رخی اقدامات اسفندیار رحیم مشایی در سال 89 از سوی فعالان سیاسی به تلاشهای انتخاباتی تعبیر شده بود که درخواست تشکیل 7 حزب با حمایت وی، میتواند مهر تاییدی بر آن باشد.
حمیدرضا فولادگر عضو کمیسیمون ماده 10 احزاب در گفتوگوی مشروحی که با خبرآنلاین داشت، از این موضوع خبر داد و گفت: حدود هفت حزب هستند که به نظر میرسد از سوی آقای مشایی حمایت میشوند و از این کمیسیون درخواست مجوز کردهاند.
وی با اشاره به اینکه به جز یک مورد هنوز مجوزی برای این احزاب تشکیل نشده، در برشماری اسامی آنها گفت: احزابی با عنوان «جامعه وعاظ ولایی»، «جبهه عدالت خواه ایران اسلامی»، «72 تن از اساتید دانشگاه» و …که تحت عنوان «جبهه رفاه و عدالت» معرفی شدند.
به گفته وی، در این میان تا کنون تقاضای جامعه وعاظ ولایی رد شده و تقاضای حزب عدالت خواه ایران اسلامی تایید شده و تقاضای «72 تن از اساتید دانشگاه» در دست بررسی است.
فولادگر افزود: به نظر میرسد که اگرچه خود دولت منتقد احزاب بوده اما حامیان دولت هم به این نتیجه رسیدهاند که حزب تشکیل دهند.
حمیدرضا فولادگر عضو کمیسیمون ماده 10 احزاب در گفتوگوی مشروحی که با خبرآنلاین داشت، از این موضوع خبر داد و گفت: حدود هفت حزب هستند که به نظر میرسد از سوی آقای مشایی حمایت میشوند و از این کمیسیون درخواست مجوز کردهاند.
وی با اشاره به اینکه به جز یک مورد هنوز مجوزی برای این احزاب تشکیل نشده، در برشماری اسامی آنها گفت: احزابی با عنوان «جامعه وعاظ ولایی»، «جبهه عدالت خواه ایران اسلامی»، «72 تن از اساتید دانشگاه» و …که تحت عنوان «جبهه رفاه و عدالت» معرفی شدند.
به گفته وی، در این میان تا کنون تقاضای جامعه وعاظ ولایی رد شده و تقاضای حزب عدالت خواه ایران اسلامی تایید شده و تقاضای «72 تن از اساتید دانشگاه» در دست بررسی است.
فولادگر افزود: به نظر میرسد که اگرچه خود دولت منتقد احزاب بوده اما حامیان دولت هم به این نتیجه رسیدهاند که حزب تشکیل دهند.
جمعی از کارگران شاغل در پیمانکاریها و شرکتهای خصوصی طرف قرارداد پتروشیمی بندر امام، به عدم اجرای مصوبه دولت مبنی بر انعقاد قرارداد مستقیم با کارگران اعتراض نمودند.
به گزارش ایلنا، کارگران مذکور، به عدم پاسخگویی مسئولان پتروشیمی بندر امام معترض بوده و جهت احقاق حقوق خود، در آخرین روز کاری سال 89 با تجمع در مقابل ساختمان مرکزی این پتروشیمی خواهان رسیدگی به مشکلات خود شدند.
یکی از کارگران گفت: حدود 3 ماه پیش تقاضای ملاقات با مدیرعامل پتروشیمی بندر امام را داده ایم که متأسفانه تا کنون هیچ پاسخی به تقاضای ما داده نشده است.
بر اساس گزارشات رسیده یکی از مسوولین اداره کار منطقه ویژه اقتصادی پتروشیمی در جمع اعتراضی حدود 500 نفر از کارگران حاضر شده و قول مساعد جهت پیگیری مطالباتشان را داده است.
لازم به یادآوری است که مصوبه دولت درخصوص انعقاد قرارداد مستقیم در سال 1384 به تصویب هیأت دولت رسیده و به دستگاههای اجرایی ابلاغ گردیده بود.
به گزارش ایلنا، کارگران مذکور، به عدم پاسخگویی مسئولان پتروشیمی بندر امام معترض بوده و جهت احقاق حقوق خود، در آخرین روز کاری سال 89 با تجمع در مقابل ساختمان مرکزی این پتروشیمی خواهان رسیدگی به مشکلات خود شدند.
یکی از کارگران گفت: حدود 3 ماه پیش تقاضای ملاقات با مدیرعامل پتروشیمی بندر امام را داده ایم که متأسفانه تا کنون هیچ پاسخی به تقاضای ما داده نشده است.
بر اساس گزارشات رسیده یکی از مسوولین اداره کار منطقه ویژه اقتصادی پتروشیمی در جمع اعتراضی حدود 500 نفر از کارگران حاضر شده و قول مساعد جهت پیگیری مطالباتشان را داده است.
لازم به یادآوری است که مصوبه دولت درخصوص انعقاد قرارداد مستقیم در سال 1384 به تصویب هیأت دولت رسیده و به دستگاههای اجرایی ابلاغ گردیده بود.
از آغاز شکل گیری جنبش سبز یکی از ترفندهای حاکمیت برای مقابله باآن این بوده که به نوعی آنرا به منافقین ارتباط دهد و از اینرو در اکثر بازداشت ها و بازجویی ها با دستگیر شدگان درباره ارتباطشان با منافقین سئوال و اصرار بر القا و وابستگی آنها به این گروه می شده است و از آنجا که به نتیجه دلخواه دست نمی یافتند به بازداشت برخی افرادی که سابقه زندانی و ارتباط با منافقین در گذشته داشتند پرداخته و آنها را در زمره بازداشتی های جنبش سبز جای میدادند تا از آنها به عنوان ابزار تبلیغی برای جاانداختن این ترفند استفاده کنند اما به رغم چنین اقدامی بازهم موفق نبودند.
به گزارش سایت امروز، بر پایه اخبار دریافتی و پس از حضور قدرتمند خیابانی سبزها در ۲۵ بهمن و اسفندماه سال ۸۹ اخیراً پیگیری این خط تبلیغی بار دیگر خیلی پررنگ شده و در دستور کار نهادهای سرکوب قرار کرفته است و از اینرو فشار زیادی روی برخی زندانیان سبز وارد آمده است که به ارتباط با منافقین اعتراف کنند.
از جمله می توان از فشارهای وارده برروی خانم حاتمی که نزدیک به خانم رهنورد بود و چند ماه پیش بازداشت و زندانی شده و یا وحید طلایی که با ستاد آسیب دیدگان وقایع بعد از انتخابات کار می کرد اشاره کرد که به رغم اعمال فشار فراوان برروی اینان پروژه اعتراف گیری شان در این باره تا کنون به نتیجه نرسیده است.
بر پایه خبری که دریافت شده در آخرین اقدام این نهادها برای انجام این پروژه بنا دارند یکی از نفوذی های خودشان در منافقین را به عنوان یکی از سبزها به تلویزیون برای اعتراف دراین باره بیاورند و از این طریق این پروؤه تبلیغی را پیش ببرند.
احتمالاً با توجه به ارتباطات و اطلاعاتی که این فرد از دو سویه دارد طراحان این پروژه تصور می کنند که اعترافات او می تواند با دیگران متفاوت بوده، طبیعی جلوه کند و تاثیر گذار باشد اما تجربه دوسال گذشته نشان داده است که بکار گیری اینگونه ترفندهای نخ نماشده توسط بخشی از حاکمیت تاثیری در واقعیت جنبش سبز و افرادش ندارد و تنها می توان از آن به عنوان خوراکی تبلیغی برای جلوگیری از ریزش شدید حامیان حاکمیت نام برد هرچند دراین باره نیز نمی توان به تاثیر آن باور داشت.
به گزارش سایت امروز، بر پایه اخبار دریافتی و پس از حضور قدرتمند خیابانی سبزها در ۲۵ بهمن و اسفندماه سال ۸۹ اخیراً پیگیری این خط تبلیغی بار دیگر خیلی پررنگ شده و در دستور کار نهادهای سرکوب قرار کرفته است و از اینرو فشار زیادی روی برخی زندانیان سبز وارد آمده است که به ارتباط با منافقین اعتراف کنند.
از جمله می توان از فشارهای وارده برروی خانم حاتمی که نزدیک به خانم رهنورد بود و چند ماه پیش بازداشت و زندانی شده و یا وحید طلایی که با ستاد آسیب دیدگان وقایع بعد از انتخابات کار می کرد اشاره کرد که به رغم اعمال فشار فراوان برروی اینان پروژه اعتراف گیری شان در این باره تا کنون به نتیجه نرسیده است.
بر پایه خبری که دریافت شده در آخرین اقدام این نهادها برای انجام این پروژه بنا دارند یکی از نفوذی های خودشان در منافقین را به عنوان یکی از سبزها به تلویزیون برای اعتراف دراین باره بیاورند و از این طریق این پروؤه تبلیغی را پیش ببرند.
احتمالاً با توجه به ارتباطات و اطلاعاتی که این فرد از دو سویه دارد طراحان این پروژه تصور می کنند که اعترافات او می تواند با دیگران متفاوت بوده، طبیعی جلوه کند و تاثیر گذار باشد اما تجربه دوسال گذشته نشان داده است که بکار گیری اینگونه ترفندهای نخ نماشده توسط بخشی از حاکمیت تاثیری در واقعیت جنبش سبز و افرادش ندارد و تنها می توان از آن به عنوان خوراکی تبلیغی برای جلوگیری از ریزش شدید حامیان حاکمیت نام برد هرچند دراین باره نیز نمی توان به تاثیر آن باور داشت.
بدنبال اعتراض آیت الله مکارم به ساخت فیلم ظهور، دفتر امام جمعه مشهد طی نامهای سخنان نسبت داده شده به امام جمعه مشهد در مستند «ظهور بسیار نزدیک است» را تکذیب کرده است.
سایت مرکز خبر حوزه نوشت: دفتر امام جمعه مشهد طی نامهای سخنان نسبت داده شده به امام جمعه مشهد در مستند «ظهور بسیار نزدیک است» را تکذیب کرده است.
در این نامه آیتالله علمالهدی خطاب به مدیریت بنیاد فرهنگی حضرت مهدی موعود (عج) آورده است: بنده نگفت رهبری سید خراسانی است و آنچه در آن سیدی آمده است را تکذیب میکنم.
سایت مرکز خبر حوزه نوشت: دفتر امام جمعه مشهد طی نامهای سخنان نسبت داده شده به امام جمعه مشهد در مستند «ظهور بسیار نزدیک است» را تکذیب کرده است.
در این نامه آیتالله علمالهدی خطاب به مدیریت بنیاد فرهنگی حضرت مهدی موعود (عج) آورده است: بنده نگفت رهبری سید خراسانی است و آنچه در آن سیدی آمده است را تکذیب میکنم.
سراجالدین میردامادی
از محمدرضا شاهید، روزنامهنگار با سابقه ایرانی در پاریس که این موضوع را دنبال کرده است پرسیدهام: آیا این ادعا با اطلاعاتی که شما دارید تطبیق دارد که یک خبرنگار تنها به دلیل انتقاداتی که از دولت فرانسه کرده است اخراج شود؟
محمدرضا شاهید: در پاسخ به پرسش شما که در واقع چند بخش است، اجازه دهید بگویم که این مسئله اطلاعات شخصی من نیست، بلکه اطلاعات عمومی است و برمیگردد به بیانیهی وزارت خارجه فرانسه. کما این که در همان فردای کنفرانس مطبوعاتی من این پرسش را با مقام سخنگوی وزارت خارجه فرانسه، آقای برنارد والرو درمیان گذاشتم و ایشان گفتند که ما بههیچوجه هیچ روزنامهنگاری را اخراج نمیکنیم، اما در پس این حادثه مسائل و بحثهایی نیز وجود دارد.
اصولاً فرانسه از سال ۱۹۴۵، بعد از پایان جنگ جهانی دوم، نه روزنامهنگاری را زندانی کرد و نه اخراج و حتی قبل از آن هم حضور ارتش فاشیستی و نازیهای آلمانی بود که روزنامهنگاران را به زندان میانداخت یا اخراج میکرد. نمیگویم که سانسور وجود نداشت. حتماً و بهخصوص در دوره ژنرال دوگل که رادیو و تلویزیون دولتی بود، فشارهایی بر روزنامهنگاران وجود داشت، اما نه در این حدی که امروز ادعا شود روزنامهنگاری را به خاطر انتقاد از دولت فرانسه اخراج کردند!
در مورد انتقاد و خبری که سایتهای فارسی زبان در ایران نوشتهاند، ازجمله مسئله اورودیف و سرمایهگذاری ایران در پایگاهها و مؤسسات انرژی اتمی، مسئله به سال ۱۹۸۵ برمیگردد که فکر میکنم آقای نجفزاده یا متولد نشده بودند یا دوران کودکیشان را میگذراندند. شما خودتان در پاریس ساکن هستید و میدانید شب گذشته مطالبی که در مورد تفکرات و رفتار آقای سرکوزی از تلویزیون دولتی فرانسه پخش شد، این سئوال را حتی برای خود روزنامهنگاران فرانسوی بهوجود آورد که مرز و حد انتقاد تا کجا میتواند باشد. در نتیجه، خیر! آقای نجفزاده اخراج نشدند.
او مدعی شده که نتوانسته است اجازه رفت و آمد به کاخ الیزه و مجلس ملی فرانسه را بهدست بیاورد. اساساً در فرانسه خبرنگاران رسانههای خارجی چگونه این اجازه را بهدست میآورند و چگونه این اجازه از آنها گرفته میشود؟
اجازه دهید قبلاً این را هم بگویم که آقای نجفزاده دارای یک کارت اقامت سه ساله بوده که مدت آن تمام میشود. روزنامهنگاران فعال در فرانسه لازم است گواهی ادامه کار را در رسانهای که حالا هرجا هست، ارائه دهند و اگر ورقه اقامت را داشته باشند، کارت خبرنگاریشان تمدید میشود. این اتفاق برای آقای نجفزاده نیفتاد. پنهان نباید کرد که این حادثه میتواند گوشه چشمی هم به اخراج روزنامهنگار خبرگزاری فرانسه در تهران داشته باشد، اما معنایش اخراج نیست. در مورد قسمت دوم، یعنی ورود به ادارهها و مکانهای دولتی از کاخ الیزه گرفته تا حتی یک مؤسسه خصوصی که دولتی هم نیست باید بگویم بعد از این که شما اطلاعات محل کارتان، میزان درآمدتان و کشوری که ملیتش را دارید، در اختیار مقامات دولتی فرانسه میگذارید و تحقیقات انجام میشود، به شما کارت خبرنگاری فعال میدهند، ولی این به معنای ورود به هر کشوری یا برای پوشش هر حادثهای نیست.
مثال سادهتری را فرض کنیم. روزنامهنگار یکی از رسانههای فرانسوی در ایران مشغول بهکار است. اگر رئیس جمهور چین به ایران برود، دلیلی وجود ندارد که خبرنگار یکی از کشورهای آفریقایی یا آمریکای جنوبی به دلیل تعدد خبرنگاران اجازه ورود داشته باشد. اهمیت و اولویت به تبع برای موضوعاتیست که به چین و ایران مربوط میشود. یا برعکس؛ اگر یک شخصیت عرب، آفریقایی یا اروپایی به ایران بیاید، احتمالاً دیگر دلیلی برای یک ملیت دیگر نیست. محدودیت پیرامون تعداد حضور و تعداد موضوع همیشه و در همه کشورها رعایت شده است.
این که ایشان با وجود کارت خبرنگاری، از ورودش به الیزه برای همهی موضوعها ممانعت شده، کمی باورش دشوار است، اما این که برای بعضی موضوعات اتفاق افتاده باشد، باید بگویم برای همه ما مثل خود شما که اینجا فعال هستید، اولویتهایی وجود دارد. در مورد تعداد سئوال کنندهها، تعداد روزنامهنگاران حاضر و حتی دوربینها اولویتهایی وجود دارد. در کاخ وزارت خارجه و کنفرانسهایی که برگزار میشود، حضور همه دوربینهای تلویزیون به دلیل عدم امکانات فضا و مکان عملی نیست. بعید میدانم که از ورود آقای نجفزاده به دلیلی قانونی ممانعت شده باشد.
شما از روزنامهنگاران ایرانی قدیمی در فرانسه هستید. در طول این ۳۲ سال پس از جمهوری اسلامی، آیا روزنامهنگاران و خبرنگاران رسانههای دولتی جمهوری اسلامی مشکلی، ممانعتی و دشواریای برای فعالیت خبری در فرانسه داشتهاند یا خیر؟ همین الان سایر خبرنگاران جمهوری اسلامی مثل خبرنگاران ایرنا، آیا مشکلی فعالیت داشتهاند؟
فکر نمیکنم. پاسخ شما را باید خود آنها بدهند، اما تا آنجا که میدانم، وقتی از مقام سخنگو اتفاقاً در مورد آقای نجفزاده پرسیدم، ایشان به من گفت که ما هیچ وقت هیچ مشکلی با هیچ روزنامهنگاری نداشتیم. کمااینکه کارت خبرنگاری دو روزنامهنگار و خبرنگار خبرگزاری ایرنا را تمدید کردیم. به تبع در حوادث سیاسی و نزدیکی و دوری روابط ممکن است که کار روزنامهنگار، نمیتوان گفت دشوارتر، اما دارای مراحلی میشود که باید این مراحل را مدیریت کرد. خود ما هم که بهعنوان روزنامهنگار ایرانی اما برای رسانههای برونمرزی کار میکنیم، شاهد این مسئله هستیم.
سالها پیش وقتی آقای خاتمی بهعنوان گفتوگوکننده تمدنها به پاریس تشریف آوردند، از ورود من و همکارم در رادیو فردا ممانعت شد، اما همکار عزیزمان آقای صادق صبا که آن موقع برای بیبیسی بهعنوان خبرنگار کار میکردند، اجازهی ورود پیدا کردند. هردوی ما ایرانی، هر دو از رسانههای برونمرزی بودیم، اما تشخیص بر این بود که آقای صادق صبا اجازه ورود پیدا کنند و من از بخش فارسی صدای آمریکا نتوانیم اجازه ورود پیدا کنم. در نتیجه این اتفاقها میتواند بیفتد، اما این که دولتها خارج از سلیقه فردی چقدر مسئولند، پاسخگویی آن دیگر برعهده خود دولتها است.
برای این که کوتاه گفته باشم و زیاد هم کلیگویی نکنم، هر پرونده جواب خودش را دارد. این که یک روزنامهنگاری توهین کند مسئله دیگری است. ما در بغداد روزنامهنگاری را دیدیم که به طرف رئیس جمهور آمریکا کفش پرت میکند، اینها مسئله فردی است. این روزنامهنگار دیدگاه فکریاش برای تمام آن مسئولان مشخص بود، اما اجازه ورود پیدا کرد. در نتیجه بعید میدانم که دولت فرانسه که مهد آزادیخواهی و دموکراسیخواهی است، نگران رفتار و گفتار آقای کامران نجفزاده باشد
افزایش تشعشعات رادیواکتیوی ژاپن به ۱۰ میلیون برابر حد معمول
مقامات ژاپنی میگویند مقدار مواد رادیواکتیو در آب رآکتورهای شماره دو فوکوشیما به ۱۰ میلیون برابر بیشتر از حد معمول رسیده است.
به گزارش خبرگزاری رویترز، در پی افزایش تشعشعات اتمی، شماری از کارگران این راکتور مجبور به تخلیه محل شدهاند.
چندی پیش نیز آژانس اتمی ژاپن هشدار داده بود که ید رادیواکتیو آب دریای نزدیک به این نیروگاه به ۱۸۵۰ برابر حد معمول رسیده است. آژانس بینالمللی انرژی اتمی از احتمال ادامه این بحران در ماههای آینده خبر داده است.
یوکیو ادانو، سخنگوی دولت ژاپن روز شنبه با اشاره به آسیبدیدگی سه کارگر، از شرکت برق تپکو که مسئولیت این نیروگاه را بر عهده دارد، به دلیل نداشتن عملکرد شفافتر انتقاد کرد.
سه کارگز این نیروگاه اتمی که در معرض تشعشات رادیواکتیوی قرار گرفتهاند، دچار سوختگی شدهاند.
آژانس اتمی ژاپن میگوید که این شرکت در رابطه با پوشش کارگران دچار اشتباه شده است.
برخی شرکتهای کشیترانی بینالمللی به دلیل بالا رفتن میزان مواد رادیو اکتیو در آبهای ژاپن اعزام کشتی به برخی بنادر این کشور را متوقف کردهاند.
مرکز اتمی فوکوشیما یک (فوکوشیما داییشی) شامل شش راکتور است که با زمینلرزه ۹ ریشتری و سونامی روز ۱۱ مارس جریان برق آن قطع شد. قطع جریان برق این نیروگاه موجب شد تا سیستم خنککننده آن از کار بیفتد.
راکتور شماره سه این نیروگاه بر اثر انفجار شدیدأ آسیب دیده که در پی آن مخلوطی از اکسید اورانیوم و پلوتونیوم ایجاد شده که بسیار خطرناک است.
چین، سنگاپور، هنگ کنگ و شماری دیگر از کشورهای منطقه، واردات سبزیجان، لبنیات و غذاهای دریایی را به دلیل نگرانی از آلوده بودن به مواد رادیواکتیو ممنوع کردهاند. پیش از این نیز مقامات بهداشت آمریکا واردات شیر، لبنیات، میوه و سبزی از چهار منطقه نزدیک به مرکز (فوکوشیما، ایباراکی، توشیگی و گونما) را ممنوع اعلام کرده بودند.
بر اساس اطلاعات رسمی منتشر شده زمینلرزه اخیر ژاپن «گرانترین» فاجعه طبیعی تاریخ بشر بهشمار میرود که ۲۰۰ تا ۳۱۰ میلیارد دلار خرج برداشته است. این زلزله تاکنون ۹۱۹۹ کشته، ۱۳۷۸۶ مفقود و ۲۶۸ هزار نفر بیخانمان داشته است.
سایت محسن رضایی نگران اطلاعات کاربران VPN شد
سایت تابناک متعلق به محسن رضایی در گزارشی اعلام کرد نگران لو رفتن اطلاعات شخصی، کاری و خانوادگی آن دسته از کاربران اینترنت در ایران است که برای عبور از فیلترینگ از ویپیان استفاده میکنند.
این سایت در یادداشتی که روز یکشنبه (هفتم فروردین) منتشر کرده نوشته است: «کاربران اینترنت باید بدانند که استفاده از چنین نرمافزارها و روشهایی، مانند این است که همه محتویات رایانه خود را از تصویر و فیلم شخصی گرفته تا اطلاعات مهم شخصی و کاری، آپلود کرده و در اختیار عموم قرار دهیم.»
تابناک در گزارش خود آورده که شرکتهایی که اکانت VPN میفروشند در داخل ایران آزادانه فعالیت میکنند و مقامهای جمهوری اسلامی باید با ارائهدهندگان این خدمات برخورد کنند.
این سایت در عین حال اعلام نکرده که کدام شرکتها در ایران آن هم با وجود سانسور شدید آزادانه اقدام به فروش اکانت ویپیان میکنند، بدون آنکه از سوی نهادهای امنیتی تحت تعقیب قرار بگیرند.
آنطور که تابناک نوشته است بیشتر استفاده کنندگان از اکانت ویپیان دانشجویان و تحصیلکردهها هستند و این سایت نگران است اطلاعات این افراد از سوی بریتانیا و آمریکا به سرقت رود.
گزارش جهتدار و معنادار این سایت محافظهکار در شرایطی منتشر میشود که بسیاری از کاربران اینترنت در داخل ایران برای عبور از فیلترینگ چندلایه جمهوری اسلامی از ویپیان استفاده میکنند.
به نظر میرسد ناتوانی مقامهای جمهوری اسلامی در از کار انداختن این سیستم ضد فیلترینگ مهمترین علت نوشتن چنین یادداشتی از سوی سایت تابناک باشد، چرا که این یادداشت در سایر سایتهای محافظهکار نیز به صورت گسترده بازنشر شده است.
سرویس VPN با استفاده از Coding خاص و بسیار پیچیده ۲۵۶ بیتی امکان هرگونه ردگیری و شنود اطلاعات را حذف میکند و این موضوعی نیست که مورد علاقه مقامهای جمهوری اسلامی باشد.
فارغ از یادداشت تهدیدآمیز سایت تابناک، بهتر است کاربران اینترنت در ایران در تهیه اکانت سرویس VPN جوانب احتیاط را در نظر گرفته و حتی المقدور اکانت این سرویس را از شرکتهای معتبر و قابل اطمینان تهیه کنند.
این سایت در یادداشتی که روز یکشنبه (هفتم فروردین) منتشر کرده نوشته است: «کاربران اینترنت باید بدانند که استفاده از چنین نرمافزارها و روشهایی، مانند این است که همه محتویات رایانه خود را از تصویر و فیلم شخصی گرفته تا اطلاعات مهم شخصی و کاری، آپلود کرده و در اختیار عموم قرار دهیم.»
تابناک در گزارش خود آورده که شرکتهایی که اکانت VPN میفروشند در داخل ایران آزادانه فعالیت میکنند و مقامهای جمهوری اسلامی باید با ارائهدهندگان این خدمات برخورد کنند.
این سایت در عین حال اعلام نکرده که کدام شرکتها در ایران آن هم با وجود سانسور شدید آزادانه اقدام به فروش اکانت ویپیان میکنند، بدون آنکه از سوی نهادهای امنیتی تحت تعقیب قرار بگیرند.
آنطور که تابناک نوشته است بیشتر استفاده کنندگان از اکانت ویپیان دانشجویان و تحصیلکردهها هستند و این سایت نگران است اطلاعات این افراد از سوی بریتانیا و آمریکا به سرقت رود.
گزارش جهتدار و معنادار این سایت محافظهکار در شرایطی منتشر میشود که بسیاری از کاربران اینترنت در داخل ایران برای عبور از فیلترینگ چندلایه جمهوری اسلامی از ویپیان استفاده میکنند.
به نظر میرسد ناتوانی مقامهای جمهوری اسلامی در از کار انداختن این سیستم ضد فیلترینگ مهمترین علت نوشتن چنین یادداشتی از سوی سایت تابناک باشد، چرا که این یادداشت در سایر سایتهای محافظهکار نیز به صورت گسترده بازنشر شده است.
سرویس VPN با استفاده از Coding خاص و بسیار پیچیده ۲۵۶ بیتی امکان هرگونه ردگیری و شنود اطلاعات را حذف میکند و این موضوعی نیست که مورد علاقه مقامهای جمهوری اسلامی باشد.
فارغ از یادداشت تهدیدآمیز سایت تابناک، بهتر است کاربران اینترنت در ایران در تهیه اکانت سرویس VPN جوانب احتیاط را در نظر گرفته و حتی المقدور اکانت این سرویس را از شرکتهای معتبر و قابل اطمینان تهیه کنند.
دغدغههای خامنهای برای محافظهکاران مهم نیست
این سایت در یادداشتی که روز شنبه (ششم فروردین) منتشر کرده نوشته که برخوردهای سطحی و گذرا با توصیهها و گفتههای علی خامنهای از سوی جریانی که خود را مدعی «ولایتمداری» میداند «پسندیده و مطلوب» نیست و «دغدغههای رهبری باید دغدغههای جریان ارزشی باشد که اکنون چندان این گونه نیست.»
این سایت در ادامه نوشته که «اکنون در شرایطی قرار گرفتهایم که بسیاری از جدالهای سیاسی به سطحی نازل و کودکانه تقلیل یافته و موضوعاتی به مسئله اصلی کشور تبدیل میشود که فاقد ارزش است.»
یادداشت این سایت نزدیک به دولت احمدینژاد در شرایطی منتشر میشود که حملات حامیان رهبر جمهوری اسلامی به عملکرد دولت دهم و تیم احمدینژاد در هفتههای اخیر افزایش قابل توجهی یافته است.
محافظهکاران منتقد دولت بارها اعلام کردهاند که دولت احمدینژاد قصد به راه انداختن فتنهای علیه حاکمیت و نظام جمهوری اسلامی را دارند.
رسانههای نزدیک به دولت نیز برای مقابله با این حملات تلاش میکنند با استناد به برخی اظهارات خامنهای این حملات و انتقادها را امری برخلاف خواسته رهبر جمهوری اسلامی نشان دهند.
رجانیوز که در سالهای اخیر اتهامات فراوانی متوجه منتقدان و مخالفان دولت کرده و میکند در همین راستا و در چرخشی معنادار و در واکنش به این انتقادها نوشته است: «برخی گمان میکنند هر کس اشکالی داشت، برای آنکه با او مقابله کرده باشیم باید سریعا او را فراماسونر، وابسته، جاسوس، دزد و... کنیم و بعد هم سوابق خاندانش را برای اثبات اتهاماتش فهرست نماییم.»
این سایت حامی احمدینژاد نوشته محافظهکاران در برخورد با مخالفان و رقبای خود «رادیکال یا متعصبانه عاری از منطق عقلانیت و همراه و همگام با ترویج اسامی و القاب خاص» برخورد کرده و میکنند که این روش غلطی است.
وضعیت سیاسی محافظهکاران آنطور که برخی از فعالان سیاسی این جریان در هفتههای اخیر اعلام کردهاند در حال حاضر مطلوب نیست و کارشناسان پیشبینی میکنند در سال جاری اختلافها میان حامیان علی خامنهای و احمدینژاد افزایش بیشتری یابد.
احمدینژاد تلاش میکند یکی از نزدیکان خود را برای کسب کرسی آینده ریاست جمهوری مهیا کند اما حامیان خامنهای معتقدند هیچ یک از نزدیکان احمدینژاد صلاحیت تصدی کرسی ریاست جمهوری را ندارند.
این دسته از محافظهکاران نیز در انتخابات سال ۱۳۸۴ محمود احمدینژاد را فاقد صلاحیت ریاست جمهوری میدانستند اما براساس برخی گزارشها حاکمیت با تقلبی که در این سال به نفع شخص وی انجام داد او را به مسند قدرت رساند.
تقلب گسترده در انتخابات سال ۱۸۸ ادامه همان سیاست مورد تایید علی خامنهای بود که باعث شد احمدینژاد در مسند قدرت باقی بماند، اما به نظر میرسد رهبر جمهوری اسلامی چندان تمایلی ندارد که در انتخابات آینده ریاست جمهوری به نفع نزدیکان احمدینژاد تقلب دیگری انجام دهد.
امام جمعه شیراز: اگر مشکل اعتبارات استان حل نشود، عوامل بروز مشکل را معرفی می کنم
امام جمعه شیراز گفت: اگر مشکل اعتبارات فارس رفع نشود، مجبورم برای حفظ مطالبات مردم این استان عواملی را که باعث بروز این مشکلات شدهاند را معرفی کنم.
آیتالله اسدالله ایمانی در خطبههای نماز جمعه شیراز با بیان اینکه ما احتیاج داریم که نمایندگان و مدیران فارس به دنبال اعتبارات این استان و جذب و مصرف درست آنها باشند، اظهار داشت: اگر مشکل جذب اعتبارات فارس برطرف نشد، مجبورم برای حفظ مطالبات مردم عواملی را که باعث بروز این مشکل شدهاند را معرفی کنم.
امام جمعه شیراز اضافه کرد: در استان فارس نارساییها، تبعیضها و عواقب خشکسالیها وجود دارد که باید آنها را رفع کرد.
ایمانی ادامه داد: در این استان توانمندیهای بسیاری نیز وجود دارد که باید آنها را شناخت و بر اساس اولویتبندیها برنامهریزی کرد.
نماینده ولی فقیه در استان فارس با اشاره به اینکه باید بر اساس سند چشمانداز فارس برنامهریزی در امور اقتصادی و صنعتی کرد، بیان داشت: باید از جنجالها و تبلیغات دور شد و در عرصه رسانهها نیز از این سرو صداها جلوگیری کرد.
نماینده مردم فارس در مجلس خبرگان رهبری ابراز داشت: باید پرسید که مسئولان این استان تا چه اندازه تبعیضها را برداشتهاند و چقدر مشکلات مردم را رفع کردهاند.
خطیب جمعه شیراز با بیان اینکه باید مچگیریها را رها کرد، گفت: مدیری که از عزل خود میترسد، به برنامهریزی فکر نمیکند، از این رو باید فضای امن مدیریتی به وجود آید.
ایران جزء ۲۰ کشور نخست دنیا در مصرف دارو
ایران به لحاظ مصرف دارو و مراجعه به پزشک جزو ۲۰ کشور نخست دنیا بوده و در آسیا بعد از چین مقام دوم را داراست.
به گزارش ایلنا، بر اساس اعلام دفتر آموزش و ارتقاء سلامت وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی علت مراجعه ۵ درصد افراد به مراکز درمانی و بیمارستانها،عوارض دارویی است و همچنین ۱۰ درصد عوارض دارویی ناشی از حساسیت به داروست.
این گزارش میافزاید ویژگی بارز فرهنگ دارویی در ایران، مصرف بیش از اندازه داروهای تزریقی است. طبق آمارها، سرانه مصرف داروهای تزریقی در ایران حدود ۴/۱۱ درصد بوده و این رقم ۴ برابر سرانه مصرف این قبیل داروها در جوامع در حال توسعه است.
دفتر آموزش و ارتقاء سلامت همچنین اعلام کرد، تحقیقات انجام شده در کشور نشان میدهد ۱۰ تا ۱۵ درصد داروها در ایران بدون مشورت با پزشک و به طور خودسرانه مصرف میشوند و در بین داروها، داروهای مسکن و آنتیبیوتیکها بیشترین میزان مصرف خودسرانه را تشکیل میدهند. این وضعیت باعث شده ۱۰ تا ۲۰ درصد علت بستری شدن بیماران در مراکز درمانی ناشی از عوارض دارویی باشد.
گرانی گازوئیل، عامل افزایش قیمت مرکبات و محصولات کشاورزی
یک عضو ستاد مبارزه با مفاسد اقتصادی از واردات بی رویه، افزایش قیمت سموم شیمیایی و کم آبی به عنوان مهمترین دلایل گران شدن قیمت مرکبات یاد کرد و گفت: کمبود گازوییل تحویلی به کشاورزان با نرخ سهمیهای در کاهش تولید و افزایش قیمت محصولات کشاورزی بی تاثیر نبوده است
به گزارش مهر، عزت الله یوسفیان ملا با اشاره به اینکه یکی از دلایل گران شدن مرکبات دراستانهای شمالی کشور همچون مازنداران موقعیت جغرافیایی این استانها است، گفت: استانهای پرتردد همچون مازندران به خاطر شرایط گردشگری که دارد باعث افزایش استفاده مردم از مرکبات میشود و این موضوع منجر به افزایش قیمتها می شود. نماینده مردم آمل در مجلس شورای اسلامی در مورد مشکلات کشاورزان، بیان کرد: بیشتر مرکبات مصرفی مردم وارداتی است وآن مقداری را هم که کشاورزان تولید میکنند به خاطر نبود امکانات تولید صنعتی ضرر میبیند که این امر باعث دلسردی کشاورزان کشور میشود.
عضو کمیسیون برنامه و بودجه مجلس شورای اسلامی با بیان اینکه بیشتر مرکبات مصرفی مردم از خارج وارد کشور می شود، تصریح کرد: یکی از دلایل نوسان در قیمت مرکبات کم یا زیاد وارد کردن مرکبات از خارج به داخل کشور است. وی تاکید کرد: یکی از معضلات کشاورزان خرید گازوییل است که به یکی ازدغدغههای مهم آنها تبدیل شده و این درحالی است که کمبود میزان گازوییل تحویلی به کشاورزان مازندرانی با نرخ سهمیهای، موجب کاهش تولید محصولات کشاورزی و افزایش قیمت آن میشود.
یوسفیان ملا ادامه داد: سیستم تولید مرکبات استان ما درتمام مراحل با مشکلاتی ازجمله گران شدن سم، کود و دستمزد کارگران روبرو است. این عضو ستاد مبارزه با مفاسد اقتصادی درمورد مشکلات کم آبی برای کشاورزان توضیح داد: پیش ازپیروزی انقلاب اسلامی سرانه آب مصرفی برای هر فرد ایرانی هفت هزار و ۵۰۰ متر مکعب بوده که امروز به ۱۶ هزار و ۵۰ متر مکعب افزایش یافته است. به گفته این نماینده مجلس شورای اسلامی بر این اساس دولت باید سازه های سنتی را احیا کند تا بستری مهیا شود تا مصرف آب کاهش و تولید کشاورزی افزایش یابد.
گفتنی است دو میلیون نفراز جمعیت و حدود ۶۰ هزار خانوار مازندران به امر کشاورزی مشغول هستند اما تشکل کشاورزی مستقل نبوده در حالی که کشاورزان مازندرانی غذای ۱۵ میلیون جمعیت ایرانی را تامین می کنند.
تورم افسار گسیخته دو رقمی در کشور و هیجان محافظه کاران از تورم ۲/۴ درصدی تورم در اروپا!
کلمه- کمال الدین صبا: مردم، شرکتها و کارخانجات با مشکلات فراوانی از بی ثباتی در تمامی زمینه ها و بخصوص بی ثباتی و بی انضباطی اقتصادی دولت در کشور در رنجند، آمار واقعی مخفی می گردد، قیمتها هر روزه رو به افزایشند، نرخ تورم دو رقمی هرباره توسط دولت تحریف می شود و با واقعیات نمی سازد، کارخانجات هر روزه با مشکلات جدید روبرو می شوند و یک به یک تعطیل می شوند، حقوق کارگران و پیمانکاران ماه هاست عقب مانده، تا جایی که تنی چند از مدیران شرکتهای بزرگ از شدت نگرانی و شوک و فشار حتی جان خویش را از دست دادند و اعتراض ها هر روز رو به افزایش است، خبرگزاری فارس نیوز وابسته به نهادهای امنیتی سپاه، خبر از تورم بی سابقه در اروپا می دهد. آن هم به بالاترین مقدار در دو سال اخیر، یعنی ۲٫۴ درصد!
در حالی که بحران اقتصادی دنیا در چند سال اخیر موج شدیدی از نگرانی ها را برای تولید کنندگان و در نتیجه بازار کار به وجود آورده بود، برنامه ریزی های منسجمی توسط کشورهای توسعه یافته و اتحادیه اروپا صورت گرفت تا رونق به اقتصاد بازگردد و اقتصادشان از رکود خارج گردد. تورم مثبت و کنترل شده، شاخصه ای از رونق اقتصادی در یک کشور می باشد و نشان از تمایل مردم به خرید دارد و همین امر موجب می شود که کارخانجات به تولید ادامه دهند و بازار کار و کسب و تولید در کنار یکدیگر فعال باشند. در این بین بانک های مرکزی و برنامه ریزان اقتصادی، همواره در تلاشند که شاخص تورم را کنترل کنند، به نحوی که در حال حاضر این شاخص نزدیک به ۲ درصد برنامه ریزی شده است و طبق تازه ترین گزارش های منتشر شده موسسه آمار اروپا موسوم به یورو استات، نرخ تورم از مقدار در نظر گرفته شده فراتر رفته و در دو سال اخیر برای اولین بار به عدد ۲٫۴ درصد رسیده است.
برنامه ریزی ها حاکی از آن است که این مقدار در سال آتی به رقم ۱٫۷ درصد خواهد رسید. بنابراین پس از تحولات اخیر بین المللی در کشورهای مصر و تونس و لیبی و بقیه کشورها که اکثرا در حوزه های نفتی هستند و افزایش قیمت نفت و حتی با زلزله شدید در ژاپن و سونامی و ماجرای هسته ای و مشکلات ناشی از عدم تأمین بعضی از قطعات حساس کارخانجات اروپایی که توسط شرکت های ژاپنی صورت می گرفته، با این حال نرخ تورم در اروپا حدود ۰٫۴ درصد بالاتر از انتظار و برنامه ریزی ها گام گذاشته است. هرچند که پیش بینی شده است که در سال آینده دوباره پائین آمده و به مقدار ۱٫۷ درصد برسد.
حال سوال اینجاست که غوغاسالارانی که از افزایش ۰٫۴ درصدی در تورم ۲ درصدی اروپا چشم پوشی نمی کنند، چطور است که در مقابل افزایش لجام گسیخته قیمت ها در کشور خودمان اغماض می کنند و صحبتی از نرخ تورم دو رقمی و افزایش و کاهش چند درصدی آن در هر ماه نمی کنند؟ چرا در مقابل بیکار شدن هر روزه تعدادی از کارگران و کارمندان و متخصصین خاموشند و صحبتی از اعتراضات برای دریافت حقوق معوقه کارگران و کارمندان و متخصصین به میان نمی آورند؟ چرا در مقابل این همه بی ثباتی در سیاست های داخلی و خارجی و فضای آشفته اقتصادی که منجر به فتوای جنگ و جهاد اقتصادی نیز برای آن شده است، خاموشند؟ آیا جز این را به اذهان متواتر می سازد که نفع عده ای از لمیدگان بر قدرت، بر همین آشفتگی داخلی در تمامی زمینه های اقتصادی و فرهنگی و سیاسی و غیره قرار گرفته است؟
گزارش کلمه از عملکرد و مواضع میرحسین در سال ۸۹
روایت یک سال صبر و استقامت در همراهی با مردم
کلمه – گروه سیاسی: یکسال صبر و استقامت، یکسال با همه مشقت ها و محدودیت ها با همه تهمت ها و طعنه ها در کنار مردمی بودن که نام او را از صندوق های رای تا کوچه و خیابان فریاد زدند. این شاید خلاصه میرحسین موسوی باشد برای سال ۱۳۸۹. حالا که میر حسین موسوی را از مردم خود جدا کرده اند شاید فرصتی باشد تا نیک ببینیم که او چه می گفت و به چه می اندیشید؟ آیا مانند قدرت پرستان همه چیزخواه سودای ریاست و حکومت داشت چنانکه مدعیان مسند نشین می پندارند و آیا آرمانی جز بازگشت به قانون، بازگشت به کرامت انسانی و اعتلای ایران اسلامی در سر می پروراند؟ مرور تاریخی دیدار ها و اعلام مواضع میرحسین موسوی نشان می دهد آنچه که امروز به عنوان حصر و بازداشت خانگی از آن یاد می کنیم در واقع در شکلی دیگر از نیمه دوم سال با میرحسین موسوی همراه بود. هر چه سال جلو تر می رفت محدودیتها بیشتر می شد ملاقات کننده ها بازداشت و بازجویی می شدند یا اساسا با تهدید و سد راه مانع ملاقاتی ساده می شدند. همه اینها ادامه پیدا کرد تا جایی که میر از ملاقات با خانواده زندانیان و آسیب دیدگان نیز آرام آرام باز ماند. از آن پس نخست وزیر دوران دفاع مقدس سخنان خود را از طریق گفت و گو ها و یادداشت های مختلف با مردم سخن گفت تا اینکه با حصر کامل وی و دکتر رهنورد، این ارتباط نیز توسط مسئولان حکومتی از بین رفت و مصداق دیگری از مثله شدن آزادی بیان را در کشور نمایان ساخت.
او در سالی که گذشت به دیدارهای نوروزی رفت، با زندانیان آزاد شده و خانواده زندانیان سیاسی دیدار کرد. در چند نوبت با مهدی کروبی و سید محمد خاتمی دیدار داشت. با اعضای فراکسیون خط امام مجلس و نمایندگان سابق مجلس به گفت و گو نشست. محفلی برای گفت و گوی جوانان اصلاح طلب فراهم کرد. ایثارگرانی که خاطرات ۸ سال دفاع مقدس را همراه با نخست وزیر این دوران داشتند به دیدارش آمدند. به مناسب های مختلف پیام صادر کرد و در موضوعات روز با کلمه به گفت و گو نشست.
اما نکته مهمی که نمی توان از آن به سادگی گذشت حضور همیشگی دکتر رهنورد در همه این دیدارها بود.حتی زمانی که از ملاقات های مهندس موسوی ممانعت به عمل آمد ، دکتر زهرا رهنورد به تنهایی ارتباط با مردم را حفظ کرد و به ملاقات اقشار مختلف جامعه رفت.
در ادامه به مرور دیدار ها و مواضع میرحسین موسوی در سال ۸۹ خواهیم پرداخت.
- پیام نوروزی برای همه ایرانیان
فروردین ۱۳۸۹ را میرحسین با انتشار پیام نوروزی(+) آغاز کرد . میرحسین در آن پیام خواستار گسترش دامنه امواج جنبش سبز به همه اقشار، قومیتها و استانها شده بود.مهندس موسوی سال ۸۹ را سال استقامت و پایداری بر مطالبات برحق و قاونی ملت ایران دانسته و تاکید کرده بود: سال جدید سال استقامت بر این مطالبات به حق و قانونی است و ما حق عقب کشیدن و عقبگرد در ارتباط با این مطالبات را نداریم و آن را خیانت به ملت و اسلام، خون شهدا میدانیم.ما این قانون اساسی را در میان امواج خون شهدا به دست آوردیم و نمیتوانیم آن را راحت از دست بدهیم و همه باید به آن بازگردند.
او به مانند همیشه به پایندی خود به قانون اساسی هم اشاره کرد و گفت: قانون اساسی را باید یکپارچه دید. زمانی که قانون اساسی تدوین شد، حتی آن کسانی که آن عناصر را تدوین میکردند برای آن که انسجام قانون آسیب نبیند، مقدمهای برای آن تهیه کردند که اهمیت آن هم زیاد است. در تمام اینها اصول به یک مجموعه از ارزشها، خواستها و مطالباتی یکپارچه تأکید میشود که نمیتوانند از هم جدایی بگیرند. اکنون هم مردم که مشکلات اجرایی، سیاسی و انتخاباتی و .. را دیدند راه حل را در این میبینند که راه گشودن به آینده درخشان برای ملت بازگشت به قانون اساسی آن هم بدون دخالت دادن سلایق سیاسی است.
- دیدارهای نوروزی
با آغاز سال ۱۳۸۹ مهندس موسوی به همراه دکتر رهنورد سنت حسنه دید و بازدید های نوروزی را اینبار در دیدار با خانواده زندانیان سیاسی و یا زندانیان آزاد شده از زندان گذراندند.
دیدار مهندس موسوی با خانواده زندانیان سیاسی همراه با حاشیه های جالبی بود. وقتی مهندس موسوی به دیدار خانواده محمد نوری زاد رفت یکی از حاضران از مهندس درباره نامگذاری سال ۱۳۸۹ به نام «صبر و استقامت» پرسید که موسوی با بیان اینکه منظور از صبر همان صبر به معنای قرآنی آن است، خاطرنشان کرد: در ماههای پیش رو همه افراد باید هریک در حد وسع و توانشان برای پیشبرد مطالبات مردم تلاش کنند و در این راه صبر و ایستادگی پیشه کنند تا در راه تحقق خواستههای ملت توفیق یابیم.
بسیاری از این دیدارهای نوروزی در رسانه ها انعکاس پیدا نکردند اما ۱۱ مورد آن که منتشر شدند شامل این دیدارها بوده اند:
۴ فرودین : دیدار نوروزی مهندس موسوی و دکتر زهرا رهنورد با بهمن احمدی امویی ،روزنامه نگار(+)
۴ فرودین : دیدار نوروزی مهندس موسوی و دکتر زهرا رهنورد با خانواده محمد نوریزاد کارگردان و روزنامهنگار دربند (+)
۵ فروردین: دیدار نوروزی مهندس موسوی و دکتر زهرا رهنورد با خانواده حسین نورانی نژاد عضو جبهمه مشارکت(+)
۵ فروردین:دیدار نوروزی مهندس موسوی و دکتر زهرا رهنورد با خانواده سید علیرضا بهشتی شیرازی از مشاوران ارشدش(+)
۵ فروردین:دیدار نوروزی مهندس موسوی و دکتر زهرا رهنورد با آذر منصوری عضو تازه آزاد شده جبهه مشارکت(+)
۷ فروردین :دیدار نوروزی مهندس موسوی و دکتر زهرا رهنورد با خانواده امیرابوطالبی از جانبازان انقلاب (+)
۱۱ فروردین :دیدار نوروزی مهندس موسوی و دکتر زهرا رهنورد با مهسا امرآبادی، همسر مسعود باستانی روزنامه نگار زندانی(+)
۱۲ فروردین:دیدار نوروزی مهندس موسوی و دکتر زهرا رهنورد با خانواده شیوا نظر آهاری ،روزنامه نگار و فعال حقوق بشر(+)
۱۷ فروردین : دیدار نوروزی مهندس موسوی و دکتر زهرا رهنورد با فیض الله عرب سرخی عضو ارشد سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی (+)
۲۰ فروردین :دیدار نوروزی مهندس موسوی و دکتر زهرا رهنورد با عبدالله مومنی سخنگوی ادوار تحکیم وحدت (+)
۲۰ فروردین :دیدار نوروزی مهندس موسوی و دکتر زهرا رهنورد با خانواده بدرالسادات مفیدی دبیر زندانی انجمن صنفی روزنامهنگاران ایران (+)
۱۱ فروردین خانواده سه مشاور میرحسین موسوی که آن روزها در زندان بودند به دیدار موسوی و رهنورد رفتند(+). دیداری که با ستایش موسوی از استقامت مشاورانش همراه بود.
۱۴ فروردین هم به مانند سال های قبل میرحسین در دفتر خود میزبان بسیاری از چهره های سیاسی، فرهنگی ، اجتماعی، روزنامه نگاران و … بود(+) که برای تبریک عید نوروز به دیدار او آمده بودند. سنتی که امسال به دلیل حصر مهندس در آن وقفه ایجاد می شود.
۱۶ فروردین تعطیلات نوروز به پایان رسید اما برخی از دیدارهای نوروزی ادامه پیدا کرد. بلافاصله بعد از تعطیلات اعضای فراکسیون خط امام (ره) مجلس شورای اسلامی با مهندس موسوی دیدار کردند(+) . دیداری که واکنش شدید اقتدارگرایان حامی دولت را در پی داشت.
این دیدار صمیمانه بهارانه در حالی برگزار شد که مهندس موسوی به نکاتی در این دیدار اشاره کرد و با مثال زدن از گذشته گفت: «علی رغم حمایت موثری که امام راحل از دولت و اینجانب به عمل می آوردند هیچ تصمیمی که به مربوط به سرنوشت مردم بود را به تنهایی اتخاد نمیکردند و برای اتخاد تصمیم با کسانی که لازم بود مشورت می کردند و اصولا برای مشورت خود در اینگونه تصمیمات وظیفهای شرعی و عقلی قائل بودند.»
ترسیم چهره ای غیر واقعی از امام در صدا و سیما
سال گذشته در این روزها صداوسیما با پخش برنامه های مختلف سعی در تحریف اندیشه های امام (ره) را داشت که موسوی در دیداری که با این طیف از نمایندگان مجلس داشت گفت: «این نوع تبلیغ در واقع ویران کردن پایههای نظام است چرا که رفتار و دکترین امام راحل را تخریب میکنند و این درست کاری است که رسانههای بیگانه هم انجام میدهند یعنی هم متاسفانه صدا و سیمای ما و هم رسانههای ضدانقلاب فرازی از یک سخن امام راحل را بدون اشاره به موقعیت تاریخی بیان آن سخن و با هدف القاء چهره و منشی خاص از امام مطرح میکنند که این موجب ترسیم چهره ای غیر واقعی از امام می شود و برداشت و ذهنیتی ناقص و نادرست از امام را در مخاطبان بویژه نسل جوان ایجاد می کند و به نظر من رسانه های بیگانه و صدا وسیما دراین مورد دو تیغه یک قیچی هستند که به مخدوش کردن چهره نورانی امام راحل می پردازند.»
نظام را می خواهند با حاکمیت یک فرقه اداره کنند
۱۹ فروردین هم نمایندگان فراکسیون سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی در مجلس ششم به دیدار مهندس موسوی رفتند.(+)
میرحسین موسوی در این دیدار مباحث مختلفی از جمله موضوعاتی مربوط به هدفمند کردن یارانه ها ، استفاده ابزاری از ارزش ها ، خواسته های جنبش سبز و … را مطرح کرد اما در بخشی از سخنان خود به اتفاقی که در چند روز قبل از این دیدار در کنار دریاچه ارومیه رخ داده بود و برخورد با حامیان محیط زیست اشاره کرد و گفت :« برخورد عجیب اخیر با مردمی است که برای حفظ محیط زیست دریاچه ارومیه رفته بودند نیز نشانه دیگری است از روند امنیتی کردن کشور است.»
وی ادامه داد: «یا پادگانی کردن بهشت زهرا در روز ۱۲ فروردین یا … و آیا همه مسائل را با امنیتی و پادگانی کردن می توان حل کرد؟ نظام را می خواهند با حاکمیت یک فرقه اداره کنند که نمی شود.»
۲۳ فروردین میرحسین موسوی با همراه همیشگی اش ، زهرا رهنورد به دیدار خانواده مهدی محمودیان(+) رفتند تا از این خانواده که عزیزشان دربند است دلجویی کنند.
۲۹ فرودین هم میرحسین و زهرا رهنورد به دیدار خانواده احمد زیدآبادی رفتند(+) . هم زمان با این دیدار ،احمد زید آبادی از زندان رجایی شهر با منزلش تماس تلفنی گرفت و با مهندس موسوی و زهرا رهنورد گفت و گوی کوتاهی کرد .زهرا رهنورد در این مکالمه خطاب به زید آبادی گفت :ما صبر و مقاومت شما را ارج می نهیم و برایتان آرزوی توفیق و سلامتی داریم .
برای تداوم جنبش، زندگی کردن با آن را درپیش بگیرید
اردیبهشت ماه ۸۹ با دیدار جمعی از فعالان ملی – مذهبی با مهندس موسوی(+) شروع شد. در این دیدار که باز به مذاق انحصارطلبان خوش نیامد مهندس موسوی بیشتر درباره جنبش سبز سخن گفت. وی با تاکید بر این سخن که «باید با ارزشها و اهداف سیاسی، زندگی کرد» اظهار داشت: «کار، کاری طولانی، و مسیر جنبش سبز، راهی پر پیچ و خم و زمانبر است؛ اگرچه شاید جنبش زودتر از آنچه بسیاری تصور میکنند به نتیجه برسد، اما باید صبور بود و استقامت ورزید و برای تداوم جنبش، زندگی کردن با آن را درپیش گرفت.»
مهندس موسوی همچنین با تاکید بر این نکته که «مسئلهی آگاهیبخشی، موضوعی بسیار مهم محسوب میشود»، عنوان نمود: «هر «تغییر» وقتی متحقق میشود که «ایده»ای متولد شود. اکنون بهنظر میرسد که ایدهی تغییر متولد شده است؛ هر چقدر این ایده و ابعاد آن را بیشتر تبیین کنیم، امکان بسط و پیشبرد جنبش بیشتر میشود.»
در همین جلسه بود که مهندس موسوی مبحث «دین رحمانی» را باز کرد. وی با تاکید بر این موضوع که «ما مبلغ قرائت رحمانی از دین هستیم، قرائتی از دین که واجد حداکثر مدارا نسبت به تمامی دیدگاهها و عقاید است» افزود: « این کار (تبلیغ و ترویج قرائت رحمانی از دین) کار دشواری است، اما جنبش سبز میتواند چنین مسئولیتی را بر دوش خود حس کند.» موسوی اضافه کرد: «من نسبت به گریز نسل جوان از دین و ارزشهای توحیدی احساس خطر میکنم؛ برخوردها و خشونتورزیها و سرکوب در پوشش حکومت دینی، ممکن است بخش قابل توجهی از جوانان ما را از هر دینی گریزان سازد.»
در این دیدار افرادی مانند مهندس سحابی و دکتر پیمان، برخی از فعالان ملی-مذهبی ازجمله دکتر محمدحسین رفیعی و محمد بستهنگار و نیز تعدادی از وابستگان جنبش مسلمانان مبارز حضور داشتند .
- دیدارهایی از جنس مردم با مردم
در اردیبهشت و خرداد ماه سال گذشته اقشار مختلف مردمی با میرحسین موسوی ملاقات هایی داشتند. در این جلسات که هفته ای چندبار در دفتر کار مهندس موسوی برگزار می شد مسائل روز و همچنین راهبردهایی برای جنبش سبز ارائه شد.راهبردهایی که هنوز بوی تازگی آن به مشام می رسد و کاربرد دارد.
کشتی نظام یا کشتی مسلمانی؟
۵ اردیبهشت ماه جمعی از ایثارگران انقلاب اسلامی و دفاع مقدس با نخست وزیر امام (ره) دیدار کردند(+). در این دیدار موسوی گفت: می گویند شما از کشتی(نظام) پیاده شده اید از کشتی مسلمانی که پیاده نشده ایم. به عنوان یک مسلمان می خواهیم طوری رفتار کنیم که جوانها را مأیوس نکنیم و حداقل بگوییم اسلامی که می شناسیم این نیست، اسلامی که می شناسیم رحمت دارد، رئوف است، سعه صدر دارد، همه را می پذیرد. با زبان استدلال با افراد روبه رو می شود. اسلام دینی است که می تواند با پیشرفت های جامعه بشری همسو و پیشتاز شود.
جایگاه جنبش سبز با تجمع های خیابانی سنجیده می شود؟
وی میزان حضور مردم در تجمع های خیابانی را معیار درست برای سنجیدن جایگاه جنبش سبز عنوان نکرد و گفت : ما نباید بگوییم که خیابان ها زمانی از جمعیت زیاد و در زمانی کم بود و بر این اساس بسنجیم که جنبش سبز در کدام نقطه ایستاده است. باید شاخص و اطلاعاتی داشته باشیم که ببینیم آگاهی از این حقوق چقدر است تا اینکه بدانیم در آینده چگونه باید کشور اداره شود؟ آیا این آگاهی در سطح جامع گسترده تر شده یا کم کم دارد دایره اش تنگ تر می شود. اگر ما نسبت به این موضوع پیشرفت داشتیم زمینه ی تغییر جدی را در کشور ایجاد کرده ایم.
مرده هایی سیاسی که توسط حکومت زنده شدند
به اعتقاد موسوی، این روشی که هر کس بر خلاف شما صحبت کند و راه حلی ارائه دهد را صهیونیست یا منافق می نامید و او دلبسته به آمریکا، برانداز و محارب می شود این به نفع شما و به نفع کشور نیست ،این تقویت محارب و منافق است. منافقین با این جنایت هایی که در داخل کشور داشته اند ، با این همکاری هایی که با صدام داشتند مرده ای شده بودند که ننگ ابدی بر پیشانی انها مانده است. شما وقتی فرزندان این ملت که دو سه میلیونشان در یک روز یک خیابان را پر می کنند به منافقین نسبت می دهید ، آیا شما منافقین را تضعیف می کنید؟ یا نفاق را تقویت می کنید؟از آنطرف جریان سالمی که در کشور جامعه را متمایل به اسلام می کند، شما پیشانی بند جبهه آنها را که به عنوان یادگاری حفظ کرده اید پنهان می کنید که به آنها نگویند بسیجی و طرفدار امام.
به جای جلوگیری از فعالیت احزاب جوانمردانه با آنان رقابت کنید
وقتی موسوی با ایثارگران دیدار داشت خبرهایی مبنی از جلوگیری از فعالیت دو حزب مشارکت و مجاهدین انقلاب اسلامی به گوش می رسید . محدودیت هایی که توسط وزارت کشور دولت فعلی اعمال می شد. موسوی در این زمینه گفت : شما اگر می گویید این حزب ها خوب نیستند یک حزب خوب تشکیل دهید که با اینها جوانردانه رقابت و مقابله کنند تا اگر توانستند خود به خود زمینه اش را در جامعه از بین ببرند.
۶ اردیبهشت ماه هم میرحسین موسوی برای نخستین بار در سال ۸۹ به دیدار مهدی کروبی رفت(+). این دیدار به نوعی بازدید نوروزی بود و در آن درباره مسایل کشور سخن به میان آمد.
اغلب سیاست های موجود در کشور باری به هر جهت شده است
میر حسین در این دیدار با انتقاد از سیاست های موجود در کشور گفت: اغلب سیاست های ما “باری به هر جهت” است و متاسفانه ساختارهای ما همچون ماسه زار و شن زاریست که آب در آن پایدار نمی ماند. وی افزود: در حال حاضر در زمینه ساختاری برنامه ای دقیق و روشن نداریم و باید برای دراز مدت فکری نمود. شرایط حکومت طوری شده است که همه را توطئه گر تصور میکند و دچار نوعی توهم توطئه گردیده است.
تمام کارشناسان خبره و باسابقه از سازمان ها رانده شدند
موسوی با انتقاد از وضعیت مدیریتی کشور و ضعف های موجود در آن گفت: در همه کشورها مدیران و مقامات دولتی سابق به عنوان شورای مشورتی به دولت های موجود کمک میکنند. اما در ایران به طور مثال آقای خاتمی با ۸سال سابقه ریاست جمهوری در کشور و جنابعالی و دیگر سران، همکنون در چه وضعیتی هستند. تمام کارشناسان خبره و باسابقه از سازمان ها رانده شدند، صرفا به دلیل مسائل خطی و سیاسی!
موسوی افزود: من چشم انداز روشنی را در راستای بهتر شدن مسائل اقتصادی کشور نمیبینم. زیرا بستر ها خراب شده اند.ابزارها از بین رفته است. دستگاه های بیم دهنده از میان برچیده شده اند. و برای کارشناسان در جامعه دیگر جایگاهی قائل نیستند. حتی اگر همکنون شخصی از اصولگرایان صحبتی بر زبان بیاورد وی را منافق خطاب می کنند.
- پیامی برای معلمان و کارگران
۹ اردیبهشت، میرحسین موسوی به مناسبت ۱۱ اردیبهشت روز جهانی کارگر و ۱۲ اردیبهشت روز معلم پیام ویدئویی منتشر کرد(+). مهندس موسوی فعالیت های قشر کارگر و معلم را جزو مهمترین مولفه های اقتدار ملی کشور عنوان کرد و گفت: تنها راه تحقق خواسته های برحق معلمان، کارگران و همه اقشار ملت رجوع به قانون اساسی است و حقوق مردم که فراموش شده ترین قسمت قانون اساسی است.
در بخشی از این پیام آمده است:تورم، پایین آمدن نرخ سرمایه گذاری ها، فساد، رواج دروغ و سو مدیریت ، حقوق معوقه کارگران و بیکاری روزافزون آنها، تعطیلی روزافزون کارخانه ها یا با ظرفیت پایین کار کردن کارخانه ها در حالی که بازارهای ملی ما پر از کالاهای خارجی شده و در حقیقت ما تمام بازار داخلی خودمان را در رابطه با کالا ، خدمات و سرمایه به بیگانه واگذار کردیم و همه می دانیم که این مساله تا چه اندازه در سرنوشت ملت ، استقلال و آزادی ما و همچنین در سرنوشت کارگران ما اثر می گذارد.از سوی دیگر محدود کردن آزادی ها را داریم. بستن دهان ها ، بستن روزنامه ها و پر کردن زندانها و محدود کردن تشکل های صنفی و سیاسی را داریم که آن هاهم در سرنوشت کارگران ومعلمان اثر می گذارد. به همین علت مهم است که امسال کارگران و معلمان پی ببرند ( گرچه می دانم می دانند) مسائل و مشکلاتی که در زندگی روزمره لمس و درک می کنند با مسائل عمده کشور در ارتباط است و این ارتباط مستقیم است.
همچنین این پیام به خواسته های معلمان و کارگران هم اشاره داشت و آمده است: آنها آزادی می خواهند چرا که آزادی باعث می شود تشکل های صنفی و سیاسی خود را تشکیل دهند و فعالیت سیاسی کنند . راهی برای گشایش امور خود و ملت پیدا کنند. آنها دنبال عدالت هستند. چه عدالت در سطح معیشتی و اقتصادی و چه در سطح توزیع منزلت های اجتماعی. باعث می شود آنها بهتر بتوانند خدمت کنند و بهتر می توانند ثروت ایجاد کنند و بهتر می توانند از اقتصاد کشور دفاع کنند و با فعالیت خود در صنعت و بازار و از استقلال کشور دفاع کنند و همچنین در توزیع منزلت آنها موقعیتی پیدا می کنند که از ایده های مترقی و پیشروانه در سطح کشور حمایت کنند.
همچنین در این پیام خطاب به معلمان و کارگران آمده است : شما عزیزان و شما کارگران ومعلمان بدانید که مسائل شما مسائل همه ملت ماست و جدا نیست. شما اگر در تشکیل شوراهای مستقل صنفی مشکل دارید و هر حرکتی که می کنید با محدودیت و دستگیری ها روبرو می شوید و در فعالیت خود دچار مشکل هستید . سر کلاس که می روید با خوف و رجا می روید چون نمی دانید که آیا می توانید حرف حق را بزنید و در برابر دانشجویان و دانش آموزان از حق دفاع کنید. با سینه برآمده و سری افراشته از حق دفاع کنید و از سفیدی سفید و سیاهی سیاه شهادت دهید و کوتاه نیایید و وقتی در این زمینه دچار تزلزل و خوف می شوید طبیعی است که این مساله مساله ملی است و مساله همه ماست.
- دیدار با آذربایجانی ها
۱۳ اردیبهشت ، گروهی از اصلاح طلبان آذربایجانی با مهندس موسوی دیدار کردند(+) که در این دیدار هم مباحث مهمی مطرح شد که بخشی از آن مربوط به قومیت ها بود.
زبان موضوعی نیست که با آن بخشنامه ای برخورد کرد
مهندس موسوی که بخش عمده ای از سخنانش را به تحلیل مسائل آذربایجان اختصاص داده بود با اشاره به تاریخ معاصر آذربایجان، این خطه را سرزمینی دانست که باید همواره مسائل آن مورد بررسی و ارزیابی قرار گیرد و با اشاره به مکتب تبریز در حوزه مسائل سیاسی ، اجتماعی و فکری به اهمیت زبان های ملی و محلی تاکید کرد و ادامه داد: زبان ها و فرهنگ های متنوع از ذخایر این سرزمین است. زبان و بویژه زبان اوجی و شعر قابل ترجمه نیست و هر زبان ظرفیت هایی دارد که جزو سرمایه ها و ذخایر ملی محسوب می شوند و اهمیت این ذخایر فرهنگی در کشور کمتر از ذخایر مادی نیست. زبان مسئله ای نیست که با آن بشود آمرانه و بخشنامه ای برخورد کرد. رضاخان این کارها را با فرهنگ ها و اقوام کرد و شکست خورد و یکی از دلایل نفرت ملی از آن دوره به همین سیاست ها بر می گردد.
تک تک اصول مغفول و یا کنار گذاشته شده قانون اساسی باید اجرا شود
نامزد معترض دهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری اجرای بدون تنازل قانون اساسی و عدم اجتهاد در مقابل نص صریح قانون اساسی را تنها راه برای وحدت ملی و استیفای حقوق همه اقوام دانست و گفت: تک تک اصول مغفول و یا کنار گذاشته شده قانون اساسی باید اجرا شود و اگر مشکلی در این بین باشد به نظر خواهی عمومی گذاشته شود.
در هیچ جای ایران تجزیه طلبان در سطح ملی اهمیت و جایگاهی ندارند
میرحسین موسوی با اشاره به این که مسائل هویتی فقط با حفظ منافع ملی ممکن است افزود: در هیچ جای ایران تجزیه طلبان با اراده معطوف به وحدت طلبی در سطح ملی اهمیت و جایگاهی ندارند.
۱۲ اردیبهشت، موسوی و رهنورد به عیادت مصطفی تاجزاده رفتند(+) که تحت عمل جراحی قرار گرفته بود.
۱۵ اردیبهشت، وقتی خبر درگذشت محمد بهمن بیگی معلم با سابقه عشایر پخش شد، میرحسین برای این ضایعه پیامی صادر کرد(+). وی در بخشی از این پیام نوشت:«قطعا خدمات ارزنده محمد بهمن بیگی معلم عشایر که آموزش عشایر در ایران را پایه ریزی کرد و از ۵۸ سال پیش با برافراشتن چادری برای آموزش این قشر عزیزجامعه اقدام کرد از یادها نخواهد رفت. فعالیت ها و اقدامات او در زمان حیات پر برکتش تنها آگاهی دادن نبود بلکه صداقت و اخلاق و پشتکار ازویژگی های بارز و میراثی بودکه بهمن بیگی به جاگذاشته است .»
۱۸ اردیبهشت، دیدار با خانواده های زندانیان سیاسی توسط میرحسین و همسرش ادامه پیدا کرد ، این زوج در این روز هم دیدار با خانواده عیسی سحرخیز(+) روزنامه نگار زندانی و هم دیدار با خانواده جعفر پناهی(+) کارگردان سینما در دستور کار داشتند.
۲۰ اردیبهشت ماه خبر رسید که ۵ زندانی که ۴ نفر آنها از کردها بودند اعدام شدند. این اعدام ها واکنش های زیادی را در پی داشت و ابهام ها و سوالاتی درباره نحوه دادرسی در پرونده این افراد را به دنبال داشت. میرحسین موسوی با توجه به این موضوع بیانیه کوتاهی(+) را صادر کرد و در آن پرسید: وقتی قوه قضائیه از طرفداری مظلومان به سمت طرفداری از صاحبان قدرت ومکنت بلغزد مشکل است که بتوان جلوی داوری مردم را در مورد ظالمانه بودن احکام قضایی گرفت. چگونه است که امروز محاکم قضایی از آمران وعاملان جنایتهای کهریزک و کوی دانشگاه و کوی سبحان وروزهای۲۵ و۳۰ خرداد وعاشورای حسینی میگذرند وپرونده های فساد های بزرگ را باز نشده می بندند وبه صورت ناگهانی در آستانه ماه خرداد ، ماه آگاهی وحق جویی پنج نفر را با حواشی تردید بر انگیز به چوبه های دار می سپارند؟ آیا این است آن عدل علوی که به دنبالش بودیم؟
۲۲ اردیبهشت و در پی مضروب شدن احمد معتمدی وزیر کابینه خاتمی ، میرحسین به عیادت وی رفت(+) و برای او آرزوی سلامتی کرد.
- دیدار با مادران شهدای جنبش سبز و خانواده زندانیان سیاسی
۲۳ اردیبهشت ماه ، میرحسین با برخی از خانواده های زندانیان سیاسی به ویژه زندانیان کمتر شناخته شده حوادث پس از انتخابات و همینطور خانواده های تعدادی از شهدای جنبش سبز دیدار داشت(+) و در این دیدار این نوید را داد که تک صدایی رفتنی است.
نقش پررنگ زنان در جنبش سبز
با توجه به اینکه در این دیدار بیشتر افراد از بانوان بودند ، میرحسین با اشاره به نقش زنان در جنبش سبز گفت: زنان در پیروزی انقلاب نقش بزرگی داشتند و بدون حضور آنها امکان پیروزی انقلاب ناممکن بود. در جنبش سبز نیز زنان، سهمی حتی بالاتر از مردان دارند و آنها در جنبش سبز نقشی بسیار پررنگ داشته و دارند. در جنبش سبز با جامعه ی یکپارچه ای مواجه بودیم که با تبعیض جنسیتی وعده هایش محقق نمی شود.
حس مشترک جامعه ای یکپارچه و خدایی که در این نزدیکی است…
موسوی به حس همدردی مشترکی که در ایران و جنبش سبز در قبال آسیب دیدگان ایجاد شده،اشاره کرد و گفت: در شرایطی که بر انسان ها سختی وارد می شود و با مشکلات زیادی روبرو می شوند ؛ اگر جامعه نسبت به انها دلسوزی کند و پشتوانه جمعی وجود داشته باشد؛ خدا هم کمک می کند که این مشکلات کمتر حس شود. اکنون نیز در جامعه نوعی همدردی نسبت به شما (خانواده های آسیب دیده) وجود دارد . ما همدرد مادران و خواهرانی هستیم که یا عزیزان شان را از دست داده اند و یا در زندان هستند .همچنین خدایی هست و این بالاترین دلگرمی برای آنهاست. اگر خدا نباشد تحمل این سختی ها بسیار دشوار است. و بزرگ ترین تسلیت به آنها این است که بگوییم در این خلقت نگاهی وجود دارد که این مشکلات را می بیند. بدی و خوبی ها را می بیند و تحمل دردها در این حالت جمعی نتیجه می دهد .
قانون اساسی یعنی حقوق مردم، قومیت ها،معلمان ،آزادی بیان و رسانه ها و انتخابات رقابتی همه با هم
موسوی به مانند بسیاری از دیدارها بار دیگر بر روی اصول قانون اساسی کشور تاکید کرد و گفت: البته قانون اساسی مثل قانون معمولی نیست که زود به زود عوض شود اما اینطور هم نیست که بر اساس تغییرات و شرایط داخلی و جهانی تغییر نکند. ما در شرایط موجود وقتی به سمت شعار پایبندی به قانون اساسی می رویم این مزیت را برای ما ایجاد می کند که بسیاری از مطالباتی را که در داخل این حرکت و جنبش ایجاد شده ، منظم تر و یکدست تر و با برخورداری از پشتوانه مردم عنوان کنیم. این قانون، حقوق اساسی مردم یا حقوق قومیت ها،معلمان ،آزادی بیان ،رسانه ها و انتخابات رقابتی درست را شامل می شود. من همیشه گفته ام که حتی در مقدمه قانون اساسی نوشته شد که روح این قانون به تبع منافع گوناگون دچار تغییرات اساسی نشود و همه متوجه باشند که با مجموعه ی به هم پیوسته ای رو برو هستند.
قرار نبود ما حکومت کنیم؛ قرار بود مردم حاکم باشند
میرحسین موسوی در پایان سخنان خود گفت: قرار نبود که ما بر مردم حکومت کنیم. قرار بود مردم حکومت کنند. قرار بود جابه جایی ها به خواست مردم و به صورت مرتب در کشور اتفاق بیفتد. باید ترسید از موقعی که فکر شود راه حل در سرکوب ادامه فشارها و بستن فضاست.
- دیدار با حوزویان
۲۵ اردیبهشت ،جمعی از مدرسین و طلاب حوزه های علمیه بانوان با مهندس موسوی دیدار داشتند(+).این دیدار به مناسبت سالگرد شهادت حضرت فاطمه (س) برگزار شد.
موسوی با اشاره به سوالات مردم درباره نحوه پیروی از سیره حضرت فاطمه صدیقه (س) در جامعه کنونی و توسط حاکمان تصریح کرد: الان سوال مردم این است که آیا روش و سیره دولتمردانی که ادعای مسلمانی و اسلام دارند و دروغ می گویند با سیره فاطمه زهرا که یکی از القاب ایشان صدیقه است یعنی صداقت و دوری از کژی و دروغ کوچکترین سازگاری را داشته است؟
میرحسین موسوی در این دیدار درباره ماجرای انتخاب رنگ سبز برای فعالیت های انتخاباتی در سال ۸۸ گفت: رنگ سبز را در سفری که همراه با خانم رهنورد به مشهد داشتیم افرادی با نیت مذهبی این ایده را مطرح کردند که اتصال این جنبش را با سرسبزی و زیبایی و معنویتی که دین ما و اهل بیت دارد به خوبی نشان می دهد و ما هم این نکته را به فال نیک گرفتیم و به دلیل محبت مردم به این خاندان گرامی بود که این رنگ و موج سبز در مردم جا افتاد.
نخست وزیر امام (ره) افزود: در حال حاضر هم همین نکته صدق می کند. جنبش سبز ریشه در تفکرات مذهبی ما دارد و تا هنگامی که جنبش سبز در این مسیر قرار دارد مردم کشور ما به آن اقبال دارند.
خرداد ۱۳۸۹ ، نخستین سالگرد انتخابات کودتایی ریاست جمهوری بود و در این ماه موسوی دیدارها و بیانیه هایی را منتشر کرد.
۲ خرداد و به مناسبت سالروز آزادسازی خرمشهر در سوم خرداد ، مهندس موسوی با جمعی از خانواده های سرداران شهید دفاع مقدس و ایثارگران ۸ سال دفاع مقدس دیدار و گفت و گو داشت(+).
آزادی و عدالت را باید با ایستادگی و صبر به دست آورد
وی بخشی از سخنان خود در این دیدار را به موضوعات جنگ و دفاع مقدس اختصاص داد. موسوی در این باره گفت: آزادی و عدالت به صورت خود بخودی در اختیار مردم قرار نمی گیرد . نه آزادی و نه عدالت در حوزه عمومی داده شدنی نیست بلکه آزادی و عدالت را باید با فداکاری و ایستادگی و تدبیر به دست آورد و از آن حراست کرد. آزادی و عدالت با ایثار در سطح وسیع بدست می آید . برای نسل جوان ما مهم است ایرانی را که با چنگ زدن به فضیلت هایی همچون ایثار به دست اورده ، حفظ کند. با ایثار بود که خونین شهر دوباره خرمشهر شد.
وی خطاب به مسئولان گفت : شما نمی توانید مسائل داخلی و خارجی را با بستن روزنامه هاو پر کردن زندان ها مهار کنید. احترام به ملت و احترام به کرامت ذاتی انسان ها خشت اول همه اصلاحات است. اینکه عده ای با چوب و چماق در زندان و بیرون زندان بر سر مردم بزنند همان سیاست های قاجاری ها است .
بازگشت یه مردم؛ این تنها راه حل است
وی با اشاره به راه حل جنبش سبز در این زمینه گفت: جنبش سبز می گوید راه حل برگشت به سوی مردم است. راه حل در جلب حمایت مردم است و اینکار جز از طریق به رسمیت شناختن حق مردم برای حاکمیت بر سرنوشت خود ممکن نیست. فصل سوم قانون اساسی را بدون کوچکترین تغییری اجرا کنید . خواهید دید که دوباره دورنمای صبح امید پیدا خواهد شد.
۳ خرداد، مهدی کروبی به دیدار مهندس میرحسین موسوی رفت تا پیرامون مسایل کشور به بحث و تبادل نظر بپردازند(+).
در این دیدار این دو شخصیت سیاسی با اشاره به فرارسیدن خرداد ماه بر اهمیت روزهای دوم خرداد به عنوان روز حرکت جدید از سوی مردم، سوم خرداد به عنوان روز حماسی آزادسازی خرمشهر، ۱۴ خرداد روز رحلت حضرت امام خمینی(ره) و ۱۵خرداد به عنوان فرازی حساس از تاریخ معاصر که منجر به انقلاب اسلامی شد تاکید شد و در مورد رویدادهای روز ۲۲خرداد و روز حماسی ۲۵خرداد و نیز ۳۰خرداد تبادل نظر گردید.
در این دیدار بر ضرورت تدوین نوشته هایی که به صورت دقیق اتفاق های آن روزها را بیان کرده اند تاکید و گفته شد: روشن شدن آنچه از ۲۲خرداد تا کنون اتفاق افتاده است برای پیشرفت جنبش سبز و نشان دادن مسیر حق جویی و حق طلبی ملت بسیار مهم است.
در این جلسه همچنین تصمیم گرفته شد تا در صورت دادن مجوز راهپیمایی،در سطح ملی مردم به شرکت در این راهپیمایی دعوت شوند و در غیر این صورت برای اطلاع رسانی و آگاهی بخشی با تنوع و تکثری که شبکه های اجتماعی دارند به صورت مسالمت آمیز جریان اطلاع رسانی صورت گیرد.
- دیدار با جوانان حزب اعتماد ملی
۵ خرداد ، میر حسین موسوی در دیدار با جمعی از اعضای شورای مرکزی سازمان جوانان و دانشگاهیان حزب اعتمادملی(+) به اهمیت احزاب در این برهه زمانی تاکید کرد و همچنین نسبت به نفوذ خرافه گرایی در سطح مدیریت کلان کشور هشدار داد.
موسوی به بررسی نقش احزاب بعد از انقلاب پرداخت و گفت: از اول انقلاب تفکری وجود داشت که با حزب و تشکل مخالف بود . تجربه نامناسب مردم درباره احزاب دوران بعد از مشروطیت این بدبینی را تشدید می کرد.
یکی از ویژگی های شهید بهشتی مخالفت با تک صدایی و تک حزبی بود
وی افزود: در کنار این نگاه بدبینانه اندیشه مثبتی هم بود که در راس آن شهید بهشتی قرار داشت. ایشان معتقد به فعالیت های حزبی و تشکیلاتی بودند و در این زمینه نیز بسیار تلاش کردند . از آن فعالیت ها نتایج درخشانی گرفته شد و یکی از ویژگی های ایشان مخالفتشان با تک صدایی و رژیم تک حزبی بود.
وی با ابراز تاسف از نگاه منفی به احزاب و تشکل ها و حتی تشکل های کوچک مردمی در سال های اخیر تاکید کرد: اقدام اخیر در مورد دو حزب اصلاح طلب کشور ریشه در همین اندیشه منفی در مورد احزاب دارد. البته این روزها با سرکوبی که وجود دارد اهمیت احزاب و تشکل ها بیش از سابق احساس می شود.
اما بخش دیگر سخنان موسوی در این دیدار به خرافه گرایی اختصاص داشت . موضوعی که در دیدارهای بعدی بیشتر باز و بررسی شد.
خرافه گرایی می گوید که آمریکا در عراق می خواست جلوی ظهور امام زمان را بگیرد
به اعتقاد موسوی ، حذف بخش عمده ای از مدیران باتجربه معتقد به برنامه ریزی و مدیریت علمی به خرافه گرایی افراطی مرتبط است.
وی با اشاره به سخنان چند وقت پیش رئیس دولت حاضر و ارتباط آن با خرافه گرایی گفت: بر اساس این نگاه، آمریکا نه برای نفت یا دلائل ژئوپلتیکی یا به دلایل استراتژیک به عراق آمده بلکه آمده است که جلوی ظهور امام زمان علیه السلام را بگیرد. حاکمیت با این طرز فکر در سیاست خارجی چه فاجعه ای می تواند ایجاد کند.آیا توافق های شبه ترکمنچای نمی تواند نتیجه اجتناب ناپذیر چنین طرز فکری باشد؟
احمدی نژاد چند روز قبل از این دیدار در سخنانی اعلام کرده بود: ما اسنادی به دست آوردیم که آمریکایی ها معتقدند یکی از خاندان پیامبر اکرم در این نقطه ظهور کرده و ریشه همه ظالمان عالم را خواهد خشکاند. آنها همه این نقشهها را کشیدهاند که جلوی ظهور حضرت را بگیرند و میدانند ملت ایران زمینهساز این حادثه بوده و یاران این حکومت خواهد بود.
- دیدار با زندانیان سیاسی قبل از انقلاب
زندانیانی که به تعبیر موسوی در فضایی مجاهده کردند که دورنمایی از آینده وجود نداشت و آنچه بود تنها احساس وظیفه انسانی و خالص افراد بود. فضایی که در آن تمام تلاش ها توام با آرزو برای ارزش ها و حاکمیت اسلام و یا ویژگی های یک جامعه سالم صورت می گرفت.موسوی در این دیدار گفت: ابتدای انقلاب نیز با همین فضا شروع شد.
زمانی آرزو داشتیم جشن بستن زندان اوین را بگیریم اما…
مهندس موسوی در بخش دیگری از سخنان خود به بیان نسبت جنبش سبز و آرمانهای انقلاب پرداخت و گفت: جنبش سبز برای آزادی و عدالت است. عدالت برای مردمی که انقلاب کردند و کشور با همه تنوع قومیت ها، فرهنگ هاو زبان های مختلف مال آنهاست و عدالت در وجوه اجتماعی،سیاسی و اقتصادی جزئی از حقوق آنهاست. و نیز آزادی که از آرمانهای ما بود و اگر نباشد حقوق مردم پایمال می شود. زمانی آرزوی ما بود که زندانها خالی باشد وجشن بستن زندان اوین را بگیریم، اما حالا آنجا ساختمان سازی می کنیم که حجره های بیشتری داشته باشیم برای حبس بیشتر و هم این نشانی دیگر از انحراف و کج روی ماست که به نتیجه هم نخواهد رسید.
«دروغ ممنوع» مطالبه جدی همه مردم
موسوی با یاد آوری شعار «دروغ ممنوع» در شب انتخابات گفت: در هنگامه انتخابات یکی از مهمترین و با نفوذترین پوستر هایی که چاپ شد، پوستر «دروغ ممنوع» بود. بنده اولین بار آن را در تهران دیدم و به فاصله ۲۴ ساعت در یک منطقه دوردست کشور مشاهده کردم چرا که شعار ملموس و مطالبه جدی همه مردم بود.
آیا دستگیری ها توانست رژیم شاهنشاهی را حفظ کند؟
میر حسین موسوی خطاب به زندانیان پیش از انقلاب افزود:این بگیر و ببند ها مسئله را حل نمی کند مگر با به زندان انداختند شما رژیم سقوط نکرد؟ رژیم سقوط کرد و من اثرات این دستگیری ها را به خاطر دارم ولی پرسش این است که آیا این دستگیری ها توانست رژیم شاهنشاهی را حفظ کند؟ وضعیت رسانه ای و گردش آزاد اخبار و اطلاعات در جهان، نسبت به دوره ای که شما در زندان بوده اید بسیار متفاوت است. اول صبح با رجوع به چند سایت می توان تمامی اخبار را دریافت کرد. قبلا اطلاعیه ها با چه دردسری این دست و آن دست می شد و بعضا چه خساراتی هم داشت و تنها به دست عده معدودی می رسید. ماهواره ها و فضای بین المللی و ارتباطات هم به همین ترتیب موثراند.
موسوی تصریح کرد: برخی گمان می کنند با ایجاد فضای رعب و وحشت می توان امور را اداره کرد در حالی که کشور با آزادی و عدالت اداره می شود نه با زندان اوین.
- دیدار با جوانان اصلاح طلب
۱۰ خرداد ، نزدیک سالگرد انتخابات، شور و حال دیدارها با میرحسین موسوی بیشتر شد .در این روز جمعی از جوانان اصلاح طلب به دیدار نخست وزیر امام (ره) رفتند.(+)
حاکمان واقعی مردم هستند
در این دیدار مهندس موسوی گفت: نوعی نگاه در جامعه وجود دارد که از پیشنهاد ها ناراحت می شود. از تنوع آرا و دخالت مردم در سرنوشت خود ناراحت می شود و مردم را تنها برای تشریفات و جشن ها مراسم می خواهد.
به گفته موسوی طبق آنچه که احزاب اصلاح طلب و جنبش سبز به آن پایبند هستند این نگاه را بر نمی تابند. معتقدیم که حاکمان واقعی، مردم هستند و بی دلیل گفته نشده است مردم ولی نعمت ما هستند.
وی ادامه داد : ما شنیده ایم که می گویند حکومت با کفر دوام میاورد ولی با ظلم نه. در این میان به آیه ای از قرآن برخوردم که خداوند در سوره انعام آیه ۸۲ می فرمایند:
الَّذِینَ آمَنُواْ وَلَمْ یَلْبِسُواْ إِیمَانَهُم بِظُلْمٍ أُوْلَئِکَ لَهُمُ الأَمْنُ وَهُم مُّهْتَدُونَ ((آری) آنها که ایمان آوردند،وایمان خود را با ظلم نیالودند ، ایمنی تنها از آن آنهاست وآنها هدایت یافتگانند)
موسوی بعد از قرائت این آیه تصریح کرد :حقیقت این است که امروز ادعای اسلامی بودن و مسلمانی با ظلم فراوان آمیخته شده است.آن ایمانی که قدرت اداره کشور را دارد نمی تواند با ظلم همخوان باشد.
۱۰ خرداد، مهدی کروبی میزبان میرحسین موسوی بود(+) و باتوجه به نزدیک شدن به سالگرد انتخابات این دو شخصیت با سابقه نظام درخواست صدور مجوز راهپیمایی کردند.
تصویر امام را هم زندانی کرده اند
میرحسین موسوی در سخنانی از امام به عنوان یک چهره برجسته علمی و معنوی یاد کرد و افزود: هم اکنون وضعیت کشور به گونه ای است که این افراد تصویر امام را نیز زندانی کرده اند. امام متعلق به همه ی ماست و متعلق به همه مردم است. اما کاری که انجام شد این بود که یک عده ای مهندسی کردند و تصویری که خودشان میخواستند از امام بیرون دادند تا بتوانند سر قدرت باقی بمانند که این یعنی حصر کردن امام. جماران مکانی خاطره انگیز بود و مردم با عشق میرفتند و با یاد امام تجدید بیعت میکردند. ولی حالا در مراسمی کلی و سراسری در کشور برگزار میکنند و باعث میشوند آن همه خلاقیت و شور و شوق از بین برود.
در پایان این دیدار مهدی کروبی و میرحسین موسوی با امضاء نامه ای مشترک و ارسال آن به استانداری تهران؛ نسبت به برگزاری راهپیمایی مطابق با اصل ۲۷قانون اساسی در سالگرد انتخابات ۲۲خرداد ۸۸ را خواستار شدند.
- گفت و گویی درباره ابعاد شخصیتی امام خمینی(ره)
خرداد ماه ، ماه حادثه ها است. سالگرد رحلت امام خمینی (ره) هم در این ماه است.
میرحسین وقتی در مقابل گلایه برخی افراد قرار می گیرد که ”در باره سال های ابتدایی انقلاب و دوران ۱۰ ساله امام نگاهی احساسی دارد” پاسخ می دهد: « از من نخواهید که دروغ بگویم یا دلبستگی ام به امام را پنهان کنم.»
او در این گفت و گو تاکید کرد: نظام هنوز بخش اعظم مشروعیت خود را از شخصیت امام و خاطره جمعی مردم از ایشان می گیرد. در شرایط موجود بخشی از حاکمیت که رو به خشونت و سرکوب و سلب آزادی های مشروع آورده و زندان ها را پر کرده و با پوشش خرافه و تحجر کشور را به افلاس و درماندگی در سطح داخل و خارج کشانده، احتیاج دارد از این سرمایه عظیم اجتماعی به صورت مسرفانه ای استفاده کند. در مقابل وقتی شما واقعیت های آن دوره را در معرض دید مردم قرار می دهید و روی تفاوت های آن با وضعیت فعلی انگشت می گذارید ، بلافاصله گرایش مستبدانه و فاسد امروزی در مقابل سوالات ویران کننده ای قرار می گیرد. نگرش درست به سال های اول انقلاب بخوبی نشان می دهد که تا چه اندازه از اهداف اولیه انقلاب و ارزش های پایه ای آن فاصله گرفته ایم . توجه کنید که منظور از نگریستن به آن دوره بازگشت به آن دوره نیست. بلکه هدف یادآوری ریشه ها و یادآوری جهت های اصلی انقلاب یعنی عدالت ، آزادی و معنویت است.
وی تاکید کرد:یکی از اجزاء اعتقادات همه ما این است که تعداد معصومین ۱۴ نفر است و بقیه بندگان خدا جایز الخطا هستند و همیشه در معرض لغزش. مگر آنکه خدا آنها را حفظ کند. در مورد دوران مورد بحث هم همینطور است. ولی چه ضرورتی دارد که وقتی دو تیغه قیچی، یعنی متحجران داخلی و دشمنان بی نقاب خارجی آن دوران و تصویر حضرت امام را هدف قرار داده اند، من هم زبان به نقد بگشایم. مسلما به دلیل فضای زهرآگین موجود، کلام گفته نشده از دهان ربوده خواهد شد و درست شبیه چارچوب توطئه ای که به عنوان پاره کردن تصویر حضرت امام پیاده شد، مورد سوء استفاده داخلی و خارجی قرار خواهد گرفت.
۱۱ خرداد به دنبال جنایت ضد بشری رژیم اشغالگر قدس د رحمله به کشتی های امدادی حامل مواد غذایی به غزه میرحسین موسوی در پیامی این اقدام را به شدت محکوم کرد.(+)
مراسم سالگرد رحلت امام خمینی (ره) همراه با بی حرمتی نسبت به نوه امام برگزار شد.
۱۵ خرداد ،مهندس میرحسین موسوی ،نخست وزیردوران دفاع مقدس با صدور بیانیه ای(+) ضمن بیان دیدگاههای خود در باره مراسم بیست و یکمین سالگرد رحلت امام خمینی (ره) ، نسبت به بی حرمتی های سازمان یافته که در این روز نسبت به سید حسن خمینی ،نواده امام راحل انجام شد ، اعتراض کرد و آن را مهندسی شده خواند.
وی در بخشی از این پیام نوشت:عربده جویی و هتاکی عده ای اندک در مراسم سالگرد رحلت حضرت امام (ره) در مقابل تریبون سخنرانی نمی توانست بدون رضایت و مهندسی قبلی صورت بگیرد .چه کسی است که نداند همیشه عده ای به صورت سازمان یافته و برای هیاهوهایی از این قبیل جلو تریبون ها به صف می شوند. درمراسم چهاردهم خرداد نیز به همین شکل عمل شد و در مقابل دوربین ها و چشمهای حیرت زده، گروهی اندک هتاکی های همیشگی را این بار علیه نواده گرامی امام به اوج رساندند. لابد به این دلیل که ایشان نخواسته اند هیچ وقت مردم را تنها بگذارند.
همچنین در همین روز ۱۸ خرداد ،میرحسین موسوی و مهدی کروبی در یک کنفرانس خبری اینترنتی به سوالات خبرنگاران پاسخ گفتند(+). در این کنفرانس خبری مجازی که با میزبانی تیم کلمه برگزار شد نمایندگان سایتهای ادوار نیوز، امروز، جرس، کلمه، سحام نیوز، تحول سبز، میزان، ندای سبز آزادی و نوروز سوالات خود را از آقایان کروبی و موسوی پرسیدند. این کنفرانس خبری با استفاده از امکانات دنیای سایبری و به صورت مجازی برگزار شد.
خبرنگاران حاضر در تالار گفت و گو به دو صورت آفلاین یا آنلاین سوالات خود را با هدف بررسی یکسال گذشته پس از انتخابات، حوادث اخیر و برنامه های آتی پرسیدند و موسوی و کروبی به صورت مشترک به این سوالات پاسخ گفتند.
۲۰ خرداد ، بیانیه مشترکی از سوی مهندس موسوی و مهدی کروبی منتشر شد(+) که در آن برای حفظ جان و مال مردم اعلام شد با توجه به کارشکنی های وزارت کشور ، راهپیمایی برگزار نخواهد شد.
در بخشی از این بیانیه که دو روز قبل از سالگرد انتخابات منتشر شد آمده است: اکنون در حالی که ۴۸ ساعت به زمان پیش بینی شده برای راهپیمایی باقی نمانده است با عنایت به گزارش نمایندگان احزاب اصلاح طلب و نیز جهت حفظ جان و مال مردم اعلام می داریم راهپیمایی پیش بینی شده برگزار نخواهد شد. بدیهی است با سابقه سیاه یک سال گذشته در سرکوب معترضانی که تنها جرمشان طلب نمودن رأی خود به شیوه ی مسالمت آمیز بود و همچنین اخبار رسیده از سازماندهی مجدد افراطیون و سرکوبگران در جهت یورش به مردم بی دفاع و مظلوم، از مردم و معترضان می خواهیم خواسته و مطالبات به حق خود را از مجاری کم هزینه تر و موثرتری دنبال کنند.
همچنین در پایان این بیانیه اشاره شده بود:و این رسم دولتی نامشروع است که جز به موافقان خود مجوز راهپیمایی نمی دهد با این حال راهی را که شما ملّت بزرگ ایران برگزیده اید مسدود شدنی نیست و شما خلّاقانه نقش آفرینی خود را در این مسیر متجلّی خواهید ساخت و ما نیز در همه حال تا رسیدن صبح روشن فردا در کنار و همراه شما خواهیم بود.
۲۴ خرداد ،میرحسین موسوی در واکنش به هتک حرمت بیوت مراجع در اطلاعیه ای(+) این گونه برخورد ها را ناشی از نیاز دولتیان به حادثه سازیهایی دانست که بتوانند تبعات مصائبی را که بر سر کشور آورده اند از چشمها پنهان نگه دارند. وی همچنین ۲۲ خرداد امسال را نشان بلوغ و آگاهی جنبش اصیل سبز قلمداد کرد.
در بخشی از این اطلاعیه آمده است: حمله به مردم و دانشجویان در روز ۲۲ خرداد و سپس حمله به دفتر مرجع بزرگوار حضرت آیت الله العظمی صانعی وحمله به دفتر حضرت آیت الله العظمی منتظری و توهین به جناب حجت الاسلام و المسلمین کروبی از شدت بحران و اغتشاش فکری در میان مهاجمان خبر میدهد. ۲۲ خرداد ماه امسال، مردم بهانه ای به دست دولتیان ندادند تا با آن پیامدهای ناشی از قطعنامه ۱۹۲۹ شورای امنیت را، که به دلیل سوءمدیریت و سیاستهای عوام فریبانه بر سر کشور و ملت ما تحمیل شده است، بپوشانند و نیز عواقب اقدامات منافقانه و ظالمانه در مراسم روز ۱۴ خرداد را از یادها ببرند.
او در این اطلاعیه این سوال را پرسید:آیا فراموش کرده اند حمله به بیت حضرت امام (ره) بود که زمینه برچیدن پایههای استبداد را در ۱۵ خرداد ۱۳۴۲ و سپس بهمن سال ۵۷ فراهم کرد و باز هم عبرت نمی گیرند؟آیا با دانستن این تجربیات تاریخی است که بر شاخه می نشینند و بن می برند؟
۲۵ خرداد، هجدهمین بیانیه میرحسین موسوی(+) منتشر شد. بیانیه ای که همراه با آن منشور سبز نیز بود.
میرحسین در بخشی از این بیانیه نوشته است:اینکه کشور ما بیشترین اعدام ها را نسبت به جمعیتش در جهان دارد، ناشی از بزهکاری گناهکاران نیست، ناشی از رخت بر بستن عدالت و مدیریت و حکومت خوب در جامعه ماست. و اینکه حتی مصلحت های روزمره و عاجل حکومت باعث نشده است که تمامیت خواهان و دولتیان دست از دروغ و فساد و خرافه و زیر پا نهادن قانون اساسی و سایر قوانین بردارند، نشان از نفوذ عمیق این زشتی ها در لایه های درونی نظام دارد، گویا در این لایه ها ساختی محکم برای دفاع از منافعی شکل گرفته است که از عایدی صدها میلیارد دلار درآمد نفتی و واردات سالانه ۷۰ میلیارد دلار کالا و سلطه بر نهادهای پولی و مالی بدون نظارت های موثر نشات می گیرد.
همچنین در این بیانیه درباره جنبش سبز آمده است:یک سال از پیدایش جنبش بی نظیر سبز گذشته است و در این مدت سبزها مسافت بسیاری را در این مسیر امید طی کرده اند. به برکت دل بریدن از مساعدت دولتیان و روی آوردن به خانه های خود و قبله قراردادن آنها و توسعه شبکه های اجتماعی روابط پایدار قابل اتکایی بین آحاد ملت ایجاد شده است و شبکه های پایدار اجتماعی در حیطه آگاهی های سیاسی -اجتماعی و فرهنگی معجزه کرده اند.
تیر ۱۳۸۹، ماه پیگیری دیدارهای مختلف مهندس موسوی با اقشار مختلف جامعه بود.
با یک راهپیمایی سکوت مخالفت می کنند و از عده ای اندک برای هتک و تخریب حمایت
در این دیدار طرفین به عدم اجابت به خواست قانونی و مشروع مردم در برگزاری راهپیمایی سکوت اشاره و تصریح کردند که در مقابل عده ای سازمان یافته و در کمال امنیت به هر کس و هر کجا که می خواهند حمله می کنند، لازم است همگان در مقابل این گونه رفتارها که جایگاه نهاد قانونگذاری و اختیار نمایندگان را سلب می کند، موضع بگیرند و به قانون گریزان اجازه ندهند با چنین شیوه هایی مقاصد نامشروع خود را پیش ببرند.
آنان همچنین تاکید کردند که اگر توسل به قانون گریزان و متجاوزان به یک قاعده نامبارک تبدیل گردد، دیگر حرمتی برای اشخاص اعم از حقیقی و حقوقی باقی نخواهد ماند و این امر گزینش بردار نخواهد بود. امروز نه تنها مردم و معترضین به تقلب بلکه بیت امام، مراجع گرانقدر شیعه و حتی مجلس شورای اسلامی هم از اینگونه رفتارهای مذبوحانه در امان نیستند.
اما از تاریخ ۴ تیر تا نیمه های این ماه مهندس موسوی و دکتر رهنورد وقت خود را در ملاقات با خانواده های زندانیان سیاسی یا زندانیان آزاد شده گذراندند.
۴ تیر، آنها با حضور در منزل محسن آرمین، سخنگوی دربند سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی، با خانواده محسن آرمین دیدار و از آنان دلجویی کردند.(+)
۶ تیر ، همزمان با روز پدر خانواده های سه مشاور زندانی میرحسین موسوی با نخست وزیر دفاع مقدس دیدار کردند. (+)
۷ تیر،میرحسین موسوی و زهرا رهنورد با حضور در منزل بدالسادات مفیدی دبیر انجمن صنفی روزنامهنگاران که چندی پیش با سپردن وثیقه از زندان آزاد شده بود، با وی و خانوادهاش دیدار کردند.(+)
۸ تیر، مهندس میرحسین موسوی و دکتر زهرا رهنورد به دیدار سید حسین مرعشی ، سخنگوی حزب کارگزارن و معاون رییس جمهور اصلاحات رفتند. (+)
۱۳ تیر، میر حسین موسوی و زهرا رهنورد با حضور در منزل عماد الدین باقی با این زندانی سیاسی و خانواده وی دیدار و گفتگو کردند. (+)
۱۴ تیر، در پی درگذشت علامه محمد حسین فضل الله عالم و فقیه شیعی، میرحسین موسوی در پیامی(+) فقدان این روحانی درد آشنا را تسلیت گفت.
۱۴ تیر ، همچنین میرحسین موسوی و خاتمی با یکدیگر دیدار کردند(+).
اعتراض به تداوم دروغ پراکنی ها و تاکید بر ضرورت بازگشت مسوولان به آرمانهای انقلاب اسلامی و مردم
سید محمد خاتمی و مهندس میرحسین موسوی در این دیدار روز ضمن تبادل نظر درخصوص تحولات بین المللی و داخلی و شرایط کشور در یک سال گذشته، بر تداوم فعالیت های مدنی و قانونی برای تأمین حقوق مردم تأکید نموده، تضمین های واقعی برای آزادی زندانیان سیاسی و عادی شدن کامل فضای امنیتی موجود، رفع موانع فعالیتهای سیاسی و اجتماعی گروههای مختلف در راستای آرمانهای اصیل انقلاب اسلامی و در چارچوب قانون اساسی و نیز برگزاری انتخابات آزاد و سالم را ضرورتهای مقدماتی تغییر شرایط بحرانی حاکم بر کشور دانستند.
میرحسین موسوی و سید محمد خاتمی ضمن ابراز تأسف شدید از افزایش فشارها بر منتقدان، تداوم اقدامات غیرقانونی و ادامه بازداشت ها از یک سو و افزایش امواج روزافزون دروغ و تهمت به شخصیت های پای بند به معیارهای انقلاب و مدافع مطالبات و حقوق مردم و خواستار اعتلای کشور از سوی دیگر، خواستار ایجاد محیطی امن و آزاد برای مردم و فراهم نمودن فضای نقد سیاستها و رفتارهای حکومت در عرصه های اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و بین المللی شده و تأمین لوازم مشارکت همگانی در عرصه سرنوشت کشور را خواستار شدند.
ایشان ضمن تقبیح رواج دروغ پراکنی ها و تهمت های ناروا، به انتشار گسترده فایل صوتی مربوط به ماهها قبل که بی تردید آنچه در آن بیان شده در سی سال گذشته بی سابقه بوده و متضمن مطالب سراسر دروغ و توهین و توهم است اشاره نموده و به لطف خدا آن را علی رغم خواست منتشر کنندگان آن که توجیه سیاستها و رفتارهای غلط افراطیون است، روشن گر بسباری از ابهامات پیرامون تحولات قبل و بعد از انتخابات ریاست جمهوری گذشته و انحرافات عملی صورت گرفته دانستند. اقدام زشت و غیرقانونی که نمونه آن در گذشته نیز سابقه داشته است. چنانچه در سال ۱۳۸۴ رئیس جمهوری وقت نمونه هایی مشخص از دخالت های غیرقانونی برخی نهادهای را در گزارشی به ریاست وقت قوه قضائیه منعکس کرد.
۱۶ تیرماه، میرحسین موسوی نخست وزیر هشت سال دفاع مقدس در یادداشتی(+) به طرح نظرات خود پیرامون قطعنامه ۱۹۲۹ شورای امنیت علیه کشورمان و نیز تدابیری که می توان برای مواجهه با پیامدهای پیش روی ایران لحاظ کرد پرداخت.
در یکی از این تدابیر آمده است:قصد از تحریم ها صرف به زانو درآوردن دولت نیست. تجربه ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ و سرنوشت تلخ عراق وافغانستان در زمان معاصر پیشاروی ماست وهشیاری مضاعف آنکه چه بسا بخشی از دولتیان شانس بقای خود را درادامه این بحران وتشدید مخاصمات وحتی تشویق دشمنان برای تعرض نظامی ببینند. بر جنبش سبز است که بین پایداری بر اصول و هویت خود و مقابله با این خطر روشن وفاقی ایجاد نماید. ما باید عنصر مقاومت در مقابل تهدید و تعرض خارجی را به عنوان یک ضرورت در کنار سایر مطالبات خود بنشانیم و نشان دهیم که راه خروج از این بحران و خطر در برگشت به اصول و راه حلهائی است که جنبش سبز در یک سال عمر سر افراز خود همواره منادی آن بوده است. جنبش سبز باید از تمام توان بین المللی خود استفاده کند تا به قدرتهای خارجی نشان دهد به آنها اجازه نمی دهد از ضعف وعدم مشروعیت دولت کنونی استفاده و به استقلال، تمامیت ارضی و منافع عالی کشور آسیب رسانند.
- دیدار با جوانان مجمع نیروهای خط امام (ره)
۱۷ تیر ، دیدار با جوانان مجمع نیروهای خط امام(ره)(+) اتفاق افتاد. با توجه به مناسبت ۱۸ تیر ماه ، مهندس موسوی در این دیدار به این واقعه اشاره کرد و گفت:ماجرای ۱۸ تیر یکی از وقایع دلخراش تاریخ ماست که همه نیروهای علاقمند به جمهوریت نظام در مورد آن به قضاوت فرا خوانده می شوند.
میر حسین موسوی تصریح کرد:اگر با آن رویداد تلخ درست برخورد می شد و مسببان آن فاجعه شناخته می شدند و به دلیل آن جنایات به صورت آشکار محاکمه و کیفر می شدند، ما حوادث حمله به خوابگاه ای دانشجویی را بعد از انتخابات نمی داشتیم.
جنبش سبز از گوناگونی اندیشه ها استقبال می کند
میر حسین موسوی گفت:جنبش سبز از گوناگونی اندیشه ها استقبال می کند و همواره گفته است این تکثر یک فرصت برای آینده ملت ماست و ما نقطه اتصال این گوناگونی گفتمان ها را ظهور و بروز یک رهبر تعریف نکرده ایم.
۲۰ تیر، مهندس میر حسین موسوی و عبدالله نوری با یکدیگر دیدار و گفت و گو کردند.(+)
۲۲ تیر، میر حسین موسوی در دیدار با جمعی از اساتید دانشگاه تربیت مدرس(+) تاکید کرد: ما اعتقاد داریم دروغ و ظلم و قانون ستیزی مشروعیت نظام را ذوب می کند و وعده های قرآن و روایات و خود تحلیل حادثه عظیم کربلا و عاشورا نشان می دهد که ظلم باقی ماندنی نیست. میرحسین هدف جنبش سبز را حاکمیت آرا مردم دانست وگفت: اعتقاد دارم انشالله به زودی جنبش سبز پیروز خواهد شد چون دنبال تحقق حقوق مردم است. چون مدافع آزادی های بشری است چون مدافع عقلانیت و منطق است ، چون مخالف ظلم و دروغ و جور است.
سبزها امروز از ترس فارغ شده اند
نخست وزیر دوران دفاع مقدس به تاثیر جنبش سبز از حادثه کربلا اشاره کرد و گفت:” این شعار جنبش سبز است که برگرفته از روحیه آزادی خواهی حماسه سازان کربلا و در راس آنان امام حسین و ابالفضل العباس می باشد که در مقابل کژی ها باید ایستاد و برای بازگشت به حق و عدالت تلاش کرد. این ایستادگی ها سختی هایی دارد اما بدانیم که وعده قرآن است که ان مع العسر یسری، با سختی گشایش است و ما این گشایش را در جامعه خود و در حوزه عمومی امروز ملاحظه می کنیم. علی رغم تحمل سختی ها، زندان ها ، کشتارها، فشارها و کهریزک ها امروز نشاطی در میان ملت به ویژه جوانان برای میل به جامعه ای عادلانه و فارغ از ظلم و جور دیده می شود.سبزها امروز از ترس فارغ شده اند آیا این یسر و راحتی نیست؟ سبز ها امروز برای داشتن نظامی که در آن حاکمیت ملت به رسمیت شناخته شود و حقوق ملت که در قانون اساسی بدان تصریح شده است احیا شود تلاش می کنند. آیا این خود یک گشایش نیست؟ اینکه قتل و جنایت نیروهای به اصطلاح خودسر در گذشته و حال محکوم می شود، آیا گشایش نیست؟”
ضرورت خیزش رسانه ای برای توجه به قشر محروم
نخست وزیر محبوب امام همچنین با بررسی وضعیت رسانه ای جنبش سبز گفت: شبکه های جنبش سبز باید به سمت درک مشکلات همه اقشار خصوصا کارگران و کشاورزان و معلمان پیش برود که متاسفانه رسانه های سبز در این زمینه فقیر هستند و باید خیزش در اطلاع رسانی و ارائه راه حل ها اغاز شود.
۲۷ تیر و در پی انفجار تروریستی زاهدان میرحسین موسوی پیام تسلیتی(+) را منتشر کرد. در بخشی از این پیام آمده است:عملیات جنایتکارانه ای که در زاهدان صورت گرفت قطعا اقدامی در راستای اختلاف افکنی بین برادران شیعه وسنی و حرکتی نفرت انگیز علیه اتحاد ملت بزرگ ایران بوده است. از این اقدام هم بیگانگان بهره می جویند و هم کسانی که سود آنها در تفرقه بین فرهنگها و قومیتهاست. ضرورت دارد در شرایط حساسی که در آن به سر می بریم در سراسر کشورهمه مراقب توطئه هایی باشند که وحدت صفوف ملت را هدف گرفته است .
۳۰ تیر، میر حسین موسوی در دیدار با جمعی از استادان انجمن اسلامی مدرسین(+) گسترش دروغ را یکی از علایم زوال در جامعه دانست و تاکید کرد:دروغ سازمان یافته مشرعیت زداست و ما امروز با دروغ سازمان یافته روبرو هستیم و رسانه های مجازی سبز باید حداکثر تلاش خود را در زمینه بر ملا کردن ابعاد این پدیده شوم و رو به گسترش به کار گیرند.
حمله به علوم انسانی یادآور تجربه حکومت های توتالیتر
وی به حمله سازمان یافته ای که نسبت به علوم انسانی در دانشگاههای کشور اشاره کرد و گفت :من با دیدن این حملات یاد تجربه بسیار تلخ و هشداردهنده حکومت شوروی سابق و دیگر حکومت های توتالیتراروپای شرقی می افتم .آنها از زمان استالین به بعد علوم اجتماعی را علومی بر آمده از جوامع سرمایه داری و بورژوازی می دانستند و به همین دلیل تدریس آن را جز در مواردی اندک ممنوع کرده بودند.تحریم و محدودیت این رشته ها چشم آنها را روی روند تغییرات سریع جهان و جامعه خودشان بست و انعطاف پذیری نظامشان را در مقابل تحولات اجتماعی کشورهای خود و چهان از بین برد و باید یکی از دلایل سقوط این نظام ها را نبود دانشمندان و نظریه پردازان خبره در علوم انسانی دانست.
برنامه های هویت و چراغ و قتل های زنجیره ای را فراموش نکنیم
موسوی تصریح کرد :ما باید بدانیم رواج دروغ با پول ملت و دلارهای نفتی نمی تواند پایه های یک نظام را استحکام بخشد و درکنار این حرکت همه باید در مرور ادعاهای اقتدارگرایان در باره افراد و زندانیان و شخصیت ها سوظن داشته باشند.ما نباید برنامه های هویت و چراغ و قتل های زنجیره ای یادمان برود.مبدا این جریان سیاه همان حوادث و روش ها ست.
مرداد ۸۹، ماهی بود که دیدارهای مستمر مهندس موسوی با محدودیت های بیشتری دنبال شد.
۴ مرداد، میرحسین موسوی ،نخست وزیر دوران هشت سال دفاع مقدس در دیدار با جمعی از اعضای تشکل های سیاسی کرج(+) ضمن بیان ناگفته هایی از هشت سال دفاع مقدس وعده داد در صورتی که لازم شود و برای دفاع از رزمندگان سلحشور و مدیران برجسته ای که در این میان سهم عمده داشتند در آینده نیز این مسائل را با بسط و شرح بیشتری خطاب به مردم ایران بیان کند. وی حتی احتمال داد اگر ناچار شود دلایل استعفای سال ۶۷ خود را نیز برای بیشترروشن شدن مسائل با مردم در میان گذارد.
تلاش مشترک متحدان صدام و دولتیان در تحریف تاریخ انقلاب
موسوی با اشاره به تحریف تاریخ به ویژه تحریف تاریخ انقلاب گفت :«در این زمینه هم بیگانگان و متحدان صدام فعال هستند و هم دولتیان .»
نخست وزیر دفاع مقدس سخنان خود را در باره تحریف تاریخ انقلاب اسلامی به ضمیمه های حجیم روزنامه های دولتی در آستانه ۲۲ خرداد مستند کرد و گفت : «ضمیمه هایی که در این باره منتشر شدند بهانه خوبی است که جنبش سبز یک بار در کنار همه فعالیت های خود به صورت واقع بینانه ای با تاریخ سی سال گذشته روبرو شود و با تحقیقات مستقل به این مساله بپردازد .»
درباره جنگ هنوز لب به سخن نگشوده ام ولی ظاهرا گریزی نیست…
موسوی گفت :« این روزها هم به بهانه سالروز صدور قطعنامه ۵۹۸ که هیچ سالی از آن یاد نمی شد تحریف های آشکار و برنامه ریزی شده ای درباره تاریخ دفاع مقدس و نقش دولت در آن صورت گرفته است .این روزها عده ای مدعی شده اند که می خواستند بغداد را فتح کنند و دولت آن زمان مانع آن شده بود. بنده هنوز لب به سخن درباره دهه اول انقلاب باز نکرده ام و هیچ گاه هم میل نداشته ام در این باره صحبت کنم ولی ظاهرا مجبورم در صورت ادامه این تحریف ها برای دفاع از رزمندگان سلحشور و مدیران برجسته ای که در این میان سهمم عمده داشتند ناگفته های خود را بگویم و نیز بگویم که استعفای سال ۶۷ بر سر چه بود .»
اگر زمان جنگ دولت را در اختیار می گرفتید بر سر کشور همان می آوردید که بر سر اموال مستضعفان و یتیمان در بنیاد مستضعفان آوردید
موسوی گفت :«آن وزیر سابقی که خود می داند چگونه به اینجانب تحمیل شد در عین آنکه بیش از همه در جریان سر ریزشدن همه جانبه امکانات دولت به جبهه ها بود حالا می گوید که اگر امکانات دولت در اختیار جبهه ها قرار می گرفت ما بغداد را فتح می کردیم .شما باید جمله ایشان را این گونه معنی کنید که اگر دولت در اختیار بنده و دوستان مان قرار می گرفت ما چه فتوحاتی داشتیم. بنده می گویم شما که نمی دانم به تحریک چه کسانی در عرض یک هفته چندین مصاحبه علیه دولتی که در آن کار می کردید انجام دادید اگر دولت را در اختیار می گرفتید بر سر کشور همان می آوردید که در طول مدیریت خود بر سر بیت المال و اموال مستضعفان و یتیمان در بنیاد مستضعفان آوردید.»
فراموش کرده اید که چهار میلیارد از شش میلیارد دلار هزینه جنگ می شد؟
میر حسین موسوی در پاسخ به تحریف هایی که در هفته های اخیر در باره دفاع مقدس انجام شده ،گفت : «من باور نمی کنم که شما فراموش کرده باشید که چهار میلیارد دلار از شش میلیارد دلار در آمد نفتی کشور هزینه جبهه ها و جنگ می شد و آن دو میلیارد مابقی نیز در حقیقت برا ی حفظ کیان کشور بود که آن هم می تواند در خدمت دفاع مقدس تعبیر شود .شما مرا مجبور می کنید بگویم علیرغم نتیجه درخشان دفاع مقدس که به بهای نثار خون های بسیار و جانفشانی رزمندگان جان برکف یک سانتیمتر از خاک کشور تقدیم دشمن نشد و این دومین مورد در طول جنگ های کشورمان از زمان فتحعلی شاه تا انقلاب اسلامی بود ، اگر پیوندی قوی تر بین جبهه ها و دولت وجود داشت و دولت را به بهانه درز خبرها از ماجرای طرح های جنگی و دفاعی کنار نمی گذاشتند نتیجه های بهتری از عملیات گرفته می شد. فتح بغداد با تحویل دولت به چند فرمانده نظامی امکان پذیر نبود. بلکه برای شکست قطعی دشمن لازم بود از همان اول رابطه دولت با اداره عملی جنگ و طراحی های نظامی قطع نشود که چگونگی قطع این ارتباط داستان دیگری دارد که شاید در فرصتی دیگر به آن بپردازم.»
۴ مرداد، نخست وزیر دوران دفاع مقدس و همسر ایشان با حضور در منزل محسن آرمین با سخنگوی سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی که به تازگی با سپردن وثیقه آزاد شده بود، دیدار کردند.(+)
۴ مرداد، جمعی از جوانان و دانشجویان در آستانه سالروز میلاد منجی بشریت امام زمان (عج) با مهندس موسوی و زهرا رهنورد دیدار و گفتگو کردند.(+)
۱۰ مرداد، میرحسین موسوی و مهدی کروبی با یکدیگر دیدار و گفت و گو کردند(+). در این دیدار این دو شخصیت به گفت و گو و تبادل نظر درباره مسایل روز پرداختند.
ضرورت تقویت شبکه های اجتماعی برای اطلاع رسانی و مقابله با دروغ
در این دیدار که با هدف بررسی حوادث و رخدادهای اخیر کشور در ارتباط با تحریم ها برگزار شد، میرحسین موسوی با ابراز نگرانی از موج جدید تحریم ها از سوی شورای امنیت سازمان ملل،اتحادیه اروپا، آمریکا،کانادا و استرالیا و پیامدهای ناشی از آن گفت: «تحریم های اخیر که به صورت گسترده و در سطحی وسیع در حال برنامه ریزی و اجراست، موجب وارد آمدن آسیب های شدید به مردم، مخصوصا کارگران، کشاورزان و اقشار محروم جامعه خواهد شد. کشور هم اکنون با مشکلاتی نظیر تورم، رکود اقتصادی و افزایش نرخ بیکاری روبروست که این تحریم ها می تواند این عوامل را تشدید کند.»
مهدی کروبی و میرحسین موسوی از مردم خواستند که با تشکیل شبکه های اجتماعی به تولید محتوا و آمار صحیح در خصوص بخش های مختلف کشور بپردازند.
آقایان موسوی و کروبی دلیل راه اندازی این شبکه های اجتماعی را مقابله با ارائه آمارهای غلط و دروغین از سوی دولت دانسته و افزودند: کارشناسان و صاحبنظران فعال در بخش های مختلف کشور با ارائه آمار صحیح، به شفاف سازی شرایط موجود بپردازند و با آگاه سازی مردم آنان را در تصمیم گیری شرایط و برنامه ریزی برای آینده یاری کنند.
۱۱ مرداد، میرحسین موسوی در دیدار با جمعی از ایثارگران(+) فاجعه کهریزک، حمله به کوی دانشگاه و فاجعه کنونی زندان ها را نمونه کامل سبعیت و زشتی همه گرایش های اقتدارگرایانه و فرعونیت دانست و آن را ادامه اندیشه دبیر شورای نگهبان و شاگردان او دانست .
استبداد دینی بدترین نوع استبداد است
موسوی در این دیدار ضمن یادآوری سخنان علامه نایینی گفت :«ما می دانیم که در دوران مشروطیت بزرگانی چون علامه نایینی استبداد دینی را بدترین نوع نامیدند. ما وقتی از سویی به بازداشت ها و شیوه های محاکمه ، شکنجه ها و قلع و قمع دانشگاهها و اخراج و ستاره دار کردن دانشجویان نظر می کنیم و از سوی دیگر با ایستادگی زندانیان و مردم بر تحقق مطالباتشان روبرو می شویم، یاد آیات سوره قصص و دیگر آیات کریمه مشابه می افتیم که در آنها هم مواجهه فرعونیت و مستضعفین مطرح است و هم بشارت پیروزی برای ستمدیدگان.»
میرحسین موسوی در بخش دیگری از سخنانش به اظهارات آقای جنتی اشاره و اضافه کرد :«دروغ هم یکی از این ظلم هاست که در هر زمانی بد است. مخصوصا اگر این دروغ از دهان دبیرشورای نگهبان قانون اساسی و امام جمعه پایتخت باشد. کسی که باید امانتدار آرای مردم و پاسدار اصول قانون اساسی و میثاق ملی باشد.آیا برهانی روشن تر از دروغ بزرگ اخیر این آقا برای تقلب در انتخابات می توان آورد؟ مخصوصا اگر در نظر بیاوریم که این اولین خلاف گویی ایشان نیست.»
دبیر شورای نگهبان چند روز قبل تر از این دیدار در سخنانی در قم با استناد به «اسنادی که وی به آن دست یافته است»، گفته بود: « آمریکاییها یک میلیارد دلار از طریق افراد سعودی که هم اکنون عامل آمریکا در کشورهای منطقه هستند، به سران فتنه دادند و همین سعودیها که به نمایندگی آمریکا صحبت میکردند، گفتند، اگر توانستید نظام را منقرض کنید، تا پنجاه میلیارد دلار دیگر را هم میدهیم، اما خداوند این فتنه را به دست بندگان صالحش خاموش کرد.»
فاجعه زندان ها نتیجه اندیشه هایی مانند اندیشه دبیرشورای نگهبان
نخست وزیر دوران دفاع مقدس تاکید کرد: «فاجعه ای که اکنون در زندان ها رخ می دهد ادامه اندیشه دبیرشورای نگهبان و شاگردان این چنینی اوست .فاجعه کهریزک و حمله به کوی دانشگاه و حمله به مردم نتیجه چنین نگاهی است که به خوبی درآن سبعیت و زشتی همه گرایش های اقتدارگرایانه و فرعونیت را می توان دید. واقعا نمی شود سخنان ایشان را که در جایگاه مقدس نمازجمعه به محاکم قضایی برای اعدام زندانیان دست مریزاد می گفت و هل من یزید می طلبید که عده بیشتری اعدام شوند، فراموش کرد.»
۱۲ مرداد و در آستانه روز خبرنگار، جمعی از اصحاب رسانه و روزنامه نگاران کشور به همراه تعدادی از خانواده های روزنامه نگاران زندانی در دیداری صمیمانه با مهندس میرحسین موسوی و دکتر زهرا رهنورد به گفتگو پرداختند(+).
تعدد روزنامه نگاران زندانی، نشانی از حقانیت جنبش سبز
در این دیدار میر حسین موسوی که خود سابقه فعالیت در روزنامه جمهوری اسلامی و همچنین صاحب امتیازی روزنامه کلمه سبز را به همراه دارد به بیان دیدگاه های خود پیرامون نقش مطبوعات و روزنامه نگاران در نهضت آگاهی بخشی به اقشار جامعه پرداخت و یکی از دلایل فشار به روزنامه نگاران و دربند کشیدن آنها را جلوگیری از همین نقش آگاهی رسانی آنان دانست.
وی گفت: وجود این تعداد زیاد روزنامه نگار در زندان هم تاسف انگیز است، هم خیلی با معناست ونشان می دهد گسترش آگاهی به ضرر عده خاصی است. تعدد روزنامه نگاران دربند، حقانیت راهی که جنبش سبز برگزیده است را نشان می دهد چرا که بخشی از قشر آگاه، روشن و حق طلب جامعه به دلیل مخالفت با رویش مجدد استبداد در زندان به سر می برند.
دهه اول انقلاب را نمی توان یکپارچه نقد کرد
مهندس موسوی درباره ابهامات موجود درباره دهه اول انقلاب نیز گفت: من بارها گفته ام که آن دوره بی عیب و نقص نیست. اما در فضایی که امروز ایجاد کرده اند، همه ارزش های سی سال انقلاب مدفون می شود و این بسیار خطرناک است.
وی ادامه داد: در مورد همه موارد مبهم می توان بحث و گفت و گو کرد، حتی درباره تصفیه های اوایل انقلاب. بنده شاهد بودم که دولت جناب آقای بازرگان، به دست خودش، خودش را از جریان مدیریت منفک کرد. من در شورای انقلاب از نزدیک شاهد حوادث بودم. با ایشان و اعضای نهضت هم دوست بودم و رفاقت داشتم. بسیاری از کسانی که دولت موقت دشمن خود می پنداشت، سعی کردند که مانع سقوط دولت موقت شوند.
۱۴ مرداد،مهدی کروبی و میرحسین موسوی در نامه ای مشترک(+) به آیات عظام و مراجع تقلید از آنان خواستند تا برای حفظ آبروی اسلام و روحانیت وارد صحنه شده و با افرادی که در لباس روحانیت بصورت آشکار و بی پروا قصد خدشه دار نمودن چهره اسلام و روحانیت را دارند برخورد کنند.این نامه واکنش به سخنان احمد جنتی دبیر شورای نگهبان بود.
در بخشی از این نامه آمده است:بارزترین نمونه هتک حرمت های بی پروا و عاری از تقوا؛ اظهارات اخیر امام جمعه موقت تهران آیت الله جنتی در مسجد جمکران در مورد اخذ یک میلیارد دلار از منابع خارجی توسط ما معترضین؛ ایشان مدعی شدند که ” من سندی را بدست آوردم که آمریکائی ها یک میلیارد دلار از طریق افراد سعودی که هم اکنون عامل آمریکا در کشورهای منطقه هستند به سران فتنه دادند و همین سعودی ها که به نمایندگی آمریکا صحبت می کردند، گفتند اگر توانستید نظام را منقرض کنید تا پنجاه میلیارد دلار دیگر هم می دهیم، اما خداوند این فتنه را به دست بندگان صالحش خاموش کرد”. این مرد کهن سال که از آغاز تأسیس مجلس و شورای نگهبان لاینقطع مسئول بوده و قریب به بیست سال است که دبیر شورای نگهبان است و گویا کهولت سن نه تنها قوای روحی و جسمیش را به تحلیل برده بلکه قوه ادراک و ذهنی اش را هم مختل کرده و مصداق کامل این شعر مولانا قرار گرفته است:
چون شدی پیر و ضعیف و منحنی پرده های لاابالی می زنی
در بخشی دیگری از این نامه که با هدف توضیح خواستن از آیت الله جنتی در خصوص اظهاراتش تنظیم گردیده، آمده است: مگر همین آقا نبود که به یکی از مراجع بزرگ تقلید شیعیان جهان نسبت ناروا داد و او را عامل بیگانه خواند که از خوف طرد و استیضاح عام مجبور به استغفار و توبه گردید؟ همین فرد مدعی شد که در زمان دولت سازندگی هفت میلیارد دلار شکلات از جزیره کیش وارد کشور شد و چون او را به کمیّت عدد هفت میلیارد آگاه کردند، ادعای خود را به پانصد میلیون دلار تقلیل داد و کوتاه نیامد !
۱۴ مرداد ، همزمان با اعتصاب غذای جمعی از زندانیان سیاسی ،میرحسین موسوی در پیامی(+) خطاب به زندانیان سیاسی که در اعتراض به رفتار خلاف قانون و ضد دینی ماموران امنیتی دست به اعتصاب غذا زده بودند، ضمن ستایش استواری و ایستادگی این زندانیان از آنان خواست تا به اعتصاب غذای خود پایان دهند.
روز دوم مرداد جمعی از زندانیان سیاسی در هنگام ملاقات هفتگی با خانواده هایشان،با “برخورد بد” زندانبانان روبرو شدند که اعتراض شدید زندانیان را در پی داشت و همین امر موجب قطع شدن ملاقات ها توسط مسئولان زندان شد.
در پی این اتفاق، زندانیان با سر دادن شعارهایی به این امر اعتراض کرده اند و شانزده نفر از آنها دست به اعتصاب غذا زده و به سلول انفرادی منتقل شدند.
کوهیار گودرزی، مجید توکلی، کیوان صمیمی، علی ملیحی، بهمن احمدی امویی، عبدالله مومنی، ضیاء نبوی، مجید دری، حسین نورانی نژاد، بابک بردبار، غلامحسین عرشی، علی پرویز، حمیدرضا محمدی، جعفر اقدامی، ابراهیم بابایی و پیمان کریمی آزاد زندانیانی بودند که بر اساس گزارش ها در سلول انفرادی و به اعتصاب غذا دست زدند که بعد از دریافت پیام میرحسین موسوی اعتصاب غذای خود را شکستند.
۲۰ مرداد، در آستانه ماه مبارک رمضان جمعی از جوانان و دانشجویان استان های قم، خراسان رضوی و چهارمحال بختیاری با مهندس میرحسین موسوی و دکتر زهرا رهنورد دیدار و گفت وگو کردند(+).
در این دیدار صمیمانه نمایندگان استانها هر یک در سخنانی شرایط اجتماعی و سیاسی استانهای خود را گزارش دادند. از جمله مهمترین نکاتی که توسط نمایندگان استانها در این نشست مطرح شد میتوان به مواردی چون برگزاری فعال جلسات دانشجویی به رغم امنیتی و پلیسی شدن فضای دانشگاه ها، ضرب و شتم دانشجویان در دانشگاه توسط لباس شخصی ها و در تنگنا قرار دادن شدید دفاتر احزاب و تشکل های سیاسی استان اشاره کرد.
امروز نه قانون اساسی بلکه به آیین نامه های سازمان زندان ها هم عمل نمی شود
میرحسین موسوی در این جلسه این پرسش را مطرح کرد «کسانی که حتی حاضر نیستند یک بار از حقوق شهروندی نام ببرند یا از حق حاکمیت مردم بر سرنوشت خود خود نام ببرند چگونه می توانند مدعی پیمانی باشند که بین مردم و حکومت بسته شده ؟» و در عین حال یاد آور شد: «شکستن این پیمان به عدم مشروعیت حاکمیت منتهی می شود و کافی است رفتار شورای نگهبان قانون اساسی با قانون اساسی مورد توجه قرار گیرد تا ببینیم چگونه به بیراهه رفته ایم.»
موسوی در پایان تاکید کرد: «امروز در وضعیتی هستیم که نه قانون اساسی که حتی آئین نامه های ساده و ناقص زندان ها توسط زندان بان ها رعایت نمی شود.»
پایان قسمت اول
تهیه و تنظیم: علی پورحسین
جرس:
هوتن كيان، وكيل مدافع خانم سكينه محمدي، در نامه اي به سازمان هاي حقوق بشر، پرده از وضعيت اسفناك خود برداشته است.
به گزارش سحام نيوز، روزنامه تايمز چاپ لندن در گزارشي كه امروز منتشر كرد، بخش هايي از رنج نامه هوتن كيان را چاپ نموده است.
اين وكيل مدافع خانم سكينه محمدي در بخشي از اين رنج نامه ادعا كرده كه که او با آتش سيگار مورد شكنجه از نواحي پاها ، ساق پاها و بیضه ها قرار گرفته و سوخته و همچنين از درمان پزشکی محروم شده است.
هوتن كيان در بخش ديگري از اين نامه آورده است: دوازده دندان من تقریبا به طور کامل توسط ضربات چکمه های بازجوها شکسته شده است. او همچنین ادعا کرده که در آب و هوای سرد شب او را به محوطه زندان برده اند و با شلنگ آتش نشاني وي را خيس نموده و رها كردند.
آقای کیان درخواست نامه ای را براي نهاد هاي حقوق بشر و بين المللي جهت رسيدگي به وضعيت وي تهيه و در اختيار آنان قرار داده است.
کسی که رفته جرس در می آورد زیر چتر نظام نیست
جرس: عضو کمیسیون ماده ده احزاب بر این باور است که باید جریان اصلاحات بیاید و بحران هویتش را رفع کند. آنها باید در چارچوب نظام، صراحتا رفتارهای گذشتهشان را محکوم کنند و به فعالیتشان ادامه دهند. همچنین باید از کسانی که رفتهاند و اقدامات براندازانه می کنند، تبری بجویند. کسی که رفته جرس راه می اندازد و در روزنامهها و سایتهایش مبانی نظام را زیر سوال میبرد که دیگر نمیتواند به چارچوب نظام برگردد و زیر چتر نظام قرار بگیرد.
وی می گوید: البته ما با برخی از افراد منتسب به جریان اصلاح طلب در مجلس همکار هستیم و خیلی فعال در همه مسائل همراهی میکنند. مگر همین افراد نمیتوانند جریان اصلاح طلب معتقد به نظام را برای انتخابات بعد رهبری کنند؟ ولی باید مرزشان را با براندازها و ساختار شکنهای سال 88 روشن کنند.
حمیدرضا فولادگر عضو این کمیسیون در مورد کارگزارن مدعی شد که کارگزاران دچار یک فروپاشی درونی شده است. چون کارگزاران حزبی است که یکسر آن افرادی هستند که در درون نظام فعالیت میکنند و یکسر دیگر آن افرادی در بیرون از نظام هستند که همچون آقای مهاجرانی در لندن فعالیتهایی هم علیه نظام دارند.
حمیدرضا فولادگر عضو این کمیسیون در مورد کارگزارن مدعی شد که کارگزاران دچار یک فروپاشی درونی شده است. چون کارگزاران حزبی است که یکسر آن افرادی هستند که در درون نظام فعالیت میکنند و یکسر دیگر آن افرادی در بیرون از نظام هستند که همچون آقای مهاجرانی در لندن فعالیتهایی هم علیه نظام دارند.
وی به عنوان یک ناظر بیرونی و نه یک عضو کمیسیون ماده 10 احزاب ، ادامه داد: جریان اصلاحطلب دچار یک بحران هویت است و باید تکلیفش را با این بحران روشن کند.
فولادگر افزود: بالاخره یا به این نظام معتقدند که باید در ساختار ان کار کنند. مگر نمیگویند که ما رای هم داریم و در انتخابات قبل دو میلیون و دویست هزار رای در تهران داشتهاند، خب برای این پایگاه مردمیشان بیایند وسط و باز در چارچوب قانون کار کنند.
این عضو کمیسیون در مورد انحلال جبهه مشارکت و سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی می گوید: تا قبل از فتنه 88، در مخیله هیچ یک از ما نبود که بخواهیم دو حزب مشارکت و مجاهدین را منحل کنیم. اما شدت و عمق آن حوادث، که محرکش بیانیههای کاندیداهای شکست خورده و بیانیههای این دو حزب بود، منجر به انحلال آنها شد. گزارشی از این موارد به کمیسیون ما رسید که احساس کردیم اینها مصادیق لغو مجوز است و استعلامهایی کردیم.
متن گفت و گوی وی با خبر آنلاین بشرح زیر است:
در سال 89، برای برخی احزاب به دلیل مسائل بعد از انتخابات ریاست جمهوری 88، محدودیت هایی بوجود آمد. کما اینکه احزاب جبهه مشارکت و سازمان مجاهدین منحل شدند. علاوه بر این آقای عباسزاده مشکینی که دبیر کمیسیون ماده 10 احزاب هستند، اظهاراتی درباره احزاب دیگری همچون مجمع روحانیون مبارز و حزب اعتماد ملی داشتند که اعضایشان باید مرزهایشان با سران و دبیرکل را اعلام کنند وگرنه آنها هم دچار مشکل خواهند شد. الان موضع کمیسیون ماده 10 احزاب راجع به این احزاب چیست؟
کمیسیون ماده 10 احزاب برنامهای از قبل تعیین شده برای برخورد با این احزاب ندارد که بخواهد آنها را حذف کند. انصافا هیچ وقت هم چنین برنامهای وجود نداشته. لااقل از زمانی که من عضو این کمیسیون شدهام (از سال 87) چنین نبوده است. به عبارت دیگر از زمانی که من و آقای بادامچیان در دوره هشتم این کمیسیون، به عضویت آن درآمدهایم؛ برنامهای دال بر اینکه بخواهیم با تک تک احزاب اصلاحطلب برخورد کنیم، نداشتهایم. اگر اتفاقات پس از انتخابات رخ نمیداد، کمیسیون هرگز با دو حزب مشارکت و مجاهدین برخورد حذفی نمیکرد. چون کمیسیون ماده 10 احزاب یک کمیسیون نظارتی با حضور نمایندگانی از سه قوه است و ما هم که نماینده مردمیم و از سوی مجلس به عضویت این کمیسیون درآمدهایم، مدافع حقوق احزاب در آنجا خواهیم بود. دو نماینده قوه قضاییه هم در جایگاه مدعیالعموم در جلسات حضور مییابند.
کمیسیون ماده 10 احزاب برنامهای از قبل تعیین شده برای برخورد با این احزاب ندارد که بخواهد آنها را حذف کند. انصافا هیچ وقت هم چنین برنامهای وجود نداشته. لااقل از زمانی که من عضو این کمیسیون شدهام (از سال 87) چنین نبوده است. به عبارت دیگر از زمانی که من و آقای بادامچیان در دوره هشتم این کمیسیون، به عضویت آن درآمدهایم؛ برنامهای دال بر اینکه بخواهیم با تک تک احزاب اصلاحطلب برخورد کنیم، نداشتهایم. اگر اتفاقات پس از انتخابات رخ نمیداد، کمیسیون هرگز با دو حزب مشارکت و مجاهدین برخورد حذفی نمیکرد. چون کمیسیون ماده 10 احزاب یک کمیسیون نظارتی با حضور نمایندگانی از سه قوه است و ما هم که نماینده مردمیم و از سوی مجلس به عضویت این کمیسیون درآمدهایم، مدافع حقوق احزاب در آنجا خواهیم بود. دو نماینده قوه قضاییه هم در جایگاه مدعیالعموم در جلسات حضور مییابند.
تا قبل از فتنه 88، در مخیله هیچ یک از ما نبود که بخواهیم دو حزب مشارکت و مجاهدین را منحل کنیم. اما شدت و عمق آن حوادث، که محرکش بیانیههای کاندیداهای شکست خورده و بیانیههای این دو حزب بود، منجر به انحلال آنها شد. گزارشی از این موارد به کمیسیون ما رسید که احساس کردیم اینها مصادیق لغو مجوز است و استعلامهایی کردیم.
شما میگویید هیچ کس در کمیسیون ماده 10 احزاب به دنبال تعطیلی احزاب نیست. بعد میگویید چنین استعلامی کردهاید.
هنوز هم میگویم که کسی به دنبال تعطیلی این احزاب نبوده است. ما همواره گزارشهایی اعم از گزارش مردمی، دستگاههای امنیتی و یا انتظامی داریم که انها را بررسی میکنیم. اتفاقا از اولین گزارش ارسالی به کمیسیون ماده 10 احزاب تا اولین اخطاری که به دو حزب مشارکت و مجاهدین دادیم، چند ماه گذشت که نشانه صبوری ما بود. پس از آن هم ابتدا تذکر شفاهی دادیم و بعد تذکر کتبی دادیم که تاریخهای آن را به یاد ندارم. اما آنها مسیرشان را اصلاح نکردند که نهایتا ناگزیر شدیم از اختیارات قانونی کمیسیون ماده 10 احزاب اعم از تعلیق و فرستادن پرونده این احزاب به دستگاه قضایی استفاده کنیم. پس از آن، یک دادگاه برای بررسی چنین پروندهای از خودش سلب صلاحیت کرد و پرونده به دادگاه انقلاب رفت که تمامی پروندههای بعد از انتخابات را بررسی میکرد. حکم نهایی را هم دادگاه انقلاب داد. اما دو حزب مذکور بر اساس حکم دادگاه اولیه که از خودش سلب صلاحیت کرده بود، اعلام کردند که برائت گرفتهاند، در حالیکه اینگونه نبود و دادگاه انقلاب آنها را محکوم کرد. این حکم هم قطعی است و امکان تجدید نظر در آن نیست. البته فارغ از پیگیریهای کمیسون ماده 10 احزاب، خود قوه قضاییه هم مشغول بررسی پرونده این دو حزب به عنوان احزاب موثر در حوادث پس از انتخابات بود.
بالاخره نگفتید که موضع کمیسیون ماده 10 احزاب در قبال مجمع روحانیون مبارز و اعتماد ملی چیست؟
همانطور که گفتم ما هیچ برنامه ای برای برخورد با این احزاب نداریم. البته یکی از آقایان گفته بود که مجمع روحانیون مبارز با نظر امام خمینی(ره) تشکیل شده است. ما هم این حرف را قبول داریم که انشعاب این حزب از جامعه روحانیت مبارز، با نظر مثبت امام همراه شد. اما اینکه بگوییم چون این حزب با نظر امام تشکیل شده است، همواره از بررسی قضایی و حقوقی و نظارتی مصون است، حرف درستی نیست و اگر تخلفی کرد باید حتما به آن رسیدگی شود. کما اینکه حزب جمهوری اسلامی هم با نظر موافق امام تاسیس و بعد هم تعطیل شد. الان اگر حزبی عملکرد غیر قانونی داشته باشد، قطعا باید به آن رسیدگی شود.
همانطور که گفتم ما هیچ برنامه ای برای برخورد با این احزاب نداریم. البته یکی از آقایان گفته بود که مجمع روحانیون مبارز با نظر امام خمینی(ره) تشکیل شده است. ما هم این حرف را قبول داریم که انشعاب این حزب از جامعه روحانیت مبارز، با نظر مثبت امام همراه شد. اما اینکه بگوییم چون این حزب با نظر امام تشکیل شده است، همواره از بررسی قضایی و حقوقی و نظارتی مصون است، حرف درستی نیست و اگر تخلفی کرد باید حتما به آن رسیدگی شود. کما اینکه حزب جمهوری اسلامی هم با نظر موافق امام تاسیس و بعد هم تعطیل شد. الان اگر حزبی عملکرد غیر قانونی داشته باشد، قطعا باید به آن رسیدگی شود.
شرایط حزب اعتماد ملی هم فرق میکند. چون جلسات شورای مرکزی این حزب بعد از انتخابات اصلا تشکیل نشد و فعلا حزبی به آن شکل وجود ندارد.
می گویند برای اینکه دفتر این حزب را پلمپ کردند.
دفاتر استانی را خودشان تعطیل کردند. بعد هم عدم تشکیل جلسات شورای مرکزی به خاطر ان بود که اغلب اعضای این حزب دیگر مواضع پس از انتخابات آقای کروبی را قبول ندارند. این مسائل به ما ربطی ندارد و ما تعیین تکلیف درباره این حزب را به خود آنها واگذار کردیم که تصمیم بگیرند. آنها یا باید مجمع فوقالعاده تشکیل دهند و شورای مرکزی جدید و دبیرکل جدید انتخاب کنند و یا اینکه به این وضعیت ادامه دهند. آنها الان خودشان حزب را تعطیل کردهاند و اگر بخواهند به فعالیتهایشان ادامه دهند، باید اعضای شورای مرکزی درخواست جلسه مجمع فوق العاده بکنند و از وزارت کشور هم بخواهند که نمایندهای را به آن مجمع بفرستد تا انتخابات جدیدشان انجام و ثبت شود. تا جایی که من اطلاع دارم، اکثر اعضای شورای مرکزی حزب اعتماد ملی مشی آقای کروبی را قبول ندارند.
دفاتر استانی را خودشان تعطیل کردند. بعد هم عدم تشکیل جلسات شورای مرکزی به خاطر ان بود که اغلب اعضای این حزب دیگر مواضع پس از انتخابات آقای کروبی را قبول ندارند. این مسائل به ما ربطی ندارد و ما تعیین تکلیف درباره این حزب را به خود آنها واگذار کردیم که تصمیم بگیرند. آنها یا باید مجمع فوقالعاده تشکیل دهند و شورای مرکزی جدید و دبیرکل جدید انتخاب کنند و یا اینکه به این وضعیت ادامه دهند. آنها الان خودشان حزب را تعطیل کردهاند و اگر بخواهند به فعالیتهایشان ادامه دهند، باید اعضای شورای مرکزی درخواست جلسه مجمع فوق العاده بکنند و از وزارت کشور هم بخواهند که نمایندهای را به آن مجمع بفرستد تا انتخابات جدیدشان انجام و ثبت شود. تا جایی که من اطلاع دارم، اکثر اعضای شورای مرکزی حزب اعتماد ملی مشی آقای کروبی را قبول ندارند.
اعلام برائت از ارتباط با آقای کروبی، از شروط تایید فعالیت دوباره این حزب خواهد بود؟ چون این مساله بارها از تریبونهای مختلف مطرح شده است.
بحثی به این شکل نشده اما این مساله خیلی هم طبیعی است. البته ما یک مبنای کلی داریم. راه برای کسانی که می خواهند حرکت سیاسی بکنند، باز است. هرکسی که به قانون اساسی و نظام اعتقاد داشته باشد، میتواند فعالیت سیاسی کند. وقتی دوچهره سیاسی معروف بعد از انتخابات به گونهای عمل می کنند که نه رهبری را قبول دارند و نه رفتارهایشان نشان میدهد که به قانون اساسی التزام دارند، طبیعی است که جریاناتی که انها را همچنان رهبر خود می دانند، نمیتوانند مجوز فعالیت سیاسی بگیرند. ما شرط بیانیه اعلام برائت از این دونفر نگذاشتهایم.
بحثی به این شکل نشده اما این مساله خیلی هم طبیعی است. البته ما یک مبنای کلی داریم. راه برای کسانی که می خواهند حرکت سیاسی بکنند، باز است. هرکسی که به قانون اساسی و نظام اعتقاد داشته باشد، میتواند فعالیت سیاسی کند. وقتی دوچهره سیاسی معروف بعد از انتخابات به گونهای عمل می کنند که نه رهبری را قبول دارند و نه رفتارهایشان نشان میدهد که به قانون اساسی التزام دارند، طبیعی است که جریاناتی که انها را همچنان رهبر خود می دانند، نمیتوانند مجوز فعالیت سیاسی بگیرند. ما شرط بیانیه اعلام برائت از این دونفر نگذاشتهایم.
اینگونه هم نیست که کمیسیون ماده 10 احزاب با فعالیت احزاب اصلاح طلب مخالفتی داشته باشد. کما اینکه همین الان هم تعداد احزاب اصلاح طلب به مراتب بیشتر از احزاب مستقل و اصولگراست. فقط دو حزب آنها تعطیل شده است و راه برای تاسیس احزاب جدید مشروط بر اینکه به قانون و نظام پایبند باشند نیز باز است.
در اصلاحیه قانون احزاب نیز مسیر شفافی را برای آغاز فعالیت احزاب در نظر گرفتهایم.این اصلاحیه متناسب با شرایط روز است که به زودی هم ارائه خواهد شد.
انحلال دو حزب مشارکت و مجاهدین در حالی در سال 89، محقق شد که پیش از این سازمان مجاهدین به دلیل سخنرانی آقای آقاجری در دولت اصلاحات، از سوی جامعه مدرسین حوزه علمیه مشروعیتش زیر سوال رفت. اما کمیسیون ماده 10، این حزب را منحل و توقیف نکرد. واقعا آنچه که در سال 88 رخ داد، بدتر از اهانت به دین بود که در آن سال مجوز حزب را باطل نکرد اما اینبار چنین شد؟ این به دلیل تفاوت ترکیب کمیسیون ماده 10 احزاب از اصلاحطلبان به اصولگرایان نیست؟
نه چنین نیست. حتی اگر کمیسیون ماده 10 احزاب هم برای انحلال دو حزب مشارکت و مجاهدین وارد عمل نمیشد، باز هم آنها دچار چنین سرنوشتی میشدند و دادگاه انقلاب خواستار انحلال آنها میشد. اما کمیسیون به وظیفه قانونی خود عمل کرد در خواست تعلیق داد. دادگاه، گزارش کمیسیون را نیز به عنوان یکی از دلایل و مدارک کارشناسی برای انحلال مورد استفاده قرار داد.
نه چنین نیست. حتی اگر کمیسیون ماده 10 احزاب هم برای انحلال دو حزب مشارکت و مجاهدین وارد عمل نمیشد، باز هم آنها دچار چنین سرنوشتی میشدند و دادگاه انقلاب خواستار انحلال آنها میشد. اما کمیسیون به وظیفه قانونی خود عمل کرد در خواست تعلیق داد. دادگاه، گزارش کمیسیون را نیز به عنوان یکی از دلایل و مدارک کارشناسی برای انحلال مورد استفاده قرار داد.
فرق این اتفاق با قضیه آقای آغاجری دراین بود که در سال 88 یک اتفاق براندازانه اتفاق افتاد اما در مورد موضوع پیشین تنها یکی از اعضای حزب شورای مرکزی، موضعی را اتخاذ کرده بود و حداکثر انتقاد در این بود که چرا توسط دیگر اعضای سازمان مجاهدین محکوم نشد و حتی برخی ان را تایید کردند. اما این دو حزب در سال 88 با صدور اعلامیه و حرکت در جهت کشاندن مردم به خیابانها برای مقابله با قانون، یک اقدام براندازانه و مستوجب توقیف بود.
البته در دوره پیش از حضور اکثریت اصلاحطلبان در کمیسیون ماده 10 احزاب هم شاهد انحلال احزاب بودیم. کما اینکه پروانه نهضت آزادی از سوی کمیسیونی لغو شد که اکثریت اعضای آن اصولگرا بودند. این در حالی است که در دوره حضور اصلاحطلبها بیشترین مجوز برای احزاب صادر شد و هیچ حزبی منحل نشد.
و البته این انتقاد هم به آنها وارد بود که به صورت قارچی به برخی از احزاب مجوز دادند و با هر تقاضایی موافقت میکردند. به همین دلیل هم الان با خیل کثیر احزابی مواجهیم که هیچ فعالیتی ندارند. فقط در انتخاباتهای خانه احزاب میآیند و رای میدهند و بعد دیگر خبری از آنها نمیشود.
و البته این انتقاد هم به آنها وارد بود که به صورت قارچی به برخی از احزاب مجوز دادند و با هر تقاضایی موافقت میکردند. به همین دلیل هم الان با خیل کثیر احزابی مواجهیم که هیچ فعالیتی ندارند. فقط در انتخاباتهای خانه احزاب میآیند و رای میدهند و بعد دیگر خبری از آنها نمیشود.
من واقعا معتقد به کار سیاسی هستم و اصلا معتقد به بگیر و ببند در کار سیاسی نیستم. البته مادامی که به فعالیتهای براندازانه منجر نشود. اگر حوادث سال 88 رخ نمیداد که به فتنه عظیم و براندازی نرم ختم شود، من احترام به تفاوت سلیقه سیاسی این احزاب را میپذیرفتم. نمیشود که فقط یک سلیقه سیاسی حق فعالیت داشته باشد. کما اینکه الان هم اینگونه نیست.
یعنی شما معتقدید که نگاه هر دو جناح به موضوع تحزب یکسان است و تفاوت ترکیب کمیسیون ماده 10 احزاب عامل انحلال برخی احزاب نشده است؟
در کل اصولگراها ممکن است طیفی هم پیدا شود که به کار حزبی نگاه سختگیرانهای داشته باشد و یا اصلا فعالیت حزبی را برنتابد. کما اینکه چنین نگاه افراطیای در سال 61 در جناح اصلاحطلب وجود داشت. به یاد دارم مصاحبهای از آقای خوئینیها در همان سالها و همزمان با فعالیت حزب جمهوری اسلامی خواندم که گفته بودند اصلا در اسلام حزب نداریم و تشکلها باید در مساجد باشد. آن زمان، این آقایان و حتی خود آقای کروبی اصلا به کار حزبی اعتقادی نداشت. آن تفکر افراطی به دنبال تکصدایی بود و تا مدتها در محیطهای کشور و حتی در دانشگاهها اجازه نمی دادند که هیچ تشکل دیگری فعالیت کند. کما اینکه تا سالها فقط دفتر تحکیم تنها تشکل فعال در محیط دانشگاهی بود.
در کل اصولگراها ممکن است طیفی هم پیدا شود که به کار حزبی نگاه سختگیرانهای داشته باشد و یا اصلا فعالیت حزبی را برنتابد. کما اینکه چنین نگاه افراطیای در سال 61 در جناح اصلاحطلب وجود داشت. به یاد دارم مصاحبهای از آقای خوئینیها در همان سالها و همزمان با فعالیت حزب جمهوری اسلامی خواندم که گفته بودند اصلا در اسلام حزب نداریم و تشکلها باید در مساجد باشد. آن زمان، این آقایان و حتی خود آقای کروبی اصلا به کار حزبی اعتقادی نداشت. آن تفکر افراطی به دنبال تکصدایی بود و تا مدتها در محیطهای کشور و حتی در دانشگاهها اجازه نمی دادند که هیچ تشکل دیگری فعالیت کند. کما اینکه تا سالها فقط دفتر تحکیم تنها تشکل فعال در محیط دانشگاهی بود.
حالا هم ممکن است، در جریان اصولگرا هم یک تفکر افراطیای با چنین تندرویای وجود داشته باشد. اما کلیت جریان اصولگرا با فعالیت حزبی موافق است. کما اینکه فعالیت حزبی هم داد و ما احزاب کهنهکاری چون موتلفه و مهندسین و پزشکان و ایثارگران را داریم.
درباره حزب کارگزاران هم میخواستم نظر کمیسیون ماده 10 احزاب را بدانم. برخی از اعضای این حزب هم در حوادث پس از انتخابات دستگیر و محکوم شدند. این حزب پروندهای در کمیسیون شما دارد و آیا به آن هم اخطار دادهاید؟
نه درباره این حزب بحثی نداشتهایم. البته به نظر من حزب کارگزاران هم دچار یک فروپاشی درونی شده است. کارگزارانی حزبی است که یکسر آن افرادی هستند که در درون نظام فعالیت میکنند و یکسر دیگر آن افرادی در بیرون از نظام هستند که همچون آقای مهاجرانی در لندن فعالیتهایی هم علیه نظام دارند! این سخنان من به عنوان یک عضو کمیسیون ماده 10 احزاب نیست بلکه به عنوان یک ناظر بیرونی میگویم که به نظرم جریان اصلاحطلب دچار یک بحران هویت است و باید تکلیفش را با این بحران روشن کند. بالاخره یا به این نظام معتقدند که باید در ساختار آن کار کنند. مگر نمیگویند که ما رای هم داریم و در انتخابات قبل دو میلیون و دویست هزار رای در تهران داشتهاند، خب برای این پایگاه مردمیشان بیایند وسط و باز در چارچوب قانون کار کنند.
نه درباره این حزب بحثی نداشتهایم. البته به نظر من حزب کارگزاران هم دچار یک فروپاشی درونی شده است. کارگزارانی حزبی است که یکسر آن افرادی هستند که در درون نظام فعالیت میکنند و یکسر دیگر آن افرادی در بیرون از نظام هستند که همچون آقای مهاجرانی در لندن فعالیتهایی هم علیه نظام دارند! این سخنان من به عنوان یک عضو کمیسیون ماده 10 احزاب نیست بلکه به عنوان یک ناظر بیرونی میگویم که به نظرم جریان اصلاحطلب دچار یک بحران هویت است و باید تکلیفش را با این بحران روشن کند. بالاخره یا به این نظام معتقدند که باید در ساختار آن کار کنند. مگر نمیگویند که ما رای هم داریم و در انتخابات قبل دو میلیون و دویست هزار رای در تهران داشتهاند، خب برای این پایگاه مردمیشان بیایند وسط و باز در چارچوب قانون کار کنند.
البته اگر تایید صلاحیت بشوند، نه؟!
اگر اینها روابطشان را روشن و شفاف با نظام حفظ کنند، ممکن است بخشی از پایگاه مردمیشان نیز احیا شود. اگر سال گذشته موسوی به جای اینکه جمعه شب طی نشستی سلامت انتخابات را زیر سوال برده و آن دروغ بزرگ را به نظام ببندد و جلوی نظام بایستد؛ نتیجه انتخابات را میپذیرفت و به کاندیدای پیروز تبریک میگفت و عاقلانه درون نظام به عنوان یک منتقد، به فعالیتهایش ادامه می داد؛ الان آن 14 میلیون رای در سبد اصلاحطلبان حفظ شده بود. به این ترتیب اصلاحطلبان میتوانستند از این رای برای انتخابات آتی در مجلس و شوراها استفاده کنند.
اگر اینها روابطشان را روشن و شفاف با نظام حفظ کنند، ممکن است بخشی از پایگاه مردمیشان نیز احیا شود. اگر سال گذشته موسوی به جای اینکه جمعه شب طی نشستی سلامت انتخابات را زیر سوال برده و آن دروغ بزرگ را به نظام ببندد و جلوی نظام بایستد؛ نتیجه انتخابات را میپذیرفت و به کاندیدای پیروز تبریک میگفت و عاقلانه درون نظام به عنوان یک منتقد، به فعالیتهایش ادامه می داد؛ الان آن 14 میلیون رای در سبد اصلاحطلبان حفظ شده بود. به این ترتیب اصلاحطلبان میتوانستند از این رای برای انتخابات آتی در مجلس و شوراها استفاده کنند.
اما آقای موسوی بدترین شیوه را در پیش گرفت و به دروغ، انتخابات را زیر سوال برد و برگزار کنندگان را به تقلب متهم کرد. او همین مشی را یکسال بعد هم ادامه داد. هم او و هم دیگرانی که این دروغ را باور کرده و تکرار میکنند. مثل آقای کروبی. آنها خودشان به خودشان ضربه زدند وگرنه نظام که طی سی سال گذشته بارها گردش قدرت را داشته و بارها دولت و مجلس بین اصلاحطلبان و اصولگرایان دست به دست شده است. اما اتفاقی که در سال 88 رخ داد، برای اولین بار بود و مشخص بود که یک فتنه بزرگ و برنامه ریزی برای براندازی نظام در پشت آن نهفته است. وگرنه ما کی چنین چیزی در نظام داشتیم که اصل انتخابات را زیر سوال ببرند و اعتراض کنند. مگر انتخابات دوم خرداد 76 نبود که همه فکر میکردند آقای ناطق رای میآورد اما آقای خاتمی پیروز شد. آقای ناطق صبح روز اعلام نتایج پیش از اعلام رسمی خبر پیروزی خاتمی، به او تبریک گفت. با این تبریک، آبی بر روی آتش ریخته شد و کل مسائلی که ممکن بود بوجود بیاید حل شد. آن بهترین شیوه عملکرد بود. در لبنان هم دو سال پیش حزبالله با همه محبوبیتش، با اختلاف چند رای محدود از رقابت در انتخابات مجلس بازماند اما آقای سیدحسن نصرالله بلافاصله به جریان مقابل تبریک گفت و با احترام به رای مردم، گفت که برای موفقیت دولت با آنها همکاری خواهد کرد. این یک شیوه پذیرفته شده و مرسوم در کل دنیاست. اگر نامزدهای مغلوب در انتخابات ایران هم همین کار را میکردند، الان آرایشان حفظ شده بود.
این حرفها همه مربوط به گذشته است. این اتفاقات افتاده، از حالا به بعد چه باید کرد؟
باید جریان اصلاحات بیاید و بحران هویتش را رفع کند. آنها باید در چارچوب نظام، صراحتا رفتارهای گذشتهشان را محکوم کنند و به فعالیتشان ادامه دهند. همچنین باید از کسانی که رفتهاند و اقدامات براندازانه می کنند، تبری بجویند. کسی که رفته جرس راه می اندازد و در روزنامهها و سایتهایش مبانی نظام را زیر سوال میبرد که دیگر نمیتواند به چارچوب نظام برگردد و زیر چتر نظام قرار بگیرد.
باید جریان اصلاحات بیاید و بحران هویتش را رفع کند. آنها باید در چارچوب نظام، صراحتا رفتارهای گذشتهشان را محکوم کنند و به فعالیتشان ادامه دهند. همچنین باید از کسانی که رفتهاند و اقدامات براندازانه می کنند، تبری بجویند. کسی که رفته جرس راه می اندازد و در روزنامهها و سایتهایش مبانی نظام را زیر سوال میبرد که دیگر نمیتواند به چارچوب نظام برگردد و زیر چتر نظام قرار بگیرد.
البته ما با برخی از افراد منتسب به جریان اصلاح طلب در مجلس همکار هستیم و خیلی فعال در همه مسائل همراهی میکنند. مگر همین افراد نمیتوانند جریان اصلاح طلب معتقد به نظام را برای انتخابات بعد رهبری کنند؟ ولی باید مرزشان را با براندازها و ساختار شکنهای سال 88 روشن کنند.
اگرچه شما و برخی دیگر از همکارانتان، اعلام برائت از برخی افراد و رفتارها را شرط تایید صلاحیت و ادامه حضور این جریان در عرصه سیاسی و انتخاباتی کشور میدانید اما متقابلا اصلاحطلبان هم میگویند که چنین تعیین تکلیفی را نمیپذیرند و اگر انتخاباتی آزاد با حضور نامزدهای آنها برگزار شود، مشخص میشود که پایگاه مردمی آنها حفظ شده است. فارغ از اینکه این ادعا چقدر صحیح است، میخواستم یادآوری کنم که در انتخابات شورای شهر دوم هم همین اتفاق افتاد و از آنجا که هم برگزار کننده وزارت کشور دولت اصلاحات بود و هم ناظر مجلس اصلاحات، همه نامزدهای این جریان تایید صلاحیت شدند اما مردم به آنها رای ندادند. اگر این اطمینان وجود دارد که اصلاح طلبان پایگاه مردمیشان را از دست دادهاند، چه اشکالی دارد که دوباره به آنها ثابت شود، رایی ندارند؟ اگرچنین شود دیگر جای هیچ بهانهای نمی ماند.
البته برعکسش هم بود. کما اینکه در دوم خرداد، آقای خاتمی پیروز شد. البته شورای نگهبان در بررسی صلاحیتها مثل مجلس هفتم ممکن است عمل کند که نمایندگان شرکت کننده در ماجرای تحصن را که اقدامی براندازانه بود، رد صلاحیت کند. به عبارت دیگر ممکن است کسانی که با فتنه 88 همراهی کرده و مواضعی همراه با آن داشتند، از سوی شورای نگهبان رد شوند. البته در جریان اصلاح طلب نیرو و کاندیدا زیاد است. همانطور که گفتم جریان اصلاحطلب باید خودش را بازسازی کند و با مواضع روشن و شفاف نسبت به نظام و انقلاب و اسلام و قانون اساسی، برنامه دهد و فعالیت کند. اما برخی از اعضای منتسب به این جریان همچنان در ابهام بسر می برند. از یکسو یکسری علقههایی دارند و نمیخواهند ارتباطشان را با سران فتنه قطع کنند و از سوی دیگر خودشان را به نظام وابسته میدانند و همچنان می خواهند زیر چتر نظام فعالیت کنند. اما بالاخره این افراد باید یک جا تکلیف خودشان را با نظام روشن کنند.
البته برعکسش هم بود. کما اینکه در دوم خرداد، آقای خاتمی پیروز شد. البته شورای نگهبان در بررسی صلاحیتها مثل مجلس هفتم ممکن است عمل کند که نمایندگان شرکت کننده در ماجرای تحصن را که اقدامی براندازانه بود، رد صلاحیت کند. به عبارت دیگر ممکن است کسانی که با فتنه 88 همراهی کرده و مواضعی همراه با آن داشتند، از سوی شورای نگهبان رد شوند. البته در جریان اصلاح طلب نیرو و کاندیدا زیاد است. همانطور که گفتم جریان اصلاحطلب باید خودش را بازسازی کند و با مواضع روشن و شفاف نسبت به نظام و انقلاب و اسلام و قانون اساسی، برنامه دهد و فعالیت کند. اما برخی از اعضای منتسب به این جریان همچنان در ابهام بسر می برند. از یکسو یکسری علقههایی دارند و نمیخواهند ارتباطشان را با سران فتنه قطع کنند و از سوی دیگر خودشان را به نظام وابسته میدانند و همچنان می خواهند زیر چتر نظام فعالیت کنند. اما بالاخره این افراد باید یک جا تکلیف خودشان را با نظام روشن کنند.
به اصلاحیه کمیسیون ماده 10 احزاب بر قانون فعالیت احزاب، اشاره کردید. بالاخره قرار شد به عنوان یک لایحه از سوی دولت به مجلس ارائه شود یا اینکه طی مشورتی با نمایندگان، در قالب یک طرح از سوی مجلس تدوین گردد؟
دولت هم روی این لایحه نگاه کارشناسی دارد اما به نظر میرسد که مسیر ارائه چنین لایحهای از سوی دولت، مقداری طولانی شود. این در حالی است که طرح اصلاح قانون احزاب نیز از مدتی پیش در دستور کار کمیسیون شوراهای مجلس است. بنابراین میتوان پیشنهادات اصلاحی کمیسیون ماده 10 احزاب را به عنوان پیشنهاداتی در مجلس، جایگزین آن طرح اولیه در مجلس کنیم. این کوتاهترین راه برای اصلاح قانون احزاب است.
دولت هم روی این لایحه نگاه کارشناسی دارد اما به نظر میرسد که مسیر ارائه چنین لایحهای از سوی دولت، مقداری طولانی شود. این در حالی است که طرح اصلاح قانون احزاب نیز از مدتی پیش در دستور کار کمیسیون شوراهای مجلس است. بنابراین میتوان پیشنهادات اصلاحی کمیسیون ماده 10 احزاب را به عنوان پیشنهاداتی در مجلس، جایگزین آن طرح اولیه در مجلس کنیم. این کوتاهترین راه برای اصلاح قانون احزاب است.
ما 14 جلسه رسمی و چندین جلسه غیررسمی برای اصلاح قانون احزاب در کمیسیون ماده 10 داشتیم. در آن جلسات بارها گفتم که برای من که از دوره دانشجویی فعالیت حزبی میکردم، بعد عضو حزب جمهوری اسلامی و بعد هم عضو جامعه اسلامی مهندسین شدم، فعالیت حزبی ارزشمند است. من معتقد به فعالیت حزبی هستم و در نظام جمهوری اسلامی که هر سال یک انتخابات برگزار میشود، باید احزاب فعال و مقتدر باشند. اما شیوه کنونی که بیش از 250 حزب داریم اما تعداد محدودی از آنها (حدود 10 حزب و حتی کمتر) فعال هستند، مطلوب نیست. من نمی گویم که این احزاب را باید تعطیل کرد، اما باید به سمتی پیش برویم که چند حزب فعال مردمی مقتدر با سلایق مختلف داشته باشیم.
در صورتی که احزاب واقعا مردمی باشند، میتوان امیدوار بود که این احزاب از آفتهای فعالیتهای حزبی در امان باشند. یکی از این آفتها وابستگی فکری و عملی به بیگانگان است، نظیر آفت وابستگی حزب توده به شوروی و برخی از دیگر احزابی که خواسته یا ناخواسته در مسیر اهداف بیگانگان گام برداشتند. آفت دیگر تخلفات مالی و اقتصادی است که برای تامین منابع مالی، مجبور به فعالیتهای اقتصادی شدند که برخی به رانتخواری منجر شد و برخی هم به دلیل پیوند به کانونهای ثروت و قدرت، به سوء استفادههای سیاسی ختم شد. آفت دیگر هم متوجه برخی افراد است که مرتکب یکسری مسائل اخلاقی میشدند.
در قانون جدید احزاب سعی کردیم دو آفت اول را رفع کنیم. از جمله اینکه منابع مالی احزاب را شفاف کردیم که یا باید از طریق حق عضویت باشد یا از طریق کمکهای مردمی و یا بودجهای از سوی دولت. ما در این اصلاحیه آوردهایم که دولت در قالب لوایح بودجه سنواتی، کمکهای مالی هم به احزاب داشته باشد. به این ترتیب میتوان از احزاب بیلان مالی سالانه خواست و از شفافیت در عملکرد مالیشان، اطمینان حاصل کرد. در مورد آفت اول یعنی وابستگی به بیگانگان هم در این اصلاحیه آوردهایم که این وابستگی از تخلفات روشن احزاب است. ما معتقدیم که با برخورداری از یک قانون احزاب خوب و احزاب مقتدر، به سمت فعال شدن احزاب در هر انتخابات پیش خواهیم رفت و میتوان زمینههای انتخابات حزبی را روشن دید تا احزاب لیست بدهند.
یکی از مشکلات موجود ما این است که به جای احزاب، طیفها در انتخاباتها فعال میشوند و مثلا به مجلس راه مییابند. مثلا الان طیف اصولگرایان که به مجلس آمدهاند، اگر بخواهند درباره یک مساله مهم اقتصادی اظهار نظر کنند، نظرات متفاوت 180 درجهای با یکدیگر دارند. این مشکل را اصلاحطلبها هم در مجلس ششم داشتند کما اینکه در مورد نرخ بنزین در برنامه چهارم ما شاهد این اختلاف نظرهای پررنگ میان آنها بودیم. این نشان میدهد که طیفها فاقد برنامه مدون و روشن اجتماعی اقتصادی و سیاسی هستند.
پس میتوان گفت که اصلاح قانون احزاب، گامی به سوی حزبی شدن انتخابات است، نه؟
بله. شما ببینید که در کشورهای دیگر، این احزاب هستند که برنامه میدهند و نمایندگانشان در مجلس از آن برنامهها دفاع می کنند. همچنین برای هر طرح و لایحه ای که در مجلس مطرح میشود، احزاب هم نظر میدهند. در برخی از کشورها هم شاهدیم که دولتها هم از دل احزاب بیرون میآیند و هر حزبی که پیروز میشود، برای کابینه وزیر معرفی میکنند. ما برای اینکه آفات احزاب غربی را حذف کنیم، به دنبال تشکیل احزاب مردمی با منابع مالی شفاف هستیم که مبانی دینی و اخلاقی در آن اولا باشد. کما اینکه شهید بهشتی هم میگفتند که ما حزبی حرکت میکنیم اما هرگاه بین ظر حزبی و نظر ولایی اختلافی بوجود بیاید ما نظر ولایی را اولا میدانیم. این باید چشم انداز حرکت احزاب در نظام ولایی باشد.
بله. شما ببینید که در کشورهای دیگر، این احزاب هستند که برنامه میدهند و نمایندگانشان در مجلس از آن برنامهها دفاع می کنند. همچنین برای هر طرح و لایحه ای که در مجلس مطرح میشود، احزاب هم نظر میدهند. در برخی از کشورها هم شاهدیم که دولتها هم از دل احزاب بیرون میآیند و هر حزبی که پیروز میشود، برای کابینه وزیر معرفی میکنند. ما برای اینکه آفات احزاب غربی را حذف کنیم، به دنبال تشکیل احزاب مردمی با منابع مالی شفاف هستیم که مبانی دینی و اخلاقی در آن اولا باشد. کما اینکه شهید بهشتی هم میگفتند که ما حزبی حرکت میکنیم اما هرگاه بین ظر حزبی و نظر ولایی اختلافی بوجود بیاید ما نظر ولایی را اولا میدانیم. این باید چشم انداز حرکت احزاب در نظام ولایی باشد.
گفتید که در این اصلاحیه، برای شفاف شدن منابع مالی احزاب تلاشهایی شده است. بخشی هم به کمک مالی دولت به احزاب مربوط بود که آقای احمدینژاد در لوایح بودجهای که تا کنون به مجلس فرستاده، هرگز کمکی را به احزاب اختصاص نداده و اصولا اعتقادی به این مساله ندارند. این در حالی است که این شائبه وجود دارد که احزاب تازه تاسیس نزدیک به دولت از منابع مالی این قوه برای فعالیتهای انتخاباتی آتی استفاده کنند. این خلاف اصل بی طرفی دولت در انتخابات و استفاده متوازن از امکانات توسط احزاب نیست؟
البته این نگرانی همیشه وجود داشته است. تمامی احزاب دولت ساخته در معرض چنین اتهامی قرار داشتند. از کارگزارن بگیرید تا جبهه مشارکت. الان هم باید پرهیز کرد از اینکه حزبی توسط افراد عضو در دولت تشکیل شود و از منابع مالی دولت استفاده کند. البته این احزاب میتوانند دنبال منابع اقتصادی دیگری باشند. معتقدم که منابع مالی احزاب باید شفاف و روشن باشد تا فرق کسانی که میخواهند کار سیاسی کنند با کسانی که به دنبال کار اقتصادی هستند، مشخص باشد.
البته این نگرانی همیشه وجود داشته است. تمامی احزاب دولت ساخته در معرض چنین اتهامی قرار داشتند. از کارگزارن بگیرید تا جبهه مشارکت. الان هم باید پرهیز کرد از اینکه حزبی توسط افراد عضو در دولت تشکیل شود و از منابع مالی دولت استفاده کند. البته این احزاب میتوانند دنبال منابع اقتصادی دیگری باشند. معتقدم که منابع مالی احزاب باید شفاف و روشن باشد تا فرق کسانی که میخواهند کار سیاسی کنند با کسانی که به دنبال کار اقتصادی هستند، مشخص باشد.
البته یکی از منابعی که برای تامین بار مالی احزاب در نظر گرفته شده است، کمکهای مالی افراد است. این افراد میتوانند برخی متمولین باشند که شرکت اقتصادی یا دولتی داشته باشد اما پولی که به احزاب میدهد که اقدام شخصی از سوی وی باشد نه یک اقدام دولتی.
در مورد کمک دولت به احزاب هم ما در پیشنهاداتمان آوردهایم که «دولت میتواند این بودجه را به احزاب بدهد». البته ممکن است در مجلس قید «میتواند» را به یک تکلیف برای دولت تبدیل کنند. اتفاقا ارائه چنین بودجهای به احزاب میتواند به شفاف شدن فعالیت آنها کمک بسیاری بکند. این بودجه باید به نسبت تعداد اعضا و فعالیت احزاب نیز تخصیص یابد. کما اینکه در دیگر کشورها نیز چنین بودجهای به احزاب داده میشود. معتقدم که انتقاد به احزاب و رویکرد آنها نباید به قطع بودجهشان منجر شود. احزاب معتقد به نظام که ساختارشکنی نمیکنند باید مشمول چنین بودجهای شوند. همان طور که به روزنامههای حزبی نیز کمک میشود و یارانه کاغذ به آنها تعلق میگیرد.
احزاب دولت ساخته در ادوار گذشته اعم از کارگزاران و مشارکت به احزاب قویای تبدیل شدند که در انتخاباتهای بعدی هم نقش و حضور داشتند، ولی رایحه خوش خدمت بعد از تشکیل دولت آقای احمدینژاد به تدریج فراموش شد. چرا؟
رایحه خوش خدمت یک حزب نبود. بلکه یک تشکل سیاسی بود که دیگر الان به آن شکل وجود ندارند. رایحه خوش خدمت مجموعهای از حامیان آقای احمدینژاد بود که برای انتخابات در شورای شهر سوم لیست داد و در انتخابات مجلس هشتم هم به یکی از سه ضلع جبهه متحد تبدیل شد. اما پس از آن دیگر به چنین اسمی شناخته نمیشوند. چرا که بخشی از آنها در مجلس، فراکسیون انقلاب اسلامی را تشکیل دادند. در دولت هم دو سه بخش شدند که یکی از طیفهای آن درخواست حزب داده است.
رایحه خوش خدمت یک حزب نبود. بلکه یک تشکل سیاسی بود که دیگر الان به آن شکل وجود ندارند. رایحه خوش خدمت مجموعهای از حامیان آقای احمدینژاد بود که برای انتخابات در شورای شهر سوم لیست داد و در انتخابات مجلس هشتم هم به یکی از سه ضلع جبهه متحد تبدیل شد. اما پس از آن دیگر به چنین اسمی شناخته نمیشوند. چرا که بخشی از آنها در مجلس، فراکسیون انقلاب اسلامی را تشکیل دادند. در دولت هم دو سه بخش شدند که یکی از طیفهای آن درخواست حزب داده است.
آن طیفی از دولت که اشاره کردید درخواست مجوز برای حزب کرده است، چه طیفی است؟ طیف آقای مشایی است؟
بله حدود هفت حزب که به نظر میرسد از سوی آقای مشایی حمایت میشوند، درخواست مجوز کردهاند. اما به جز یک مورد هنوز مجوزشان صادر نشده است. احزابی با عنوان «جامعه وعاظ ولایی»، «جبهه عدالت خواه ایران اسلامی»، «72 تن از اساتید دانشگاه» و ...که تحت عنوان «جبهه رفاه و عدالت» معرفی شدند. در این میان تا کنون تقاضای جامعه وعاظ ولایی رد شده و تقاضای حزب عدالت خواه ایران اسلامی تایید شده و تقاضای «72 تن از اساتید دانشگاه» در دست بررسی است. به این ترتیب به نظر میرسد که اگرچه خود دولت منتقد احزاب بوده اما حامیان دولت هم به این نتیجه رسیدهاند که حزب تشکیل دهند.
بله حدود هفت حزب که به نظر میرسد از سوی آقای مشایی حمایت میشوند، درخواست مجوز کردهاند. اما به جز یک مورد هنوز مجوزشان صادر نشده است. احزابی با عنوان «جامعه وعاظ ولایی»، «جبهه عدالت خواه ایران اسلامی»، «72 تن از اساتید دانشگاه» و ...که تحت عنوان «جبهه رفاه و عدالت» معرفی شدند. در این میان تا کنون تقاضای جامعه وعاظ ولایی رد شده و تقاضای حزب عدالت خواه ایران اسلامی تایید شده و تقاضای «72 تن از اساتید دانشگاه» در دست بررسی است. به این ترتیب به نظر میرسد که اگرچه خود دولت منتقد احزاب بوده اما حامیان دولت هم به این نتیجه رسیدهاند که حزب تشکیل دهند.
جرس:
شهرداری تهران در اقدامی پر هزینه به نصب و سپس جمع آوری و امحای بیلبوردهایی پیرامون نام گذاری سال ۹۰ از سوی رهبر جمهوری اسلامی پرداخت.
به گزارش میزان خبر، شهرداری تهران پس از پایان سخنرانی آقای خامنهای دهها بیلبورد که حاوی تصاویر رهبر جمهوری اسلامی و نام گذاری سال جدید به نام جهاد اقتصادی در سطح شهر نصب کرده بود، به در خواست مسئولان امنیتی یک شبه به جمع آوری و جایگزینی این بیلبوردها با با تصاویری از گل و سبزه پرداخت.
بنا به گزارشهای رسیده به «میزان خبر» تحلیل مقامات امنیتی از بازخورد منفی افکار عمومی موجب درخواست از شهرداری تهران برای جمع آوری این بیلبوردها بوده است.
شنیده شده است شهروندان به تعدادی از این تصاویر رنگ سبز پاشیدهاند.
نصب تصاویر رهبری دقایقی پس از آغاز سال و تبلیغ نام گذاری سال جدید توسط وی با صرف هزینه کلان و آماده باش تعداد زیادی از نیروهای شهرداری و چاپخانهها از اقدامات شهرداری تهران در دوران احمدینژاد است که توسط قالیباف نیز با جدیت ادامه یافته است.
جــرس:
در اعتراض به تصمیم دولت بریتانیا مبنی بر کاهش بودجه عمومی دولت، که همزمان به تاثیرات منفی در بودجه بهداشت و آموزش عمومی کشور، بنا به گفته کارشناسان، منجر به بیکاری نیم میلیون نفر در کشور خواهد شد، روز شنبه ٢۶ مارس ٢۰١١، حدود نیم میلیون نفر در خیابان های مرکزی لندن دست به تظاهرات و تجمعات اعتراضی زدند.
همزمان در حاشیه های این تظاهرات، گروهی از جوانان خشمگین، به فروشگاههای بزرگ و هتلهای مجللی که معتقدند مالیات کافی پرداخت نمی کنند، با سنگ و مواد آتش زا و رنگ حمله کردند، که در جریان برخورد پلیس، حدود سی تن زخمی و گروهی بازداشت شدند.
به گزارش جرس، تظاهر کنندگان که متشکل از احزاب مخالف، سندیکاهای کارگری، اتحادیه های دانشجویی، نهادهای مدنی و گروههای سیاسی و فرهنگی بودند، از ساعات اولیه بامداد، از سه مسیر به صورت مسالمت آمیز به سمت هایدپارک راهپیمایی کرده و در آن محل تجمع بزرگی را شکل دادند، تا به سخنرانی رهبران اعتراضات گوش فرا دهند.
از مهمترین سخنرانان مراسم امروز، اد میلیبند، رهبر حزب کارگر بود، که در جمع صدها هزار معترض، ضمن حمله به سیاستهای دولت ائتلافی، خاطرنشان کرد "راه حل های جایگزینی برای سیاست های انقباضی دولت فعلی وجود دارد و ما همین امروز خواستار عقب نشینی دولت از تصمیمات غیرمنطقی و غیرعقلایی اتخاذ شده هستیم... این پیامی است که باید به گوش آنها (جناح حاکم) برسد.
گفتنی است دولت محافظه کار که با ائتلافی شکننده با حزب لیبرال دموکرات انتخابات سال ٢۰١۰ را برده، ادعا می کند تصمیمات اخیر خود (سیاست های ریاضتی و کاهش بودجه خدمات عمومی)، تنها راه برای برطرف کردن کسری عظیم بودجه است، اما حزب مخالف کارگر و گروههای دیگر معتقدند چنین سیاست هایی مانع از بهبود وضع اقتصادی شهروندان و کشور خواهد شد.
در این میان، چند تن از رهبران اتحادیه های کارگری، طی سخنانی پر شور و احساسی، ضمن حملات تند به دولت و تصمیمات آن، علاوه بر تقاضای تغییر سیاست های دولت، خواستار کناره گیری رئیس کابینه فعلی از قدرت گشتند، که با ابراز احساسات جمعیت در تایید سخنان خود روبرو شدند.
بر اساس این گزارش، قریب به اتفاق تظاهرکنندگان، با پلاکاردهایی با مضمون اعتراضی، به طور جدی رهبران دولت را به چالش کشیده و ضمن اعلام نارضایتی از تصمیمات دولت برای کاهش بودجه خدمات عمومی (مانند بهداشت و آموزش و کمک هزینه های مسکن و حقوق بیکاری)، خواستار استعفا و یا کناره گیری آنها شدند.
همچننی بر روی پلاکاردها "کامرون باید برود"، "ما برای ایجاد شرایط فعلی رای نداده بودیم"، "احزاب حاکم شرمتان باد"، وضعیت فعلی بازتولید سیاست های مخرب تاچر است" دیده می شد.
همچننی بر روی پلاکاردها "کامرون باید برود"، "ما برای ایجاد شرایط فعلی رای نداده بودیم"، "احزاب حاکم شرمتان باد"، وضعیت فعلی بازتولید سیاست های مخرب تاچر است" دیده می شد.
همزمان با تجمع چند صد هزار نفری و مسالمت آمیز در هایدپارک، چند محله آن طرف تر در خیابان آکسفورد و میدان پیکادلی، جوانان خشمگین و همچنین گروههای آنارشیستی، ضمن پرتاب سنگ و آتش و رنگ به چند فروشگاه زنجیره ای و بزرگ (از جمله تاپ شاپ، فورچون اند میسن، نایک و چند فروشگاه دیگر)، چند شعبه از بانک های بزرگ، چند رستوران مجلل و هتل معروف و گران قیمت «ریتز» را نیز مورد حمله قرار داده و شعارهایی علیه صاحبان و مالکان این فروشگاههای و بانکها سر دادند. (آنها در اعلامیه هایی خاطرنشان کردند که بنگاههای مالی بزرگ و بانک ها، با سودجویی و بی اعتنایی به دشواری وضعیت اقتصادی شهروندان، بحران اقتصادی فعلی را ایجاد کرده اند.)
به گزارش جرس، این جوانان خشمگین که صورت های خود را با نقاب سیاه پوشانده بودند، با ماموران پلیس درگیر شده و آنها را نیز مورد حمله قرار دادند، که در جریان این درگیری ها، حدود سی تن از جوانان و حدود ده پلیس شدیدا زخمی و به بیمارستان منتقل شدند و بالغ بر بیست تن نیز مورد بازداشت قرار گرفتند.
این جوانان تا ساعاتی از شب، با برافروختن آتش و پرتاب سنگ و رنگ، مانع حرکت و اقدامات پلیس در خیابان های مرکزی شهر شدند.
از موارد قابل توجه مراسم مسالمت آمیز هایدپارک، حضور مخالفان حکومت لیبی، سوریه، اردن و همچنین بحرین، در میان تظاهرکنندگان بود، که مورد تشویق و حمایت تجمع کنندگان قرار گرفتند.
حمید رضا تکاپو
حمید رضا تکاپو
مژگان مدرس علوم
جرس: بار دیگر با مرخصی منصور اسانلو جهت عمل جراحی قلب مخالفت شد. این فعال سندیکایی که نزدیک به پنج سال است در زندان به سر میبرد اکنون با مشکلات حاد قلبی مواجه شده و به گفته پزشکان باید هرچه سریعتر در خارج از زندان تحت عمل جراحی قرار گیرد. منصور اسانلو پیش از این دچار حملات قلبی شده و با دستبند و پایبند به بیمارستان منتقل شده، اما با این وجود مسئولین قضایی از دادن مرخصی به وی خودداری می کنند و هیچ دلیل قانع کنندهای برای عدم موافقت با مرخصی ارائه نمی دهند.
همسر اسانلو در خصوص وضعیت نامناسب جسمانی همسرش می گوید: " سه رگ قلب اسانلو مسدود شده و وضعیت جسمانی نامناسبی دارد و باید تحت درمان قرار گیرد. من قبل از عید یعنی یک ماه هم کمتر به دادستانی نامه نوشتم و شرایط نامناسب جسمانی آقای اسانلو را دوباره یادآور شدم و خواستم که حداقل با مرخصی پزشکی ایشان موافقت کنند تا تحت عمل جراحی قرار بگیرند که متاسفانه تاکنون پاسخی به درخواست ما داده نشده است و همسرم در شرایط جسمانی بسیار بدی در زندان نگهداری می شود."
گفتنی است، منصور اسانلو در تير ماه سال ۸۶ توسط ماموران امنيتی در تهران بازداشت و به اتهام هايی مانند اقدام عليه امنيت ملی به پنج سال زندان محکوم شد.اين فعال کارگری در تابستان سال جاری، در شرايطی که در زندان رجايی شهر کرج به سر می برد، دوباره به اتهام های امنيتی محاکمه و به يک سال زندان بیشتر محکوم شد.
در حال حاضر غلامرضا غلام حسینی، منصور اسانلو، مرتضی کمساری، ابراهیم مددی و رضا شهابی، چهار عضو سندیکای کارگران شرکت واحد اتوبوس رانی تهران، در حبس به سر می برند.
به همین مناسبت "جرس" با پروانه اسانلو، همسر منصور اسانلو در خصوص دلتنگی ها و نگرانی های خود و فرزندانش به گفتگو پرداخته که در پی می آید:
خانم اسانلو در خصوص عدم موافقت با مرخصی همسرتان صحبت بفرمایید.
الان حدود چهار سال و نیم است که نگذاشته اند همسرم از حق مرخصی استفاده کند و هیچگونه دلیلی هم ارائه نمی دهند. امسال ما خوش بین بودیم که با توجه به اواخر دوران محکومیت ایشان و وضعیت نامناسب جسمانی ایشان با مرخصی وی موافقت کنند که متاسفانه تا این ساعت هیچ خبری نیست.
برای مرخصی همسرتان از چه مراجعی پیگیری کردید و نتیجه چه بوده است؟
من قبل از عید یعنی یک ماه هم کمتر به دادستانی نامه نوشتم و شرایط نامناسب جسمانی آقای اسانلو را دوباره یادآور شدم و خواستم که حداقل با مرخصی پزشکی ایشان موافقت کنند تا تحت عمل جراحی قرار بگیرند که متاسفانه تاکنون پاسخی به درخواست ما داده نشده است و همسرم در شرایط جسمانی بسیار بدی در زندان نگهداری می شوند.
فکر می کنید این همه فشار بر روی آقای اسانلو برای چیست؟
واقعا نمی دانم با توجه به اینکه ایشان دوران پایانی محکومیتشان را می گذرانند طبیعتا نباید اینقدر تحت فشار باشند.
چه مدت از دوران زندان آقای اسانلو مانده است؟
ایشان بدون آن یکسالی که در داخل زندان برایش اضافه کردند باید پاییز سال نود از زندان آزاد شود و طبعیتا باید فشارها کمتر شود اما نمی دانم چرا اینطور رفتار می کنند؟!
با توجه به اینکه ایشان در زندان بودند چطور یکسال به محکومیتشان اضافه شده است؟
یک دادگاهی برای آقای اسانلو تشکیل دادند و اتهام تبلیغ علیه نظام و اقدام علیه امنیت ملی را به ایشان زدند و یکسال به زندانش اضافه کردند. حتی زمانیکه ایشان را دادگاه بردند خواسته بود که وکیلش حضور داشته باشد و دادگاه علنی باشد که اصلا به چه اتهامی؟! تنها گفتند که مسئولین زندان از وی شاکی هستند.
وضعیت ملاقات ها چطور است؟
تلفن ها قطع است و ملاقات حضوری هم نداریم و فقط همان ملاقات کوتاه کابینی است، آن هم که امروز نوبت ملاقات بود به علت تعطیلات عید کنسل شد و امیدوارم هفته دیگر ایشان را ببینم.
با وجود این محدودیت ها، شما و فرزندانتان سال نو امسال را چگونه آغاز کردید؟
خوب بچه ها خیلی نیازمند پدرشان هستند و جای ایشان در جمع خانواده خیلی خالی است. امسال زمان سال تحویل، تمام فکر و ذهنمان پیش آقای اسانلو بود. من و بچه ها بسیار ناراحت و دلتنگ بودیم که امسال هم مانند سه سال گذشته از وجود ایشان بر سر سفره هفت سین محروم بودیم. اما خوب چاره ای نداریم سعی می کنیم تمام این دوری ها و فشارها را تحمل کنیم و به وجود ایشان و استقامتشان افتخار می کنیم. آقای اسانلو بخاطر مردم و دلسوزی و خدمت به کشور و مردمش الان در زندان است و این برای ما و خودشان بسیار ارزشمند است.
من و بچه ها خیلی خیلی امید داشتیم که امسال ایشان با ما باشند اما خوب موافقت نکردند. دوست داشتیم که دید و بازدیدها همسرم در کنار من و بچه ها باشد اما...
در این سال نو چه آرزویی دارید؟
من آرزو می کنم که مسئولین متوجه شوند که زندانیان سیاسی دلسوز و خدمتگزار مملکت هستند. همچنین آرزو دارم که تمامی زندانیان سیاسی از جمله همسر من همگی آزاد شوند و به آغوش خانواده و بازگردند.
وزارت ارشاد، حوزه نشر کتاب را به سمت تعطیلی میبرد
خبرگزاری هرانا - داود غفارزادگان، نویسنده سرشناس، تصریح کرد که با روند فعلی اعطای مجوز کتاب از سوی ارشاد، حوزه نشر کتاب به تعطیلی نزدیک میشود.
به گزارش خبرآنلاین، غفارزادگان در خصوص وضعیت نشر در کشور گفت: "با توجه به وضعیتی که وزارت ارشاد برای اعطای مجوز به کتب پیش آورده است میتوان گفت حوزه نشر کتاب به تعطیلی نزدیک میشود. متاسفانه یک اثر برای تجدید چاپ، گاهی یک سال در ممیزی ارشاد می ماند که این اتفاق ظاهرا گسترده است و بدترین اتفاق حوزه نشر است. این وضعیتی که ارشاد ساخته باعث ایجاد فضای عدم اعتماد و ناامیدی شده است."
به گفته وی مهمترین رویداد سال۸۹ این است که ادبیات تعطیل شده است: "امیدوارم مسئله ممیزی که این روزها گریبان برخی از کتابها را گرفته است، به نوعی حل بشود. در حال حاضر یکسال است که رمان «کتاب بی نام اعترافات» را برای تجدید چاپ به ارشاد ارائه دادهایم اما هنوز جوابی نگرفتهایم کاری که می تواند در عرض یک روز یا حداکثر یک هفته انجام گیرد."
غفارزادگان که امسال با رمان مذکور جایزه متفاوت ترین رمان سال ۸۸ موسوم به جایره ادبی «واو» را از آن خود کرده است، درباره سرنوشت این کتاب گفت: "اگر می خواهند کتاب تجدید چاپ نشود رک و راست به آدم بگویند تا تکلیفش را بداند که بگذارد در اینترنت یا جایی دیگر چاپ کند این بهتر از آن است که آدم را سرگردان نگه دارند و جواب درست و حسابی ندهند."
وی با اعلام نارضایتی از وضعیت ادبیات در کشور نیز تصریح کرد: "همه مسائل پیش روی حوزه نشر باعث شده ادبیات این روزها حال و روز خوشی نداشته باشد. در حالی که بعید می دانم کسی از این مسائل سود ببرد الان اتفاق ها طوری رقم خورده که اصرار به تعریف جایگاه برای نویسنده دارند؛ فرقی نمی کند در حیطه جوایز خصوصی هم این موارد وجود دارد و این وسط چیزی که از بین می رود فرهنگ و ادبیات این کشور است."
نویسنده کتاب «شب ایوب» در مورد داستان یا رمان مهمی که سال ۸۹ به چاپ رسید، خاطرنشان کرد: "باید بگویم که چیز خاصی که ارزش توصیه کردن داشته باشد به ذهنم نمی رسد. بیشتر کارهایی که چاپ می شود بیشتر در حد شوخی است و برای این خوب است که ویترین مغازه ها را پر کند. متاسفانه جوانها با گذشتههای خود ارتباط ندارند و چیزی که بیشتر نمایان است، حاشیه است نه چیز دیگر اما ادبیات اصیل اینگونه نیست و کار خود را ساکت و آرام انجام می دهد."
وی در عین حال راه خروج از یکنواختی موجود در ادبیات داستانی را اینگونه ترسیم کرد: "کماکان باید داستان های کلاسیک بازخوانی شود مثلا کارهایی که آقای جعفر مدرس صادقی انجام داده اند، گرچه این هم کافی نیست نویسندگان باید با گذشته های خود ارتباط برقرار کنند که این مسئله کمک شایانی به آنها می کند."
به گزارش خبرآنلاین، غفارزادگان در خصوص وضعیت نشر در کشور گفت: "با توجه به وضعیتی که وزارت ارشاد برای اعطای مجوز به کتب پیش آورده است میتوان گفت حوزه نشر کتاب به تعطیلی نزدیک میشود. متاسفانه یک اثر برای تجدید چاپ، گاهی یک سال در ممیزی ارشاد می ماند که این اتفاق ظاهرا گسترده است و بدترین اتفاق حوزه نشر است. این وضعیتی که ارشاد ساخته باعث ایجاد فضای عدم اعتماد و ناامیدی شده است."
به گفته وی مهمترین رویداد سال۸۹ این است که ادبیات تعطیل شده است: "امیدوارم مسئله ممیزی که این روزها گریبان برخی از کتابها را گرفته است، به نوعی حل بشود. در حال حاضر یکسال است که رمان «کتاب بی نام اعترافات» را برای تجدید چاپ به ارشاد ارائه دادهایم اما هنوز جوابی نگرفتهایم کاری که می تواند در عرض یک روز یا حداکثر یک هفته انجام گیرد."
غفارزادگان که امسال با رمان مذکور جایزه متفاوت ترین رمان سال ۸۸ موسوم به جایره ادبی «واو» را از آن خود کرده است، درباره سرنوشت این کتاب گفت: "اگر می خواهند کتاب تجدید چاپ نشود رک و راست به آدم بگویند تا تکلیفش را بداند که بگذارد در اینترنت یا جایی دیگر چاپ کند این بهتر از آن است که آدم را سرگردان نگه دارند و جواب درست و حسابی ندهند."
وی با اعلام نارضایتی از وضعیت ادبیات در کشور نیز تصریح کرد: "همه مسائل پیش روی حوزه نشر باعث شده ادبیات این روزها حال و روز خوشی نداشته باشد. در حالی که بعید می دانم کسی از این مسائل سود ببرد الان اتفاق ها طوری رقم خورده که اصرار به تعریف جایگاه برای نویسنده دارند؛ فرقی نمی کند در حیطه جوایز خصوصی هم این موارد وجود دارد و این وسط چیزی که از بین می رود فرهنگ و ادبیات این کشور است."
نویسنده کتاب «شب ایوب» در مورد داستان یا رمان مهمی که سال ۸۹ به چاپ رسید، خاطرنشان کرد: "باید بگویم که چیز خاصی که ارزش توصیه کردن داشته باشد به ذهنم نمی رسد. بیشتر کارهایی که چاپ می شود بیشتر در حد شوخی است و برای این خوب است که ویترین مغازه ها را پر کند. متاسفانه جوانها با گذشتههای خود ارتباط ندارند و چیزی که بیشتر نمایان است، حاشیه است نه چیز دیگر اما ادبیات اصیل اینگونه نیست و کار خود را ساکت و آرام انجام می دهد."
وی در عین حال راه خروج از یکنواختی موجود در ادبیات داستانی را اینگونه ترسیم کرد: "کماکان باید داستان های کلاسیک بازخوانی شود مثلا کارهایی که آقای جعفر مدرس صادقی انجام داده اند، گرچه این هم کافی نیست نویسندگان باید با گذشته های خود ارتباط برقرار کنند که این مسئله کمک شایانی به آنها می کند."
صدور حکم زندان برای یک شهروند در مهاباد
خبرگزاری هرانا - یک شهروند مهابادی به نام امیر امینی اعلم توسط دادگاه انقلاب اسلامی مهاباد به زندان محکوم شد.
به گزارش آژانس خبری موکریان، امینی اعلم که اهل روستای "ایندرقاش" از توابع شهر مهاباد است توسط دادگاه انقلاب اسلامی مهاباد به اتهام همکاری با احزاب غیرقانونی به یک سال حبس محکوم شده است.
گفتنی است این شهروند که سال گذشته توسط نیروهای امنیتی بازداشت و پس از مدتی با قرار وثیقه آزاد شده بود، هم اکنون در زندان مرکزی مهاباد دوران محکومیت خود را سپری می نماید.
از سویی دیگر نیز یک شهروند مهابادی به نام خالد قادرپور که حدود دو هفته پیش دستگیر شده بود اخیراً به زندان مرکزی این شهر منتقل شده است.
گفته می شود اتهام خالد قادرپور همکاری با یکی از احزاب مخالف می باشد.
در اولین هفته از آغاز موج اعتراضات مردمی در سوریه و همزمان با برگزاری مراسم تشییع جنازه جانباختگان تظاهرات روز جمعه در آن کشور، تظاهرات ضد حکومتی در روز شنبه (۶ فروردین- ٢۶ مارس) نیز ادامه یافت و معترضان در شهرهای طفس و لاذقیه مقر حزب حاکم (بعث) و یک مقر پلیس را به آتش کشیدند، که بر اساس اعلام خبرگزاری های مستلق و سازمان عفو بینالملل، در جریان سرکوب این اعتراضات توسط قوای حکومتی، دستکم ۵۵ نفر جان خود را از دست دادهاند.
به گزارش خبرگزاری فرانسه، در جریان برگزاری مراسم تشییع جنازه یکی از جانباختگان تظاهرات روز جمعه در شهر طفس، تظاهرکنندگان ساختمان مقر حزب بعث و نیز یک پاسگاه پلیس در این شهر را به آتش کشیدند.
بنا بر گزارش ها، مردم خشمگین مجسمه حافظ اسد، رئیس جمهوری سابق سوریه و پدر رئیس جمهوری کنونی این کشور را نیز تخریب کردند.
در جریان تظاهرات ضد حکومتی روز جمعه یکی از تظاهرکنندگان در شهر طفس به ضرب گلوله نیروهای دولتی از پای درآمده بود.
در جریان تظاهرات ضد حکومتی روز جمعه یکی از تظاهرکنندگان در شهر طفس به ضرب گلوله نیروهای دولتی از پای درآمده بود.
در روز جمعه بسیاری از شهرهای سوریه از جمله شهرهای دمشق، درعا، تل، حماه، حمص، لاذقیه و صنمین صحنه برگزاری تظاهرات ضد دولتی بود و گزارشها حاکی از آن است که نیروهای امنیتی با شلیک گلوله به سوی تظاهرکنندگان شماری از آنها را کشته و زخمی کردهاند.
در حالی که مقامهای محلی از مرگ حدود ۲۳ نفر در تظاهرات روز جمعه سخن میگویند، سازمان عفو بینالملل اعلام کرده است، در جریان درگیری میان نیروهای امنیتی و تظاهرکنندگان در سوریه دستکم ۵۵ نفر جان خود را از دست دادهاند.
تنها در شهر درعا واقع در جنوب سوریه، در جریان تظاهرات روز جمعه دستکم ۱۰ نفر کشته شده بودند که روز شنبه مراسم تشییع جنازه قربانیان نیز به صحنه تظاهرات ضد دولتی تبدیل شد.
در این میان مقامهای دولتی سوریه با هدف فرونشاندن خشم مردم، نیروهای پلیس و ارتش را از مرکز شهر درعا خارج کرده و به حومه شهر منتقل کردهاند.
همچنین بر اساس اعلام فعالان حقوق بشر در سوریه، دولت این کشور در اقدامی دیگر ۲۶۰ زندانی سیاسی را آزاد کرده است.
با این حال اعتراضها در سوریه همچنان ادامه دارد و تازهترین گزارشها حاکی از آن است که شهر ساحلی لاذقیه نیز در روز شنبه نیز شاهد زد و خورد میان تظاهرکنندگان و نیروهای دولتی بوده شده است.
تظاهرکنندگان در این شهر نیز با حمله به دفتر حزب حاکم بعث سوریه، آن را به آتش کشیدند.
در این میان یکی از مشاوران بشار اسد، رئیس جمهور سوریه، یک «گروه مسلح» را به حمله به ساختمانهای دولتی و شلیک به غیرنظامیان متهم کرده و گفته است: "این پروژهای برای نشاندن بذر اختلاف و تنش در سوریه است."
گفتنی است اعتراضهای ضد حکومتی در سوریه از روز ۲۷ اسفند ماه آغاز شده و با وجود وعدههای دولت مبنی بر انجام اصلاحات و آزادی تاسیس احزاب سیاسی همچنان ادامه دارد.
این اعتراضها بشار اسد، رئیس جمهور سوریه را که از ۱۱ سال پیش و به دنبال درگذشت پدرش حافظ اسد، بر این کشور فرمان میراند، با بزرگترین بحران سیاسی روبرو کرده است.
از سوی دیگر در ادامه واکنشهای بینالمللی نسبت به سرکوب معترضان در سوریه، روز شنبه کاترین اشتون، مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا، نیز با انتشار بیانیهای، سرکوب معترضان را در سوریه به شدت محکوم کرده و از مقامهای دولت سوریه خواسته است، "خواستههای مشروع"مردم این کشور را برآورده کنند.
پیشتر نیز ایالات متحده آمریکا اعمال خشونت علیه تظاهرکنندگان در سوریه را محکوم کرده و خواستار توقف این روند از سوی حکومت بشار اسد شده بود.
همچنین بانکی مون، دبیرکل سازمان ملل متحد، نیز روز جمعه درباره تحولات سوریه اظهار داشته است: "مطالبات تظاهرکنندگان سوری برای اصلاحات دمکراتیک مشروع هستند و باید از سوی بشار اسد، رییس جمهور سوریه، محترم شمرده شوند."
طی روزهای اخیر، تظاهرکنندگان در دمشق، شعارمعروف قیام کنندگان تونسی، مصری و لیبیایی را تکرار کرده و سقوط کامل نظام حاکم را درخواست می کردند. همچنین یک هفته ناآرامی های شهر «درعا»، در نزدیکی مرز سوریه با اردن، دهها قربانی برجای نهاده است.
این در حالیست که مقامات و رسانه های حکومتی سوریه، علاوه بر اینکه مدعی شده انئ که "اسرائیل در تظاهرات علیه سوریه" نقش دارد و "اسرائیلی ها پیامک هایی برای مردم سوریه فرستاده و آنها را برای حضور در تظاهرات تشویق کرده اند"، عوامل اصلی کشتار مخالفان را، گروههای ضد دولت و باندهای تبه کار و ناشناس معرفی کرده اند.