تحریم بانک مرکزی و عکس العمل رییس آن؛ دنیا به آمریکا میخندد یا شما؟
در آخرین روز سال میلادی ۲۰۱۱ اوباما لایحه قانون تحریم بانک مرکزی ایران را امضاء کرد و به آن رسمیت بخشید و به قولی به دوستان ایرانی عیدی سال نو داد! در این میان عکس العمل رییس بانک مرکزی جالب بود که به علت استقلال بانک مرکزی از دولت ، اعتقاد دارد دنیا به آمریکا میخندد.
نویسنده اعتقاد دارد کسانی که در دنیا اینگونه مسائل را جدی دنبال میکنند معمولا برای خنده خود دلیل هم دارند! لذا برای پیدا کردن این دلیل یا دلایل به بررسی روند چگونگی عملکرد بانک مرکزی، انتخاب رییس آن و میزان استفلال آن از دولت پرداخته و خیلی هم راه دور نخواهند رفت و همین یکسال گذشته را برای تامین دلیل خنده کافی خواهند یافت.
در ژانویه 2011 مجلس در روزهایی که دارای رابطه بسیار بهتری با دولت بود، در بررسی لایحه پنجم توسعه و در تبصره ۸۰ آن ، اختیار نصب و رییس بانک مرکزی را از رییس جمهور گرفت و آن را موکول به تایید مجمع عمومی و رای مجلس نمود و علت این امر هم تامین استقلال حداقلی بانک مرکزی از دولت و استفاده از اقتصاددانان مستقل در آن بود که عدم این استقلال منجر به تغییر چندباره روسای بانک مرکزی از سوی احمدی نژاد که حداقل مقاومتی در مقابل دخالت های دولت کرده بودند، شده بود.
رییس جمهور که میدانست هیچ اقتصاددان نیمه مستقلی هم زیر با سیاستهای پولی مورد درخواست دولت نخواهد رفت به شدت عکس العمل نشان داد.کار بالا گرفت و شورای نگهبان مهربان با دولت (در آن روزها) آن را تایید نکرد و کار به تشخیص مصلحت نه چندان مهربان با رییس جمهور فعلی رسید. در جلساتی که هرگز شفاف بر آنچه در آن گذشت اشارهای نشد، ابتدا به صورت نیمه رسمی اعلام گردید سران ۳ قوه به اتفاق ( دو رای از ۳ رای) رییس بانک مرکزی را عزل و نصب میکنند، سپس تکذیب در نهایت در باز این احمدینژاد بود که برنده دعوا شد و عزل و نصب رییس بانک مرکزی در اختیارش باقی ماند و استقلال بانک مرکزی هم تامین نشد و نویسنده اعتقاد دارد کلید تصمیم نهایی برتحریم بانک مرکزی از همان جا زده شد.
در اینکه بانک مرکزی باید استقلال داشته حرفی نیست و اصولا در اقتصاد سالم اینگونه است که تعیین سیاست های پولی به عهده بانک مرکزی و سیاست های اقتصادی با دولت است تا ایندو بتوانند همدیگر را مهار کنند وگرنه اگر بانک مرکزی دربست خود را در اختیار رییس جمهور قرار دهد، که داده است، این سازمان در عمل زیر مجموعه ریاست جمهوری بوده و ابزار پولی اجرای سیاست های دولت است نه یک نهاد مستقل.
اگر بانک مرکزی واقعا مستقل بود، تحریم آن اینقدر برای آمریکا جذاب نبود. جناب آقای رییس بانک مرکزی، دنیا میخندد ولی به آمریکا نه!
اطلاعیه دفتر بنی صدر در باره تعرض، دزدی و خرابکاری در محل سکونت ایشان
در بخشی از این اطلاعیه آمده است: « دیشب بهتاریخ ۳۱ دسامبر ۲۰۱۱ در غیاب آقای بنی صدر و خانواده به محل سکونت ایشان تعرض شده است. با شکستن شیشه دفتر آقای بنی صدر و ورود به منزل چندین اطاق را کاملا بهم ریخته، پرونده ها، کمدها و البسه را بهر سوی پرتاب کردهاند، شایان ذکر است که در ۲۶ نوامبر ۲۰۱۱ نیز دو تن به همسر آقای بنی صدر حمله کرده و باعث آسیب دیدگی ایشان در ناحیه صورت شدند.»
متن این اطلاعیه به شرح زیر میباشد:
از زمانی که آقای نیکولا سرکوزی وزیر داخله و سپس رئیس جمهوری فرانسه شدند حکومت فرانسه، بنابر توضیحی که بما داده شد، تصمیم گرفت که جهت کارآمدی بیشتر محافظت، به تعبیر خودشان محافظت استاتیک از اقامتگاه آقای بنی صدر را تبدیل به محافظت دینامیک کنند.
۲۶ نوامبر ۲۰۱۱، به هنگام ورود خانم عذرا بنی صدر دو تن به ایشان حمله کرده و خوشبختانه بعلت حضور و عملکرد مسوول ایرانی امنیت آقای بنی صدر مهاجمان فرار کردند و خانم بنی صدر که شوکه شده بودند خوشبختانه تنها در ناحیه صورت آسیب دیدند. پلیس فرانسه تا این زمان مهاجمان را شناسایی نکرده است.
دیشب بهتاریخ ۳۱ دسامبر ۲۰۱۱ نیز در غیاب آقای بنی صدر و خانواده به محل سکونت ایشان تعرض شده است. با شکستن شیشه دفتر آقای بنی صدر و ورود به منزل چندین اطاق را کاملا بهم ریخته، پرونده ها، کمدها و البسه را بهر سوی پرتاب کرده اند.
پلیس فرانسه بدنبال تحقیق در باره این موضوع نیز هست.
دفتر ابوالحسن بنی صدر
یک ژانویه ۲۰۱۲
احمدینژاد پاتک میزند؛ همه با «رمالها» در ارتباطند جز ما
در دومین نشست انتخاباتی احمدینژاد و بعضی از اعضای ستادهای انتخاباتیاش، وی ضمن انتقاد از دولتهای گذشته، بنیان گذاران «جبهه پایداری» و کسانی که از او انتقاد میکنند، اظهار داشت: «مشخص شد رمالها جز با ما با همه در ارتباط بودهاند.»
به گزارش خبرگزاری«فارس» وابسته به سپاه پاسداران، دومین نشست انتخاباتی محمود احمدینژاد با برخی رؤسا و اعضای ستاد انتخاباتیاش روز جمعه در آستانه انتخابات مجلس نهم و در محل مجلس قدیم برگزار شد.
در بخشی از این مراسم وقتی احمدینژاد درباره جناح بازی سخن میگفت با شعار «احمدی بت شکن - بت بزرگ رو بشکن» حامیانش مواجه شد و در پاسخ به آنها گفت «آن تبر را بیاورید تا بت بزرگ را بشکنم» و سخنانش را اینگونه ادامه داد: «ما با آمریکا در افتادیم و کمر همه غولها را شکستهایم؛ بت بزرگ که دیگر چیزی نیست.» آشکار است که مقصود حامیان احمدینژاد از «بت بزرگ»، هاشمی رفسنجانی رئیس جمهور سابق و رقیب انتخاباتی سابق او بوده است.
احمدینژاد در این نشست درباره تشکل اصولگرای «جبهه پایداری» و اعضای این جبهه که اکثرا از اعضای دولت قبلی او بودهاند گفت: «برخی از افرادی که در دولت وزیر بودند، حالا به ما میگویند منحرف! اصلا ما از اول از شما منحرف بودیم!» قابل ذکر است که پدر معنوی این جبهه «مصباح یزدی» سرسختترین روحانی حامی احمدینژاد در دو انتخابات اخیر است. اصولگرایان حامی رهبر ایران، نزدیکان احمدینژاد را با عنوان «جریان انحرافی» خطاب قرار میدهند.
در ادامه این مراسم احمدینژاد درباره هجمهها به دولتش اشاره کرد و گفت: «علیه دولت بسیار هجمه شد و بحث رمال و جنگیر پیش آمد اما مشخص شد رمالها جز با ما با همه در ارتباط بودهاند!» چندی پیش و همزمان با انتشار سی دی «ظهور نزدیک است» و پس از قهر یازده روزه احمدینژاد، اصولگرایان نزدیک به رهبر با حملات گسترده سازمان یافته به نزدیکان احمدینژاد علاوه بر بازداشت بسیاری از نزدیکان او، اطرافیانش را متهم به ارتباط با جن گیران و رمالان کرده بودند.
در پایان همایش احمدینژاد و حامیانش ویژه نامه «خاتون» در میان مدعوین توزیع شد. این ویژه نامه درباره حجاب که توسط روزنامه ایران (ارگان مطبوعاتی دولت) منتشر شده است، پیش از این با واکنش شدید مذهبیون مواجه شده و منجر به صدور حکم دو سال حبس برای علی اکبر جوانفکر مدیر مسئول روزنامه ایران شده بود.
آزمایش موشک "قادر" با برد بلند در رزمایش ولایت در ایران
امیر دریادار دوم سید محمود موسوی، سخنگوی رزمایش ولایت که از ١٠ روز پیش آغاز شده است، از آزمایش موفقیت آمیز موشک "قادر" با برد بلند در دهمین روز از رزمایش یا مانور موسوم به "رزمایش ولایت" خبر داد.
به گفتۀ این مقام نظامی جمهوری اسلامی ایران موشک "قادر" یک "سامانۀ فوق پیشرفته و خوداتکا در بخش های رادار، ماهواره، میزان دقت در انهدام اهداف و میزان برد، مسافت و مکانیزم های هوشمند ضد رهگیری و اختلال در هدایت مسیر در مقایسه با نسل پیش از خود ارتقاء یافته است."
موشک "قادر" یک موشک ساحل به دریا ست که به گفتۀ سخنگوی رزمایش به وسیلۀ کارشناسان ایرانی ساخته شده است.
به گفتۀ سید محمود موسوی آزمایش دو موشک دیگر به نام های "نصر" و "نور" در برنامۀ امروز این رزمایش قرار دارد.
"نصر" یک موشک کوتاه برد و به گزارش خبرگزاری رویترز از تهران "نور" هم چون "قادر" موشکی با برد بلند است.
مقام ایرانی در مورد برد دقیق این موشک ها هیچ رقمی را در اختیار رسانه ها قرار نداده است.
در روز گذشته، موشک ویگری به نام "محراب" با برد متوسط در این رزمایش مورد آزمایش قرار گرفته بود.
رویترز در پایان گزارشی که به این مانور دریائی اختصاص داده است یادآور می شود که مقامات جمهوری اسلامی ایران در واکنش به تشدید تحریم ها علیه این کشور و قرار گفتن تحریم نفتی ایران در دستور کار آمریکا و اتحادیۀ اروپا، تهدید کرده اند که در صورت عملی شدن تحریم نفتی تنگۀ هرمز را خواهند بست. این تهدید واکنش شدید و تهدید متقابل آمریکا را در پی داشته است.
به نوشتۀ رسانه های ایران، نظامیان کشورهای دوست جمهوری اسلامی ایران از جمله سوریه به عنوان ناظر در این مانور حضور دارند.
موشک "قادر" یک موشک ساحل به دریا ست که به گفتۀ سخنگوی رزمایش به وسیلۀ کارشناسان ایرانی ساخته شده است.
به گفتۀ سید محمود موسوی آزمایش دو موشک دیگر به نام های "نصر" و "نور" در برنامۀ امروز این رزمایش قرار دارد.
"نصر" یک موشک کوتاه برد و به گزارش خبرگزاری رویترز از تهران "نور" هم چون "قادر" موشکی با برد بلند است.
مقام ایرانی در مورد برد دقیق این موشک ها هیچ رقمی را در اختیار رسانه ها قرار نداده است.
در روز گذشته، موشک ویگری به نام "محراب" با برد متوسط در این رزمایش مورد آزمایش قرار گرفته بود.
رویترز در پایان گزارشی که به این مانور دریائی اختصاص داده است یادآور می شود که مقامات جمهوری اسلامی ایران در واکنش به تشدید تحریم ها علیه این کشور و قرار گفتن تحریم نفتی ایران در دستور کار آمریکا و اتحادیۀ اروپا، تهدید کرده اند که در صورت عملی شدن تحریم نفتی تنگۀ هرمز را خواهند بست. این تهدید واکنش شدید و تهدید متقابل آمریکا را در پی داشته است.
به نوشتۀ رسانه های ایران، نظامیان کشورهای دوست جمهوری اسلامی ایران از جمله سوریه به عنوان ناظر در این مانور حضور دارند.
اعتراف مقتدا صدر به مرتبط بودن گروه شورشی "عصائب اهل الحق" با جمهوری اسلامی ایران
مقتدا صدر، رهبر تندرو شیعۀ عراقی، ضمن تأیید مرتبط بودن گروه افراطی موسوم به "عصائب اهل الحق" با جمهوری اسلامی ایران، اعضای این گروه را به کشتن نظامیان عراقی متهم کرد.
خبرگزاری فرانسه در گزارشی از نجف ضمن مخابرۀ سخنان مقتدا صدر یادآور می شود که گروه شیعی افراطی "عصائب اهل الحق" در سال ٢٠٠٤ از "جیش المهدی"، شاخۀ نظامی جنبش تحت رهبری مقتدا صدر، جدا شده است.
این نخستین باری است که مقتدا صدر که خود با جمهوری اسلامی ایران پیوندهائی دارد به ارتباط داشتن گروه "عصائب اهل الحق" با ایران اعتراف می کند.
آمریکا از سال ها پیش جمهوری اسلامی ایران را به پشتیبانی از گروه های شورشی شیعه در عراق از جمله گروه "عصائب اهل الحق" متهم کرده است ولی تهران همواره این اتهام را رد کرده است.
این گروه که از جمله در ربودن یک انگلیسی در سال ٢٠٠٧ و کشتن محافظان او دست داشته است در روز دوشنبۀ گذشته اعلام کرد قصد دارد از مبارزۀ مسلحانه دست برداشته و به روند فعالیت سیاسی در کشور بپیوندد.
مقتدا صدر در پاسخی کتبی به یکی از هواداران خود نوشت از کسانی که در جمهوری اسلامی ایران به این گروه می رسند خواسته است نام گروه را عوض کنند و در رهبری آن تغییراتی دهند اما این افراد درخواست او را رد کرده اند.
رهبری این گروه را دو برادر به نام های لیث و قیس الخزالی بر عهده دارند.
مقتدا صدر افزود این گروه اکنون سلاح هائی را که با آن افراد درستکار و شرافتمندی را به قتل رسانده اند بر زمین گذاشته اند تا به روند سیاسی بپیوندند.
مقتدا صدر این گروه را به کشتن افراد پلیس و ارتش عراق و یک نمایندۀ جنبش تحت رهبری خود در پارلمان عراق متهم کرد.
این نخستین باری است که مقتدا صدر که خود با جمهوری اسلامی ایران پیوندهائی دارد به ارتباط داشتن گروه "عصائب اهل الحق" با ایران اعتراف می کند.
آمریکا از سال ها پیش جمهوری اسلامی ایران را به پشتیبانی از گروه های شورشی شیعه در عراق از جمله گروه "عصائب اهل الحق" متهم کرده است ولی تهران همواره این اتهام را رد کرده است.
این گروه که از جمله در ربودن یک انگلیسی در سال ٢٠٠٧ و کشتن محافظان او دست داشته است در روز دوشنبۀ گذشته اعلام کرد قصد دارد از مبارزۀ مسلحانه دست برداشته و به روند فعالیت سیاسی در کشور بپیوندد.
مقتدا صدر در پاسخی کتبی به یکی از هواداران خود نوشت از کسانی که در جمهوری اسلامی ایران به این گروه می رسند خواسته است نام گروه را عوض کنند و در رهبری آن تغییراتی دهند اما این افراد درخواست او را رد کرده اند.
رهبری این گروه را دو برادر به نام های لیث و قیس الخزالی بر عهده دارند.
مقتدا صدر افزود این گروه اکنون سلاح هائی را که با آن افراد درستکار و شرافتمندی را به قتل رسانده اند بر زمین گذاشته اند تا به روند سیاسی بپیوندند.
مقتدا صدر این گروه را به کشتن افراد پلیس و ارتش عراق و یک نمایندۀ جنبش تحت رهبری خود در پارلمان عراق متهم کرد.
یک نهاد وابسته به اتحادیۀ عرب خواستار خروج ناظران اتحادیه از سوریه شد
رئیس پارلمان عرب، کمیتۀ مشورتی متشکل از شماری از اعضای پارلمان های ٢٢ کشورعضو اتحادیۀ عرب، خواستار خارج ساختن ناظران این اتحادیه از سوریه شد و گفت رژیم سوریه برغم حضور این ناظران به کشتار غیرنظامیان بی گناه ادامه می دهد.
پارلمان عرب، یک نهاد وابسته به اتحادیۀ عرب، خواستار بیرون آمدن ناظران این اتحادیه از سوریه شد چرا که به باور این نهاد اعزام این ناظران هیچ کمکی به کاهش سرکوب مردم از سوی رژیم سوریه نمی کند.
رئیس پارلمان عرب، کمیتۀ مشورتی متشکل از شماری از اعضای پارلمان های ٢٢ کشورعضو اتحادیۀ عرب، دیروز (یکشنبه) خواستار خارج ساختن ناظران این اتحادیه از سوریه شد و گفت رژیم سوریه برغم حضور این ناظران به کشتار غیرنظامیان بی گناه ادامه می دهد.
این مقام عرب افزود رویکرد رژیم سوریه نقض آشکار پروتکل اتحادیۀ عرب برای حفظ جان غیرنظامیان سوری است.
رئیس پارلمان عرب گفت کشتار مردم همزمان با حضور ناظران اتحادیۀ عرب نه تنها کم نشده بلکه افزایش هم داشته است.
در این میان دیده بان حقوق بشر سوریه اعلام کرد نخستین "شهید" سال جدید میلادی در سوریه یک کودک ٧ ساله است که در روز یکشنبه (دیروز) در شهر "حما" در اثر تیراندازی نیروهای امنیتی که اتومبیل پدر او را هدف گرفته بودند کشته شد.
قرار است دومین گروه از ناظران اتحادیۀ عرب در روز پنجشنبۀ این هفته وارد سوریه شوند.
اعضای نخستین گروه از این ناظران که از روز دو شنبه پیش در سوریه به سر میبرند و از شهرهای محتلف دیدن کرده اند تا کنون هیچ بیانیۀ رسمی در مورد کار خود منتشر نکرده اند.
انتصاب یک ژنرال سودانی به ریاست ناظران اتحادیۀ عرب با توجه به صدور حکم بازداشت از سوی دادگاه کیفری بین المللی در لاهه برای عمر البشیر- رئیس جمهوری سودان- به اتهام جنایت علیه بشریت، روابط نزدیک خارطوم با دمشق و بالاخره نقش ژنرال محمد احمد مصطفی الدابی، رئیس سودانی ناظران اتحادیۀ عرب در شورش های سودان باعث شده است که نگاه به مأموریت این ناظران از همان ابتدا یک نگاه انتقادی و نه چندان خوشبینانه باشد.
رئیس پارلمان عرب، کمیتۀ مشورتی متشکل از شماری از اعضای پارلمان های ٢٢ کشورعضو اتحادیۀ عرب، دیروز (یکشنبه) خواستار خارج ساختن ناظران این اتحادیه از سوریه شد و گفت رژیم سوریه برغم حضور این ناظران به کشتار غیرنظامیان بی گناه ادامه می دهد.
این مقام عرب افزود رویکرد رژیم سوریه نقض آشکار پروتکل اتحادیۀ عرب برای حفظ جان غیرنظامیان سوری است.
رئیس پارلمان عرب گفت کشتار مردم همزمان با حضور ناظران اتحادیۀ عرب نه تنها کم نشده بلکه افزایش هم داشته است.
در این میان دیده بان حقوق بشر سوریه اعلام کرد نخستین "شهید" سال جدید میلادی در سوریه یک کودک ٧ ساله است که در روز یکشنبه (دیروز) در شهر "حما" در اثر تیراندازی نیروهای امنیتی که اتومبیل پدر او را هدف گرفته بودند کشته شد.
قرار است دومین گروه از ناظران اتحادیۀ عرب در روز پنجشنبۀ این هفته وارد سوریه شوند.
اعضای نخستین گروه از این ناظران که از روز دو شنبه پیش در سوریه به سر میبرند و از شهرهای محتلف دیدن کرده اند تا کنون هیچ بیانیۀ رسمی در مورد کار خود منتشر نکرده اند.
انتصاب یک ژنرال سودانی به ریاست ناظران اتحادیۀ عرب با توجه به صدور حکم بازداشت از سوی دادگاه کیفری بین المللی در لاهه برای عمر البشیر- رئیس جمهوری سودان- به اتهام جنایت علیه بشریت، روابط نزدیک خارطوم با دمشق و بالاخره نقش ژنرال محمد احمد مصطفی الدابی، رئیس سودانی ناظران اتحادیۀ عرب در شورش های سودان باعث شده است که نگاه به مأموریت این ناظران از همان ابتدا یک نگاه انتقادی و نه چندان خوشبینانه باشد.
سایت محافظهکار «ندای انقلاب»:
تیم احمدینژاد برای انتقال قدرت تلاش میکند
این سایت روز یکشنبه (۱۱ دی) نوشته تیم احمدینژاد با همکاری یک «حزب تکنوکرات» در پیادهسازی این راهبرد همکاری میکند.
«ندای انقلاب» نام این حزب تکنوکرات را اعلام نکرده و جزئیات بیشتری از این راهبرد منتشر نکرده است.
ششم دی ماه نیز سایت محافظهکار «برهان» نوشته بود محمود احمدینژاد و اکبر هاشمی رفسنجانی به طور «مشترک» حمله به علی خامنهای و «تضعیف» اصولگرایان را در دستور کار خود قرار دادهاند.
روز شنبه (۱۰ دی) هم علیاکبر جوانفکر در سرمقاله روزنامه ایران نوشت در نشست انتخاباتی احمدینژاد با اعضای ستاد انتخاباتیاش، از رئیس دولت دهم خواسته شده که «بت بزرگ» را بشکند.
محمود احمدینژاد هم در واکنش به این درخواست اعلام کرده «بت بزرگ» به دست امام دوازدهم شیعیان شکسته خواهد شد.
سایت «خبر آنلاین» پس از انتشار این سرمقاله و اظهارات احمدینژاد نوشته است: «در پس این شکل از سخن گفتن غرض و مرضی نهفته است.»
«خبر آنلاین» اضافه کرده که هدف از این سخن نمیتواند اکبر هاشمی رفسنجانی، رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام باشد٬ چرا که تیم احمدینژاد در برخورد با هاشمی «اهل مراعات» نیست.
محافظهکاران حامی علی خامنهای مدتهاست از بروز «فتنهای پیچیده» از سوی محمود احمدینژاد و نزدیکانش خبر میدهند که به گفته آنها هدفش رهبر جمهوری اسلامی و روحانیت است.
دعوت سپاه و بسیج از مردم برای شرکت در انتخابات
فرماندهان سپاه پاسداران و سازمان بسیج مستضعفین از مردم ایران خواستند در انتخابات آتی مجلس شرکت کنند تا «توطئه دشمنان» علیه جمهوری اسلامی «خنثی» شود.
به گزارش خبرگزاری مهر، محمدعلی جعفری، فرمانده سپاه با این ادعا که «دشمنان» قصد دارند در آستانه انتخابات «ناآرامی خیابانی» راه بیندازند، اظهار امیدواری کرده مردم با «مشارکت حداکثری» برنامههای «دشمنان» جمهوری اسلامی را «خنثی» کنند.
وی گفته است: «مردم مومن ولایتمدار و با بصیرت با درک شرایط حساسی که در آن قرار داریم و با مشارکت حداکثری خود این توطئه جدید دشمن را نیز خنثی خواهند کرد.»
محمدرضا نقدی، فرمانده بسیج نیز گفته است: «اولین رسالت ما، ترغیب همه مردم برای حضور پرشور و فعال در صحنه انتخابات و تعیین سرنوشت کشور است.»
آقای نقدی از نیروهای سپاه و بسیج خواسته در جریان رقابتهای انتخاباتی «وارد مصادیق» نشوند و تنها «خصوصیات یک نماینده متعهد و کارآمد» از نظر علی خامنهای را اعلام کنند.
نهمین دوره انتخابات مجلس قرار است ۱۲ اسفند ماه امسال در غیاب اصلاحطلبان و تنها با حضور نامزدهای محافظهکار برگزار شود.
حسین فدایی، دبیرکل جمعیت ایثارگران نیز روز یکشنبه (۱۱ دی) گفته گروهی از محافظهکاران معتقدند حالا که اصلاحطلبان وارد انتخابات نشدهاند، اصولگراها باید چند دسته شوند تا تنور انتخابات را گرم کنند.
محافظهکاران با سه جریان «جبهه پایداری» با محوریت محمدتقی مصباح یزدی، «جبهه متحد اصولگرایان» با محوریت محمدرضا مهدوی کنی و «جریان انحرافی» با محوریت محمود احمدینژاد در انتخابات آتی مجلس حضور خواهند داشت.
فرزند مهدی کروبی: مبنای حکومت بر دروغ، تزویر و مکر استوار گردیده است
سحام نیوز: دکتر محمد تقی کروبی در نامه ای خطاب به مهدوی کنی آورده است: دوست دارم باور کنم که ایشان ندیده اند و نشنیده اند دستگاه های امنیتی و نظامی در ۳۰ ماه گذشته چه بلایی بر سر معترضین نازل کرده اند. اما مگر می شود در این دنیا بود و فیلم جان دادن فرزندان این سرزمین را در خرداد و عاشورا ندید؟ مگر می شود در قید حیات بود و فریاد تظلم خواهی نخبگان کشور را از زندان های رسمی و غیر رسمی نشنید.
به گزارش سحام، فرزند مهدی کروبی در این نامه که در سایت شخصی خود منتشر کرده است، به سخنان دو روز گذشته رئیس مجلس خبرگان رهبری پاسخ داده و افزوده است: “از دورغ و تزویر و مکر گفته اید در حالی که بهتر از هر کس میدانید که مبنای حکومت بر دروغ، تزویر و مکر استوار گردیده و فساد و تباهی ارکان حکومت را فرا گرفته و دستاورد سه دهه تلاش را یکباره بر باد داده است.”
این فرزند مهدی کروبی با ذکر خاطره ای از پدر خود آورده است: “ فردای روزی که در قزوین نیروهای سپاه به ماشین پدرم شلیک کردند، به منزل عزیز اندیشمند و فعال حقوق بشری آقای عماد باقی که در آن زمان در زندان بودند می رفتیم. در مسیر نگرانی خانواده و دوستان از برخورد خشونت آمیز حکومت و پیام شلیک چند گلوله را به ایشان انتقال دادیم، در پاسخ گفتند مسیر پر تلاطم و ناهموار است، من خود را برای هر برخوردی آماده کردم، من نمی توانم نسبت به این ظلم ها و خیانت ها به خون شهدا و مردم بی تفاوت بمانم و عافیت طلبی پیشه کنم. شاید برخی بتوانند اما من برای متاع ناچیز این دنیا آخرت خود را ویران نخواهم کرد و به مردم خیانت نخواهم کرد.”
متن کامل این نامه بدین شرح است:
عجبا، در روزهایی که گروهک تروریستی به قیام مسلحانه اقدام و در نقاط مختلف تهران بمب گذاری می کردند و صادق ترین نیروهای این کشور را در کنار شهروندان عادی به خاک و خون می کشیدند، ایشان پیشنهاد واگذاری قدرت به سرکرده گروهک تروریستی را مطرح کردند و امروز در کسوت رئیس مجلس خبرگان به جای استجابت صدای حق طلبانه مردم معترض، آنان را بی بصیرت نامیده و صادق ترین یاران مردم و کشور را در مرز “بغی” قرار می دهند.
در این باب در قرآن کریم می خوانیم:
إِن طَائِفَتَانِ مِنَ الْمُؤْمِنِینَ اقْتَتَلُوا فَأَصْلِحُوا بَیْنَهُمَا فَإِن بَغَتْ إِحْدَاهُمَا عَلَى الْأُخْرَى فَقَاتِلُوا الَّتِی تَبْغِی حَتَّى تَفِیءَ إِلَى أَمْرِ اللَّهِ فَإِن فَاءتْ فَأَصْلِحُوا بَیْنَهُمَا بِالْعَدْلِ وَأَقْسِطُوا إِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ الْمُقْسِطِین .
و اگر دو طایفه از مؤمنان با هم بجنگند میان آن دو را اصلاح دهید و اگر [باز] یکى از آن دو بر دیگرى تعدى کرد با آن [طایفهاى] که تعدى مىکند بجنگید تا به فرمان خدا بازگردد پس اگر باز گشت میان آنها را دادگرانه سازش دهید و عدالت کنید که خدا دادگران را دوست مىدارد.
والباغی هومن خرج علی امام عادل و قاتله و منع تسلیم الحق.
در فقه اسلامی باغی کسی است که به قیام مسلحانه علیه امام عادل مبادرت و مانع سپردن حق به او گردد. قصد ورود ماهوی به این بحث را ندارم و از سایر شروط دیگر حدیث می گذرم اما دوست دارم بدانم ایشان با چه ضابطه ای اعتراض مسالمت آمیز مردم نسبت به دروغ و خیانت و نهی از منکر را قیام مسلحانه تعبیر کردند. ریشه این تحول عجیب و غریب در نگرش اخیر ایشان چیست؟ چگونه نگرشی که قائل به تقسیم قدرت با سازمان مجاهدین خلق در اوج خیانت و بمب گذاری بوده امروز حرکت مسالمت آمیز مردم در مطالبه حقوق قانونی شان، مصرح در قانون اساسی را مرز تحقق جرم بغی خطاب می کند و از ترحم و صبوری با بغات سخن می گوید. دوست دارم باور کنم که ایشان ندیده اند و نشنیده اند دستگاه های امنیتی و نظامی در ۳۰ ماه گذشته چه بلایی بر سر معترضین نازل کرده اند. اما مگر می شود در این دنیا بود و فیلم جان دادن فرزندان این سرزمین را در خرداد و عاشورا ندید؟ مگر می شود در قید حیات بود و فریاد تظلم خواهی نخبگان کشور را از زندان های رسمی و غیر رسمی نشنید.
به درستی به بصیرت اشاره کرده اند اما نگفته اند که برخلاف حاکمان که این روزها دولت مستقر را جریان انحرافی می نامند، مردم شجاع و باهوش ایران با بصیرت کم نظیر خود راه تغییر دولت بر آمده از دروغ و تزویر را در روشی دموکراتیک و در صندوق های رای جستجو کردند. جستجویی که برای آنان بهایی خونین در کف خیابان ها و زندان ها داشته و دارد. از دورغ و تزویر و مکر گفته اید در حالی که بهتر از هر کس میدانید که مبنای حکومت بر دروغ، تزویر و مکر استوار گردیده و فساد و تباهی ارکان حکومت را فرا گرفته و دستاورد سه دهه تلاش را یکباره بر باد داده است.
نزدیک به ۱۱ ماه است که پدر و مهندس موسوی بدون محاکمه و طی کردن تشریفات قانونی در حبس غیر قانونی قرار گرفته اند و از حقوق اولیه یک زندانی عادی هم محروم هستند. بیش از ۶ ماه است که پدرم در انفرادی هستند و اجازه ماندن به مادرم داده نمی شود، فکر می کنید کم است، دستور تشدید صادر نمائید و مطمئن باشید در اراده او خللی ایجاد نمی شود، اما لطفا از انصاف و عدالت و صبوری سخن بر زبان نرانید. مزید اطلاع شما و دیگران دوست دارم خاطره ای را بازگو کنم. فردای روزی که در قزوین نیروهای سپاه به ماشین پدرم شلیک کردند، به منزل عزیز اندیشمند و فعال حقوق بشری آقای عماد باقی که در آن زمان در زندان بودند می رفتیم. در مسیر نگرانی خانواده و دوستان از برخورد خشونت آمیز حکومت و پیام شلیک چند گلوله را به ایشان انتقال دادیم، در پاسخ گفتند “مسیر پر تلاطم و ناهموار است، من خود را برای هر برخوردی آماده کردم، من نمی توانم نسبت به این ظلم ها و خیانت ها به خون شهدا و مردم بی تفاوت بمانم و عافیت طلبی پیشه کنم. شاید برخی بتوانند اما من برای متاع ناچیز این دنیا آخرت خود را ویران نخواهم کرد و به مردم خیانت نخواهم کرد. “
مناسب دیدم متن زیر که نقلی مستقیم از نامه بهمن ماه ۱۳۸۸ پدرم است را در این نوشتار ذکر کنم.
“… من می توانستم از آنچه بر ملک و ملت می گذرد، سخنی نگویم و دلشاد و سرخوش از گنجینه خاطرات گذشته ام آرام و بی دغدغه اندوخته اسلامی و انقلابی و مردمی پنجاه ساله خود را در معرض حراج گذاشته و در قبال فروش آن، زندگی آسوده ای را فراهم کرده و مورد احترام ارباب قدرت قرار گیرم. ولی چنین رفتاری از جوانمردی و مسلمانی به دور است و من حیات و ممات خود را متعلق به اسلام، ایران و مردم می دانم. بزرگترین افتخار من این است که بنده خدا، فرزند ایران و سرباز مردم بوده و خواهم بود، لذا سکوت و یا جدایی از مردم و بی توجهی به منافع ملی را نه تنها جفا دانسته بلکه با تاکید بر ارزش های دینی و آرمان های بلند مردم و امام، متبلور در قانون اساسی به دفاع از حقوق شرعی و قانونی و آزادی های مشروع مردم پرداخته وخواهم پرداخت.”
آیت الله کنی در بخشی دیگر از بیانیه خود توصیه کرده اند که ” اینجانب از باب خیرخواهی به آنها میگویم تا فرصت باقی است به دامن ملت برگردند” . ای عزیز سخن برخی از دوستان تند و بی تدبیر خود را بخوانید تا بیشتر به محبوبیت این دو عزیز نزد ملت پی ببرید. آنان بر خلاف حاکمیت که با جو رعب و وحشت به تسخیر فیزیکی مشغول هستند، به تسخیر قلب ها پرداخته اند. اجازه دهید من بعنوان فرزندی کوچک و علاقمند به شما متقابلا و از سر خیر خواهی از جنابعالی که در شرائط جسمی خوبی هم نیستید بخواهم که گذشته خود را ارزان معامله نکنید و ملک ابدی را به ثمن به خس به حراج نگذارید.
به گزارش سحام، فرزند مهدی کروبی در این نامه که در سایت شخصی خود منتشر کرده است، به سخنان دو روز گذشته رئیس مجلس خبرگان رهبری پاسخ داده و افزوده است: “از دورغ و تزویر و مکر گفته اید در حالی که بهتر از هر کس میدانید که مبنای حکومت بر دروغ، تزویر و مکر استوار گردیده و فساد و تباهی ارکان حکومت را فرا گرفته و دستاورد سه دهه تلاش را یکباره بر باد داده است.”
این فرزند مهدی کروبی با ذکر خاطره ای از پدر خود آورده است: “ فردای روزی که در قزوین نیروهای سپاه به ماشین پدرم شلیک کردند، به منزل عزیز اندیشمند و فعال حقوق بشری آقای عماد باقی که در آن زمان در زندان بودند می رفتیم. در مسیر نگرانی خانواده و دوستان از برخورد خشونت آمیز حکومت و پیام شلیک چند گلوله را به ایشان انتقال دادیم، در پاسخ گفتند مسیر پر تلاطم و ناهموار است، من خود را برای هر برخوردی آماده کردم، من نمی توانم نسبت به این ظلم ها و خیانت ها به خون شهدا و مردم بی تفاوت بمانم و عافیت طلبی پیشه کنم. شاید برخی بتوانند اما من برای متاع ناچیز این دنیا آخرت خود را ویران نخواهم کرد و به مردم خیانت نخواهم کرد.”
متن کامل این نامه بدین شرح است:
وَلا تَلْبِسُوا الْحَقَّ بِالْبَاطِلِ وَتَکْتُمُوا الْحَقَّ وَأَنْتُمْ تَعْلَمُون
رعایت حرمت افراد بویژه بزرگان را از پدر آموخته ام ، چنین کرده ام و خواهم کرد. اما این به معنای نادیده گرفتن سخن نادرست و توهین آمیز افرادی نیست که برای برخورداری مستمر از مزایای حکومتی، مردم و بزرگان را دشمن و ظلم های صورت گرفته را عدالت و انصاف می نامند. آقای مهدوی کنی از زمان اعطای مسند ریاست خبرگان مواضع عجیبی اتخاذ می کنند که از آنجمله می توان به بیانیه مرتبط با جشن حکومتی ۹ دی اشاره کرد. ایشان در این بیانیه رهبران جنبش اعتراضی را در مرز “بغی” قرار داده و مدعی شدند این دو عزیز “با ژنرالها و افسران جنگ نرم دشمن همراهی کردند و از سوی مردم لقب ساکتین و مردودین را گرفتند.” آیت الله کنی ظلم ها و فشارهای بی حد و حصر ۳۰ ماه گذشته را کتمان و مدعی انصاف،عدالت و صبوری حکومت با این عزیزان در حبس شده است. بازخوانی بخشی از خاطرات پدرم کمک به آشنائی با روحیات ایشان در سال های اول انقلاب که این روزها شباهتی بسیار با ادبیات جناب شجونی پیدا کرده است، می کند. پدر در بخشی از خاطرات روزهای ترور می گوید:مهدی کروبی:“… بعد از حوادث تلخ و ترور های مستمر منافقین که منجر به شهادت آیت الله دکتر بهشتی، محمد منتظری و بیش از نزدیک به ۷۰ نفر از بهترین نیروهای نظام شد، آیت الله اردبیلی با ناراحتی نقل کردند که آقای مهدوی کنی پیشنهاد دادند گروهی برای مذاکره با مسعود رجوی تعیین شوند تا بخشی از قدرت را به وی واگذار کنند تا ماجرا تمام شود. “
“مسیر پر تلاطم و ناهموار است، من خود را برای هر برخوردی آماده کردم، من نمی توانم نسبت به این ظلم ها و خیانت ها به خون شهدا و مردم بی تفاوت بمانم و عافیت طلبی پیشه کنم. شاید برخی بتوانند اما من برای متاع ناچیز این دنیا آخرت خود را ویران نخواهم کرد و به مردم خیانت نخواهم کرد. “
عجبا، در روزهایی که گروهک تروریستی به قیام مسلحانه اقدام و در نقاط مختلف تهران بمب گذاری می کردند و صادق ترین نیروهای این کشور را در کنار شهروندان عادی به خاک و خون می کشیدند، ایشان پیشنهاد واگذاری قدرت به سرکرده گروهک تروریستی را مطرح کردند و امروز در کسوت رئیس مجلس خبرگان به جای استجابت صدای حق طلبانه مردم معترض، آنان را بی بصیرت نامیده و صادق ترین یاران مردم و کشور را در مرز “بغی” قرار می دهند.
در این باب در قرآن کریم می خوانیم:
إِن طَائِفَتَانِ مِنَ الْمُؤْمِنِینَ اقْتَتَلُوا فَأَصْلِحُوا بَیْنَهُمَا فَإِن بَغَتْ إِحْدَاهُمَا عَلَى الْأُخْرَى فَقَاتِلُوا الَّتِی تَبْغِی حَتَّى تَفِیءَ إِلَى أَمْرِ اللَّهِ فَإِن فَاءتْ فَأَصْلِحُوا بَیْنَهُمَا بِالْعَدْلِ وَأَقْسِطُوا إِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ الْمُقْسِطِین .
و اگر دو طایفه از مؤمنان با هم بجنگند میان آن دو را اصلاح دهید و اگر [باز] یکى از آن دو بر دیگرى تعدى کرد با آن [طایفهاى] که تعدى مىکند بجنگید تا به فرمان خدا بازگردد پس اگر باز گشت میان آنها را دادگرانه سازش دهید و عدالت کنید که خدا دادگران را دوست مىدارد.
والباغی هومن خرج علی امام عادل و قاتله و منع تسلیم الحق.
در فقه اسلامی باغی کسی است که به قیام مسلحانه علیه امام عادل مبادرت و مانع سپردن حق به او گردد. قصد ورود ماهوی به این بحث را ندارم و از سایر شروط دیگر حدیث می گذرم اما دوست دارم بدانم ایشان با چه ضابطه ای اعتراض مسالمت آمیز مردم نسبت به دروغ و خیانت و نهی از منکر را قیام مسلحانه تعبیر کردند. ریشه این تحول عجیب و غریب در نگرش اخیر ایشان چیست؟ چگونه نگرشی که قائل به تقسیم قدرت با سازمان مجاهدین خلق در اوج خیانت و بمب گذاری بوده امروز حرکت مسالمت آمیز مردم در مطالبه حقوق قانونی شان، مصرح در قانون اساسی را مرز تحقق جرم بغی خطاب می کند و از ترحم و صبوری با بغات سخن می گوید. دوست دارم باور کنم که ایشان ندیده اند و نشنیده اند دستگاه های امنیتی و نظامی در ۳۰ ماه گذشته چه بلایی بر سر معترضین نازل کرده اند. اما مگر می شود در این دنیا بود و فیلم جان دادن فرزندان این سرزمین را در خرداد و عاشورا ندید؟ مگر می شود در قید حیات بود و فریاد تظلم خواهی نخبگان کشور را از زندان های رسمی و غیر رسمی نشنید.
به درستی به بصیرت اشاره کرده اند اما نگفته اند که برخلاف حاکمان که این روزها دولت مستقر را جریان انحرافی می نامند، مردم شجاع و باهوش ایران با بصیرت کم نظیر خود راه تغییر دولت بر آمده از دروغ و تزویر را در روشی دموکراتیک و در صندوق های رای جستجو کردند. جستجویی که برای آنان بهایی خونین در کف خیابان ها و زندان ها داشته و دارد. از دورغ و تزویر و مکر گفته اید در حالی که بهتر از هر کس میدانید که مبنای حکومت بر دروغ، تزویر و مکر استوار گردیده و فساد و تباهی ارکان حکومت را فرا گرفته و دستاورد سه دهه تلاش را یکباره بر باد داده است.
نزدیک به ۱۱ ماه است که پدر و مهندس موسوی بدون محاکمه و طی کردن تشریفات قانونی در حبس غیر قانونی قرار گرفته اند و از حقوق اولیه یک زندانی عادی هم محروم هستند. بیش از ۶ ماه است که پدرم در انفرادی هستند و اجازه ماندن به مادرم داده نمی شود، فکر می کنید کم است، دستور تشدید صادر نمائید و مطمئن باشید در اراده او خللی ایجاد نمی شود، اما لطفا از انصاف و عدالت و صبوری سخن بر زبان نرانید. مزید اطلاع شما و دیگران دوست دارم خاطره ای را بازگو کنم. فردای روزی که در قزوین نیروهای سپاه به ماشین پدرم شلیک کردند، به منزل عزیز اندیشمند و فعال حقوق بشری آقای عماد باقی که در آن زمان در زندان بودند می رفتیم. در مسیر نگرانی خانواده و دوستان از برخورد خشونت آمیز حکومت و پیام شلیک چند گلوله را به ایشان انتقال دادیم، در پاسخ گفتند “مسیر پر تلاطم و ناهموار است، من خود را برای هر برخوردی آماده کردم، من نمی توانم نسبت به این ظلم ها و خیانت ها به خون شهدا و مردم بی تفاوت بمانم و عافیت طلبی پیشه کنم. شاید برخی بتوانند اما من برای متاع ناچیز این دنیا آخرت خود را ویران نخواهم کرد و به مردم خیانت نخواهم کرد. “
مناسب دیدم متن زیر که نقلی مستقیم از نامه بهمن ماه ۱۳۸۸ پدرم است را در این نوشتار ذکر کنم.
“… من می توانستم از آنچه بر ملک و ملت می گذرد، سخنی نگویم و دلشاد و سرخوش از گنجینه خاطرات گذشته ام آرام و بی دغدغه اندوخته اسلامی و انقلابی و مردمی پنجاه ساله خود را در معرض حراج گذاشته و در قبال فروش آن، زندگی آسوده ای را فراهم کرده و مورد احترام ارباب قدرت قرار گیرم. ولی چنین رفتاری از جوانمردی و مسلمانی به دور است و من حیات و ممات خود را متعلق به اسلام، ایران و مردم می دانم. بزرگترین افتخار من این است که بنده خدا، فرزند ایران و سرباز مردم بوده و خواهم بود، لذا سکوت و یا جدایی از مردم و بی توجهی به منافع ملی را نه تنها جفا دانسته بلکه با تاکید بر ارزش های دینی و آرمان های بلند مردم و امام، متبلور در قانون اساسی به دفاع از حقوق شرعی و قانونی و آزادی های مشروع مردم پرداخته وخواهم پرداخت.”
آیت الله کنی در بخشی دیگر از بیانیه خود توصیه کرده اند که ” اینجانب از باب خیرخواهی به آنها میگویم تا فرصت باقی است به دامن ملت برگردند” . ای عزیز سخن برخی از دوستان تند و بی تدبیر خود را بخوانید تا بیشتر به محبوبیت این دو عزیز نزد ملت پی ببرید. آنان بر خلاف حاکمیت که با جو رعب و وحشت به تسخیر فیزیکی مشغول هستند، به تسخیر قلب ها پرداخته اند. اجازه دهید من بعنوان فرزندی کوچک و علاقمند به شما متقابلا و از سر خیر خواهی از جنابعالی که در شرائط جسمی خوبی هم نیستید بخواهم که گذشته خود را ارزان معامله نکنید و ملک ابدی را به ثمن به خس به حراج نگذارید.
تجاوز به یک استاد دانشگاه در سعادت آباد
سحام نیوز: باز هم وقوع حادثه ای هولناک نام منطقه سعادت آباد تهران را بر سر زبان ها انداخت. این بار در تاریخ سوم آبان ماه دو مرد افغان زن جوانی را که در حال عبور از یک پل عابر پیاده بود با تهدید چاقو مورد آزار و اذیت قرار دادند و اموالش را سرقت کردند.
روزنامه خراسان درگزارشی نوشت: این حادثه وقتی به پلیس گزارش شد که خانواده زنی به نام سیما بعد از ساعتی بی خبری از او، بدن نیمه جانش را در نزدیکی خانه اش در کوی فراز، واقع در سعادت آباد پیدا کردند. آثار متعدد ضرب و جرح روی بدن زن جوان به خوبی مشهود بود و نشان می داد حادثه تلخی برایش رخ داده است. ساعتی پس از این حادثه وقتی سیما شرایط بهتری پیدا کرد گفت در حالی که از روی پل عابر پیاده نزدیک خانه اش عبور می کرد دو مرد افغان با تهدید چاقو او را مورد آزار و اذیت قرار داده و سپس به ساختمانی نیمه کاره در آن حوالی گریخته اند.
به این ترتیب مأموران پلیس پایتخت تحقیقات خود را در این باره آغاز کردند. زمانی که مأموران به ساختمانی که دو متهم در آن جا پناه گرفته بودند رفتند با ۳۰ مرد افغان روبه رو شدند و معلوم شد آن جا مدتی است به محلی برای اقامت افغانی ها تبدیل شده است. در همین حال قربانی این حادثه دو متهم را در بین ساکنان ساختمان نیمه کاره جست وجو کرد اما نتوانست آن ها را شناسایی کند. شواهد نشان می داد ۴ نفر از این افراد دو متهم را فراری داده اند. به همین دلیل ۴ نفر به عنوان متهم بازداشت شدند و پرونده اتهامی آن ها به شعبه ۱۱۵۶ مجتمع قضایی بعثت ارسال شد.
در جلسه محاکمه که به ریاست قاضی محمدرضا گیوکی برگزار شد شاکی که استاد دانشگاه است در حالی که اشک می ریخت بار دیگر آن چه را رخ داده بود شرح داد. او گفت: ساعت حدود ۶ عصر بود که از خانه ام بیرون رفتم. در نزدیکی خانه ام یک پل عابر پیاده وجود دارد. من چند قدم روی پل رفتم اما چون دو نفر را دیدم که از آن سوی پل وارد شدند، ترسیدم و برگشتم اما آن ها خود را به من رساندند و با تهدید چاقو من را به پایین پل بردند. من جیغ می کشیدم و کمک می خواستم اما چون آن جا محل خلوتی است هیچ کس صدایم را نمی شنید. آن ها من را مورد ضرب و شتم و آزار و اذیت قرار دادند و بعد از حدود نیم ساعت در حالی که گردنبند و پول هایم را دزدیده بودند من را که هوشیاری کامل نداشتم رها و به ساختمان نیمه کاره فرار کردند.
به دنبال این اظهارات قاضی روز گذشته از چهار متهم خواست درباره این حادثه توضیح دهند اما متهمان اعلام کردند در این ماجرا نقشی نداشتند و از مخفیگاه دو متهم اصلی نیز اطلاعی ندارند. در چنین شرایطی قاضی به افسران پلیس آگاهی دستور داد دو متهم اصلی را شناسایی و دستگیر کنند.
روزنامه خراسان درگزارشی نوشت: این حادثه وقتی به پلیس گزارش شد که خانواده زنی به نام سیما بعد از ساعتی بی خبری از او، بدن نیمه جانش را در نزدیکی خانه اش در کوی فراز، واقع در سعادت آباد پیدا کردند. آثار متعدد ضرب و جرح روی بدن زن جوان به خوبی مشهود بود و نشان می داد حادثه تلخی برایش رخ داده است. ساعتی پس از این حادثه وقتی سیما شرایط بهتری پیدا کرد گفت در حالی که از روی پل عابر پیاده نزدیک خانه اش عبور می کرد دو مرد افغان با تهدید چاقو او را مورد آزار و اذیت قرار داده و سپس به ساختمانی نیمه کاره در آن حوالی گریخته اند.
به این ترتیب مأموران پلیس پایتخت تحقیقات خود را در این باره آغاز کردند. زمانی که مأموران به ساختمانی که دو متهم در آن جا پناه گرفته بودند رفتند با ۳۰ مرد افغان روبه رو شدند و معلوم شد آن جا مدتی است به محلی برای اقامت افغانی ها تبدیل شده است. در همین حال قربانی این حادثه دو متهم را در بین ساکنان ساختمان نیمه کاره جست وجو کرد اما نتوانست آن ها را شناسایی کند. شواهد نشان می داد ۴ نفر از این افراد دو متهم را فراری داده اند. به همین دلیل ۴ نفر به عنوان متهم بازداشت شدند و پرونده اتهامی آن ها به شعبه ۱۱۵۶ مجتمع قضایی بعثت ارسال شد.
در جلسه محاکمه که به ریاست قاضی محمدرضا گیوکی برگزار شد شاکی که استاد دانشگاه است در حالی که اشک می ریخت بار دیگر آن چه را رخ داده بود شرح داد. او گفت: ساعت حدود ۶ عصر بود که از خانه ام بیرون رفتم. در نزدیکی خانه ام یک پل عابر پیاده وجود دارد. من چند قدم روی پل رفتم اما چون دو نفر را دیدم که از آن سوی پل وارد شدند، ترسیدم و برگشتم اما آن ها خود را به من رساندند و با تهدید چاقو من را به پایین پل بردند. من جیغ می کشیدم و کمک می خواستم اما چون آن جا محل خلوتی است هیچ کس صدایم را نمی شنید. آن ها من را مورد ضرب و شتم و آزار و اذیت قرار دادند و بعد از حدود نیم ساعت در حالی که گردنبند و پول هایم را دزدیده بودند من را که هوشیاری کامل نداشتم رها و به ساختمان نیمه کاره فرار کردند.
به دنبال این اظهارات قاضی روز گذشته از چهار متهم خواست درباره این حادثه توضیح دهند اما متهمان اعلام کردند در این ماجرا نقشی نداشتند و از مخفیگاه دو متهم اصلی نیز اطلاعی ندارند. در چنین شرایطی قاضی به افسران پلیس آگاهی دستور داد دو متهم اصلی را شناسایی و دستگیر کنند.
امیر ارجمند: گزارش کمیسیون مجلس سراپا دروغ و حاوی اتهامات اثبات نشده است
سحام نیوز: گزارش یک سویه کمیسیون اصل ۹۰ مجلس پیرامون حوادث بعد از انتخابات ریاست جمهوری سال ۸۸ واکنش های زیادی به همراه داشته است. این گزارش که روز چهارشنبه هفتم دی ماه در صحن علنی مجلس قرائت شد، افراد و احزاب اصلاحطلب و گروههای منتقد را به تلاش برای اجرای “کودتای مخملی” متهم کرده است. در جای جای این گزارش اتهاماتی به میرحسین موسوی، مهدی کروبی، سیدمحمد خاتمی و هاشمی رفسنجانی و بسیاری از چهره های نظام زده شده بود. گزارشی که امروز دبیر کمیسیون اصل ۹۰ گفته بود قرائت آن در صحن عمومی کمیسیون تصویب نشده بود و حالا معلوم نیست که با دستور چه کسی این گزارش از تریبون مجلس قرائت شده است.
به گفته دکتر اردشیر امیرارجمند البته زمان بسیار طولانی هست که نهادهای رسمی کشور هیچ توجهی به قانون ندارند و لذا جای تعجبی هم ندارد که مجلس که باید جای وضع قانون و نظارت بر قانون باشد خود نیز از نهادهای تخلف کننده از قانون باشد.
امیرارجمند در ادامه با تاکید بر اینکه از نظر ماهوی شاهدیم که مجلس تبدیل به نهاد نهادینه کردن دروغ شده، افزود: آنچه که در گزارش کمیسیون اصل نود آمده یک گزارش سراپا دروغ و حاوی افترا و تهمت و اتهامات اثبات نشده است و علاوه بر آن هیچ گونه دلیل و مدرکی برای اثبات ادعا ها تا کنون ارایه نشده است.
سخنگوی شورای هماهنگی راه سبز امید با اشاره به اینکه اگر آقایان مدعی هستند که مفاد این گزارش صحت دارد باید اجازه بدهند افرادی که در آن متهم شده اند از خود دفاع کنند، تصریح کرد: آقایان موسوی و کروبی از افرادی هستند که در این گزارش مورد اتهام قرار گرفته اند و با نقض همهی فرایند های قانونی و موازین حقوق بشر در زندان هستتد باید اجازه داشته باشند که از خود در یک دادگاه عادله به صورت آزادانه دفاع کنند. اینکه چرا این اجازه را نمی دهند واضح است، چون دفاعیه آنها سندی خواهد بود بر افشای دروغ ها و فریب های جریان حاکم بر کشور.
اشاره امیرارجمند به سخنرانی سردار مشفق است که ادعا کرده بود اصلاح طلبان و منتقدان، در پوشش انتخابات قصد انقلاب مخملی داشته اند.
به گفته ی وی خلاصه سخنان و اسنادی که در این مجموعه ارائه می شود این است که عده ای از زمانی که امام بوده در ایران استوانه های انقلاب بودند و الان مدعیان دروغین انقلاب کشف کرده اند که همه این افراد خائن هستند و از اول وابسته بوده اند.
امیرارجمند ادامه داد آقای هاشمی رفسنجانی سال ها، بعد از امام نفر دوم انقلاب و آقای موسوی در دوران جنگ نفر سوم نظام بوده اند و آقای کروبی از امام احکام متعدد برای مسئولیت هایش گرفته بود اما مدعیان متهم کنندهی امروز در آن زمان از نظر شان و مرتبه انقلابی، با متهمان امروزی فاصلهی بسیار زیادی داشتند. وی تصریح کرد: حال با این ادعا ها این برداشت می شود که همه ی این آقایان به خارج وابسته بودند و این تردید را به وجود می آورد که اصل این انقلاب چه بوده است. بنا براین عمل اینان چیزی نیست جز تخریب انقلاب توسط انقلابی نمایان شیفته قدرت و ثروت.
وی یادآور شد: افرادی که در آن دوران نیروهای دسته دهم هم حساب نمی شدند و تنها کاری که بلد بودند مجیز گویی و مدح بوده و گاهی اوقات به صورت افراطی مانع نقد منطقی هم می شدند، امروز شده اند از سردمداران انقلاب و در همین حین بنیان ها و استوانه های انقلاب را متهم به خیانت و وابستگی می کنند.
سخنگوی شورای هماهنگی راه سبز امید در ادامه با طرح این پرسش که آیا سفر به خارج رییس جمهور سابق کشور جرم است؟ گفت: نمیدانم آیا واقعا خجالت نمی کشند که چنین ادعایی می کنند؟ می گویند که اسناد مشخصی دارند. بسیار خب پس اگر کسی منافع کشور را فروخته، رابطه داشته، در یک روز و ساعت و جای مشخصی بوده است. اسناد آن را ارایه بکنند. آیا آقای خاتمی وابسته به بیگانگان است یا کسانی که در دالان های تاریک برای منافع حقیر خود درصدد معامله با بیگانگان بوده و هستند؟ تخریب سرمایه ای مانند آقای خاتمی آیا تقویت منافع ملی است یا تضعیف آن؟ باید اضافه کنم که آقای خاتمی و دیگر همراهان جنبش سبز تاکنون نه عمل مغایر با قانون انجام داده اند و نه تشویق به آن کرده اند. جرم واقعی آنها پافشاری و پایمردی بر حقوق حقه مردم است.
وی همچنین افزود: در رابطه با بنده گفتند که ایشان ارتباطات خارجی اینها را برقرار میکرده. بسیار خب این در چه زمانی بوده؟ در زمانی که من در ایران بودم؟ من در آن دوران در دانشگاه کار میکردم. دفتر، تلفن و تمام ارتباطات من باز و شفاف و روشن و مورد شنود ۲۴ ساعته بوده است. اگر بنده چنین کاری انجام داده باشم باید مدرکی وجود داشته باشد. من حاضر هستم که بروم ایران و در یک دادگاه عادله محاکمه شوم و از خودم دفاع کنم.
امیرارجمند با بیان اینکه آقایان در وضعیت اسف باری قرار دارند، گفت: کاری که انجام می دهند آستان بوسی فرعون است برای ماندن در قدرت هرچند کوتاه مدت. به دلیل اینکه دچار ضعف شدید شده و دیگر نمی توانند با حیله و نیرنگ و استفاده ابزاری از دین مردم را به صحنه بیاورند، پس چاره ای ندارند به غیر از اینکه نا امیدانه دوباره به دروغ های قبلی خودشان متوسل شوند.
وی ادامه داد: آقای موسوی و کروبی را در زندان قرار دادند و آقای طائب ادعا می کند که خودشان تمایل به این شرایط دارند تا امنیتشان حفظ شود! آیا حفظ امنیت به معنای این است که شما کسی را در زندان نگهدارید، ارتباطاتش را با بیرون کاملا قطع کنید و اجازه صحبت کردن و ملاقات آزاد خانواده اش را از او بگیرید؟
از آنان بپرسیم چه نظارتی بر دولت انجام داده اید؟ آیا هشدارهای آقایان موسوی و کروبی موجب غضب اقتدارگرایان شده است درست بود یا نادرست؟ اگر درست بود چرا آنها در زندانند و اگر نادرست است چگونه مقامات رسمی کشور آنها را به صورت دیگر تکرار می کنند؟ پیگیری پرونده فساد عظیم اقتصادی خصوصا دست داشتن برخی از نمایندگان در آن چه شد؟ چه کسی مسوول وضعیت اسف بار کشور در صحنه بین المللی است؟
امیرارجمند در پایان بر استفاده از فرصت انتخابات برای آگاهی بخشی و افشاگری به مردم تاکید کرد.
دفاعیه موسوی و کروبی سندی خواهد بود بر افشای دروغ ها و فریب های جریان حاکم بر کشور
سخنگوی شورای هماهنگی راه سبز امید در گفتگو با کلمه، با اشاره به اینکه کمیسون اصل نود دارای وظایف و اختیارات خاصی هست تاکید کرد: به نظر می رسد ارایه این گزارش در چارچوب اختیارات و وظایف کمیسون اصل نود نبوده و از نظر شکلی جای این تردید وجود دارد که مطابق با آیین نامه مجلس رفتار شده باشد.به گفته دکتر اردشیر امیرارجمند البته زمان بسیار طولانی هست که نهادهای رسمی کشور هیچ توجهی به قانون ندارند و لذا جای تعجبی هم ندارد که مجلس که باید جای وضع قانون و نظارت بر قانون باشد خود نیز از نهادهای تخلف کننده از قانون باشد.
امیرارجمند در ادامه با تاکید بر اینکه از نظر ماهوی شاهدیم که مجلس تبدیل به نهاد نهادینه کردن دروغ شده، افزود: آنچه که در گزارش کمیسیون اصل نود آمده یک گزارش سراپا دروغ و حاوی افترا و تهمت و اتهامات اثبات نشده است و علاوه بر آن هیچ گونه دلیل و مدرکی برای اثبات ادعا ها تا کنون ارایه نشده است.
سخنگوی شورای هماهنگی راه سبز امید با اشاره به اینکه اگر آقایان مدعی هستند که مفاد این گزارش صحت دارد باید اجازه بدهند افرادی که در آن متهم شده اند از خود دفاع کنند، تصریح کرد: آقایان موسوی و کروبی از افرادی هستند که در این گزارش مورد اتهام قرار گرفته اند و با نقض همهی فرایند های قانونی و موازین حقوق بشر در زندان هستتد باید اجازه داشته باشند که از خود در یک دادگاه عادله به صورت آزادانه دفاع کنند. اینکه چرا این اجازه را نمی دهند واضح است، چون دفاعیه آنها سندی خواهد بود بر افشای دروغ ها و فریب های جریان حاکم بر کشور.
مدعی هستند که استوانه های انقلاب از اول خائن و وابسته بوده اند
اردشیر امیرارجمند در این باره افزود: اگر بخواهیم این سند را تحلیل کنیم، چیزی جز باز تولید ادعاهای ستاد محفلی و امنیتی که کودتا را در انتخابات قبلی به نتیجه رسانده نمیابیم. این گزارش تقریبا باز تولید پاور پوینتی است که مقامات امنیتی قبلا تهیه کرده بودند و برای اثبات آنها هم هیچ دلیلی ارائه نشده بود.اشاره امیرارجمند به سخنرانی سردار مشفق است که ادعا کرده بود اصلاح طلبان و منتقدان، در پوشش انتخابات قصد انقلاب مخملی داشته اند.
به گفته ی وی خلاصه سخنان و اسنادی که در این مجموعه ارائه می شود این است که عده ای از زمانی که امام بوده در ایران استوانه های انقلاب بودند و الان مدعیان دروغین انقلاب کشف کرده اند که همه این افراد خائن هستند و از اول وابسته بوده اند.
امیرارجمند ادامه داد آقای هاشمی رفسنجانی سال ها، بعد از امام نفر دوم انقلاب و آقای موسوی در دوران جنگ نفر سوم نظام بوده اند و آقای کروبی از امام احکام متعدد برای مسئولیت هایش گرفته بود اما مدعیان متهم کنندهی امروز در آن زمان از نظر شان و مرتبه انقلابی، با متهمان امروزی فاصلهی بسیار زیادی داشتند. وی تصریح کرد: حال با این ادعا ها این برداشت می شود که همه ی این آقایان به خارج وابسته بودند و این تردید را به وجود می آورد که اصل این انقلاب چه بوده است. بنا براین عمل اینان چیزی نیست جز تخریب انقلاب توسط انقلابی نمایان شیفته قدرت و ثروت.
وی یادآور شد: افرادی که در آن دوران نیروهای دسته دهم هم حساب نمی شدند و تنها کاری که بلد بودند مجیز گویی و مدح بوده و گاهی اوقات به صورت افراطی مانع نقد منطقی هم می شدند، امروز شده اند از سردمداران انقلاب و در همین حین بنیان ها و استوانه های انقلاب را متهم به خیانت و وابستگی می کنند.
کاری که انجام می دهند آستان بوسی فرعون است
اردشیر امیر ارجمند در بخشی دیگر از گفتگوی خود با کلمه با اشاره به اینکه در کشورهای دیگر وقتی یک رییس جمهور دوره ریاستش پایان می پذیرد مورد احترام و تکریم فرار می گیرد، براش بنیادی درست می شود و مورد مشورت قرار می گیرد و همچنان امین کشور محسوب میشود، گفت: اما در ایران شاهد هستیم که رییس جمهوری مثل آقای خاتمی در زمانی که کشور دچار مشکلات جدی بوده، آمد و موجب تغییر رفتار جامعه بین المللی نسبت به ایران و افزایش آبرو و حیثیت جمهوری اسلامی ایران در دنیا شد، آن وقت این آقایان می آیند و به این ترتیب سخیفانه ایشان را متهم به وابستگی میکنند.سخنگوی شورای هماهنگی راه سبز امید در ادامه با طرح این پرسش که آیا سفر به خارج رییس جمهور سابق کشور جرم است؟ گفت: نمیدانم آیا واقعا خجالت نمی کشند که چنین ادعایی می کنند؟ می گویند که اسناد مشخصی دارند. بسیار خب پس اگر کسی منافع کشور را فروخته، رابطه داشته، در یک روز و ساعت و جای مشخصی بوده است. اسناد آن را ارایه بکنند. آیا آقای خاتمی وابسته به بیگانگان است یا کسانی که در دالان های تاریک برای منافع حقیر خود درصدد معامله با بیگانگان بوده و هستند؟ تخریب سرمایه ای مانند آقای خاتمی آیا تقویت منافع ملی است یا تضعیف آن؟ باید اضافه کنم که آقای خاتمی و دیگر همراهان جنبش سبز تاکنون نه عمل مغایر با قانون انجام داده اند و نه تشویق به آن کرده اند. جرم واقعی آنها پافشاری و پایمردی بر حقوق حقه مردم است.
وی همچنین افزود: در رابطه با بنده گفتند که ایشان ارتباطات خارجی اینها را برقرار میکرده. بسیار خب این در چه زمانی بوده؟ در زمانی که من در ایران بودم؟ من در آن دوران در دانشگاه کار میکردم. دفتر، تلفن و تمام ارتباطات من باز و شفاف و روشن و مورد شنود ۲۴ ساعته بوده است. اگر بنده چنین کاری انجام داده باشم باید مدرکی وجود داشته باشد. من حاضر هستم که بروم ایران و در یک دادگاه عادله محاکمه شوم و از خودم دفاع کنم.
امیرارجمند با بیان اینکه آقایان در وضعیت اسف باری قرار دارند، گفت: کاری که انجام می دهند آستان بوسی فرعون است برای ماندن در قدرت هرچند کوتاه مدت. به دلیل اینکه دچار ضعف شدید شده و دیگر نمی توانند با حیله و نیرنگ و استفاده ابزاری از دین مردم را به صحنه بیاورند، پس چاره ای ندارند به غیر از اینکه نا امیدانه دوباره به دروغ های قبلی خودشان متوسل شوند.
روند های قانونی در کشور کلا مخدوش و بی معنا شده و حکومت قانونی وجود ندارد
مشاور ارشد میرحسین موسوی با تاکید بر اینکه هیچ کس را نمی توان بدون دلیل متهم کرد، خاطر نشان کرد: باید اجازه داده شود هر کس که در این گزارش مورد اتهام قرار گرفته، از خودش دفاع کند. بر اساس این گزارش معلوم می شود که حتی مخترعین برق و تلفن و اینترنت نیز از دست اندرکاران انقلاب مخملی بر ضد دیکتاتوری حاکم بر ایران هستند. کجاست اسناد مربوط به چمدان پر از پول که از تریبون نماز جمعه از زبان امامان جمعه بی اخلاق و بی عدالت ادعا شده بود؟ آیا نباید در شرایط حاضر تمام کسانی که متهم هستند باید دارای امکان دفاع از خود باشند.به قرائتی از اسلام که عدالت و انسانیت در آن جایی نداشته باشد کافریم
امیرارجمند با اشاره به سخنان یکی از روحانیون حکومتی که جایگاه مرکزی عدالت و انسانیت و آزادی را در دین انکار کرده بود و تنها ولایت فقیه را گوهر دین دانسته بود تاکید کرد: ما به آن قرائت از اسلام و دین که در آن جایی برای آزادی و عدالت و انسانیت نباشد کافریم. خلاصه کردن اسلام در ولایت فقیه و آن هم در ولی فقیه و انکار آزادی و انسانیت و عدالت در اسلام چیزی جز ظلم آشکار به این دین رحمانی نیست.وی ادامه داد: آقای موسوی و کروبی را در زندان قرار دادند و آقای طائب ادعا می کند که خودشان تمایل به این شرایط دارند تا امنیتشان حفظ شود! آیا حفظ امنیت به معنای این است که شما کسی را در زندان نگهدارید، ارتباطاتش را با بیرون کاملا قطع کنید و اجازه صحبت کردن و ملاقات آزاد خانواده اش را از او بگیرید؟
در جلسات نامزدهای انتخابات فرمایشی شرکت، افشاگری و آگاهی بخشی کنیم
این استاد کرسی حقوق بشر عنوان کرد که همه ما به عنوان شهروندان آزاد باید مسوولیت پذیر باشیم و از فرصتی که انتخابات فرمایشی دوره نهم به وجود می آورد برای شرکت در جلسات مختلف نامزدها استفاده و به طرح پرسشهای اصلی درباره انتخابات، شرایط و وظایف نمایندگان و ارزیابی عملکرد نمایندگان و دست اندرکاران اقتدارگرای حاکم بر کشور بپردازیم و به آگاهی بخشی و افشاگری درباره وضعیت کشور بپردازیم.از آنان بپرسیم چه نظارتی بر دولت انجام داده اید؟ آیا هشدارهای آقایان موسوی و کروبی موجب غضب اقتدارگرایان شده است درست بود یا نادرست؟ اگر درست بود چرا آنها در زندانند و اگر نادرست است چگونه مقامات رسمی کشور آنها را به صورت دیگر تکرار می کنند؟ پیگیری پرونده فساد عظیم اقتصادی خصوصا دست داشتن برخی از نمایندگان در آن چه شد؟ چه کسی مسوول وضعیت اسف بار کشور در صحنه بین المللی است؟
امیرارجمند در پایان بر استفاده از فرصت انتخابات برای آگاهی بخشی و افشاگری به مردم تاکید کرد.
ادعای رسانه اصولگرا: روسیه خواستار کمک ایران برای مهار اعتراض های خیابانی شد!
سحام نیوز: یک منبع خبری داخل کشور اعلام کرد مسکو خواستار کمک تهران برای مهار نا آرامی های پس از انتخابات پارلمانی روسیه شده است.
روسیه پس از انتخابات پارلمانی، شاهد بزرگترین اعتراض های خیابانی در چند دهه اخیر شد و معترضان می گویند در این انتخابات که حزب حاکم پیروز آن معرفی شده، تقلب روی داده است.
سایت اصولگرای “مشرق” در این باره گزارش داده است: “پس از وقوع تجمعات خیابانی در روسیه به بهانه تقلب در انتخابات پارلمانی، مقامات روس از دستگاه های امنیتی جمهوری اسلامی ایران درخواست کمک برای انتقال تجربیات شان در مهار فتنه و آشوب های خیابانی کرده اند.”
پس از انتخابات ریاست جمهوری دو سال گذشته در کشور، شهرهای ایران شاهد اعتراض های گسترده خیابانی به ویژه در تهران پایتخت بود. معترضان می گویند که در انتخابات، تقلب سازماندهی شده و گسترده روی داده است.
نیروهای امنیتی این اعتراض ها را سرکوب کرده که حاصل این سرکوب، ده ها کشته در بازداشتگاه ها و خیابان ها و صدها زندانی دیگر بود.
سایت “مشرق” نوشته است که مقامات امنیتی جمهوری اسلامی ایران ” از ماه ها قبل و با رصد تحرکات دستگاه های امنیتی آمریکا، انگلیس و رژیم صهیونیستی به مقامات روس نسبت به وقوع ناآرامی های اجتماعی پس از انتخابات هشدار داده بودند.”
روسیه پس از انتخابات پارلمانی، شاهد بزرگترین اعتراض های خیابانی در چند دهه اخیر شد و معترضان می گویند در این انتخابات که حزب حاکم پیروز آن معرفی شده، تقلب روی داده است.
سایت اصولگرای “مشرق” در این باره گزارش داده است: “پس از وقوع تجمعات خیابانی در روسیه به بهانه تقلب در انتخابات پارلمانی، مقامات روس از دستگاه های امنیتی جمهوری اسلامی ایران درخواست کمک برای انتقال تجربیات شان در مهار فتنه و آشوب های خیابانی کرده اند.”
پس از انتخابات ریاست جمهوری دو سال گذشته در کشور، شهرهای ایران شاهد اعتراض های گسترده خیابانی به ویژه در تهران پایتخت بود. معترضان می گویند که در انتخابات، تقلب سازماندهی شده و گسترده روی داده است.
نیروهای امنیتی این اعتراض ها را سرکوب کرده که حاصل این سرکوب، ده ها کشته در بازداشتگاه ها و خیابان ها و صدها زندانی دیگر بود.
سایت “مشرق” نوشته است که مقامات امنیتی جمهوری اسلامی ایران ” از ماه ها قبل و با رصد تحرکات دستگاه های امنیتی آمریکا، انگلیس و رژیم صهیونیستی به مقامات روس نسبت به وقوع ناآرامی های اجتماعی پس از انتخابات هشدار داده بودند.”
سخنی با آیت الله مهدوی کنی
دکتر محمد تقی کروبی
وَلا تَلْبِسُوا الْحَقَّ بِالْبَاطِلِ وَتَکْتُمُوا الْحَقَّ وَأَنْتُمْ تَعْلَمُون
رعایت حرمت افراد بویژه بزرگان را از پدر آموخته ام ، چنین کرده ام و خواهم کرد. اما این به معنای نادیده گرفتن سخن نادرست و توهین آمیز افرادی نیست که برای برخورداری مستمر از مزایای حکومتی، مردم و بزرگان را دشمن و ظلم های صورت گرفته را عدالت و انصاف می نامند. آقای مهدوی کنی از زمان اعطای مسند ریاست خبرگان مواضع عجیبی اتخاذ می کنند که از آنجمله می توان به بیانیه مرتبط با جشن حکومتی ۹ دی اشاره کرد. ایشان در این بیانیه رهبران جنبش اعتراضی را در مرز “بغی” قرار داده و مدعی شدند این دو عزیز “با ژنرالها و افسران جنگ نرم دشمن همراهی کردند و از سوی مردم لقب ساکتین و مردودین را گرفتند.” آیت الله کنی ظلم ها و فشارهای بی حد و حصر ۳۰ ماه گذشته را کتمان و مدعی انصاف،عدالت و صبوری حکومت با این عزیزان در حبس شده است. بازخوانی بخشی از خاطرات پدرم کمک به آشنائی با روحیات ایشان در سال های اول انقلاب که این روزها شباهتی بسیار با ادبیات جناب شجونی پیدا کرده است، می کند. پدر در بخشی از خاطرات روزهای ترور می گوید:“… بعد از حوادث تلخ و ترور های مستمر منافقین که منجر به شهادت آیت الله دکتر بهشتی، محمد منتظری و بیش از نزدیک به ۷۰ نفر از بهترین نیروهای نظام شد، آیت الله اردبیلی با ناراحتی نقل کردند که آقای مهدوی کنی پیشنهاد دادند گروهی برای مذاکره با مسعود رجوی تعیین شوند تا بخشی از قدرت را به وی واگذار کنند تا ماجرا تمام شود. “
عجبا، در روزهایی که گروهک تروریستی به قیام مسلحانه اقدام و در نقاط مختلف تهران بمب گذاری می کردند و صادق ترین نیروهای این کشور را در کنار شهروندان عادی به خاک و خون می کشیدند، ایشان پیشنهاد واگذاری قدرت به سرکرده گروهک تروریستی را مطرح کردند و امروز در کسوت رئیس مجلس خبرگان به جای استجابت صدای حق طلبانه مردم معترض، آنان را بی بصیرت نامیده و صادق ترین یاران مردم و کشور را در مرز “بغی” قرار می دهند.
در این باب در قرآن کریم می خوانیم:
إِن طَائِفَتَانِ مِنَ الْمُؤْمِنِینَ اقْتَتَلُوا فَأَصْلِحُوا بَیْنَهُمَا فَإِن بَغَتْ إِحْدَاهُمَا عَلَى الْأُخْرَى فَقَاتِلُوا الَّتِی تَبْغِی حَتَّى تَفِیءَ إِلَى أَمْرِ اللَّهِ فَإِن فَاءتْ فَأَصْلِحُوا بَیْنَهُمَا بِالْعَدْلِ وَأَقْسِطُوا إِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ الْمُقْسِطِین .
و اگر دو طایفه از مؤمنان با هم بجنگند میان آن دو را اصلاح دهید و اگر [باز] یکى از آن دو بر دیگرى تعدى کرد با آن [طایفهاى] که تعدى مىکند بجنگید تا به فرمان خدا بازگردد پس اگر باز گشت میان آنها را دادگرانه سازش دهید و عدالت کنید که خدا دادگران را دوست مىدارد.
والباغی هومن خرج علی امام عادل و قاتله و منع تسلیم الحق.
در فقه اسلامی باغی کسی است که به قیام مسلحانه علیه امام عادل مبادرت و مانع سپردن حق به او گردد. قصد ورود ماهوی به این بحث را ندارم و از سایر شروط دیگر حدیث می گذرم اما دوست دارم بدانم ایشان با چه ضابطه ای اعتراض مسالمت آمیز مردم نسبت به دروغ و خیانت و نهی از منکر را قیام مسلحانه تعبیر کردند. ریشه این تحول عجیب و غریب در نگرش اخیر ایشان چیست؟ چگونه نگرشی که قائل به تقسیم قدرت با سازمان مجاهدین خلق در اوج خیانت و بمب گذاری بوده امروز حرکت مسالمت آمیز مردم در مطالبه حقوق قانونی شان، مصرح در قانون اساسی را مرز تحقق جرم بغی خطاب می کند و از ترحم و صبوری با بغات سخن می گوید. دوست دارم باور کنم که ایشان ندیده اند و نشنیده اند دستگاه های امنیتی و نظامی در ۳۰ ماه گذشته چه بلایی بر سر معترضین نازل کرده اند. اما مگر می شود در این دنیا بود و فیلم جان دادن فرزندان این سرزمین را در خرداد و عاشورا ندید؟ مگر می شود در قید حیات بود و فریاد تظلم خواهی نخبگان کشور را از زندان های رسمی و غیر رسمی نشنید.به درستی به بصیرت اشاره کرده اند اما نگفته اند که برخلاف حاکمان که این روزها دولت مستقر را جریان انحرافی می نامند، مردم شجاع و باهوش ایران با بصیرت کم نظیر خود راه تغییر دولت بر آمده از دروغ و تزویر را در روشی دموکراتیک و در صندوق های رای جستجو کردند. جستجویی که برای آنان بهایی خونین در کف خیابان ها و زندان ها داشته و دارد. از دورغ و تزویر و مکر گفته اید در حالی که بهتر از هر کس میدانید که مبنای حکومت بر دروغ، تزویر و مکر استوار گردیده و فساد و تباهی ارکان حکومت را فرا گرفته و دستاورد سه دهه تلاش را یکباره بر باد داده است.
نزدیک به ۱۱ ماه است که پدر و مهندس موسوی بدون محاکمه و طی کردن تشریفات قانونی در حبس غیر قانونی قرار گرفته اند و از حقوق اولیه یک زندانی عادی هم محروم هستند. بیش از ۶ ماه است که پدرم در انفرادی هستند و اجازه ماندن به مادرم داده نمی شود، فکر می کنید کم است، دستور تشدید صادر نمائید و مطمئن باشید در اراده او خللی ایجاد نمی شود، اما لطفا از انصاف و عدالت و صبوری سخن بر زبان نرانید. مزید اطلاع شما و دیگران دوست دارم خاطره ای را بازگو کنم. فردای روزی که در قزوین نیروهای سپاه به ماشین پدرم شلیک کردند، به منزل عزیز اندیشمند و فعال حقوق بشری آقای عماد باقی که در آن زمان در زندان بودند می رفتیم. در مسیر نگرانی خانواده و دوستان از برخورد خشونت آمیز حکومت و پیام شلیک چند گلوله را به ایشان انتقال دادیم، در پاسخ گفتند مسیر پر تلاطم و ناهموار است، من خود را برای هر برخوردی آماده کردم، من نمی توانم نسبت به این ظلم ها و خیانت ها به خون شهدا و مردم بی تفاوت بمانم و عافیت طلبی پیشه کنم. شاید برخی بتوانند اما من برای متاع ناچیز این دنیا آخرت خود را ویران نخواهم کرد و به مردم خیانت نخواهم کرد. مناسب دیدم متن زیر که نقلی مستقیم از نامه بهمن ماه ۱۳۸۸ پدرم است را در این نوشتار ذکر کنم.
“… من می توانستم از آنچه بر ملک و ملت می گذرد، سخنی نگویم و دلشاد و سرخوش از گنجینه خاطرات گذشته ام آرام و بی دغدغه اندوخته اسلامی و انقلابی و مردمی پنجاه ساله خود را در معرض حراج گذاشته و در قبال فروش آن، زندگی آسوده ای را فراهم کرده و مورد احترام ارباب قدرت قرار گیرم. ولی چنین رفتاری از جوانمردی و مسلمانی به دور است و من حیات و ممات خود را متعلق به اسلام، ایران و مردم می دانم. بزرگترین افتخار من این است که بنده خدا، فرزند ایران و سرباز مردم بوده و خواهم بود، لذا سکوت و یا جدایی از مردم و بی توجهی به منافع ملی را نه تنها جفا دانسته بلکه با تاکید بر ارزش های دینی و آرمان های بلند مردم و امام، متبلور در قانون اساسی به دفاع از حقوق شرعی و قانونی و آزادی های مشروع مردم پرداخته وخواهم پرداخت.”
آیت الله کنی در بخشی دیگر از بیانیه خود توصیه کرده اند که ” اینجانب از باب خیرخواهی به آنها میگویم تا فرصت باقی است به دامن ملت برگردند” . ای عزیز سخن برخی از دوستان تند و بی تدبیر خود را بخوانید تا بیشتر به محبوبیت این دو عزیز نزد ملت پی ببرید. آنان بر خلاف حاکمیت که با جو رعب و وحشت به تسخیر فیزیکی مشغول هستند، به تسخیر قلب ها پرداخته اند. اجازه دهید من بعنوان فرزندی کوچک و علاقمند به شما متقابلا و از سر خیر خواهی از جنابعالی که در شرائط جسمی خوبی هم نیستید بخواهم که گذشته خود را ارزان معامله نکنید و ملک ابدی را به ثمن به خس به حراج نگذارید.
انصراف “دانشجو” از کاندیداتوری ریاست دانشگاه آزاد
سحام نیوز: عضو هیات امنای دانشگاه آزاد اسلامی با اعلام انصراف از کاندیداتوری ریاست دانشگاه آزاد، گفت: به هیچ عنوان مسئولیت ریاست دانشگاه آزاد را قبول نمیکنم و در تماسی که در این باره صورت گرفت اعلام انصرافی خود را اعلام کردم.
فرهاد دانشجو در گفتوگو با ایسنا، با اشاره به برگزاری دومین جلسه هیات امنای دانشگاه آزاد در روز چهارشنبه ۲۱ دی ماه، اظهار کرد: براساس تصمیمی که در جلسه اول هیات امناء اتخاذ شد جلسه دوم به انتخاب ریاست جدید دانشگاه آزاد اختصاص دارد و اگر همه اعضاء نسبت به برنامه در نظر گرفته شده متعهد باشند، جلسه دوم فقط به انتخاب ریاست جدید دانشگاه آزاد اختصاص دارد.
دانشجو افزود: برای انتخاب ریاست دانشگاه آزاد زمان دیگری نیاز نیست و در همان جلسه ۲۱ دی باید تصمیمگیری کرد.
وی با اشاره به پیشنهادهای خود برای ریاست جدید دانشگاه آزاد، اظهار کرد: بنده، دکتر سلیمانی وزیر سابق ارتباطات، دکتر شجاعیفرد و فرهاد رهبر را برای این ریاست پیشنهاد دادهام.
دانشجو با تاکید بر اینکه کسی باید برای ریاست دانشگاه آزاد انتخاب شود که قابلیت و توان اداره دانشگاه را داشته باشد، خاطرنشان کرد: رییس دانشگاه باید در زمینه علمی و اجرایی موفق باشد، البته باید پس از انتخاب ، فرصتی دو سه ماه برای تدوین برنامههای آن در نظر گرفت تا برنامههای خود را در هیات امناء مطرح کند.
عضو هیات امنای دانشگاه آزاد با بیان اینکه رییس جدید دانشگاه باید به ارتقای کیفی دانشگاه توجه کند، اظهار کرد: باید نسبت استاد به دانشجو، امکانات کمک آموزشی و دیگر فعالیتهای آموزشی این دانشگاه ارتقاء یابد.
وی با اشاره به ارتقای دورههای تحصیلات تکمیلی، خاطرنشان کرد: باید از توسعه کمی دورههای کارشناسی و پایینتر جلوگیری شود و در مقابل مقاطع تحصیلات تکمیلی به موازات توسعه کمی از نظر کیفی نیز ارتقاء یابد.
دانشجو درخصوص وضعیت شهریه دانشجویان دانشگاه آزاد پس از انتخاب رییس جدید، تصریح کرد: برای کاهش شهریه باید هزینههای هر دوره مشخص شود و براساس آن از دانشجویان شهریه دریافت شود، البته باید شرایطی فراهم کرد که دانشجویان بخشی از شهریه خود را از طریق وام و دیگر تسهیلات پرداخت کنند و پس از فراغت تحصیل بازپرداخت آن را آغاز کنند.
فرهاد دانشجو یکی از سه برادر دانشجو است (کامران دانشجو، خسرو دانشجو) که با برادر خود کامران دانشجو پس از پایان دوره دبیرستان راهی انگلستان شد، اما زمانی که حکم آیتالله خمینی در مورد سلمان رشدی صادر شد با توجه به اعتراض به دولت انگلستان و آتش زدن کتابهای سلمان رشدی از کشور انگلستان اخراج شد.
فرهاد دانشجو ریاست دانشگاه تربیت مدرس را به عهده داشت که در تاریخ سوم خرداد ماه سال ۱۳۸۹ استعفای وی مورد قبول واقع شد.
فرهاد دانشجو در گفتوگو با ایسنا، با اشاره به برگزاری دومین جلسه هیات امنای دانشگاه آزاد در روز چهارشنبه ۲۱ دی ماه، اظهار کرد: براساس تصمیمی که در جلسه اول هیات امناء اتخاذ شد جلسه دوم به انتخاب ریاست جدید دانشگاه آزاد اختصاص دارد و اگر همه اعضاء نسبت به برنامه در نظر گرفته شده متعهد باشند، جلسه دوم فقط به انتخاب ریاست جدید دانشگاه آزاد اختصاص دارد.
دانشجو افزود: برای انتخاب ریاست دانشگاه آزاد زمان دیگری نیاز نیست و در همان جلسه ۲۱ دی باید تصمیمگیری کرد.
وی با اشاره به پیشنهادهای خود برای ریاست جدید دانشگاه آزاد، اظهار کرد: بنده، دکتر سلیمانی وزیر سابق ارتباطات، دکتر شجاعیفرد و فرهاد رهبر را برای این ریاست پیشنهاد دادهام.
دانشجو با تاکید بر اینکه کسی باید برای ریاست دانشگاه آزاد انتخاب شود که قابلیت و توان اداره دانشگاه را داشته باشد، خاطرنشان کرد: رییس دانشگاه باید در زمینه علمی و اجرایی موفق باشد، البته باید پس از انتخاب ، فرصتی دو سه ماه برای تدوین برنامههای آن در نظر گرفت تا برنامههای خود را در هیات امناء مطرح کند.
عضو هیات امنای دانشگاه آزاد با بیان اینکه رییس جدید دانشگاه باید به ارتقای کیفی دانشگاه توجه کند، اظهار کرد: باید نسبت استاد به دانشجو، امکانات کمک آموزشی و دیگر فعالیتهای آموزشی این دانشگاه ارتقاء یابد.
وی با اشاره به ارتقای دورههای تحصیلات تکمیلی، خاطرنشان کرد: باید از توسعه کمی دورههای کارشناسی و پایینتر جلوگیری شود و در مقابل مقاطع تحصیلات تکمیلی به موازات توسعه کمی از نظر کیفی نیز ارتقاء یابد.
دانشجو درخصوص وضعیت شهریه دانشجویان دانشگاه آزاد پس از انتخاب رییس جدید، تصریح کرد: برای کاهش شهریه باید هزینههای هر دوره مشخص شود و براساس آن از دانشجویان شهریه دریافت شود، البته باید شرایطی فراهم کرد که دانشجویان بخشی از شهریه خود را از طریق وام و دیگر تسهیلات پرداخت کنند و پس از فراغت تحصیل بازپرداخت آن را آغاز کنند.
فرهاد دانشجو یکی از سه برادر دانشجو است (کامران دانشجو، خسرو دانشجو) که با برادر خود کامران دانشجو پس از پایان دوره دبیرستان راهی انگلستان شد، اما زمانی که حکم آیتالله خمینی در مورد سلمان رشدی صادر شد با توجه به اعتراض به دولت انگلستان و آتش زدن کتابهای سلمان رشدی از کشور انگلستان اخراج شد.
فرهاد دانشجو ریاست دانشگاه تربیت مدرس را به عهده داشت که در تاریخ سوم خرداد ماه سال ۱۳۸۹ استعفای وی مورد قبول واقع شد.
باهنر: نامه تقاضای اشد مجازات برای “سران فتنه” را خودم تهیه کردم
سحام نیوز: محمدرضا باهنر نایب رییس مجلس در گفت و گویی از ماجرای دیدارش با میرحسین موسوی یک هفته پس از انتخابات میگوید.
نایب رییس مجلس شورای اسلامی در گفت و گو با نشریه پنجره گفت که معتقد است باید حوادث روز قدس، ۱۳ آبان و امثال اینها اتفاق میافتاد تا ۹ دی به وجود می آمد.
محمدرضا باهنر همچنین در این گفت و گو مدعی شد که بعضیها در جریان مواجهه با فتنه ۸۸ خواب بودند و بعضی خود را به خواب زدند. کسی را که خواب است، میتوان بیدار کرد؛ اما کسی که خود را به خواب زده نمیتوان بیدار کرد. عدهای دیر فهمیدند؛ اما زمانیکه فهمیدند، به میدان آمدند. عدهای هم نخواستند بفهمند. هنوز هم اگر با آنها صحبت کنید میگویند این طرف ظلمی کرد و آن طرف هم ظلمی کرد؛ هر دو طرف اشتباه کردند و یکطوری میخواهند از میان قضیه بدون خونریزی و گرد و خاک بیرون بیایند و البته شاید مواضعشان از اول انقلاب هم اینچنین بوده است. این دسته کسانی هستند که همیشه در دعواها مدعی بودهاند که میخواهیم وسط قضیه را بگیریم.
اهم سخنان باهنر در گفت و گو با پنجره در ادامه می آید:
در برخورد با این استراتژی، برخی از آنهایی که بیدار بودند، شتابزده عمل میکردند. کسانی در مجلس بودند که میگفتند چند نفر سران فتنه را باید اعدام کرد تا مشکل مملکت حل شود. خوب من قبول نداشتم و میگفتم وقت برخورد کردن و مرگ گفتن نیست. فعلا باید نصیحت کرد.
عدهای میگفتند اگر از همان روز اول، مرگ بر فلان نگفتی و اگر شعار ندادی، پس جزو ساکتین فتنه و مماشاتکنندگان هستی. در حالی که معتقدم بعضی نرمیها باعث شد، بسیاری از کسانیکه بالقوه خمیرمایه مخالفت با نظام نداشتند، به جرگه نیروهای انقلاب برگردند و آن نرمیها و صبر بود که آنها را جذب کرد.
بنده جزو کسانی بودم که هفته بعد از انتخابات با چند تن دیگر جلسهای مفصل را با مهندس موسوی برگزار کردیم. در همان جلسه به ایشان گفتیم که ما به شما رأی ندادهایم و مخالف شما بوده و هستیم؛ اما شما ۱۳ میلیون رأی جمع کردهاید که سرمایه خوبی است. برگردید و در چهارچوب نظام و انقلاب کار کنید. شما میتوانید اپوزیسیون داخل نظام باشید و حتی مخالف دولت هم باشید و روزنامه و حزب داشته باشید؛ اما او بدترین استفاده را از این ۱۳ میلیون رأی کرد و به علت توهم و برای خودخواهی، خودمحوری و لجبازی، شیرینی انتخابات را به کام مردم تلخ کرد.
اگر کسی بیاید افشا کند که باهنر در هفته اول بعد از انتخابات رفته پیش مهندس موسوی و گفته تو خیلی آدم خوبی هستی و لطفا تشریف بیاورید به دامن انقلاب برگردید، من نهتنها پشیمان نمیشوم، بلکه کاملا از اقدام خودم دفاع میکنم. هفته بعد از انتخابات، تعداد کسانیکه پیش مهندس موسوی رفتند، کم نبود. بنده هم بودم و فکر میکنم سعی برای بازگرداندن سران فتنه به دامن نظام در همان روزهای اولیه جزئی از وظایف دلسوزان انقلاب بوده است. مقام معظم رهبری هم با همین مشی در مدیریت جریان فتنه وارد عمل شدند.
در مجلس کسی از من پرسید که آیا تو هم نامهای را که اشد مجازات را برای سران فتنه درخواست کرده بود، امضا کردی؟ در حالیکه من خودم آن نامه را تهیه کرده بودم. اصلا نامههای مجلس را افراد تأثیرگذار مجلس تهیه و از دیگران خواهش میکنند که آن را امضا کنند. یعنی دقیقا نامهها و بیانیههایی که نوشته شد، مدیریت میشد.
نکته سوم مربوط است به اتفاقی که بعدا افتاد و خیلی هم زشت بود. خوشبختانه این اقدام، بین مردم تبلیغ نشد؛ اما خواص خوب به یاد دارند که سران فتنه بیانیهای دادند بدینمنظور که ۲۵ بهمن میخواهیم راهپیمایی کنیم. آنجا به یکی از سران کشور در یک سخنرانی علنی هشدار دادم که ظرف یک هفته فرصت دارید تا تکلیف خود را با سران فتنه تعیین کنید.
به آقای هاشمی گفتم، شما که از ابتدا با انقلاب بودید، در برابر این بدعت بزرگ که بعد از ساختارشکنی عاشورای ۸۸ رخ داده باید موضع خود را شفاف کنید. شاید مردم عادی بگویند چه فرقی میکند که راهپیمایی ۲۲ بهمن روز بیست و پنجم برگزار شود؛ اما از نظر من این اقدام مثل این است که کسی بخواهد نماز جمعه را روز چهارشنبه بخواند.
در آن سخنرانی از آقای هاشمی خواستم که موضعش را صریحا نسبت به فتنه مشخص کند؛ اگرچه من کارهای نبودم و نمیتوانستم آقای هاشمی را عزل و نصب کنم؛ اما بهعنوان یک فعال سیاسی احساس و تصورم این بود که کسانیکه همراه امام و انقلاب و نظام هستند، باید موضع خود را مشخص کنند. عدهای همان روز به من گفتند که چرا چنین موضع خشن و تندی گرفتی؛ در حالیکه این موضع طبیعی من بود. به هر حال، این ماجرا با سکوت آقای هاشمی همراه شد؛ اما به خیر گذشت و ایشان از ریاست مجلس خبرگان هم کنار رفتند.
نایب رییس مجلس شورای اسلامی در گفت و گو با نشریه پنجره گفت که معتقد است باید حوادث روز قدس، ۱۳ آبان و امثال اینها اتفاق میافتاد تا ۹ دی به وجود می آمد.
محمدرضا باهنر همچنین در این گفت و گو مدعی شد که بعضیها در جریان مواجهه با فتنه ۸۸ خواب بودند و بعضی خود را به خواب زدند. کسی را که خواب است، میتوان بیدار کرد؛ اما کسی که خود را به خواب زده نمیتوان بیدار کرد. عدهای دیر فهمیدند؛ اما زمانیکه فهمیدند، به میدان آمدند. عدهای هم نخواستند بفهمند. هنوز هم اگر با آنها صحبت کنید میگویند این طرف ظلمی کرد و آن طرف هم ظلمی کرد؛ هر دو طرف اشتباه کردند و یکطوری میخواهند از میان قضیه بدون خونریزی و گرد و خاک بیرون بیایند و البته شاید مواضعشان از اول انقلاب هم اینچنین بوده است. این دسته کسانی هستند که همیشه در دعواها مدعی بودهاند که میخواهیم وسط قضیه را بگیریم.
اهم سخنان باهنر در گفت و گو با پنجره در ادامه می آید:
در برخورد با این استراتژی، برخی از آنهایی که بیدار بودند، شتابزده عمل میکردند. کسانی در مجلس بودند که میگفتند چند نفر سران فتنه را باید اعدام کرد تا مشکل مملکت حل شود. خوب من قبول نداشتم و میگفتم وقت برخورد کردن و مرگ گفتن نیست. فعلا باید نصیحت کرد.
عدهای میگفتند اگر از همان روز اول، مرگ بر فلان نگفتی و اگر شعار ندادی، پس جزو ساکتین فتنه و مماشاتکنندگان هستی. در حالی که معتقدم بعضی نرمیها باعث شد، بسیاری از کسانیکه بالقوه خمیرمایه مخالفت با نظام نداشتند، به جرگه نیروهای انقلاب برگردند و آن نرمیها و صبر بود که آنها را جذب کرد.
بنده جزو کسانی بودم که هفته بعد از انتخابات با چند تن دیگر جلسهای مفصل را با مهندس موسوی برگزار کردیم. در همان جلسه به ایشان گفتیم که ما به شما رأی ندادهایم و مخالف شما بوده و هستیم؛ اما شما ۱۳ میلیون رأی جمع کردهاید که سرمایه خوبی است. برگردید و در چهارچوب نظام و انقلاب کار کنید. شما میتوانید اپوزیسیون داخل نظام باشید و حتی مخالف دولت هم باشید و روزنامه و حزب داشته باشید؛ اما او بدترین استفاده را از این ۱۳ میلیون رأی کرد و به علت توهم و برای خودخواهی، خودمحوری و لجبازی، شیرینی انتخابات را به کام مردم تلخ کرد.
اگر کسی بیاید افشا کند که باهنر در هفته اول بعد از انتخابات رفته پیش مهندس موسوی و گفته تو خیلی آدم خوبی هستی و لطفا تشریف بیاورید به دامن انقلاب برگردید، من نهتنها پشیمان نمیشوم، بلکه کاملا از اقدام خودم دفاع میکنم. هفته بعد از انتخابات، تعداد کسانیکه پیش مهندس موسوی رفتند، کم نبود. بنده هم بودم و فکر میکنم سعی برای بازگرداندن سران فتنه به دامن نظام در همان روزهای اولیه جزئی از وظایف دلسوزان انقلاب بوده است. مقام معظم رهبری هم با همین مشی در مدیریت جریان فتنه وارد عمل شدند.
در مجلس کسی از من پرسید که آیا تو هم نامهای را که اشد مجازات را برای سران فتنه درخواست کرده بود، امضا کردی؟ در حالیکه من خودم آن نامه را تهیه کرده بودم. اصلا نامههای مجلس را افراد تأثیرگذار مجلس تهیه و از دیگران خواهش میکنند که آن را امضا کنند. یعنی دقیقا نامهها و بیانیههایی که نوشته شد، مدیریت میشد.
نکته سوم مربوط است به اتفاقی که بعدا افتاد و خیلی هم زشت بود. خوشبختانه این اقدام، بین مردم تبلیغ نشد؛ اما خواص خوب به یاد دارند که سران فتنه بیانیهای دادند بدینمنظور که ۲۵ بهمن میخواهیم راهپیمایی کنیم. آنجا به یکی از سران کشور در یک سخنرانی علنی هشدار دادم که ظرف یک هفته فرصت دارید تا تکلیف خود را با سران فتنه تعیین کنید.
به آقای هاشمی گفتم، شما که از ابتدا با انقلاب بودید، در برابر این بدعت بزرگ که بعد از ساختارشکنی عاشورای ۸۸ رخ داده باید موضع خود را شفاف کنید. شاید مردم عادی بگویند چه فرقی میکند که راهپیمایی ۲۲ بهمن روز بیست و پنجم برگزار شود؛ اما از نظر من این اقدام مثل این است که کسی بخواهد نماز جمعه را روز چهارشنبه بخواند.
در آن سخنرانی از آقای هاشمی خواستم که موضعش را صریحا نسبت به فتنه مشخص کند؛ اگرچه من کارهای نبودم و نمیتوانستم آقای هاشمی را عزل و نصب کنم؛ اما بهعنوان یک فعال سیاسی احساس و تصورم این بود که کسانیکه همراه امام و انقلاب و نظام هستند، باید موضع خود را مشخص کنند. عدهای همان روز به من گفتند که چرا چنین موضع خشن و تندی گرفتی؛ در حالیکه این موضع طبیعی من بود. به هر حال، این ماجرا با سکوت آقای هاشمی همراه شد؛ اما به خیر گذشت و ایشان از ریاست مجلس خبرگان هم کنار رفتند.
هالیوود ریپورتر فیلم “جدایی نادر از سیمین” را رقیب سه جایزه اسکار دانست
سحام نیوز: «جدایی نادر از سیمین» در هشتاد و چهارمین دوره جوایز اسکار در بخشهای بهترین فیلمنامه، کارگردانی و فیلم خارجیزبان یک رقیب است.
به گزارش خبرآنلاین، نشریه هالیوود ریپورتر در شماره ویژه جوایز خود در ماه دسامبر به بهانه اکران «جدایی نادر از سیمین» در آمریکا گزارشی مشروح از این فیلم منتشر کرده که در ادامه بخشهایی از آن را میخوانید.
سینمای ایران سالهاست مورد تحسین تماشاگران فیلمهای هنری است. از ۳۰ دسامبر با اکران «جدایی نادر از سیمین» به کارگردانی اصغر فرهادی – که یک درام دادگاهی مهیج درباره طلاق و پرونده یک قتل است – در سینماهای آمریکا این امکان ایجاد شده که سینمای ایران تماشاگران بیشتری پیدا کند.
«جدایی نادر از سیمین» به عنوان اولین فیلم ایرانی برنده جایزه خرس طلای جشنواره برلین و اولین فیلم ایرانی که نامزد جایزه گلدن گلوب شده، همین طور فیلمی که در دهها جشنواره سینمایی با استقبال مواجه شده، پس از «بچههای آسمان» – که نامزد اسکار شد – اولین فیلم ایرانی است که بیشترین بخت را برای نامزدی اسکار دارد.
فیلم فرهادی روز ۱۲ دسامبر اولین برنده خارجی جایزه بهترین فیلمنامه از انجمن منتقدان فیلم لس آنجلس لقب گرفت که این مسئله نشان میدهد «جدایی نادر از سیمین» در جوایز اسکار ۲۰۱۲ بجز بخش فیلم خارجیزبان در هر دو بخش فیلمنامه و کارگردانی هم یک رقیب به حساب میآید. چنین موفقیتهایی در فصل جوایز برای یک فیلم و یک فیلمساز حداقل در سالهای اخیر سابقه نداشته است.
مایکل بارکر یکی از روسای شرکت سونی پیکچرز کلسیکس است که پخش «جدایی نادر از سیمین» در آمریکای شمالی را به عهده دارد. او و همکارش تام برنارد پس از آنکه سعید بن سعید تهیهکننده فیلم «کشتار» به کارگردانی رومن پولانسکی به آنها گفت کار فرهادی در برلین را باید دید، مسئولیت پخش «جدایی نادر از سمین» را به عهده گرفتند.
بارکر میگوید: «هر چند سال یکبار فیلمی از راه میرسد که خیلی تازه است و از جایی هم میآید که انتظارش را ندارید و واقعا پتانسیل گذر از تمام فرهنگها را دارد. «جدایی نادر از سیمین» یکی از همان فیلمهاست. ما این مسئله را با «زندگی دیگران» و تمام فیلمهای آلمودوار تجربه کردیم. آلمودوار مانند فلینی و برگمان جایگاه یک ستاره پاپ را دارد. فرهادی هنوز روح زمان خود نشده، اما یک تا دو ماه دیگر به این جایگاه میرسد.»
فرهادی ۳۹ ساله میگوید «جدایی نادر از سیمین» را سال ۲۰۱۰ با یک دوربین در سه ماه و با بودجهای بین ۷۰۰ تا ۸۰۰ هزار دلار در تهران ساخت. او بر این باور است که برای موفقیت خیرهکننده فیلمش چند توضیح وجود دارد.
طرح داستانی «جدایی نادر از سیمین» که در سطح جهانی با عنوان «یک جدایی» اکران شده به گونهای است که فیلم در مقایسه با آثار گروهی از کارگردانان سرشناس ایرانی مانند عباس کیارستمی، محسن مخملباف و جعفر پناهی، بیشتر با تماشاگران جهانی ارتباط برقرار میکند.
داستان درباره یک زوج از طبقه متوسط است که میخواهند از هم طلاق بگیرند. زن میخواهد از ایران را برود و مرد میخواهد بماند و از پدرش که مبتلا به بیماری آلزایمر است مراقبت کند. وقتی زن، مرد را ترک میکند، او برای مراقبت از پدرش یک زن خدمتکار از طبقه پایین اجتماع را استخدام میکند.
به دنبال یک اتفاق خدمتکار و همسرش در دادگاه با این زوج رودررو میشوند و این جاست که دروغ همه را گرفتار میکند و ذات آدمها به گونهای هویدا میشود که نظیرش را پیش از این تنها در تعدادی از شاهکارهای کاملا ناتورالیستی سینمای ایران با طرحهای داستانی نامتعارف مانند «بادکنک سفید» ساخته پناهی دیدهایم.
فرهادی میگوید: «من سالها تئاتر کار کردم و با نمایشنامههایی که ساختار روایی غربی (وسترن) دارند، آشنا هستم. منظورم کابویها نیستند. منظورم قصههای کلاسیک غربی است؛ ترکیبی از ناتورالیسم و درام. ما اغلب در قصهگویی از این ساختار استفاده نمیکنیم.»
فیلم فرهادی نوعی تلفیق فرهنگی دراماتیک است، به گونهای که بارکر آن را با فیلم موفق ۲۱۴ میلیون دلاری «ببر غران، اژدهای پنهان» ساخته آنگ لی مقایسه میکند.
او میگوید: «آنگ لی گفت یکی از دلایل موفقیت فیلمش این است که او در آن قصهگویی به سبک غربی را در کنار سبکی که از چین میآمد به کار برده است.»
فرهادی مانند بسیاری از کارگردانان سرشناس ایرانی سبک مستند ویتوریو دسیکا، فیلمساز نئورالیست ایتالیایی را منعکس میکند، اما خودش میگوید تحت تاثیر افراد دیگری بوده است: «پینتر، تنسی ویلیامز، ایبسن، فلینی، ویم وندرس و بیش از همه اینگمار برگمان. بعد از آنکه اولین صحنه «جدایی نادر از سیمین» را فیلمبرداری کردیم، صحنهای که زوجِ در حال طلاق با قاضی صحبت میکنند، متوجه شدم موقعیت دوربین شباهت بسیار با صحنهای از فیلم «صحنههایی از ازدواج» دارد. این مسئله عمدی نبود.»
دومین دلیل موفقیت «جدایی نادر از سیمین» در سطح بینالمللی پرهیز از قهرمانان حومهشهری یا کودک است که عموما در سینمای ایران به چشم میخورد.
پیمان معادی که در «جدایی نادر از سیمین» نقش نادر همسر بالاتر از طبقه متوسط قهرمان زن فیلم (لیلا حاتمی) را بازی میکند، میگوید: «این فیلم آدمهای فقیر و شترها را به تصویر نمیکشد.»
معادی، حاتمی و ساره بیات و شهاب حسینی که در «جدایی نادر از سیمین» نقش زوج وابسته به طبقه پایین اجتماع را بازی میکنند، همگی در جشنواره برلین برنده جوایز خرس نقرهای بهترین گروه بازیگری شدند.
معادی میگوید: «شخصیتها آدمهای معاصر معمولی هستند که خیلی با همتایان خود در توکیو، پاریس یا نیویورک تفاوت ندارند. خیلیها در جشنوارههای سینمایی در سراسر دنیا شوکه شدند. آنها به ما میگفتند، “فکر نمیکردیم زنان میتوانند در ایران رانندگی کنند یا در فیلمی به یک قاضی اشاره شود!” اختلاف طبقاتی و تمایز جنسی در «جدایی نادر از سیمین» میتواند در مکزیک هم باشد، هرچند با رنگ و بوی مکزیکی. دلیل موفقیت فیلم همین است، برای اینکه واقعی است. این برای یک فیلمساز ایرانی چیزی جدید و بسیار تازه است.»
نکته دیگر و بسیار مهم که «جدایی نادر از سیمین» را فیلمی متفاوت ساخته این است که یک بیانیه سیاسی نیست.
معادی میگوید: «این یک فیلم سیاسی نیست.» فرهادی هم با حرف معادی موافق است.
فیلم فرهادی با زیرکی به تماشاگران با هر نوع نگاه سیاسی اجازه میدهد آنطور که میخواهند آن ببینند. بازیگران شخصیتهای خود را مقابل دوربین بردهاند، اما «جدایی نادر از سیمین» عاقلانه جانب کسی را نمیگیرد.
معادی میگوید: «قاضی خود شما هستید.»
او فرهادی را به خاطر اینکه تحت غریزه و احساس خود هدایت میشود، مورد تحسین قرار میدهد و میگوید: «اصغر گفت، “وقتی رانندگی میکنم به قوانین رانندگی فکر نمیکنم”. او نرم حرکت میکند.»
اما فرهادی میداند جادهای پر پیچ و خم در مقابل دارد. او میگوید: «هر موفقیت برای من حکم دو روی یک سکه را دارد. یک رو شما را قوی میکند، اما روی دیگر مثل پوست موز، لیز است.»
به گزارش خبرآنلاین، نشریه هالیوود ریپورتر در شماره ویژه جوایز خود در ماه دسامبر به بهانه اکران «جدایی نادر از سیمین» در آمریکا گزارشی مشروح از این فیلم منتشر کرده که در ادامه بخشهایی از آن را میخوانید.
سینمای ایران سالهاست مورد تحسین تماشاگران فیلمهای هنری است. از ۳۰ دسامبر با اکران «جدایی نادر از سیمین» به کارگردانی اصغر فرهادی – که یک درام دادگاهی مهیج درباره طلاق و پرونده یک قتل است – در سینماهای آمریکا این امکان ایجاد شده که سینمای ایران تماشاگران بیشتری پیدا کند.
«جدایی نادر از سیمین» به عنوان اولین فیلم ایرانی برنده جایزه خرس طلای جشنواره برلین و اولین فیلم ایرانی که نامزد جایزه گلدن گلوب شده، همین طور فیلمی که در دهها جشنواره سینمایی با استقبال مواجه شده، پس از «بچههای آسمان» – که نامزد اسکار شد – اولین فیلم ایرانی است که بیشترین بخت را برای نامزدی اسکار دارد.
فیلم فرهادی روز ۱۲ دسامبر اولین برنده خارجی جایزه بهترین فیلمنامه از انجمن منتقدان فیلم لس آنجلس لقب گرفت که این مسئله نشان میدهد «جدایی نادر از سیمین» در جوایز اسکار ۲۰۱۲ بجز بخش فیلم خارجیزبان در هر دو بخش فیلمنامه و کارگردانی هم یک رقیب به حساب میآید. چنین موفقیتهایی در فصل جوایز برای یک فیلم و یک فیلمساز حداقل در سالهای اخیر سابقه نداشته است.
مایکل بارکر یکی از روسای شرکت سونی پیکچرز کلسیکس است که پخش «جدایی نادر از سیمین» در آمریکای شمالی را به عهده دارد. او و همکارش تام برنارد پس از آنکه سعید بن سعید تهیهکننده فیلم «کشتار» به کارگردانی رومن پولانسکی به آنها گفت کار فرهادی در برلین را باید دید، مسئولیت پخش «جدایی نادر از سمین» را به عهده گرفتند.
بارکر میگوید: «هر چند سال یکبار فیلمی از راه میرسد که خیلی تازه است و از جایی هم میآید که انتظارش را ندارید و واقعا پتانسیل گذر از تمام فرهنگها را دارد. «جدایی نادر از سیمین» یکی از همان فیلمهاست. ما این مسئله را با «زندگی دیگران» و تمام فیلمهای آلمودوار تجربه کردیم. آلمودوار مانند فلینی و برگمان جایگاه یک ستاره پاپ را دارد. فرهادی هنوز روح زمان خود نشده، اما یک تا دو ماه دیگر به این جایگاه میرسد.»
فرهادی ۳۹ ساله میگوید «جدایی نادر از سیمین» را سال ۲۰۱۰ با یک دوربین در سه ماه و با بودجهای بین ۷۰۰ تا ۸۰۰ هزار دلار در تهران ساخت. او بر این باور است که برای موفقیت خیرهکننده فیلمش چند توضیح وجود دارد.
طرح داستانی «جدایی نادر از سیمین» که در سطح جهانی با عنوان «یک جدایی» اکران شده به گونهای است که فیلم در مقایسه با آثار گروهی از کارگردانان سرشناس ایرانی مانند عباس کیارستمی، محسن مخملباف و جعفر پناهی، بیشتر با تماشاگران جهانی ارتباط برقرار میکند.
داستان درباره یک زوج از طبقه متوسط است که میخواهند از هم طلاق بگیرند. زن میخواهد از ایران را برود و مرد میخواهد بماند و از پدرش که مبتلا به بیماری آلزایمر است مراقبت کند. وقتی زن، مرد را ترک میکند، او برای مراقبت از پدرش یک زن خدمتکار از طبقه پایین اجتماع را استخدام میکند.
به دنبال یک اتفاق خدمتکار و همسرش در دادگاه با این زوج رودررو میشوند و این جاست که دروغ همه را گرفتار میکند و ذات آدمها به گونهای هویدا میشود که نظیرش را پیش از این تنها در تعدادی از شاهکارهای کاملا ناتورالیستی سینمای ایران با طرحهای داستانی نامتعارف مانند «بادکنک سفید» ساخته پناهی دیدهایم.
فرهادی میگوید: «من سالها تئاتر کار کردم و با نمایشنامههایی که ساختار روایی غربی (وسترن) دارند، آشنا هستم. منظورم کابویها نیستند. منظورم قصههای کلاسیک غربی است؛ ترکیبی از ناتورالیسم و درام. ما اغلب در قصهگویی از این ساختار استفاده نمیکنیم.»
فیلم فرهادی نوعی تلفیق فرهنگی دراماتیک است، به گونهای که بارکر آن را با فیلم موفق ۲۱۴ میلیون دلاری «ببر غران، اژدهای پنهان» ساخته آنگ لی مقایسه میکند.
او میگوید: «آنگ لی گفت یکی از دلایل موفقیت فیلمش این است که او در آن قصهگویی به سبک غربی را در کنار سبکی که از چین میآمد به کار برده است.»
فرهادی مانند بسیاری از کارگردانان سرشناس ایرانی سبک مستند ویتوریو دسیکا، فیلمساز نئورالیست ایتالیایی را منعکس میکند، اما خودش میگوید تحت تاثیر افراد دیگری بوده است: «پینتر، تنسی ویلیامز، ایبسن، فلینی، ویم وندرس و بیش از همه اینگمار برگمان. بعد از آنکه اولین صحنه «جدایی نادر از سیمین» را فیلمبرداری کردیم، صحنهای که زوجِ در حال طلاق با قاضی صحبت میکنند، متوجه شدم موقعیت دوربین شباهت بسیار با صحنهای از فیلم «صحنههایی از ازدواج» دارد. این مسئله عمدی نبود.»
دومین دلیل موفقیت «جدایی نادر از سیمین» در سطح بینالمللی پرهیز از قهرمانان حومهشهری یا کودک است که عموما در سینمای ایران به چشم میخورد.
پیمان معادی که در «جدایی نادر از سیمین» نقش نادر همسر بالاتر از طبقه متوسط قهرمان زن فیلم (لیلا حاتمی) را بازی میکند، میگوید: «این فیلم آدمهای فقیر و شترها را به تصویر نمیکشد.»
معادی، حاتمی و ساره بیات و شهاب حسینی که در «جدایی نادر از سیمین» نقش زوج وابسته به طبقه پایین اجتماع را بازی میکنند، همگی در جشنواره برلین برنده جوایز خرس نقرهای بهترین گروه بازیگری شدند.
معادی میگوید: «شخصیتها آدمهای معاصر معمولی هستند که خیلی با همتایان خود در توکیو، پاریس یا نیویورک تفاوت ندارند. خیلیها در جشنوارههای سینمایی در سراسر دنیا شوکه شدند. آنها به ما میگفتند، “فکر نمیکردیم زنان میتوانند در ایران رانندگی کنند یا در فیلمی به یک قاضی اشاره شود!” اختلاف طبقاتی و تمایز جنسی در «جدایی نادر از سیمین» میتواند در مکزیک هم باشد، هرچند با رنگ و بوی مکزیکی. دلیل موفقیت فیلم همین است، برای اینکه واقعی است. این برای یک فیلمساز ایرانی چیزی جدید و بسیار تازه است.»
نکته دیگر و بسیار مهم که «جدایی نادر از سیمین» را فیلمی متفاوت ساخته این است که یک بیانیه سیاسی نیست.
معادی میگوید: «این یک فیلم سیاسی نیست.» فرهادی هم با حرف معادی موافق است.
فیلم فرهادی با زیرکی به تماشاگران با هر نوع نگاه سیاسی اجازه میدهد آنطور که میخواهند آن ببینند. بازیگران شخصیتهای خود را مقابل دوربین بردهاند، اما «جدایی نادر از سیمین» عاقلانه جانب کسی را نمیگیرد.
معادی میگوید: «قاضی خود شما هستید.»
او فرهادی را به خاطر اینکه تحت غریزه و احساس خود هدایت میشود، مورد تحسین قرار میدهد و میگوید: «اصغر گفت، “وقتی رانندگی میکنم به قوانین رانندگی فکر نمیکنم”. او نرم حرکت میکند.»
اما فرهادی میداند جادهای پر پیچ و خم در مقابل دارد. او میگوید: «هر موفقیت برای من حکم دو روی یک سکه را دارد. یک رو شما را قوی میکند، اما روی دیگر مثل پوست موز، لیز است.»
منتجب نیا: فعالیت سیاسی بدون اخلاق به دیکتاتوری می رسد
عضو شورای مرکزی مجمع روحانیون مبارز با انتقاد از هجمه علیه سرمایههای کشور هشدار داد : فعالیت سیاسی بدون اخلاق به دیکتاتوری و حقکشی منجر میشود.
رسول منتجب نیا در واکنش به گسترش هجمه ها و توهین ها به شخصیت ها و مسولان پیشین کشور گفت: روشی که برخی گروهها در پیش گرفتند روشی غیرعقلانی، نامشروع و دور از شان است که هیچ کجای دنیا نمونهای از آن وجود ندارد و در عرف سیاسی نیز قابل پذیرش نیست.
به گزارش ایلنا، قائم مقام حزب اعتماد ملی در ادامه با اشاره به برداشت رسانههای خارجی از تخریب سرمایههای انسانی، گفت: زیر سوال بردن کسانی که سالها نماینده، وزیر و… بودند زیر سوال بردن ملت و انقلاب است و دنیا و رسانههای آنها از این موضوع بر داشت خواهند کرد.
قائم مقام حزب اعتماد ملی با ابراز تاسف از این رفتارها یادآور شد: بیشترین رفتار ضد اخلاقی را کسانی انجام میدهند که شعار حفظ اصول و اصولگرایی را سر میدهند اما در عمل همه اصول را زیر پا میگذارند.
وی ادامه داد: متاسفانه در کشور ما نه فعالیت سیاسی مفهوم اصلی خود را پیدا کرده است و نه مرزهای اخلاقی در فعالیت سیاسی رعایت میشود و افراد و فعالین سیاسی برای موفقیت خود حاضرند اصول اخلاقی و انسانی را زیر سوال ببرند.
این فعال سیاسی تاکید کرد: این گروه از فعالان سیاسی چیزی به عنوان منافع ملی را مورد توجه قرار نمیدهند و تنها به منافع حزبی و جناحی خودشان توجه دارند و منافع ملت و میهن در این میان گم میشود.
رسول منتجب نیا عملکرد کسانی که اخلاق را رعایت نمیکنند دور از عقل و عقلانیت ارزیابی و خاطرنشان کرد: برای این افراد تنها پیروزی در رقابتهای سیاسی اهمیت دارد و برای رسیدن به این هدف شخصیتهای اصیل و ریشه دار نظام را به مثابه اینکه دشمنان ملت و مخالف دیدگاه خودشان هستند، مورد تخریب و حذف قرار میدهند.
عضو شورای مرکزی مجمع روحانیون مبارز التزام به اخلاق را جز لاینفک فعالیت سیاسی ارزیابی کرد و یادآور شد: بعضی به غلط تصور میکنند که فضائل اخلاقی با فعالیت سیاسی قابل جمع نیست اما این تصور غلطی است چرا که از دید عقل و شرع سیاست و اخلاق کامل مکمل یکدیگر هستند و از سوی دیگر در کشورهای توسعه یافته علیرغم رقابت و تبلیغات شدید در زمان انتخابات منافع ملی و مصالح کشور مورد توجه قرار میگیرد.
رسول منتجب نیا در پایان گفت: منافع ملی فقط چاه نفت و معادن نیست بلکه مهمترین سرمایههای انسانی و ملی شخصیتهای اصیل و ریشه دار کشور هستند که در کشورهای توسعه یافته ارزش فوق العادهای برای اینها قائل هستند.
او ادامه داد: آقای هاشمی رفسنجانی و آقای خاتمی که سالها در این کشور مسئولیتهای مهمی داشتند از سرمایههای کشور محسوب میشوند و نباید تلاشهای آنها زیر سوال رود.
وی تاکید کرد: لطمه به فردی مثل هاشمی رفسنجانی که ۵۰ سال از عمر خود را برای نظام صرف کرده و یکی از بنیانگذاران آن محسوب میشود لطمه به نظام و انقلاب است و از سویی دیگر نمیتوان کسی را جایگزین ایشان کرد.
رسول منتجب نیا با تاکید بر اهمیت رعایت اخلاق در رقابتهای سیاسی، خاطرنشان کرد: فعالیت سیاسی بدون اخلاق به دیکتاتوری و حقکشی منجر میشود و باید توجه داشت که در رقابتهای سیاسی باید مصالح و وحدت ملی کاملا مورد توجه کنشگران سیاسی باشد.
دلار به ۱۷۰۰ تومان می رسد
دلار در روزهای آینده بر سکوی یک هزار و ۷۰۰ تومانی تکیه خواهد زد. این پیش بینی صریح کارشناسان بازار سرمایه است که همگی معتقدند تلاطم بازار ارز وارد فاز جدیدی شده است.
به گزارش ایلنا، در حالی که قیمت دلار امروز در بازار ارز تهران و در چهارراه استانبول و صرافیهای خیابان فردوسی به مرز یک هزار و ۶۰۰ تومان رسید، همه از موج جدید افزایش قیمت دلار در روزهای آینده و به خصوص یک ماه آینده خبردادند.
بنا بر اظهارات کارشناسان بازار سرمایه آثار روانی ناشی ازتحریم بانک مرکزی که از یک ماه پیش از سوی کنگره و مجلس سنا ایالات متحده به تصویب رسیده بود و همچنین کسری بودجه شدید دولت در سال جاری طی روزهای گذشته و ماههای اخیر روند صعودی قیمت دلار را افزایش داد و با تصویب تحریم بانک مرکزی از سوی اوباما تحریمها وارد مرحله جدیدی شده است به گونهای که در آینده شاهد افزایش تحریمها در دو سه ماه آینده و رشد بیسابقه قیمت دلار خواهیم بود.
کارشناسان بازار سرمایه برای اثبات ادعای خود به وجود عدم ورود دلارهای نفتی به کشور و همچنین نامشخص بودن سیاستهای ارزی و در کنار آن تحریم و رشد نقدینگی اعلام میکنند.
این کارشناسان بازار سرمایه رشد نقدینگی در اثر پرداخت یارانههای نقدی طی شش ماه گذشته و همچنین افت شاخص بورس و کاهش بازدهی آن تا مرز صفردرصد یکی از دلایل افزایش نرخ ارز بویژه دلار میدادند.
بنابراین گزارش در حال حاضر بازار ارز تهران در خیابان فردوسی و حوالی چهارراه استانبول و همچنین صرافیهای مجاز هر چند مانند سابق جنب و جوش سابق را ندارند اما دلالان و واسطه گران یکی از عمدهترین مشتریان این بازارهستند.
پیش بینی میشود قیمت دلار که در شش ماه گذشته ۳۹ درصد افزایش یافته امروز تا سقف یک هزار و ۶۷۰ تومان برسد.
البته در این میان قیمت یورو نیز ۲۱ درصد با رشد مواجه شده است و به مرز دو هزار و ۶۰ تومان در روز جاری رسیده است.
از سوی دیگر قیمت سکه امروز نیز به مانند نرخ دلار و براساس تلاطم بازار ارز با افزایش مواجه شد و قیمت سکه به مرز ۶۱۵ هزار تومان رسید که پیش بینی میشودکه تا پایان امروز به ۶۲۰هزار تومان برسد.
قطع ۴ ساعته برق در مترو شهر ری
مدیر عامل شرکت بهرهبرداری متروی تهران و حومه با بیان اینکه بعضاً ۴ ساعت برق در مترو شهر ری قطع است، گفت: به همین دلیل نمیتوانیم قطار وارد خط کنیم.
به گزارش فارس، علی محمد قلیها در پاسخ به این پرسش که مردم در ایستگاه شهر ری از نبود قطار و قطعی برق در مترو گلهمند هستند، گفت: پست برق شهر ری دچار مشکل است به همین دلیل در مترو دچار قطعی برق هستیم.
وی با تأکید بر این موضوع که مترو با برق کار میکند، گفت: قطعی برق باعث میشود نتوانیم قطارها را از پایانه وارد خطوط کنیم درنتیجه در سرویس دهی دچار مشکل میشویم.
مدیر عامل شرکت بهرهبرداری متروی تهران و حومه با بیان اینکه بعضاً ۴ ساعت برق در مترو قطع است، گفت: اداره برق تعمیرات خود را در روز انجام میدهد، در نتیجه مترو دچار مشکل شده و نمیتوانیم قطار وارد خط کنیم.
قلیها ادامه داد: رایزنیها با اداره برق انجام دادهایم تا هر چه سریعتر این مشکل را برطرف کنند و یا حداقل تعمیرات خود را در شب انجام دهند تا در روز مسافران دچار مشکل در مترو نشوند.
احمدی نژاد هم از نرخ بیکاری خجالت کشید
احمدی نژاد با بیان اینکه خیلی وقتها از اینکه بگوییم در فلان جا بیکاری داریم خجالت میکشم، گفت که به خاطر اجرای عدالت پیامبران را ساحر میخواندند.
این اعتراف به وجود بیکاری در کشور در حالی است که وی بتازگی ادعا کرده بود تا پایان سال جاری بیکاری را ریشه کن می کند.
نزدیک به یک چهارم نیروی کار کشور در حال حاضر فاقد اشتغال هستند.
به گزارش فارس، محمود احمدی نژاد در حالی که لباس فرم پرسنل مجتمع فولاد هرمزگان را برتن داشت، طی سخنانی در آئین افتتاح این مجتمع فولاد ادعا کرد: «همه امکانات برای جهشهای بلند در ساختن و پیشرفت در این استان فراهم است و همدلی و همت بلند مردم هم تحقق این هدف بزرگ را حذف میکند که بنده از این جهت بسیار خوشحال هستم».
احمدی نژاد در این سخنان با اشاره به بحث بیکاری ابراز داشت: «خیلی وقتها از اینکه بگوییم در فلان جا بیکاری داریم خجالت میکشم چرا باید با این همه منابع و استعداد بیکاری داشته باشیم».
وی سنگینترین دشمنان را علیه عدالت دانست و خاطرنشان کرد: «تا زمانی که پیامبران دنبال اجرای عدالت نبودند با آنها کاری نداشتند و میگفتند حاضریم خدای شما را هم بپرسیم به شرطی که در اجرای عدالت کاری نداشته باشید اما پیامبران به دنبال حق و عدالت بودند و اینجا بود که سر و صداها بلند میشد و میگفتند که پیامبر ساحر است در حالی که در حقیقت آنها از عدالت میترسیدند».
وی که همیشه مدعی بود حتی یک گرسنه هم در کشور وجود ندارد، سرانجام اعتراف کرد: «بنده روستاها و شهرهایی را دیدهام که آرامش را از آدم میگیرد چرا که باید این گونه باشد در حالی که میشود این محرومیتها بر طرف شود البته سخت است چرا که بر اساس عدالت اگر عمل کنیم عدهای کمتر میبرند و این برایشان سخت است از همین رو سر و صدا میکنند».
مژگان مدرس علوم
جرس: میثم عبادی یکی از نخستین و جوانترین شهدای جنبش سبز است که در سن ۱۶ سالگی در روز ۲۴ خرداد ماه مورد اصابت گلوله یک بسیجی قرار گرفت و به شهادت رسید. اما با گذشت دو سال و هشت ماه از شهادتش هنوز ضارب وی آزاد است. این در حالی است که دستگاه قضایی کشور پرونده را عملا مختومه اعلام کرده و یکی از قضات گفته که زورتان نمی رسد پس پیگیری نکنید!
اصغر عبادی پدر میثم شهید در خصوص آخرین وضعیت پرونده رسیدگی به قتل فرزندش به "جرس" می گوید: "الان نزدیک به شش - هفت ماه است که پرونده میثم را مختومه اعلام کرده اند یعنی قاضی پرونده گفت از نظر من پرونده مختومه است و اگر خبری شد به شما زنگ می زنیم. باز هفته گذشته برای پیگیری مراجعه کردم اما هیچ و همان پاسخ را دادند. الان نزدیک به سه سال می شود که مدام می روم و می آیم دیگر نمی دانم به کجا مراجعه کنم که جوابم را بدهند. در این مدت آنقدر پشت در ایستاده ام و حرفهای بد شنیده ام که باور نمی کنید. پیر شدیم و حال و روزی برایمان باقی نمانده است. در این دو سال و چند ماه مدام قاتل میثم جلوی چشممان است، چه کنیم زورمان نمی رسد. اول یک قاضی به نام آقای شاملو پرونده را رسیدگی می کرد که خوب بود اما بعد از چند ماه ایشان را به کیفری دو منتقل کردند و پرونده از شعبه یک جنایی به سه جنایی منتقل شد و تقریبا هشت ماه معلق بود و بعد دو سه ماه گفتند پرونده مختومه است. وکیلی که برای پرونده گرفتیم پرونده را مطالعه کرد و گفت یک بسیجی ضارب پسرم بوده و فرمانده آن پایگاه در این مدت نیامده که بگوید این بسیجی دستور داشته یا نداشته است. خلاصه بعد از مدتی آزادش کردند و زمانیکه دوباره به قاضی اول مراجعه کردم دوستانه به من گفت بابا این یک بسیجی است و زورت نمی رسد پیگیری نکن. گفتم پس شما می گویید چکار کنم خون بچه من پایمال شده و من نفهمیدم چرا بچه من کشته شده است؟ بعد هم که دوباره پیگیری کردم گفتند چقدر می آیی پرونده از نظر ما مختومه است اگر خبری شد با شما تماس می گیریم. اول که یک شخص بی گناه دیگری را معرفی کرده بودند بعد که او اتهام را رد کرده بود و گفته بود اصلا در آن روز در تهران نبوده است. به آدرسش مراجعه کردم دیدم اصلا یک آدم بی گناه و از ما بدبخت تر است و فروشنده یک بقالی است، با مشخصات ضارب جور در نمی آید. بعد متوجه شدیم که می خواستند این بنده خدا را بعنوان قاتل معرفی کنند. همه شواهد مشخص می کند که آن بسیجی قاتل است مردم هم شاهد بودند که بسیجی ها بطرف مردم شلیک می کردند. البته مردن برای همه است اما از اینکه قاتل ول و آزاد باشد خیلی دردآور و ناراحت کننده است. اصلا اینقدر سرد برخورد می کنند و انگار طلبکار هم هستند."
او ادامه می دهد: "میثم شانزده سالش بود و جوانترین و اولین شهید این جنبش سبز است زیرا قبل از دستور شلیک سپاه به مردم میثم کشته شده و در آن روزی که آقای احمدی نژاد آمده بود جشن بگیرد میثم کشته شد. آن روز میثم با دوستش بود و یکی که دیده بود مردم را با باتوم می زنند در خانه اش را باز کرده بود دوست میثم به آن خانه پناه می برد و میثم جا می ماند. مشکل این است که اصلا نمی دانم چرا بچه ام کشته شده است من نه همه می خواهند بدانند بچه هایشان چرا کشته شده اند؟"
طبست امامی مادر میثم به دشواری قادر است صحبت کند و با بغض و لرزشی در صدایش می گوید: "نبود میثم مریضم کرده است هر روز می روم جاییکه می خوابید و آرام آرام گریه می کنم. میثم بچه آخرمان بود خیلی دوستش داشتم و خیلی دلسوز بود. اینقدر این بچه مهربان و دلسوز بود که حتی کسی می گفت شلوار ندارم شلوارش را می آورد و می داد... هنوز مرگش را باور ندارم گاهی به در خیره می شوم و منتظرم تا از در وارد شود. برادرم هم در سال 65 در جبهه های جنگ تحمیلی هشت ساله بشهادت رسید و می دانم که او را دشمن کشت اما الان پسرم را نمی دانم چرا کشتند..."( به علت گریه قادر به ادامه صحبت نبود)
اصغر عبادی با اشاره به دلتنگی ها اعضای خانواده برای میثم ادامه می دهد: "یک روز در هیئت محله، دوست های میثم عکسش را در هیئت چسبانده بودند بعد چند روز که مادر میثم دوباره می رود آنجا و می بیند که عکس میثم به دیوار نیست، نزدیک بود سکته کند و خانمهای محل به او رسیدند تا حال خودش را پیدا کند. واقعا سخت است... الان یکی از خواهرهای میثم از درد کشته شدن او حالش بشدت بد است و هر روز نوحه می گذارد و گریه می کند. او عصای دست ما بود خیلی دلسوز بود و حتی زمانیکه مشکلات مالی زیادی داشتیم میثم درسش را رها کرد و کار می کرد تا کمک خرج ما باشد..."
گفتنی است، خانم زهرا رهنورد همسر میر حسین موسوی پیش از این حصر در دیداری با خانواده شهید میثم عبادی، گفته بود: "در خانه میثم عبادی، دنیای بزرگ و باشکوه میثم تجلی پیدا میکند؛ دنیایی که فقر ظاهری خانه را کاملا باشکوه میسازد و معرکهای برپا میدارد. زیرا این کارگر ۱۶ ساله با آرمانهای بلندش به شهدای حق پیوسته است. شهادت میثم نشان میدهد که جنبش سبز نه فقط جنبشی روشنفکری و دانشگاهی است، بلکه جنبشی سرشار از حضور کارگران سرافرازی چون میثم، در کنار معلمان، زنان و دانشجویان است. این جریان آزادیآفرین به تمام معنا مردمی، آزادیخواهانه و دمکراسیطلبانه است که همه اقشار و طبقات، با هر فکر و اندیشهای، در آن فکورانه و فداکارانه شرکت دارند."
پدر این شهید سبز با اشاره به آن دیدار بیان می کند: "هنوز آن دیدار را بیاد دارم و الان هم از آنها می آیند و به ما سر می زنند و از ما دلجویی می کنند و تنهایمان نمی گذارند، اما از طرف حکومت کسی نمی آید به ما سر بزند. هیچکس هم به ما سر نمی زند که بگوید آقا هفده سال برای این مملکت خدمت کردی و حالا فرزندش کشته شد و دلجویی کند، هیچ! من دیگر هیچ درخواستی از مسئولین ندارم فقط می خواهم از قاتلش بپرسم چطور دلت آمد به روی بچه شانزده ساله شلیک کنی و چرا آخر چرا؟ این بچه چه ضرری به کسی زده بود؟ اصلا شمر هم با امام حسین اینکار را نکرد که با بچه من کردند. اما بدانند حساب و کتابی هست و حتما جواب خواهند داد."
همچنین در حالیکه خبرگزاری های داخلی از زبان خانواده این شهید سبز دروغ هایی را انتشار دادند اما اصغر عبادی این اظهارات را انکار کرده و نسبت به اینگونه رفتارهای غیر اخلاقی و دروغ پراکنی ها ابراز انزجار می کند.
پدر میثم عبادی در این خصوص می گوید: "الان از رسانه های ملی و داخل می آیند و اعصابمان را خرد می کنند و مزاحم می شوند و من هم می گویم دیگر سراغ ما نیایید، برای اینکه دروغ می نویسند. یکبار به دروغ از زبان من نوشته بودند که قاتل بچه من آقایان موسوی و کروبی است که از خودشان این حرفها را نوشته بودند و از آن موقع ازشان بدم آمد و دیگر جوابشان را نمی دهم."
در واکنش به "غیر قانونی" اعلام شدن خانه سینما توسط منابع دولتی، وزیر ارشاد دولت اصلاحات و عضو فعلی شورای شهر تهران، ضمن حمایت قاطع از این نهاد صنفی، خاطرنشان کرده است که "«خانهسینما» از جنس «اداره كل» نیست كه مدیر آن منصوب شود و اعضای آن گوش به فرمان مدیران بالادستی باشند. اگر مجریان انتظاری چنین از نهادهای صنفی فراگیر داشته باشند، خطاست."
منابع خبری هفته قبل گزارش داده بودند که «شورای فرهنگ عمومی کشور»، با فشارهای وارده از سوی مسئولان وزارت ارشاد در مورد «خانه سینما»، این نهاد صنفی را "غیر قانونی" اعلام کرده است.
به گزارش «شرق»، احمد مسجدجامعی عضو شورای شهر تهران، در سرمقاله روزنامه شرق یادداشتی نوشته و با صراحت از خانه سینما حمایت کرده است .
مسجد جامعی در یادداشت خود آورده است: خانه سینما نهادی قانونی است كه قریب ربع قرن سابقه دارد و زمینهساز شكلگیری سایر تشكلهای فرهنگی و هنری از جمله خانه هنرمندان، خانه تئاتر، خانه موسیقی، خانه شاعران، انجمن هنرمندان نقاشی، انجمن هنرمندان گرافیك و نظایر آن بوده است. ضرورت تشكیل چنین نهادی ناشی از نگاه جدید به هنر و اندیشه و جایگاه هنرمندان در پس از انقلاب اسلامی و تبدیل فضای سینمایی به اصطلاح «فیلمفارسی» به «سینمای مولف» است. این تغییر نگاه و تحول جایگاه نیاز به مشاركت صنفی گستردهای داشت كه انجام آن بدون همراهی عموم اهل سینما و اصحاب اندیشه و هنر امكانپذیر نبود. از این رو «خانهسینما» محصول طبیعی، تحول تدریجی نگاهی نو به سینما و ارتقای آن در حیات فرهنگی جامعه ایران بوده است كه ظرفیت حرفهای و صنفی مستقل جامعه هنری را به همراه دارد. اساسا تشكلهایی از اینگونه برخوردار از ماهیتی دوگانهاند: ذاتی و اعتباری. ماهیت ذاتی آنها برخاسته از اراده گروه صنفی و مقبولیت در جامعه هدف است كه عملا زمینه مشروعیت آن را فراهم میكند.این ماهیت ذاتی فارغ از مجوز اعتباری است كه از سوی سازمانهای رسمی صادر میشود؛ هرچند خانهسینما از هر دو ماهیت برخوردار بوده است و به همین دلیل در طول همه این سالها درصد اندكی از محل فروش فیلمها كه به خزانه واریز و سپس در قالب ردیفهای بودجه قانونی در وزارت ارشاد به آنها بازگردانده میشد. اگر از نظر مجریان، خانهسینما مشكلاتی هم داشته باشد نباید با آن احساس غریبی داشت.با توجه به جایگاه قانونی آن و همچنین توان بالای این نهاد خودجوش در همكاری با برجستهترین چهرههای هنری و فرهنگی كشور لازم است از برخوردهای شتابزده پرهیز و با روش گفتوگو و تعامل با آنان روبهرو شوند.«خانهسینما» طی این سالها آنقدر اعتبار و تاثیرگذاری داشته كه در پرتو فعالیتهای آن حقوق صنفی هنرمندان تعریف و تبیین شده و فعالیتهای اجتماعی و رفاهی سینماگران حتی در شرایط دشوار قطع حقوق قانونی آنها سامان یافته است. «خانهسینما» در همه دولتها با همه گرایشها كمكی برای مدیران اجرایی و رابطی صمیمی بین آنها و جامعه سینمایی بود و هنگامی كه اختلافات صنفی و برخی كمبودها و نارساییها منجر به ركود در سینما میشد به عنوان ركنی مقبول و موثر به ایفای نقش میپرداخت و در حل مشكل كمك میكرد.
همچنان كه نظام پزشكی، نظام مهندسی، كانون وكلا و مشاغلی از این دست مراكز تصمیمسازی مشتركی دارند كه از حقوق آنها دفاع میكند. «جامعه اصناف سینمایی ایران» یعنی «خانهسینما» به عنوان محور هنرمندان سینما عمل میكند و نماد خرد جمعی سینماگران و مدافع ارزشهای سینمایی ایران اسلامی است و این جدای از آن است كه سینما یك وجه فردی و متنوع هم دارد كه به هنرمند مربوط است و دستورالعملبردار هم نیست. مدیریت در سینما نیازمند فهم درست از حوزه عمل هنرمند است. «خانهسینما» از جنس «اداره كل» نیست كه مدیر آن منصوب شود و اعضای آن گوش به فرمان مدیران بالادستی باشند. اگر مجریان انتظاری چنین از نهادهای صنفی فراگیر داشته باشند، خطاست. واقعیت آن است كه اینگونه نهادها ارزیابیكننده و نشاندهنده توان و ظرفیت مدیران اجرایی هم هستند و عملكردهای اشتباه آنان را گوشزد و اصلاح میكنند. این اتفاق تازهای نیست؛ «خانه سینما» در همه دورهها با چنین رویكردی فعالیت كرده است و انتقادهایی به مدیریتهای فرهنگی و سینمایی كشور داشته است.
شاید بهترین دورههای مدیریت فرهنگی در زمانهایی بوده است كه این اعتراضها را جزو حقوق نهادهای اجتماعی و صنفی دانسته و به آنها توجه كرده و آنها را در تصمیمسازی مشاركت دادهاند؛ هر چند ممكن است برخی از نظرات و دیدگاههای آنان را نپذیرفته باشند. ساختار مدنی و مدیریت انتخابی «خانهسینما» باعث شده در طول همه این سالها پیوسته با انتخاب مدیرانی با نگرشهای مختلف و دیدگاههای متفاوت روبهرو باشیم اما این تنوع سلیقهها هیچگاه به تضعیف این خانه از سوی دستگاههای اجرایی منجر نشد. یقین است كه اصحاب اندیشه و هنر كه چشم و چراغ این سرزمین فرهنگی هستند با همدلی، همراهی و پیگیری زمینه رفع مشكلات ناشی از تصمیمات شتابزده بهویژه در آستانه 30سالگی جشنواره فیلم فجر را فراهم كنند و از حیثیت و شأنیت سینما و تنها نهاد صنفی و فراگیر آن به خوبی پاسداری كنند. به دلیل حضور فراگیر هنرمندان حوزههای مختلف سینما، «خانه سینما» همان سینماست و هر برخوردی با آن به تجزیه سینمای ایران میانجامد و دستاورد بزرگ همه این سالها را در معرض آسیب قرار میدهد."
جرس:
به گزارش منابع بین المللی، پلیس پاکستان از دستگیری سه مرزبان ایرانی خبر داده است.
بنگاه خبری بی بی سی به نقل از منابع پلیس پاکستان گزارش داده است که این افراد با عبور از مرز مشترک دو کشور، یک شهروند پاکستانی را کشته و یک نفر دیگر را مجروح کرده اند.
مقامات پاکستانی گفته اند مرزبانان ایرانی به ظن عبور از مرز و ورود غیرقانونی به خاک پاکستان و کشتن یک شهروند این کشور دستگیر شده اند.
هنوز در مورد واکنش مقامات ایرانی نسبت به این گزارش واکنشی منتشر نشده است.
براساس گزارش ها این حادثه در منطقه مرزی بلوچستان پاکستان که هم مرز با استان سیستان و بلوچستان در ایران است، اتفاق افتاده است.
قامات پاکستانی گفته اند این سه مرزبان ایرانی در تعقیب چند نفر وارد خاک پاکستان شدند و در صدد بودند آنان را دستگیر کرده و به آن سوی مرز بازگردانند.
پلیس پاکستان گفته است که نیروهای مرزی ایران به سوی خودروی حامل این افراد تیراندازی کردند.
یکی از مقامات پلیس محلی پاکستان گفته است:" دو پاکستانی در نتیجه تیراندازی ماموران ایرانی مجروح شدند، اما بعدا یکی از آنان جان خود را از دست داد."
جـــرس:
به گزارش منابع حقوق بشری، طی روزهای اخیر هیجده شهروند مهابادی توسط نیروهای امنیتی در این شهر بازداشت شدند.
به گزارش آژانس خبری موکریان، اسامی این شهروندان که چند روز پیش بازداشت و روانه زندان شده اند علی مولانژاد، عثمان مولانژاد، چیا مولانژاد، سمکو عثمانی، اسماعیل حمزه پور، هیوا عزیزی، مراد حسن زاده، ناصر طریق، لقمان سالکی، کاوه سالکی، عثمان قادرنژاد، محمدامین قادرزاده، زانیار قادرزاده، محمد معروف زاده، علی برنا، هیوا بیرمی، ناصر بهجتی و سلیم چراغ منان اعلام شده است.
به گفته خانواده چند تن از دستگیر شدگان، برخی از آنها پس از سپری نمودن مدتی در بازداشتگاه، به زندان مرکزی مهاباد منتقل شده و با خانواده هایشان ملاقات داشته اند.
تاکنون هیچ علت یا عللی برای بازداشت این شهروندان از سوی مراجع قضائی شهر مهاباد اعلام نشده ولی گفته می شود اتهام تعدادی از آنها امنیتی است.
طی روزهای گذشته، منابع خبری گزارش داده بودند که دادگاه انقلاب اسلامی خوی، موسی حسین زاده شهروند کرد را به حبس محکوم کرده و با گذشت ماهها از بازداشت قاسم رحیمی و جلال ناصری، این دو شهروند کُرد همچنان در بلاتکلیفی به سر میبرند.
سه تن دیگر از فعالین سیاسی در بابل راهی زندان شدند
خبرگزاری هرانا - در پی اجرای احکام حبس فعالین سیاسی استان مازندران و شهرستان بابل، سه تن دیگر از ایشان راهی زندان شدند.
به گزارش کلمه، صبح شنبه محمد معصومیان، محمد رضا کربلائی آقاملکی و مصطفی ابراهیم تبار خود را برای گذراندن ۶ ماه حبس تعزیری، به دایره اجرای احکام شهرستان بابل معرفی کردند و سپس راهی زندان متی کلای بابل شدند.
این سه فعال سیاسی ستاد انتخاباتی میرحسین موسوی در بابل در حوادث ۶ دی ماه سال ۸۸ توسط نیروهای امنیتی و اطلاعاتی دستگیر شدند.
محمد معصومیان و مصطفی ابراهیم تبار به مدت ۱۵ روز و محمد رضا ملکی به مدت ۲۵ روز در سال ۸۸ در بند انفرادی زندان متی کلا و بازداشتگاه اداره اطلاعات مازندران تحت فشار و بازجوئی قرار داشتند.
این سه فعال سیاسی در بابل از سوی شعبه یک دادگاه انقلاب شهرستان بابل به ریاست قاضی باقریان به اتهام "اقدام علیه امنیت ملی کشور" و " تبانی در جهت اقدام علیه امنیت کشور" هر یک به ده ماه حبس تعزیری محکوم شده بودند که در شعبه سه دادگاه تجدید نظر مازندران این احکام به شش ماه حبس تعزیری تقلیل یافته است.
همچنین احمد میری که به یک سال حبس تعزیری و علی اکبر سروش که به چهار ماه حبس محکوم شده بودند به همراه علیرضا شهیری، فعال سیاسی جنبش سبز و رئیس ستاد انتخاباتی مهندس موسوی در بابل، که به نه ماه حبس تعزیری محکوم شده بود، جهت گذراندن محکومیت زندان، چند روز قبل روانه زندان شدند.
گفتنی است علی تاری رئیس ستاد انتخاباتی مهندس موسوی در مازندران، آریا آرام نژاد خواننده، علیرضا فلاحتی رئیس شاخه جوانان جبهه مشارکت مازندران، مازیار یزدانی نیا، علی عباسی و رحمان یعقوبی فعالین دانشجوئی دانشگاه مازندران هماکنون در زندان متی کلای بابل دوران حبس خود را سپری می کنند.
كودكان خياباني در معرض خطرHIV
خبرگزاری هرانا - رئیس انجمن مددکاران اجتماعی ایران میگوید یکی از گروههای در معرض خطر HIV افرادی هستند که خیابان، محل کار و زندگی آنان است که کودکان خیابانی هم جزئی از آنان محسوب میشوند.
حسن موسوی چلک با بیان اینکه یکی از استراتژیها در مواجهه با ایدز، شناسایی و آموزش گروههایی است که در معرض HIV قرار دارند، گفت: "کودکان خیابانی یکی از این گروهها هستند و اگر اطلاعات لازم در زمینه HIV به موقع به آنان ارائه شود، احتمال آسیب پذیریشان در مقابل ویروس به مراتب کاهش مییابد."
وی افزود: "روشی که باید در این زمینه اتخاذ شود، روش انجام آزمایش داوطلبانه است، چرا که در دنیا انجام این کار به صورت اجباری معمول نیست."
رئیس انجمن مددکاران اجتماعی ایران در ادامه با اشاره به اجرای طرح ارزیابی رفتار پرخطر مرتبط با HIV در کودکان خیابانی در سازمان بهزیستی، عنوان کرد: "فعال شدن سازمانهای اجتماعی مرتبط در این حوزه اقدام مطلوبی است و انجام آزمایش به صورت داوطلبانه یک اقدام پیشگیرانه مناسب است."
موسوی چلک تصریح کرد: "کودکان خیابانی، زنان ویژه و معتادان از جمله گروههایی هستند که در اقدامات مرتبط با HIV باید در اولویت آموزش قرار گیرد و به این ترتیب میتوان کنترل مناسبی در حوزه پیشگیری از ایدز داشت."
حسن موسوی چلک با بیان اینکه یکی از استراتژیها در مواجهه با ایدز، شناسایی و آموزش گروههایی است که در معرض HIV قرار دارند، گفت: "کودکان خیابانی یکی از این گروهها هستند و اگر اطلاعات لازم در زمینه HIV به موقع به آنان ارائه شود، احتمال آسیب پذیریشان در مقابل ویروس به مراتب کاهش مییابد."
وی افزود: "روشی که باید در این زمینه اتخاذ شود، روش انجام آزمایش داوطلبانه است، چرا که در دنیا انجام این کار به صورت اجباری معمول نیست."
رئیس انجمن مددکاران اجتماعی ایران در ادامه با اشاره به اجرای طرح ارزیابی رفتار پرخطر مرتبط با HIV در کودکان خیابانی در سازمان بهزیستی، عنوان کرد: "فعال شدن سازمانهای اجتماعی مرتبط در این حوزه اقدام مطلوبی است و انجام آزمایش به صورت داوطلبانه یک اقدام پیشگیرانه مناسب است."
موسوی چلک تصریح کرد: "کودکان خیابانی، زنان ویژه و معتادان از جمله گروههایی هستند که در اقدامات مرتبط با HIV باید در اولویت آموزش قرار گیرد و به این ترتیب میتوان کنترل مناسبی در حوزه پیشگیری از ایدز داشت."
فاطمه الوندی، مادر مهدی محمودیان بازداشت شد
خبرگزاری هرانا - "فاطمه الوندی" مادر مهدی محمودیان، زندانی سیاسی محبوس در زندان رجایی شهر کرج، از سوی ماموران امنیتی بازداشت شد.
فخرالسادات محتشمی پور، فعال سیاسی اصلاح طلب و همسر مصطفی تاجزاده، امروز دوشنبه دوازدهم دی ماه در وبسایت شخصی خودش از بازداشت فاطمه الوندی، با حکم دادستانی خبر داده است.
فخرالسادات محتشمی پور، فعال سیاسی اصلاح طلب و همسر مصطفی تاجزاده، امروز دوشنبه دوازدهم دی ماه در وبسایت شخصی خودش از بازداشت فاطمه الوندی، با حکم دادستانی خبر داده است.
مادر مهدی محمودیان در حالی بازداشت شده که طی دو سال گذشته بارها از طریق دادستانی پیگیر مرخصی استعلاجی برای فرزندش بود.
مهدی محمودیان به علت افشاگری در خصوص وقایع بازداشتگاه کهریزک، ۲۵ شهریور ماه در منزل شخصی اش بازداشت و زندان اوین منتقل شد. وی که هماکنون در زندان رجایی شهر کرح به سر میبرد، به اتهام "اجتماع و تبانی علیه نظام" به تحمل ۵ سال حبس تعزیری محکوم است.
گفتنی ست مهدی محمودیان به علت شرایط نامساعد زندان بخشی از ریه خود را از دست داد. سرانجام چندی پیش با انتقال وی به بیمارستان موافقت شد.
فاطمه الوندی چندی پیش در خصوص آخرین وضعیت فرزندش در گفتگو با رسانهها گفته بود "با توجه به شرایط زندان و ناراحتی جسمانیاش میدانم که شرایط خوبی ندارد و نیاز به مرخصی و استراحت کامل دارد تا دوران نقاهت خود را در منزل با آرامش بگذراند. خود دکترها هم گفتند اگر در هوای آزاد نگهداری نشود و در فضای بسته و غیربهداشتی بماند امکان برگشتن آن ناراحتی ها زیاد است. شرایط زندان را هم که می دانید چه جوری است و شرایط خوبی ندارد مگر اینکه خود بچه ها و همبندی ها به هم برسند."
مهدی محمودیان به علت افشاگری در خصوص وقایع بازداشتگاه کهریزک، ۲۵ شهریور ماه در منزل شخصی اش بازداشت و زندان اوین منتقل شد. وی که هماکنون در زندان رجایی شهر کرح به سر میبرد، به اتهام "اجتماع و تبانی علیه نظام" به تحمل ۵ سال حبس تعزیری محکوم است.
گفتنی ست مهدی محمودیان به علت شرایط نامساعد زندان بخشی از ریه خود را از دست داد. سرانجام چندی پیش با انتقال وی به بیمارستان موافقت شد.
فاطمه الوندی چندی پیش در خصوص آخرین وضعیت فرزندش در گفتگو با رسانهها گفته بود "با توجه به شرایط زندان و ناراحتی جسمانیاش میدانم که شرایط خوبی ندارد و نیاز به مرخصی و استراحت کامل دارد تا دوران نقاهت خود را در منزل با آرامش بگذراند. خود دکترها هم گفتند اگر در هوای آزاد نگهداری نشود و در فضای بسته و غیربهداشتی بماند امکان برگشتن آن ناراحتی ها زیاد است. شرایط زندان را هم که می دانید چه جوری است و شرایط خوبی ندارد مگر اینکه خود بچه ها و همبندی ها به هم برسند."
دو زن در تهران و سیستان و بلوچستان مورد تجاوز قرار گرفتند
خبرگزاری هرانا – گزارشها حاکی از این است که دو زن در سیستان و بلوچستان و تهران، در طی ماههای اخیر توسط مردانِ ناشناس مورد آزار و اذیت جنسی(تجاوز) قرار گرفتهاند که یکی از آنها پس از این اتفاق به قتل نیز رسیده است.
به گزارش روزنامهی همشهری، در تاریخ دوم آذرماه سال جاری در استان سیستان و بلوچستان، پس از اعمال آزار و اذیت جنسی بر یک خانم معلم، اینکه ردی از خودشان بر جا نگذارند، او را به قتل رساندند.
به گزارش روزنامهی همشهری، در تاریخ دوم آذرماه سال جاری در استان سیستان و بلوچستان، پس از اعمال آزار و اذیت جنسی بر یک خانم معلم، اینکه ردی از خودشان بر جا نگذارند، او را به قتل رساندند.
بر اساس این گزارش خانم معلم روستایی کوچک در حوالی شهرستان سرباز در حین بازگشت از روستایی در نزدیکی همان حوالی، با ۲ جوان موتورسوار روبهرو شد و مورد آزار و اذیت این افراد قرار دادند.
این دو تن پس از آن هم برای اینکه ردی از خودشان برجا نگذارند، با ضربات سنگ، زن بیگناه را به قتل رساندند و سوار بر موتورشان، پا به فرار گذاشتند.
صبح روز بعد، وقتی بچههای دبستانی قصد داشتند از مسیر میانبر خودشان را به روستای همسایه برسانند با صحنه وحشتناکی روبهرو شدند. آنها جسد بیجان و غرق خون خانم معلم جوان را دیدند و وحشتزده، ماجرا را به والدینشان خبر دادند.
این دو تن پس از آن هم برای اینکه ردی از خودشان برجا نگذارند، با ضربات سنگ، زن بیگناه را به قتل رساندند و سوار بر موتورشان، پا به فرار گذاشتند.
صبح روز بعد، وقتی بچههای دبستانی قصد داشتند از مسیر میانبر خودشان را به روستای همسایه برسانند با صحنه وحشتناکی روبهرو شدند. آنها جسد بیجان و غرق خون خانم معلم جوان را دیدند و وحشتزده، ماجرا را به والدینشان خبر دادند.
در همین زمینه ، سوم آبان ماه سال جاری دو مرد افغانی در منطقه سعادت آباد زن جوانی را که در حال عبور از یک پل عابر پیاده بود با تهدید چاقو مورد آزار و اذیت قرار دادند و اموالش را سرقت کردند.
بنا بر گزارش روزنامهی خراسان، شاکی این پرونده زنی به نام سیماست که گفته میشود استاد دانشگاه است.
وی این واقعه را این طور شرح داده است: "ساعت حدود ۶ عصر بود که از خانهام بیرون رفتم. در نزدیکی خانهام یک پل عابر پیاده وجود دارد. من چند قدم روی پل رفتم اما چون دو نفر را دیدم که از آن سوی پل وارد شدند، ترسیدم و برگشتم اما آنها خود را به من رساندند و با تهدید چاقو من را به پایین پل بردند."
نامبرده افزود "من جیغ میکشیدم و کمک میخواستم اما چون آنجا محل خلوتی است هیچکس صدایم را نمیشنید. آنها من را مورد ضرب و شتم و آزار و اذیت قرار دادند و بعد از حدود نیم ساعت در حالی که گردنبند و پولهایم را دزدیده بودند من را که هوشیاری کامل نداشتم رها و به ساختمان نیمهکاره فرار کردند."
بنا بر گزارش روزنامهی خراسان، شاکی این پرونده زنی به نام سیماست که گفته میشود استاد دانشگاه است.
وی این واقعه را این طور شرح داده است: "ساعت حدود ۶ عصر بود که از خانهام بیرون رفتم. در نزدیکی خانهام یک پل عابر پیاده وجود دارد. من چند قدم روی پل رفتم اما چون دو نفر را دیدم که از آن سوی پل وارد شدند، ترسیدم و برگشتم اما آنها خود را به من رساندند و با تهدید چاقو من را به پایین پل بردند."
نامبرده افزود "من جیغ میکشیدم و کمک میخواستم اما چون آنجا محل خلوتی است هیچکس صدایم را نمیشنید. آنها من را مورد ضرب و شتم و آزار و اذیت قرار دادند و بعد از حدود نیم ساعت در حالی که گردنبند و پولهایم را دزدیده بودند من را که هوشیاری کامل نداشتم رها و به ساختمان نیمهکاره فرار کردند."
۸۰۰ هزار نفر در سن کمتر از ۱۸ سال در ایران متاهل شدند
خبرگزاری هرانا - در روزهایی که کارشناسان و مسئولان نسبت به بالا رفتن سن ازدواج نگران هستند و هشدار میدهند، عدهای از آن طرف بام افتادهاند و خبرهای عجیبی میرسد.
به گزارش تهران امروز، چند روز پیش بود که از هرمزگان خبر رسید که در سه شهر این استان پنج کودک زیر ۱۰ سال ازدواج کردند. این خبر از سوی مدیرکل ثبت احوال هرمزگان اعلام شد اما هیچ اشارهای به اینکه این کودکان در چه شرایطی قبول کردند وارد زندگی مشترک شوند، نشد.
رضا غلامپور از ثبت شش واقعه ازدواج با زوجهایی کمتر از ۱۰ سال در این استان طی ۱۰ ماهه سالجاری هم خبر میدهد: "در ۱۰ ماهه سالجاری تعداد ۱۵ هزار و ۴۹۶ واقعه ازدواج در هرمزگان به ثبت رسیده."
وی همچنین اظهار داشت: "این رقم نسبت به سال گذشته ۳٫۵۷ درصد کاهش نشان میدهد. در ۱۰ ماهه سالجاری تعداد شش ازدواج با رنج سنی کمتر از ۱۰ سال در استان به ثبت رسیده است که این ازدواجها در شهرستانهایی همانند بندرعباس، قشم و میناب به ثبت رسیده است."
آخرین آمارهای ازدواج کودکان در کشور نشان میدهد دختران بیش از پسران در فهرست ازدواج زودهنگام قرار میگیرند. ۲۴هزار و ۵۰۶ دختر زیر ۱۴سال در برابر پنج هزارو ۵۱۹ پسر ۱۰ تا ۱۴ساله نشان میدهد دختران بیشتری با مردان بیشتر از سن خود ازدواج میکنند. شرایطی که آمادگیاش برای دختران در سن مجاز ازدواج هم به احتیاط و تامل بیشتری نیاز دارد. آمار مرکز آمار ایران در این باره به آخرین سرشماری کشور در سال ۸۵ برمیگردد. تعداد کودکان ازدواجکرده در سنین ۱۰ تا ۱۸ سال دارای همسر، ۸۴۸هزار نفر است.
نگرانی از افزایش ازدواج دختران خردسال در کشور در آخرین گزارش نشریه جامعهشناسی کشور هم نمود دارد؛ گزارشی که به پدیده همسران کودک در ایران امروز اشاره میکند. تعداد مادران کودک با ۵/ ۶ برابر افزایش نسبت به پدران کودک گویای این است که عمدتادختران خردسال و کودک واقع در سنین ۱۸ـ۱۰سالگی با ۸۵درصد همسر مردانی شدهاندکه در سنین بالای ۱۸سال قرار دارند و فقط ۱۵درصد از این قشر کودکان با کودکان همسن و سال یا همنسل خود ازدواج کردهاند. به گفته یک پژوهشگر فعال حوزه کودکان و با استناد به پیمان نامه جهانی حقوق کودک که افراد زیر ۱۸ سال را کودک دانسته، حدود هفت درصد از کودکان در سنین ۱۰ تا ۱۸ ساله کشور تا سال ۸۵ ازدواج کردهاند و حدود ۷۵۰ هزار نفر از این ۸۴۸ هزار نفر دختر و مابقی پسر بودهاند.
۲۵ هزار نفر از ۸۴۸ هزار کودک در سنین کمتر از ۱۸ سال طلاق گرفته و حدود ۱۲ هزار نفر نیز همسران خود را از دست دادهاند. فرشید یزدانی میگوید: "در حال حاضر ۲۵ هزار نفر از کودکانی که ازدواج کرده بودند، طلاق گرفتهاند»،وینسبت جنسیتی این کودکان را این گونه عنوان کرد: ۱۵ هزار و ۶۰۰ نفر از این کودکان مرد و مابقی زن هستند. همچنین حدود ۱۱ هزار و ۸۰۰ نفر از این کودکان به دلیل مرگ، همسر خود را از دست دادهاند."
یزدانی با اذعان بر این که ۴۹۰ هزار نفر از مجموع کودکان ازدواج کرده، در نقاط شهری زندگی میکنند، تعداد کودکان روستایی ازدواج کرده را حدود ۳۵۵ هزار نفر خواند. طبق قانون کشورسن تعیینشده برای ازدواج دختران ۱۳سال و برای پسران ۱۵سال مقرر شده است و قانون راهی پیشبینی کرده برای ازدواج زودرس دختران مبنی بر اینکه اگر دختران ویژگیهای جسمانی خاصی داشته باشند، میتوانند از معافیت از شرط سن استفاده کنند مثلا اینکه دختری رشید که از قوای جسمانی بالایی برخوردار باشد و باید توجه داشت که این آمار در جنوب کشور ارائه شده است؛ جایی که ویژگی فیزیولوژیکی دختران در جنوب با دختران شمال کشور بسیار متفاوت است. بنابراین قانون در این زمینه راه را باز گذاشته است. پس این آمار وجود داشته و با تایید مرکز ثبت احوال صورت گرفته، اما اگرچه این آمار روز به روز در حال کاهش است اما این مسئله وجود دارد و قابل کتمان نیست.
میزان ازدواج زودهنگام در استانهای کشور بیانگر آن است که پایینترین میزان ازدواج زودهنگام متعلق به شهر تهران با ۷٫۷ درصد است و مناطق روستایی استانهای اصفهان و سیستان و بلوچستان بیشترین میزان را به خود اختصاص دادهاند.
همچنین بررسی درصد کسانی که تا قبل از سن ۱۷، ۱۸ و ۱۹ سالگی ازدواج کردهاند نشان میدهد که نزدیک به ۸/۲۲ درصد دختران ۱۷ ساله در مناطق روستایی و ۱/۱۳ درصد در مناطق شهری ازدواج کردهاند. در ارتباط با دلایل عدم اشتغال به تحصیل افراد ازدواج کرده نیز در این بررسی ۵۶ درصد افراد اظهار کردند که دلیل ترک تحصیل آنها ازدواج بوده است این در حالی است که برای افراد غیرمتاهلی که به مدرسه نمیروند مشکل دسترسی به مدرسه مهمترین عامل بوده است.
آمارها نشان میدهد در سطح جهانی نیز ۳۶ درصد زنان ۲۰ تا ۲۴ ساله قبل از رسیدن به سن ۱۸ سالگی ازدواج کردهاند. سالانه ۱۴ میلیون نوبالغ ۱۵ تا ۱۹ ساله زایمان میکنند و دختران زیر سن ۱۵ سال، ۵ برابر بیش از دختران سن بیست سالگی دستخوش مرگ و میر در طول بارداری یا زایمان میشوند. دختران زیر سن ۱۸ سالگی، ۶۰ درصد بیش از دختران بالای ۱۹ سالگی شاهد مرگ و میر نونهالشان در یک سال اول زندگی شان هستند و حتی اگر شانس زنده ماندن داشته باشد بیشتر در معرض بیماریهای کم وزنی، کمبود مواد غذایی و دیرکرد در رشد جسمی و شناختی قرار میگیرند.
به گزارش تهران امروز، چند روز پیش بود که از هرمزگان خبر رسید که در سه شهر این استان پنج کودک زیر ۱۰ سال ازدواج کردند. این خبر از سوی مدیرکل ثبت احوال هرمزگان اعلام شد اما هیچ اشارهای به اینکه این کودکان در چه شرایطی قبول کردند وارد زندگی مشترک شوند، نشد.
رضا غلامپور از ثبت شش واقعه ازدواج با زوجهایی کمتر از ۱۰ سال در این استان طی ۱۰ ماهه سالجاری هم خبر میدهد: "در ۱۰ ماهه سالجاری تعداد ۱۵ هزار و ۴۹۶ واقعه ازدواج در هرمزگان به ثبت رسیده."
وی همچنین اظهار داشت: "این رقم نسبت به سال گذشته ۳٫۵۷ درصد کاهش نشان میدهد. در ۱۰ ماهه سالجاری تعداد شش ازدواج با رنج سنی کمتر از ۱۰ سال در استان به ثبت رسیده است که این ازدواجها در شهرستانهایی همانند بندرعباس، قشم و میناب به ثبت رسیده است."
آخرین آمارهای ازدواج کودکان در کشور نشان میدهد دختران بیش از پسران در فهرست ازدواج زودهنگام قرار میگیرند. ۲۴هزار و ۵۰۶ دختر زیر ۱۴سال در برابر پنج هزارو ۵۱۹ پسر ۱۰ تا ۱۴ساله نشان میدهد دختران بیشتری با مردان بیشتر از سن خود ازدواج میکنند. شرایطی که آمادگیاش برای دختران در سن مجاز ازدواج هم به احتیاط و تامل بیشتری نیاز دارد. آمار مرکز آمار ایران در این باره به آخرین سرشماری کشور در سال ۸۵ برمیگردد. تعداد کودکان ازدواجکرده در سنین ۱۰ تا ۱۸ سال دارای همسر، ۸۴۸هزار نفر است.
نگرانی از افزایش ازدواج دختران خردسال در کشور در آخرین گزارش نشریه جامعهشناسی کشور هم نمود دارد؛ گزارشی که به پدیده همسران کودک در ایران امروز اشاره میکند. تعداد مادران کودک با ۵/ ۶ برابر افزایش نسبت به پدران کودک گویای این است که عمدتادختران خردسال و کودک واقع در سنین ۱۸ـ۱۰سالگی با ۸۵درصد همسر مردانی شدهاندکه در سنین بالای ۱۸سال قرار دارند و فقط ۱۵درصد از این قشر کودکان با کودکان همسن و سال یا همنسل خود ازدواج کردهاند. به گفته یک پژوهشگر فعال حوزه کودکان و با استناد به پیمان نامه جهانی حقوق کودک که افراد زیر ۱۸ سال را کودک دانسته، حدود هفت درصد از کودکان در سنین ۱۰ تا ۱۸ ساله کشور تا سال ۸۵ ازدواج کردهاند و حدود ۷۵۰ هزار نفر از این ۸۴۸ هزار نفر دختر و مابقی پسر بودهاند.
۲۵ هزار نفر از ۸۴۸ هزار کودک در سنین کمتر از ۱۸ سال طلاق گرفته و حدود ۱۲ هزار نفر نیز همسران خود را از دست دادهاند. فرشید یزدانی میگوید: "در حال حاضر ۲۵ هزار نفر از کودکانی که ازدواج کرده بودند، طلاق گرفتهاند»،وینسبت جنسیتی این کودکان را این گونه عنوان کرد: ۱۵ هزار و ۶۰۰ نفر از این کودکان مرد و مابقی زن هستند. همچنین حدود ۱۱ هزار و ۸۰۰ نفر از این کودکان به دلیل مرگ، همسر خود را از دست دادهاند."
یزدانی با اذعان بر این که ۴۹۰ هزار نفر از مجموع کودکان ازدواج کرده، در نقاط شهری زندگی میکنند، تعداد کودکان روستایی ازدواج کرده را حدود ۳۵۵ هزار نفر خواند. طبق قانون کشورسن تعیینشده برای ازدواج دختران ۱۳سال و برای پسران ۱۵سال مقرر شده است و قانون راهی پیشبینی کرده برای ازدواج زودرس دختران مبنی بر اینکه اگر دختران ویژگیهای جسمانی خاصی داشته باشند، میتوانند از معافیت از شرط سن استفاده کنند مثلا اینکه دختری رشید که از قوای جسمانی بالایی برخوردار باشد و باید توجه داشت که این آمار در جنوب کشور ارائه شده است؛ جایی که ویژگی فیزیولوژیکی دختران در جنوب با دختران شمال کشور بسیار متفاوت است. بنابراین قانون در این زمینه راه را باز گذاشته است. پس این آمار وجود داشته و با تایید مرکز ثبت احوال صورت گرفته، اما اگرچه این آمار روز به روز در حال کاهش است اما این مسئله وجود دارد و قابل کتمان نیست.
میزان ازدواج زودهنگام در استانهای کشور بیانگر آن است که پایینترین میزان ازدواج زودهنگام متعلق به شهر تهران با ۷٫۷ درصد است و مناطق روستایی استانهای اصفهان و سیستان و بلوچستان بیشترین میزان را به خود اختصاص دادهاند.
همچنین بررسی درصد کسانی که تا قبل از سن ۱۷، ۱۸ و ۱۹ سالگی ازدواج کردهاند نشان میدهد که نزدیک به ۸/۲۲ درصد دختران ۱۷ ساله در مناطق روستایی و ۱/۱۳ درصد در مناطق شهری ازدواج کردهاند. در ارتباط با دلایل عدم اشتغال به تحصیل افراد ازدواج کرده نیز در این بررسی ۵۶ درصد افراد اظهار کردند که دلیل ترک تحصیل آنها ازدواج بوده است این در حالی است که برای افراد غیرمتاهلی که به مدرسه نمیروند مشکل دسترسی به مدرسه مهمترین عامل بوده است.
آمارها نشان میدهد در سطح جهانی نیز ۳۶ درصد زنان ۲۰ تا ۲۴ ساله قبل از رسیدن به سن ۱۸ سالگی ازدواج کردهاند. سالانه ۱۴ میلیون نوبالغ ۱۵ تا ۱۹ ساله زایمان میکنند و دختران زیر سن ۱۵ سال، ۵ برابر بیش از دختران سن بیست سالگی دستخوش مرگ و میر در طول بارداری یا زایمان میشوند. دختران زیر سن ۱۸ سالگی، ۶۰ درصد بیش از دختران بالای ۱۹ سالگی شاهد مرگ و میر نونهالشان در یک سال اول زندگی شان هستند و حتی اگر شانس زنده ماندن داشته باشد بیشتر در معرض بیماریهای کم وزنی، کمبود مواد غذایی و دیرکرد در رشد جسمی و شناختی قرار میگیرند.