۱۳۹۰ دی ۲, جمعه

جمعه بخش دوّم، تحلیل ها و آخرین گزارشات از اعتراضات، بازداشتها، زندان، و بیدادگاهها --- بیانیه ها

۱۸۰ شخص حقیقی و حقوقی دیگر در فهرست تحریم‌های سوئیس علیه ایران

دولت سوئیس که آبان ماه امسال ۱۱۶ فرد حقیقی و حقوقی ایرانی را در فهرست تحریم‌ها و محدودیت‌های خود قرار داده بود، روز پنجشنبه با هدف شدت بخشیدن به فشارها علیه ایران، ۱۸۰ شخص حقیقی و حقوقی را به فهرست تحریم‌ها و محدودیت‌های خود افزود.
اقدام دولت سوئیس که شامل مسدود کردن دارایی‌های این افراد نیز می‌شود، در راستای تصمیم اتحادیه اروپا برای تشدید تحریم‌ها علیه جمهوری اسلامی صورت گرفته است و آنچنان که دبیرخانه امور اقتصادی سوئیس اعلام کرده، از روز جمعه عملی خواهد شد.

فهرست جدید تحریم‌های علیه ایران، عمدتاً شامل شرکت‌ها و افرادی است که به نحوی با بخش حمل و نقل دریایی ایران در ارتباط هستند.

بر اساس اعلام منابع خبری در سوئیس با احتساب تحریم‌های جدید، هم اکنون ۲۸۰ شرکت و ۷۰ شخص حقیقی ایرانی در فهرست تحریم‌ها و محدودیت‌های سوئیس قرار دارند، که به جز ۱۸۰ نامی که روز پنجشنبه در شمول این تحریم‌ها قرار گرفته‌اند، ۱۱۶ شخص حقیقی یا حقوقی نیز در روزهای پایانی آبان ماه مشمول تحریم اعلام شده بود.

در روزهای پایانی آبان ماه امسال سوئیس از تصمیم خود به
تحریم ۱۱۶ شخص حقیقی و حقوقی ایرانی خبر داد که در میان آنها نام علی‌اکبر صالحی وزیر خارجه ایران نیز به چشم می‌خورد.
این در حالی بود که آقای صالحی که خود در زمان تصدی ریاست سازمان انرژی اتمی ایران در فهرست تحریم‌ها و محدودیت‌های اتحادیه اروپا قرار داشت، اندکی پس از انتصاب در سمت وزیر خارجه جمهوری اسلامی، از فهرست تحریم‌های اتحادیه اروپا حذف شد، با این هدف که بتواند به طور فعال‌تر در مذاکرات غرب و ایران بر سر برنامه بحث‌برانگیز اتمی جمهوری اسلامی مشارکت کند.

این اقدام در حالی بود که در چند سال گذشته، ژنو سوئیس چندین بار میزبان مذاکرات هسته‌ای ایران و شش قدرت جهانی بوده است که با هدایت اتحادیه اروپا برگزار می‌شد.

سوئیس سال گذشته نیز با هدف یکدست شدن تحریم‌های اتخاذ شده علیه ایران، با فهرست محدودیت‌ها و تحریم‌های اروپایی،
بر میزان و شدت تحریم‌ها افزوده بود.
اقدام جدید سوئیس در افزودن ۱۸۰ نام دیگر به فهرست تحریم‌های مرتبط با ایران در حالی است که رهبران اتحادیه اروپا در آذرماه امسال با ابراز «نگرانی جدی و عميق» نسبت به برنامه هسته‌ای جمهوری اسلامی به ويژه پس از انتشار گزارش اخير آژانس بين‌المللی انرژی اتمی،
خواستار تصویب تحریم‌های بیشتر علیه ایران تا پایان ژانویه ۲۰۱۲، نزدیک به یک ماه دیگر، شدند.
رهبران کشورهای عضو اتحاديه اروپا در آن زمان از شورای وزيران امورخارجه کشورهای عضو خواستند تا تحريم‌های تازه علیه ایران را به مثابه «اولويت» در نظر داشته و تا پيش از پايان ژانويه ۲۰۱۲، ۱۰ بهمن ماه، سال جاری، آن را به تصویب برسانند.

پیش از آن وزیران خارجه اتحادیه اروپا، دهم آذرماه امسال ۱۸۰ شخصیت حقیقی و حقوقی ایرانی
به فهرست تحریم‌های خود افزوده بودند که به نظر می‌رسد تصمیم سوئیس به گسترش فهرست تحریم‌های مرتبط با ایران، در همین راستا اتخاذ شده باشد.
برنامه اتمی جمهوری اسلامی، مایه نگرانی عمیق بسیاری از اعضای جامعه جهانی، به ویژه کشورهای غربی است که ایران را متهم می‌کنند در پوشش این برنامه دست به کار گسترش جنگ‌افزارهای هسته‌ای است.

ایران اما همواره با رد این اتهام، هدف خود از برنامه اتمی‌اش را صلح‌آمیز و در راستای تولید انرژی و رادیو دارو اعلام کرده است.


پاداش هنگفت آمریکا برای دستگیری یکی از حامیان القاعده در «ایران»

تصویر منتسب به «عزالدین عبدالعزیز خلیل» که به گفته آمریکا از حامیان کلیدی القاعده به شمار می‌رود و در ایران ساکن است.
ایالات متحده می‌گوید در ازای دریافت اطلاعاتی که به دستگیری یکی از حامیان کلیدی القاعده منجر شود، مبلغ ۱۰ میلیون دلار پاداش پرداخت خواهد کرد. به گفته آمریکا این فرد در حال حاضر در ایران به سر می‌برد.
به گزارش خبرگزاری فرانسه، ایالات متحده روز پنجشنبه با اعلام این خبر، از این فرد با نام «عزالدین عبدالعزیز خلیل» یاد کرد؛ فرد به گفته مقامات آمریکایی سوری‌تباری که در ایران به سر می‌برد و از «گردآورندگان کلیدی کمک‌های مالی» برای القاعده و همچنین «تسهیل‌کنندگان ارشد» امور این گروه تروریستی به شمار می‌رود.

بر اساس اظهارات مقام‌های آمریکایی، این فرد که با نام «یاسین السوری» نیز شناخته شده است، سال ۱۹۸۲ در سوریه متولد شده است و «از سال ۲۰۰۵» بر اساس «توافق با دولت ایران» در ایران به فعالیت مشغول است.

وزارت خارجه آمریکا در بیانیه‌ای که روز پنجشنبه در این خصوص منتشر کرده، آورده است که «السوری از گردآورندگان حائز اهمیت کمک‌های مالی برای القاعده به شمار می‌رود و تا کنون مبالغی را از سوی اهداکنندگان وجوه مالی در سراسر حوزه خلیج‌فارس جمع‌آوری کرده است».

این وزارتخانه با تأکید بر این‌که که یاسین السوری همچنین در جریان «مراوداتی با دولت ایران» به «آزدسازی اعضای زندانی القاعده در ایران» کمک می‌کند، توضیح داد: «زمانی که عاملان القاعده (از زندان‌های ایران) آزاد می‌شوند، دولت ایران آن‌ها را به آقای السوری تحویل می‌دهد و وی نیز هماهنگی‌های لازم برای سفر این افراد به پاکستان را فراهم می‌کند.»

وزارت خزانه‌داری آمریکا ماه ژوئیه سال جاری نام «عز‌الدین عبدال‌عزیز خلیل» یا همان «یاسین السوری» را به عنوان یکی از «تسهیل‌کنندگان ارشد» امور القاعده، در فهرست سیاه خود قرار داد.

این وزارتخانه آن زمان با تأکید بر این‌که که آقای السوری بر اساس «توافقی که میان القاعده و دولت ایران» صورت گرفته، از داخل ایران به فعالیت‌ می‌پردازد، اظهار کرد که وی «در جهت منافع اعضای ارشد القاعده» پس از گردآوری پول و نیرو از سراسر خاورمیانه، این وجوه و نیروهای انسانی را از طریق ایران به پاکستان می‌فرستد.

به گفته ایالات متحده، آقای السوری در سال‌های فعالیتش در ایران «مبلغ قابل توجهی» را از طریق ایران برای رهبران القاعده در عراق و افغانستان ارسال کرده است.

این‌بار وزارت خارجه آمریکا در قالب برنامه‌ای با نام «پاداش برای عدالت»، برای دریافت اطلاعات مفیدی که به دستگیری یاسین السوری منجر شود، ۱۰ میلیون دلار پاداش تعیین کرده است.

برنامه «پاداش برای عدالت» از سال ۱۹۸۴ با هدف دستگیری افرادی که تهدیدی برای آمریکا به شمار می‌روند بنیاد شده و به گفته وزارت امور خارجه آمریکا تا کنون «بیش از ۱۰۰ میلیون دلار» در راستای این هدف به مصرف رسیده است.

این نخستین بار است که برای دستگیری فردی در ایران، در چارچوب این برنامه وجه مالی تعیین می‌شود.

در حال حاضر بیشترین مبلغی که از محل برنامه «پاداش برای عدالت» برای دستگیری فردی در نظر گرفته شده، مبلغ ۲۵ میلیون دلار است که به دستگیری ایمن الظواهری، رهبر کنونی القاعده اختصاص یافته است.



دوربین ثبت سرعت در جاده‌های ایران

معاون وزیر راه و رئیس سازمان راهداری، شهریار افندی‌زاده می‌گوید به زودی در بخشی از جاده‌های ایران دوربین‌های ثبت سرعت کار گذاشته خواهد شد. خبرگزاری فارس بامداد جمعه، دوم دی‌ماه از قول افندی‌زاده نوشت سرعت زیاد یکی از عوامل خطرناک در سیستم حمل و نقل جاده‌ای است و این دوربین‌ها حدود سه هزار کیلومتر از جاده‌های کشور را پوشش خواهند داد.
طول کل شبکه جاده‌ای ایرن ۱۸۵ هزار کیلومتر است که ۱۱۰ هزار کیلومتر آن را جاده‌های روستایی تشکیل می‌دهند. به گفته‌ی معاون وزیر راه ۶۰ درصد سوانح رانندگی در جاده‌های اصلی رخ می‌دهد. او ابراز امیدواری می‌کند با نصب دوربین‌های ثبت سرعت و افزایش جریمه‌ی تخلف‌های رانندگی که از ایتدای تیرماه به اجرا گذاشته شد میزان جرایم رانندگی و حادثه‌ی منجر به مرگ کاهش یابد.



نگاهی به کارنامه «انجمن مطالعات جوامع فارسی‌زبان»

جوامع فارسی‌زبان، جوامعی هستند که بر پایه زبان، فرهنگ، هویت، هنر و ادبیات فارسی شکل گرفته‌اند و یا تحت تأثیر شدید آن قرار داشته یا قرار دارند.
این ماه در حاشیه چهل و پنجمین همایش سالانه انجمن مطالعات خاورمیانه،‌ نام مدیر جدید انجمن مطالعات جوامع فارسی‌زبان که سه سال این سمت را عهده دار خواهد بود، اعلام شد: پروانه پورشریعتی استادیار تاریخ در بخش فرهنگ‌ها و زبان‌های خاورنزدیک دانشگاه دولتی اوهایو و نویسنده کتاب «افول و زوال ساسانیان» میهمان پیک فرهنگ این هفته است تا از کارنامه و برنامه‌های انجمن مطالعات جوامع‌فارسی زبان بگوید.

گفت‌وگو با پروانه پورشریعتی مدیر جدید انجمن مطالعات جوامع فارسی زبان
خانم پروانه پورشریعتی، دامنه پژوهش محققان عضو انجمن مطالعات جوامع فارسی‌زبان که شما از هفته پیش مدیریت آن را به عهده گرفتید تا چه اندازه است؟
پروانه پورشریعتی:
اعضای ما به غیر از تاجیکستان و افغانستان که معمولا به عنوان جوامع فارسی‌زبان می شناسیم‌شان، از ارمنستان،‌ گرجستان،‌ هند،‌ پاکستان،‌ آسیای میانه هم هستند و امیدواریم در آینده نزدیک بالکان را هم شامل کنیم... اعضای ما از این مناطق می‌آیند.
به انضمام ایران، البته؟

البته صد البته بله.

انجمن وارد چندمین سال فعالیتش شده؟

الان حدود ۱۵ سال است که ما داریم فعالیت می کنیم.

انجمن مطالعات جوامع فارسی‌زبان در کجا شعبه دارد و به کجاها گسترده شده؟

در حال حاضر به غیر از ایران، ما در ایروان ارمنستان،‌ تفلیس گرجستان،‌ لاهور پاکستان، در هندوستان و همچنین در شهرهای دوشنبه و خاروغ تاجیکستان شعبه داریم و شعبه‌ای هم داریم که اروپا و آسیا را زیر  نظر  دارد و آن در وین است و امیدواریم که در آینده نزدیک شعبه‌ای در سارایوو در بالکان ایجاد کنیم.

انجمن مطالعات جوامع فارسی‌زبان انتشارات هم دار
د؟
بله. ما یک ژورنالی داریم که الان در ۵ سال اخیر از طریق انتشارات لایدن هر دو سال یک بار چاپ می شود و شامل مقالاتی است از اعضایمان چه در ایران و چه در آمریکا و اروپا و همینطور در مناطقی که عرض کردم که در این ژونال درج می شود و به خارج از اروپا و آمریکا به طور مجانی به اعضای ما فرستاده می‌شود.

این انتشارات که گفتید مکانش در دانشگاه لایدن در هلند است؟

بله. انتشارات «بریل» در لایدن.
انجمن چه کمک‌هایی به پژوهشگران علاقه‌مند می تواند بکند، تا حالا کرده؟

ما از سال ۱۹۹۸ به بعد یک صندوق پژوهش ویژه مطالعات اروپا و آسیای میانه برقرار کردیم که مخفف آن به زبان انگلیسی می‌شود SERV و به محققانی که می‌خواهند کتاب چاپ کنند یا در راه انتشار به ابزار تکنولوژیک مختلف احتیاج دارند و باید اینها را خریداری کنند یک‌سری بورس به این طریق به اعضایمان تعلق می گیرد و یک سری بورس هم هست که تا آنجا که می‌توانیم کمک می کنیم به اعضایمان که می خواهند بیایند در کنفرانس های مختلف شرکت کنند و یا کورس های فشرده بردارند برای مدت کوتاه،‌ یک مقدار می‌توانیم کمک مالی آن طوری کنیم.

و همین‌طور که عرض کردم ژورنال‌مان را که سالی دو بار در می آید، مجانا در اختیارشان می‌گذاریم و کنفرانس‌هایی که تشکیل می‌دهیم هر دو سال یک بار سنت‌مان این شده در عرض این ۱۵ سال که مخارج مکان و هتل و خورد و خوراک و سیر و سیاحتی که در مناطق مختلف در کنفرانس‌هایمان بوده تا حالا آن را هم متحمل شده‌ایم.

همایش‌های انجمن هر چند سال یک بار برگزار می شود، هر دو سال یک بار؟

بله. هر دو سال یک بار.

همایش‌های قبلی در کجا برگزار شدند؟

در تمام مناطقی که عرض کردم تقریبا همایش داشتیم، تقریبا. در ایروان بوده، در  تفلیس بوده، در دوشنبه بوده، در لاهور بوده، و سالی که در پیش داریم یعنی ژانویه که خواهد آمد در حیدرآباد هندوستان خواهیم بود و امیدوارم در دو سال آینده در سارایوو یا دوشنبه باشد. هنوز مشخص نشده.

گفتید سارایوو. چرا سارایوو؟

در بالکان در سارایوو یک مرکز شرق‌شناسی خیلی مهم هست که قدمت نسبتا طولانی دارد و تازگی ها متوجه شدیم که در کتابخانه سارایوو،‌ در مراکز تحقیقاتی سارایوو تعداد بسیار زیادی از نسخ خطی فارسی که به طور کلی در ارتباط با ادبیات فارسی،‌ تاریخ ایران و فرهنگ ایران هستند نگاهداری می‌شود. در بالکان یک سابقه طولانی هم در ایران‌شناسی دارند. در نتیجه فکر کردیم که چه بهتر که شعبه‌ای هم در بالکان ایجاد کنیم و با همان نیت کنفرانس سال آینده را امیدواریم که بتوانیم در ساریوو تشکیل دهیم.

در جایگاه مدیر جدید انجمن
هدفتان در سه سال آینده چیست؟

زبان
​​تا حدود ۴ سال پیش تمرکز تاریخی تحقیقاتی که انجمن انجام می‌داد و فعالیت‌هایی که داشت بر دوره ماقبل مدرن تا مدرن بود. از صفویه شروع می‌شد و عثمانی‌ها و مغول ها را هم در بر می گرفت تا دوران مدرن. از ۴ سال پیش به این طرف ما سعی کردیم گستره تاریخی فعالیت‌ها و تحقیقات انجمن را بسط دهیم و وقتی صحبت از ارتباطات فرهنگی ایران با همسایگانش می‌شود و ارتباطات فرهنگی ایران با جوامع فارسی زبان دیگر، این یک قدمت سه هزار ساله دارد و در نتیجه ما داریم سعی می کنیم که گستره دوره‌ای تاریخی انجمن را بسط بدهیم و یک نمونه که در این راستا این است که ژورنالی که شماره آینده در خواهد آمد ویژه تاریخ باستان و تاریخ باستان پسین فرهنگ ایران‌زمین خواهد بود.
شما هفته گذشته در همایش انجمن مطالعات خاورمیانه بودید که اعلام شد مدیر جدید انجمن مطالعات جوامع فارسی‌زبان هستید. اما در کنار این جایزه‌ای هم اهدا شد به نام پدر شما. پژوهشگران برنده این جایزه معمولا چه ویژگی را در کارنامه خودشان دارند؟

یکی از اهداف ما برای ایجاد این جایزه در بطن انجمن تحقیقات خاورمیانه‌شناسی (میسا) این بوده که اصولا ایران‌شناسی را در میسا گسترش دهیم و کارهای جدیدی را در رابطه با ایران یا فرهنگ ایران یا ارتباطات فرهنگی ایران با مناطق مختلف خاورمیانه در طول قرون متمادی انجام بدهیم.

بازهم سعی می‌کنیم که تمرکزمان بیشتر روی تاریخ پیش از مدرن باشد و بر قدردانی از کارهای انجام‌شده و ترویج کار ایران‌شناسی.

الان حدود تقریبا شش هفت سال است که اهدای این جایزه را برگزار کردیم به یاد زنده‌یاد پدرم هوشنگ پورشریعتی که همینطور که دست‌اندرکاران مطبوعات می دانند سابقه طولانی در کار مطبوعات داشتند و یکی از بنیان‌گذاران سندیکای مطبوعات بودند و همچنین در روزنامه آیندگان فعالیت داشتند و در خبرگزاری پارس مدیر کل بودند و حدود هفت سال پیش فوت کردند.




سال ۲۰۱۱، ایرانیان و دیکتاتورها

نسرین علوی روزنامه‌نگار، نویسنده و پژوهشگران ایرانی در مطلبی که وب‌سایت «اوپن دمکراسی» آن را منتشر کرده با نگاهی به تداوم اعتراض‌ها در ایران می‌نویسد که «مبارزه شجاعانه و از خود گذشتگی بسیاری از ایرانیان به آنها مشروعیتی بخشیده که دیکتاتورهای حاکم بر آن کشور به هیچ شکلی نمی‌توانند با آن مقابله کنند.»
دهه‌های اخیر شاهد فروپاشی و سرنگونی حکومت‌های دیکتاتوری در سراسر جهان بوده ولی به نظر می‌رسد که این نوع حکومت‌ها در خاورمیانه به سادگی حاضر به ترک قدرت نیستند. شاید ایران معاصر یکی از نمونه‌های برجسته این شرایط باشد. در سال ۱۹۷۹ جنبشی گسترده و آزادیخواهانه حکومت شاهنشاهی را سرنگون کرد اما در همان روزهای اول در محاکمه و اعدام افراد رژیم سابق چنان خشونت و بی‌رحمی به کار برده شد که زیربنایی شد برای گسترش و تداوم سرکوب در سال‌ها و دهه‌های بعدی.

نسرین علوی یادآوری می‌کند که پس از استعفا (کناره‌گیری) مهدی بازرگان از حکومت در اعتراض به رفتارهای غیرقانونی و سرکوبگرانه روحانیت حاکم، «میشل فوکو» فیلسوف فرانسوی که خود به شکلی از انقلاب ایران دفاع کرده بود، در پیامی خطاب به بازرگان نوشت: «شما مدت‌های مدید رفتار و اعمال غیرقانونی و نقض عدالت را تحمل کرده‌اید. عدالت و یا بی‌عدالتی در هر انقلابی بسیار حساس و مهم است. انقلاب‌ها معمولا از همین مفهوم و خواست سرچشمه می‌گیرند و به همین دلیل از مسیر خود منحرف می‌شوند.»

ابوالحسن بنی‌صدر نخستین رئیس جمهور ایران پس از انقلاب اسلامی نیز در این مورد هشدار داد و گفت: «آنها با کشتار بدترین آدم‌ها کار خود را شروع کرده و با از بین بردن بهترین فرزندان ایران به کار خود خاتمه خواهند داد.» اما هشدارهای بنی‌صدر نیز در فضای آشفته سال‌های بعد از انقلاب شنیده نشد.

نسرین علوی در ادامه مطلب خود که در وب‌سایت «اوپن دمکراسی» منتشر شده می‌نویسد انقلاب ایران نیز مانند دیگر انقلاب‌ها فرزندان خود را به مرور و حتی سه دهه پس از وقوع انقلاب سرکوب کرده‌است. در سال ۲۰۱۱ هنوز هم دانشجویان به خاطر فعالیت‌هایی چون تشکیل دادن محافل مطالعه تاریخ و یا ادبیات دستگیر و زندانی می‌شوند. هنوز هم دگراندیشان در زندان‌اند و بر اثر شرایط بد زندان، فشارها و شکنجه‌ها، زندانیایی همچون هدی صابر، جان خود را از دست می‌دهند.


نسل جوان و الهام‌بخش

در کنار گزارش‌های مربوط به سرکوب، آزار و بی‌رحمی‌های حکومت، انبوهی از اخبار و حکایت‌های مربوط به شجاعت و از خود گذشتگی و ایستادگی نسل جوان در برابر حکومت دیکتاتوری وجود دارد. نمونه آن سرنوشت آرش و کامیار علایی دو برادر متخصص مبارزه با بیماری ایدز است که  از سال ۲۰۰۸ به جرم واهی «تلاش برای سرنگونی حکومت» بازداشت شدند. آنها اخیرا از زندان آزاد شده و می‌گویند که محافل و گروه‌های خودجوشی که آنها تشکیل داده‌اند کار مبارزه با گسترش ایدز را هنوز هم به پیش می‌برند.

نسرین علوی می‌افزاید کنشگران ایرانی، چه دانشجو، چه روزنامه‌نگار، چه رهبران اتحادیه‌های کارگری، چه سیاستمدار و چه روحانی، با تلاش‌های خود همگی بر یک اصل تاکید دارند و آن شاید مهم‌ترین موضوع در تاریخ معاصر ایران یعنی به چالش کشیدن مشروعیت سیاسی و اخلاقی حاکمان تندرو است.

جوانان و به خصوص دانشجویان قربانیان اصلی سرکوب و به‌ویژه سرکوب چند سال اخیر بوده‌اند. ولی این اِعمال فشارها نتوانسته آنها را ساکت کند. روز یازدهم سپتامبر گروهی از دانشجویان در جریان سخنرانی حسین شریعتمداری، سردبیر تندرو روزنامه کیهان و یکی از نظریه‌پردازان گروه‌های افراطی، وی را به چالش کشیدند.

حاضران در این جلسه سخنرانی پلاکاردهایی در دست داشتند که روی آنها نوشته شده بود «کیهان، رسانه فاشیستی» و در کنار آن عکس یکی از رهبران زندانی دانشجویان یعنی مجید توکلی را می‌شد دید.

در این جلسه که طبق معمول حسین شریعتمداری از ضرورت مقابله  با آمریکا و اسرائیل سخن می‌گفت، دانشجویان حرف‌های او را قطع کرده و می‌گفتند: «تو می‌توانی حتی چند دقیقه بدون نام بردن از این دو کشور حرفی بزنی؟» دانشجوی دیگری گفت: «تو آلت دست همان کشورها هستی و آنها هم آلت دست تو.»

نسرین علوی در پایان مطلب خود می‌نویسد یک چنین صداهایی در سراسر منطقه خاورمیانه طنین انداخته‌است. این جوانان تحصیلکرده و مقاوم، چه در میدان تحریر قاهره و چه در دانشگاه‌های تهران، منشا امیدواری به آینده هستند. دیکتاتورها سقوط کرده و یا در حال ساقط شدن هستند.



انتصاب‌های رفاقتی و انتخابات فرمایشی در وزارت ورزش

به رغم برکناری تعدادی از رؤسای فدراسیون‌های ورزشی و در پی آن، ثبت نام از نامزدهای احراز پست ریاست ۹ فدراسیون، وزارت ورزش و امور جوانان از برگزاری مجامع انتخاباتی فدراسیون‌ها خودداری می‌کند.
این وزارتخانه با استناد به دستورالعمل سازمان بازرسی کل کشور، چند مدیر بازنشسته و دوشغله را برکنار کرد و مدیران بازنشسته و دوشغله دیگری را به جای آن‌ها منصوب کرد.

حجت‌الله خطیب مدیرکل پیشین تربیت بدنی استان تهران از جمله مدیران بازنشسته دولتی است که در رأس فدراسیون کشتی، جایگزین محمدرضا یزدانی خرم، دیگر مدیر بازنشسته دولتی شده‌است.

محمدرضا کاظمی آشتیانی رئیس فدراسیون دو و میدانی، از سمت خود برکنار شد و همزمان حکم سرپرستی فدراسیون پرورش اندام را دریافت کرد. اما با گذشت چند روز، به عنوان یکی از کاندیداهای فدراسیون سه‌گانه ثبت نام کرد.

عجیب‌ترین انتصاب اما ماجرای پرحاشیه و بی‌سابقه فدراسیون سوارکاری بود.

چهار روز پس از انتصاب حمید حیدری به عنوان سرپرست جدید فدراسیون سوارکاری، وزارت ورزش اعلام کرد؛ «اشتباه تشابه اسمی» رخ داده و قرار بوده محمود حیدری مسئولیت این فدراسیون را بر عهده بگیرد.

حمید حیدری پس از مذاکرات مفصل با حمید سجادی معاون وزیر، این مسئولیت را پذیرفته بود. مراسم معارفه‌ او با حضور جمعی از مدیران کل و مشاوران وزراتخانه، همچنین علیرضا باقری مسئول امور مجامع وزارت ورزش و امور جوانان برگزار شد.

حمید حیدری پس از مراسم معارفه، به همراه غلامعلی تاجیک مدیر کل حراست وزارتخانه برای بازدید از ورزشگاه نوروزآباد و تماشای رقابت‌های کورس تهران، در جمع قهرمانان و پیش‌کسوتان سوارکاری حاضر شده و سخنرانی کرد.

چند روز بعد اما در تماسی تلفنی به او اعلام شد که وزیر، حکم شما را اشتباهی زده و قرار بوده محمود حیدری از دوستان محمد عباسی (وزیر ورزش و امور جوانان) به عنوان سرپرست جدید منصوب شود.


بلاتکلیفی فدراسیون‌های ورزشی

از بین ۱۲ فدراسیون ورزشی که دوره چهار ساله ریاست شان به پایان رسیده بود، حکم سرپرستی برای فدراسیون‌هـای روستایی و عشایری، شنا، سوارکاری، کشتی، ژیمناستیک، والیبال، بدنسازی و پرورش اندام، اسکیت، دوومیدانی، کاراته، ژیمناستیک و کوهنوردی صادر شد.

در فدراسیون ژیمناستیک که دوره سرپرستی جعفر درویش‌زاده به پایان رسیده بود، برای دومین بار حکم سرپرستی به نام او صادر شد تا با اقدامی غیر قانونی، عدم برگزاری مجمع انتخاباتی، وجاهت قانونی پیدا کند.

فدراسیون‌ ورزش‌های رزمی، پهلوانی و زورخانه‌ای و سه‌گانه هم دوره ریاست چهارساله مدیران‌شان به پایان رسیده، وزارت ورزش اما در قبال این فدراسیون‌ها، حتی گام اول که تعیین سرپرست موقت و نام‌نویسی از نامزدهای احراز پسـت ریاست است را برنداشته‌است.

فدراسیون ورزش‌های رزمی و فدراسیون ورزش‌های سه‌گانه بیش از یک سال است که توسط مدیرانی بدون حکم اداره می‌شوند. فدراسیون‌های تیروکمان و موتورسواری هم به پایان دوره چهارساله‌شان نزدیک می‌شوند تا به این ترتیب، تعداد فدراسیون‌های بلاتکلیف به عدد ۱۷ برسد.


نکته دیگری که اعتراض و انتقاد کارشناسان ورزش را برانگیخته، ایجاد تغییر در فدراسیون‌هایی است که بخت کسب مدال در المپیک لندن را دارند. به باور کارشناسان ورزش، این وزارتخانه باید اولویت تغییرات را به فدراسیون‌هایی می‌داد که بخت کسب مدال یا حتی کسب سهمیه المپیک را هم ندارند و تحول در ساختار مدیریتی این فدراسیون‌ها، لطمه‌ای به تیم‌های ملی‌شان نخواهد زد.

حالا فدراسیون والیبال که تنها شانس ایران در ورزش‌های تیمی برای  کسب سهمیه المپیک است، همچنین فدراسیون‌ دوومیدانی که با احسان حدادی بخت کسب مدال المپیک را دارد و فدراسیون کشتی که در هر دو رشته آزاد و فرنگی مدعی کسب نشان‌های رنگارنگ از بازی‌های لندن به شمار می‌رود، با سرپرست اداره می‌شوند و در بحبوجه تلاش برای کسب سهمیه‌های المپیک، در گیرودار حاشیه‌های انتخاب رئیس هستند.

محمدرضا یزدانی خرم در این باره به خبرگزاری فارس گفت: «زمانی‌که خود وزیر می‌گوید مدال المپیک مهم نیست، من چه بگویم؟»


انتخابات فوتبال چه زمانی برگزار می‌شود؟

دوره چهارساله ریاست علی کفاشیان بر مهم‌ترین فدراسیون ورزشی ایران، در ماه جاری به پایان خواهد رسید. اما زمان برگزاری مجمع فدراسیون فوتبال هم نامشخص است.


مسئولان فدراسیون فوتبال می‌گویند؛ انتخابات به دلیل اصلاح اساسنامه به تعویق خواهد افتاد. اما معاون پارلمانی وزارت ورزش اعلام کرده‌ است که انتخابات فوتبال بدون تاخیر برگزار خواهد شد.

سخنگوی اتحادیه فوتبال نیز معتقد است: «تعویق انتخابات فدراسیون یک بی اخلاقی است و در این خصوص بارها به مسئولان فدراسیون تذکر شفاهی داده‌ایم. حالا روز عمل به اساسنامه فدراسیون فوتبال است و نباید بگذاریم هیچ شبهه‌ای به وجود بیاید.»

اما علی کفاشیان اعلام کرده‌است که برای برگزاری انتخابات به سه ماه زمان نیاز دارد و اصلاح اساسنامه نیز در آینده انجام خواهد شد

احمدرضا براتی معاون حقوقی اتحادیه فوتبال در این باره به خبرگزاری ایرنا گفت: «متاسفانه دست‌هایی در کارند تا انتخابات را با تاخیر و برخلاف قوانین برگزار کنند.»
او اظهارات کفاشیان درباره تعویق انتخابات را «تخلف عذر بدتر از گناه» دانست.

فدراسیون فوتبال ایران در پاسخ به اعتراض اتحادیه فوتبال که در قالب مصاحبه‌های متعدد و صدور بیانیه، بازتاب پیدا کرده‌است، جوابیه‌ای صادر کرده و اعتراض‌ها را وارد ندانسته‌است.
به این ترتیب، فدراسیون فوتبال دیدگاهی متفاوت با وزیر ورزش دارد که تاکید کرده‌است، انتخابات فوتبال در مهلت مقرر برگزار خواهد شد.

کاندیداتوری علی سعیدلو آخرین رییس سازمان تربیت بدنی و محمد علی‌آبادی رئیس کمیته ملی المپیک، از گمانه‌زنی‌های رسانه‌های نزدیک به دولت در روزهای اخیر بوده‌است.
علی کفاشیان در حاشیه مجمع سالانه کمیته ملی المپیک، این موضوع که حضورش پس از پایان مهلت چهار ساله در فدراسیون فوتبال غیر قانونی است را رد کرد و گفت: «مجمع اختیار دارد هر کاری که می‌تواند انجام دهد و هر زمان که تمایل دارد انتخابات را عقب بیندازد و حتی رئیس فدراسیون را عزل یا نصب کند.»

کفاشیان درباره احتمال نامزدی محمد علی‌آبادی برای احراز این سمت گفت: «ریاست کمیته ملی المپیک بهتر از فدراسیون فوتبال است.»

کشمکش بر سر تعیین سرپرست‌ها و رئیسان برای فدراسیون‌های ورزشی، در شرایطی بر سر تیم‌های ملی سایه انداخته‌است که مجامع انتخاباتی، همواره به نحوی تشکیل شده‌است که اکثریت رای‌دهندگان، صدای رئیس سازمان ورزش باشند و گزینه مورد اعتماد او را به کرسی ریاست بنشانند.

عزل و نصب‌های اخیر در وزارت ورزش، حاکی از تداوم رویه‌ای است که سازمان تربیت بدنی در مجامع انتخاباتی فدراسیون‌های ورزشی اعمال می‌کرد.





سفر محمود احمدی‌نژاد به ارمنستان

محمود احمدی‌نژاد بامداد جمعه، دوم دی‌ماه برای یک دیدار یک روزه عازم ایروان پایتخت ارمنستان شد. خبرگزاری رسمی جمهوری اسلامی، ایرنا نوشت این سفر به دعوت رسمی سرژ سركیسیان همتای ارمنی احمدی‌نژاد و در پاسخ به دیدار او از تهران در نوروز سال جاری انجام می‌شود.
وزیران خارجه، نیرو، کار و رئیس سازمان محیط زیست رئیس دولت دهم را در این سفر همراهی می‌کنند. به گزارش ایرنا انتقال فرآورده‌های نفتی از ایران به ارمنستان یکی از محورهای مهم مذاکره میان مقام‌های دو کشور خواهد بود. جمهوری اسلامی در پی افزایش احتمال تحریم خرید نفت از سوی کشورهای اروپایی در جستجوی بازارهای جدید است. سطح روابط تجاری میان دو کشور تا کنون ناچیز بوده و حداکثر به ۳۰۰ میلیون دلار در سال می‌رسیده است.



حکم یک دادگاه آمریکایی در مورد نقش ایران در حمله ۱۱ سپتامبر

دادگاهی در آمریکا جمهوری اسلامی ایران را در کنار تروریست‌های القاعده و طالبان مسئول انفجار برج‌های دوقلوی مرکز تجارت جهانی در ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱ معرفی کرد. ایران همچنین متهم شده به تعدادی از اعضای القاعده پناه داده است.

یک دادگاه فدرال ایالات متحده آمریکا در نیویورک با حکمی که روز پنج‌شنبه (اول دی‌ماه، ۲۲ دسامبر) به وقت محلی صادر شد جمهوری اسلامی را به مشارکت در عملیات تروریستی ۱۱ سپتامبر متهم کرده است. این دادگاه برای بررسی درخواست یک صد میلیارد دلاری غرامت از سوی بازماندگان این واقعه تشکیل شده است.
اتهام همکاری با عاملان انفجار ۱۱ سپتامبر
با رای دادگاه نیویورک انتظار می‌رود روابط تهران و واشنگتن تیره‌تر از پیش شود. وکیلان پرونده‌ی یاد شده هفته‌ی گذشته در جریان طرح شکایت خود، ایران را متهم به حمایت از تروریست‌هایی کرده بودند که عاملان حمله به برج‌های مرکز تجارت جهانی شناخته می‌شوند. تهران همچنین به همکاری با شبکه تروریستی القاعده متهم شده است.
مسئولان ایران هنوز واکنشی به رای دادگاه نشان نداده‌اند، اما پیشتر هر گونه ارتباط با تروریست‌های شبکه القاعده را تکذیب کرده‌اند. در یک دهه‌ی گذشته خبرها و گزارش‌های فراوانی در مورد حضور برخی از نزدیکان بن لادن، رهبر القاعده که در ماه مه سال جاری میلادی در یک عملیات کماندویی در پاکستان کشته شد، و اعضای ارشد این شبکه در ایران منتشر شده که همواره با انکار تهران روبرو بوده است.
ایران متهم است دست‌کم امکان رفت و آمد آزاد برخی از مهره‌های مهم القاعده را فراهم کرده و یکی از همسران و چند فرزند بن‌لادن را پناه داده است. چند ماه پیش پناهنده شدن یکی از دختران بن‌لادن به سفارت عربستان سعودی در تهران برخی از شایعات در این رابطه را تقویت کرد. دختر بن‌لادن ادعا کرده که با مادر و چند عضو خانواده‌اش در خانه‌ای نزدیک تهران که به وسیله ماموران امنیتی جمهوری اسلامی تحت نظر بوده زندگی می‌کرده است.
جایزه‌ی ده میلیون دلاری برای دست‌گیری همکار القاعده در ایران
همزمان با اعلام رای دادگاه نیویورک، دولت ایالات متحده برای کسانی که با دادن اطلاعات دستگیری یاسین السوری، از رهبران شبکه تروریستی القاعده را میسر کنند ده میلیون دلار جایزه تعیین کرد. آمریکا این فرد را ساکن ایران و از تامین‌کنندگان پول برای القاعده معرفی می‌کند.
رابرت هرتینگ، یکی از کارشناسان برجسته‌ی امنیتی وزارت خارجه ایالات متحده، روز پنج‌شنبه، اول دی‌ماه در واشنگتن ضمن تایید خبر تعیین پاداش برای دستگیری السوری گفت، او مسئولیت امور مالی القاعده را بر عهده دارد و از نام مستعار عبدالعزیز خلیلی نیز استفاده می‌کند.
به گزارش اشپیگل آنلاین واشنگتن السوری را متهم می‌کند که از ایران به سازمان‌دهی امور مالی القاعده و جذب منابع برای فعالیت‌های تروریستی مشغول است. ظاهرا این فرد در تامین هزینه‌ی انتقال دواطلبان همکاری با القاعده از کشورهای خاورمیانه به پاکستان نقش مهمی بر عهده دارد.
«ایران، گذرگاه مالی القاعده»
دولت آمریکا می‌گوید به منظور جلب همکاری مردم در مبارزه با تروریسم برای دستگیری شماری از رهبران القاعده جایزه تعیین کرده است. در صدر این فهرست امین الظواهری، رهبر جدید القاعده قرار دارد. برای اطلاعاتی که به دستگیری او منجر شود ۲۵ میلیون دلار جایزه تعیین شده است.
ابتدای مرداد ماه سال جاری نیز وزارت خزانه‌داری ایالات متحده آمریکا با انتشار بیانیه‌ای ایران را یکی از گذرگاه‌های مهم انتقال پول برای القاعده معرفی کرده بود. در این بیانیه ایران متهم شده است که از سال ۲۰۰۵ میلادی به السوری امکان داده در این کشور اقامت و فعالیت کند. بنابر این گزارش السوری با جمع‌آوری پول برای رهبران القاعده آن را از طریق ایران به پاکستان منتقل می‌کند. وزارت خزانه‌داری آمریکا ادعا می‌کند عطیه عبدالرحمن، یکی از فرماندهان برجسته‌ی القاعده نیز از سال ۲۰۱۰ میلادی به دستور مستقیم شخص بن‌لادن به عنوان فرستاده‌ی این شبکه تروریستی به ایران اعزام شده است.
جمهوری اسلامی هرگونه همکاری با فعالیت‌های تروریستی بین‌المللی را به شدت تکذیب می‌کند و خود را قربانی فعالیت‌های تروریستی می‌خواند. واشنگتن در مقابل ادعا می‌کند شواهد و مدارکی در اختیار دارد که نشان می‌دهد تهران بزرگترین حامی تروریسم در جهان است.




حکم یک دادگاه آمریکایی در مورد نقش ایران در حمله ۱۱ سپتامبر

دادگاهی در آمریکا جمهوری اسلامی ایران را در کنار تروریست‌های القاعده و طالبان مسئول انفجار برج‌های دوقلوی مرکز تجارت جهانی در ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱ معرفی کرد. ایران همچنین متهم شده به تعدادی از اعضای القاعده پناه داده است.

یک دادگاه فدرال ایالات متحده آمریکا در نیویورک با حکمی که روز پنج‌شنبه (اول دی‌ماه، ۲۲ دسامبر) به وقت محلی صادر شد جمهوری اسلامی را به مشارکت در عملیات تروریستی ۱۱ سپتامبر متهم کرده است. این دادگاه برای بررسی درخواست یک صد میلیارد دلاری غرامت از سوی بازماندگان این واقعه تشکیل شده است.
اتهام همکاری با عاملان انفجار ۱۱ سپتامبر
با رای دادگاه نیویورک انتظار می‌رود روابط تهران و واشنگتن تیره‌تر از پیش شود. وکیلان پرونده‌ی یاد شده هفته‌ی گذشته در جریان طرح شکایت خود، ایران را متهم به حمایت از تروریست‌هایی کرده بودند که عاملان حمله به برج‌های مرکز تجارت جهانی شناخته می‌شوند. تهران همچنین به همکاری با شبکه تروریستی القاعده متهم شده است.
مسئولان ایران هنوز واکنشی به رای دادگاه نشان نداده‌اند، اما پیشتر هر گونه ارتباط با تروریست‌های شبکه القاعده را تکذیب کرده‌اند. در یک دهه‌ی گذشته خبرها و گزارش‌های فراوانی در مورد حضور برخی از نزدیکان بن لادن، رهبر القاعده که در ماه مه سال جاری میلادی در یک عملیات کماندویی در پاکستان کشته شد، و اعضای ارشد این شبکه در ایران منتشر شده که همواره با انکار تهران روبرو بوده است.
ایران متهم است دست‌کم امکان رفت و آمد آزاد برخی از مهره‌های مهم القاعده را فراهم کرده و یکی از همسران و چند فرزند بن‌لادن را پناه داده است. چند ماه پیش پناهنده شدن یکی از دختران بن‌لادن به سفارت عربستان سعودی در تهران برخی از شایعات در این رابطه را تقویت کرد. دختر بن‌لادن ادعا کرده که با مادر و چند عضو خانواده‌اش در خانه‌ای نزدیک تهران که به وسیله ماموران امنیتی جمهوری اسلامی تحت نظر بوده زندگی می‌کرده است.
جایزه‌ی ده میلیون دلاری برای دست‌گیری همکار القاعده در ایران
همزمان با اعلام رای دادگاه نیویورک، دولت ایالات متحده برای کسانی که با دادن اطلاعات دستگیری یاسین السوری، از رهبران شبکه تروریستی القاعده را میسر کنند ده میلیون دلار جایزه تعیین کرد. آمریکا این فرد را ساکن ایران و از تامین‌کنندگان پول برای القاعده معرفی می‌کند.
رابرت هرتینگ، یکی از کارشناسان برجسته‌ی امنیتی وزارت خارجه ایالات متحده، روز پنج‌شنبه، اول دی‌ماه در واشنگتن ضمن تایید خبر تعیین پاداش برای دستگیری السوری گفت، او مسئولیت امور مالی القاعده را بر عهده دارد و از نام مستعار عبدالعزیز خلیلی نیز استفاده می‌کند.
تجمع مردم آمریکا به مناسبت دهمین سالگرد فاجعه ۱۱ سپتامبر در سال ۲۰۱۱ میلادی به گزارش اشپیگل آنلاین واشنگتن السوری را متهم می‌کند که از ایران به سازمان‌دهی امور مالی القاعده و جذب منابع برای فعالیت‌های تروریستی مشغول است. ظاهرا این فرد در تامین هزینه‌ی انتقال دواطلبان همکاری با القاعده از کشورهای خاورمیانه به پاکستان نقش مهمی بر عهده دارد.
«ایران، گذرگاه مالی القاعده»
دولت آمریکا می‌گوید به منظور جلب همکاری مردم در مبارزه با تروریسم برای دستگیری شماری از رهبران القاعده جایزه تعیین کرده است. در صدر این فهرست امین الظواهری، رهبر جدید القاعده قرار دارد. برای اطلاعاتی که به دستگیری او منجر شود ۲۵ میلیون دلار جایزه تعیین شده است.
ابتدای مرداد ماه سال جاری نیز وزارت خزانه‌داری ایالات متحده آمریکا با انتشار بیانیه‌ای ایران را یکی از گذرگاه‌های مهم انتقال پول برای القاعده معرفی کرده بود. در این بیانیه ایران متهم شده است که از سال ۲۰۰۵ میلادی به السوری امکان داده در این کشور اقامت و فعالیت کند. بنابر این گزارش السوری با جمع‌آوری پول برای رهبران القاعده آن را از طریق ایران به پاکستان منتقل می‌کند. وزارت خزانه‌داری آمریکا ادعا می‌کند عطیه عبدالرحمن، یکی از فرماندهان برجسته‌ی القاعده نیز از سال ۲۰۱۰ میلادی به دستور مستقیم شخص بن‌لادن به عنوان فرستاده‌ی این شبکه تروریستی به ایران اعزام شده است.
جمهوری اسلامی هرگونه همکاری با فعالیت‌های تروریستی بین‌المللی را به شدت تکذیب می‌کند و خود را قربانی فعالیت‌های تروریستی می‌خواند. واشنگتن در مقابل ادعا می‌کند شواهد و مدارکی در اختیار دارد که نشان می‌دهد تهران بزرگترین حامی تروریسم در جهان است.




ترکیه: فرانسه را تحریم خواهیم کرد

سارکوزی و سرکیسیان، روسای جمهور فرانسه و ارمنستان در ایروان

دولت ترکیه به تصویب یک لایحه قانونی در پارلمان فرانسه به شدت اعتراض کرده است. نزاع سیاسی میان دو کشور بالا گرفته است و نخست وزیر ترکیه تهدید می‌کند که دیگر هیچ نماینده دولتی به فرانسه نخواهد رفت.

با وجود انتقاد شدید ترکیه، مجلس ملی فرانسه روز پنجشنبه (۲۲ دسامبر) لایحه‌ای تصویب کرد که انکار "نسل‌کشی" را جرم می‌شناسد و برای آن مجازات قائل می‌شود. این امر می‌تواند ماجرای کشتار ارامنه در زمان امپراتوری عثمانی را نیز در بر گیرد، زیرا فرانسه در سال ۲۰۰۱ مطابق قانونی کشتار ارامنه حدود صد سال پیش را نمونه‌ای از "نسل کشی" دانسته بود.
لایحه قانونی که به تصویب رسید، می‌گوید: "هرکه نسل‌کشی را انکار کند، به یک سال زندان و حدود ۴۵ هزار یورو جریمه محکوم می‌شود". این لایحه قرار است در اوایل سال ۲۰۱۲ به سنای فرانسه عرضه شود. بحث درباره آن در سنا ممکن است چند ماه به درازا بکشد.
"افتخار به تاریخ گذشته"
دولت ترکیه که خود را جانشین امپراتوری عثمانی می‌داند، این لایحه را توهینی به خود دانسته و نسبت به تصویب آن هشدار داده بود. پس از تصویب لایحه ترکیه سفیر خود را از پاریس فرا خواند و به همکاری نظامی خود با فرانسه پایان داد. خبرگزاری رویترز به نقل از نخست وزیر ترکیه خبر داد که مجوز هواپیماهای نظامی فرانسه برای فرود در محدوده مرزی ترکیه و نیز مجوز ناوهای جنگی فرانسه برای لنگرانداختن در محدوده آب‌های قلمرو ترکیه لغو می‌شود.
با واکنش شدید ترکیه، روابط دیپلماتیک میان دو کشور عملا قطع شده است. رجب طیب اردوغان، نخست وزیر ترکیه گفته است: «زخم‌های سخت و التیام‌ناپذیر" در روابط دو کشور پدید آمده است.
 اردوغان اعتقاد دارد که هدف نیکلا سارکوزی، رئیس جمهور فرانسه، از ارائه این لایحه قانونی به پارلمان صرفا بهره‌برداری سیاسی و جهت جلب آرای ارمنیان مقیم فرانسه در انتخابات آینده بوده است. در فرانسه حدود ۵۰۰ هزار نفر با تبار ارمنی زندگی می‌کنند.
تظاهرات ترک‌تبارها در پاریس نخست وزیر ترکیه هشدار داد که بر اثر این "اقدام خصمانه روابط دو کشور به شدت آسیب می‌بیند.» او تهدید کرد که اگر لایحه به تصویب برسد و به شکل قانونی در آید، ترکیه به سوی تحریم کامل فرانسه پیش خواهد رفت. اردوغان با خشم افزود: «دوست و دشمن باید بدانند که ما به تاریخ گذشته خود افتخار می‌کنیم و می‌کوشیم ابهامات را برطرف کنیم.»
بیشتر نیروهای سیاسی ترکیه نیز از دولت خود در اعتراض به تصویب قانون بحث‌انگیز "منع انکار نسل‌کشی"  در فرانسه حمایت می‌کنند. بنا به گزارش خبرگزاری فرانسه، در شهر آنکارا، پایتخت ترکیه، جمعیتی خشمگین دست به تظاهرات زده و شعار می‌دادند: "ما نسل‌کشی نکردیم، بلکه از میهن خود دفاع کردیم."
نگرانی از بحران روابط
صبح روز پنجشنبه همزمان با بررسی این لایحه در مجلس فرانسه صدها نفر از طرفداران روابط دوستانه میان دو کشور و سازمان‌های آنها در پاریس دست به تظاهرات زدند. به ویژه شهروندان ترک مقیم فرانسه از بحرانی شدن روابط دو کشور سخت نگران هستند.
عکسی تاریخی از ارامنه در سال ۱۹۱۵ میلادی آلن ژوپه، وزیر امور خارجه فرانسه، مخالفت خود را با تصویب لایحه بحث‌انگیز "ضد نسل‌کشی" اعلام کرده و نسبت به تیره شدن روابط فرانسه با شریک تجاری مهمی مانند ترکیه ابراز نگرانی کرده بود. ژان لئونتی، وزیر امور اروپایی در کابینه فرانسه، واکنش شدید دولت ترکیه را "ناموجه" خوانده و خواهان "گفت‌وگوی آرام" با ترکیه شده است.
سپاسگزاری ارمنستان
دولت ارمنستان از فرانسه به خاطر تصویب لایحه‌ای علیه "کشتار قومی" رسما تشکر کرد. ادوارد نالبندیان (نعلبندیان) نخست وزیر ارمنستان گفت دولت فرانسه ثابت کرد که ارزش‌های انسانی برای این کشور از هرچیزی بالاتر است. او افزود: «با این قانون فرانسه نشان داد که جنایت علیه بشریت هرگز فراموش نمی‌شود و باید به کیفر برسد.»
بیشتر پژوهشگران و مورخان اعتقاد دارند که میان سالهای ۱۹۱۵ و ۱۹۱۷ حدود یک و نیم میلیون ارمنی در ت
رکیه امروز کشته شده‌اند. ترکیه از سویی شمار قربانیان را تا نیم میلیون کاهش می‌دهد و از طرف دیگر قتل ارمنیان را نتیجه همکاری آنها با روس‌ها قلمداد می‌کند، و معتقد است که خون شهروندان ترک نیز در درگیری‌ها ریخته شده است. امروزه حدود ۶۰ هزار ارمنی در ترکیه زندگی می‌کنند.




سال ۲۰۱۱ بر زنان جهان چگونه گذشت؟

نوبل صلح در سال ۲۰۱۱ به سه زن تعلق گرفت و بهار عربی، زنان مهجور تونس، مصر، یمن، لیبی و سوریه را شکوفا کرد. صدراعظم آلمان، قدرتمندترین زن دنیا خوانده شد و یک زن چپ‌گرا برای اولین بار بر مسند ریاست جمهوری برزیل تکیه زد.

 مجمع جهانی اقتصاد می‌گوید که کاهش تبعیض بین زن و مرد در امر اشتغال، نیروی محرکه اصلی رشد اقتصاد اروپا در دهه‌ی گذشته بوده است. با این همه، آلمان که یک بانوی صدراعظم و پنج وزیر زن دیگر در کابینه دارد، هنوز با نرخ اندک حضور زنان در سطوح مدیریتی روبروست.
بنا بر گزارش مجمع جهانی اقتصاد که در نوامبر سال ۲۰۱۱ منتشر شد، هنوز هیچ کشوری در جهان وجود ندارد که شکاف جنسیتی در آن به طور کامل از بین رفته باشد. بر اساس داده‌های این گزارش، فقط کشورهای اروپای شمالی به موفقیت‌هایی در کاهش این شکاف‌ها دست یافته‌اند. ایسلند، نروژ، فنلاند، سوئد، ایرلند، نیوزیلند، دانمارک، فیلیپین، لسوتو و سوییس، ده کشوری هستند که تلاش‌هایی درخور برای کاهش نابرابری جنسیتی درسطوح مختلف انجام داده‌اند.
شمار زنان آلمانی حاضر در هیات مدیره شرکت‌های صنعتی و تولیدی، تنها ۲/۲ درصد است. برای همین ۳۰ شرکت دولتی بزرگ آلمان در سال ۲۰۱۱ در راستای قانون برابری جنسیتی، طرحی را به قصد افزایش شمار زنان در سطوح بالای مدیریتی به دولت ارائه کردند.
آنگلا مرکل:
آنگلا مرکل صدراعظم آلمان در نظر سنجی مجله فوربس، جایگاه قدرتمند‌ترین زن جهان را به دست آورده، اما این قدرتمندترین زن دنیا معتقد است که وضعیت کمرنگ زنان در اقتصاد و مدیریت کشورش، بدون تضمین قانونی تکان محسوس نخواهد خورد.
بهار عربی و شکوفایی زنان عرب
زنان در سال ۲۰۱۱ بازیگران نوظهور منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا بودند. آن‌ها با اعتراض، ساماندهی، وبلاگ‌نویسی یا اعتصاب غذا، نقشی کلیدی در خیزش‌های اجتماعی و سیاسی این سال ایفا کردند. روزنامه گاردین با اشاره به حضور دریایی از زنان در پایتخت‌های شمال آفریقا و شبه جزیره عرب، در تفسیری نوشت: « زنان عرب می‌توانند ادعا کنند که در شورش‌هایی که منطقه را لرزانده، همه چیز بوده‌اند.»
در سال ۲۰۱۱ برای نخستین بار در تاریخ یمن، ۳ وزیر زن به کابینه این کشور راه یافتند. "امه الرزاق حمد" عضو حزب كنگره مردمی حاكم بر كشور به عنوان وزير امور اجتماعی و كار، "حوريه مشهور" از نيروهای انقلابی و مخالف رژيم صالح به عنوان وزير حقوق بشر و "جوهره حمود" كه قبلا دبير كل حزب سوسياليست مخالف نظام صالح بود، به عنوان وزير مشاور انتخاب شد.
در ماه سپتامبرسال ۲۰۱۱، پادشاه عربستان سعودی اعلام کرد که زنان این کشور از سال ۲۰۱۵ حق انتخاب کردن و انتخاب شدن در شورا‌های محلی عربستان را خواهند داشت.
زنان مصری در جشن کناره‌گیری حسنی مبارک از ریاست جمهوری
هنوز روشن نیست آیا زنانی که بهار عربی را شکوفاتر کردند، قادر خواهند بود حقوق برابر با مردان برای خود کسب کنند یا نه. اما یک چیز روشن است و آن این‌که این زنان تصویر قدیمی از زن عرب را به عنوان موجودی بی‌تفاوت، زیر دست و خانه نشین تغییر داده‌اند.
نقش زنان در صلح جهانی
سه زن جایزه نوبل صلح را در سال ۲۰۱۱ دریافت کردند: دو بانوی لیبریایی همراه با توکل کرمان از یمن. برندگان لیبریائی نوبل صلح ، الن جانسون سیرلیف، نخستین رییس جمهور زن آفریا و لیما گبووی فعال حقوق بشر بودند.
کمیته نوبل علت گزینش سیرلیف و گبووی را نقش مهم آنان در پایان دادن به جنگ‌های داخلی ۱۳ ساله در لیبریا و فعالیت‌هایی دانست که برای تحکیم صلح و حمایت از حقوق زنان انجام داده‌اند.
کمیته نوبل هنگام اعطای جایزه صلح به ۳ زن عرب و آفریقائی دربیانیه‌ای اعلام کرد: «تلاش مسالمت‌آمیز این زنان در راه امنیت زنان دنیا و حق زنان برای مشارکت کامل در ایجاد صلح» دلیل این گزینش بوده است. در بیانیه کمیته نوبل همچنین آمده بود که: «بدون دستیابی زنان به فرصت‌های اثرگذاری در تمام سطوح جامعه که در اختیار مردان است، به دمکراسی و صلح پایدار در جهان نخواهیم رسید.»
بان کی‌مون، دبیرکل سازمان ملل متحد نیز خواهان افزایش حضور زنان در رهبری ماموریت‌های حافظ صلح این نهاد شد. او گفت که حضور زنان در این عرصه باید تا سال ۲۰۱۴ به ۳۰ درصد برسد و تا سال ۲۰۲۰ دست‌کم ۴۰ درصد رشد یابد.
زنان برنده نوبل صلح در سال ۲۰۱۱ بان‌کی مون با اشاره به اعطای جایزه نوبل صلح سال ۲۰۱۱ به سه زن تاکید کرد که این رویداد، باید انگیزه‌ای تشویقی برای دولت‌ها و نهادهای بین‌المللی باشد تا زنان هرچه بیشتری را در تصمیمات مهم مربوط به مناقشات و نزاع‌ها شرکت دهند.
زنان افغانستان نیز در کنفرانس بین‌المللی افغانستان که ۵ دسامبر ۲۰۱۱ در شهر بن تشکیل شد، خواستار سهم هرچه بیشتری برای مشارکت در روند صلح این کشور و تصمیم‌گیری‌های سیاسی دیگر شدند.
ده زن رییس جمهور در جهان سیاست
با پیوستن دیلما روسف برزیلی به باشگاه رهبران سیاسی دنیا، شمار روسای جمهور زن در سطح جهان به ۱۰ نفر در سال ۲۰۱۱ رسید. در حال حاضرروسای جمهور فنلاند، ایرلند، لیتوانی، سوییس،  هند، قرقیزستان، لیبریا، برزیل، آرژانتین و کستاریکا زن هستند.
انتخاب دیلما روسف سوسیال دمکرات به ریاست جمهوری برزیل که مهم‌ترین کشور آمریکای لاتین محسوب می‌شود، رویداد برجسته‌ای در جهان زنان بود.  روسف نخستین زن درتاریخ سازمان ملل نیز هست که در ۲۱سپتامبر ۲۰۱۱، اجلاس عمومی این سازمان را افتتاح کرد و گفت: « من کاملا مطمئن هستم که این قرن، قرن زنان خواهد بود.»
روسف چهره‌ای چپ‌گراست که سابقه مبارزات چریکی در کارنامه خود دارد و مردم برزیل به او لقب "بانوی آهنین" داده‌اند. روسف در نظر سنجی مجله آمریکایی فوربس برای انتخاب صد زن قدرتمند جهان، در ردیف سوم قرار گرفته و از محبوبیت زیادی در آمریکای لاتین برخوردار است.
دیلما روسف رییس جمهور برزیل در ماه مارس ۲۰۱۱ برای  اولین بار در تاریخ مالی یک زن نخست وزیر این کشور شد.  در اوت همین سال نیز خانم شیناواترا  بعنوان اولین نخست وزیر زن تایلند سوگند وفاداری خورد.
دولت پاکستان هم که پس از ترور بی‌نظیر بوتو، زنی را در مقام‌های ارشد سیاسی جایگزین نکرده بود، حنا ربانی کهر را به عنوان اولین وزیرخارجه زن  این کشور منصوب کرد. ربانی کهر تنها ۳۴ سال دارد و می‌توان گفت حضور برجسته دولتی خود در جامعه مردانه پاکستان را همانند بی‌نظیر بوتو، مدیون خانواده پرنفوذ و پدر سیاستمدار خود است.
غروب یک نخست وزیر زن
در اکتبر سال ۲۰۱۱  یولیا تیموشنکو، نخست وزیر پیشین اوکراین که در مارس ۲۰۱۰ از مقام خود عزل شده بود، به اتهام تخطی از حدود اختیارات خود محاکمه شد. دادگاه او را به دلیل دستور امضای قرارداد انرژی بین اوکراین و روسیه، که به شرکت نفتی اوکراین زیان رسانده است، به هفت سال زندان محکوم کرد.
 تیموشنکو در سال ۲۰۰۵، سومین زن قدرتمند جهان شناخته می‌شد و به دلیل لباس‌های فاخر و فانتزی و مدل موی ویژه خود نیز در مرکز توجه بود. او در اوج شهرت خود گفته بود که می‌خواهد زیبایی و زنانگی را وارد سیاست کند. منتقدان تیموشنکو از نزدیکی بیش از حد او به آمریکا و تقلیدش از سبک لباس پوشیدن ژاکلین کندی خرده می‌گرفتند.
صد  زن قدرتمند جهان
مجله فوربس از سال ۲۰۰۴ میلادی، فهرستی از زنان پرقدرت جهان سیاست و اقتصاد را منتشر می‌کند. این مجله امسال آنگلا مرکل را قدرتمندترین زن دنیا در سال ۲۰۱۱ معرفی کرد. هبلاری کلینتون، وزیر خارجه آمریکا و دیلما روسف، رییس جمهور برزیل مقام‌های دوم و سوم را در این فهرست صد نفره اشغال کرده‌اند.
میشل اوباما موسس انجمن مبارزه با چاقی مفرط کودکان در آمریکاست میشل اوباما که در فهرست این مجله در سال ۲۰۱۰، نخستین مقام را داشت، در سال ۲۰۱۱ به رده هشتم سقوط کرده اما هم‌چنان زنی قدرتمند، محبوب و پرنفوذ شناخته می‌شود. نگاهی به پرتره این صد زن نشان می‌دهد که اکثریت مطلق آنان از میان مدیران اقتصادی، فرهنگی و چهر‌ه‌های سیاسی هستند.
الن جانسون سیرلیف، رییس جمهور لیبریا و برنده جایزه نوبل صلح ۲۰۱۱، نخستین زن آفریقایی در فهرست مجله فوربس است. او پیش از تصدی ریاست جمهوری لیبریا، دربانک جهانی کار می‌کرده و تلاش‌های کنونی خود را بر فقرزدایی و بهبود اوضاع کشورش پس از سال‌ها جنگ داخلی متمرکز کرده است.
قدردانی از دادستان زن افغان
"ماریا بشیر" دادستان ولایت هرات در سال ۲۰۱۱ از سوی مجله آمریکایی فارین پالیسی، در فهرست صد متفکر برتر جهان قرار گرفت. خانم بشیر اولین زن افغان است که ریاست دادستانی ولایتی را برعهده گرفته و پیش از آن نیز در سال ۲۰۱۰ یکی از ده زنی بوده که جایزه ویژه "زن شجاع" را از وزارت خارجه آمریکا دریافت کرد. او پس از سقوط طالبان و در سال ۲۰۰۶ به این مقام رسیده است. ماریا بشیر به نقل از مجله فارین پالیسی، در سال ۲۰۱۰ به ۸۷ پرونده خشونت علیه زنان و ازدواج‌های زیر سن قانونی دختران رسیدگی کرده است.

زنان مشهوری که درگذشتند
جهان زنان قدرتمند، ثروتمند، هنرمند و پرنفوذ در سال گذشته چند چهره را نیز از دست داد که در میان آن‌ها می توان به الیزابت تیلور، هنرپیشه آمریکایی، کریستا وولف، نویسنده و ادیب آلمانی، سوتلانا استالین، تنها دختر ژوزف استالین و وانگاری ماتهای، اولین زن آفریقایی برنده جایزه صلح نوبل اشاره کرد. ماتهای بخاطر کوشش خستگی ناپذیر برای حفظ محیط زیست در کنیا، به مادر درختان شهرت داشت.
استمرار شکاف جنسیتی در جهان
سال ۲۰۱۱ در حالی به پایان می‌رسد که فقر همچنان در میان زنان به ویژه در کشورهای رو به توسعه و جنوبی بیشترین قربانی را می‌گیرد. زنان کماکان نازل‌ترین دستمزدها را دریافت میکنند و برای دستیابی به فرصت‌های شغلی و آموزشی منتظر پرشدن سهمیه مردان می‌مانند.
هنوز در پاره‌ای کشورهای رو به توسعه به ویژه در آفریقا و شبه قاره هند، زنان براثر زایمان یا عفونت‌های ناشی از سقط جنین، خشونت‌های جنسی یا سوءتغذیه می‌میرند. سنت ختنه و ناقص سازی جنسی زنان نیز همچنان در برخی از کشورهای اسلامی و آفریقایی رواج دارد.
فقر نزد  زنان در شبه قاره هند بیداد می‌کند قتل‌های ناموسی در مناطق روستایی و دورافتاده جنوب شرقی ترکیه در سال ۲۰۱۱ پرشمارتر شدند. طبق آمارهای موجود، در هفت سال گذشته دست‌کم ۳۰۰ زن با میانگین سالانه ۴۲ نفر در مناطق کردنشین و جنوب شرق ترکیه، قربانی تعصبات دینی و فرهنگی شده‌اند. اما به گزارش خبرگزاری آناتولی، تعداد این قربانیان تنها در سال ۲۰۱۱ به هفتاد نفر رسید. نکته قابل تامل در این میان آن است که عاملان این قتل‌ها، موضوع را خودکشی جلوه می‌دهند تا از چنگال عدالت و مجازات قانونی بگریزند.
بر اساس یک بررسی سالانه، افغانستان پایین‌ترین نرخ متوسط عمر زنان را در جهان داراست. میانگین عمر زنان افغان، تنها ۴۵ سال است. خبرگزاری آلمان گزارش می‌دهد که پس از افغانستان، کشورهای نیجریه، گینه بیسائو، یمن، چاد، جمهوری دمکراتیک کنگو، اریتره، مالی، سودان و آفریقای مرکزی، واجد بدترین شرایط  برای مادران هستند.
مهیندخت مصباح
تحریریه: جواد طالعی




در سقوط یک فروند هلی کوپتر متعلق به نیروی انتظامی جمهوری اسلامی در شهر خاش، واقع در شرق استان سیستان و بلوچستان، خلبان و کمک خلبان این هلی کوپتر کشته شده اند.
فرماندار خاش به خبرگزاری فارس گفته است که این حادثه حدود ساعت ۱۲ ظهر روز جمعه، ۲ دی (۲۳ دسامبر) و هنگامی روی داد که هلی کوپتر که برای انجام ماموریت به منطقه اعزام شده بود در حال کم کردن ارتفاع، با دکل بی سیم محوطه سپاه پاسداران برخورد کرد و متلاشی شد.



علی اکبر صالحی، وزیر خارجه ایران، با محکوم کردن ربوده شدن چند تن از متخصصان ایرانی شاغل در یک نیروگاه برق در شهر حمص سوریه، گفته است که از دولت سوریه، برخی کشورها و نهادهای منطقه، از جمله اتحادیه عرب، و سازمان های حقوق بشر خواستار تلاش برای آزادی آنان شده است.
به گزارش خبرگزاری دولتی سوریه، بامداد روز چهارشنبه، افراد ناشناس در شهر حمص، از مراکز عمده اعتراضات مردم علیه حکومت سوریه، هشت مهندس از ملیت های مختلف را ربودند و منابع خبری ایران بعدا گفتند که ینج تن از ربوده شدگان از شهروندان ایرانی بوده اند.
هنوز هیچکس مسئولیت ربودن این افراد را برعهده نگرفته و انگیزه این آدم ربایی هم معلوم نیست اما شهر حمص در هفته های اخیر شاهد درگیری های فرقه ای از جمله آدم ربایی و قتل بوده است.
دولت ایران حامی اصلی حکومت سوریه در منطقه محسوب می شود و طرفداران حکومت سوریه در برخی تظاهرات خود پرچم جمهوری اسلامی را همراه داشته اند و چندی پیش هم گزارش هایی از تهاجم معترضان به اتوبوس های حامل زائران ایرانی در سوریه انتشار یافته بود.



سروش خطاب به خامنه‌ای: همه می‌دانند تمام زجرها و تجاوزها با رضایت شما بوده است

سروش جعفری

imageدکتر عبدالکریم سروش در پاسخ به فراخوان محمد نوری‌زاد برای نگارش نامه‌های سرگشاده به علی خامنه‌ای، نامه‌ای مبسوط نوشته است و در آن با کنایه گفته است که دست ناتوان و معلول خامنه‌ای؛ به این معنی نمادین است که «رهبری نباید درازدستی بکند.
دکتر سروش در این نامه با شرح جزییات جنایاتی که در جمهوری اسلامی اتفاق افتاده خطاب به خامنه‌ای گفته است که «زیرکان اطلاع و اطمینان دارند که همه زجرها و زنجیرها و تجاوزها و تطاول‌ها به علم و رضا و اذن و اشراف» او بوده است.
وی افزوده است: «خبر خباثت‌ها و قساوت‌های قصابان شما به تواتر رسیده است. آیا تاوان این‌همه جنایت را می‌توانید بپردازید؟ اگر همه خوبی‌های مملکت محصول رهبری‌های داهیانه و پیامبرگونه شماست چرا زشتی‌هایش نباشد؟ قدرت مطلقه مسوولیت مطلقه می‌آورد.»
آقای سروش در ادامه‌ی نامه‌ی مفصل خود صدا و سیما را به «صندوقی لعنتی» تشبیه کرده که فقط «زاغ و زغن‌ها» را دعوت می‌کند و جز «آبرو بردن، پرده دری، هتاکی و ترویج خشونت» کاری نمی‌کند.
وی همچنین با نصیحت کردن رهبر جمهوری اسلامی گفته است که «نقد رهبری می‌تواند مقدمه‌ای برای آشتی ملی» باشد.
سروش با اشاره به خشونت‌هایی که به اسم اسلام انجام می‌گیرد به خامنه‌ای گفته است: «دیانت را چرا بهانه خشونت کرده‌اید؟ گفته‌اید اسلام تازیانه هم دارد؛ ولی آیا فقط تازیانه دارد؟ عسل فروشی چه عیب داشت که سرکه فروشی اسلامی دائر کرده‌اید؟»
آقای سروش در قسمت های دیگری از نامه به خاتمی انتقاد کرده که در طول هشت سال ریاست جمهوری‌اش به دیدار هر عالمی در قم رفت «الا به دیدار افقه الفقها، یعنی آیت‌الله منتظری.»
وی همچنین گفته است که صادق لاریجانی رییس قوه قضاییه، قبل از اینکه ریاست دستگاه قضایی را به عهده بگیرد «با زیرکی» رساله خامنه‌ای را نوشت و بعد «مزد خدمت خود را گرفت».
این متفکر دینی در پایان هم با تشبیه خامنه‌ای به آغامحمد خان قاجار نوشته است: «مورخان آورده‌اند که آغا محمد خان قاجار هم موسیقی می‌نواخت هم زیارت عاشورایش ترک نمی‌شد هم به دستان نامبارک خود سر می‌برید و چشم در می‌آورد. چرا رفتار و کردار شما باید یاد آور احوال وی باشد»



نامه ای به خامنه‌ای؛ حکایت روشنفکرانی که دیکتاتور می‌شوند

image
این آیا‌‌ همان حکومتی است که وقتی شاه سرنگون شد آرزویش را داشتید؟ حکومت چکمه و لباس شخصی؟ دولت باتوم و کهریزک و شیشه نوشابه؟ من که باور ندارم آنچه می‌خواستید این بوده باشد. اما سخت تلخ است داستان زندگی دیکتاتور‌ها. سخت تلخ است حکایت روشنفکرانی که دیکتاتور شدند. از لنین و استالین گرفته تا کاسترو و مائو.

آقای سید علی خامنه‌ای،
رهبر جمهوری اسلامی ایران
 سلام
 چه کسی بودن مهم نیست، من هم یکی از هزارانی هستم که پس از شکنجه شدن در زندان‌های جمهوری ولایت فقیه ناچار به زندگی در غربت شده‌اند. با وجود اینکه می‌دانیم و می‌دانید که نامه نگاری‌های ما به شما هیچ اثری در تغییر روش حکومت داری و برخوردتان با رعیت نخواهد داشت، با وجود این به فراخوان محمد نوری زاد بزرگوار می‌نویسیم، تا اگر چه شاید برای شما و زیردستانتان تلنگری نباشد، اما برای آینده سند کوچکی باشد از اینکه مردم گفتند و شما نشنیدید. مردم فریاد زدند و شما نشنیدید.
 ملت ساده دل ایران بار‌ها با ابزارهای محدودی که داشتند با شما سخن گفتند و شما هیچ به گوش نگرفتید. یک روز به کاندیدای شما رای ندادند، یک روز مجلسی کاملا مخالف شما ساختند و یک روز وقتی به سادگی رایشان را به هیچ گرفتید، میلیونی خیابان‌ها را درنوردیدند، اما شما نه تنها نشنیدید که دستور سلاخی اشان را دادید.
پرسش من از شما به عنوان جوانی که تمام عمرش را در سال‌های جمهوری اسلامی زندگی کرده، این است که چطور می‌شود رئیس حکومتی با داعیه «آزاد‌ترین کشور دنیا» یک هفته پس از انتخاباتی محدود و مخدوش، در تریبون مهم‌ترین مراسم مذهبی‌اش، فریاد می‌زند که هر اتفاقی کف خیابان‌ها بیافتد مسئولیتش به عهده ما نیست. و فردای آن روز گله شعبان بی‌مخ‌هایش را‌‌ رها کند برای سلاخی مردم؟ چطور می‌شود حکومتی که برچسب دموکراسی و مذهب به خود می‌زند، مسولیت امنیت شهروندانش را به عهده نگیرد که هیچ، آنان را از دم سرب و باتوم و گاز اشک آور بگذراند؟ این آیا‌‌ همان حکومتی است که وقتی شاه سرنگون شد آرزویش را داشتید؟ حکومت چکمه و لباس شخصی؟ دولت باتوم و کهریزک و شیشه نوشابه؟
 من که باور ندارم آنچه می‌خواستید این بوده باشد. اما سخت تلخ است داستان زندگی دیکتاتور‌ها. سخت تلخ است حکایت روشنفکرانی که دیکتاتور شدند. از لنین و استالین گرفته تا کاسترو و مائو. یا چرا راه دور برویم همین بشار اسد که قرار بود پیک آزادی و دموکراسی باشد برای سرزمین کهنسال شام. تحصیل کرده اروپا و پزشکی که به جای زندگی بخشیدن، جان می‌گیرد. امروز خواندم که تعداد آنان که کشته به بیش از شش هزار رسیده. شش هزار انسان سلاخی شده‌اند اما هنوز او و کشورش دوست و برادر شما هستند.
در این چند روزه یک دیکتاتور دیگر نیز جان داد. رئیس حکومت سرکوب گر کره شمالی، حتما او را خوب می‌شناسید. کشورش دوست و برادر شما بود. سال‌ها پشت گرم بوده‌اید به حمایت‌های او و حزب کمونیست حاکم بر کره. از موشک و زیردریایی و تانک و بمب اتمی، هر چه خواستید او به شما نه نمی‌گفت. اما خوب می‌دانید که سرگذشت این دوست شما هم در تاریخ چیزی کم از صدام و هیتلر ندارد. گیرم که همه چیز را سانسور می‌کرد. گیرم که هیچ خبری از پشت دیوارهای بلند کره به بیرون درز نمی‌کند، اما آیا تا ابد جنایت‌های این دیکتاتور، پنهان باقی می‌ماند؟
شما و یارانتان خیلی تلاش کردید و می‌کنید که ایران یک کره شمالی اسلامی بشود. شعار ژاپن شدن داده‌اید اما به راه کره شمالی رفته‌اید. اقتصاد ویران، تحریم‌های افسار گریخته، لجبازی بر سر انرژی هسته‌ای، نمایش روزانه موشک و بمب و سرباز، محدودیت‌های خبری و اطلاع رسانی، اینترنت ملی و... و.... را چه کسی به شما یاد داد؟ شاید مشاوران همین کره شمالی که نبض تمام نیروگاه‌های هسته‌ای شما را در دست دارند. اما آقای رهبر این راه که می‌روید، در برابر مردم ایران به کره شمالی که سهل است، به ترکستان هم نمی‌رسد. مردم ایران تفاوت دارند با ملت کره شمالی. شاید با سیاست‌های گدا پرور دولت سابقا محبوب شما، کاسه گدایی به دست گرفته باشند و جلوی عابر بانک‌ها به دنبال یارانه صف کشیده باشند، اما روزی از خاکسترشان مشتی برمی خیزد که حکومت شما را یکباره در هم بپیچد. شاید بد نباشد روش‌های آنانی که مانند شما حکومت می‌کنند و می‌کردند را مروری کنید. کدام روش را می‌پسندید؟ بن علی؟ مبارک؟ قذافی؟ اسد؟ صدام؟ پینوشه؟ کدام را؟ من فکر می‌کنم حالا زمان انتخاب شماست. شاید فردا کمی دیر باشد. فردا که آتش خشم ملت زبانه بکشد شاید راه گریزی باقی نمانده باشد.
از آن طرف اما حکایت دیگری نیز بر روشنفکران می‌گذرد. روشنفکرانی که به حکومت رسیدند اما دیکتاتور نشدند. یکیشان همین چند روز پیش از دنیا رفت. واتسلاو هاول. حتما او را زیاد نمی‌شناسید. چون رئیس جمهور کشوری بود که مترقی‌ترین نمونه گذر از دیکتاتوری کمونیستی به دموکراسی است. مردی که نمایشنامه نویس و شاعر بود، روشنفکر و سخنور بود، شاید شبیه به دوران جوانی شما.‌‌ همان دورانی که پیپ می‌کشیدید و دم خور اخوان ثالث بودید. اما هاول هنگامی که به حکومت رسید تلاش کرد آزادی بیان و حق انتخاب را در کشوری که از کمونیست سربرآورده بود، نهادینه کند. با جداسازی دموکراتیک چک و اسلواکی از حادثه خونین دیگری مانند جنگ بوسنی جلوگیری کرد و ده سال بر کشور چک حکومت کرد. حکومتی نه مانند یک دیکتاتور که حکومتی مانند یک رئیس جمهور. حالا پراگ سال‌ها پس از کناره گیری او از حکومت، جزو پایتخت‌های دموکراتیکی است که بدیلش در اروپای شرقی یافت نمی‌شود. امروز او هم مرده است. اما همیشه در تاریخ نامش برابر خواهد بود با صلح و امنیت و آزادی. نامی که سال‌ها و قرن‌ها می‌تواند به نیکی باقی بماند.

آقای سید علی خامنه‌ای
رهبر جمهوری اسلامی ایران
شما کدام راه را برگزیده‌اید؟ واتسلاو هاول یا رهبرانی که دوست و برادر شما هستند؟
امید کشتکار




راز بقا در خیابان‌های تهران!


image
توی خبرها خوندم که توی هفته‌ی گذشته و کمی قبل از اون یک خرس در شهر پرسه میزده، بلافاصله بعد از اون دوباره خوندم که سه توله شیر در قسمت شرقی تهران دیده شده‌اند، که یکی از اون‌ها در اتوبان شرق تهران توسط یک اتومبیل زیر گرفته شده ولی دوتای دیگر توسط پرسنل واقعاً جان برکف آتش‌نشانی زنده به دام افتادند تا احتمالاً اعتراف کنند که جاسوس سیا هستند. دیروز هم که یک فقره لاشخور در خیابان گلبرگ تهران به دام افتاد که احتمالاً اون هم قرار است که اعتراف کند که پهپاد آمریکایی است.
 با خودم فکر می کردم که در کشوری که گوریل‌های پشمالو و بوزینه‌ها سردمداران حکومتی شده‌اند و قانون هم اتفاقاً تبدیل شده به قانون جنگل، تا جایی که در هر هفته دو فقره کلاهبرداری و اختلاس میلیاردی در آن رخ می‌دهد، می‌ریزند توی ملک شخصی و به زن و دختر مردم تجاوز می‌کنند، به خورد آدم توی کهریزک شیشه نوشابه می‌دهند، چه انتظار بیشتری می‌توان داشت، احتمالاً حیوانات زبان بسته هم از آنجایی که دیگر در کشور جنگلی برایشان نمانده با علم به اینکه اینجا هر چند درخت ندارد ولی قانونش قانون جنگل است، به اینجا کوچ کرده‌اند، به خیال اینکه شهرنشین خواهند شد ولی خبر ندارند که اینجا مامور اطلاعاتش خرس را می گیرد و یک شبه فیلم اعتراف او را پخش می کند که خود به زبان فارسی اذعان می‌دارد که خرگوش است!




جواد کریمی قدوسی٬ فرمانده سابق سپاه:

بروجردی با قرار مجرمیت به دادگاه خواهد رفت

جواد کریمی قدوسی٬ فرمانده سابق سپاه و نماینده فعلی مجلس می‌گوید قرار مجرمیت علاء‌الدین بروجردی٬ رئیس کمیسیون امنیت ملی مجلس و فرزندان وی صادر شده و این نماینده مجلس به زودی دادگاهی خواهد شد.
آقای کریمی قدوسی روز پنجشنبه (اول دی) در گفتگویی که با سایت «بولتن‌نیوز» کرده٬ این مطلب را به نقل از غلامحسین محسنی اژه‌ای٬ دادستان کل کشور بیان کرده است.
از علاء‌الدین بروجردی و دو فرزند وی به عنوان متهمان پرونده اختلاس سه هزار میلیارد تومانی در بانک صادرات نام برده می‌شود٬ اما آقای بروجردی تاکنون حاضر نشده است این موضوع را بپذیرد.
کریمی قدوسی به نقل از محسنی اژه‌ای گفته که بروجردی احضار و تفهیم اتهام شده و به‌زودی دادگاهی خواهد شد.
به گفته این نماینده مجلس «دادگاه رفتن آقای بروجردی نیز قطعی است و باید دید که در دادگاه چه مسائلی مطرح خواهد شد.»
کریمی قدوسی افزوده که یکی از فرزندان علاء‌الدین بروجردی با نام مستعار «علی وفایی لاری» فعالیت می‌کند و نام دو فرزند این نماینده مجلس نیز در کیفرخواست وجود دارد.
جواد کریمی قدوسی در بخش دیگری از این گفتگو به موضوع قرائت نشدن گزارش کمیته ویژه مجلس در مورد حمله به کوی دانشگاه تهران در خرداد سال ۸۸ اشاره کرده و به نقل از علی مطهری گفته که مهدی کوچک‌زاده٬ روح‌الله حسنیان و حمید رسایی مانع از قرائت این گزارش شده‌اند.
علی مطهری پیش‌تر بدون آنکه نامی از این افراد ببرد٬ گفته بود برخی «شعبان بی‌مخ‌های» مجلس مانع از قرائت این گزارش شده بودند.




عباس نبوی، عضو هیئت علمی موسسه «امام خمینی»:

رهبری حمله به سفارت بریتانیا را کار دانشجویان نمی‌داند


عباس نبوی، عضو هیئت علمی موسسه «امام خمینی» گفته که علی خامنه‌ای گزارش‌ها درباره حمله بسیج دانشجویی به سفارت بریتانیا و آتش زدن و تخریب کردن اموال این سفارت‌خانه را تائید نکرده است.
آقای نبوی روز جمعه (دوم دی) در گفتگو با «خبرگزاری دانشجو» وابسته به سازمان بسیج داشجویی این مطلب را بیان کرده است.
به گفته وی پس از آنکه به علی خامنه‌ای خبر دادند «بچه‌ها همه چیز را آنجا {سفارت بریتانیا} تخریب و زیر و رو کرده‌اند و جاهایی را آتش زده‌اند، ایشان گفته‌اند که کار بدی بوده است، اما این موارد ربطی به جنبش دانشجویی ندارد و اکنون این موضوع کاملا مشخص شده است.»
این روحانی نزدیک به محمدتقی مصباح یزدی در تفسیر سخنان آقای خامنه‌ای گفته که «خرابکاری‌های» داخل سفارت بریتانیا در تهران «کار خود انگلیسی‌ها» بوده است.
هشتم آذرماه گروهی از اعضای بسیج دانشجویی پس از تصویب طرح کاهش روابط تهران و لندن در مجلس به سفارت بریتانیا حمله‌ کرده و خساراتی به تاسیسات این سفارت وارد کردند.
پس از افزایش انتقاد‌ها از این اقدام بسیج دانشجویی٬ مهاجمان به سفارت بریتانیا و باغ قلهک حاضر نشده‌اند مسئولیت این حمله و تخریب‌ها را قبول کنند.
در هفته‌های اخیر بسیاری از مقام‌های جمهوری اسلامی که در ابتدا از حمله به سفارت بریتانیا حمایت کرده بودند٬ با تغییر مواضع خود به طور مستقیم و غیر مستقیم این اقدام را محکوم کرده‌اند.

عوض حیدرپور٬ عضو کمیسیون امنیت ملی مجلس چند روز پیش گفته که در حمله نیرو‌های بسیج دانشجویی به سفارت بریتانیا در تهران گروهی از اراذل و اوباش نیز حضور داشته‌اند.
آن‌طور که این نماینده مجلس به نقل از مقام‌های پلیس گفته است٬ در حمله به سفارت بریتانیا تعدادی «اراذل و اوباش» نیز توانسته بودند به داخل سفارت «نفوذ» کنند.




حماس به سازمان آزادیبخش فلسطین ملحق می شود

سحام نیوز: گروه فلسطینی حماس، که کنترل نوار غزه را در اختیار دارد، به سازمان آزادیبخش فلسطین خواهد پیوست.
بی بی سی گزارش داد که این توافق در جریان گفتگوهای حماس با گروه رقیبش فتح، که کنترل کرانه باختری را در اختیار دارد، در شهر قاهره مصر انجام شد.
سازمان آزادیبخش فلسطین، موجودیت اسرائیل را به رسمیت می شناسد و و به عنوان تنها نماینده مردم فلسطینی، در سازمان ملل به عنوان عضو ناظر عضویت دارد.
خبرنگار بی بی سی در امور خاورمیانه می گوید این توافق قدمی مثبت به سوی سازش بین گروه های متخاصم فلسطینی است.
اما او تاکید می کند که پیوستن حماس به ساف، بدون شک روند صلح خاورمیانه را پیچیده تر می کند. چون حماس مخالف مذاکرات با اسرائیل است که ساف در دو دهه گذشته آن را سرپرستی کرده است.




جـــرس: 
دو روز پس از ربوده شدنِ پنج ایرانی در سوریه که سفارت جمهوری اسلامی در دمشق با صدور بیانیه‌ای، آنها را "مهندس پروژه" ذکر کرده بود، منابع خبری از ربوده شدنِ دو ایرانیِ دیگر به همراه راننده سوری آنها گزارش می دهند.
شبکه انگلیسی زبان سیمای جمهوری اسلامی، پرس تی وی، روز چهارشنبه به نقل از سفارت جمهورری اسلامی در دمشق آورده بود: "چند فرد ناشناس ساعت ۳۰: ۶ صبح روز چهارشنبه (۳۰ آذر / ۲۱ دسامبر) پنج مهندس و کارمند فنی شاغل در طرح نیروگاه برق جندر شهر حمص را ربوده‌اند. گفته می‌شود که این افراد در حال عزیمت به محل کار خود بودند که ربوده شدند."
شامگاه روز پنجشنبه نیز، تارنمای «سبز یعنی وطن» به نقل از منابعی نوشت: "... معاون مدیر پروژه‌ جندر مهندس خالق صحنه به همراه مدیر سایت شرکت پارسیان پُست مهندس بوییری شرکتی که فورمن‌ها و تکنیسین‌هایش ناپدید شده ا‌ند، برای پیگیری وضعیت نفرات مفقود شده به همراه یک راننده‌ کرد سوری به نام هیثم عازم شهر حمص شدند.
از همان ساعت تا هنگام ارسال خبر هیچ اطلاعی از این سه نفر در دست نیست. تا لحظاتی پیش چندین بار با همراه صحنه تماس گرفته ایم که پیام "در دسترس نیست یا خاموش است" را از سیریاتل می‌شنویم."
بر اساس این گزارش، "امروز صبح یک مقام وزارت امنیت سوریه در جلسه‌ای که در سایت جندر تشکیل شده بود به کلیه‌ پرسنل ایرانی هشدار داده است که در تماس‌های تلفنی‌ خود با ایران چیزی درباره‌ی این موضوع نگویند و خیلی کوتاه تنها به سلامت بودن خود اشاره نمایند."
همچنین آمده است: "شرکت مپنا امروز بالاخره رسمآ پروژه‌ی جندر را به حال تعلیق درآورد! و گفت که تا اطلاع بعدی سایت پروژه تعطیل و بسته است. تا حدود یک ساعت دیگر کلیه‌ مهندسان و کارکنان ایرانی مستقر در کمپ نیروگاه به همراه خانواده‌هایشان با اسکورت وزارت امنیت به اقامتگاهی در دمشق برده می‌شوند و قرار است که یکشنبه یا دوشنبه‌ی هفته‌ی آینده به ایران بازگردند. شرکت مپنا گفته است که اگر تا تاریخ فوق شرایط بهتر بشود بازگشت پرسنل به ایران منتفی خواهد بود."
سفارت جمهوری اسلامی می گوید که پنج مهندس و کارمند فنی شاغل در طرح نیروگاه برق جندر حمص "در چارچوب تلاش‌های مربوطه به ارائه خدمات فنی در زمینه عمرانی به ملت سوریه" در این کشور حضور داشته‌اند.



رضا شهابی به اعتصاب غذای سی روزه خود پایان داد

رضا شهابی، عضو هیات مدیره سندیکای کارگران شرکت واحد اتوبوسرانی تهران و حومه، بعد از ظهر پنج شنبه اول دی ماه در بخش «آی. سی. یو» بیمارستان هزار تخت خوابه تهران (امام خمینی) و در حضور خانواده و فعالان کارگری، به اعتصاب غذای خود پایان داد.
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی کانون مدافعان حقوق کارگر، شهابی از اول آذر ماه امسال در اعتراض به بازداشت غیر قانونی، بلاتکلیفی نوزده ماهه و وضعیت وخیم جسمی اش، برای بار دوم دست به اعتصاب غذا زده بود، که با گذشت یک ماه، وی روز پنجشنبه اول دی ماه اعلام کرد بنا به درخواست فعالان و تشکل های کارگری که از او خواسته بودند اکنون که به بیمارستان منتقل شده و مسئولان پذیرفته اند که زیر نظارت خانواده اش، تحت عمل جراحی قرار گیرد، به اعتصاب خود پایان دهد.
شهابی، که قبل از بازداشتش در خرداد ۸۹، از سلامت کامل برخوردار بود، طی زمان بازداشت، از ناحیه مهره های گردن، دچار آسیب جدی شده است، به طوری که در خطر فلج شدن قرار دارد و نیاز فوری به عمل جراحی و مراقبت های ویژه پس از عمل دارد.
طی هفته های اخیر، بیش از پنجاه فعال سیاسی – اجتماعی در نامه ای خطاب به رضا شهابی فعال کارگری از او خواستار شکستن اعتصاب غذای خود شدند و همچنین تاکید داشتند که مسؤلان سریعا به خواسته های به حق او باید رسیدگی کنند.
همچنین پنج فعال ملی – مذهبی (حبیب الله پیمان، احمد حاج سید جوادی، حسین شاه حسینی، اعظم طالقانی و لطف الله میثمی) نیز، از این عضو سندیکای کارکنان شرکت واحد خواسته‌ بودند که به اعتصاب غذای خود پایان دهد.



برادر آریا آرام نژاد: آریا بیماری قلبی دارد، پیش از هر فاجعه ای صدای ما را بشنوید

مسیح علی نژاد
برادر آریا آرام نژاد نسبت به انتقال این هنرمند و آهنگ ساز حامی جنبش سبز به بند قاتلان و مجرمین خطرناک ابراز نگرانی کرد و گفت: برادرم را به جرم خواندن یک آواز زندانی کردند و حالا در این دارالتادیب یک جوان دلسوزی که نسب به مردم کشورش احساس مسولیت می کرد را باید شب و روز را با قاتلین و دزد ها به سر کند.
خبرهای منتشر شده حاکی است که برخی از زندانیان سیاسی در شهرستان بابل از جمله انتقال آریا آرام نژاد (هنرمند، خواننده و آهنگ ساز حامی جنبش سبز)، علیرضا فلاحتی، علی عباسی و رحمان یعقوبی دیگر زندانیان سیاسی مازندران به بند سارقین و مجرمین خطرناک منتقل شده اند که برخی از خانواده ها ضمن تایید این خبر نسبت به وضعیت زندانیان خود ابراز نگرانی کرده اند.
مهدی آرام نژاد برادر آریا آرام نژاد در گفتگو با خبرنگار کلمه می گوید: ما همواره سعی کردیم در نهایت آرامش و سکوت پیگیر وضعیت برادرم باشیم تا به قبا و ردای آقایان بر بخورد تا این موضوع یک طوری به نتیجه برسد اما در نهایت متوجه شدیم که آنها را با قاتلان و زورگیران هم بند کرده اند.
وی تصریح می کند: البته به لحاظ جامعه شناسی همین هم باید بررسی شود که فقر وقتی بیداد می کند دزد و زورگیری هم رواج می یابد، و من هم نمی خواهم به بعد اجتماعی این ماجرا ورود پیدا کنم ولی اعتراض مان این است که چرا یک هنرمندی که یک آواز خوانده که خیلی هم خوب توانست وضعیت موجود در ایران را از طریق همین آوزا منعکس کند و از زبان مردم هم آواز خوانده است چرا باید با کسانی که قتل و دزدی مرتکب شده اند در یک بند باشد؟ به چه جرمی یعنی فعلی که برادرم انجام داده است متناسب است با حکم مجازاتی که برایش در نظر گرفته اند؟
وی می گوید اگر مسولین نمی دانند در این زندان ها چه خبر است و به مردم چه می گذرد این عذر بدتر از گناه است و اگر می دانند که چه خبر است خب این جنایت است.
وی در مورد پیگیری های قضایی خود به منظور ملاقات با آریا آرام نژاد می گوید: ما وقتی رفیتم دادستانی، آقای اکبرزاده معاون دادستان می گوید آریا از نظر ما یک زندانی عادی است و نیازی به نامه ما برای ملاقات نیست اما وقتی می رویم زندان می گویند برای این جور زندانی ها نیاز به نامه دادستان است و دوباره بر می گردیم دادستانی می گوید شاید سازمان زندان ها یک قانون خاص خودش را داشته باشد، این یک بام و دو هوا یعنی چه؟ الان یک الف بچه هم می فهمد که سازمان زندان ها زیر نظر دادستانی دارد کارهایش را انجام می دهد، یعنی ما را میان زندان و دادستانی به همدیگر پاس می دهند و این رفتار ها واقعا برای تحقیر کردن است. برخوردهایی با ما می کنند که فقط در شان خودشان است.
وی ادامه می دهد: شاید درست نباشد که این را بگویم ولی من دوست ندارم به شخصیتم به حرمتم اینطوری توهین کنند. هیچ طلبی از این انقلاب ندارم ولی من هم برای این کشور جبهه رفتم، جانباز شدم ولی اگر گوش کری در میان مسولان هست که حرف های ما را نمی شنوند می خواهم از این فرصت استفاده کنم و بگویم حداقل این فریاد بلند را بشنوند که نیروهای جبهه رفته و جانباز هیچ طلبی از انقلاب ندارند ولی دوست داشتند یک وضعیت بهتری برای مردم رقم می خورد.
مهدی آرام نژاد با اشاره به اینکه مسولان اصلا پاسخگو نیستند می گوید: در مملکتی که جرم سیاسی هنوز تعریف نشده یک جوان هنرمند را با قاتلان هم بند می کنند و بعد خانواده ها نمی دانند از چه کسی باید بخواهند که به این وضعیت رسیدگی کنند از رییس جمهور؟ ایشان که اصلا کاره ای نیست، از رییس قوه قضاییه یا از رهبری جمهوری اسلامی؟ خیلی سخت است وضعیتی که خانواده ها تحمل میکنند …
وی در عین حال تاکید می کند که آریا آرام نژاد جوانی است که نمی تواند مشکلات مردم را ببیند و سرش را پایین بیاندازد، او دچار هیجانات هم نیست بلکه با احساس مسولیت
وضعیت اجتماعی و سیاسی را دید و آوازی را خواند حالا سوال اینجاست آیا مسولان به جای شنیدن درد دل های مردم باید بزنند توی سرشان؟ حرف من فقط آریا نیست صحبتم این است که اینها چرا حرکات شفاف مردم را تحمل نمی کنند؟
برادر این هنرمند دربند با اشاره به وضعیت سایر زندانیان سیاسی شهرستان بابل می گوید: آقای شهیری یکی از نیروهای فرهنگی کشور است که در استان مازندران خیلی ها ایشان را می شناسند، آقای دکتر سروش، آقای میری، اینها از چهره های فرهیخته و سرشناس استان مازندران هستند و مردم اینها را می شناسند ولی وقتی می بینند که مملکت دارد با فرهیختگان شان چنین برخورد می کنند که به خاطر عملکردشان باید زندانی باشند طبیعی است که نگران می شوند.
مهدی آرام نژاد که خودش از چهره های شناخته شده شهرستان بابل است می گوید: هیچ نسلی دوبار انقلاب نمی کند مرحوم جلال آل احمد می گفت انقلاب سم است اما متاسفانه یک عده ای در درون نظام هستند که از اراده مردم سو استفاده کردند و می خواهند جامعه را به بحرانی بکشانند که ما یک سم دیگری بخوریم و یک انقلاب دیگری انجام دهیم. شاید سن شما کم باشد و به خاطر نیاورید که بهترین نیروهای کشورمان یا شهید شده اند و یا اعدام شده اند. من فکر نمی کنم جامعه ایرانی یک حرکت شتابنده و یک انقلاب دیگری که در یک دوره ای به اصطلاح کاربرد داشت را برتابد. اگر در بین مسولان کسی هست که می فهمد و این مسائل را درک می کند، اجازه ندهد در داخل این نظام کاری کنند تا مردم اینگونه برانگیخته شوند، باور کنید موج عظیمی از مردم مخالف اند.
وی با اشاره به وضیعت بیماری آریا آرام نژاد می گوید: برادرم قرص قلب مصرف می کند و دکتر ایشان هم این موضوع را تایید کرد که ایشان از نظر قلبی دچار بیماری هستند و ما واقعا نگران هستم و اصلا نمی دانیم چه بکنیم، اگر با همه این اوصاف او بمیرد به مرگ طبیعی نمرده است بلکه مسئولان جمهوری اسلامی خودشان باید مسولیت مرگ برادرم را بپذیرند. ما نگران هستیم. فردا نگوئید به مرگ طبیعی مرده است. این حرفم خطاب به مسئولانی است که پس از هر فاجعه اعلام می کنند ما نمی دانستیم. هر چند ندانستن وضع امنیتی عذر بد تر از گناه است.




برای تولد ضیا نبوی

منصوره شجاعی
برای تولد ضیا نبوی... باشد که تا صبح شب یلدا همگام با آفتاب روشن برما سرزند!
عطر بهارنارنج حیاط دانشگاه بابل را پر کرده بود وقتی که  با نوشین احمدی و پروین اردلان رسیدیم  ونسیم معطر اردیبهشت  را به هر دم و بازدم سینه حق گو و پرطپش دانشجویانی چون ضیا و دیگر یاران اش به جان نشاندیم.
شش سال پیش بود و بهار خند ه میزد و ارغوان می شکفت و ضیا  شاد بود ...او ودوستان اش  به مناسبت روز کارگر جماعتی را برای شنیدن صدای فعالان جنبش زنان جمع کرده بودند و موسمی دیگر ساخته بودند  تا  صدا به صدا بپیوندد وجنبش های نو پا و دیرپا در کنار هم بیاموزند و به آنچه گذشته بود ازنو  نظر کنند.
بارها از حراست تماس گرفتند که جلسه را تمام کنید و حرکات تهدید آمیزی نیز ازسوی تعداد اندکی از"دانشجونماها " دیده می شد...اما ضیا و دوستان اش با صبوری پایداری کردند و جلسه ادامه یافت.
آن روز ، آنها به آرامش و ادب ثابت کردند که تهدید و خشونت حمایت شده هرچند پرغوغا و دهشتناک باشد اما جریان آرام و مسالمت جوی بحث و گفتگو راه خود را کژدار و مریز ادامه می دهد .
پایداری آن روز، حضور ماندگارو صلح جوی  جنبش دانشجویی را تا به امروزدر زمین سبز جنبش  دموکراسی خواهی مردم بذر پاشی کرد .  واین بذر به دست پرتوان ضیا و دیگر دانشجویان کوشنده همچون کوهیار گودرزی ، بهاره هدایت ، مجید توکلی ، مهدیه گلرو، و... در سراسر ایران  به سبزی نشست.
هرچند که آفت خودکامگی، رمق سربرون آوردن  این بذر را در کوتاه موسمانی بکاهد ، اما بی تردید  خورشید صبح شب یلدا  به یمن تولد آفتاب کارانی چون ضیا نبوی، بی شک آفت سوز خواهد بود.


بزرگداشت سالروز تولد ضیاء نبوی در ترکیه

جمعی از فعالان دانشجویی، سیاسی و مدنی ایرانی مقیم اسکی شهیر ترکیه، به مناسبت تولد ضیاء نبوی دانشجوی محروم از تحصیل و زندانی که دو سال است در زندان کارون اهواز محکومیت خود را می گذراند، مراسمی برگزار کردند. در این مراسم حاضران پس از برگزاری جشن تولد ضیاء نبوی،در یکی از پارک های اسکی شهیر تجمع کرده و پیامی خطاب به این دانشجوی ستاره دار خواندند.
به گزارش دانشجونیوز، در این پیام که توسط حاضران در مراسم خوانده شد، آمده است:
ضیاء عزیز
سلام
امسال دومین سالی بود که مهرماه، دانشگاه منتظر قدم های نازک و نازنین تو بود و کلاس‌های درس لبخندهای همیشگی‌ات را انتظار می‌کشید.
امسال دومین تولد تو است که در زندان می‌گذرد، آن هم زندان کارون اهواز با روایت تو که باید دل سنگ را به درد می‌آورد اما چه سود که گویی دل حاکمان ما از سنگ هم سخت‌تر شده است.
ضیاء مهربان، که مهربانانه حتی قاضی‌ای که حکم به در زندان بودن تو داده را می‌بخشی و بر او خرده نمی‌گیری که دستور از جایی دیگر گرفته است، صبور و آرام، نوشتن برای تو که هر نامه ات از درون زندان هم ما را به گریه می دارد و هم لبخندی از سر شوق که این نوشته‌ها نشان از روحیه‌ی خوب تو دارد و نگاه انسان مدارنه‌ات، سخت دشوار است .تو که همچنان از درون زندان کارون اهواز و با همه‌ی دردها و رنج‌هایت، قهرمانانه ایستاده‌ای تا حقت را بستانی و امیدوارانه روشنایی را انتظار می کشی، چه می توانیم به تو بگوئیم جز این که ما همیشه به یادت هستیم، صدای تو خواهیم شد در این سوی مرزها، پیامت و ظلمی را که بر تو و یکایک دانشجویان سرزمینمان می رود را فریاد خواهیم زد و به گوش جهانیان خواهیم رساند. خواهیم گفت که آئین تو مهربانی بود، خواهیم گفت که حق انسانی تو را از تو گرفتند.
آری عزیز همه ایران
نیستی تا در کنار هم جشن زاد روزت را با خنده و شادی سپری کنیم، اما فرسنگ‌ها دورتر ما به یاد تو و به خاطر همه‌ی خوبی‌ها و مهربانی‌هایت، به خاطر همه مقاومت‌ها‌یت، جشنی کوچک در سالروز تولدت برگزار کرده‌ایم تا به تو و همه بگوئیم که فراموشی تو ممکن نیست و همیشه به یادت خواهیم بود.
ضیاء دوست داشتنی
زمستان رسیده، سرد و سخت، گویی صدایی نیست، تگرگی نیست، صدایی گر می‌شنوی صحبت سرما و دندان است، اما این سرما و زمستان ماندنی نیست، می‌رود، برف‌ها آب می‌شوند، درختان جوانه می‌زنند، سبز می‌شوند، گل‌ها از زیر خاک سر بر می‌آورند، تو باز می گردی، قفل زندان می شکند، بهار می‌رسد... بهار می‌رسد..
امشب شب یلدا است، شب زایش نور و امید، شب پیروزی روشنایی و صبح بر تاریکی و شب، شب تولد تو، چه تقارن مبارکی، چه نیکو تولدی که تو فرزند صبحی و امید و روشنایی.تولدت مبارک عزیز همه ما!
توزیع تراکت هایی در خصوص وضعیت دانشجویان محروم از تحصیل که به زبان ترکی ترجمه شده بود از دیگر اقداماتی بود که این گروه از فعالان ایرانی در شهر اسکی شهیر ترکیه انجام دادند. در این تراکت ها که در میان شهروندان ترکیه ای پخش شد، آمده است: در شش سال گذشته و پس از ریاست جمهوری محمود احمدی نژاد، هزاران دانشجو به دلایل عقیدتی ، مذهبی و سیاسی از تحصیل محروم و یا بازداشت شده اند.
یکی از آنها “ضیا نبوی” از دانشجویان نخبه ای ست که از ادامه تحصیل منع و بعد ازکودتا سال 1388 بازداشت و به ده سال زندان محکوم شد و دوران حبس خود را بدون حتی یک روز مرخصی و در اسف بارترین شرایط در یکی از مخوف ترین زندان ها می گذراند .
ضیا به دلیل مقاومتش در برابر ظلمی که جمهوری اسلامی بر جوانان آن سرزمین روا داشت و همچنین شجاعتش در بیان عقاید به سمبل دانشجویان محروم از تحصیل بدل شده است.
امروز ما اینجا جمع شده ایم تا تولد این دوست دربندمان را جشن بگیریم و یادی کنیم از تمامی دانشجویانی که از ادامه تحصیل منع گشته اند و یا در زندان به سر می برند.
در بخش دیگری از این تراکت، قسمت هایی از نامه های دانشجویان در بند به زبان ترکی ترجمه و منتشر شده است:اینکه می‌بایست برای دفاع از حق تحصیل ده سال در زندان بمانم برایم بیشتر شبیه یک شوخی احمقانه و شاید هم یک خواب ناخوشایند است.اما زندگی حتی اگر یک خواب هم باشد فکر می‌کنم ارزش آن را دارد که برای زیباتر شدن آن کوشید» (بخشی از نامه ضیا از زندان )
امین دلم برای همه چیز تنگ شده..برای همه چیز..بند بند وجودم از این دلتنگی درد می کند..خسته ام از این همه آرزوهای کوچک که خفه ام می کند...حسرت، حسرت(بخشی از نامه بهاره هدایت دانشجوی زندانی با حکم 10 سال حبس به همسرش)
چنين است که ‌اميد مردم به دانشگاه است و گويا مردم از دانشجويان پيمانی گرفته اند. آن‌ها پيمان گرفته اند که آزادی بايد زنده بماند (بخشی از نامه مجید توکلی دانشجوی دربند با حکم 7 سال و 6 ماه حبس )
دانشجو! دانشگاه! دلم برایتان تنگ شده و قلبم از دوریتان می تپد.
(بخشی از نامه مجید دری، دانشجوی زندانی با حکم شش سال حبس)



پیام تبریک ٣۵ تن از فعالین دانشجویی داخل کشور به ضیا نبوی

٣۵ تن از فعالین دانشجویی داخل کشور به مناسبت سالگرد تولد ضیا نبوی، دانشجوی محروم از تحصیل دربند، پیامی خطاب به وی صادر کردند.
به گزارش دانشجونیوز، در بخشی از این پیام آمده است: "بعد از این شب، سحری دوباره برمی‌خیزد، گیرم تا بهار فصلی باقی! چه باک که روشنی خورشید نوبلوغ، خود عریان‌گر دروغ‌ها و تزویرهاست. گرچه سوز زمستانی روزگار ،چشمانش را در اشک شوق آزادی و درد "انسان" غرقه ساخته، اما آفتاب به مساوی میان دستان ما قسمت خواهد شد، حتی روزی که دیگر نباشیم."
متن کامل این پیام در ادامه آمده است:
ضیا جان
یلدایی دیگر و  سپیده‌دمی دمادم. بیست و هشتمین شب بلند زندگی‌ات را در دورترین و غریب‌ترین آشنایی‌هایت فتح می‌کنی. غرق در آرزو و امید از برای احقاق حق تحصیل، عصیان روزنه‌های کوچک نور و تمنای خلاء پوسیده‌ی ظلمت و ظلم برای به آغوش کشیدن فاتح قطعی خود.
فتح جهل به دست انوار نحیف آگاهی که شاید نور کافی برای عرض اندام انسانیت فراهم شود. تا عشق را تاوان زندان نباشد، تعهد را تبعید و انسان بودن را شکنجه و تحقیر.. قلب‌های تب‌دار ما در گوشه گوشه‌ی وطن و در حصارهای هجو پستوی خاطر آزرده به یادت و به شوق آزادی می‌تپد.
آنجا، میان مرز زندگی انسانی و حیوانی شمع شادباشی برای زادروزت نیست! بر شعله‌ی  دل بدم که گرمای وجودت بر وفور آزادگی عالمی کناره گرفته باشد. خاک‍‍‌های تبرّک غریبانه‌هایمان، پرپیمانه کند پیاله چشمان صاحبان قدرت را!
ضیای ما
برای تویی که در کشورت اسیر و غریب و در تبعیدی، کشوری که شرافت را در بی‌دادگاه به جرم چراغ‌افروزی به محرومیت مادام‌العمر از "تحصیل" محکوم می‌کنند. اینجا، در آزادترین کشور دنیا! ، دانشگاه کم شده است از وفور تو، مهدیه‌ها، مجیدها، بهاره‌ها، کوهیارها ، سعید ها ،علی اکبرها...
اما شب را نهایتی‌ست! گرچه یلداترین باشد! روسیاهی می‌ماند برای ظلمت...
بعد از این شب، سحری دوباره برمی‌خیزد، گیرم تا بهار فصلی باقی! چه باک که روشنی خورشید نوبلوغ، خود عریان‌گر دروغ‌ها و تزویرهاست. گرچه سوز زمستانی روزگار ،چشمانش را در اشک شوق آزادی و درد "انسان" غرقه ساخته، اما آفتاب به مساوی میان دستان ما قسمت خواهد شد، حتی روزی که دیگر نباشیم.
ضیا عزیز
به تنهایی‌هایت اخم کن، دیگر چیزی نمانده از زنگار آینه تاریخ ایرانمان، تا چشم‌ها دوباره ببینند و گوش‌ها دوباره بشنوند! نومید مردم را معادی مقدر نیست.
تمام طول و عرض و عمق تاریکی شب‌های یلدا، دل‌تنگی، غربت، حسرت، بهت، خاموشی، این ظلمت سر به فلک کشیده، دیوارهای قطور فاصله میان دستان ما، تمام یادها و یادگاری‌های گلگون... بیا برقصانیم‌شان ضیا
شب را نهایتی‌ست
من از زبان صبح  نمی‌گویم
خواب سپیده نیز  نمی‌بینم
اما شب را نهایتی است
"میلادت مبارک"

اسامی امضا کنندگان:‏
ابوالفضل حاجی‌زادگان
ارسلان ابدی
اسماعیل سلمان‌پور
اشکان ذهابیان
امین احمدیان
امین نظری
پیمان عارف
جلیل رضائی
حسام سلامت
حسین قابل
حنیف یزدانی
درسا سبحانی
رضا عرب
سامان صفرزایی
سعید یعقوبی‌نژاد
‫سیاوش حاتم
سیاوش رضائیان
سیاوش سلیمی‌نژاد
شیوا نظرآهاری
عابد توانچه
علی‌اصغر آینه‌وند
علی صابری
علی عزیزی
کاوه رضائی
محسن برزگر
محسن شالباف
محسن صنعتی‌پور
محمد اسماعیل‌زاده
محمد علمی
مرتضی سمیاری
مریم شفیعی‌پور
معین اسلامی‌جم
میلاد حسینی کشتان
میلاد فدائی اصل
ناصر پویافر




هرانا؛ هجوم مامورین به سلول کاظمینی بروجردی

خبرگزاری هرانا - دوشنبه چند تن از مامورین دادگاه ویژه روحانیت با هماهنگی مسئولین زندان اوین، به سلول آقای بروجردی مراجعه کرده و وسایل ایشان را تفتیش کردند.
بنا به اطلاع گزارشگران هرانا از تهران، مامورین که با خشونت و بکاربردن الفاظ زشت با وی برخورد کرده و ضمن جاسوس خطاب کردن ایشان اقدام به ضبط لباس ها و داروهای وی نمودند.
ضبط داروهای ایشان با توجه به بیماری های مختلف این زندانی موجب در خطر قرار گرفتن جان این زندانی خواهد شد.



بازداشت یکی از دراویش گنابادی در تهران

خبرگزاری هرانا - "نصرالله لاله" مدیر انتشارات حقیقت و یکی از دراویش گنابادی توسط نیروهای امنیتی بازداشت شد.
به گزارش وبسایت مجذوبان نور، نصرالله لاله مدیر انتشارات حقیقت و یکی از دراویش گنابادی ظهر سه شنبه ۲۹ آذر ماه توسط نیروهای امنیتی بدون ارائه حکم قانونی و قضایی بازداشت و به مکان نامعلومی منتقل شده است.
گفتنی است نیروهای امنیتی و لباس شخصی با مراجعه به منزل شخصی و محل کار ایشان علاوه بر تفتیش و بازرسی غیرقانونی، وسایل شخصی ایشان را نیز ضبط کرده‌اند.
‫این درویش گنابادی و مدیر انتشارات حقیقت ٬‬ از مدتی پیش در ادامه فشار بر دراویش  گنابادی از سوی نیروهای امنیتی به اداره اطلاعات احضار تلفنی شده بود.
یادآور می‌شود بازداشت و آزار و اذیت دراویش گنابادی از اواخر تابستان سال جاری با موجی از بازداشتهای گسترده و ضرب و شتم دراویش در شهرستان کوار و شهرهای تهران و شیراز آغاز شد٬ که در ادامه این فشارها و بازداشتها یکی از دراویش گنابادی به شهادت رسید و ده‌ها تن از ایشان بازداشت شدند.