۱۳۹۰ آذر ۶, یکشنبه

روز یکشنبه بخش سوّم، تحلیل ها و آخرین گزارشات از اعتراضات، بازداشتها، زندان، و بیدادگاهها --- بیانیه ها

اتحاد بین المللی درحمایت از کارگران در ایران

گزارش شرکت در دومین کنفرانس بین ‌المللی سایت لیبر استارت در استانبول- ترکیه

متن سخنرانی صدیق اسماعیلی و فرخنده آشنا در کنفرانس لیبر استارت،


labourstart2011-5.jpg
دومین کنفرانس سالانه سایت بین المللی لیبر استارت* در شهر استانبول ترکیه برگزار شد. این کنفرانس
سه روزه از جمعه ۱۸ نوامبر ۲۰۱۱ آغاز شد و روز یکشنبه ۲۰ نوامبر به پایان رسید.
فعالین و نمایندگانی از صد تشکل‌، اتحادیه های کارگری و فدراسیونهای جهانی کارگری از حدود سی کشور در این کنفرانس شرکت کرده بودند (اسامی تعدادی از تشکلات شرکت کننده و نیز عکس هایی مربوط به کنفرانس در ضمیمه آمده است)**. کنفرانس در ساختمان اتحادیه کارگران نفت، مواد شیمیایی و لاستیک ترکیه برگزار شد و فدراسیون ها و تشکلات کارگری بزرگ ترکیه مانند دیسک، کسک، سندیکا، حق ایش و هیکس و کنفدراسیون ترک-آی اس، از شرکت کنندگان و حمایت کنندگان این کنفرانس بودند.
سه نماینده از طرف "اتحاد بین‌المللی در حمایت از کارگران در ایران" (اتحاد بین‌المللی) نیز به دعوت لیبر استارت در این کنفرانس شرکت کردند. کلیه هزینه سفر نمایندگان اتحاد بین المللی توسط خود آنها و یاری اعضای اتحاد بین المللی تامین شد. اتحادیه های کارگری ترکیه برای شرکت کنندگان در این کنفرانس مکان اقامت فراهم کرده بودند.
پیش از آغاز رسمی کنفرانس، شرکت کنندگان در یک تظاهرات اعتراضی در حمایت از کارگران اعتصابی جی، ای، یی، شرکت کردند که فیلم کوتاهی از آن در پیوست آمده است. کنفرانس رسما با سخنرانی مصطفی اوزتاسکِین، رئیس اتحادیه کارگران نفت، مواد شیمیایی و لاستیک ترکیه که میزبان کنفرانس بود آغاز شد. فوزی بن مراح، نائب رئیس کل فدراسیون سراسری کارگران نساجی، پوشاک و چرم تونس و اریک لی، از مسئولین سایت لیبر استارت، از دیگر سخنرانان افتتاحیه بودند. پیام هایی از جانب دو فدراسیون جهانی، آی سی ای ام (فدراسیون بین المللی اتحادیه های کارگران صنایع شیمیایی، انرژی و معادن) و آی تی اف (فدراسیون جهانی کارگران حمل و نقل) خوانده شد و نیز یک پیام ویدئویی از شارون بارو، دبیر کل کنفدراسیون جهانی اتحادیه های کارگری، به کنفرانس لیبر استارت نمایش داده شد.
در این کنفرانس ۲۱ کارگاه آموزشی با موضوعات متنوع طی روزهای ۱۹ و ۲۰ نوامبر برگزار شد. کارگاه ها بنا به درخواست گروه های شرکت کننده از کشورهای مختلف سازمان داده شده بودند. هر چهار یا پنج کارگاه همزمان برگزار می شد و امکان شرکت در همه کارگاه ها میسر نبود. کارگاه آموزشی مربوط به مسائل جنبش کارگری ایران را رفقا فرخنده آشنا، صدیق اسماعیلی و امید رضایی به نمایندگی از اتحاد بین‌المللی سازمان دادند و شرکت کنندگان دیگری نیز در مباحث این کارگاه فعالانه حضور داشتند. بحث‌های کارگاه آموزشی مربوط به ایران در سه بخش مختلف ارائه شد: در بخش اول امید رضایی ابتدا به معرفی اتحاد بین‌المللی پرداخت و سپس سر فصل هایی از تاریخچه مبارزات جنبش کارگری از دوران انقلاب ۱۳۵۷ تا امروز را بطور خلاصه بر شمرد. بخش دوم به وضعیت کنونی جنبش کارگری ایران اختصاص داشت که توسط فرخنده آشنا ارائه شد؛ ناامنی و سوانح در محیط کار، قراردادهای سفید امضا، پیمانکاری، نقض حق ایجاد تشکل‌های مستقل کارگری، سرکوب جنبش کارگری و دستگیر و زندانی کردن فعالین کارگری، قانون کار ضد کارگری جمهوری اسلامی و تلاش برای اصلاح همین قانون کار به زیان کارگران، بیکاری فزاینده، وضعیت کودکان کار و اهمیت استقلال طبقاتی کارگران از نکات برجسته این سخنرانی بود. در بخش سوم، صدیق اسماعیلی بر اهمیت استقلال طبقاتی جنبش کارگری و بطور مشخص بر اصل استقلال مالی تشکلات کارگری تاکید کرد، و خطر نفوذ نهادهای ضد کارگری و وابسته به سرمایه‌داری مانند سولیدارتی سنتر را در درون جنبش کارگری جهانی توضیح داد. ( متن این سخنرانی ها بطور جداگانه در زیر آمده است)
در این کنفرانس نمایندگانی از جانب بخش بین المللی فدراسیون کار آمریکا -"مرکز آمریکایی برای همبستگی بين المللى کارگری" (سوليداريتى سنتر) - نیز شرکت کرده بودند و کارگاه مربوط به بحرین و نیز دو کارگاه با عنوان "بهار عرب و اتحادیه های کارگری" که شامل چندین سخنران از تشکل‌های کارگری کشورهای خاور میانه و شمال افریقا (مصر، تونس، مراکش، اردن، عراق، الجزایر) بود را بعنوان مجری جلسه اداره می کردند و مترجم نیز همراه داشتند. در مواجهه با این مسئله و با هدف برجسته کردن و حمایت از استقلال طبقاتی کارگران و تشکلات کارگری، بخش عمده ای از فعالیت های نمایندگان اتحاد بین المللی در این کنفرانس به موضع گیری صریح علیه حمایتهای مالی از دولتها و نهادهای سرمایه داری، از جمله سولیداریتی سنتر، و تشریح نقش ضد کارگری چنین نهادهایی، اختصاص یافت. نمایندگان اتحاد بین المللی در تمام سه روز کنفرانس در این زمینه با فعالین شرکت کننده از تشکلات مختلف در کارگاه ها و خارج از آن به بحث و گفتگو پرداختند. در این مورد اختلاف نظر بسیار جدی نیز با اریک لی، که یکی از مسئولین لیبر استارت می باشد، بر جسته شد. بطور مثال باید به این نکته اشاره کرد که وی ضمن تاکید به اینکه لیبراستارت*** از هیچ دولت و یا نهادهای وابسته ای همچون سولیداریتی سنتر کمک مالی دریافت نمی کند، در عین حال، از منظر شخصی ایشان سولیداریتی سنتر، به عنوان بخش بین المللی کنگره کار آمریکا، در دوره اخیر در کشورهای عربی فعالیت های مفید در زمینه آموزش حقوق کارگری و دیگر موارد مشابه داشته است. اتحاد بین المللی ضمن مخالفت شدید با این دیدگاه، همواره بخشی از وظیفه خود دانسته که در هر فرصت لازم نظرات خود را درمورد سولیداریتی سنتر و نقش استراتژیک ضد کارگری نهادهایی از این قبیل با فعالین و تشکلات کارگری در عرصه جهانی و نیز داواطلبانی که در سایت لیبر استارت خبر و گزارش درج می کنند در میان بگذارد .
در این کنفرانس در نتیجه تلاش های روشنگرانه توسط رفقای اتحاد بین المللی، تعداد زیادی از نمایندگان تشکل‌های شرکت کننده از ماهیت و نقش مخرب سولیداریتی سنتر آگاهی یافتند. لازم به تاکید است که این مباحث به زبانهای انگلیسی، فرانسه... توسط فعالین اتحاد بین المللی ادامه خواهد یافت، و در این زمینه اطلاعیه های دیگری منتشر خواهد شد.****
قسمت پایانی برنامه شامل ارائه گزارش از کارگاههای انجام شده و ارائه سخنرانی یکی از فعالین کارگری مصر و پیام هایی از فدراسیون جهانی کارگران متال، فدراسیون جهانی کارگران حمل و نقل و نیز اتحادیه کارگران غذایی ترکیه بود.
دومین کنفرانس جهانی لیبراستارت، در بعد از ظهر روز یکشنبه با سرود انترناسیونال که به زبانهای مختلف همزمان توسط شرکت کنندگان خوانده می شد، به پایان رسید.
کنفرانس لیبر استارت نقاط قوت و ضعف زیادی داشت که در یک گزارش کوتاه نمی توان در جزییات به آن پرداخت. فعالین اتحاد بین المللی که در کنفرانس شرکت کردند در آینده نزدیک در نوشته ها و مصاحبه های جداگانه اطلاعات بیشتری از این کنفرانس و نیز ارزیابی خود را از آن ارائه خواهند داد. در اینجا بطور اختصار می توان گفت که آشنایی مستقیم با تعداد زیادی از فعالین کارگری از کشورهای مختلف، و اطلاع دقیق تر از موقعیت سیاسی، تشکیلاتی و مواضع برخی از تشکلات کارگری در منطقه، و همچنین در شرق آسیا، آفریقا، اروپا، استرالیا و آمریکای شمالی، برای ما بسیار آموزنده بود. ده ها بولتن انگلیسی اتحاد بین المللی، با مضامینی مشابه سخنرانی ها، در میان شرکت کنندگان در کنفرانس پخش شد و ارتباطات جدیدی با فعالین کارگری که از کشورهای مختلف در این کنفرانس شرکت کرده بودند برقرار شد.
تجارب فعالین کارگری ترکیه بسیار ارزنده و آموزنده بود. همچنین، حضور فعالین ترکیه ای کارزار بین المللی بایکوت اسرائیل و حمایت از مبارزات حق طلبانه مردم فلسطین در این کنفرانس چشم گیر و موثر بود. آنها بارها در کارگاه های مختلف در مورد وضعیت مردم فلسطین و ضرورت بایکوت رژیم اسرائیل جدل های جدی راه انداختند و بارها یکی از مسئولین لیبر استارت، اریک لی، را به خاطر مخالفت فردی اش با بایکوت اسرائیل به چالش کشیدند. گفتنی است که اخبار کمپین های بایکوت دولت اسرائیل در سایت لیبر استارت درج می شود.
نمایندگان تشکلات کارگری کشورهای عرب زبان شمال آفریقا و خاورمیانه که در کنفرانس شرکت کرده بودند طیف گوناگونی را تشکیل میدادند. اگر چه بخشی از این فعالین علیه سرکوب گری های دولت اسرائیل به درستی واکنش نشان می دادند، اما بعضا در زمینه هایی نظیر استقلال طبقاتی کارگران از نهادهای بین المللی سرمایه، بطور مثال نقش کنترل کننده و مخرب نهادهایی همچون سولیداریتی سنتر، حساسیت کمتری نشان می دانند. متاسفانه به نظر می رسد که بطور مشخص سولیداریتی سنتر با استفاده از شرایط ویژه سیاسی در منطقه و با اتکاء به امکانات وسیع خود توانسته نظر برخی از این فعالین را به خود جلب کند؛ بخصوص که این نهاد در تمامی این کشورها دفاتر و کلاسهای آموزشی و غیره برقرار کرده است. فعالین اتحاد بین المللی با مشاهده این رویکرد نگران کننده تصمیم گرفتند که در کنفرانس همزمان با اطلاع رسانی در مورد مبارزات کارگران در ایران به سهم خود سخنگوی پیگیر استقلال طبقاتی، تشکیلاتی و مالی برای جنبش کارگری در منطقه نیز باشند. در همین رابطه گفتگو و بحث های مفیدی با تعدادی از فعالین منطقه صورت گرفت که مؤثر نیز واقع شد. ما تلاش خواهیم کرد که این بحث ها و گفتگوها و ارتباط مستقیم با فعالین کارگری در منطقه همچنان ادامه و نیز گسترش یابد.
در مجموع، نمایندگان اتحاد بین المللی دو وظیفه را بطور همزمان در این کنفرانس به عهده گرفتند و پیش بردند: انعکاس وضعیت کارگران در ایران و جلب توجه جهانی به موقعیت جنبش کارگری ایران بویژه فشار روز افزون به فعالین کارگری، وظیفه نخست بود. و دومین وظیفه عبارت بود از تقویت هوشیاری در میان فعالین کارگری بین المللی نسبت به نفوذ نهادهای وابسته به دولتهای سرمایه داری و تاکید برحفظ استقلال تشکلهای کارگری و ضرورت همبستگی بین المللی کارگری، بویژه در خاورمیانه و شمال آفریقا که انقلابات نان و آزادی نیز در جریان است. رفیق امید رضایی در بخش پایانی کنفرانس یک بار دیگر به زبان انگلیسی بطور مشخص بر این نکات تاکید کرد.
علاوه بر این، قطعنامه ای نیز در حمایت از مبارزات جنبش کارگری ایران و علیه تهدیدهای جنگی و تحریم اقتصادی، توسط فعالین اتحاد بین المللی در کنفرانس پخش شد، که در بولتن انگلیسی اتحاد بین المللی موجود است.
اتحاد بین المللی درحمایت از کارگران در ایران
۲۵ نوامبر ۲۰۱۱
International Alliance in Support of Workers in Iran (IASWI)
info@workers-iran.org

www.workers-iran.org / www.etehadbinalmelali.com
* سایت کارگری لیبراستارت یک سایت خبری و کمپینی است که اخبار کارگری از کشورهای مختلف جهان در آن توسط حدود هزار داوطلب از جریانات گوناگون کارگری از کشورهای مختلف بطور روزانه درج میگردد و در دسترس فعالین کارگری در سطح بین المللی قرار میگیرد. فعالین کارگری ایرانی از گروه های مختلف در خارج از کشور، از جمله اتحاد بین المللی، در این سایت اخبار مربوط به جنبش کارگری ایران را درج می کنند. این کار به این صورت انجام می گیرد که خبر و یا بیانیه ابتدا در سایت خود تشکل درج و سپس آن خبر/بیانیه بطور جداگانه در سایت لیبراستارت نصب می شود.
** اسامی تشکلات شرکت کننده در کنفرانس (این لیست کامل نیست و بر اساس اطلاعات موجود تا زمان انتشار این گزارش تهیه شده است):

Industri Energi-Norway; Workers Congress Party of Kenya; First Commercial Bank Industrial Union (FCBIU); RMT England; WAC-Maan; Disk; Kesk; Sendika; Hak-IS; Turk-IS; Independent Union of Public Service Employees (SNAPAP); The New Arab-Jewish Trade Union in Israel; International Transport Workers' Federation (ITF); International Metal Workers' Federation (IMF); International Federation of Chemical, Energy, Mine and General Workers' Unions (ICEM); The International Union of Food, Agricultural, Hotel, Restaurant, Catering, Tobacco and Allied Workers' Associations (IUF); AFL-CIO Solidarity Centre; International Trade Unioon Confederation (ITUC); The Iraqi Teachers' Syndicate; TUMTIS/ TURK-IS, Turkey Deri-iş; EKoop-İş; Saglik-Is, SES, Sosyal-Is Sendasi; Petrol-Is; PGFTU; DWRC; Turkish BDS campaigners; RWDSU (USA), Tezkoop-Is, Koop-Is, SACCAWU (S. Africa); KMU (Philippines); United Auto Workers; GFIW and KUWU (Kurdistan); Confédération Démocratique du Travail (CDT); BİÇDA (IT Workers Solidarity Network), Plaza Eylem Platformu (Plaza Action Platform), Leather and Shoe Production Workers Association; Migrant Solidarity Network,Turkey), African Migrant Recycling Workers in Turkey; Union Marocaine du Travail (UMT); GFIW-Iraq; Armenia Independent Journalists Network, Labour World; NUBE (Malaysia), SACOM, China, AWU Australia; FWCUI; Working and Studying Youth; Tekgida-Is

*** سیاست اتحاد بین المللی از همان آغاز تا کنون کاملا آشکار و شفاف است. استقلال مالی، تدارکاتی و سیاسی-طبقاتی ازتمامی دولتها ونهادهای سرمایه داری یک اصل پایه ای و خدشه ناپذیر اتحاد بین المللی بوده است. اتحاد بین المللی در گذشته نیز از لیبراستارت خواسته بود که مواضع خود را در زمینه استقلال از دولتها و نیز سولیداریتی سنتر، بیان کند که پاسخی با این مضمون دریافت شد: "لیبراستارت یک شبکه مستقل جهانی از فعالین حقوق کارگری است. ما از هیچ حکومتی هیچ پولی دریافت نمی کنیم. لیبراستارت نه به مرکز همبستگی فدراسیون کار آمریکا وابسته است و نه محتاج آن است". بی تردید، در صورتی که خلاف این گفته ثابت شود اتحاد بین المللی به نقد و افشای آن خواهد پرداخت.

**** بحثهای ارائه شده در کارگاه آموزشی مربوط به ایران، در زیر و دو فایل جداگانه ضمیمه است . سخنرانیها، از جمله ترجمه فارسی سخنرانی رفیق امید رضایی به زبان انگلیسی، و اطلاعیه های تکمیلی و نیز گزارش اتحاد بین المللی به زبان انگلیسی در مورد کنفرانس لیبراستارت بزودی منتشر می شوند.

ویدئو:


متن سخنرانی های نمایندگان اتحاد بین المللی
در کنفرانس لیبر استارت در استانبول- ترکیه
متن سخنرانی فرخنده آشنا در کنفرانس لیبر استارت، ترکیه، ۲۰ نوامبر ۲۰۱۱
اوضاع کارگران در ایران و جایگاه همبستگی بین المللی
مرحبا! سلام! های! اولا! ..
ما کارگران اگرچه به زبان های مختلف صحبت می کنیم اما درد و مسائل مشترکی داریم و در مبارزه علیه کارفرماها و دولت های سرمایه داری به زبان مشترک صحبت می کنیم. من سعی خواهم کرد با ارائه تصویر کوتاهی از وضعیت کارگران در ایران درستی این حرف را نشان دهم.

تغییرات ساختاری

همانطور که همه کارگران در کشورهای مختلف شاهد بوده اند، در نتیجه سیاست های نئولیبرالی، بویژه از اواسط دهه 80 میلادی که در حوزه کار با تئوری های نئوفوردیستی همراه شد، تغییرات ساختاری زیادی در پروسه کار در همه کشورهای جهان صورت گرفت. توجیه این تعرض به دستاوردهای تا آن موقع جنبش کارگری جهانی این بود که باید آزادی فردی را تامین کرد. در حوزه کار، این بیان فلسفی را به حذف قراردادهای دسته جمعی و انعقاد قرارداد بین کارگر منفرد و کارفرما ترجمه کردند. بر مبنای اتمیزه کردن کارگر و تضعیف قراردادهای دسته جمعی و استخدام رسمی، انواع قراردادهای فردی و موقت به کارگران تحمیل شد. با فرمول عقلایی کردن روند کار، هزینه های تولید را به زیان کارگران کاهش دادند، بر شدت کار افزودند و سود بیشتری را در ازای کارگران کمتر تامین کردند. با استفاده از پیشرفته ترین تکنولوژی، تقسیم کار را بسیار ساده و جایگزینی کارگر با سابقه با کارگر تازه وارد را آسان تر کردند. حاصل این روند در سطح بین المللی حمله به حقوق بنیادی ورسمیت یافته کارگران بود که در نتیجه چند صد سال مبارزه بدست آمده بود. در این گزارش کوتاه می خواهم توجه شما را به این نکته جلب کنم که ایران نیز جدا از این تغییرات نبوده است.

تضعیف و حذف قراردادهای دسته جمعی، گسترش قراردهای موقت یک ماهه، سه ماهه، پیمان کاری و قرارداد سفید امضاء

تا سال ها پیش لااقل در اکثر مراکز صنعتی بزرگ نظیر شرکت نفت، شرکت های اتوموبیل سازی، ذوب آهن و غیره، کارگران تحت پوشش قرارداد جمعی و استخدام رسمی توسط کارفرمای اصلی شرکت بودند. یکی از نتایج تغییرات ساختاری در مراکز کار در ایران این بوده که اکنون بیش از 80 درصد کارگران ایران تحت پوشش قراردادهای موقت هستند. برای نمونه در شرکت ایران خودرو، بزرگترین شرکت اتوموبیل سازی خاورمیانه، که حدود 33 هزار کارگر در شرکت های تحت پوشش آن کار می کنند، نزدیک به 30 هزار کارگر با قراردادهای پیمانی، موقت و سفید امضاء به کار مشغول اند. قرار داد سفید امضاء قراردادی است که کارگر یک برگه سفید را امضاء می کند و کارفرما بنا به شرایط، هر مفادی که بخواهد، حتی ماه ها پس از عقد قرارداد، می تواند در آن بنویسد

عدم امنیت شغلی، بیکارسازی های وسیع و استخدام های جدید با شرایط سخت تر

با این تغیرات و تضعیف قراردادهای جمعی، امنیت شغلی کارگران را به شدت کاهش داده اند و با ایجاد ترس و هراس از بیکاری، هر چه بیشتر به حقوق کارگران تعرض کرده اند. طی این سال ها با خارج کردن کارگاه های کوچک از شمول قانون کار، بخش اعظم کارگران ایران را از ابتدایی ترین حقوق محروم کرده اند. در کشوری که بیش از 80% در صد از کارگران در کارگاه های کوچک کار می کنند و بخش قابل توجهی از آنان را نیز زنان تشکیل می دهند، شما می توانید به ابعاد این بی حقوقی، بویژه در ارتباط با زنان و کودکان کار پی ببرید.

افزایش شدت کار، پایین بودن ایمنی شغلی، افزایش سوانح کار و مرگ کارگران در هنگام کار

با شقه شقه کردن کارخانه و دادن هر تکه از آن به شرکت های پیمان کار که به ابتدایی ترین حقوق کارگران تعهدی ندارند، ساعات و شدت کار افزایش یافته است. یکی از نتایج این وضعیت، افزایش شدید سوانح کار در مراکز تولیدی است. بنا به آمار رسمی، سالانه بیش از 23 هزار سوانح شغلی در مراکز کار اتفاق می افتد و حدود 1300 کارگر جان خود را از دست می دهند. بنا به گزارش پزشکی قانونی از سال 1381 تا 1387 شاهد رشد 66,4 درصدی حوادث شغلی بوده ایم. باید دانست که بخش زیادی از حوادث مربوط به کارگاه های کوچک، کار خانگی و کارهای پیمانکاری زیرزمینی است که کارگران مهاجر بخش مهمی از کارکنان آن را تشکیل می دهند. آمار این حوادث در جایی ثبت نمی شود.
یکی از حوادث شغلی در پنجم بهمن سال 1389 در شرکت ایران خودرو رخ داد. در این حادثه راننده کامیون متعلق به یک شرکت پیمانکاری بر اثر بی خوابی و مصرف دارو در داخل کارخانه به صف کارگرانی که منتظر سرویس کارخانه بودند، برخورد کرد و موجب کشته شدن چهار نفر از کارگران شد. کارگران ایران خودرو در اعتراض به شدت کار و نبود ایمنی شغلی و با خواست مجازات مسئولین کارخانه، دست به اعتصاب چند روزه زدند.

تغییر قانون کار

در چند ماه گذشته بحث تغییر قانون کار را راه انداخته اند. طرح اصلاحیه‌ای با ۲۶ ماده تهیه کرده اند که طبق آن ازجمله می خواهند به قراردادهای موقت صحه قانونی بگذارند. تاکنون طبق ماده 13 قانون کار، بدهی به کارگر بر اثر تغییر صاحب کارخانه و یا در نتیجه ورشکستگی، جزو دیون ممتاز بود و باید قبل از سایر بدهی ها پرداخت می شد. با تغییر در قانون کار می خواهند این امتیاز را حذف کنند. با تغییر ماده‌ی ۲۷ و سپردن اخراج کارگران به دست کمیته‌های انضباطی و سلب حق کارگران برای مراجعه به مراجع بالاتر، دست کارفرما برای اخراج کارگر کاملا باز می شود. با حذف ماده‌ی ۲۴ می خواهند دریافتی در هنگام اخراج را که بر مبنای سابقه کار محاسبه می شود، حذف کنند. در این تغییرات قرار است از جمله از میزان عیدی و دیگر مزایای کارگری مثل حقوق ویژه، اضافه کاری و شب کاری نیز بکاهند.


حذف سوبسیدها تحت عنوان "طرح یارانه ها"

در سال جاری رژیم اسلامی با اجرای طرحی با عنوان هدف مند سازی یارانه ها عملا سوبسیدهای کارگری را که در ایران سابقه طولانی دارد، حذف کرد. واقعیت این است که دستمزد کارگران در ایران به دلارِ با ارزش بسیار پایین پرداخت می شود. حداقل دستمزد در ایران 275 دلار است. اما بازتولید نیروی کار و مایحتاج کارگران با دلارِ 1400 تومان محاسبه می شود. سوبسیدها در ایران این نقش را داشته اند که بخشی از فاصله عظیم قیمت نیروی کار و هزینه بازتولید آن را کاهش دهد. با حذف سوبسیدها این فاصله بطور باور نکردنی افزایش یافته است.
در مقابل این شرایط کارگران ایران ساکت نبوده و به انحاء مختلف به سازماندهی و اعتراض پرداخته اند.

تشکل ها

جنبش کارگری ایران از تاریخ غنی تشکل یابی برخوردار است. در دهه بیست میلادی و نیز پس از پایان جنگ جهانی دوم، کارگران در سطح توده ای، اتحادیه ها و سندیکاهای مختلفی را تشکیل دادند. در انقلاب 1979 کارگران در اکثر مراکز بزرگ کارگری، شوراهای کارگری و سندیکاهای خود را تشکیل دادند. در بسیاری از کارخانه ها کارگران کنترل تولید را مدت ها در دست داشتند. پس از سرکوب انقلاب و انحلال تشکلهای مستقل کارگری و به زور جایگزین کردن آنها با شوراهای اسلامی، کارگران برای سال ها از تشکل های مستقل خویش محروم بودند. با تشکیل سندیکا ی کارگران شرکت واحد اتوبوس رانی تهران و سندیکای کارگران شرکت نیشکر هفت تپه، کارگران ایران در دهه 80 شمسی دوران ایجاد تشکل های مستقل کارگری را آغاز کردند. اما رژیم اسلامی با حمله به این تشکلها ، دستگیری و زندانی کردن فعالین کارگری عملا فعالیت این تشکل ها در مراکز کار را ممنوع کرده است.


مطالبات, اعتصابات و اعتراضات کارگری

با وجود وضعیت معیشتی بد و هزینه بالای مبارزه کارگری از جمله اخراج و زندان، در همه سال های حکومت اسلامی مبارزه و اعتصاب کارگری امری روزمره در ایران بوده و جامعه کارگری هر ساله با طرح خواست های متنوع به چند هزار اعتصاب دست زده است.
هفت تشکل کارگری با انتشار بیانیه مشترک به مناسبت اول ماه مه 2011 مهمترین خواست های کارگری را عنوان کردند؛ حق بدون قید و شرط ایجاد تشکل کارگری و اعتصاب، آزادی بدون قید و شرط بیان, اعتراض علیه طرح یارانه ها، رد شیوه کنونی تعیین دستمزد بدون دخالت نمایندگان کارگری، لغو قراردادهای موقت، پرداخت دستمزدهای معوقه، توقف اخراج ها و بیکارسازی ها و برخوردار شدن از حقوق مکفی بیکاری، لغو قوانین تبعیض آمیز علیه زنان و حمایت از مبارزات مردمی در کشورهای خاورمیانه، بخشی از این خواست ها بود.
از اعتصابات کارگری اخیر می توان بطور نمونه به اعتصاب کارگران شرکت های پتروشیمی در شهرهای مختلف از جمله تبریز و ماهشهر با خواست اخراج شرکت های پیمان کار از مراکز صنعتی و حذف قراردادهای موقت و تحت پوشش قرارگرفتن همه کارگران با قراردادهای جمعی اشاره کرد. این اعتصاب از لحاظ عمومیت داشتن مطالبات کارگران پتروشیمی از اهمیت بسیاری برخوردار است. کارگران پتروشیمی برای تحقق مطالباتی دست به اعتصاب زدند که خواست فوری و بسیار مهم بخش بزرگی از کارگران دیگر صنایع تولیدی و خدماتی است: خواست لغو کار موقت، استخدام رسمی و برچیدن شرکت های پیمان کاری. با اینکه کارفرما و نهادهای دولتی در مواجهه با اعتصابات متعدد کارگران پتروشیمی، قول دادند که به فعالیت شرکت های پیمان کار در مراکز صنعتی خاتمه خواهند داد وهمه کارگران، تحت پوشش قراردادهای جمعی قرار خواهند گرفت، اما هنوز به این وعده خود عمل نکرده اند. کارگران می گویند اگر دولت به وعده خود عمل نکند اعتصابات خود را از سر خواهند گرفت.


دستگیری ها،اخراج ها و تبعید های ناخواسته

مبارزه کارگری در ایران هزینه بسیار بالایی دارد. رژیم با بالا بردن هزینه مبارزه در تلاش است با ایجاد فضای ترس و وحشت، کارگران را مرعوب کند. فعالین کارگری زیادی در زندان اند و تعداد بیشتری نیز زیر انواع حکم های دادگاهی هستند. وضعیت جسمی بسیاری از کارگران زندانی از جمله ابراهیم مددی، رضا شهابی، علی نجاتی و کارگران آزاد شده مثل منصور اسانلو و محمود صالحی، بشدت وخیم و جان آنان در خطر است. در روزهای اخیر فشار به فعالین کارگری تشدید شده و فعالین کارگری بیشتری به دادگاه فراخوانده شده اند.


همبستگی بین المللی

در نتیجه فعالیت فعالین کارگری در داخل و خارج از کشور، از جمله تلاش های تشکل ما یعنی "اتحاد بین المللی در حمایت از کارگران در ایران"، حمایت از کارگران ایران توسط تشکل ها و اتحادیه های کارگری گسترده بوده است.


شرایط سیاسی

پیچیدگی های سیاست در ایران، بحران روابط بین المللی جمهوری اسلامی، تلاش قدرت های بزرگ برای دخالت در تحولات ایران و منطقه و وجود اپوزیسیون دست راستی که از این مداخلات از جمله تهدید به حمله نظامی و اعمال انواع تحریم های اقتصادی حمایت می کند، شرایط ویژه و دشواری را برای فعالین کارگری ایجاد کرده است. این شرایط، هوشیاری و حساسیت بیشتری از ما می طلبد. در این شرایط در حین مبارزه با رژیم جمهوری اسلامی و کارفرماها، تاکید بر حفظ استقلال جنبش کارگری و هوشیاری نسبت به نفوذ نهادهای وابسته به دولت های غربی در جنبش کارگری، بسیار با اهمیت است. بنابراین ما تاکید می کنیم که فعالیت های ما بر خبر رسانی و نیز ارتباط و همکاری با فعالین مستقل کارگری و اتحادیه ها و سازمان های مستقل و واقعی کارگری و مترقی در کشورهای مختلف جهان و بر اساس منفعت جهانی طبفه کارگر مبتنی خواهد بود. ما همه شما را نیز فرا می خوانیم که در این هوشیاری در کشورهای خود با ما سهیم شوید.


زنده باد هبستگی جهانی کارگری

متن سخنرانی صدیق اسماعیلی در کنفرانس لیبر استارت، ترکیه، ۲۰ نوامبر ۲۰۱۱

رفقای من در رابطه با تاریخچه مبارزات جنبش کارگری در ایران، اعتراضات و اعتصابات کارگری صحبت کردند و وضعیت اسف ‌بار کارگران ایران را توضیح دادند. در ادامه صحبت های آنها، می‌خواهم به این نکته اشاره کنم که اعتصابات کارگری و مبارزات کارگری نیازمند های مختلف دارند که یکی از مهمترین آنها کمک‌های مالی است؛ به ویژه کمک مالی به کارگران اعتصابی یا کارگران زندانی. اما منظور ما از کمک‌های مالی چیست؟
من می‌خواهم به استقلال مالی طبقه کارگر اشاره و بر آن تاکید کنم. تشکلات کارگری از لحاظ مالی باید بطور قطع به نیروی خود و حق عضویت اعضای خود متکی باشند و کمک های مالی را در صورت نیاز فقط ازسوی کارگران و هم طبقه ای ها‌شان در کشورهای مختلف جهان که به نشانه همبستگی طبقاتی کارگری صورت می گیرد، بپذیرند. این مهمترین نکته‌ ای است که باید با دقت به آن توجه کرد.
دریافت کمک‌های مالی از هم‌ طبقه‌ای هامان در سراسر دنیا با دریافت کمک مالی و یا تدارکاتی از تشکلاتی که بودجه‌ آنها توسط دولت ها و یا نهادهای سرمایه داری تامین میشود و به کارگران پاسخگو نیستند، کاملا متفاوت است.
با توجه به اصل ضرورت حفظ استقلال طبقاتی کارگران و تشکلات کارگری و با توجه به شرایط حساس جنبش کارگری ایران، دریافت هرگونه کمک مالی و یا تدارکاتی مستقیم و غیر مستقیم از تشکلات و نهادهایی که در ایران و یا خارج از ایران توسط دولت های مختلف سرمایه داری حمایت میشوند، از زاویه جنبش مستقل طبقاتی کارگران در ایران، کاملا محکوم است.

تشکل‌های مستقل کارگری و فعالین کارگری در ایران به نهادهای ضد کارگری از جمله "سولیداریتی سنتر" که ٩٠ درصد بودجه آن توسط دولت آمريكا و "بنياد اوقاف ملی براى دمكراسى" - كه زير چتر كنگره آمريكا است - تامين ميشود، نه گفته اند و از همکاری و مراوده با آن خودداری کرده اند.

نه تنها کارگران ایران بلکه فعالین اتحادیه ای و کارگری در آمریکا، برخی شوراها و فدراسيون هاى كارگرى شهرى و ايالتى در آمريكا، عليه سوليداريتى سنتر و فعالیت های آن بارها اعتراض کرده و خواهان قطع دریافت هر گونه كمك مالى و همكاری با دولت آمريكا شده اند. با توجه به اطلاعات فوق و نيز عدم تلاش آشكار و رسمى فدراسيون كار آمريكا (اى اف ال)- كه سوليداريتى سنتر بخش بين المللى آن را تشكيل مي دهد- براى توقف رسمى، عملى و علنى دريافت حمايت هاى مالى اين مركز از دولت آمريكا، و با توجه به اختصاص بودجه ویژه برای پیشبرد طرح "دموکراسی برای ایران" از طرف دولت آمریکا، ما هر گونه دخالت "مرکز آمریکایی برای همبستگی بين المللى کارگری" (سوليداريتى سنتر) در امور مربوط به جنبش كارگرى ايران را به ضرر منافع آنى و آتى جنبش کارگری و استقلال طبقاتى كارگران می‌دانیم. از نظر ما تلاش‌های این نهادهای ضد کارگری صرفا در جهت تقویت سیاست های رسمی دولت آمریکا وسرمايه دارى جهانى در تحولات جاری در ایران است. من از نمایندگان سولیداریتی سنتر که در این کنفرانس حضور دارند، دعوت کردم تا در کارگاه آموزشی ما شرکت کنند و پاسخگو باشند. اما انها در این کارگاه شرکت نکردند. و دلیلش کاملا واضح است؛ چون حرفی برای گفتن ندارند. آنها تلاش می‌کنند تا با نفوذ در درون جنبش کارگری، مبارزات رادیکال کارگران را به انحراف بکشانند و با استفاده از امکانات مالی ویژه ای که دارند، فعالین کارگری و تشکلات مستقل کارگری را به خودشان جذب کنند.
واقعیت این است که سولیداریتی سنتر به موازات حملات ناتو و آمریکا و کشورهای غربی به دست آوردهای مبارزات حق طلبانه مردم در کشورهای شمال آفریقا و خاورمیانه، در منحرف کردن مبارزات رادیکال جنبش طبقه کارگر نقش دارد.
با توجه به وضعیت سیاسی موجود در ایران و بحران سیاسی – اقتصادی رژیم اسلامی، قدرت‌های بزرگ تلاش می‌کنند تا آلترناتیو مورد نظر خود را ایجاد کنند و همگی اینها حساسیت بیشتر ما را می‌طلبد. در چنین شرایطی همبستگی طبقاتی جنبش جهانی طبقه کارگر و افشای ماهیت نهادهای ضد کارگری وابسته به سرمایه‌داری، کاملا ضروری است. بنابراین، فعالیت های ما به خبررسانی و نیز ارتباط و همكارى با فعالين كارگرى و اتحاديه ها و سازمان های مستقل و واقعى كارگرى و مترقی در كشورهاى مختلف جهان، بر مبناى منفعت جهانى طبقه كارگر، متمرکز خواهد بود.


اتحاد بین المللی درحمایت از کارگران در ایران

۲۵ نوامبر ۲۰۱۱

International Alliance in Support of Workers in Iran (IASWI)

info@workers-iran.org

www.workers-iran.org / www.etehadbinalmelali.com


******
متن سخنرانی صدیق اسماعیلی در کنفرانس لیبر استارت، استانبول-ترکیه، ۲۰ نوامبر ۲۰۱۱

رفقای من در رابطه با تاریخچه مبارزات جنبش کارگری در ایران، اعتراضات و اعتصابات کارگری صحبت کردند و وضعیت اسف ‌بار کارگران ایران را توضیح دادند. در ادامه صحبت های آنها، می‌خواهم به این نکته اشاره کنم که اعتصابات کارگری و مبارزات کارگری نیازمند های مختلف دارند که یکی از مهمترین آنها کمک‌های مالی است؛ به ویژه کمک مالی به کارگران اعتصابی یا کارگران زندانی. اما منظور ما از کمک‌های مالی چیست؟
من می‌خواهم به استقلال مالی طبقه کارگر اشاره و بر آن تاکید کنم. تشکلات کارگری از لحاظ مالی باید بطور قطع به نیروی خود و حق عضویت اعضای خود متکی باشند و کمک های مالی را در صورت نیاز فقط ازسوی کارگران و هم طبقه ای ها‌شان در کشورهای مختلف جهان که به نشانه همبستگی طبقاتی کارگری صورت می گیرد، بپذیرند. این مهمترین نکته‌ ای است که باید با دقت به آن توجه کرد.
دریافت کمک‌های مالی از هم‌ طبقه‌ای هامان در سراسر دنیا با دریافت کمک مالی و یا تدارکاتی از تشکلاتی که بودجه‌ آنها توسط دولت ها و یا نهادهای سرمایه داری تامین میشود و به کارگران پاسخگو نیستند، کاملا متفاوت است.
با توجه به اصل ضرورت حفظ استقلال طبقاتی کارگران و تشکلات کارگری و با توجه به شرایط حساس جنبش کارگری ایران، دریافت هرگونه کمک مالی و یا تدارکاتی مستقیم و غیر مستقیم از تشکلات و نهادهایی که در ایران و یا خارج از ایران توسط دولت های مختلف سرمایه داری حمایت میشوند، از زاویه جنبش مستقل طبقاتی کارگران در ایران، کاملا محکوم است.
تشکل‌های مستقل کارگری و فعالین کارگری در ایران به نهادهای ضد کارگری از جمله "سولیداریتی سنتر" که ٩٠ درصد بودجه آن توسط دولت آمريكا و "بنياد اوقاف ملی براى دمكراسى" - كه زير چتر كنگره آمريكا است - تامين ميشود، نه گفته اند و از همکاری و مراوده با آن خودداری کرده اند.
نه تنها کارگران ایران بلکه فعالین اتحادیه ای و کارگری در آمریکا، برخی شوراها و فدراسيون هاى كارگرى شهرى و ايالتى در آمريكا، عليه سوليداريتى سنتر و فعالیت های آن بارها اعتراض کرده و خواهان قطع دریافت هر گونه كمك مالى و همكاری با دولت آمريكا شده اند. با توجه به اطلاعات فوق و نيز عدم تلاش آشكار و رسمى فدراسيون كار آمريكا (اى اف ال)- كه سوليداريتى سنتر بخش بين المللى آن را تشكيل مي دهد- براى توقف رسمى، عملى و علنى دريافت حمايت هاى مالى اين مركز از دولت آمريكا، و با توجه به اختصاص بودجه ویژه برای پیشبرد طرح "دموکراسی برای ایران" از طرف دولت آمریکا، ما هر گونه دخالت "مرکز آمریکایی برای همبستگی بين المللى کارگری" (سوليداريتى سنتر) در امور مربوط به جنبش كارگرى ايران را به ضرر منافع آنى و آتى جنبش کارگری و استقلال طبقاتى كارگران می‌دانیم. از نظر ما تلاش‌های این نهادهای ضد کارگری صرفا در جهت تقویت سیاست های رسمی دولت آمریکا وسرمايه دارى جهانى در تحولات جاری در ایران است. من از نمایندگان سولیداریتی سنتر که در این کنفرانس حضور دارند، دعوت کردم تا در کارگاه آموزشی ما شرکت کنند و پاسخگو باشند. اما انها در این کارگاه شرکت نکردند. و دلیلش کاملا واضح است؛ چون حرفی برای گفتن ندارند. آنها تلاش می‌کنند تا با نفوذ در درون جنبش کارگری، مبارزات رادیکال کارگران را به انحراف بکشانند و با استفاده از امکانات مالی ویژه ای که دارند، فعالین کارگری و تشکلات مستقل کارگری را به خودشان جذب کنند.
واقعیت این است که سولیداریتی سنتر به موازات حملات ناتو و آمریکا و کشورهای غربی به دست آوردهای مبارزات حق طلبانه مردم در کشورهای شمال آفریقا و خاورمیانه، در منحرف کردن مبارزات رادیکال جنبش طبقه کارگر نقش دارد.
با توجه به وضعیت سیاسی موجود در ایران و بحران سیاسی – اقتصادی رژیم اسلامی، قدرت‌های بزرگ تلاش می‌کنند تا آلترناتیو مورد نظر خود را ایجاد کنند و همگی اینها حساسیت بیشتر ما را می‌طلبد. در چنین شرایطی همبستگی طبقاتی جنبش جهانی طبقه کارگر و افشای ماهیت نهادهای ضد کارگری وابسته به سرمایه‌داری، کاملا ضروری است. بنابراین، فعالیت های ما به خبررسانی و نیز ارتباط و همكارى با فعالين كارگرى و اتحاديه ها و سازمان های مستقل و واقعى كارگرى و مترقی در كشورهاى مختلف جهان، بر مبناى منفعت جهانى طبقه كارگر، متمرکز خواهد بود.

******
متن سخنرانی فرخنده آشنا در کنفرانس لیبر استارت، استانبول-ترکیه، ۲۰ نوامبر ۲۰۱۱

اوضاع کارگران در ایران و جایگاه همبستگی بین المللی

مرحبا! سلام! های! اولا! ....

ما کارگران اگرچه به زبان های مختلف صحبت می کنیم اما درد و مسائل مشترکی داریم و در مبارزه علیه کارفرماها و دولت های سرمایه داری به زبان مشترک صحبت می کنیم. من سعی خواهم کرد با ارائه تصویر کوتاهی از وضعیت کارگران در ایران درستی این حرف را نشان دهم.

تغییرات ساختاری

همانطور که همه کارگران در کشورهای مختلف شاهد بوده اند، در نتیجه سیاست های نئولیبرالی، بویژه از اواسط دهه 80 میلادی که در حوزه کار با تئوری های نئوفوردیستی همراه شد، تغییرات ساختاری زیادی در پروسه کار در همه کشورهای جهان صورت گرفت. توجیه این تعرض به دستاوردهای تا آن موقع جنبش کارگری جهانی این بود که باید آزادی فردی را تامین کرد. در حوزه کار، این بیان فلسفی را به حذف قراردادهای دسته جمعی و انعقاد قرارداد بین کارگر منفرد و کارفرما ترجمه کردند. بر مبنای اتمیزه کردن کارگر و تضعیف قراردادهای دسته جمعی و استخدام رسمی، انواع قراردادهای فردی و موقت به کارگران تحمیل شد. با فرمول عقلایی کردن روند کار، هزینه های تولید را به زیان کارگران کاهش دادند، بر شدت کار افزودند و سود بیشتری را در ازای کارگران کمتر تامین کردند. با استفاده از پیشرفته ترین تکنولوژی، تقسیم کار را بسیار ساده و جایگزینی کارگر با سابقه با کارگر تازه وارد را آسان تر کردند. حاصل این روند در سطح بین المللی حمله به حقوق بنیادی ورسمیت یافته کارگران بود که در نتیجه چند صد سال مبارزه بدست آمده بود. در این گزارش کوتاه می خواهم توجه شما را به این نکته جلب کنم که ایران نیز جدا از این تغییرات نبوده است.
تضعیف و حذف قراردادهای دسته جمعی، گسترش قراردهای موقت یک ماهه، سه ماهه، پیمان کاری و قرارداد سفید امضاء
تا سال ها پیش لااقل در اکثر مراکز صنعتی بزرگ نظیر شرکت نفت، شرکت های اتوموبیل سازی، ذوب آهن و غیره، کارگران تحت پوشش قرارداد جمعی و استخدام رسمی توسط کارفرمای اصلی شرکت بودند. یکی از نتایج تغییرات ساختاری در مراکز کار در ایران این بوده که اکنون بیش از 80 درصد کارگران ایران تحت پوشش قراردادهای موقت هستند. برای نمونه در شرکت ایران خودرو، بزرگترین شرکت اتوموبیل سازی خاورمیانه، که حدود 33 هزار کارگر در شرکت های تحت پوشش آن کار می کنند، نزدیک به 30 هزار کارگر با قراردادهای پیمانی، موقت و سفید امضاء به کار مشغول اند. قرار داد سفید امضاء قراردادی است که کارگر یک برگه سفید را امضاء می کند و کارفرما بنا به شرایط، هر مفادی که بخواهد، حتی ماه ها پس از عقد قرارداد، می تواند در آن بنویسد.

عدم امنیت شغلی، بیکارسازی های وسیع و استخدام های جدید با شرایط سخت تر

با این تغیرات و تضعیف قراردادهای جمعی، امنیت شغلی کارگران را به شدت کاهش داده اند و با ایجاد ترس و هراس از بیکاری، هر چه بیشتر به حقوق کارگران تعرض کرده اند. طی این سال ها با خارج کردن کارگاه های کوچک از شمول قانون کار، بخش اعظم کارگران ایران را از ابتدایی ترین حقوق محروم کرده اند. در کشوری که بیش از 80% در صد از کارگران در کارگاه های کوچک کار می کنند و بخش قابل توجهی از آنان را نیز زنان تشکیل می دهند، شما می توانید به ابعاد این بی حقوقی، بویژه در ارتباط با زنان و کودکان کار پی ببرید.

افزایش شدت کار، پایین بودن ایمنی شغلی، افزایش سوانح کار و مرگ کارگران در هنگام کار

با شقه شقه کردن کارخانه و دادن هر تکه از آن به شرکت های پیمان کار که به ابتدایی ترین حقوق کارگران تعهدی ندارند، ساعات و شدت کار افزایش یافته است. یکی از نتایج این وضعیت، افزایش شدید سوانح کار در مراکز تولیدی است. بنا به آمار رسمی، سالانه بیش از 23 هزار سوانح شغلی در مراکز کار اتفاق می افتد و حدود 1300 کارگر جان خود را از دست می دهند. بنا به گزارش پزشکی قانونی از سال 1381 تا 1387 شاهد رشد 66,4 درصدی حوادث شغلی بوده ایم. باید دانست که بخش زیادی از حوادث مربوط به کارگاه های کوچک، کار خانگی و کارهای پیمانکاری زیرزمینی است که کارگران مهاجر بخش مهمی از کارکنان آن را تشکیل می دهند. آمار این حوادث در جایی ثبت نمی شود.

یکی از حوادث شغلی در پنجم بهمن سال 1389 در شرکت ایران خودرو رخ داد. در این حادثه راننده کامیون متعلق به یک شرکت پیمانکاری بر اثر بی خوابی و مصرف دارو در داخل کارخانه به صف کارگرانی که منتظر سرویس کارخانه بودند، برخورد کرد و موجب کشته شدن چهار نفر از کارگران شد. کارگران ایران خودرو در اعتراض به شدت کار و نبود ایمنی شغلی و با خواست مجازات مسئولین کارخانه، دست به اعتصاب چند روزه زدند.

تغییر قانون کار

در چند ماه گذشته بحث تغییر قانون کار را راه انداخته اند. طرح اصلاحیه‌ای با ۲۶ ماده تهیه کرده اند که طبق آن ازجمله می خواهند به قراردادهای موقت صحه قانونی بگذارند. تاکنون طبق ماده 13 قانون کار، بدهی به کارگر بر اثر تغییر صاحب کارخانه و یا در نتیجه ورشکستگی، جزو دیون ممتاز بود و باید قبل از سایر بدهی ها پرداخت می شد. با تغییر در قانون کار می خواهند این امتیاز را حذف کنند. با تغییر ماده‌ی ۲۷ و سپردن اخراج کارگران به دست کمیته‌های انضباطی و سلب حق کارگران برای مراجعه به مراجع بالاتر، دست کارفرما برای اخراج کارگر کاملا باز می شود. با حذف ماده‌ی ۲۴ می خواهند دریافتی در هنگام اخراج را که بر مبنای سابقه کار محاسبه می شود، حذف کنند. در این تغییرات قرار است از جمله از میزان عیدی و دیگر مزایای کارگری مثل حقوق ویژه، اضافه کاری و شب کاری نیز بکاهند.

حذف سوبسیدها تحت عنوان "طرح یارانه ها"

در سال جاری رژیم اسلامی با اجرای طرحی با عنوان هدف مند سازی یارانه ها عملا سوبسیدهای کارگری را که در ایران سابقه طولانی دارد، حذف کرد. واقعیت این است که دستمزد کارگران در ایران به دلارِ با ارزش بسیار پایین پرداخت می شود. حداقل دستمزد در ایران 275 دلار است. اما بازتولید نیروی کار و مایحتاج کارگران با دلارِ 1400 تومان محاسبه می شود. سوبسیدها در ایران این نقش را داشته اند که بخشی از فاصله عظیم قیمت نیروی کار و هزینه بازتولید آن را کاهش دهد. با حذف سوبسیدها این فاصله بطور باور نکردنی افزایش یافته است.

در مقابل این شرایط کارگران ایران ساکت نبوده و به انحاء مختلف به سازماندهی و اعتراض پرداخته اند.

تشکل ها

جنبش کارگری ایران از تاریخ غنی تشکل یابی برخوردار است. در دهه بیست میلادی و نیز پس از پایان جنگ جهانی دوم، کارگران در سطح توده ای، اتحادیه ها و سندیکاهای مختلفی را تشکیل دادند. در انقلاب 1979 کارگران در اکثر مراکز بزرگ کارگری، شوراهای کارگری و سندیکاهای خود را تشکیل دادند. در بسیاری از کارخانه ها کارگران کنترل تولید را مدت ها در دست داشتند. پس از سرکوب انقلاب و انحلال تشکلهای مستقل کارگری و به زور جایگزین کردن آنها با شوراهای اسلامی، کارگران برای سال ها از تشکل های مستقل خویش محروم بودند. با تشکیل سندیکا ی کارگران شرکت واحد اتوبوس رانی تهران و سندیکای کارگران شرکت نیشکر هفت تپه، کارگران ایران در دهه 80 شمسی دوران ایجاد تشکل های مستقل کارگری را آغاز کردند. اما رژیم اسلامی با حمله به این تشکلها ، دستگیری و زندانی کردن فعالین کارگری عملا فعالیت این تشکل ها در مراکز کار را ممنوع کرده است.

مطالبات, اعتصابات و اعتراضات کارگری

با وجود وضعیت معیشتی بد و هزینه بالای مبارزه کارگری از جمله اخراج و زندان، در همه سال های حکومت اسلامی مبارزه و اعتصاب کارگری امری روزمره در ایران بوده و جامعه کارگری هر ساله با طرح خواست های متنوع به چند هزار اعتصاب دست زده است.
هفت تشکل کارگری با انتشار بیانیه مشترک به مناسبت اول ماه مه 2011 مهمترین خواست های کارگری را عنوان کردند؛ حق بدون قید و شرط ایجاد تشکل کارگری و اعتصاب، آزادی بدون قید و شرط بیان, اعتراض علیه طرح یارانه ها، رد شیوه کنونی تعیین دستمزد بدون دخالت نمایندگان کارگری، لغو قراردادهای موقت، پرداخت دستمزدهای معوقه، توقف اخراج ها و بیکارسازی ها و برخوردار شدن از حقوق مکفی بیکاری، لغو قوانین تبعیض آمیز علیه زنان و حمایت از مبارزات مردمی در کشورهای خاورمیانه، بخشی از این خواست ها بود.
از اعتصابات کارگری اخیر می توان بطور نمونه به اعتصاب کارگران شرکت های پتروشیمی در شهرهای مختلف از جمله تبریز و ماهشهر با خواست اخراج شرکت های پیمان کار از مراکز صنعتی و حذف قراردادهای موقت و تحت پوشش قرارگرفتن همه کارگران با قراردادهای جمعی اشاره کرد. این اعتصاب از لحاظ عمومیت داشتن مطالبات کارگران پتروشیمی از اهمیت بسیاری برخوردار است. کارگران پتروشیمی برای تحقق مطالباتی دست به اعتصاب زدند که خواست فوری و بسیار مهم بخش بزرگی از کارگران دیگر صنایع تولیدی و خدماتی است: خواست لغو کار موقت، استخدام رسمی و برچیدن شرکت های پیمان کاری. با اینکه کارفرما و نهادهای دولتی در مواجهه با اعتصابات متعدد کارگران پتروشیمی، قول دادند که به فعالیت شرکت های پیمان کار در مراکز صنعتی خاتمه خواهند داد وهمه کارگران، تحت پوشش قراردادهای جمعی قرار خواهند گرفت، اما هنوز به این وعده خود عمل نکرده اند. کارگران می گویند اگر دولت به وعده خود عمل نکند اعتصابات خود را از سر خواهند گرفت.

دستگیری ها،اخراج ها و تبعید های ناخواسته

مبارزه کارگری در ایران هزینه بسیار بالایی دارد. رژیم با بالا بردن هزینه مبارزه در تلاش است با ایجاد فضای ترس و وحشت، کارگران را مرعوب کند. فعالین کارگری زیادی در زندان اند و تعداد بیشتری نیز زیر انواع حکم های دادگاهی هستند. وضعیت جسمی بسیاری از کارگران زندانی از جمله ابراهیم مددی، رضا شهابی، علی نجاتی و کارگران آزاد شده مثل منصور اسانلو و محمود صالحی، بشدت وخیم و جان آنان در خطر است. در روزهای اخیر فشار به فعالین کارگری تشدید شده و فعالین کارگری بیشتری به دادگاه فراخوانده شده اند.

همبستگی بین المللی

در نتیجه فعالیت فعالین کارگری در داخل و خارج از کشور، از جمله تلاش های تشکل ما یعنی "اتحاد بین المللی در حمایت از کارگران در ایران"، حمایت از کارگران ایران توسط تشکل ها و اتحادیه های کارگری گسترده بوده است.

شرایط سیاسی

پیچیدگی های سیاست در ایران، بحران روابط بین المللی جمهوری اسلامی، تلاش قدرت های بزرگ برای دخالت در تحولات ایران و منطقه و وجود اپوزیسیون دست راستی که از این مداخلات از جمله تهدید به حمله نظامی و اعمال انواع تحریم های اقتصادی حمایت می کند، شرایط ویژه و دشواری را برای فعالین کارگری ایجاد کرده است. این شرایط، هوشیاری و حساسیت بیشتری از ما می طلبد. در این شرایط در حین مبارزه با رژیم جمهوری اسلامی و کارفرماها، تاکید بر حفظ استقلال جنبش کارگری و هوشیاری نسبت به نفوذ نهادهای وابسته به دولت های غربی در جنبش کارگری، بسیار با اهمیت است. بنابراین ما تاکید می کنیم که فعالیت های ما بر خبر رسانی و نیز ارتباط و همکاری با فعالین مستقل کارگری و اتحادیه ها و سازمان های مستقل و واقعی کارگری و مترقی در کشورهای مختلف جهان و بر اساس منفعت جهانی طبفه کارگر مبتنی خواهد بود. ما همه شما را نیز فرا می خوانیم که در این هوشیاری در کشورهای خود با ما سهیم شوید.

زنده باد هبستگی جهانی کارگری










تکثیر از اتحاد بین المللی در حمایت از کارگران در ایران