۱۳۸۹ اسفند ۱۹, پنجشنبه

مهمترین خبرهای روز پنجشنبه بخش اوّل، تحلیل ها و آخرین گزارشات از اعتراضات، بازداشتها، زندان، و بیدادگاهها --- بیانیه ها

خواهر منصور اسانلو، فعال کارگری: سه رگ قلب منصور مسدود شده است،آیا او حق معالجه ندارد؟

خواهر منصور اسانلو، رئیس هیأت مدیرۀ سندیکای کارگران شرکت واحد اتوبوسرانی و فعال کارگری در گفت وگو با کمپین بین المللی حقوق بشر در ایران از وضعیت خطرناک سلامتی برادرش در زندان گفت و اینکه وضعیت قلب او در زندان بحرانی است و نیازمند عمل فوری جراحی است. او به کمپین گفت: « چیزی به اتمام دوران محکومیتش نمانده است، دو ، سه ماه دیگر باید آزاد شود اما الان وضعیت قلبش خطرناک شده است. ماه پیش وقتی بهداری زندان قادر به بهبود او نبوده است او را به بیمارستانی خارج از زندان برای آنژیوگرافی منتقل کردند. آنجا پزشکان تشخیص دادند که سه رگ قلبش مسدود شده است و نیاز به جراحی فوری دارد. ما هم تقاضا کردیم که کمک کنند تا ایشان برای معالجه به بیرون فرستاده شود که البته تا الان هیچ خبری نشده است.»
فرشته اسانلو با اشاره به پیگیری های که برای خروج منصور از زندان انجام گرفته است، گفت: « علیرغم پیگیری های ما و وضعیت حاد آقای اسانلو، دادستان هنوز برای بستری شدنش در بیرون زندان موافقت نکرده است. صدرصد از جواب آنژیوگرافی آقای اسانلو خبر دارند و حتما آنقدر متوجه هستند که بدانند در این شرایط او باید تحت درمان فوری قرار بگیرد.»
فرشته اسانلو درباره وضعیت او در ملاقات هایش گفت: « من به علت بیماریم مدتی است به دیدنش نرفته ام اما فرزندانش که به دیدنش رفته اند ، گفتند حال روحیش مثل همیشه خوب است اما از نظر جسمی مشکل داشته است، او به غیر از مشکل قلب، دیسک کمر هم در زندان به سراغش آمده و چشمانش هم عفونت کرده است. پس از عمل جراحی که دو سال پیش برای چشمش انجام داد هر چند وقت یکبار چشمش عفونت می کند، محیط زندان آلوده است و چشمانش سریع دچار عفونت می شود. »
خواهر منصور اسانلو گفت: «اگر که مسولان طبق قانون رفتار کنند الان باید منصور برای معالجه آزاد شود. از حبسش فقط دو، سه ماه باقی مانده است. او چهار سال ونیم است که در زندان است بدون این که یکبار هم به مرخصی آمده باشد. حالا که نیاز مبرم برای درمان دارد حقش است که از زندان خارج شود. این را پزشکان بارها اعلام کرده اند و نتیجه آنژیوگرافی هم به دادستانی فرستاده شده است. آیا او مثل هر زندانی دیگر حق مداوا ندارد؟»
منصور اسانلو رهبر سندیکای کارگران شرکت اتوبوسرانی تهران و حومه شرکت واحد، از چهره های شناخته شده فعال کارگری است که بارها بازداشت و مورد بازجویی و شکنجه قرار گرفته است. اولین بازداشت او در سال ۸۴ وبه دنبال اعتراضات کارگری بود که بازداشت او هشت ماه زندان را به دنبال داشت که سه ماه آن را در بند انفرادی گذراند. او برای بار سوم در تیرماه ۸۶ در نزدیکی منزل خود توسط ماموران امنیتی دستگیر شد و پس از محاکمه به اتهام اقدام علیه امنیت ملی و تبلیغ علیه نظام، حکم ۵ سال زندان قطعی را دریافت کرد.
منصور اسانلو که ماه های آخر دوران محکومیتش را می گذراند در زندان رجایی‌شهر کرج به سر می برد در حالیکه از بیماری شدید قلبی هم در رنج است و تا به حال پزشک قانونی سه بار رای به عدم تحمل حبس وی داده است. این روزها خانواده او در انتظار رضایت دادستانی برای انتقال او به بیرون از زندان برای معالجه هستند.
کمپین بین المللی حقوق بشر در ایران




بریتانیا «ارسال راکت» از سوی ایران برای طالبان رامحکوم کرد

ویلیام هیگ، وزیر امور خارجه بریتانیا، در واکنش به خبر کشف حدود ۵۰ راکت ۱۲۲ میلی‌متری ساخت ایران در افغانستان، اقدام جمهوری اسلامی را در ارسال این سلاح‌ها برای طالبان محکوم کرده و آن را «کاملاً غیرقابل قبول» خوانده است.
به گزارش خبرگزاری فرانسه، ویلیام هیگ، وزیر امور خارجه بریتانیا، روز چهارشنبه و اندکی پس از انتشار خبر کشف راکت‌های ایرانی در افغانستان در این باره اظهار داشته است، یک محموله سلاح که به تازگی توسط نیروهای بین‌المللی و افغان در ولایت نیمروز افغانستان کشف شده، از سوی ایران و برای ستیزه‌جویان طالبان ارسال شده بود.
وی در این باره اظهار داشته است: «بررسی فنی و دقیق و نیز نحوه کشف این محموله هیچ گونه جای تردیدی برای ما باقی نمی‌گذارد، که این محموله از ایران آمده است. این اقدام کاملاً‌غیر قابل قبول است.»
روز چهارشنبه خبرگزاری‌های جهان به نقل از منابع اطلاعاتی نیروهای بین‌المللی مستقر در افغانستان از کشف ۴۸ راکت ۱۲۲ میلی‌متری ساخت ایران در جنوب افغانستان و در نزدیکی مرز ایران و پاکستان خبر داده بودند.
بر اساس این گزارش‌ها این راکت‌ها که توسط سه کامیون حمل می‌شدند، در عملیاتی در روز پنجم فوریه سال جاری میلادی توسط نیروهای بین‌المللی مستقر در افغانستان کشف و ضبط شده‌اند.
همچنین گفته می‌شود،‌ نیروهای ویژه بریتانیا در این عملیات که در آن رانندگان هر سه کامیون کشته شده‌اند، مشارکت داشتند.
در این میان ویلیام هیگ، وزیرخارجه بریتانیا، هدف از ارسال این راکت‌ها را، که گفته می‌شود ۲۰ کیلومتر برد دارند، کمک به طالبان برای «کشتن موثرتر» سربازان افغانی و نیروهای بین‌المللی مستقر در افغانستان دانسته است.
وی همچنین تاکید کرده است، ارسال اسلحه از سوی جمهوری اسلامی برای ستیزه‌جویان طالبان با ادعای تهران مبنی بر حمایت از ثبات و امنیت در افغانستان در تضاد است.
این در حالی است که هفته گذشته رامین مهمانپرست، سخنگوی وزارت امور خارجه جمهوری اسلامی اتهام ارسال اسلحه از سوی ایران برای طالبان را «بی‌پایه و اساس و غیرقابل قبول» خوانده بود.
با این حال به گفته وزیر امور خارجه بریتانیا، سفیر این کشور در تهران موضوع ارسال راکت‌های ایرانی برای طالبان را با مقام‌های وزارت امور خارجه ایران در میان گذاشته است.
رادیو فردا




تحصن فعالان دانشجویی مقابل دفتر سازمان ملل: باید به نقض حقوق بشر خاتمه داد

با گذشت بیش از سه هفته از ناپدید شدن میرحسین موسوی و مهدی کروبی و همسران‌شان، رهبران جنبش سبز، ایرانیان خارج از کشور هم‌زمان با برگزاری اجلاس حقوق‌بشر سازمان ملل در ژنو، در پی برگزاری تحصن وتجمعات اعتراضی هستند.
در همین زمینه، عده‌ای از فعالان سابق دانشجویی با امضای بیانیه‌ای اعلام کردند که هم‌زمان با برگزاری اجلاس حقوق‌بشر، به مدت سه روز دست به تحصن در مقابل محل برگزاری این اجلاس خواهند زد.
فعالان سابق دانشجویی کشور، با صدور بیانیه‌ای ضمن اعلام تحصن در مقابل مقر سازمان ملل، با اشاره به سرکوب‌های رخ داده در سی و دو سال گذشته، آورده‌اند: "با گذشت بیش از ٣٢ سال از پیروزی انقلاب سال ١٣۵۷، همچنان شاهد نقض گسترده آزادی‌های اجتماعی و سیاسی از سوی حاکمیت اقتدارگرای جمهوری اسلامی علیه شهروندان ایران با عقاید و دیدگاه‌های گوناگون هستیم. پس از کودتای انتخاباتی ٢٢ خرداد ماه سال ١٣۸۸، اعتراض شهروندانی که تنها خواستار احترام به آرا و دیدگاهشان بودند، با سرکوب سیستماتیک و گسترده کسانی مواجه شد که به جای دفاع و پشتیبانی از ملت بزرگ ایران، به دست بوسی مسندنشینان نالایق و قدرتمندان ناشایست شتافتند. شمشیر خیانت به مردم را به نام دروغین دین از رو بستند و جوانان وطن را به خاک و خون کشیدند".
این بیانیه همچنین با اشاره به ناپدیدشدن موسوی و کروبی، اضافه کرده است: "با تداوم اعتراضات گسترده مردم علیه حاکمیت استبدادی و گسترش دامنه تجمعات به سراسر کشور، نهادهای نظامی و امنیتی در حالی به بازداشت غیرقانونی آقایان میرحسین موسوی، مهدی کروبی و همسرانشان خانم‌ها زهرا رهنورد و فاطمه کروبی اقدام کرده‌اند که با طرح ادعاهای مضحک در مجامع داخلی و بین‌المللی از پذیرش مسوولیت اقدامات غیرقانونی خود که ناقض اصول مسلم اعلامیه جهانی حقوق بشر و حتی قوانین جاری کشور می باشد، طفره می‌روند".
این بیانیه زمان اعلام این تحصن را ١٢ الی ١٤ مارس (٢٣-٢١ اسفند ماه) و در اعتراض به "موارد متعدد نقض حقوق بشر در ایران؛ از جمله کشتار مردم بی‌گناه و دانشجویان آزادی‌خواه، بازداشت گسترده، شکنجه و صدور احکام سنگین حبس برای دانشجویان و همراهان جنبش سبز و بازداشت غیرقانونی رهبران آن" اعلام کرده است.
نسیم سرابندی، فعال سابق دانشجویی و از امضاکنندگان این نامه، در این باره به روز می‌گوید: "به دنبال نقض گسترده حقوق‌بشر توسط دستگاه‌های امنیتی و قضایی جمهوری اسلامی که از گذشته تاکنون ادامه داشته، به ویژه طی یک ماه اخیر به دنبال از سرگیری اعتراضات خیابانی توسط مخالفان دولت که منجر به بازداشت گسترده فعالان سیاسی و به ویژه فعالان دانشجویی و حتی کشتار شهروندان به دست نیروهای سرکوب‌گر شده است و همچنین تداوم حصر خانگی رهبران جنبش سبز و همسران ایشان، توسط نهادهای امنیتی و عدم پاسخ‌گویی درباره وضعیت آنان به افکار عمومی، ما جمعی از فعالان جنبش دانشجویی ایران در خارج از کشور، هم‌زمان با برگزاری اجلاس حقوق بشر سازمان ملل به مدت سه روز برای اعلام همبستگی با مردم و رهبران جنبش سبز دست به تحصن خواهیم زد".
وی اضافه می کند: "متاسفانه مقامات جمهوری‌اسلامی به هیچ عنوان خودرا ملزم به پاسخ‌گویی به افکار عمومی در داخل و مجامع بین‌المللی نمی‌دانند".
وی هدف این تحصن را "برانگیختن حساسیت نهادهای بین‌المللی در خصوص آنچه که در ایران رخ می‌دهد و جلب حمایت آنها به قصد تحت فشار قرار دادن جمهوری‌اسلامی برای پایان دادن به نقض گسترده حقوق‌بشر در ایران" اعلام می کند.
سرابندی می افزاید: "یکی دیگر از خواسته های اصلی متحصنین فرستادن گزارش‌گر ویژه حقوق‌بشر سازمان ملل به ایران و تهیه گزارش از آنچه که در زندان‌های جمهوری‌اسلامی بر سر مخالفان می‌رود و همچنین واکنش فوری درباره این اقدامات والزام جمهوری‌اسلامی به انجام دادن تعهدات بین‌المللی است".
همچنین امیر معماریان، یکی دیگر ازامضاکنندگان این نامه، در این‌باره به روز می‌گوید: "هم‌زمان با برگزاری اجلاس شورای حقوق بشر در ژنو، و در حالی که قرار است به پرونده نقض گسترده و سازمان‌دهی شده حقوق بشر توسط نظام جمهوری اسلامی رسیدگی شود؛ ما عده ای از فعالان دانشجویی سابق که به تازگی پا به تبعید گذاشته‌ایم، بر آن شدیم که در محکومیت نقض صریح و آشکار حقوق بشر توسط حکومت اسلامی، که از طریق بازداشت‌های خودسرانه و اعمال فشار بر تمام اقشار جامعه علی‌الخصوص فعالان جنبش دانشجویی انجام می‌شود، و مشخصا اعتراض به دستگیری رهبران جنبش سبز، تجمعی اعتراضی در مقابل مقر اروپایی سازمان ملل و همزمان با حضور شخص دبیر کل سازمان ملل برگزار کنیم".
وی درباره تعداد افراد شرکت‌کننده در این تجمع می افزاید: "تاکنون استقبال از این فراخوان بسیار بیشتر از حد انتظار ما بوده، که می‌توان دلیلش را بازداشت آقایان میرحسین موسوی و مهدی کروبی و خانم‌ها زهرا رهنورد و فاطمه کروبی دانست که حساسیت بسیاری را در بین ایرانیان خارج از کشور ایجاد کرده است".
وی نیز مطالبات این گروه را چنین اعلام می کند: "مشخصا مطالبات ما از جامعه جهانی، بررسی دقیق پرونده سنگین نقض حقوق بشر توسط جمهوری اسلامی، و گسیل سریع بازرس ویژه حقوق بشر به ایران برای بازدید از زندانهای ایران، و رسیدگی به پرونده زندانیان سیاسی و عقیدتی در زندانهای دستگاه‌های امنیتی نظام جمهوری اسلامی است".
آرش بهمنی
منبع: روز آنلاین






انقلاب اسلامی نشان داد نه تنها راه حلی برای مشکل بشریت در جمع مدرنیته با معنویت ندارد در مقایسه با کشورهای سکولار و حتی مخالف دین هم مردود است.

بخش دوم

چرا انقلاب ایران اسلامی شد
سه بخش این نوشتار تلاشی است برای یافتن پاسخی به این سوال که، چرا انقلاب ایران، به عنوان حداقل یکی از سه انقلاب بزرگ تاریخ و مسلما مردمی ترین انقلاب جهان ، دنباله روی نیافت . وچرا" جنبش سبز" با تمام خبر سازی و نو بودن و دموکراسی خواهیش موجی را در منطقه  ایجاد نکرد. در بخش اول گفته شد که تحولات همیشه نخست در حوزه های تمدنی است که فراگیر می شوند ، اما ایران در دو تلاش حکومتی در حوزه تمدنی خود منزوی و تنها شده است :یکی شیعه را هویت مذهبی و ملی ما کردن توسط صفویه و یکی ایران باستان را شاخصه هویت ما کردن توسط حکومت پهلوی . و چون این هردو برای مقاصد سیاسی توسط حکومت ها ایجاد شدند لذا همراه با طرد همسایگان و جدایی برتری طلبانه از آنها ،به کمک تبلیغات وسیع حکومتی بودند.
این بخش نشان میدهد که چگونه انقلاب ایران هم از نظر دیگر مسلمانان قابل قبول و الگو برداری نیست، وهم به دلیل آن که نتوانست ادعا وپیام خو را اجرا کند در منظر جهانیان شکست خورد.
انقلاب ایران در همان دوران شکوفائیش به حکومت روحانیون، زیر عنوان " ولایت فقیه " تبدیل شد. این نظر چنان در جهان اسلام غریب و ناشناخته است که بیش از 85 در صد مسلمین که سنی هستند ،و انواع شیعیان ،چون زیدی ها در یمن و اسماعیلیه، حتی تصوری از آن ندارند .آنان از حکومت پاپ ها بیشتر شنیده اند تا این مفهوم ویژه شیعه دوازده امامی . لذا نظریه عجیب و ناشناخته ولایت فقیه حتی به آن اندازه توجه آنان را به خود جلب نکرد که در رد واثباتش قلمی بزنند.
در میان شیعیان دوازده امامی نیز این نظریه نا آشنا یا مردود بود . در زمان انقلاب از چهار مرجع اصلی در قم سه مرجع با آن مخالف بودند وو تنها آیت الله گلپایگانی در درسش گفت که ولایت فقیه مورد قبول است اما فقط برای کفالت یتیمان ومهجورین و به طور کلی افراد بی سر پرست. امری که همه جا دولتها بر عهده میگیرند و به طور سنتی هم آن را در عهده حاکمان شرع می گذاشتند . اما چون این نظر ، رضایت روحانیون به دنبال حکومت را بر آورده نمی کرد لذا طلبه های طرفدار آیت الله خمینی به او و مجلس درسش حمله ها کردند . از آن بدترسرکوب سخت و فاجعه بار آیت الله شریعتمداری ، که بر روال سنتی حوزه مخالف حکومت روحانیون بود،سبب شد که دیگر مراجع و نامداران حوزه متوجه عواقب سخت و وحشتناک مخالفت خود بشوند .لذا تقریبا همه آنان از جمله ایت الله سید کاظم مرعشی، آیت الله صادق روحانی، ، علامه طبا طبایی زبان در کام کشیده و گوشه عزلت بر گزیدند.که " در کف شیر نر خونخواره ای غیر تسلیم و رضا کو چاره ای " حوزه علمیه نجف چون کمتر در معرض تهدید بود در بیان مخالفت خود با ولایت فقیه آقای خمینی هم بی پرواتر بود و آیت الله العظمی خویی آشکارا آن را رد میکرد. از همین روی شاگرد و جانشین او، آیت الله سیستانی ، پس از سقوط صدام و با وجود قدرت وسیعش بارها به روشنی گفته است که به دنبال حکومت ولایت فقیه نیست و نهاد دین از نهاد حکومت باید جدا باشد ،همان سنت دیرینه و جا افتاده علمای شیعه.
اگر روحانیون ،آن هم روحانیون شیعه دوازده امامی ، نظریه ولایت فقیه را اندکی می شناختند نظریه " ولایت مطلقه فقیه" دیگر چنان عجیب و من در آوردی وابداع شخصی آقای خمینی بود که حتی نزدیکترین یارانش هم از آن اطلاعی نداشند، تا جایی که در پاسخ سخنرانی توضیحی آیت الله سید علی خامنه ای در این مورد در خطبه نماز جمعه، آیت اله خمینی بلافاصله یک سخنرانی کرد و با لحن تندی گفت که ایشان درس های من و این نظریه را نفهمیده اند. (1 )
بی جهت نبود که در فاصله چندسال نخست نهضت آزادی کتابی انتشار داد و این نظریه را غیر اسلامی و خلاف آموزش های قرآنی  ومخالف منافع ملی اعلام کرد. و پس از آن هم چندین کتاب معتبر توسط علمای دینی چون آیت الله حائری و آیت الله محسن کدیور در رد این نظریه از دیدگاه فقهی نوشته شد .و متدینین دیگرهم، طی ده ها مقاله، نشان دادند که این نظریه از سوی همه مراجع و علمای نامدار گذشته شیعه نیز مردود بوده است .
جالب تر آنکه این نظریه در کشوری حاکم شد که مردمش کمتر از هر کشور اسلامی دیگری پای بند شریعت هستند و در اعتقادات دینی خود سر سختی دارند.نکته ای که در مقالات دیگرم از جمله " انقلاب اسلامی در نا مسلمان ترین کشور اسلامی " و " آیا فرهنگ ایران دینی است؟ " با ذکر شواهد به آن پرداخته ام .(2)
همین نا هم خوانی ها سبب شده که در توجیه ا سلامی شدن انقلاب ایران و قدرت یابی روحانیت دلایلی ارائه شده، که یاناقص هستندویا از سر عدم شناخت . در ذیل به چند تمونه شناخته شده این دلایل اشاره میکنم.
• توطئه دولت های غربی :آنهم بیشتر از طریق رادیو بی بی سی. معتقدین به این نظریه دایی جان ناپلئونی نمی توانند بگویند اگر هم کنفرانس گوادلوپ و بی بی سی درست باشد، این همه فلاسفه ومتفکر مستقل ،چون فوکو،هابرماس و نویسنده ایرانی و غیر ایرانی همه جیره خوار یا فریب خورده اند. وچگونه است که کمتر کتاب درسی دانشگاهی در جهان هست که بخشی به انقلاب ایران ،به عنوان انقلابی متفاوت و مردمی، اختصاص داده نشده باشد.
• به دلیل استبداد شاه : چون تنها مذهبیون که امکان فعالیت داشتند ناگزیر چنین شد. این نظر به ظاهر معقول به این نکته توجه ندارد که این یک ویژگی ایران نبوده و در جهان ودر طول تاریخ سابقه وسیعی دارد: از کشورهای اسلامی ، آمریکای لاتین، شوروی سابق و حتی برمه بودایی ، ولی هیچ یک ،بویژه از قرن گذشته ،خواستار بر قراری حکومت دینی نشده اند.
• ایرانیان ملت دین خویی هستند. بگذرم که این سخن از پایه بی اسا س است . اما بر فرض درستی آن آیا این ملت در زمان انقلاب مشروطه کمتر دینی بوده؟. آیا در آن زمان آیت الله های طباطبایی و بهبهانی از رهبران اصلی آن نبودند؟ . و چگونه است که در همان انقلاب با برداشت از فتوای مراجع بزرگ نجف روحانی نامدار، شیخ فضل الله نوری ، را اعدام کردند و چرا ایت الله نائینی کتاب تنبیه الامه وتنزیه المله(3) را نوشت تا هشدار دهد که استبداد دینی خطرنا کترین استبداد هااست و استاد او ،آیت الله العظمی آخوند محمد کاظم خراسانی،جزوه ای مفصلی در پاسخ آیت الله نائینی نوشت که چرا به هیچ عنوان و برای هیچ مصلحتی حکومت آینده ایران نباید لقب اسلامی بگیرد.
به این ترتیب دو باره این سوال مطرح است که چگونه نظریه ای چنین بی اساس و بی ریشه در جامعه ای که چندان هم مذهبی نیست موفق شد. البته کسانی که نحوه ایجاد نظریات اجتماعی و سیاسی و به ویژه ادیان و فرقه های دینی را دنبال می کنند از این بابت شگفت نخواهند کرد. زیرا دهها نمونه آن را سراغ دارند ازجمله" Nation of Islam "در آمریکا و موفقیت وسیعش در میان سیاهان آمریکی، بهائیت در ایران ، واحمدیه در پاکستان واندونزی و ایجاد حکومت سوسیالیستی در کشورهایی که مارکس و انگلس تصورش را هم نمیکردند.
جو زمان : در چند سال پیش از انقلاب ایران جهان گرایشی وسیع به سوی دین کرده بود- پدیده ای که تقریبا هیچ یک از جامعه شناسان پیش بینیش را نکرده بودند. زیرا فرض همگان بر آن بود که هر چه جوامع صنعتی تر ، علم تواناتر و آگاهی مردم بیشتر شود گرایش مردم به جهان های ناشناخته و تصوری کمتر میشود و اعتقادات دینی آنان ضعیف تر میشود. اما روندی که از نیمه دوم قرن بیستم کم کم در جهان ظاهر شد ،واز دهه هفتاد میلادی اوج گرفت ،همه این فرضیات را بی اساس کرد. در چرایی آن ،نظرات گوناگونی مطرح شده ولی حد اقل یک نظر مقبولیت عام یافته است. آنکه:
مدرنیته جوشیده از نظام سرمایه داری دستآوردهای بزرگی برای بشریت داشت. از حکومت قانون، برابری شهروندان، تکثر گرایی، آزادی بیان، مردمسالاری و غیره اما دو کمبود یا عارضه اساسی داشت .یکی که از اواخر قرن نوزدهم بارز شد و مکاتب فکری بسیاری برای درمان آن پا گرفتند، و ان عارضه سودجویی مهار نشده و بهره کشی اقتصادی فرادستان از فرودستان بود .واز میان این چاره جویی ها مکتب مارکسیست شناخته ترین آنها است. انقلاب روسیه ودیگر انقلابات سوسیالیستی در همین جو پیروز شدند. و در خود نظام سرمایه داری نیز در همین رابطه گوش به مکتب اقتصادی کینزی سپرد و در درون خود اصلاحات بسیاری کرد.
عارضه دوم که در نیمه دوم قرن بیستم شناختش فراگیر شد "کمبود معنویت" بود .نیازی که مزایای مادی پاسخگوی به آن نبود.معنویتی که بشر در طی هزاران سال از باورهای دینی گرفته بود. برفراز آن، آن باورها و وصل به مطلق در دگرگونی های ناگزیر و تحولات اجتماعی پناهگاه و مامنی برای انسان ها شده بود- امری که در دنیای صنعتی، با تحولات سریعی که در همه ابعاد زندگی ایجاد میکرد، صدها برابر بیشتر از زمان تسلط سنت نیازش حس میشد.زیرا تحولات مادی سریع شده بود اما فرهنگ انسان ها به آن سرعت نمی توانست تغییر کند لذا نیاز به آن فضای ثابت و دست اویزی محکم و تغییر نا پذیر محسوس تر بود. از این روی همگان به دنبال اندیشه ای بودند که ضمن حفظ تمام مزایای مدرنیته معنویت را هم بدهد ،و ضمن حفظ این ساختمان آن را گرم و فرح بخش کند.
در کشورهای پیشزفته صنعتی کالای عرفان شرقی در کنار راز ونیازهای دین آشنا یشان خریدارن بسیار یافت وروزی نبود که یکی از مکاتب هندی،چینی،ژاپنی وعرفان اسلامی سر بر نیاورد تا مذهب سنتی، اما کم هیجان جامعه را، دل پسندتر کند. در جهان سوم دین علاوه بر اینها مدعی نجات مردم از دست ستمکاران و استثمارگران هم شد. باز تاب سیاسی آن را در حضوریک مسیحی بسیار مومن ،چون کارتر در کاخ سفید، و بعد هم قدرت روز افزون کلیساها از جمله Christian Coalition ائتلاف مسیحیان در تعیین مقامات سیاسی و برنامه های آنان شدند.در آمریکای لاتین الهیات رهایی بخش سخت گسترش یافته بود تا جایی که پاپ جان پل دوم را تایید کرد .مکتبی که دراثر مبارزاتش در کنار ساندنیستها، پس از پیروزی انقلابشان در نیکاراگوئه وبرقراری دولت سوسیالیستی پیرو مکتب مارکس ،پنج تن از وزرای آن از کشیشان شدند.در مصر انور سادات ودر پاکستان ضیا ء الحق با ادعای دینداری حاکم شدند. در آسیای دور راهبان بودایی از دیرها بیرون آمده ودر سیاست فعال شدند . در مالزی واندونزی وترکیه احزاب اسلامی قوت گرفتند.
در چنین جو مساعدی پیر مردی روحانی به صحنه آمد،که حتی در مصاحبه ها هم در خود بود و به مخاطب نمی نگریست، وعرفا و مردان خدا و وارستگان رویایی را در خیال می آورد. ساده می زیست ومهربانانه سخن می گفت. خشونت را نفی میکرد. حتی می گفت که بر سر لوله تفنگ سربازان گل بگذارند. گاندی دیگری را به تصور میکشید. با آنکه سخت دیندار و وارسته بود اما از حکومت مردم می گفت. و با همه نقدش از غرب بدنبال ستیز و جنگ با آن نبود. ناقد ومعترض قدرتمداران جهانی و بومی بود، اما از نفرت و انتقام نمی گفت. در یک کلام همه ان ایده آل ها را نمایندگی می کرد. در پاسخ خبرنگاران می گفت جمهوری اسلامی که ما می خواهیم همین حکومت مردم سالارانه مورد قبول است ،منهای سود جویی واستثمار و بی بند وباری اخلاقی . او در تجربه اش به عنوان یک رهبر دینی به خوبی می دانست که در سیاست ودر رابطه با مردم تصویر مهمتر از حقیقت است .بهمین سبب ،بنا بر گفته مهدس عزت الله سحابی، یاران نزدیک ودرس خوانده غرب او می گفتند " حکومت اسلامی "،و این شخص آقای خمینی بود که گفت بگویید " جمهوری اسلامی"(4). به یاد دارم وقتی جمعی از زنان با چادر و چاقچور به نوفل لو شاتو آمدند ایشان گفت همان روسری و لباس مناسب کافیست، وما تکبیر گفتیم.

شکست انقلاب

هر انقلابی پیامی دارد واگر قادر به انجام آن پیا م نشود شکست خورده است ،حتی اگر در زمینه های دیگری موفق باشد. پیام ورسالت انقلاب ایران جمع معنویت و مدرنیته بود. و از آنجا که این خواسته و مشکل جهانی بود، لذا به انقلاب ایران ،که مدعی پاسخگویی به آن بود، مشتاقانه توجه کردند برای شناخت آن مشتاقان از سراسر جهان راهی ایران شدند ورسانه ها در موردش بسیار گفتند و اهل قلم هزاران هزار صفحه در شرحش نوشتند. اما دیری نگذشت که معلوم شد انقلاب ایران پاسخی برای این مشکل ندارد.
بگذارید فرض کنیم تمام آنچه که حکومت ایران مدعی است که انجام داده راست است وتا معلوم شود حتی در آن صورت هم شکست خورده است.
• توسعه اقتصادی: آنچه که دولت آقای احمدی نژاد با بوق وکرنا هر روز اعلام میکند. اگر هم چنین باشد حکومت های چین، برزیل ، هند ، چهار ببر آسیایی ، کره جنوبی ودر همسایگی ما ترکیه همه در این زمینه موفقتر بوده اند، بی آنکه از راه معنویت و دین به این رشد بسیار دست یافته باشند.
• ایستادگی در برابر ابر قدرت ها : و مقابله با امپریا لیست غرب به سرکردگی آمریکا و هم پالکیش اسراییل. در این راه کوبا اسطوره است ،و ونزوئلا تندتر از ایران هیاهو می کند، چین وشوروی هم بسیار پیشتر و پر توان تر این بیرق را بر دوش داشته اند. اما فاجعه در اینجا است که حال حکومت ایران به شکست خود در این زمینه اعتراف میکند. اشکارا میگوید که عموم سران انقلاب دست نشاندگان آمریکا واسراییل بوده اند . حتی اشغال سفارت آمریکا ، که امام انقلاب دومش خواند نقشه خود آمریکاییان بوده که توسط مهره نفوذیش آیت الله موسوی خویینی هااجرا شده. بالاتر از آن روسای جمهور و نخست وزیر و رییس مجلس خبرگان ومجمع تشخیص مصلحت وبسی بیشتر ازمقامات ارشد حکومت مزدوران آمریکا واسراییل بوده اند که پس از نزدیک به سی سال تازه در جریان فتنه دست بعضی از آنان رو شده است . و این به آن معنا است که یا خودآقای خمینی هم یکی از آنان بوده، و یا رهبر ساده لوح وبی خبری بوده که نا دانسته آلت دست آمریکا شده بوده،واین ایادی آمریکا بودند که سیاست های اورا تعیین میکردند . و لذا منطقا می توان نتیجه گرفت که عزل دولت موقت و آقای بنی صدر و ایت الله منتظری و دیگر سیاست های به ظاهر ضد آمریکایی در حقیقت همه به فرموده اآمریکا و اسراییل بوده است . بدین ترتیب آنچه سلطنت طلبان سالها است میگویند، وتمام انقلاب را برنامه از پیش ساخته شده غرب میدانند، حقیقت دارد.
• خود کفایی به ویژه در زمینه نظامی : که این سالها با بوق و کرنا دولت آقای احمدی نژاد شب وروز در موردش با غرور میگوید.در این مورد هم شوروی کباده دار بود وچین هم ابر قدرتی شده است وایران هنوز سالها باید بدود که شاید به پای برزیل و هند و یا ترکیه برسد.
• رسیدگی به فرودستان: و ارائه انواع خدمات اجتماعی به اقشار ضعیف جامعه. در این مواردهم ویتنام، کوبا ی بی دین ویا سنگاپور، کاستاریکا الگوهای بسیار موفق تری در جهان سوم هستند تا ایران، که هم ثروت طبیعی کمتری داشته اند وهم دست آوردهای بسیار بیشتری.
به هریک از این موارد و ادعاهای دیگر ایران که بپردازیم می بینیم ایران هیچ دست آورد و موفقیت ویژه ای نداشته که دیگرکشورهای جهان سوم ّ، به عنوان یک الگو به آن توجه کنند، و بر آن شوند که حضور دین در دولت باعث رشد وترقی ای میشود که بدون آن بهتر و آسان تر به آنها نمی توان رسید. اگر ایران به این دلایل سرمشقی برای کشورهای در حال توسعه نیست ،برای کشورهای توسعه یافته اصلا مطرح نیست. زیرا آنها در این موارد هیچ گاه به دنبال الگو برداری از یک کشور ضعیف و در راه رشد نبوده اند .

معنویت پیام انقلاب

حال بپردازیم به رسالت وپیام انقلاب ایران ، واین که جمهوری اسلای ایران تا چه حد در زمینه رسیدن به پیام خود موفق بوده است. در این زمینه ایران نه تنها دستاوردی نداشته، بلکه چنان کارنامه منفی و مردودی دارد که حتی خود ایرانیان هم به این نتیجه رسیده اند که حضور دین در حکومت لطمات سنگینی به اخلاق جامعه میزند . در عملکرد خارج از کشورش هیچ حکومتی در دنیا چنین وقیحانه مخالفین خود را ترور نکرده است. شوروی آن هم در دوره دیکتاتورترین رهبر خوداستالین، تنها یک مخالف خود ، تروتسکی، را ترور کرد . ولی ایران در این زمینه به رکوردی رسید که در تاریخ جهان بی همتا است. از کشتن مخالفین به نامش چون شاپور بختیار ،قاسملو،شهرام پهلوی ، کاظم رجوی، تا هنرپیشه ای که وزنه ای در سیاست نبود چون فریدون فرخزاد. دامنه این ترورهای خارجی آن چنان زیاد است که حتی ازدولت اسراییل ،که در این زمینه در جهان نمونه بود، به مراتب جلوتر افتاده است.کارنامه حکومت دینی مدعی اخلاق و معنویت چنان سیاه است که آقای خاتمی گفت وضع ایران پس از تروردر کافه میکونوس و حکم دادگاه در محکومیت سران دولت ایران، چنان بد شده بود که تند رو های حکومت ناگزیر به رییس جمهور شدن من رضایت دادند. هم چنین از نظرتعداد مقاماتی که حکم تعقیب و دستگیری تعقیب بین المللی برای آنان صادر شده ،ایران با فاصله بسیاردر ردیف اول قرار دارد.
در مورد ترور شخصیت های سیاسی مخالف در درون کشور وضع چنان اسف بار است که پرونده قتل های زنجیره ای سالها یکی از مهمترین موضوعات ، در درون دولت اصلاحات بود. نکته مورد توجه در همه این ترورها چه در داخل و چه در خارج نه تنها کشتار بلکه درجه بی رحمی و خشونت است. از تکه تکه کردن پروانه وداریوش وفروهر تا بریدن سر فریدون فرخزاد و یا بریدن زبان و گوش ذبیحی خواننده مذهبی زمان شاه در رادیو .
در موارد اخلاقی شاید کمتر کشوری این همه بد نام باشد. بارها چنان رسوایی هایی شده که یک نمونه آن در بیشتر کشورهای جهان منجر به استعفای کابینه میشود ،اما در حکومت دینی ایران آب از آب تکان نمی خورد. ازجمله بارها معلوم میشود که مدارک تحصیلی وزیری سراپا تقلبی است ولی در مجلس اسلامی رای اعتماد می آورد . جالب آنکه حتی وقتی افتضاح آن چنان بالا می گیرد که مجلس رسما بهمین دلیل وزیری را از کار بر کنار میکند، داد رییس جمهور به اعتراض بلند می شود که مگر او چه کرده است ،فقط چند دروغ گفته که همه می گویند،ولی توجه نمی شود که چون فرد لایقی بوده نباید مواخذه شود . حتی زمانی که فاش می شودکه برای جلوگیری از برکناری این وزیر، دولت آقای احمدی نژاد رسما به تعدادی از نمایندگان مجلس اسلامی رشوه نقدی داده است باز هم هیچ کسی از این بابت تنبیه نمی شود. که یعنی مگر چه شده، رشوه دادن که دیگر گناه خاصی نیست . بی جهت نیست که وقتی ماجرای فساد مالی معاون اول رئیس جمهوراقای رحیمی بالا می گیرد، به توصیه رهبر جمهوری اسلامی و مدعی جانشینی امام زمان پرونده مسکوت گذاشته میشود. داستان جرایم جنسی چنا ن فراگیر است که هر روزه در داستان تازه ای از ان می شنویم از نماینده امامی که فاحشه خانه دارد و فرمانده انتظامی ای که زنان را برهنه میکرده در جلویش به سجده بروند تا تجاوزات در زندان ها.
بی جهت نیست که نقل هر مجلسی بحث در مورد سقوط اخلاقی شدید جامعه است .از رواج دروغگویی ، تقلب، دزدی،فریب ، خیانت به نزدیک ترین کسان ، بی اعتمادی حتی به اعضا خانواده . رواج اعتیاد و انحراف جنسی وفحشا ،فرو ریختن نظام خانواده ها ، افزایش وحشتناک طلاق بر مبنای آمار و گفته های مقامات حکومت. این نگرانی و هراس به درجه ای رسیده که همه حسرت زمان شاه را می خورند ،وباور عمومی بر آن است که جامعه در آن زمان به مراتب اخلاقی تر بود. زیرا در زمان شاه در مقابل دور بین ها فحش ناموسی نمی دادند، و باهیچ مخالف سیاسی کاری را نمیکردند که درمورد خانم فائزه رفسنجانی _ بنا بر خود گزارشات دولتی –کردند . ویا هیچگاه ارذل واوباش شب در خانه یک مخالف دولت اجتماع نمی کردند و با بلند گو فحش ناموسی به او و خانواد ه اش نمیدادند، آن هم نه در تاریکی و ناشناخته بلکه در برابر دوربین و بسینه سپرو حضور نیروهای انتظامی.
در زمان شاه و موارد خاصی که حکومت از لات ها و چاقو کشانی چون شعبان بی مخ و رمضان یخی استفاده می کرد آنان با تمام لاتیشان مراعات اخلاق را می کردند و در ملا عام فحش ناموسی نمی دادند. در حالی که در نظام دینی و مدعی اخلاق و معنویت جمهوری اسلامی لباس شخصی ها حتی همین اندازه هم مراعات اخلاق را نمی کنند . ویدئوی آنان را نگاه می کنیم ،باور نمی توان کرد که جمع وسیعی با بلند گو فحش های چنین رکیکی را بدهند و ملاحظه همسایگان مثلا آ قای کروبی را نکنند . لذا وقتی انسان صادقانه و در خلوت خود به این بی شرمی ها می اندیشد به کل فرهنگ این مملکت بد بین می شود . واز خود می پرسد که چه گونه است که در بی رحم ترین وخشن ترین انقلابات جهان ،که تقریبا تمامشان هم ضد دین بودند، این امر سابقه نداشته است .و تنها در این دولت دینی مدعی رابطه مستقیم با امام زمان است که تجاوز به عنوان یک سیاست دولتی به اجرا گذاشته میشود. البته گفتنی است که در یک حکومت دینی دیگر، وبه حکم یک رهبر اسلامی دیگر هم چنین شده، وآن به دستور معاویه در سرکوب شهر مدینه بوده است .
کوتاه کلام آنکه انقلاب اسلامی ایران در عمل نشان داد که نه تنها راه حلی برای مشکل بشریت در مورد چگونگی جمع مدرنیته با معنویت و اخلاق ندارد، بلکه در این زمینه در مقایسه با کشورهای سکولار و حتی مخالف دین هم مردود است. این کارنامه چنان سیاه است که بجای جذب مردم به اسلام ، دسته دسته ایرانیان به مسیحیت و بهاییت و یا مکاتب روحانی هندی، چینی ، و ژاپنی روی آورده اند.و به قول مهندس بازرگان ، این نماد واقعی سیاست اخلاق مدار،"یخرجون من دین الله افواجا".
بهترین نشان این سقوط وناکامی پیام انقلاب آن است که نظامی که مدعی بودکه می خواهد اسلام را بر جهان حاکم کند و رهبرش ، به تقلید از حضرت محمد، به رهبر شوروی نامه نوشت و اورا به اسلام دعوت کرد ،حال برای جلب مردم کشور خودش دم از کوروش و داریوش وایران باستان می زند.
  جنبش سبز

آن گونه که آمد انقلابی که توجه جهان را جلب کرده بود، وامیدی برای کشورهای اسلامی شده بود اندک اندک به چنان سطحی سقوط کرده که برای مطرح ماندن به فحش و شعار خلاصه شده است، سیاستی که در بهترین وجه ممکنش وسیله ای است برای ابراز خشم فرو خورده مردم آزرده از ستم اسراییل. نمادی که هر مدتی در چهره ای تجلی میکند و بعد هم فراموش می شود، از عرفات وناصر تا بن لادن و عیدی امین و قذافی .
تلخ است پذیرفتن این واقعیت که همین توجه ابزاری به ایران ،به جای آموختن و الهام از آن، سبب شده که جنبش سبز با تمام اهمیت و ستیز بنیادیش با ارتجاع و فریب در منطقه بسیار کم مورد توجه قرار گیرد ، وبیشتر به آن به عنوان یک دعوای داخلی بر سر قدرت نگریسته شود، تا یک درگیری عقیدتی بر سر آرمان های اصیل انقلاب و پیام رهایی بخش آن . توجهی که به آن شد بیشتر در کشورهای غربی ودر مجامع لیبرال ها و مراسم نمایشی بود تا فهم پیام آن ، که بهر حال استبداد وارتجاع مشکل این کشورها نبود. وتمام بازده مبارزات جنبش در غرب صدور چند اعلامیه محکومیت بود،که هم تکرار همان اعلامیه های پیشین بود و دول غربی خود مشتاق آن بودند حتی ... جنبش سبز.واگر فایده ای برای بخش مردمی داشت تعداد زیادی جوایز هنری و حقوق بشری بود ،که اثر چندانی هم در سیاست عملی ندارد ، آن هم در رابطه با نظامی که محکومیت در غرب را نشان حقانیت خود کرده است .
از سویی مردم کوچه وبازار منطقه که هم از فحاشی ها و رجز خوانی های آقای احمدی نژاد لذت می برند، و هم در اثر منزوی بودن ایران در منطقه فهم چندانی از جنبش سبز ندارند ، آن را ابزاری می بینند که دانسته یا ندانسته در دست غرب و اسراییل است. چوب این همسایه گریزی را بیش از همه اپوزیسیون می خورد،زیرا میدان برای تبلیغات در این کشورها یک سره در دست اوست واگراپوزیسیون گوش شنوایی پیدا می کند در غرب است که همانگونه که آمد کار آیی چندانی ندارد. یک تظاهرات چند هزار بلکه چند صد نفره در افغانستان ، ترکیه یا یکی از کشورهای عربی به حمایت از جنبش سبز بیش از صد ها تظاهرات واعلامیه در غرب نظام را نگران می کند.
. کشورهای غربی هم جنبش سبز را شاهدی نشان داده اند بر حقانیت یا برترین بودن تمدن غرب ،و نشانی دیگری از شکست یک مدعی دیگر در نقد و نفی تمدن برتر غرب .تلاش بیهوده دیگری از یک تفکر و ایدئولو ژِی غرب ستیز، تا باز هم معلوم شودکه تنها راه نجات بشر تلاش در همرنگی با غرب و پذیرش سروری آن است.

بخش سوم به نقش رهبری درجلوگیری از فراگیر شدن انقلاب ایران می پردازد.
--------------------------------------------------------------------------------------------
پا نوشت ها
1-آقای خمینی در پاسخ به سخنرانی آقای خامنه ای در 66/10/16 فتواییه به این شرح صادر کرد " شما گفته اید"حکومت در چهار چوب احکام الهی دارای اختیارات است" این به کلی بر خلاف گفته های این جانب است...حکومت می تواند قراردادهای شرعی را که خود با مردم بسته است....یک جانبه لغو کند" نقل از "ولایت مطلقه فقیه" و انتشارات نهضت آزادی ایران صفحه 22
2- برای دیدن این مقالات به این سایت مراجعه شود mborghei.com
3- این کتاب با مقدمه ای مفصل توسط آیت الله طالقانی دوباره نشر شد
4- مصاحبه با فرزانه بذرپور، جرس، 15 بهمن 1389
 




جرس: جمعی از فعالان سابق جنبش دانشجویی ایران، از تمامی گروهها و افراد دعوت کرده اند تا در روزهای 12 الی 14 مارس (23-21 اسفند ماه) در تجمع و تحصن اعتراضی نسبت به موارد متعدد نقض حقوق بشر در ایران؛ از جمله کشتار مردم بیگناه و دانشجویان آزادیخواه، بازداشت گسترده، شکنجه و صدور احکام سنگین حبس برای دانشجویان و همراهان جنبش سبز و بازداشت غیرقانونی رهبران آن؛ در مقابل مقر سازمان ملل در شهر ژنو شرکت کنند.
در این فراخوان که نسخه ای ازآن دراختیار جرس قرار گرفت، آمده است: با تداوم اعتراضات گسترده مردم علیه حاکمیت استبدادی و گسترش دامنه تجمعات به سراسر کشور، نهادهای نظامی و امنیتی در حالی به بازداشت غیرقانونی آقایان میرحسین موسوی، مهدی کروبی و همسرانشان خانم ها زهرا رهنورد و فاطمه کروبی اقدام کرده اند که با طرح ادعاهای مضحک در مجامع داخلی و بین المللی از پذیرش مسئولیت اقدامات غیرقانونی خود که  ناقض اصول مسلم اعلامیه جهانی حقوق بشر و حتی قوانین جاری کشور می باشد، طفره میروند.

متن کامل این فراخوان به شرح زیر است:

احترام به حقوق بشر و تضمین آزادی های انسانی از مسائل جهان شمولی است که پا را از عرصه‌ی محدوده‌های جغرافیایی و مرزهای عقیدتی فراتر می‌گذارد. متاسفانه با گذشت بیش از 32 سال از پیروزی انقلاب سال 1357، همچنان شاهد نقض گسترده آزادی‌های اجتماعی و سیاسی از سوی حاکمیت اقتدارگرای جمهوری اسلامی علیه شهروندان ایران با عقاید و دیدگاه‌های گوناگون هستیم.
پس از کودتای انتخاباتی 22 خرداد ماه سال 1388، اعتراض شهروندانی که تنها خواستار احترام به آرا و دیدگاهشان بودند، با سرکوب سیستماتیک و گسترده کسانی مواجه شد که به جای دفاع و پشتیبانی از ملت بزرگ ایران، به دست بوسی مسندنشینان نالایق و قدرتمندان ناشایست شتافتند. شمشیر خیانت به مردم را به نام دروغین دین از رو بستند و جوانان وطن را به خاک و خون کشیدند.
با تداوم اعتراضات گسترده مردم علیه حاکمیت استبدادی و گسترش دامنه تجمعات به سراسر کشور، نهادهای نظامی و امنیتی در حالی به بازداشت غیرقانونی آقایان میرحسین موسوی، مهدی کروبی و همسرانشان خانم ها زهرا رهنورد و فاطمه کروبی اقدام کرده اند که با طرح ادعاهای مضحک در مجامع داخلی و بین المللی از پذیرش مسئولیت اقدامات غیرقانونی خود که  ناقض اصول مسلم اعلامیه جهانی حقوق بشر و حتی قوانین جاری کشور می باشد، طفره میروند.
 ما، جمعی از فعالان سابق جنبش دانشجویی ایران، از تمامی گروه ها و افراد که دل در گروی آزادی و رهایی ایران از استبداد دارند دعوت به عمل می آوریم تا از روز 12 الی 14 مارس (23-21 اسفند ماه) در تجمع و تحصن اعتراضی نسبت به موارد متعدد نقض حقوق بشر در ایران؛ از جمله کشتار مردم بیگناه و دانشجویان آزادیخواه، بازداشت گسترده، شکنجه و صدور احکام سنگین حبس برای دانشجویان و همراهان جنبش سبز و بازداشت غیرقانونی رهبران آن؛ در مقابل مقر سازمان ملل در شهر ژنو شرکت نمایند. این تحصن هم زمان با ارائه گزارش دبیرکل سازمان ملل متحد، جناب آقای بان کی مون، در مورد موارد نقض حقوق بشر در ایران برگزار خواهد شد.

1-     احمد احمدیان، دبیر سیاسی سابق انجمن اسلامی دانشجویان دموکراسی خواه دانشگاه تهران
2-     فرشید آذرنیوش، دبیر کمیته پیگیری حقوق دانشجویان و عضو سابق تشکل اصلاح طلب دانشگاه بین المللی قزوین
3-     آرنوش ازرحیمی، نائب دبیر سابق انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه مازندران
4-     مرتضی اصلاحچی، دبیر سابق انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه علامه طباطبایی
5-     امیرحسین اعتمادی، عضو سازمان ادوار تحکیم و عضو انجمن دانشجویان و دانش‌آموختگان لیبرال دانشگاه‌های ایران
6-     علی افشاری، دبیر سیاسی سابق دفتر تحکیم وحدت
7-     مقداد بریمانی، عضو سابق شورای مرکزی انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه سیستان و بلوچستان
8-     آرش بهمنی، عضو سازمان ادوار تحکیم و فعال سابق دانشجویی دانشگاه گیلان
9-     صدیقه بیگدلی، عضو انجمن اسلامی دانشجویان دانشجویان دانشگاه امیرکبیر
10-  امیرحسین توکلی، فعال سابق دانشجویی دانشگاه آزاد قزوین
11-  پویا جهاندار، عضو سازمان ادوار تحکیم و عضو سابق شورای مرکزی انجمن اسلامی دانشگاه علامه طباطبائی
12-  ستاره حسن پور، عضو سابق انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه مازندران
13-  عباس حکیم زاده، دبیر سیاسی سابق دفتر تحکیم وحدت
14-  مصطفی خسروی، عضو سازمان ادوار تحکیم و عضو سابق انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه علم و صنعت
15-  امیر رشیدی، عضو سازمان ادوار تحکیم
16-  تارا سپهری فر، دبیر سابق انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه صنعتی شریف
17-  نسیم سرابندی، دبیر سابق کمیسیون زنان دفتر تحکیم وحدت
18-  سلمان سیما، عضو سازمان ادوار تحکیم و فعال سابق دانشجویی دانشگاه آزاد تهران
19-  صادق شجاعی، دبیر سابق انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه علامه طباطبائی
20-  محمد صادقی، عضو شورای مرکزی سازمان ادوار تحکیم و عضو سابق انجمن اسلامی دانشگاه اصفهان
21-  سیاوش صفوی، دبیر روابط عمومی سابق انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه مازندران
22-  حسن طالبی، دبیر سیاسی سابق انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه اصفهان و علوم پزشکی
23-  علی عبدی، دبیر سیاسی سابق انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه صنعتی شریف
24-  فرزاد عنایتی، فعال سابق دانشجویی دانشگاه آزاد تهران
25-  امیرحسین فتوحی، دبیر تشکیلات سابق انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی هرمزگان
26-  ناصح فریدی، دبیرکل سابق انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه تربیت معلم کرج
27-  سعید قاسمی نژاد، عضو سازمان ادوار تحکیم و عضو انجمن دانشجویان و دانش‌آموختگان لیبرال دانشگاه‌های ایران
28-  پویان محمودیان، عضو سابق شورای مرکزی انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه امیرکبیر
29-  نریمان مصطفوی، نائب دبیر سابق انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه امیرکبیر
30-  امیر معماریان، دبیر سابق انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه آزاد ابهر
31-  امیرحسین میرابیان، فعال سابق دانشجویی دانشگاه آزاد تهران-جنوب
32-  علی نظری، دبیر اجرایی سابق انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه مازندران
33-  سجاد ویس مرادی، عضو سابق شورای مرکزی انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه امیرکبیر
34-  رحیم همتی، مسئول شاخه دانشجویی و جوانان جنبش مسلمانان مبارز
35-  علی هنری، عضو سابق سازمان دانشجویان و دانش آموختگان جبهه ملی ایران
36-  رضا یونسی، عضو انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه امیرکبیر




اعضای مجلس خبرگان خواستار محاکمه و مجازات رهبران جنبش سبز شدند
جــرس:
اعضای مجلس خبرگان رهبری، روز چهارشنبه ۱٨ اسفند ماه، در دومین روز از اجلاس سالانه خود، طی بیانیه ای شدید اللحنی، ضمن تبریک به مردم کشورهای منطقه به دلیل قیام های آزادیخواهانه، اعترضات مردمی و خیزش های عمومی در ایران را "اغتشاش، بی ‌نظمی و حرمت‌شکنی توسط فتنه گران" نامیده و همزمان خواستار محاکمه رهبران جنبش شدند .
این بیانیه یک روز پس از حذف اکبر هاشمی رفسنجانی از ریاست آن مجلس و انتصاب محمدرضا مهدوی کنی به ریاست آن صادر می شود.
به گزارش تارنمای این نهاد حامی رهبر جمهوری اسلامی، خبرگان رهبری در بیانیه خود رهبر جمهوری اسلامی را یک "نعمت الهی" توصیف کرده و مردم ایران را به "قدرشناسی بیشتر" از او فرا خواندند.
اعضای مجلس خبرگان، درحالیکه از خیزش های مردم منطقه تمجید کرده و آنرا از ثمرات و تبعات انقلاب ایران ذکر کردند، به جنبش سبز مردم ایران و حمایت آنها از قیامهای منطقه حمله کرده و مدعی شدند:
" ایجاد هرگونه اغتشاش، بی نظمی و حرمت شكنی چه به عنوان برخورد با بی بصیرتان جامعه و چه برای همراهی با فتنه گران جز هم نوایی با دشمنان قسم خوردهی ملت ایران و جدایی از خیل عظیم مردم مؤمن و انقلابی، معنای دیگری نمی تواند داشته باشد."
این بیاینه همچنین حامیان و رهبران جنبش را با لفظ "فتنه گران" و "سران فتنه" مورد حمله قرار داده و اعلام کرد "به خصوص حركت مذبوحانه عدهای عوامل بیگانه و خائن به وطن را كه در روز ٢۵ بهمن ماه سال جاری اتفاق افتاد محكوم نموده و ضمن تشكر از تلاش نیروهای امنیتی در برقراری امنیت شهروندان، از قوه محترم قضائیه مصرّاً خواستاریم سران فتنه گر و عوامل اصلی اغتشاش را هر چه سریعتر محاكمه و به مجازات قانونی برسانند."

گفتنی است بعد از پیروزی مردم مصر و تونس در قیامهای ضد استبدادی، در راهپیمایی روز ۲۵ بهمن ایران، سبزها با شعار "مبارک، بن علی، نوبت سید علی"" خواستار کناره گیری آقای خامنه ای مانند زین العابدین بن علی و حسنی مبارک، رهبران مصر و تونس از قدرت شده بودند.

به گزارش دبیرخانه مجلس خبرگان، بیانیه اعضای آن همچنین خاطرنشان می کند "به اندیشمندان جهان اسلام یادآور می شویم كه موقع امتحان است و آبرو و حیاتتان در گرو سربلندی در این امتحان، این شمایید كه میتوانید در كنار اسلام و مردم باشید و یا خدای ناكرده جانب حكومتگران ظالم و از خدا بیخبر را بگیرید. شرایط كنونی بهترین وقت است كه اتهام شعار «نحن مع من غلب» را از دامن خود پاك كنید و در صف مردم قرار گیرید و خلاء رهبری را در بین آنان پر كنید و با جمع كردن آنان زیر پرچم توحید، اجازه ندهید عوامل استكبار میوه ی این حركتهای مبارك را بچینند و یا آنان را به سمت و سوی دیگری جهت دهند. "

اعضای خبرگان پیرامون اکبر هاشمی رفسنجانی که از ریاست و کاندیداتوری آن مجلس کناره گیری کرده و تحت فشارهای حاکمیت حذف شده است، نوشت: "ضمن تقدیر و تشكر از خدمات آیت الله هاشمی رفسنجانی طی سالها مسئولیت در مجلس خبرگان و اخلاق كریمانه و سعه صدرشان در رابطه با آیه الله مهدوی كنی، برای ایشان كه دارای سوابق درخشانی در عرصه ی علم و عمل میباشند؛ در سنگر ریاست خبرگان آرزوی توفیق داریم. "
متن کامل این بیانیه بشرح زیرست:

بيانيه ي نهمين اجلاس رسمي مجلس خبرگان رهبري "دوره ي چهارم"

 أَ لَم تَرَ كَيفَ ضَرَبَ اللّهُ مَثَلاً كَلِمَةً طَيِّبَةً كَشَجَرَةٍ طَيِّبَةٍ اَصلُها ثابِتٌ وَ فَرعُها فِي السَّماءِ تُوتِي اُكُلَها كُلَّ حِينٍ بِاïِذنِ رَبِّها وَ يَضرِبُ اللّهُ الاَمثالَ لِلنّاسِ لَعَلَّهُم يَتَذَكَّرُونَ
شجره ي طيبه ي انقلاب اسلامي كه به دست توانمند حضرت امام «رضوان الله عليه» در دلهاي مستضعفان جهان غرس شد، هر لحظه به اذن خدا ثمر ميدهد و پيوسته آثار اين شجره ي طيبه و فرآورده هاي هدايتگرانه ي آن شكوفاتر خواهد بود، چنانچه در آغاز سي و سومين سالگرد تولد اين حركت الهي، بخش وسيعي از جهان اسلام عليه ظلم و ستم به پا خاسته و نداي آزادي خواهي و اسلام طلبي را فرياد ميزنند.
مجلس خبرگان رهبري ضمن تبريك ايام سالگرد پيروزي انقلاب شكوهمند اسلامي به همه ي آزادي خواهان و به ويژه به ملت خداجو و متدين ايران در پايان نهمين اجلاس خود در ارتباط با مسايل جاري كشور نكاتي را متذكر ميشود:
1. حضور با صلابت و دشمن شكن شما مردم خداجوي و با بصيرت ايران اسلامي را در راهپيمايي 22 بهمن ارج نهاده و صميمانه تشكر مينماييم و خداوند را شاكريم كه افتخار نمايندگي كساني را داريم كه همواره با صبر و بصيرت فراگير و انقلابي خود توانستهاند پشتوانه ي عظيم انقلاب اسلامي باشند و در مقابل فتنه آفريني هاي مستمر منافقان داخلي و هجمه هاي سنگين خارجي؛ بهترين مواضع را اتخاذ نمايند. شما مردم انقلابي، با حضور ميليوني خود، در صحنه هاي مختلف، نشان داديد كه پيشاپيش بسياري از نخبگان حركت ميكنيد.
2. انقلاب اسلامي در عمر 32 ساله ي خويش، هيچگاه از دشمني مستكبران و استعمارگران نياسوده است، امّا به لطف الهي از دسيسه ها و دام هاي آنان با موفقيت رسته است. به يقين سبب اين همه موفقيت جز لطف الهي، رهبري هوشمندانه ي نظام و بصيرت و استقامت مردم، چيز ديگري نميتواند باشد. مجلس خبرگان رهبري با رصد كردن هميشگي وضعيت داخلي و خارجي نظام، هر روز بيشتر از پيش صلاحيت و شايستگي رهبري را در مديريت جامعه ي اسلامي و به ويژه در خنثي سازي توطئه هاي دشمنان خارجي و عوامل داخلي آنان، مشاهده ميكند و به پاس نعمت گرانقدر مقام معظَّم رهبري، خاضعانه خداوند منان را شكرگزار است و پيوسته به انتخاب شايسته ي خود مي بالد و ضمن بيعت مجدد با معظَّم له؛ طول عمر با عزت و موفقيت رهبري عاليقدر نظام اسلامي را از خداوند منان طلب ميكند و مردم خداجوي ايران را به قدرشناسي بيشتر از اين نعمت الهي توصيه مينمايد و مسئوليت روحانيت و حوزه هاي علميه را بعد از سفر پر خير و بركت مقام معظم رهبري به استان قم و فرمايشات داهيانه ي ايشان، در راستاي تحول، رشد و بالندگي مضاعف، يادآور ميشود.
3. در موقعيت كنوني كه انقلاب اسلامي با صلابت تمام، پنجه در پنجه ي استكبار انداخته و در بخش اسلامي عربي خاورميانه و شمال آفريقا عوامل بيگانه را به خاك مذلت ميكشاند؛ همگان را به وحدت و اخلاق سياسي دعوت ميكنيم، ايجاد هرگونه اغتشاش، بي نظمي و حرمت شكني چه به عنوان برخورد با بي بصيرتان جامعه و چه براي همراهي با فتنه گران جز هم نوايي با دشمنان قسم خوردهي ملت ايران و جدايي از خيل عظيم مردم مؤمن و انقلابي، معناي ديگري نميتواند داشته باشد. به خصوص حركت مذبوحانه ي عدهاي عوامل بيگانه و خائن به وطن را كه در روز 25 بهمن ماه سال جاري اتفاق افتاد محكوم نموده و ضمن تشكر از تلاش نيروهاي امنيتي در برقراري امنيت شهروندان، از قوه ي محترم قضائيه مصرّاً خواستاريم سران فتنه گر و عوامل اصلي اغتشاش را هر چه سريعتر محاكمه و به مجازات قانوني برسانند.
4. ضمن تقدير از خدمات سه قوه و به خصوص دولت محترم در اجراي موفق برنامه ي خطير هدفمند كردن يارانه ها، دقت و احتياط در نحوه ي اجراي طرح را خواهانيم و از حسن همكاري مردم صميمانه تشكر مينماييم و موفقيت بيشتر دولت و مردم را در همه ي زمينه ها از درگاه خداوند مسألت مينماييم و به مردم شريف ايران اطمينان ميدهيم كه هدفمند كردن يارانه ها گامي اساسي در بهروزي زندگي هموطنان خواهد بود. انشاءالله.
5. همت بلند دانشمندان و نخبگان توانمند ايراني را در فتح قله هاي رفيع علم و دانش ارج مينهيم و اين موفقيتها را به آنان تبريك ميگوييم و ترور ناجوانمردانه ي برخي از دانشمندان اين عرصه را به دست عوامل مزدور موساد و سيا محكوم نموده و ضمن تبريك و تسليت شهادت اين عزيزان؛ به سران استكبار يادآور ميشويم كه با ارتكاب چنين اعمال زشتي نه تنها قادر نخواهند بود ملت فهيم ايران را از راه خود باز دارند؛ بلكه به شهادت رساندن هر يك از آنان رويشي عظيم را در علم و تقوي به دنبال خواهد داشت كه جز شرمندگي دشمنان دستاورد ديگري نخواهد داشت.

6. پيوستن موج عظيم ملتهاي مسلمان را به جنبش بيدارگرايي اسلامي، تبريك گفته و آنان را به كسب بصيرت بيشتر و صبر و استقامت در برابر دشمنان، دعوت نموده و به آنان توصيه مينماييم كه: «وَ لاتَهِنُوا وَ لا تَحزَنُوا وَ اîَنتُمُ الأعلَونَ اِن كُنتُم مُومِنِينَ» و آنان را مژده ميدهيم كه: «ألا انَّ نَصرَ اللهِ قَريب» و از استكبار جهاني اكيداً ميخواهيم از مداخله در امور كشورهاي به پاخاسته ي اسلامي پرهيز كند.
7. به انديشمندان جهان اسلام يادآور ميشويم كه موقع امتحان است و آبرو و حياتتان در گرو سربلندي در اين امتحان، اين شماييد كه ميتوانيد در كنار اسلام و مردم باشيد و يا خداي ناكرده جانب حكومتگران ظالم و از خدا بيخبر را بگيريد. شرايط كنوني بهترين وقت است كه اتهام شعار «نحن مع من غلب» را از دامن خود پاك كنيد و در صف مردم قرار گيريد و خلاء رهبري را در بين آنان پر كنيد و با جمع كردن آنان زير پرچم توحيد، اجازه ندهيد عوامل استكبار ميوه ي اين حركتهاي مبارك را بچينند و يا آنان را به سمت و سوي ديگري جهت دهند.
8. ضمن تقدير و تشكر از خدمات آيت الله هاشمي رفسنجاني طي سالها مسئوليت در مجلس خبرگان و اخلاق كريمانه و سعه ي صدرشان در رابطه با آيه الله مهدوي كني، براي ايشان كه داراي سوابق درخشاني در عرصه ي علم و عمل ميباشند؛ در سنگر رياست خبرگان آرزوي توفيق داريم.
در پايان، ياد و خاطرهي امام بزرگوار، يادگاران امام و مرحوم دكتر بروجردي داماد ايشان و شهداي انقلاب اسلامي و همه ي شهيدان جنبش بيدارگرايي اسلامي را گرامي داشته و مسلمانان منطقه را به پاسداري از اين خونهاي گرانبها توصيه مينماييم.
و آخر دعوانا ان الحمد لله رب العالمين و نسأله أن يعجل في فرج مولانا صاحب الزمان(عج)
مجلس خبرگان رهبري
18/12/89
 



سعود الفیصل وزیر امور خارجه سعودی در خصوص خبرهای منتشره درباره دخالت ایران برای شعله ور کردن نا آرامی ها در کشورش گفت که امیدواریم ایران به تظاهرات خود برسد و آن را حل و فصل کند، ما تظاهراتی مانند آن چه در ایران پیش می آید نداریم و اجازه دخالت به هیچ کس را در امور داخلی خود نخواهیم داد.
الفیصل که چهارشنبه 9-3-2011 در یک کنفرانس خبری در ریاض سخن می گفت بر ممنوعیت هرگونه تظاهرات و تجمع در سعودی تاکید و در این باره به بیانیه وزارت کشور و هیات علمای بلند پایه در تحریم این گونه تحرکات اشاره کرد.
او همچنین بر اهمیت گفت و گوی ملی که شهروند سعودی را از ارائه نظر و دیدگاه خود در معضلات اجتماعی و دیگر مشکلات به گونه ای که به حقوق دیگران تجاوز نشود تاکید کرد و گفت که گفت و گو بهترین راه رسیدن شهروندان به خواسته های خود است.

به کسی اجازه دخالت نمی دهیم

الفیصل در خصوص خبرهای مطرح شده درباره دخالت های خارجی در امور داخلی سعودی گفت: “انگشتی را که به سوی سعودی نشانه رود قطع خواهیم کرد.” و ادامه داد تا زمانی که سعودی در امور داخلی دیگران دخالت نمی کند پس به کسی اجازه نخواهد داد در امور داخلی اش دخالت کند. او تاکید کرد که پادشاهی سعودی بر پایه شریعت اسلامی استوار است و خرده گیری ها در این خصوص را نمی پذیرد. او خاطر نشان کرد که هر گونه تغییری در سعودی از طریق شهروندانش صورت می گیرد و این کشور خود منافع خود و نیازهای شهروندان خود را بهتر از هر کس دیگر می شناسد و می داند چگونه باید به آن دست یافت. او تاکید کرد: “در دفتر نخست وزیر همه روزه برای استقبال شهروندان باز است و در دفاتر تمام مسئولان برای دریافت شکایت ها و درخواست ها گشوده است.”
وزیر خارجه سعودی خاطر نشان کرد: “اجازه هیچ گونه دخالت خارجی از سوی هیچ کس را نمی دهیم، چه کوچک باشد و چه بزرگ. هنگامی که احساس کنیم کسی در حال دخالت کردن است آن را پایان خواهیم داد.”
الفیصل درباره آن چه که در جهان عرب از انقلاب و خواست تغییر در حال روی دادن است گفت: “22 کشور عربی داریم و آن چه که در 5 کشور روی می دهد نمی توان آن را به همه تعمیم داد. هر کشور ویژگی های خود را دارد و نمی توان شرایط همه کشورها را یکی دانست.”
او وجود مطامع خارجی در پس این انقلاب ها برای دخالت در کشورهای عربی را بعید دانست و خاطرنشان کرد آن آن چه که در حال روی دادن است نتیجه چند عامل است و یک دلیل ندارد.
سعود الفیصل از تلاش شورای وزیران اتحادیه عرب برای پایان دادن به خونریزی ها در لیبی، پاسداری از استقلال این کشور و حمایت از آن سخن گفت که به گفته او از وظایف این شورا هستند.
او همچنین خبرهای منتشره درباره درخواست واشنگتن از ریاض برای مسلح کردن انقلابیون لیبی را رد کرد و گفت چنین چیزی در مخیله نمی گنجد.




سایت «باکری‌آنلاین» نزدیک به محمود احمدی‌نژاد در حمله‌ای بی‌سابقه به سردار علی فضلی جانشین سازمان بسیج مستضعفین اعلام کرد که فرزند وی هوادار جنبش سبز بوده و در راهپیمایی سال گذشته نیز بازداشت شده است.
«باکری آنلاین» روز پنجشنه نوشته علی فضلی سال گذشته به عنوان «قهرمان» از سوی رسانه‌های بیگانه مورد تشویق قرار گرفته که این تشویق‌ها به خاطر سکوت وی در خصوص وقایع پس از انتخابات بوده است.
این سایت نوشته که سکوت علی فضلی باعث «غبار آلوده‌تر شدن فضا» شد و با گذشت ۱۹ ماه از آغاز اعتراض‌ها این فرمانده سپاه باید درباره سکوت خود و بازداشت فرزندش در راهپیمایی‌های اعتراضی مردم توضیح دهد.
انتقاد تند این سایت نزدیک به رحیم‌مشایی و احمدی‌نژاد در واکنش به گفته‌های علی فضلی که وقایع ۱۴ خرداد را «غیر الهی و تلخ» خوانده، مطرح شده است.
روز گذشته (چهارشنبه) سایت‌های محافظه‌کار به نقل از جانشین فرمانده بسیج نوشتند که وی در جلسه طرح و برنامه ستاد بزرگداشت بیست و دومین سالگرد درگذشت آیت‌الله خمینی، وقایع ۱۴ خرداد را محکوم کرده است.
آن‌طور که این رسانه‌ها اعلام کرده‌اند آقای فضلی در این جلسه گفته که «ما اظهار ناخشنودی خودمان از جانب فرمانده سپاه و همه فرماندهان و اعضای سپاه را از حادثه تلخ ۱۴ خرداد اعلام می‌کنیم. آن حادثه تلخ بود هیچ کس تایید نمی‌کند. کار، کار غیر الهی بود که باید به صورت دقیق واکاوی شود.»
۱۴ خرداد سال گذشته گروهی از لباس شخصی‌های سازمان‌دهی شده در آرامگاه بنیانگذار جمهوری اسلامی با سر دادن شعار‌هایی مانع از سخنرانی حسن خمینی در مراسم سالگرد پدریزرگش شدند که این اقدام بازتاب‌های گسترده‌ای به همراه داشت.سایت «باکری ‌آنلاین» در واکنش به اظهارات اخیر علی فضلی نوشته که گفته‌های این فرمانده سپاه «کاملا در تضاد با بیانات ولی‌امر مسلمین» است و او «از چه جایگاهی ناخشنودی فرمانده و دیگر رده‌های سپاه از وقایع ۱۴ خرداد» را اعلام کرده است.این سایت همچنین در واکنش به این گفته فضلی که برنامه امسال سالگرد درگذشت آقای خمینی با محوریت «بیت امام» برگزار خواهد شد، نوشته که وی «از چه جایگاهی این محوریت را به خانواده امام داده است؟ مگر امام متعلق به افرادی خاص است؟»
این برای نخستین‌بار پس از آغاز اعتراض‌ها به نتیجه انتخابات ریاست جمهوری سال گذشته است که یک سایت نزدیک به دولت محمود احمدی‌نژاد چنین حملات و انتقاد‌های تندی متوجه یکی از فرماندهان سپاه پاسداران می‌کند.سال گذشته گزارش‌هایی از مخالفت علی فضلی که در آن زمان فرمانده لشکر ۱۰ سید‌الشهدا‌ء تهران بود با سرکوب خونین مردم منتشر شد که بعد‌ها فرماندهان سپاه این گزارش‌ها را به طور تلویحی رد کردند.
این در حالی است که براساس اعلام سایت‌های منتقد دولت، علی فضلی یکی از فرماندهانی است که در سرکوب‌های سال گذشته نقش داشته است.




جریان نوپاي «عمار یاسر» در دومین بولتن تحلیلی خود اعلام کرد رحیم‌مشایی مامور ویژه احمدی‌نژاد برای فروپاشی جنبش سبز است، پرونده محمدرضا رحیمی به دستور رهبری مسکوت مانده و هدف هاشمی شورایی کردن «رهبری» است.
این بولتن تحلیلی که اخیرا با عنوان «کجا ایستاده‌ایم؟» در فضای مجازی فارسی زبان منتشر شده به بررسی صف‌بندی داخلی محافظه‌کاران پرداخته و مواضع اخیر اکبر هاشمی رفسنجانی را مورد تجزیه و تحلیل قرار داده است.
نویسندگان این بولتن در نخستین بخش از تحلیل خود تلاش کرده‌اند به این سئولات پاسخ دهند: «چه شد که احمدی‌نژاد بعد از انتخابات به یکباره یاد کوروش افتاد و چه شد که حرف از ایرانی‌گری به میان آمد؟ کسی که رهبری در این حد روی او بسته بود که نظر او را به نظر خودش نزدیک‌تر می‌دانست، به یک‌باره منحرف شد؟ چرا احمدی‌نژاد در لبنان و سازمان ملل از کوروش چیزی نگفت؟ مشایی با این حاشیه سازی‌های بی‌حد و حصر و آزار دهنده‌اش چه می‌کند؟ و ماجرا از چه قرار است؟»
این بولتن در مورد رویکرد «ملی گرایانه» احمدی‌نژاد، به محتوای جلسه مهر ماه رئیس دولت دهم با چند عضو خبرگان رهبری اشاره می‌کند و می‌‌نویسد که احمدی‌نژاد در این جلسه درباره این سیاست جدید توضیحاتی ارائه کرده است.
نویسندگان این بولتن در ادامه نوشته‌اند که احمدی‌نژاد و نزدیکانش پس از انتخابات سال گذشته به این نتیجه رسیده‌اند که جریان راست سنتی در برخورد با مخالفان تاکنون «به گونه‌ای عمل می‌کرده که همواره کاستی‌های دولت‌ها و نظام به حسابش واریز می‌شده است» و آن‌ها قصد دارند که استراتژی جدیدی در برابر مخالفان اتخاذ کنند.
آن‌طور که این بولتن نوشته است احمدی‌نژاد «معتقد است او و برخی جریانات در دولت این امکان را دارند که تحت شرایطی بدنه‌ای که هنوز فتنه‌گران روی آن‌ها حساب باز می‌کنند را هم به زیر پرچم نظام بیاورند و اصلاح‌طلبان را فاقد پایگاه اجتماعی کنند.»
بولتن محراب اندیشه توضیح می‌دهد که «این شاکله طرح‌ریزی احمدی‌نژاد است. در این میان برآیند مشخص و قطعی نقش آفرینی رحیم‌مشایی {برای} حذف اصلاح‌طلبان است.»
نویسندگان این بولتن در ادامه نوشته‌اند: «احمدی‌نژاد به قدری مشایی را قابل اعتماد می‌داند که در این طرح‌ریزی بزرگ به او فرصت بازی کردن در جایگاه این نقش کلیدی را داده است. مشایی عهده دار حاشیه‌سازی است؛ خود او چنین پتانسیلی داشته و دارد و احمدی‌نژاد هم از حاشیه سازی‌های او نگران نیست چون معتقد است این حاشیه سازی‌ها ولو به ضرر شخص احمدی‌نژاد باشد، به نفع نظام و در راستای از بین بردن پایگاه اجتماعی طرف مقابل است.»
در ادامه این تحلیل آمده است: «در واقع فرصت دادن احمدی‌نژاد به مشایی و جریان مشایی در راستای یک هدف بلند‌تر است و البته این‌ها باز به این معنا قطعا نیست که مواضع مشایی اشکال مبنایی ندارد. بلکه بدین معناست که تعمد بر حاشیه‌سازی وجود دارد.»
این بولتن درباره اظهارات ملی‌گرایانه احمدی‌نژاد نیز نوشته است: «خود احمدی‌نژاد مسئله کوروش را مطرح کرد و‌ گاه از عنوان مکتب ایرانی نیز بهره جست. اما نه هدف او و نه هدف مشایی مقابل هم قرار دادن ایرانیت و اسلامیت نبود. هدف این دو، جلب توجه یک پایگاه اجتماعی مشخص {طبقه متوسط یا قشر خاکستری} بود.»
نویسندگان این بولتن در ادامه به آسیب‌های پیش‌روی سیاست جدید دولت دهم پرداخته و نوشته است: «این جنس تعریف تاکتیک {جذب قشر خاکستری} جریان حامی او {احمدی‌نژاد} را با سرانجامی نامعلوم و چند دستگی‌های مشکل‌ساز مواجه کرده و خواهد کرد.»
این بولتن در پایان بخش نخست تحلیل خود این پرسش‌ها را مطرح کرده است: «احمدی‌نژاد تا کجا می‌خواهد با این تاکتیک پیش برود و او چقدر به مشایی اطمینان دارد؟ ممکن است در ادامه همین تاکتیک این جریان نوظهور کاندیدای انتخاباتی هم معرفی کند؟ اما سوال اینجاست که چقدر اطمینان به این جریان وجود دارد و در صحنه آمدن آن‌ها آیا مشکلاتی را برای نظام فراهم نخواهد آورد؟ آیا بدنه این جریان تا آخر پایبند به احمدی‌نژاد و قابل کنترل خواهد بود؟»
بولتن محراب اندیشه در بخش دوم تحلیل خود به بررسی موضع‌گیری‌های اکبر هاشمی رفسنجانی پرداخته و نوشته که احمدی‌نژاد و دولتش حریف هاشمی به شمار نمی‌آیند، بلکه هاشمی در پی آن است که ولایت‌ فقیه را حذف کرده و شورای «رهبری» تشکیل دهد.
این بولتن همچنین محافظه‌کاران را به سه جریان اصولگرایان ساکت، حامی رحیم‌مشایی و حامی علی خامنه‌ای تقسیم بندی کرده و مواضع برخی محافظه‌کاران «ساکت» همچون علی لاریجانی و محمدباقر قالیباف را تجزیه و تحلیل کرده است.
در بخش پایانی این بولتن به موضوع پرونده فساد اقتصادی محمدرضا رحیمی معاون اول محمود احمدی‌نژاد اشاره شده و آمده که رسیدگی به این پرونده به دستور علی خامنه‌ای متوقف شده است.
آقای رحیمی از سوی گروهی از نمایندگان مجلس به فساد مالی متهم شده و برای وی نیز پرونده‌ای در قوه قضائیه تشکیل شده که تاکنون به نتیجه مشخصی نرسیده است.



حسین کروبی: آنهایی باید محاکمه شوند که دستشان به خون ملت ایران آغشته است

نقدی، رئیس سازمان بسیج، طی اظهاراتی که توسط روابط عمومی بسیج منتشر شد، گفته بود: بسیجیان حلقه اول دایره ولایت و پیشتاز عمل عالمانه به منویات رهبری هستند و گام به گام پشت سر امام خامنه‌ای دامت برکاته حرکت می‌کنند. به گزارش خبرنگار سحام نیوز، فرمانده کل بسیج و از عوامل سرکوبگر اعتراضات بعد از انتخابات، همچنین در اظهار نظری دیگر گفت: مطالبه محاکمه و مجازات این مفسدین، حق همه ملت است و با صدای بلند باید علیه این دو نفر فاسق و مفسد فی الارض و نوکر و جیره خوار اجنبی، فریاد زد و مجازات سریع آنان را خواستار شد.
محمد حسین کروبی، فرزند ارشد مهدی کروبی می گوید: امثال ایشان بهتر است بدانند مدافعان ولایت فقیه در زمان امام، پاکترین نیروهای این کشور بودند. ولی حالا پست ترین افراد مثل مروان های صدر اسلام مدافع وضع فعلی شدند که اجازه به آنها داده شده به عمار و ابوذر انقلاب توهین کنند. خانواده کروبی بر خود می بالد که سه نسلش در اوین زندانی شدند.
به گزارش سحام نیوز، حسین کروبی با یادآوری بیانیه ها و سخنان پدرش گفت: هر روز به این سخن پدرم که می گویند “از این نظام نه جمهوریتی مانده و نه اسلامیتی” بیشتر و بیشتر اعتقاد پیدا میکنم، چون به جای یک نظام دیکتاتوری وابسته، یک دولت غیر قانونی روی کار آمده است. متاسفانه باید در این نظام افراد با لیاقت و کاردان و فهمیده و رزمندگان و بسیجی های اصیل جنگ کنار گذاشته شوند و هر روز شاهد برکناری یک استاد دانشگاه و محقق برجسته باشیم و به جای آنان یک مشت قداره بند شکنجه گر بازجو مسلمان نما ، که هیچ هنری بجز شکنچه کردن ندارند بر این کشور حاکم بشوند؛ که نمونه بارزش آقای نقدی و حسین شریعتمداری بوده که بنا به گفته نزدیکان این افراد، آنها مشکل روانی و روحی داشته و به دنبال عقده گشایی های دوران گذشته شان هستند. اینان به غیر از فحاشی و هتاکی ادبیات دیگری نمی دانند و بنده خیلی متاسفم که میراث امام که نظام جمهوری اسلامی بوده، اکنون به دست اراذل و اوباش افتاده است.
فرزند ارشد مهدی کروبی در پایان خطاب به سردار نقدی گفت: آقای نقدی! این تو هستی که به جرم شکنجه شهرداران و ریختن خون مردم مفسد فی الارض هستی وباید مجازات شوی! آنانی که دستشان به خون ملت ایران آغشته هست باید مجازات شوند. آنانی که گروگان گیری می کنند و به حقوق افراد تجاوز می کنند باید مجازات شود و نه مردمی که به دنبال حقوق عادی و ازدست رفته شان هستند.آقای نقدی و امثال ایشان بهتر است بدانند مدافعان ولایت فقیه در زمان امام، پاکترین نیروهای این کشور بودند. ولی حالا پست ترین افراد مثل مروان های صدر اسلام مدافع وضع فعلی شدند که اجازه به آنها داده شده به عمار و ابوذر انقلاب توهین کنند. خانواده کروبی بر خود می بالد که سه نسلش در اوین زندانی شدند.
لازم به توضیح می باشد که روز هاست خانواده کروبی هیچ اطلاعی از سرنوشت مهدی کروبی و فاطمه کروبی ندارند. یکی از اعضای خانواده ایشان نیز چند روز قبل طی مصاحبه ای با سایت سحام نیوز، از وضعیت والدین و برادرشان اظهار بی اطلاعی نمود.



محمد صدر: نمی‌شود از آزادی مردم تونس و مصر دفاع کنند، ولی در داخل رفتار دیگری داشته باشند

دکتر محمد صدر، معاون وزرات امور خارجه دولت اصلاحات،درباره ی شباهت ها و تفاوت های انقلاب ها و حرکت های مردمی اخیر در منطقه می گوید: به هر حال آنها هم مسلمان‌هایی هستند که به دنبال آزادی و استقلال هستند. اما اگر ما آنگونه که باید و شاید به آزادى معتقد نباشیم و مخالف را سرکوب کنیم و اجازه ندهیم که مردم در سرنوشت خود نقش داشته باشند به نظر می‌رسد چندان وجوه مشترکی نتوان دید. ویژگی‌های مشترک ما با آنها این است که ما همه انسانیم و مسلمانیم و طرفدار آزادى و دموکراسى و مخالفت خودکامگى هستیم.
این کارشناس مسایل خاور میانه با اشاره به وضعیت ایران در جهان در سال های اخیر و مقایسه ی ان با دولت خاتمی تاکید می کند: سیاست خارجى ادامه سیاست داخلی است. اگر این دو سیاست هماهنگ در جهت خواسته‌هاى مردم باشد، قطعا در دنیا هم مورد قبول واقع می‌شود. چنانچه در دوران آقای خاتمی ‌چنین موقعیتى پیش آمد و به همین دلیل ما در آن دوره در سیاست خارجی موفق بودیم. ولی در شرایط فعلی متاسفانه این چنین نیست.
متن کامل این گفتگو را با سایت دیپلماسی ایرانی با هم میخوانیم:
دیپلماسى ایرانى: آقای دکتر، به نظر شما سیاست خارجی ایران در مقابل تحولات جاری در خاورمیانه باید چگونه باشد؟
به طور طبیعی سیاست خارجى ایران باید در چارچوب خواسته‌هاى مردم این کشورها باشد. یعنى وقتی اکثریت قاطع مردم این کشورها چیزى را مى‌خواهند ایران باید از خواست آنها حمایت کند. آنها یک خواسته منطقی دارند و می‌خواهند حاکمان خود را با اراده خودشان انتخاب کنند. آنها می‌گویند نمی‌خواهیم دیکتاتورهایی مثل قذافی یا مبارک ۳۰ یا ۴۰ سال بر ما حکومت کنند. این مطالبه منطقی است و ایران باید از خواسته آنها حمایت کند.
با این وجود وقتی ایران از این خواست مردم مصر حمایت می‌کند نمى‌تواند در داخل رفتار دیگری داشته باشد. سیاست خارجى و داخلى نباید متقاوت باشد. طبق فرمایش حضرت رسول اکرم وقتى توصیه‌اى مى‌کنیم خودمان باید به آن عمل کنیم. قذافى مخالفین خود را سوسک و معتاد می‌نامد. اگر ما از خواست مردم لیبی حمایت کنیم و این رفتار قذافی را محکوم می‌کنیم، متقابلا رئیس دولت ایران نباید مخالفین خود را خس و خاشاک بنامد و باید حقوق آنها را رعایت کند.
در غیر این صورت هر موضع‌گیری که صورت گیرد مورد قبول جامعه بین الملل قرار نمی‌گیرد. چرا که قابل قبول نیست که دولتى از حقوق مردم دیگر کشورها حمایت کند ولی حقوق مردم خود را پایمال کند. جامعه بین الملل باید احساس کند این موضع‌گیری واقعی است و نه شعاری و تبلیغاتی. اگر شما از آزادی‌های مردم تونس و مصر دفاع کردی نمی‌توانی از آزادی‌های مردم ایران دفاع نکنی.
بنابراین چنانچه ذکر شد سیاست خارجى ادامه سیاست داخلی است. اگر این دو سیاست هماهنگ در جهت خواسته‌هاى مردم باشد، قطعا در دنیا هم مورد قبول واقع می‌شود. چنانچه در دوران آقای خاتمی ‌چنین موقعیتى پیش آمد و به همین دلیل ما در آن دوره در سیاست خارجی موفق بودیم. ولی در شرایط فعلی متاسفانه این چنین نیست.
گاه از سوی غرب نگرانی‌هایی از به قدرت رسیدن اسلام‌گرایان در این مناطق مطرح می‌شود. تا چه حد می‌توان حرکت‌های اخیر در کشورهای عربی را به اسلام‌گرایان منتسب کرد؟
پیش از هرچیز باید گفت یکی از سوء استفاده‌هاى دیکتاتورهای منطقه براى ادامه دیکتاتورى خودشان و جذب حمایت بین المللی، ایجاد اسلام هراسی بوده است. در مصر به محض شروع حرکت مردم، هم مبارک و هم اسرائیل، نقش اخوان‌المسلمین را در این حرکت بزرگ کردند تا غرب را بترسانند و جلوی فشارهای غرب بر رژیم مبارک را بگیرند.
قذافى هم بن لادن را مسبب و عامل ناآرامی‌های کشورش عنوان می‌کند. چرا که بن لادن سمبل تروریسم و افراط گرایى است و قذافی می‌خواهد با متهم کردن مخالفین خود به افراط گرایی حمایت جذب کند.
مبارک نیز در مصر همین سیاست را دنبال می‌کرد. با این وجود، اخوان المسلمین در این جنبش بسیار عاقلانه رفتار کرد. موضع‌گیرى‌هایى که اخوان المسلمین انجام داد مانع از تبلیغات منفی مبارک و اسرائیل شد. رفتار اخوان المسلمین در مورد این که نمی‌خواهند قدرت را در مصر در دست بگیرند و این که آنها محمد البرادعى را که فرد شناخته شده ای در سطح بین المللی بود و غرب شناخت خوبی نسبت به او داشت به عنوان کاندیداى خود در انتخابات آینده ریاست جمهورى معرفی کردند، بسیار زیرکانه بود.
در تونس نیز راشد الغنوشى در موضع‌گیرى خود اعلام کرد که به دنبال حکومت اسلامی ‌نیست و خواسته‌هاى مردم را پیگیری خواهد کرد. این رفتارها نشان مى‌دهد که آنها توطئه مشترک دیکتاتورها و اسرائیل را که می‌خواستند با استفاده از حربه بنیادگرایی اسلامی‌ جامعه بین الملل را بترسانند و به سرکوب این جنبش‌ها بپردازند به خوبی درک کردند.
به نظر من اگرچه اکثریت مردم این کشورها مسلمان هستند، خواسته آنها مشخص است. آنها هم آزادى را مى‌خواهند، هم حاکمیت مردم و کرامت انسانى را خواهانند و هم خواهان اسلام هستند.
از شباهت انقلاب‌های اخیر با انقلاب اسلامی ‌سخن گفته می‌شود. تا چه حد اهداف مردم این مناطق با اهداف ما یکسان است؟
باید دید اهداف ما چیست؟ ما معتقدیم که اسلام با دموکراسى تخالفى ندارد. اساسا هدف انقلاب اسلامى اجرای همین نگاه بود. جمهوری اسلامى نیز به همین معنا است. یعنی حکومتی که در آن جمهور مردم در انتخابات آزاد حاکمان خود را انتخاب می‌کنند و با رای خود او را تغییر می‌دهند. در عین حال مردم دین خود را دارند و قوانین اسلام پیاده می‌شود. اگر تفسیر ما اینگونه است می‌توانیم شباهت‌های انقلاب اسلامی ‌و جمهوری اسلامی ‌را با این جریانات ببینیم.
به هر حال آنها هم مسلمان‌هایی هستند که به دنبال آزادی و استقلال هستند. اما اگر ما تقسیر دیگرى داشته باشیم و آنگونه که باید و شاید به آزادى معتقد نباشیم و مخالف را سرکوب کنیم و اجازه ندهیم که مردم در سرنوشت خود نقش داشته باشند به نظر می‌رسد چندان وجوه مشترکی نتوان دید. ویژگی‌های مشترک ما با آنها این است که ما همه انسانیم و مسلمانیم و طرفدار آزادى و دموکراسى و مخالفت خودکامگى هستیم.
تحولات اخیر در منطقه چه تاثیری بر روابط این کشورها با اسرائیل خواهد گذاشت؟
چنانچه گفتیم جنبش اخیر، حرکت مردم مسلمانى است که در پى آزادى و نفی استبداد و خودکامگى هستند. در عین حال این حرکت قطعا با اسرائیل مخالف است. یعنی مردم این کشورها در این که اسرائیلی‌ها حقوق مردم فلسطین را تضییع می‌کند شکی ندارند. در واقع بر اساس نظرسنجی‌ها ۷۵ درصد مردم کشورهای عربی به دلیل حمایت آمریکا از اسرائیل ضد آمریکایی هستند.
این کاملا واضح است که در جهان عربی کسی طرفدار اسرائیل نیست. مردم عرب از اسرائیل بیزارند و اسرائیل را اشغال‌گر می‌دانند. با این حال این که دولت‌های آینده در این کشورها با اسرائیل چگونه برخورد خواهند کرد و از چه شیوه ای برای نشان دادن این مخالفت استفاده خواهند کرد در آینده مشخص خواهد شد. اما قطعا دیگر هم‌پیمانى مثل مبارک براى اسرائیل در مصر به قدرت نخواهد نرسید.
به نظر شما می‌توان گفت سیاست خارجی غرب و آمریکا در مورد حاکمان و دیکتاتورهای کشورهای عربی که عموما غرب‌گرا هم هستند تغییر کرده است؟
این تغییر سیاست اجبارى ‌اتفاق افتاده است. یعنی مردم منطقه غرب را مجبور کردند که از حمایت از این دیکتاتورها دست بردارد. به هر حال شعار اصلی آمریکا حقوق بشر و آزادى است. به این دلیل در شرایطی که مردم این کشورها برای به دست آوردن آزادی و حقوق خود به پاخواسته‌اند نمى‌توانند از دیکتاتورهای این کشورها که در حال سرکوب مردم هستند حمایت کند.
اگر این اعتراضات نبود آمریکا هیچ‌گاه به مبارک فشار نمی‌آورد که از سمت خود کنار رود. یعنی آن‌چه که اصالت دارد، حرکت‌هاى مردم است. این حرکت‌های مردم است که باعث تغییر سیاست‌های آمریکا شد.
با وجود این می‌بینیم که آمریکا در مورد رفتار اسرائیل با فلسطینی‌ها چندان به حقوق بشر توجه نمی‌کند؟
یک نکته مهم این جا وجود دارد و آن این است که همیشه شعارهاى حقوق بشر آمریکا وقتى به قضیه فلسطین و اسرائیل مى‌رسد با بن‌بست مواجه می‌شود. نمونه بارز آن قطعنامه اخیر در مورد توقف شهرک سازی اسرائیل در کرانه باختری که آمریکا آن را وتو کرد. در حالی‌که این قطعنامه موضع خود آمریکا و اوباماست.
موضع اوباما این است که برای پیشرفت مذاکرات فلسطین و اسرائیل، اسرائیل باید شهرک سازى را متوقف کند. با این وجود آمریکا این قطعنامه را وتو کرد. این نشان دهنده نفوذ صهیونیست‌ها در آ مریکا است. یعنی حتی اوباما که شعار تغییر می‌دهد و پیام چدیدى را برای جهان اسلام مى‌فرستد و اعلام کرد که می‌خواهد رابطه جدیدی را با جهان اسلام برقرار کند، به محض اینکه به نقطه حساس مثل قطعنامه علیه اسرائیل می‌رسد همان سیاست‌های همیشگى حمایت قاطع از اسرائیل را در پیش می‌گیرد.






نامه به ضرغامی در باره قصه های بی پایه و اساس فرمانده نیروی انتظامی در برنامه دیروز، امروز، فردا

محسن امین زاده از زندان اوین:اقدام مأموران مسلح طرفدار یک نامزد در روز انتخابات نشانه باخت وی بود

کلمه:محسن امین زاده، رییس ستاد اصلاح طلبان میرحسین موسوی(ستاد قیطریه)که اکنون در بند ۳۵۰ اوین زندانی است، در واکنش به سخنان فرمانده نیروی انتظامی که پنج شنبه شب مورخ ۲۸ بهمن امسال در برنامه “دیروز، امروز، فردا” شبکه سه سیما پخش شد، نامه ای از اوین خطاب به ضرغامی رییس صداو سیما نوشته است.امین زاده در این نامه سخنان فرمانده نیروی انتظامی را قصه های بی پایه و اساس نامیده و اعلام آمادگی کرده است که در این مورد با مدعیان مطرح کننده اکاذیب در باره فعالیت های ستاد قیطریه، در برنامه های زنده سیما، گفتگو و مناظره کند.
متن کامل نامه محسن امین زاده، از مدیران ارشد دولت خاتمی که برای انتشار در اختیار کلمه قرار گرفته، به شرح زیر است:
بسمه تعالی
جناب آقای ضرغامی
ریاست محترم سازمان صدا و سیما
با سلام، پنج شنبه شب مورخ ۲۸/۱۱/۸۹، در برنامه “دیروز، امروز، فردا” شبکه ۳ سیما، فرمانده نیروی انتظامی مطالبی در مورد فعالیت ستاد اصلاح طلبان حامی میرحسین موسوی(ستاد قیطریه) در انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۳۸۸ مطرح کردند که عاری از حقیقت بوده و احتمالاً ساخته و پرداخته عواملی بوده که انتخابات ریاست جمهوری را به یک بحران برای کشور تبدیل کردند.
در بهمن ماه سال گذشته اکاذیب مشابهی توسط آقای حسینیان از مجلس شورای اسلامی در یک برنامه تلویزیونی مشابه مطرح شد. اینجانب در زندان تکذیبیه ای خطاب به شما نوشتم و درخواست کردم توضیحاتم در آن برنامه پخش شود و یا امکان مناظره اینجانب با ایشان فراهم شود. تلاش کردم نامه را از زندان ارسال کنم اما ممکن نشد. ادعای بازجویان در مورد تلاش مسئولین برای ترمیم فضای امنیتی در کشور نیز این امید را به وجود آورد که به زودی به همه تخلفات، پرونده سازی ها، دروغ پردازی ها و تهمت زدن ها، در فضایی سالم و منصفانه رسیدگی خواهد شد. حال تکرار دوباره این دروغ ها آن هم از زبان عالی ترین مقام انتظامی کشور، ضرورت این اقدام را دو چندان کرده است. در این برنامه، مشابه برنامه سال گذشته ادعا شد که: در ستاد قیطریه فعالیت غیرقانونی اینترنتی بوده، شبکه بی بی سی در ستاد فعال بوده و مأموران امنیتی برای متوقف کردن این فعالیت های خلاف قانون به ستاد مراجعه کرده اند.
اینجانب به عنوان مسئول ستاد قیطریه به صراحت اعلام می کنم که تمامی این ادعاها کذب محض است. در حقیقت تمام فعالیت های ستاد قیطریه در ایام تبلیغات انتخاباتی و تا لحظه تعطیلی قانونی و بدون هر گونه تخلف بوده است. رسانه های فارسی زبان خارجی از جمله بی بی سی، نه تنها در ستاد دفتر و نماینده نداشته اند بلکه اعضای ستاد حتی یک مصاحبه هم با این رسانه های فارسی زبان نداشته اند.
حمله کنندگان به ستاد در ساعات رأی گیری با لباس شخصی، با ظاهری شبیه اوباش، مسلح به سلاح گرم، باتوم، پنجه بکس، اسپری اشک آور و فاقد هر گونه حکم قضائی و حتی مدرک شناسائی بودند و در حمله به ستاد با باتوم و پنجه بکس و گاز اشک آور به جان مردم افتادند. مسئولان ستاد که حمله آنان را اقدامی برای اخلال در برگزاری انتخابات تلقی کردند، فوراً از پلیس تهران استمداد طلبیده و با امید رسیدگی به تخلفاتشان، آنان را تحویل پلیس دادند.
برای روشن شدن بیشتر مسئله به تشریح این ماجرا و مسائل مرتبط با آن می پردازم:
۱٫تنها فعالیت ستاد قیطریه در روز ۲۲ خرداد، دعوت از مردم برای شرکت در انتخابات از طریق سایت اینترنتی ستاد(موج سوم) با رعایت همه موازین قانونی بود. مسئولان سایت با ضبط مصاحبه با هنرمندان و شخصیت های مورد توجه و احترام مردم و پخش آن از اینترنت، مردم را برای شرکت هر چه بیشتر در انتخابات تشویق می کردند. درست مشابه برنامه هایی که در همان زمان از شبکه های صدا و سیما برای تشویق مردم به شرکت در انتخابات پخش می شد.
۲٫سایت اینترنتی ستاد(موج سوم) قانونی و دارای مجوز بوده و پخش تصاویر ویدئویی از آن سایت نیز در چارچوب مقررات بوده است. طبعاً جناب عالی مطلع هستید که در پی شکایت مدیرکل حقوقی آن سازمان از پخش تصاویر ویدئویی از این سایت، موضوع دو بار در دادگاه ذیصلاح مورد رسیدگی قرار گرفته و هر دو بار مرجع قضائی (که ظاهراً تحت فشار و کنترل مأموران امنیتی و اطلاعاتی نبوده) شکایت را رد و حکم برائت برای صاحب امتیاز سایت اینترنتی صادر کرده است.
۳٫ظاهر و رفتار مهاجمان چیزی جز آشوب گر بودن آنها را نشان نمی داد. فوراً از پلیس ۱۱۰ کمک خواسته شد. افسر پلیس ۱۱۰ نتوانست افراد را شناسایی کند و از فرماندهی پلیس تهران کمک خواست. معاون پلیس امنیت در ساعت ۵ بعد از ظهر در محل حاضر شد و پس از مشاهده مهاجمان و شنیدن اظهارات حاضران، با مهاجمان گفتگو کرد و نهایتاً اعلام کرد که متأسفانه مهاجمان مأمورانی هستند که بدون حکم قضائی و دستور مقام مافوق دست به این اقدام زده اند و با آنان برخورد انضباطی جدی صورت خواهد گرفت. با درخواست وی در ساعت ۲۰ مسئول پلیس امنیت در محل حاضر شد و از مسئولان ستاد درخواست کرد که از تخلف مهاجمان چشم پوشی کنند و برای آرام کردن اوضاع و متفرق کردن مردم مقابل ستاد به پلیس کمک کنند. مسئولان ستاد با اعتقاد به ضرورت جلوگیری از هر اخلال در روز انتخابات، در مقابل تعهد اخلاقی مسئول پلیس امنیت برای برخورد با مهاجمان، با خروج آنها تحت کنترل پلیس تهران موافقت کرده و از مردمی که با نگرانی در مقابل ستاد تجمع کرده بودند خواستند که با پلیس همکاری کرده متفرق شوند.
۴٫ساعتی بعد، پلیس امنیت درخواست کرد که جهت رفع حساسیت، محل پخش برنامه اینترنتی پلمپ شود. استدلال پلیس، تردید نسبت به قانونی بودن فعالیت سایت اینترنتی بود و مطلقاً هیچ ادعایی در مورد فعالیت بی بی سی در ستاد مطرح نشد. در پاسخ، درخواست حکم قضائی شد. همزمان طی تماس یکی از وکلای حاضر در ستاد با دادستان تهران، مشخص شد که تا آن زمان هیچ گونه حکم قضائی برای مراجعه مأموری به ستاد قیطریه و یا پلمپ محلی در ستاد صادر نشده است. نهایتاً در ساعت ۲۳ (۷ ساعت پس از حمله مهاجمان و ظاهراً برای کاهش عواقب حمله آشوب گران) حکم قضائی صادر و با فاکس به ستاد ارسال شد و بر اساس آن محل پخش برنامه اینترنتی ستاد پلمپ شد.
۵- بیست و پنج روز پس از دستگیری اینجانب، یعنی هفته سوم تیرماه ۸۸، برای اولین بار بازجویان مطرح کردند که پلیس مدعی فعالیت شبکه بی بی سی در ستاد قیطریه است و این موضوع منشاء بازجویی های مفصلی شد. اینجانب ضمن رد ادعا توضیح دادم که تا چه حد این ادعا واهی است زیرا اعضای ستاد حتی از مصاحبه با شبکه فارسی زبان بی. بی. سی نیز خودداری می کردند. همچنین تأکید کردم که به احتمال زیاد عاملان حمله بحران ساز و مسئله آفرین به ستاد، مورد مؤاخذه قرار گرفته و برای فرار از مسئولیت این قصه دروغین را جعل کرده اند. در بازجویی ها ادعای پخش فیلمی از داخل ستاد قیطریه از شبکه بی. بی. سی هم مطرح شد که در پاسخ توضیح دادم که قطعاً این ادعا نیز دروغ است و تنها فیلم داخل ستاد قیطریه توسط افراد ستاد روی سایت ستاد منتشر شده است. اگر فیلمی در خبرها از حمله به ستاد پخش شده حتماً توسط مردم یا خبرنگاران از خیابان جلوی آن گرفته شده است.
در هر حال این حادثه خشونت بار که به ضرب وشتم عده ای جوانان و هنرمندان و مراجعه کنندگان به ستاد قیطریه منجر شد، مایه نگرانی فعالان انتخاباتی حامی آقای میرحسین موسوی شد زیرا:
۱٫انجام عملیات ایذایی، اخلال گرایانه و ماجراجویانه، در روز برگزاری انتخابات هرگز در سه دهه پس از انقلاب اسلامی سابقه نداشته است. به علاوه این اقدام بی سابقه توسط لباس شخصی هایی انجام شده بود که معلوم شد جزو کادر نیروی انتظامی کشور هستند. این تهاجم خشونت بار مؤید شایعاتی بود که از چند روز قبل درباره برنامه ریزی گروهی از مأموران امنیتی و نظامی برای بر هم زدن انتخابات ریاست جمهوری در صورت بالارفتن احتمال پیروزی مهندس موسوی پخش شده بود.
۲٫طبعاً طرفداران کاندیدای برنده، در روز برگزاری انتخابات هرگز دست به اقدامی نمی زند که باعث اخلال در انتخابات و سوء ظن نسبت به سلامت آن شود. اقدام اخلال گرانه مأموران مسلح طرفدار یک نامزد مؤید آن بود که اولاً از نظر آنها روند انتخابات به نفع کاندیدای مورد نظر آنها پیش نمی رود و وی بازنده است و نتیجه را واگذار خواهد کرد و ثانیاً احتمال آنکه آنان قصد برهم زدن انتخابات را داشته باشند جدی است.
۳٫حمله لباس شخصی ها به ستاد حامیان مهنس موسوی در زمان برگزاری انتخابات، اولین خبری بود که در سطح ایران و حتی در سطح جهان به منزله آغاز نا بسامانی و اغتشاش در انتخابات ریاست جمهوری تلقی گردید. بی تردید اگر روزی قرار شود در فضائی سالم، عادلانه و اخلاقی به بحران انتخابات ریاست جمهوری سال ۸۸ و عوامل واقعی پشت پرده ایجاد این بحران رسیدگی شود، پرونده این آشوب گران آغازگر بحران، حتماً اولویت خواهد داشت.
در پایان تأکید می کنم که:
أ‌.این مطالب صرفاً تشریح گوشه ای از اتهامات ساختگی و جعلیاتی است که پرونده های دستگیر شدگان پس از انتخابات ریاست جمهوری سال ۸۸ را تشکیل می دهد. صدها نفر با چنین پرونده هایی، از دادگاه های تحت کنترل نیروهای امنیتی، اطلاعاتی محکومیت های سنگین گرفته اند و در زندان به سر می برند.
ب‌.اتهام فعالیت بی بی سی در ستاد قیطریه آن قدر بی پایه و رسوا بود که حتی در پرونده های مملو از مطالب ساختگی هم یا اصلاً مطرح نشده بود و یا کاملاً در حاشیه قرار گرفته بود و نهایتاً هم هیچ کس به چنین جرمی در دادگاهی محکوم نگردید. آیا فاجعه نیست که بعد از نزدیک دو سال، عالی ترین مقام انتظامی کشور در رسانه ملی پایه تحلیل خود را از بحران انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۳۸۸ چنین
ت‌.در روز ۲۲ خرداد ۸۸، مقامات نیروی انتظامی که به ستاد قیطریه مراجعه کردند، از انتساب آشوبگران مهاجم به نیروی انتظامی شرمنده بودند و از هرگونه حمایتی از عمل غیرقانونی آنان خودداری می کردند. واقعاً چه اتفاقی افتاده است که فرمانده نیروی انتظامی پس از نزدیک دو سال، رسماً در رسانه ملی مسئولیت عملیات خلاف و بحران ساز عده ای آشوبگر آغاز کننده بحران در انتخابات ریاست جمهوری را بر عهده می گیرد و به توجیه اقدامات غیرقانونی آنان می پردازد.
ث‌.نه تنها اقدامات مطرح شده در برنامه مورخ ۲۸/۱۱/۸۹ شبکه ۳ کذب است، بلکه به طور کلی هیچ نوع فعالیت خلاف قانونی در ستاد اصلاح طلبان حامی میرحسین موسوی(قیطریه) رخ نداده است. اینجانب آماده ام که در این مورد و یا در مورد هر بخش از فعالیت های ستاد قیطریه با مدعیان مطرح کننده اینگونه اکاذیب در برنامه های زنده سیما، گفتگو و مناظره نمایم. (طبعاً انتقال چند ساعته از زندان برای مناظره با هماهنگی مسئولان قضائی عملی است.)
ج‌.صرف نظر از آنکه با این پیشنهاد موافقت شود یا نه و اصولاً چه بر سر زندانیان سیاسی بیاید، در صورتیکه واقعاً احتمال دخالت دشمن در ایجاد بحران در انتخابات سال ۸۸ جنبه تبلیغاتی ندارد و باعث نگرانی مسئولان است، توصیه می کنم به صورت جدی و فوری به وضعیت عاملان و هدایت کنندگان حمله به ستاد قیطریه در ساعات برگزاری انتخابات به عنوان آغازگران بحران در انتخابات ریاست جمهوری و روابط پنهان احتمالی آنان رسیدگی شود و اجازه داده نشود آنان با تکرار اکاذیب و فرار به جلو، خود را از مسئولیت و پاسخگویی نسبت به این اقدام توطئه آمیز مصون نگه دارند.
محسن امین زاده

زندان اوین- بند زندانیان سیاسی(۳۵۰)

۸۹/۱۲/۱۰




گزارشی از زنان بند ۲۰۹ زندان اوین

زندان اوین، بند امنیتی ۲۰۹، بندی که آمار زندانیان آن در سازمان زندان ها ثبت نشده و آنچه که در این بند یار همیشگی زندانیان هست چشم بندی هست که همیشه به همراه شان هست. شاید برای خوانندگان سوالی مطرح شود که چگونه در بندی که اکثر زندانیان آن در سلول انفرادی هستند تبادل اطلاعات صورت می گیرد و اخبار آن به بیرون آمده و رسانه ای می شود ؟
به گزارش تحول سبز، زندانیان بند ۲۰۹ راه های مختلفی را برای با خبر شدن از احوال هم دارند گرچه هر روز سعی می شود توسط زندانبان ها این راه ها مسدود شود، نوشتن بر روی تکه های کاغذ و قرار دادن آن درگوشه ای از سرویس بهداشتی و یا حمام، صحبت های مخفیانه از پنجره های کوچک سلول، نوشتن بر روی دیوار هواخوری، و… از جمله راه هایی هست که زندانیان بند ۲۰۹ برای تبادل اطلاعات به کار می برند با توجه به این مسئله پس چندان غریب نیست که خبرهای آن هر از چند گاهی به بیرون بیایید.
گزارشی که در زیر آمده نیز بر اساس همین شرایط است، یکی از زندانیانی که توانسته بدان ها دسترسی پیدا کند و سعی شده که تا حدودی ضمن شرح حال زندانیان به وضعیت کنونی آنها بر اساس صحبت های این زندانی تازه آزاد شده پرداخته شود ضمن آنکه تعدای از زندانیان طی چند روز گذشته با قرار وثیقه از زندان آزاد شده اند که البته با توجه به شرح حالشان در زندان به این نکته نیز اشاره شده است.
به گفته این زندانی:
نسرین ستوده وکیل دادگستری هم چنان در بند ۲۰۹ به سر می برد، هم چنان بازجویی می شود و تحت فشار است که به این وضعیت خود اعتراض داشته و خصوصا این که با فواصل طولانی به وی اجازه تلفن داده می شود و این موضوع شرایط را برای او و خصوصا فرزندان خردسال وی دشوارتر می کند.
وی در مورد دکتر رویا عراقی، دکترای فیزیک از دانشگاه صنعتی اصفهان ۴۰ ساله، که به جرم هواداری از آیه الله کاظمینی بروجردی در تاریخ ۱۷ آبان دستگیر شده اظهار داشت: دو ماه را در انفرادی تنبیهی در سخت ترین شرایط گذراند و حدود ۴ ماه را نیز در بند ۲۰۹ به سر می برد. اتهام وی تجمع و تبانی جهت اقدام علیه امنیت داخل و خارج!! است که مفهوم آن مشخص نیست. پرونده وی در دادگاه ویژه روحانیت بررسی می شود و در آخرین بازپرسی، قرار وثیقه برای وی صادر شد و در تاریخ ۷ اسفند آزاد شده است وی در طی این مدت به شدت تحت فشار روحی روانی جهت گرفتن اعترافات واهی بوده است. دستگیری وی از منزل در شرایط نامناسب، به صورت وحشیانه و بدون اطلاع بوده است.
حکیمه شکری ۴۰ ساله، از مادران عزادار، یکی دیگر از کسانی هست که مدتی را در سلول های بند ۲۰۹ سپری کرده او که در تاریخ ۱۴ آذر در بهشت زهرا بر سر قبر شهدای جنبش سبز همراه با تعدادی دیگر از مادران عزادار و خانواده شهدا دستگیر شده بود، علی رغم آزادی سایر افراد تا چند روز گذشته دربند ۲۰۹ به سر می برد. او نیز پس از هفته ها بلاتکلیفی در۱۱ اسفند با سپرده وثیقه ۶۰۰ میلیون تومانی از زندان آزاد شده است.
به گفته این زندانی: راضیه (پری) نشاط نیزکه از اعضای انجمن همبستگی فعالان تبعیدی در ترکیه است بعد ازدستگیری اش در تاریخ ۸ دی در مسیر بازگشت به ترکیه از داخل اتوبوس به زندان اوین منتقل شده است. و در طی این مدت به شدت تحت فشار روحی روانی بوده و اتهامات واهی به وی منتسب نموده اند. او اظهار داشت: خانم نشاط همچنان تحت بازجویی های مداوم و طولانی مدت قرار داشته است.
گفتنی ست، انجمن همبستگی فعالان تبعیدی در ترکیه تاکنون واکنشی به این موضوع نشان نداده، این بی خبری و عدم پیگیری شرایط این زندانی باعث افزایش فشارها و وخیم تر شدن شرایط وی شده است.
شایان ذکر است، تعدادی از شهروندان عادی که در ۲۵ بهمن دستگیر شده اند به بند ۲۰۹ زندان اوین منتقل شده اند که برخی از آنان در حین دستگیری و انتقال به زندان به شدت مورد ضرب و شتم قرار گرفته و با ضربات شوکر دچار سوختگی شده اند و در شرایط دشواری به سر می برند.
به گفته ایشان، بازجویان بند ۲۰۹ با رها کردن طولانی مدت افراد در انفرادی و نگه داشتن آنها در بلاتکلیفی سعی می کنند روحیه افراد را تخریب نمایند و با فشارهای روحی آنان را وادار نمایند که به خواسته های بازجویان تن دهند.
همچنین نازنین خسروانی نیز با توجه به صدور قرار وثیقه همچنان در زندان اوین وبند ۲۰۹به سر می برد.





نامه ی مسعود باستانی به جعفری دولت آبادی؛

آقای دادستان! تنها گناه مهسا زندگی مشترک با من است

در پی ادامه یافتن بازداشت مهسا امرآبادی، از بازداشت شدگان حوادث دهم اسفند ماه تهران، همسر زندانی وی مسعود باستانی، در نامه ای خطاب به دادستان تهران، نسبت به تداوم وضعیت فعلی به وی هشدار داد.
به گزارش جرس، باستانی خطاب به عباس جعفری دولت آبادی خاطرنشان می کند “به من حق بدهید که نگران باشم چرا که وقتی می شنوم در ملا عام با فائزه هاشمی که دختر یکی از مقام های عالی رتبه نظام است اینگونه رفتار می شود و چنین الفاظ رکیک و رفتار وقیحانه ای با او صورت می گیرد چه تضمینی برای من که زندانی هستم و همسرم در بازداشتگاه بند دو الف به سر می برد باقی می ماند.”
متن کامل این نامه به شرح زیر است:
دادستان محترم دادگاه های عمومی و انقلاب تهران؛
با سلام
هم اینک که این نامه را می نویسم، هیچ امیدی به اثر بخش بودن آن ندارم و ممکن است شما هم به رسم معمول با بی اعتنایی از کنارش عبور کرده؛ یا آن را تکذیب کنید و یا اینکه دستور پیگرد قضایی برای نگارنده صادر فرمایید. اما این نامه نوشته می شود تا حداقل به عنوان یک سند تظلم خواهی از جنابعالی که در مسند دادخواهی قرار گرفته اید باقی بماند.
آقای دادستان
هفته گذشته در ملاقات با خانواده ام شنیدم که همسرم مهسا امرآبادی که یک روزنامه نگار مستقل است در روز دهم اسفند؛ در مسیر بازگشت از جلسه قرآن در حوالی میدان انقلاب بازداشت و ماموران امنیتی خودروی شخصی وی را نیز توقیف کرده اند. از جزئیات ماجرا هیچ خبری ندارم و تنها خبری که برایم بازگو کرده اند این است که وی طی یک تماس کوتاه تلفنی از زندان اوین خانواده اش را از دستگیری خود مطلع کرده و پس از آن من دوباره در بی خبری مطلق در زندان رجایی شهر فرو رفته ام. تاکنون دلیلی برای بازداشت همسرم اعلام نشده است اما می دانم که طی ماه های اخیر و به خاطر پی گیری وضعت همسر زندانی اش و حمایت از همکاران روزنامه نگارش که اکنون در حبس به سر می برند بارها و بارها با انواع و اقسام تهدیدها و فشارها روبرو بوده است.
آقای جعفری دولت آبادی
به راستی گناه همسر من چیست؟ در خرداد ماه ۸۸ ماموران وزارت اطلاعات پس از ورود به منزل مسکونی ما و در طی مشاهده عدم حضور اینجانب در منزل؛ او و دو تن از میهمانان ما را بازداشت کردند و در طول مدت ۸۰ روز بازداشت همسرم در بند ۲۰۹ زندان اوین، بازجویان تمام تلاش خود را به کار گرفتند تا با روش های مختلف از جمله توهین و تهمت گناه فاحشه بتراشند و جرم تعریف کنند حال آنکه دلیل بازداشت و تنها گناه او زندگی مشترک با من است.
جناب آقای دادستان
پرسش من باز این است که این بار گناه همسر من چیست؟ آیا من به عنوان یک زندانی سایسی و مطبوعاتی که به جرم سبز اندیشی و حق طلبی در زندانم همسر و خانواده من نباید از تعرض و هجمه ماموران امنیتی در امان باشند؟ به راستی آیا حضور در جلسه قرائت قران در کنار مادران و همسرانی که عزیانشان در زندان هستند و از این طریق علاوه بر راز و نیاز با خداوند با یکدیگر همدردی و همدلی می کنند گناه است؟ و یا اینکه تبلیغ علیه نظام محسوب می شود؟ بارها شنیده ام که تعدادی از خانواده های زندانیان جنبش سبز به مراکز امنیتی احضار شده و در این باره استنتاق شده اند .
آیا پس از آزادی از زندان و بازگشت همسرم به محیط کارش در روزنامه های رسمی و قانونی کشور و اشتغال به شغل روزنامه نگاری در جهت انجام وظیفه اجتماعی و امرار معاش خانواده جرم محسوب می شود چرا که بارها شنیده ام که پیغام هایی به مدیران و مسئولان روزنامه ها برای قطع همکاری با همسرم فرستاده اند.
آیا ملاقات با مقام های رسمی و قضایی کشور و شخصیت های برجسته سیاسی همچون اقایان هاشمی و خاتمی و یا دیدار با مراجع تقلید و نیز نمایندگان مجلس شورای اسلامی در راستای تظلم خواهی درباره وضعیت همسر زندانی اش خطایی بزرگ به شمار می رود. بارها گفته اند که برخی خانواده ها از شرکت در چنین جلساتی نهی می شوند آیا پذیرایی از میهمانان و دوستانی که به قصد احوال پرسی از من و سرکشی به وضعیت زندگی خانواده های زندانیان سیاسی حوادث پس از انتخابات به منزل مسکونی ما سر می زنند گناه است.به خاطر دارم که سال گذشته بازجوی من به خاطر احوال پرسی جمعی از دوستان که پس از آزادی همسرم به منزل ما آمده بودند مرا شماتت می کرد.
آقای دادستان
آیا نگارش نامه به آقای لاریجانی ریاست قوه قضاییه و گلایه از بی عدالتی ها و تبعیض ها که در حق همسرش و سایر زندانیان سیاسی روا داشته اند مستوجب پیگرد قضایی است؟
دادستان محترم حتی اگر گناه وی فریاد کشیدن و اعتراض کردن هم باشد باید به او حق بدهید چرا که همسرش پس از یک محاکمه فرمایشی و اعترافات ساختگی و اغراق امیز به شش سال حبس محکوم شد و بعد هم به صورت غیر قانونی از زندان اوین به زندان رجایی شهر گوهردشت منتقل گردید.
او در طول این بیست ماه شاهد دلتنگی ها من و درد ها و مشکلات فراوانی که ناشی از دندان درد و درمان ناقص آن داشته ام بوده است. او مشاهده کرده که چگونه انواع و اقسام رفتارهای غیر قانونی؛ خلاف آیین نامه سازمان زندان ها و زیر پا گذاشتن کلیه مراحل دادرسی، بر من و هم بندی هایم اعمال می شود. وی سرانجام نتوانست چشم بر حقیقت ببندد و کاسه صبرش لبریز شد و تمام اعتراض او هم به این بود که چرا با زندانیان ما به بدترین شکل و به صورت غیر قانونی رفتار می شود چرا آنها از حق تماس تلفنی با خانواده هایشان، حق استفاده از مرخصی استحقاقی و استعلاجی و بعضا برخی از آنان حتی از ملاقات با خانواده هایشان محرومند! و چرا به صورت غیر قانونی و به چه دلیل به زندان رجایی شهر تبعید شده اند تا مشکلاتی دو چندان بر دوش خانواده هایشان قرار گیرد.
آقای دادستان؛ شاید به نظر آنها در دستگاه قضایی نظام جمهوری اسلامی، خانواده های زندانیان سیاسی از حق دادخواهی و تظلم خواهی هم محرومند، حقی که حتی از اسرای صدر اسلام هم سلب نشد چرا که دیدیم چگونه شیر زنان دشت نینوا و اهل بیت امام حسین علیه السلام توانستند با صدای بلند یاد شهدا و ماجرای ظلمی که بر آانها رفت را در بارگاه یزیدیان و امومیان بازگو کنند.
به هر حال همسر من اینک در بازداشت است و من اینجا تنها امیدوارم که هر چه سریعتر دلیل این امر را بدانم و شاهد آزادی اش باشم. امیدوارم این بار حداقل مانند سال ۸۸ در دوران بازجویی در معرض انواع توهین ها و تهمت های ناروا قرار نگیرد و کسی همسرم را ضرب و شتم نکند و با پرونده بر سرش نکوبد.
آقای دادستان به من حق بدهید که نگران باشم چرا که وقتی می شنوم در ملا عام با فائزه هاشمی که دختر یکی از مقام های عالی رتبه نظام است اینگونه رفتار می شود و چنین الفاظ رکیک و رفتار وقیحانه ای با او صورت می گیرد چه تضمینی برای من که زندانی هستم و همسرم در بازداشتگاه بند ۲ الف به سر می برد باقی می ماند.
آقای جعفری دولت آبادی، نمی دانم برای تعطیلات نوروز چه برنامه ای در کنار خانواده تدارک دیده اید اما بد نیست بدانید که من در آن ایام از گوشه زندان رجایی شهر و شاید همسرم در سلول انفرادیش به دور از خانواده و محروم از یک تماس تلفنی با خانواده، دعای خویش را بدرقه راهتان خواهیم کرد.
و سخن آخر اینکه من و همسرم هر در در دوران نظام جمهوری اسلامی متولد شده و رشد یافته ایم و منتظر خواهیم ماند تا میزان پایبندی شما و همکارانتان را به حدود شرعی و اصول قانون اساسی که آن را میثاق ملی و خون بهای هزاران شهید می دانید شاهد باشیم. من در اینجا به خاطر فقر گسترده خبری و اطلاعاتی از تحلیل و تبیین آنچه در خاورمیانه و کشورهای عربی- اسلامی همسایه می گذرد ناتوانم اما صمیمانه هشدار می دهم که بر اساس آموزه های دین مبین اسلام با آنچه این روزها رخ می دهد تنها می توان حدس زد که “الملک یبقی مع الکفر ولا یبغی مع الظلم”
مسعود باستانی
زندان رجایی شهر کرج



صادق زیباکلام: شرایط جدید کاندیداتوری مجلس، پایمال کردن حقوق ملت است

نمایندگان مجلس شورای اسلامی در جلسه علنی خود در بررسی اصلاح تبصره ۲ ماده ۲۸ قانون انتخابات مجلس شورای اسلامی مصوب ۱۳۷۸ به پیشنهادی رای دادند که بر اساس آن کاندیداتوری نمایندگی مجلس با داشتن مدرک تحصیلی کارشناسی ارشد یا معادل آن به اضافه حداقل ۵ سال سابقه مدیریت یا فعالیت اجرایی آموزشی و پژوهشی همچنین حرفه ای سیاسی و قضایی و تقنینی (۴ سال نمایندگی مجلس)، پس از اخذ مدرک تحصیلی خواهد بود.
در این راستا دکتر صادق زیباکلام استاد علوم سیاسی دانشگاه تهران در گفتگو با آژانس خبری روز (دی نا) محدودیت های بیشتر بوجود آمده در این باره را عملا تجاوز بیشتر به حقوق شهروندی و حق حاکمیت مردم دانست و آنرا در تضاد با روح مردم سالاری عنوان کرد.
متن این مصاحبه به شرح زیر است:
شرایط جدید کاندیداتوری نمایندگان مجلس را چگونه ارزیابی می کنید؟
به اعتقاد من نظارت استصوابی به خصوص شکل و شیوه آن که مدتهاست اعمال می شود، با روح انتخاب آزاد نمایندگان توسط مردم در تضاد قرار دارد، اصل نمایندگی و اصل انتخابات در این است که مردم به دور از اعمال نظرها و گزینش ها افراد واجد شرایط را انتخاب کنند. اما اینکه دستگاهی بیاید و به جای مردم نظارت کند و به مردم بگوید به علت عدم شناخت و تشخیص اینکه کدام نماینده مدافع حقوق شهروندی است، ما به شما نمایندگان را معرفی خواهیم کرد، این مساله با روح مردم سالاری در تضاد است.
محدودیت های بیشتر بوجود آمده عملا تجاوز بیشتر به حقوق شهروندی و حق حاکمیت مردم است و لذا اینگونه طرحها باعث می شود هر چه به جلو گام برمی داریم، اصل انتخابات آزاد که یکی از خواسته ها و انتظارات انقلاب اسلامی بوده است را به هر شکل خدشه دار و تحت هر عنوان محدود کرده که این مساله نیز مغایر با فلسفه دموکراسی است.
متاسفانه بخش عمده ای از خواسته های مردم و انقلاب در نتیجه مکانیزم نظارت استصوابی خدشه دار شده است و بخش های دیگر آن نیز با تصمیم گیری های جدید مورد تعرض قرار گرفته است.
ایجاد محدودیت در ورود نماینگان مردم به مجلس، چه مغایرتی با اصل مجلس شورای اسلامی دارد؟
در ایران برای پست ها و انتصابات اداری اعم از پست های سیاسی، اقتصادی، صنعتی، کشاورزی و هر نوع پست مدیریتی دیگر نظام گزینشی وجود دارد و در حقیقت انتصاب در هر سمتی مستلزم این است که فرد مورد تایید گزینش باشد، از سوی دیگر گزینش نیز یکی از ابزار حکومتی برای اعمال سلیقه و نظر سیاسی است، لذا همگان به طور مساوی نخواهند توانست پست های مدیریتی کشور را اشغال کنند و صرفا معدود افرادی قادر به کسب مناصب مختلف خواهند شد که مورد تایید سیاسی دولت هستند و این مساله یعنی مغایرت با نص صریح دموکراسی.
مساله گزینش تجاوز به حقوق مردم است، اکنون و با ارائه این طرح، مرحله دیگری به این تجاوز اضافه شده است و آن تعیین سابقه مدیریتی و اجرایی برای حضور نمایندگان در مجلس است.
این مساله مصداق تجاوز به حقوق مسلم مردم و تجاوز به قانون اساسی است. این طرح به معنای پایمال کردن حقوق ملت است.
پیامدهای این طرح در داخل و خارج کشور چیست؟
پیامدهای این طرح در داخل کشور این است که جایگاه مجلس کمرنگ تر از جایگاه امروزی آن خواهد شد، نهاد پارلمان و رابطه بین نمایندگان و مردم کمرنگ خواهد شد، و مجلس به عنوان نهاد مدافع حق و حقوق ملت روندی رو به نزول خواهد داشت و روز به روز بر کمرنگ شدن آن افزوده خواهد شد.
پیامدهای این طرح در خارج از کشور نیز این است که تصویر دموکراسی ناقص و شبه دموکراسی حاکم بر ایران که در آن عده ای خاص قدرت و حاکمیت را در دست دارند، بیش از گذشته و حال در اذهان عموم نقش خواهد بست و پررنگ تر خواهد شد.


سومین نامه سرگشاده همسر مهندس طره تقی زاده به ریاست قوه قضائیه

خبرگزاری هرانا - همسر مهندس طره تقی زاده، شهروند بهایی در چند نامه سرگشاده به رئیس قوه قضائیه از ظلمهایی که بر خانواده اش رفته، گفته است.
متن سومین نامه که در اختیار خبرگزاری هرانا قرار گرفته است به شرح زیر است:
نامه سوم (1)
"براندازی و تبلیغ علیه نظام"
رئیس محترم قوه قضائیه ، جناب آقای صادق لاریجانی

احتراماٌ معروض می دارد که یکی ازبارزترین اتهامات همسر بنده "تبلیغ علیه نظام " می باشد. اتهامی که طیف کثیری از متهمین را در طی سال های اخیر در بر می گیرد. فعالان سیاسی، اقلیت های قومی و دینی به واسطه فعالیت های خود به " تبلیغ علیه نظام " متهم می شوند. همانگونه که این اتهام مخاطبین متنوعی دارد، تعابیر گوناگونی نیز از آن شده است. برای مثال این اتهام یعنی "تبلیغ علیه نظام" گاهی به عنوان ابزاری به جهت " براندازی نظام " تعبیر می شود. در این نامه به برداشت اخیر از اتهام فوق از این منظر خواهیم پرداخت، که اقدام علیه ایران و مردمش بر خلاف باورهای وجدانی، عقیدتی- مذهبی بهاییان ایران است و سابقه درخشان بهاییان این کشور در مسیر آبادانی و شکوفایی ایران شاهدی گویا از این حقیقت است.
بدواً با فرض به اینکه آنجناب ویا دیگر مسئولین محترم با احکام و تعالیم بهایی در این مورد آشنایی کامل ندارید، لازم می دانم به شمّه ای از نظریات پشوایان این آیین اشاره ای صریح نمایم.
یکی از پیشوایان بهایی خطاب به همه بهاییان می فرمایند:
"در هر مملکت که هستید بحکومت در نهایت اطاعت باشید."
(امر و خلق، جلد 3، 273 )
بنابر این آموزه ها، بهاییان نه تنها در اندیشه "تبلیغ عیله نظام" و به فکر " براندازی حکومت" نیستند، بلکه آن زمان که مورد جفای برخی مسئولین حکومتی قرار می گیرند، حرکتی جز در مسیر وفا ننموده و اقدامی خشونت آمیز هرگز انجام نداده اند. درست بر اساس همین بنیانهای عمیق اعتقادی است که بهاییان سالیان سال است که حکایت رفتارهای زننده و غیر قانونیِ اکثر مامورینِ اطلاعات و بازجویانی که در هنگام ورود به منازل بهاییان، تفتیش خانه هایشان و نیز در حین بازجویی در بازداشتگاه ها بر بهاییانِ مظلوم و بیگناه اِعمال نموده و می نمایند، نزد مسئولین حکومت شکایت می برند و درخواست دادخواهی و حقوق شهروندی خویش که مندرج در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران است را خواستارند . اما از آنجا که هیچ گونه نظارتِ قانونی بر اَعمال و رفتار این گروه خودسر به عمل نیامده و به شکایات بهاییان نیز در دوایر قضایی تا کنون توجهی نشده است، لهذا بر جرات و جسارت آنان افزوده شده و بی آنکه ترس و واهمه ای از عواقبِ رفتارهای غیرقانونی و غیر اسلامیِ خویش داشته باشند، در این میدان، تُرک تازی می کنند! که البته یکی از دلایل ایجادِ چنین اوضاعی در این استان، همانا همگامی و همراهیِ بعضی از مسئولین محترم در دوایر قضایی با اشخاص مذکور می باشد. با این حال بهاییان ایران از این همه جفا ، اندیشه نکنند. عملی بر خلاف منافع ایران عزیز انجام ندهند و آرزویی جز سربلندی و احیای مادی و معنوی ایران عزیز در سر نپرورند. زیرا به فرموده پیشوای خود ناظرند که در بیانی انذار آمیز چنین می فرمایند:
" هر ذلتی را تحمل توان نمود مگر، خیانت بوطن و هر گناهی قابل عفو و مغفرت است، مگر هتکِ ناموسِ دولت و مضرّتِ ملّت."
( امر و خلق، جلد سوم، ص 286)
اگر بهاییان در فکر تبلیغ علیه نظام، دراندیشه مضرّت ملت و دولت باشند، پیش از هر چیز به اعتقادات دینی خویش خیانت نموده اند. به براندازی اعتقادات خویش قیام کرده اند. پس واضح و مسلم است که هر که قصد بهایی بودن می کند، نباید جز درمسیر خیر عموم و صلاح ملت و کشور قدمی بردارد. زیرا بهاییان بر اساس اعتقادات خود تصویری پرشکوه و باعزت از ایران عزیزشان دارند. حضرت عبدالبهاء وظیفه بهاییان را در قبال وطنشان ایران را اینگونه توصیف می فرمایند:
" احبای الهی را همواره دلالت و وصیت نمائید که جمیع ، شب و روز به آنچه سببِ عزّت ِ ابدیّه ایران است، پردازند و در تحسینِ اخلاق و آداب و بذلِ همّت و مقاصدِ ارجمند و الفت و محبت و ترقی و اتسّاعِ ِ صناعت و زراعت و تجارت، سعیِ بلیغ و جهدِ عظیم مبذول دارند."
(امر و خلق ، جلد سوم، ص 291)
و سرانجام بهاییان را به این بیان مهیمن مخاطب نموده و می فرمایند:
" اگر نفسی موفق بر آن گردد که خدمتی نمایان به عالم انسانی علی الخصوص ایران نماید سَرورِ سَروان است و عزیزترینِ بزرگان."
(امر و خلق ، جلد سوم، ص 289)
لهذا مجددا از آنجناب - که به عنوان عالی ترین مرجع قضایی در ایران " بر مسند قضاوت نشسته و بر کرسی عدلِ علی (ع) تکیه زده اید" ، تقاضا دارم که بیش از این در مقابل ظلمهای وارده بر بهاییان، سکوت ننموده و آنچه را که از جانب علی (ع) بدان مامورید عمل نمایید.
در این زمینه در نامه های قبلی به اَهَمّ فرامین و توصیه های آن حضرت اشاراتی صریح و محکم گردیده است. البته ما می دانیم که مسئولین محترم در طول حیات خویش با اینگونه بیانات عالیه، آگاهی و آشناییِ کامل دارند، ولکن حقیقت آن است که عدالت، زمانی آشکار می شود که مسولین محترم بخواهند فرامین آن حضرت را که در قبال غیر مسلمین اظهار فرموده اند به موقع ِ اجرا گزارند وگر نه دانستن بدون عمل هرگز چشم عالَم را به مشاهده جمالِ عدل روشن ننماید و گوش جهان به شنیدن نغمات جان پرور انصاف متلذّذ نگردد. لذا امیدوارم آنجناب و بالاخّص قضات و مسئولینی که به نوعی با پرونده های بهاییان ِ متّهم سرو کار دارند، به موارد یاد شده در این نامه ها توجه خاص مبذول داشته و چنانچه در آن حقیقتی مشاهده نموده اند، در صددِ احقاقِ حقِ مظلومان از هر دین ، عقیده و مذهبی بر آیند تا از اِعمالِ ظلم و بی عدالتی بر بعضی از هموطنان بی گناه که صرفا به خاطر تعصّبات دینی و عقیدتی و یا به خاطر اَغراض و منافع شخصیِ برخی مسئولین، مورد اذیت و آزار قرار گرفته اند، ممانعت به عمل آید. به یاد آوریم این بیان اِنذار آمیز حضرت علی (ع) را که خطاب به مالک اشتر فرمودند.
"ای مالک، اکنون که پای بر مسند فرمانداری گذاشته ای، خواه و ناخواه باید اَغراض شخصی و هدفهای خصوصی را ترک گویی ... پناه به خدا اگر اندکی در زندگی حکمرانی، نظر شخصی وخصوصی تو راه یابد. اینجاست که خداوند قهّار، دست توانای خود را به نامِ دفاع از حقوق جامعه بر فرق تو کوبد، آنچنان که دیگر نتوانی سَراز جَیبِ مَذِلّت و تیره بختی برافرازی. "
(سخنان علی (ع)، ترجمه جواد فاضل. از نامه پنجاه وسه . چاپ بیستم)
آری، بهاییان از بَدوِ کودکی آموخته اند که خیر خواه ایران و ایرانیان باشند و مهربان و خدمتگزار به اهل عالم. هر فرد منصفی که بهاییان ایران بالاخص در دوران انقلاب اسلامی در مقابل اینهمه محرومیت، ظلم و ستم جز صبر و تحمل اقدامی ننموده اند و جز طریق مدارا راهی نپیمودند و اقداماتشان نیز صرفاً در حد دادخواهی و تظلم محدود بوده و هست. حال از همه مسئولینی که به نوعی در آزار و اذیت بهاییان شریک بوده و هستند سوال می شود ، آیا نهایت بی انصافی و بی عدالتی نیست که این گروه رئوف، مهربان و خادمان عالم بشریت به دلایلی واهی، متهم به براندازیِ نظام و یا تبلیغ علیه آن می نمایند؟! اگر آنچه ایشان در حقّ بهاییان انجام داده اند، عدالت است پس معنی ظلم و ستم چیست؟ اگر آنچه کرده اند عدل نامیده می شود، پس انصاف را چه معنا و مفهومی است؟
شاید سِرّ این بیان حضرت بهاء الله - بنیانگزار آیین بهایی - دراین زمان بر ما بیش از پیش آشکار می شود که می فرمایند:
" اَحَبُّ الاَشیاءِ عِندیَ الانصاف " یعنی دوست داشتنی ترین چیزها نزد من انصاف است.
شاید چندان دیر نباشد آنانکه در حقّ آن بنیانگذار وحدت عالم انسانی بی انصافی نموده اند، مبتلای حسرت ابدی شوند!
ذکر بیان فوق، کلماتی موزون و در عین حال حزن انگیز را بر قلب القاء نمود، که با ذکر آن، این قسمت را به پایان می برم. انشاء الله در نامه های بعدی این بحث ناتمام را به اتمام خواهم رساند، تا شاید حقیقت آنچنان که هست ، پرده از جمال خویش بردارد و جلوه ای نو بر چهره گیتی نماید. چنانچه حضرت علی (ع) خطاب به مالک اشتر می فرمایند:
" ای مالک! پیکر حق همیشه در پیراهن باطل پوشیده و پنهان است. راد مردی باید که دست تحقیق و تتبّع دراز نماید و آن پیکر پاک را از جامه نارسا و آلوده ی فریب، عریان سازد"
( سخنان علی (ع) ، ترجمه جواد فاضل، ص 272، چاپ بیستم)


آه! انصاف کجاست؟
که زبان بگشاید
گوید ای آدم ها،
یکدم اندیشه کنید.
تا کجا ظلم و ستم،
تا به کی بغض و عناد؟
سَر انصاف، همه خسته به تیغ
پیکرِ عدل به شمشیرِ ستم، خونین است.
ناله هایش همه جا در گوش است.
دستهامان همگی بسته به بند
و زبان ها خاموش.
همه ی خلق ز بیداد زمان، غمگین اند.

آه، ای آدم ها !
ای کسانی که کمربسته به شمشیر ستم

ما از اول چو برادر بودیم
یا پدر، مادر و خواهر بودیم
همه پرورده یک دادگریم
میوه هاییم که از یک شجریم
که خدا گفت در آن سِفر کریم
هرکسی محترم است
و در آن محضر پر لطف و صفا
همگان یکسانند
همه را حقی هست
آدمی ارج و کرامت دارد
وَ تو این حکم خدا بنهادی
و کمر بسته به حکم بشری
مهلتی نیست دگر
توبه را پیشه همی باید کرد
در دل اندیشه دمی باید کرد
چون قسم خورد خدا
نگذرد از ستم و ظلم کسی.
آری ای آدم ها!
مهلتی دیگر نیست،
و خطر نزدیک است.

15/12/1389
ادامه دارد...


1 ) نامه اول :
http://hra-news5.info/685/1389-01-27-05-24-07/6533-1.html
نامه دوم :
http://www.chrr.biz/spip.php?article13012



بازداشت یک شهروند اهل سنت در سقز

خبرگزاری هرانا - محمد جمال هبکی یکی از پیروان علامه کاکه احمد مفتی‌زاده، روز سه شنبه ۱۷ اسفندماه توسط نیروهای امنیتی شهرستان سقز در استان کردستان بازداشت و به مکان نامعلومی منتقل شد.
گفته شده است ایشان که دبیر شیمی مدارس سقز هستند در محیط آموزشی بازداشت شده و خبرهای تأیید نشده‌ای از انتقال ایشان به اداره اطلاعات شهرستان سنندج در روز چهارشنبه حکایت دارد. هنوز از سرنوشت و علت اصلی بازداشت ایشان اطلاعی در دسترس نیست.
این در حالی است که پیش از این آقایان یاسین قادری و عثمان عبدی از پیروان علامه شهید کاک احمد مفتی‌زاده روز ۱۴ دیماه ۸۹ در شهرستان بانه توسط نیرهای امنیتی بازداشت شده و ابتدا به زندان مرکزی سنندج و دوباره به شهرستان بانه منتقل شدند.
به نظر می‌رسد فشار‌ها بر مکتب قرآن و اعضا و هواداران آن روند رو به رشدی را طی می‌کند. مکتب قرآن یکی از حرکت‌های اسلامی اهل سنت در ایران می‌باشد که توسط علامه شهید کاک احمد مفتی‌زاده، پیش از انقلاب شکل گرفت که نقش به سزایی در انقلاب سال ۵۷ ایفا کرد.
شایان ذکر است که در هفته گذشته نیز تعدادی از علمای اهل سنت خراسان رضوی، در شهرستانهای مشهد و تایباد، به نام‌های مولوی «ادهم اختری»، مولوی «مظفر» و مولوی «شمس الله حیدری» (در شهرستان تایباد) و «حافظ عبدالرشید»، استاد شعبه حفظ و امام جماعت مسجدالنبی مشهد (محله تاجرآباد) بازداشت شده بودند که هنوز از سرنوشت آن‌ها اطلاعی در دست نیست.



بازداشت و بی‌خبری از یک شهروند کرد در شهرستان سلماس

خبرگزاری هرانا – چنگیز ایوری فرزند فهیم از اهالی روستانی «اشناک» از توابع شهرستان سلماس در آذربایجان غربی از سوی ارگان امنیتی سپاه پاسداران بازداشت شد.
بنا به اطلاع گزارشگران هرانا «ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران» با گذشت یک ماه از بازداشت نامبرده که پیش‌تر نیز به اتهام همکاری با احزاب کردی منطقه بازداشت و به یکسال حبس تعزیری محکوم شده بود؛ اطلاعی در دست نیست.
گفتنی است نامبرده پس از بازداشت به بازداشتگاه مخفی اطلاعات سپاه واقع در شهر ارومیه منتقل شده است.
لازم به ذکر است چنگیز ایوری در سال ۸۶ – ۸۷ محکومیت یکساله خود را در زندان رجایی شهر کرج و در تبعید تحمل نموده است.



احتمال تخریب مهم‌ترین زیارتگاه پیروان اهل حق

خبرگزاری هرانا – جمعی از پیروان آئین یاری «اهل حق» روز جمعه ساعت ۱۳ برای دومین بار جهت جلوگیری از تخریب آرامگاه بنیان گذار این آئین (سلطان اسحاق) تجمع خواهند کرد.
بنا به اطلاع گزارشگران هرانا «خبرگزاری خقوق بشر ایران» پیروان این آئین از استانهای کرمانشاه، لرستان، همدان، تهران، قزوین و مازندران در این تجمع شرکت خواهند کرد.
شاهدان عینی و طرفدار این آئین به هرانا گفتند «مقامات حکومتی به بهانه بازسازی این مکان زیارتی قصد تخریب آنرا دارد.»
قابل ذکر است که تا سال ۱۳۷۷ این مکان توسط مردم یارسان اداره می‌شد که با حمایت نیروهای امنیتی به تصرف اداره اوقاف کرمانشاه درآمد و هیات امنای فعلی نیز همگی توسط نهادهای حکومتی انتصاب شده‌اند.
آئین یاری «اهل حق»، یکی از شاخه‌های عرفان در مذهب شیعه اثنی عشری جعفری است که در قرن هفتم هجری توسط سلطان اسحاق بنیان گذاشته شده است.



تیراندازی افراد نا‌شناس به کارمندان دادسرای شهرستان سلماس

خبرگزاری هرانا – روز دوشنبه هفته جاری دو تن از کارمندان دادسرای سلماس از سوی افراد نا‌شناس و در مقابل ساختمان دادسرای این شهرستان مورد هدف تیراندازی قرار گرفتند.
بنا به اطلاع گزارشگران هرانا «خبرگزاری حقوق بشر ایران» در پی این حادثه دو نفر از دادیارهای دادسرای زخمی شدند.
 بنا بر این گزارش اسامی یکی از کارمندان «رشیدی» دادیار این دادسرا اعلام شده است.
شاهدان عینی علت این نا‌آرامی‌ها را واکنش در پی اعدام سه تن از شهروندان در این شهرستان می‌دانند.
لازم به ذکر است ساعت ۸ صبح روز یکشنبه، اول اسفند ماه ۱۳۸۹ سه تن به نامهای مسلم عیسی‌پور، اردلان حاتمی و پیمان قانع در ملاء عام در این شهرستان به دار آویخته شدند.



ضرب و شتم یونس رستمی، فعال سیاسی در زندان ایلام

خبرگزاری هرانا - روز گذشته یونس رستمی مسئول شاخه دانش آموختگان جبهه ملی ایران در ایلام در پی انتقال به دادگاه، از ضرب و شتم شدید و شکنجه در روزهای اخیر خبر داد.
به گزارش دانشجو نیوز، یونس رستمی، مسئول شاخه دانش آموختگان جبهه ملی ایران، درحالی با دست بند و پابند و موهای تراشیده به دادگاه انقلاب ایلام آورده شد، که با توجه به تایید حکم شش ماه حبس تعزیری، علت برگزاری دادگاه بدون در اختیار داشتن وکیل مشخص نمی‌باشد.
لازم به ذکر است یونس رستمی عصر چهارشنبه بیست و هفت بهمن ماه با هجوم نیروهای امنیتی به منزلش و پس از تفتیش کامل بازداشت و به بند عمومی زندانیان مواد مخدر و سارقین در زندان مرکزی ایلام جهت اجرای حکم دادگاه بدوی منتقل گردید.
او در خردادماه نیز به اتهام تبلیغ علیه نظام بازداشت و در جریان دادگاه بدوی به شش ماه حبس محکوم شد اما این حکم هنوز در دادگاه تجدید نظر بوده و بازداشت مجدد ایشان در بیست وهفتم بهمن ماه ارتباطی با حکم صادره نداشته است.
عبدالکریم سلیمانی، عضو دیگر جبهه ملی در ایلام، نیز پس از گذشت روز‌ها از بازداشت هیچ اطلاعی از وضعیت و محل نگهداری وی در دست نمی‌باشد.



آزادی دو تن از فعالین مدنی سنندج به قید وثیقه

خبرگزاری هرانا - روز گذشته مورخه ۱۸ اسفند ماه یحیی قوامی و سعید ساعدی دو فعال مدنی اهل این شهراز زندان آزاد شدند.
به گزارش وبلاگ موکریان، قوامی و ساعدی پس از سپری کردن بیش از دو ماه در بازداشتگاه و بعد از انتقال به زندان مرکزی سنندج روز گذشته با قرار وثیقه ۸۰ میلیونی از این زندان آزاد شدند.
لازم به ذکر است که سعید ساعدی نویسنده و یحیی قوامی عضو جمعیت کردستان سبز، پنجم دی ماه سال جاری در جریان مراجعه نیروهای امنیتی به خانه پدری زندانی محکوم به اعدام «حبیب الله لطیفی» بازداشت شده بودند.



ابراهیم یزدی ۲۲ اسفند محاکمه می‌شود

خبرگزاری هرانا - ابراهيم يزدی، دبيرکل نهضت آزادی ايران يکشنبه ۲۲ اسفند محاکمه می‌شود.
به گزارش زمانه، اين زندانی سياسی ۲۲ اسفند جاری به اتهام "اقدام عليه امنيت کشور، تبليغ عليه نظام جمهوری اسلامی و بنيانگذاری نهضت آزادی" محاکمه خواهد شد.
محمدعلی دادخواه وکيل ايراهيم يزدی در گفت‌وگو با العربيه ابراز اميدواری کرده که "دادگاه عادلانه و منصفانه برگزار شود."
ابراهيم يزدی روز نهم مهرماه ٨٩ به همراه گروهی از اعضای رهبری نهضت آزادی ايران به اتهام شرکت در مراسم ختم و "نماز جمعه غيرقانونی" در اصفهان بازداشت شد.
همه بازداشت‌شدگان در روزهای بعدی آزاد شدند اما ابراهيم يزدی همچنان در بازداشت به‌سر می‌برد.
ابراهيم يزدی در حال حاضر سالمندترين زندانی سياسی ايران به شمار می‌رود.
خليل يزدی فرزند ابراهیم یزدی نیز در گفت‌وگو با العربيه گفت: "بنا بر اخباری که در دست داريم وضعيت عمومی ايشان خوب است و از روحيه بالايی برخوردار هستند."
بنا بر این گزارش، وی درباره محل نگهداری اين زندانی سياسی گفت: ‌"او حدود يک ماه پيش به خانه امن تحت نظر نهادهای امنيتی انتقال داده شد، اما پس از آن در پی وخامت وضعيت جسمی در بيمارستان بستری گرديد و سپس وی را به همان محل بازگرداندند."
خليل يزدی درباره وضعيت جسمانی و سلامت پدرش ابراز نگرانی کرده و گفته است: "تحمل اين شرايط برای انسان سالم دشوار است چه برسد برای مردی بالای ۸۰ سال سن که به تازگی عمل جراحی قلب باز کرده و از سرطان پروستات نيز رنج می‌برد."
سوم اسفند جاری جمعی از فعالان سياسی و مدنی ايران با ارسال نامه‌ای به آیت‌الله صادق لاریجانی، رئيس قوه قضائيه خواهان "آزادی فوری رهبر نهضت آزادی" شدند.
آن‌ها در نامه خود به صادق لاريجانی، با يادآوری اين‌که ابراهيم يزدی "یکی از ديرپاترين و پرسابقه‌ترين مبارزان سياسی ايران" است، نوشته‌اند: "فشارهای ناموجه نظير محبوس‌ ساختن بی‌دليل يا انتقال ايشان به مکان نامعلوم، معنايی جز ادامه و استمرار نامحدود دوران برای دکتر ابراهيم يزدی به عنوان دبيرکل نهضت آزادی ايران، ندارد."
اين فعالان ضمن محکوم کردن فشار بر نهضت آزادی ايران، به‌عنوان حزبی که "در پيروزی انقلاب سهم غيرقابل انکاری داشته است" تأسف خود را از "برخوردهای غيرموجه و خلاف قانون" با اين زندانی سياسی ۸۰ ساله و "استمرار بی‌دليل دستگيری، و زندانی نمودن ايشان بدون رسيدگی در دادگاه صالحه" ابراز داشته‌اند.
امضاکنندگان این نامه به نيروهای ملی ـ مذهبی تعلق دارند و در ميان آنان چهره‌هايی چون طاهر احمدزاده، عزت‌الله سحابی، عبدالعلی بازرگان، حبيب‌الله پيمان، محمدعلی دادخواه، عبدالفتاح سلطانی، احمد منتظری، حسن يوسفی اشکوری و اعظم طالقانی ديده می‌شوند؛ از رئيس قوه قضائيه درخواست کرده‌اند که "برحسب وظايف و تکاليف شرعی و قانونی" خود، هر چه زودتر اقدامات لازم را برای آزادی ابراهيم يزدی انجام دهد.
دو ماه پيش نيز بيش از ۱۳۰ نفر از استادن دانشگاه و روشنفکران سراسر جهان با ارسال نامه‌ای به آيت‌الله علی خامنه‌ای، رهبر جمهوری اسلامی ايران خواهان آزادی ابراهيم يزدی و همه زندانيان سياسی شده بودند.
ريچارد فالک، گزارشگر ويژه سازمان ملل در زمينه حقوق بشر، نوام چامسکی، يورگن هابرماس، ارنستو لاکلو، چانتال مافو، جان اسپوزيتو و سارا روی از جمله امضاکنندگان اين نامه بودند.
نويسندگان اين نامه از آيت‌الله خامنه‌ای خواسته بودند تا به "ناديده گرفته شدن اصول حقوق بشر که در نهايت باعث از بين رفتن اعتماد بين دولت و ملت ايران و مسدود شدن گفتمان ملی و اصلاح" می‌شود، پايان دهد.



سایت آینده فیلتر شد

خبرگزاری هرانا - سایت "آینده" از ساعت ۱۸ روز چهارشنبه در داخل ایران فیلتر شده و دسترسی به آن بدون فیلتر شکن غیر ممکن است.
به گزارش آفتاب، سایت آینده از سایت‌های خبری منتقد به شمار می‌رود.
شایان ذکر است که در پی حوادث بیست و پنجم بهمن ماه موج فیلترینگ در ایران افزایش چشمگیری داشته است.



انتقال دو تن از فعالین دانشجویی دانشگاه شهرکرد به زندان این شهر

خبرگزاری هرانا - به دنبال افزایش فشارها بر فعالان دانشجویی، عباس پشمی دبیر تشکیلات انجمن اسلامی دانشگاه شهرکرد و محمد حیدرزاده عضو شورای مرکزی دفتر تحکیم وحدت به زندان شهرکرد منتقل شدند.
به گزارش دانشجو نیوز، این فعالان دانشجویی روز دوشنبه ۱۶ اسفند به ستاد خبری اطلاعات احضار شده بودند.
محمد حیدرزاده متولد ۱۳۶۸ ساکن اهواز بوده که در سال ۱۳۸۶ موفق به قبولی در رشته مهندسی مکانیک جامدات دانشگاه شهرکرد شده بود.
وی در بدو ورود به دانشگاه، عضو شورای انجمن اسلامی دانشکده مهندسی دانشگاه شهر کرد شده بود. در جریان انتخابات دهمین دوره ریاست جمهوری، عضو شورای مرکزی شاخه دانشجوئی مهندس میرحسین موسوی شده بود. محمد حیدرزاده در مهر ماه ۸۸ به دلیل فعالیت‌هایش به ستاد خبری اداره اطلاعات استان احضار شده بود. وی در حوادث ۱۳ آبان سال گذشته به دلیل آنکه یکی از سازمان دهندگان تظاهرات در سطح دانشگاه بود از سوی کمیته انضباطی دانشگاه به دو ترم معلق محکوم شده بود. مسئولین دانشگاه شهر کرد تحت فشار نیروهای امنیتی محمد حیدرزاده را به دلیل فعالیت‌های اخیرش در اتحادیه انجمن‌های اسلامی کل کشور (دفتر تحکیم وحدت) از خوابگاه دانشجوئی اخراج می‌کنند. این اخراج غیر قانونی در حالی صورت می‌گیرد که دانشگاه موظف به اسکان دانشجویان مقطع روزانه در خوابگاه دانشجوئی است.
حیدرزاده در روز یکشنبه ۱۶ آبان پس از احضار به اداره اطلاعات شهر کرد بازداشت شد و به زندان اوین منتقل شد. وی پس از گذشت سه هفته از بازداشت، در روز ۸ دی ماه با قید وثیقه آزاد شد.




۷۰ درصد کودکان استثنایی بوشهر از تحصیل محرومند

خبرگزاری هرانا - رئیس آموزش و پرورش استثنایی استان بوشهر گفت: "در حال حاضر از پنج هزار کودک استثنایی استان حدود ۷۰ درصد آنان از تحصیل محرومند."
به گزارش مهر، معصومه حمایتی بعد از ظهر پنجشنبه در نشست شورای آموزش و پرورش منطقه شبانکاره اظهار داشت: "از این تعداد کودک معلول در استان بوشهر تنها یک هزار و ۳۰۰ نفر از آن‌ها جذب مدارس استثنایی شده‌اند."
وی با تاکید بر همکاری خانواده‌ها در جهت جذب کودکان کم توان ذهنی در مدارس استان، اظهار داشت: "خانواده‌ها کودکان خود را به مدارس بفرستند چراکه شاید کودکان معلول علیرغم اینکه محدودیتهایی دارند اما از ذهنی و فکری خلاق برخوردارند."
حمایتی، بهینه سازی نشدن ساختمان مدارس استثنایی و امکانات عمومی را از جمله مشکلات این مدارس عنوان کرد و گفت: "مدارس ما اغلب نوساز هستند ولی این مدارس متناسب با نیاز دانش آموزان استثنایی ساخته نشده‌اند."
وی اضافه کرد: "برنامه‌های جدید ما برای نوسازی مدارس این است که مدارس با استانداردهای تعیین شده ساخت شود زیرا دانش آموزان معلول نیاز به آموزش و توانبخشی دارند و فضای آموزشی آن‌ها باید متناسب با شرایطشان باشد و باید در مدارس آن‌ها کلینیک توانبخشی نیز داشته باشیم."



اعتصاب کارگران پروژهٔ سیکل ترکیبی نیروگاه گازی آبادان

خبرگزاری هرانا - حدود ۸۰ نفر از کارگران تحت پوشش یکی از پیمانکاری هایی مشغول در پروژهٔ سیکل ترکیبی نیروگاه گازی آبادان از دو روز پیش به دلیل پرداخت نشدن حقوقشان دست از کار کشیدند.
گفته می شود که این کارگران با تامین بخشی از مطالباتشان از امروز دوباره به سر کار بازگشتند.
به گزارش ایلنا از آبادان، این کارگران در گفت‌و‌گو با خبرنگار ایلنا گفتند: "حدود سه ماه است که حقوق دریافت نکرده‌ایم."
به گفتهٔ آنان پرداخت نشدن حقوقشان سبب بروز مشکلات فراوانی از جمله تاخیر در پرداخت قبوض، گذران زندگی و هزینهٔ تحصیل فرزندان شده است.
آن‌ها افزودند: "نزدیکی به ایام نوروز و نیاز به تامین مایحتاج مورد نیاز خانواده مشکلات آنان را دوچندان نموده است."
آنان از مسوولان امر خواستند تا در این خصوص اقدامات لازم را انجام دهند.
به گفتهٔ نظری مدیر پروژهٔ سیکل ترکیبی نیروگاه گازی آبادان با پیگیریهای به عمل آمده و تامین اعتبار از تهران امروز بخشی از مطالبات این افراد پرداخت شد و مابقی نیز متعاقبا پرداخت می‌شود.
امروز پس از پرداخت بخشی از مطالبات کارگران، اعتصاب دو روزهٔ آنان شکسته شد و آن‌ها بار دیگر فعالیت خود را از سر گرفتند.



مهناز ربانی، فعال دانشجویی دانشگاه خواجه نصیر از تحصیل تعلیق شد

خبرگزاری هرانا - مهناز ربانی فعال دانشجویی دانشگاه خواجه نصیر به یک ترم تعلیق از تحصیل محکوم شد.
به گزارش جرس، در پی حوادث اخیر و فشار بر دانشجویان در راستای حذف فعالین دانشجویی از دانشگاه‌ها، مهناز ربانی فعال دانشجویی دانشگاه خواجه نصیر به یک ترم تعلیق از تحصیل محکوم شد.
 مهناز ربانی از اعضای سابق انجمن اسلامی دانشگاه خواجه نصیر و همچنین مدیر مسئول نشریه توقیف شده "فروغ" می‌باشد.
وی سال گذشته نیز در پی برگزاری تجمعات اعتراضی این دانشگاه - مربوط به حوادث بعد از انتخابات و بازداشت فعالین دانشجویی- به کمیته انضباطی احضار شد و به دو ترم تعلیق از تحصیل محکوم شد که به حالت تعلیق درآمد.
با روی کار آمدن ریاست جدید این دانشگاه (مجید قاسمی) فشار بر دانشجویان این دانشگاه افزایش یافته است به طوری که کلیه نشریات دانشجویی منتقد توقیف و تعدادی از فعالین دانشجویی به دانشگاه ممنوع الورود شده‌اند و همچنین بیش از ۴۰ دانشجوی این دانشگاه به کمیتهٔ انضباطی احضار شده‌اند که برای تعدادی از آن‌ها احکام سنگین تعلیق صادر شده است.
چند روز پیش سایت صبح امید، نزدیک به اصلاح طلبان شیراز، خبر داده بود که بیش از ۲۰۰ تن از دانشجویان دانشگاه شیراز از سوی کمیته انضباطی به محرومیت تحصیلی محکوم شده‌اند.
این سایت خاطرنشان کرده که علت محرومیت دانشجویان، حضور آن‌ها در تجمع اعتراضی در اعتراض به کشته شدن حامد نورمحمدی دانشجوی ترم چهار رشتهٔ زیست‌شناسی دانشگاه شیراز همزمان با تجمع اول اسفندماه بود.



طرح جمع آوری دیش‌های ماهواره به کرمانشاه هم رسید

خبرگزاری هرانا - گزارش ها حاکی است از روز سه شنبه ۱٧ اسفند، نیروهای امنیتی ضمن یورش به منازل مردم در شهرستان‌های پاوه و اسلام آبادغرب، اقدام به جمع آوری دیش‌های ماهواره‌ای نموده است.
خبرنامه کرمانشاه، با یادآوری این نکته که پاوه، زادگاه صانع ژاله دانشجوی رشتهٔ هنرهای نمایشی دانشگاه هنر تهران می‌باشد که طی حوادث ٢۵ بهمن توسط نیروهای امنیتی کشته شد، خاطرنشان کرد "در روزهای منتهی به ٢۵ بهمن اسلام آبادغرب شاهد شعارهای مرگ بر دیکتاتور و دیوارنویسی گسترده مخالفان بوده است."
در این گزارش هم چنین آمده است که از برخی مناطق کرمانشاه نیز خبر می‌رسد نیروهای انتظامی به جمع آوری دیش‌های ماهواره‌ای پرداخته‌اند.
شایان ذکر است که طرح جمع آوری دیش‌های ماهواره طی روزهای اخیر شدت گرفته و نیروهای امنیتی با هجوم به منازل مردم اقدام به جمع آوری تجهیزات ماهواره‌ای در بسیاری از نقاط پایتخت نموده بودند.


رئیس دادگستری استان تهران: افراد را دستگیر می‌کنیم، اگر رهگذر بودند آزاد می‌شوند!

رییس کل دادگستری استان تهران اذعان کرد که بسیاری از بازداشت های خیابانی، به طور کور و تصادفی صورت می گیرد که آشکارا غیر قانونی است. او خاطرنشان کرد: هم‌اکنون افراد را دستگیر می‌کنند، بعد از دستگیری کسانی که لغزیدند یا رهگذرند آزاد می‌شوند!
به گزارش ایسنا، سیدعلیرضا آوایی در جمع خبرنگاران در پاسخ به سوالی درباره تعداد آمار افراد بازداشت شده در تجمع روز سه‌شنبه ۱۷ اسفند گفت: آمار دقیقی ندارم این سوال را باید از دادستان بپرسید.
وی در پاسخ به این سوال که آیا برنامه‌ای برای برخورد با تجمعات غیرقانونی که در گوشه و کنار تهران انجام می‌شود دارید؟ گفت: این کار الان انجام می‌شود‌، هم‌اکنون این افراد را دستگیر می‌کنند، بعد از دستگیری کسانی که لغزیدند یا رهگذرند آزاد می‌شوند تا افرادی که برنامه‌ریزی شده باشند، مسبب باشند و بخواهند امنیت را بر هم بزنند قطعا دستگاه قضایی هم آنها را نگه می‌دارد و هم برخورد قانونی با آنها می‌کند.
این گفته ی رییس دادگستری در حالی بیان شده است که بر اساس قانون، بازداشت افراد فقط با ارائه ی حکم و وجود اتهام مشخص امکان پذیر است و در واقع رییس دادگستری استان تهران به شیوه ای اعتراف کرده که در بازداشت های فله ای معترضان پس از انتخابات به کار گرفته می شد.



نامهٔ سرگشادهٔ جمعی از دانشجویان دانشگاه تهران در خصوص اخراج دکتر سیف‌زاده

خبرگزاری هرانا - در پی انتشار خبر بازنشستگی اجباری دکتر سید حسین سیف‌زاده استاد دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران جمعی از دانشجویان دانشگاه تهران نامه‌ای سرگشاده را خطاب به فرهاد رهبر ریاست دانشگاه تهران منتشر نمودند. متن این نامه به شرح ذیل می‌باشد.
متن این نامه که در اختیار ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران "هرانا" قرار گرفته است، به شرح زیر است:

بسم الله الرحمن الرحیم
جناب آقای دکتر فرهاد رهبر، ریاست محترم دانشگاه تهران؛
متأسفانه روز دوشنبه هفته جاری با خبر شدیم که دکتر سید حسین سیف‌زاده استاد دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران با حکم مستقیم حضرت عالی بازنشسته شده‌اند و نکته جالب آن است که این بازنشستگی در حالی صورت می‌پذیرد که تعداد بسیاری از دانشجویان این دانشکده با ایشان در ترم جاری واحد درسی داشته‌اند. بر هیچ یک از اساتید و دانشجویان این دانشکده پوشیده نیست که این حکم بازنشستگی، پوششی رسمی برای اخراج این استاد منتقد می‌باشد. جالب است که مدیران این دانشکده با بیرون راندن افرادی چون دکتر سیف‌زاده و دکتر حسین بشیریه و ده‌ها استاد مطرح دیگر که هر یک ذخیره‌ای ارزشمند در علوم انسانی می‌باشند اقدام به دعوت از افرادی چون حسین الله کرم و افرادی هم طیف فکری خود برای تدریس در این دانشکده می‌نمایند که این افراد فاقد حداقل سواد علمی در علوم سیاسی و حقوق می‌باشند.
لازم است به اطلاع حضرت عالی برسانیم که متأسفانه شاکله فعلی مدیریت دانشکده به دست افراد نالایقی افتاده است که در چند ماه گذشته در راستای افکار متحجرانه خود دست به افعالی زده‌اند که نتایج آن جز بدبین نمودن دانشجویان نسبت به مسائل دینی و همچنین افول سطح علمی دانشکده فایده دیگری در بر نداشته و نخواهد داشت که به عنوان مثال در این خصوص چند مورد را ذکر می‌نمائیم:
جمع آوری صندلی‌های محوطه داخل دانشکده به بهانه جلوگیری از اختلاط دانشجویان دختر و پسر، تخریب بوفه قدیمی دانشکده و انتقال آن به دو فضایی کاملا مجزا و بسته به همین منظور، گرفتن تعهد کتبی از ۷ الی ۸ نفر از کارمندان دانشکده برای ادای فریضه نماز، تهدید مداوم اساتید منتقد توسط برخی دانشجویان حامی دولت با ضبط صدای اساتید در هنگام تدریس در کلاس درس با پشتیبانی مدیران دانشکده، ورود نیروهای امنیتی وزارت اطلاعات و اطلاعات سپاه به دانشکده و مورداً دستگیری دانشجویان در ایام تجمعات اعتراض آمیز اخیر، تهدید مداوم اعضای انجمن اسلامی و دانشجویان منتقد دولت در دانشکده، تحت فشار قرار دادن اساتید منتقد از هر جهت و تنگ نمودن عرصه برای حضور آنان در دانشکده...
با توجه به شواهد موجود به نظر می‌آید اخراج دکتر سیف‌زاده که ماه‌ها توسط همین گروه تحت فشار و اذیت قرار می‌گرفت و اخبار مختلفی در این خصوص در سایت‌های اینترنتی انتشار یافته در همین راستا باشد. لذا ما جمعی از دانشجویان دانشکده حقوق و علوم سیاسی از حضرت عالی استدعا داریم تا ضمن جلوگیری از اخراج این استاد برجسته با تغییر ساختار مدیریت دانشکده از ادامه فعالیت این گروه متحجر جلوگیری به عمل آورید.

جمعی از دانشجویان دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران
۱۸ اسفند ماه ۱۳۸۹



عبدالله ناصری آزاد شد

خبرگزاری هرانا - عبدالله ناصری، رییس خبرگزاری جمهوری اسلامی ایران، ایرنا، در دوره‌ی اصلاحات و استاد دانشگاه، عصر روز چهارشنبه هجدهم اسفندماه از زندان اوین آزاد شد.
به گزارش آفتاب، وی که ۲۵ بهمن بازداشت شده بود با تبدیل قرار بازداشت موقت به وثیقه ۵۰ میلیون تومانی آزاد شده است.
شایان ذکر است که هنگام بازداشت مامورین امنیتی با حکم دادستان اقدام به تفتیش منزل این عضو سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی نموده بودند.




هاله صفرزاده آزاد شد

خبرگزاری هرانا - هاله صفر‌زاده عضو کانون مدافعان حقوق کارگر، ظهر امروز چهارشنبه هجدهم اسفندماه آزاد شد.
بنا به اطلاع گزارشگران هرانا، خبرگزاری حقوق بشر ایران، هاله صفرزاده که عصر روز گذشته در خیابان نواب تهران بازداشت و به بازداشتگاه وزرا منتقل شده بود، پس از یک شب بازداشت آزاد شد.
این در حالیست که شب گذشته ماموران امنیتی با مراجعه به منزل این فعال کارگری علاوه بر تفتیش، برخی وسایل شخصی ایشان را نیز ضبط کرده بودند.



فرناز کمالی به قید وثیقه آزاد شد

فرناز کمالی فعال دانشجویی دانشگاه آزاد اسلامی با سپردن وثیقه از زندان آزاد شد.
به گزارش دانشجونیوز، روز گذشته فرناز کمالی با سپردن وثیقه ۳۰۰ میلیونی از زندان اوین آزاد شده است.
اتهام فرناز کمالی اقدام علیه امنیت ملی و تبلیغ علیه نظام به واسطه شرکت در تجمع اعتراضی ۱ اسفند و حمایت از سران جنبش سبز ذکر شده است.
فرناز کمالی دانشجوی رشته علوم سیاسی دانشگاه آزاد واحد تهران مرکز به همراه سعیده عسگری در روز ۱ اسفند حوالی چهارراه فلسطین توسط نیروهای امنیتی بازداشت و به زندان اوین منتقل شدند.
شایان ذکر است که چندی پیش فعالین دانشگاه آزاد در اعتراض به بازداشت فرناز کمالی و سعیده عسگری بیانیه‌ای را صادر کردند.



پایان اعتصاب غذای زندانیان زندان مرکزی ارومیه

خبرگزاری هرانا - زندانیان سیاسی محبوس در بند ۱۲ زندان مرکزی ارومیه که در اعتراض به محدودیت‌ها و فشارهای مسئولین دست به اعتصاب غذا زده بودند، با وعدهٔ مسئولان اعتصاب غذای خود را شکستند.
بنا به اطلاع گزارشگران هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، صبح امروز رئیس حفاظت زندان و رئیس زندان مرکزی ارومیه در جمع زندانیان اعتصاب کننده حضور یافته و با وعدهٔ رسیدگی به خواسته‌های زندانیان، از ایشان خواستند که اعتصاب خود را بشکنند.
شایان ذکر است که زندانیان سیاسی محبوس در بند ۱۲ زندان مرکزی ارومیه، در اعتراض به محدودیت‌ها و فشارهای مسئولین زندان از روز یکشنبه پانزدهم اسفندماه، دست به اعتصاب غذا زدند.
لازم به یادآوری ست که پس از اعدام مخفیانهٔ حسین خضری، علاوه بر اعمال محدودیت‌های شدید بر زندانیان محبوس در بند ۱۲ زندان ارومیه و محروم کردن ایشان از بدیهی‌ترین حقوق خود، این روند تا جایی پیش رفت که برخی از این زندانیان بار‌ها به ادارهٔ اطلاعات ارومیه و یا سلول‌های انفرادی زندان ارومیه منتقل و مورد بازجویی و شکنجه قرار گرفته‌اند.



تجمع زنان معلم در اعتراض به عدم دریافت ۵ ماه حقوق

خبرگزاری هرانا - بیش از ۵۰۰ تن از خانم های معلم مناطق صعب العبور و محروم استان تهران در اعتراض به تحقق نیافتن خواسته های خود و عدم دریافت حقوق بیش از ۵ ماه، صبح امروز در تهران دست به تجمع زدند.
به گزارش سرویس زنان جهان، این بانوان معلم که عمدتا معلمان نهضت سواد آموزی مامور به خدمت در مناطق محروم و روستاهای بومهن و رودهن و دیگر مناطق صعب العبور و محروم استان تهران بوده اند به دلیل عدم دریافت خدمات رفاهی مانند بیمه، عیدی، سنوات و... و همچنین عدم دریافت حقوق بیش از ۵ ماه صبح امروز دست به تجمع زدند.
گفته می شود این معلمان از ابتدای سال تحصیلی تنها ۲ ماه حقوق دریافت کرده اند و حدود ۵ ماه است که دریافت حقوق آنها به تعویق افتاده است.
این زنان که برخی از آنها با جهان در ارتباط هستند به خبرنگار ما اطلاع دادند که از سوی بخش هایی از آموزش و پرورش در صورت اعتراض تهدید به اخراج شده اند.
یکی از این معلمان که نخواست نامش فاش شود گفت: "از بخش های وابسته به آموزش و پرورش به مدیر مدرسه ای که در آن تدریس می کنم تماس گرفته شده و از مدیر خواسته اند معترضان را جهت برخورد و حتی اخراج به آنها معرفی نماید."
این زن معلم با بیان اینکه اغلب این معلمانی که حقوق دریافت نکرده اند در شرایط مالی بدی هستند و از معلمان نهضت سواد آموزی هستند که مامور به خدمت در مناطق محروم شده اند، گفت: "کار در این مناطق به قدری شرایط سختی دارد که اغلب معمان آموزش و پرورش از تدریس در آن مناطق امتناع می کنند و حاضر نیستند به آن مناطق بروند."
گفتنی است این اعتراضات در حالی از سوی خانم های معلمان اتفاق می افتد که هر ساله آموزش و پرورش با این مسئله روبرو بوده و به علت عدم برخورد درست با آن زمینه را برای به وجود آوردن یک معضل اجتماعی محیا کرده است.
باید گفت این بخش های وابسته به آموزش و پرورش که از لفظ آشوبگر برای این خانم ها که تنها حق مسلم خود را مطالبه می کنند، استفاده می کنند و آنها را در صورت اعتراض به اخراج تهدید می کنند در واقع یک ناامنی اجتماعی به وجود می آورند.
آیا این موضوع با عدالت اجتماعی سازگار است که یک زن معلم که در یکی از سخت ترین حرفه ها و در سخت ترین شرایط مشغول به کار است بعد از عدم دریافت حقوق ۵ ماه درصورت اعتراض، آشوبگر خطاب شود.
آیا وزیر محترم آموزش و پرورش از این موضوع باخبر است و آیا اگر خود وی ۵ ماه حقوق دریافت نمی کرد دست به اعتراض نمی زد؟


اردوان تراکمه به ۳ سال حبس قطعی محکوم شد

خبرگزاری هرانا - اردوان تراکمه، دانشجوی کارگردانی، نویسنده و منتقد سینما، به ۳ سال حبس قطعی محکوم شده است.
بنا به اطلاع گزارشگران هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، حکم ۳ سال حبس تعزیری اردوان تراکمه، با توجه به اینکه از سوی دادگاه تجدید نظر صادر شده است، قطعی می‌باشد.
اردوان تراکمه، فرزند یونس تراکمه داستان نویس و منتقد سر‌شناس است که در شامگاه ششم دی ماه سال گذشته در منزل شخصی مهین فهیمی (از مادران صلح) به همراه عده‌ای دیگر از میهمانان بازداشت شده بود. ماموران امنیتی سپس همراه اردوان تراکمه به محل سکونتش رفته و کامپیو‌تر، کتاب‌ها و دستنوشته‌های او را با خود بردند.
شایان ذکر است آقای تراکمه که از بازداشت شدگان پس از حوادث ششم دی ماه سال ۸۸ محسوب می‌شود، اواخر بهمن ماه همان سال به قید وثیقهٔ ۳۰ میلیون تومانی به طور موقت از زندان آزاد شده بود.




هشدار معمر قذافی به اقدام جهانی پیرامون ایجاد حریم هوایی در لیبی
جــرس: در واکنش به هشدارهای جامعه جهانی نسبت به تحریم هوایی در لیبی، معمر قذافی، رهبر لیبی هشدار داده است که اگر قدرت‌های غربی آسمان لیبی را حریم هوایی ممنوعه اعلام کنند، "مردم لیبی علیه این قدرت‌ها دست به اسلحه خواهند برد."
به گزارش خبرگزاری فرانسه، آخرین گزارش ها از لیبی حمایت از آن دارد که نیروهای وفادار به سرهنگ قذافی با یورش سنگین به معترضان، ضربات سختی را بر آنها وارد ساختند و گزارش‌ها از تلفات سنگین غیرنظامیان در جریان حملات نیروهای دولتی حکایت دارد.
برپایه گزارش‌ها و تصاویر منتشر شده از لیبی، نیروهای وفادار به معمر قذافی با بهره‌گیری از تانک‌ها و جنگنده‌ها به مناطق تحت تسلط مخالفان حمله‌ور شد‌ه‌اند و شهر زاویه که نزدیک‌ترین شهر تحت تسلط شورشیان به طرابلس است، به محاصره ارتش لیبی در آمده و نبرد سنگینی در این منطقه در جریان است.
به گزارش خبرگزاری آلمان، یک سخنگوی حکومت قذافی ادعا کرده است که کنترل شهر زاویه به دست نیروهای دولتی درآمده و تنها ۳۰ تا ۴۰ نفر از شورشیان در خیابان‌ها مخفی شده‌اند.
به گفته شاهدان عینی نیروهای قذافی با دهها دستگاه تانک به گلوله‌باران شهر زاویه مشغولند و بسیاری از ساختمان‌های این شهر ویران شده است. و در همین رابطه نیروهای امنیتی سرهنگ معمر قذافی یک تیم خبری بی بی سی را که سعی داشتند به شهر زاویه بروند بازداشت کرده و کتک زده اند. این سه روزنامه نگار، با مشت، لگد و ضربات تفنگ مضروب شدند و مهاجمان که اعضای ارتش و پلیس مخفی لیبی بودند با صحنه سازی وانمود کردند که قصد اعدام آنها را دارند.
گزارش‌ها همچنین حاکی از آن است که شهر راس لانوف و بن جواد واقع در غرب لیبی نیز که شورشیان کنترل آن را به دست دارند و از مراکز نفتی لیبی محسوب می‌شوند، به طور پی در پی از سوی جنگنده‌های ارتش لیبی بمباران می‌شود.
در حالی که نیروهای وفادار به معمر قذافی با تجدید قوا بر شدت و حدت حملات خود افزوده‌اند، رهبری شورشیان اعلام کرده است اگر رهبر لیبی ظرف ۷۲ ساعت از سمت خود کناره‌گیری کند، محاکمه نخواهد شد.
رهبری شورشیان همچنین اعلام کرده است که به پیشنهاد معمر قذافی برای مذاکره پاسخ منفی داده است.
از سوی دیگر با تبدیل شدن منازعات لیبی به یک جنگ تمام‌عیار داخلی، بریتانیا و فرانسه در تلاشند قطعنامه‌ای در شورای امنیت درباره ایجاد منطقه پرواز-ممنوع برفراز لیبی به تصویب برسانند.
با تشدید نبرد در لیبی تقاضا برای ایجاد منطقه پرواز ممنوع بر فراز این کشور نیز شدت بیشتری گرفته است، چرا که استفاده‌ مکرر حکومت از نیروی هوایی برای سرکوب مخالفان و عقب‌راندن آنها از شهرهایی که به تصرف خود درآورده‌اند، باعث طرح چنین تقاضایی است، به ویژه که در این حملات شهروندان عادی نیز در امان نیستند.
این در حالی است که مخالفان نه از امکانات نبرد هوایی برخوردارند و نه به سلاح‌های سنگین مجهز و تجربه کافی برای مقابله با حملات هوایی ارتش ندارند.
در جهان غرب، بریتانیا و فرانسه از پیگیرترین مدافعان ایجاد منطقه ممنوع پروازی بر فراز لیبی هستند و به شدت در تلاشند که پیش‌نویس قطعنامه‌ای را برای عملی‌کردن آن تسلیم شورای امنیت کنند.
سازمان کنفرانس اسلامی و شورای همکاری خلیج فارس نیز حمایت خود را از ایجاد منطقه ممنوعه پروازی اعلام کرده‌اند.
این در حالی است که پیشتر رابرت گیتس، وزیر دفاع ایالات متحده، گفته بود ایجاد منطقه پرواز ممنوع بر فراز لیبی به مثابه جنگ با این کشور است.
گفتنی است حفیظ غوغا سخنگوی شورای ملی لیبی و از رهبران مخالفین، طی یک کنفرانس خبری در شهر بنغازی خواستار ایجاد منطقه پرواز ممنوع بر فراز لیبی شده و گفته است "اگر جلوی پروازهای جنگنده‌های معمر قذافی و همچنین نیروهای مزدور خارجی گرفته شود، وی در طول چند ساعت سقوط خواهد کرد."
 برقراری ممنوعیت پرواز برای ارتش لیبی و حامیان حکومت قذافی، گرچه مخالفان را از لحاظ نظامی در موقعیت بهتری قرار خواهد داد، اما قطعیت پیروزی‌ آنها بر نیروهای حکومتی را تضمین نخواهد کرد، چرا بنا به گفتۀ کارشناسان، سرنوشت چنین نبردهایی معمولاً در روی زمین و بسته به میزان امکانات و انگیزه‌های طرفین نبرد و همچنین اقبال مردمی تعیین خواهد شد.
در تحولی دیگر، لیبی از سازمان ملل متحد خواسته است تحریم هایی را که ماه گذشته بر علیه سرهنگ معمر قذافی و چهار تن از دستیاران ارشد او وضع کرده، لغو نماید.
به گزارش خبرگزاری فرانسه، وزیر امور خارجه لیبی در واکنش به این تحریم ها که بدلیل سرکوب خشونت بار معترضان لیبیایی بر علیه قذافی و یاران او اعمال شده، طی نامه ای به شورای امنیت سازمان ملل مدعی شده است که حکومت در مورد معترضان غیرمسلح به نیروی نظامی متوسل نشده و تنها در مورد کسانی که اغتشاش ایجاد کرده اند، دست به چنین اقدامی زده است.





نظام حکومتی یمن پارلمانی می شود
جــرس: یک روز بعد از آنکه نیروهای امنیتی یمن به سوی جمعیت بزرگ تظاهرکنندگان در خارج از دانشگاه صنعا، آتش گشوده و گروهی را کشته و زخمی کردند، و همزمان با تصمیم معترضان بر تداوم اعتراضات خیابانی، علی عبدالله صالح، رئیس جمهوری یمن، اعلام کرده است که این کشور قانون اساسی جدیدی خواهد داشت و نظام حکومتی آن به پارلمانی تبدیل خواهد شد.
رئیس جمهور یمن در نطق روز پنجشنبه خود همچنین قول داد که از جان تظاهرکنندگان محافظت شود.
به گزارش سرویس خبری بی بی سی، روز چهارشنبه دو نفر در جریان دور تازه ای از ناآرامی ها کشته شدند و قرار است که فردا (روز جمعه، یازدهم مارس)، تظاهراتی بزرگ در صنعا، پایتخت، توسط مخالفان حکومت برگزار شود.
رئیس جمهوری یمن روز پنجشنبه (دهم مارس) گفت در مورد قانون اساسی جدید همه پرسی برگزار خواهد شد و قدرت در یمن به دولتی واگذار می شود که تا آخر سال جاری میلادی توسط پارلمان انتخاب شده باشد.
یاسین سید نومان، یکی از رهبران مخالفان دولت در یمن، گفت ابتکار رئیس جمهور دیر مطرح شده است اما آنها آن را بررسی می کنند.
علی عبدالله صالح در نطقی خطاب به حامیان خود، که به صورت مستقیم از تلویزیون یمن پخش می شد، گفت تدابیری به اجرا در خواهد آمد که با سرعت قدرت غیرمتمرکز شود.
جمهوری یمن با یکپارچه شدن شمال و جنوب این کشور در سال ۱٩٩٠ و بعد از فروپاشی بلوک شرق به وجود آمد. آقای صالح از سال ۱٩٧٨ که کودتایی نظامی او را به قدرت رساند بر بخش شمالی یمن امروزی حکومت می کرده است.
یمن از جمله کشورهای عرب در منطقه شمال آفریقا و خاورمیانه است که پس از پیروزی معترضان در مصر و تونس در سقوط رهبران از قدرت، شاهد رشد ناآرامی بوده اند.
هزاران نفر در شهرهای مختلف یمن، از جمله پایتخت، پی در پی به خیابان ها سرازیر و خواستار آن شده اند که دولت با فساد اداری و بیکاری مقابله کند و رئیس جمهوری نیز از قدرت کناره گیری کند.
اعتراضات مذکور اغلب با برخورد پلیس ضد شورش و لباس شخصی های حامی علی عبدالله صالح که به چاقو و باتوم مسلح بوده اند، مواجه شده است.
صالح در نطق روز پنجشنبه خود قول داد که از جان تظاهرکنندگان محافظت شود. او گفت: "ما به نیروهای امنیتی دستور داده ایم که همچون گذشته برای کلیه تظاهرکنندگان - چه آنهایی که از مشروع بودن حکومت دفاع می کند و چه کسانی که مخالفند - محافظ بگذارند."
گفتنی است روز سه شنبه (هشتم مارس)، ماموران امنیتی به روی گروه بزرگی از معترضان که در مقابل دانشگاه صنعا تجمع کرده بودند آتش گشودند که منجر به زخمی شدن دست کم هشتاد نفر شد و نهایتا یکی از مجروحان در بیمارستان جان باخت.
روز چهارشنبه (نهم مارس) نیز، نیروهای امنیتی یمن به سوی جمعیت بزرگ تظاهرکنندگان در خارج از دانشگاهی در پایتخت، صنعا، آتش گشوده و حداقل ۵۰ نفر را زخمی کرده بودند.
به گزارش خبرگزاری فرانسه، معترضان سعی داشتند مانع پیوستن هزاران تظاهرکننده به اردوی معترضان در دانشگاه شوند، که کماکان خواستار کناره گیری علی عبدالله صالح رئیس جمهور یمن بودند.
تظاهرکنندگان یمنی که بیشتر آنها دانشجو هستند از اواسط فوریه در برابر دانشگاه صنعا اردو زده اند، خواهان کناره گیری آقای صالح هستند و تقاضای فرصت های شغلی بیشتر و پایان فساد و توزیع عادلانه تر ثروت را دارند.
گزارش تارنمای بی بی سی نیز گزارش داده بود که روز چهارشنبه درحالی که گروه بزرگی از مردم سعی داشتند به این تحصن بپیوندد، نیروهای امنیتی گلوله های لاستیکی، گاز اشک آور و سپس گلوله واقعی شلیک کردند.
خبرگزاری آسوشیتدپرس به نقل از رهبران معترضان گزارش داد که "این جنایتی توسط نیروهای امنیتی علیه دانشجویانی است که در یک تحصن صلح آمیز شرکت داشتند."
به گزارش رویترز، در شهر «عتق» نیز، صدها کودک در تظاهرات ضد حکومتی شرکت کردند و شعار "نه درس، نه آموزش، تا سقوط رئیس جمهور" سر دادند.