۱۳۹۰ اردیبهشت ۲, جمعه

روز پنجشنبه و جمعه بخش اوّل، تحلیل ها و آخرین گزارشات از اعتراضات، بازداشتها، زندان، و بیدادگاهها --- بیانیه ها

افزایش قیمت نان / افزایش ۱۱۰ تومانی قیمت گندم

دبیر ستاد هدفمندی یارانه‌ها از تغییر دامنه مصرف برق و گاز خانگی برای ۷ ماهه اول امسال، افزایش ۱۱۰ تومانی قیمت گندم به ازای هر کیلوگرم و افزایش جزئی و اندک قیمت نان خبر داد و گفت: اقدام برخی بانک‌ها در برداشت یارانه نقدی برای وصول مطالبات معوق غیرقانونی است.
قیمت گندم تک‌نرخی شد
به گزارش مهر، محمدرضا فرزین درباره جدیدترین مصوبات ستاد هدفمندی یارانه‌ها گفت: براساس مصوبه این ستاد، قیمت گندم در کشور تک‌نرخی شد.
وی با اعلام اینکه قیمت خرید تضمینی گندم ۳۶۰ تومان به ازای هر کیلوگرم تعیین شده است، افزود: مقرر شد دولت گندم را با نرخ ۳۶۰ تومان به ازای هر کیلوگرم خریداری و با همین قیمت به کارخانجات بفروشد. قیمت فروش گندم در سال گذشته ۲۵۰ تومان بود.
خبرنگار مهر پرسید با افزایش ۱۱۰ تومانی قیمت گندم، آیا قیمت انواع نان نیز تغییر خواهد کرد؟ که دبیر ستاد هدفمندی یارانه‌ها پاسخ داد: استانداری‌ها مسئول تعیین قیمت نان هستند اما افزایش قیمت‌ها در این بخش نیز با تغییر قیمت گندم، جزئی و اندک خواهد بود.
مصوبات جدید دولت درباره تعرفه جدید برق و گاز
فرزین درباره تغییرات تعرفه برق و گاز نیز اظهارداشت: ستادهدفمندی یارانه‌ها مصوباتی در این باره داشته است که مسئولان ذیربط آنها را اعلام عمومی خواهند کرد.
وی در این باره توضیح داد: به طور کلی ما یک فصل سرد سال – ۵ ماهه – و یک فصل گرم سال – ۷ ماهه – داریم که در ابتدای اجرای هدفمندی یارانه‌ها برای فصل سال یعنی ۵ ماهه برنامه‌ریزی و تغییراتی اعلام کرده بودیم اما هم اکنون برای فصل گرم سال یعنی ۷ ماهه نیز برنامه‌ریزی و مصوباتی از تصویب ستاد هدفمندی یارانه‌ها گذراندیم.
تغییر دامنه مصرف برق و گاز
دبیر ستاد هدفمندی یارانه‌ها اظهارداشت: مصوبات ستاد هدفمندی یارانه‌ها درباره تعرفه برق و گاز به زودی اجرایی خواهد شد، ضمن اینکه دامنه مصرف برق و گاز در دوره جدید ۷ ماهه تغییر کرده است.
وی تصریح کرد: به عنوان مثال، دولت دامنه مصرف برق خانگی برای فصل گرم سال را نسبت به فصل سرد سال افزایش داد تا هزینه مصرف برق مردم کمتر شود و برعکس، دامنه مصرف گاز برای فصل گرم سال نیز نسبت به فصل سرد سال کاهش یافت.
برداشت یارانه نقدی برای وصول مطالبات معوق غیرقانونی است
دبیر ستاد هدفمندی یارانه‌ها هرگونه برداشت یارانه نقدی بابت وصول مطالبات معوق توسط بانکها را غیرقانونی اعلام کرد و گفت: وزارت امور اقتصادی و دارایی شدیدا با این گونه تخلفات محرز برخورد خواهد کرد.
وی از شهروندان خواست در صورت برخورد کردن با این نوع موضوعات، سریعا آن را به وزارت امور اقتصادی و دارایی اطلاع دهند تا در سریع‌ترین زمان ممکن با متخلفان برخورد شود.



قبض های نجومی اینبار برای برق

گرچه در سال‌های گذشته، استفاده از کولرهای گازی یکی از مزایا و به نوعی نشانه مدرن بودن منازل مسکونی نوساز به شمار می‌رفتند، اما امسال دیگر در آگهی‌های تبلیغاتی فروش مسکن، خبری از کولرهای گازی نیست.
به گزارش مهر، تا تابستان سال گذشته که قبوض نجومی برق آن هم با یارانه‌های هدفمند، پا به خانه‌های مردم نگذاشته‌ بودند، داشتن کولرهای گازی و تجهیزات سرمایشی هرچند غیراستاندارد، یکی از مزایا و به قولی آبشن‌های آپارتمان‌های نوساز به شمار می‌آمدند و در تبلیغات فروش آپارتمان‌های نوساز، یکی از عوامل جذب مشتری و بالا رفتن قیمت یک ملک به شمار می‌رفتند.
فعالان بازار مسکن و شاغلان در بنگاه‌های معاملات ملکی هم با هیجان بسیار نسبت به داشتن تعداد کولرهای گازی در یک آپارتمان تلاش می‌کردند تا مشتری را به آخرین تجهیزات روز ساختمان، آشنا کنند و بگویند که این خانه، به قول و گفته آنها “اوکازیون” است.
این روند آنقدر ادامه پیدا کرد و بنگاههای معاملات ملکی آنقدر با اسب کولرهای گازی در بازار مسکن تاختند تا تابستان ۸۹ تمام شد و قبوض تابستانی با رقم‌های نجومی درب خانه‌های مردم را زد، آن روزها دیگر خبری از تبلیغات روزنامه‌ای و شاغلان بنگاههای املاک در مورد کولرهای گازی خبری نبود. همه چیز در مورد این “مهمان‌های ناخوانده شبکه برق کشور” در هاله‌ای از سکوت فرو رفت.
نه مردم استقبالی به استفاده از آن داشتند و نه از شوک قبوض برق ناشی از استفاده از کولرهای گازی بیرون می‌آمدند، حال دیگر آنها مانده بودند و قبوض برقی که با رقم‌های سرسام‌آور باید پرداخت می‌کردند، در غیر این صورت باید روزهای گرم باقیمانده از تابستان را بدون برق سپری می‌کردند.
آن روزها مسئولان وزارت نیرو هم که در مقابل پرسش‌ها و علامت‌سوال‌های ناباورانه مردم در مورد قیمت قبوض برقشان قرار گرفته بودند، کولرهای گازی را عامل اصلی بالا رفتن برق‌بهای منازل مسکونی خصوصا در کلانشهری نظیر تهران که دارای آب و هوای معتدل است و نیازی به استفاده از کولرهای گازی ندارد، دانستند و این پاسخ را به مردم دادند که نباید از کولرهای گازی استفاده می‌کردند.
البته تنها منازل مسکونی نبودند که از بالا رفتن قیمت برق ناشی از استفاده از کولرهای گازی متاثر شده بودند، بلکه دولتی‌ها، وزرا، معاونانشان و مدیران کل برخی وزارتخانه‌ها نیز که نمی‌خواستند از گردونه استفاده از تجهیزات مدرن سرمایشی همچون دیگر هم‌صنفان و همتایانشان عقب بمانند، نیز دادشان به آسمان رفت که چه قبض برقی برای دستگاه تحت امرشان آمده است. اما چاره‌ای جز پرداخت قبوض وجود نداشت؛ چراکه دولت گفته بود که حتی یک ریال نیز بابت اضافه بهای قبوض، پرداخت نمی‌کند.
به هرحال آن تابستان گذشت و زمستانی آمد که روزهای ابتدایی اش با افزایش ۳۵ درصدی قیمت برق مواجه بود. قانون هدفمند کردن یارانه‌ها در کشور آغاز شده بود و قبوض برق باید یک پله افزایش را تجربه می‌کرد، اقدامی که سالها وزارت نیرو به دنبال اجرای آن بود، حال دیگر محقق شده بود.
اما فصل آغاز اجرای قانون در بخش برق، با اوج مصارف مردم، دولت، صنعتگران، تولیدکنندگان و کشاورزان همراه نبود و بنابراین هنوز هم مردم تغییر رفتار زیادی ندادند.
اما امروز دو روز از دومین ماه اولین سال دهه ۹۰ گذشته است، به عبارتی ۶۱ روز بیشتر به آغاز فصل تابستان باقی نمانده است، البته اگر همچون برخی سالها تابستان زودرس را تجربه نکنیم. در این میان، داستان امسال برای استفاده از کولرهای گازی شاید حادتر از سال گذشته باشد، چراکه قیمت برق در دو مرحله افزایش قیمت داشته و ممکن است قبوض نجومی با کمترین بی‌احتیاطی مصرف‌کنندگان به درب منازل آنها بیاید.
در این میان، بیم از قبوض نجومی که زمستان سال ۸۹ برای گاز صادر شد، این بار تنها با تغییری کوچک در ترکیب رنگ و شکل و شمایل ظاهری از سوی وزارت نیرو به درب منازل برخی مشترکان البته در سال ۹۰ بیاید؛ بنابراین از هم اکنون فکری به حال مصارف و قبوض برق دوره تابستانی خود باشید.



نماینده میناب: هدفمندی یارانه‌ها و افزایش قیمت سوخت، صیادی و کشاورزی را از بین خواهد برد

نماینده میناب، جاسک و رودان با نگرانی نسبت به تاثیر قانون هدفمندی بر شغل‌های روستایی گفت: اگر دولت در تعیین قیمت سوخت مدیریت جدیدی اتخاذ نکند، صیادی و کشاورزی از بین خواهد رفت.
به گزارش ایسنا، سیدعلی میرخلیلی با بیان این‌که تصریح کرد: با اجرای این قانون قیمت تولید یا صید ماهی از قیمت فروش آن افزایش یافته است و با ادامه این روند تنها شغل روستاهای کناره سواحل از بین خواهد رفت. صید ماهی در ساحل‌های جنوبی ایران با فرض بنزین لیتری ۴۰۰ تومان ـ که با سهمیه ارائه می‌شود ـ برای صیادان صرف نمی‌کند.
وی با بیان این‌که «در مناطق سواحلی جنوب کشور امکان کشاورزی و ایجاد صنعت وجود ندارد» افزود: صیادی از نسل‌ها پیش شغل خانواده‌های روستاهای ساحل نشین است.
وی در عین حال با بیان این‌که «قانون هدفمندی یارانه‌ها به واقع یک قانون مهم و تأثیرگذار در رشد اقتصادی کشور است» گفت: اما باید مدیریت دقیقی برای اجرای آن در نظر گرفته شود تا شغل‌های روستایی از جمله صیادی و کشاورزی به خطر نیافتد.
نماینده مردم میناب، جاسک و رودان پیشنهاد کرد: دولت اگر نمی‌خواهد قیمت بنزین و گازوییل را کاهش دهد، باید برای ماهی قیمت تضمینی تعیین کند تا صیاد مطمئن باشد که صیدش با قیمت معقولی به فروش می‌رود. اگر هر ماهی برای صیاد دوهزار تومان هزینه بردارد و صیاد بتواند ماهی را به همان قیمت بفروشد باز ضرر کرده است.




نامه ۲۳ زندانی سیاسی به مراجع تقلید و بزرگان حوزه های علمیه

۲۳ نفر از زندانیان سیاسی کشور از داخل زندان، پیامی خطاب به مراجع تقلید و بزرگان حوزه های علمیه نوشته اند.
این زندانیان در این نامه ضمن مقایسه دقیق آنچه در ایران می گذرد با آنچه که در کشورهای منطقه در جریان است،نوشته اند که «چگونه است که این جنایات در سایر کشورها فریاد یکپارچه شما را بلند می کند اما همین جنایات در داخل کشور تنها و تنها با واکنش قابل تقدیر معدودی از مراجع عالی قدر و بزرگان حوزه همراه بوده و سایران هیچ واکنش و اعتراضی نسبت به این ظلم ها و جنایات نداشتند.
آیا می توان ستمکاری ستمکاران بیگانه را برنتافت اما همان ستم ها را در حکومتی که به نام اسلام علوی استقرار یافته نادیده گرفت؟ اسلامی که نه تنها ظلم بر مسلمانان و مومنان که ظلم بر غیر مسلمانان را نیز بر نمی تابد؟
آیا واقعا می توان در برابر این همه بی عدالتی و ستم در داخل کشور سکوت کرد و انتظار داشت که اعتراض تنها نسبت به ظلم حاکمان مستبد کشورهای منطقه تاثیر گذار بوده و طنین انداز شود ؟»
امضا کنندگان این نامه، اکنون در زندان اوین ( بند ۳۵۰ ، بند ۲- الف تحت اختیار سپاه پاسداران ، بند ۲۰۹ تحت اختیار وزارت اطلاعات و بازداشتگاه تحت اختیار حفاظت اطلاعات زندان اوین )، زندان رجایی شهرکرج و زندان های استان خوزستان به سر می برند.
این بیانیه توسط بیست و سه نفر از این زندانیان تهیه و امضا شده است اما با توجه به فشارهای سنگین وارده به آنان به خاطر امضای بیانیه های قبلی که منجر به ساعتها بازجویی و سرانجام پرونده سازی های جدید برای جمعی از زندانیان سیاسی شد، فعلا نام امضا کنندگان این بیانیه نزد کلمه محفوظ می ماند و منتشر نمی شود.
متن کامل این نامه که توسط یاران گمنام جنبش سبز در اختیار کلمه قرار گرفته، به این شرح است :
بسم الله الرحمن الرحیم
امام علی (ع) به امام حسن و امام حسین (ع): حق بگویید و برای ثواب کار کنید و خصم ستمگر و یار ستمدیده باشید. ( بحار الانوار ۱۰۰/۹۰/۷۵
مراجع محترم تقلید و بزرگان حوزه های علمیه
موضع گیری صریح و شجاعانه روحانیت مستقل شیعه در حوزه های علمیه در واکنش به ظلم و بی عدالتی و تعدی نسبت به ستمدیدگان همواره سنت دیر پای آنان بوده است و در شرایط حساس تاریخ این سرزمین پایمردی شخصیت های روحانی آنان را برای همیشه در جایگاه رفیعی در تاریخ این ملت قرار داده است .
بی تردید واکنش اخیر مراجع تقلید و بزرگان حوزه های علمیه در واکنش به جنایات دولت های خاورمیانه از جمله دولت بحرین علیه ملت هایشان در اعتراض به استبداد و فساد و در دفاع از حق و عدالت و آزادی به پا خاسته اند، در همین چارچوب قابل ستایش و احترام است.
اما بر خلاف همیشه به نظر می رسد که این بار فریاد اعتراض روحانیت حوزه های علمیه در جمهوری اسلامی ایران علیه ظالمان طنین خود را از دست داده است و تحت الشعاع پرسشی بنیادین درباره علت عدم اهتمام آنان نسبت به ظلم های مشابه اعمال شده علیه مردم بی گناه و بی دفاع سرزمین خودشان قرار گرفته است .
از دو سال پیش و به دنبال دخالت گسترده نظامیان و ماموران اطلاعاتی و امنیتی در فرایند انتخابات ریاست جمهوری، جنایات، ظلم ها و بی عدالتی های گسترده ای علیه ملت مومن و شریف ایران اعمال شده است.
دو سال پیش گروهی افراطی از نظامیان و ماموران اطلاعاتی و امنیتی به رسواترین شکل در سرنوشت سیاسی کشور دخالت کرده و انتخابات ریاست جمهوری را به انتخاباتی فرمایشی بدل کرده است و به دنبال آن به بهانه های واهی به جان مردم افتادند، عده ای را کشتند، جمعی را مجروح و مصدوم راهی بیمارستان کردند، ده ها هزار تن از شهروندان را به زندان افکندند و صدها تن را با پرونده های جعلی و فاقد هر گونه وجاهت قانونی در دادگاه های فرمایشی به زندان های طویل المدت محکوم کردند و متاسفانه بعد از گذشت دو سال نیز دست از این اعمال خلاف خود بر نداشتند.
اگر نظامیان و پلیس حکومتهای مستبد منطقه به روش های خشونت بار و با سلاح های گرم و سرد به جان مردم می افتند در جمهوری اسلامی ایران نیز در دو سال گذشته هزاران نفر بر اثر حملات نظامیان ، پلیس و ماموران لباس شخصی تحت امر آنان مصدوم و مجروح شده و یا به قتل رسیده اند.
اگر در کشورهای استبدادی منطقه نظامیان و پلیس به سوی مردم بی دفاع تیر اندازی کرده و آنان را به شهادت می رسانند در جمهوری اسلامی ایران نیز به ضرب گلوله نظامیان، پلیس و لباس شخصی مجروح و شهید شده اند.
اگر در کشورهای استبدادی منطقه، یکی از اقدامات کثیف نظامیان و پلیس ربودن مجروجان تظاهرات از بیمارستان هاست، متاسفانه در جمهوری اسلامی نیز مجروحان از بیمارستان ها ربوده شده و در همان حال مورد ضرب و شتم قرار گرفته و به زندان افتاده اند که هنوز هم تعدادی از آنها در زندان به سر می برند.
اگر در کشورهای استبدادی منطقه مردم هر روز اسامی بیشتری از قربانیان خود را اعلام می کنند در جمهوری اسلامی آمار واقعی از قربانیان وجود ندارد و بسیاری از شهدا در گورهای مخفی دفن شده اند و افرادی که برای شناسایی مدفن قربانیان تلاش کرده اند تحت تعقیب قرار گرفته اند و عده ای از آنان محکوم گشته و اکنون در زندان به سر می برند.
اگر اعمال شکنجه در کشورهای استبدادی منطقه پدیده ای تلخ و تکان دهنده ای است در ایران صدها نفر زیر شکنجه وادار به اعترافات دروغ شده و فاجعه بارتر آنکه عده ای از آنان تحت فشار و ضرب و شتم و آزار و شکنجه به قتل رسیده اند.
اگر در کشورهای استبدادی منطقه، مردم هر روز به تشییع جنازه قربانیان حوادث اخیر می پردازند در جمهوری اسلامی حتی اجازه تشییع جنازه و مراسم سوگواری برای شهیدان اعتراضات خیابانی و زندانها داده نمی شود و حتی گاه خانواده آنان از برگزاری مراسم سوگواری برای اموات غیر مرتبط با حوادث اعتراضی نیز منع می شوند، حتی برای شخصیتی چون میر اسماعیل موسوی نیز چون پدر مهندس موسوی است اجازه ختم داده نمی شود و شرکت کنندگان در تشییع جنازه وی مورد ضرب و شتم قرار گرفته و بازداشت می شوند.
اگر حکومت های ظالم منطقه برای منتقدان و مخالفان خود پرونده سازی می کنند، در جمهوری اسلامی نیز تقریبا تمامی پرونده های محکومان حوادث پس از انتخابات ساختگی، جعلی و فاقد هر گونه وجاهت قانونی است در حدی که اگر امکان انتشار محتوایی پرونده ها، فرایند محاکمات و متن احکام صادره فراهم شود، هیچ حیثیتی برای دستگاه های قضایی ، نظامی و اطلاعاتی جمهوری اسلامی باقی نخواهد ماند.
اگر در کشورهای استبدادی منطقه، خانواده های مقتولان و زندانیان، مظلومانه و به حق در پی خونخواهی و تعیین تکلیف عزیزان شان هستند، در جمهوری اسلامی ایران این خانواده ها در مظلومیت مضاعف تحت کنترل دائمی ماموران مخفی حکومت قرار دارند، از فعالیتهای آنان به اشکال مختلف جلوگیری می شود و حتی به خاطر برگزاری مراسم مذهبی قرآن، دعا و نیایش هم تحت فشار قرار می گیرند و برخی از آنان به جرم پی گیری پرونده شهدا و زندانیان بی گناه خود به زندان می افتند.
اگر در کشورهای استبدادی منطقه خانواده های مقتولان و زندانیان تحت حمایت مردم قرار می گیرند و حتی دولتهای مستبد هم سعی می کنند آنها را به لحاظ معیشتی تامین کنند، در جمهوری اسلامی رسیدگی به خانواده های بی گناه شهدای جنبش و زندانیان و کمک به آنان جرم است و بسیاری از اقدام کنندگان به کمک به این خانواده ها در زندان به سر می برند.
اگر در حکومتهای استبدادی منطقه دادگاه ها فرمایشی هستند قضات و دادستان هایشان ظاهری از یک نظام قضایی را به نمایش می گذراند اما در جمهوری اسلامی ایران افرادی کم دانش، بی هویت و غالبا آسیب پذیر و حتی ناسالم در راس دادگاه های انقلاب قرار می گیرند که عملا در رسیدگی به پرونده های سیاسی جز اطاعت از بازجویان و ماموران مخفی نظامی و امنیتی وظیفه دیگری برای خود نمی شناسند.
اگر در کشورهای استبدادی منطقه رسانه ها تحت کنترل شدید هستند و حقایق تحریف می شود و اطلاعات ما درباره تحولات این کشورها از طریق رسانه های خارجی دریافت می شود در جمهوری اسلامی ایران نیز هر روز کنترل رسانه ای بیشتر شده و اخبار تحریف شده تری منتشر می شود. نه تنها تمامی رسانه های منتقد دولت توقیف شده اند بلکه تقریبا تمام رسانه های مستقل هم بسته شده اند و باقی رسانه ها هم بر اساس دستور العمل های کنترلی امنیتی بی سابقه از انتشار اخبار واقعی و حقایق منع می شوند .
در چنین وضعیتی حکومت به خود اجازه می دهد که بدیهی ترین حقایق را تحت تاثیر بیگانگان قلمداد کند متاسفانه این وضع باعث شده در جمهوری اسلامی ایران نیز پس از انقلاب اسلامی بار دیگر مردم برای کسب اخبار واقعی به رسانه های خارجی تکیه کنند. امروز تعداد کثیری از جوانان کشور به جرم نشر حقایق از طریق اینترنت و پیام کوتاه تلفن همراه در زندان به سر می برند.
اگر در کشورهای استبدادی منطقه حرکتهای مردم به دخالت بیگانگان نسبت داده می شود و مثلا در بحرین مخالفان دولت مرتبط با ایران معرفی می شوند ، در جمهوری اسلامی ایران نیز هر گونه اعتراض مدنی و مخالفت با مسوولان و دولت به بیگانگان نسبت داده شده و صدها جزوه بولتن و گزارش سر تا پا دروغ و تحریف و جعل برای توجیه این ادعاهای واهی منتشر می شود و در ابتکاری که احتمالا مخصوص ایران است زندانیان بریده ی تحت شکنجه و فشار وادار به اعتراف درباره این قصه های ساختگی و حتی خلق قصه های تخیلی مورد نظر بازجو می شوند .
اگر طبق خبرها، در کشورهای استبدادی منطقه تعدادی از مخالفان و منتقدان دولت در محیط های مختلف شناسایی و از کار بر کنار شده اند در جمهوری اسلامی ایران صدها نفر از استادان برجسته و متفکران سرشناس از دانشگاه ها و هزاران نفر از کارکنان و کارمندان به جرم حمایت از اعتراض های مردمی از محل کار خود اخراج شده اند.
اگر در کشورهای استبدادی منطقه دانشجویان معترض در دانشگاه ها دچار مشکل می شوند در جمهوری اسلامی ایران صدها تن از دانشجویان معترض و منتقد بدون هیچ دلیل قانونی و صرفا به دلیل اندیشه متفاوت برای همیشه ازادامه تحصیل محروم شده اند.
اگر در کشورهای استبدادی منطقه فعالیت گروه ها و احزاب مخالف همواره دشوار بوده است، در جمهوری اسلامی ایران فشار به گروه ها و احزاب منتقد به اوج خود رسیده است و ظرف مدت کوتاهی معتبر ترین احزاب قانونی منتقد با تصمیم افراطیون نظامی و اطلاعاتی تعطیل شده اند و عضویت در این احزاب قانونی برای افراد به عنوان سو سابقه تلقی شده است. این جریان افراطی و بی پروا فعالیت سیاسی هر جریان منتقد حکومت و حتی منتقد دولت را تحت عنوان اقدام علیه امنیت کشور به شدت سرکوب می کند.
مراجع محترم تقلید و بزرگان محترم حوزه های علمیه
چگونه است که همه این جنایات و یا برخی از آنها در سایر کشورها فریاد یکپارچه شما را بلند می کند اما همین جنایات در داخل کشور تنها و تنها با واکنش قابل تقدیر معدودی از مراجع عالیقدر و بزرگان حوزه همراه بوده و سایران هیچ واکنش و اعتراضی نسبت به این ظلم ها و جنایات نداشتند.
آیا می توان ستمکاری ستمکاران بیگانه را برنتافت اما همان ستم ها را در حکومتی که به نام اسلام علوی استقرار یافته نادیده گرفت؟ اسلامی که نه تنها ظلم بر مسلمانان و مومنان که ظلم بر غیر مسلمانان را نیز بر نمی تابد.
آیا واقعا می توان در برابر این همه بی عدالتی و ستم در داخل کشور سکوت کرد و انتظار داشت که اعتراض تنها نسبت به ظلم حاکمان مستبد کشورهای منطقه تاثیر گذار بوده و طنین انداز شود ؟
آیا واقعا مراجع عالیقدر و روحانیت معظم در این برهه حساس از تاریخ ایران ، اسلام و تشیع رسالت خود را دردفاع از حق و حقیقت و مخالفت با ظلم و بیداد به انجام رسانده اند ؟ آیا نگران نیستند که مصداق کلام امام صادق باشند که می فرمایند :العامل بالظلم ، العلمین له و الراضی به شرکا ثلاثتهم.(ستمگر و یاری دهنده او و کسی که به ستم او راضی باشد هر سه در ستم شریکند .بحارالانوار ۷۷/۳۸۳/۹)
امروز عملکرد این جریان افراطی آنچنان چهره نازیبایی از ایران به نمایش گذاشته که در کشورهای در حال تحول منطقه تمامی رهبران دینی، حتی طرفداران و حامیان سابق انقلاب اسلامی از جمهوری اسلامی تبری می جویند، در حالیکه اگر نظام گرفتار این مفاسد این جریان های انحرافی نمی شد و در مسیر مردم سالاری و اقامه به حق و عدل در کشور گام بر می داشت امروز بهترین الگو و ملجا و ماوای آزادیخواهانی قرار می گرفت که در کشورهای منطقه در جستجوی آزادی و عدالت و مردم سالاری سازگار با اسلام هستند و در مقابل دولتهای ظالم خود قد علم کرده اند.
ما زندانیان سیاسی به عنوان بخشی از قربانیان خودکامگی این جریان افراطی، نظامی، اطلاعاتی ، امنیتی و قضایی در کشور از شما در خواست می کنیم که برای اصلاح امور و زدودن این مفاسد از درون نظام جمهوری اسلامی ایران و برای پاسداری از ارزشهایی که به نام اسلام و تشیع علوی به انقلاب اسلامی ایران به ملتهای مسلمان و مستضعفان جهان نویدش را داده ایم و برای دفاع از حق و عدالت و انسانیت لااقل همزمان با موضع گیریهایتان نسبت به جنایت علیه ملتهای مسلمان منطقه به ایران نیز بازگردید و با بهره گیری از اعتباری که از اسلام و قران و رسول خدا و اهل بیت مطهرش کسب کرده اید به نام خدا و دین خدا به مسوولان در جهت پایان دادن به این فجایع ، ظلم ها و جنایات فشار آورید و در جهت فساد زدایی از دستگاه های نظامی ، امنیتی ، اطلاعاتی کشور قد علم کنید، و در جهت بازسازی و اعتلای ارزشهای معنوی در جمهوری اسلامی اهتمام ورزید و تردید نکنید که اگر جمهوری اسلامی ایران همچنان در دست افراطیون نظامی، امنیتی، اطلاعاتی اداره شود به جای یک کشور ارایه دهنده ارزشهای متعالی اسلامی و علوی تنها یک نظام دیکتاتوری دینی را به جهان عرضه خواهیم کرد که یاد آور نظام های دینی قرون وسطی است که تیشه به ریشه دین می زند و نتیجه عملی آن بدبین و دور کردن هر چه بیشتر نسل جوان از اسلام است.
۲۳  زندانی سیاسی از
زندان اوین ( بند سیاسی۳۵۰)
زندان اوین( بند تحت کنترل سپاه پاسداران – دو الف)
اوین ( بند کنترل تحت حفاظت اطلاعات زندان اوین )
زندان رجایی شهر (بند سیاسی)
زندان های استان خوزستان





جنگ قدرتی که هدفش مهره‌چینی در مجلس آینده است

پیام دعواهای اخیر: اعتراف به مرگ جمهوریت نظام و مسخ انتخابات

Kaleme News کلمه – مهستی شیرازی:

احمد توکلی، رئیس مرکز پژوهش های مجلس گفته است که «حکم حکومتی» رهبری در رابطه با ابقای مصلحی در وزارت اطلاعات، دو روز قبل از انتشار نامه ی رهبری به مصلحی، کتباً به احمدی نژاد ابلاغ شده است. اما همه ی شواهد نشان می دهد که احمدی نژاد در این خصوص از اجرای دستور رهبری سر باز زده و حاضر به پذیرش آن نشده است. ظاهرا فشار نمایندگان مجلس و نامه ۲۱۴ امضایی نیز برای وادار کردن او کافی نبوده است تا جایی که رهبری «سرانجام» مجبور شده است پس از دو روز با انتشار نامه ای سرگشاده به حیدر مصلحی موضوع را رسانه ای کند و به این وسیله به نوعی به تردیدهای ایجاد شده توسط احمدی نژاد و رسانه های وابسته به او در خصوص وضعیت مصلحی و نظر رهبری پایان دهد.
انتشار نامه ی رهبری به حیدر مصلحی، اگر چه می تواند جایگاه مصلحی را به نوعی در هیات دولت تثبیت کند اما معلوم نیست که احمدی نژاد تا چه اندازه حاضر به همکاری با او باشد و عملاً او را تا کجا وزیر خود بداند. دیر نیست که حلقه ی احمدی نژاد و مشاورانی چون جوانفکر، به منشأ حقوقی این ابقاء ایراد بگیرند و آن را خلاف قانون بخوانند و پذیرش آن را لطفی از طرف احمدی نژاد بدانند و بابت آن رهبری را نیز وامدار احمدی نژاد کنند. حلقه ی احمدی نژاد نشان داده است که در استفاده از فرصت ها درنگ نمی کند و در این باره به هیچ عهدی پایبند نیست.
حقیقت این است که برکناری مصلحی، نحوه ی ابقا و میزان نفوذ و همکاری او با هیات دولت، می تواند به تضعیف بیشتر وزارت اطلاعات منجر شود و چه بسا به نابودی، تبدیل و یا انتقال! این وزارت خانه بیانجامد. این وزارت خانه در سالیان اخیر بسیاری از نیروها و توانایی های ذاتی خود را از دست داده است و سهم بزرگی در نابسامانی ها و بحران های دو سال اخیر دارد. نهادی که قرار بود گوش و چشم نظام باشد، در کشاکش قدرت، به آفت بزرگی برای حکومت تبدیل شده و آن چنان استفاده ابزاری از آن رواج یافته است که جابجایی وزیر و ابقای آن، توسط اغلب ناظران و تحلیل گران به نبرد قدرت تعبیر می شود.
اسف بارتر آن که، جابجایی و ابقای مصلحی به نوعی نبرد درونی حاکمیت برای انتخابات پیش رو تعبیر می شود! به عبارتی دیگر اذعان می شود کار جمهوری اسلامی به جایی رسیده است که یک وزیر اطلاعات می تواند در تعیین نمایندگان مجلس و شکل گیری قوه ی مقننه آن چنان نقشی ایفا کند که مقام اول و دوم نظام را رو در روی یکدیگر قرار دهد.
فارغ از اعتبار و ارزش واقعی این دعواهای داخلی، حقیقتی که در این میان آشکار می شود، این است که در ساختار فعلی نظام، نقش مردم در انتخابات کاملاً فراموش شده است. گویا تجربه ی ۲۲ خرداد ۸۸ به دست اندرکاران آن آموخته است که آنچه می تواند سرنوشت انتخابات! بعدی را تعیین کند، نه مردم، که نهادهای مسخ شده ای چون وزارت اطلاعات اند. سرکشی های احمدی نژاد و هیاهوی مشایی و فساد رحیمی و همه ی آنچه امروزه در درون حاکمیت می گذرد، حتی اگر ساخت یک اپوزیسون فرمایشی و ظاهری برای کمرنگ کردن اپوزیسون واقعی باشد، پیامی جز اعتراف به مرگ جمهوریت نظام و مسخ انتخابات ندارد. ظاهراً در این میان، بـُرد با هر کسی باشد، نتیجه ای جز بسط دیکتاتوری و آشکار شدن بیش از پیش قدرت فردی ندارد.

 


دعوت به غیر معصوم، جایز نیست / فقط از قول معصوم و برهان باید تبعیت شود

آیت‌الله امجد: به مردم دارد ظلم می‌شود / یک خون بیجا از دماغ کسی بیاید، همه مسئولیم، به‌خصوص علما

Kaleme Newsآیت‌الله امجد، استاد اخلاق و از روحانیون مستقل و منتقد، در دو سخنرانی اخیر خود تاکید کرده که دعوت به غیر معصوم، جایز نیست و تنها دو چیز حجت است که لازم است انسان از آنها تبعیت کند: قول معصوم و برهان. ایشان در حال تصریح کرده که «معصوم و غیر معصوم در محک نقد معلوم می شود.»
به گزارش کلمه، این عالم بزرگ حوزوی که به تازگی انتقادات صریح‌تری نسبت به وضعیت ناگوار جامعه مطرح می‌کند، در بخش دیگری از سخنانش گفته است: یک خون بیجا از دماغ کسی بیاید، کسی یک سیلی بیجا بخورد، همه ما مسئولیم؛ به خصوص علمای بزرگوار که من خاک پایشان هم نمی‌شوم. امروز علما قدرت دارند، چرا نگوئید؟
ایشان افزوده است: ائمه جمعه باید پناه مردم باشند، باید زبان گویای مردم باشند. روحانیون باید مستقل باشند. اگر امام جمعه ای به تظلم مظلومی رسیدگی نکند، از عدالت ساقط است.
آیت‌الله امجد همچنین گفته است: بعضی‌ها پَست‌اند، آقا پَست‌اند؛ به پُست رسیدند، می‌گویند به قدرت رسیده‌ایم، هرکار می‌خواهیم می‌کنیم. آدم خوب در جامعه زیاد، این همه آدم خوب، آدم فاضل، عالم و اساتید، ولی یک عده هم پَست هستند. این مردم، به این مردم دارد ظلم می شود. من ناراحتم آقا، من ناراحتم.
در ادامه، نکته‌برداری‌هایی از سخنان ایشان در دو محفل مذهبی را که در پایگاه اطلاع رسانی استاد محمود امجد منتشر شده، در اختیار خوانندگان علاقه‌مند قرار می‌گیرد.
- بدبختی ما اینجاست که تماماً با الفاظ و کلمات سر و کار داریم ولی با معانی کاری نداریم!!!
- یک دل داری ؛ یک دوست، بس است. این حرف حضرت آیت الله بید آبادی است.حرف را بگیریم؛ یک دل داریم و یک دوست باید داشته باشیم.
- این کتاب تعالیم اسلام مجموعه ی بسیار خوبی است.علمای تربیتی آمدند خدمت علامه طباطبایی و گفتند می خواهیم به کودکان و جوانان عقاید و اخلاق و احکام بگوییم.جلسه ای گذاشتند. علامه توضیح می دادند آنها می گفتند نفهمیدیم دوباره توضیح می دادند اینها می گفتند نفهمیدیم تا مطلب بسیار ساده شود.مطالب بسیار عمیق است ولی ساده بیان شده است.آیت الله جوادی آملی تعجب می کردند که علامه ای که المیزان می نویسد اینطور کتاب ساده برای کودکان و جوانان بیان می کند.این کتاب هم به نام آموزش دین چاپ شده و هم به نام تعالیم اسلام.آقای خسروشاهی به نام تعالیم اسلام چاپ کرده اند.(انتشارات بوستان کتاب)
- خوف و خشیت؛ متفاوت است. خشیت برای دل است. ولی خوف، احتراز است.مثل اینکه این دیوار در حال ریختن است ، باید از آن احتراز کرد و دور شد. چه ما ، چه امام علی و چه امام زمان، دستور داریم که (از چنین خطری) احتراز کنیم.آقا! حالا امام زمان از ما احتراز می کند، برای اینکه اگر بیاید همین ما او را می کشیم ، به هوای نفس خود عمل می کنیم ، کاری با خدا نداریم.
- یک بار یک شخص غیرعادی که قد بلندی هم داشت و خیلی آرام راه می رفت ،کسی هم به او توجه نمی کرد. رفتیم خدمتش ، گفت : “پدرش مظلوم بود ، فرزندش از خودش هم مظلوم تر است.” دیگر هم چیزی نگفت.واقعا امام علی مظلوم بود ، امام زمان از ایشان هم مظلوم تر است.
- این همه نماز خوان داریم ، ولی کو نماز گزار؟!!
- ممکن است ۱۴ معصوم به ما توجهی نکنند ، حق هم دارند. برای اینکه آنها وفادار اند ، آنها به خدا وفادار اند و اگر ببینند که ما بد هستیم ، توجهی نمی کنند. حالا ما باید از خدا بخواهیم ، بگوییم : یا اشفع الشافعین عنایتی کن ، تا دلشان به ما نرم شود.
- دو چیز باید تبعیت شود : یکی برهان و یکی هم قول معصوم.
- باید (مردم را) به خدا دعوت کرد ، دعوت به شخص نسبت به غیر معصوم ، جایز نیست.
- ما باید خلق را دوست داشته باشیم ، برای اینکه خالق دوستشان دارد!
- الاستغفار ، سلاحٍ المومن. استغفار سلاح مومن است. حال ، این سلاح هم رفع است و هم دفع. هم گناهانی که هست را بر طرف می کند و هم مانند سپر گناهانی که در آینده ، در راه است مرتفع می سازد.
- آقا این همه این ور وآن ورنروید درس اخلاق ،کسی نیست کسی اخلاق ندارد به تو درس اخلاق بدهد آقای بهجت باید به تو اخلاق بگوید آقای بهاالدینی باید اخلاق بگوید ؛اخلاق ، دعای مکارم الاخلاق است که یک صفحه و بیست ودو فراز است وهر فراز هم یک صلوات دارد .
- اگر کسی برای خودش امتیازی قائل شود در دستگاه خدا هیج امتیازی ندارد .
- یک کلمه ،خدا زیباست ما هم عاشق خداییم .
- اگر گفتند وحدت وجود کفر است بگویید هر کسی هرچه دارد از آن خداست این را بگویید و راحت شوید .
- کسانی که نقدتان می کنند دوست داشته باشید تشکر کنید .
- حالا دست مرا می بوسند خیال می کنم من چی . بدبخت معنویت را می بوسند عبایت را می بوسند به خاطر دین است باید بهتر شوی .
- آن حقیقتی که خدا به ما داده فرقی با خدا ندارد. خدا نیست ، جلوه خداست.آیینه و تصویرش خود یک چیز نیست ، جلوه آن است.
- کسی در حال احتضار بود، می گفت یا الله جواب آمد لبیک عالمی آنجا بود گفت برو گم شو ملعون تو شیطانی . عمری بندگی شیطان را کرده بود شیطان هم لبیک می گفت آن عالم فهمید آن صدای شیطان است الهامات ربّانی و الهامات شیطانی ملاک دارد الهامات ربانی همه جانبه است (ازهمه طرف).
- آدم باید فراغت داشته باشد خدا خواه باشد انسان باید فکر بکند،ما توهّم می کنیم ، خیال می کنیم و می گوییم فکر کردیم ، فکر باید کرد ، اگر فکر کنیم نتیجه می دهد بیش از ۲۰ الی ۳۰ آیه قرآن درمورد اشاره به تفکر است .
- گفتند حاکم شرع نه حاکم شرّ
- قرآن کتاب تربیت است اگرچه کتاب خواندنی است باید زیاد خواند تا آدم باورش بیاید.وقتی قرآن کفته شده اگر گرفتگی باشد موجب گشایش است اثرش هم فوری است البته شرطی هم دارد که دل هم بگوید.
- درس آقای بهجت یک کلمه بیشتر نبود که به علمتان عمل کنید یک نفر شاگرد الان ندارد . این کراماتی که برای آقای بهجت می گویند که پشت سرش رامی بیند برای ایشان چیزی نیست بزرگ ترین کرامات آقای بهجت این بود که بنده خدا بود این بوده که کراماتش رابپوشاند او رفت و همه چیز را با خودش برد حالا الان بعضی ها کرامات خود را می نویسند.
- آقای بهاءالدینی راجع به آقا مصطفی خمینی (ره) می گفت : هو ابن الامام بل الامام بل …
- طلبه باید علم متوسط داشته باشد بتواند کمک کند ولی صد درصد وکامل باید تقوی داشته باشد.
- خدا را داشته باش خدا رفیق خوبی است ،رفیق باش با خدا و با خدا قهر نکن خیلی خدا خوبه آدم وقتی فکرمی کند می خواهد خودش را به دیوار بزند.
- بیا پایین ،بشکن این پیش فرض هایت را کنار بگذار آن وقت می توانی تشخیص بدهی نمی گویم پیش فرض خود را باطل بدان موقتاً کنار بگذار اگر نظر و منافع شخصی را کنار بگذاریم می توانیم …
- تسبیحات حضرت زهرا (س)به اندازه هزار نماز ارزش دارد چرا ؟چون منصوب به حضرت زهرا (س) است .
- اول جلسه بسم الله بگویید که گوینده کلام را درست بگیرد خصوصا که امروزه تهمت و….زیاد است آقا امروز روز اینترنت است اینترنت هم هیچ حرجی بهش نیست یکی گُل کاری می کند یکی گِل کاری و کار دیگر می کند حرف را طور دیگری منتشر می کند .
- شیخ فضل الله نوری را نگذاشتند قرآن بخواند بعداز کشتنش دیدند از زیر قبرش صدای قرآن خواندن می آید.
- پیامبر مؤسس است و امام صادق(ع) مبیّن است ماهرچه داریم از امام صادق (ع) و امام باقر(ع) داریم.
- خدا اگر پیش ما بزرگ باشد همه مشکلات حل است همه مشکلات اینجاست .
- نجس ترین نجس های روزگار تکبّر است.
- کسی برای زن و بچه اش کار کند افضل از مجاهد و شهید است.
- ریز بینانند در عالم بسی / واقف اندر کار و بار هرکسی
- من امروز به طوری بدبین شدم که می گویم اگر کسی مسلمان از دنیا برود ملائکه تعجب می کنند.
- جمله ای از آقای بهجت هست(برای همه علما صلوات) :نماز در حکم کعبه است و الله اکبر در حکم احرام است.
- یک کتاب و پیامبر آمده که امام صادق(ع) را تربیت کرده است قرآن کتابی است که تمام علوم و رموز در آن هست شاگردش هم مشخص است کیست؟ علی (ع).
- نفی تعلّق و تعیّن.
- تمام دنیا و مردم دنیا رعیّت امام زمان(عج) است ما نسبت به کافر هم مسئولیت داریم.
- فدک بهانه بود حضرت زهرا(س) برای بدبختی ما گریه می کردند.
- بیدادگری شیوه مرضیه نمی شد / این شهر اگر دادرس دادگری داشت
- من عقیده دارم کسی به اندازه ذره مثقالی به این خاندان(اهل بیت) محبّت داشته باشد اهل نجات است.
- هیچ جا در قرآن نیامده یا محمد(ص) ، هرجا آمده یا ایّهاالرّسول آمده یا ایّهاالنبیّ آمده یا ….این ادب قرآن است به پیامبر که ما هم باید بگیریم.
- بچّه ها حواستان باشد فردا باید خادم باشید نه اینکه خائن باشید ، حالا می خواهد همه عالم خائن باشند.
- شما همه مکتب تشیّع را بگردید ببینید مثل آقای مطهّری را می توانید پیدا کنید.
- موت اختیاری را کسی دارد که از خود سلب اختیار کند.
- اگر مردم سر مرا در خیابان ببرند من می گویم مردم معذورند مردم بدبین شدند مردم ناراحت اند این چه وضعی هست در جامعه.
- بعضی ها پَست اند آقا پَست اند ؛ به پُست رسیدند می گویند به قدرت رسیده ایم هرکار می خواهیم می کنیم. آدم خوب در جامعه زیاد ، این همه آدم خوب ، آدم فاضل ، عالم و اساتید ولی یک عده هم پَست هستند این مردم ، به این مردم دارد ظلم می شود ، من ناراحتم آقا من ناراحتم.
- کسی بگوید من می توانم جامعه را درست کنم دروغ می گوید بیارید من تکذیبش کنم اینهمه مشکلات هست.
- بعد از ایمان هیچ عملی مثل خدمت به مردم نمی شود وقت نماز که می گوید الله اکبر اگر کار مردم لنگ نمی شود نماز اول وقت.
- آقای برقعی مجتهد بود مسلّماً ، در مقتل و مقتل نویسی .
- یک خون بیجا از دماغ کسی بیاید کسی یک سیلی بیجا بخورد همه ما مسئولیم بخصوص علمای بزرگوار که من خاک پایشان هم نمی شوم امروز علما قدرت دارند چرا نگوئید؟
- معصوم و غیر معصوم در محک نقد معلوم می شود.
- آقای بهاء الدینی به آقای بهجت گفته بود شما جلوه کنید.
- ائمه جمعه باید پناه مردم باشند باید زبان گویای مردم باشند روحانیون باید مستقل باشند اگر امام جمعه ای به تظلم مظلومی رسیدگی نکند از عدالت ساقط است.
- ما از نظر زبان مسلمانیم ولی از نظر عمل ماتریالیستیم.
- امتحان کردم اگر آدم حرفی را که جایش نیست بزند تاریک می شود.
- چشم گریان ، چشمه فیض خداست.
- هیچکس به اندازه امام زمان(عج) مضطر نیست.



گزارشی از گسترش فشارها بر دانشجويان و استادان دانشگاه

افزایش جو پلیسی و نظامی در دانشگاه های کشور

Kaleme News
کلمه-سارا پردیس :افزایش فشارها به دانشجویان و استادان دانشگاه های کشور هر روز ابعاد تازه ای به خود می گیرد، تا جایی که دانشجویان و استادان دانشگاه های مختلف کشور با صدور بیانیه های مختلف به این شرایط اعتراض می کنند.
چند روز پیش باز هم خبر برگزاری محاکمه دانشجویان در دادگاه نظامی منتشر شد. همچنین هر روز خبر تازه ای از بازنشستگی و اخراج استادان دانشگاه و هچنین احضار دانشجویان به کمیته های انضباطی و محروم کردن آنان از تحصیل به گوش می رسد.
دکتر محمد شریف ، حقوقدان نیز همین تازگی ها از دانشگاه اخراج شد . اما این همه ماجرا نیست و فشارهای سیاسی تنها فشارهای وارد به دانشجویان در این روزها نیست و فضای دانشگاه ها نیز هر روز برای دانشجویان نا امن تر و امنیتی تر می شود.آنچنان که استادان و دانشجویان می گویند محیط دانشگاه کاملا پلیسی و نظامی شده است .

نصب دوربن های مداربسته و دستگاه های شنود در دانشگاه های کشور
البته دانشجویان معتقدند که این شرایط فقط مختص آنان نیست و حتی استادان دانشگاه های کشور نیز تحت فشارهای شدید امنیتی قرار دارند و به محض اینکه صحبتی در کلاس می کنند این صحبتها به بسیج دانشگاه و حراست منتقل می شود. آنها همچنین از وجود دستگاه های شنود در قسمتهای مختلف دانشگاه و حتی اتاق استادان خبر می دهند، تا جایی که استاد ودانشجو در این محیط آموزشی هم به راحتی نمی توانند با یکدیگر گفتگو کنند. نصب دوربین های مدار بسته در همه قسمتهای دانشگاه ها نیز بر این جو پلیسی و امنیتی افزوده است .
افزایش انواع تفکیک های جنسیتی در محیط دانشگاه ها نیز هر روز نمود بیشتری پیدا می کند، چند روز پیش دانشجویان دانشگاه تهران از اجرای “قانون تفکیک جنسیتی” در سرویس‌های ایاب و ذهاب کوی دانشگاه تهران خبر دادند.
هر چند خبرگزاری های دولتی مدعی می شوند که این تفکیک ها به درخواست دانشجویان انجام می شود اما دانشجویان بارها اعلام کرده اند که با این تفکیک ها مخالفند و آن را توهین به شخصیت دانشجو عنوان می کنند. آنها در اعتراض به این کار حتی روز ۲۹ فروردین در ایستگاه سرویس های این دانشگاه در تقاطع خیابان طالقانی و قدس دست به تجمع اعتراض امیز زدندو به صورت نمادین به صورت مختلط سوار سرویس های دانشگاه شدند، اما ماموران حراست با دانشجویان برخورد کرده و حتی کارت دانشجویی تعدادی از دانشجویان دختر را گرفتند .
دانشجویان اعلام کرده اند اگر این تفکیک های جنسیتی پایان نیابد به اعتراض های خود ادامه می دهند اما تاکنون مسوولان در پاسخ به این اعتراض ها جز پاسخ های خشن کار دیگری نکرده اند. گفته می شود این تفکیک های جنسیتی به دستور فرهاد رهبر رییس این دانشگاه انجام می شود .
افزایش تفکیک جنسیتی در دانشگاه ها
بحث تفکیک جنسیتی در دانشگاه ها در سال های اخیر از سوی مسولان وزارت علوم به صورت جدی دنبال شده است تا جایی که اواخر سال گذشته کامران دانشجو، وزیر علوم دولت احمدی نژاد در یکی از سخنرانی هایش گفته بود که هیچ دانشگاهی حق برگزاری اردوهای مختلط دانشجویی را ندارد.
این موضوع بارها مورد اعتراض دانشجویان در دانشگاه های مختلف قرار گرفت، چندی پیش دانشجویان دانشگاه کاشان به این برخوردها اعتراض کردند .در این دانشگاه مسوولان در اقدامی که با همکاری معاونت فرهنگی و حراست این دانشگاه انجام گرفت با برخی از دانشجویان دختر و خانواده‌های آنها تماس گرفته و از دانشجویان خواستند که در یک جلسه مشاوره گروهی حاضر شوند و سپس با عباراتی توهین آمیز اقدام به تهدید دانشجویان کردند که در صورت عدم حضور با آرای سنگین کمیته انضباطی مواجه خواهند شد .
تدوین منشور پوشش دانشجویی، احضار گسترده دانشجویان دختر به حراست و تهدید آنها و در مواردی صدور احکام کمیته انضباطی و همچنین تفکیک جنسیتی برخی از کلاس‌های دروس عمومی و ممانعت از برگزاری تئاترهای دانشجویی به علت احتمال اختلاط بازیگران دختر و پسر در هنگام ایفای نقش، از دیگر اقدامات مسوولان دانشگاه کاشان بوده است .
با شروع کار احمدی نژاد، در دولت نهم همواره عزم وی و همکاران او را در جداسازیهای جنسیتی شاهد بوده ایم . که تدابیری چون تفکیک کتابهای درسی برای دختران و پسران، کوتاه کردن طول مدت تحصیل دختران، سهمیه بندی و بومی سازی جنسیتی و جداسازی ها فیزیکی از این جمله بوده است.
شاید کمتر کسی بتواند اظهارات محمد تقی مصباح یزدی را در این باره فراموش کند .وی را پدر معنوی دولت نهم و دهم نام داده اند. او می گوید از انقلابی که بر اساس اسلام و قران شکل می گیرد، انتظار می رود بیشترین اهمیت را به اخلاق نسل جدید بدهد اما در سی سال گذشته این کار به نتیجه مطلوب نرسیده است و بعد وی در یکی از سخنرانی هایش می گوید که دانشگاهی راه اندازی شود که مربی پرورشی تربیت کند و ده درصد بودجۀ ورزش را از دانشگاهها بگیرند و به این دانشگاه اختصاص دهند. تا جائی که سالی ۵۰ هزار فارغ التحصیل پرورشی داشته باشیم. مصباح یزدی همچنین معتقد است که اختلاط دانشجویان مجرد دختر و پسر در محیط های اجتماعی موجب افزایش فساد شده است.
تعداد دیگری از روحانیون طرفدار دولت هم بارها به این موضوع اشاره کرده و خواستار تفکیک و جدایی کلاس های درس دختران و پسران در دانشگاه ها شده اند.

دانشجویان دانشگاه تهران : به سیستم های نظارتی و امنیتی در دانشگاه پایان می دهیم
دانشجویان مستقل دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران نیز چند روز پیش در بیانیه ای به این فشارها اشاره کرده و نوشتند :که حضوز نیروهای امنیتی و حراست در دانشگاه شان افزایش یافته است . آنها همچنین به نصب دوربین های مدار بسته در دانشگاه شان اشاره و گفتند که فضای این دانشگاه به شدت امنیتی شده است.
دانشجویان همچنین در این بیانیه به رفتار توهین‏ آمیز ماموران حراستی دانشگاه در هفته‏ ی گذشته با دختران دانشجو و تهدید در مورد نوع پوشش آنها، اشاره کره اند.
دانشجویان در این بیانیه شان نوشته اند : عادت کردنِ ما به سیستم‏های نظارتی و کنترلیِ تحقیرآمیز، خیالی خام خواهد بود. ما در برابر روند توهین‏ آمیز نسبت به ساحت دانشگاه و دانشجو سکوت نخواهیم کرد و تا پایان دادن به این روند، بر راه خویش استوار خواهیم ماند
آنها در این بیانیه همچنین تاکید کرده اند: حضور نیروهای امنیتی و حراست دانشگاه در جریان صنفی‌ترین و مدنی‌ترین اعتراض دانشجویان به یکی از ابتدایی‌ترین خواسته‌هایشان نیز در ادامه ‏ی این روند، مهر تاییدی بود بر تلاش برای تبدیل کردن دانشگاه به پادگانی برای تمامیت‏خواهان در تمامی حوزه‌ها.







هشدار یک فعال اقتصادی بخش خصوصی: نباید واحد تولیدی را به شلاق ببندند

پیامد هدفمندی یارانه‌ها برای بخش تولید: افزایش هزینه‌ها و تعداد بیشتر چک‌های برگشتی

رئیس کمیسیون صنعت اتاق بازرگانی ایران اعلام که پیامد هدفمندی یارانه‌ها برای بخش تولید، افزایش هزینه‌ها و تعداد بیشتر چک‌های برگشتی بوده است. وی ضمن اشاره به افزایش ۳۰ درصدی قیمت شکر، افزایش ۲۰ درصدی قیمت روغن و افزایش قیمت شیر و سایر صنایع غذایی، هشدار داد که به جای جهاد اقتصادی، جهاد برای سرمایه‌دار شدن عده‌ای خاص صورت نگیرد و با تاکید بر اینکه این افزایش قیمت‌ها از قبل پیش‌بینی می‌شد، تصریح کرد: نباید واحد تولیدی را به شلاق ببندند و در تعزیرات جریمه‌های آن‌چنانی بگیرند.
به گزارش خبرآنلاین، میزگرد تخصصی نقد و بررسی اثرات اجرای قانون هدفمند کردن یارانه‌ها و تاثیر آن بر نظام تولید به همت مرکز تحقیقات و بررسی‌های اقتصادی اتاق ایران برگزار شد.
در این نشست که با حضور نایب رئیس کمیسیون اقتصادی مجلس شورای اسلامی، نماینده وزارت صنایع و معادن، رئیس اتاق ایران، اعضای کمیسیون‌های تخصصی اتاق ایران و تشکل‌های اقتصادی وابسته به این اتاق برگزار شد، بهروز صادقی رئیس کمیسیون صنعت اتاق ایران گفت: « قانون هدفمند کردن یارانه‌ها قبل از اجرایی شدن، هزینه‌های روحی و روانی زیادی ایجاد کرد و این قانون هم در دولت و مجلس از زوایای مختلف مورد رصد قرار گرفته است و مجلس نظارت جامعی در این قانون داشت.»
وی افزود: « دغدغه‌هایی که در بخش تولید احساس می‌شد، در اجرای این قانون نمایان شده است و دولت از منابعی که در اختیار داشت، پرداخت نقدی خانوار را انجام داد؛ به امید بازگشت این پرداخت در دوره‌های دو ماهه بعدی، اما نتوانست سهم ۳۰ درصدی صنعت و تولید را در بازگشت سرمایه بپردازد.»
صادقی ادامه داد: «متولیان صنعت و تولید تخصیص این بازپرداخت را در قالب وام و کمک هزینه داشتند که ته تنها کمک به پرداخت هزینه‌های جاری نکرد، بلکه هزینه‌ای به واحدهای تولیدی اضافه کرد.»
او اظهار کرد: «در مدت ۴ ماه که از قانون هدفمندی یارانه‌ها گذشت طی بررسی محیطی از واحدهای تولیدی، در بخش صنایع غذایی افزایش خزنده قیمت مواد اولیه را شاهد بودیم.»
وی به افزایش ۳۰ درصدی قیمت شکر، افزایش ۲۰ درصدی قیمت روغن و افزایش قیمت شیر و سایر صنایع غذایی اشاره و خاطرنشان کرد: « این افزایش قیمت‌ها از قبل پیش‌بینی می‌شد، اما این‌که این افزایش قیمت در کنترل دولت قرار بگیرد، خواسته همه فعالان اقتصادی است و دولت باید نظارت داشته باشد.»
او ادامه داد: « اما در حساب طرف بدهکار و بستانکار، تراز درستی وجود ندارد و نباید واحد تولیدی را به شلاق ببندند و در تعزیرات جریمه‌های آن‌چنانی بگیرند.»
او این مساله را منجر به تعطیلی واحدهای تولیدی و کاستی تولید دانست و افزود: « شاهد تغییر یک شبه‌ی قیمت سوخت بودیم که دولت رفتارهای اجتماعی را در این زمینه کنترل کرد و جای تقدیر دارد، اما افزایش قیمت برخی محصولات سوختی مشکلات فراوانی ایجاد کرده است.»
وی ضمن ابراز تأسف از در نظر گرفتن آیتم «اوج بار» از سوی وزارت نیرو برای واحدهای تولیدی افزود: « در سال جهاد اقتصادی باید جهاد برای تغییر داشته باشیم نه جهاد برای سرمایه‌دار شدن یک عده خاص. در نظر گرفتن آیتم اوج بار یعنی از ساعت ۷ تا ۱۱ شب قیمت برق واحدهای تولیدی دو برابر می‌شود.»
رئیس کمیسیون صنعت اتاق ایران خواستار توجه مجلس به رکود فعلی بازار شد و گفت: «سهم چک‌های برگشتی از سهم هدفمندی یارانه‌ها بیشتر شده است و این در سایر جوامع به مفهوم استاپ اقتصادی است.»
او افزود: « متاسفانه بستر حمایتی که وزارت صنایع وعده آن را داده است هنوز دریافت نکرده‌ایم . دیدگاه مقام رهبری این است که تولید تنها راه نجات کشور است و به نظر می‌رسد مسؤولان با این دیدگاه فاصله جدی دارند، شایسته کشور ما نیست که تولید آن در چنین وضعیتی باشد.»





سایت محافظه‌کار «عصر ایران»:

خلق واژه «احمدی‌نژادی‌ها» اشتباهی راهبردی بود

سایت «عصر ایران» در یادداشتی نوشت که خلق واژه «احمدی‌نژادی‌ها» اشتباهی راهبردی از سوی نیروهای معتقد به جمهوری اسلامی بود.
این سایت روز پنجشنبه (اول اردیبهشت) نوشته که «خلق این واژه (احمدی‌نژادی) برای نامگذاری نیروهای پیرو خط رهبری، اشتباه استراتژیکی بود که نیروهای انقلاب مرتکب آن شدند.»
به نوشته این سایت نزدیک به محمدباقر قالیباف «در قاموس واژگان انقلاب، برای نامیدن پیروان خط ولایت، واژه ولایی پیش‌تر از این وجود داشت و اساساً نیازی به کلمه سازی جدید، آن هم بر مبنای نام یک رئیس جمهور گذرا، نبود.»
«عصر ایران» افزوده که واژه «احمدی‌نژادی»، عرض اندامی بیهوده در برابر واژه «ولایی» به شمار می‌رود که ابداع آن «یا اشتباهی ناخودآگاه بود که شیوع پیدا کرد و یا برنامه‌ای بود که شیوعش دادند تا این کلمه، رفته رفته استقلال معنایی برای خود پیدا کند.»
یادداشت این سایت در واکنش به اعلام یرائت گروهی از محافظه‌کاران از احمدی‌نژاد منتشر شده است.
در روز‌های اخیر برخی وبلاگ‌ها و سایت‌های محافظه‌کار با انتشار یادداشت‌هایی اعلام کرده‌اند که دیگر «احمدی‌نژادی» نبوده و خود را حامی وی نمی‌دانند.
وبلاگ محافظه‌کار «آهستان» نخستین وبلاگی بود که با انتشار پستی اعلام کرد دیگر خود را «احمدی‌نژادی» نمی‌داند.
پس از انتشار این یادداشت برخی وبلاگ‌نویسان دیگر نیز اعلام کردند که دیگر حامی احمدی‌نژاد نیستند.
نیرو‌های محافظه‌کار در شرایطی از جریان حامی دولت ریزش می‌کنند که در هفته‌های اخیر تنش‌ها میان حامیان خامنه‌ای و احمدی‌نژاد افزایش چشمگیری داشته است.



«سایت‌های تیم محمود احمدی‌نژاد فیلتر شدند»


سایت «دیدگاه‌نیوز» از فیلتر شدن سایت‌های «برای همه»، «محرمانه نیوز»، «دولت یار»، «رهوا»، «باکری آنلاین» و «پنهان نیوز» خبر داد.
آن‌طور که این سایت نزدیک به اسفندیار رحیم‌مشایی روز چهارشنبه (۳۱ فروردین) گزارش کرده است تمامی این سایت‌ها حامی دولت دهم بوده و به دلایلی نامعلوم فیلتر شده‌اند.
فعالیت پایگاه اطلاع رسانی نهاد ریاست جمهوری نیز از ساعاتی پیش متوقف شده است.
مسئولان این سایت توضیح قانع کننده‌ای درباره علت توقف فعالیت این سایت نداده‌اند.
«سایت باکری آنلاین» نخستین سایت زنجبره‌ای حامی دولت بود که پس از افشاگری‌ها در خصوص اداره وزارت اطلاعات از سوی اطلاعات سپاه٬ فیلتر و از دسترس خارج شد.
یک روز پس از فیلتر شدن «باکری آنلاین»٬ دیگر سایت نزدیک به دولت به نام «دولت‌یار» روز سه‌شنبه (۳۰ فروردین)  به صراحت محافظه‌کاران منتقد احمدی‌نژاد را تهدید به افشاگری کرد.
چند ساعت از این تهدیدات نگذشته بود که این سایت نیز در ایران از دسترس کاربران خارج شد.
سایت‌های «محرمانه‌نیوز» و «رهوا» که از ماه‌ها پیش حملات علیه حامیان علی خامنه‌ای را آغاز کرده بودند٬ از دیگر سایت‌هایی هستند که بنابر گزارش «دیدگاه نیوز» فیلتر شده‌اند.
سایت «دیدگاه‌نیوز» که از سایت‌های حامی تیم احمدی‌نژاد است اعلام کرده در پیگیری‌های خود نتوانسته دلایل فیلتر شدن این سایت‌ها را مشخص کند.




مقاومت تیم احمدی‌نژاد در برابر دستور خامنه‌ای

«نامه خامنه‌ای به مصلحی حکم حکومتی نیست»



سایت فیلتر شده «محرمانه‌نیوز» نوشته که نامه علی خامنه‌ای مبنی بر ادامه کار حیدر مصلحی، حکم حکومتی نبوده و تنها یک توصیه است.
این سایت روز چهارشنبه (۳۱ فروردین) پس از انتشار متن نامه خامنه‌ای خطاب به مصلحی نوشت: «از نظر فقهی و حقوقی نامه رهبر معظم انقلاب حکم حکومتی محسوب نمی‌شود و تنها در جهت تقویت توان امنیتی کشور در باب توصیه به مصلحی ابلاغ شده است.»
پس از انتشار این یادداشت بود که مقام‌های قضایی این سایت و چند سایت دیگر تیم محمود احمدی‌نژاد را فیلتر کردند.
سایت‌های تیم احمدی‌نژاد در چند روز گذشته تلاش کرده بودند دستور خامنه‌ای مبنی بر ادامه کار مصلحی در وزارت اطلاعات را بی‌اهمیت جلوه دهند.
محمود احمدی‌نژاد و علی خامنه‌ای بر سر ادامه حضور حیدر مصلحی در وزارت اطلاعات دچار اختلاف شده‌اند و این اختلاف با وجود انتشار نامه رهبر جمهوری اسلامی همچنان ادامه دارد.
تیم احمدی‌نژاد تاکنون حاضر نشده است دستور خامنه‌ای را بپذیرد، به طوری که برخی رسانه‌ها گزارش کرده‌اند وزیر اطلاعات در سفر کردستان هیات دولت حضور ندارد.
آن‌طور که برخی رسانه‌های حامی خامنه‌ای گزارش کرده‌اند روزنامه ایران در شماره امروز (پنجشنبه اول اردیبهشت) خود حاضر نشده است نامه خامنه‌ای خطاب به مصلحی را منتشر کند.
روز گذشته نامه‌ای از رهبر جمهوری اسلامی منتشر شده که در آن‌ به جای آنکه احمدی‌نژاد مورد خطاب باشد، از حیدر مصلحی خواسته شده به فعالیت خود در وزارت اطلاعات ادامه دهد.
آقای خامنه‌ای در شرایطی در نامه مخالفت خود با عزل وزیر اطلاعات به احمدی‌نژاد بی‌اعتنایی کرده که تیر ماه سال ۱۳۸۸ در جریان مخالفت با معاونت اولی رحیم‌مشایی به طور مستقیم احمدی‌نژاد را مورد خطاب قرار داده بود.




تحلیل برخی محافظه‌کاران از زبان آیت‌الله مهدوی کنی

روحانیت نفوذ خود را از دست داده است

آیت‌الله مهدوی کنی به طور تلویحی از تلاش تیم احمدی‌نژاد برای حذف روحانیت از قدرت خبر داد و گفت که برخی محافظه‌کاران وضعیت جمهوری اسلامی را نگران کننده می‌دانند.
آقای مهدوی کنی این اظهارات را در گفتگو با هفته‌نامه «شما» ارگان حزب موتلفه بیان کرده و خطاب به تیم احمدی‌نژاد گفته کاری نکنند تا موجب جدایی‌ها در میان محافظ‌کاران شوند.
وی در این گفتگو به تحلیل برخی محافظه‌کاران مبنی بر بحرانی بودن وضعیت جمهوری اسلامی اشاره کرده و افزوده است: «بعضی از اصولگرا‌ها در حضور خود من در یک جمعی اظهار کردند که روحانیت نفوذ خودش را از دست داده و دیگر نمی‌تواند مردم را جمع کند.»
مهدوی کنی اظهار داشته که گمان می‌کند شعار «مکتب ایرانی» با این استدلال که روحانیت دیگر پایگاهی در میان مردم ندارد٬ مطرح شده است.
رئیس مجلس خبرگان رهبری در بخش دیگری از سخنان خود به تحلیل دیگری از محافظه‌کاران اشاره کرده که معنقدند وضعیت کنونی جمهوری اسلامی «خوب نیست.»
مهدوی کنی افزوده که «در راهپیمایی ۲۲بهمن بعضی‌ها مرگ بر آمریکا را می‌گویند و بعد به ما هم که می‌رسند می‌گویند حاج آقا اوضاع هم خوب نیست.»
اظهارات رئیس مجلس خبرگان رهبری در شرایطی مطرح می‌شود که در دو سال گذشته مقام‌های جمهوری اسلامی بار‌ها ادعا کرده‌اند مردم از وضعیت موجود رضایت داشته و همچنان پشتیبان روحانیت هستند.
مردم ایران انتقاد‌های بسیاری به عملکرد روحانیت در ۳۰ سال گذشته در نظام جمهوری اسلامی دارند٬ اما روحانیون همچنان ادعا می‌کنند در این مدت عملکرد قابل قبولی داشته‌اند.
گروهی از روحانیون نیز می‌گویند تیم محمود احمدی‌نژاد با همین استدلال که روحانیت پایگاه خود را از دست داده است٬ تلاش می‌کند با طرح شعار‌های ملی‌گرایانه همچنان در قدرت بماند و روحانیت را بر همیشه از صحنه قدرت کنار بزند.




سحام نیوز: دادستان کل کشور در خرم آباد با روایت چگونگی برکناری خود از وزارت اطلاعات از اقدام دولت در برکناری مصلحی به عنوان اقدامی بدون توجیه یاد کرد.
به گزارش خبرنگار مهر در خرم آباد، غلامحسین محسنی اژه ای در همایش “ولایت فقیه استمرا حرکت انبیا” در سخنانی با اشاره به وقایع اخیر رخ داده درکشور و برکناری وزیر اطلاعات اظهار داشت: رئیس جمهوری تلاشهای فراوانی را در کشور انجام داده اند و عملکرد احمدی نژاد درزمینه استکبار ستیزی، تحرک زاید الوصف و رسیدگی به محرومین در جای خودش قابل تقدیر است ولی گاهی ایشان کارهایی انجام می دهند که هیچ توجیهی برای آنها پیدا نمی شود.
برکناری مصلحی حقیقتا توجیه پذیر نبود
سخنگوی قوه قضاییه با تاکید بر اینکه کنار گذاشتن وزیر اطلاعات در این شرایط توجیهی نداشت، گفت: از سوی دیگر “چگونه کنار گذاشتن” وزیر اطلاعات به عنوان یکی از وزارتخانه های کلیدی مهم است.
وی با بیان اینکه وقتی می خواهند وزیر را کنار بگذارند باید یکسری زمینه چینی ها صورت گیرد، خاطر نشان کرد: باید طوری در این رابطه عمل شود که سیستم اطلاعاتی کشور ضربه نخورد و حداقل زمانی برای معرفی فردی که می خواهد به جای وزیر گذاشته شود مدنظر قرار گیرد.
محسنی اژه ای با تاکید براینکه کنارگذاشتن وزرا جزء اختیارات رئیس جمهور است ادامه داد: ولی حقیقتا نحوه عملکرد درمورد برکناری وزیر اطلاعات توجیه پذیر نیست.
وی با اشاره به واکنش رهبری به برکناری مصلحی گفت: ایشان در نامه ای خطاب به رئیس جمهوری عنوان کردند که کنار گذاشتن مصلحی در شرایط کنونی نه به مصلحت کشور و نه به مصلحت شماست.
دادستان کل کشور ادامه داد: این گونه برخورد ها در دل دشمنان ما چقدر ” قند آب می کند”.
محسنی اژه ای در ادامه سخنان خود به نحوه برکناری خود در زمانی که بر مسند وزارت اطلاعات قرار داشت، اشاره کرد و گفت: من وصفارهرندی را دوهفته مانده به پایان دوره وزارتمان کنار گذاشتند که حتی اگر فرض هم کنیم که ما “آدم های بدی” هستیم بازهم این برخورد درست نبود.
خودمان هم نفهمیدیم چطور ما را کنار گذاشتند!
وزیراطلاعات دولت نهم با بیان اینکه “ما خودمان هم نفهمیدیم چگونه و چرا ما را کنار گذاشتند” یادآور شد: بسیاری از مسئولین از برکناری من هیچ اطلاعی نداشتند.
وی ادامه داد: اطلاعی ندارم که در آن زمان مقام معظم رهبری از روند برکناری من مطلع بود یا نه، ولی ایشان از برکناری آقای مصلحی اطلاعی نداشتند.
خبر عزل خودم را از معاونم شنیدم / شوکه نشدم!
محسنی اژه ای در ادامه روایت خود از برکناری اش در دولت نهم گفت: بعد از نماز ظهر روزی که من را برکنار کردند مانند همیشه قرار بود تا قبل از پایان وقت اداری یک جلسه ای بگذاریم که وقت هم فوت نشود که در حال رفتن به اتاق کارم بودم که یکی از معاونین من سراسیمه به استقبال من آمد و خبر عزل من را داد و گفت که به وی پیشنهاد سرپرستی وزارت اطلاعات داده شده است.
وی با اشاره به شوکه شدن همراهانش پس از شنیدن خبر عزلش از وزارت اطلاعات دولت نهم، بیان داشت: ولی خود من چون شناخت داشتم خیلی شوکه نشدم!
دادستان کل کشور با اشاره به اطلاع از خبر برکناری اش چند دقیقه مانده به پخش اخبار ساعت 14 یادآور شد: پس از شنیدن خبر عزلم در پاسخ به مشورت معاونم برای پذیرفتن سرپرستی وزارت اطلاعات به او گفتم که اگر من برکنار شدم که دیگر نمی توانم نظری داشته باشم ولی اگر از من مشورت می خواهی من می گویم حتما قبولت داشته که به عنوان سرپرست شما را معرفی کرده است.
محسنی اژه ای با بیان اینکه این به صلاح نبود که دو هفته مانده به پایان دوره دست به برکناری وزرا بزنند عنوان کرد: به هر حال ما با یکی دو نفر مشورت کردیم که در مقابل این موضوع چه واکنشی نشان دهیم.
اتفاقی شبیه به اتفاقی که برای مصلحی افتاد!
وی با اشاره به اینکه روز برکناری اش از وزارت اطلاعات مانند همه یکشنبه ها قرار بود جلسه دولت ساعت چهار برگزار شود، افزود: اتفاقی که برای ما رخ داد مانند همین اتفاقی بود که برای مصلحی رخ داد.
دادستان کل کشورادامه داد: ابتدا قصد داشتم با توجه به برکناری در جلسه دولت حضور پیدا نکنم که در نهایت با توجه به اینکه این موضوع به صورت رسمی به ما اعلام نشده بود تصمیم به حضور در جلسه دولت گرفتیم.
گاهی وقتها یک استعفای زوری از آدم می گیرند!
محسنی اژه ای با بیان اینکه گاهی وقت ها یک “استعفای زوری” از آدم می گیرند، گفت: ولی متاسفانه در این خصوص هیچ حرفی به ما گفته نشده بود.
توصیه راننده به وزیر اطلاعات: به جلسه دولت نروید!
وی ادامه داد: در نهایت تصمیم گرفتیم خودمان را “به آن راه بزنیم” که از موضوع برکناری خبر نداریم و برای رفتن به جلسه دولت سوار ماشین شدم که راننده ماشین به من یادآوری کرد که آقای محسنی، گفته اند شما جلسه دولت نروید و به دفتر ریاست جمهوری مراجعه کنید.
دادستان کل کشور افزود: پس از رفتن ما به دفتر ریاست جمهوری آقای شیخ الاسلامی که آن زمان رئیس دفتر رئیس جمهور بودند به ما اطلاع دادند که من و آقای صفار هرندی عزل شده ایم.
برای خداحافظی هم به جلسه دولت راهمان ندارند!
محسنی اژه ای در ادامه روایت خود از برکناریش گفت: من در نهایت به رئیس دفتر رئیس جمهور گفتم خب ایرادی ندارد ما به جلسه دولت می رویم تا حداقل با دوستانی که چهار سال با هم بودیم خداحافظی داشته باشیم که ایشان به ما گفتند شما نروید!
وی با بیان اینکه هرقدر اصرار کردیم اجازه خداحافظی به من ندادند، گفت: رئیس دفتر رئیس جمهوری ضمن مخالفت با حضور من در جلسه دولت عنوان کردند که به وی گفته شده است از ورود من به جلسه ممانعت کند.
وزیر سابق اطلاعات با اشاره به عزل دیگر وزیران دولت نهم گفت: در نهایت من هنگام خداحافظی به رئیس دفتررئیس جمهور یادآوری کردم که با توجه برکناری من و صفار هرندی دولت از حد نصاب می افتد.
اینقدر شتاب زده عمل شد که دولت از نصاب افتاد!
محسنی اژه ای ادامه داد: اینقدر شتاب زده در مورد برکناری وزرا عمل شده بود که حتی به این موضوع هم فکر نکرده بودند که با عزل ما دولت از رسمیت می افتد و باید برای ادامه کار دوباره از مجلس رای اعتماد بگیرد.
وی افزود: بعد از یادآوری من رئیس دفتر رئیس جمهور همانجا به دولت زنگ زدند و موضوع را عنوان کردند که در نهایت تصمیم گرفتند حکم صفار هرندی را فعلا ابلاغ نکنند تا دولت از رسمیت نیفتد.
سخنگوی قوه قضاییه با اشاره به سختی کار مقام معظم رهبری در ایجاد تعامل میان مسئولان گفت: اگر هدایت های ایشان نبود مسلما دشمن در بسیاری از صحنه ها نتیجه می گرفت.


سحام نیوز: دقایقی قبل در روستای حسن آباد در پنج کیلومتری شهر سنندج درگیری مسلحانه بین نیروهای انتظامی و افراد مسلح روی داد.
به گزارش مهر، در سنندج، دقایقی قبل یک درگیری مسلحانه در پنج کلیومتری شهر سنندج بین نیروهای انتظامی و افراد مسلح روی داد.
معاون اجتماعی و ارشاد فرماندهی انتظامی کردستان خبر وقوع درگیری مسلحانه بین نیروی انتظامی و افراد ناشناس را تایید کرد.
تا لحظه مخابره این خبر جزئیات بیشتری از این حادثه از سوی مسئولان اعلام نشده است.


سحام نیوز: جمعی از خانواده های زندانیان سیاسی در بیانیه ای خطاب به ملت ایران گفته اند: سال جدید را با امید به رحمت بی کران خداوند متعال آغاز می کنیم که از او جز عزت و جمال ندیدیم پس به او پناه می بریم و از این ظلم به درگاهش لب به شکوۀ ناشکری نمی گشاییم، خداوند بزرگ و محکم کاری که به شهادت قرآن کریم «لا یُرَدُّ بَأْسُهُ عَنِ الْقَوْمِ الْمُجْرِمینَ». ما به رغم این همه بد سگالی و بی رسمی که به ناحق در حق مان رفته است، بیش از آن که از او انتقام عزیزانمان را طلب کنیم، دست دعا به درگاهش بلند می کنیم که به قدرت طلبان مغرور و بی خبر ما، بصیرت و عقلانیتی عطا کند تا در پرتو آن به عمق فاجعه ای که در راه است پی برند و برای دستمال قدرت چند روزه قیصریه ای را به آتش نکشند.
متن کامل این بیانیه که در اختیار کلمه قرار گرفته به شرح زیر است:
بسم الله الرحمن الرحیم
سال جدید را همچنان در فراق عزیزانمان صبورانه اما با دلی استوار و قلبی پر امید به آینده روشن ایران عزیز و ملت بزرگ و مقاوم آن آغاز می کنیم.
اکنون نزدیک به دو سال از فاجعۀ ۲۲ خرداد ۱۳۸۸ که طی آن با نادیده گرفته شدن رأی ملت، دولت نظامی امنیتی به جای دولت عشق و امید بر مقدرات کشور حاکم شد، می گذرد.
طی این مدت خون مظلومان بسیاری به ناحق و تنها به جرم مطالبه بدیهی ترین حقوق انسانی بر زمین ریخت، افراد بی گناهی نیز بدون کمترین مستند قانونی و تنها با هدف ایجاد رعب و وحشت در جامعه به طناب دار سپرده شدند. صدها تن از بهترین فرزندان این مرز و بوم که بهترین سال های عمر خود را در مبارزه با استبداد پهلوی یا در زندان های ستمشاهی و یا در جبهه های جنگ تحمیلی سپری کردند و یا طی سی سال گذشته در عرصه های مدیریت و سازندگی منشاء خدمات بزرگی برای این ملت شدند، در پی محاکمات نمایشی و رسوا به جرم های ناکرده و تنها به خاطر اعتراض و یا حتی عدم موافقت با روند استحاله نظام به حکومت غیر مردمی به حبس های طولانی محکوم شدند. آن چه تحمل این محنت طاقت فرسا و این بی مروتی و ناجوانمردی آشکار را بر ما آسان می کند علاوه بر امید به قدرت و حکمت پروردگار مقتدر که به شهادت قرآن همواره در کمین ستمگران است، افتخار و غروری است که آن حکیم یکتا نصیب ما فرموده و اقتدارگران تازه به دوران رسیده را از آن محروم کرده است. پس از بیش از سه دهه خدمت عزیزانمان در حساس ترین و مهم ترین مناصب، از نمایندگی مجلس گرفته تا وزارت و مدیریت های کلان اقتصادی و اجرایی ، اقتدارگرایان کینه توز به رغم تلاش های گسترده و نبش قبرها و بیرون کشیدن پرونده های غبار گرفته در جریان بازجویی ها و محاکمات اخیر حتی یک دلیل و مدرک دال بر خیانت در امانت این ملت در کارنامه پرافتخار این پاکان سرفراز نیافتند که اگر می یافتند با استفاده از انحصار رسانه ای گوش فلک را از آن کر می کردند. و این طنز تلخ زمانه است که در تاریخ آینده این کشور لبخند تلخ افسوس بر لبان خوانندگان آن خواهد نشاند که روزی با بی انصافی تمام و با هدف ایجاد ابهام و انکار سلامت و پاکی دست عزیزانمان ادعا می شد «با دستمال کثیف نمی توان شیشه را تمیز کرد»، اما امروز این سرفرازان برای تضمین قدرت و حفظ موقعیت کسانی باید محروم از بدیهی ترین حقوق حتی یک زندانی در گوشه سلول های زندان به سربرند، که طی سی سال گذشته یا با استفاده از رانت ها و فرصت ها به انباشت ثروت مشغول بوده اند و یا صدها نقطه ابهام و تاریک در کارنامه خود ثبت کرده اند، که تنها یکی و پیش پا افتاده ترین آن ها فضاحت اختلاس چند صد میلیارد تومانی است که رسیدگی به آن،غوغایی در پشت پرده قدرت برپاکرده و ترس از افشاگری های متقابل و رسوایی و فضاحت بیشتر، قدرت پرستان را در رسیدگی به آن دچار تردید کرده است.
اکنون ما خانواده های آن اسوه های پاکی و صداقت مانده ایم و فرزندانی که درباره جرم ناکرده پدر یا مادر می پرسند که به کدامین گناه سزاوار چنین مجازاتی شده اند و به جای یافتن پاسخ این سؤال، در دل های پاک خود آتش خشم و نفرت را شعله ور می یابند. بدا به حال نظامی که با مخلصان صدوق و خدوم خود چنین کند که با دیگران چه ها کند!
سال جدید را با امید به رحمت بی کران خداوند متعال آغاز می کنیم که از او جز عزت و جمال ندیدیم پس به او پناه می بریم و از این ظلم به درگاهش لب به شکوۀ ناشکری نمی گشاییم، خداوند بزرگ و محکم کاری که به شهادت قرآن کریم «لا یُرَدُّ بَأْسُهُ عَنِ الْقَوْمِ الْمُجْرِمینَ». ما به رغم این همه بد سگالی و بی رسمی که به ناحق در حق مان رفته است، بیش از آن که از او انتقام عزیزانمان را طلب کنیم، دست دعا به درگاهش بلند می کنیم که به قدرت طلبان مغرور و بی خبر ما، بصیرت و عقلانیتی عطا کند تا در پرتو آن به عمق فاجعه ای که در راه است پی برند و برای دستمال قدرت چند روزه قیصریه ای را به آتش نکشند.



سحام نیوز: رئیس مجلس خبرگان اصولگرایان را به “گذشت” و “داشتن تحمل” توصیه کرد و گفت “هدف اصلی ما حفظ نظام است که امام فرمود از اوجب واجبات است و حفظ نظام وابسته به حفظ ستون آن است و ستون آن ولایت فقیه و ولی فقیه زمان است.”
به گزارش خبرآنلاین، محمدرضا مهدوی کنی طی مصاحبه ای با نشریه «شما»، ارگان حزب موتلفه، با بیان اینکه “همیشه دغدغه من این بود که روحانیت در مسائل سیاسی حضور داشته باشد . گاهی اوقات به دلیل بعضی از حوادث و شکست های ظاهری بعضی می گفتند دوره روحانیت گذشته و بی مصرف شده است . ولی بنده از همان اول عرض می کرده ام که اینطور نیست . ممکن است نوساناتی در مسائل سیاسی پیش بیاید امّا نباید اصول را فراموش کنیم . در جلسه ای که بحث تشریح منشور دوازده گانه اصولگرایی بود گفتم ما نباید فقط برای مجلس و انتخابات بحث کنیم . بحث ما در منشور اصولگرایی این نیست که فقط در مجلس باشد.”
دبیرکل جامعه روحانیت، با تاکید بر حضور روحانیون در تمام عرصه های کشور گفت “یکی از نمادهای حضور روحانیت در خود مجلس است . اگر که به تدریج روحانیت هر دوره ای کم بشود این نشان می دهد که انقلاب دارد از مسیر خودش منحرف می شود … نگویید که [اگر]فلان روحانی از فلان شهر انتخاب شود ، ممکن است در مجلس فعال نباشد و یک کلاهی تحصیل کرده امروزی ممکن است بتواند بیشتر فعال باشد . اینطور نباید فکر کرد . فعالیت در مجلس یک فعالیت جمعی است که راهنمایی آن به دست یک عده ای از نخبگان است . مجلس را نخبگان می گردانند . امّا یک عده ای باید باشندکه فعالیت این نخبگان را تأیید کنند و اگر روحانیت نباشد چیز بدی می شود .
حضور روحانیت در همه نهادهای انقلاب یکی هم مجلس برای بقای انقلاب لازم است. همین طور که روحانیت در اصل انقلاب رشد نموده و نمی شود انکار کرد در بقاء انقلاب نیز باید حضور داشته باشد .”
وی همزمان اظهار عقیده کرد “روحانیت نمی خواهد خودش را تحمیل کند . نباید هم تحمیل کند . این معنایش این نیست که هر چیز که ما بگوییم مردم گوش کنند. در مصادیق انتخاب ما این را نمی گوییم ولی می گوییم روحانیت حضور داشته باشد؛ مشاوره ای ، بحثی ، صحبتی …بعضی از اصولگراها در حضور خود من در یک جمعی اظهار کردند که روحانیت نفوذ خودش را از دست داده و دیگر نمی تواند مردم را جمع کند . پس باید چه کار بکنیم ؟ باید یک کاری کنیم که مردم را جمع کنیم . خوب حالا مردم را بخواهیم جمع کنیم چه کار کنیم ؟ باید شعارهای روحانی و شعارهای امام را عوض کنیم ؟ شعارهای اسلامی و انقلابی یا سنتی را حذف کنیم ؟ یک شعارهایی بدهیم که یک طبقه دیگری از مردم را جذب کنیم ؟ این مسئله ایران [و مکتب ایرانی] و این حرف ها شاید معلول همین فکر است … این مثل آن حرفی می ماند که در زمان رفراندوم جمهوری اسلامی امام فرمود جمهوری اسلامی. نگویید دموکراسی اسلامی . اسلامی را با دموکراتیک قاطی نکنید .”
رئیس مجلس خبرگان ادامه داد “… با شعارهایی که ریشه محکم و ریشه فطری در دل ها ندارد در موقع خطر نمی توان مردم را نگه داشت . یک جوان ممکن است به اسم ایرانی در یک راهپیمایی شرکت کند اما وقتی خطر باشد خیلی هایشان فرار می کنند . ولی وقتی پای اسلام وسط باشد و به نام اسلام باشد با اعتقاد می ایستند…
اما اگر بخواهیم اصول را حفظ کنیم ، انقلاب را حفظ کنیم باید گذشت داشته باشیم . این نمی شود که بنده یک اصولی را بگویم قبول دارم ولی در مقام پیاده کردن مصادیقش بگویم الا و لابد همینی که من می گویم باید باشد . من به آْن دوست دیگر هم که بحث همین نفوذ روحانیت را مطرح کرد گفتم مسائل اجتماعی ، سیاسی را در کوتاه مدت نگاه نکنید . همیشه در دراز مدت نگاه کنید .”
مهدوی کنی پیرامون انقلاب مشروطه و آنچه چالش میان روحانیون مخالف مشروطه و موافق آن پیش آمد، و ارتباط آن با امروز اظهار عقیده کرد “اگر در مشروطه این اشتباه شد که حتی بعضی از علمای بزرگ هم اشتباه کردند نگاه کوتاه مدت بود . همین که دیدند یک مخالفتی شد و آن مخالفت ضعف جریان شد خود آقایان اشتباه کردند و جریان مخالف را تأیید کردند . شهادت شیخ فضل الله نوری همین بود. به یک معنا خود روحانیت هم تقصیر داشت . باید می گفتند شیخ فضل الله یک مخالفتی کرده باید با او راه آمد نه اینکه به دست دشمن رهایش کنند و دشمن هم محکمه تشکیل بدهد و یک عالم بزرگوار ، مجتهد مسلم جامع الشرایط را با آن سوابق محکوم به اعدام کند بعد هم پای دارش کف بزنند . چه اشتباه بزرگی کردند . ولی بعد فهمیدند که این مسئله ای را حل نکرد و ضربه بزرگی به روحانیت زد. بعد مرحوم بهبهانی از بین رفت، بعد دیگران از بین رفتند . امروز ما مراقب باشیم این اشتباهات را نکنیم .”
رئیس مجلس خبرگان و دبیرکل جامعه روحانیت افزود “ما طرفدار انقلاب و امام هستیم ، شاگردان او هستیم . بنا براین گذشت می خواهد. هدف اصلی ما حفظ انقلاب و نظام است که امام فرمود حفظ نظام از اوجب واجبات است و حفظ نظام وابسته به حفظ ستون آن است و ستون آن ولایت فقیه و ولی فقیه زمان است.در راهپیمایی بیست و دوم بهمن بعضی ها مرگ بر آمریکا را می گویند و بعد به ما هم که می رسند می گویند حاج آقا اوضاع هم خوب نیست . یک فکری برای اوضاع بکنید . می گویم چی شده که آمدی مرگ بر آمریکا می گویی ، نظام را تأیید می کنی ؟ من تحلیل خودم را به دوستان اینطور می گویم، مردم ما که انقلابی هستند قلبشان دو لایه دارد. لایه زیرین و لایه رویین . لایه رویین مشکلات را می بیند. اما لایه زیرین وابسته به اسلام و انقلاب است. مثلا روز نم دی، همین مردم که برخی از آنها شاید به جناح مخالف رای داده بودند وقتی دیدند مسئله اصل انقلاب و امام حسین مطرح است آمدند و از عمل مخالفان اظهار برائت کردند. این فرهنگ را باید حفظ کنیم و این نمی شود الا اینکه کسانی که مسوولیت دارند باید گذشت داشته باشند یعنی برای مصالح عالیه مصالح کوچکتر را فدا کنند .”
وی با اشاره ای تلویحی به چالش های میان اصولگرایان با برخی دولتمردان گفت “بنده اگر که در مقام ریاست در جمهوری اسلامی باشم اگر یک وقت احساس کنم که اگر الان بروم کنار به مصلحت است باید بروم . مردم که این را ببینند می گویند پس معلوم می شود یک چیزی هست که فلانی با همه این امکانات و با همه این چیزهایی که داشته و کسی هم نمی توانسته او را بیرون کند ولی خودش رفت . باید این انقلاب را حفظ کنیم و بدانیم برای حفظ انقلاب گذشت لازم است و اینطور فکر نکنیم که برای حفظ انقلاب باید من باشم . این یکی از اشتباهات است . بعضی ها فکر می کنند واقعاً اگر بروند کنار هیچکس و هیچ چیز باقی نمی ماند . نه اینجوری نیست . بنده بروم کنار طوری نمی شود. ستون خیمه را باید حفظ کرد .”
وی در همین زمینه خطاب به دولت گفت “نکته آخر من توصیه به دولتی ها و رئیس جمهور است که واقعاً یک وقت خدای ناکرده ، خود رئیس جمهور را نمی گویم ، اطرافیان کاری نکنند که باعث جدایی بشود.”



صحبت های فائزه هاشمی با خنده شروع شد و با خنده هم پایان گرفت. اما در خلال مصاحبه به راحتی می شد متوجه بغض در گلوی او شد. با فائزه هاشمی پس از انتشار مصاحبه نوشابه امیری با سعید تاجیک گفت و گو کردم اما موضوع مصاحبه تنها به این محدود نماند. جنبش سبز، شرکت در انتخابات آینده مجلس، انتخابات جنجالی گذشته ریاست جمهوری و بسیاری از موضوعات دیگر در این گفت و گو جای گرفتند. سخنان جنجالی زن سیاستمداری که سابقه اش نشان می دهد توانسته فارغ از نام و سایه سنگین پدر، شخصیتی مستقل از خود در عرصه سیاسی ایران بیابد.
چه خبرها خانم هاشمی؟ خوش می گذره؟
خوش که خیلی می گذره (خنده) نه به من که به تمام ملت ایران خیلی خوش می گذره؛ همه چیز گل و بلبل و عالی است…
یعنی همه چیز به همین خوبی و خوشی است؟
نه اینها رو که برای مسخره کردن وضعیت کشور گفتم. در واقعیت، شرایط سیاسی، آزادی ها و حقوق بشر در ایران شرایط بسیار اسفناکی دارند. وضعیت اقتصادی هم چون طرح هدفمند کردن یارانه ها بر اساس قانون انجام نمی شود بلکه به صورت سلیقه ای و بدون توجه به نظرات کارشناسان اجرا می شود، تا الان نتایج خوبی نداشته. این طرح، طرح خوبی است و حیفه که اینجوری نابود بشه. در عرصه سیاست خارجی هم که روز به روز به شرایط بدتری می رسیم. اختلافات با کشورهای همسایه و با بیشتر کشورهای دنیا متاسفانه شرایط بدی رو هم برای کشورمان و هم برای ایرانیان ایجاد کرده. من چیزی نمی بینم که بخوام به عنوان نکته مثبت از آن یاد بکنم.
خود شما چطور؟ خانواده آقای هاشمی؟ پدر، مادر، برادران و خواهرتون. کلا خانواده آقای هاشمی روزها و ماه های اخیر رو چگونه می گذرونند؟
ما هم مثل همه ملت هستیم. حال خانواده ما هم شبیه حال همه مردم ایران است. متاسفانه شرایط برای ما هم همان شرایط پلیسی و امنیتی است و فشارهایی که بر روی تمام ملت وجود دارد بر روی ما هم وجود دارد. همین اخباری که می شنوید درباره این خانواده هم حقیقت دارد.
به فشارها علیه خانواده خودتان اشاره کردید، منابع حکومتی که برخوردهای اخیر با شما از جمله آنچه در شاه عبدوالعظیم اتفاق افتاد را محکوم می کنند، می گویند این مسائل کار افراد خودسر است. شما فکر می کنید اینها خودسر هستند یا نیروهای سازماندهی شده از طرف ارگان ها یا محافل خاصی؟
مشخص است که اینها خودسر نیستند. این مسائل نه تنها درباره ما بلکه درباره همه، کاملا با برنامه ریزی انجام میشه و این تز رو دنبال می کنه که یا با ما باشید، یا ساکت باشید یا نباشید. این کاریه که دارند با همه مخالفان و منتقدان خودشون انجام می دهند؛ فرقی هم نمی کنه کی باشه.
این سازماندهی که شما می گویید توسط چه نهادها یا احیانا محافلی صورت می گیره؟
همان افرادی که دستور سرکوب مردم را می دهند این سازماندهی ها رو هم انجام می دهند. یعنی بخش های درون حاکمیت.
حادثه ای که برای شما، برادر و برخی اعضای خانواده تان در شاه عبدوالعظیم رخ داد واکنش های زیادی رو در محکومیت برانگیخت که بخش عمده اون از طرف بلندپایه ترین مسئولان حکومت و اصولگرایانی صورت گرفت که جناح حاکم در جمهوری اسلامی هستند. آیا شما در پس این مسئله، اراده ای هم برای برخورد با این قبیل رفتارها مشاهده کردید؟
نه مگه با حادثه کهریزک با اون همه تبلیغات برخورد شد؟ مگه با آمران و عاملان حمله به کوی دانشگاه و مجتمع سبحان علیرغم آنهمه محکوم کردن ماجرا، برخوردی صورت گرفت؟ قضیه حمله به ما هم شبیه همین هاست. به رغم این همه محکومیت از بالاترین مقام کشور تا افراد دیگر همه و همه در این باره صحبت کردند، باز می بینیم سعید تاجیک به این راحتی حرف می زند، همان حرفها و ادبیاتش رو تکرار می کنه. خودش هم گفته که زندان نیست. معلوم نیست اصلا جریان چیه… (خنده)
راستی چه خبر از آقای تاجیک؟
من خوشبختانه هیچ خبر و اطلاعی از ایشون ندارم.
خب حتما خبر دارید که دادستان کل کشور آقای محسنی اژه ای گفته بودند که آقای تاجیک رو دستگیر کردند اما یکی دو روز بعد سایت روز مصاحبه ای با خود آقای تاجیک داشت که در اون نه تنها خبر آزادی خودش رو اعلام کرده بود بلکه با تکرار فحاشی به شما و خانواده تان، گفته بودند اگر باهاشون برخورد بشه بچه حزب اللهی ها ساکت نمی نشینند…
در زمان شاه این شعبان بی مخ و دار و دستش بودند که مثل همین اراذل و اوباش با رفتار وحشیانه و جمع کردن رجاله ها و لات ها (البته نمی دونم کلمه لات برای این افراد مناسب هست یا نه؟) با مخالفان خودشون برخورد می کردند. حالا هم متاسفانه همون ادبیات و همون روش با نام اسلام، انقلاب، دفاع از ارزش ها و این حرفها انجام میشه. اداره مملکت الان با همین رجاله ها و اراذل و اوباش است. آدم چی میتونه به این جریان بگه و چه انتظاری میتونه داشته باشه؟ با این تفاوت که شعبون بی مخ یه نفر بود با یه دسته اراذل اما اینها الان شبکه ای هستند و با تعداد زیاد در همه شهرها و گسترده عمل می کنند. چون من ابتدای سخنانم هم گفتم که این کارها همه سازماندهی شده هستند و خودسر نیستند. اختصاص به منم نداره، تو این چند سال با خیلی ها از همین برخوردها صورت گرفته. حمله به من استثنا نبوده، این جریان حاکم است که به اعتقاد من سازماندهی شده است و محکومیت آن هم فیلم است.
یعنی محکوم کردن رفتار سعید تاجیک با شما توسط مسئولان حکومت رو غیر حقیقی می دونید؟
این جریان محصول همین آقایان هست ولی الان اینقدر قدرتمند شده که دیگه خودشون هم نمی تونند باهاشون برخورد کنند.
ولی در هر صورت واکنش ها به این اتفاق لااقل به صورت علنی خیلی زیاد بود. پدر شما هم همین دیروز از نامه ای خبر دادند که رهبر جمهوری اسلامی به رئیس قوه قضائیه نوشته  و در آن خواستار پیگیری برخورد با بزرگان شده. شما این مسائل رو تا چه اندازه موثر می دونید؟
واقعیت اینه که فیلم فحاشی سعید تاحیک به من اینقدر قبیح بود که آقایون تشخیص دادند که باید لااقل به صورت ظاهری اتفاق رخ داده رو محکوم کنند. انتشار فیلم هم خیلی عجیب و غریب بود. نمی دونم از دستشون در رفته بود، نفوذی ها پخشش کرده بودند، خودشون فکر می کردند سند افتخارشونه؟ نمی دونم… اما در هر صورت این فیلم اونقدر زشت و غیر قابل دفاع بود که مجبور شدند در برابر افکار عمومی عکس العملی داشته باشند. به همین خاطر من این محکومیت ها رو خیلی جدی نمی بینم. اصلا موضوعاتی خیلی بدتر و جدی تر از حمله به من؛ مثلا ماجرای کهریزک که آقایون اون رو محکوم کرده بودند، چی دیدید؟ چه اتفاقی افتاده؟ کی مجازات شد؟
بعد هم وقتی موقع محکوم کردن از ادبیاتی که استفاده می کنند امثال سعید تاجیک را به عنوان افراد مخلص و متعهد و نمی دونم جوانان دلسوز نام می برند، خب اینها با هم در تناقض است. نمیشه محکوم کردن حمله رو باور کرد. بعد اصلا فقط همین یک مورد که نیست؛ حالا با این برخورد کردند بقیه موارد که گفتم چی؟
مقداری از ماجرای فیلم معروف سعید تاجیک بگویید. شما اون روز در شاه عبدوالعظیم چیکار می کردید؟
ما اون روز رفته بودیم مراسم تشییع جنازه  زن عموی خودم که تو صحن شاه عبدوالعظیم دفن شده است. تعداد ما زیاد بود و اینها ما رو دیدند. من، یاسر، محسن، عموم، عمو محمد و… فهمیدند مراسم متعلق به خانواده هاشمیه…
یعنی از اول نمی دونستند که شما قراره به شاه عبدوالعظیم بیاید؟
نمی دونم ولی چیزی نشون نمی داد که خبر داشته باشن. بالاخره این لباس شخصی ها قیافشون تابلوئه و ما می دیدیم که دارن همدیگرو خبر می کنند.
بعد چی شد؟
برنامه که تموم شد، من صحن رو ترک کردم که اون آقا اومد دنبالم. تیکه اول البته اون فیلمی هست که اهانت به محسن در اون مشخصه.
کل ماجرا چقدر طول کشید؟
حدود 20 دقیقه. تا پارکینگ دنبال ما اومدند و همون صحنه ها و دشنام ها که دیدید و شنیدید. بعد برمی گردند و به خانواده متوفی هم اهانت می کنند و آنها رو کتک می زنند. حتی دو روز بعد که خانواده عموم، برای فاتحه به اونجا رفته بودند دوباره بهشون حمله می کنند و پسرعمو، شوهر دخترعمو و… رو حسابی کتک می زنند و فحش های بسیار رکیک و زشت میدن که در روزنامه ها هم نوشته شد.
موقعی که به شما حمله شد ماموران هیچ کدام از نهادهای مسئول مثلا از پلیس یا وزارت اطلاعات در انجا حضور نداشتند که مانع اونها بشوند؟
تا زمانی که ما بودیم هم ماموران اطلاعات بودند که می گفتند برای حفاظت هم اونجا هستند، هم پلیس بود هم حراست شاه عبدوالعظیم که دور ما پر بودند. میگم که اینها یک جریانی رو راه انداختند که خودشون هم نمی تونند بهشون بگن بالا چشمتون ابروئه. فیلم اول در صحن اتفاق افتاده و نیروهای انتظامی و امنیتی هم حتما می دیدند که چه اتفاقی داره میفته. چون موقعی که فحاشی و حمله شروع شد حال من طوری بود که دیگه متوجه نبودم چه افرادی دور و بر من هستند. اما اینها جرئت ندارند چیزی به این جماعت بگن. نیروی انتظامی هم نمی تونه به وظیفش عمل کنه.
با عرض پوزش از شما، آقای تاجیک به خانم نوشابه امیری گفتند که اون فحش ناموسی انتهای فیلم رو ایشون بیان نکردند. شما متوجه شدید که چه کسی اون حرف رو زده؟
نه منم متوجه نشدم ولی به نظرم اصلا اهمیتی نداره که کی اون حرفو زده چون قبل از اینکه فیلم ضبط  بشه حرفهایی مثل همون حرف و حتی زشت تر از اون رو هم زده بود.
خانم هاشمی؛ شما موقعی که در برابر اون دشنام ها و حمله فیزیکی قرار گرفتید چه حسی داشتید؟ احساس درونیتان چه بود؟
(مکث) نمی دونم… آدم که اینجور مسائل رو می بینه فقط تاسف می خورم به حال جمهوری اسلامی که مثلا مدعیان دفاع از اسلام و انقلاب به چه کارهایی دست می زنند. در اون موقع تنها احساسم این بود که اینها مسلمان نیستند، چون نمیشه کسی مسلمان باشه و دست به چنین کارهایی بزنه.
و الان که به اون 20 دقیقه فکر می کنید چه احساسی دارید؟
تنها چیزی که الان به ذهنم می رسه اینه که اینها چنان به بن بست خورده اند و چنان تحت فشار افکار عمومی قرار دارند که به ناچار دست به این کارها می زنند.
شما اگر الان سعید تاجیک را ببینید بهش چی میگید؟
هیچی؛ به نظرم به این آدم زیاد بها داده شده. در حالت عادی هم حرفی برای گفتن به اینجور آدمها وجود ندارد.
ولی آقای تاجیک و همفکرانشون خود رو معتقد به جمهوری اسلامی و ولایت فقیه می بینند…
ممکنه درصد اندکی از این افراد واقعا این کارها رو اعتقادی انجام بدهند که اونها هم باید به اعتقاد خودشون شک بکنند. این چه اعتقادیه که به آدم اجازه میده کارهای خلاف اصول همون اعتقاد رو انجام بده؟ هدف که وسیله رو توجیه نمی کنه. نمیشه که من کار خلاف اسلام انجام بدم برای رسیدن به اسلام. این در هیچ کجای دین نیومده است. یک موقعی درباره مجاهدین می گفتند اینها التقاطی شدند به همین خاطر یعنی همچین ایرادی ازشون گرفته می شد. ولی از این درصد کم که ممکنه شستشوی مغزی شده باشند، یا واقعا به کارهایی که می کنند اعتقاد دارند، درصد عمده این جماعت تنها به خاطر منافع خودشون این کارها رو می کنند.

چجوری شستشوی مغزی می دهند؟
مثلا سپاه کلاس هایی داره به نام دشمن شناسی که سپاهی ها مجبورند در اونها شرکت کنند چون اگه شرکت نکنند خبری از درجه و رتبه نیست. تو این کلاس ها فکر می کنید چه کسی به عنوان دشمن معرفی میشه؟ آقای هاشمی و خانواده ش. تو ادارات و ارگان ها و آموزش و پرورش و خیلی جاها جلساتی می گذارند و یک مشت دروغ کلاس های سپاه رو مدام تکرار می کنند. یا دفعه قبل که دستگیر شده بودم و دو سه ساعت تو خیابون چرخونده شدم، متاسفانه اون جوان هایی که با من بودند همین حرفها رو تکرار می کردند. کاملا میشه فهمید مغزشون رو با دروغ پر کردند. این دروغ ها رو با چنان خشم و کینه و عقده ای بیان می کردند که من هم تعجب می کردم. ولی عمده این برخوردها و رفتارها فقط برای حفظ منافع هست.
چه جور منافعی؟ بیشتر توضیح می دهید؟
الان چند ساله که اینجور آدم ها رو با پول می خرند. یا با پست و مقام…  مثل شرکت های اقتصادی. اینها می دونند که اگر مردم پیروز بشوند منافع اینها هم نابود میشه بنابراین برای حفظ منافع این کارها رو می کنند نه به خاطر اعتقاداتشون. شما نگاه کنید الان مناصب مملکت همه دست این آدمهاست. اقتصاد هم همینطور. شرکت های بزرگی که زیر سایه اصل 44 واگذار شدند اکثرا به این آدمها واگذار شد نه به بخش خصوصی. پول هایی که بذل و بخشش می کنند تا این جماعت به خیابان ها بیایند و مردم رو قلع و قمع کنند. امتیازات و مزایای فراون دیگه مثلا برای ورود به دانشگاه، تامین امورات زندگی. اگر پیروز نهایی روند موجود در کشور مردم باشند این رفتارها و آدمها دیگه جایگاهی نخواهند داشت و منافع خودشون رو از دست میدن. اگه اینطوره که به ولایت فقیه اعتقاد دارند مگه ولی فقیه محکوم نکرد؟ پس چرا دوباره حرفاشو تکرار کرد؟ اینا همه دروغ و بازی با اعتقادات مردمه.
به جز پدرتون که به گفته شما در سیبل این برخوردها قرار داره، آیا افراد بانفوذ دیگری در حکومت که سابقه سالها دوستی با پدرتون رو دارند و الان هم از نفوذ در قدرت برخوردارند، تلاش ها و رایزنی هایی برای پایان دادن به این روند انجام دادند یا نه؟
فکر می کنم بله. از پارسال بعد از انتخابات تلاش ها و رایزنی های زیادی از جانب خیلی ها انجام شد ولی نتیجه ای نداشت. الان مسئله پول و قدرت و ثروت و اینجور چیزهاست وگرنه نمیشه من به اسم اسلام و قرآن و جمهوری اسلامی بیام تهمت بزنم، تخریب بکنم، کتک بزنم، آدم بکشم که بخوام اسلام رو حفظ کنم. شما خودتون اسلام رو نابود کردید.
خانم هاشمی؛ شما از حامیان جنبش اعتراضی پس از انتخابات بودید و چند باری هم به این خاطر دستگیر شدید (و البته فورا آزاد شدید) و مورد حمله قرار گرفتید و… آیا این رفتارها باعث شده که از حمایتی که از جنبش سبز داشتید پشیمون بشید؟
همانطور که گفتم تز الان آقایون اینه که یا با ما باشید، یا ساکت باشید یا اصلا نباشید. چون جنبش سبز، من و دیگران با آقایان همراه نیستیم بلکه منتقد و مخالف وضع موجودیم، این فشارها رو می آورند. شرایط کشور در همه زمینه ها پلیسی و امنیتی است. در دانشگاه ها، ادارات، رسانه ها، همه جا همینجوریه.
و در مورد خود شما؟
این رفتارها نه تنها آدم رو در اعتقاداتش سست نمی کنه بلکه باعث میشه به راهی که رفتی ایمان بیاری و بدونی درست عمل کردی. هم اسلام، هم جامعه مدنی، هم حقوق بشر و هم ایران هم اکنون در معرض خطر هستند و همه باید بجنبند که ایران رو نجات بدهند.

چه اتفاقی باید بیفته که شما از این راه پشیمون بشید؟
پشیمون بشم یا کوتاه بیام؟
هر دو
پشیمان که نمیشم ولی برای کوتاه آمدن باید افکار عمومی را نسبت به اتفاقات ناصواب دو سال اخیر قانع و آنها را جبران کرد، تکلیف انتخابات معلوم بشه، کسی که به مردم ظلم کرده و متخلفان مجازات بشوند. و تمام اتفاقات لازم برای اینکه این احساس به وجود بیاد که جمهوری اسلامی به مسیر اصلی خود برگشته است.
به انتخابات اشاره کردید. آیا بعد از دو سال ابهامی که درباره نتایج انتخابات 22 خرداد داشتید برطرف شده یا نه؟
مشخص است که نه.
به نظر میاد این ابهام هنوز در بخش عمده ای از جامعه و نیروهای سیاسی و اجتماعی ایران وجود داره و بسیاری کماکان معتقدند که در آن انتخابات تقلب یا کودتا شده اما در هفته های اخیر رفته رفته بحث انتخابات مجلس نهم که قرار است زمستان پیش رو برگزار شود. فکر می کنید نگاه جنبش سبز و اصلاح طلبان به این انتخابات باید چگونه باشه؟ آقای خاتمی هم شروطی را مطرح کردند. به نظر شما در شرایط کنونی آیا اساسا می توان با باقی ماندن ابهام ها درباره انتخابات گذشته، بحث انتخابات آینده رو مطرح کرد؟
من فکر می کنم با توجه به شرایط فعلی نه، نمیشه. به هر حال در آخرین انتخاباتی که برگزار شده افکار عمومی از سلامت اون قانع نشده و این احتمال وجود داره که در انتخابات های بعدی هم همان اتفاقات تلخ تکرار بشوند. تا زمانی که ابهامات و مشکلات اون انتخابات به صورت قانع کننده و مستدل برطرف نشوند، شرایطی برای فکر کردن به انتخابات آینده وجود ندارد. شروطی که آقای خاتمی گذاشتند شروط خوبی هستند البته باید اقناع افکار عمومی درباره انتخابات قبلی هم به آنها اضافه بشه. من فکر نمی کنم شرایط مناسبی برای حضور معترضان در انتخابات آینده و حتی فکر کردن به اون هم وجود داشته باشه. این کار یعنی تمام اتفاقات دو سال اخیر و مظالمی که به مردم رفته، بلاهایی که سرشون اومده، کشته ها و زندانی هایی که دادند، همه هیچ…
به نظر شما دولت و شورای نگهبان فعلی می تونند برگزار کننده یک انتخابات سالم در آینده باشند؟
با توجه به وقایع گذشته نمی توان این مسئله رو باور کرد.
جنبش سبز این روزها به سومین سالگرد تولد خود نزدیک می شود و بعضی ها این جنبش را یک جنبش مرده می دانند. دستگیری آقایان موسوی و کروبی هم به ابعاد این تحلیل اضافه کرده. شما دورنمای این جنبش را چگونه می بینید؟
من بسیار امیدوارم. به اعتقاد من جنبش سبز زنده و فعال به پیش میره و روش ها و استراتژی های خود را در مقاطع مختلف تغییر میده و این اتفاق هم باید بیفتد. ظلم پایدار نمی مونه شاید دیر و زود داشته باشه ولی سوخت و سوز نداره. فقط امیدوارم مردم با کمترین هزینه بتونند به آرمان هاشون برسند.
آقای هاشمی رفسنجانی به تازگی از ریاست مجلس خبرگان رهبری کنار گذاشته شدند یا کنار رفتند. الان هم زمزمه هایی درباره برکناری ایشون از ریاست مجمع تشخیص مصلحت نظام وجود داره. فکر می کنید این اتفاق هم رخ خواهد داد؟
کاری که آقای هاشمی در ماجرای مجلس خبرگان انجام دادند، درس بزرگی برای خیلی ها بود اما درباره مجمع تشخیص این مسئله باز هم به همون سیاست و تز مربوط میشه که گفتم. اینها با همه همین کار رو می کنند و هیچ فرقی هم نمی کنه که اون فرد چه جایگاه و سابقه ای داره. سیاست آقایون حذف همه منتقدان است.
فکر می کنید آقای هاشمی کدوم راه رو انتخاب کنند؟
نمی دونم بزارید برای همون موقع (خنده)
منبع: روز آنلاین / محمدرضا یزدان‌پناه



سحام نیوز: اميري‌فر با بيان اينكه اصولگرايان خاصيت سياسي خود را از داست داده‌اند، مشايي را صاحب تفكراتي ناب، زلال و خالص دانست و گفت كه اگر او در انتخابات رياست جمهوري كانديدا شود، قطعاً رئيس‌جمهور بعدي ايران خواهد شد.
به گزارش فارس، عباس اميري‌فر رئيس شوراي فرهنگي نهاد رياست‌جمهوري و حامي سرسخت مشايي در گفت‌وگويي تفصيلي با خبرنگار سياسي این خبرگزاری، با اشاره به استعفا و ادامه فعاليت وزير اطلاعات به دستور ی، گفت: “مقام معظم رهبري نامه‌اي براي فعاليت وزير اطلاعات صادر فرمودند و رئيس جمهور هم تمكين كرد”.
وي افزود: “اما اين نكته همچنان جاي بررسي دارد كه آيا دستور مقام معظم رهبري حكم حكومتي بوده است يا نه، ممكن است ولي‌فقيه در يك مورد توصيه كنند اما تكليف نفرمايند نمي‌توان نظرات رهبري را حكم حكومتي توصيف كرد. به نظر من اين موضوع بايد بررسي شود چرا كه برخي رسانه‌هاي اصولگرا نوشتند كه اين حكم حكومتي است”.
مشايي، زلال، پاك و ناب است
رئيس شوراي فرهنگي نهاد رياست جمهوري با بيان اينكه اختلاف نظر بين رئيس جمهور و وزير اطلاعات به مشايي ربطي ندارد، گفت كه مشايي تفكري زلال، پاك و ناب دارد و حاميان وي به اين موضوع اذعان دارند.
اميري‌فر با بيان اينكه مشايي هيچ كاري و هيچ حرفي بدون هماهنگي با رئيس جمهور نمي‌كند و نمي‌زند، خاطرنشان كرد: بنده كه از نزديك با آقاي مشايي كار كرده‌ام معتقدم كه ايشان شخصيتي خاص دارند. نماز شب آقاي مشايي هيچ‌گاه ترك نمي‌شود و در شبانه‌روز يك يا دو ساعت بيشتر نمي‌خوابد.
پيش‌نماز مسجد نهاد رياست‌جمهوري با بيان اينكه رئيس جمهور اعتقاد خاصي به مشايي دارد و مشايي نيز متقابلاً رئيس‌جمهور را قبول دارد، تصريح كرد: يكي از خوبي‌هاي مشايي اين است كه از هيچ‌كس شكايت نمي‌كند در حالي كه خيلي‌ها به وي فحاشي و اهانت مي‌كنند.
دبيركل تشكل موسوم به “جامعه وعاظ ولايي ” در پاسخ به اين سؤال كه چرا مشايي از آقاي ارضي شكايت كرده است در حالي كه شما مي‌گوييد ايشان از هيچ‌كس شكايت نمي‌كند، گفت: خب آقاي ارضي مطالبي را مطرح كردند كه حد دارد و اين مداح رسما به رئيس دفتر رئيس جمهور اهانت كرده‌اند.
اميري‌فر در پاسخ به اين سؤال كه چرا جريان اصولگرايي مشايي را به عنوان يك فرد منحرف در جامعه مطرح مي‌كند، گفت: در جلسه‌اي اين سؤال را از آقاي احمدي‌نژاد پرسيديم ايشان گفتند هدف كساني كه به مشايي حمله مي‌كنند و مي‌خواهند او را تحقير كنند خود من هستم. پس بايد گفت مشخص است كه چرا اصولگرايان به احمدي‌نژاد حمله مي‌كنند.
جريان اصولگرا خاصيت سياسي خود را از دست داده است
وي با بيان اينكه جريان اصولگرا و جريان راست سنتي خاصيت سياسي خود را از دست داده است، گفت: علت تخريب‌ دولت توسط جريان اصولگرا كاملا مشخص است و قطعا هر چقدر انتخابات مجلس نهم نزديك‌تر خواهيم شد، شكاف بيشتري را مشاهده خواهيم كرد.
شريعتمداري، زاكاني، رسايي و توكلي از ابتدا حامي احمدي‌نژاد نبوده‌اند
رئيس شوراي فرهنگي نهاد رياست جمهوري با طرح اين ادعا كه افرادي چون حسين شريعتمداري، حميد رسايي، زاكاني، توكلي، مطهري و ديگر كساني كه مشايي را مورد تخريب قرار مي‌دهند، به هيچ عنوان از ابتدا طرفدار رئيس جمهور نبوده‌اند، گفت: اگر كسي بگويد طرفدار احمدي‌نژاد است اما مشايي را قبول نكند،‌قطعا دروغ مي‌گويد چرا كه مشايي و احمدي‌نژاد تفاوتي با يكديگر ندارند هر چه مشايي مي‌گويد مورد تائيد احمدي‌نژاد است و هر چه احمدي‌نژاد مي‌گويد مشايي آن را قبول دارد. با اهانت‌هاي كه كيهان به رئيس دفتر رئيس‌جمهور مي‌كند چطور مي‌توان گفت كه شريعتمداري حامي دولت است؛ اظهارات رسايي را بررسي كنيد تا مشخص شود كه او حامي دولت نيست.
ياران احمدي‌نژاد در انتخابات آتي مجلس با اصولگرايان رقابت خواهند كرد
اميري‌فر با اشاره به انتخابات آتي مجلس شوراي اسلامي كه قرار است اسفند ماه سال جاري برگزار شود،‌ خاطر نشان كرد: دولت يعني رئيس جمهور و يارانش كه آقاي مشايي هم جزو آن است، برنامه مدوني براي انتخابات آتي دارند و قطعا در رقابت با اصولگرايان، اين جريان را شكست خواهند داد.
پيش‌نماز مسجد نهاد رياست‌جمهوري افزود: جريان اصولگرايي با كانديداي مورد حمايت دولت در انتخابات آتي رقابت خواهند كرد و با توجه به شناختي كه بنده از فضاي سياسي كشور دارم، انتظار جز اين نيست كه حاميان دولت اكثريت مجلس نهم را تشكيل بدهند.
عضو اصلي تجديد نظر تخلفات كاركنان رياست جمهوري در پاسخ به اين سؤال كه رقابت بين آنچه شما ميگوييد حاميان دولت با جريان اصولگرايي درون گفتماني خواهد بود يا بيرون گفتماني، گفت: رقابت قطعا شكل خواهد گرفت و علت اين تخريب‌ها و اهانت‌هايي كه از سوي روزنامه‌هاي اصولگرا و سايت‌هاي اين جريان عليه دولت مي‌شود، خود يك رقابت انتخاباتي را آغاز كرده است.
تخريب مشايي به محبوبيت دولت مي‌افزايد
اميري‌فر با بيان اينكه جرياني كه در انتخابات آتي با حمايت افرادي چون علي لاريجاني، رسايي، زاكاني و شريعتمداري در انتخابات آتي به صحنه خواهد آمد در ذيل حاميان دولت تعريف نخواهند شد چرا كه اين افراد تناسبي با دولت ندارند، اظهار داشت: متاسفانه جريان اصولگرا براي رقابت با جريان حامي دولت اقدام به تخريب آقاي مشايي كرده است و اين خود به محبوبيت جريان حامي دولت اضافه خواهد كرد.
كيهان و مشرق من را جهاني كردند
وي همچنين افزود: به طور مثال بايد بگويم چه كسي اميري‌فر را مي‌شناخت اما امروز به دليل اهانت‌ها و تخريب‌هاي روزنامه كيهان و سايت مشرق بنده مشهور شدم و شهرت جهاني پيدا كردم. اين موضوع در مورد افراد ديگر نيز صدق مي‌كند اصولگرايان هر كسي را بيشتر تخريب كند، ‌آن فرد محبوب‌تر خواهد شد.
اين حامي سرسخت مشايي در پاسخ به اين سؤال كه اگر جريان انحرافي در مقابل انقلاب بايستد، شما چه تصميمي خواهيد گرفت، گفت: جريان انحرافي چه كساني هستند. ما اين جريان را نمي‌شناسيم.
اميري‌فر افزود: ما تابع ولي فقيه هستيم و از دولت و يارانش حمايت مي‌كنيم. شخص بنده اگر رهبر انقلاب حكم دهند كه همسرم بر من حرام است، عليرغم تمامي علاقه‌اي كه به همسرم دارم، از ولي فقيه اطاعت مي‌كنم.
وي در توضيح گفته‌های رهبری مبني بر اصلي و فرعي كردن مسائل گفت: ما بايد مسائل را اصلي فرعي كنيم و به مسئله اصلي بپردازيم. مسئله اصلي جريان فتنه و خواص بي‌بصيرت است.
مشايي اصلاً مسئله نيست كه فرعي باشد
دبيركل تشكل موسوم به “جامعه وعاظ ولايي ” در پاسخ به اين سؤال كه آيا شما قبول داريد كه بحث مشايي به عنوان يك مسئله و آن هم مسئله فرعي از سوي رهبري مطرح شده است، گفت:‌اين تحليل و نظر شماست. اصلا بحث مشايي براي كشور مسئله نيست.
اميري‌فر در پاسخ به سؤالي درباره احتمال كانديداتوري اسفنديار مشايي براي رياست جمهوري دوره بعدي،‌گفت: خود ايشان گفته‌اند 6 ماه مانده به انتخابات اظهار نظر مي‌كنم اما به نظر من كانديداي مورد حمايت شخص احمدي‌نژاد اگر آقاي مشايي باشد، قطعا ايشان رئيس جمهور بعدي ايران خواهد بود.
* شوراي نگهبان چرا بايد مشايي را رد صلاحيت كند
وي در پاسخ به اين سؤال كه اگر مشايي مي‌خواهد رئيس‌جمهور شود بايد مورد تائيد شوراي نگهبان باشد به نظر شما ايشان مي‌تواند از شوراي نگهبان صلاحيت بگيرد، گفت: مگر آقاي مشايي چه كار كرده كه شوراي نگهبان صلاحيت ايشان را رد كند. برخي‌ها كه صلاحيت نگرفته بودند، از طريق حكم حكومتي صلاحيت گرفته‌اند. اينكه آقاي جنتي گفته نظرش بوده و شوراي نگهبان رد صلاحيت مشايي را تائيد نكرده است.
* كرسي‌هاي مجلس نهم مهم هستند
اين حامي مشايي در پاسخ به اين سؤال كه آيا ضرورت حفظ كرسي‌هاي مجلس نهم را براي رياست جمهوري مشايي در دور دهم احساس مي‌كند يا نه،‌ توضيح داد: قطعا اين موضوع مهم است اگر مجلس نهم حامي دولت باشد قطعا رئيس‌جمهور دهم شخص مورد حمايت احمدي‌نژاد خواهد بود.
* قرار نيست آيت‌الله مصباح هرچه گفت درست باشد
اميري‌فر با اشاره به هشدار آيت‌الله مصباح يزدي مبني بر نفوذ جريان انحرافي در بين خودي‌ها و تشكل جريان فراماسونر ي در كشور گفت: آيت‌الله مصباح كه رهبر انقلاب ايشان را مطهري زمان ناميده‌است براي ما محترم هستند. اما بايد گفت كه ايشان به لحاظ اعتقادي مورد تاييد قرار گرفته‌اند نه اينكه در همه امور مورد تاييد باشند.
وي ادامه داد: نبايد اينگونه تصور شود كه هرچه آيت‌الله مصباح در امور سياسي مي‌گويد پس درست است؛ ما مرجع تقليد داريم و در امور سياسي از مراجع خودمان تقليد مي‌كنيم؛ اگر يك روزي هشدار آيت‌الله مصباح را مقام معظم رهبري ارائه كردند مي‌‌توان به آن استناد كرد؛ مشخص است كه آقاي مصباح نظرمنفي به آقاي مشايي دارد و حرف من اين است نميشود كسي حامي رئيس جمهوري باشد كه دنيا را متحوال كرده اما با مشايي مخالف باشد.
* احمدي‌نژاد يعني مشايي؛ مشايي يعني احمدي‌نژاد
اين فعال سياسي با بيان اينكه جريان‌هاي سياسي هموراه بايد فعاليت سياسي منطمي داشته باشند، اظهار داشت: وقتي مي‌گويم، احمدي‌نژاد يعني مشايي و زماني كه مي‌گويم مشايي يعني احمدي‌‌نژاد. پس اين دو فرد خالص و زلال از يكديگر جدا شدني نيستند.
اميري‌فر كه دبير كل جامعه وعاظ ولايي نيز هست،‌ در پاسخ به سؤال ديگري مبني بر اينكه تشكل متبوعش چه برنامه‌اي براي انتخابات آتي مجلس دارد، گفت: ما براي كمك به احمدي‌نژاد و يارانش قطعا براي مجلس برنامه‌ خواهيم داشت. اما اينكه چه برنامه و چگونه فعلا در مورد آن اظهار نظر نمي‌كنيم.
* تكليف شود در انتخابات مجلس شركت مي‌كنم
وي افزود: اينكه گفته مي‌شود بنده در ليست حاميان دولت قرار خواهم گرفت، مشروط به اين است كه بنده در انتخابات شركت كنم؛‌هنوز تصميم براي حضور در انتخابات نگرفته‌ام اما اگر تكليف شود چنين كاري را خواهم كرد.
پيش‌نماز مسجد نهاد رياست جمهوري گفت: ممكن است از اعضاي جامعه وعاظ ولايي برخي‌ها براي انتخابات آتي مجلس كانديدا شوند و قطعا اين افراد در ليست حاميان دولت قرار خواهند گرفت. ما با حاميان دولت رقابت نخواهيم كرد رقابت ما با جرياني خواهد بود كه نام خود را اصولگرا گذاشته است.
اميري‌فر همچنين گفت: كساني كه با فعاليت جامعه وعاظ ولايي مخالفت مي‌كنند و آنرا غيرقانوني مي‌دانند بهتر است بدانند كه جامعه مدرسين و جامعه روحانيت مبارز فاقد مجوز قانوني براي فعاليت هستد؛ اگر اين احزاب مي‌تواند بدون مجوز فعاليت كنند چرا ما نبايد بكنيم.
* هراس اصولگرايان از مشايي!
اميري‌فر در پايان گفت كه مشايي مورد تائيد احمدي‌نژاد است و علت اصلي مخالفت و اهانت اصولگرايان به وي، هراس از رئيس‌جمهور شدن آقاي مشايي است؛ اصولگرايان به جاي اهانت‌هاي پياپي به مشايي بهتر است بيايند و حرف‌هاي او را بشنود و اگر حرف‌هاي مشايي قابل نقد بود به نقد آن بپردازند.



سحام نیوز: فرمانده كل سپاه پاسداران، با تاکید بر اینکه “هیچ قید و محدودیتی برای ایفای نقش یا رسالت سپاه در حفاظت از نظام نمی‌توان قائل شد”، دلیل حضور و دخالت و نفوذ این نهاد نظامی در عرصه های مختلف کشور را، “اظهارات رهبری” ذکر کرده و به صراحت می گوید: “آقا فرموده سپاه صرفاً نظامی نیست بلكه یك سازمان امنیتی، فرهنگی، عقیدتی، سیاسی و نظامی است یعنی همه جنبه‌های كاركردی از سپاه مورد انتظار است تا بتواند نقش خود را كه در همه عرصه‌های فرهنگی، سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، ‌امنیتی و اطلاعاتی ایفا كند.”
به گزارش جرسی، این عضو شورای عالی امنیت ملی همچنین با اشاره به جنبش سبز و قیام آزادیخواهانه مردم ایران، ادعا کرد “در واکنش به شتابی كه انقلاب از سال 82 و 83 به بعد گرفت و اصولگرایی با حمایت‌ها و مطالبات رهبری روی صحنه آمد و كار را شروع كرد، طبیعی بود كه فتنه بوجود بیاید ولی به این صورت و این شكلی كه اتفاق افتاد و با این شدت، كسی پیش‌بینی نمی‌كرد. ”
این مقام نظامی همچنین از “استمرار انقلاب” سخن گفته و می گوید “باید استمرار انقلاب اسلامی وجود داشته باشد تا ما بتوانیم آرام آرام به سمت استقرار یك جامعه دینی و پیاده‌سازی دستورات الهی و سپس اثرگذاری در جامعه جهانی اسلامی حركت كنیم.”
به گزارش فارس، سردار محمدعلی جعفری، به مناسبت دوم اردیبهشت (تأسیس رسمی سپاه پاسداران) و همچنین سالروز تصویب اساسنامه سپاه توسط شورای انقلاب، علاوه بر مرور اجمالی كارنامه این نهاد نظامی، که طی سالهای اخیر – علاوه بر وظیفه قانونی و ذاتی خود- به دخالت در حوزه های سیاسی، اقتصادی، امنیتی، قضایی و انتخاباتی روی آورده، به برخی موارد روز كشور و منطقه نیز اشاره کرده و موضوعاتی چون قیام و خیزش جنبش سبز (که از آن با عنوان فتنه 88 نام برده)، “دلایل و کیفیت ورود سپاه به عرصه سایبری”، “توان موشكی و اشراف اطلاعاتی”، “فعالیت در عرصه اقتصادی” و نیز خیزش‌های اخیر منطقه را مورد اظهار نظر قرار داده است.
سپاه برای حفاظت از انقلاب هیچ قید و محدودیتی ندارد
سردار جعفری که نام امنیتی و نظامی وی، بنام “عزیز جعفری” خوانده می شود، با اشاره به وظیفه سپاه بنا بر قانون اساسی مدعی شد “آنچه در قانون به عنوان وظیفه و رسالت سپاه آمده را می‌توان جامع، كلی و در واقع همه جانبه قملداد كرد. همواره برداشت‌های متفاوتی از انقلاب می‌شود، وقتی در قانون اساسی عنوان شده كه سپاه باید از انقلاب و دستاوردهای آن حفاظت كند، اینجاست كه طیف ماموریت‌های سپاه گسترده شده و در این مسیر هیچ قید و محدودیتی برای ایفای نقش یا رسالت سپاه نمی‌توان قائل شد و اینجاست كه هیچ‌گونه قید و محدودیتی برای این حفاظت قائل نمی‌شویم هرچند این كار ظرافت و حساسیت خاص خود را دارد. ”
این مقام نظامی با اشاره به سخنان رهبر جمهوری اسلامی درباره سپاه گفت “آقا فرمود سپاه صرفاً نظامی نیست بلكه یك سازمان امنیتی، فرهنگی، عقیدتی، سیاسی و نظامی است یعنی همه جنبه‌های كاركردی از سازمان‌ سپاه مورد انتظار است تا بتواند آن نقش خود را كه حفاظت از انقلاب و دستاوردهای آن است در همه عرصه‌های فرهنگی، سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، ‌امنیتی و اطلاعاتی ایفا كند. ”
وی با بیان اینكه امروز دشمن تهدیدات خود را علیه انقلاب به یك عرصه خاص محدود نكرده، افزود: استكبار جهانی شبانه‌روز تلاش می‌كند تا با تهدیدات مختلف به انقلاب ضربه بزند و اینجاست كه سپاه به صورت همه جانبه باید آمادگی داشته باشد تا در هر مقطع با هر نوع تهدید مقابله كند و این نگاه ما به مأموریت‌ و رسالت سپاه است و انتظار رهبری هم از سپاه همین است نه اینكه صرفاً به ایفای نقش‌های سخت یا فقط در عرصه‌های نظامی و امنیتی بپردازد.”
هجمه دشمن علیه ولایت فقیه و سپاه به خاطر اثرگذاری آنها در جامعه است
این عضو شورای عالی امنیت ملی در ادامه، شاخصه برجسته و نقطه قوت نظام جمهوری اسلامی را “انقلاب اسلامی” دانست و اظهار داشت: تفاوت اصلی این نظام با دیگر نظام‌های حكومتی دنیا كه حتی اسم خود را اسلامی گذاشتند این است كه جمهوری اسلامی خود را ظرف انقلاب اسلامی می‌داند و از این‌رو استمرار حركت انقلاب و محقق ساختن اهداف آن برای نظام یك اصل محسوب می‌شود و اصولا نظام جمهوری اسلامی بدون انقلاب اسلامی و استمرار آن معنا ندارد .
معتقد به انقلاب دائمی هستیم
جعفری در عین حال افزود: از آنجا كه این یك كار بسیار سخت و زمان‌بری است و در طول زمان، به تدریج محقق می‌شود، باید استمرار انقلاب اسلامی وجود داشته باشد تا ما بتوانیم آرام آرام به سمت استقرار یك جامعه دینی و پیاده‌سازی دستورات الهی در جامعه خود و سپس اثرگذاری در جامعه جهانی اسلامی حركت كنیم.
وی درخصوص هجمه‌های سنگین علیه دو محور ولایت فقیه و سپاه از طرف دشمن، تصریح كرد: علت اینكه دشمن نوك تیز پیكان حملات خود را به سمت ولایت و سپاه نشانه گرفته، نقش موثر این دو در حفاظت از انقلاب اسلامی و محقق شدن اهداف آن است و هرچه این نقش موثرتر باشد، هجمه و حملات دشمن نیز سنگین‌تر خواهد بود.
بیشترین نگرانی امام از دشمنان داخلی نظام بود
جعفری خاطرنشان كرد: مخالفت با انقلاب و اهداف آن تنها مربوط به دشمن خارجی نیست بلكه ما در حوزه داخلی نیز این دشمنان را داریم و اگر به وصیتنامه امام برگردیم می‌بینیم كه‌ دغدغه و نگرانی اصلی وی از دشمنان خارجی مثل آمریكا و اسرائیل نیست بلكه همه نگرانی‌شان از دشمنان داخلی و از مخالفان انقلاب اسلامی در داخل بود.
وی از اعتراضات مردمی جنبش سبز بعنوان “فتنه 88″ یاد کرده و مدعی شد “این فتنه را مخالفان داخلی انقلاب و راه امام درست کردند، در حالیکه شعار این افراد همان شعار انقلاب بود و خودشان را به امام و راه امام می‌چسباندند. البته
همه تلاش امام این بود كه ولایت فقیه را در رأس نظام قرار دهد، اما خیلی واضح و روشن است كه مخالفت اصلی فتنه 88 با همین موضوع ولایت فقیه بود و این را بخوبی در بی‌توجهی آنها به تصمیمات رهبری كه باید فصل‌الخطاب باشد، می‌شد دید. ”
فتنه 88 پایان خوبی داشت
جعفری با بیان اینكه فتنه 88 پایان خوبی داشت، گفت: مردم در طول این 8 ماه مقابله و مبارزه، قدر ولایت فقیه را به خوبی شناختند و این را در 9 دی و 22 بهمن 88 ابراز كردند و از اینجا می‌توان گفت كه هم عقبه‌های فتنه 88 و هم مخالفت‌های آنها با مسیر انقلاب به مردم خودمان و نیز مسلمانان دیگر كشورها كه علاقمند به سرنوشت جمهوری اسلامی بودند به خوبی شناسانده شد.
کسی فکر نمی کرد با این شدت باشد
وی در خصوص پیش‌بینی وقوع این فتنه نیز اظهار داشت: این حوادث به صورت كلی قابل پیش‌بینی بود و این شتاب اخیری كه انقلاب اسلامی در طول این 5 سال اخیر در همه ابعاد گرفته بود و نیز روند جدید یا اصلاح مسیر انقلاب نسبت به انحرافات قبلی كه وجود داشت و در كنار آن، توقع‌ها یا مخالفت‌هایی كه در دوره‌های قبلی بود، طبیعی بود كه این‌ها در یك نقطه به مخالفت‌هایی می‌رسند و این دو جریان در یك جایی با هم برخورد خواهند كرد كه فتنه 88 حاصل این برخورد بود.
عضو شورای عالی امنیت ملی ادامه داد: این روند و شتابی كه انقلاب اسلامی از سال 82 و 83 به بعد گرفت و پس از آنكه دوره اصولگرایی با حمایت‌ها و مطالبات رهبری روی صحنه آمد و كار را شروع كرد، طبیعی بود كه این فتنه بوجود بیاید ولی به این صورت و این شكلی كه اتفاق افتاد و با این شدت، كسی پیش‌بینی نمی‌كرد.
سخنان بنده در سال گذشته تنها گوشه‌ای از سوابق و عملكرد سران فتنه بود
جعفری با اشاره به سخنان خود در سال گذشته در مجمع پیشكسوتان جهاد و شهادت درباره “پشت پرده اقدامات سران فتنه” كه بازتاب‌های فراوانی در سطح افكار عمومی داشت، تاكید كرد: “آن‌چه كه ما در آن جلسه گفتیم تنها گوشه‌ای از اطلاعاتی بود كه در رابطه با سران فتنه یا حامیان فتنه 88 وجود داشت. ”
وی با بیان اینكه در این باره اطلاعات مهم دیگری نیز وجود داشت، ادعا كرد: “هدف ما روشن شدن مردم و محاكمه سران فتنه در افكار عمومی بود چراكه آنها تمام تلاش خود را برای تاثیر بر نظر و عقاید مردم گذاشته بودند و برخورد سخت قضایی با آنها برای طرفدارانشان كه آنها را قبول داشتند، روشنگر نبود و نتیجه عكس می‌داد. ”
ناگفته‌های زیادی از پشت پرده اقدامات سران فتنه وجود دارد
فرمانده كل سپاه با بیان اینكه البته این اطلاعات از طرق دیگر نیز به مردم منتقل شده اما هنوز بخش‌هایی از آن گفته نشده است، افزود: خاصیت و مدل جنگ نرم همین است و الا اگر برخورد سخت قضایی شود، دیگر جنگ نرم نخواهد بود.
جعفری با فرافکنی ادعا کرد شاید در ابتدا بخشی از مردم كه چارچوب‌های نظام را قبول دارند اما مخالف سیاست‌ها و بعضی روش‌ها هستند، از آنها حمایت كردند كه البته این‌ها هم 10 تا 15درصد بیشتر نبودند، اما پس از اتفاقات سال 89 همین بخش نیز حمایت خود را قطع كردند و این در واقع نتیجه همان مقابله خوب و مناسب با پدیده تهدید نرم بود.
وی همچنین مدعی شد “در شهری مانند تهران با میلیونها نفر جمعیت، وجود 2 یا 3 هزار نفر افرادی كه اساساً ضدیت ریشه‌ای و مبنایی با انقلاب دارند یا منافق و كمونیست هستند یا باقی مانده‌های آنها هستند یا سلطنت‌طلب‌اند و یا بهائی، چندان عجیب نیست و به صحنه آوردن این افراد در كنار عده‌ای اراذل و اوباش چندان سخت نیست اما مسئله مهم، عدم همراهی مردم با آنهاست. ”
آزمون عملی و موفق سپاه‌های استانی در سال 88
وی در بخش دیگری از این گفتگو به موضوع تغییر و تحول ساختاری در سپاه و ایجاد سپاه‌های استانی اشاره كرد و گفت: در حقیقت هدف اصلی این كار اتصال بسیج به بدنه سپاه و استفاده از این ظرفیت عظیم بود.
فرمانده كل سپاه ادامه داد: پیش از این در سطح استان دو ساختار نیروی مقاومت و لشكرها و تیپ‌های نیروی زمینی وجود داشت ولی با این ادغام، شاهد تمركز در مدیریت و فرماندهی از یك طرف و هم افزایی و هماهنگی بسیج در كمك به یگان‌های نیروی زمینی از طرف دیگر بودیم.
جعفری این تحول را در رسیدن به انعطاف سازمانی در جهت انجام ماموریت‌ها بسیار موثر دانست و افزود: در فتنه 88 هرچند هنوز به دلیل شروع تازه این كار در آمادگی كامل نبودیم، ولی این ماموریت با موفقیت انجام شد و می‌توان گفت سپاه‌های استانی در میدان عملی آزموده شدند.
سپاه به شدت درگیر مقابله با تهدیدات سایبری است
فرمانده كل سپاه همچنین به موضوع ورود به فضای سایبری و اینترنتی اشاره كرد و افزود: فضای اینترنت یك امكانی است كه فناوری و علم امروز را در اختیار بشر قرار داده و می‌توان استفاده‌های خیلی مفیدی از آن كرد اما از اول هم معلوم بود كه دشمن به دنبال سوء‌استفاده در جهت ایجاد عملیات روانی و اطلاع رسانی غلط از این ظرفیت است و در این مسیر دست به اقداماتی هم زده بودند.
اینترنت ابزار اصلی سازمان‌دهی اغتشاشات خیابانی در فتنه 88 بود
جعفری با ادعای اینكه “فضای اینترنت ابزار اصلی سازماندهی، اطلاع‌رسانی و ‌هدایت استكبار برای اقدامات كف خیابانی در فتنه 88 بود”، گفت: این آمادگی‌ كه سپاه در خود ایجاد كرد، زمینه‌ساز شناسایی و مقابله با این شبكه‌ها شد و توانست اینها را تا حد زیادی كنترل كند و امروز هم سپاه در این فضا، سخت درگیر اقدامات اطلاعاتی و شناسایی است، گفت: هرچند ضربه‌های زیادی به شبكه‌های اصلی دشمن وارد شده اما باز در حال بازسازی و ارتباط گیری هستند كه البته تحت شناسایی و اشراف ما قرار دارند. البته جریانات دیگری نیز وجود دارند كه در آینده و در زمان مناسب خود بیاد با آنها برخورد شود. ”
اقدامات و توانمندی‌های دشمن فرامنطقه‌ای تحت اشراف كامل اطلاعاتی ماست
فرمانده كل سپاه در بخش دیگری از گفتگوی خود با فارس كه به بررسی وضعیت و توان سپاه رزمی پرداخته شد، با اشاره به توانمندی‌های مهم در خصوص اشراف اطلاعاتی نسبت به دشمنان فرامنطقه‌ای گفت: شاید در ابتدای ورود این دشمنان به منطقه ما از لحاظ اطلاعاتی كمبودهایی داشتیم، اما امروز و با گذشت نزدیك به 8 سال از این حضور، اهداف، توانمندی‌ها، روش‌ها و تاكتیك‌های دشمن در رصد كامل ما قرار دارد.
زمان تهدید نظامی علیه جمهوری اسلامی گذشته است
جعفری از توان موشكی سپاه به عنوان “یكی از مولفه‌های قدرت در منطقه ” نام برد و گفت “در مورد توانمندی‌های موشكی یا حتی پدافند هوایی و دریایی كه موضوعات مهمی محسوب می‌شوند، باید گفت برد موشك‌های سپاه پاسداران برای مقابله با دشمن بسیار بالاست ، هرچند ما توان افزایش برد موشك‌های خود را داریم اما نیازی به این موضوع احساس نمی‌كنیم. چراكه امروز دشمن فرامنطقه‌ای ما یعنی اسراییل در برد موشكی ما قرار دارد و نیروهای عمده آمریكایی هم اگر قرار باشد از تهدیدات اسراییل حمایت كنند، از آنها به ما نزدیك تر هستند و آنها نیز در برد كامل آتش ما قرار دارند.
دشمن در خلیج‌فارس به شدت آسیب‌پذیر است
فرمانده کل سپاه افزود “امروز نه تنها توانایی كامل برای حفاظت از خلیج فارس و تنگه هرمز را داریم، بلكه با توجه به اینكه مقابله با تهدیدات دشمن در دوردست بر عهده سپاه نیز گذاشته شده، در حال افزایش و سرمایه‌گذاری بر روی این توانمندی‌ها هستیم تا بتوانیم همانطوری كه دشمن می‌تواند در نقاط دورتر و خارج از خلیج‌فارس بایستد و با هواپیما و موشك‌های دور بردش به ما حمله كند، ما نیز بتوانیم خود را به دشمن رسانده و به او ضربه بزنیم.
جعفری در خصوص حضور ناوهای هواپیمابر نیروهای فرامنطقه‌ای در خلیج فارس نیز گفت: دشمن خیلی وقت است كه به آسیب‌پذیر بودن حضور ناوهای جنگی‌اش در خلیج فارس پی برده و ظاهرا از راهبردهای نظامی و عملیاتی‌ آنها این است كه اگر بخواهند علیه ما دست به اقدام نظامی بزنند، این‌ ناوها را از خلیج‌فارس خارج كرده و در نزدیكی دریای عمان و اقیانوس هند مستقر شوند و از آنجا علیه ما عملیات كنند، که به دنبال این هستیم كه بتوانیم برد عملیاتی خود را افزایش داده و در آنجا هم به شناورهای دشمن دسترسی پیدا كنیم.
به پروژه های زیر صد میلیارد وارد نمی شویم
فرمانده کل سپاه، در مورد دلیل حضور و دخالت سپاه در پروژه های سودآور و کلان اقتصادی مدعی شد “سودآوری هدف اصلی سپاه در موضوعات اقتصادی نیست” و “در شرایط تحریم نمی توان كار را به شركت‌های تجاری خارجی یا داخلی سپرد كه تنها به دنبال سود مادی هستند.”
جعفری تاکید کرد ورود سپاه به پروژه‌های كوچك و متوسط و پروژه‌های زیر 100 میلیارد تومان ممنوع است.
گفتنی است قرارگاه موسوم به «خاتم الانبیاء»، طی سالهای اخیر بیشتر پروژه های سودآور و کلان کشور در حوزه های نفت، گاز، جاده سازی، صنایع و … را از آن خود کرده است.



روزها و سوزها (برای مجید دری)

صادق شجاعی

در غم ما روزها بیگاه شد
روزها با سوزها همراه شد
روزها گر رفت گو:"رو باک نیست
تو بمان ای آن که چون تو پاک نیست"
در این اوقات دوری از دوستان، هر روز یک دور کامل یاد یاران را در ذهن دوره می‌کنم. هر کدام تصویری می‌شوند دو بعدی، اما صاف و شفاف، جلوی چشمان‌ام؛ یکی‌پشت تریبون ایستاده، دیگری در قهوخانه نشسته، یکی‌دور میز جلسه و آن یکی‌در حال گذر از خیابان. آن‌ها که سهم بیشتری در خاطرات من دارند لاجرم تصاویر گوناگون و متنوع‌تری در ذهن من به جای گذشته اند.
چند سالی با مجید دری، رفیق، همکلاسی، هم بندی و همراه بوده ام. به همین دلیل مجموعه عکس‌های او یکی از کامل‌ترین آلبوم‌های ذهنی ِ ‌ من است. از مهمانی و شب‌نشینی و قلیان کشی گرفته تا تحصن‌ها و تجمع‌ها پرتعداد و جلسه‌های پیاپی؛ با هم بازداشت شدیم و زندان و دادگاه رفتیم؛ یکی دو دفعه در کنار هم مفصل کتک خوردیم؛ چند باری نیز با مجید به کمیته انضباطی رفتیم؛ دردسر ندهم، سه سالی با هم زندگی کردیم و تصویرهای یادگاری در ذهن‌مان نقش کردیم. البته ناگفته نماند در این نقش‌ها پاهای ثابت دیگری هم بودند؛ نسلی از معترضان، فلذا محروم از تحصیلان دانشگاه علامه. یکی‌شان همین مهدیه گلرو که روز پانصدم بند را هم رد کرده است.
کلام را گم نکنم، داشتم می‌گفتم که با مجید چه خاطره‌ها که ندارم و چه ماجراها که نکردیم. و خوب این تصاویر آن‌قدر در پیش چشم‌ام روشن و واضح است که اگر هنر نقاشی داشتم رسم تمام جزئیات تصاویر و ریز وقایع مشکل نبود.
اما مجید تصاویر دیگری هم در ذهن من دارد؛ یا شاید بهتر است بگویم پیدا کرده است؛ تصاویری که سه بعدی اند و پویا و پیشتر به گمان‌ام هیچ‌گاه ندیده‌ام. در حقیقت این مجید خان دری ِ ما یک عادتی پیدا کرده که گاه و بی گاه می‌آید به خواب‌ام. همیشه‌ی خدا هم وقتی می‌آید که دارم خواب زندان و سلول و بند و زنجیر و این جور چیزها را می‌بینم. چابک می‌پرد وسط خوابم تا کمک کند بگریزم. زندان هم البته همیشه نمایی است در گوشه‌ای از دانشگاه علامه.
من همیشه می‌ترسم و ماندن دربند را به خطر فرار ترجیح میدهم. او همیشه آرام در گوش‌ام آزادی را نجوا می‌کند تا راضی‌ام کند به پریدن. سرسختی که می‌کنم و نرم که نمی‌شوم شروع می‌کند، چند تایی از آن تصاویر دو بعدی را گفتم به کلام‌اش ضمیمه می‌کند؛ می‌شود نوا و نمای آزادی. با دیدن این تصاویر اغلب شیر می‌شوم و هم‌پای‌اش راه فرار در پیش می‌گیرم. البته از اقبال بد، هربار قبل از خارج شدن از زندان بیدار می‌شوم و فرارم عاقبت پیدا نمی‌کند. خمار آزادی می‌مانم. خلاصه این برنامه هر چند شب در میان من و مجید است.
این را هم بگویم که روش‌ها‌ی‌اش هم ماشاء الله هر دفعه فرق می‌کند؛ یک‌بار از پنجره می خواهد مرا راهی کند، یک‌بار از روی دیوار. پریشب یک کلک تمیزی سوار کرده بود که نگو؛ خیلی بی دردسر و راحت نگهبان را فریب داد و می‌خواست مرا از در اصلی زندان بیرون برد. انگار دارد به یک تکامل ِ بی‌بدیلی در صنعت فرار از زندان دست پیدا می‌کند.
روزها هم خودم عادت پیدا کرده‌ام بنشینم ظل بزنم توی دیواری که فاصله‌اش با من دو متر و نیم بیشتر نیست، و به معنی خواب شب قبل فکر کنم. حقیقت‌اش را بخواهید نمی‌دانم دنبال معنای خواب هستم یا پی لذت یادآوری گفت‌وگوی دیشب؟ اما هرچه هست آن‌قدر غرق‌اش می‌شوم که گاهی در همان بیداری هم زندانی می‌شوم و مجید می‌آید و فرار می‌کنیم و ...
کم‌کمک باور کرده‌ام که من زندانی‌ام و مجید آزاد و حتی منجی من. بی‌راه‌هم نیست؛ آزادی‌اش مزد شجاعت‌اش است؛ عادلانه نیست شجاعان دربند باشند و ترسوها رها. البته برای ترسوها هم بشارتی است وقتی که در دامان دلاوران چنگ می‌زنند و به آن‌ها تکیه می‌کنند.
دو دو تا چهار تا هم که می‌کنم، حال‌من عینن حال زندان است: دور اَم، دل‌تنگ ام و بی عمل. حال مجید اما خود آزادی است: اول مهر نامه می‌دهد و برای دیکتاتور کوچک رجز می‌خواند؛ روز زن را تبریک می‌گوید و آن وسط فراموش نمی‌کند از "عشق" یادی کند؛ اصلن مگر خودتان ندیدید چطور از پشت شیشه، دو انگشت‌اش را به نشان پیروزی بالا آورد ه بود و نوید می‌داد: همین روزها می‌آیم و از زندان می‌رهانم‌تان.




سه گانه ای برای میلاد اسدی، مجید دری و علی ملیحی

عباس حکیم زاده

اردیبهشت از راه می رسد و گل ها و شکوفه ها و پرستوهای نغمه خوان از بهار و زایش مجدد طبیعت می گویند. اردیبهشت اما سالروز تولد سه یار دبستانی هم است. میلاد اسدی، مجید دری و علی ملیحی که امسال برای دومین سال پیاپی سالروز تولدشان را پشت میله های زندان به سر می برند. سه گانه پیش رو یادی است از این سه یار دبستانی در آستانه سالروز میلادشان.

نجابت میلاد اسدی

نوشتن از دوست عزیزی چون میلاد اسدی هم سخت است و هم آسان. سخت است از آن رو که نمی توان در چند جمله تمام آن چه در خور اوست به قلم آورد، آن گونه که در تعریف نمی گنجد و باید توصیفش کرد. میلاد در دو دوره کاندیدای انجمن اسلامی دانشگاه خواجه نصیر برای عضویت در شورای مرکزی دفتر تحکیم وحدت بود. بعد از چند دوره از این دانشگاه نیرویی چون او رشد کرده بود تا آن حد که برای عضویت در شورای مرکزی اتحادیه، حرف جدی برای گفتن داشت. و لابد با تلاش و کوشش توانسته بود آن چنان لیاقتی از خود نشان دهد که دیگر اعضای انجمن قانع شده بودند تا او را به عنوان کاندیدا معرفی کنند. میلاد با آن که به نسبت سایر مدعیان کاندیداتوری جوان تر بود، اما در راه هدفش مصمم و در تصمیمش راسخ بود. اما در عین حال آن گونه نبود که به هر قیمت و با زیر پا گذاشتن اصول اخلاقی بخواهد به هدف برسد. به همین علت هم بود که بالاخره با وجود تمام مشکلات راه خود را یافت، جایگاه خود را در میان افکار عمومی دانشجویان پیدا کرد و جزء نیروهایی شد که "رویش حساب  می کردند". بالاخره در انتخابات نفس گیر شورای مرکزی هم توانست رای شورای عمومی را کسب کند و وارد شورای مرکزی شود.
میلاد در شورای مرکزی هم غیر منتظره ظاهر شد و خوش درخشید. از آن جهت که باز نیرویی جوان بود و چه اعضای انجمن ها و چه سایر اعضای شورای مرکزی به او به عنوان نیرویی می نگریستند که قرار است تجربه اندوزد و خود را به عنوان فردی کار آزموده برای دوره بعدی آماده کند. اما به سرعت به عضوی پر کار، مفید و موثر در شورای مرکزی تحکیم تبدیل شد به طوری که برای سایر اعضا نقطه اتکا بود. اما در کنار این پرکاری همیشه کم ادعا و نجیب بود. وقتی دست روزگار برای سومین بار مرا قرین انفرادی های ٢٠٩ کرد، یک روز متوجه شدم میلاد هم گرفتار شده و جایی همان نزدیکی هاست. روزها و شب ها نگرانش بودم اما آن چه از او در آن ایام می شنیدم و دلگرم می شدم همه سرخوشی و شادابی و روحیه بالا بود. ایستادگی و مقاومت ستودنی میلاد در زندان سبب شد به رسم مالوف کینه اش را به دل بگیرند و کار را بر او سخت کنند. گفته بودند "تا در بر این پاشه می چرخد نه از صدور وثیقه خبری هست و نه از مرخصی". میلاد اما آن قدر شجاعانه ایستاد تا مزد ایستادگی اش را با حکم ٧ سال و نیم حبس دادند. چند روز دیگر ناباورانه مدت زمان حبس میلاد به یک سال و نیم می رسد. علیرغم آن که او یکی از اعضای موثر شورای مرکزی بزرگ ترین تشکل دانشجویی است، اما در سایت ها، کمپین ها و رسانه ها گاه گداری خبری از او درج می شود. میلاد در طول مدت حبس هم، همان نجابت همیشگی اش را دارد. او یاور و برادر همیشه مومن همه ما بود. میلاد از آن دسته نیروهایی بود که در عمل عیارش عیان شد. به طوری که به سرمشق و الگویی در فعالیت های دانشجویی تبدیل شد.

مجید دری، جوانمرد و ازخودگذشته

مجید دری را در تمام برنامه هایی که برای دفاع از حقوق دانشجویان مظلوم و محبوس برگزار می شد، می دیدم. مجید دلسوز تمام دانشجویانی بود که به گونه ای حقشان نادیده گرفته شده بود. همین پیگیری های مستمر و اعتراض به ایجاد محدودیت های گوناگون برای دوستان و یارانش بود که باعث شد عاقبت انتقام سختی از او بگیرند. دانشجویان دانشگاه علامه در سال های پس از روی کار آمدن دولت جدید و رئیسِ دانش‌سوز آن دانشگاه هزینه های گزافی پرادختند. از آن میان مجید دری، مهدیه گلرو و صادق شجاعی به گونه ای به سمبل و صدای اعتراض دانشجویان علامه بدل شدند و در کنار دیگر اعضای انجمن اسلامی این دانشگاه مقابل حاکم شدن سکوت قبرستانی علامه ایستادند. محرومیت از تحصیل، این سه یار دبستانی را در پیگیری حقوق دانشجویان مصرتر کرد. تا آن جا که راه را بر هر گونه معامله و گروکشی رئیس و حراست دانشگاه از دانشجویان بستند. اقتدارگرایان عاقبت چاره را در آن دیدند که با تهمتی تهی مجید را برای 5 سال به زندان در تبعید بفرستند و مهدیه را هم با زندان و محدودیت های هر روزه نقره داغ کنند.
اما مجید حتی در تبعید هم، همچنان پرنشاط و با روحیه است. به گونه ای که اوست که به دیگران روحیه می بخشد. مجید دری به همراه ضیاء نبوی و دیگر ستاره داران و محرومان از تحصیل، انصافا صادقانه و با دست خالی مقابل اژدهای هفت سر استبداد ایستادند و تنها حق ادامه تحصیل خود را طلب کردند. آن گونه که ستاره دار کردن دانشجویان را به معضلی بزرگ برای "دولتِ ادعا" بدل کردند. آن ها حتی در زندان هم آن چنان بی پیرایه بر حقشان ایستادگی کردند که اتهام و بازجو و دادگاه و قاضی و حکم را با تمام تبلیغات و هیاهو به طبلی توخالی بدل کردند. آن گونه که اکنون همگان بر بی گناهی و مظلومیت آن ها شهادت می دهند. ازخودگذشتگی و جوانمردی مجید اما جزء ذات و خمیره او بود. آن چنان که زبانزد تمام هم بندیان او در زندان هم شده است. مجید دری هم بار دیگر سالروز تولد خود را در زندان و تبعید سپری می کند و تاوان حق خواهی و دفاع از حقوق سایر دانشجویان را پس می دهد.

صداقت و صفای علی ملیحی

هر کس روزی در دفتر سازمان ادوار تحکیم پای گذاشته باشد، قطعا با علی ملیحی آشناست. چرا که علی در اصطلاح پای ثابت دفتر ادوار و جمع های دانشجویی بود. در طول مدت زمانی که علی را شناختم هیچ کس را ندیدم که از او ذره ای رنجیده باشد. علی در برخورد با دیگران آن چنان صادق و باصفا بود که به عنوان فردی خوش مشرب، محبوب و دوست داشتنی در تمام جمع ها شناخته می شد. در کنار این، علی در کار و فعالیت هم فردی جدی و سخت کوش بود و این نمایانگر آن بود که بر حسب تفنن به فعالیت های مدنی و سیاسی روی نیاورده است، بلکه فعالیت سیاسی را بر اساس باور و دغدغه ای عمیق برگزیده است. یادم هست در نشست های تحکیم یا جلسات ادوار وقتی ما و سایرین به دنبال گپ و گفت های دوستانه بودیم، علی همیشه سخت مشغول تهیه گزارش بود.
روزی که شنیدم از خدا بی خبران برای اجبارش به پذیرش اتهاماتی غیرواقعی، تن نحیفش را زیر مشت و لگد گرفته اند، خاطرم سخت آزرده شد و بسیار تاسف خوردم به حال خودم که جز این هیچ کاری از دستم برنمی آید که برایش انجام دهم. او هم عاقبت مانند دیگر یاران آزاده به خاطر کار نکرده به چندین سال حبس محکوم شد. بیش از یک سال است که در زندان به سر می برد. او هم تولدش را پشت میله های زندان جشن می گیرد. حالا میلاد و مجید و علی به همراه دیگرانی چون بهاره هدایت، مجید توکلی، ضیاء الدین نبوی، عبداله مومنی، حسن اسدی، مهدی خدایی، محمد پورعبداله و... همچنان ایستاده اند، در حالی که ما نشسته ایم. جا دارد که در سالروز میلادِ میلاد اسدی، مجید دری و علی ملیحی ما هم به احترم آن ها از جای برخیزیم.



احمد قابل در مصاحبه با دانشجو نیوز: اسلامی کردن دانشگاه ها و علوم انسانی راه به جایی نخواهد برد

امیر معماریان-دانشجو نیوز: بعد از انتخابات شبه بر انگیز ریاست جمهوری دوره گذشته که با اعتراضات مسالمت آمیز مردم و سرکوب خونین حکومت همراه بود، دانشجویان نقش بسزایی در سازماندهی و رهبری میانی اعتراضات داشتند. پس از آن بود که با سخنرانی آیت الله سید علی خامنه ای لزوم اسلامی کردن علوم انسانی- به عنوان پایه دگر اندیشی دانشجویان و اعتراضاتشان به حکومت- مطرح شد. پس ازآن موضوع اسلامی کردن علوم انسانی و فضای دانشگاه ها در دستورکار مسئولین جمهوری اسلامی قرارگرفت.
اخراخ اساتید پر سابقه و ممتاز و دگر اندیش دانشگاه ها از جمله دکتر محمد شریف، جدا سازی جنسیتی فضای آموزشی دانشگاه ها حتی سرویس ایاب ذهاب دختران و پسران، دستور به تغییر سر فصل و محتوای دروس ارائه شده در دانشگاه ها، نمونه هایی از تلاش حاکمیت برای فشار بیشتر بر نهاد دانشگاه و ذهن همیشه نقاد دانشجو است.
در این رابطه با احمد قابل، پژوهشگر برجسته دینی در ایران که مبارزه با ظلم را وظیفه خود عنوان می کند، مصاحبه ای داشتیم که متن آن در ادامه می آید.
احمد قابل که به تازگی از زندان آزاد شده، معتقد است اسلامی کردن دانشگاه و علوم انسانی، همانند بسیاری از اسلامیزه کردن های مختلفی که حکومت در طی ۳۲ سال گذشته تلاش به انجامش داشته و ناموفق بوده، راهی جز شکست نخواهد داشت.
وی همچنین با اشاره به اینکه اگر اختیار شهر مکه در دست جمهوری اسلامی بود حتماً در انجا هم جداسازی جنسیتی را اجرا می کرد می گوید: من نمی دانم اگر اختیار مکه مکرمه هم در دست جمهوری اسلامی بود، احتمالاً آنجا را هم مثل حمام عمومی های قدیم که زنان و مردان در ساعات مجزا اجازه داشتند که استفاده کنند، در مکه مکرمه هم زن و مرد را جدا می کردند. احتمالاً پیغمبر، امیر المومنین و ائمه ما نمی توانستند بفهمند که اسلامیزه کردن یعنی اینکه زن و مرد را در محیط های مختلف باید از هم جدا کرد.
متن کامل مصاحبه دانشجو نیوز با احمد قابل به شرح ذیر است:
جناب آقای قابل به نظر شما بحث اسلامی کردن دانشگاهها چرا مطرح شده و این به این معناست که در این ۳۲ سال اسلامی نبوده است؟
شما اگر هر روز از ایران این صدا را بشنوید که می خواهند چیزی را اسلامی بکنند تعجب نکنید چون اینها به خودشان هم شک دارند. یک روز می گویند اسلامی شده یک روز می گویند می خواهیم اسلامی بکنیم، ولی اینها بیشتر می خواهند تبلیغات بکنند چون در وضعیتی که می بینند مردم به مشکلات و گرفتاریهایشان بیشتر توجه می کنند گاهی وقتها در تبلیغات شان می آیند و می گویند مشکلات بر طرف می شود مهم اسلام است، مهم عقاید و اندیشه های ماست و بعد هم دلایل مشکلات اجتماعی را به گونه ای قلمداد می کنند که گویی چون جامعه رنگ و سدقه ی اسلامی کمتری دارد این مشکلات پدید می آید و سعی می کنند تمام کمبودهای مدیریتی و ناتوانی افراد متصدی امور را به گونه جلوه بدهند که گویی مشکل از آنها نبوده و به خاطر بی اعتنایی به اسلام این مشکلات پیش آمده و اگر سخن از اعتنا و توجه بیشتر به اسلام و اسلامیزه کردن مسائل به میان می آورند در حقیقت می خواهند امیدواری ایجاد کنند که از این طریق مشکلات بر طرف می شود.
حال مسئله دانشگاه ها نیز به همین طریق، خوب در جریان هستید بحث علوم انسانی را که چندی پیش رهبری کشور مطرح کرد، عنوان کردند که علوم انسانی غربی است وهیچ ربطی به اسلام ندارد وما باید علوم انسانی را مبتنی بر آموزه های اسلامی کرده و مورد بازنگری قرار بدهیم. بخشی از این مربوط می شود به دلایلی که گفتم، بخشی هم بر می گردد به شکل حضور افراد در دانشگاه ها است که برای مثال مختلط بودن زن و مرد را این آقایان غیر اسلامی تلقی می کنند من نمی دانم اگر اختیار مکه مکرمه هم در دست جمهوری اسلامی بود، احتمالاً آنجا را هم مثل حمام عمومی های قدیم که زنان و مردان در ساعات مجزا اجازه داشتند که استفاده کنند، در مکه مکرمه هم زن و مرد را جدا می کردند. احتمالاً پیغمبر، امیر المومنین و ائمه ما نمی توانستند بفهمند که اسلامیزه کردن یعنی اینکه زن و مرد را در محیط های مختلف باید از هم جدا کرد ولی این آقایان تصورشان این است که جدا سازی زن ومرد می شود اسلامیزه کردن دانشگاه. به نظر من دلایل مطرح کردن چنین مباحثی بیشتر این است که اذهان عمومی علی الخصوص کسانی که بیشتر به ظواهر دین توجه دارند را متوجه خود کند.
موضوع دیگری که خودتان نیز به آن اشاره فرمودید، بحث اسلامی کردن علوم انسانی است. همانطور که مستحضرید بسیاری از مفاهیم علوم انسانی جهانی هستند و به هیچ ملت یا مذهب خاصی ارتباط ندارد. به نظر شما اصولاً اسلامی کردن علوم انسانی عملی است؟ و حاکمیت برای اجرای این منظور چه ابزاری در اختیار دارد؟
ببنید آنچه که من از آموزه های شریعت و دین مبین اسلام به دست می آورم این است که اسلام توصیه می کند تمام مسائل را انسانی بکنیدو حتی مسائل اسلامی را مبتنی بر فطرت انسان می داند. در متن آیه قران خداوند سبحان به پیغمبر دستور می دهد که تو به دینی رو کن و مورد توجه قرار بده که مبتنی بر فطرت انسان است. فأقم وَجهكَ للدين حنيفاً، فطرة الله التي فطر الناسَ عليها. و سپس می فرماید این دینی است که استوار باقی می ماند و تمام تاریخ را از آن خود می کند. اگر دین مبتنی بر فطرت انسان باشد، همیشه می ماند ولی اگر انطباق دین با فطرت بشر به هم بخورد لحظه ای هم نمی ماند مگر چهره ای معرر و منحرفی از آن.
این آقایان تحت عنوان اسلامیزه کردن علوم و آنهم علوم انسانی، در حقیقت راه کجی را در پیش گرفته اند. درست مقابل آنچیزی که پیامبر خدا توصیه کرده است: اطلبوا العلم ولو بالصین یعنی ولو در چین هم که شده بروید و علم آنها را بیاموزید. اینهمه توصیه شده که شما از علوم دیگران به علم خود بیافزایید. اصلاً صحبت این نیست که شما علم را مارک بزنید و بگویید این علم ایرانی است، این علم اسلامی است، این علم یهودی است، این علم مسیحی است و این علم امریکایی است. یک نگاه های تنگ و به اصطلاح برداشت های غلط افرادتنگ نظر و تنگ حوصله است که علوم اینطور خط کشی می کنند و گرنه علم مارک نمی خورد که. ما فیزیک اسلامی که نداریم حالا اینها می گویند ما راجع فیزیک نمی گوییم، ولی مثلاً ما جامعه شناسی اسلامی که نداریم، روانشناسی اسلامی نداریم، روانشناسی روانشناسی است، در محیط اسلامی را همان مولفه هایی را دارد که در محیط های خارج از کشور. ممکن است در یک جاهایی توجهی به بعضی تفاوت فرهنگی و باورهای انسانی نشده باشد آن را شما می توانید به علمتان بیافزایید ولی این به معنای اسلامی کردن آن علم نیست، این به معنای رفع نقص یک نگاه است. مثلاً در تحقیقات ممکن است محقق بی توجهی کند به یکی از مولفه ها و شما بگویید آن بی توجهی را شما بگذارید کنار و به این مولفه هم توجه کنید ولی اینکه ما بیاییم و برای همیشه خط بکشیم و بگوییم آن غربی و بد است و ما باید خودمان چیزی از خودمان داشته باشیم این بی اعتنایی کردن به یافته های علمی بشر است که اسلام این همه اصراردارد که شما از تجارب و علم بشر استفاده کنید. من نمی دانم این آقایان از کجای خودشان این مسائل را در می آورند به اسم اسلام. اسلام می گوید همه چیز را انسانی کنید، این آقایان می گویند علوم انسانی را اسلامی کنید و این در نقطه مقابل چیزی است که اسلام بدان فرا می خواند.
من تصور نمی کنم که بتوانند به جایی برسند. اینها ۳۲ سال است که باادعاهایی از قبیل اسلامی کردن دانشگاه، اسلامی کردن فرهنگ، شهر سازی اسلامی، دموکراسی اسلامی، مردم سالاری دینی و ... این پسوندهای اسلامی را آورده اند و فقط لوث کرده اند و عملاً چیز دیگری به دست نیامده است. اسلامی کردن علوم انسانی هم به نظر من مثل سایر اسلامی کردن ها است.
جناب آقای قابل این دید در دستگاههای امنیتی کشور وجود دارد که دانشجویان به خاطر خواندن کتب و متون غربی و همچنین تدریس مکاتب غربی در دانشگاه ها است که به رفتار حاکمیت اعتراض می کنند. آیا هدف از اسلامی کردن علوم انسانی می تواند چنین مبنایی داشته باشد؟
ببینید باید پرسید آیت الله شریعتمداری که طرز تفکر ایشان را شاید قبول نداشتم ولی ایشان برای چه مخالفت کرد؟ آیا کتابهای غربی را خوانده بود؟ آیت الله منتظری، آیت الله صانعی و حتی بسیاری از روحانیون سنتی ما، آنهایی که مبانی فکری شان به یک معنی سنتی است اما مبتنی بر آموزه های دینی به مقابله با ظلم بر می خیزند. آیا اینها کتابهای غربی را خوانده اند که تحت تاثیر قرار گرفته اند و شوریده اند علیه این آقایان؟
شما شاهد باشید منِ احمد قابل اصلاً اندیشه خود را از کتابهای غیر اسلامی نگرفته ام. من عمده مطالعاتم و در حقیقت شاید بتوانم بگویم تنها مبانی و کتابهای مرجعی که مراجعه می کنم کتابهای اسلامی است. اکنون من مقابله با ظلم های حاکمیت را- که وظیفه خود می دانم- از کتابهای غربی مدل برداری کرده ام؟ یا اینکه من بر اساس آموزه های دینی، بر اساس اینکه اینقدر در قران و روایات ما تاکید شده که در مقابل ظلم بایستید، به ظلم تن ندهید. ما داریم: الظالم و المنظلم کلا هما فی النار. کسی که ظلم پذیر باشد به همراه آن کسی که ستم می کند هر دو در اتش می سوزند. همانطور که ظالم نباید باشیم، ظلم پذیر هم نباید باشیم. این مواردی است که در متن شریعت ماست و هیچ ربطی به آموزه های غربی ندارد و حال اگر آموزه هایی که در کتاب غربی هاست هم جهت با این باشد این به معنای غربی بودن این طرز تفکر است؟ اگر اینطور باشد مبارزه ای که خود پیغمبر با مشرکان و ظلم و ستم ان زمان انجام داد پس چه؟ آن زمان از غرب کتاب می فرستاند و پیغمبر تحت تاثیر آن کتابها بود؟ این آقایان حاضرند بگویند که هر مبارزه ای که علیه ظلم و ستم در محیط های اسلامی انجام می شود که تحت تاثیر آموزه های غربی بوده است؟ پس چرا از حرکت مردم مصر، از حرکت مردم تونس حمایت می کنند. واقعاً آنها هم کتابهای غربی خوانده اند علیه حکام غربی یا غرب گرایشان شورش کردند؟




پشیمانی امام جمعه قم از طرح ادعای "یا علی" گفتن آیت اله خامنه ای هنگام تولد

دانشجونیوز: در پی انتشار ویدئویی که در آن ایت اله سعیدی، امام جمعه قم، از "یا علی" گفتن رهبر جمهوری اسلامی هنگام تولد سخن به میان آورده بود، دفتر رسمی این امام جمعه صبح امروز در اطلاعیه ای به نقل از وی، اعلام داشت که "هرگز نباید برای توصیف ایشان(ایت اله خامنه ای) به چنین نقل قول‌هایی روی آورد."


به گزارش رسا، متن کامل این اطلاعیه به شرح زیر است:
"اینجانب چند ماه پیش در جمع محدودی سخنرانی داشتم. متاسفانه بخشی از آن که صرفا نقل قول بوده،گزینش شده و برخی سایت‌ها با انتشار آن موجب نگرانی عده‌ای شدند. بدون شک رهبر معظم انقلاب از چنان کمالات و اوصاف بلندی برخوردارند که هرگز نباید برای توصیف ایشان به چنین نقل قول‌هایی روی آورد.
در هر صورت از حساسیت منطقی و هوشمندی همه عزیزان کمال تشکر را دارم.
دفتر حجت الاسلام و المسلمین سعیدی"




استقرار لباس شخصی ها ی سوریه در خیابانها برای سرکوب معترضان/ کشته شدن ۲۱ نفر در حمص

به گزارش العربیه و به نقل از شاهدان عینی در سوریه روز پنج شنبه 21-4-2011 نیروهای ‏امنیتی این کشور با لباس شخصی و حمل اسلحه گرم برای سرکوب معترضان بشکل گسترده ای در شهر حمص مستقر شدند.‏
بر اساس این گزارش در ناآرامی های هفته گذشته در شهر حمص حدود ‏‏21 تن جان خودرا از دست دادند.
شهر حمص یکی از شهر های مرکزی سوریه ‏است که از دوهفته پیش تظاهرات گسترده ای را شاهد بوده است.‏
‏ بنا بر گزارش های خبری از سوریه برخورد شدید نیروهای امنیتی این کشور تاکنون نتوانسته است به اعتراضات مردم در ‏این شهر پایان دهد. ‏
یکی شاهد عینی که توانست از پایگاه بازرسی نیروهای امنیتی سوریه وارد شهر ‏حمص شود، گفت:" مردم حمص از احتمال وقوع حملات مسلحانه بیشتری توسط ‏نیروهای امنیتی علیه معترضان خبر دادند."
این شاهد عینی با اعلام اینکه اوضاع شهر حمص بسیار نگران کننده است افزود:" افرادی مسلح با لباسهای ‏شخصی بنام "گروه شبیحه" در مرکز شهر حمص حضور دارند و برای قلع وقمع ‏تظاهرات در حالت آماده باش بسر می برند ."
همچنین فعالان حقوق بشر سوریه اعلام کردند که مردم شهر حمص در اعتراض به کشته ‏شدن 21 تن دراعترضات روزهای دوشنبه وسه شنبه امروز دست به اعتصاب ‏عمومی زدند .‏
از سوی دیگر خانم هیلاری کلینتون وزیر امور خارجه آمریکا اعمال خشونت ‏علیه تظاهرکنندگان در سوریه را محکوم کرد.
وی از مقامات سوری خواست تا ‏سرکوب، معترضان وهمچنین شکنجه زندانیان را متوقف کنند.‏
همگام با اعتراضهای عمومی در کشورهای عربی، سوریه نیز بیش از یک ماه ‏است که شاهد ناآرامی واعتراضات گسترده در اغلب شهر های خود بوده است.‏
بنا به برخی گزارش های فعالان حقوق بشر سوریه ‘ درپی این اعتراضات مردم این کشور تاکنون بیش از 200 نفر جان ‏خود را از دست داده اند . ‏
العربیه



جایزه "کالسکه طلایی" سال ۲۰۱۱ کن برای جعفر پناهی به پاس شهامت و استقلال فکر

جشنواره فیلم کن، جعفر پناهی، کرگردان ایرانی محروم از فعالیت و سازنده فیلم‌هایی نظیر آفساید و بادکنک سفید را به خاطر شهامت و استقلال فکر، به عنوان برنده جایزه کالسکه طلایی سال ۲۰۱۱ معرفی کرد.
به گزارش گاردین، کالسکه طلایی سال ۲۰۱۱ توسط «انجمن فیلم‌سازان» فرانسه به آقای پناهی اهدا می‌شود. این انجمن در بیانیه خود با اشاره به اینکه هیچ فیلمساز و نویسنده‌ای نمی‌تواند نسبت به حکم جعفر پناهی بی‌تفاوت بماند، افزوده است: «به همین خاطر انجمن فیلم‌سازان سوگند یاد کرده است تا به خاطر آزادی بیان، سکوتی را که بر پناهی تحمیل شده است، بشکند.»
جعفر پناهی که جایزه دوربین طلایی کن ۱۹۹۵، شیر طلایی جشنواره ونیز ۲۰۰۰ و همچنین جایزه ویژه هیئت داوران بخش نوعی نگاه جشنواره کن ۲۰۰۳ را در کارنامه خود دارد، از سوی دادگاه انقلاب از جمله به ۲۰ سال محرومیت از ساختن فیلم، نوشتن هر نوع فیلمنامه و مسافرت به خارج از کشور محکوم شده است.
«انجمن فیلم‌سازان» در بیانیه خود آورده است: «با انتخاب پناهی، ما می‌خواستیم به تمام فیلمسازان ایرانی که چه در تبعید و چه در داخل کشور خود، همچنان به فیلم‌سازی ادامه می‌دهند، ادای احترام کنیم.»
جایزه کالسکه طلایی، هر ساله از سوی جشنواره فیلم کن به فیلم‌سازی اهدا می‌شود که از خود شهامت و استقلال فکر نشان داده است. کلینت‌ ایستوود، جیم جارموش و نانی مورتی از جمله برندگان این جایزه در سال‌های پیشین هستند.
قرار بر این است که «انجمن فیلم‌سازان» در تاریخ ۱۲ ماه مه، برابر با، مراسم اهدای این جایزه را برگزار کنند.
جعفر پناهی، به همراه محمد رسول‌اف، دیگر کارگردان ایرانی، در دهم اسفندماه سال ۱۳۸۸ توسط نيروهای امنيتی دستگير و از سوی مقام‌های جمهوری اسلامی متهم شد که در حال ساخت فيلمی درباره انتخابات رياست جمهوری خردادماه سال گذشته در ايران ‌است. آقای پناهی این اتهام را رد کرده است.
اين فيلمساز ايرانی پس از ۸۸ روز بازداشت در زندان اوين و اعتصاب غذا، با قرار وثيقه دويست ميليون تومانی آزاد شد.
مدتی بعد دادگاه انقلاب تهران جعفر پناهی را به اتهام «اجتماع و تبانی عليه نظام» به شش سال حبس تعزيری و ۲۰ سال محروميت از ساختن فيلم، نوشتن هر نوع فيلمنامه و مسافرت به خارج از کشور محکوم کرد.
در این مدت جشنواره‌های بین‌المللی متعددی به صدور چنین حکمی برای جعفر پناهی اعتراض کرده‌اند.
وی در مدت بازداشت از سوی جشنواره فیلم کن به عنوان عضو هیئت‌داوران انتخاب شد و پس از آن نیز از اعضای هیئت داوران جشنواره فیلم برلین بود که با توجه به حبس و محکومیتش از حضور در این دو جشنواره باز ماند.
آقای پناهی در نامه‌ای به جشنواره فیلم برلین که از سوی ریاست هیئت داوران جشنوار قرائت شد، نوشته بود که محرومیت ۲۰ ساله از انديشيدن و نوشتن، نمی‌تواند او را از مخالفت با تفتیش عقاید باز دارد.
رادیو فردا



فشار و تهدید به قتل زندانیان سیاسی زندان رجایی شهر

سالن 12 بند چهار زندان رجایی شهر کرج، محل نگهداری زندانیان سیاسی این زندان، روز دوشنبه 29 فروردین مورد هجوم مأموران زندان قرار گرفت، که در پی آن مقامات زندان با اقدامات زننده ای اقدام به تهدید زندانیان سیاسی کرده و از سلول های آنها فیلم‌برداری به عمل آوردند.
به گزارش کمیته دانشجویی دفاع از زندانیان سیاسی، روز دوشنبه 29 فروردین مأموران زندان رجایی شهر کرج با حمله به بند 12، محل نگهداری زندانیان سیاسی این زندان، ضمن بدرفتاری با زندانیان، اتاق‌های این بند را مورد تفتیش قرار داده و اقدام به فیلم‌برداری از بند و وسایل شخصی ساکنین نمودند.
از دلایل این اقدام اطلاعی در دست نیست، ولی بنا به گزارشات دریافتی از زندان رجایی شهر کرج، بعضی از زندانیان ساکن در سالن 12 بند چهار را با لحن تندی تهدید کرده‌اند. در همین ارتباط رضا حردانی، زندانی سیاسی تهدید شده است که در صورت عدم توقف فعالیت‌هایش در زندان و همچنین اطلاع رسانی در خصوص رویدادهای داخل بند، وی را به کام مرگ خواهند فرستاد.
این برخوردها در راستای افزایش فشار بر زندانیان سیاسی ارزیابی می‌شود که از مدت‌ها قبل هم در جریان بوده است. پیش‌تر هم با انتقال زندانیان سیاسی به بندهای نامناسب، عدم رسیدگی پزشکی به بیماران و قطع تلفن، زندانیان سیاسی را با شرایط سختی روبرو کرده بودند.



کلینتون: سوریه به شکنجه زندانیان پایان دهد

هيلاری کلينتون، وزير خارجه آمريکا، چهارشنبه خشونت در سوريه را محکوم کرد و گفت: دولت سوريه بايد به بازداشت های خودسرانه و شکنجه زندانيان پایان دهد.
به گزارش رويترز خانم کلينتون در یک کنفرانس مطبوعاتی گفت ما به ويژه نگران وضعيت در شهر حمص هستيم. گزارش های متعددی خبر از خشونت و تلفات در ميان افراد غير نظامی و ماموران دولت می دهد.
وزير خارجه آمريکا افزود تائيد اين گزارش ها توسط منابع مستقل دشوار است، چرا که خبرنگاران اجازه ورود به اين شهر را ندارند.
فعالان سوری می‌گويند از روز دوشنبه تاکنون، ۲۰ نفر از معترضان هوادار دمکراسی به ضرب گلوله سربازان و دیگر نیروهای سوری جان باختند.
خانم کلینتون از دولت سوریه خواست به خشونت پایان دهد و به مطالبات مشروع مردم سوریه که خواهان اصلاحات بنیادی و پایدار هستند، پاسخ دهد.
در همین حال سازمان ديدبان حقوق بشر به تازگی با انتشار بيانيه‌ای سازمان‌های امنيتی و اطلاعاتی سوريه را به شکنجه صدها تظاهرکننده بازداشت شده در روزهای اخير متهم کرده است.
همزمان سازمان عفو بين‌الملل نیز اعلام کرده است، وضعيت حقوق بشر در سوريه «ساعت به ساعت بدتر می‌شود».
بر اساس بيانيه سازمان ديدبان حقوق بشر، سازمان‌های امنيتی و اطلاعاتی سوريه، تحت عنوان «مخابرات»، همچنين وکلای مدافع، فعالان سياسی و مدنی و روزنامه‌نگاران را بازداشت و شکنجه کرده‌اند.
اين سازمان خواستار آن شد که مقام‌های سوری به شکنجه بازداشت‌شدگان پايان دهند و گفت که بشار اسد، رئيس جمهور سوريه، بايد تحقيقاتی را در مورد نقض جدی حقوق بازداشت‌شدگان انجام دهد تا اطمينان حاصل شود که مسئولان اين شکنجه‌ها مجازات خواهند شد.
بر اساس اين بيانيه، سازمان ديدبان حقوق بشر با ۱۹ تن از کسانی که در شهرهاي درعا، دمشق، دوما، الطال، حمص و بانياس بازداشت و شکنجه شده‌اند، و همچنين خانواده‌های شماری از بازداشت‌شدگان در تظاهرات روزهای اخير گفت‌وگو کرده است.
از جمله این بازداشت‌شدگان، دو زن، سه نوجوان ۱۶ و ۱۷ ساله و حتی سه کودک نیز بوده‌اند. سازمان ديدبان حقوق بشر به سن اين کودکان اشاره نکرده و تنها گفته است که آنها بازداشت و شکنجه شده‌اند.
روز سه شنبه دولت دمشق قانون وضعیت فوق العاده را که بیش از 48 سال در این کشور جاری بود، لغو کرد اما سرکوب معترضان و بازداشت ها همچنان در سوریه ادامه دارد.
رادیو فردا



سایت های حامی دولت هم از دسترس خارج شدند

در ادامه چالش های رخ داده میان حامیان دولت و اصولگرایان، منابع دولتی از هک و فیلتر شدن تعدادی از سایت‌های حامی دولت بنامهای «برای همه»، «محرمانه نیوز»، «دولت یار»، «رهوا»، «باکری آنلاین» و «پنهان نیوز» خبر می دهند.
به گزارش سایت «دیدگاه‌نیوز»، تارنمای نزدیک به اسفندیار رحیم‌مشایی، روز چهارشنبه (۳۱ فروردین) قریب به اتفاق سایت‌های حامی دولت "به دلایلی نامعلوم" فیلتر شده‌اند.
همچنین این منبع اعلام کرد که فعالیت پایگاه اطلاع رسانی نهاد ریاست جمهوری نیز از ساعاتی پیش متوقف شده است.
مسئولان این سایت توضیح قانع کننده‌ای درباره علت توقف فعالیت این سایت نداده‌اند.
این گزارش خاطرنشان کرد که «سایت باکری آنلاین» نخستین سایت حامی دولت بود که پس از افشاگری‌ها در خصوص اداره وزارت اطلاعات از سوی اطلاعات سپاه٬ فیلتر و از دسترس خارج شد.
یک روز پس از فیلتر شدن «باکری آنلاین»٬ دیگر سایت نزدیک به دولت به نام «دولت‌یار» روز سه‌شنبه (۳۰ فروردین) به صراحت محافظه‌کاران منتقد احمدی‌نژاد را تهدید به افشاگری کرد.
چند ساعت از این تهدیدات نگذشته بود که این سایت نیز در ایران از دسترس کاربران خارج شد.
سایت‌های «محرمانه‌نیوز» و «رهوا» نیز، از دیگر سایت‌هایی هستند که بنابر گزارش «دیدگاه نیوز» فیلتر شده‌اند.
سایت «دیدگاه‌نیوز» که از سایت‌های حامی تیم احمدی‌نژاد است اعلام کرده در پیگیری‌های خود نتوانسته دلایل فیلتر شدن این سایت‌ها را مشخص کند.
گفتنی است طی دو روز گذشته، بعد از درگیری های رخ داده پیرامون انتشار خبر برکناریِ استعفاگونۀ وزیر اطلاعات و سپس موافقت سریع و صریح محمود احمدی نژاد با آن و بلافاصله دخالت رهبری و ارسال نامه ای جهت ابقای وزیر اطلاعات، سایت های رسمی و حامی دولت، به دلیل عدم انتشار به موقع دستور رهبری، مورد حملات بیسابقۀ سایت ها و شخصیت های اصولگرایِ حامی رهبری قرار گرفتند.



بزرگداشت زادروز یاران دبستانی دربند، مجید دری، میلاد اسدی و علی ملیحی

۵ نهاد مدنی و سایت خبری طی فراخوانی مشترک زادروز تولد مجید دری، میلاد اسدی و علی ملیحی را گرامی داشتند.
به گزارش دانشجونیوز در این فراخوان مشترک آمده است: "ما جمعی از فعالان دانشجویی، حق تحصیل و حقوق بشر بر آنیم تا به مناسبت سالروز تولد این سه تن، با تشکیل کمپینی در حمایت از آنان، توجه حامیان و بانیان حقوق بشر را به شرایط این دانشجویان در بند، جلب کنیم."

متن فراخوان به شرح زیر است:

ایستادند و حاضر نشدند تعهد بدهندکه در مقابل ظلم سکوت کنند. می دانستند باز نخواهند گشت، می دانستند انکار می شوند، اما فریاد بر آوردند.
مجید دری، عضو شورای دفاع از حق تحصیل. متولد ٢ اردیبهشت ١٣۵۸ و محکوم به ۶ سال حبس به همراه تبعید در زندان بهبهان است. او از ١۸ تیرماه ١٣۸۸، بدون مرخصی در زندان بسر می برد.
میلاد اسدی، عضو شورای مرکزی دفتر تحکیم وحدت، متولد ٢ اردیبهشت ١٣۶۵ و محکوم به ۷ سال حبس تعزیری است. وی در ٩ آذر ١٣۸۸ دستگیر شد. وی از زمان دستگیری تا کنون تنها یک بار در ایام نوروز به مرخصی آمده است.
علی ملیحی، روزنامه نگار و عضو سازمان دانش آموختگان ایران، متولد ١٠ اردیبهشت ١٣۶١ و محکوم به ٤ سال حبس است. وی از زمان دستگیری -٢١ بهمن ١٣۸۸- بدون مرخصی در زندان بسر می‌برد.
این روایت تأسف ‌برانگیز برخورد امنیتی با دانشجویانی است که تنها به جرم اندیشیدن گرفتار آمده‌اند. حکایت بهترین فرزندان این آب و خاک که گناهی جز بیان آزادانه عقاید و دفاع از حقوق خود و دیگر هم‌اندیشانشان ندارند. اینان هر سه تنها به علت تمرین حق مسالمت‌آمیز خود در ابراز مخالفت با رویکرد ناقض حقوق انسانی دستگیر و به تحمل حبس ناعادلانه محکوم شده‌اند و از این رو زندانی سیاسی و عقیدتی محسوب می‌شوند.
ما جمعی از فعالان دانشجویی، حق تحصیل و حقوق بشر بر آنیم تا به مناسبت سالروز تولد این سه تن، با تشکیل کمپینی در حمایت از آنان، توجه حامیان و بانیان حقوق بشر را به شرایط این دانشجویان در بند، جلب کنیم. این کمپین در نظر دارد با گرامیداشت تولد دانشجویان دربند فعالیت‌های ارزنده‌ی آنان را در ارج نهادن به ارزش‌های انسانی پاس بدارد. این کمپین در این راه کلیه یاران، همراهان و صاحب نظران را به همکاری دعوت می‌کند.
همگان می‌توانند نوشتن متنی درباره یاران دبستانی، ارسال کارت تبریک برای خانواده‌ها، تهیه‌ی پوستر و ویدئوهای کوتاه تبریک (کمتر از یک دقیقه) و نیز تهیه نماهنگ و مالتی‌مدیا یاد این عزیزان را گرامی بدارند. مطالب نگاشته شده در ویژه‌نامه یاران دبستانی و سایر سایت‌های دانشجویی و حقوق بشری منتشر خواهد شد.
این کمپین ضمن تاکید مجدد بر مبرا بودن فعالان یاد شده و بسیاری دیگر از کنشگران دربند از اتهامات وارده خواستار آزادی بی‌قید شرط آنان است و فعالیت خود را تا رسیدن به این مهم ادامه خواهد داد.
برای تماس و همکاری با کمپین به ما ایمیل بزنید:
سایت دانشجویان ایران (دانشجو نیوز)
info@daneshjoonews.com
کمیته گزارشگران حقوق بشر
chrr.iran@gmail.com
جمعیت مبارزه با تبعیض تحصیلی
edu.right1@gmail.com
شورای دفاع از حق تحصیل
showra@gmail.com
کمپین خانواده زندانیان سیاسی
info@freemyfamilycampaign.com




فراخوان مراسم چهلمین روز درگذشت شهید بهنود رمضانی، دانشجوی دانشگاه صنعتی نوشیروانی بابل

جمعی از فعالین دانشجویی دانشگاه صنعتی نوشیروانی بابل به مناسبت چهلمین روز درگذشت بهنود رمضانی دانشجوی جانباخته این دانشگاه در حوادث چهارشنبه سوری، با صدور اطلاعیه از عموم مردم سبز و دانشجویان خواسته اند تا در این مراسم شرکت کنند.
به گزارش دانشجونیوز، در روزهای اخیر فعالین دانشجویی دانشگاه صنعتی نوشیروانی بابل با پخش اطلاعیه و نصب عکس های شهید بهنود رمضانی بر در و دیوارهای دانشگاه، دانشجویان را دعوت به شرکت در این مراسم نموده اند.
بر اساس این گزارش، حراست دانشگاه نوشیروانی روز گذشته اقدام به پاره کردن و جمع کردن اطلاعیه ها و عکس های بهنود رمضانی نموده است و چند تن از فعالین این دانشگاه نیز به حراست احضار شدند.
در بخشی از این اطلاعیه که در اختیار دانشجونیوز قرار گرفته آمده است:
"جمعه مورخ 2/2/90 از ساعت 10 الی 14 مجلسی بمناسبت چهلمین روز جانباختن شهید بهنود رمضانی برگزار میباشد.
نشانی: قائم شهر- روستای قراخیل - مسجد امام حسین(ع)
از تمامی دوستان و آشنایان و مردم سبز این دیار و تمامی کسانی که قلبشان از کشته شدن ظالمانه بهنود بدست مزدوران به درد آمده است دعوت می شود با حضورشان بر سر خاک این شهید، همراه ما یادش را گرامی بداریم......
هرگز نمیرد آنکه دلش زنده شد به عشق**** ثبت است در جریده عالم دوام ما"
بهنود رمضانی، 19 ساله و دانشجوی سال اول رشته مکانیک دانشگاه صنعتی نوشیروانی بابل روز 24 اسفند ماه در میدان 22 نارمک جان باخت. یک شاهد عینی از مشاهدات خود در این رابطه می گوید:
مردم شروع به داد و بیداد کردند. عده ای به کمک آمدند و بسیجی ها کنار کشیدند. در اصل از آمدن و سر و صدای مردم ترسیدند به طوریکه یک موتورشان جا ماند. یکهو صدای داد و فریاد شنیدم که می گفتند کشتند.. کشتند…. بلند شدم و دیدم بهنود افتاده تکان نمیخورد…. آمبولانس آمد و او را به بیمارستان بردند ما هم رفتیم اما گفتند تمام کرده…. هنوز باورم نمی شود…. بعد نوشتند نارنجک دستی ترکیده و تکه تکه شده و… همه اینها دروغ است اینقدر زدند که او را کشتند؛ هیچ نارنجکی نترکید. اینقدربا باتوم زدند که هیچ جای سالمی در بدنش نمانده بود… چند نفرشان با یک ماشین فرار کردند البته دوستان ما شماره ماشین را برداشته اند.….
پدر بهنود رمضانی در مصاحبه با وبسایت “روز” خواهان معرفی قاتل فرزندش شد و اعلام کرد شکایت اش را تا شناسایی و محاکمه قاتل پی گیری خواهد کرد.
او به روز گفت پسرش شب چهارشنبه سوری از سوی موتورسواران به شدت مورد ضرب و شتم قرار گرفته، دست، پا و گردن او شکسته، یکی از بیضه هایش ترکیده و جان باخته است.




سرکوب عليه اعراب در ايران را پايان دهید

خبرگزاری هرانا - فدراسيون بين‌المللی جامعه‌های حقوق بشر و جامعه دفاع از حقوق بشر در ايران ضمن محکوم ساختن "سرکوب اعتراض" مردم اهواز در روز ۲۵ فروردین خواهان پايان تبعيض و سرکوب عرب‌های ساکن ايران شدند.
اين دو نهاد حقوق بشری در بيانيه‌ای مشترک نوشته‌اند: "دولت‌مردان جمهوری اسلامی سال‌هاست که تبعيض گسترده سياسی، اقتصادی و فرهنگی در مورد عرب‌ها در خوزستان اعمال می‌کنند."
به گزارش وبسایت رسمی فدراسیون بین المللی جامعه های حقوق بشر، در اين بيانيه آمده است: "عرب‌ها، هم‌چون گروه‌های قومی ديگر در ايران، از حق آموزش به زبان مادری محروم هستند و ميزان بيکاری در ميان عرب‌ها بسيار بالاتر از ميزان متوسط در سطح کشور است."
اين بيانيه می‌افزايد: "گزارشگر ويژه سازمان ملل در پی ديدار خود از ايران در سال ۲۰۰۵ به اين نتايج رسيد: عرب‌های ايران در خوزستان پيوسته در فقر و بدون دسترسی به مسکن و خدمات اساسی زندگی می‌کنند؛ دولت زمين‌های کشاورزی آن‌ها را به قيمت‌های بسيار کمی تصاحب کرده است."
عبدالکريم لاهيجی، نايب رئيس فدراسيون بين‌المللی جامعه‌های حقوق بشر و رئيس جامعه دفاع از حقوق بشر در ايران گفته است: "دولت‌مردان بايد فوراً تمام بازداشت‌شدگان را آزاد کنند و با انجام تحقيقات مسئولان کشتار معترضان مسالمت‌جوی عرب را به دست عدالت بسپارند."
به گفته وی "سرکوب معترضان مسالمت‌جوی عرب تنها آخرين حلقه از رشته درازی از حملات به گروه‌های قومی ايران، يعنی عرب‌ها، آذری‌ها، بلوچ‌ها، کُردها، ترکمن‌ها و ديگران، از ابتدای تأسيس جمهوری اسلامی است."




اعتصاب کارگران پتروشیمی بندر امام با موفقیت به پایان رسید

خبرگزاری هرانا - اعتصاب ۱۱ روزه ۱۵۰۰ کارگر مجتمع پتروشیمی بندر امام پس از موافقت مدیریت این واحد صنعتی با خواسته‌های آنان که همانا برچیده شدن شرکت‌های پیمانکاری و قرارداد دسته جمعی با کارگران، است؛ پایان یافت.
این اعتصاب پس از امضای توافقنامه کتبی میان نمایندگان کارگران و نماینده ماهشهر در مجلس، فرماندار ماهشهر رئیس اداره کار و امور اجتماعی این شهرستان و همچنین نمایندگان مدیریت این مجتمع به پایان رسید.
به گزارش اتحادیه آزاد کارگران، متن توافقات کتبی کارگران پیمانکاری پترپشیمی بندر امام با مدیریت این مجتمع به شرح زیر است:

۱- مدیریت پتروشیمی از کارگران ۳ ماه مهلت گرفت تا در طول این مدت کلیه مراحل اجرای مصوبه برچیده شدن شرکتهای پیمانکاری و طی مراحل اداری آن را در پتروشیمی بندرامام و وزارت نفت را به انجام برساند. اجرای این بند را در طول سه ماه ظریفکار مدیر عامل پتروشیمی و نماینده مردم ماهشهر در مجلس ضمانت کردند.

۲- قرار شد ۲۵ نفر نماینده منتخب کارگران با مدیران عامل مجتمع‌های مربوطه خود وارد مذاکره شوند تا از ۳۷ آیتم مزایایی که به پرسنل رسمی داده می‌شود، آن آیتم هائی که در توان مجتمع پتروشیمی بندرامام هست همزمان با پرسنل رسمی به کارگران پیمانکاری نیز پرداخت شود.

۳- مدیر عامل پتروشیمی متعهد شد تا زمان اجرای مصوبه برچیده شدن شرکتهای پیمانکاری، مسیله پرداخت مستقیم بیمه و مالیات کارگران از سوی پتروشیمی به این شرکت‌ها ابلاغ شود و پس از پرداخت مستقیم آن توسط پتروشیمی مبالغ آن از صورت وضعیت پیمانکار کسر شود تا هیچگونه تقلبی از این لحاظ توسط شرکتهای پیمانکاری انجام نگیرد.

۴-آقای ظریفکار و نماینده ماهشهر متعهد و تضمین نمودند شرکتهای پیمانکار در قبال ایام اعتصاب کارگران به هیچ وجه حق ندارند: ۱- به هیچیک از کارگران فشاری وارد کنند و حق اخراج هیچ کارگری را ندارند۲- حقوق تمام روزهای ایام اعتصاب به شکل تمام و کمال و بدون هیچگونه کم و کسری به کارگران پرداخت شود. در صورت مشاهده تخلف از این توافق مدیریت پتروشیمی ملزم به برخورد با شرکت متخلف شده است.




کشته و زخمی شدن دو کارگر به علت گود برداری غیر اصولی

خبرگزاری هرانا - دو کارگر به علت گود برداری غیراصولی در تهران، زیر آوار مانده و کشته و زخمی شدند.
به گزارش ایسنا، آتش‌نشانان درعملیاتی سریع دو نفر را از زیر آوار یک ساختمان در مجاورت زمین گودبرداری شده خارج کردند که بر اثر این حادثه یکی از کارگر‌ها فوت شد و دیگری راهی بیمارستان شد.
رخداد این حادثه بعدازظهر روز پنجشنبه به سامانه ۱۲۵ اطلاع‌رسانی شد و ستاد فرماندهی، آتش‌نشانان ایستگاه ۱۰و گروه نجات سه را روانه محل حادثه در مرزداران کرد.
به گفته عطاالله شیشه معاونت منطقه چهارعملیات که در محل حادثه حضور پیدا کرده بود، ریزش دیواره شمالی زمین گودبرداری‌شده منجر به محبوس‌شدن دو کارگر زیرآوار شده بود.
وی افزود: آتش‌نشانان با برداشتن آوار خاک با ابزار ویژه نجات، اقدام به بیرون آوردن هر دو کارگر کرده وبرای انتقال به مراکز درمانی تحویل اورژانس حاضر در محل دادند.
به گفته امدادگران اورژانس یکی از کارگر‌ها فوت شد و دیگری برای مداوا راهی بیمارستان شد.
به گفته وی گودبرداری غیراصولی علت ریزش این دیوار بود.



انتقال قاسم شعله سعدی به بند ۳۵۰ زندان اوین

خبرگزاری هرانا - قاسم شعله سعدی، نماینده سابق مجلس شورای اسلامی به بند ۳۵۰ زندان اوین منتقل شد.
به گزارش کلمه، قاسم شعله سعدی روز یکشنبه ۱۴ فروردین امسال در راه بازگشت از سفر در فرودگاه دستگیر و به زندان شیراز منتقل شد،
وی سرانجام چند روز پیش به بند ۳۵۰ زندان اوین که در آن ۱۷۵ زندانی سیاسی نگهداری می شوند منتقل شد.
گفتنی ست پیشتر دادستان کل کشور علت بازداشت قاسم شعله سعدی را صدور حکم محکومیت قطعی قبلی وی و اجرایی شدن آن اعلام کرد.



گزارش آماری نقض حقوق بشر در فروردین ۹۰

خبرگزاری هرانا - بر اساس گزارشات بررسی شده از سوی نهاد آمار، نشر و آثار مجموعه فعالان حقوق بشر که در محدوده زمانی فروردین ماه سال ۱۳۹۰ از سوی منابع رسمی و مستقل انتشار یافته است در طی بازه زمانی مذکور ۸۰۷۹۱ نقض حقوق بشر در ۲۰۳ مورد به ثبت رسید.
نمودار زیر مقایسه نموداری گزارش ماهانه بر اساس گستره رسته‌ها در فروردین ۹۰ است که بر این اساس زندانیان با ۳۲% و حوزه اندیشه و بیان با ۲۱% به ترتیب در مقام اول و دوم تعداد موارد نقض حقوق بشر و گزارشگری قرار دارند.




هم چنین در ذیل می‌توانید نمودار دایره‌ای مربوط به مقایسه استان‌ها و حجم گزارشات ثبت شده را مشاهده نمائید.



مشروح آمار

کارگران

در فرورین ماه امسال، ۷۸۸۳۰ نقض موردی حقوق کارگران در ایران، توسط واحد آمار، نشر و آثار مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران ثبت شده است.
بر اساس گزارش‌های منتشر شده در فروردین ماه، دستکم ۴۰۰۰۰ کارگر توسط کارفرمایان به علت تعدیل نیرو از کار اخراج شدند. این در حالیست که حداقل ۲۲۵ واحد تولیدی و یا کارخانه نیز تعطیل شده و ۱۰۰۴۸۶ گزارش شده است.
هم چنین در طی سال گذشته دستکم ۱۸ مورد اعتصاب یا تجمع کارگری توسط واحد مذکور به ثبت رسیده است که از مهم‌ترین آن می‌توان به اعتصاب چند روزهٔ کارگران پتروشیمی بندر امام در اعتراض به موارد متعدد منجمله اجرا نشدن مصوبه دولت مبنی بر انعقاد قرارداد مستقیم با کارگران، اشاره کرد. بسیاری از کارگران نیز در اعتراض به عدم پرداخت حقوق معوقه توسط کارفرما که در یک مورد به ۳۰ ماه (کارخانه ریسندگی و بافندگی کاشان) نیز رسیده است، تجمع و یا اعتصاب نموده بودند.
از سویی به علت نبود امینی کافی در محیط کار حداقل ۴ سانحه روی داده که بر اثر آنچهار کارگر کشته و دو تن زخمی شدند.
در ماه گذشته ۵ کارگر نیز به علت فعالیت کارگری از سوی نیروهای امنیتی احضار و ۵ تن هم بازداشت شدند که این بازداشت‌ها مربوط به مهندشان شرکت پتروشیمی جم می‌باشد.
طبق آمار فوق و با مقایسه آن در ماه مشابه سال قبل نقض حقوق کارگران ۹۰% نسبت به سال گذشته افزایش داشته است، هم چنین در تعداد موارد نیز افزایش ۵۱% را شاهد بوده‌ایم.

اقلیت‌های مذهبی

در طول ماه گذشته تعداد ۲۷ نقض موردی حقوق اقلیت‌های مذهبی در ایران توسط واحد آمار، نشر و آثار مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران به ثبت رسید.
در فروردین ماه، دستکم ۱۶ نفر از شهروندان با گرایش‌های مختلف مذهبی غیر از اسلام شیعی بازداشت و ۱ نفر از سوی مراجع قضایی احضار شد.
هم چنین در ۴ مورد نیز نیروهای امنیتی از فعالیت اقتصادی اقلیت‌های مذهبی در ایران ممانعت به عمل آوردند.
طبق آمار فوق و با مقایسه آن در ماه مشابه سال قبل نقض حقوق اقلییت‌های مذهبی ۴۰% نسبت به سال گذشته کاهش داشته است، هم چنین در تعداد موارد نیز کاهش ۲۸% را شاهد بوده‌ایم.

اقلیت‌های قومی

در فروردین ماه تعداد ۱۳۴ نقض موردی حقوق اقلیت‌های قومی در ایران توسط واحد آمار، نشر و آثار مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران به ثبت رسیده است.
در سال گذشته دستکم ۹۷ تن در حوزهٔ اقلیت‌های قومی بازداشت شدند. هم چنین ۹ تن از ایشان از سوی شعب مختلف دادگاه انقلاب به تحمل ۴۶ ماه حبس تعزیری محکوم شدند.
این در حالیست که حداقل ۱۳ شهروند در حوزه مذکور نیز به دست نیروهای امنیتی کشته شدند که طبق آمار ده تن از ایشان را شهروندان کرد و سه تن را شهروندان عرب تشکیل داده‌اند.
طبق آمار فوق و با مقایسه آن در ماه مشابه سال قبل نقض حقوق اقلییت‌های قومی ۵۰% نسبت به سال گذشته کاهش داشته است، هم چنین در تعداد موارد نیز افزایش ۵۶% را شاهد بوده‌ایم.

اصناف

در فروردین ماه ۴۵ نقض موردی حقوق اصناف مختلف توسط واحد آمار، نشر و آثار مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران به ثبت رسیده است که این رقم مربوط به گزارش پلمب ۴۵ واحد صنفی توسط نیروهای امنیتی می‌باشد.
طبق آمار فوق و با مقایسه آن در ماه مشابه سال قبل نقض حقوق اصناف ۵۸% نسبت به سال گذشته کاهش داشته است، هم چنین در تعداد موارد نیز کاهش ۳۳% را شاهد بوده‌ایم.

فرهنگی

در فروردین ماه تعداد ۹ نقض موردی حقوق در بخش فرهنگی توسط واحد آمار، نشر و آثار مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران به ثبت رسیده است که این آمار مربوط به احضار یک هنرمند، ممانعت ماموران امنیتی از اجرای دو برنامه، جلوگیری از فعالیت سه ناشر در نمایشگاه بین المللی کتاب، به آتش کشیده شدن یک دفتر فیلم سازی و توقیف دو مجموعهٔ هنری می‌باشد.
طبق آمار فوق و با مقایسه آن در ماه مشابه سال قبل نقض حقوق فرهنگی ۵۵% نسبت به سال گذشته کاهش داشته است، هم چنین در تعداد موارد نیز کاهش ۴۶% را شاهد بوده‌ایم.

زنان

در ماه گذشته تعداد ۶ نقض موردی حقوق زنان توسط واحد آمار، نشر و آثار مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران به ثبت رسیده است و از این آمار ۳ مورد آن مربوط به صدور احکام دادگاه‌های انقلاب برای فعالین این حوزه بوده است.
هم چنین ۲ مورد بازداشت زنان و یک مورد خودسوزی زنان در این ماه به ثبت رسیده است.
طبق آمار فوق و با مقایسه آن در ماه مشابه سال قبل نقض حقوق زنان ۵۰% نسبت به سال گذشته افزایش داشته است، هم چنین در تعداد موارد نیز افزایش ۲۵% را شاهد بوده‌ایم.

کودکان

در ماه گذشته تعداد ۶ نقض موردی حقوق کودکان توسط واحد آمار، نشر و آثار مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران به ثبت رسیده است.
بر اساس این آمار ۴ مورد کودک آزاری و یا تجاوز جنسی گزارش شده است و بازداشت دو فعال حقوق کودکان نیز از جمله موارد نقض حقوق کودکان و فعالین این عرصه بوده است.
طبق آمار فوق و با مقایسه آن در ماه مشابه سال قبل نقض حقوق کودکان ۱۰۰% نسبت به سال گذشته افزایش داشته است، هم چنین در تعداد موارد نیز افزایش ۱۰۰% را شاهد بوده‌ایم.

اعدام

در این ماه تعداد ۲۹ گزارش نقض موردی حقوق بشر رخ داده است که از این تعداد ۸ مورد مربوط به صدور حکم اعدام و ۱۶ مورد آن مربوط به اجرای این حکم بوده است.
چهار تن از اعدام شدگان در ملا عام اعدام شدند و اجساد ۵ اعدامی نیز به خانواده ایشان تحویل نشد. دو تن از اعدام شدگان زن بوده‌اند.
طبق آمار فوق و با مقایسه آن در ماه مشابه سال قبل اعدام زندانیان ۳۰% نسبت به سال گذشته کاهش داشته است، هم چنین در تعداد موارد نیز کاهش ۱۷% را شاهد بوده‌ایم، اما در این ماه رشد ۶۲% در اجرای حکم اعدام به ثبت رسیده است.

دانشجویان

در طی ماه گذشته تعداد ۳۹ نقض موردی حقوق دانشجویان در سراسر کشور توسط واحد آمار، نشر و آثار مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران به ثبت رسیده است.
بر همین اساس در محدوده زمانی مذکور یک تن بازداشت، پنج تن محاکمه و بیست نفر نیز به کمیته انضباطی احضار شدند، طبق رای کمیته انضباطی برای ۴ دانشجو ۷ ترم تعلیق از تحصیل صادر شد و دو دانشجو نیز از تحصیل محروم شدند.
طبق آمار فوق و با مقایسه آن در ماه مشابه سال قبل نقض حقوق دانشجویان ۹۱% نسبت به سال گذشته کاهش داشته است، هم چنین در تعداد موارد نیز کاهش ۷۱% را شاهد بوده‌ایم.

زندانیان

در فروردین ماه سال جاری تعداد ۱۶۱۲ نقض موردی حقوق زندانیان توسط واحد آمار، نشر و آثار مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران به ثبت رسیده است.
این آمار شامل دستکم ۴۰ مورد اعمال محدودیت مضاعف بر زندانیان ائم از ممانعت از تماس تلفنی و ملاقات با خانواده و ۱۲ مورد بلاتکلیفی می‌باشد. هم چنین در ۵ مورد نیز مسئولان از رسیدگی پزشکی به زندانیانی که سلامت جسمی ایشان در معرض خظر جدی قرار داشته است، سربازدند.
از سویی ۲ تن از زندانیان نیز در اعتراض به موارد متعددی منجمله شرایط نامطلوب زندان، رفتار نامناسب مسئولان و یا بلاتکلیفیشان دست به اعتصاب غذا زدند.
هم چنین در ۱۹ مورد زندانیان - اکثرا جهت اعمال فشار- به انفرادی منتقل شدند و ۲ تن از ایشان نیز در همین راستا به زندانی دیگر که عموما با محل زندگی خانواده‌ها فاصله طولانی دارد، تبعید شدند.
طبق آمار فوق و با مقایسه آن در ماه مشابه سال قبل نقض حقوق زندانیان ۸۵% نسبت به سال گذشته کاهش داشته است، هم چنین در تعداد موارد نیز کاهش ۶۴% را شاهد بوده‌ایم.

اندیشه و بیان

در این ماه تعداد ۵۳ نقض موردی حقوق شهروندان در حوزه اندیشه و بیان توسط واحد آمار، نشر و آثار مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران به ثبت رسیده است.
آمار فوق الذکر مربوط به بازداشت ۶ تن از فعالین سیاسی مدنی با گرایش‌های مختلف و ۱۲ نفر نیز از سوی دستگاه قضایی به اعدام محکوم شدند.
طبق آمار فوق و با مقایسه آن در ماه مشابه سال قبل نقض حقوق اندیشه و بیان ۷۸% نسبت به سال گذشته کاهش داشته است، هم چنین در تعداد موارد نیز کاهش ۶۲% را شاهد بوده‌ایم.


در همین رابطه




هشت فعال عرب در اهواز بازداشت شدند

خبرگزاری هرانا - نظرپور، جانشین فرماندهٔ نیروی انتظامی استان خوزستان از دستگیری هشت فعال عرب اهوازی خبر داده است.
جانشین فرماندهٔ نیروی انتظامی استان خوزستان، با اعلام اینکه این افراد در پی یک عملیات اطلاعاتی با همکاری نیروهای اطلاعاتی موسوم به "سربازان گمنام امام زمان" و یگان نیروی انتظامی بازداشت شدند، مدعی شد که ایشان متهم به دست داشتن در حملات مسلحانه در اهواز بوده‌اند.
به گزارش واحد مرکزی خبر، این هشت تن که از اعضای گروه "خلق عرب اهواز" هستند، در دقایق اولیهٔ صبح امروز پنج شنبه بازداشت شدند.
جانشین فرماندهٔ نیروی انتظامی خوزستان دستگیری این هشت نفر را با حادثهٔ حمله به یک پاسگاه ایست و بازرسی نیروی انتظامی در منطقه ملاشیه اهواز مرتبط دانست.
بر اساس این گزارش، در ۲۶ فروردین ماه سال جاری، دو راکب یک دستگاه موتور سیکلت به این پاسگاه نزدیک شدند و به سوی ماموران تیراندازی کردند که در جریان آن، یک مامور نیروی انتظامی کشته، دو مامور دیگر زخمی و همچنین دو عابر غیرنظامی دیگر هم کشته و زخمی شدند.
شایان ذکر است که حسب سابقه، مقامات امنیتی-قضایی جمهوری اسلامی اندکی پس از وقوع حملات مسلحانه یا بمب گذاری در نقاط مختلف، مدعی شناسایی، دستگیری و در مواردی حتی محاکمه و مجازات عاملان این حملات شده‌اند.



بلاتکلیفی محمد جمال هبکی، فعال مذهبی اهل سنت

خبرگزاری هرانا - علی رغم گذشت یک و نیم ماه ار بازداشت یکی از فعالان مذهبی اهل سنت به نام "محمد جمال هبکی" وی همچنان در نقطهٔ نامعلوم و در بلاتکلیفی به سر می‌برد.
بنا به اطلاع گزارشگران هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، محمد جمال هبکی، معلم شیمی دبیرستان‌های سقز و چهرهٔ شناخته شدهٔ مکتب قرآن که در ۱۷ اسفندماه سال گذشته بازداشت شده بود، هم چنان در بلاتکلیفی به سر می‌برد.
این در حالیست که خانوادهٔ وی در طی این مدت از وضیت و محل نگهداری وی بی‌خبر مانده‌اند.
ایشان هم چنین اعلام کرده‌اند که مسئولان مقرر کرده بودند در ۳۱ فروردین ماه، دادگاه رسیدگی به اتهامات آقای هبکی در دادگاه انقلاب سقز برگزار شود، اما این جلسه به دلایل نامعلوم به تعویق افتاده است.
در اظهار نظری غیررسمی قاضی گفته است که تحت فشار اطلاعات سپاه بررسی پروندهٔ نامبرده را قبول کرده و از وی خواسته شده که حکم بر محکومیت دهد.
گفتنی ست، علی رغم اینکه برای محمد جمال هبکی تاکنون حکمی صادر نشده، حقوق وی قطع شده  است؛ در حالی که طبق قوانین آموزش و پرورش بعد از دوماه و یک روز غیبت، حقوق معلمین قطع و پرونده مورد بررسی قرار می‌گیرد.
جمال هبکی معلم خوشنامی ست که به دلیل وابستگی به مکتب قرآن تاکنون چندین بار بازداشت شده که این موضوع نشان دهندهٔ فشار بر مکتب قرآن است و این مهم در حالیست که مکتب قرآن اعضایش را از فعالیت سیاسی منع نموده است.



ممانعت نیروهای امنیتی از ملاقات حسین رونقی با خانواده‌اش در بیمارستان

خبرگزاری هرانا - نیروهای امنیتی مستقر در بیمارستان، از ملاقات خانوادهٔ حسین رونقی ملکی با این زندانی سیاسی ممانعت به عمل آوردند.
بنا به اطلاع گزارشگران هرانا، خبرگزاری حقوق بشر در ایران، خانوادهٔ ملکی بعداز ظهر امروز همزمان با ساعت ملاقات، در بیمارستان حضور یافتند که با ممانعت نیروهای امنیتی مواجه شدند. این برخورد تا جایی بود که این افراد حسین رونقی را جاسوس سازمان «سیا» لقب داده و خانوادهٔ وی را به شکل تحقیر آمیزی از بیمارستان بیرون می‌کنند.
هم چنین گفته می‌شود که نیروهای امنیتی با حضور پرشمار خود در بیمارستان مانع از رسیدگی پرستاران و خدمه بیمارستان به این زندانی می‌شوند.
این در حالیست که مسئولان حسین رونقی، زندانی سیاسی محبوس در زندان اوین را بعد از ماه‌ها کارشکنی در روند پرونده و انتقال این زندانی به بیمارستان، سرانجام روز گذشته به علت عفونت شدید کلیوی با دست بند و پا بند به بیمارستان منتقل کردند.
لازم به یادآوری ست که حسین رونقی ملکی از آذر ماه سال ۸۸ تاکنون بدون حتی یک روز مرخصی در زندان به سر می‌برد.



محکومیت محمد صابر عباسیان به ۵ سال حبس تعزیری

محمد صابر عباسیان نایب رییس شاخه جوانان مشارکت شیراز و رییس ستاد ۸۸ در این استان از سوی دادگاه انقلاب به ۵ سال حبس تعزیری محکوم شد.
به گزارش تحول سبز، پس از تحمل نزدیک به یک سال و دوماه بازداشت موقت و برگزاری ۱۵ جلسه دادگاه، و تمدید های مکرر قرار بازداشت موقت ایشان از سوی مراجع قضایی امروز رای دادگاه ایشان صادر و به وی ابلاغ گردید.
به موجب این حکم، این فعال سیاسی و رئیس شاخه جوانان جبهه مشارکت شیراز از سوی دادگاه انقلاب به تحمل ۵ سال حبس تعزیری محکوم شده است.
وی در تاریخ ۱۷ اسفند ماه ۱۳۸۸ بازداشت شده بود و تا کنون نیز در بازداشت موقت به سر می برد.



اسامی بازداشت شدگان فروردین ماه سال ۹۰

خبرگزاری هرانا - در طی فروردین ماه سالجاری ۱۲۹ تن از شهروندان در حوزه‌های مختلف سیاسی، اجتماعی و فرهنگی از سوی نهادهای اطلاعاتی، امنیتی و انتظامی بازداشت و یا بازداشت ایشان از سوی منابع رسمی و مستقل اعلام شده است.
نهاد آمار، نشر و آثار مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران با جمع آوری این آمار اسامی ۲۷ تن از شهروندان را نیز به قرار زیر اعلام کرد.

۱.     سارا محبوبی، شهروند بهایی در تاریخ بیست فروردین ۹۰ و در شهر ساری بازداشت شد.
۲.     پیمان قیامی، شهروند بهایی در تاریخ نوزدهم فروردین ۹۰ و در شهر کرمانشاه بازداشت شد.
۳.     نادر کسایی، شهروند بهایی در تاریخ اسفند ۸۹ و در شهر سمنان بازداشت شد.
۴.     صالح جهانگیرزاده، شهروند مسیحی در تاریخ سوم فروردین ۹۰ و در شهر سلماس بازداشت شد.
۵.     حمید نجفی، شهروند مسیحی در تاریخ سوم فروردین ۹۰ و در شهر سلماس بازداشت شد.
۶.     ماهزر نجفی، شهروند مسیحی در تاریخ سوم فروردین ۹۰ و در شهر سلماس بازداشت شد.
۷.     احمد نورمحمدی آبادچی، وبلاگ نویس در تاریخ اسفند ۸۹ و در شهر نامعلوم بازداشت شد.
۸.     علی شکوری، فعال سیاسی در تاریخ یازدهم اسفند ۹۰ و در شهر تهران بازداشت شد.
۹.     محمد رضا نوراللهیان، فعال سیاسی در تاریخ یازدهم اسفند ۹۰ و در شهر تهران بازداشت شد.
۱۰.     قاسم شعله سعدی، استاد دانشگاه در تاریخ چهاردهم فروردین ۹۰ و در شهر تهران بازداشت شد.
۱۱.     علی ابراهیمی، وبلاگ ‌نویس در تاریخ یکم اسفند ۸۹ و در شهر تهران بازداشت شد.
۱۲.     سمکو خورشیدی، شهروند کرد در تاریخ هشتم فروردین ۹۰ و در شهر تهران بازداشت شد.
۱۳.     محمد س، شهروند کرد در تاریخ هشتم فروردین ۹۰ و در شهر سقز بازداشت شد.
۱۴.     آرمان ح، شهروند کرد در تاریخ هشتم فروردین ۹۰ و در شهر سقز بازداشت شد.
۱۵.     زینال اطمانی، شهروند کرد در تاریخ ششم فروردین ۹۰ و در شهر سلماس بازداشت شد.
۱۶.     علی بدری، فعال قومی در تاریخ بیست و دوم فروردین ۹۰ و در شهر اهواز بازداشت شد.
۱۷.     رمضان خالدی، فعال قومی در تاریخ بیست و دوم فروردین ۹۰ و در شهر اهواز بازداشت شد.
۱۸.     بهمن نصیرزاده (آراز)، فعال قومی در تاریخ نوزدهم فروردین ۹۰ و در شهر ماکو بازداشت شد.
۱۹.     منوچهر تمری، خبر نگار در تاریخ بیست و هشتم فروردین ۹۰ و در شهر سنندج بازداشت شد.
۲۰.     سیما دیدار، روزنامه نگار در تاریخ بیست و هفتم فروردین ۹۰ و در شهر تبریز بازداشت شد.
۲۱.     کاوه دانشور، فعال دانشجویی در تاریخ بیست و نهم فروردین ۹۰ و در شهر بابل بازداشت شد.
۲۲.     شورش سعیدزاده، هنرمند در تاریخ بیست و هشتم فروردین ۹۰ و در شهر مریوان بازداشت شد.
۲۳.     کامل ایوری، شهروند کرد در تاریخ بیست و هشتم فروردین ۹۰ و در شهر سلماس بازداشت شد.
۲۴.     علی ابراهیمی، فعال مدنی در تاریخ یکم اسفند ماه ۸۹ و در شهر تهران بازداشت شد.
۲۵.     سارا حاج بهرامی، فعال حقوق کودک در تاریخ بیست و چهارم اسفند ماه ۸۹ و در شهر کرمان بازداشت شد.
۲۶.     علی دیو سالار، فعال حقوق کودک در تاریخ بیست و چهارم اسفند ماه ۸۹ و در شهر کرمان بازداشت شد.
۲۷.     الله داد شه بخش، فعال سیاسی در تاریخ فررودین ۹۰ و در شهر خاش بازداشت شد.
طبق آمار ارائه شده از سوی این نهاد در این ماه و در مقایسه با ماه مشابه سال قبل بازداشت فعالین ۲۹% کاهش یافته است.



انتقال رامتین غفاری به بند ۳۵۰ زندان اوین

خبرگزاری هرانا - رامتین غفاری، زندانی سیاسی، پس از تحمل بیش از دوماه سلول انفرادی به بند عمومی ۳۵۰ زندان اوین منتقل شد.
به گزارش کلمه، این شهروند معترض بعد از دو ماه و نیم بازداشت در بند ۲۰۹وزارت اطلاعات سرانجام به بند ۳۵۰ زندان اوین منتقل شد.
برادر این زندانی سیاسی آبتین غفاری هم یک سال را در زندان اوین گذراند و چندی پیش از زندان آزاد شده است. او نیز از شهروندان متعرض به نتیجه انتخابات ریاست جمهوری بود که در راهپیمایی های اعتراضی بازداشت شده بود.
غفاری در یک دادگاه دو دقیقه ای توسط قاضی مقیسه به سه سال حبس محکوم شده بود ، موضوعی که موجب تعجب همه از جمله خانواده او شده بود، این حکم سپس در دادگاه تجدید نظر به یک سال کاهش یافت. خانواده غفاری نگران هستند که همین اتفاق برای دیگر فرزندشان هم رخ دهد و او در دادگاهی ناعادلانه به زندان محکوم شود.


چهار نفر در بندر عباس در ملاءعام اعدام شدند

خبرگزاری هرانا - سحرگاه امروز، پنج شنبه اول اردی بهشت ماه، چهار نفر در بندرعباس و در ملاءعام به دار آویخته شدند.
به گزارش فارس، اتهام این چهار تن که از هویت ایشان اطلاعی در دست نیست، "قتل" و "تجاوز به عنف" عنوان شده است.
اتهام این افراد از سوی هیچ منبع مستقلی تایید نشده است.
معاون اجتماعي فرماندهي انتظامي استان هرمزگان گفته است که این حکم با هدف "عبرت آموزی" دیگران در ملاءعام به اجرا در آمده است. این در حالیست که اعدام در ملاءعام از مصادیق بارز بازتولید خشونت در جامعه محسوب می شود.



یکی از معممین اهل سنت در ایرانشهر بازداشت شد

خبرگزاری هرانا - طی هفته‌های گذشته مولانا رحیم بخش اربابی، از معممین اهل سنت ایرانشهر توسط نیروهای امنیتی جمهوری اسلامی بازداشت شده است.
به گزارش انجمن فعالان حقوق بشر بلوچستان، مامورین امنیتی و اطلاعاتی در فروردین ماه به منزل مولانا رحیم بخش اربابی یورش برده و وی را دستگیر و به اداره اطلاعات زاهدان منتقل می‌کنند.
مولانا رحیم بخش اربابی ساکن ایرانشهر است و مسئولیت یکی از مساجد منطقه نوک آباد در ایرانشهر را برعهده دارد.
خانواده مولانا رحیم بخش بعد از پیگیرهای مستمر موفق به ارتباط و صحبت با اداره اطلاعات زاهدان شده‌اند. اداره اطلاعات زاهدان به نزدیکان وی گفته‌اند مولانا رحیم بخش متهم به نگهداری اسلحه می‌باشد و در منزل وی اسلحه یافت شده است.



دو شهروند بلوچ در خاش بازداشت شدند

خبرگزاری هرانا - طی روزهای اخیر دو شهروند بلوچ که نام یکی از آن ها "الله داد.ش" عنوان شده است، توسط نیروهای امنیتی در شهرستان خاش بازداشت شدند.
فرمانده انتظامی سیستان و بلوچستان با اعلام این خبر گفت که نام مستعار الله داد، "مجیدوک" بوده، و متهم به همکاری با گروه جندالله است.
وی گفت: ماموران موفق شدند وی را در حالیکه از مخفیگاهش خارج شده بود و قصد عزیمت به یکی از روستاهای حاشیه این شهرستان را داشت، دستگیر کنند.
از هویت دیگر فرد بازداشت شده اطلاعی در دست نیست.


یک کارگر سفره خانه به قصاص محکوم شد

خبرگزاری هرانا - کارگر یک سفره‌خانه به نام که به خاطر یک شوخی با همکارش درگیر شده و او را به قتل رسانده بود، با حکم دادگاه به قصاص محکوم شد.
به گزارش فارس، شامگاه ۱۴ تیر سال گذشته، مأموران کلانتری ۱۰۳ گاندی از طریق مرکز فوریت‌های پلیس، مطلع شدند که مرد جوانی به نام قاسم، بعد از درگیری با همکارش و مجروح شدن با چاقو به بیمارستان دی منتقل شده است. مأموران بعد از حضور در این بیمارستان متوجه شدند که تلاش پزشکان برای زنده نگه داشتن فرد مجروح نتیجه‌بخش نبوده است و قاسم بر اثر شدت جراحات وارده فوت کرده است.
تحقیقات اولیه پلیس نشان داد که مقتول در یک سفره‌خانه سنتی در خیابان گاندی و توسط دوستش ناصر مجروح شده است. ناصر نیز مدت کوتاهی بعد از قتل شناسایی و دستگیر شد. متهم در تحقیقات به مأموران پلیس گفت: هنگام تهیه غذا در آشپزخانه بودم که مقتول وارد و مشغول شوخی شد که وقتی من مانند خودش شو‌خی‌هایش را جواب دادم از کوره در رفت و باهم درگیر شدیم. من کاردی را که در دستم بود، به قصد ترساندن به طرف او پرتاب کردم که به گردنش خورد و فرار کردم.
بعد از اعترافات صریح متهم به ارتکاب قتل، قرار مجرمیت وی از سوی دادسرای جنایی تهران صادر و پرونده برای رسیدگی به شعبه ۱۱۳ دادگاه کیفری استان تهران ارسال شد که چهارشنبه گذشته جلسه محاکمه برگزار شد. بعد از قرائت کیفرخواست توسط نماینده دادستان و درخواست قصاص از سوی اولیای‌دم، متهم در جایگاه قرار گرفت و اظهارات قبلی خود در خصوص انگیزه و نحوه قتل را توضیح داد.
قاضی همتیار بعد از ختم جلسه، با مستشاران دادگاه وارد شور شد و در ‌‌نهایت ناصر را به قصاص محکوم کرد.