رژيم بشار تا کجا پيش میرود؟
مجيد محمدی
همهی رژيمهای سياسی استبدادی بالاخره يک روز به مرز استيصال میرسند، روزی که ديوار ترس مردم فرو ريخته و زبانشان باز شود... به دليل الگوی رفتاری اين حکومتها، هميشه در هر نوع خشونت، حکومت نيز بهعنوان يکی از متهمان مطرح است... ماشين سرکوب وقتی اتهامی به مخالفان میزند و اين اتهام تهی است خود شواهد را خلق میکندويژه خبرنامه گويا همهی رژيمهای سياسی استبدادی بالاخره يک روز به مرز استيصال می رسند، روزی که ديوار ترس مردم فرو ريخته و زبانشان باز شود و جانهای به لب آمده بگويند رژيم بايد برود. در اين وضعيت است که حکومت به هر عملی تشبث می ورزد تا بماند. رژيم بعثی بشار اسد اکنون در چنين وضعيتی است و رژيم ولايت فقيه نيز در صف رسيدن به آن نقطه است (نمی دانيم چه موقع). اتفاقات خشونت آميزی که در سوريه می افتد از استيصال رژيم بشار می گويند.
"به نفع کيست؟" به تنهايی ملاک خوبی نيست
يک روش تحليل اقدامات خشونت آميزی مثل ترور، بمبگذاری يا تير اندازی به افراد در خيابان که فرد يا گروهی مسئوليت آنها را بر عهده نمی گرفتهاند آن بوده که اقدام را به فرد و گروهی نسبت دهيم که از آن بيشتر منتفع می شوند. اما پيدا کردن منتفعان کاری ساده نيست و گروههای مختلف ممکن است از يک اقدام به روشهای مختلف بهره برند. به عنوان نمونه قتل يک ژنرال سوری در دمشق (۲۲ بهمن ۱۳۹۰) از سويی به نفع مخالفان است چون در دمشق ابراز قدرت کردهاند. اما از سوی ديگر اين اقدام به نفع رژيم بشار اسد است چون نظاميان را به يکديگر نزديک تر و از حيث ماندن پشت سر رژيم استوار تر می کند. بنابراين با منطق نگاه به سود و زيان به راحتی نمی توان عامل يک اقدام تروريستی يا خشونت آميز را تشخيص داد. بر همين اساس هميشه نمی توان اقدامات خشونت آميز را به يک طرف دعوا نسبت داد. اما شليک تک تيراندازان به تظاهر کنندگان مشخصا کار رژيم بشار است چون مخالفان از آن هيچ سودی نمی برند بلکه متضرر می شوند.
الگوی جمهوری اسلامی
بمبگذاریها در مناطق شلوغ دمشق جنايتی ديگر عليه بشريت در سوريه پيش از حملات جنگی به محلات باب عمر و خالديه بود. توجه به موارد انفجار بمب در دمشق در دسامبر ۲۰۱۱ (در برابر سازمان امنيت، ۴۴ کشته و دهها زخمی) و ژانويهی ۲۰۱۲ (در محلهای به نام ميدان، ۲۵ کشته و دهها زخمی) از آن جهت حائز اهميت است که در آنها نه تنها از الگويی که قبلا در جمهوری اسلامی به کار گرفته شده پيروی شده است بلکه در آينده در محور ديگری از خط مقاومت يعنی جمهوری اسلامی در شرايط بحران و فروپاشی احتمالا به کار گرفته خواهد شد.
انفجار دوم در نزديکی محل در نظر گرفته شده برای تظاهرات صورت گرفت تا از تجمع مخالفان نيز در کنار بر آورده کردن ديگر اهداف جلوگيری شود؛ انفجار اول در برابر سازمان امنيت صورت گرفت تا مستقيما اتهام به سوی مخالفان هدايت شود. تنها پس از ده دقيقه بعد از انفجار، القاعده به عنوان عامل انفجار اعلام شد و دولت سوريه هيچ شاهدی برای انتحاری بودن عمليات ارائه نداد. انفجار بمب در حلب در ۲۱ بهمن ۱۳۹۰ که بسيار از مرکز اعتراضات دور است همان الگوی انفجار در دمشق را پيروی می کرد.
خلق شواهد
ماشين سرکوب، خواه در سوريه و خواه در جمهوری اسلامی، وقتی اتهامی به مخالفان می زند و اين اتهام تهی است خود شواهد را خلق می کند، از اعتراف گيری تحت شکنجه تا کشتن افراد توسط نيروهای لباس شخصی (حزب الله در ايران و شبيهه در سوريه) تا بمب گذاری. دولت سوريه از آغاز مخالفان را وابسته به القاعده و گروههای مسلح تجهيز شده از خارج معرفی کرده است تا دستش برای هرگونه عمليات خشونت آميز باز باشد. اين دولت شبيه به جمهوری اسلامی مسئوليت کشته شدن حتی يکی از تظاهر کنندگان را بر عهده نگرفته است.
اقدامات فيصله بخش
واگذاری مسئوليت کشتن مردم کوچه و خيابان به مخالفان و "خود زنی" (انفجار در مراکز امنيتی و نظامی) يکی از روشهای هميشگی نيروهای امنيتی جمهوری اسلامی برای بدنام سازی مخالفان بوده است. طبيعی است که در شرايط بحران و استيصال اين نسخه توسط دکترهای امنيتی سپاه (مثل سردار قاسم سليمانی) برای ديگران نيز پيچيده می شود. سوريه برای خروج از بحران يازده ماهه به اقداماتی فيصله بخش نياز دارد، چه بمب گذاری و چه کشتار صدها نفر در يک روز (شبيه به ترور مسعود عليمحمدی که يک باره باعث فروکش تظاهرات در دانشگاههای ايران شد). متهم کردن مخالفان به بمب گذاری و ايجاد نا امنی می توانست ابزار موثری برای اعتماد زدايی از مخالفان در جامعهی بينالمللی و القای ترس از مخالفان در داخل کشور باشد. ديکتاتورها در شرايط سقوط نه فقط با تک تير انداز و توپ و تانک مخالفان جدی خود را از ميان بر می دارند به مردم عادی کوچه و بازار نيز رحم نمی کنند. هر کس که مستقيما در خدمت آنها نباشد در امان نيست. حتی آنها که در ميان حاميان و کارگزاران رژيم هستند ممکن است قربانی ديگر حاميان قرار گيرند تا رژيم برقرار بماند.
ناامنی مديريت شده
در سال ۱۳۷۳ عناصری از وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی بمبی را در حرم امام رضا منفجر کردند تا با اتکا به اين انفجار بخشی از مخالفان را سرکوب کنند. سپس به يکی از هواداران مجاهدين خلق فشار وارد آمد تا مسئوليت اين امر را بپذيرد ولی هنگامی که وی اين مسئوليت را نپذيرفت وی (مهدی نحوی) را در يک فرار ساختگی کشتند. همپيمانان سوری و لبنانی جمهوری اسلامی که از هيچ ابزاری برای باقی ماندن در قدرت فروگذار نمی کنند نيز به اين جنس نا امنیهای ساختگی نياز دارند.
تمسک به قرائن و شواهد در شرايط فقدان اطلاعات
حکومتهايی از نوع جمهوری اسلامی و رژيم بعثی سوريه آن چنان برای تداوم خود به خشونت وابستهاند که بخشی از مخالفان خود را نيز به خشونت می کشانند. بنابر اين هر نوع بمب گذاری و قتل را به سادگی و بدون دليل نمی توان به حکومت نسبت داد. اما به دليل الگوی رفتاری اين حکومتها، هميشه در هر نوع خشونت، حکومت نيز به عنوان يکی از متهمان مطرح است. از قرائن و شواهد می توان عامل خشونت را تا حدی حدس زد. به عنوان نمونه وقتی حکومتی پس از ده دقيقه از انفجار و بدون رسيدگی و تحقيق، مخالفان را مسئول خشونت معرفی می کند می توان اين را قرينهای (فقط يک قرينه و نه دليل) برای دست داشتن عوامل امنيتی حکومت در اين خشونت خاص گرفت گرچه ممکن است مخالفان مرتکب آن شده باشند. همچنين وقتی يک عمل از سبک رفتاری مخالفان بسيار فاصله داشته باشد (مثل قتل کشيشهای مسيحی يا بمب گذاری در حرم امام رضا در ايران که به مجاهدين خلق نسبت داده شد) می توان مستقيما دست عوامل حکومت را در آن ديد. وقتی چند قرينه در کنار هم قرار گرفتند احتمال ارتکاب توسط يک طرف را تقويت می کنند.
اولويت گمانه زنی در سمت دولتهای استبدادی
قرار داشتن امکانات بمب گذاری و خشونت در دست دولت (بسيار فراتر از ميزانی که مخالفان ممکن است داشته باشند) اين گمان را در سمت دولتهای استبدادی که به جز خشونت ابزاری برای ماندن در قدرت ندارند تقويت می کند. حکومت ديکتاتور هم نيرو، هم بودجه و هم مواد و امکانات خشونت را بسيار فراتر از حد مخالفان در اختيار دارد. همچنين حکومتهای استبدادی و قسی با عدم اطلاع رسانی در حوزهی خشونت، دروغ گويیهای مکرر و اِسنادهای بی ربط به مخالفان در کنار سابقهی قابل توجه در عمليات تروريستی خود را هميشه به عنوان اولين متهم خشونت در جامعهی خود معرفی کردهاند.
"به نفع کيست؟" به تنهايی ملاک خوبی نيست
يک روش تحليل اقدامات خشونت آميزی مثل ترور، بمبگذاری يا تير اندازی به افراد در خيابان که فرد يا گروهی مسئوليت آنها را بر عهده نمی گرفتهاند آن بوده که اقدام را به فرد و گروهی نسبت دهيم که از آن بيشتر منتفع می شوند. اما پيدا کردن منتفعان کاری ساده نيست و گروههای مختلف ممکن است از يک اقدام به روشهای مختلف بهره برند. به عنوان نمونه قتل يک ژنرال سوری در دمشق (۲۲ بهمن ۱۳۹۰) از سويی به نفع مخالفان است چون در دمشق ابراز قدرت کردهاند. اما از سوی ديگر اين اقدام به نفع رژيم بشار اسد است چون نظاميان را به يکديگر نزديک تر و از حيث ماندن پشت سر رژيم استوار تر می کند. بنابراين با منطق نگاه به سود و زيان به راحتی نمی توان عامل يک اقدام تروريستی يا خشونت آميز را تشخيص داد. بر همين اساس هميشه نمی توان اقدامات خشونت آميز را به يک طرف دعوا نسبت داد. اما شليک تک تيراندازان به تظاهر کنندگان مشخصا کار رژيم بشار است چون مخالفان از آن هيچ سودی نمی برند بلکه متضرر می شوند.
الگوی جمهوری اسلامی
بمبگذاریها در مناطق شلوغ دمشق جنايتی ديگر عليه بشريت در سوريه پيش از حملات جنگی به محلات باب عمر و خالديه بود. توجه به موارد انفجار بمب در دمشق در دسامبر ۲۰۱۱ (در برابر سازمان امنيت، ۴۴ کشته و دهها زخمی) و ژانويهی ۲۰۱۲ (در محلهای به نام ميدان، ۲۵ کشته و دهها زخمی) از آن جهت حائز اهميت است که در آنها نه تنها از الگويی که قبلا در جمهوری اسلامی به کار گرفته شده پيروی شده است بلکه در آينده در محور ديگری از خط مقاومت يعنی جمهوری اسلامی در شرايط بحران و فروپاشی احتمالا به کار گرفته خواهد شد.
انفجار دوم در نزديکی محل در نظر گرفته شده برای تظاهرات صورت گرفت تا از تجمع مخالفان نيز در کنار بر آورده کردن ديگر اهداف جلوگيری شود؛ انفجار اول در برابر سازمان امنيت صورت گرفت تا مستقيما اتهام به سوی مخالفان هدايت شود. تنها پس از ده دقيقه بعد از انفجار، القاعده به عنوان عامل انفجار اعلام شد و دولت سوريه هيچ شاهدی برای انتحاری بودن عمليات ارائه نداد. انفجار بمب در حلب در ۲۱ بهمن ۱۳۹۰ که بسيار از مرکز اعتراضات دور است همان الگوی انفجار در دمشق را پيروی می کرد.
خلق شواهد
ماشين سرکوب، خواه در سوريه و خواه در جمهوری اسلامی، وقتی اتهامی به مخالفان می زند و اين اتهام تهی است خود شواهد را خلق می کند، از اعتراف گيری تحت شکنجه تا کشتن افراد توسط نيروهای لباس شخصی (حزب الله در ايران و شبيهه در سوريه) تا بمب گذاری. دولت سوريه از آغاز مخالفان را وابسته به القاعده و گروههای مسلح تجهيز شده از خارج معرفی کرده است تا دستش برای هرگونه عمليات خشونت آميز باز باشد. اين دولت شبيه به جمهوری اسلامی مسئوليت کشته شدن حتی يکی از تظاهر کنندگان را بر عهده نگرفته است.
اقدامات فيصله بخش
واگذاری مسئوليت کشتن مردم کوچه و خيابان به مخالفان و "خود زنی" (انفجار در مراکز امنيتی و نظامی) يکی از روشهای هميشگی نيروهای امنيتی جمهوری اسلامی برای بدنام سازی مخالفان بوده است. طبيعی است که در شرايط بحران و استيصال اين نسخه توسط دکترهای امنيتی سپاه (مثل سردار قاسم سليمانی) برای ديگران نيز پيچيده می شود. سوريه برای خروج از بحران يازده ماهه به اقداماتی فيصله بخش نياز دارد، چه بمب گذاری و چه کشتار صدها نفر در يک روز (شبيه به ترور مسعود عليمحمدی که يک باره باعث فروکش تظاهرات در دانشگاههای ايران شد). متهم کردن مخالفان به بمب گذاری و ايجاد نا امنی می توانست ابزار موثری برای اعتماد زدايی از مخالفان در جامعهی بينالمللی و القای ترس از مخالفان در داخل کشور باشد. ديکتاتورها در شرايط سقوط نه فقط با تک تير انداز و توپ و تانک مخالفان جدی خود را از ميان بر می دارند به مردم عادی کوچه و بازار نيز رحم نمی کنند. هر کس که مستقيما در خدمت آنها نباشد در امان نيست. حتی آنها که در ميان حاميان و کارگزاران رژيم هستند ممکن است قربانی ديگر حاميان قرار گيرند تا رژيم برقرار بماند.
ناامنی مديريت شده
در سال ۱۳۷۳ عناصری از وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی بمبی را در حرم امام رضا منفجر کردند تا با اتکا به اين انفجار بخشی از مخالفان را سرکوب کنند. سپس به يکی از هواداران مجاهدين خلق فشار وارد آمد تا مسئوليت اين امر را بپذيرد ولی هنگامی که وی اين مسئوليت را نپذيرفت وی (مهدی نحوی) را در يک فرار ساختگی کشتند. همپيمانان سوری و لبنانی جمهوری اسلامی که از هيچ ابزاری برای باقی ماندن در قدرت فروگذار نمی کنند نيز به اين جنس نا امنیهای ساختگی نياز دارند.
تمسک به قرائن و شواهد در شرايط فقدان اطلاعات
حکومتهايی از نوع جمهوری اسلامی و رژيم بعثی سوريه آن چنان برای تداوم خود به خشونت وابستهاند که بخشی از مخالفان خود را نيز به خشونت می کشانند. بنابر اين هر نوع بمب گذاری و قتل را به سادگی و بدون دليل نمی توان به حکومت نسبت داد. اما به دليل الگوی رفتاری اين حکومتها، هميشه در هر نوع خشونت، حکومت نيز به عنوان يکی از متهمان مطرح است. از قرائن و شواهد می توان عامل خشونت را تا حدی حدس زد. به عنوان نمونه وقتی حکومتی پس از ده دقيقه از انفجار و بدون رسيدگی و تحقيق، مخالفان را مسئول خشونت معرفی می کند می توان اين را قرينهای (فقط يک قرينه و نه دليل) برای دست داشتن عوامل امنيتی حکومت در اين خشونت خاص گرفت گرچه ممکن است مخالفان مرتکب آن شده باشند. همچنين وقتی يک عمل از سبک رفتاری مخالفان بسيار فاصله داشته باشد (مثل قتل کشيشهای مسيحی يا بمب گذاری در حرم امام رضا در ايران که به مجاهدين خلق نسبت داده شد) می توان مستقيما دست عوامل حکومت را در آن ديد. وقتی چند قرينه در کنار هم قرار گرفتند احتمال ارتکاب توسط يک طرف را تقويت می کنند.
اولويت گمانه زنی در سمت دولتهای استبدادی
قرار داشتن امکانات بمب گذاری و خشونت در دست دولت (بسيار فراتر از ميزانی که مخالفان ممکن است داشته باشند) اين گمان را در سمت دولتهای استبدادی که به جز خشونت ابزاری برای ماندن در قدرت ندارند تقويت می کند. حکومت ديکتاتور هم نيرو، هم بودجه و هم مواد و امکانات خشونت را بسيار فراتر از حد مخالفان در اختيار دارد. همچنين حکومتهای استبدادی و قسی با عدم اطلاع رسانی در حوزهی خشونت، دروغ گويیهای مکرر و اِسنادهای بی ربط به مخالفان در کنار سابقهی قابل توجه در عمليات تروريستی خود را هميشه به عنوان اولين متهم خشونت در جامعهی خود معرفی کردهاند.
شیخ شهاب الدین سهرودی و غلطِ «انتخابات آزاد»
جواد اسدیان
J-asadian@web.de
j-asadian.blogspot.com
رژیم اسلامی، بنا بر شرایطِ جامعۀ ایران و اوضاع بین المللی، دارد به پایان خود می رسد. این پایانِ ناگزیر، از دو راه، سرانجام خلیفه گری آخوندها را رقم خواهد زد:
1. یا آخوندها جام زهر جامعۀ شهروندی ایران را که با غلظتِ تاریخی برای این حکومت تدارک دیده شده است، خواهند نوشید و نابود خواهند شد؛
2. و یا اصرار آنان برای دست یابی به تسلیحات اتمی که خط سرخ جهانی ست، به بازتولید آخوند و اسلام برای همیشه پایان خواهد داد؛ اما با هزینه ای گزاف برای مردم. رژیم بر این پندار است که گویا دستیابی به بمب اتمی، تداوم این حکومت را تا ظهور مهدی موهوم تضمین خواهد کرد. اما، همۀ نشانه ها حکایت از آن دارند، که رژیم باید این جام زهر را هم تا آخرین قطره بنوشد. به هر حال نتیجۀ آن با تأثیر جام زهری که جامعۀ شهروندی به آن خواهد خوراند، یکسان است.
حکومت اسلام، تمام ترفندهای خود را به کار گرفته است تا مگر از بحران « جام زهر» نجات بیابد. از سویی، برای خرید وقت و سلطه بر بحران فزاینده، مجبور شده است که با کشورهای اروپایی ظاهراً به گفتگو بپردازد. از سوی دیگر، خامنه ای می کوشد که با تکیه بر این واقعیت که اگر نظام اسلامی کوچکترین آسیبی ببیند، آخوندها و اسلام با هم از میان خواهند رفت، آخوندهای ریز و درشت را گرداگرد حکومت متحد کند. بر این واقعیت درست، خمینی بسیار پیشتر از خامنه ای، اشاره کرده بود که اگر مردم از حکومت روی برتابند، آخوند و اسلام برای همیشه در این سرزمین، از میان خواهد رفت. رویکردِ دیگر رژیم برای چیرگی بر بحران بزرگ و همه جانبه، ایجاد بحرانی به مراتب بزرگتر از بحران های تا کنونی ست. گسترش تروریسم در جهان، تنها نشان کوچکی از تلاش برای برپا کردن آشوب در جهان است. اکنون، آخوندها از سراسیمگی و درماندگی به این باور خانمان برانداز رسیده اند که می توانند با جنگی پیشگیرانه، بقای رژیم را تضمین کنند. در حالی که آنان، سودای چنین جنگی را در سر می پرورانند، جهان اقتصاد، تنها در اندیشۀ سودهای سرسام آورِ کوتاه مدتِ خود است و غولی را که برای بلعیدن آنان دهان گشوده است، نمی بینند.
خوشبختانه، دیری ست که مردم از این حکومت و از همۀ سیاست های داخلی و خارجی آن که دارد به نابودی ایران و ایرانی می انجامد، رویگردان شده اند. آخوندها، برای رویارویی با چنین انزوای داخلی و خارجی، می کوشند همزمان با کشتار و شکنجه و گسترش ترس در داخل، با توجه به نفوذی که در میان برخی نیروها و شخصیت های سیاسی خارج از کشور دارند، طرح هایی را عَلَم کنند که هم دامنۀ پراکندگی ایرانیان خارج از کشور گسترش بیشتری بیابد و هم، با توهم زایی و تردید افکنی، از ایجاد یک نهادِ مبارزاتیِ راستین و مورد پذیرش همگانی جلوگیری کنند؛ نهادی که اگر تشکیل شود، می تواند در هنگامۀ لازم، خلأ سیاسی جامعۀ شهروندی را پر کند.
همایشی که اخیراً در استکهلم سوئد برگزار شد، در طی دو روز توانست به شرکت کنندگان بیاموزد که «انتخابات آزاد» و حاکمیت صندوق رأی تنها گزینۀ برخورد با حکومت اسلامی در زمان حاکمیت آخوندهاست. این درسی که آقایان و خانم ها، پیشاپیش از بر کرده بودند، از آنجا به مذاق اینان خوش آمده است، که می توانند هدف های پیدا و پنهانی را با هدف های مرکز اولاف پالمه که دست اندرکاران ایرانی آن از پادوهای شناخته شدۀ حکومت اسلامی هستند، پیوند زده و در تنگناهایی که به وجود آمده و خواهند آمد، مسئولیت پادوهای حکومت اسلامی را به حسابِ همۀ شرکت کنندگان گذاسته، آنرا کمرنگ کنند.
این همایش، بنا به خواست دو نفر از برگزارکنندگان که بنا به گفتۀ آقای شریعمتداری نامشان برای وی، و هم شاید برای دیگران پنهان مانده اند، به دلیل های امنیتی، پشت درهای بسته برگزار شد. اگر این مسایل امنیتی به خاطر جلوگیری از نفوذ مهره های حکومت اسلامی در این همایش بوده باشد، دلیلی درست و مردم پسند است؛ اگر چه باز هم دو پرسش، بی پاسخ باقی می مانند: مگر آموزشی که شرکت کنندگان می خواسته اند در بارۀ دمکراسی ببینند، نیاز به درهای بسته دارد؟ حضور افرادی در این همایش که تا کنون تلاشی جز فراهم آوردن اعتبار برای حکومت اسلامی نداشته اند، دستاویز و بهانۀ «دلایل امنیتی» را برای بستن درها، توجیه ناپذیر و باطل می کند.
پرسش اساسی دیگر این است که چرا نام نُه نفر از فهرست نام هایی که منتشر شده اند، حذف شده است؟
تا زمانی که برگزارکنندگان، پاسخ روشن و شفافی ندهند، می توان منطقی به این نتیجه رسید، که درخواستِ برگزاری مخفیانۀ این نشست در پشت درهای بسته، بیشتر از آنکه به «دلایل امنیتی» بوده باشد، برای پنهان کردن هویتِ کسانی است که گویا از جمهوری اسلامی آمده اند و به هزار و دو دلیل، به ویژه به خاطر حساسیتِ همگانی نسبت به مُهره های حکومت اسلامی، می بایستی از دیده ها پنهان بمانند! آیا طرح «انتخابات آزاد» و حاکمیت صندوق رأی، توافقی پیشین نبوده است که می بایستی با پوششِ همایش استکهلم و امضاهای شرکت کنندگان در آن، امر «انتخابات آزاد» در زمان حاکمیت اسلامی نمودی مردم پسند و قابل پذیرش بیاید؟ و در اساس، تبلیغ برای حاکمیت صندوق رأی در زمان حاکمیتِ آخوندها، جز به سخره گرفتن تجربه و مبارزۀ مردم با حکومت فقهی، معنای دیگری هم دارد؟ حکومتی که بنا بر تجربه ای خونبار، ثابت کرده است که با هر گونه قانون و انتخابی، از ریشه و بن، دشمنی آشتی ناپذیر دارد!
غلطِ «انتخابات آزاد» تنها، به تداوم حکومت اسلام در ایران یاری خواهد کرد و بی تردید، جز رسوایی مبلغان آنرا در پی نخواهد داشت.
به هر حال، واقعیت این است که کوشش های هدفمند برای طرح « انتخابات آزاد» و «حاکمیت صندوق رأی» بویژه در خارج از کشور، در برابر خواسته های تاریخی مردم، بیشتر به طرح معما و شوخی های کودکانه و لجاجت های بی سرانجام می مانند که کمابیش یا از مرض سرچشمه می گیرند و یا از غرض. «انتخابات آزاد» و «حاکمیت صندوق رأی» تضمین ها و پیمان هایی هستند که تنها پس از نابودی حکومت اسلامی معنا و اهمیت می یابند. خواستِ انتخابات آزاد، در حیات آخوندهای حاکم، خواسته یا ناخواسته، به بیراهه بردن مردم و یاریِ مستقیم است به تداوم حکومت اسلامی؛ مغلطه و غلطی با پیامدهای ویرانگر. شیخ شهاب الدین یحیای سهرودی، در اندیشه های ایرانشهری خود که در کتاب « حکمت الاشراق، یا حکمتِ خسروانی» بازتاب یافته اند، در بارۀ اموری که «غلط» به بار می آورند، بابی دارد که پس از چند سد سال، ناگزیرم آنرا اینک، تکرار کنم. او می گوید: «موجبِ غلط این است که امر ممتنع، موجود انگاشته شود و سپس بر آن ثبوتِ فرضی، چیزی و حکمی...مبتنی شود.»
به سخن دیگر، اگر دو امر ناممزوج و ناهمپیوندِ حکومت اسلامی و«انتخابات آزاد» و یا «حاکمیتِ صندوق رأی»، با توجه به همۀ پیش شرط ها و اما و اگرها، مانند نظارت سازمان ملل بر انتخابات و ... که می توانند مطرح هم بشوند، در هم بیامیزند، از سویی امر محال و ناممکن، ممکن به شمار آمده است که به هر حال، زمینۀ غلط و نادرستی به وجود خواهد آورد که بر اساس آن و با تکیه بر چنین ممکنِ فرضی و باطلی، می تواند حکم هایی ایجابی و اثباتی که امکان پذیر می نمایند، صادر شوند؛ یعنی حکم هایی که اصل و اجرای آن ناممکن و از محالات است، اما از آنجا که دو امر محال و ناممکن، ممکن فرض شده اند، حکم آن هم، که همین امر «انتخابات آزاد» در «حاکمیت اسلامی» ست، به ناردست، ممکن و درست جلوه می کند. از سوی دیگر، با چشم پوشی از هدف های سیاسی معین و آشکاری که در پس این «غلط» ها و حکم های مغلطه آمیز پنهانند، مردمان دانسته یا نادانسته، گوسپندانی تصور شده اند که باید با پای خود به مسلخ بروند. خوشبختانه، خرد همگانی و خواسته های جامعۀ شهروندی ایران که در جنبش آزادیخواهانۀ مردم در سال 88 بازتاب یافتند، چنان فاصلۀ محتوایی با این غلط های ساخته و پرداخته شده، دارند که هر گونه تلاشی را که از سوی مهره های حکومتی و اصلاح طلبان سبز، برای تداوم حکومت اسلامی و جلوگیری از برپاییِ نهاد نوین و سکولارِ شهروندی صورت بگیرد، پیشاپیش باطل و با شکست روبرو خواهد کرد.
اقشار مذهبی را آگاه کنيم؛ بر اساس آيات قرآن علی خامنهای "محارب" است!
بابک داد
چه کسی "گلوله آخر" را به سر دين شليک کرد؟ آن کاريکاتوريست دانمارکی؟ طالبان و القاعده؟ سلمان رشدی؟ يا سيدعلی خامنهای؟ بهنظرم هيچکس به اندازه خامنهای نتوانسته باعث سقوط باورهای مذهبی مردم و نفرت مردم از دين شودويژه خبرنامه گويا برای مردمی سخن می گويم که مسلمانند و هنوز به درستی اين امر باور نياورده اند که آقای سيد علی خامنه ای علاوه بر طغيان در برابر ذات احديت، در حال «محاربه با خدا» از طريق حکومت با زور بر خلق خداست و بر اساس قوانين فقهی اسلام، مجازات محارب با خداوند بسيار سنگين است.
آخوندهای حکومتی به بسيجيان و پاسدارانی که روز ۲۵ خرداد ۸۸ با بيرحمی به روی مردم معترض به انتخابات آتش گشودند و از کشته ها پشته ساختند، گفته بودند آن مردم معترض و بيدفاع «محارب» هستند و حتی کشتن آنان ثواب دارد. برخی از بازجويان و زندانبانان جمهوری اسلامی، با اين گمان به شکنجه منتقدان و افردا دستگير شده و معترض به عنوان «عبادت» و عمل به تکليف نگاه می کردند. زيرا بر اين باور بودند که اين معترضان در حال محاربه با حکومت اسلامی و نايب امام زمان هستند. زيرا تبليغات وسيعی در مساجد و منابر شده و می شود که حکومت آيت الله خامنه ای را حکومت الله بر زمين اعمال می کند و مخالفت با ايشان را مصداق «محاربه» بر می شمارند. اخيرا" چندين شخصيت سياسی و حوزوی با صراحت گفته اند که مخالفت با ولی فقيه حکم «محاربه بالله» يعنی جنگ با خدا را دارد و مستوجب سنگين ترين مجازاتهاست. اما حقيقت بر اساس قرآن «برعکس» اين است.
آيه ۳۳ سوره مائده و قوانين فقه اسلامی اثبات می کند که شخص آقای خامنه ای و سران حاکميت مصداق محارب و «جنگجويان با خدا» هستند. زيرا بر اساس اين آيه، جنگ با خدا برای بشر ممکن نيست، اما سلاح کشيدن بر روی مردم، حکمرانی با زور و بيزار کردن مسلمانان از دين، از مصاديق بارز محاربه و افساد فی الارض است. به همين علت برای بزرگنمايی زشتی «آزار مردم»، قرآن از اين حکمرانی زورمندانه با لفظ غليظ «محاربه با خدا» ياد کرده، تا همگان بدانند هر کسی با تکيه بر زور اسلحه و شکنجه و زندان، موجب ناامنی جامعه انسانی شود و مردم را بيازادرد، گويا در مقام جنگ با خود خداوند برآمده و محارب و مفسد فی الارض است.
برای اثبات اين مدعا که در برنامه تلويزيونی «افق» دوشنبه ۱۰ بهمن نيز آن را بيان نمودم، سعی می کنم زبانی را به کار بگيرم که روان تر و آسان تر از واژگان ثقيل و دشوار فقهی باشد تا اين استدلال بتواند در ميان مردم بيشتری بيان شود. پس با تکيه بر مستنداتی سخن خواهم گفت که از فقه اسلامی استخراج کرده و آن را ساده سازی نموده ام تا قابل درک برای عموم مسلمانان باشد و البته منابع خود را در انتهای اين متن ذکر خواهم کرد.
آقای خامنه ای محارب است زيرا؛
بر طبق آيه ۳۳ سوره مائده و شرع اسلام محارب با خدا کسی است که:« به روی مردم اسلحه بکشد و جامعه انسانی را ناامن سازد.» [۱] محاربه به معنای «جنگيدن» و افساد فیالارض به معنی «تباهکاری بر زمين» است. اين اصطلاح در آيه سوره مائده آمدهاست: «همانا کيفر کسانی که به محاربه با خدا و رسولش برمیخيزند و برای فساد بر زمين میکوشند، قتل يا به دار آويختن يا بريدن دستها و پاهايشان به طور معکوس و يا تبعيد آنهاست. اين مايهٔ خواری و رسوائی آنان در اين جهان است و در آخرت نيز عذاب بزرگی خواهند داشت.» اين آيه از مهمترين آيات مربوط به احکام کيفری در قرآن است. برخی از فقيهان مانند آيت الله حسينعلی منتظری علاوه بر «مسلح بودن» و «سلب کردن امنيت» از مردم، شرط «قصد ترساندن مردم» را نيز برای احراز محاربه لازم میدانند.
آقای خامنه ای به عنوان مسئول ربودن و قتل شهروندان، صدور دستور تيراندازی و جنايات بعد از انتخابات سال ۸۸، نظارت بر سرکوبها، آزار و شکنجه منتقدان و اعدام مخالفان عقيدتی و سياسی و حکمرانی با قدرت اسلحه «مصداق محارب» مندرج در آيه ۳۳ سوره مائده است يعنی کسی که به روی مردم اسلحه کشيده است؟ او عملا" با «زور سلاح» به حکومتش ادامه داده و تباه کاری و فساد او با هزاران برگ اسناد و فيلم و عکس اثبات شده است. به عنوان يک مسمان آيه ۳۳ سوره مائده را بخوانيم و بررسی کنيم آقای خامنه ای به دليل ايجاد سرکوب و فقر گسترده و رواج فحشا و بيکاری و اعتياد و انواع تبعيض و سپردن امور به دست دولتی نالايق و اختلاس گر، آيا جامعه ايران را دچار «ناامنی» و فساد نکرده است؟ آيا رهبر جمهوری اسلامی مسئول اصلی ناامنی کشور، فرار نخبگان، آزار دانشجويان، و عدم امنيت فضای کشور نيست؟ آيا او مسئول اصلی وضع هولناک کنونی و سلب آرامش و امنيت از مردم نيست که هم از گرانی و تحريم ها در غذاب اند و هم زير سايه ترس از حمله نظامی خارجی زندگی می کنند؟ آيا آقای خامنه ای به جنگ خدا نرفته وقتی خود را در مقام خدايی می انگارد و هر منتقدی را با زندان و شنکجه و اعدام پاسخ می گويد؟
آقای خامنه ای سردسته و آمر و فتوادهنده جناياتی است که با زور سلاح توسط مأمورانش انجام می دهد. در اکثر عبارات فقيهان قديم و جديد ، شرط «داشتن و آماده ساختن سلاح» برای حمله به مسلمانان و تصاحب مال و جان آنها آمده است و تفاوتی هم نيست بين اين که محارب يک «شخص واحد» باشد و يا يک «جمع کم» و يا يک «قشر سازمان يافته» باشند. مهم آن است که با زور سلاح و ارعاب مردم، نسبت به آنها اعتراض و مخالفت ورزند و مال و جان و ناموس آنها را تصاحب کنند.
آيا آقای خامنه ای که کشوری را به مرز تباهی، قحطی و ورشکستگی و به آستانه يک جنگ حتمی و حتی تجزيه کشانده و با قدرت سلاح، منتقدان را به کام زندان و مرگ می فرستد، مصداق محارب نيست؟
خامنه ای محارب تر از سلمان رشدی است!
در ۱۴ فوريه ۱۹۸۹ آيت الله خمينی يک نويسنده و تمامی ناشران کتاب او را به جرم «توهين به مقدسات اسلامی» غيابا" به اعدام و قتل محکوم کرد. از آن زمان نام سلمان رشدی بر سر زبانها افتاد. نويسنده کتاب «آيه های شيطانی» که اثری سوررئاليستی و ذهنی بود و با اين فتوای قتل، رنگ و بوی سياسی گرفت.[۲] سالها بعد در ۱۳۸۳ آيت الله علی خامنه ای حکم اعدام سلمان رشدی را تنفيذ کرد و آن را غيرقابل تغيير دانست. بزرگترين دليلی که برای صدور فرمان قتل رشدی گفته شد «توهين به مقدسات» اعلام شد. او را مربد، محارب و مفسد فی الارض ناميدند و برای کشتن او جايزه کلانی از سوی دولت ايران تعيين شد. خلاصه ای از داستان کتاب آيه های شيطانی سلمان رشدی را در زير اين متن آورده ام.[۳]
صدور اينگونه فرمانهای قتل به جرم ارتداد و محاربه از سوی مفتيان دينی کشورهای ديگر درباره کاريکاتوريست های دانمارکی ادامه يافت که تصويری از چهره پيامبر اسلام کشيده و منتشر کرده بودند. همچنين دو ماه قبل يک نويسنده کشور آذربايجان با فتوای آيت الله فاضل لنکرانی ترور شد.
اکنون اين واقعيت پيش روی ماست. در حکومت آقای خامنه ای بسياری از «مقدسات دينی» به تمسخر و وهن گرفته شدند و وی به عنوان حاکم نه تنها با اهانت کنندگان برخورد نکرد، بلکه آنان را زير حمايت خويش نگه داشت. و بدتر از همه اينها، خود آقای خامنه ای عملا" سر به طغيان در برابر خداوند برداشت و به آزار مردم به مصداق «محارب» تبديل شد. چه کسی «گلوله آخر» را به سر دين شليک کرد؟ آن کاريکاتوريست دانمارکی؟ طالبان و القاعده؟ سلمان رشدی؟ يا سيد علی خامنه ای؟ به نظرم هيچکس به اندازه خامنه ای نتوانسته باعث سقوط باورهای مذهبی مردم و نفرت مردم از دين شود. حاکميت ولايت فقيه و فساد علی خامنه ای، علت اصلی «نفرت از اسلام» در جامعه ماست و او عملا" بر اساس قوانين دينی، «محارب با خداست».البته من بالشخصه از نتيجه کار ايشان برای گذار ايران به سوی دموکراسی و جدايی دين از حکومت در باور مردم مذهبی ما بسيار راضی ام! دين بايد در قلب مردم محترم بماند و حکومت و دولت نبايد کاستی های خود را به گردن خدا بيندازند و «رانت خوار دين» باشند.
برای نزديک کردن ذهن خوانندگان، از ميان هزاران رخداد کوچک و بزرگ، خلاصه می کنم و فقط چند نمونه ساده را می آورم:
اول: حاميان خامنه ای او را «جانشين پيغمبر»، «علی عادل زمانه»، «نايب امام زمان» می نامند. برخی نيز وی را تا مقام «معصوميت» که بر طبق تمام اصول مذهب شيعه فقط مخصوص پيامبر و امامان است، بالا بردند. وی نه تنها به اين قياس های وهن آلود اعتراضی نکرد، بلکه عملا" موجبات توهين به مقدسات و دين گريزی مردم را فراهم آورد. در حال حاضر سيل فحاشی به دين و مقدسات اسلامی، ريشه در عملکرد سيد علی خامنه ای در مقام ولی فقيه و جانشين پيامبر(!) دارد. به عنوان نمونه به سخنان موهن آيت الله سعيدی امام جمعه قم که منصوب شخص آقای خامنه ای است اشاره می کنم، که داستان «ياعلی» گفتن علی خامنه ای در هنگام به دنيا آمدنش را نقل کرد و باعث تمسخر و وهن دين شد. وی همچنان بر مقام حکومتی خود باقی است.
دوم: بزرگترين اختلاس بانکی تاريخ توسط دولت منصوب و محبوب آقای خامنه ای رخ داد و خامنه ای به عنوان «ولی امر مسلمين» نه تنها برخوردی با اختلاس گران اصلی نکرد، بلکه از رسانه ها و مردم خواست اين ماجرا را «کش» ندهند! در عين حال در دادگاه متهمان اين اختلاس بزرگ بانکی، چهره آنها را پوشاندند تا آبروی شان را حفظ کنند. اما با جوانان معصوم مردم و زندانيان با شکنجه و آزار و تجاوزهای جنسی رفتار می کنند و از اين اعمال به عنوان «عبادت» و با رمزهای قرآنی «فتح المبين» ياد می کنند. رهبر در جريان تمامی اين وقايع تلخ هست و در جريان نامه هايی که به ايشان نوشته شده، حجت بر وی تمام شده است.
سوم: به شهادت بسياری از مردم، آقای خامنه ای در مسير استبداد و ديکتاتوری خود، مرتکب ستم های فراوانی شده است. سرکوب مردم، بی توجهی به فقر و فساد و فحشا در کشور و حمايت خامنه ای از عوامل فساد اظهر من الشمس است. حصر غيرقانونی سران جنبش اعتراضی در خانه هايشان، زندانی کردن دهها منتقدی که جز حقيقت نگفته اند، از ديگر دلايلی است که خامنه ای را يک «ديکتاتور» می کند.
اما از اين فراتر، برای آنها که مسلمانند می گويم به گواهی آيات قرآن کريم که مورد وثوق تمامی مسلمانان شيعه و سنی است، می توان با صراحت گفت آقای خامنه ای مصداق محارب با خداست. با انتشار اين متن و با پخش اين فيلم کوتاه پنج دقيقه ای (در لينک زير) به آگاه سازی متدينين و اقشار مذهبی جامعه همت کنيم و حجت را بر دينداران تمام کنيم.
فيلم: مردم متدين را آگاه کنيم؛ خامنه ای محارب است! (پنج دقيقه ـ کليک کنيد)
پاورقی ها و منابع اين متن:
[۱]. مجمع البيان/ مرحوم طبرسی:« ازاهل بيت عليهم السلام روايت شده است که محارب کسی است که به روی مردم اسلحه بکشد و راه ها را ناامن کند چه در شهر و آبادی باشد و چه خارج از آن! چون دزد راهزن و محارب در داخل و خارج شهر يکسان است.
[۲]. ويکيپديا / فتوای آيت االه خمينی برای قتل سلمان رشدی
[۳]. «آيات شيطانی» يک داستان و دربردارندهٔ قالبی روايی است که از عناصر رئاليسم جادويی آميخته با رشتهای از جستارهای فرعی که در قالب رؤياهای ديده شدهٔ يکی از شخصيتهای اصلی داستان بازگو میشود، بهره میبرد. روايت اصلی، همچون ديگر داستانهای رشدی، شامل ترک وطن کردگان هندی در انگلستان امروز میشود. هواپيمايی از هند که توسط گروه سيک ربوده شده بر فراز انگليس منفجر و تمام سرنشينان آن به جز دو هنرپيشهٔ هندی مسلمان که قهرمانهای اصلی داستان میباشند کشته میشوند. نفر نخست جبرئيل فرشته نام دارد، هنرپيشهٔ سرشناس باليوود که رل تخصصیاش بازی در نقش خدايان هندوست و ديگری صلاحالدين چمچا فرزند يک بارزگان است که هويت هندی خويش را کنار گذارده و بهعنوان دوبلور در انگليس فعاليت میکند. بهدنبال اين انفجار هر دو داخل کانال آبی سقوط کرده و بهطرز جادويی نجات میيابند. در يک استحالهٔ معجزهآسا، جبرئيل فرشته واقعاً هويت جبرئيل (برترين فرشته مقرب در اديان ابراهيمی که اورا رابط ميان خداوند و پيامبران میدانند) را میگيرد و چمچا نيز هويت يک روح پليد. پس از يافتهشدن در ساحل، چمچا توسط پليس بهظن مهاجر غيرقانونی بودن دستگير میشود، درحاليکه جبرئيل بیتفاوت جريان را نظاره میکند.
دو قهرمان برای بازيابی زندگی خود تلاش میکنند. جبرئيل در جستجوی عشق گمشدهٔ خويش، کوهنوردی با نام الی کن را میيابد، ولی بيماری روانی او بر پيوندشان سايه میافکند. صلاحالدين نيز که بهگونهای معجزهآسا ساختار انسانی خويش را بازيافته، بهدنبال کينهجويی از جبرئيل برای واگذاشتن او پس از واقعهٔ سقوط از هواپيمای ربودهشده است. او اين انديشه را با افروختن آتش حسد در جبرئيل و نابودسازی رابطهاش با الی عملی میسازد. در تنگنای ديگری در داستان، جبرئيل بر آنچه صلاحالدين انجام داده آگاه میشود، ولی او را میبخشد و حتی جانش را نجات میدهد.
هر دوِی آنها به هند باز میگردند. جبرئيل که هنوز از بيماريش رنج میبرد در يک طغيان حسادتی ديگر الی را به قتل میرساند و سپس خودکشی میکند. صلاحالدين نيز که نهتنها مورد بخشايش جبرئيل قرارگرفته، بلکه با پدر و نيز هويت هندی فراموش شدهاش به آشتی رسيده، برآن میشود که در هند باقی بماند. / ويکيپديا
فرصت نوشتن/ روزنوشته های بابک داد
www.babakdad.blogspot.com
فيس بوک همگانی بابک داد
http://www.facebook.com/babakdad.page
آخوندهای حکومتی به بسيجيان و پاسدارانی که روز ۲۵ خرداد ۸۸ با بيرحمی به روی مردم معترض به انتخابات آتش گشودند و از کشته ها پشته ساختند، گفته بودند آن مردم معترض و بيدفاع «محارب» هستند و حتی کشتن آنان ثواب دارد. برخی از بازجويان و زندانبانان جمهوری اسلامی، با اين گمان به شکنجه منتقدان و افردا دستگير شده و معترض به عنوان «عبادت» و عمل به تکليف نگاه می کردند. زيرا بر اين باور بودند که اين معترضان در حال محاربه با حکومت اسلامی و نايب امام زمان هستند. زيرا تبليغات وسيعی در مساجد و منابر شده و می شود که حکومت آيت الله خامنه ای را حکومت الله بر زمين اعمال می کند و مخالفت با ايشان را مصداق «محاربه» بر می شمارند. اخيرا" چندين شخصيت سياسی و حوزوی با صراحت گفته اند که مخالفت با ولی فقيه حکم «محاربه بالله» يعنی جنگ با خدا را دارد و مستوجب سنگين ترين مجازاتهاست. اما حقيقت بر اساس قرآن «برعکس» اين است.
آيه ۳۳ سوره مائده و قوانين فقه اسلامی اثبات می کند که شخص آقای خامنه ای و سران حاکميت مصداق محارب و «جنگجويان با خدا» هستند. زيرا بر اساس اين آيه، جنگ با خدا برای بشر ممکن نيست، اما سلاح کشيدن بر روی مردم، حکمرانی با زور و بيزار کردن مسلمانان از دين، از مصاديق بارز محاربه و افساد فی الارض است. به همين علت برای بزرگنمايی زشتی «آزار مردم»، قرآن از اين حکمرانی زورمندانه با لفظ غليظ «محاربه با خدا» ياد کرده، تا همگان بدانند هر کسی با تکيه بر زور اسلحه و شکنجه و زندان، موجب ناامنی جامعه انسانی شود و مردم را بيازادرد، گويا در مقام جنگ با خود خداوند برآمده و محارب و مفسد فی الارض است.
برای اثبات اين مدعا که در برنامه تلويزيونی «افق» دوشنبه ۱۰ بهمن نيز آن را بيان نمودم، سعی می کنم زبانی را به کار بگيرم که روان تر و آسان تر از واژگان ثقيل و دشوار فقهی باشد تا اين استدلال بتواند در ميان مردم بيشتری بيان شود. پس با تکيه بر مستنداتی سخن خواهم گفت که از فقه اسلامی استخراج کرده و آن را ساده سازی نموده ام تا قابل درک برای عموم مسلمانان باشد و البته منابع خود را در انتهای اين متن ذکر خواهم کرد.
آقای خامنه ای محارب است زيرا؛
بر طبق آيه ۳۳ سوره مائده و شرع اسلام محارب با خدا کسی است که:« به روی مردم اسلحه بکشد و جامعه انسانی را ناامن سازد.» [۱] محاربه به معنای «جنگيدن» و افساد فیالارض به معنی «تباهکاری بر زمين» است. اين اصطلاح در آيه سوره مائده آمدهاست: «همانا کيفر کسانی که به محاربه با خدا و رسولش برمیخيزند و برای فساد بر زمين میکوشند، قتل يا به دار آويختن يا بريدن دستها و پاهايشان به طور معکوس و يا تبعيد آنهاست. اين مايهٔ خواری و رسوائی آنان در اين جهان است و در آخرت نيز عذاب بزرگی خواهند داشت.» اين آيه از مهمترين آيات مربوط به احکام کيفری در قرآن است. برخی از فقيهان مانند آيت الله حسينعلی منتظری علاوه بر «مسلح بودن» و «سلب کردن امنيت» از مردم، شرط «قصد ترساندن مردم» را نيز برای احراز محاربه لازم میدانند.
آقای خامنه ای به عنوان مسئول ربودن و قتل شهروندان، صدور دستور تيراندازی و جنايات بعد از انتخابات سال ۸۸، نظارت بر سرکوبها، آزار و شکنجه منتقدان و اعدام مخالفان عقيدتی و سياسی و حکمرانی با قدرت اسلحه «مصداق محارب» مندرج در آيه ۳۳ سوره مائده است يعنی کسی که به روی مردم اسلحه کشيده است؟ او عملا" با «زور سلاح» به حکومتش ادامه داده و تباه کاری و فساد او با هزاران برگ اسناد و فيلم و عکس اثبات شده است. به عنوان يک مسمان آيه ۳۳ سوره مائده را بخوانيم و بررسی کنيم آقای خامنه ای به دليل ايجاد سرکوب و فقر گسترده و رواج فحشا و بيکاری و اعتياد و انواع تبعيض و سپردن امور به دست دولتی نالايق و اختلاس گر، آيا جامعه ايران را دچار «ناامنی» و فساد نکرده است؟ آيا رهبر جمهوری اسلامی مسئول اصلی ناامنی کشور، فرار نخبگان، آزار دانشجويان، و عدم امنيت فضای کشور نيست؟ آيا او مسئول اصلی وضع هولناک کنونی و سلب آرامش و امنيت از مردم نيست که هم از گرانی و تحريم ها در غذاب اند و هم زير سايه ترس از حمله نظامی خارجی زندگی می کنند؟ آيا آقای خامنه ای به جنگ خدا نرفته وقتی خود را در مقام خدايی می انگارد و هر منتقدی را با زندان و شنکجه و اعدام پاسخ می گويد؟
آقای خامنه ای سردسته و آمر و فتوادهنده جناياتی است که با زور سلاح توسط مأمورانش انجام می دهد. در اکثر عبارات فقيهان قديم و جديد ، شرط «داشتن و آماده ساختن سلاح» برای حمله به مسلمانان و تصاحب مال و جان آنها آمده است و تفاوتی هم نيست بين اين که محارب يک «شخص واحد» باشد و يا يک «جمع کم» و يا يک «قشر سازمان يافته» باشند. مهم آن است که با زور سلاح و ارعاب مردم، نسبت به آنها اعتراض و مخالفت ورزند و مال و جان و ناموس آنها را تصاحب کنند.
آيا آقای خامنه ای که کشوری را به مرز تباهی، قحطی و ورشکستگی و به آستانه يک جنگ حتمی و حتی تجزيه کشانده و با قدرت سلاح، منتقدان را به کام زندان و مرگ می فرستد، مصداق محارب نيست؟
خامنه ای محارب تر از سلمان رشدی است!
در ۱۴ فوريه ۱۹۸۹ آيت الله خمينی يک نويسنده و تمامی ناشران کتاب او را به جرم «توهين به مقدسات اسلامی» غيابا" به اعدام و قتل محکوم کرد. از آن زمان نام سلمان رشدی بر سر زبانها افتاد. نويسنده کتاب «آيه های شيطانی» که اثری سوررئاليستی و ذهنی بود و با اين فتوای قتل، رنگ و بوی سياسی گرفت.[۲] سالها بعد در ۱۳۸۳ آيت الله علی خامنه ای حکم اعدام سلمان رشدی را تنفيذ کرد و آن را غيرقابل تغيير دانست. بزرگترين دليلی که برای صدور فرمان قتل رشدی گفته شد «توهين به مقدسات» اعلام شد. او را مربد، محارب و مفسد فی الارض ناميدند و برای کشتن او جايزه کلانی از سوی دولت ايران تعيين شد. خلاصه ای از داستان کتاب آيه های شيطانی سلمان رشدی را در زير اين متن آورده ام.[۳]
صدور اينگونه فرمانهای قتل به جرم ارتداد و محاربه از سوی مفتيان دينی کشورهای ديگر درباره کاريکاتوريست های دانمارکی ادامه يافت که تصويری از چهره پيامبر اسلام کشيده و منتشر کرده بودند. همچنين دو ماه قبل يک نويسنده کشور آذربايجان با فتوای آيت الله فاضل لنکرانی ترور شد.
اکنون اين واقعيت پيش روی ماست. در حکومت آقای خامنه ای بسياری از «مقدسات دينی» به تمسخر و وهن گرفته شدند و وی به عنوان حاکم نه تنها با اهانت کنندگان برخورد نکرد، بلکه آنان را زير حمايت خويش نگه داشت. و بدتر از همه اينها، خود آقای خامنه ای عملا" سر به طغيان در برابر خداوند برداشت و به آزار مردم به مصداق «محارب» تبديل شد. چه کسی «گلوله آخر» را به سر دين شليک کرد؟ آن کاريکاتوريست دانمارکی؟ طالبان و القاعده؟ سلمان رشدی؟ يا سيد علی خامنه ای؟ به نظرم هيچکس به اندازه خامنه ای نتوانسته باعث سقوط باورهای مذهبی مردم و نفرت مردم از دين شود. حاکميت ولايت فقيه و فساد علی خامنه ای، علت اصلی «نفرت از اسلام» در جامعه ماست و او عملا" بر اساس قوانين دينی، «محارب با خداست».البته من بالشخصه از نتيجه کار ايشان برای گذار ايران به سوی دموکراسی و جدايی دين از حکومت در باور مردم مذهبی ما بسيار راضی ام! دين بايد در قلب مردم محترم بماند و حکومت و دولت نبايد کاستی های خود را به گردن خدا بيندازند و «رانت خوار دين» باشند.
برای نزديک کردن ذهن خوانندگان، از ميان هزاران رخداد کوچک و بزرگ، خلاصه می کنم و فقط چند نمونه ساده را می آورم:
اول: حاميان خامنه ای او را «جانشين پيغمبر»، «علی عادل زمانه»، «نايب امام زمان» می نامند. برخی نيز وی را تا مقام «معصوميت» که بر طبق تمام اصول مذهب شيعه فقط مخصوص پيامبر و امامان است، بالا بردند. وی نه تنها به اين قياس های وهن آلود اعتراضی نکرد، بلکه عملا" موجبات توهين به مقدسات و دين گريزی مردم را فراهم آورد. در حال حاضر سيل فحاشی به دين و مقدسات اسلامی، ريشه در عملکرد سيد علی خامنه ای در مقام ولی فقيه و جانشين پيامبر(!) دارد. به عنوان نمونه به سخنان موهن آيت الله سعيدی امام جمعه قم که منصوب شخص آقای خامنه ای است اشاره می کنم، که داستان «ياعلی» گفتن علی خامنه ای در هنگام به دنيا آمدنش را نقل کرد و باعث تمسخر و وهن دين شد. وی همچنان بر مقام حکومتی خود باقی است.
دوم: بزرگترين اختلاس بانکی تاريخ توسط دولت منصوب و محبوب آقای خامنه ای رخ داد و خامنه ای به عنوان «ولی امر مسلمين» نه تنها برخوردی با اختلاس گران اصلی نکرد، بلکه از رسانه ها و مردم خواست اين ماجرا را «کش» ندهند! در عين حال در دادگاه متهمان اين اختلاس بزرگ بانکی، چهره آنها را پوشاندند تا آبروی شان را حفظ کنند. اما با جوانان معصوم مردم و زندانيان با شکنجه و آزار و تجاوزهای جنسی رفتار می کنند و از اين اعمال به عنوان «عبادت» و با رمزهای قرآنی «فتح المبين» ياد می کنند. رهبر در جريان تمامی اين وقايع تلخ هست و در جريان نامه هايی که به ايشان نوشته شده، حجت بر وی تمام شده است.
سوم: به شهادت بسياری از مردم، آقای خامنه ای در مسير استبداد و ديکتاتوری خود، مرتکب ستم های فراوانی شده است. سرکوب مردم، بی توجهی به فقر و فساد و فحشا در کشور و حمايت خامنه ای از عوامل فساد اظهر من الشمس است. حصر غيرقانونی سران جنبش اعتراضی در خانه هايشان، زندانی کردن دهها منتقدی که جز حقيقت نگفته اند، از ديگر دلايلی است که خامنه ای را يک «ديکتاتور» می کند.
اما از اين فراتر، برای آنها که مسلمانند می گويم به گواهی آيات قرآن کريم که مورد وثوق تمامی مسلمانان شيعه و سنی است، می توان با صراحت گفت آقای خامنه ای مصداق محارب با خداست. با انتشار اين متن و با پخش اين فيلم کوتاه پنج دقيقه ای (در لينک زير) به آگاه سازی متدينين و اقشار مذهبی جامعه همت کنيم و حجت را بر دينداران تمام کنيم.
فيلم: مردم متدين را آگاه کنيم؛ خامنه ای محارب است! (پنج دقيقه ـ کليک کنيد)
پاورقی ها و منابع اين متن:
[۱]. مجمع البيان/ مرحوم طبرسی:« ازاهل بيت عليهم السلام روايت شده است که محارب کسی است که به روی مردم اسلحه بکشد و راه ها را ناامن کند چه در شهر و آبادی باشد و چه خارج از آن! چون دزد راهزن و محارب در داخل و خارج شهر يکسان است.
[۲]. ويکيپديا / فتوای آيت االه خمينی برای قتل سلمان رشدی
[۳]. «آيات شيطانی» يک داستان و دربردارندهٔ قالبی روايی است که از عناصر رئاليسم جادويی آميخته با رشتهای از جستارهای فرعی که در قالب رؤياهای ديده شدهٔ يکی از شخصيتهای اصلی داستان بازگو میشود، بهره میبرد. روايت اصلی، همچون ديگر داستانهای رشدی، شامل ترک وطن کردگان هندی در انگلستان امروز میشود. هواپيمايی از هند که توسط گروه سيک ربوده شده بر فراز انگليس منفجر و تمام سرنشينان آن به جز دو هنرپيشهٔ هندی مسلمان که قهرمانهای اصلی داستان میباشند کشته میشوند. نفر نخست جبرئيل فرشته نام دارد، هنرپيشهٔ سرشناس باليوود که رل تخصصیاش بازی در نقش خدايان هندوست و ديگری صلاحالدين چمچا فرزند يک بارزگان است که هويت هندی خويش را کنار گذارده و بهعنوان دوبلور در انگليس فعاليت میکند. بهدنبال اين انفجار هر دو داخل کانال آبی سقوط کرده و بهطرز جادويی نجات میيابند. در يک استحالهٔ معجزهآسا، جبرئيل فرشته واقعاً هويت جبرئيل (برترين فرشته مقرب در اديان ابراهيمی که اورا رابط ميان خداوند و پيامبران میدانند) را میگيرد و چمچا نيز هويت يک روح پليد. پس از يافتهشدن در ساحل، چمچا توسط پليس بهظن مهاجر غيرقانونی بودن دستگير میشود، درحاليکه جبرئيل بیتفاوت جريان را نظاره میکند.
دو قهرمان برای بازيابی زندگی خود تلاش میکنند. جبرئيل در جستجوی عشق گمشدهٔ خويش، کوهنوردی با نام الی کن را میيابد، ولی بيماری روانی او بر پيوندشان سايه میافکند. صلاحالدين نيز که بهگونهای معجزهآسا ساختار انسانی خويش را بازيافته، بهدنبال کينهجويی از جبرئيل برای واگذاشتن او پس از واقعهٔ سقوط از هواپيمای ربودهشده است. او اين انديشه را با افروختن آتش حسد در جبرئيل و نابودسازی رابطهاش با الی عملی میسازد. در تنگنای ديگری در داستان، جبرئيل بر آنچه صلاحالدين انجام داده آگاه میشود، ولی او را میبخشد و حتی جانش را نجات میدهد.
هر دوِی آنها به هند باز میگردند. جبرئيل که هنوز از بيماريش رنج میبرد در يک طغيان حسادتی ديگر الی را به قتل میرساند و سپس خودکشی میکند. صلاحالدين نيز که نهتنها مورد بخشايش جبرئيل قرارگرفته، بلکه با پدر و نيز هويت هندی فراموش شدهاش به آشتی رسيده، برآن میشود که در هند باقی بماند. / ويکيپديا
فرصت نوشتن/ روزنوشته های بابک داد
www.babakdad.blogspot.com
فيس بوک همگانی بابک داد
http://www.facebook.com/babakdad.page
نیروهای امنیتی افغانستان از قاچاق ٤١ کودک جلوگیری کردند
وزارت داخله (کشور) افغانستان امروز اعلام کرد نیروهای امینتی از قاچاق بیش از ٤١کودک افغان در مرزهای این کشور با پاکستان جلوگیری کرده اند. سخنگوی وزارت داخله افغانستان گفته است چهار نفر بازداشت شده در این رابطه میخواسته اند این کودکان را برای «شستشوی مغزی و آموزش حملات انتحاری» به پاکستان ببرند.
گفته میشود این کودکان بین ٦ تا ١١ سال عمر دارند وبه خانواده هایشان برگردانده شده اند.
صدیق صدیقی- سخنگوی وزارت داخله (کشور) افغانستان امروز به خبرنگاران گفت عملیات نجات این کودکان در یکی از مناطق ولایت کنر در نزدیکی مرز افغانستان با پاکستان انجام یافته است اما وی جزئیات بیشتری درباره این عملیات نداد.
سخنگوی وزارت داخله افغانستان گفت متهمان قاچاق این کودکان به خانواده های آنان گفته بودند این کودکان را «برای آموزش درمدارس مذهبی» به پاکستان می فرستند.
استفاده از کودکان و نوجوانان در حملات انتحاری یکی از شیوه های رایج طالبان افغان و پاکستانی در کشور های افغانستان و پاکستان بشمار میرود.
گفته میشود بیشتر کودکان و نوجوانان عامل حملات انتحاری در مناطق عشایری شمال غرب پاکستان که پایگاه طالبان پاکستانی نیز محسوب میشود، آموزش می بینند.
روز ١٢ فوریه گذشته، روز بین المللی مبارزه علیه سربازگیری از کودکان، مقامات افغان، دو نوجوان ١٠ ساله را به رسانه ها نشان داده و گفته بودند آنان را هنگام آمادگی برای یک حمله انتحاری در ولایت قندهار دستگیر کرده اند.
این کودکان در سال گذشته نیز هنگام آمادگی برای یک حمله انتحاری به نیروهای دولتی دستگیر شده بودند.
در هفته ای اخیر گزارش های مربوط به وضعیت ناگوارکودکان و نوجوانان افغان نگرانی و پرسش هایی را درباره وضعیت آنان برانگیخته است.
در هفته ای اخیر گزارش های مربوط به وضعیت ناگوارکودکان و نوجوانان افغان نگرانی و پرسش هایی را درباره وضعیت آنان برانگیخته است.
تنها دو هفته پس از گزارش های مربوط به کار کودکان در داشهای خشت پزی، روز شنبه این هفته گفته شد بیش از٤٠ طفل، در اثر سرمای شدید زمستان جان داده اند.
مسعوده کروخی، نماینده و عضو کمیسیون زنان، جامعه مدنی و حقوق بشر پارلمان افغانستان می گوید وزارت ها و ارگان های زیادی در دولت افغانستان از جمله وزارت های معارف (آموزش و پرورش)، امور اجتماعی، زنان، صحت (بهداشت) و حتی ریاست انکشاف دهات، مسئولیت حمایت از کودکان و نوجوانان را بر دوش دارند اما در بیشتر موارد فقط به فعالیت های «نمایشی» می پردازند.
این نماینده پارلمان افغانستان حتی تلاش های نهادهای مربوط به حقوق بشر را نیز در مورد حمایت از حقوق کودکان ناکافی ارزیابی کرده و می گوید در بسا موارد آنان گزارش های خود در مورد کودکان را منتشر نکرده و در دسترس عموم قرار نداده اند.
تحریم های متقابل و اثرات آن
متعاقب تحریم رژیم ایران به دلیل اقدامات اتمی این کشور، امروز در مطبوعات فرانسه صحبت از ازدیاد نرخ بنزین به دلیل خود داری ایران از صدور نفت به فرانسه و انگلستان است.
در کشمکش ها میان ایران و کشور های غربی، این کشور اعلان کرده است که ازاین به بعد، به فرانسه و انگلستان نفت صادر نمیکند. این خبر باعث ازدیاد نرخ بنزین در فرانسه شده است و صحبت از این است که در صورت تداوم این کشمکش ها، باز هم قیمت بنزین بیشتر ازدیاد پیدا کند.
***
مسایل مربوط به تحریم و اثرات آن روی مردم و جوامع، موضوع گفتگوی امروز ماست با آقای فریدون خاوند، استاد اقتصاد در فرانسه.
آقای خاوند قبل از همه توضیح میدهد که این ازدیاد قیمت، تنها یک اثر روانی تصمیم ایران مبنی بر توقف صادرات به فرانسه و انگلیس است؛ زیرا سهم ایران در نفتی که به فرانسه وارد میشود بسیار کم است و در انگلستان از آن هم کمتر.
در عین زمان، فرانسه در تلاش است تا این مقدار نفتی را که در گذشته از ایران وارد میکرد، از جاهای دیگر، به دست بیاورد.
در مورد اصل تحریم و استفاده از تحریم در کشمکش های سیاسی، آقای خاوند میگوید که حکم عمومی نمیشود کرد؛ گاهی تحریم ها مفید بوده و منجر به تغیراتی در ساحۀ سیاست شده است. از آنجمله، تحریم افریقای جنوبی در زمان "آپارتاید"، در نهایت مفید بود و در بر اندازی "آپارتاید"، مفید واقع شد.
گاهی هم این تحریم های اقتصادی، نفعی در مسایل سیاسی ندارد و تنها به ضرر ملت ها تمام میشود. مثال آن، تحریم عراق است که سال ها طول کشید و ملت عراق بسیار از آن متضرر شد، ولی روی رژیم صدام حسین اثری نداشت.
بالاخره، در مورد تحریم ایران توسط غربی ها، که همه ساحات اقتصادی را در بر میگیرد و از مدت ها به اینسو ادامه دارد، در حالیکه رژیم ایران ادعا دارد که اثری روی اقتصاد کشور ندارد، آقای خاوند از عدم پیشرفت تولیدات نفت و گاز ایران و وضع پول ایران و سقوط ارزش ریال صحبت میکند؛ که به گفتۀ او ناشی از همین تحریم های غرب است.
به گفتگو با فریدون خاوند، استاد اقتصاد گوش کنید....
ابلاغ حکم اعدا م سعید ملک پور به دایره اجرای احکام
خبرگزاری مستقل حقوق بشرایران "هرانا" گزارش خود را درپیرامون موارد نقض حقوق بشردرایران درطول ماه بهمن منتشرکرد.
دراین گزارش ازجمله آمده است: درطول بهمن ماه سال جاری خورشیدی، نقض گسترده حقوق بشرهمچون ماه ها و سال های گذشته به علت رفتارطبقه حاکم و همچنین ساخت سنتی فرهنگی جامعه، درایران ادامه یافت.
براساس گزارش نشرو آثارمجموعه فعالان حقوق بشردرایران، درمحدوده زمانی بهمن ماه سال جاری تعداد ١٩١ گزارش دریافت گردیده، که دربررسی موردی این گزارش ها ١٨٩٤ مورد نقض حقوق بشرکه ١٣٩٤ مورد آن نقض مستقیم حقوق بنیادین بشرباحضورآمرین درتطبیق با اعلامیه جهانی حقوق بشربوده است.
دراین گزارش همچنین به تأئید حکم اعدام سعید ملک پور شهروند ایرانی- کانادائی، اشاره شده است که گفته می شود بدون اطلاع وکیل مدافع وی به دایره اجرای احکام ابلاغ شده است.
دراین میان درتهران اعلام شد که هوتن کیان، وکیل مدافع تبریزی که دفاع ازپرونده خانم سکینه محمدی را برعهده داشته به شش سال حبس تغزیری محکوم شده است.
به گزارش منابع خبری دکترهوتن کیان در ٩ اکتبرسال ٢٠١٠ میلادی درجریان تلاش های خود برای دفاع از خانم محمدی- زندانی محکوم به سنگسار، با دو روزنامه نگارآلمانی دردفترکارخود دیدارداشت، توسط مأمورین حکومتی بازداشت و تا کنون درزندان به سرمی برد. همین گزارش حاکی است که دکترکیان طی سال ها زندان خود تحت «شنکجه های شدید جسمی» قرار گرفته و هم اکنون به علت تخریب درسیستم عصبی دچاراختلال در رفتار گردیده است.
به گزارش منابع خبری دکترهوتن کیان در ٩ اکتبرسال ٢٠١٠ میلادی درجریان تلاش های خود برای دفاع از خانم محمدی- زندانی محکوم به سنگسار، با دو روزنامه نگارآلمانی دردفترکارخود دیدارداشت، توسط مأمورین حکومتی بازداشت و تا کنون درزندان به سرمی برد. همین گزارش حاکی است که دکترکیان طی سال ها زندان خود تحت «شنکجه های شدید جسمی» قرار گرفته و هم اکنون به علت تخریب درسیستم عصبی دچاراختلال در رفتار گردیده است.
***
دریک گفت و گوی تلفنی با دکتر عبدالکریم لاهیجی مسئول حقوق بشرایران درسازمان های بین المللی حقوق بشر، درآغاز ازوی درمورد اتهامات وارده به سعید ملک پور جوان محکوم به اعدام پرسیدم.
به این گفتگو گوش کنید ......
به این گفتگو گوش کنید ......
فرماندۀ سپاه: ما پاسدار امنیت تنگه هرمز هستیم
همزمان با چند مانور نظامی بزرگ در ایران، فرمانده کل سپاه پاسداران گفت: «ما پاسدار امنیت تنگه هرمز هستیم و مسئولیت برهم زدن این امنیت بر عهده کشورهای متجاوز خواهد بود». وی توضیح داد که رزمایش سپاه دراستان یزد «به دنبال تجربیاتی است که آمریکا در کشورهای همسایه داشته». تقریباً هم زمان، یک مانور دیگر نیز برای دفاع از مراکز اتمی برگزاری میشود.
همزمان با اجرای یک مانورنظامی موسوم به "والفجر"، سرلشکر محمدعلی جعفری فرمانده کل سپاه پاسداران گفت: «این تمرینها در واقع طراحیهای دفاعی در سواحل خلیج فارس است که تهدیدات دشمنان علیه جمهوری اسلامی بیشتر از آنجا محتمل است».
وی توضیح داد که گرچه دشمن توانایی تعرض به خاک کشور را ندارد اما «به هرحال استان های جنوبی کشورمان چون استان فارس، یزد، خوزستان، کرمان و هرمزگان عمق دفاعی استراتژیک ما در برابر دشمن محسوب می شوند».
سرلشکر جعفری گفت: «جمهوری اسلامی خود را مسئول امنیت کشور خودمان و هم چنین کشورهای مسلمان همسایه و حاشیه جنوبی خلیج فارس میداند».
فرماندۀ سپاه تأکید کرد: «ما پاسدار امنیت تنگه هرمز هستیم و مسئولیت برهم زدن این امنیت بر عهده کشورهای متجاوز خواهد بود».
وی توضیح داد که گرچه دشمن توانایی تعرض به خاک کشور را ندارد اما «به هرحال استان های جنوبی کشورمان چون استان فارس، یزد، خوزستان، کرمان و هرمزگان عمق دفاعی استراتژیک ما در برابر دشمن محسوب می شوند».
سرلشکر جعفری گفت: «جمهوری اسلامی خود را مسئول امنیت کشور خودمان و هم چنین کشورهای مسلمان همسایه و حاشیه جنوبی خلیج فارس میداند».
فرماندۀ سپاه تأکید کرد: «ما پاسدار امنیت تنگه هرمز هستیم و مسئولیت برهم زدن این امنیت بر عهده کشورهای متجاوز خواهد بود».
جعفری به خبرگزاریهای ایرانی گفت که «مرحله اصلی رزمایش "والفجر" در منطقه عمومی یزد، سومین رزمایش از سلسله رزمایش های تخصصی نیروی زمینی سپاه است... این رزمایشها عمق استراتژیک جمهوری اسلامی را در برابر تهدیدهای احتمالی نشان میدهد».
وی اضافه کرد که «طراحی تاکتیک های این رزمایشها به دنبال تجربیاتی است که آمریکا در کشورهای همسایه داشته»...
وی اضافه کرد که «طراحی تاکتیک های این رزمایشها به دنبال تجربیاتی است که آمریکا در کشورهای همسایه داشته»...
خبرگزاری فارس در بعدازظهر دوشنبه مینویسد: «رزمایش والفجر به عنوان مرحله نهایی سلسله رزمایشهای نیروی زمینی سپاه در سال ١٣٩٠ و با حضور بخشی از یگانهای پیاده و تعداد زیادی از گردانهای بسیجی، در منطقه کویر مرکزی در حال برگزاری است... مرحله مقدماتی این رزمایش شب گذشته با انجام عملیات "تاخت شبانه" به پایان رسید».
علاوه بر رزمایش "والفجر"، یک رزمایش دیگر به اسم "ثارالله" نیز از عصر دوشنبه به راه میافتد. به نوشتۀ "ایرنا" "رزمایش بزرگ قرارگاه پدافند هوایی خاتم الانبیاء با عنوان "ثارالله" از عصر دوشنبه در مناطق عمومی و عملیاتی گسترۀ جنوبی كشور آغاز میشود".
هدف این مانور، تقویت دفاع ضدهوایی کشور و مقابله با تهدیدهای احتمالی علیه «مراكز حساس و هستهای» اعلام شده است.
هدف این مانور، تقویت دفاع ضدهوایی کشور و مقابله با تهدیدهای احتمالی علیه «مراكز حساس و هستهای» اعلام شده است.
با قطع ارسال نفت ایران به بریتانیا و فرانسه بهای نفت در بازار جهانی به بالاترین سطح خود طی ۹ ماه گذشته رسید. مدیرعامل شرکت ملی نفت ایران گفت، احتمال قطع نفت به دیگر کشورهای اروپایی نیز هست.
احمد قلعهبانی، مدیر عامل شرکت ملی نفت ایران روز دوشنبه (۲۰ فوریه / اول اسفند) اعلام کرد، در صورتی که کشورهای اروپایی به رویکرد خصمانهی خود علیه ایران ادامه دهند، صدور نفت به دیگر کشورهای اروپایی نیز قطع خواهد شد.
معاون وزیر نفت به خبرگزاری مهر گفت، به برخی پالایشگاههای اروپایی اعلام شده است که باید قراردادهای ۳ تا ۵ ساله برای خرید نفت ایران امضا کنند.
مدیرعامل شرکت ملی نفت ایران همچنین افزود، پس از بریتانیا و فرانسه احتمال قطع صادرات نفت به سایر کشورهای اروپایی مانند اسپانیا، هلند، یونان، آلمان، ایتالیا و پرتغال نیز وجود دارد.
به گزارش خبرگزاری دولتی ایران، ایرنا، قلعهبانی در پاسخ به پرسشی مبنی بر اینكه تا پیش از این چه میزان نفت به شركتهای بریتانیایی و فرانسوی فروخته میشده، گفت: «آمار دقیق حجم واردات نفت شركتهای انگلیسی و فرانسوی از ایران را الان ندارم.»
مدیرعامل شرکت ملی نفت ایران افزود، حجم صادرات نفت ایران به كشورهای اروپایی تا پیش از این حدود ۵۱۵ هزار بشكه در روز بوده و اكنون كمتر شده است.
پیامد قطع نفت برای ایران یا کشورهای اروپایی؟
قلعهبانی در مورد زمان سررسید قراردادهای فروش نفت ایران به شركتهای بریتانیایی و فرانسوی گفت: «زمان اجرای برخی از این قراردادها تمام شده و برخی دیگر نیز هنوز به اتمام نرسیده است.»
معاون وزیر نفت ایران در مورد پیامدهای حقوقی وقانونی توقف فروش نفت به شركتهای بریتانیایی و فرانسوی اظهار داشت: «شروعكننده توقف عرضه نفت ما نبودیم و اروپاییها با امضای قطعنامه علیه ایران، این مساله را شروع كردند و تمام تبعات حقوقی و قانونی آن بهعهده خودشان است.»
افزایش ناگهانی بهای نفت در بازار جهانی
با افزایش نگرانیها درباره میزان صادرات ایران و بروز مشکلاتی در استخراج و انتقال نفت یمن و سودان جنوبی٬ بهای نفت خام برنت دریای شمال به بالاترین حد در ۹ ماه گذشته رسید و از مرز ۱۲۰ دلار گذشت.
از ماه مه ۲۰۱۱ بدینسو بهای نفت تا بدین اندازه بالا نبوده است. بامداد دوشنبه (۲۰ فوریه / ۱ اسفند) بهای هر بشکه نفت برنت دریای شمال، با تاریخ تحویل ماه آوریل، ۱۲۱ دلار و ۱۰ سنت در بورس لندن معامله شد.
این قیمت، یک دلار و ۵۲ سنت بیشتر از بهای نفت در مقایسه با روز جمعه (۱۷ فوریه) است. بهای هر بشکه نفت سبک آمریکایی WTI با تحویل آن در ماه مارس نیز در روز دوشنبه افزایشی دو دلاری یافت و به ۱۰۵ دلار و ۲۱ سنت رسید. (هر بشکه نفت برابر است با ۱۵۹ لیتر)
خبرگزاری فارس، که به محافل نظامی و امنیتی جمهوری اسلامی نزدیک است، بهای نفت خام برنت روز دوشنبه را ۱۲۳ دلار ذکر کرده است، در صورتی که حداکثر قیمتی که روز دوشنبه با نفت برنت معامله شده، ۱۲۱ دلار و ۱۰ سنت بوده است.
ایران: نفت به ۱۵۰ دلار در بشکه میرسد
با تحریم همهجانبهی صنعت نفت ایران از سوی کشورهای غربی، افزایش بهای نفت در بازار جهانی دور از انتظار نبود و نمیتوان از غیرمنتظره بودن این افزایش بها سخن گفت.
مدیرعامل شرکت ملی نفت ایران به خبرگزاری مهر گفت: «ماه گذشته قیمت جهانی نفت حدود ۱۰۲ دلار بوده است که در حال حاضر با ادامه تصمیمات خصمانه برخی از کشورهای غربی، بهای جهانی نفت به بیش از ۱۲۰ دلار افزایش یافته است».
احمد قلعهبانی در رابطه با افزایش بهای نفت افزود: «قیمت نفت قابل پیشبینی نبوده، اما وضعیت فعلی بازار نشان میدهد که احتمال افزایش قیمت جهانی نفت به بیش از ۱۵۰ دلار وجود دارد.»
"افزایش تقاضا برای نفت ایران" یا "تخفیفهای ویژه"
در حالی که قلعهبانی مدعی است: «در حال حاضر تقاضا برای خرید نفت از ایران در بازارهای جهانی افزایش یافته است»، رسانههای غربی خلاف این را میگویند و گزارش میدهند که ایران مجبور است برای حفظ مشتریان خود تخفیفهای ویژه قائل شود.
روزنامه فایننشالتایمز٬ به نقل از برخی از مدیران شاخص صنعت نفت جهان گزارش داده که ایران برای جبران آسیبهایی که در نتیجه تحریمهای بیسابقهی اتحادیه اروپا با آنها مواجه شده٬ درصدد است تا روزانه ۵۰۰ هزار بشکه نفت خام اضافه به مشتریان هندی و چینی خود بفروشد. به این ترتیب٬ احتمالا فروش نفتخام ایران به هند و چین افزایشی ۲۳ درصدی خواهد داشت.
منابع فایننشالتایمز گفتهاند: «ایران برای فروش نفت خود با دشواریهای پیچیده و کمرشکنی مواجه شده است.» بهگفته آنها، پیشتر تهران برای نفتی که قرار بود در ماه آوریل تحویل داده شود هیچ تخفیفی ارائه نمیکرد٬ اما حالا اگر تا اواسط ماه مارس مشتریان جدیدی نیابد٬ یا وادار به انتقال بشکههای استخراجشده به ذخایر خود خواهد شد، یا چارهای نخواهد داشت جز اینکه از میزان تولید نفت بکاهد. برای اقتصاد وابسته به نفت ایران٬ کاهش میزان تولید و فروش٬ حکم مرگ و زندگی را خواهد داشت.
معاون وزیر نفت به خبرگزاری مهر گفت، به برخی پالایشگاههای اروپایی اعلام شده است که باید قراردادهای ۳ تا ۵ ساله برای خرید نفت ایران امضا کنند.
مدیرعامل شرکت ملی نفت ایران همچنین افزود، پس از بریتانیا و فرانسه احتمال قطع صادرات نفت به سایر کشورهای اروپایی مانند اسپانیا، هلند، یونان، آلمان، ایتالیا و پرتغال نیز وجود دارد.
به گزارش خبرگزاری دولتی ایران، ایرنا، قلعهبانی در پاسخ به پرسشی مبنی بر اینكه تا پیش از این چه میزان نفت به شركتهای بریتانیایی و فرانسوی فروخته میشده، گفت: «آمار دقیق حجم واردات نفت شركتهای انگلیسی و فرانسوی از ایران را الان ندارم.»
مدیرعامل شرکت ملی نفت ایران افزود، حجم صادرات نفت ایران به كشورهای اروپایی تا پیش از این حدود ۵۱۵ هزار بشكه در روز بوده و اكنون كمتر شده است.
پیامد قطع نفت برای ایران یا کشورهای اروپایی؟
قلعهبانی در مورد زمان سررسید قراردادهای فروش نفت ایران به شركتهای بریتانیایی و فرانسوی گفت: «زمان اجرای برخی از این قراردادها تمام شده و برخی دیگر نیز هنوز به اتمام نرسیده است.»
افزایش ناگهانی بهای نفت در بازار جهانی
با افزایش نگرانیها درباره میزان صادرات ایران و بروز مشکلاتی در استخراج و انتقال نفت یمن و سودان جنوبی٬ بهای نفت خام برنت دریای شمال به بالاترین حد در ۹ ماه گذشته رسید و از مرز ۱۲۰ دلار گذشت.
از ماه مه ۲۰۱۱ بدینسو بهای نفت تا بدین اندازه بالا نبوده است. بامداد دوشنبه (۲۰ فوریه / ۱ اسفند) بهای هر بشکه نفت برنت دریای شمال، با تاریخ تحویل ماه آوریل، ۱۲۱ دلار و ۱۰ سنت در بورس لندن معامله شد.
این قیمت، یک دلار و ۵۲ سنت بیشتر از بهای نفت در مقایسه با روز جمعه (۱۷ فوریه) است. بهای هر بشکه نفت سبک آمریکایی WTI با تحویل آن در ماه مارس نیز در روز دوشنبه افزایشی دو دلاری یافت و به ۱۰۵ دلار و ۲۱ سنت رسید. (هر بشکه نفت برابر است با ۱۵۹ لیتر)
خبرگزاری فارس، که به محافل نظامی و امنیتی جمهوری اسلامی نزدیک است، بهای نفت خام برنت روز دوشنبه را ۱۲۳ دلار ذکر کرده است، در صورتی که حداکثر قیمتی که روز دوشنبه با نفت برنت معامله شده، ۱۲۱ دلار و ۱۰ سنت بوده است.
ایران: نفت به ۱۵۰ دلار در بشکه میرسد
با تحریم همهجانبهی صنعت نفت ایران از سوی کشورهای غربی، افزایش بهای نفت در بازار جهانی دور از انتظار نبود و نمیتوان از غیرمنتظره بودن این افزایش بها سخن گفت.
مدیرعامل شرکت ملی نفت ایران به خبرگزاری مهر گفت: «ماه گذشته قیمت جهانی نفت حدود ۱۰۲ دلار بوده است که در حال حاضر با ادامه تصمیمات خصمانه برخی از کشورهای غربی، بهای جهانی نفت به بیش از ۱۲۰ دلار افزایش یافته است».
احمد قلعهبانی در رابطه با افزایش بهای نفت افزود: «قیمت نفت قابل پیشبینی نبوده، اما وضعیت فعلی بازار نشان میدهد که احتمال افزایش قیمت جهانی نفت به بیش از ۱۵۰ دلار وجود دارد.»
"افزایش تقاضا برای نفت ایران" یا "تخفیفهای ویژه"
در حالی که قلعهبانی مدعی است: «در حال حاضر تقاضا برای خرید نفت از ایران در بازارهای جهانی افزایش یافته است»، رسانههای غربی خلاف این را میگویند و گزارش میدهند که ایران مجبور است برای حفظ مشتریان خود تخفیفهای ویژه قائل شود.
روزنامه فایننشالتایمز٬ به نقل از برخی از مدیران شاخص صنعت نفت جهان گزارش داده که ایران برای جبران آسیبهایی که در نتیجه تحریمهای بیسابقهی اتحادیه اروپا با آنها مواجه شده٬ درصدد است تا روزانه ۵۰۰ هزار بشکه نفت خام اضافه به مشتریان هندی و چینی خود بفروشد. به این ترتیب٬ احتمالا فروش نفتخام ایران به هند و چین افزایشی ۲۳ درصدی خواهد داشت.
منابع فایننشالتایمز گفتهاند: «ایران برای فروش نفت خود با دشواریهای پیچیده و کمرشکنی مواجه شده است.» بهگفته آنها، پیشتر تهران برای نفتی که قرار بود در ماه آوریل تحویل داده شود هیچ تخفیفی ارائه نمیکرد٬ اما حالا اگر تا اواسط ماه مارس مشتریان جدیدی نیابد٬ یا وادار به انتقال بشکههای استخراجشده به ذخایر خود خواهد شد، یا چارهای نخواهد داشت جز اینکه از میزان تولید نفت بکاهد. برای اقتصاد وابسته به نفت ایران٬ کاهش میزان تولید و فروش٬ حکم مرگ و زندگی را خواهد داشت.
به موازات برگزاری رزمایش توسط سپاه پاسداران و تهدیدهای لفظی فرماندهان آن، برخی دیگر از مقامات جمهوری اسلامی تلاش میکنند از لحن نرمتر و آشتیجویانهتری در بیان خطوط اساسی سیاست خارجی ایران استفاده کنند.
در حالیکه سپاه پاسداران با برگزاری رزمایش، آمادگی خود را برای رودررویی احتمالی نظامی محک میزند و فرماندهان آن با خط و نشان کشیدن برای دشمنان از "نسل تازهی جنگندههای جمهوری اسلامی" و "حفاظت از امنیت تنگهی هرمز" سخن میگویند، علی اکبر صالحی، وزیر امور خارجهی ایران، با لحنی آشتیجویانه، مناسبات با اتحادیهی اروپا را از اولویتهای جمهوری اسلامی مینامد.
خبرگزاری فارس روز دوشنبه (اول اسفند/۲۰ فوریه) به نقل از سردار احمد دانشپژوه، فرمانده قرارگاه کربلای نیروی زمینی سپاه پاسداران اعلام کرد که رزمایش "والفجر" وارد مرحلهی اصلی و نهایی خود شده است.
این رزمایش که یک روز پیش از آن در بخشهایی از کویر مرکزی و منطقهی عمومی استان یزد آغاز شد، به گفتهی سردار دانشپژوه، "در چارچوب دکترین دفاعی نیروی زمینی سپاه" و "اقدامی پیشبرنده" بوده است. سردار دانشپژوه خاطر نشان ساخت که نیروهای بسیجی نیز در مراحل آمادهسازی و مقدماتی این رزمایش شرکت داشتهاند.
سردار جعفری: ایران پاسدار امنیت تنگهی هرمز است
به گزارش خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، سردار سرلشکر پاسدار محمد علی جعفری، فرمانده کل سپاه پاسداران، در حاشیهی برگزاری همین رزمایش گفت: «جمهوری اسلامی پاسدار امنیت تنگهی هرمز است و مسئولیت هرگونه برهم زدن این امنیت بر عهدهی کشورهای متجاوز است».
سردار جعفری در حالی که از "مخالفتها و تهدیدات استکبار جهانی و صهیونیسم" سخن میگفت، اعلام کرد که جمهوری اسلامی هرگونه خطری را منتفی نمیداند و به حفظ آمادگی نیروهای خود میپردازد.
وی با اشاره به رزمایشهای اخیر جمهوری اسلامی گفت: «طراحی تاکتیکهای این رزمایشها به دنبال تجربیاتی است که آمریکا در کشورهای همسایه داشته» و «به منظور خنثیسازی آن انجام شده است».
به گفتهی سردار جعفری: «این تمرینها در واقع طراحیهای دفاعی در سواحل خلیج فارس است که تهدیدات دشمنان علیه جمهوری اسلامی بیشتر از آنجا محتمل است».
فرمانده کل سپاه پاسداران این سخنان را در حالی بیان میکند که جمهوری اسلامی پیشتر تهدید کرده بود در صورت تحریم واردات نفتی ایران توسط غرب، تنگهی هرمز را خواهد بست.
"نسل جدید جنگندههای ایرانی"
از سوی دیگر، خبرگزاری فارس همچنین روز دوشنبه به نقل از سردار احمد وحیدی، وزیر دفاع جمهوری اسلامی، از تلاشهای جمهوری اسلامی برای "اقدامات در دست اجرا برای بهروز رسانی هواپیماهای جنگندهی کشور" خبر داد.
سردار وحیدی که در حاشیهی یازدهمین کنفرانس انجمن هوافضای جمهوری اسلامی در جمع خبرنگاران سخن میگفت، اعلام کرد که ایران سعی دارد با ارتقای جنگندههایش، "آنها را به نسلهای بالاتر ببرد".
وزیر دفاع جمهوری اسلامی ادعا کرد که جمهوری اسلامی در بخش فضایی و حوزهی موشکی "جزء قدرتهای مهم دنیا قلمداد میشود". وی در خصوص دادن علوم این جنگافزارها به دیگر کشورها افزود: «به هرکسی که از ما درخواست کند، بهخصوص کشورهای اسلامی و دوست حاضریم کمک کنیم».
عباسی: اسرائيل در منطقه رقمی نیست
به گزارش ایسنا، فریدون عباسی دوانی، رئیس سازمان انرژی اتمی ایران، نیز روز یکشنبه در گفتوگویی با شبکهی خبری "العالم" اعلام کرد که اسرائيل از پیشرفت هستهای ایران وحشت دارد.
به گفتهی عباسی، اگر اسرائيل میتوانست کاری صورت دهد، «از همان موقع که ما شروع کرده بودیم میتوانست با حملهی نظامی جلوی ما را بگیرد» و «اگر تا به حال حملهی نظامی نکردهاند به این دلیل است که نتوانستهاند»، زیرا «نیروهای نظامی ما بیکار ننشستهاند و پاسخ مناسب را خواهند داد».
به گفتهی عباسی، «اسرائیل در منطقه رقمی بهشمار نمیآيد که بتواند جلوی جمهوری اسلامی بایستد و ما اگر تا حالا به این رژیم امان دادهایم، به این دلیل است که معتقدیم مردم فلسطین باید از طریق انتخابات نظام مورد نظر خود را انتخاب کنند و نیازی به جنگ وجود ندارد و این مساله در آیندهی نزدیک حتما به وقوع خواهد پیوست».
عباسی این سخنان را در زمانی بیان میکند که در غرب بحث احتمال حملهی نظامی اسرائیل به تاسیسات اتمی ایران با حدت و شدت در جریان است. برخی از محافل غرب نگراناند که اسرائيل در اقدامی تکروانه تاسیسات اتمی ایران را هدف حملات هوایی خود قرار دهد.
صالحی: ایران و اروپا مکمل یکدیگر هستند
ولی سخنان تهدیدآمیز و همزمان تاکید بر آمادگی ایران برای مقابله با هر گونه حملهی احتمالی تنها صدایی نیست که این روزها از مقامات جمهوری اسلامی و بویژه فرماندهان سپاه پاسداران به گوش میرسد.
به گزارش خبرگزاری مهر، علی اکبر صالحی، وزیر امور خارجهی جمهوری اسلامی، روز دوشنبه در همایش ملی ایران و سازمان همکاری اقتصادی (اکو) در وزات خارجهی ایران اعلام کرد که یکی از اولویتهای سیاست خارجی ایران اتحادیهی اروپاست.
صالحی اذعان کرد که روابط با اتحادیهی اروپا دچار "افت و خیزهایی" بوده، ولی وی کماکان اعتقاد دارد که: «روابط ما با اروپا روابطی است که نمیشود آن را برای مدت طولانی دچار وقفه کرد».
به گفتهی رئيس دستگاه دیپلماسی جمهوری اسلامی، «اروپاییها نمیتوانند بینیاز از ما باشند، ایران هم به خاطر روابط دیرینه با کشورهای اروپایی، به اروپا نیاز دارد».
صالحی با بیان اینکه «ایران و اروپا مکمل یکدیگر هستند» تاکید کرد: «بنده مطمئنم این روابط دوباره به جایگاه اولیهی خود بازخواهد گشت».
وزیر امور خارجهی جمهوری اسلامی این سخنان را در حالی بر زبان میآورد که ایران در پی تصمیم اتحادیهی اروپا مبنی بر تحریم واردات نفتی از ایران، روز پیش اعلام کرده بود، صدور نفت به بریتانیا و فرانسه را متوقف کرده است.
خبرگزاری فارس روز دوشنبه (اول اسفند/۲۰ فوریه) به نقل از سردار احمد دانشپژوه، فرمانده قرارگاه کربلای نیروی زمینی سپاه پاسداران اعلام کرد که رزمایش "والفجر" وارد مرحلهی اصلی و نهایی خود شده است.
این رزمایش که یک روز پیش از آن در بخشهایی از کویر مرکزی و منطقهی عمومی استان یزد آغاز شد، به گفتهی سردار دانشپژوه، "در چارچوب دکترین دفاعی نیروی زمینی سپاه" و "اقدامی پیشبرنده" بوده است. سردار دانشپژوه خاطر نشان ساخت که نیروهای بسیجی نیز در مراحل آمادهسازی و مقدماتی این رزمایش شرکت داشتهاند.
سردار جعفری: ایران پاسدار امنیت تنگهی هرمز است
به گزارش خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، سردار سرلشکر پاسدار محمد علی جعفری، فرمانده کل سپاه پاسداران، در حاشیهی برگزاری همین رزمایش گفت: «جمهوری اسلامی پاسدار امنیت تنگهی هرمز است و مسئولیت هرگونه برهم زدن این امنیت بر عهدهی کشورهای متجاوز است».
سردار جعفری در حالی که از "مخالفتها و تهدیدات استکبار جهانی و صهیونیسم" سخن میگفت، اعلام کرد که جمهوری اسلامی هرگونه خطری را منتفی نمیداند و به حفظ آمادگی نیروهای خود میپردازد.
وی با اشاره به رزمایشهای اخیر جمهوری اسلامی گفت: «طراحی تاکتیکهای این رزمایشها به دنبال تجربیاتی است که آمریکا در کشورهای همسایه داشته» و «به منظور خنثیسازی آن انجام شده است».
به گفتهی سردار جعفری: «این تمرینها در واقع طراحیهای دفاعی در سواحل خلیج فارس است که تهدیدات دشمنان علیه جمهوری اسلامی بیشتر از آنجا محتمل است».
فرمانده کل سپاه پاسداران این سخنان را در حالی بیان میکند که جمهوری اسلامی پیشتر تهدید کرده بود در صورت تحریم واردات نفتی ایران توسط غرب، تنگهی هرمز را خواهد بست.
"نسل جدید جنگندههای ایرانی"
از سوی دیگر، خبرگزاری فارس همچنین روز دوشنبه به نقل از سردار احمد وحیدی، وزیر دفاع جمهوری اسلامی، از تلاشهای جمهوری اسلامی برای "اقدامات در دست اجرا برای بهروز رسانی هواپیماهای جنگندهی کشور" خبر داد.
سردار وحیدی که در حاشیهی یازدهمین کنفرانس انجمن هوافضای جمهوری اسلامی در جمع خبرنگاران سخن میگفت، اعلام کرد که ایران سعی دارد با ارتقای جنگندههایش، "آنها را به نسلهای بالاتر ببرد".
وزیر دفاع جمهوری اسلامی ادعا کرد که جمهوری اسلامی در بخش فضایی و حوزهی موشکی "جزء قدرتهای مهم دنیا قلمداد میشود". وی در خصوص دادن علوم این جنگافزارها به دیگر کشورها افزود: «به هرکسی که از ما درخواست کند، بهخصوص کشورهای اسلامی و دوست حاضریم کمک کنیم».
عباسی: اسرائيل در منطقه رقمی نیست
به گزارش ایسنا، فریدون عباسی دوانی، رئیس سازمان انرژی اتمی ایران، نیز روز یکشنبه در گفتوگویی با شبکهی خبری "العالم" اعلام کرد که اسرائيل از پیشرفت هستهای ایران وحشت دارد.
به گفتهی عباسی، اگر اسرائيل میتوانست کاری صورت دهد، «از همان موقع که ما شروع کرده بودیم میتوانست با حملهی نظامی جلوی ما را بگیرد» و «اگر تا به حال حملهی نظامی نکردهاند به این دلیل است که نتوانستهاند»، زیرا «نیروهای نظامی ما بیکار ننشستهاند و پاسخ مناسب را خواهند داد».
به گفتهی عباسی، «اسرائیل در منطقه رقمی بهشمار نمیآيد که بتواند جلوی جمهوری اسلامی بایستد و ما اگر تا حالا به این رژیم امان دادهایم، به این دلیل است که معتقدیم مردم فلسطین باید از طریق انتخابات نظام مورد نظر خود را انتخاب کنند و نیازی به جنگ وجود ندارد و این مساله در آیندهی نزدیک حتما به وقوع خواهد پیوست».
عباسی این سخنان را در زمانی بیان میکند که در غرب بحث احتمال حملهی نظامی اسرائیل به تاسیسات اتمی ایران با حدت و شدت در جریان است. برخی از محافل غرب نگراناند که اسرائيل در اقدامی تکروانه تاسیسات اتمی ایران را هدف حملات هوایی خود قرار دهد.
صالحی: ایران و اروپا مکمل یکدیگر هستند
ولی سخنان تهدیدآمیز و همزمان تاکید بر آمادگی ایران برای مقابله با هر گونه حملهی احتمالی تنها صدایی نیست که این روزها از مقامات جمهوری اسلامی و بویژه فرماندهان سپاه پاسداران به گوش میرسد.
به گزارش خبرگزاری مهر، علی اکبر صالحی، وزیر امور خارجهی جمهوری اسلامی، روز دوشنبه در همایش ملی ایران و سازمان همکاری اقتصادی (اکو) در وزات خارجهی ایران اعلام کرد که یکی از اولویتهای سیاست خارجی ایران اتحادیهی اروپاست.
صالحی اذعان کرد که روابط با اتحادیهی اروپا دچار "افت و خیزهایی" بوده، ولی وی کماکان اعتقاد دارد که: «روابط ما با اروپا روابطی است که نمیشود آن را برای مدت طولانی دچار وقفه کرد».
به گفتهی رئيس دستگاه دیپلماسی جمهوری اسلامی، «اروپاییها نمیتوانند بینیاز از ما باشند، ایران هم به خاطر روابط دیرینه با کشورهای اروپایی، به اروپا نیاز دارد».
صالحی با بیان اینکه «ایران و اروپا مکمل یکدیگر هستند» تاکید کرد: «بنده مطمئنم این روابط دوباره به جایگاه اولیهی خود بازخواهد گشت».
وزیر امور خارجهی جمهوری اسلامی این سخنان را در حالی بر زبان میآورد که ایران در پی تصمیم اتحادیهی اروپا مبنی بر تحریم واردات نفتی از ایران، روز پیش اعلام کرده بود، صدور نفت به بریتانیا و فرانسه را متوقف کرده است.
کاربران ایرانی بار دیگر امکان دسترسی به سرویسهای ایمیل یاهو و گوگل را ندارند. رسانههای ایران از افزایش نارضایتی در میان کاربران و مسئولیتناپذیری ارگانهای دولتی در قبال اختلالات اینترنتی مینویسند.
به گزارش رسانههای ایران، کاربران ایرانی از بامداد دوشنبه (اول اسفند / ۲۰ فوریه) بار دیگر با مشکل عدم دسترسی به سرویسهای جیمیل و یاهو روبرو شدهاند.
خبرگزاری ایسنا مینویسد، جلوگیری از عملکرد سرویسهای ایمیل در ایران به شکل "روال" درآمده و موجب ایجاد اختلال در کار بخصوص کاربرانی شده که بخش بزرگی از فعالیتهای خود را از طریق ایمیل انجام میدهند. عنوان خبر ایسنا، «ایمیل دوباره قطع شد و کاسه صبر کاربران لبریز» نیز حاکی از نارضایتی فزاینده کاربران اینترنتی در ایران به خاطر قطعی گاه به گاه اما پیاپی دسترسی به سرویسهای ایمیل است.
سایت خبری "بازتاب امروز" گزارش میدهد که خدمات ایمیلی هفته گذشته هم کند شده بود که باعث اعتراض کاربران و رسانهها شد. این سایت میافزاید، با توجه به استفاده روزافزون بسیاری از مشاغل از خدمات پست الکترونیک، قطع کردنهای بدون اعلام قبلی، دردسرهای وسیعی برای کاربران ایجاد میکند.
این سایت انتقاد میکند: کسانی که در قطع سرویس ایمیل دست دارند احتمالا «از ابعاد وسیع ضدامنیتی و ناراضیسازی کارشان اطلاعی ندارند و ارزشی هم برای افکار عمومی و مردم ایران قایل نیستند».
ایجاد پیاپی محدودیت و رفع آن
از ده روز پیش (۲۰ بهمن / ۹ فوریه) امکان دسترسی کاربران ایرانی به سایت گوگل و نیز سرویسهای ایمیل گوگل، یاهو و هاتمیل بیهیچ توضیحی قطع شده بود. این محدودیت پس از حدود یک هفته رفع شد. در این دور از فیلترینگ دسترسی کاربران ایرانی به همه سایتهایی که از پروتکلهای SSL و https استفاده میکردند (به جز بانکهای داخلی) مسدود شد. این دو پروتکل امکان دسترسی امن کاربر به اینترنت را فراهم میکنند.
با مسدود کردن دو پروتکل یاد شده، دسترسی به وبسایت پراستفادهی گوگل و سرویس ایمیل آن و نیز یاهو و هاتمیل امکانناپذیر شد. به گزارش خبرگزاری مهر، حدود ۳۰ هزار کاربر به ایمیلهای خود دسترسی نداشتند.
علت و عدم پاسخگویی مسئولان
فیلترینگ ده روز اخیر در آستانه سالروز ۲۵ بهمن صورت گرفت. سال پیش در چنین روزی تظاهرات به نفع جنبشهای اعتراضی در مصر و تونس برگزار شده بود و در پی آن چند تن از رهبران منتقد به دولت، میرحسین موسوی، مهدی کروبی و همسرانشان بازداشت و حبس خانگی شدند.
از این رو، در رسانهها و نزد ناظران سیاسی این سوال مطرح شد که شاید مسدود کردن سایتها و سرویسهای ایمیل برای مقابله با امکان سازماندهی تظاهراتی دیگر صورت گرفته باشد. مسئولان اما تا کنون حاضر به پاسخگویی نبودهاند و حتی در این مورد اظهار بیاطلاعی کردهاند.
به گزارش خبرگزاری ایسنا، عدم دسترسی کاربران اینترنت در ایران با قطعی ایمیل و جیمیل یک روز پس از راهاندازی فاز نخست شبکه علمی کشور صورت گرفته است.
ایسنا مینویسد، قطعی مجدد که همزمان با افتتاح فاز تهران شبکه علمی کشور بوده، «این بحث را در بین محافل و فعالان مرتبط با ICT مطرح کرده که شاید هدف بسترسازی و ترویج استفاده از ایمیل داخلی که در درگاه کشور قابل دسترسی است این وضعیت را برای کاربرانی که تا حال حاضر از سرویسهای مشهور ایمیل همچون جیمیل و یاهو استفاده میکردهاند، به دنبال داشته است».
پیش از این نیز برخی اقدام مسدودسازی سایتها و سرویسهای ایمیل را فصلی نوین در راهاندازی "اینترنت ملی" دانسته بودند.
انتقاد برخی سیاستمداران
از زمان قطع سرویسهای ایمیل، صداهای انتقادی از میان سیاستمداران جمهوری اسلامی هم شنیده میشود. به غیر از احمد توکلی، رئیس مرکز پژوهشهای مجلس ایران که هفته پیش فیلترینگ جدید را "مردمآزاری" خواند و برای نظام "هزینهبر" دانست، علی مطهری، نماینده مردم تهران و عضو کمیسیون صنایع و معادن مجلس شورای اسلامی، نیز گفته است: «باید دلیل قطع پست الکترونیک شهروندان ایرانی طی چند روز اخیر، از مسئولان وزارت ارتباطات و فنآوری اطلاعات پیگیری شود که آیا مشکلات فنی دلیل قطع ایمیلهاست یا سرورهای کشورهای خدماتدهده دچار قطعی شدهاند».
خبرگزاری ایسنا مینویسد، روز دوشنبه نهادهای مربوطی چون شرکت ارتباطات زیرساخت کشور، شرکت مخابرات ایران و سازمان فنآوری اطلاعات به خبرنگار ایسنا گفتهاند که این قطعی ها به این ارگان ها ربطی ندارد.
خبرگزاری ایسنا مینویسد، جلوگیری از عملکرد سرویسهای ایمیل در ایران به شکل "روال" درآمده و موجب ایجاد اختلال در کار بخصوص کاربرانی شده که بخش بزرگی از فعالیتهای خود را از طریق ایمیل انجام میدهند. عنوان خبر ایسنا، «ایمیل دوباره قطع شد و کاسه صبر کاربران لبریز» نیز حاکی از نارضایتی فزاینده کاربران اینترنتی در ایران به خاطر قطعی گاه به گاه اما پیاپی دسترسی به سرویسهای ایمیل است.
سایت خبری "بازتاب امروز" گزارش میدهد که خدمات ایمیلی هفته گذشته هم کند شده بود که باعث اعتراض کاربران و رسانهها شد. این سایت میافزاید، با توجه به استفاده روزافزون بسیاری از مشاغل از خدمات پست الکترونیک، قطع کردنهای بدون اعلام قبلی، دردسرهای وسیعی برای کاربران ایجاد میکند.
این سایت انتقاد میکند: کسانی که در قطع سرویس ایمیل دست دارند احتمالا «از ابعاد وسیع ضدامنیتی و ناراضیسازی کارشان اطلاعی ندارند و ارزشی هم برای افکار عمومی و مردم ایران قایل نیستند».
ایجاد پیاپی محدودیت و رفع آن
از ده روز پیش (۲۰ بهمن / ۹ فوریه) امکان دسترسی کاربران ایرانی به سایت گوگل و نیز سرویسهای ایمیل گوگل، یاهو و هاتمیل بیهیچ توضیحی قطع شده بود. این محدودیت پس از حدود یک هفته رفع شد. در این دور از فیلترینگ دسترسی کاربران ایرانی به همه سایتهایی که از پروتکلهای SSL و https استفاده میکردند (به جز بانکهای داخلی) مسدود شد. این دو پروتکل امکان دسترسی امن کاربر به اینترنت را فراهم میکنند.
با مسدود کردن دو پروتکل یاد شده، دسترسی به وبسایت پراستفادهی گوگل و سرویس ایمیل آن و نیز یاهو و هاتمیل امکانناپذیر شد. به گزارش خبرگزاری مهر، حدود ۳۰ هزار کاربر به ایمیلهای خود دسترسی نداشتند.
علت و عدم پاسخگویی مسئولان
فیلترینگ ده روز اخیر در آستانه سالروز ۲۵ بهمن صورت گرفت. سال پیش در چنین روزی تظاهرات به نفع جنبشهای اعتراضی در مصر و تونس برگزار شده بود و در پی آن چند تن از رهبران منتقد به دولت، میرحسین موسوی، مهدی کروبی و همسرانشان بازداشت و حبس خانگی شدند.
از این رو، در رسانهها و نزد ناظران سیاسی این سوال مطرح شد که شاید مسدود کردن سایتها و سرویسهای ایمیل برای مقابله با امکان سازماندهی تظاهراتی دیگر صورت گرفته باشد. مسئولان اما تا کنون حاضر به پاسخگویی نبودهاند و حتی در این مورد اظهار بیاطلاعی کردهاند.
به گزارش خبرگزاری ایسنا، عدم دسترسی کاربران اینترنت در ایران با قطعی ایمیل و جیمیل یک روز پس از راهاندازی فاز نخست شبکه علمی کشور صورت گرفته است.
ایسنا مینویسد، قطعی مجدد که همزمان با افتتاح فاز تهران شبکه علمی کشور بوده، «این بحث را در بین محافل و فعالان مرتبط با ICT مطرح کرده که شاید هدف بسترسازی و ترویج استفاده از ایمیل داخلی که در درگاه کشور قابل دسترسی است این وضعیت را برای کاربرانی که تا حال حاضر از سرویسهای مشهور ایمیل همچون جیمیل و یاهو استفاده میکردهاند، به دنبال داشته است».
پیش از این نیز برخی اقدام مسدودسازی سایتها و سرویسهای ایمیل را فصلی نوین در راهاندازی "اینترنت ملی" دانسته بودند.
انتقاد برخی سیاستمداران
از زمان قطع سرویسهای ایمیل، صداهای انتقادی از میان سیاستمداران جمهوری اسلامی هم شنیده میشود. به غیر از احمد توکلی، رئیس مرکز پژوهشهای مجلس ایران که هفته پیش فیلترینگ جدید را "مردمآزاری" خواند و برای نظام "هزینهبر" دانست، علی مطهری، نماینده مردم تهران و عضو کمیسیون صنایع و معادن مجلس شورای اسلامی، نیز گفته است: «باید دلیل قطع پست الکترونیک شهروندان ایرانی طی چند روز اخیر، از مسئولان وزارت ارتباطات و فنآوری اطلاعات پیگیری شود که آیا مشکلات فنی دلیل قطع ایمیلهاست یا سرورهای کشورهای خدماتدهده دچار قطعی شدهاند».
خبرگزاری ایسنا مینویسد، روز دوشنبه نهادهای مربوطی چون شرکت ارتباطات زیرساخت کشور، شرکت مخابرات ایران و سازمان فنآوری اطلاعات به خبرنگار ایسنا گفتهاند که این قطعی ها به این ارگان ها ربطی ندارد.
هشدار ثبت احوال درباره گرایش به اسامی «خارج از عرف مذهبی»
یک مسئول سازمان ثبت احوال نسبت به آمار بالای ثبت نام هایی چون باران، هستی، سارینا، عسل، الینا، آرین، آرمین و آرش در سال ۱۳۸۹در ایران هشدار داده و گفته است که این اسامی خارج از عرف مذهبی و اسلامی هستند.
محسن اسماعیلی، مدیر کل اسناد هویتی سازمان ثبت احوال کشور در این خصوص گفته است: «سلیقه جامعه در انتخاب نام تا حدودی نسبت به گذشته تغییر کرده و این تغییر یک هشدار است... با توجه به فرهنگ جامعه، انتخاب نام برای فرزندان باید بر مبنای عرف مذهبی و اسلامی باشد.»
بر اساس گزارش خبرگزاری ایسنا، وی که روز ۲۸ بهمنماه در همایشی با عنوان «مهندسی فرهنگ نامگزینی» در اهواز سخنرانی می کرد، تاکید کرد: «تمایل والدین برای انتخاب نام فرزند به سمت تنوع و انتخاب نامهای خارج از عرف کشیده شده (است).»
بر اساس آمار سازمان ثبت احوال کشور، در میان ۵۰ نام برتر دختر در سال ۸۹ که بر اساس تعداد دفعات ثبت تنظیم شده است، نامهایی چون سارینا، الینا، ملیکا، یلدا، هلیا، باران، نرگس، مهسا، عسل، هانیه، نازنین، آیناز، کیانا، باران، آیدا، سوگند و پریا به چشم میخورد.
پنج نام اول این فهرست به ترتیب به فاطمه (با بیش از پنج هزار و ۲۰۰ بار ثبت)، زهرا، ستایش، هستی و زینب تعلق دارد.
در میان ۵۰ نام برتر پسران نیز میتوان به نامهایی چون پرهام، پارسا، آرین، آرش، ماهان، شایان، ایلیا، بنیامین و دانیال اشاره کرد.
همچنین بر اساس آمار این سازمان در سال ۸۹، نامهای امیرعلی (با بیش از سه هزار و ۳۰۰ بار ثبت) و ابوالفضل به ترتیب رتبه اول و دوم این فهرست را به خود اختصاص دادهاند.
مدیر کل اسناد هویتی سازمان ثبت احوال در سخنان خود، وقایع تاریخی را در انتخاب نام در ایران موثر دانست و در این خصوص به نام «روحالله» (نام آیتالله خمینی) اشاره کرد که به گفته وی این نام پیش از انقلاب ۴۰۰ مورد در سال به ثبت میرسید اما پس از انقلاب فراوانی این نام به «۹ تا ۲۰ هزار مورد در سال» رسید.
به گفته آقای اسماعیلی، همچنین ثبت نام «محمدرضا» (نام آخرین پادشاه ایران) نیز که پیش از انقلاب به وفور دیده میشد، پس از پیروزی انقلاب اسلامی «بسیار کاهش» پیدا کرد.
این در حالی است که بر اساس آمار سازمان ثبت احوال از سال ۱۳۸۰ تا ۱۳۸۹، نام روحالله هیچگاه در فهرست ۵۰ نام برتر پسرانه حضور نداشته است.
از دیگر سو اما نام محمدرضا در تمامی این ۱۰ سال در میان ۱۰ نام اول این فهرست به چشم میخورد.
مقام مسئول سازمان ثبت احوال تأکید کرده است که نهادهای مختلفی چون رسانهها، آموزش پرورش، دانشگاهها و شهرداریها باید در جهت فرهنگسازی انتخاب نام بهتر عمل کنند.
محسن اسماعیلی، مدیر کل اسناد هویتی سازمان ثبت احوال کشور در این خصوص گفته است: «سلیقه جامعه در انتخاب نام تا حدودی نسبت به گذشته تغییر کرده و این تغییر یک هشدار است... با توجه به فرهنگ جامعه، انتخاب نام برای فرزندان باید بر مبنای عرف مذهبی و اسلامی باشد.»
بر اساس گزارش خبرگزاری ایسنا، وی که روز ۲۸ بهمنماه در همایشی با عنوان «مهندسی فرهنگ نامگزینی» در اهواز سخنرانی می کرد، تاکید کرد: «تمایل والدین برای انتخاب نام فرزند به سمت تنوع و انتخاب نامهای خارج از عرف کشیده شده (است).»
بر اساس آمار سازمان ثبت احوال کشور، در میان ۵۰ نام برتر دختر در سال ۸۹ که بر اساس تعداد دفعات ثبت تنظیم شده است، نامهایی چون سارینا، الینا، ملیکا، یلدا، هلیا، باران، نرگس، مهسا، عسل، هانیه، نازنین، آیناز، کیانا، باران، آیدا، سوگند و پریا به چشم میخورد.
پنج نام اول این فهرست به ترتیب به فاطمه (با بیش از پنج هزار و ۲۰۰ بار ثبت)، زهرا، ستایش، هستی و زینب تعلق دارد.
در میان ۵۰ نام برتر پسران نیز میتوان به نامهایی چون پرهام، پارسا، آرین، آرش، ماهان، شایان، ایلیا، بنیامین و دانیال اشاره کرد.
همچنین بر اساس آمار این سازمان در سال ۸۹، نامهای امیرعلی (با بیش از سه هزار و ۳۰۰ بار ثبت) و ابوالفضل به ترتیب رتبه اول و دوم این فهرست را به خود اختصاص دادهاند.
مدیر کل اسناد هویتی سازمان ثبت احوال در سخنان خود، وقایع تاریخی را در انتخاب نام در ایران موثر دانست و در این خصوص به نام «روحالله» (نام آیتالله خمینی) اشاره کرد که به گفته وی این نام پیش از انقلاب ۴۰۰ مورد در سال به ثبت میرسید اما پس از انقلاب فراوانی این نام به «۹ تا ۲۰ هزار مورد در سال» رسید.
به گفته آقای اسماعیلی، همچنین ثبت نام «محمدرضا» (نام آخرین پادشاه ایران) نیز که پیش از انقلاب به وفور دیده میشد، پس از پیروزی انقلاب اسلامی «بسیار کاهش» پیدا کرد.
این در حالی است که بر اساس آمار سازمان ثبت احوال از سال ۱۳۸۰ تا ۱۳۸۹، نام روحالله هیچگاه در فهرست ۵۰ نام برتر پسرانه حضور نداشته است.
از دیگر سو اما نام محمدرضا در تمامی این ۱۰ سال در میان ۱۰ نام اول این فهرست به چشم میخورد.
مقام مسئول سازمان ثبت احوال تأکید کرده است که نهادهای مختلفی چون رسانهها، آموزش پرورش، دانشگاهها و شهرداریها باید در جهت فرهنگسازی انتخاب نام بهتر عمل کنند.
صالحی: ايران به دنبال روابط بهتر با اروپاست
علی اکبر صالحی، وزیر خارجه ایران، دوشنبه گفت ايران به دنبال روابط بهتر با اروپاست. وی افزود پيشنهاد من به اروپا اين است که فرصت روابط بهتر با ايران را از دست ندهد.
به گزارش خبرگزاری مهر، علیاکبرصالحی درحاشيه برگزاری همايش ملی ايران و سازمان همکاری اقتصادی اکو و در گفت وگو با خبرنگاران، اولويت ايران را توسعه روابط با همسايگان اعلام کرد و گفت: «البته گفته ام از اولويت های ما روابط بهتر با اروپاست اما ما پاسخ لازم را دريافت نکرديم.»
آقای صالحی با اشاره به فراز و فرود روابط ایران و اتحادیه اروپا تاکید کرد که ایران و اروپا مکمل یکدیگر هستند و با وجود فراز و فرودها، روابطشان به جایگاه اولیه بازخواهد گشت.
این سخنان در حالی بیان می شود که علیرضا نیکزاد رهبر، سخنگوی وزارت نفت ایران روز یکشنبه اعلام کرد که فروش نفت به شرکتهای نفتی بریتانیایی و فرانسوی متوقف شده و ایران نفت خام صادراتی را به جای این شرکتها، به مشتریان جدید تحویل خواهد داد.
اتحادیه اروپا برای واداشتن جمهوری اسلامی به «شفافیت» بیشتر در برنامه مناقشهبرانگیز هستهای خود اقدام به تحریم نفت ایران کرده و به آن دسته از کشورهای عضو اتحادیه اروپا که از ایران نفت وارد میکنند تا یکم ژوئیه ۲۰۱۲ فرصت داده تا به قراردادهای موجود خود با ایران پایان دهند.
منابع تجاری در اتحاديه اروپا روز ۱۶ فوريه (چهار روز پیش) به خبرگزاری رويترز گفتند که خريداران عمده نفت پيش از اجرايی شدن تحريم نفت ايران واردات خود را از اين کشور کاهش داده اند، به گونه ای که ميزان واردات برای ماه مارس را به ۳۰۰ هزار بشکه در روز رسانده اند.
وزیر خارجه ایران همچنین گفت: «روابط با اتحادیه اروپا دچار افت و خیزهایی بوده اما کماکان معتقدم روابط ما با اروپا روابطی است که نمی شود آن را برای مدت طولانی دچار وقفه کرد و اروپایی ها نمی توانند بی نیاز از ما باشند، ایران هم به خاطر روابط دیرینه با کشورهای اروپایی، به اروپا نیاز دارد.»
اتحاديه اروپا پس از چين دومين واردکننده نفت از ايران است و در ده ماه اوليه سال ۲۰۱۱ روزانه ۶۰۰ هزار بشکه نفت خام از ايران وارد کرده است.
عربستان سعودی اعلام کرده است که در صورت هرگونه کاهش ميزان نفت در بازارهای جهانی بر توليد خود خواهد افزود. ايران از اين پيشنهاد عربستان به شدت انتقاد کرده است.
به گزارش خبرگزاری مهر، علیاکبرصالحی درحاشيه برگزاری همايش ملی ايران و سازمان همکاری اقتصادی اکو و در گفت وگو با خبرنگاران، اولويت ايران را توسعه روابط با همسايگان اعلام کرد و گفت: «البته گفته ام از اولويت های ما روابط بهتر با اروپاست اما ما پاسخ لازم را دريافت نکرديم.»
آقای صالحی با اشاره به فراز و فرود روابط ایران و اتحادیه اروپا تاکید کرد که ایران و اروپا مکمل یکدیگر هستند و با وجود فراز و فرودها، روابطشان به جایگاه اولیه بازخواهد گشت.
این سخنان در حالی بیان می شود که علیرضا نیکزاد رهبر، سخنگوی وزارت نفت ایران روز یکشنبه اعلام کرد که فروش نفت به شرکتهای نفتی بریتانیایی و فرانسوی متوقف شده و ایران نفت خام صادراتی را به جای این شرکتها، به مشتریان جدید تحویل خواهد داد.
اتحادیه اروپا برای واداشتن جمهوری اسلامی به «شفافیت» بیشتر در برنامه مناقشهبرانگیز هستهای خود اقدام به تحریم نفت ایران کرده و به آن دسته از کشورهای عضو اتحادیه اروپا که از ایران نفت وارد میکنند تا یکم ژوئیه ۲۰۱۲ فرصت داده تا به قراردادهای موجود خود با ایران پایان دهند.
منابع تجاری در اتحاديه اروپا روز ۱۶ فوريه (چهار روز پیش) به خبرگزاری رويترز گفتند که خريداران عمده نفت پيش از اجرايی شدن تحريم نفت ايران واردات خود را از اين کشور کاهش داده اند، به گونه ای که ميزان واردات برای ماه مارس را به ۳۰۰ هزار بشکه در روز رسانده اند.
وزیر خارجه ایران همچنین گفت: «روابط با اتحادیه اروپا دچار افت و خیزهایی بوده اما کماکان معتقدم روابط ما با اروپا روابطی است که نمی شود آن را برای مدت طولانی دچار وقفه کرد و اروپایی ها نمی توانند بی نیاز از ما باشند، ایران هم به خاطر روابط دیرینه با کشورهای اروپایی، به اروپا نیاز دارد.»
اتحاديه اروپا پس از چين دومين واردکننده نفت از ايران است و در ده ماه اوليه سال ۲۰۱۱ روزانه ۶۰۰ هزار بشکه نفت خام از ايران وارد کرده است.
عربستان سعودی اعلام کرده است که در صورت هرگونه کاهش ميزان نفت در بازارهای جهانی بر توليد خود خواهد افزود. ايران از اين پيشنهاد عربستان به شدت انتقاد کرده است.
سفیر آمریکا: فعالیت های ایران در یمن افزایش یافته است
سفیر ایالات متحده آمریکا در یمن میگوید که «فعالیت های ایران در یمن افزایش پیدا کرده» و این امر «تهدیدی بزرگتر» برای ثبات و امنیت این کشور بهوجود آوردهاست.
جرالد فایرستین در مصاحبهای با خبرگزاری رویترز در خصوص وضعیت سیاسی یمن گفت: «شاهد هستیم که ایران میکوشد حضورش را در اینجا افزایش دهد، به شیوهای که به باور ما برای ثبات و امنیت یمن مفید نیست.»
سفیر آمریکا در صنعا افزود: «فکر میکنم شاهد این هستیم که ایران به طور فزاینده ای سعی دارد تا با عوامل مختلف تماس بگیرد.»
وی در ادامه این مصاحبه گفت: «به طور قطع شاهد افزایش فعالیت مالی ایران هستیم، تلاش هایی از طرف ایران صورت می گیرد، برای اینکه نه تنها در میان عناصر شیعه زیدی بلکه در میان عناصر سنی هم نفوذ خود را افزایش دهد.»
تنش میان شیعیان شورشی یمن که به حوثیها شهرت دارند و سلفیهای سنیمذهب، در سال های اخیر کشور یمن را دستخوش نا آرامی هایی کرده است.
دولت یمن پیشتر و از زمان آغاز درگیریهای نظامی در شمال این کشور با شورشیان حوثی، بارها جمهوری اسلامی ایران را به حمایت از این شورشیان متهم کرده بود. مقام های جمهوری اسلامی همواره این اتهام را رد کرده اند.
به گفته مقامهای دولتی یمن، حوثیها از سوی ایران «حمایت میشوند» و میخواهند رهبری مذهبی شیعههای زیدی را که در سال ۱۹۶۲ و در پی یک کودتا و استقرار نظام جمهوری در یمن سقوط کرد، زنده کنند.
حوثیها به نوبه خود با رد این ادعاها، دولت یمن و علی عبدالله صالح، رییس جمهوری پیشین کشور را متهم کردند که با نزدیکی با عربستان سعودی، موجبات گسترش وهابیت را فراهم میکند.
جرالد فایرستین، سفیر آمریکا در یمن، در مصاحبه خود که یک روز پیش از انتخابات ریاستجمهوری یمن انجام شد افزوده است: «شواهدی از فعالیتهای ایران داریم که به تقویت توان نظامی هم مربوط میشود. این یک پدیده نسبتاً تازه است و ایران دارد از این دوره بیثباتی سیاسی و نبود کنترل دولتی بر بخشهای بزرگی از کشور استفاده میکند.»
انتخابات روز سهشنبه ریاستجمهوری در یمن که «عبد ربه منصور هادی»، معاون رییسجمهوری یمن تنها کاندیدای آن است بخشی از طرح انتقال قدرت در این کشور است که با میانجیگری کشورهای عرب خلیج فارس ترتیب داده شده و از حمایت ایالات متحده نیز برخوردار است.
علی عبدالله صالح، رییس جمهوری پیشین یمن، به دنبال تظاهرات اعتراضآمیز مردمی علیه حکومت ۳۳ سالهاش، سال گذشته از قدرت کنارهگیری کرد.
مجلس یمن با مصونیت او از پیگرد قضایی موافقت کرده و وی ماه گذشته برای انجام امور درمانی به آمریکا رفت.
جرالد فایرستین در مصاحبهای با خبرگزاری رویترز در خصوص وضعیت سیاسی یمن گفت: «شاهد هستیم که ایران میکوشد حضورش را در اینجا افزایش دهد، به شیوهای که به باور ما برای ثبات و امنیت یمن مفید نیست.»
سفیر آمریکا در صنعا افزود: «فکر میکنم شاهد این هستیم که ایران به طور فزاینده ای سعی دارد تا با عوامل مختلف تماس بگیرد.»
وی در ادامه این مصاحبه گفت: «به طور قطع شاهد افزایش فعالیت مالی ایران هستیم، تلاش هایی از طرف ایران صورت می گیرد، برای اینکه نه تنها در میان عناصر شیعه زیدی بلکه در میان عناصر سنی هم نفوذ خود را افزایش دهد.»
تنش میان شیعیان شورشی یمن که به حوثیها شهرت دارند و سلفیهای سنیمذهب، در سال های اخیر کشور یمن را دستخوش نا آرامی هایی کرده است.
دولت یمن پیشتر و از زمان آغاز درگیریهای نظامی در شمال این کشور با شورشیان حوثی، بارها جمهوری اسلامی ایران را به حمایت از این شورشیان متهم کرده بود. مقام های جمهوری اسلامی همواره این اتهام را رد کرده اند.
به گفته مقامهای دولتی یمن، حوثیها از سوی ایران «حمایت میشوند» و میخواهند رهبری مذهبی شیعههای زیدی را که در سال ۱۹۶۲ و در پی یک کودتا و استقرار نظام جمهوری در یمن سقوط کرد، زنده کنند.
حوثیها به نوبه خود با رد این ادعاها، دولت یمن و علی عبدالله صالح، رییس جمهوری پیشین کشور را متهم کردند که با نزدیکی با عربستان سعودی، موجبات گسترش وهابیت را فراهم میکند.
جرالد فایرستین، سفیر آمریکا در یمن، در مصاحبه خود که یک روز پیش از انتخابات ریاستجمهوری یمن انجام شد افزوده است: «شواهدی از فعالیتهای ایران داریم که به تقویت توان نظامی هم مربوط میشود. این یک پدیده نسبتاً تازه است و ایران دارد از این دوره بیثباتی سیاسی و نبود کنترل دولتی بر بخشهای بزرگی از کشور استفاده میکند.»
انتخابات روز سهشنبه ریاستجمهوری در یمن که «عبد ربه منصور هادی»، معاون رییسجمهوری یمن تنها کاندیدای آن است بخشی از طرح انتقال قدرت در این کشور است که با میانجیگری کشورهای عرب خلیج فارس ترتیب داده شده و از حمایت ایالات متحده نیز برخوردار است.
علی عبدالله صالح، رییس جمهوری پیشین یمن، به دنبال تظاهرات اعتراضآمیز مردمی علیه حکومت ۳۳ سالهاش، سال گذشته از قدرت کنارهگیری کرد.
مجلس یمن با مصونیت او از پیگرد قضایی موافقت کرده و وی ماه گذشته برای انجام امور درمانی به آمریکا رفت.
عکسهایی از رقاصی «همبازی» احمدینژاد با زنان
دیروز رئیس جمهوری بولیوی که از متحدان جمهوری اسلامی به شمار میآید، در کارناول «ارورو» به رقص و پایکوبی پرداخت. اوو مورالس سال گذشته نیز در سفر چهارروزه خود به ایران، با محمود احمدینژاد فوتبال بازی کرد.
شنبه و یکشنبه گذشته، ۱۸ و ۱۹ فوریه ۲۰۱۲، کارناوال «ارورو» در شهری به همین نام در کشور بولیوی برگزار شد.
در این رژه همگانی که هر سال برگزار میشود، زنان و مردان با پوشیدن لباسهای مختلف و زدن ماسک به رقص و پایکوبی میپردازند.
اوو مورالس، رییسجمهوری بولیوی یکی از شرکتکنندگان این کارناوال است که دیروز نیز با رقاصیاش سوژه خبری شد.
مورالس، سال گذشته نیز در سفری به ایران، با محمود احمدینژاد فوتبال بازی کرد.
به تازگی جمهوری اسلامی برای تأثیرگذاری بیشتر بر آمریکای لاتین، شبکه اسپانیولیزبان راهاندازی کرده که محمود احمدینژاد در مراسم افتتاحیه آن چند «زندهباد» به زبان اسپانیولی نثار طرفداراتش در آمریکای لاتین کرد.
بولیوی و ونزوئلا از متحدان جمهوری اسلامی در آمریکای لاتین به شمار میآیند.
دکتر تقی زاده: تحریم نفتی اروپا از سوی ایران «خندهدار» است
ایران هفته گذشته تهدید کرد که صادرات نفت خود به شش کشور اروپایی را قطع میکند و جند روز بعد صادرات نفت به فرانسه و انگلیس را قطع کرد. دکتر رضا تقی زاده معتقد است که این تهدید ایران صرفا جنبه تبلیغاتی داشته و شروطی که گذاشته شده «خنده دار» است. وی میگوید که نفت و گاز دو اهرم بسیار مهم در تعیین و تامین اهداف سیاست خارجی است و با از دست دادن بازار، ایران موقعیت استراتژیک خو را از دست خواهد داد. ضمن اینکه رقبا وقتی ایران را «ذلیل و زمین خورده» ببینید، قطعا با درنطر گرفتن منافع ملی خود از موقعیت سود خواهند برد.
ایران هفته گذشته اعلام کرد که به زودی صادرات نفت خود به کشورهای یونان، ایتالیا، اسپانیا، هلند، پرتغال و فرانسه را قطع خواهد کرد و تنها دلیلی که ایران همین الان فروش نفت به این کشورها را قطع نمیکند، روحیه جوانمردی دولتمردان ایران و در نطر گرفتن مردم اروپا است. این در حالی است که دیروز به دستور رستم قاسمی، وزیر نفت، صادرات نفت به انگلیس و فرانسه قطع شد. قابل توجه اینکه نام انگلیس حتی در لیست کشورهای تهدید شده هم نبود. خودنویس، از دکتر رضا تقیزاده، کارشناس انرژی مقیم اسکاتلند، در رابطه با این اقدام ایران و تاثیرات آن بر تصمیمات اتحادیه اروپا، کشورهای تحریم شده جویا شد. دکتر تقیزاده معتقد هستند که شروط ایران برای کشورهای یاد شده شامل انعقاد قراردادهای بلندمدت ۳ تا ۵ ساله و برداشتن هرگونه حقی برای القای قراردادهای نفتی از سوی این کشورها با استناد به شرایط فورس ماژور، «خندهدار» است و تصمیم ایران تنها خرج داخلی دارد. ایران نفتی را که نمیخرند، میگوید که نمیفروشد و میگوید اگر میخواهید بخرید باید قرارداد بلندمدت ببندید. وی معتقد است که بازار نقت آن طور که این تبلیغ می کند نیست و باوجود رقبایی جون عربستان، لیبی، عراق، روسیه و آنگولا کار ایران دشوار خواهد بود. در ادامه گفتگوی خودنویس را با این کارشناس انرژی میخوانید.
چرتکه: آیا تصمیم ایران برای قطع صاردات نفت به برخی از کشورهای اروپایی تاثیری بر تصمیم اتحادیه اروپا خواهد داشت؟ و آیا شروطی که ایران برای کشورهای اروپایی تعیین کرده قابل اجرا است و میتواند به توافق منجر شود؟
دکتر تقیزاده: تصمیمی که ایران گرفته یک تصمیم تبلیغاتی است. ایران میداند که به زودی از اروپا خریداری نخواهد داشت و برای اینکه پیش دستی کند میگوید که ما علیه این کشورها تحریم اعمال میکنیم و نفت به آنها نمی فروشیم، در حقیقت چیزی که آنها نمیخرند را ایران اعلام می کند که -در تاریخی نزدیک به زمان اعمال تحریم اتحادیه اروپا- نمیفروشیم که طبیعتا خرج داخلی دارد. ایران به دودلیل علاقه مند است که بازار اروپاییاش را حفظ کند و علاقه مند بود که حفظ کند.اول، برای اینکه اروپا حدود بیست درصد نفت ایران را خریداری می کرد و یکی از مطمئن ترین بازارهای صادرات نفت ایران بوده است. دوم اینکه، با قطع صادرات نفت، ایران اهمیت استراتژیکش را در ارتباط با اروپا از دست میدهد. در حقیقت نقش اروپا در تجارت خارجی ایران کاهش پیدا میکند به همان نسبت هم ایران اهمیتش در مناسبات خارجی اروپا کاهش پیدا میکند. ایران قطعا خواستار این وضعیت نبوده و نیست ولی فرصت را از دست داد و به هر حال تصمیمی است که جامعه اروپا گرفته و به آن عمل هم خواهند کرد و عکس العمل ایران هم صرفا جنبه تبلیغاتی دارد. اصولا شروطی هم که ایران برای کشورهای اروپایی گذاشته است خندهدار است و جنبه اجرایی ندارد. اروپا می گوید ما تا شش ماه آینده از شما نفت خریداری نخواهیم کرد و ایران میگوید نه خیر اگر میخواهید بخرید، باید قرارداد طولانی مدت ببندید.
چرتکه: آیا همکاریهای نفتی ایران با انگلیس و فرانسه به اندازهای بوده که تحریم این کشورها تاثیری بر تصمیم آنها داشته باشد؟
دکترتقیزاده: انگلیس و فرانسه مصرف کننده مستقیم نفت ایران هستند اما منظور ایران از تحریمها، دو شرکت بزرگ فرانسوی و انگلیسی توتال و بریتیش پترولیوم است. هم شرکت توتال و هم بریتیش پترولیوم تا سالهای اخیر در ایران فعال بودهاند. شرکت بریتیش پترولیوم شریک ایران هست در دو بخش مختلف دنیا و در دو طرح بزرگ گازی، یکی گاز شمال یعنی در منطقه بین اسکاتلند و نروژ که ایران حدود پنجاه درصد سهم داشته وحدود پانصد میلیون دلار سرمایه گذاری کرده بود. اما سال گذشته شرکت بریتیش پترولیوم به دلیل فشارهای آمریکا مجبور به تعطیل این پروژه شد. و دیگری در حوزه گازی آذربایجان است که ایران دارای ده درصد سهم این پروژه است و عملا شریک بریتیش پترولیوم است. توتال هم همین طور به دلیل فشارهای بین المللی روابط خودش را با ایران قطع کرده و آخرین کاری با ایران انجام داد، طرح افزایش بازدهی در حوزه مسجد سلیمان بود و بعد با آن طرف مرز و با عراقی ها وارد گفتگو شدند و با شریک شدن با روسیه، عهده دار اجرای طرحی در یکی از حوزههای نزدیک به حوزههای نفتی مشترک ایران و عراق شدند.ایران اعلام کرده که نفت به اینها نخواهد داد ولی این شرکت بریتیش پترولیوم و توتال هستند که از مدتها قبل رابطه خود را با ایران کاهش دادهاند و قطع فروش فراورده های نفتی را در دستور کار خود قرار دادهاند.
چرتکه: آیا خریداران نفت ایران در پیدا کردن جایگزین برای نفت ایران دچار مشکل خواهند بود؟
دکترتقیزاده: بازار نفت به این صورت که ایران تبلیغ می کند نیست، الان غیر از اینکه عربستان سعودی بیش از دو ونیم میلیون بشکه ظرفیت اضافی تولید دارد، عراق در حال افزایش سریع تولیداتش است، درحقیقت یک نوع رقابت برای بازاریابی وجود دارد. کشورهای تحریم شده، مشتری های بلند مدت ایران و از بهترین مشتری ها بوده اند و قراردادهای بلند مدت با ایران می بستند. حالا رقابت در حدی است که چینی ها با کاهش واردات نفت سعی میکنند که با ایران چانه بزنند. کشورهایی که نفت ایران را خریداری می کنند می توانند نیازهایشان را از سایر کشورهای تولیدکننده به خصوص لیبی که در مسیر افزایش تولید است و همین طور عراق که در مسیر وارد شدن به بازارهای تازه است به علاوه عربستان سعودی و برخی کشورهای آفریقایی مثل آنگولا تامین کند. مشکل یافت جایگزین برای ایران بسیار زیادتر از خریداران ایران خواهد بود. به طور قطع اگر ایران می توانست نفت خود را بفروشد ترجیح میداد که به جای هند به خریداری بفروشد که دلار به ایران تحویل میدهد. به عبارتی حفط بازار از برای کشورهای صادر کننده نفت خیلی مهم تر از پیدا کردن جانشین های جدید است.
چرتکه: اسپانیا اعلام کرد که یکی از کشورهایی را که برای جایگزینی ایران در نظر دارد، روسیه است. نظر شما در این مورد چیست؟
دکتر تقیزاده: روسیه و چین یا هر کشور دیگری به دنبال تامین منافع ملی خود هستند. چین خریدار نفت است و اگر ایران را ذلیل و زمین خورده ببینند میخواهد که نفتش را ارزان تر بخرد. دوستی در راستای تامین منافع ملی است. در رابطه با روسیه خلاف این هست. روسیه صادرکننده نفت هست . گاز و نفت دو اهرم بسیار مهم تامین اهداف سیاست های خارجی روسیه است و قطعا روسیه میخواهد که مشتریهای تازه و بازارهای جدید داشته باشد. به طور مثال میخواهند که در رقابت با عربستان، نفت بیشتری به آمریکا صادر کنند. و قطعا میخواهند که مانند گاز بازار نفتیاش روسیه در اروپا بزرگتر شود تا اهمیت روسیه در مناسبات خارجی اروپا بیشتر شود.
چرتکه: در خبرها داشتیم که ایران به سوریه تعهد داده است که نفتش را میخرد و برایش مشتری پیدا می کند. آیا در این شرایط چنین تعهدی عملی خواهد بود؟
دکتر تقیزاده: بایستی دید. ولی شرکتهای دلالی متعلق به سپاه پاسداران هستند که به دنبال حق العمل خودشان هستند.اما اگر شرکتی که میتواند به دلیل سابقه طولانی و شناخت از بازار، بازاریابی کرده و مشتری پیدا کند، قطعا شرکت نفت است و تواناتر است از شرکتهای واسطه. در این زمینه اما با توجه به تحریمها دست شرکت نفت بسته است؛ چه برای خرید نفت به دلیل مشکلات ارزی و چه برای بازاریابی برای خودش یا سوریه. وشرکتهای واسطه هم اگر بتوانند مشتری پیدا کنند میتوانند محمولههای کوچک نفت را بفروشند که درنهایت آنچه که به دست میآید مبلغ ناچیزی خواهد بود.
مقامات فرانسوی تصمیم ایران به قطع صدور نفت به آن کشور را کم اهمیت قلمداد کرده اند.
به گزارش خبرگزاری آسوشیتد پرس، وزارت خارجه فرانسه اعلام کرده است که شرکتهای نفتی فرانسوی، در چارچوب تحریمهای اتحادیه اروپا که ماه گذشته علیه صادرات نفت ایران و بانک مرکزی این کشور وضع شد، خود از حالا خرید نفت از ایران را متوقف کرده اند.ونسان فلوریانی، سخنگوی وزارت خارجه فرانسه گفت که هدف از این تحریمها متقاعد کردن ایران به از سرگیری مذاکرات هسته ای و واکنشی است به نگرانی های بین المللی در مورد این برنامه.
کشورهای غربی ایران را به تلاش برای دستیابی به توانایی ساخت بمب اتمی متهم می کنند، اما ایران پیوسته تاکید داشته که برنامه های اتمی آن کشور صرفا برای تامین انرژی و صلح آمیز است.
وزارت نفت ایران روز یکشنبه اعلام کرد که این کشور در واکنش به تحریمهای اتحادیه اروپا، فروش نفت خام به شرکتهای بریتانیایی و فرانسوی را متوقف کرده است.
رابرت هانتر، سفیر سابق آمریکا در پیمان آتلانتیک شمالی، ناتو، می گوید که غرب به دنبال مذاکره جدی با ایران بر سر برنامه هسته ای آن کشور نبوده است.
این در حالی است که سیاستمداران غربی همزمان با تشدید فشارهای تحریمی علیه ایران، از آمادگی تهران برای انجام دوره تازه ای از مذاکرات استقبال کرده اند.ویلیام هیگ، وزیر امور خارجه بریتانیا ظرف دو روز گذشته با انجام مصاحبه هایی با روزنامه تلگراف و تلویزیون بی بی سی، جمهوری اسلامی ایران را متهم کرده که با رفتاری که در پیشبرد برنامه هسته ای اش در پیش گرفته، می رود تا در خاورمیانه جنگ سرد براه بیندازد.
در مورد این اظهارات با رابرت هانتر، مدیر مرکز مطالعات ترانس آتلانتیک گفت و گو کرده ام.
آقای هانتر در دوران ریاست جمهوری بیل کلینتون، سفیر آمریکا در ناتو بود.
نظر شما درباره اظهارات ویلیام هیگ مبنی بر براه افتادن جنگ سرد در خاورمیانه توسط ایران چیست؟
تعجب می کنم که چرا این حرفها را زده است. ممکن است بخشی از تلاش هایی باشد که در آمریکا و بریتانیا برای اعمال فشار بر ایران صورت می گیرند تا ایران وارد مذاکرات شود. اما باید گفت که این حرفها مانند پاشیدن بنزین روی آتش است و مرا به یاد حرفهای تونی بلر (نخست وزیر پیشین بریتانیا) می اندازد که کمک کرد تا آمریکا به سمت حمله به عراق حرکت کند.این حرفهای مناسبی نیست و مشخص است که یک مبالغه تمام عیار است. فکر می کنم حرف های آقای هیگ می تواند به وخامت بیشتر اوضاع کمک کند.
سوال این است که ایران حتی اگر به نقطه توانمندی ساخت سلاح های هسته ای برسد، آیا با قاطعیت می توان گفت که کشورهای خاورمیانه مانند عربستان سعودی هم به سمت ساخت این سلاح ها خواهند رفت؟ چرا که در جریان جنگ سرد میان آمریکا و شوروی سابق شاهد بودیم که آلمان غربی سلاح هسته ای نداشت اما آمریکا در آلمان غربی سلاح های هسته ای خود را مستقر کرد تا در مقابل حمله احتمالی شوروی سابق تدابیر دفاعی داشته باشد. یا مثلا در مقابل تهدید کره شمالی، آمریکا در کره جنوبی تدابیر مشابهی اتخاذ کرد. پس چرا اکنون سیاستمداران غربی مانند آقای هیگ می گویند که اگر ایران سلاح هسته ای داشته باشد، اعراب هم به سمت آن خواهند رفت؟
اول باید پرسید که آیا ایرانی ها بدنبال کسب توانمندی (ساخت سلاح های) هسته ای هستند یا بدنبال ساخت سلاح های هسته ای که امر متفاوتی است. نظر شخصی من این است که اگر کار به جایی برسد که ایران سلاح هسته ای تولید کند، آمریکا می تواند حداقل، از استراتژی مهار ایران استفاده کند.در مورد کشورهای منطقه باید گفت که من تصور نمی کنم که هیچیک از آنها به سمت ساخت سلاح های هسته ای بروند. اگر چه شنیدم که یکی از رهبران عربستان سعودی گفته که می توان ظرف چند هفته به سلاح هسته ای دست یافت چون بالاخره یکی پیدا خواهد شد که به آنها سلاح هسته ای بفروشد.
اما به جای چنین کاری آنچه اعراب انجام خواهد داد اعمال فشارهای بیشتر بر آمریکاست و آمریکا هم واکنش نشان خواهد داد تا تضمین های امنیتی به آنها بدهد. من فکر نمی کنم که چنین امری به دور جدیدی از ساخت و اشاعه سلاح های هسته ای (در منطقه) منجر شود. در مورد استقرار سلاح های هسته ای توسط آمریکا در کشورهای منطقه هم باور من این است که چنین کاری مسخره و کاملا بی معنا خواهد بود. فکر نمی کنم که آمریکا دیگر حتی در کره جنوبی هم سلاح های هسته ای داشته باشد.
با ذکر مثال کره جنوبی در مقابل کره شمالی منظورم این بود که تضمین امنیت در مقابل یک کشور دیگر الزاما به این معنا نیست که مثلا عربستان سعودی بخواهد خودش به سمت ساخت سلاح های هسته ای برود تا در مقابل ایران از بازدارندگی برخوردار شود.
عربستان سعودی باید ده سال برای ساخت چنین تسلیحاتی وقت صرف کند، حتی اگر بخواهد چنین کاری کند. به جای اینکار، اعراب در مواجهه با خطرات و چالشهای واقعی یا خیالی، همانند گذشته به آمریکا تکیه خواهند کرد. این حرف که ممکن است (در اثر برنامه هسته ای ایران) در منطقه یک مسابقه تسلیحاتی برای ساخت سلاح های هسته ای براه بیفتد، حرفی بی معناست.تحلیل شما در این رابطه چیست که دستیابی ایران به سلاح های هسته ای برای ایجاد بازدارندگی در مقابل کشورهای عربی است یا اینکه باعث می شود تا برتری استراتژیک اسرائیل در مقابل ایران از بین برود که گفته می شود با داشتن سلاح های هسته ای اعلام نشده در مقابل ایران دست برتر را دارد.
نظر شخصی من این است که برای ایران عاقلانه نخواهد بود که سلاح های هسته ای داشته باشد. یک علتش آن است که چنین امری به افزایش امنیت برای ایران کمکی نخواهد کرد. دوم اینکه ایران در سراسر منطقه به یک منبع ترس و دلهره تبدیل خواهد شد.به نظرم ایران در این زمینه بهتر است به تجربه آفریقای جنوبی نگاه کند. آفریقای جنوبی سلاح هسته ای در اختیار داشت، اما بعد به این نتیجه رسید که داشتن این تسلیحات بیشتر به ضررش بود تا نفعش.
بهترین راه بازداشتن ایران از ادامه حرکت در این مسیر، با فرض اینکه آنها در مسیر ساخت سلاح هسته ای حرکت می کنند، این است که با ایران مذاکراتی کاملا جدی صورت گیرد.
ما تابحال چنین نکرده ایم. در این مذاکرات اگر برای تامین امنیت ما و امنیت اسرائیل لازم باشد، باید به ایران تضمین های امنیتی هم ارائه شود.
ما در غرب برای ورود به چنین مذاکراتی میلی نداشته ایم و فکر می کنم که همین عامل در کنار تحریم ها، یک نیروی موثر در راندن ایران به مسیری بود که اکنون دارد طی می کند.
نظر شما درباره زمزمه های رسانه ای در مورد احتمال حمله اسرائیل به ایران ظرف چند ماه آینده چیست؟
رسانه ها همیشه عاشق بحران هستند. نمی دانم اسرائیلی ها چطور فکر می کنند. وضع بسیار خطرناکی است. در کوتاه مدت، بزرگترین خطر اقدامات و رفتار تسریع کننده تهدیدات این است که اسرائیل به ایران حمله کند، با یا بدون آمریکا. چنین کاری باعث می شود که خاورمیانه به اصطلاح به جهنم تبدیل شود. این بدترین وضعی خواهد بود که منطقه تاکنون شاهدش بوده است.نظرتان در این باره چیست که بعضی می گویند ایران در مواجهه با حمله اسرائیل در عمل کوتاه خواهد آمد چون حکومت روحانیان در ایران می داند که اسرائیل برادر بزرگتری به نام آمریکا دارد و اگر آمریکا وارد صحنه درگیری شود دیگر برای رژیم ایران گزینه ای غیر از فروپاشی باقی نخواهد ماند؟
نظر من این است که ایران همین حالا هم بدنبال چنین چیزی (جنگ) نیست و همین امر در مورد ما هم صدق می کند، چون جنگ علیه ایران برای منافع غرب در حکم یک زلزله خواهد بود.همه این عوامل دلیلی است برای مذاکره جدی. اینکه ایرانی ها بدنبال مذاکره جدی باشند یا نه را نمی دانم ولی می دانم که تاکنون ما یعنی آمریکا آماده ورود به مذاکرات جدی با ایران نبوده ایم، مذاکره ای که حوزه های مختلف را تحت پوشش قرار دهد.
ناتوانی برای انجام چنین مذاکره ای هم باعث شده تا این فرصت ایجاد نشود که ایران بار دیگر در افغانستان به ما کمک کند، کمکی که یکبار در سال ۲۰۰۱ انجام داد.
این سیاستی است که تحت فشار اسرائیل در حکومت آمریکا در قبال ایران در پیش گرفته شده است و در واقع این سیاست به نفع خود اسرائیل هم نیست.
ایالات متحده آمریکا با صراحت به اسرائیل تفهیم کرده که نباید به ایران حمله کند، اما نمی دانم که آیا اسرائیل به این حرف آمریکا گوش خواهد کرد یا خیر.
سرلشکر محمدعلی جعفری، فرمانده کل سپاه پاسداران گفته است که در صورت حمله نظامی احتمالی به ایران، استانهای فارس، یزد، خوزستان، کرمان و هرمزگان عمق استراتژیک دفاعی این کشور محسوب میشوند.
آقای جعفری روز دوشنبه اول اسفند، در حاشیه مرحله اصلی رزمایش نیروی زمینی سپاه در منطقه عمومی یزد گفت: "این تمرینها در واقع طراحیهای دفاعی در سواحل خلیج فارس است که تهدیدات دشمنان علیه جمهوری اسلامی بیشتر از آنجا محتمل است."آقای جعفری گفته است که ایران احتمال خطر را منتفی نمیداند و نیروهای نظامی خود را آماده نگاه می دارد.
طی ماه های اخیر که فشار بین المللی به ایران با وضع تحریم های تازه شدت گرفته و در برخی از محافل از احتمال حمله نظامی به این کشور سخن می رود، نیروهای مسلح ایران دست به برگزاری چند مانور نظامی از جمله در آب های خلیج فارس زده اند.
مانور موسوم به والفجر که در حال حاضر در مناطق عمومی یزد در مرکز ایران در حال برگزاری است، تازه ترین واکنش ایران به بالاگرفتن گمانه زنی ها نسبت به حمله احتمالی نظامی به این کشور است.
فرمانده سپاه ایران در جریان حضور در این مانور، جزئیاتی از اهداف آن را شرح داده است.
آقای جعفری گفته است که "طراحی تاکتیکهای رزمایش نیروی زمینی سپاه، به دنبال تجربیاتی است که آمریکا در کشورهای همسایه داشته و پس از رصد دقیق کلیه اقدامات، به منظور خنثیسازی آن انجام شده است."
رسانه های ایران جزئیات بیشتری از گفته های فرمانده سپاه درباره تاکتیک های این مانور را منتشر نکرده اند و مشخص نیست منظور او از "تجربیات آمریکا در کشورهای همسایه" اشاره به کدام تجربه ها است.
ایالات متحده آمریکا پیش از این در جریان حمله به کشورهای افغانستان (همسایه شرقی ایران) و عراق (همسایه غربی اش) در این کشورها نیروی نظامی داشته و پایگاه های نظامی هم در کشورهای نزدیک ایران دارد.
از جمله ناوگان پنجم نیروی دریایی آمریکا در بحرین مستقر است.
روزنامه نیویورک تایمز حدود سه ماه پیش خبر داده بود که آمریکا تصمیم دارد پس از خروج سربازانش از عراق، حضور نظامی خود را در منطقه از طریق افزایش همکاری با دیگر کشورهای عرب خلیج فارس تقویت کند.
به گفته مقام های بلندپایه سیاسی و نظامی آمریکا، این کشور ۴۰ هزار نظامی در منطقه خلیج فارس دارد که آماده پاسخگویی به تحرکات ایران است.
همزمان با بالا گرفتن تنش های لفظی و افزایش احتمال حمله نظامی به ایران، مقام های این کشور از آمادگی جمهوری اسلامی ایران برای آغاز دوره تازه ای از مذاکرات اتمی با نمایندگان کشورهای غربی خبر داده اند.
یک روز پیش از این، علی اکبر صالحی، وزیر امور خارجه ایران گفته بود که کشورش به دنبال یافتن راه حلی برای خروج از بحران کنونی است.
آخرین دور گفت و گوهای ایران و کشورهای ۱+۵ (اعضای دائم شورای امنیت سازمان ملل به همراه آلمان) زمستان سال گذشته در استانبول ترکیه برگزار شد و بدون دستاورد مشخصی پایان یافت.
از آن زمان تاکنون، تحریم ها علیه ایران شدت گرفته و در یکی از آخرین موارد، اعضای اتحادیه اروپا خرید نفت از ایران را تحریم کرده اند.
اشاره ضمنی فرمانده سپاه به جدی بودن حمله نظامی بر علیه ایران
سحام نیوز: فرمانده کل سپاه گفت: جمهوری اسلامی ایران پاسدار امنیت تنگه هرمز است و مسئولیت هر گونه بر هم زدن این امنیت بر عهده کشورهای متجاوز خواهد بود.
محمدعلی جعفری فرمانده کل سپاه در حاشیه برگزاری مرحله اصلی رزمایش “والفجر” نیروی زمینی سپاه در منطقه عمومی یزد گفت: این رزمایشها عمق استراتژیک جمهوری اسلامی را در برابر تهدیدهای احتمالی نشان میدهد از بابت این آمادگی در تمامی یگانهای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی خداوند متعال را شاکریم.
اهم سخنان جعفری در ادامه می آید:
* وضعیت آمادگی نیروهای ما توان بازدارندگی بسیار گستردهای در برابر دشمنان برای ما به همراه داشته است. با وجود تمامی مخالفتها و تهدیدات استکبار جهانی و صهیونیزم علیه ملت ایران، ما هر گونه خطری را منتفی ندانسته و به حفظ آمادگی نیروها می پردازیم.
* طراحی تاکتیک های این رزمایشها به دنبال تجربیاتی است که امریکا در کشورهای همسایه داشته و پس از رصد دقیق کلیه اقدامات به منظور خنثی سازی آن انجام شده است. هر چند ما در این رزمایشها تنها بخشی کوچکی از توانمندیهای سپاه را به نمایش گذاشتهایم اما همین میزان هم نشانگر اقتدار جمهوری اسلامی است.
* انتقال تجربیات دفاع مقدس به نسل جوان و نیروهای بسیجی از مهمترین اهداف برگزاری این رزمایش است. انتقال این گونه تجربیات به جز تمرین میدانی به طرق دیگر ممکن نمی باشد.
*این تمرینها در واقع طراحیهای دفاعی در سواحل خلیج فارس است که تهدیدات دشمنان علیه جمهوری اسلامی بیشتر از آنجا محتمل است.
*دشمن توانایی کوچکترین تعرضی را به خاک عزیز کشورمان ندارد چه رسد، به این که کویر مرکزی را مورد تعرض قرار دهد، اما به هرحال استان های جنوبی کشورمان چون استان فارس، یزد، خوزستان، کرمان و هرمزگان عمق دفاعی استراتژیک ما در برابر دشمن محسوب می شوند.
*جمهوری اسلامی خود را مسئول امنیت کشور خودمان هم چنین کشورهای مسلمان همسایه و حاشیه جنوبی خلیج فارس میداند.
*ما پاسدار امنیت تنگه هرمز هستیم و مسئولیت بر هم زدن این امنیت بر عهده کشورهای متجاوز خواهد بود.
محمدعلی جعفری فرمانده کل سپاه در حاشیه برگزاری مرحله اصلی رزمایش “والفجر” نیروی زمینی سپاه در منطقه عمومی یزد گفت: این رزمایشها عمق استراتژیک جمهوری اسلامی را در برابر تهدیدهای احتمالی نشان میدهد از بابت این آمادگی در تمامی یگانهای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی خداوند متعال را شاکریم.
اهم سخنان جعفری در ادامه می آید:
* وضعیت آمادگی نیروهای ما توان بازدارندگی بسیار گستردهای در برابر دشمنان برای ما به همراه داشته است. با وجود تمامی مخالفتها و تهدیدات استکبار جهانی و صهیونیزم علیه ملت ایران، ما هر گونه خطری را منتفی ندانسته و به حفظ آمادگی نیروها می پردازیم.
* طراحی تاکتیک های این رزمایشها به دنبال تجربیاتی است که امریکا در کشورهای همسایه داشته و پس از رصد دقیق کلیه اقدامات به منظور خنثی سازی آن انجام شده است. هر چند ما در این رزمایشها تنها بخشی کوچکی از توانمندیهای سپاه را به نمایش گذاشتهایم اما همین میزان هم نشانگر اقتدار جمهوری اسلامی است.
* انتقال تجربیات دفاع مقدس به نسل جوان و نیروهای بسیجی از مهمترین اهداف برگزاری این رزمایش است. انتقال این گونه تجربیات به جز تمرین میدانی به طرق دیگر ممکن نمی باشد.
*این تمرینها در واقع طراحیهای دفاعی در سواحل خلیج فارس است که تهدیدات دشمنان علیه جمهوری اسلامی بیشتر از آنجا محتمل است.
*دشمن توانایی کوچکترین تعرضی را به خاک عزیز کشورمان ندارد چه رسد، به این که کویر مرکزی را مورد تعرض قرار دهد، اما به هرحال استان های جنوبی کشورمان چون استان فارس، یزد، خوزستان، کرمان و هرمزگان عمق دفاعی استراتژیک ما در برابر دشمن محسوب می شوند.
*جمهوری اسلامی خود را مسئول امنیت کشور خودمان هم چنین کشورهای مسلمان همسایه و حاشیه جنوبی خلیج فارس میداند.
*ما پاسدار امنیت تنگه هرمز هستیم و مسئولیت بر هم زدن این امنیت بر عهده کشورهای متجاوز خواهد بود.
جرس:
زهرا ربانی املشی عروس آیت الله منتظری در نامه ای خطاب به مادر مهدی خزعلی با یادآوری خاطرات ایام انقلاب می نویسد:" اکنون وقت امتحانی برای همه و به خصوص با توجه به موقعیتی که دارید، برای شماست تا به یاری خانوادههایی بشتابیم و وسایل استخلاص بیگناهانی را فراهم کنیم که جانشان همچون جان مهدی عزیز در خطر است، تا مادران چشم به راه خوشحال و خانه با حضور عزیزانشان منوَر گردد. و اما اگر احیاناً از عهده کمک به همگان بر نمیآیید، با اقدامی جدی برای آزادی فرزندتان دکتر مهدی خزعلی، که افتخار ما و شماست، بر طبق آیه شریفه، در راه احیا بشریت قدم بردارید. "
به گزارش جرس متن این نامه بشرح زیر است:
باسمه تعالی
خدمت مادر ارجمند آقای دکتر مهدی خزعلی
پس از سلام و عرض ادب
هنوز بهمن، و حال و هوای انقلاب 57 تمام نشده و همه ما روزها و رویدادهای به یادماندنی آن را دوره می کنیم که یکی از آنها برای من و شما، خاطره شهادت فرزند شما حسین خزعلی است .
به یاد دارم که بزرگداشت وی در منزل شما، و در شرايط نظامي سختي كه حاكم بود، هم مجلسي بود برای تسلی خاطر عزیزان آن شهيد و هم بهانه اي براي تجمع آناني که از ظلم رژيمي خشمگين و برآشفته بودند كه گمان ميكرد با زور و ارعاب و قتل ميتواند براي هميشه حكومت كند. " وَلِكُلِّ أُمَّةٍ أَجَلٌ فَإِذَا جَاء أَجَلُهُمْ لاَ يَسْتَأْخِرُونَ سَاعَةً وَلاَ يَسْتَقْدِمُونَ " "و براى هر امتى اجلى است پس چون اجلشان فرا رسد نه [مىتوانند] ساعتى آن را پس اندازند و نه پيش". (آيه 34 سوره اعراف)
و لابد به خاطردارید که آن روز در آن مجلس، تفسیری مختصر ازسوره والعصر توسط اینجانب ارائه شد و از آن زمان، به عنوان عصر خاصی جهت امتحانی الهی با نام مبارزه با طاغوت ياد شد؛ و البته امروز نیز عصری است و امتحانی دیگر برای ما مردمان این زمان.
ای عزیز؛ روز گذشته که برای احوالپرسی و خسته نباشید خدمت خانواده عزیز شما و ما ، جهادگر دیروز و آمر به معروف و ناهی از منکر امروز، رسیده بودیم، جایتان را بسیارخالی دیدم. آن عزیزان، در ضمن افتخار به وجود چنین همسر و پدری، از اینکه او را در معرض خطر جسمی میبینند و شاهد ضعف مستولی بر او و متأسفانه عارضه قلبی او هستند هراسان و نگرانند، و مسلماً همدردی شما با آنان تحمل سختی را بر آنان هموارتر خواهد کرد.
ای همسفر دیروز من؛ مطمئن هستم که همانگونه که از اشکهای دکتر و خانوادهاش، جای خشکی روی بالششان نمانده، شما هم آنگونه اید چرا که مگر میشود مادر بود و چنین نبود؟
و باز مطمئنم که شما نیز مانند دیگران بر این امر واقفید که دکتر اکنون که جانش را به خطر انداخته فقط به خاطر انجام وظیفه انسانی- اسلامی است.
ای عزیز؛ آیا اگر راه مهدی و حسین، این دو برادر فداکار را مقایسه کنیم، دو راه جدا و مخالف خواهیم یافت؟ یا اینکه هردو یک هدف را دنبال کرده و میکنند؟
حسین درامتحان آن عصرشرکت کرد و مهدی در این عصر و امتحانی دیگر در مبارزه با ظلم.
حسین فریاد استقلال کشور را میزد و قربانی شد و اکنون مهدی بر استقلال از دست رفته مینالد.
حسین علیه استکبار و دیکتاتوری خروشید و جان داد و مهدی نیز از دیکتاتوری به ستوه آمده و میخروشد.
حسین از آزادی دم میزد و جان بر سر آن گذاشت و امروز مهدی از آزادیهایی که از او و دیگران سلب شده مینالد.
حسین برای اجرای احکام اسلامی خون داده و امروز مهدی نیز برای احکام فراموش شده اسلام، به خصوص امر به معروف و نهی از منکر، فریاد میزند و تن رنجور میدارد.
حسین در آرزوی برقراری عدالت و برای حفظ امنیت مردمان جان باخت و امروز مهدی نیز جان بر سر این امنیت از دست رفته و عدالت قربانی شده گذاشته است.
حسین میگفت باید قرآن از طاقچه ها برداشته شده و ملاک عمل قرار گیرد، مهدی نیز میگوید دستور کشورداری را قرآن و نهج البلاغه تعیین میکند.
حسین قربانی بی عدالتی رژیم خودکامه شد و مهدی نیز میگوید ای کسانی که شعار عدالت میدهید چرا به آن عمل نمیکنید؟ "لم تقولون ما لا تفعلون؟"
حسین با عشق به اهل بیت(ع) راه حسین در پیش گرفت، و مهدی نیز از توهین به زهرای عزیز(س) میسوزد و فریاد میزند.
ای عزیز و ای مادر، و ای مهربان، اکنون وقت امتحانی برای همه و به خصوص با توجه به موقعیتی که دارید، برای شماست تا به یاری خانوادههایی بشتابیم و وسایل استخلاص بیگناهانی را فراهم کنیم که جانشان همچون جان مهدی عزیز در خطر است، تا مادران چشم به راه خوشحال و خانه با حضور عزیزانشان منوَر گردد. و اما اگر احیاناً از عهده کمک به همگان بر نمیآیید، با اقدامی جدی برای آزادی فرزندتان دکتر مهدی خزعلی، که افتخار ما و شماست، بر طبق آیه شریفه، در راه احیا بشریت قدم بردارید. ".....َمَنْ أَحْيَاهَا فَكَأَنَّمَا أَحْيَا النَّاسَ جَمِيعًا".".....هركس شخص بیگناهی رازنده بدارد چنان است كه گويى تمام مردم را زنده داشته است".
امیدوارم که در این امتحان موفق و سربلند باشید.
زهرا ربانی املشی 1/12/1390
با شکست اعتصاب خود را برای فردایی سختتر و دردناکتر آماده کن
نامه دختر علامه طباطبایی، همسر شهید قدوسی، به دکتر مهدی خزعلی
فرزند مرحوم علامه طباطبایی (همسر شهید آیت الله قدوسی) در نامه ای به مهدی خزعلی از وی خواست تا به اعتصاب غذای خود پایان دهد.
به گزارش کلمه خانم نجم السادات طباطبایی، در این نامه خطاب به مهدی خزعلی نوشته است: من به عنوان کسی که پدر ، شوهر و فرزند خود را در کمتر از یک سال از دست داده بیش از هرکس دلبسته این ارزشها هستم و می دانم که پایمال شدن آنها چه رنج و سختی دارد و چگونه جان و دل خانوادههای شهدا و دوستداران اسلام حقیقی از آن خونین است و خوب میدانم که بزرگان شهید چقدر از این شرائط بیزار هستند.
ایشان در ادامه افزوده است: در این میان وظیفه دوستان واقعی اسلام و انقلاب چیست؟ آیا باید خود را به هلاکت بیندازند و نابود کنند و آیندهای حساس و سرنوشتساز را به دیگرانی بسپارند که بوئی از این ارزشها نبرده اند و در این زمان از آنان اثری نیست؟
مهدی خزعلی بیش از ۴۰ روز است در اعتراض به احکام و رفتار خلاف شرع و قانون مسوولان در اعتصاب غذا به سر می برد.
متن کامل این نامه که در اختیار کلمه قرار گرفته است به شرح زیر است:
فرزند عزیزم آقای دکتر مهدی خزعلی
خبر اعتصاب غذای شما و آثار بدنی و خطرات آن باعث نگرانی و تاسف شدید من و همه دوستداران انقلاب است. من که از گذشتهای دور شما را میشناسم و مراحل رشد و مراتب تربیت شما را شاهد بودم میدانم چه دردی را تحمل میکنی و چگونه و چرا قصد فدا کردن خود برای ارزشهای متعالی این مرز و بوم را داری. آنچه بیش از هرچیز دل را میآزارد تنها در خطر قرار گرفتن یک فرد نیست. نگرانی من و بسیاری از خانوادههای شهدا از شرائط سخت و خطرناک آیندهای است که در پیش داریم و بیش از امروز نیازمند مومنان حقیقی و پیروان صادق اسلام و انقلاب هستیم تا سیر آینده کشور ما بهتر از آن باشد که اکنون شاهد آن هستیم.
اگر چه همه ما دلبسته ارزشهای مقدسی هستیم که اسلام و انقلاب به ما ارزانی داشته است و در این راه نباید از بذل جان هراسی داشته باشیم اما مسیر پر از تلاطم و طوفانی که در پیش است نیازمند سرمایههای فراوانی است که نباید آن را هدر داد. شرائط کنونی سخت و طاقتفرسا است و من به عنوان کسی که پدر ، شوهر و فرزند خود را در کمتر از یک سال از دست داده بیش از هرکس دلبسته این ارزشها هستم و می دانم که پایمال شدن آنها چه رنج و سختی دارد و چگونه جان و دل خانوادههای شهدا و دوستداران اسلام حقیقی از آن خونین است و خوب میدانم که بزرگان شهید چقدر از این شرائط بیزار هستند و به عنوان کسی که بزرگوارانی را از نزدیک دیدهام و خدمت آنان کردهام، خوب میفهمم که در حالی که نام و تصویر آنان در هر کوی و برزن و در هر برنامه و تبلیغی علم شده است ، از حقیقت آنان و طریقه آن بزرگواران فاصلهای داریم که قابل ترسیم نیست. اما چه میشود کرد که ما آنچه را درو میکنیم که خود کشتهایم و این قول و وعید خداوند است که نتیجه اعمال را جه بسا در همین زندگی شاهد باشد.
اکنون آنچه بیش از هر چیز نگران کننده است، مشکلاتی است که در آینده پیش خواهد آمد و ریشه در امروز دارد. اکنون، زیربنا و بنیان دین و اعتقاد ما ضربه خورده و میخورد. نسل جوانی که اکنون دوران شکلگیری فکری و اعتقادی آنان است چگونه بزرگ میشوند و چگونه میاندیشند؟ آنان که از دیانت و انقلاب تنها تبلیغات رائج و عرضه شده را مشاهده میکنند مسلما مشکلات فکری و دینی فراوانی را دچار میشوند. حوادثی که آنان شاهد هستند, نبودن عملی ارزشها و نبودن شخصیتهای بزرگی که اسوه و نمونه اسلام عزیز و تشیع راستین هستند، همگی عواملی است که بنیان فکری و اعتقادی نسلهای جوان را تهدید میکند. این در حالی است که در عمل شاهد هستیم که مردم و جوانان چگونه ما و دیگر کسانی را که به نوعی به انقلاب و شهیدان وابسته هستیم را مورد سوال قرار میدهند تا جائی که چه بسا همه بزرگان درگذشته و شهید را در آنچه میگذرد سهیم دانسته و آنان را متهم به یکسان بودن با حاضرین میکنند. اتهامی که بسیاری از دشمنان این شهیدان و نیز دوستانی که از قبل آن شهیدان به نعمت و مکنت رسیدهاند نیز میپسندند و القا میکنند.
اما در این میان وظیفه دوستان واقعی اسلام و انقلاب چیست؟ آیا باید خود را به هلاکت بیندازند و نابود کنند و آیندهای حساس و سرنوشتساز را به دیگرانی بسپارند که بوئی از این ارزشها نبرداند و در این زمان از آنان اثری نیست؟ این همان واقعهای است که با پیروزی انقلاب اسلامی رخ داد و نتیجه آن همین است که همه شاهد هستیم.
درست است که صبر و تحمل شرائطی که خون شهیدان پایمال قدرتمندان میشود و آنان از ناحیه دوست و دشمن متهم میشوند، سخت و طاقتفرساست. اما این کاسه زهری است که باید به پیروی از آن پیر فرزانه نوشید و تحمل کرد. چرا که انقلاب مردم ایران و جنبش مداوم آنان هرگز خاموشی و شکست ندارد وخیلی پیش از این بزرگانی چند پیش بینی شرائط امروزی و پیروزی فردای این ملت را با تیزبینی و دیدی الهی کردهاند و برماست که در هر شرائط وظیفه خود را انجام دهیم. همه ما شاهد هستیم که قدرت اراده و برتری امام در نوشیدن جام زهر از قدر و اندازه او نکاست واین سنت همه آزادگان است.
من از شما میخواهم که کلام ارزشمند امام پس از قبول قطعنامه را به اجرا بگذاری که به مومنان و عاشقان اسلام و مبارزه گفت” فرزندان انقلابی ام, ای کسانی که لحظه ای حاضر نیستید که از غرور مقدستان دست بردارید … می دانم که به شما سخت می گذرد مگر به پدر پیر شما سخت نمی گذرد … بغض و کینه انقلابی خود را در سینهها نگه دارید, بدانید که پیروزی از آن شماست” و در این شرائط با شکست اعتصاب خود برای فردایی سختتر و دردناکتر خود را آماده کنی.
لَقَدِ ابْتَغَوُاْ الْفِتْنَةَ مِن قَبْلُ وَقَلَّبُواْ لَکَ الأُمُورَ حَتَّى جَاءَ الْحَقُّ وَظَهَرَ أَمْرُ اللَّهِ وَهُمْ کَارِهُونَ
پیشازاین هم فتنه گرى مى کردند و کارها را براى تو واژگونه جلوه مى دادند تا آنگاه که حق فراز آمد و فرمان خداوند آشکار شد، درحالى که ازآن کراهت داشتند. (سوره توبه- آیه۴۸)
نجم السادات طباطبایی (قدوسی)
جرس: در پی احضار محمد رهبر روزنامه نگار ساکن مالزی به کنسولگری جمهوری اسلامی در کوالالامپور ، اداره اطلاعات ایران مانع از صدور و تمدید پاسپورت وی شد و علیرغم صدور گذرنامه توسط مسئولین کنسولگری ، اجازه تحویل پاسپورت را نداد.
به گزارش جرس، در آستانه انتخابات و به دنبال تغییر سرکنسول سفارت جمهوری اسلامی در مالزی ماموران وزارت اطلاعات ایران برای تحت فشار قرار دادن سبزهای مالزی دست بازتری یافتند و به گونه ای بی سابقه و غیرقانونی حق شهروندی یک روزنامه نگار مقیم خارج از کشور را نادیده گرفته و با دخالت و فشار به سفارت از صدور مدرک هویت قانونی برای یک تبعه ایرانی جلوگیری کردند.
محمد رهبر روزنامه نگار که از دو سال قبل در مالزی ساکن است توسط مامور اعزامی وزارت اطلاعات احضار و مورد بازپرسی قرار گرفت تا یادداشت نویسی در سایت ها و مصاحبه با رسانه های خبری را متوقف کند. مامور اعزامی از تهران که خود را موسوی معرفی کرد با تطمیع و تهدید ، سعی داشت این روزنامه نگار را نسبت به پرداختن به موضوعات مربوط به شخص آیت الله خامنه ای و تحریم انتخابات برحذر دارد.
محمد رهبر با 16 سال سابقه مطبوعاتی در بسیاری از روزنامه ها و مجلات اصلاح طلب از جمله نشاط، عصر آزادگان، شرق ، هم میهن ، کارگزاران، شهروند و خبرگزاری های ایلنا و میراث خبر فعال بوده است و هم اینک به صورت روزنامه نگار آزاد در سایت های تحلیلی به نگارش مقالات سیاسی می پردازد .
محمد رهبر هیچگونه حکم قضایی نداشته واز دو سال پیش به صورت قانونی در کشور مالزی ساکن و دارای ویزای اقامت است.
جـــرس:
وزیر دفاع جمهوری اسلامی، از طرحهای در دستور كار برای ساخت هواپیماهای نظامی و جنگی در آینده خبر داد و همزمان اعلام کرد: "در حوزهی موشكی در بین ده كشور برتر دنیا قرار داریم و ششمین یا هفتمین كشور دنیا در این زمینه هستیم."
به گزارش ایسنا، پاسدار احمد وحیدی، صبح دوشنبه در یازدهمین كنفرانس سه روزه انجمن هوا فضای ایران كه در دانشگاه «شهید ستاری» برگزار شد، با اشاره به این كه بسیاری از كشورهای جهان به جز آمریكا و روسیه ، در حال حاضر ساخت هواپیما را تحت لیسانس كشور دیگری یا در قالب پروژهای مشترك انجام میدهند، بر توانمندی متخصصان ایرانی در ساخت هواپیماهای نظامی و جنگی تاكید كرد و گفت: ایران به دستاوردهای مهمی در حوزه هوایی رسیده كه جنگنده بومی «صاعقه» كه به ناوگان نیروی هوایی ارتش پیوسته، از جمله این دستاوردها به شمار میرود.
وی «هوا فضا» را موضوعی بسیار مهم و استراتژیك دانست و ادامه داد: اگر به نخستین هواپیمای ساخته شده، نخستین راكت پروازی و نخستین ماهوارهی پرتابی نگاه كنیم میتوانیم مسیر توسعه بخش هوا فضا را به درستی دنبال كنیم.
سردار وحیدی با بیان این كه حدود ۱۱۰ هزار هواپیما در دنیا وجود دارد، تصریح كرد: بر اساس آمارهای موجود ۳۸ هزار و ۶۰۰ هواپیما، نظامی و ۱۹ هزار هواپیما، تجاری هستند و این مساله نشان دهنده رشدی بزرگ در حوزه هوایی است.
وحیدی در خصوص پیشرفتهای صورت گرفته در زمینههای موشكی دنیا خاطرنشان كرد: در زمینه موشكی و در بخشهای ماهوارهبرها و موشكهای نظامی، امروز توان بسیاری برای كشورهای دنیا در مقایسه با آنچه شروع كردهاند، وجود دارد و همچنین برنامههای آیندهی آنها نشان از حرفهای بسیار مهمی است كه خواهند داشت و در این زمینه میتوان به آسانسورهای ماهوارهیی، هواپیماهای جایگزین، شاتلها، توسعه ایستگاههای فضایی و بهرهبرداری از مدارهای مختلف زمین اشاره كرد.
وزیر دفاع جمهوری اسلامی، با اشاره به هواپیماهای مافوق صوت، آن را از جمله پیشرفتهایی خواند كه آینده را در گرو خود خواهند داشت.
پاسدار وحیدی ادامه داد: در زمینهی موتور هواپیماها نیز به پیشرفتهای خوبی دست یافتهایم به گونهای كه هم اكنون در حال بهرهبرداری از مینیموتورهای جت بوده و برای طراحی و ساخت موتورهای بزرگ مانند توربوجت و توربوفنها برنامههای مختلفی در دستور كارداریم. همچنین توانمندیها و پتانسیلهای كشور نشان میدهد كه میتوانیم در آینده در زمینهی ارتقای نسل هواپیماها در كشور و ساخت هواپیماهای نسل چهارم گام برداریم.
وی ادامه داد: ایران در حوزهی موشكی در بین ده كشور برتر دنیا قرار دارد و ششمین یا هفتمین كشور دنیا در این زمینه است. همچنین در زمینهی ماهوارهبرها امروز در جایگاه هشتم جهان قرار داریم.
اعلام پیش شرط برای حضور در اجلاس بغداد
جـــرس: در پی دعوت دولت عراق از سران کشورهای عربی - به جز سوریه - برای شرکت در اجلاس اتحادیه عرب در بغداد، منابع خبری عربی اعلام کردند کشورهای حوزه جنوبی خلیج فارس برای شرکت در اجلاس بغداد شرطهایی مطرح کردهاند.
دولت عراق اعلام کرده است که سران همه کشورهای عربی به جز سوریه را برای شرکت در اجلاس سران اتحادیه عرب که قرار است اواخر مارس در بغداد برگزار شود، دعوت کرده است.
به گزارش رادیو فردا، اجلاس سران کشورهای عربی در بغداد قرار بود سال گذشته برگزار شود. اما آغاز اعتراضهای مردمی در برخی کشورهای عربی باعث شد برگزاری این اجلاس به تعویق افتد.
دعوت نشدن سوریه به اجلاس بغداد به این خاطر است که عضویت این کشور در اتحادیه عرب به حال تعلیق در آمده است. دلیل این اقدام نادیده گرفتن طرحهای اتحادیه عرب برای پایان دادن به بحران این کشور از سوی نظام سوریه است.
علی الادیب سخنگوی دولت عراق یکشنبه تاکید کرد که کشورش به همه مصوبههای اتحادیه عرب پایبند است. او گفت از آنجایی که تعلیق مشارکت سوریه در همه فعالیتهای اتحادیه عرب مصوبه شورای وزیران این اتحادیه است، بغداد آن را اجرا کرده و رئیس جمهوری سوریه را برای حضور در نشست سران دعوت نکرده است.
اما منابع خبری عربی از جمله شبکههای الجزیره، العربیه و الحره، به نقل از منابع دیپلماتیک در کشورهای عربی حوزه خلیج فارس اعلام کردند که این کشورها دو شرط برای مشارکت در نشست بغداد مطرح کردهاند. بنا بر این گزارشها این شرطها عبارتند از: "پایبندی عراق به قطعنامههای اتحادیه عرب در خصوص سوریه و حل و فصل بحرانهای مربوط به گفتوگوی ملی و دولت وحدت ملی در عراق."
این منابع تاکید میکنند که کشورهای خلیج فارس تهدید به تحریم نشست بغداد نکردهاند و موضوع سطح نمایندگی خود در نشست را پیش کشیدهاند.
گزارشهای پخش شده از شبکههای خبری عربی به نقل از منابع عراقی از سفر یک هیات عالی رتبه از امارات متحده عربی به عراق و دیدار با نوری مالکی نخست وزیر این کشور حکایت میکنند.
عدنان السراج عضو ائتلاف دولت قانون که رهبری آن را مالکی بر عهده دارد شنبه در مصاحبه با روزنامه عراقی المدی این خبر را تایید کرد و گفت: "هیات اماراتی حامل پیامی حاوی شرطهای کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس برای مشارکت در نشست بغداد بود. از جمله این شرطها دعوت نکردن از بشار اسد رئیس جمهور سوریه برای حضور در نشست، رای گیری برای سلب مشروعیت از نظام بشار اسد در نشست سران وحمایت بغداد از قطعنامههای اتحادیه عرب در خصوص سوریه هسنند."
السراج افزود که دولت عراق شرطهای مطرح شده در پیام کشورهای شورای همکاری خلیج فارس را پذیرفت، اما در عین حال از آغاز آشوب در سوریه در صورت سرنگونی نظام بشار اسد و احتمال رسیدن گروههای تندرو به قدرت ابراز نگرانی کرده ایم.
شش کشور شورای همکاری خلیج فارس در هفتههای اخیر سفرای سوریه را اخراج کرده و سفرای خود را از دمشق فرا خواندهاند.
عضو ائتلاف دولت قانون عراق خاطرنشان کرد: "دولت عراق تاکید کرده است هر آنچه که سران کشورهای عربی در نشست بغداد تصویب کنند را اجرا خواهد کرد."
عراق به تعلیق عضویت سوریه در اتحادیه عرب رای نداد. لبنان، یمن و سوریه با این تصمیم مخالفت کردند. دولت عراق این اقدام را غیر قابل قبول و خطرناک توصیف و تاکید کرد که چنین اقدامی در خصوص دیگر کشورهای عربی شاهد بحران گرفته نشده است. همچنین خبرهایی از کمک دولت نوری مالکی به حکومت سوریه در دور زدن تحریمهای اقتصادی منتشر شده است.
در مورد دیگر شرط کشورهای عربی حوزه خلیج فارس، عراق شاهد بحران در راس قدرت میان سنیها و شیعیان است. طارق الهاشمی معاون سنی رئیس جمهور عراق به رهبری جوخههای مرگ متهم شده که در پی آن تنشها میان سنیها وشیعیان بالاگرفت. برگزاری نشست گفتوگوی ملی برای حل و فصل این بحران تا کنون میسر نشده است.
صدور دومين حكم قصاص چشم در كشور
خبرگزاری هرانا - وکیل مدافع «معصومه عطایی» از صدور حکم قصاص در پرونده اسیدپاشی بر روی موکلش خبر داد. این دومین حکم قصاص چشم در پروندههای اسیدپاشی در محاکم قضایی کشور است.
به گزارش آفتاب، علیرضا مختاری در این باره گفت: براساس حکم صادره از سوی شعبه ۱۷ دادگاه کیفری استان اصفهان «حسینعلی همت» متهم این پرونده به قصاص چشم محکوم شده است و موکل برای اجرای این حکم باید نصف دیه چشمان متهم را پرداخت کند.
وی افزود: علاوه بر این متهم به پرداخت یک دوم از ۷۲ درصد دیه کامل بابت ارش سوختگی صورت، اندامهای فوقانی، قفسه صدری، نقص زیبایی و تخریب صورت و تحمل ۵ سال حبس تعزیری محکوم شده است.
مختاری تصریح کرد: این رای ظرف ۲۰ روز در دیوان عالی کشور قابل اعتراض است و در صورت عدم اعتراض قطعی خواهد شد.
جلسه محاکمه پدرشوهر سابق «معصومه عطایی» که در شهریور ماه سال گذشته به صورت عروساش اسید پاشید، سهشنبه ۱۱ بهمن ماه در شعبه ۱۷ دادگاه کیفری استان اصفهان برگزار شده بود.
به گزارش ایسنا، پیش از این در پرونده اسیدپاشی بر روی صورت «آمنه بهرامی»، مجید موحد متهم پرونده به قصاص چشم محکوم شده بود که در نهایت با بخشش «آمنه» اجرای قصاص منتفی شد.
به گزارش آفتاب، علیرضا مختاری در این باره گفت: براساس حکم صادره از سوی شعبه ۱۷ دادگاه کیفری استان اصفهان «حسینعلی همت» متهم این پرونده به قصاص چشم محکوم شده است و موکل برای اجرای این حکم باید نصف دیه چشمان متهم را پرداخت کند.
وی افزود: علاوه بر این متهم به پرداخت یک دوم از ۷۲ درصد دیه کامل بابت ارش سوختگی صورت، اندامهای فوقانی، قفسه صدری، نقص زیبایی و تخریب صورت و تحمل ۵ سال حبس تعزیری محکوم شده است.
مختاری تصریح کرد: این رای ظرف ۲۰ روز در دیوان عالی کشور قابل اعتراض است و در صورت عدم اعتراض قطعی خواهد شد.
جلسه محاکمه پدرشوهر سابق «معصومه عطایی» که در شهریور ماه سال گذشته به صورت عروساش اسید پاشید، سهشنبه ۱۱ بهمن ماه در شعبه ۱۷ دادگاه کیفری استان اصفهان برگزار شده بود.
به گزارش ایسنا، پیش از این در پرونده اسیدپاشی بر روی صورت «آمنه بهرامی»، مجید موحد متهم پرونده به قصاص چشم محکوم شده بود که در نهایت با بخشش «آمنه» اجرای قصاص منتفی شد.
یک روز بعد از آن که ایران اعلام کرد فروش نفت به شرکتهای بریتانیایی و فرانسوی را متوقف میکند، مدیرعامل شرکت ملی نفت ایران تهدید کرده است که اگر دیگر کشورهای اروپایی به "رفتار خصمانه" خود ادامه دهند، عرضه نفت ایران به این کشورها هم قطع خواهد شد.
احمد قلعهبانی، مدیرعامل شرکت ملی نفت ایران، روز دوشنبه، اول اسفند (۲۰ فوریه)، از شرط جدید ایران برای خریداران نفت خام این کشور خبر داده و گفته است که به برخی پالایشگاههای اروپایی اعلام شده است که برای خرید نفت از ایران باید قراردادهای ۳ تا ۵ ساله امضا کنند.به گزارش خبرگزاری رسمی ایران (ایرنا)، او خطاب به شرکتهای اروپایی گفته است که قرارداد ۲ تا ۵ ساله بدون شرط با ایران امضا کنند، در غیر این صورت این ایران نیست که نفت را به روی اروپا می بندد بلکه "شروعکننده این مساله خود کشورهای اروپایی بودهاند."
'نفت گرانتر میشود'
همزمان با افزایش قیمت نفت خام در بازارهای جهانی، مدیرعامل شرکت ملی نفت ایران رسیدن قیمت هر بشکه نفت خام به ۱۲۰ دلار را قابل پیشبینی خوانده و اضافه کرده است: "برآورد میشود که این قیمت به ۱۵۰ دلار نیز برسد."روز دوشنبه، ۲۰ فوریه، قیمت هر بشکه نفت خام برنت دریای شمال برای تحویل در ماه آتی، به بیش از ۱۲۰ دلار رسید.
انتشار خبر توقف فروش نفت خام ایران به شرکتهای بریتانیایی و فرانسوی از جمله دلایل روند افزایشی کنونی قیمتهای جهانی نفت اعلام شده است.
علیرضا نیکزاد رهبر، سخنگوی وزارت نفت ایران، روز یکشنبه، ۳۱ بهمن، اعلام کرد که به دنبال اعلام رسمی وزارت امور خارجه این کشور "وزارت نفت از تحویل نفت خام به شرکتهای انگلیسی و فرانسوی خودداری کرده است."
با این حال، یک روز بعد از انتشار این خبر، وزارت امور خارجه فرانسه تصمیم ایران برای قطع فروش نفت به شرکتهای فرانسوی را کماهمیت خواند و اعلام کرد که شرکتهای نفتی این کشور دیگر نفت خامی از ایران نمیخرند.
به گزارش آسوشیتدپرس، وینست فلورانی، سخنگوی وزارت امور خارجه فرانسه گفته است که در چارچوب تحریمهای اتحادیه اروپا، شرکتهای نفتی فرانسوی خرید نفت ایران را متوقف کردهاند.
در عین حال، احمد قلعهبانی در کنفرانس مطبوعاتی خود در روز یکشنبه، اول اسفند، آمار دقیق واردات نفت شرکتهای بریتانیایی و فرانسوی را اعلام نکرد، ولی گفت که حجم صادرات نفت ایران به کشورهای اروپایی تا پیش از این، حدود ۵۱۵ هزار بشکه در روز بود و الان کمتر شده است.
بر اساس گزارشها، فرانسه در نیمه اول سال ۲۰۱۱ حدود ۲ درصد از نفت خام صادراتی ایران را خریده بود، اما میزان نفت وارداتی بریتانیا از ایران ناچیز است.
'تبعات حقوقی با اروپاییهاست'
اتحادیه اروپا اعلام کرده است که در چارچوب تحریمهایی که در اواخر ژانویه امسال علیه ایران تصویب کرد، واردات نفت خام از این کشور را از ابتدای ماه ژوئیه (۱۱ تیر) متوقف میکند.در زمان تصویب این تحریمها، به شرکتها و پالایشگاههای اروپایی طرف قرارداد با ایران مهلتی شش ماهه داده شد تا به قراردادهای خرید نفت خام از این کشور پایان دهند.
اتحادیه اروپا واردکننده نزدیک به ۲۰ درصد نفت خام صادراتی ایران بوده است و یونان و ایتالیا اصلیترین خریداران نفت خام این کشور به شمار میروند.
ماهیت اغلب قراردادهای نفتی به گونهای است که طرفهای قرارداد برای لغو زودهنگام آنها ملزم به پرداخت جریمه هستند و به نظر میرسد تصمیم اتحادیه اروپا برای دادن مهلت به خریداران نفت خام ایران به منظور سپری شدن مهلت قانونی این قراردادها بوده است تا آنها وادار به پرداخت جریمه به ایران نشوند.
اما آقای قلعهبانی روز یکشنبه، اول اسفند، به ایرنا گفته است: "شروعکننده توقف عرضه نفت ما نبودیم و اروپاییها با امضای قطعنامه علیه ایران، این مساله را شروع کردند و تمام تبعات حقوقی و قانونی آن به عهده خودشان است."
'هشدار جوانمردانه'
در بهمن ماه گذشته و پس از آن که تلویزیون پرس تیوی، وابسته به سازمان رادیو و تلویزیون دولتی ایران که فروش نفت ایران به شش کشور اروپایی متوقف شده است، وزارت امور خارجه ایران این خبر را تکذیب کرد.گزارش شده بود که سفرای کشورهای پرتغال، یونان، اسپانیا، فرانسه، هلند و ایتالیا روز چهارشنبه، ۲۶ بهمن، به وزارت امور خارجه ایران احضار شدهاند و پرس تیوی گفته بود که توقف فروش نفت خام ایران به سفرای این شش کشور ابلاغ شده است.
ولی حسن تاجیک، مدیرکل غرب اروپای وزارت امور خارجه ایران اعلام کرد که به این سفرا درباره تحریمها هشدار داده شده است، ولی صدور نفت ایران به اروپا قطع نشده است.
او گفت: "سعی کردیم در یک حرکت جوانمردانه به مردم اروپا این پیام را برسانیم که اگر از این ناحیه مشکلی متوجه آنها شود، مسئولیت آن به عهده کشورهای اروپایی است".