مهدی تاجیک
جرس: تحریم ها علیه برنامه هسته ای، تاثیرات خود بر اقتصاد ایران را از مدتها پیش نمایان کرده است. اما به نظر می رسد که تحریم های جدید در بخش بانک و انرژی به شکلی بی سابقه به نابسامانی اقتصادی دامن زده است. مقام های دولتی البته کماکان سعی می کنند که با اعتماد به نفس از خنثی کردن اثرات تحریم ها سخن بگویند و این تحریم ها را یک جنگ روانی می نامند، با این حال اظهارات آنها درباره اثرات تحریم ها بر اقتصاد ایران یکدست نیست و می توان اعتراف های ضمنی درباره اثرات مخرب تحریم ها بر وضعیت اقتصادی را در لابلای اظهارات آنان مشاهده کرد.
آهنگ پیش رونده تحریم ها علیه ایران به سوالهایی درباره فرجام این سیاست و تاثیرش بر تصمیمهای هستهای جمهوری اسلامی منجر شده است. سوالهایی کلیدی از این دست که تحریم ها تا چه حد بر اقتصاد ایران تاثیر خواهد گذاشت و آیا از توان متقاعد کردن مقام های تهران به عقب نشینی در برنامه هسته ای برخوردار است یا خیر؟ این پرسش ها و پرسش هایی دیگر درباره ابعاد و پیامدهای تحریم ها علیه برنامه هسته ای را با "دکتر نادر هاشمی"، استاد دانشگاه دنور در ایالات متحده درمیان گذاشتیم. او که کتاب " اسلام، سکولاریسم و دمکراسی لیبرال" را به رشته تحریر درآورده و از مؤلفان کتاب "جنبش سبز و مبارزه برای آینده ایران" است، بر تاثیر همه جانبه و بی واسطه تحریم ها بر اقتصاد ایران تاکید می کند.دکتر هاشمی معتقد است که ایران بازیگر مهمی در مبادلات اقتصادی جهانی نیست و دوستان چندانی هم ندارد که بتواند روی کمک آنها برای جبران اثرات تحریم ها حساب بازکند، بنابراین در صورت ادامه تنش با غرب بر سر برنامه هسته ای روز به روز منزوی تر خواهد شد.
متن کامل گفتگو را بخوانید
آقای دکتر!مقام های جمهوری اسلامی اظهارات ضد و نقیضی درباره تاثیر تحریم های تازه داشته اند.رییس بانک مرکزی ایران بعد از تحریم این بانک ابتدا به شدت ابراز نگرانی کرد و گفت که این تحریم ها ایران را در شرایط شعب ابی طالب قرار می دهد اما چند روز بعد در یک موضع متفاوت گفت که تحریم بانک مرکزی تاثیری بر اقتصاد ایران نخواهد داشت. از نظر شما ریشه اظهارات ضد و نقیض مقام های جمهوری اسلامی در این باره چیست؟
به نظر من این اظهارات ضد و نقیض، نشان دهنده سردرگمی شدید و ترس رهبران جمهوری اسلامی است. سیاستهای نادرست و رفتارهای دیکتاتور منشانه آنها به بحران کنونی دامن زده و آنها را نسبت به آینده نگران کرده است.
این نکته حائز اهمیت است که تحریمهای اخیر جامعترین و شدیدترین تحریمهایی هستند که در ۳۳ سال اخیر بر ایران وضع شدهاند. با توجه به طبع ضد دمکراتیک و مستبدانه جمهوری اسلامی، این تحریمها که منجر به نارضایتی شدید مردم نبست به حکومت می شوند، موجبات نگرانی علی خامنهای و هوادارانش را نسبت به ثبات و پایداری رژیم فراهم کردهاند.
به نظر من اولین واکنش رییس بانک مرکزی برآوردی صادقانه تر از اوضاع پیش رو بود. در حالی که اظهارات بعدی او بر موضع رسمی رژیم، مبنی بر اظهارقدرت و جلب اعتماد عمومی، تاکید دارد. این جریانات مرا به یاد اظهارات احمدینژاد در ژانویه ۲۰۱۰ میاندازد که در آن قطعنامههای سازمان ملل در مورد تحریم اقتصادی ایران را "بیارزش...همچون دستمال کهنهای که فقط باید دور انداخت" خوانده بود. البته من گمان نمیبرم با توجه به سقوط شدید و بی سابقه ارزش ریال، وی چنین حرفی را امروز نیز تکرار کند.
به نظر شما تحریم های تازه به ویژه تحریم بانک مرکزی و تحریم خرید نفت از ایران توسط کشورهای عضو اتحادیه اروپا و برخی دیگر از متحدان آمریکا نظیر کره جنوبی و ژاپن چه تاثیرهایی بر اقتصاد ایران خواهد گذاشت؟
من فکر میکنم تاثیر این تحریمها بر اقتصاد ایران بسیار گسترده خواهد بود چرا که در حال حاضر ۲۰ درصد از صادرات نفت ایران به اروپا و مابقی به چین، هند، ژاپن، و کره جنوبی تعلق دارد. اگر این چند کشور از خرید نفت ایران و سرمایه گذاری در کشور خودداری کنند، با توجه به ممنوعیت هر گونه معامله مالی با بانک مرکزی ایران، چه کشور هایی جز ونزوئلا و کره شمالی قادر خواهند بود تا مناسبات تجاری خود را با ایران حفظ کنند؟
در این بین، دو کشور تعیین کننده هند و چین هستند. هر دو از اقتصادهای عمده جهانی به شمار میروند که حدود ۳۶ درصد نفت ایران به آنها صادر میشود.
هر دو کشور تحریم های غرب علیه ایران را رسما مورد انتقاد قرار دادهاند. نکته در اینجاست که اقتصاد این دو کشور به اقتصاد کشورهای غربی گره خورده که این خود احتمالا باعث جدایی تدریجی آنها از ایران خواهد شد. به اعتقاد من در نهایت چنین اتفاقی رخ خواهد داد، چرا که اگر هند و چین مجبور به انتخاب بین ایران و غرب شوند، مشخصا اقتصاد ایالات متحده و اروپا برایشان بسیار ازشمندتر از ایران است. همین امر در مورد ترکیه هم صادق است.
پس با این حساب آیا تحریم ها از پتانسیل لازم برای متقاعد کردن مقام های جمهوری اسلامی به تجدید نظر در برنامه هسته ای برخوردار است؟
این همان سوال میلیون دلاریست! اساسا وضع این تحریمها در جهت تغییر سیاست ایران نسبت به برنامه هستهایاش بوده است. اما با در نظر گرفتن سرمایه هنگفتی که رژیم ایران در فناوری هستهای خرج کرده، به دلیل حفظ وجهه ملی و بین المللی خود قادر به تغییر بنیادی در سیاستهای هستهای نخواهد بود
در طی هفت سال گذشته، رهبران جمهوری اسلامی زمان، انرژی، و سرمایه بسیاری را صرف دستیابی به فناوری هستهای به عنوان مهمترین هدف و حق مسلم ایرانیان کرده اند (البته با کمی اغراق). با توجه به چنین سرمایه گذاری عظیمی، چگونه میتوان انتظار تغییر ۱۸۰ درجهای را در سیاستهای رژیم نسبت به پروژهای داشت که تمامی حیثیت و آبرویخود را هزینه آن کردهاست؟
باید اشاره داشت که تمایل دولتمردان ایران به فناوری هستهای بیانگر نیازهای حکومت ایران است، البته بیشتر نیاز قشر حاکم تا نیاز مردم ایران. بر خلاف ادعای رهبران ایران در زمینه خواست ملی برای غنی سازی اورانیوم، اقدام عملی در زمینه بهرهگیری از مشارکت مردم ایران در تصمیمگیری در مورد انرژی هستهای انجام نشدهاست. اعتقاد من بر این است که نیازهای اصلی مردم ایران بسیار متفاوت از آنهایی هستند که تبلیغات سران رژیم نشان می دهند. از مهمترین آنها می توان این موارد را نام برد: حقوق بشر، دمکراسی، اشتغالزایی و توسعه اقتصادی
به علاوه، از دیدگاه من انقلاب اسلامی به عنوان یک پروژه ایدئولوژیک هم در دنیای اسلام و هم در میان ایرانیان، بخصوص جوانان، شکست خورده است.
تمایل شدید رژیم ایران برای دستیابی به فناوری هستهای، به نظر من، ناشی از تلاش برای جبران این کمبود و شکست بنیادین است. رژیم ایران به طور ضمنی اینگونه استدلال می کند که خب، شاید از نظر ایدئولوژیک شکست خوردهایم، ولی حداقل میتوانیم یک چیز برای ملی گرایی ایرانیان و اقتدار اسلامی به ارمغان بگذاریم که همان تبدیل کردن ایران به یک کشور صاحب سلاح هستهای و پیوستن به جمع معدود کشورهای صاحب فناوری هستهای بشویم.در نهایت، نمیتوانم تغییری در سیاست های رژیم ایران تصور کنم زیرا بدست آوردن فناوری لازم برای تولید سلاح هستهای به عنوان حفاظی در برابر حملات خارجی عمل میکند.
مارس گذشته، تاکید علی خامنهای بر این موضع هنگامی مشخص شد که از قدافی به خاطر تسلیم برنامه هستهایاش به غرب انتقاد کرد. وی صریحا حمله ناتو به لیبی را ناشی از فقدان مانع هستهای دانست. صحبتهای وی البته نکتهای شفاف و مهم برای ایران از این واقعه ترسیم کرد.
با در نظر گرفتن این پیش فرض که ایران حاضر به عقب نشینی درباره برنامه هسته ای اش نیست، آیا مقام های تهران در شرایط فعلی می توانند اثرات ناشی از تحریم بانک مرکزی را جبران کنند و به اصطلاح این تحریم را دور بزند؟
به نظر من بیشترین امید رژیم ایران متوجه چین، هند، و شاید هم ترکیه است که جهت گیری خود را از ایالات متحده جدا کرده و روابط تجاریشان با ایران را حفظ کنند. اما باید به یاد داشت که این کشورها تحت فشار سنگین از سوی ایالت متحده و اروپا هستند. با توجه به تاثیر کوبنده این تحریم ها، به خصوص تحریم بانک مرکزی ایران، ایجاد رابطه تجاری و اقتصادی با ایران برای هر کشور و شرکت خارجی بسیار مشکل میشود.
سوال اساسی در حال حاضر این است که آیا ایران می تواند نفت خود را در بازار بین المللی بفروشد؟ آنچه رهبران ایران درک نمیکنند آن است که از دید چین و هند، ایران بازیگر کوچکی در عرصه اقتصاد جهانی است. ایرانیان، به ویژه رهبران جمهوری اسلامی، دوست دارند تصور کنند که مرکز جهان هستی هستند. ولی در واقع، به نظر من چین ترجیح خواهد داد ایران را بازی دهد و در قبال آن با ایالت متحده روابط بهتری ایجاد کند. در این بازی، چین به راحتی ایران را رها خواهد کرد و با قطعنامههای های کوبنده تر سازمان ملل علیه ایران موافقت خواهد کرد به شرط آنکه ایالات متحده در موارد دیگری در عرصه بین الملل با چین همراهی و همکاری کند.
مقام های جمهوری اسلامی مدعی اند که در صورت تحریم خرید نفت از ایران، قیمت این محصول در بازارهای جهانی رشدی شوکه کننده خواهد داشت و به حدود200 دلار خواهد رسید. آیا به نظر شما اهمیت نفت ایران در حدی هست که بتواند چنین شوکی به بازار جهانی وارد کند؟
این سوال خوبی است. من فکر میکنم رژیم ایران امیدوار است که بر اثر این تحریمها قیمت جهانی نفت آنقدر افزایش یابد که صادرات کمتر نفت را با قیمت بالاتر نفت در جهان جبران کند. نمیتوان به طور قطع این فرایند را پیش بینی کرد، ولی یک احتمال که میتواند برنامه ریزی ایران را به هم بزند جبران کاهش صادرات نفتی ایران با افزایش صادرات نفتی عربستان و متحدانش است. در این صورت چه راهکاری برای ایران باقی میماند؟ این تبدیل به یک بازی سیاسی خطرناک میشود که ایران را به سرانجامی ناگوار و نامعلوم میکشاند.
آقای دکتر!می دانید که ایران تهدید کرده است در صورت مواجهه با تحریم نفتی از سوی غرب اقدام به بستن تنگه هرمز خواهد کرد. ایالات متحده و بریتانیا نیز به شدت نسبت به این تهدید واکنش نشان داده و گفته اند اجازه چنین اقدامی را به ایران نخواهند داد. برخی تحلیلگران می گویند که این تهدیدها در کنار گسترش دامنه تحریم ها به گمانه ها درباره بروز جنگ دامن زده است. آیا به نظر شما می توان تحریم های تازه را مقدمه یک منازعه نظامی دانست؟
همینطور است، این اظهارات و سیاستها میتواند منجر به آغار جنگ شود. یکی از نگرانیهای من این است که سوءتفاهم یا سوءبرداشتی بین نیروی دریایی ایران و آمریکا پیش آید. هیچ گونه ارتباط مستقیمی بین دو کشور وجود ندارد که بتوان چنین بحرانی را خنثی کرد، پس احتمال سوءبردشت و سوءتفاهم میتواند چاشنی جنگ را بزند. همانطور که حادثه سرنگونی هواپیمایی مسافربری ایران در سال 1988خطر واقعی این موضوع را نشان میدهد. البته آمریکا بر تصادفی بودن و ایران بر عمدی بودن این حادثه اصرار دارند. نگرانی من از این است که شرایط مشابه این حادثه پیش آید که کل منطقه را به آتش جنگ بکشاند و همه در این میان بازنده شوند.
به طور کلی، من فکر نمیکنم هدف این تحریمها شروع جنگ باشد. برعکس، به نظر من این تحریمها برای جلوگیری از جنگ وضع شدهاند. دولت آقای اوباما تحت فشار سنگینی از جانب اسرائیل، حامیان اسرائیل در ایالات متحده، و حزب جمهوری خواهان آمریکا است که به جنگ با ایران برود. ولی آقای اوباما و دولتش مخالف هر گونه درگیری نظامی با ایران است. اوباما اخیرا در سخنرانی کنگره خود اظهار داشته که هنوز فرصت برای دیپلماسی با ایران و بازگشت ایران به جامعه بین الملل باقی است به شرط آنکه ایران سیاستهای هستهای خود را تغییر دهد. اوباما کاملا به این موضوع آگاه است که نمیتواند رای مورد نیازش را با شروع جنگ دیگری بدست آورد، چرا که به احتمال زیاد جنگ باعث کاهش سرعت بهبود اقتصادی آمریکا میشود، و همین مساله وضعیت اقتصاد آمریکا، موضوع تعیین کننده انتخابات ریاست جمهوری بعدی آمریکا خواهد بود.
از طرف دیگر، من فکر نمیکنم که رژیم ایران نیز خواهان جنگ باشد. آنهاخواهان حفظ اساس نظام و حفظ قدرت سیاسی خود هستند. با این حال، اگر این تحریمها ریشه بدواند و تاثیر واقعی بر ایران بگذارند که ایران دیگر قادر به فروش نفت خود نباشد و اقتصادش از هم بپاشد، همانطور که ارزش ریال در چند ماه اخیر ۵۰ درصد کاهش یافته است، آنوقت ایران مجبور به واکنشی خشن و نامتعادل خواهد شد که شرایط حساس و خطرناک کنونی را صد چندان خطرناکتر خواهد کرد.
ایران بخشی از تحریم های غرب را از طریق شرکت های وابسته در برخی کشورهای همسایه اش نظیر امارات و ترکیه دور می زند اما طی ماه های اخیر روابط این کشورها با ایران نیز به سردی گراییده است و آنها هم همراهی بیشتری با غرب در تحریم ایران نشان داده اند. به نظر شما آیا مقام های ایران از ابزارهای جایگزین برای دور زدن تحریم ها در صورت سخت تر شدن شرایط برخوردارند؟
ایران دوستان بسیار کمی در جامعه بین الملل امروز دارد که البته این به خاطر سیاستهای غلط خودش است. ترکیه شاید دوستانه تر از دیگر کشورها رفتار کند، اما ناسازگاری شدیدی بین منافع ایران و ترکیه درباره سوریه و بقیه دنیای عرب وجود دارد که به راحتی میتواند کل رابطه این دو کشور را سرد کند.
امارات نیز ابداً از دوستان جمهوری اسلامی نیست. کافیست "ویکیلیکس" را به یاد آورید که با اسنادی که منتشر کرد مشخص شد امارات و آل سعود در مکالمات محرمانه، آمریکا را تحت فشار قرار دادهاند تا به ایران حمله کند. بنابراین من فکر نمیکنم امارات با ایران هیچگونه همکاری برای دور زدن تحریمها نشان دهد. آن طور که اشاره کردم، رفتار ترکیه هنوز نامعلوم است، اما این کشور گرایش شدیدی به ناتو و غرب دارد. من فکر میکنم ترکیه نقشی دیپلماتیک ایفا خواهد کرد و سعی خواهد کرد که مساله ایران را حل کند، ولی در رابطه با تحریمهای اقتصادی، ترکیه در معرض فشار بیشتری از سوی غرب قرار گرفته تا مانع دور زدن تحریمها توسط ایران باشد. البته هنوز جای سوال بسیار است زیرا سیاست خارجی ترکیه در زمان اردوغان حالت مستقلی دارد، از جمله مساله فلسطین. هنوز مشخص نیست که وضعیت و سیاست ترکیه نسبت به ایران همراستا با آمریکا و یا به طور مستقل پیش خواهد رفت.
البته ایران در افغانستان به حدی نفوذ دارد که آمریکا را بتواند تحت فشار قرار دهد. آمریکا 100 هزار نیروی نظامی در افغانستان دارد، پس در صورت بروز جنگ، ایران میتواند از مرز طولانیاش با افغانستان استفاده کند تا شرایط کنونی آمریکا در افغانستان را با حمایت از طالبان نامساعد تر کند.
با نگاهی به سایر کشورهای جهان روشن است که ایران بسیار منزویست. احمدینژاد تازگی از سفر پر سروصدای خود در آمریکای لاتین برگشته که با تبلیغات گستردهای توسط رژیم مبنی بر گسترش نفوذ ایران در این منطقه همراه بود. اما اگر به فعالیتهای ایران توجه کنید در ونزوئلا جز تعهد ساخت یک کارخانه دوچرخه سازی و توسعه یک بندر در نیکاراگوآ چیز دیگری وجود ندارد. حقیقت این است که ایران یک بازیگر ضعیف در سیاست و اقتصاد آمریکای لاتین است. علاوه بر این ، کشورهایی که احمدینژاد از آنها بازدید کرد هیچکدام از کشورهای پرنفوذ آمریکای لاتین، مانند برزیل، آرژانتین، و شیلی، نبودند. عدم دیدار از این کشورها در این سفر بیانگر نفوذ ناچیز ایران در آمریکای لاتین و به طور کلی جهان است.
متن کامل گفتگو را بخوانید
آقای دکتر!مقام های جمهوری اسلامی اظهارات ضد و نقیضی درباره تاثیر تحریم های تازه داشته اند.رییس بانک مرکزی ایران بعد از تحریم این بانک ابتدا به شدت ابراز نگرانی کرد و گفت که این تحریم ها ایران را در شرایط شعب ابی طالب قرار می دهد اما چند روز بعد در یک موضع متفاوت گفت که تحریم بانک مرکزی تاثیری بر اقتصاد ایران نخواهد داشت. از نظر شما ریشه اظهارات ضد و نقیض مقام های جمهوری اسلامی در این باره چیست؟
به نظر من این اظهارات ضد و نقیض، نشان دهنده سردرگمی شدید و ترس رهبران جمهوری اسلامی است. سیاستهای نادرست و رفتارهای دیکتاتور منشانه آنها به بحران کنونی دامن زده و آنها را نسبت به آینده نگران کرده است.
این نکته حائز اهمیت است که تحریمهای اخیر جامعترین و شدیدترین تحریمهایی هستند که در ۳۳ سال اخیر بر ایران وضع شدهاند. با توجه به طبع ضد دمکراتیک و مستبدانه جمهوری اسلامی، این تحریمها که منجر به نارضایتی شدید مردم نبست به حکومت می شوند، موجبات نگرانی علی خامنهای و هوادارانش را نسبت به ثبات و پایداری رژیم فراهم کردهاند.
به نظر من اولین واکنش رییس بانک مرکزی برآوردی صادقانه تر از اوضاع پیش رو بود. در حالی که اظهارات بعدی او بر موضع رسمی رژیم، مبنی بر اظهارقدرت و جلب اعتماد عمومی، تاکید دارد. این جریانات مرا به یاد اظهارات احمدینژاد در ژانویه ۲۰۱۰ میاندازد که در آن قطعنامههای سازمان ملل در مورد تحریم اقتصادی ایران را "بیارزش...همچون دستمال کهنهای که فقط باید دور انداخت" خوانده بود. البته من گمان نمیبرم با توجه به سقوط شدید و بی سابقه ارزش ریال، وی چنین حرفی را امروز نیز تکرار کند.
به نظر شما تحریم های تازه به ویژه تحریم بانک مرکزی و تحریم خرید نفت از ایران توسط کشورهای عضو اتحادیه اروپا و برخی دیگر از متحدان آمریکا نظیر کره جنوبی و ژاپن چه تاثیرهایی بر اقتصاد ایران خواهد گذاشت؟
من فکر میکنم تاثیر این تحریمها بر اقتصاد ایران بسیار گسترده خواهد بود چرا که در حال حاضر ۲۰ درصد از صادرات نفت ایران به اروپا و مابقی به چین، هند، ژاپن، و کره جنوبی تعلق دارد. اگر این چند کشور از خرید نفت ایران و سرمایه گذاری در کشور خودداری کنند، با توجه به ممنوعیت هر گونه معامله مالی با بانک مرکزی ایران، چه کشور هایی جز ونزوئلا و کره شمالی قادر خواهند بود تا مناسبات تجاری خود را با ایران حفظ کنند؟
در این بین، دو کشور تعیین کننده هند و چین هستند. هر دو از اقتصادهای عمده جهانی به شمار میروند که حدود ۳۶ درصد نفت ایران به آنها صادر میشود.
هر دو کشور تحریم های غرب علیه ایران را رسما مورد انتقاد قرار دادهاند. نکته در اینجاست که اقتصاد این دو کشور به اقتصاد کشورهای غربی گره خورده که این خود احتمالا باعث جدایی تدریجی آنها از ایران خواهد شد. به اعتقاد من در نهایت چنین اتفاقی رخ خواهد داد، چرا که اگر هند و چین مجبور به انتخاب بین ایران و غرب شوند، مشخصا اقتصاد ایالات متحده و اروپا برایشان بسیار ازشمندتر از ایران است. همین امر در مورد ترکیه هم صادق است.
پس با این حساب آیا تحریم ها از پتانسیل لازم برای متقاعد کردن مقام های جمهوری اسلامی به تجدید نظر در برنامه هسته ای برخوردار است؟
این همان سوال میلیون دلاریست! اساسا وضع این تحریمها در جهت تغییر سیاست ایران نسبت به برنامه هستهایاش بوده است. اما با در نظر گرفتن سرمایه هنگفتی که رژیم ایران در فناوری هستهای خرج کرده، به دلیل حفظ وجهه ملی و بین المللی خود قادر به تغییر بنیادی در سیاستهای هستهای نخواهد بود
در طی هفت سال گذشته، رهبران جمهوری اسلامی زمان، انرژی، و سرمایه بسیاری را صرف دستیابی به فناوری هستهای به عنوان مهمترین هدف و حق مسلم ایرانیان کرده اند (البته با کمی اغراق). با توجه به چنین سرمایه گذاری عظیمی، چگونه میتوان انتظار تغییر ۱۸۰ درجهای را در سیاستهای رژیم نسبت به پروژهای داشت که تمامی حیثیت و آبرویخود را هزینه آن کردهاست؟
باید اشاره داشت که تمایل دولتمردان ایران به فناوری هستهای بیانگر نیازهای حکومت ایران است، البته بیشتر نیاز قشر حاکم تا نیاز مردم ایران. بر خلاف ادعای رهبران ایران در زمینه خواست ملی برای غنی سازی اورانیوم، اقدام عملی در زمینه بهرهگیری از مشارکت مردم ایران در تصمیمگیری در مورد انرژی هستهای انجام نشدهاست. اعتقاد من بر این است که نیازهای اصلی مردم ایران بسیار متفاوت از آنهایی هستند که تبلیغات سران رژیم نشان می دهند. از مهمترین آنها می توان این موارد را نام برد: حقوق بشر، دمکراسی، اشتغالزایی و توسعه اقتصادی
به علاوه، از دیدگاه من انقلاب اسلامی به عنوان یک پروژه ایدئولوژیک هم در دنیای اسلام و هم در میان ایرانیان، بخصوص جوانان، شکست خورده است.
تمایل شدید رژیم ایران برای دستیابی به فناوری هستهای، به نظر من، ناشی از تلاش برای جبران این کمبود و شکست بنیادین است. رژیم ایران به طور ضمنی اینگونه استدلال می کند که خب، شاید از نظر ایدئولوژیک شکست خوردهایم، ولی حداقل میتوانیم یک چیز برای ملی گرایی ایرانیان و اقتدار اسلامی به ارمغان بگذاریم که همان تبدیل کردن ایران به یک کشور صاحب سلاح هستهای و پیوستن به جمع معدود کشورهای صاحب فناوری هستهای بشویم.در نهایت، نمیتوانم تغییری در سیاست های رژیم ایران تصور کنم زیرا بدست آوردن فناوری لازم برای تولید سلاح هستهای به عنوان حفاظی در برابر حملات خارجی عمل میکند.
مارس گذشته، تاکید علی خامنهای بر این موضع هنگامی مشخص شد که از قدافی به خاطر تسلیم برنامه هستهایاش به غرب انتقاد کرد. وی صریحا حمله ناتو به لیبی را ناشی از فقدان مانع هستهای دانست. صحبتهای وی البته نکتهای شفاف و مهم برای ایران از این واقعه ترسیم کرد.
با در نظر گرفتن این پیش فرض که ایران حاضر به عقب نشینی درباره برنامه هسته ای اش نیست، آیا مقام های تهران در شرایط فعلی می توانند اثرات ناشی از تحریم بانک مرکزی را جبران کنند و به اصطلاح این تحریم را دور بزند؟
به نظر من بیشترین امید رژیم ایران متوجه چین، هند، و شاید هم ترکیه است که جهت گیری خود را از ایالات متحده جدا کرده و روابط تجاریشان با ایران را حفظ کنند. اما باید به یاد داشت که این کشورها تحت فشار سنگین از سوی ایالت متحده و اروپا هستند. با توجه به تاثیر کوبنده این تحریم ها، به خصوص تحریم بانک مرکزی ایران، ایجاد رابطه تجاری و اقتصادی با ایران برای هر کشور و شرکت خارجی بسیار مشکل میشود.
سوال اساسی در حال حاضر این است که آیا ایران می تواند نفت خود را در بازار بین المللی بفروشد؟ آنچه رهبران ایران درک نمیکنند آن است که از دید چین و هند، ایران بازیگر کوچکی در عرصه اقتصاد جهانی است. ایرانیان، به ویژه رهبران جمهوری اسلامی، دوست دارند تصور کنند که مرکز جهان هستی هستند. ولی در واقع، به نظر من چین ترجیح خواهد داد ایران را بازی دهد و در قبال آن با ایالت متحده روابط بهتری ایجاد کند. در این بازی، چین به راحتی ایران را رها خواهد کرد و با قطعنامههای های کوبنده تر سازمان ملل علیه ایران موافقت خواهد کرد به شرط آنکه ایالات متحده در موارد دیگری در عرصه بین الملل با چین همراهی و همکاری کند.
مقام های جمهوری اسلامی مدعی اند که در صورت تحریم خرید نفت از ایران، قیمت این محصول در بازارهای جهانی رشدی شوکه کننده خواهد داشت و به حدود200 دلار خواهد رسید. آیا به نظر شما اهمیت نفت ایران در حدی هست که بتواند چنین شوکی به بازار جهانی وارد کند؟
این سوال خوبی است. من فکر میکنم رژیم ایران امیدوار است که بر اثر این تحریمها قیمت جهانی نفت آنقدر افزایش یابد که صادرات کمتر نفت را با قیمت بالاتر نفت در جهان جبران کند. نمیتوان به طور قطع این فرایند را پیش بینی کرد، ولی یک احتمال که میتواند برنامه ریزی ایران را به هم بزند جبران کاهش صادرات نفتی ایران با افزایش صادرات نفتی عربستان و متحدانش است. در این صورت چه راهکاری برای ایران باقی میماند؟ این تبدیل به یک بازی سیاسی خطرناک میشود که ایران را به سرانجامی ناگوار و نامعلوم میکشاند.
آقای دکتر!می دانید که ایران تهدید کرده است در صورت مواجهه با تحریم نفتی از سوی غرب اقدام به بستن تنگه هرمز خواهد کرد. ایالات متحده و بریتانیا نیز به شدت نسبت به این تهدید واکنش نشان داده و گفته اند اجازه چنین اقدامی را به ایران نخواهند داد. برخی تحلیلگران می گویند که این تهدیدها در کنار گسترش دامنه تحریم ها به گمانه ها درباره بروز جنگ دامن زده است. آیا به نظر شما می توان تحریم های تازه را مقدمه یک منازعه نظامی دانست؟
همینطور است، این اظهارات و سیاستها میتواند منجر به آغار جنگ شود. یکی از نگرانیهای من این است که سوءتفاهم یا سوءبرداشتی بین نیروی دریایی ایران و آمریکا پیش آید. هیچ گونه ارتباط مستقیمی بین دو کشور وجود ندارد که بتوان چنین بحرانی را خنثی کرد، پس احتمال سوءبردشت و سوءتفاهم میتواند چاشنی جنگ را بزند. همانطور که حادثه سرنگونی هواپیمایی مسافربری ایران در سال 1988خطر واقعی این موضوع را نشان میدهد. البته آمریکا بر تصادفی بودن و ایران بر عمدی بودن این حادثه اصرار دارند. نگرانی من از این است که شرایط مشابه این حادثه پیش آید که کل منطقه را به آتش جنگ بکشاند و همه در این میان بازنده شوند.
به طور کلی، من فکر نمیکنم هدف این تحریمها شروع جنگ باشد. برعکس، به نظر من این تحریمها برای جلوگیری از جنگ وضع شدهاند. دولت آقای اوباما تحت فشار سنگینی از جانب اسرائیل، حامیان اسرائیل در ایالات متحده، و حزب جمهوری خواهان آمریکا است که به جنگ با ایران برود. ولی آقای اوباما و دولتش مخالف هر گونه درگیری نظامی با ایران است. اوباما اخیرا در سخنرانی کنگره خود اظهار داشته که هنوز فرصت برای دیپلماسی با ایران و بازگشت ایران به جامعه بین الملل باقی است به شرط آنکه ایران سیاستهای هستهای خود را تغییر دهد. اوباما کاملا به این موضوع آگاه است که نمیتواند رای مورد نیازش را با شروع جنگ دیگری بدست آورد، چرا که به احتمال زیاد جنگ باعث کاهش سرعت بهبود اقتصادی آمریکا میشود، و همین مساله وضعیت اقتصاد آمریکا، موضوع تعیین کننده انتخابات ریاست جمهوری بعدی آمریکا خواهد بود.
از طرف دیگر، من فکر نمیکنم که رژیم ایران نیز خواهان جنگ باشد. آنهاخواهان حفظ اساس نظام و حفظ قدرت سیاسی خود هستند. با این حال، اگر این تحریمها ریشه بدواند و تاثیر واقعی بر ایران بگذارند که ایران دیگر قادر به فروش نفت خود نباشد و اقتصادش از هم بپاشد، همانطور که ارزش ریال در چند ماه اخیر ۵۰ درصد کاهش یافته است، آنوقت ایران مجبور به واکنشی خشن و نامتعادل خواهد شد که شرایط حساس و خطرناک کنونی را صد چندان خطرناکتر خواهد کرد.
ایران بخشی از تحریم های غرب را از طریق شرکت های وابسته در برخی کشورهای همسایه اش نظیر امارات و ترکیه دور می زند اما طی ماه های اخیر روابط این کشورها با ایران نیز به سردی گراییده است و آنها هم همراهی بیشتری با غرب در تحریم ایران نشان داده اند. به نظر شما آیا مقام های ایران از ابزارهای جایگزین برای دور زدن تحریم ها در صورت سخت تر شدن شرایط برخوردارند؟
ایران دوستان بسیار کمی در جامعه بین الملل امروز دارد که البته این به خاطر سیاستهای غلط خودش است. ترکیه شاید دوستانه تر از دیگر کشورها رفتار کند، اما ناسازگاری شدیدی بین منافع ایران و ترکیه درباره سوریه و بقیه دنیای عرب وجود دارد که به راحتی میتواند کل رابطه این دو کشور را سرد کند.
امارات نیز ابداً از دوستان جمهوری اسلامی نیست. کافیست "ویکیلیکس" را به یاد آورید که با اسنادی که منتشر کرد مشخص شد امارات و آل سعود در مکالمات محرمانه، آمریکا را تحت فشار قرار دادهاند تا به ایران حمله کند. بنابراین من فکر نمیکنم امارات با ایران هیچگونه همکاری برای دور زدن تحریمها نشان دهد. آن طور که اشاره کردم، رفتار ترکیه هنوز نامعلوم است، اما این کشور گرایش شدیدی به ناتو و غرب دارد. من فکر میکنم ترکیه نقشی دیپلماتیک ایفا خواهد کرد و سعی خواهد کرد که مساله ایران را حل کند، ولی در رابطه با تحریمهای اقتصادی، ترکیه در معرض فشار بیشتری از سوی غرب قرار گرفته تا مانع دور زدن تحریمها توسط ایران باشد. البته هنوز جای سوال بسیار است زیرا سیاست خارجی ترکیه در زمان اردوغان حالت مستقلی دارد، از جمله مساله فلسطین. هنوز مشخص نیست که وضعیت و سیاست ترکیه نسبت به ایران همراستا با آمریکا و یا به طور مستقل پیش خواهد رفت.
البته ایران در افغانستان به حدی نفوذ دارد که آمریکا را بتواند تحت فشار قرار دهد. آمریکا 100 هزار نیروی نظامی در افغانستان دارد، پس در صورت بروز جنگ، ایران میتواند از مرز طولانیاش با افغانستان استفاده کند تا شرایط کنونی آمریکا در افغانستان را با حمایت از طالبان نامساعد تر کند.
با نگاهی به سایر کشورهای جهان روشن است که ایران بسیار منزویست. احمدینژاد تازگی از سفر پر سروصدای خود در آمریکای لاتین برگشته که با تبلیغات گستردهای توسط رژیم مبنی بر گسترش نفوذ ایران در این منطقه همراه بود. اما اگر به فعالیتهای ایران توجه کنید در ونزوئلا جز تعهد ساخت یک کارخانه دوچرخه سازی و توسعه یک بندر در نیکاراگوآ چیز دیگری وجود ندارد. حقیقت این است که ایران یک بازیگر ضعیف در سیاست و اقتصاد آمریکای لاتین است. علاوه بر این ، کشورهایی که احمدینژاد از آنها بازدید کرد هیچکدام از کشورهای پرنفوذ آمریکای لاتین، مانند برزیل، آرژانتین، و شیلی، نبودند. عدم دیدار از این کشورها در این سفر بیانگر نفوذ ناچیز ایران در آمریکای لاتین و به طور کلی جهان است.
مادر حسین رونق ملکی: تهدیدم کرده اند که می آییم دخترهایت را هم می گیریم
مژگان مدرس علوم
جرس: در تداوم فشار بر زندانیان سیاسی و بازجویی های مجدد و گشودن پرونده های جدید برای آنها و فشار جهت مصاحبه، روز گذشته حسین رونقی ملکی، وبلاگ نویس زندانی، برای مصاحبه تلویزیونی بر علیه خود و همبندیانش از سوی بازجویان پرونده تحت فشار قرار گرفت.
زلیخا موسوی مادر حسین رونقی ملکی در این خصوص به "جرس" می گوید: "دیروز پدر حسین به ملاقاتش رفته بود و حسین گفته بود که دوباره تحت فشارش گذاشته اند که مصاحبه تلویزیونی کند و اسم دوستانش را بگوید. بخدا نمی دانم چرا اینقدر این بچه ها را عذاب می دهند؟ این همه انفرادی و حکم سنگین و بازجویی و فشار و مریض کردنش کافی نبوده، دوباره شروع کرده اند. حسین مریض است، حالش خوب نیست که این همه اذیت و آزارش می کنند. الان دوباره پرونده اش رفته زیر دست پیرعباسی و ستاری و آنها دوباره همان فشارها را شروع کرده اند و دست بر دار نیستند. آن روز در بیمارستان که حسین را دیدم گفت دوباره او را به بازپرسی برده اند و می خواهند حکمش را اضافه کنند، پانزده سال کم بوده حالا می خواهند یکسال دیگر هم اضافه کنند. من هم گفتم که به آنها بگو خیلی بی انصاف هستید این کم است! پسرم را به موقع به بیمارستان نبردند و مورفین بهش تزریق می کردند که الان کلیه هایش این جوری شده است و یکی از کلیه هاش 80 درصد و دیگر 20 درصد از کار افتاده است."
در مهر ماه سال 89 این وبلاگ نویس جوان به 15 سال حبس تعزیری محکوم گردید و به خاطر امتناع از امضای حکم مورد ضرب شتم رئیس دفتر و ماموران همراه قرار گرفت.
مادر او ادامه می دهد: "الان حسین بیشتر از دو سال از 24 سالگی در زندان است و نه تنها جوانی بلکه سلامتی اش را هم از دست دارد می دهد. ماه رمضان که بعضی ها آزاد شدند به حسین گفتند عفو بنویس تا آزاد شوی با تمام دردی که کشیدم و هنوز می کشم به خود حسین هم گفتم اگر نامه عفو بنویسی یا مصاحبه تلویزیونی کنی، شیرم را حلالت نمی کنم. ما تمام این ظلمها را تحمل می کنیم اما زیر بار ذلت نمی رویم. اینها باید بدانند خدا صبور است و هیچ حکومتی با این رفتارها که با مردمش می کند پایدار نبوده و بزودی رفتنی است."
حسین رونقی ملکی با نام مستعار بابک خرمدین در آذر ماه سال 88 همراه برادرش حسن رونقی ملکی بازداشت شد. بازداشت برادر وی به خاطر اعمال فشار بر وی برای اخذ اعتراف صورت گرفت و این دو برادر تحت فشارهای جسمی و روحی قرار گرفتند.
این مادر رنج دیده با شرح زجرهایی که بعد از انتخابات سال 88 بر او و خانواده اش رفته می افزاید: "دو تا پسر مثل دسته گل داشتم، پسر بزرگم را که همان موقع با حسین بازداشتش کردند اینقدر زدند و و انفرادی نگهش داشتند. دندانهایش از فک در آمده و ستون فقراتش آسیب دیده و شبها نمی تواند بخوابد. خدا شاهد است بعد از یکماه که از زندان بیرون آمد نمی شناختمش و نصف شده بود آخر من مادرم چطور این بلاهایی که به سر پاره های تنم می آورند تحمل کنم، خدا از سرشان نمی گذرد."
مادر این فعال حقوق بشر می افزاید: "این کارهایی که اینها کردند، کشتند و شکنجه کردند و به زندان انداختند و الان هم اینجور اذیت می کنند مگر خدا شاهد نیست؟ زندان ها پر است از بچه های مریض احوال که آنها مریضشان کردند...بخدا قسم دیگر جمهوری اسلامی در کار نیست و در آن دو انتخابات به احمدی نژاد رای ندادم الان هم دیگر در هیچ انتخاباتی شرکت نمی کنم و رای نمی دهم. حالا آقای احمدی نژاد دستور هم می دهند که مردم بچه دار شوند و تا پول بهشان دهیم! نمی دانم اصلا فکر می کند که چه می گوید؟! من سالها زجر کشیدم تا فرزندان پاک و سالم تحویل جامعه دهم و حالا این بلاها را بر سر جگر گوشه هایم می آورند. نه تنها من بلکه بچه های مردم را می زنند و می کشتند بعد می گویند بچه بیاورید. مگر ما بچه هایمان را از سر راه آورده ایم واقعا حرفهای ایشان تعجب آور است!"
خانم موسوی با بیان اینکه بارها به او دروغ گفته اند می گوید: "من به رئیس قوه قضاییه هم گفتم اینجا جمهوری اسلامی است؟ اینجور حقوق انسانها را رعایت می کنید؟ فقط دروغ می گویند. کدام قانون می گوید پسر بزرگ من را اینطوری کتک بزنید و شب چشمهایشان را ببندید و در بیابان بیاندازید؟ کدام حقوق بشر این را تایید می کند؟ این مملکت قانون ندارد. اصلا خدا را نمی شناسند. همه اینها ادعای اسلام دارند در کجا با مردم چنین کارهایی را می کنند که در جمهوری اسلامی می کنند؟ مگر می توانید مردم را با این بگیر و ببندها ساکت کنید. ببنید من یک مادر هستم فقط برای اینکه گفتم که چه بر سر پسرهایم آورده اند الان هم دست بردار نیستند و تهدیدم کرده اند که می آییم دخترهایت را هم می گیریم. گفتم خدایی هم هست اگر می توانید بگیرید. در کجای یک کشور اسلامی با یک مادر چنین می کنند که با من در این دو سال کردند. بخدا الان قرص مصرف می کنم مریض هستم مدام فکر حسینم که چه بلایی به سرش می آورند...(به علت گریه مدتی گفتگو قطع شد)
در حالیکه فشارها و برخوردهای نامناسب با زندانیان سیاسی و خانواده های آنها به صورت امری متداول در آمده است، این فعال حقوق بشری طی نامه ای به دادستان تهران، نسبت به نقض حقوق بشر گسترده در ایران و فشار بر زندانیان سیاسی و خانواده های ایشان به شدت اعتراض کرد.
مادر حسین رونقی ملکی در پایان می گوید: "من از قوه قضاییه و مسئولین می خواهم درست رفتار کنند و به حق قضاوت کنند. مگر پسر من چکار کرده و در دادگاه که برایش حکم زدند حتی نگذاشتند من او را که در انفرادی نگه داشته می شده است، ملاقات کنم. حتی وقتی در دادگاه حسین به قاضی پورعباسی می گوید من را زده اند قاضی به او جواب داده که خوب کردند خود من گفتم ترا بزنند. خوب این هم قاضی یک کشور اسلامی! فقط از خدا می خواهم روزی برسد که بچه های ما آزاد شوند و اینها بیافتند زندان تا ببینند که ما و بچه هایمان چه کشیدیم. هر بلایی که به سر ما می آورند به سرشان بیاید و خدا جزایشان را بدهد. آن روز دیر نیست بدانید خدا بزرگ است و شاهد همه چیز است..."
گفتنی است، حسین رونقی ملکی در زمینه برنامهنویسی و ساخت وبلاگ و عبور از فیلترینگ تخصص داشته و در زمینه مبارزه با سانسور در فضای سایبری ایران تلاشهای گستردهای انجام داده است. وی همچنین عضو گروهی به نام ایران پراکسی است که در زمینه عبور از فیلترینگ و سانسور در فضای مجازی به کاربران ایرانی کمک میکند.
در مهر ماه سال 89 این وبلاگ نویس جوان به 15 سال حبس تعزیری محکوم گردید و به خاطر امتناع از امضای حکم مورد ضرب شتم رئیس دفتر و ماموران همراه قرار گرفت.
مادر او ادامه می دهد: "الان حسین بیشتر از دو سال از 24 سالگی در زندان است و نه تنها جوانی بلکه سلامتی اش را هم از دست دارد می دهد. ماه رمضان که بعضی ها آزاد شدند به حسین گفتند عفو بنویس تا آزاد شوی با تمام دردی که کشیدم و هنوز می کشم به خود حسین هم گفتم اگر نامه عفو بنویسی یا مصاحبه تلویزیونی کنی، شیرم را حلالت نمی کنم. ما تمام این ظلمها را تحمل می کنیم اما زیر بار ذلت نمی رویم. اینها باید بدانند خدا صبور است و هیچ حکومتی با این رفتارها که با مردمش می کند پایدار نبوده و بزودی رفتنی است."
حسین رونقی ملکی با نام مستعار بابک خرمدین در آذر ماه سال 88 همراه برادرش حسن رونقی ملکی بازداشت شد. بازداشت برادر وی به خاطر اعمال فشار بر وی برای اخذ اعتراف صورت گرفت و این دو برادر تحت فشارهای جسمی و روحی قرار گرفتند.
این مادر رنج دیده با شرح زجرهایی که بعد از انتخابات سال 88 بر او و خانواده اش رفته می افزاید: "دو تا پسر مثل دسته گل داشتم، پسر بزرگم را که همان موقع با حسین بازداشتش کردند اینقدر زدند و و انفرادی نگهش داشتند. دندانهایش از فک در آمده و ستون فقراتش آسیب دیده و شبها نمی تواند بخوابد. خدا شاهد است بعد از یکماه که از زندان بیرون آمد نمی شناختمش و نصف شده بود آخر من مادرم چطور این بلاهایی که به سر پاره های تنم می آورند تحمل کنم، خدا از سرشان نمی گذرد."
مادر این فعال حقوق بشر می افزاید: "این کارهایی که اینها کردند، کشتند و شکنجه کردند و به زندان انداختند و الان هم اینجور اذیت می کنند مگر خدا شاهد نیست؟ زندان ها پر است از بچه های مریض احوال که آنها مریضشان کردند...بخدا قسم دیگر جمهوری اسلامی در کار نیست و در آن دو انتخابات به احمدی نژاد رای ندادم الان هم دیگر در هیچ انتخاباتی شرکت نمی کنم و رای نمی دهم. حالا آقای احمدی نژاد دستور هم می دهند که مردم بچه دار شوند و تا پول بهشان دهیم! نمی دانم اصلا فکر می کند که چه می گوید؟! من سالها زجر کشیدم تا فرزندان پاک و سالم تحویل جامعه دهم و حالا این بلاها را بر سر جگر گوشه هایم می آورند. نه تنها من بلکه بچه های مردم را می زنند و می کشتند بعد می گویند بچه بیاورید. مگر ما بچه هایمان را از سر راه آورده ایم واقعا حرفهای ایشان تعجب آور است!"
خانم موسوی با بیان اینکه بارها به او دروغ گفته اند می گوید: "من به رئیس قوه قضاییه هم گفتم اینجا جمهوری اسلامی است؟ اینجور حقوق انسانها را رعایت می کنید؟ فقط دروغ می گویند. کدام قانون می گوید پسر بزرگ من را اینطوری کتک بزنید و شب چشمهایشان را ببندید و در بیابان بیاندازید؟ کدام حقوق بشر این را تایید می کند؟ این مملکت قانون ندارد. اصلا خدا را نمی شناسند. همه اینها ادعای اسلام دارند در کجا با مردم چنین کارهایی را می کنند که در جمهوری اسلامی می کنند؟ مگر می توانید مردم را با این بگیر و ببندها ساکت کنید. ببنید من یک مادر هستم فقط برای اینکه گفتم که چه بر سر پسرهایم آورده اند الان هم دست بردار نیستند و تهدیدم کرده اند که می آییم دخترهایت را هم می گیریم. گفتم خدایی هم هست اگر می توانید بگیرید. در کجای یک کشور اسلامی با یک مادر چنین می کنند که با من در این دو سال کردند. بخدا الان قرص مصرف می کنم مریض هستم مدام فکر حسینم که چه بلایی به سرش می آورند...(به علت گریه مدتی گفتگو قطع شد)
در حالیکه فشارها و برخوردهای نامناسب با زندانیان سیاسی و خانواده های آنها به صورت امری متداول در آمده است، این فعال حقوق بشری طی نامه ای به دادستان تهران، نسبت به نقض حقوق بشر گسترده در ایران و فشار بر زندانیان سیاسی و خانواده های ایشان به شدت اعتراض کرد.
مادر حسین رونقی ملکی در پایان می گوید: "من از قوه قضاییه و مسئولین می خواهم درست رفتار کنند و به حق قضاوت کنند. مگر پسر من چکار کرده و در دادگاه که برایش حکم زدند حتی نگذاشتند من او را که در انفرادی نگه داشته می شده است، ملاقات کنم. حتی وقتی در دادگاه حسین به قاضی پورعباسی می گوید من را زده اند قاضی به او جواب داده که خوب کردند خود من گفتم ترا بزنند. خوب این هم قاضی یک کشور اسلامی! فقط از خدا می خواهم روزی برسد که بچه های ما آزاد شوند و اینها بیافتند زندان تا ببینند که ما و بچه هایمان چه کشیدیم. هر بلایی که به سر ما می آورند به سرشان بیاید و خدا جزایشان را بدهد. آن روز دیر نیست بدانید خدا بزرگ است و شاهد همه چیز است..."
گفتنی است، حسین رونقی ملکی در زمینه برنامهنویسی و ساخت وبلاگ و عبور از فیلترینگ تخصص داشته و در زمینه مبارزه با سانسور در فضای سایبری ایران تلاشهای گستردهای انجام داده است. وی همچنین عضو گروهی به نام ایران پراکسی است که در زمینه عبور از فیلترینگ و سانسور در فضای مجازی به کاربران ایرانی کمک میکند.
جـــرس: در واکنش به مدعیات ظرفداران دولت احمدی نژاد پیرامون کارنامه اتمی دولت اصلاحات و حملات وارده به اقدامات دولت محمد خاتمی در حوزه برنامه هسته ای، جمعی از پرسنل اتمی کشور خواستار واکنش رئیس دولت اصلاحات در برابر این ادعاها و دفاع از عملکرد "مثبت" دولت هفتم و هشتم شدند.
بنا به گزارش های رسیده به جرس، در این بیانیه که تحت عنوان "جمعی از نیروهای خدوم كشور در پروژه های هسته ای" صادر شده، با انتقاد از عملکرد دولت محمود احمدی نژاد در حوزه اتمی آمده است: "اینك سوال اساسی اینجاست كه چرا با تمامی این مسائل و زیر سوال بردن دستاوردهای بدست آمده ، در بیش از هفت سال گذشته و زمان دولت های نهم و دهم هنوز هم نیروگاه هسته ای بوشهر و سایر پروژه های مرتبط با بحث هسته ای به طور كامل تكمیل نشده و مردم از دستاوردهای آن، آنگونه كه شایسته مردم فداكار ایران است بهره مند نشده اند؟"
این پرسنل اتمی همچنین خطاب به محمد خاتمی گفتند: "فرزندان غیرتمند و تلاشگر كشور در پروژه های هسته ای بخصوص نیروهای خدومی كه تلاش های صورت گرفته در آن مسئولیت شما و مسئولین سابق كشور را دیده اند، از شما توقع دارند كه به اهانت های صورت گرفته توسط كسانی كه هم قصد تخریب چهره دولتهای سابق دارند و هم در این سالها به هر بهانه نیروهای تلاشگر در این عرصه را به گوشه ای رانده اند، پاسخی كوبنده بدهید تا هم مردم در جریان امور قرار بگیرند و هم بیش از این نیروهای خدوم كشور مورد هتك حرمت و هتك حیثیت قرار نگیرند."
متن این بیانیه به شرح زیر است:
بسمه تعالی
جناب آقای دكتر سید محمد خاتمی
ریاست محترم سابق جمهوری اسلامی ایران
سلام علیكم
سالهاست كه بحث تعلیق فعالیتهای هسته ای در دوران ریاست جمهوری شما به چالشی مهم در گفتگوهای میان مخالفین و موافقین این تصمیم تاریخی قرار گرفته است.
اكثریت نیروهای خدوم موثر در پروژه های علمی و فنی هسته ای بر این نظر اتفاق نظر دارند كه تعلیق در آن زمان با تمامی مسائل جانبی اش بنفع كشور تمام شد.
و دلیل آن را خرید بسیاری از دستگاه ها و وسایل و تجهیزات مورد نیاز صنعت هسته ای كشور اعم از بعد علمی و فنی آن می دانند.
كه بدلیل عدم وجود تحریم های بین المللی بویژه توسط شورای امنیت سازمان ملل متحد بوقوع پیوست.
اما متاسفانه در این سالها بخصوص از اولین سال روی كار آمدن دولت نهم با تبلیغات گسترده این واقعیت به شكل وارونه ای به استحضار ملت ایران رسید.
و چنین وانمود شد كه تمامی تلاش ها توسط دولت نهم صورت گرفته و دولت اصلاحات در حق مردم و كشور خیانت كرده است.
و همچنین چنین وانمود شد كه شورای امنیت ملی كشور تنها در اختیار دولت اصلاحات بوده است و در این حالی است كه مسئولین نظامی كشور و نمایندگان رهبری نیز در جلسات شورا شركت كرده و در تصمیمات اتخاذ شده شریك می باشد.
همچنین باید گفت كه تصمیمات هسته ای از جمله تصمیماتی است كه رهبری نظر نهایی در مورد آن می دهند و بدون نظر ایشان این تصمیمات قابلیت اجرایی نخواهد داشت.
اما اینك سوال اساسی اینجاست كه چرا با تمامی این مسائل و زیر سوال بردن دستاوردهای بدست آمده ، در بیش از هفت سال گذشته و زمان دولت های نهم و دهم هنوز هم نیروگاه هسته ای بوشهر و سایر پروژه های مرتبط با بحث هسته ای به طور كامل تكمیل نشده و مردم از دستاوردهای آن، آنگونه كه شایسته مردم فداكار ایران است بهره مند نشده اند؟
دستاوردها می توانست بسیار بیش از چیزی باشد كه به اطلاع مردم می رسد و مردم از آن بهره مند شده اند.
و سوال دیگر اینجاست كه در این سالها چه بهایی برای برنامه های هسته ای به كشورهای ذی نفع در پروژه هسته ای كه هنوز هم با گرفتن میلیاردها دلار پول و قراردادهای تركمنچایی در تكمیل آن تعلل می كنند، پرداخت شده است؟
بنظر می رسد دولت و تمامی كسانی كه امروز بر مسندهای قدرت تكیه زده اند خواسته و یا ناخواسته راهی را طی می كنند كه ثمره آن زیر سوال بردن تمامی دستاوردها و تلاش های صورت گرفته در پروژه هسته ای كشور از ابتدا تا به امروز بوده است.
حال آنكه دلایل سیاسی آن نیز برای عموم مردم مشخص شده است.
دلایلی كه شهادت سرمایه های كشور در برنامه هسته ای تنها از كوچكترین دستاوردهای آن برای كشورمی باشد.
دلایلی كه شهادت سرمایه های كشور در برنامه هسته ای تنها از كوچكترین دستاوردهای آن برای كشورمی باشد.
جناب آقای خاتمی
فرزندان غیرتمند و تلاشگر كشور در پروژه های هسته ای بخصوص نیروهای خدومی كه تلاش های صورت گرفته در ان مسئولیت شما و مسئولین سابق كشور را دیده اند از شما توقع دارند كه به اهانت های صورت گرفته توسط كسانی كه هم قصد تخریب چهره دولتهای سابق دارند و هم در این سالها به هر بهانه نیروهای تلاشگر در این عرصه را به گوشه ای رانده اند، پاسخی كوبنده بدهید تا هم مردم در جریان امور قرار بگیرند و هم بیش از این نیروهای خدوم كشور مورد هتك حرمت و هتك حیثیت قرار نگیرند.
با تشكر
جمعی از نیروهای خدوم كشور در پروژه های هسته ای
جمعی از نیروهای خدوم كشور در پروژه های هسته ای
انتقال مهدی خزعلی و حسین نعیمی پور به بند ۳۵۰ اوین
مهدی خزعلی و حسین نعیمی پور ظهر امروز به بند ۳۵۰ زندان اوین منتقل شدند.
به گزارش منابع خبری کلمه از زندان اوین، مهدی خزعلی ساعتی پیش در بیست و چهارمین روز اعتصاب غذای خود در حالی که هنوز دست شکسته اش در گچ بوده و به شدت لاغر شده بود، به بند ۳۵۰ زندان اوین منتقل شد.
بر اساس این گزارش وی همچنان در اعتصاب غذا به سر می برد.
مهدی خزعلی پس از انتخابات مهندسی شده ریاست جمهوری بارها بازداشت و راهی زندان شده است. تیرماه سالجاری نیز وی با ضرب و شتم و آسیب دیدگی از ناحیه گردن بازداشت و پس از یک ماه اعتصاب غذا به قید وثیقه آزاد شد.
وی چندی پیش در نامه ای به رهبری با انتقاد از شرایط جاری پیشنهاد کرد مختارید پاسخ مرا حضوری دهید یا برای پنجمین بار راهی سلول انفرادی ام نمایید.
همچنین حسین نعیمی پور که روز گذشته بازداشته بود نیز ظهر امروز به بند زندانیان سیاسی در زندان اوین منتقل شده است.
به گزارش کلمه حسین نعیمی پور، فرزند محمد نعیمی پور نماینده مردم تهران در مجلس ششم و عضو شورای مرکزی جبهه مشارکت است که پس از انتخابات نیز یک بار بازداشت و مدتی را در حبس به سر برده و در انتظار ابلاغ حکم دادگاه بود.
هرانا؛ روزشمار نقض حقوق شهروندان بهایی ایران دی ماه ۱۳۹۰
خبرگزاری هرانا - در تدوام سرکوب اقلیت مذهبی بهایی گزارشی ماهانه از سوی واحد آمار، نشر و آثار مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران منتشر میشود که گزارش زیر نقض حقوق بهائیان در دیماه سال جاری است.
متن این گزارش به قرار زیر است:
۱ دی ماه: طی روزهای گذشته یک دانشجوی بهایی به نام «درسا الله وردی» ورودی سال ۹۰ که در حال تحصیل در رشته مهندسی مکانیک ماشین آلات کشاورزی بود به دلیل اعتقاد به آئین بهایی از دانشگاه اخراج شد.
۷ دی ماه: حکم ۵ سال حبس تعزیری «وحید محمودی» یکی از مسئولین مؤسسه علمی آزاد (دانشگاه مجازی بهاییان ایران) در دادگاه تجدید به ۶ ماه حبس تعزیری و ۴ سال و نیم حبس تعلیقی تبدیل شد.
۹ دی ماه: ماموران امنیتی، بهاییانی را که در محله بیست و دو بهمن ساری به منزل یکی از شهروندان بهایی برای شرکت درجلسه مذهبی (ضیافت) می رفتند زیر نظرگرفته و از ایشان فیلمبرداری کردند.
۱۰ دی ماه: یک دانشجوی بهایی به نام «شکوفه مودی» ورودی سال ۹۰ که در دانشگاه زاهدان مشغول تحصیل بود طی نامه ای از معاونت آموزشی دانشگاه به دلیل اعتقاد به آئین بهایی از تحصیل محروم شد.
۱۲ دی ماه: طی روزهای گذشته ماموران امنیتی شهر ساری به محل کسب سه شهروند بهایی به نام های عارف گلی، ارسطو نوبخت و علی بابا نوبخت مراجعه کرده و پس از بازجویی محل را ترک نمودند.
- در طی هفته های گذشته تعدادی از شهروندان بهایی رشت به اداره اطلاعات احضار و پس از بازجویی آزاد شدند این احضارها ابتدا جهت رفع نقص پرونده سیم کارت ها صورت گرفت و دو هفته بعد از احضار اول به اداره اطلاعات احضار شدند.
۱۵ دی ماه: محل کسب یک شهروند بهایی ساکن ساری به نام «آرمان صفایی» توسط اداره اماکن پلمپ و لپ تاب وی را که حاوی حسابهای مغازه بوده را نیز ضبط نمودند.
۱۶ دی ماه: ماموران امنیتی شهر کرمان به یکی از جلسات مذهبی بهاییان مراجعه کرده و ضمن فیلمبرداری از حضار، صاحبخانه (بختیار راسخی) و همسرش (فرحناز نعیمی) و دخترشان (فرین راسخی) را بازداشت نمودند.
- رئیس دادگستری استان یزد – غلامحسین حیدری – از اختصاص شعب ویژه ای در دادسرا، محاکم بدوی و تجدید نظر برای برخورد با پرونده های مربوط به بهاییان خبر داد.
۱۷ دی ماه: مسئولین قبرستان وادی رحمت تبریز از دفن یک شهروند بهایی به نام «محمد حسین برقی» ممانعت بعمل آورده و خواستار دفن مرحوم در شهر دیگری شدند.
۱۸ دی ماه: وحید محمودی پس از ۷ ماه بازداشت از زندان رجایی شهر آزاد شد.
۲۰ دی ماه: «شروین فلاح» دانشجوی بهایی رشته مهندسی تکنولوژی معماری دانشگاه دارالفنون بجنورد هنگام امتحان پایان ترم بطور شفاهی دلیل اعتقاد به ائین بهایی از دانشگاه مزبور اخراج شد.
۲۲ دی ماه: جامعه بهایی اعلام کرد طی ۱۰ روز گذشته بیش از ۷۰ درصد محل های کسب بهاییان در ساری و قائم شهر و تعدادی محل کسب در گرگان و گنبد مورد بازرسی قرار گرفت حتی منازل بهاییانی که در منزل کار می کنند و در بعضی موارد بیش از دو سال از تعطیلی مغازه هایشان گذشته را هم بازرسی می کنند.
۲۴ دی ماه: مسئولین زندان ساری به بهانه های مختلف از دادن مرخصی به «هوشنگ فنائیان» زندانی بهایی که از سلامت جسمانی مساعدی برخوردار نیست، خودداری می کنند. نامبرده به تازگی دچار سنگ کلیه شده که پس از دفع سنگ و بدون اطلاع خانواده برای مدت کوتاهی به بیمارستان منتقل می کنند.
۲۷ د ی ماه: دو شهروند بهایی ساکن تهران به نام های «شاهرخ طائف» و «فواد خانجانی» که پیش از این به ۴ سال حبس تعزیری مکوم شده بودند برای گذراندن دوران محکومیت به زندان اوین منتقل شدند.
۲۸ دی ماه: «سما نورانی» زندانی بهایی بند ۳۵۰ زندان اوین به همراه چند زندانی سیاسی عقیدتی دیگر بند ۳۵۰ به دادسرای شهید مقدسی اوین منتقل شد و در مورد پرونده جدیدش مورد بازجویی قرار گرفت پرونده جدید نامبرده در رابطه با بیانیه ایست که سما نورانی و دو نفر دیگر از زندانیان در ۲۶ مردادماه سال جاری در حمایت از نسرین ستوده نوشته بوده اند.
۲۹ دی ماه: دادگاه تجدید نظر استان تهران حکم بدوی شش نفر از مسئولان مؤسسه علمی ازاد (دانشگاه مجازی بهاییان ایران) را تایید کرد طبق حکم بدوی و تجدیدنظر این شهروندان بهایی که در زندان رجایی شهر و بند زنان اوین محبوس هستند بدین صورت صادر شد:
کامران مرتضایی به ۵ سال حبس تعزیری و نوشین خادم، رامین زیبایی، محمود بادوام، ریاض سبحانی و فرهاد صدقی هر کدام به ۴ سال حبس تعزیری محکوم شدند.
- جامعه بهایی اعلام کرد دولت دعوی مالکیت زمین گورستان بهاییان در سنندج را کرده با آنکه هجده سال پیش این زمین برای دفن اموات از طرف مقامات دولت به بهاییان واگذار شده بوده و سند آن نیز به ایشان تحویل داده شده است.
۳۰ دی ماه: در طی ماه جاری پنج شهروند بهایی ساکن سمنان بطور پی در پی از صبح تا بعدازظهر به اداره اطلاعات احضار که بعضی از این بازجوئیها تا مرحله دادگاه و اعلام حکم هم پیش رفت اسامی سه نفر از این شهروندان بهایی عبارتست از عرفان احسانی، انیسا فنائیان و سپهر سبحانی.
قابل ذکر است سپهر سبحانی به یک سال حبس تعزیری، لغو جواز و ۵ سال محرومیت از کسب محکوم شد.
۷ دی ماه: حکم ۵ سال حبس تعزیری «وحید محمودی» یکی از مسئولین مؤسسه علمی آزاد (دانشگاه مجازی بهاییان ایران) در دادگاه تجدید به ۶ ماه حبس تعزیری و ۴ سال و نیم حبس تعلیقی تبدیل شد.
۹ دی ماه: ماموران امنیتی، بهاییانی را که در محله بیست و دو بهمن ساری به منزل یکی از شهروندان بهایی برای شرکت درجلسه مذهبی (ضیافت) می رفتند زیر نظرگرفته و از ایشان فیلمبرداری کردند.
۱۰ دی ماه: یک دانشجوی بهایی به نام «شکوفه مودی» ورودی سال ۹۰ که در دانشگاه زاهدان مشغول تحصیل بود طی نامه ای از معاونت آموزشی دانشگاه به دلیل اعتقاد به آئین بهایی از تحصیل محروم شد.
۱۲ دی ماه: طی روزهای گذشته ماموران امنیتی شهر ساری به محل کسب سه شهروند بهایی به نام های عارف گلی، ارسطو نوبخت و علی بابا نوبخت مراجعه کرده و پس از بازجویی محل را ترک نمودند.
- در طی هفته های گذشته تعدادی از شهروندان بهایی رشت به اداره اطلاعات احضار و پس از بازجویی آزاد شدند این احضارها ابتدا جهت رفع نقص پرونده سیم کارت ها صورت گرفت و دو هفته بعد از احضار اول به اداره اطلاعات احضار شدند.
۱۵ دی ماه: محل کسب یک شهروند بهایی ساکن ساری به نام «آرمان صفایی» توسط اداره اماکن پلمپ و لپ تاب وی را که حاوی حسابهای مغازه بوده را نیز ضبط نمودند.
۱۶ دی ماه: ماموران امنیتی شهر کرمان به یکی از جلسات مذهبی بهاییان مراجعه کرده و ضمن فیلمبرداری از حضار، صاحبخانه (بختیار راسخی) و همسرش (فرحناز نعیمی) و دخترشان (فرین راسخی) را بازداشت نمودند.
- رئیس دادگستری استان یزد – غلامحسین حیدری – از اختصاص شعب ویژه ای در دادسرا، محاکم بدوی و تجدید نظر برای برخورد با پرونده های مربوط به بهاییان خبر داد.
۱۷ دی ماه: مسئولین قبرستان وادی رحمت تبریز از دفن یک شهروند بهایی به نام «محمد حسین برقی» ممانعت بعمل آورده و خواستار دفن مرحوم در شهر دیگری شدند.
۱۸ دی ماه: وحید محمودی پس از ۷ ماه بازداشت از زندان رجایی شهر آزاد شد.
۲۰ دی ماه: «شروین فلاح» دانشجوی بهایی رشته مهندسی تکنولوژی معماری دانشگاه دارالفنون بجنورد هنگام امتحان پایان ترم بطور شفاهی دلیل اعتقاد به ائین بهایی از دانشگاه مزبور اخراج شد.
۲۲ دی ماه: جامعه بهایی اعلام کرد طی ۱۰ روز گذشته بیش از ۷۰ درصد محل های کسب بهاییان در ساری و قائم شهر و تعدادی محل کسب در گرگان و گنبد مورد بازرسی قرار گرفت حتی منازل بهاییانی که در منزل کار می کنند و در بعضی موارد بیش از دو سال از تعطیلی مغازه هایشان گذشته را هم بازرسی می کنند.
۲۴ دی ماه: مسئولین زندان ساری به بهانه های مختلف از دادن مرخصی به «هوشنگ فنائیان» زندانی بهایی که از سلامت جسمانی مساعدی برخوردار نیست، خودداری می کنند. نامبرده به تازگی دچار سنگ کلیه شده که پس از دفع سنگ و بدون اطلاع خانواده برای مدت کوتاهی به بیمارستان منتقل می کنند.
۲۷ د ی ماه: دو شهروند بهایی ساکن تهران به نام های «شاهرخ طائف» و «فواد خانجانی» که پیش از این به ۴ سال حبس تعزیری مکوم شده بودند برای گذراندن دوران محکومیت به زندان اوین منتقل شدند.
۲۸ دی ماه: «سما نورانی» زندانی بهایی بند ۳۵۰ زندان اوین به همراه چند زندانی سیاسی عقیدتی دیگر بند ۳۵۰ به دادسرای شهید مقدسی اوین منتقل شد و در مورد پرونده جدیدش مورد بازجویی قرار گرفت پرونده جدید نامبرده در رابطه با بیانیه ایست که سما نورانی و دو نفر دیگر از زندانیان در ۲۶ مردادماه سال جاری در حمایت از نسرین ستوده نوشته بوده اند.
۲۹ دی ماه: دادگاه تجدید نظر استان تهران حکم بدوی شش نفر از مسئولان مؤسسه علمی ازاد (دانشگاه مجازی بهاییان ایران) را تایید کرد طبق حکم بدوی و تجدیدنظر این شهروندان بهایی که در زندان رجایی شهر و بند زنان اوین محبوس هستند بدین صورت صادر شد:
کامران مرتضایی به ۵ سال حبس تعزیری و نوشین خادم، رامین زیبایی، محمود بادوام، ریاض سبحانی و فرهاد صدقی هر کدام به ۴ سال حبس تعزیری محکوم شدند.
- جامعه بهایی اعلام کرد دولت دعوی مالکیت زمین گورستان بهاییان در سنندج را کرده با آنکه هجده سال پیش این زمین برای دفن اموات از طرف مقامات دولت به بهاییان واگذار شده بوده و سند آن نیز به ایشان تحویل داده شده است.
۳۰ دی ماه: در طی ماه جاری پنج شهروند بهایی ساکن سمنان بطور پی در پی از صبح تا بعدازظهر به اداره اطلاعات احضار که بعضی از این بازجوئیها تا مرحله دادگاه و اعلام حکم هم پیش رفت اسامی سه نفر از این شهروندان بهایی عبارتست از عرفان احسانی، انیسا فنائیان و سپهر سبحانی.
قابل ذکر است سپهر سبحانی به یک سال حبس تعزیری، لغو جواز و ۵ سال محرومیت از کسب محکوم شد.
گردآوری لوا متحده - ویژه واحد آمار نشر و اثار مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران
هرانا؛ محاکمه چهار شهروند تبریزی به جرم خواندن سرود
خبرگزاری هرانا – چهار شهروند ساکن تبریز به لحاظ اجرای سرودی در رثای خشکیدن دریاچه ارومیه در یک مجلس عروسی از سوی دادگاه انقلاب تبریز مورد محاکمه قرار گرفتند.
بنا به اطلاع گزارشگران هرانا، استاد حسن دمیرچی از فعالین فرهنگی، علیرضا حسین زاده (داماد) و فیلم بردار مراسم بعلاوه مالک تالار روز چهارشنبه یازدهم بهمن ماه در شعبه اول دادگاه انقلاب تبریز محاکمه شدند.
اتهام این افراد مشارکت در تبلیغ علیه نظام جمهوری اسلامی از طریق شرکت در مجلس عروسی و خواندن سرود در رثای دریاچه ارومیه اعلام شده است.
اساس اتهام وارده به استاد حسن دمیرچی ایفاء سرود مذکور وبه علی رضا حسین زاده به خاطر دعوت از استاد دمیرچی به مجلس عروسی اش و به فیلم بردار به جهت ثبت و ضبط اجرای سرود و به مالک تالار به لحاظ اجاره ی محل عنوان شده است.
هرانا؛ سعید نعیمی، فعال دانشجویی به دو سال حبس محکوم شد
خبرگزاری هرانا – سعید نعیمی، فعال دانشجویی که پیش تر در شعبه ی اول دادگاه انقلاب تبریز محاکمه شده بود به دو سال حبس تعزیری محکوم شد.
بنا به اطلاع گزارشگران هرانا از تبریز، بر اساس رای صادره از سوی قاضی حملبر این عضو شورای سیاست گذاری دفتر تحکیم وحدت به یک سال حبس تعزبری از بابت اتهام جاسوسی به نفع سرویس اطلاعاتی جمهوری آذربایجان و یک سال حبس تعزیری از بابت اتهام تبلیغ علیه نظام جمهوری اسلامی محکوم شده است.
این قرار در حالی از سوی شعبه یکم دادگاه انقلاب صادر شد که این فعال دانشجویی پس از گذشت بیش از ۲۳۵ روز از بازداشت، با تودیع وثیقهی ۷۰ میلیون تومانی در دهم دی ماه از زندان آزاد شد.
آخرین دادگاه این فعال سیاسی آذربایجانی و مدیر مسئول سابق نشریه دانشجویی «سس» دانشگاه زنجان در ساعت ۸ صبح روز پنج شنبه هشتم دی ماه با حضور وکلای وی آقایان فرهودنیا و فقیهی برگزار شد.
در پی اعلام اتهامات این عضو تحکیم وحدت، سازمان دانش آموختگان ایران (ادوار تحکیم وحدت) ضمن تاکید بر بی اساس بودن این اتهامات ادامه چنین روندی در سیستم قضایی و امنیتی کشور را موجب وارد آوردن زیان های جبران ناپذیر به منافع ملی اعلام کرد و خواهان توقف این رویه درباره تمامی اعضای دربند آن و همچنین سایر زندانیان سیاسی شد.
سعید نعیمی، فعال سیاسی و مدافع حقوق بشر آذربایجانی ۱۸ اردیبهشت امسال توسط ماموران امنیتی در منزل شخصی خود، واقع در کرج دستگیر و برای بازجویی و رسیدگی به پرونده اش به اطلاعات تبریز منتقل شد.
مهندس نعیمی در دوران تحصیلاتش در دانشگاه زنجان، عضو شورای مرکزی و مسئول واحد سیاسی انجمن اسلامی این دانشگاه بود وی همچنین مدیر مسئول نشریه ی دانشجویی تورکی-فارسی «سَس» در دانشگاه زنجان بود.
نعیمی در سال ۱۳۸۰با نشریه «سس» برنده لوح تقدیر جشنواره نشریات دانشجویی در دانشگاه رازی کرمانشاه شد و در دوران دانشجویی کارشناسی ارشد خود در دانشگاه تربیت مدرس تهران، از فعالین شناخته شده جنبش دانشجویی آذربایجان بود.
در پی اعلام اتهامات این عضو تحکیم وحدت، سازمان دانش آموختگان ایران (ادوار تحکیم وحدت) ضمن تاکید بر بی اساس بودن این اتهامات ادامه چنین روندی در سیستم قضایی و امنیتی کشور را موجب وارد آوردن زیان های جبران ناپذیر به منافع ملی اعلام کرد و خواهان توقف این رویه درباره تمامی اعضای دربند آن و همچنین سایر زندانیان سیاسی شد.
سعید نعیمی، فعال سیاسی و مدافع حقوق بشر آذربایجانی ۱۸ اردیبهشت امسال توسط ماموران امنیتی در منزل شخصی خود، واقع در کرج دستگیر و برای بازجویی و رسیدگی به پرونده اش به اطلاعات تبریز منتقل شد.
مهندس نعیمی در دوران تحصیلاتش در دانشگاه زنجان، عضو شورای مرکزی و مسئول واحد سیاسی انجمن اسلامی این دانشگاه بود وی همچنین مدیر مسئول نشریه ی دانشجویی تورکی-فارسی «سَس» در دانشگاه زنجان بود.
نعیمی در سال ۱۳۸۰با نشریه «سس» برنده لوح تقدیر جشنواره نشریات دانشجویی در دانشگاه رازی کرمانشاه شد و در دوران دانشجویی کارشناسی ارشد خود در دانشگاه تربیت مدرس تهران، از فعالین شناخته شده جنبش دانشجویی آذربایجان بود.
هرانا؛ آزادی مهدی حمیدی شفیق و تقی سلحشور از زندان مرکزی تبریز
خبرگزاری هرانا - مهدی حمیدی شفیق فعال سرشناس دانشجویی و تقی سلحشور فعال فرهنگی از زندان مرکزی تبریز آزاد شدند.
بنا به اطلاع گزارشگران هرانا از تبریز، این دو که ۲ شهریور ماه در مراسم افطاری همراه ۲۷ نفر دیگر دستگیر شده بودند ساعاتی قبل به قید وثیقه ی ۱۰۰میلیونی به طور موقت آزاد شدند.
این در حالی است که سایر متهمین این پرونده همگی به قید وثیقه یا با اتمام مدت محکومیت شان آزاد شده بودند.
این دو فعال آذربایجانی متهم به اجتماع و تبانی علیه امنیت ملی؛ تبلیغ علیه نظام و عضویت در گروه های مخالف نظام هستند.
لازم به یاد آوری است مراسم افطاری که این دو فعال در آن مراسم دستگیر شده بودند در راستای ارائه ی راهکار قانونی برای جلوگیری از خشک شدن دریاچه ی اورمیه و اعتراض به عدم تصویب آبرسانی به این دریاچه توسط مجلس شورای اسلامی بود.
قوه قضاییه فروشندگان ارز و سکه را تهدید به اعدام کرد
صادق لاریجانی رییس قوه قضاییه ایران، روز چهارشنبه ۱۲ بهمن (۱ فوریه) با اشاره به اینکه بخش عمده تنظیم بازار اقتصادی بر عهده قوهی اجرایی است تصریح کرد: «قوه قضاییه به شدت و قاطعیت به اتهامات اخلالگران اقتصادی که به دستگاه قضایی معرفی شوند رسیدگی و برخورد قضایی مناسب خواهد کرد.»
رییس قوه قضاییه با هشدار به کسانی که به گفته وی در سیستم اقتصادی ایران مشکل ایجاد میکنند، افزود: «به لحاظ اهمیت موضوع حتی از صدور حکم اعدام نیز دریغ نخواهد شد.»
آقای لاریجانی همچنین مسائل و مشکلات پیش آمده در بازار ارز و سکه را بر اثر «توطئه و اخلالگری گروههای وابسته به دشمنان نظام» دانست.
وی با متهم کردن سایتهای اطلاعرسانی در مورد بازار سکه و ارز افزود: «در پشت صحنهاین جریان دشمنان نظام از طریق برخی افراد و گروههای متصل و وابسته به بیگانگان قرار دارند که با ایجاد سایتهای مختلف در مورد سکه و ارز نرخسازی میکردند تا بازار را ملتهب کنند.»
دستگیری برخی فروشندگان ارز
روز سهشنبه ۱۱ بهمن نیروی انتظامی ایران ارز دستگری برخی از فروشندگان ارز در بازار تهران خبر داد.
به گزارش خبرگزاری مهر ماموران پلیس آگاهی تهران بزرگ در یک عملیات ضربتی در خیابان فردوسی، تعدادی از «دلالان ارز» این خیابان را دستگیر کردند.
پیش از این ابراهیم درویشی معاون نظارتی بانک مرکزی گفته بود که نیروی انتظامی برای برخورد با دلالان ارزی با لباس مبدل وارد بازار ارز شده اند.
در همین حال سردار اسماعیل احمدی مقدم، فرمانده نیروی انتظامی از برخورد قاطع پلیس با «دلالان» بازار ارز خبر داد. وی با اشاره به دستگیری عدهای از فروشندگان ارز بازار تهران در روز سه شنبه ۱۱ بهمن گفت: «پلیس پس از انجام اقدامات اطلاعاتی اقدام به انجام عملیات دستگیری دلالان کرد.»
وی با اشاره به اینکه نیروی انتظامی در برابر بازار غیر رسمی ارز سکوت نمیکند و بی تفاوت نیست افزود: «بانک مرکزی ارز ویژه ای برای دانشجویان و مسافران مشخص کرده است و مردم باید از آن تبعیت کنند.»
سردار احمدیمقدم با انتقاد از اطلاعرسانی رسانهها در مورد قیمت ارز در بازار تهران گفت که این اقدام ترویج قاچاق است و «به هیچ وجه معنا ندارد.»
وی همچنین مدعی شد: «عمده تمرکز رسانههای خارجی روی قیمت سکه و ارز است و با تهیه گزارشهایی این امر را به تحریم ربط میدهند. از سوی دیگر رسانههای خارجی با اعلام اینکه نان هم وجود ندارد مردم را به سمت ذخیرهسازی و مغازهداران را به سمت احتکار سوق میدهند.»
توقف معاملات در بازار تهران
با وجود اظهارات مقامات اجرایی و امنیتی، بازار ارز همچنان با شرایط نا مشخصی روبروست. روزنامه «روزگار» چاپ تهران در گزارش شماره روز چهارشنبه خود از عدم فروش ارز با نرخ مصوب دولت توسط صرافان خبر میدهد. در این گزارش تصریح شده است که صرافان تنها حاضر به خریداری ارز با قیمت ۱۲۲۶ تومان هستند.
اسدالله عسکراولادی، عضو اتاق بازرگاتی تهران هم معتقد است که تک نرخی کردن ارز نتوانسته است التهاب بازار را کاهش دهد. وی معتقد است که بانک مرکزی در کنترل بازار ارز موفق نخواهد بود.
آقای عسکراولادی پیشتر نیز گفته بود با ادامه روند موجود نه تنها اقتصاد ایران شاهد تورم ۴۰ درصدی خواهد بود بلکه ممکن است در اثر تحریمها قحطی در کشور اتفاق بیفتد.
برخی کارشناسان اقتصادی دولت را متهم میکنند که در اجرای تصمیماتی که بتواند مشکلات را کاهش دهد تعلل کردهاند. به باور این کارشناسان دولت از شرایط فعلی بازار سود هنگفتی را کسب کرده است.
رشد بیسابقه ارز و سکه در سال ۹۰
در چند ماهه اخیر بازار سکه طلا و ارز ایران دستخوش نوسان بسیار شده است. به نحوی که دلار آمریکا از قیمت ۱۱۱۰ تومان در ابتدای سال ۱۳۹۰ با نزدیک به ۱۰۰۰ تومان افزایش به ۲۱۰۰ تومان در ابتدای بهمن ماه همین سال افزایش یافت.
اما تلاشهای دولت از جمله تک نرخی کردن قیمت ارز و افزایش سود سپرده بانکی و تهدیدهای نهادهای امنیتی چندان موثر نبود و در روزهای اخیر دلار در بازار تهران در حدود ۱۸۵۰ تومان معامله میشود که رشد ۷۴۰ تومانی را نسبت به ابتدای سال خورشیدی نشان میدهد.
سکه نیز تقریبا شرایط مشابهی را داشته است. سکه بهار آزادی طرح قدیم در ابتدای سال ۱۳۹۰ به قیمت ۴۳۵ هزار تومان معامله میشد. این رقم در ابتدای بهمن ماه با نزدیک به ۲۰۰ درصد رشد به یکمیلیون و ۲۰۰هزار تومان افزایش یافت.
هماکنون سکه بهار آزادی طرح قدیم در حدود ۸۴۰هزار تومان معامله میشود که نسبت به اتدای سال جاری افزایشی در حدود ۴۰۰هزار تومان را نشان میدهد.
رییس قوه قضاییه با هشدار به کسانی که به گفته وی در سیستم اقتصادی ایران مشکل ایجاد میکنند، افزود: «به لحاظ اهمیت موضوع حتی از صدور حکم اعدام نیز دریغ نخواهد شد.»
آقای لاریجانی همچنین مسائل و مشکلات پیش آمده در بازار ارز و سکه را بر اثر «توطئه و اخلالگری گروههای وابسته به دشمنان نظام» دانست.
وی با متهم کردن سایتهای اطلاعرسانی در مورد بازار سکه و ارز افزود: «در پشت صحنهاین جریان دشمنان نظام از طریق برخی افراد و گروههای متصل و وابسته به بیگانگان قرار دارند که با ایجاد سایتهای مختلف در مورد سکه و ارز نرخسازی میکردند تا بازار را ملتهب کنند.»
دستگیری برخی فروشندگان ارز
روز سهشنبه ۱۱ بهمن نیروی انتظامی ایران ارز دستگری برخی از فروشندگان ارز در بازار تهران خبر داد.
به گزارش خبرگزاری مهر ماموران پلیس آگاهی تهران بزرگ در یک عملیات ضربتی در خیابان فردوسی، تعدادی از «دلالان ارز» این خیابان را دستگیر کردند.
پیش از این ابراهیم درویشی معاون نظارتی بانک مرکزی گفته بود که نیروی انتظامی برای برخورد با دلالان ارزی با لباس مبدل وارد بازار ارز شده اند.
در همین حال سردار اسماعیل احمدی مقدم، فرمانده نیروی انتظامی از برخورد قاطع پلیس با «دلالان» بازار ارز خبر داد. وی با اشاره به دستگیری عدهای از فروشندگان ارز بازار تهران در روز سه شنبه ۱۱ بهمن گفت: «پلیس پس از انجام اقدامات اطلاعاتی اقدام به انجام عملیات دستگیری دلالان کرد.»
وی با اشاره به اینکه نیروی انتظامی در برابر بازار غیر رسمی ارز سکوت نمیکند و بی تفاوت نیست افزود: «بانک مرکزی ارز ویژه ای برای دانشجویان و مسافران مشخص کرده است و مردم باید از آن تبعیت کنند.»
سردار احمدیمقدم با انتقاد از اطلاعرسانی رسانهها در مورد قیمت ارز در بازار تهران گفت که این اقدام ترویج قاچاق است و «به هیچ وجه معنا ندارد.»
وی همچنین مدعی شد: «عمده تمرکز رسانههای خارجی روی قیمت سکه و ارز است و با تهیه گزارشهایی این امر را به تحریم ربط میدهند. از سوی دیگر رسانههای خارجی با اعلام اینکه نان هم وجود ندارد مردم را به سمت ذخیرهسازی و مغازهداران را به سمت احتکار سوق میدهند.»
توقف معاملات در بازار تهران
با وجود اظهارات مقامات اجرایی و امنیتی، بازار ارز همچنان با شرایط نا مشخصی روبروست. روزنامه «روزگار» چاپ تهران در گزارش شماره روز چهارشنبه خود از عدم فروش ارز با نرخ مصوب دولت توسط صرافان خبر میدهد. در این گزارش تصریح شده است که صرافان تنها حاضر به خریداری ارز با قیمت ۱۲۲۶ تومان هستند.
اسدالله عسکراولادی، عضو اتاق بازرگاتی تهران هم معتقد است که تک نرخی کردن ارز نتوانسته است التهاب بازار را کاهش دهد. وی معتقد است که بانک مرکزی در کنترل بازار ارز موفق نخواهد بود.
آقای عسکراولادی پیشتر نیز گفته بود با ادامه روند موجود نه تنها اقتصاد ایران شاهد تورم ۴۰ درصدی خواهد بود بلکه ممکن است در اثر تحریمها قحطی در کشور اتفاق بیفتد.
برخی کارشناسان اقتصادی دولت را متهم میکنند که در اجرای تصمیماتی که بتواند مشکلات را کاهش دهد تعلل کردهاند. به باور این کارشناسان دولت از شرایط فعلی بازار سود هنگفتی را کسب کرده است.
رشد بیسابقه ارز و سکه در سال ۹۰
در چند ماهه اخیر بازار سکه طلا و ارز ایران دستخوش نوسان بسیار شده است. به نحوی که دلار آمریکا از قیمت ۱۱۱۰ تومان در ابتدای سال ۱۳۹۰ با نزدیک به ۱۰۰۰ تومان افزایش به ۲۱۰۰ تومان در ابتدای بهمن ماه همین سال افزایش یافت.
اما تلاشهای دولت از جمله تک نرخی کردن قیمت ارز و افزایش سود سپرده بانکی و تهدیدهای نهادهای امنیتی چندان موثر نبود و در روزهای اخیر دلار در بازار تهران در حدود ۱۸۵۰ تومان معامله میشود که رشد ۷۴۰ تومانی را نسبت به ابتدای سال خورشیدی نشان میدهد.
سکه نیز تقریبا شرایط مشابهی را داشته است. سکه بهار آزادی طرح قدیم در ابتدای سال ۱۳۹۰ به قیمت ۴۳۵ هزار تومان معامله میشد. این رقم در ابتدای بهمن ماه با نزدیک به ۲۰۰ درصد رشد به یکمیلیون و ۲۰۰هزار تومان افزایش یافت.
هماکنون سکه بهار آزادی طرح قدیم در حدود ۸۴۰هزار تومان معامله میشود که نسبت به اتدای سال جاری افزایشی در حدود ۴۰۰هزار تومان را نشان میدهد.
مذاکره مقامات کره و ژاپن با آمریکا درباره تحریم ایران
مقامات کره جنوبی و ژاپن روز پنجشنبه دوم فوریه، ۱۳ بهمن به آمریکا سفر میکنند تا درباره جزئیات تحریم خرید نفت از ایران با مقامات آمریکایی گفت و گو کنند. به گزارش رویترز این مقامات میخواهند مشخصا بدانند طبق قوانین جدید تحریم ایران، مجاز هستند چه میزان نفت از ایران خریداری کنند تا به انرژی جایگزین کمتری نیاز داشته باشند.
ژاپن سومین و کره جنوبی چهارمین مصرفکنندگان نفت در دنیا هستند. هریک از این کشورها ۱۰ درصد از نفت مورد نیازشان را از ایران وارد میکنند و هماکنون با تصویب قانون جدید آمریکا مبنی بر تحریم بانک مرکزی ایران، روند پرداخت های نفتی به این کشور مشکل تر شده و وارد کنندگان نفت از ایران نیز برای کاهش واردات از ایران تحت فشار آمریکا و اروپا قرار دارند.
وزیر امور خارجه ژاپن گفته مذاکرات روز پنجشنبه با مقامات آمریکایی به این منظور انجام میگیرد که مشخص شود چه میزان از این تحریمها به دنبال شفافسازی برنامه اتمی ایران است. یک مقام دولتی ژاپن گفته: « تا زمانی که این دیدار صورت نگیرد، ما دقیقا نمیدانیم آمریکاییها چه میخواهند».
این مقام ژاپنی افزوده ژاپن جزئیات مبادلات مالی خود با ایران را توضیح خواهد داد و متقابلا انتظار دارد که آمریکا نیز بانکهای ژاپن را از این تحریمها معاف کند.
وزارت امور خارجه کره جنوبی نیز اعلام کرده یک هیأت تخصصی روز پنجشنبه به آمریکا سفر خواهد کرد تا درباره جزئیات تحریم خرید نفت از ایران با مقامات واشنگتن مذاکره کند. وزارت خارجه کره از ذکر جزئیات بیشتر در این باره خودداری کرده است.
"کورت کمپبل" دیپلمات ارشد آمریکا در امور شرق آسیا به خبرنگاران گفت ایالات متحده خشنود است که درباره روشن شدن جزئیات تحریم علیه ایران با مقامات کره و ژاپن گفت و گو کند. او گفت: «ما از مذاکرات آتی با مقامات کره جنوبی و ژاپن برای پیداکردن انرژیهای جایگزین و روشن ساختن تبادلات مالی بین کره جنوبی و ایران استقبال میکنیم. ما میخواهیم با کشورهایی مثل کره جنوبی و ژاپن که در این زمینه آسیبپذیرتر از سایر کشورها هستند، همکاریهای نزدیک داشته باشیم».
رئیس جمهور کره جنوبی قرار است هفته آینده با وزرای نفت عربستان سعودی، قطر و امارات متحده عربی ملاقات کند تا سعی کند منبع جایگزینی برای نفت ایران بیابد.
خواستههای سیاسی کاربران فیسبوک بر بیلبوردهای شهر
۶ نوامبر ۲۰۱۲، پنجاه و هفتمین انتخابات ریاستجمهوری ایالات متحدهی آمریکا برگزار خواهد شد. انتخاباتی در زمانهای که آمریکا با یکی از بحرانیترین شرایط اقتصادی چنددههی اخیر خود مواجه است و نرخ بیکاری روند نگرانکنندهای را طی میکند.
کمپین تبلیغاتی نامزدهای مختلف حزب جمهوریخواه همه حواسشان به اهمیت نقش شبکههای اجتماعی و کاربران اینترنت است و کمابیش سعی دارند از قابلیتهای اینترنت برای جذب مخاطبین استفاده کنند. در انتخابات ریاستجمهوری آمریکا در سال ۲۰۰۸، باراک اوباما پیشروترین نامزد انتخاباتی در استفاده از قابلیت سایتهای وب.۲ و شبکههای اجتماعی محسوب میشد.
باراک اوباما، رئیسجمهور ایالات متحدهی امریکا در اولین روز کاری خود در کاخ سفید، مکبوک خود را به میز کارش منتقل کرد. او از قدیمیترین و سرشناسترین کاربران تلفنهای همراه هوشمند بلکبری است و همین هفتهی اخیر ساعاتی را در شبکهی اجتماعی «گوگل پلاس» چرخید و از امکان «هنگ اووت» که همان چت زندهی این شبکهی اجتماعی باشد استفاده کرد.
شبکههای اجتماعی و کاربرانش حالا در گوشه گوشه جهان، بارها در صدر اخبار قرار میگیرند و دگرگونیهای بزرگ سیاسی و اجتماعی را رقم میزنند. از ویدیوی صحنهی خودسوزی میوهفروش دورهگرد تونسی که بهار عربی را کلید زد، تا اولین فراخوان تجمع مصریها برای اعتراض به رژیم حسنی مبارک، ویدیوهای یوتیوبی اعتراضات مخالفان تونسی که در شبکههای اجتماعی همخوان میشود تا اهمیت این شبکهها در اعتراضات خیابانی لندن در سال ۲۰۱۱ میلادی.
بازار بحث و گفتوگو و مچگیری و طنز و انتقاد از نامزدهای انتخابات ریاستجمهوری سال ۲۰۱۲ آمریکا در شبکههای اجتماعی حسابی گرم است. حالا «فیسبوک» که پرطرفدارترین و پرجمعیتترین شبکهی اجتماعی است، کمپینی بهراه انداخته است تا از این همه بحث و مطالبه و شور و انرژی استفادهی مفیدتری کند.
آنچه برای شما مهمتر است
برای شما کاربر «فیسبوک» که ساکن ایالات متحدهی آمریکا هستی، کدام مطالبه مهمتر است؟ بهبود وضعیت اقتصادی؟ افزایش و کاهش میزان مالیات؟ آزادی بیان در اینترنت؟ مسايل زیست محیطی؟ تضمین امنیت ملی آمریکا؟ عدم مداخلهی نظامی آمریکا در کشورهای دیگر و شروع جنگی تازه؟ حذف مجازات اعدام در ایالتی که ساکنش هستید؟
جملههای بالا نمونههایی از سوالهای این کمپین از کاربران است. مهمترین خواسته و مطالبهی شما از رئیسجمهور بعدی کشور هرچه باشد، حالا شانس این را دارد که در بزرگترین بیلبوردهای تبلیغاتی «تایمز اسکوئر» شهر نیویورک، نصب شود و در معرض دید مردم و توریستهای این نقطهی پرتردد شهر قرار بگیرد.
خواستههای کاربران «فیسبوک» برای نامزدهای ریاستجمهوری نیز ارسال خواهد شد. فیسبوک عنوان «۲۰۱۲ اهمیت دارد» را برای این کمپین خود انتخاب کرده است.
فیسبوک میگوید نه فقط کاربران ساکن ایالات متحدهی آمریکا، که سایر کاربران کشورهای دیگر جهان و بهویژه کشورهایی که روابط بحرانی با آمریکا دارند نیز میتوانند به این کمپین بپیوندند.
هر کاربر بعد از لایک کردن صفحهی «۲۰۱۲ اهمیت دارد»، آیکون این کمپین را در تایم لاین خود خواهد دید. کاربر میتواند ۳ خواستهی اصلی و مهمترینها برای خود را انتخاب کند و خواستههای خود را با دوستانش یا به شکل عمومی در فیسبوک به اشتراک بگذارد. دوستان هرکاربر میتوانند زیر خواستهها نظر دهند و خواستهها را لایک کنند.
فیسبوک این کمپین را با همکاری شرکت «تامسون رویترز» و «آر جی ای» بهراه انداخته است. قرار است برگزیدهی خواستههای کاربران فیسبوک از رئیسجمهور بعدی کشور نیز در بیلوردهای بزرگ این دو شرکت که در بهترین نقطهی تایمز اسکوئر واقع شده است، نصب و اعلان شود.
انتخاب از این دو گزینه
کمپین «۲۰۱۲ اهمیت دارد»، در صفحهی خود نظرسنجیهای متعددی را قرار داده است. نظرسنجیهایی که همه دو گزینهای است و از کاربران میخواهد رای دهند که بین دو گزینه کدام یک برای آنها در انتخابات و در ابعاد مختلف زندگی کاری و شخصیشان مهمتر است.
تا به حال کاربران میان اقتصاد و مسائل اجتماعی، رای بیشتری را به اقتصاد دادهاند و نگرانیهای اقتصادی را مشکل بزرگتری ارزیابی کردهاند. رای کاربران به گزینهی "امنیت ملی" در مقایسه با میزان رای به اقتصاد، ناچیز است و به چشم نمیآید.
کاربران رای بیشتری به نگرانی از بدهیهای دولت آمریکا دادهاند و در مقایسه با نگرانی از کمبود انرژی و افزایش بهای انرژی، اعلام کردهاند که بدهیهای مالی را مشکل بزرگتر و در اولویت میدانند. در یکی دیگر از نظرسنجیها، کاربران میان دو گزینهی بیمه درمانی و محیط زیست، بیمه درمانی را انتخاب کردهاند و در اولویت قرار دادهاند.
فیسبوک معمولا سعی میکند تا ایناندازه مستقیم وارد مباحث سیاسی نشود، اما اهمیت انتخابات ریاستجمهوری نوامبر ۲۰۱۲ برای این شبکهی اجتماعی تا آنجا بوده است که برخلاف رویهی رایج خود این کمپین سیاسی را شروع کند.
نتایج یک نظرسنجی در ماه دسامبر سال ۲۰۱۱ میلادی نشان داده بود که نیمی از کاربران فیسبوک مطالب سیاسی در صفحهی خود منتشر میکنند؛ با اینحال بنا به همین تحقیق ۱۴ درصد کاربران فیسبوک هم بعضی دوستان خود را به دلیل انتشار مرتب مطالب سیاسی حذف میکنند.
مارک زاکربرگ، رئیس هیئتمدیره فیسبوک پیش از این بارها در گفتوگوهای خود با رسانهها گفته بود که مهمترین ویژگی شبکهی اجتماعی برای او قابلیت «به اشتراک گذاشتن» است و منظور او از اشتراکگذاری نه فقط آهنگ و عکسهای تعطیلات، که خواستهها و دیدگاهها و اولویتهای سیاسی و اجتماعی هم هست. حالا با افتتاح کمپین «۲۰۱۲ اهمیت دارد»، از قرار زاکربرگ و فیسبوک یک گام به عملیکردن ایدهی به اشتراک گذاشتن باورها و اولویتهای سیاسی نزدیک میشوند.
فرناز سیفی
تحریریه: بهمن مهرداد
تحریریه: بهمن مهرداد
مدرسهی دانشآموختگان و امکان تحصیل در مقطع دکترا
دانشگاههای آلمان برای جذب بیشتر دانشجویان خارجی و با هدف رقابت بیشتر در عرصهی بینالملل نه تنها به ارائهی بخش قابل توجهی از رشتهها به زبان انگلیسی روی آوردهاند، بلکه با تاسیس مدرسههای دانشآموختگان (Graduiertenschulen)، شرایط جذابی را برای تحصیل در مقاطع تکمیلی فراهم کردهاند.
اوکتاویو زگویا، اهل مکزیک و دانشجوی رشتهی روابط بینالملل در مقطع دکتراست. او برای تحصیل در مدرسهی دانشآموختگان در شهر برلین درخواست داده بود.
اوکتاویو که با زبان آلمانی در کشورش آشنا شده است، در توضیح علت انتخاب آلمان و مدرسهی دانشآموختگان برلین برای تحصیل در مقطع دکترا میگوید: «مردم آلمان با نگاهی منتقدانه قضایا را بررسی میکنند. برای من این ویژگی بسیار اهمیت دارد، زیرا که نمیخواستم رسالهی دکترایم، تکرار روشهای پیشین باشد. برای پیشبرد کار به چنین نگاهی احتیاج دارم.»
افزایش چشمگیر تعداد دانشجویان خارجی در مقطع دکترا
بسیاری از متقاضیان خارجی نیز با نظری مشابه اوکتاویو دانشگاههای آلمان را برای تحصیل انتخاب میکنند.
تعداد دانشجویان خارجی دانشگاههای آلمان در مقطع دکترا طی ده سال گذشته دو برابر افزایش داشته است. در سال ۲۰۱۰ میلادی چهار هزار دانشجوی خارجی در مقطع دکترا در دانشگاههای آلمان مشغول به تحصیل بودهاند.
توماس ریسه، موسس مدرسهی دانشآموختگان در برلین علت استقبال متقضیان خارجی از تحصیل در مقطع دکترا در دانشگاههای آلمان را در تاسیس مدرسههای دانشآموختگان میداند.
در اکثر این مراکز آموزش عالی که تعدادشان در آلمان به ۷۰۰ مرکز رسیده است، امکان تحصیل به زبان انگلیسی وجود دارد. دانشجویان دکترا در سال اول تحصیل بر خلاف روش سنتی تحصیل در مقطع دکترا میبایست واحدهای درسی بگذرانند. تیمی متشکل از سه استاد دانشگاه غالبا دانشجویان را در نگارش رسالههای دکترا سرپرستی میکنند.
نکتهی قابل توجه دیگر در مورد این مراکز علمی، اهدای بورسیه تحصیلی به واجدان شرایط است. به گفتهی آقای ریسه، موسس مدرسهی دانشآموختگان در برلین، برتری این نوع موسسات در آلمان در مقایسه با مراکز آموزش عالی در کشورهای دیگر از جمله ایالات متحده آمریکا در این است که دورهی دکترا در آلمان کوتاهتر و خلاصهشده است.
دورهی دکترا در دانشگاههای آمریکایی در برخی از رشتهها بین هفت تا نه سال طول میکشد. این در حالی است که همین دوره در مدرسههای دانشآموختگان در آلمان بین سه تا چهار سال خواهد بود.
تهران در تب و تاب شهرآورد سرخآبی - گفتوگو با مهران ملکآرا
دویچهوله: آقای ملکآرا، در آستانهی شهرآورد دیگری در پایتخت ایران هستیم. تهران روز پنجشنبه دوم فوریه، شاهد رویارویی مجدد استقلال و پرسپولیس خواهد بود. چه چشماندازی را برای روند این دیدار دارید؟
مهران ملکآرا: من فکر میکنم این دربی، به مراتب با دربیهای قبلی متفاوت باشد. علتاش هم این است که هردو تیم دچار تحولات زیادی شدهاند. نبود آندرانیک تیموریان در وسط زمین، از دست دادن جاسم کرار که مهرهای کلیدی برای این تیم بود، ضعف همیشگی استقلال روی ضربههای ایستگاهی از کنار و از سوی دیگر، عدم فشار روی تیم پرسپولیس این دربی را متفاوت میکند.
من احساس میکنم این بازی بازی بهتری خواهد بود، یعنی حداقل مانند بازیهای قبلی یکطرفه نخواهد بود که استقلال کاملاً به دربی مسلط بود. پرسپولیسیها الان میدانند که برای قهرمانی هیچ جامی نمیروند و تنها هموغمشان بازی خوب در مقابل استقلال ضعیف شده است. در فوتبال هیچوقت نمیتوان پیشبینی کرد، اما روند بازی را میتوان پیشبینی کرد و این کاری است که محققین و کارشناسان میکنند. به عقیدهی من، روند این بازی، نسبت به دو سه تا بازی قبلی این دو تیم در مقابل هم، تا حدی عادلانهتر و برابرتر خواهد بود.
"کُرکُری خواندن" قبل از شهرآورد پایتخت نیز جزو حاشیههای سنتی این رویارویی است. پرویز مظلومی، سرمربی استقلال، شهرآورد تهران را با "الکلاسیکو"ی اسپانیا مقایسه کرده و گفته است که تیم او مانند بارسلونا است و پرسپولیس مانند رئال مادرید که چندین سال مرتب به آبیپوشان باخته است. آیا این مقایسه از دید شما، حتی یکذره هم قابل درک و قبول هست؟
بشنوید: گفت و گو با مهران ملکآرا
این جنگ روانییی است که مربیها انجام خواهند داد. اما پرویز مظلومی با اینکه تیماش خوب هم کار کرده، به عنوان یک مربی، روی تیماش سوار نبوده است. بههرحال نمیتوانیم اینطور مقایسه کنیم، برای اینکه از سال ۲۰۰۸، از زمانی که گواردیولا مربی بارسلونا شده، تا امروز، رکورد این تیم ۹ بُرد، چهار مساوی و یک باخت است. مظلومی همیشه سعی میکند با لغتها بازی کند، سعی میکند خودش را توی جمعیت و طرفدارهای استقلال جا کند، ولی به عقیدهی من، این استدلال خیلی ضعیفی است، برای اینکه اگر استقلال چهارتا بازی با پرسپولیس را هم برده باشد، میشود دو فصل.
برای من این مقایسه بچهگانه است و فکر میکنم اینکار بیشتر برای خود مظلومی است. چون اعتبار و محبوبیتی که حجازی یا قلعهنوعی و یا پورحیدری در استقلال داشتهاند، پرویز مظلومی نداشته و چنین لقبهایی بیشتر برای جادادن خودش در قلب استقلالیهاست. ولی بههرحال، رکوردی که در مقابل پرسپولیس داشته و سه چهارتا بازی را پشت سر هم برده، چیزی بوده که مربیهای بزرگ استقلال هم در طول تاریخ نتوانستهاند انجام بدهند.
برای من این مقایسه بچهگانه است و فکر میکنم اینکار بیشتر برای خود مظلومی است. چون اعتبار و محبوبیتی که حجازی یا قلعهنوعی و یا پورحیدری در استقلال داشتهاند، پرویز مظلومی نداشته و چنین لقبهایی بیشتر برای جادادن خودش در قلب استقلالیهاست. ولی بههرحال، رکوردی که در مقابل پرسپولیس داشته و سه چهارتا بازی را پشت سر هم برده، چیزی بوده که مربیهای بزرگ استقلال هم در طول تاریخ نتوانستهاند انجام بدهند.
پرسپولیس، الان بیش از یک ماه است که پس از اخراج حمید استیلی، با سرمربیگری مجدد مصطفی دنیزلی هدایت میشود. به نظر شما، آمدن دنیزلی در میان فصل، میتواند کوتاهمدت دردی را برای پرسپولیس دوا کند؟
این فصل نه! این فصل تمام شده است. اگر دقت کنید، تیم هنوز تیم دایی است. یعنی تیمی است که دایی بسته و دایی آورده است. حال نمیخواهیم بگوییم تقصیر دایی بوده، تقصیر استیلی و یا… بوده است، دنیزلی یک مربی کارکشته است که حتی دو سال پیش با "بشیکتاش" قهرمان ترکیه شد. او مربییی است که استدلالها و اندیشههای فکری خودش را دارد و در نتیجه باید بازیکنهای خودش را بیاورد.
من فکر میکنم آوردن دنیزلی برای نیمفصل، بیشتر دادن امید به سکوها است که ما در یک مسیر خوب داریم حرکت میکنیم و یک مربی بااقتدار، محبوب و با کارنامه آوردهایم. من فکر نمیکنم حضور دنیزلی، امسال درد پرسپولیس را درمان کند، ولی حداقل میتواند کمکی بشود برای دنیزلی که بازیکنهایی که به دردش نمیخورند را بگذارد توی لیست فروش و بازیکنهایی را که برای سال بعد میخواهد، در تیمهای مقابل نگاه کند و لیست خریدش را هم به تیم پرسپولیس بدهد. از طرف دیگر، سکوها هم یکسری امید دارند. به همین دلیل، دنیزلی نشان داده که در این فصل -حتی با آوردن مهدویکیا که بیشتر یک حرکت سمبلیک بود- خیلی دنبال به دست آوردن نتیجه با تیم پرسپولیس نیست و فقط برای ارزیابی آمده و امیدی داده است به تیم پرسپولیس که به عقیدهی من، از زمانی که علی دایی آمد و از زمانی که استیلی آمد، تا الان، هیچ فوتبال خوبی بازی نکردهاند و بازیها در اندازهی پرسپولیس نبودهاند. این تیم باید بازسازی بشود. یعنی ۶۰-۷۰درصد تیم باید عوض بشود و یک سری بازیکن جدید به تیم آورده شوند. اگر بتوانند بازیکنهای بزرگ را بگیرند که فصل بعد هم میتوانند جزو چهارتا تیم اول باشند، ولی اگر نتوانند بازیکنهای بزرگ، یا بازیکنهای جویای نام و جوانتر را به تیم بیاورند، تیم دنیزلی، سال بعد نه، بلکه سال بعدش میتواند جزو مدعیان جام باشد.
چه چشماندازی را برای استقلال در فصل جاری میبینید؟ آبیپوشان هم در فینال جام حذفی حضور دارند و کماکان صدرنشین لیگ برتر هستند. آیا این احتمال را میبینید که استقلالیها در یک قدمی هدف ناگهان سر بخورند و با دست خالی فصل را به اتمام برسانند؟
من اینطور فکر میکنم که بزرگترین دشمن استقلال خود استقلال است. یعنی تنها نقطه ضعف تاکتیکی این تیم را در قلب دفاع آن میبینم و روی توپهای ایستگاهی کنارهها. این نقطه ضعف برای یک تیم اصلاً مهم نیست و میتواند آن را با بازیکن بهتری رفع کند که فکر میکنم به تازگی هم یکی دو بازیکن خارجی گرفتهاند. ولی در تمام نقاط دیگر، این تیم قوی است. بهترین گلر ایران را در سه چهار سال اخیر داشته که خود این اطمینان زیادی در فاز دفاعی به تیم میدهد. خسرو حیدری را در سمت راست دارند، میثم حسینی –بازیکن جدیدی که سال پیش به تیم آوردهاند- از بازیکنهایی است که خوب پیدایش کردهاند و به عقیدهی من، میتواند حتی به تیم ملی دعوت بشود و امیدوارم آقای کیروش نگاهی هم به میثم حسینی داشته باشد. آندرانیک تیموریان را هم در وسط زمین دارند و در کنار او، بازیکنی به نام کیانوش رحمتی قرار گرفته که بهترین آفساید دفاعیهای در سطح لیگ بوده است.
این تیم قوی است، پتانسیل هجومیاش تا بهحال خیلی بالا بوده. اما با نبود فرهاد نجومی، آندرانیک تیموریان و همچنین از دست دادن الکی جاسم کرار، به خاطر بحث و مجادلهی بین دو بازیکن که فکر کردند از تیم بزرگتر هستند، ضریب اطمینانشان برای رسیدن به پایان خط کمتر شده، با این حال، با بردی که در مقابل تراکتورسازی داشت، اگر حداقل دوتا بازی را ببرد و یک مساوی بکند، قهرمانی را میتواند بهدست بیاورد و فکر میکنم جام حذفی را هم به دست بیاورد. استقلال ممکن است برخلاف انتظار، نتواند با سبک مشخص و هنرنمائی خاصی این جام را ببرد. ولی من احساس میکنم که از همه شانس بالاتری دارد.
فرید اشرفیان
تحریریه: جود طالعی
بن بست در مذاکرات شورای امنیت درباره سوریه به دلیل مخالفت روسیه
نشست شوراى امنيت سازمان ملل روز سه شنبه درباره بحران سوریه و بررسی پیش نویس قطعنامه ای برای درخواست کناره گیری بشار اسد از قدرت بدون هیچ نتیجه ای پایان یافت و روسیه با قطعنامه پیشنهادی از سوی اتحادیه عرب مخالفت کرد.
در این نشست، مقام هاى ارشد اتحاديه عرب به بيان وضعيت فعلى سوريه پرداختند. نبیل العربی، دبیرکل اتحادیه عرب، از شورای امنیت خواست تا «واکنشی سریع و قاطع» برای توقف خون ریزی در سوریه نشان دهد و مردم این کشور را در مهلکه ای که گرفتارند رها نکند.
شیخ حمد بن جاسم آل ثانی نخست وزیر قطر نیز در این نشست گفت: «ماشین کشتار سوریه هنوز به کار خود ادامه می دهد.»
پيش نويس قطعنامه ای که اتحاديه عرب تهيه کرده و کشورهای غربی از آن حمايت می کنند، از بشار اسد، ریيس جمهوری سوريه میخواهد از قدرت کناره گيری کند.
هیلاری کلینتون وزیر خارجه آمریکا در نشست یاد شده از شورای امنیت سازمان ملل متحد خواست تا برای پایان دادن به خشونت ها و کشتارها در سوریه، از قطعنامه پیشنهادی اتحادیه عرب پشتیبانی کند.
وی گفت که اقدام سازمان ملل در مورد سوریه، با آنچه در لیبی صورت گرفت، کاملا متفاوت خواهد بود.
خانم کلینتون اظهار داشت: «ايالات متحده آمريکا مصرانه از شورای امنيت می خواهد تا از درخواست اتحاديه عرب برای توقف فوری يورش نيروهای دولتی سوريه عليه مردم عادی، پشتيبانی و آزادی آنها را برای انجام تظاهرات مسالمت آميز تضمين کند.»
به گفته وی، «برای جامعه جهانی زمان آن فرا رسيده است تا اختلاف ها را کنار بگذارد و برای مردم سوريه پيام روشنی از پشتيبانی بفرستد.»
خانم کلينتون تاکيد کرد امروز شواهد روشن نشان می دهند که نيروهای بشار اسد آغازگر تمام حمله ها و کشتار افراد غير نظامی سوری هستند. ولی هر چه بر تعداد شهروندان مسلح برای دفاع بيشتر می شود، خشونت نيز آن چنان افزايش می يابد که از کنترل خارج شده است.
وزير امور خارجه آمريکا با اشاره به گزارش اخير اتحاديه عرب در مورد اوضاع سوريه گفت: در تمام اين گزارش گفته شده که رژيم اسد هيچ اهميتی به وعده های خود نداده و در مقابل، به ميزان خشونت اضافه کرده است.
خانم کلينتون گفت: «سوريه به ۲۳ ميليون شهروند خود تعلق دارد نه به يک فرد و يا خانواده او. تغيير در سوريه همچنان ممکن و ميسر است بی آنکه کشور را به ويرانی کشد و يا استبداد ديگری را موجب شود.»
حمایت قدرت های غربی، مخالفت روسیه
نبیل العربی، دبير کل اتحاديه عرب، نیز طی گزارشی به شورای امنيت گفت که اتحاديه عرب می کوشد تا از دخالت خارجی و به ويژه دخالت نظامی در سوريه پرهيز کند و امنيت و حاکميت ملی مردم سوريه را محترم می شمارد.
فرانسه و بريتانيا نيز روز سه شنبه خواستار اقدام فوری شورای امنيت برای پايان دادن به کشتارها در سوريه شدند.
ولی روسيه کشورهای غربی و اتحاديه عرب را متهم کرد که سوريه را به سوی يک جنگ داخلی می کشانند.
سرگئی لاوروف، وزير امور خارجه روسيه روز سه شنبه در شهر سيدنی استراليا به خبرنگاران گفت که راه حل اين بحران بايد يک راه سوری باشد.
آقای لاورف گفت: ما هرگز در هيچ جا نگفته ايم که حفظ بشار اسد در مسند قدرت، پيش شرطی برای حل بحران سوريه است.
ریيس دستگاه ديپلماسی روسيه گفت اگر مخالفان دولت سوريه از گفت و گو با مقام های دولتی خودداری می ورزند، چه چاره ای ديگری وجود دارد؟
روز دوشنبه دولت آمريکا اعلام کرد که تلاش وزير خارجه اين کشور برای تماس تلفنی با همتای روسی اش بی ثمر بوده است.
ويکتوريا نولاند، سخنگوی وزارت خارجه آمريکا بر اين نکته تاکيد کرد که خانم کلينتون برای ۲۴ ساعت کوشيده تا پيش از اجلاس شورای امنيت با سرگئی لاوروف تماس تلفنی برقرار کند ولی تماس با وی ميسر نشده است.
آقای لاوروف در اين زمينه توضيح داد که به هنگام تماس تلفنی، وی با همتای استراليايی خود مشغول مذاکره بوده و اين در سنت ديپلماتيک روسيه نيست که نسبت به طرف های صحبت خود بی احترامی کند.
لاوروف با اين حال اضافه کرد که سفيران کشورها در سازمان ملل متحد در حال رايزنی بر سر متن تازه ای هستند و احتمالا درست نيست که از سوی ديگر جهان درباره اصلاح دبيری اين متن گفت و گو شود.
روسيه می گويد که با پيش نويس قطعنامه شورای امنيت در مورد سوريه، به اين دليل که از مداخله خارجی در آن کشور جلوگيری نمیکند، مخالف است.
ولاديمير چيژوف، سفير روسيه در اتحاديه اروپا، روز چهارشنبه خواستار تغييراتی در اين پيش نويس شد که نظر مسکو را در حل بحران سوريه بدون دخالت خارجی تامین کند.
در واشنگتن گفته می شود که به رغم بن بست موقت در شورای امنيت بر سر حل بحران سوريه، بشاراسد مجبور به کناره گيری است.
روز سه شنبه جيمز کلپر، مدير اطلاعات ملی آمريکا در يک کميته سنای اين کشور اظهار عقيده کرد که «مسئله، زمان سقوط بشار اسد است و ممکن است اين زمان طولانی باشد.»
مدير اطلاعات ملی آمريکا افزود: اکنون پرسش پس از دوران بشار اسد مطرح است. تا آن جايی که به دولت ايران و حزب الله مربوط می شود، اين امر موجب نگرانی عميقی است. از همين روست که آنها تلاش های شان را برای گسترش منابع کمکی و مشاوره ای جهت سر پا نگاه داشتن رژيم اسد بيشتر کرده اند.
در این نشست، مقام هاى ارشد اتحاديه عرب به بيان وضعيت فعلى سوريه پرداختند. نبیل العربی، دبیرکل اتحادیه عرب، از شورای امنیت خواست تا «واکنشی سریع و قاطع» برای توقف خون ریزی در سوریه نشان دهد و مردم این کشور را در مهلکه ای که گرفتارند رها نکند.
شیخ حمد بن جاسم آل ثانی نخست وزیر قطر نیز در این نشست گفت: «ماشین کشتار سوریه هنوز به کار خود ادامه می دهد.»
پيش نويس قطعنامه ای که اتحاديه عرب تهيه کرده و کشورهای غربی از آن حمايت می کنند، از بشار اسد، ریيس جمهوری سوريه میخواهد از قدرت کناره گيری کند.
هیلاری کلینتون وزیر خارجه آمریکا در نشست یاد شده از شورای امنیت سازمان ملل متحد خواست تا برای پایان دادن به خشونت ها و کشتارها در سوریه، از قطعنامه پیشنهادی اتحادیه عرب پشتیبانی کند.
وی گفت که اقدام سازمان ملل در مورد سوریه، با آنچه در لیبی صورت گرفت، کاملا متفاوت خواهد بود.
خانم کلینتون اظهار داشت: «ايالات متحده آمريکا مصرانه از شورای امنيت می خواهد تا از درخواست اتحاديه عرب برای توقف فوری يورش نيروهای دولتی سوريه عليه مردم عادی، پشتيبانی و آزادی آنها را برای انجام تظاهرات مسالمت آميز تضمين کند.»
به گفته وی، «برای جامعه جهانی زمان آن فرا رسيده است تا اختلاف ها را کنار بگذارد و برای مردم سوريه پيام روشنی از پشتيبانی بفرستد.»
خانم کلينتون تاکيد کرد امروز شواهد روشن نشان می دهند که نيروهای بشار اسد آغازگر تمام حمله ها و کشتار افراد غير نظامی سوری هستند. ولی هر چه بر تعداد شهروندان مسلح برای دفاع بيشتر می شود، خشونت نيز آن چنان افزايش می يابد که از کنترل خارج شده است.
وزير امور خارجه آمريکا با اشاره به گزارش اخير اتحاديه عرب در مورد اوضاع سوريه گفت: در تمام اين گزارش گفته شده که رژيم اسد هيچ اهميتی به وعده های خود نداده و در مقابل، به ميزان خشونت اضافه کرده است.
خانم کلينتون گفت: «سوريه به ۲۳ ميليون شهروند خود تعلق دارد نه به يک فرد و يا خانواده او. تغيير در سوريه همچنان ممکن و ميسر است بی آنکه کشور را به ويرانی کشد و يا استبداد ديگری را موجب شود.»
حمایت قدرت های غربی، مخالفت روسیه
نبیل العربی، دبير کل اتحاديه عرب، نیز طی گزارشی به شورای امنيت گفت که اتحاديه عرب می کوشد تا از دخالت خارجی و به ويژه دخالت نظامی در سوريه پرهيز کند و امنيت و حاکميت ملی مردم سوريه را محترم می شمارد.
فرانسه و بريتانيا نيز روز سه شنبه خواستار اقدام فوری شورای امنيت برای پايان دادن به کشتارها در سوريه شدند.
ولی روسيه کشورهای غربی و اتحاديه عرب را متهم کرد که سوريه را به سوی يک جنگ داخلی می کشانند.
سرگئی لاوروف، وزير امور خارجه روسيه روز سه شنبه در شهر سيدنی استراليا به خبرنگاران گفت که راه حل اين بحران بايد يک راه سوری باشد.
آقای لاورف گفت: ما هرگز در هيچ جا نگفته ايم که حفظ بشار اسد در مسند قدرت، پيش شرطی برای حل بحران سوريه است.
ریيس دستگاه ديپلماسی روسيه گفت اگر مخالفان دولت سوريه از گفت و گو با مقام های دولتی خودداری می ورزند، چه چاره ای ديگری وجود دارد؟
روز دوشنبه دولت آمريکا اعلام کرد که تلاش وزير خارجه اين کشور برای تماس تلفنی با همتای روسی اش بی ثمر بوده است.
ويکتوريا نولاند، سخنگوی وزارت خارجه آمريکا بر اين نکته تاکيد کرد که خانم کلينتون برای ۲۴ ساعت کوشيده تا پيش از اجلاس شورای امنيت با سرگئی لاوروف تماس تلفنی برقرار کند ولی تماس با وی ميسر نشده است.
آقای لاوروف در اين زمينه توضيح داد که به هنگام تماس تلفنی، وی با همتای استراليايی خود مشغول مذاکره بوده و اين در سنت ديپلماتيک روسيه نيست که نسبت به طرف های صحبت خود بی احترامی کند.
لاوروف با اين حال اضافه کرد که سفيران کشورها در سازمان ملل متحد در حال رايزنی بر سر متن تازه ای هستند و احتمالا درست نيست که از سوی ديگر جهان درباره اصلاح دبيری اين متن گفت و گو شود.
روسيه می گويد که با پيش نويس قطعنامه شورای امنيت در مورد سوريه، به اين دليل که از مداخله خارجی در آن کشور جلوگيری نمیکند، مخالف است.
ولاديمير چيژوف، سفير روسيه در اتحاديه اروپا، روز چهارشنبه خواستار تغييراتی در اين پيش نويس شد که نظر مسکو را در حل بحران سوريه بدون دخالت خارجی تامین کند.
در واشنگتن گفته می شود که به رغم بن بست موقت در شورای امنيت بر سر حل بحران سوريه، بشاراسد مجبور به کناره گيری است.
روز سه شنبه جيمز کلپر، مدير اطلاعات ملی آمريکا در يک کميته سنای اين کشور اظهار عقيده کرد که «مسئله، زمان سقوط بشار اسد است و ممکن است اين زمان طولانی باشد.»
مدير اطلاعات ملی آمريکا افزود: اکنون پرسش پس از دوران بشار اسد مطرح است. تا آن جايی که به دولت ايران و حزب الله مربوط می شود، اين امر موجب نگرانی عميقی است. از همين روست که آنها تلاش های شان را برای گسترش منابع کمکی و مشاوره ای جهت سر پا نگاه داشتن رژيم اسد بيشتر کرده اند.
کامبوج، مشتری جدید نفت ایران در این زمانه تحریم
رییس هیات آژانس: هنوز کارهای زیادی در پرونده هسته ای ایران باقی مانده است
سفر هیات های ژاپنی و کره جنوبی به آمریکا برای مذاکره درباره اعمال تحریم های ایران
وزارت خارجه ژاپن اعلام کرد که هيات نمايندگی این کشور روز پنجشنبه با مقامات آمريکايی درباره جزئيات اجرای تحريم ها عليه جمهوری اسلامی ايران گفت و گو خواهد کرد.
يک مقام ژاپنی گفته است هيات نمايندگی کشورش درباره ماهيت روابط تجاری ژاپن و ايران با مقامات آمريکايی مذاکره می کند.
وی که نامش فاش نشده همچنين اعلام کرد که کشورش از آمريکا درخواست خواهد کرد بانک های ژاپنی را به خاطر رابطه با ايران مجازات نکند.
ژاپن سومين مصرف کننده بزرگ نفت در جهان است و تقريبا تمامی نفت خود را از صادر کنندگان بزرگ نفت بويژه کشورهای حوزه خليج فارس وارد می کند. ايران حدود ۱۰ درصد از نفت مورد نياز ژاپن را تامين می کند.
گرچه مقامات ژاپنی اعلام کرده اند که به طور اصولی با تحريم نفت ايران موافقند ولی در عين حال تاکيد می کندد که برای جايگزين ساختن نفت ايران به فرصت بيشتری نياز دارند. اما پالايشگاه های بزرگ ژاپن مذاکرات با ديگر صادر کنندگان نفت را آغاز کرده اند تا بتوانند در چند ماه آينده خريد نفت از ايران را کاهش دهند.
ریيس مجمع مواد نفتی ژاپن اخيرا گفت که صنايع نفت این کشور ديگر نمی توانند خطر قطع واردات نفت از ايران را بپذيرند و در صدد کاهش حجم خريد نفت از جمهوری اسلامی هستند.
کره جنوبی نيز که يکی ديگر از مشتريان بزرگ نفت ايران است اعلام کرده که در هفته جاری گروهی از کارشناسان آن کشور برای گفت و گو درباره تحريم ها عليه ايرا ن به واشنگتن سفر می کنند. کره جنوبی حدود ده درصد از نفت مورد نياز خود را از ايران وارد می کند.
رهبران اين کشور در روز های گذشته تاکيد کرده اند که جايگزين کردن نفت ايران در کوتاه مدت برای آنها بسيار دشوار خواهد بود.
در عين حال ریيس جمهوری کره جنوبی در چند روز آينده به عربستان سعودی، قطر و امارات متحده عربی، سه کشور صادر کننده نفت در خليج فارس سفر می کند تا با رهبران اين کشورها درباره تامين نفت مورد نياز آن کشور گفت و گو کند.
کِرت کمپبل، يکی از ديپلمات های ارشد آمريکايی در سئول، پايتخت کره جنوبی، در گفت و گو با خبرنگاران از سفر هيات کره ای به واشنگتن استقبال کرده و گفته است: «ما می خواهيم با کشورهايی مانند ژاپن و کره جنوبی که ضربه پذيرتر هستند همکاری نزديکی داشته باشيم.»
مقامات عربستان سعودی، بحرين، قطر و امارات متحده عربی گفته اند که آماده افزايش سطح توليد نفت هستند تا در صورت لزوم بتوانند خلاء ناشی از کاهش صادرات نفت ايران را جبران کنند.
اتحاديه اروپا و آمريکا بانک مرکزی جمهوری اسلامی و خريد نفت از ايران را تحريم کرده اند. تحريم بانک مرکزی سبب شده است تا خريداران نفت ايران با مشکلاتی جدی درپرداخت پول به ايران روبرو شوند.
هند بيش از هشت ميليارد دلار به ايران بدهکار است و چين پول خريد نفت را با يوان، واحد پولی این کشور و يا صادرات اجناس چينی به ايران می پردازد.
به گفته کارشناسان اقتصادی، اروپا تنها مشتری بزرگ ايران است که پول نفت را با ارزهای معتبر بين المللی مانند دلار و يور و می پردازد ولی با اجرای کامل تحريم ها در پنج ماه آينده ايران اين منبع مهم ارزی را هم از دست خواهد داد.
يک مقام ژاپنی گفته است هيات نمايندگی کشورش درباره ماهيت روابط تجاری ژاپن و ايران با مقامات آمريکايی مذاکره می کند.
وی که نامش فاش نشده همچنين اعلام کرد که کشورش از آمريکا درخواست خواهد کرد بانک های ژاپنی را به خاطر رابطه با ايران مجازات نکند.
ژاپن سومين مصرف کننده بزرگ نفت در جهان است و تقريبا تمامی نفت خود را از صادر کنندگان بزرگ نفت بويژه کشورهای حوزه خليج فارس وارد می کند. ايران حدود ۱۰ درصد از نفت مورد نياز ژاپن را تامين می کند.
گرچه مقامات ژاپنی اعلام کرده اند که به طور اصولی با تحريم نفت ايران موافقند ولی در عين حال تاکيد می کندد که برای جايگزين ساختن نفت ايران به فرصت بيشتری نياز دارند. اما پالايشگاه های بزرگ ژاپن مذاکرات با ديگر صادر کنندگان نفت را آغاز کرده اند تا بتوانند در چند ماه آينده خريد نفت از ايران را کاهش دهند.
ریيس مجمع مواد نفتی ژاپن اخيرا گفت که صنايع نفت این کشور ديگر نمی توانند خطر قطع واردات نفت از ايران را بپذيرند و در صدد کاهش حجم خريد نفت از جمهوری اسلامی هستند.
کره جنوبی نيز که يکی ديگر از مشتريان بزرگ نفت ايران است اعلام کرده که در هفته جاری گروهی از کارشناسان آن کشور برای گفت و گو درباره تحريم ها عليه ايرا ن به واشنگتن سفر می کنند. کره جنوبی حدود ده درصد از نفت مورد نياز خود را از ايران وارد می کند.
رهبران اين کشور در روز های گذشته تاکيد کرده اند که جايگزين کردن نفت ايران در کوتاه مدت برای آنها بسيار دشوار خواهد بود.
در عين حال ریيس جمهوری کره جنوبی در چند روز آينده به عربستان سعودی، قطر و امارات متحده عربی، سه کشور صادر کننده نفت در خليج فارس سفر می کند تا با رهبران اين کشورها درباره تامين نفت مورد نياز آن کشور گفت و گو کند.
کِرت کمپبل، يکی از ديپلمات های ارشد آمريکايی در سئول، پايتخت کره جنوبی، در گفت و گو با خبرنگاران از سفر هيات کره ای به واشنگتن استقبال کرده و گفته است: «ما می خواهيم با کشورهايی مانند ژاپن و کره جنوبی که ضربه پذيرتر هستند همکاری نزديکی داشته باشيم.»
مقامات عربستان سعودی، بحرين، قطر و امارات متحده عربی گفته اند که آماده افزايش سطح توليد نفت هستند تا در صورت لزوم بتوانند خلاء ناشی از کاهش صادرات نفت ايران را جبران کنند.
اتحاديه اروپا و آمريکا بانک مرکزی جمهوری اسلامی و خريد نفت از ايران را تحريم کرده اند. تحريم بانک مرکزی سبب شده است تا خريداران نفت ايران با مشکلاتی جدی درپرداخت پول به ايران روبرو شوند.
هند بيش از هشت ميليارد دلار به ايران بدهکار است و چين پول خريد نفت را با يوان، واحد پولی این کشور و يا صادرات اجناس چينی به ايران می پردازد.
به گفته کارشناسان اقتصادی، اروپا تنها مشتری بزرگ ايران است که پول نفت را با ارزهای معتبر بين المللی مانند دلار و يور و می پردازد ولی با اجرای کامل تحريم ها در پنج ماه آينده ايران اين منبع مهم ارزی را هم از دست خواهد داد.
دولت آقای احمدی نژاد در یک ماهی که بازار ارز و طلابا بحران رو به رو بود، رویه سکوت در پیش گرفته بود. سرانجام با متهم کردن "سیاستمدان و دلالان" به اخلال در بازار ارز سعی کرد بازگشتی پیروزمندانه به صحنه داشته باشد.
اما تصویری که آقای احمدی نژاد و تیم اقتصادیش از وضعیت بازار ارز و طلا ارائه می دهند، تا چه اندازه باورپذیر و با واقعیت منطبق است و آیا تصمیم های تازه از تغییر سیاست های اقتصادی حکایت دارد؟
آنچه بانک مرکزی و دولت اکنون به اجرا گذاشته اند به عقیده کارشناسان، برنامه تازه ای نیست و برخی از آنها نظیر ارز تک نرخی از دولت محمد خاتمی شروع شده بود و بانک مرکزی عملا از چند ماه پیش با اعلام چند نرخ برای ارز آن را کنار گذاشته بود.
به عقیده کارشناسان، افزایش نرخ سود سپرده های بانکی نیز از سر ناچاری تصویب شده و گرنه این سیاست با آنچه آقای احمدی نژاد در شش سال و نیم گذشته، در پیش گرفته بود، به کلی متفاوت و مغایر است.
آقای احمدی نژاد در زمان به قدرت رسیدنش انتقادهای تندی از عملکرد بانکها داشت و بعد از ساکن شدن در خیابان پاستور مدام سعی داشت تا نرخ سود را کاهش دهد چون معتقد بود که برای تقویت تولید با سود وام های بانکی کاهش پیدا کند.
او بارها مخالفت خود را با هر تصمیمی برای افزایش یا دستکم ثابت ماندن نرخ سود بانکی نشان داد و حتی در سال ۱۳۸۶ حاضر نشد مصوبه شورای پول و اعتبار مبنی بر ثابت ماندن نرخ سود بانکی را تائید کند و با فشار اعضای شورای را مجبور کرد که نرخ سود را کاهش دهند.
آن زمان شورای پول و اعتبار می گفت که نرخ سود بانکی در حد ۱۲ درصد ثابت بماند در حالی که نرخ تورم ۱۴ درصد بود ولی آقای احمدی نژاد اصرار داشت که باید نرخ سود تسهیلات و وامهای بانکی کمتر شود.
در پیش گرفتن سیاست های دستوری در اقتصاد در چند سال اخیر ادامه داشت و آقای احمدی نژاد بی توجهی به نگرانی های اقتصاددانان در باره افزایش نقدینگی، بر نظرات خود اصرار می ورزید. اقتصاددانان ایرانی در نامه های که برای آقای احمدی نژاد نوشتند به طور مشخص از تبدیل ارزهای نفتی به ریال و افزایش نقدینگی و کاهش دستور نرخ سود بانکی انتقاد کردند اما آقای احمدی نژاد حتی وقتی از تعدادی از آنها دعوت کرد تا نظراتشان را بشنود به آنها گفت که او تصمیم دارد ارزهای نفتی را خرج کند فقط کارشناسان بگویند که چطور می شود این پول را خرج کرد بدون آنکه نقدینگی بیشتر شود و تورم افزایش پیدا کند.
حالا که نقدینگی از ۸۰ هزار میلیارد تومان در سال ۱۳۸۴ به ۳۵۰ هزار میلیارد تومان رسیده واین نقدینگی سرگردان به هر سمتی سرازیر می شود، آنجا را به هم می ریزد، آقای احمدی نژاد و تیمش مجبور شده اند عقب نشینی کنند.
افزایش نرخ سود سپرده های بانکی به ۲۱ درصد به معنای آن است که بانکها باید سود وامهای خود را بیش از این رقم افزایش دهند و این روند می تواند هزینه واحدهای تولیدی را که به شدت وام های بانکی متکی هستند، به شدت بالا ببرد.
واحدهای تولیدی که هم اکنون با وجود نقدینگی بسیار زیاد در جامعه، از کمبود آن می نالند در شرایط فعلی دو راه بیشتر نخواهند داشت یا آنکه با سودهای بالا از بانکها وام بگیرند و هزینه خود را با افزایش قیمت کالاهایشان تامین کنند یا آنکه از میزان تولید خود کم کرده و یا حتی تولید را متوقف کنند.
توقف تولید نگرانی بسیاری از واحدهای تولیدی است چون دولت سعی دارد از طریق تهدید و فشار و برخورد با واحدهای تولیدی از سوی سازمان تعزیرات و دیگر نهادهای نظارتی جلوی افزایش قیمت کالاها را بگیرد و با قیمت دستوری بازار را کنترل کند.
در چنین شرایطی به عقیده کارشناسان اقتصادی، دیگر بعد از شش سال و نیم دولت آقای احمدی نژاد به این سادگی نمی تواند عملکرد اقتصادی خود را با ژستی ظفرمندانه به گردن یک "مشت دلال" و و تعدادی "سیاستمدار" بیندازد و خود را در بروز چنین وضعیتی بی تقصیر جلوه دهد.
برای اولین بار از زمان اشغال عراق توسط آمریکا در سال ۲۰۰۳، بغداد پایتخت این کشور میزبان نشست اتحادیه عرب خواهد بود.
قرار است نشست سه روزه سران اتحادیه عرب اواخر ماه مارس برگزار شود.اتحادیه عرب گفته است مقدمات امنیتی و تدارکاتی برای نشست وزرا و سران کشورهای عربی آماده است.
ماه پیش بیش از دویست نفر در خشونت های عراق کشته شدند.
چهار نفر در دادگاهی در بریتانیا به برنامه ریزی برای بمبگذاری در بورس اوراق بهادار لندن اعتراف کرده اند.
این افراد که شهروندی بریتانیا را دارند، بنگلادشی و پاکستانی الاصل هستند.کارآگاهان این افراد را برای مدتی زیر نظر داشتند و در دسامبر سال ۲۰۱۰ پیش از این که دست به اقدام بزنند، آنها را بازداشت کردند.
این چهار نفر در دادگاه اعتراف کردند که مقدمات اجرای برنامه خود را با تهیه بمب دست ساز برای کار گذاشتن در توالت های بازار بورس لندن فراهم کرده بودند.
در دادگاه همچنین گفته شد که این افراد چگونه قصد ایجاد وحشت در میان مردم و آسیب رساندن به اقتصاد را داشتند.
شرکت ژاپنی سونی، کازوئو هیرای را به عنوان رئیس و مدیرعامل جدید خود انتخاب کرده در حالیکه این شرکت طی چهار سال گذشته، زیان داده است.
آقای هیرای جانشین هوارد استینگر می شود که آمریکایی است و پس از برگزاری مجمع عمومی شرکت در ماه ژوئن، به عنوان رئیس هیات مدیره به فعالیت در این شرکت ادامه خواهد داد. آقای هیرای ۵۱ سال دارد و یک مدیر کهنه کار ژاپنی در صنعت موسیقی و بازی های کامپیوتری است و از ماه آوریل، در سمت جدید خود آغاز به کار خواهد کرد.
تلویزیون ایران از ربوده شدن گروه ۱۱ نفره دیگری از زائران ایرانی توسط یک گروه ناشناس مسلح خبر داد. این زائران با اتوبوس به سوریه سفر کرده بودند.
مسعود اخوان، نماینده سازمان حج و زیارت ایران در سوریه به تلویزیون ایران گفته است که این زائران امروز چهارشنبه ۱۲ بهمن (اول فوریه) در حالی که با اتوبوس به سوی دمشق می رفتند، توسط یک گروه مسلح متوقف شدند.به گفته او، اعضای این گروه مسلح، ۱۱ مرد از میان ۳۵ مسافر اتوبوس را که از حلب به سمت حماة در حرکت بود با خود به مکانی نامعلوم بردند.
روز پنجشنبه گذشته هم مقامات ایران از ربوده شدن گروهی از زائران ایرانی در سوریه خبر داده بودند.
آنها از دولت سوریه خواسته بودند که همه امکانات خود را برای تأمین سلامت ربوده شدگان و آزادی آنها به کار گیرد.
انتشار گزارش های مربوط به ربوده شدن شهروندان ایرانی در سوریه از ۳۰ آذرماه و در پی ربوده شدن ۵ ایرانی در شهر حمص آغاز شد.
ایران این ۵ نفر را مهندسان و کارمندان فنی شاغل در پروژه نیروگاه برق این شهر معرفی کرد.
بعدا دو ایرانی دیگر هم که برای کسب خبر در مورد این گروه به حمص رفته بودند، ربوده شدند.
مخالفان دولت سوریه از حکومت ایران به دلیل حمایتی که از بشار اسد می کند انتقاد می کنند و سپاه پاسداران ایران را متهم کرده اند که در سرکوب مخالفان حکومت سوریه به ارتش این کشور کمک می کند.
مقامات رسمی دو کشور این اتهامات را رد کرده اند.
اخیرا ویدیویی از سخنان منسوب به ۵ ایرانی ربوده شده در حمص توسط یک گروه از نظامیان شورشی در سوریه منتشر شده است.
مقامات ایران به شهروندان این کشور توصیه کردهاند که از طریق زمینی به سوریه سفر نکنند.
احمدینژاد بودجه ۹۱ را به مجلس ارائه کرد، احمدینژاد: رشد اقتصادی کشور بدون نفت به بيش از ۷.۳ درصد رسيد
خبرآنلاين
محمود احمدینژاد پس از آنکه تذکرات پياپی نمايندگان به وی و دولتاش نسبت به تأخير در ارائه لايحه بودجه ۹۱ را شنيد، پشت تريبون قرار گرفت تا از اين لايحه دفاع کند. به گفته احمدینژاد بودجه ۹۱، ۵۱۰ هزار ميليارد تومان است. احمدینژاد گفت: "رشد اقتصادی کشور بدون نفت به بيش از ۷.۳ درصد رسيد." وی افزود: "يکی از شادترين بورسها را در دنيا داريم." وی از نمايندگان مجلس خواست تا "دو شيفته" کار کنند و بودجه را تا پايان سال به دولت ارائه دهند.ـ بودجه ۹۱، ۵۱۰ هزار ميليارد تومان
ـ يکی از شادترين بورسها را در دنيا داريم
ـ کنايه احمدینژاد به مجلس: دو شيفته کار کنيد و بودجه را تا پايان سال به دولت ارائه دهيد
مجلس - رئيس دولت ارائه لايحه بودجهاش را با کلی گويی همراه کرد و تا کنون تنها آمار محدودی را ارائه نموده است.
به گزارش خبرآنلاين، محمود احمدینژاد پس از آنکه تذکرات پياپی نمايندگان به وی و دولتش نسبت به تاخير در ارائه لايحه بودجه ۹۱ را شنيد، پشت تريبون قرار گرفت تا از اين لايحه دفاع کند. دفاعيهای که با دعای فرج، برشماری اهداف انقلاب، تبريک دهه فجر، پيروزی انقلاب ايران در سراسر دنيا، رويکرد مهرورزانه ملت ايران، توجه به کرامت انسانی و مقابله با ظالمان و .....آغاز شد.
حکومت علوی و مهدوی، ارکان وبرنامههای انقلاب، خواست ۳۳ ساله ملت ايران، تجديد بيعت با آرمانهای امام(ره)، معرفی راه نورانی امام در فجر ۳۳ و .. از ديگر موضوعاتی بود که وی به آن اشاره کرد و گفت: سال۹۰ از سالهای پر فراز و نشيب بود که ملت ما تحت فشارهای بينالمللی به دستاوردهای خوبی رسيدهاند. کشور رشد و پيشرفت کرده و رشد اقتصادی کشور بدون نفت به بيش از ۷.۳ درصد رسيد که اميدواريم در سال ۹۰ ادامه يابد.
گزيده سخنان رئيسجمهور را در ادامه بخوانيد:
· فعاليتهای عمرانی در سال ۹۰ گسترش يافته و به سمت توازن منطقهای شتاب بيشتری يافتهايم.
· دوميليون و ۸۰۰ هزار مسکن مهر در برنامه قرار دارد که بخش زيای از آن محقق شده است.
· طرح بزرگ هدفمندسازی يارانهها اجرا شد که در گام اول ضريب جينی را به کمتر از ۰.۳۸ کاهش داد و بيش از ۵۰۰ ميليون دلار صرفه جويی ارزی ناشی از کاهش محصولات انرژی داشتهايم. همچنين صادرات نفتی با قراردادهای نفتی طولانی مدت بعد از ۳۰ سال از انقلاب منعقد شد.
· دولت الکترونيک توسعه يافت و گامی اساسی با ادغام چهار وزارتخانه برای کوچک سازی دولت برداشته شد.
· اجرای اصل ۴۴ به سرعت ادامه يافته است. صادرات غيرنفتی با يکجهش به رقم تاريخی رسيدهو از مرز ۳۵ ميليارد دلار عبور کرد و ۷ درصد به لحاظ وزنی، صادرات غير نفتی کشور افزايش يافته. در حاليکه واردات ۵.۷۵ درصد کاهش يافته است.
· نسبت صادارت کالای غيرنفتی به واردات کالا از ۰.۲ درصد از ابتدای دولت نهم تا ۷۰ درصد در حال حاضر افزايش يافته و واردات به ۵۰ ميليارد دلار رسيده است.
· ۳۴۰۰ کالای ايرانی به بيش از ۱۶۰ کشور جهان صادر میشود.
· علی رغم اجرای طرحهای تحولی در اقتصاد از جمله هدفمندسازی يارانهها، با افزايش قابل توجه کالاهای اساسی کشور مواجهيم. در بخش کشاورزی بيش از ۹ درصد رشد داشتهايم و توليدات باغی از مرز ۱۷.۵ ميليون تن گذشته است.
· ابتکارات در عرصه توليد هر روز خودش را نشان میدهد. بعد از اجرای هدفمند سازی يارانهها آماده صادرات مرغ هستيم در حاليکه قبلا وارد کننده بوديم.
· حدود ۴ ميليدار دلار خدمات فنی مهندسی انجام شده است.
· در بازرهای مالی و سرمايه، بورس ايران در دو سال گذشته از موفقترين بورسهای دنيا است که نشان رشد اقتصادی کشور است.
· برای ايجاد ۲.۵ ميليون شغل علی رغم ايجاد مشکلات مصنوعی ايجاد شده، تلاش می کنيم.
· لايحه نظام بانکی به زودی ارائه میشود.
· اگرچه شرايط جهان و شرايط منطقه در مسير عکس پيش میرود، ما شرايط اقتصادی خوبی داشتيم.
· بودجه سال ۹۱ بر اساس قانون برنامه پنجم و پيش بينی دقيق شرايط بين المللی و شرايط بازار و کشور تدوين شده است.
· محور اصلی بودجه رسيدن به رشد ۸ درصد کاهش نرخ بيکاری و افزايش بهره وری، توسعه عدالت و کاهش فاصله طبقاتی است.
· در توزيع اعتبارات عمرانی و سرمايه گذاری های اقتصادی به اين مساله توجه جدی شده است.
· مسکن مهر ادامه يافتهو يارانههای لازم در بودجه ۹۱ پيش بينی شده است و در حد توان گام های بعدی برداشته میشود.
***
هرچه رئيسمجلس احترام دولتمردان را در ارائه با تاخير لايحه بودجه حفظ کرد، رئيس جمهور در عوض از مجلسيان خواست تا با دوشيفته کار کردن اين لايحه را تاپايان سال تصويب کنند.
به گزارش خبرآنلاين، رئيس جمهور همچون گذشته با لحنی توام با مزاح نمايندگان را مخاطب قرار داد و گفت: شما روزی ۵-۶ ساعت وقت و تحمل داريد که فريادهای آقای کواکبيان را گوش دهيد، خب همين قدر کار کنيد و بودجه را قبل از انتهای سال به ما بدهيد!
احمدی نژاد که با انتقادات نمايندگان هنگام ارائه لايحه روبرو شده بود که مجلس زمان لازم برای بررسی اين لايحه را ندارد، گفت: آيين نامه را خودتان نوشته ايد و میتوانيد زمان بندیاش را کمتر کنيد.ما که تحملش را نداريم که ۵-۶ ساعت اينجا بنشينيم و حرف بشنويم، بايد برويم کار کنيم، شما که اين حوصله را داريد، دو شيفت کار کنيد و اين لايحه را تا پايان سال تصويب کنيد.
اين اظهارات وی با فريادهای اعتراضی برخی نمايندگان مواجه شد ولی احمدی نژاد در حاليکه تريبون را ترک می کرد با خنده گفت: لايحه بودجه بسيار شفاف است و بررسی آن وقت زيادی نمی گيرد. زودتر تصويبش کنيد.
گفتنی است سقف لايحه وبدجه ۹۱، ۵۱۰ هزار ميليارد تومان است. در حالی که لايحه بودجه ۹۰ف با سقف ۵۳۸ هزار ميليارد تومان ارائه شده بود و اين گويای کاهش سقف بودجه سال بعد است.
بخش دوم سخنان رئيسجمهور در ارائه لايحه بودجه ۹۱ را در ادامه بخوانيد:
· افزايش بهره وری و کاهش وابستگی به نفت در لايحه بودجه ديده شده است.
· توجه ويژه به عمران شهرهای روستايی، توانمندی های دفاعی کشور، کارآمد سازی نظام آموزشی، تلاش برای ضابطه مندی بودجه شرکت های دولتی و ... در لايحه بودجه لحاظ شده است.
· اعتماد به توان مردم نيز در بودجه افزايش يافته است. دولتعزم خود را جزم کرده تا با همکاری مردم و هماهنگی قوا، به سمت رفع تبعيض و بی عدالتی به سمت اجرای کامل سند چشم انداز پيش برود.
· اجرای سياستهای اصل ۴۴، قانون گمرک، قانون هدفمند سازی و ... نشان میدهد که دولت به دور از حاشيه سازیها به دنبال اجرای قوانين است.
· لايحه بودجه از دو بخش بودجه شرکتهای دولتی و بودجه عمومی دولت تشکيل شده است که نزديک به ۵۱۰ هزار ميليارد تومان است. ۴۱۰ هزار ميليارد تومان آن مربوط به شرکتهای دولتی است. بودجه دولت، ۵.۶ درصد کاهش يافته و بودجه شرکتهای دولتی افزايش يافته تا خدمات افزايش يابد.
· مجموع سرمايه گذاریهای دولتی در سال بعد ۱۳۶ هزار ميليارد تومان پيش بينی شده که ۲۰ درصد افزايش نسبت به امسال دارد.
· برای کاهش وابستگی دولت به درآمدهای نفتی ترتيباتی يافته و درآمدهای مالياتی ۲۰ درصد افزايش و درآمدهای غير نفتی ديگر ۸۰ درصد افزايش خواهد يافت.
· نسبت درامدهای ملی نسبت به توليد ناخالص ۷.۵ درصد افزايش يافته است.
· رشد اعتبارات هزينهای در لايحه بودجه ۹۱ بدون اعتبارات هدفمندی ۱۲.۸ درصد است. اما رشد اعتبارات عمرانی کشور و سرمايه گذاری در زيرساختها ۳۹.۴ درصد پيش بينی شده است.
· يارانههای کشاورزی و توليد، کمک به تامين هزينههای تحمل ناپذير درمان، کمک به تربيت نيروی انسانی متخصص مورد نساز نيز در لايحه بودجه پيش بينی شده است.
· در بخش هزينههای جاری، دولت پيش بينیهای خوبی انجام داده است که اميدواريمبا تصميم مجلس عملياتی شود. اعتبارات هزينهای را کمتر از رشد تورم، افزودهايم.
· ۳۰۳ ميليارد تومان به اعتبارات دستگاههای فرهنگی افزودهايم. به صندوقهای بازنشستگی ۷۳۰ و ۱۱۰۰ ميليارد تومان علاوه بر افزايش متعارف، بودجه دادهايم. برای کارهای آموزشی و تحقيقاتی ۸۱۵ هزار ميليارد تومان علاوه بر افزايش متعارف به وزارت علوم پول دادهايم. ۴۶۳۰ ميليارد تومان هم به بودجه دفاعی اضافه کردهايم.
· ۲۴ ميليارد تومان برای جذب هيات علمی جديد بودجه گذاشتهايم.
· ۱۵۶ ميليارد تومان هم علاوه بر افزايش متعارف به بودجه قوه قضاييه دادهايم که پارتی بازی آقای عزيزی است!
· برای اعتبارات استانی ۱۹۳ ميليارد تومان بودجه گذاشتهايم.
· علاوه بر اعتبارات منظور شده برای حل مشکل مسکن ۲۴۰ ميليارد تومان در نظر گرفته ايم. ۱۶۵ ميليارد تومان هم برای ايجاد زيرساخت مشکنو ۱۷۰ ميليارد برای جبران يارانه مسکن قائل شدهايم.
· افزايش سهم اعتبارات عمرانی از ويژگیهای لايحه وبدجه ۹۱ است که ۸۴۳۰ ميليارد تومان پيش بينی شده که ۴۲ درصد افزايش دارد.
· برای تمرکز زدايی و افزايش اختيارات استانی،۱۱۰۳ طرح قائل شديم و اعتبار ۲۷۵۳ ميليارد تومان قرار دادهايم.
· رشد بودجه شرکتهای دولتی ۱۱.۷ درصد است که از ۴۴۰ به ۴۳۴ شرکت کاهش يافتهاند. يکی از سياستهای مهم در سال ۹۱، منظور نکردن کمک زيان برای شرکتهای دولتی است. در مجموع ۹۲۰ ميليارد تومان به شرکتهای دولتی اعم از صداوسيماف خبرگزاری و سازمان حمايت از مصرف کنندگان و .. می رسد.
· جهت گيری دولت بيشتر به سمت کار و تلاش است.
· اگرچه ما لايحه بودجه ۹۰ را يک روز پس از تصويب قانون برنامه پنجم به مجلس داديم اما لايحه بودجه را سه ماه بعد تصويب کرديد.
· میدانم که الان ذهن نمايندگان مشغول است اما اگر بتوانيد لايحه را امسال بدهيد بهتر است
· شما روزی ۵-۶ سال وقت داريد و تحمل داريد که فريادهای آقای کواکبيان را گوش دهيد، خب همين قدر کار کنيد و بودجه را قبل از انتهای سال به ما بدهيد. آيين نامه را خودتان نوشته ايد و يمتوانيد زمان بندی اش را کمتر کنيد.ما که تحملش را نداريم که ۵-۶ ساعت اينجا بنشينيم و حرف بشنويم، بايد برويم کار کنيم، شما که اين حوصله را داريد، دو شيفت کار کنيد و اين لايحه را تا پايان سال تصويب کنيد.
· ما تحت هر شرايطی در کنار ملتيمو ودر خدمت آرمانهای ايران و پيشبرد امور کشوريم و هيچ فرصتی را برای ساختن از دست نخواهيم داد.
· از نمايندگان متشکرم که علیرغم مشغلههای مضاعف اين ماهها همت کنند و بودجه را به سرعت رسيدگی کنند.
· از ملت بزرگ ايران متشکرم که در سختی و آسايش خادمان خود را تنها نگذاشتهاند و همکاری دلسوزانه و عاشقانه با دولت داشتند.
مجلس به اصلاح فوری قانون هدفمندی يارانهها رای داد
مهر
نمايندگان مجلس شورای اسلامی با ۱۲۱ رای موافق با بررسی فوری طرح اصلاح قانون هدفمندی يارانهها موافقت کردند.به گزارش خبرنگار پارلمانی مهر، نمايندگان مجلس شورای اسلامی در جلسه علنی روز چهارشنبه بررسی يک فوريت طرح اصلاح قانون هدفمندی يارانهها را در دستور کار داشتند.
نمايندگان با ۱۲۱ رای موافق، ۲۵ رای مخالف و ۲۰ رای ممتنع از ۱۹۴ نماينده حضار با يک فوريت اين طرح موافقت کردند. ۲۸ نماينده نيز در اين رای گيری شرکت نکردند.
به گزارش مهر، براساس اين طرح و در صورت تصويب نهايی رديف مشخصی برای حمايت از توليد در بودجه ۹۱ در نظر گرفته خواهد شد. همچنين مقرر میشود در صورت افزايش يارانه به مردم اين مبلغ غيرنقدی بوده و در قالب حمايتهای بيمهای، اشتغال و يا مسکن باشد.
فاطمه معتمدآریا دومین ایرانی برنده جایزه هانری لانگلوا
جایزه بخش «سینمای جهان» سال ۲۰۱۲ جایزه جهانی «هانری لانگلوا» دوشنبهشب در پاریس به فاطمه معتمدآریا اهدا شد؛ پیش از این، عباس کیارستمی موفق به دریافت این جایزه شده بود.
جایزه سینمایی «هانری لانگلوا» هر سال به یک بازیگر، کارگردان یا صنعتگری اهدا میشود که حرفه سینما را ارتقاء داده است.
معتمدآریا پس از دریافت جایزهاش گفت: «همه ما امشب دلیلی مشترک برای با هم بودن داریم. بیآنکه بیاندیشیم به چه زبانی حرف میزنیم و در کدام کشور زندگی میکنیم و از کجای جهان به اینجا آمدهایم. بیآنکه بگوئیم در سرزمینمان سیاستمداران چه چیز را بین خودشان بدهبستان میکنند.»
این بازیگر سینمای ایران که این روزها با محدودیتهای مختلفی در داخل ایران از سوی حکومت روبهروست، ادامه داد: «ما صلح، آرامش و زیبایی را بین خودمان تقسیم میکنیم و سهم خودمان را هم بر میداریم.»
معتمدآریا که به تازگی با بازی در نقش یک زن بسیجی جنجالآفرین شده، گفت: «سینما به ما عشق ورزیدن را آموخته، محبت کردن را و تقسیم این عشق را. برای اینکه یادمان نرود ما انسانها یکدیگر را دوست داریم با هر زبان و با هر رنگ و هر مذهبی که داریم و ما به این دوستی مفتخریم.»
فاطمه معتمد آریا در جریان انتخابات سال 88 از نامزدی میرحسین موسوی حمایت کرد که باعث خشم محافظهکاران شد.
هانری لانگلوا سینماگر سرشناس فرانسوی و یکی از بنیادگذاران سینماتِک فرانسه بود.
خودداری هاشمی رفسنجانی از ابلاغ حکم رییس جدید دانشگاه آزاد
علیرغم اینکه محمود احمدینژاد مصوبه ریاست جدید دانشگاه آزاد را به فرهاد دانشجو، وزیر علوم و رئیس هیئت امنای دانشگاه آزاد فرستاده، اما اکبر هاشمی رفسنجانی از ابلاغ این حکم خودداری میکند.
چند روز پیش محمود احمدینژاد به عنوان رئیس شورای عالی انقلاب فرهنگی مصوبه ریاست جدید دانشگاه آزاد را به فرهاد دانشجو وزیر علوم و هاشمی رفسنجانی رئیس هیئت امنای دانشگاه آزاد ابلاغ کرده است.
این در حالی است که رسانههای حکومتی نوشته بودند که اگر هاشمی رفسنجانی این حکم را ابلاغ نکند، شورای عالی انقلاب فرهنگی در جلسه روز ۱۱ بهمن خود ضربالأجلی را برای هاشمی رفسنجانی در ابلاغ حکم فرهاد دانشجو تعیین خواهد کرد.
قبل از اینکه این جلسه تشکیل شود، حسین کچوئیان عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی گفت: «هاشمی رفسنجانی برای صدور حکم ریاست دانشگاه آزاد یک ماه مهلت دارد.»
اما بعد از تشکیل جلسه شورای عالی انقلاب فرهنگی، منصور کبگانیان یک عضو دیگر این شورا گفت که قرار شد «تعامل و مذاکرات بیشتری با هیأت امنای دانشگاه آزاد و رئیس آن در زمینه صدور حکم رئیس جدید دانشگاه آزاد صورت گیرد.»
مشخص نیست که مقاومت هاشمی رفسنجانی چه زمانی شکسته شود و عملا ریاست عبدالله جاسبی بر دانشگاه آزاد به اتمام برسد.
خامنهای اصلاحطلب شد!
برای نخستین بار، رهبر جمهوری اسلامی درباره اعتراضات مردمی در سوریه اظهار نظر کرده و گفته: «موضع جمهوری اسلامی ایران در قبال سوریه، حمایت از هرگونه اصلاحات به نفع مردم این كشور است»؛ این در حالی است که مردم سوریه اصلاحات دولتی را دروغی بیش نمیدانند.
علی خامنهای که طی سالهای اخیر اصلاحطلبان حکومتی و غیرحکومتی را سرکوب کرده است، امروز،سهشنبه، دم از «اصلاحات» زده است، اما نه در ایران بلکه در سوریه!
رهبر جمهوری اسلامی در دیدار با دبیركل جهاد اسلامی فلسطین برای نخستین بار طی ده ماه گذشته درباره اعتراضات مردمی سوریه واکنش رسمی نشان داده و گفته است: «موضع جمهوری اسلامی ایران در قبال سوریه، حمایت از هرگونه اصلاحات به نفع مردم این كشور و مخالفت با دخالت امریكا و كشورهای دنباله رو آن، در مسائل داخلی سوریه است.»
وی ادامه داده است: «اگر با دید جامع و فراگیر به تحولات این كشور نگریسته شود، طراحی امریكا برای سوریه كاملاً مشخص است كه متأسفانه برخی كشورهای خارجی و منطقه نیز در این طراحی امریكا مشاركت دارند.»
این سخنان رهبر جمهوری اسلامی، که در نوع خود اولین است، در حالی است که جمهوری اسلامی از سوی جامعه سوری و جامعه بینالمللی به کمک به بشار اسد در سرکوب مخالفان نظام دیکتاتوری سوریه متهم است.
اتحادیه عرب و شورای امنیت امروز برای صدور قعطنامه علیه حکومت بشار اسد، در مقر سازمان ملل در نیویورک در حال مذاکره هستند.
رئيس اطلاعات ملي آمريکا: ایران به دنبال حمله از درون خاک آمریکا است
واشینگتن پست گزارش میدهد که نهادهای امنیتی آمریکا معتقدند که ایران آمادگی لازم برای انجام حملات تروریستی در درون خاک آمریکا را در واکنش به تهدیدهای آمریکا و اروپا را دارد.
بر اساس همین گزارش، جیمز کلپر، مدیر سازمان اطلاعات ملی آمریکا در شهادتی که ارائه داده، گفته است که توطئه تروری سفیر عربستان که ایران در آن متهم اصلی است، نشان میدهد که ردههای بالاتر نظام مایل هستند اجازه انجام حملاتی علیه ایالات متحده را صادر کنند.این مقام آمریکایی میگوید که به نظر میرسد مقامهای جمهوری اسلامی، حتی آیتالله خامنهای، محاسبات خودشان را تغییر دادهاند و میخواهند حملاتی را در خاک آمریکا عملی سازند. جیمز کلپر شهادت خود را به کمیته اطلاعات سنای آمریکا ارائه کرده بود.
بررسی وضعیت تهدیدهای امنیتی علیه در سنا در حال بررسی است و سناتورها در حال انجام است.
کلپر همچنین معتقد است که اعمال تحریمها بتواند سیاست جمهوری اسلامی در دستیابی به سلاح هستهای را تغییر دهد. نهادهای امنیتی آمریکا معتقدند که جهت برنامههای هستهای ایران تغییری نکرده است.
آقایان نامه نویس کجایند؟...یک متخصص (سعید ملکپور) را دارند اعدام میکنند!
هرچه فکر کردم که خلاصه چه بنویسم چیزی جز این به ذهنم نرسید: وای بر ما
چند ماه پیش دوستی در یکی از صفحات اجتماعی، برای عکسی از رئیس جمهور کشوری که در آن مقیم است و برای قربانیان یک حادثه ی طبیعی در حال گریه کردن بود، کامنتی گذاشته بود و او را متهم به مردم فریبی کرده بود. اتفاقا نوشته بود که اگر احمدینژاد این کار را میکرد، همه جور حرفی برایش در میآمد. برایش پاسخ گذاشتم که مشکل از آن رئیس جمهور شاید نازک دل و شاید هم مردم فریب نیست، مشکل از ماست که تقریبا در تمام طول عمر موثرمان آنقدر خبر مرگ و اعدام شنیدهایم که برایمان عادی شده است. دل سنگ ما را هیچ کس و هیچ چیزی به رحم نمی آورد. من این دل سنگی را در چشمان کودکان افغانی و عراقی هم دیده ام. سنگ دل شدهایم.
واقعا ما را چه میشود؟! نیمی از ما نامههای بیسروته ذوب شدگان سابق در ولایت را میخوانیم و لذت میبریم. رهبر، رهبر میکنند و خودی و ناخودی، «ما»، «ما» میکنند و مابقی را توسری خور و تحقیر شده خطاب میکنند، مینویسند که وقتی در محضر آقا از هول چای بر خود میریختند و حکم حکومتی میگرفتند توقع نداشتند که چنین شود و چنان… نیمی دیگر ازاینکه دیگری - که قطعا بر خودمان و خانوادهی خود حرام و ناثواب میدانیم!! - پنهان خود را آشکار میکنند ساعتها مطلب میخوانند و مینویسند… «آفرین»، «به به» و همینجور «تابو» پشت «تابو»ست که با صدای بلند عربده کشی دوستان خودی در ایران میشکند و فرو میریزد. فرماندهان سپاه که هریک به مدد پول یامفت شهرداری و نفت به مال و منال رسیدهاند و تا سلولهای ناخن هفت پشت خود، با پول حرام و دیگری ارتزاق شدهاند، کلمهای مینویسند و یک دفعه میشوند مردمی و تواب..
برخی از کارها، بدعت میشود. مثل یک خانواده که وقتی دست بر روی همدیگر بلند کردند، دیگر فاتحهی آن را باید خواند. حکم اعدام یک متخصص در ایران کم داده نشده و کم اجرا نشده. اما تقریبا هیچ یک از آنها به دلیل تخصصشان محکوم به اعدام نشدند. عموما آنها را «سیاسی» کردند. «دستگیری چند اقتصاددان» بعد از مصاحبههای منفی آنها در مورد مضرات قطع سوبسید به این شکل، شاید آخرین نمونههای آن باشد. اما آنها را هم «سیاسی» کردند. اما این بار حکم اعدام یک نفر متخصص را برای تخصصش دادهاند و این یعنی بدعت.
سرداران سپاه (همانهایی که چندی بعد قلم به دست میشوند و نامه نویس خواهند شد) سرشار از موفقیت جدید، به قوهی قضائیه تبریک گفتند و به سربازان گمنام و نامی امام زمان تمجید فرستادند. اعتراف خنده دار میگیرند و در تلویزیون نشان میدهند. آنچنان در مورد دستگیری یک نفر که آزادانه و با پای خود از فرودگاه که محل غربال شدن و «اسکرین» شدن است وارد کشور شده، تبریک و تهنیت عرض میکنند که به بیچارگی نظامی که در ۲۰ روز همه گونه تهدید، ناخنک و چشم چرانی برایش پیش آمد و یک به یک نامسوولانش از موضع خود فرود آمدند، دیگر میشود مطمئن شد.
تا دیروز علوم انسانی و هنر را دربند کردند و هیچ نگفتیم… حالا به کامپیوتر و فردا به محیط زیست و فیزیک و شیمی و داستان ادامه خواهد یافت. بدعت یعنی همین.
من نمیدانم که دوستان نامه نویس الان کجا قایم شدهاند اما میدانم که چرا نمینویسند. تخصص همان چیزی است که انها ندارند. آنها «تعهد» داشتند و با همان «تعهد» مسوولیت گرفتند. ذوب شده بودند و ذوب میکردند متخصصین را. توقعی هم بر آنها نیست. اما کجایند یقه چاکان ماوس و کیبرد به دست که حداقل بنویسند! داد بزنند…
اجرای حکم اعدام ۲ زندانی در زندان لاکان رشت
خبرگزاری هرانا - صبح روز شنبه، هشتم بهمن ماه سال جاری، حکم اعدام دو زندانی در زندان لاکان رشت به اجرا گذاشته شد.
به گزارش وبسایت فعالین حقوق بشر و دموکراسی، دو زندانی به نامهای "ایوب کلانتری" ۲۸ ساله و "محمدرضا شریفی" ۴۰ ساله در زندان لاکان رشت روز شنبه به دار آویخته شدهاند.
گفته میشود که حکم این دو زندانی به صورت مخفیانه به اجرا درآمده است.
از اتهام نامبردگان اطلاعی در دست نیست.
از اتهام نامبردگان اطلاعی در دست نیست.