تذکری از" سبز یعنی وطن": امیر حسین گنج بخش عضو سازمان جمهوری خواهان ایران است و بی بی سی اشتباها اتحاد جمهوری خواهان نوشته است.
مقابله فعال با جنگ یعنی عرضه نقشه راهی برای صلح
*امیر حسین گنج بخش عضو اتحاد جمهوری خواهان ایران و ساکن آمریکاستمخالفت با جنگ به تنهایی، خطر جنگ را از میان بر نمیدارد. احتمال بروز جنگ زمانی کم میشود که از مقدمات شروع جنگ جلوگیری به عمل آید و جنگ زمانی بلا موضوع میشود که برنامهای برای رسیدن به صلح ارائه شود.
برنامه برای صلح و ثبات بدون ورود به ماهیت پروژه هستهای و جایگاه آن در نگاه جمهوری اسلامی با موقعیت کشوری به نام ایران در منطقه و جهان امکان پذیر نیست. باید دید مناقشهای که جمهوری اسلامی به مردم ایران تحمیل کرده است، چه دورنمایی برای ثبات و امنیت ترسیم میکند؟ آیا به سربلندی و قدرت ایران می افزاید یا به وارونه نتیجهای جز انزوا و محاصره ایران نخواهد داشت.
ریشه آنچه بر سر مردم ایران میآید را باید در انقلاب اسلامی جست. سیاست خارجی انقلاب اسلامی به دلیل ماهیت فرا ملی خود با صلح و ثبات بیگانه بوده است. این سیاست ام القرایی در پی ساختن نظم نوینی در منطقه و جهان است و در این مسیر چارهای جز تقابل با قدرتهای موجود ندارد. سیاست ام القرایی توهم فرادستی برتری شیعه بر منطقه خاورمیانه در وهله اول و در دنیای اسلام در وهله دوم میباشد. ستون اصلی این سیاست ولی مطلقه فقیه به عنوان رهبر مسلمین است.
در این سیاست کفر جهانی باید به زمین زده شود تا پرچم اسلام در سرتاسر عالم به اهتزاز در آید. چنین دیدگاهی ۳ رقیب یا دشمن عمده در مقابل خود میبیند: عربستان سعودی همچون پایگاه اسلام سنی و کلیددار مکه، اسرائیل به عنوان غاصب سرزمینهای اسلامی و غرب (در راس آن آمریکا) به عنوان مظهر فساد سیاسی (دمکراسی) و اخلاقی است که با حضور نظامی خود بزرگترین مانع اجرای این سیاست است.
به عبارت دیگر این سیاست را میتوان سیاست خط امامی نامید که با سفارتگیری آقای خمینی آغاز شده و با ولایت آقای خامنهای تداوم یافته است و مریدان و هواداران خودش را چه میان مسلمانان و چه میان سکولارها یافته است. سکولارهای هوادار چنین دیدگاهی چپهای ضد امپریالیست و جهان سومی هستند که کماکان آمریکا و اسرائیل را دشمن اصلی مردم جهان و خاورمیانه میشناسند.
این دیدگاه همانطور که آزادی و سرافرازی مردم ایران را بر نمی تابد، صلح و آرامش منطقه و دنیا را نیز در چارچوب سیاست خارجی تهاجمی مورد تهدید قرار میدهد. در اصل سیاست مشت آهنین داخلی با ماجراجویی و بحران سازی خارجی دو روی یک سکه هستند. این دیدگاه در تقابل با دیدگاهی است که منافع ملی ایران را در داد و ستد هر چه بیشتر علمی ، اقتصادی و فرهنگی با تمام کشورهای دنیا میداند. از ورای این داد و ستد است که ایران به خاطر موقعیت ویژه ژئو پلیتیک، منابع مالی و انسانی بی نظیر به صورت طبیعی یکی از ستونهای اصلی صلح و ثبات در منطقه میشود.
اگر جستجوی صلح و ثبات مهمترین دغدغه ملی گرایان است، نگاه ام القرایی در پی تداوم انقلابی است که با سیاست "نه جنگ و نه صلح" در انتظار موقعیتی برای تغییر نظم منطقه نشسته است. این سیاست با گفتمانی عجین شده است که در عین قلدرمنشی خود را قربانی توطئه امپریالیسم جهانی و دست نشانده هایش در منطقه معرفی میکند. گفتمانی که به مذاق روشنفکران جهان سومی بسیار خوش میآید.
به همین لحاظ دو رویکرد در باره برنامه هستهای ایران شکل گرفته است. کسانی که از شش سال پیش اعلام کردهاند که برنامه هستهای جمهوری اسلامی کوچکترین استفاده صلح آمیزی ندارد، و برای اهداف نظامی ساخته و پرداخته شده است، و به مردم ایران هشدار میدادهاند که فریب شعار "حق مسلم" را نخورند.
اینان برنامه روشنی برای صلح و ثبات نیز داشتند: توقف غنی سازی، پیوستن به پروتکل الحاقی و به رسمیت شناختن دو دولت اسراییل و فلسطین و همزمان به حاکمان گوشزد میکردند که اینچنین منافع ملی، تمامیت ارضی، امنیت مردم و اقتصاد ایران را به باد فنا ندهند.
این در حالی بود که جمهوری اسلامی با پشتیبانی روشنفکران جهان سومی میگفت که نظامی دانستن برنامه هستهای جمهوری اسلامی همسویی با بهانه جوییهای جناح جنگ طلب در آمریکا و اسرائیل است که پیشرفتهای ایران را بر نمیتابند و قصد حمله نظامی به ایران را دارد. فاشگویی ماهیت واقعی برنامه هستهای همان جنگ طلبی بود. به زعم صاحبان این دیدگاه، جنگ طلبان کسانی بودند که برنامه هستهای جمهوری اسلامی را به دروغ نظامی ارز یابی میکردند.
حال که ماهیت نظامی برنامه هستهای روز به روز آشکارتر میشود، همان روشنفکران به جای اینکه به فریبکاری خود اعتراف کنند و بپذیرند که همان دروغهای حکومت را تکرار کردهاند، اینبار آشکارا از دستیابی آقای خامنهای و سردارانش به سلاح هستهای دفاع میکنند که ظاهرا قرار است در مقابل امپریالیسم و صهیونیسم از تمامیت ارضی ایران دفاع کند.
سلاح اتمی آنهم در دست آقای خامنهای عین صلح طلبی است و فشار بر حاکمان برای توقف غنیسازی و مسئول دانستن آنها در فجایع احتمالی برخورد نظامی (در هر شکل و بعد) جنگ طلبی است. در حالیکه در واقع سیاست ام القرایی آقای خامنهای و سرداران سپاهش هیچ نقشه راهی برای صلح و ثبات ندارد. ساختن سلاح هستهای و آغاز مسابقه تسلیحاتی در منطقه تبدیل به تنازع بقای ولایت فقیه و نظم قدرتش شده است و از هر جنبهای ضد ایران و ایرانی است. زیرا ایران به خاطرسابقه و حافظه تاریخی سرزمینش، به جهت موقعیت جغرافیایی بینظیرش، کمیت و کیفیت نیروی انسانی اش، ترکیب و چینش قومی در مرزهایش و نیروی نظامی جنگ دیده اش در قامت چالشهای استراتژیک، نیازمند ایجاد و استقرار صلح، مناسبات حسنه و ثبات ماندگار در منطقه و جلوگیری از رقابت تسلیحاتی بخصوص از نوع اتمی ان است.
امتیاز ایران در توازن نظامی دفاعی جمعیت و نیروی پیاده نظام آن است. ایران بازنده صد در صد هر نوع رقابت تسلیحاتی تکنولوژی بالا و بخصوص اتمی خواهد بود. تسلیحات اتمی به علت قدرت تخریب ویژه خود برابر سازند. قدرت تخریب واقعی و روانی- سمبولیک آن به علاوه غیر قابل پیش بینی بودن عواقب و نتایج آن موقعیت ضعیف را به یک باره با قوی یکسان نموده و هر امتیاز دیگری--منجمله بزرگی، تجربه، کیفیت مدیریتی نیروهای نظامی... را بلا موضوع و غیر قابل محاسبه مینماید. بحرین را با ایران برابر میکند. همان گونه که هندوستان را در برابر چین، و پاکستان را در مقابل هند برابر نمود.
شروع چنین رقابتی در نهایت ایران را در مقابل و در محاصره قدرت تخریبی چندین برابر و یا چتر اتمی مجموع کشورهای عربی خلیج فارس و منطقه قرار میدهد و موقیعتش را بطور استراتژیک و همه جانبه تضیعف خواهد کرد.
روشن است که چنین رقابتی امکان جذب سرمایههای شناور نفتی منطقه را برای ایران ناممکن میکند و بازار منطقه را بر روی تولیدات ایرانی خواهد بست. مسلما برای کسی که آرزوی ایرانی سربلند و قدرتمند را داشته باشد این سخنان در حد عقل متعارف است. با یک حساب هزینه فایده ساده می توان دریافت که حتی ادای ساختن بمب اتم هم چه خطرات جبران ناپذیری برای ایران به وجود میآورد.
مشکل این است که گروهی از روشنفکران جهان سومی تصور میکنند که برنامه آقای خامنهای به تعادل اتمی می انجامد. در حالی که حتی اگر کشورهای منطقه به دنبال سلاح اتمی نروند و بازارهای خود را بر روی ما نبندند و برنامه دنیا خفه کردن ایران نشود ( که میتوانند و خواهند کرد) و اگر رقابت تسلیحاتی اتمی را به نبازیم، هدف گیری تهران و شهرهای بزرگ ایران توسط صدها موشک اتمی، منتظر ماست.
در بهترین حالت ایران تبدیل به کره شمالی دیگری خواهد شد که ولایت آقای خامنهای و امثال او را تداوم خواهد بخشید. به همین لحاظ خطر اصلی در این مرحله فائق شدن بر آقای خامنه و برنامههای اوست که ایران را با دو سناریو حمله نظامی مو شکی گسترده یا محاصره اتمی و یا هر دو مواجه خواهد نمود.
برای ما آشکار است که تامین پوشش امنیتی کوتاه مدت در مقابل حملات نظامی بر دوش جنبش دموکراسی خواهی ایران است. باید به دنیا نشان داد که نیروی دیگری در ایران هست که مخالف سیاستهای حکومت جمهوری اسلامی و خواهان تعامل و همزیستی با جهانیان بر اساس منافع ملی خویش است.
در میان مدت نیز تنها سلب قدرت از آقای خامنهای به دست مردم ایرانست که میتواند ملت ما را از تحریم اقتصادی و شبح جنگ رها سازد و صلح و آزادی را برایمان به ارمغان آورد.
این نقشه راه مخالفان واقعی جنگ برای صلح و آزادی است.
در این سیاست کفر جهانی باید به زمین زده شود تا پرچم اسلام در سرتاسر عالم به اهتزاز در آید. چنین دیدگاهی ۳ رقیب یا دشمن عمده در مقابل خود میبیند: عربستان سعودی همچون پایگاه اسلام سنی و کلیددار مکه، اسرائیل به عنوان غاصب سرزمینهای اسلامی و غرب (در راس آن آمریکا) به عنوان مظهر فساد سیاسی (دمکراسی) و اخلاقی است که با حضور نظامی خود بزرگترین مانع اجرای این سیاست است.
به عبارت دیگر این سیاست را میتوان سیاست خط امامی نامید که با سفارتگیری آقای خمینی آغاز شده و با ولایت آقای خامنهای تداوم یافته است و مریدان و هواداران خودش را چه میان مسلمانان و چه میان سکولارها یافته است. سکولارهای هوادار چنین دیدگاهی چپهای ضد امپریالیست و جهان سومی هستند که کماکان آمریکا و اسرائیل را دشمن اصلی مردم جهان و خاورمیانه میشناسند.
این دیدگاه همانطور که آزادی و سرافرازی مردم ایران را بر نمی تابد، صلح و آرامش منطقه و دنیا را نیز در چارچوب سیاست خارجی تهاجمی مورد تهدید قرار میدهد. در اصل سیاست مشت آهنین داخلی با ماجراجویی و بحران سازی خارجی دو روی یک سکه هستند. این دیدگاه در تقابل با دیدگاهی است که منافع ملی ایران را در داد و ستد هر چه بیشتر علمی ، اقتصادی و فرهنگی با تمام کشورهای دنیا میداند. از ورای این داد و ستد است که ایران به خاطر موقعیت ویژه ژئو پلیتیک، منابع مالی و انسانی بی نظیر به صورت طبیعی یکی از ستونهای اصلی صلح و ثبات در منطقه میشود.
اگر جستجوی صلح و ثبات مهمترین دغدغه ملی گرایان است، نگاه ام القرایی در پی تداوم انقلابی است که با سیاست "نه جنگ و نه صلح" در انتظار موقعیتی برای تغییر نظم منطقه نشسته است. این سیاست با گفتمانی عجین شده است که در عین قلدرمنشی خود را قربانی توطئه امپریالیسم جهانی و دست نشانده هایش در منطقه معرفی میکند. گفتمانی که به مذاق روشنفکران جهان سومی بسیار خوش میآید.
به همین لحاظ دو رویکرد در باره برنامه هستهای ایران شکل گرفته است. کسانی که از شش سال پیش اعلام کردهاند که برنامه هستهای جمهوری اسلامی کوچکترین استفاده صلح آمیزی ندارد، و برای اهداف نظامی ساخته و پرداخته شده است، و به مردم ایران هشدار میدادهاند که فریب شعار "حق مسلم" را نخورند.
اینان برنامه روشنی برای صلح و ثبات نیز داشتند: توقف غنی سازی، پیوستن به پروتکل الحاقی و به رسمیت شناختن دو دولت اسراییل و فلسطین و همزمان به حاکمان گوشزد میکردند که اینچنین منافع ملی، تمامیت ارضی، امنیت مردم و اقتصاد ایران را به باد فنا ندهند.
این در حالی بود که جمهوری اسلامی با پشتیبانی روشنفکران جهان سومی میگفت که نظامی دانستن برنامه هستهای جمهوری اسلامی همسویی با بهانه جوییهای جناح جنگ طلب در آمریکا و اسرائیل است که پیشرفتهای ایران را بر نمیتابند و قصد حمله نظامی به ایران را دارد. فاشگویی ماهیت واقعی برنامه هستهای همان جنگ طلبی بود. به زعم صاحبان این دیدگاه، جنگ طلبان کسانی بودند که برنامه هستهای جمهوری اسلامی را به دروغ نظامی ارز یابی میکردند.
حال که ماهیت نظامی برنامه هستهای روز به روز آشکارتر میشود، همان روشنفکران به جای اینکه به فریبکاری خود اعتراف کنند و بپذیرند که همان دروغهای حکومت را تکرار کردهاند، اینبار آشکارا از دستیابی آقای خامنهای و سردارانش به سلاح هستهای دفاع میکنند که ظاهرا قرار است در مقابل امپریالیسم و صهیونیسم از تمامیت ارضی ایران دفاع کند.
سلاح اتمی آنهم در دست آقای خامنهای عین صلح طلبی است و فشار بر حاکمان برای توقف غنیسازی و مسئول دانستن آنها در فجایع احتمالی برخورد نظامی (در هر شکل و بعد) جنگ طلبی است. در حالیکه در واقع سیاست ام القرایی آقای خامنهای و سرداران سپاهش هیچ نقشه راهی برای صلح و ثبات ندارد. ساختن سلاح هستهای و آغاز مسابقه تسلیحاتی در منطقه تبدیل به تنازع بقای ولایت فقیه و نظم قدرتش شده است و از هر جنبهای ضد ایران و ایرانی است. زیرا ایران به خاطرسابقه و حافظه تاریخی سرزمینش، به جهت موقعیت جغرافیایی بینظیرش، کمیت و کیفیت نیروی انسانی اش، ترکیب و چینش قومی در مرزهایش و نیروی نظامی جنگ دیده اش در قامت چالشهای استراتژیک، نیازمند ایجاد و استقرار صلح، مناسبات حسنه و ثبات ماندگار در منطقه و جلوگیری از رقابت تسلیحاتی بخصوص از نوع اتمی ان است.
امتیاز ایران در توازن نظامی دفاعی جمعیت و نیروی پیاده نظام آن است. ایران بازنده صد در صد هر نوع رقابت تسلیحاتی تکنولوژی بالا و بخصوص اتمی خواهد بود. تسلیحات اتمی به علت قدرت تخریب ویژه خود برابر سازند. قدرت تخریب واقعی و روانی- سمبولیک آن به علاوه غیر قابل پیش بینی بودن عواقب و نتایج آن موقعیت ضعیف را به یک باره با قوی یکسان نموده و هر امتیاز دیگری--منجمله بزرگی، تجربه، کیفیت مدیریتی نیروهای نظامی... را بلا موضوع و غیر قابل محاسبه مینماید. بحرین را با ایران برابر میکند. همان گونه که هندوستان را در برابر چین، و پاکستان را در مقابل هند برابر نمود.
شروع چنین رقابتی در نهایت ایران را در مقابل و در محاصره قدرت تخریبی چندین برابر و یا چتر اتمی مجموع کشورهای عربی خلیج فارس و منطقه قرار میدهد و موقیعتش را بطور استراتژیک و همه جانبه تضیعف خواهد کرد.
روشن است که چنین رقابتی امکان جذب سرمایههای شناور نفتی منطقه را برای ایران ناممکن میکند و بازار منطقه را بر روی تولیدات ایرانی خواهد بست. مسلما برای کسی که آرزوی ایرانی سربلند و قدرتمند را داشته باشد این سخنان در حد عقل متعارف است. با یک حساب هزینه فایده ساده می توان دریافت که حتی ادای ساختن بمب اتم هم چه خطرات جبران ناپذیری برای ایران به وجود میآورد.
مشکل این است که گروهی از روشنفکران جهان سومی تصور میکنند که برنامه آقای خامنهای به تعادل اتمی می انجامد. در حالی که حتی اگر کشورهای منطقه به دنبال سلاح اتمی نروند و بازارهای خود را بر روی ما نبندند و برنامه دنیا خفه کردن ایران نشود ( که میتوانند و خواهند کرد) و اگر رقابت تسلیحاتی اتمی را به نبازیم، هدف گیری تهران و شهرهای بزرگ ایران توسط صدها موشک اتمی، منتظر ماست.
در بهترین حالت ایران تبدیل به کره شمالی دیگری خواهد شد که ولایت آقای خامنهای و امثال او را تداوم خواهد بخشید. به همین لحاظ خطر اصلی در این مرحله فائق شدن بر آقای خامنه و برنامههای اوست که ایران را با دو سناریو حمله نظامی مو شکی گسترده یا محاصره اتمی و یا هر دو مواجه خواهد نمود.
برای ما آشکار است که تامین پوشش امنیتی کوتاه مدت در مقابل حملات نظامی بر دوش جنبش دموکراسی خواهی ایران است. باید به دنیا نشان داد که نیروی دیگری در ایران هست که مخالف سیاستهای حکومت جمهوری اسلامی و خواهان تعامل و همزیستی با جهانیان بر اساس منافع ملی خویش است.
در میان مدت نیز تنها سلب قدرت از آقای خامنهای به دست مردم ایرانست که میتواند ملت ما را از تحریم اقتصادی و شبح جنگ رها سازد و صلح و آزادی را برایمان به ارمغان آورد.
این نقشه راه مخالفان واقعی جنگ برای صلح و آزادی است.
از سوی قرارگاه خاتمالانبیاء صورت گرفت:
تاسیس موسسهای خاص برای مقابله با تهدید نرم
آقای مظفری شمس٬ روز جمعه (دوم دی) به خبرگزاری مهر گفته است: «با توجه به اینکه تهدیدات سایبری تهدیدات جدی است، ما اقدامات گستردهای را در قرارگاه انجام دادهایم.»
این فرمانده سپاه توضیحات بیشتری درباره فعالیتهای این موسسه «خاص» و قرارگاه خاتمآلانبیاء در حوزه آیتی و مبارزه با آنچه که «تهدید نرم» خوانده٬ نداده است.
سپاه پاسداران با آغاز اعتراضها به نتیجه انتخابات سال ۸۸ و حوادث پس از آن تلاشها برای کنترل تمامی فعالیتهای مخابراتی در جمهوری اسلامی را آغاز کرده است.
شرکتهای وابسته به این نیرو مهرماه سال ۱۳۸۸ در بزرگترین معامله تاریخ بورس ایران، ۵۰ درصد شرکت مخابرات به ارزش حدود هشت میلیارد دلار را خریداری کردند.
با گذشت نزدیک به دو سال از این معامله تاریخی٬ سپاه از آمادگی خود برای ورود به بخش آیتی نیز خبر داده است.
پیشتر حسین همدانی، فرمانده سابق سپاه تهران بزرگ از فعالیت دو مرکز جنگ سایبری در سپاه تهران خبر داده و گفته بود «بیش از دو هزار وبلاگنویس برای حضور در جنگ سایبری شناسایی و سازماندهی» شدهاند.
اخبار روز:
کرد و کردستان: نهادهای امنیتی و قضایی و نیروهای نظامی جمهوری اسلامی در ادامهی نقض سیستماتیک حقوق بشر در کردستان در سه ماههی پائیز امسال، ۱۷۵ تن دیگر از مردم کردستان را قربانی سیاست خصمانهی رژیم در قبال مردم کردستان و تداوم سرکوب سخت افزاری رژیم در کردستان نمودهاند.
نیروهای سرکوبگر امنیتی و نظامی رژیم در کردستان در فاصلهی سه ماه پاییز امسال دست کم نفر ٣٨ تن را کشتهاند که ۲۶ تن از این قربانیان کولبران و کاسبکاران درحال تردد در مناطق مرزی و کوهستانی کردستان بودهاند.
در نتیجهی تیراندازی نیروهای امنیتی و انتظامی رژیم اسلامی ایران به سوی کاسبکاران و کولبران در مناطق مرزی نیز ۱۶ تن زخمی شدهاند.
مراکز امنیتی و سرکوبگر رژیم در سه ماههی اخیرامسال حداقل ۱۲۱ تن از فعالین مدنی و سایر شهروندان کرد را به اتهام فعالیت سیاسی علیه رژیم اسلامی دستگیر کردهاند. بخشی از این افراد پس از بازجویی به طور موقت وبه قید وثیقه آزاد شدهاند و حداقل ۴۰ تن از بازداشت شدگان کرد در مدت سه ماههی اخیر دادگاهی و احکام زندان ۶ ماهه، یک ساله، دو ساله تا ۱٣سالهی برای آنها صادر گشته است.
نیروهای سرکوبگر امنیتی و نظامی رژیم در کردستان در فاصلهی سه ماه پاییز امسال دست کم نفر ٣٨ تن را کشتهاند که ۲۶ تن از این قربانیان کولبران و کاسبکاران درحال تردد در مناطق مرزی و کوهستانی کردستان بودهاند.
در نتیجهی تیراندازی نیروهای امنیتی و انتظامی رژیم اسلامی ایران به سوی کاسبکاران و کولبران در مناطق مرزی نیز ۱۶ تن زخمی شدهاند.
مراکز امنیتی و سرکوبگر رژیم در سه ماههی اخیرامسال حداقل ۱۲۱ تن از فعالین مدنی و سایر شهروندان کرد را به اتهام فعالیت سیاسی علیه رژیم اسلامی دستگیر کردهاند. بخشی از این افراد پس از بازجویی به طور موقت وبه قید وثیقه آزاد شدهاند و حداقل ۴۰ تن از بازداشت شدگان کرد در مدت سه ماههی اخیر دادگاهی و احکام زندان ۶ ماهه، یک ساله، دو ساله تا ۱٣سالهی برای آنها صادر گشته است.
خطرهائی که آرامگاه شاهان هخامنشي را تهدید می کند
نقش رستم
ترک بزرگی روي سطح زمين و در چند متري آرامگاه چهار شاه هخامنشي و نقشبرجستههايي از دوره ساساني و ايلامي، به وجود آمده که نقشرستم را تهدید می کند.
خبرگزاري ميراث فرهنگي گزارش می دهد که شکاف بزرگی که به تازگي پاي کوه نقشرستم و روي سطح زمين، ايجاد شده زنگ خطري براي اين آثار مهم باستاني است. هرچند دلايلي از جمله کاهش آبهاي زيرزميني را علت اين ترکها ميدانند، اما به گفته يک زمينشناس، دلیل هر چه که باشد، خطري جدي نقشرستم را تهديد ميکند.
پيش از اين البته ترکهايي در بدنه کوه نقشرستم، به خصوص در بخشي که آرامگاه خشايارشاه واقع شدهاست ديده ميشد، اما به تازگي ترک بزرگي در پاي اين مجموعه باستانی ايجاد شده و شنيدهها حاکي از آن است که استفاده از قناتهاي نزدیک به اين محوطه باعث به وجود آمدن اين شرايط شده است.
از بوذرجمهر پرخیده، پژوهشگر تاریخ و دبیرسرویس تاریخ روزنامه "امرداد" پرسیدم آیا تنها کاهش آبهای زیر زمینی را بایدعلت به وجود آمدن این شکاف بزرگ دانست یا علل دیگری را هم می توان به آن افزود ؟ زیرا به گفته دوستداران ميراث بنياد پاسارگاد بسياري از معادن اطراف کوه نقشرستم مجوزهايي براي استخراج گرفتهاند که انفجارهاي ايجاد شده در اين معادن ميتواند باعث گسترش ترکهاي نقشرستم شود.
بوذرجمهر پرخیده، بی توجهی میراث باستانی را در صدر این عوامل قرار می دهد که ضربه های بزرگی به میراٍث باستانی زده است. او می افزاید : تجاوز به محدوده هائی که توسط باستان شناسان برای جلوگیری از آسیب رسی به بناهای تاریخی تعیین شده، از چندی پیش باعث اسیب دیدن آثار باستانی شده است.
بوذرجمهر پرخیده می افزاید که به جز آثار باستانی، از خانه های قدیمی در سراسر کشور یا به عنوان مثال خانه های زمان قاجار در تهران هم به سبب عبور مترو یا خرابکاریهائی که در اطرافشان برای ساخت وساز های تازه می شود، هم پاسداری انجام نمی گیرد و آنها در خطر هستند.
بوذرجمهر پرخیده می افزاید که به جز آثار باستانی، از خانه های قدیمی در سراسر کشور یا به عنوان مثال خانه های زمان قاجار در تهران هم به سبب عبور مترو یا خرابکاریهائی که در اطرافشان برای ساخت وساز های تازه می شود، هم پاسداری انجام نمی گیرد و آنها در خطر هستند.
گفتنی است که نقش رستم نام مجموعه باستاني در شهرستان مرودشت استان فارس ايران است که يادمانهايي از ايلاميان، هخامنشيان و ساسانيان را در خود جاي دادهاست : آرامگاه چند تن از پادشاهان هخامنشي (از جمله داريوش بزرگ و خشايارشا)، نقش برجستههايي از وقايع مهم دوران ساسانيان (از جمله تاجگذاري اردشيرپاپکان و پيروزي شاپور اول بر امپراتوران روم)، بنايي موسوم به کعبه زرتشت و نقشبرجسته ويرانشدهاي از دوران ايلاميان در نقش رستم قرار دارد.
منتقدان حامد کرزی "ائتلاف جدید ملی" تشکیل دادند
ائتلاف سیاسی جدیدی، موسوم به "ائتلاف ملی" با حضور شماری چند از منتقدان جدی حامد کرزی، رئیس جمهوری افغانستان، ایجاد شده است.
اعضای این ائتلاف که روز پنج شنبه موجودیت خود را در نشستی اعلام نمودند، مخالفت خود را با ادامه ی نظام ریاستی در افغانستان اعلام کردند. عبدالله عبدالله، یونس قانونی، احمد ولی مسعود و علی اکبر کاظمی از چهره های شناخته شده و اصلی "ائتلاف ملی" هستند.
اعضای "ائتلاف ملی" معتقدند که نظامی ریاستی در افغانستان کارآمدی ندارد و باید به نظام پارلمانی تبدیل شود اما حامد کرزی نظامی ریاستی را از نظام پارلمانی مناسب تر می داند.
نیک محمد کابلی، روزنامه نگار و تحلیلگر مسائل نظامی در افغانستان، درگفتگو با رادیوی بین المللی فرانسه، هدف و انگیزه ی تشکیل ائتلاف ملی را در پاسخ به آقای حامد کرزی ارزیابی می کند که گفته است که تا ده سال دیگر نیز نظام ریاستی در افغانستان لازم است و نظام کنونی نباید تغییر شکل بدهد به نظام پارلمانی.
برای نخستین بار در دهه اخیر افغانستان "صدای نظام پارلمانی" در لوئی جرگه قانون اساسی، از طرف عده ای ازنمایندگان تشکیل شد، اما این صدا نتوانست به کرسی بنشیند و نظام ریاستی در قانون اساسی افغانستان مسجل گردید.
این تحلیلگر مسائل افغانستان با اشاره به انتخابات ریاست جمهوری پیش رودر سال 2014، می گوید برای گرفتن تدابیر و آمادگیها برای انجام این انتخابات، تعدادی از گروههای سیاسی و احزاب سیاسی، دست به یک سلسله ائتلافها و ادغامها و تشکیل احزاب واحد می زنند واز جمله ائتلاف "تغییر و امید" با پذیرفتن چند چهره جدید می خواهند خود را برای انتخابات ریاست جمهوری در سال 2014 آماده نمایند.
این تحلیلگر سیاسی در عین حال ابراز امیدواری می کند که این ائتلاف بتواند به اهداف مورد نظر خود برسد و به سرنوشتی همانند بسیاری از ائتلافها که ناپایدار بودند، دچار نشود، امری که بسیار بعید به نظر می رسد.
اعضای "ائتلاف ملی" معتقدند که نظامی ریاستی در افغانستان کارآمدی ندارد و باید به نظام پارلمانی تبدیل شود اما حامد کرزی نظامی ریاستی را از نظام پارلمانی مناسب تر می داند.
نیک محمد کابلی، روزنامه نگار و تحلیلگر مسائل نظامی در افغانستان، درگفتگو با رادیوی بین المللی فرانسه، هدف و انگیزه ی تشکیل ائتلاف ملی را در پاسخ به آقای حامد کرزی ارزیابی می کند که گفته است که تا ده سال دیگر نیز نظام ریاستی در افغانستان لازم است و نظام کنونی نباید تغییر شکل بدهد به نظام پارلمانی.
برای نخستین بار در دهه اخیر افغانستان "صدای نظام پارلمانی" در لوئی جرگه قانون اساسی، از طرف عده ای ازنمایندگان تشکیل شد، اما این صدا نتوانست به کرسی بنشیند و نظام ریاستی در قانون اساسی افغانستان مسجل گردید.
این تحلیلگر مسائل افغانستان با اشاره به انتخابات ریاست جمهوری پیش رودر سال 2014، می گوید برای گرفتن تدابیر و آمادگیها برای انجام این انتخابات، تعدادی از گروههای سیاسی و احزاب سیاسی، دست به یک سلسله ائتلافها و ادغامها و تشکیل احزاب واحد می زنند واز جمله ائتلاف "تغییر و امید" با پذیرفتن چند چهره جدید می خواهند خود را برای انتخابات ریاست جمهوری در سال 2014 آماده نمایند.
این تحلیلگر سیاسی در عین حال ابراز امیدواری می کند که این ائتلاف بتواند به اهداف مورد نظر خود برسد و به سرنوشتی همانند بسیاری از ائتلافها که ناپایدار بودند، دچار نشود، امری که بسیار بعید به نظر می رسد.
رضا پهلوی؛ نامی که جرم است
رضا پهلوی نباید درراه سرنگونی این رژیم ضد بشری گامی بردارد، او نباید از دمکراسی سخنی به میان آورد، دل او نباید برای آزادی وطن و زندانیان دربند بتپد، حقوق بشر نباید به دلمشغولی او تبدیل شود، او نباید دشمنان پدر خود را ببخشد، او حتا مجاز به استفاده از نام خود نیست چرا که نام رضا پهلوی جرمیست نابخشودنی!
در حال خواندن کتاب و بحث بر سر آن، ماموران ساواک مرا و دوستانام را به مهمانی اوین دعوت کردند و آنچنان که شایستهی سازمان امنیت یک رژیم دیکتاتوریست از ما پذیرایی کردند.
در بازجوییهای ساواک بود که دانستم، کشور به یمن و برکت ملوکانه پای در راه تمدن بزرگ گذاشته و من میخواستهام حرکتاش را مانع شوم.
بر خودم بالیدم که چه قدرتی داشتهام که در زیرزمین خانه با چند کتاب، جلوی چرخهای قطار همایونی را سد کردهام.
سالهای خوبی را در آن مهمانی اجباری به صرف آب خنک گذراندم. صبحدمی دربها باز شد و پیام آمد که، قطار تمدن بزرگ متوقف شده و مهمانی به پایان رسیده است.
نگاههای افتخارآمیزی رد و بدل شد و لبخند بر لب پای بر خیابان نهادم.
چند ماهی نگذشته بود که برای مرتب کردن خرتوپرتهایم به همان زیرزمینی که اشاره شد رفتم و سیل خاطرات دور، مرا درلابلای برگهای نوشتهها و کتابهای قدیمی غرق کرده بود، که ناگهان ضربهای محکم مرا از خاطراتم جدا ساخت و ضربهی محکمتر بعدی مرا به دیار بیهوشی روانه کرد.
چشم هایم را که گشودم در جایی بودم تنگ و تاریک که بعدها دانستم بخش جدیدی از همان اوین همایونیست.
میزبانان جدید به دیدنم آمدند و پذیراییِ شاهانه که نه، ملایانهای از من به عمل آوردند.
بحثشان این بود که لابد از آسمان بریدهام که به زیرزمین رفتهام و بدون شک با الله سرِ ستیزه دارم.
باری چندین بهار نیز بر این منوال گذشت. روزی درب خروج را به من نمودند که برو!
من برای دومین بار از آن در خارج میشدم ولی اینبار با چند عضو ناقص شده، قلبی شکسته، بیتبسمی بر لبانم و به قول شاملو چیزی شبیه آتش در جانم.
در گوشهای خزیدم چرا که به آسمان نظر داشتن ریا بود و بر زمین نظر دوختن جرم و زیرزمین خانهام نیز دیرزمانی بود که ویران گشته بود.
این مقدمه را گفتم که میزان ارادتم را به شاه و ملا بیان کرده و خواننده را از پیشداوری باز دارم.
ولی فقیه زمانه به تاسی از امام کبیر بیداد میکند، میکشد و ویران میسازد و ما بر سرِیکدیگرزنان و گریبان یکدیگر دران، به نظاره نشستهایم.
هستند کسانی که پرچم مخالفت بر ولی فقیه کنونی برافراشتهاند، زآنکه میپندارند که او از خط امام کبیر راحلشان منحرف شده و باید مسیراو را اصلاح کرد، بی آنکه بگویند این انحراف در کجاست؟ کدامین ظلم را خامنه ای بدعت گذارد که خمینی از آن بَری بود؟! کجای این کشور را خمینی آباد کرده بود که بدست خامنه ای ویران گشت؟! باری مینویسند، مصاحبه میکنند، زندان میروند، اعتصاب غذا میکنند و قهرمان لقب میگیرند بی آنکه پاسخگوی هویت سیاسیشان باشند.
گویی تاریخ فلاکت این مرزو بوم با آمدن دولت احمدینژاد آغاز شده و پیش از آن در بهشت ساخته شده توسط اینان میزیستهایم بیآنکه خود بدانیم!
این مبارزان شش ساله و فرشتگانِ بیگناه بهشت خمینی از چنان مصونیتی برخوردارند که هیچ نقطه تاریک که نه، خاکستری رنگی در پروندهشان نباید یافت.
تصدیِ پستهای کلیدی، دست دردست جنایتکاران داشتن، رانتخواری، ثروتهای رویایی و صدها مورد مشابه، نمیتواند هیچ خللی در باور قهرمان ملی بودن آنها وارد سازد.
کسی از گذشتهشان نباید بپرسد، ملاک حال آنان است، نام ونشان خود و اجدادشان بیاهمیتتر از آن است که درصدر اخبار قرار گیرد.
اینان معصومینی هستند با ریشهای مرتب با حسابهای بانکی فربه که میتواند رسانهها زیادی را به قهرمان بودنشان به شهادت وادارد.
گروهی نیز هستند که خمینی بر گردهی بیتدبیری سیاسیشان سوار شد و خود اولین زخم خوردهگان شمشیر خونریز او بودند، ولی غروری تهی از منطق- پنهان شده در سماجت بیمارگونه- از آنان مجال بازگشت از راه رفته را گرفته و همچنان بدنبال گوهرخیالیشان در نو توی عمامه و عبا سرگردانند.
هنوز هم افتخار میکنند که تفنگ چریکهایشان، تفسیرهای روشنفکر پسندشان از کتاب و حدیث و مشاطهگریشان در نوفل لوشاتو دیو کمین کرده سیصد ساله را به خانه کشاند.
اینان را به نقد میکشند، دشنامشان میدهند، اعدامشان میکنند اما همچنان نام و نشان و مرزهای خصوصیشان از اتهام مصون مانده است.
کسی شجرهنامهشان را تورق نمیکند تا معلوم شود که بسیاری از اینان نیز ملازادهاند و در دل حقوق بشر را در کتاب آسمانی میجویند هرچند به ظاهرخویشاوندی همسایهی شمالی را خوش میداشتند.
گروه سومی نیزهست که به هر دلیل از حکومتِ ملایان نومید شده و داعیهای جز سرنگونی این رژیم گورزاد ندارند.
اگر به این هدفشان برسند، چه خواهند کرد، خود داستانی دیگر است ولی آنچه که میبینیم طیفی گسترده، و با انگیزههای گوناگون در این گروه قرار میگیرند.
این گروه نیز مانند گروه دوم نقد میشوند، دشنام میشنوند، با توجه به سابقه به لقبهایی اینچنین نیز نامیده میشوند: تروریست، همکار صدام، فسیل، ساواکی، تجزیهطلب و...
در این گروه کسی هست که داستانش با دیگران تفاوت دارد. رضا پهلوی را میگویم.
این فرق از این روست که موضعگیری و اظهار نظر موافقان و مخالفان رژیم در مورد او به شکلی متفاوت با دیگران صورت میگیرد.
ایشان را هیچگاه به طور مستقیم نقد نمیکنند. درآغاز او را تعمداً نمیدیدند و پس از آنکه عیانتر از آن شد که نبینند به مقابلهاش همت گماردند. مقابلهای خارج از عرفهای معمول سیاسی!
پرسش از پدربزرگاش، که چرا مسیر راهآهن را به جای شرقی-غربی، شمالی- جنوبی انتخاب نکرده، چرا چادر از سر زنان کشیده، چرا سوادآموزی را اجباری کرده و چرا در جنگ جهانی از ابرقدرتهای جهان شکست خورده؟
پرسش از پدرش، که چرا دیکتاتور بود، چرا آمریکا را به شوروی ترجیح میداد، چرا اژدهای روحانیت را در آستین خود پرورید و چرا وقتی که مردم به نفرت نامش را در خیابان سرودند عطای آن خاک را به لقایش بخشید.
پرسش از خودش، از رخوت سیاسیاش، از تبری جستن از پدر، از نام فرزندانش، از مدرک تحصیلیاش، از برنامهی آیندهاش، از سخن گفتن هوادارانش و حتا از نام و نام خانوادگیاش!
چرا دوری ایشان از سیاست سوالبرانگیز است، ولی دوری بیست سالهی دیگران روزه سکوت و سکوت سیاسی تعبیر میشود؟
چرا از ایشان برای جنایات پدر بازخواست میشود، ولی حساب پدرهای دیگر که هنوز هم از تصمیم گیران نظامند از فرزندانشان جداست؟ آیا شاهزاده بودن جرمی مافوق آقازادهگی ست؟
چرا ایشان برای تاریخ صد سال اخیر-که در آن نقشی نیز نداشته - می بایست پاسخگو باشند، ولی دیگران برای نقش مستقیم خود در جنایات رژیم الزامی به پاسخگویی ندارند؟
دلیل این تفاوت چیزی نمیتواند باشد به غیر از همان نام خانوادگی!
رضا پهلوی نباید درراه سرنگونی این رژیم ضد بشری گامی بردارد، او نباید از دمکراسی سخنی به میان آورد، دل او نباید برای آزادی وطن و زندانیان دربند بتپد، حقوقبشر نباید به دلمشغولی او تبدیل شود، او نباید دشمنان پدر خود را ببخشد، او حتا مجاز به استفاده از نام خود نیست چرا که نام رضا پهلوی جرمیست نابخشودنی!
کاش روزی خسته شویم! کاش از پای درافتیم! شاید به حرکتیمان به نسل جدید فرصت دهد تا بیکینه و غرور، عاقلانه قدم بردارد شاید آنها دستهای اتحادشان را- جدای از پدرانشان- به هم پیوند زنند و هرگامی که برای آزادی ورهایی ایران برداشته شود را ارج نهند بی آنکه نامها را به خاطر بسپارند.
داغ شکنجه وزندان همایونی و همسان ولایی آن در دل من حک شده است و از همین روست که دلم با کسانی ست که قلبشان برای آزادیِ زندانیان این وطن میتپد.
آنکس که برای دوستی آمده تنها به پاکی دست مینگرد، ولی آنکس که برای دستبوسی پا پیش گذاشته، به نام صاحب دست میاندیشد.
-------------
مطالب بلاگستان و کلیه مطالب رسیده از اعضا، معرف دیدگاه شخصی نویسندگان است نه سایت خودنویس.
جنتی: در «فتنه ۸۸» از اسلحه و شلاق و حکومت نظامی استفاده نکردیم
احمد جنتی با اشاره به اعتراضات مردم به انتخابات ریاست جمهوری گفت که در آن اعتراضات، حکومت ایران از زور و اسلحه استفاده نکرد؛ بلکه مردم در نهم دیماه به صحنه آمدند و «فتنه را خاموش کردند». این در حالی است که معترضان ایران در بهمن ۸۹؛ یعنی یکسال پس از نهم دی نیز بار دیگر به خیابانها آمدند.
آیت الله جنتی،امام جمعه موقت تهران امروز در نماز جمعه تهران با اشاره به موضوع انتخابات سال ۸۸ گفت کسانی که در «فتنه ۸۸» شرکت داشتند نشان دادند که «آدم نمیشوند؛ حتی تا آخر دنیا.»
به گزارش خبرگزاری مهر وی با بیان اینکه اعتراضات سال ۸۸ در تاریخ جمهوری اسلامی «بیسابقه» بود گفت «همه مسلمانان جهان نگران این ماجرا شده بودند.
جنتی افزود: «جواب اینها را نه با تفنگ میخواستیم بدیم و نه با حکم شلاق و نه با حکومت نظامی. جواب اینها را با مردم دادیم» و مردم در « نهمدی در یک حرکت چند ساعته، تمام آتش فتنه را خاموش کردند».
این در حالی است که یک سال پس از نهم دی ماه ۸۸ که تظاهراتی فرمایشی و حکومتی انجام شد، در بهمن ۸۹ هزاران نفر از مردم مجددا به خیابانها آمدند.
امام جمعه موقت تهران که پیشتر از سوی میرحسین موسوی به عنوان «امام جمعه بیرحم» نامیده شده در پایان سخنان خود و در تمجید از «جنگ کردن با دشمنان» هم گفت «برخی میخواهند با تمسک به آیه لا اکراه فی الدین، اساس جنگ را زیر سوال برند؛ در حالی که این یک اشتباه بسیار بزرگ است. این آیه به معنای این نیست که نروید و نجنگید.»
جنتی همچنین افزود که «این درست نیست که ما به سایر جهان کاری نداشته باشیم؛ باید پیام خدا را به گوش همه جهانیان رساند».
فاجعه را باید باور کرد، همین نزدیکی است
در همین زمان که مردم شهر آلوده و بی در و پیکر و بیصاحب تهران که به دلیل آلودگی بیش از حد، کارخانههای اطراف آن تعطیل شدهاند، از شایعهی احتمال حملهی قریبالوقوع آمریکا و یا کشور دیگری به ایران حرف میزنند و گاه اظهار رضایت از این موضوع دارند، کسی به زلزله فاجعهباری که در کمین تهران نشسته فکر نمیکند.
از ابتدای روز ۲۳ دسامبر و در حالیکه مردم شهر زلزلهزدهی کرایس چرچ در نیوزلند، خود را به تدریج برای تعطیلات سال نوی مسیحی آماده میکردند، ۴۸ زمین لرزه از بزرگی دو و هشت دهم تا شش در مقیاس امواج درونی زمین، خاطرهی سال ۲۰۱۱ را برای مردم این شهر تلختر کرد.
حدودا یک سال پیش زمینلرزهای بزرگتر از ۷ ریشتر، در بیرون شهر کرایس چرچ، مردم را وحشتزده کرد ولی آسیبی به شهر وارد نکرد.
سپس در مدتی کمتر از ۲ ماه، این بار زمینلرزه با شدت بیش از 6 ریشتر و در عمق کمتر از ۱۰ کیلومتر، مرکز شهر را که دارای ساختمانهای قدیمی بود تخریب کرد و به شهر ۱۸۰ کشته تحویل داد.
از آن پس، زلزلههای پی در پی در شهر با بزرگی بیش از دو و نیم ریشتر به بخشی از زندگی عادی مردم مبدل شده بود.
شهریور ماه زلزلهی دیگری با شدت بیش از 6 ریشتر نیز بار دیگر به مردم یادآوری کرد که باید برای زلزله همیشه آماده بود و بالاخره امروز، یک زلزلهی دیگر.
تصور بیش از ۷۰۰۰ زلزله در یک سال شاید کمی دشوار باشد، یعنی به طور متوسط هر روز حدود ۲۰ زمین لرزه.
میتوانید فیلمها و عکسها را از این سایت و این یکی سایت ببینید و فقط در ذهن خود مجسم کنید که آیا پایتخت کشوری که در آن زندگی میکنیم، توان چنین لرزشی را دارد؟
ساختمانهای آن آیا تاب لرزش ۶ ریشتر را دارند؟ در صورت وقوع چنین زمینلرزهای، نهادها و ارگانها و سازمانهای مربوطه، آمادگی مقابله دارند؟ اصلا برنامهی عملیات اضطرار برای آنها تعریف شده است؟ لولههای شبکه گاز، ایمن هستند و یا اینکه شهرِ سراسر آلوده و غیر قابل زندگیِ تهران را جهنمیتر میکنند؟
اوضاع سیاسی کشور چه خواهد شد؟ کدام بیمارستان و ایستگاه آتش نشانی قرار است به آسیب دیدگان احتمالی سرویس دهند و آیا اصلا خود آنها از زلزله مصونند؟
در شمالِ شهر آشفته و آلودهی تهران، همانجایی که برجها و خانهها، روی گسلهای بزرگ تهران مانند قارچ رشد کردهاند و میلیاردی قیمتگذاری میشوند، در هر کوچه و خیابان، محلی برای پناه بردن از زلزله و تخریب برجها وجود دارد و یا اینکه فقط باید ایستاد و نگریست و بعد افسوس خورد؟ شاید هم به قول احمدینژاد باید دعا کرد.
زلزلهی اخیر کرایس چرچ، یک مجروح جدی داشت و حدود ۶۰ مجروح دیگر به شکل سرپا مداوا شدند.
زلزلهی ۶ ریشتر تهران نیز همین میزان مجروح دارد؟ بدون کشته؟ تقریبا بدون استثنا، مردم شهر لرزهخیز نیوزلند، آمادهی زمینلرزه هستند و همگی میدانند که در این شرایط باید چه کنند.
صدها نفر آموزش رایگان دیدهاند، حتی در مغازههای کوچک، یک نفر مسئول سوانح طبیعی است.
در تهران، چه کاری انجام شده است؟! همین که به کودکان آموختیم سر خود را زیر میز ببرند، کافی است؟ متروی تهران امن است؟! راههای خارج تهران، خطوط زندگی یا «life line»های داخل شهر (برق، گاز، آب، تلفن و ...) میتوانند بلافاصله سرویس دهند؟ و اگر تخریب شدند، در چه محدودهی زمانی قادر به بازگشت به شرایط عادی هستند؟
در کرایس چرچ حدود ۲۶۰۰۰ خانه، مشکل قطع برق پیدا کردهاند که طبق اظهار مسئولان تا ۲۴ ساعت آینده، مشکل آنها حل خواهد شد.
شهرداری تهران، با فرض عدم جمعآوری رای برای شهردار فعلی تهران در روزهای آتی، فعلا مشغول علم کردن پایههای طبقهی دوم بزرگراه صدر است تا برگ زرین دیگری به خدمات شهرداری تهران بیافزاید.
اما آیا همین شهرداری و ساختمانهایش پس از زلزله سالم خواهند بود؟ وقتی که با چند روز بارندگی در تهران، تونلهای داخل شهر تهران، تبدیل به تونل انتقال آب شده بودند و خودروها تا کمر در آب فرو رفته بودند، مطابق معمول مسئولان یک صدا اذعان داشتند که «غافلگیر» شدند.
آیا پس از زلزله کسی، سیستمی و یا کلا شرایطی میتواند فراهم شود که باردیگر این «غافلگیری» را به گوش خلقالله رساند؟
بیایید شرایط را یکسان کنیم... روز ۲۶ اسفند ماه و فقط چند روز مانده به تعطیلات سال نو، آیا کسی را پشت میز خود میتوان یافت که در صورت وقوع حادثه ایی طبیعی نجاتی برای دیگران ارائه دهد؟!
در همین زمان که مردم شهر آلوده و بی در و پیکر و بیصاحب تهران (که به دلیل آلودگی بیش از حد، کارخانههای اطراف آن تعطیل شدهاند) از شایعهی احتمال حملهی قریبالوقوع آمریکا و یا کشور دیگری به ایران حرف میزنند و گاه اظهار رضایت از این موضوع دارند، من کماکان از خطر زلزله در تهران بیمناکم.
در شرایط فعلی، هر کودتای سیاسی و نیروی قهریهی نظامی را میتوان با درایت، سیاست و یا بالاخره با زور، مدیریت کرد. اما آیا قهر طبیعت را هم میتوان با شرایط موجود مدیریت کرد؟
فاجعه را باید باور کرد، همین نزدیکی است.
بازارهای نفتی نگران مانور نظامی ایران در تنگه هرمز
مانور ده روزه نیروهای مسلح جمهوری اسلامی برای تمرین بستن تنگه هرمز، میتواند صادرات نفت از منطقه خاورمیانه را دچار مشکل کرده و منجر به افزایش قیمت نفت شود. نشنال پست کانادا حتی پیشبینی میکند که بسته شدن تنگه هرمز ممکن است قیمتهای جهانی نفت به ۵۰۰ دلار برای هر بشکه برساند. با آنکه رامین مهمانپرست، سخنگوی وزارت خارجه پیش از این تاکید کرده بود که ایران قصد بستن تنگه هرمز را ندارد، اما بازارهای نفتی احتمال بسته شدن این آبراه را جدی گرفتهاند.
پرویز سروری، رئیس کمیته امنیت داخلی مجلس، پیشتر اعلام کرده بود که نیروهای مسلح برای دفاع از آرامش و امنیت ایران و نیز در پاسخ به تهدیدات نفتی، در تدارک برگزاری یک مانور به منظور تمرین بستن تنگه هرمز هستند. اگرچه رامین مهمانپرست، سخنگوی وزارت خارجه تاکید کرده بود که ایران قصد بستن تنگه هرمز را ندارد، اما بازارهای نفتی احتمال بسته شدن این آبراه را جدی گرفتهاند.
رویترز گزارش داد که یکی از نگرانیهای جدید بازارهای نفتی، مانور ده روزه نیروهای مسلح ایران در تنگه هرمز است که روز شنبه آغاز خواهد شد. نشنال پست کانادا اما ایران را به شروع یک بازی باخت-باخت که اقتصاد جهان را به خطر می اندازد متهم کرد. بر پایه همین گزارش، ایران در مواجهه با خطر افزایش تهدیدهای نفتی، بازی را شروع کرده است که حتی میتواند منجر به برخورد نظامی ایران و آمریکا شود. چنین مانوری میتواند که به طور موقت صادرات نفتی خاورمیانه را با مشکل مواجه کند و بنابر همین گزارش، بهای نفت را حتی تا ۵۰۰ دلار هم افزایش دهد.
گفتنی است که روزانه چیزی بیش از ۴۰ درصد نفت مصرفی جهان از تنگه هرمز، که خلیج فارس را به دریای عمان وصل میکند، عبور میکند. این در حالی است که به گزارش رویترز و به نقل از دویچه وله، پروژه «خط لوله ابوظبی» که امکان دور زدن تنگه هرمز را فراهم میکند به زودی آماده بهره برداری خواهد شد.
احمد جنتی، دبیر شورای نگهبان و امام جمعه موقت تهران، در خطبه های مراسم نماز جمعه روز ۲ دی (۲۳ دسامبر)، با اشاره به بازداشت امیر میرزا حکمتی، شهروند آمریکایی ایرانی تبار در حین سفر به ایران، گفت "این موفقیت را به وزارت اطلاعات تبریک می گویم."
اوایل این هفته، تلویزیون دولتی ایران برنامه "اعترافات" امیر میرزا حکمتی را پخش کرد که گفت توسط تشکیلات اطلاعاتی آمریکا آموزش دیده و برای جاسوسی به ایران اعزام شده بود هر چند مقامات آمریکایی این اظهارات را مردود دانسته و خانواده حکمتی نیز هدف او از سفر به ایران را دیدار با مادر بزرگ سالمندش اعلام کرده اند.امام جمعه موقت تهران خطاب به وزارت اطلاعات گفت که "طعمه خوبی" به دست آورده اند و افزود "این فرد اطلاعات زیادی دارد که باید در بازجویی های اطلاعاتی، به آنها دست یافت."
آقای جنتی در عین حال توضیح نداد که چگونه از وجود "اطلاعات زیاد" اما افشا نشده فرد بازداشتی اطمینان پیدا کرده و این اطلاعات به چه منظوری در اختیار فردی قرار گرفته که به گفته نهادهای امنیتی ایران، برای جاسوسی و گردآوری اطلاعات به داخل خاک ایران اعزام شده بود.
نیروهای ناتو اعلام کرده اند که بر اساس تصمیم باراک اوباما، رئیس جمهوری آمریکا، ده هزار سرباز آمریکایی افغانستان را تا چند روز دیگر ترک می کنند.
آقای اوباما در ماه جولای (ژوئیه) سال جاری میلادی اعلام کرد که تا تابستان سال آینده ۳۳ هزار سرباز آمریکایی از افغانستان بیرون خواهند شد.کارستن یاکوبسن، سخنگوی نظامی ناتو در افغانستان به بی بی سی گفت که ده هزار سرباز آمریکایی تا هفت روز دیگر افغانستان را به قصد کشور خود ترک خواهند کرد.
او افزود که خروج این تعداد سرباز از افغانستان برای قابلیت رزمی نیروهای اعزامی به این کشور اثر منفی نخواهد داشت.
آقای جاکوبسن گفت: "کاهش شمار سربازان بخشی از برنامه انتقال مسئولیت امنیتی از سربازان خارجی به نیروهای افغان است که از قبل در مورد آن توافق شده است. به همین دلیل، ما فکر نمی کنیم که این امر تاثیر منفی بر وضعیت جنگ با شورشیان مسلح داشته باشد."
وزارت دفاع افغانستان هم اظهارات سخنگوی ناتو را مورد تایید قرار داده است.
ژنرال دولت وزیری، یکی از سخنگویان وزارت دفاع افغانستان گفت که نیروهای افغان حالا توانایی آن را دارند که ۷۵ درصد عملیات ها علیه شورشیان را به صورت مستقلانه اجرا کنند.
منابع نظامی در افغانستان گفته اند که شمار تلفات سربازان افغان و خارجی در این کشور نسبت به سال گذشته کمتر بوده که نشان می دهد که شرایط جنگ تغییر کرده است.
کارستن جاکوبسن گفت: "هنوز سال جاری به پایان نرسیده، ولی آنچه را می توانم بگویم این است که در سال ۲۰۱۱ در تلفات سرباران کاهش چشمگیری دیده می شود و گفته می توانم که یک سوم تلفات سال گذشته است."
براساس برنامه اعلام شده، قرار است تمامی مسئولیت های امنیتی پس از سال ۲۰۱۴ میلادی به نیروهای ملی افغانستان سپرده شود.
ولی ناتو بارها گفته است که خروج سربازان خارجی از افغانستان بستگی به اوضاع امنیتی این کشور خواهد داشت.
تلویزیون دولتی سوریه از وقوع دو انفجار انتحاری در اطراف دفاتر نهادهای امنیتی در دمشق، پایتخت این کشور، خبر داد.
بنا بر این گزارش، در اثر انفجار بمبهایی که در دو خودرو کارگذاری شده بود، بیش از چهل نفر کشته و شمار زیادی هم زخمی شده اند.تلویزیون سوریه، شبه نظامیان القاعده را مسئول حمله انتحاری به ساختمانهای "اداره کل امنیت سوریه" و یک نهاد امنیتی دیگر دانسته و اعلام کرده که در این حملات شماری از غیر نظامیان نیز کشته شدهاند.
در مقابل، مخالفان حکومت سوریه میگویند این انفجارها توسط دولت سوریه و با هدف تحت تاثیر قرار دادن سفر ناظران اتحادیه عرب و اثبات دست داشتن "گروه های تروریستی" در اعتراضات ضد دولتی طراحی شده است.
ناظران اتحادیه عرب برای نظارت بر اجرای مفاد توافقنامه بین این اتحادیه و دولت سوریه، شامل توقف عملیات خشونتآمیز علیه معترضان و خروج واحدهای نظامی از مناطق مسکونی شهری، آزادی زندانیان سیاسی و گفتوگوی دولت با مخالفان روز پنج شنبه (۲۲ دسامبر) وارد سوریه شدند.
بر اساس اعلام سازمان ملل متحد از آغاز اعتراض ها علیه حکومت بشار اسد، رئیس جمهور سوریه در ماه مارس تا کنون، بیش از ۵۰۰۰ هزار نفر کشته و هزاران نفر نیز بازداشت شدهاند.
'انفجارهای مشکوک'
تلویزیون دولتی سوریه تصاویری از محلهای انفجار را پخش کرد که امدادگران را در حال جستوجو در میان آوار ساختمانهای ویران شده نشان میداد.به گفته شاهدان یکی از انفجارها در غرب دمشق و در نزدیکی میدان عباسیان و دیگری در منطقه جمارک در شرق دمشق رخ داده است.
گزارشهایی هم از صدای تیراندازی در یکی از مناطق مرکزی شهر دمشق منتشر شده است.
تلویزیون دولتی سوریه اعلام کرد که شمار زیادی از سربازان و غیرنظامیان در این دو حمله که "توسط بمبگذاران انتحاری سوار بر خودروی انباشته از مواد منفجره در نزدیکی اداره کل امنیت سوریه و یکی دیگر از دفاتر امنیتی" صورت گرفته، کشته شدهاند.
بنا بر این گزارش، تحقیقات اولیه دولت سوریه حاکی از دست داشتن نیروهای القاعده در این بمب گذاریهاست.
جیم میور، خبرنگار بیبیسی در بیروت میگوید این انفجارها در حالی رخ میدهد که دولت سوریه همواره "گروههای مسلح تروریستی" را عامل ناآرامیها در این کشور معرفی کرده است.
به گفته جیم میور مخالفان دولت سوریه که اعتراضهای خود را مسالمتآمیز میدانند، زمان رخ دادن این انفجارها و مصادف شدن آنها با ورود ناظران اتحادیه عرب را به شدت مشکوک خواندهاند و مدعی هستند که حکومت سوریه در این انفجارها نقش دارد.
رجب طیب اردوغان، نخست وزیر ترکیه، دولت فرانسه را به نسلکشی در الجزایر در زمان استعمار این کشور متهم کرد.
این اتهام یک روز بعد از آن مطرح شد که مجلس فرانسه لایحهای را تصویب کرد که بر اساس آن، انکار نسلکشی بودن کشتار ارامنه در دوره امپراتوری عثمانی در ترکیه در سال ۱۹۱۵ میلادی، جرم تلقی میشود.دولت ترکیه استفاده از اصطلاح "نسلکشی" را برای آنچه در دوره عثمانی برای ارامنه رخ داده، رد میکند. این کشور در واکنش به مصوبه مجلس فرانسه اعلام کرد که دیدارهای دیپلماتیک با فرانسه و همین طور فعالیتهای نظامی مشترک میان دو کشور را لغو می کند و سفیر خود را نیز از پاریس فراخواند.
آقای اردوغان روز جمعه در یک گفت و گوی تلویزیونی گفت: "از سال ۱۹۴۵ حدود ۱۵ درصد از کل جمعیت الجزایر توسط فرانسویها قتل عام شدند. این نسلکشی است."
نخستوزیر ترکیه به نیکلا سارکوزی، رئیس جمهور فرانسه پیشنهاد کرد که اگر درباره این "نسلکشی" در الجزایر چیزی نمیداند، "میتواند از پدرش سوال کند."
آقای اردوغان گفت "پدر او (نیکلا سارکوزی) در دهه ۱۹۴۰ در لژیون فرانسویها در الجزایر خدمت میکرده است. من مطمئنم که او خاطرات زیادی درباره قتل عام الجزایریها دارد که برای پسرش تعریف کند."
'زخمهای علاجناپذیر'
مصوبه اخیر مجلس فرانسه، اوایل سال ۲۰۱۲ میلادی در مجلس سنا بررسی خواهد شد و در صورت تصویب سنا به قانون تبدیل میشود.ترکیه و ارامنه
- صدها هزار نفر از ارامنه در جریان تبعید و اخراج گستردهشان توسط ترکهای عثمانی در فاصله سالهای ۱۹۱۵ تا ۱۹۱۶ میلادی کشته شدند
- بیش از ۲۰ کشور گفتهاند که آنچه رخ داده است، نسلکشی بود
- مقامات ترکیه و برخی تاریخدانان میگویند که این افراد در جریان ناآرامیهای گسترده در جریان جنگ جهانی اول کشته شدهاند و در همان زمان، مسلمانان هم تلفاتی داشتهاند
- برآورد میشود که ۵۰۰ هزار نفر ارمنیتبار در فرانسه زندگی میکنند
ارامنه میگویند که تا حدود یک میلیون و ۵۰۰ هزار نفر از آنها در دوره حکومت عثمانی در ترکیه در سال ۱۹۱۵ میلادی کشته شدهاند.
ولی دولت ترکیه میگوید که در دوره مورد نظر، نزدیک به ۳۰۰ هزار نفر کشته شدهاند.
دولت این کشور به فرانسه هشدار داده است که تصویب نهایی لایحه "نسل کشی ارامنه" و قانونی شدن مفاد آن، عواقبی جدی به دنبال خواهد داشت.
آقای اردوغان پیش از این نیز گفته بود که تصویب این لایحه، به روابط کشورش با فرانسه آسیبی طولانیمدت میزند و "باعث میشود زخمهایی بسیار جدی و علاجناپذیر سر باز کند."
آقای اردوغان همچنین گفت که این حرکت برای افزایش حمایتها از نیکلا سارکوزی در آستانه انتخابات سال آینده میلادی در فرانسه انجام میشود.
خبرنگار بیبیسی در پاریس میگوید که نزدیک به نیم میلیون نفر ارمنیتبار در فرانسه زندگی میکنند و آرای آنها در تعیین نتیجه انتخابات آتی این کشور مهم ارزیابی میشود.
مسئولان دولت فرانسه از سی هزار زنی که در این کشور برای عمل زیبایی پستان از سیلیکون غیر استاندارد استفاده کردهاند، خواستند تا به خرج دولت و برای احتیاط این ماده را از بدنشان خارج کنند.
مقامات بهداشتی فرانسه تاکید کردهاند که هیچ مدرک قاطعی در مورد تأثیر این ماده بر احتمال ابتلای به سرطان وجود ندارد، اما با این حال هزینه این جراحی را پرداخت خواهد کرد.پیشتر در فرانسه این نگرانی مطرح شده بود که بافت های سیلیکونی پیوندی شرکت پولی ایمپلنت پروتز (Poly Implant prothese (PIP که مرکز آن در مارسی فرانسه است، بالقوه می تواند خطر ابتلا به سرطان را افزایش دهد.
تاکنون هشت مورد سرطان در بین زنانی که از بافت سیلیکونی این شرکت استفاده کرده اند، گزارش شده است.
این نگرانی وجود دارد که شماری از موارد ابتلا به سرطان مربوط به نشت سیلیکون از این بافت های پیوندی باشد.
خاویر برتراند، وزیر بهداشت فرانسه از زنانی که از این نوع سیلیکون استفاده کرده اند خواست که به عنوان یک "اقدام پیشگیرانه" این مواد را از بدنشان خارج کنند؛ هر چند تأکید کرد که نیاز به جراحی "فوری" نیست.
هزینه عمل جراحی برای خارج کردن سیلیکون، از صندوق بهداشت عمومی فرانسه پرداخت خواهد شد؛ اما هزینه گذاشتن مجدد سیلیکون در پستان فقط به افرادی پرداخت می شود که برای ترمیم بیماری سرطان پستان مجبور به استفاده از سیلیکون هستند و نه در موارد مربو ط به زیبایی.
در این حال دولت بریتانیا توصیه همگانی برای خارج کردن این سیلیکونها را رد کرده است و اعلام کرده است که "هیچ مدرکی" در تأیید خطر بالقوه استفاده از این ماده وجود ندارد.
تخمین زده میشود که حدود ۴۰ هزار زن بریتانیایی عمل جراحی زیبایی پستان را انجام دادهاند.
اندرو لنزلی، وزیر بهداشت بریتانیا گفته است: "در حال حاضر ما در وضعیتی هستیم که مدرکی در رابطه با سرطانزا بودن یا سمی بودن این ماده در دست نداریم. ما همچنین هیچ مدرکی در دست نداریم که نشان دهد خطر پاره شدن یا نشت این نوع سیلیکون از مواد مشابه بیشتر است. پس نگرانی بابت به خطر افتادن سلامتی و جان افراد در این زمینه وجود ندارد و به همین دلیل ما توصیهای بابت جراحی برای خارج کردن این مواد نمیکنیم."
اداره نظارت بر دارو و مواد بهداشتی بریتانیا نیز اعلام کرده است که نیازی نیست که زنانی که از سیلیکون شرکت پی آی پی استفاده کردهاند، آن را از بدنشان خارج کنند ولی اگر زنی در این باره نگران است باید به پزشک مراجعه کند.
ژل های سیلیکونی تولیدی شرکت پی آی پی توسط جراحان زیبایی در سراسر جهان مورد استفاده قرار گرفته است.
تحقیقات انجام شده توسط جامعه جراحان پلاستیک فرانسوی در سال گذشته نشان می دهد که احتمال گسیختگی بافت های سیلیکونی شرکت پی آی پی به نسبت سایر بافت های مصنوعی بیشتر است و سیلیکون به کار رفته در این بافت های مصنوعی برای استفاده پزشکی مناسب نیستند.
بافت های سیلیکونی پیوندی شرکت پی آی پی در بین ارزان ترین بافت های مورد استفاده در پیوند های پستان قرار دارد و این بافت ها به میزان زیادی به سایر کشورها هم صادر شده است.
چرا دین نمیتواند پایه دمکراسی باشد؟
به سه دلیل دین نمیتواند پایه دمکراسی باشد.
اول اینکه نقش دین ایجاد دموکراسی نیست. هیچ دینی وجود ندارد که رسالت خود را ایجاد دموکراسی یا حتی بسط آن اعلام کرده باشد. آیا کسی دینی میشناسد که پیامبرش وعده دمکراسی به پیروانش داده باشد؟ اگر چنین نیست، بنا بر این اصولاً بحث دین و دمکراسی و به طور مشخصتر اسلام و دمکراسی که این همه کتاب و مقاله راجع به آن نوشته میشود اصولاً موضوعیت ندارد. یعنی بحثیاست بدون معنی و عاری از موضوع.
بحث جنبی مرتبط با این بحث، مسئله تضاد یا همسانی اسلام با دموکراسی است. این بحث هم به جایی نمیرسد چون نتیجه بحث موکول به تعریف خود اسلام است. اگر اسلام را قرآن و سنت پیامبر و حکومت مدینه و تاریخ اسلام بگیریم، از دل هیچ کدام از اینها، نه دمکراسی بیرون میآید و نه تطابق اسلام با دموکراسی. [برخی از هواداران دموکراسی دینی] اصل شورا را پیش میکشند. نه شورای زمان پیامبر مرکب از عشره مبشره، نه سقیفه بنی ساعده و نه شوراهای بعد، کوچکترین ربطی به پارلمانتاریسم دمکراتیک ندارد. به همین دلیل ساده که پارلمانتاریسم دمکراتیک، تقنینی است و شورای محمدی، در بهترین وجه، مشورتی است.
دوم اینکه، دین اساسش بر اعتقاد نهاده شده و دمکراسی بر قرارداد. رابطه دین رابطه عمودی است، رابطه فرد است با موجودی فرا-انسانی، در حالیکه رابطه دمکراتیک، رابطهای است افقی، یعنی رابطه انسان با انسان. یا به عبارت دقیقتر، رابطه شهروند با شهروند. این تفاوت ماهوی بین روابط، از حوزه ادیان هم بالاتر رفته و اختلاف اساسی بین افلاطون و ارسطو هم هست.
اول اینکه نقش دین ایجاد دموکراسی نیست. هیچ دینی وجود ندارد که رسالت خود را ایجاد دموکراسی یا حتی بسط آن اعلام کرده باشد. آیا کسی دینی میشناسد که پیامبرش وعده دمکراسی به پیروانش داده باشد؟ اگر چنین نیست، بنا بر این اصولاً بحث دین و دمکراسی و به طور مشخصتر اسلام و دمکراسی که این همه کتاب و مقاله راجع به آن نوشته میشود اصولاً موضوعیت ندارد. یعنی بحثیاست بدون معنی و عاری از موضوع.
بحث جنبی مرتبط با این بحث، مسئله تضاد یا همسانی اسلام با دموکراسی است. این بحث هم به جایی نمیرسد چون نتیجه بحث موکول به تعریف خود اسلام است. اگر اسلام را قرآن و سنت پیامبر و حکومت مدینه و تاریخ اسلام بگیریم، از دل هیچ کدام از اینها، نه دمکراسی بیرون میآید و نه تطابق اسلام با دموکراسی. [برخی از هواداران دموکراسی دینی] اصل شورا را پیش میکشند. نه شورای زمان پیامبر مرکب از عشره مبشره، نه سقیفه بنی ساعده و نه شوراهای بعد، کوچکترین ربطی به پارلمانتاریسم دمکراتیک ندارد. به همین دلیل ساده که پارلمانتاریسم دمکراتیک، تقنینی است و شورای محمدی، در بهترین وجه، مشورتی است.
دوم اینکه، دین اساسش بر اعتقاد نهاده شده و دمکراسی بر قرارداد. رابطه دین رابطه عمودی است، رابطه فرد است با موجودی فرا-انسانی، در حالیکه رابطه دمکراتیک، رابطهای است افقی، یعنی رابطه انسان با انسان. یا به عبارت دقیقتر، رابطه شهروند با شهروند. این تفاوت ماهوی بین روابط، از حوزه ادیان هم بالاتر رفته و اختلاف اساسی بین افلاطون و ارسطو هم هست.
بهترین و سادهترین جلوه این اختلاف در نقاشی معروف رافائل از فلاسفه نقش بستهاست. آنجا میبینیم که افلاطون کتابی را به طور عمودی در دست گرفته و دست دیگر را بالا برده و با انگشت چیزی را در آسمان نشان میدهد. این چیز، همان مثل معروف افلاطونی است. یعنی جامعه بشری باید خود را با اصولی که در جاییکه بالاتر از اوست تطبیق دهد.
ارسطو به عکس، کتابی را افقی در دست گرفته و دست دیگر را نیز افقی دراز کرده. آنهم بیآنکه با انگشت سبابه به خواهد چیزی را نشان دهد. ارسطو میگوید، مثلی خارج از اجتماع بشری وجود ندارد و انسانها باید خودشان مثل خود را بسازند. به عبارت دیگر، انسان خود باید قانون دلخواه خود را وضع کند، نهخدا!
این اساس تفاوت ماهوی دین و دمکراسی هم هست. نتیجه منطقی این فرضیه آن است که اعتقاد و قرارداد را نمیتوان هم عرض یکدیگر قرار داد. برای آنکه ما قرارداد دمکراتیک ببندیم، نیازی به اعتقاد دینی یا هر اعتقاد دیگر نیست. اما هر معتقدی میتواند به قرارداد دمکراتیک بپیوندد.
از این روست که پهنه دمکراسی از پهنه دینی گستردهتر است. پهنه گسترده دموکراسی، هم روشنگران اسلامی و هم حکمرانان جمهوری اسلامی را که هر دو از «مردمسالاری دینی» سخن میگویند بر انگیخته تا به تسخیر آن پهنه بکوشند. نه برای ایجاد دموکراسی لیبرال متعارف، بلکه برای غصب دمکراسی به سود دین. یعنی به زنجیر کشیدن فکر بنیادین دمکراسی و سجود آن در برابر حجر الاسود.
سوّم آنکه، واحد دین، مؤمن است و واحد دموکراسی شهروند. دین شهروند نمیشناسند. مؤمنان امّت دینند. اینان از حقوقی برخوردارند که دیگران از آن محرومند. در دمکراسی همه از حقوق یکسان برخوردارند، خواه مؤمن باشند یا کافر یا هر چه دیگر. این اصل است و حال آنکه اصل در دین، تبعیض است. فکر میکنم این مطلب آنقدر واضح است که بسط آن، اتلاف وقت خواننده میشود.
اینجا اگر ادامه بحث را فقط به ادیان ابراهیمی محدود کنیم، باید بگوییم که هیچیک از این ادیان نه زاینده دموکراسی است و نه منطبق با دموکراسی. زیادهخواهی هم نمیتوان کرد. نه موسی، نه عیسی و نه محمد، هیچیک وعده دموکراسی ندادهاند که حالا بعضی میخواهند به تولیت محمد، پیامبر اسلام، دمکراسی اسلامی برقرار کنند. یهودیان و مسیحیان چنین ادعایی ندارند. جریان دموکراسی در اروپا و جریان پروتستانتیسم، جدای از هم عمل کردهاند. در اروپا، رنسانس کردند. یعنی، دین را کنار گذاشتند و به اصل دموکراسی در یونان باستان روی آوردند. موج سکولاریسم آنقدر بالا گرفت که مسیحیت ناچار شد سر فرو آورد و برای ابقا خود با این موج همراه شد. آنان از این موج بیم نکردند، چنانکه آن تدارکاتچی اصلاحطلب ما از «بیم موج» وحشت کرده بود!
از این گذشته، در درون مسیحیت مفاهیمی نهفته بود که رفرماسیون را یاری داد. دو اصل: یکی تئوری معروف به «ثنویت سیاسی» یا «دو شمشیر».
مسیح گفت: آنچه از آن قیصر است، به او ده و آنچه از آن خداست به خدا.
اصل دوّم: اصل تثلیث است. خدا با سه رویه. نه آن خدای قهار یهودی و نه آن خدایی که در قرآن به صورت «جبّار و رحیم و منتقم و مکار» از او یاد شدهاست. این بود که بین اصل تثلیث مسیحی و «تثلیث سیاسی» منتسکیو اصطکاک ایجاد نشد. به عکس، وحدانیت سه بعدی مسیحی با وحدانیت سهگانه سیاسی جور شد. مقننه، مجریه و قضاییه با هم اما جدای از هم. این گونه همیاریهای مفهومی در اسلام وجود ندارد و کار تطابق اسلام و دموکراسی را دشوار بلکه محال میسازد.
در واقع، مسئله اساسی، نقطه عزیمت است. آیا اسلام و مسلمانی را باید اصل قرار داد یا شهروندی، آزادی و برابری تمام شهروندان را؟
ارسطو به عکس، کتابی را افقی در دست گرفته و دست دیگر را نیز افقی دراز کرده. آنهم بیآنکه با انگشت سبابه به خواهد چیزی را نشان دهد. ارسطو میگوید، مثلی خارج از اجتماع بشری وجود ندارد و انسانها باید خودشان مثل خود را بسازند. به عبارت دیگر، انسان خود باید قانون دلخواه خود را وضع کند، نهخدا!
این اساس تفاوت ماهوی دین و دمکراسی هم هست. نتیجه منطقی این فرضیه آن است که اعتقاد و قرارداد را نمیتوان هم عرض یکدیگر قرار داد. برای آنکه ما قرارداد دمکراتیک ببندیم، نیازی به اعتقاد دینی یا هر اعتقاد دیگر نیست. اما هر معتقدی میتواند به قرارداد دمکراتیک بپیوندد.
از این روست که پهنه دمکراسی از پهنه دینی گستردهتر است. پهنه گسترده دموکراسی، هم روشنگران اسلامی و هم حکمرانان جمهوری اسلامی را که هر دو از «مردمسالاری دینی» سخن میگویند بر انگیخته تا به تسخیر آن پهنه بکوشند. نه برای ایجاد دموکراسی لیبرال متعارف، بلکه برای غصب دمکراسی به سود دین. یعنی به زنجیر کشیدن فکر بنیادین دمکراسی و سجود آن در برابر حجر الاسود.
سوّم آنکه، واحد دین، مؤمن است و واحد دموکراسی شهروند. دین شهروند نمیشناسند. مؤمنان امّت دینند. اینان از حقوقی برخوردارند که دیگران از آن محرومند. در دمکراسی همه از حقوق یکسان برخوردارند، خواه مؤمن باشند یا کافر یا هر چه دیگر. این اصل است و حال آنکه اصل در دین، تبعیض است. فکر میکنم این مطلب آنقدر واضح است که بسط آن، اتلاف وقت خواننده میشود.
اینجا اگر ادامه بحث را فقط به ادیان ابراهیمی محدود کنیم، باید بگوییم که هیچیک از این ادیان نه زاینده دموکراسی است و نه منطبق با دموکراسی. زیادهخواهی هم نمیتوان کرد. نه موسی، نه عیسی و نه محمد، هیچیک وعده دموکراسی ندادهاند که حالا بعضی میخواهند به تولیت محمد، پیامبر اسلام، دمکراسی اسلامی برقرار کنند. یهودیان و مسیحیان چنین ادعایی ندارند. جریان دموکراسی در اروپا و جریان پروتستانتیسم، جدای از هم عمل کردهاند. در اروپا، رنسانس کردند. یعنی، دین را کنار گذاشتند و به اصل دموکراسی در یونان باستان روی آوردند. موج سکولاریسم آنقدر بالا گرفت که مسیحیت ناچار شد سر فرو آورد و برای ابقا خود با این موج همراه شد. آنان از این موج بیم نکردند، چنانکه آن تدارکاتچی اصلاحطلب ما از «بیم موج» وحشت کرده بود!
از این گذشته، در درون مسیحیت مفاهیمی نهفته بود که رفرماسیون را یاری داد. دو اصل: یکی تئوری معروف به «ثنویت سیاسی» یا «دو شمشیر».
مسیح گفت: آنچه از آن قیصر است، به او ده و آنچه از آن خداست به خدا.
اصل دوّم: اصل تثلیث است. خدا با سه رویه. نه آن خدای قهار یهودی و نه آن خدایی که در قرآن به صورت «جبّار و رحیم و منتقم و مکار» از او یاد شدهاست. این بود که بین اصل تثلیث مسیحی و «تثلیث سیاسی» منتسکیو اصطکاک ایجاد نشد. به عکس، وحدانیت سه بعدی مسیحی با وحدانیت سهگانه سیاسی جور شد. مقننه، مجریه و قضاییه با هم اما جدای از هم. این گونه همیاریهای مفهومی در اسلام وجود ندارد و کار تطابق اسلام و دموکراسی را دشوار بلکه محال میسازد.
در واقع، مسئله اساسی، نقطه عزیمت است. آیا اسلام و مسلمانی را باید اصل قرار داد یا شهروندی، آزادی و برابری تمام شهروندان را؟
آشکار است که اولی به دموکراسی نمیرسد. در بهترین وجه به نجات «اسلام عزیز» میانجامد که هنوز هیچ کس نتوانسته به ما بگوید، این غریق به ساحل کشیده شده چگونه موجودیتی خواهد بود. حتماً باز ما را به فرمان علی به مالک اشتر ارجاع میدهند! برخیاز طلایهداران نواندیشی اسلامی استدلال میکنند از این رو اسلام و مسلمانی را نقطه عزیمت تئوریک قرار دادهاند که اکثریت مردم ایران مسلمانند. از اینرو حکومت ایران ناگزیر اسلامی خواهد بود.
این استدلال به آن میماند که بگوییم چون قریب هفتاد درصد یا بیشتر فرانسویان کاتولیک هستند، پس باید رئیس جمهور فرانسه پاپ باشد! حال آنکه درست بر عکس، فرانسه لائیکترین کشور دنیا است. فرانسویها و دیگر مردمان دمکرات بنا را بر شهروندی نهادهاند که پسوند آن میتواند کاتولیک بودن یا هر چیز دیگر بنا بر انتخاب آزاد خود شهروند باشد. نواندیشان اسلامی میخواهند پسوند را به پیشوند تبدیل کنند. اسب را در عقب درشکه بستهاند. نقطه عزیمت قرار دادن مسلمانی به شهروندی نمیانجامد. باز به مسلمانی برمیگردد.
از مسلمانی دموکراسی برنمیخیزد، ولی در دموکراسی، شهروند آزاد میتواند مسلمان هم باشد. بنا بر این، اگر هدف نواندیشان اسلامی وصول به دموکراسی است، اینان باید نقطه عزیمت تئوریک خود را از مسلمانی به شهروندی تغییر دهند. البته اصلاح اسلام حق مسلم ایشان است. هر اصلاحی میخواهند در اسلام انجام بدهند، بدهند. ولی نمیتوانند دموکراسی را آنقدر تحریف کنند و بچرخانند تا بلکه آن دموکراسی مثله شده با چند روایت و شعر حافظ و مولانا به کالبد دگرگون شده اسلام چسبانده شود.
در این نوشته کوتاه، استدلال شد که نمیتوان از ادیان به طور عام و اسلام به طور خاص انتظار ایجاد دموکراسی داشت. هیچ دینی چنین ادعایی نکردهاست. اما میتوان بر اساس دین، حکومت ایجاد کرد. هم حکومت مسیحی درازمدت و هم حکومتهای چندرنگ اسلامی داشتهایم. از حکومت پیامبر اسلام گرفته تا خلفای راشدین و خلافتهای چندگانه.
حالا هم که در پرتو انقلاب، حکومت اسلامی در کشور ما برقرار است. پس حکومت دینی جلوه خارجی تاریخی و واقعی دارد. منتهی، حرف این است که حکومت دینیِ دمکراتیک، نه وجود خارجی و تاریخی پیدا کرده و نه میتواند پیدا کند. به عبارت روشنتر، اگر خواستار دموکراسی هستیم، نه میتوانیم اعتقاد دینی را نقطه آغازین قرار دهیم و نه میتوانیم دو نقطه حرکت توأماً داشته باشیم، یعنی هم مسلمانی و هم شهروندی.
انتزاع و انتخاب جوهر مدرنیته است. لاجرم باید انتخاب کرد. یا این یا آن. اما نه هر دو و نه با هم.
--------
*پروفسور مهدی مظفری، رئیس مرکز مطالعات اسلامگرایی و افراطیگری (CIR)، در بخش علوم سیاسی دانشگاه آرهوس دانمارک است.
این استدلال به آن میماند که بگوییم چون قریب هفتاد درصد یا بیشتر فرانسویان کاتولیک هستند، پس باید رئیس جمهور فرانسه پاپ باشد! حال آنکه درست بر عکس، فرانسه لائیکترین کشور دنیا است. فرانسویها و دیگر مردمان دمکرات بنا را بر شهروندی نهادهاند که پسوند آن میتواند کاتولیک بودن یا هر چیز دیگر بنا بر انتخاب آزاد خود شهروند باشد. نواندیشان اسلامی میخواهند پسوند را به پیشوند تبدیل کنند. اسب را در عقب درشکه بستهاند. نقطه عزیمت قرار دادن مسلمانی به شهروندی نمیانجامد. باز به مسلمانی برمیگردد.
از مسلمانی دموکراسی برنمیخیزد، ولی در دموکراسی، شهروند آزاد میتواند مسلمان هم باشد. بنا بر این، اگر هدف نواندیشان اسلامی وصول به دموکراسی است، اینان باید نقطه عزیمت تئوریک خود را از مسلمانی به شهروندی تغییر دهند. البته اصلاح اسلام حق مسلم ایشان است. هر اصلاحی میخواهند در اسلام انجام بدهند، بدهند. ولی نمیتوانند دموکراسی را آنقدر تحریف کنند و بچرخانند تا بلکه آن دموکراسی مثله شده با چند روایت و شعر حافظ و مولانا به کالبد دگرگون شده اسلام چسبانده شود.
در این نوشته کوتاه، استدلال شد که نمیتوان از ادیان به طور عام و اسلام به طور خاص انتظار ایجاد دموکراسی داشت. هیچ دینی چنین ادعایی نکردهاست. اما میتوان بر اساس دین، حکومت ایجاد کرد. هم حکومت مسیحی درازمدت و هم حکومتهای چندرنگ اسلامی داشتهایم. از حکومت پیامبر اسلام گرفته تا خلفای راشدین و خلافتهای چندگانه.
حالا هم که در پرتو انقلاب، حکومت اسلامی در کشور ما برقرار است. پس حکومت دینی جلوه خارجی تاریخی و واقعی دارد. منتهی، حرف این است که حکومت دینیِ دمکراتیک، نه وجود خارجی و تاریخی پیدا کرده و نه میتواند پیدا کند. به عبارت روشنتر، اگر خواستار دموکراسی هستیم، نه میتوانیم اعتقاد دینی را نقطه آغازین قرار دهیم و نه میتوانیم دو نقطه حرکت توأماً داشته باشیم، یعنی هم مسلمانی و هم شهروندی.
انتزاع و انتخاب جوهر مدرنیته است. لاجرم باید انتخاب کرد. یا این یا آن. اما نه هر دو و نه با هم.
--------
*پروفسور مهدی مظفری، رئیس مرکز مطالعات اسلامگرایی و افراطیگری (CIR)، در بخش علوم سیاسی دانشگاه آرهوس دانمارک است.
شمار قربانیان سیل در فیلیپین به بیش از هزار تن افزایش یافت
شمار کشتهشدگان سیل اخیر فیلیپین تا این لحظه به بیش از هزار تن رسیده و همچنان بالغ بر هزار نفر نیز در اثر وقوع سیل مفقود شدهاند. به گفته مقامهای فیلیپین این سیل ۲۲ میلیون دلار به این کشور خسارت وارد کرده است.
به گزارش خبرگزاری رویترز، شورای فجایع ملی فیلیپین رزو جمعه اعلام کرد که تا این لحظه «هزار و ۸۰ تن» در اثر سیل و طوفان «واشی» در جنوب فیلیپین جان باختهاند و عملیات نجات برای یافتن «بیش از هزار» مفقود این حادثه نیز همچنان ادامه دارد.
بِنیتو راموس، مدیر شورای فجایع ملی، ضمن تأکید بر تداوم عملیات گسترده جستوجو، از کشف برخی از اجساد در فاصله صد کیلومتری از مرکز حادثه خبر داده است.
طوفان گرمسیری «واشی» ۲۵ آذرماه، در حرکت خود از شق جزیره جنوبی مینداناو به سمت غرب، ضمن تخریب منازل این منطقه، موجب مالامال شدن رودخانهها و روان شدن و سیل و گل و لای شد.
بیشترین خسارات متوجه دو شهر «ایلیگان» و «کاگایان دِ اورو» در این جزیره شده است و صدها هزار تن از ساکنان این دو شهر محل سکونت خود را ترک کرده و به مدارس، کلیساها، سالنهای عمومی و پایگاههای نظامی پناه بردهاند.
شورای فجایع ملی اظهار کرده است که طوفان مزبور با تخریب بزرگراهها، پلها، مدارس و سایر زیرساختهای شهری، حدود ۲۳ میلیون دلار خسارت به بار آورده است.
به گفته سازمان کشاورزی فیلیپین، این طوفان موجب از بین رفتن بیش از هفتصد تن برنج و بیش از هفت هزار و ۵۰۰ تن ذرت شده است.
آژانسهای امداد حاضر در فیلیپین به منظور کمکرسانی به خیل عظیم آسیبدیدگان حاضر در پناهگاهها، خواستار ۲۸ میلیون دلار کمک مالی شدهاند.
به گفته شورای فجایع ملی این طوفان زندگی حدود ۶۷۵ هزار تن را دچار اختلال کرده که از این میان در حال حاضر حدود ۳۰۰ هزار تن در مراکز امن حضور دارند.
اگرچه وقوع طوفان در فیلیپین امر غیرمترقبهای نیست، جنوب این مجمعالجزایر با این دست طوفانها ناآشناست.
طوفان «واشی»، نوزدهمین طوفانی است که در سال ۲۰۱۱ در فیلیپین رخ میدهد. از این میان، ماه سپتامبر سال جاری، وقوع دو گردباد شدید به فاصله کوتاهی از یکدیگر، بیش از صد کشته بر جای گذاشت.
کشته شدن دستکم ۲۳ تن در اثر بارش شدید کمسابقه در تانزانیا
از دیگر سو روز پنجشنبه مقامات تانزانیا اعلام کردند که در دارالسلام، پایتخت این کشور، دستکم ۲۳ تن بر اثر بارش شدید باران جان باختهاند.
به گزارش خبرگزاری فرانسه به نقل از مقامهای مسئول در تانزانیا، این باران که شدیدترین بارش در ۵۷ سال گذشته در این کشور واقع در شرق آفریقا به شمار میرود، علاوه بر این «چهار هزار و ۹۰۹» تن را وادار به جابجایی کرده است.
مقامهای تانزانیا از امکان افزایش شمار کشتهشدگان این واقعه خبردادهاند.
به نوشته روزنامههای داخلی در تانزانیا، بارش شدید اخیر سه روز متوالی ادامه یافته است.
رئیس جمهور تانزانیا روز پنجشنبه از اردوگاههای برپا شده برای آسیبدیدگان این واقعه دیدار کرده و از ساکنان مناطق آسیب دیده خواسته است تا خانههای خود را ترک کنند.
پیش از این باران شدید، تانزانیا سال ۱۹۵۴ با بارشی به این شدت مواجه شده بود.
به گزارش خبرگزاری رویترز، شورای فجایع ملی فیلیپین رزو جمعه اعلام کرد که تا این لحظه «هزار و ۸۰ تن» در اثر سیل و طوفان «واشی» در جنوب فیلیپین جان باختهاند و عملیات نجات برای یافتن «بیش از هزار» مفقود این حادثه نیز همچنان ادامه دارد.
بِنیتو راموس، مدیر شورای فجایع ملی، ضمن تأکید بر تداوم عملیات گسترده جستوجو، از کشف برخی از اجساد در فاصله صد کیلومتری از مرکز حادثه خبر داده است.
طوفان گرمسیری «واشی» ۲۵ آذرماه، در حرکت خود از شق جزیره جنوبی مینداناو به سمت غرب، ضمن تخریب منازل این منطقه، موجب مالامال شدن رودخانهها و روان شدن و سیل و گل و لای شد.
بیشترین خسارات متوجه دو شهر «ایلیگان» و «کاگایان دِ اورو» در این جزیره شده است و صدها هزار تن از ساکنان این دو شهر محل سکونت خود را ترک کرده و به مدارس، کلیساها، سالنهای عمومی و پایگاههای نظامی پناه بردهاند.
شورای فجایع ملی اظهار کرده است که طوفان مزبور با تخریب بزرگراهها، پلها، مدارس و سایر زیرساختهای شهری، حدود ۲۳ میلیون دلار خسارت به بار آورده است.
به گفته سازمان کشاورزی فیلیپین، این طوفان موجب از بین رفتن بیش از هفتصد تن برنج و بیش از هفت هزار و ۵۰۰ تن ذرت شده است.
آژانسهای امداد حاضر در فیلیپین به منظور کمکرسانی به خیل عظیم آسیبدیدگان حاضر در پناهگاهها، خواستار ۲۸ میلیون دلار کمک مالی شدهاند.
به گفته شورای فجایع ملی این طوفان زندگی حدود ۶۷۵ هزار تن را دچار اختلال کرده که از این میان در حال حاضر حدود ۳۰۰ هزار تن در مراکز امن حضور دارند.
اگرچه وقوع طوفان در فیلیپین امر غیرمترقبهای نیست، جنوب این مجمعالجزایر با این دست طوفانها ناآشناست.
طوفان «واشی»، نوزدهمین طوفانی است که در سال ۲۰۱۱ در فیلیپین رخ میدهد. از این میان، ماه سپتامبر سال جاری، وقوع دو گردباد شدید به فاصله کوتاهی از یکدیگر، بیش از صد کشته بر جای گذاشت.
کشته شدن دستکم ۲۳ تن در اثر بارش شدید کمسابقه در تانزانیا
از دیگر سو روز پنجشنبه مقامات تانزانیا اعلام کردند که در دارالسلام، پایتخت این کشور، دستکم ۲۳ تن بر اثر بارش شدید باران جان باختهاند.
به گزارش خبرگزاری فرانسه به نقل از مقامهای مسئول در تانزانیا، این باران که شدیدترین بارش در ۵۷ سال گذشته در این کشور واقع در شرق آفریقا به شمار میرود، علاوه بر این «چهار هزار و ۹۰۹» تن را وادار به جابجایی کرده است.
مقامهای تانزانیا از امکان افزایش شمار کشتهشدگان این واقعه خبردادهاند.
به نوشته روزنامههای داخلی در تانزانیا، بارش شدید اخیر سه روز متوالی ادامه یافته است.
رئیس جمهور تانزانیا روز پنجشنبه از اردوگاههای برپا شده برای آسیبدیدگان این واقعه دیدار کرده و از ساکنان مناطق آسیب دیده خواسته است تا خانههای خود را ترک کنند.
پیش از این باران شدید، تانزانیا سال ۱۹۵۴ با بارشی به این شدت مواجه شده بود.
بلومبرگ: تجهیزات جاسوسی اسرائیلی از طریق دانمارک به ایران رسیده است
شبکه خبری بلومبرگ و رسانههای اسرائیلی روز جمعه گزارشهایی در زمینه صادرات تجهیزات پیشرفته اسرائیلی ویژه شنود و ردگیری منتشر کردهاند که ممکن است از راه دانمارک به دست جمهوری اسلامی ایران رسیده و نهادهای اطلاعاتی و امنیتی ایران را در برخورد با مخالفان داخلی خود یاری کرده باشد.
بنا بر این گزارشها، این تجهیزات مدرن کامپیوتری ویژه شنود در طول سالها از طریق یک شرکت خصوصی اسرائیلی به دانمارک فروخته میشد.
خبرگزاری شبکه اقتصادی بلومبرگ میگوید که نهادهای قانونی دانمارک اسنادی در دست دارند که نشان میدهد، تجهیزات کمپانی اسرائیلی «الوت» سرانجام به ایران انتقال مییافت؛ ادعایی که شرکت اسرائیلی آن را رد کرده است.
در همین حال، شرکت دانمارکی «رتنک» نیز که طرف معامله «الوت» بوده است، فروش دوباره تجهیزات یاد شده به ایران و یا انجام نقش میانجیگری را رد کرده است.
به گزارش بلومبرگ، شرکت دانمارکی همه نشانههای اسرائیلی را از روی تجهیزات اسرائیلی پاک میکرد و علامات دانمارکی به روی آنها میزد و در بستهبندیهای «تولیدی دانمارک» آن را به خریدار ایرانی منتقل میکرد.
علیرغم تکذیبیه شرکت دانمارکی در زمینه فروش دوباره تجهیزات اسرائیلی، و تحویل آن به ایران، خبرگزاری بلومبرگ یادآوری میکند که انجام چنین معاملاتی بر اساس قوانین دانمارک جرم نبوده است.
از فردی ایرانی، تنها با نام «حسین» در این ماجرا به عنوان خریداری با «رفتار دلپذیر» و تسلط کامل بر زبان انگلیسی، یاد شده است.
بلومبرگ یادآوری میکند که حکومتهای خودکامه، از جمله جمهوری اسلامی ایران و حکومت پیشین تونس، در مقابله با مخالفان داخلی خود از چنین تجهیزاتی به گستردگی بهرهگیری کردهاند.
حکومت پیشین تونس با بهرهگیری از تجهیزات مشابه قادر بود که نه تنها ایمیلهای مخالفان را منحرف کند بلکه حتی مطالب آن را تغییر دهد.
تجهیزات شرکت «الوت» اگر به دست حکومتهای خودکامه افتاده باشد، میتواند در شنود و ردگیری و فیلترینگ پیامکها و دستکاری آنها، تلفنهای همراه و فعالیت از راه این تلفنها، مورد استفاده قرار گیرد.
گمرک و تشکیلات امنیتی اسرائیل به بلومبرگ گفتهاند که هیچ گونه آگاهی در زمینه انتقال تجهیزات ساخت شرکت «الوت» به ایران نداشتهاند.
در حالی که به ادعای بلومبرگ، «سه کارمند پیشین» کمپانی «الوت» از مطلع بودن مسئولان شرکت از خریدار اصلی سخن گفتهاند، اما آقای رامی هادار، مدیرکل کنونی شرکت اسرائیلی، جمعه در نخستین واکنش به این گزارشها گفت که این شرکت هیچ خبری از اینکه این تجهیزات باز فروش شده است، نداشته است.
رامی هادار در همین حال افزود که «ما هیچ راهی در برابر خود نداشتهایم تا تحقیق کنیم که تجهیزات به دست عواملی دیگر، غیر از خریدار دانمارکی، میرسد و در قراردادی که در این زمینه داشتهایم، خریدار تعهد داده بود که این تجهیزات را تنها در سطح دانمارک توزیع کند».
مدیرکل این کمپانی میگوید در هر قراردادی نوشته میشود که تجهیزات خریداری شده در چه محدوده جغرافیایی توزیع میشود، و خریدار دانمارکی موظف بوده است که قصد احتمالی خود را برای بازفروش آن، به آگاهی ما برساند.
رامی هادار خریدار دانمارکی، شرکت «رنتک» را یک عامل کوچک از نظر ابعاد خرید از کمپانی «الوت» نامیده و گفته است که «خود شخصاً قرارداد را مطالعه و بررسی کرده و امر خلافی در آن ندیده است».
به گفته آقای هادار، کمپانی «الوت» تجهیزاتش را به «دهها هزار خریدار»، و از جمله از طریق اینترنت، در جهان میفروشد.
آقای هادار تأکید کرده است که اختراعات این شرکت برای امور مثبت و برای خدمت به زندگی مدرن و آسان ابداع شده است؛ برای مثال: کمک به دفاتر اداری بزرگ و کوچک برای ارتباط دایمی با کارمندان بهویژه در خارج از ساعات اداری.
شرکت «الوت» سهام خود را در بورس تلآویو و نیز در «ناسداک» ارائه میکند و در سال ۲۰۱۰، ۵۷ میلیون دلار معامله داشته است.
به گزارش رسانههای اسرائیلی، وزارت دفاع این کشور گفته است که این ماجرا را بررسی میکند.
نخمان شای، یک نماینده پارلمان اسرائیل از حزب اوپوزیسیون کادیما، جمعه، خواهان نشست فوری کمیسیون سیاست خارجی و امور دفاعی کنست در این زمینه شد و گفت که «باید بررسی کنیم چرا رادارهای وزارت دفاع خوب عمل نکرده و این معامله را ردگیری نکردهاند».
آقای شای که در دوران خدمت در ارتش اسرائیل، سخنگوی ارتش بوده است، یادآور شد که قانون جدیدی که به تازگی در کنست تصویب شد، همه شهروندان اسرائیل و شرکتهای خصوصی و دولتی را موظف میکند که از هر گونه معامله که ممکن است به قانون منع مبادلات با جمهوری اسلامی ایران لطمه بزند، دوری کنند».
آقای شای ادامه داده است که « به نظر میرسد که در اسرائیل دست راست از کارهای دست چپ خبر ندارد».
با وجود همه خصومتهای سیاسی میان اسرائیل و ایران، تا چندی پیش، ایران هنوز حکومت دشمن برای اسرائیل به شمار نمیرفت و قوانین مشخصی در مورد منع معامله بین شهروندان و کمپانیهای اسرائیلی با ایران وجود نداشت.
چند ماه پیش در پی انتشار گزارشهایی در زمینه لنگر انداختن نفتکشها و کشتیهای وابسته به شرکتهای زیرمجموعه یک کارتل اقتصادی بینالمللی عظیم متعلق به برادران اسرائیلی «عوفر» در بنادر ایران، قانونی در کنست تصویب شد که ایران را رسماً حکومت خصم و معامله با آن را ممنوع میکند و شرکتهای اسرائیلی موظف هستند که در معاملات خود با طرفهای جهانی مراقب باشند که محصولات آنها از سوی خریدار اصلی به خریدار وابسته به حکومت ایران منتقل نشود.
اما نخستوزیر اسرائیل از این حق برخوردار است که در مواردی استثنایی مرتبط با امنیت و موجودیت اسرائیل و از جمله برای انجام مأموریتهای مهم موساد، تصمیم محرمانه دیگری بگیرد.
نهادهای اطلاعاتی و نظامی حکومت ایران؛ از جمله وزارت اطلاعات و سپاه پاسداران ایران به ویژه پس از انتخابات پرحاشیه ریاست جمهوری دو سال و نیم پیش، دامنه سرکوبگری در ایران را شدت بخشیدند و با خریدهای خود از شرکتهای خارجی نه تنها نبرد سایبری را علیه مخالفان داخلی وارد فاز تازهای کردهاند بلکه رسماً سپاه سایبری برای مقابله با حکومتهای «دشمن» را راهاندازی کردهاند.
دستگیریهای بسیاری از میان مخالفان حکومت در این سالها از طریق رخنه از سوی نهادهای حکومتی به ایمیلهای ایرانیان صورت میگرفت.
بنا بر این گزارشها، این تجهیزات مدرن کامپیوتری ویژه شنود در طول سالها از طریق یک شرکت خصوصی اسرائیلی به دانمارک فروخته میشد.
خبرگزاری شبکه اقتصادی بلومبرگ میگوید که نهادهای قانونی دانمارک اسنادی در دست دارند که نشان میدهد، تجهیزات کمپانی اسرائیلی «الوت» سرانجام به ایران انتقال مییافت؛ ادعایی که شرکت اسرائیلی آن را رد کرده است.
در همین حال، شرکت دانمارکی «رتنک» نیز که طرف معامله «الوت» بوده است، فروش دوباره تجهیزات یاد شده به ایران و یا انجام نقش میانجیگری را رد کرده است.
به گزارش بلومبرگ، شرکت دانمارکی همه نشانههای اسرائیلی را از روی تجهیزات اسرائیلی پاک میکرد و علامات دانمارکی به روی آنها میزد و در بستهبندیهای «تولیدی دانمارک» آن را به خریدار ایرانی منتقل میکرد.
علیرغم تکذیبیه شرکت دانمارکی در زمینه فروش دوباره تجهیزات اسرائیلی، و تحویل آن به ایران، خبرگزاری بلومبرگ یادآوری میکند که انجام چنین معاملاتی بر اساس قوانین دانمارک جرم نبوده است.
از فردی ایرانی، تنها با نام «حسین» در این ماجرا به عنوان خریداری با «رفتار دلپذیر» و تسلط کامل بر زبان انگلیسی، یاد شده است.
بلومبرگ یادآوری میکند که حکومتهای خودکامه، از جمله جمهوری اسلامی ایران و حکومت پیشین تونس، در مقابله با مخالفان داخلی خود از چنین تجهیزاتی به گستردگی بهرهگیری کردهاند.
حکومت پیشین تونس با بهرهگیری از تجهیزات مشابه قادر بود که نه تنها ایمیلهای مخالفان را منحرف کند بلکه حتی مطالب آن را تغییر دهد.
تجهیزات شرکت «الوت» اگر به دست حکومتهای خودکامه افتاده باشد، میتواند در شنود و ردگیری و فیلترینگ پیامکها و دستکاری آنها، تلفنهای همراه و فعالیت از راه این تلفنها، مورد استفاده قرار گیرد.
گمرک و تشکیلات امنیتی اسرائیل به بلومبرگ گفتهاند که هیچ گونه آگاهی در زمینه انتقال تجهیزات ساخت شرکت «الوت» به ایران نداشتهاند.
در حالی که به ادعای بلومبرگ، «سه کارمند پیشین» کمپانی «الوت» از مطلع بودن مسئولان شرکت از خریدار اصلی سخن گفتهاند، اما آقای رامی هادار، مدیرکل کنونی شرکت اسرائیلی، جمعه در نخستین واکنش به این گزارشها گفت که این شرکت هیچ خبری از اینکه این تجهیزات باز فروش شده است، نداشته است.
رامی هادار در همین حال افزود که «ما هیچ راهی در برابر خود نداشتهایم تا تحقیق کنیم که تجهیزات به دست عواملی دیگر، غیر از خریدار دانمارکی، میرسد و در قراردادی که در این زمینه داشتهایم، خریدار تعهد داده بود که این تجهیزات را تنها در سطح دانمارک توزیع کند».
مدیرکل این کمپانی میگوید در هر قراردادی نوشته میشود که تجهیزات خریداری شده در چه محدوده جغرافیایی توزیع میشود، و خریدار دانمارکی موظف بوده است که قصد احتمالی خود را برای بازفروش آن، به آگاهی ما برساند.
رامی هادار خریدار دانمارکی، شرکت «رنتک» را یک عامل کوچک از نظر ابعاد خرید از کمپانی «الوت» نامیده و گفته است که «خود شخصاً قرارداد را مطالعه و بررسی کرده و امر خلافی در آن ندیده است».
به گفته آقای هادار، کمپانی «الوت» تجهیزاتش را به «دهها هزار خریدار»، و از جمله از طریق اینترنت، در جهان میفروشد.
آقای هادار تأکید کرده است که اختراعات این شرکت برای امور مثبت و برای خدمت به زندگی مدرن و آسان ابداع شده است؛ برای مثال: کمک به دفاتر اداری بزرگ و کوچک برای ارتباط دایمی با کارمندان بهویژه در خارج از ساعات اداری.
شرکت «الوت» سهام خود را در بورس تلآویو و نیز در «ناسداک» ارائه میکند و در سال ۲۰۱۰، ۵۷ میلیون دلار معامله داشته است.
به گزارش رسانههای اسرائیلی، وزارت دفاع این کشور گفته است که این ماجرا را بررسی میکند.
نخمان شای، یک نماینده پارلمان اسرائیل از حزب اوپوزیسیون کادیما، جمعه، خواهان نشست فوری کمیسیون سیاست خارجی و امور دفاعی کنست در این زمینه شد و گفت که «باید بررسی کنیم چرا رادارهای وزارت دفاع خوب عمل نکرده و این معامله را ردگیری نکردهاند».
آقای شای که در دوران خدمت در ارتش اسرائیل، سخنگوی ارتش بوده است، یادآور شد که قانون جدیدی که به تازگی در کنست تصویب شد، همه شهروندان اسرائیل و شرکتهای خصوصی و دولتی را موظف میکند که از هر گونه معامله که ممکن است به قانون منع مبادلات با جمهوری اسلامی ایران لطمه بزند، دوری کنند».
آقای شای ادامه داده است که « به نظر میرسد که در اسرائیل دست راست از کارهای دست چپ خبر ندارد».
با وجود همه خصومتهای سیاسی میان اسرائیل و ایران، تا چندی پیش، ایران هنوز حکومت دشمن برای اسرائیل به شمار نمیرفت و قوانین مشخصی در مورد منع معامله بین شهروندان و کمپانیهای اسرائیلی با ایران وجود نداشت.
چند ماه پیش در پی انتشار گزارشهایی در زمینه لنگر انداختن نفتکشها و کشتیهای وابسته به شرکتهای زیرمجموعه یک کارتل اقتصادی بینالمللی عظیم متعلق به برادران اسرائیلی «عوفر» در بنادر ایران، قانونی در کنست تصویب شد که ایران را رسماً حکومت خصم و معامله با آن را ممنوع میکند و شرکتهای اسرائیلی موظف هستند که در معاملات خود با طرفهای جهانی مراقب باشند که محصولات آنها از سوی خریدار اصلی به خریدار وابسته به حکومت ایران منتقل نشود.
اما نخستوزیر اسرائیل از این حق برخوردار است که در مواردی استثنایی مرتبط با امنیت و موجودیت اسرائیل و از جمله برای انجام مأموریتهای مهم موساد، تصمیم محرمانه دیگری بگیرد.
نهادهای اطلاعاتی و نظامی حکومت ایران؛ از جمله وزارت اطلاعات و سپاه پاسداران ایران به ویژه پس از انتخابات پرحاشیه ریاست جمهوری دو سال و نیم پیش، دامنه سرکوبگری در ایران را شدت بخشیدند و با خریدهای خود از شرکتهای خارجی نه تنها نبرد سایبری را علیه مخالفان داخلی وارد فاز تازهای کردهاند بلکه رسماً سپاه سایبری برای مقابله با حکومتهای «دشمن» را راهاندازی کردهاند.
دستگیریهای بسیاری از میان مخالفان حکومت در این سالها از طریق رخنه از سوی نهادهای حکومتی به ایمیلهای ایرانیان صورت میگرفت.
محکومیت مازیار گودرزوند دانشجو و فعال مدنی
به گزارش کمیته دانشجویی دفاع از زندانیان سیاسی، مازیار گودرزوند، دانشجو و فعال مدنی ساکن رشت، که آذر ماه سال گذشته با یورش ماموران وزارت اطلاعات به منزل شخصیاش دستگیر شده بود، از سوی شعبه یکم دادگاه انقلاب رشت به اتهام اقدام علیه امنیت ملی و ارتباط با دول متخاصم به سه سال حبس تعلیقی و پرداخت بیست میلیون ریال جریمه نقدی، ضبط کامپیوتر و وسایل شخصیاش به نفع دولت محکوم گردید.
بر اساس این گزارش، گودرزوند که قبل از دستگیری در رشته زبان انگلیسی تحصیل میکرد، پس از آزادی از دانشگاه اخراج شده و هم اکنون با محرومیت دائمی از تحصیل مواجه است.
بر اساس این گزارش، گودرزوند که قبل از دستگیری در رشته زبان انگلیسی تحصیل میکرد، پس از آزادی از دانشگاه اخراج شده و هم اکنون با محرومیت دائمی از تحصیل مواجه است.
انفجارهای خونین در دمشق همزمان با آغاز کار ناظران خارجی
براساس گزارش تلویزیون دولتی سوریه اکثر قربانیان شهروندان عادی بودند. بنابراین گزارش بمبها در خودروها جاگذاری شده بود و هدف آنها ساختمانهای نهادهای اطلاعاتی و امنیتی سوریه بودهاند. این انفجارها نخستین حادثه از این نوع در دمشق از هنگام آغاز تظاهرات علیه رژیم بشار اسد در ماه مارس گذشته است.
تصاویری که از تلویزیون دولتی سوریه پخش شد اجساد مثلهشدهای را در محل انفجارها نشان میداد. خبرگزاری آلمان به نقل از منابع بیمارستانی خبر داده که دستکم ۵۰ نفر کشته شدهاند. رسانههای دولتی تعداد کشتهها را ۴۰ نفر اعلام کردهاند.
تلویزیون دولتی سوریه به نقل از مقامهای دولتی گفت، تحقیقات اولیه نشان میدهد که گروه القاعده پشت این انفجارها قرار دارد. اما برای این ادعا دلیلی ارائه نشده است. بهنظر نمیرسد یک تحقیق مستقل در مورد این حادثه در سوریه امکانپذیر باشد.
مخالفان رژیم اسد اما انفجارهای روز جمعهی دمشق را کار خود رژیم اسد و توطئهای مرتبط با ماموریت ناظران خارجی مینامند. آنها میگویند ماموران رژیم اسد این انفجارها با این هدف سازمان دادهاند که ناظران خارجی را متقاعد کنند که هدف عملیات ارتش سوریه گروههای مسلح است نه معترضان.
رسانههای مستقل عربی هم میگویند، با توجه به بیسابقه بودن این انفجار در هشت ماه گذشته، وقوع همزمان آن با آغاز فعالیت ناظران خارجی پرسشبرانگیز است.
انفجارهای دمشق همزمان با آغاز کار ناظران اتحادیه عرب در این شهر صورت گرفت. نخستین گروه از ناظران اتحادیه عرب که متشکل از ۱۲ دیپلمات و تعدادی کارشناس هستند روز جمعه کار خود را در دمشق آغاز کردند. این گروه مقدمات آغاز کار گروه بزرگ ناظران را که تعدادشان ممکن است به ۵۰۰ نفر برسد فراهم خواهند کرد.
این ناظران بر خروج تانکهای ارتش سوریه از شهرها نظارت خواهند کرد. براساس این طرح که دولت بشار اسد با آن موافقت کرده تانکهای ارتش باید از شهرهای سوریه خارج شده و به کشتار معترضان نیز باید پایان داده شود.
تصاویری که از تلویزیون دولتی سوریه پخش شد اجساد مثلهشدهای را در محل انفجارها نشان میداد. خبرگزاری آلمان به نقل از منابع بیمارستانی خبر داده که دستکم ۵۰ نفر کشته شدهاند. رسانههای دولتی تعداد کشتهها را ۴۰ نفر اعلام کردهاند.
تلویزیون دولتی سوریه به نقل از مقامهای دولتی گفت، تحقیقات اولیه نشان میدهد که گروه القاعده پشت این انفجارها قرار دارد. اما برای این ادعا دلیلی ارائه نشده است. بهنظر نمیرسد یک تحقیق مستقل در مورد این حادثه در سوریه امکانپذیر باشد.
مخالفان رژیم اسد اما انفجارهای روز جمعهی دمشق را کار خود رژیم اسد و توطئهای مرتبط با ماموریت ناظران خارجی مینامند. آنها میگویند ماموران رژیم اسد این انفجارها با این هدف سازمان دادهاند که ناظران خارجی را متقاعد کنند که هدف عملیات ارتش سوریه گروههای مسلح است نه معترضان.
رسانههای مستقل عربی هم میگویند، با توجه به بیسابقه بودن این انفجار در هشت ماه گذشته، وقوع همزمان آن با آغاز فعالیت ناظران خارجی پرسشبرانگیز است.
انفجارهای دمشق همزمان با آغاز کار ناظران اتحادیه عرب در این شهر صورت گرفت. نخستین گروه از ناظران اتحادیه عرب که متشکل از ۱۲ دیپلمات و تعدادی کارشناس هستند روز جمعه کار خود را در دمشق آغاز کردند. این گروه مقدمات آغاز کار گروه بزرگ ناظران را که تعدادشان ممکن است به ۵۰۰ نفر برسد فراهم خواهند کرد.
این ناظران بر خروج تانکهای ارتش سوریه از شهرها نظارت خواهند کرد. براساس این طرح که دولت بشار اسد با آن موافقت کرده تانکهای ارتش باید از شهرهای سوریه خارج شده و به کشتار معترضان نیز باید پایان داده شود.
نشست اضطراری گروههای عراقی لغو شد
یک نماینده مجلس عراق میگوید که دلیل تشکیل نشدن این جلسه، خودداری حزب "العراقیه" از شرکت در آن بوده است. این حزب از روز دوشنبه گذشته، تمامی جلسات کابینه و همچنین جلسات پارلمانی عراق را بایکوت کرده است.
در پی بحران سیاسی داخلی در عراق، هیات رییسه مجلس این کشور در روز چهارشنبه (۲۲ دسامبر/ اول دی) تصمیم گرفت روز جمعه نشستی اضطراری با شرکت فراکسیونهای مختلف برگزار کند تا ضمن بررسی رویدادهای جاری، راهکاری برای کنترل تنشهای موجود بیابد. آمریکا و نماینده سازمان ملل در بغداد، این نشست را گامی حیاتی برای بازگرداندن آرامش به عراق دانسته بودند.
هنوز مشخص نیست که این جلسه چه موقع برگزار خواهد شد.
در پی بحران سیاسی داخلی در عراق، هیات رییسه مجلس این کشور در روز چهارشنبه (۲۲ دسامبر/ اول دی) تصمیم گرفت روز جمعه نشستی اضطراری با شرکت فراکسیونهای مختلف برگزار کند تا ضمن بررسی رویدادهای جاری، راهکاری برای کنترل تنشهای موجود بیابد. آمریکا و نماینده سازمان ملل در بغداد، این نشست را گامی حیاتی برای بازگرداندن آرامش به عراق دانسته بودند.
هنوز مشخص نیست که این جلسه چه موقع برگزار خواهد شد.
اتهامات علیه نوری المالکی
طارق هاشمی، معاون رییسجمهوری عراق که از اقلیت سنی مذهب این کشور به شمار میرود، نوری المالکی، نخستوزیر را متهم کرده است که رفتاری همچون صدام حسین، دیکتاتور پیشین عراق در پیش گرفته است.
مجله آمریکایی "فارین پالیسی" به نقل از طارق هاشمی نوشته است: « بسیاری از رفتارهای صدام در حال حاضر از سوی مالکی اجرا میشوند.» این سیاستمدارعراقی افزوده که در شرایط کنونی نمیتوان در کوتاه مدت به راهحلی برای اینده عراق دست یافت.
طارق هاشمی همچنین نوری المالکی را متهم به قدرتطلبی و در اختیار گرفتن ارگانهای کلیدی عراق کرده است. این در حالی است که خود هاشمی در حال حاضر به اتهام ایجاد ناامنی در عراق مورد انتقاد قرار گرفته و دستگاه قضایی این کشور حکم بازداشت وی را صادر کرده است. هاشمی هم اینک در کردستان عراق بهسر میبرد.
طارق هاشمی اتهامات خود را رد کرده اما اظهار داشته که حاضر به پاسخگویی در برابر دادگاهی در کردستان خواهد بود.
وخامت اوضاع و آینده ناروشن
اختلاف میان گروههای شیعه و سنی در عراق در شرایطی افزایش یافته که آخرین گروه از سربازان آمریکایی در روزهای گذشته این کشور را ترک کردهاند و کنترل امنیت و اوضاع به طور کامل به نیروهای عراقی سپرده شده است.
بمبگذاریهای روز پنجشنبه در عراق، شدیدترین حملات تروریستی در این کشور در چهار ماههی اخیر بودند. در حالیکه گروههای شیعه و سنی در عراق یکدیگر را مسئول انفجارهای رخ داده میدانند، شماری از کارشناسان احتمال میدهند که شبهنظامیان سنی مذهب وابسته به القاعده در اقدامات اخیر دست داشته باشند.
یکی از این تحلیلگران میگوید: «نوری المالکی که هماینک قدرت مطلق را در اختیار دارد، به این حملات پاسخ خواهد داد و سیاستهای سرکوبگرانه خود علیه مخالفان سیاسیاش را شدت خواهد بخشید.»
ناظران مسائل منطقه با توجه به شرایط کنونی عراق، آینده روشنی را در ماههای آینده برای این کشور متصور نمیدانند و از وخامت اوضاع خبر میدهند.
طارق هاشمی، معاون رییسجمهوری عراق که از اقلیت سنی مذهب این کشور به شمار میرود، نوری المالکی، نخستوزیر را متهم کرده است که رفتاری همچون صدام حسین، دیکتاتور پیشین عراق در پیش گرفته است.
مجله آمریکایی "فارین پالیسی" به نقل از طارق هاشمی نوشته است: « بسیاری از رفتارهای صدام در حال حاضر از سوی مالکی اجرا میشوند.» این سیاستمدارعراقی افزوده که در شرایط کنونی نمیتوان در کوتاه مدت به راهحلی برای اینده عراق دست یافت.
طارق هاشمی همچنین نوری المالکی را متهم به قدرتطلبی و در اختیار گرفتن ارگانهای کلیدی عراق کرده است. این در حالی است که خود هاشمی در حال حاضر به اتهام ایجاد ناامنی در عراق مورد انتقاد قرار گرفته و دستگاه قضایی این کشور حکم بازداشت وی را صادر کرده است. هاشمی هم اینک در کردستان عراق بهسر میبرد.
طارق هاشمی اتهامات خود را رد کرده اما اظهار داشته که حاضر به پاسخگویی در برابر دادگاهی در کردستان خواهد بود.
وخامت اوضاع و آینده ناروشن
اختلاف میان گروههای شیعه و سنی در عراق در شرایطی افزایش یافته که آخرین گروه از سربازان آمریکایی در روزهای گذشته این کشور را ترک کردهاند و کنترل امنیت و اوضاع به طور کامل به نیروهای عراقی سپرده شده است.
بمبگذاریهای روز پنجشنبه در عراق، شدیدترین حملات تروریستی در این کشور در چهار ماههی اخیر بودند. در حالیکه گروههای شیعه و سنی در عراق یکدیگر را مسئول انفجارهای رخ داده میدانند، شماری از کارشناسان احتمال میدهند که شبهنظامیان سنی مذهب وابسته به القاعده در اقدامات اخیر دست داشته باشند.
یکی از این تحلیلگران میگوید: «نوری المالکی که هماینک قدرت مطلق را در اختیار دارد، به این حملات پاسخ خواهد داد و سیاستهای سرکوبگرانه خود علیه مخالفان سیاسیاش را شدت خواهد بخشید.»
ناظران مسائل منطقه با توجه به شرایط کنونی عراق، آینده روشنی را در ماههای آینده برای این کشور متصور نمیدانند و از وخامت اوضاع خبر میدهند.
وزیر دفاع آلمان: به هدفهای اولیه خود در افغانستان دست نیافتیم
وزیر دفاع آلمان،توماس دمزیر روز چهارشنبه (۲۱ دسامبر/۳۰ آذر) برای دیدار با نظامیان آلمانی مستقر در افغانستان به این کشور سفر کرد. او در این سفر گفت اوضاع امنیتی افغانستان به نسبت گذشته بهبود یافته اما این امر نباید باعث خروج زودهنگام تمام نیروهای خارجی از منطقه شود. دمزیر در گفتگو با اشپیگل آنلاین که متن آن روز جمعه دوم دیماه منتشر شد از نیروهای ناتو میخواهد در ترک افغانستان جانب احتیاط را رعایت کنند.
سپردن حفظ امنیت به نیروهای محلی
نظامیان آلمانی از ده سال پیش برای همکاری با نیروهای حافظ صلح (آیساف) در افغانستان به سر میبرند. نیروهای بینالمللی مستقر در افغانستان از مدتی پیش خروج از این کشور را آغاز کردهاند و مطابق توافقهای انجام شده قرار است تا سال ۲۰۱۴ میلادی تامین امنیت به طور کامل به نیروهای محلی واگذار شود.
توماس دمزیر معتقد است در مورد سپردن وظیفه تامین امنیت به افغانها تا ۲۰۱۴ باید واقع بینانه برخورد کرد. او میگوید ما باید مسئولیت را به تدریج به نیروهای محلی بسپاریم و این کار را خواهیم کرد، اما نباید تصور کرد که این اقدام بدون هیچ مشکلی انجام خواهد شد. آلمان در آموزش پلیس و نیروهای انتظامی افغانستان نقش اصلی را بر عهده دارد.
تعدیل هدفگذاریهای خوشبینانه
وزیر دفاع آلمان در مورد دستاوردهای حضور نظامیان کشورش در افغانستان به اشپیگل میگوید، برای چنین برآوردی باید هدفهای تعیین شده را مد نظر قرار داد: «اگر هدف اولیه را در نظر بگیرم که کمک به افغانستان برای دست یافتن به یک دموکراسی با استاندارهای آلمان بود، باید صدقانه بگوییم که به این هدف دست نیافتیم.» او میافزاید ما سپس به تلخی دریافتیم که باید هدفگذاری خود را تصحیح کنیم و این کار ضرورت داشت.
اشپیگل آنلاین از قول توماس دمزیر نوشت، اگر هدفگذاریهای جدید را ملاک قرار دهیم میبینیم که موفقیتهای زیادی داشتهایم؛ تعداد مدرسهها به نسبت دوران طالبان بسیار بیشتر شده، وضعیت بهداشت عمومی تحول پیدا کرده و آزادی بیان بیشتر از گذشته رعایت میشود.
توماس دمزیر میگوید باید در نظر بگیریم که در افغانستان یک دموکراسی واقعی شکل نگرفته و شاید هرگز هم نتواند شکل بگیرد. او خاطرنشان میکند جلوگیری از تبدیل دوباره افغانستان به مخفیگاه تروریستهای بینالمللی و تامین امنیت داخلی این کشور توسط نیروهای محلی از دیگر هدفهای آیساف در افغانستان بوده که به میزان قابل توجهی با موفقیت دنبال شده است.
ترغیب دولت افغانستان به مسئولیتپذیری
وزیر دفاع آلمان همچنین تاکید میکند بدون یک برنامهی مشخص برای خروج نیروهای خارجی، امکان نداشت حکومت افغانستان را به تقویت ارتش و راهاندازی یک دستگاه اداری منسجم که قادر به اداره کشور باشد تشویق کنیم. آلمان اکنون بیش از پنج هزار نظامی خود را در افغانستان مستقر کرده و قرار است از فوریهی سال ۲۰۱۲ حدود ۵۰۰ نفر از نیروهای خود را کاهش دهد.
توماس دمزیر تاکید میکند این کار به معنای تضعیف نیروها و کاهش آمادگی نظامی برای حفظ امنیت نخواهد بود. نظامیان آلمان عمدتا در مناطق شمالی و ایالت قندوز مستقر هستند که از مهمترین پایگاههای شورشیان طالبان محسوب میشود. وزیر دفاع آلمان میگوید کاهش نیروها شامل واحدهایی میشوند که نقشی غیرفعال داشتهاند و در دو سال باقیمانده از ماموریت، ما عملیات نظامی علیه شورشیان با شدت تمام ادامه خواهد داشت.
مصالحه با طالبان، ضرورت برقراری آرامش؟
همزمان با دیدار وزیر دفاع آلمان از افغانستان که خبر آن به دلایل امنیتی پیشتر اعلام نشده بود پنج سرباز لهستانی آیساف در اثر انفجار یک بمب کنار جادهای در ولایت غزنی کشته شدند و یک سرباز آلمانی در قندوز مجروح شد. اسلامگرایان افراطی طالبان با ارسال پیامکی برای خبرگزاری فرانسه مسئولیت کشتن پنج سرباز لهستانی را برعهده گرفتند.
وزیر دفاع آلمان پس از دیدار با نظامیان کشورش پیشرفت آموزش نیروهای محلی را "چشمگیر" توصیف کرد. توماس دمزیر ابراز امیدواری میکند با موفقیت در افزایش نیروهای تحت آموزش، از این پس به ارتقای کیفیت و تواناییهای این نیروها توجه بیشتری شود. او خوشبین است که با تقویت پلیس و نیروهای انتظامی افغان و تضعیف شورشیان کار برقراری امنیت پایدار در این کشور سهلتر شود.
دولت افغانستان تاکنون در راه رسیدن به مصالحه با بخش معتدل طالبان توفیق زیادی نداشته است. کارشناسان پیش بینی میکنند بدون چنین مصالحهای برقراری امنیت در این کشور بسیار دشوار باشد.
احتمال حذف سهمیه بندی بنزین
سحام نیوز: رئیس ستاد مدیریت حمل و نقل و سوخت کشور از حذف سهمیه بندی بنزین به عنوان یکی از سناریوهای قابل بررسی در ستاد هدفمندی یارانهها یاد کرد و گفت: هنوز هیچ سناریوی قیمتی و غیر قیمتی بنزینی در دولت نهایی نشده است.
محمد رویانیان در گفتگو با مهر درباره آخرین تصمیم گیریهای انجام شده برای اجرای مرحله دوم قانون هدفمندی یارانهها و احتمال تغییرات جدید قیمتی و غیر قیمتی در عرضه بنزین، گفت: در حال حاضر سناریوهای مختلف در ستاد هدفمندی یارانه ها در حال بررسی است.
رئیس ستاد مدیریت حمل و نقل و سوخت کشور با اعلام اینکه تاکنون هیچ سناریوی بنزینی برای اجرا در فاز دوم هدفمندی یارانهها در سطح ستاد هدفمندی نهایی نشده است، تصریح کرد: از سوی دیگر، هنوز زمان بندی اجرای این قانون هم نهایی نشده است.
این عضو کابینه دولت در پاسخ به سئوال مهر مبنی بر حذف سهمیه بندی بنزین در فاز دوم اجرای قانون هدفمندی یارانه ها، اظهار داشت: حذف سهمیه بندی بنزین یکی از سناریوهای قابل بررسی است.
به گفته این مقام مسئول، بر این اساس باید طرح احتمالی حذف سهمیه بندی و اینکه چگونه باید بدون اختصاص سهمیه بنزین عمل شود، در حال بررسی است.
وی در پایان با تاکید بر اینکه هنوز هیچ یک از سناریوها به طور کامل نهایی نشده است، یادآور شد: در صورت هر گونه تغییرات احتمالی قیمتی و یا غیر قیمتی، جزئیات آن اعلام خواهد شد.
در همین حال، محمود احمدی نژاد چهارشنبه هفته جاری در جمع مردم ورامین، اعلام کرده است: اجرای فاز جدید هدفمندی یارانهها در سالجاری قطعی شد.
به گزارش مهر، محمدرضا فرزین دبیر کارگروه طرح تحول اقتصادی دولت به طور رسمی بررسی سناریوی عرضه تک نرخی بنزین همزمان با اجرای فاز دوم هدفمندی یارانه ها را تایید کرده است.
معاون وزیر امور اقتصادی و دارایی همچنین از ادامه اختصاص سهمیه، حذف عرضه کارتی و تک نرخی شدن قیمت بنزین به عنوان سایر سناریوهای بنزینی دولت در گام جدید اجرای قانون هدفمندی یارانه ها یاد کرده و تاکید می کند: هیچ کدام از این سناریوها هنوز قطعی نشده است.
پیش از آن، عبدالله جلالی قائم مقام ستاد مدیریت حمل و نقل و سوخت کشور هم در گفتگو با مهر از سیاست کلان دولت برای آزادسازی قیمت بنزین و عرضه تک نرخی این فرآورده پرطرفدار نفتی در بلند مدت خبر داده بود.
آمارهای رسمی شرکت ملی پالایش و پخش فرآوردههای نفتی ایران نشان می دهد، در یکسال نخست اجرای قانون هدفمندیها در مجموع بیش از ۲۱٫۵ میلیارد لیتر بنزین در کشور سوزانده شده که از کاهش حدود چهار درصدی مصرف این فرآورده استراتژیک نسبت به یکسال پیش از آن حکایت میکند.
محمد رویانیان در گفتگو با مهر درباره آخرین تصمیم گیریهای انجام شده برای اجرای مرحله دوم قانون هدفمندی یارانهها و احتمال تغییرات جدید قیمتی و غیر قیمتی در عرضه بنزین، گفت: در حال حاضر سناریوهای مختلف در ستاد هدفمندی یارانه ها در حال بررسی است.
رئیس ستاد مدیریت حمل و نقل و سوخت کشور با اعلام اینکه تاکنون هیچ سناریوی بنزینی برای اجرا در فاز دوم هدفمندی یارانهها در سطح ستاد هدفمندی نهایی نشده است، تصریح کرد: از سوی دیگر، هنوز زمان بندی اجرای این قانون هم نهایی نشده است.
این عضو کابینه دولت در پاسخ به سئوال مهر مبنی بر حذف سهمیه بندی بنزین در فاز دوم اجرای قانون هدفمندی یارانه ها، اظهار داشت: حذف سهمیه بندی بنزین یکی از سناریوهای قابل بررسی است.
به گفته این مقام مسئول، بر این اساس باید طرح احتمالی حذف سهمیه بندی و اینکه چگونه باید بدون اختصاص سهمیه بنزین عمل شود، در حال بررسی است.
وی در پایان با تاکید بر اینکه هنوز هیچ یک از سناریوها به طور کامل نهایی نشده است، یادآور شد: در صورت هر گونه تغییرات احتمالی قیمتی و یا غیر قیمتی، جزئیات آن اعلام خواهد شد.
در همین حال، محمود احمدی نژاد چهارشنبه هفته جاری در جمع مردم ورامین، اعلام کرده است: اجرای فاز جدید هدفمندی یارانهها در سالجاری قطعی شد.
به گزارش مهر، محمدرضا فرزین دبیر کارگروه طرح تحول اقتصادی دولت به طور رسمی بررسی سناریوی عرضه تک نرخی بنزین همزمان با اجرای فاز دوم هدفمندی یارانه ها را تایید کرده است.
معاون وزیر امور اقتصادی و دارایی همچنین از ادامه اختصاص سهمیه، حذف عرضه کارتی و تک نرخی شدن قیمت بنزین به عنوان سایر سناریوهای بنزینی دولت در گام جدید اجرای قانون هدفمندی یارانه ها یاد کرده و تاکید می کند: هیچ کدام از این سناریوها هنوز قطعی نشده است.
پیش از آن، عبدالله جلالی قائم مقام ستاد مدیریت حمل و نقل و سوخت کشور هم در گفتگو با مهر از سیاست کلان دولت برای آزادسازی قیمت بنزین و عرضه تک نرخی این فرآورده پرطرفدار نفتی در بلند مدت خبر داده بود.
آمارهای رسمی شرکت ملی پالایش و پخش فرآوردههای نفتی ایران نشان می دهد، در یکسال نخست اجرای قانون هدفمندیها در مجموع بیش از ۲۱٫۵ میلیارد لیتر بنزین در کشور سوزانده شده که از کاهش حدود چهار درصدی مصرف این فرآورده استراتژیک نسبت به یکسال پیش از آن حکایت میکند.
گشایش ال سی برای واردات از امارات ممنوع شد / توقف معاملات با درهم
سحام نیوز: رئیس کمیسیون طرح تحول اقتصادی مجلس شورای اسلامی خبر داد: براساس جدیدترین تصمیم دولت، گشایش “ال سی” برای کالاهای وارداتی از امارات ممنوع شد.
به گزارش مهر، غلامرضا مصباحی مقدم با تاکید بر اینکه ثبت سفارش واردات کالا از امارات در پاسخ به رفتارهای غیرمنطقی امارات متحده عربی متوقف شده بود، از توقف گشایش السی برای کالاهای وارداتی از امارات خبرداد.
رئیس کمیسیون تحول اقتصادی مجلس شورای اسلامی افزود: این موضوع منطقی نیست که همسایگان جمهوری اسلامی ایران، از همسایگی با این کشور در مناسبات اقتصادی سود ببرند ولی بنا باشد که هزینهای بابت این منفعت اقتصادی پرداخت نکنند؛ بلکه همسایگان ایران از جمله امارات متحده عربی باید در مقابل فشارهای بیمعنای استکبار جهانی مقاومت کنند تا بتوانند مناسبات خود را از نظر اقتصادی با ایران ادامه دهند.
وی تصریح کرد: اگر قرار باشد که امارات متحده عربی به صورت یکطرفه از روابط اقتصادی با ایران منفعت ببرد، امکان پذیر نیست در حالی که رونق و رشد این کشور ناشی از سرمایه گذاری ایرانیان و تجارت با ایران است. به اعتقاد مصباحیمقدم، اینگونه روابط از سوی امارات با ایران نمیتواند قابل دوام باشد.
توقف یک روزه هشدار به امارات بود/ امارات دنبال بازنگری در تصمیم خود
وی اظهار داشت: متوقف کردن یک روز ثبتسفارش واردات کالا از امارات، یک هشدار برای این کشور بود که البته اماراتیها را نیز به فکر واداشته است و خبری که به دست ما رسیده، مبنی بر این است که آنها درصدد بازنگری در تصمیم خود هستند.
مصباحیمقدم گفت: اگر امارات در تصمیمات خود در رابطه با ایران بازنگری کند، ما هیچگونه مشکلی در ادامه مناسبات خود با این کشور نخواهیم داشت. وی اظهار داشت: هم اکنون، گشایش السی از سوی ایران برای واردات کالا از امارات متوقف است و این تصمیم از دو- سه روز قبل توسط دولت اتخاذ شده است.
رئیس کمیسیون تحول اقتصادی مجلس شورای اسلامی در پاسخ به سوالی مبنی بر اینکه آیا هم اکنون ثبت سفارش واردات کالا از امارات ممنوع است یا خیر؟ اظهار داشت: گشایش السیها تابع ثبتسفارشها است، البته گشایش السی معنایش این است که واسطهها از این مساله استفاده میکنند بدون اینکه هزینه آن را بپردازد.
توقف معاملات با درهم
مصباحیمقدم همچنین از توقف معاملات با امارات با درهم خبرداد و گفت: تبعا درهم برای معاملات ایران خاصیتی ندارد بلکه درهم زمانی موضوع معاملات قرار میگیرد که واسطه مبادلات برای ایران باشد. بنابراین، هم اکنون معاملات با امارات با درهم نیز متوقف است.
به گزارش مهر، غلامرضا مصباحی مقدم با تاکید بر اینکه ثبت سفارش واردات کالا از امارات در پاسخ به رفتارهای غیرمنطقی امارات متحده عربی متوقف شده بود، از توقف گشایش السی برای کالاهای وارداتی از امارات خبرداد.
رئیس کمیسیون تحول اقتصادی مجلس شورای اسلامی افزود: این موضوع منطقی نیست که همسایگان جمهوری اسلامی ایران، از همسایگی با این کشور در مناسبات اقتصادی سود ببرند ولی بنا باشد که هزینهای بابت این منفعت اقتصادی پرداخت نکنند؛ بلکه همسایگان ایران از جمله امارات متحده عربی باید در مقابل فشارهای بیمعنای استکبار جهانی مقاومت کنند تا بتوانند مناسبات خود را از نظر اقتصادی با ایران ادامه دهند.
وی تصریح کرد: اگر قرار باشد که امارات متحده عربی به صورت یکطرفه از روابط اقتصادی با ایران منفعت ببرد، امکان پذیر نیست در حالی که رونق و رشد این کشور ناشی از سرمایه گذاری ایرانیان و تجارت با ایران است. به اعتقاد مصباحیمقدم، اینگونه روابط از سوی امارات با ایران نمیتواند قابل دوام باشد.
توقف یک روزه هشدار به امارات بود/ امارات دنبال بازنگری در تصمیم خود
وی اظهار داشت: متوقف کردن یک روز ثبتسفارش واردات کالا از امارات، یک هشدار برای این کشور بود که البته اماراتیها را نیز به فکر واداشته است و خبری که به دست ما رسیده، مبنی بر این است که آنها درصدد بازنگری در تصمیم خود هستند.
مصباحیمقدم گفت: اگر امارات در تصمیمات خود در رابطه با ایران بازنگری کند، ما هیچگونه مشکلی در ادامه مناسبات خود با این کشور نخواهیم داشت. وی اظهار داشت: هم اکنون، گشایش السی از سوی ایران برای واردات کالا از امارات متوقف است و این تصمیم از دو- سه روز قبل توسط دولت اتخاذ شده است.
رئیس کمیسیون تحول اقتصادی مجلس شورای اسلامی در پاسخ به سوالی مبنی بر اینکه آیا هم اکنون ثبت سفارش واردات کالا از امارات ممنوع است یا خیر؟ اظهار داشت: گشایش السیها تابع ثبتسفارشها است، البته گشایش السی معنایش این است که واسطهها از این مساله استفاده میکنند بدون اینکه هزینه آن را بپردازد.
توقف معاملات با درهم
مصباحیمقدم همچنین از توقف معاملات با امارات با درهم خبرداد و گفت: تبعا درهم برای معاملات ایران خاصیتی ندارد بلکه درهم زمانی موضوع معاملات قرار میگیرد که واسطه مبادلات برای ایران باشد. بنابراین، هم اکنون معاملات با امارات با درهم نیز متوقف است.
کاهش ۱۶۰ تومانی قیمت دلار طی دو روز
سحام نیوز: در حالی قیمت دلار حوالی ظهر روز چهارشنبه در ادامه سیر صعودی خود به ۱۵۸۰ تومان هم افزایش یافته بود، پس از آن سیر نزولی گرفت و به مرز ۱۴۲۰ تومان کاهش یافت.
در حالی دلار دو روز پیش به مرز ۱۶۰۰ رسید و سپس به ۱۵۱۵ تومان کاهش یافت دیروز با کاهش قابل ملاحظه ۹۲ تومان نسبت به آخرین قیمت چهارشنبه به ۱۴۲۳ تومان رسیده است.
معلوم نیست این روند کاهش قیمت ارز طی فردا (شنبه) و روزهای آینده ادامه خواهد داشت یا خیر؟ باید دید با موضوع تنش روابط میان ایران و امارات و همچنین مسدود شدن دارایی ۱۸۰ مقام حقیقی و حقوقی ایران در سوئیس، چه اتفاقاتی پیش روی ایران خواهد بود.
در حالی دلار دو روز پیش به مرز ۱۶۰۰ رسید و سپس به ۱۵۱۵ تومان کاهش یافت دیروز با کاهش قابل ملاحظه ۹۲ تومان نسبت به آخرین قیمت چهارشنبه به ۱۴۲۳ تومان رسیده است.
معلوم نیست این روند کاهش قیمت ارز طی فردا (شنبه) و روزهای آینده ادامه خواهد داشت یا خیر؟ باید دید با موضوع تنش روابط میان ایران و امارات و همچنین مسدود شدن دارایی ۱۸۰ مقام حقیقی و حقوقی ایران در سوئیس، چه اتفاقاتی پیش روی ایران خواهد بود.
جـــرس:
در ادامه اعتراضات مردم مصر به عدم انتقال قدرت به غیرنظامیان، انقلابیون در میدان «التحریر» در مرکز قاهره پایتخت مصر علیه خشونت نیروهای امنیتی تظاهرات خواهند کرد.
به گزارش ایلنا به نقل از الجزیره، جنبشهای جوان و احزاب سیاسی مصر خواستارآن شدند که تظاهرات میلیونی در سراسر مصر برای محاکمه نیروهای امنیتی که به تظاهرکنندگان یورش بردند، برگزار شود.
این در حالی است که یک بار دیگر گروه «اخوان المسلمین» اعلام کرد که در این تظاهرات شرکت نمیکند. این گروه علت عدم مشارکت در این تظاهرات را حفظ آرامش و تسریع در فرایند دموکراتیک اعلام کردند.
اخوان المسلمین همچنین اعلام کرد که با برگزاری انتخابات زودهنگام ریاستجمهوری مخالف است و چنین تغییری هرج و مرج را به دنبال دارد.
فراکسیون «المصریه» که لیبرالها و چپگراها را شامل میشود و در انتخابات پارلمانی پس از اخوانالمسلمین و سلفیها در رده سوم جای گرفته است، خواستار انتقال قدرت از ارتش به غیرنظامیان طی سه ماه آینده شدند.
از سوی دیگر، «هشام شیحه» معاون وزرات بهداشت در امور درمان گفت که با مرگ دو زخمی دیگر در بیمارستان تعداد قربانیان درگیریهای اخیر میان تظاهرکنندگان و نیروهای امنیتی در قاهره به ۱۷ تن افزایش یافت.
طی روزهای گذشته، انتشار تصاویری که نشان دهندۀ خشونت ماموران امنیتی مصر در مواجهه با جوانان تظاهرات کننده بود، خشم جهانیان را برانگیخت، تا جاییکه مقامات ارشد نظامی مصر، از این واقعه ابراز تاسف کردند.
نامه شادی، نامه آزادی
شادی آزادی؛ نامه ۲۰ تن از هم بندی های محمدرضا رجبی برای آزادی او
تعدادی از هم بندی های آزاده شده محمدرضا رجبی در نامه ای آزادی او را تبریک گفته و نوشته اند: این چند جمله را تنها برای آن می نگاریم تا بگوییم اگرچه این روزها بر پیر و جوان این سرزمین سخت می گذرد، گرچه یک چشممان خون و دیگری اشک است، ولی گاهی در همین وانفسای اندوه لحظه هایی می آید که شادی بر در می کوبد. می رسد آن دم که باید از ته دل خندید و قهقهه زد و دوست را در آغوش کشید.
به گفته ی این جوانان که روزگاری را در بند ۳۵۰ اوین با محمدرضا رجبی گذرانده اند آنچه یاد و مهر عمو رضا را چنین در دلها نشانده، مهربانی بی دریغش است.
محمدرضا رجبی، زندانی سیاسی و رزمنده هشت سال جنگ تحمیلی پس از گذارندن محکومیت خود سه شنبه شب گذشته از زندان اوین آزاد شد.
به گزارش کلمه، محمد رضا رجبی فعال سیاسی، از خرداد سال ۸۸ و پس از سرکوب های بعد از انتخابات بازداشت و تا روز سه شنبه دوران حبسش را در بندهای ۲۰۹، ۲۴۰ و ۳۵۰ زندان اوین گذراند.
رجبی از جمله زندانیان سیاسی جنبش سبز است که علیرغم تحمل فشارهای فراوان از جمله ۷۰ روز انفرادی و محکومیت به ۶ سال حبس تعزیری به اتهام شرکت در راهپیمایی ۲۵ خرداد و نیز اتهام توهین به احمدی نژاد از طریق ارسال ایمیل، نام چندانی از او در رسانه های گروهی دیده نشده است.
ساعاتی پس از آزادی وی نیز تعدادی از زندانیان بند ۳۵۰ که وی را عمو رضا خطاب می کنند ضمن خوشحالی از آزادی او برایش پیام تبریکی منتشر کردند.
متن کامل این نامه که در اختیار کلمه قرار گرفته به شرح زیر است:
شادمانیم. شادمانیم از آزادی یکی از دوستان خوبمان از بند. محمد رضا رجبی پس از ۲ سال و ۴ ماه از زندان آزاد شد. آنقدر خوش قلب بود و هست که جوانتر ها عمو رضا صدایش می کردند. شاید آنچه یاد و مهر عمو رضا را چنین در دلهای ما نشانده، مهربانی بی دریغش باشد. همین مهربانی بود که او را نماینده منتخب بچه های ۳۵۰ کرد. برای او هیچ تفاوتی میان بچه های زندان وجود نداشت. خودش زندانی بود و همه دوستان در بندش را هم با هر اندیشه ای دوست می داشت. کاش همه ما اینگونه باشیم و آدمی را دوست بداریم برای انسان بودنش؛ برای بودنش.
برای ما که شیرین ترین و تلخ ترین روزهای زندگی را پشت آن دیوارهای بلند سپری کردیم و امروز بهترین دوستانمان و سربلندترین مردان و زنان این آب و خاک را در زندان می بینیم، کوچکترین تفاوتی نیست میان محمد رضا رجبی و دیگر عزیزان در بندمان. کاش می شد نام تمام دوستانمان را اینجا بنویسیم و بگوییم که دوستشان داریم. محمد رضا رجبی که نماینده ما بود در زندان، اکنون هم نمایندگی می کند همه ما را و آزادیش هم تنها بهانه ای است برای اینکه به همه یارانمان بگوییم که همیشه به یادشان هستیم و آرزویمان بوسیدن روی ماهشان است. این چند جمله را تنها برای آن می نگاریم تا بگوییم اگرچه این روزها بر پیر و جوان این سرزمین سخت می گذرد، گرچه یک چشممان خون و دیگری اشک است، ولی گاهی در همین وانفسای اندوه لحظه هایی می آید که شادی بر در می کوبد. می رسد آن دم که باید از ته دل خندید و قهقهه زد و دوست را در آغوش کشید.
پرتو دیدار خوشش تافته در دیده ی من/ آینه در آینه شد دیدمش و دید مرا
که اگر نباشند این شادی های شیرین، توانی نمی ماند برای ما مردمانی که در راه پر سنگلاخ آزادی قدم گداشته ایم. این است که امروز شادیم و خندان و چشم انتظار کوروش ها و هادی ها، بابک ها و علی ها، آرش ها و عمادها، مجیدها و حمیدها، جعفرها و مهدی ها، شاهین ها و محسن ها، کیوان ها و حمزه ها و … این نام ها را با مهر و دوستی فریاد می زنیم و آغوش گشاده ایم برای آزادی شان.
می دانیم که با یک گل بهار نمی شود. هنوز هستند بسیاری از زنان و مردان با شرف ایران که پشت میله های بلند زندان روزگار می گذرانند. درود بر شرف تک تکشان. شادی راستین ما آن روز است که هیچ کس برای اندیشه و ایمان و دینش در زندان نباشد. می دانیم که امروز دوستان آزاده ما در زندان دلتنگ عمو رضا هستند. چشم به راه آزادی تک تک آنهاییم تا رهایی را با هم جشن بگیریم و سرود آزادی را در هر گوشه ایران سر دهیم.
رضا رفیعی- آبتین غفاری- علی بهزادیان نژاد- ایمان آذریان- سعید پورحیدر- رامتین غفاری- حسین نورانی نژاد- پویا قربانی- ابوالفضل قاسمی- ابوذر مهرانی- امیرحسین قنبری برزی- سلمان سیما- مهدی نوذر- حمید رضا سهل آبادی- محمد امین ولیان- امین کشاورز- مهدی وطنخواه- آرمان رضاخانی- میثم بیک محمدی- علی ارشدی-سام محمودی سرابی
گرامی داشت سالروز تولد ضیا نبوی، فعال دانشجویی در زندان اهواز
روز گذشته در سالروز تولد ضیا نبوی جمعی از دوستداران وی و فعالان سیاسی و دانشجویی یاد وی را گرامی داشتند.
به گزارش خبرنگار کلمه، در این جمع صمیمی محمد نوریزاد که دو هفته را در زندان اوین با وی همبند بوده نیز شرکت کرد و حاضران به ذکر خاطراتی از وی پرداختند.
همچنین در مراسم مشابهی در سمنان عده ای از دوستان ضیا نبوی در کنار خانواده ی وی از استقامت و صبر او یاد کردند.
بر اساس این گزارش جمعی از فعالان دانشجویی، سیاسی و مدنی ایرانی مقیم اسکی شهیر ترکیه، به مناسبت تولد ضیاء نبوی دانشجوی محروم از تحصیل و زندانی که دو سال است در زندان کارون اهواز محکومیت خود را می گذراند، مراسمی برگزار کردند.
در این مراسم حاضران پس از برگزاری نمادین جشن تولد ضیاء نبوی،در یکی از پارک های اسکی شهیر تجمع کرده و پیامی خطاب به این دانشجوی ستاره دار خواندند.
گزارش ها حاکی است که گرامی داشت نام این فعال دانشجویی در تبعید در نقاط دیگر دنیا ازجمله مالزی، آمریکا و آلمان نیز برگزار شده است
در جدیدترین تصمیم دولت؛ گشایش السی برای واردات از امارات ممنوع شد
رئیس کمیسیون طرح تحول اقتصادی مجلس خبر داد: براساس جدیدترین تصمیم دولت، گشایش “ال سی” برای کالاهای وارداتی از امارات ممنوع شد.
غلامرضا مصباحی مقدم در گفتگو با مهر با تاکید بر اینکه ثبت سفارش واردات کالا از امارات در پاسخ به رفتارهای غیرمنطقی امارات متحده عربی متوقف شده بود، از توقف گشایش السی برای کالاهای وارداتی از امارات خبر داد.
رئیس کمیسیون تحول اقتصادی مجلس افزود: این موضوع منطقی نیست که همسایگان ایران، از همسایگی با این کشور در مناسبات اقتصادی سود ببرند ولی بنا باشد که هزینهای بابت این منفعت اقتصادی پرداخت نکنند؛ بلکه همسایگان ایران از جمله امارات متحده عربی باید در مقابل فشارهای بیمعنای استکبار جهانی مقاومت کنند تا بتوانند مناسبات خود را از نظر اقتصادی با ایران ادامه دهند.
وی تصریح کرد: اگر قرار باشد که امارات متحده عربی به صورت یکطرفه از روابط اقتصادی با ایران منفعت ببرد، امکان پذیر نیست در حالی که رونق و رشد این کشور ناشی از سرمایه گذاری ایرانیان و تجارت با ایران است. به اعتقاد مصباحیمقدم، اینگونه روابط از سوی امارات با ایران نمیتواند قابل دوام باشد.
توقف یک روزه هشدار به امارات بود/ امارات دنبال بازنگری در تصمیم خود
وی اظهار داشت: متوقف کردن یک روز ثبتسفارش واردات کالا از امارات، یک هشدار برای این کشور بود که البته اماراتیها را نیز به فکر واداشته است و خبری که به دست ما رسیده، مبنی بر این است که آنها درصدد بازنگری در تصمیم خود هستند.
مصباحیمقدم گفت: اگر امارات در تصمیمات خود در رابطه با ایران بازنگری کند، ما هیچگونه مشکلی در ادامه مناسبات خود با این کشور نخواهیم داشت. وی اظهار داشت: هم اکنون، گشایش السی از سوی ایران برای واردات کالا از امارات متوقف است و این تصمیم از دو- سه روز قبل توسط دولت اتخاذ شده است.
رئیس کمیسیون تحول اقتصادی مجلس در پاسخ به سوالی مبنی بر اینکه آیا هم اکنون ثبت سفارش واردات کالا از امارات ممنوع است یا خیر؟ اظهار داشت: گشایش السیها تابع ثبتسفارشها است، البته گشایش السی معنایش این است که واسطهها از این مساله استفاده میکنند بدون اینکه هزینه آن را بپردازد.
توقف معاملات با درهم
مصباحیمقدم همچنین از توقف معاملات با امارات با درهم خبرداد و گفت: تبعا درهم برای معاملات ایران خاصیتی ندارد بلکه درهم زمانی موضوع معاملات قرار میگیرد که واسطه مبادلات برای ایران باشد. بنابراین، هم اکنون معاملات با امارات با درهم نیز متوقف است.
افزایش ۱۲۰۰ یورویی قیمت گوشت وارداتی برزیل فقط برای ایران
افزایش ۱۲۰۰ یورویی قیمت گوشت وارداتی از برزیل تنها شامل حال ایران شده و سایر کشورهای واردکننده گوشت برزیلی از جمله روسیه متحمل این گرانی نشدند.
میر قاسم مومنی رئیس انجمن دوستی ایران و برزیل در گفت و گو با فارس این افزایش قیمت را محصول بی برنامگی دانست و گفت: این انجمن در نظر دارد کمیته بررسی نوسانات قیمت واردات گوشت از برزیل را با حضور کارشناسان این حوزه تشکیل دهد.
وی با اشاره به افزایش قیمت گوشت وارداتی از برزیل از تنی ۳۱۰۰ یورو در سال ۲۰۰۸ به ۴۳۰۰ یورو در سال جاری، اظهار داشت: این صعود قیمت تنها ایران را شامل شده و سایر کشورها از جمله روسیه که بزرگترین وارد کننده گوشت از برزیل است را شامل نمیشود.
مومنی با بیان اینکه این افزایش قیمت هیچ سودی برای وارد کنندگان نداشته و تنها به زیان مصرف کنندگان است، گفت: با توجه به افزایش بهای گوشت گرم طی سالهای گذشته که موجب اقبال مردم به گوشتهای یخ زده وارداتی شد، افزایش قیمت گوشت منجمد برای آنها زیان آور است.
وی افزود: بر همین مبنا انجمن دوستی ایران و برزیل قصد دارد در یک برنامه مطالعاتی، دلایل این موضوع را بررسی و اطلاع رسانی کند. البته این افزایش قیمت محصول بی برنامگی برخی مسئولین ذیربط است.