۱۳۹۰ بهمن ۳, دوشنبه

مهمترین خبرهای روز دوشنبه بخش اوّل، تحلیل ها و آخرین گزارشات از اعتراضات، بازداشتها، زندان، و بیدادگاهها --- بیانیه ها

رز بخشی




بُتِ پوسیده اعلیحضرت همایون سید علی خامنه ای

مهدی سامع

یادداشت حسین علایی تفاوتی با «نوشته ‌ای از یک ضد انقلاب دوآتشه» ندارد و «احتمال سفارشی بودن آن دور از ذهن نیست». این جملات از نوشته روز دوشنبه 26 دی حسین شریعتمداری در روزنامه کیهان، اُرگان چماقداران ولایت فقیه است.
Mehdi Samee
قبل از این که به یادداشت 19 دی پاسدار حسین علایی و واکنشهایی که در تقابل با آن صورت گرفت بپردازم تاکید بر این نکته را ضروری می دانم که به گمان من در اعتقاد حسین علایی به ولایت فقیه و نظام جمهوری اسلامی جای هیچ گونه شک و شبهه ای وجود ندارد و اهمیت نوشته 19 دی وی در همین نکته است. حسین علایی نقش مهمی در سپاه پاسداران و در دفاع از نظام ارتجاعی جمهوری اسلامی به عهده داشته است. او موسس و اولین فرمانده نیروی دریایی سپاه و رئیس ستاد مشترک سپاه پاسداران بوده است.

پاسدار حسین علایی در بخشی از یادداشت خود که در شماره 19 دی روزنامه اطلاعات منتشر شد می نویسد:«روز ۱۹ دی ماه سال ۱۳۵۶ سر آغاز قیامی مردمی و فراگیر است که ظرف حدود یک سال توانست شاه را از کشور بیرون کند و به نظام سلطانی ۲۵۰۰ ساله در ایران پایان دهد. اما این ماجرا خیلی ساده شروع شد و بهانة آن را خود حکومت فراهم کرد». در این یادداشت «متهم کردن مخالفان به اقدام علیه امنیت کشور»، «متهم کردن مردم معترض به اردو کشی و زورآزمایی خیابانی»، «توهین به شعور جمعی مردم»، «اتهام زدن به مردم که خارجیها عامل تحریک شما هستند»، «حصر کردن بعضی بزرگان در خانه های خود»، «تیراندازی به تظاهر کنندگان» و....از جمله اشتباهات شاه ارزیابی شده است.
نقل همین بخش از نوشته حسین علایی و به ویژه تاریخ و محل انتشار آن نشان می دهد که پیام پاسدار علایی خطاب به چه کسی است. به این یادداشت اگر نظر حسین علایی در مورد تحولات سوریه را که در مورد تداوم حمایت جمهوری اسلامی از رژیم بشار اسد هشدار داده بود و موضع گیری او در مورد شکنجه کاه کهریزک را اضافه کنیم به این نتیجه می رسیم که خامنه ای پیام یادداشت حسین علایی را به خوبی درک کرده و برای همین اراذل و اوباش خود را، البته تابخردانه، علیه وی بسیج کرده است.
ولی فقیه با فرستادن لباس شخصیهایی که فقط از بیت او فرمان می برند و طرح شعارهایی همچون «همراهی حسین علایی با جریان فتنه»، «سردار بی‌بصیرت، بصیرت بصیرت»، «علایی ننگت باد، شرمت باد»، «سردار بیدار شو»، «سردار حسین علایی مردود است» و ... پیام متقابلی برای حسین علایی ارسال کرد. دو نکته دیگر هم می تواند دلیلی بر این امر باشد که خطاب یادداشت حسین علایی کسی جز خامنه ای نبوده است.

در 17 دی سال 1356 یادداشتی به قلم احمد رشیدی مطلق در روزنامه اطلاعات منتشر شد که آن یادداشت نقش یک جرقه به بشکه باروت نارضایتی انباشت شده مردم بازی کرد. مقاله حسین علایی 34 سال بعد در سالگرد قیام 19 دی سال 1356 در همان روزنامه چاپ می شود. در آن مقاله روح الله خمینی مورد تهاجم قرار گرفته بود و در مقاله حسین علایی و در تحلیل اشتباهات محمد رضا شاه کُدهایی به کار رفته که فقط می تواند در مورد سید علی خامنه ای صادق باشد. برای مثال استفاده از تِرم «اردو کشی و زورآزمایی خیابانی» که از طرف خامنه ای در روز جمعه 29 خرداد سال 1388 بیان شد و یا «حصر کردن بعضی بزرگان» و «اتهام زدن به مردم که خارجیها عامل تحریک شما هستند» که این تِرمها ویژه دوران اخیر در ولایت خامنه ای است.
نکته دیگر متن نامه 12 تن از سرکردگان سابق و فعلی سپاه علیه حسین علایی است. در این نامه خطاب به حسین علایی نوشته شده:«این مقاله بر زخم کهنه اهانت به انقلاب اسلامی و رهبری الهی آن که شیوه همیشگی و عاجزانه دشمن زخم خورده بوده نمک پاشیده...و ناروا و بی‌پروا حق نمک خوردن را پاس نمی‌دارد و نمکدان شکسته است..... امروز افتخار و آرزوی رهبران و پیشقراولان حرکتهای مردمی بوسه زدن بر بازوان رهبری است، شما مشغول چنگ اندازی به این چهره عزتمند و ایجاد تردید در این مسیر الهی هستید». 12 پاسدار نویسنده نامه سوال کرده اند که چه کسی «بی‌انصافیهایی که در حق انقلاب اسلامی و رهبری فرزانه آن کردید، احساس خوشنودی می‌کند؟».
به نکات بالا نامه نگاریهای محمد نوری زاد و حرف عماد افروغ در تيرماه امسال در مصاحبه باخبرآنلاين که گفت:«به تدريج داريم ولايت فقيه را شاه مي‌ کنيم» را هم می توان اضافه کرد و نتیجه گرفت که بُت پوسیده سلطان تَرَک برداشته است.
حمیدرضا مقدم٬ معاون فرهنگی سپاه پاسداران روز پنجشنبه 22 دی در یکی از مساجد تهران گفت:«رهبری به این علت شرایط بدر و خیبر را یادآوری کرده و تذکر دادند که برخی از مسئولان خسته و مرعوب» شده‌اند.

به دنبال تهاجم ذوب شدگان در ولایت خامنه ای علیه حسین علایی، وی طی توضیحی بدون آوردن اسم خامنه ای و آوردن اسم خمینی تاکید کرده که «قصد نداشته است نظام شاهنشاهی را با نظام جمهوری اسلامی مقایسه کند.... و
انشاءالله همچنان بر این صراط مستقیم استوار خواهم بود». در مقابل این توضیح حمید رضا ترقی، از گردانندگان باند موتلفه اسلامی در یادداشتی نوشت:«زمانی که مطلبی نوشته می شود و کاملا مشخص است که کنایه های آن متن خطاب به کیست، توضیح معنا ندارد. توجیه کردن نیز ناشی از فشارهاست».
حسین علایی همچنین در پاسخ به نوشته حسین شریعنمداری با تاکید بر این که بنا نداشته پس از توضیح قبلی اش مطلبی بنویسد، اما نمی تواند در مورد مقاله روزنامه کیهان بی تفاوت بماند در نامه خطاب به حسین شریعتمداری نوشت:«این مقاله را من نوشته ام و دشمن و یا کسی آن را به من القا نکرده است. من از افرادی نیستم که دیکته دیگران را به صورت سفارشی بنویسم. متأسفانه بعضی دوست دارند هر مطلبی را که نمی پسندند، کار دشمن و یا ضد انقلاب بدانند».
سرانجام روزنامه اطلاعات در شماره روز سه شنبه 27 دی، با این توجیه که به محتوای یادداشت حسین علایی توجه نکرده، مجبور به پوزش خواهی شد و خبرگزاری دولتی مهر از دیدار شامگاه یک‌شنبه ۲۵ دی گروهی از فرماندهان سپاه با حسین علایی خبر داد. این خبرگزاری از قول مجید میر احمدی، معاون وزیر دفاع، اعلام کرد که در جلسه مذکور آقای علایی به خاطر انتشار این یادداشت از «علاقمندان به نظام عذرخواهی» کرده و به آنها گفته همچنان به خامنه‌ای «ارادت» دارد.

همچنان که در ابتدا نوشتم حسین علایی به ولایت فقیه و نظام جمهوری اسلامی اعتقاد دارد. اما در همان حال یادداشت 19 دی وی و این که تاکنون حداکثر «ارادت» خود را به خامنه ای ابراز داشته، وی را باید از بریدگان از ولایت خامنه ای دانست که به ویژه از حمایت حداکثری ولی فقیه از محمود احمدی نژاد نگران و ناراضی است. او البته می داند که استبداد در مسیر تکامل خود هرچه بیشتر مُنقَبِظ می شود و این نگرانی در شرایطی که علی اکبر هاشمی رفسنجانی ممکن است آخرین سنگر دولتی خود را از دست دهد جدی تر می شود.
اما واقعیت مهمتر از انگیزه حسین علایی در نوشتن یادداشت 19 دی، موقعیت درهم شکسته ولی فقیه است. این واقعیت به تکرار این روزها خود را نشان می دهد. هیاهوی عَمَلِه و اَکَرِه ولی فقیه نمی تواند پوسیدگی سلطنت مطلقه خامنه ای را پنهان کند. جامعه و مردم ایران در مقابل دو راهی تباهی و یا قیام برای آزادی قرار دارند. تمام امید خامنه ای و گماشته اش این است که مردم را با فقر و تباهی فرسوده و خسته کنند و مردم ایران در مقابل این سیاست، راه مبارزه و قیام را انتخاب کرده اند. تجربه قیام 6 دی سال 1388(روز عاشورا) نشان داد که مردم می توانند با قیام خود بر شرایط تباهی غلیه کنند.

منبع: نبردخلق شماره 319، شنبه 1 بهمن 1390 (21 ژانویه 2012)
http://www.iran-nabard.com/n319/yaddasht-319.htm






مهدی احمدی تجوید٬ رئیس دادگستری ملایر:

به دنبال ممنوعیت استفاده از اينترنت هستیم

مهدی احمدی تجوید٬ رئیس دادگستری ملایر می‌گوید قوه قضائیه تلاش می‌کند استفاده از ماهواره٬ اینترنت٬ سی‌دی‌های «مبتذل» و لوازم جانبی ماهواره‌ای را در ایران ممنوع کند.
به گزارش خبرگزاری ایسنا٬ آقای احمدی تجوید این مطلب را در شورای فرهنگ عمومی ملایر مطرح کرده است.
وی گفته باید درباره «فرهنگ صحیح استفاده از گوشی‌های تلفن همراه نیز اقداماتی باید صورت گیرد.»
این مقام قضائی افزوده است: «آثار استفاده از ماهواره در وقوع مضرات اجتماعی، حذف محوریت خانواده در سیستم اجتماعی و افزایش جرم و جنایت محسوس است.»
رئیس دادگستری شهرستان ملایر خبر داده از ابتدای سال جاری تاکنون ۳۷۲ نفر به اتهام استفاده از ماهواره در این شهر محکوم شده‌اند.
نصب دیش‌های ماهواره٬ تماشای شبکه‌های ماهواره‌ای و همینطور استفاده از سی‌دی و دی‌وی‌دی مختلف صوتی و تصویری (غیرمجاز) در ایران ممنوع است.
روحانیون و نظامیان حاکم بر ایران هرچند رابطه خوبی با اینترنت ندارند٬ اما تاکنون هیچ مقام رسمی درباره ممنوعیت استفاده از اینترنت و تلاش‌ها در این خصوص اظهار‌نظر صریحی نکرده بود.



بررسی اتحادیه اروپابرای تحریم واردات نفت خام و ارتباط بانکی با ایران

سحام نیوز: کشورهای عضو اتحادیه اروپا در مورد تشدید تحریم های اقتصادی علیه ایران شامل قطع واردات نفت و محدودیت ارتباط با شبکه بانکی این کشور تصمیم گیری می کنند.
به گزارش بی بی سی، روز دوشنبه، ۳ بهمن (۲۳ ژانویه)، وزیران امور خارجه بیست و هفت کشور عضو اتحادیه اروپا در بروکسل، پایتخت بلژیک، تشکیل جلسه می دهند و انتظار می رود به منظور وادار کردن جمهوری اسلامی به قبول قطعنامه های مصوب شورای امنیت سازمان ملل در مورد توقف بخشی از فعالیت های اتمی خود، تحریم های جدیدی را علیه این کشور به اجرا بگذارند.
تحریم های مورد نظر اتحادیه اروپا شامل قطع واردات نفت خام از ایران و همچنین توقف مبادلات با بخش های پتروشیمی، مالی و بانکی جمهوری اسلامی و صادرات طلا به این کشور است.
قطعنامه های سازمان ملل از ایران خواسته است تا زمانی که جامعه بین المللی از غیرنظامی بودن فعالیت های اتمی این کشور اطمینان حاصل نکرده است، بخشی از فعالیت های اتمی خود، به خصوص غنی سازی اورانیوم، را متوقف سازد و ضمن همکاری نزدیکتر با آژانس بین المللی انرژی اتمی، اطلاعات کامل و شفافی را در مورد فعالیت های هسته ای خود در اختیار این نهاد قرار دهد.
ایران با تاکید بر غیرنظامی بودن برنامه های اتمی خود، این قطعنامه ها را غیرقانونی خوانده و از پذیرش آنها خودداری کرده است.
اتحادیه اروپا از جمله واردکنندگان عمده نفت خام ایران است و نفت صادراتی ایران بخش قابل توجهی از واردات نفتی ایتالیا و یونان را تشکیل می دهد و گفته می شود که در حال حاضر، ایران برای خریداران نفتی، امتیازات و تسهیلاتی بهتری را نسبت به سایر صادرکنندگان نفت خام منظور می دارد.
گفته می شود که یکی از موضوعاتی که در به اجرا گذاشته تحریم های اتحادیه اروپا علیه ایران مطرح است، کمک به یونان برای جبران از دست دادن امتیازاتی است که با خرید نفت از ایران به دست می آورد، به ویژه اینکه یونان با دشواری های اقتصادی گسترده ای مواجه است.
وابستگی یونان به نفت وارداتی ایران یکی از موانعی بوده که تا کنون مانع از تصمیم اتحادیه اروپا در به اجرا گذاشتن تحریم نفتی جمهوری اسلامی شده است.
احتمالا عربستان سعودی و لیبی امکان جبران قطع صادرات نفت ایران به یونان را دارند، و امتیازات از دست رفته یونان با توقف خرید نفت از ایران، توسط اتحادیه اروپا جبران خواهد شد.
اتحادیه اروپا خواسته است ایران خواست شورای امنیت از جمله در مورد توقف غنی سازی را اجرا کند
همچنین، در حالیکه یونان خواسته بود مصوبه اتحادیه اروپا در قطع نفت وارداتی از ایران را ظرف یک سال به اجرا بگذارد، سرانجام موافقت کرد طی پنج ماه آینده، یعنی تا اول ماه ژوئیه، واردات نفت از جمهوری اسلامی را کاملا قطع کند.
در مورد ایتالیا نیز احتمالا اتحادیه اروپا موافقت خواهد کرد که با توجه به اینکه قطع ارتباط بانکی با ایران دشواری هایی را برای بازپرداخت مطالبات ایران به ایتالیا در پی می آورد، ایتالیا اجازه داشته باشد تا همچنان در قبال مطالبات مالی خود از ایران، نفت خام دریافت کند که بدون افزودن به عواید مالی جمهوری اسلامی، میزان نفت قابل صدور آن کشور را نیز کاهش می دهد.
دولت آلمان هم گفته است که در صورت قطع مراودات بانکی با ایران، نسبت به دریافت مطالبات مالی خود از این کشور نگران است.
با تصویب تحریم های جدید، ارتباط تجاری شرکت ها و شهروندان عضو اتحادیه اروپا با ایران به دلیل تحریم مبادلات با بانک مرکزی این کشور دشوارتر می شود و تحریم صادرات طلا، فلزات و سنگ های قیمتی به ایران احتمالا بر بازار طلای این کشور تاثیر می گذارد.
تحریم های اتحادیه اروپا کوتاه مدتی پس از تشدید تحریم های یکجانبه ایالات متحده به اجرا گذاشته می شود که ضمن ممنوع کردن ارتباط بانکی شهروندان و موسسات تجاری آمریکایی با بانک مرکزی ایران، موسسات خارجی را که با این بانک ارتباط برقرار کنند هدف محدودیت هایی در زمینه دسترسی به بازارهای صادراتی و تسهیلات مالی آمریکا قرار می دهد.
در پی تصویب تحریم های جدید، مقامات آمریکایی اقداماتی را برای قانع کردن برخی از شرکای تجاری عمده ایران، به خصوص واردکنندگان نفت خام، برای قطع مبادلات خود با جمهوری اسلامی به جریان انداختند.

تاثیر تشدید تحریم؟

جلسه روز دوشنبه اتحادیه اروپا در واقع در واکنش به اقدامات ایالات متحده در گسترش تحریم های یکجانبه علیه جمهوری اسلامی تشکیل می شود.
پیش از این اتحادیه اروپا تحریم هایی شامل مسدود کردن دارایی های بیش از چهارصد شرکت و بیش از یکصد شهروند ایرانی و محدودیت هایی در مورد مبادلات تجاری و سرمایه گذاری در صنایع نفت و گاز ایران را به اجرا گذاشته بود اما قطع واردات نفت از ایران و توقف ارتباط بانکی با این کشور، نگرانی هایی را در مورد تاثیر تحریم های جدید بر شرایط اقتصادی و اجتماعی ایران به دنبال آورده است.
قطع یا کاهش عمده در صادرات نفت خام ایران به معنی از دست رفتن مهمترین منبع درآمد این کشور است
هفته گذشته، باراک اوباما، رئیس جمهوری آمریکا، گفت که تحریم های آن کشور، اقتصاد جمهوری اسلامی را “به هم ریخته” و نسبت به کارآیی تحریم های بین المللی در وادار کردن دولت ایران به تغییر سیاست هسته ای این کشور ابراز اطمینان کرد.
در مقابل، مقامات و رسانه های دولتی در جمهوری اسلامی در واکنش به تشدید و گسترده تر شدن دامنه تحریم های خارجی، این اقدامات را بی تاثیر دانسته و در این زمینه، نظرات متفاوتی را مطرح کرده اند.
به گفته آنان، اقتصاد ایران به دلیل اینکه کمابیش از زمان استقرار حکومت جمهوری اسلامی هدف تحریم ها و محدودیت های اقتصادی خارجی قرار داشته، از تحریم های جدید نیز آسیب نخواهد دید.
این نظر هم مطرح شده است که مردم ایران حاضرند هر گونه محرومیت و عقب ماندگی اقتصادی ناشی از تحریم های خارجی را، به خاطر علاقه و تعهد نسبت به نظام و رهبران حکومت، بپذیرند و حتی از چنین تحریم هایی استقبال می کنند.
نظر دیگری هم که در کم اهمیت جلوه دادن تحریم های خارجی مطرح شده این بوده است که به دلیل اهمیت فوق العاده ایران به عنوان یک قدرت اقتصادی منطقه ای، طرف های خارجی مایل به سختگیری در قبال جمهوری اسلامی نیستند و به خصوص، برای کسب سود سهل و آسان، به سادگی تحریم های بین المللی را دور می زنند.
احتمالا کشورهای غربی انتظار دارند با تشدید تحریم نفتی و در نتیجه، کاهش چشمگیر در عواید ارزی ایران، مانع از آن شوند که تحریم شکنان به انگیزه دریافت امتیازات استثنایی، همانند گذشته به مبادلات تجاری با ایران ادامه دهند و دولت جمهوری اسلامی نیز نتواند، ولو با تحمیل هزینه سنگین به اقتصاد داخلی، همچنان مراودات تجاری بین المللی خود را تاحدودی حفظ کند.
مقامات و رسانه های دولتی ایران در بی اثر بودن تحریم ها این نظر را نیز مطرح کرده اند که دشواری های اقتصادی کشورهای طرف معامله ایران، از جمله در اتحادیه اروپا، مانع از آن می شود تا این کشورها تحریم ایران، به خصوص تحریم نفتی را به اجرا بگذارند و گفته اند که سایر صادرکنندگان نفت هم قادر به جبران کمبود ناشی از قطع نفت ایران نیستند.
در مقابل، کشورهای تحریم کننده معتقدند که تحریم های جدید، عواید خارجی ایران را به طور قابل توجهی کاهش می دهد و به این ترتیب، نسبت به گذشته، فشار اقتصادی بیشتری را به این کشور وارد می کند.
حمایت از انرژی اتمی یکی از شعارهای رایج در تظاهرات سازمان یافته در سال‌های گذشته بوده است
به گفته برخی ناظران، کارآیی این تحریم ها در وادار کردن جمهوری اسلامی به قبول قطعنامه های شورای امنیت، به عواملی مانند واکنش های اجتماعی و سیاسی داخلی نسبت به به وخامت اوضاع اقتصادی و همچنین نفوذ نسبی عناصر مختلف درون حاکمیت در روند تصمیم گیری ها بستگی دارد.
در صورتی که این نظر صحیح باشد که در سال های اخیر، نفوذ نهادهای نظامی، به خصوص سپاه پاسداران، در مراکز مهم سیاسی و اقتصادی جمهوری اسلامی افزایش یافته، و اگر، به ادعای کشورهای غربی، برنامه های اتمی ایران دارای جنبه های نظامی باشد، باید مقاومت بیشتری را در برابر توقف یا تغییر جهت این برنامه ها، حتی با وجود مشکلات ناشی از تحریم های خارجی انتظار داشت.
در مقابل، اگر مراکز و مقاماتی در داخل حکومت که بقای نظام سیاسی را مستلزم حمایت مردم و تامین خواست های آنان، از جمله در زمینه بهبود شرایط اقتصادی، می دانند، از نفوذ قابل توجهی برخوردار باشند، ممکن است تحریم های جدید، در صورت کارآیی مورد نظر، واقعا کارساز باشد.
برای چنین افرادی، مصالحه بر سر برنامه های اتمی بر قبول وخامت اوضاع اقتصادی و تبعات اجتماعی و سیاسی آن ترجیح دارد به خصوص اینکه میزان حمایت مردمی از این برنامه ها هم چندان روشن نیست و برخلاف چند سال پیش، چنین حمایتی حتی به عنوان شعار مناسبی در تظاهرات سازمان یافته نیز ظاهرا جذابیت خود را از دست داده است.
در روزهای اخیر، منابع دولتی ایران با محکوم کردن تشدید تحریم های خارجی، از آمادگی برای مذاکره پیرامون پرونده هسته ای این کشور سخن گفته اند و به خصوص تصمیم اتحادیه اروپا به وضع تحریم های جدید را بدون بررسی پیشنهاد ایران به مذاکره با گروه ۱+۵ به ریاست این اتحادیه را مورد انتقاد قرار داده اند.
مقامات غربی با اشاره به اینکه مذاکرات قبلی ایران و گروه ۱+۵ نتیجه بخش نبوده، گفته اند که در صورتی آماده انجام گفتگوهای جدید هستند که مقامات ایران آمادگی خود را برای حصول توافق بر سر برنامه های هسته نشان داده باشند.
در گذشته، دولت ایران هنگام پذیرش مذاکره با گروه ۱+۵، اعلام می کرد که برنامه های اتمی این کشور قابل مذاکره نیست و هدف از گفتگوها مشارکت در مدیریت امور جهانی و حل و فصل مشکلات جامعه بشری است در حالیکه کشورهای غربی این برخورد را به تلاش جمهوری اسلامی برای “دفع الوقت” و پیگیری فعالیت های اتمی نسبت می دادند.



در غم برادرم احمد سیاف

حسین علایی

انا لله و انا الیه راجعون
سردار احمد سیاف زاده از جمله پاسداران حماسه آفرینی بود که همة جوانی خود را در جبهه ها گذراند.  او پس از پایان جنگ هم تا روز رحلت غم انگیزش در پی روایت و بازخوانی وقایع دفاع مقدس و بیان ایثارگری های هم رزمانش بود. با احمد از همان روزهای آغاز جنگ که فرماندة عملیات سپاه اهواز بود آشنا شدم و او را همواره در کنار سردارانی چون احمد غلامپور و غلامرضا محرابی می دیدم و می شناختم .
پس از خاتمة جنگ مدتی با هم در بلوک ۱۴ شهرک شهید کلاهدوز همسایه بودیم و این فرصتی شد تا دوستی ما به دوستی خانوادگی تبدیل شود و ارادت ما به او و خانواده و فرزندانش که انسان های والایی هستند افزایش یابد. در این چند سالة اخیر هم که پژوهشگاه دفاع مقدس کلاس هایی را برای بازخوانی عملیات ها و حماسه های دوران جنگ تحمیلی برگزار می کرد در بسیاری از اوقات او را هم که برای تدریس می آمد می دیدم و یاد دوران پر از خاطرة دفاع مقدس زنده می شد.
فداکاری های او را در دوران جنگ فراموش نمی کنم . شاید هیچ عملیاتی علیه رژیم دیکتاتوری صدام حسین را نتوانیم به یاد بیاوریم مگر آن که او در آنها حضوری فعال و موثر داشت. در عملیات خیبر شاهد تلاش های بی وقفة او در قرارگاه کربلا بودم که خودش به جزیرة مجنون شمالی رفت و چراغ هایی را نصب کرد تا بالگردهای هوانیروز بتوانند در شب پرواز کنند و در جزیره فرود آیند و به پشتیبانی از رزمندگان اسلام بپردازند.
در دورانی هم که او در دانشکدة فرماندهی و ستاد سپاه پاسداران انقلاب اسلامی فعال بود فضایی پر از مهر و محبت را در این فضای علمی بوجود آورده بود. روز ۲۸ سفر امسال برای رزمندگانی که او را می شناختند روزی تلخ  و غم انگیز بود زیرا با طلوع فجر این روز که عازم شرکت در مراسم عزاداری رحلت پیامبر عظیم الشأن اسلام و امام حسن مجتبی (ع) در منزل شهید آیت الله مرتضی مطهری بودم خبر ناگوار رفتن او دریافت کردم. این خبر دردی جانکاه را بر تمام وجودم ایجاد کرد که غم درگذشت دوستان دیگری چون سرداران وفا غفاریان ، عباس مهری و جهادگر عزیز منصور ترکان را دو چندان کرد.
من المومنین رجال صدقوا ما عاهدوالله علیه فمنهم من قضی نحبه و منهم من ینتظر و ما بدلوا تبدیلا.



پرسش تاجزاده از زندان اوین: چرا انتقاد به شاه، توهین به رهبری است؟

سید مصطفی تاجزاده در ادامه سوالات هفتگی خود به طرح سوال این هفته پرداخته است.
این زندانی سیاسی تلاش می کند تا هر هفته با  مطرح نمودن سوالاتی ضمن دعوت از هموطنان عزیز برای تعمق و بحث و گفتگو پیرامون آن، توجه افکار عمومی را به مسائل مبتلا به کشور جلب نماید.
سوال این هفته تاجزاده که در صفحه فیس بوکش منتشر شد، بشرح زیر است:
چرا دیگر حتی در آستانه سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی نمی شود به رژیم شاه  انتقاد کرد و چرا هر سوالی از رژیم گذشته و از شاه برمی گردد به از صدر تا ذیل نظام و اصولگراها ؟ راستی چه اتفاقی افتاده که هرگونه نقدی را توهین به رهبری قلمداد می کنند و خواهان اجرای اشدّ مجازات برای منتقدین رهبری هستند؟
طی روزهای گذشته تهاجم و حمله شدیدی به سردار حسین علایی از فرماندهان هشت سال دفاع مقدس شد.
وی در یادداشتی مروری بر قیام نوزده دی مردم قم کرده و سوالاتی را مطرح کرده بود که شاید اگر شاه پیش از عزیمتش از ایران این سوالات را از خود می پرسید مجبور به فرار از کشور نمی شد.
برخی از سوالات این فرمانده سپاه به شرح زیر است:
 ”اگر به مردم معترض اجازة راهپیمایی مسالمت آمیز را می دادم و آنها را متهم به “اردو کشی و زورآزمایی” خیابانی نمی کردم ، مسئله خاتمه نمی یافت؟
 اگر به مأمورین دستور می دادم که به تظاهر کنندگان تیراندازی نکنند و هوشمندانه و با تدبیر آنها را آرام کنند ،نتیجة بهتری نمی گرفتم؟
آیا اگر به جای حصر کردن بعضی از بزرگان در خانه هایشان و تبعید تعدادی دیگر به سایر شهرهای دوردست و زندانی کردن فعالین سیاسی، باب گفتگو و مراوده با آنها را باز می کردم کار به فرار من از کشور می انجامید؟
اگر به جای اتهام زدن به مردم که خارجی ها عامل تحریک شما هستند به شعور جمعی آنها توهین نمی کردم حالا خودم مجبور بودم به خارجی ها پناه ببرم؟
آیا اگر به جای متهم کردن مخالفین خودم به اقدام علیه امنیت کشور،وجود مخالف را می پذیرفتم و حتی آن را قانونی تلقی می کردم و برای آنها حق قائل بودم نمی توانستم بیشتر برمسند قدرت باقی بمانم؟




اولین هم آوایی میلیونی عزاداران رضوی امروز در حرم امام رضا

رئیس اداره تبلیغات، از آمادگی آستان قدس برای حضور «عظیم» عزاداران رضوی خبر داد و تاکید کرد: ما پیش بینی می کنیم این مراسم که برای اولین بار برگزار می شود با حضور حداکثری عزاداران امام رضا(ع) روبه رو شود بنابراین آمادگی داریم که علاوه بر صحن جامع رضوی، صحن های غدیر، کوثر و جمهوری اسلامی را نیز برای این اقدام در نظر بگیریم. ممتاز همچنین به حضور مداحان و مرثیه سرایان مطرح کشور در این مراسم اشاره کرد و یادآور شد: همانند سال گذشته مراسم خطبه شب شهادت حضرت رضا(ع)نیز در صحن انقلاب و مراسم شام غریبان امام رضا(ع) هم در مسیر چهارراه شهدا به سمت حرم مطهر رضوی برگزار خواهد شد.
هم زمان با شب و روز شهادت امام رضا(ع) مراسم گوناگونی در رواق ها و صحن های حرم مطهر رضوی برگزار می شود.
در ادامه دیگر ویژه برنامه های شهادت امام رضا(ع) مراسم احیای قرآنی و محفل انس با قرآن امشب در حرم مطهر رضوی برگزار می شود. به گزارش روابط عمومی آستان قدس، رئیس اداره آموزش علوم قرآن و حدیث این آستان در این باره گفت: محفل انس با قرآن با حضور استادان و قاریان بین المللی؛ برگزار می شود که یک جزء قرآن کریم قرائت و ثواب آن به حضرت رضا(ع) هدیه می شود.





جرس: 
 ناوهایی از کشورهای آمریکا، انگلیس و فرانسه روز گذشته با عبور از تنگه هرمز وارد خلیج فارس شدند.
به گزارش مهر به نقل از لس آنجلس تایمز، ناو هواپیمابر آبراهام لینکلن آمریکا، همراه با پنج کشتی جنگی دیگر از جمله یک ناوچه بریتانیایی و شناوری فرانسوی با عبور از تنگه هرمز وارد خلیج فارس شدند.
وزارت دفاع آمریکا یکشنبه اعلام کرد که ناو آبراهام لینکن عبور "منظم و عادی" خود از تنگه هرمز را تکمیل کرد. بر اساس اعلام پنتاگون، عبور مطابق برنامه قبلی و بدون حادثه صورت گرفته است.
ناو لینکلن اولین ناو هواپیمابر آمریکاست که از اواخر ماه دسامبر به خلیج فارس وارد و جایگزین ناو یو اس اس جان استنیس می شود. روز شنبه نیز لئون پانتا، وزیر دفاع آمریکا اعلام کرده بود که ناو هواپیمابر یو اس اس اینترپرایز که حدود یک ماه دیگر راهی خاورمیانه خواهد شد، از تنگه هرمز عبور خواهد کرد.
گفته می شود که ناو لینکلن دستکم ۹۰ فروند هواپیما و هلی کوپتر را حمل می کند.
همچنین بنا به گزارش رسانه های بریتانیا، یک فروند ناوچه این کشور همراه کشتی های جنگی آمریکا و فرانسه وارد خلیج فارس شده است.
وزارت دفاع بریتانیا تایید کرد که ناوچه آرگایل بخشی از گروه ناوی آمریکاست که از تنگه هرمز گذشته و به خلیج فارس راه یافته است.
یک سخنگوی وزارت دفاع بریتانیا ادعا کرد: "ناوچه اچ ام اس آرگایل و یک شناور فرانسوی همراه گروه ناوی آمریکا از تنگه هرمز گذشتند تا بر تعهد خلل ناپذیر جامعه بین الملل برای حفظ حق دسترسی کشورها به این آبراه بر اساس قوانین بین الملل صحه بگذاریم."
بر اساس این گزارش، مجموعا پنج شناور از جمله ناو موشک انداز کیپ سنت جورج آمریکا و دو فروند ناوشکن همراه ناو هواپیمابر آبراهام لینکلن وارد خلیج فارس شده اند.





جرس:
نشست شب گذشته اتحادیه عرب که اختصاص به تحولات سوریه داشت با صدور بیانیه ای پایان یافت که در آن بر لزوم تشکیل دولت وحدت ملی طی مهلتی دوماهه تاکید شده است.
 به گزارش مهر به نقل از روزنامه الشرق الاوسط، نشست وزرای خارجه اتحادیه عرب شب گذشته در قاهره با صدور بیانیه ای پایان یافت که با مخالفت دمشق مواجه شده است.
جزئیات بیانیه 7 بندی اتحادیه عرب در قبال سوریه
اتحادیه عرب در بیانیه خود با اشاره به استفاده از گزارشهای تهیه شده از سوی ناظران عرب که به مدت یک ماه در سوریه فعال بودند، اعلام کرد: با تاکید بر تلاشها جهت خروج سوریه از بحران بدون دخالت خارجی و جهت گیری به سوی جنگ داخلی، پس از بررسی گزارش "محمد الدابی" رئیس هیئت ناظران عرب در سوریه و تحولات اخیر این کشور تصمیم می گیرد:
با توجه به پیشرفت نسبی در اجرای برخی تعهدات از سوی دولت سوریه و لزوم توقف اعمال خشونت آمیز از هر طرفی جهت حفاظت از شهروندان سوری، از دولت سوریه می خواهیم به اجرای بندهای زیر اقدام کند:
1. آزادی تمامی زندانیان، تخلیه تمامی شهرها و مناطق مسکونی از هرگونه اشکال مسلحانه، اجازه دادن به ورود سازمانهای ذیربط و رسانه های عربی و بین المللی با در نظر گرفتن آزادی آنها در حضور در تمامی نقاط سوریه جهت اطلاع از واقعیت شرایط و تحولات.
2. عقب نشینی ارتش سوریه و تمامی نیروهای مسلح به پادگانها و مراکز اصلی، اجازه دادن به تظاهرات مسالمت آمیز در تمامی مظاهر آن، تضمین آزادی تظاهرات مسالمت آمیز و ادامه پشتبیانی از هیئت ناظران عرب و دعوت از دولت سوریه و مخالفان برای انجام گفتگوی جدی طی مهلتی دوهفته ای.
همچنین شورای وزیران خارجه اتحادیه عرب بر ضرورت تشکیل دولت وحدت ملی طی دو ماه آتی که در آن دولت و مخالفان به ریاست شخصیتی مورد توافق حضور داشته باشند، تاکید می کند. وظیفه این دولت جدید اجرای بندهای اعلام شده از سوی اتحادیه عرب در بیانیه فعلی و فراهم آوردن مقدمات لازم برای برگزاری انتخابات پارلمانی و ریاست جمهوری با حضور آزادانه احزاب و به موجب قانونی است که در آن نظارت عربی و بین المللی لحاظ شده باشد.
3. رئیس جمهور سوریه تمامی اختیارات خود را در جهت همکاری با دولت وحدت ملی در راستای انجام ماموریتهایش در مرحله انتقالی به معاون اول خود واگذار کند.
4. اعلام تشکیل دولت وحدت ملی (پس از توافق درباره تشکیل آن) که هدف اصلی اش ایجاد نظام سیاسی دموکراتیک برای تمامی شهروندان بدون در نظر گرفتن وابستگی حزبی، مذهبی و طایفه ای آنها تا بر مبنای آن قدرت به صورت مسالمت آمیز انتقال یابد.
5. حکومت وحدت ملی همچنین باید در جهت بازگرداندن امنیت و ثبات به سوریه تلاش کند و در این زمینه کشورهای عربی متعهد می شوند که با همکاری اتحادیه عرب پشتیبانی مالی داشته باشند.دولت وحدت ملی باید کمیته مستقلی را جهت تحقیق درباره نقض حقوق شهروندان و بررسی آنها تشکیل دهد.
6. دولت وحدت ملی همچنین باید در جهت برگزاری انتخابات مجلس موسسان با نظارت عربی و بین المللی و در شرایط آزاد و شفاف مقدمات لازم را فراهم کند. مجلس موسسان نیز سه ماه پس از تشکیل دولت وحدت ملی قانون اساسی جدید سوریه را به همه پرسی بگذارد تا پس از طی این مراحل انتخابات پارلمانی و ریاست جمهوری در سوریه برگزار شود.
7. کشورهای دیگر باید از دولت وحدت ملی در سوریه حمایت کرده تا بتواند ماموریتهایش را در ادامه فعالیت ناظران و همکاری با دبیرکل اتحادیه عرب تداوم بخشد. همچنین دبیرکل اتحادیه عرب باید یک نماینده ویژه برای پیگیری روند سیاسی انتخاب کند. همچنین از رئیس هیئت ناظران عرب و دبیرکل اتحادیه عرب خواسته می شود که شورای امنیت سازمان ملل را جهت پشتیبانی از این طرح و دیگر تصمیمات اتحادیه عرب مطلع کند.
مخالفت سوریه
روز دوشنبه، ۳ بهمن (۲۳ ژانویه)، تلویزیون دولتی سوریه به نقل از یک مقام دولتی گفت که طرح پیشنهادی اتحادیه عرب برای خاتمه دادن به بحران سیاسی این کشور "به منزله دخالت آشکار در امور داخلی سوریه و غیرقابل قبول است.
تلویزیون دولتی سوریه گفته است که طرح پیشنهادی منعکس کننده خواست مردم سوریه و تامین کننده "منافع ملی" این کشور نیست.




جرس: بدنبال گزارشی در خصوص نبود گازوییل و سرمای شدید زندان اوین، مسئولان سازمان زندان ها با تایید این کمبود مدعی اند که مشکلات بر طرف شده است.
به گزارش کلمه، در هفته گذشته، هشت هزار زندانی اوین و از جمله زندانیان سیاسی بدون وسایل گرمازا ، آب گرم و محروم از حمام اغلب سرماخورده و بیمار شرایط سختی را می گذراندند که موجب نگرانی شدید خانواده ها شده بود.
در همین حال مدیرکل حوزه ریاست و روابط عمومی سازمان زندان ها در گفت و گو با روزگار با قبول این مشکل گفته است که بند های ۲۰۹، بند دو الف و ۳۵۰ اونی در حال حاضر کمبودی از نظر گرمایشی ندارند.
او  مدعی است که همه بندهای زندان اوین بدون مشکل هستند و اگر کمبودی بوده، برطرف شده است.
از نظر این مسئول امور زندان ها، ” همه چیز آرام و طبیعی است”! و زندانیان هیچ مشکلی ندارند. او گفته است که پیش از این برای افزایش سهمیه گازوییل اقداماتی شده بود و از نظر تامین گاز هم مشکلی نیست!
اما او نگفت علت سرماخوردگی تعداد قابل توجه ای از زندانیان و حمام گرفتن آنان با آب سرد به چه علتی بوده است.
مدیرکل حوزه ریاست سازمان زندان ها در همین حال با قبول تراکم زندانیان در بندها، نمی تواند بپذیرد که زندانیان از نظر امکانات رفاهی در مضیقه هستند و پتو به اندازه کافی در اختیار آنان نیست.
در بند ۲۰۹ و دو الف حتی مسئولان زندان از دادن پتوی بیشتر به زندانیان خودداری می کنند و حتی لباسهای زندانیان را که توسط خانواده هایشان به زندان برده می شود به آنها تحویل نمی دهند. در سایر بندهای زندان اوین در هر فصل سال خانواده ها لباسهایی را برای زندانیان می برند و مسئولان آن را به زندانیان تحویل می دهند. زندانیان سیاسی این دو بند مجبورند بر کفپوش سرد سلول روزهایشان را به شب برسانند.
در این دوبند زندانیانی همچون بهزاد نبوی ، عبدالله رمضان زاده ،عبدالفتاح سلطانی ، کوهیار گودرزی و تعداد زیادی از فعالان سیاسی و دانشجویی نگهداری می شوند . همچنین زندانیان تازه بازداشت شده مانند پرستو دوکوهکی ، سهام بورقانی ، مرضیه رسولی ، آرش صادقی و .. نیز به همین دو بند منتقل شده اند .گاه فعالان بازداشت شده ماه ها در همین بازداشتگاه های غیر قانونی و بدون امکانات به سر می برند.
بازداشتگاه اوین در دره اوین در شمال تهران واقع شده است به طور طبیعی همیشه از دیگر نقاط تهران آب و هوای سردتری دارد. این تفاوت دما در فصل زمستان بیشتر هم هست و همیشه خانواده های زندانیان با توجه به این مساله و نبود امکانات کافی برای زندانیان نگران وضعیت آنها هستند. طبق خبرها سرماخوردگی این روزها به شدت در این زندان رواج یافته و بهداری زندان نیزامکانات رسیدگی به همه بیماران را ندارد و دارو نیز در اختیار زندانیان بویژه زندانیان سیاسی قرار نمی دهد.
زندانیان سیاسی محبوس در زندان اوین اغلب در بندهای ۲۰۹ وزارت اطلاعات ،۳۵۰ و دو الف متعلق به سپاه پاسداران نگهداری می شوند از آنجا که این زندانیان محدودیت بیشتری دارند این روزها شرایط سختتری را هم تحمل می کنند.
بند ۳۵۰ که یک زیرزمین در زندان اوین است، این روزها به دو بخش بند مردان و زنان تقسیم شده است . این بند که زیر زمینی جدا افتاده و بدون امکانات است از سایر بندهای زندان اوین وضعیت رفاهی بسیار بدتری دارد . این بند تنها با چهار سرویس بهداشتی در شرایط عادی هم شرایط بسیار نامناسبی دارد و امکانات آن هرگز پاسخگوی ۱۸۰ زندانی محبوس در آن که بیشتر آنان از زندانیان حوادث پس از انتخابات هستند، نیست . این روزها زندانیان این بند در سرمای شدید و محروم از آب گرم و استحمام شرایط سختی را می گذرانند .
هم اکنون تعداد زیادی از زندانیان عقیدتی-سیاسی از جمله روزنامه نگاران و دانشجویان حامی جنبش سبز در این بند به سر می برند .
انتهای این بند یک سالن بدون هر گونه امکانات و حتی سالن هواخوری وجود دارد که زندانیان سیاسی زن در آن نگهداری می شوند . بیش از سی زندانی سیاسی زن در شرایطی در این بند نگهداری می شوند که حتی امکانات شان برای نگهداری ده نفر هم مناسب نیست . زندانیان سیاسی زن محروم از هواخوری و هر گونه امکانات رفاهی حالا باید نبود آب گرم بهداشتی و سرمای شدید را هم تحمل کنند .
نسرین ستوده ، بهاره هدایت ، ژیلا کرم زاده، مهدیه گلرو و عاطفه نبوی و …از جمله زنان محبوس در این بند هستند .
از سوی دیگر، هر چند هر روز خبری از بیماری تعدادی از زندانیان منتشر می شود اما مسئولان نمی خواهند این واقعیت را بپذیرند که کمبود امکانات رفاهی و خدمات بهداشتی از دلایل اصلی این مساله است.
چندی پیش مدیرکل بهداشت و درمان زندانهای کشور گفته بود به رغم کمبود امکانات و نیروی انسانی، وضعیت بهداشت و درمان در زندانها به لحاظ ساختار فیزیکی و زیرساخت های بهداشتی در شرایط مطلوبی قرار دارد.
اینک نیز مدیرکل حوزه حراست سازمان زندان های می گوید: اینها شایعات است و سرویس های بهداشتی در زندان و بخصوص بند ۲۰۹ و ۳۵۰ به اندازه ای است که مشکل ایجاد نمی کند.
در حالی که بندهای ۳۵۰، ۲۰۹ و دو الف زیر نظر سپاه و وزارت اطلاعات هستند، وی مدعی است که این سه بند نیز تحت نظر سازمان زندانهاست. ادعایی که پیش از این از سوی رییس سازمان زندانها هم عنوان شده بود.
چندی پیش، نماینده مردم کوهدشت در مجلس شورای اسلامی، با بیان اینکه از وضعیت زندان‌ها در کشور رضایت نداریم، گفته بود: یکی از مشکلات زندانیان کمبود فضا و امکانات لازم است و همین کمبود‌ها مشکلاتی را برای زندانیان به وجود آورده است.
وی تایید کرده بود که مسئولان قضایی کشور نسبت به این زمینه آگاهی لازم را دارند و بر این مورد اذعان داشته‌اند!
یکی از مسئولان زندان ها قبلا ادعا کرده بود که “هزینه نگهداری یک زندانی در هر روز برای دولت زیاد است. یک مجرم باید طبق قوانین استاندارد، در سه وعده غذایی ۲۵۰۰ کالری مصرف کند و ۲۵ متر فضای مسقف در اختیار داشته باشد که در مجموع، هزینه آموزش و نگهداری هر زندانی روزانه بیش از ۲۰ هزار تومان می‌شود.” گفته می شود که سازمان زندانها روزانه ۵ میلیارد تومان بابت هزینه زندانیان، پرداخت می کند. شاید به همین دلیل است رئیس سازمان زندانهای کشور اعلام کرده بود به دلیل غذای زندانیان، این سازمان، جزء بزرگترین بدهکار به بازار است! در حالی که بر اساس گفته شاهدان عینی زندانیان از حداقل جیره غذایی برخوردارند و سو تغذیه یکی از مشکلات جدی زندان هاست.
در همین حال مقامات سازمان زندانها در مردادماه ۹۰ گفته بودند بیش از ۲۵۰ هزار زندانی در زندانهای ایران، محبوس هستند. اما زندان های کشورگنجایش ۸۵ هزار زندانی را دارند یعنی بیش از سه برابر بیشتر از ظرفیت زندان ها، زندانی وجود دارد.
آمار زندانیان کشور در سال ۵۸ تنها ۱۰ هزار نفر بوده است.




 جرس: هیئت رسیدگی به تخلفات اداری وزارت آموزش و پرورش نامه تفهیم اتهام علی پور سلیمان، زندانی سیاسی را به بند 350 اوین ارسال کرد.
به گزارش منابع خبری جرس، این نامه در تاریخ هشتم دی ماه امسال تدوین شده و پس از گذشت چهار ماه از سال تحصیلی و نیز هشت ماه از زمان دستگیری برای این دبیر منطقه 9 آموزش و پرورش تهران ارسال شده است.در این ابلاغیه به پورسلیمان ده روز فرصت داده شده تا دفاعیه خود را تسلیم این هیئت کند.
اتهام این عضو شورای مرکزی سازمان معلمان ایران، تبلیغ علیه نظام و اهانت به مسوولین نظام عنوان شده است.
این در حالی است که پیش از این، شعبه 28 دادگاه انقلاب اسلامی تهران، این فعال صنفی آموزش و پرورش را دقیقا با همین اتهام به یک سال حبس محکوم کرده است.در واقع این معلم به خاطر یک اتهام دو بار محاکمه و مجازات می شود.
پورسلیمان، عضو اجرایی سازمان معلمان ایران در دوازدهم اردیبهشت سال 86 و در روز معلم به دستور فرشیدی، وزیر وقت آموزش و پرورش، به انفصال موقت از آموزش و پرورش محکوم شد.
به گفته خانواده این زندانی، هم زمان با سال تحصیلی جدید، حکم مرخصی بدون حقوق این معلم از سوی اداره آوزش و پرورش در اختیار خانواده اش قرار گرفت اما در هفته های اخیر مسوولان امنیتی و حراست آموزش و پرورش، با تهدید و ارعاب این حکم را از خانواده پس گرفته اند.




یورش ماموران اطلاعات ساری به منزل یک شهروند بهائی

ماموران اطلاعات ساری، یکم بهمن ماه، با یورش به منزل یک شهروند بهائی در این شهر به تفتیش منزل و جمع آوری کتب مذهبی اقدام کردند.
شنبه یکم بهمن ۹۰  شش تن از ماموران اداره اطلاعات شهرستان ساری پس از شکستن درب ورودی منزل عنایت الله سنایی، نویسنده و شاعر بهائی، وارد منزل ایشان شدند.
به گزارش سامانه خانه حقوق بشر ایران، با توجه به اینکه عنایت الله سنایی در منزل نبودند نتوانستند ایشان را دستگیر کنند. پس از رویت حکم معلوم شد که تاریخ حکم صادره که مربوط به تفتیش محل مخفی گاه متهم و دستگیری وی بوده، منقضی شده و اصلاحیه آن مجددا متنی دست نویس شده، که هیچ وجاهت قانونی ندارد.
مامورین اطلاعات با هتاکی فراوان نسبت به حاضرین در منزل و تهدید ایشان به ضرب و شتم و توهین به اعتقادات بهائی به تفتیش منزل ایشان پرداختند. در این تفتیش علاوه بر جمع آوری کتب های دعا و نیایش به جمع آوری سی دی و نوارهای مذهبی ایشان مبادرت نمودند.
مامورین اطلاعات پیشتر نیز در شهریور ماه سال جاری نیز منزل عنایت الله سنایی را تفتیش نموده بودند. در آن نوبت طی تاکیدهای مکرر وی مبنی بر غیرقانونی و غیر اسلامی بودن این حرکت، یکی از ماموران جوان اطلاعات با زدن ضربه ای زیر گوش ایشان موجب پاره شدن پرده گوش وی می شود. عنایت الله سنایی بلافاصله با مراجعه به پزشکی قانونی و دریافت تاییدیه ای مبنی بر پاره شدن پرده گوششان شکایتی نسبت به مامور اطلاعات ترتیب دادند و نامه ای نیز در این رابطه به وزیر اطلاعات و رئیس قوه قضاییه نوشتند.
در مهرماه احضاریه ای به مهر و امضای بازپرس مربوطه -حسین زاده – به منزل ایشان فرستاده می شود که پس از مراجعه به بازپرس ایشان از صدور چنین حکمی اظهار بی اطلاعی می کنند و منشی دفتر ایشان بیان می کند که پرونده در دست بچه های اطلاعات است ….
همسر جناب سنایی، طره تقی زاده، نیز دی ماه ۹۰ پس از گذراندن یازده ماه از دوره محکومیت بیست و دو ماهه خود از زندان ساری آزاد شدند.
عنایت الله سنایی، در دوران محکومیت همسرشان نامه هایی سرگشاده خطاب به رئیس قوه قضائیه و وزیر اطلاعات نوشتند.




روزنامه‌نگاران بازداشت شده در اختیار سپاه و «زیر فشار» هستند

جمعی از نزدیکان پرستو دوکوهکی و مرضیه رسولی اعلام کردند: روزنامه‌نگاران بازداشت شده در هفته‌های اخیر، در اختیار سپاه و «زیر فشار» هستند.
به گزارش صفحه آزادی پرستو دوکوهکی و مرضیه رسولیجمعی از نزدیکان پرستو دوکوهکی و مرضیه رسولی، دو روزنامه‌نگاری که اخیرا بازداشت شده‌اند با صدور اطلاعیه‌ای اعلام کردند که این دو به همراه تعدادی از روزنامه‌نگاران بازداشت‌شده در موج بازداشت اخیر، در در اختیار سپاه و «زیر فشار» هستند.
بر اساس این بیانیه، خانم دوکوهکی و رسولی در سلول انفرادی و در بند ۲ الف زندان اوین و زیر نظر سپاه هستند.
این بیانیه می‌افزاید: «مرضیه و پرستو تنها روزنامه نگارانی نیستند که در روزهای اخیر دستگیر شده اند. روزنامه نگاران، وب نگاران و فعالان اجتماعی دیگری از جمله سهام الدین بورقانی، فاطمه خردمند، احسان هوشمند، سعید مدنی، فرشاد قربان‌پور، محمد سلیمانی نیا، نسرین نعمت اللهی، پیمان پاک مهر و شهرام منوچهری هم در چند روز گذشته دستگیر شده اند. تعدادی از روزنامه نگاران هم در هفته های اخیر بازجویی و تهدید شده اند.»
بر اساس این اطلاعیه «خانواده های برخی خبرنگاران مشغول به کار در رسانه های خارج از کشور از جمله خانواده های خبرنگاران بی بی سی فارسی هم اخیرا اذیت و آزار یا بازداشت شده اند. در چند روز اخیر تعدادی از دانشجویان و شهروندان عادی هم مورد بازجویی و ضرب و شتم قرار گرفته اند.»
امضا کنندگان این بیانیه که خود را «جمعی از دوستان پرستو دوکوهکی و مرضیه رسولی» اعلام کرده‌اند در پایان گفته‌اند: «ما از دولت جمهوری اسلامی ایران می خواهیم این روزنامه نگاران را هر چه زودتر آزاد کند. از کلیه نهادهای حقوق بشری و جوامع بین المللی هم می خواهیم این فشارها و ارعاب ها را محکوم کنند، وضعیت روزنامه نگاران دستگیر شده را پیگیری کرده و از دولت ایران بخواهند تا این روزنامه نگاران را هر چه سریع تر آزاد کند.»




اجساد ۶۰ تن از مخالفان رژیم اسد در یک بیمارستان پیدا شد

منابع مخالفان در سوریه روز یکشنبه 21 – 1 – 2012 اعلام کردند 101 نفر در تظاهرات اعتراضی و درگیری ها 24 ساعت گذشته در شهرهای مختلف سوریه به دست نیروهای امنیتی کشته شدند.
به نوشته وبسایت العربیه، مخالفان تاکید کردند اجساد 60 نفر را در یک بیمارستان دولتی کشف کردند که آثار شکنجه بر همه این اجساد به شکل آشکار پیدا بود.
بر اساس گزارش ها این قربانیان از بازداشت شدگان و افراد زخمی شده تجمع های اعتراضی هستند که به دست نیروهای امنیتی به قتل رسیدند.
از سوی دیگر نیروهای امنیتی رژیم بشار اسد با هدف قرار دادن 2 اتوبوس در شهر ادلب دست کم 30 تن از سرنشینان آن را به قتل رساندند.
در همین حال یک خودروی نظامی حامل بازداشت شدگان در شمال غرب سوریه به وسیله یک بمب کناره جاده ای منفجر شد و 15 تن از این بازداشت شدگان کشته شدند.
یکی از فعالان سیاسی سوریه در تماس با العربیه از کشته شدن دو افسر عالی رتبه ارتش در روستای بابوبلین خبر داد.
این فعال حقوق بشر همچنین افزود شب گذشته درگیری شدیدی میان ارتش آزاد و نیروهای امنیتی و ارتش در مناطق احسم و البارده در جبل الزاویه به وقوع پیوست.
همزمان با این گزارش ها کمیته هماهنگی انقلاب سوریه نیز از درگیری شدید میان نیروهای جدا شده از ارتش و نیروهای امنیتی در شهر دوما خبر داد.
کمیته هماهنگی انقلاب سوریه اعلام کرد در این درگیری ها دست کم 3 نفر کشته و 20 نفر زخمی شدند.
این منبع افزود از 23 دسامبر یعنی از زمان ورود ناظران اتحادیه عرب به سوریه تاکنون 831 نفر کشته شدند.
بر اساس این گزارس 54 تن از این کشته شدگان کودک و43 تن زن بودند. همچنین 65 تن پس از بازداشت وشکنجه توسط نیروهای امنیتی جان خود را از دست دادند.
از سوی دیگر دولت سوریه در بخشنامه ای از وزارتخانه ها و سازمان های دولتی خواست پروژه های جاری در کشور را متوقف کنند.
بر اساس این سند که نسخه ای از آن توسط مخالفان در اختیار " العربیه " قرار گرفت و توسط عدل سفر نخست وزیر سوریه امضا شده است خطاب به دستگاه های دولتی آمده است " برای برخورد با تحولات جاری از شما می خواهیم هیچ پروژه ای و یا سرمایه گذاری جدید انجام ندهید."





ارائه گزارش تفصیلی بیش از ٢٠٠٠ مورد نقض حقوق دانشجویان به احمد شهید توسط دفتر تحکیم وحدت

گزارش کمیسیون حقوق بشر دفتر تحکیم وحدت در رابطه با بیش از ٢٠٠٠ مورد نقض حقوق دانشجویان به احمد شهید تحویل داده شد.
کمیسیون حقوق بشر دفتر تحکیم وحدت پس از چندین ماه تلاش، گزارشی جامع از  بیش از ٢٠٠٠ مورد نقض حقوق دانشجویان، از فروردین ١٣٨٨ تا شهریور ١٣٩٠، تهیه و آن را به دفتر احمد شهید، گزارشگر ویژه حقوق بشر سازمان ملل متحد برای ایران، تحویل داده است.
به گزارش دانشجونیوز، در بخش نخست این گزارش مقدمه ای از سرکوب دانشجویان توسط نهادهای وابسته به حاکمیت در ایران و آمار جامع موارد نقض حقوق دانشجویان که به ثبت رسیده، منتشر شده است. در بخش دوم این گزارش نیز، جداول تفکیکی هشت گانه برای طبقه بندی اطلاعات جمع آوری شده، آمده است.
در بخشی از گزارش دفتر تحکیم وحدت آمده است: "گزارش مطول و مفصلی که در پیش رو دارید حاصل جمع آوری تنها بخشی از نقض حقوق دانشجویان و دانشگاهیان در ایران است که در رسانه ها و وبسایت های خبری منتشر شده و جمعی از فعالان دانشجویی موفق شده اند تا حد امکان این اخبار و اطلاعات را در این مجموعه جمع آوری کنند. این گزارش همچنین مربوط به اتفاقات رخ داده از مارچ ٢٠٠٩ تاکنون است. امید است این گزارش بتواند شما را با گوشه ای از مصائب، دشواری و نقض گسترده حقوق دانشگاهیان در ایران آشنا سازد و امیدواریم تلاش ما و شما در این زمینه بتواند در نهایت به رعایت بیشتر حقوق دانشجویان و اساتید و سایر اقشار و گروه های اجتماعی در ایران منجر شود."
بر این اساس  ٦٣٤ مورد بازداشت دانشجویان، ٣٩٦ مورد محرومیت از تحصیل، ٢۵٤ مورد محکومیت دانشجویان در دادگاه ها، ١٨٦ مورد احضار دانشجویان به کمیته انضباطی، ١٤٦ مورد احضار دانشجویان به مراجع قضائی، ١٣٢ مورد اخراج دانشجویان از دانشگاه، ٦٨ مورد فشار بر دانشجویان زندانی، ٢٨ مورد فشار بر تشکل های دانشجویی، ٢٨ مورد فشار بر نحوه پوشش دانشجویان و تبعیض جنسیتی، ٢٧ مورد مرگ  مستقیم و غیر مستقیم دانشجویان به دست عوامل حکومت ایران، ٢۵ مورد ممنوع الورود کردن دانشجویان به دانشگاه ها، ١٣ مورد تعطیلی نشریات دانشجویی و ٤٠ مورد سایر موارد به آقای احمد شهید با ذکر جزئیات هویت دانشجویان و موارد نقض حقوقشان در این گزارش آمده است.

«گزارش تفصیلی موارد نقض حقوق دانشجویان را از اینجا دانلود کنید
«جداول تفکیکی موارد نقض حقوق دانشجویان را از اینجا دانلود کنید.»




امام جمعه ارومیه: از سرنوشت فرزندم رنج می‌برم

خبرگزاری هرانا - غلامرضا حسنی٬ نماینده ولی فقیه در آذربایجان غربی٬ ۳۰ سال پس از اعدام رشید حسنی٬ می‌گوید از اعدام فرزندش همچنان رنج می‌برد.
آقای حسنی روز یکشنبه (دو بهمن) به خبرگزاری رسا گفته که اعدام فرزندش برای او «فوق‌العاده سخت» بوده و اعتقاد دارد اگر برای تربیت رشید بیشتر وقت می‌گذاشت٬ وی به چنین سرنوشتی دچار نمی‌شد.
به گزارش دگربان، حسنی افزوده است: «شاید در اینجا {تربیت خانواده} حق با او {رشید} باشد که نتوانستم برسم. الآن هم رنج می‌برم. پسر من دیروز با شاه می‌جنگید و امروز در لیست اعدامی‌ها باشد برایم فوق‌العاده سخت است.»
حسنی در سال‌های نخست پس از پیروزی انقلاب اسلامی، مخفیگاه پسر خود را که از هواداران فدائیان خلق بود، به ماموران کمیته انقلاب اسلامی گزارش کرد که در ‌نهایت به اعدام او انجامید.
امام جمعه ارومیه همچنین در کتاب خاطرات خود که محصول ۳۰ ساعت گفتگو با مرکز اسناد انقلاب اسلامی است٬ گفته که فرزندش مستحق اعدام نبود.
حسنی در این گفتگو افزوده است: «رشید مستحق اعدام نبود. او جنایتی را مرتکب نشده بود، یا کسی را نکشته بود. تنها جرمش این بود که گرایش شدید کمونیستی داشت و این هرگز منجر به اعدام کسی نمی‌شود.»
امام جمعه ارومیه در کتاب خاطراتش نوشته که حکم فرزندش در ‌نهایت «حبس ابد» بود٬ و «متاسفانه قاضی پرونده همین طور فله‌ای حکم صادر کرده بود.»
نماینده ولی فقیه در آذربایجان غربی در بخش دیگری از خاطرات خود گفته است: «بعد از چند سال، خیلی دلم می‌خواست، پرونده رشید را می‌دیدم و مطالعه می‌کردم، هر چه می‌خواستم امکانپذیر نشد و در اختیارم نگذاشتند.»
نماینده ولی فقیه در آذربایجان غربی در خاطرات خود همچنین گفته که احکام اعدام‌ اوایل انقلاب «از سوی افرادی وابسته به گروه‌های به ظاهر اسلامی و انقلابی که در بعضی ارگان‌ها و به خصوص در دستگاه قضایی نفوذ کرده بودند» ٬ صادر شده بود.
وی در خاطرات خود می‌گوید این افراد در آن زمان «دست به یک سری کار‌ها و صدور احکام تند و تیز می‌زدند که هیچ ارتباطی با نظام اسلامی و شخصیت‌های اصیل انقلاب نداشت.»
حسنی افزوده که این افراد «به صدور احکام فله‌ای دردسرهای زیادی در منطقه برای ما درست کردند و بعضی افراد را به جرم وابستگی ظاهری به حزب خلق مسلمان، انواع و اقسام اتهام برایش درست ‌می‌کردند و حکم اعدام برایش صادر می‌نمودند.»
این برای نخستین بار است که یکی از روحانیون نزدیک به علی خامنه‌ای از اعدام‌های گسترده مخالفان در دهه ۶۰ انتقاد و تائید می‌کند که احکام قضایی برای این اعدام‌ها به صورت «فله‌ای» صادر شده است.
شمار قابل توجهی از فعالان سیاسی منتقد جمهوری اسلامی در دهه ۶۰ بدون طی کردن روند دادرسی٬ به صورت گروهی و مخفیانه اعدام شدند.




ماهنامه "خط صلح" شماره ۱۱منتشر شد

خبرگزاری هرانا - یازدهمین شمارهٔ ماهنامهٔ حقوقی- اجتماعی "خط صلح"، به صاحب امتیازی مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران در هفتمین ماه متوالی منتشر شد.
در این شماره  می خوانید: پناهندگی نیازها و حقوق، حقوق بشر چیست، فراموشی بزرگان، کرد ها بزرگترین قربانیان مین در جهان، گفتگو با اکبر عطری درباره آموزشکده ی توانا و ...
مطلب دیگر منتشر شده در این شماره را می توانید در فهرست زیر که در روزهای آنی در هرانا درج خواهد شد؛ مشاهده کنید.

برای دریافت نسخه PDF این ماهنامه بر روی عکس کلیک کنید.
برای دریافت نسخه فشرده آن نیز اینجا کلیک کنید
فهرست مطالب در این شماره:
۳ - پناهندگی؛ نیازها و حقوق
۴ - حقوق بشر چیست؟
۵ - فراموشی بزرگان
۶ - کردها، بزرگترین قربانیان مین در جهان
۸ - زنی با سرشت رهبری
۱۰ - منطقه خاورمیانه؛ حال و آینده
۱۲ - حقوق بشر و زندانیان غیر سیاسی
۱۴ - گفتگو با اکبر عطری درباره آموزشکده ی توانا
۱۶ - ملت های تحت سلطه و اهمیت هویت سازی الکترونیک
۱۷ - آخرین وضعیت دریاچه ارومیه
۱۸ - سلطنت ابدالی، آغاز عصر تاریکی زنان افغان
۲۱ - شبیه مرد افغانی شده دل
۲۳ - نگاهی به وضعیت نشریات ترکی در ایران
۲۵ - گفت و گو با کوروش لاهوتی، سخنگوی کلیسای ایرانیان
برای تماس با مسئولان این نشریه، دریافت در ایران، هرگونه انتقاد و پیشنهاد، ارسال مطلب و همکاری می‌توانید با آدرس ایمیل Peaceline. journal@hrai. info یا شماره تلفن ۶۲۱۰۱۴۶ (۲۰۲) ۱+ تماس حاصل نمایید.

مطالب مرتبط




هرانا؛ بررسی نحوه مرگ علیرضا صبوری در گفتگو با خواهرش

خبرگزاری هرانا - علیرضا صبوری میاندهی، در روز دهم مرداد ماه ۱۳۶۷ در کرج بدنیا آمد و از ۵ سالگی به همراه خانواده‌اش به تهران آمد. او هم مانند بسیاری دیگر از جوانان ایران، پس از پایان دوران تحصیلات متوسطه و دریافت مدرک دیپلم، به امید آینده‌ای بهتر راهی بازار کار شد و برای استخدام در شرکت‌های نفتی در دوره‌های جوشکاری صنعتی شرکت کرد.
اما خیلی زود متوجه شد که اوضاع نابسامان اجتماعی و چشم انداز وضعیت اقتصادی ایران، اجازهٔ تحقق رویا‌هایش را آنچنان که او انتظار داشت نمی‌دهد و تصمیم گرفت برای تغییر این وضعیت، دست در دست سایر جوانان هموطنش بگذارد.
 علیرضا در روز ۲۵ خرداد ۱۳۸۸ همانند هزاران جوان دیگر، با دست خالی به خیابان رفت تا اعتراضش را نسبت به این نا‌بسامانی‌ها و نتیجهٔ بحث بر انگیز انتخابات ریاست جمهوری ابراز کند و در‌‌ همان روز در حوالی میدان آزادی، روبه روی پایگاه گردان ۱۱۷ عاشورا، در حالیکه به کمک هم‌ وطنانش که مورد اصابت گلوله قرار گرفته بودند شتافته بود، ناگهان تیری پیشانی‌اش را شکافت؛ آنچنان که خودش بعد‌ها گفت، انگار چیزی در سرش منفجر شد و جهان در مقابل چشمانش به سیاهی رفت.
عده‌ای از معترضین پیکر نیمه جان وی را به بیمارستان بردند و پزشکان شبانه او را مورد عمل جراحی قرار دادند و موفق شدند که تکه‌هایی از گلوله را از سرش خارج کنند. ولی متاسفانه علیرضا به کما رفت و در این مدت خانواده‌اش تمامی بیمارستان‌ها زندان‌ها و سرد خانه‌ها را زیر و رو می‌کردند و به امید یافتن نشانی، از گم گشته‌شان هر روز به زندان اوین مراجعه می‌کردند. تا اینکه پس از گذشت حدود ۱ ماه علیرضا از مرگ بازگشته و به هوش آمد.
او که قسمت عمده‌ای از حافظه، قدرت تکلم و کنترل روده‌ها را از دست داده بود، در حالی که نیمی از بدنش فلج شده بود، پس از چند روز توانست به سختی شماره تلفن یکی از خواهرانش را به یاد آورد. پرسنل بیمارستان به سرعت جریان را به خانواده‌اش اطلاع دادند و به پیشنهاد مدیریت بیمارستان و به خاطر مسائل امنیتی، نام وی به عنوان بیمار تصادفی در پرونده‌های بیمارستان ثبت شد و‌‌ همان شب علیرضا را به خانه‌اش منتقل کردند تا باقی خدمات درمانی، در خانه به او ارائه گردد.
با کمک‌های بی‌دریغ مددکار و اعضای خانواده، علیرضا پس از چندی توانست مقداری از قوای از دست رفته‌اش را
باز یابد ولی همچنان با مشکلات عمده‌ای مانند سردرد‌های شدید و مداوم و ضعیف بودن قدرت تکلم رو برو بود. به همین دلیل پزشکان برای بار دوم سعی کردند تکه‌های باقی مانده گلوله را خارج کنند اما تکه‌هایی از گلوله، در نقاط حساسی از بافت مغز او قرار گرفته بودند که با حرکت دادن آن‌ها، امکان داشت علیرضا جان خود را از دست بدهد یا برای همیشه فلج شود، به همین علت حتی پس از عمل جراحی دوم نیز تکه‌هایی از گلوله به جای ماند و تذکرات لازم راجع به وخیم بودن شرایطش و مراقبت‌های لازم به وی داده شد.
پس از آنکه علیرضا سلامت نسبی خود را بازیافت، به پیشنهاد و کمک خانواده‌اش و بدلیل رعایت مسائل امنیتی، از ایران خارج شد و به ترکیه رفت و مدارک خود را در اختیار کمیساریای عالی پناهندگان سازمان ملل قرار داد. سرانجام، پس از ماه‌ها، با در خواست وی موافقت شد و وی با امید به فردایی روشن و آزاد، اما در تنهایی مطلق، به شهر بوستون آمریکا فرستاده شد.
اما در کمال تاسف، پس از ۸ ماه به علت عوارض ناشی از وجود قسمت‌هایی از گلوله در بافت مغز، سر انجام در ۲۶ آبان ۱۳۹۰ علیرضا صبوری جان سپرد و پس از حدود ۲ ماه، و به درخواست خانواده‌اش، پیکرش را در شهر برلین آلمان به خاک سپردند.
در همین رابطه گزارشگر هرانا، در گفتگویی اختصاصی با خانم نازآفرین صبوری (خواهر علیرضا صبوری)، که پس از جریانات انتخابات ۸۸ و اتفاقاتی که برای برادرش افتاد، از ایران خارج شده است و هم اکنون به همراه خانواده‌اش در مالزی اقامت دارد، از جزییات ماجرا می‌پرسد که توجه شما را به آن جلب می‌کنیم.

در ابتدا به شما و خانواده‌تان تسلیت عرض می‌کنیم...

لطفاً بفرمایید که در روز ۲۵ خرداد چه اتفاقی برای برادرتان افتاد.
در آن روز علیرضا هم مانند بسیاری دیگر از جوانان، در حوالی میدان آزادی تهران، در تظاهرات شرکت کرده بود و آنطور که بعداً از پرسنل بیمارستان شنیدیم، مردم او را در حالی که گلوله‌ای به پیشانی‌اش خورده بود به بیمارستان منتقل کرده بودند و‌‌ همان شب مورد عمل جراحی قرار می‌گیرد اما در حین عمل جراحی به کما می‌رود و چند روز بعد برای بار دوم در یک بیمارستان دیگر تحت عمل جراحی قرار گرفته است.
علیرضا ۱ ماه در کما بود و ما هم هیچ اطلاعی از وضعیتش نداشتیم. همهٔ اعضای خانواده و فامیل، هر روز با نگرانی، به بیمارستان‌ها، کلانتری‌ها، و زندان اوین سر می‌زدیم. جلوی زندان اوین هر روز لیست اسامی بازداشت شده‌ها را می‌چسباندند اما خبری از علیرضا نبود. پس از چند روز با نا‌امیدی به سردخانهٔ کهریزک سر زدیم و در آنجا عکس کشته شده‌ها را به ما نشان می‌دادند که بسیار وحشتناک بود. حتی با پلیس ۱۱۰ تماس گرفتیم و یک آدرس به ما داد که به آنجا سر بزنیم اما آنجا هم نبود. پس از حدود ۱ ماه سرکشی به همهٔ مکان‌هایی که ممکن بود علیرضا در آنجا باشد، بسیار نا‌امید شده بودیم و برخی از خانواده‌های مجروحان به ما گفته بودند که تعدادی از کشته شده‌ها را در گور‌های دست جمعی در بهشت زهرا دفن کرده‌اند و ممکن است علیرضا هم در میان آن‌ها باشد.
سرانجام چگونه توانستید علیرضا را پیدا کنید؟
به واسطه تلاش پزشکان، علیرضا پس از ۱ ماه به هوش آمده و به زحمت توانسته بود شماره تلفن خواهرم را بگوید. پرسنل بیمارستان با خواهرم تماس گرفتند و ماجرا را به ما اطلاع دادند و ما هم به بیمارستان رفتیم. در بیمارستان از خانواده‌های برخی مجروحان و پرسنل بیمارستان شنیدیم که اگر ماموران مطلع شوند که یکی از مجروحان در بیمارستان است و او را شناسایی کنند ممکن است برای از بین بردنش دست به هر اقدامی بزنند تا شاهدی برای بی‌رحمی‌هایشان در برخورد با معترضین باقی نماند. حتی پرسنل بیمارستان به ما گفتند که در حال حاضر علیرضا را بعنوان مجروح تصادفی در پرونده‌های بیمارستان ثبت کرده‌اند و به پیشنهاد یکی از پزشکان، قرار شد تا ادامهٔ مراحل درمان علیرضا در منزل انجام شود و‌‌ همان شب علیرضا را به منزل منتقل کردیم.
وقتی علیرضا را به منزل منتقل کردید در چه وضعیتی قرار داشت؟
ما علیرضا را فقط به این علت که شناسایی نشود، در حالی که لازم بود تحت مراقبت‌های ویژهٔ پزشکی باشد، و نیمی از بدنش فلج شده بود و قادر به صحبت کردن نبود، حتی کنترل روده‌هایش را از دست داده بود به منزل آوردیم. برای بلند شدنش از رختخواب باید ۳ نفر به علیرضا کمک می‌کردند تا بتواند از جا بلند شود و در این مدت همهٔ اعضای خانواده به نوعی درگیر این مسئله شده بودند.
طی حدود ۸ ماه که بطور مداوم فیزیوتراپ و مددکار گفتار درمانی با او کار کردند، نهایتاً مقداری از توانایی‌هایش را توانست مجدداً به دست بیاورد و کمی از کارهای شخصی‌اش را خودش انجام دهد و تا حدی هم می‌توانست صحبت کند. خود علیرضا هم خیلی تلاش می‌کرد تا هرچه سریع‌تر از این وضعیت بیرون بیاید.
هزینه‌های درمان را چگونه پرداخت کردید؛ آیا توانستید از بیمهٔ دولتی استفاده کنید؟
خیر. خانوادهٔ ما منزل شخصیشان را که پس از بازنشسته شدن پدرم خریده بودند، فروختند تا هم بخاطر رعایت مسائل امنیتی آدرس منزلمان عوض شود و هم پول کافی برای تامین هزینه‌های بیمارستان و درمان در منزل فراهم شود. علیرضا بیمهٔ خدمات درمانی داشت ولی بعلت رعایت مسائل امنیتی مجبور شدیم تمام هزینه‌ها را بصورت شخصی پرداخت کنیم. در حال حاضر هم خانواده‌ام در یک منزل اجاره‌ای زندگی می‌کنند. همهٔ این‌ها مسائلی است که جمهوری اسلامی بر خانوادهٔ ما تحمیل کرده است.
آیا علیرضا خود را یک فعال سیاسی می‌دانست؟
خیر، علیرضا هم مانند بسیاری دیگر از جوانان، به شرایط بد اقتصادی و اجتماعی حاکم در ایران و نداشتن چشم اندازی روشن برای آیندهٔ خود معترض بود و همیشه می‌گفت که چرا نباید اعتراض کرد، او معتقد بود که در این راه حد اقل کاری که می‌تواند انجام دهد شرکت در تظاهرات است. حتی پس از آنکه تا حدی بهبودی خودش را بازیافته بود، همیشه دلش می‌خواست حرف‌هایش را به گوش همه برساند که ماموران رژیم با مردم چگونه برخورد می‌کنند. اما بدلیل ملاحظات امنیتی برای خانواده، سکوت می‌کرد و همین مسئله فشار زیادی به او وارد می‌کرد.
چه شد که علیرضا تصمیم گرفت از ایران خارج شود؟
علیرضا یک شاهد زنده بود برای اثبات دروغ بودن این ادعای رژیم جمهوری اسلامی که حقوق فردی و اجتماعی افراد را برای شرکت آزادانه در تظاهرات به رسمیت می‌شناسد. مسلماً وقتی به ماموران دستور داده شده است که سر و صورت تظاهر کنندگان را هدف بگیرند، از ترس آن است که شاهدی زنده بماند.
او مدرکی گویا برای اثبات نقض حقوق بشر در ایران بود و اگر سکوت خودش را می‌شکست، برای جمهوری اسلامی هزینه‌های حقوق بشری سنگینی در پی داشت و همین مسئله هم می‌توانست برای خودش و خانواده دردسر‌های زیادی ایجاد کند و اگر هم سکوت می‌کرد، طبیعتاً می‌بایست فشار روانی زیادی را تحمل کند. بنابراین حدود ۸ ماه پس از آن اتفاق، با تصمیم خانواده و رضایت خودش و به امید شروع یک زندگی عادی و آینده‌ای بهتر از کشور خارج شد.
برادرتان پس از خروج از ایران به کجا رفت؟

علیرضا پس از خروج از ایران، به همراه ۴ نفر از اعضای خانواده، که بعنوان همراه با او رفته بودند، و با قطار به ترکیه رفت و خودش را به کمیساریای عالی پناهندگان سارمان ملل در آنکارا معرفی کرد و سپس او را به شهر نیده منتقل کردند. او مدت ۷ ماه در ترکیه بود و در طول این مدت هیچگونه خدمات پزشکی و درمانی قابل توجهی از سوی سازمان ملل دریافت نکرد و حتی دارو‌ها و وسایل اولیه مورد نیازش را از ایران برایش ارسال می‌کردیم. در طول آن مدت بسیار اذیت شد و در سرمای شدید ترکیه برق مرتب قطع می‌شد و آب گرم به راحتی آماده نمی‌شد و حتی مجبور بود برای گرم کردن خانه از زغال سنگ استفاده کند که شرایط نامناسبی را به وجود آورده بود و نهایتاً او را در تنهایی مطلق به آمریکا فرستادند.

آیا در آمریکا نزد فامیل و یا اعضای خانواده‌تان فرستاده شد؟
خیر. ما در آمریکا هیچ فامیل و یا حتی دوست و آشنایی نداشتیم و این تصمیمی بود که دفتر پناهندگان سازمان ملل گرفت. درخواست ما این بود که علیرضا را به آلمان نزد خاله و دایی‌اش بفرستند تا از او مراقبت کنند ولی متاسفانه او را به شهر بوستون آمریکا فرستادند و در آنجا هم شرایط مناسبی نداشت. در ابتدا که مجبور بود با چند نفر در یک خانه زندگی کند. حتی برای استفاده از اینترنت به منزل دوستان دیگرش می‌رفت و پس از مدتی یک خانه با وسایل به او دادند و خدمات پزشکی محدودی به مدت ۶ ماه در اختیارش گذاشتند و بعد از آن هم تمام هزینه‌های درمانش را باید بصورت شخصی پرداخت می‌کرد. در طول ۱۱ ماه که در آمریکا بود تحت درمان پزشکان قرار داشت اما عملاً او را نه بستری کردند و نه خدمات درمانی قابل توجهی در اختیارش قرار دادند و حتی وضعیتش روز به روز بد‌تر می‌شد. خودش یکبار به من گفت که یکی از پزشکان با گفتن این مسئله که ممکن است به زودی تمام بدنش فلج شود و عمر زیادی نخواهی داشت، او را از ادامهٔ زندگی ناامید کرده است. همین مسئله تاثیر منفی زیادی در روحیه‌اش گذاشته بود که باعث شد در کلاس‌های زبان شرکت نکند و بیشتر وقتش را در خانه می‌گذراند. من فکر می‌کنم لازم بود که همیشه یک نفر یا یک پرستار در کنار علیرضا می‌بود و نمی‌بایست او را تنها می‌گذاشتند.
علیرضا همیشه از اینکه دست و پا‌هایش در خیابان بی‌حس می‌شود و ممکن است هر لحظه در خیابان بیافتد، برای ما می‌گفت و رفتن به بیرون از خانه برایش خطرناک بود. او همیشه از اینکه نمی‌توانست از امکانات زیادی که در آمریکا وجود داشت استفاده کند غمگین بود.
علیرضا تصمیم داشت بخاطر مشکلاتی که در آمریکا داشت برای ادامهٔ زندگی نزد من در مالزی بیاید اما تقدیر برایش طور دیگری رقم خورد و در ۲۸ آبان ۱۳۹۰ در حالی که در خانه‌اش پشت کامپیو‌تر نشسته بود بر اثر خونریزی مغزی فوت می‌کند.
شما چگونه متوجه فوت علیرضا شدید و چه شد که پیکرش را به آلمان منتقل کردید؟
ما ۲ روز از علیرضا خبر نداشتیم. تا اینکه روز ۳۰ آبان ۱۳۹۰ خواهرم از ایران با من تماس گرفت و گفت که مسئولین سازمان اسکان مجدد شهر بوستون با او تماس گرفتند و موضوع را به اطلاع خانواده رسانده‌اند. آن‌ها همچنین گفته بودند که پس از کالبد شکافی، می‌توانند پیکر علیرضا را در آمریکا به خاک بسپارند و فیلم آن را برای خانواده ارسال کنند. اما خانواده ما تصمیم گرفتند که پیکر علیرضا را در جایی نزدیک‌تر به ایران و خانواده‌اش به خاک بسپارند و بخاطر مشکلات سفر به آمریکا و همچنین رعایت مسائل امنیتی که ممکن بود از سوی دولت جمهوری اسلامی پیش بیاید، پیکر علیرضا را به ایران منتقل نکنند و آن را به آلمان و نزد خاله و دایی بفرستند و در آنجا به خاک بسپارند.
این مراحل حدود ۵۰ روز طول کشید و نهایتاً در روز ۱۷ دی ماه ۱۳۹۰ پیکر علیرضا به آلمان منتقل شد و تا طی شدن مراحل اداری و برگزاری مراسم خاکسپاری حدود ۲ هفته بعد یعنی روز جمعه ۳۰ دی ماه با حضور جمعی از اعضای گروه‌های فعال سیاسی و حقوق بشر ایرانی، در شهر برلین به خاک سپرده شد.
در همین جا لازم می‌دانم از همهٔ افرادی که در طول این مدت برای تسریع در روند انتقال پیکر علیرضا به آلمان تلاش کردند تشکر کنم.
با تشکر از شما که وقتتان را در اختیار این رسانه قرار دادید و با آرزوی تداوم راه علیرضای عزیز.





پای راست يكی از‎ ‎كارگران متروی اهواز قطع شد

خبرگزاری هرانا - مدیرعامل سازمان قطار شهری اهواز از قطع پای یکی از کارگران این پروژه بر اثر سقوط یک قطعه فلزی خبر داد. ‏
عباس هلاکویی، مدیرعامل سازمان قطار شهری اهواز در گفت‌وگو با ایسنا می‌گوید طی روزهای گذشته و هنگام مونتاژ دستگاه جرثقیل اجراکننده‌ دیواره‌های ایستگاه میدان ساعت، یکی از قطعات این جرثقیل روی پای یکی از کارگران سقوط کرد. ‏
وی افزود: "این جرثقیل بسیار بزرگ است و به همین دلیل برای جابه‌جایی آن باید برخی قطعات آن را باز کرد و دوباره در محل جدید مونتاژ شود. در این حادثه به دلیل وجود مشکل جزئی در یکی از قطعات، آن قطعه‌‌ رها شده و روی پای راست یکی از کارگران شرکت کسیون سقوط کرد."
هلاکویی تصریح کرد: "شب گذشته پای فرد حادثه‌دیده مورد عمل جراحی قرار گرفت و پای راست وی از ناحیه بالای زانو قطع شد." ‏
مدیرعامل سازمان قطار شهری اهواز مدعی شده است که همه کارگران پروژه متروی اهواز تحت پوشش بیمه هستند و در صورت بروز حادثه هزینه‌های درمان آن‌ها پرداخت می‌شود.



وضعیت وخیم جسمانی مهدی سادات شريف در زندان

خبرگزاری هرانا - وضعیت جسمانی مهدی سادات شريف که قریب به یک ماه است که در اعتراض به کارشکنی دادستان تهران برای ابلاغ حکم تجدید نظر، در اعتصاب غذا به سر می برد، وخیم است.
به گزارش ندای سبز آزادی، حكم شش سال حبس مهدی سادات شریف در دادگاه تجدید نظر تقلیل یافته و او باید هم اکنون آزاد شود اما دولت آبادی دادستان تهران و قاضی صلواتی که او را در دادگاه بدوی محاکمه کرده بود، به شکل غیر قانونی مانع از ابلاغ حکم تازه شده اند زیرا در صورت اعلام بی گناهی او، گفته های قبلی مسوولان قضایی درباره منافق بودن دستگير شدگان زیر سوال می رود.
شب گذشته این زندانی سیاسی سه بار به بهداری زندان منتقل شده و شرایط بسیار وخیمی دارد.
روز پنج شنبه گذشته نیز دختر نوجوانش با او ملاقات داشته و طی این ملاقات کوتاه، سه بار حال آقای سادات شریف به هم خورده است.
مسئولان زندان پیش از این با مرخصی این زندانی سیاسی که در اعتصاب غذا نیز به سر می برد مخالفت کردند و اجازه حضور وی در مراسم تدفین پدرش را ندادند.
این زندانی سیاسی در خرداد ماه به اتهام هواداری از یک سازمان سیاسی مخالف نظام از سوی دادگاه انقلاب به شش سال حبس تعزیری محکوم شد و در همان زمان نیز در اعتراض به این حکم دست به اعتصاب غذای چند روزه زد. حکم وی در دادگاه تجدید نظر به یک سال ونیم تقلیل پیدا کرد و با احتساب مدت زمانی که وی در زندان گذرانده است می بایست آزاد شود ولی این حکم تا کنون ابلاغ نشده است.