وزير اطلاعات ايران: بخش هايی از درون نظام، ميلياردی سکه خريدند
وزير اطلاعات جمهوری اسلامی ايران وضعيت بازار ارز و سکه را «شوک های کاذب» خواند و گفت: برخی از خودی ها نيز در اين مقوله دچار چالش و اشتباه شدند و جاهايی از نظام رفتند و ميلياردی سکه خريدند.
حيدر مصلحی روز پنجشنبه در سخنانی در جمع ائمه جماعات استان تهران، افراد به گفته وی «دشمن» را متهم کرد که قصد دارند «صحنه انتخابات را به جنگ قدرت تبديل کنند»، «برای برجسته سازی کاذب بين مسوولان تلاش می کنند» و «در پی بحران سازی در ابعاد مختلف به خصوص در مسائل اقتصادی» هستند.
اين مقام امنيتی جمهوری اسلامی نابسامانی دو ماه اخير در بازار سکه و ارز را به «دشمنان» نسبت داد و گفت: «با کمال تاسف برخی از خودی ها نيز در اين مقوله دچار چالش و اشتباه شدند و جاهايی بودند که جزو مجموعه نظام اند و رفتند ميلياردی سکه خريدند و تحت تاثير اين القاء قرار گرفتند و بعضی از خودی ها با بی توجهی به اين موضوع دامن زدند.»
آقای مصلحی اشاره نکرده است که مجموعه ياد شده چه نهادها و دستگاه هايی در نظام جمهوری اسلامی بوده اند.
از زمان امضای لايحه تحريم های آمريکا عليه بانک مرکزی جمهوری اسلامی ايران توسط باراک اوباما در روز ۳۱ دسامبر، بازار ارز و سکه در ايران دچار بحران شد و ريال ايران ظرف کمتر از چند هفته نيمی از ارزش خود را از دست داد.
در يک ماه و نيم گذشته قيمت هر سکه طلا به رکورد تاريخی يک ميليون و يکصد هزار تومان رسيد و دلار نيز از مرز دو هزار تومان گذشت.
در واکنش به تلاطم بازار ارز و سکه، بانک مرکزی به دلالان ارز هشدار داد و از صرافان خواست تا ارزهای خارجی را به نرخ رسمی بفروشند. با اين حال تصميم های مقامات ايران نتوانسته است که از افزايش قيمت سکه و دلار جلوگيری کند.
بر اساس گزارش خبرگزاری ایسنا، وزير اطلاعات ايران در بخش ديگری از سخنان خود بدون نام بردن از «اسدالله عسگراولادی»، رييس اتاق بازرگانی ايران و چين، به اظهارات وی درباره بروز قحطی در ايران ظرف شش ماه آينده واکنش نشان داده و او را تحت تاثير «القائات دشمن» دانست.
آقای مصلحی گفت: «يک آقايی مصاحبه می کند و صحبت از قحطی در کشور می کند و وقتی که می گوييم مستند اين حرف ات چه بوده و دلايل تان را بگوييد می گويد که نمی دانم چه شد اين را گفتم و وقتی يک ذره ناخن می زنيم می بينيم که دشمنان با واسطههای مختلف سعی می کنند اينگونه القائات را داشته باشند.»
رييس اتاق بازرگانی ايران و چين اواسط دی ماه گذشته در سخنانی اعلام کرد که نرخ تورم در دی ماه «۴۰ درصد» است و افزود: «به نظر می رسد با توجه به واردات کالا با دلار ۱۶۰۰ تومانی و مشکلات توليد در شش ماه آينده با قحطی بسياری از کالاها در کشور مواجه خواهيم شد که برای تهيه آنها يا بايد متوسل به قاچاق شويم و يا اينکه هزينه بسياری بابت قاچاق بپردازيم.»
به دنبال بازتاب گسترده اظهارات وی در رسانه های داخلی و خارجی، آقای عسگراولادی حرف خود را پس گرفت و گفت: «من هيچ گاه نگفتم که در شش ماه آينده قحطی می آيد اما اگر از صحبت من چنين برداشتی شده است حرف خودم را پس میگيرم و از مردم عذرخواهی میکنم.»
جمهوری اسلامی ايران که به دليل برنامه هسته ای خود تحت تحريم های شديد بين المللی است می گويد که اين تحريم ها هيچ تاثيری بر اوضاع داخلی ايران نداشته و برعکس باعث پيشرفت و ايجاد فرصت های بيشتر در کشور شده است.
با اين حال، آقای مصلحی تاکيد کرده است که «از منظر دستگاه اطلاعاتی، جنگی تمامعيار و همهجانبه عليه جمهوری اسلامی در حال اجراست.»
وی در اين زمينه به انتخابات مجلس نهم در اسفندماه سال جاری اشاره کرده و گفته است که «جريان های سياسی غير خودی، غير همسو و فتنه و گروه های ضد انقلاب به دنبال اين هستند که از اين انتخابات و از اين فرصت سوء استفاده کنند.»
به گفته وزير اطلاعات ايران، «آنها (دشمنان) تلاش می کنند تقلب در انتخابات را القاء کنند و آن را به پيش ببرند... و به دنبال اغتشاش و آشوب خيابانی هستند.»
وی افزود: «دشمنان نظام و جريان فتنه و انقلاب، تلاش کردند که در ثبت نامها تاثيرگذار باشند ولی به موفقيتی دست پيدا نکردند و شرکت افراد برای ثبت نام در انتخابات قابل توجه بود؛ با آنکه محدوديت بيشتری از جمله مدرک تحصيلی اعمال شده بود و تاييد صلاحيتها نيز قابل توجه بود. اکنون دشمنان از تسخير مجلس مايوس شده اند و اصل انتخابات و سطح مشارکت مردم را نشانه گرفتهاند.»
انتخابات مجلس شورای اسلامی در حالی قرار است برگزار شود که بسياری از گروه های اصلاح طلب و مخالفان حکومت جمهوری اسلامی شرکت در آن را تحريم کرده اند و گفته اند فضا برای برگزاری يک انتخابات آزاد و سالم فراهم نيست.
رقابت اصلی در اين انتخابات ميان گروه های اصولگرايی است که به آيت الله علی خامنه ای و محمود احمدی نژاد، رييس جمهوری اسلامی، وابسته هستند.
حيدر مصلحی روز پنجشنبه در سخنانی در جمع ائمه جماعات استان تهران، افراد به گفته وی «دشمن» را متهم کرد که قصد دارند «صحنه انتخابات را به جنگ قدرت تبديل کنند»، «برای برجسته سازی کاذب بين مسوولان تلاش می کنند» و «در پی بحران سازی در ابعاد مختلف به خصوص در مسائل اقتصادی» هستند.
اين مقام امنيتی جمهوری اسلامی نابسامانی دو ماه اخير در بازار سکه و ارز را به «دشمنان» نسبت داد و گفت: «با کمال تاسف برخی از خودی ها نيز در اين مقوله دچار چالش و اشتباه شدند و جاهايی بودند که جزو مجموعه نظام اند و رفتند ميلياردی سکه خريدند و تحت تاثير اين القاء قرار گرفتند و بعضی از خودی ها با بی توجهی به اين موضوع دامن زدند.»
آقای مصلحی اشاره نکرده است که مجموعه ياد شده چه نهادها و دستگاه هايی در نظام جمهوری اسلامی بوده اند.
با کمال تاسف برخی از خودی ها نيز در اين مقوله دچار چالش و اشتباه شدند و جاهايی بودند که جزو مجموعه نظام اند و رفتند ميلياردی سکه خريدند و تحت تاثير اين القاء قرار گرفتند و بعضی از خودی ها با بی توجهی به اين موضوع دامن زدند.
در يک ماه و نيم گذشته قيمت هر سکه طلا به رکورد تاريخی يک ميليون و يکصد هزار تومان رسيد و دلار نيز از مرز دو هزار تومان گذشت.
در واکنش به تلاطم بازار ارز و سکه، بانک مرکزی به دلالان ارز هشدار داد و از صرافان خواست تا ارزهای خارجی را به نرخ رسمی بفروشند. با اين حال تصميم های مقامات ايران نتوانسته است که از افزايش قيمت سکه و دلار جلوگيری کند.
بر اساس گزارش خبرگزاری ایسنا، وزير اطلاعات ايران در بخش ديگری از سخنان خود بدون نام بردن از «اسدالله عسگراولادی»، رييس اتاق بازرگانی ايران و چين، به اظهارات وی درباره بروز قحطی در ايران ظرف شش ماه آينده واکنش نشان داده و او را تحت تاثير «القائات دشمن» دانست.
آقای مصلحی گفت: «يک آقايی مصاحبه می کند و صحبت از قحطی در کشور می کند و وقتی که می گوييم مستند اين حرف ات چه بوده و دلايل تان را بگوييد می گويد که نمی دانم چه شد اين را گفتم و وقتی يک ذره ناخن می زنيم می بينيم که دشمنان با واسطههای مختلف سعی می کنند اينگونه القائات را داشته باشند.»
رييس اتاق بازرگانی ايران و چين اواسط دی ماه گذشته در سخنانی اعلام کرد که نرخ تورم در دی ماه «۴۰ درصد» است و افزود: «به نظر می رسد با توجه به واردات کالا با دلار ۱۶۰۰ تومانی و مشکلات توليد در شش ماه آينده با قحطی بسياری از کالاها در کشور مواجه خواهيم شد که برای تهيه آنها يا بايد متوسل به قاچاق شويم و يا اينکه هزينه بسياری بابت قاچاق بپردازيم.»
به دنبال بازتاب گسترده اظهارات وی در رسانه های داخلی و خارجی، آقای عسگراولادی حرف خود را پس گرفت و گفت: «من هيچ گاه نگفتم که در شش ماه آينده قحطی می آيد اما اگر از صحبت من چنين برداشتی شده است حرف خودم را پس میگيرم و از مردم عذرخواهی میکنم.»
جمهوری اسلامی ايران که به دليل برنامه هسته ای خود تحت تحريم های شديد بين المللی است می گويد که اين تحريم ها هيچ تاثيری بر اوضاع داخلی ايران نداشته و برعکس باعث پيشرفت و ايجاد فرصت های بيشتر در کشور شده است.
با اين حال، آقای مصلحی تاکيد کرده است که «از منظر دستگاه اطلاعاتی، جنگی تمامعيار و همهجانبه عليه جمهوری اسلامی در حال اجراست.»
وی در اين زمينه به انتخابات مجلس نهم در اسفندماه سال جاری اشاره کرده و گفته است که «جريان های سياسی غير خودی، غير همسو و فتنه و گروه های ضد انقلاب به دنبال اين هستند که از اين انتخابات و از اين فرصت سوء استفاده کنند.»
به گفته وزير اطلاعات ايران، «آنها (دشمنان) تلاش می کنند تقلب در انتخابات را القاء کنند و آن را به پيش ببرند... و به دنبال اغتشاش و آشوب خيابانی هستند.»
وی افزود: «دشمنان نظام و جريان فتنه و انقلاب، تلاش کردند که در ثبت نامها تاثيرگذار باشند ولی به موفقيتی دست پيدا نکردند و شرکت افراد برای ثبت نام در انتخابات قابل توجه بود؛ با آنکه محدوديت بيشتری از جمله مدرک تحصيلی اعمال شده بود و تاييد صلاحيتها نيز قابل توجه بود. اکنون دشمنان از تسخير مجلس مايوس شده اند و اصل انتخابات و سطح مشارکت مردم را نشانه گرفتهاند.»
انتخابات مجلس شورای اسلامی در حالی قرار است برگزار شود که بسياری از گروه های اصلاح طلب و مخالفان حکومت جمهوری اسلامی شرکت در آن را تحريم کرده اند و گفته اند فضا برای برگزاری يک انتخابات آزاد و سالم فراهم نيست.
رقابت اصلی در اين انتخابات ميان گروه های اصولگرايی است که به آيت الله علی خامنه ای و محمود احمدی نژاد، رييس جمهوری اسلامی، وابسته هستند.
چین: آژانس بینالمللی انرژی اتمی با ایران همکاری کند
یک روز پس از رونمایی پروژههای جدید هستهای در ایران و در آستانه سفر هیات بلند پایه آژانس بینالمللی انرژی اتمی به ایران، چین از آژانس خواست تا برای بازگرداندن اعتماد جهانی نسبت به «برنامه صلحآمیز هستهای ایران» با جمهوری اسلامی همکاری کند.
به گزارش خبرگزاری فرانسه، لیو وِیمین، سخنگوی وزارت امور خارجه چین روز پنجشنبه گفت: «ایران به عنوان یکی از امضاء کنندگان پیماننامه منع گسترش تسلیحات هستهای (ان پی تی)، حق دارد تا از انرژی هستهای به صورت صلحآمیز استفاده کند و در عین حال باید به تعهدات بینالمللی پایبند باشد.»
وی افزود: «آژانس بینالمللی انرژی اتمی باید به منظور بازگرداندن اعتماد جامعه جهانی به برنامه صلحآمیز هستهای ایران، ارتباط و همکاری خود با این کشور را تقویت کند.»
اظهارات این مقام چینی یک روز پس از آن بیان شد که رسانههای داخلی ایران روز چهارشنبه اعلام کردند که محمود احمدینژاد، از سه پروژه جدید هستهای رونمایی کرده است.
به گفته تلویزیون دولتی ایران، پروژه نخست مربوط به فرایند غنیسازی ۲۰ درصدی در نطنز است؛ پروژه دوم، وارد کردن میلههای سوخت هستهای ساخت ایران به قلب راکتور پزشکی تهران است و پروژه سوم نیز مربوط به افتتاح نوع جدیدی از سانتریفوژهای پر سرعت برای غنیسازی اورانیوم است.
به گزارش خبرگزاری فرانسه علیرغم دستاوردهای جدید هستهای ایران که بر اساس فناوریهای مشابه مورد نیاز در ساخت بمب اتمی به دست آمده است، جمهوری اسلامی تا دستیابی به بمب هستهای فاصله زیادی دارد.
هفته آینده یک هیات بلندپایه آژانس بینالمللی انرژی اتمی قصد دارد به ایران سفر کند اما یوکیو آمانو، مدیر کل آژانس میگوید ایران هنوز «هیچ تضمینی» برای بازرسی کامل به آژانس نداده است.
غرب که ایران را متهم میکند در تلاش است در پوشش برنامه صلحآمیز هستهای خود به اهداف نظامی دست یابد، قصد دارد با اعمال تحریمهای گسترده از پیشرفت برنامه هستهای جمهوری اسلامی جلوگیری کند.
ایران در مقابل با تأکید بر صلح آمیز بودن برنامه هستهای خود، دستیابی به انرژی هستهای را حق خود میداند و به فعالیتهای اتمی اش ادامه میدهد.
چین که مراودات سیاسی و اقتصادی گستردهای با ایران دارد، علیرغم حمایت از قطعنامههای تحریمی شورای امنیت، همواره از تحریمهای یک جانبه آمریکا و اتحادیه اروپا علیه ایران انتقاد کرده و بر مذاکره تأکید کرده است.
در همین راستا، جمهوری اسلامی به تازگی با ارسال نامهای به کاترین اشتون، مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا از آمادگی ایران برای بازگشت به گفتوگوهای هستهای با گروه پنج به علاوه یک خبر داده است.
اتحادیه اروپا روز چهارشنبه اعلام کرد که این نامه به دست خانم اشتون رسیده و وی مشغول بررسی آن است.
وی افزود: «آژانس بینالمللی انرژی اتمی باید به منظور بازگرداندن اعتماد جامعه جهانی به برنامه صلحآمیز هستهای ایران، ارتباط و همکاری خود با این کشور را تقویت کند.»
اظهارات این مقام چینی یک روز پس از آن بیان شد که رسانههای داخلی ایران روز چهارشنبه اعلام کردند که محمود احمدینژاد، از سه پروژه جدید هستهای رونمایی کرده است.
به گفته تلویزیون دولتی ایران، پروژه نخست مربوط به فرایند غنیسازی ۲۰ درصدی در نطنز است؛ پروژه دوم، وارد کردن میلههای سوخت هستهای ساخت ایران به قلب راکتور پزشکی تهران است و پروژه سوم نیز مربوط به افتتاح نوع جدیدی از سانتریفوژهای پر سرعت برای غنیسازی اورانیوم است.
به گزارش خبرگزاری فرانسه علیرغم دستاوردهای جدید هستهای ایران که بر اساس فناوریهای مشابه مورد نیاز در ساخت بمب اتمی به دست آمده است، جمهوری اسلامی تا دستیابی به بمب هستهای فاصله زیادی دارد.
هفته آینده یک هیات بلندپایه آژانس بینالمللی انرژی اتمی قصد دارد به ایران سفر کند اما یوکیو آمانو، مدیر کل آژانس میگوید ایران هنوز «هیچ تضمینی» برای بازرسی کامل به آژانس نداده است.
غرب که ایران را متهم میکند در تلاش است در پوشش برنامه صلحآمیز هستهای خود به اهداف نظامی دست یابد، قصد دارد با اعمال تحریمهای گسترده از پیشرفت برنامه هستهای جمهوری اسلامی جلوگیری کند.
ایران در مقابل با تأکید بر صلح آمیز بودن برنامه هستهای خود، دستیابی به انرژی هستهای را حق خود میداند و به فعالیتهای اتمی اش ادامه میدهد.
چین که مراودات سیاسی و اقتصادی گستردهای با ایران دارد، علیرغم حمایت از قطعنامههای تحریمی شورای امنیت، همواره از تحریمهای یک جانبه آمریکا و اتحادیه اروپا علیه ایران انتقاد کرده و بر مذاکره تأکید کرده است.
در همین راستا، جمهوری اسلامی به تازگی با ارسال نامهای به کاترین اشتون، مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا از آمادگی ایران برای بازگشت به گفتوگوهای هستهای با گروه پنج به علاوه یک خبر داده است.
اتحادیه اروپا روز چهارشنبه اعلام کرد که این نامه به دست خانم اشتون رسیده و وی مشغول بررسی آن است.
انتخابات مجلس: وزن کشی چهار جريان سياسی، آينده رهبری
در حالی که قرار است انتخابات دوره نهم مجلس شورای اسلامی در ۱۲ اسفند ۹۰ برگزار گردد، درست يکسال پيش از اين سالار آبنوش فرمانده سپاه استان قزوين عمق نگرانی خود را از انتخابات آتی چنين توصيف کرده بود: «اگر نتيجه انتخابات مجلس نتيجهای نباشد که در راستای ارزشهای ما باشد سال ۹۱ ( سال پس از انتخابت مجلس) سالی بسيار خطرناک و حتی خونين است... زيرا (ناگزيريم) با هم میجنگيم.» (۱۴ اسفند ۸۹ )
گرچه اين اظهارات بعداً توسط سپاه تکذيب شد ولی عمق نگرانی از انتخابات آتی موضوعی نبود که پنهان بماند. شخص رهبر جمهوری اسلامی در نماز عيد فطر با "چالش برانگيز" دانستن انتخابات گفت: «انتخابات هميشه در کشور ما تا حدودی يک حادثهی چالشبرانگيز است...مراقب باشيد اين چالش به امنيت کشور صدمه نزند». (۹ شهريور۹۰)
نگرانی ها و چالش هايی که نظام از انتخابات مجلس در برابر خود می بيند، از چه روست؟
جناح بندی ها در انتخابات آتی
برای يافتن پرسش، ناگزير بايد آرايش سياسی جريان های سياسی درون حاکميت و مواضع يکايک آنان را مورد ارزيابی قرار داد. در حالی که تا پيش از انتخابات سال ۸۸ آرايش جناح بندی های درون حاکميت دارای نوعی تقسيم بندی دوگانه (اصلاح طلب – اصولگرا) بود، در آستانه انتخابات ۹۰ آرايش جناح های درون نظام به کلی دگرگون شده است.
پس از جراحی جريان اصلاح طلب از بدنه نظام در پی اعتراضات سال ۸۸، دور از انتظار نبود که جريان حاکم (موسوم به اصولگرا) تقسيم به دو شود. عملاً نيز اين پيش بينی تحقق يافت و جريان طرفدار رييس دولت که ديگر مقرب دستگاه رهبری نيست در برابر جريان ذوب شدگان در رهبری قرار گرفته است. اما از آنجايی که هر دو اين جريان ها خود را اصولگرا می نامند، چنين رايج شده است که تقابل اين دو را تقابل «اصولگرا در برابر اصولگرايی» بنامند.
برای درک اين تقابل، مقاله شهريور ماه هفته نامه صبح صادق ارگان سپاه پاسداران، درک درستی از اين تقابل به دست می دهد. مقاله با عنوان «سپاه، اصولگرايی و اصولگرايان» وجود برخی اختلافات ميان اصولگرايان را مورد توجه قرار داده و می نويسد که: «برخی از اصولگرايان، برخی ديگر را به خروج از دايره اصولگرايی متهم می کنند. واقعيت نيز اينگونه است که طيف های مختلف اصولگرايان، نسبت های يکسانی با اصولگرايی ندارند...سپاه از گفتمان، انديشه و تفکر اصولگرايی حمايت می کند.»
به عبارت ديگر پس از جراحی اصلاح طلبان از حاکميت جمهوری اسلامی، حاکميت در صدد پالايش و جراحی ديگری از خود برآمده است. اين موج جديد پالايش، گريبان گير احمدی نژاد خواهد شد که اصولگراست(يعنی اصلاح طلب نيست) ولی فاقد موازين اصولگرايی (ذوب در ولايت) است چرا که در جريان ۱۱ روز خانه نشينی، وی نشان داد موازين اصولگرايی را محترم نشمرده است. به عبارت ديگر از زمان قهر يازده روزه احمدی نژاد که زاويه گرفتن از ولايت تعبير شد، احمدی نژاد صرفاً به دليل تنگنای قافيه اصولگرا ناميده می شود وگرنه او فاقد موازين اصولگرايی است.
از همين جاست که يکی از نگرانی ها برای انتخابات مجلس سر بر می آورد چرا که شخص رهبر در حالی که در تمام ۶ سال گذشته سعی در «تثبيت» موقعيت احمدی نژاد در برابر اصلاح طلبان داشت، اينک ناگزير به «تضعيف» او در برابر خود است. اما تضعيف احمدی نژاد در حالی که بنا به ادعای حاکميت و حمايت جانانه رهبر، با ۲۵ ميليون رأی رييس جمهور منتخب مردم است و تار و پود نظام را به بقای خود گره زده است کار آسانی نيست.
سردار محمدعلی جعفری فرمانده کل سپاه در مصاحبه ای به روشنی از اين نگرانی پرده برداشته است. وی پيش تر از اين اعلام کرده بود که: «جريان انحرافی يعنی کسانی که از مسير اصولگرايی (رهبری) منحرف شدند...با سر دادن شعارها و بکارگيری ترفندهای جديد قصد رويارويی با انقلاب را دارند. اين جريان در آينده به طور قطع به مقابله با انقلاب بلند خواهد شد...اين جريان برای دستيابی به اهداف خود و اثرگذاری در انتخابات آينده از طريق پول و رانت به دنبال يارگيری است». (۷ خرداد ۹۰)
شکاف در جبهه اصولگرايی
به شرحی که گفته شد در حالی که حاکميت جمهوری اسلامی (خامنه ای) هنوز نگران دو جريان فتنه (اصلاح طلبان) و جريان انحرافی (اصولگرايان غيرولائی) است، در آستانه انتخابات مجلس شکاف غير قابل التيامی ديگری در جبهه اصولگرايی يعنی ذوب شدگان در ولايت به چشم می خورد.
اين تقسيم، عبارت است از آن دسته از جريان اصولگرايی که در اردوگاه مهدوی کنی (موسوم به جبهه متحد اصولگرايان که بعضاً از آن به گروه ۸+۷ نيز نام برده می شود) قرار دارند و آن دسته که در اردوگاه مصباح يزدی (موسوم به جبهه پايداری انقلاب اسلامی) قرار گرفته اند. اين جبهه در شش مرداد ماه ۹۰ با سخنرانی مصباح يزدی اعلام موجوديت کرد. جبهه پايداری در عين حال عنوان «اصولگرای پيشرو» را برای خود برگزيده است که اشاره ای است به متمايز بودن و فاصله گرفتن از دو جريان ديگر اصولگرا به شرح زير:
الف) فاصله گرفتن از اردوگاه اصولگرايان به محوريت احمدی نژاد. در حاليکه مصباح يزدی از حاميان سرسخت احمدی نژاد محسوب می شد، اينک تصريح دارد که: «بنده پيشنهاد می کنم (نام اين جريان را) بگوييد جبهه پايداری انقلاب اسلامی، يعنی کسانی که از جريان کذايی انحرافی زاويه گرفتند، تا نشانه اين باشد که شما داريد آنها را نفی می کنيد.» (بی بی سی فارسی ۹ بهمن ۹۰) روح الله حسينيان نيز که پيش تراز حاميان سرسخت احمدی نژلد به شمار می رفت تصريح دارد که: بين ما و جريان انحرافی و فتنه، خط خون واقع شده و هيچ چيز نمی تواند اين خط را بردارد. (۱۴ آبان ۹۰ )
ب) فاصله گرقتن از اردوگاه اصولگرايان سنتی به محوريت مهدوی کنی. اصولگرايان پيشرو خود را دربرابر اصولگرايان سنتی می دانند.عمق ناخرسندی مهدوی کنی از جبهه پايداری زمانی روشن می شود که گفت: «برای آخرين بار به دوستانی که به اسامی مختلف (جبهه پايداری) در مقابل ۸+۷ درآمدهاند نصيحت میکنم که ورود پيدا کنند.ما آنها را قبول داريم...بايد نشست و برخی از اختلافات را با صحبت حل کرد اما در اين مقطع جدايیها ...خوب نيست و دشمن از آن سوءاستفاده میکند.» (۲۳ آبان ۹۰)
انتخابات و وزن کشی جناح های داخل نظام
به شرحی که برشمرده شد اگر در انتخابات رياست جمهوری سال ۸۸ ، جناح های درون نظام به دو دسته اصلاح طلب و اصولگرا تقسيم شده بودند، در انتخابات مجلس در اسفند ۹۰ چهار جناح در برابر يگديگرآرايش گرفته اند.انتخاباتی که به گفته علی خامنه ای "چالش برانگيز" و به قول سردار آبنوش می تواند «سال خونين» باشد از آن رو اهميت دارد که در واقع "وزن کشی" سياسی ۴ جريان سياسی درون حاکميت جمهوری اسلامی است.
چنانچه نتايج انتخابات به گونه ای رقم بخورد که مطلوب رهبری از آن حاصل نشود، چه استبعادی دارد که حوادث خونين پس از انتخابات ۸۸ بار ديگر در سال ۹۰ نيز تکرار نشود؟ وزن کشی چهار جريان سياسی درون حاکميت و نتايج آن می تواند به شرح زير خلاصه شود:
۱- اصلاح طلبان: جريان اصلاح طلبی موسوم به «شورای هماهنگی جبهه اصلاحات» که بارزترين شخصيت آن محمد خاتمی است، اکيدا بر عدم مشارکت در انتخابات تأکيد کرده است. گرچه جبهه اصلاحات، انتخابات را «تحريم» نکرده است اما به دلايلی که تلويحا اشاره به تحريم دارد، از تشويق مردم برای حضور در انتخابات خودداری کرده است. بعيد نيست ارزيابی اصلاح طلبان که خود را برنده اصلی انتخابات ۸۸ می دانند، اين است که همان مردمی که به تشويق اصلاح طلبان در انتخابات ۸۸ مشارکت گسترده داشتند، اين بار با اعلام بی ميلی اصلاح طلبان برای عدم حضور در انتخابات، «مشارکت منفی» را رقم خواهند زد. خاتمی در اين خصوص تصريح دارد که : «نمی شود انتخابات به سبکی باشد که يک سليقه می پسندد و همه محدود باشند و همه مجبور باشند شرکت کنند، بزرگان و افراد موثر هم اگر بگويند شرکت کنند مردم شرکت نخواهند کرد.»( ۲۳ آبان ۹۰)
با اين توصيف اگر رقم قابل ملاحظه ای از مردم (مثلاً کمتر از دور پيشين انتخابات مجلس ) با مشارکت منفی در پای صدوق رأی حاضر نشوند، پيام روشنی به حاکميت جمهوری اسلامی خواهد بود که معترضان سال ۸۸ را عده ای معدود «ميکروب سياسی» ، «خس و خاشاک» و «بزغاله» و «فتنه گر» توصيف کرده و به سرکوب آنان پرداخته است . در چنين شرايطی وزن و جايگاه رهبران جنبش سبز بيشتر نمايان می شود و ادامه بازداشت آنان دشوارتر خواهد بود. بديهی است اگر مردم مشارکت فعال داشته باشند، اندک روزنه های اميد از پايگاه اجتماعی اصلاح طلبان بر باد خواهد رفت.
۲- اردوگاه اصولگرايان به محوريت احمدی نژاد: با فرض اينکه احمدی نژاد توانسته بود با احراز ۲۵ ميليون رأی و بدون حمايت مراجع و علما و احزاب اصولگرا برای دور دوم برگزيده شود، تکرار موفقيت جناح او که از نظر حاميان رهبرمنحرف و دور از خط ولايتند، به هيچ رو خوشايند رهبر و حاميان او نخواهد بود هر چند که نظام نيازمند مشارکت گسترده مردمی برای مقابله با فشارهای خارجی است. از ياد نبايد برد که کسب چنين موفقيتی برای حاميان احمدی نژاد، آنان را آماده خيز برداشتن برای کسب کرسی رياست جمهوری در دوسال پس از اين خواهد کرد.
۳- اردوگاه اصولگرايان پيشرو به محوريت مصباح يزدی: مشارکت گسترده مردم به نفع اين جريان، به معنی افول همزمان پايگاه اجتماعی احمدی نژاد (مردی از جنس مردم !) و روحانيت سنتی است. موفقيت جبهه پايداری برای کسب اکثريت کرسی های مجلس شورا، مصباح يزدی را متمايل می سازد تا در گام بعدی در صدد تکيه زدن بر صندلی مجلس خبرگان رهبری که اينک در دستان پيرمردی تکيده و بيمار ( مهدوی کنی ) است، برآيد. دور از انتظار نيست که آنگاه مصباح خود را آماده جانشينی خامنه ای بنمايد.
۴- اردوگاه اصولگرايان سنتی به محوريت مهدوی کنی: اقبال گسترده مردم به جبهه متحد اصولگرايان، ظاهرا بهترين گزينه برای رهبر جمهوری اسلامی باشد که درمقابله با غرب، حضور مردم را نشان پايگاه اجتماعی نظام قلمداد کرده و علاوه بر آن از باقی ماندن مهدوی کنی به عنوان يار ديرين خود در رياست خبرگان آسوده باشد و در عين حال ضربه شستی باشد به جريان انحرافی و جريان فتنه.
گرچه اين اظهارات بعداً توسط سپاه تکذيب شد ولی عمق نگرانی از انتخابات آتی موضوعی نبود که پنهان بماند. شخص رهبر جمهوری اسلامی در نماز عيد فطر با "چالش برانگيز" دانستن انتخابات گفت: «انتخابات هميشه در کشور ما تا حدودی يک حادثهی چالشبرانگيز است...مراقب باشيد اين چالش به امنيت کشور صدمه نزند». (۹ شهريور۹۰)
نگرانی ها و چالش هايی که نظام از انتخابات مجلس در برابر خود می بيند، از چه روست؟
جناح بندی ها در انتخابات آتی
برای يافتن پرسش، ناگزير بايد آرايش سياسی جريان های سياسی درون حاکميت و مواضع يکايک آنان را مورد ارزيابی قرار داد. در حالی که تا پيش از انتخابات سال ۸۸ آرايش جناح بندی های درون حاکميت دارای نوعی تقسيم بندی دوگانه (اصلاح طلب – اصولگرا) بود، در آستانه انتخابات ۹۰ آرايش جناح های درون نظام به کلی دگرگون شده است.
پس از جراحی جريان اصلاح طلب از بدنه نظام در پی اعتراضات سال ۸۸، دور از انتظار نبود که جريان حاکم (موسوم به اصولگرا) تقسيم به دو شود. عملاً نيز اين پيش بينی تحقق يافت و جريان طرفدار رييس دولت که ديگر مقرب دستگاه رهبری نيست در برابر جريان ذوب شدگان در رهبری قرار گرفته است. اما از آنجايی که هر دو اين جريان ها خود را اصولگرا می نامند، چنين رايج شده است که تقابل اين دو را تقابل «اصولگرا در برابر اصولگرايی» بنامند.
برای درک اين تقابل، مقاله شهريور ماه هفته نامه صبح صادق ارگان سپاه پاسداران، درک درستی از اين تقابل به دست می دهد. مقاله با عنوان «سپاه، اصولگرايی و اصولگرايان» وجود برخی اختلافات ميان اصولگرايان را مورد توجه قرار داده و می نويسد که: «برخی از اصولگرايان، برخی ديگر را به خروج از دايره اصولگرايی متهم می کنند. واقعيت نيز اينگونه است که طيف های مختلف اصولگرايان، نسبت های يکسانی با اصولگرايی ندارند...سپاه از گفتمان، انديشه و تفکر اصولگرايی حمايت می کند.»
به عبارت ديگر پس از جراحی اصلاح طلبان از حاکميت جمهوری اسلامی، حاکميت در صدد پالايش و جراحی ديگری از خود برآمده است. اين موج جديد پالايش، گريبان گير احمدی نژاد خواهد شد که اصولگراست(يعنی اصلاح طلب نيست) ولی فاقد موازين اصولگرايی (ذوب در ولايت) است چرا که در جريان ۱۱ روز خانه نشينی، وی نشان داد موازين اصولگرايی را محترم نشمرده است. به عبارت ديگر از زمان قهر يازده روزه احمدی نژاد که زاويه گرفتن از ولايت تعبير شد، احمدی نژاد صرفاً به دليل تنگنای قافيه اصولگرا ناميده می شود وگرنه او فاقد موازين اصولگرايی است.
از همين جاست که يکی از نگرانی ها برای انتخابات مجلس سر بر می آورد چرا که شخص رهبر در حالی که در تمام ۶ سال گذشته سعی در «تثبيت» موقعيت احمدی نژاد در برابر اصلاح طلبان داشت، اينک ناگزير به «تضعيف» او در برابر خود است. اما تضعيف احمدی نژاد در حالی که بنا به ادعای حاکميت و حمايت جانانه رهبر، با ۲۵ ميليون رأی رييس جمهور منتخب مردم است و تار و پود نظام را به بقای خود گره زده است کار آسانی نيست.
سردار محمدعلی جعفری فرمانده کل سپاه در مصاحبه ای به روشنی از اين نگرانی پرده برداشته است. وی پيش تر از اين اعلام کرده بود که: «جريان انحرافی يعنی کسانی که از مسير اصولگرايی (رهبری) منحرف شدند...با سر دادن شعارها و بکارگيری ترفندهای جديد قصد رويارويی با انقلاب را دارند. اين جريان در آينده به طور قطع به مقابله با انقلاب بلند خواهد شد...اين جريان برای دستيابی به اهداف خود و اثرگذاری در انتخابات آينده از طريق پول و رانت به دنبال يارگيری است». (۷ خرداد ۹۰)
شکاف در جبهه اصولگرايی
به شرحی که گفته شد در حالی که حاکميت جمهوری اسلامی (خامنه ای) هنوز نگران دو جريان فتنه (اصلاح طلبان) و جريان انحرافی (اصولگرايان غيرولائی) است، در آستانه انتخابات مجلس شکاف غير قابل التيامی ديگری در جبهه اصولگرايی يعنی ذوب شدگان در ولايت به چشم می خورد.
اين تقسيم، عبارت است از آن دسته از جريان اصولگرايی که در اردوگاه مهدوی کنی (موسوم به جبهه متحد اصولگرايان که بعضاً از آن به گروه ۸+۷ نيز نام برده می شود) قرار دارند و آن دسته که در اردوگاه مصباح يزدی (موسوم به جبهه پايداری انقلاب اسلامی) قرار گرفته اند. اين جبهه در شش مرداد ماه ۹۰ با سخنرانی مصباح يزدی اعلام موجوديت کرد. جبهه پايداری در عين حال عنوان «اصولگرای پيشرو» را برای خود برگزيده است که اشاره ای است به متمايز بودن و فاصله گرفتن از دو جريان ديگر اصولگرا به شرح زير:
الف) فاصله گرفتن از اردوگاه اصولگرايان به محوريت احمدی نژاد. در حاليکه مصباح يزدی از حاميان سرسخت احمدی نژاد محسوب می شد، اينک تصريح دارد که: «بنده پيشنهاد می کنم (نام اين جريان را) بگوييد جبهه پايداری انقلاب اسلامی، يعنی کسانی که از جريان کذايی انحرافی زاويه گرفتند، تا نشانه اين باشد که شما داريد آنها را نفی می کنيد.» (بی بی سی فارسی ۹ بهمن ۹۰) روح الله حسينيان نيز که پيش تراز حاميان سرسخت احمدی نژلد به شمار می رفت تصريح دارد که: بين ما و جريان انحرافی و فتنه، خط خون واقع شده و هيچ چيز نمی تواند اين خط را بردارد. (۱۴ آبان ۹۰ )
ب) فاصله گرقتن از اردوگاه اصولگرايان سنتی به محوريت مهدوی کنی. اصولگرايان پيشرو خود را دربرابر اصولگرايان سنتی می دانند.عمق ناخرسندی مهدوی کنی از جبهه پايداری زمانی روشن می شود که گفت: «برای آخرين بار به دوستانی که به اسامی مختلف (جبهه پايداری) در مقابل ۸+۷ درآمدهاند نصيحت میکنم که ورود پيدا کنند.ما آنها را قبول داريم...بايد نشست و برخی از اختلافات را با صحبت حل کرد اما در اين مقطع جدايیها ...خوب نيست و دشمن از آن سوءاستفاده میکند.» (۲۳ آبان ۹۰)
انتخابات و وزن کشی جناح های داخل نظام
به شرحی که برشمرده شد اگر در انتخابات رياست جمهوری سال ۸۸ ، جناح های درون نظام به دو دسته اصلاح طلب و اصولگرا تقسيم شده بودند، در انتخابات مجلس در اسفند ۹۰ چهار جناح در برابر يگديگرآرايش گرفته اند.انتخاباتی که به گفته علی خامنه ای "چالش برانگيز" و به قول سردار آبنوش می تواند «سال خونين» باشد از آن رو اهميت دارد که در واقع "وزن کشی" سياسی ۴ جريان سياسی درون حاکميت جمهوری اسلامی است.
چنانچه نتايج انتخابات به گونه ای رقم بخورد که مطلوب رهبری از آن حاصل نشود، چه استبعادی دارد که حوادث خونين پس از انتخابات ۸۸ بار ديگر در سال ۹۰ نيز تکرار نشود؟ وزن کشی چهار جريان سياسی درون حاکميت و نتايج آن می تواند به شرح زير خلاصه شود:
۱- اصلاح طلبان: جريان اصلاح طلبی موسوم به «شورای هماهنگی جبهه اصلاحات» که بارزترين شخصيت آن محمد خاتمی است، اکيدا بر عدم مشارکت در انتخابات تأکيد کرده است. گرچه جبهه اصلاحات، انتخابات را «تحريم» نکرده است اما به دلايلی که تلويحا اشاره به تحريم دارد، از تشويق مردم برای حضور در انتخابات خودداری کرده است. بعيد نيست ارزيابی اصلاح طلبان که خود را برنده اصلی انتخابات ۸۸ می دانند، اين است که همان مردمی که به تشويق اصلاح طلبان در انتخابات ۸۸ مشارکت گسترده داشتند، اين بار با اعلام بی ميلی اصلاح طلبان برای عدم حضور در انتخابات، «مشارکت منفی» را رقم خواهند زد. خاتمی در اين خصوص تصريح دارد که : «نمی شود انتخابات به سبکی باشد که يک سليقه می پسندد و همه محدود باشند و همه مجبور باشند شرکت کنند، بزرگان و افراد موثر هم اگر بگويند شرکت کنند مردم شرکت نخواهند کرد.»( ۲۳ آبان ۹۰)
با اين توصيف اگر رقم قابل ملاحظه ای از مردم (مثلاً کمتر از دور پيشين انتخابات مجلس ) با مشارکت منفی در پای صدوق رأی حاضر نشوند، پيام روشنی به حاکميت جمهوری اسلامی خواهد بود که معترضان سال ۸۸ را عده ای معدود «ميکروب سياسی» ، «خس و خاشاک» و «بزغاله» و «فتنه گر» توصيف کرده و به سرکوب آنان پرداخته است . در چنين شرايطی وزن و جايگاه رهبران جنبش سبز بيشتر نمايان می شود و ادامه بازداشت آنان دشوارتر خواهد بود. بديهی است اگر مردم مشارکت فعال داشته باشند، اندک روزنه های اميد از پايگاه اجتماعی اصلاح طلبان بر باد خواهد رفت.
۲- اردوگاه اصولگرايان به محوريت احمدی نژاد: با فرض اينکه احمدی نژاد توانسته بود با احراز ۲۵ ميليون رأی و بدون حمايت مراجع و علما و احزاب اصولگرا برای دور دوم برگزيده شود، تکرار موفقيت جناح او که از نظر حاميان رهبرمنحرف و دور از خط ولايتند، به هيچ رو خوشايند رهبر و حاميان او نخواهد بود هر چند که نظام نيازمند مشارکت گسترده مردمی برای مقابله با فشارهای خارجی است. از ياد نبايد برد که کسب چنين موفقيتی برای حاميان احمدی نژاد، آنان را آماده خيز برداشتن برای کسب کرسی رياست جمهوری در دوسال پس از اين خواهد کرد.
۳- اردوگاه اصولگرايان پيشرو به محوريت مصباح يزدی: مشارکت گسترده مردم به نفع اين جريان، به معنی افول همزمان پايگاه اجتماعی احمدی نژاد (مردی از جنس مردم !) و روحانيت سنتی است. موفقيت جبهه پايداری برای کسب اکثريت کرسی های مجلس شورا، مصباح يزدی را متمايل می سازد تا در گام بعدی در صدد تکيه زدن بر صندلی مجلس خبرگان رهبری که اينک در دستان پيرمردی تکيده و بيمار ( مهدوی کنی ) است، برآيد. دور از انتظار نيست که آنگاه مصباح خود را آماده جانشينی خامنه ای بنمايد.
۴- اردوگاه اصولگرايان سنتی به محوريت مهدوی کنی: اقبال گسترده مردم به جبهه متحد اصولگرايان، ظاهرا بهترين گزينه برای رهبر جمهوری اسلامی باشد که درمقابله با غرب، حضور مردم را نشان پايگاه اجتماعی نظام قلمداد کرده و علاوه بر آن از باقی ماندن مهدوی کنی به عنوان يار ديرين خود در رياست خبرگان آسوده باشد و در عين حال ضربه شستی باشد به جريان انحرافی و جريان فتنه.
کاهش نيمی از ارزش ريال، بارزترين نشانه از متزلزل شدن اقتصاد ايران
دنيس راس، از اعضای ارشد در تيم مشاوران باراک اوباما، می گويد که همه درخواست های اسرائيل در زمينه برقراری تحريم های فلج کننده عليه جمهوری اسلامی ايران جامه عمل پوشيده است و تمامی مطالباتی که اسرائيل برای تحريم صنعت نفت، بانک مرکزی و ساير گام ها عليه ايران مطرح کرده بود، اکنون برقرار است.
آقای راس در مصاحبه ای با هاآرتص، که در شماره چهارشنبه اين روزنامه اسرائيلی منتشر شده است، می گويد که «فشارهای بی سابقه ای بر ايران وارد شده است و اين، تمامی خواسته های اسرائيل بوده است تا سران ايران مسير برنامه هسته ای خود را تغيير دهند.»
آقای راس بيش از دو دهه از ديپلمات های ارشد آمريکا در منطقه خاورميانه و از فعال ترين ديپلمات های دخيل در روند گفت و گوهای سياسی اسرائيلی – فلسطينی بوده است.
در آغاز به کار دولت باراک اوباما، آقای راس به عنوان يکی از مجريان اصلی سياست های خارجی آمريکا در امور ايران در وزارت خارجه در واشنگتن عمل می کرد.
دنيس راس به هاآرتص گفته است که تحريم های مورد نظر اسرائيل عليه ايران، به خوبی «عمل» می کند و برای آن نمونه هايی آورده است.
به گفته آقای راس، کاهش نيمی از ارزش پول ايران «آن هم تنها در شش هفته»، بارزترين نشانه از متزلزل شدن پايه های اقتصاد ايران است. آقای راس افزوده است «از منظر تاريخی اگر به اين کاهش شديد پول ايران نگريسته شود، بايد گفت که همه حکومت هايی که ناچار شده اند با چنين سقوط آزاد ارزش پول خود دست و پنجه نرم کنند، تا گردن در گرداب غرق شده اند.»
آقای راس گفته است «ايرانی ها می بينند که تنها سخن از بی ارزش شدن پول شان نيست؛ می بينند که اروپايی ها بزودی خريد نفت از ايران را تحريم خواهند کرد؛ می بينند که چگونه حتی چينی ها نيز خريدهای نفتی خود از ايران را به نيمی کاهش داده اند و خوب می دانند که تازه مقامات چين هم دارند که از ايران باج گيری می کنند تا هر چه بيشتر بهای نفت صادراتی برای چين را ارزان تر حساب کنند؛ ايرانی ها خودشان می بينند که چگونه هندی ها هم ممکن است تصميماتی مهم بگيرند.»
آقای راس موضع هند گفته است «هند می خواهد بر اساس معيارهای خود، بخشی از جامعه جهانی باشد.»
به گفته آقای راس، در هر حال، هند نيز گفته است که زمانی که شرايط پرداخت پول نفتی که از ايران در يکسال اخير گرفته است، فراهم شود، ۴۵ درصد اين بدهی را با روپيه هندی خواهد پرداخت و اين بدين مفهوم است که ايران با همين پول هندی که می گيرد، از خود هند بايد کالا بخرد (وگرنه پول هندی که گرفته فعلاً بايد در هند بماند و حق انتقال آن را هم به ايران ندارد).
اين ديپلمات تازه بيرون آمده از کاخ سفيد که به گفته خود هنوز مورد رايزنی دولت اوباما قرار دارد، به هاآرتص می گويد «بنا بر اين، می بينيد که تحريم های برقرار شده عليه ايران چنگ و دندان خوبی دارد و حسابی عمل می کند و می رود که پشت ايران را خم کند و اين، دقيقاً همه خواسته های اسرائيل در طول مسير طولانی تلاش های ديپلماتيک (در برابر طرح های هسته ای ايران) بود.»
آقای راس افزوده است «اسرائيل پيوسته تکرار می کرد که "تحريم ها بايد فلج کننده باشد"؛ حال چنين شده است؛ اين تحريم ها دارد ايران را افليج می کند؛ ممکن است که کاملاً بر عملکرد سران ايران (در تغيير هدف برنامه هسته ای اين کشور) اثر داشته باشد و بی دليل نيست که ناگهانی، سران ايران از "لزوم بازگشت به ميز مذاکرات با گروه ۱ + ۵" سخن می گويند و يا تکرار می کنند که آماده مذاکرات برسر پيشنهاد روسيه (طرح موسوم به «گام به گام») هستند.
اما هاآرتص نيز به آقای راس گفته است: «اگر از منظر تاريخی حرف می زنيد، پس می دانيد که از ديد تاريخی نيز، زمانی که يک حکومت مصصم به داشتن بمب اتمی برمی آيد، بسيار دشوار است که اين هدف را تغيير دهد.»
در پاسخ به اين نظر، بنا به باور آقای راس وقتی سُنبه پُر زور باشد، حتی سران ايران نظر خود را تغيير می دهند.
آقای راس گفته است «ايرانی ها (سران جمهوری اسلامی ايران) نمی توانند از سختی هايی که در آن گرفتار شده اند، غافل بمانند؛ در گذشته نيز ديده ايم که وقتی فشار زياد بود، تغيير نظر می دادند؛ حتی (آيت الله) خمينی "جام زهر را سر کشيد". مگر او می خواست که جنگ با عراق با اين وضع تمام شود؟ نه. ناچار شد! خود او گفته بود که ما تا هر زمان لازم باشد، می جنگيم. اما مجبور شد که پايان جنگ را قبول کند.»
آقای راس می گويد که در قضيه کشتار مخالفان سياسی حکومت ايران در اروپا (به دست مهره های اعزامی از سوی نهادهای اطلاعاتی و امنيتی جمهوری اسلامی ايران) نيز، «زمانی که اروپا قاطعانه در برابرشان ايستاد و آن ها را به تحريم های جدی تهديد کرد، سران ايران ديدند که کشتن اين مخالفان ارزش آن بهای سنگينی را که بايد حکومت شان بپردازد، ندارند و اين کار را قطع کردند.»
آقای راس به هاآرتص يادآور می شود که همين رهبران ايران بودند که ناچار شدند که غنی سازی اورانيوم را برای دوره ای متوقف کنند.
اشاره آقای راس به نتايج پيمان «سعد آباد» (يا «پيمان پاريس») است که در سال ۱۹۹۳ در زمان رياست جمهوری سيد محمد خاتمی با امضای حجت الاسلام حسن روحانی، دبير وقت شورای عالی امنيت ملی ايران با کشورهای اروپايی بدست آمد. آقای روحانی از آن زمان به بعد نيز بارها تأکيد کرده است که آن پيمان با حمايت کامل و بی قيد و شرط آيت الله علی خامنه ای امضاء شد و بدون نظر رهبر اين کار صورت نمی گرفت؛ پيمانی که محمود احمدی نژاد آن را «ننگ» دانسته بود.
اين در حالی است که در هفته های اخير آيت الله خامنه ای تأکيد کرده است که مسير کنونی در برنامه هسته ای ايران ادامه خواهد يافت و «ذره ای عدول از اين مسير صورت نخواهد گرفت»؛ نظری که احمدی نژاد نيز آن را تکرار می کند.
ايران در تأسيسات جديد غنی سازی اورانيوم خود در «فُردُو» در دل کوههای قم نيز به فعاليت پرداخته و به غنی سازی اورانيوم با غنای ۲۰ درصد پرداخته است و چهارشنبه نيز اين سايت مهم هسته ای را رسماً افتتاح می کند.
بنا به گفته ژنرال آويو کوخاوی، رييس رکن اطلاعات ارتش اسرائيل، ايران تا ماه پيش، اورانيوم غنی شده کافی برای توليد چهار بمب تهيه کرده بود و اين ميزان هر روز نيز افزايش می يابد.
در هر حال، آقای دنيس راس در ادامه مصاحبه خود با هاآرتص، با تأکيد بر اين امر که «وقتی اوباما می گويد همه گزينه ها بروی ميز است، پس حتماً چنين است»، اما می افزايد که گزارش های فزاينده در مورد اختلاف نظرهايی که ميان اسرائيل و آمريکا بر سر موعد ضد ضربه شدن تأسيسات هسته ای ايران بروز کرده است، «شايد با اين هدف است که هر چه بيشتر انگيزه بدهد تا مهره های بيشتری از جامعه جهانی را به پيوستن به تحريم ها عليه ايران تشويق کند.»
اظهارات آقای راس در روزنامه هاآرتص در روزی منتشر شده است که يک روز پيش از آن، لئون پانه تا، وزير دفاع آمريکا، در جريان ادای شهادت در کميسيون تسليحاتی سنا در کنگره واشينگتن، گفت که اسرائيل هنوز برای يک حمله به تأسيسات هسته ای ايران تصميم نگرفته است؛ سخنانی که تکرار اظهارات باراک اوباما در مصاحبه ده روز پيش رييس جمهوری آمريکا با شبکه «ان. بی. سی» بود.
آقای راس در مصاحبه ای با هاآرتص، که در شماره چهارشنبه اين روزنامه اسرائيلی منتشر شده است، می گويد که «فشارهای بی سابقه ای بر ايران وارد شده است و اين، تمامی خواسته های اسرائيل بوده است تا سران ايران مسير برنامه هسته ای خود را تغيير دهند.»
آقای راس بيش از دو دهه از ديپلمات های ارشد آمريکا در منطقه خاورميانه و از فعال ترين ديپلمات های دخيل در روند گفت و گوهای سياسی اسرائيلی – فلسطينی بوده است.
در آغاز به کار دولت باراک اوباما، آقای راس به عنوان يکی از مجريان اصلی سياست های خارجی آمريکا در امور ايران در وزارت خارجه در واشنگتن عمل می کرد.
دنيس راس به هاآرتص گفته است که تحريم های مورد نظر اسرائيل عليه ايران، به خوبی «عمل» می کند و برای آن نمونه هايی آورده است.
به گفته آقای راس، کاهش نيمی از ارزش پول ايران «آن هم تنها در شش هفته»، بارزترين نشانه از متزلزل شدن پايه های اقتصاد ايران است. آقای راس افزوده است «از منظر تاريخی اگر به اين کاهش شديد پول ايران نگريسته شود، بايد گفت که همه حکومت هايی که ناچار شده اند با چنين سقوط آزاد ارزش پول خود دست و پنجه نرم کنند، تا گردن در گرداب غرق شده اند.»
آقای راس گفته است «ايرانی ها می بينند که تنها سخن از بی ارزش شدن پول شان نيست؛ می بينند که اروپايی ها بزودی خريد نفت از ايران را تحريم خواهند کرد؛ می بينند که چگونه حتی چينی ها نيز خريدهای نفتی خود از ايران را به نيمی کاهش داده اند و خوب می دانند که تازه مقامات چين هم دارند که از ايران باج گيری می کنند تا هر چه بيشتر بهای نفت صادراتی برای چين را ارزان تر حساب کنند؛ ايرانی ها خودشان می بينند که چگونه هندی ها هم ممکن است تصميماتی مهم بگيرند.»
آقای راس موضع هند گفته است «هند می خواهد بر اساس معيارهای خود، بخشی از جامعه جهانی باشد.»
به گفته آقای راس، در هر حال، هند نيز گفته است که زمانی که شرايط پرداخت پول نفتی که از ايران در يکسال اخير گرفته است، فراهم شود، ۴۵ درصد اين بدهی را با روپيه هندی خواهد پرداخت و اين بدين مفهوم است که ايران با همين پول هندی که می گيرد، از خود هند بايد کالا بخرد (وگرنه پول هندی که گرفته فعلاً بايد در هند بماند و حق انتقال آن را هم به ايران ندارد).
اين ديپلمات تازه بيرون آمده از کاخ سفيد که به گفته خود هنوز مورد رايزنی دولت اوباما قرار دارد، به هاآرتص می گويد «بنا بر اين، می بينيد که تحريم های برقرار شده عليه ايران چنگ و دندان خوبی دارد و حسابی عمل می کند و می رود که پشت ايران را خم کند و اين، دقيقاً همه خواسته های اسرائيل در طول مسير طولانی تلاش های ديپلماتيک (در برابر طرح های هسته ای ايران) بود.»
آقای راس افزوده است «اسرائيل پيوسته تکرار می کرد که "تحريم ها بايد فلج کننده باشد"؛ حال چنين شده است؛ اين تحريم ها دارد ايران را افليج می کند؛ ممکن است که کاملاً بر عملکرد سران ايران (در تغيير هدف برنامه هسته ای اين کشور) اثر داشته باشد و بی دليل نيست که ناگهانی، سران ايران از "لزوم بازگشت به ميز مذاکرات با گروه ۱ + ۵" سخن می گويند و يا تکرار می کنند که آماده مذاکرات برسر پيشنهاد روسيه (طرح موسوم به «گام به گام») هستند.
اما هاآرتص نيز به آقای راس گفته است: «اگر از منظر تاريخی حرف می زنيد، پس می دانيد که از ديد تاريخی نيز، زمانی که يک حکومت مصصم به داشتن بمب اتمی برمی آيد، بسيار دشوار است که اين هدف را تغيير دهد.»
در پاسخ به اين نظر، بنا به باور آقای راس وقتی سُنبه پُر زور باشد، حتی سران ايران نظر خود را تغيير می دهند.
آقای راس گفته است «ايرانی ها (سران جمهوری اسلامی ايران) نمی توانند از سختی هايی که در آن گرفتار شده اند، غافل بمانند؛ در گذشته نيز ديده ايم که وقتی فشار زياد بود، تغيير نظر می دادند؛ حتی (آيت الله) خمينی "جام زهر را سر کشيد". مگر او می خواست که جنگ با عراق با اين وضع تمام شود؟ نه. ناچار شد! خود او گفته بود که ما تا هر زمان لازم باشد، می جنگيم. اما مجبور شد که پايان جنگ را قبول کند.»
آقای راس می گويد که در قضيه کشتار مخالفان سياسی حکومت ايران در اروپا (به دست مهره های اعزامی از سوی نهادهای اطلاعاتی و امنيتی جمهوری اسلامی ايران) نيز، «زمانی که اروپا قاطعانه در برابرشان ايستاد و آن ها را به تحريم های جدی تهديد کرد، سران ايران ديدند که کشتن اين مخالفان ارزش آن بهای سنگينی را که بايد حکومت شان بپردازد، ندارند و اين کار را قطع کردند.»
آقای راس به هاآرتص يادآور می شود که همين رهبران ايران بودند که ناچار شدند که غنی سازی اورانيوم را برای دوره ای متوقف کنند.
اشاره آقای راس به نتايج پيمان «سعد آباد» (يا «پيمان پاريس») است که در سال ۱۹۹۳ در زمان رياست جمهوری سيد محمد خاتمی با امضای حجت الاسلام حسن روحانی، دبير وقت شورای عالی امنيت ملی ايران با کشورهای اروپايی بدست آمد. آقای روحانی از آن زمان به بعد نيز بارها تأکيد کرده است که آن پيمان با حمايت کامل و بی قيد و شرط آيت الله علی خامنه ای امضاء شد و بدون نظر رهبر اين کار صورت نمی گرفت؛ پيمانی که محمود احمدی نژاد آن را «ننگ» دانسته بود.
اين در حالی است که در هفته های اخير آيت الله خامنه ای تأکيد کرده است که مسير کنونی در برنامه هسته ای ايران ادامه خواهد يافت و «ذره ای عدول از اين مسير صورت نخواهد گرفت»؛ نظری که احمدی نژاد نيز آن را تکرار می کند.
ايران در تأسيسات جديد غنی سازی اورانيوم خود در «فُردُو» در دل کوههای قم نيز به فعاليت پرداخته و به غنی سازی اورانيوم با غنای ۲۰ درصد پرداخته است و چهارشنبه نيز اين سايت مهم هسته ای را رسماً افتتاح می کند.
بنا به گفته ژنرال آويو کوخاوی، رييس رکن اطلاعات ارتش اسرائيل، ايران تا ماه پيش، اورانيوم غنی شده کافی برای توليد چهار بمب تهيه کرده بود و اين ميزان هر روز نيز افزايش می يابد.
در هر حال، آقای دنيس راس در ادامه مصاحبه خود با هاآرتص، با تأکيد بر اين امر که «وقتی اوباما می گويد همه گزينه ها بروی ميز است، پس حتماً چنين است»، اما می افزايد که گزارش های فزاينده در مورد اختلاف نظرهايی که ميان اسرائيل و آمريکا بر سر موعد ضد ضربه شدن تأسيسات هسته ای ايران بروز کرده است، «شايد با اين هدف است که هر چه بيشتر انگيزه بدهد تا مهره های بيشتری از جامعه جهانی را به پيوستن به تحريم ها عليه ايران تشويق کند.»
اظهارات آقای راس در روزنامه هاآرتص در روزی منتشر شده است که يک روز پيش از آن، لئون پانه تا، وزير دفاع آمريکا، در جريان ادای شهادت در کميسيون تسليحاتی سنا در کنگره واشينگتن، گفت که اسرائيل هنوز برای يک حمله به تأسيسات هسته ای ايران تصميم نگرفته است؛ سخنانی که تکرار اظهارات باراک اوباما در مصاحبه ده روز پيش رييس جمهوری آمريکا با شبکه «ان. بی. سی» بود.
عمادی: اروپا میتواند کمبود نفت خود را جبران کند
روز چهارشنبه وزارت خارجه ایران سفیران شش کشور اروپایی را برای گفتگو درباره تحریمهای اتحادیه اروپا علیه ایران احضار کرد.
سفیران کشورهای ایتالیا، فرانسه، اسپانیا، یونان، پرتقال و هلند بطور جداگانه با
مدیر کل غرب اروپای وزارت امور خارجه دیدار کردند.
ساعاتی پس از این دیدارها تعدادی از خبرگزاریهای داخلی اعلام کردند که جمهوری اسلامی در واکنش به تحریمهای اخیر اتحادیه اروپا علیه بخشهای انرژی و بانکی ایران، صادرات نفت به دو کشور فرانسه و هلند را قطع کرده و به چهار کشور دیگر اولتیماتوم داده است.
اما پس از انتشار این خبرها سخنگوی وزارت نفت ایران به خبرگزاری رویترز گفت که این گزارشها درست نیست و در صورتیکه چنین تصمیمی اتخاذ شود شورای عالی امنیت ملی آنرا اعلام خواهد کرد.
اتحادیه اروپا یکماه پیش طرح تحریم نفت ایران و بانک مرکزی را تصویب کرد ولی به کشورهای عضو شش ماه فرصت داد تا منابع دیگری برای جایگزین ساختن نفت ایران بیابند.
مهرداد عمادی، مشاور اقتصادی اتحادیه اروپا در آغاز گفتوگویی با رادیو فردا میگوید در صورتی که ایران صادرات نفت به تعدادی از کشورهای اروپایی را قطع کند، اروپا به اندازه کافی نفت دارد و این اقدام در بلند مدت به ضرر ایران تمام خواهد شد.
مهرداد عمادی: ایران خواسته اینجا پیشدستی کند تا از نظر سیاسی مقداری از هزینه توقف خرید نفت از ایران که قرار بود از روز اول جولای- یازدهم تیر- شروع بشود، را برای اروپا افزایش دهد. قصد ایران این است که کاری کند که کشورهای اتحادیه اروپا آنقدر زمان نداشته باشند که بتوانند برای نفت ایران جانشین پیدا کنند. این البته درست است. در کوتاه مدت این هزینه را برای کشورهایی بخصوص مثل اسپانیا، ایتالیا و یونان بالا خواهد برد. اما گمان میکنم شاید انگیزه بیشتر این تصمیم ایران، فشارهایی بود که داشت در داخل خود ایران و در سطح جامعه به خاطر اثرگذاری این تحریمها داشت به وجود میآمد.
به همین دلیل هم میخواستند یک جوری در داخل به مردم نشان بدهند که ما هم فقط عکس العمل نشان نمیدهیم بلکه ما هم میتوانیم تصمیم بگیریم. ولی هزینه این مسئله برای ایران بسیار بسیار بالاتر خواهد بود. برای اینکه این کشور درآمد ارزی خودش را از امروز با یک تصمیم ساده بسیار پایین آورد. ما تاثیر این تصمیم گیری را در هفتههای آینده بر قیمت ارز در ایران خواهیم دید.
آیا کشورهای عضو اتحادیه اروپا به ویژه شش کشوری که ایران گفته است که دیگر به آنها نفت نخواهد فروخت، برای چند ماه آینده ذخایر کافی در اختیار دارند؟
در سطح اتحادیه اروپا دو مسئله وجود دارد. یکی اینکه یک ذخایر مشترکی وجود دارد و یک سری ذخایر ملی که هر کشوری برای خودش دارد. ذخایر مشترک اختصاص به شرکتهای نفتی دارد که هر شرکتی یک سری انبارهایی دارند که ذخایر این انبارها را میتوانند برای کشورهای دیگر هم استفاده کنند. ما اکنون در سطح اتحادیه اروپا بیش از صد روز بدون احتساب ذخیره استراتژیک امنیت انرژی، ذخیره نفتی داریم. با توجه به اینکه دیگر داریم به آخر زمستان نزدیک میشویم، این مقدار قابل توجه خواهد بود. علاوه بر این در دو هفته اخیر مقامات عربستان سعودی در مذاکراتی که با سه تا از این کشورهای اروپایی داشتهاند، به آنها اطمینان دادهاند که بسیار بسیار سریع میزان انتقال نفت به این کشورها را بالا خواهند برد. در نتیجه من تصور میکنم که حتی در کوتاه مدت هم با این همکاری عربستان سعودی و همگامی شرکتهای نفتی خصوصی میتوان این هزینه را پایین آورد.
پیامدهای قانونی چنین عملی از سوی ایران در سطح بین المللی و در سطح اتحادیه اروپا چه خواهد بود؟
به نظر من شاید این موضوع جالبترین بخش این چالش باشد. برای اینکه این موضوع از پیش آگاهی داده نشده بود و در چهارچوب این قراردادها یک مدت زمان خاصی پیش بینی شده است که اگر شما بخواهید قراردادی را لغو کنید، باید این پیش آگاهی را بدهید.
ایران اما این کار را نکرده است. به هر حال اگر در اتحادیه اروپا جو به سمت و سویی برود که رودرویی سنگینتر بشود به هر دلیلی، این امکان کاملا از بین نرفته است که یک یا چند تا از این کشورها از کانالهای حقوقی استفاده کنند و درخواست خسارت کنند.
برای اینکه ایران تعهد کرده است که نسبت به تحویل نفت تا زمانی که در قراردادها ذکر شده است متعهد باشد. اینها اگر الان گفتند که ما دیگر از ایران نفت نمیخریم اما به لحاظ قانونی پنج ماه و یازده روز به ایران پیش آگاهی دادهاند که مدت زمانی بیشتر از ۹۰ روزی است که در این قراردادها پیش بینی شده است. من تصور میکنم که باز هم این تصمیم بر اساس مسائل سیاسی گرفته شده است و زیاد به جنبههای حقوقی این مسئله توجه نشد و این حدس زده شده که ممکن است این کشورها دنبال نکنند و یا اگر دنبال هم بکنند، ما که پولی نداریم که آنها بخواهند خسارت بگیرند. ولی ما مرتبا فراموش میکنیم که منافع دراز مدت ایران بر این مبناست که ما تعهدات خودمان را به شکل درست و قانونی و شفاف انجام بدهیم. نباید چشممان فقط به کوتاه مدت باشد و این برداشت را داشته باشیم که ما الان این کار را میکنیم و طرف مقابل هم کاری نخواهد توانست که انجام بدهد چون از ما گروگانی ندارد. این به نظر من منفیترین مدیریت روابط خارجی کشور با جهان بیرون است که متاسفانه روز به روز ما داریم در این چهارچوب فرهنگی بیشتر گرفتار میشویم.
سفیران کشورهای ایتالیا، فرانسه، اسپانیا، یونان، پرتقال و هلند بطور جداگانه با
مدیر کل غرب اروپای وزارت امور خارجه دیدار کردند.
ساعاتی پس از این دیدارها تعدادی از خبرگزاریهای داخلی اعلام کردند که جمهوری اسلامی در واکنش به تحریمهای اخیر اتحادیه اروپا علیه بخشهای انرژی و بانکی ایران، صادرات نفت به دو کشور فرانسه و هلند را قطع کرده و به چهار کشور دیگر اولتیماتوم داده است.
اما پس از انتشار این خبرها سخنگوی وزارت نفت ایران به خبرگزاری رویترز گفت که این گزارشها درست نیست و در صورتیکه چنین تصمیمی اتخاذ شود شورای عالی امنیت ملی آنرا اعلام خواهد کرد.
اتحادیه اروپا یکماه پیش طرح تحریم نفت ایران و بانک مرکزی را تصویب کرد ولی به کشورهای عضو شش ماه فرصت داد تا منابع دیگری برای جایگزین ساختن نفت ایران بیابند.
مهرداد عمادی، مشاور اقتصادی اتحادیه اروپا در آغاز گفتوگویی با رادیو فردا میگوید در صورتی که ایران صادرات نفت به تعدادی از کشورهای اروپایی را قطع کند، اروپا به اندازه کافی نفت دارد و این اقدام در بلند مدت به ضرر ایران تمام خواهد شد.
مهرداد عمادی: ایران خواسته اینجا پیشدستی کند تا از نظر سیاسی مقداری از هزینه توقف خرید نفت از ایران که قرار بود از روز اول جولای- یازدهم تیر- شروع بشود، را برای اروپا افزایش دهد. قصد ایران این است که کاری کند که کشورهای اتحادیه اروپا آنقدر زمان نداشته باشند که بتوانند برای نفت ایران جانشین پیدا کنند. این البته درست است. در کوتاه مدت این هزینه را برای کشورهایی بخصوص مثل اسپانیا، ایتالیا و یونان بالا خواهد برد. اما گمان میکنم شاید انگیزه بیشتر این تصمیم ایران، فشارهایی بود که داشت در داخل خود ایران و در سطح جامعه به خاطر اثرگذاری این تحریمها داشت به وجود میآمد.
به همین دلیل هم میخواستند یک جوری در داخل به مردم نشان بدهند که ما هم فقط عکس العمل نشان نمیدهیم بلکه ما هم میتوانیم تصمیم بگیریم. ولی هزینه این مسئله برای ایران بسیار بسیار بالاتر خواهد بود. برای اینکه این کشور درآمد ارزی خودش را از امروز با یک تصمیم ساده بسیار پایین آورد. ما تاثیر این تصمیم گیری را در هفتههای آینده بر قیمت ارز در ایران خواهیم دید.
آیا کشورهای عضو اتحادیه اروپا به ویژه شش کشوری که ایران گفته است که دیگر به آنها نفت نخواهد فروخت، برای چند ماه آینده ذخایر کافی در اختیار دارند؟
در سطح اتحادیه اروپا دو مسئله وجود دارد. یکی اینکه یک ذخایر مشترکی وجود دارد و یک سری ذخایر ملی که هر کشوری برای خودش دارد. ذخایر مشترک اختصاص به شرکتهای نفتی دارد که هر شرکتی یک سری انبارهایی دارند که ذخایر این انبارها را میتوانند برای کشورهای دیگر هم استفاده کنند. ما اکنون در سطح اتحادیه اروپا بیش از صد روز بدون احتساب ذخیره استراتژیک امنیت انرژی، ذخیره نفتی داریم. با توجه به اینکه دیگر داریم به آخر زمستان نزدیک میشویم، این مقدار قابل توجه خواهد بود. علاوه بر این در دو هفته اخیر مقامات عربستان سعودی در مذاکراتی که با سه تا از این کشورهای اروپایی داشتهاند، به آنها اطمینان دادهاند که بسیار بسیار سریع میزان انتقال نفت به این کشورها را بالا خواهند برد. در نتیجه من تصور میکنم که حتی در کوتاه مدت هم با این همکاری عربستان سعودی و همگامی شرکتهای نفتی خصوصی میتوان این هزینه را پایین آورد.
پیامدهای قانونی چنین عملی از سوی ایران در سطح بین المللی و در سطح اتحادیه اروپا چه خواهد بود؟
به نظر من شاید این موضوع جالبترین بخش این چالش باشد. برای اینکه این موضوع از پیش آگاهی داده نشده بود و در چهارچوب این قراردادها یک مدت زمان خاصی پیش بینی شده است که اگر شما بخواهید قراردادی را لغو کنید، باید این پیش آگاهی را بدهید.
ایران اما این کار را نکرده است. به هر حال اگر در اتحادیه اروپا جو به سمت و سویی برود که رودرویی سنگینتر بشود به هر دلیلی، این امکان کاملا از بین نرفته است که یک یا چند تا از این کشورها از کانالهای حقوقی استفاده کنند و درخواست خسارت کنند.
برای اینکه ایران تعهد کرده است که نسبت به تحویل نفت تا زمانی که در قراردادها ذکر شده است متعهد باشد. اینها اگر الان گفتند که ما دیگر از ایران نفت نمیخریم اما به لحاظ قانونی پنج ماه و یازده روز به ایران پیش آگاهی دادهاند که مدت زمانی بیشتر از ۹۰ روزی است که در این قراردادها پیش بینی شده است. من تصور میکنم که باز هم این تصمیم بر اساس مسائل سیاسی گرفته شده است و زیاد به جنبههای حقوقی این مسئله توجه نشد و این حدس زده شده که ممکن است این کشورها دنبال نکنند و یا اگر دنبال هم بکنند، ما که پولی نداریم که آنها بخواهند خسارت بگیرند. ولی ما مرتبا فراموش میکنیم که منافع دراز مدت ایران بر این مبناست که ما تعهدات خودمان را به شکل درست و قانونی و شفاف انجام بدهیم. نباید چشممان فقط به کوتاه مدت باشد و این برداشت را داشته باشیم که ما الان این کار را میکنیم و طرف مقابل هم کاری نخواهد توانست که انجام بدهد چون از ما گروگانی ندارد. این به نظر من منفیترین مدیریت روابط خارجی کشور با جهان بیرون است که متاسفانه روز به روز ما داریم در این چهارچوب فرهنگی بیشتر گرفتار میشویم.
۴۰۰ شرکت برتر ايران
روز دوشنبه وزير صنعت، معدن و تجارت جمهوری اسلامی ۴۰۰ شرکت برتر و بزرگ ايران در سال ۹۰ که رتبه آنان بر پايه داده های سال ۸۹ ارزيابی شده است را به عنوان موفقترين بنگاههای تجاری و صنعتی ايران معرفی کرد.
بر اساس آمارهای جمع آوری شده، مجموع فروش ۴۰۰ شرکت برتر ايران در سال مالی ۸۹ حدود ۲۳۵ هزار ميليارد تومان بوده است که اين مبلغ با توجه به نرخ های تازه ارزهای خارجی معادل حدود ۱۳۰ ميليارد دلار است. در ميان اين ۴۰۰ شرکت ميزان فروش ۱۰۰ شرکت برتر ۱۹۷ هزار ميليارد تومان بوده است که حدود ۵۰ درصد اين مبلغ به ۱۶ شرکت تعلق دارد. به زبان ديگر حدود ۴۲ در صد مجموع فروش ۴۰۰ شرکت بر تر ايران متعلق به ۱۶ شرکت است.
پنج شرکت اول رتبهبندی سال ۱۳۹۰، به ترتيب شرکت ايران خودرو ، شرکت پالايش نفت اصفهان، شرکت سايپا، شرکت طراحی مهندسی و تامين قطعات ايران خودرو-ساپکو و بانک صادرات ايران هستند.
ميزان فروش صد شرکت برتر در سال ۹۰ در مقايسه با سال پيش از آن ۶/۲۳ درصد رشد نشان میدهد. با احتساب نرخ تورم در سال مورد نظر که بيش از ۲۰ در صد بوده است بايد به اين نتيجه رسيد که ميزان فروش ۱۰۰ شرکت برتر تقريبا صفر بوده است و در مجموع ۴۰۰ شرکت برتر رشدی منفی داشته اند. مثلا ميزان رشد فروش شرکت اول برتر ايران يعنی شرکت ايران خودرو درسال ۸۹ تنها ۷ در صد بوده است که با احتساب نرخ تورم فروش اين کشور کاهش چشمگيری در مقايسه با سال پيش داشته است.
نگاهی به فهرست ۴۰۰ شرکت برتر نشان ميدهد که اين شرکت ها بيشتر در زمينه نفت، پترو شيمی، معادن و بانک ها و بيمه فعال هستند و بيش از نود در صد اين شرکت ها دولتی هستند يعنی با بودجه عمومی اداره ميشوند. سهم بودجه شرکت های دولتی در ساختار بودجه کل کشور بيش از هفتاد در صد است.
در سال ۸۹ سالی که داده های آماری آن مبنای ارزيابی و انتخاب ۴۰۰ شرکت برتربوده است، بودجه شرکت های دولتی بيش از سی صد و شصت هزار ميليارد تومان بوده است که از ميزان کل فروش ۴۰۰ شرکت برتربيشتر است. بنابراين با احتساب نرخ تورم و بودجه ای که از اموال عمومی در اختيار اين شرکت ها گذاشته ميشود، اين شرکت ها عملا ورشکسته هستند و وجودشان از نظر اقتصادی توجيهی ندارد.
چون فقط يارانه ای که اين شرکت ها از بودجه عمومی دريافت ميکنند، به مراتب بيشتر از ميزان فروش آن هاست. البته ميتوان استدلال کرد که اين شرکت ها اشتغال ايجاد کرده وبه صدهاهزار نفر کار داده اند اما در برابر اين استدلال بايد پرسيد که با مبلغی که دولت سالانه به اين شرکت های ورشکسته می پردازد چقدر اشتغال ميشد سالانه ايجاد کرد و چند واحد توليدی مدرن ميشد تاسيس کرد.
تنها برنده ادامه حيات اين شرکت ها مديران اين شرکت ها و گروهی از معامله گران با اين شرکت ها و نهاد هايی که در واردات مواد اوليه مورد نياز اين شرکت ها و صادرات توليدات آنان دخالت دارند، هستند. اين شرکت ها در مقايسه با شرکت های خارجی هم بسيار بی ارزش هستند چون به گفته آقای غضنفری وزير صنعت و معدن و تجارت در ميان ۵۰۰ شرکت برتر دنيا ميزان فروش نخستين شرکت ۴۰۰ ميليارد دلار و ميزان فروش آخرين شرکت برتر معرفی شده در سطح جهان حدود ۲۰ ميليارد دلار است. بنابراين اولين شرکت برتر دنيا بيش از سه برابر تمام فروش ۴۰۰ شرکت برتر ايرانی فروش دارد.
وضعيت زيان آور ۴۰۰ شرکت برتر ايران که ستون فقرات بخش صنعت ايران را ميسازد، از جمله توضيح دهنده وضعيت ناهنجار اقتصاد ايران و يکی از دلايل رشد منفی اقتصاد ايران است.
بر اساس آمارهای جمع آوری شده، مجموع فروش ۴۰۰ شرکت برتر ايران در سال مالی ۸۹ حدود ۲۳۵ هزار ميليارد تومان بوده است که اين مبلغ با توجه به نرخ های تازه ارزهای خارجی معادل حدود ۱۳۰ ميليارد دلار است. در ميان اين ۴۰۰ شرکت ميزان فروش ۱۰۰ شرکت برتر ۱۹۷ هزار ميليارد تومان بوده است که حدود ۵۰ درصد اين مبلغ به ۱۶ شرکت تعلق دارد. به زبان ديگر حدود ۴۲ در صد مجموع فروش ۴۰۰ شرکت بر تر ايران متعلق به ۱۶ شرکت است.
پنج شرکت اول رتبهبندی سال ۱۳۹۰، به ترتيب شرکت ايران خودرو ، شرکت پالايش نفت اصفهان، شرکت سايپا، شرکت طراحی مهندسی و تامين قطعات ايران خودرو-ساپکو و بانک صادرات ايران هستند.
ميزان فروش صد شرکت برتر در سال ۹۰ در مقايسه با سال پيش از آن ۶/۲۳ درصد رشد نشان میدهد. با احتساب نرخ تورم در سال مورد نظر که بيش از ۲۰ در صد بوده است بايد به اين نتيجه رسيد که ميزان فروش ۱۰۰ شرکت برتر تقريبا صفر بوده است و در مجموع ۴۰۰ شرکت برتر رشدی منفی داشته اند. مثلا ميزان رشد فروش شرکت اول برتر ايران يعنی شرکت ايران خودرو درسال ۸۹ تنها ۷ در صد بوده است که با احتساب نرخ تورم فروش اين کشور کاهش چشمگيری در مقايسه با سال پيش داشته است.
نگاهی به فهرست ۴۰۰ شرکت برتر نشان ميدهد که اين شرکت ها بيشتر در زمينه نفت، پترو شيمی، معادن و بانک ها و بيمه فعال هستند و بيش از نود در صد اين شرکت ها دولتی هستند يعنی با بودجه عمومی اداره ميشوند. سهم بودجه شرکت های دولتی در ساختار بودجه کل کشور بيش از هفتاد در صد است.
در سال ۸۹ سالی که داده های آماری آن مبنای ارزيابی و انتخاب ۴۰۰ شرکت برتربوده است، بودجه شرکت های دولتی بيش از سی صد و شصت هزار ميليارد تومان بوده است که از ميزان کل فروش ۴۰۰ شرکت برتربيشتر است. بنابراين با احتساب نرخ تورم و بودجه ای که از اموال عمومی در اختيار اين شرکت ها گذاشته ميشود، اين شرکت ها عملا ورشکسته هستند و وجودشان از نظر اقتصادی توجيهی ندارد.
چون فقط يارانه ای که اين شرکت ها از بودجه عمومی دريافت ميکنند، به مراتب بيشتر از ميزان فروش آن هاست. البته ميتوان استدلال کرد که اين شرکت ها اشتغال ايجاد کرده وبه صدهاهزار نفر کار داده اند اما در برابر اين استدلال بايد پرسيد که با مبلغی که دولت سالانه به اين شرکت های ورشکسته می پردازد چقدر اشتغال ميشد سالانه ايجاد کرد و چند واحد توليدی مدرن ميشد تاسيس کرد.
تنها برنده ادامه حيات اين شرکت ها مديران اين شرکت ها و گروهی از معامله گران با اين شرکت ها و نهاد هايی که در واردات مواد اوليه مورد نياز اين شرکت ها و صادرات توليدات آنان دخالت دارند، هستند. اين شرکت ها در مقايسه با شرکت های خارجی هم بسيار بی ارزش هستند چون به گفته آقای غضنفری وزير صنعت و معدن و تجارت در ميان ۵۰۰ شرکت برتر دنيا ميزان فروش نخستين شرکت ۴۰۰ ميليارد دلار و ميزان فروش آخرين شرکت برتر معرفی شده در سطح جهان حدود ۲۰ ميليارد دلار است. بنابراين اولين شرکت برتر دنيا بيش از سه برابر تمام فروش ۴۰۰ شرکت برتر ايرانی فروش دارد.
وضعيت زيان آور ۴۰۰ شرکت برتر ايران که ستون فقرات بخش صنعت ايران را ميسازد، از جمله توضيح دهنده وضعيت ناهنجار اقتصاد ايران و يکی از دلايل رشد منفی اقتصاد ايران است.
جیمز کلپر، رئیس سازمان امنیت ملی آمریکا که ارشدترین مقام اطلاعاتی این کشور است، و رونالد بورجیز، رئیس سازمان اطلاعات دفاعی این کشور امروز پنجشنبه ۱۶ فوریه (۲۷ بهمن) در مجلس سنا گفتند که ارزیابی های آنها نشان می دهد اسرائیل هنوز برای حمله به ایران تصمیم نگرفته است.
آقای کلپر همچنین با اشاره به طرح حمله نافرجام در تایلند علیه دیپلمات های اسرائیلی که به ایران نسبت داده شده، آن را نشان دهنده این موضوع دانست که این کشور خود را در محاصره می بیند.آقای کلپر گفت با این که حملات ناموفق بودند، ایرانی ها آن را به خاطر تاثیرات روانی آن موفقیت آمیز می دانند.
او گفت که این حملات نشان دهنده عزم حکومت ایران است برای اینکه در درجه اول منافع اسرائیل و در درجه دوم منافع آمریکا را هدف قرار دهد.
به عقیده این مقام های اطلاعاتی، ایران هنوز برای تولید تسلیحات اتمی تصمیم نگرفته، ولی به رغم تحریم های گسترده، هنوز با توقف غنی سازی اورانیوم هم موافقت نکرده است.
پلیس تایلند می گوید ایرانیانی که در رابطه با چند مورد انفجار در تایلند دستگیر شده اند، قصد داشتند دو دیپلمات اسرائیلی را هدف قرار دهند.
جزئیات بیشتری در مورد دو نفری که گفته می شود هدف عملیات آتی بوده اند، اعلام نشده است، اما گفته شده که برنامه این حمله به مراحل پیشرفته رسیده بود.مقامات تایلند، انفجارهای روز سه شنبه در بانکوک را با حملاتی که روز دوشنبه در گرجستان و هند روی داد، مرتبط دانستهاند.
اسرائیل، ایران را عامل هر سه حمله میداند، اما دولت ایران دست داشتن در این حملات را تکذیب کرده است.
دو مرد در ارتباط با انفجارهای روز سه شنبه در بانکوک در بازداشت به سر می برند و یک مرد دیگر هم در حالیکه قصد داشت در مالزی سوار هواپیمایی به مقصد ایران شود، دستگیر شد. مظنون چهارم فرار کرده و ماموران اداره مهاجرت معتقدند که احتمالا به ایران بازگشته است.
رئیس پلیس تایلند گفت که هدف این مظنونان دیپلماتهای اسرائیلی بوده است و نه مردم تایلند.
او اضافه کرد که به احتمال زیاد اتهام این سه نفر علاوه بر به همراه داشتن مواد منفجره، اقدام به قتل خواهد بود.
مشخصات این چهار نفر به قرار زیر اعلام شده است:
- سعید مرادی، ۲۸ ساله، که در انفجار برنامه ریزی نشدهای که روی داد، دو پای خود را از دست داد.
- محمد خزاعی، ۴۲ ساله، که روز پنجشنبه در بانکوک توسط پلیس در مقابل خبرنگاران حاضر شد.
- مسعودصداقتزاده، ۳۱ ساله که به مالزی گریخت و اکنون در انتظار استرداد به تایلند است.
- لیلا روحانی که خانه محل سکونت مظنونان توسط او اجاره شده بود؛ مقامات اداره مهاجرت میگویند که او به تهران بازگشته است.
حیدر مصلحی، وزیر اطلاعات ایران می گوید که مخالفان دولت این کشور از جمله "شورای هماهنگی راه سبز امید" به دنبال ایجاد "بستر نافرمانی مدنی" هستند و "جنگی تمام عیار علیه جمهوری اسلامی" در جریان است.
آقای مصلحی روز پنجشنبه ۲۷ بهمن (۱۶ فوریه) در جمع امامان جمعه استان تهران گفته است که وزارت اطلاعات در برابر مخالفان دولت و "طرح های دشمنان" به "موفقیت های چشمگیری" دست یافته است.شورای هماهنگی راه سبز امید به تازگی و در سالگرد تظاهرات اعتراضی ۲۵ بهمن سال گذشته، شهروندان ایرانی را به تظاهرات مجدد دعوت کرده بود.
دعوت به این تظاهرات با هدف اعتراض به حصر خانگی مهدی کروبی، میرحسین موسوی و همسرش زهرا رهنورد، رهبران مخالف دولت ایران بود.
حصر خانگی رهبران مخالف دولت ایران پس از تظاهرات سال گذشته آغاز شد.
'اطلاعات دقیق از جنگی تمام عیار'
وزیر اطلاعات ایران که بالاترین مقام امنیتی این کشور در دولت است، گفته که از دیدگاه این وزارتخانه و "بر اساس اطلاعات دقیق، جنگی تمام عیار و همه جانبه علیه جمهوری اسلامی در حال اجرا است."مقام های سیاسی و نظامی ایران از مدت ها پیش از انتخابات بحث برانگیز ریاست جمهوری در سال ۱۳۸۸ درباره آنچه که "انقلاب رنگی و جنگ نرم" توصیف می کردند، هشدار می دادند.
آقای مصلحی گفته است که آیت الله علی خامنه ای، رهبر ایران این موضوع را از سال ۱۳۶۸ مطرح می کرد و تاکنون ۳۲ نام و عنوان از جمله "تهاجم فرهنگی، توطئه فرهنگی و جنگ نرم" برای توصیف شرایط ایران در برابر "دشمن" به کار برده است.
وزیر اطلاعات ایران در این سخنرانی همچنین اینترنت را یکی از خطرات موجود برای نظام جمهوری اسلامی خوانده و گفته است: "سرویس های اطلاعاتی اینترنت را به وجود آوردند و اطلاعاتی به شما می دهند که در واقع چیزی که شما می خواهید نیست، بلکه آنچه که خود می خواهند به شما می دهند و اطلاعات می گیرند."
آقای مصلحی درباره خطرات اینترنت گفته است: "وقتی شما در گوگل کلمه نور را میزنید، انتظارتان این است که مثلا آیات و روایات سوره نور یا مباحث علمی مربوط به نور برای شما بیاید ولی اینگونه نیست بلکه متناسب با کشور و فرد طراحی شده که چه چیزی در پی جستوجو بیاید. مثلا وقتی این کلمه نور را میزنید، چیزهایی که در تهران و اصفهان میآید یکجور نیست."
دولت ایران در سال های اخیر در پی ایجاد "شبکه ملی اینترنت" یا "اینترنت حلال" بوده است و مقام های ایرانی می گویند که زیرساخت های راه اندازی آن را فراهم کرده اند.
منتقدان دولت می گویند که هدف این اقدامات افزایش کنترل حکومت بر چگونگی دستیابی شهروندان به سایت های اینترنتی و رصد کردن فعالیت آنها در فضای مجازی است.
در هفته های اخیر همزمان با افزایش فشارهای بین المللی و دعوت مخالفان دولت ایران به برگزاری تظاهرات اعتراضی، کاربران اینترنت در این کشور از سرعت پایین شبکه و غیر قابل دسترس شدن خدمات سایت هایی همچون گوگل و یاهو و همچنین اختلال گسترده در دسترسی به سرویس های ایمیل خبر داده بودند.
شماری از خبرنگاران یک تلویزیون محلی در کابل، در اعتراض به آنچه که "سانسور و عدم رعایت آزادی بیان" می خوانند، استعفا کرده اند.
نصیر فیاض، مجری برنامه تحلیلی _سیاسی "زاویه" در تلویزیون آریانا و شش تن از همکارانش که از این تلویزیون استعفا کرده اند به بی بی سی گفته اند که مسئولان این تلویزیون، "تحت فشار مقام های داخلی و خارجی" برنامه های خود را سانسور می کنند.آقای فیاض می گوید پخش مصاحبه او با فدا حسین مالکی سفیر ایران در کابل، سبب شد که مسئولان تلویزیون آریانا، برنامه "زوایه" را تعطیل کنند.
سفارت ایران در کابل، پس از پخش مصاحبه فدا حسین مالکی از تلویزیون آریانا، از این تلویزیون به کمیسیون نظارت بر تخطی های رسانه ای افغانستان، شکایت کرد.
اعضای کمیسیون رسیدگی به تخطی های رسانه ای در وزارت اطلاعات و فرهنگ افغانستان گفته اند که شکایت سفارت ایران در کابل، از تلویزیون آریانا، در دست بررسی است.
اما مسئولان تلویزیون آریانا می گویند، مشکلی که بین این تلویزیون و سفارت ایران پیش آمده بود، حل شده و سفارت ایران از پیگیری شکایت خود در کمیسیون نظارت بر تخطی های رسانه ای، صرف نظر کرده است.
عزیزالله آرال، از مسئولان تلویزیون آریانا به بی بی سی گفت، در پخش مصاحبه سفیر ایران از تلویزیون آریانا، "کاستی های کوچکی وجود داشت که سبب ناراحتی آنها شده بود" اما این مساله با میانجیگری کمیسیون نظارت بر تخطی های رسانه ای حل شد.
این در حالیست که مسئولان تلویزیون آریانا می گویند که استعفای کارمندان این تلویزیون و همچنین تعطیل شدن برنامه "زاویه"، ربطی به این ماجرا ندارد.
آقای فیاض که با فدا حسین مالکی در دفترش کارش در سفارت ایران مصاحبه کرده بود، گفت که آقای مالکی در آن مصاحبه اظهاراتی داشت که بعد از پخش آن متوجه شد "غیر دیپلماتیک" بوده است.
آقای فیاض گفت:"در این مصاحبه از او پرسیدم که به عنوان یک سفیر چگونه به خود اجازه می دهد که افغانستان را کشور اشغال شده بخواند؟ و آقای مالکی پاسخ داد، اشغال شاخ و دم ندارد و به بازرسی خانه ها از سوی نیروهای خارجی و همچنین بازرسی بدنی زنان افغان توسط این نیروها اشاره کرد."
نصیر فیاض گفت، مصاحبه اش با آقای مالکی پرتنش بود و او در جریان مصاحبه چند بار ادامه مصاحبه را قطع کرد اما دوباره حاضر شد به مصاحبه ادامه دهد ولی هیچگاه از او نخواست که مصاحبه اش را پخش نکند.
آقای کاظمی می گوید استعفای دسته جمعی این هفت خبرنگار از تلویزیون آریانا، برای "حمایت از حقوقی است که آنها بعنوان یک خبرنگار باید داشته باشند".
به گفته این خبرنگاران، "در افغانستان هنوز کسانی که نفوذ و قدرت دارند، می توانند، بر خبرنگاران و رسانهها، اعمال نفوذ و اعمال سلیقه کنند و عرصه برای کار حرفه ای روزنامه نگاری روز به روز تنگتر می شود."
در همین حال عبدالشکور دادرس عضو کمیسیون نظارت بر تخطی های رسانه ای، با تاکید بر اینکه شکایت ایران در مورد تلویزیون آریانا هنوز در دست بررسی است، گفت این شکایت بررسی خواهد شد اما "هیچگاهی به کشور های خارجی و یا هم نمایندگی های سیاسی این کشور ها در افغانستان، اجازه نخواهند داد تا مانع ازادی بیان و کار رسانه ها شوند."
در ده سال گذشته ده ها رسانه تصویری در افغانستان ایجاد شده که بسیاری از کارشناسان آن را نشانه افزایش آزادی بیان در این کشور می دانند.
اما برخی از کارشناسان معتقدند، رشد کمی رسانه ها و جذب نیروی عظیم جوان و تازه کار در این رسانه ها در مواردی می تواند سبب نقض معیارهای روزنامه نگاری منصفانه، آزاد و مسئول، در برخی از رسانه های این کشور بشود.
عده ای از خبرنگاران و دست اندر کاران رسانه ای خود نیز بر این باور هستند که برخی از این رسانه ها به دلیل نو پا بودن و یا تعلق آنها به افراد و جریانهای مشخص سیاسی، آنها را از یک رسانه حرفه ای بی طرف دور کرده است.
ولی آنچه که نمی شود نادیده گرفت، جدال جدی بین رسانه ها، دولت و نیروهای محافظه کار در افغانستان است. جدالی که در ده سال گذشته جریان داشته و هر روز جدی تر نیز می شود.
سفارت ایران در کابل، پس از پخش مصاحبه فدا حسین مالکی از تلویزیون آریانا، از این تلویزیون به کمیسیون نظارت بر تخطی های رسانه ای افغانستان، شکایت کرد.
اعضای کمیسیون رسیدگی به تخطی های رسانه ای در وزارت اطلاعات و فرهنگ افغانستان گفته اند که شکایت سفارت ایران در کابل، از تلویزیون آریانا، در دست بررسی است.
اما مسئولان تلویزیون آریانا می گویند، مشکلی که بین این تلویزیون و سفارت ایران پیش آمده بود، حل شده و سفارت ایران از پیگیری شکایت خود در کمیسیون نظارت بر تخطی های رسانه ای، صرف نظر کرده است.
عزیزالله آرال، از مسئولان تلویزیون آریانا به بی بی سی گفت، در پخش مصاحبه سفیر ایران از تلویزیون آریانا، "کاستی های کوچکی وجود داشت که سبب ناراحتی آنها شده بود" اما این مساله با میانجیگری کمیسیون نظارت بر تخطی های رسانه ای حل شد.
این در حالیست که مسئولان تلویزیون آریانا می گویند که استعفای کارمندان این تلویزیون و همچنین تعطیل شدن برنامه "زاویه"، ربطی به این ماجرا ندارد.
آقای فیاض که با فدا حسین مالکی در دفترش کارش در سفارت ایران مصاحبه کرده بود، گفت که آقای مالکی در آن مصاحبه اظهاراتی داشت که بعد از پخش آن متوجه شد "غیر دیپلماتیک" بوده است.
آقای فیاض گفت:"در این مصاحبه از او پرسیدم که به عنوان یک سفیر چگونه به خود اجازه می دهد که افغانستان را کشور اشغال شده بخواند؟ و آقای مالکی پاسخ داد، اشغال شاخ و دم ندارد و به بازرسی خانه ها از سوی نیروهای خارجی و همچنین بازرسی بدنی زنان افغان توسط این نیروها اشاره کرد."
نصیر فیاض گفت، مصاحبه اش با آقای مالکی پرتنش بود و او در جریان مصاحبه چند بار ادامه مصاحبه را قطع کرد اما دوباره حاضر شد به مصاحبه ادامه دهد ولی هیچگاه از او نخواست که مصاحبه اش را پخش نکند.
استعفا، خود سانسوری و اعمال محدودیت
همزمان با آقای فیاض، شش تن دیگر از کارمندان تلویزیون آریانا نیز استعفا کرده اند. علی کاظمی، خبرنگار امور ورزشی تلویزیون آریانا یکی از این افراد است. او می گوید، "اعمال محدودیت و خود سانسوری" از سوی مسئولان تلویزیون او را مجبور به استفعا کرده است.آقای کاظمی می گوید استعفای دسته جمعی این هفت خبرنگار از تلویزیون آریانا، برای "حمایت از حقوقی است که آنها بعنوان یک خبرنگار باید داشته باشند".
به گفته این خبرنگاران، "در افغانستان هنوز کسانی که نفوذ و قدرت دارند، می توانند، بر خبرنگاران و رسانهها، اعمال نفوذ و اعمال سلیقه کنند و عرصه برای کار حرفه ای روزنامه نگاری روز به روز تنگتر می شود."
در همین حال عبدالشکور دادرس عضو کمیسیون نظارت بر تخطی های رسانه ای، با تاکید بر اینکه شکایت ایران در مورد تلویزیون آریانا هنوز در دست بررسی است، گفت این شکایت بررسی خواهد شد اما "هیچگاهی به کشور های خارجی و یا هم نمایندگی های سیاسی این کشور ها در افغانستان، اجازه نخواهند داد تا مانع ازادی بیان و کار رسانه ها شوند."
در ده سال گذشته ده ها رسانه تصویری در افغانستان ایجاد شده که بسیاری از کارشناسان آن را نشانه افزایش آزادی بیان در این کشور می دانند.
اما برخی از کارشناسان معتقدند، رشد کمی رسانه ها و جذب نیروی عظیم جوان و تازه کار در این رسانه ها در مواردی می تواند سبب نقض معیارهای روزنامه نگاری منصفانه، آزاد و مسئول، در برخی از رسانه های این کشور بشود.
عده ای از خبرنگاران و دست اندر کاران رسانه ای خود نیز بر این باور هستند که برخی از این رسانه ها به دلیل نو پا بودن و یا تعلق آنها به افراد و جریانهای مشخص سیاسی، آنها را از یک رسانه حرفه ای بی طرف دور کرده است.
ولی آنچه که نمی شود نادیده گرفت، جدال جدی بین رسانه ها، دولت و نیروهای محافظه کار در افغانستان است. جدالی که در ده سال گذشته جریان داشته و هر روز جدی تر نیز می شود.
احمد توکلی٬ رئیس مرکز پژوهشهای مجلس:
موسوی توان تحریک جامعه علیه رهبر را داشت
به گزارش روز پنجشنبه (۲۷ بهمن) سایت «جبهه متحد اصولگرایان» آقای توکلی این مطلب را در چهارمین نشست شورای عمومی دفتر تحکیم وحدت در دانشگاه علامه طباطبایی بیان کرده است.
وی گفته است: «پایگاه اجتماعی موسوی {در انتخابات ۸۸} ترکیبی داشت که حتی اگر خودش هم نمیخواست، میتوانست تحرک اجتماعی بر علیه رهبری ایجاد کند.»
توکلی افزوده که میرحسین موسوی و محمود احمدینژاد را «مناسب ریاست جمهوری» نمیدانسته و به همین خاطر هم در انتخابات «سکوت» کرده بود.
این نماینده مجلس در بخش دیگری از سخنان خود با انتقاد از مواضع موسوی گفته است: «موسوی اگر قانون را پذیرفته بود میتوانست الان رئیس یک حزب ۱۳ میلیونی باشد.»
اظهارات توکلی در شرایطی ایراد میشود که میرحسین موسوی و مهدی کروبی پس از انتخابات ریاست جمهوری نیز در قالب «جنبش سبز» دارای پایگاه مردمی قدرتمندی شدهاند.
مقامهای جمهوری اسلامی پس از انتخابات سال ۸۸ هرگز به حامیان این دو نامزد معترض اجازه ندادند در خیابانها حاضر شده و به صورت مسالمتآمیز اعتراض خود را نشان دهند.
ادعای تازه وزیر اطلاعات
حیدر مصلحی: هک سایت وزارت کشور ثابت کرد در انتخابات تقلب نشده است
حیدر مصلحی٬ وزیر اطلاعات گفته معترضان به نتیجه انتخابات ریاست جمهوری سال ۸۸ پس از هک سایت وزارت کشور متوجه شده بودند که در این دوره از انتخابات «تقلبی» صورت نگرفته است.
به گزارش خبرگزاری فارس٬ آقای مصلحی این مطلب را روز پنجشنبه (۲۷ بهمن) در همایش «مسجد، حماسه حضور دشمنشکن» بیان کرده است.
وی همچنین افزوده هکری که اقدام به هک سایت وزارت کشور کرده در اختیار وزارت اطلاعات است.
این ادعای وزیر اطلاعات در شرایطی مطرح میشود که وزارت کشور نتیجه انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۳۸۸ را به طور رسمی در سایت خود منتشر کرده بود.
مصلحی در عین حال توضیح نداده هکر مذکور در سایت وزارت کشور که گزارشی از هک شدن آن در روزهای اعتراض منتشر نشد٬ به دنبال چه اطلاعاتی بوده است.
وزیر اطلاعات در بخش دیگری از سخنان خود به به صراحت گفته جمهوری اسلامی در وضعیت «یک جنگ نرم سنگین» قرار دارد که مهمترین سلاح مبارزه در این جنگ «بصیرتبخشی» است.
وی در عین حال ادعا کرده است در جریان ناآرامیهای پس از انتخابات٬ نیروهای وزارت اطلاعات در تهران زنی را دستگیر کردند که «با پای شکسته پای اینترنت نشسته بود و جمعیت ۵۰۰ ـ ۶۰۰ نفری دختر و پسر را از طریق اینترنت برای رفتن به کف خیابانها هدایت میکرد.»
وزیر اطلاعات همچنین مدعی شده جمهری اسلامی چند ماه پیش از برگزاری ضیافت «الجنادریه» که به تازگی در عربستان برگزار شده٬ خبر داشته و میدانسته عطاءالله مهاجرانی نیز در این مراسم شرکت خواهد کرد.
وی در عین حال ادعا کرده که عربستان در این مراسم به مخالفان جمهوری اسلامی ۱۸ میلیون دلار «کمک مالی» کرده است.
بان کی مون: در سوریه به کودکان پیش از کشته شدن تجاوز می شود
سحام نیوز: بان کی مون دبیر کل سازمان ملل متحد روز پنجشنبه ۱۶-۲-۲۰۱۲ اعلام کرد رژیم بشار اسد مرتکب جنایات ضد بشری علیه مردم سوریه شده است.
به گزارش العربیه بان کی مون با اشاره به گلوله باران شدید مناطق مسکونی توسط ارتش سوریه گفت:” در سوریه مناطق مسکونی گلوله باران می شود، بیمارستانها به شکنجه گاه تبدیل شده و کودکانی که سن آنها کمتراز ۱۰ سال است مورد تجاوز قرار می گیرند و سپس کشته می شوند.”
درهمین حال اعضای اتحادیه اروپا روز پنجشنبه با اکثریت آراء به ایجاد گذرگاه امن برای مخالفان در سوریه رای مثبت دادند.
اتحادیه اروپا با تاکید بر قطع کامل روابط دیپلماتیک با رژیم اسد و فرا خواندن سفیران خود از دمشق، اعلام کرد از کنفرانسی که قرار است در۲۴ فوریه از سوی کشورهای دوست مردم سوریه برای پشتیبانی و حمایت سیاسی و نظامی از مخالفان بشار اسد در تونس برگزار شود به شدت حمایت می کند.
به گزارش العربیه بان کی مون با اشاره به گلوله باران شدید مناطق مسکونی توسط ارتش سوریه گفت:” در سوریه مناطق مسکونی گلوله باران می شود، بیمارستانها به شکنجه گاه تبدیل شده و کودکانی که سن آنها کمتراز ۱۰ سال است مورد تجاوز قرار می گیرند و سپس کشته می شوند.”
درهمین حال اعضای اتحادیه اروپا روز پنجشنبه با اکثریت آراء به ایجاد گذرگاه امن برای مخالفان در سوریه رای مثبت دادند.
اتحادیه اروپا با تاکید بر قطع کامل روابط دیپلماتیک با رژیم اسد و فرا خواندن سفیران خود از دمشق، اعلام کرد از کنفرانسی که قرار است در۲۴ فوریه از سوی کشورهای دوست مردم سوریه برای پشتیبانی و حمایت سیاسی و نظامی از مخالفان بشار اسد در تونس برگزار شود به شدت حمایت می کند.
The Iranian woman suspected of involvement in the series of bomb explosions in Bangkok on Tuesday is now in Iran and Thailand has no extradition treaty with the country, Immigration Police Commissioner Pol Lt Gen Wiboon Bangtamai said today.
Leila Rohani is the fourth Iranian wanted for the blast. She is suspected of arranging to rent the Sukhumvit Soi 71 home where the three other Iranian suspects stayed and where the first explosive device exploded, apparently by accident.
The Criminal Court on Thursday issued arrest warrants for the group.
Wiboon said Rohani is now in Tehran, Iran's capital. "We could not ask Iran to extradite her to Thailand as we have no extradition treaty with the country," he said.
However, he said Rohani's absence would not affect the case, as she had only rented the house. Thai police have enough evidence such as footage from security cameras and bomb material found in the house, he added.
پلیس تایلند: هدف بمبگذاران ایرانی دیپلماتهای اسرائیلی بودند
به گزارش بی بی سی، جزئیات بیشتری در مورد دو نفری که گفته می شود هدف عملیات آتی بوده اند، اعلام نشده است، اما گفته شده که برنامه این حمله به مراحل پیشرفته رسیده بود.
مقامات تایلند، انفجارهای روز سه شنبه در بانکوک را با حملاتی که روز دوشنبه در گرجستان و هند روی داد، مرتبط دانستهاند.
اسرائیل، ایران را عامل هر سه حمله میداند، اما دولت ایران دست داشتن در این حملات را تکذیب کرده است.
دو مرد در ارتباط با انفجارهای روز سه شنبه در بانکوک در بازداشت به سر می برند و یک مرد دیگر هم در حالیکه قصد داشت در مالزی سوار هواپیمایی به مقصد ایران شود، دستگیر شد. مظنون چهارم فرار کرده و ماموران اداره مهاجرت معتقدند که احتمالا به ایران بازگشته است.
رئیس پلیس تایلند گفت که هدف این مظنونان دیپلماتهای اسرائیلی بوده است و نه مردم تایلند.
او اضافه کرد که به احتمال زیاد اتهام این سه نفر علاوه بر به همراه داشتن مواد منفجره، اقدام به قتل خواهد بود.
مشخصات این چهار نفر به قرار زیر اعلام شده است:
۱- سعید مرادی، ۲۸ ساله، که در انفجار برنامه ریزی نشدهای که روی داد، دو پای خود را از دست داد.
۲- محمد خزاعی، ۴۲ ساله، که روز پنجشنبه در بانکوک توسط پلیس در مقابل خبرنگاران حاضر شد.
۳- مسعودصداقتزاده، ۳۱ ساله که به مالزی گریخت و اکنون در انتظار استرداد به تایلند است.
۴- لیلا روحانی که خانه محل سکونت مظنونان توسط او اجاره شده بود؛ مقامات اداره مهاجرت میگویند که او به تهران بازگشته است.
پلیس تایلند میگوید وسائلی که از این افراد ضبط شده شبیه به وسائلی است که در انفجارهای دهلی و گرجستان به کار رفته بود.
پرونده سعید ملک پور به اداره اجرای احکام فرستاده شد
سحام نیوز: گزارش ها حاکی از آن است که پرونده سعید ملک پور، فعال سایبری محکوم به اعدام در ایران به اداره اجرای احکام ارسال شده است.
“خانه حقوق بشر ایران” پنجشنبه ۲۷بهمن گزارش داد که وکلای سعید ملک پور که برای پی گیری پرونده او به دیوان عالی کشور و دادگاه انقلاب مراجعه کرده بودند، متوجه شدند که پرونده او به اداره اجرای احکام فرستاده شده است.
بدین ترتیب دیوان عالی کشور در حال حاضر امکان اعاده دادرسی و دفاع مجدد از سعید ملکپور سلب شده است.
بنا بر این گزارش پروندهی سعید ملکپور در حالی به اجرای احکام فرستاده شده که حکم اعدام وی که برای دومین بار در دیوان عالی کشور تأیید شده بود، هنوز به وی و وکلایاش ابلاغ نشده است.
سعید ملکپور که مهر ماه سال جاری برای بار دوم از شعبه ۲۸ دادگاه انقلاب حکم اعدام دریافت کرده بود به هفت سال و نیم زندان نیز محکوم شده است. این حکم سال گذشته از سوی دیوان عالی کشور یک بار نقض شده بود، اما قاضی مقیسه برای بار دوم این حکم را تأیید کرد.
پس از ارسال مجدد پرونده به شعبه ۳۲ دیوان عالی کشور، این حکم مجددا تأیید شد.
سعید ملک پور از ۱۱ ماه پیش در بند ۲ الف سپاه پاسداران زندان اوین بازداشت است. او در سال ۱۳۸۴ به کانادا رفت و در سال ۱۳۸۷ برای ادامه تحصیل از دانشگاه ویکتوریا در کانادا پذیرش گرفت ولی قبل از شروع تحصیل برای ملاقات با پدر بیمارش به ایران بازگشت و همانجا بازداشت شد.
ملک پور از سوی “ارتش سایبری جمهوری اسلامی ایران” به مدیریت سایتهای پورنوگرافی فارسیزبان متهم شد. فعالیت تبلیغی علیه نظام، توهین به مقدسات، توهین به رهبری، توهین به رئیس جمهور، ارتباط با گروههای معاند نظام و فساد فی الارض از جمله اتهاماتی بود که برای سعید ملکپور در نظر گرفته شد.
ملکپور میگوید در صورت بررسی پرونده توسط کارشناس کامپیوتر و اینترنت میتواند بیگناهی خود را ثابت کند. او میگوید طبق عرف برنامه نویسی، اسم و مشخصات کامل خود را در فایل این برنامه نوشته شده وارد کرده و از این برنامه بدون اطلاعش در یک سایت مستهجن استفاده شده است و چون تنها اسم حقیقیاش قابل شناسایی بوده به اتهام راهاندازی و مدیریت سایت دستگیر شده است.
“خانه حقوق بشر ایران” پنجشنبه ۲۷بهمن گزارش داد که وکلای سعید ملک پور که برای پی گیری پرونده او به دیوان عالی کشور و دادگاه انقلاب مراجعه کرده بودند، متوجه شدند که پرونده او به اداره اجرای احکام فرستاده شده است.
بدین ترتیب دیوان عالی کشور در حال حاضر امکان اعاده دادرسی و دفاع مجدد از سعید ملکپور سلب شده است.
بنا بر این گزارش پروندهی سعید ملکپور در حالی به اجرای احکام فرستاده شده که حکم اعدام وی که برای دومین بار در دیوان عالی کشور تأیید شده بود، هنوز به وی و وکلایاش ابلاغ نشده است.
سعید ملکپور که مهر ماه سال جاری برای بار دوم از شعبه ۲۸ دادگاه انقلاب حکم اعدام دریافت کرده بود به هفت سال و نیم زندان نیز محکوم شده است. این حکم سال گذشته از سوی دیوان عالی کشور یک بار نقض شده بود، اما قاضی مقیسه برای بار دوم این حکم را تأیید کرد.
پس از ارسال مجدد پرونده به شعبه ۳۲ دیوان عالی کشور، این حکم مجددا تأیید شد.
سعید ملک پور از ۱۱ ماه پیش در بند ۲ الف سپاه پاسداران زندان اوین بازداشت است. او در سال ۱۳۸۴ به کانادا رفت و در سال ۱۳۸۷ برای ادامه تحصیل از دانشگاه ویکتوریا در کانادا پذیرش گرفت ولی قبل از شروع تحصیل برای ملاقات با پدر بیمارش به ایران بازگشت و همانجا بازداشت شد.
ملک پور از سوی “ارتش سایبری جمهوری اسلامی ایران” به مدیریت سایتهای پورنوگرافی فارسیزبان متهم شد. فعالیت تبلیغی علیه نظام، توهین به مقدسات، توهین به رهبری، توهین به رئیس جمهور، ارتباط با گروههای معاند نظام و فساد فی الارض از جمله اتهاماتی بود که برای سعید ملکپور در نظر گرفته شد.
ملکپور میگوید در صورت بررسی پرونده توسط کارشناس کامپیوتر و اینترنت میتواند بیگناهی خود را ثابت کند. او میگوید طبق عرف برنامه نویسی، اسم و مشخصات کامل خود را در فایل این برنامه نوشته شده وارد کرده و از این برنامه بدون اطلاعش در یک سایت مستهجن استفاده شده است و چون تنها اسم حقیقیاش قابل شناسایی بوده به اتهام راهاندازی و مدیریت سایت دستگیر شده است.
واحدی: خانه نشینی درروز انتخابات فرمایشی مجلس
سحام نیوز: مجتبی واحدی، مشاور مهدی کروبی؛ در یادداشتی از مردم خواسته است تا در روز انتخابات فرمایشی مجلس، آن را تحریم کرده و به تعبیری که وی از آن به “خانه نشینی” نام میبرد، پیام خود را به گوش اقتدارگرایان و حاکمیت برسانند. متن این یادداشت که در اختیار سحام قرار گرفته بدین شرح است:
قدرت نمایی تحسین بر انگیز حامیان جنبش سبز در روز بیست و پنجم خرداد ۸۸ ، همه محاسبات کودتاگران را بر هم زد و آنها را با وحشتی وصف ناپذیر مواجه ساخت . در ساعات پایانی همان روز ، قرارد دادی نانوشته میان بخش سرکوبگر سپاه و رهبر جمهوری اسلامی منعقد شد که به موجب آن ، دست « نظامیان سیاست باز » برای هرنوع چپاول و سرکوب باز گذاشته می شد و در مقابل ، آنها حفظ حکومت رهبر را تضمین می کردند . پس از این قرارداد بود که فرماندهان سپاه به صورت علنی احکام مورد نظر خود را با قلم « قاضی نمایان خود فروخته » انشا کردند و حضور آنها در قراردادهای بزرگ اقتصادی ، بر بخش دولتی وخصوصی ایران تحمیل شد. در همین دوره ، جای فرمانده و فرمانبر به طور کامل عوض شد و تردیدی باقی نماند که بسیاری از «فرمانده نمایی » های رهبر ، در واقع اجرای اموری بود که فرماندهان سرکوبگر سپاه از او می خواستند .
البته برای کسی که همه بدنامی های داخلی و خارجی را به جان خریده بود تا دولت ، مجلس و سایر ارکان حکومت به طور صد در صد « امربر » او باشند تحمل این وضعیت بسیار مشکل بود . لذا او در این دوره ،بیش از هر زمان دیگری به قدرت نمایی کلامی و تبلیغاتی روی آورد تا «دستور پذیری تحمیلی » از « زیر دستان » را تا حدودی جبران نماید .در همین دوره ، بوق های تبلیغاتی رهبر ، مأمور شدند از فرزانگی بی نظیر و رهبری خردمندانه او بر همه تحولات منطقه و حتی جهان سخن بگویند و خود او بارها از موفقیت خویش در مهار فتنه سخن گفت . او برای جبران آنچه با آن مواجه بود هر روز عبارات جدید برای تحقیر مخالفان ومنتقدان ، استخدام می کرد و بر درشت گویی خود می افزود . البته سران حکومت ، بیش از هرکس می دانستند ادعاهای آنها در خصوص مخالفان به خصوص ادعای تکراری « پایان جنبش » و اقتدار روز افزون حاکمیت ، حتی در میان بسیاری از طرفداران نظام ، خریدار ندارد .اما برای آرامش یخشی به فرماندهی که در دوسال و نیم اخیر بارها فرمان منصوبان خویش را اجرا کرده ، چاره ای جز این درشت گویی ها نبود .
از سوی دیگر ، استمرار حرکات اعتراضی در داخل ، همه ادعاهای مربوط به موفقیت رهبر در کنترل کشور و اقتدار او را زیر سؤال می برد . لذا علیرغم اختلافاتی که گاه فراکسیون های مختلف« جناح ولایت مدار» را در برابر هم قرار داده و می دهد در موضوع سرکوب شدید حرکات اعتراضی ، توافق کامل میان کودتاگران و کودتا سازان برقرار بوده وهمگان بر بازگذاشتن دست سرکوبگران برای هر نوع جنایت و وحشی گری ،متفق القول بوده و هستند . باید اعتراف کنم که این حد از وحشی گری و توافق بر سر آن ، بی تأثیر هم نبوده که نتیجه آن را می توان در کاهش تظاهرات خیابانی علیرغم افزایش انگیزه های مخالفت مشاهده نمود . البته این سرکوبگری ، نه از میزان مخالفت ها کاسته و نه بر باور عمومی نسبت به اقتدار کودتاگران و رهبر آنها افزوده است . حتی با قاطعیت می توان گفت که ادعای اصلی سرکوبگران در خصوص « پایان جنبش اعتراضی » درمیان حامیان نظام و کارگزاران اصلی حکومت هم خریداران زیادی ندارد . واکنش همراه با دستپاچگی حکومت در برابر دعوت به تجمعات اعتراضی و اعتراف صریح به لشگر کشی های بی سابقه خیابانی برای مقابله با کسانی که می خواهند با آرامش کامل ، از حقوق خودشان دفاع کنند بهترین دلیل بر باور ناپذیر بودن « اقتدارنمایی » حکومت حتی در میان نیروهای سرکوبگر و حامیان اصلی کودتا است .. در آخرین نمونه ، خبرگزاری های نزدیک به رهبر ، با صراحت به حضور گسترده نیروهای سرکوبگر برای مقابله با راهپیمایی مسالمت آمیز روز بیست و پنجم بهمن ماه خبر دادند . از جمله سایت نظامی امنیتی «جهان نیوز » در خبری که در همین مورد منتشر کرد نوشت : «حضور چشمگیر ماموران محافظ امنیت در برخی خیابان ها، جریان فتنه را در تحقق برنامه هایش ناکام گذاشت.»
تردیدی نیست که سابقه وحشی گری حکومت در مواجهه با تظاهرات ارام معترضان و حضور پُر شمار نیروهای خشن ، بسیاری ا افراد را به فکر راههای دیگر برای ابراز مخالفت می اندازد . این دغدغه ای بود که شیخ شجاع ما ـ کروبی ـ در یکی از آخرین گفتگوهای تلفنی که با او داشتم به آن اشاره می کرد .
یقین دارم حامیان هوشمند جنبش سبز ، به زودی راههای جدیدی برای رساندن فریاد خود به جهانیان و نیز همراه ساختن گروههای بیشتری از مردم با خود خواهند یافت ؛ همانگونه که در سی ودو ماه گذشته ، بسیاری از یاران وحامیان سابق رهبر را با خود همراه ساخته اند . گسترش فساد اقتصاد و سیاسی در داخل حاکمیت هم بر سرعت آین ریزش ها خواهد افزود .اما در فوری ترین واکنش ،بایستی در برابر ادعای گزاف حاکمیت در خصوص « همراهی بی سابقه مردم با نظام از طریق مشارکت گسترده در انتخابات » پاسخ مقتضی داد . می دانم که رأس حاکمیت ، از هم اکنون دچار آشفتگی است زیرا می داند کم روتق ترین و رسواترین انتخابات را درپیش رو دارد . خود او به خوبی می داند آمار سازی های حکومت نیز کسی را فریب نخواهد داد اما بنا بر اخبار واصله ، تلاش هایی در حال اتجام است که پایتخت کشور را در روز انتخابات ، بسیار پر شور و نشاط نشان دهند .بر همین اساس ، یکی از کم هزینه ترین راهها که نتیجه بخشی آن قطعی خواهد بود تصمیم هموطنان به خانه نشینی در روزنمایش انتخاباتی و نیز حضور سواره و پرشمار در خیابانها در روز قبل از آن ـ یازدهم اسفند ـ است . تقاضای مشخص از یاران همراه که قصد شرکت در انتخابات فرمایشی را ندارندآنست که در روز دوازدهم اسفند ماه ، حتی الامکان از خانه خارج نشوند و روز قبل از آن را حتی الامکان به صورت سواره در خیابانها حضور داشته باشند . خانه نشینی در دوازدهم اسفندماه ، نوعی اعلام همراهی با یار شجاع جنبش یعنی دکتر مهدی خزعلی هم خواهد بود که چند ساعت پس از اعلام خانه نشینی در آن روز ، توسط مأموران حکومتی با بدترین وضع دستگیر شد .در مورد این موضوع در روزهای آینده بیشتر سخن خواهیم گفت .
مجتبی واحدی – مشاور مهدی کروبی
قدرت نمایی تحسین بر انگیز حامیان جنبش سبز در روز بیست و پنجم خرداد ۸۸ ، همه محاسبات کودتاگران را بر هم زد و آنها را با وحشتی وصف ناپذیر مواجه ساخت . در ساعات پایانی همان روز ، قرارد دادی نانوشته میان بخش سرکوبگر سپاه و رهبر جمهوری اسلامی منعقد شد که به موجب آن ، دست « نظامیان سیاست باز » برای هرنوع چپاول و سرکوب باز گذاشته می شد و در مقابل ، آنها حفظ حکومت رهبر را تضمین می کردند . پس از این قرارداد بود که فرماندهان سپاه به صورت علنی احکام مورد نظر خود را با قلم « قاضی نمایان خود فروخته » انشا کردند و حضور آنها در قراردادهای بزرگ اقتصادی ، بر بخش دولتی وخصوصی ایران تحمیل شد. در همین دوره ، جای فرمانده و فرمانبر به طور کامل عوض شد و تردیدی باقی نماند که بسیاری از «فرمانده نمایی » های رهبر ، در واقع اجرای اموری بود که فرماندهان سرکوبگر سپاه از او می خواستند .
البته برای کسی که همه بدنامی های داخلی و خارجی را به جان خریده بود تا دولت ، مجلس و سایر ارکان حکومت به طور صد در صد « امربر » او باشند تحمل این وضعیت بسیار مشکل بود . لذا او در این دوره ،بیش از هر زمان دیگری به قدرت نمایی کلامی و تبلیغاتی روی آورد تا «دستور پذیری تحمیلی » از « زیر دستان » را تا حدودی جبران نماید .در همین دوره ، بوق های تبلیغاتی رهبر ، مأمور شدند از فرزانگی بی نظیر و رهبری خردمندانه او بر همه تحولات منطقه و حتی جهان سخن بگویند و خود او بارها از موفقیت خویش در مهار فتنه سخن گفت . او برای جبران آنچه با آن مواجه بود هر روز عبارات جدید برای تحقیر مخالفان ومنتقدان ، استخدام می کرد و بر درشت گویی خود می افزود . البته سران حکومت ، بیش از هرکس می دانستند ادعاهای آنها در خصوص مخالفان به خصوص ادعای تکراری « پایان جنبش » و اقتدار روز افزون حاکمیت ، حتی در میان بسیاری از طرفداران نظام ، خریدار ندارد .اما برای آرامش یخشی به فرماندهی که در دوسال و نیم اخیر بارها فرمان منصوبان خویش را اجرا کرده ، چاره ای جز این درشت گویی ها نبود .
از سوی دیگر ، استمرار حرکات اعتراضی در داخل ، همه ادعاهای مربوط به موفقیت رهبر در کنترل کشور و اقتدار او را زیر سؤال می برد . لذا علیرغم اختلافاتی که گاه فراکسیون های مختلف« جناح ولایت مدار» را در برابر هم قرار داده و می دهد در موضوع سرکوب شدید حرکات اعتراضی ، توافق کامل میان کودتاگران و کودتا سازان برقرار بوده وهمگان بر بازگذاشتن دست سرکوبگران برای هر نوع جنایت و وحشی گری ،متفق القول بوده و هستند . باید اعتراف کنم که این حد از وحشی گری و توافق بر سر آن ، بی تأثیر هم نبوده که نتیجه آن را می توان در کاهش تظاهرات خیابانی علیرغم افزایش انگیزه های مخالفت مشاهده نمود . البته این سرکوبگری ، نه از میزان مخالفت ها کاسته و نه بر باور عمومی نسبت به اقتدار کودتاگران و رهبر آنها افزوده است . حتی با قاطعیت می توان گفت که ادعای اصلی سرکوبگران در خصوص « پایان جنبش اعتراضی » درمیان حامیان نظام و کارگزاران اصلی حکومت هم خریداران زیادی ندارد . واکنش همراه با دستپاچگی حکومت در برابر دعوت به تجمعات اعتراضی و اعتراف صریح به لشگر کشی های بی سابقه خیابانی برای مقابله با کسانی که می خواهند با آرامش کامل ، از حقوق خودشان دفاع کنند بهترین دلیل بر باور ناپذیر بودن « اقتدارنمایی » حکومت حتی در میان نیروهای سرکوبگر و حامیان اصلی کودتا است .. در آخرین نمونه ، خبرگزاری های نزدیک به رهبر ، با صراحت به حضور گسترده نیروهای سرکوبگر برای مقابله با راهپیمایی مسالمت آمیز روز بیست و پنجم بهمن ماه خبر دادند . از جمله سایت نظامی امنیتی «جهان نیوز » در خبری که در همین مورد منتشر کرد نوشت : «حضور چشمگیر ماموران محافظ امنیت در برخی خیابان ها، جریان فتنه را در تحقق برنامه هایش ناکام گذاشت.»
تردیدی نیست که سابقه وحشی گری حکومت در مواجهه با تظاهرات ارام معترضان و حضور پُر شمار نیروهای خشن ، بسیاری ا افراد را به فکر راههای دیگر برای ابراز مخالفت می اندازد . این دغدغه ای بود که شیخ شجاع ما ـ کروبی ـ در یکی از آخرین گفتگوهای تلفنی که با او داشتم به آن اشاره می کرد .
یقین دارم حامیان هوشمند جنبش سبز ، به زودی راههای جدیدی برای رساندن فریاد خود به جهانیان و نیز همراه ساختن گروههای بیشتری از مردم با خود خواهند یافت ؛ همانگونه که در سی ودو ماه گذشته ، بسیاری از یاران وحامیان سابق رهبر را با خود همراه ساخته اند . گسترش فساد اقتصاد و سیاسی در داخل حاکمیت هم بر سرعت آین ریزش ها خواهد افزود .اما در فوری ترین واکنش ،بایستی در برابر ادعای گزاف حاکمیت در خصوص « همراهی بی سابقه مردم با نظام از طریق مشارکت گسترده در انتخابات » پاسخ مقتضی داد . می دانم که رأس حاکمیت ، از هم اکنون دچار آشفتگی است زیرا می داند کم روتق ترین و رسواترین انتخابات را درپیش رو دارد . خود او به خوبی می داند آمار سازی های حکومت نیز کسی را فریب نخواهد داد اما بنا بر اخبار واصله ، تلاش هایی در حال اتجام است که پایتخت کشور را در روز انتخابات ، بسیار پر شور و نشاط نشان دهند .بر همین اساس ، یکی از کم هزینه ترین راهها که نتیجه بخشی آن قطعی خواهد بود تصمیم هموطنان به خانه نشینی در روزنمایش انتخاباتی و نیز حضور سواره و پرشمار در خیابانها در روز قبل از آن ـ یازدهم اسفند ـ است . تقاضای مشخص از یاران همراه که قصد شرکت در انتخابات فرمایشی را ندارندآنست که در روز دوازدهم اسفند ماه ، حتی الامکان از خانه خارج نشوند و روز قبل از آن را حتی الامکان به صورت سواره در خیابانها حضور داشته باشند . خانه نشینی در دوازدهم اسفندماه ، نوعی اعلام همراهی با یار شجاع جنبش یعنی دکتر مهدی خزعلی هم خواهد بود که چند ساعت پس از اعلام خانه نشینی در آن روز ، توسط مأموران حکومتی با بدترین وضع دستگیر شد .در مورد این موضوع در روزهای آینده بیشتر سخن خواهیم گفت .
مجتبی واحدی – مشاور مهدی کروبی
نامزدهای انتخاباتی؛ فیض الله عرب سرخی، پرستو دوکوهکی، محمد سلیمانی نیا، شهرام منوچهری
گروه اجتماعی کلمه: انتخابات فرمایشی مجلس نهم در شرایطی برگزار می شود که متاسفانه حاکمیت اقتدارگرا بی پرواتر از گذشته حق نامزدی افراد، تشکل منتقدان و آزادی بیان را زیر پا گذاشته و بسیاری از نامزدهای بالقوه یک انتخابات رقابتی را محبوس و حذف کرده است. انتخابات مجلس نهم نخستین انتخابات پس از جنبش سبز است که به دنبال به تعویق افتادن انتخابات شوراها برگزار می شود. مجلس یکدست عملا به تقویت قدرت مطلقه منجر می شود و نظام وکالتی را تضعیف می کند کمااینکه می بینیم مجلس کنونی حتی توانایی سوال از رییس جمهور را ندارد و باید از نهادهای بالاتر اجازه بگیرد تا بتواند ناتوانی هایی یک دولت را به چالش بکشاند در حالیکه این وظیفه اصلی مجلس برآمده از آرای واقعی مردم است. اما متاسقانه مجلس ما به دلیل وابستگی به نهادهای قدرت، قدرت و اختیارات خود را در نظارت بر اداره قانونیِ کشور تقریبا از دست داده است. نمایندگان منصوب به یک شخص یا یک نهاد هیچ وظیفه ای برای خود در راستای استیفای حقوق ملت قائل نیستند. از آن طرف نمایندگان راستین مردم در بند هستند. آنان را در بند کردند تا حاکمیت یکدستی را تشکیل دهند که در مقابل سیاست های غلط آنان کسی نباشد تا فریاد سر دهد، نمایندگان واقعی مردم را دربند کردند تا کسی نباشد اختلاص های میلیاردی را افشا کند. در این صورت چطور می توان در انتخابات شرکت کرد وقتی که:
فیض الله عرب سرخی، دلاور سبز در بند است
عضو ارشد سازمان مجاهدین انقلا ب اسلامی نخستین بار در جریان بازداشتهای پس از انتخابات دهم ریاست جمهوری در تیرماه ۱۳۸۸ بازداشت و به ۶ سال حبس تعزیری محکوم شد. اتهامات وی اقدام علیه امنیت کشور و تبلیغ علیه نظام عنوان شده است. فیض الله عرب سرخی پس از بازداشت به بند دو الف منتقل شد و زمان طولانی را در انفرادی های متعلق به سپاه گذارند. در طول مدت بازداشت این اسیر سبز مهندس موسوی و خانم رهنورد به دیدن خانواده اش رفتند که موجب خشم نیروهای امنیتی شد و خانواده را تحت فشار قرار دادند تا این ملاقات ها قطع شود اما عرب سرخی از زندان پیام داد که افتخار می کند از ملاقات موسوی با خانواده اش و از او برای دلجویی از خانواده زندانیان سیاسی تشکر کرد. امری که موجب خشم بیشتر نیروهای امنیتی علیه عرب سرخی و آزار و اذیت او در زندان شد. همچنین به این مرد آزاده در ایام عید نوروز ۸۹ مرخصی ندادند و وی به تنهایی در بند دو الف ایام نوروز را سپری کرد.
عرب سرخی یکی از هفت دلاور آزادی خواهی است که از سردار مشفق شکایت کرده و سپاه را عامل اصلی کودتای انتخاباتی سال ۸۸ می داند.
این هفت نفر در این نامه خود را “تعدادی از قربانیان پرونده سازی ها و خلاف کاری های گروهی استبدادطلب” معرفی کرده اند. عرب سرخی و یارانش که خود از طرف گروهی از نیروهای سپاه پاسداران دستگیر و متهم به اقدام علیه امنیت کشور شده اند، از رئیس قوه قضائیه خواسته اند که با استناد به اعترافات صریح سردار مشفق، به شکایت آنها از آقای مشفق و دیگر مسئولان و فرماندهان قرارگاه ثارالله وابسته به سپاه پاسداران رسیدگی کند.
این هفت آزادی خواه با استناد به بخش هایی از سخنان سردار مشفق، می گویند که این سخنان “صریحا پرده از روی مداخلات غیرقانونی این گروه نظامی و اطلاعاتی در جهت پیروز کردن آقای احمدی نژاد در انتخابات دور دهم و جلوگیری از پیروزی نامزدهای دیگر بر می دارد.”
عرب سرخی بیش از ۱۰ ماه در انفرادی ها و سلول های چند نفره ی دوالف تحت بازجویی های سپاه قرار داشت.
عرب سرخی از سویی دیگر از امضا کنندگان نامه ی شکایت از سپاه و وزارت اطلاعات است که در جریان این شکایت دوباره احضار و بازجویی شد. او یکی از ۱۲ زندانی معترض و اعتصاب کننده پس از شهادت هدی صابر در بند ۳۵۰ اوین است.
شهریور ماه جاری در یک اقدام غیرمنتظره عرب سرخی از زندان اوین آزاد شد که بعد از چند روز دوباره به زندان فرا خوانده شده و اعلام شد که برگه ی آزادی به اشتباه به او ابلاغ شده است. لازم به ذکر است بدنبال انتشار بیانیه ۳۶ زندانی سیاسی بر اساس دستور دادستان خانواده ها ، در آن بازه زمانی از ملاقات حضوری محروم شدند.
ملاقات ها و رسیدگی های پزشکی دو اهرمی است که مسئولان زندان برای فشار بیشتر بر زندانیان از آن استفاده می کنند.
پرستو دوکوهکی، روزنامه نگاری که دغدغه زنان را دارد
وبلاگنویس و پژوهشگر اجتماعی فارغالتحصیل رشته تحصیلی خبرنگاری در مقطع کارشناسی از دانشکده خبر و و مطالعات رسانه در مقطع کارشناسی ارشد دانشکده مطالعات مشرق زمین و آفریقا است.
نیروهای امنیتی شب ۲۵ دی ماه با ورود به منزل پرستودوکوهکی اقدام به بازداشت او و ضبط و توقیف وسائل شخصی او و خانواده اش کردهاند.
بر اساس گزارشها او به بازداشتگا دو الف اوین متعلق به سپاه پاسداران منتقل و اتهام “تبلیغ علیه نظام” در آنجا به او تفهیم شده است.
به گفته یکی از نزدیکانش، او که سابقا روزنامهنگار بوده، در سالهای اخیر با “بنیاد شریعتی” در زمینه ترجمه و ویراستاری همکاری میکرده و هیچ گونه فعالیت سیاسی یا رسانه ای نداشته است.
بنا بر همین گزارش او از ماه ها پیش و در پی درگذشت پدرش تحت درمان پزشکی قرار گرفته و به همین دلیل باید به صورت مرتب دارو مصرف کند.
مقام های قضایی ایران هنوز درباره بازداشت خانم دوکوهکی اظهار نظر نکردهاند.
محمد سلیمانی نیا پیشگامان عرصه علم در بند می شوند
جزو نخستین پیشگامان عرصه طراحی وب در ایران است و به طور خاص بر روی حوزه ادبیات متمرکز شده و غالب سایتهایی که طراحی کرده، سایتهای ادبی و یا مربوط به شاعران و نویسندگان هستند.
او طراح و میزبان سایت صادق هدایت و یکی از مسئولان اجرایی برگزاری جایزه ادبی صادق هدایت است و طراحی و میزبانی سایتهای شخصی بیش از ۱۵ شاعر و نویسنده از جمله امیرحسین چهلتن، فرخنده آقایی، قاسم کشکولی، پروین سلاجقه و… را نیز به عهده دارد.
طراحی و میزبانی سایتهای خبری برخی نهادهای مدنی و سازمانهای نیمه دولتی نظیر سایت «ایران تئاتر»، «خانه موسیقی»، «خبرنگار»، «خانه مطبوعات کرمان»، «ماهنامه نقد نو»، «بازنگار-خانه وبلاگهای فارسی زبان»، «وبلاگ فرهنگستان هنر» و… نیز در کارنامه فعالیتهای حرفهای او ثبت شده است.
رمان «عطر سنبل، عطر کاج» نوشته فیروزه جزایری دوما که یکی از کتابهای پر فروش در ایران و آمریکاست با ترجمه محمد سلیمانینیا و از سوی نشر «قصه» منتشر شده بود که تا کنون در ایران بیش از ۹ بار بازنشر شده است. محمد سلیمانینیا که مسئولیت و طراحی سایت ادبی «سخن» را نیز به عهده دارد، تا کنون بیش از ۱۱ نشریه ادبی اینترنتی نظیر «آتیبان» «جن و پری»، «قابیل»، «وازنا»، «والس ادبی»، «خانه داستان»، و… را طراحی و میزبانی کرده است
او اکنون مدیریت سایت شبکه اجتماعی متخصصان ایران (یو ۲۴) را به عهده دارد که از اردیبهشت ۱۳۸۶ آغاز به کار کرده و نزدیک به ۶۰ هزار کاربر دارد. بنا به آن چه در این سایت نوشته شده برای ارتباط میان متخصصان ایرانی راهاندازی شده است و افراد میتوانند از طریق آن فرصتهای شغلی را به یکدیگر پیشنهاد کنند.
سلیمانینیا در سال ۱۳۷۵ نخستین آی.اس.پی بخش خصوصی را راهاندازی کرد و از این جهت تولد و ورود اینترنت خصوصی به ایران با نام او گره خورده است. محمد سلیمانینیا ۲۰ دی دستگیر شده است
محمد سلیمانی نیا در فاصله یک ماه پیش از بازداشت، چند بار برای پارهای توضیحات به وزارت اطلاعات احضار و بازجویی شده بود.
مأموران امنیتی روز سه شنبه (۲۰ دی ۱۳۹۰) برای تفتیش به منزل پدری او در کرج رفتند و بدون هیچگونه توضیحی تمامی وسایل و تجهیزات رایانهای و اسناد و مدارک مربوط به او را با خود بردهاند.
شهرام منوچهری، فعال سابق دانشجویی
روز پنجشنبه ۲۹ دی ماه ۹۰، چند تن از ماموران امنیتی با حضور در منزل شهرام منوچهری، ضمن تفتیش و بازرسی منزل، بخشی از کتب و اسناد و سی دی های وی را ضبط کرده و همراه با ایشان به محلی نامشخص انتقال دادند. لازم به توضیح است که شهرام منوچهری طی حوادث بعد از انتخابات نیز مورد ضرب و شتم و بازداشت واقع شده بود، که با قرار وثیقه آزاد گردید.
اختلاس ۴٫۵ میلیارد تومانی چهار محال بختیاری
فردی که ۴۵ میلیارد ریال از بانک های استان چهارمحال و بختیاری اختلاس کرده بود؛ دستگیر شد.
رئیس پلیس آگاهی استان چهار محال و بختیاری گفت: این فرد با تاسیس شرکت صوری ضمن تهیه فاکتورهای جعلی، از یکی از بانک های این استان وام گرفته بود.
به گزارش واحد مرکزی خبر، سرهنگ برزوئی افزود: کارشناسان اداره بازرگانی در بررسی مدارک و اسناد این شرکت متوجه جعلی بودن اسناد شدند.
وی با بیان اینکه متهم پس از احضار به اداره آگاهی به کلاهبرداری خود اعتراف کرده است افزود: ماموران پلیس پس از تشکیل پرونده متخلف را به اتهام جعل مهر و تحصیل مال نامشروع دستگیر و تحویل مراجع قضایی دادند.
جـــرس:
وزیر اطلاعات جمهوری اسلامی می گوید "جنگی تمامعیار و همهجانبه علیه جمهوری اسلامی در حال اجراست و رویکردهای دشمن تغییر کرده است."
این مقام ارشد امنیتی جمهوری اسلامی، همچنین به تاثیرگذاری فراخوان عدم شرکت در انتخابات توسط مخالفان خبر داده و گفته است "نقطه مشترك دشمنان نظام، جریان فتنه و ضد انقلاب داخل پیرامون راهبرد تلاش در راستای كاهش مشاركت مردم و ایجاد چالش امنیتی برای نظام بود و در فضای رسانهایشان این موضوع را میبینیم که متاسفانه برخی از اثرات منفی نیز در جامعه داشته است."
به گزارش ایسنا، حیدر مصلحی، روز پنجشنبه ۲۷ بهمنماه طی سخنانی در سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی گفت: "از منظر دستگاه اطلاعاتی، جنگی تمامعیار و همهجانبه علیه جمهوری اسلامی در حال اجراست و طراحیهای گسترده دشمن در تمام حوزهها علیه جمهوری اسلامی باعث شده که تهدیدها و آسیبپذیریهایی به وجود بیاید و در کنار آن فرصتهایی نیز خلق شده است."
رئیس دستگاه امنیتی دولت جمهوری اسلامی با "پیچیده" خواندن "جنگ نرم دشمنان علیه نظام" گفت: "جنگ نرم، آرام و بی سر و صدا و بدون احساس جنگ علیه جبهه خودی است، پایدار است، هدفهای متعددی دارد و در واقع یک هدف ندارد، سیال و ژلهای است، مخاطبساز است و آسیبآفرین، تضادآفرین و یاسآفرین است."
مصلحی اظهار كرد: از منظر دستگاه اطلاعاتی، جنگی تمامعیار و همهجانبه علیه جمهوری اسلامی در حال اجراست و این یك شعار و تحلیل نیست بلكه بنده بر اساس اطلاعات دقیق خدمت شما عرض میكنم كه ما در وضعیت یك جنگ نرم سنگین هستیم و وزارت اطلاعات با توجه به اطلاعات دقیق خود این موضوع را مطرح میكند و میگوید كه دشمن طراحیهای گسترده ای تقریبا در تمام حوزههای مختلف علیه جمهوری اسلامی طراحی كرده و این باعث شده كه تهدیدها و آسیبپذیریهایی به وجود بیاید و در كنار آن فرصتهایی نیز خلق شده است.
این مقام ارشد امنیتی جمهوری اسلامی، همچنین به تاثیرگذاری فراخوان عدم شرکت در انتخابات توسط مخالفان خبر داده و گفته است "نقطه مشترك دشمنان نظام، جریان فتنه و ضد انقلاب داخل پیرامون راهبرد تلاش در راستای كاهش مشاركت مردم و ایجاد چالش امنیتی برای نظام بود و در فضای رسانهایشان این موضوع را میبینیم که متاسفانه برخی از اثرات منفی نیز در جامعه داشته است."
به گزارش ایسنا، حیدر مصلحی، روز پنجشنبه ۲۷ بهمنماه طی سخنانی در سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی گفت: "از منظر دستگاه اطلاعاتی، جنگی تمامعیار و همهجانبه علیه جمهوری اسلامی در حال اجراست و طراحیهای گسترده دشمن در تمام حوزهها علیه جمهوری اسلامی باعث شده که تهدیدها و آسیبپذیریهایی به وجود بیاید و در کنار آن فرصتهایی نیز خلق شده است."
رئیس دستگاه امنیتی دولت جمهوری اسلامی با "پیچیده" خواندن "جنگ نرم دشمنان علیه نظام" گفت: "جنگ نرم، آرام و بی سر و صدا و بدون احساس جنگ علیه جبهه خودی است، پایدار است، هدفهای متعددی دارد و در واقع یک هدف ندارد، سیال و ژلهای است، مخاطبساز است و آسیبآفرین، تضادآفرین و یاسآفرین است."
مصلحی اظهار كرد: از منظر دستگاه اطلاعاتی، جنگی تمامعیار و همهجانبه علیه جمهوری اسلامی در حال اجراست و این یك شعار و تحلیل نیست بلكه بنده بر اساس اطلاعات دقیق خدمت شما عرض میكنم كه ما در وضعیت یك جنگ نرم سنگین هستیم و وزارت اطلاعات با توجه به اطلاعات دقیق خود این موضوع را مطرح میكند و میگوید كه دشمن طراحیهای گسترده ای تقریبا در تمام حوزههای مختلف علیه جمهوری اسلامی طراحی كرده و این باعث شده كه تهدیدها و آسیبپذیریهایی به وجود بیاید و در كنار آن فرصتهایی نیز خلق شده است.
جنگ بی صدا
وی در ادامه به موضوع جنگ نرم اشاره و تاکید كرد: مقوله جنگ نرم دارای ویژگیهای خاصی است؛ از جمله اینكه جنگ نرم، آرام و بی سر و صدا و بدون احساس جنگ علیه جبهه خودی است، پایدار است، هدفهای متعددی دارد و در واقع یك هدف ندارد، سیال و ژلهای است، مخاطبساز است و آسیبآفرین، تضادآفرین و یاسآفرین است.
وزیر اطلاعات یادآور شد: با این فرض، عمق و پیچیدگی طراحی و معادله دشمنان مشخص میشود؛ به نحوی كه خیلی از كارشناسان به این سادگی نمیتوانند جبهههای جنگ نرم را تشخیص دهند.
مصلحی گفت: بنا به دلایل متعدد و اطلاعات موجود، هیچ عنصری به اندازه بصیرتبخشی در شرایط پیش رو و امروزی نمیتواند موثر و مفید باشد كه این بصیرتبخشی در قالب آگاهیبخشی و تحلیل سیاسی بروز میكند.
رهبری از 22 سال پیش گفته بود
وزیر اطلاعات با ادعای اینكه "رهبری از سال 68 مساله جنگ نرم و بحث تهاجم فرهنگی را به عناوین مختلف در سخنرانیهای خود مورد اشاره قرار داده، گفت: در این ارتباط 32 مورد را به كار رفته است؛ از جمله مبارزه فرهنگی، تهاجم فرهنگی، بیماری فرهنگی، توطئه فرهنگی، سلطه فرهنگی و نبرد فرهنگی و جنگ نرم نیز آخرین عنوانی بود كه در سال 88 در سخنان خود از آن استفاده كرد. وقتی ما به این واژهها توجه میكنیم میبینیم كه دشمن چه مسیرهایی را طی كرده و جلو آمده است؛ البته این جلو آمدن به این معنا نیست كه مقابلهای صورت نگرفته و ما اقدامی انجام ندادهایم ولی من تاكید میكنم تمام واژههای به كار گرفته شده با توجه به طراحیها، برنامهریزی و ژلهای عمل كردن دشمن به كار رفته است. "
وزیر اطلاعات گفت: اگر بخواهید مورد دیگری را در بحث واژهشناسی مطرح كنید، واژه خواص است كه رهبری در سخنان خود به آن اشاره كرد. واژه خواص هم مفهوم مثبت و هم مفهوم منفی دارد كه میتواند از باب مثبت آن به خواص مذهبی جبهه حق، اهل حق و با بصیرت اشاره كرد و از باب منفی آن نیز بیش از 13 مورد به كار بردند؛ از جمله خواص بیبصیرت، مطرود، فرصتطلب، مصلحتاندیش، منحط اخلاقی، دنیاگرا، ترسو، فاقد شجاعت و ... .
مصلحی در ادامه به خیزش مردمی سال 88 اشاره و حمله كرد و افزود: "در فتنه 88 تمام گروههای معاند نظام و انقلاب از انجمن حجتیه گرفته تا منافقین و موساد دست به دست هم دادند و كشورهای منطقه نیز تقریبا همهشان در این فتنه همراهی كردند. "
یک ادعای جدید
وی همچنین مدعی حضور عطاءالله مهاجرانی و علیرضا نوریزاده در مجلس میهمانی امیر عبدالله پادشاه عربستان شد و ادعا کرد: در سفری كه چندی پیش به عربستان داشتیم و قبل از برگزای این جشن، به مقامات عربستان گفتیم كه شما فلان تاریخ برنامه جشنی دارید و در این جشن افرادی را دعوت كردهاید كه از افراد معاند انقلاب و نظام جمهوری اسلامی در آن حضور دارند و پیشبینی كردهاید كه 18 میلیون دلار در اختیار آنان بگذارید. مسئول اطلاعات داخلی عربستان تعجب كرد كه ما چگونه این اطلاعات را كسب كردهایم؛ در حالی كه این اطلاعات جزء اطلاعات سری و داخلی آنها بود.
وزیر اطلاعات گفت: ما وقتی میگوییم بر همه تحركات اشراف اطلاعاتی داریم، شعار نیست و دوست و دشمن به این موضوع اذعان دارند.
نگاه جدید می طلبد
مصلحی با اطلاق لفظ "فتنه" به قیام سال 88 گفت: فتنه سال 88 فتنهای است كه تمام مجموعهها با عنوان یك فرصت و با همراهی سران فتنه تلاش داشتند كار را تمام كنند و برنامهریزی كرده بودند. شرایط داخلی كشور بعد از فتنه سال 88، تحولات پس از آن و تحولات بیسابقه در منطقه با عنوان بیداری اسلامی به ما القا میكند كه یك نگاه جدید و نوین به موضوعات داشته باشیم و این ناشی از تغییر ماهوی بسیاری از پدیدهها و تهدیدات است.
وی با اشاره به گسترش شبكههای اجتماعی در اینترنت نیز اظهار كرد: در جریان اتفاقات سال 88 در تهرانپارس خانمی را دستگیر كردیم كه با پای شكسته پای اینترنت نشسته بود و جمعیت 500 ـ 600 نفری دختر و پسر را از طریق اینترنت برای رفتن به كف خیابانها هدایت میكرد. پس تهدیدهای جدید مقابله جدید میطلبد.
وزیر اطلاعات با اشاره به تغییرات صورت گرفته در وب و مواجه شدن با وب 3 در حال حاضر اظهار عقیده كرد: سرویسهای اطلاعاتی اینترنت را بهوجود آوردهاند و اطلاعاتی به شما میدهند كه در واقع آن چیزی كه شما میخواهید نیست بلكه آنچه كه خود میخواهند به شما میدهند و اطلاعات شما را میگیرند.
انتخابات اسفند ماه
به گزارش ایسنا، وی با اشاره به انتخابات پیش رو گفت: انتخابات مجلس نهم اولین انتخابات بعد از تحولات سال 88 است و از اهمیت بالایی برخوردار است. جریانهای سیاسی غیر خودی، غیر همسو و فتنه و گروههای ضد انقلاب به دنبال این هستند كه از این انتخابات و از این فرصت سوءاستفاده كنند.
رییس دستگاه اطلاعاتی ادامه داد: دشمنان بیشترین سرمایهگذاری را میكنند تا حضور مردم در انتخابات كمرنگ باشد و مثلا كمتر از مردم مصر در انتخابات حضور یابند.
وزیراطلاعات با ادعای اینكه "دشمنان نظام و جریان فتنه از مشاركت حداكثری مردم نگران هستند و در راستای كاهش مشاركت مردم سرمایهگذاری میكنند"، اضافه كرد: نقطه مشترك دشمنان نظام، جریان فتنه و ضد انقلاب داخل در این راستا در واقع پیرامون راهبرد تلاش در راستای كاهش مشاركت مردم و ایجاد چالش امنیتی برای نظام است و برای كاهش مشاركت مردم تاكتیكهایی را برنامهریزی كردهاند و در فضای رسانهایشان این موضوع را میبینیم و متاسفانه برخی از اثرات منفی نیز در جامعه ما داشته است."
حلقه ها
وزیر اطلاعات در ادامه به برنامهریزی دشمنان برای جریانات سیاسی اشاره كرد و ادامه داد: از جمله مواردی كه در این زمینه مطرح میكنند و در مورد آن تلاش و برنامه ریزی میكنند، بحث تحریم و انشقاق است. عدهای از این گروههای سیاسی غیر خودی بحث تحریم انتخابات را مطرح میكنند و به دنبال جدا كردن خود از خط نظام هستند.
مصلحی با بیان اینكه جریان فتنه دو حلقه در خارج و داخل كشور دارد، مدعی شد: نمایندگان فتنه با طراحی سرویسهای اطلاعاتی غرب از جمله سیا، موساد، فرانسه و انگلیس و برخی از كشورهای اروپایی در این كشورها اقامت كردهاند و این سرویسها حمایت سنگینی از آنان میكنند و در داخل نیز حلقهای وجود دارد كه این حلقه داخل و خارج با هم مرتبطند گر چه برخی جاها اختلاف نظر دارند و یكی از مباحثی كه آنان دنبال میكنند، تحریم انتخابات است و در واقع میخواهند فضاسازی منفی از عرصه انتخابات در راستای تحریك برای عدم مشاركت ایجاد كنند.
رسانه هایشان را نگاه کنید
مصلحی در ادامه افزود: آنها سعی میكنند از وضعیت كشور توسط عوامل داخلیشان به خصوص جریان فتنه سیاهنمایی كنند. شما رسانههای همراه با جریان فتنه را نگاه كنید و وقتی سرتیتر آنها را نگاه میكنید میبینید كه چه حركتی را دنبال میكنند.
وی گفت: آنها از طرف دیگر به دنبال نشان دادن ناكارآمدی نظام، القای تقابل بین بزرگان و عالمان دینی در كشور و تضعیف و تخریب چهرهها و پایگاههای مهم نظام از جمله بسیج، سپاه و روحانیت هستند و از طرف دیگر دستاوردهای نظام را زیر سوال میبرند. تلاش میكنند تا با آستانه تحمل مردم بازی كنند و در بین تودههای مردم هراس، بیاعتمادی نسبت به حاكمیت و هیجانهای كاذب و جوسازی ایجاد كنند.
مصلحی در ادامه افزود: آنها سعی میكنند از وضعیت كشور توسط عوامل داخلیشان به خصوص جریان فتنه سیاهنمایی كنند. شما رسانههای همراه با جریان فتنه را نگاه كنید و وقتی سرتیتر آنها را نگاه میكنید میبینید كه چه حركتی را دنبال میكنند.
وی گفت: آنها از طرف دیگر به دنبال نشان دادن ناكارآمدی نظام، القای تقابل بین بزرگان و عالمان دینی در كشور و تضعیف و تخریب چهرهها و پایگاههای مهم نظام از جمله بسیج، سپاه و روحانیت هستند و از طرف دیگر دستاوردهای نظام را زیر سوال میبرند. تلاش میكنند تا با آستانه تحمل مردم بازی كنند و در بین تودههای مردم هراس، بیاعتمادی نسبت به حاكمیت و هیجانهای كاذب و جوسازی ایجاد كنند.
شورای هماهنگی راه سبز
وزیر اطلاعات با بیان اینكه دشمنان تمام ظرفیت خود را به كار بردند كه نظام را با یك چالش امنیتی در موضوع انتخابات مواجه كنند و در واقع انتخابات را یك فرصتطلبی برای ضربه زدن به امنیت جمهوری اسلامی تلقی میكنند، گفت: "نمونه آن یك ضد انقلاب است كه در شبكه سیا میگوید باید انتخابات آتی مجلس ایران را به صحنه جنگ داخلی تبدیل كرد و این امر بر عهده شورای هماهنگی راه سبز امید است كه مردم را به اغتشاش تحریك كند. شورای هماهنگی راه سبز امید، دو حلقه جریان فتنه در داخل و خارج از كشور است كه در این ارتباط دستورالعملهایی را دارند. "
وی در ادامه به اهم محورها و برنامهها برای ایجاد چالش امنیتی در این عرصه اشاره كرد و مدعی شد: آنها تلاش میكنند با برنامهریزی و به كمك رسانههای خود برای نافرمانی مدنی بسترسازی كنند و از طرف دیگر انتخابات مجلس همیشه این وضعیت را داشته است كه در برخی از جاها با توجه به وضعیت جغرافیایی، قومی و قبیلهای اصطكاكهایی به وجود میآمده و مثلا در برخی از حوزههای انتخابیه ما شاهد این اصطكاكها بودهایم و دشمنان تلاش میكنند این امر را تشدید و از آن سوءاستفاده كنند. همچنین آنها در تلاش برای زمینهسازی اعتراضات مردمی، تلاش در جهت مطرح كردن طرح نظارت بینالمللی، تلاش برای معرفی و حمایت از كاندیداهای دارای گرایشات قومی با هدف سوءاستفاده از ظرفیت قومیتی، ترویج روحیه قبیلهگری، راهاندازی رقابت ناسالم انتخاباتی و برنامهریزی در راستای ایجاد تنش برای ایجاد بحران از طریق ایجاد نزاعهای قومی و قبیلهگرایی هستند. آنها از طرف دیگر در راستای تردیدافكنی و شبههافكنی در مورد سلامت انتخاباتند و متاسفانه برخی از خودیها نیز در قالب رقابتی كه وجود دارد، بر این طبل میكوبند.
مصلحی گفت: آنها تلاش میكنند تقلب در انتخابات را القا كنند و آن را به پیش ببرند. همین تشكیلات فتنه در یكی از اقداماتی كه انجام داد، سایت وزارت كشور را در انتخابات سال 88 هك كرد و با آن هك متوجه شد كه تقلبی صورت نگرفته است. هكر این كار در اختیار ماست و به آنها ثابت شد كه تقلبی نبوده اما دشمنان گفتند كه باید راه خود را ادامه دهید و همان كلاهی سرشان رفت كه رهبری به آن اشاره كرد.
25 بهمن
وی بدون اشاره به حاکمیت جو پلیسی و امنیتی در 25 بهمن ماه افزود: آنها به دنبال اغتشاش و آشوب خیابانی هستند. در قضیه 25 بهمن دیدید آنها تمام تلاش خود را به كار بردند، هجمههای سنگینی را طراحی كردند و در مراكز استانها آدرس دادند و محل تجمع را اعلام كردند ولی چه شد؟
وزیر اطلاعات با بیان اینكه آنها در راستای القای عدم امنیت در كشور حركت میكنند، تصریح كرد: با وجود تمام برنامهریزیهای گسترده، با كمك خداوند و عنایت مقام معظم رهبری و تلاش مسئولان، آنها در هیچكدام از این زمینهها به موفقیتی دست پیدا نكردند و نمیتوانند كسب كنند.
برخی خواصِ ...
وی پیرامون انتخابات افزود: مدتی است كه خواص مردود اقدام به بهكارگیری تاكتیك سوخته فرار رو به جلو كردهاند و این تاكتیك را در ایام انتخابات بیشتر استفاده میكنند و در واقع با بزرگنمایی برخی از مشكلات و مسائل اینچنینی در حال تخریب گفتمان ارزشمدار نظام هستند.
برخی از این آقایان خودی ها...
وزير اطلاعات در بخش ديگری از سخنان بدون نام بردن از «اسدالله عسگراولادی»، رييس اتاق بازرگانی ايران و چين، به اظهارات وی درباره بروز قحطی در ايران ظرف شش ماه آينده واکنش نشان داده و وی را تحت تاثير "القائات دشمن" دانست و گفت: "يک آقايی مصاحبه می کند و صحبت از قحطی در کشور می کند و وقتی که می گوييم مستند اين حرف ات چه بوده و دلايل تان را بگوييد می گويد که نمی دانم چه شد اين را گفتم و وقتی يک ذره ناخن می زنيم می بينيم که دشمنان با واسطههای مختلف سعی می کنند اينگونه القائات را داشته باشند."
حیدر مصلحی همچنین نابسامانی دو ماه اخير در بازار سکه و ارز را به "دشمنان" نسبت داد و گفت: "با کمال تاسف برخی از خودی ها نيز در اين مقوله دچار چالش و اشتباه شدند و جاهايی بودند که جزو مجموعه نظام اند و رفتند ميلياردی سکه خريدند و تحت تاثير اين القاء قرار گرفتند و بعضی از خودی ها با بی توجهی به اين موضوع دامن زدند."
مهمانپرست از سفر هفته آینده بازرسان به ایران خبر داد
جـــرس: در حالی مقامات ایران روز چهارشنبه اعلام کردند که دبیر شورای امنیت ملی جمهوری اسلامی، پاسخ نامه ماه اکتبر «کاترین اشتون»، مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا را برای وی فرستاده، این نامه، در اختیار رسانهها قرار گرفت.
به گزارش «تابناک»، در این نامه که خبرگزاری «آسوشیتد پرس» آنرا روی خروجی خود قرار داده، ایران آمادگی خود را برای گفتوگو در موضوعات گوناگون به منظور ایجاد همکاریهای مشترک و سازنده اعلام کرده است.
آسوشیتد پرس همچنین نوشته است: این نامه روز سهشنبه و پیش از اعلام دستاوردهای جدید هستهای ایران برای کاترین اشتون فرستاده و در یک صفحه و چهار پاراگراف تهیه و تنظیم شده است.
بر پایه این گزارش، دبیر شورای عالی امنیت ملی ایران، به همراه استقبال از موضع کاترین اشتون، مبنی بر دفاع از حق جمهوری اسلامی برای استفاده صلحآمیز از انرژی هستهای نوشته است: با توجه به چنین تعهدی، گفتوگوهای ما میتواند گام به گام درباره موضوع هستهای ایران ادامه یابد.
جلیلی در ادامه این نامه افزوده است: نگرش مثبت و سازنده نسبت به ابتکارات جدید ایران در این دور از گفتوگوها، میتواند چشماندازی مثبت برای مذاکراتمان باشد.
در همین چهارچوب، پیشنهاد میکنم تا بار دیگر گفتوگوهایمان را برای رسیدن به همکاریهای پایدار در اسرع وقت و در زمان و مکانی که مورد توافق طرفین است، آغاز کنیم.
ذکر این مهم لازم است، کاترین اشتون، مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا با فرستادن نامهای در ماه کتبر به ایران، خواستار از سرگیری مذاکرات با تهران شده بود.
بازرسان اول اسفند می آیند
همچنین رامین مهمانپرست، سخنگوی وزارت خارجه جمهوری اسلامی در رابطه با سفر بازرسان آژانس با ایران نیز اظهار داشت: این بازرسان اول اسفند به کشورمان سفر خواهند کرد و همانطور که به تعهدات خود پایبند هستیم به دنبال حقوق خود نیز هستیم و همه باید به این حقوق احترام بگذارند.
به گزارش مهر، وی که در بوشهر سخن می گفت افزود: مذاکرات برای رفع ابهامات کمک خواهد کرد. سفر این هیئت با دعوت ما صورت گرفت که در اکتبر و دسامبر از آنها دعوت کردیم و مذاکرات قبلی نیز در یک فضای مثبت انجام شد و چارچوب مناسبی برای مذاکرات پیادهسازی شد.
جـــرس:
به گزارش منابع حقوق بشری، پرونده سعید ملکپور فعال سایبری محکوم به اعدام طی روزهای گذشته به اجرای احکام ارسال شده است.
به گزارش «خانه حقوق بشر ایران» ، وکلای سعید ملکپور طی روزهای گذشته برای اعاده دادرسی و دریافت تأیید حکم اعدام این زندانی به دیوان عالی کشور و دادگاه انقلاب مرجعه کرده بودند، اما متوجه شدند که پروندهی وی به اجرای احکام ارسال شده است.
پروندهی سعید ملکپور در حالی به اجرای احکام فرستاده شده که حکم اعدام وی که برای دومین بار در دیوان عالی کشور تأیید شده بود، هنوز به وی و وکلایاش ابلاغ نشده است.
سعید ملکپور که مهر ماه سال جاری برای بار دوم از شعبه ۲۸ دادگاه انقلاب حکم اعدام دریافت کرده بود به هفت سال و نیم زندان نیز محکوم شده است. این حکم سال گذشته از سوی دیوان عالی کشور یک بار نقض شده بود، اما قاضی مقیسه برای بار دوم این حکم را تأیید کرد.
پس از ارسال مجدد پرونده به شعبه ۳۲ دیوان عالی کشور، در حالی که به نواقص پرونده رسیدگی نشده بود، این حکم بدون اطلاع قضات مستقر شد شعیه ۳۲ دیوان عالی مجددا تأیید شد.
سعید ملکپور که مهر ماه سال جاری برای بار دوم از شعبه ۲۸ دادگاه انقلاب حکم اعدام دریافت کرده بود به هفت سال و نیم زندان نیز محکوم شده و هم اکنون نزدیک ۱۱ ماه است که در سلولهای انفرادی (۶ ماه) و چند نفره بند ۲ الف زندان اوین که زیر نظر سپاه پاسداران و خارج از نظارت سازمان زندانها است نگهداری میشود.
وی در ابتدای بازداشت نیز یک سال و ۶ ماه در سلولهای انفرادی تحت فشارهای روحی و جسمی به سر برده بود. این فعال سایبری در حال حاضر سه سال و چهار ماه است که در زندان به سر میبرد.
طی هفتههای گذشته بازجویان اطلاعات سپاه پاسداران با انتقال سعید ملکپور به سلولهای انفرادی از وی خواسته بودند برای لغو حکم اعدام دوباره در برابر دوربینهای صدا و سیما علیه خویش اعتراف کند. ملکپور این درخواست بازجویان را رد کرده بود.
اخراج ۳۰ کارگر از شرکت پیمانکار دانشگاه آزاد لارستان
خبرگزاری هرانا - جمعی از کارگران یک شرکت پیمانکاری وابسته به دانشگاه آزاد لارستان با ارسال نامهای به خبرگزاری ایلنا از اخراج ۳۰ کارگر بخشهای خدماتی و تاسیساتی به دلیل انحلال این شرکت پیمانکاری خبر دادند.
به گزارش ایلنا در نامه این کارگران آمده است که این کارگران در مشاغل خدماتی و تاسیساتی دانشگاه آزاد لارستان بمدت ۱۰ الی ۱۵ سال سابقه فعالیت دارند و به دلیل عدم پرداخت ۳ ماه حق بیمه به تامین اجتماعی توسط مسئولین این واحد خصوصی، بیمه بیکاری نیز به این عده از کارگران اخراجی تعلق نمیگیرد.
در ادامه این نامه تصریح شده است: این واحد خصوصی منحل شده به بهانه نداشتن بودجه مکفی از پرداخت حق سنوات این کارگران معذور است و با شکایت این کارگران اخراج شده به مراجع قانونی و حل اختلاف رای پرداخت حق و حقوق به این کارگران صادر شده که متاسفانه مسئولین این واحد خصوصی از پرداخت آن طفره میروند.
این کارگران معترض افزودند: در گذشته نیز تعداد ۱۲ نفر از سوی مسئولین این واحد خصوصی اخراج شده بودند.
خبر گزاری کار جهت پی گیری ادعای اخراج این کارگران، طی تماسی با یکی از فعالان کارگری شهرستان لارستان صحت مطالب ارائه شده را جویا شد .
محمد حسن قوامی با تایید ادعای کارگران اخراجی اظهار داشت: متاسفانه مسئله امنیت شغلی از معضلاتی است که گریبانگیر اکثر اقشار کارگری است چرا که هیچ ارگانی حافظ منافع کارگران نیست در صورتی که آسیب پذیر ترین قشر در جامعه از لحاظ امنیت شغلی قشر کارگران هستند.
او با اشاره به اینکه تغییر سیاست کاری و یا تغییر خط مشی یک اداره یا ارگان باعث میشود اولین گروه و یا قشری که آسیب میبینند کارگران باشند، در خاتمه خواستار شد: مسئولین چاره ای در خصوص مسائل امنیت شغلی این نوع کارگران بیاندیشند و در ارتباط با بازگشت به کار و دریافت حق و حقوق این کارگران اخراج شده اقدامات لازم را بعمل آورند.
مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران در سال گذشته گزارش داد: بیش از نیم میلیون بیکار در کشور ثبت شده است که دست کم ۱۰% ایشان از کار اخراج و یا با تعدیل نیرو مواجه شده و ۹۰% نیز به دلیل تعطیلی کارخانه و یا نبود کار در بیکاری بسر میبرند. و در این میان بیش از ۱۵ هزار کارگر نیز از حق بیمه درمانی محروم هستند.
جلوگیری از اعزام کیوان صمیمی و میثاق یزدان نژاد به بیمارستان
خبرگزاری هرانا - روز سه شنبه قرار بود کیوان صمیمی برای مداوا و میثاق یزدان نژاد برای عمل جراحی به بیمارستان اعزام شوند، اما مسئولین زندان اجازه نداده و گفته اند که از دادستانی دستور داریم فعلا زندانیان سیاسی را منتقل نکنیم.
به گزارش کلمه، علیرغم تاکید پزشکان مبنی بر ضرورت اعزام فوری کیوان صمیمی به بیمارستان، مسئولان زندان رجایی شهر از انجام این کار ممانعت می کنند.
این زندانی سیاسی و فعال ملی مذهبی که به ۶سال حبس تعزیری محکوم شده و حدود دو سال و نیم است که در حبس به سر می برد به اذعان هم بندیانش به لحاظ وضعیت جسمی از چند ماه پیش دچار مشکل کبد و بیماری های مشکوک دیگری شده است.
کیوان صمیمی، روزنامه نگار زندانی، هشتم آذر ماه سال ۸۹از زندان اوین به زندان رجایی شهر منتقل شد. او تاکنون در طول مدت بازداشتش بارها دست به اعتصاب غذا زده است. او یک بار آن هم در بهار سال ۸۹از مرخصی استفاده کرد، اما بعد از آن از هرگونه مرخصی محروم بوده است.
کیوان صمیمی، مدیرمسئول روزنامه توقیف شده ی نامه و عضو انجمن دفاع از آزادی مطبوعات است. او همچنین عضویت در کمیته پیگیری بازداشت های خودسرانه و دفاع از حق تحصیل را در پرونده کاری خود دارد. او از زندانیان سیاسی در دوران نظام شاهنشاهی بوده است.
همچنین در خبری دیگر میثاق یزدان نژاد که بنا به دستور دادستانی برای عمل جراحی به بیمارستان اعزام شود، در زندان رجایی شهر ماندگار شد.
این دانشجو از بیماریهای حاد رنج می برد و سال گذشته هنگامی که برای عمل جراحی از زندان به بیمارستان منتقل شده بود، در آخرین لحظات از تخت بیمارستان خارج و به زندان گوهردشت کرج تبعید شد