" سبز یعنی وطن"
قرار ما امروز بیست و پنجم بهمن از ساعت چهار بعدازظهر
ما بیشماریم، ما می مانیم.
قرار ما امروز بیست و پنجم بهمن از ساعت چهار بعدازظهر
ما بیشماریم، ما می مانیم.
اخبار روز:
ایاز مرهونی: بهمن ۱٣٨۹ که تب مبارزات مردم تونس و مصر به گوش ما میرسید. حسرت روزهای از دست رفته خود را میخوردیم. یک سال از اعتراضهای خیابانی ما میگذشت و ناتوان از گرفتن حق زندانیانمان، خانوادههای داغدارمان و شهیدانمان، کاری نداشتیم جز دیدن صحنهی شجاعت مردم شمال آفریقا و فرافکنی آروزهای خود در مشتهایشان. هنوز موسوی و کروبی در حصر نبودند و امیدی به تحقق حرکتی در ما بود. روز ۲۵ بهمن همه رویاهامان را یادآوری کردیم. و باز به خیابان آمدیم.
در اولین ساعت تجمع من در خیابان آزادی بودم. صحنه تکراری بود. نیروهای شخصی بیش از نیروهای پلیس در چهارراهها و میدانها حاضر بودند. لحظه به لحظه عصبیتر و فحاشتر. هر جنبدهای جز خودشان که راه میرفت دشمن بود. در یک لحظه در میدان انقلاب جمعیت به هم پیوست. ساعت ۵ عصر بود. افسر پلیس راهنمایی در تقاطع جمالزاده ایستاده بود که مردم را از ایستادن باز دارد. سه روز پس از ۲۲ بهمن و کارناوال جمهوری اسلامی در خیابانها بود و تابلوهای تبلیغیشان دیده میشد. مردم به وسط خیابان آمدند و هستهی اول و آخر جمعیتی که در این روز تظاهرات کرد شکل گرفت.
فقط ۱۰ دقیق طول کشید و من شرح این ۱۰ دقیقه را برایتان مینویسم؛ خیابان بسته شد. ماشینها متوقف شدند. بعضی بوق میزدند به اعتراض. بعضی ماشینهای خط ویژه، مسافرانشان پیاده می شدند به قصد پیوستن به مردم. پلیس هاج و واج. لباسشخصیها در حال ترک پست خود و گزارش دادن از وضعیت. یگان ویژه احتمالن در مقرهای خود در حال بارزدن چماقبهدست برای گسیل به این صحنه. توقع شکل گرفتن هستهی یک تظاهرات پس از ۱ سال سرکوب و خفقان، وجود نداشت. شعارهایی داده می شد مثل این: «مرگ برظالمان چه قاهره چه تهران»، «مبارک... بن علی... نوبتته سیدعلی». عرض خیابان آزادی آنقدر زیاد بود که این تراکم جمعیت نوید یک وضعیت غیر قابل کنترل را بدهد. با جمعیت همراه شدم. صحنهای که از یادم نخواهد رفت لبخند مضطرب مردم بود. تقریبان همه چنین لبخندی به لب داشتند. باورمان نمیشد، ما موفق شدیم؛ پس از یکسال خفقان بازهم خیابان از آن ماست.همدلی مردم با یکدیگر داشت متولد میشد. مردمی که غریبه درکنار هم آشنا میشدند. اعتراضمان را به گوش هم میرساندیم. گاهی نیز سکوت بود و بهت ما از اینکه واقعن تمام شد.
نرسیده به تقاطع نواب که جمعیت از هر سو به سمیت خیابان آزادی سرازیر بود اولین حرکت کرگدنی یگان ویژه شروع شد. جمعیت روی هم میریخت و به عقب بازمیگشتند. بعضی به سمت بالای خیابان و بعضی به سمت پایین. بازهم ترسیده بودیم. جمعیت پس از ۱۰ دقیقه حرکت در خیابان اصلن انتظار حمله نداشت. آنقدر زیاد بودیم که حمله به سمت ما حماقت بود. اما نبرد فرسایشی گلوله و باتوم با سر و دست مردم آغاز شده بود. مردم به کوچهها میرفتند و بازمیگشتند و مجددن شعار میدادند. خیابان آزادی میدان اصلی هدایت جمعیت به کوچهها شده بود. مردم بازمیگشتند و در تقاطعها دوباره شعار میدادند. جنگ گلوله با بدن ادامه پیدا کرد. در خیابان بهبودی صدای تیر شنیدم. دقایقی بعد، پیکر کسی در ماشین، ظاهرن توسط نیروهای اطلاعاتی از صحنه دور میشد. گاز اشکآور و ضرب و شتم و لبخندهای مضطربی که دیگر از صورت مردم پاک شده بود.
اما این لبخندهای مضطرب باز هم شاهد تولد اعتراض در خیابان بود. رژیم باتوم و گلوله سال ٨۹ را به سختی و در حالی به آخر رساند که یکسال در حال رجزخوانی برای مردم بود؛ درست مثل امسال. این بار هم شاید سالگرد یک تولد را با لبخندهامان استقبال کنیم. امسال که قحطی آهسته با گامهای کبوتر به استقبالمان میآید. تهدید مرگ در مرزهای ایران نشسته است. مشت آهنین حکومت رجزخوانی را رها نکرده است.
تنها قدرتی که میتواند ایستادگی کند قدرت لبخندهای ماست.
اما این لبخندهای مضطرب باز هم شاهد تولد اعتراض در خیابان بود. رژیم باتوم و گلوله سال ٨۹ را به سختی و در حالی به آخر رساند که یکسال در حال رجزخوانی برای مردم بود؛ درست مثل امسال. این بار هم شاید سالگرد یک تولد را با لبخندهامان استقبال کنیم. امسال که قحطی آهسته با گامهای کبوتر به استقبالمان میآید. تهدید مرگ در مرزهای ایران نشسته است. مشت آهنین حکومت رجزخوانی را رها نکرده است.
تنها قدرتی که میتواند ایستادگی کند قدرت لبخندهای ماست.
سارا زرتشت
می خواهم در خیابان آزادی قدم بزنم. چه کسی می تواند این حق را از من بگیرد؟ چه کسی می آید با من قدم بزند ؟
روزگاری توتالیتاریسم برایم یک مکتب سیاسی بود نه یک واقعیت عینی. مطالعه ی فاشیسم و نازیسم و استالینیسم تکلیف شبم بود برای چند نمره ی بیشتر در روز امتحان؛ چه میدانستم که به حکومت تمامیت خواهی گرفتار می شویم که سال و ماهمان را می گیرد و در شب روزمان سرک می کشد و دقیقه ای از دستش نمی توانیم آسوده باشیم.
پول بی برکتِ طلای سیاه، نه تنها حکومتمان که روزگارمان را به سیاهی کشانده است. حالا این فقط اقتصاد ما نیست که دولتی است، زندگیمان هم دولتی شده است!
دانشگاه هایمان به باشگاه مداحان قدرت تبدیل شده اند. علوم انسانی جایش را به متون ایدئولوژیک سپرده است. تاریخ سرشار از تحریفمان، مدیحه سرای خلفا و حکمای معاصر است.
فرهنگمان عرصه ی سرهنگی های حکومت است. سیمین هم بی اذن ولی امر مسلمین جهان نمی تواند از نادر جدا شود. همسرانمان به اذن مقام عظمای ولایت بر ما حلال می شوند. بی اجازه ی برادر بزرگ نمی توانیم به خیابان بیاییم. بزودی وجودمان هم از برکتِ وجود ولایت نفتی فقیه خواهد بود.
دینمان هم دولتی است. متن دینی متنی است که مشروعیت حاکمان را ثابت کند.منبر دینی، منبری است که مدح حاکمان را بگوید.مناسک دینی، مناسبات قدرت را تعریف میکند. خدا را از هم گذرتنگِ چشمِ بندگان قدرت باید دید....
تصمیمم را گرفته ام... می خواهم یک روزم را از حکومت و دولت و تاریخ و سیاست و قدرت و ایدئولوژی پس بگیرم!
می خواهم 25 بهمن، روزی برای خودم باشد. در این روز مدح قدرت را نمی گویم. تاریخ حکومت را باور نمی کنم. بخشنامه های دولت را نمی خوانم.صدا و سیمای حکومت را نمی بینم و نمی شنوم. از طلوع آفتاب تا غروب خورشید، 25 بهمن را بنده ی خدای خودم خواهم بود نه برده ی قدرت.
از سحر تا شام 25 بهمن 90، یک فعال سیاسی نیستم. یک مخالف حکومت نیستم. حتی منتقد وضع موجود هم نیستم. امروز فراموش می کنم میر و شیخ و بانو در حصرند. فراموش می کنم صانع و محمد را شهید کرده اند. فراموش می کنم سبزم. فراموش می کنم رایم را دزدیده اند . فراموش می کنم اختلاس ها 3000 میلیاردی و قاضی های مرگ را. فراموش می کنم تحریم و جنگ و حق مسلم هسته ای ام را. حتی فرق دروغ و راست را فراموش می کنم.
25بهمن، آزادتر از همیشه، آزاده تر از همیشه، می خواهم نرم و آهسته و بی صدا، در خیابان آزادی قدم بزنم.
چه کسی می تواند این حق را از من بگیرد؟ چه کسی می آید با من قدم بزند ؟
پول بی برکتِ طلای سیاه، نه تنها حکومتمان که روزگارمان را به سیاهی کشانده است. حالا این فقط اقتصاد ما نیست که دولتی است، زندگیمان هم دولتی شده است!
دانشگاه هایمان به باشگاه مداحان قدرت تبدیل شده اند. علوم انسانی جایش را به متون ایدئولوژیک سپرده است. تاریخ سرشار از تحریفمان، مدیحه سرای خلفا و حکمای معاصر است.
فرهنگمان عرصه ی سرهنگی های حکومت است. سیمین هم بی اذن ولی امر مسلمین جهان نمی تواند از نادر جدا شود. همسرانمان به اذن مقام عظمای ولایت بر ما حلال می شوند. بی اجازه ی برادر بزرگ نمی توانیم به خیابان بیاییم. بزودی وجودمان هم از برکتِ وجود ولایت نفتی فقیه خواهد بود.
دینمان هم دولتی است. متن دینی متنی است که مشروعیت حاکمان را ثابت کند.منبر دینی، منبری است که مدح حاکمان را بگوید.مناسک دینی، مناسبات قدرت را تعریف میکند. خدا را از هم گذرتنگِ چشمِ بندگان قدرت باید دید....
تصمیمم را گرفته ام... می خواهم یک روزم را از حکومت و دولت و تاریخ و سیاست و قدرت و ایدئولوژی پس بگیرم!
می خواهم 25 بهمن، روزی برای خودم باشد. در این روز مدح قدرت را نمی گویم. تاریخ حکومت را باور نمی کنم. بخشنامه های دولت را نمی خوانم.صدا و سیمای حکومت را نمی بینم و نمی شنوم. از طلوع آفتاب تا غروب خورشید، 25 بهمن را بنده ی خدای خودم خواهم بود نه برده ی قدرت.
از سحر تا شام 25 بهمن 90، یک فعال سیاسی نیستم. یک مخالف حکومت نیستم. حتی منتقد وضع موجود هم نیستم. امروز فراموش می کنم میر و شیخ و بانو در حصرند. فراموش می کنم صانع و محمد را شهید کرده اند. فراموش می کنم سبزم. فراموش می کنم رایم را دزدیده اند . فراموش می کنم اختلاس ها 3000 میلیاردی و قاضی های مرگ را. فراموش می کنم تحریم و جنگ و حق مسلم هسته ای ام را. حتی فرق دروغ و راست را فراموش می کنم.
25بهمن، آزادتر از همیشه، آزاده تر از همیشه، می خواهم نرم و آهسته و بی صدا، در خیابان آزادی قدم بزنم.
چه کسی می تواند این حق را از من بگیرد؟ چه کسی می آید با من قدم بزند ؟
برنامه ای از نیما راشدان
این دومین بخش از مجموعه وبینارهای امنیت سایبری و آنلاین برای روزنامهنگاران ایرانی است که توسط برنامه پژوهش رسانه ایران برگزار می شود. مدرس این دوره نیما راشدان است و آنچه را که روزنامهنگاران، وبلاگنویسان و فعالان رسانهای لازم است از امنیت سایبری بدانند تدریس خواهد کرد.
پژوهش رسانه ایران
http://iranmediaresearch.org/blog/101/12/02/02/833
پژوهش رسانه ایران
http://iranmediaresearch.org/blog/101/12/02/02/833
دردوبخش «فوروم» و «فوروم گسترده» شصد و دومین فستیوال فیلم برلن "برلیناله"، سه فیلم از سه ایرانی دیده می شد؛ بخش "فورم گسترده"، هدفش حمایت از فیلم هائی است که به جنبه های مختلف بحران سیاسی- اقتصادی جهان از جنبه های کلی و شخصی آن، با دیدی متفاوت می نگرند.
دوبخش «فوروم» و «فوروم گسترده» شصد و دومین فستیوال فیلم برلن "برلیناله" که در آن سه فیلم از سه ایرانی دیده می شد، این امکان را داد که ببینیم باز هم نسل جوان ایران سخنی برای گفتن دارد بویژه از نظر فرم وساختار گویش خاصی را بر بگزیند؛ طبیعتأ بخشی که به خوبی می توانست در خود را به روی این تازگی ها بگشاید، بخش «فورم گسترده» است که هدفش حمایت از فیلم هائی است که به جنبه های مختلف بحران سیاسی- اقتصادی جهان از جنبه های کلی و شخصی آن با دیدی متفاوت می نگرند؛ در این فوروم است که تا امروز دو فیلم تحسین برانگیزی را از دوجوان ایرانی دیدیم که هر کدام ویژگی خود را داشت.
فیلم نخستین،«فالگوش»، شاید برای نخستین بار از دلمشغولی جوانی سخن می گوید که به بایگانی ها رجوع می کند و جزو نادر افرادی است که گذشته را پاس می نهد. در این فیلم "محمد رضا فرزاد" با تصاویر آرشیوها (البته در حد آنچه هنوز برجامانده و یا در دسترس او گذاشته شده است)، ماجرای سوختن حدود ٤٧٠ سینما در ایرا ن را کمی پیش از وقوع انقلاب مطرح می کند و با نشان دادن سکانس های کوچکی از فیلم های گذشته به چگونگی محو شدن این هنر و حتا تلویزیون در سال های اوان انقلاب می پردازد.
این فیلم که ازنظر تاریخ سینمای ایران ارزنده است به وضع سینماها در ایران امروز اشاره ای نمی کند که علیرغم جای بزرگی که این سینما در میان سینمای آسیا و جهان به دست آورده، کشورایران تنها حدود ٢٥٠ سالن سینما دارد که حتا حضور پررنگ تلویزیون در خانه ها هم نمی تواند این رقم کم را توجیه کند؛ بویژه این که جمعیت ایران در سال ١٩٧٠ نیم جمعیت کنونی بود.
فیلم دوم، «منطق الطیر» ساخته "آزین فیض آبادی" بود که آنهم باز به انقلاب ها می پردازد و با گویشی بسیار نو، یعنی آمیخته ای از تصاویر آرشیوی وپرفورمانس تغییرات نافرجام و دایره بسته رویدادهای جهان را با اشاره به سفر پرندگان کتاب "عطار" واستفاده از اشعار آن یاد آور می شود؛ اشعاری که در سال ١١٧٧ یعنی حدود ٩٠٠ سال پیش نوشته شده اند اما هنوزدر دنیای امروزی تازگی خود را حفظ کرده اند.
"آزین فیض آیادی" در عین حال بر نقش فیلم و سینما از ورای دو شخصیت اصلی تأکید می کند که یکی قاضی ای است که باند بر روی چشم دارد و به مسند قضاوت نشسته و دیگری سینماگری است که باید به اتهامات اومبنی براین که فیلمش باعث تشویش اذهان می شود، پاسخ گوید.
این دو فیلم در عین حال به سان فیلم «کات» ساخته "امیر نادری" که بزرگداشتی بود از سینمای جهان، به این هنرارج مینهند وبه گونه ای میگویند که علیرغم فرازو نشیب ها هنرسینما توانسته دوام بیاورد و در آینده نیز چنین خواهدکرد. فستیوال هابه طور کلی، وفستیوال هائی چون "برلن" نیز نخواهند گذاشت سینما و از ورای آن خاطره های جمعی از میان بروند.
فیلم سوم، «پذیرائی ساده» ساخته "مانی حقیقی"، به زودی در بخش "فوروم" به نمایش در خواهد آمد.
دستور وزارت فرهنگ، مبنی بر الزام حجاب در تلویزیون
وزیر فرهنگ افغانستان از شبکه های تلویزیونی خواسته است تا از نمایش سر برهنۀ زنان و آرایش های غلیظ، خود داری کنند؛ این خبر باعث انتقادات زیادی شده است.
در حالیکه صحبت مذاکره با طالبان، ترس از برگشت آنان در امور مملکت را ازدیاد بخشیده است، دستور سید مخدوم رهین، مبنی بر محجوب کردن زنان در پردۀ تلویزیون، هم بر اساس همین اخبار روز بررسی شده است.
بعضی در این فکر هستند که حکومت افغانستان در برابر طالبان کوتاه آمده است و برخی هم فکر میکنند که این دستور زوینه سازی برای برگشت طالبان است. ولی در طی این ده سال، زنان افغانستان تنها در تلویزیون ها پیشرفت نداشته اند بلکه آنان در نهاد های سیاسی و در مجامع مدنی هم حضور فعال دارند.
***
در بررسی این موضوع، گفتگویی داریم یا ناهید فرید، نمایندۀ هرات در پارلمان افغانستان.
خانم ناهید فرید، اول از ناهنجاری در جمعه صحبت میکند و میگوید که در چنین شرایطی، حجاب برای زنان باید به عنوان یک اصل مطرح باشد. او اضافه میکند که اکثریت زنان مشکلی با این مسئله ندارند و در ضمن تلویزیون ها هم از زنان به شکل یک مدل استفاده میکنند تا بینندۀ بیشتر داشته باشند.
در مورد احتمال کنار آمدن با طالبان و فدا کردن حقوق زنان در پای این سازش، خانم ناهید فرید میگوید که این فرضیه هم محتمل است، ولی او فکر نمیکند که بعد از ده سال تلاش حکومت و جامعۀ جهانی، آنان حاضر باشند این دست آورد ها را فدای چنین سازشی بکنند.
اعلام نامزدی نیکولا سارکوزی در انتخابات و مکاتبات سری ایران و سوریه
اعلام این هفته نامزدی نیکولا سارکوزی- رئیس جمهوری فرانسه برای انتخابات ریاست جمهوری، ادامه اعتصاب ها در یونان، پیامد های بحران سوریه در لبنان و مرگ ویتنی هوستون، آواز خوان بزرگ پاپ، گزارش های عمده امروز روزنامه های فرانسه را تشکیل میدهد.
علیرغم سرمای بی سابقه زمستانی در اروپا که منجر به مرگ صدها نفر گردیده است، بازار تبلیغات انتخاباتی در فرانسه روز بروز گرمتر می شود، بویژه با این پرسش که نیکولا سارکوزی- رئیس جمهور کنونی، کدام روز این هفته را برای اعلام نامزدی خود در برابر فرانسوا هولاند- رقیب عمده او از حزب سوسیالیست، اعلام خواهد کرد.
روزنامه فیگارو، در گزارشی در این باره می نویسد: نیکولا سارکوزی تا روز پنجشنبه آینده تصمیم نامزدی خود را اعلام و روز یکشنبه آینده نیز اولین گردهمایی رسمی انتخاباتی خود را دایر خواهد کرد. این در حالیست که بسیاری از رسانه های فرانسه انتشار گفتگوی روز شنبه نیکولا سارکوزی با مجله فیگارو را در واقع اعلام رسمی نامزدی و توضیح برنامه انتخاباتی نامزد اکثریت بر سر اقتدار راست گرا در فرانسه توصیف کرده اند؛ برنامه انتخاباتی که بقول روزنامه اومانیته با اقدامات جدید در مورد بیکاری و مهاجرت بطور آشکاری بسوی راست گرایش پیدا کرده است.
روزنامه لیبراسیون، این راست گرایی در برنامه نیکولا سارکوزی را فرصت مساعدی برای یک نامزد دیگر این انتخابات، فرانسوا بایرو- از گروه راست میانه فرانسه، توصیف می کند که نیکولا سارکوزی را بدلیل پیشنهاد نظرخواهی درباره حقوق بیکاران در فرانسه مورد انتقاد قرار داده و معتقد است که «این حاکمان اند که مسئولیت بیکاری را بدوش دارند و نه بیکاران».
در حالیکه نمایندگان پارلمان یونان روز یکشنبه گذشته برای اعلام اقدامات جدید ریاضت اقتصادی در این کشور جلسه فوق العاده دایر کرده بودند، آلمان سعی دارد تا بر دولت یونان فشار وارد کند اقدامات بیشتری در جهت ریاضت اقتصادی انجام دهد.
روزنامه اقتصادی له زه کو می نویسد: دولت یونان در حالی تحت فشار قرار گرفته است که روز گذشته، برای سومین روز، هزاران نفر در آتن- پایتخت یونان، بر علیه برنامه ریاضت اقتصادی در این کشور به خیابان ها بر آمدند و با شعار علیه حکومت، کاهش بودجه اجتماعی و تنزیل ٢٢ در صد حقوق حداقل در این کشور را مورد انتقاد قرار دادند.
له زه کو با تکیه بر نتیجه یک نظرخواهی در یونان می نویسد ٤٨ در صد مردم این کشور سقوط اقتصادی سازمان یافته کشور خود را، بر اقدامات تحمیل شده اقتصادی کنونی ترجیح میدهند.
له زه کو با تکیه بر نتیجه یک نظرخواهی در یونان می نویسد ٤٨ در صد مردم این کشور سقوط اقتصادی سازمان یافته کشور خود را، بر اقدامات تحمیل شده اقتصادی کنونی ترجیح میدهند.
تحولات سوریه و تقاضای اتحادیه عرب برای اعزام یک نیروی بین المللی حافظ صلح به سوریه موضوع گزارشی دیگری است از روزنامه فیگارو که طی آن روزنامه تصمیم روز گذشته اتحادیه عرب مبنی بر «حمایت سیاسی و مالی از نیروهای مخالف بشار اسد» را بازتاب داده است.
به نوشته فیگارو کشور های عضو اتحادیه عرب که تا کنون برای توقف خشونت ها در اعمال فشار لازم بر بشار اسد ناتوان بوده اند در جلسه دیروز خود تصمیم گرفتند به مأموریت ناظران خود در سوریه پایان بدهند و در مقابل از شورای امنیت سازمان ملل متحد دعوت کنند تا برای اعزام یک نیروی حافظ صلح متشکل از نیروهای کشورهای عربی و نیروهای این سازمان به سوریه اقدام کند.
به نوشته فیگارو کشور های عضو اتحادیه عرب که تا کنون برای توقف خشونت ها در اعمال فشار لازم بر بشار اسد ناتوان بوده اند در جلسه دیروز خود تصمیم گرفتند به مأموریت ناظران خود در سوریه پایان بدهند و در مقابل از شورای امنیت سازمان ملل متحد دعوت کنند تا برای اعزام یک نیروی حافظ صلح متشکل از نیروهای کشورهای عربی و نیروهای این سازمان به سوریه اقدام کند.
روزنامه لیبراسیون نیز با تکیه برتحولات سوریه پیامد های خشونت این کشور در لبنان رامورد بررسی قرار داده و می نویسد طی روز های گذشته طرفداران ومخالفان بشار اسد در نواحی شیعه نشین علویان و سنیان طرابلس با هم به زد و خورد پرداختند.
به نوشته لیبراسیون ارتش لبنان تصمیم گرفته است برای جلوگیری از ادامه خشونت ها میان گروه های درگیر وتأمین ثبات در این کشور با قاطعیت با آنان برخورد کند؛ زیرا بیم آن می رود که مبادا این درگیری ها میان شیعیان علوی و سنیان لبنان، بعنوان بازتاب خشونت های سوریه، در لبنان نیز فرا گیر گردند. این در حالیست که نجیب میقاتی، نخست وزیر سنی لبنان روز شنبه گذشته در پاریس گفت کشورش ترجیح میدهد در برابر تحولات سوریه بیطرف باقی بماند.
به نوشته لیبراسیون ارتش لبنان تصمیم گرفته است برای جلوگیری از ادامه خشونت ها میان گروه های درگیر وتأمین ثبات در این کشور با قاطعیت با آنان برخورد کند؛ زیرا بیم آن می رود که مبادا این درگیری ها میان شیعیان علوی و سنیان لبنان، بعنوان بازتاب خشونت های سوریه، در لبنان نیز فرا گیر گردند. این در حالیست که نجیب میقاتی، نخست وزیر سنی لبنان روز شنبه گذشته در پاریس گفت کشورش ترجیح میدهد در برابر تحولات سوریه بیطرف باقی بماند.
و اما بازهم در مورد تحولات سوریه، روزنامه فیگارو این بار سراغ مکاتبات سری تهران و دمشق را گرفته است که روز یکشنبه گذشته توسط گروه هکرهای موسوم به "ناشناس" افشا شد و در آن از کمک های نزدیک به یک میلیلارد دلار ایران به سوریه سخن رفته است.
فیگارو می نویسد بر اساس اسناد افشا شده، تهران با کمک به رژیم بشار اسد میخواهد ادامه حیات این رژیم در برابر تحریم های بین المللی را تضمین کند.
فیگارو با استناد بر گزارش روزنامه اسرائیلی ها "آرتض" می نویسد: هکرها با دستیابی به پیام های ٧٨همکار نزدیک بشار اسد، ازجمله، منصور اعظم- وزیر امور ریاست جمهوری سوریه، از جریان یک گفتگو میان سوریه و مقامات عالی رتبه ایرانی پرده برداشته اند. در این گفتگوها، مقامات سوری، دشواری های اقتصادی خود در پرداختن حقوق به کارمندان دولتی، نیروهای اطلاعاتی، امنیتی و شبه نظامیان وابسته به رژیم را بامقامات ایرانی در میان گذاشته اند.
بگزارش فیگارو، مقامات ایرانی در این گفتگو ها تعهد کرده اند که علاوه بر پرداخت یک میلیون دلار کمک نقدی به رژیم بشار اسد، برای خنثی کردن تحریم های اروپا علیه این کشور، نفت خام سوریه را نیز خریداری کنند.
مقامات ایرانی همچنان به بشار اسد پیشنهاد کرده اند فرودگاه های غیرنظامی ایرانی و یک گذرگاه هوایی از طریق عراق را برای انتقال کالاها به سوریه بروی دمشق باز کنند.
و بالاخره بر اساس یک سند متعلق به ماه دسامبر گذشته یک نماینده بانک مرکزی ایران در دیدار خود از دمشق پیشنهاد کرده است برای خنثی کردن تحریم های اقتصادی بین المللی علیه سوریه، ایران دانش ودستاوردهای خود این زمینه را در اختیار رژیم سوریه قرار دهد.
فیگارو می نویسد بر اساس اسناد افشا شده، تهران با کمک به رژیم بشار اسد میخواهد ادامه حیات این رژیم در برابر تحریم های بین المللی را تضمین کند.
فیگارو با استناد بر گزارش روزنامه اسرائیلی ها "آرتض" می نویسد: هکرها با دستیابی به پیام های ٧٨همکار نزدیک بشار اسد، ازجمله، منصور اعظم- وزیر امور ریاست جمهوری سوریه، از جریان یک گفتگو میان سوریه و مقامات عالی رتبه ایرانی پرده برداشته اند. در این گفتگوها، مقامات سوری، دشواری های اقتصادی خود در پرداختن حقوق به کارمندان دولتی، نیروهای اطلاعاتی، امنیتی و شبه نظامیان وابسته به رژیم را بامقامات ایرانی در میان گذاشته اند.
بگزارش فیگارو، مقامات ایرانی در این گفتگو ها تعهد کرده اند که علاوه بر پرداخت یک میلیون دلار کمک نقدی به رژیم بشار اسد، برای خنثی کردن تحریم های اروپا علیه این کشور، نفت خام سوریه را نیز خریداری کنند.
مقامات ایرانی همچنان به بشار اسد پیشنهاد کرده اند فرودگاه های غیرنظامی ایرانی و یک گذرگاه هوایی از طریق عراق را برای انتقال کالاها به سوریه بروی دمشق باز کنند.
و بالاخره بر اساس یک سند متعلق به ماه دسامبر گذشته یک نماینده بانک مرکزی ایران در دیدار خود از دمشق پیشنهاد کرده است برای خنثی کردن تحریم های اقتصادی بین المللی علیه سوریه، ایران دانش ودستاوردهای خود این زمینه را در اختیار رژیم سوریه قرار دهد.
حمایت جامعه بین المللی از اعزام نیروهای حافظ صلح به سوریه
اتحادیه اروپا، امروز(دوشنبه)، حمایت خود را از قطعنامه اتحادیه عرب در جهت پایان دادن هر چه سریعتر به سرکوب های خونین در سوریه اعلام کرد.
سوریه، در واکنش به قطعنامه روز گذشته اتحادیه عرب، ضمن رد این قطعنامه، اعلام کرد که به اینچنین قطعنامه هائی پایبند نیست.
اتحادیه عرب، روز یک شنبه، به منظور بررسی بحران سوریه، در قاهره تشکیل جلسه داد. این اتحادیه خواستار اعزام نیروهای صلح این اتحادیه و نیروهای بین المللی برای برقراری صلح در سوریه شدند.
فرانسه، حمایت خود را از تصمیم اخیر اتحادیه عرب اعلام کرد و متذکر شد که به حمایت قاطع خود از نیروهای محالف رژیم بشار اسد ادامه خواهد داد.
خبرگزاری سنا، خبرگزاری رسمی سوریه، در واکنش به تصمیم اتحادیه عرب اعلام کرد که دولت سوریه مصمم است تا " امنیت را در سراسر کشور برقرار نماید".
از سوی دیگر ارتش سوریه، امروز دوشنبه، نیز به گلوله باران شهر حمص و مناطق دیگری از خاک این کشور ادامه داد.
برپایه گزارش مخالفان دولت سوریه، اوضاع در شهر حمص بحرانی است. قطع برق و ارتباط اینترنتی در این شهر مانع از انتشار گزارش های بیشتر از شهر حمص شده است.
شورای عمومی انقلاب سوریه، یکی از تشکیلات مخالف دولت سوریه، امروز ادعای حمایت رهبر القاعده از این جنبش را رد کرد.
ایمن الظواهری- رهبر القاعده، در یک نوار ویدئویی که در یکی از پایگاه های اینترنتی مجاهدین منتشر شده است، حمایت خود را از اعتراضات در سوریه اعلام کرد.
این شورا در صفحه فیس بوک خود اعلام کرده است که انقلاب سوریه، هرگونه تلاش شبکه القاعده به منظور مداخله در جنبش مردم سوریه را رد می کند.
شورای عمومی انقلاب سوریه، در عین حال مدعی شده است که این مردم سوریه هستند که برای کسب آزادی و یک دولت دموکراتیک و بدست آوردن جایگاه خود می جنگند.
ایلیا جزایری، روزنامه نگار و تحلیلگر مسائل سیاسی در بیروت، در گفتگو با رادیوی بین المللی فرانسه و تشریح آثار رویدادهای سوریه بر لبنان می گوید: لبنان از چندین لحاظ وابسته به سوریه بوده و هست؛ لبنان تنها با کشورهای سوریه و اسرائیل دارای مرز زمینی و خاکی هست، تمام تجارت زمینی لبنان از راه سوریه انجام می شد؛ اقتصاد لبنان به شدت آسیب دیده است، وضعیت درآمد مردم لبنان به شدت آسیب دیده است و بویژه آثار آن در مناطق مرزی مشهودتر است؛ صنعت گردشگری لبنان آسیب دیده است، مناطق مرزی شاهد ورود پناهندگان زیادی از سوریه هستند.این روزنامه نگار از بیروت می گوید که اوضاع سیاسی و امنیتی لبنان، در نتیجه ی بحران در سوریه بسیار آسیب دیده و متضرر شده است.
انگیزههای احضار سفیر جمهوری آذربایجان در تهران
ایران سفیر آذربایجان در تهران را احضار و به آنچه که «اقدامات غیردوستانه» دولت آذربایجان خوانده اعتراض کرده است. جمهوری آذربایجان ادعاهای ایران را رد میکند. عوامل واقعی تشدید تنش میان دو کشور همسایه چیست؟
خبرگزاری فارس گزارش میدهد که وزارت امور خارجهی ایران جوانشیر آخونداف، سفیر آذربایجان در تهران را ۲۳ بهمن ۱۳۹۰ احضار کرد و از جمله «نسبت به رفتار نامناسب جمهوری آذربایجان با نمایندگان نهادهای جمهوری اسلامی ایران در آن کشور، تبلیغات ضد ایرانی روزمرهی رسانهای و همچنین توقیف کامیونهای باری ایرانی در مسیر آستارا- باکو قویاً اعتراض کرد و توقف فوری این قبیل اقدامات غیردوستانه مورد تاکید قرار گرفت.»
ایران همچنین ادعا کرده که دولت آذربایجان «تسهیلاتی برای عزیمت عوامل ترور داشنشمندان هستهای به تل آویو» از خاک آن کشور فراهم آورده است.
المان عبدالله اف، سخنگوی وزارت امور خارجهی آذربایجان در گفتگو با رسانههای محلی اتهامات ایران را تکذیب کرد و آن را دور از واقعیت و افترا خواند. وی در گفتگو با خبرگزاری ترندنیوز«یادداشت اعتراض وزارت خارجهی ایران را در پاسخ به یادداشت اعتراض باکو به سفیر این کشور در آذربایجان میشمارد». این مقام آذربایجان همچنین گفته است که «آذربایجان هیچ وقت اجازه نخواهد داد اراضی این کشور برای کمک به تروریسم مورد استفاده قرار گیرد.»
اعتراض به دیدار سفیر آذربایجان با روحانیان بلندپایه قم
مناسبات دو کشور همسایه روز به روز تیرهتر میشود. در عین حال تلاشهای دو کشور برای عادی سازی مناسبات نیز به سختی پیش میرود. دیدار سفیر آذربایجان در قم با روحانیان بلندپایه کشورهم تنشها را کاهش نداد.
برخی از پایگاههای اینترنتی ایرانی دیدار سفیر جمهوری آذربایجان در قم را "گستاخی" تحلیل کردند. پایگاه اینترنتی تابناک با درج مطلبی تحت عنوان "آیا سفیر باکو در تهران نیز اخراج خواهد شد؟" مینویسد: «سفیر میگوید، مراجع تقلید ایران تصویر نادرستی از جمهوری آذربایجان در ذهن دارند. این اهانت به ساحت آیات است.»
این سایت درخواست کرده است «هنوز وزارت امور خارجه، واکنشی به این اهانتها و گستاخیهای دولت ضد اسلامی باکو نشان نداده است. افکار عمومی منتظر واکنش قاطع وزارت امور خارجه دولت جمهوری اسلامی به گستاخیها و بیادبیهای دولت باکو و سفیر آن است.»
جمهور آذربایجان هم ایران را متهم میکند
تلویزیون دولتی آذربایجان نیز پیش از این در ۲۹ دی ۱۳۹۰ گزارشی دربارهی یک طرح ناکام تروریستی در باکو پخش کرد. گفته میشود این ترور از سوی نهادهای امنیتی ایران برنامهریزی شده و مدیران یک مرکز آموزشی یهودیان را در باکو هدف قرار داده بود. پس از این واقعه مقامهای جمهوری آذربایجان از دولت ایران درخواست کرده بودند که ایران در این زمینه توضیحاتی بدهد.
هنوز چند صباحی از این واقعه نگذشته بود که چند نماینده مجلس دربارهی تغییر نام جمهوری آذربایجان به "آذربایجان شمالی" صحبت کردند که البته دولت آذربایجان تاکنون چنین موضعی را تایید نکرده است.
سفیر سابق ایران در باکو: خبرها جنبه ایذائی و روانی دارد
یک روزنامهنگار در شهر باکو به دویچه وله میگوید: «ایران هنوز سندی دال بر دخالت دولت آذربایجان، یا حمایت آن از ترور دانشمندان هستهای خود توسط عوامل موساد یا مجاهدین خلق را ارائه نکرده است.»
وی تاکید میکند: «دكتر افشار سليمانی سفیر سابق ایران در جمهوری آذربایجان اخیرا در مصاحبه با سایت ایراس، درخصوص اتهامات حضور مجاهدین خلق در آذربایجان گفته است که "به نظر میرسد این گونه اخبار که مستندات لازم و متقنی از آن ارائه نمیشود، بیشتر جنبه ایذائی و روانی دارد".»
این روزنامهنگار همچنین خاطرنشان میکند: «اسرائیل به کشور آذربایجان که در وضعیت "نه صلح- نه جنگ" قرار دارد، تاکنون کمکهای نظامی زیادی کرده، پهبادهای مجهزی فروخته و ارتش این کشور را به همراه آمریکا، ترکیه و تا حدودی روسیه مجهز کرده است، اما ایران روابط بسیار خوبی با ارمنستان دارد. با اینهمه، باکو هنوز بخاطر ایران سفارتی در تل آویو باز نکرده است و این امر نشان دهندهی مراعات نسبی خواستههای ایران در سیاستگذاری خارجی آذربایجان هست.»
کارشناس آلمانی: ایران از مرزهای شمالی هم تحت فشار است
آلکساندر راهر، کارشناس شورای روابط خارجی آلمان که دربارهی مناسبات کشورهای قفقاز و ایران هم تحقیق میکند، دربارهی عوامل تشدید تنش بین ایران و جمهوری آذربایجان به دویچه وله گفت: «جمهوری آذربایجان و ترکمنستان اکنون مواضع مشترکی در رابطه با مسئلهی دریای خزر اتخاذ میکنند و این سبب ناخرسندی ایران شده است.»
راهر در رابطه با تشدید تنش میان ایران و آذربایجان به عوامل دیگری هم اشاره میکند: «در روزهای گذشته سوریه شریک ایران در منطقه به شدت تحت فشار قرار گرفت و این سبب عصبانیت و نگرانی ایران شده است. از سوی دیگر شمال ایران با کشورهای قفقازهمجواراست که غرب و آمریکا در این منطقه هژمونی دارند و جمهوری اسلامی زیر فشار قرارگرفته و این گونه عکسالعمل نشان داده است.»
ایران در ردیف ۲۳ شریک تجاری جمهوری آذربایجان
به نظر دالغا خاتین اوغلو، رئیس بخش فارسی خبرگزاری ترند نیوز«آمار و ارقام روابط اقتصادی دو کشور شاید بازتاب دهنده گوشه ای از واقعیتهای روابط دوجانبه تهران- باکو باشد. »
این کارشناس میگوید: «آذربایجان در سال ۲۰۱۱ به میزان ۳۶ میلیارد دلار تجارت خارجی داشته، که ۱۰ میلیارد آن واردات بود. اسرائیل چهارمین شریک تجاری آذربایجان هست و حتی ترکیه هم در این لیست بعد از اسرائیل قرار دارد.»
حجم تجارت خارجی آذربایجان طی سال ۲۰۱۱ در مقایسه با سال قبل آن، ۲۵ درصد افزایش داشته که ایران سهمی در این افزایش نداشته. ایران هم اکنون میان شرکای تجاری آذربایجان در ردیف ۲۳ قرار دارد که رقمی بسیار بهت آور است و به نظر من، این وضعیت تحت تاثیر روابط سیاسی دو کشور به وجود آمده است.»
تنش میان ایران و آذربایجان به کجا خواهد کشید؟
اما به عقیدهی دالغا خاتین اوغلو از خبرگزاری ترند نیوز، روابط سیاسی دو کشورهمیشه با فراز و فرودهایی همراه بوده و اختلاف ایران و آذربایجان مدتهاست به نقطهی بحرانی رسیده است. اما وی تاکید میکند که این نقطه بازگشت پذیرهست. خاتین اغلو پیشبینی میکند، با توجه به نیازهای دو کشور به عادی سازی روابط، موج بیاعتمادی دیر یا زود میان ایران و جمهوری آذربایجان فروکش خواهد کرد.
اما به گفتهی آلکساندر راهر، کارشناس شورای روابط خارجی آلمان بدتر شدن مناسبات دو کشور در درجهی نخست به روابط غرب با ایران بستگی داشته است وی نتیجه میگیرد، هرچه مناسبات ایران و غرب بدتر شود، مناسبات ایران با جمهوری آذربایجان نیز به همان میزان تیرهتر خواهد شد.
طاهر شیرمحمدی
تحریریه: مصطفی ملکان
ایران همچنین ادعا کرده که دولت آذربایجان «تسهیلاتی برای عزیمت عوامل ترور داشنشمندان هستهای به تل آویو» از خاک آن کشور فراهم آورده است.
المان عبدالله اف، سخنگوی وزارت امور خارجهی آذربایجان در گفتگو با رسانههای محلی اتهامات ایران را تکذیب کرد و آن را دور از واقعیت و افترا خواند. وی در گفتگو با خبرگزاری ترندنیوز«یادداشت اعتراض وزارت خارجهی ایران را در پاسخ به یادداشت اعتراض باکو به سفیر این کشور در آذربایجان میشمارد». این مقام آذربایجان همچنین گفته است که «آذربایجان هیچ وقت اجازه نخواهد داد اراضی این کشور برای کمک به تروریسم مورد استفاده قرار گیرد.»
اعتراض به دیدار سفیر آذربایجان با روحانیان بلندپایه قم
مناسبات دو کشور همسایه روز به روز تیرهتر میشود. در عین حال تلاشهای دو کشور برای عادی سازی مناسبات نیز به سختی پیش میرود. دیدار سفیر آذربایجان در قم با روحانیان بلندپایه کشورهم تنشها را کاهش نداد.
برخی از پایگاههای اینترنتی ایرانی دیدار سفیر جمهوری آذربایجان در قم را "گستاخی" تحلیل کردند. پایگاه اینترنتی تابناک با درج مطلبی تحت عنوان "آیا سفیر باکو در تهران نیز اخراج خواهد شد؟" مینویسد: «سفیر میگوید، مراجع تقلید ایران تصویر نادرستی از جمهوری آذربایجان در ذهن دارند. این اهانت به ساحت آیات است.»
این سایت درخواست کرده است «هنوز وزارت امور خارجه، واکنشی به این اهانتها و گستاخیهای دولت ضد اسلامی باکو نشان نداده است. افکار عمومی منتظر واکنش قاطع وزارت امور خارجه دولت جمهوری اسلامی به گستاخیها و بیادبیهای دولت باکو و سفیر آن است.»
جمهور آذربایجان هم ایران را متهم میکند
تلویزیون دولتی آذربایجان نیز پیش از این در ۲۹ دی ۱۳۹۰ گزارشی دربارهی یک طرح ناکام تروریستی در باکو پخش کرد. گفته میشود این ترور از سوی نهادهای امنیتی ایران برنامهریزی شده و مدیران یک مرکز آموزشی یهودیان را در باکو هدف قرار داده بود. پس از این واقعه مقامهای جمهوری آذربایجان از دولت ایران درخواست کرده بودند که ایران در این زمینه توضیحاتی بدهد.
هنوز چند صباحی از این واقعه نگذشته بود که چند نماینده مجلس دربارهی تغییر نام جمهوری آذربایجان به "آذربایجان شمالی" صحبت کردند که البته دولت آذربایجان تاکنون چنین موضعی را تایید نکرده است.
سفیر سابق ایران در باکو: خبرها جنبه ایذائی و روانی دارد
یک روزنامهنگار در شهر باکو به دویچه وله میگوید: «ایران هنوز سندی دال بر دخالت دولت آذربایجان، یا حمایت آن از ترور دانشمندان هستهای خود توسط عوامل موساد یا مجاهدین خلق را ارائه نکرده است.»
وی تاکید میکند: «دكتر افشار سليمانی سفیر سابق ایران در جمهوری آذربایجان اخیرا در مصاحبه با سایت ایراس، درخصوص اتهامات حضور مجاهدین خلق در آذربایجان گفته است که "به نظر میرسد این گونه اخبار که مستندات لازم و متقنی از آن ارائه نمیشود، بیشتر جنبه ایذائی و روانی دارد".»
این روزنامهنگار همچنین خاطرنشان میکند: «اسرائیل به کشور آذربایجان که در وضعیت "نه صلح- نه جنگ" قرار دارد، تاکنون کمکهای نظامی زیادی کرده، پهبادهای مجهزی فروخته و ارتش این کشور را به همراه آمریکا، ترکیه و تا حدودی روسیه مجهز کرده است، اما ایران روابط بسیار خوبی با ارمنستان دارد. با اینهمه، باکو هنوز بخاطر ایران سفارتی در تل آویو باز نکرده است و این امر نشان دهندهی مراعات نسبی خواستههای ایران در سیاستگذاری خارجی آذربایجان هست.»
کارشناس آلمانی: ایران از مرزهای شمالی هم تحت فشار است
آلکساندر راهر، کارشناس شورای روابط خارجی آلمان که دربارهی مناسبات کشورهای قفقاز و ایران هم تحقیق میکند، دربارهی عوامل تشدید تنش بین ایران و جمهوری آذربایجان به دویچه وله گفت: «جمهوری آذربایجان و ترکمنستان اکنون مواضع مشترکی در رابطه با مسئلهی دریای خزر اتخاذ میکنند و این سبب ناخرسندی ایران شده است.»
راهر در رابطه با تشدید تنش میان ایران و آذربایجان به عوامل دیگری هم اشاره میکند: «در روزهای گذشته سوریه شریک ایران در منطقه به شدت تحت فشار قرار گرفت و این سبب عصبانیت و نگرانی ایران شده است. از سوی دیگر شمال ایران با کشورهای قفقازهمجواراست که غرب و آمریکا در این منطقه هژمونی دارند و جمهوری اسلامی زیر فشار قرارگرفته و این گونه عکسالعمل نشان داده است.»
ایران در ردیف ۲۳ شریک تجاری جمهوری آذربایجان
این کارشناس میگوید: «آذربایجان در سال ۲۰۱۱ به میزان ۳۶ میلیارد دلار تجارت خارجی داشته، که ۱۰ میلیارد آن واردات بود. اسرائیل چهارمین شریک تجاری آذربایجان هست و حتی ترکیه هم در این لیست بعد از اسرائیل قرار دارد.»
حجم تجارت خارجی آذربایجان طی سال ۲۰۱۱ در مقایسه با سال قبل آن، ۲۵ درصد افزایش داشته که ایران سهمی در این افزایش نداشته. ایران هم اکنون میان شرکای تجاری آذربایجان در ردیف ۲۳ قرار دارد که رقمی بسیار بهت آور است و به نظر من، این وضعیت تحت تاثیر روابط سیاسی دو کشور به وجود آمده است.»
تنش میان ایران و آذربایجان به کجا خواهد کشید؟
اما به عقیدهی دالغا خاتین اوغلو از خبرگزاری ترند نیوز، روابط سیاسی دو کشورهمیشه با فراز و فرودهایی همراه بوده و اختلاف ایران و آذربایجان مدتهاست به نقطهی بحرانی رسیده است. اما وی تاکید میکند که این نقطه بازگشت پذیرهست. خاتین اغلو پیشبینی میکند، با توجه به نیازهای دو کشور به عادی سازی روابط، موج بیاعتمادی دیر یا زود میان ایران و جمهوری آذربایجان فروکش خواهد کرد.
اما به گفتهی آلکساندر راهر، کارشناس شورای روابط خارجی آلمان بدتر شدن مناسبات دو کشور در درجهی نخست به روابط غرب با ایران بستگی داشته است وی نتیجه میگیرد، هرچه مناسبات ایران و غرب بدتر شود، مناسبات ایران با جمهوری آذربایجان نیز به همان میزان تیرهتر خواهد شد.
طاهر شیرمحمدی
تحریریه: مصطفی ملکان
در پی ادامهی امتناع هاشمی رفسنجانی، رئیس هیات امنای دانشگاه آزاد از امضاء حکم فرهاد دانشجو، یک عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی از طرح تغییر اساسنامه این موسسه برای بینیازی از امضای رفسنجانی خبر داده
حدود یک ماه پیش هیات امنای دانشگاه آزاد به ریاست علی اکبر هاشمی رفسنجانی تشکیل جلسه داد تا به موضوع انتخاب رئیس جدید این موسسه آموزشی بپردازد. رسانههای حکومتی پس از این نشست اعلام کردند که فرهاد دانشجو با کسب ۵ رای به این سمت انتخاب شده است. دبیرخانهی هیات امنای دانشگاه آزاد ۲۲ دیماه با انتشار بیانیهای از قول رفسنجانی این اقدام را غیرقانونی و فاقد اعتبار خواند.
انتخابی قانونی یا غیر قانونی؟
مطابق آنچه در بیانیهی دبیرخانه هیات امنا تشریح شده، هاشمی رفسنجانی رای گیری در مورد ریاست آینده دانشگاه آزاد را به معرفی و طرح برنامه از سوی همهی نامزدان موکول کرده است. در بیانیه آمده است «بعضی از اعضاء هیات امناء بدون اینکه ریاست هیات امناء اعلام رای کند، با نوشتن رای خود و تنظیم صورت جلسه از ادامه حضور سایر نامزدها در جلسه جلوگیری کرده و متاسفانه جلسه هیات امناء به شکل یکطرفهای به بن بست کشیده شد.»
به رغم غیرقانونی خواندن این رایگیری توسط دبیرخانه و رئیس هیات امنا، رسانههای نزدیک به حکومت، همچنان فرهاد دانشجو را به عنوان رئیس جدید دانشگاه آزاد معرفی میکنند. با تایید این حکم توسط شورای عالی انقلاب فرهنگی و امتناع رفسنجانی از امضای آن، کشمکش در مورد نحوهی اداره دانشگاه آزاد همچنان ادامه دارد. رایزنیهای آشکار و پنهان در این زمینه نیز تاکنون به نتیجهای نرسیده است.
دانشجو: دوباره کاندیدا نمیشوم
روز یکشنبه، ۲۳ بهمن، پنج نمایندهی شورای عالی انقلاب فرهنگی با علی اکبر هاشمی رفسنجانی دیدار کردند تا زمینه حل اختلافها را فراهم کنند. حمید میرزاده دبیر هیات موسس و عضو هیات امنای دانشگاه آزاد پس از این دیدار به خبرنگاران گفت:«در این جلسه ضمن ارائه گزارش شورای عالی انقلاب فرهنگی توسط اعضای منتخب و پس از بحث و تبادل نظر، راهکارهایی مطرح شد که مورد تفاهم مشترک قرار گرفت و مقرر شد جلسه بعدی به زودی تشکیل شود.»
ظاهرا نمایندگان شورای عالی در این نشست رایگیری مجدد در مورد رئیس جدید دانشگاه آزاد را پذیرفتهاند. این احتمال با توجه به اظهارات فرهاد دانشجو نیز تقویت میشود که گفته است در صورت رایگیری دوباره حاضر به نامزد شدن نیست.
دانشجو در گفتوگویی با خبرگزاری فارس، که بامداد دوشنبه ۲۴ بهمن منتشر شد، گفت: «اگر شورای انقلاب فرهنگی مصلحت را در رد مصوبه خود و لغو مصوبه هیئت امنای دانشگاه آزاد بداند،بهتر است طوری عمل شود تا همان کاندیدایی که اعضای اقلیت هیئت امنای دانشگاه آزاد میخواهند، انتخاب شود.»
گام دوم تغییر در اساسنامه دانشگاه آزاد
به گزارش خبرگزاری فارس، دانشجو مرجع رسیدگی به کشمکش در مورد اداره دانشگاه آزاد را شورای عالی انقلاب فرهنگی معرفی کرده و میگوید:«اگر این شورا بر تصمیم خود مبنی بر ریاست بنده بر دانشگاه آزاد تأکید کند، بنده نیز به عنوان رئیس جدید این دانشگاه به انجام وظایف خود خواهم پرداخت.»
فرهاد دانشجو در عین حال اظهار داشت، چنانچه قرار باشد تصمیم در مورد ریاست دانشگاه آزاد در جلسه هیات امنا گرفته شود او به هیچ وجه دوباره کاندیدا نخواهد شد. مطابق قوانین کنونی ابلاغ حکم رئیس دانشگاه آزاد در حیطهی اختیارات رئیس هیات امناست و واگذاری آن به شورای عالی انقلاب فرهنگی بدون تغییر در اساسنامه دانشگاه ممکن نیست.
ظاهرا با توجه به همین معضل شماری از اعضای شورا قصد دارند موضوع تغییر اساسنامه را در نشست روز سهشنبه، ۲۵ بهمن مطرح کنند.
حسین کچوییان، عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی، ۲۴ بهمن به خبرگزاری مهر گفت، او و شمار دیگری از اعضای این نهاد در نشست روز سهشنبه پیشنهاد خواهند کرد «به اساسنامه دانشگاه آزاد اسلامی تبصرهای اضافه شود تا شورا حکم فرهاد دانشجو را امضا کند.»
شورا پیشتر نیز با تغییراتی که در اساسنامه دانشگاه آزاد اعمال کرد ترکیب هیات امنا را به سود مخالفان رفسنجانی تغییر داد تا راه برای کنار گذاشتن عبدالله جاسبی، رئیس پیشین این موسسه هموار شود. طرح مورد نظر کچوییان گام مهم دیگری در این مسیر محسوب میشود.
شورای قانونگذار یا غیر قانونی؟
به گزارش خبرگزاری مهر کچوییان رفسنجانی را به خلف وعده و لجبازی متهم کرده و میگوید:« طول این مدت شورای عالی انقلاب فرهنگی که یک نهاد قانونگذار به شمار میآید، معطل یک نفر شده است.» او همچنین ادعا میکند: «اینکه اعلام شده در جلسه دیروز تفاهم مشترک صورت گرفت، اصلاً چنین چیزی وجود نداشت زیرا با مواضع رئیس هیأت امنای دانشگاه آزاد جلسه به بن بست رسید و قرار هم نیست جلسه دیگری بر اساس آنچه که در صورت جلسه روز گذشته اعلام شده، برگزار شود.»
کچوییان در حالی شورا را "یک نهاد قانونگذار" معرفی میکند که تشکیل چنین شورایی در قانون اساسی پیشبینی نشده و وظیفهی قانونگذاری بر عهده آن گذاشته نشده است. ناظران فرمان آیتالله خمینی برای تشکیل شورای عالی انقلاب فرهنگی را اقدامی فراقانونی ارزیابی میکنند. افزون بر این، برخی از موافقان این نهاد نیز ورود شورا به حیطهی قانونگذاری را اقدامی نادرست میدانند.
منتقدان با توجه به انتصاب اکثریت اعضای شورای عالی انقلاب فرهنگی توسط رهبر جمهوری اسلامی، این نهاد را وسیلهای در جهت دخالت ولی فقیه در حیطهی قانونگذاری و اجرایی تلقی میکنند. بر این اساس برخی از کارشناسان اعتقاد دارند اختلافهای رئیس دولت، محمود احمدینژاد که ریاست شورا را بر عهده دارد با هاشمی رفسنجانی تنها یک جنبه از دعوا بر سر ریاست دانشگاه آزاد است و وجه مهمتر پروژهی محدود کردن حوزههای نفوذ اوست.
یورش به آخرین سنگرهای رفسنجانی
شماری از تحلیلگران معتقدند پس از کنار گذاشتن رفسنجانی از ریاست مجلس خبرگان و نزدیک شدن پایان دوران ریاستاش بر مجمع تشخیص مصلحت نظام، اکنون نوبت به تضعیف جایگاه او در بزرگترین مجموعه آموزشی کشور رسیده است. محمود احمدینژاد که پیشتر، ۱۱ بهمن را آخرین مهلت رفسنجانی برای ابلاغ حکم فرهاد دانشجو اعلام کرده بود، دو روز بعد در تصمیمی دور از انتظار، با تشکیل هیاتی برای مذاکره با رئیس هیات امنای دانشگاه آزاد موافقت کرد.
در همین حال "پایگاه اطلاعات قوانین و مقرارت کشور" شامگاه یکشنبه ۲۳ بهمن از تایید حکم فرهاد دانشجو به وسیله شورای عالی و ابلاغ آن توسط محمود احمدینژاد، خبر داده است. در این ابلاغیه خطاب به وزارتخانههای علوم و بهداشت، و دانشگاه آزاد نوشته شده: «مصوبه تایید انتخاب رئیس دانشگاه آزاد اسلامی که در جلسه ۲۷ دی ماه شورای عالی انقلاب فرهنگی به تصویب رسیده است، برای اجرا ابلاغ میشود.» این متن ظاهرا هشتم بهمن ماه به امضای احمدینژاد رسیده، و در مورد دلایل انتشار آن در این شرایط و پیش از تغییر احتمالی اساسنامه دانشگاه آزاد اطلاعی در دست نیست.
انتخابی قانونی یا غیر قانونی؟
مطابق آنچه در بیانیهی دبیرخانه هیات امنا تشریح شده، هاشمی رفسنجانی رای گیری در مورد ریاست آینده دانشگاه آزاد را به معرفی و طرح برنامه از سوی همهی نامزدان موکول کرده است. در بیانیه آمده است «بعضی از اعضاء هیات امناء بدون اینکه ریاست هیات امناء اعلام رای کند، با نوشتن رای خود و تنظیم صورت جلسه از ادامه حضور سایر نامزدها در جلسه جلوگیری کرده و متاسفانه جلسه هیات امناء به شکل یکطرفهای به بن بست کشیده شد.»
به رغم غیرقانونی خواندن این رایگیری توسط دبیرخانه و رئیس هیات امنا، رسانههای نزدیک به حکومت، همچنان فرهاد دانشجو را به عنوان رئیس جدید دانشگاه آزاد معرفی میکنند. با تایید این حکم توسط شورای عالی انقلاب فرهنگی و امتناع رفسنجانی از امضای آن، کشمکش در مورد نحوهی اداره دانشگاه آزاد همچنان ادامه دارد. رایزنیهای آشکار و پنهان در این زمینه نیز تاکنون به نتیجهای نرسیده است.
دانشجو: دوباره کاندیدا نمیشوم
روز یکشنبه، ۲۳ بهمن، پنج نمایندهی شورای عالی انقلاب فرهنگی با علی اکبر هاشمی رفسنجانی دیدار کردند تا زمینه حل اختلافها را فراهم کنند. حمید میرزاده دبیر هیات موسس و عضو هیات امنای دانشگاه آزاد پس از این دیدار به خبرنگاران گفت:«در این جلسه ضمن ارائه گزارش شورای عالی انقلاب فرهنگی توسط اعضای منتخب و پس از بحث و تبادل نظر، راهکارهایی مطرح شد که مورد تفاهم مشترک قرار گرفت و مقرر شد جلسه بعدی به زودی تشکیل شود.»
ظاهرا نمایندگان شورای عالی در این نشست رایگیری مجدد در مورد رئیس جدید دانشگاه آزاد را پذیرفتهاند. این احتمال با توجه به اظهارات فرهاد دانشجو نیز تقویت میشود که گفته است در صورت رایگیری دوباره حاضر به نامزد شدن نیست.
دانشجو در گفتوگویی با خبرگزاری فارس، که بامداد دوشنبه ۲۴ بهمن منتشر شد، گفت: «اگر شورای انقلاب فرهنگی مصلحت را در رد مصوبه خود و لغو مصوبه هیئت امنای دانشگاه آزاد بداند،بهتر است طوری عمل شود تا همان کاندیدایی که اعضای اقلیت هیئت امنای دانشگاه آزاد میخواهند، انتخاب شود.»
گام دوم تغییر در اساسنامه دانشگاه آزاد
به گزارش خبرگزاری فارس، دانشجو مرجع رسیدگی به کشمکش در مورد اداره دانشگاه آزاد را شورای عالی انقلاب فرهنگی معرفی کرده و میگوید:«اگر این شورا بر تصمیم خود مبنی بر ریاست بنده بر دانشگاه آزاد تأکید کند، بنده نیز به عنوان رئیس جدید این دانشگاه به انجام وظایف خود خواهم پرداخت.»
فرهاد دانشجو در عین حال اظهار داشت، چنانچه قرار باشد تصمیم در مورد ریاست دانشگاه آزاد در جلسه هیات امنا گرفته شود او به هیچ وجه دوباره کاندیدا نخواهد شد. مطابق قوانین کنونی ابلاغ حکم رئیس دانشگاه آزاد در حیطهی اختیارات رئیس هیات امناست و واگذاری آن به شورای عالی انقلاب فرهنگی بدون تغییر در اساسنامه دانشگاه ممکن نیست.
ظاهرا با توجه به همین معضل شماری از اعضای شورا قصد دارند موضوع تغییر اساسنامه را در نشست روز سهشنبه، ۲۵ بهمن مطرح کنند.
حسین کچوییان، عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی، ۲۴ بهمن به خبرگزاری مهر گفت، او و شمار دیگری از اعضای این نهاد در نشست روز سهشنبه پیشنهاد خواهند کرد «به اساسنامه دانشگاه آزاد اسلامی تبصرهای اضافه شود تا شورا حکم فرهاد دانشجو را امضا کند.»
شورا پیشتر نیز با تغییراتی که در اساسنامه دانشگاه آزاد اعمال کرد ترکیب هیات امنا را به سود مخالفان رفسنجانی تغییر داد تا راه برای کنار گذاشتن عبدالله جاسبی، رئیس پیشین این موسسه هموار شود. طرح مورد نظر کچوییان گام مهم دیگری در این مسیر محسوب میشود.
شورای قانونگذار یا غیر قانونی؟
به گزارش خبرگزاری مهر کچوییان رفسنجانی را به خلف وعده و لجبازی متهم کرده و میگوید:« طول این مدت شورای عالی انقلاب فرهنگی که یک نهاد قانونگذار به شمار میآید، معطل یک نفر شده است.» او همچنین ادعا میکند: «اینکه اعلام شده در جلسه دیروز تفاهم مشترک صورت گرفت، اصلاً چنین چیزی وجود نداشت زیرا با مواضع رئیس هیأت امنای دانشگاه آزاد جلسه به بن بست رسید و قرار هم نیست جلسه دیگری بر اساس آنچه که در صورت جلسه روز گذشته اعلام شده، برگزار شود.»
کچوییان در حالی شورا را "یک نهاد قانونگذار" معرفی میکند که تشکیل چنین شورایی در قانون اساسی پیشبینی نشده و وظیفهی قانونگذاری بر عهده آن گذاشته نشده است. ناظران فرمان آیتالله خمینی برای تشکیل شورای عالی انقلاب فرهنگی را اقدامی فراقانونی ارزیابی میکنند. افزون بر این، برخی از موافقان این نهاد نیز ورود شورا به حیطهی قانونگذاری را اقدامی نادرست میدانند.
منتقدان با توجه به انتصاب اکثریت اعضای شورای عالی انقلاب فرهنگی توسط رهبر جمهوری اسلامی، این نهاد را وسیلهای در جهت دخالت ولی فقیه در حیطهی قانونگذاری و اجرایی تلقی میکنند. بر این اساس برخی از کارشناسان اعتقاد دارند اختلافهای رئیس دولت، محمود احمدینژاد که ریاست شورا را بر عهده دارد با هاشمی رفسنجانی تنها یک جنبه از دعوا بر سر ریاست دانشگاه آزاد است و وجه مهمتر پروژهی محدود کردن حوزههای نفوذ اوست.
یورش به آخرین سنگرهای رفسنجانی
شماری از تحلیلگران معتقدند پس از کنار گذاشتن رفسنجانی از ریاست مجلس خبرگان و نزدیک شدن پایان دوران ریاستاش بر مجمع تشخیص مصلحت نظام، اکنون نوبت به تضعیف جایگاه او در بزرگترین مجموعه آموزشی کشور رسیده است. محمود احمدینژاد که پیشتر، ۱۱ بهمن را آخرین مهلت رفسنجانی برای ابلاغ حکم فرهاد دانشجو اعلام کرده بود، دو روز بعد در تصمیمی دور از انتظار، با تشکیل هیاتی برای مذاکره با رئیس هیات امنای دانشگاه آزاد موافقت کرد.
در همین حال "پایگاه اطلاعات قوانین و مقرارت کشور" شامگاه یکشنبه ۲۳ بهمن از تایید حکم فرهاد دانشجو به وسیله شورای عالی و ابلاغ آن توسط محمود احمدینژاد، خبر داده است. در این ابلاغیه خطاب به وزارتخانههای علوم و بهداشت، و دانشگاه آزاد نوشته شده: «مصوبه تایید انتخاب رئیس دانشگاه آزاد اسلامی که در جلسه ۲۷ دی ماه شورای عالی انقلاب فرهنگی به تصویب رسیده است، برای اجرا ابلاغ میشود.» این متن ظاهرا هشتم بهمن ماه به امضای احمدینژاد رسیده، و در مورد دلایل انتشار آن در این شرایط و پیش از تغییر احتمالی اساسنامه دانشگاه آزاد اطلاعی در دست نیست.
کاترین اشتون مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا به مناسبت اولین سالگرد حبس خانگی رهنورد، موسوی و کروبی بیانیهای منتشر کرد. وی از مقامهای جمهوری اسلامی خواست که حق مسلم آزادی را به آنان بازگردانند.
بیانیه کاترین اشتون در روز سهشنبه (۱۴ فوریه/۲۵ بهمن) و در سالگرد بازداشت خانگی رهبران "جنبش سبز" صادر شده است. در بیانیه آمده که این بازداشت بدون فرآیندی قانونی و با نقض تعهدات بینالمللی ایران به حقوق اساسی شهروندان انجام گرفته است.
خانم اشتون همچنین یادآور شده که جمهوری اسلامی ایران با وجود تماسهای مکرر جامعه بینالمللی، محدودیتهای بیشتری برای دیدار با این افراد از جمله اعضای خانوادهشان با آنها اعمال کرده است.
کاترین اشتون در پایان این بیانیه از مقامات جمهوری اسلامی مصرا خواسته که حق مسلم آزادی را به موسوی، رهنورد و کروبی بازگرداند.
درخواست بریتانیا برای آزادی رهبران مخالفان
پیش از این ویلیام هیگ، وزیر خارجه بریتانیا نیز در روز دوشنبه (۱۳ فوریه/۲۴ بهمن) بیانیهای در محکومیت سرکوب آزادی بیان در ایران داده و خواستار آزادی زهرا رهنورد، میرحسین موسوی و مهدی کروبی شده بود.
وزیر خارجه بریتانیا با اشاره به گذشت یکسال از حبس خانگی موسوی، رهنورد، مهدی و فاطمه کروبی یادآور شده بود که جمهوری اسلامی ایران در این مدت فراخوانهای بینالمللی برای آزادی فوری این افراد را نادیده گرفته است.
ویلیام هیگ افزوده که امروز به غیر از فاطمه کروبی، دیگران بدون آن که اتهامی متوجهشان شده باشد، همچنان در بازداشت به سر میبرند: «فرزندان آنها تنها تحت کنترل ماموران امکان ملاقات با آنها را پیدا میکنند. مقامات ایرانی میگویند که این بازداشت به دلیل حفظ امنیت آنهاست اما این اقدام برای ساکت کردن صدای آنها و هوادارانشان است.»
وزیر خارجه بریتانیا در ادامه بیانیه خود تصریح کرده که خواستار آزادی فوری موسوی، رهنورد و کروبی است. او گفته که «آزادی بیان و اجتماعات، حق مسلم و بنیادین جوامع مدرن هستند. من ادامه تلاشهای ایران برای سرکوب این حقوق را محکوم میکنم.»
حزب سبزهای آلمان و حزب کمونیست فرانسه نیز در سالگرد حبس خانگی یادشدگان بیانیههایی صادر کرده و خواهان آزادی آنها و سایر زندانیان سیاسی در ایران شدهاند.
فراخوانهای داخلی
بیانیههای بینالمللی برای آزادی موسوی، رهنورد و کروبی در حالی صادر میشوند که بیش از ۴۰۰ فعال سیاسی و مدنی ایرانی نیز به ادامه بازداشت آنها و زندانی کردن صدها زندانی سیاسی عقیدتی دیگر اعتراض کردهاند.
این گروه در بیانیه خود نوشتهاند که با وجود تفاوت و تنوع آرایی که دارند، بهطور متحد به "کمپین رهایی" خودجوشی می پیوندند که در اعتراض به حبس خانگی نامبردگان شکل گرفته است.
در این بیانیه تاکید شده که حبس خانگی مجازاتی است که در هیج متن حقوقی در جهان پیشبینی نشده و به تصویب هیچ مرجع قانونی در داخل و خارج نیز نرسیده است. امضاکنندگان این بیانیه یادآوری کردهاند که «بازداشت غیرقانونی افراد و نگهداری آنها در مکانهای نامشخص در عرف سیاسی و حقوقی چیزی جز آدمربایی محسوب نمیشود.»
امضاکنندگان این بیانیه از احمد شهید، نماینده ویژه حقوق بشر سازمان ملل در ارتباط با ایران و شورای حقوق بشر سازمان ملل متحد خواستهاند به وضعیت کلیه زندانیان سیاسی و عقیدتی در ایران از جنبه رعایت قوانین بینالمللی حقوق بشر و قوانین مربوط به آیین دادرسی در جمهوری اسلامی رسیدگی کند.
دفتر تحکیم ادوار وحدت (سازمان دانشآموختگان ایران اسلامی) نیز در بیانیهای اعلام کرده که از هر تلاشی برای آزادی زندانیان سیاسی و لغو حبس خانگی رهنورد، موسوی و کروبی حمایت میکند. این نهاد همچنین خواستار بازگشت حاکمان به آرای مردم و آزادی کلیه زندانیان سیاسی در ایران شدهاست.
خانم اشتون همچنین یادآور شده که جمهوری اسلامی ایران با وجود تماسهای مکرر جامعه بینالمللی، محدودیتهای بیشتری برای دیدار با این افراد از جمله اعضای خانوادهشان با آنها اعمال کرده است.
کاترین اشتون در پایان این بیانیه از مقامات جمهوری اسلامی مصرا خواسته که حق مسلم آزادی را به موسوی، رهنورد و کروبی بازگرداند.
درخواست بریتانیا برای آزادی رهبران مخالفان
پیش از این ویلیام هیگ، وزیر خارجه بریتانیا نیز در روز دوشنبه (۱۳ فوریه/۲۴ بهمن) بیانیهای در محکومیت سرکوب آزادی بیان در ایران داده و خواستار آزادی زهرا رهنورد، میرحسین موسوی و مهدی کروبی شده بود.
ویلیام هیگ افزوده که امروز به غیر از فاطمه کروبی، دیگران بدون آن که اتهامی متوجهشان شده باشد، همچنان در بازداشت به سر میبرند: «فرزندان آنها تنها تحت کنترل ماموران امکان ملاقات با آنها را پیدا میکنند. مقامات ایرانی میگویند که این بازداشت به دلیل حفظ امنیت آنهاست اما این اقدام برای ساکت کردن صدای آنها و هوادارانشان است.»
وزیر خارجه بریتانیا در ادامه بیانیه خود تصریح کرده که خواستار آزادی فوری موسوی، رهنورد و کروبی است. او گفته که «آزادی بیان و اجتماعات، حق مسلم و بنیادین جوامع مدرن هستند. من ادامه تلاشهای ایران برای سرکوب این حقوق را محکوم میکنم.»
حزب سبزهای آلمان و حزب کمونیست فرانسه نیز در سالگرد حبس خانگی یادشدگان بیانیههایی صادر کرده و خواهان آزادی آنها و سایر زندانیان سیاسی در ایران شدهاند.
بیانیههای بینالمللی برای آزادی موسوی، رهنورد و کروبی در حالی صادر میشوند که بیش از ۴۰۰ فعال سیاسی و مدنی ایرانی نیز به ادامه بازداشت آنها و زندانی کردن صدها زندانی سیاسی عقیدتی دیگر اعتراض کردهاند.
این گروه در بیانیه خود نوشتهاند که با وجود تفاوت و تنوع آرایی که دارند، بهطور متحد به "کمپین رهایی" خودجوشی می پیوندند که در اعتراض به حبس خانگی نامبردگان شکل گرفته است.
در این بیانیه تاکید شده که حبس خانگی مجازاتی است که در هیج متن حقوقی در جهان پیشبینی نشده و به تصویب هیچ مرجع قانونی در داخل و خارج نیز نرسیده است. امضاکنندگان این بیانیه یادآوری کردهاند که «بازداشت غیرقانونی افراد و نگهداری آنها در مکانهای نامشخص در عرف سیاسی و حقوقی چیزی جز آدمربایی محسوب نمیشود.»
امضاکنندگان این بیانیه از احمد شهید، نماینده ویژه حقوق بشر سازمان ملل در ارتباط با ایران و شورای حقوق بشر سازمان ملل متحد خواستهاند به وضعیت کلیه زندانیان سیاسی و عقیدتی در ایران از جنبه رعایت قوانین بینالمللی حقوق بشر و قوانین مربوط به آیین دادرسی در جمهوری اسلامی رسیدگی کند.
دفتر تحکیم ادوار وحدت (سازمان دانشآموختگان ایران اسلامی) نیز در بیانیهای اعلام کرده که از هر تلاشی برای آزادی زندانیان سیاسی و لغو حبس خانگی رهنورد، موسوی و کروبی حمایت میکند. این نهاد همچنین خواستار بازگشت حاکمان به آرای مردم و آزادی کلیه زندانیان سیاسی در ایران شدهاست.
حدود ۹ ماه مانده به انتخابات ریاستجمهوری آمریکا، باراک اوباما طرح بودجه پیشنهادی خود را ارائه داد. افزایش مالیات برای ثروتمندان و سرمایهگذاریهای چندین میلیاردی نکات اصلی این طرح هستند.
بر اساس طرح بودجه پیشنهادی باراک اوباما برای سال ۲۰۱۳، حدود ۸۰۰ میلیارد دلار برای ایجاد فرصتهای شغلی جدید و تقویت زیرساختهای اولیه کشور اختصاص داده شده است. همچنین خانوادههایی که درآمد آنها در سال بیش از یک میلیون دلار است، باید دستکم ۳۰ درصد مالیات بپردازند.
آقای اوباما به هنگام ارائه این طرح از مالیات اندکی که ثروتمندان در این کشور پرداخت میکنند،بهشدت انتقاد کرد. شماری از جمهوریخواهان رییسجمهور آمریکا را متهم میکنند که اظهارات وی در مورد افزایش مالیات بر درآمد ثروتمندان باعث شعلهور کردن آتش حسادت طبقه کمدرآمد میشود.
مخالفان همچنین عملی شدن وعدههای باراک اوباما را ناممکن میدانند و از بودجه پیشنهادی سال ۲۰۱۳ با الفاظی نظیر بودجه "بدهکاری، تردید و سقوط" نام میبرند. جمهوریخواهان هشدار دادهاند که این بودجه در کنگرهی آمریکا شانسی برای تصویب نخواهد داشت.
گروهی از ثروتمندان آمریکایی از جمله میت رامنی، از نامزدهای حزب جمهوریخواه و از رقیبان اصلی باراک اوباما برای ورود به کاخ سفید، در حال حاضر میزان کمتری مالیات بر درآمد پرداخت میکنند، زیرا درآمد این افراد از سرمایهگذاریهای مالی تأمین میشود که در آمریکا تنها ۱۵ درصد مالیات بر آنها تعلق میگیرند.
آقای رامنی برنامههای باراک اوباما را به عنوان "توهینی به مالیاتدهندگان آمریکایی" توصیف کرده است.
نکته دیگر طرح پیشنهادی بودجه اختصاص نزدیک به ۶۰ میلیارد دلار برای بازسازی مدارس و استخدام معلمان، مأموران پلیس و آتشنشانی است.
به باور مفسران سیاسی در واشنگتن، موضوع افزایش مالیاتها از محورهای اصلی مبارزات انتخاباتی در آمریکا به شمار میرود.
بر اساس طرح پیشنهادی بودجه توسط رئیسجمهور آمریکا، هر چند کسری بودجه در این کشور برای نخستین بار از سال ۲۰۰۸ تا کنون زیر یک میلیارد دلار قرار خواهد گرفت، اما با این همه کسری بودجه آمریکا همچنان به طور چشمگیری محسوس باقی خواهد ماند. برآورد میشود که مجموع بدهیهای این کشور تا سال ۲۰۲۲ بالغ بر حدود شش میلیارد دلار خواهد شد.
آقای اوباما به هنگام ارائه این طرح از مالیات اندکی که ثروتمندان در این کشور پرداخت میکنند،بهشدت انتقاد کرد. شماری از جمهوریخواهان رییسجمهور آمریکا را متهم میکنند که اظهارات وی در مورد افزایش مالیات بر درآمد ثروتمندان باعث شعلهور کردن آتش حسادت طبقه کمدرآمد میشود.
مخالفان همچنین عملی شدن وعدههای باراک اوباما را ناممکن میدانند و از بودجه پیشنهادی سال ۲۰۱۳ با الفاظی نظیر بودجه "بدهکاری، تردید و سقوط" نام میبرند. جمهوریخواهان هشدار دادهاند که این بودجه در کنگرهی آمریکا شانسی برای تصویب نخواهد داشت.
گروهی از ثروتمندان آمریکایی از جمله میت رامنی، از نامزدهای حزب جمهوریخواه و از رقیبان اصلی باراک اوباما برای ورود به کاخ سفید، در حال حاضر میزان کمتری مالیات بر درآمد پرداخت میکنند، زیرا درآمد این افراد از سرمایهگذاریهای مالی تأمین میشود که در آمریکا تنها ۱۵ درصد مالیات بر آنها تعلق میگیرند.
آقای رامنی برنامههای باراک اوباما را به عنوان "توهینی به مالیاتدهندگان آمریکایی" توصیف کرده است.
نکته دیگر طرح پیشنهادی بودجه اختصاص نزدیک به ۶۰ میلیارد دلار برای بازسازی مدارس و استخدام معلمان، مأموران پلیس و آتشنشانی است.
به باور مفسران سیاسی در واشنگتن، موضوع افزایش مالیاتها از محورهای اصلی مبارزات انتخاباتی در آمریکا به شمار میرود.
بر اساس طرح پیشنهادی بودجه توسط رئیسجمهور آمریکا، هر چند کسری بودجه در این کشور برای نخستین بار از سال ۲۰۰۸ تا کنون زیر یک میلیارد دلار قرار خواهد گرفت، اما با این همه کسری بودجه آمریکا همچنان به طور چشمگیری محسوس باقی خواهد ماند. برآورد میشود که مجموع بدهیهای این کشور تا سال ۲۰۲۲ بالغ بر حدود شش میلیارد دلار خواهد شد.
روسیه: بحران ایران تا تابستان وارد مرحله تازهای میشود
رئیس ستاد نیروهای مسلح روسیه روز سهشنبه گفت که به باور او قدرتهای غربی احتمالاً در تابستانی که پیش رو است در مورد واکنش نسبت به برنامه هستهای ایران «تصمیم» خواهند گرفت.
به گزارش خبرگزاری ریانووُستی روسیه، نیکلای ماکاروف، در باره برنامه مناقشهبرانگیز هستهای جمهوری اسلامی و نوع برخورد با آن گفت: «ایران، البته به مثابه یک نقطه زخم است. باید بهزودی تصمیمی در قبال آن اتخاذ شود.»
وی در مورد «تصمیم» قدرتهای غربی در قبال برنامه هستهای ایران افزود که چنین تصمیمی «احتمالاً نزدیک به تابستان اتخاذ خواهد شد.»
ژنرال ماکاروف در این مورد جزئیات بیشتری ارائه نداد و در این مرحله مشخص نیست که آیا اشاره سخنان وی به یک حمله نظامی احتمالی به تأسیسات ایران است یا افزودن بر تحریمها علیه جمهوری اسلامی.
وزارت دفاع روسیه به تازگی برای نظارت دائم بر وضعیت ایران و تمامی خاورمیانه یک مرکز بحران و نظارت تأسیس کردهاست.
روسیه تاکنون از چهار دور از تحریمهای وضع شده از سوی سازمان ملل علیه ایران پشتیبانی کردهاست، اما مسکو همواره با جدیت در مورد استفاده از گزینه نظامی علیه ایران هشدار دادهاست.
سرگئی لاوروف، وزیر امور خارجه روسیه، ماه گذشته قدرتهای غربی را متهم کرد که هدف آنها از تحریمهای جدید علیه جمهوری اسلامی، «خفه کردن» اقتصاد ایران به قصد ایجاد نارضایتی عمومی در داخل این کشور است و گفت که «این تحریمها میتواند به مردم ضربه بزند.»
با بالا گرفتن نگرانی قدرتهای غربی درخصوص احتمال وجود ابعاد نظامی در برنامه هستهای ایران، مقامهای مختلف اسرائیل به تازگی بارها بحث حمله به تأسیسات هستهای ایران را در صورت شکست تحریمها علیه تهران به میان کشیدهاند.
ایران نظامی بودن برنامه هستهای خود را تکذیب میکند و در مقابل تهدید حمله به تأسیسات خود تهدید به حملههای متقابل میکند.
رسانههای اسرائیل گزارش میدهند که حضور نظامی آمریکا در منطقه خلیج فارس به شدت افزایش یافتهاست و فرمانده ناوگان پنجم ایالات متحده در بحرین نیز روز دوشنبه اعلام کرد که نیروی دریایی آمریکا، هماکنون آمادگی هرگونه برخورد با ایران را دارد.
با این حال سازمان پیمان آتلانتیک شمالی، ناتو، میگوید قصد ندارد در مواجهه با برنامه هستهای جمهوری اسلامی وارد فاز نظامی شود و بر اعمال فشارهای دیپلماتیک و اقتصادی تأکید دارد.
حسین سلامی، جانشین فرمانده سپاه پاسداران، ده روز پیش هشدار داد هر کشوری را که از آنجا به ایران حمله شود مورد حمله متقابل ایران قرار خواهد گرفت و تاکید کرد، تنگه هرمز از جمله ظرفیتهایی است که ایران میتواند برای پاسخ به تهدیدها از آن بهره بگیرد.
آیتالله خامنهای، رهبر جمهوری اسلامی، روز ۱۴ بهمنماه با اشاره مستقیم به تهدید آمریکا و اسرائیل که «همه گزینهها روی میز است»، گفت که جنگ و حمله به ایران «ده برابر به ضرر آمریکاست.»
به گزارش خبرگزاری ریانووُستی روسیه، نیکلای ماکاروف، در باره برنامه مناقشهبرانگیز هستهای جمهوری اسلامی و نوع برخورد با آن گفت: «ایران، البته به مثابه یک نقطه زخم است. باید بهزودی تصمیمی در قبال آن اتخاذ شود.»
وی در مورد «تصمیم» قدرتهای غربی در قبال برنامه هستهای ایران افزود که چنین تصمیمی «احتمالاً نزدیک به تابستان اتخاذ خواهد شد.»
ژنرال ماکاروف در این مورد جزئیات بیشتری ارائه نداد و در این مرحله مشخص نیست که آیا اشاره سخنان وی به یک حمله نظامی احتمالی به تأسیسات ایران است یا افزودن بر تحریمها علیه جمهوری اسلامی.
وزارت دفاع روسیه به تازگی برای نظارت دائم بر وضعیت ایران و تمامی خاورمیانه یک مرکز بحران و نظارت تأسیس کردهاست.
روسیه تاکنون از چهار دور از تحریمهای وضع شده از سوی سازمان ملل علیه ایران پشتیبانی کردهاست، اما مسکو همواره با جدیت در مورد استفاده از گزینه نظامی علیه ایران هشدار دادهاست.
سرگئی لاوروف، وزیر امور خارجه روسیه، ماه گذشته قدرتهای غربی را متهم کرد که هدف آنها از تحریمهای جدید علیه جمهوری اسلامی، «خفه کردن» اقتصاد ایران به قصد ایجاد نارضایتی عمومی در داخل این کشور است و گفت که «این تحریمها میتواند به مردم ضربه بزند.»
با بالا گرفتن نگرانی قدرتهای غربی درخصوص احتمال وجود ابعاد نظامی در برنامه هستهای ایران، مقامهای مختلف اسرائیل به تازگی بارها بحث حمله به تأسیسات هستهای ایران را در صورت شکست تحریمها علیه تهران به میان کشیدهاند.
ایران نظامی بودن برنامه هستهای خود را تکذیب میکند و در مقابل تهدید حمله به تأسیسات خود تهدید به حملههای متقابل میکند.
رسانههای اسرائیل گزارش میدهند که حضور نظامی آمریکا در منطقه خلیج فارس به شدت افزایش یافتهاست و فرمانده ناوگان پنجم ایالات متحده در بحرین نیز روز دوشنبه اعلام کرد که نیروی دریایی آمریکا، هماکنون آمادگی هرگونه برخورد با ایران را دارد.
با این حال سازمان پیمان آتلانتیک شمالی، ناتو، میگوید قصد ندارد در مواجهه با برنامه هستهای جمهوری اسلامی وارد فاز نظامی شود و بر اعمال فشارهای دیپلماتیک و اقتصادی تأکید دارد.
حسین سلامی، جانشین فرمانده سپاه پاسداران، ده روز پیش هشدار داد هر کشوری را که از آنجا به ایران حمله شود مورد حمله متقابل ایران قرار خواهد گرفت و تاکید کرد، تنگه هرمز از جمله ظرفیتهایی است که ایران میتواند برای پاسخ به تهدیدها از آن بهره بگیرد.
آیتالله خامنهای، رهبر جمهوری اسلامی، روز ۱۴ بهمنماه با اشاره مستقیم به تهدید آمریکا و اسرائیل که «همه گزینهها روی میز است»، گفت که جنگ و حمله به ایران «ده برابر به ضرر آمریکاست.»
جايگاه آينده مصباح یزدی در نظام جمهوری اسلامی
محمد تقی مصباح يزدی نه فقط به دليل تفکرات راديکال اش در ارتباط با نظريه «ولايت فقيه»، يا بی اعتبار دانستن رای و نظر مردم در نظام دينی و يا تقديس حکومت اسلامی در برابر جمهوری اسلامی است که در سال های اخير هر از گاه در مرکز توجه بوده، بلکه درباره نقش پيدا و پنهانش در تربيت نيروهای لباس شخصی برای نظام و توجيه دينی و فقهی آنان، همواره فردی بحث برانگيز بوده است.
اين روحانی ۷۸ ساله يزدی که از مخالفان سرسخت همشهری اش، محمد خاتمی هم بود، موسسه آموزشی - پژوهشی امام خمينی را با بودجه هنگفت دولتی بنياد نهاد و اداره می کند. موسسه ای که گفته می شود وظيفه اش تربيت طلابی است که در مسير تندروانه مصباح يزدی برای اهدافی درازمدت آموزش می بينند.
در انتخابات سال ۸۸ گفته شد که ۱۵ هزار نفر از اين طلاب، روانه منابر و مساجد شهرها و روستاها شدند تا برای محمود احمدی نژاد رای جمع کنند و حالا يکی از شاگردان سرشناس او در گفت و گو با سايت خبری «رجانيوز» می گويد که مصباح در پی تشکيلاتی عظيم است، متشکل از نيروهايی که طی ۳۰ سال گذشته تربيت کرده است.
اما واقعا چقدر می توان اين حرف ها را جدی گرفت؟ نقش واقعی مصباح يزدی و جايگاه آينده او در سپهر سياسی جمهوری اسلامی ايران چيست؟
از علی مزروعی، عضو سازمان مجاهدين انقلاب اسلامی درباره پيشينه محمد تقی مصباح يزدی می پرسم.
اين روحانی ۷۸ ساله يزدی که از مخالفان سرسخت همشهری اش، محمد خاتمی هم بود، موسسه آموزشی - پژوهشی امام خمينی را با بودجه هنگفت دولتی بنياد نهاد و اداره می کند. موسسه ای که گفته می شود وظيفه اش تربيت طلابی است که در مسير تندروانه مصباح يزدی برای اهدافی درازمدت آموزش می بينند.
در انتخابات سال ۸۸ گفته شد که ۱۵ هزار نفر از اين طلاب، روانه منابر و مساجد شهرها و روستاها شدند تا برای محمود احمدی نژاد رای جمع کنند و حالا يکی از شاگردان سرشناس او در گفت و گو با سايت خبری «رجانيوز» می گويد که مصباح در پی تشکيلاتی عظيم است، متشکل از نيروهايی که طی ۳۰ سال گذشته تربيت کرده است.
اما واقعا چقدر می توان اين حرف ها را جدی گرفت؟ نقش واقعی مصباح يزدی و جايگاه آينده او در سپهر سياسی جمهوری اسلامی ايران چيست؟
از علی مزروعی، عضو سازمان مجاهدين انقلاب اسلامی درباره پيشينه محمد تقی مصباح يزدی می پرسم.
علی مزروعی: آقای مصباح در واقع به لحاظ تاريخی اگر زندگی شان را بررسی کنيم، فراز و نشيب داشته است. در دوره قبل از انقلاب و در سال هايی که انقلاب اوج گرفت، ايشان با انقلاب مخالف بود و هيچ همراهی با انقلاب نکرد.
در دهه اول انقلاب هم که امام زنده بود، ايشان هيچ ميدانی پيدا نکرده بود و بيشتر به آموزش می پرداخت. از زمانی که آيت الله خامنه ای رهبری را در دست گرفت، آقای مصباح تشخيص داد که می تواند به ايشان نزديک شود. از اين زمان بود که ما شاهد حضور فعال ايشان در عرصه سياست هستيم. بيشترين تلاش را ايشان برای تاثيرگذاری به روی نيروهای سپاه داشته است.
رضا عليجانی، روزنامه نگار و فعال سياسی هم از کارنامه مصباح يزدی از سالها پيش چنين می گويد:
رضا علیجانی: آقای مصباح نقش مهمی در آموزش نيروهای سپاه و بسيج و نيروهای لباس شخصی دارد و مانند مربيان بدنساز تيم های ورزشی می ماند که برای آماده سازی آنها از او استفاده می شود.
ايشان از ديرباز يعنی از قبل از انقلاب به عنوان يک روحانی تند به لحاظ اخلاقی و روانی و تندور در برخورد با روشنگران شناخته می شود. ايشان قبل از انقلاب به شدت عليه دکتر علی شريعتی بود و بعد از انقلاب به شدت عليه روشنفکران و مشخصا در ارتباط با دکتر سروش اين تندروی را داشت.
اخلاق تند و مشی تند و سختگيرانه ايشان در قم معروف است. همين ويژگی در افکارشان هم بازتاب دارد. ايشان از کسانی است که در بدنه طيف بيت رهبری- يعنی طيف بيت آقای خامنه ای- نقش آموزشی ايفا می کند و شايد بتوان گفت که دو نظريه مهم «ذوب در ولايت» و «النصرو بالرعب» توسط ايشان به خوبی ترويج می شود و لباس شخصی ها آماده سرکوب می شوند.
طرفداران مصباح يزدی علاقه زيادی به برجسته سازی نقش او در روند امور در ايران دارند. علی مزروعی ، نماينده مجلس ششم می گويد که چنين نيست.
علی مزروعی: ايشان به لحاظ فکری کاملا بنيادگرا و نزديک به تفکر طالبان است. منتها در بخش شيعی و فکر می کنم الان چون در اين فضای ايران که حکومت ديگر آن مشروعيت سابق را ندارد، آقای مصباح بيشتر می تواند مانور بدهد. برای اينکه برای حکومت کردن نيازی به رای مردم نيست و اعتقادات آقای يزدی قرابت نزديکی با تفسيری دارد که الان حکومت از رای مردم دارد، در سايه امکاناتی که از حاکميت در اختيار او قرار دارد.
با اين حال سخن گفتن از نقش پشت پرده با نفوذ مصباح تا حدی است که برخی از خيز و قصد او برای تصاحب صندلی رهبری پس از آيت الله خامنه ای سخن می گويند.
رضا عليجانی: ممکن است برخی از نيروهای نظامی- امنيتی يک نيم نگاهی به ايشان برای رهبری پس از آقای خامنه ای داشته باشند. اما نه شخصيت ايشان و نه جايگاه اش در مجلس خبرگان اين فرصت را برای ايشان به اعتقاد من فراهم نمی کند.
ايشان مختصات و ويژگی هايی را که يک رهبر بايد داشته باشد و به هر حال در بين روحانيت قم و در مجلس خبرگان نفوذی داشته باشد را ندارد و به نظر من شانس افراد ديگری مثل آقای شاهرودی که البته استعداد ويژه ای هم برای اينکه شبيه به آقای خامنه ای يک سير استحاله شخصيتی را طی کند با اين سرعت و شتاب، بيشتر است.
حجت الاسلام سقای بی ريا از شاگردان و مريدان مصباح درگفت و گوی اخيرش با وب سايت «رجانيوز» از برنامه های عظيم مصباح برای آينده خبر می دهد.
علی مزروعی: والله من اين را خيلی «آرزوطلبانه» می بينم. برای اينکه فکر نمی کنم با واقعيت شرايط سياسی ايران انطباق داشته باشد. البته آقای مصباح در سال های اخير تلاش فراوانی کرده است که در سپاه و در دانشگاه از طريق شاگردانی که پرورش داده است يک پايگاه و جايگاهی پيدا کند. ولی من فکر می کنم ايشان نه پايگاهی در ميان روحانيون حوزه علميه دارد و نه در ميان جامعه. الان هم اگر آقای مصباح و شاگردانش جايگاهی در حکومت دارند، به دليل تاييدی است که از سوی رهبری برای آنها می شود.
جبهه پايداری تشکلی است که با محوريت مصباح یزدی برای تسخير کرسی های مجلس شکل گرفته است. رضا عليجانی از کارکرد اين جبهه در صف بندی سياسی ايران چنين می گويد:
رضا علیجانی: ببينيد. در ايران ما شاهد حکومت اقليت بر اکثريت هستيم. در درون حکومت نيز حکومت اقليت بر اقليت را داريم. يعنی همين طيف نظامی- امنيتی هايی که يک دوره ای ظاهرا آقای احمدی نژاد و تيم او بودند. حال آنکه اين تيم گر چه هنوز هم دست و پايی می زند ولی حذف خواهد شد.
ولی آن حزب معروف به حزب «پادگانی» دارد روکشی به اسم جبهه پايداری پيدا می کند و آن طور که در هفته های اخير هم مطرح شد، رهبری جمهوری اسلامی هم پشت اين جريان است. يعنی جريانی که می خواهد حکومت اقليت را بر اکثريت حاکم کند.
علی مزروعی اما می گويد جبهه پايداری در برابر جبهه متحد اصولگرايان به رهبری مهدوی کنی جايگاه قابل توجهی ندارد.
علی مزروعی: نه. من فکر نمی کنم برای اينکه در هر انتخاباتی ما شاهد يک سری گروه های نوظهورهستيم و به هر حال اين گروه ها به وجود می آيند. با عنوان هم به وجود می آيند. مثلا مثل «رايحه خوش خدمت» که در انتخابات مجلس گذشته مطرح شدند و ديديم که هيچ پايگاه و جايگاهی هم نداشتند. در مورد جبهه پايداری هم همين مسئله مصداق دارد و در انتخابات هم نشان داده خواهد شد که اينها پايگاه چندانی ندارند.
به نظرم در ميان اصولگريان همان جناح ميانه رو سنتی يا جبهه متحد اصولگريان، پايگاه اجتماعی محکم تری دارند و به هر حال در بحث انتخابات خيلی نبايد به اين گروه بندی ها نمره بالا داد.
رضا عليجانی، تحليل گر مسائل سياسی ايران معتقد است که مصباح و گروه های نزديک به او علاقمندی زيادی به قبضه کردن قدرت، حتی از دست ساير همفکران محافظه کارشان دارند.
رضا علیجانی: به هر حال اينها بخشی از نيروی های نظامی و سپاهی هستند. نيروهايی که خيلی عقبه اجتماعی نداشته و رانتی – نفتی هستند. اينها با نزديکی به مراکز قدرت و نزديکی با بيت رهبری حرکت می کنند و نقشه هايی برای آينده رياست جمهوری دارند تا رياست جمهوری همچنان در اين طيف باقی بماند. و نوعی گفتمان سياسی «اسلام اقتدارگرا» را مطرح می کنند و جبهه متحدی که آقای مهدوی کنی پير و شيخ شان شده است نوعی اسلام سنتی و فقاهتی را مطرح می کند.
گر چه اين دو در برخورد و سرکوب مخالفان با هم متحدند و نظر واحدی دارند و در اطاعت مطلقه و ذوب در ولايت با اندک تفاوتی به هم شبيه اند، ولی به هر حال آن جريان کمی فقاهتی تر است و بقيه روحانيت را هم در نظر می گيرد. اما اين جريان نظامی- امنيتی، رهبر محور است و می خواهند چيزی شبيه به حزب بعث درست کنند که همه مراکز قدرت را با ارعاب و سرکوب در دست بگيرند و بقيه را به حاشيه برانند.
در مجموع اما، جايگاه آينده مصباح یزدی را در آينده ايران بايد چگونه ديد؟ هويتی کاملا وابسته به حمايت رهبر جمهوری اسلامی؟ يا شخصيتی مستقل و با برنامه؟
علی مزروعی: من جايگاهی را که الان آقای مصباح يزدی پيدا کرده است را فقط در سنجاق کردن خودش به حاکميت می بينم. اگر اين سنجاق برداشته شود آقای مصباح در واقع نمی تواند هيچ نقشی در عرصه سياسی ايران داشته باشد. حتی در حوزه علميه قم هم منزوی و ناچار به سکوت خواهد بود.
در دهه اول انقلاب هم که امام زنده بود، ايشان هيچ ميدانی پيدا نکرده بود و بيشتر به آموزش می پرداخت. از زمانی که آيت الله خامنه ای رهبری را در دست گرفت، آقای مصباح تشخيص داد که می تواند به ايشان نزديک شود. از اين زمان بود که ما شاهد حضور فعال ايشان در عرصه سياست هستيم. بيشترين تلاش را ايشان برای تاثيرگذاری به روی نيروهای سپاه داشته است.
من جايگاهی را که الان آقای مصباح يزدی پيدا کرده است را فقط در سنجاق کردن خودش به حاکميت می بينم. اگر اين سنجاق برداشته شود آقای مصباح در واقع نمی تواند هيچ نقشی در عرصه سياسی ايران داشته باشد. حتی در حوزه علميه قم هم منزوی و ناچار به سکوت خواهد بود.
رضا علیجانی: آقای مصباح نقش مهمی در آموزش نيروهای سپاه و بسيج و نيروهای لباس شخصی دارد و مانند مربيان بدنساز تيم های ورزشی می ماند که برای آماده سازی آنها از او استفاده می شود.
ايشان از ديرباز يعنی از قبل از انقلاب به عنوان يک روحانی تند به لحاظ اخلاقی و روانی و تندور در برخورد با روشنگران شناخته می شود. ايشان قبل از انقلاب به شدت عليه دکتر علی شريعتی بود و بعد از انقلاب به شدت عليه روشنفکران و مشخصا در ارتباط با دکتر سروش اين تندروی را داشت.
اخلاق تند و مشی تند و سختگيرانه ايشان در قم معروف است. همين ويژگی در افکارشان هم بازتاب دارد. ايشان از کسانی است که در بدنه طيف بيت رهبری- يعنی طيف بيت آقای خامنه ای- نقش آموزشی ايفا می کند و شايد بتوان گفت که دو نظريه مهم «ذوب در ولايت» و «النصرو بالرعب» توسط ايشان به خوبی ترويج می شود و لباس شخصی ها آماده سرکوب می شوند.
طرفداران مصباح يزدی علاقه زيادی به برجسته سازی نقش او در روند امور در ايران دارند. علی مزروعی ، نماينده مجلس ششم می گويد که چنين نيست.
علی مزروعی: ايشان به لحاظ فکری کاملا بنيادگرا و نزديک به تفکر طالبان است. منتها در بخش شيعی و فکر می کنم الان چون در اين فضای ايران که حکومت ديگر آن مشروعيت سابق را ندارد، آقای مصباح بيشتر می تواند مانور بدهد. برای اينکه برای حکومت کردن نيازی به رای مردم نيست و اعتقادات آقای يزدی قرابت نزديکی با تفسيری دارد که الان حکومت از رای مردم دارد، در سايه امکاناتی که از حاکميت در اختيار او قرار دارد.
با اين حال سخن گفتن از نقش پشت پرده با نفوذ مصباح تا حدی است که برخی از خيز و قصد او برای تصاحب صندلی رهبری پس از آيت الله خامنه ای سخن می گويند.
رضا عليجانی: ممکن است برخی از نيروهای نظامی- امنيتی يک نيم نگاهی به ايشان برای رهبری پس از آقای خامنه ای داشته باشند. اما نه شخصيت ايشان و نه جايگاه اش در مجلس خبرگان اين فرصت را برای ايشان به اعتقاد من فراهم نمی کند.
ايشان مختصات و ويژگی هايی را که يک رهبر بايد داشته باشد و به هر حال در بين روحانيت قم و در مجلس خبرگان نفوذی داشته باشد را ندارد و به نظر من شانس افراد ديگری مثل آقای شاهرودی که البته استعداد ويژه ای هم برای اينکه شبيه به آقای خامنه ای يک سير استحاله شخصيتی را طی کند با اين سرعت و شتاب، بيشتر است.
ممکن است برخی از نيروهای نظامی- امنيتی يک نيم نگاهی به ايشان برای رهبری پس از آقای خامنه ای داشته باشند. اما نه شخصيت ايشان و نه جايگاه اش در مجلس خبرگان اين فرصت را برای ايشان به اعتقاد من فراهم نمی کند. ايشان مختصات و ويژگی هايی را که يک رهبر بايد داشته باشد و به هر حال در بين روحانيت قم و در مجلس خبرگان نفوذی داشته باشد را ندارد
علی مزروعی: والله من اين را خيلی «آرزوطلبانه» می بينم. برای اينکه فکر نمی کنم با واقعيت شرايط سياسی ايران انطباق داشته باشد. البته آقای مصباح در سال های اخير تلاش فراوانی کرده است که در سپاه و در دانشگاه از طريق شاگردانی که پرورش داده است يک پايگاه و جايگاهی پيدا کند. ولی من فکر می کنم ايشان نه پايگاهی در ميان روحانيون حوزه علميه دارد و نه در ميان جامعه. الان هم اگر آقای مصباح و شاگردانش جايگاهی در حکومت دارند، به دليل تاييدی است که از سوی رهبری برای آنها می شود.
جبهه پايداری تشکلی است که با محوريت مصباح یزدی برای تسخير کرسی های مجلس شکل گرفته است. رضا عليجانی از کارکرد اين جبهه در صف بندی سياسی ايران چنين می گويد:
رضا علیجانی: ببينيد. در ايران ما شاهد حکومت اقليت بر اکثريت هستيم. در درون حکومت نيز حکومت اقليت بر اقليت را داريم. يعنی همين طيف نظامی- امنيتی هايی که يک دوره ای ظاهرا آقای احمدی نژاد و تيم او بودند. حال آنکه اين تيم گر چه هنوز هم دست و پايی می زند ولی حذف خواهد شد.
ولی آن حزب معروف به حزب «پادگانی» دارد روکشی به اسم جبهه پايداری پيدا می کند و آن طور که در هفته های اخير هم مطرح شد، رهبری جمهوری اسلامی هم پشت اين جريان است. يعنی جريانی که می خواهد حکومت اقليت را بر اکثريت حاکم کند.
علی مزروعی اما می گويد جبهه پايداری در برابر جبهه متحد اصولگرايان به رهبری مهدوی کنی جايگاه قابل توجهی ندارد.
علی مزروعی: نه. من فکر نمی کنم برای اينکه در هر انتخاباتی ما شاهد يک سری گروه های نوظهورهستيم و به هر حال اين گروه ها به وجود می آيند. با عنوان هم به وجود می آيند. مثلا مثل «رايحه خوش خدمت» که در انتخابات مجلس گذشته مطرح شدند و ديديم که هيچ پايگاه و جايگاهی هم نداشتند. در مورد جبهه پايداری هم همين مسئله مصداق دارد و در انتخابات هم نشان داده خواهد شد که اينها پايگاه چندانی ندارند.
به نظرم در ميان اصولگريان همان جناح ميانه رو سنتی يا جبهه متحد اصولگريان، پايگاه اجتماعی محکم تری دارند و به هر حال در بحث انتخابات خيلی نبايد به اين گروه بندی ها نمره بالا داد.
رضا عليجانی، تحليل گر مسائل سياسی ايران معتقد است که مصباح و گروه های نزديک به او علاقمندی زيادی به قبضه کردن قدرت، حتی از دست ساير همفکران محافظه کارشان دارند.
رضا علیجانی: به هر حال اينها بخشی از نيروی های نظامی و سپاهی هستند. نيروهايی که خيلی عقبه اجتماعی نداشته و رانتی – نفتی هستند. اينها با نزديکی به مراکز قدرت و نزديکی با بيت رهبری حرکت می کنند و نقشه هايی برای آينده رياست جمهوری دارند تا رياست جمهوری همچنان در اين طيف باقی بماند. و نوعی گفتمان سياسی «اسلام اقتدارگرا» را مطرح می کنند و جبهه متحدی که آقای مهدوی کنی پير و شيخ شان شده است نوعی اسلام سنتی و فقاهتی را مطرح می کند.
گر چه اين دو در برخورد و سرکوب مخالفان با هم متحدند و نظر واحدی دارند و در اطاعت مطلقه و ذوب در ولايت با اندک تفاوتی به هم شبيه اند، ولی به هر حال آن جريان کمی فقاهتی تر است و بقيه روحانيت را هم در نظر می گيرد. اما اين جريان نظامی- امنيتی، رهبر محور است و می خواهند چيزی شبيه به حزب بعث درست کنند که همه مراکز قدرت را با ارعاب و سرکوب در دست بگيرند و بقيه را به حاشيه برانند.
در مجموع اما، جايگاه آينده مصباح یزدی را در آينده ايران بايد چگونه ديد؟ هويتی کاملا وابسته به حمايت رهبر جمهوری اسلامی؟ يا شخصيتی مستقل و با برنامه؟
علی مزروعی: من جايگاهی را که الان آقای مصباح يزدی پيدا کرده است را فقط در سنجاق کردن خودش به حاکميت می بينم. اگر اين سنجاق برداشته شود آقای مصباح در واقع نمی تواند هيچ نقشی در عرصه سياسی ايران داشته باشد. حتی در حوزه علميه قم هم منزوی و ناچار به سکوت خواهد بود.
علی اکبر محتشمی پور، از اعضای مجمع روحانيت مبارز گفته است که مصباح علاقه ای قلبی به علی خامنه ای ندارد. در عوض عده ای ديگر می گويند که او نيم نگاهی به جانشينی مقام رهبر در نظام اسلامی دارد. کدام يک به حقيقت نزديک تر است؟
رضا عليجانی: به هر حال به پای رهبری افتادن آقای مصباح که به هر حال خودش را در سطح مرجعيت و مقام مرجعيت می بيند، خيلی رسم متداولی در حوزه علميه و در بين روحانيون نيست. اين نشانگر شخصيت ويژه ايشان است. اما در عين حال ايشان شديدا عليه روشنفکران است. از اين جنبه با خط مشی که در بيت رهبری هم اعمال می شود همسويی دارد.
از سوی ديگر اينکه ايشان به هر حال آدم سازماندهی است و شايد موقعيت طلب و جاه طلب هم باشد و از اين نظر هم امکانات گسترده ای از بيت رهبری می گيرد و به هر حال گه گاه آمار و ارقامی در ارتباط با بودجه عظيمی که ايشان در اختيار دارد منتشر می شود. نوع سازماندهی مدارس ايشان در قم هم دو فضايی است. يعنی سعی می کند که هم علوم دينی قديم و هم علوم جديد را تدريس کند و برای جمهوری اسلامی کادر تربيت کند.
من ايشان را به مربی بدنسازی تشبيه کردم که به اعتقاد من استعداد تحت تربيت اش هيچگاه قابليت تبديل شدن به مربی اصلی را ندارند؛ ولی در آماده سازی آن ورزشکار که در واقع همان حزب پادگانی و نيروهای نظامی- امنيتی مورد اعتماد رهبر جمهوری اسلامی است، ايشان نقش ويژه ای دارد.
رضا عليجانی: به هر حال به پای رهبری افتادن آقای مصباح که به هر حال خودش را در سطح مرجعيت و مقام مرجعيت می بيند، خيلی رسم متداولی در حوزه علميه و در بين روحانيون نيست. اين نشانگر شخصيت ويژه ايشان است. اما در عين حال ايشان شديدا عليه روشنفکران است. از اين جنبه با خط مشی که در بيت رهبری هم اعمال می شود همسويی دارد.
از سوی ديگر اينکه ايشان به هر حال آدم سازماندهی است و شايد موقعيت طلب و جاه طلب هم باشد و از اين نظر هم امکانات گسترده ای از بيت رهبری می گيرد و به هر حال گه گاه آمار و ارقامی در ارتباط با بودجه عظيمی که ايشان در اختيار دارد منتشر می شود. نوع سازماندهی مدارس ايشان در قم هم دو فضايی است. يعنی سعی می کند که هم علوم دينی قديم و هم علوم جديد را تدريس کند و برای جمهوری اسلامی کادر تربيت کند.
من ايشان را به مربی بدنسازی تشبيه کردم که به اعتقاد من استعداد تحت تربيت اش هيچگاه قابليت تبديل شدن به مربی اصلی را ندارند؛ ولی در آماده سازی آن ورزشکار که در واقع همان حزب پادگانی و نيروهای نظامی- امنيتی مورد اعتماد رهبر جمهوری اسلامی است، ايشان نقش ويژه ای دارد.
«سنگ آهن ايران بی مشتری می ماند»
منابع تجاری می گويند، با شدت يافتن تحريم ها عيله جمهوری اسلامی، خريداران سنگ آهن ايران و کشتی داران اروپايی نيز از بيم از دست دادن همکاری های آتی با طرف های آمريکايی معاملات خود با ايران را متوقف کرده اند.
به گزارش خبرگزاری رويترز، از اوايل سال جاری و در پی وضع تحريم های گسترده تر آمريکا عليه جمهوری اسلامی بر سر برنامه هسته ای ايران، توانايی آن کشور در خريد اجناس وارداتی و پرداخت وجوه محموله های صادراتی روز به روز با دشواری بيشتری همراه می شود. به تازگی نيز بازرگانان اروپايی و شرکت های حمل بار و کشتی رانی از معامله و حمل سنگ معدن ايران خودداری می کنند.
يک منبع در شرکت حمل و نقل اروپايی در گفت وگو با رويترز به دليل رفتار جديد اروپايی ها اشاره کرده وگفته است: «شرکت هايی که با ايران معامله می کنند با خطر وارد شدن به فهرست سياه ايالات متحده مواجه می شوند... و هيچ کس مايل نيست که سر و کارش با اين فهرست بيفتد.»
وی اضافه کرده است: «با در نظر گرفتن ماهيت بين المللی کسب و کار ما، چنين پيشامدی برايمان خطر بسيار بالايی خواهد داشت.»
ايران ششمين صادرکننده سنگ آهن جهان است و در اين بخش تنها در سال گذشته حدود ۱۶ ميليون تن صادرات داشته است. تقريباً تمامی صادرات فوق به چين ارسال شده، که بزرگترين مصرف کننده مواد اوليه صنايع فولادسازی است. وضعيت به وجود آمده در زمينه تحريم ها هم اکنون مايه نگرانی اين شرکت ها و کارخانجات شده است.
در سال های اخير بازرگانان اروپايی ميزان خريد خود از سنگ آهن ايران را کاهش داده بودند، اما در پی تحولات اخير، تنها ظرف چند ماه گذشته، حجم خريد طرف اروپايی از ايران به نزديک صفر رسيد.
يکی از دست اندرکاران صنايع فولاد و سنگ آهن اروپا می گويد: «همه از انجام معامله با ايران می ترسند، حتی اگر قانونی باشد، چون آمريکا می تواند محدوديت های خود را درباره معاملات قديمی نيز اعمال کند.»
وی می افزايد: «تا جايی که به ما مربوط است، ما به هيچ وجه نمی خواهيم مجدداً ريسک کنيم و، به باور من، هيچ کس ديگری هم در اروپا نمی خواهد.»
شرکتی که اين شخص برای آن کار می کند در گذشته با ايران معامله کرده بود، اما در چند ماه گذشته — به دليل آنکه هيچ بانکی حاضر به همکاری در تراکنش های مربوط به ايران نبود— شرکت اروپايی فوق با دردسرهای زيادی مواجه شد.
از ديگر سو شرکت های حمل و نقل نيز از اين مسئله بيم دارند که ورود کشتی هايشان به بنادر ايرانی، در آينده عدم صدور اجازه ورود به بنادر آمريکايی را برايشان در پی داشته باشد.
کشتی هايی که کماکان به بنادر ايران تردد می کنند، هم اکنون يا به صاحبان ايرانی تعلق دارند با به تجار روسی که برای گريز از مجازات های آمريکا شرکت های خود را در بيرون از ايران ثبت کرده اند.
در همين زمينه يک کشتی دار می گويد: «صاحبان کشتی های ايرانی با تغيير ظاهر کشتی و عوض کردن نام آن خود را از ديد آمريکايی ها مخفی می کنند، اما هنوز برای معامله ايران فعاليت می کنند.»
پيش بينی ها حاکی از آن است که کشور چين نيز از ماه مارس ميزان خريد خود از سنگ آهن ايران را کاهش دهد.
واسطه گران بازار به رويترز گفته اند: چين احتمالا سنگ آهن مورد نياز خود را از برزيل و استراليا تامين خواهد کرد.
به گزارش خبرگزاری رويترز، از اوايل سال جاری و در پی وضع تحريم های گسترده تر آمريکا عليه جمهوری اسلامی بر سر برنامه هسته ای ايران، توانايی آن کشور در خريد اجناس وارداتی و پرداخت وجوه محموله های صادراتی روز به روز با دشواری بيشتری همراه می شود. به تازگی نيز بازرگانان اروپايی و شرکت های حمل بار و کشتی رانی از معامله و حمل سنگ معدن ايران خودداری می کنند.
يک منبع در شرکت حمل و نقل اروپايی در گفت وگو با رويترز به دليل رفتار جديد اروپايی ها اشاره کرده وگفته است: «شرکت هايی که با ايران معامله می کنند با خطر وارد شدن به فهرست سياه ايالات متحده مواجه می شوند... و هيچ کس مايل نيست که سر و کارش با اين فهرست بيفتد.»
وی اضافه کرده است: «با در نظر گرفتن ماهيت بين المللی کسب و کار ما، چنين پيشامدی برايمان خطر بسيار بالايی خواهد داشت.»
ايران ششمين صادرکننده سنگ آهن جهان است و در اين بخش تنها در سال گذشته حدود ۱۶ ميليون تن صادرات داشته است. تقريباً تمامی صادرات فوق به چين ارسال شده، که بزرگترين مصرف کننده مواد اوليه صنايع فولادسازی است. وضعيت به وجود آمده در زمينه تحريم ها هم اکنون مايه نگرانی اين شرکت ها و کارخانجات شده است.
در سال های اخير بازرگانان اروپايی ميزان خريد خود از سنگ آهن ايران را کاهش داده بودند، اما در پی تحولات اخير، تنها ظرف چند ماه گذشته، حجم خريد طرف اروپايی از ايران به نزديک صفر رسيد.
يکی از دست اندرکاران صنايع فولاد و سنگ آهن اروپا می گويد: «همه از انجام معامله با ايران می ترسند، حتی اگر قانونی باشد، چون آمريکا می تواند محدوديت های خود را درباره معاملات قديمی نيز اعمال کند.»
وی می افزايد: «تا جايی که به ما مربوط است، ما به هيچ وجه نمی خواهيم مجدداً ريسک کنيم و، به باور من، هيچ کس ديگری هم در اروپا نمی خواهد.»
شرکتی که اين شخص برای آن کار می کند در گذشته با ايران معامله کرده بود، اما در چند ماه گذشته — به دليل آنکه هيچ بانکی حاضر به همکاری در تراکنش های مربوط به ايران نبود— شرکت اروپايی فوق با دردسرهای زيادی مواجه شد.
از ديگر سو شرکت های حمل و نقل نيز از اين مسئله بيم دارند که ورود کشتی هايشان به بنادر ايرانی، در آينده عدم صدور اجازه ورود به بنادر آمريکايی را برايشان در پی داشته باشد.
کشتی هايی که کماکان به بنادر ايران تردد می کنند، هم اکنون يا به صاحبان ايرانی تعلق دارند با به تجار روسی که برای گريز از مجازات های آمريکا شرکت های خود را در بيرون از ايران ثبت کرده اند.
در همين زمينه يک کشتی دار می گويد: «صاحبان کشتی های ايرانی با تغيير ظاهر کشتی و عوض کردن نام آن خود را از ديد آمريکايی ها مخفی می کنند، اما هنوز برای معامله ايران فعاليت می کنند.»
پيش بينی ها حاکی از آن است که کشور چين نيز از ماه مارس ميزان خريد خود از سنگ آهن ايران را کاهش دهد.
واسطه گران بازار به رويترز گفته اند: چين احتمالا سنگ آهن مورد نياز خود را از برزيل و استراليا تامين خواهد کرد.
در حالی که اکبر هاشمی رفسنجانی، رئیس هیات امنای دانشگاه آزاد اسلامی، از امضای حکم انتصاب فرهاد دانشجو، به عنوان رئیس منتخب این دانشگاه تاکنون خودداری کرده، متن حکم انتصاب او در روزنامه رسمی کشور منتشر شده است.
شورای عالی انقلاب فرهنگی به تازگی آقای دانشجو را به عنوان رئیس جدید دانشگاه آزاد انتخاب کرده، اما مطابق اساسنامه دانشگاه آزاد، حکم او باید به امضای رئیس هیات امنای دانشگاه آزاد برسد.آگهی انتصاب آقای دانشجو، با امضای محمود احمدی نژاد به عنوان رئیس جمهور و رئیس شورای عالی انقلاب فرهنگی ایران در روزنامه رسمی کشور چاپ شده است.
مطابق قوانین مدنی ایران، روزنامه رسمی کشور زیر مجموعه قوه قضائیه است و قوانین و مصوبات دولتی، ۱۵ روز پس از انتشار در روزنامه رسمی، لازم الاجرا می شوند.
از ابتدای تاسیس دانشگاه آزاد تاکنون، عبدالله جاسبی از چهره های سیاسی نزدیک به اکبر هاشمی رفسنجانی رئیس این دانشگاه بوده است.
از زمان روی کار آمدن محمود احمدی نژاد در سال ۱۳۸۴ در ایران، رئیس جمهور و نزدیکان او انتقادات متعددی را متوجه دانشگاه آزاد کرده و خواستار تغییر رئیس آن شده اند.
شورای عالی انقلاب فرهنگی ایران در اواخر دی ماه امسال، سرانجام فرهاد دانشجو را به عنوان جانشین عبدالله جاسبی انتخاب کرد، اما آقای هاشمی رفسنجانی به عنوان رئیس هیات امنای دانشگاه آزاد از امضای حکم آقای دانشجو خودداری کرد.
شورایعالی انقلاب فرهنگی در جلسه دو هفته پیش خود مقرر کرد که کمیته ای از این اعضای این شورا با برگزاری جلسهای با آقای هاشمی رفسنجانی، دلایل خودداری وی از امضای حکم ریاست جدید دانشگاه آزاد را جویا شوند.
اعضای این کمیته پنج نفره تاکنون یک جلسه با اکبر هاشمی رفسنجانی برگزار کرده است.
محمد محمدیان رئیس نهاد نمایندگی رهبری در دانشگاهها، علیاکبر ولایتی مشاور امور بینالملل رهبر ایران و غلامعلی حدادعادل رئیس کمیسون فرهنگی مجلس شورای اسلامی از چهره های شناخته شده این کمیته هستند.
دانشگاه آزاد اسلامی دو سال پس از انقلاب فرهنگی ایران که منجر به تعطیلی موقت دانشگاه ها شد، تاسیس شد.
این دانشگاه در اردیبهشت سال ۱۳۶۱ به پیشنهاد اکبر هاشمی رفسنجانی و با حمایت آیت الله روحالله خمینی شکل گرفت و اکنون یکی از بزرگترین مراکز آموزش عالی در ایران است.
در اواخر شهریور سال ۱۳۸۸ و همزمان با افزایش فشارها بر مدیریت این دانشگاه، با موافقت آیت الله علی خامنه ای رهبر ایران و تصویب هیات امنا، اموال دانشگاه آزاد به صورت وقف درآمد.
به گفته طراحان وقف اموال دانشگاه آزاد، این عمل از احتمال دولتی شدن آن و تملک اموال منقول و غیر منقول دانشگاه توسط دستگاه های اجرایی جلوگیری کرد.
نیروهای امنیتی بحرین به سوی معترضانی که در آستانه سالگرد اعتراضهای دموکراسیخواهانه، به طرف میدان مروارید منامه در حرکت بودند، گاز اشکآور شلیک کرد.
معترضان میخواستند در میدان مروارید منامه، پایتخت بحرین جمع شوند. جایی که مرکز تجمعهای سال گذشته آنها بود.هزاران نیروی ضد شورش و نیروهای امنیتی دیگر بحرین در سراسر این کشور پخش شدهاند.
از یک سال پیش تا کنون، اعتراضها در بحرین دست کم ۶۰ کشته به جا گذاشته است.
رویترز از بحرین گزارش می دهد که در روز دوشنبه معترضان تا دو کیلومتر به سوی میدان مروارید رفتند که با شلیک گاز اشکآور و گلولههای لاستیکی پلیس متوقف شدند.
بعد از شلیک گاز اشک آور، یکی از معترضان به نام نادر عبدالامام که با عدهای دیگر از دوستانش پناه گرفته بودند، گفت: "ما از پا نمینشینیم."
او گفت که اعتراضهای مردم بحرین یک ساله شده و شاید یک سال دیگر یا بیشتر این اعتراضها ادامه داشته باشد.
معترضان در بحرین از اکثریت شیعه مذهب این کشور هستند. آنها خواهان نظام پادشاهی مشروطه در کشور هستند.
خانواده سلطنتی بحرین، سنی هستند.
هرچند حکومت بحرین می گوید که تغییراتی در سیستم کشور داده شده است اما مخالفان این تغییرات را کافی نمی دانند.
با بالاگرفتن اعتراضهای جهانی نسبت به اعمال خشونت در بحرین، پادشاه این کشور یک گروه مستقل را مامور پیگیری مسائل کرد که نتیجه تحقیق آن گروه این بود که در سرکوب مخالفتها، نیروهای دولتی خشونت به خرج داده اند و زندانیان در آن کشور شکنجه شده اند.
سال گذشته معترضان در میدان مروراید بحرین دست به اعتراض زدند و در آخر، این نیروهای عربستان سعودی و دیگر کشورهای عرب حوزه خلیج فارس بودند که توانستند معترضان را از آنجا بیرون کنند.
رهبران اتحادیه اروپا در پکن، پایتخت چین، با رهبران چینی در خصوص بحران بدهی های اروپا مذاکره می کنند.
قرار است هرمن ون رومپوی، رییس اتحادیه اروپا، و هوزه مانوئل باروسو، رییس کمیسیون اروپا، روز چهارشنبه نیز با ون جیابائو، رییس جمهور چین، در خصوص کمک مالی چین برای کاهش بحران مالی اروپا گفتگو کنند.لیو ویمین، سخنگوی وزارت امور خارجه چین، گفته است که مسئله بدهی های کشورهای عضو اتحادیه اروپا به یک نقطه اساسی رسیده است.
او گفت که اتحادیه اروپا بزرگترین شریک تجاری چین و بزرگترین اقتصاد جهان استو بدین ترتیب، برای چین مهم است که این اتحادیه مشکل بحران بدهی های خود را حل و فصل نماید.
اتحادیه اروپا از چین می خواهد که در یک صندوق مالی ویژه کمک به دولتهای اروپایی بدهکار سرمایه گذاری کند.
چین، که بزرگترین ذخایر ارزی جهان را دارد، گفته است که این خواسته اتحادیه اروپا را مد نظر قرار خواهد داد. با این حال، از اتحادیه اروپا نیز خواسته است که با انجام دادن اصلاحات ساختاری نشان دهد که خود نیز به طور جدی در پی برطرف کردن بحران مالی خود است.
روزنامه "پیپلز دیلی"، روزنامه رسمی حزب کمونیست چین دیروز (دوشنبه) نوشته بود که سرمایه گذاریهای چین در کشورهای اروپایی در راستای حمایت از اتحادیه اروپا و یورو، وهحد پولی مشترک 17 کشور عضو این اتحادیه بوده است.
در همین حال، موسسه اعتبار سنجی آمریکایی 'مودیز' اعلام کرده که ملاک اعتبار شش کشور اروپایی را کاهش داده است. این کاهش اعتبار مالی شامل اسپانیا، ایتالیا، پرتغال، اسلواکی، اسلونی و مالت شده است.
موسسه مودیز می گوید که بحران بدهی اروپا و نداشتن برنامه اقتصادی مشخص برای برطرف کردن مشکلات، باعث پایین آمدن رتبه اعتباری این کشورها شده است.
این موسسه اعتبار سنجی در خصوص دورنمای اعتباری بریتانیا، فرانسه و اتریش هم هشدار داده است.
حمد بن عیسی آل خلیفه، پادشاه بحرین میگوید در کشورش هیچ اپوزیسیون سازماندهی شدهای وجود ندارد.
اظهارات پادشاه بحرین در آستانه سالگرد شورشهایی است که برای چند هفته این جزیره کوچک در حاشیه خلیج فارس را نا آرام کرد.پادشاه بحرین در گفت گویی با هفته نامه آلمانی اشپیگل گفت: "به نوعی (میتوان گفت) هیچ اپوزیسیونی در بحرین وجود ندارد، چرا که این عبارت توصیفی است از یک نوع بلوک واحد با عقاید همگرا. چنین عبارتی در قانون اساسی ما وجود ندارد، برخلاف آنچه مثلا در بریتانیا وجود دارد."
پادشاه بحرین تاکید کرد: "ما فقط افرادی با عقاید متفاوت در کشور داریم که چیزی معمول است."
این در حالی است که بر اساس گزارش ها، گروه های مخالف در بحرین خواهان تغییر در قانون اساسی این کشور هستند.
حاکم بحرین در پاسخ به این سوال اشپیگل که برخی از مخالفان متعلق به اکثریت شیعه از جمله شیخ علی سلمان خواهان استقرار پادشاهی مشروطه در کشور هستند گفت: "ما پادشاهی مشروطه هستیم. من دستور ایجاد قوانین را نمیدهم ؛ بلکه پیشنهاد آنها را میدهم. بر اساس ماده ۳۵ قاون اساسی کشور پادشاه فقط میتواند یک بار قانون مصوبه پارلمان را رد کند؛ پس از آن باید آن را امضا کند؛ البته اگر همان قانون از سوی دو سوم اعضای دو مجلس کشور مورد تایید قرار گیرد."
پادشاه بحرین در عین حال افزود که "مهم است که با همسایگان خود روابط خوب داشته باشید و این آن چیزی است که ما تلاش داریم انجام دهیم."
او در خصوص احتمال نفوذ ایران در تحولات بحرین گفت: "شکی وجود ندارد که برخی در ایران تاکیدات ناسالمی بر (تحولات) بحرین دارند؛ همان گونه که برخی از پوششهای رسانهای نشان می دهد. اما توجه ما به چیزهایی است که (در عمل) در بحرین رخ می دهد."
گزارشگر اشپیگل در همین زمینه با اشاره به نزدیکی مقر ناوگان پنجم آمریکا به بحرین به اظهارات حسین سلامی، جانشین فرمانده کل سپاه پاسداران ایران که به نوشته این هفته نامه گفته است "ایران، هر کشوری در خلیج فارس را که میزبان مقرهای آمریکا باشد و یا اجازه پرواز عبوری از خاک خود به آنها (آمریکایی ها) بدهد، دشمن تلقی میکند" نظر پادشاه بحرین را در مورد این هشدار جویا شد. وی در پاسخ گفت: "آیا او تصمیم گیرنده نهایی است؟ نمی دانم. اما هیچ کس از ما نشنیده که ما به ایران حمله میکنیم. این عملی غیر اسلامی است. اگرچه حق دفاع از خود را داریم."
اظهارات پادشاه بحرین در حالی عنوان شده است که دولت بحرین هنوز درگیر خاموش کردن اعتراضات دموکراسی خواهانه ای است که از ۱۴ فوریه ۲۰۱۱ آغاز شد. به گفته سازمان های مدافع حقوق بشر، حداقل ۶۰ غیر نظامی و چهار مامور پلیس در عرض این مدت کشته شده اند.
در همین مدت، صدها نفر دیگر مجروح شده اند و هزاران نفر نیز از مشاغل خود اخراج شده اند. بسیاری از چهره های سیاسی، رهبران مذهبی و مدافعان حقوق بشر در دادگاه های نظامی محاکمه و به احکامی بین ۴ سال زندان تا حبس ابد محکوم شده اند. ناظران بین المللی مستندات این احکام را فاقد وجاهت قانونی توصیف کرده اند.
اکثر قربانیان، مجروحان و زندانیان وقایع اخیر، از شیعیان بحرینی هستند که اکثریت جمعیت این جزیره را تشکیل می دهند. شیعیان سال هاست که نسبت به تبعیض علیه خود توسط خاندان سنی مذهب حاکم معترض هستند.
بازگشتیم!
آقا! ما آمدیم عضویت محمود احمدینژاد و منشی سید علی خامنهای (ایشان هنوز تایپ کردن بلد نیست) را در خودنویس تایید نکردیم، آنوقت زدند به سایت ما حمله کردند. نامردها هم هزاران هزار دلار خرج حملات DDoS کردند که «سرور» ما گفت آقا! شماها کی بودید ما نمیدانستیم! جماعت سرور هم فهمیدند سایت ما یک کمی مورد توجه است و حسابی تحویلمان گرفتند! حالا ما هی میخواهیم به این جماعت حالی کنیم که خبری نیست، اینها باورشان نمیشود. اما از شوخی گذشته، من خندهام گرفته بود از حملهای به این سنگینی که هزینهاش هم بسیار سنگین است! یعنی جمهوری اسلامی باید هزاران هزار دلار ۱۹۰۰ یا ۲۰۰۰ تومانی بدهد به این خارجیها که مثلا چند ساعت سایت خودنویس را پایین بیاورند. که چه بشود؟ محسنی اژهای که میخواهد آدمهایی که به خیابان میروند را خریداران نوروزی معرفی کند. جیمیل را بیمیل میکنند...باز هم که چه بشود؟ خدمت برادران نسبتا محترم سایبری عرض کنم که فرضا در ۲۴ و ۲۵ بهمن متحمل زحمت شدند و چند ساعتی به ما استراحت دادند. بقیه سال را چه میکنند؟ و فکر نمیکنند به ازای هر دفعه بازیگوشیشان، میزنیم شیشههای معظمله را با توپ دو پوسته پلاستیکی پایین میآوریم؟ فراموش نکنید که ما سادات دوران جدید هستم، مثل خود معظم له، یعنی اگر سیدهای عادی فقط روزهای چهارشنبه ممکن است داغ کنند، همه روزهای ما چهارشنبه است!
پس خدمت برادران عرض میکنیم که از توجهشان به خودنویس خوشحالیم و نشان دادند که متوجه اهمیت کار همکاران و همراهان خودنویس شدهاند. خودنویس از اینکه فضایی برای مشارکت دیدگاهها و نگاهها فراهم میکند خرسند است. چیزی که جمهوری اسلامی از آن خیلی خوشش نمیآید. به قول مرحوم ابوالقاسم حالت، حق نشاید گفت جز زیر لحاف. البته مقامهای محترم و غیر محترم نظام معمولا در زیر لحاف آن کار دیگر میکنند که باید سراغش را از مرحوم حافظ جویا شد!در هر حال، بازگشت پیروزمندانه سایت به روزگار فعلی را به برادران سایبری تبریک عرض میکنیم و از اینکه چند ساعتی استراحتمان دادند، سپاسشان میگوییم! چون میدانیم هزینه حمله DDoS به دلار، خدا تومان میشود، از ضرری که کردهاند متاسفیم و انشالله آن دنیا جبران میکنیم!
حالا اگر برادران با فیلهای سایبریشان «فیلتر» میزنند، مراقب تکنولوژی ضد «فیلتر» هم باشند...داریم برایشان!
احضار و صدور حکم برای چهار فعال دانشجویی کرد
همزمان با احضار چند فعال دانشجویی به ستاد خبری اداره اطلاعات شهرستان مریوان، عضو یک تشکل دانشجویی کرد به یک سال زندان محکوم شد.
همزمان با احضار چند فعال دانشجویی به ستاد خبری اداره اطلاعات شهرستان مریوان، عضو یک تشکل دانشجویی کرد به یک سال زندان محکوم شد.
به گزارش «خودنویس» روز یکشنبه ٢٣ بهمن، سوارن دانشور، عضو شورای مرکزی اتحادیه دانشجویان کرد از سوی شعبه اول دادگاه انقلاب شهر سنندج به یک سال زندان تعزیری محکوم شد که به مدت دو سال به صورت تعلیق درآمده است.
این حکم روز یکشنبه بلافاصله بعد از صدور به آقای دانشور اعلام شده است.
سوران دانشور عضو شورای مرکزی اتحادیه دموکراتیک دانشجویان کرد و دبیر کمیته هماهنگی اتحادیه و سخنگوی این تشکل است که در مدت چند ماه اخیر ٧ تن از اعضای آن از طرف اداره اطلاعات بازداشت شدهاند.
همزمان روز یکشبنه، ۲۳ بهمن، سه دانشجوی دانشگاه پیام نور مریوان به ستاد خبری این شهر احضار شدند.
به گزارش آژانس خبری موکریان، صبح روز یکشنبه، سه دانشجوی دانشگاه پیام نور مریوان به نامهای ژیار سلامتیان دانشجوی رشته حقوق، اسماعیل روانگرد دانشجوی رشته جغرافیا و عزیز تازیک دانشجوی رشته علوم اجتماعی به صورت جداگانه به ستاد خبری اداره اطلاعات این شهر احضار شدند.
این منبع خبری اشارهای به دلایل احضار سه دانشجوی مریوانی نکرده است.
در ماههای اخیر فشار بر دانشجویان کرد به ویژه اعضای اتحادیه دانشجویان کرد تشدیده شده که در میان آنها علاوه بر بر سوران دانشور، میتوان به شریف باجور، بهروز داروند و ایرج قادری در استان کردستان اشاره کرد که پس از بازداشت با سپردن وثیقه آزاد شدند.
ماه گذشته در آستانه سالگرد مرگ ابراهیم لطف اللهی دانشجوی کرد، تعدادی از دانشجویان دانشگاه پیام نور مریوان احضار و تعدادی دیگر هم بازداشت شدند.
دو شرط ترکیه برای ادامه خرید گاز از جمهوری اسلامی: تخفیف چشمگیر و مبادله پاياپاي گاز با كالاهاي ترك
(تیتر از جنگ خبر)
خبرگزاري دانشجويان ايران - تهران
سرويس: انرژي
مقامهاي انرژي تركيه درحالي از قيمت بالاي گاز صادراتي ايران به اين كشور گله كردهاند كه ايران معتقد است گاز را به همسايه غربي خود گران نميفروشد.
به گزارش خبرنگار ايسنا، آنچه رسانههاي ترك به نقل از مقامات بخش انرژي اين كشور منتشر كردهاند، نارضايتي از قيمت گاز صادراتي ايران و احتمال شكايت به مراجع بينالمللي براي گرفتن تخفيف در گاز دريافتي است؛ اما ايران ميگويد نهتنها قيمت گاز براساس قرارداد بلندمدت منطقي است، بلكه درز كردن خبر نارضايتي تركها كار گروه مخالف شركت گاز اين كشور است و مقامات تركيه در مذاكرات خصوصي همهچيز را انكار كردهاند.
در اين زمينه، يك مقام مسئول در وزارت نفت به خبرنگار ايسنا گفت كه مقامات ترك هم چندان مايل به درز كردن اين مسايل به رسانهها نبودهاند و به ايران گفتهاند كه اين اخبار از سوي مخالفانشان در تركيه رسانهاي شده است.
براساس اعلام مقامات ايراني، اختلاف نظرها درحال حل شدن است و بعيد است كه اين موضوع تا يكي دو هفته آينده همچنان ادامه داشته باشد.
اين مقام مسئول همه شايعهها درباره كوتاه آمدن ايران در قرارداد گازي با تركيه را رد كرد و گفت: نه قرار است ايران تخفيفي در قيمت گاز صادراتي خود در نظر گيرد و نه پيشنهادي براي مبادله پاياپاي گاز با كالا را قبول خواهد كرد.
به گفته وي، اگر ايران حاضر بود قيمت گاز خود را پايين بياورد، در اين چند سال و با اصرار مداوم تركها اين كار را كرده بود، ولي اين بار اين تركها هستند كه از ادعاي خود كوتاه خواهند آمد.
او تاكيد كرد كه ايران در موضوع صادرات گاز به تركيه كوتاه نخواهد آمد، همانطور كه تاكنون نيز كوتاه نيامده است. ايران تا انتها پاي مواضع خود خواهد ايستاد، ولي تركها هم سعي مي كنند بدون اينكه اين موضوع بيشتر رسانه اي شود، در آرامش حل شود.
از سوي ديگر موضوعي كه در روزهاي گذشته در برخي رسانهها مطرح شده بود، پيشنهاد تركها براي مبادله پاياپاي گاز ايران با كالاهاي ترك بود؛ موضوعي كه ايران آن را از اساس رد ميكند.
اين مقام مسئول گفت: موضوع مبادله پاياپاي گاز ايران با كالاي ترك از اساس صحت ندارد و ايران پول خود را از بابت فروش گاز به تركيه به صورت نقد و به روز دريافت ميكند و تا به حال هم هيچ مشكلي از بابت دريافت هزينه صادرات گاز به تركيه نداشته است.
رستم قاسمي از زمان روي كار آمدن خود در وزارت نفت، گفتمان جديدي را در اين وزارتخانه حكمفرما كرده كه برخورد قاطعانه با طرف خارجي يكي از اصليترين بخشهاي آن است. حالا برخورد تيم وزارت نفت با طرف ترك نيز درجريان مناقشه قيمت گاز به همين صورت است؛ به گونهاي كه اين مقام مسئول معتقد است تيم جديدي كه در وزارت نفت مستقر شده به شدت در اين مسايل محكم ميايستند، مخصوصا شخص وزير موضعگيريهاي بسيار اميدواركننده اي دارد و منافع ملي را بهخوبي محافظت ميكند.
پيگيريهاي خبرنگار ايسنا از مسئولان ايراني حاكي از اين است كه قيمت گاز صادراتي ايران به تركيه رقمي بالاتر از گاز ديگر كشورهاي تامينكننده است، ولي باتوجه به اينكه قرارداد بلندمدتي با تركيه براي صادرات گاز دارد، منافع تركيه در بلندمدت تامين ميشد و دو كشور بايد به تعهدات خود پايبند باشند.
چندي پيش تركيه به شكايت از قيمت بالاي گاز ايران به مجامع بينالمللي براي مدتي در اين زمينه خبرساز شد، ولي پيگيريها حاكي از آن است كه اعتراض آن زمان تركيه كه با راي به سود اين كشور همراه شد، چندان هم مطابق پيشبينيهاي اين كشور پيش نرفت، چرا كه اگرچه اين كشور طبق قرارداد، در شرايطي كه بازار جهاني بهگونهاي باشد كه خريدار متضرر شود ميتواند درخواست داوري كند، ولي دفعه قبل اعتراض تركيه به قيمت گاز نبوده، بلكه مشكلات ايران در تحويل گاز را هدف قرار داده بوده است.
اين درحالي است كه از طرف ديگر شكايت تركيه پايان خوشي براي اين كشور نداشت و ايران جريمهاي معادل دو برابر رقم دريافتي تركيه براي اين كشور درنظر گرفت كه براساس بخشهايي از تعهدات قراردادي تركيه تنظيم شده بود و باعث شد درحالي كه تركيه موفق شده بود جريمهاي چند صد ميليون دلاري عليه ايران را به كرسي بنشاند، ايران در مقابل، جريمهاي معادل دو برابر آن را متوجه تركيه كند كه البته اين موضوع چندان رسانهاي هم نشد.
به گزارش ايسنا، يكي ديگر از مواردي كه در اختلاف نظر اخير ايران و تركيه مطرح شد، اين بود كه قطع چندباره صادرات گاز به تركيه در اين مدت ناشي از اختلاف نظر بر سر قيمت بوده است؛ موضوعي كه مقامهاي ايراني آن را رد ميكنند و مي گويند: تعهدات قراردادي فراتر از مسايلي است كه اين توجيه براي آن قابل قبول باشد و ايران هرگز براي مسايل كوچك بهانهاي به دست ديگر كشورها نمي دهد.
(تیتر از جنگ خبر)
خبرگزاري دانشجويان ايران - تهران
سرويس: انرژي
مقامهاي انرژي تركيه درحالي از قيمت بالاي گاز صادراتي ايران به اين كشور گله كردهاند كه ايران معتقد است گاز را به همسايه غربي خود گران نميفروشد.
به گزارش خبرنگار ايسنا، آنچه رسانههاي ترك به نقل از مقامات بخش انرژي اين كشور منتشر كردهاند، نارضايتي از قيمت گاز صادراتي ايران و احتمال شكايت به مراجع بينالمللي براي گرفتن تخفيف در گاز دريافتي است؛ اما ايران ميگويد نهتنها قيمت گاز براساس قرارداد بلندمدت منطقي است، بلكه درز كردن خبر نارضايتي تركها كار گروه مخالف شركت گاز اين كشور است و مقامات تركيه در مذاكرات خصوصي همهچيز را انكار كردهاند.
در اين زمينه، يك مقام مسئول در وزارت نفت به خبرنگار ايسنا گفت كه مقامات ترك هم چندان مايل به درز كردن اين مسايل به رسانهها نبودهاند و به ايران گفتهاند كه اين اخبار از سوي مخالفانشان در تركيه رسانهاي شده است.
براساس اعلام مقامات ايراني، اختلاف نظرها درحال حل شدن است و بعيد است كه اين موضوع تا يكي دو هفته آينده همچنان ادامه داشته باشد.
اين مقام مسئول همه شايعهها درباره كوتاه آمدن ايران در قرارداد گازي با تركيه را رد كرد و گفت: نه قرار است ايران تخفيفي در قيمت گاز صادراتي خود در نظر گيرد و نه پيشنهادي براي مبادله پاياپاي گاز با كالا را قبول خواهد كرد.
به گفته وي، اگر ايران حاضر بود قيمت گاز خود را پايين بياورد، در اين چند سال و با اصرار مداوم تركها اين كار را كرده بود، ولي اين بار اين تركها هستند كه از ادعاي خود كوتاه خواهند آمد.
او تاكيد كرد كه ايران در موضوع صادرات گاز به تركيه كوتاه نخواهد آمد، همانطور كه تاكنون نيز كوتاه نيامده است. ايران تا انتها پاي مواضع خود خواهد ايستاد، ولي تركها هم سعي مي كنند بدون اينكه اين موضوع بيشتر رسانه اي شود، در آرامش حل شود.
از سوي ديگر موضوعي كه در روزهاي گذشته در برخي رسانهها مطرح شده بود، پيشنهاد تركها براي مبادله پاياپاي گاز ايران با كالاهاي ترك بود؛ موضوعي كه ايران آن را از اساس رد ميكند.
اين مقام مسئول گفت: موضوع مبادله پاياپاي گاز ايران با كالاي ترك از اساس صحت ندارد و ايران پول خود را از بابت فروش گاز به تركيه به صورت نقد و به روز دريافت ميكند و تا به حال هم هيچ مشكلي از بابت دريافت هزينه صادرات گاز به تركيه نداشته است.
رستم قاسمي از زمان روي كار آمدن خود در وزارت نفت، گفتمان جديدي را در اين وزارتخانه حكمفرما كرده كه برخورد قاطعانه با طرف خارجي يكي از اصليترين بخشهاي آن است. حالا برخورد تيم وزارت نفت با طرف ترك نيز درجريان مناقشه قيمت گاز به همين صورت است؛ به گونهاي كه اين مقام مسئول معتقد است تيم جديدي كه در وزارت نفت مستقر شده به شدت در اين مسايل محكم ميايستند، مخصوصا شخص وزير موضعگيريهاي بسيار اميدواركننده اي دارد و منافع ملي را بهخوبي محافظت ميكند.
پيگيريهاي خبرنگار ايسنا از مسئولان ايراني حاكي از اين است كه قيمت گاز صادراتي ايران به تركيه رقمي بالاتر از گاز ديگر كشورهاي تامينكننده است، ولي باتوجه به اينكه قرارداد بلندمدتي با تركيه براي صادرات گاز دارد، منافع تركيه در بلندمدت تامين ميشد و دو كشور بايد به تعهدات خود پايبند باشند.
چندي پيش تركيه به شكايت از قيمت بالاي گاز ايران به مجامع بينالمللي براي مدتي در اين زمينه خبرساز شد، ولي پيگيريها حاكي از آن است كه اعتراض آن زمان تركيه كه با راي به سود اين كشور همراه شد، چندان هم مطابق پيشبينيهاي اين كشور پيش نرفت، چرا كه اگرچه اين كشور طبق قرارداد، در شرايطي كه بازار جهاني بهگونهاي باشد كه خريدار متضرر شود ميتواند درخواست داوري كند، ولي دفعه قبل اعتراض تركيه به قيمت گاز نبوده، بلكه مشكلات ايران در تحويل گاز را هدف قرار داده بوده است.
اين درحالي است كه از طرف ديگر شكايت تركيه پايان خوشي براي اين كشور نداشت و ايران جريمهاي معادل دو برابر رقم دريافتي تركيه براي اين كشور درنظر گرفت كه براساس بخشهايي از تعهدات قراردادي تركيه تنظيم شده بود و باعث شد درحالي كه تركيه موفق شده بود جريمهاي چند صد ميليون دلاري عليه ايران را به كرسي بنشاند، ايران در مقابل، جريمهاي معادل دو برابر آن را متوجه تركيه كند كه البته اين موضوع چندان رسانهاي هم نشد.
به گزارش ايسنا، يكي ديگر از مواردي كه در اختلاف نظر اخير ايران و تركيه مطرح شد، اين بود كه قطع چندباره صادرات گاز به تركيه در اين مدت ناشي از اختلاف نظر بر سر قيمت بوده است؛ موضوعي كه مقامهاي ايراني آن را رد ميكنند و مي گويند: تعهدات قراردادي فراتر از مسايلي است كه اين توجيه براي آن قابل قبول باشد و ايران هرگز براي مسايل كوچك بهانهاي به دست ديگر كشورها نمي دهد.
همايش 5000 نفري حامیان دولت در تالار وزارت كشور
(تیتر از جنگ خبر)
باشگاه خبرنگاران
حمايت افراشته از مشايي با اعتراض برخي شركت كنندگان در همايش 5000 نفري مشاوران جوان روبرو شد.
به گزارش باشگاه خبرنگاران، همايش 5000 نفري مشاوران جوان صبح امروز در تالار وزارت كشور برگزار شد.
بنا بر اين گزارش، حميدرضا افراشته معاون امور استانهاي حوزه مشاوران جوان رياست جمهوري صبح امروز در همايش 5000 نفري مشاوران جوان در حين سخنراني خود در تالار وزارت كشور به حمايت از مشايي پرداخت كه با اعتراض برخي حضار و " هو كردن" روبرو شد.
برخي از حضار معترض نيز برنامه را ترك كردند كه اين حركت همچنان ادامه دارد.