اخبار روز - یادداشت سیاسی: بنا به اعلام دولت آمریکا، این کشور روز پنجشنبه ۱۵ دسامبر به ۹ سال حضور نظامی مستقیم خود در عراق پایان داد. حضور نظامی آمریکا در عراق در سال ۲۰۰٣ میلادی در زمان ریاست جمهوری جرج بوش و بر اساس یک دروغ بزرگ به جهان آغاز شد. دروغی که بعدا کالین پاول وزیر خارجه ی وقت آمریکا به آن اعتراف کرد. آمریکا، انگلستان و متحدینشان به بهانه ی وجود سلاح های نظامی به کشور عراق حمله کردند در حالی که می دانستند این بهانه ی دروغی است و همین دروغ نشانه ی درستی این ادعای کسانی بود که می گفتند دولت آمریکا به دنبال نفت و حضور نظامی در منطقه است.
اکنون این این حضور ۹ ساله به پایان رسیده است. از کشور عراق اما چه بر جای مانده است؟ کشوری ویران، غرق در ناامنی، که خشونت های قومی و مذهبی و نفرت و کینه ای که محله به محله اش رفته است و دشمنانی خونین و آشتی ناپذیر پدید آورده است. عراق امروز، به اندازه ی عراق صدام حسین گرفتار دیکتاتوری نیست، اما با مصایب و مشکلات بزرگتری روبروست. حمله ی نظامی آمریکا و متحدینش به عراق، نه تنها به دموکراسی، امنیت و رفاه در عراق نینجامید، بلکه این کشور و تمام منطقه را درگیر مشکلات و بحران هایی کرد که هنوز چشم اندازی برای حل آن ها وجود ندارد. نتیجه ی مستقیم و بلافاصله ی جنگی که با فریب افکار عمومی جهانی آغاز شد، رشد بنیادگرایی اسلامی و انفجار تعصب کور و خشک و گسترش بی وقفه ی ترور سیاه در تمامی منطقه، بلکه در سطح جهان بود. نه تنها در عراق، بلکه در سایر کشورهایی که قرار بود دخالت نظامی دموکراسی به همراه بیآورد، وضع به همین صورت است. در افغانستان دولت کرزای بدون حمایت مستقیم ناتو، چند روزی بیشتر در برابر بنیادگرایان مذهبی دوام نخواهد آورد. طالبانی ها علاوه بر آن در حال بلعیدن پاکستان هستند. در لیبی بعید است «بهار عربی» به «زمستان اسلامی» نینجامد و در عراق، نه تنها بنیادگرایی مذهبی قدرت گرفته است، بلکه نفوذ جمهوری اسلامی ایران در این کشور و بر دولت عراق انکارناپذیر است.
حالا ۹ سال بعد از این جنگی که بر مردم عراق و کشورهای منطقه تحمیل شد، جنگ طلبان بساط خود را از کشوری درهم شکسته در حالی بر می چینند، که صحبت از جنگی تازه است و این بار باز هم کسانی هستند که تصور می کنند حمله ی نظامی آمریکا و متحدینش به ایران شروع دموکراسی برای کشور ما خواهد بود. ۹ سال پیش در روز شکست صدام حسین و غریو شادی که سرتاسر عراق را در بر گرفته بود، در همین ستون نوشتیم:
«در این ساعات پر هیجان سقوط دیکتاتور خون ریز بغداد، شاید برای مردم عراق، اندیشیدن به سرنوشت آینده این کشور دشوار و حتی غیرممکن باشد و حضور تانک ها و سربازان بیگانه در این جشن عمومی، احترام و ستایش آنان را برانگیزد. زمان نشان خواهد داد، از این شادی ها چه بر جای خواهد ماند و مردم عراق در زمانی دورتر نسبت به روز تاریخی نهم آوریل سال ٢٠٠٣ چگونه قضاوت خواهند کرد».
آن روزها اگر نمی دانستیم و تجربه ی عراق (و دیگر کشورها) در برابر چشمانمان نبود، امروز می دانیم و این تجارب در پیش چشمانمان است. حالا با اطمینان بیشتری می توانیم بگوییم: دخالت نظامی شاید حکومت جمهوری اسلامی را سرنگون کند، اما از ایران چه بر جای خواهد ماند؟ کشوری تجزیه شده، ویران، آکنده از نفرت ها و کینه های قومی و مذهبی که به احتمال قوی باز هم بنیادگرایان اسلامی در آن فرادستی خواهند داشت.
سخن اگر در همینجا تمام شود، حق با آن هایی خواهد بود که موضع صلح جویان را همدستی و همدوشی با جمهوری اسلامی و دیکتاتوری تلقی خواهند کرد. هشدار ما در آن روز ۹ آوریل ۲۰۰٣، سوی دیگری هم داشت:
«هنوز زمان هست، پیش از آن که فرمان روایان مست از قدرت جهان، به برکت وجود دیکتاتوری مذهبی رو به کشور ما کنند، ملت ایران خود به عمر استبداد پایان دهد و این طوق لعنت را که امروز به بزرگترین تهدید علیه استقلال، امنیت و حاکمیت ملی تبدیل شده است، از گردن بردارد. باشد که سقوط دیکتاتور در ایران نه در زیر چرخ تانک های بیگانه، که با دستان پرتوان ملت ایران به سرانجام برسد و جشن مردم ما، جشن توامان برای دموکراسی، حاکمیت ملی و ایران مستقل باشد!»
۹ سال بعد از آن زمان، حکومت جمهوری اسلامی نه تنها نتوانسته و نخواسته است سایه ی جنگ را از سر کشور ما دور کند، بلکه با سیاست های ضد ملی و ضد دموکراتیک و ماجراجویانه ی خود این خطر را تا پشت گوش ما آورده است. مخالفت با جنگ و صلح طلبی بدون مخالفت قاطع با دیکتاتوری اسلامی در کشور ما، مخالفت دموکراتیک با جنگ و صلح طلبی دموکراتیک نخواهد بود. بسیار کسان هستند که در روزهای اخیر تاکید کرده اند، یگانه راه نجات کشور و جلوگیری از تهدیدات روز افزون نظامی علیه موجودیت کشور ایران، تقویت جنبش دموکراتیگ ایران (سبز یا هر نام دیگر) و به سرانجام رساندن مبارزه با دیکتاتوری به دست مردم ایران است. به نظر ما این یگانه موضع صحیح در شرایط کنونی است. ما حق داریم نه سرنوشت عراق را برای کشور خود آرزو کنیم و نه ادامه ی وضع موجود را بخواهیم. مخالف جنگ بودن و مخالف دیکتاتوری ماندن هم ممکن و هم بسود کشور ماست.
اکنون این این حضور ۹ ساله به پایان رسیده است. از کشور عراق اما چه بر جای مانده است؟ کشوری ویران، غرق در ناامنی، که خشونت های قومی و مذهبی و نفرت و کینه ای که محله به محله اش رفته است و دشمنانی خونین و آشتی ناپذیر پدید آورده است. عراق امروز، به اندازه ی عراق صدام حسین گرفتار دیکتاتوری نیست، اما با مصایب و مشکلات بزرگتری روبروست. حمله ی نظامی آمریکا و متحدینش به عراق، نه تنها به دموکراسی، امنیت و رفاه در عراق نینجامید، بلکه این کشور و تمام منطقه را درگیر مشکلات و بحران هایی کرد که هنوز چشم اندازی برای حل آن ها وجود ندارد. نتیجه ی مستقیم و بلافاصله ی جنگی که با فریب افکار عمومی جهانی آغاز شد، رشد بنیادگرایی اسلامی و انفجار تعصب کور و خشک و گسترش بی وقفه ی ترور سیاه در تمامی منطقه، بلکه در سطح جهان بود. نه تنها در عراق، بلکه در سایر کشورهایی که قرار بود دخالت نظامی دموکراسی به همراه بیآورد، وضع به همین صورت است. در افغانستان دولت کرزای بدون حمایت مستقیم ناتو، چند روزی بیشتر در برابر بنیادگرایان مذهبی دوام نخواهد آورد. طالبانی ها علاوه بر آن در حال بلعیدن پاکستان هستند. در لیبی بعید است «بهار عربی» به «زمستان اسلامی» نینجامد و در عراق، نه تنها بنیادگرایی مذهبی قدرت گرفته است، بلکه نفوذ جمهوری اسلامی ایران در این کشور و بر دولت عراق انکارناپذیر است.
حالا ۹ سال بعد از این جنگی که بر مردم عراق و کشورهای منطقه تحمیل شد، جنگ طلبان بساط خود را از کشوری درهم شکسته در حالی بر می چینند، که صحبت از جنگی تازه است و این بار باز هم کسانی هستند که تصور می کنند حمله ی نظامی آمریکا و متحدینش به ایران شروع دموکراسی برای کشور ما خواهد بود. ۹ سال پیش در روز شکست صدام حسین و غریو شادی که سرتاسر عراق را در بر گرفته بود، در همین ستون نوشتیم:
«در این ساعات پر هیجان سقوط دیکتاتور خون ریز بغداد، شاید برای مردم عراق، اندیشیدن به سرنوشت آینده این کشور دشوار و حتی غیرممکن باشد و حضور تانک ها و سربازان بیگانه در این جشن عمومی، احترام و ستایش آنان را برانگیزد. زمان نشان خواهد داد، از این شادی ها چه بر جای خواهد ماند و مردم عراق در زمانی دورتر نسبت به روز تاریخی نهم آوریل سال ٢٠٠٣ چگونه قضاوت خواهند کرد».
آن روزها اگر نمی دانستیم و تجربه ی عراق (و دیگر کشورها) در برابر چشمانمان نبود، امروز می دانیم و این تجارب در پیش چشمانمان است. حالا با اطمینان بیشتری می توانیم بگوییم: دخالت نظامی شاید حکومت جمهوری اسلامی را سرنگون کند، اما از ایران چه بر جای خواهد ماند؟ کشوری تجزیه شده، ویران، آکنده از نفرت ها و کینه های قومی و مذهبی که به احتمال قوی باز هم بنیادگرایان اسلامی در آن فرادستی خواهند داشت.
سخن اگر در همینجا تمام شود، حق با آن هایی خواهد بود که موضع صلح جویان را همدستی و همدوشی با جمهوری اسلامی و دیکتاتوری تلقی خواهند کرد. هشدار ما در آن روز ۹ آوریل ۲۰۰٣، سوی دیگری هم داشت:
«هنوز زمان هست، پیش از آن که فرمان روایان مست از قدرت جهان، به برکت وجود دیکتاتوری مذهبی رو به کشور ما کنند، ملت ایران خود به عمر استبداد پایان دهد و این طوق لعنت را که امروز به بزرگترین تهدید علیه استقلال، امنیت و حاکمیت ملی تبدیل شده است، از گردن بردارد. باشد که سقوط دیکتاتور در ایران نه در زیر چرخ تانک های بیگانه، که با دستان پرتوان ملت ایران به سرانجام برسد و جشن مردم ما، جشن توامان برای دموکراسی، حاکمیت ملی و ایران مستقل باشد!»
۹ سال بعد از آن زمان، حکومت جمهوری اسلامی نه تنها نتوانسته و نخواسته است سایه ی جنگ را از سر کشور ما دور کند، بلکه با سیاست های ضد ملی و ضد دموکراتیک و ماجراجویانه ی خود این خطر را تا پشت گوش ما آورده است. مخالفت با جنگ و صلح طلبی بدون مخالفت قاطع با دیکتاتوری اسلامی در کشور ما، مخالفت دموکراتیک با جنگ و صلح طلبی دموکراتیک نخواهد بود. بسیار کسان هستند که در روزهای اخیر تاکید کرده اند، یگانه راه نجات کشور و جلوگیری از تهدیدات روز افزون نظامی علیه موجودیت کشور ایران، تقویت جنبش دموکراتیگ ایران (سبز یا هر نام دیگر) و به سرانجام رساندن مبارزه با دیکتاتوری به دست مردم ایران است. به نظر ما این یگانه موضع صحیح در شرایط کنونی است. ما حق داریم نه سرنوشت عراق را برای کشور خود آرزو کنیم و نه ادامه ی وضع موجود را بخواهیم. مخالف جنگ بودن و مخالف دیکتاتوری ماندن هم ممکن و هم بسود کشور ماست.
* ادامهی اعتصاب، جابهجایی رضا و کارشکنی در روند معالجه
رضا شهابی در حالی ۲٨اُمین روز اعتصاب خود را پشت سر میگذارد که او را امروز به جهت بررسی امکان بیهوشی برای عمل، نزد پزشک متخصص بیهوشی بیمارستان امام خمینی بردند. این پزشک پس از انجام معاینات و بررسی وضعیت جسمانی رضا گفت : «من به هیچ وجه صلاح نمیدانم که تو را بیهوش کنند، زیرا پس از ۲٨ روز اعتصاب غذا اصلا وضعیت طبیعی نداری و فشار خونت نرمال نیست. در ضمن جواب آزمایشهایت را هم هنوز اعلام نکردهاند و من نمیتوانم بدون دیدن آنها نظر دهم».
همچنین دیشب رضا را از بخش اصلی «مغز و اعصاب» بیمارستان که شرایط نسبتاً مساعدی داشت به یکی از بخشهای قدیمی منتقل کردهاند که اصلاً وضعیت مناسبی ندارد و هنگامی که خانواده از دلیل این انتقال سوال کردند، به آنها پاسخ داده شد که: «آن بخش اولی خصوصی است و هزینهی آن بالا است و زندان زیر بار هزینههای آن نمیرود»! دکتر معالج رضا نیز که امروز او را دیده بود از این انتقال بسیار تعجب کرده و گفته بود: «من به هیچ وجه از این انتقال خبر نداشتم و امروز در همان بخش دنبال تو میگشتم! چه کسی دستور داده تو را به این جا منتقل کنند. با توجه به وضعیتی که داری این بخش اصلاً مناسب نیست و باید سریعاً به بخش قبل بازگردی». این دکتر گفته است که در صورت عمل به قطعهای برای گردن رضا نیاز است که قیمت آن در حدود ۲ میلیون تومان است.
همچنین شنیده شده است که از سربازان نگهبان رضا، نامهای مبنی بر رضایت برای عملاش گرفته شده که رضا و خانوادهاش به شدت نسبت به این عمل اعتراض دارند، زیرا تنها مرجع برای رضایت عمل خانوادهی مریض است.
کمیتهی دفاع از رضا شهابی با اعتراض شدید به روند معالجهی رضا، خواهان آزادی هر چه سریع و بیقید و شرط رضا شهابی است و در صورت ادامهی این روند دست به اقدامات مقتضی خواهد زد.
کمیتهی دفاع از رضا شهابی – ۲٨ آذر ۹۰
جدید ترین لیست اعضای کمیته دفاع از رضا شهابی:
یوسف آب خرابات -علی آزادی- ولی آزادی- رحمان ابراهیم زاده - بهنام ابراهیم زاده - لقمان ابراهیم زاده - سعید ابراهیمی - فرهاد ابراهیمی- جمیل احمدی - فرزاد احمدی - لطف اله احمدی - توفیق اسدی - طیب اسدی- محمد اسدی- بهروز اسماعیلی- سنا اسماعیلی - سیما احسان خواه – یداله احمد پناه- علیرضا اکبری - توفیق امین پناه - مهرداد امین وزیری –جلال امینی-عباس اندریانی- ریحانه انصاری - اسماعیل بازافکن -مریم بختیاری - کوروش بخشنده – شادی بهرامی- گلباغ بهمنی-سمیه بهشتی زاد –کیانوش بهشتی-کیومرث بهشتی زاده- ناصر پرکالیان- یاشار پورخامنه – زانیارپورعباد- سیوان عبدی- فرزام عبدی- برهان پیر خضرانی - جلال پیروتی - حسین پیروتی - رحمان تنها -وحید تیطاخی -شوان حبیبی -حسین حسن آبادی -محمد حسین- مجید حمیدی- ئاکو حسینی - شیرکو حسینی - علی حسینی –شاهو حسین پناهی- صباح حیدری- غالب حسینی- عبداله حسینی - خالد حسینی - محسن حسینی تبار - علیرضا خباز –علی خدارحمی-صدیق خسروی - گلریز خلیلی-چگوارا خورشیدی- خلیل خورشیدی-سامره داشاد- سوسن رازانی-منیره رحینی-ربابه رضایی –فریبا رضایی- شهناز رضا قلی- دیلان رضاقلی - فریبرز رئیس دانا- بیژن رستمی - سید داوود رضوی - حمید رضایی - ظهیر رضوی - حشمت الله رضایی -هاشم رستمی – زاهد رضوی-اکبر زاهدی-فواد زندی –بهمن زندی- صدیق سبحانی -احمد سجادی- حسن سعیدی - هوشیار سعیدی –هاجر سعیدی- علی سهرابی- نیما سهرابی- مسعود سلیم پور-خالد ساعدی - فتاح سلیمانی - مسعود سبحانی - رحمان سلیمانی -ادیب سوره بومه- واحد سیده- ژوبین شادی- نسترن شامعلی – کیوان شریفی-زاهد شریعتی-علی شهابی زکریا - بهنام شهابی زکریا-حسن شهابی زکریا - پژمان شهابی زکریا - سمیه شوقی شندی - شیرین شهابی زکریا - محمد امین شهابی زکریا - زهرا شهابی زکریا - بهمن شهابی زکریا - مهدی شهابی زکریا - عسگر شهابی زکریا - قاسم شهابی زکریا –لیلا شهابی - فرامرز شریعتی - عمر شعبانی - جلیل شریفیان – بهاره صابری- نظام صادقی - نجیبه صالحزاده - محمود صالحی- علی صالحی – مهرداد صبوری- مادر صمدی زکریا - یدالله صمدی- بختیار صمدی - حاتم صمدی – شاهو صفیاری-محمد عبدی پور –مرضیه عبدی- ریبوار عبدالهی – فواد عبدالهی- محمد عزیزی -علیرضا عسگری –سروش علیپور- آرام فاتحی- طاهره فاضلی- بیان فتاحی-سیروس فتحی-رابعه فروردین- ابوبکر فطنی - چینی فیضی- کیوان فروتن - شورش فروتن - بهزاد فرج الهی – کاظم فرج الهی - کژال فتاحی - مریم قاسملو – پژمان قادری-وفا قادری - یداله قطبی-سورام کریمی - سیف اله کمانگر –عطیه کمانگر – ژوبین کمانگر- ناصر کمانگر-مرتصی کمساری- رحمان کریمیان-چیمن کیخسروی – علی کریمی- شعله گودرزی-محمد گویلیان- اقبال لطیفی - شهناز لرکی – بردیا مارابی- افسانه ملا زینل – فرید مجیدی-مینا موحد - جلیل محمدی - مجید محمودی -زاهد مرادیان –غریب مرادیان - آزاد مرادی نیا-پروین مرادی نیا - صباح ملکی - کمال ملکی -مجید ملکی -نادر ملکی- ستار ملایی - سیروان مجیدی - ایوب مجیدی - جهانگیر محمود ویسی-حامد محمودی نژاد - لاله محمدی-محمد مولانایی- فردین میرکی –شریفه محمدی- منیره محمدی- نوشین محمدی –هدی محمدی- مریم میرکی - بهمن محمدی - سعید مقدم - کوکب محمدی-فردین مهدی-عمر مینایی – کیوان مرادی-فرزاد مرادی نیا - خبات مرادی - مازیار مهرپور - نسرین محمدی - نادر نادری - فایق نامداری - کوروش نامداری - پروین نامداری - فردین نگهدار-نامق نیکدل- پدرام نصرالهی - گوهر ناصری -افشین ندیمی پور-علی اکبر نظری - سید رضا نعمتی پور- آرمان نوری زاد- احسن وزیری -آزاد وکیلی-اشکان وکیلی-جهانبخش وکیلی- میلاد وکیلی - عباس هاشمپور - میترا همایونی - آمانج یوسفی - قانع یوسفی -پروین یوسفی نژاد...
رضا شهابی در حالی ۲٨اُمین روز اعتصاب خود را پشت سر میگذارد که او را امروز به جهت بررسی امکان بیهوشی برای عمل، نزد پزشک متخصص بیهوشی بیمارستان امام خمینی بردند. این پزشک پس از انجام معاینات و بررسی وضعیت جسمانی رضا گفت : «من به هیچ وجه صلاح نمیدانم که تو را بیهوش کنند، زیرا پس از ۲٨ روز اعتصاب غذا اصلا وضعیت طبیعی نداری و فشار خونت نرمال نیست. در ضمن جواب آزمایشهایت را هم هنوز اعلام نکردهاند و من نمیتوانم بدون دیدن آنها نظر دهم».
همچنین دیشب رضا را از بخش اصلی «مغز و اعصاب» بیمارستان که شرایط نسبتاً مساعدی داشت به یکی از بخشهای قدیمی منتقل کردهاند که اصلاً وضعیت مناسبی ندارد و هنگامی که خانواده از دلیل این انتقال سوال کردند، به آنها پاسخ داده شد که: «آن بخش اولی خصوصی است و هزینهی آن بالا است و زندان زیر بار هزینههای آن نمیرود»! دکتر معالج رضا نیز که امروز او را دیده بود از این انتقال بسیار تعجب کرده و گفته بود: «من به هیچ وجه از این انتقال خبر نداشتم و امروز در همان بخش دنبال تو میگشتم! چه کسی دستور داده تو را به این جا منتقل کنند. با توجه به وضعیتی که داری این بخش اصلاً مناسب نیست و باید سریعاً به بخش قبل بازگردی». این دکتر گفته است که در صورت عمل به قطعهای برای گردن رضا نیاز است که قیمت آن در حدود ۲ میلیون تومان است.
همچنین شنیده شده است که از سربازان نگهبان رضا، نامهای مبنی بر رضایت برای عملاش گرفته شده که رضا و خانوادهاش به شدت نسبت به این عمل اعتراض دارند، زیرا تنها مرجع برای رضایت عمل خانوادهی مریض است.
کمیتهی دفاع از رضا شهابی با اعتراض شدید به روند معالجهی رضا، خواهان آزادی هر چه سریع و بیقید و شرط رضا شهابی است و در صورت ادامهی این روند دست به اقدامات مقتضی خواهد زد.
کمیتهی دفاع از رضا شهابی – ۲٨ آذر ۹۰
جدید ترین لیست اعضای کمیته دفاع از رضا شهابی:
یوسف آب خرابات -علی آزادی- ولی آزادی- رحمان ابراهیم زاده - بهنام ابراهیم زاده - لقمان ابراهیم زاده - سعید ابراهیمی - فرهاد ابراهیمی- جمیل احمدی - فرزاد احمدی - لطف اله احمدی - توفیق اسدی - طیب اسدی- محمد اسدی- بهروز اسماعیلی- سنا اسماعیلی - سیما احسان خواه – یداله احمد پناه- علیرضا اکبری - توفیق امین پناه - مهرداد امین وزیری –جلال امینی-عباس اندریانی- ریحانه انصاری - اسماعیل بازافکن -مریم بختیاری - کوروش بخشنده – شادی بهرامی- گلباغ بهمنی-سمیه بهشتی زاد –کیانوش بهشتی-کیومرث بهشتی زاده- ناصر پرکالیان- یاشار پورخامنه – زانیارپورعباد- سیوان عبدی- فرزام عبدی- برهان پیر خضرانی - جلال پیروتی - حسین پیروتی - رحمان تنها -وحید تیطاخی -شوان حبیبی -حسین حسن آبادی -محمد حسین- مجید حمیدی- ئاکو حسینی - شیرکو حسینی - علی حسینی –شاهو حسین پناهی- صباح حیدری- غالب حسینی- عبداله حسینی - خالد حسینی - محسن حسینی تبار - علیرضا خباز –علی خدارحمی-صدیق خسروی - گلریز خلیلی-چگوارا خورشیدی- خلیل خورشیدی-سامره داشاد- سوسن رازانی-منیره رحینی-ربابه رضایی –فریبا رضایی- شهناز رضا قلی- دیلان رضاقلی - فریبرز رئیس دانا- بیژن رستمی - سید داوود رضوی - حمید رضایی - ظهیر رضوی - حشمت الله رضایی -هاشم رستمی – زاهد رضوی-اکبر زاهدی-فواد زندی –بهمن زندی- صدیق سبحانی -احمد سجادی- حسن سعیدی - هوشیار سعیدی –هاجر سعیدی- علی سهرابی- نیما سهرابی- مسعود سلیم پور-خالد ساعدی - فتاح سلیمانی - مسعود سبحانی - رحمان سلیمانی -ادیب سوره بومه- واحد سیده- ژوبین شادی- نسترن شامعلی – کیوان شریفی-زاهد شریعتی-علی شهابی زکریا - بهنام شهابی زکریا-حسن شهابی زکریا - پژمان شهابی زکریا - سمیه شوقی شندی - شیرین شهابی زکریا - محمد امین شهابی زکریا - زهرا شهابی زکریا - بهمن شهابی زکریا - مهدی شهابی زکریا - عسگر شهابی زکریا - قاسم شهابی زکریا –لیلا شهابی - فرامرز شریعتی - عمر شعبانی - جلیل شریفیان – بهاره صابری- نظام صادقی - نجیبه صالحزاده - محمود صالحی- علی صالحی – مهرداد صبوری- مادر صمدی زکریا - یدالله صمدی- بختیار صمدی - حاتم صمدی – شاهو صفیاری-محمد عبدی پور –مرضیه عبدی- ریبوار عبدالهی – فواد عبدالهی- محمد عزیزی -علیرضا عسگری –سروش علیپور- آرام فاتحی- طاهره فاضلی- بیان فتاحی-سیروس فتحی-رابعه فروردین- ابوبکر فطنی - چینی فیضی- کیوان فروتن - شورش فروتن - بهزاد فرج الهی – کاظم فرج الهی - کژال فتاحی - مریم قاسملو – پژمان قادری-وفا قادری - یداله قطبی-سورام کریمی - سیف اله کمانگر –عطیه کمانگر – ژوبین کمانگر- ناصر کمانگر-مرتصی کمساری- رحمان کریمیان-چیمن کیخسروی – علی کریمی- شعله گودرزی-محمد گویلیان- اقبال لطیفی - شهناز لرکی – بردیا مارابی- افسانه ملا زینل – فرید مجیدی-مینا موحد - جلیل محمدی - مجید محمودی -زاهد مرادیان –غریب مرادیان - آزاد مرادی نیا-پروین مرادی نیا - صباح ملکی - کمال ملکی -مجید ملکی -نادر ملکی- ستار ملایی - سیروان مجیدی - ایوب مجیدی - جهانگیر محمود ویسی-حامد محمودی نژاد - لاله محمدی-محمد مولانایی- فردین میرکی –شریفه محمدی- منیره محمدی- نوشین محمدی –هدی محمدی- مریم میرکی - بهمن محمدی - سعید مقدم - کوکب محمدی-فردین مهدی-عمر مینایی – کیوان مرادی-فرزاد مرادی نیا - خبات مرادی - مازیار مهرپور - نسرین محمدی - نادر نادری - فایق نامداری - کوروش نامداری - پروین نامداری - فردین نگهدار-نامق نیکدل- پدرام نصرالهی - گوهر ناصری -افشین ندیمی پور-علی اکبر نظری - سید رضا نعمتی پور- آرمان نوری زاد- احسن وزیری -آزاد وکیلی-اشکان وکیلی-جهانبخش وکیلی- میلاد وکیلی - عباس هاشمپور - میترا همایونی - آمانج یوسفی - قانع یوسفی -پروین یوسفی نژاد...
حکم جلب معاون سنی رئیس جمهوری عراق صادر شد
یک کمیته قضایی عراق حکم جلب طارق هاشمی معاون سنی رئیس جمهوری عراق را به ظن دست داشتن در اقدامات تروریستی صادر کرده است.
عادل دحام سخنگوی وزارت کشور عراق گفت این حکم براساس قوانین ضدتروریستی صادر شده است.حکم پس از آن صادر شد که محافظان بازداشت شده آقای هاشمی طی اعترافاتی او را به ارتباط با فعالیت های تروریستی متهم کردند.
گفته می شود که او که ممنوع الخروج شده است.
بنابه گزارش ها تلویزیون دولتی عراق آنچه را که می گوید اعترافات تروریست های مرتبط با آقای هاشمی است پخش کرده است.
به گزارش خبرگزاری رویترز سرتیپ عادل دحام به کنفرانسی خبری گفت که اعترافات مظنونانی که به عنوان محافظان آقای هاشمی شناسایی شده اند او را به کشتارها و حملات به چند مقام دولتی و امنیتی عراق مرتبط می کند.
تصور می شود آقای هاشمی هم اکنون در ناحیه نیمه خودمختار کردستان در شمال عراق باشد.
این خبر یک روز پس از خروج آخرین نیروهای نظامی آمریکا از عراق و دو روز پس از آن اعلام می شود که بلوک پارلمانی العراقیه که نماینده بخش اعظم جامعه اعراب سنی عراق است از پارلمان خارج شد.
آنها نوری مالکی نخست وزیر شیعه عراق را به تلاش برای انحصارگرایی در قدرت متهم کردند.
مسعود بارزانی رئیس منطقه کردی عراق پیشتر خواستار گفتگوهای فوری برای جلوگیری از "سقوط دولت وحدت ملی" عراق شد و اخطار داد که "اوضاع به سمت یک بحران عمیق" پیش می رود.
تهدید زندانیان سیاسی زندان اهواز به اعتصاب غذا
سحام نیوز: دوستان ضیا نبوی، فعال دانشجویی زندانی، در آستانه شب یلدا که مصادف با تولد این دانشجوی ستاره دار می باشد، قصد دارند برنامه های ویژه ای را به یاد وی و دیگر دانشجویان محروم از تحصیل زندانی برگزار نمایند.
به گزارش کلمه، علی تقی پور، از دوستان و هم دانشگاهی های نبوی، به شرایط نگهداری دوستش اعتراض کرده و خواهان برخورداری وی از حقوق یک زندانی عادی و رسیدگی عادلانه به پرونده وی در دیوان عالی کشور و نهایتا آزادی این عضو شورای دفاع از حق تحصیل شده است.
علی تقی پور مانند سید ضیا نبوی دانشجوی دانشگاه نوشیروانی بابل بوده است. وی نیز در کنکور کارشناسی ارشد سال ۸۸ علی رغم کسب نمره علمی قابل قبول، ستاره دار شده و از تحصیل محروم شده است. ضیا نبوی یک سال پیش از علی تقی پور، در کنکور کارشناسی ارشد سال ۸۷ ستاره دار شد.
گفتنی است، ضیا نبوی دانشجوی ستاره دار که به دلیل فعالیت های مسالمت آمیز دانشجویی و فعالیتهای مدنی در دفاع از حق تحصیل به ۱۰ سال حبس در تبعید محکوم شده است، هم اکنون در زندان کارون اهواز زندانی است.
چند روز پیش ماموران یگان ویژه زندان کارون اهواز با خشونت او و ۶۰ زندانی عقیدتی و سیاسی این زندان را از بند ویزه زندانیان عقیدتی خارج و به بند ۸ این زندان منتقل کرده اند. بندی که در آن زندانیان مرتبط با جرایم مواد مخدر و سارقین نگهداری می شوند و از حداقل شرایط انسانی نگهداری یک زندانی بی بهره است و چندین برابر ظرفیت در آن زندانی نگهداری می شود، تا حدی که زندانیان در حیاط این بند می خوابند.
ضیا نبوی پیش از این در نامه ای به جواد لاریجانی شرایط غیرانسانی این بند را تشریح کرده و وضعیت این بند را “مرز زندگی انسانی و حیوانی” و “ورای حد تقریر” خوانده بود.
متن کامل گفتگوی این فعال سیاسی به شرح زیر است:
لطفا درباره ی خبر انتقال همراه با خشونت ضیا نبوی و زندانیان سیاسی زندان کارون به بند مجرمان موادمخدر و سرقت این زندان توضیح دهید.
متاسفانه بعد از یک ماه شروع فشارهای جدید به زندانیان بند امنیتی زندان کارون، مسئولین این زندان تصمیم گرفتند بند امنیتی که چند ماه پیش مخصوص زندانیان سیاسی و امنیتی ساخته شده بود را بدلیل کمبود فضا در زندان و وجود زندانیان زیاد در اختیار زندانیان دیگر قرار بدهند و تمام زندانیان ان را به بند مواد مخدر منتقل کنند. ولی زندانیان بند امنیتی در مقابل این تصمیم غیرقانونی مقاومت میکنن و رئیس زندان از نیروهای گارد ویژه خارج از زندان استفاده میکند و با زور زندانیان را منتقل می کنند.
این به این معنی است که شرایط نگهداری آقای نبوی در زندان کارون اهواز مجددا به حالتی بازگشته است که پیش از این در نامه ای به آقای جواد لاریجانی به ان اشاره کرده بود و آن را مرز بین زندگی حیوانی و انسانی توصیف کرده بود؟
بله شرایط بدتر هم شده بخاطر اینکه رییس زندان گفت بخاطر شیوع بیماری باید برخی زندانیان را به بند دیگه می فرستاده است.
می توانید اندکی از جزئیاتی که آقای نبوی در نامه اش به آن اشاره کرده بود و هم اکنون مجددا در آن شرایط قرار گرفته را توضیح دهید؟
قبل از آن باید یک نکته را اشاره کنم و آن این است که ضیا به همراه زندانیان بند امنیتی خطاب به رئیس زندان و دادستان نامه ای را نوشته و گفته اند اگر به وضعشان رسیدگی نشود از ۲۸ آذر اعتصاب غذا خواهند کرد.
در مورد وضع زندان باید بگویم جمعیت بیش از حد هر بند که گاهی تا ۳برابر ظرفیت استاندارد بند میشود بزرگ ترین مشکل بند است، نبود هواخوری و نداشتن آب سالم و بهداشت بسیار بد حمام و توالت زندان و تفکیک نبودن زندانیان از مشکلاتی بوده که ضیا در نامه اش به آن اشاره کرده است.
با توجه به شرایط غیرانسانی ای که شما به آن اشاره کرده اید، خواسته شما به عنوان یکی از دوستان سید ضیا نبوی از مسئولان قضایی چیست؟
در درجه اول از مسئولین زندان و دادستان اهواز می خواهم به وضعیت این زندانیان رسیدگی کنند و بدانند که مسئول سلامتی آنها هستند خانواده ضیا بارها از مسئولین قضای خواسته بودند که وی را به زندانی بهتر منتقل کنند ولی مسئولین به این خواسته هرگز جواب نداده اند امیدوارم ضیا در شب تولدش در شب یلدا در اعتصاب غذا نباشد و مسئولین در دو روز آینده به خواست زندانیان پاسخی قانع کننده بدهند.
آیا احتمال انتقال مجدد آقای نبوی به زندان اوین وجود دارد؟ در این مورد مسئول تصمیم گیری چه نهاد یا مقامی است؟ چرا تا کنون ایشان از حق مرخصی محروم بوده اند؟
بارها این درخواست انتقال به اوین به مسئولین داده شده ولی آقای جعفری دادستان تهران با آن مخالفت کرده اند. در مورد مرخصی باید بگویم تا آنجایی که من در جریان هستم اطلاعات سرسختانه مخالفت میکند و دلیل آن را هم هرگز به خانواد ضیا نگفته اند.
اگر نکته خاصی باقی مانده لطفا بفرمایید.
همانطور که میدانید ۳۰ آذر شب یلدا، تولد ضیا عزیز است. می خواهم دوباره از همه فعالین بخواهم که در آستانه سومین زاد روز ضیا در زندان با فرستادن پیام های خودشان حمایت قاطعی از ضیا و مجید دری داشته باشند. آنها نماد دانشجویان ستاره دار و محروم از تحصیل هستند و زنده نگه داشتن یاد آنها مبارزه با این سیاست حذف و سرکوب دانشجویان منتقد است.
این شعر را هم تقدیم به آن دو عزیز می کنم:
کــــوچــه ها منتــظــر بانــگ قــــدم هــای تـــو انــد / تـــو از ایــن بــــرف فــــرو آمــــده دلــگیــــر مشــو
تــــو از ایــن وادی ســـرمـــازده نــومـــیـد مبــاش / دی زمــانـی دارد و زمستــان اجلـش نــزدیـک است
به امید آزادی همه زندانیان سیاسی سرافراز ایران
به گزارش کلمه، علی تقی پور، از دوستان و هم دانشگاهی های نبوی، به شرایط نگهداری دوستش اعتراض کرده و خواهان برخورداری وی از حقوق یک زندانی عادی و رسیدگی عادلانه به پرونده وی در دیوان عالی کشور و نهایتا آزادی این عضو شورای دفاع از حق تحصیل شده است.
علی تقی پور مانند سید ضیا نبوی دانشجوی دانشگاه نوشیروانی بابل بوده است. وی نیز در کنکور کارشناسی ارشد سال ۸۸ علی رغم کسب نمره علمی قابل قبول، ستاره دار شده و از تحصیل محروم شده است. ضیا نبوی یک سال پیش از علی تقی پور، در کنکور کارشناسی ارشد سال ۸۷ ستاره دار شد.
گفتنی است، ضیا نبوی دانشجوی ستاره دار که به دلیل فعالیت های مسالمت آمیز دانشجویی و فعالیتهای مدنی در دفاع از حق تحصیل به ۱۰ سال حبس در تبعید محکوم شده است، هم اکنون در زندان کارون اهواز زندانی است.
چند روز پیش ماموران یگان ویژه زندان کارون اهواز با خشونت او و ۶۰ زندانی عقیدتی و سیاسی این زندان را از بند ویزه زندانیان عقیدتی خارج و به بند ۸ این زندان منتقل کرده اند. بندی که در آن زندانیان مرتبط با جرایم مواد مخدر و سارقین نگهداری می شوند و از حداقل شرایط انسانی نگهداری یک زندانی بی بهره است و چندین برابر ظرفیت در آن زندانی نگهداری می شود، تا حدی که زندانیان در حیاط این بند می خوابند.
ضیا نبوی پیش از این در نامه ای به جواد لاریجانی شرایط غیرانسانی این بند را تشریح کرده و وضعیت این بند را “مرز زندگی انسانی و حیوانی” و “ورای حد تقریر” خوانده بود.
متن کامل گفتگوی این فعال سیاسی به شرح زیر است:
لطفا درباره ی خبر انتقال همراه با خشونت ضیا نبوی و زندانیان سیاسی زندان کارون به بند مجرمان موادمخدر و سرقت این زندان توضیح دهید.
متاسفانه بعد از یک ماه شروع فشارهای جدید به زندانیان بند امنیتی زندان کارون، مسئولین این زندان تصمیم گرفتند بند امنیتی که چند ماه پیش مخصوص زندانیان سیاسی و امنیتی ساخته شده بود را بدلیل کمبود فضا در زندان و وجود زندانیان زیاد در اختیار زندانیان دیگر قرار بدهند و تمام زندانیان ان را به بند مواد مخدر منتقل کنند. ولی زندانیان بند امنیتی در مقابل این تصمیم غیرقانونی مقاومت میکنن و رئیس زندان از نیروهای گارد ویژه خارج از زندان استفاده میکند و با زور زندانیان را منتقل می کنند.
این به این معنی است که شرایط نگهداری آقای نبوی در زندان کارون اهواز مجددا به حالتی بازگشته است که پیش از این در نامه ای به آقای جواد لاریجانی به ان اشاره کرده بود و آن را مرز بین زندگی حیوانی و انسانی توصیف کرده بود؟
بله شرایط بدتر هم شده بخاطر اینکه رییس زندان گفت بخاطر شیوع بیماری باید برخی زندانیان را به بند دیگه می فرستاده است.
می توانید اندکی از جزئیاتی که آقای نبوی در نامه اش به آن اشاره کرده بود و هم اکنون مجددا در آن شرایط قرار گرفته را توضیح دهید؟
قبل از آن باید یک نکته را اشاره کنم و آن این است که ضیا به همراه زندانیان بند امنیتی خطاب به رئیس زندان و دادستان نامه ای را نوشته و گفته اند اگر به وضعشان رسیدگی نشود از ۲۸ آذر اعتصاب غذا خواهند کرد.
در مورد وضع زندان باید بگویم جمعیت بیش از حد هر بند که گاهی تا ۳برابر ظرفیت استاندارد بند میشود بزرگ ترین مشکل بند است، نبود هواخوری و نداشتن آب سالم و بهداشت بسیار بد حمام و توالت زندان و تفکیک نبودن زندانیان از مشکلاتی بوده که ضیا در نامه اش به آن اشاره کرده است.
با توجه به شرایط غیرانسانی ای که شما به آن اشاره کرده اید، خواسته شما به عنوان یکی از دوستان سید ضیا نبوی از مسئولان قضایی چیست؟
در درجه اول از مسئولین زندان و دادستان اهواز می خواهم به وضعیت این زندانیان رسیدگی کنند و بدانند که مسئول سلامتی آنها هستند خانواده ضیا بارها از مسئولین قضای خواسته بودند که وی را به زندانی بهتر منتقل کنند ولی مسئولین به این خواسته هرگز جواب نداده اند امیدوارم ضیا در شب تولدش در شب یلدا در اعتصاب غذا نباشد و مسئولین در دو روز آینده به خواست زندانیان پاسخی قانع کننده بدهند.
آیا احتمال انتقال مجدد آقای نبوی به زندان اوین وجود دارد؟ در این مورد مسئول تصمیم گیری چه نهاد یا مقامی است؟ چرا تا کنون ایشان از حق مرخصی محروم بوده اند؟
بارها این درخواست انتقال به اوین به مسئولین داده شده ولی آقای جعفری دادستان تهران با آن مخالفت کرده اند. در مورد مرخصی باید بگویم تا آنجایی که من در جریان هستم اطلاعات سرسختانه مخالفت میکند و دلیل آن را هم هرگز به خانواد ضیا نگفته اند.
اگر نکته خاصی باقی مانده لطفا بفرمایید.
همانطور که میدانید ۳۰ آذر شب یلدا، تولد ضیا عزیز است. می خواهم دوباره از همه فعالین بخواهم که در آستانه سومین زاد روز ضیا در زندان با فرستادن پیام های خودشان حمایت قاطعی از ضیا و مجید دری داشته باشند. آنها نماد دانشجویان ستاره دار و محروم از تحصیل هستند و زنده نگه داشتن یاد آنها مبارزه با این سیاست حذف و سرکوب دانشجویان منتقد است.
این شعر را هم تقدیم به آن دو عزیز می کنم:
کــــوچــه ها منتــظــر بانــگ قــــدم هــای تـــو انــد / تـــو از ایــن بــــرف فــــرو آمــــده دلــگیــــر مشــو
تــــو از ایــن وادی ســـرمـــازده نــومـــیـد مبــاش / دی زمــانـی دارد و زمستــان اجلـش نــزدیـک است
به امید آزادی همه زندانیان سیاسی سرافراز ایران
توجه بشر به خواب از دیر باز به صورت نسبتا غیر علمی و بیشتر با توجه به محتویات خواب دیدن بوده است. نگرش علمی به خواب و موضوعات مربوطه از حدود ٦٠ سال پیش، به کشف فعالیت های الکتریکی مغزی، سیستم های بیداری مغزی، سیستم گردش روزانه خواب و بیداری آغاز شد
دلبر توکلی
با همه پیشرفت های علمی در زمینه بیماری های خواب، هنوز علت خواب ها و کابوس های مشترک بین افرادی که در تبعید هستند و یا افرادی که در یک مقطعی از زندگی خود را در زندان گذرانده اند، کشف نشده است.
دکتر" سعید روحانی" متخصص بیماری خواب ، مقیم در فرانسه معتقد است: «خواب های مکرر که به صورت کابوس ظاهر می شوند و یا کابوس هایی که در خواب تکرار می شوند، جنبه فیزیولوژیکی ندارند و این کابوس ها، به نوعی عکس العملی است که انسان در رابطه با ضایعاتی که از نظر روانی و یا حتا از نظر جسمی می بیند، از خود نشان می دهد».
این پزشک متخصص بیماری های خواب همچنین معتقد است که، کارکرد مغزی این خواب ها هنوز مشخص نیست و بیشتر مربوط به حیات روانی انسان می شود اما اثرش به صورت کم خوابی در افراد بروز می کند.
این پزشک متخصص بیماری های خواب همچنین معتقد است که، کارکرد مغزی این خواب ها هنوز مشخص نیست و بیشتر مربوط به حیات روانی انسان می شود اما اثرش به صورت کم خوابی در افراد بروز می کند.
از سوی دیگر" سعید پیوندی" جامعه شناس و استاد دانشگاه نانسی در فرانسه، می گوید: «مهاجرینی که به رغم میل خود وبدون تمایل قلبی مجبور شدند کشورشان را ترک کنند، چیزهایی را جا گذاشتند که به آن تعلق دارند.
آنها بطور ناخود آگاه، حس مشترک با یک زندانی دارند، ضمن این که هردو با ترس ها و رنج های زیادی زندگی می کنند.
البته طبیعت این رنج و ترس ها با هم فرق می کند اما به هر حال، هر دوی اینها با رنج، ترس و دلهره سر می کنند و همین موجب می شود که خواب های شان، گاه مشترک و شبیه به هم باشد.
کسی که در تبعید است با این که زندانبان بالای سرش نیست اما چون درک متقابلی بین او و جامعه جدید وجود ندارد، به نوعی قوانین و دشواری هایی که با آن روبرو می شود به صورت زندانبان در جامعه ی جدید برایش ظهور می کند».
آنها بطور ناخود آگاه، حس مشترک با یک زندانی دارند، ضمن این که هردو با ترس ها و رنج های زیادی زندگی می کنند.
البته طبیعت این رنج و ترس ها با هم فرق می کند اما به هر حال، هر دوی اینها با رنج، ترس و دلهره سر می کنند و همین موجب می شود که خواب های شان، گاه مشترک و شبیه به هم باشد.
کسی که در تبعید است با این که زندانبان بالای سرش نیست اما چون درک متقابلی بین او و جامعه جدید وجود ندارد، به نوعی قوانین و دشواری هایی که با آن روبرو می شود به صورت زندانبان در جامعه ی جدید برایش ظهور می کند».
واکنشهای جهانی به مرگ واتسلاو هاول
در واکنش به مرگ واتسلاو هاول، رهبر «انقلاب مخملی» در چکسلواکی سابق، سران کشورها و شخصیتهای بینالمللی با ابراز تاثر و تاسف، یاد رییس جمهوری پیشین جمهوری چک را گرامی داشتند.
واتسلاو هاول روز یکشنبه، پس از مبارزه طولانی با بیماری تنفسی، در سن ۷۵ سالگی درگذشت و دوستادارانش را در سراسر جهان در اندوه فرو برد.
آنگلا مرکل، صدر اعظم آلمان در پیامی به واتسلاو کلاوس، رئیس جمهوری چک، گفت: «تعهد او به آزادی و دموکراسی و همچنین انسانیت سترگ او در یاد ما باقی خواهد ماند. به ویژه ما آلمانها بسیار قدردان او هستیم. همه درکنار شما، در سوگ فقدان یک اروپایی بزرگ مینشینیم.»
لخ والسا، رهبر جنبش همبستگی لهستان، گفت: «یک مبارز بزرگ آزادی ملتها و دموکراسی درگذشت ... اروپا دلتنگ ندای والای حکیمانه او خواهد ماند، اروپایی که در ورطه یک بحران عمیق است. من برای آرامش روح او نیایش میکنم.»
رییس جمهور پیشین لهستان افزود چه بسا هاول شایسته دریافت جایزه صلح نوبل بود اما به گفته او «در این دنیا همه چیز عادلانه نیست.»
باراک اوباما، رییس جمهور ایالات متحده در ستایش از هاول گفت: «مبارزه مسالمتآمیز او، پایههای یک امپراطوری را لرزاند و پوشالی بودن ایدئولوژی سرکوب را به رخ کشید و ثابت کرد که رهبری اخلاقی، نیرومندتر از هر سلاح دیگری است ... او همچنین آرزوهای نیمی از یک قاره را که در پس پرده آهنین بود، متجسم ساخت و به فوران جریانهای تاریخ که به اروپای متحد و دموکراتیک منجر شد، یاری رساند.»
فیلم
واتسلاو هاول روز یکشنبه، پس از مبارزه طولانی با بیماری تنفسی، در سن ۷۵ سالگی درگذشت و دوستادارانش را در سراسر جهان در اندوه فرو برد.
آنگلا مرکل، صدر اعظم آلمان در پیامی به واتسلاو کلاوس، رئیس جمهوری چک، گفت: «تعهد او به آزادی و دموکراسی و همچنین انسانیت سترگ او در یاد ما باقی خواهد ماند. به ویژه ما آلمانها بسیار قدردان او هستیم. همه درکنار شما، در سوگ فقدان یک اروپایی بزرگ مینشینیم.»
لخ والسا، رهبر جنبش همبستگی لهستان، گفت: «یک مبارز بزرگ آزادی ملتها و دموکراسی درگذشت ... اروپا دلتنگ ندای والای حکیمانه او خواهد ماند، اروپایی که در ورطه یک بحران عمیق است. من برای آرامش روح او نیایش میکنم.»
رییس جمهور پیشین لهستان افزود چه بسا هاول شایسته دریافت جایزه صلح نوبل بود اما به گفته او «در این دنیا همه چیز عادلانه نیست.»
باراک اوباما، رییس جمهور ایالات متحده در ستایش از هاول گفت: «مبارزه مسالمتآمیز او، پایههای یک امپراطوری را لرزاند و پوشالی بودن ایدئولوژی سرکوب را به رخ کشید و ثابت کرد که رهبری اخلاقی، نیرومندتر از هر سلاح دیگری است ... او همچنین آرزوهای نیمی از یک قاره را که در پس پرده آهنین بود، متجسم ساخت و به فوران جریانهای تاریخ که به اروپای متحد و دموکراتیک منجر شد، یاری رساند.»
فیلم
مادلین آلبرایت، وزیر امور خارجه پیشین آمریکا، نیز در پیامی گفت: «در بحبوحه تلاطمات اروپای مدرن، صدای او راسخترین و بانفوذترین بود که بیوقفه به دنبال آن بهترین، در خویشتن خویش و همه ما بود.»
دیوید کامرون، نخستوزیر بریتانیا، در پیام خود اینگونه از هاول ستایش کرد: «هرگز هیچیک از همنسلهای من، صحنههای پرعظمت میدان واسلاوسکۀ دو دهه پیش را فراموش نخواهد کرد. هاول مردم چک را از استبداد رهانید. و او کمک کرد که به سراسر قاره ما آزادی و دموکراسی به ارمغان بیاید. اروپا بسیار وامدار واتسلاو هاول است. امروز صدای او خموش شد اما منش او و آرمانی که هاول خود را وقف آن کرد، زنده خواهد ماند.»
نیکولا سارکوزی، رییس جمهور فرانسه، در نامهای به همتای چک خود، هاول را «مرد فرهنگ و نویسندهای با استعداد سرشار» توصیف کرد و گفت: «با مرگ واتسلاو هاول، جمهوری چک یکی از بزرگترین مهینپرستان خود و فرانسه یک دوست، و اروپا یک مرد فرزانه خود را از دست داد.»
خوزه مانوئل باروسو، رییس کمیسیون اتحادیه اروپا، نیز در پیامی از هاول به عنوان «منشا الهامی عظیم برای همه کسانی که در سراسر جهان برای آزادی و دموکراسی مبارزه میکنند» یاد کرد و گفت: «این مرد از میان ما رفت اما میراث اشعار، نمایشنامهها و از همه مهمتر، ایدهها و منش وی برای نسلهای آینده زنده خواهد ماند.»
ویلیام هیگ، وزیر امور خارجه بریتانیا، نیز با ابراز تاسف عمیق از مرگ واتسلاو هاول، گفت که رئیس جمهوری پیشین چک، «نقش محوری در گسترش آزادی در اروپا ایفا کرد.»
کارل بیلت، وزیر خارجه سوئد، هم در توییتر خود نوشت: «واتسلاو هاول یکی از بزرگترین اروپاییهای عصر ما بود.»
میخاییل زانتوفسکی، سفیر چک در لندن، در توصیف این چهره ملی کشورش گفت که وی به رغم میل باطنی و از روی مسئولیت اخلاقی به سیاست روی آورد.
میخاییل زانتوفسکی گفت: «او با بیشتر دولتمردان یا سیاستمدارانی که ما میشناسیم از اساس متفاوت بود. حتی کمرو و خجالتی بود. او هیچ یک از خصوصیات شخصیتهای سرشناس و مشهور را در خود نداشت.»
روز یکشنبه در پراگ و دیگر شهرهای جمهوری چک مردم با روشن کردن شمع یاد او را گرامی داشتند.
در ساعت شش به وقت اروپای مرکزی، ناقوس کلیساها به صدا درآمد و مردم در میدان واسلاوسکه پراگ، میدانی که در آن در سال ۱۹۸۹ نظام کمونیستی چکسلواکی از پای درآمد، با شمع و گل گرد هم آمدند تا یاد رهبر خود را گرامی بدارند.
مادلین آلبرایت، وزیر امور خارجه پیشین آمریکا، نیز در پیامی گفت: «در بحبوحه تلاطمات اروپای مدرن، صدای او راسخترین و بانفوذترین بود که بیوقفه به دنبال آن بهترین، در خویشتن خویش و همه ما بود.»
دیوید کامرون، نخستوزیر بریتانیا، در پیام خود اینگونه از هاول ستایش کرد: «هرگز هیچیک از همنسلهای من، صحنههای پرعظمت میدان واسلاوسکۀ دو دهه پیش را فراموش نخواهد کرد. هاول مردم چک را از استبداد رهانید. و او کمک کرد که به سراسر قاره ما آزادی و دموکراسی به ارمغان بیاید. اروپا بسیار وامدار واتسلاو هاول است. امروز صدای او خموش شد اما منش او و آرمانی که هاول خود را وقف آن کرد، زنده خواهد ماند.»
نیکولا سارکوزی، رییس جمهور فرانسه، در نامهای به همتای چک خود، هاول را «مرد فرهنگ و نویسندهای با استعداد سرشار» توصیف کرد و گفت: «با مرگ واتسلاو هاول، جمهوری چک یکی از بزرگترین مهینپرستان خود و فرانسه یک دوست، و اروپا یک مرد فرزانه خود را از دست داد.»
خوزه مانوئل باروسو، رییس کمیسیون اتحادیه اروپا، نیز در پیامی از هاول به عنوان «منشا الهامی عظیم برای همه کسانی که در سراسر جهان برای آزادی و دموکراسی مبارزه میکنند» یاد کرد و گفت: «این مرد از میان ما رفت اما میراث اشعار، نمایشنامهها و از همه مهمتر، ایدهها و منش وی برای نسلهای آینده زنده خواهد ماند.»
ویلیام هیگ، وزیر امور خارجه بریتانیا، نیز با ابراز تاسف عمیق از مرگ واتسلاو هاول، گفت که رئیس جمهوری پیشین چک، «نقش محوری در گسترش آزادی در اروپا ایفا کرد.»
کارل بیلت، وزیر خارجه سوئد، هم در توییتر خود نوشت: «واتسلاو هاول یکی از بزرگترین اروپاییهای عصر ما بود.»
میخاییل زانتوفسکی، سفیر چک در لندن، در توصیف این چهره ملی کشورش گفت که وی به رغم میل باطنی و از روی مسئولیت اخلاقی به سیاست روی آورد.
میخاییل زانتوفسکی گفت: «او با بیشتر دولتمردان یا سیاستمدارانی که ما میشناسیم از اساس متفاوت بود. حتی کمرو و خجالتی بود. او هیچ یک از خصوصیات شخصیتهای سرشناس و مشهور را در خود نداشت.»
روز یکشنبه در پراگ و دیگر شهرهای جمهوری چک مردم با روشن کردن شمع یاد او را گرامی داشتند.
در ساعت شش به وقت اروپای مرکزی، ناقوس کلیساها به صدا درآمد و مردم در میدان واسلاوسکه پراگ، میدانی که در آن در سال ۱۹۸۹ نظام کمونیستی چکسلواکی از پای درآمد، با شمع و گل گرد هم آمدند تا یاد رهبر خود را گرامی بدارند.
تاسف موسویخوئینیها از عدم مخالفت با اهانت به نهضت آزادی و آیتالله منتظری
سحام نیوز: تاریخی ایرانی نوشت:
سیدمحمد موسویخوئینیها در وبسایت خود «آهنگ راه»، در پاسخ به این سئوال که «امروز اگر کسی از شما سوال کند که بزرگترین اشتباه و قصور تاریخی شخص خود شما چه بوده است، انتقاد و پاسخ شما چه خواهد بود؟» نوشت: از آن روزی که نهضت آزادی با امام و انقلاب سر ناسازگاری گذاشتند من باید در حد و اندازه توان خود با اقدامات افراد خشن و بیمنطق که به آنان هتاکی میکردند مخالفت میکردم و با حضرت امام صحبت میکردم که جلو آنان را بگیرند. من از پیش از انقلاب تاکنون نتوانستهام با این جمعیت همدلی داشته باشم ولی با اینکه من هرگز نقشی در آن هتاکیها و در مواردی حمله به دفتر کار این جمعیت نداشتهام ولی در مخالفت با این رفتارهای غیرانسانی اقدام بایستهای نکردهام.
در مورد آیتالله منتظری رحمتالله علیه هرچند که جز ایشان برای رهبری پس از حضرت امام – ره – کسی به نظرم نمیرسید لیکن پس از چندی که بر قائم مقامی ایشان گذشت احساس و نگرانی مبهمی نسبت به ایشان برای پس از امام رضوانالله تعالی علیه پیدا کرده بودم. اگر خدا بخواهد خاطرات خودم را با ایشان در اختیار خوانندگان بگذارم علت این نگرانی مبهم روشن خواهد شد. شخصیت آن مرحوم آنقدر برایم جذاب بود که هرگز با همه آن نگرانیها به خارج شدن ایشان از صحنه رهبری فکر نمیکردم لیکن پس از عزل آن مرحوم از رهبری با رفتارهایی که نسبت به جایگاه مرجعیت بسیار دور از ادب و نزاکت بود متأثر میشدم، وقتی اهانتهایی را از قلم کسانی که یک سیلی در راه اسلام و انقلاب نخوردهاند به این کتک خورده و شکنجه شده انقلاب میبینم حیرت میکنم که این قبیل اشخاص از کدام آموزه اسلام و از کدام معلم اخلاق چنین بیانصافیها را آموختهاند؟!
من تردیدی در درستی عزل آقای منتظری توسط حضرت امام نداشته و ندارم، و باور دارم که آن مرحوم با همه فقاهتش، با همه حضور مستمرش در طول دهها سال در متن مبارزات سیاسی ایران و در جریان پیروزی انقلاب و در متن تمام قضایای پس از انقلاب تا ده سال پس از پیروزی و با همه فضائل اخلاقی که داشت، باور دارم که از عهده به دوش کشیدن بار رهبری بر نمیآمد ولی رفتارهای وحشیانهای که با آن عالم و فقیه بزرگ شد لکه سیاهی بر دامن زندگانی کسانی شد که آنگونه عمل کردند و من به آنان برادرانه و پدرانه توصیه میکنم تا زنده هستند کاری کنند تا شاید خداوند گناهشان را ببخشد و وبال آن برای آخرت نماند.
سیدمحمد موسویخوئینیها در وبسایت خود «آهنگ راه»، در پاسخ به این سئوال که «امروز اگر کسی از شما سوال کند که بزرگترین اشتباه و قصور تاریخی شخص خود شما چه بوده است، انتقاد و پاسخ شما چه خواهد بود؟» نوشت: از آن روزی که نهضت آزادی با امام و انقلاب سر ناسازگاری گذاشتند من باید در حد و اندازه توان خود با اقدامات افراد خشن و بیمنطق که به آنان هتاکی میکردند مخالفت میکردم و با حضرت امام صحبت میکردم که جلو آنان را بگیرند. من از پیش از انقلاب تاکنون نتوانستهام با این جمعیت همدلی داشته باشم ولی با اینکه من هرگز نقشی در آن هتاکیها و در مواردی حمله به دفتر کار این جمعیت نداشتهام ولی در مخالفت با این رفتارهای غیرانسانی اقدام بایستهای نکردهام.
در مورد آیتالله منتظری رحمتالله علیه هرچند که جز ایشان برای رهبری پس از حضرت امام – ره – کسی به نظرم نمیرسید لیکن پس از چندی که بر قائم مقامی ایشان گذشت احساس و نگرانی مبهمی نسبت به ایشان برای پس از امام رضوانالله تعالی علیه پیدا کرده بودم. اگر خدا بخواهد خاطرات خودم را با ایشان در اختیار خوانندگان بگذارم علت این نگرانی مبهم روشن خواهد شد. شخصیت آن مرحوم آنقدر برایم جذاب بود که هرگز با همه آن نگرانیها به خارج شدن ایشان از صحنه رهبری فکر نمیکردم لیکن پس از عزل آن مرحوم از رهبری با رفتارهایی که نسبت به جایگاه مرجعیت بسیار دور از ادب و نزاکت بود متأثر میشدم، وقتی اهانتهایی را از قلم کسانی که یک سیلی در راه اسلام و انقلاب نخوردهاند به این کتک خورده و شکنجه شده انقلاب میبینم حیرت میکنم که این قبیل اشخاص از کدام آموزه اسلام و از کدام معلم اخلاق چنین بیانصافیها را آموختهاند؟!
من تردیدی در درستی عزل آقای منتظری توسط حضرت امام نداشته و ندارم، و باور دارم که آن مرحوم با همه فقاهتش، با همه حضور مستمرش در طول دهها سال در متن مبارزات سیاسی ایران و در جریان پیروزی انقلاب و در متن تمام قضایای پس از انقلاب تا ده سال پس از پیروزی و با همه فضائل اخلاقی که داشت، باور دارم که از عهده به دوش کشیدن بار رهبری بر نمیآمد ولی رفتارهای وحشیانهای که با آن عالم و فقیه بزرگ شد لکه سیاهی بر دامن زندگانی کسانی شد که آنگونه عمل کردند و من به آنان برادرانه و پدرانه توصیه میکنم تا زنده هستند کاری کنند تا شاید خداوند گناهشان را ببخشد و وبال آن برای آخرت نماند.
شجونی:هاشمیرفسنجانی نهتنها غرق شد بلکه دیگران را نیز به همین بلا دچار کرد
سحام نیوز: عضو شورای مرکزی جامعه روحانیت مبارز گفت: اظهارات اخیر خاتمی نشان میدهد فتنهگران از حرفهای بیربط کوتاه نمیآیند و دست و پازدن بی حاصل آنها مانند ماهیگیری در بیابان است.
جعفر شجونی عضو ارشد جامعه روحانیت مبارز ، ابراز عقیده کرد: اظهارات اخیر خاتمی نشان میدهد فتنهگران از حرفهای بیربط کوتاه نمیآیند و دست و پازدن بی حاصل آنها مانند ماهیگیری در بیابان است.
جعفر شجونی عضو ارشد جامعه روحانیت مبارز در گفتوگو با فارس ، اظهار داشت: برخی افراد بر خلاف آنچه هستند صحبت میکنند و فردی که دچار مرگ سیاسی شده، معتقد است که هنوز در جامعه از جایگاهی برخوردار است. وی با بیان اینکه سران فتنه هیچ تحرکی ندارند و فقط ادعاهای واهی و بیاساس مطرح میکنند، افزود: چنین حاکمان معزولی هیچ سپاه، نیرو و پشتوانه مالی در بین مردم ندارند.
عضو شورای مرکزی جامعه روحانیت مبارز گفت: هاشمیرفسنجانی نیز نمیتواند در مسائل انتخابات اظهار نظر کند و از این رو آنها صرفاً درباره جایگاه نداشته خود در جامعه سخن میگویند. شجونی افزود: اظهارات اخیر خاتمی نشان میدهد که این فتنهگران از ادعا و حرفهای بیربط کوتاه نمیآیند در حالی که این طیف از اصلاحطلبان در جامعه محلی از اعراب ندارند و فقط خود را گرفتار تلاش مذبوحانه کردهاند.
شجونی گفت: اگر بخواهیم عملکرد این افراد را به کاری تشبیه کنیم، میتوان این سخنان را “ماهیگیری در بیابان” دانست. جریان فتنه گمان میکرد هاشمیرفسنجانی کشتی نجات است که هیچگاه غرق نمیشود اما نهتنها غرق شد، بلکه دیگران را نیز به همین بلا دچار کرد.
عضو شورای مرکزی جامعه روحانیت مبارز گفت: متوهم دانستن موسوی و کروبی فرار رو به جلوی خاتمی تلقی میشود؛ چرا که آنها نمیتوانند در شرایط فعلی سکوت کنند و قصد القای تأثیرگذاری در عرصه سیاسی را دارند. جریان فتنه مطمئن باشد که هیچ فردی در جامعه منتظر بازگشت کروبی، موسوی، خاتمی و حتی هاشمی رفسنجانی به عرصه قدرت و سیاست نیست و لذا آنها نباید دچار خود بزرگبینی شوند. برخی افراد بر خلاف آنچه هستند صحبت میکنند و فردی که دچار مرگ سیاسی شده، معتقد است که هنوز در جامعه از جایگاهی برخوردار است. چنین حاکمان معزولی هیچ سپاه، نیرو و پشتوانه مالی در بین مردم ندارند.
جعفر شجونی عضو ارشد جامعه روحانیت مبارز ، ابراز عقیده کرد: اظهارات اخیر خاتمی نشان میدهد فتنهگران از حرفهای بیربط کوتاه نمیآیند و دست و پازدن بی حاصل آنها مانند ماهیگیری در بیابان است.
جعفر شجونی عضو ارشد جامعه روحانیت مبارز در گفتوگو با فارس ، اظهار داشت: برخی افراد بر خلاف آنچه هستند صحبت میکنند و فردی که دچار مرگ سیاسی شده، معتقد است که هنوز در جامعه از جایگاهی برخوردار است. وی با بیان اینکه سران فتنه هیچ تحرکی ندارند و فقط ادعاهای واهی و بیاساس مطرح میکنند، افزود: چنین حاکمان معزولی هیچ سپاه، نیرو و پشتوانه مالی در بین مردم ندارند.
عضو شورای مرکزی جامعه روحانیت مبارز گفت: هاشمیرفسنجانی نیز نمیتواند در مسائل انتخابات اظهار نظر کند و از این رو آنها صرفاً درباره جایگاه نداشته خود در جامعه سخن میگویند. شجونی افزود: اظهارات اخیر خاتمی نشان میدهد که این فتنهگران از ادعا و حرفهای بیربط کوتاه نمیآیند در حالی که این طیف از اصلاحطلبان در جامعه محلی از اعراب ندارند و فقط خود را گرفتار تلاش مذبوحانه کردهاند.
شجونی گفت: اگر بخواهیم عملکرد این افراد را به کاری تشبیه کنیم، میتوان این سخنان را “ماهیگیری در بیابان” دانست. جریان فتنه گمان میکرد هاشمیرفسنجانی کشتی نجات است که هیچگاه غرق نمیشود اما نهتنها غرق شد، بلکه دیگران را نیز به همین بلا دچار کرد.
عضو شورای مرکزی جامعه روحانیت مبارز گفت: متوهم دانستن موسوی و کروبی فرار رو به جلوی خاتمی تلقی میشود؛ چرا که آنها نمیتوانند در شرایط فعلی سکوت کنند و قصد القای تأثیرگذاری در عرصه سیاسی را دارند. جریان فتنه مطمئن باشد که هیچ فردی در جامعه منتظر بازگشت کروبی، موسوی، خاتمی و حتی هاشمی رفسنجانی به عرصه قدرت و سیاست نیست و لذا آنها نباید دچار خود بزرگبینی شوند. برخی افراد بر خلاف آنچه هستند صحبت میکنند و فردی که دچار مرگ سیاسی شده، معتقد است که هنوز در جامعه از جایگاهی برخوردار است. چنین حاکمان معزولی هیچ سپاه، نیرو و پشتوانه مالی در بین مردم ندارند.
ثبت نام داوطلبان نمایندگی مجلس شورای اسلامی به مدت یک هفته از شنبه آغاز می شود
ثبت نام داوطلبان نمایندگی مجلس شورای اسلامی به مدت یک هفته از شنبه آغاز می شود. ستاد انتخابات کشور با صدور بیانیه ای با اشاره به ماده 45 قانون انتخابات مجلس، این مهلت هفت روزه را اعلام کرد.
در این بیانیه از داوطلبان خواسته شده به ستاد انتخابات کشور، فرمانداری های مراکز حوزه های انتخابیه و در خارج از کشور به سفارتخانه ها یا کنسولگری ها مراجعه کنند.
حداقل سن داوطلبان برای نمایندگی مجلس سی سال تمام و حداکثر هفتادوپنج سال ذکر شده و داوطلبان باید دارای مدرک کارشناسی ارشد یا معادل آن باشند.
انتخابات عمومی نمایندگان مجلس قرار است دوازدهم اسفند ماه سال جاری برگزار شود.
در این بیانیه از داوطلبان خواسته شده به ستاد انتخابات کشور، فرمانداری های مراکز حوزه های انتخابیه و در خارج از کشور به سفارتخانه ها یا کنسولگری ها مراجعه کنند.
حداقل سن داوطلبان برای نمایندگی مجلس سی سال تمام و حداکثر هفتادوپنج سال ذکر شده و داوطلبان باید دارای مدرک کارشناسی ارشد یا معادل آن باشند.
انتخابات عمومی نمایندگان مجلس قرار است دوازدهم اسفند ماه سال جاری برگزار شود.
نتایج اولیه سرشماری در ایران اعلام شد
عادل آذر، رئیس مرکز آمار ایران، روز دوشنبه (۲۸ آذر) نتایج اولیه سرشماری عمومی نفوس و مسکن سال ۹۰ کل کشور را اعلام کرد و گفت بر این اساس، جمعیت کشور بالغ بر ۷۴ میلیون و ۹۶۱ هزار و ۷۰۲ نفر است.
به گزارش خبرنگار مهر، رئیس مرکز آمار ایران گفت نتایج نهایی و قطعی سرشماری عمومی نفوس و مسکن سال ۹۰ در قالب نشریات سرشماری در خردادماه سال ۹۱ منتشر خواهد شد.
سخنگوی سرشماری ۹۰ با اشاره به اینکه نسبت جنسیتی جمعیت کشور بر اساس سرشماری سال ۹۰ به سال ۸۵ تغییری نکرده است افزود که بر اساس این سرشماری در مقابل هر ۱۰۰ زن ۱۰۳ مرد وجود دارد که این رقم بر اساس نرم بینالمللی و طبیعی است.
آذر درصد جمعیت شهری کشور را بر اساس سرشماری سال ۹۰، ۷۱ درصد اعلام کرد. به گفته او متوسط نرخ رشد جمعیت سالانه در سال ۹۰ معادل ۳/ ۱ درصد بوده است که این رقم در سرشماری سال ۸۵ معادل ۶/ ۱ درصد بوده است.
رئیس ستاد سرشماری عمومی نفوس و مسکن تعداد نفرات در هر خانوار ایرانی را بر اساس سرشماری ۹۰ معادل ۶/ ۳ نفر اعلام کرد. این در حالی است که تداد خانوار بر اساس سرشماری سال ۸۵ معادل ۴ نفر و در سرشماری سال ۷۵ معادل ۴/ ۴ نفر بوده است.
آذر ادامه داد: در سرشماری سال ۹۰ حدود ۷۰ قلم اطلاعات فردی و حدود ۸۰ قلم اطلاعات آبادیها اخذ شده است اقتصاد آمریکا در سال ۲۰۱۱؛ مقابله با بدهی و چالش با چین
در ماه اوت سال ۲۰۱۱ روشن شد که بدهیهای دولت آمریکا از مرز ۱۴ هزار و ۳۰۰ میلیارد دلار گذشته و دولت قادر به پرداخت بدهیهای خود نیست. آژانسهای اعتبارسنجی تهدید کردند که اگر کنگره با افزایش سقف بدهیهای مجاز دولت موافقت نکند، اعتبار آمریکا را کاهش خواهند داد.
کاهش اعتبار آمریکا میتوانست عواقب وخیمی برای اقتصاد جهان داشته باشد. از این رو، دموکراتها و جمهوریخواهان توافق کردند که سقف بدهیها را موقتا بالا ببرند. بهای این توافق این بود که دولت متعهد شود، در طرح بودجه هزینههای خود را در طی ده سال آینده به میزان یک هزار و ۲۰۰ میلیارد دلار کاهش دهد.
کسر بودجه و تاکتیکهای انتخاباتی
اوباما، در طرح بودجه خود، برای جبران کسری تصمیم به افزایش مالیات ثروتمندان گرفته بود،اما برای جلب موافقت جمهوریخواهان برای افزایش سقف بودجه، مجبور شد فعلا از تاکید بر این پیشنهاد نیز صرفنظر کند.
معنای این سازش، چیزی جز آن نیست که بار جبران کسری بودجه را طبقه متوسط و لایههای پائینی جامعه آمریکا باید تحمل کنند. یعنی همان اقشاری که به اوباما رای دادهاند. برندهی نهائی در انتخابات آینده میتوانند جمهوریخواهان باشند.
جورج دبلیو بوش، رئیسجمهور پیشین آمریکا که از جمهوریخواهان است، کشوری با صدها میلیارد ذخائر ارزی را از کلینتون دموکرات تحویل گرفت، هشت سال بعد با حدود ۱۰ هزار میلیارد دلار بدهی تحویل اوبامای دموکرات داد و حالا این اوباما است که باید بار کاهش بدهیها را بر دوش انتخابکنندگان خود بگذارد و احتمالا در مبارزات انتخاباتی دستکم در عرصه داخلی، برگ برندهای در دست نداشته باشد.
چینیها و ریسکهای بازار آمریکا
در سالهای ۲۰۰۸ و ۲۰۰۹ هنگامی که بحران مستغلات و بانکهای آمریکا اوج گرفت، چینیها با بیش از هزار و ۲۰۰ میلیارد دلار سرمایهگذاری، به جلوگیری از ورشکستگی تمامعیار آمریکا کمک کردند. آنها، در سال ۲۰۱۱ بیش از همه نگران کاهش ارزش این سرمایهگذاریها بودند. این نگرانی بیپایه نبود، هر چه باشد، در سالی که رو به پایان است، بورسهای آمریکا بارها سقوط ارزش سهام را تجربه کردند.
در ماه دسامبر ۲۰۱۱ برخی منابع خبری گزارشدادند که چینیها تصمیم گرفتهاند ۳۰۰ میلیارد دلار در اروپا سرمایهگذاری کنند. این نشان میدهد که چینیها اعتماد خود را به بازار آمریکا از دست دادهاند و بهرغم بحران بدهی چند کشور اروپائی، بازهم سرمایهگذاری در این قاره را امنتر میدانند.
چین، درحالی برای افزایش سرمایهگذاری در اروپا آماده میشود که سیاست ارزی آن، با اعتراض شدید آمریکا روبرو است. آمریکائیها پکن را متهم میکنند که با پائیننگهداشتن مصنوعی ارزش یوان، در بازار صادراتی جهان به رقابتی ناسالم ادامه میدهد.
کاهش صادرات و رشد اقتصادی چین
اما با توجه به بحران بدهیهای اروپا و آمریکا، حتی صادرات چین نیز بخشی از رونق خود را از دست داده است.
روز پنجم دسامبر امسال، سایت اینترنتی نشریه آلمانی اشپیگل نوشت که معاون نخستوزیر چین از بیم کاهش صادرات از شرکتهای چینی خواسته است، برای قابل رقابتتر کردن محصولات خود بکوشند، زیرا کاهش صادرات باعث کاهش رشد اقتصادی چین میشود.
برپایه گزارش اشپیگل، نشانههای زیادی در این زمینه آشکار شدهاند که اقتصاد چین برخلاف سالهای ۲۰۰۹ و ۲۰۱۰ دیگر نمیتواند نقش نجاتدهنده اقتصاد جهانی را در اوج بحران مالی ایفا کند. حجم صادرات چین که در ماه سپتامبر امسال حدود ۱۷۰ میلیارد دلار بود، در ماه اکتبر به ۱۵۷ میلیارد و ۵۰۰ میلیون دلار کاهش یافت.
رشد تولید ناخالص ملی چین هم در طول سال ۲۰۱۱ روندی نزولی را پیمود. درجه رشد در بهار امسال ۷ / ۹ درصد، در تابستان ۵ / ۹ درصد و در پائیز ۱ / ۹ درصد بود. میزان رشد چین در سه ماهه آخر سالجاری در سال ۲۰۱۲ اعلام میشود.
تولید صنایع چین نیز، در ماه نوامبر امسال، برای نخستین بار ظرف دوسال و نیم گذشته کاهش یافت.
اعتراضات کارگران صنعت نفت در قزاقستان
به گزارش خبرگزاری آلمان، شاهدان عینی از کشته شدن دهها نفر و زخمی شدن صدها تن در خشونتهای قزاقستان که از روز جمعه (۲۵ آذر / ۱۶ دسامبر) آغاز شده خبر میدهند. طبق اعلام رسمی ۱۳ نفر در درگیریهای چند روز اخیر در این کشور آسیای مرکزی جان خود را از دست دادهاند. رئیسجمهور قزاقستان، نورسلطان نظربایف، وضعیت فوقالعاده در کشور اعلام کرده است.
بر اساس بیانیه دفتر دادستانی کل کشور قزاقستان که روز یکشنبه (۲۷ آذر / ۱۸ دسامبر) صادر شد٬ خشونتهای روز شنبه در شتپه اتفاق افتاده که در منطقه شهر ژانا اوزن واقع است. دو روز پیش از این در ژانا اوزن ۱۳ نفر در درگیری با پلیس کشته شده بودند.
ژانا اوزن محل اعتراضات کارگران صنعت نفت است که خواستار دستمزد بیشتر هستند. بسیاری از این کارگران تابستان گذشته از کار اخراج شدند. ناآرامیهای اخیر قزاقستان عمیقترین ناآرامیها پس از جدایی قزاقستان از شوروی است.
بر اساس توضیحات دادستانی کل قزاقستان، «تعدادی از مردم در ایستگاه قطار شتپه، قطاری با ۳۰۰ مسافر آن را متوقف کرده و درخواست حمایت از اعتراضات را مطرح کردهاند». حدود ۵۰ نفر در برابر خواست پلیس برای حرکت قطار مقاومت کردند.
معترضان در واكنش به اقدام پلیس كه برای متفرق كردن مردم وارد صحنه شده بود، یک قطار باری را به آتش كشیدند و به سمت واگنهای قطار كوكتل مولوتف پرتاب كردند. بر اساس بیانیه دادستانی، «پلیس مجبور به آتش گشودن بود» و ۱۲ نفر زخمی شدند. کل تعداد زخمیها از شروع اعتراضات حدود ۱۰۰ نفر برآورد میشود.
اعتراضات عمومی در قزاقستان که بزرگترین تولیدکننده نفت در آسیای مرکزی است٬ اتفاق نادری به شمار میرود. نورسلطان نظربایف٬ رئیسجمهور قزاقستان٬ ۲۰ روز حالت فوقالعاده در کشور اعلام کرده است.
«انقلابی از جنس بهار عربی در کار نیست»
بسیاری از معترضان خواهان مشخص شدن آمار رسمی کشتهشدگان هستند. كارگران صنعت نفت شهر ژانااوزن از شش ماه پیش در اعتراض به پایین بودن دستمزدشان در میدان اصلی شهر دست به تحصن زدهاند و اقدامات پلیس برای متفرق كردن آنها به درگیری انجامیده است.
یکی از مشاوران رئیسجمهور قزاقستان اعتراضات را «حمایت شده از خارج» خواند و با اینهمه گفت که اوضاع «به صورت کامل تحت کنترل» است.
این مشاور به رویترز گفت: «اینجا انقلابی از نوع بهار عرب وجود نخواهد داشت. قزاقستان آرام است.» وی تاکید کرد که «همه جمعیت چندملیتی قزاقستان از رئیس دولت حمایت میکنند».
در وب سایت رسمی نورسلطان نظربایف آمده است که برای تامین امنیت عمومی، برقراری مجدد نظم و قانون و دفاع از حقوق و آزادیهای شهروندان، وضعیت فوق العاده حداقل تا پنجم ژانویه ادامه خواهد داشت.