هشدار ایران به آذربایجان در خصوص خرید تسلیحات از اسرائیل
جمهوری اسلامی، به جمهوری آذربایجان در خصوص خرید تجهیزات نظامی از اسرائیل، به ارزش یک و نیم میلیارد دلار، هشدار داد.
در پی انتشار گزارشهائی مبنی بر عقد قرار داد به ارزش یک و نیم میلیارد دلار میان جمهوری آذربایجان و اسرائیل جهت خرید تجهیزات نظامی، دولت جمهوری اسلامی، سفیر آذربایجان در ایران را به منظور ادای پاره ای توضیحات به وزارت خارجه فراخواند.
به گزارش خبرگزاریهای رسمی جمهوری اسلامی، جوانشیر آخونداف، سفیر جمهوری آذربایجان در تهران تاکید کرد که تجهیزات نظامی خریداری شده از دولت اسرائیل تنها با هدف "آزادسازی سرزمین های اشغالی آذربایجان" بوده است. وی توضیح بیشتری در این ارتباط ارائه نکرد.
جمهوری اسلامی می گوید اسرائیل قصد دارد تا با استفاده از کشور جمهوری آذربایجان، به "اهداف تروریستی"خود علیه ایران جامه عمل بپوشاند.
سفیر جمهوری آذربایجان متذکر شد "دولت این کشور به هیچ عنوان اجازه استفاده از این سلاح ها علیه کشور ثالث و به ویژه جمهوری اسلامی ایران را نمی دهد".
جمهوری اسلامی نیز هشدار داد که اجازه نمی دهد تا اسرائیل از خاک آذربایجان برای پیشبرد اهداف "تروریستی" خود علیه ایران استفاده نماید.
به گزارش خبرگزاریهای رسمی جمهوری اسلامی، سفیر آذربایجان بر عزم این کشور برای حفظ و توسعه روابط دوستانه با جمهوری اسلامی تاکید کرده و خواستار تبادل نظر بیشتر برای رفع هرگونه سوءتفاهم شد.
تنش میان جمهوری اسلامی ایران و جمهوری آذربایجان در حالی شدت گرفته که پیشتر، پلیس آذربایجان از بازداشت دو فرد مظنون به داشتن ارتباط با جمهوری اسلامی و حزب الله لبنان خبر داده بود.
به گزارش تلویزیون دولتی آذربایجان این افراد در تدارک انجام عملیات تروریستی در خاک این کشورعلیه افراد خارجی بوده اند.
در پی ترور دانشمندان هسته ای در ایران، جمهوری اسلامی، دولت آذربایجان را به همکاری با سازمانهای اطلاعاتی اسرائیل متهم کرد. دولت آذربایجان این اتهامات را رد می کند.
دکتر محمد حسین یحیایی، تحلیل گر مسائل سیاسی و اقتصادی و کارشناس حوزۀ آذربایجان در سوئد، به بخش فارسی رادیو بین المللی فرانسه گفت: «پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوری ایران تلاش کرد نفوذ خود را در جمهوری آذربایجان را که از نظر جمعیتی دومین کشور شیعه نشین جهان است گسترش دهد. ایران به طور مرتب آذربایجان را به ارتباط با اسرائیل متهم می کند. البته جمهوری آذربایجان هم این موضوع را انکار نمی کند.»
این تحلیل گر افزود: «به هر حال بخشی از جمعیت روستاها و شهرهای جمهوری آذربایجان یهودینشین هستند؛ که در سال های گذشته هم تعداد زیادی از یهودی های آذربایجان به اسرائیل مهاجرت کردند. این دو کشور رابطۀ بسیار نزدیکی دارند. آذربایجان از اسرائیل تکنولوژی های پیشرفته وارد می کند و در مقابل به اسرائیل نفت می فروشد.»
یحیایی در مورد اوج گرفتن بحران میان آذربایجان و ایران توضیح داد: «آخرین موضوعی که حساسیت ایران را نسبت به ارتباط آذربایجان و اسرائیل بیش از پیش برانگیخت، سفر شیمون پرز به باکو بود که به دنبال آن الهام علی اف در بروکسل به مقر پیمان ناتو رفت و اعلام کرد که آذربایجان می تواند با ناتو همکاری نزدیک داشته باشد. همۀ این مجموعه جمهوری اسلامی را هراسناک کرد که شاید اتفاقی در آن منطقه ممکن است علیه او رخ دهد.»
یحیایی در مورد اوج گرفتن بحران میان آذربایجان و ایران توضیح داد: «آخرین موضوعی که حساسیت ایران را نسبت به ارتباط آذربایجان و اسرائیل بیش از پیش برانگیخت، سفر شیمون پرز به باکو بود که به دنبال آن الهام علی اف در بروکسل به مقر پیمان ناتو رفت و اعلام کرد که آذربایجان می تواند با ناتو همکاری نزدیک داشته باشد. همۀ این مجموعه جمهوری اسلامی را هراسناک کرد که شاید اتفاقی در آن منطقه ممکن است علیه او رخ دهد.»
او معتقد است: «جمهوری آذربایجان به علت تلاش هایی که ایران برای آموزش برخی طلاب و روحانیون شیعی آذربایجان به منظور گسترش اهداف خود انجام می دهد نگرانی های خود را نسبت به ایران دارد و از هم پیمانی ایران با ارمنستان و روسیه در هراس است.»
یحیایی همچنین در مورد منظور سفیر آذربایجان از «آزادسازی سرزمین های اشغالی جمهوری آذربایجان» گفت: «منظور منطقه ای است در قره باغ علیا که 20 سال پیش تعدادی از روستاهای آن توسط ارمنستان اشغال شده است و ارمنستان این مناطق را خالی نمی کند هر چند قطعنامه ای در شورای امنیت علیه ارمنستان صادر شده است.»
او در عین حال خریداری تجهیزات نظامی هوشمندی چون هواپیماهای تجسسی بدون سرنشین و سامانه های پدافند موشکی را برای اهداف مورد نظر جمهوری آذربایجان (آزادسازی سرزمین های اشغالی) را متناسب ندانست و گفت: «این تجهیزات بیشتر تجهیزات پیشرفتۀ جاسوسی هستند و یا برای جنگ های بسیار سنگین قابل استفاده اند، نه برای به دست آوردن تعدادی از روستاهایی که در ارمنستان هستند و با این کشور مرز مشترک دارند.»
ترکیه : آغاز مذاکرات هسته ای ایران و گروه ۵+۱ در ماه آوریل
احمد داود اوغلو، وزیر امور خارجه ترکیه گفت: مذاکرات ایران و گروه ۵+۱ بر سربرنامه هسته ای این کشور، احتمالا در ماه آوریل برگزار می شود.
وزیر امور خارجه ترکیه در گفتگو با خبرگزاری آناتولی، خبرگزاری دولتی ترکیه، ضمن اعلام این مطلب، خاطرنشان کرد که در روزهای اخیر نامه هائی میان طرفین رد و بدل شده است.
احمد داود اوغلو متذکر شد : به امید خدا هفته آینده با وزیر خارجه جمهوری اسلامی ایران گفت و گو خواهم کرد.
وزیر امور خارجه ترکیه ابراز امیدواری کرد که در روزهای آتی، زمان دقیق برای از سرگیری مذاکرات مشخص شود.
احمد داود اوغلو گفت کشورش آمادگی میزبانی برای برگزاری مذاکرات پیش رو میان ایران و قدرتهای بزرگ جهان را دارد.
وی افزود: اگر طرفین مذاکره، ترکیه را برای برگزاری مذاکرات انتخاب کنند، این کشور تمامی، همچون دفعات گذشته، تمامی آنچه را در توان دارد، به کار خواهد گرفت.
مذاکرات میان ایران و کشورهای غربی چندین ماه است که به حال تعلیق درآمده است.
سعید جلیلی، مسئول مذاکرات هسته ای ایران، در ماه فوریه، در نامه ای به کاترین اشتون، رئیس دیپلماسی خارجی اتحادیه اروپا از تمایل کشورش در ازسرگیری مذاکرات هسته ای با گروه ۵+۱ خبر داد.
غرب همواره ایران را به تلاش برای دستیابی به سلاح اتمی در چارچوب برنامه هسته ای خود متهم می کند. ایران همواره این ادعا را رد می کند.
احمد داود اوغلو متذکر شد : به امید خدا هفته آینده با وزیر خارجه جمهوری اسلامی ایران گفت و گو خواهم کرد.
وزیر امور خارجه ترکیه ابراز امیدواری کرد که در روزهای آتی، زمان دقیق برای از سرگیری مذاکرات مشخص شود.
احمد داود اوغلو گفت کشورش آمادگی میزبانی برای برگزاری مذاکرات پیش رو میان ایران و قدرتهای بزرگ جهان را دارد.
وی افزود: اگر طرفین مذاکره، ترکیه را برای برگزاری مذاکرات انتخاب کنند، این کشور تمامی، همچون دفعات گذشته، تمامی آنچه را در توان دارد، به کار خواهد گرفت.
مذاکرات میان ایران و کشورهای غربی چندین ماه است که به حال تعلیق درآمده است.
سعید جلیلی، مسئول مذاکرات هسته ای ایران، در ماه فوریه، در نامه ای به کاترین اشتون، رئیس دیپلماسی خارجی اتحادیه اروپا از تمایل کشورش در ازسرگیری مذاکرات هسته ای با گروه ۵+۱ خبر داد.
غرب همواره ایران را به تلاش برای دستیابی به سلاح اتمی در چارچوب برنامه هسته ای خود متهم می کند. ایران همواره این ادعا را رد می کند.
دستگیری نفرسوم القاعده درفرودگاه قاهره
به گزارش منابع خبری، سیف العدل ازرهبران طراز اول سازمان تروریستی القاعده، درفرودگاه مصر دستگیر شد.
تلویزیون دولتی مصردراین رابطه با انتشارگزارشی این چهره ی سرشناس سازمان تروریستی بامداد امروزچهارشنبه به هنگام ورود به قاهره توسط مامورین فرودگاه بازداشت شده است.
منابع امنیتی مصرگفتند: سیف العدل ازمبداء پاکستان و ازطریق دوبی با یک هواپیمای اماراتی وارد قاهره شده بود.
هنوز معلوم نیست این سرشناس ترین تروریست القاعده که دربسیاری از کشورهای جهان تحت تعقیب قرار دارد، چگونه با هواپیما و بدون ملاحظات امنیتی سفرمی کرده است.
درگزارش هائی گفته شده است که سیف العدل پس از حمله آمریکا به افغانستان به ایران پناه برده ومدتی درجمهوری اسلامی ایران زندگی کرده است.
سیف العدل درسال های دهه نود میلادی ازاعضاء جهاد اسلامی مصر بود، ولی ازاین شبکه رادیکال اسلامی جدا شده و به القاعده پیوست که دراین سازمان فرماندهی شاخه نظامی القاعده را برعهده داشته است.
وی درسال های اخیرپس از بن لادن و الظواهری نفر سوم سازمان تروریستی القاعده به شمارمی رفت.
درمورد همین شخص هفته نامه ی آلمانی "اشپیگل" درشماره بیست وپنجم اکتبرسال دو هزارو ده میلادی طی گزارشی درباره سیف العدل نوشت که وی نه سال درایران به سربرده و درسال دو هزارو ده با افغانستان و مناطق مرزی پاکستان بازگشته است.
دولت واشنگتن پرونده ای را علیه سیف العدل تشکیل داده و درسال های اخیربرای دستگیری وی پنج میلیون دلارجایزه تعیین کرده بود.
هنوز معلوم نیست این سرشناس ترین تروریست القاعده که دربسیاری از کشورهای جهان تحت تعقیب قرار دارد، چگونه با هواپیما و بدون ملاحظات امنیتی سفرمی کرده است.
درگزارش هائی گفته شده است که سیف العدل پس از حمله آمریکا به افغانستان به ایران پناه برده ومدتی درجمهوری اسلامی ایران زندگی کرده است.
سیف العدل درسال های دهه نود میلادی ازاعضاء جهاد اسلامی مصر بود، ولی ازاین شبکه رادیکال اسلامی جدا شده و به القاعده پیوست که دراین سازمان فرماندهی شاخه نظامی القاعده را برعهده داشته است.
وی درسال های اخیرپس از بن لادن و الظواهری نفر سوم سازمان تروریستی القاعده به شمارمی رفت.
درمورد همین شخص هفته نامه ی آلمانی "اشپیگل" درشماره بیست وپنجم اکتبرسال دو هزارو ده میلادی طی گزارشی درباره سیف العدل نوشت که وی نه سال درایران به سربرده و درسال دو هزارو ده با افغانستان و مناطق مرزی پاکستان بازگشته است.
دولت واشنگتن پرونده ای را علیه سیف العدل تشکیل داده و درسال های اخیربرای دستگیری وی پنج میلیون دلارجایزه تعیین کرده بود.
حمایت سپاه از «جبهۀ پایداری» در انتخابات
در حالی که تنها دو روز به برگزاری انتخابات نهمین دوره مجلس شورای اسلامی مانده است یکی از مسئولان عالی رتبۀ سپاه به صورت آشکار به حمایت از «جبهۀ پایداری» پرداخت. همچنین در آخرین روزهای مانده به آغاز رأیگیری دو جبهه انتخاباتی جدید اعلام موجودیت کردند.
نوشته: رضا ولیزاده
سردار سیدمسعود جزایری، معاون فرهنگی و تبلیغات دفاعی ستاد کل نیروهای مسلح نیز در گفت و گو با خبرگزاری فارس به صراحت اعلام کرد به مواضع چهره های شاخص جبهۀ متحد اصولگرایان انتقاد دارد و گفت: «همه کسانی که در جایگاه رهبری، مدیریت، خط دهی، تشویق و ترغیب و همراهی قضایای فتنه 88 حضور داشتهاند و یا نسبت به این ظلم بزرگ در مورد انقلاب، سکوت کردند و یا آنان که با تردید به این صحنه ضدانقلابی نگریستند و از کنار آن گذشتند، هیچ کدام صلاحیت تکیه زدن بر نمایندگی مردم در مجلس شورای اسلامی را ندارند.»
همچنین در آخرین روزهای مانده به انتخابات دو جبهه انتخاباتی جدید اعلام موجودیت کردند. یکی جبهۀ توحید و عدالت که گفته می شود حامی محمود احمدی نژاد و اسفندیار رحیم مشایی است و دیگری هم «صدای ملت» که علی مطهری به عنوان منتقد دولت رهبری آن را به عهده دارد.
رضا علیجانی، روزنامه نگار، پژوهشگر و فعال ملی مذهبی در پاریس در گفت و گو با بخش فارسی رادیو بین المللی فرانسه دربارۀ نقش سپاه در انتخابات مجلس نهم گفت: «سپاه یک ساختار هرمی دارد که فقط در رأس و لایۀ بالایی آن افرادی هستند که مواضع سیاسی نزدیک به بیت رهبری دارند و به عنوان دست نشاندگان بیت رهبری به صورت مطلق از سیاست های آن دفاع می کنند. لایۀ دوم سپاه که نسبت به لایۀ نخست قشر گسترده تری هستند کسانی هستند که وارد فعالیت های اقتصادی شده اند و به شدت محافظه کارند و خواهان آرامش در فضای سیاسی هستند. آن ها از ماجراجویی هایی که لایۀ نخست سپاه دنبال می کنند حمایت نمی کنند.»
علیجانی در مورد لایۀ سوم بدنۀ سپاه توضیح داد: «پایین تر از دو لایه ای که گفته شد، بدنۀ وسیع سپاه است که قشرهای پایین تر و خانواده هایی هستند که مانند باقی مردم هستند و در انتخابات سال 1376 به آقای خاتمی و در سال 1386 به آقای میرحسین موسوی رأی دادند.»
علیجانی در مورد لایۀ سوم بدنۀ سپاه توضیح داد: «پایین تر از دو لایه ای که گفته شد، بدنۀ وسیع سپاه است که قشرهای پایین تر و خانواده هایی هستند که مانند باقی مردم هستند و در انتخابات سال 1376 به آقای خاتمی و در سال 1386 به آقای میرحسین موسوی رأی دادند.»
این پژوهشگر سیاسی معتقد است: «لایۀ فوقانی سپاه که جزو طیف بیت رهبری محسوب می شوند و حاکمیت امنیتی نظامی را در چند سال گذشته تشکیل داده اند در این انتخابات از جبهۀ پایداری حمایت می کنند که بیانگر طیف امنیتی نظامی حاکم است.»
در عین حال سایت خبری قدس آنلاین اعلام کرد است برنامۀ زندۀ تلویزیونی محمود احمدی نژاد که قرار بوده امشب از تلویزیون پخش شود بدون اعلام دلیل روشنی لغو شده است.
آیتالله مهدوی کنی چند روز پیش از انتخابات مجلس نهم از پراکندگی جناحهای سیاسی و شکست در یکپارچه کردن جبهه متحد اصولگرایان یاد کرده است. علی مطهری و احمد توکلی هم با مصاحبه و مناظره به مدیریت کلان دولت تاختهاند.
خبرگزاری مهر به نقل از آیتالله مهدوی کنی نوشته که شان روحانیت بالاتر از آن است که وارد حزب شود. مهدوی کنی ضمن حمایت از لیست جبهه متحد اصولگرایان افزوده که برخی جلوی تبدیل گروهها و احزاب سیاسی به یک جریان بزرگ و متحد را گرفتند.
مهدوی کنی تصریح کرده که تلاش در راستای تشکیل جبهه متحدی ازاصولگرایان با ناکامی همراه بوده و آنها در نهایت بهجای یکی شدن، تبدیل به سیزده جبهه شدند!
احمد توکلی، نماینده منتقد دولت نیز در مصاحبه مفصلی با "خبر آنلاین" به موضوع انتخابات و اهمال مجلس کنونی در بررسی مسائل مهم همچون قیمت ارز و طلا پرداخته است. توکلی که از حوزه انتخابی بندرعباس کاندیدا شده، تاکید کرده که خودش از روی فهرست رای نمیدهد بلکه بر شناخت خود افراد را بر میگزیند.
توکلی تصریح کرده که فراکسیونهای مجلس به معنای واقعی خود دست نیافتهاند و بیشتر در صدد تقسیم قدرت اداره مجلس بودهاند. او سکوت فراکسیونهای مجلس هشتم در برابر موضوعهایی چون اختیارات بانک مرکزی، لایحه هدفمندی یارانهها یا بهای ارز و طلا را ناشی از سیاستزدگی و بیتوجهی آنها دانسته است.
به گفته توکلی، در مجلس نهم در فقدان تحزب کلیت واحدی تحت عنوان فراکسیون اصولگرایان تشکیل نخواهد شد. وی از تلقی مثبت نسبت به منفرد بودن چهرههای سیاسی در ایران انتقاد کرده و گفته است: « افراد یاباید تعلق خاطر آشکار داشته باشند یا خودشان مبدع گفتمانی باشند تا برای تحقق آن و یارگیری به مجلس بروند.»
توکلی حزب توده و حزب جمهوری اسلامی را تنها احزاب موفق در تاریخ تحزب ایران دانسته و افزوده که «اولی خائن در آمد و دومی به دلیل شرایط جنگ منحل شد.» او موتلفه را نیز حزبی فراگیر در سطح کشور ندانسته است.
توکلی در این مصاحبه از قانون شکنیهای احمدینژاد و یارانش یاد کرده و در مورد موسوی و کروبی نیز گفته است:«نتیجه انتخابات همیشه مطابق ذوق آدم نیست و حتی ممکن است مطابق حق هم نباشد.» احمد توکلی تقلب در انتخابات را مردود دانسته و گفته که از موسوی انتظار میرفت همانند الگور که در رقابت با بوش با یک کارت الکترال باخت، تسلیم نتیجه نهایی میشد. توکلی اما سئوال مربوط به حصر موسوی و کروبی را ناشنیده گرفته است.
انتقاد مطهری از مدیریت بحران سال ۸۸
علی مطهری دیگر نماینده منتقد دولت درمجلس نیز در یک مناظره انتخاباتی در روز سهشنبه ۹ اسفند، از رویکرد دولت در مواجهه با معترضان نتیجه انتخابات سال ۸۸ انتقاد کرده و گفته است: «مردم مردد بودند که حق با کدام طرف است، اما مدیریت بحران کاری کرد که عدهای معترض به نتیجه انتخابات در حالی که نظام و ولایت فقیه را قبول داشتند در نهایت شعارهای ضد رهبر و نظام سر دادند.»
مطهری که نامزد نهمین دوره مجلس و رئیس ائتلاف "صدای ملت" است، تاکید کرده که باید به معترضان بعد از انتخابات سال ۸۸ اجازه تجمع داده میشد. او همچنین از تسخیر سفارت بریتانیا در تهران به دست نیروهای بسیجی و گروهی که خود را دانشجو نامیدند انتقاد کرده و گفته است:« در مجلس تصویب کردیم که سطح روابط ایران و انگلیس تا حد کاردار تنزل یابد، اما هجوم به سفارت این کشور و برپا کردن نماز جماعت در آنجا باعث شد که ما از انگلیس عذرخواهی هم بکنیم.»
ائتلاف "صدای ملت" از نامزدهای انتخاباتی منتقد احمدینژاد تشکیل شده و شعار تبلیغاتی آن نیز نقد دولت دهم است. با این همه مطهری گفته که آنها صرفا منتقد دولت نیستند و در مواردی از آن حمایت هم کردهاند.
حمله غفوری فرد به مشائی
حسن غفوری فرد، رییس ائتلاف بزرگ اصولگرایان و عضو شورایعالی انقلاب فرهنگی نیز در گفتوگو با "خبرآنلاین" از تغییر نام ائتلاف یاد شده به "راه ملت، پیروان ولایت" گلایه کرده و گفته که در چینش لیست جبهه متحد عدالت رعایت نشده و سهمی برای شایسته سالاری نیز در نظر گرفته نشده است.
عفوری فرد افزوده که سر حزب موتلفه در تعیین نامزدهای جبهه متحد بیکلاه مانده «اما جبهه تحت ریاست او برای مکدر نکردن خاطر آیتالله مهدوی کنی سکوت اختیار کرده است.»
حسن عفوری فرد با اشاره به اینکه جریان مشایی روی چهرههای گمنام سرمایهگذاری کرده، گفته که مشائی برای ریاست جمهوری آینده برنامه دارد اما از خیر مجلس هم نگذشته و احتمالا به زودی لیست خود را برای مجلس نهم میدهد. او از چنین سیاستی با نام «حرکت با چراغ خاموش» نام برده است.
مهدوی کنی تصریح کرده که تلاش در راستای تشکیل جبهه متحدی ازاصولگرایان با ناکامی همراه بوده و آنها در نهایت بهجای یکی شدن، تبدیل به سیزده جبهه شدند!
احمد توکلی، نماینده منتقد دولت نیز در مصاحبه مفصلی با "خبر آنلاین" به موضوع انتخابات و اهمال مجلس کنونی در بررسی مسائل مهم همچون قیمت ارز و طلا پرداخته است. توکلی که از حوزه انتخابی بندرعباس کاندیدا شده، تاکید کرده که خودش از روی فهرست رای نمیدهد بلکه بر شناخت خود افراد را بر میگزیند.
توکلی تصریح کرده که فراکسیونهای مجلس به معنای واقعی خود دست نیافتهاند و بیشتر در صدد تقسیم قدرت اداره مجلس بودهاند. او سکوت فراکسیونهای مجلس هشتم در برابر موضوعهایی چون اختیارات بانک مرکزی، لایحه هدفمندی یارانهها یا بهای ارز و طلا را ناشی از سیاستزدگی و بیتوجهی آنها دانسته است.
به گفته توکلی، در مجلس نهم در فقدان تحزب کلیت واحدی تحت عنوان فراکسیون اصولگرایان تشکیل نخواهد شد. وی از تلقی مثبت نسبت به منفرد بودن چهرههای سیاسی در ایران انتقاد کرده و گفته است: « افراد یاباید تعلق خاطر آشکار داشته باشند یا خودشان مبدع گفتمانی باشند تا برای تحقق آن و یارگیری به مجلس بروند.»
توکلی حزب توده و حزب جمهوری اسلامی را تنها احزاب موفق در تاریخ تحزب ایران دانسته و افزوده که «اولی خائن در آمد و دومی به دلیل شرایط جنگ منحل شد.» او موتلفه را نیز حزبی فراگیر در سطح کشور ندانسته است.
توکلی در این مصاحبه از قانون شکنیهای احمدینژاد و یارانش یاد کرده و در مورد موسوی و کروبی نیز گفته است:«نتیجه انتخابات همیشه مطابق ذوق آدم نیست و حتی ممکن است مطابق حق هم نباشد.» احمد توکلی تقلب در انتخابات را مردود دانسته و گفته که از موسوی انتظار میرفت همانند الگور که در رقابت با بوش با یک کارت الکترال باخت، تسلیم نتیجه نهایی میشد. توکلی اما سئوال مربوط به حصر موسوی و کروبی را ناشنیده گرفته است.
انتقاد مطهری از مدیریت بحران سال ۸۸
علی مطهری دیگر نماینده منتقد دولت درمجلس نیز در یک مناظره انتخاباتی در روز سهشنبه ۹ اسفند، از رویکرد دولت در مواجهه با معترضان نتیجه انتخابات سال ۸۸ انتقاد کرده و گفته است: «مردم مردد بودند که حق با کدام طرف است، اما مدیریت بحران کاری کرد که عدهای معترض به نتیجه انتخابات در حالی که نظام و ولایت فقیه را قبول داشتند در نهایت شعارهای ضد رهبر و نظام سر دادند.»
ائتلاف "صدای ملت" از نامزدهای انتخاباتی منتقد احمدینژاد تشکیل شده و شعار تبلیغاتی آن نیز نقد دولت دهم است. با این همه مطهری گفته که آنها صرفا منتقد دولت نیستند و در مواردی از آن حمایت هم کردهاند.
حمله غفوری فرد به مشائی
حسن غفوری فرد، رییس ائتلاف بزرگ اصولگرایان و عضو شورایعالی انقلاب فرهنگی نیز در گفتوگو با "خبرآنلاین" از تغییر نام ائتلاف یاد شده به "راه ملت، پیروان ولایت" گلایه کرده و گفته که در چینش لیست جبهه متحد عدالت رعایت نشده و سهمی برای شایسته سالاری نیز در نظر گرفته نشده است.
عفوری فرد افزوده که سر حزب موتلفه در تعیین نامزدهای جبهه متحد بیکلاه مانده «اما جبهه تحت ریاست او برای مکدر نکردن خاطر آیتالله مهدوی کنی سکوت اختیار کرده است.»
حسن عفوری فرد با اشاره به اینکه جریان مشایی روی چهرههای گمنام سرمایهگذاری کرده، گفته که مشائی برای ریاست جمهوری آینده برنامه دارد اما از خیر مجلس هم نگذشته و احتمالا به زودی لیست خود را برای مجلس نهم میدهد. او از چنین سیاستی با نام «حرکت با چراغ خاموش» نام برده است.
فهرستی ۳۰ نفره از کاندیداهایی که نام اغلب آنها در فهرستهای قبلی آمده بود با اعلام نزدیکی به خط احمدینژاد-مشایی منتشر شد. آیا چراغ خاموش "جبهه توحید و عدالت" نزدیک انتخابات روشن شده است؟
سه روز مانده به انتخابات مجلس نهم، در حالی که هیچ لیستی از جناح احمدینژاد-مشایی منتشر نشده بود و برخی ناظران تعبیر راه رفتن با چراغ خاموش را برای این گروه برگزیده بودند، لیست منتسب به این جریان با نام "جبهه توحید و عدالت" منتشر شد.
مرتضی آقاتهرانی، فاطمه آلیا، غلامعلی حداد عادل و مهدی کوچکزاده از جمله کاندیداهای این لیست ۳۰ نفره هستند. نام این افراد قبلا در سایر فهرستها از جمله جبهه پایداری، جبهه متحد اصولگرایان و صدای ملت هم آمده بود.
ساعاتی پس از انتشار این فهرست تکذیبها شروع شد. کامران باقری لنکرانی سخنگوی جبهه پایداری، حمیدرضا کاتوزیان سخنگوی صدای ملت و علیرضا زاکانی رئیس ستاد انتخابات جبهه متحد اصولگرایان از جمله اولین کسانی بودند که به طور جداگانه رسما اعلام کردند که اعضای لیست آنها بدون اجازه در لیست توحید و عدالت قرار گرفتهاند.
برخی افرادی که نامشان در لیست احمدینژاد-مشایی آمده بود نیز به طور جداگانه بیانیه داده و حضور خود در این فهرست را تکذیب کردند. مرتضی آقاتهرانی، مهدی کوچکزاده و فاطمه آلیا از جمله امضاکنندگان این بیانیه بودند.
باقری لنکرانی سخنگوی جبهه پایداری پا را از تکذیب فراتر گذاشت و در گفت و گو با خبرگزاری فارس از پیگرد و برخورد قانونی با کسانی سخن گفت که نام افراد را بدون اطلاع آنان در لیست انتخاباتی خود منتشر کردهاند.
«دعواهای زرگری»
علی مزروعی، نماینده مجلس ششم اما این دعواها را ساختگی و ظاهری میداند. او در این باره به دویچهوله گفت: «به نظر من این دعواها را نباید خیلی جدی گرفت. اینهم که گفتند شکایت میخواهند بکنند، از چه کسی میخواهند شکایت کنند؟ کسی مسئولیت لیستی را که منتشر شده بهعنوان یک گروه بهعهده ندارد، یا کسانی که بتوانند پیگیری قضایی از آنها کنند وجود ندارند. بنابراین اینها فقط در فضای انتخاباتیست و شما خواهید دید که بعد از روز جمعه همهاینها به فراموشی سپرده میشود و فکر میکنم دوباره این آقایان سر این مسئله که چه قدر قدرت را بین خودشان تقسیم کنند باز هم با یکدیگر اختلاف خواهند داشت».
بشنوید: گفت و گو با علی مزروعی
این نماینده سابق مجلس، بر این نظر است که «این انتخابات در واقع انتخابات نیست، انتصابات است و به واقع رقابتی در آن نیست». آقای مزروعی تاکید میکند که هیچیک از این گروهها از نظر مبانی فکری اختلاف فاحشی با هم ندارند. به عقیدهی وی «دعوا بر سر میزان سهمیهای است که هرکدام میخواهند از کیک قدرت داشته باشند». مزروعی معتقد است که انتشار این لیستهای متفاوت تغییری در نتیجه انتخابات مجلس نیز نخواهد داد.
گرم کردن تنور انتخابات
اگر حاکمیت بتواند تنور انتخابات را با ارئه لیستهای مختلف و بزرگ نشان دادن اختلافات بین گروهها گرم کند، معنایش آن خواهد بود که در آخرین لحظهها کسانی که خیلی اهل سیاست نیستند و تصمیم جدی برای رای دادن نداشتند، مممکن است تغییر عقیده داده و در انتخابات شرکت کنند.
نزدیکی به مشایی: رای بیشتر؟
لیست توحید وعدالت رسما اعلام کرده که به جریان مشایی نزدیک است. شریفزاده سخنگوی این گروه در گفت و گو با خبرآنلاین گفته: «چندبار به صورت محدود آقای مشایی را دیدهام و با ایشان به صورت صریح درباره مسائل مختلف فکری و اندیشهای صحبت کردهام و دریافتهام که خواستگاه اندیشه ما یکی است».
آیا نزدیکی به مشایی که سخنان جنجالیاش درباره فرهنگ ایرانی و دوستی با مردم اسرائیل و نیز عکسهایش با هنرمندانی چون هدیه تهرانی و محمدرضا گلزار از دلایل خشم اصولگرایان نسبت به او شد، میتواند بخشی از مردم را جذب صندوقهای رای کند با این امید که نام همفکران مشایی از آنها بیرون بیاید؟
پاسخ علی مزروعی به این پرسش منفی است: «من فکر میکنم شما این جریان را زیادی جدی گرفتهاید. به نظر من اصلاً این جریان تأثیر و اثری در جامعه ندارد و این حرفهایی که میزنند همهاش برداشتهای ذهنی است و مردم ایران خیلی آگاهتر از آن هستند که بخواهند با بعضی از این حرفهایی که زده میشود طرف این یا آن بروند. آنها با یک نگاه درازمدتتری به مسائل نگاه میکنند و من فکر نمیکنم این حرفهایی که زده میشود در نگاه آنها به افراد و جریانهای سیاسی تأثیری داشته باشد. مردم تصمیم مستقل خودشان را میگیرند».
درستی یا نادرستی این گمانهزنیها و تحلیلها کمتر از ۴۸ ساعت دیگر مشخص خواهد شد. این که تمامی این دعواها تنها برای کشاندن بیشتر مردم پای صندوقهای رای بوده و یا واقعا رقابتی بر سر تصاحب کرسیهای مجلس وجود دارد، مجلسی که به گفته بسیاری از همین اصولگرایان دیگر در راس امور نیست. انتخابات نهمین دور مجلس شورای اسلامی را شاید بتوان اولین انتخاباتی دانست که در آن شرکت یا عدم شرکت مردم از نتیجه انتخابات مهمتر شده است.
میترا شجاعی
تحریریه: جواد طالعی
مرتضی آقاتهرانی، فاطمه آلیا، غلامعلی حداد عادل و مهدی کوچکزاده از جمله کاندیداهای این لیست ۳۰ نفره هستند. نام این افراد قبلا در سایر فهرستها از جمله جبهه پایداری، جبهه متحد اصولگرایان و صدای ملت هم آمده بود.
ساعاتی پس از انتشار این فهرست تکذیبها شروع شد. کامران باقری لنکرانی سخنگوی جبهه پایداری، حمیدرضا کاتوزیان سخنگوی صدای ملت و علیرضا زاکانی رئیس ستاد انتخابات جبهه متحد اصولگرایان از جمله اولین کسانی بودند که به طور جداگانه رسما اعلام کردند که اعضای لیست آنها بدون اجازه در لیست توحید و عدالت قرار گرفتهاند.
برخی افرادی که نامشان در لیست احمدینژاد-مشایی آمده بود نیز به طور جداگانه بیانیه داده و حضور خود در این فهرست را تکذیب کردند. مرتضی آقاتهرانی، مهدی کوچکزاده و فاطمه آلیا از جمله امضاکنندگان این بیانیه بودند.
باقری لنکرانی سخنگوی جبهه پایداری پا را از تکذیب فراتر گذاشت و در گفت و گو با خبرگزاری فارس از پیگرد و برخورد قانونی با کسانی سخن گفت که نام افراد را بدون اطلاع آنان در لیست انتخاباتی خود منتشر کردهاند.
«دعواهای زرگری»
علی مزروعی، نماینده مجلس ششم اما این دعواها را ساختگی و ظاهری میداند. او در این باره به دویچهوله گفت: «به نظر من این دعواها را نباید خیلی جدی گرفت. اینهم که گفتند شکایت میخواهند بکنند، از چه کسی میخواهند شکایت کنند؟ کسی مسئولیت لیستی را که منتشر شده بهعنوان یک گروه بهعهده ندارد، یا کسانی که بتوانند پیگیری قضایی از آنها کنند وجود ندارند. بنابراین اینها فقط در فضای انتخاباتیست و شما خواهید دید که بعد از روز جمعه همهاینها به فراموشی سپرده میشود و فکر میکنم دوباره این آقایان سر این مسئله که چه قدر قدرت را بین خودشان تقسیم کنند باز هم با یکدیگر اختلاف خواهند داشت».
بشنوید: گفت و گو با علی مزروعی
این نماینده سابق مجلس، بر این نظر است که «این انتخابات در واقع انتخابات نیست، انتصابات است و به واقع رقابتی در آن نیست». آقای مزروعی تاکید میکند که هیچیک از این گروهها از نظر مبانی فکری اختلاف فاحشی با هم ندارند. به عقیدهی وی «دعوا بر سر میزان سهمیهای است که هرکدام میخواهند از کیک قدرت داشته باشند». مزروعی معتقد است که انتشار این لیستهای متفاوت تغییری در نتیجه انتخابات مجلس نیز نخواهد داد.
گرم کردن تنور انتخابات
علی مزروعی معتقد است هریک از این گروهها که در انتخابات برنده شوند هیچ تاثیری بر اوضاع کشور نخواهد داشت
برخی از ناظران معتقدند ارائه لیستهای مختلف و به ظاهر متفاوت تنها سه روز مانده به انتخابات با هدف گرم کردن تنور سرد انتخابات صورت میگیرد. علی مزروعی نیز بر همین نظر است. او میگوید: «الان چون تنور انتخابات کاملاً سرد است، شاید اینها فکر میکنند که با این رفت و برگشتهایی که ایجاد میکنند بتوانند این تنور را کمی گرم کنند که البته بعید است. بنابراین از نگاه من این بحث و جدلها فقط ممکن است از نظر آنها بخواهد فضای انتخابات را تغییر دهد وگرنه در نتیجه خیلی فرقی ایجاد نخواهد کرد».اگر حاکمیت بتواند تنور انتخابات را با ارئه لیستهای مختلف و بزرگ نشان دادن اختلافات بین گروهها گرم کند، معنایش آن خواهد بود که در آخرین لحظهها کسانی که خیلی اهل سیاست نیستند و تصمیم جدی برای رای دادن نداشتند، مممکن است تغییر عقیده داده و در انتخابات شرکت کنند.
نزدیکی به مشایی: رای بیشتر؟
لیست توحید وعدالت رسما اعلام کرده که به جریان مشایی نزدیک است. شریفزاده سخنگوی این گروه در گفت و گو با خبرآنلاین گفته: «چندبار به صورت محدود آقای مشایی را دیدهام و با ایشان به صورت صریح درباره مسائل مختلف فکری و اندیشهای صحبت کردهام و دریافتهام که خواستگاه اندیشه ما یکی است».
آیا نزدیکی به مشایی که سخنان جنجالیاش درباره فرهنگ ایرانی و دوستی با مردم اسرائیل و نیز عکسهایش با هنرمندانی چون هدیه تهرانی و محمدرضا گلزار از دلایل خشم اصولگرایان نسبت به او شد، میتواند بخشی از مردم را جذب صندوقهای رای کند با این امید که نام همفکران مشایی از آنها بیرون بیاید؟
پاسخ علی مزروعی به این پرسش منفی است: «من فکر میکنم شما این جریان را زیادی جدی گرفتهاید. به نظر من اصلاً این جریان تأثیر و اثری در جامعه ندارد و این حرفهایی که میزنند همهاش برداشتهای ذهنی است و مردم ایران خیلی آگاهتر از آن هستند که بخواهند با بعضی از این حرفهایی که زده میشود طرف این یا آن بروند. آنها با یک نگاه درازمدتتری به مسائل نگاه میکنند و من فکر نمیکنم این حرفهایی که زده میشود در نگاه آنها به افراد و جریانهای سیاسی تأثیری داشته باشد. مردم تصمیم مستقل خودشان را میگیرند».
درستی یا نادرستی این گمانهزنیها و تحلیلها کمتر از ۴۸ ساعت دیگر مشخص خواهد شد. این که تمامی این دعواها تنها برای کشاندن بیشتر مردم پای صندوقهای رای بوده و یا واقعا رقابتی بر سر تصاحب کرسیهای مجلس وجود دارد، مجلسی که به گفته بسیاری از همین اصولگرایان دیگر در راس امور نیست. انتخابات نهمین دور مجلس شورای اسلامی را شاید بتوان اولین انتخاباتی دانست که در آن شرکت یا عدم شرکت مردم از نتیجه انتخابات مهمتر شده است.
میترا شجاعی
تحریریه: جواد طالعی
فرمانده ناجا در آستانه انتخابات مجلس از استقرار "گروههای احتیاط" درمکانهایی که "احتمال تنش وجود دارد" خبر داد. همزمان رهبر ایران ابراز امیدواری کرده که که مردم روز جمعه "سیلی سختتری به استکبار" بزنند.
اسماعیل احمدیمقدم، فرمانده نیروی انتظامی ایران "ناجا" از حضور "گروههای احتیاط در روز انتخابات در مکانهایی که احتمال و سابقه تنش وجود دارد" خبر داده است. این گروهها به گفته اسماعیل احمدیمقدم متشکل از نیروی انتظامی و "سازمانهای دیگر" هستند.
فرمانده نیروی انتظامی ایران که یک ماه پیش (۵ بهمن/ ۲۵ ژانویه) از آمادگی دهها هزار "بسیجی" برای تأمین امنیت انتخابات مجلس خبر داده بود، سهشنبه (۹ اسفند/ ۲۸ فوریه) گفت: « در حال حاضر این گروهها در سراسر کشور گسترده شدهاند.»
اسماعیل احمدیمقدم در مورد محل استقرار این گروهها تصریح کرد که آنها به مکانهایی که "بر اساس برآوردها مشخص شده است که زمینههای درگیری در آن وجود دارد" اعزام و در سراسر کشور مستقر شدهاند.
سنگپرانی به ماشین نمایندگان در شهرهای کوچک
فرمانده نیروی انتظامی که در حاشیه نشستی با اعضای کانون بازنشستگان ناجا سخن میگفت افزود که نیروی انتظامی دو گروه را برای روز انتخابات در نظر گرفته است.
وی در ادامه توضیح داد: «گروه اول ماموران حفاظت از صندوقها و مراکز تجمیع آرا را برعهده دارند و گروههای دوم که به عنوان گروههای احتیاط نامگذاری شدهاند، وظیفه پشتیبانی را برعهده دارند.» اسماعیل احمدیمقدم ابراز امیدواری کرد که در "چند روزه باقیمانده تا انتخابات مجلس نهم به خوبی و آرامی" طی شوند.
او همزمان با اشاره به "حساسیت بیشتر در شهرهای کوچک" افزود: «گاهی برخوردهایی در حد سنگپراکنی به ماشین نماینده دیده شده است، اما جرح و آسیبی به فردی نرسیده و درگیری در مراحل اولیه با مذاکره یا حضور مأموران کنترل شده است.»
تأکید بر آمادگی کامل نیروی انتظامی
فرمانده نیروی انتظامی روز سهشنبه ایران باردیگر تأکید کرد که نیروی انتظامی آمادگی کاملی را برای برپایی انتخابات" امن و ادامه شرایط امن انتخابات" را دارد.
وی پیشتر به نامزدهای انتخابات مجلس توصیه کرده بود: «در صورتی که نتيجه انتخابات به نفع آنها نشود، نباید ايجاد بحران کنند و نيروی انتظامی با افرادی که قصد ايجاد آشوب و بحران داشته باشند، قاطعانه برخورد میکند.»
اسماعیل احمدیمقدم جمعه ۵ بهمن ۱۳۹۰، در مراسم "رزمايش عاشورای ۹۰" در كرمان تأکید کرده بود: «برای درگيریهای احتمالی در حوزههای انتخاباتی آمادگی کامل داريم.»
"میلیونها رسانه برای تبلیغ علیه انتخابات به کار گرفتند"
نهمین دورهی انتخابات مجلس شورای اسلامی ۱۲ اسفندماه (۲ مارس) برگزار خواهد شد. شمار قابل توجهی از اصلاحطلبان با انتشار بیانیه اعلام کردهاند که در این انتخابات شرکت نمیکنند. با این حال رهبر جمهوری اسلامی ایران، آیتالله علیخامنهای روز چهارشنبه (۲۹ فوریه/ ۱۰ اسفند) در دیدار با جمعی که خبرگزاریهای داخلی آن را "اقشار مختلف مردم" خواندهاند، پیشبینی کرده که حضور مردم پای صندوقهای رأی پرشمار خواهد بود.
آیتالله خامنهای در این جمع گفته است: «شش ماه است علیه انتخابات روز جمعه تبلیغ میکنند و میلیونها رسانه را به کار گرفتند اما آن چیزی را که من میبینم این است که ملت ایران روز جمعه میآیند و سیلی سختتری به چهره استکبار میزنند.»
رهبر جمهوری اسلامی ایران بدون اشاره به عدم تمایل کمسابقه بخشهای مختلفی از اپوزیسیون به شمول اصلاحطلبان به شرکت در انتخابات، تأکید کرد: «آنچه در انتخابات بسیار مهم است حضور گسترده مردم است، زیرا هرچه حضور مردم بیشتر باشد، مجلسی تواناتر و شجاعتر و با پشتوانه محکم تشکیل خواهد شد... که صدای مردم را با قدرت به گوش دنیا برساند.»
درخواست برای حضور مردم در ساعات اولیه رأیگیری
وزیر کشور دولت هم به رغم نگرانی از "تبلیغات دشمن برای محرومکردن مردم از شرکت در انتخابات" پیشبینی کرده است که مردم "مشارکت بالایی" در انتخابات خواهند داشت.
مصطفی محمدنجار روز چهارشنبه (۱۰ اسفند/ ۲۹ فوریه) پس از پایان جلسه هیأت دولت در جمع خبرنگاران گفت: «دشمن با تبلیغات خود میخواهد حق انتخاب را از مردم سلب کند که این برخلاف عقل و منطق است و به همین دلیل ملت برعکس عمل خواهند کرد.»
وی در ادامه تأکید کرد: «در حال حاضر شور و نشاط خوبی در کشور حاکم است و پیشبینی میشود که مشارکت بالایی را شاهد باشیم.» وزیر کشور دولت محمود احمدینژاد از مردم خواست در روز جمعه "از ساعات اولیه " حضور داشته باشند و گفت: «هرچه حضور مردم در آن ساعت گسترده باشد چشم دشمنان کور خواهد شد.»
فرمانده نیروی انتظامی ایران که یک ماه پیش (۵ بهمن/ ۲۵ ژانویه) از آمادگی دهها هزار "بسیجی" برای تأمین امنیت انتخابات مجلس خبر داده بود، سهشنبه (۹ اسفند/ ۲۸ فوریه) گفت: « در حال حاضر این گروهها در سراسر کشور گسترده شدهاند.»
اسماعیل احمدیمقدم در مورد محل استقرار این گروهها تصریح کرد که آنها به مکانهایی که "بر اساس برآوردها مشخص شده است که زمینههای درگیری در آن وجود دارد" اعزام و در سراسر کشور مستقر شدهاند.
سنگپرانی به ماشین نمایندگان در شهرهای کوچک
فرمانده نیروی انتظامی که در حاشیه نشستی با اعضای کانون بازنشستگان ناجا سخن میگفت افزود که نیروی انتظامی دو گروه را برای روز انتخابات در نظر گرفته است.
وی در ادامه توضیح داد: «گروه اول ماموران حفاظت از صندوقها و مراکز تجمیع آرا را برعهده دارند و گروههای دوم که به عنوان گروههای احتیاط نامگذاری شدهاند، وظیفه پشتیبانی را برعهده دارند.» اسماعیل احمدیمقدم ابراز امیدواری کرد که در "چند روزه باقیمانده تا انتخابات مجلس نهم به خوبی و آرامی" طی شوند.
او همزمان با اشاره به "حساسیت بیشتر در شهرهای کوچک" افزود: «گاهی برخوردهایی در حد سنگپراکنی به ماشین نماینده دیده شده است، اما جرح و آسیبی به فردی نرسیده و درگیری در مراحل اولیه با مذاکره یا حضور مأموران کنترل شده است.»
تأکید بر آمادگی کامل نیروی انتظامی
فرمانده نیروی انتظامی روز سهشنبه ایران باردیگر تأکید کرد که نیروی انتظامی آمادگی کاملی را برای برپایی انتخابات" امن و ادامه شرایط امن انتخابات" را دارد.
وی پیشتر به نامزدهای انتخابات مجلس توصیه کرده بود: «در صورتی که نتيجه انتخابات به نفع آنها نشود، نباید ايجاد بحران کنند و نيروی انتظامی با افرادی که قصد ايجاد آشوب و بحران داشته باشند، قاطعانه برخورد میکند.»
اسماعیل احمدیمقدم جمعه ۵ بهمن ۱۳۹۰، در مراسم "رزمايش عاشورای ۹۰" در كرمان تأکید کرده بود: «برای درگيریهای احتمالی در حوزههای انتخاباتی آمادگی کامل داريم.»
"میلیونها رسانه برای تبلیغ علیه انتخابات به کار گرفتند"
نهمین دورهی انتخابات مجلس شورای اسلامی ۱۲ اسفندماه (۲ مارس) برگزار خواهد شد. شمار قابل توجهی از اصلاحطلبان با انتشار بیانیه اعلام کردهاند که در این انتخابات شرکت نمیکنند. با این حال رهبر جمهوری اسلامی ایران، آیتالله علیخامنهای روز چهارشنبه (۲۹ فوریه/ ۱۰ اسفند) در دیدار با جمعی که خبرگزاریهای داخلی آن را "اقشار مختلف مردم" خواندهاند، پیشبینی کرده که حضور مردم پای صندوقهای رأی پرشمار خواهد بود.
آیتالله خامنهای در این جمع گفته است: «شش ماه است علیه انتخابات روز جمعه تبلیغ میکنند و میلیونها رسانه را به کار گرفتند اما آن چیزی را که من میبینم این است که ملت ایران روز جمعه میآیند و سیلی سختتری به چهره استکبار میزنند.»
رهبر جمهوری اسلامی ایران بدون اشاره به عدم تمایل کمسابقه بخشهای مختلفی از اپوزیسیون به شمول اصلاحطلبان به شرکت در انتخابات، تأکید کرد: «آنچه در انتخابات بسیار مهم است حضور گسترده مردم است، زیرا هرچه حضور مردم بیشتر باشد، مجلسی تواناتر و شجاعتر و با پشتوانه محکم تشکیل خواهد شد... که صدای مردم را با قدرت به گوش دنیا برساند.»
درخواست برای حضور مردم در ساعات اولیه رأیگیری
وزیر کشور دولت هم به رغم نگرانی از "تبلیغات دشمن برای محرومکردن مردم از شرکت در انتخابات" پیشبینی کرده است که مردم "مشارکت بالایی" در انتخابات خواهند داشت.
مصطفی محمدنجار روز چهارشنبه (۱۰ اسفند/ ۲۹ فوریه) پس از پایان جلسه هیأت دولت در جمع خبرنگاران گفت: «دشمن با تبلیغات خود میخواهد حق انتخاب را از مردم سلب کند که این برخلاف عقل و منطق است و به همین دلیل ملت برعکس عمل خواهند کرد.»
وی در ادامه تأکید کرد: «در حال حاضر شور و نشاط خوبی در کشور حاکم است و پیشبینی میشود که مشارکت بالایی را شاهد باشیم.» وزیر کشور دولت محمود احمدینژاد از مردم خواست در روز جمعه "از ساعات اولیه " حضور داشته باشند و گفت: «هرچه حضور مردم در آن ساعت گسترده باشد چشم دشمنان کور خواهد شد.»
وزیران نفت و اقتصاد پیشین محمود احمدینژاد با انتقاد از سیاست اقتصادی او اعلام کردهاند که طرح هدفمندییارانهها نتیجه مثبتی نداشته است. وزیر اقتصاد دولت نهم خواستار عدم اجرای فاز دوم طرح هدفمندی شده است.
داود دانش جعفری و سید کاظم وزیری هامانه وزیران اقتصاد و نفت دولت نهم که در دوره دوم ریاستجمهوری محمود احمدینژاد در شمار وزیران وی نبودهاند، اکنون به جمع منتقدان سیاستهای اقتصادی رئیسدولت پیوستهاند و این سیاستها را به زیان کشور معرفی میکنند.
دانش جعفری وزیر اقتصاد دولت نهم در تماس با خبرآنلاین هشدار داده است که در شرایط فعلی اجرای فاز دوم طرح هدفمندی یارانهها نباید آغاز شود. وی گفته است که لایحه بودجه سال ۱۳۹۱ دولت ظاهر انقباضی دارد، اما دارای باطن انبساطی است. این لایحه شفاف نیست و برخی از بودجههای دولت یا در لایحه مورد اشاره قرار نگرفته و یا سقفی برای آن تعیین نشده است.
محرومیت بخش تولید از پشتیبانی دولت
دولت احمدینژاد براساس قانون هدفمندی یارانهها موظف شده بود ۳۰ درصد از درآمد ناشی از اجرای این طرح را برای جبران هزینههای اضافی بخش تولید در اختیار این بخش قرار دهد، اما به این تعهد عمل نکرد. بهنظر وزیر اقتصاد دولت نهم، با توجه به این واقعیت، ورود طرح هدفمندی یارانهها به فاز دوم درست نیست.
دانشجعفری که اکنون در مجمع تشخیص مصلحت نظام عضویت دارد، به خبرآنلاین گفته است:«اگر هدفمندی یارانهها در فاز دوم بخواهد تعهدات دولت را بالا ببرد، به طور قطع باعث خواهد شد که مشکلات دولت در پرداختها بیشتر شود.»
وزیر اقتصاد دولت نهم، در بخشی دیگر از گفتوگوی خود تصریح کرده که بخش اصلی قانون هدفمندی یارانهها در مرحله اجرا دستخوش تغییر شده است. بهگفته دانشجعفری، اگر ۳۰ درصد منابع ناشی از اجرای طرح هدفمندی یارانهها در اختیار بخش تولید قرار میگرفت، آنها میتوانستند خود را نوسازی کنند و این باعث افزایش بهرهوری آنها میشد، اما دولت اختصاص منابع به این بخش را کاملا تعطیل کرده است.
هدفمندی و رکود پارس جنوبی
کاظم وزیری هامانه وزیر نفت سابق دولت احمدینژاد نیز، یکی از همکاران پیشین او است که سیاستهای اقتصادی دولت دهم را مورد انتقاد قرار داده است. وزیری هامانه در گفتوگوئی با خبرگزرای کار ایران رکود شدید فعالیتهای حوزه نفت و گاز پارس جنوبی را نتیجه اجرای نادرست طرح هدفمندی یارانهها دانسته و گفته است:«زمان خروج من از وزارت نفت حدود ۳۶ هزار نفر در پارس جنوبی مشغول به کار بودند، ولی در حال حاضر این میزان به دههزار نفر رسیده است. دلیل این امر تخصیص اعتبارات نفت به حوزه یارانههای نقدی بوده است.»
وزیر نفت پیشین احمدینژاد که اکنون از حوزه یزد نامزد نمایندگی مجلس نهم شده، بر این باور است که ضعف مجلس باعث شده دولت جرات خطا کردن را پیدا کند. وزیری هامانه گفته است که اختلاس ۳ هزار میلیارد تومانی بدون کمک «دولتیها» غیرممکن بود.
نامزد نمایندگی یزد در مجلس شورای اسلامی افزایش نرخ ارز و سکه را نیز غیرعادی دانسته است. او ضمن تاکید بر تاثیر تحریمهای بینالمللی، گرانیها را بهطور عمده ناشی از بیسیاستی دولت احمدینژاد دانسته و تصریح کرده که برای حل مشکلات، باید سیاست اجرائی کشور عوض شود.
وزیر نفت پیشین قطع فروش نفت ایران به اروپا را نیز سیاستی نادرست خواند. وی توضیح داد:«پالایشگاههای کشورهای اروپائی که با ایران قرارداد نفتی دارند، براساس نفت ایران تنظیم شده است و وقتی ما خودمان نفت را به آنها نفروشیم، آنها را وادار میکنیم تا پالایشگاههاشان را به هر قیمتی شده بر اساس نفت سایر کشورها تنظیم کنند.»
نتیجه طرح هدفمندی مثبت نبود
تنها وزیران پیشین احمدینژاد نیستند که سیاستهای اقتصادی دولت دهم را به باد انتقاد گرفتهاند. علینقی خاموشی رئیس سابق و عضو فعلی اتاق بازرگانی و صنایع و معادن ایران نیز، در مصاحبهای اعلام کرده که اجرای طرح هدفمندی یارانهها نتیجه مثبتی نداشته و در آینده نیز نخواهد داشت.
خاموشی نیز از جمله کسانی است که برای ورود به مجلس نهم نامزد شدهاند. او به خبرآنلاین گفته است:«هدفمندی یارانهها، با این شیوهای که اجرا شده، تا به حال نتیجه مثبتی نداشته و هرچه پیشتر میرویم ماجرا بغرنجتر میشود. هدف از طرح این قانون کمک به طبقات زیر خط فقر بود، اما یارانهها به هرکسی که ثبت نام کرد تعلق گرفت.»
عضو اتاق بازرگانی معتقد است که دولت باید به جای پرداخت مستقیم یارانهنقدی به مردم، اعتبارات موجود را صرف گسترش خدمات اجتماعی برای خانوادههای کمدرآمد میکرد. مثلا هزینه بهداشت و درمان، تحصیل تا دوره دانشگاهی و ۵۰ درصد هزینه حملونقل افراد زیر خطفقر را دولت به عهده میگرفت.
دانش جعفری وزیر اقتصاد دولت نهم در تماس با خبرآنلاین هشدار داده است که در شرایط فعلی اجرای فاز دوم طرح هدفمندی یارانهها نباید آغاز شود. وی گفته است که لایحه بودجه سال ۱۳۹۱ دولت ظاهر انقباضی دارد، اما دارای باطن انبساطی است. این لایحه شفاف نیست و برخی از بودجههای دولت یا در لایحه مورد اشاره قرار نگرفته و یا سقفی برای آن تعیین نشده است.
محرومیت بخش تولید از پشتیبانی دولت
دولت احمدینژاد براساس قانون هدفمندی یارانهها موظف شده بود ۳۰ درصد از درآمد ناشی از اجرای این طرح را برای جبران هزینههای اضافی بخش تولید در اختیار این بخش قرار دهد، اما به این تعهد عمل نکرد. بهنظر وزیر اقتصاد دولت نهم، با توجه به این واقعیت، ورود طرح هدفمندی یارانهها به فاز دوم درست نیست.
دانشجعفری که اکنون در مجمع تشخیص مصلحت نظام عضویت دارد، به خبرآنلاین گفته است:«اگر هدفمندی یارانهها در فاز دوم بخواهد تعهدات دولت را بالا ببرد، به طور قطع باعث خواهد شد که مشکلات دولت در پرداختها بیشتر شود.»
وزیر اقتصاد دولت نهم، در بخشی دیگر از گفتوگوی خود تصریح کرده که بخش اصلی قانون هدفمندی یارانهها در مرحله اجرا دستخوش تغییر شده است. بهگفته دانشجعفری، اگر ۳۰ درصد منابع ناشی از اجرای طرح هدفمندی یارانهها در اختیار بخش تولید قرار میگرفت، آنها میتوانستند خود را نوسازی کنند و این باعث افزایش بهرهوری آنها میشد، اما دولت اختصاص منابع به این بخش را کاملا تعطیل کرده است.
هدفمندی و رکود پارس جنوبی
کاظم وزیری هامانه وزیر نفت سابق دولت احمدینژاد نیز، یکی از همکاران پیشین او است که سیاستهای اقتصادی دولت دهم را مورد انتقاد قرار داده است. وزیری هامانه در گفتوگوئی با خبرگزرای کار ایران رکود شدید فعالیتهای حوزه نفت و گاز پارس جنوبی را نتیجه اجرای نادرست طرح هدفمندی یارانهها دانسته و گفته است:«زمان خروج من از وزارت نفت حدود ۳۶ هزار نفر در پارس جنوبی مشغول به کار بودند، ولی در حال حاضر این میزان به دههزار نفر رسیده است. دلیل این امر تخصیص اعتبارات نفت به حوزه یارانههای نقدی بوده است.»
وزیر نفت پیشین احمدینژاد که اکنون از حوزه یزد نامزد نمایندگی مجلس نهم شده، بر این باور است که ضعف مجلس باعث شده دولت جرات خطا کردن را پیدا کند. وزیری هامانه گفته است که اختلاس ۳ هزار میلیارد تومانی بدون کمک «دولتیها» غیرممکن بود.
نامزد نمایندگی یزد در مجلس شورای اسلامی افزایش نرخ ارز و سکه را نیز غیرعادی دانسته است. او ضمن تاکید بر تاثیر تحریمهای بینالمللی، گرانیها را بهطور عمده ناشی از بیسیاستی دولت احمدینژاد دانسته و تصریح کرده که برای حل مشکلات، باید سیاست اجرائی کشور عوض شود.
وزیر نفت پیشین قطع فروش نفت ایران به اروپا را نیز سیاستی نادرست خواند. وی توضیح داد:«پالایشگاههای کشورهای اروپائی که با ایران قرارداد نفتی دارند، براساس نفت ایران تنظیم شده است و وقتی ما خودمان نفت را به آنها نفروشیم، آنها را وادار میکنیم تا پالایشگاههاشان را به هر قیمتی شده بر اساس نفت سایر کشورها تنظیم کنند.»
نتیجه طرح هدفمندی مثبت نبود
خاموشی نیز از جمله کسانی است که برای ورود به مجلس نهم نامزد شدهاند. او به خبرآنلاین گفته است:«هدفمندی یارانهها، با این شیوهای که اجرا شده، تا به حال نتیجه مثبتی نداشته و هرچه پیشتر میرویم ماجرا بغرنجتر میشود. هدف از طرح این قانون کمک به طبقات زیر خط فقر بود، اما یارانهها به هرکسی که ثبت نام کرد تعلق گرفت.»
عضو اتاق بازرگانی معتقد است که دولت باید به جای پرداخت مستقیم یارانهنقدی به مردم، اعتبارات موجود را صرف گسترش خدمات اجتماعی برای خانوادههای کمدرآمد میکرد. مثلا هزینه بهداشت و درمان، تحصیل تا دوره دانشگاهی و ۵۰ درصد هزینه حملونقل افراد زیر خطفقر را دولت به عهده میگرفت.
فرمانده پلیس بار دیگر از افزایش نیروهای امنیتی در روز انتخابات خبر داد
چند روز پس از اعلام حضور «۸۵ هزار نیروی بسیج» برای تأمین «امنیت» انتخابات مجلس نهم، فرمانده نیروی انتظامی جمهوری اسلامی روز چهارشنبه از گسترش حضور «گروههای احتیاط» در «مکانهایی که در روز انتخابات زمینه درگیری دارد» خبر داد.
به گفته اسماعیل احمدیمقدم، این «گروههای احتیاط» از «نیروی انتظامی و سازمانهای دیگر» تشکیل شده و «وظیفه پشتیبانی را برعهده دارند». وی در مورد ماهیت «سازمانهای دیگر» و جزئیات «وظیفه پشتیبانی» توضیح بیشتری نداد.
به گزارش خبرگزاری دانشجویان ایران، ایسنا، اسماعیل احمدیمقدم روز چهارشنبه در مورد انتخابات ۱۲ اسفند مجلس گفت که نیروی انتظامی برای این روز دو گروه در نظر گرفته است و افزود: «در گروه اول، ماموران حفاظت از صندوقها و مراکز تجمیع آرا را برعهده دارند و گروههای دوم که به عنوان گروههای احتیاط نامگذاری شدهاند وظیفه پشتیبانی را برعهده دارند.»
وی در ادامه با اشاره به این که «در گذشته دیده میشد که در برخی شهرستانها تنشی ایجاد شده و تا رسیدن نیروی انتظامی خساراتی وارد میشد» افزود که «امسال پیشبینی کردیم که با وجود واحدهای احتیاط که متشکل از نیروی انتظامی و سازمانهای دیگر است، این مسئله برطرف شود».
احمدیمقدم همچنین اظهار داشت: «گروههای احتیاط در مکانهایی که احتمال تنش یا سابقه تنش داشته و بر اساس برآوردها مشخص شده است که زمینههای درگیری در آن وجود دارد اعزام شدهاند و در حال حاضر این واحدها در کشور گسترده شدهاند.»
فرمانده نیروی انتظامی که در حاشیه نشست بازنشستگان ناجا سخن میگفت افزود که «در انتخابات مجلس حساسیت در شهرهای کوچک بیشتر است و گاهی نیز برخوردهایی در حد سنگپراکنی به ماشین نماینده دیده شده است، اما جرح و آسیبی به فردی نرسیده و درگیری در مراحل اولیه با مذاکره یا حضور ماموران کنترل شده است.»
اسماعیل احمدیمقدم روز جمعه پنجم اسفند نیز با اظهار این که پلیس «برای درگیریهای احتمالی در حوزههای انتخابات آمادگی کامل دارد» گفته بود: «برای تأمین انتخابات، علاوه بر مأموران انتظامی، ۸۵ هزار نیروی بسیج نیز مشارکت دارند.»
اظهارات فرمانده نیروی انتظامی در حالی بیان شده است که بسیاری از اصلاحطلبان و مخالفان حکومت جمهوری اسلامی گفتهاند به پای صندوقهای رأی نخواهند رفت.
در عین حال شورای هماهنگی راه سبز امید نیز در بیانیهای از مردم ایران خواسته است تا دوازدهم اسفندماه، روز برگزاری انتخابات مجلس نهم، به نشانه «همبستگی با رهبران زندانی جنبش سبز»، همراه خانواده خود در خانه بمانند.
با این وجود سازمان عفو بينالملل در گزارش تازهای با عنوان «دستور داريم تو را له کنيم» از سرکوب رو به گسترش مخالفتها در ايران «در آستانه انتخابات مجلس» خبر داده و اعلام کرده است که «در اين هفته در ايران سرکوب آزادی بيان به شدت اوج گرفته است».
انتخابات مجلس نهم نخستین رایگیری پس از انتخابات جنجالبرانگیز ریاست جمهوری سال ۱۳۸۸ است که به ناآرامیها و اعتراضهای گستردهای در ایران تبدیل شد و مشروعیت این انتخابات از سوی هواداران میرحسین موسوی و مهدی کروبی، رهبران معترضان، زیر سؤال رفت.
آیتالله علی خامنهای، رهبر جمهوری اسلامی، مردادماه گذشته در مراسم نماز عید فطر نسبت به وضعیت امنیت در انتخابات پیشروی مجلس نهم ابراز نگرانی و تأکید کرد که این انتخابات نباید به چالشی برای امنیت ملی تبدیل شود.
انتخابات مجلس نهم در حالی قرار است برگزار شود که اصلاحطلبان گفتهاند برنامهای برای حضور در آن ندارند و محمد خاتمی، رئیس جمهور پیشین ایران، نیز اعلام کرده است تا شرایط لازم برای برگزاری انتخابات آزاد و سالم مهیا نشود نمیتوان از شرکت در آن صحبت کرد.
همزمان با غیبت اصلاحطلبان در انتخابات، اصولگرایان که بسیاری از دستگاههای نظام جمهوری اسلامی ایران را در اختیار دارند نیز برای دستیابی به وحدت و ارائه لیست واحد دچار اختلاف شدهاند.
به گفته اسماعیل احمدیمقدم، این «گروههای احتیاط» از «نیروی انتظامی و سازمانهای دیگر» تشکیل شده و «وظیفه پشتیبانی را برعهده دارند». وی در مورد ماهیت «سازمانهای دیگر» و جزئیات «وظیفه پشتیبانی» توضیح بیشتری نداد.
به گزارش خبرگزاری دانشجویان ایران، ایسنا، اسماعیل احمدیمقدم روز چهارشنبه در مورد انتخابات ۱۲ اسفند مجلس گفت که نیروی انتظامی برای این روز دو گروه در نظر گرفته است و افزود: «در گروه اول، ماموران حفاظت از صندوقها و مراکز تجمیع آرا را برعهده دارند و گروههای دوم که به عنوان گروههای احتیاط نامگذاری شدهاند وظیفه پشتیبانی را برعهده دارند.»
وی در ادامه با اشاره به این که «در گذشته دیده میشد که در برخی شهرستانها تنشی ایجاد شده و تا رسیدن نیروی انتظامی خساراتی وارد میشد» افزود که «امسال پیشبینی کردیم که با وجود واحدهای احتیاط که متشکل از نیروی انتظامی و سازمانهای دیگر است، این مسئله برطرف شود».
احمدیمقدم همچنین اظهار داشت: «گروههای احتیاط در مکانهایی که احتمال تنش یا سابقه تنش داشته و بر اساس برآوردها مشخص شده است که زمینههای درگیری در آن وجود دارد اعزام شدهاند و در حال حاضر این واحدها در کشور گسترده شدهاند.»
فرمانده نیروی انتظامی که در حاشیه نشست بازنشستگان ناجا سخن میگفت افزود که «در انتخابات مجلس حساسیت در شهرهای کوچک بیشتر است و گاهی نیز برخوردهایی در حد سنگپراکنی به ماشین نماینده دیده شده است، اما جرح و آسیبی به فردی نرسیده و درگیری در مراحل اولیه با مذاکره یا حضور ماموران کنترل شده است.»
اسماعیل احمدیمقدم روز جمعه پنجم اسفند نیز با اظهار این که پلیس «برای درگیریهای احتمالی در حوزههای انتخابات آمادگی کامل دارد» گفته بود: «برای تأمین انتخابات، علاوه بر مأموران انتظامی، ۸۵ هزار نیروی بسیج نیز مشارکت دارند.»
اظهارات فرمانده نیروی انتظامی در حالی بیان شده است که بسیاری از اصلاحطلبان و مخالفان حکومت جمهوری اسلامی گفتهاند به پای صندوقهای رأی نخواهند رفت.
در عین حال شورای هماهنگی راه سبز امید نیز در بیانیهای از مردم ایران خواسته است تا دوازدهم اسفندماه، روز برگزاری انتخابات مجلس نهم، به نشانه «همبستگی با رهبران زندانی جنبش سبز»، همراه خانواده خود در خانه بمانند.
با این وجود سازمان عفو بينالملل در گزارش تازهای با عنوان «دستور داريم تو را له کنيم» از سرکوب رو به گسترش مخالفتها در ايران «در آستانه انتخابات مجلس» خبر داده و اعلام کرده است که «در اين هفته در ايران سرکوب آزادی بيان به شدت اوج گرفته است».
انتخابات مجلس نهم نخستین رایگیری پس از انتخابات جنجالبرانگیز ریاست جمهوری سال ۱۳۸۸ است که به ناآرامیها و اعتراضهای گستردهای در ایران تبدیل شد و مشروعیت این انتخابات از سوی هواداران میرحسین موسوی و مهدی کروبی، رهبران معترضان، زیر سؤال رفت.
آیتالله علی خامنهای، رهبر جمهوری اسلامی، مردادماه گذشته در مراسم نماز عید فطر نسبت به وضعیت امنیت در انتخابات پیشروی مجلس نهم ابراز نگرانی و تأکید کرد که این انتخابات نباید به چالشی برای امنیت ملی تبدیل شود.
انتخابات مجلس نهم در حالی قرار است برگزار شود که اصلاحطلبان گفتهاند برنامهای برای حضور در آن ندارند و محمد خاتمی، رئیس جمهور پیشین ایران، نیز اعلام کرده است تا شرایط لازم برای برگزاری انتخابات آزاد و سالم مهیا نشود نمیتوان از شرکت در آن صحبت کرد.
همزمان با غیبت اصلاحطلبان در انتخابات، اصولگرایان که بسیاری از دستگاههای نظام جمهوری اسلامی ایران را در اختیار دارند نیز برای دستیابی به وحدت و ارائه لیست واحد دچار اختلاف شدهاند.
مناظره بر سر انتخابات مجلس نهم؛ آیا «تحریم» کارساز است؟
روز جمعه انتخابات دوره نهم مجلس شورای اسلامی برگزار میشود و برای اولين بار بخشی از روحانيت به تنهايی به پای صندوق رای میرود و بخش اصلاحطلب روحانيت را کنار گذاشته است. اين در تاريخ سه دهه جمهوری اسلامی ايران بیسابقه است. لذا اين مرحلهای تازه در ساختار قدرت در جمهوری اسلامی است.
اين هم تازه است که بخشی از روحانيت شرکت در انتخابات را رد میکند و به همين دليل شمار نيروهای سياسی و اجتماعی که انتخابات دوره نهم مجلس را رد میکنند بيش از هر زمان ديگر است. در انتخابات پيشين معمولا بخشهايی از اپوزيسيون خارج از کشور و بعضا داخل، شرکت در انتخابات جمهوری اسلامی را رد میکردند. اما انتخابات روز جمعه از سوی طيف گستردهای زير سووال رفته است و حضور در آن رد میشود.
برای بررسی ويژگیهای اين انتخابات و چگونگی موضعگيری نيروهای سياسی در برابر آن پای صحبت سه صاحبنظر نشستيم. مليحه محمدی، فعال سياسی در آلمان، هوشنگ اميراحمدی، استاد دانشگاه و تحليلگر سياسی در نيوجرسی آمريکا و عبدالله مهتدی، از فعالان سياسی کرد و عضو حزب کومله در لندن.
عبدالله مهتدی: علت عدم شرکت يا تحريمهايی که ما میکرديم سياستی بود که خود جمهوری اسلامی در پيش گرفته بود و امکان شرکت و هر نوع انتخابات آزاد را سلب کرده بود. منتها اين شرايط که قبلا برای خيلیها وجود داشت امروز دامن عده بيشتری را گرفته و اصلاحطلبان حکومتی هم که تا به حال بدون توجه به اين که شرايط انتخابات آزاد برای همگان نيست معهذا شرکت میکردند اين بار آنها هم محروم شدند و به صف همه ما همه مردم ايران پيوستند يا رانده شدند. اسمش را چطور بگذاريم.
میخواهم بگويم که در کل سياست جمهوری اسلامی در اين دوره، سياست حاکميت در اين دوره سياستی است که به هيچ وجه انتخابات، حتی نه انتخابات آزاد را که هيچوقت به معنی واقعیاش نبوده بلکه انتخابات به معنی استانداردهای پيشين خود جمهوری اسلامی را ديگر بر نمیتابد و نظام آسيبپذيرتر از آنچه هست که بتواند حتی گوشهای از يک انتخابات واقعی را هم عرضه کند و علت اين اجماع وسيعی که میبينيد بر سر تحريم انتخابات وجود دارد همين است.
خانم محمدی، شما که پيش از اين شرکت در انتخابات را رد نمیکرديد در اين مرحله بر اين باور هستيد که بايد در انتخابات شرکت نکرد. چرا؟
مليحه محمدی: من اول توضيح بدهم در مورد گفتههای آقای مهتدی و اين ارزيابی که مردم ايران يا ساير نيروها به تحريم ايشان پيوستند يا نوع تحريمی که داشتند، اين ارزشيابی بايد کنار گذاشته شود تا از مجموع صحبتها ما ببينيم آيا اساسا اين حاصل میشود يا نه. من نه تنها رد نمیکردم بلکه مويد بودم و هرجا که میتوانستم خودم شرکت کنم چون در خارج کشور هستم اين کار را میکردم.
فکر میکنم تنها اکت سياسی است که مردم به معنای وسيع میتوانند آنجا حاضر باشند و اين را روحيه عمومی جامعه لازم دارد. پيش بردن اين اراده را در ميان جامعه به وجود میآورد که مردم بدانند بازيگر صحنه سياسی هستند.
آن سو حاکميت سعی خودش را میکند بسته به ميزان استبداد يا کمی دموکراسی خواهی که به دلايل تاريخی به وجود آمده باشد يا نه، سعی خودش را میکند که از حق مردم گرفته بر حق خودش بيافزايد. اين رسم رابطه دولت و ملت بوده در ايران، از قديم تا به حال و در کشورهای ديگر. بنابراين اگر اصرار بر شرکت نبود دوم خرداد به وجود نمیآمد و اين سطح از آگاهی در جامعه نسبت به حقوق خود و نارسايیهايی قانون اساسی و حکومت پيدا نمیشد.
اگر اين اصرار نبود جنبش سبز که جهان را متوجه خودش کرده به وجود نمیآمد. جنبش سبزی که از جنبش اصلاحات بعد از دوم خرداد روييد و يک جنبش مطالباتی شد به نوعی که اقشار مختلف مردم با گرايشهای مختلف میتوانند مساله خودشان را بياورند آنجا عنوان کنند. کسی نمیتواند بگويد اين دوتا بیحاصل بوده.
تحريم برای ابد يک امر مذموم نيست. تحريم زمانی که يک حرکت سياسی معنی شود و اثرگذار باشد در جهت پيشبرد دموکراسی لازم است. چه روزی؟ روزی که نه من و حزب کومله يا کسان ديگر در اين سو و آن سوی اپوزيسيون ايران که نه شناخت عمومی ازشان در داخل ايران هست و نه در جهان... آنها وقتی تحريم میکنند خوب زياد تاثيری هم ندارد. زمانی که اپوزيسيون، جنبش دموکراسی تبديل به يک نيرويی شده باشد که شرکت يا عدم شرکت اش گذشته از تاثير کمی، تاثير کيفی بگذارد و جهان را متوجه انتخابات ايران کند و حاکميت را متوجه ضعف خودش کند آن روز تحريم اگر ضرورت داشت مثل امروز، بله عمل شايستهای است و بايد انجام شود. نه در صدد براندازی است و نه در صدد زير و رو کردن است با اين تحريم. بلکه نشان دادن قدرت خودش به حکومت و معرفی جنبش دموکراتيک ايران به جهان است.
آقای اميراحمدی، شما بايد از نادر کسانی باشيد که مطرح میکنيد به رغم تمام تغيير تحولات دو سه سال اخير در اين انتخابات هم بايستی شرکت کرد و تحريم نکرد. چرا؟
هوشنگ اميراحمدی: شما الان فرض کنيد که من هم جمع شوم با اين دوستان اين انتخابات را تحريم کنم. من میخواهم ببينم نتيجهاش اصولا چه میشود؟ اما قبل از اين که اين را بگويم اين را بايد عرض کنم که اين نيروهايی که ما ازش صحبت میکنيم اکثرشان، اکثر اينهايی که امروز داد تحريم انتخابات میزنند تقريبا غير از به قول آقای مهتدی در يکی دو انتخابات اول در انتخاباتی شرکت نکردند. منجمله در انتخاباتی که آقای خاتمی را توليد کرد. اينها انتخاباتی را تحريم کردند که نتيجهاش آقای احمدینژاد شد.
تحريم ۲۰۰۵ نتيجهاش همين است که امروز میبينيد. ایکاش آن روز تحريم نمیشد... من ۲۰۰۵ حتی اسم ام را گذاشتم به عنوان اين که کانديدای رييس جمهورم. عقلم به اندازهای بود که بگويم من را تاييد نمیکنند. اما میدانستم يک نقطه عطف تاريخ ايران است و نبايد آن انتخابات تحريم میشد که شد متاسفانه نتيجهاش احمدینژاد شد و پشت سر احمدینژاد میبينيم که چه شد.
من اصولا تحريم را به عنوان يک بیعملی میبينم. اينهايی که میگويند نمیدانم تحريم فعال و تحريم از اين حرفها، درست از همان هايی اند که تحريمهای آمريکا را میگفتند تحريمهای هدفمند. میگفتيم بابا تحريم، تحريم است. هدفمند ندارد، هميشه منتهی به جنگ میشود. تحريم نکن. بنابر اين تحريم اصولا چه فعال و غير فعال يک بیعملی است و متاسفانه نتيجه بد میدهد.
نکته دوم اينکه انتخابات در تاريخ ايران مخصوصا در سی سال گذشته که انتخابات در ايران بوده پاشنه آشيل اين حکومت بوده. هر چيز مثبتی را که در اين سی سال گذشته داشتيم از دل انتخابات درآمده نه از دل تحريم. بر عکس از دل تحريم هميشه چيزهای بد درآمده.
نکته ديگر اينکه گزينه ديگری اين دوستان ندارند. واقعا ندارند. کسی که امروز تحريم میکند بايد به من بگويد چه میخواهد. اين جامعه بايد عوض شود. میخواهد چه جوری اين را عوض کند. با جنگ، با انقلاب ديگر، با چه؟ من هم مثل دوستانی که دارند صحبت میکنند و دوستان ديگر میفهمم که اين جمهوری اسلامی يک سيستم بسيار بسيار مشکلی است و يک جريان بسيار غير دمکراتيکی است، انتخابات آزاد را اجازه نمیدهد و هزار مشکل ديگر داريم.
میخواهم بگويم تفاوتم با آقای مهتدی و ديگران اين نيست که نمیبينم اينها چه نيروهايی اند و مسالهشان چيست و اين انتخابات آزاد نيست. اما در عين حال واقعا گزينه بهتری نمی بنيم و فکر میکنم شايد ورود به اين انتخابات نه فقط به عنوان رایدهنده، ما بايد يک وضعيتی به وجود بياوريم که به عنوان کسی که به عنوان نيروی فعال میخواهد رای بگيرد هم وارد اين ميدان شود حتی اگر ما را تصويب نکنند. وقتی که ما میرويم آنجا و ما را تصويب نمیکنند ما که نمیبازيم آن میبازد. کسی که مرا تاييد نمیکند آن میبازد.
نيروی سبز آقای خاتمی و آقای هاشمی و امثال آن بزرگترين ايرادشان اين است که نرفتند ثبت نام کنند که آنها تاييدش نکنند. نيروهای ديگری هستند که بايد بروند آنجا و بگويند ما هستيم. بگذار جمهوری اسلامی آنها را تاييد نکند. جمهوری اسلامی میبازد. آقای خاتمی که نمیبازد که تاييد نمیشود. متاسفانه آقای خاتمی و دوستان ديگر صرفا به خاطر اينکه دوستان شان در زندان هستند میگويند ما نمیکنيم... انگار که از تمام هشتاد ميليون آدم در ايران فقط همين ۲۰۰ يا ۳۰۰ نفری اند که در زندان اند يا ۱۰۰۰ نفر يا ۲۰۰۰ نفر يا ۵۰۰۰ نفر... خيلی متاسفم برای زندانيانی که مورد احترام من اند و خيلی هم دوست دارم که فردا اينها آزاد شوند. اما دنيا و ايران نبايد متوقف شود به خاطر اينکه ما زندانی سياسی داريم.
اين جامعه اصلا درست بر عکس کار میکند. میگويد من زندانی سياسی دارم در انتخابات نمیآيم. میگويد خيلی خوب تو توی انتخابات نيا من انتخابات را میبرم و زندانی سياسیات هم در زندان میماند. اين اشتباه است. نکته ديگر که بگويم متاسفانه اينهايی که تحريم میکنند مخصوصا جناح اصلاحطلب و روحانيت و حکومت اينها يک برنامه ملی نداشتند و ندارند.
تحريم برايشان جناحی است. اين دوستان اين آقايان اين رهبران ملی عمل نمیکنند. اينها جناحی فکر میکنند. در اين انتخابات هم اينها دارند جناحی برخورد میکنند. اگر من میدانستم که يک جريان ملی است و میخواهد به اين انتخابات به عنوان جريان ملی نگاه کند و آن را تحريم کند من از اولين کسانش میبودم.
آقای مهتدی، مطالب زيادی آقای اميراحمدی و خانم محمدی گفتند. پرسش من اين است که شما که در موارد زيادی انتخابات را تحريم کرديد چه نتيجهای از اين تحريم گرفتيد و اين نتيجهها را کجا میشود ديد؟
تصويری داده میشود از اينکه گويا ما مردم ايران و جامعه ايران در مقابل دو انتخاب مخير است که کدام يک از اين شقها يا گزينهها را در پيش میگيرد.
يکی اينکه انتخاباتی هست و شما میرويد و تاثيرگذاری میکنيد و سياستهايی را که دوست داريد توسط نمايندگانتان اعمال میکنيد و غيره و سياست دوم هم اين است که به هيچ عنوان نمیکنيد و قهر میکنيد و از مشارکت سياسی خودداری میکنيد. اصلا صورت مساله اين طور نيست.
بحث بر سر اين نيست که ما تحريم میکنيم. اصلا بحث اصلی عبارت از اين نيست که ما چرا خواهان مشارکت سياسی نيستيم. ما خواهان مشارکت سياسی هستيم. ولی جامعه ايران دچار يک انسداد فطری است. از مشارکت سياسی من و شما جلوگيری میشود. با زور، با تقلب، با محروميت، با ممنوعيت، با فقدان آزادی احزاب، با فقدان آزادی بيان، با فقدان آزادی مطبوعات و ممنوع کردن همه اينها و به زندان انداختنها و ساير سرکوبهايی که همه میدانند از اين طرق جامعه ايران را دچار انسداد کردهاند. امکان مشارکت سياسی را بستند. به اين دليل ما محروم شدهايم از مشارکت سياسی. محروم شديم از شرکت در انتخابات. اين طور که نيست که ما قهر کرديم از جامعه خودمان و مشارکت سياسی. صورت مساله واقعی اين است. بنابراين بحث بر سر اين نيست که چرا ما نبايد شرکت کنيم. نمیگذارند شرکت کنيم. نگذاشتهاند شرکت کنيم.
سابق يک عدهای از خودیها را میگذاشتند و مدتی است در اين سالهای اخير جمهوری اسلامی از بعد از بر سر کار آمدن آقای خاتمی، اين حاکميت و آقای خامنهای و سپاه پاسداران و آنهايی که ارگانهای واقعی قدرت در ايران اند پشت دستشان را داغ کردهاند که ديگر به هيچ انتخاباتی حتی با آن استانداردهای محدود مجال ندهند برای اين که به گفته خود ايشان انتخابات يک چالش امنيتی شده برای جمهوری اسلامی.
بنابر اين بحث بر سر محروميت بزرگ است، ممنوعيت بزرگ است از مشارکت سياسی و دقيقا همين عامل است که خانم مليحه محمدی و گرايش و دوستان او را با من و همگرايشهای من و دوستان من يکی کرده. يک کاسه کرده. برای اين که چارهای جز تحريم نيست. همه راهها را برای مشارکت بستهاند. صورت مساله واقعی اين است.
بازهم همين پرسش مطرح میشود اگر تحريم بکنيم چه کاری میتوانيم بکنيم؟
به نظر من اين تحريم، مشروعيت جمهوری اسلامی را زير سووال میبرد. اين به نظر من يک پيام سياسی است. و گرنه خواست انتخابات آزاد، خواستی است فوقالعاده مشروع و خواستی است متحد کنند و خيلیها را میتواند دور خود جمع کند و خواست بهجايی است.
خانم محمدی، آقای مهتدی میگويند که حاکميت است به ما اجازه شرکت در انتخابات را نمیدهد و امکانات را برای شرکت در انتخابات بسته. پرسش اين است که مشخصا در اين دوره چه نتيجهای از اين تحريم «يکباره» (اگر بخواهيم اسم بگذاريم) میشود گرفت و چه فرقی دارد با تحريمهای هميشگی نيروهای سياسی؟
وجه نفس تحريم را به درستی آقای اميراحمدی گفتند که آن هم تاريخ مشخصی دارد. وقتی برای اولين بار قهر کردند، اصلاحطلبان شورای شهر تهران را سپردند به دست آبادگران که زمينهساز انتخاب شهرداری احمدینژاد و بعد رييس جمهوری احمدینژاد شد. در دور دوم هم که مردم شرکت کردند شايد پراکندگی آرای اصلاحطلبان بود که يکی از موجبات بالا رفتن آقای احمدینژاد شد در انتخابات قبلی...
من برگردم اول به صحبت آقای اميراحمدی که به نظرم تفسير درستی نکردند از وضعيت اصلاحطلبان که در حال حاضر چه میتوانند بکنند. در انتخابات قبلی که انتخابات رياست جمهوری بود ديديد که آقای خاتمی و به تبع آقای خاتمی، آقای موسوی و ديگر اصلاحطلبان بسيار فعال بودند. در اين انتخابات هم اگر امکان اين وجود داشت که نمايندگان شناخته شده اصلاحطلبان در بيرون بتوانند وارد شوند شايد سناريوی ديگری نوشته میشد.
ايراد آقای اميراحمدی به خاتمی و موسوی و ديگران درست نيست برای اين که نيروی فعاله اصلاحطلبان اصلا نه اينکه بروند رد شوند، در زندان اند اغلب يا در تبعيد اند. مساله اين است. فردا که انتخابات رياست جمهوری شود من مطمئنم که دوباره همان شرايط فراهم خواهد آمد.
حرف من هم اينجا با حرف آقای مهتدی اين تفاوت را دارد که من اگر امروز به تحريم روی آوردم به دلايلی است که گفتم. هنوز هم فکر میکنم اگر فردا علی مطهری برود مجلس، يا افروغ برود يا کاتوزيان شرايط ديگری هست تا اينکه رسايی و روانبخش بروند. اما امروز اولا يک جنبش با قدرت و يک جنبش نام و نشان دار وجود دارد که عدم شرکت اش يک حرف سياسی است. عدم شرکت جنبش سبز يک بيان است و يک بيان سياسی است. حکومت میبيند صندوقهايی را که به هر دليل خالی شدهاند. جهان میبيند که اصلاحطلبان اگر اين هنر را داشتند که آدمهايی را برای اولين بار در تاريخ جمهوری اسلامی در تاريخ زندگیشان پای صندوقهای رای بياورند خوب اصولگرايان هم میبينند. هنری که به خرج دادند اين است که آدمهايی برای اولين بار تحريم میکنند. اين يک کميت و يک کيفيت باارزش است. يک بيان سياسی است. نه جنجال دارد نه مسايل ديگر. مصالح ملی هست...
به هر حال آقای اميراحمدی، يک سياست استراتژيک «نه» به انتخابات و يک سياست تاکتيکی «نه» به انتخابات و بحث شما که بايستی در اين انتخابات شرکت کرد و به سهم خود در سرنوشت دخالت داشت... منتها آقای مهتدی میگويند ما را راه نمیدهند. ما میخواهيم شرکت کنيم. ولی راهمان نمیدهند. به همين دليل هم ما نمیرويم اصلا.
اولا اگر شرکت کنيم نه به عنوان رایدهنده... متاسفانه اينجا مفهوم انتخابات اينجا رایدهنده شده. رایدهنده دارد تحريم میکند. رایدهنده دارد شرکت میکند...
خوب اين که از قبل معلوم است آقای اميراحمدی، که صلاحيت شما را يا ديگران را قبول نمیکنند. يعنی صلاحيت شما را رد میکنند.
مشکل ما اين است که فرهنگ سياسی ايران هيچ اعتقادی به روند ندارد و به نتيجه فکر میکند. دوست عزيز، بگذاريد برای يکبار در تاريخ زندگیمان به «روند» هم فکر کنيم. به روند هم ارزش بدهيم. میرويم هزارها نفر ثبت نام میکنيم و رد صلاحيت میشويم.
از همان وقتی که انتخابات را شروع میکنی و توی خيابان میروی و به مردم میگويی تا رد صلاحيت میشوی خودش يک دنيا میتواند اتفاق بيافتد. اصولا در روندهاست که جريانهای دموکراتيک شکل میگيرد نه در نتيجهها. بنابراين ما متاسفانه در فرهنگ سياسی خود احترامی به روند نداريم و همهاش به نتيجه فکر می کنيم که میبريم يا میبازيم. تصويب میشويم يا نمیشويم. دوم خانم محمدی حرفی زد که واقعا متاسف شدم. ايشان گفت اصلاح طلبان نمیتوانند شرکت کنند برای اين که رهبرانشان يک سری تبعيدند يک سری زندان اند. وای به حال يک نيروی سياسی که با رفتن تعدادی از رهبرانش به تبعيد و زندان تمام شود. واقعيت همين است که ايشان گفت. اصلاحطلبی همهاش در ايران ۲۰۰ نفر آدم بوده. ۳۰۰ نفر آدم بوده. يک جامعه فراگير نبوده و به همين دليل به اين شکل درآمده که میگويد حتی آدم ديگر من ندارم توی خيابانها بروم و خودم را آفر کنم. اولا خود آقای خاتمی آنجاست و کلی... آقای نوری آنجاست و هزاران نفر آنجايند. حتی آنهايی هم که زندان هستند میتوانند خودشان را از زندان کانديدا کنند. میخواهم بگويم بحث مفصلتری میشود در اين مورد کرد.
سووال ديگر اين است که اصلا چرا اين نيروهايی که هشت سال هم قوه مجريه را داشتند و هم قوه مقننه را داشتند الان در زندان اند و دارند تحريم میکنند. اينها در هشت سال چه کار میتوانستند بکنند که نکردند و به اين روز افتادند. میدانيد چرا؟ برای اينکه آدمهايی مثل من و شما را نياوردند وسط. اصلاحطلبان خيلی عذر میخواهم «قدرتطلب» بودند. اصلاحطلبی برای کل جامعه است نه برای يک گروه سياسی. اين هم که الان اينها با چند نفر در زندان تمام میشوند برای همين است که اينها نيروهای جناحی بودند نيروهای ملی فراگير نبودند. فقط فراگيریشان در اين بود که مردم را به عنوان رایدهنده نگاه میکردند. نه به عنوان نيروهايی که بيايند آدم بشوند در جريان دموکراتيک و سياسی و اينها. ما همهاش میگوييم ما شکست خورديم. هيچکس نمیآيد بگويد چرا ما به اينجا رسيديم. چرا آدمی مثل مصباح بايد همه ما را مات کند. چرا بايد نيروهای مذهبی راست اين همه در جامعه ايران فعال شوند و قدرتمند شوند و قوی شوند و سپاه و بسيج مملکت را بتواند بگيرد؟ مشکل از ماست. مشکل اين است که ما کم تدبير، آنها با تدبير، آنها آدمهايی بودند که برنامهريزی کردند و ما همهاش با هم دعوا کرديم.
آقای اميراحمدی، وقت مان متاسفانه دارد تمام میشود. جمعبندی کنيد در يک دقيقه.
واقعيت اين است که چه اين انتخابات را تحريم کنيم بين ۴۰ تا ۵۰ درصد مردم ايران شرکت میکنند. اين نيست که ما بگوييم مردم برويد در خانههای تان بنشينيد و مردم بروند در خانههای شان بنشينند. متاسفانه اين جوری نيست و متاسفانه آن مشروعيتی که ازش حرف میزنند و به آن معنايی که دارند میگويند نخواهد شد. برای اينکه انتخابات مجلس در ايران يک انتخابات محلی است. يک انتخابات شخصی است. اين جوری نيست که يک انتخابات ملی نيست که بگوييم تحريم بکنيد و به آقای احمدینژاد رای ندهيد و مردم ندهند.
انتخابات مجلس در دهات و روستاها و شهرهای کوچک و محلههای تهران و اين ور و آن ور انتخاب میشود. اين تحريم هم شکست میخورد. از دو جهت. هم از نظر کيفيت و هم از نظر کميت. يعنی از تويش آقای مصباح درمیآيد. اين کيفيت اش. کميت اش هم اين است که آن چيزی که ما فکر می کنيم مردم میروند توی خانههای شان مینشينند اتفاق نمیافتد.
آقای مهتدی؟
انتخابات آزاد و مشارکت سياسی حق بیچون و چرای شهروندی مردم ايران است و بايستی بتوانند شرکت کنند. رژيم جمهوری اسلامی در گذشته عده ای را و به تدريج عده بيشتر و بيشتری را از اين حق مشارکت محروم کرده و نتيجهاش اين تحريم گسترده سياسی است که امروز میبينيم. اين که انتخابات مجلس محلی تر است و بنابراين ميزان مشارکت اش متفاوت است از انتخابات رياست جمهوری البته به جاری خود درست است ولی اين مساله را که جامعه توسط رژيم حاکم دچار انسداد سياسی شده رد نمیکند و اهميت يک تحريم گسترده و فعال را به نظر من رد نمیکند.
اين نکته که اشاره میکنند جنبش سبز نتيجه شرکت مردم به خصوص مردم تهران و شهرستانهای بزرگ در انتخابات بود بله، نتيجه عدم پذيرش نتيجه انتخابات بود. يعنی به يک معنی سر بر آوردن جنبش سبز نشانه ابطال انتخابات نوع جمهوری اسلامی بود و به همين دليل مردم به خيابان ريختند.
خانم محمدی، در يک دقيقه چه پيشبينی میکنيد از انتخابات روز جمعه؟ يعنی ميزان تحريم چقدر خواهد بود و ميزان مشارکت را چطور حدس میزنيد؟
بين ۴۰ تا ۵۰ درصد شرکت خواهند کرد. من در اين مورد توهمی ندارم. من گفتم اين حرکت يک حرکت سياسی است. بيان دارد. بيان اش با ارزش است. تاريخی است. انتخابات دوم خرداد و انتخابات ۲۲ خرداد، آقای مهتدی، دو وجه داشت. يا بايد خاتمی میآمد سر کار يا نمیآمد. يا ميرحسين میآمد يا نمیآمد. اگر ميرحسين میآمد جنبش ارتقاء پيدا کرده بود و حکومت ديگری داشتيم. وقتی نيامد جنبش سبز متولد شد. بنابراين امر درست بود شرکت. شما فقط به دنبال وجوه نفی میگرديد.
برای بررسی ويژگیهای اين انتخابات و چگونگی موضعگيری نيروهای سياسی در برابر آن پای صحبت سه صاحبنظر نشستيم. مليحه محمدی، فعال سياسی در آلمان، هوشنگ اميراحمدی، استاد دانشگاه و تحليلگر سياسی در نيوجرسی آمريکا و عبدالله مهتدی، از فعالان سياسی کرد و عضو حزب کومله در لندن.
دیدگاهها: مناظره بر سر انتخابات مجلس نهم؛ آیا «تحریم» کارساز است؟
بحث را با اين سووال از شما آقای مهتدی شروع کنيم. اغلب انتخاباتی که در جمهوری اسلامی برگزار شده معمولا توسط سازمان کومله تحريم شده است. چه شده که الان عده زيادی به روش شما پيوستند و در اين انتخابات شرکت نمیکند؟عبدالله مهتدی: علت عدم شرکت يا تحريمهايی که ما میکرديم سياستی بود که خود جمهوری اسلامی در پيش گرفته بود و امکان شرکت و هر نوع انتخابات آزاد را سلب کرده بود. منتها اين شرايط که قبلا برای خيلیها وجود داشت امروز دامن عده بيشتری را گرفته و اصلاحطلبان حکومتی هم که تا به حال بدون توجه به اين که شرايط انتخابات آزاد برای همگان نيست معهذا شرکت میکردند اين بار آنها هم محروم شدند و به صف همه ما همه مردم ايران پيوستند يا رانده شدند. اسمش را چطور بگذاريم.
ما خواهان مشارکت سياسی هستيم. ولی جامعه ايران دچار يک انسداد فطری است. از مشارکت سياسی من و شما جلوگيری میشود. با زور، با تقلب، با محروميت، با ممنوعيت، با فقدان آزادی احزاب، با فقدان آزادی بيان، با فقدان آزادی مطبوعات و ممنوع کردن همه اينها و به زندان انداختنها و ساير سرکوبهايی که همه میدانند از اين طرق جامعه ايران را دچار انسداد کردهاند. امکان مشارکت سياسی را بستند. به اين دليل ما محروم شدهايم از مشارکت سياسی. محروم شديم از شرکت در انتخابات. اين طور که نيست که ما قهر کرديم از جامعه خودمان و مشارکت سياسی. صورت مساله واقعی اين است. بنابراين بحث بر سر اين نيست که چرا ما نبايد شرکت کنيم. نمیگذارند شرکت کنيم. نگذاشتهاند شرکت کنيم.
میخواهم بگويم که در کل سياست جمهوری اسلامی در اين دوره، سياست حاکميت در اين دوره سياستی است که به هيچ وجه انتخابات، حتی نه انتخابات آزاد را که هيچوقت به معنی واقعیاش نبوده بلکه انتخابات به معنی استانداردهای پيشين خود جمهوری اسلامی را ديگر بر نمیتابد و نظام آسيبپذيرتر از آنچه هست که بتواند حتی گوشهای از يک انتخابات واقعی را هم عرضه کند و علت اين اجماع وسيعی که میبينيد بر سر تحريم انتخابات وجود دارد همين است.
خانم محمدی، شما که پيش از اين شرکت در انتخابات را رد نمیکرديد در اين مرحله بر اين باور هستيد که بايد در انتخابات شرکت نکرد. چرا؟
مليحه محمدی: من اول توضيح بدهم در مورد گفتههای آقای مهتدی و اين ارزيابی که مردم ايران يا ساير نيروها به تحريم ايشان پيوستند يا نوع تحريمی که داشتند، اين ارزشيابی بايد کنار گذاشته شود تا از مجموع صحبتها ما ببينيم آيا اساسا اين حاصل میشود يا نه. من نه تنها رد نمیکردم بلکه مويد بودم و هرجا که میتوانستم خودم شرکت کنم چون در خارج کشور هستم اين کار را میکردم.
فکر میکنم تنها اکت سياسی است که مردم به معنای وسيع میتوانند آنجا حاضر باشند و اين را روحيه عمومی جامعه لازم دارد. پيش بردن اين اراده را در ميان جامعه به وجود میآورد که مردم بدانند بازيگر صحنه سياسی هستند.
آن سو حاکميت سعی خودش را میکند بسته به ميزان استبداد يا کمی دموکراسی خواهی که به دلايل تاريخی به وجود آمده باشد يا نه، سعی خودش را میکند که از حق مردم گرفته بر حق خودش بيافزايد. اين رسم رابطه دولت و ملت بوده در ايران، از قديم تا به حال و در کشورهای ديگر. بنابراين اگر اصرار بر شرکت نبود دوم خرداد به وجود نمیآمد و اين سطح از آگاهی در جامعه نسبت به حقوق خود و نارسايیهايی قانون اساسی و حکومت پيدا نمیشد.
اگر اين اصرار نبود جنبش سبز که جهان را متوجه خودش کرده به وجود نمیآمد. جنبش سبزی که از جنبش اصلاحات بعد از دوم خرداد روييد و يک جنبش مطالباتی شد به نوعی که اقشار مختلف مردم با گرايشهای مختلف میتوانند مساله خودشان را بياورند آنجا عنوان کنند. کسی نمیتواند بگويد اين دوتا بیحاصل بوده.
تحريم برای ابد يک امر مذموم نيست. تحريم زمانی که يک حرکت سياسی معنی شود و اثرگذار باشد در جهت پيشبرد دموکراسی لازم است. چه روزی؟ روزی که نه من و حزب کومله يا کسان ديگر در اين سو و آن سوی اپوزيسيون ايران که نه شناخت عمومی ازشان در داخل ايران هست و نه در جهان... آنها وقتی تحريم میکنند خوب زياد تاثيری هم ندارد. زمانی که اپوزيسيون، جنبش دموکراسی تبديل به يک نيرويی شده باشد که شرکت يا عدم شرکت اش گذشته از تاثير کمی، تاثير کيفی بگذارد و جهان را متوجه انتخابات ايران کند و حاکميت را متوجه ضعف خودش کند آن روز تحريم اگر ضرورت داشت مثل امروز، بله عمل شايستهای است و بايد انجام شود. نه در صدد براندازی است و نه در صدد زير و رو کردن است با اين تحريم. بلکه نشان دادن قدرت خودش به حکومت و معرفی جنبش دموکراتيک ايران به جهان است.
آقای اميراحمدی، شما بايد از نادر کسانی باشيد که مطرح میکنيد به رغم تمام تغيير تحولات دو سه سال اخير در اين انتخابات هم بايستی شرکت کرد و تحريم نکرد. چرا؟
هوشنگ اميراحمدی: شما الان فرض کنيد که من هم جمع شوم با اين دوستان اين انتخابات را تحريم کنم. من میخواهم ببينم نتيجهاش اصولا چه میشود؟ اما قبل از اين که اين را بگويم اين را بايد عرض کنم که اين نيروهايی که ما ازش صحبت میکنيم اکثرشان، اکثر اينهايی که امروز داد تحريم انتخابات میزنند تقريبا غير از به قول آقای مهتدی در يکی دو انتخابات اول در انتخاباتی شرکت نکردند. منجمله در انتخاباتی که آقای خاتمی را توليد کرد. اينها انتخاباتی را تحريم کردند که نتيجهاش آقای احمدینژاد شد.
تحريم ۲۰۰۵ نتيجهاش همين است که امروز میبينيد. ایکاش آن روز تحريم نمیشد... من ۲۰۰۵ حتی اسم ام را گذاشتم به عنوان اين که کانديدای رييس جمهورم. عقلم به اندازهای بود که بگويم من را تاييد نمیکنند. اما میدانستم يک نقطه عطف تاريخ ايران است و نبايد آن انتخابات تحريم میشد که شد متاسفانه نتيجهاش احمدینژاد شد و پشت سر احمدینژاد میبينيم که چه شد.
من اصولا تحريم را به عنوان يک بیعملی میبينم. اينهايی که میگويند نمیدانم تحريم فعال و تحريم از اين حرفها، درست از همان هايی اند که تحريمهای آمريکا را میگفتند تحريمهای هدفمند. میگفتيم بابا تحريم، تحريم است. هدفمند ندارد، هميشه منتهی به جنگ میشود. تحريم نکن. بنابر اين تحريم اصولا چه فعال و غير فعال يک بیعملی است و متاسفانه نتيجه بد میدهد.
نکته دوم اينکه انتخابات در تاريخ ايران مخصوصا در سی سال گذشته که انتخابات در ايران بوده پاشنه آشيل اين حکومت بوده. هر چيز مثبتی را که در اين سی سال گذشته داشتيم از دل انتخابات درآمده نه از دل تحريم. بر عکس از دل تحريم هميشه چيزهای بد درآمده.
نکته ديگر اينکه گزينه ديگری اين دوستان ندارند. واقعا ندارند. کسی که امروز تحريم میکند بايد به من بگويد چه میخواهد. اين جامعه بايد عوض شود. میخواهد چه جوری اين را عوض کند. با جنگ، با انقلاب ديگر، با چه؟ من هم مثل دوستانی که دارند صحبت میکنند و دوستان ديگر میفهمم که اين جمهوری اسلامی يک سيستم بسيار بسيار مشکلی است و يک جريان بسيار غير دمکراتيکی است، انتخابات آزاد را اجازه نمیدهد و هزار مشکل ديگر داريم.
میخواهم بگويم تفاوتم با آقای مهتدی و ديگران اين نيست که نمیبينم اينها چه نيروهايی اند و مسالهشان چيست و اين انتخابات آزاد نيست. اما در عين حال واقعا گزينه بهتری نمی بنيم و فکر میکنم شايد ورود به اين انتخابات نه فقط به عنوان رایدهنده، ما بايد يک وضعيتی به وجود بياوريم که به عنوان کسی که به عنوان نيروی فعال میخواهد رای بگيرد هم وارد اين ميدان شود حتی اگر ما را تصويب نکنند. وقتی که ما میرويم آنجا و ما را تصويب نمیکنند ما که نمیبازيم آن میبازد. کسی که مرا تاييد نمیکند آن میبازد.
نيروی سبز آقای خاتمی و آقای هاشمی و امثال آن بزرگترين ايرادشان اين است که نرفتند ثبت نام کنند که آنها تاييدش نکنند. نيروهای ديگری هستند که بايد بروند آنجا و بگويند ما هستيم. بگذار جمهوری اسلامی آنها را تاييد نکند. جمهوری اسلامی میبازد. آقای خاتمی که نمیبازد که تاييد نمیشود. متاسفانه آقای خاتمی و دوستان ديگر صرفا به خاطر اينکه دوستان شان در زندان هستند میگويند ما نمیکنيم... انگار که از تمام هشتاد ميليون آدم در ايران فقط همين ۲۰۰ يا ۳۰۰ نفری اند که در زندان اند يا ۱۰۰۰ نفر يا ۲۰۰۰ نفر يا ۵۰۰۰ نفر... خيلی متاسفم برای زندانيانی که مورد احترام من اند و خيلی هم دوست دارم که فردا اينها آزاد شوند. اما دنيا و ايران نبايد متوقف شود به خاطر اينکه ما زندانی سياسی داريم.
اين جامعه اصلا درست بر عکس کار میکند. میگويد من زندانی سياسی دارم در انتخابات نمیآيم. میگويد خيلی خوب تو توی انتخابات نيا من انتخابات را میبرم و زندانی سياسیات هم در زندان میماند. اين اشتباه است. نکته ديگر که بگويم متاسفانه اينهايی که تحريم میکنند مخصوصا جناح اصلاحطلب و روحانيت و حکومت اينها يک برنامه ملی نداشتند و ندارند.
تحريم برايشان جناحی است. اين دوستان اين آقايان اين رهبران ملی عمل نمیکنند. اينها جناحی فکر میکنند. در اين انتخابات هم اينها دارند جناحی برخورد میکنند. اگر من میدانستم که يک جريان ملی است و میخواهد به اين انتخابات به عنوان جريان ملی نگاه کند و آن را تحريم کند من از اولين کسانش میبودم.
آقای مهتدی، مطالب زيادی آقای اميراحمدی و خانم محمدی گفتند. پرسش من اين است که شما که در موارد زيادی انتخابات را تحريم کرديد چه نتيجهای از اين تحريم گرفتيد و اين نتيجهها را کجا میشود ديد؟
تصويری داده میشود از اينکه گويا ما مردم ايران و جامعه ايران در مقابل دو انتخاب مخير است که کدام يک از اين شقها يا گزينهها را در پيش میگيرد.
يکی اينکه انتخاباتی هست و شما میرويد و تاثيرگذاری میکنيد و سياستهايی را که دوست داريد توسط نمايندگانتان اعمال میکنيد و غيره و سياست دوم هم اين است که به هيچ عنوان نمیکنيد و قهر میکنيد و از مشارکت سياسی خودداری میکنيد. اصلا صورت مساله اين طور نيست.
بحث بر سر اين نيست که ما تحريم میکنيم. اصلا بحث اصلی عبارت از اين نيست که ما چرا خواهان مشارکت سياسی نيستيم. ما خواهان مشارکت سياسی هستيم. ولی جامعه ايران دچار يک انسداد فطری است. از مشارکت سياسی من و شما جلوگيری میشود. با زور، با تقلب، با محروميت، با ممنوعيت، با فقدان آزادی احزاب، با فقدان آزادی بيان، با فقدان آزادی مطبوعات و ممنوع کردن همه اينها و به زندان انداختنها و ساير سرکوبهايی که همه میدانند از اين طرق جامعه ايران را دچار انسداد کردهاند. امکان مشارکت سياسی را بستند. به اين دليل ما محروم شدهايم از مشارکت سياسی. محروم شديم از شرکت در انتخابات. اين طور که نيست که ما قهر کرديم از جامعه خودمان و مشارکت سياسی. صورت مساله واقعی اين است. بنابراين بحث بر سر اين نيست که چرا ما نبايد شرکت کنيم. نمیگذارند شرکت کنيم. نگذاشتهاند شرکت کنيم.
سابق يک عدهای از خودیها را میگذاشتند و مدتی است در اين سالهای اخير جمهوری اسلامی از بعد از بر سر کار آمدن آقای خاتمی، اين حاکميت و آقای خامنهای و سپاه پاسداران و آنهايی که ارگانهای واقعی قدرت در ايران اند پشت دستشان را داغ کردهاند که ديگر به هيچ انتخاباتی حتی با آن استانداردهای محدود مجال ندهند برای اين که به گفته خود ايشان انتخابات يک چالش امنيتی شده برای جمهوری اسلامی.
بنابر اين بحث بر سر محروميت بزرگ است، ممنوعيت بزرگ است از مشارکت سياسی و دقيقا همين عامل است که خانم مليحه محمدی و گرايش و دوستان او را با من و همگرايشهای من و دوستان من يکی کرده. يک کاسه کرده. برای اين که چارهای جز تحريم نيست. همه راهها را برای مشارکت بستهاند. صورت مساله واقعی اين است.
بازهم همين پرسش مطرح میشود اگر تحريم بکنيم چه کاری میتوانيم بکنيم؟
به نظر من اين تحريم، مشروعيت جمهوری اسلامی را زير سووال میبرد. اين به نظر من يک پيام سياسی است. و گرنه خواست انتخابات آزاد، خواستی است فوقالعاده مشروع و خواستی است متحد کنند و خيلیها را میتواند دور خود جمع کند و خواست بهجايی است.
خانم محمدی، آقای مهتدی میگويند که حاکميت است به ما اجازه شرکت در انتخابات را نمیدهد و امکانات را برای شرکت در انتخابات بسته. پرسش اين است که مشخصا در اين دوره چه نتيجهای از اين تحريم «يکباره» (اگر بخواهيم اسم بگذاريم) میشود گرفت و چه فرقی دارد با تحريمهای هميشگی نيروهای سياسی؟
وجه نفس تحريم را به درستی آقای اميراحمدی گفتند که آن هم تاريخ مشخصی دارد. وقتی برای اولين بار قهر کردند، اصلاحطلبان شورای شهر تهران را سپردند به دست آبادگران که زمينهساز انتخاب شهرداری احمدینژاد و بعد رييس جمهوری احمدینژاد شد. در دور دوم هم که مردم شرکت کردند شايد پراکندگی آرای اصلاحطلبان بود که يکی از موجبات بالا رفتن آقای احمدینژاد شد در انتخابات قبلی...
من برگردم اول به صحبت آقای اميراحمدی که به نظرم تفسير درستی نکردند از وضعيت اصلاحطلبان که در حال حاضر چه میتوانند بکنند. در انتخابات قبلی که انتخابات رياست جمهوری بود ديديد که آقای خاتمی و به تبع آقای خاتمی، آقای موسوی و ديگر اصلاحطلبان بسيار فعال بودند. در اين انتخابات هم اگر امکان اين وجود داشت که نمايندگان شناخته شده اصلاحطلبان در بيرون بتوانند وارد شوند شايد سناريوی ديگری نوشته میشد.
ايراد آقای اميراحمدی به خاتمی و موسوی و ديگران درست نيست برای اين که نيروی فعاله اصلاحطلبان اصلا نه اينکه بروند رد شوند، در زندان اند اغلب يا در تبعيد اند. مساله اين است. فردا که انتخابات رياست جمهوری شود من مطمئنم که دوباره همان شرايط فراهم خواهد آمد.
اصلاحطلبان «قدرتطلب» بودند. اصلاحطلبی برای کل جامعه است نه برای يک گروه سياسی. اين هم که الان اينها با چند نفر در زندان تمام میشوند برای همين است که اينها نيروهای جناحی بودند نيروهای ملی فراگير نبودند. فقط فراگيریشان در اين بود که مردم را به عنوان رایدهنده نگاه میکردند. نه به عنوان نيروهايی که بيايند آدم بشوند در جريان دموکراتيک و سياسی و اينها. ما همهاش میگوييم ما شکست خورديم. هيچکس نمیآيد بگويد چرا ما به اينجا رسيديم. چرا آدمی مثل مصباح بايد همه ما را مات کند. چرا بايد نيروهای مذهبی راست اين همه در جامعه ايران فعال شوند و قدرتمند شوند و قوی شوند و سپاه و بسيج مملکت را بتواند بگيرد؟ مشکل از ماست. مشکل اين است که ما کم تدبير، آنها با تدبير، آنها آدمهايی بودند که برنامهريزی کردند و ما همهاش با هم دعوا کرديم.
حرف من هم اينجا با حرف آقای مهتدی اين تفاوت را دارد که من اگر امروز به تحريم روی آوردم به دلايلی است که گفتم. هنوز هم فکر میکنم اگر فردا علی مطهری برود مجلس، يا افروغ برود يا کاتوزيان شرايط ديگری هست تا اينکه رسايی و روانبخش بروند. اما امروز اولا يک جنبش با قدرت و يک جنبش نام و نشان دار وجود دارد که عدم شرکت اش يک حرف سياسی است. عدم شرکت جنبش سبز يک بيان است و يک بيان سياسی است. حکومت میبيند صندوقهايی را که به هر دليل خالی شدهاند. جهان میبيند که اصلاحطلبان اگر اين هنر را داشتند که آدمهايی را برای اولين بار در تاريخ جمهوری اسلامی در تاريخ زندگیشان پای صندوقهای رای بياورند خوب اصولگرايان هم میبينند. هنری که به خرج دادند اين است که آدمهايی برای اولين بار تحريم میکنند. اين يک کميت و يک کيفيت باارزش است. يک بيان سياسی است. نه جنجال دارد نه مسايل ديگر. مصالح ملی هست...
به هر حال آقای اميراحمدی، يک سياست استراتژيک «نه» به انتخابات و يک سياست تاکتيکی «نه» به انتخابات و بحث شما که بايستی در اين انتخابات شرکت کرد و به سهم خود در سرنوشت دخالت داشت... منتها آقای مهتدی میگويند ما را راه نمیدهند. ما میخواهيم شرکت کنيم. ولی راهمان نمیدهند. به همين دليل هم ما نمیرويم اصلا.
اولا اگر شرکت کنيم نه به عنوان رایدهنده... متاسفانه اينجا مفهوم انتخابات اينجا رایدهنده شده. رایدهنده دارد تحريم میکند. رایدهنده دارد شرکت میکند...
خوب اين که از قبل معلوم است آقای اميراحمدی، که صلاحيت شما را يا ديگران را قبول نمیکنند. يعنی صلاحيت شما را رد میکنند.
مشکل ما اين است که فرهنگ سياسی ايران هيچ اعتقادی به روند ندارد و به نتيجه فکر میکند. دوست عزيز، بگذاريد برای يکبار در تاريخ زندگیمان به «روند» هم فکر کنيم. به روند هم ارزش بدهيم. میرويم هزارها نفر ثبت نام میکنيم و رد صلاحيت میشويم.
از همان وقتی که انتخابات را شروع میکنی و توی خيابان میروی و به مردم میگويی تا رد صلاحيت میشوی خودش يک دنيا میتواند اتفاق بيافتد. اصولا در روندهاست که جريانهای دموکراتيک شکل میگيرد نه در نتيجهها. بنابراين ما متاسفانه در فرهنگ سياسی خود احترامی به روند نداريم و همهاش به نتيجه فکر می کنيم که میبريم يا میبازيم. تصويب میشويم يا نمیشويم. دوم خانم محمدی حرفی زد که واقعا متاسف شدم. ايشان گفت اصلاح طلبان نمیتوانند شرکت کنند برای اين که رهبرانشان يک سری تبعيدند يک سری زندان اند. وای به حال يک نيروی سياسی که با رفتن تعدادی از رهبرانش به تبعيد و زندان تمام شود. واقعيت همين است که ايشان گفت. اصلاحطلبی همهاش در ايران ۲۰۰ نفر آدم بوده. ۳۰۰ نفر آدم بوده. يک جامعه فراگير نبوده و به همين دليل به اين شکل درآمده که میگويد حتی آدم ديگر من ندارم توی خيابانها بروم و خودم را آفر کنم. اولا خود آقای خاتمی آنجاست و کلی... آقای نوری آنجاست و هزاران نفر آنجايند. حتی آنهايی هم که زندان هستند میتوانند خودشان را از زندان کانديدا کنند. میخواهم بگويم بحث مفصلتری میشود در اين مورد کرد.
سووال ديگر اين است که اصلا چرا اين نيروهايی که هشت سال هم قوه مجريه را داشتند و هم قوه مقننه را داشتند الان در زندان اند و دارند تحريم میکنند. اينها در هشت سال چه کار میتوانستند بکنند که نکردند و به اين روز افتادند. میدانيد چرا؟ برای اينکه آدمهايی مثل من و شما را نياوردند وسط. اصلاحطلبان خيلی عذر میخواهم «قدرتطلب» بودند. اصلاحطلبی برای کل جامعه است نه برای يک گروه سياسی. اين هم که الان اينها با چند نفر در زندان تمام میشوند برای همين است که اينها نيروهای جناحی بودند نيروهای ملی فراگير نبودند. فقط فراگيریشان در اين بود که مردم را به عنوان رایدهنده نگاه میکردند. نه به عنوان نيروهايی که بيايند آدم بشوند در جريان دموکراتيک و سياسی و اينها. ما همهاش میگوييم ما شکست خورديم. هيچکس نمیآيد بگويد چرا ما به اينجا رسيديم. چرا آدمی مثل مصباح بايد همه ما را مات کند. چرا بايد نيروهای مذهبی راست اين همه در جامعه ايران فعال شوند و قدرتمند شوند و قوی شوند و سپاه و بسيج مملکت را بتواند بگيرد؟ مشکل از ماست. مشکل اين است که ما کم تدبير، آنها با تدبير، آنها آدمهايی بودند که برنامهريزی کردند و ما همهاش با هم دعوا کرديم.
آقای اميراحمدی، وقت مان متاسفانه دارد تمام میشود. جمعبندی کنيد در يک دقيقه.
واقعيت اين است که چه اين انتخابات را تحريم کنيم بين ۴۰ تا ۵۰ درصد مردم ايران شرکت میکنند. اين نيست که ما بگوييم مردم برويد در خانههای تان بنشينيد و مردم بروند در خانههای شان بنشينند. متاسفانه اين جوری نيست و متاسفانه آن مشروعيتی که ازش حرف میزنند و به آن معنايی که دارند میگويند نخواهد شد. برای اينکه انتخابات مجلس در ايران يک انتخابات محلی است. يک انتخابات شخصی است. اين جوری نيست که يک انتخابات ملی نيست که بگوييم تحريم بکنيد و به آقای احمدینژاد رای ندهيد و مردم ندهند.
انتخابات مجلس در دهات و روستاها و شهرهای کوچک و محلههای تهران و اين ور و آن ور انتخاب میشود. اين تحريم هم شکست میخورد. از دو جهت. هم از نظر کيفيت و هم از نظر کميت. يعنی از تويش آقای مصباح درمیآيد. اين کيفيت اش. کميت اش هم اين است که آن چيزی که ما فکر می کنيم مردم میروند توی خانههای شان مینشينند اتفاق نمیافتد.
آقای مهتدی؟
انتخابات آزاد و مشارکت سياسی حق بیچون و چرای شهروندی مردم ايران است و بايستی بتوانند شرکت کنند. رژيم جمهوری اسلامی در گذشته عده ای را و به تدريج عده بيشتر و بيشتری را از اين حق مشارکت محروم کرده و نتيجهاش اين تحريم گسترده سياسی است که امروز میبينيم. اين که انتخابات مجلس محلی تر است و بنابراين ميزان مشارکت اش متفاوت است از انتخابات رياست جمهوری البته به جاری خود درست است ولی اين مساله را که جامعه توسط رژيم حاکم دچار انسداد سياسی شده رد نمیکند و اهميت يک تحريم گسترده و فعال را به نظر من رد نمیکند.
اين نکته که اشاره میکنند جنبش سبز نتيجه شرکت مردم به خصوص مردم تهران و شهرستانهای بزرگ در انتخابات بود بله، نتيجه عدم پذيرش نتيجه انتخابات بود. يعنی به يک معنی سر بر آوردن جنبش سبز نشانه ابطال انتخابات نوع جمهوری اسلامی بود و به همين دليل مردم به خيابان ريختند.
خانم محمدی، در يک دقيقه چه پيشبينی میکنيد از انتخابات روز جمعه؟ يعنی ميزان تحريم چقدر خواهد بود و ميزان مشارکت را چطور حدس میزنيد؟
بين ۴۰ تا ۵۰ درصد شرکت خواهند کرد. من در اين مورد توهمی ندارم. من گفتم اين حرکت يک حرکت سياسی است. بيان دارد. بيان اش با ارزش است. تاريخی است. انتخابات دوم خرداد و انتخابات ۲۲ خرداد، آقای مهتدی، دو وجه داشت. يا بايد خاتمی میآمد سر کار يا نمیآمد. يا ميرحسين میآمد يا نمیآمد. اگر ميرحسين میآمد جنبش ارتقاء پيدا کرده بود و حکومت ديگری داشتيم. وقتی نيامد جنبش سبز متولد شد. بنابراين امر درست بود شرکت. شما فقط به دنبال وجوه نفی میگرديد.
کارگران ایران و وعده های انتخاباتی
مجله هفتگی «کارنامه» که روزهای دوشنبه از راديو فردا پخش و روزهای سه شنبه تکرار می شود، به مسايل هفت ميليون و ۵۰۰ هزار کارگر ايرانی می پردازد که با خانواده های شان حدود ۳۰ ميليون نفر از جمعيت ايران را تشکيل می دهند.
در اينجا به اطلاع مخاطبان برنامه کارنامه می رسانیم به دليل تغييراتی که قرار است در ساختار و مدت زمان برنامه های راديو فردا داده شود، بخش تاريخچه جنبش سنديکايی حذف می شود.
اخبار
عبدالرضا شيخالاسلامی، وزير تعاون، کار و رفاه اجتماعی، اعلام کرد طرح تغيير قانون کار با اتفاقنظر نمايندگان کارگری و کارفرمايی نهايی شد.
اين موضوع در حالی ابراز شده است که بسياری از تشکل های غير دولتی کارگری به جلسات بررسی طرح دولت برای تغيير قانون کار دعوت نشده بودند. همين تشکلهای کارگری تغيير قانون کار را به زيان کارگران دانسته اند.
در اين ميان، عبدالرضا شيخالاسلامی پيش بينی کرد طرح دولت برای تغيير قانون کار به سرعت در مجلس به تصويب خواهد رسيد.
***
مجله هفتگی «کارنامه»: کارگران ایران و وعده های انتخاباتی
اتحاديه آزاد کارگران ايران گزارش داد که بيش از ۱۰۰ تن از کارگران کارخانه چينی اسپيدار در پی بد قولی مقام های فرمانداری و فرمانده نيروی انتظامی اين شهر برای پرداخت حقوق های معوقه شان، پای پياده از شهر صنعتی کاوه به سمت شهر ساوه راهپيمايی و در مقابل فرمانداری ساوه تجمع کردند.
به دنبال اين تجمع، به کارگران چينی اسپيدار گفته شد که تا چند روز آينده مطالبات خود را دريافت خواهد کرد.
***
۷۰ تن از نيروهای يک شرکت خدماتی هواپيمايی کشور در اعتراض به وضعيت قرارداد خود در مقابل ساختمان وزارت راه و شهرسازی در تهران تجمع کردند.
به گزارش خبرگزاری ايلنا، تجمع کنندگان خواستار آن بودند که قراردادشان بر اساس مصوبه هيات وزيران، از قرارداد پيمانی به قرارداد مستقيم با شرکت ايران اير تبديل شود.
***
کميته هماهنگی برای کمک به ايجاد تشکلهای کارگری گزارش داد حدود ۳۰۰ تن از اعضای کانون بازنشستگی کشوری که اکثر آنان از معلمان بازنشسته و بازنشستگان اداره راهآهن بودند، در مقابل دفتر رياست جمهوری تجمع کردند.
تجمع کنندگان به پرداخت نشدن سنوات معوقه خود از سال ۸۶ و همچنين افزايش نيافتن پلکانی حقوق خود اعتراض داشتند.
***
آقايار حسينی، دبير اجرايی خانه کارگر اهواز، گفت: جمعی از کارگران کارخانه قند و تصفيه شکر اهواز در مقابل استانداری خوزستان در اين شهر تجمع اعتراضآميزی برگزار کردند.
به گزارش خبرگزاری ايلنا، او افزود: ۱۷۰ کارگر کارخانه قند و تصفيه شکر اهواز از آذرماه سال گذشته تاکنون حقوق، عيدی و پاداش خود را دريافت نکردهاند؛ ضمن آن که به دليل عدم پرداخت حق بيمه کارگران از سوی کارخانه، کارگران با مشکل تمديد نشدن دفترچههای بيمه خود نيز مواجه هستند.
***
محمد يار احمديان، رئيس مجمع عالی نمايندگان کارگر کشور، گفت: طبق قانون کار بايد حداقل معيشت يک خانوار ۴ نفره کارگری تامين شود.
به گزارش خبرگزاری ايلنا، وی با اشاره به اين که در ماه های گذشته قيمت ارز ۶۰ درصد افزايش داشته است، گفت: هزينه های خانوار نيز در دو سال گذشته افزايش داشته است.
بر اساس ماده ۴۱ قانون کار، دستمزد کارگران هر ساله بايد بر اساس نرخ تورم و سبد معيشت خانوار تعيين شود.
***
محمد احمدی، عضو شورای عالی کار، اعلام کرد: دستمزد کارگران هر ساله بر اساس مصلحت و اوضاع و احوال اقتصادی تعيين میشود.
او به خبرگزاری ايلنا گفت در هيچ دورهای ابتدايی ترين خواسته کارگران در خصوص تعيين مزد در شورای عالی کار لحاظ نشده است.
آقای احمدی گفت: دستمزد کارگران بايد براساس حداقل خط فقر در سال آينده تعيين شود.
***
علی اکبر خبازها، ریيس کانون عالی بازنشستگان و مستمری بگيران سازمان تامين اجتماعی، در مورد افزايش مبلغ عيدی بازنشستگان گفت: تاکنون چند بار با وزير تعاون، کار و رفاه اجتماعی مکاتباتی انجام داده و پيشنهاد کرده ايم که عيدی بازنشستگان و مستمری بگيران تامين اجتماعی همانند کارگران معادل دو ماه حقوق شان محاسبه شود.
به گزارش خبرگزاری مهر، او افزود: اما متاسفانه تاکنون پاسخی از سوی وزير تعاون، کار و رفاه اجتماعی داده نشده است.
***
پرويز احمدی پنجکی، ریيس انجمن بازنشستگان جامعه اسلامی کارگران، گفت: ۷۰ درصد بازنشستگان تامين اجتماعی زير خط فقر هستند.
به گزارش خبرگزاری مهر، وی افزود: اين افراد ماهيانه حدود ۴۰۰ هزار تومان حقوق دريافت می کنند که اين مبلغ بسيار ناچيز است.
***
مجيد موسويان، سرپرست سازمان تامين اجتماعی، در مورد انتظار بازنشستگان برای افزايش عيدی گفت: حقوق و عيدی بازنشستگان براساس منابع سازمان تامين اجتماعی پرداخت میشود و هرچه منابع بيشتر باشد پرداختها نيز افزايش پيدا میکند.
به گزارش خبرگزاری مهر، او افزود: عيدی بازنشستگان بايد در دولت به تصويب برسد و هر موقع دولت به ما تکليف کند نسبت به اجرای آن اقدام میکنيم.
***
کريم سلحشور، معاون توسعه منابع انسانی و مديريت وزير نفت، با بیان اینکه با نيروهای پيمانکار، قراردادهای موقت يک ساله به صورت مستقيم امضا خواهد شد و افزود: داشتن حداقل مدرک کاردانی، کار کردن در فعاليتهای تخصصی و داشتن يک سال سابقه کار، از شرايط عقد قرارداد مستقيم با نيروهای پيمانکاری است.
به نوشته پايگاه اطلاع رسانی وزارت نفت، وی درباره تفاوت قراردادهای کار مدت موقت يک ساله با قراردادهای مدت معينی که هم اکنون در صنعت نفت امضا میشود، گفت: در قراردادهای مدت معين، فرد بايد در سمت سازمانی باشد تا با او قرارداد بسته شود. در حالی که در قراردادهای جديد، با فرد به عنوان کاری که در حال انجام آن است قرارداد بسته میشود.
معاون توسعه منابع انسانی و مديريت وزير نفت درباره وضعيت افرادی که شرايط لازم را برای امضای قرارداد مستقيم با صنعت ندارند، افزود: اين افراد در قالب شرکتهای تعاونی ساماندهی خواهند شد.
به گفته کريم سلحشور، شمار نيروهای پيمانکار شاغل در صنعت نفت، نزديک به ۱۶۰ هزار تن و شمار نيروهای رسمی صنعت بيش از ۹۰ هزار تن است.
***
بيش از ۸۰ تن از کارمندان مرکز اطلاعات تلفنی ۱۱۸ کرمان به علت پرداخت نشدن حقوق و عيدی و مزايای سال گذشته خود دست از کار کشيدند و در محوطه مرکز مخابرات تجمع کردند.
به گزارش خبرگزاری ايلنا، يکی از معترضين گفت: فقط ۱۶ روز بيمه برای اين کارمندان رد میشود و آنان بايد بقيه بيمه خود را از حقوق ۲۰۰ هزار تومانی شان پرداخت کنند و در نتيجه ۱۵۰ هزار تومان برای اين کارمندان باقی می ماند.
بر اساس اين گزارش مسئولين با حضور در ميان کارمندان قول دادند تا روز ۲۰ اسفند، تمامی معوقه ها پرداخت شود.
***
حدود ۷۰ تن از کارگران اخراجی قرارگاه سازندگی قائم در مقابل درب اين قرارگاه دست به تجمع زدند و خواهان دريافت مطالبات خود شدند.
به گزارش اتحاديه آزاد کارگران ايران، ۳۵۰ کارگر قرارگاه سازندگی قائم عيدی و پاداش دو سال گذشته و به علاوه حق سنوات و نزديک به دو ماه حقوق خود را دريافت نکرده بودند.
اين کارگران به دليل پرداخت نشدن حق بيمه شان توسط کارفرما، از دريافت بيمه بيکاری نيز محروم شده اند و شکايت آنها به اداره کار شهر ری نيز نتيجه نداده است زيرا مسئولين اين اداره به کارگران شاکی گفته اند نمی توانند به اين شکايت رسيدگی کنند.
***
سايت قانون آنلاين گزارش داد که پرداخت نشدن چهار ماه حقوق رانندگان سرويسهای مدارس استثنايی موجب تعطيلی برخی از اين مدارس شد.
اين موضوع باعث شد که اين رانندگان يک روز از سرويسدهی به دانشآموزان معلول برخی مدارس استثنايی در جنوب تهران خودداری کردند و خواستار رسيدگی وزارت آموزش و پرورش به مشکل خود شدند.
آنها هفته گذشته به مدارس اعلام کرده بودند که در اعتراض به وضعيت حقوق خود از ابتدای هفته جاری کار نخواهند کرد و تا حل نشدن مشکل شان از سرويسدهی به دانشآموزان خودداری خواهند کرد.
***
۲۰۰ کارگر شرکت پيمانکار خط سه مترو تهران به مدت دو روز در اعتراض به عدم دريافت شش ماه حقوق دست به اعتصاب زدند.
به نوشته سايت قانون آنلاين، اين کارگران در مقابل شرکت "سابير بينالملل"، پيمانکار حفاری خط سه ، تجمع کردند و خواستار پرداخت معوقات خود شدند.
***
محمد حسن زدا، مديرکل درآمد حقبيمه سازمان تأميناجتماعی، خبر داد که ۴۰۰ هزار کارگر ساختمانی در کل کشور تحت پوشش بيمه قرار گرفته اند.
به گزارش خبرگزاری مهر، او با اشاره به اين که داشتن کارت مهارت از سازمان فنی و حرفه ای تنها شرط بيمه کارگران ساختمانی است، گفت: در صورت تامين اعتبارهای لازم و تصويب دولت، سال آينده نيز ۲۰۰ هزار کارگر ساختمانی ديگر تحت پوشش بيمه قرار می گيرند.
***
کارخانه "بهينه تکنيک" در شهر صنعتی کاوه ۱۰۰ تن از کارگران خود را اخراج کرد.
به گزارش اتحاديه آزاد کارگران ايران، مسئولين بهينه تکنيک به کارگران گفته اند به دليل اينکه کارخانه سايپا، قطعات توليد شده اين کارخانه را تحويل نمی گيرد، تعداد ديگری از کارگران اخراج خواهند شد.
اين کارخانه توليد کننده قطعات پرايد و ماشين های سبک است.
***
کارخانه چدن پارس در شهر صنعتی کاوه ۷۰ کارگر خود را اخراج کرد.
به گزارش اتحاديه آزاد کارگران ايران، اين کارگران به دليل داشتن قرارداد موقت و اخراج پيش از موعد يک ساله، قادر به دريافت بيمه بيکاری نيستند.
***
چنگيز قاسمی، عضو هيئت مديره کانونعالی شوراهای اسلامی کشور، هشدار داد که کارخانه های توليد کبريت تبريز در معرض تعطيلی قرار دارند و گفت به اين ترتيب ۱۳۰۰ کارگر کار خود را از دست خواهند داد.
به گزارش خبرگزاری ايلنا، وی گفت: اين کارخانه ها به دليل افزايش قيمت حامل های انرژی و قاچاق کبريتهای غيراستاندارد در معرض تعطيلی قرار دارند.
گزارش
با نزديک شدن به زمان انتخابات ۱۲ اسفند مجلس شورای اسلامی، گروه هايی که خواستار شرکت در اين انتخابات هستند اقدام به صدور اعلاميه، مصاحبه مطبوعاتی و برگزاری جلسه می کنند.
در اعلاميه ها، مصاحبه ها و سخنرانی های نامزدهای اين گروهها وعدههای انتخاباتی متعددی داده شده است.
در اين ميان کارگران که با خانواده های شان حدود ۳۰ ميليون نفر از جمعيت ايران را تشکيل می دهند، از جمله اقشاری هستند که در اين وعده ها مورد توجه گروه های رقيب در انتخابات مجلس قرار گرفته اند.
در همين خصوص، خبرگزاری های ايران همزمان با گمانه زنی در مورد «حضور گسترده مردم» در انتخابات ۱۲ اسفند، اقدام به انتشار گزارشها و اخباری در مورد «حضور گسترده کارگران» در انتخابات مجلس کرده اند.
برای مثال کيوان گودرزی، ریيس کميته تبليغات ستاد انتخابات استان مرکزی، گفت: «صنعتگران، شامل بدنه فنی و مهندسی و کارگران در اين استان آماده حضور پرشور در انتخابات هستند.»
با اين حال کمتر به اين موضوع پرداخت شده است که سهم مجلس در حل مشکلات صنفی کارگران و يا تحقق خواسته های صنفی شان چقدر بوده است؟
به عقيده علی لاريجانی، رييس مجلس، در مجلس هشتم اقدامات مثبتی برای گسترش رفاه در جامعه کارگری انجام شده است.
آقای لاريجانی در اين ارتباط به مواردی مانند تصويب بيمه برای قالی بافان و کارگران ساختمانی در مجلس و تلاش اين قوه برای تصويب بيمه بيکاری اشاره کرده است.
اما ولیالله صالحی، مشاور ارشد کانون عالی شوراهای اسلامی کار، که در قانون کار و از سوی دولت به رسميت شناخته شده است، گفته است: کارهايی که در مجلس صورت گرفته نسبت به کارهايی که بايد بشود، خيلی کم است.
او در اين ارتباط به مسائلی مانند اشتغال، معيشت و رونق اقتصادی خانوارهای کارگری اشاره کرده است.
صادق کارگر، فعال سنديکايی در نروژ، در اين مورد به راديو فردا میگويد: «قوانينی که تا کنون مجلس تصويب کرده به ضرر جامعه و به ضرر کارگران بوده است. در مورد برخی قوانين مانند کارگران فصلی هم که اصلا اجرا نشده است. اصلا مشخص نيست نيت مجلس اين بوده که خدمت کند يا میخواسته اعتراضات کارگری را از اين طريق به واسطه قانون کار تعديل کند.»
علی مبارکه، عضو اتحاد بين المللی برای حمايت از کارگران ايران، مقيم سوئيس، نيز بر اين باور است که مجلس هشتم دستاوردهای قابل ملاحظه ای برای کارگران نداشته است و به راديو فردا میگويد: «دغدغه مجلس اين نبوده که به مسايل کارگران و مزدبگيران توجه کند. بيشتر مسايل مجلس، درگيري های داخلی و درگيری دولت با مجلس بود و کارهايی که در ارتباط با منافع جناحی انجام میشد. همين مجلس با وجودی که میداند تشکلات کارگری برای کارگران چه ارزشی دارد و همين آقايانی که امروز دارند از موضع مخالف جناحهای ديگر برای تبليغات انتخاباتی خود صحبت میکنند، خودشان مخالف تشکلات کارگری بودند. وقتی ما تشکلات کارگری نداريم چطور میتوانيم بررسی کنيم کارگران چه میخواهند.»
در اين حال همزمان با نزديک شدن به روز برگزاری انتخابات مجلس شاهد اعلام موجوديت گروه های کارگری جديدی هستيم.
از جمله اين گروه های تازه تاسیس، «جبهه فراگير کارگری شيفتگان ولايت» است که با انتشار بيانيه ای وعده داده است که گامهای اساسی برای تحقق خواستهها و آرزوهای بازنشستگان بر خواهد داشت. همچنين جبهه متحد اصولگرايان نيز اقدام به برپايی يک همايش کارگری کرد.
عليرضا زاکانی، ریيس ستاد انتخابات اين جبهه، در اين همايش که به گفته او يک نماينده از جامعه کارگری شرکت داشت، گفت: قصد جبهه متحد اصولگرايان اين است که بتواند حداقلها را برای ايجاد ثبات در بازار و ايجاد اشتغال و توليد داخلی فراهم کند.
نکته قابل توجه در مورد اين دو تشکل آن است که اشاره ای به دستمزدهای پايين کارگران، تعطيلی کارخانه ها و اخراج های دسته جمعی کارگران، تغيير قانون کار به زيان کارگران و مواردی از اين دست نشده است.
بيژن حکمت، از مرکزيت سازمان جمهوريخواهان ايران، مقيم پاريس، در اين باره به راديو فردا میگويد: «نگاهی که اکنون به جماعت کارگری میشود به دليل سهم عمده آنها يعنی حدود هفت ميليون جمعيت کارگری ما است که با احتساب خانوادههای شان تقريبا نيمی از جمعيت ايران را تشکيل میدهند. بالا رفتن قيمت ها و عدم کفاف مبلغ يارانهها برای پر کردن افزايش قيمت ها به ويژه در ميان کارگران شهری قابل توجه است. ممکن است يارانهها در روستاها و شهرهای کوچک تا حدودی توانسته باشد گرانی را تعديل کند ولی در جمعيت کارگری اين طور نبوده است. کوشش اينها برای جلب کارگران به هيچ عنوان متمرکز بر مسايل و مشکلات کارگری و پيش کشيدن يکی دو راه حل برای حل مشکلات فوری کارگران پيمانی و قراردادی نيست.»
صادق کارگر، فعال سنديکايی در نروژ، نيز ايجاد چنين گروههايی را تبليغاتی ارزيابی می کند و می افزايد: « آقايان نگران اين هستند که به خاطر وضعيتی که در جامعه پيش آوردهاند، اعتراضات و جنبش کارگری اوج گيرد و کارگران مطالبات شان را مطرح کنند. برای اين که بتوانند پيشاپيش به مقابله با اين مطالبات بروند و اذهان کارگران را منحرف کنند اين جريانات را به نام کارگر راه انداخته اند و به نظر من اقدامات شان بسيار محدود خواهد بود. اگر راست میگويند چرا نمیگويند به چه دليلی میخواهند قانون کار را حذف کنند.» در همين حال، خانه کارگر اعلام کرده است در انتخابات شرکت می کند و گفته است هرگز از مرزهای شرعی و قانونی و خطوط قرمز عبور نخواهد کرد.
اين تشکل کارگری که فعاليت اش بعد از انقلاب ۲۲ بهمن سال ۵۷ به رسميت شناخته شد، گفته است که پيوسته مدافع حقوق کارگران در بخشهای صنفی، سياسی و اجتماعی خواهد بود و تلاش معترضان سياسی و منحرفين و معاندين موجب خستگی و توقف فعاليت اش نخواهد شد.
علی مبارکه ضمن اين که تاسيس گروه های جديد کارگری در آستانه ۱۲ اسفند را تلاش برای گرم کردن فضای انتخابات مجلس و به گفته او «فريب دادن کارگران و ديگر اقشار فرودست جامعه ايران» می داند، درباره شرکت خانه کارگر در انتخابات مجلس چنين اظهار عقيده می کند: « اينها پنج دوره است که نماينده مجلس هستند. اينها بايد به کارگران پاسخگو باشند که چه طرح هايی را به نتيجه رساندند که امروز دارند اين همه به کارگران سفارش می کنند اگر می خواهيد حق تان را بگيريد بياييد به ما رأی بدهيد. کارگران بايد از اينها بپرسند شما در اين پنج دوره، يعنی دراين ۲۰ سال، چکار کرديد؟»
در اين ميان انتخابات مجلس در حالی قرار است برگزار شود که بسياری از تشکل های کارگری غير دولتی در مورد اين انتخابات اظهار عقيده نکرده و نگفته اند که در انتخابات شرکت می کنند يا خير.
پای صحبت کارگران
محمد از تهران از ما خواسته است درباره شرايط جديد بيمه بيکاری برای کارگرانی که بيشتر از ۲۰ سال سابقه کار دارند توضيح بدهيم. محمد نوشته است: اگر کسی در سال های آخر خدمت اش بيکار شود و بعد از چند سال دريافت بيمه بيکاری بازنشسته شود، حقوق بازنشستگیاش چگونه محاسبه خواهد شد؟
خدمت اين شنونده عزيز بگوييم در برنامه هفته آينده کارنامه به اين موضوع می پردازيم.
آشنايی با قانون کار
اهميت يادآوری قانون کار اين است که بسياری از مشکلات کاری و صنفی از جايی شروع میشود که کارگران از حقوق قانونی خود بیخبر هستند.
ماده۴۳ قانون کار می گويد: کارگران کارمزد برای روزهای جمعه و تعطيلات رسمی و مرخصی، استحقاق دريافت مزد را دارند.
بر اساس اين ماده قانون کار ماخذ محاسبه ميانگين کارمزد اين کارگران، روزهای کارکرد آخرين ماه کار آنهاست و مبلغ پرداختی نبايد کمتر از حداقل مزد قانونی باشد.
اميدواريم بتوانيم از نظرات شما بهرهمند شويم. شما می توانيند نظرات و ديدگاههای خود را به آدرس kar@radiofarda.com بفرستيد تا برنامههای بهتری ارائه داده و ديدگاهها و پيامهای شما را منعکس کنيم.
در اينجا به اطلاع مخاطبان برنامه کارنامه می رسانیم به دليل تغييراتی که قرار است در ساختار و مدت زمان برنامه های راديو فردا داده شود، بخش تاريخچه جنبش سنديکايی حذف می شود.
اخبار
عبدالرضا شيخالاسلامی، وزير تعاون، کار و رفاه اجتماعی، اعلام کرد طرح تغيير قانون کار با اتفاقنظر نمايندگان کارگری و کارفرمايی نهايی شد.
اين موضوع در حالی ابراز شده است که بسياری از تشکل های غير دولتی کارگری به جلسات بررسی طرح دولت برای تغيير قانون کار دعوت نشده بودند. همين تشکلهای کارگری تغيير قانون کار را به زيان کارگران دانسته اند.
در اين ميان، عبدالرضا شيخالاسلامی پيش بينی کرد طرح دولت برای تغيير قانون کار به سرعت در مجلس به تصويب خواهد رسيد.
***
مجله هفتگی «کارنامه»: کارگران ایران و وعده های انتخاباتی
اتحاديه آزاد کارگران ايران گزارش داد که بيش از ۱۰۰ تن از کارگران کارخانه چينی اسپيدار در پی بد قولی مقام های فرمانداری و فرمانده نيروی انتظامی اين شهر برای پرداخت حقوق های معوقه شان، پای پياده از شهر صنعتی کاوه به سمت شهر ساوه راهپيمايی و در مقابل فرمانداری ساوه تجمع کردند.
به دنبال اين تجمع، به کارگران چينی اسپيدار گفته شد که تا چند روز آينده مطالبات خود را دريافت خواهد کرد.
***
۷۰ تن از نيروهای يک شرکت خدماتی هواپيمايی کشور در اعتراض به وضعيت قرارداد خود در مقابل ساختمان وزارت راه و شهرسازی در تهران تجمع کردند.
به گزارش خبرگزاری ايلنا، تجمع کنندگان خواستار آن بودند که قراردادشان بر اساس مصوبه هيات وزيران، از قرارداد پيمانی به قرارداد مستقيم با شرکت ايران اير تبديل شود.
***
کميته هماهنگی برای کمک به ايجاد تشکلهای کارگری گزارش داد حدود ۳۰۰ تن از اعضای کانون بازنشستگی کشوری که اکثر آنان از معلمان بازنشسته و بازنشستگان اداره راهآهن بودند، در مقابل دفتر رياست جمهوری تجمع کردند.
تجمع کنندگان به پرداخت نشدن سنوات معوقه خود از سال ۸۶ و همچنين افزايش نيافتن پلکانی حقوق خود اعتراض داشتند.
***
آقايار حسينی، دبير اجرايی خانه کارگر اهواز، گفت: جمعی از کارگران کارخانه قند و تصفيه شکر اهواز در مقابل استانداری خوزستان در اين شهر تجمع اعتراضآميزی برگزار کردند.
به گزارش خبرگزاری ايلنا، او افزود: ۱۷۰ کارگر کارخانه قند و تصفيه شکر اهواز از آذرماه سال گذشته تاکنون حقوق، عيدی و پاداش خود را دريافت نکردهاند؛ ضمن آن که به دليل عدم پرداخت حق بيمه کارگران از سوی کارخانه، کارگران با مشکل تمديد نشدن دفترچههای بيمه خود نيز مواجه هستند.
***
محمد يار احمديان، رئيس مجمع عالی نمايندگان کارگر کشور، گفت: طبق قانون کار بايد حداقل معيشت يک خانوار ۴ نفره کارگری تامين شود.
به گزارش خبرگزاری ايلنا، وی با اشاره به اين که در ماه های گذشته قيمت ارز ۶۰ درصد افزايش داشته است، گفت: هزينه های خانوار نيز در دو سال گذشته افزايش داشته است.
بر اساس ماده ۴۱ قانون کار، دستمزد کارگران هر ساله بايد بر اساس نرخ تورم و سبد معيشت خانوار تعيين شود.
***
محمد احمدی، عضو شورای عالی کار، اعلام کرد: دستمزد کارگران هر ساله بر اساس مصلحت و اوضاع و احوال اقتصادی تعيين میشود.
او به خبرگزاری ايلنا گفت در هيچ دورهای ابتدايی ترين خواسته کارگران در خصوص تعيين مزد در شورای عالی کار لحاظ نشده است.
آقای احمدی گفت: دستمزد کارگران بايد براساس حداقل خط فقر در سال آينده تعيين شود.
***
علی اکبر خبازها، ریيس کانون عالی بازنشستگان و مستمری بگيران سازمان تامين اجتماعی، در مورد افزايش مبلغ عيدی بازنشستگان گفت: تاکنون چند بار با وزير تعاون، کار و رفاه اجتماعی مکاتباتی انجام داده و پيشنهاد کرده ايم که عيدی بازنشستگان و مستمری بگيران تامين اجتماعی همانند کارگران معادل دو ماه حقوق شان محاسبه شود.
به گزارش خبرگزاری مهر، او افزود: اما متاسفانه تاکنون پاسخی از سوی وزير تعاون، کار و رفاه اجتماعی داده نشده است.
***
پرويز احمدی پنجکی، ریيس انجمن بازنشستگان جامعه اسلامی کارگران، گفت: ۷۰ درصد بازنشستگان تامين اجتماعی زير خط فقر هستند.
به گزارش خبرگزاری مهر، وی افزود: اين افراد ماهيانه حدود ۴۰۰ هزار تومان حقوق دريافت می کنند که اين مبلغ بسيار ناچيز است.
***
مجيد موسويان، سرپرست سازمان تامين اجتماعی، در مورد انتظار بازنشستگان برای افزايش عيدی گفت: حقوق و عيدی بازنشستگان براساس منابع سازمان تامين اجتماعی پرداخت میشود و هرچه منابع بيشتر باشد پرداختها نيز افزايش پيدا میکند.
به گزارش خبرگزاری مهر، او افزود: عيدی بازنشستگان بايد در دولت به تصويب برسد و هر موقع دولت به ما تکليف کند نسبت به اجرای آن اقدام میکنيم.
***
کريم سلحشور، معاون توسعه منابع انسانی و مديريت وزير نفت، با بیان اینکه با نيروهای پيمانکار، قراردادهای موقت يک ساله به صورت مستقيم امضا خواهد شد و افزود: داشتن حداقل مدرک کاردانی، کار کردن در فعاليتهای تخصصی و داشتن يک سال سابقه کار، از شرايط عقد قرارداد مستقيم با نيروهای پيمانکاری است.
به نوشته پايگاه اطلاع رسانی وزارت نفت، وی درباره تفاوت قراردادهای کار مدت موقت يک ساله با قراردادهای مدت معينی که هم اکنون در صنعت نفت امضا میشود، گفت: در قراردادهای مدت معين، فرد بايد در سمت سازمانی باشد تا با او قرارداد بسته شود. در حالی که در قراردادهای جديد، با فرد به عنوان کاری که در حال انجام آن است قرارداد بسته میشود.
معاون توسعه منابع انسانی و مديريت وزير نفت درباره وضعيت افرادی که شرايط لازم را برای امضای قرارداد مستقيم با صنعت ندارند، افزود: اين افراد در قالب شرکتهای تعاونی ساماندهی خواهند شد.
به گفته کريم سلحشور، شمار نيروهای پيمانکار شاغل در صنعت نفت، نزديک به ۱۶۰ هزار تن و شمار نيروهای رسمی صنعت بيش از ۹۰ هزار تن است.
***
بيش از ۸۰ تن از کارمندان مرکز اطلاعات تلفنی ۱۱۸ کرمان به علت پرداخت نشدن حقوق و عيدی و مزايای سال گذشته خود دست از کار کشيدند و در محوطه مرکز مخابرات تجمع کردند.
به گزارش خبرگزاری ايلنا، يکی از معترضين گفت: فقط ۱۶ روز بيمه برای اين کارمندان رد میشود و آنان بايد بقيه بيمه خود را از حقوق ۲۰۰ هزار تومانی شان پرداخت کنند و در نتيجه ۱۵۰ هزار تومان برای اين کارمندان باقی می ماند.
بر اساس اين گزارش مسئولين با حضور در ميان کارمندان قول دادند تا روز ۲۰ اسفند، تمامی معوقه ها پرداخت شود.
***
حدود ۷۰ تن از کارگران اخراجی قرارگاه سازندگی قائم در مقابل درب اين قرارگاه دست به تجمع زدند و خواهان دريافت مطالبات خود شدند.
به گزارش اتحاديه آزاد کارگران ايران، ۳۵۰ کارگر قرارگاه سازندگی قائم عيدی و پاداش دو سال گذشته و به علاوه حق سنوات و نزديک به دو ماه حقوق خود را دريافت نکرده بودند.
اين کارگران به دليل پرداخت نشدن حق بيمه شان توسط کارفرما، از دريافت بيمه بيکاری نيز محروم شده اند و شکايت آنها به اداره کار شهر ری نيز نتيجه نداده است زيرا مسئولين اين اداره به کارگران شاکی گفته اند نمی توانند به اين شکايت رسيدگی کنند.
***
سايت قانون آنلاين گزارش داد که پرداخت نشدن چهار ماه حقوق رانندگان سرويسهای مدارس استثنايی موجب تعطيلی برخی از اين مدارس شد.
اين موضوع باعث شد که اين رانندگان يک روز از سرويسدهی به دانشآموزان معلول برخی مدارس استثنايی در جنوب تهران خودداری کردند و خواستار رسيدگی وزارت آموزش و پرورش به مشکل خود شدند.
آنها هفته گذشته به مدارس اعلام کرده بودند که در اعتراض به وضعيت حقوق خود از ابتدای هفته جاری کار نخواهند کرد و تا حل نشدن مشکل شان از سرويسدهی به دانشآموزان خودداری خواهند کرد.
***
۲۰۰ کارگر شرکت پيمانکار خط سه مترو تهران به مدت دو روز در اعتراض به عدم دريافت شش ماه حقوق دست به اعتصاب زدند.
به نوشته سايت قانون آنلاين، اين کارگران در مقابل شرکت "سابير بينالملل"، پيمانکار حفاری خط سه ، تجمع کردند و خواستار پرداخت معوقات خود شدند.
***
محمد حسن زدا، مديرکل درآمد حقبيمه سازمان تأميناجتماعی، خبر داد که ۴۰۰ هزار کارگر ساختمانی در کل کشور تحت پوشش بيمه قرار گرفته اند.
به گزارش خبرگزاری مهر، او با اشاره به اين که داشتن کارت مهارت از سازمان فنی و حرفه ای تنها شرط بيمه کارگران ساختمانی است، گفت: در صورت تامين اعتبارهای لازم و تصويب دولت، سال آينده نيز ۲۰۰ هزار کارگر ساختمانی ديگر تحت پوشش بيمه قرار می گيرند.
***
کارخانه "بهينه تکنيک" در شهر صنعتی کاوه ۱۰۰ تن از کارگران خود را اخراج کرد.
به گزارش اتحاديه آزاد کارگران ايران، مسئولين بهينه تکنيک به کارگران گفته اند به دليل اينکه کارخانه سايپا، قطعات توليد شده اين کارخانه را تحويل نمی گيرد، تعداد ديگری از کارگران اخراج خواهند شد.
اين کارخانه توليد کننده قطعات پرايد و ماشين های سبک است.
***
کارخانه چدن پارس در شهر صنعتی کاوه ۷۰ کارگر خود را اخراج کرد.
به گزارش اتحاديه آزاد کارگران ايران، اين کارگران به دليل داشتن قرارداد موقت و اخراج پيش از موعد يک ساله، قادر به دريافت بيمه بيکاری نيستند.
***
چنگيز قاسمی، عضو هيئت مديره کانونعالی شوراهای اسلامی کشور، هشدار داد که کارخانه های توليد کبريت تبريز در معرض تعطيلی قرار دارند و گفت به اين ترتيب ۱۳۰۰ کارگر کار خود را از دست خواهند داد.
به گزارش خبرگزاری ايلنا، وی گفت: اين کارخانه ها به دليل افزايش قيمت حامل های انرژی و قاچاق کبريتهای غيراستاندارد در معرض تعطيلی قرار دارند.
گزارش
با نزديک شدن به زمان انتخابات ۱۲ اسفند مجلس شورای اسلامی، گروه هايی که خواستار شرکت در اين انتخابات هستند اقدام به صدور اعلاميه، مصاحبه مطبوعاتی و برگزاری جلسه می کنند.
در اعلاميه ها، مصاحبه ها و سخنرانی های نامزدهای اين گروهها وعدههای انتخاباتی متعددی داده شده است.
در اين ميان کارگران که با خانواده های شان حدود ۳۰ ميليون نفر از جمعيت ايران را تشکيل می دهند، از جمله اقشاری هستند که در اين وعده ها مورد توجه گروه های رقيب در انتخابات مجلس قرار گرفته اند.
در همين خصوص، خبرگزاری های ايران همزمان با گمانه زنی در مورد «حضور گسترده مردم» در انتخابات ۱۲ اسفند، اقدام به انتشار گزارشها و اخباری در مورد «حضور گسترده کارگران» در انتخابات مجلس کرده اند.
برای مثال کيوان گودرزی، ریيس کميته تبليغات ستاد انتخابات استان مرکزی، گفت: «صنعتگران، شامل بدنه فنی و مهندسی و کارگران در اين استان آماده حضور پرشور در انتخابات هستند.»
با اين حال کمتر به اين موضوع پرداخت شده است که سهم مجلس در حل مشکلات صنفی کارگران و يا تحقق خواسته های صنفی شان چقدر بوده است؟
به عقيده علی لاريجانی، رييس مجلس، در مجلس هشتم اقدامات مثبتی برای گسترش رفاه در جامعه کارگری انجام شده است.
آقای لاريجانی در اين ارتباط به مواردی مانند تصويب بيمه برای قالی بافان و کارگران ساختمانی در مجلس و تلاش اين قوه برای تصويب بيمه بيکاری اشاره کرده است.
اما ولیالله صالحی، مشاور ارشد کانون عالی شوراهای اسلامی کار، که در قانون کار و از سوی دولت به رسميت شناخته شده است، گفته است: کارهايی که در مجلس صورت گرفته نسبت به کارهايی که بايد بشود، خيلی کم است.
او در اين ارتباط به مسائلی مانند اشتغال، معيشت و رونق اقتصادی خانوارهای کارگری اشاره کرده است.
صادق کارگر، فعال سنديکايی در نروژ، در اين مورد به راديو فردا میگويد: «قوانينی که تا کنون مجلس تصويب کرده به ضرر جامعه و به ضرر کارگران بوده است. در مورد برخی قوانين مانند کارگران فصلی هم که اصلا اجرا نشده است. اصلا مشخص نيست نيت مجلس اين بوده که خدمت کند يا میخواسته اعتراضات کارگری را از اين طريق به واسطه قانون کار تعديل کند.»
علی مبارکه، عضو اتحاد بين المللی برای حمايت از کارگران ايران، مقيم سوئيس، نيز بر اين باور است که مجلس هشتم دستاوردهای قابل ملاحظه ای برای کارگران نداشته است و به راديو فردا میگويد: «دغدغه مجلس اين نبوده که به مسايل کارگران و مزدبگيران توجه کند. بيشتر مسايل مجلس، درگيري های داخلی و درگيری دولت با مجلس بود و کارهايی که در ارتباط با منافع جناحی انجام میشد. همين مجلس با وجودی که میداند تشکلات کارگری برای کارگران چه ارزشی دارد و همين آقايانی که امروز دارند از موضع مخالف جناحهای ديگر برای تبليغات انتخاباتی خود صحبت میکنند، خودشان مخالف تشکلات کارگری بودند. وقتی ما تشکلات کارگری نداريم چطور میتوانيم بررسی کنيم کارگران چه میخواهند.»
در اين حال همزمان با نزديک شدن به روز برگزاری انتخابات مجلس شاهد اعلام موجوديت گروه های کارگری جديدی هستيم.
از جمله اين گروه های تازه تاسیس، «جبهه فراگير کارگری شيفتگان ولايت» است که با انتشار بيانيه ای وعده داده است که گامهای اساسی برای تحقق خواستهها و آرزوهای بازنشستگان بر خواهد داشت. همچنين جبهه متحد اصولگرايان نيز اقدام به برپايی يک همايش کارگری کرد.
عليرضا زاکانی، ریيس ستاد انتخابات اين جبهه، در اين همايش که به گفته او يک نماينده از جامعه کارگری شرکت داشت، گفت: قصد جبهه متحد اصولگرايان اين است که بتواند حداقلها را برای ايجاد ثبات در بازار و ايجاد اشتغال و توليد داخلی فراهم کند.
نکته قابل توجه در مورد اين دو تشکل آن است که اشاره ای به دستمزدهای پايين کارگران، تعطيلی کارخانه ها و اخراج های دسته جمعی کارگران، تغيير قانون کار به زيان کارگران و مواردی از اين دست نشده است.
بيژن حکمت، از مرکزيت سازمان جمهوريخواهان ايران، مقيم پاريس، در اين باره به راديو فردا میگويد: «نگاهی که اکنون به جماعت کارگری میشود به دليل سهم عمده آنها يعنی حدود هفت ميليون جمعيت کارگری ما است که با احتساب خانوادههای شان تقريبا نيمی از جمعيت ايران را تشکيل میدهند. بالا رفتن قيمت ها و عدم کفاف مبلغ يارانهها برای پر کردن افزايش قيمت ها به ويژه در ميان کارگران شهری قابل توجه است. ممکن است يارانهها در روستاها و شهرهای کوچک تا حدودی توانسته باشد گرانی را تعديل کند ولی در جمعيت کارگری اين طور نبوده است. کوشش اينها برای جلب کارگران به هيچ عنوان متمرکز بر مسايل و مشکلات کارگری و پيش کشيدن يکی دو راه حل برای حل مشکلات فوری کارگران پيمانی و قراردادی نيست.»
صادق کارگر، فعال سنديکايی در نروژ، نيز ايجاد چنين گروههايی را تبليغاتی ارزيابی می کند و می افزايد: « آقايان نگران اين هستند که به خاطر وضعيتی که در جامعه پيش آوردهاند، اعتراضات و جنبش کارگری اوج گيرد و کارگران مطالبات شان را مطرح کنند. برای اين که بتوانند پيشاپيش به مقابله با اين مطالبات بروند و اذهان کارگران را منحرف کنند اين جريانات را به نام کارگر راه انداخته اند و به نظر من اقدامات شان بسيار محدود خواهد بود. اگر راست میگويند چرا نمیگويند به چه دليلی میخواهند قانون کار را حذف کنند.» در همين حال، خانه کارگر اعلام کرده است در انتخابات شرکت می کند و گفته است هرگز از مرزهای شرعی و قانونی و خطوط قرمز عبور نخواهد کرد.
اين تشکل کارگری که فعاليت اش بعد از انقلاب ۲۲ بهمن سال ۵۷ به رسميت شناخته شد، گفته است که پيوسته مدافع حقوق کارگران در بخشهای صنفی، سياسی و اجتماعی خواهد بود و تلاش معترضان سياسی و منحرفين و معاندين موجب خستگی و توقف فعاليت اش نخواهد شد.
علی مبارکه ضمن اين که تاسيس گروه های جديد کارگری در آستانه ۱۲ اسفند را تلاش برای گرم کردن فضای انتخابات مجلس و به گفته او «فريب دادن کارگران و ديگر اقشار فرودست جامعه ايران» می داند، درباره شرکت خانه کارگر در انتخابات مجلس چنين اظهار عقيده می کند: « اينها پنج دوره است که نماينده مجلس هستند. اينها بايد به کارگران پاسخگو باشند که چه طرح هايی را به نتيجه رساندند که امروز دارند اين همه به کارگران سفارش می کنند اگر می خواهيد حق تان را بگيريد بياييد به ما رأی بدهيد. کارگران بايد از اينها بپرسند شما در اين پنج دوره، يعنی دراين ۲۰ سال، چکار کرديد؟»
در اين ميان انتخابات مجلس در حالی قرار است برگزار شود که بسياری از تشکل های کارگری غير دولتی در مورد اين انتخابات اظهار عقيده نکرده و نگفته اند که در انتخابات شرکت می کنند يا خير.
پای صحبت کارگران
محمد از تهران از ما خواسته است درباره شرايط جديد بيمه بيکاری برای کارگرانی که بيشتر از ۲۰ سال سابقه کار دارند توضيح بدهيم. محمد نوشته است: اگر کسی در سال های آخر خدمت اش بيکار شود و بعد از چند سال دريافت بيمه بيکاری بازنشسته شود، حقوق بازنشستگیاش چگونه محاسبه خواهد شد؟
خدمت اين شنونده عزيز بگوييم در برنامه هفته آينده کارنامه به اين موضوع می پردازيم.
آشنايی با قانون کار
اهميت يادآوری قانون کار اين است که بسياری از مشکلات کاری و صنفی از جايی شروع میشود که کارگران از حقوق قانونی خود بیخبر هستند.
ماده۴۳ قانون کار می گويد: کارگران کارمزد برای روزهای جمعه و تعطيلات رسمی و مرخصی، استحقاق دريافت مزد را دارند.
بر اساس اين ماده قانون کار ماخذ محاسبه ميانگين کارمزد اين کارگران، روزهای کارکرد آخرين ماه کار آنهاست و مبلغ پرداختی نبايد کمتر از حداقل مزد قانونی باشد.
اميدواريم بتوانيم از نظرات شما بهرهمند شويم. شما می توانيند نظرات و ديدگاههای خود را به آدرس kar@radiofarda.com بفرستيد تا برنامههای بهتری ارائه داده و ديدگاهها و پيامهای شما را منعکس کنيم.
تولید سوسیس نورنبرگی زیر سایه تحریم ایران
اين روده گوسفند قرنهاست که از ايران صادر می شود و در اين شهر در ايالت باواريا در اختيار قصابان محلی قرار می گيرد.
کلاوس اشتاينر، سرقصاب نورنبرگی که خانواده اش از نزديک به چهل سال پيش در کار توليد براتوورست است می گويد: از مدت ها پيش حدس می زده که صدور روده گوسفند به نورنبرگ با دشواری هايی روبرو خواهد شد، از همين رو پيشاپيش مقاديری چشمگيری از اين فرآورده را انبار کرده است.
به گفته آقای اشتاينر، تابستان دو سال پيش قيمت نود متر روده گوسفند ايرانی که برای توليد يک هزار سوسيس کوچک نورنبرگی لازم است، نزديک به شش يورو و ۳۰ سنت، برابر با هشت و نيم دلار بود اما امروز قيمت همين اندازه از روده گوسفند، ۱۷ يورو و ۲۰ سنت است.
روده گوسفند را البته از نقاط ديگری مانند ترکيه و نيوزيلند هم می توان خريد، اما بهترين و مرغوب ترين روده گوسفند از ديرباز، فرآورده ايران بوده است.
آقای اشتاينر اين افزايش قيمت را ناشی از بی ثباتی، اوضاع وخيم اقتصادی و کشتار تعداد کمتری گوسفند در ايران می داند.
سوسيس کوچولوی نورنبرگی را بر پايه قانون اتحاديه اروپا، تنها در شهر نورنبرگ آلمان می توان توليد کرد و هيچ جای ديگری اجازه توليد چنين فرآورده ای را ندارد.
همچنان که کنياک را فقط در ايالت کنياک فرانسه می توان توليد کرد و نه در جای ديگری.
اين سوسيس يا سوسيسک مشخصات خاص خودش را دارد. هفت تا نه سانتی متر طول و با حداکثر ۲۵ گرم وزن. با پوسته يا پوشينه ای از روده گوسفند ترجيحا ايرانی.
در نورنبرگ سالانه يک ميليارد سوسيسک توليد می شود. سابقه توليد اين سوسيسک ها به سال ۱۳۰۰ ميلادی و به بيش از ۷۰۰ سال پيش باز می گردد.
سوسيس نورنبرگی را معمولا با چه می خورند؟ عجب سوالی می فرماييد؟ معلوم است. اول روی ذغال سينه کفتری کبابش می کنند و بعد با آبجوی تگری با يک بند انگشت کف و حباب بالای آن، در جام های بزرگ نيم ليتری نوش جان می کنند.
مزه آميزه گوشت حرام خوک با روده گوسفند حلال، ظاهرا بيداد می کند. قيمت آبجو هم البته مدتهاست که بالا نرفته است.
بی حرف پيش! اين را براتوورستخورها می گويند.
کلاوس اشتاينر، سرقصاب نورنبرگی که خانواده اش از نزديک به چهل سال پيش در کار توليد براتوورست است می گويد: از مدت ها پيش حدس می زده که صدور روده گوسفند به نورنبرگ با دشواری هايی روبرو خواهد شد، از همين رو پيشاپيش مقاديری چشمگيری از اين فرآورده را انبار کرده است.
به گفته آقای اشتاينر، تابستان دو سال پيش قيمت نود متر روده گوسفند ايرانی که برای توليد يک هزار سوسيس کوچک نورنبرگی لازم است، نزديک به شش يورو و ۳۰ سنت، برابر با هشت و نيم دلار بود اما امروز قيمت همين اندازه از روده گوسفند، ۱۷ يورو و ۲۰ سنت است.
روده گوسفند را البته از نقاط ديگری مانند ترکيه و نيوزيلند هم می توان خريد، اما بهترين و مرغوب ترين روده گوسفند از ديرباز، فرآورده ايران بوده است.
آقای اشتاينر اين افزايش قيمت را ناشی از بی ثباتی، اوضاع وخيم اقتصادی و کشتار تعداد کمتری گوسفند در ايران می داند.
سوسيس کوچولوی نورنبرگی را بر پايه قانون اتحاديه اروپا، تنها در شهر نورنبرگ آلمان می توان توليد کرد و هيچ جای ديگری اجازه توليد چنين فرآورده ای را ندارد.
همچنان که کنياک را فقط در ايالت کنياک فرانسه می توان توليد کرد و نه در جای ديگری.
اين سوسيس يا سوسيسک مشخصات خاص خودش را دارد. هفت تا نه سانتی متر طول و با حداکثر ۲۵ گرم وزن. با پوسته يا پوشينه ای از روده گوسفند ترجيحا ايرانی.
در نورنبرگ سالانه يک ميليارد سوسيسک توليد می شود. سابقه توليد اين سوسيسک ها به سال ۱۳۰۰ ميلادی و به بيش از ۷۰۰ سال پيش باز می گردد.
سوسيس نورنبرگی را معمولا با چه می خورند؟ عجب سوالی می فرماييد؟ معلوم است. اول روی ذغال سينه کفتری کبابش می کنند و بعد با آبجوی تگری با يک بند انگشت کف و حباب بالای آن، در جام های بزرگ نيم ليتری نوش جان می کنند.
مزه آميزه گوشت حرام خوک با روده گوسفند حلال، ظاهرا بيداد می کند. قيمت آبجو هم البته مدتهاست که بالا نرفته است.
بی حرف پيش! اين را براتوورستخورها می گويند.
حمله نیروی زمینی ارتش سوریه به محله مخالفان در حمص
نیروهای دولتی سوریه پس از چند هفته حمله و گلولهباران یکی از سنگرگاههای اصلی مخالفان دولت در محله بابا عَمرو شهر حُمص در غرب سوریه، روز چهارشنبه برای تسخیر این محله یک عملیات زمینی را آغاز کردند.
بنا بر گزارشها، هماینک «درگیری شدیدی» در معبر ورودی این محله میان دو گروه در گرفته است و به گزارش خبرگزاری آسوشیتدپرس، یکی از مقامهای دولتی سوریه که نخواسته نامش فاش شود قول داده است که نیروهای دولتی محله بابا عمرو را «ظرف چند ساعت پاکسازی کنند».
محله بابا عمرو حمص که تبدیل به یکی از نمادهای مقاومت معترضان علیه رژیم بشار اسد، رئیسجمهور سوریه، شده در سه هفته اخیر زیر آتش گلولههای تانک و توپخانه و راکت قرار داشته است.
سرکوب اعتراضات در حمص تلفات زیادی در بر داشته و ناوی پیلای، کمیسر عالی حقوق بشر سازمان ملل متحد، روز سهشنبه گفت: «گزارشهای موثقی در دست است که نشان میدهد روزانه یکصد تن از شهروندان سوریه کشته میشوند که خیلی از آنها زن و کودک هستند.»
گزارشها همچنین حاکی است که از چهار خبرنگار غربی که دو تن از آنها زخمی شدهاند و از هفته گذشته در محله بابا عمرو بهسر میبرند تنها یک نفر توانسته است از این محله خارج شود؛ به تازگی در همین محله دو خبرنگار غربی دیگر جان خود را از دست دادند.
فعالان سوری همچنین به آسوشیتدپرس گفتند که نیروهای دولتی پس از پنج روز گلولهباران سنگین، هماینک وارد شهر حَلفایا در نزدیکی حمص شدهاند و شهر رَستان در شمال حمص نیز زیر گلولهباران دولتی قرار دارد و از این شهر نیز تلفاتی گزارش میشود.
به گفته سازمان ملل متحد، در پی یازده ماه سرکوب اعتراضات در سوریه تاکنون ۷۵۰۰ نفر در این کشور جان خود را از دست دادهاند.
هیلاری کلینتون، وزیر خارجه ایالات متحده، روز سهشنبه در نطق خود در کمیته سنای آمریکا گفت: «به نظر من بر پایه تعریف جنایتکار جنگی و جنایت علیه بشریت، میتوان گفت که بشار اسد در این مقوله میگنجد.»
نشست اضطراری شورای حقوق بشر سازمان ملل متحد در مورد سوریه روز سهشنبه آغاز شده و قرار است که درباره قطعنامهای به منظور محکومیت دمشق به خاطر استفاده «خشونتبار» از سلاح سنگین در مناطق مسکونی تصمیمگیری شود.
رژیم بشار اسد که در صحنه بینالملل از سوی بسیاری از کشورها زیر فشار قرار دارد همچنان از حمایت چند کشور از جمله روسیه، ایران، چین و ونزوئلا برخوردار است.
به گزارش آسوشیتدپرس، وزیر انرژی ونزوئلا روز سهشنبه اعلام کرد که کشورش دو محموله ۳۰۰ هزار بشکهای حاوی سوخت دیزل برای دولت سوریه ارسال کرده است.
بنا بر این گزارش، رافائل رامیرز در ادامه گفت که اگر ونزوئلا به خاطر این کار با تحریمهای بینالمللی هم روبهرو شود همچنان به ارسال سوخت به رژیم بشار اسد ادامه خواهد داد «و آن را متوقف نمیکند».
در همین حال، به گزارش آسوشیتدپرس، رئیس جمهور تونس روز سهشنبه به یک روزنامه تونسی گفت که دولتش حاضر است به بشار اسد پناهندگی بدهد.
بنا بر این گزارش، منصف مرزوقی در مصاحبهای با روزنامه فرانسویزبان «لا پرس» گفت که به عنوان بخشی از راه حلهای مورد مذاکره برای پایان دادن به درگیریهای سوریه، وی حاضر است به همتای سوری خود بشار اسد پناهندگی سیاسی اعطا کند.
از سوی دیگر خبرگزاری فرانسه روز چهارشنبه گزارش داد که نمایندگان مجلس کویت با اکثریت آرا قطعنامهای را تصویب کردهاند که بر اساس آن از دولت کویت میخواهند تا شورای ملی سوریه را به عنوان نماینده قانونی مردم سوریه به رسمیت بشناسد.
در این قطعنامه که با ۴۴ رأی موافق علیه پنج رأی مخالف به تصویب رسید آمده است: «رژیم بشار اسد یک رژیم قصاب است که مردم خودش را میکشد و مشروعیت خود را از دست داده است.»
شورای ملی سوریه که روز ۲۴ شهریور سال جاری از سوی حدود ۱۴۰ تن از فعالان و شخصیتهای سیاسی سوریه در استانبول تشکیل شد از طیفهای وسیعی از مخالفان در داخل و خارج سوریه تشکیل شده و کمیتههای محلی هماهنگی اعتراضها در سوریه نیز دارای نماینده در آن هستند.
این شورا با «ارتش آزاد سوریه» که از جداشدگان از ارتش سوریه تشکیل شده جلسات هماهنگی برگزار میکند.
ماه گذشته بيش از ۷۰ تن از اعضای شورای ملی سوريه با امضای بيانيهای، حمايت خود را از آن چه مبارزه مردم ايران برای دستيابی به آزادی و دموکراسی ناميدند ابراز داشتند.
بنا بر گزارشها، هماینک «درگیری شدیدی» در معبر ورودی این محله میان دو گروه در گرفته است و به گزارش خبرگزاری آسوشیتدپرس، یکی از مقامهای دولتی سوریه که نخواسته نامش فاش شود قول داده است که نیروهای دولتی محله بابا عمرو را «ظرف چند ساعت پاکسازی کنند».
محله بابا عمرو حمص که تبدیل به یکی از نمادهای مقاومت معترضان علیه رژیم بشار اسد، رئیسجمهور سوریه، شده در سه هفته اخیر زیر آتش گلولههای تانک و توپخانه و راکت قرار داشته است.
سرکوب اعتراضات در حمص تلفات زیادی در بر داشته و ناوی پیلای، کمیسر عالی حقوق بشر سازمان ملل متحد، روز سهشنبه گفت: «گزارشهای موثقی در دست است که نشان میدهد روزانه یکصد تن از شهروندان سوریه کشته میشوند که خیلی از آنها زن و کودک هستند.»
گزارشها همچنین حاکی است که از چهار خبرنگار غربی که دو تن از آنها زخمی شدهاند و از هفته گذشته در محله بابا عمرو بهسر میبرند تنها یک نفر توانسته است از این محله خارج شود؛ به تازگی در همین محله دو خبرنگار غربی دیگر جان خود را از دست دادند.
فعالان سوری همچنین به آسوشیتدپرس گفتند که نیروهای دولتی پس از پنج روز گلولهباران سنگین، هماینک وارد شهر حَلفایا در نزدیکی حمص شدهاند و شهر رَستان در شمال حمص نیز زیر گلولهباران دولتی قرار دارد و از این شهر نیز تلفاتی گزارش میشود.
به گفته سازمان ملل متحد، در پی یازده ماه سرکوب اعتراضات در سوریه تاکنون ۷۵۰۰ نفر در این کشور جان خود را از دست دادهاند.
هیلاری کلینتون، وزیر خارجه ایالات متحده، روز سهشنبه در نطق خود در کمیته سنای آمریکا گفت: «به نظر من بر پایه تعریف جنایتکار جنگی و جنایت علیه بشریت، میتوان گفت که بشار اسد در این مقوله میگنجد.»
نشست اضطراری شورای حقوق بشر سازمان ملل متحد در مورد سوریه روز سهشنبه آغاز شده و قرار است که درباره قطعنامهای به منظور محکومیت دمشق به خاطر استفاده «خشونتبار» از سلاح سنگین در مناطق مسکونی تصمیمگیری شود.
رژیم بشار اسد که در صحنه بینالملل از سوی بسیاری از کشورها زیر فشار قرار دارد همچنان از حمایت چند کشور از جمله روسیه، ایران، چین و ونزوئلا برخوردار است.
به گزارش آسوشیتدپرس، وزیر انرژی ونزوئلا روز سهشنبه اعلام کرد که کشورش دو محموله ۳۰۰ هزار بشکهای حاوی سوخت دیزل برای دولت سوریه ارسال کرده است.
بنا بر این گزارش، رافائل رامیرز در ادامه گفت که اگر ونزوئلا به خاطر این کار با تحریمهای بینالمللی هم روبهرو شود همچنان به ارسال سوخت به رژیم بشار اسد ادامه خواهد داد «و آن را متوقف نمیکند».
در همین حال، به گزارش آسوشیتدپرس، رئیس جمهور تونس روز سهشنبه به یک روزنامه تونسی گفت که دولتش حاضر است به بشار اسد پناهندگی بدهد.
بنا بر این گزارش، منصف مرزوقی در مصاحبهای با روزنامه فرانسویزبان «لا پرس» گفت که به عنوان بخشی از راه حلهای مورد مذاکره برای پایان دادن به درگیریهای سوریه، وی حاضر است به همتای سوری خود بشار اسد پناهندگی سیاسی اعطا کند.
از سوی دیگر خبرگزاری فرانسه روز چهارشنبه گزارش داد که نمایندگان مجلس کویت با اکثریت آرا قطعنامهای را تصویب کردهاند که بر اساس آن از دولت کویت میخواهند تا شورای ملی سوریه را به عنوان نماینده قانونی مردم سوریه به رسمیت بشناسد.
در این قطعنامه که با ۴۴ رأی موافق علیه پنج رأی مخالف به تصویب رسید آمده است: «رژیم بشار اسد یک رژیم قصاب است که مردم خودش را میکشد و مشروعیت خود را از دست داده است.»
شورای ملی سوریه که روز ۲۴ شهریور سال جاری از سوی حدود ۱۴۰ تن از فعالان و شخصیتهای سیاسی سوریه در استانبول تشکیل شد از طیفهای وسیعی از مخالفان در داخل و خارج سوریه تشکیل شده و کمیتههای محلی هماهنگی اعتراضها در سوریه نیز دارای نماینده در آن هستند.
این شورا با «ارتش آزاد سوریه» که از جداشدگان از ارتش سوریه تشکیل شده جلسات هماهنگی برگزار میکند.
ماه گذشته بيش از ۷۰ تن از اعضای شورای ملی سوريه با امضای بيانيهای، حمايت خود را از آن چه مبارزه مردم ايران برای دستيابی به آزادی و دموکراسی ناميدند ابراز داشتند.
فاطمه الوندی: پسرم را انقدر زدند که بیهوش شد
فاطمه الوندی، مادر مهدی محمودیان، زندانی سیاسی در زندان رجایی شهر در نامهای به غلامحسین اسماعیلی، رئیس سازمان زندانها خواستار پیگیری وضعیت زندانیان سیاسی شده است.
خانم الوندی، در گفت و گو با بیبیسی فارسی با اشاره به این نامه و عدم پاسخگویی به آن گفت :"اواسط بهمن از داخل زندان با من تماس گرفتند و گفتند که برای احوالپرسی به سلول مهدی رفتهاند اما او داخل سلول نبوده، چندین بار تماس گرفتند و پسرم را تا روز چهارشنبه یک روز پیش از ملاقات به سلولش بازگردانده نشد. در این مدت مدام به دادسرا مراجعه کردم، اما جوابی به من ندادند و گفتند مشکلی نیست."خانم الوندی اضافه کرد: "وقتی به ملاقات مهدی رفتم، گفت اگر ملاقات حضوری بود، بدنش را نشانم میداد که بر اثر ضرب و شتم کبود است. یک سرباز گلویش را گرفته و سه نفر دیگر او را در زمان انتقال از زندان رجایی شهر به اوین به شدت زدند به نحوی که پسرم بیهوش شده است."
به گفته خانم الوندی، در این ملاقات آقای محمودیان گفته که وقتی به هوش آمده سرم ،پرستار و دکترها را بالای سر خود دیده است.
خانم الوندی با اشاره به اینکه به سر آقای محمودیان هم ضربهای وارد شده است ،گفت:"رئیس زندان و پزشک قانونی نیز شاهد بودند اما عکسالعملی نشان ندادند."
مهدی محمودیان، عضو جبهه مشارکت و از کسانی بوده است که در خصوص وقایع بازداشتگاه کهریزک اطلاع رسانی کرد. آقای محمودیان در ۲۵ شهریورماه در منزل شخصی بازداشت و مدتی در زندان اوین و سپس به زندان رجایی شهر منتقل شد.
به گفته مادر این زندانی سیاسی، آقای محمودیان در بهمنماه سال جاری برای عمل جراحی در بیمارستان بستری و بخشی از روده او برداشته شده است و با وجود اینکه پزشکان تاکید داشتند او برای گذارندن دوره نقاهت باید بیرون از محیط زندان باشد اما مسئولان موافقت نکرده و او را به زندان منتتقل کردند.
فاطمه الوندی مادر این زندانی سیاسی گفت:" چرا پسرم را زدند وهیچ کس جواب نمیدهد، دادستانی گفته ببینید چه کسی این کار را کرده است."
خانم الوندی همچنین گفت:" خودم را هم بردند و گفتند مصاحبه نکن برای خودت و مهدی بد میشود، من نمیدانم مصاحبه یعنی چه؟ اما هرکس تماس بگیرد و حال فرزندم را بپرسد به او جواب میدهم."
آقای محمودیان به اتهام اجتماع و تبانی علیه نظام به ۵ سال حبس تعزیری محکوم شده است. او در داخل زندان نیز نامه ای درباره وضعیت زندان رجایی شهر کرج و تجاوزهای مکرر در این زندان خطاب به آیتالله خامنه ای نوشت.
دو روز مانده به برگزاری نهمین انتخابات مجلس شورای اسلامی ایران، آیت الله علی خامنه ای، رهبر ایران در سخنرانی خود حساسیت این دوره از انتخابات را از دفعات پیش بیشتر دانست.
آیت الله خامنه ای دلیل این حساسیت را در این دانست که "تیرهاى موجود در ترکش استکبار علیه مردم تمام شده. هرچه می توانستند، ضربه زدند؛ هرچه داشتند و به عقلشان رسیده، فعالیت کردند."او در سخنرانی خود حضور مردم در این انتخابات را در درجه اول اهمیت برشمارد و گفت: "آنچه مهم است، این است که مردم حضور پیدا کنند؛ البته این هم مهم است که به نامزدهاى صالح رأى بدهند."
او افزود: "هرچه حضور مردم بیشتر باشد، پشتوانه مجلس شوراى اسلامى قوىتر باشد، مجلس محکمترى، تواناترى، شجاعترى تشکیل خواهد شد."
آیت الله خامنه ای در بخش دیگری از سخنان خود گفت: "شاید شش ماه یا بیشتر است که دارند علیه انتخابات روز جمعه تبلیغات می کنند - انواع و اقسام تبلیغات - براى اینکه مردم را دلسرد کنند، براى اینکه پاى صندوقها خلوت باشد."
انتخابات مجلس شورای اسلامی در حالی در روز جمعه ۱۲ اسفندماه برگزار می شود که اغلب منتقدان حکومت از جمله افراد و احزاب نزدیک به اصلاح طلبان مشارکت در این انتخابات را تحریم کرده اند.
به گفته این منتقدان یکی از دلایل تحریم این انتخابات، نبود شرایط لازم برای برگزاری انتخاباتی سالم است.
آیت الله خامنه ای با اشاره به تحریم انتخابات در سخنرانی خود گفت: "صدها و هزارها و - اگر این رسانههاى تازه پدید آمده اینترنتى را هم محاسبه کنیم، سر به میلیونها میزند - میلیونها رسانه را به کار انداختند، براى اینکه مردم را دلسرد کنند. گاهى گفتند مردم شرکت نمی کنند، گاهى گفتند تحریم می کنند، گاهى گفتند تقلب می شود، گاهى گفتند چه و چه؛ براى اینکه مردم پاى صندوق رأى نیایند، دلسرد بشوند. آنى که من احساس می کنم و از لطف الهى احتمال قوى می دهم که اینجور بشود، این است که ملت ایران در روز جمعهاى که مىآید، یک سیلى سختتر به چهره استکبار خواهد زد."
او در ادامه گفت: "امروز صریحاً و علناً می گویند ما می خواهیم تحریم کنیم - تحریم نفت، تحریم بانک مرکزى، تحریم چه، تحریم چه، تحریم چه - به وسیلهى شوراى امنیت سازمان ملل قطعنامه صادر کنیم، پشت سرش قطعنامهى دیگر، پشت سرش قطعنامه دیگر. که چه اتفاقى بیفتد؟ براى اینکه ملت ایران خسته بشود. عجیب است؛ هرچه گذشته، ملت ایران شادابتر، زندهتر، بااستقامتتر و مصممتر شده است."
آیت الله خامنه ای حدود ماه پیش در سخنرانی دیگری گفته بود: "با تجربه ای که از رفتار مردم و اعتمادی که به لطف الهی دارم، پیش بینی می کنم به فضل الهی حضور مردم در این انتخابات یک حضور دشمن شکن خواهد بود."
بسیاری از مقام های حکومتی از جمله وزیر اطلاعات ایران بارها حساسیت این انتخابات را برشمرده اند و گفته اند که "دشمنان" جمهوری اسلامی قصد دارند با سو استفاده از این فرصت به نظام و رهبری جمهوری اسلامی ضربه بزنند.
این نخستین انتخاباتی است که پس از انتخابات جنجال برانگیز دهمین دوره ریاست جمهوری در ایران برگزار می شود. در آن انتخابات که بیش از دو سال و نیم از برگزاری آن می گذرد، نیروهای مخالف دولت به رهبری میر حسین موسوی و مهدی کروبی، نامزدهای ریاست جمهوری نتیجه انتخابات را دستکاری شده خواندند. حکومت ایران همواره این ادعا را رد کرده اند و آن را "فتنه گری" خوانده اند.
در مورد هویت یک عضو القاعده که مقامات مصری می گویند او را در فرودگاه قاهره بازداشت کرده اند، تردید هایی مطرح شده است.
روز چهارشنبه ۱۰ اسفند (۲۹ فوریه)، منابع خبری مصر گزارش دادند که سیف العادل، از اعضای ارشد رهبری شبکه القاعده که دولت آمریکا نام واقعی او را محمد ابراهیم مکاوی ثبت کرده اند، هنگام ورود به فرودگاه قاهره، پایتخت مصر، توسط ماموران امنیتی این کشور بازداشت شده است.اما بعدا مردی که خود را محمد ابراهیم مکاوی معرفی می کرد، به خبرنگاران گفت که او قبلا عضو القاعده بوده است، اما سیف العدل نیست.
سیف العادل از جمله افراد تحت تعقیب دستگاه های امنیتی آمریکاست که گفته اند از نزدیکان اسامه بن لادن به خصوص در زمان حملات انتحاری ۱۱ سپتامبر سال ۲۰۰۱ در آمریکا بوده و در انفجارهای سال ۱۹۹۸ در سفارتخانه های ایالات متحده در تانزانیا و کنیا دست داشته است.
پس از کشته شدن اسامه بن لادن توسط نیروهای آمریکایی در ماه مه سال گذشته و تا زمان اعلام ایمن الظواهری به عنوان رهبر جدید القاعده، از سیف العدل به عنوان رهبر موقت این شبکه نام برده می شد.
.
رئیس دومین 'کنگره بینالمللی ایمپلنت (کاشت دندان) خلیج فارس' امروز، دهم اسفندماه، گفت: ایران بزرگترین مصرف کننده ایمپلنت در خاورمیانه است.
به گزارش خبرگزاری مهر، دکتر افشین حراجی تاکید کرد که تحریمهای اعمال شده علیه ایران هنوز تاثیری بر استفاده از این درمان در ایران نگذاشته است.وی درباره سابقه استفاده از ایمپلنت در ایران و جهان گفت: "ایمپلنت مدرن از سال ۱۹۸۰ به بعد در جهان مورد استفاده قرار گرفت و پس از دهه ۹۰ در ایران از آن بهره برده شد. البته ابتدا این کار برای جانبازان انجام شد سپس به گروههای مختلف جامعه گسترش یافت."
دکتر حراجی افزود: "بیماران زیادی از خارج از کشور برای استفاده از درمان ایمپلنت به ایران سفر میکنند چرا که هزینههای انجام این کار در ایران یک پنجم کشورهای دیگری مانند آمریکا، امارات و اروپاست."
دومین 'کنگره بینالمللی ایمپلنت خلیج فارس' در تهران برگزار شده است.
گزارش ها حاکی از آن است که "بانک اسلامی نور" در امارات که بخش عمده مبادلات ارزی مربوط به صادرات نفت ایران را انجام می داد، در اثر تحریم های آمریکا رابطه خود با ایران را قطع کرده است.
سخنگوی این بانک به رویترز گفته است: "هنگامی که در ماه دسامبر سال ۲۰۱۱ مطلع شدیم که تحریم های یکجانبه آمریکا قرار است بر تعدادی از بانک های ایرانی اعمال شود، به عنوان اقدامی پیشگیرانه تصمیم گرفتیم روابط کاری خود را با بانک های ایرانی که در امارات اجازه کار دارند قطع کنیم".روزنامه آمریکایی وال استریت ژورنال به نقل از منابع مطلع نوشته است که این بانک، بزرگترین مسیر انتقال پول ارز ناشی از فروش نفت توسط ایران است.
به نوشته این روزنامه حدود ۶۰ درصد از کل پولی که ایران از طریق صادرات نفت به دست می آورد، از طریق این بانک منتقل می شد که در سال های اخیر چیزی حدود ۵۰ میلیارد دلار در سال بود.
دولت آمریکا اعلام کرده است که علیه موسسات مالی که با بانک مرکزی ایران مبادله داشته باشند، مجازات هایی اعمال می کند.
بر اساس گفته سخنگوی بانک اسلامی نور، به نظر می رسد که این بانک حدود دو ماه و نیم پیش روابط کاری خود را با بانک های ایرانی قطع کرده است.
در آن زمان محمدرضا رحیمی، معاون اول رئیس جمهوری ایران بدون اشاره به جزئیات، به دولت امارات متحده عربی هشدار داده بود و از حاکم دوبی خواسته بود که در مقابل فشارهای آمریکا مقاومت کند.
تحلیل - امیر پایور، بیبیسی
گردن نهادن بانک اماراتی نور به تحریمهای آمریکا غیر از حجم پولی که جابجا می کرده، اهمیتی نمادین دارد. دوبی همیشه مهمترین گریزگاه ایران برای دور زدن تحریمها بوده است. همکاری بانک نور با ایران، دو هفته پس از سفر سه ماه پیش (۲۶ نوامبر ۲۰۱۱) معاون وزیر دارایی آمریکا به دوبی متوقف شده است. دیوید کوهن سعی کرده با فشار بر بانکی که پسر امیر دوبی رئیس هیات مدیره آن است، حساب کار را به دست کوچکترها بدهد، یعنی موسسات دیگری که ممکن است وسوسه شوند با کمک به ایران در دور زدن تحریمها از آب گل آلود ماهی بگیرند.
فشار تحریم های بین المللی و تحریم های یک جانبه آمریکا و اتحادیه اروپا علیه ایران در ماه های اخیر افزایش یافته است.
بانک مرکزی ایران مشمول تحریم های اتحادیه اروپا است و آمریکا هم به زودی تحریم این بانک را آغاز خواهد کرد.
علاوه بر این اتحادیه اروپا تصمیم گرفته است که خرید نفت خام را از ایران متوقف کند.
بعضی دیگر از خریداران عمده نفت ایران، از جمله ژاپن و کره جنوبی هم گفته اند که در پاسخ به درخواست های دولت آمریکا، در پی یافتن راهی برای کاهش واردات نفت خام از ایران هستند.
ایران می گوید که از تحریم خرید نفت توسط اتحادیه اروپا متضرر نمی شود و تحت فشار تحریم ها، از مواضع خود کوتاه نخواهد آمد.
قدرت های غربی ایران را متهم می کنند که در پی دست یافتن به توانایی تولید سلاح اتمی است، اما ایران می گوید که هدف برنامه اتمی اش تولید انرژی و فعالیت های علمی و پزشکی است.
آمریکا می گوید کره شمالی موافقت کرده است که غنی سازی اورانیوم در این کشور را به حال تعلیق دربیاورد.
وزارت خارجه آمریکا همچنین از موافقت کره شمالی در به تعلیق در آوردن آزمایش های هسته ای و موشکی این کشور خبر داده است.پیشتر یک فرمانده ارشد ارتش آمریکا گفته بود از این پس اگر کره شمالی می خواهد از آمریکا کمک غذایی دریافت کند باید برنامه هسته ای اش را کنار بگذارد.
به گفته وزارت خارجه آمریکا، کره شمالی همچنین مواففت کرده تا بازرسان آژانس بین المللی انرژی اتمی بر روند به تعلیق در آمدن فعالیت های هسته ای این کشور نظارت داشته باشد.
ویکتوریا نولند، سخنگوی وزارت خارجه آمریکا اعلام کرد که در مقابل این کشور هم جزئیات طرح کمک غذایی دویست و چهل هزار تنی به کره شمالی را نهایی کرده است.
فعالیت های هسته ای کره شمالی، شامل آزمایش های هسته ای، آزمایش های موشکی دوربرد و فعالیت های غنی سازی در تاسیسات هسته ای یونگبیون میشود.
این موافقت پس از گفتگوهای هفته گذشته مقامات آمریکا و کره شمالی در پکن، پایتخت چین، حاصل شده است.
فعالیت های هسته ای کره شمالی با فراز و نشیب های زیادی همراه بوده است.
در مذاکرات شش جانبه نمایندگانی از کره جنوبی، چین ، آمریکا، ژاپن، روسیه و کره شمالی حضور داشتند.
هر چند کره شمالی در فوریه سال ۲۰۰۶ با توقف فعالیت های هسته ای خود در برابر دریافت کمک های خارجی موافقت کرد، اما بار دیگر در سال ۲۰۰۸ میلادی در اعتراض به خودداری آمریکا در مورد حذف فوری نام کره شمالی از فهرست کشورهای حامی تروریست برنامه برچیدن تاسیسات اتمی خود را به حال تعلیق در آورد.
وزارت خارجه کره شمالی در آن زمان با انتشار بیانیه ای اعلام کرد در نظر دارد برنامه تولید پولوتونیوم را از سر بگیرد.
براساس توافق به دست آمده در مذاکرات شش جانبه پکن برای حل بحران هسته ای کره شمالی ، قرار بود این کشور در ازای توقف برنامه های هسته ای خود امتیازاتی را از جامعه بین المللی به خصوص آمریکا دریافت کند.
از جمله این امتیازات حذف نام کره شمالی از فهرست کشورهای حامی تروریسم و کمک های اقتصادی بود.
مانور انتخابات با موفقیت برگزار شد!
بلندتر فکر کنیم
من متاسفانه کمی زیادی به لغتها و کلمات حساسیت دارم. به ویژه اینکه فکر میکنم وقتی کسی مسوولیتی را می پذیرد، باید به شدت مراقب گفتار و نوشتههایش باشد یا حداقل فرض من چنین است که البته خوشبختانه مدیران متعهد جمهوری اسلامی خلاف آن را ثابت کردند.
اول از همه دوست دارم که توجه شما را به معنای لغت «مانور» که کلمهای فرانسوی است و در فرهنگ ایران جا افتاده است، جلب کنم. «مانور» برای اولین بار در سال ۱۷۵۸ در دایرهی لغات جا گرفت و از دو کلمهی لاتین عهد رنسانس «مانو» به معنی «بوسیلهی دست» و «اوپراری» به معنی «کار کردن» گرفته شده است. لغت نامهی آنلاین علامه دهخدا به نقل از فرهنگ فارسی معین مانور را چنین تعریف کرده: «طریقه ٔ تنظیم عمل یک دستگاه. (فرهنگ فارسی معین). (اصطلاح نظامی) فن رهبری دستههای نظامی در یک منطقه و آن عبارت از این است که در حدود مأموریت محوله کلیه ٔ وسایل خود رابه روی دشمن تمرکز دهند، حتی الامکان از روی غافلگیری دشمن و تأمین قوای خودی. (فرهنگ فارسی معین). تمرین عملیات نظامی. (فرهنگ فارسی معین)». دیکشنری این لغت را در معنی فعل این چنین ترجمه کرده: «حرکت دادن (چیزی) با دقت و اغلب با دشواری به یک مکان مشخص». فرهنگ مریام- وبستر هم در یکی از ترجمههای خود اینگونه نوشته است: «انجام دادن کاری برای گرفتن یک نتیجهی تاکتیکی» همچنین در ادامهی این تعریف نوشته شده است که معمولا در این تعریف، بدست آوردن از راه خدعه و نیرنگ میباشد که البته بیشتر منظور آن کاربرد نظامی است. و بالاخره اینکه فرهنگ آکسفورد هم مینویسد که معنی فعل آن این است «راهنمایی با دقت (یک نفر یا یک چیزی) به نظم برای رسیدن به یک نتیجه».
تمام این تعاریف را کنار هم بگذاریم، مفهوم جا افتاده ی مانور یعنی اینکه شرایط واقعی احتمالی را پیشِ رو قرار دهیم و روشی را برای مدیریت کردن آن شرایط اتخاذ کنیم. در همین جا به این گفته توجه کنید: «امروز بر اساس مانوری که برگزار کردیم، همه آنچه را قرار است در روز انتخابات رخ دهد، به صورت شبیهسازی اجرا و میان استانها و ستاد انتخابات کشور ارتباط برقرار کردیم.. بر اساس این مانور، (چراغ مربوط به) خیلی از استانها به رنگ سبز درآمد و بعضیها هنوز قرمز بود که ارتباط اینها هم در حال برقرار شدن است». بله! اینها سخنان مصطفی محمد نجار وزیر کشور دولت نهم است.
من به جد اعتقاد دارم که جناب سردار محمد نجار، جهت خالی نبودن عریضه، گاهی در دانشگاه عالی جنگ و یا دانشکده ی فرماندهی و ستاد (دافوس) – که البته این دومی را خیلی بعید میدانم، حد معلومات ایشان در این میزان نیست که با ارتشیان در یک مکان جمع شود و شاید در مدل تقلبی آن در سپاه - حضور به هم رسانده باشند! آقای دکتر نجار باید بدانند که مانور مورد نظر ایشان با تعریفی که در بالا داده شد، کمی غریب به نظر میرسد.
مگر در همین انتخاباتی هم که دوستان ولایت مدار و چسبیده به نظام قرار است در آن مثلا به رقابت بپردازند، باز هم خودی و غیر خودی وجود دارد که از ترس وجود آنها قرار است مانور برگزار شود؟ نکند که وجود کسی مانند علی مطهری که حسین شریعتمداری را حداقل به پیروی از منش وزارت خارجهی آمریکا دعوت میکند (جناب شریعتمداری مجازند که بنویسند علی مطهری از من پول دریافت کرده است!)، باعث فروریختن دیوار نظام می شود و نیاز به برگزاری مانور(!) است؟ یا نکند خدای نکرده قرار است که این بار با چشمان باز قرار است در آمار و ارقام دست برده شود تا دیگر خوراک چندین و چند مقالهی بینالمللی در زمینهی آمار و ریاضی نشود؟! مثلا بعدا مشخص نشود که همهی آمارهای آقای ایکس مضربی از پنج و ده است؟! یا نکند چند درصدی به آمار شرکت کنندگان اضافه شود و خوب لازم است که چراغهایی هم سبز و قرمز شوند؟ راستی مگر چند استان در کشور وجود دارد که چراغ «خیلی» از آنها سبز شده! اما بعضیها هنوز قرمزند؟ خیلی یعنی چندتا؟! ۱۰ تا؟ ۱۰۰ تا؟ ۳۰۰ تا؟ و ای کاش میفرمودند که چراغ قرمزها کجا هستند که ما به عنوان دشمن قسم خوردهی ساکن خارج و دشمن ملت ایران، برای تک تک ساکنان شریف آنجا درود بفرستیم.
دوستی جنگ زدهی از اهالی خونگرم و دوست داشتنی خوزستان دارم که از نابغه بودن و جایزه گرفتن از دست وزیر آموزش و پرورش دوران طاغوت، به برکت دوران طلایی امام و جنگ و دربه دری و خوابیدن در راهروی هتل بین المللی، تبدیل به یک بیمار اسکیزوفرنی شده و در گوشهی بیمارستان افتاده است (و راستی مسوولان کجایند؟!) و من هنوز آرزو میکنم که یک دهم از هوش او را داشتم. آخرین بار که به دیدنش رفتم، به سختی مرا شناخت و بعد از یکی دوساعت حرافی من، فقط یک جمله گفت. نجوا کنان در حالیکه آینهی اطاقش را نشانم میداد، گفت گاهی یک نفر از آن در داخل میآید و من را میترساند.
آقای نجار! دوستان ولایت مدار! نکند «ولی» شما هم از خودش میترسد که نیاز به مانور دارد؟
موفق و موید باشید و آرزو می کنم که تمام چراغهای عالم برای شما و دوستان سبز سبز باقی بماند! اما مراقب دشمن فرضی هم باشید که جدیدا ظفرمندیش بر نیروهای پرتوان انقلاب، روز افزون شده است.
آیتالله خامنهای: «احتمال قوی» میدهم تعداد زیادی در انتخابات شرکت کنند
رهبر جمهوری اسلامی انتخابات نهم مجلس را حساسترین انتخابات تاریخ ایران توصیف کرد و گفت «احتمال قوی» میدهم که مردم زیادی روز جمعه در انتخابات شرکت کنند.
پس از انتخابات جنجالی ریاست جمهوری در سال ۸۸، انتخابات مجلس نهم، اولین آزمون رایگیری برای جمهوری اسلامی و از اینرو هم برای هواداران حاکمیت و هم مخالفان بسیار مهم است.
هواداران حاکمیت معتقدند که براساس «نظرسنجیهای معتبر»، مشارکت مطلوبی در این انتخابات رقم خواهد خورد و مخالفان نیز از تحریم گسترده سخن میگویند.
اما آیتالله خامنهای نه از مشارکت مطلوب که «احتمال قوی» داده است حضور مردم بسیار گسترده باشد.
به گزارش خبرگزاری مهر علی خامنهای این نظر را براساس راهپیمایی ۲۲ بهمن امسال ارزیابی کرده و گفته است چون در آن راهپیمایی مردم بهصورت میلیونی شرکت کردند «و یک سیلی به صورت استکبار» زدند در این انتخابات نیز مشارکت بسیار گسترده خواهد بود.
رهبر جمهوری اسلامی ایران با بیان اینکه «دشمنان ملت ایران آرزو دارند، گروهکهایی را به خیابان بیاورند تا بر ضد نظام اسلامی شعار دهند» از ناکامی این آرزوی «دشمنان» سخن گفته و اضافه کرده است که به دلیل «حساسیت بالای» انتخابات روز جمعه، و نیز به این دلیل که «جبهه استکبار همه تیروهای خود را بر ضد ملت ایران، خرج کرده، ملت ایران در انتخابات روز جمعه، سیلی سختتری از ۲۲ بهمن به چهره استکبار خواهد زد.»
وی در بخش دیگری از سخنان خود با مقایسه مشارکت مردم ایالات متحده در انتخابات آمریکا و حضور مردم در انتخابات ایران گفته است که با نگاهی به انتخابات ریاست جمهوری ایران در سال ۸۸ و مشارکت گسترده مردم و مقایسه آن با درصد پایین مشارکت مردم آمریکا در دورههای مختلف انتخابات ریاست جمهوری این کشور میتوان دید که این موضوع در دو کشور «بههیچوجه قابل مقایسه نیست».
آقای خامنهای در پایان هم با اشاره به «شادابی و نشاط نسل جوان و ملت ایران» گفته است که حضور در انتخابات به معنی همراهی با نظام است.
آخرین مواضع اقلیتهای قومی مذهبی: انتخابات نه
دو روز مانده به انتخابات مجلس، برخی دیگر احزاب، گروهها و شخصیتهای پیروان اقلیتهای قومی – مذهبی در ایران طرفداران خود را به عدم مشارکت در انتخابات فراخواندهاند.
در تازهترین مورد چهار حزب سیاسی کردستان ایران طی یک نشست خبری در سلیمانیه کردستان عراق به تشریح مواضع خود پیرامون انتخابات دور نهم مجلس شورای اسلامی پرداختند.
حزب دمکرات کردستان، حزب کومله زحمتکشان کردستان ایران، پارت آزادی کردستان (پاک) و سازمان خبات کردستان ایران در این نشست خبری که روز سه شنبه ۹ بهمن ماه برگزار شد «ایجاد همگرایی هرچه بیشتر و تشویق مردم به عدم حضور پای صندوقهای رأی» را به عنوان موضع خود در قبال انتخابات روز جمعه اعلام کردند.
این احزاب پیشتر نیز در بیانیهای مشترک انتخابات را تحریم کرده و از طرفداران خود خواسته بودند که روز دوازدهم اسفند، مردم در منازل خود باقی بمانند تا «مراکز رأی گیری، خیابانها و اماکن عمومی خلوت باشند و تنها نیروهای سرکوبگر و عوامل جمهوری اسلامی در آنها مشاهده شوند.»
در هفتههای گذشته بیشتر جریانهای سیاسی کردستان از جمله حزب دمکرات کردستان ایران، حزب کومله کردستان، شورای هماهنگی اصلاح طلبان کرد انتخابات مجلس شورای اسلامی را تحریم کرده بودند.
جبهه متحد کرد، دیگر جریان سیاسی کردستان که در سالهای اخیر فعالیت چندانی نداشته، تنها تشکل سیاسی کرد بود که ابتدا شرکت درانتخابت را تائید کرد، اما بعد از آنکه نامزدهای مورد نظر آنها از سوی شورای انتخابات رد صلاحیت شدند، تحریم انتخابات را در دستور کار قرار داد.
این درحالی است که هفته گذشته جمعی از بنیانگذاران این تشکل سیاسی از جمله، صالح نکیبخت، بایزید مردوخی، رئوف قادری با انتشار بیانیهای که نسخهای از آن در اختیار «خودنویس» قرار گرفته، اعلام کردند که این تشکل از سال ۸۸ فعالیتهای خود را متوقف کرده و هر گونه اظهار نظری با این عنوان فاقد رسمیت است.
فضای سرد انتخابات
هر چند در دیگر نقاط ایران صف بندیهای سیاسی در رابطه با تحریم یا مشارکت در انتخابات به اندازه کردستان پررنگ نیست، اما برخی فعالان مناطق محل سکونت اقلیتهای قومی مذهبی پیش بینی کردهاند که انتخابات در این مناطق با استقبال چشمگیر مردم روبرو نخواهد شد.
فعالان آذربایجانی گفتهاند که در بعضی از مناطق که نامزدهای انتخاباتی خواستههای مردم را مطرح نکردهاند به نظر میرسد مردم از شرکت در انتخابات استقبال نخواهند کرد اما در مناطقی که نامزدها بحث اجرای اصول ۱۵ و ۱۹ قانون اساسی را در دستور کار خود قرار دادهاند، رغب بیشتری برای مشارکت به چشم میخورد.
اقلیت اهل سنت ایران که جمعیت قابل توجهی از ساکنان کشور را تشکیل میدهد در سالهای گذشته در آستانه انتخاباتها مورد توجه نامزدهای انتخاباتی قرار گرفتهاند، اما امسال شخصیتهای مطرح با نفوذ این مناطق با انتقاد از عملکرد شورای نگهبان در گزینش نامزدها، اعلام کردهاند که از هیچ نامزد خاصی در انتخابات حمایت نمیکنند.
مولوی عبدالحمید اسماعیل زهی، امام جمعه اهل تسنن مسجد مکی شهر زاهدان در تازهترین اظهارات خود در خطبههای نماز جمعه بر آنچه «مواضع قبلی» خود خوانده تاکید کرده و گفته است که در انتخابات چند روز آینده از هیچ نامزد خاصی حمایت نمیکند.
مولوی عبدالحمید از رهبران اهل سنت منطقه سیستان و همچنین گفته است: «من موضع خود را درباره انتخابات در هفته گذشته اعلام کرده و گفتم که من از هیچ کاندیدای خاصی در این انتخابات حمایت نمیکنم و بیطرفی خود را در این انتخابات حفظ میکنم.»
به گزارش سنی آنلاین، پایگاه اطلاع رسانی اهل سنت ایران، مولوی عبدالحمید با انتقاد از شورای نگهبان به خاطر جلوگیری از ورود «افراد بیشتر و توانمندتر» به عرصه انتخابات، از مسئولان نظام خواسته است به افراد تایید صلاحیت شده، چه شیعه و چه سنی، این حق داده شود که ستاد بزنند و فعالیت داشته باشند و به هر مسجدی که دوست دارند بروند.
انتخابات مجلس شورای اسلامی، ۱۲ اسفند ماه جاری در سراسر ایران برگزار میشود. به گفته مولوی عبدالحمید، جلوگیری از مراجعه کاندیداهای این انتخابات به مساجد به معنای تحمیل شکست انتخاباتی به برخی گروههاست: «وقتی به برخی از کاندیداها بگویند به مسجد مکی نروید و آنها را تهدید کنند به معنای این است که نمیگذارند این افراد وارد مجلس شوند.»
اهل تسنن که بخش قابل توجهی از جمعیت ایران را تشکیل میدهند در ۱۴ استان زندگی میکنند. تعداد آنها در تهران حدود یک میلیون نفر برآورد شده اما اهل سنت هنوز حق داشتن یک مسجد در تهران را نیافتهاند.
«فتنه قومی مذهبی در راه است»
بیرغبتی احزاب، گروهها و شخصیتهای با نفوذ مناطق محل سکونت اقلیتهای قومی مذهبی در قبال انتخابات پیش رو توجه برخی مقامات نظامی و امنیتی کشور را هم به دنبال داشته است، طوریکه در هفتههای گذشته رسانهها به نقل از مسئول نمایندگی ولی فقیه در سپاه بیتالمقدس کردستان اعلام کردند: «مسائل قومی و مذهبی از جمله مولفهها و سوژههای مورد استفاده دشمنان در انتخابات است.»
به گزارش وبسایت حکومتی «کردستان امروز» که بعد از مدتی توقف، فعالیتهای خود را در آستانه انتخابات از سر گرفته، محسن حیدریان چندی پیش در گردهمایی نهضت روشنگری ردههای مقاومت سپاه سنندج گفته است: «در فتنه ۸۸ درگیریها را از تهران شروع کردند اما در بحث انتخابات ۹۰ ممکن است از مناطق حاشیهای و شهرهای کوچک آغاز کنند که در این راستا مسئولان و مردم باید بابصیرت و آگاهی کامل وارد عرصه شوند و اجازه نفوذ به دشمنان ندهند.»
چندی پیش نیز همین وبسایت گزارش داده بود که فرماندار سنندج «در پی یک تخلف آشکار انتخاباتی توسط دو نامزد انتخابات مجلس» در این شهر اعلام وضعیت فوق العاده کرده است.
در دی ماه، جهان نیوز، وبسایت نزدیک به حفاظت اطلاعات سپاه پاسداران در گزارشی با عنوان «استارت پروژه تحریم انتخابات میان اقوام و اقلیتهای مذهبی» اعلام کرده بود: «همزمان با تحریم انتخابات از طرف طیف فتنه گر سال ۸۸ شواهدی نشان میدهد که برخی از رابطین فتنه گران در برخی استانها و علی الخصوص استانهای مرزی و سنی نشین پروژه تحریم انتخابات را با برخی اقدامات تحریک آمیز برای تحت تاثیر قرار دادن برخی اقوام و اقلیتهای مذهبی آغاز کردهاند.»
بر اساس این گزارش «در این طراحی قرار است که رابطین فتنه گران به همراه سیاهلشکری از گروهکهای تجزیه طلب و قومیت گرا با اعتراض به رد صلاحیت شدن کاندیدا مورد نظرشان پروژه تحریم انتخابات را به استانهایی که تنوع قومی و مذهبی دارند بکشانند.»
بیانیه مطبوعاتی کمیته برگزاری نشست گفتگو برای گذار به دموکراسی در واشینگتن
کمیته برگزاری نشست «گفتگو برای گذار به دموکراسی» در واشینگتن امروز نخستین بیانیه مطبوعاتی خود را منتشر کرد. برگزارکنندگان اعلام کردهاند که «موقعیتی ممتاز یا ویژه در میان فعالان سیاسی خارج از کشور» برای خود قائل نیستند و «هزینه برگزاری نشست از محل کمکهای هموطنان و شرکت کنندگان تامین میشود». این نشست با حضور خبرنگاران و بدون حضور چهرههای داخلی ایران برگزار میشود.
متن کامل بیانیه شماره یک «نشست گفتگو برای گذار به دموکراسی» که در روزهای هفتم و هشتم آوریل در پایتخت آمریکا برگزار میشود و امروز به «خودنویس» رسیده به شرح زیر است:هموطنان، روزنامه نگاران، ناظران و تحلیلگران سیاسی ایران
گفتمان دموکراسی خواهی، امروز به گفتمانی رایج میان مخالفان و منتقدان جمهوری اسلامی تبدیل شده و برای گذار به دموکراسی راهبردهای مختلفی پیش کشیده میشود، اما هنوز آنطور که باید این راهبردها مورد بحث و گفتگو قرار نگرفته و زوایا، ابهامات و مرزبندی ها در این زمینه، ناروشن مانده است.
از این رو ما جمعی از کوشندگان، تحلیلگران و کنشگران سیاسی بر آن شدیم تا با برگزاری نشستی در ماه آوریل در واشنگتن، با حضور فعالان سیاسی، دیدگاههای راهبردی در گذار مسالمت آمیز به دموکراسی در ایران را، مورد بحث قرار دهیم. ما با باور به تکثر آراء و اندیشهها میان فعالان سیاسی و با احترام به تمامی اندیشه ها و با حفظ هویت فردی و گروهی، کوشیده ایم فرصتی برای گفتگو میان صاحبنظران و فعالان سیاسی مهیا کنیم.
لذا کمیته برگزاری، برخود لازم می داند که چند نکته کلیدی پیرامون این نشست را به اطلاع همگان برساند:
۱. هدف نشست واشنگتن، ایجاد فرصت برای فعالان سیاسی، جهت گفتگو پیرامون پروژههای راهبردی، در گذار ایران به دموکراسی است.
۲. اعضای کمیته برگزاری این نشست، موقعیتی ممتاز یا ویژه در میان فعالان سیاسی خارج از کشور برای خود قائل نیستند و تنها در پاسخ به یک حس مشترک و احساس ضرورت گشودن باب گفتگو، در این راه به صورت داوطلبانه پیش قدم شدهاند.
۳. هزینه برگزاری نشست از محل کمکهای هموطنان و شرکت کنندگان تامین میشود.
۴. هیچ سازمان، نهاد یا حزبی متولی برگزاری این نشست نیست.
۵. کمیته برگزاری کوشیده است از میان فعالان سیاسی خارج از کشور و نهادهای مدنی، جمعی را انتخاب و دعوت کند که دارای دیدگاه و پروژه های متفاوتی هستند. این افراد در جلسه پروژه های شخصی یا گروهی خود را مطرح خواهند کرد. ولی صاحب نظران و کنشگرانی که دعوتنامه ای دریافت نکرده اند نیز می توانند رئوس پروژه خود را حداکثر تا ۱۵ مارچ برای کمیته برگزاری ارسال کنند. چنانچه پروژه مشابهی عرضه نشده بود، کمیته با توجه به زمانبندی کنفرانس و با احراز اکثریت از متقاضیان دعوت بعمل خواهد آورد.
۶. کمیته برگزاری به دلیل عدم امکان شرکت فعالان سیاسی داخل کشور در این نشست و خطرات امنیتی که آنها را تهدید می کند، از این مهم خودداری کرده و هیچ یک از چهرههای سیاسی داخل کشور را به این کنفرانس دعوت نکرده است.
۷. این نشست با حضور خبرنگاران و در مقابل دوربین رسانه ها برگزار میشود.
کمیته برگزاری این نشست همچنین به اطلاع می رساند که جهت پاسخگویی به پرسش های خبرنگاران و عموم هموطنان و فعالان سیاسی دبیرخانه ای تشکیل داده است. لذا شما می توانید با این ایمیل با دبیرخانه در تماس باشید و سوالها و پیشنهاداتتان را با ما در میان بگذارید:
Dabirkhane.2011@gmail.com
اطلاعات بیشتر در خصوص محل و زمان برگزاری نشست و اسامی شرکت کنندگان متعاقبا منتشر خواهد شد.
با احترام
کمیته برنامه ریزی
مهران براتی، نیره توحیدی، محمد تهوری، آرام حسامی، فاطمه حقیقت جو، امیرحسین گنج بخش، کورش صحتی و فرخ زندی
در نامه مادر این زندانی سیاسی به رئیس سازمان زندانها افشا شد
مادر روزنامه نگار زندانی، مهدی محمودیان، طی نامه ای خطاب به رئیس سازمان زندانها پرده از ضرب وشتم شدید فرزندش توسط ماموران برداشته است.
بنا به گزارش های رسیده به جرس، فاطمه الوندی، مادر مهدی محمودیان، طی نامه ای خطاب به اسماعیلی، رئیس سازمان زندان ها، از ضرب و شتم شدید فرزند روزنامه نگارش توسط ماموران سخن گفته است .
متن نامه مادر افشاگر شکنجه و آزار متهمان در بازداشتگاه کهریزک و از فعالان جنبش سبز، به شرح زیر است:
جناب آقای اسماعیلی
ریاست محترم سازمان زندانها
سلام علیکم
احتراما اینجانب فاطمه الوندی مادر مهدی محمودیان که مدت دو سال و نیم است در زندان رجایی شهر در حال گدراندن دوران محکومیت خود می باشد هستم.
ریاست محترم سازمان زندانها
سلام علیکم
احتراما اینجانب فاطمه الوندی مادر مهدی محمودیان که مدت دو سال و نیم است در زندان رجایی شهر در حال گدراندن دوران محکومیت خود می باشد هستم.
با توجه به سمت و مسئولیت شما، اندکی تأمل در پرونده فرزندم مهدی و سایر زندانیان مشابه شما را متوجه ستم هایی که بر ایشان و خانواده هایشان رفته می نماید.
جناب آقای اسماعیلی
علت اینکه به عنوان مادر یک زندانی که در حال گذراندن دوران محکومیت خود می باشد برای شما نامه می نویسم، پخش مصاحبه اخیر شما به خبرگزاری ایلنا بود که پس از آن بسیار خوشحال شدم که بالاخره یک مسئولی پیدا شد که با صراحت و شجاعت مسئولیت قانونی خود را در قبال زندانیان سیاسی و مطبوعاتی بپذیرد و به صراحت اعلام کند.
علت اینکه به عنوان مادر یک زندانی که در حال گذراندن دوران محکومیت خود می باشد برای شما نامه می نویسم، پخش مصاحبه اخیر شما به خبرگزاری ایلنا بود که پس از آن بسیار خوشحال شدم که بالاخره یک مسئولی پیدا شد که با صراحت و شجاعت مسئولیت قانونی خود را در قبال زندانیان سیاسی و مطبوعاتی بپذیرد و به صراحت اعلام کند.
از آنجایی که احساس کردم از این به بعد با شما راحت تر می توانم صحبت کنم بخشی از بیانات دلگرم کننده شما را که منتشر شده است با هم مرور می کنیم:
1- "در زندان اوین بخشی وجود ندارد که تحت نظارت و مسئولیت ما نباشد"
2- "در حوزه رسیدگی ها نگهداری زندانیان با ماست"
3- " درحوزه زندانبانی آنجه که بحث زندانبانی با ماست و بنده مسئولیت زندانبانی زندان های کل کشور و همه آنجه که داخل زندان ها و زندان اوین می گذرد را دارم و من امروز عرض می کنم ما در کشور بازداشتگاهی که تحت پوشش و نظارت و مسئولیت ما نباشد نداریم."
4- " زندان محل نگهداری، اصلاح، تربیت و فعالیت های فرهنگی، اصلاحی و تربیتی است. "
جناب آقای اسماعیلی
اینک با استناد به جملات بالا قدری با هم درد دل کنیم:
1- فرموده اید که در زندان اوین بخشی وجود ندارد که تحت نظارت و مسئولیت من نباشد، در این خصوص به استحضار جنابعالی می رسانم که از صبح روز یک شنبه یازدهم دی ماه همین سال تا 14 دیماه، روز چهارشنبه، فرزندم مهدی محمودیان را از زندان رجایی شهر برده اند و به محض سوار شدن به اتومبیل یکی از همراهان گلوی او را فشرده تا صدای او در نیاید و سه نفر دیگر تا رسیدن به زندان اوین او را کتک زده اند. در اوین به مدت 4 روز به قدری او را کتک زده اند که حداقل در یک مرحله کار به بیهوشی رسیده و در بهداری اوین از ماسک اکسیژن استفاده کرده اند. خوشبختانه فرمودید مسئولیت زندان بانی با شماست. آیا این اتفاقات با مسولیت شماست؟
اینک با استناد به جملات بالا قدری با هم درد دل کنیم:
1- فرموده اید که در زندان اوین بخشی وجود ندارد که تحت نظارت و مسئولیت من نباشد، در این خصوص به استحضار جنابعالی می رسانم که از صبح روز یک شنبه یازدهم دی ماه همین سال تا 14 دیماه، روز چهارشنبه، فرزندم مهدی محمودیان را از زندان رجایی شهر برده اند و به محض سوار شدن به اتومبیل یکی از همراهان گلوی او را فشرده تا صدای او در نیاید و سه نفر دیگر تا رسیدن به زندان اوین او را کتک زده اند. در اوین به مدت 4 روز به قدری او را کتک زده اند که حداقل در یک مرحله کار به بیهوشی رسیده و در بهداری اوین از ماسک اکسیژن استفاده کرده اند. خوشبختانه فرمودید مسئولیت زندان بانی با شماست. آیا این اتفاقات با مسولیت شماست؟
2- فرموده اید در حوزه رسیدگی ها نگهداری زندانیان با ماست. اگر درست متوجه شده باشم مسئولین قضایی فرد زندانی را جهت گذراندن دوران محکومیت خود به شما به صورت امانت تحویل می دهند تا از او نگهداری کنید. آیا همیشه از امانت ها اینگونه نگهداری می کنید؟
3- فرموده اید مسئولیت زندانبانی کل کشور و هم آنچه که در داخل زندان ها و زندان اوین می گذرد با ماست.
جناب آقای اسماعیلی
فرزندم در اثر بلایا و حوادثی که در زندان های تحت مسئولیت شما بر او رفته است دچار صدمات روحی و جسمی شده که بعضا غیرقابل درمان می باشد و اخیرا هم حدود 45 روز در بیمارستان بستری بوده است و بر اساس تأکیدات مکرر پزشکی قانونی می بایست در فضایی خارج از زندان درمان شود و پزشک معالج او به صراحت اعلام داشته در طول درمان یک ساله، ماهی یک بار باید ویزیت شود تا بیماری او گسترش نیابد. ولی مسئولین تحت امر شما مسئولیت شما را نادیده گرفته و حتی اجازه ویزیت ماهیانه هم به او نمی دهند.
4- جناب آقای اسماعیلی شما فرموده اید زندان محل نگهداری، اصلاح، تربیت، فعالیت های فرهنگی و تربیتی می باشد، برادر عزیز، پدربزرگ های ما و شما می گفتند در دوران کودکی و در مکتب خانه ها برای تربیت و اصلاح کودکان از چوب و فلک استفاده می کردند که آثار روحی و روانی آن را در کهنسالی فراموش نکرده بودند.
4- جناب آقای اسماعیلی شما فرموده اید زندان محل نگهداری، اصلاح، تربیت، فعالیت های فرهنگی و تربیتی می باشد، برادر عزیز، پدربزرگ های ما و شما می گفتند در دوران کودکی و در مکتب خانه ها برای تربیت و اصلاح کودکان از چوب و فلک استفاده می کردند که آثار روحی و روانی آن را در کهنسالی فراموش نکرده بودند.
حالا چگونه است که می باید امروزه با زندانیان عقیدتی و سیاسی که هر کدام سرمایه های عظیم این جامعه هستند اینگونه برخورد شود؟
برادر گرامی
از اینکه مصدع اوقات شدم پوزش می خواهم و فقط قصدم بر این بود که بصورت بسیار بسیار خلاصه به اطلاع شما برسانم که با فرزندان این مرز و بوم در مجموعه تحت مسئولیت شما چگونه رفتار می کنند.
و یادآوری می کنم که در روز پاسخگویی در پیشگاه عدل الهی، گفتن مأمور بودم و معذور و یا اطلاع نداشتم، پذیرفته نیست.
از اینکه مصدع اوقات شدم پوزش می خواهم و فقط قصدم بر این بود که بصورت بسیار بسیار خلاصه به اطلاع شما برسانم که با فرزندان این مرز و بوم در مجموعه تحت مسئولیت شما چگونه رفتار می کنند.
و یادآوری می کنم که در روز پاسخگویی در پیشگاه عدل الهی، گفتن مأمور بودم و معذور و یا اطلاع نداشتم، پذیرفته نیست.
با احترام فاطمه الوندی
جرس:
ماموران نیروی انتظامی دو روز مانده به انتخابات با هجوم به برخی خانه ها و مجتمع های مسکونی آنتن های ماهواره ای را تخریب کردند.
بر اساس گزارشهای واصله به جرس، صبح امروز اکیپ هایی از نیروی انتظامی با لباس های مبدل و نظامی به چند مجتمع مسکونی در شرق تهران حمله کرده و ضمن تهدید ساکنان به زور وارد ساختمان شده و به سمت پشت بام ها رفتند.
این گزارش حاکیست ماموران به طرز قابل تاملی دیش های ماهواره را به زمین کوبیده و با پا آنها را از وسط تا می کردند.
شاهدان گفتند پس از اعتراض برخی خانوارها به رفتار زشت ماموران یکی از عوامل لباس شخصی نیروی انتظامی تهدید کرد که ساکنان معترض در صورت ادامه اعتراض دستگیر خواهند شد.
خاطر نشان می شود چند روز مانده به انتخابات و در حالیکه تمام ارکان نظام به هر شکل ممکن در حال درخواست از مردم برای حضور در انتخابات هستند ماموران انتظامی به خانه ها هجوم می برند و دیش های ماهواره را با خشونت جمع آوری می کنند.
این در حالی است که امروز شهردار تهران گفت: از مردم خواهش می کنم بیایند و اشتباهات مسئولان را به پای نظام نگذارند.
ماموران نیروی انتظامی دو روز مانده به انتخابات با هجوم به برخی خانه ها و مجتمع های مسکونی آنتن های ماهواره ای را تخریب کردند.
بر اساس گزارشهای واصله به جرس، صبح امروز اکیپ هایی از نیروی انتظامی با لباس های مبدل و نظامی به چند مجتمع مسکونی در شرق تهران حمله کرده و ضمن تهدید ساکنان به زور وارد ساختمان شده و به سمت پشت بام ها رفتند.
این گزارش حاکیست ماموران به طرز قابل تاملی دیش های ماهواره را به زمین کوبیده و با پا آنها را از وسط تا می کردند.
شاهدان گفتند پس از اعتراض برخی خانوارها به رفتار زشت ماموران یکی از عوامل لباس شخصی نیروی انتظامی تهدید کرد که ساکنان معترض در صورت ادامه اعتراض دستگیر خواهند شد.
خاطر نشان می شود چند روز مانده به انتخابات و در حالیکه تمام ارکان نظام به هر شکل ممکن در حال درخواست از مردم برای حضور در انتخابات هستند ماموران انتظامی به خانه ها هجوم می برند و دیش های ماهواره را با خشونت جمع آوری می کنند.
این در حالی است که امروز شهردار تهران گفت: از مردم خواهش می کنم بیایند و اشتباهات مسئولان را به پای نظام نگذارند.
جـــرس: در حالیکه مقامات حکومتی همچنان مدعی جانباختن "تعدادی انگشت شمار و به طور مشکوک" در جریان حوادث سال ۸۸" هستند، علی مطهری نماینده اصولگرای مجلس شورای اسلامی در مناظره انتخاباتی با حمید رسایی، نامزد جبهه پایداری اذعان داشت: "تنها در روز ۳۰ خرداد ۱۳۸۸ خیلی بیشتر از ۴۰ تا ۵۰ نفر به دست نیروهای امنیتی و انتظامی کشته شده اند."
به گزارش خبرگزاری دانشجو، وابسته به بسیج دانشجویی، در این مناظره که علی مطهری، عضو صدای ملت؛ قاسم روانبخش، عضو جبهه پایداری؛ حمید رسایی، عضو جبهه پایداری و زهره الهیان، عضو جبهه متحد اصولگرایی حضور داشتند، مطهری عامل اوج گیری اعتراضها و سوق داده شدن شعارها علیه رهبر جمهوری اسلامی را، "نحوه برخورد حاکمیت با معترضان" دانست و گفت که عدهای از مردم در پی تشکیک نامزدهای معترض به نتایج انتخابات مردد بودند که حق با کدام طرف است اما سوء مدیریت بحران باعث شد عدهای که به نتایج انتخابات معترض بودند اما نظام جمهوری اسلامی و ولایت فقیه را قبول داشتند، در نهایت شعارهایی علیه نظام و رهبر جمهوری اسلامی سر دهند.
وی با بیان اینکه در صورت وقوع رخدادهای مشابه باید حساب مردم را از رهبران اعتراضها جدا کرد گفت: «اگر فرض کنیم موسوی و کروبی وابسته به آمریکا باشند، اما شماری از مردم تنها معترض به نتیجه انتخابات بودند.»
مطهری اذعان داشت: "ما به معترضان به نتایج انتخابات اجازه حرف زدن و تجمع ندادیم. باتومها را بالا بردیم و آنها را کتک زدیم. در روز ۳۰ خرداد ۴۰تا ۵۰ نفر کشته شدند."
این نماینده منتقد دولت، با بیان اینکه "آیا این مقابله با معترضان روش درستی بود؟" افزود: "باید به آنها اجازه اظهار نظر میدادیم. صدا و سیما هم آن را پخش میکرد تا جریان فروکش کرده و در نهایت با افرادی که در پی براندازی بودند، برخورد میشد."
رسایی در اعتراض به این سخنان مطهری و آمار ارائه شده توسط او در خصوص تعداد کشته شدگان گفت: "حتی بیبی سی چنین ادعای در خصوص آمار کشته شدگان پس از انتخابات نکرد.» مطهری در پاسخ گفت: «تعداد کشتهها بیش از این بود اما من خیلی کمتر گفتم."
ولی فقیه نیز قابل انتقاد است
علی مطهری در ادامه به انتقاد از عملکرد «جبهه پایداری» پرداخت و گفت: "دوستان ما در جبهه پایداری گمان میکنند که دفاع از نظام با دفاع از حقوق مردم در تضاد است و اگر از مردم دفاع شود مقابله با نظام و ایستادگی در برابر ولایت فقیه خواهد بود. در حالی که چنین نیست. این دوستان ولایت را بالاتر از عدالت میدادند که این حرف بسیار خطرناکی است حتی خدا از عدالت بالاتر نیست."
این نماینده اصولگرای مجلس شورای اسلامی اظهار داشت: "در نگاهی وسیعتر ولی فقیه هم قابل انتقاد است. در زمان پیامبر از او انتقاد میشد پس چگونه است اکنون گمان میکنیم ولی فقیه قابل سوال کردن نیست. دوستان جبهه پایداری فکر میکردند اگر از عملکرد مدیریت در بحرانهای کشور انتقاد شود به ولی فقیه انتقاد شده در حالی که حتی در نگاهی وسیعتر ولی فقیه نیز قابل سوال کردن و انتقاد است. زمانی که ما پیامبر را مورد سوال قرار میدهیم چطور است که وقتی به ولی فقیه میرسیم قابل سوال نیست. بنابراین این تفکر خیلی خطرناک است."
قابل توجه دستگاه قضا؛ نامه خزعلی به قاضی پیرعباسی
مهدی خزعلی: برای خاتمه دادن به خیمه شب بازی هایی به نام دادگاه، به اعتصاب غذا ادامه خواهم داد
مهدی خزعلی در چهل و هشتمین روز از اعتصاب غذای خود در نامه ای به قاضی پرونده خود برخی از رفتارهای غیر قانونی دستگاه قضایی کشور پرداخته است.
این زندانی سیاسی و نویسنده منتقد که امروز در پنجاه و دومین روز از اعتصاب غذای خود است، از دو روز پیش به بند ۲۰۹ منتقل شده خبری از وی در دست نیست.
متن کامل این نامه که توسط یاران گمنام جنبش سبز در اختیار کلمه قرار گرفته، به شرح زیر است:
بسم الله الرحمن الرحیم
جناب آقای پیر عباسی، ریاست شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب
امروز چهل و هشتمین روز بازداشت بلاوجه و اعتصاب غذای من در اعتراض به این قرار بیدادگاه است، مگر خود شما نبودید که در همین پرونده شعبه ۹ بازپرسی فرهنگ و رسانه رای دادید که “بازداشت موقت برای این اتهامات بلاوجه است!” چگونه است که در همان پرونده تسلیم خواست غیرقانونی و نامشروع بازجوی اطلاعات شدید؟!
جناب آقای پیر عباسی؛ روز ۹۰٫۱۱٫۱۶ مرا برای ابلاغ رای بدوی پرونده نخست و اعلام وقت رسیدگی پرونده دوم با دستبند احضار فرمودید! و آقای ستاری، مسئول دفتر شما که همه متهمین از رفتارهای ناشایست و غیرقانونی او می نالند، از من خواست که بدون رویت و مطالعه رای ذیل صفحه آخر دادنامه، (ص۵۷) ابلاغ رای را امضا نمایم. شما خلاف نص صریح قانون از ارائه یک نسخه دادنامه صادره به اینجانب (محکوم علیه) خودداری کردید. این رویه در دنیا بی سابقه است که کسی را ۲۴ سال محکوم به تبعید به برازجان نمایند و ۱۴ سالش محکوم به حبس در زندان برازجان باشد و ۹۰ ضربه شلاق به خاطر مهدوی کنی و مصباح یزدی و قاضی حاجی محمدی محکوم نمایید و او را از داشتن یک نسخه از رای و حکم محکومیت خویش برای تدارک دفاع و تجدید نظر خواهی محروم سازید!
نمیدانم تاریخ درباره ی بی دادگاه های انقلاب چه قضاوتی خواهد کرد؟
علی ایحال، من تسلیم خواست نامشروع دادگاه نشدم و حسب قول شما که هر روز مرا از زندان برای مطالعه ۸۰۰ صفحه پرونده و رونویسی ۵۷ صفحه دادنامه به دادگاه خواهید آورد با توجه به حجم پرونده با استمهال ۲۰ روز اضافی برای تجدید نظرخواهی موافقت خواهید کرد، ذیل صفحه ۵۷ دادنامه نوشتم “اینجانب فقط ۳ صفحه از دادنامه را قرائت کردم” و قول و وعده و عید قصی را نیز قید کرده و سپس امضا نمودم.
امروز ۲۰ روز میگذرد و آن همه وعده و وعیدها به فراموشی سپرده شد، و ظاهرا امضای مرا ذیل دادنامه می خواستند. و دیگر فرصتی برای مطالعه رای دادگاه و پرونده داده نشد.
ظاهرا این گونه سخنان و وعده ها ترفند و حیله ای است برای اخذ امضای متهم ذیل دادنامه و سپس او را در بند و حبس نگه داشته و امکان تلفن و ملاقات با وکیل را از او سلب می کنند تا همه ی فرصت های قانونی برای تدارک دفاع و تجدید نظر خواهی را از دست بدهد.
متاسفانه در مرحله ی بدوی هم به ایرادات شکلی نظیر عدم رعایت قواعد قانونی ابلاغ ها و تردید و انکار و جعل و الحاق و تهدید و ارعاب و شکنجه که ضرورت تجدید جلسه رسیدگی و کارشناسی را ایجاب میکرد، اعتنایی نفرموده و بدون حضور متهم (اینجانب) ختم رسیدگی را اعلام و اینجانب را از دفاع در مرحله بدوی محروم گردید.
من در مرحله بدوی نیز تاکید داشتم که به عنوان یک نویسنده و مدیر مسئول دو نشریه و صاحب قلم، مایلم خودم پرونده را مطالعه و شخصا دفاع کنم، ولی شما بدون حضور حقیر کار را تمام کردید.
من تقاضای دادگاه علنی با حضور خبرنگاران را داشتم، اما ترس جناح حاکم باعث شد که دادگاه من حتی بدون حضور خودم تشکیل شود و منجر به صدور رای شود!
اینک نیز تمایل دارم شخصا دادنامه را داشته باشم و با مطالعه پرونده در یک دادگاه علنی و با حضور خبرنگاران (و ضبط و دوربین) از خود دفاع کنم و لایحه ی تجدید نظر خواهی را شخصا بنویسم، چه کنم که در اسارت و زندان به سر میبرم و از رویت رای دادگاه محرومم.
اینجانب فقط صفحات ۵۵ و ۵۶ و ۵۷ دادنامه که{ناخوانا ست} را رویت کردم. و از ۸۰۰ صفحه پرونده کمتر از ۳۰ صفحه را رویت کردم. به این شیوه دادرسی ناعادلانه و ابلاغ مزورانه اعتراض دارم. و تا شهادت به اعتصاب غذا ادامه خواهم داد.
من در زندان کسانی را دیدم که از رویت یک سطر دادنامه و پرونده و داشتن وکیل محروم بودن، کسانی که بدون داشتن هیچ سند و مدرک و اقراری به اعدام محکوم شدند.
اینک برای احیای آیین دادرسی و استقرار قضایی و خاتمه این خیمه شب بازی ها به نام دادگاه، به اعتصاب غذا تا شهادت ادامه خواهم داد.
والسلام علی من التبع الهدی
دکتر مهدی خزعلی
بند ۳۵۰ اوین
۱۳۹۰٫۱۲٫۶
مشکلات جدید محمد داوری از زبان برادرش
برادر محمد داوری، معلم و سردبیر اسبق سایت سحام نیوز، به گوشه ای دیگر از مشکلات این زندانی سیاسی اشاره کرد.
بیژن داوری با اظهار اینکه برادرش محمد در زندان دچار بیماری حاد اعصاب شده و وضعیت وخیمی در زندان دارد، گفت: “به دلیل وضعیت بد روحی محمد، مدتی پیش با زندان هماهنگ کردیم و او را پیش پزشک متخصص اعصاب و روان بردیم. پزشک گفت که سند بگذارید او مدتی از زندان بیرون بیاید، وضعیت روحیش وخیم است. قاضی و دادستان گفتند ما برویم و سند تهیه کنیم تا آنها مرخصی بدهند. ما هم از جاهای مختلف سند جور کردیم اما خودش قبول نمی کند. می گوید که من جرمی مرتکب نشده ام که برای بیرون آمدنم حالا سند بگذارم. می گوید باید بدون سند به من مرخصی بدهند.”
به گزارش کمپین بین المللی حقوق بشر در ایران، بیژن داوری در خصوص آخرین ملاقات با برادرش در زندان اوین گفته است:” دوشنبه دو هفته پیش برای ملاقات به تهران رفتیم که متاسفانه به ما اجازه ملاقات ندادند و فقط مادرمان توانست محمد را ببیند. بعد از اینکه از سالن ملاقات بیرون آمد گفت حال محمد اصلا خوب نیست. محمد به غیر از مشکل روحی، قلبش هم درد می کند و دندان هایش هم خراب هستند مدتی پیش تر چند دکتر به مسولان زندان معرفی کردیم که قبول نکردند و گفتند بروید پزشک های دیگری را معرفی کنید. لابد فکر کرده بودند که آنها از دوستان خود محمد هستند و خلاصه بعد از مدتی معرفی کردن پزشک و قبول نکردن مسولان و کش دادن این مسئله. هم خودش از داخل زندان پیگیری را رها کرد و هم ما. او نیاز دارد که برای مدتی به مرخصی بیاید آنوقت به همه مشکلاتش می تواند برسد.”
برادر محمد داوری با اظهار اینکه هیچ راه حلی برای مقابله با حوادث پیش آمده جلوی رویشان نیست، گفت:” والا ما بعد دوسال و اندی که از بازداشت محمد می گذرد هنوز حقیقتا توجیه نشدیم که او به چه جرمی به زندان رفته است، نفهمیدیم گناهش چیست. ولی از یک طرف هم می ترسیم که چیزی بگوییم به ما هم اتهامی بزنند. خودتان می دانید که با این روزگار به زور زندگیمان را می چرخانیم. ما برای مقابله نه توان مالیش را داریم و نه توان حرف زدنش را. هیچ کاری از دستمان بر نمی آید. مادر پیرش را فقط باید بیاید بینید، همسرش را از دست داده، هیچ منبع درآمدی ندارد و هیچ کاری هم از دستش بر نمی آید. ولی هر هفته در هوای سرد زمستان بجنورد به تهران می رود تا محمد را چند دقیقه ی کابینی ببیند. چه بگویم!”
بیژن داوری از موضوع دیگری نیز می گوید که بر مشکلات محمد داوری و کل خانواده این زندانی افزوده است:”در همان ماه اول که محمد به زندان رفته بود و ما برای پیگیری کارهایش در تهران بودیم. خانه و ماشینش به سرقت رفت. آدم های وارد خانه اش شده بودند وخیلی از وسایل خانه اش از جمله تمام مدارک و کامپیوترش برده بودند. همین طور دسته چکش را نیز بردند که ما خبر نداشتیم. حالا می بینیم که از سوی دادگاه مرتب برای محمد احضاریه می آید. آدم های ناشناسی یکی یکی برگه های چک محمد را استفاده کرده اند و حالا برگشت خورده است. محمد اسامی آدم های که پایین چک را امضا کرده اند نمی شناسد، ما هم همین طور. ما شکایت کرده ایم که این چک ها از سوی محمد کشیده نشده اما قاضی می گوید چک ها بهرحال به اسم او استفاده شده و باید ما جوابگو باشیم. نمی دانیم حالا چکار کنیم فقط ما هم برای سرقت اموالش شکایت کردیم. اولین جلسه دادگاه در این مورد ۲۷ اسفند است و منتظریم تا ببینم که سارقان وسایل محمد چه کسانی بودند. این هم به گرفتاری های ما و محمد اضافه شده است.”
محمد داوری روزنامه نگار و سردبیر اسبق سایت سحام نیوز( وابسته به مهدی کروبی) پس از انتخابات ریاست جمهوری سال ۸۸ دستگیر شد. دستگیری او پس از نامه ای بود که مهدی کروبی به رئیس مجلس خبرگان پیرامون آزار زندانیان سیاسی در بازداشتگاه کهریزک نوشت. بنا برگزارش های مختلف، او بعد از انتشار این نامه بازداشت شد و تحت فشار و شکنجه قرار گرفت تا علیه مهدی کروبی در تلویزیون جمهوری اسلامی ، اقرار کند. مهدی کروبی در آن روزها طی نامهای به دادستان تهران، مسئولیت تمام اسناد و فیلمهایی را که به عنوان مستندات وجود شکنجه و تجاوز جنسی در زندانهای ایران ارائه کرده بود بر عهده گرفت و محمد داوری را تنها فیلمبردار مصاحبهها عنوان کرد و گفت او هیج نقش دیگری در این ماجرا نداشته است. با این حال محمد داوری به ۵ سال حبس محکوم شد. در مرداد ماه امسال نیز به یک سال حبس دیگر محکوم شد. افزایش یکسال حکم به این دلیل است که او ۵ میلیون تومان جریمه نقدی خود را به اتهام شرکت در تجمعات اعتراضی معلمان در بهمن و اسفند سال ۱۳۸۵ نتوانست پرداخت کند. محمد داوری از فعالان صنفی و عضو شورای مرکزی سازمان معلمان بود که به دلیل حضور در تجمع معلمان در سال ۸۵ بازداشت و در دادگاهی در سال ۸۶ به پنج میلیون تومان جریمه نقدی بدل از حبس محکوم شده بود. هم اکنون به دلیل عدم پرداخت این جریمه، یکسال به حبس وی فزوده شده است.
گفتنی است، محمد داوری جانباز دوران جنگ ایران و عراق است.
برگزاری دادگاه ریحانه طباطبایی، روزنامه نگار
دادگاه ریحانه طباطبایی روزنامه نگار امروز در شعبه ۲۸ دادگاه انقلاب به ریاست قاضی مقیسه برگزار شد.
به گزارش خبرنگار کلمه، در این دادگاه که متهم، وکیل پرونده و بازجوی این روزنامه نگار حضور داشتند، به او اتهام تبلیغ علیه نظام تفهیم شد و ریحانه طباطبایی در دادگاه از خود دفاع کرد.
نتیجه رای دادگاه پس از ارائه دفاعیه تکمیلی وکیل طباطبایی، صادر خواهد شد.
وی آذر ماه سال گذشته بازداشت و پس از ۴۰ روز انفرادی در بند دوالف سپاه با قرار وثیقه آزاد شد.
ریحانه طباطبایی روزنامه نگار روزنامه شرق است که سابقه فعالیت در خبرگزاری سینا و مجله چلچراغ را در کارنامه خود دارد.
تجمع اعتراضی کارگران مخابرات راه دور شیراز در مقابل وزارت صنایع
رئیس شورای اسلامی صنایع مخابراتی راه دور شیراز گفت: بیش از ۳۰ نفراز کارگران صنایع مخابراتی راه شیراز، به نمایندگی از ۳۸۲ کارگر این واحد، از صبح دیروز در اعتراض به عدم دریافت بیش از ۲۴ ماه حقوق معوقه خود در مقابل وزارت صنایع تجمع کردهاند.
غلامحسین بانشی به ایلنا اظهار داشت: ما خواستار دریافت مطالباتمان هستیم اما متاسفانه تا اکنون هیچ یک از مسئولین پاسخگو نبودهاند.
وی با اشاره به اینکه ما نماینده کارگرانی هستیم که همزمان در مقابل استانداری شیراز دست به تجمع زدهاند افزود: مسئولین قول مساعد داده بودند برای حل بخشی ازمشکلات کارگران مبلغ ۳۰۰ میلیون بابت پرداخت بخشی از مطالبات کارگران واریز کنند که آن هم عملی نشده است.
او با اشاره به اینکه مجموع مطالبات کارگران مخابرات راه دور ۴/۵ میلیارد تومان است اظهار داشت: درخواست کارگران برای گذران معیشتشان و با توجه به اینکه در آستانه سال جدید هستیم ۲ میلیار تومان بوده است که محقق نشده است.
وی ادامه داد: همچنین این کارگران خواستار آن هستند که ۴درصد سهم دولت در قانون سخت و زیان آور که میانگینن هرنفر ۱۰ میلیون تومان است از سوی وزارت صنایع (که متعهد به پرداخت است) پرداخت شود تا مستمری کارگرانی که میخواهند بازنشسته شوند واریز شود اما متاسفانه هیئت اجرایی توان پرداخت آن را ندارد.
وی در خاتمه گفت: کارگران این شرکت تا تحقق خواستههای خود و حل مشکلاتشان توسط مسئولین به تجمعات خود ادامه میدهند و اگر از این تجمع نتیجهای حاصل نشود از روز شنبه به تجمع اعتراضی خود با تعداد بیشتر درمقابل وزارت صنایع ادامه خواهیم داد.
عضو هیات مدیره اتحادیه کارگران: مصوبه هیئت دولت هیچ ضمانت اجرایی
عضو هیات مدیره اتحادیه کارگران قراردادی و پیمانی کشور گفت: باوجود اینکه یک ماه از پایان ضرب العجل ۱۵ روزه هیئت دولت به دستگاههای اجرایی مبنی بر فسخ قراردادهای امضا شده با پیمانکاران تامین نیروی انسانی و تبدیل وضعیت نیروهای پیمانکاری به قرارداد مستقیم گذشته است، هنوز تغییری در وضعیت قراردادی کارکنان دستگاههای اجرایی ایجاد نشده است.
مهدی نجفپور، در گفت گو با ایلنا با بیان اینکه اکثر سازمانها در مقابل تغییر وضعیت نیروهای قراردادی خود مقاومت میکنند اظهار داشت: هیئت دولت در مصوبه خود، هدف از این تصمیم را حمایت از حقوق کارکنان شرکتی دانسته و همه دستگاههای اجرایی را مکلف کرده بود تا با کارکنان شرکتی دارای حداقل یک سال سابقه کار مستمر با پرداخت حق بیمه، در مدت ۱۵ روز پس از ابلاغ مصوبه یعنی پایان روز شانزدهم بهمن ماه طبق شرایط اعلامی قرارداد مستقیم امضا کنند.
به گفته وی به دنبال صدور این مصوبه، نگرانیها مبنی بر احتمال تعدیل و اخراج نیروهای انسانی فعال در شرکتهای پیمانکاری تا آنجا قوت گرفت که معاون توسعه مدیریت و سرمایه انسانی رئیس جمهور با بیان اینکه هیچ دستگاهی حق اخراج نیروهای شرکتی را ندارد، تاکید کرده بود که هیچ دستگاهی نمیتواند نیروهای شرکتی که قرار است تبدیل وضعیت شوند را اخراج کند.
نجفپور با اشاره به اینکه مصوبه هیئت دولت هیچ ضمانت اجرایی ندارد افزود: مشخص نیست چه کسی از اجرای این مصوبه صیانت میکند و هر وزارت خانهای برداشت خود را از این مصوبه دارد.
او تاکید کرد: خبری از تبدیل وضعیت نیروهای پیمانکاری نیست و مسئولان در برابر نگرانیهای نیروهای پیمانکاری واکنش خاصی نشان نمیدهند.
او در خاتمه با اشاره به اینکه خانوادههای بسیاری چشم امید به تصمیم جدید هیات دولت دارند گفت: توقف تغییر وضعیت استخدام نیروهای پیمانکار یعنی ادامه ظلم و اجحافی که متأسفانه برخی از پیمانکاران در حق نیروهای مظلومی که مجدانه برای این صنعت در تلاشند، روا میدارند. این موضوع انگیزه این کارگران را که سالها با مشقت در تلاش بودهاند کاهش میدهد.
نامه ای بند 350 اوین به برنده جایزه اسکار
حسین رونقی ملکی: آقای فرهادی! امروز زندان اوین هم خانه سینماست
آقای اصغر فرهادی
در سال های اخیر که سینمای ایران، بحرانی ترین و سخت ترین دوران تاریخی خود را می گذراند، فیلم جدایی نادر از سیمین به عنوان نماینده به حق سینمای ملی ما خوش درخشید، و در این شباهنگام تاریک، چون آذرخش نام ایران و فریاد فرو خفته را نجوا کرد. تا فرهنگ غنی و صلح طلب مردم و سرزمین ایران را که به دست نا اهلان، سیاه و خشن معرفی شده، به راستی و درستی بر همگان نمایان کند. همانطور که گفتید فرهنگ غنی و کهن ایران را که زیر گرد و غبار سیاست پنهان مانده است.
آقای فرهادی
جدایی نادر از سیمین اثر سینمای مستقل که سینمای ایران را جانی دوباره بخشید و به جامعه ایرانی روحی دوباره دمید، در حالی توانست نام ایران و سینمای آن را مطرح و کام ایرانیان را شیرین کند که کارگردانان، بازیگران و سینماگران به اتهامات واهی و به دلیل عدم همسویی با حاکمیت و انتقاد از اوضاع جامعه و کشور و به تصویر کشیدن واقعیات، تعلیق، بازداشت، شکنجه و زندانی می شوند و سالن های سینما تعطیل و فیلم ها توقیف؛ و حقایق فیلم ها زیر تیغ سانسور جاهل ها از بین می رود. اما این همه فشار و سرکوب در صنف سینمای ایران نتوانسته مانع بروز استعدادها و شکوفایی آن ها در سطح کشور و جامعه جهانی شود.
امروز شهر و شهرهای مان، خانه سینما شده اند و حتی زندان اوین هم خانه سینما است. و این ثمره استقامت، پایمردی و احترام به هنر و حقیقت است که جهان آن را در می یابد و با جوایز و احترام قدرشناسی می کند ولی اینجا سرکوب سرنوشت آن است.
آقای اصغر فرهادی
تبریک من را به خاطر شاهکار سینمایی جدایی نادر از سیمین، کسب افتخارات متعدد و شاد کردن هم میهنانی که در این روزهای تلخ، سخنی جز جنگ، تهدید، تحریم و خشونت را نمی شنوند پذیرا باشید. باشد که افراد متملقی چون فرج الله سلحشور و ابوالقاسم طالبی از شما بیاموزند که چگونه با وجود موانع سختی همچون توقیف فیلم در مرحله فیلمبرداری تلاش کردید، ایستادید و موفق شدید.
باشد که بدانند نمایان شدن زیبایی های خدادادی، فحشا نیست. بلکه تسلیم کردن تفکر و روح آدمی به استبداد و ظلم فاحشگی است. باشد که بفهمند با نام مبارزه با تهاجم فرهنگی که بیشتر وجه سیاسی دارد، چگونه استعدادها و هنر سینمای ایران را از بین میبرند و نخبگان هنر را فراری داده و تیشه بر ریشه این صنعت می زنند و البته پاسخ این خوش خدمتی ها را از حاکمیت دریافت می کنند که این چنین لب به فحاشی و پرده دری می گشایند و به بانوان سینمای ایران توهین می کنند.
زحمات و سختی هایی را که در این را متحمل شده اید را ارج می نهیم و آرزوی روزهای روشن و موفقیت های روز افزون را برای شما و هنرمندان سینمای سرزمین مان را داریم.
سیدحسین رونقی ملکی
زندان اوین/ بند ۳۵۰
رای من راه تو؛
سی و سومین روز؛ هاله سحابی، محمد کامرانی، علیرضا صبوری و سعید عباسی فر
فرقی نمی کرد تظاهرات سکوت باشد یا مراسم خاک سپاری پدر، پرده ها دریده شده بود و حرمت ها شکسته، نه حرمت مردم را نگه می داشتند و نه حرمت جنازه را. باتوم ها بالا رفت و سنگ ها را بستند و سگ ها را رها کردند، دختر زیر جنازه پدر رفت به همین سادگی؛ شعار ندادند، فریاد نزدند، رای هم نمی خواستند که پس بگیرند، لا اله الا الله بود و الله اکبر برای مردی که عمر خود را برای ایران فردا گذاشت و عزیز پدر بود که تازه از زندان آمده بود تا روزهای اخر را کنار پدر باشد. پدر و دختر با هم در دل خاک رفتند. مجلس در مقابل این جنایت سکوت کرد؛ هیچ نگفت فقط صدای حق طلبی اندکی بود که شنیده شد در حالیکه مجلس باید سراسر سیاه پوش می شد، باید فریاد واسلاما سرمیداد، باید نماینده های مجلس دق می کردند از این بی حرمتی به یک مرده، به یک زن مسلمان؛ مگر مولایمان علی (ع) برای خلخال یک زن یهودی نفرمود: ” اگر برای این حادثه تلخ، مسلمانی از روی تاسف بمیرد ملامت نخواهد شد.” ایا جان یک زنان مسلمان و دیگر جوانان این کشور کمتر از خلخال یک زن یهودی است؟ ایا نمایندگان مجلس نباید در مقابل چنین اتفاقاتی فریاد می زدند و از حقوق مردم دفاع می کردند؟ آیا چنین نمایندگانی صلاحیت رای دادن دارند؟ نمی توان به چنین نمایندگانی رای داد زمانیکه:
هاله سحابی او زیر تابوت پدر رفت
قرآنپژوه، روزنامه نگار، فعال ملی-مذهبی، فعال حقوق بشر، فعال حقوق زنان و زندانی سیاسی ایرانی و از اعضای انجمن مادران صلح بود. پدرش عزت الله سحابی، رهبر شورای فعالان ملی مذهبی ایران و مادرش زری سحابی (زهرا عطایی)، خواهرزاده مهدی بازرگان بود. پدربزرگش یدالله سحابی، نیز از بنیانگذاران نهضت آزادی بود. او که در جریان اعتراضات پس از انتخابات ۱۳۸۸ به دو سال حبس محکوم شده بود و به دلیل مریضی پدر به مرخصی ،او در جریان درگیری با نیروهای امنیتی در حالی که قصد نزدیک شدن به جسد پدرش را داشت مورد ضرب و شتم قرار گرفت و به شهادت رسید. اما منابع حکومتی مرگ او را طبیعی و بر اثر شوک وارده به خاطر مرگ پدرش، دانستند.
هاله سحابی ضمن فعالیت های قرآن پژوهی و تالیف کتاب با دو ماهنامه چشمانداز ایران نیز همکاری داشت و همزمان در دفاع از حقوق زندانیان سیاسی فعال بود.هاله سحابی فارغ التحصیل رشته فیزیک از دانشگاه تهران بود و به زبانهای انگلیسی، فرانسوی و عربی تسلط داشت.او شاعر و مدرس زبان فرانسوی نیز بود.هاله سحابی مدتی در فرانسه تحصیل و زندگی کرده بود. او دارای آثار نقاشی نیز بود.
هاله سحابی در روز تحلیف احمدینژاد، ۱۴ مرداد ۱۳۸۸، در میدان بهارستان پس از جراحت در ناحیه پیشانیش در اثر ضرب و شتم نیروهای امنیتی، دستگیر شد و از سوی شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب اسلامی تهران به اتهام تبلیغ علیه نظام از طریق حضور مکرر در تجمعات غیرقانونی و اخلال در نظم عمومی محاکمه و به دو سال حبس تعزیری و پرداخت جریمهٔ نقدی محکوم گردید. شورای فعالان ملی-مذهبی ایران در بیانیه ای اعلام کرد که با توجه به بیماری دیابت هاله سحابی و زخمی شدن او در هنگام دستگیری، سلامتی او به شدت تهدید میشود.
هاله سحابی پس از بیماری پدرش، عزت الله سحابی، شرط مقامات زندان برای نوشتن تعهدنامه برای آمدن به مرخصی را رد کرد. پس از تشدید بیماری عزت الله سحابی، خانواده هاله سحابی برای او تقاضای مرخصی کردند، اما مقامات زندان شرط مرخصی را، نوشتن تعهدنامه اعلام کردن
پیکر هاله سحابی همان روز درگذشت به منزل وی منتقل و بعد از ظهر بدون خانواده از آنجا توسط ماموران به بهشت فاطمیه لواسانات انتقال یافت. ماموران برای گرفتن پیکر وی منزلش را به محاصره در آوردند.پلیس جنایی که برای معاینه و صدور گواهی فوت هاله سحابی ازاظهارات شاهدان مرگ هاله سحابی را شنید. نهایتا پیکر او را شبانه دفن شد.
بدن هاله سحابی، در تاریکی شب به خاک سپرده شد، برای شستشوی بدن وی، غسال زنی در آن ساعت، در قبرستان فاطمیه لواسان حضور نداشت، بدن او در زیر نور شمع، و توسط دوستان خانوادگی، شستشو و تدفین شد، و با ندای یا زهرا مادران صلح و دیگران تا محل دفن، در جوار پدرش، تشییع شد .
علیرضا صبوری او در غربت شهید شد
جوان ۲۲ ساله ای است که در روز ۲۵ خرداد ۱۳۸۸ همانند هزاران جوان دیگر با دست خالی به خیابان رفت تا اعتراضش را نسبت به نا به سامانی های کشور و نتیجه انتخابات ریاست جمهوری ابراز کند. در حوالی میدان آزادی ، روبه روی پایگاه گردان ۱۱۷ عاشورا ، در حالیکه به کمک هم وطنانش که مورد اصابت گلوله قرار گرفته بودند شتافته بود، ناگهان تیری وسط پیشانی اش را شکافت و به گفته خودش انگار چیزی در سرش منفجر شد و جهان مقابل چشمانش به سیاهی رفت.
عده ای از معترضین پیکر نیمه جان وی را به بیمارستان انتقال دادند و پزشکان شبانه او را مورد عمل جراحی قرار دادند و موفق شدند که تکه هایی از تیر را از سرش خارج کنند ولی متاسفانه علیرضا به کما رفت و در این مدت خانواده اش تمامی بیمارستان ها زندانها و سرد خانه ها را جستجو و به امید یافتن نشانی از گم گشته شان هر روز به زندان اوین مراجعه می کردند؛ تا اینکه پس از گذشت حدود ۱ ماه علیرضا از مرگ بازگشته و بهوش آمد. او که قسمت عمده ای از حافظه، قدرت تکلم، کنترل ادرار و مدفوع و کنترل نیمی از بدنش را از دست داده بود بعد از چند روز توانست به سختی شماره تلفن یکی از خواهرانش را به یاد آورد.
پرسنل بیمارستان با سرعت جریان را به حانواده اش در میان گذاشتند و بنا بر این شد که نام وی به عنوان بیمار تصادفی در پرونده های بیمارستان ثبت شود و شبانه علیرضا را به خانه منتقل کنند و باقی خدمات درمانی در خانه به او ارائه گردد.
با کمک های بی دریغ مدد کار و اعضای خانواده علیرضا پس از چندی توانست مقداری از قوای از دست رفته اش را باز یابد ولی همچنان با مشکلات عمده ای از قبیل سر درد های شدید و مداوم و ضعیف بودن قدرت تکلم روبرو بود. به همین دلیل پزشکان برای بار دوم سعی کردند تکه های باقی مانده گلوله را خارج کنند اما تکه هایی از تیر در نقاط حساسی واقع شده بودند که با حرکت دادن آنها امکان داشت علیرضا جان خود را از کف بدهد یا برای همیشه صندلی چرخدار نشین شود، به همین علت باز تکه هایی از گلوله به جای ماند و تذکرات لازم راجع به وخیم بودن شرایط و مراقبت های لازم به وی داده شد.
پس از آنکه سلامت نسبی خودرا بازیافت به کمک خانواده از کشور خارج و به شهر نیده ترکیه رفت و در آنجا کلیه مدارک پزشکی خود را در اختیار سازمان ملل قرار داد که بعد از ماه ها در خواست وی مورد قبول واقع شد و علیرضا رهسپار آمریکا شد و در بوستون اقامت گزید اما پس از ۸ ماه به علت عوارض ناشی از وجود قسمت هایی از گلوله در بافت مغز، در ۲۶ آبان ۱۳۹۰ جان باخت.
محمد کامرانی قربانی کهریزک
جوان ۱۸ سالهای بود که در جریان ناآرامیهای پس از انتخابات ریاست جمهوری در سال ۱۳۸۸ در روز ۱۸ تیر در نزدیکی میدان ولیعصر تهران دستگیر شد و به بازداشتگاه کهریزک انتقال یافت. او که در تاریخ به دلیل جراحتهای وارده در زندان اوین تهران، به بیمارستان لقمان منتقل شد که به دلیل شدت جراحات، در روز پنجشنبه ۲۵ تیرماه درگذشت. پیکر او شنبه ۲۷ تیر در بهشت زهرای تهران به خاک سپرده شد. مراسم شب هفتم کامرانی نیز در خیابان ملاصدرا، خیابان سازمان گوشت، در حالی برگزار شد که نیروهای لباس شخصی و امنیتی سوار بر موتور یا پیاده در سراسر خیابان سازمان گوشت مستقر شده بودند.
محمد کامرانی فرزند ارشد خانواده بود و دو خواهر و یک برادر کوچکتر از خود داشت. پدر او کارمند است.
سعید عباسی فر گلچی پدر شاهد شهادت فرزند بود
۲۷ ساله، فروشنده کیف و کفش، کسبه ساکن خیابان رودکی (سرسبیل)، مجرد، یکی دیگر از جان باختگان اعتراضات جنبش سبز در تهران است. سعید در خیابان رودکی تقاطع بوستان سعدی مقابل بانک سینا مورد اصابت گلوله قرار گرفته و جان میسپارد. وی کاسب فروشگاه کیف و کقش آرام در خیابان رودکی جنوب خیابان دامپزشکی بوده است . ۳۰ خرداد ۱۳۸۸ در خیابان رودکی در مقابل دیدگان پدرش به قتل رسید.
بیست و هفتمین روز؛ مسعود باستانی، جواد علیخانی، مسعود سپهر، فریدون صیدی راد، محمدرضا معتمدنیا و جعفر اقدامی
بیست و ششمین روز؛ احسان هوشمند، بهزاد نبوی، مرضیه رسولی و محمدرضا کربلایی آقا ملکی
بیست و ششمین روز؛ احسان هوشمند، بهزاد نبوی، مرضیه رسولی و محمدرضا کربلایی آقا ملکی
دستور رییس زندان: شناسنامه های زندانیان را به زندان تحویل دهید
خانواده های زندانیان سیاسی بابل؛ به ملاقات عزیزان خود نمی رویم تا از شناسنامه های آنان سوءاستفاده نشود
جمعی از خانواده های زندانیان سیاسی زندان متی کلای بابل با انتشار بیانیه ای با بیان اینکه “چهارشنبه هفته گذشته، در ملاقات کابینی که با همسران و فرزندان خویش داشتیم، مسئولین زندان دستور دادند که ما برای ملاقات بعدی با عزیزان خود، باید شناسنامه آنها را نیز با خود بیاوریم و تحویل زندان بدهیم تا در انتخابات فرمایشی روز جمعه از شناسنامه پاک عزیزان ما استفاده شود.”، اعلام کرده اند: با اعتراض به این شرط غیرقانونی رئیس زندان، به ملاقات عزیزان خود نمی رویم تا امکان هرگونه سوءاستفاده از شناسنامه های عزیزانمان سلب شود.
به گزارش کلمه، این خانواده ها در بخشی از بیانیه ی خود آورده اند: عزیزان دربند ما، پیش تر اعلام کرده بودند که این انتخابات توهین به حرمت انسانی و شعور شهروندی است و بلا شک انتخاباتی که در آن صدای مخالف زندانی است و حقّ هیچگونه فعالیت و حضوری ندارد، جز صحنه رقّت بار و بی شرمانه انتصابات، چیز دیگری نیست. حال، از ما که خود رنج کشیده هوس های قدرت طلبانه مسئولین هستیم، خواسته اند که شناسنامه عزیزان خود را برای انتخابات به همراه داشته باشیم و در غیر این صورت ملاقات آتی لغو خواهد شد.
متن کامل این بیانیه که در اختیار کلمه قرار گرفته به شرح زیر است:
بسم الله الرحمن الرحیم
” لاَّ یُحِبُّ اللّهُ الْجَهْرَ بِالسُّوَءِ مِنَ الْقَوْلِ إِلاَّ مَن ظُلِمَ وَکَانَ اللّهُ سَمِیعًا عَلِیمًا . ”
” خداوند علنى کردن سخن در بارهى بدى [دیگران] را دوست ندارد مگر کسى که بر او ستم رفته باشد، و خداوند شنواى داناست.”
این روزهایی که سپری می شود، روزهای نزدیک شدن به انتخابات فرمایشی مجلس و جریان کاذب ایجاد شور و هیجان در مردم است. از ماه ها پیش، مسئولان امنیتی اقدام به زندانی نمودن فعالین سیاسی در تمامی نقاط کشور نموده اند و با گذشت زمان شاهد افزایش بازداشت ها و حبس های غیرقانونی فعالین سیاسی هستیم. تمامی این زندان و حبس و بازداشت و بازجویی ها، چیزی جز فروختن آخرت به چند صباحی قدرت آلوده به خون نیست.
در ادامه این اقدامات غیرقانونی، چهارشنبه هفته گذشته، در ملاقات کابینی که با همسران و فرزندان خویش داشتیم، ناباورانه شاهد آن بودیم که مسئولین زندان پیامی دور از قانون و انصاف از رئیس زندان متی کلای بابل، ناصر بابازاده، به ما ابلاغ می کنند. ایشان بدون هیچ پایه و اساس قانونی، دستور دادند که ما برای ملاقات بعدی با عزیزان خود، باید شناسنامه آنها را نیز با خود بیاوریم و تحویل زندان بدهیم تا در انتخابات فرمایشی روز جمعه از شناسنامه پاک عزیزان ما استفاده شود.
عزیزان دربند ما، پیش تر اعلام کرده بودند که این انتخابات توهین به حرمت انسانی و شعور شهروندی است و بلا شک انتخاباتی که در آن صدای مخالف زندانی است و حقّ هیچگونه فعالیت و حضوری ندارد، جز صحنه رقّت بار و بی شرمانه انتصابات، چیز دیگری نیست. حال، از ما که خود رنج کشیده هوس های قدرت طلبانه مسئولین هستیم، خواسته اند که شناسنامه عزیزان خود را برای انتخابات به همراه داشته باشیم و در غیر این صورت ملاقات آتی لغو خواهد شد.
مسئولین با گرو گرفتن حق اولیه هر زندانی، که ملاقات او با خانواده اش است، سعی در به عجز کشاندن و سوءاستفاده از موقعیت عاطفی خانواده های زندانیان سیاسی را دارند. اما عزیزان ما به سبب خردورزی و حفظ ارزش های انسانی، در بند هستند و ما نیز با حمایت از آرمان های پاک ایشان، حدود شرع و عقل را قربانی عواطف نمی کنیم و با اعتراض به این شرط غیرقانونی رئیس زندان، به ملاقات عزیزان خود نمی رویم تا امکان هرگونه سوءاستفاده از شناسنامه های عزیزانمان سلب شود.
همچنین چندین روز است که با عزیزان دربند خود تماس تلفنی نداشته ایم و از وضعیت آنان باخبر نیستیم. احتمال می رود این روند محدود شدن تماس ها، رفتاری مستقل از تصمیمات زندان و دستور گرفته از مقامات بالاتر است. پر واضح است این آزارهایی که به هر بهانه ای به زندانیان سیاسی و خانواده هایشان وارد می شود، نشان از عدم حکمفرمایی قانون بر تصمیمات مسئولین مربوطه دارد. امید است آنان که در سراشیبی بی قانونی و ظلم فرو افتاده اند، به اعمال ناروای خود، آگاه و به اصول اولیه انسانیت و قانون مداری پایبند شوند.
جمعی از خانواده های زندانیان سیاسی زندان متی کلای بابل
۹ اسفند ۱۳۹۰
«مدرک دکتری رییس کمیسیون اجتماعی مجلس هم جعلی است»
رییس هیات نظارت بر انتخابات نهمین دوره انتخابات مجلس در شهر بروجرد عنوان کرده که مدرک دکترای رییس کمیسیون اجتماعی مجلس جعلی است.
به گزارش دانشجونیوز، عباس افسری، رییس هیات نظارت بر انتخابات نهمین دوره مجلس شورای اسلامی شهرستان بروجرد، در اطلاعیه ای که در پاسخ به یکی از مطالب روزنامه جام جم صادر شده، عنوان کرده است که هادی مقدسی، رییس کمیسیون اجتماعی مجلس، دارای مدرک لیسانس است.
هادی مقدسی که از خرداد ماه امسال به سمت ریاست کمیسیون اجتماعی مجلس انتخاب شده، ادعا نموده است که دارای مدرک دکتری از دانشگاه آکسفورد می باشد. در سایت شخصی آقای مقدسی نیز از وی با عنوان دکتر هادی مقدسی یاد شده است.
در بخشی از جوابیه رییس هیات نظارت بر انتخابات نهمین دوره مجلس شورای اسلامی شهرستان بروجرد به روزنامه جام جم آمده است: «در ارتباط با مدرک تحصیلی دکترای «هادی مقدسی» این هیات اعلام می دارد که نامبرده در بند ١٣ فرم شماره ٢٢ که به تایید هیات نظارت شهرستان رسیده است، با مدرک تحصیلی لیسانس ثبت نام به عمل آورده که ذیل آن دارای توضیحی با این محتواست: «ثبت نام مشارالیه با مدرک تحصیلی لیسانس با احتساب یک دوره نمایندگی مجلس بلا مانع است.»
در همین زمینه خبرگزاری های داخلی در ایران گزارش داده اند که هادی مقدسی در سایت شخصی، تبلیغات انتخاباتی و... خود را دارای مدرک دکترای اقتصاد از دانشگاه آکسفورد لندن معرفی می کند، در صورتی که در جستجوی اینترنتی نام دانشگاهی که وی مدرک خود را از آن ارائه داده است مشخص می شود که این گواهینامه متعلق به یکی از دانشگاههای باز و بی اعتبار آمریکا به نام"Commonwealth Open Univerdity" است که در سال ٢٠٠٧ میلادی (١٣٨٦شمسی) از آنجا خریداری شده است.
نکته دیگر آنکه وی با ادعای اینکه مدرک خود را از یک دانشگاه انگلیسی زبان اخذ کرده و حداقل قاعدتاً باید ٣ الی ٤ سال در این دانشگاه درس خوانده، مقاله ارائه داده و در پایان دوره از "تز دکترای" خود به زبان انگلیسی دفاع کرده باشد، اما وی توانایی صحبت کردن به زبان انگلیسی را ندارد و حتی نمی تواند چند دقیقه درباره اقتصاد با زبان انگلیسی صحبت کند.
وی همچنین از امضا کنندگان نامه استیضاح علی کردان است که به دلیل استفاده از مدرک دکتری جعلی برکنار شد.
وی همچنین از امضا کنندگان نامه استیضاح علی کردان است که به دلیل استفاده از مدرک دکتری جعلی برکنار شد.
عامل جنایت نسیم شهر قصاص می شود
خبرگزاری هرانا - پسر جوانی که برای ازدواج با دختر مورد علاقهاش جنایتی هولناک را رقم زده بود پس از محاکمه در شعبه ۷۴ دادگاه کیفری استان تهران به اعدام محکوم شد.
به گزارش مهر، سعید ۱۸ مرداد امسال در نسیم شهر سد راه زهرا ۳۰ ساله شده و او را با ضربه کارد از پا درآورد. او سپس دو ضربه نیز به خود وارد کرد که پس از انتقال به بیمارستان با تلاش پزشکان زنده ماند.
سعید پس از بهبودی حالش در بازجوییها گفت: مقتول سد راه ازدواج من با دختر مورد علاقهام بود به همین خاطر او را کشتم.
پس از بازسازی صحنه قتل و تکمیل تحقیقات پرونده با صدور کیفرخواست به شعبه ۷۴ دادگاه کیفری استان تهران فرستاده شد.
در ادامه قضات دادگاه با توجه به اعترافات متهم و درخواست اولیای دم متهم را به قصاص نفس- اعدام – محکوم کردند.
تجمع صدها کارگر گروه صنعتی صفا
خبرگزاری هرانا - یک فعال کارگری در ساوه از تجمع ۴۰۰ نفر از کارگران گروه صنعتی صفا در اعتراض به دریافت ۴ ماه حقوق معوقه به احتساب ۲ ماه عیدی و پاداش قانونی خبر داد و افزود: "گروه صنعتی صفا تولید کننده انواع لوله واقع در آزاد راه ساوه- تهران بیش از ۱۱۰۰ کارگر دارد که تعداد ۴۰۰ کارگر آن در اعتراض به دریافت معوقات قانونی خود در سالن استیرال کارخانه دست به تجمع زدند."
مهدی زمانی، دبیر اجرایی خانه کارگر ساوه در گفتگو با ایلنا ضمن اشاره به اینکه مسئولین کارخانه از جمله قائم مقام گروه صنعتی و مدیریت کارخانجات صفا با حضوردر این تجمع قولهای مساعدی در خصوص پرداخت یک ماه از حقوق معوقه کارگران تا پایان هفته دادهاند تصریح کرد: "مسئولین گروه صنعتی صفا به کارگران خود توصیه میکنند به جهت افزایش مشکلات این کارخانجات در صورت پیدا کردن کار بهتر از این کارخانه استعفا دهند".
او با تاکید بر اینکه گروه صنعتی صفا مطالبات میلیاردی دارد افزود: "مشکل عمده گروه صنعتی صفا عدم تعهدات کارخانجات خریدار طرف قرار داد است که با خرید محصولات این واحد تولیدی در پرداخت صویرت حسابهای مالی خود کوتاهی میکنند."
هرانا؛ جزئیات کامل از بازداشت گروهی شهروندان بهایی شیراز/ به همراه عکس
خبرگزاری هرانا - در ۱۴ بهمن ۱۳۹۰ مأموران حکومت به خانههای تعداد زیادی از بهائیان شیراز یورش بردند و ۱۱ نفر را دستگیر کردند.
در پی تحقیقات گزارشگران هرانا، خانه کلیه شهروندان مورد بازرسی قرار گرفت. بازرسی در بعضی موارد تا ۵ ساعت بطول انجامید با خشونت ماموران امنیتی نیز همراه بود و کامپیوترها، کتابها، عکسها و وسایل شخصی که متعلق به متهم نبوده و مطالب دیگر مربوط به آئین بهائی توقیف وبدون تحویل صورتجلسه، وسایل را بهمراه بردند.
مأموران حکم دستگیری ۲۱ بهائی شیرازی را در دست داشتند ۱۱ تن از ایشان به نامهای نیما دهقان (حدود ۳۵)، ژینوس فنائیان (دهقان) (حدود ۳۰)، همسر آقای نیما دهقان، ژنا دهقان (کودک ۸ ماهه، دختر آقای نیما دهقان و خانم ژینوس فنائیان (دهقان)، مژگان عمادی (حدود ۳۵)، یکتا فهندژ (حدود ۳۱)، نورا فلّاح (فرزند ۱۸ سالۀ خانم فائزه تشکّر (فلّاح)، مژده فلّاح (حدود ۳۰)، سام جابری (حدود ۵۰)، سینا ساریخانی (۳۰)، فائزه تشکّر (فلّاح) (حدود ۴۰)، پیام تسلیمی (حدود ۴۵)
افراد زیر متعاقباً پس از بازجویی آزاد شدند: خانم ژینوس فنائیان (دهقان)، ژنا دهقان، فائزه تشکّر (فلّاح)، نورا فلّاح
هم چنین مشخص شده افراد زیر که هنگام یورشها حاضر نبودهاند، احضار شدهاند تا خود را به مقامات معرّفی نمایند: فرید عمادی (شوهر خانم مژده فلّاح)، رزیتا اسلامی (همسر آقای فرشید یزدانی)، ایمان رحمت پناه خان، فرشید یزدانی
هم چنین مشخص شده افراد زیر که هنگام یورشها حاضر نبودهاند، احضار شدهاند تا خود را به مقامات معرّفی نمایند: فرید عمادی (شوهر خانم مژده فلّاح)، رزیتا اسلامی (همسر آقای فرشید یزدانی)، ایمان رحمت پناه خان، فرشید یزدانی
در ۱۴ بهمن خانههای خانم ماندانا کمالی، خانم طاهره نوروزی، سیما سپتو نیز مورد بازرسی قرار گرفت.
پس از گذشت ۲۴ روز از بازداشتهای قبلی در ۴ اسفند نیروهای امنیتی هومن زارعی، شهروند بهایی را در محل کار خود بازداشت و به بازداشتگاه پلاک ۱۰۰ منتقل کردند.
در طی این سه هفته بستگان بازداشت شدگان با مراجعه به دادسرای انقلاب، دادگستری استان فارس، دفتر امام جمعه، ستاد خبری، شورای تامین امنیت، دایره حقوق شهر وندی هیچ گونه جواب قانونی دال بر اتهام بازداشت شدگان، شماره پرونده و نام دادیار از مسئولین دریافت نکردهاند و با بیاعتنایی و در پارهای موارد بیاحترامی مواجهه شدند.
در طی سه هفته گذشته نه تنها هیچگونه اطلاعی از آنان در دست نیست بلکه از ورود خانوادهٔ نگران آنان به دادسرای انقلاب اسلامی شیراز جهت پی گیری وضعیت پرونده و اتهام عزیزانشان ممانعت به عمل میآید و بدین وسیله آنان را از حداقل حقوق قانونی خود و حتی سؤال از مسئولین، محروم مینمایند.
نگرانی شدید نسبت به وضعیت سلامتی آقای پیام تسلیمی، یکی از بازداشت شدگان روز ۱۴ بهمن به علت ابتلاء به سرطان تیروئید و لزوم استفاده از داروی تخصصی با دوز متغییر و تحت نظر پزشک متخصص وجود دارد، در حالیکه از همان ابتدا خانوادهٔ جناب تسلیمی، با ارائهٔ پروندهٔ پزشکی ایشان و نظر پزشک متخصص؛ مسئولین را از وضعیت جسمانی و خطرات شدید احتمالی با خبر ساختهاند.
مشکلات نگهداری از فرزند ۲ سالهٔ بیقرار مادر و پدر در بند؛ فرید عمادی و مژده فلاح نه تنها دغدغه مسئولین نمیباشد بلکه با بیاعتنائی و بیتوجهی و ممانعت از ورود خانوادهها حاضر به شنیدن سؤالات قانونی نبوده، خود را حتی ملزم به پاسخگوئی بر طبق قانون نیز نمیدانند. و در تاریخ ۹/۱۲/۱۳۹۰ به اطلاعات که مراجعه شد و از بیماری فرزند این ۲تن گفته شد در جواب گفتند اگر مشکل در نگهداریش دارید آن را به پیش مادرش بیاورید.
بررسی موارد حقوقی نقض شده در این بازداشتها:
اصل ۲۳ قانون اساسی جمهوری اسلامی: تفتیش عقاید ممنوع است و هیچ کس را نمیتوان به صرف داشتن عقیدهای مورد تعرض و مواخذه قرار داد
اصل ۳۲ قانون اساسی جمهوری اسلامی: هیچکس را نمیتوان دستگیر کرد مگر به حکم و ترتیبی که قانون معین میکند. در صورت بازداشت، موضوع اتهام باید با ذکر دلایل بلافاصله کتباً به متهم ابلاغ و تفهیم شود و حداکثر ظرف مدت بیست و چهار ساعت پرونده مقدماتی به مراجع صالحه قضایی ارسال و مقدمات محاکمه، در اسرع وقت فراهم گردد. مختلف از این اصل طبق قانون مجازات میشود
بند ۱ ماده ۱۹ میثاق بین المللی حقوق مدنی و سیاسی: هیچکس را نمیتوان بمناسبت عقایدش مورد مزاحمت اخافه قرار داد.
بند ۲ ماده ۱۹ میثاق بین المللی حقوق مدنی و سیاسی: هر کس حق آزادی بیان دارد. این حق شامل آزادی تفحص و تحصیل و اشاعه اطلاعات و افکار از هر قبیل بدون توجه به سر حدات خواه شفاهاً یا بصورت نوشته یا چاپ یا بصورت هنری یا به هر وسیله دیگر به انتخاب خود میباشد.
ماده ۱۹ اعلامیه جهانی حقوق بشر: هر فردی حق آزادی عقیده و بیان دارد.
ماده ۱۸ اعلامیه جهانی حقوق بشر: هر شخصی حق دارد از آزادی اندیشه، وجدان و دین بهرهمند شود: این حق مستلزم آزادی تغییر دین یا اعتقاد و همچنین آزادی اظهار دین یا اعتقاد، در قالب آموزش دینی، عبادتها و اجرای آیینها و مراسم دینی به تنهایی یا به صورت جمعی، به طور خصوصی یا عمومی است.
بند ۱ ماده ۹ میثاق بین المللی حقوق مدنی و سیاسی: هرکس حق آزادی و امنیت شخصی دارد. هیچ کس را نمیتوان خودسرانه دستگیر یا بازداشت کرد.
بند ۱ ماده ۱۸ میثاق بین المللی حقوق مدنی و سیاسی: هر کس حق آزادی فکر، وجدان و مذهب دارد. این حق شامل آزادی داشتن یا قبول یک مذهب یا معتقدات به انتخاب خود، همچنین آزادی ابراز مذهب یا معتقدات خود،
قانون احترام به ازادیهای مشروع و حفظ حقوق شهر وندی:
۵- اصل منع دستگیری و بازداشت افراد ایجاب مینماید که در موارد ضروری نیز به حکم و ترتیبی باشد که در قانون معین گردیده است و ظرف مهلت مقرره پرونده به مراجع صالح قضایی ارسال شود و خانواده دستگیره شدگان در جریان قرار گیرند.
۸- بازرسیها و معاینات محلی، جهت دستگیری متهمان فراری یا کشف آلات و ادوات جرم بر اساس مقررات قانونی و بدون مزاحمت و در کمال احتیاط انجام شود واز تعرض نسبت به اسناد و مدارک واشیایی که ارتباطی به جرم نداشته و یا به متهم تعلق ندارد و افشای مضمون نامهها و نوشتهها و عکسهای فامیلی و فیلمهای خانوادگی و ضبط بیمورد آنها خودداری گردد.
منشور حقوق متهم:
۴ ـ هر متهمی حق دارد از مأموران بازجو بخواهد دراولین فرصت به خانواده وی اطلاع دهند تا از سرنوشت او مطلع شوند و در صورت لزوم برای آزادی او وثیقه یا کفیل آماده کنند (بند ۵ ماده واحده قانون احترام به ازادیهای مشروع و حفظ حقوق شهروندی).
بازداشت جمعی از نوكیشان مسیحی در كلیسای خانگی در كرمانشاه
خبرگزاری هرانا - در پی هجوم ماموران امنیتی به یک کلیسای خانگی در کرمانشاه دست کم ۱۳تن از شهروندان مسیحی در این شهر بازداشت شدند که پس از بازجوییها ۱۰تن از ایشان آزاد شدند.
به گزارش محبت نیوز، در تداوم بازداشت شهروندان مسیحی و در پی هجوم ماموران امنیتی به یک کلیسای خانگی در کرمانشاه در روز سه شنبه دوم اسفند ماه دست کم ۱۳ تن بازداشت شدند.
در پی این رویداد ماموران امنیتی که لباس شخصی بر تن داشتند ضمن توهین و بدرفتاری با کلیه بازداشت شدگان، این افراد را به مکانی نامعلوم انتقال دادند. همچنین ماموران بدقت آن مکان را نیز مورد بازرسی و تفتیش قرار داده و کتابهای مقدس این افراد را نیز ضبط کردند.
ماموران همچنین به خانههای این افراد نیز مراجعه و پس از تفتیش و بازرسی کامل خانه برخی وسایل شخصی افراد را نیز ضبط و با خود بردند.
گزارشات رسیده همچنین حاکی است ۹ تن از این بازداشت شدگان پس از بازجویی و گرفتن عکس و مشخصات کامل آنان و انگشت نگاری و همچنین اخذ تعهد مبنی بر عدم شرکت در هرگونه اجتماعات مسیحی، فردای آن روز آزاد شدند.
در میان بازداشت شدگان خانم «آزاده شریفی» پس از ۸ روز بازداشت - امروز- سه شنبه ۹ اسفند ماه ۱۳۹۰ (۲۸ فوریه ۲۰۱۲) آزاد شد اما هنوز گزارشی از جزئیات و نحوه آزادی ایشان گزارشی ارسال نشده است.
همچنین ۳ تن از این افراد بنامهای آقایان، «مهدی چقاکبودی»، «مجتبی باباکرمی» و خانم «شیرین قنبری» کماکان در بازداشت بسر میبرند. که برخی از این افراد در گذشته نیز توسط ماموران امنیتی بازداشت شده بودند.
همچنین طبق خبر دریافتی خانم «شیرین قنبری» و «مجتبی بابا کرمی» پس از ۸ روز بازداشت - امروز- سه شنبه ۹ اسفند ماه (۲۸ فوریه) به آنان اجازه داده شد تا طی تماسی کوتاه فقط خبر سلامتی خود را به خانوادههایشان برسانند. اما بنظر از دادن هرگونه اطلاعات و یا جزئیاتی بیشتری در این خصوص از سوی مسئولان زندان منع شده بودند.
تاکنون از سوی مقامات امنیتی توضیحی در خصوص بازداشت این افراد داده نشده اما حسب مستندات، این بازداشتها به دلیل اعتقادات مسیحی آنان و شرکت در اجتماعات کلیساهای خانگی بوده و در راستای افزایش فشار بر جامعه مسیحیان فارسی زبان ایران که از ماههای گذشته شاهد آن هستیم.
همچنین لازم به یادآوری است، «مسعود دلیجانی» از نوکیشان مسیحی ساکن کرمانشاه و از اعضای کلیسای خانگی، از سوی دادگاه انقلاب اسلامی کرمانشاه به اتهام اعتقاد به باورهای مسیحی، گردهمایی و برپایی غیر قانونی جلسات کلیسای خانگی و بشارت به مسلمانان و اقدام علیه امنیت ملی به ۳ سال حبس محکوم شده است که در حال حاضر نامبرده در زندان دیزل آباد کرمانشاه در حال گذراندن محکومیت خود میباشد.
پیش از نیز کلیسای پنطیکاستی و رسمی آشوری کرمانشاه نیز از تاریخ (١٢ دی ١٣٨٨) برابر با (٢ ژانویه ٢٠١٠) بدستور مقامات قضایی و ماموران امنیتی به بهانه ترویج مسیحیت در بین فارسی زبانان مسلمان و بشارت انجیل، همچنان درهای آن بروی مسیحیان بسته شد. پس از این اقدام نیز کشیش این کلیسا «ویلسون عیسوی» در تاریخ ۱۳ بهمن ماه ۱۳۸۸ (۲ فوریه ۲۰۱۰) توسط ماموران امنیتی بازداشت و پس از گذراندن ۵۴ روز در زندان دستگرد اصفهان با سپردن وثیقه بطور موقت آزاد شد.
به گزارش محبت نیوز، در تداوم بازداشت شهروندان مسیحی و در پی هجوم ماموران امنیتی به یک کلیسای خانگی در کرمانشاه در روز سه شنبه دوم اسفند ماه دست کم ۱۳ تن بازداشت شدند.
در پی این رویداد ماموران امنیتی که لباس شخصی بر تن داشتند ضمن توهین و بدرفتاری با کلیه بازداشت شدگان، این افراد را به مکانی نامعلوم انتقال دادند. همچنین ماموران بدقت آن مکان را نیز مورد بازرسی و تفتیش قرار داده و کتابهای مقدس این افراد را نیز ضبط کردند.
ماموران همچنین به خانههای این افراد نیز مراجعه و پس از تفتیش و بازرسی کامل خانه برخی وسایل شخصی افراد را نیز ضبط و با خود بردند.
گزارشات رسیده همچنین حاکی است ۹ تن از این بازداشت شدگان پس از بازجویی و گرفتن عکس و مشخصات کامل آنان و انگشت نگاری و همچنین اخذ تعهد مبنی بر عدم شرکت در هرگونه اجتماعات مسیحی، فردای آن روز آزاد شدند.
در میان بازداشت شدگان خانم «آزاده شریفی» پس از ۸ روز بازداشت - امروز- سه شنبه ۹ اسفند ماه ۱۳۹۰ (۲۸ فوریه ۲۰۱۲) آزاد شد اما هنوز گزارشی از جزئیات و نحوه آزادی ایشان گزارشی ارسال نشده است.
همچنین ۳ تن از این افراد بنامهای آقایان، «مهدی چقاکبودی»، «مجتبی باباکرمی» و خانم «شیرین قنبری» کماکان در بازداشت بسر میبرند. که برخی از این افراد در گذشته نیز توسط ماموران امنیتی بازداشت شده بودند.
همچنین طبق خبر دریافتی خانم «شیرین قنبری» و «مجتبی بابا کرمی» پس از ۸ روز بازداشت - امروز- سه شنبه ۹ اسفند ماه (۲۸ فوریه) به آنان اجازه داده شد تا طی تماسی کوتاه فقط خبر سلامتی خود را به خانوادههایشان برسانند. اما بنظر از دادن هرگونه اطلاعات و یا جزئیاتی بیشتری در این خصوص از سوی مسئولان زندان منع شده بودند.
تاکنون از سوی مقامات امنیتی توضیحی در خصوص بازداشت این افراد داده نشده اما حسب مستندات، این بازداشتها به دلیل اعتقادات مسیحی آنان و شرکت در اجتماعات کلیساهای خانگی بوده و در راستای افزایش فشار بر جامعه مسیحیان فارسی زبان ایران که از ماههای گذشته شاهد آن هستیم.
همچنین لازم به یادآوری است، «مسعود دلیجانی» از نوکیشان مسیحی ساکن کرمانشاه و از اعضای کلیسای خانگی، از سوی دادگاه انقلاب اسلامی کرمانشاه به اتهام اعتقاد به باورهای مسیحی، گردهمایی و برپایی غیر قانونی جلسات کلیسای خانگی و بشارت به مسلمانان و اقدام علیه امنیت ملی به ۳ سال حبس محکوم شده است که در حال حاضر نامبرده در زندان دیزل آباد کرمانشاه در حال گذراندن محکومیت خود میباشد.
پیش از نیز کلیسای پنطیکاستی و رسمی آشوری کرمانشاه نیز از تاریخ (١٢ دی ١٣٨٨) برابر با (٢ ژانویه ٢٠١٠) بدستور مقامات قضایی و ماموران امنیتی به بهانه ترویج مسیحیت در بین فارسی زبانان مسلمان و بشارت انجیل، همچنان درهای آن بروی مسیحیان بسته شد. پس از این اقدام نیز کشیش این کلیسا «ویلسون عیسوی» در تاریخ ۱۳ بهمن ماه ۱۳۸۸ (۲ فوریه ۲۰۱۰) توسط ماموران امنیتی بازداشت و پس از گذراندن ۵۴ روز در زندان دستگرد اصفهان با سپردن وثیقه بطور موقت آزاد شد.