دوره اجرا حتی توجیه فنی و اقتصادی خود را نیز ار دست بدهند و زمانی به اتمام برسند که فاقد کارایی برای اقتصاد کشور هستند.
در لایحه بودجه سال ۱۳۹۰ اعتباری برابر با ۴۵۱۳۱ میلیارد ریال به طرح های در شرف اتمام اختصاص یافته بود اما در لایحه بودجه سال ۱۳۹۱ ۴۴۱۱۰ میلیارد ریال به ۶۵۲ طرحی که به سال ۱۳۹۱ منتقل شده اند اختصاص یافته و رقمی برابر با ۸۶۹۴۲ میلیارد ریال نیز برای سال های آتی این طرح ها در نظر گرفته شده است.
این وضعیت نشان دهنده برآورد نادرست درباره طرح های عمرانی و زمان اتمام آن است.
طرح های مذکور به حوزه های عمومی، نظامی، دفاعی و افتصادی اختصاص داشته اند و مرکز پزوهشهای مجلس شورای اسلامی فهرست طرح ها و میزان اعتبار آنها در سال ۱۳۹۱ و سال های بعد را به شرح زیر منتشر کرده است.
طرح های مذکور به حوزه های عمومی، نظامی، دفاعی و افتصادی اختصاص داشته اند و مرکز پزوهشهای مجلس شورای اسلامی فهرست طرح ها و میزان اعتبار آنها در سال ۱۳۹۱ و سال های بعد را به شرح زیر منتشر کرده است.
رییس کوی دانشگاه، نماینده مجلس شد
داریوش اسماعیلی که از ۱۱ آذرماه ۸۸ تاکنون مدیر کل کوی دانشگاه تهران است، نماینده مردم خرامه، سروستان و کوار در این دور از مجلس شد.
در همین حال، مصطفی کواکبیان از اعضای فراکسیون اقلیت مجلس هشتم در انتخابات شهر سمنان که با عنوان اصلاح طلب در این دوره از انتخابات شرکت کرده بود، رای نیاورده است. این در حالی است که محمدرضا تابش،خواهر زاده خاتمی، دبیرکل فراکسیون خط امام درمجلس هشتم، از حوزه انتخابیه اردکان با ۲۸ هزار رأی بار دیگر نماینده مجلس شد.
خواهر احمدی نژاد هم حتی نتوانست در محل تولد خود، حوزه انتخابیه گرمسار و آرادان رای بیاورد.
برادر ناطق نوری نیز بعد از سی سال از ورود به مجلس باز ماند. احمد ناطق نوری پس از هفت دوره حضور در مجلس، در انتخابات در حوزه انتخابیه نور و محمود آباد، شکست خورد.
خبرگزاری فارس که از ساعاتی بعد از اتمام ساعت رای گیری خبر از مشارکت ۶۴ درصد مردم داده بود، مدعی شد که حداد عادل در صدر آرای تهران قرار دارد.
این خبرگزاری از مشارکت ۴۸ درصدی مردم تهران در حالی یاد می کند که شاهدان عینی خبر از مشارکت بسیار محدود مردم می دهد.
جنایت جنگی بشار اسد علیه مردم سوریه
دبیرکل سازمان ملل گفته مقامات سوریه به طرزی گسترده و آشکار مرتکب جنایت علیه مردم غیرنظامی این کشور شده اند.
بان کی مون خطاب به مجمع عمومی این سازمان گفت جامعه بین الملل نتوانسته وظیفه خود را انجام بدهد و انفعال جامعه بین الملل دست رهبرارن سوریه را برای سرکوب مردم خود بازگذاشته است.
به گفته بان کی مون تصویری که امروز از سوریه دیده می شود :”قساوت” است.وی گفت: ” کاملا غیر قابل قبول است. چگونه می توانید انسان باشید و این شرایط را تحمل کنید؟”
با این همه دبیرکل سازمان ملل متحد تاکید کرده مسلح کردن مخالفان راه حل این بحران نیست.
به گزارش بی بی سی، بشار جعفری نماینده سوریه در سازمان ملل متحدگفته نیروهای مخالف دولت از غیرنظامیان به عنوان سپر انسانی استفاده می کنند.
در همین حال صلیب سرخ می گوید علیرغم موافقت اولیه مقامات سوری اجازه انتقال اقلام کمکی را به منطقه باباعمر شهر حمص نیافته است.
جیکوب کلنبرگر سخنگوی صلیب سرخ می گوید این معطلی “غیرقابل قبول” است.
بابا عمر در هفته های گذشته هدف بمباران های سنگین نیروهای دولت بوده است.
ارتش سوریه آزاد روز پنجشنبه گفت تصمیم به عقب نشینی تاکتیکی از باباعمر گرفته است.
روز جمعه دفتر حقوق بشر سازمان ملل گفت گزارش هایی از اعدام صحرایی ۱۷ نفر در حمص دریافت کرده است.
نجات روزنامه نگاران
اجساد مری کالوین و رمی اشلیک دو خبرنگار کشته شده در شهر حمص به مقامات آن سازمان تحویل داده شده است.
در همین حال پاول کانروی عکاس روزنامه ساندی تایمز که پس از زخمی شدن در حمص از سوریه خارج شده به بی بی سی گفت آنچه در سوریه جریان دارد “آدم کشی سازمان یافته است”.
دو خبرنگار فرانسوی که از شهر حمص جان سالم به در برده اند، وارد پاریس شده و از سوی نیکلا سارکوزی، رئیس جمهور فرانسه، مورد استقبال قرار گرفتند.
ادیت بوویه ۳۱ ساله به شدت از ناحیه پا زخمی شده است اما ویلیام دانیلز خبرنگار دیگر فرانسوی جراحاتی نداشته است.
خاویر اسپینوزا، یک خبرنگار اسپانیایی که توانسته است از بابا عمرو فرارکند، به بی بی سی گفت که حمله به باباعمرو به طور منظم صورت می گیرد.
او گفت: ” آن ها ساعت شش صبح گلوله باران را شروع و ساعت شش عصر تمام می کنند. بنا براین هیچ جایی برای مخفی شدن وجود ندارد چون پناهگاهی پیدا نمی شود. باید درخانه ماند و امیدوار بود که خانه مورد حمله قرار نگیرد.”
انفعال جامعه بین الملل
آقای بان گفت زمان هم صدایی جامعه بین الملل فرا رسیده است.
به گفته او :” ادامه اختلاف مقامات سوریه را در ادامه مسیر خشونت گستاخ تر می کند.”
دبیرکل سازمان ملل متحد افزود: ” تاخیر بیشتر در کمک رسانی به آسیب دیدگان باعث رنج مردم است. ادامه خشونت ها در منطقه خطر بروز جنگ داخلی و دامن زدن اختلافات فرقه ای را افزایش می دهد که ممکن است این کشور را برای نسل های متمادی گرفتار کند.”
دبیرکل سازمان ملل مقامات سوریه ره مقصر اصلی در مسلحانه شدن مخالفت ها دانست.
به گفته او استفاده نامتناسب از قوه قهریه توسط مقامات سوریه باعث شده نیروهای مخالفی که عمدتا صلح طلب بودند در مواردی دست به اسلحه ببرند.”
لوازم خانگی؛ گرانی و تغییر روز به روز قیمت
رییس اتحادیه کشوری لوازم خانگی از افزایش ۳۰درصدی قیمت لوازم خانگی از آذرماه سال گذشته تاکنون خبر داد و گفت: هم اکنون بازار لوازم خانگی مانند بازار سکه شده و قیمتها روز به روز تغییر میکند. محمد طحانپور گفت: متاسفانه با وجود همکاری اتحادیه فروشندگان لوازم خانگی، دولت موفق به کنترل قیمتها در بازار لوازم خانگی نشد و از آذرماه سال گذشته تاکنون، افزایشی در حدود ۳۰درصد در قیمتهای این کالاها اتفاق افتاده است. رییس اتحادیه کشوری لوازم خانگی مهمترین دلیل این افزایش قیمتها را افزایش قیمت حاملهای انرژی دانست و افزود: با افزایش قیمت گاز و گازوییل، کارخانههای تولیدکننده با چالشهایی مواجه شدند که دولت قول مساعد برای رفع آنها را داد، اما عملا تنها کمک دولت به تولیدکنندگان این بود که هزینه انرژی را به صورت قسطی پرداخت کنند.
به گزارش مهر، وی با اشاره به اینکه این افزایش قیمتها در ابتدا برای این صنف همانند یک شوک بود، تصریح کرد: بیشترین شوک در بخش حمل کالا وارد شد. در این رابطه با توجه به اینکه دولتهای پیشین برای ایجاد اشتغال در شهرستانها، کارخانههایی را در نقاط دوردست ایجاد کرده بودند، با اجرای قانون هدفمند کردن یارانهها این کارخانهها متحمل هزینههای بسیار زیادی برای حمل کالا شدند؛ بنابراین، این شوک هم در بخش تولید و هم در بخش توزیع روی داد.
طحانپور با اعلام اینکه قیمت کالاهای خانگی نیز همانند سکه و ارز به روز است، گفت: وقتی عرضه بیش از تقاضا باشد، سود به حداقل میزان ممکن میرسد، ضمن اینکه وقتی قانون هدفمندی یارانهها اجرا شد، سود یک کالای دومیلیون تومانی ۱۵هزار تومان بود که با پول برق ۳۷هزار تومانی و گازبهای دوهزار و ۷۰۰تومانی با وجود اینکه سود هیچ تغییری نکرد، اما هزینه برق همان واحد به ۴۰۰هزار و گازبهای آن به ۶۰هزار تومان رسید.
وی اجرای قانون هدفمندی یارانهها را یک طرح ملی با آثار بسیار خوب برشمرد و تصریح کرد: آثار این کار خوب با اجرای نادرست از بین رفت و شبکه توزیع در این میان به شدت ضربه دید و بیشترین فشار بر مردم وارد شد.
رییس اتحادیه فروشندگان لوازم خانگی اجرای فاز دوم هدفمندی یارانهها را در شرایط فعلی بسیار ریسکپذیر دانست و گفت: امروز روزهای خوب کشور است و اگر فاز دوم اجرا شود، افزایش قیمتها سرسامآور خواهد بود. این اتفاق در کنار سوءمدیریتها و اختلاف ارز، موجب از بین رفتن صنعت میشود.
طحانپور افزود: این در حالی است که در ابتدای راه، ما پیشنهاد یک افزایش قیمت جزیی را داده بودیم که با آن مخالفت شده بود اما حالا افزایش قیمتی اتفاق افتاده که کسی جلودار آن نیست.
کامنتهای این خبر دراختیار آقای خاتمی قرار خواهد گرفت
شگفتی ناظران از حضور انتخاباتی سیدمحمد خاتمی؛ او پاسخ خواهد داد
به گزارش رسیده به کلمه وی بعد از ظهر ۱۲ اسفند در حسینیه پنج تن منطقه آبسرد گیلاوند، حوزه ای در دماوند رای خود را به صندوق انداخت و این رای شگفتی ناظران را برانگیخت.
بدنبال انتشار این خبر، طیف های مختلف سیاسی اظهار نظرات متفاوتی داشتند و گمانه زنی ها از این شرکت بسرعت در فضای مجازی و سیاسی شکل گرفت.
سید محمد خاتمی چند ماه پیش با بیان شروطی برای شرکت در این انتخابات گفته بود: وقتی همه نشانهها دلالت بر این دارد که نباید در انتخابات شرکت کنیم، شرکت در انتخابات معنایی ندارد.
وی تضمین سلامت انتخابات، رفع حصر از رهبران جنبش سبز، آزادی زندانیان سیاسی، و ایجاد فضای باز برای احزاب و مطبوعات را بعنوان پیش شرط انتخابات مطرح کرده بود.
با توجه به چنین شروطی که پیامدهای و کنشهای زیادی طی ماه های گذشته به همراه داشت، بی شک سیدمحمد خاتمی به واکنش های گسترده ای که این حضور در انتخابات می توانست در پی داشته باشد، آگاهی داشته و چنین فضایی را پیش بینی می کرده است.
گفته می شود وی در روزهای آینده دلایل خود برای این مشارکت را با مردم در میان خواهند گذاشت.
* از آنجا که این خبر واکنش های زیادی به همراه داشته است، کلیه نظرات مردمی در ذیل این خبر بی کم و کاست در اختیار دفتر آقای خاتمی قرار داده خواهد شد و نظرات منتشر نمی شود.
از کاربران عزیز درخواست می شود جدای از مخالفت و موافقت صرف، نظر و تحلیل خود را بیان کنند.
گزارش کلمه از حضور مردم تهران در انتخابات؛ احتیاجی به رای ما نیست، نتیجه مشخص است
گروه اجتماعی کلمه_ زهره نقیبی: نهمین انتخابات مجلس با بی اعتنایی مردم مواجه شد. این در حالی بود که رسانه های حکومت تصویر دیگری را در مقابل چشم مردم به تصویر می کشیدند.
خیابان های تهران امروز در نقاطی مثل همیشه مملو از جمعیتی بود که همچون ماه های اخیر در حال خرید نوروزی بودند فارغ از اینکه حوزه های زیادی برای حضورشان در انتخاباتی نمایشی تدارک دیده شده است.جمعیتی که وقتی بحث همین صندوق ها و انتخابات هم می شود ابایی ندارد که از حکومت انتقاد کنند و صندوق های آن را نمایشی بخواند.دروغ آنها را فریاد کند و از قهر با صندوق ها برای همیشه سخن بگوید.
اما خبرگزاری نزدیک به سپاه خبر از مشارکتی می دهد که از مرز سی میلیون گذشته و از کمبود تعرفه های انتخاباتی می گوید که هیچ رغبتی برای مشارکت در میان مردم نمی یابی.
در حالی که تمام شواهد حاکی از خلوت بودن حوزه های اخذ رای و عدم استقبال تهرانی ها از این انتخابات دارد، خبرگزاری پیشرو در دروغ سازی نوشته است که تهرانی ها بیش از ۵۰ درصد در این انتخابات شرکت کردند.
بی شک بازی با اعداد و ارقام یکی از شعبده بازی هایی است که در انتخابات مهندسی شده ریاست جمهوری ۸۸ برای مردم به نمایش گذاشته شد، نمایشی که میرحسین موسوی به صراحت اعلام کرد که تسلیم این صحنه آرایی ها و شعبده بازی ها نمی شود.
هر چند تمام تبلیغات حکومتی متمرکز بر تامین نظر رهبری مبنی بر مشارکت دشمن شکن دارد و پیش بینی ها نشان از اعلام مشارکت بالای شصت درصدی دارد، نتیجه نظرسنجی های حتی وابسته به بسیج نیز حاکی است که در خوش بینانه ترین حالت نرخ مشارکت کمتر از ۴۰ درصد خواهد بود.
بی شک بازی با اعداد و ارقام یکی از شعبده بازی هایی است که در انتخابات مهندسی شده ریاست جمهوری ۸۸ برای مردم به نمایش گذاشته شد، نمایشی که میرحسین موسوی به صراحت اعلام کرد که تسلیم این صحنه آرایی ها و شعبده بازی ها نمی شود.
هر چند تمام تبلیغات حکومتی متمرکز بر تامین نظر رهبری مبنی بر مشارکت دشمن شکن دارد و پیش بینی ها نشان از اعلام مشارکت بالای شصت درصدی دارد، نتیجه نظرسنجی های حتی وابسته به بسیج نیز حاکی است که در خوش بینانه ترین حالت نرخ مشارکت کمتر از ۴۰ درصد خواهد بود.
در اولین ساعات پس از برگزاری انتخابات خبرگزاری های نزدیک به حکومت با ارقام مشارکت۶۵، ۶۴ و ۷۰ درصدی به استقبال زودرس نتیجه آرا رفته اند.
اما مردم اعتنایی به اعداد وارقام ندارند. آنچه برای مردم ملموس است، مشاهدات خودشان است. حوزه هایی که خالی از جمعیت بود. خانواده هایی که برای اولین بار طی این سه دهه به پای صندوق رای نرفتند.
اسامی مشخص است
وقتی تنی چند از همین شهروندان را در مورد انتخابات امروز مورد سوال قرار می دهم پاسخ های جالب به گوش می رسد. برخی از شهروندان نه تنها از مشخص بودن نتایج از قبل سخن می گویند و آراء مردم را نمایشی می دانند ، بلکه در مورد ترکیب آینده مجلس هم سخن می گویند.
خانم میانسالی می گوید: اسامی که مشخص است.
وقتی تنی چند از همین شهروندان را در مورد انتخابات امروز مورد سوال قرار می دهم پاسخ های جالب به گوش می رسد. برخی از شهروندان نه تنها از مشخص بودن نتایج از قبل سخن می گویند و آراء مردم را نمایشی می دانند ، بلکه در مورد ترکیب آینده مجلس هم سخن می گویند.
خانم میانسالی می گوید: اسامی که مشخص است.
شهروندی هم می گوید: به زور نمی توانند پای مردم را به صندوق ها بکشانند.مردم گرفتار خرید شب عید هستند با این گرانی و مشکلاتی که برای مان با تورم درست کردند.
جوانی در این زمینه اشاره دارد که یک بار مار گزیده شدیم بس است.
مسیر را ادامه می دهم، مساجد و حوزه های مختلفی که برای رای گیری تدارک دیده شده را پشت سر می گذارم متحد الشکل سربازی با اسلحه درمیانه در حوزه های مختلف ایستاده است. فارغ از رفت و آمدی و حضوری. فضای سردی که تا چشم کار می کند سکوت است و سکون. در برخی حوزه ها هم دست اندرکاران آن را پر جمعیت گذاشته اند. اما استقبال چشمگیری از مردم نیست.
با پیرمردی که در حال عبور است، هم صحبت می شوم، می گوید: ما شرمنده شما جوانان هستیم. اشتباه ما را تکرار نکنید.
می پرسم: واقعیت این است که می بینیم یا آنچه سیما می رود. سری تکان می دهد و می گوید: این طنزهای تلویزیونی دیگر برای مان قدیمی شده است.
خانمی را برای گفت و گو پیدا می کنم که در این مورد اشاره دارد: تصاویر تلویزیون عجیب نیست. منتظر بودیم ما که در حال خرید بودیم را در صف رای فتوشاپ کنند و ببینیم.
می پرسم: واقعیت این است که می بینیم یا آنچه سیما می رود. سری تکان می دهد و می گوید: این طنزهای تلویزیونی دیگر برای مان قدیمی شده است.
خانمی را برای گفت و گو پیدا می کنم که در این مورد اشاره دارد: تصاویر تلویزیون عجیب نیست. منتظر بودیم ما که در حال خرید بودیم را در صف رای فتوشاپ کنند و ببینیم.
شهروند دیگری هم معتقد است: به هر حال آنها هم جمعیتی دارند که نمی توان انکار کرد. اگر چه آنها اغراق می کنند.
آن دیگری نظرش این است که برخی حوزه ها را برای تبلیغات و شوی تلویزیونی آماده می کنند و طبیعی است باید جمعیتی هم در آن جای دهند. می گوید: حال باید با این جمعیتی که نمی بینیم منتظر شنیده کم شدن تعرفه هم باشیم.
آن دیگری نظرش این است که برخی حوزه ها را برای تبلیغات و شوی تلویزیونی آماده می کنند و طبیعی است باید جمعیتی هم در آن جای دهند. می گوید: حال باید با این جمعیتی که نمی بینیم منتظر شنیده کم شدن تعرفه هم باشیم.
یکی از مساجد پر نام و آوازه که در ایام انتخابات رفت و آمد پرشکوه مردمی را در کارنامه دارد. جز رفت و آمدی کم رونق چیز دیگری مشاهده نمی شود.
شهروندی می گوید: مدت ها است دیگر اخبار را دنبال نمی کند.می گوید: حق همین است که خودمان می بینیم و قضاوت می کنیم.رسانه های دو طرف اغراق می کنند.امروز برای کاری از جنوب تهران تا شمال شهر رفتم.هیچ خبری نبود.او به قضایای دو سال گذشته اشاره می کند و می گوید بعد از آن شهدا و زندانیان مردم چه اطمینانی به این صندوق ها دارند.
با این حال علاوه بر اظهارنظرهای فوق جمعیتی هم هستند که هنوز صندوق های رای را قبول دارند و اطمینانی از اینکه رایی شمرده می شود در آنها زنده است.
با این حال علاوه بر اظهارنظرهای فوق جمعیتی هم هستند که هنوز صندوق های رای را قبول دارند و اطمینانی از اینکه رایی شمرده می شود در آنها زنده است.
مرد میانسالی که با خانواده از یکی از حوزه ها بیرون می آید می گوید رای داده و نظرش بر این است که نمایندگانی هم هستند که برای مردم کار می کنند.
خانمی هم با عصبانیت این اظهارنظر را می کند که به چه کسی رای می دهند؟ کی به فکر مردم است؟
جوانی هم که از ته مانده تبلیغات انتخاباتی عصبانی است، می گوید: انگار نه انگار که انتخاباتی برپاست.
هر چه پیش می روم ، بی رونق تر، مسیرها و حوزه های مختلف را که پشت سر می گذاری بی رونقی بهترین توصیف برای آنهاست،خیابان های خلوت و تقریبا کم تردد ، فضای سرد و حوزه های خالی شکل غالبی است که در بیشتر مناطق پایتخت به چشم می خورد غیر از مناطق خرید که طبیعی است هم چون قبل پر رونق از حضور مردم باشند.
اینها همه در حالی است که تنها ساعاتی پس از آغاز رای گیری، عباسعلی کدخدایی سخنگوی شورای نگهبان میزان مشارکت در انتخابات مجلس نهم را ۸ تا ۹ درصد بیشتر از میزان مشارکت در انتخابات مجلس هشتم دانست و همزمان، صولت مرتضوی، رئیس ستاد انتخابات کشور گفت: روز جمعه “رکورد جدیدی” از میزان مشارکت در انتخابات در ایران ثبت خواهد شد.
اعلام این میزان مشارکت زودهنگام ،در شرایطی که انتخابات نهم مجلس به عنوان نخستین انتخابات پس از کودتای خرداد ۸۸ و حوادث و وقایع پس از آن رقم خورد، خود جای تردید دارد.انتخاباتی که حکومت زیر بار تقلب آن نرفت و د رمسیر آن از سرکوب و حبس و حصر کم نگذاشت تا اولین انتخابات پس از آن حوادث برایش مهم ترین و حساس ترین انتخابات شد.
خبرگزاری فارس در خبری نوشت : تعداد آرای شرکت کنندگان در انتخابات مجلس نهم از مرز انتخابات مجلس هشتم فراتر رفت.
این خبرگزاری پیشتر در گزارشی مدعی شد که نرخ مشارکت در انتخابات ۱۲ اسفند بیش از ۶۲ درصد خواهد بود. این رقم مشارکت برای نخستینبار یک ماه پیش از سوی علی سعیدی٬ نماینده ولی فقیه در سپاه پاسداران اعلام شد.
این خبرگزاری پیشتر در گزارشی مدعی شد که نرخ مشارکت در انتخابات ۱۲ اسفند بیش از ۶۲ درصد خواهد بود. این رقم مشارکت برای نخستینبار یک ماه پیش از سوی علی سعیدی٬ نماینده ولی فقیه در سپاه پاسداران اعلام شد.
اخباری که به نظر می رسد همگی در پی راضی کردن رهبری است که نزدیک انتخابات از دغدغه مشارکت سخن گفت و از مردم خواست و اظهارامیدواری کرد با حضور خود مشتی محکم بر دهان استکبار بزنند.
با وجود فضای سردی که امروز با عدم حضور مردم در انتخابات نمایشی نصیب حکومت شد، شبکه های مختلف رادیو و تلویزیون از همان ابتدای صبح این انتخابات را با شکوه خواند و حضور مردم را به عنوان یک حماسه مورد تاکید قرار دادافرادی را مقابل دوربین به نمایش گذاشت که حرف های آنها از جنس اکثریت جامعه نبود.روایتی و تصاویری که همه حکایت از یک انتخابات پر شور دارد که آرزوی حکومت بود.
آرزویی که به مدد تصاویر و عناصر خود آن را برآورده کرد. آرزویی که سندی شد بر نمایشی بودن انتخابات و مشارکتی تصنعی از دست اندرکارانی که سابقه و اتهام تقلب و دست بردن در میزان آرا و نتایج را در کارنامه دارد.
به هر روی مردم خود بهترین شاهد برای قضاوت در مورد حوزه های انتخابیه و فضای سردی هستند که امروز بر انتخابات نمایشی گذشت. شاهدانی که خود گواه می دهند مشارکت سیاسی دیگری را با عدم حضور در انتخابات رقم زدند.
خانواده شبنم سهرابی در پی قاتل پس از سه سال
در حالیکه بیش از دو سال از شهادت شبنم سهرابی می گذرد اما پیگیری های قضایی خانواده وی تاکنون به نتیجه نرسیده است. شبنم سهرابی از کشته شدگان ششم دی ماه و در جریان راهپیمایی روز عاشورای سال ۸۸ است که توسط اتومبیل نیروی انتظامی زیر گرفته شد و به گفته شاهدان عینی خودروی نیروی انتظامی چندین بار از روی وی رد شده است. مردم حاضر در صحنه او را بر روی دستها بلند می کنند و به بیمارستان می رسانند اما ساعاتی بعد شبنم در بیمارستان به علت شدت جراحات جان می سپارد.
اینک، در آستانه سومین فروردینی که او در کنار ما نیست، به سراغ خانواده اش رفتیم تا یاد او را گرامی بداریم و پای درددل اعضای خانواده این شهید جنبش سبز بنشینیم.
اینک، در آستانه سومین فروردینی که او در کنار ما نیست، به سراغ خانواده اش رفتیم تا یاد او را گرامی بداریم و پای درددل اعضای خانواده این شهید جنبش سبز بنشینیم.
مادر دلشکسته شبنم سهرابی که بارها برای عدم مصاحبه با رسانه ها تحت فشار نهادهای امنیتی قرار گرفته است به “جرس” می گوید: “از شبنم که حرف می زنم می گویند چرا مصاحبه کردی؟ آخر من که چیزی نمی گویم، نه به کسی توهین می کنم، نه حرف ناحق می زنم. من یک مادرم که دلم سوخته اگر اینها را هم که نگویم دق می کنم. شبنم را با سختی و تنها بزرگ کردم هم برایش مادر بودم هم پدر در بیمارستان کار کردم تا او را به سر و سامان رساندم. دختر دسته گلم رفت و جنازه اش را تحویلم دادند. فقط واگذار می کنم به همان صاحب عاشورا، ما هم خدایی داریم و این جور نمی ماند.”
خواهر کوچک شبنم نیز با بغض و گریه از درد فراق خواهرش می گوید: “تمام لحظاتی که با شبنم گذراندم برایم خاطره است، اینکه از کدام این لحظه ها بگویم سخت است. وقتی دختر کوچک شبنم را می بینم درد و غصه تمام وجودم را می گیرد که در این سن کوچک باید مادرش از او گرفته شود. الان مادرم سرپرست نگین دختر شبنم است و هیچ پشتوانه ای ندارد. مدام از من سوال می کند خاله چرا من مادر ندارم؟ نمی توانم به بچه های مدرسه بگویم مادر ندارم… من هم جز بغض هیچ جوابی پیدا نمی کنم تا او را آرام کنم. مرگ شبنم چنان ناگهانی بود که الان همه از شوک بیرون نیامده ایم. مادرم در این دو سالی که شبنم را از دست دادیم خیلی پیر شده و انگار ده سال را گذرانده است. شبنم برای ما بیشتر از یک دختر و خواهر بود. او همیشه با ما بود. همیشه حواسش به ما بود و ما هم تمام امیدمان به شبنم بود. خاطرم است که دانشگاه آزاد قبول شده بودم و می خواستم نروم، اما شبنم گفت که “تو درست را بخوان من شهریه دانشگاه را می دهم” و همیشه مراقب ما بود.”
داغ از دست دادن این عضو خانواده چنان سنگین است که لحظه ای دست از تلاش برای شناسایی و معرفی قاتل بر نمی دارند اما علی رغم این تلاش ها، پیگیری های قضایی مادر شبنم تاکنون به نتیجه ای نرسیده و دلگیر از بدرفتاری و برخوردهایی که با او در این پیگیری ها انجام می شود، بیان می کند: ” یک “فریاد” در سینه دارم. اینقدر خسته ام… خیلی اعصابم خرد است و خیلی دل من را سوزاندند. شهید شدن دخترم یک طرف، دهن کجی کردن اینها یک طرف، برای پیگیری به دادگاه که می روم اصلا محل نمی گذارند، انگار نه انگار که مادر یک شهید هستم…”
خواهر شبنم در این خصوص ادامه می دهد: “مادرم مدام در حال پیگیری است اما اینقدر با او بد برخورد می کنند که فقط می گوید خدا جواب آنها را می دهد و ظلم پایدار نیست. کسی هیچ مسئولیتی به عهده نمی گیرد و هیچ جوابی نمی دهند. الان هم تمام دغدغه مادرم بزرگ کردن نگین دختر شبنم است.”
مادر شبنم از زیباترین خاطره دخترش یاد و ذکر می کند: “بیمارستان شب کار بودم، وقتی خانه آمدم شروع به کار خانه کردم و ظهر می خواستم بخوابم که یکدفعه شبنم آمد و جیغ کشید “مامان دانشگاه رشته مدیریت صنعتی قبول شدم، مامان قبول شدم…” اینقدر خوشحال بود. دور اتاق می چرخید و می گفت قبول شدم، قبول شدم…هیچوقت آن روز را از یاد نمی برم خنده هایش، شادی هایش و آرزوهایش…همه رفت، همه با شبنمم رفت…الان هم تمام تفریحم این شده که بروم بهشت زهرا و بیام. تنها یا با بچه ها می روم بهشت زهرا و می گویم شبنم اومدم( در این لحظه گریه به او امان نمی دهد و پس از لحظاتی مکث جملات را با اشک و آه بر زبان جاری می کند) می نشینم بالای سر قبرش و می گویم شبنم آخه تو چه کرده بودی که اینطوری به شهادتت رسانند؟ چنان دلم از درد فشار می آید… یک لحظه چهره دخترم را نمی توانم فرموش کنم. بی تاب سر خاکش می روم تا بلکه در کنار مزارش آرام شوم و بیایم خانه و دخترش را که بی تابی مادر است آرامش دهم….شب و روزم شده گریه، این همه آدم در خیابان رفت و آمد می کنند فقط بچه من زیادی بود…بخدا خیلی سخت است، زمان هم نمی گذرد. بعضی اوقات فقط می خواهم با یکی حرف بزنم و دردهایم را بگویم تا کمی سبک شوم. آخر به چه کسی بگویم که چه می کشم! دلم می سوزد، جگر گوشه ام را گرفتند. خدا به همه مادرها صبر بدهد تا این درد را تحمل کنند…”
مادر این شهید جنبش سبز در پایان می گوید: “بعد از شهادت شبنم ما دیگر عیدی نداریم و هیچوقت سفره هفت سین نمی اندازم. نگین بی تابی مادرش را می کند دخترانم ناراحت و افسرده هستند… از وضعیتمان بعد از رفتن شبنم چه بگویم؟! ما هر روز در خانه امان عاشورا و تاسوعاست. اصلا کسی سراغی هم از ما نمی گیرد فقط یکبار خانم رهنورد آمد خانه امان و دلجویی کرد. نماز ظهرش را خواند و ساعتی در کنارمان بود و رفت…”
هرانا؛ تشدید نگرانی از وضعیت داوود بهمن آبادی در پی قطع تماس
خبرگزاری هرانا – داوود بهمن آبادی، وبلاگ نویس بازداشتی یک هفته پس از اعتصاب غذا از تماس تلفنی با خانواده خود محروم شد.
بنا به اطلاع گزارشگران هرانا، این زندانی که از دو هفته پیش دست به اعتصاب غذا زده است از هفته گذشته تا کنون با خانواده خود تماسی نداشته و این موضوع موجب نگرانی شدید خانواده وی شده است.
وی که از بیماری آرتروز گردن و پروستات رنج میبرد از روز یکم اسفند ماه به دلیل بلاتکلیفی و بازداشت بی مورد خود در زندان اوین دست به اعتصاب غذا زد.
خانواده این زندانی در حالی در نگرانی از وضعیت وی بسر می برند که نامبرده در پی تشدید بیماری های خود در اواخر بهمن ماه به بیمارستان منتقل شده بود.
وی که در جنگ ایران و عراق نیز شرکت داشته و مجروح شده است توسط اطلاعات سپاه بازداشت و هم اکنون در سلولهای انفرادی بند ۲ الف نگهداری می شود.
قابل ذکر است وی از زمان بازداشت تا کنون از حق ملاقات با خانواده خود و وکیل محروم بوده است.
کاهش بودجه و خطر بازگشت موج دوم ایدز به زندانها
خبرگزاری هرانا - رییس اداره ایدز نسبت به بازگشت موج دوم ایدز یعنی شیوع از طریق مواد تزریقی در زندانهای کشور هشدار داد.
به گزارش ایلنا، «عباس صداقت» گفت: "برنامه فعالیت کاهش آسیب در زندانها که در یک بازه زمانی ۸ ساله انجام شد، موجب کاهش شیوع ایدز در زندانها شد."
وی ادامه داد: با اجرای این برنامهها شیوع ایدز در زندانها از ۲. ۴ به ۱. ۷ درصد کاهش یافت.
صداقت در حالیکه از قدردانی این موفقیت از سوی سازمان جهانی بهداشت یاد میکرد، گفت: به نظر میرسد در دو سال اخیر این برنامه کمرنگ شده است.
وی گفت: این هشدار وجود دارد که با خوش بینیهای به دست آمده از اجرای برنامه قبلی و بی توجهی نسبت به ادامه آن، موج دوم این بیماری به زندانها برگردد.
رییس اداره ایدز اظهار داشت: از ستاد مبارزه با مواد مخدر میخواهیم این برنامهها را کمرنگ نکنند، خبرهایی داریم مبنی بر اینکه به تازگی بودجههای این برنامهها کم شده و سرانه بهداشت در زندانها کافی نیست. اگر زندانها بخواهند به این برنامهها بیتوجهی کنند خطر بازگشت موج دوم ایدز وجود دارد.
به گزارش ایلنا، «عباس صداقت» گفت: "برنامه فعالیت کاهش آسیب در زندانها که در یک بازه زمانی ۸ ساله انجام شد، موجب کاهش شیوع ایدز در زندانها شد."
وی ادامه داد: با اجرای این برنامهها شیوع ایدز در زندانها از ۲. ۴ به ۱. ۷ درصد کاهش یافت.
صداقت در حالیکه از قدردانی این موفقیت از سوی سازمان جهانی بهداشت یاد میکرد، گفت: به نظر میرسد در دو سال اخیر این برنامه کمرنگ شده است.
وی گفت: این هشدار وجود دارد که با خوش بینیهای به دست آمده از اجرای برنامه قبلی و بی توجهی نسبت به ادامه آن، موج دوم این بیماری به زندانها برگردد.
رییس اداره ایدز اظهار داشت: از ستاد مبارزه با مواد مخدر میخواهیم این برنامهها را کمرنگ نکنند، خبرهایی داریم مبنی بر اینکه به تازگی بودجههای این برنامهها کم شده و سرانه بهداشت در زندانها کافی نیست. اگر زندانها بخواهند به این برنامهها بیتوجهی کنند خطر بازگشت موج دوم ایدز وجود دارد.
بخشنامه قوه قضائیه به سازمان زندانها برای اعطای مرخصی نوروزی
خبرگزاری هرانا - رئیس قوه قضائیه در بخشنامهای به واحدهای قضایی و دادسراهای سراسر کشور اعلام کرد: به زندانیان محکوم با رعایت شرایط و گرفتن تأمین مناسب ۱۵ روز مرخصی نوروزی اعطا می شود.
به گزارش هرانا و به نقل از پایگاه اطلاع رسانی قوه قضائیه، در بخشنامه آیت الله آملی لاریجانی آمده است:
به مناسبت فرارسیدن سال نو هجری شمسی و با توجه به آثار مثبت و سازنده حضور زندانیان در کنار خانواده و به منظور نیل به اهداف عالی در بازسازی اجتماعی و اخلاقی زندانیان و نیز برقراری روابط عاطفی بین زندانیان و اعضای خانواده آنها به ویژه در ایام نوروز مقتضی است به زندانیان محکوم با رعایت شرایط ذیل و اخذ تأمین مناسب ۱۵ روز مرخصی داده شود.
الف) زندانیان محکوم به حبس:
۱- محکومین به حبس ابد به شرط تحمل حداقل ۵ سال حبس
۲- محکومین به حبس بیش از ۱۰ سال به شرط تحمل حداقل دو سال حبس
۳- محکومین به حبس از ۵ تا ۱۰ سال به شرط تحمل حداقل یک سال حبس
۴- محکومین به حبس از یک سال تا ۵ سال به شرط تحمل حداقل سه ماه حبس
۵- محکومین به حبس کمتر از یک سال به شرط تحمل حداقل یک ماه حبس
تبصره: محکومین به حبس که باقیمانده حبس آنها کمتر از یک ماه باشد، مرخصی منتهی به آزادی اعطاء میشود.
ب) زندانیانی که صرفاً به دلیل عجز از پرداخت جزای نقدی در حبس به سر میبرند:
۱- محکومین به جزای نقدی که مقدار باقیمانده آن بیش از سی میلیون ریال باشد به شرط تحمل حداقل سه ماه حبس
۲- محکومین به جزای نقدی که مقدار باقیمانده آن ده تا سی میلیون ریال باشد به شرط تحمل حداقل یک ماه حبس
تبصره: محکومین به جزای نقدی که مقدار باقیمانده آن کمتر از ده میلیون ریال باشد به شرط تحمل حداقل دو ماه حبس، مرخصی منتهی به آزادی اعطاء شود.
ج) محکومین جرائم غیرعمدی و محکومین مالی
زندانیانی که به لحاظ عجز از پرداخت دیه در جرائم غیرعمد بازداشت هستند و همچنین دارندگان محکومیتهای مالی، صرفنظر از مدت اقامت در زندان از مرخصی موضوع این بخشنامه برخوردار خواهند بود.
د) مرتکبین جرائم ذیل از شمول این بخشنامه مستثنی خواهند بود
محکومین جرائم سرقت (اعم از مسلحانه، عادی و یا کیف قاپی)، جاسوسی، اقدام علیه امنیت کشور، آدم ربائی، جرایم باندی و سازمان یافته، تجاوز به عنف، دایر کردن مراکز فساد و فحشاء، اسیدپاشی، اخلال در نظام اقتصادی، ورود، تولید، توزیع و فروش مشروبات الکی، محکومین به قصاص و اعدام و حدود شرعی، محکومین دارای سه سابقه محکومیت به ارتکاب همان جرم، محکومینی که به شرارت مشهورند، قاچاق مسلحانه و یا عمده موادمخدر و روانگردانها و سایر محکومینی که اخلاق و رفتار آنها در زندان به گونهای بوده که بنا به نظر دادستان یا قاضی ناظر زندان یا رئیس زندان یا شورای طبقهبندی شایستگی برخورداری از مرخصیها را ندارند.
تبصره یک: سارقین عادی فاقد سابقه که حداکثر محکومیت آنها یک سال حبس باشد پس از تعطیلات نوروزی از این مرخصی بهرهمند میگردند.
تبصره دو: منظور از قاچاق عمده موادمخدر و روانگردانها عبارت است از:
۱- خرید، فروش و توزیع بیش از ۲۰ کیلوگرم تریاک و ملحقات آن
۲- حمل و نگهداری بیش از ۱۰۰ کیلوگرم تریاک و ملحقات
۳- خرید و فروش و توزیع بیش از ۱۰۰ گرم هروئین و روانگردانها و ملحقات آنها
۴- حمل و نگهداری بیش از یک کیلوگرم هروئین و رونگردانها و ملحقات آنها
دادستان های سراسر کشور ملزم به اجرای این بخشنامه بوده و بر حسن اجرای آن نظارت خواهند کرد.
الف) زندانیان محکوم به حبس:
۱- محکومین به حبس ابد به شرط تحمل حداقل ۵ سال حبس
۲- محکومین به حبس بیش از ۱۰ سال به شرط تحمل حداقل دو سال حبس
۳- محکومین به حبس از ۵ تا ۱۰ سال به شرط تحمل حداقل یک سال حبس
۴- محکومین به حبس از یک سال تا ۵ سال به شرط تحمل حداقل سه ماه حبس
۵- محکومین به حبس کمتر از یک سال به شرط تحمل حداقل یک ماه حبس
تبصره: محکومین به حبس که باقیمانده حبس آنها کمتر از یک ماه باشد، مرخصی منتهی به آزادی اعطاء میشود.
ب) زندانیانی که صرفاً به دلیل عجز از پرداخت جزای نقدی در حبس به سر میبرند:
۱- محکومین به جزای نقدی که مقدار باقیمانده آن بیش از سی میلیون ریال باشد به شرط تحمل حداقل سه ماه حبس
۲- محکومین به جزای نقدی که مقدار باقیمانده آن ده تا سی میلیون ریال باشد به شرط تحمل حداقل یک ماه حبس
تبصره: محکومین به جزای نقدی که مقدار باقیمانده آن کمتر از ده میلیون ریال باشد به شرط تحمل حداقل دو ماه حبس، مرخصی منتهی به آزادی اعطاء شود.
ج) محکومین جرائم غیرعمدی و محکومین مالی
زندانیانی که به لحاظ عجز از پرداخت دیه در جرائم غیرعمد بازداشت هستند و همچنین دارندگان محکومیتهای مالی، صرفنظر از مدت اقامت در زندان از مرخصی موضوع این بخشنامه برخوردار خواهند بود.
د) مرتکبین جرائم ذیل از شمول این بخشنامه مستثنی خواهند بود
محکومین جرائم سرقت (اعم از مسلحانه، عادی و یا کیف قاپی)، جاسوسی، اقدام علیه امنیت کشور، آدم ربائی، جرایم باندی و سازمان یافته، تجاوز به عنف، دایر کردن مراکز فساد و فحشاء، اسیدپاشی، اخلال در نظام اقتصادی، ورود، تولید، توزیع و فروش مشروبات الکی، محکومین به قصاص و اعدام و حدود شرعی، محکومین دارای سه سابقه محکومیت به ارتکاب همان جرم، محکومینی که به شرارت مشهورند، قاچاق مسلحانه و یا عمده موادمخدر و روانگردانها و سایر محکومینی که اخلاق و رفتار آنها در زندان به گونهای بوده که بنا به نظر دادستان یا قاضی ناظر زندان یا رئیس زندان یا شورای طبقهبندی شایستگی برخورداری از مرخصیها را ندارند.
تبصره یک: سارقین عادی فاقد سابقه که حداکثر محکومیت آنها یک سال حبس باشد پس از تعطیلات نوروزی از این مرخصی بهرهمند میگردند.
تبصره دو: منظور از قاچاق عمده موادمخدر و روانگردانها عبارت است از:
۱- خرید، فروش و توزیع بیش از ۲۰ کیلوگرم تریاک و ملحقات آن
۲- حمل و نگهداری بیش از ۱۰۰ کیلوگرم تریاک و ملحقات
۳- خرید و فروش و توزیع بیش از ۱۰۰ گرم هروئین و روانگردانها و ملحقات آنها
۴- حمل و نگهداری بیش از یک کیلوگرم هروئین و رونگردانها و ملحقات آنها
دادستان های سراسر کشور ملزم به اجرای این بخشنامه بوده و بر حسن اجرای آن نظارت خواهند کرد.
هرانا؛ مهدی خدایی، بیش از دو سال محروم از حقوق یک زندانی
خبرگزاری هرانا - علیرغم گذشت بیش از دو سال از بازداشت مهدی خدایی، فعال حقوق بشر، وی همچنان در زندان اوین، بدون حتی یک روز مرخصی، محبوس است.
بنا به اطلاع گزارشگران هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، پیگیریهای خانوادهٔ مهدی خدایی برای اخذ مرخصی که از حقوق زندانیان محسوب میشود، طی دو سال اخیر بینتیجه مانده و مسئولان متذکر شدهاند که وی تنها در صورت نوشتن توبه نامه، قادر به دریافت مرخصی خواهد شد.
بنا به اطلاع گزارشگران هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، پیگیریهای خانوادهٔ مهدی خدایی برای اخذ مرخصی که از حقوق زندانیان محسوب میشود، طی دو سال اخیر بینتیجه مانده و مسئولان متذکر شدهاند که وی تنها در صورت نوشتن توبه نامه، قادر به دریافت مرخصی خواهد شد.
این در حالیست که آقای خدایی علاوه بر اینکه تن به این درخواست مسئولان نداده است، اعلام کرده تا زمانیکه به وضعیت زندانیان بیمار بند ۳۵۰ زندان اوین رسیدگی نشود، درخواست مرخصی نمیدهد.
این فعال حقوق بشر به مانند اکثر زندانیان محبوس در بند ۳۵۰ از حق تماس تلفنی و ملاقات حضوری نیز محروم است.
مهدی خدایی، دبیر اسبق انجمن اسلامی دانشگاه آزاد شهر ری و از اعضای مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، در تاریخ ۱۲ اسفند ماه سال ۸۸ و در پی هجوم گسترده و هماهنگ نیروهای سپاه پاسداران بازداشت و متعاقباً به بند ۲ الف زندان اوین منتقل شد. این زندانی سیاسی در دادگاهی که پس از ماهها بلاتکلیفی در شعبهی ۲۸ دادگاه انقلاب به ریاست قاضی مقیسه برگزار شد، به اتهام "عضویت و فعالیت در تشکیلات مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران" با هدف "اخلال در امنیت کشور" و "فعالیت تبلیغی بر علیه نظام جمهوری اسلامی" به ۳ سال حبس تعزیری محکوم شد. مضاف بر این وی پیش از آن نیز از سوی قاضی صلواتی به تحمل ۴ سال محکوم شده بود که با احتساب این دو پرونده و بنا بر رای دادگاه تجدیدنظر تهران مهدی خدایی در مجموع به تحمل ۷ سال حبس تعزیری محکوم است.
این فعال حقوق بشر به مانند اکثر زندانیان محبوس در بند ۳۵۰ از حق تماس تلفنی و ملاقات حضوری نیز محروم است.
مهدی خدایی، دبیر اسبق انجمن اسلامی دانشگاه آزاد شهر ری و از اعضای مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، در تاریخ ۱۲ اسفند ماه سال ۸۸ و در پی هجوم گسترده و هماهنگ نیروهای سپاه پاسداران بازداشت و متعاقباً به بند ۲ الف زندان اوین منتقل شد. این زندانی سیاسی در دادگاهی که پس از ماهها بلاتکلیفی در شعبهی ۲۸ دادگاه انقلاب به ریاست قاضی مقیسه برگزار شد، به اتهام "عضویت و فعالیت در تشکیلات مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران" با هدف "اخلال در امنیت کشور" و "فعالیت تبلیغی بر علیه نظام جمهوری اسلامی" به ۳ سال حبس تعزیری محکوم شد. مضاف بر این وی پیش از آن نیز از سوی قاضی صلواتی به تحمل ۴ سال محکوم شده بود که با احتساب این دو پرونده و بنا بر رای دادگاه تجدیدنظر تهران مهدی خدایی در مجموع به تحمل ۷ سال حبس تعزیری محکوم است.
انجمن صنفی ملوانان بوشهر در آستانهی تعطیلی
خبرگزاری هرانا - رئيس انجمن صنفي ملوانان استان بوشهر اعلام كرده است که به جهت بیثمر بودن فعالیت انجمن صنفی ملوانان بوشهر این نهاد صنفي یک سال است که به صورت نیمه تعطیل در آمده و اكنون در آستانه تعطيلي كامل قرار دارد.
امرالله رهنما در گفتگو با خبرنگار ایلنا ضمن بیان اینکه سه سال از فعاليت انجمن صنفی ملوانان ميگذرد، اظهار داشت: "متاسفانه اعضای انجمن صنفی نتوانستند در خصوص مطالبات به حق و ابتدايي ملوانان در خصوص ساماندهي وضعیت حقوقی و بیمهای کار مثبتی انجام دهند."
امرالله رهنما در گفتگو با خبرنگار ایلنا ضمن بیان اینکه سه سال از فعاليت انجمن صنفی ملوانان ميگذرد، اظهار داشت: "متاسفانه اعضای انجمن صنفی نتوانستند در خصوص مطالبات به حق و ابتدايي ملوانان در خصوص ساماندهي وضعیت حقوقی و بیمهای کار مثبتی انجام دهند."
اين فعال كارگري افزود: "انجمن صنفی ملوانان هیچ بودجهای دريافت نكرده است و تنها با بودجه شخصی كارگران اداره میشود."
رهنما با اشاره به اینکه این انجمن راهکارهای بسیاری به مسئولان استانی و کشوری در خصوص حل مشکلات ملوانان ارائه داده است اظهار داشت: "متاسفانه مسئولان توجهای به پیشنهادات ما ندارند و فقط وعده رسیدگی میدهند."
رهنما با اشاره به اینکه این انجمن راهکارهای بسیاری به مسئولان استانی و کشوری در خصوص حل مشکلات ملوانان ارائه داده است اظهار داشت: "متاسفانه مسئولان توجهای به پیشنهادات ما ندارند و فقط وعده رسیدگی میدهند."
او با بیان اینکه با تعطیلی کامل انجمن صنفی ملوانان مشکلات ۸۰۰۰ هزار ملوان بوشهری بیشتر خواهد شد عنوان کرد: "هرچند به دلیل شرایط موجود ما از حل مشکلات ناتوانیم اما حداقل کارکرد این انجمن صنفی برای ملوانان این بود که مشکلات آنان طرح میشد، اما با تعطیلی کامل این نهاد صنفی امکان طرح مشکلات هم از ملوانان گرفته میشود."
رهنما در خاتمه یادآور شد: "حداقل دریافتی ملوانان بوشهری بعد ار یک سفر دو ماهه ۳۰۰ تا ۴۰۰ هزار تومان است که متاسفانه این حداقل دریافتی با یک ماه تاخیر پرداخت میشود."
رهنما در خاتمه یادآور شد: "حداقل دریافتی ملوانان بوشهری بعد ار یک سفر دو ماهه ۳۰۰ تا ۴۰۰ هزار تومان است که متاسفانه این حداقل دریافتی با یک ماه تاخیر پرداخت میشود."
کارگران برای دومین بار از سبد کالا محروم ماندند
خبرگزاری هرانا - گزارشها حاکی از آن است که برای دومین بار متوالی کارگران و بازنشستگان تامین اجتماعی از حق سبد کالا محروم ماندهاند.
به گزارش ایلنا، دبیر اجرایی خانه کارگر اصفهان با اشاره به عدم اختصاص سبد کالا برای کارگران و بازنشستگان تامین اجتماعی، از این موضوع انتقاد کرد.
این فعال کارگری در رابطه با اختصاص سبد کالا برای کارمندان و بازنشستگان کشوری و لشکری و محرومیت کارگران از این حق گفت: "این امر مصداق تبعیض میان کارگران و اقشار دیگر جامعه است و این یک بیعدالتی آشکار است که برای دومین بار در همین زمینه انجام میشود."
وی در رابطه با سبد کالای ماه رمضان گفت: "پس از پیگیریهای بسیار توافق شده بود که این سبد به کارگران و بازنشستگان تامین اجتماعی هم تعلق گیرد ولی متاسفانه اجرایی نشد."
برشان در خاتمه خواستار توزیع سبد کالا برای کلیه مزد بگیران برای جبران حداقل مزد سال گذشته شد.
این فعال کارگری در رابطه با اختصاص سبد کالا برای کارمندان و بازنشستگان کشوری و لشکری و محرومیت کارگران از این حق گفت: "این امر مصداق تبعیض میان کارگران و اقشار دیگر جامعه است و این یک بیعدالتی آشکار است که برای دومین بار در همین زمینه انجام میشود."
وی در رابطه با سبد کالای ماه رمضان گفت: "پس از پیگیریهای بسیار توافق شده بود که این سبد به کارگران و بازنشستگان تامین اجتماعی هم تعلق گیرد ولی متاسفانه اجرایی نشد."
برشان در خاتمه خواستار توزیع سبد کالا برای کلیه مزد بگیران برای جبران حداقل مزد سال گذشته شد.
۲۰۰ هزار کودک در کشور از تحصیل بازماندهاند
خبرگزاری هرانا - فاطمه قربان، معاون آموزش ابتدایی وزیر آموزش و پرورش از وجود ۲۰۰ هزار کودک بازمانده از تحصیل در سراسر کشور خبر داده است.
معاون آموزش ابتدایی وزیر آموزش و پرورش از آغاز طرح شناسایی دانشآموزان لازمالتعلیم بازمانده از تحصیل به تفکیک استانها خبرداد و گفت: "اوایل سال ۹۱ آمار نهایی دانشآموزان بازمانده از تحصیل را به تفکیک استانها اعلام خواهیم کرد."
فاطمه قربان در گفتوگو با ایسنا، اظهارکرد: "با توجه به تکلیفی که برنامه پنجم توسعه برای آموزش و پرورش مبنی بر انسداد بیسوادی تعیین کرده است، تا پایان برنامه تلاش میکنیم تا بیسوادی در بین دانش آموزان لازمالتعلیم را به صفر برسانیم."
معاون وزیر آموزش و پرورش تاکید کرد: "معاونت ابتدایی طرحی را برنامهریزی کرده است که بر اساس آن استانها موظف شدهاند تمامی کودکان لازمالتعلیم بازمانده از تحصیل را شناسایی کرده و آمار آن را در اختیار آموزش و پرورش قرار دهند."
وی ادامه داد: "با توجه به اینکه این طرح هم اکنون در استانها در حال اجراست پیش بینی میشود سه ماهه اول سال آینده نتایج نهایی کودکان بازمانده از تحصیل را به تفکیک استانها اعلام کنیم"
قربان گفت:" بر اساس گزارشهای رسیده پیشبینی میشد که ۲۰۰ هزار کودک لازمالتعلیم بازمانده از تحصیل در سراسر کشور وجود داشته باشد اما با آمارهایی که از استانهای مختلف ارائه میشود این آمار بسیار کم است."
به گفته وی در حال حاضر ۱۰۰ کلاس درس زیر سه نفر در سراسر کشور وجود دارد که از معلم بهرهمند هستند و اگر روستا یا منطقه عشایری باشد که در آن دانشآموزی وجود دارد اما معلم به آنجا اعزام نشده ممکن است به علت عدم شناسایی باشد.
وی تاکید کرد: د"ر برنامه پنجم توسعه انسداد بیسوادی و به صفر رساندن بیسوادی در بین کودکان لازمالتعلیم از اهداف تعریف شده برای معاونت ابتدایی وزارت آموزش و پرورش است."
۶ بار قصاص، شلاق و حبس مجازات عاملان قتل در باغ شهریار
خبرگزاری هرانا - "مجتبی"، "شادمهر" و "حسین"، ۳ متهم به قتل دو برادر در شعبه ۷۱ دادگاه کیفری استان تهران به ریاست قاضی نورالله عزیزمحمدی، به ۶ بار قصاص، تحمل شلاق و حبس محکوم شدند.
به گزارش فارس، عصر ۲۷ آبان سال ۸۸، مرد میانسالی با حضور در دادسرای جنایی شهریار، از فقدان دو برادر خود خبر داد. تحقیقات پلیس برای مشخص شدن سرنوشت این دو برادر به نامهای حجت، ۴۳ ساله و رضا ۳۱ ساله، آغاز شد تا اینکه ۳۵ روز بعد اجساد آنها داخل چاهی در یک باغ کشف شد.
به گزارش فارس، عصر ۲۷ آبان سال ۸۸، مرد میانسالی با حضور در دادسرای جنایی شهریار، از فقدان دو برادر خود خبر داد. تحقیقات پلیس برای مشخص شدن سرنوشت این دو برادر به نامهای حجت، ۴۳ ساله و رضا ۳۱ ساله، آغاز شد تا اینکه ۳۵ روز بعد اجساد آنها داخل چاهی در یک باغ کشف شد.
با تحقیقات انجام شده، مشخص شد حجت با زنی به نام سالومه ارتباط داشته است که این زن بعد از دستگیری پرده از قتل دلخراش دو برادر توسط ۳ مرد افغانی و ایرانی به نامهای مجتبی، شادمهر و حسین برداشت. مدتی کوتاه بعد از اظهارات سالومه، ۳ مظنون دیگر پرونده نیز دستگیر و به ارتکاب قتل اعتراف کردند.
سالومه معتقد بود، توسط حجت اغفال شده است و مدتی قبل در همین رابطه، توسط ۲ افغانی و یک ایرانی در یکی از باغهای شهریار به همراه برادرش به قتل رسیده است.
بر اساس جلسه دادگاهی که برای نامبردگان در ۲ شهریور ۸۹ برگزار شد، قاضی عزیزمحمدی حکم متهمان را اینگونه اعلام کرد:
سالومه به علت ارتباط نامشروع به تحمل ۱۰۰ ضربه شلاق محکوم شد (زنای محصنه وی اثبات نشد). مجتبی، شادمهر و حسین هر سه به علت مشارکت در قتل، رابطه نامشروع و حبس غیرقانونی، به قصاص، تحمل ۱۰۰ ضربه شلاق و ۳ سال حبس محکوم شدند.
اولیایدم نیز با توجه به اینکه مقتولان، ۲ نفر بودند و متهمان ۳ نفر، باید تا قبل از اجرای حکم، به ازای هر یک از متهمان، یک سوم دیه را به حساب دادگستری واریز کنند.
با اعتراض متهمان، پرونده برای اعلامنظر به دیوان عالی کشور ارسال شد که در نهایت با ایراد نواقصی مانند نظریه پزشکی قانونی درباره علت اصلی مرگ مقتولان و همچنین مجازات یک بار قصاص برای متهمان در مقابل دو قتل، حکم صادره را نقض و پرونده را برای رسیدگی مجدد به دادگاه کیفری استان تهران ارسال کرد اما دادگاه حکم قبلی متهمان را تکرار کرد ولی با این تفاوت که هر کدام از متهمان به دوبار قصاص محکوم شدند.
سالومه معتقد بود، توسط حجت اغفال شده است و مدتی قبل در همین رابطه، توسط ۲ افغانی و یک ایرانی در یکی از باغهای شهریار به همراه برادرش به قتل رسیده است.
بر اساس جلسه دادگاهی که برای نامبردگان در ۲ شهریور ۸۹ برگزار شد، قاضی عزیزمحمدی حکم متهمان را اینگونه اعلام کرد:
سالومه به علت ارتباط نامشروع به تحمل ۱۰۰ ضربه شلاق محکوم شد (زنای محصنه وی اثبات نشد). مجتبی، شادمهر و حسین هر سه به علت مشارکت در قتل، رابطه نامشروع و حبس غیرقانونی، به قصاص، تحمل ۱۰۰ ضربه شلاق و ۳ سال حبس محکوم شدند.
اولیایدم نیز با توجه به اینکه مقتولان، ۲ نفر بودند و متهمان ۳ نفر، باید تا قبل از اجرای حکم، به ازای هر یک از متهمان، یک سوم دیه را به حساب دادگستری واریز کنند.
با اعتراض متهمان، پرونده برای اعلامنظر به دیوان عالی کشور ارسال شد که در نهایت با ایراد نواقصی مانند نظریه پزشکی قانونی درباره علت اصلی مرگ مقتولان و همچنین مجازات یک بار قصاص برای متهمان در مقابل دو قتل، حکم صادره را نقض و پرونده را برای رسیدگی مجدد به دادگاه کیفری استان تهران ارسال کرد اما دادگاه حکم قبلی متهمان را تکرار کرد ولی با این تفاوت که هر کدام از متهمان به دوبار قصاص محکوم شدند.
افزایش اخراج کارگران در پایان سال
خبرگزاری هرانا - نماینده کارفرمایان در شورای عالی اشتغال اعلام کرده است که در پی تداوم رکود در واحدهای تولیدی نرخ بیکاری به بیش از ۳۱ درصد در پایان سال افزایش یافته است.
محمد عطاردیان در گفتوگو با ایلنا خواستار اعلام نرخ بیکاری واقعی از سوی دولت شد و گفت: "با وضعیت بحرانی که در واحدهای تولیدی به دلیل عدم پرداخت یارانه بخش تولید ایجاد شده است، چطور میتوان انتظار کاهش نرخ بیکاری را داشت."
دبیر کانون عالی انجمن صنفی کارفرمایان یادآور شد: "درخوش بینانهترین حالت نرخ بیکاری ظرف یک سال گذشته دو برابر شده است، به گونهای که بیش از ۵۰ درصد نیروی کار فعال کشور در شرایط بیکاری قرار دارند."
این فعال کارفرمایی با انتقاد از نحوه محاسبه آمار نرخ بیکاری تصریح کرد: "به فردی که در هفته دو ساعت کار میکند را نمیتوان شاغل محسوب کرد."
عطاردیان افزود: "برای پایین نشان دادن نرخ بیکاری از معیارهای غلط استفاده میشود و درنتیجه نرخ بیکاری اعلام شده غلط است."
او با تاکید بر اینکه هم اکنون نرخ بیکاری دچار ابهام و تردید است، گفت: "با تغییر تعریف کار مشکل بیکاری در کشور حل نمیشود، اما نکته این است که با تمام این تعاریف نیز آمار دقیقی از تعداد بیکاران در کشور وجود ندارد."
عطاردیان افزود: "چون آمار ورودی و خروجی به بازار کار به طور دقیق ثبت نمیشود به همین دلیل آمار نرخ بیکاری با عدد واقعی تفاوت زیادی دارد."
محمد عطاردیان در گفتوگو با ایلنا خواستار اعلام نرخ بیکاری واقعی از سوی دولت شد و گفت: "با وضعیت بحرانی که در واحدهای تولیدی به دلیل عدم پرداخت یارانه بخش تولید ایجاد شده است، چطور میتوان انتظار کاهش نرخ بیکاری را داشت."
دبیر کانون عالی انجمن صنفی کارفرمایان یادآور شد: "درخوش بینانهترین حالت نرخ بیکاری ظرف یک سال گذشته دو برابر شده است، به گونهای که بیش از ۵۰ درصد نیروی کار فعال کشور در شرایط بیکاری قرار دارند."
این فعال کارفرمایی با انتقاد از نحوه محاسبه آمار نرخ بیکاری تصریح کرد: "به فردی که در هفته دو ساعت کار میکند را نمیتوان شاغل محسوب کرد."
عطاردیان افزود: "برای پایین نشان دادن نرخ بیکاری از معیارهای غلط استفاده میشود و درنتیجه نرخ بیکاری اعلام شده غلط است."
او با تاکید بر اینکه هم اکنون نرخ بیکاری دچار ابهام و تردید است، گفت: "با تغییر تعریف کار مشکل بیکاری در کشور حل نمیشود، اما نکته این است که با تمام این تعاریف نیز آمار دقیقی از تعداد بیکاران در کشور وجود ندارد."
عطاردیان افزود: "چون آمار ورودی و خروجی به بازار کار به طور دقیق ثبت نمیشود به همین دلیل آمار نرخ بیکاری با عدد واقعی تفاوت زیادی دارد."
نیاز به مداوای فعال کارگری بازداشتی در سنندج
خبرگزاری هرانا - "شیث امانی"، فعال کارگری بازداشتی در زندان سنندج، به مداوا در مراکز درمانی خارج از زندان نیاز دارد.
به گزارش موکریان نیوز، شیث امانی فعال کارگری زندانی که از ناراحتی ستون فقرات رنج میبرد به دلیل عفونت شدیدی که قسمتی از بدن وی را فرا گرفته به مراقبتهای ویژه در مراکز تخصصی درمانی خارج از زندان نیاز دارد.
تا لحظه تنظیم خبر با اعزام این فعال کارگری در بند که چندی پیش بازداشت و روانه زندان سنندج شده بود، موافقت نشده است.
به گزارش موکریان نیوز، شیث امانی فعال کارگری زندانی که از ناراحتی ستون فقرات رنج میبرد به دلیل عفونت شدیدی که قسمتی از بدن وی را فرا گرفته به مراقبتهای ویژه در مراکز تخصصی درمانی خارج از زندان نیاز دارد.
تا لحظه تنظیم خبر با اعزام این فعال کارگری در بند که چندی پیش بازداشت و روانه زندان سنندج شده بود، موافقت نشده است.
کشته شدن کارگر ۱۶ ساله حین کار
خبرگزاری هرانا - مدیر روابط عمومی سازمان آتشنشانی و خدمات ایمنی شهرداری مشهد از مرگ کارگر ۱۶ ساله به علت گیر کردن در آسانسور باربر خبرداد.
به گزارش ایلنا، حسین خاکپور درباره این حادثه گفت: "شب گذشته در یک تالار پذیرایی در خیابان شهید صدر که قرار بود مراسم عروسی در آن برگزار شود، جوان کارگری با گیرکردن در بالابری که برای حمل بار استفاده میشد، در دم جان باخت."
به گزارش ایلنا، حسین خاکپور درباره این حادثه گفت: "شب گذشته در یک تالار پذیرایی در خیابان شهید صدر که قرار بود مراسم عروسی در آن برگزار شود، جوان کارگری با گیرکردن در بالابری که برای حمل بار استفاده میشد، در دم جان باخت."
وی ادامه داد: "بالاتنه این جوان که دو روز از زمان کارش در این تالار میگذشت، به علت نامعلومی در باربر تالار پذیرایی که مشغول انتقال وی از طبقه زیرزمین به همکف بود، گیر کرد و باربر جسم وی را با خود بالا کشاند به طوری که جسمش با کشیدهشدن روی دیواره آسانسور دچار جراحات دلخراشی شده و باعث شد تا در همان لحظه اول جان بدهد."
خاکپور با بیان اینکه نیروهای نجات ایستگاه دو آتشنشانی خود را به محل رساندند، تصریح کرد: "آتشنشانان متوجه شدند آسانسور در ارتفاع دو متری قفل کرده و خاموش شده است که با کمک جک هیدرولیک آسانسور را آزاد و جسد جوان را بیرون کشیدند."
مدیر روابط عمومی سازمان آتشنشانی و خدمات ایمنی شهرداری مشهد افزود: "با هماهنگیهایی که با نیروی انتظامی صورت گرفت، علت این حادثه به خاطر مشکوک بودن در دست بررسی است."
خاکپور با بیان اینکه نیروهای نجات ایستگاه دو آتشنشانی خود را به محل رساندند، تصریح کرد: "آتشنشانان متوجه شدند آسانسور در ارتفاع دو متری قفل کرده و خاموش شده است که با کمک جک هیدرولیک آسانسور را آزاد و جسد جوان را بیرون کشیدند."
مدیر روابط عمومی سازمان آتشنشانی و خدمات ایمنی شهرداری مشهد افزود: "با هماهنگیهایی که با نیروی انتظامی صورت گرفت، علت این حادثه به خاطر مشکوک بودن در دست بررسی است."