۱۳۹۰ فروردین ۴, پنجشنبه

روز پنجشنبه بخش سوّم، تحلیل ها و آخرین گزارشات از اعتراضات، بازداشتها، زندان، و بیدادگاهها --- بیانیه ها



محمد قراگوزلو

اخبار روز: 

یکم
همه ی کسانی که سبب شناخت شکل بندی جنگ جهانی دوم را در جنون جاه طلبانه ی هیتلر و شخصیت امپراتور مابانه ی رهبران رایش سوم دانسته اند ...
همه ی کسانی که به تئوری پردازی های جان مینارد کینز ( نظریه ی عمومی اشتغال؛ بهره و پول) در تعلیل حل بحران بزرگ ۱۹۲۹ استناد جسته اند...
همه ی کسانی که از نبوغ روزولت در کنار افکار کینز – دکستر وایت و "طرح نو" برای عبور از افسرده گی اقتصادی دهه ی ٣۰ سخن گفته اند...
همه ی کسانی که از دخالت مفید دولت در بازار و نقش موثر برتون وودز در جریان مهار رکود پیش گفته یاد کرده اند...
باری همه ی این تحلیل ها در کنار تفسیرها و استدلال های مختلف فقط به یک ضلع از حجم چند گانه و پیچیده ی حقیقتی اشاره می کند که در واقع بینانه ترین تبیین اقتصادی سیاسی پاسخ های خود را در راه حل های کاپیتالیستی بحران سرمایه داری پیدا می کند و پس پشت کنترل بحران عمیق ۱۹۲۹؛ جنگ امپریالیستی را می بینند.
مستقل ار دو مولفه ی "تقسیم جهان" و "صدور سرمایه"- به عنوان دو رکن اصلی از ارکان پنج گانه ی تئوری امپریالیستی لنین که در جای خود می باید مورد توجه قرار گیرد – می خواهم برای پیش کشیدن ماهیت جنگ لیبی به این نکته اشاره کنم که در دورانی که ساختارهای سرمایه ی مالی و انحصاری در کنار روبناهای سیاسی و فرهنگی سرمایه داری از هم گسست و صور مختلف سلطه ی کولونیالیستی و انحصارات پرتوان اروپایی در هم شکست؛ تبعا شرایط جدید و مناسبی برای شکل بندی مرحله ی تازه ی تکامل اقتصادی سرمایه داری نضج بست. ازین دوران به "عصر جدید" یاد شده است و ما هجو آن را در کنار تعرض به مک کارتیسم در فیلم چاپلین دیده ایم.کم و بیش نزدیک به سه دهه , مبلغان مزایای این برهه ی تاریخی، از چپ بورژوایی تا جریانات برنامه + بازار و سرمایه داری دولتی ؛ از شکوفایی پایان ناپذیر خدمات دولت رفاه موعظه سر دادند. آنان سوسیالیسم مارکس را به سود انواع گرایشات پیرامونی به میدان آمده – از جمله عقلانیت سرمایه داری ماکس وبر و راه سوم گیدنز و انبوه خلق نگری؛ هارت و...- به عقب راندند. تلاشی کمونیسم بورژوایی روسی و فروپاشی دیوار برلین در کنار پیروزی انواع گرایشت ارتجاعی در شرق اروپا- از همبسته گی لخ والسا تا جنبش واسلاو هاول- به این توهم دامن زد که تاریخ با مهر لیبرال دموکراسی به پایان رسیده است و دوران انقلاب تمام شده و زمان اصلاحات ضدخشونت مثلا حقوق بشری رنگ به رنگ (انقلاب های رنگی غرب ساخته) فرا رسیده است.جناح" چپ "این جریان ضمن بایگانی تضاد اصلی جامعه ی سرمایه داری (کار- سرمایه) با استناد به رشد اقتصادی سال های ۷۵-۱۹۴۵ (پس از جنگ دوم جهانی) ریش پایان بحران بزرگ را به سبیل سیاست های اقتصادی کینز و طرح نو پیوند زدند.آنان دروغ می گفتند. در به ترین حالت آنان همه ی واقعیت را نمی گفتند. آنان نمی خواستند بپذیرند که خروج موقت سرمایه داری از بحران بزرگ به طور مشخص به پی آمدهای جنگ دوم جهانی گره خورده بود. لطفا با دقت توجه کنید:
یک. روزولت و طرح نو در نوامبر ۱۹٣۲ به قدرت رسیدند.
دو.نازی ها در سال ۱۹٣٣ بر آلمان مسلط شدند.
سه.برنامه ی کینز در سال ۱۹٣۵ منتشر شد.
چهار. از سال ۱۹٣٣ تا ۱۹٣۹ دولت آمریکا و سایر دولت های متروپل اجرای این برنامه ها را در دستور کار خود گذاشتند: اعطای کومک های نقدی به سرمایه داران مقاطعه کار؛ ایجاد شرکت های تعاونی؛ بر قراری محدودیت های گمرگی با هدف حمایت از صنایع داخلی؛ سرمایه گذاری در کشورهای فرعی...
با این حال دامنه های بحران بزرگ هنوز مهار نشده بود. بی کاری و فقر به مساله یی عمومی تبدیل شده بود.
پنج. جنگ جهانی دوم در سپتامبر ۱۹٣۹ کلید خورد و تا سال ۱۹۴۵ ادامه یافت.در این مدت میلیون ها انسان بی کار به جبهه ها گسیل شدند. بخش های گسترده یی از اروپا و آسیا منهدم شد و در نتیجه اماکن تازه یی برای عمل کرد جدید سرمایه (صدور سرمایه) مهیا گردید. دستگاه تولید دوباره فعال شد. این بار با ظرفیت های کامل. برای تامین نیازهای جبهه.
شش.جنگ؛ از یک سو تضادهای رو به انفجار طبقاتی ناشی از بحران را مهار کرد و از سوی دیگر ثروت و قدرت را در میان دولت های پیروز تقسیم کرد. در واقع این برکت جنگ بود!! اما همین جنگ برای فرودستان شکل منحوس دیگری داشت.کارخانه ها و مزارع و پل ها و جاده ها درب و داغون شد. ده ها میلیون انسان کشته و معلول شدند و انسان های بی شماری لاجرم از محل زنده گی خود بیرون رفتند و سقف خانواده های فراوانی فرو ریخت.سقوط ارزش های اخلاقی و فرهنگی ناگزیر مهاجران را برای تامین معاش وارد ساز و کارهای جدیدی کرد. تمام این انسان ها مجبور بودند زنده گی و زیست ویران خود ( به تعبیر الیوت: سرزمین بی پرنده و بهار ) را از نو شروع کنند. سرمایه داری آمریکا با استفاده از اوضاع جدید در مناطق جنگی ؛ امکانات نا محدودی را برای عبور موفقیت آمیز از یک دوره ی جدید انباشت سرمایه در اختیار گرفت و توفیق آن را به حساب طرح نو گذاشت.

دوم.

پس از یازدهم سپتامبر ۲۰۰۱ ایالات متحد در استمرار سیاست یک جانبه گرایانه ی نئوکان ها؛ افغانستان و عراق را اشغال کرد. جنگ های نیابتی (وکالتی) علیه طالبان و صدام حسین هنوز نیز ادامه دارد و برای مردم فرودست این دو کشور فقر و فلاکت فزون تر آورده است. جنگ هایی که قرار بود به حاکمیت دموکراسی در افغانستان و عراق منجر شود؛ عملا ارتجاعی ترین دولت های منطقه را به قدرت رسانده است. دولت حامد کرزای به چنان فساد اقتصادی آلوده است که ظرف دو سه سال گذشته صدای اعتراض متحدان غربی خود را نیز در آورده است. وزیران این دولت نه فقط در ترانزیت مواد مخدر مشارکت دارند؛ بل که کومک های مالی جهانی را به جیب زده اند، با طالبان و سازمان امنیت ارتش پاکستان وارد داد و ستد های مالی سیاسی و امنیتی شده اند و در مجموع افغانستان جنگ زده را به مرداب تیره ترین دوران تاریخ سیاه خود فرو برده اند.
دولت عراق نمونه ی یک دولت ضد دموکراتیک، دست نشانده و فاسد دیگر است که در جریان ائتلاف ناسیونالیسم ارتجاعی کرد (اتحادیه ی میهنی و حزب دموکرات)؛ اسلام سیاسی وابسته به ایران (جناح مالکی) و طیف های ضد انقلاب "سکولار" غربی (باند ایاد علاوی) شکل بسته است. این دولت برآیند یک جنگ وکالتی امپریالیستی ست که در توافق با قدرت های منطقه یی زمام امور را قبضه کرده است. این دولت در راستای اجرای سیاست های اقتصادی غرب؛ پای ولع سیری ناپذیر شرکت های نفتی مانند اکزون موبایل، شل، توتال و پترولیوم را به سفره ی چرب و چیلی نفت مرغوب عراق گشوده است.
(در این باره بنگرید به مقاله یی مبسوط از این قلم تحت عنوان: قراگوزلو . محمد < ۱٣٨۷> عراق در گرداب کولونیالیسم و تروریسم . دو ماه نامه ی اطلاعات سیاسی اقتصادی. ش: ۲۵۲-۲۵۱)
اعتراض مردم عراق- به ویژه در مناطق کردنشین- در مجموع موید خشم زحمت کشانی ست که از فقر و فلاکت و استبداد و ارتشا و دزدی مدیران سیاسی به جان آمده اند. شهرسلیمانیه با چند خیابان شیک و پیک و کازینوهای خوش تراش برای حال کردن توریست ها و پول داران، طی ماه   گذشته ( مارس ۲۰۰۱) شاهد تجمع مردم خشمگینی بوده که نسبت به فقدان آب آشامیدنی، بهداشت، کار، نان و سایر حقوق اولیه در سه راه آزادی جمع شده بودند. در جریان تعرض به این مردم گرسنه بود که عمق توحش ناسیونالیسم مرتجع کرد روشن شد و دانسته آمد که دل خوش کردن به "دولت حریم" از ابتدا نیز سرابی بیش نبوده است.
(در افزوده: جنایات دولت ناسیونالیست کرد به یک مفهوم احزاب و اکراد ناسیونالیست وطنی را نیز در شرم ساری خاموشی فرو برده است نا آن جا که این جماعت با دنائت هر چه تمام تر از ضرورت کنار آمدن مردم با دولت ضدانقلابی حریم دفاع می کنند و برای توجیه این راهکار به غایت ارتجاعی بر "کرد بودن" دولت بارزانی تاکید می ورزند!!)

سوم

به استناد مواضع و سیاست های گذشته و حال دولت های امپریالیستی درباره ی موج نیمه تمام انقلاب های آفریقای شمالی و خاور میانه، واقعیت این است که فاجعه ی عراق به صورت دیگری در لیبی به جریان افتاده است. آمریکا و متحدانش که تا همین دو سه ماه پیش امثال بن علی و مبارک و قذافی را زیر سایه ی خود خنک می کردند، به محض شروع شدن جنبش توده یی وسیع علیه دیکتاتوری و مشاهده ی پرچم نان و آزادی، انقلاب مردم فرو دست را با عنوان نامفهوم "دموکراسی خواهی" کنترل کردند و با مانوورهای سیاسی، تا حدودی بر غلیان خشم مردم و رادیکالیزه شدن روند انقلاب فایق آمدند. آن چه که در رابطه با تفاوت و تمایز حوادث مصر و تونس از یک سو و عراق صدام حسین (و البته سوریه ی بشار اسد) و لیبی قذافی و یکی دو کشور دیگر منطقه قابل تامل است، در ساختار ایده ئولوژیک نیروهای سرکوبگر این دولت ها نهفته است. فرماندهان عالی رتبه ی ارتش تونس و مصر مناسبات بسیار نزدیک و دوستانه یی با ایالات متحد و متحدانش داشتند و دارند. درست مانند فرماندهان ارشد ارتش شاه. این ارتش ها با یک دستور قاطع تسلیم می شوند و مانع از کشیده شدن اعتراض های مردمی به صف بندی های جنگی می گردند. فرماندهان ارتش شاه با وجودی که به "پاگون اعلیحضرت" سوگند وفاداری خورده بودند. اما با یک دستور قاطع از سوی آمریکا و نماینده اش (ژنرال هویزر) و در برابر نخستین موج یورش مردم، دست ها را بالا بردند. اما در عراق و لیبی (و فردا در سوریه و عربستان) وضع به گونه ی دیگری بوده و هست. گارد ریاست جمهوری صدام حسین، بارها و بارها خیزش های توده یی را با قساوت بی مانند قلع و قمع کرد. جنایتی که امروزه قذافی در بمب باران شهرهای لیبی مرتکب می شود، بیست و دو سال پیش توسط علی شیمیایی و به دستور مستقیم شخص صدام در حلبچه انجام شد و به یک ژنوساید فجیع انجامید. قتل بیش از پنج هزار غیرنظامی بر اثر بمب باران شیمیایی در حلبچه هنوز چندان کهنه نشده است که از یادها برود. ارتش لیبی نیز مانند گارد ریاست جمهوری صدام است. فرمانده هان مزدوری که حیات شان مستقیما به حضور قذافی در راس قدرت وابسته است و مانند جناب سرهنگ از کنار فروش نفت لیبی به ثروت های بادآورده یی دست یافته اند. چنین ارتشی به ساده گی تسلیم نخواهد شد. برای قذافی – بر خلاف شاه و بن علی و مبارک – همه چیز صفر و یک است. مانند صدام. واضح است که در هم شکستن این ارتش به زمان و حضور گسترده تر مردم همه ی شهرهای لیبی و تجهیز همه ی مردم به انواع سلاح های سبک و سنگین نیازمند است. چنین جنگی مملو از صحنه های پیروزی و شکست است. اما چه کسی است که نداند در نهایت پیروزی با مردم است. خلاف تبلیغات پوچ قذافی جنگ جاری در لیبی، جنگ میان قبایل و عشایر نبود و نیست. اگرچه اپوزیسیون قذافی هنوز چهره ی روشنی از خود نشان نداده است و ما به درستی از ترکیب و هسته ی سازمان ده نیروهای مبارز ضد قذافی اطلاع چندانی در دست نداریم و به نظر می رسد این اپوزیسیون در یک جبهه ی گسترده ی "همه با هم" تمام نیروهای ضد فاشیسم قذافی را جمع کرده است اما این نکته نیز قابل توجه است که حتا در بدبینانه ترین ارزیابی ها نیز از درون چنین اپوزیسیونی جریانی بالقوه دموکراتیک بیرون خواهد آمد.
وقتی که دیوید کامرون توافق اتحادیه ی اروپا را به ساده گی نقض کرد و اوایل مارس جاری برای سفر به مصر و مذاکره با اپوزیسیون لیبرال از کاترین اشتون پیشی گرفت، همه گان دریافتند که اعضای اتحادیه ی اروپا برای حل مشکلات ناشی از بحران اقتصادی و کسری بودجه ی خود هر یک در جست و جوی کسب بیش ترین منافع از قبل انقلاب های جاری آفریقا و آسیا هستند. دست پیش گرفتن دولت محافظه کار فرانسه برای حمله هوایی به لیبی در همین راستا تعریف می شود. شکی نیست که بحران اقتصادی از هژمونی آمریکا در روابط بین الملل کاسته و قدرت نظامی این کشور را به تحلیل برده است. به نظر رابرت گیتس "آمریکا نقشی در نیروهای ائتلافی خواهد داشت اما نه یک نقش مقدم". همین امر به سایر دولت های امپریالیستی از جمله فرانسه این امکان را می دهد که در ماجرای جنگ علیه لیبی، آمریکا را به دنبال خود بکشد. حال آن که جنگ در عراق به رهبری آمریکای بوش و انگلستان تونی بلر و بدون همراهی فرانسه ی شیراک شروع شد.

چهارم.

لیبی هفتمین تولید کننده ی نفت اوپک است. جنگ داخلی لیبی قیمت نفت را تا حد بالای صد دلار افزایش داده است. سهم لیبی از تولید نفت اوپک نزدیک به یک میلیون و ششصد هزار بشکه است. این خلا در بازار جهانی انرژی به ساده گی پرشدنی و تحمل پذیر نیست. از سوی دیگر ایران با وجود اجرای سیاست های نئولیبرالی تعدیل اقتصادی هنوز نتوانسته است به نیازهای بازار جهانی انرژی پاسخ مطلوب بدهد. سهمیه ی ایران در اوپک بالغ بر چهار میلیون و پانصد هزار بشکه است. حال آن که میزان استخراج و تولید نفت ایران حداکثر ششصد تا هشتصد هزار بشکه کم تر از این سهمیه است. دلیل این امر را البته باید در فرسوده گی ابزار تولید جست و جو کرد که شرح آن در این مجال نمی گنجد و گفته می شود ایران برای نوسازی وسایل تولید صنعتی خود به مبلغ نجومی هشتصد تا هزار میلیارد دلار نیازمند است. در نتیجه ی افزایش قیمت های داخلی و افت مصرف، دولت ایران می تواند میزان بیش تری از نفت خود را به بازارهای جهانی صادر کند .با این همه چنین نوسانی در بازار جهانی نفت لطمه های جدیدی بر پیکر اقتصاد بحران زده ی غرب وارد می کند. جنگ داخلی لیبی اگر به درازا بکشد سرنوشت نفت این کشور در هاله یی از ابهام فرو خواهد رفت. چندان مهم نیست که از حاشیه ی این جنگ جریانات ارتجاعی مانند القاعده رشد کنند. شکست جنبش توده یی ضد قذافی نیز مهم نیست. عراقیزه شدن لیبی هم فدای سر فرانسه و انگلستان و آمریکا مهم این است که لیبی بتواند مانند سه چهار ماه پیش با نفت خود، به نقش اش در بازار انرژی جهانی و سرمایه ی بین المللی باز گردد .درجه ی "دموکراسی خواهی" ایاد علاوی، نور مالکی، جلال طالبانی، مسعود بارزانی، برهم صالح و ... هیچ فرقی با سلف شان (صدام حسین) ندارد. جانشین آینده ی قذافی، جانشینی که قرار است میراژها و فانتوم ها و تورنادوهای ناتو درجه سرهنگی او را زیر کت و شلوارش پنهان کنند، هر که باشد تنها تفاوت اش با قذافی این است که از دلقک بازی های او بی بهره خواهد ماند. تا اطلاع ثانوی حرمسرایش را با برلوسکونی تقسیم نخواهد کرد، هزینه ی تبلیغاتی انتخابات سارکوزی را نخواهد پرداخت و زنان بادی گارد اش را به مرخصی زایمان خواهد فرستاد.
اشتباه نکنید. قذافی دیوانه یا ماجراجو نیست. او همان قدر مجنون است که هیتلر و موسولینی و فرانکو و البته صدام. در بخش نخست گفتیم که در ماجرای آغاز جنگ جهانی دوم، جنون فرضی هیتلر کم ترین جایی نداشت. اصلا جنونی در کار نبود!

بعد از تحریر

حمله ی نظامی عربستان به بحرین و سکوت تشویق آمیز سرمایه داری غرب از این تجاوز عریان نشان می دهد که تمام هورا کشیدن های امپریالیسم برای "دموکراسی" فریبی بیش نیست که فقط ابلهان را به مسلخ تحمیق می فرستد.
از قرار بحران کاپیتالیستی در آفریقا و آسیا می باید با روش های امپریالیستی حل شود. اگر چپ این شرایط را نشناسد، به آن پاسخ ندهد و در مقابلش صف نبندد باز هم از جنبش های توده یی عقب خواهد ماند.

محمد قراگوزلو

Mohammad.qhq@gmail.com






اخبار روز:

توضیح مترجم: «جد و جهد» (مبارزه) سازمان «گرایش بین‌المللی مارکسیستی» در پاکستان است. افکار این سازمان در ایران را گروه کمونیستی «مبارزه طبقاتی» پیش می‌برد. رویکرد بلشویکیِ رفقای «جد و جهد» به فعالیت در سخت‌ترین شرایط همیشه مایه‌ی الهام ما و «مبارزه طبقاتی» بوده است. در این‌جا گزارش دو روزِ ۳۰امین کنگره‌ی این سازمان را که در شهر لاهورِ پاکستان برگزار شد می‌خوانید. گزارش‌ها را نویسنده‌ی وب‌سایتِ «در دفاع از مارکسیسم» (Marxist.com)‌ که در کنگره حاضر بوده نوشته و ما به فارسی برگردانده‌ایم.
***


پاکستان: موفق‌ترین کنگره‌ی «جد و جهد» در تاریخ ما
۱۴ مارس ۲۰۱۱
کنگره‌ی امسالِ «جد و جهد» (مبارزه)٬ سازمان گرایش بین‌المللی مارکسیستی در پاکستان٬ موفق‌ترین کنگره‌ی تابحال این سازمان بود و بیشترین تعداد حاضرین را داشت. این کنفرانس رویدادی ویژه بود چرا که با ۳۰امین سالگرد بنیانگذاری «جد و جهد» همگام می‌شد. «جد و جهد» در این دوره از چند رفیق اندک به سازمانی بزرگ با ریشه‌هایی عمیق در سراسر پاکستان بدل شده است.
پیشرفت قابل توجه «جد و جهد» امروز (۱۲ مارس) در روز افتتاح کنگره‌ی کشوری امسال که در تالار ایوان اقبال در مرکز لاهور برگزار می شد واضح بود. با پر شدن سالن کنگره با نمایندگان و میهمانان از گوشه گوشه‌ی پاکستان٬ شعارهای پرشور «انقلاب! انقلاب سوسیالیستی!» در سراسر سالن طنین‌انداز شد.
«قطار سرخ»ی از کشمیر از راه رسید که در سر راهِ لاهور ۶۰۰ رفیق را سوار کرده بود. صدها نماینده و مهمان دیگر از سند٬‌ بلوچستان٬ پنجاب٬ خیبر-پشتونخوا و مناطق شمالی آمدند. تا آغاز کنگره٬ ۲۶۱۵ نماینده و مهمان برای مراسم ثبت نام کرده بودند. این بیشترین حضور در تاریخ برگزاری کنگره‌های سراسری در پاکستان بود و نشان از پیشرفت‌های عظیم سازمان می‌داد.
تابشِ درخشانِ خورشید بهاری خبر از حال و هوای فرح‌بخش می‌داد و در همین حال بود که نمایندگان سالن را پر کردند و موسیقی انقلابی طنین‌انداز شد. در صحنه تصویر بزرگی از لئون تروتسکی قرار داشت که ۳۰امین سالگرد سازمان را اعلام می‌کرد و نقل قولی از تروتسکی در کنار آن حک شده بود: «نوع بشر هنوز از نظر جسمی٬ طبیعی یا معنوی کامل نیست اما کمال آن در آینده‌ی کمونیستی کاملا ممکن است.»
سالن کنگره به سرعت بسیار تا سر حد آن پر شد و نمایندگان با شور و شوق گوش به اشعار انقلابی رفیق موشین از جنوب پنجاب سپردند. اشعار او به زبان سرکی ادا می شد٬ یکی از زبان‌های بسیاری که در طول کنگره مورد استفاده قرار گرفت. پس از تشویق و شعارهای بیشتر٬ کنگره به طور رسمی توسط پاراس جان٬ از رفقای رهبری از کراچی٬ افتتاح شد و او به همه شرکت‌کنندگان در این رویداد تاریخی صمیمانه خوشامد گفت.
سپس رفیق لعل خان٬ نمایندگان بین‌المللی را معرفی کرد. آن‌ها٬ که با تشویق ایستاده مواجه شدند٬ عبارت بودند از آنا از سوئیس٬ پائولت و پل ست از بلژیک٬ کاظمی و سعید از آلمان٬ علی ولی خان از افغانستان و کنی از بریتانیا. گروهی از رفقای افغان با هدف مشخص برای تشکیل گروه گرایش بین‌المللی مارکسیستی در افغانستان ظرف یک ماه آینده در کنگره شرکت کردند.
اولین بخش کنگره به «چشم‌اندازهای جهانی» اختصاص داشت با ارجاعات مشخص به انقلاب عرب و معرفی‌کننده‌ی آن راب سوئل از طرف گرایش بین‌المللی مارکسیستی بود. موضوع صحبت او شکل‌گیری انقلاب جهانی بود که نه فقط بر آفریقای شمالی و خاورمیانه که حتی بر رویدادهای مدیسون در ایالات متحده هم تاثیر گذاشته. سخنرانی او با اشتیاق تمام حضار روبرو شد که می‌توانستند افتتاح موقعیتی جدید در سطح بین‌المللی٬ از جمله در شبه‌ قاره‌ی آسیای جنوبی٬ را حس کنند.
کنگره پر بود از فعالان اتحادیه‌های کارگری٬ جوانان و زنان که با افکار انقلابی که بیان می‌شد بسیار سر شوق آمده بودند. انعکاس این در جمع‌آوری کمک مالی بود که پیش از اتمام این دور از کنگره انجام شد. رقم نهایی دقیق٬ شامل هزینه‌ی ثبت‌نام کنگره٬ به زودی اعلام می‌شود چرا که فعلا در حال محاسبه است٬ اما واضح بود که رقم جمع‌آوری شده میزانی تاریخی بود. باید دوباره بگوییم که در کشور فقیری مثل پاکستان این شهادتی است بر فداکاریِ شگرف رفقا. هیچ گرایش چپ دیگری در پاکستان نمی‌تواند در فداکاری و تشکیلات با ما برابری کند و یا به گرد پای ما برسد.
بخشِ‌ بعدازظهر مجددا با شعارهای انقلابی و خواندن اشعار انقلابی افتتاح شد. این بار٬ مخاطبین مسحورِ اشعار رفیق بابا نجمی٬ شاعر شهیر پنجابی٬ شده بودند.
بحث در مورد بنیادگرایی و انقلاب سوسیالیستی را آدام پل معرفی کرد. این بحث به ریشه‌های تاریخی بنیادگرایی پرداخت که ایدئولوژی‌ای ارتجاعی است که می‌کوشد با مبارزات طبقه‌ی کارگر روبرو شود. شماری از رفقا در این بحث شرکت کردند. از جمله رفقا هارش از سند٬ یاسر از کشمیر٬ قمر از پنجاب جنوبی و فرهاد کیانی از اسلام‌آباد.
پس از پاسخ آدام به بحث‌ها٬ در میان تشویق پرشور٬ جواد احمد٬ خواننده‌ی معروف٬ به صحنه آمد تا تعدادی ترانه‌های انقلابی بخواند. کل کنگره به پا خواست و در خواندن سرود انترناسیونال به زبان اردو با جواد همراه شد.
این پایانی شایسته برای اولین روز به راستی خارق‌العاده‌ی کنگره بود. به قول یکی از کهنه‌کاران انقلاب ۱۹۶۸: «این کنگره بی‌نظیر است. شور و شوق٬ مستی‌آور است. شمار جوانان حاضر٬ و در ضمن حضور زنان٬ قابل توجه است.»
شماری از شخصیت‌ها نیز در کنگره شرکت کردند از جمله ناظر گوندال٬ وزیر سابق کشاورزی در دولت فدرال حزب مردم؛ غلام عباس٬ از رهبران قدیمی حزب مردم؛ ذوالفقار گوندال٬ رهبر پارلمانی حزب مردم در مجلس پنجاب؛ و عبدل سامی٬ رئیس دفتر شبکه‌ی تلویزیونی جی ای ئوی واشنگتن.
ــــــــــــــــــــ

پاکستان: روز دوم کنگره‌ی «جد و جهد» - روحیه‌ای به راستی بی‌نظیر
۱۵ مارس ۲۰۱۱
«در زندگی لحظه‌ی خوشحالی کم پیدا می‌شود. اما در این کنگره‌ی خارق‌العاده من احساس خوشحالی کردم.» گفته‌های کرامت علی٬ از کهنه‌کاران انقلاب ۱۹۷۸ در مورد کنگره‌ی «جد و جهد» (مبارزه)
روز نهایی کنگره‌ی «جد و جهد» (که چنان‌که دیروز گزارش کردیم٬ بزرگترین در طول تاریخ آن بود)‌ بسیار پرماجرا بود و با حال و هوای سرشارِ روز قبل ادامه یافت. اضافه بر شمار تاریخی شرکت‌کنندگان در روز اول٬ شصت فعال سندیکایی دیگر از لاهور هم در روز دوم از راه رسیدند.

طبق سنت٬ پیش از آغاز شعارهای انقلابی از گوشه گوشه‌ی سالن فریاد زده می‌شد. جوانان کشمیر بخصوص از هر فرصتی استفاده می‌کردند و فریادِ «انقلاب! انقلاب! انقلاب سوسیالیستی!» در سراسر سالن طنین افکند. دیگر بار٬ کنگره‌ی تا خرخره پر٬ با صدای ترانه‌های انقلابی و سپس دکلمه‌ی شعر توسط دکتر طاهر شبیر طنین‌انداز شد.
اینگونه صحنه برای بخشِ افتتاحیه آماده شد: بحث در مورد «چشم‌اندازهای پاکستان» که معرفی‌کننده‌ی آن٬ رهبر سازمان٬ رفیق لعل خان بود. او پیش از آن‌که امکان شروع را داشته باشد با تشویق ایستاده‌ی نمایندگان و مهمانان روبرو شد. سپس شعارهای انقلابی بیشتری از پی آمد و رئیس جلسه تلاش کرد نظم را برقرار کند.
بالاخره تشویق‌ها آرام گرفت و لعل خان موفق شد سخنرانی کند. او با شرح بحران بین‌المللی که بر پاکستان اثر می‌گذارد آغاز کرد. سپس به شرح جزئیات موقعیت سخیف اقتصادی پرداخت که در آن ۷۰ درصد بازار تحت غلبه‌ی اقتصاد سیاه است. در کشور‌٬ ثباتی در کار نیست و مشکلات عقب‌ماندگی٬ که بورژوازی منحط پاکستان ناتوان از حل آن‌ها بوده٬ همه‌جا هست.
او سپس به سیاست‌های آشتی طبقاتی رهبران حزب مردم پاکستان که دستورات امپریالیسم را پیاده می‌کنند حمله کرد. لعل خان اما تاکید کرد که «جد و جهد» به طبقه‌ی کارگر که حزب مردم را حزب سنتی خود می‌بیند پشت نخواهد کرد. او گفت:‌ »ما نمی‌خواهیم برویم بیرون و حزب خودمان را سرپا کنیم. ما می‌مانیم و کنار کارگران می‌جنگیم.»
بحثی که سپس در گرفت بسیار مفید و در سطحی بالا بود. بحث گستره‌ی وسیعی از رفقا را درگیر کرد از جمله رفقایی همچون الیاس خان از مولتان که به بده و بستان‌های حزب مردم با حزب نوفاشیستیِ «جنبش متحد قومی» در سند حمله کرد. رفیق لیاقت٬ دبیر کل اتحادیه کارگران بانک٬ به مساله کارگران در پاکستان و بخصوص فقدان حقوق محل کار پرداخت.
از سایر رفقایی که صحبت کردند: ریاض لوند از حزب مردم در کراچی؛ شعیب شام٬ رئیس فدراسیون ملی دانشجویان در پنجاب؛ و رفیق فاضل ‌قردار٬ از رهبران کارگران راه‌آهن از خیبر-پشتونخوا که گرایش بین‌المللی مارکسیستی را «همچون نوری در تاریکی» توصیف کرد. سپس رفیقی دانشجو٬ امجد شام از فدراسیون ملی دانشجویان در کشمیر٬ از نیاز به وحدت دانشجویان و کارگران «در مبارزه‌ی مشترک برای انقلاب سوسیالیستی» گفت.
غلام عباس٬ رهبر باسابقه‌ی حزب مردم٬ نیز سخنرانی بسیار رزمنده‌ای ایراد کرد که با تشویق پرشور مواجه شد. اکرم بوندا٬ رفیقی از فدراسیون اتحادیه‌های کارگری (پی دبلیو اس) به ماهیت فاسد و غیردموکراتیک حزب مردم و این‌که چگونه رهبرانش از موقعیت خود برای خرید انقلابیون سابق استفاده می‌کنند اشاره کرد. رفیق آصف بشیر از «کارزار دفاع از اتحادیه‌های کارگری در پاکستان» در روالپندی نیز صحبت کرد و پس از او نوبت زهیب بوت٬ رئیس سابق فدراسیون دانشجویان مردمیِ در پنجاب بود.
تمام نمایندگانی که در بحث شرکت کردند متوجه تغییر کیفی کنگره‌ی امسال بودند. «جد و جهد» به روشنی بر پایه‌ی بنیان‌هایی استوار ساخته می‌شود. شمار مبارزین سندیکایی حاضر در کنگره لایه‌های رفقای جوان و پرشور را تکمیل می‌کرد.
کنگره بسیار خوب سازمان‌یافته بود. نه فقط حمل و نقل از همه‌ی نقاط که اقامت در لاهور مثل عملیاتی نظامی سازمان یافته بود. رفقا تمام شبِ جمعه را بیدار ماندند تا حاضرین را ثبت نام کنند. بیش از دو هزار و پانصد نفر باید در زمان کنگره در چادرهای بزرگی که دور محوطه را گرفته بود غذا می‌خوردند. این دستاوردی قابل توجه بود.
پس از نهار٬ رفیق پاراس جان گزارشی سازمانی در مورد پیشرفت و رشدِ «جد و جهد» در طول دوازده ماه گذشته به کنگره ارائه کرد. او به اهمیت سازمان ما در پاکستان اشاره کرد و گزارش داد که سال گذشته رفقا در شماری بی‌سابقه از شهرها جشن‌های اول ماه مه سازمان داده‌اند. او از حرکات اخیر کارگران در شرکت تامین برق کراچی گفت که شماری از رفقا در آن نقش رهبری را بازی کردند. او سپس از دخالت در اعتصاب در هواپیمایی بین‌المللی پاکستان گفت که در جریان آن شماری از کارگران به صفوف «جد و جهد» جلب شدند.
سپس شاهد گزارش‌های مختلف از کمیسیون هایی بودیم که روز قبل در مورد کارِ زنان٬ کار جوانان و کار اتحادیه‌های کارگری برگزار بود. مثل تمام بخش‌های دیگر کنگره٬ پس از این بخش هم شاهد شعارها و ترانه‌های انقلابی بودیم.
از دیگر افراد شاخصی که در جلسه‌ی امروز شرکت کردند: دسین احمد (سازمان همکاری با آسیای جنوبی)٬ دکتر آواس (نایب‌رئیس دانشگاه پزشکی مایو٬ لاهور) و خواننده‌ی معروف پاپ٬ جاسی سینگ٬ به همراه خانواده‌اش.
سپس لیست کمیته مرکزی ارائه شد و به تایید کنگره رسید. پس از آن گزارش بین‌المللی توسط راب سوئل ارائه شد و این بخش پایانی کنگره بود.
راب از شمار تاریخی حضار و حال و هوای پرشور گفت که خبر از پیشرفت‌های دوره‌ی قبل می‌دهد. مساله‌ی کلیدی پیش روی رفقا افزایش رشد بود. فرصت‌های انقلابی به زودی مطرح می‌شوند و رفقا باید آماده باشند.
کنگره با خواندن سرود انترناسیونال به رهبری جواد احمد و در حالی که رفقا پرچم‌ها و پلاکاردهای سرخ را برافراشته بودند خاتمه یافت. این پایانی شایسته برای کنگره‌ای به راستی خارق‌العاده بود.
پس از کنگره بیش از ۳۰۰۰ نفر از رفقا و حامیان در تظاهراتی بیرون سالن مجلس پنجاب در همبستگی با انقلاب عرب٬ علیه بیکاری٬ افزایش قیمت‌ها و خصوصی‌سازی گرد آمدند. جمعیت پرچم‌های سرخ را تکان می‌داد و علیه سیاست‌های پروسرمایه‌داریِ دولت حزب مردم شعار می‌داد و فریاد می‌زد «انقلاب! انقلاب! انقلاب سوسیالیستی!» معترضین در ضمن بست‌نشینی اعتراضی در خیابان چرینگ کراس بر پا کردند و در آن‌جا رفیق ریاض لوند و سایر فعالین کارگری سخنرانی کردند.

منبع: «در دفاع از مارکسیسم»٬ وب‌سایت گرایش بین‌المللی مارکسیستی ( www.marxist.com ۱۴ و ۱۵ مارس ۲۰۱۱





جعفر پویه
چند روز پس از فرود اجباری یک فروند هواپیمای باری رژیم جمهوری اسلامی در ترکیه، مقامهای امنیتی این کشور اعلام کردند که موفق به کشف سلاح در این هواپیما شده اند. این دومین هواپیمای رژیم بود که در یک هفته گذشته توسط دولت ترکیه وادار به فرود اجباری شده و مورد بازرسی قرار گرفت. بنا به گفته سخنگوی وزارت امورخارجه ترکیه در حالیکه هواپیما محموله خود را لوازم یدکی خودرو اعلام کرده بود، در بازرسی عادی از آن محموله‌ای غیرقانونی کشف شد که از جمله موارد نقض تحریمهای سازمان ملل علیه ایران به شمار می‌‌آید. بدین دلیل این محموله توقیف شد.
این درحالی است که "آناتولی"، خبرگزاری دولتی ترکیه گزارش داده بود که هفت تن در این رابطه دستگیر شده اند. پلیس ترکیه نیز در روز سه شنبه (سوم فروردین) اعلام کرد که سلاحهای کشف شده، مسلسلهای کلاشینکوف و موشک‌اندازهای دستی بوده اند. بنابر خبرها، محموله سلاح توسط پلیس توقیف شده است اما هواپیما اجازه پرواز یافت و افراد دستگیر شده به ایران بازگردانده شدند.
به غیر از این، دولت بحرین کاردار رژیم در این کشور را به دلیل دخالت در امور آن کشور اخراج کرده است. این نماینده دیپلماتیک رژیم هنگام خارج کردن اسلحه و تجهیزات نظامی و مخابراتی از بیمارستانی در شهر منامه بازداشت شده بود. به گفته مقامهای بحرینی، دیپلمات تروریستهای رژیم، اسلحه و مهمات را تحت عنوان بسته های دارویی وارد بیمارستان سلمانیه شهر منامه می کرده اند. قبل از این رویداد، سفیر رژیم نیز بحرین را ترک کرده بود. این اقدام رژیم مورد اعتراض شدید "شورای همکاری کشورهای خلیجی" قرار گرفت. عبدالرحمان العطیه، دبیرکل این شورا به جمهوری اسلامی هشدار داد که در امور داخلی کشورهای عضو پیمان مزبور دخالت نکند. او گفت: "شورا چنين دخالتهايى را "عبور از خط قرمز مى داند و دخالت در هريك از اين كشورها را به مثابه دخالت در امور ساير كشورهاى هم پيمان تلقى مى كند."
به نظر می رسد سیاست صدور تروریسم توسط رژیم آنچنان افشا شده و از پرده برون افتاده است که دیگر هیچ گونه تردیدی درباره آن وجود ندارد. هر چقدر دیپلمات تروریستهای رژیم قسم حضرت عباس می خورند و عدم دخالت خود در قاچاق اسلحه را تکرار می کنند اما دم خروس کشفیات پلیس، هویت ریاکارانه آنها را بیشتر هویدا می کند.




سه تن از کارکنان در نیروگاه "فوکوشیما" به مواد رادیو اکتیو آلوده شدند
نیروگاه اتمی فوکوشیما
نیروگاه اتمی فوکوشیما
Reuters/TV
نوشتۀ شهلا رستمی
در حالی که مقامات ژاپنی خبر از برقراری برق در مرکز فرماندهی عملیات نیروگاه آسیب دیده "فوکوشیما" دادند، اعلام شد که سه تن از کسانی که در عملیات سرد کردن رآکتور شماره 3 شرکت داشتند به مواد رادیو اکتیو آلوده شده، به بیمارستان منتقل شدند.
شب گذشته با خروج یک دود سیاه از این رآکتور، شرکت "تپکو"، مسئول رسیدگی به نیروگاه "فوکوشیما" کارکنان خود را از آن خارج کرد.
از سوی دیگر در توکیو، با کاهش میزان رادیو اکتیویته آب، مقامات ممنوعیت استفاده از آن توسط کودکان ونوزادان را لغو کردند.
در همین حال در فرانسه اعلام شد که علیرغم رسیدن موج هوای آلوده به ذرات رادیو اکتیو به آسمان فرانسه از دیروز، اعلام شد که احتمال آلوده شدن محيط ‌زيست این کشور به مواد راديواكتيو بسیار كم است. مقامات نهاد سازمان تأمین ایمنی اتمی می افزایند که علیرغم نبود رادیو اکتیویته در دستگاههای سنجش هوا، برای کسب اطمینان کامل از این مطلب، دست به آزمایش های دقیق تر زده اند که نتایج آن طی چند روز اعلام خواهد شد.





شهر تهران به شبكه جهاني ساعت زمين پيوست
نمائی از شهر تهران و برج میلاد
نمائی از شهر تهران و برج میلاد

نوشتۀ شهلا رستمی
مهندس محمد هادي حيدرزاده، رييس ستاد محيط زيست و توسعه پايدار شهرداري تهران، با دادن خبر پیوستن شهر تهران به طرح جهانی "ساعت زمین"، از خاموشي برج ميلاد به مدت يك ساعت در روز "ساعت زمين" ، 26 مارس مصادف با 6 فروردين ماه سال 1390 خبر داد.
او هدف از پيوستن مديريت شهري تهران براي اولين بار به طرح جهاني "ساعت زمين"، طرحی جهاني که هدفش اشاعه فرهنگ حفاظت از محيط زيست است، را يك حركت و همكاري جمعي جهاني براي حفاظت از زمين خواند و گفت در آخرين شنبه ماه مارس هر سال كه امسال مصادف با 6 فروردين ماه سال 90 است به مدت يك ساعت ميليونها نفر از مردم جهان در ساعت 21:30 -20:30 با خاموش كردن چراغهاي اضافي و با هدف صرفه جويي در مصرف انرژي، مقابله با تغييرات آب و هوايي و كاهش آلودگي هاي زيست محيطي به صورت يك حركت جهاني در طرح فوق شركت مي كنند.
ساعت زمین (Earth Hour) از سال 2007 ميلادي براي اولين بار در كشور استراليا و توسط صندوق جهاني حيات وحش(World Wildlife Fund) اجرا گرديد و با استقبال مردم سراسر جهان مواجه شد به طوري كه بيش از 128 كشور جهان در اين طرح مشاركت کردند.
محمد هادی حيدرزاده با عنوان اين مطلب كه علاوه بر نمادهاي اصلي كشورها كه به صورت سمبليك دراين روز خاموش مي شوند تعدادي از طرفداران و دوستداران محيط زيست نيز در اين روز با خاموش كردن لامپ منازل و روشنايي هاي اضافي اتحاد و همدلي خود را براي حفاظت از زمين نشان مي دهند.



انتقاد از نقض حقوق بشر و توافق بر سر انتصاب گزارشگر ویژه برای ایران
شورای حقوق بشر سازمان ملل متحد
نوشتۀ فواد روستائی
شورای حقوق بشر سازمان ملل متحدشورای حقوق بشر سازمان ملل متحد امروز (چهارشنبه) با تصویب قطعنامه ای ضمن ابراز نگرانی از تشدید سرکوب ها و نقض حقوق بشر در جمهوری اسلامی ایران تصمیم گرفت گزارشگر حقوق بشر ویژه ای را برای رسیدگی به وضعیت حقوق بشر در ایران تعیین کند.
جمهوری اسلامی ایران از ٢٠٠٢ تا کنون حاضر نشده است که گزارشگر حقوق بشر ویژۀ ایران را بپذیرد.
در نشست شورای حقوق بشر سازمان ملل بیست و دو کشور به قطعنامۀ این شورا در ارتباط با نقض حقوق بشر در ایران رأی موافق دادند. رأی هفت کشور به این قطعنامه رأی مخالف و چهارده کشور دیگر رأی ممتنع بود.
چین، روسیه، کوبا و پاکستان از جمله کشورهائی هستند که به قطعنامه رأی مخالف داده اند.
برزیل از جمله کشورهائی است که امروز همراه با سوئد، ارائه کننده قطعنامه و آمریکا یکی از پشتیبانان آن به این قطعنامه رأی موافق داد.
نمایندۀ برزیل در سخنرانی خود پیش از رأی گیری در توجیه رأی موافق کشورش گفت شمار بالای اعدام ها در ایران یکی از دلایل این تصمیم برزیل است.

گفتگو با هادی قائمی _24.03.2011
هادی قائمی، سخنگوی کمپین بین المللی حقوق بشر،
در گفتگوئی با رادیوی بین المللی فرانسه در مورد بررسی گزارش دبیر کل سازمان ملل به شورای حقوق بشر در نشست دیروز و امروز این شورا می گوید در این نشست علاوه بر کشورهای عضو شورا شمار کثیری از فعالان ایرانی حقوق بشر و نیز نهادهای بین المللی مدافع حقوق بشر چون عفو بین الملل، دیده بان حقوق بشر و فدراسیون بین المللی جامعه های دفاع از حقوق بشر نیز حضور داشتند.
به گفتۀ هادی قائمی، پس از ارائۀ گزارش بان کی- مون، دبیر کل سازمان ملل، توبت به نمایندۀ جمهوری اسلامی می رسد که به موارد نقض حقوق بشر مطرح شده در این گزارش پاسخ دهد اما نمایندۀ ایران به جای پاسخگوئی به این موارد در سخنانی کوتاه به سیاسی بودن اقدام بان کی- مون و برخورداری اقدام او از انگیزه های سیاسی صرف اکتفا می کند.




 

 

در مورد ابزار مقابله به سانسور اینترنت





خرداد ۸۹: لغو راه‌پیمایی

image
خردادماه در حالی آغاز شد که هوادارن جنبش سبز، همگی در تب و تاب برگزاری راه‌پیمایی اعتراضی در نخستین سالگرد برگزاری انتخابات ریاست‌جمهوری بودند، جار و جنجال‌ها درباره وضعیت شهرام امیری، مجددا آغاز شده بود.
در نیمه خرداد، و هم‌زمان با برگزاری مراسم سالگرد فوت آیت‌الله خمینی، عده‌ای از حامیان رهبر جمهوری‌اسلامی مانع از سخنرانی سیدحسن خمینی شدند. نوه آیت‌الله خمینی، قصد داشت پس از محمود احمدی‌نژاد و پیش از آیت‌الله خامنه‌ای، سخنرانی کند. اما شعارهای عده‌ای از حامیان رهبر جمهوری‌اسلامی، مانع از سخنرانی وی شد. این مساله، در روزهای بعد موجب اعتراض بسیاری از شخصیت‌های سیاسی شد. میرحسین موسوی و مهدی کروبی نیز، سه روز بعد در دیداری، این مساله را به شدت محکوم کردند.

چند روز پس از آن، مهدی کروبی، در گفت‌وگویی اعلام کرد که وصیت‌نامه «سیداحمد خمینی» دست‌کاری شده است.  کروبی همچنین در مصاحبه‌ای دیگر، اختیارات ولی‌فقیه را از خدا هم بیشتر دانست.

از سوی دیگر، اکبر هاشمی‌ رفسنجانی نیز، با انتقاد از روند «تخریب شخصیت‌های انقلاب» اعلام کرد که «شعار دادن بصیرت» نیست.

محمد نوری‌زاد، نویسنده سابق روزنامه کیهان نیز، در نوشته‌ای از خنجر زدن رهبر جمهوری‌اسلامی به مردم خبر داد و آن را باعث از عدالت افتادن وی دانست. مصطفی تاج‌زاده، عضو شورای مرکزی احزاب مشارکت وسازمان مجاهدین انقلاب نیز، در نوشته‌ای طولانی، به انتقاد از مواضع خود وی ارانش در دهه شصت پرداخت و آن مواضع را باعث به وجود آمدن مسایل امروز دانست.

در همین حال، سازمان گزارشگران بدون مرز نیز، اعلام کرد ایران، بیشترین تعداد روزنامه‌نگاران تبعیدی را داراست و همچنین بزرگ‌ترین زندان روزنامه‌نگاران در جهان است.

در همین حال، در خرداد سال گذشته، چند ویدئو از شهرام امیری، فردی که ادعا می‌شد یکی از دانشمندان هسته‌‎ای ایران است، منتشر شد. در یک ویدئو وی اعلام می‌کرد که توسط آمریکایی‌ها ربوده شده، در ویدئویی دیگر این ادعا را تگذیب کرد و سپس مجددا مدعی ربوده شدن خود شد.

اما در سالگرد انتخابات جنجالی ریاست‌جمهوری، پس از عدم صدور مجوز برای راه‌ پیمایی، میرحسین موسوی و مهدی کروبی، دو رهبر جنبش سبز، با صدور بیانیه‌ای اعلام کردند که از برگزاری راه‌پیمایی برای حفظ جان مردم، خودداری خواهند کرد. مساله‌ای که بعدها با انتقاد شدید برخی از حامیان جبش سبز مواجه شد.

در بعد بین‌المللی نیز، هفته‌نامه آمریکایی نیشن، اعلام کرد که سه کوهنورد بازداشت شده آمریکایی، در خاک عراق توسط نیروهای ایرانی بازداشت شده‌اند.



خبرگزاری ها گزارش دادند که زمين لرزه ای به شدت هفت درجه ريشتر، شمال شرقی ميانمار را لرزاند.
اين زمين لرزه در نزديکی مرز ميانمار با تايلند و لائوس روی داد.
به نوشته خبرگزاری آسوشيتدپرس، اين زمين لرزه در بانکوک، پايتخت تايلند، و هانوی، پايتخت ويتنام، نيز احساس شد.
تاکنون گزارشی در مورد خسارات جانی و مالی احتمالی اين زمين لرزه منتشر نشده است.



تحت فشار قرار دادن خانواده صانع ژاله و پیشنهاد رشوه از سوی بسیج

خبرگزاری هرانا - خانواده صانع ژاله، دانشجوی کشته شده در ۲۵ بهمن به شدت تحت فشار نیروهای امنیتی قرار دارند و پدر صانع ژاله، حق السکوت ۷۵ ملیونی بسیج را رد کرده است.
به گزارش میزان خبر، دو تن از مسئولین بسیج غرب کشور، بعد از کشته شدن صانع ژاله در تظاهرات ۲۵ بهمن، ۷۵ میلیون پول نقد برای پدر صانع ژاله می‌برند، که این پدر از قبول آن خودداری می‌کند.
این اتفاق در زمانی روی داده است که برادر بزرگ‌تر صانع ژاله(قانع ژاله) توسط نهادهای امنیتی بازداشت و در زندان به سر می‌برده است.
صانع ژاله دانشجوی تئا‌تر دانشگاه هنر در روز ۲۵ بهمن در تهران به ضرب گلوله مستقیم نیروهای شبه نظامی به کشته شد و قانع ژاله پس از ادعای رسانه‌های حکومتی مبنی بر بسیجی بودن برادرش در مصاحبه با رسانه‌ها به تکذیب این موضوع پرداخت و به همین علت بازداشت شد.
بنا به این گزارش پس از رد رشوه ۷۵ ملیون تومانی، مسئولین بسیجی به تهدید این پدر پرداختند و از سرنوشت مشابه برادر بزرگ‌تر با صانع ژاله ابراز نگرانی کردند که در جواب پدر صانع ژاله می‌گوید: "یک پسرم در راهی که فکر می‌کرد درست است کشته شد و پسر دیگرم هم کاری را کرده که اعتقاد دارد درست است و هر هزینه‌ای را هم می‌پردازد"
شایان ذکر است که خانواده های کشته شدگان اخیر تحت فشارهای شدید نیروهای امنیتی قرار گرفتند تا به تکذیب خبر شهادت در تظاهرات بپردازند یا در مصاحبه‌هایی فرزندان و عزیزان خود را از حامیان حکومت جلوه دهند وعلیه جنبش اعتراضی مردم اظهار نظر کنند.



احضار چندین تن از فعالین سیاسی سرشناس اصلاح طلب

خبرگزاری هرانا - در هفته آخر سال گذشته احضارهای قضائی متعددی از دادسرای امنیتی اوین برای اعضای شورای مرکزی سازمان مجاهدین انقلاب و جبهه مشارکت ارسال شده است.
به گزارش جرس، تا کنون احضار ۳ تن از اعضای سازمان مجاهدین انقلاب به نام‌های محمد سلامتی: دبیرکل، محسن آرمین: سخنگو، صادق نوروزی عضو شورای مرکزی و ۳ تن از اعضای جبهه مشارکت به نام‌های محمد رضا خاتمی دبیرکل سابق، علی شکوری راد و حمید رضا جلائی‌پور محرز شده است.
موضوع مورد نظر این احضار‌ها چگونگی صدور بیانیه توسط این احزاب منتقد پس از اعلام انحلال غیر قانونی آن‌ها توسط دستگاه قضائی بوده است. جبهه مشارکت به روال سابق خود بیانیه‌های متعددی به مناسبت‌های مختلف صادر کرده و شعبه خارج از کشور مجاهدین انفلاب اسلامی با صدور بیانیه اعلام موجودیت کرده است.
پیش از این در اواخر بهمن و اوایل اسفند ماه و در همین راستا تعدادی از اعضای سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی از جمله علی باقری، عبدالله ناصری، مهدی تحققی برای مدتی در بازداشت بوده‌اند.

سازمان ملل گزارشگر ویژه حقوق بشر به ایران می‌فرستد

مقر شورای حقوق بشر در شهر ژنو

شورای حقوق بشر سازمان ملل به قطعنامه تعیین گزارشگر ویژه ایران رای مثبت داد. این قطعنامه که با ۲۲ رای موافق در برابر ۷ رای مخالف تصویب شد، به سازمان ملل امکان تحقیق مستقیم در زمینه نقض حقوق بشر در ایران را می‌دهد.

نشست شورای حقوق بشر سازمان ملل در شهر ژنو در روز پنجشنبه (۲۴ مارس/۴ فروردین) با ۲۲ رای موافق، ۷ رای مخالف و ۱۴ رای ممتنع، پیش‌نویس قطعنامه تعیین فرستاده ویژه برای ایران را به تصویب رساند. از ۴۷ کشور عضو این شورا، ۴ کشور در رای‌گیری شرکت نکردند.
آرژانتین، بلژیک، برزیل، شیلی، فرانسه، گواتمالا، مجارستان، ژاپن، مالدیو، مکزیک، نروژ، لهستان، کره، سنگال، اسلواکی، اسپانیا، اوکراین، بریتانیا، امریکا و زامبیا به این قطعنامه رای مثبت دادند. رای منفی از سوی بنگلادش، چین، کوبا، اکوادور، موریتانی، پاکستان و روسیه داده شد. کشورهایی چون بورکینافاسو، بحرین، کامرون، جیبوتی، غنا، اردن، مالزی، نیجریه، اوگاندا، اوروگوئه و تایلند رای ممتنع دادند.

قطعنامه‌ی تعیین گزارشگر ویژه ایران به پیشنهاد آمریکا و سوئد در نشست شورای حقوق بشر سازمان ملل متحد طرح شده بود. وظیفه این نماینده آن است  که در سفر به ایران، به وضعیت حقوق بشر در این کشور نظارت مستقیم کند و خواستار پاسخگویی مقامات جمهوری اسلامی در قبال نقض موازین شود.
 این قطعنامه امکان سفر یک نماینده ویژه به ایران را پس از ۹ سال وقفه فراهم می‌کند. به این ترتیب، ایران در کنار برمه و کره شمالی در شمار کشورهایی قرار می‌گیرد که کارنامه تیره‌ای در زمینه حقوق بشر دارند.
 شورای حقوق بشر سازمان ملل در روز ۲۴ مارس ۲۰۱۱، افزون بر تصویب قطعنامه یاد شده در مورد ایران، ماموریت نماینده ویژه خود در کره شمالی را نیز یک‌سال دیگر تمدید کرد.
ناوی پیلای، کمیسر عالی حقوق بشر سازمان ملل در ماه‌های گذشته رسما به مقامات جمهوری اسلامی نسبت به افزایش اعدام‌ در ایران در سال گذشته و پیگرد مخالفان و منتقدان اعتراض کرده بود.
ناوی پیلایپیش‌تر، بسیاری چهره‌های سیاسی، فرهنگی و دانشگاهی ایرانی با نگارش نامه به دبیر کل سازمان ملل و خانم پیلای، خواستار تعیین نماینده‌ای برای بازدید از شرایط زندان‌ها و محاکم قضایی ایران شده بودند.
ایران که خود عضو شورای حقوق بشر سازمان ملل نیست، در نخستین واکنش به قطعنامه تصویب شده، نسبت به دخالت در امور داخلی خود اعتراض کرده است.
نخستین مرتبه پس از انقلاب ایران، ریبالدو گالیندوپل به عنوان گزارشگر ویژه ایران از سوی سازمان ملل انتخاب شد. وی توانست در زمستان سال ۱۳۶۸با برخی زندانیان سیاسی دهه شصت در زندان اوین ملاقات کند و گوشه‌هایی از شرایط نگاهداری دگراندیشان ایرانی را به افکار عمومی جهان انتقال دهد.
موریس کاپیتورن، نماینده دیگر سازمان ملل بود که از سال ۱۹۹۶ به بعد به ایران رفت و گزارش‌هایی از شرایط زندان‌ها و نوع محاکمه‌ متهمان تهیه کرد. وی از سال ۲۰۰۲ به بعد امکان بازدید از ایران را نیافت زیرا قطعنامه شورای حقوق بشر در این سال، حد نصاب رای لازم را به دست نیاورد.
هادی قائمی سخنگوی کمپین بین‌المللی حقوق بشر، در زمان رای‌گیری شورای حقوق بشر برای تصویب قطعنامه علیه ایران در ژنو حضور داشت. او در مصاحبه با دویچه وله، از عصبانیت نمایندگان ایران پس از تصویب این قطعنامه و رای مثبت کشور برزیل به این قطعنامه می‌گوید.
برای شنیدن مصاحبه با هادی قائمی به لینک پایین صفحه مراجعه کنید.




تلاش ترکیه برای میانجیگری میان لیبی و غرب

عبدالله گول رئیس‌جمهور و رجب طیب اردوغان نخست‌وزیر ترکیه، مخالفان مداخله نظامی در لیبیدر شرایطی که نیروهای ائتلاف بین‌المللی حمله به مواضع ارتش لیبی را گسترش داده‌اند، رهبران ترکیه، آینده لیبی را در صورت مقاومت قذافی تیره‌تر از عراق می‌دانند و خود را برای میانجیگری میان لیبی و غرب آماده می‌کنند.

رجب طیب اردوغان نخست‌وزیر ترکیه امروز غرب را متهم کرد که بار دیگر  بدون فکر کردن به عواقب عمل خود وارد یک ماجراجوئی نظامی شده‌است. اردوغان به خبرنگاران گفت:«دوستان غربی ما باید کمتر به نفت لیبی چشم بدوزند و بیشتر به رنج سالخوردگان، زنان و کودکان در این کشور شمال آفریقا بیاندیشند.»

اوضاعی بدتر از عراق؟

نخست‌وزیر ترکیه افزود:«بحثی که بر سر نامشخص بودن پایان عملیات نظامی به راه افتاده نشان می‌دهد که ترکیه حق داشت از اول نسبت به حمله نظامی هشدار بدهد.» اردوغان اعلام کرد که دولت وی اکنون می‌کوشد ناتو را به پذیرش خط  تازه‌ای در برابر لیبی وادار کند.
 همزمان با اردوغان، عبدالله گول رئیس‌جمهور ترکیه نیز هشدار داد که اگر لیبی تجزیه شود و قذافی به جنگ علیه مخالفان داخلی و خارجی خود ادامه دهد، اوضاع می‌تواند حتی از عراق هم بدتر شود. وی افزود:«ناتو می‌بایست خیلی پیش از این فکری برای انتقال قدرت سیاسی می‌کرد. ترکیه هم خواستار برکناری قذافی است، اما مرحله انتقالی باید خیلی خوب سازماندهی شود. حتی این احتمال وجود دارد که غرب مجبور شود با قذافی مذاکره کند.»

پیشنهاد انتخابات آزاد در لیبی

به گزارش رسانه‌ها و محافل نزدیک به دولت در آنکارا، رهبران ترکیه در هفته‌های پیش از حمله نظامی به لیبی، بارها با دو طرف تنش لیبی مذاکراتی داشته‌اند. اردوغان تاکید کرده که خودش بارها با قذافی تماس تلفنی گرفته است. به‌گزارش روزنامه حریت، ترکیه می‌کوشید نقش میانجی را میان قذافی و مخالفان وی ایفا کند و آن‌ها را به تعیین تاریخ ثابتی برای برگزاری انتخابات آزاد  و تهیه یک قانون اساسی دموکراتیک وادار سازد.
 پیش از مداخله نظامی ائتلاف بین‌المللی، ترکیه به قذافی پیشنهاد داده بود که با تشکیل یک حزب در انتخابات شرکت کند. به نظر رهبران ترکیه، نظارت بین‌المللی باید تضمین می‌کرد که انتقال قدرت سیاسی در لیبی به صورت شفاف و منصفانه صورت گیرد.
 اما با آغاز حملات هوائی در هفته گذشته، تلاش‌های ترکیه بی‌ثمر ماند. روزنامه حریت نوشته است:«فرانسه یک راه‌حل مسالمت‌آمیز را بمباران کرد.» اردوغان نیز در تماس با خبرنگاران، نقشی را که نیکلا سارکوزی رئیس‌جمهور فرانسه در هدایت جنگ به عهده گرفته است، بارها مورد انتقاد شدید قرار داد.

فرانسه امیدوار به پایان سریع جنگ

مخالفت ترکیه با عملیات نظامی ائتلاف بین‌المللی در شرایطی ادامه دارد که به نظر دولت فرانسه، فقط چند روز یا چند هفته لازم است تا قدرت نظامی قذافی کاملا خنثی شود. دیشب، نیروهای ائتلاف مواضع ارتش قذافی را در طرابلس و جفره بمباران کردند. این نیروها قبلا ارتش قذافی را در کنار شهر مصراته بمباران کرده بودند. اما بامداد امروز خبر رسید که طرفداران قذافی با تانک و توپخانه ساختمان‌های شهر را هدف گرفته‌اند.
با این‌همه، یک ژنرال بریتانیائی بامداد امروز ادعا کرد که «نیروی هوائی لیبی به عنوان یک واحد جنگی دیگر وجود خارجی ندارد.» این ژنرال همچنین گفت که واحدهای زمینی ارتش لیبی هم تحت نظارت مستمر نیروهای ائتلاف هستند و در صورت تهدید شهروندان لیبی، از سوی هواپیماهای ائتلاف مورد حمله قرار می‌گیرند.»
 ظهر امروز خبرگزاری رویترز و شبکه تلویزیونی الجزیره از بمباران محله "تاجوره" در طرابلس و شهر سبها در جنوب لیبی خبر دادند. رویترز همچنین به نقل از منابع رسمی گزارش داد که لیبی با کمبود شدید سوخت روبرو شده است. یک تانکر حامل مواد سوختی عازم این کشور است، اما احتمالا به دلیل کنترل نیروهای بین‌المللی به هدف نخواهد رسید.
 گزارش دیگری نیز حاکی است که یک جنگنده لیبیائی که ظهر امروز در حریم هوائی ممنوعه به پرواز درآمده بود، به وسیله یک جنگنده فرانسوی سرنگون شده است.




هراس و سردرگمی مردم در ژاپن 

ناآرامی و سردرگمی در پایتخت ژاپن رو به افزایش است. میزان مواد رادیواکتیو در آب لوله‌کشی توکیو کاهش پیدا کرده، اما مردم نگرانند. سخنگوی دولت ژاپن پنج‌شنبه ۴ فرودین (۲۴مارس) گفت: «اجازه نداریم زیاد خوش‌بین باشیم.»

حدود دو هفته پس از زلزله و سونامی سهمگین شمال شرق ژاپن، صبح روز پنج‌شنبه ۴ فرودین (۲۴مارس) پس لرزه شدیدی بار دیگر بخشی از شمال و شرق این کشور را لرزاند. پتر کویات، گزارشگر شبکه رادیوهای دولتی آلمان (ARD) در توکیو می‌گوید این لرزش در پایتخت ژاپن نیز محسوس بوده است.
وحشت و نگرانی ساکنان توکیو در روزهای اخیر افزایش پیدا کرده است. آب لوله ‌کشی این شهر به مواد رادیواکتیو آلوده شده است. کارشناسان مواد غذایی می‌گویند نوشیدن آب‌لوله‌کشی برای نوزدان و کودکان خطرناک است.
نگرانی مقامات دولتی و پخش بطرهای آب میان مردم
یوکیو ادانو، سخنگوی دولت ژاپن
ذرات رادیواکتیوی که از نیروگاه اتمی فوکوشیما خارج شدند توسط باران شسته شدند و به رودخانه‌هایی ریختند که آب‌لوله‌کشی شهر توکیو را تأمین می‌کنند. کارشناسان ژاپنی تأکید می‌کنند که این آلودگی کوتاه مدت است.
با این حال، ساعاتی پس از پخش خبر آلودگی آب‌لوله‌کشی شهر، مردم توکیو برای خرید بطری‌های آب‌ به مارکت‌ها و مغازه‌ها هجوم بردند. سخنگوی دولت ژاپن پنج‌شنبه فرودین (۲۴مارس) اعلام کرد که میزان مواد رادیواکتیو در آب‌لوله‌کشی شهر توکیو کاهش پیدا کرده است و نوشیدن آن خطری ندارد.
یوکیو ادانو در عین حال اضافه کرد: «اجازه نداریم زیاد خوش‌بین باشیم.» همزمان شهرداری توکیو پخش ۲۴۰ هزار بطری آب میان مردم این شهر را آغاز کرده است. علاوه بر آب‌آشامیدنی، سبزیجاتی که در شمال شرق ژاپن و نزدیکی نیروگاه اتمی فوکوشیما پرورش یافته‌اند نیز به مواد رادیواکتیو آلوده شده‌اند. وحشت و سردرگمی مردمی که نمی‌د‌انند در این شرایط چه باید بکنند در توکیو رو به افزایش است.
پروفسور کامیا، کارشناس مواد غذایی در توکیو به خبرنگار شبکه رادیوهای دولتی آلمان می‌گوید: «حد مجازی که دولت ژاپن برای مواد رادیواکتیو مشخص کرده، بسیار محتاطانه در نظر گرفته شده است. از این رو مصرف سبزیجات آلوده در حال حاضر هیچ خطر مستقیمی برای مصرف کننده ندارد. مصرف این سبزیجات زمانی خطرناک می‌شود که آن‌ها زمان بسیار بیشتری،‎ آلوده به مواد رادیواکتیو باقی مانده باشد.»  
ادامه کار در نیروگاه اتمی فوکوشیما
کار در نیروگاه فوکوشیما از سر گرفته شده استنیروهای حاضر در نیروگاه اتمی فوکوشیما پس وقفه کوتاهی، روز پنج‌شنبه  کار خود را از سر گرفتند. از سه رآکتور این نیروگاه دود سفید و بخار بلند می‌شود. احتمال داده می‌شود که بخار بلند شده از ساختمان رآکتورها بخار آب باشد.
کارشناس مسائل اتمی، آکیرا یاماگوچی به پتر کویات، گزارشگر شبکه رادیوهای دولتی آلمان می‌گوید: «نکته مهم اینجاست که تشعشعات رادیواکتیو در منطقه افزایش پیدا نکرده است و مقدار اندکی نیز کاهش نشان می‌دهد.»
آکیرا یاماگوچی در عین حال اضافه می‌کند که برخی از میله‌های سوخت اتمی نیروگاه احتمالأ هنوز بدون محافظ سرد کننده هستند. مهمترین محافظ سردکننده این میله‌ها، آب است که توسط سیستم خنک کننده در نیروگاه جریان پیدا می‌کند. این سیستم خنک کننده اما با وجود اتصال برق به تمامی ۶ رآکتور نیروگاه، هنوز فعال نشده است.


از "درعا" تا "تهران"

با شروع اعتراضات مردمی در سوریه و کشته شدن تعدادی از معترضان توسط نیروهای پلیس این کشور، برخی منابع سوری و احزاب اپوزیسیون، ایران و حزب‌الله لبنان را متهم به همکاری با نیروهای امنیتی سوریه کردند.


«نه ایران، نه لبنان» این شعاری بود که مردم سوری در شهر دُرعا سر دادند. بیش از یک سال پیش، مردم معترض در تهران و در راهپیمایی‌ای که بنا بود دفاعی از مردم فلسطین و لبنان باشد، شعار سر دادند: «نه غزه، نه لبنان، جانم فدای ایران».
 در سرکوب تجمعات فعالان اجتماعی در سال‌های آغازین ریاست جمهوری محمود احمدی‌نژاد، عکس‌هایی منتشر شد که نشانی از پرچم حزب‌الله لبنان بر بازو و سینه‌ی یونیفورم نیروهای امنیتی داشت. برخی از شرکت‌‌کنندگان در این تجمعات نیز ادعا کردندکه شنیده‌اند مهاجمان با یکدیگر به زبان عربی صحبت می‌کردند.
 اینک در ششمین سال ریاست جمهوری احمدی‌نژاد، العربیه خبری منتشر کرده مبنی بر اینکه نیروهای سپاه پاسداران ایران در سرکوب معترضان سوری دست داشته‌اند.
در حمله نیروهای امنیتی به تظاهرکنندگان در شهر دُرعای سوریه تا لحظه تهیه این گزارش ۱۵ نفر کشته شده‌اند. خبرگزاری العربیه گزارش داده که برخی فعالان سوری با این شبکه تماس گرفته و از دست داشتن ایران و حزب‌الله لبنان در سرکوب معترضان سوری خبر داده‌اند. سخنگوی حزب‌الله لبنان در گفت و گو با العربیه این خبر را تکذیب کرده اما مقامات ایرانی تا به حال واکنشی نسبت به این خبر نشان نداده‌اند.
برخی منابع خبری غیررسمی سوری نیز گزارش داده‌اند که واحدهای سرکوب سپاه پاسداران پیش از تظاهرات مردم درعا به سوریه منتقل شده‌اند.
 هنوز هیچ مدرک و سندی بر تایید مشارکت نیروهای سپاه پاسداران در سرکوب مخالفان سوری منتشر نشده است و تنها چیزی که می‌توان در این رابطه به آن استناد کرد موضع‌گیری دوگانه رسانه‌های دولتی ایران در قبال تظاهرات مردم سوریه و دیگر کشورهای عربی است.
سراج‌الدین میردامادی نزدیکی شعارها در ایران و سوریه را  نشان‌دهنده‌ی نزدیکی مفهوم و اندیشه‌ی دموکراسی‌خواهی در کل خاورمیانه می‌داند با شروع اعتراضات مردمی در تونس، مصر و لیبی، رسانه‌های دولتی ایران ضمن حمایت از این اعتراضات، دولت‌های این کشورها را وابسته به امریکا و مستبد خواندند ولی از آغاز تظاهرات مردم سوریه سکوت اختیار کرده‌اند.
 سراج‌الدین میردامادی روزنامه‌نگار مقیم پاریس به همین دوگانگی در موضع‌گیری جمهوری اسلامی اشاره کرده و در عین حال تاکید می‌کند که هنوز هیچ مدرک و سندی دال بر دخالت نیروهای سپاه در سرکوب مردم سوریه وجود ندارد. او ادامه می‌دهد: «اما می‌شود این پیش‌بینی و این تحلیل را داشت که امروز که حداقل فاز اعتراضات خیابانی در داخل ایران موقتاً متوقف شده، ممکن است سپاه که یکی از نزدیکترین متحدان نیروهای نظامی در سوریه هست اقدام به این کار بکند. اما هنوز المان‌ها، اسناد و مدارکی دال بر اثبات این خبر را ما در اختیار نداریم».
 وی معتقد است فرستادن نیرو از ایران به سوریه و لبنان بیشتر می‌تواند به واقعیت نزدیک باشد تا ارسال نیرو از این کشورها به ایران: «من فکر می‌کنم حداقل از آن طرف، یعنی این که نیرویی از لبنان به اینجا بیآید و سرکوب کند، شاید بیش‌تر دور از ذهن باشد تا این که سپاه با توجه به نفوذ مالی و امکاناتی که دارد و اوست که لبنان را پوشش مالی می‌دهد، بتواند نیرویی به سوریه بفرستد برای سرکوب مردم. به نظر می‌رسد که از این طرف معقول‌تر باشد و با اخبار و مدارک و اسنادی که وجود دارد بیش‌تر به ذهن نزدیک است تا این که از لبنان نیرویی برای سرکوب تظاهرکنندگان بیآید».

نزدیکی شعارها، یکی بودن خواسته‌ها

«نه غزه نه لبنان» شعاری بود که بخشی از معترضان در ایران سر دادند. ترجمان این شعار در دُرعای سوریه شد: «نه ایران، نه لبنان». سر دادن شعارهایی با یک مفهوم در دو کشور کاملا متفاوت با فرهنگ و پیشینه‌ای ناهمگون نشان از چه دارد؟
 سراج‌الدین میردامادی این هماهنگی را نشانه اشتراک خواسته‌ها می‌داند: «این، نزدیکی مفهوم و اندیشه‌ی دموکراسی‌خواهی در کل منطقه‌‌ی خاورمیانه را می‌رساند که به هرگونه مداخله‌ی خارجی اعتراض می‌کند. حالا این مداخله‌ی خارجی می‌خواهد از ایران به سوریه باشد یا از لبنان و سوریه به ایران، و تأکید بر استقلال و اراده‌ی ملت‌ها، برای رسیدن به دموکراسی و حقوق بشر و نفی دیکتاتورها با هر نوع ایدئولوژی دارد؛ می‌خواهد ایدئولوژی اسلامی باشد یا ایدئولوژی کمونیستی و یا ایدئولوژی‌های غربی و حتی سکولار. هر دیکتاتوری با هر رنگ و لعابی که باشد، ملت‌های کشورهای خاورمیانه آن را نمی‌پذیرند و نفی می‌کنند. مردم ایران هم نفی کردند و سایر ملتها در مصر، تونس، لیبی، بحرین و یمن هم به همین مسئله اعتراض دارند و این نقطه مشترک همه‌ی ملت‌هاست».

میترا شجاعی
تحریریه: فرید وحیدی
 



محکومیت سرباز آمریکایی به جرم قتل غیرنظامیان افغان

جرمی مورلوک، یکی از قاتلان غیرنظامیان افغانی

جرمی مورلوک ، سرباز ۲۲ ساله آمریکایی در دادگاهی در واشنگتن به ۲۴ سال زندان محکوم شد. او روز چهارشنبه (۲۳ مارس) در دادگاه شهر واشنگتن آمریکا اعتراف به قتل سه غیرنظامی در افغانستان کرد.

جرمی مورلوک، سرباز ۲۲ ساله آمریکایی در یک بریگاد آمریکائیان در افغانستان خدمت می‌کرد. او که همراه با چهار سرباز دیگر متهم به قتل افراد غیرنظامی بود، در دادگاهی در واشنگتن محاکمه شد. مارلوک روز چهارشنبه (۲۳ مارس) در دادگاه اعتراف به قتل کرد و گفت که سه غیرنظامی را در افغانستان کشته است.
پنج جانی در "گروه کشتار"
مارلوک خود را عضو یک باند پنج نفره نظامی در افغانستان معرفی کرد که نام "گروه کشتار" بر خود نهاده بود. آنها از ماه مه سال ۲۰۱۰ غیرنظامیان افغانی را با شلیک اسلحه و پرتاب خمپاره به قتل می‌رساندند. این در حالی بود که قربانیان به هیچ وجه خطری برای آنان محسوب نمی‌شدند. آنها پس از قتل در کنار قربانیان خود ژست می‌گرفتند، عکس می‌انداختند و به عنوان یادگاری انگشت اجساد را قطع کرده و نزد خود نگاه می‌داشتند.
مورلوک در دادگاه واشنگتن اعتراف کرد که او و همدستانش چندین هفته قبل از شروع عملیات جنگی نقشه‌ی قتل را می‌کشیدند و به خاطر موجه جلوه دادن اقدام خود، سلاح‌هایی در کنار جسد قربانیان قرار می‌دادند. مورلوک هدف اقدامات این گروه را "کشتن افراد" معرفی کرد.
دادستان نظامی دادگاه در کیفرخواست خود، اعمال متهمان را "شقاوت بی‌حد" خواند و اعلام کرد که این سربازان به‌خاطر علاقه مفرط به جنایت افراد بی‌گناه را به قتل می‌رساندند.
تخفیف به خاطر همکاری با دادگاه
مورلوک در بازجویی های قبل از شروع دادگاه اعلام کرده بود که علیه چهار همدست گروه خود شهادت خواهد داد. مجازات او به همین دلیل از حبس ابد به ۲۴ سال زندان کاهش یافت.
هفت سرباز دیگر نیز در کنار پنج سرباز "گروه کشتار" به اتهام توهین به اجساد و جلوگیری از تحقیقات حقوقی در این باره به دادگاه فراخوانده شده‌اند.
ارتش آمریکا پیش از این در روز دوشنبه (۲۱ مارس) به خاطر عکس‌های یادگاری سربازان خود با اجساد قربانیان افغان عذرخواهی کرده و این اقدام را تنفرآور و مغایر با معیارها و هنجارهای ارتش ایالات متحده دانسته بود.




چهار کلمبیایی در آمریکا متهم به قصد فروش موتور اف ۵ به ایران

عکسی از یک جت جنگی اف ۵

به گفته مقامات رسمی آمریکایی، یک هیئت منصفه فدرال در ایالت فلوریدای آمریکا چهار عضو یک خانواده کلمبیایی را متهم کرده که در تلاش برای فروش ۲۲ موتور هواپیمای جت جنگی اف ۵ به ایران بوده است.

طبق کیفرخواست دادگستری بخش جنوبی ایالت فلوریدای آمریکا که در روز چهارشنبه (۲۳ مارس / ۳ فروردین) منتشر شد، فلیپه اکوری و سه تن از بستگانش قصد داشته‌اند ۲۲ موتور جنگنده‌های اف ۵ را به بهای ۳۲۰ هزار دلار به یک واسطه مخفی آمریکایی بفروشند. آنها همچنین موافقت کرده بودند به این واسطه کمک کنند تا موتورها را از میامی و از طریق پاناما به ایران برساند.
به گفته مقامات آمریکایی، گمان می‌رود که فلیپه اکوری در کلمبیا مخفی شده باشد، اما سه خویشاوند وی، دیگو اکوری، آمپارو اکوری والدس و کارلوس آلفردو پانتوجا کورال دستگیر شده‌اند.
مقررات تحریم آمریکا علیه ایران به جز در موارد استثنایی و هنگامی که دستوری رسمی صادر شده باشد، فروش هر نوع کالا، فناوری یا خدمات از آمریکا به ایران را ممنوع کرده است.
طبق اسناد دادستانی ایالت فلوریدا، فلیپه اکوری آگهی‌ای را برای فروش موتور هواپیماهای جت در اینترنت منتشر کرده بوده و یک مامور مخفی وزارت امنیت داخلی آمریکا به این آگهی با ای‌میل پاسخ داده است.
کیفرخواست علیه خانواده کلمبیایی می‌گوید که متهمان و واسطه مخفی آمریکایی از ماه ژانویه تا ماه مارس در سلسله گفت‌وگوها و دیدارهایی در مورد شرایط فروش موتورها با هم مذاکره کرده‌اند و در این میان روشن بوده که این موتورها قرار است به ایران صادر شود.
آنتونی مانجیونه، مامور ویژه وزارت امنیت داخلی آمریکا، در این مورد به خبرنگاران گفت: «برای امنیت ملی آمریکا مهم است که فناوری حساس به دست افراد خطرناک نیفتد.»
جمهوری اسلامی ایران جت‌های اف ۵ را از دوره محمدرضا شاه پهلوی به ارث برده است. هم‌اکنون ایران و ونزوئلا تنها کشورهایی هستند که هنوز از جنگنده‌های اف ۵ استفاده می‌کنند.
طبق کیفرخواست، ایران هواپیمایی نیز به نام "صاعقه" تولید می‌کند که می‌تواند موتورهای جت جنگی اف ۵ را به‌کار گیرد.
برای متهمان احتمال صدور احکام حبس بین ۵ تا ۲۰ سال وجود دارد.
دادستان ویلفردو فرر در این باره گفت: «وقتی سوداگران بی‌مسئولیت  وسایلی را، با اطلاع از اینکه کاربرد نظامی دارند، به ایران می‌فروشند، نه تنها قوانین ملی ما را زیر پا می‌گذارند، بلکه امنیت ملی ما را به خطر می‌افکنند.»