اخبار روز:
مرگ فجیع کارگر کفاش
روز ۲۹ اسفند سال ٨۹ محسن زمردی کارگر ۲۲ ساله مغازه کفاشی بنا به توصیه استاد خود به مغازه برگشت. قرار بود وی سه جفت کفش مشتریان را آماده کند. گرچه محسن در ابتدا امتناع کرد و آن را به بعد از تعطیلات عید موکول نمود اما استاد و صاحب مغازه اصرار ورزید. محسن کارگری زحمتکش و از یک خانواده کارگری بود و در رودربایستی ماند و قبول کرد. به همین منظور ساعت ۷ غروب روز ۲۹ اسفند سال ٨۹ به مغازه و کارگاه کفاشی رفته و شروع به کارکرد. در حدود ساعت ٣۰/٨ دقیقه بود که چراغ والر نفت سوز داخل کارگاه در اثر رفت و آمد محسن برگشت و کارگاه آتش گرفت. محسن اقدام به خاموش کردن آتش کرد که در نتیجه دچار سوختگی شدید(در حدود ۶۵درصد) شد و به بخش سوختگی بیمارستان پورسینای رشت منتقل شد.
ایام عید بود و خودتان بهتر از وضعیت بیمارستان ها خبر دارید. عدم رسیدگی به محسن و شستشو نکردن نقاط سوخته شده وی مانند پاها و نواحی اطراف شکم منجر به عفونت شد و محسن جوان با تمامی آرزوهایش در سن ۲۲ سالگی در تاریخ ٨/۱/۹۰ کشته شد و پس از یکروز که جسد وی در پزشکی قانونی رشت جهت کشف علت مرگ ماند در روز ۱۰/۱/۹۰ به خاک سپرده شد. محسن از سنین ۱۴-۱۵ سالگی به کارگری پرداخت و کارگر ماهری در دوخت و دوز کفش بود. محسن بیمه هم نبود. کارفرما و صاحب مغازه وی در کمربندی بهشتی امتداد پل جماران - کوچه ولی عصر - محله کسبخ سابق فردی به نام محمد رضا مقدم است. خانواده محسن از کارفرمای وی شکایت کرده اند . هجوم کالاهای چینی مخصوصاً کفش و کیف ارزان عامل از رونق افتادن این تولید داخلی شده است و هزاران کارگر کیف و کفش در چندین سال اخیر بیکار شده و یا با نازلترین دستمزد در کارگاه هایی مشغول به کار می شوند و هرازگاه ما شاهد چنین حوادثی هستیم تا بخش تجاری سرمایه از خاکسترنشین کردن این کارگران با آوردن کالاهای ارزان قیمت چینی به سودهای هنگفتی برسد. این هم شکلی از "عدالت" سرمایه داری اسلامی است.
اخراج ۱٨ کارگر و مهندس شرکت ژیان
همان طور که قبلاً اشاره کرده ایم، شرکت ژیان یک شرکت پروژه ای و به فردی ضدکارگر به نام آذری متعلق است. آذری از بستگان مسئولان جمهوری اسلامی است و به دلیل همین رابطه خونی ساده توانسته با ثبت شرکت به عنوان شرکت ساختمانی از پرداخت مالیات بگریزد. در گزارش قبلی گفتیم که شرکت در شهرهای شیراز، کیش، بندرعباس و رشت و... دارای فعالیت گسترده در راه سازی و امور پروژه ای است . شرکت دارای ۷۰ نفر پرسنل است که از این تعداد ۴۰ نفرشان کارگر و مستقیماً مشغول به کارند.
این شرکت از طریق ضد و بندهای خویشاوندی اش توانسته بخشی از پروژه بانک جهانی برای جداسازی آب ازفاضلاب را در اختیار بگیرد و حاصل آن سود سرشاری است که به جیب کارفرما یعنی همان آذری ضدکارگر می رود. در روز ۲٨ اسفند سال ٨۹ ، ۱٨ تن از کارگران و مهندسان اخراجی شرکت برای درخواست مطالبات معوقه حدود ۴ ماه پایانی سال ٨۹ به دفتر عبداله زاده نماینده کارفرما رفته و با وی به مذاکره نشستند که پس از ساعت ها مذاکره نتوانستند حقوق معوقه خود را دریافت کرده در نتیجه فردای آن روز به استانداری رفته و شکایت خود را تسلیم استاندار جدید گیلان به نام سعادتی پاسدار کردند که به آن ها قول داده شد که بعد از عید به مشکلاتشان رسیدگی می شود.
راستی چرا باید افرادی نظیر کارفرما و مالک این شرکت به علت رابطه خونی با سران و مسئولان کشور از مصونیت کافی جهت استثمار و عدم پرداخت مطالبات معوقه کارگران برخوردار باشند و در مقابل بلندگوها با سخن گفتن از جهاد اقتصادی و کار مضاعف و عدالت اجتماعی و غیره گوش کارگران را پر کنند و مهم تر این که دل به حال مردمان تحت ستم کشورهای دیگر سوزانده و اشک تمساح بریزند و یقه درانی کنند؟
منبع: فعالان ضدسرمایه داری گیلان
«شرف اهل قلم»، برنده جایزه جهانی آزادی مطبوعات یونسکو
امروز یونسکو اعلام کرد که احمد زیدآبادی برنده جایزه جهانی آزادی مطبوعات این سازمان شده است. عضو سابق هیات مدیره انجمن صنفی روزنامهنگاران ایران و دبیرکل ادوار تحکیم وحدت بیش از یک سال و نیم است در زندان است و برخلاف بسیاری از زندانیان اصلاحطلب، یک روز هم به مرخصی نرفته است.
بنا به گزارش وبسایت یونسکو، رئیس هیات داوران دینا سانگور در این باره اعلام کرد: «اهدای این جایزه به احمد زیدآبادی ارج نهادن به شجاعت بیمثال، مقاوت و تعهد او به آزادی بیان، دمکراسی و حقوق بشر، تساهل و انسانیت است.»به گفته رئیس هیات داوران، این جایزه عملا ارجگذار تعدادی دیگر از روزنامهنگاران دربند ایرانی نیز هست.
ایرنا بوکوا مدیرکل یونسکو با تائید تصمیم هیات داوران خواهان آزادی این روزنامهنگار شده است. «احمد زیدآبادی در همه مدت فعالیتاش در همه حالات شجاعانه از آزادی مطبوعات و آزادی بیان، حق بنیادین بشر که پایهی دیگر آزادیها مدنی و عنصر کلیدی برای جوامع باز و روامدار است دفاع کرده است.»
مدیر کل یونسکو همچنین گفت که پیش از روز جهانی در ماه آینده، خواستار آزادی زیدآبادی با توجه به نگرانیهای اعضای ژوری برای سلامتی این روزنامهنگار شده است.
احمد زیدآبادی که در ٢٤ خرداد ١٣٨٨ بازداشت شد و از سوی شعبه ٢٦ دادگاه انقلاب تهران به ۶ سال زندان و تبعید در گناباد ممنوعیت دائم از فعالیتهای اجتماعی و سیاسی محکوم شد. زید آبادی برنده جایزه قلم طلایی ٢٠١٠ موسسه جهانی مطبوعات است.
همه اعضای تحریریه خودنویس، این پیروزی و موفقیت را به زیدآبادی تبریک میگویند.
در جریان عملیات ارتش عراق در اردوگاه اشرف عده ای کشته شدند
گزارش ها حاکی است که در جریان عملیات ارتش عراق در اردوگاه اشرف، پایگاه سازمان مجاهدین خلق ایران در هشتاد کیلومتری بغداد، عده ای کشته و زخمی شده اند.
یکی از فرماندهان ارتش عراق در بعقوبه، مرکز استان دیاله گفته است که در درگیری ِ بامداد جمعه میان سربازان و ساکنان اردوگاه که بسوی آنها سنگ پرتاب می کردند، سه نفر از اعضای مجاهدین کشته و 20 نفر زخمی شدند که شش نفر آنها سرباز بودند. اما مجاهدین خلق می گویند در حمله ارتش عراق به اردوگاه، دستکم 25 نفر از اعضای مجاهدین کشته و 325 تن زخمی شده اند.
رابرت گیتس، وزیر دفاع آمریکا با ابراز نگرانی درباره رویدادهای اردوگاه اشرف، خواستارخویشتنداری دولت عراق شد.
یکی از فرماندهان ارتش عراق در بعقوبه، مرکز استان دیاله گفته است که در درگیری ِ بامداد جمعه میان سربازان و ساکنان اردوگاه که بسوی آنها سنگ پرتاب می کردند، سه نفر از اعضای مجاهدین کشته و 20 نفر زخمی شدند که شش نفر آنها سرباز بودند. اما مجاهدین خلق می گویند در حمله ارتش عراق به اردوگاه، دستکم 25 نفر از اعضای مجاهدین کشته و 325 تن زخمی شده اند.
رابرت گیتس، وزیر دفاع آمریکا با ابراز نگرانی درباره رویدادهای اردوگاه اشرف، خواستارخویشتنداری دولت عراق شد.
مجاهدین: کارخانه تابا در نزدیکی تهران، بزرگترین تولیدکننده سانتریفیوژ
سازمان مجاهدین خلق ایران روز پنجشنبه از وجود کارخانهای در نزدیکی تهران خبر داد که به گفته این گروه مخالف جمهوری اسلامی در چهار سال و نیم گذشته در برنامه هستهای ایران «نقشی کلیدی» داشته و «بزرگترین تولیدکننده سانتریفیوژ» برای غنیسازی اورانیوم است.
به گزارش خبرگزاری آسوشیتدپرس، دو سخنگوی سازمان مجاهدین در نشستی خبری اعلام کردند که بر اساس اطلاعات این گروه دولت ایران در نزدیک به پنج سال گذشته از کارخانه تابا، تولید ابزار برش ایران، در غرب تهران برای تولید قطعات «دهها هزار سانتریفیوژ» مورد استفاده در غنیسازی اورانیوم بهره گرفته است.
از این سانتریفیوژها میتوان برای تولید اورانیوم کمغنیشده به عنوان سوخت نیروگاههای اتمی یا اورانیوم بسیار غنی که در ساخت تسلیحات اتمی کاربرد دارد بهره گرفت.
به گفته سونا صمصامی و علیرضا جعفرزاده، سخنگویان سازمان مجاهدین، بر اساس اطلاعات این گروه در کارخانه تابا پوسته، پمپ، و لوله سانتریفیوژ تولید شده است.
زمینه فعالیت کارخانه تابا با نام کامل «تولید ابزار برش ایران» در شبکه اینترنت «تولید ابزار برش» مانند مته و الماسه قید شده است.
به گفته آقای جعفرزاده، دولت ایران در چند سال گذشته قطعات کافی برای صد هزار سانتریفیوژ را تولید کرده که حدود ۱۰ برابر تعداد سانتریفیوژی است که کارشناسان بینالمللی از وجودشان اطلاع دارند.
اما دیوید آلبرایت، مدیر موسسه علوم و امنیت بینالملل، ادعای سازمان مجاهدین مبنی بر ساخت قطعات برای این تعداد سانتریفیوژ را مورد تردید قرار میدهد و آن را «بسیار بیشتر از تواناییهای تولیدی ایران» توصیف میکند.
خبرگزاری آسوشیتدپرس میگوید سخنگویان مجاهدین در مورد سه انبار فولاد واقع در این کارخانه و همین طور نام مدیران و دانشمندان فعال در این کارخانه اطلاعاتی مشروح در اختیار خبرنگاران گذاشتهاند.
با این وجود این خبرگزاری میگوید که سازمان مجاهدین هیچ شواهد و مدارکی از قبیل عکس در اثبات ادعای خود ارائه نکردهاند.
در همین زمینه سخنگوی وزارت خارجه ایالات متحده در پاسخ به خبرنگاران اعلام کرده است که این وزارتخانه گزارشی در این باره از سازمان مجاهدین دریافت نکرده و نمیتواند نظری بدهد، اما اضافه کرده است که «این نوع اطلاعات همیشه باعث نگرانی ماست».
آژانس بینالمللی انرژی اتمی از سال ۲۰۰۸ تاکنون از جمهوری اسلامی خواسته است که دسترسی کارشناسان این سازمان را به تمام کارخانههای تولید سانتریفیوژ در ایران میسر سازد، اما تاکنون ناکام مانده است.
از همین رو این سازمان چندین بار اعلام کرده است که نمیتواند صلحآمیز بودن برنامه هستهای ایران را به طور کامل تایید کند.
سازمان مجاهدین خلق ایران که در نزدیک به دو سال گذشته یعنی از زمان آغاز اعتراضات به نتیجه انتخابات در سال ۱۳۸۸ چند عضو خود را در ایران از دست داده است تاکنون تعدادی از تاسیسات کلیدی ایران در برنامه هستهای را افشا کرده است.
به گزارش خبرگزاری آسوشیتدپرس، دو سخنگوی سازمان مجاهدین در نشستی خبری اعلام کردند که بر اساس اطلاعات این گروه دولت ایران در نزدیک به پنج سال گذشته از کارخانه تابا، تولید ابزار برش ایران، در غرب تهران برای تولید قطعات «دهها هزار سانتریفیوژ» مورد استفاده در غنیسازی اورانیوم بهره گرفته است.
از این سانتریفیوژها میتوان برای تولید اورانیوم کمغنیشده به عنوان سوخت نیروگاههای اتمی یا اورانیوم بسیار غنی که در ساخت تسلیحات اتمی کاربرد دارد بهره گرفت.
به گفته سونا صمصامی و علیرضا جعفرزاده، سخنگویان سازمان مجاهدین، بر اساس اطلاعات این گروه در کارخانه تابا پوسته، پمپ، و لوله سانتریفیوژ تولید شده است.
زمینه فعالیت کارخانه تابا با نام کامل «تولید ابزار برش ایران» در شبکه اینترنت «تولید ابزار برش» مانند مته و الماسه قید شده است.
به گفته آقای جعفرزاده، دولت ایران در چند سال گذشته قطعات کافی برای صد هزار سانتریفیوژ را تولید کرده که حدود ۱۰ برابر تعداد سانتریفیوژی است که کارشناسان بینالمللی از وجودشان اطلاع دارند.
اما دیوید آلبرایت، مدیر موسسه علوم و امنیت بینالملل، ادعای سازمان مجاهدین مبنی بر ساخت قطعات برای این تعداد سانتریفیوژ را مورد تردید قرار میدهد و آن را «بسیار بیشتر از تواناییهای تولیدی ایران» توصیف میکند.
خبرگزاری آسوشیتدپرس میگوید سخنگویان مجاهدین در مورد سه انبار فولاد واقع در این کارخانه و همین طور نام مدیران و دانشمندان فعال در این کارخانه اطلاعاتی مشروح در اختیار خبرنگاران گذاشتهاند.
با این وجود این خبرگزاری میگوید که سازمان مجاهدین هیچ شواهد و مدارکی از قبیل عکس در اثبات ادعای خود ارائه نکردهاند.
در همین زمینه سخنگوی وزارت خارجه ایالات متحده در پاسخ به خبرنگاران اعلام کرده است که این وزارتخانه گزارشی در این باره از سازمان مجاهدین دریافت نکرده و نمیتواند نظری بدهد، اما اضافه کرده است که «این نوع اطلاعات همیشه باعث نگرانی ماست».
آژانس بینالمللی انرژی اتمی از سال ۲۰۰۸ تاکنون از جمهوری اسلامی خواسته است که دسترسی کارشناسان این سازمان را به تمام کارخانههای تولید سانتریفیوژ در ایران میسر سازد، اما تاکنون ناکام مانده است.
از همین رو این سازمان چندین بار اعلام کرده است که نمیتواند صلحآمیز بودن برنامه هستهای ایران را به طور کامل تایید کند.
سازمان مجاهدین خلق ایران که در نزدیک به دو سال گذشته یعنی از زمان آغاز اعتراضات به نتیجه انتخابات در سال ۱۳۸۸ چند عضو خود را در ایران از دست داده است تاکنون تعدادی از تاسیسات کلیدی ایران در برنامه هستهای را افشا کرده است.
در اثر تیر اندازی نیروهای مهاجم عراقی دو تن دیگر از زنان مجاهد به نامهای نسترن عظیمی و فائزه رجبی به شهادت رسیدند و شمار شهیدان به ۱۹ تن رسید.
شمار مجروحان نیز لحظه به لحظه افزایش می یابد و شمار آنها که اکثرا با تیر مستقیم مجروح شده اند تا این لحظه به بیش از ۲۰۰ تن بالغ میشود.
دبیرخانه شورای ملی مقاومت ایران
۱۹ فروردین ۱۳۹۰(۸ آوریل ۲۰۱۱)
۱۹ فروردین ۱۳۹۰(۸ آوریل ۲۰۱۱)
سپهبد جنایتکار علی غیدان فرمانده نیروی زمینی عراق شخصا در میدان لاله دستور شلیک میدهد
شمار شهیدان به ۱۱ تن رسید
سپهبد جنایتکار علی غیدان، فرمانده نیروی زمینی ارتش عراق، که به طور مستقیم حمله جنایتکارانه نیروهای تحت امر مالکی را فرماندهی می کند, در ساعت ۷ و نیم صبح به وقت عراق, در نزدیکی میدان لاله دستور شلیک به زنان و مردان بی سلاح و بیدفاعی را که در آنجا جمع شده بودند، صادر کرد.
در این حمله جنایتکارانه مجاهد خلق مسعود حاجیلویی به شهادت رسید و شماری از زنان مجاهد مجروح شدند. به این ترتیب تا این ساعت شمار شهیدان به ۱۱ تن رسیده است. ده شهید دیگر عبارتند از محمد رضا یزدان دوست, فریدون عینی, جعفر بارجی, سعید چاووشی, زهیر ذاکری, ناصر سپه پور, قاسم اعتمادی, اکبر مدد زاده, محمد قیومی و حنیف کفایی.
برخی از شهیدان با شلیک مستقیم و برخی با زیر گرفتن توسط زرهپوشهای هاموی به شهادت رسیده اند.
سپهبد جنایتکار علی غیدان، فرمانده نیروی زمینی ارتش عراق، که به طور مستقیم حمله جنایتکارانه نیروهای تحت امر مالکی را فرماندهی می کند, در ساعت ۷ و نیم صبح به وقت عراق, در نزدیکی میدان لاله دستور شلیک به زنان و مردان بی سلاح و بیدفاعی را که در آنجا جمع شده بودند، صادر کرد.
در این حمله جنایتکارانه مجاهد خلق مسعود حاجیلویی به شهادت رسید و شماری از زنان مجاهد مجروح شدند. به این ترتیب تا این ساعت شمار شهیدان به ۱۱ تن رسیده است. ده شهید دیگر عبارتند از محمد رضا یزدان دوست, فریدون عینی, جعفر بارجی, سعید چاووشی, زهیر ذاکری, ناصر سپه پور, قاسم اعتمادی, اکبر مدد زاده, محمد قیومی و حنیف کفایی.
برخی از شهیدان با شلیک مستقیم و برخی با زیر گرفتن توسط زرهپوشهای هاموی به شهادت رسیده اند.
دبیرخانه شورای ملی مقاومت ایران
۱۹ فروردین ۱۳۹۰(۸ آوریل ۲۰۱۱)- ساعت ۸ بامداد به وقت پاریس
۱۹ فروردین ۱۳۹۰(۸ آوریل ۲۰۱۱)- ساعت ۸ بامداد به وقت پاریس
در اثر تیراندازی مستقیم نیروهای جنایتکار مهاجم تا کنون ۹ تن از مجاهدان اشرف به شهادت رسیدند
تیر اندازی به سوی مجاهدان اشرف که از ساعت ۴ و ۴۵ دقیقه بامداد به وقت عراق آغاز شده است تا کنون ساعت ۶ و ۴۵ دقیقه ادامه دارد.
شمار شهیدانی که تا کنون شناسایی شده اند به ۹ تن رسیده است. اسامی شهیدان عبارتند از سعید چاووشی, اکبر مدد زاده, حنیف کفایی, زهیر ذاکری و حسن اوانی, جعفر بارجی و فریدون عینی.
دبیرخانه شورای ملی مقاومت ایران
۱۹ فروردین ۱۳۹۰(۸ آوریل ۲۰۱۱)- ساعت ۵ و ۴۵ دقیقه بامداد به وقت پاریس
۶ شهید از مجاهدان تاکنون شناسایی شدهاند
نیروهای جنایتکار عراقی در نقاط مختلف اشرف بسوی ساکنان اشرف با کلت و تفنگهای خودکار و تیربار خودروهای زرهی شلیک میکنند
مالکی نخستوزیر جنایتکار عراق بهدستور خامنهای دست به جنایت بیسابقهیی در اشرف زده است. نیروهای تحت امر او با کلت، تفنگهای خودکار و تیربار خودروهای زرهی به سوی ساکنان آتش گشوده و به کشتار مجاهدان اشرف پرداخته است.
۶تن از شهیدان این حمله جنایتکارانه تاکنون شناسایی شدهاند. مجاهدان حنیف کفایی، زهیر ذاکری و حسن اوانی، امیر عبدالمحمدی، جعفر بارجی و فریدون عینی. دهها تن از ساکنان مجروح و شماری به گروگان گرفته شدهاند.
شماری از ساکنان توسط نیروهای عراقی مجروح و حداقل یک تن به گروگان گرفته شد
خانم رجوی بر مسئولیت آمریکا در حفاظت ساکنان اشرف تأکید میکند
بر اساس اطلاعات رسیده از اشرف، تاکنون چند تن از ساکنان در اثر تهاجم نیروهای جنایتکار عراقی مجروح و حداقل یک تن به گروگان گرفته شده است.
نیروهای سرکوبگر با چوب و چماق و میلههای آهنی به ضربوشتم ساکنان پرداخته و با گاز اشکآور و ماشینهای آبپاش به آنها حمله کرده و نارنجک به میان آنها پرت میکنند.
نیروهای عراقی به روی ساکنان اشرف آتش گشوده و شماری از ساکنان شهید و زخمیشدند
نیروهای مهاجم عراقی به روی ساکنان اشرف آتش گشودند و دهها تن از ساکنان را مجروح وشهید کردهاند. حنیف کفایی، زهیر ذاکری و حسن اوانی تاکنون در میان شهیدان شناسایی شدهاند. دستکم دو نفر نیز گروگان گرفته شدهاند. تیربار نفربرهای بیام پیوان و هاموی بسوی ساکنان بیدفاع و بیسلاح آتش گشودهاند.
خانم مریم رجوی رئیسجمهور برگزیده مقاومت ایران با یادآوری مسئولیت دولت آمریکا در حفاظت از ساکنان اشرف خواستار مداخله بلادرنگ نیروهای آمریکایی و ممانعت از حمله جنایتکارانه شد.
دبیرخانه شورای ملی مقاومت ایران
خانم مریم رجوی رئیسجمهور برگزیده مقاومت ایران با یادآوری مسئولیت دولت آمریکا در حفاظت از ساکنان اشرف خواستار مداخله بلادرنگ نیروهای آمریکایی و ممانعت از حمله جنایتکارانه شد.
دبیرخانه شورای ملی مقاومت ایران
۱۹فروردین ۱۳۹۰ (۸آوریل ۲۰۱۱) - ساعت ۵ بامداد دقیقه به وقت پاریس.
حمله به اشرف با گردانهای زرهی، تکاور، مهندسی و واکنش سریع آغاز شد
ساعت چهار و چهلو پنج دقیقه بامداد به وقت عراق، حمله به اشرف با گردانهای زرهی، تکاور، پیاده، پیاده مکانیزه، مهندسی و گردانهای واکنش سریع و ضدشورش شروع شد، دستکم ۲۵۰۰تن از نیروهای سرکوبگر تحت امر مالکی در این حمله جنایتکارانه شرکت دارند. فرماندهاین حمله سپهبد غیدان فرمانده نیروی زمینی عراق است.
طبق اولین گزارشها، نیروهای عراقی در حال باز کردن سیاج شمالی و شرقی اشرف با گردان مهندسی بهمنظور ورود مهاجمان به اشرف هستند. یک ستون از نیروهای جنایتکار عراقی از درب شمالی وارد اشرف شدند.
دبیرخانه شورای ملی مقاومت ایران
طبق اولین گزارشها، نیروهای عراقی در حال باز کردن سیاج شمالی و شرقی اشرف با گردان مهندسی بهمنظور ورود مهاجمان به اشرف هستند. یک ستون از نیروهای جنایتکار عراقی از درب شمالی وارد اشرف شدند.
دبیرخانه شورای ملی مقاومت ایران
۱۹فروردین ۱۳۹۰ (۸آوریل ۲۰۱۱) - ساعت ۴ بامداد به وقت پاریس
نیروهای مهاجم عراقی که از ساعتی پیش حمله جنایتکارانه خود را به اشرف شروع کرده اند, سیاج شمال شرقی را با چندین دستگاه بلدوزر باز کردند و با خودروهای زرهی بی ام پی وان و هاموی وارد اشرف شدند.
نیروهای سرکوبگر به ساکنان بیدفاع و بی سلاح اشرف که به اعتراض به این اقدامهای جنایتکارانه پرداخته اند, با گاز اشک آور و ماشینهای آب پاش حمله کرده و نارنجک به میان آنها پرت می کنند.
آخرین هماهنگی های این حمله جنایتکارانه شب گذشته توسط نخست وزیری عراق و سفارت رژیم ایران و نیروی تروریستی قدس در بغداد انجام شد و دستور نهایی حمله از سوی مالکی صادر شد.
مقاومت ایران با یادآوری اینکه ساکنان اشرف همگی افراد حفاظت شده توسط کنوانسیون چهارم ژنو هستند, تأکید کرد مالکی و دیگر دست اندرکاران این حمله می بایست به اتهام ارتکاب جنایت جنگی و جنایت علیه جامعه بینالمللی تحت تعقیب قرار گیرند.
نیروهای سرکوبگر به ساکنان بیدفاع و بی سلاح اشرف که به اعتراض به این اقدامهای جنایتکارانه پرداخته اند, با گاز اشک آور و ماشینهای آب پاش حمله کرده و نارنجک به میان آنها پرت می کنند.
آخرین هماهنگی های این حمله جنایتکارانه شب گذشته توسط نخست وزیری عراق و سفارت رژیم ایران و نیروی تروریستی قدس در بغداد انجام شد و دستور نهایی حمله از سوی مالکی صادر شد.
مقاومت ایران با یادآوری اینکه ساکنان اشرف همگی افراد حفاظت شده توسط کنوانسیون چهارم ژنو هستند, تأکید کرد مالکی و دیگر دست اندرکاران این حمله می بایست به اتهام ارتکاب جنایت جنگی و جنایت علیه جامعه بینالمللی تحت تعقیب قرار گیرند.
دبیرخانه شورای ملی مقاومت ایران
۱۹ فروردین ۱۳۹۰(۸ آوریل ۲۰۱۱)
۲۰۰۰ نیروی عراقی برای حمله به اشرف آماده شدهاند
شمار نیروهای عراقی که بهدستور مالکی برای حمله به اشرف آماده شدهاند، از ۲۰۰۰تن گذشته است. ۱۲۰۰تن از این نیروها از ساعت ۱۷۰۰روز پنجشنبه ۷آوریل تا ساعت یک بامداد ۸آوریل به اشرف اعزام شدهاند.
فرماندهاین حمله جنایتکارانه سپهبد علی غیدان فرمانده نیروی زمینی عراق است. برخی از نیروهایی که هماکنون در محل هستند عبارتند از گردان ۱ از تیپ ۲۱ لشکر ۵، گردان ۳ تیپ ۳۷ لشگر ۹، گردان ۴ تکاور تیپ ۱۸ لشکر ۵، یک گروهان از گردان تکاور لشگر ۵، یک نیرو از مهندسی لشگر ۵، یک نیرو از دژبانی لشگر ۵، یک گروهان ضدشورش پلیس و... . همچنین امداد لشگر ۵ با ۱۲ آمبولانس و ۳۰ دکتر و پرستار در اشرف مستقر شدهاند.
سپهبد علی غیدان فرمانده نیروی زمینی، سرلشگر ستاد ضیا فرمانده لشگر ۵، سرلشگر ستاد طارق العزاوی فرمانده عملیات دیالی، سرتیپ جمیل معاون فرمانده عملیات دیالی و دهها سرهنگ در اشرف مستقر شدهاند.
دبیرخانه شورای ملی مقاومت
فرماندهاین حمله جنایتکارانه سپهبد علی غیدان فرمانده نیروی زمینی عراق است. برخی از نیروهایی که هماکنون در محل هستند عبارتند از گردان ۱ از تیپ ۲۱ لشکر ۵، گردان ۳ تیپ ۳۷ لشگر ۹، گردان ۴ تکاور تیپ ۱۸ لشکر ۵، یک گروهان از گردان تکاور لشگر ۵، یک نیرو از مهندسی لشگر ۵، یک نیرو از دژبانی لشگر ۵، یک گروهان ضدشورش پلیس و... . همچنین امداد لشگر ۵ با ۱۲ آمبولانس و ۳۰ دکتر و پرستار در اشرف مستقر شدهاند.
سپهبد علی غیدان فرمانده نیروی زمینی، سرلشگر ستاد ضیا فرمانده لشگر ۵، سرلشگر ستاد طارق العزاوی فرمانده عملیات دیالی، سرتیپ جمیل معاون فرمانده عملیات دیالی و دهها سرهنگ در اشرف مستقر شدهاند.
دبیرخانه شورای ملی مقاومت
۱۹فروردین ۱۳۹۰ (۸آوریل ۲۰۱۱) - ساعت یک بامداد به وقت پاریس
طبق اخبار رسیده از درون رژیم, آخرین هماهنگی ها بین نخست وزیری عراق و سفارت فاشیسم دینی حاکم بر ایران و نیروی تروریستی قدس برای حمله به اشرف صورت گرفته است. این حمله قرار است ساعت ۴ بامداد به وقت محلی( ساعت ۱ به وقت گرینویچ) انجام شود.
نیروی قدس در صدد است صبح جمعه گروهی از مزدوران خود را همراه با آخوند جبار معموری برای حمله و نفوذ به داخل اشرف, اعزام کند.
نیروی قدس در صدد است صبح جمعه گروهی از مزدوران خود را همراه با آخوند جبار معموری برای حمله و نفوذ به داخل اشرف, اعزام کند.
دبیرخانه شورای ملی مقاومت ایران
۱۹ فروردین ۱۳۹۰(۸ آوریل ۲۰۱۱)- ساعت ۲ به وقت پاریس
به گفته شاهدان عینی در ساعت ۲.۵ بامداد امروز, جمعه ۱۹ فروردین, ۱۴ زرهی جدید از کمرشکنهای ارتش عراق در درب شیر (غرب اشرف) پیاده شد. همزمان ۵ آمبولانس وارد بیمارستان عراق جدید که تحت کنترل نیروهای عراقی قرار دارد شد.
همچنین از پنجشنبه شب ( ۶ ساعت پیش) پمپاژ آب اشرف قطع شده است و ذخایر آب اشرف به سرعت در حال تمام شدن است.
دبیرخانه شورای ملی مقاومت ایران
۱۹ فروردین ۱۳۹۰( ۸ آوریل ۲۰۱۱)
فراخوان مریم رجوی به هیلاری کلینتون و دبیر کل ملل متحد
بنا بر اطلاعات رسیده, از درون نیروی قدس, همزمان با سفر وزیر دفاع آمریکا به عراق و به دستور مالکی نیروهای آمریکایی که به منظور مانیتورینگ وضعیت به اشرف رفته بودند, امشب-پنجشنبه ۱۸فروردین- اشرف را ترک کردند. این اقدام به درخواست فاشیسم دینی حاکم بر ایران صورت گرفت که می خواهد بار دیگر یک حمام خون در اشرف به راه انداخته و دست به کشتار ساکنان بزند. خانم مریم رجوی، رئیس جمهور برگزیده مقاومت ایران, طی نامه یی به وزیر خارجه آمریکا وی را به اقدام فوری برای جلوگیری از یک فاجعه انسانی در اشرف فرا خواند. رونوشت این نامه برای دبیرکل ملل متحد و عموم ارگانهای بین المللی ارسال شد.
دبیرخانه شورای ملی مقاومت ایران
۱۸ فروردین ۱۳۹۰(۷ آوریل ۲۰۱۱)
جامعتین: ما میگوییم چه کسی اصولگرا است
رضا آشتیانی عراقی یک عضو جامعه مدرسین حوزه علمیه قم اعلام کرد تنها کاندیداهایی که مورد تأیید جامعتین باشند و در چارچوب منشور اصولگرایی به فعالیت سیاسی بپردازند اصولگرا نامیده خواهند شد.
آقای آشتیانی این مطالب را روز پنجشنبه (۱۸ فروردین) در گفتگو با باشگاه خبرنگاران جوان اعلام کرده است.
این نماینده مجلس گفته جامعتین با هدف جلوگیری از احتمال سوء استفاده منحرفین از نام اصولگرایی برای تبلیغات انتخاباتی این تصمیم را گرفته است.
وی همچنین اظهار داشته که مبنا و اساس فعالیتهای سیاسی «جامعتین» و کمیته سه نفره برای انتخاب کاندیداهای انتخابات مجلس آینده، منشور اصولگرایی است.
این برای نخستینبار است که محافظهکاران برای تعیین مصادیق اصولگرایی اقدام به راهاندازی مجموعهای با حضور روحانیون ارشد جمهوری اسلامی میکنند.
«جامعتین» نام مجموعهای از محافظهکاران است که سال گذشته با محوریت جامعه روحانیت مبارز و جامعه مدرسین حوزه علمیه قم اعلام موجودیت کرد.
این دو تشکل روحانی٬ سال گذشته پس از برگزاری ۱۶ جلسه با انتشار منشوری تعاریف خود از مبانی و شاخصهای اصولگرایی را اعلام کردند.
از غلامعلی حدادعادل، حبیبالله عسگراولادی و علیاکبر ولایتی نیز با عنوان کمیته سه نفره محافظهکاران یاد میشود که همسو با «جامعتین» برای یکدست کردن محافظهکاران فعالیت میکنند.
مهمترین هدف اعضای جامعتین و کمیته سه نفره که همگی از حامیان علی خامنهای هستند کنار زدن تیم محمود احمدینژاد از عرصه انتخابات مجلس و ریاست جمهوری است.
سوالهایی از بیبیسی فارسی، دانشگاه آکسفورد، گاردین و غیره
متن زیر را یکی از خوانندگان عزیز کامنت گذاشته بود که حیفمان آمد به شکل یک مطلب مجزا منتشر نکنیم. گرچه انتشار برخی سوالها غیر ممکن است!
۱- چرا نمیتوان متن اطلاعیه دانشگاه آکسفورد را پیدا کرد؟ مگر وقتی بیانیهای رسمی می دهند، نباید روی سایتشان برود؟۲- چرا سایتهای «و غیره» که نظر دانشگاه آکسفورد را منتشر کردهاند، خبر اولیه را مبنی بر علامت سوالی به این گندهگی روی نحوه پذیرش آقای هاشمی در دانشگاه آکسفورد منتشر نکردند و حالا تکذیبیه را منتشر میکنند! قدرت خدا! انگاری خبری نبوده و ناگهان حالا تکذیبیهای آمده! آدم شک میکند که نکند رابطهای، چیزی...
۳- چرا نهادی مستقل این مساله را بررسی نکرده است!
۴- چرا این آقای شاکی واضح نمیگوید انگیزهاش چه بوده؟ سایتها متهمش میکنند به سابقهدار بودن...یک سابقهدار وقتی سراغ یک نفر «باسابقه» میرود ماجرا پیچیده میشود!
۵- گفتگوی بیبیسی با آقای مهدی هاشمی بهرمانی را شنیدهاید؟ چرا ایشان از روی متن میخوانند؟ ما که اینجوری حس کردیم! هی یک چیزی را تکرار میفرمایند، یعنی اگر خبرنگار بیبیسی سوال دیگری هم میپرسید باز هم از روی همان متن میخواندند! بابا تنظیم سوالهای اولیه را چرا به هم میزنید بیبیسی چیها! نامردی هم حدی دارد!
۶-آهای آقای گاردین! پس چرا این تکذیبیه آقای آکسفورد را منتشر نمیکنی؟ نکند منتظری اول خودشان منتشر کنند بعد تو از رویشان تقلب کنی؟
۷- آقایان شبکههای انگلیسی زبان! مگر شما دیپلم ندارید؟ پس چرا از آقای دانشگاه آزاد واحد آکسفورد دعوت نمیکنید که یک گپ انگلیسی در باره سوابق علمی، استات اویل، توتال، انتخابات، سیف قذافی و غیره بگذارند که هم با بفهمیم انگلیسیشان چقدر خوب است و چقدر میتوانند به آن زبان فخیمه در باره تجربیاتشان حرف بزنند، در حدی که دانشگاه آکسفورد قبول دارد!
----------
خودنویس از انتشار بقیه پرسشها معذور است.
یک سوال ساده از کمیتهٔ تحقیقات دانشگاه آکسفورد
کمتر از ۳۶ ساعت پیش سایت فارسی بیبیسی، خبری را روی آنتن فرستاد که بر اساس آن «سر پیتر نورت» رئیس کمیته تحقیقات دانشگاه آکسفورد (۱) طی بیانیهی کوتاهی روال کار در نحوهٔ اعطای پذیرش به آقای مهدی هاشمی بهرمانی معروف به «هاشمی رفسنجانی» را مورد بررسی قرار داده و مبنایی نیافته است تا بر اساس آن دانشگاه آکسفورد اقدام قانونی علیه این دانشجو انجام دهد.
تقریبا همزمان سایت الف - متعلق به آقای احمد توکلی نماینده مجلس، پسرخاله علی لاریجانی که خود از دانش آموختگان دانشگاه ناتینگهام انگلستان است- با انتشار نامه ی از مهدی هاشمی (۲) ،در عین حال مدعی شده که بر اساس پی گیریهای «الف» متن کوتاهی از دانشگاه آکسفورد منتشر شده و...باقی قضایا که «کپی پیست» از سایت بیبیسی فارسی است.
و البته بدنبال آن خبرگزاریها و سایتهای بسیاری با شادمانی فراوان خبر از رد کلیه اتهامات علیه «مهدی هاشمی» دادهاند. تو گویی به یکباره «نور» بر «تاریکی» پیروز شد.
در این غوغای خبری یک سوال مهم که مبنای این همه هیاهوست همچنان بی جواب مانده است:
اصل این بیانه کوتاه «کمیته تحقیقات دانشگاه آکسفورد» به ریاست حقوقدان نامدار کجاست؟ چرا در سایت این دانشگاه هیچ خبری یا آثاری از این «بیانه برائت آقای هاشمی نیست» چرا سایت «گوگل» [هنوز] بی اطلاع است و به جان مادرش قسم میخورد که روحش هم از این بیانیه بی خبر است.
روزنامه گاردین در این هیر و بیر کجاست؟ آقای کاوه موسوی که این آتش را به پا کردهاند، به عنوان شاکی اصلی کجایند!؟
شما را بخدا یک نفر به داد ما برسد و این سوال را از دانشگاه آکسفورد بکند. مگر نه این است که آکسفورد شهری در انگلستان است و در انگلستان دمکراسی برقرار و پایدار است و «شفافیت» هم لابد از ابتداییترین اصول دموکراسی است؟
تقریبا همزمان سایت الف - متعلق به آقای احمد توکلی نماینده مجلس، پسرخاله علی لاریجانی که خود از دانش آموختگان دانشگاه ناتینگهام انگلستان است- با انتشار نامه ی از مهدی هاشمی (۲) ،در عین حال مدعی شده که بر اساس پی گیریهای «الف» متن کوتاهی از دانشگاه آکسفورد منتشر شده و...باقی قضایا که «کپی پیست» از سایت بیبیسی فارسی است.
و البته بدنبال آن خبرگزاریها و سایتهای بسیاری با شادمانی فراوان خبر از رد کلیه اتهامات علیه «مهدی هاشمی» دادهاند. تو گویی به یکباره «نور» بر «تاریکی» پیروز شد.
در این غوغای خبری یک سوال مهم که مبنای این همه هیاهوست همچنان بی جواب مانده است:
اصل این بیانه کوتاه «کمیته تحقیقات دانشگاه آکسفورد» به ریاست حقوقدان نامدار کجاست؟ چرا در سایت این دانشگاه هیچ خبری یا آثاری از این «بیانه برائت آقای هاشمی نیست» چرا سایت «گوگل» [هنوز] بی اطلاع است و به جان مادرش قسم میخورد که روحش هم از این بیانیه بی خبر است.
روزنامه گاردین در این هیر و بیر کجاست؟ آقای کاوه موسوی که این آتش را به پا کردهاند، به عنوان شاکی اصلی کجایند!؟
شما را بخدا یک نفر به داد ما برسد و این سوال را از دانشگاه آکسفورد بکند. مگر نه این است که آکسفورد شهری در انگلستان است و در انگلستان دمکراسی برقرار و پایدار است و «شفافیت» هم لابد از ابتداییترین اصول دموکراسی است؟
نقاط خاکستری در توضیح مهدی هاشمی
حقیقتا برای من بالشخصه، ماجرای مهدی هاشمی در آکسفورد فاقد اهمیت لازم برای فکر کردن و وقت گذاشتن است، اما وقتی توضیحات ایشان را در سایت الف خواندم، راستش احساس کردم که کمی به شعور خوانندگان توهین شده است. امیدوارم که ایشان پاسخ این چند موضوع ساده را هم داشته باشند تا مشت محکمی به دهان یاوهگویان بزنند!
ایشان در نامهای که به سایت الف ارسال کرده اند، مرقوم داشته اند:
« تحصیلات دبیرستانی خود را در دبیرستان نیکان، و جزو شاگرد ان برجسته به پایان بردم، از طرف این دبیرستان برای شرکت در المپیاد جهانی ریاضی انتخاب شدم، که به علت حضور در جبهه موفق به شرکت در این مسابقات نشدم، دوست و همکلاسی عزیزی که به جای من شرکت کرد، موفق به افتخار آفرینی برای ایران و کسب مدل نقره شد».
جناب آقای مهدی هاشمی، احتمالا به یاد دارند که در آن زمان، اگر حافظهام یاری دهد، المپیادها دارای حداقل سه یا چهار مرحله بود. مرحلهی اول همان انتخاب داخل مدارس بود که اصولا همه ی مدارس و ازجمله نیکان (که البته از ما بهتران در آن تحصیل می کردند و هزاران امکانات برای آنها فراهم بود) تلاش میکردند تعداد دانش آموز بیشتری را به این مرحله بفرستند و البته در این مرحله هیچ محدودیتی وجود نداشت. به خاطر داشته باشید که در آن زمان چیزی به نام مدارس غیر انتفاعی و کلاسهایی مانند ریاضیدانان جوان و امثالهم وجود نداشت. در مرحلهی بعدی، که اصولا در یک روز جمعه در دبیرستان البرز برگزار میشد و برای سرکشی به امتحان آقای دکتر حداد عادل حضور بهم میرساندند (که فکر میکنم این مرحله را آقای مهدی هاشمی بهرمانی ندیدهاند)، صد و چند نفری انتخاب میشدند و به مرحلهی بعدی میرفتند. در آنجا هم مجددا امتحان دیگری برگزار شد و حدود ۱۰ نفر انتخاب شدند. پس از کلاسهای مربوطه چند نفری برای مسابقات جهانی انتخاب میشدند. اینکه شما از طرف مدرسه انتخاب شده بودید چندان افتخار بزرگی نیست، چراکه چیزی حدود هزاران نفر همین شرایط را داشتند. اینکه همکلاسی شما موفق به کسب مدال هم شدهاند، نشان از نخبگی شما، قاعدتا ندارد. اگر بنده اشتباه میکنم، بد نیست که ایشان یادآوری بفرمایند.
ایشان سپس در نامه مرقوم داشتهاند که «در کنکور سراسری شرکت کرده و با اخذ رتبه ۲۹ وارد دانشگاه تهران [رشته ی مخابرات] شدم». من در مقالههای قبلی خودم هم به این موضوع اشاره کردهام که یکی از کوچکترین کارهایی که دولت می توانست برای جوانانی که سالها با جان و سلامتی خود بازی کردند تا در مقابل مهاجمان عراقی مقابله کنند، بدون آنکه فعلا کاری به عوامل شروع جنگ تحمیلی داشته باشیم، سهمیهی رزمندگان بود که البته در مورد نحوهی تخصیص آن هم بحث وجود دارد و خارج از موضوع بحث ماست. این مقدمه را گفتم که سئوال کنم، آقای مهدی هاشمی بد نیست بفرمایند که در کدام سهمیه و منطقه رتبه ی ۲۹ را کسب کردهاند؟ من و شمای خواننده میدانیم که کسب رتبههای زیر ۱۰۰۰ در سهمیه ی رزمندگان چندان کار سختی نبوده است و بنا به گفتهی مسئولان برگزاری کنکور سراسری تقریبا هیچ یک از رزمندگان پشت سد کنکور نماندند. بنابراین بد نیست که ایشان این موضوع را احیانا به پای نخبگی خود نگذارند. قطعا اگر ایشان رتبهی ۲۹ سهمیهی عادی و منطقهی یک را کسب میکردند، احتمالا رشتهی بالاتر و دانشگاه دیگری پذیرفته میشدند. این موضوع «اظهر من الشمس» است. لطفا نفرمایند که شیفتهی مهندسی مخابرات بودهاند که با ادامهی تحصیل ایشان این گفته همخوانی ندارد.
باز فرمودهاند که «برای ادامه تحصیل به استرالیا رفتم، در استرالیا و پس از مطالعه زبان انگلیسی، وارد دانشگاه دولتی کانبرا شدم». بد نیست ایشان بار دیگر روشنگری بفرمایند که چگونه امکان دارد که ایشان پذیرش از دانشگاه دولتی (!) کانبرا اخذ کردهاند ولی ویزای ایشان به شکل قانونی، بدون داشتن IELTS صادر شده است؟ و چرا این امکان برای دیگران فراهم نبوده و نیست؟ در ادامه فرمودااند که به دلیل حملهی منافقان (!) مجبور به ترک استرالیا شدهاند. اگرچه ظاهرا حضور ایشان به دلیل موضوعات تجاری بوده و نه پذیرش در دانشگاه، اما مگر در استرالیا پلیس وجود نداشت که شما مجبور به ترک آن کشور شدید؟! یعنی در استرالیا امکان محافظت از فرزند بالاترین مقام اجرایی کشوری که شریک تجاری بوده است، وجود نداشت؟! عجیب است!
بخش دیگری اضافه فرمودند «در ایران وارد کار اجرایی در وزارت نفت شده، اما پس از چندین سال تحصیلاتم را در دانشگاه صنعتی شریف در مقطع کارشناسی ارشد ادامه داده و موفق به اخذ مدرک فوق لیسانس مهندسی انرژی از این دانشگاه شدم». امیدوارم ایشان بتوانند توضیح بدهند که در آن زمان و با مقررات آن موقع، چگونه توانستهاند با مدرک کارشناسی مخابرات در زیرگروه مهندسی برق، موفق به ورود در دورهی کارشناسی ارشد مهندسی انرژی شوند؟ من در اینکه آیا این موضوع شدنی هست و یا خیر، بحثی ندارم. موضوع مقررات شرکت در آزمون ورودی است. البته این مقررات حدود ۳ یا ۴ سال پیش برچیده شد و در حال حاضر امکان این وجود دارد که تمامی دانشجویان و فارغ التحصیلان دانشگاه، میتوانند در مقطع کارشناسی ارشد در رشتههای دیگر شرکت کرده و در صورت کسب موفقیت در آزمون ورودی، ادامهی تحصیل دهند ولی در آن زمان چنین چیزی غیرممکن بوده است، مگر آنکه... توضیح آقای هاشمی، می تواند مفید باشد. شاید هم من اشتباه میکنم.
در ادامه هم ایشان فرموده اند که «در تدوین ۷-۸ کتاب نظرات داشتهام». برادر ارجمند، دانشجوی نخبه و دکترای آکسفورد! شما حتما رزومهی خود را تهیه کردهاید و میدانید وقتی که مستندی در کتاب و یا مقالهای با نام مشخص شما وجود نداشته باشد، یعنی اینکه آن کتاب و مقاله مربوط به شما نیست. ممکن است که شما در موضوعات فراوانی «نظر» داشته باشید، اما این به معنی مستند علمی برای شما محسوب نمیشود و سابقه نیست. ضمنا میدانید کتابی که در سیستم دانشگاهی تهیه نشده باشد، اصولا دارای اهمیت چندانی نیست و باز به طور کلی، ارزش علمی یک مقاله در مجلات مرجع به مراتب از کتب منتشر شده در محیط خارج از دانشگاه بیشتر است. اگر به این گفته شک دارید، به صفحهی اطلاعات اساتید مرکز مطالعات خاورمیانهی دانشگاه خود سری بزنید تا متوجه عرایض بنده شوید و یا از استاد راهنمای خود سئوال بفرمائید.
بالاخره فرمودهاند که «از آنجایی که گروهی از هموطنان ممکن است به پروسه پذیرش دانشگاهها در خارج از کشورآشنایی کافی نداشته باشند، این پروسه طولانی و ۹ ماهه، شامل بررسی مدارک دانشگاهی لیسانس و فوق لیسانس، دریافت پروپوزال و چندین مصاحبه با اساتید مربوطه میباشد». هموطن عزیز، هستند کسانی که بیش از شما به فرآیند (و نه پروسه) پذیرش آشنایی دارند و به همین دلیل سئوال میکنند. چرا فرآیند ۹ ماهه؟ مگر مدارک دانشگاه تهران و صنعتی شریف چه مشکلی دارد که ۹ ماه برای بررسی آنها وقت تلف میشود؟ چطور این زمان برای دیگران کوتاهتر است؟ مگر شما پیش از اخذ پذیرش، پروپوزال و مصاحبه با اساتید داشتهاید؟ این چه مدل دانشجویی دورهی دکتری است که به کل با سایر پذیرشها متفاوت است؟ وقتی که کسی مدرک زبان دارد، مدارک معتبر دانشگاهی هم دارد و پشتوانه ی علمی مناسبی هم دارد (که می فرمایید داشتهاید) دیگر این پیچیدگی و به قول شما پروسه به چه دلیل است؟ بیشترین وقت برای اخذ پذیرش، برای دانشجویانی است که قصد استفاده از بورسیههای تحصیلی را دارند و رقابت سختی را باید با دیگران داشته باشند که البته به گمانم این موضوع در مورد شما صدق نمیکرده است. چراکه احتمالا هزینههای دانشگاه را تقبل فرمودهاید.
پست ها و سایر مسئولیتهای شما را هم بحثی نمیکنم، چراکه فرزند آقای هاشمی بودن میتواند تمامی آنها را برای شما داشته باشد، اما حتما صلاحیت آنها را داشتهاید. این بخش را به شما و خدا واگذار میکنم.
آقای مهدی هاشمی عزیز، هموطن گرامی! ای کاش دیگر به دلیل دهن کجی به دیگران نامهای نمینوشتید و این بحث را بازتر نمیکردید. بازهم عرض میکنم، شخصا با اینکه حتی اگر شما را غیر معمول به آکسفورد و یا هر دانشگاه دیگری وارد کردهاند، مشکلی ندارم. به هرحال هزینههای که شما [احتمالا] پرداخت میکنید، بخشی از هزینههای دانشجویان دیگری که با روشهای معمول وارد آن دانشگاه شدهاند را پوشش میدهد. همیشه این چنین بوده است. اما خواننده و شنونده را «احمق» فرض نکنید که همیشه این یکی، چنین نخواهد ماند. امیدوارم که تحقیق و اخذ مدرک شما، دردی را از کشور درمان کند.
موفق باشید!
ننگ خودنویس
در صفحهی فیسبوک نویسندهای صاحبنام دیدم خطاب به نویسندهی صاحبنامِ دیگری نوشته شده است که «شما میتوانید مطلبتان را در صفحه من هر وقت خواستید منتشر کنید، مجبور نیستید حتماً ننگ خودنویس را تحمل کنید...». این جمله مرا به فکر واداشت. گوینده حتماً بر اساس شواهد و قرائنی خودنویس را ننگین مینامد که ما –به عنوان دوستداران خودنویس- آن شواهد و قرائن را نمیبینیم و ننگ خودنویس را چه به عنوان خواننده و چه به عنوان نویسنده تحمل میکنیم. گاه دوستی، چشم را کور و عقل را زایل میکند، پس چه بهتر که چشممان را باز کنیم و عقلمان را به کار اندازیم و این ننگ را بشناسیم. من، به خاطر طنزی که گهگاه مینویسم زبانام متلکگو شده است طوری که اشارهام به هر چیزی میتواند رنگ و بوی متلک به خود بگیرد حتی اگر قصد متلک گفتن نداشته باشم. جملات بالا را که نوشتم، احتمال دادم خواننده گمان بَرَد که قصد متلک گفتن دارم، حال آنکه چنین قصدی ندارم و میخواهم با نگاهی به سابقهی خودنویس، موارد ننگین را بیابم. از موارد ننگین خودنویس، یکی کثرتگراییِ حقیقی –و نه لفظی-ِ آن است. به عبارتی هر کسی با هر عقیده و فکری میتواند در خودنویس بنویسد. این «هر کس» میتواند ژورنالیستی صاحبنام و با سابقه مثل آقای احمد رافت یا نویسندهای تازهکار و گمنام مثل من باشد.
مورد ننگین دیگر، باز بودن درهای خودنویس به روی منتقدان جنبش سبز و سبزهای تندرو و رادیکال است. همانها که دیروز از آقای خمینی بت ساختند و اگر امروز فرصت پیدا کنند از مهندس میرحسین موسوی هم بت خواهند ساخت. افتضاح تولد گرفتن برای مهندس موسوی در سال گذشته را هنوز فراموش نکردهایم. آنجا که خودِ ایشان به مخالفت با چنین کار سخیفی برخاست و حتی تاریخ تولد ایشان مورد شک و تردید قرار گرفت. نوشتههای مجیزگویان و بتسازان در یکی دو سال گذشته بینیاز از معرفی و توضیح است. جالب اینجاست که درهای خودنویس برای مجیزگویان و بتسازان نیز باز است و اگر اراده کنند، میتوانند مطالب خود را در این سایت منتشر کنند (و البته برخلاف سایتهای غیرننگینِ خودشان، باید منتظر پاسخهای نویسندگان منتقد باشند). این هم احتمالاً از مواردیست که خودنویس را ننگین میکند. از نکات ننگآمیز دیگر میتوان به حقیقتجویی تاریخی خودنویس اشاره کرد. این روزها به کار بُردن عبارت «دههی شصت» یا «اعدامهای شصتوهفت» یا «دوران طلایی امام» یا امثال اینها در سایتهای –مثلا- سبز که ننگین نیستند، جایز نیست. زشت است وقتی مهندس و شیخ در حبساند کسی این حرفهای بیموقع و نسنجیده را بزند. انتشار چنین حرفهایی البته ننگ است وخودنویس هم به این ننگ تن داده است.
موارد ننگین خودنویس خارج از شمار است و نمیتوان بهسادگی آنها را احصا کرد. مثلاً تهیهی خبر و گزارش از داخل کشور توسط شهروندخبرنگاران، تهیهی فیلم و گفتوگوی صوتی، امکان ترسیم کارتون و کاریکاتور، امکان نظرنویسی و نظرگذاری در ذیل نوشتهها، و موارد دیگری از این قبیل که جز ننگْ نام دیگری بر آن نمیتوان نهاد.
حال ممکن است سوال کنید شما که نمیخواستید متلک بگویید چرا این موارد مثبت را ننگین مینامید؟ حتماً قصدتان شوخی و طنز است. خیر. این موارد ننگین از نگاه منتقد خودنویس است و با فرهنگ و فلسفهی سیاسی او، عملکرد خودنویس جداً ننگین است. همانطور که عملکرد اپوزیسیون حکومت اسلامی از نگاه حسین شریعتمداری ننگین است؛ همانطور که عملکرد نویسنده و هنرمند پیشرو، از نگاه وزارت ارشاد ننگین است؛ همانطور که فرهنگ جهان متمدن، از نگاه واپسگرایان مذهبی ننگین است و الی آخر. مشاهده میفرمایید که هیچگونه تخفیف و تمسخری در کار نیست و از نگاه طرف مقابل، این مواردِ مثبت، ننگین است.
خودنویس سایتیست که با افتخار این ننگ را پذیرفته و ما، به عنوان خوانندگان و نویسندگان آن امیدواریم این موارد ننگین همچنان ادامه داشته باشد.
خانم تهمینه جانجوآ، سخنگوی وزارت امور خارجه پاکستان گفت پاکستان مسئول شکست استراتژی نیروهای موتلف در افغانستان نیست. پاکستان استراتژی خود را در این ارتباط وبا درنظر گرفتن منافع خویش دنبال می کند.
در گزارش آمریکائی آمده است که اوضاع در شمال غربی پاکستان، یعنی مناطق قبیله ای واقع در مرز این کشور با افغانستان، از ماه ژانویه تا مارس بسیار بدتر شده اما پاکستان ظاهرأ هیچ سیاست روشنی برای پیروزی بر شورشیان ندارد. به ویژه این که نیروهای پاکستانی ضربه های جانی سنگینی خورده اند. از سوی دیگر طی این مدت همکاری نظامی خوبی میان آمریکا و پاکستان وجود داشته است.
پاکستان نیز می گوید 147.000 نفر را در این منطقه مستقر کرده که این تعداد بشتر از شمار نیروهای زیر فرماندهی آمریکا در افغانستان است.
گفتنی است بیش از 4200 نفر در پی حملات منسوب به طالبان و یا اسلام گرایان افراطی، از سال 2007 که نیروهای پاکستانی یک مسجد متعلق به افراط گرایان را مورد حمله قرار دادند، کشته شده اند.
در گزارش آمریکائی آمده است که اوضاع در شمال غربی پاکستان، یعنی مناطق قبیله ای واقع در مرز این کشور با افغانستان، از ماه ژانویه تا مارس بسیار بدتر شده اما پاکستان ظاهرأ هیچ سیاست روشنی برای پیروزی بر شورشیان ندارد. به ویژه این که نیروهای پاکستانی ضربه های جانی سنگینی خورده اند. از سوی دیگر طی این مدت همکاری نظامی خوبی میان آمریکا و پاکستان وجود داشته است.
پاکستان نیز می گوید 147.000 نفر را در این منطقه مستقر کرده که این تعداد بشتر از شمار نیروهای زیر فرماندهی آمریکا در افغانستان است.
گفتنی است بیش از 4200 نفر در پی حملات منسوب به طالبان و یا اسلام گرایان افراطی، از سال 2007 که نیروهای پاکستانی یک مسجد متعلق به افراط گرایان را مورد حمله قرار دادند، کشته شده اند.
اقتصاد آلمان در حال رشد است
روز پنجشنبه، ۷ آوریل (۱۸ فروردین) مهمترین موسسههای پژوهشی اقتصادی آلمان گزارش مشترک خود را در رابطه با وضعیت اقتصادی این کشور در سال جاری منتشر کردند.
بر اساس این گزارش، حجم تولید ناخالص ملی آلمان در سال جاری بین ۷/ ۲ تا ۹/ ۲ درصد رشد خواهد داشت. در سال آینده (۲۰۱۲) نیز رشد اقتصادی این کشور نسبت به سال جاری دستکم ۲ درصد افزایش خواهد یافت.
تنها در ماه فوریه میزان تقاضا در بخش صنعتی آلمان، نسبت به میزان تقاضا در ماه ژانویه ۴/ ۲ درصد افزایش یافته است.
کارشناسان تخمین زدهاند که در سال جاری قیمتکالاهای مصرفی در آلمان هم ۴/ ۲ درصد افزایش خواهد یافت.
بر اساس گزارش موسسههای پژوهشی اقتصادی آلمان، در این کشور تا پایان سال جاری بیش از ۳۰۰هزار فرصت شغلی جدید ایجاد خواهد شد. بدین ترتیب تعداد شاغلان این کشور به ۴۰ میلیون و ۹۰۰هزار نفر خواهد رسید. در سال ۲۰۱۲ نیز بازار کار شاهد رشد مشابهی خواهد بود. کارشناسان معتقدند که تعداد شاغلان تا پایان سال آینده به رکورد بیسابقهای در تاریخ آلمان فدرال، یعنی ۴۱ میلیون و ۲۰۰ هزار نفر خواهد رسید.
در سال جاری تعداد بیکاران این کشور کاهش مییابد و کمتر از ۳ میلیون نفر خواهد بود.
فاجعهی اتمی ژاپن و بدهیهای اعضای اتحادیه اروپا
در گزارش سالانهی موسسههای پژوهشی اقتصادی آلمان آمده است که فاجعهی اتمی ژاپن بر اقتصاد آلمان تاثیر چشمگیری نداشته و تا پایان سال آینده نیز اثر مهمی نخواهد داشت. وابستگی آلمان به صادرات ژاپن در حدی نیست که زیانهای ناشی از آن ملموس باشد.
بحران اقتصادی در کشورهای "ضعیف" عضو اتحادیهی اروپا هم به اقتصاد آلمان لطمهای وارد نمیکند. البته این گونه بحرانها میتوانند در درازمدت برای اقتصاد آلمان خطرساز باشند. به عنوان مثال، افزایش بهره توسط بانک مرکزی اروپا باعث خواهد شد که سرمایهگذاری و رشد اقتصادی در آلمان کاهش یابد.
گزارش سالانهی مهمترین موسسههای پژوهشی اقتصادی آلمان برای برخی تصمیمگیریهای دولت اهمیت ویژهای دارد. بهویژه برآورد مالیات و پیشبینی رشد اقتصادی توسط وزارت اقتصاد، بر اساس این گزارش صورت میگیرند.
رویارویی خطرناک میان اسراییل و حماس
در خطرناکترین رویارویی نظامی در غزه از زمان خاتمه جنگ میان اسراییل و گروه حماس در نوار غزه در سال ۲۰۰۸، اسراییل برای نخستین بار از سیستم رادار فوق پیشرفته خود معروف به «گنبد آهنین» استفاده کرده و دو موشک حماس که به سمت شهر عسقلان شلیک شده بود را در هوا نابود کرد.
جنگندههای اسراییلی حملاتی را علیه حماس صورت داده و تانکها نیز نوار غزه را هدف قرار دادند که در نتیجه، پنج فلسطینی جان خود را از دست دادند. گروههای فلسطینی نیز دهها موشک به سمت شهرهای اسراییلی شلیک کردند.
این تحولات باعث شده تا وضعیت در آستانه جنگ قرار گیرد، به خصوص پس از اینکه گردانهای عزالدین قسام، شاخه نظامی حماس؛ یک موشک ضد تانک را به سمت یک اتوبوس مدرسه شلیک و چندین نفر را زخمی کرد.
ادهم ابوسلیمه، سخنگوی وزارت بهداشت دولت حماس در نوار غزه اعلام کرد که در اثر حمله اسراییل، پنج فلسطینی کشته و چهل نفر دیگر زخمی شدند که در میان آنها یک کودک نیز وجود دارد.
وی افزود که دو موشک اسراییلی بر یک پایگاه امنیتی وابسته به حماس سقوط کرده و هفده نفر را زخمی کرد. جنگندههای اسراییلی حملاتی را علیه پایگاههای آموزشی و نظامی حماس در غزه صورت دادند.
در همین حال توپخانه اسراییل نیز خمپارههایی را به سمت روستای بیت حانون در شمال و خان یونس در جنوب نوار غزه شلیک کرد که در نتیجه آن پنج نفر زخمی شدند. ارتش اسراییل همچنین برای نخستین بار ظرف سه سال گذشته از هلیکوپترهای خود نیز در حمله به غزه استفاده و برخی مواضع را گلولهباران کرد.
اسراییل برای نخستین بار، سیستم رادار فوق پیشرفته خود موسوم به «گنبد آهنین» را نیز مورد آزمایش قرار داد و موفق شد یک موشک فلسطینی که از نوار غزه به سمت شهر عسقلان شلیک شده بود را در هوا مورد اصابت قرار داده و قبل از سقوط در شهر، آن را نابود کند.
این دیوار دفاعی با هزینهای زیاد پس از جنگ سال ۲۰۰۸ ایجاد شد و اسراییل هدف آن را مقابله با موشکهای پرتاب شده از سوی ایران و سوریه در جنگ احتمالی بعدی عنوان کرده بود. «گنبد آهنین» مجهز به راداری است که هر موشک پرتاب شده به سمت اسراییل را شناسایی کرده و آن را در هوا نابود میکند.
میکی روزنفیلد، سخنگوی پلیس اسراییل گفت که فلسطینیها ۴۵ موشک به سمت جنوب اسراییل شلیک کردند که یکی از این موشکها بر روی یک منزل مسکونی در روستای عین هشلوشا سقوط کرد.
حمله به یک اتوبوس مدرسه
گردانهای عزالدین قسام، شاخه نظامی حماس که یک اتوبوس مدرسه را در نقب مورد حمله قرار داده بودند، مسئولیت آن را رسما بر عهده گرفت. در بیانیه حماس آمده است که این حمله یک پاسخ اولیه به «جنایتهای اشغالگران» است که آخرین آنها، ترور اسماعیل و عبدالله لبد از فرماندهان نظامی فلسطینی است.
حماس یک اتوبوس مدرسه اسراییلی را با موشک ضد تانک هدف قرار داد که در نتیجه آن یک نوجوان ۱۶ ساله اسراییلی به سختی زخمی شد. حال این نوجوان وخیم گزارش شده است. این اتوبوس مشغول رساندن دانشآموزان از مدرسه به منازل آنها بوده و تنها چند دقیقه قبل از اصابت موشک، چهل دانشآموز از آن پیاده شده بودند.
پس از این حمله ایهود باراک، وزیر دفاع اسراییل به ارتش این کشور دستور داد تا با استفاده از تمامی تجهیزات موجود، پاسخ این عملیات را بدهد. وی در بیانیهای اعلام کرد که حماس مسئول تمامی اتفاقات آینده در غزه خواهد بود.
بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر اسراییل نیز که در پراگ حضور دارد، در یک کنفرانس مطبوعاتی گفت: «امیدواریم شرایط تحت کنترل قرار گیرد، اما ما در هر صورت تمامی تدابیر لازم برای دفاع از شهروندان خود را اتخاذ خواهیم کرد.
طاهر النونو سخنگوی دولت حماس در نوار غزه اعلام کرد که دولت در غزه از حمله اسراییل شکایت داشته و نامهای را در همین زمینه به شورای امنیت ارسال کرده و از جامعه بینالملل میخواهد که جلوی «تجاوزهای اسراییل» را بگیرد.
وی افزود: «موضعگیری ما ثابت است و از راههای سیاسی برای جلوگیری از بروز جنگ در غزه استفاده خواهیم کرد، اما جامعه بینالمللی نیز باید متوجه مسئولیتهای خود در قبال آنچه میگذرد، باشد».
پایگاه اینترنتی وابسته به جهاد اسلامی در غزه اعلام کرد که گروههای فلسطینی تصمیم دارند به آتشبس با اسراییل پایبند باشند و از تبادل آتش که منجر به جنگ میشود، جلوگیری کنند.
محمود عباس، رئیس دولت خودگردان فلسطین نیز از کشورهای غربی خواست تا بلافاصله برای جلوگیری از بروز جنگ وارد عمل شوند. وی همچنین از گروههای فلسطینی نیز درخواست کرد که به اسراییل بهانهای برای حمله به غزه ندهند.
مارک تونر، سخنگوی وزارت خارجه آمریکا نیز ضمن محکوم کردن حمله حماس به اتوبوس مدرسه اسراییلی، نسبت به شرایط کنونی ابراز نگرانی کرد.
تونر گفت که واشنگتن، حمله به شهروندان بیگناه در جنوب اسراییل را به شدت محکوم کرده و از اینکه موشکهای پیشرفته ضد تانک به سمت یک اتوبوس مدرسه شلیک شده، به شدت نگران است.
علی مهتدی
تحریریه: شهرام اسلامی
حریری: ایران جوامع عربی را به گروگان میگیرد
سعد حریری، کفیل نخستوزیری لبنان در روز پنجشنبه (۱۸ فروردین/۷ آوریل) در یک کنفرانس اقتصادی در بیروت، جمهوری اسلامی را به «دخالت در امور کشورهای عربی متهم کرد.» حریری تصریح کرد که ایران با مداخلات خود تلاش میکند بحرین و لبنان را «بدل به کشورهای تحتالحمایه خود کند»، اما در این کار موفق نخواهد شد.
دولت سعد حریری در ژانویه ۲۰۱۱ در پی خروج وزیران حزبالله از کابینه لبنان سقوط کرد. وی در حال حاضر تنها سرپرستی و یا کفالت نخستوزیری لبنان را بر عهده دارد. حزبالله که از همپیمانان ایران و سوریه به شمار میآید، با این اقدام متهم به کارشکنی در دولت وحدت ملی لبنان شد. حریری تاکید کرد که «دخالتهای ایران چالشی بزرگ» برای جهان عرب است.
حریری با توجه به تجربه تلخ دولت خود افزود: «لبنان و برخی دیگر از کشورهای عربی به لحاظ سیاسی، اقتصادی و امنیتی از مداخلات گستردهی ایران رنج میبرند.»
رهبر جنبش ۱۴ مارس صریحاَ جمهوری اسلامی را متهم کرد که درصدد «گروگانگیری تدریجی جوامع عربی است.» حریری افزود اینگونه اقدامات «نه به سود ایران است و نه به سود مناسبات ایران و کشورهای عربی.» وی گفت: «ما در لبنان نمیپذیریم که کشوری تحتالحمایه ایران باشیم، از تحتالحمایگی برادرانمان در بحرین، کویت و یا هر کشور دیگری نیز خشنود نیستیم.»
گروه حزبالله در نخستین واکنش به سخنان سعد حریری گفت «اظهارات حریری در هماهنگی با برنامههای آمریکا است و سبب جدایی میان ملتهای منطقه و ناآرامی خواهد شد.»
به گفته گروه شبهنظامی حزبالله، «سخنانان حریری تلاشی برای پوشاندن دخالتهای آمریکا در منطقه بوده و مشابه اظهارات رابرت گیتس (وزیر دفاع آمریکا) است. این مواضع به معنای مصادره خواست مردم برای نیل به آزادی و پایان سرکردگی آمریکا است.»
#b# مقامات جمهوری اسلامی در هفتههای گذشته به مناسبتهای مختلف کوشیدند که تحولات در کشورهای عربی را متاثر از انقلاب اسلامی جلوه دهند. با وجود این، سیاست جمهوری اسلامی در قبال جنبشهای مردمی منطقه متفاوت بوده است. در حالیکه مسئولان جمهوری اسلامی اعتراضات در سوریه را به عنوان "فتنه دوم" در منطقه تلقی میکنند، شدیداَ از جنبش اعتراضی در بحرین پشتیبانی میکنند.
رابرت گیتس وزیر دفاع آمریکا، در سفر اخیر خود به ریاض تصریح کرد که جمهوری اسلامی میکوشد از ناآرامیها در کشورهای منطقه به نفع اهداف خود بهرهبرداری کند.
حوادث بحرین و کویت که جدالهای لفظی میان مقامات ایرانی و عرب را به دنبال داشت، واکنش فعال جمهوری اسلامی در برابر مسایل کشورهای منطقه را برانگیخت. ایران شدیداَ مخالف حضور نظامی عربستان سعودی در بحرین است. در مقابل شورای همکاری خلیج فارس میگوید، این همکاری بر اساس توافقات میان کشورهای عربی انجام شده و به جمهوری اسلامی پیرامون مداخله در امور کشورهای حاشیه خلیج فارس هشدار داد.
بانک مرکزی ایران شمشهای طلای خود را حراج میکند
به دنبال ادامه روند افزایش قیمت طلا و سکه در بازار ایران، بانک مرکزی جمهوری اسلامی اعلام کرده است، علاوه بر فروش سکه، اقدام به حراج حضوری شمش طلا خواهد کرد.
روابط عمومی بانک مرکزی جمهوری اسلامی روز چهارشنبه اعلام کرده است، فروش شمش طلا از طریق حراج حضوری از روز شنبه بیستم فروردین ماه در بانک کارگشایی آغاز میشود.
این اقدام در شرایطی صورت میگیرد که قیمت طلا و سکه در روزهای اخیر در ایران به شدت افزایش یافته است.
به گفته محمد کشتیآرای، رئیس اتحادیه کشوری طلا و جواهر قیمت هر سکه تمام بهار آزادی طرح قدیم در روز پنجشنبه به ۴۵۵ هزار تومان رسیده و بدین ترتیب نسبت به روز پیش از آن ۱۰ هزار تومان افزایش داشته است.
گفتنی است، حدود شش ماه پیش قیمت هر سکه بهار آزادی طرح قدیم در بازار ایران ۳۷۰ هزار تومان بود.
همچنین قیمت هر گرم طلای ۱۸ عیار نیز در روز پنجشنبه در بازار تهران به ۴۰ هزار تومان رسیده است.
در این میان بانک مرکزی جمهوری اسلامی علت حراج شمش طلا را در کنار فروش سکه «پاسخگویی به نیاز بازار طلا و ایجاد تعادل درمعاملات» اعلام کرده است.
با این همه رئیس اتحادیه کشوری طلا و جواهر نسبت به ادامه روند رو به افزایش قیمت سکه و طلا در روزهای آینده هشدار داده و با اشاره به اقدام بانک مرکزی برای کنترل بازار در هفته آینده گفته است: «در صورت آغاز حراج سکه در بازار، قیمتها در این بخش کاهش خواهد یافت و روند افزایشی آن متوقف میشود.»
در اوایل مهر ماه سال گذشته خورشیدی نیز به دنبال ادامه نوسانها در بازار ارز و طلا در ایران محمود بهمنی، رئیس بانک مرکزی جمهوری اسلامی اعلام کرده بود: «قیمت سکه اگر بالاتر از قیمتهای جهانی باشد تا حدی سکه به بازار تزریق خواهیم کرد که قیمتها کاهش یابد و به حد تعادل برسد.»
در آن زمان برخی از کارشناسان نوسانهای شدید در بازار ارز و طلا در ایران را ناشی از تحریمهای بینالمللی علیه جمهوری اسلامی بر شمرده بودند.
هر چند روزنامه آمریکایی واشینگتنپست در گزارشی در این باره به نقل از چند کارشناس اقتصادی نوشته بود که دولت ایران از طریق دامن زدن به نوسانها در بازار ارز و طلا به دنبال افزایش درآمدهای خود است.
در این میان خبرگزاری مهر به نقل از فعالان بازار سکه و طلا علت افزایش کنونی قیمت طلا در بازارهای ایران را ناشی از افزایش قیمت جهانی طلا و نیز افزایش قیمت دلار در بازارهای داخلی اعلام کرده است.
بر اساس این گزارش قیمت هر دلار آمریکا در روز چهارشنبه با ۱۰ تومان افزایش به ۱۱۲۵ تومان رسیده است.
همچنین گزارشهای دیگر حاکی از آن است که همزمان با روند رو به افزایش قیمت طلا در ایران بانک کارگشایی از اعلام قیمت رسمی برای سکه خودداری کرده که این امر نیز دلیل دیگری برای افزایش قیمت سکه به شمار میآید.
روابط عمومی بانک مرکزی جمهوری اسلامی روز چهارشنبه اعلام کرده است، فروش شمش طلا از طریق حراج حضوری از روز شنبه بیستم فروردین ماه در بانک کارگشایی آغاز میشود.
بیشتر بخوانید:
این اقدام در شرایطی صورت میگیرد که قیمت طلا و سکه در روزهای اخیر در ایران به شدت افزایش یافته است.
به گفته محمد کشتیآرای، رئیس اتحادیه کشوری طلا و جواهر قیمت هر سکه تمام بهار آزادی طرح قدیم در روز پنجشنبه به ۴۵۵ هزار تومان رسیده و بدین ترتیب نسبت به روز پیش از آن ۱۰ هزار تومان افزایش داشته است.
گفتنی است، حدود شش ماه پیش قیمت هر سکه بهار آزادی طرح قدیم در بازار ایران ۳۷۰ هزار تومان بود.
همچنین قیمت هر گرم طلای ۱۸ عیار نیز در روز پنجشنبه در بازار تهران به ۴۰ هزار تومان رسیده است.
در این میان بانک مرکزی جمهوری اسلامی علت حراج شمش طلا را در کنار فروش سکه «پاسخگویی به نیاز بازار طلا و ایجاد تعادل درمعاملات» اعلام کرده است.
با این همه رئیس اتحادیه کشوری طلا و جواهر نسبت به ادامه روند رو به افزایش قیمت سکه و طلا در روزهای آینده هشدار داده و با اشاره به اقدام بانک مرکزی برای کنترل بازار در هفته آینده گفته است: «در صورت آغاز حراج سکه در بازار، قیمتها در این بخش کاهش خواهد یافت و روند افزایشی آن متوقف میشود.»
در اوایل مهر ماه سال گذشته خورشیدی نیز به دنبال ادامه نوسانها در بازار ارز و طلا در ایران محمود بهمنی، رئیس بانک مرکزی جمهوری اسلامی اعلام کرده بود: «قیمت سکه اگر بالاتر از قیمتهای جهانی باشد تا حدی سکه به بازار تزریق خواهیم کرد که قیمتها کاهش یابد و به حد تعادل برسد.»
در آن زمان برخی از کارشناسان نوسانهای شدید در بازار ارز و طلا در ایران را ناشی از تحریمهای بینالمللی علیه جمهوری اسلامی بر شمرده بودند.
هر چند روزنامه آمریکایی واشینگتنپست در گزارشی در این باره به نقل از چند کارشناس اقتصادی نوشته بود که دولت ایران از طریق دامن زدن به نوسانها در بازار ارز و طلا به دنبال افزایش درآمدهای خود است.
در این میان خبرگزاری مهر به نقل از فعالان بازار سکه و طلا علت افزایش کنونی قیمت طلا در بازارهای ایران را ناشی از افزایش قیمت جهانی طلا و نیز افزایش قیمت دلار در بازارهای داخلی اعلام کرده است.
بر اساس این گزارش قیمت هر دلار آمریکا در روز چهارشنبه با ۱۰ تومان افزایش به ۱۱۲۵ تومان رسیده است.
همچنین گزارشهای دیگر حاکی از آن است که همزمان با روند رو به افزایش قیمت طلا در ایران بانک کارگشایی از اعلام قیمت رسمی برای سکه خودداری کرده که این امر نیز دلیل دیگری برای افزایش قیمت سکه به شمار میآید.
اوباما و رهبران کنگره بر سر بودجه به توافق نرسيدند
مذاکرات باراک اوباما، رييس جمهوری آمريکا، و رهبران کنگره سر کاهش بودجه شامگاه پنجشنبه بدون دست يابی به توافقی به پايان رسيد. اين چهارمين دور مذاکرات باراک اوباما و رهبران کنگره در ۴۸ ساعت گذشته بود و آنها ۲۴ ساعت فرصت دارند تا مانع «تعطيلی» بخشی از فعاليت های دولت شوند.
باراک اوباما به همراه جان بينر، رييس جمهوريخواه مجلس نمايندگان و هری ريد، رهبر اکثريت دمکرات در سنا پس از پايان مذاکرات شامگاه پنجشنبه اعلام کردند که اختلافات را به موارد مشخصی تقليل داده اند و قرار است دستياران آنها مذاکرات را در طول شب ادامه دهند.
باراک اوباما با حضور در اتاق کنفرانس مطبوعاتی کاخ سفيد گفت:ما امروز پیشرفت هایی به دست آوردیم»
وی اضافه کرد: چند مساله «سخت» مورد اختلاف باقی مانده است.
دولت باراک اوباما هشدار داده است در صورتی که نمايندگان کنگره آمريکا نتوانند تا نيمه شب جمعه بر سر متن نهايی بودجه مصوب به توافق برسند، بخشهايی از فعاليت دولت آمريکا فلج خواهد شد.
به گزارش «سی ان ان» در صورتی که بر سر بودجه توافق حاصل نشود نزدیک به هشتصد هزار کارمند دولت، بدون حقوق خواهند ماند.
جان بينر روز پنجشنبه پیش از دور چهارم مذاکرات درکاخ سفيد به خبرنگاران گفت: «ما خالصانه باور داريم که می توانيم به توافق دست يابيم.»
هری ريد، رهبر اکثريت دمکراتها در سنای آمريکا، که در اين مذاکرات حضور دارد، ابراز اميدورای کرد در ادامه مذاکرات توافقی حاصل شود.
باراک اوباما پیشتر هشدار داده بود «تعطیلی» بخشی از فعالیت های دولت به روند بهبود وضعیت اقتصادی در کشور لطمه وارد خواهد کرد.
مبنای اصلی اختلاف بر سر بودجه در خصوص ميزان کاهش هزينه ها است. جمهوريخواهان که هم اکنون اکثريت مجلس نمايندگان را در اختيار دارند، خواهان کاهش حدود ۶۶ ميليارد دلار از بودجه هستند، اين در حالی است که دمکرات ها و باراک اوباما فقط با ۳۳ ميليارد دلار صرفه جويی در بودجه موافقند.
جمهوريخواهان می گويند به دليل کسری بودجه دولت، میبايست با صرفه جويی و کاهش هزينه ها با اين کسری بودجه مقابله کرد.
اين در حالی است که دمکرات ها می گويند پيشنهاد جمهوريخواهان صرفه جويی در بخش هايی چون مالی، بهداشت و تندرستی، آموزشی، دانشگاهی و مدارس را هدف قرار می دهد که می توانند برای اقشار کم در آمد جامعه مشکل ساز باشد.
دمکرات ها در مقابل خواهان کاهش در بخش هايی از بودجه هستند که بالاترين هزينه ها را به خود اختصاص می دهند مانند بودجه دفاعی کشور.
طبق قوانين اداری در آمريکا، دولت اجازه خرج بودجه بدون تصويب نهايی کنگره را ندارد. پيش از اين به طور موقت و کوتاه مدت مجلس نمايندگان و دولت برای خرجهای دولت به توافق رسيدند ولی اگر اين تأييد نهايی نشود، به اصطلاح «دولت تعطيل» خواهد شد.
«تعطيل» دولت پيشتر هم اتفاق افتاده است و در نخستين دوره از رياست جمهوری بيل کلينتون اختلاف بر سر بودجه باعث شد تا دولت تعطيل شود. در آن زمان به رغم آنکه جمهوریخواهان در مجلس نمایندگان و سنای آمریکا اکثریت را در اختیار داشتند، اما رويکرد آنها در حل اختلافات بر سر بودجه باعث شد تا افکار عمومی به نفع دمکراتها تغيير کند.
باراک اوباما به همراه جان بينر، رييس جمهوريخواه مجلس نمايندگان و هری ريد، رهبر اکثريت دمکرات در سنا پس از پايان مذاکرات شامگاه پنجشنبه اعلام کردند که اختلافات را به موارد مشخصی تقليل داده اند و قرار است دستياران آنها مذاکرات را در طول شب ادامه دهند.
باراک اوباما با حضور در اتاق کنفرانس مطبوعاتی کاخ سفيد گفت:ما امروز پیشرفت هایی به دست آوردیم»
وی اضافه کرد: چند مساله «سخت» مورد اختلاف باقی مانده است.
دولت باراک اوباما هشدار داده است در صورتی که نمايندگان کنگره آمريکا نتوانند تا نيمه شب جمعه بر سر متن نهايی بودجه مصوب به توافق برسند، بخشهايی از فعاليت دولت آمريکا فلج خواهد شد.
به گزارش «سی ان ان» در صورتی که بر سر بودجه توافق حاصل نشود نزدیک به هشتصد هزار کارمند دولت، بدون حقوق خواهند ماند.
جان بينر روز پنجشنبه پیش از دور چهارم مذاکرات درکاخ سفيد به خبرنگاران گفت: «ما خالصانه باور داريم که می توانيم به توافق دست يابيم.»
هری ريد، رهبر اکثريت دمکراتها در سنای آمريکا، که در اين مذاکرات حضور دارد، ابراز اميدورای کرد در ادامه مذاکرات توافقی حاصل شود.
باراک اوباما پیشتر هشدار داده بود «تعطیلی» بخشی از فعالیت های دولت به روند بهبود وضعیت اقتصادی در کشور لطمه وارد خواهد کرد.
مبنای اصلی اختلاف بر سر بودجه در خصوص ميزان کاهش هزينه ها است. جمهوريخواهان که هم اکنون اکثريت مجلس نمايندگان را در اختيار دارند، خواهان کاهش حدود ۶۶ ميليارد دلار از بودجه هستند، اين در حالی است که دمکرات ها و باراک اوباما فقط با ۳۳ ميليارد دلار صرفه جويی در بودجه موافقند.
جمهوريخواهان می گويند به دليل کسری بودجه دولت، میبايست با صرفه جويی و کاهش هزينه ها با اين کسری بودجه مقابله کرد.
اين در حالی است که دمکرات ها می گويند پيشنهاد جمهوريخواهان صرفه جويی در بخش هايی چون مالی، بهداشت و تندرستی، آموزشی، دانشگاهی و مدارس را هدف قرار می دهد که می توانند برای اقشار کم در آمد جامعه مشکل ساز باشد.
دمکرات ها در مقابل خواهان کاهش در بخش هايی از بودجه هستند که بالاترين هزينه ها را به خود اختصاص می دهند مانند بودجه دفاعی کشور.
طبق قوانين اداری در آمريکا، دولت اجازه خرج بودجه بدون تصويب نهايی کنگره را ندارد. پيش از اين به طور موقت و کوتاه مدت مجلس نمايندگان و دولت برای خرجهای دولت به توافق رسيدند ولی اگر اين تأييد نهايی نشود، به اصطلاح «دولت تعطيل» خواهد شد.
«تعطيل» دولت پيشتر هم اتفاق افتاده است و در نخستين دوره از رياست جمهوری بيل کلينتون اختلاف بر سر بودجه باعث شد تا دولت تعطيل شود. در آن زمان به رغم آنکه جمهوریخواهان در مجلس نمایندگان و سنای آمریکا اکثریت را در اختیار داشتند، اما رويکرد آنها در حل اختلافات بر سر بودجه باعث شد تا افکار عمومی به نفع دمکراتها تغيير کند.
قرقیزستان؛ انقلابی که یکسال بعد از وقوع در خطر است
یکسال پیش در چنین روزهایی پس از تیراندازی نیروهای دولتی به تظاهرکنندگان در بیشکیک، پایتخت قرقیزستان، انقلاب این کشور آغاز شد. جمعیت معترض قورمانبیک باقیاف، رئیسجمهور وقت، را به فساد و دیکتاتوری متهم میکردند.
این جنبش به مرور تحت رهبری رزا اتونبایوا، یک دیپلمات میانهرو که در تدوین قانون اساسی این جمهوری نقش مؤثری داشت روند اصلاحات سیاسی را آغاز کرد. اولین جمهوری پارلمانی در منطقه آسیای میانه شکل گرفت و اختیارات رئیس جمهور محدود شد که با نظامهای اقتدارگرا در کشورهای همسایه که پس از سقوط اتحاد شوروی شکل گرفته اند تفاوتهای فراوانی دارد.
اما پس از یکسال منتقدان میگویند که دولت قرقیزستان به خاطر اختلافات و رقابتهای درونی نه تنها نتوانسته است روند انتقال به سوی دموکراسی را به پیش ببرد حتی از انجام وظایف جاری و روزمره خود ناتوان است.
در عین حال اوضاع اقتصادی کشور به شدت نگرانکننده است و احتمال وقوع برخوردهای خشونتآمیز بین اقلیتهای قومی، نظیر آنچه که در ماه ژوئن بین ازبکتبارها و قرقیزها در جنوب این کشور روی داد و صدها قربانی به جای گذاشت، بر ابعاد بحران افزوده است.
هفتم آوریل معنای خود را از دست داده است
مقامات دولت قرقیزستان این انتقادها را رد میکنند. «عمربیک بابانف» معاون اول نخستوزیر در مصاحبهای با رادیو اروپای آزاد- رادیو آزادی گفت: «با وجود همه انتقادها و مخالفتهای موجود دولت یک کارزار جدی علیه فساد و رشوهخواری را به پیش میبرد. در قرقیزستان یک چنین مبارزه قاطعی علیه راهزنان و گروههای تبهکار سازمانیافته هیچگاه وجود نداشته و در حال حاضر بسیاری از آنها بازداشت شدهاند.»
اما منتقدان حکومت میگویند تنها گامی که از زمان وقوع انقلاب برداشته شده افزایش اختیارات پارلمان بوده است که البته این همواره جز ویژگیهای مثبت قرقیزستان بوده است. ولی در زمینههای دیگر مثل آزادی بیان و مطبوعات هیچ بهبودی صورت نگرفته است.
اختلاف و رقابتهای نخبگان سیاسی
قرقیزستان به نسبت کشورهای همسایه در زمینه فعالیتهای سیاسی و مدنی سابقه بهتری داشته و به عنوان مثال «قورمانبیک باقیاف» خود بر اثر قیامی که به انقلاب لاله سال ۲۰۰۵ معروف شد به مقام ریاست جمهوری رسید. هنوز هم مردم قرقیزستان به بهانههای مختلف و برای بیان نارضایتی خود دست به تظاهرات میزنند.
اما نکتهای که ویژگی دیگر قرقیزستان است عملکرد و نقش نخبگان سیاسی است. به اعتقاد برخی از صاحبنظران انقلابهای قرقیزستان بیش از آنکه جنبشهای واقعی و مردمی باشند بیانگر و نماد رقابت و کشمکش بین جناحهای مختلف در میان گروههای صاحب قدرت است.
شکاف در میان اپوزیسیون
از ماه ژوئن به این سو که فضای خشونتآمیز حاکم بر کشور به یک نوع آرامش همراه تنش بدل شده است دولت برای حل ریشههای این بحران تقریباً هیچ کاری انجام نداده است. اکثر کسانی که به جرم مشارکت در ناآرامی و خشونتهای ماه ژوئن در جنوب این کشور محاکمه و مجازات شدهاند از اقلیت ازبکتبار هستند.
علاوه بر خشونتهای قومی مشکل دیگر قرقیزستان اقتصاد است. صندوق بینالمللی پول در ماه فوریه سال گذشته اعلام کرد که سرانه تولید و درآمد ناخالص ملی با سرعت بیشتری در حال رشد است و ممکن است در سال ۲۰۱۱ به پنج درصد برسد. اما قرقیزستان به غیر از طلا تولیدات مهم دیگری ندارد و اقتصاددانان میگویند این کشور هنوز هم با خطر سقوط اقتصادی روبهرو است.
به گفته کارشناسان اکثر اقدامات دولت برای خصوصیسازی صنایع دولتی و بزرگ به شدت با فساد اداری و مالی آلوده است و در عرصه سیاسی نیز پارلمان قرقیزستان از زمان برگزاری انتخابات در ماه اکتبر تا کنون هیچ تصمیم مهمی نگرفته است.
شاید مهمترین کاری که اعضای پارلمان در طول یکسال اخیر انجام دادهاند درگیر شدن در رقابت و جنگ درونی بین جناحهایی است که سابقاً همه از مخالفان رئیسجمهور سابق بودند.
انتخابات ریاست جمهوری
بخشی از این جدال در میان نخبگان و صاحبان قدرت سیاسی به برگزاری انتخابات ریاست جمهوری آینده این کشور بر میگردد که قرار است در ماه اکتبر برگزار شود. برخی امیدوارند که بالاخره پس از انتخابات ریاست جمهوری این کشور حدی از نظم، آرامش و پیشرفت امور را تجربه کند. اما برخی دیگر هشدار میدهند هر کس که برنده انتخابات ریاست جمهوری باشد ممکن است دوباره تمام قدرت را در اختیار خود بگیرد.
شاید بهترین آیندهای که بتوان برای قرقیزستان تصور کرد روی کار نیامدن بدترین گزینه و کاهش خطر بروز ناآرامی و خشونت باشد و شاید بزرگترین خطری که قرقیزستان را تهدید میکند یک انقلاب دیگر است.
این جنبش به مرور تحت رهبری رزا اتونبایوا، یک دیپلمات میانهرو که در تدوین قانون اساسی این جمهوری نقش مؤثری داشت روند اصلاحات سیاسی را آغاز کرد. اولین جمهوری پارلمانی در منطقه آسیای میانه شکل گرفت و اختیارات رئیس جمهور محدود شد که با نظامهای اقتدارگرا در کشورهای همسایه که پس از سقوط اتحاد شوروی شکل گرفته اند تفاوتهای فراوانی دارد.
اما پس از یکسال منتقدان میگویند که دولت قرقیزستان به خاطر اختلافات و رقابتهای درونی نه تنها نتوانسته است روند انتقال به سوی دموکراسی را به پیش ببرد حتی از انجام وظایف جاری و روزمره خود ناتوان است.
در عین حال اوضاع اقتصادی کشور به شدت نگرانکننده است و احتمال وقوع برخوردهای خشونتآمیز بین اقلیتهای قومی، نظیر آنچه که در ماه ژوئن بین ازبکتبارها و قرقیزها در جنوب این کشور روی داد و صدها قربانی به جای گذاشت، بر ابعاد بحران افزوده است.
هفتم آوریل معنای خود را از دست داده است
مقامات دولت قرقیزستان این انتقادها را رد میکنند. «عمربیک بابانف» معاون اول نخستوزیر در مصاحبهای با رادیو اروپای آزاد- رادیو آزادی گفت: «با وجود همه انتقادها و مخالفتهای موجود دولت یک کارزار جدی علیه فساد و رشوهخواری را به پیش میبرد. در قرقیزستان یک چنین مبارزه قاطعی علیه راهزنان و گروههای تبهکار سازمانیافته هیچگاه وجود نداشته و در حال حاضر بسیاری از آنها بازداشت شدهاند.»
اما منتقدان حکومت میگویند تنها گامی که از زمان وقوع انقلاب برداشته شده افزایش اختیارات پارلمان بوده است که البته این همواره جز ویژگیهای مثبت قرقیزستان بوده است. ولی در زمینههای دیگر مثل آزادی بیان و مطبوعات هیچ بهبودی صورت نگرفته است.
اختلاف و رقابتهای نخبگان سیاسی
قرقیزستان به نسبت کشورهای همسایه در زمینه فعالیتهای سیاسی و مدنی سابقه بهتری داشته و به عنوان مثال «قورمانبیک باقیاف» خود بر اثر قیامی که به انقلاب لاله سال ۲۰۰۵ معروف شد به مقام ریاست جمهوری رسید. هنوز هم مردم قرقیزستان به بهانههای مختلف و برای بیان نارضایتی خود دست به تظاهرات میزنند.
اما نکتهای که ویژگی دیگر قرقیزستان است عملکرد و نقش نخبگان سیاسی است. به اعتقاد برخی از صاحبنظران انقلابهای قرقیزستان بیش از آنکه جنبشهای واقعی و مردمی باشند بیانگر و نماد رقابت و کشمکش بین جناحهای مختلف در میان گروههای صاحب قدرت است.
شکاف در میان اپوزیسیون
از ماه ژوئن به این سو که فضای خشونتآمیز حاکم بر کشور به یک نوع آرامش همراه تنش بدل شده است دولت برای حل ریشههای این بحران تقریباً هیچ کاری انجام نداده است. اکثر کسانی که به جرم مشارکت در ناآرامی و خشونتهای ماه ژوئن در جنوب این کشور محاکمه و مجازات شدهاند از اقلیت ازبکتبار هستند.
علاوه بر خشونتهای قومی مشکل دیگر قرقیزستان اقتصاد است. صندوق بینالمللی پول در ماه فوریه سال گذشته اعلام کرد که سرانه تولید و درآمد ناخالص ملی با سرعت بیشتری در حال رشد است و ممکن است در سال ۲۰۱۱ به پنج درصد برسد. اما قرقیزستان به غیر از طلا تولیدات مهم دیگری ندارد و اقتصاددانان میگویند این کشور هنوز هم با خطر سقوط اقتصادی روبهرو است.
به گفته کارشناسان اکثر اقدامات دولت برای خصوصیسازی صنایع دولتی و بزرگ به شدت با فساد اداری و مالی آلوده است و در عرصه سیاسی نیز پارلمان قرقیزستان از زمان برگزاری انتخابات در ماه اکتبر تا کنون هیچ تصمیم مهمی نگرفته است.
شاید مهمترین کاری که اعضای پارلمان در طول یکسال اخیر انجام دادهاند درگیر شدن در رقابت و جنگ درونی بین جناحهایی است که سابقاً همه از مخالفان رئیسجمهور سابق بودند.
انتخابات ریاست جمهوری
بخشی از این جدال در میان نخبگان و صاحبان قدرت سیاسی به برگزاری انتخابات ریاست جمهوری آینده این کشور بر میگردد که قرار است در ماه اکتبر برگزار شود. برخی امیدوارند که بالاخره پس از انتخابات ریاست جمهوری این کشور حدی از نظم، آرامش و پیشرفت امور را تجربه کند. اما برخی دیگر هشدار میدهند هر کس که برنده انتخابات ریاست جمهوری باشد ممکن است دوباره تمام قدرت را در اختیار خود بگیرد.
شاید بهترین آیندهای که بتوان برای قرقیزستان تصور کرد روی کار نیامدن بدترین گزینه و کاهش خطر بروز ناآرامی و خشونت باشد و شاید بزرگترین خطری که قرقیزستان را تهدید میکند یک انقلاب دیگر است.