این اولین بخش از مجموعه وبینارهای امنیت سایبری و آنلاین برای روزنامهنگاران ایرانی است که توسط برنامه پژوهش رسانه ایران برگزار می شود. مدرس این دوره نیما راشدان است و آنچه را که روزنامهنگاران، وبلاگنویسان و فعالان رسانهای لازم است از امنیت سایبری بدانند تدریس خواهد کرد. پیش نیاز شرکت در این سری وبینار آشنایی مختصر با استفاده از امکانات ابتدایی وب نظیر پست الکترونیکی است.
نگاه اقتصادی به برنامه غنیسازی اورانیم ایران: چاهی که اگر آب ندارد ولی برای چاه کن نان دارد
فشار تحریمها بر ایران هر روز بیشتر میشود و ذهنها چنان درگیر آنها، تبعتشان و یا حتی روشهای مقابله میگردد که گاه فراموش میکنیم دلیل اولیه تحریم چه بوده است؛ غنی سازی اورانیم.
نویسنده در این یادداشت قصد وارد شدن به بررسی نیات دو طرف تحریم کننده یا تحریم شونده ندارد و اصلا فرض را بر این میگذارد که برنامه هستهای ایران هیج هدف نظامی ندارد ولی آیا حتی بدون در نظر گرفتن هزینههای گزاف تحریم (هزینههای سیاسی – اجتماعی آن به کنار) توجیه اقتصادی دارد؟
رییس اداره سیاسی سپاه دیروز گفت با غنیسازی اورانیم از دیگر نگرانی از اتمام ذخایر نفت و گاز نداریم و اینکه معادل ۵۰ سال صادرات نفت است. کم و بیش همین منطق و استدلال را در سخنان تمام دست اندرکاران نظام میشنویم که نویسنده قبول دارد اگر مطالب فوق صحت داشته باشد، ارزش تحمل سختی را دارد ولی موضوع این است که صحت ندارد!
کل ذخایر شناخته شده و حدس زده شده اورانیم دنیا در حدود ۴۶۰۰ هزار تن است که ذخایر اورانیم ایران در این میان تنها ۰/۰۳ درصد( سه صدم درصد) آن میباشد! این یعنی ذخایر اورانیم ایران در میان کشورهای دارنده آن از پایین ترینها است.
مصرف اورانیم در جهان برای نیروگاههای فعلی در حدود ۶۵ هزار تن در سال میباشد به عبارتی در ۷۰ سال کل ذخایر اورانیم دنیا مصرف خواهد شد. در این میان نیروگاهی مانند بوشهر که مصرفی در حدود ۲۰۰ تن در سال دارد اگر سوختش تنها از منابع ایرانی تامین گردد ، ذخایر ایران در ۷ سال تمام خواهد شد!
معادن اورانیم ایران از عمیق ترین معادن دنیا میباشند و قیمت تولید اورانیم در ایران در حدود ۳ برابر مشابه خارجی آن است! کما اینکه کیک زرد اولیه مورد استفاده نیز در زمان رژیم پهلوی وارد شده بود و تولید داخل نبود.
خلاصه اینکه ایران اگر نخواهد اورانیم وارد کند (حالا که کشوری به ایران صادر هم نمیکند) برای تنها نیروگاه راه نیافتاده خود تنها برای هفت سال اورانیم دارد و اگر واقعا برنامه ساخت نیروگاههای جدید دارد باید برای آنها سوخت وارد کند. این غیر از هزینه ساخت غیر متعارف نیروگاه بوشهر، ایجاد تاسیسات غنیسازی و هزینههای نظامی برای محافظت آن است.
این موضوع تنها منحصر به ایران نیست. در کشورهای پیشرفته در ۲۰ سال اخیر نیروگاه جدیدی ساخته نشده است (اگر هم کاری در حال شدن است قرادادهای قدیمی در حال انجام است) و در بسیاری از کشورها خارج کردن نیروگاهها از رده در حال انجام است (مانند کانادا که به تنهایی ۱۸ درصد دخایر اورانیم دنیا را هم دارد!) با اینکه طبق گزارش آژانس در حالیکه توانایی علمی و فنی غنیسازی در حدود ۴۰ کشور دنیا موجود است، اقدام به انجام آن نمیکنند و یا اینکه بسیاری از کشورهای پیشرفتهتر از ایران و نیروگاه هسته ای ندارند.
دلیل اصلی آن هم مشخص است: توجیه اقتصادی ندارد
اینها را در کنار هزینههای ایجاد نیروگاههای هستهای جدید و آلودگیهای محیطی بگذاریم میبینیم که غنی سازی هستهای توجیه منطقی ندارد. این در حالیاست که عکس تمام مطالب فوق در مورد نیروگاههای گازی در مورد ایران صدق میکند!
حال چرا کشوری منابع محدود ارزی خود که آن راهم از محل منابع طبیعی فروشی و نه درآمد حاصل از دانش و خدمات بدست میآورد را برای کاری که توجیه اقتصادی ندارد تلف کند؟ و از آن بالاترچرا باید برای رسیدن به چیزی که توجیه اقتصادی ندارد، هزینههای مضاعف تحریم را هم قبول کند؟
توجیه اقتصادی که ندارد واگر قبول کنیم هدف نظامی هم ندارد پس تنها حالتی که میماند این است که این برنامه قصدی جز ایجاد تنش و دشمنتراشی برای توجیه ناتوانیهای اقتصادی، سیاسی و اجتماعی از یک سو و سرکوب مخالفتهای درونی از سوی دیگر و البته ایجاد تحریم خود خواسته بر علیه کشور و سود سرشاری که از این طریق نصیب افراد مختلف به بهانههای دور زدن تحریم میشود را ندارد.
این حکایت همان چاهی است که هرچند آبی به ارمغان نمیآورد ولی چاه کن دستمزد خوبی برای آن میگیرد.
اسم - فامیل
شما در خارج از کشور برای داشتن تفریح یا به قول اینور آبیها «فان»، تقریبا باید همیشه هزینه کنید. اما حقیقتا ایران یکی از کشورهایی است که شما برای تفریح نیازی به هزینه کردن ندارد. کافی است که تلویزیون خود را روی کانال «من و تو» روشن نکنید و گیرندهی ماهواره را خاموش کنید. ضمنا اگر کانال قرآن را میبینید، حتما از اطفال زیر ۱۸ سال بخواهید که به اتاق خودشان برونند! البته بعد از این تفریح باید چند عدد آرام بخش هم کنار دست داشته باشید.
اما ماجرا چیست.
تصور میکنم که هر ایرانی برای یک بار هم که شده بازی معروف «اسم - فامیل» را با دوستان و یا جمع خانواده انجام داده است. قوانین بازی را توضیح نمیدهم، چون مطمئنم که بهتر از من میدانید و وقتتان را نمیگیرم. اما چیزی که بازی را خندهدار و جالب میکند (والبته شاید هم جنجال) نحوهی نوشتن کلمات از حروف سخت است. گاهی اوقات مجبورید از خودتان چیز جدیدی بسازید که واقعا دکان هیچ عطاری یافت نمیشود. مثلا نمیتوانید از «غ» نام ماشین پیدا کنید! در نتیجه مجبور میشوید که کلمات خنده دار بنویسید و این کلمات خندهدار معمولا ترکیبی از همان اسمی است که اول به ذهنتان میرسد. در این بین دیگران به شما خرده میگیرند، اما جهت خنده میتوانید به خودتان یک ۵ نمره یا اگر خیلی «جر زن» باشید، ۱۰ نمرهای بدهید. باور نمیکنید؟! امتحان میکنیم… با «خ» شروع کنید:
اسم: خمین
فامیل: خمینی
شهر: خمین
حیوان: (با عرض پوزش… این یکی خیلی ساده است و برای اینکه ۱۰ بگیرید) خرچسونه
غذا: خمینی پلو
ماشین: خودروی ملی! خمینیهاچ بک و یا حتی خمینی ۳ و خمینی ال ایکس
و اما… اگر برای هیچ چیز نمره نیاورید، با افتخار برای این یکی نمره میآورید…
اشیا: خمینی مقوایی
بتهای مقوایی: بدعت جدید سلطنت مطلقه در تشیّع
در ۳۳ سالگی سالگرد به قدرت رسیدن فرقه مطلقه، کارگزاران دربار ولایت مطلقه نمایشی جنون آمیز از آلت دست بودن دین را به نمایش گذاشتند و با زانو زدن و احترام به بتهای خود ساخته مقوایی فصل جدیدی در بدعت های خود در مذهب شیعه دوازده امامی گشودند.
امروز ماکتهای مقوایی بنیانگذار فرقه مطلقه در هر جای و مکان رونمایی شد و حواریون نفس پرست به طواف و احترام آن پرداختند. ماکتی از هواپیما خارج شد و برای آن نظامیان صف کشیدند و سلام کردند و در جایی دیگر در مدرسه رفاه ماکتی به صدر نشست و دورتا دور آن دنیا پرستان زانو بر زمین زدند و احترام کردند.
لات و عزی و هبل و منات پرستان دیروز، امروز در به رنگی دیگر و در قالب فداییان و حواریون سلطان مطلقه به خضوع و خشوع در برابر مجسمه های مقوایی میپردازند و چه تاریخ دوباره زشت تکرار میشود که شخص پرستی و مقوا پرستی جای خود را به یگانه پرستی داده است.
شاید امروز را باید روزی تاریخی در تاریخ تشیّع دانست، روزی که در زمان حکومت سلطان سید علی خامنهای از بتهای مقوایی رونمایی شد و مدعیان مرجعیت شیعه با سکوت خود بر این بدعت و انحراف مهر تایید گذاشتند.
سانسور خبر خودکشی یک کارگر ایرانی از سوی جمهوری اسلامی
خبر خودکشی یک کارگر ایرانی که نامش در فهرست کارگران اخراجی قرار داشت، سانسور شد؛ ترس مقامات جمهوری اسلامی از انتشار این خبر در حالی است که انقلابهای اخیر کشورهای عربی با خودکشی یک دستفروش آغاز شد.
خبرگزاری ایلنا که اخبار مربوط به کارگران ایران را به طور ویژه پوشش میدهد، دیروز چهارشنبه ۱۲ بهمن، نوشت که «مصطفی علیزاده، کارگر قسمت رنگ گروه بهمن (مزدا) بعد از ظهر امروز در محوطه کارخانه دست به خودکشی زد و جان باخت.»
خبرگزاری ایلنا این خبر را از طریق یکی از کارگران این کارخانه که با خبرنگار ایلنا تماس گرفته، مطلع شده بود.
بر این اساس، علت خودکشی مصطفی علیزاده «قرارداشتن نام او به همراه تعداد دیگری از کارگران در لیست اخراج پایان سال» بوده است.
انتشار این خبر با بازتاب گسترده آن در رسانههای فارسی زبان مواجه شد، اما پس از چندی، خبرگزاری ایلنا خبر خودکشی این کارگر ایرانی را از روی خروجی خود حذف کرد.
در حالی که اطلاعات بیشتری در زمینه خودکشی این کارگر ایرانی منتشر نشده بود، حذف این خبر، بر ابهام آن میافزاید.
بر اساس آمارهای اعلام شده، در سال ۲۰۱۱ بیش از چهل و شش هزار کارگر ایرانی از کار اخراج شدهاند.
ترس مقامات جمهوری اسلامی از انتشار خبر خودکشی این کارگر در حالی است که انقلابهای اخیر کشورهای عربی با خودکشی یک دستفروش آغاز شد.
ورود نمادین «ماکت» خمینی و «فیس بوک»؛این بود آرمانهای امام راحل؟
پس از اینکه امروز خبرگزاری مهر در گزارشی تصویری خبر از برگزاری مراسم نمادین ورود آیت الله خمینی به ایران و حضورش در مدرسه رفاه را داد، شبکه اجتماعی فیس بوک شاهد موجی از اشتراک گذاریها، جملات و اظهار نظرهای کاربران به این مراسم شد.
در تصاویر خبرگزاری مهر دیده میشود که دو سرباز در حالی که ماکتی دو بعدی از تصویر آیت الله خمینی را در دست دارند از پلههای هواپیما پائین میآیند و گروهی نظامی هم ادای احترام میکنند. در ادامه این ماکت درون یک اتومبیل «بلیزر» گذاشته شده و از فرودگاه خارج میشود. از نکات جالب این تصاویر جایگزینی هواپیمای ایر فرانس با هواپیمای «هما» و همچنین پلاک لیزری اتومبیل بلیزر حامل ماکت است.
امروز علاوه بر این گزارش، مهر گزارش تصویری دیگری را نیز منتشر کرده است که در آن ورود آیت الله خمینی به مدرسه رفاه گرامی داشته شده است. در این مراسم هم ماکتی از وی بر روی تشکچهای سفید قرار گرفته و حضار دور تا دور سالن نشستهاند. از جمله حاضران میتوان به حاجی بابایی وزیر آموزش و پروش اشاره کرد.
این تصاویر برای دقایقی از روی وب سایت مهر حذف شد اما مجددا قابل دسترسی گردید. اینجا و اینجا هم می توان تعدادی از این تصاویر را دید.
پس از انتشار این تصاویر واکنشها در فضای مجازی جالب توجه بوده است. بسیاری با اشتراک گذاری این لینکها و این تصاویر به آن پرداختهاند، که اکثرا نگاهی طنز آمیز به آن داشتهاند. از جمله کاربری نوشته است: «دوستان همه آمادگی ابتلا به بیماری اسکیزوفرنی رو دارن، همچین جدی به خورزو خان احترام نظامی گذاشتن که آدم به شک میافته شاید اونها یه چیزی میبینن که ما نمیبینیم.» کاربر دیگری گفته است: «امام آمد؛ امام مقوایی و بدون پا آمد؛ جمیعاً صلوات!» یا کاربری آورده است: «بوی گلِ سوسن و امامِ پلاستیکی آمد / رهبر محبوب خلق اینبار دو بُعدی آمد.» صفحه فیس بوکی پر مخاطب «مملکته داریم» هم نوشته است: «برکینگ نیوز: سخنرانی ماکت امام خمینی (ره) در بهشت زهرا.»
همچنین برخی دیگر از مخاطبان برداشتهایی متفاوت از موضوع داشتهاند. گروهی برگزاری این مراسم را نشانهای از پوچی ساختار فعلی جمهوری اسلامی دانستهاند و برخی دیگر نیز با برشمردن کسانی که در ۱۲ بهمن سال ۵۷ همراه با آیت الله خمینی به ایران آمدند، سرنوشت متفاوت این افراد را بررسی کردهاند. افرادی که اکثرا در حال حاضر یا اعدام شدهاند و یا درگذشتهاند و یا جایی در مناصب فعلی جمهوری اسلامی ندارند. افرادی مانند بنیصدر، قطبزاده، ابراهیم یزدی، احمد خمینی و سازگارا.
در حال حاضر هنوز این بازتابها و اظهار نظرها در فضای مجازی ادامه دارد. سوژهای برای مخاطبان آن لاین که علاوه بر طنز آمیز بودن، قابل تحلیل جامعهشناسی نیز هست.حدادعادل در مراسم امام «مقوایی»: شاهد افزایش بصیرتیم
حداد عادل در مراسمی که به مناسبت ۱۲ بهمنماه، سالروز بازگشت آیتالله خمینی به ایران برگزار شده بود گفت خوشبختانه در داخل کشور با «افزایش بصیرت» مواجه هستیم و در بیرون از مرزهای ایران با «بیداری اسلامی».
به گزارش ایسنا غلامعلی حداد عادل، رییس کمیسیون فرهنگی مجلس با بیان اینکه «در داخل کشور شاهد بصیرت و در خارج از کشور شاهد موج بیداری» هستیم گفت همهی اینها را آقای خمینی به ایران «هدیه کرد» و ما باید سعی کنیم که روز ۲۲ بهمن همه را با هم جشن بگیریم.
رییس کمیسیون فرهنگی مجلس در بخش دیگری از سخنانش به رابطهی دین و سیاست اشاره کرد و گفت آیتالله خمینی میان دین و سیاست و رابطه برقرار کرد و خوشبختانه میبینیم که دین برای همه چیز برنامه دارد.
وی گفت: «دین برای سیاست، اقتصاد، روابط بینالملل، جنگ و صلح و همه امور اجتماعی برنامه دارد.»
حدادعادل در پایان و در شرح ویژگیهای ولایت فقیه که به گفتهی او آیتالله خمینی آنها را به ایرانیان آموخت گفت که اکنون میدانیم همانطور که «نماز و روزه از واجبات است، حفظ نظام نیز برای یک مسلمان از اوجب واجبات است.»
یک روزنامه ترکیه: ایران قصد اعزام پرستارهای جاسوس به ترکیه دارد
یک روزنامه ترکیهای در مطلبی نوشت که جمهوری اسلامی ایران قصد اعزام «پرستاران جاسوس» به کشور ترکیه دارد.
به گزارش انتخاب روزنامه «هبرتوک» با بیان اینکه منبع اطلاعاتیاش در این خصوص «یک ایرانی آذری زبان است که این اخبار را به وزارت کشور ترکیه ارسال کرده» نوشته است: جمهوری اسلامی قصد فرستادن «پرستارهای آموزش جاسوسی دیده» به قصد جاسوسی کردن از ترکیه را دارد.
به نوشتهی «هبر توک»، منبع اطلاعاتی این روزنامه در نامهای که به وزارت کشور ترکیه فرستاده، آورده است: «همسر من پرستار است و ما با اطلاع از اینکه ایران قصد فرستادن پرستار به ترکیه دارد، تصمیم به رفتن به این کشور گرفتیم.»
وی در ادامه این نامه آورده است: «مسئولان دولتی ایران از همسرم خواستند که در کلاسهایی قبل از رفتن به ترکیه حضور یابد. در این کلاسها، به شما آموزش تاثیرگذاری بر روی بیمار و روشهای جمعآوری اطلاعات را میدهند.»
این روزنامه در ادامه نوشته است که وزارت کشور ترکیه از آن زمان تصمیم به تحقیق از ایرانیان متقاضی کار در ترکیه گرفته است.
این روزنامه همچنین در پایان گزارش خود هم نوشته است که در خصوص این مساله از سفارت ایران در آنکارا سوال کرده و مسئولان سفارت با تکذیب این موضوع گفتهاند کسانی چنین ادعاهایی را مطرح میکنند «که به روابط دوستانه ایران و ترکیه حسادت میورزند.»
سعید ملکپور و بررسی حکم ناعادلانه اعدام علیه وی
در سایتهای وابسته به جمهوری اسلامی ایران آمده است که سایتهای خبری مستقل - نه وابسته به حکومت و منافع آن - آقای سعید ملکپور را به عنوان یک فرد سیاسی معرفی نموده اند، در حالی که ایشان یکی ازسایتهای پورنو را هدایتمیکرده است و خطاب نمودن ایشان به عنوان یک فعال سیاسی کار پسندیده ای نیست و در نهایت به صدور حکم اعدام برای ایشان به اتهامات متعدد به خصوص مفسد فی الارض اشاره شده است.
سعید ملکپور پس از بازداشت، مورد بازجویی قرار گرفت و موارد زیر به عنوان اتهام به ارتکاب جرم به وی تفهیم شد: «اهانت به مقدسات و اصول و ارزشهای دینی، توهین و فحاشی به معصومین (ع) و اعتقادات اسلامی، گردآوری و انتشار محتوای ضداخلاقی و ضددینی خارجی، گردآوری، تولید و انتشار محتوای ضداخلاقی و ضددینی ایرانی (به زبان فارسی)، آموزش مسائل غیراخلاقی و غیررسمی، تولید و انتشار محتوای روابط نامتعارف جنسی مانند روابط جنسی با محارم، ضربدری، همجنسگرایی، فتیشیسم و...، تحریک جوانان در مسائل جنسی و عضوگیری از آنان برای ایجاد گروههای اینترنتی، تهیه و انتشار تصاویر تجاوز به عنف و زورگیری از دختران و بانوان ایرانی و انتشار تصاویر برهنه دختران و بانوان ایرانی از طریق دوربین مخفی و هک وب کم.»
در این نوشتار بر فرض اینکه تمام ادعاهای سایتهای خبری وابسته به حکومت و نیز مراجع قضایی صحت داشته باشد که نیست! و ایشان گرداننده یکی از سایتهای پورنو باشد به دلایل عدیده که تعدادی از آنها در زیر به نظر گرمیتانمیرسد اولا - حکم اعدام علیه آقای سعید ملکپور هر چند او فعال سیاسی نبوده است، کاملا سیاسی و ثانیا - برخلاف مقررات و قوانین جمهوری اسلامی صادر شده است.
۱- مرجع رسیدگی به پرونده سعید ملکپور شعبه بیست و هشت دادگاه انقلاب اسلامی بوده است. ریاست این دادگاه را شخصی به نام مقیسه به عهده دارند. همه فعالین مدنی، سیاسی و بسیاری از وکلای دادگستری که حوزه فعالیتشان دادگاه انقلاب اسلامی تهران است، به خوبی مطلع هستند که این شعبه به همراه شعبات پانزده و بیست و شش دادگاه انقلاب به پروندههای سیاسی و عقیدتی رسیدگیمیکند بنابراین اینکه شبهه فعال سیاسی بودن این جوان وجود داشته باشد، به دلیل و بی ارتباط با محتوای رسیدگی به پروندههای این شعبه دادگاه انقلاب نیست. اگر فرض را بگیریم که آقای سعید ملکپور فعال سیاسی نبوده است که واقعا نیست، اینکه این حکم به صورت کاملا سیاسی صادر شده است را نمی توان انکار کرد و مناقشه ای هم در سیاسی بودن این حکم نمی تواند وجود داشته باشد. بنابراین با توجه به اینکه شعبه بیست و هشتم دادگاه انقلاب به این پرونده رسیدگی کرده است و سابقه ی غیر موجه مبنی بر صدور احکام غیر عادلانه توسط این شعبه در کنار عدم استقلال قاضی مقیسه، هر ذهنی را به ناعادلانه بودن این حکم سوقمیدهد. مضاف به اینکه دلایل بسیاری بر عدم وجاهت قانونی، اخلاقی و انسانی بر صدور حکم اعدام سعید ملکپور وجود دارد.
۲- اینکه شعبه بیست و هشتم دادگاه انقلاب به عنوان یک دادگاه غیر مستقل به این پرونده رسیدگی کرده است از یک سو و مرجع بدوی رسیدگی کننده به این پرونده، چه مراجعی بوده است از سوی دیگر از اهمیت بالایی در تصمیم گیری نهایی برخوردار است.
در سالهای اخیرقوه قضاییه دادسرا و دادگاه رسیدگی به جرایم رایانه ای را تاسیس نمود. در تهران نیز این دادسرا مشغول به فعالیت گردید که محل آن در خیابان مطهری است. کسانی که شکایتی در رابطه با موضوعات رایانه ای داشته باشندمیتوانند به این دادسرا و دادگاه مراجعه کرده و احقاق حق نمایند و مشکلشان حل و فصل گردد. مدعی العموم هم به عنوان نماینده جامعهمیتواند هر شکایتی را که در این رابطه امنیت عمومی را به مخاطرهمیاندازد رسیدگی کرده و تعقیب نماید. تا این قسمت جای هیچ مناقشه ای وجود ندارد. اما نکته قابل توجه این است که آیا سپاه یا وزارت اطلاعاتمیتواند جایگاهی در این دادسرا یا دادسراهای دیگر باز کرده و به صورت موردی افرادی را در مظان اتهام قرار دهد یا خیر؟ پاسخ به این سوال مشخص است، طبق قوانین جمهوری اسلامی که در حال حاضر مسولین به خصوص نیروهای امنیتی خود را مکلف به رعایت آن نمی دانند، این حق را به همه اشخاص - اعم از حقوقی و حقیقی - داده است که بتوانند در رابطه با جرایم مشهود و غیر مشهود که جنبه عمومی دارند اعلام جرم کنند و دستگاه قضایی مکلف به رسیدگی خواهد بود. اما به هیچ عنوان حق دخالت در پروندههای کیفری را نداشته و نمی توانند بر روند پرونده قضایی تاثیر انتقام جویانه و یا سیاسی گذارند، هر چند باز یادآورمیشوم که در حال حاضر این رویه جاری نیست اما اصل بر عدم دخالت است.
در پرونده سعید ملک پور، سپاه پاسداران به ناحق از قدرتی که در اختیار دارد سوء استفاده کرده و هدایت این پرونده را به عهده گرفته است. سیره و روش ماموران سایبری سپاه پاسداران بر این است که افرادی که تبحر ویژه در خصوص اطلاعات سایبری دارند را به انحا مختلف در اختیار گرفته و از آنها بهره برداری سیاسی و اطلاعاتیمیکنند و در نهایت زمانی که به اهداف خود رسیدند فرد مورد نظر را با امکانات قانونی که در اختیار دارند نابودمیکنند، نمونه دیگر اینگونه پروندهها موضوع آقای حسین رونقی است. در این پرونده نیز ماموران سپاه توانستند هر اطلاعاتی که مورد نیازشان بود از ایشان اخذ و سپس با ابزار قانونی او را نابود کنند. در حال حاضر روش ماموران امنیتی دیگر ترور افراد به صورت شلیک گلوله یا بمب گذاری و غیره نیست. روش ماموران امنیتی تغییر کرده است. آنها به راحتیمیتوانند برای افراد خاص پرونده سازی کرده و با امکاناتی که در دستگاه قضایی دارند از بین ببرند و به گونه ای ترور با ابراز قانونی کنند. نمونههای زیادی از این دست وجود دارد که مجال بحث در این یادداشت نیست. در رابطه با سعید ملکپور هم وضع به همین منوال است.
به موارد زیر دقت کنید:
❊ اتهاماتی که به آقای ملکپور منتسب شده است عبارتند از:
«اهانت به مقدسات و اصول و ارزشهای دینی
توهین و فحاشی به معصومین (ع) و اعتقادات اسلامی
گردآوری و انتشار محتوای ضداخلاقی و ضددینی خارجی
گردآوری، تولید و انتشار محتوای ضداخلاقی و ضددینی ایرانی (به زبان فارسی)
آموزش مسائل غیراخلاقی و غیررسمی، تولید و انتشار محتوای روابط نامتعارف جنسی مانند روابط جنسی با محارم، ضربدری، همجنسگرایی، فتیشیسم و...
تحریک جوانان در مسائل جنسی و عضوگیری از آنان برای ایجاد گروههای اینترنتی
تهیه و انتشار تصاویر تجاوز به عنف و زورگیری از دختران و بانوان ایرانی
انتشار تصاویر برهنه دختران و بانوان ایرانی از طریق دوربین مخفی و هک وب کم.»
چیدن این اتهامات در کنار هم، در حالی که همه آنها دارای یک عنوان مجرمانه هستند، بی دلیل نیست به خصوص اینکه تاکنون هیچ دلیل قانع کننده ای بر انجام تمام این اعمال توسط آقای ملکپور اعلام نشده است و حداکثر این است که آقای ملکپور با تخصصی که داشته اند یک برنامه برای یک سایت ساخته و آن را به فروش رسانده اند و آن سایت ، سایت پورنو فارسی بوده است و نامی هم از آقای ملکپور در سایت برده است. مطمن هستم که آقای ملکپور مرتکب هیچ جرمی نشده است و فردی بی گناه هستند، چرا که آقای محمود علیزاده طباطبایی، به عنوان یک وکیل مستقل دادگستری پیش از اینکه حکم اعدام آقای ملکپور در دیوانعالی کشور تایید شود چنین ابراز امیدواری کرده بود: «برخورد دیوان عالی کشور در این زمینه بسیار خوب و منطقی بوده است و حتی ما امیدواریم با دفاعیات مستدل ما در دادگاه، حکم برائت برای سعید ملکپور صادر شود.» زمانی که ایشان به بی گناهی موکلشان اشارهمیکنند، نشانمیدهد که دلیلی در پرونده وجود ندارد که سعید ملکپور گناهکار باشند و اگر در واقع دلیلی بر مجرمیت ایشان وجود داشت وکیل آقای ملکپور بر تخفیف مجازات موکلشان تاییدمیکردند نه بر بی گناهی ایشان.
❊ ماموران سپاه شیوه بسیار موزیانه ای در عملکرد قضایی و امنیتی خود دارند. آنها برای اینکه اذهان قضات دارگستری به صورت خاص و مردم به صورت عام را منحرف کنند یک سلسله از عناوین را که همه با هم در ارتباط بوده و به صورت واحد است در کنار هم به صورت علی حده قرارمیدهند و یک عنوان واحد را متعدد جلوهمینمایند و به عبارت دیگر بزرگ نماییمیکنند. در این پرونده نیز چنین است. به عنوان مثال اگر فردی فیلمی پورنو را در سایت خود به نمایشمیگذارد، به دلیل اینکه مخالف مقدسات اسلامی است ، پس اهانت به مقدسات نیز محسوبمیگردد و ضد اخلاقی و دینی هم هست. در حالی که فردی که این فیلم را به نمایش گذاشته است، به هیچ کدام از عناوینی که شمرده شده است توجهی نمی کند و هدفش چیز دیگری است و نمی خواهد موضوع را به مسایل دینی ارتباط دهد پس در این شرایط به دلیل نبود قصد معنوی نمی توانیم فرد را به دیگر اتهامات بی ربط محکوم کنیم. یا مثال بهتریمیتوانیم به میان آوریم. اگر فردی وارد منرلی برای سرقت شد و در این راه از دیوار خانه ای وارد منزل شدو قفل در را شکست و اسباب و اثاثیه را به سرقت برد، آیا او را برای هر یک از اعمالش مجازاتمیکنیم یا اینکه فقط به عنوان سارق یک مجازات برایش در نظرمیگیریم. مطمنا چون قانون یک مجازات برای این فرد در نظر گرفته است. تنها او رامیتوانیم به جرم سرقت مجازات کرد نه به عنوان ورود به عنف و تخریب قفل در که هد یک دارای عناوین جداگانه در قانون هستند. اما زیرکی مامورین امنیتی در اینجاست که با گردآوری این عناوین خواسته اند، موضوع اتهام سعید ملکپور را بسیار بزرگ جلوه دهند و از عنوان مجرمانه مفسد فی الارض استفاده کنند که در این راه موفق هم شده اند و توانسته اند ذهنها را به خوبی منحدف کنند. چرا که هدایت کنندگان کشور ایران دارای یک ایدولوژی افراطی اسلامی هستند و این گونه موارد به راحتی آنها را برای استفاده از هر گونه مجازاتی حتی مرگ ترغیبمیکند.
❊ اگر ما فرض را بر این بگذاریم که آقای ملکپور تصاویر مستحجن را پخشمینموده است و .... باز هم نمی توانیم اتهاماتی که ارتش سایبری سپاه به آقای ملکپور تفهیم کرده است را به وی منتسب کنیم. چرا که در این مورد خاص قانون جرایم رایانه ای تکلیف را مشخص نموده است. در ماده فصل چهارم ـ جرایم علیه عفت و اخلاق عمومی
ماده (١٤) این قانونمیخوانیم هرکس به وسیله سیستمهای رایانهای یا مخابراتی یا حاملهای داده محتویات مستهجن را تولید، ارسال، منتشر، توزیع یا معامله کند یا به قصد ارسال یا انتشار یا تجارت تولید یا ذخیره یا نگهداری کند، به حبس از نود و یک روز تا دو سال یا جزای نقدی از پنج تا چهل میلیون ریال یا هر دو مجازات محکوم خواهد شد.
· تبصره 1 ـ ارتکاب اعمال فوق در خصوص محتویات مبتذل موجب محکومیت به حداقل یکی از مجازاتهای فوقمیشود. محتویات وآثار مبتذل به آثاری اطلاقمیگردد که دارای صحنهها وصور قبیحه باشد.
· تبصره 2 ـ هرگاه محتویات مستهجن به کمتر از ده نفر ارسال شود، مرتکب به یک تا پنج میلیون ریال جزای نقدی محکوم خواهد شد.
· تبصره 3 ـ چنانچه مرتکب اعمال مذکور در این ماده را حرفة خود قرار داده باشد یا بطور سازمانیافته مرتکب شود چنانچه مفسد فیالارض شناخته نشود، به حداکثر هر دو مجازات مقرر در این ماده محکوم خواهد شد.
· تبصره 4 ـ محتویات مستهجن به تصویر، صوت یا متن واقعی یا غیرواقعی اطلاق میشود که بیانگر برهنگی کامل زن یا مرد یا اندام تناسلی یا آمیزش یا عمل جنسی انسان است.
ملاحظهمیفرمایید که در این قانون تنها در یک مورد نامی از مفسد فی الارض برده شده است که دقیقا ارتش سایبری سپاه بر روی آن انگشت گذارده است. اما اگر به دقت ماده فوق را بخوانیم در خصوص آقای ملکپور به این نتیجه خواهیم رسید که هرگز نمی توان عنوان اتهامی مفسد فی الارض را که قانون برای آن مجازات مرگ یعنی شدیدترین مجازات کیفری مقرر کرده است را منتسب نماییم. چرا که بر اساس همین ماده قانونی اگر فردی
وسیله سیستمهای رایانهای یا مخابراتی یا حاملهای داده محتویات مستهجن را تولید، ارسال، منتشر، توزیع یا معامله کند یا به قصد ارسال یا انتشار یا تجارت تولید یا ذخیره یا نگهداری کند، به حبس از نود و یک روز تا دو سال یا جزای نقدی از پنج تا چهل میلیون ریال یا هر دو مجازات محکوم خواهد شد و اگر عملش سازمان یافته باشد به حداکثر هر دو مجازات محکوممیگردد بنابراین بر فرض که تمام اعمال آقای ملکپور صحت داشته باشدو او مجرم تلقی گردد، حداکثر مجازاتش دو سال حبس و چهل میلیون ریال جزای نقدی است.
به یاد داشته باشیم که در بسیاری از کشورهای دنیا که دارای مجازات مرگ هستند، از اعمال این مجازات دوریمیکنند. اما در ایران مسولین علاقه وافری به اعمال این مجازات دارند. مضاف به اینکه مفسد فی الارض یک عنوان مجرمانه شرعی بوده است که تاکنون شرع و قران و سنت و غیره، راه اندازی سایت اینترنتی مفهومی نداشته است و این عنوان یک عنوان تاسیسی است که با وجود تصویب قوانین خاص در این گونه پروندهها جایگاهی برای اعمال ندارد. ماده ۱۸۳ قانون مجازات اسلامی که تعریفی از مفسد فی الارض ارائه داده است نیز گویای این ادعاست در این مادهمیخوانیم :هركس كه براي ايجاد رعب وهراس وسلب آزادي وامنيت مردم دست به اسلحه ببرد محارب ومفسد في الارض مي باشد . ملاحظهمیفرمایید که ریشه فقهی وجود این عنوان مجرمانه ایجاد رعب و هراس و سلب امنیت با در دست گرفتن اسلحه است.
❊ اگر برگردیم به نامه ای که آقای سعید ملکپور در سال ۱۳۸۷ مرقوم نمودند که تاکنون نیز تکذیب نشده است باز هم به نتایج بسیار مطلوبی بر بی گناهی ایشانمیرسیم. در اسفند ماه سال ۱۳۸۸ نامهای تکان دهنده از ملکپور منتشر شد. او در این نامه شرح داده که بدون مشاهده حکم و کارت شناسایی در میدان ونک به زور بازداشت شده است و بعد از آن بلافاصله مورد شکنجه و آزار جسمی قرار گرفته است و همچنین در همان روز اول وادار شده که اوراقی را بدون خواندن امضا کند.
او میگوید از زمان بازداشت به مدت ۳۲۰ روز در حبس انفرادی، بدون ملاقات و بدون دسترسی به کتاب و روزنامه به سر برده و تنها یک جلد قرآن، یک مهر و یک بطری آب در اختیار داشته است و در تمام این مدت زیر فشار و شکنجه بوده است. پدر او در آخرین روزهای اسفند ۸۷ درمیگذرد ولی حدود ۴۰ روز بعد در یک تماس تلفنی ۵ دقیقهای از این امر مطلع میشود و بازجو پس از مشاهده ضجه و زاری او در پای تلفن به مسخره کردن او میپردازد و قهقهه سر میدهد.
رسیدگی به هر یک ادعاهایی که در این نامه مطرح شده است از لحاظ عدالت قضایی باعثمیگردد که حکم صادره شده مورد بازنگری جدی و عادلانه قرار گیرد چرا که اولا حکمی که صادر شده است بر اسال مقررات و قوانین جاری نبوده است و ثانیا اقاریر اخذ شده بر اساس تشریفات دادرسی عادلانه صورت نپذیرفته است و با تمام این تفاصیل نمی توان این حکم را عادلانه مفرض داشت.
در نهایت تاکیدمیکنم که با توجه به مقررات قانونی و عدالت کیفری آقای سعید ملکپور بی گناه بوده و مستحق مرگ نیست. صدور این حکم کاملا غیر قانونی است و مطمنا شورای حقوق بشر سازمان ملل و دیگر نهادهای بین المللی ملکف هستند تا نگذارد آقای سعید ملکپور در معرض مرگ قرار گیرد.
سعید ملکپور پس از بازداشت، مورد بازجویی قرار گرفت و موارد زیر به عنوان اتهام به ارتکاب جرم به وی تفهیم شد: «اهانت به مقدسات و اصول و ارزشهای دینی، توهین و فحاشی به معصومین (ع) و اعتقادات اسلامی، گردآوری و انتشار محتوای ضداخلاقی و ضددینی خارجی، گردآوری، تولید و انتشار محتوای ضداخلاقی و ضددینی ایرانی (به زبان فارسی)، آموزش مسائل غیراخلاقی و غیررسمی، تولید و انتشار محتوای روابط نامتعارف جنسی مانند روابط جنسی با محارم، ضربدری، همجنسگرایی، فتیشیسم و...، تحریک جوانان در مسائل جنسی و عضوگیری از آنان برای ایجاد گروههای اینترنتی، تهیه و انتشار تصاویر تجاوز به عنف و زورگیری از دختران و بانوان ایرانی و انتشار تصاویر برهنه دختران و بانوان ایرانی از طریق دوربین مخفی و هک وب کم.»
در این نوشتار بر فرض اینکه تمام ادعاهای سایتهای خبری وابسته به حکومت و نیز مراجع قضایی صحت داشته باشد که نیست! و ایشان گرداننده یکی از سایتهای پورنو باشد به دلایل عدیده که تعدادی از آنها در زیر به نظر گرمیتانمیرسد اولا - حکم اعدام علیه آقای سعید ملکپور هر چند او فعال سیاسی نبوده است، کاملا سیاسی و ثانیا - برخلاف مقررات و قوانین جمهوری اسلامی صادر شده است.
۱- مرجع رسیدگی به پرونده سعید ملکپور شعبه بیست و هشت دادگاه انقلاب اسلامی بوده است. ریاست این دادگاه را شخصی به نام مقیسه به عهده دارند. همه فعالین مدنی، سیاسی و بسیاری از وکلای دادگستری که حوزه فعالیتشان دادگاه انقلاب اسلامی تهران است، به خوبی مطلع هستند که این شعبه به همراه شعبات پانزده و بیست و شش دادگاه انقلاب به پروندههای سیاسی و عقیدتی رسیدگیمیکند بنابراین اینکه شبهه فعال سیاسی بودن این جوان وجود داشته باشد، به دلیل و بی ارتباط با محتوای رسیدگی به پروندههای این شعبه دادگاه انقلاب نیست. اگر فرض را بگیریم که آقای سعید ملکپور فعال سیاسی نبوده است که واقعا نیست، اینکه این حکم به صورت کاملا سیاسی صادر شده است را نمی توان انکار کرد و مناقشه ای هم در سیاسی بودن این حکم نمی تواند وجود داشته باشد. بنابراین با توجه به اینکه شعبه بیست و هشتم دادگاه انقلاب به این پرونده رسیدگی کرده است و سابقه ی غیر موجه مبنی بر صدور احکام غیر عادلانه توسط این شعبه در کنار عدم استقلال قاضی مقیسه، هر ذهنی را به ناعادلانه بودن این حکم سوقمیدهد. مضاف به اینکه دلایل بسیاری بر عدم وجاهت قانونی، اخلاقی و انسانی بر صدور حکم اعدام سعید ملکپور وجود دارد.
۲- اینکه شعبه بیست و هشتم دادگاه انقلاب به عنوان یک دادگاه غیر مستقل به این پرونده رسیدگی کرده است از یک سو و مرجع بدوی رسیدگی کننده به این پرونده، چه مراجعی بوده است از سوی دیگر از اهمیت بالایی در تصمیم گیری نهایی برخوردار است.
در سالهای اخیرقوه قضاییه دادسرا و دادگاه رسیدگی به جرایم رایانه ای را تاسیس نمود. در تهران نیز این دادسرا مشغول به فعالیت گردید که محل آن در خیابان مطهری است. کسانی که شکایتی در رابطه با موضوعات رایانه ای داشته باشندمیتوانند به این دادسرا و دادگاه مراجعه کرده و احقاق حق نمایند و مشکلشان حل و فصل گردد. مدعی العموم هم به عنوان نماینده جامعهمیتواند هر شکایتی را که در این رابطه امنیت عمومی را به مخاطرهمیاندازد رسیدگی کرده و تعقیب نماید. تا این قسمت جای هیچ مناقشه ای وجود ندارد. اما نکته قابل توجه این است که آیا سپاه یا وزارت اطلاعاتمیتواند جایگاهی در این دادسرا یا دادسراهای دیگر باز کرده و به صورت موردی افرادی را در مظان اتهام قرار دهد یا خیر؟ پاسخ به این سوال مشخص است، طبق قوانین جمهوری اسلامی که در حال حاضر مسولین به خصوص نیروهای امنیتی خود را مکلف به رعایت آن نمی دانند، این حق را به همه اشخاص - اعم از حقوقی و حقیقی - داده است که بتوانند در رابطه با جرایم مشهود و غیر مشهود که جنبه عمومی دارند اعلام جرم کنند و دستگاه قضایی مکلف به رسیدگی خواهد بود. اما به هیچ عنوان حق دخالت در پروندههای کیفری را نداشته و نمی توانند بر روند پرونده قضایی تاثیر انتقام جویانه و یا سیاسی گذارند، هر چند باز یادآورمیشوم که در حال حاضر این رویه جاری نیست اما اصل بر عدم دخالت است.
در پرونده سعید ملک پور، سپاه پاسداران به ناحق از قدرتی که در اختیار دارد سوء استفاده کرده و هدایت این پرونده را به عهده گرفته است. سیره و روش ماموران سایبری سپاه پاسداران بر این است که افرادی که تبحر ویژه در خصوص اطلاعات سایبری دارند را به انحا مختلف در اختیار گرفته و از آنها بهره برداری سیاسی و اطلاعاتیمیکنند و در نهایت زمانی که به اهداف خود رسیدند فرد مورد نظر را با امکانات قانونی که در اختیار دارند نابودمیکنند، نمونه دیگر اینگونه پروندهها موضوع آقای حسین رونقی است. در این پرونده نیز ماموران سپاه توانستند هر اطلاعاتی که مورد نیازشان بود از ایشان اخذ و سپس با ابزار قانونی او را نابود کنند. در حال حاضر روش ماموران امنیتی دیگر ترور افراد به صورت شلیک گلوله یا بمب گذاری و غیره نیست. روش ماموران امنیتی تغییر کرده است. آنها به راحتیمیتوانند برای افراد خاص پرونده سازی کرده و با امکاناتی که در دستگاه قضایی دارند از بین ببرند و به گونه ای ترور با ابراز قانونی کنند. نمونههای زیادی از این دست وجود دارد که مجال بحث در این یادداشت نیست. در رابطه با سعید ملکپور هم وضع به همین منوال است.
به موارد زیر دقت کنید:
❊ اتهاماتی که به آقای ملکپور منتسب شده است عبارتند از:
«اهانت به مقدسات و اصول و ارزشهای دینی
توهین و فحاشی به معصومین (ع) و اعتقادات اسلامی
گردآوری و انتشار محتوای ضداخلاقی و ضددینی خارجی
گردآوری، تولید و انتشار محتوای ضداخلاقی و ضددینی ایرانی (به زبان فارسی)
آموزش مسائل غیراخلاقی و غیررسمی، تولید و انتشار محتوای روابط نامتعارف جنسی مانند روابط جنسی با محارم، ضربدری، همجنسگرایی، فتیشیسم و...
تحریک جوانان در مسائل جنسی و عضوگیری از آنان برای ایجاد گروههای اینترنتی
تهیه و انتشار تصاویر تجاوز به عنف و زورگیری از دختران و بانوان ایرانی
انتشار تصاویر برهنه دختران و بانوان ایرانی از طریق دوربین مخفی و هک وب کم.»
چیدن این اتهامات در کنار هم، در حالی که همه آنها دارای یک عنوان مجرمانه هستند، بی دلیل نیست به خصوص اینکه تاکنون هیچ دلیل قانع کننده ای بر انجام تمام این اعمال توسط آقای ملکپور اعلام نشده است و حداکثر این است که آقای ملکپور با تخصصی که داشته اند یک برنامه برای یک سایت ساخته و آن را به فروش رسانده اند و آن سایت ، سایت پورنو فارسی بوده است و نامی هم از آقای ملکپور در سایت برده است. مطمن هستم که آقای ملکپور مرتکب هیچ جرمی نشده است و فردی بی گناه هستند، چرا که آقای محمود علیزاده طباطبایی، به عنوان یک وکیل مستقل دادگستری پیش از اینکه حکم اعدام آقای ملکپور در دیوانعالی کشور تایید شود چنین ابراز امیدواری کرده بود: «برخورد دیوان عالی کشور در این زمینه بسیار خوب و منطقی بوده است و حتی ما امیدواریم با دفاعیات مستدل ما در دادگاه، حکم برائت برای سعید ملکپور صادر شود.» زمانی که ایشان به بی گناهی موکلشان اشارهمیکنند، نشانمیدهد که دلیلی در پرونده وجود ندارد که سعید ملکپور گناهکار باشند و اگر در واقع دلیلی بر مجرمیت ایشان وجود داشت وکیل آقای ملکپور بر تخفیف مجازات موکلشان تاییدمیکردند نه بر بی گناهی ایشان.
❊ ماموران سپاه شیوه بسیار موزیانه ای در عملکرد قضایی و امنیتی خود دارند. آنها برای اینکه اذهان قضات دارگستری به صورت خاص و مردم به صورت عام را منحرف کنند یک سلسله از عناوین را که همه با هم در ارتباط بوده و به صورت واحد است در کنار هم به صورت علی حده قرارمیدهند و یک عنوان واحد را متعدد جلوهمینمایند و به عبارت دیگر بزرگ نماییمیکنند. در این پرونده نیز چنین است. به عنوان مثال اگر فردی فیلمی پورنو را در سایت خود به نمایشمیگذارد، به دلیل اینکه مخالف مقدسات اسلامی است ، پس اهانت به مقدسات نیز محسوبمیگردد و ضد اخلاقی و دینی هم هست. در حالی که فردی که این فیلم را به نمایش گذاشته است، به هیچ کدام از عناوینی که شمرده شده است توجهی نمی کند و هدفش چیز دیگری است و نمی خواهد موضوع را به مسایل دینی ارتباط دهد پس در این شرایط به دلیل نبود قصد معنوی نمی توانیم فرد را به دیگر اتهامات بی ربط محکوم کنیم. یا مثال بهتریمیتوانیم به میان آوریم. اگر فردی وارد منرلی برای سرقت شد و در این راه از دیوار خانه ای وارد منزل شدو قفل در را شکست و اسباب و اثاثیه را به سرقت برد، آیا او را برای هر یک از اعمالش مجازاتمیکنیم یا اینکه فقط به عنوان سارق یک مجازات برایش در نظرمیگیریم. مطمنا چون قانون یک مجازات برای این فرد در نظر گرفته است. تنها او رامیتوانیم به جرم سرقت مجازات کرد نه به عنوان ورود به عنف و تخریب قفل در که هد یک دارای عناوین جداگانه در قانون هستند. اما زیرکی مامورین امنیتی در اینجاست که با گردآوری این عناوین خواسته اند، موضوع اتهام سعید ملکپور را بسیار بزرگ جلوه دهند و از عنوان مجرمانه مفسد فی الارض استفاده کنند که در این راه موفق هم شده اند و توانسته اند ذهنها را به خوبی منحدف کنند. چرا که هدایت کنندگان کشور ایران دارای یک ایدولوژی افراطی اسلامی هستند و این گونه موارد به راحتی آنها را برای استفاده از هر گونه مجازاتی حتی مرگ ترغیبمیکند.
❊ اگر ما فرض را بر این بگذاریم که آقای ملکپور تصاویر مستحجن را پخشمینموده است و .... باز هم نمی توانیم اتهاماتی که ارتش سایبری سپاه به آقای ملکپور تفهیم کرده است را به وی منتسب کنیم. چرا که در این مورد خاص قانون جرایم رایانه ای تکلیف را مشخص نموده است. در ماده فصل چهارم ـ جرایم علیه عفت و اخلاق عمومی
ماده (١٤) این قانونمیخوانیم هرکس به وسیله سیستمهای رایانهای یا مخابراتی یا حاملهای داده محتویات مستهجن را تولید، ارسال، منتشر، توزیع یا معامله کند یا به قصد ارسال یا انتشار یا تجارت تولید یا ذخیره یا نگهداری کند، به حبس از نود و یک روز تا دو سال یا جزای نقدی از پنج تا چهل میلیون ریال یا هر دو مجازات محکوم خواهد شد.
· تبصره 1 ـ ارتکاب اعمال فوق در خصوص محتویات مبتذل موجب محکومیت به حداقل یکی از مجازاتهای فوقمیشود. محتویات وآثار مبتذل به آثاری اطلاقمیگردد که دارای صحنهها وصور قبیحه باشد.
· تبصره 2 ـ هرگاه محتویات مستهجن به کمتر از ده نفر ارسال شود، مرتکب به یک تا پنج میلیون ریال جزای نقدی محکوم خواهد شد.
· تبصره 3 ـ چنانچه مرتکب اعمال مذکور در این ماده را حرفة خود قرار داده باشد یا بطور سازمانیافته مرتکب شود چنانچه مفسد فیالارض شناخته نشود، به حداکثر هر دو مجازات مقرر در این ماده محکوم خواهد شد.
· تبصره 4 ـ محتویات مستهجن به تصویر، صوت یا متن واقعی یا غیرواقعی اطلاق میشود که بیانگر برهنگی کامل زن یا مرد یا اندام تناسلی یا آمیزش یا عمل جنسی انسان است.
ملاحظهمیفرمایید که در این قانون تنها در یک مورد نامی از مفسد فی الارض برده شده است که دقیقا ارتش سایبری سپاه بر روی آن انگشت گذارده است. اما اگر به دقت ماده فوق را بخوانیم در خصوص آقای ملکپور به این نتیجه خواهیم رسید که هرگز نمی توان عنوان اتهامی مفسد فی الارض را که قانون برای آن مجازات مرگ یعنی شدیدترین مجازات کیفری مقرر کرده است را منتسب نماییم. چرا که بر اساس همین ماده قانونی اگر فردی
وسیله سیستمهای رایانهای یا مخابراتی یا حاملهای داده محتویات مستهجن را تولید، ارسال، منتشر، توزیع یا معامله کند یا به قصد ارسال یا انتشار یا تجارت تولید یا ذخیره یا نگهداری کند، به حبس از نود و یک روز تا دو سال یا جزای نقدی از پنج تا چهل میلیون ریال یا هر دو مجازات محکوم خواهد شد و اگر عملش سازمان یافته باشد به حداکثر هر دو مجازات محکوممیگردد بنابراین بر فرض که تمام اعمال آقای ملکپور صحت داشته باشدو او مجرم تلقی گردد، حداکثر مجازاتش دو سال حبس و چهل میلیون ریال جزای نقدی است.
به یاد داشته باشیم که در بسیاری از کشورهای دنیا که دارای مجازات مرگ هستند، از اعمال این مجازات دوریمیکنند. اما در ایران مسولین علاقه وافری به اعمال این مجازات دارند. مضاف به اینکه مفسد فی الارض یک عنوان مجرمانه شرعی بوده است که تاکنون شرع و قران و سنت و غیره، راه اندازی سایت اینترنتی مفهومی نداشته است و این عنوان یک عنوان تاسیسی است که با وجود تصویب قوانین خاص در این گونه پروندهها جایگاهی برای اعمال ندارد. ماده ۱۸۳ قانون مجازات اسلامی که تعریفی از مفسد فی الارض ارائه داده است نیز گویای این ادعاست در این مادهمیخوانیم :هركس كه براي ايجاد رعب وهراس وسلب آزادي وامنيت مردم دست به اسلحه ببرد محارب ومفسد في الارض مي باشد . ملاحظهمیفرمایید که ریشه فقهی وجود این عنوان مجرمانه ایجاد رعب و هراس و سلب امنیت با در دست گرفتن اسلحه است.
❊ اگر برگردیم به نامه ای که آقای سعید ملکپور در سال ۱۳۸۷ مرقوم نمودند که تاکنون نیز تکذیب نشده است باز هم به نتایج بسیار مطلوبی بر بی گناهی ایشانمیرسیم. در اسفند ماه سال ۱۳۸۸ نامهای تکان دهنده از ملکپور منتشر شد. او در این نامه شرح داده که بدون مشاهده حکم و کارت شناسایی در میدان ونک به زور بازداشت شده است و بعد از آن بلافاصله مورد شکنجه و آزار جسمی قرار گرفته است و همچنین در همان روز اول وادار شده که اوراقی را بدون خواندن امضا کند.
او میگوید از زمان بازداشت به مدت ۳۲۰ روز در حبس انفرادی، بدون ملاقات و بدون دسترسی به کتاب و روزنامه به سر برده و تنها یک جلد قرآن، یک مهر و یک بطری آب در اختیار داشته است و در تمام این مدت زیر فشار و شکنجه بوده است. پدر او در آخرین روزهای اسفند ۸۷ درمیگذرد ولی حدود ۴۰ روز بعد در یک تماس تلفنی ۵ دقیقهای از این امر مطلع میشود و بازجو پس از مشاهده ضجه و زاری او در پای تلفن به مسخره کردن او میپردازد و قهقهه سر میدهد.
رسیدگی به هر یک ادعاهایی که در این نامه مطرح شده است از لحاظ عدالت قضایی باعثمیگردد که حکم صادره شده مورد بازنگری جدی و عادلانه قرار گیرد چرا که اولا حکمی که صادر شده است بر اسال مقررات و قوانین جاری نبوده است و ثانیا اقاریر اخذ شده بر اساس تشریفات دادرسی عادلانه صورت نپذیرفته است و با تمام این تفاصیل نمی توان این حکم را عادلانه مفرض داشت.
در نهایت تاکیدمیکنم که با توجه به مقررات قانونی و عدالت کیفری آقای سعید ملکپور بی گناه بوده و مستحق مرگ نیست. صدور این حکم کاملا غیر قانونی است و مطمنا شورای حقوق بشر سازمان ملل و دیگر نهادهای بین المللی ملکف هستند تا نگذارد آقای سعید ملکپور در معرض مرگ قرار گیرد.
محمدرضا نقدی٬ رئیس سازمان بسیج مستضعفین:
ظهور امام زمان شبیه بازگشت «امام» خواهد بود
به گزارش روز پنجشنبه (۱۳ بهمن) خبرگزاری فارس٬ آقای نقدی جمع گروهی از بسیجیان استان اصفهان گفته که «ظهور مولایمان مانند حادثه ۱۲ بهمن خواهد بود که همه سلاحهای طاغوت از کار افتاد.»
وی افزوده است: «اگر مقدمات و زمینههای فرج آماده شود و مردم به اوج قدرشناسی از ولایت و آمادگی برای دفاع از آن برسند؛ دیگر حجتی برای غیبت وجود نخواهد داشت.»
روحانیون و نظامیان حاکم بر ایران به تناسب شرایط اجتماعی٬ سیاسی و اقتصادی داخل و خارج از کشور٬ شروط متفاوت و مختلفی برای امکان ظهور امام دوازدهم شیعیان اعلام میکنند.
نهم بهمن ماه امسال نیز مهدی طائب٬ رئیس قرارگاه عمار گفته بود: «تا زمانی که مردم منطقه از دیکتاتورهای حاکم بر خود راضی بوده و آنان را سرنگون نکنند زمینه ظهور امام زمان فراهم نخواهد شد.»
آقای نقدی در شرایطی ظهور امام دوازدهم شیعیان را به بازگشت آیتالله خمینی در سال ۵۷ به ایران تشبیه کرده که در ۲۴ ساعت گذشته بازسازی این بازگشت بازتابهای فراوانی داشته است.
بازسازی و نمایش نمادین مراسم ورود آقای خمینی در سال ۱۳۵۷ با ماکتی از وی٬ با موج گستردهای از طنزپردازیها و تصویرسازیها همراه شده است.
پروژه جدید دولتیها؛ دوقطبی احمدینژاد ـ سپاه
رئیس دولت دهم که پیشتر با استفاده از دو قطبی احمدینژادـهاشمی توانسته بود محافظهکاران نزدیک به علی خامنهای را با خود همراه کند٬ تصمیم به تغییر راهبردهای سیاسی خود گرفته است.
تیم احمدینژاد به این نتیجه رسیده که القای اختلاف احمدینژاد و هاشمی رفسنجانی در فضای سیاسی کشور کارکرد خود را از دست داده و در حال حاضر میتواند با استفاده از دو قطبی احمدینژادـ سپاه در انتخابات آتی مجلس پیروز شود.
برای نخستینبار سایت «رهاپرس» بود که ۲۷ دی ماه از اجرای طرحی «شوم»٬ «هولناک» و «تاسفبار» از سوی سپاه پاسداران علیه محمود احمدینژاد و دولت دهم خبر داد.
۱۰ روز پس از انتشار این خبر٬ رسانههای وابسته به تیم احمدینژاد در اقدامی هماهنگ به طور تلویحی اعلام کردند سپاه عامل اصلی نابسامانیهای اقتصادی در کشور است.
حسین شریعتمداری٬ نماینده ولی فقیه در موسسه کیهان نیز در واکنش به این گزارشها٬ از تازهترین پروژه تیم احمدینژاد برای حمله به سپاه پرده برداشت.
آقای شریعتمداری بدون آنکه به نام دولت احمدینژاد اشاره کند٬ نوشت که عاملان اصلی آشفتگی بازار سکه و ارز قصد دارند سپاه را عامل این آشفتگیها معرفی کنند.
روز گذشته (سهشنبه ۱۱ بهمن) هم «خبرگزاری دانشجو» وابسته به سازمان بسیج دانشجویی از تلاش تیم احمدینژاد برای القای دو قطبی سپاه-احمدینژاد در فضای سیاسی کشور خبر داد.
این سایت نوشته که «جریان انحرافی» تلاش میکند سپاه و بسیج را عامل نابسامانیهای اقتصادی ماههای اخیر در ایران معرفی کند.
خبرگزاری فارس نیز چهارشنبه (۱۲ بهمن) در گزارشی نوشته که «جریان انحرافی» خود را آماده حمله به «یک نهاد انقلابی» میکند.
این خبرگزاری نوشته که «جریان انحراف در راستای دو قطبی سازی جدید و برای پروژه مظلوم نمایی و فرار خود از ماجرای آشفتگی بازار تصمیم گرفته که یکی از نهادهای انقلابی را به عنوان عامل این آشفتگی مطرح نماید.»
سایت «رها پرس» نیز در ادامه این پروژه جدید٬ امروز بدون آنکه اشارهای به نام سپاه کند٬ این نهاد نظامی نزدیک به علی خامنهای را «افعی دو سر» خوانده است.
این سایت نوشته که م. ذ (مجتبی ذوالنور٬ جانشین سابق نماینده ولی فقیه در سپاه) از سوی این نهاد نظامی ماموریت یافته تا چهره مقامهای دولتی را تخریب کند.
«رها پرس» در ادامه گزارش خود نوشته است: «در بسیاری از حوزههای رای گیری افراد منتسب به یک ارگان خاص {سپاه} تایید صلاحیت و همه رقبای آنها رد صلاحیت شدهاند.»
به نوشته این سایت وابسته به تیم احمدینژاد «این وضعیت باعث شده که بسیاری از مردم در قالب طنز به یکدیگر یادآور میشوند که فرمانده فلان پادگان با فرمانده فلان لشگر یا تیپ میخواهند وارد گود رقابت شوند.»
اعتراض یک سایت اصولگرا به سخنان دیروز احمدینژاد
«صیانت از آرا» همان حرف هاشمی رفسنجانی است
سایت «جهان نیوز» اظهارات محمود احمدینژاد مبنی بر ضرورت حفظ آرای انتخاباتی مردم را با سخنان اکبر هاشمی رفسنجانی مشابه دانست و آن را «نسنجیده» و «نابجا» توصیف کرد.
آقای احمدینژاد روز گذشته (سهشنبه ۱۱ بهمن) در جمع استانداران گفته است: «چنانچه نظر مدیران کشور با نظر مردم در دو سوی مختلف قرار بگیرد، دیگر ادامه راه امکانپذیر نخواهد بود.»
وی افزوده است: «باید برگزاری انتخابات به گونهای باشد تا مردم از عمق جان باور داشته باشند که رای آنها تاثیرگذار است و آنچه حاکم میشود رای مردم است.»
سایت «جهان نیوز» روز چهارشنبه (۱۲ بهمن) با انتقاد از این اظهارات٬ نوشته که احمدینژاد در سخنان خود «گویا بر طرح آنچه صیانت از آرا میخواند، اصرار داشته است.»
این سایت افزوده است اظهارات احمدینژاد در شرایطی که «دشمنان» برای کاهش مشارکت مردمی در انتخابات تلاش میکنند٬ «نابجا» و «غیر مدبرانه» است.
«جهان نیوز» در ادامه یادداشت خود با انتقاد از خودداری احمدینژاد از دعوت علنی مردم به شرکت در انتخابات٬ اظهار امیدواری کرده وی در سخنان آینده خود از طرح مسائل «چالشزا» خودداری کند.
این سایت نوشته است احمدینژاد در همین سیستم انتخاباتی به قدرت رسیده و بنابراین سخن گفتن از «صیانت از آرا٬ زیره به کرمان بردن است.»
طرح تشکیل کمیته «صیانت از آرا» در ماههای اخیر به صورت پراکنده از سوی حامیان علی خامنهای و نزدیکان محمود احمدینژاد مطرح شده است.
دو طرف که متهم اصلی تقلب در انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۳۸۸ هستند در ماههای اخیر به طور تلویحی یکدیگر را به تلاش برای تقلب در انتخابات نهم مجلس متهم میکنند.
پایان محکومیت و آزادی: زندانیان سیاسی جواد امام را با سرود «ای ایران» بدرقه کردند
جواد امام پس از یک سال حبس با بدرقه زندانیان بند ۳۵۰ از زندان اوین آزاد شد.
به گزارش منابع خبری کلمه از اوین، جواد امام رئیس ستاد میرحسین موسوی در تهران و ازاعضای سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی امروز پنج شنبه ١٣ بهمن ماه پس از گذراندن یکسال حبس از بند ٣۵٠ زندان اوین آزاد شد.
این زندانی سیاسی در٢۴ خردادماه ٨٨ همزمان با آغاز سرکوب های پس از انتخابات درمنزل خویش بازداشت وپس ازضرب وشتم به زندان اوین منتقل شد. وی تابستان گذشته توسط قاضی مقیسه به اتهام تبلیغ علیه نظام به یکسال حبس تعزیری محکوم شده بود.
جواد امام، در دولت سید محمد خاتمی بعنوان معاون حقوقی، پارلمانی وپشتیبانی وزارت نیرو حضور داشت.
حکم یکسال حبس جواد امام توسط دیوان عالی کشور نقض شد ولی به رغم توفف اجرای حکم ،وی بصورت غیرقانونی با اتمام مدت محکومیت اش در بازداشت غیر قانونی نگهداری شد.
زندانیان بند ٣۵٠ لحظه خداحافظی، او را با سرود “ای ایران و مرغ سحر” بدرقه کردند.
روز ششم؛ نامزدهای انتخاباتی ما در حبس هستند
نامزدهای انتخاباتی ما: امیر خسرو دلیر ثانی، مهدی خدایی، سید جلیل طاهری و حسین امینی
کلمه- گروه اجتماعی
یک صدا در خیابان ها فریاد زدند رای من کجاست؟ مصمم رفته بودند پای صندوق های رای، می دانستند چه می خواهند و چه نمی خواهند. آزادی می خواستند و استبداد را نفی می کردند، از دروغ خسته شده بودند و می خواستند که راست بشنوند، آمارهای دروغین خسته شان کرده بود، وعده های بی نتیجه و نفتی که هرگز بر سر سفره ها نیامد. رای های خود را به صندوق ها ریختند اما گویا شعبده بازی در کار بود و صحنه آرایی خطرناکی که بنا را بر این گذاشته بود رای ها را نخواند و میزان نه آرای ملت که آرای گروهی و فردی شد. به خیابان ها آمدند و فقط پرسیدند رای ما کجاست؟ می دانستند در جمهوری اسلامی میزان رای ملت است و مردم ولی نعمت مسوولان هستند و سوالشان و خواسته هاش حتما پاسخ می گیرد. اما گویا زمانه عوض شده و پاسخ مردم و ولی نعمتان نظام شد باتوم و بازداشت و گاز اشکآور و گلوله و معترضانی که سکوت کرده بودند و فقط و فقط پارچه های سبز در دست داشتند راهی زندان شدند. فعالین حقوق بشر و دلسوزان مردم و مملکت اعتراض کردند گزارش دادند، از مسوولان خواستند تا دست از بازداشت و برخورد با مردم بر دارند اما جواب آنان نیز شد زندان. اینک چطور ما می توانیم در انتخابات شرکت کنیم وقتی:
امیر خسرو دلیر ثانی از فعالان ملی-مذهبی، عضو جنبش مسلمانان مبارز
نماینده جنبش در «کمیته پیگیری بازداشتهای خودسرانه» و کانون مدافعان حقوق بشر و از فعالان حقوق بشر در ایران است. بازداشت او در راستای مجموعه بازداشتهای موسوم به حوادث پس از انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۳۸۸ انجام شد که در آن به بهانه اعتراضات مردمی به نتایج انتخابات خیل فعالان سیاسی و مدنی در ایران بازداشت و به حبسهای طولانی مدت محکوم شدند.
دلیرثانی در دادگاه به چهار سال حبس تعزیزی مجکوم گردید. او به همراه با شهید هدی صابر در پی شهادت هاله سحابی فرزند مهندس سحابی که روز تشییع جنازه پدرش به شهادت رسید دست به اعتصاب غذا زدند که این امر موجب شهادت هدی صابر در پی بی مسولیتی مسئولان زندان گردید. او همین اینک در بند ۳۵۰ زندا اوین دوران زندان خود را سپری می کند.
مهدی خدایی، فعال حقوق بشر و دبیر سابق انجمن اسلامی دانشگاه آزاد شهرری
از فعالین دانشجویی ستادهای انتخابانی بود که در دادگاه بدوی به اتهام تبلیغ علیه نظام و امنیت ملی از طریق عضویت در مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران در سال ۸۹ به سه سال زندان محکوم شد که حکم یاد شده در دادگاه تجدید نظر نیز تایید شد. خدایی در سال۸۸ نیز دریک پرونده جداگانه به علت فعالیت دانشجویی که به اتفاقات پس از انتخابات معروف است به ۴ سال زندان محکوم شد. با توجه به تایید هر دو حکم در دادگاه تجدیدنظر استان تهران وی هم اکنون در حال گذراندن د وره ۷ سال زندان خود در بند ۳۵۰ زندان اوین می باشد.
سید جلیل طاهری
به اتهام شرکت در نماز جمعه تهران به امامت هاشمی رفسنجانی، توهین به رهبری و شرکت در تجمعات محاکمه شده است. دادگاه بدوی به ریاست قاضی مقیسه او را به سه سال حبس محکوم کرد اما دادگاه تجدید نظر این حکم را به یکسال تقلیل داد.
او از جمله معترضین به چگونگی برگزاری انتخابات سال ۸۸ بود که به دلیل اعتراض به آن در خیابان حاضر شد و بازداشت گردید، وی همین اینک در بند ۳۵۰ زندان اوین دوران زندان خود را سپری می کند.
حسین امینی (یاشار)
برای گذراندن یک سال محکومیتش هفته ی پیش در بند ۳۵۰ اوین زندانی شد. او بازیگر سریال های : جنگ آفتاب، خاله قورباغه، کلبه نوروزی بود. نمایش نامه های: جنگ کور، بر چشم بد لعنت، گدو می آید و …تدوین گر سریال ایرانی نوروز است و … و عکاس و گرافیست نشر دیگر است.
وی با اتهام تبلیغ علیه جمهوری اسلامی ایران از طریق طراحی پوستر برای کانون نویسندگان ایران، فعالان کارگری و زنان به یک سال زندان تعزیزی محکوم شده است.
پدر او علی امینی مدیر اجرایی نشر دیگر و مادرش نازی اسکویی مدیر مسئول نشر دیگر نیز با همین اتهام در دی ماه در دادگاه اول به یک سال حبس تعزیری محکوم شده اند.
نامزدهای انتخاباتی ما:
روز دوم؛ بهاره هدایت، جواد امام، مصطفی نیلی و محمدجواد مظفر
روز اول؛ افشین اسانلو، حمیدرضا ایزدبار، علی پور سلیمان و محمدحسین خوربک
روز اول؛ افشین اسانلو، حمیدرضا ایزدبار، علی پور سلیمان و محمدحسین خوربک
نبود مواد اولیه، قدیمی ترین کارخانه قند را به تعطیلی کشاند
کارخانه قند ورامین که درسال ۱۳۱۳ به دست مارکوف روسی ساخته شد، به علت نبود مواد اولیه به تعطیلی کشیده شده است.
عمده مواداولیه این کارخانه که ۵۰۰ کارگر دارد از برزیل، کوبا و آفریقای جنوبی وارد کشور می شد.
رییس شورای اسلامی کارخانه قند ورامین درخصوص صحت اخبارتعطیلی کارخانه قند ورامین گفت: کارخانه قند ورامین بجهت کمبود نقدینگی در تهیه مواد اولیه دچار مشکل شده است.
رضا خطیبی در گفتگو با خبرنگار ایلنا، ضمن بیان این مطلب که کارخانه قند ورامین در گذشته دولتی بوده و درحال حاضر خصوصی است، افزود: منابع مالی در اختیارمسئولان کارخانه برای خرید مواد اولیه وجود ندارد، و کمبود نقدینگی در بخش تولید و خالی بودن دست تولیدکننده از منابع مالی کارخانه قند ورامین را با مشکلات متعددی روبهرو کرده است.
او اظهار داشت: از سال گذشته روند تعطیلی موقتی کارخانه هر چند ماهی صورت میگرفت و زمانی که این واحد تولیدی مواد اولیه داشته باشد مشغول به تولیداست و در مواقع نبود مواد اولیه کارخانه تا ورود مواد اولیه جدید از تولید باز می ماند و کارگران در سر کار حضور ندارند.
او با اشاره به اینکه کارخانه قند ورامین با ۴۳۰ کارگر که تعداد ۲۷۰ نفر آنان رسمی و مابقی قرار دادی است، ادامه داد: حقوق کارگران به جهت مشکلات پیش رو مسئولان کارخانه بدون مزایا با ۱۵ روز تاخیر پرداخت می شود.
خطیبی گفت عمده مواد اولیه این کارخانه از کشورهای کوبا و برزیل وارد می شود که بدلیل تحریمات اخیر کشورمان وافزایش قیمت دلار ومشکلات ورود و خروج کشتیهای تجاری و بارگیریهایی که با تاخیر صورت میگیرد این شرکت را با بحران روبرو کرده و هر چند ماهی به مدت ۱۵ تا ۲۰ روز از فعالیت و تولید با میماند.
او با بیان اینکه کارخانه قند ورامین با وارد کردن شکر خام از این کشورها آن را به شکر سفید تبدیل میکند، گفت: این واحد تولیدی که در گذشته واحد تولید قند آن غیرفعال بوده درحال حاضر با تولید میانگین ۴۰ تا ۵۰ تن قند این بخش تولیدی خود را راهاندازی کرده است.
او در خاتمه گفت: به گفته مسئولان کارخانه قند ورامین این واحد تولیدی تا ۲۲ بهمن تعطیل بوده و بعد آن با ورود مواد اولیه ادامه فعالیت خود را مثل گذشته از سرمیگیرد.
رییس سازمان بازرسی از فتنه اجرایی خبر داد: دولت، دشمن را به طمع می اندازد
رئیس سازمان بازرسی کل کشور با اشاره به تلاش برخی افراد برای ایجاد “فتنه اجرایی” در کشور گفت: قوه قضائیه با جدیت دست فتنهگران و اخلالگران را قطع میکند. وی به انواع ” فتنه ” نیز پرداخت.
به گزارش فرارو؛ مصطفی پورمحمدی در قم در مراسم بزرگداشت سالگرد انقلاب گفت: دشمن وقتی تحریم میکند در برخی از امور مشکلاتی به وجود میآید و برخی از مواقع ما با دست خودمان سرباز دشمن میشویم.
وی گفت: نباید تحت تاثیر فشارهای دشمنان قرار گیریم. سعی کنیم در کشور ابزار توطئه و فتنه قرار نگیریم و سپاه دشمن نشویم.
رئیس سازمان بازرسی کل کشور به فضاسازیهای اخیر در وضعیت اقتصادی کشور اشاره کرد و اظهار داشت: اگر یک هفته مردم این فضاسازیها و جنگ روانیها را تحویل نگیرند وضعیت درست میشود، اما اگر به این مسائل دامن بزنیم دشمن جنگ روانی به راه میاندازد که این مشکلات بیشتر شود.
وی گفت: هر چند که دولت تلاش زیادی انجام میدهد که قیمتها را کنترل کند، اما این کافی نیست. دولت بعضی وقتها دیر تصمیم میگیرد و این مسئله دشمن را به طمع میاندازد.
تشریح فتنهگران سیاسی، اجتماعی و اجرایی
وی به انواع فتنه و فتنهگران اشاره کرد و گفت: فتنهگر سیاسی کسی است که میگوید در انتخابات شرکت نکنید. ملت ما در جواب این فتنه باید در انتخابات حضور حداکثری داشته باشد.
وی به انواع فتنه و فتنهگران اشاره کرد و گفت: فتنهگر سیاسی کسی است که میگوید در انتخابات شرکت نکنید. ملت ما در جواب این فتنه باید در انتخابات حضور حداکثری داشته باشد.
رئیس سازمان بازرسی کل کشور نوع دیگری از فتنهگریها را فتنه اجتماعی دانست که اقدام به ایجاد جنگ روانی در جامعه میکنند.
پورمحمدی گفت: فتنه اجرایی نوع دیگری از فتنههاست و فتنهگر اجرایی کسی است که در نظامهای اقتصادی تا کمی نوسان ایجاد میشود فکر میکنند زمانش رسیده که ارز بخرند و با قیمت بالا بفروشند.
وی ادامه داد: ما بررسی کردیم که چند هزار تن جنس در گمرک بوده و برخی افراد وقتی دیدند ارز گران شده، این اجناس را ترخیص نمیکنند تا قیمت اجناس بالاتر برود و این افراد سود بیشتری به جیب بزنند.
پورمحمدی با اشاره به برخورد شدید قوه قضائیه با فتنهگران اظهار داشت: باید تلاش کنیم دست فتنهگران را قطع کنیم و ما در قوه قضائیه با جدیت این کار را انجام میدهیم.
محاکمه اختلاسگران به زودی آغاز میشود
وی با اشاره به پرونده اختلاس بزرگ، از شناسایی و دستگیری بسیاری از شبکهها و مفسدان و فتنهگران اخلالگر خبر داد و تصریح کرد: متاسفانه بسیاری از منحرفان در این پرونده دست داشتند که آنها را شناسایی کردیم و خیلیها گول خوردند که با قدرت این افراد را دستگیر کردیم.
وی با اشاره به پرونده اختلاس بزرگ، از شناسایی و دستگیری بسیاری از شبکهها و مفسدان و فتنهگران اخلالگر خبر داد و تصریح کرد: متاسفانه بسیاری از منحرفان در این پرونده دست داشتند که آنها را شناسایی کردیم و خیلیها گول خوردند که با قدرت این افراد را دستگیر کردیم.
رئیس سازمان بازرسی کل کشور اظهار امیدواری کرد که با تلاش قاضی این پرونده، محاکمه این افراد هر چه زودتر شروع شود ملت بدانند و ببینند که نظام با قدرت با فساد و مفسد مبارزه میکند.
اخلالگر کسی است که فرش قرمز جلوی تحریم پهن میکند
وی با بیان اینکه امروز مفسد و اخلالگر ستون پنجم دشمن است، تصریح کرد: مفسد و اخلالگر کسی است که فرش قرمز جلوی تحریم پهن کرده و چراغ سبز به دشمنان میدهد.
وی با بیان اینکه امروز مفسد و اخلالگر ستون پنجم دشمن است، تصریح کرد: مفسد و اخلالگر کسی است که فرش قرمز جلوی تحریم پهن کرده و چراغ سبز به دشمنان میدهد.
پورمحمدی گفت: ملت ما نشان داده که در مقابل شرایط سخت تصمیمهای خوبی میگیرند و به یمن نعمتهایی که خداوند به ما داده از قبیل نعمت ولایت فقیه و ملت هوشیار، این پیچ سخت تاریخی را با سربلندی و عزت عبور کنیم.
رئیس سازمان بازرسی کل کشور در پایان گفت: در انتخابات هم خوب شرکت کنیم و هم خوبها را انتخاب کنیم.
زمین لرزه جنوب مازندران را لرزاند
زمین لرزه ۳٫۷ ریشتری صبحگاه پنجشنبه جنوب مازندران را لرزاند.
زمین لرزه ای به بزرگی ۳٫۷ در مقیاس درونی زمین ساعت ۷٫۲۱٫۵۲ ثانیه صبح پنجشنبه جنوب مازندران در دامنه های البرز را لرزاند.
بر اساس اعلام مرکز ژئوفیزیک دانشگاه تهران کانون این زمین لرزه در پل سفید مازندران در محور سوادکوه بوده است.
شبکه های لرزه نگاری این مرکز، موقعیت جغرافیایی این زمین لرزه را در عرض شمالی ۰۴/۳۶ درجه و طول شرقی ۱۱/۵۳ درجه ثبت کردند.
هنوز اخباری مبنی بر خسارات احتمالی در این منطقه ناشی از زلزله گزارش نشده است.
وقوع زلزله بامداد امروز در حالی در پل سفید مازندران صورت گرفت که چند پس لرزه بخش های مرکزی و شرق استان را به صورت خفیفی لرزانده است.
هم اکنون وضعیت جوی در شهرهای مرکزی و دامنه های استان توام با بارش شدید باران و در ارتفاعات برف سنگین گزارش شده است.
سه روز عزای عمومی در مصر برای ۷۳ کشته فوتبال/ عکس
به دنبال حوادث خونین مربوط به مسابقه فوتبال در شهر پورت سعید واقع در شمال مصر، شورای نظامی این کشور ۳ روز عزای عمومی اعلام کرده است.
به گزارش خبرگزاری رویترز، سپهبد محمد حسین طنطاوی رئیس شورای عالی نیروهای مسلح مصر که اداره این کشور را بر عهده دارد سه روز -از روز پنج شنبه تا شنبه- در این کشور عزای عمومی اعلام کرد.
در پیام شورای عالی نیروهای مسلح مصر که در همین خصوص منتشر شد آمده است کمیته تحقیقی با حضور همه طرفهای ذیربط برای بررسی ابعاد مختلف این حوادث تاسف بار تشکیل خواهد شد.
طنطاوی قول داد عاملان خشونتها را تحت پیگرد قرار دهد و افزود: عاملان حوادث پورت سعید را به حال خود نخواهیم گذاشت.
طنطاوی در گفتگو با شبکه ورزشی الاهلی مصر گفت: نیروهای امنیتی مسئول تامین امنیت رقابتها هستند و هماهنگی کاملی بین وزارت کشور و ارتش در روند تامین امنیت مسابقات وجود دارد.
طنطاوی خاطرنشان کرد، مصر مرحله کنونی را پشت سر خواهد گذاشت و ثبات به کشور بازخواهد گشت، شورای نظامی در حال اجرای نقشه راهی برای انتقال قدرت به غیرنظامیان منتخب است.
وی افزود: هیچ کس نخواهد توانست به مصر دست اندازی کند، آنچه امروز روی داد ممکن است در هر جای دیگر جهان نیز روی دهد.
طنطاوی در عین حال گفت مسئله برکنار کردن استاندار و مسئول امنیت استان پورت سعید در شرایط کنونی مطرح نیست.
در درگیری های خشونت باری که در زمین ورزشگاه پورت سعید و خارج از ورزشگاه پس از مسابقه تیمهای باشگاهی الاهلی و المصری روی داد دست کم ۷۴ نفر کشته و شمار بسیار زیاد دیگری نیز زخمی شدند.
گفته می شود تیم قوتبال الاهلی اخیرا بسیار سیاسی شده و هواداران آن در موارد متعدد با پلیس درگیر شده اند. اما هنوز هیچ گزارشی درباره احتمال سیاسی بودن این حادثه وجود ندارد.
گزارش شده است که عملکرد پلیس برای آرام کردم اوضاع خیلی موثر نبوده است.
میز قضاوت از علی مانده؛ عدالت را رعایت کنید
پدر حسین رونقی: آقای قاضی القضات! دارند پسرم را می کشند
فشارها همچنان بر حسین رونقی وبلاگ نویس منتقد ادامه دارد و این بار پدرش از فشار بر وی برای مصاحبه و اعتراف می گوید.
احمد رونقی پدر حسین رونقی با تشریح وضعیت پسرش که اخیرا عمل کرده و پزشکان هم گفته اند که باید تحت درمان قرار گیرد، به “کلمه” گفت: اخیرا آقای دادستان یک نامه فرستاده بود برای آقای پیر عباسی که وضعیت پسر من وخیم است و نیاز به مرخصی دارد. خود من هم بارها در مورد مرخصی حسین به دفتر آقای پیر عباسی مراجعه کردیم که متاسفم حتی اجازه ندادند ما قاضی پسرمان را ببینیم.
گفتند پسرت را خواهیم کشت، دارند به حرف خود عمل می کنند
حسین رونقی ٢۶ ساله و اهل شهرستان ملکان می باشد که پس از حوادث انتخابات ریاست جمهوری ٨٨ بازداشت و توسط شعبه ٢۶ دادگاه انقلاب تهران به ١۵ سال حبس محکوم شد.
حسین رونقی در حین بازداشت ضرب و شتم و در طول مدت بازجویی ها از سوی ماموران سپاه به شدت شکنجه شده و بر اثر ضربات متعدد به پهلو کلیه هایش آسیب دید. عدم توجه و رسیدگی درطول بیش از یکسال که دربند ٢الف سپاه نگهداری می شد سبب بروز ناراحتی جدی کلیه هایش گشت.
پدر این فعال حقوق بشر با اشاره به اینکه در قانون اساسی آمده که هیچ کس حق ندارد فردی را شکنجه کند و با تحت فشار قرار دادن از او اعتراف بگیرد ابراز تاسف کرد: بازجو ها هم اسم خودشان را گذاشتند کارشناس و پسر من را هرچه دلشان خواسته شکنجه و آزار و اذیت کرده اند، آمپول های مرفین غیر مجاز به او تزریق کرده اند در حالی که می دانستند باعث می شود کلیه پسر من از بین برود. به منزل ما زنگ زده و گفته بودند ما حسین را خواهیم کشت و الان دارند به گفته هایشان عمل می کنند.
به قاضی پسرم گفتم: میز قضاوت از علی مانده؛ عدالت را رعایت کنید
احمد رونقی با اشاره به آموزه های دینی و آنچه از امیرمومنان علی (ع) به ما رسیده است، گفت: من به قاضی پسرم گفتم شما بر میز قضاوت نشسته اید. میز قضاوت از علی مانده. علی همیشه عدالت را رعایت می کرد.
پدر این وبلاگ نویس منتقد که بیش از دو سال و نیم است تحت فشارهای شدید برای همکاری با ارتش سایبری سپاه قرار دارد از آخرین ملاقات خود با پسرش گفته و تشریح کرد: چند روز پیش که حسین را دیدم مطالبی گفت من واقعا متاسفم. بازجویان از یک نفر به نام وحید اصغری تحت فشار اعتراف گرفته اند. و حالا آمده اند به حسین گفته اند که شما باید مصاحبه کنی و اسم دوستانت را بگویی. حتی به پسر من گفته اند ما می دانیم که حکمت در واقع ۱۵ سال نبوده اما چون با ما همکاری نکرده و به گفته های ما عمل نکرده ای ما این حکم را صادر کرده ایم. حسین هم جواب داده که “من دوستی ندارم چه باید بگویم؟” من هم بلافاصله آمدم بیرون به دفتر آقای دادستان زنگ زدم گفتم آیا اگر چوپانی که در کوهستان گوسفند می چراند بگویند چندتا چوپان با من دوست و همکار بوده اند آیا حرف اون ملاک است که بقیه چوپان ها را هم بازداشت و شکنجه کنند و اعتراف بگیرند؟ این خلاف قانون است. اطلاعات باید طبق مدارک عمل کند. اول مدارک را بدست بیاورد. بعد از آن علیه فرد اقدام کند. کلیه های پسر من را زیر شکنجه از بین برده اند حالا دوباره بیایند بگویند مصاحبه و اعتراف کن.
زلیخا موسوی مادر این فعال حقوق بشر نیز چند ماه پیش در گفتگو کلمه گفته بود “به من گفتند حق نداری به کسی بگویی که بچه هایت را دستگیر کرده ایم. بازجو به من گفت اگر اطلاع رسانی کنی دیگر آن ها را نمیبینی. گفت بچه هایت را میکشیم، خاک بر سرشان شده است. من هم جواب دادم حق نداری این حرف ها را بزنی. من نمیترسم با این تهدیدها.”
و این بار احمد رونقی با بیان اینکه الان که من با شما صحبت می کنم حرف های من در سایت های شما منتشر می شود دوباره سراغ حسین می روند و او را آزار می دهند که “چرا به پدرت گفتی ماجرا را و چرا پدرت مصاحبه کرد و به اطلاع مردم رساند.” ادامه داد: به پدرش نگوید پس به چه کسی بگوید؟ رییس قوه قضاییه نشسته آنجا آیا می بیند که چه اتفاق هایی دارد می افتد؟ من از رهبری آقای خامنه ای خواهش می کنم جلوی این بی قانونی ها را بگیرد و نگذارد که این همه مردم را اذیت کنند. همینطور این درخواست را از ریاست دادگستری و از ریاست قوه قضاییه دارم.
در سازمان ملل متحد گفته اند که شکنجه وجود ندارد. پسر من انسان نیست؟
جراحان، پزشکان متخصص و پزشکی قانونی بارها نسبت به وضعیت رونقی هشدار داده و خواستار درمان وی در خارج از زندان شدند. ولی مقامات دادستانی تهران عنوان می کردند که اطلاعات سپاه با اعطای مرخصی استعلاجی به ایشان مخالفت می کند.
پدر حسین رونقی با اشاره به پیگیری دادستان برای درمان پسرش افزود: من از آقای دادستان قدردانی می کنم که در مورد درمان فرزندم اقدام کرده است. اما از آنهایی که دست اندر کارند مانند وزیر اطلاعات و نیروهای امنیتی خواستارم با دقت بیشتری بررسی کنند و اجازه ندهند که بعضی از افراد سوء استفاده کنند.
وی در ادامه خاطرنشان کرد: اینکه مردم را تحت فشار و شکنجه قرار دهند که پرونده سازی کنند خلاف قانون است. قانون می گوید که هیچ کسی حق ندارند تحت فشار قرار بدهند و شکنجه کنند. طبق ماده ۲۹۱ قانون به پسر من که نیاز به درمان دارد باید مرخصی بدهند. اینها می خواههند فرزند مرا بکشند. قبلا هم گفته بودند و من هم از این چند نفری که ایشان را بردند شکایت دارم.
احمد رونقی همچنین با درخواست رسیدگی رییس حقوق بشر قوه قضاییه آقای لاریجانی گفت: ایشان در سازمان ملل متحد گفته اند که هیچ گونه شکنجه ای وجود ندارد. این شکنجه نیست؟ پسر من کلیه هایش از بین رفته. آیا پسر من انسان نیست؟ آیا پسر من یک فرد مسلمان نیست. چه کرده؟ جرمش چیست؟ چرا آمپولهای غیر مجاز بهش تزریق کردند؟ خودشان هم اطلاع داشتند کلیه های پسر من از بین می رود چرا هیچ اقدامی نکردند. چرا به بیمارستان نبردند؟ اینها درد جامعه ایران است که باید مورد توجه مسئولین قرار بگیرد.
با گرفتن و زدن و کشتن مردم مشکل حل نمی شود
وی تاکید کرد: با گرفتن و زدن و کشتن مردم هیچ وقت مشکل حل نمی شود. ما در زمان طاغوت انقلاب کردیم تا عدالت و قانون اجرا شود. ما انقلاب کردیم که این مسایل نباشد.
پدر این فعال حقوق بشر با اشاره به اینکه ۴ سال در شورای شهر ملکان انجام وظیفه کرده است تصریح کرد: در شهرداری ملکان تخلف های زیادی انجام دادند جعل اسناد و کار های غیر قانونی. عده ای هستند که هر کار غیر قانونی که دلشان می خواهد در شهرداری انجام میدهند. پرونده هایش در تهران است. بازرس آمد روپوشی کرد و رفتند. چرا جلوی آنها را نمی گیرند؟ این همه نیرو و انرژی به جای اینکه پسر بیگناه من را که ۲ سال است بردند و نگه داشتند بگذارند روی این پرونده ها و جلوی آنها و این تخلفات را بگیرند که مردم روز به روز بد بین تر می شوند. هر روز تورم میرود بالا. یک فردی می آید در کشور در بانک مرکزی ۳۰۰۰ میلیارد تومان را بر می دارد و می رود کسی هم نیست که چیزی بگوید.
انقلاب کردیم که عدالت و قانون داشته باشیم
وی همچنین با ابراز تاسف از اینکه به پسرش گفته اند پول دریافت کرده و سر گروه است تاکید کرد: اگر چنین چیزی وجود دارد خب مدارکش را بیاورند. قرار بوده در دادگاه من و وکیلش باشیم. اما وکیلش حتی نمی تواند به حسین نزدیک شود.
احمد رونقی در ادامه با اشاره به اینکه پسرش دو وکیل داشته گفت: خانم صباغیان را بازداشت کردند وآنقدر اذیتش کردند که دنبال پرونده اش هم نمی تواند برود. آقای دادخواه را هم که آن بلاها را بر سرش آوردند و۱۰ سال زندان برایش بریدند و از وکالت محرومش کردند. کسی هم از مسوولین نیست که ما برویم بگوییم دردمان این است. می گوییم عدالت خدا در کشور ما اجرا میشود، قانون الهی در کشور ما اجرا میشود و ان وقت احوالمان چنین است.
وی پرسید: اگر قانون کشور ما عدالت اسلامی اجرا می شود چرا فرزند بیگناه مرا نگه داشتند و اجازه درمان هم نمی دهند؟
احمد رونقی در پایان گفت: می گویند که حسین فرار می کند می رود خارج. اگر پسر من اهل فرار کردن بود که الان دست آنها نیفتاده بود. همان اول فرار می کرد و می رفت. پسر من یک وطن دوست است. جوانی است که به درد کشور می خورد. ما باید از چنین افرادی حمایت کنیم. از چنین افرادی در کشور استفاده شود نه اینکه در زندان باشد و با دست خودشان نابودش کنند.
هشدار جمعی از خانواده های شهدا به رهبر جمهوری اسلامی
جـــرس: در ادامۀ نهضت نامه نگاری به رهبر جمهوری اسلامی جهت هشدار نسبت به وضعیت موجود، نامه ای از سوی "جمعی از خانواده های شهدای انقلاب و جنگ" به رهبر جمهوری اسلامی نگاشته، خواستار اقدام عملی وی در برونرفت از وضع موجود شده و نسبت به تداوم وضعیت فعلی کشور و حکومت هشدار داده اند.
بنا به گزارش های رسیده به جرس، در بخشی از نامه این خانواده های جانباختگان انقلاب و جنگ به آقای خامنه ای آمده است: "امروز بازگشت به رای و نظر و خواست واقعی مردم كه جمهوریت و اسلامیت واقعی بدور از شعارهای دروغین مبارزه با فساد بخصوص فسادهای اقتصادی و عدالت محوری و ظواهر اسلام دروغین را می خواهند بزرگترین خواسته اكثریت مردم كشورتان است و اندك زمانی بیش باقی نمانده تا صبرشان لبریز شود. و در صورت لبریز شدن دیگر نوشیدن یا ننوشیدن جام زهر برایشان تفاوتی ندارد و استفاده از نیروهای مسلح و لباس شخصی ها و روحانیون و عناصر تملق گو و چاپلوس نیز سد راه آنها نخواهد شد."
امضا کنندگان نامه، به رهبر جمهوری اسلامی اکیدا خاطرنشان کرده اند "خانواده شهدا از شما انتظار دارند كه اگر قرار است روزی جامی بنوشید، جام اعتراف به اشتباهات صورت گرفته باشد نه جام زهری كه در آن شرق و غرب بیشترین منغعت را از ببرند و ملتهای مسلمان و آزدیخواهان جهان و مردم غیور و فداكار كشورتان بیشترین آسیب و صدمه را ببینند."
متن این نامه که نسخه ای از آن برای جرس ارسال شده به شرح زیر است:
بسم الله الرحمن الرحیم
ونرید ان نمن على الذین اسضعفو فی الارض... ونجعلهم ائمه ونجعلهم الوارثیین
حضر ت آیت الله خامنه ای
رهبر جمهوری اسلامی ایران
سلام علیكم
این نامه را جمعی از خانواده های شهدای سه و چهار شهید داده سالهای پیروزی انقلاب اسلامی و دفاع مقدس اینبار نه برای سرداران و امیران و دلسوزان انقلاب،بلكه برای حضرت عالی از سر دلسوزی و وفای به عهد به آرمانهای شهدا و امام امت(ره) می نویسند و در آن خاطر نشان می كنند كه مواظب باشید جام زهری ننوشید كه در آن نه از جمهوریت نظام خبری باشد و نه از اسلامیت آن.
این نامه را جمعی از خانواده های شهدای سه و چهار شهید داده سالهای پیروزی انقلاب اسلامی و دفاع مقدس اینبار نه برای سرداران و امیران و دلسوزان انقلاب،بلكه برای حضرت عالی از سر دلسوزی و وفای به عهد به آرمانهای شهدا و امام امت(ره) می نویسند و در آن خاطر نشان می كنند كه مواظب باشید جام زهری ننوشید كه در آن نه از جمهوریت نظام خبری باشد و نه از اسلامیت آن.
جام زهری كه اكنون متملقین و چاپلوسان گرگ صفت در لباس میش برای شما و كشور تدارك دیده اند و هدف آنها، همانگونه كه نشان داده اند از بین بردن تمامی نشان هاو نمادهای كشور با تمدن ایران و همچنین تمامی دستاوردهای انقلاب اسلامی می باشد.
اهدافی پلید كه با زیر سوال بردن تمامی دستاوردهای كشور در دوران مسئولیت دولتهای قبلی شروع شد و پس از آن با تخریب و غارت گنجینه های تاریخی كشور و حراج دستاوردهای كشور در طول دوران كنیه ورزیشان رنگ و بوی دیگری بخود گرفت و امروز تنها در فكر رو در رو قرار دادن شما با مردم هستند و پس ازآن كنار زدن شما بدلیل بی كفایتی و خیانت به مردم و كشور می باشد.
كنار زدنی كه در محترمانه ترین حالت با نوشاندن جام زهری با نشان عدم جمهوریت و اسلامیت نظام و نشان حكومت مورد نظر خودشان خواهد بود.
حكومتی كه در آن نه نشانی از خواست و نظر مردم باشد و نه نشانی از اسلام واقعی كه همانا احترام به عقاید مختلف و زیر بار ننگ و ذلت و خشك مقدس بازی و دیكتاتوری و بی عدالتی در عین حال شعار عدالت محوری و اسلام خواهی و ایران دوستی باشد.
رهبری معظم انقلاب
خانواده شهدا از شما انتظار دارند كه اگر قرار است روزی جامی بنوشید جام اعتراف به اشتباهات صورت گرفته باشد نه جام زهری كه در آن شرق و غرب بیشترین منغعت را از ببرند و ملتهای مسلمان و آزدیخواهان جهان و مردم غیور و فداكار كشورتان بیشترین آسیب و صدمه را ببینند.
جامی كه در آن اعتراف به نادیده گرفتن حق مردم بر حاكم و حق حاكم بر مردم باشد.
نه جام زهری كه اینك اطرافیان كینه ورز شما از انقلاب و اسلام و كشور با تمدن چندین هزار ساله ایران عزیز برای شما تدارك دیده اند.
نه جام زهری كه اینك اطرافیان كینه ورز شما از انقلاب و اسلام و كشور با تمدن چندین هزار ساله ایران عزیز برای شما تدارك دیده اند.
رهبری معظم انقلاب
امروز كشور در یكی از بدترین شرایط تاریخی خود قرار دارد.
شرایطی كه مسبب اصلی آن كسانی هستند كه با تقلب و ریا و عوام فریبی با ظاهر ملی و اسلامی و با سوء استفاده از نام مبارك و مقدس آمام زمان(عج) برای كشور بوجود آورده اند.
كسانی كه كینه های خود را از پس از پیروزی انقلاب اسلامی در دلهای شان جمع كرده بودند، امروز و در زمان مسئولیت عناصرشان بر سر مردم و كشور آنچنان خالی می كنند كه مردم هم از دین گریزان باشند و هم از انقلابی كه خود در بوجود آمدن ان نقش اساسی و محوری داشته اند.
متاسفانه این شرایط با اعلام حمایت شما از برخی عناصر اصلی و بازیگران اصلی این صحنه كه گاه برای منفعت طلبی بیشتر رنگ و لعاب پایداری نیز بر ان پاشیده اند ظهور و بروزی پیدا كرد كه هیچگاه در زمان امام امت(ره) قدرت عرضه اندام و خودنمایی پیدا نكرده بود.
اینك آنها هستند كه در پشت پرده حمایت از شما، جام زهری را برایتان تدارك دیده اند كه پس از نوشیدنش دیگر نه نشانی از جمهوریت انقلاب و كشور باقی بماند و نه از اسلامیت آن.
اینها در پس پرده حمایت از شما به لابی گری با استكبار جهانی برای فشار بیشتر بر مردم و در داخل كشور با گرانی و تورم و بیكاری و رواج فساد و فحشا و گسترش استفاده از مواد مخدر و مشروبات الكلی قصد خالی كردن بنیه اعتقادی مردم (به كشور و انقلاب اسلامی) را دارند.
كسانی كه نه تنها از تقلب در انتخابات بهترین سوء استفاده را كردند، بلكه امروز هم قصد دارند با نمایش توخالی و فرمایشی تنها ظاهری برای ادامه فعالیت های خود كه همانا ثمره اش نفوذ بیشتر و خالی كردن كشور از تمامی دستاوردهای تمدن هزاران ساله اش و بیش از 1400 ساله اسلامیت اش می باشد.
اینها تلاش می كنند تا در آینده كسی همزمان شعار اسلامیت و ایرانیت سر ندهد.
رهبری معظم انقلاب
گذر از بحران كنونی تنها با برگشت به آرامان های اصلی كشور كه همانا در شعار نه غربی و نه شرقی و رسیدن به خواست واقعی مردم در پرتو جمهوریت و اسلامیت نظام می باشد.
گذر از بحران كنونی تنها با برگشت به آرامان های اصلی كشور كه همانا در شعار نه غربی و نه شرقی و رسیدن به خواست واقعی مردم در پرتو جمهوریت و اسلامیت نظام می باشد.
جمهوریتی كه خواست واقعی ملت و رای ونظرشان مورد توجه واقعی قرار گیرد و حكومت با تقلب و برگزاری انتخابات فرمایشی و همچنین زندانی كردن عزیزان و فرزندان كشور نتواند خواست خود را بر آنها تحمیل كند.
خواستی كه هیچ مشروعیتی ندارد و جوابش بوسیله مردم همانی است كه امروز در بیداری اسلامی و مردمی در كشورهای مختلف بخصوص در كشورهای عربی با حكومت دیكتاتوری و غیر مردمی با ظاهر اسلامی و گاه با نشان جمهوری می بینیم.
خواستی كه هیچ مشروعیتی ندارد و جوابش بوسیله مردم همانی است كه امروز در بیداری اسلامی و مردمی در كشورهای مختلف بخصوص در كشورهای عربی با حكومت دیكتاتوری و غیر مردمی با ظاهر اسلامی و گاه با نشان جمهوری می بینیم.
نشانی كه هیچگاه توسط حاكمان متكبر و دیكتاتور دیده نشد و برگزاری انتخابات های فرمایشی و مجالس و راهپیمایی های حكومتی در آخر هیچ ثمره ای برای شان نداشت.
امروز بازگشت به رای و نظر و خواست واقعی مردم كه جمهوریت و اسلامیت واقعی بدور از شعارهای دروغین مبارزه با فساد بخصوص فسادهای اقتصادی و عدالت محوری و ظواهر اسلام دروغین را می خواهند بزرگترین خواسته اكثریت مردم كشورتان است و اندك زمانی بیش باقی نمانده تا صبرشان لبریز شود.
و در صورت لبریز شدن دیگر نوشیدن یا ننوشیدن جام زهر برایشان تفاوتی ندارد.
و استفاده از نیروهای مسلح و لباس شخصی ها و روحانیون و عناصر تملق گو و چاپلوس نیز سد راه آنها نخواهد شد.
رهبری معظم انقلاب
در پایان بار دیگر از شما می خواهیم كه نگذارید كشور بیش از این به دست نااهلان و نامحرمانی بیفتد كه جام زهری را برای شما و كشور تدارك دیده اند كه نتیجه اش به استحضار حضرت عالی و مردم شریف ایران رسیده است.
در پایان بار دیگر از شما می خواهیم كه نگذارید كشور بیش از این به دست نااهلان و نامحرمانی بیفتد كه جام زهری را برای شما و كشور تدارك دیده اند كه نتیجه اش به استحضار حضرت عالی و مردم شریف ایران رسیده است.
و اگر قصد نوشیدن جامی را دارید جامی بنوشید كه ثمره اش بازگشت به خواست واقعی مردم كه همانا پیشرفت و عزت ایران و اسلام و زیر پا نگذاشتن تمامی آرامان ها و دستاوردهای كشور و ملت است، باشد.
جامی كه همانگونه كه شما نیز اشاره كرده اید اعتراف به اشتباهات و بازگشت به دامان ملت عزت مدار ایران باشد.
و مطمئن باشید اگر این مردم را با اتحاد مثال زدنی شان داشته باشید هیچ دشمن خارجی و داخلی نخواهد توانست به نقشه های شوم خود برسد.
اتحادی كه متاسفانه در این سالها بخاطر اشتباهات صورت گرفته و خیانت اطرافیان چاپلوس و تملق گویتان، صدمات وحشتناكی دیده كه جز با عنایت مردم و بازگشت به دامان شان راهی برای درمان آن نخواهید یافت.
والسلام علی عبدالله الصالحین
جمعی از خانواده های شهدای انقلاب اسلامی و جنگ تحمیلی
جـــرس: یک روز پس از پایان سفر سه روزه هیئت آژانس بین المللی انرژی اتمی به ایران، این نهاد بین المللی اعلام کرد که مذاکرات خود را با ایران در روزهای ۲۱ و ۲۲ فوریه امسال از سر میگیرد.
به گزارش خبرگزاری آلمان، سرپرست گروه اعزامی آژانس هنگام بازگشت از تهران به خبرنگاران گفت:"هنوز کارهای زیادی برای تحلیل درست نوع برنامه تسلیحات اتمی ایران باید انجام شود. اما ایران در این روند موظف به همکاری با آژانس است."
سرپرست هیئت اعزامی آژانس افزود: "ما برای این که بتوانیم به طور قطعی روشن کنیم آیا ایران روی بمب اتمی کار میکند یا نه، روی یک روند طولانی حساب میکنیم و در آینده نزدیک بار دیگر به ایران خواهیم رفت."
هیئت شش نفره اعزامی از سوی آژانس روز چهارشنبه (اول فوریه / ۱۲ بهمن) از تهران به وین بازگشت. این هیئت ماموریت داشت مسائل مطرح شده در گزارش ماه نوامبر آژانس درباره فعالیتهای هستهای جمهوری اسلامی را مورد بررسی قرار دهد.
درخواست بانکیمون از تهران
همزمان با بازگشت هیئت اعزامی آژانس بینالمللی انرژی اتمی، بانکیمون دبیرکل سازمان ملل متحد از جمهوری اسلامی خواست که اسناد صلحآمیز بودن برنامه اتمی خود را ارائه دهد.
وی روز چهارشنبه در دیدار با شیمون پرز رئیسجمهور اسرائیل گفت:"من فکر میکنم آنها (دولت ایران) هنوز جامعه بینالمللی را متقاعد نکردهاند."
جـــرس: رئیس مجلس هفتم و عضو کمیته منتخب جبهه متحد اصولگرایان با اشاره به اینکه هاشمی رفسنجانی تاکنون موضع رسمی خود را در مورد انتخابات اعلام نکرده، گفت: در خصوص رفسنجانی نظر ما نظر رهبری است و اگر هم اختلاف نظری داریم ما نیز همانند رهبری در واقع حرمت پیشکسوتان را حفظ می کنیم.
غلامعلی حداد عادل تاکید کرد: راه ما راه امام و راه رهبری است و از طرفی هاشمی رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام است.
این فعال اصولگرا در خصوص حصر خانگی راهبران جنبش و زندانیان سیاسی و حامیان جنبش نیز مدعی شد: "آن اشخاصی که می دانید در حصر خانگی هستند و مابقی هم به طور یقین در مقابل بصیرت مردم چاره ای جز سکوت ندارند و به طور یقین بصیرت مردم بسیاری از مشکلات را برطرف خواهد کرد."
به گزارش مهر، حداد عادل عصر چهارشنبه در همایش اصولگرایان استان فارس تاکید کرد: اختلافات سلیقه ای میان ما و برخی از دوستان وجود داشت که این اختلاف سلیقه باعث شد افراد ترجیح دهند با نام جبهه پایداری وارد انتخابات شوند.
وی با اطلاق لفظ "فتنه" برای جنبش سبز، به برخی شخصیت ها حمله کرد و مدعی شد "همچنان به سکوت برخی از افراد در مقابل فتنه انتقاد داریم. در خصوص افرادی که در مقابل فتنه سکوت کردند درجه بندی قائل هستیم ولی تاکید ما بر وحدت حد اکثری است و بنا نداریم نهمین دوره انتخابات مجلس را به محل کشمکش اسم ها بدل کنیم."
این عضو کمیته منتخب جبهه متحد اصولگرایان، بدون رویکرد و توجه به نفوذ و دخالت نهادهای فراقانونی و نظامیان در روند و نتایج انتخابات و عدم برقراری شرایط انتخابات آزاد و منصفانه، مدعی شد در دنیایی زندگی می کنیم که با 15 سال پیش تفاوتهای فراوان دارد و امروز ایران حساسیت بالایی در جهان دارد و مباحث مربوط به انتخابات و حضور حداکثری مردم در دهه فجر و انتخابات جنبه بین المللی به خود گرفته است. ایران اسلامی نیز در حال حاضر به عنوان یک الگو برای دیگر کشورهای دنیا تبدیل شده و باید این انتخابات هم بر اساس اخلاق اسلامی اداره شود."
در خصوص هاشمی رفسنجانی نظر اصولگرایان نظر رهبری است
حداد عادل در ادامه سخنان خود با اشاره به اینکه هاشمی رفسنجانی تاکنون موضع رسمی خود را اعلام نکرده، گفت: در خصوص رفسنجانی نظر ما نظر رهبری است و اگر هم اختلاف نظری داریم ما نیز همانند رهبری در واقع حرمت پیشکسوتان را حفظ می کنیم.
حداد عادل در ادامه سخنان خود با اشاره به اینکه هاشمی رفسنجانی تاکنون موضع رسمی خود را اعلام نکرده، گفت: در خصوص رفسنجانی نظر ما نظر رهبری است و اگر هم اختلاف نظری داریم ما نیز همانند رهبری در واقع حرمت پیشکسوتان را حفظ می کنیم.
وی تاکید کرد: راه ما راه امام و راه رهبری است و از طرفی ایشان رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام هستند.
گفتنی است، هاشمی رفسنجانی هفته گذشته اعلام کرده بود که هیچ تشکل و جریان و نامزدی را در انتخابات آتی معرفی و تحت حمایت قرار نداده است.
حداد عادل، عضو کمیته منتخب جبهه متحد اصولگرایان در خصوص رهبران در حصر جنبش سبز و زندانیان سیاسی و حامیان جنبش نیز ادعا کرد: "آن اشخاصی که می دانید در حصر خانگی هستند و مابقی هم به طور یقین در مقابل بصیرت مردم چاره ای جز سکوت ندارند و به طور یقین بصیرت مردم بسیاری از مشکلات را برطرف خواهد کرد."
دولت جریان انحرافی را انکار می کند
حداد عادل در بخش دیگری از سخنان خود در خصوص فعالیت جریان انحرافی نیز گفت: دولت وجود جریان انحرافی را انکار می کند که البته آنها را هم به بصیرت مردم واگذار می کنیم.
وی در خصوص نحوه برخورد مجلس با دولت نیز گفت: تاکنون سعی کرده ام در این راستا صحبتی نکنم ولی باید توجه داشت که اگر رئیس مجلس در مقابل برخی از رفتارها مدارا می کند به دلیل توجه به مصلحت نظام و کشور است.
جـــرس: بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران دستورالعمل جدید فروش ارز مسافرتی را ابلاغ کرد که بر اساس آن، ارز مسافرتی بین 400 تا 1500 دلار است.
به گزارش مهر، بانک مرکزی جمهوری اسلامی درخصوص فروش ارز مسافرتی اعلام کرد: فروش ارز مسافرتی برای هر یک از مسافران هوایی (به استثناء سوریه، عراق، آذربایجان، ارمنستان، پاکستان، افغانستان، امارات متحده عربی و عربستان سعودی) به مقصد کشورهای ترکیه، ترکمنستان، کویت، قطر، بحرین و عمان به میزان 1000دلار و یا معادل آن به سایر ارزها و در مورد سایر کشورها به میزان 1500 دلار به نرخ رسمی (مرجع) خواهد بود.
فروش ارز مسافرتی به هریک از مسافران هوایی به مقصد کشورهای آذربایجان، ارمنستان، پاکستان، افغانستان و امارات متحده عربی به میزان 400 دلار و یا معادل آن به سایر ارزها به نرخ رسمی(مرجع) خواهد بود.
براساس بخشنامه بانک مرکزی، مسافرانی که قبلا از ارز مسافرتی هوایی استفاده نموده اند، می توانند در دو نوبت از ارز مسافرتی بابت سفر به سوریه، عراق یا عربستان (عمره مفرده) استفاده کنند. بدیهی است فروش ارز مسافرتی هوایی به مسافرانی که دو نوبت از ارز مسافرتی مربوط به سوریه ، عراق یا عربستان (عمره مفرده) استفاده نموده اند، نیز مجاز خواهد بود.
بیانیه بیش از ٢٨٦ نفر از فعالان سیاسی و مدنی در خصوص تحریم فعال انتخابات نمایشی مجلس نهم
بیش از ٢٨٦ نفر از فعالان سیاسی و مدنی با صدور بیانه ای خواهان تحریم فعال انتخابات نمایشی مجلس نهم شدند.
به گزارش دانشجونیوز در بخشی از این بیانیه آمده است: «نمایندگان منصوب ولایت و وابسته به حکومت هیچ وظیفه ای برای خود در راستای استیفای حقوق ملت قائل نیستند. امروز دیگر نه دولت به قوانین مصوبه مجلس وقعی مینهد و نه ولی فقیه بازخواست از دولت را میسر می سازد. تقریبا تمامی سیاست های حکومت در کشاکش بین نهادهای دیگری از جمله بیت رهبری، دولت و شورای امنیت ملی و با دخالت نیروهای امنیتی، به خصوص عده ای از سرداران سپاه، تعیین می شود. مجلس دیگر نقشی در تعیین سیاستهای ملی ندارد و حتی برای تصویب قوانین روزمره و یا طرح سوال از وزرا محتاج اذن ولی فقیه است. انتخابات مجلس نهم فقط بستری برای افزایش وزن نیروهای مقرب تر به دستگاه رهبری و پالایش کسانی است که در آزمون تبعیت کامل از ولی فقیه نمره لازم را نگرفته اند و همسویی تمام عیار با رهبری ندارند.»
متن کامل این بیانیه به شرح زیر است:
انتخابات فرمایشی مجلس نهم در شرایطی برگزار می شود که حکومت بی پرواتر از گذشته حق نامزدی افراد، تشکل منتقدان و آزادی بیان را زیر پا گذاشته و بسیاری از نامزدهای بالقوه یک انتخابات رقابتی را محبوس و حذف کرده است. انتخابات در جمهوری اسلامی هیچگاه در معنای متداول آن آزاد نبوده و مخالفان نظام همواره از حقوق شهروندی و بخصوص حق انتخاب شدن محروم بوده اند اما هیچگاه چنین سرکوب همه جانبه ای برای جلوگیری از ورود هر گونه فکر متفاوت به مجلس وجود نداشته است.
انتخابات مجلس شورای اسلامی عمدتا، جز مواردی استثنایی، یکی از راهکارهای تقسیم قدرت میان جناح های گوناگون جمهوری اسلامی بوده است. اما در دوره های اخیر، تیغ رد صلاحیت های دولتی و نظارت استصوابی دیگر جایی برای رقابت های درون نظام هم باقی نگذاشته و این بار برخوردهای حذفی حتی نیروهای درون حکومت را نیز در بر گرفته است. انتخابات مجلس نهم نخستین انتخابات پس از جنبش سبز است که به دنبال به تعویق افتادن انتخابات شوراها برگزار می شود. مجلس یکدست عملا به تقویت قدرت ولایت فقیه انجامیده و نظام وکالتی را تضعیف کرده است و افزون بر این، مجلس اصولا به صورت نهادی شده ای قدرت و اختیارات خود را در نظارت بر اداره قانونیِ کشور تقریبا از دست داده است.
نمایندگان منصوب ولایت و وابسته به حکومت هیچ وظیفه ای برای خود در راستای استیفای حقوق ملت قائل نیستند. امروز دیگر نه دولت به قوانین مصوبه مجلس وقعی مینهد و نه ولی فقیه بازخواست از دولت را میسر می سازد. تقریبا تمامی سیاست های حکومت در کشاکش بین نهادهای دیگری از جمله بیت رهبری، دولت و شورای امنیت ملی و با دخالت نیروهای امنیتی، به خصوص عده ای از سرداران سپاه، تعیین می شود. مجلس دیگر نقشی در تعیین سیاستهای ملی ندارد و حتی برای تصویب قوانین روزمره و یا طرح سوال از وزرا محتاج اذن ولی فقیه است. انتخابات مجلس نهم فقط بستری برای افزایش وزن نیروهای مقرب تر به دستگاه رهبری و پالایش کسانی است که در آزمون تبعیت کامل از ولی فقیه نمره لازم را نگرفته اند و همسویی تمام عیار با رهبری ندارند.
حکومت در انتخابات این دوره بر خلاف ادوار قبل با گسترش دامنه بازداشت ها، تهدیدها و ممانعت از گردش آزاد اطلاعات، فضای پلیسی و بسته را تشدید کرده است. همچنین برای نخستین بار قوه قضائیه به صورت علنی دعوت به تحریم و عدم شرکت در انتخابات را عملی مجرمانه و در خور مجازات به شمار آورده است.
سیاستهای تعیین شده توسط نهادهای انتصابی، مشکلات مردم را روزافزون ساخته و فشار بیکاری و تورم را به حد غیرقابل تحملی رسانده است. ترکیب ندانمکاریهای دولت، فساد سازمانیافته، فشار تحریم های بینالمللی و نبودن نظارت مردمی و پارلمانی موثر، اقتصاد ایران را به سوی پرتگاهِ بحرانی بزرگ سوق می دهد.
ماجراجوییهای هستهای حاکمان جمهوری اسلامی و تخاصم با جامعه جهانی بدون اینکه از مردم و خواست آنها نمایندگی کند، ضمن تحمیل تحریم های سنگین، میهنمان را زیر سایه شوم جنگ قرار داده است. امیدی هم به تغییر فضا پس از انتخابات مجلس وجود ندارد. زیرا ترکیب کاندیداهای تایید صلاحیت شده، نشانی از توانایی مجلس نهم برای تغییر سیاستهای ویرانگر کنونی نظام ندارد.
اعلام پیشاپیش حضور «دشمنشکن» و «پرشور» مردم در انتخابات آتی از سوی رهبر جمهوری اسلامی این باور را ایجاد کرده که حکومت به تقلب و دستکاری در آمار مشارکت در انتخابات روی خواهد آورد و انتخابات را تنها به عنوان نمایش مشروعیت لازم دارد.
ما معتقدیم که شرکت در چنین انتخاباتی معنایی جز تایید سیاست های حکومت و همدستی در تشکیل مجلسی دست نشانده نخواهد داشت. از این رو از تمامی مردم ایران دعوت می کنیم تا با نه گفتن به صندوق های تزئینی رای، بار دیگر خواست خود را برای دستیابی به انتخاباتی آزاد، سالم و موثر در تحقق حاکمیت واقعی ملت ابراز دارند. از دید ما، تا زمانی که حاکمیت مطلق اراده ولی فقیه بر تمامی امور کشور جاری است، رای مردم نقشی فراتر از تزئین استبداد دینی نخواهد داشت.
در این راستا نامه 39 زندانی سیاسی که شجاعانه از درون زندان مردم را به تحریم انتخابات فرا خواندند اهمیتی استراتژیک دارد و شرکت در انتخابات به معنای بی اعتنایی به مقاومت های دلیرانه زندانیان سیاسی است.
به باور ما، به موازات تحریم انتخابات، کوشش برای تغییر ساختار انتخابات موجود ضروری است تا زمینه برگزاری انتخابات آزاد و منصفانه مطابق با کنوانسیون بین المللی حقوق سیاسی و مدنی منشور ملل متحد و موافقتنامه اتحادیه بین المجالس از طریق تامین مهمترین پیش شرط ها مانند آزادی بی قید و شرط زندانیان سیاسی، آزادی اجتماعات، آزادی رسانه ها و گردش آزاد اطلاعات و آزادی احزاب مخالف و اعمال نظارت بی طرفانه بر روند اجرای انتخابات فراهم گردد.
از این رو ما از نیروهای سیاسی آزادی خواه، احزاب سیاسی منتقد، فعالان جامعه مدنی و اعضای شبکه های اجتماعی منتقد حکومت دعوت می کنیم تا با آگاهی بخشی پیرامون مشکلات کشور، افشای ماهیت فرمایشی-نمایشی انتخابات و مشروعیتستانی از سیاستهای ولایت استبداد و توسعه و تقویت شبکه های مجازی، با انجام اقداماتی در حد توان برای شکست مانور تبلیغاتی حکومت و تحریم فعال انتخابات بکوشند.
فضای شبه انتخاباتی هفتههای آینده فرصتی است تا همگرایی بین صفوف اپوزیسیون دموکراسیخواه و معتقد به منافع ملی افزایش یابد و مسیر شکل گیری اپوزیسیونی قدرتمند هموار شود و شبکه های اجتماعی نیرومندتری برای روزهای خطیر پیش رو به وجود آید.
جا دارد تا تمام نیروهایی که راه عبور کشور از گردنه دشوار کنونی را در انتقال قدرت به ملت، پایان بخشی به ستیزه جوییهای خارجی، رفع همه تبعیض های سیاسی، قومیتی، مذهبی و جنسیتی و برقراری فرصت های برابر می دانند، از فرصت همگرایی برای تحقق این اهداف استفاده کنند.
اسامی امضاء کنندگان
آرش آباد پور، بهزاد آذر هوشنگ، لیلا آذری، کمال آذری ، فرشید آذرینوش، آینده آزاد، احمد آزاد، روشنک آستراکی، داریوش آشوری، سعید آگنجی، حامد ابراهیمی نژاد، بابک اجلالی، احسان احسانی، مهرداد احسانی پور، عبدالرضا احمدی، فریدون احمدی، احمد احمدیان، جعفر اردبیلی، اردوان ارشاد، جمشید اسدی، زینت اسماعیل زاده، رشید اسماعیلی، فرید اشکان، مرتضی اصلاحچی، امیر حسین اعتمادی، بیژن افتخاری، علی افشاری، گودرز اقتداری، دنیا اکبری، مریم اکبری، محمد جواد اکبرین، نصیر امامی، امیر رضا امیر بختیار، منوچهر امیری، چنگیز امیری، مهدی امینی، بهنام امینی، فریبا امینی، رضا انصاری، مریم اهری، نیکروز اولاد اعظمی، کاظم ایزدی، عبدالعلی بازرگان، احمد باطبی، حسین باقر زاده، ایرج باقرزاده، موریس باقری، نسیبه باقری، پروین بختیار نژاد، مهران براتی، بهداد بردبار، محمد برزنجه، مقداد بریمانی، وحید الدین بزرگ تبار بائی، خسرو بندری، شهلا بهار دوست، بهروز بیات، عباس بیدار، امیر بیگلری، مهناز پراکند، علی پرسان، بهزاد پرنیان، حبیب پرنیان، مهدی پرویز، راضیه( پری )نشاط، کتایون پزشکی، سپیده پور آقایی، سعید پور حیدر، بیژن پیرزاده، عسل پیرزاده، سعید پیوندی، علی تارخ، حبیب تبریزیان، حسین ترکاشوند، علی تقی پور، سعید توانا، نیره توحیدی، امیر توسطی، محمد علی توفیقی، رحمت توکل، مجید تولایی ، مهدی جامی، جهانشاه جاوید، محمد حسین جعفری، رضا جعفریان، مهدی جلالی، فرزانه جلالی، محمد جلالی چیمه، آرش جنتی عطایی، آیدین جهانبخش، پویا جهاندار، گیسو جهانگیری، فرزاد جواهری، رضا چرندابی،محمد حاجتی، مانی حامدیان، سعید حبیبی، آرام حسامی، ناهید حسینی، میلاد حسینی، سعید حق جو، بیژن حکمت، عباس حکیم زاده، اسماعیل ختائی، زاگرس خسروی، مصطفی خسروی، واحده خوش سیرت، ابراهیم خوش سیرت، جمشید خونجوش، کمال داوودی، مهرداد درویش پور، حسن درویش پور، عذرا دهکردی، آزاده دواچی، نیما راشدان ، احمد رحمتی، سهراب رزاقی، امیر رشیدی، سحر رضازاده، شیده رضایی، پدرام رفعتی، علی اصغر رمضانپور، فرهاد روحی، میثم رودکی، مریم روزبهانی، امین ریاحی، علیرضا رئیسی، محسن زمانی، مینا زند سیگال، گیو زندی، حسین سبحان اللهی، محمد سجاد نقوی، نسیم سرابندی، امین سرخابی، مهدی سعید پور، متین سلسله، رضا سیاووشی، همن سیفی، سلمان سیما، رحیم شامبیاتی، کریم شامبیاتی، سجاد شاهمرادی، داراب شباهنگ، منصوره شجاعی، صادق شجاعی، حسن شریعتمداری، شیوا شفائی، روحی شفیعی، لیلا شکوهی، محمد رضا شکوهی فرد، عباس شیرازی، کاوه شیرزاد، محمد صادقی، آرش صالح، بهنام صامری، لیلا صحت، امیر صحتی، بیژن صفسری، سیاوش صفوی، رامین صفی زاده، مسعود صفیری، فرهاد صوفی، سجاد ضرغام، معصومه ضیاء، حسن طالبی، اشکبوس طالبی، علی طباطبایی، رویا طلوعی، حمید رضا ظریفی نیا، شهره عاصمی، غلام عباسی، اصغر عبدی، نازلی عراقی، مهدی عربشاهی، کریم عزتی زاده، پویا عزیزی، احمد عشقیار، خسرو علاف اکبری، کاظم علمداری، حسین علوی، شاهد علوی، رضا علیجانی، طیبه علیرضایی، جعفر علیزاده، لیونا عیسی قلیان، پویا غلامرضایی، مهدی فتاپور، علی فتوتی، آذر فخر، پویان فخرائی، سیاوش فرجی، احمد فرهادی، منصور فرهنگ، کیوان فروزان، روزبه فروزان، شهلا فرید، فیروزه فولادی، شهاب فیضی، سعید قاسمی نژاد، رضا قاضی نوری، آیدا قجر، جعفر قدیم خانی، یدی قربانی، رضا قریشی، مهدی قلی زاده اقدم، علی اکبر قنبری، فرزاد قنبری، مونا کاشف، علی کافی، هادی کحال زاده، کاظم کردوانی، سیاوش کریمی، اسفندیار کریمی، محمود کریمی حکاک، حسن کلانتری، علی کلائی، امید کوهی، آزاده کیان، علیرضا کیانی، امیر حسین گنج بخش، حمید مافی، رضا مبین، امیر مبینی، نوید محبی، دانیال محمد زاده، مجید محمدی، امیر محسن محمدی، پویان محمودیان، پرویز مختاری، احمد مدادی، نریمان مصطفوی، مهدی معتمد مهر، نگار معتمدی، منصور معدل، عبدالحمید معصومی ، امیر معماریان، حسن مکارمی، پیمان ملاز ، مرتضی ملک محمدی، عمار ملکی، مهدی ممکن، اشکان منفرد، نوشین منوچهری، علی مهتدی، علی اکبر مهدی، محمد مهدیان، بهزاد مهرانی، بهناز مهرانی، سید داوود موسوی، علیرضا موسوی، علی اکبر موسوی خوئینی، رضا موصولی، زیبا میر حسینی، انور میر ستاری، مهران میر فخرائی،احمد میر فخرائی، حسن نایب هاشم، یوحنا نجدی، روجا نجفی، جواد نجیب، مزدک نصیری، محمود نصیری، بورگان نظامی نرج آباد، علی نظری، آرسن نظریان، شروین نکوئی، مرتضی نگاهی، شیوا نوجو، مهدی نوربخش، آذرم نوروزی، پرتو نوری اعلا، کامران نوزاد، سجاد نیک آئین، نادر هاشمی، مرسده هاشمی، شیخ محمد هدایتی، هادی هدایتی، رضا هیوا، صبا واصفی، فرزین وحدت، مهدی وزیری، سجاد ویس مرادی، اشکان یزدچی، لادن یزدیان، زهرا یوسفی، رضا یونسی
انتقال چهار زندانی سیاسی به بند ۳۵۰ زندان اوین
خبرگزاری هرانا - علی مرتضایی و یوسف محمدرضایی از دراویش گنابادی، مهدی خزعلی وبلاگنویس زندانی که طی روزهای گذشته بازداشت شده بودند روز گذشته از بند ۲۰۹ زندان اوین به بند ۳۵۰ منتقل شدند.
به گزارش خبرنگار سایت مجذوبان نور؛ پس از گذشت ۳ هفته از بازداشت و نگهداری آقایان علی مرتضایی و یوسف محمدرضایی در بند ۲۰۹ زندان اوین، امروز این دراویش گنابادی به بند ۳۵۰ زتدان اوین منتقل شدند.
این دراویش گنابادی در ۲۱ دیماه توسط نیروهای امنیتی در منزل شخصیشان بازداشت شدهاند. هنوز از دلیل و اتهام این دراویش گنابادی اطلاعی در دست نمیباشد.
هم چنین مهدی خزعلی وبلاگنویس در بیست و چهارمین روز اعتصاب غذای خود در حالی که هنوز دست شکستهاش در گچ بوده و به شدت لاغر شده بود، به بند ۳۵۰ زندان اوین منتقل شد.
از سوی دیگر حسین نعیمیپور که روز گذشته بازداشت شده بود نیز، ظهر چهارشنبه به بند زندانیان سیاسی در زندان اوین منتقل شده است.
حسین نعیمی پور، فرزند محمد نعیمی پور نماینده تهران در مجلس ششم و عضو شورای مرکزی جبهه مشارکت است که پس از انتخابات نیز یک بار بازداشت و مدتی را در حبس به سر برده و در انتظار ابلاغ حکم دادگاه بود.
قديمي ترين کارخانهی قند ايران تعطيل شد
خبرگزاری هرانا - گزارشها حاکی از آن است که کارخانهی قند ورامین، به عنوان قدیمی ترین کارخانهی قند ایران با بیش از ۵۰۰ کارگر تعطیل شده است.
به گزارش روزنامهی خراسان، کارخانهی قند ورامین که در سال ۱۳۱۳ به دست مارکوف روسی ساخته شد، به علت نبود مواد اولیه به تعطیلی کشیده شده است.
عمده مواد اولیهی این کارخانه که ۵۰۰ کارگر دارد از برزیل، کوبا و آفریقای جنوبی وارد کشور میشد.
عمده مواد اولیهی این کارخانه که ۵۰۰ کارگر دارد از برزیل، کوبا و آفریقای جنوبی وارد کشور میشد.
بر اساس این گزارش، مسئولان دولتی و استانی قولهایی برای حل این مشکل دادهاند.
تجمع ۸۰۰ دانشجوی حقوق مقابل کانون وکلا
خبرگزاری هرانا - صبح روز گذشته تعدادی از دانشجویان حقوق در اعتراض به نتیجه آزمون وکالت سال ۹۰ مقابل کانون وکلای مرکز تجمع کردند.
به گزارش پانا، صبح چهارشنبه دوازدهم بهمن ماه، بیش از ۸۰۰ دانشجو رشته حقوق در اعتراض به نتایج آزمون وکالت سال ۹۰ در مقابل کانون وکلای مرکز تجمع کردند و خواستار لغو آزمون مرحله دوم کارآموزی وکالت ۹۰ شدند.
همچنین تجمعکنندگان از مسئولان کانون وکلای مرکز به دلیل بیتوجهی به وضعیت دانشجویان حقوق انتقاد کردند.