همراهی ایرانیان مقیم اروپا با مردم داخل ایران
هم زمان با مردم معترض در ایران، ایرانیان خارج از کشور نیز اعلام کردند که در روز ۲۵ بهمن – ۱۴ ژانویه- در شهرهای محل اقامت خود دست به تجمع و راهپیمایی خواهند زد.
این تجمعات از روزهای پیش از ۲۵ بهمن آغاز شد و در این روز به اوج خود رسید. ایرانیان مقیم شهر منچستر انگلستان قبل از همه فعالیت خود را آغاز کردند. روز شنبه ۲۳ بهمن – ۱۲ فوریه "جنبش سبز جوانان ایران" در منچستر تظاهراتی به منظور حمایت از حرکت اعتراضی مردم ایران برگزار کرد. دکتر مهرداد خوانساری، فعال سیاسی مقیم لندن از سخنرانان این مراسم بود.
در شهر کلن آلمان نیز تجمعی به دعوت گروههای مختلف سیاسی از جمله "مادران کلن و دورتموند"، دانشجویان "موج سبز کلن" و جبهه ملی ایران – آلمان در روز یکشنبه ۲۴ بهمن برگزار شد. دراین تجمع که به گفتهی شاهدان عینی تعداد زیادی حضور داشتند، بیانیهای در حمایت از حرکت مردم ایران در روز ۲۵ بهمن خوانده شد.
۲۵ بهمن: از تهران تا اسلو
۹ تشکل، سازمان و حزب سیاسی در نروژ فراخوانی داده و از ایرانیان دعوت کردهاند تا با شرکت در تجمعی مقابل پارلمان نروژ در حرکت اعتراضی مردم ایران سهیم شوند. سازمان حقوق بشر ایران به همراه «حامیان مادران پارک لاله»ی اسلو از جمله دعوتکنندگان برگزاری این تجمع هستند. این تجمع ساعت ۴/۵ بعدازظهر به وقت اسلو جلو پارلمان شهر اسلو شروع شده و تجمعکنندگان از آنجا به طرف سفارت ایران در اسلو حرکت خواهند کرد.
محمود امیری مقدم نماینده سازمان حقوق بشر ایران، هدف از برگزاری این تجمع را چنین عنوان میکند: «ما از جامعه جهانی میخواهیم که از حقوق مردم ایران و از حرکتشان در ایران، از خواستههای برحقشان برای داشتن دموکراسی و حقوق بشر حمایت کند. به همین دلیل هم جلو پارلمان شروع میکنیم و امیدواریم که نمایندگان پارلمان هم به جمع ما بپیوندند و درحمایت از مردم ایران سخنرانی کنند».
در استکهلم سوئد نیز ایرانیان به قصد همبستگی با مردم ایران در ساعت ۵ بعدازظهر روز ۲۵ بهمن در میدان اصلی شهر تجمع میکنند. مهرداد درویشپور جامعهشناس مقیم سوئد درباره این تجمع به دویچهوله گفت: «امروز هوای استکهلم ۱۸ درجه زیر صفر است و این شرایط حضور گسترده را بسیار سخت میکند، با این همه التهاب همگانی در جامعه ایرانی بسیار بالاست و ارزیابی ما این است که جمعیت چشمگیری در تظاهرات امروز بهرغم این سرمای سنگین شرکت خواهد کرد.»
به نقل از مهرداد درویشپور، دبیرکل حزب سوسیال دموکرات سوئد - بزرگترین حزب سیاسی سوئد -سخنران اصلی این تظاهرات خواهد بود. وی میافزاید که نمایندگانی از احزاب لیبرال حزب چپ و محیط زیست هم به این گردهمایی دعوت شدهاند.
به گفتهی آقای درویشپور، جمعیت پشتیبانی از مبارزات مردم ایران برگزارکننده و دعوتکنندهی اصلی این تظاهرات است، اما این حرکت از پشتیبانی گروههای گوناگونی برخوردار شده از جمله «دموکراسی سبز»، «ابتکار مردمی» و احزاب سیاسی نظیر «حزب کومله» و «حزب دموکرات کردستان» هم از این حرکت پشتیبانی کردهاند.
برلین و بروکسل هم آرام نماندند
ایرانیان شهر برلین پایتخت آلمان نیز به حمایت از هموطنان خود در داخل ایران روز دوشنبه ۲۵ بهمن در یکی از مراکز پر رفت و آمد این شهر تجمع میکنند.
در بروکسل پایتخت بلژیک نیز به دعوت گروه اتحاد برای ایران، تجمعی در ساعت ۵ بعدازظهر مقابل سفارت جمهوری اسلامی برگزار میشود.
انور میرستاری یکی از برگزارکنندگان این مراسم به دویچهوله میگوید افرادی از کشور مراکش و کشورهای دیگر عربی امروز در این مراسم سخنرانی خواهند کرد.
وی درباره خبررسانی به اعضای پارلمان اروپا که مقرشان در بروکسل است میگوید: «متأسفانه همانطور که میدانید پارلمان اروپا گاهی در بروکسل برنامه دارد، گاهی در استراسبورگ. این هفته در استراسبورگ هستند و ما امروز سخنرانی از نمایندگان پارلمان اروپا نخواهیم داشت. ولی آنها در جریان هستند و پشتیبانی خود را به طور کتبی از این حرکت اعلام کردهاند.»
میترا شجاعی
تحریریه: مهیندخت مصباح
واکنشهای داخلی و خارجی به تظاهرات ۲۵ بهمن
در حالی که همه خبرگزاریهای مهم جهان ناآرامیهای امروز تهران و برخی دیگر از شهرهای ایران را منعکس کردند، خبرگزاریهای رسمی ایرنا، ایلنا و ایسنا در ایران، تا ساعت ۹ و نیم شب به وقت تهران، هیچ خبری در این مورد منتشر نکردند. در مقابل، دو خبرگزاری فارس و مهر، گزارشهائی منتشر کردند که در آنها به تظاهرکنندگان به شدت حمله شده کرده یا آنها را مورد اهانت قرار دادهاند.
خبرگزاری فارس(وابسته به سپاه پاسداران)، تظاهرکنندگان ایرانی را "منافق، سلطنتطلب، اراذل و اوباش و فتنه گر" خواند و نوشت که آنها به بهانه حمایت از مردم مصر و تونس به خیابان آمدند، اما در تظاهرات خود هیچ شعاری در حمایت از مردم مصر و تونس سر ندادند.
آشوبگر خواندن معترضان
اغلب گزارشهائی که روز دوشنبه ۲۵ بهمن از تهران رسید، نشان میداد که حکومت بسیجیهای ۱۴ تا ۱۸ ساله تازهای را به انواع وسایل سرکوب مجهز کرده و برای جلوگیری از بههم پیوستن معترضان به جان آنها انداخته است. همین گروهها، با همراهی موتورسوارها و لباس شخصیهای مجهز به گاز اشکآور و چوب و چماق، در نقاط مختلف تهران به جان معترضان افتادند و تعداد بیشماری را مجروح کردند. اما خبرگزاری فارس، تظاهرکنندگان را به "آزار و اذیت مردم، و ایجاد راهبندان" متهم کرد و نوشت:«عدهای از آشوبگران موجب ترافیک شدند و برخی از آنها در حوالی میدان توحید حداکثر تلاششان به آتش کشیدن سطل زباله و ایستگاه اتوبوس در خیابانهای فرعی بود که با نفرت و اعتراض مردم روبرو شدند.»
زمینهسازی برای دستگیری موسوی و کروبی
خبرگزاری فارس، گروههای چندهزار نفری را "تجمعات چند نفره" نامید و نوشت که مردم در اعتراض به تظاهرکنندگان، میرحسین و کروبی را مورد لعن و نفرین قرار دادند و خواستار دستگیری، محاکمه و اشد مجازات برای "سران بازیخورده دشمن" شدند.
محافل و چهرههای تندرو در حکومت ایران، ماهها است در رسانههای خود خواستار دستگیری، محاکمه و حتی اعدام موسوی و کروبی شدهاند.
خبرگزاری فارس، دراقامه اتهام علیه معترضانی که امروز دستگیر شده و یا احتمالا در روزهای آینده دستگیر خواهند شد، تا آنجا پیش رفت که آنها را به مجاهدین خلق و کومله نیز منتسب دانست و نوشت: «یکی از عوامل این گروهکها، تمام جیبهای خود را پر سنگ کرده بود و این سنگها را به سمت مردم و نیروی انتظامی پرتاب میکرد، وی بلافاصله شناسائی و دستگیر شد.»
خبرگزاری فارس، در پایان گزارش خود کوشیده است روایتی به کلی متفاوت از گزارشهای خبرگزاریهای غیردولتی و شاهدان مستقل در باره حضور معترضان در پیاده روها به دست دهد. این خبرگزاری نوشته است:«ساعاتی که برای این تجمع انتخاب شده بود، با تعطیلی مردم از ادارات روبرو شده بود و به طور طبیعی مردمی که میخواستند به منزل خود بازگردند، در اثر ترافیک مجبور بودند پیادهروها را پیاده طی کنند.»
خبرگزاری فارس گرچه در ابتدای گزارش خود اجتماعات مردم را "چند نفره" خوانده است، اما در پایان مینویسد:«صاحبنظران تعداد نیروها در این تجمعات را بسیار کمتر از تجمعات ۱۳ آبان و روز عاشورا ارزیابی میکنند.»
تعطیل جشنواره فجر
خبرگزاری مهر نیز که معمولا لحن آرامتری دارد، اینبار تظاهرات معترضان را "اغتشاشات" نام نهاده و خبر داده که ناآرامیهای امروز تهران برخی از برنامههای رسمی دولتی، از جمله جشنواره فجر را به تعطیل کشانده است. این خبرگزاری افزوده:«در حالی که عده معدودی از قانون شکنان بنابر اعلامیه کارگزاران فتنه امروز بعد از ظهر در محدوده میدان انقلاب اقدام به اغتشاش کرده بودند، ترافیک سنگینی را در حمل و نقل عمومی بهخصوص شبکه اتوبوسرانی بی. آر.تی ایجاد کرده و موجب سرگردانی مردم شدند.»
در ادامه این گزارش تعطیل مغازهها نیز بدینگونه توضیح داده شده است:«کسبه این محدوده نیز از ترس تعرض اغتشاشگران و تخریب اموالشان اغلب تعطیل کرده و آنها نیز به نوعی دیگر از فعالیت روزانه خود بازماندند.» در ناآرامیهای پس از انتخابات سئوال برانگیر ریاستجمهوری سال گذشته ایران، اسناد و مدارک بیشماری نشان داد که نیروهای لباس شخصی و بسیج به مغازهها و خانههای مردم حمله کرده و خسارات سنگینی به بار آوردهاند.
خبرگزاری مهر هم ناراضیان را متهم می کند که آنها هیچ شعار و نمادی مبنی بر حمایت از انقلاب مردم مصر و تونس حمل نمیکردهاند.
سایت الف، وابسته به احمد توکلی، چهره پرنفوذ در مجلس ایران نیز نوشته است که نیروهای امنیتی معترضان را متفرق کردند و «در مواردي پليس ناچار شد برای پراكندن و پيشگيری از ايجاد اغتشاش توسط آنها از گاز اشك آور استفاده كند.»
این سایت در ادامه گزارش خود به شلوغی و ازدحام خیابانهای اصلی شهر در روز ۲۵ بهمن اشاره کرده، ولی آن را با «تجمع وسیع نیروهای انتظامی» مرتبط دانسته است. این سایت توضیح نداده است که دلیل این بسیج قوا و حضور گسترده نیروهای انتظامی در خیابانهای تهران چه بوده است.
واکنشهای خارجی
برخورد خشونتآمیز با تظاهرکنندگان، در خارج از کشور واکنش انتقادی مقامهای سیاسی و سازمانهای مدافع حقوقبشر را برانگیخت. سازمان عفو بینالملل با صدور بیانیهای برخورد خشن نیروهای امنیتی را با تظاهرکنندگان در تهران و اصفهان محکوم کرد.
عفو بینالملل در بیانیه خود بار دیگر حق مردم ایران را برای برگزاری تظاهرات مسالمتآمیز در حمایت از مردم مصر و تونس مورد تاکید قرار داد.
بهگزارش خبرگزاریهای آلمان و فرانسه، هیلاری کلینتون وزیر خارجه آمریکا نیز به دنبال برخورد خشونتآمیز با تظاهرکنندگان، دولت ایران را به "مقدسنمائی" متهم کرد. کلینتون به خبرنگاران گفت:«رژیم ایران، از اعتراضات مخالفان دولت در مصر استقبال کرد، اما تلاش میکند مخالفان را در کشور خودش سرکوب کند.»
خبرگزاری آلمان به نقل از وزیر خارجه آمریکا نوشت:«من و سایر اعضای دولت آمریکا، به روشنی از تلاشهای مردمی که در تهران به خیابان رفتند پشتیبانی میکنیم. دولت ایران باید سیستم سیاسی را باز کند و صدای مخالفان و جامعه مدنی را بشنود.»
همزمان، ویلیام هیگ وزیر امورخارجه بریتانیا نیز با اشاره به تصاویر ضرب و جرح تظاهرکنندگان ایرانی که امروز منتشر شده است، گفت:«محمود احمدینژاد رئیسجمهوری ایران معتقد است مردم مصر حق دارند آزادانه عقایدشان را بیان کنند. دولت ایران نباید این حق را از مردم خودش دریغ کند.»
همزمان با تظاهرات اعتراضی در ایران، گروههائی از ایرانیان مقیم خارج از کشور نیز، در برابر سفارتخانههای ایران در بروکسل، پاریس، لندن، برلین و چند شهر دیگر دست به تظاهرات اعتراض آمیز زدند.
سعد حریری: تسلیم اسلحه نمیشویم
«مردم بر اساس شعارها و پیمانهای اعلامشده به نمایندگانشان در پارلمان رأی دادند اما گروهی موفق شدند تا با تهدید به سلب امنیت و اسلحه، کاری کنند که آنها پیمانشان با مردم را بشکنند»؛ این بخشی از اظهارات سعد حریری نخست وزیر سابق لبنان است که روز دوشنبه (۱۴ فوریه / ۲۵ بهمن) در مراسم سالگرد ترور پدرش در بیروت بیان داشت. نخست وزیر پیشین لبنان، در سخنان خود برای نخستین بار حزبالله را متهم به «تهدید مسلح برای دزدیدن دولت» کرد.
مراسم ششمین سالگرد ترور رفیق حریری نخست وزیر اسبق این کشور به فرصتی برای اعلام موجودیت اپوزیسیونی آشتیناپذیر تبدیل شد. فرزند وی، سعد حریری پس از پیروزی حزب "المستقبل" و همپیمانانش در انتخابات سال ۲۰۰۹ با اکثریت آراء به نخستوزیری رسید و دولت وحدت ملی را تشکیل داد. اما یکماه پیش با پافشاری بر برگزاری دادگاه بینالمللی ترور پدرش، این مقام را ازدست داد، زیرا حزبالله لبنان و متحدانش با بیرون آوردن وزیران مورد حمایت خود از کابینه وحدت ملی در روز ۱۲ ژانویه، باعث سقوط آن شدند. حزبالله از حریری خواسته بود که نتایج تحقیقات دادگاه را نپذیرد.
حزبالله در مظان اتهام قتل رفیق حریری
شش سال پیش، در سال ۲۰۰۹ یک انفجار مهیب، به زندگی رفیق حریری و ۲۲ تن از همراهانش خاتمه داد؛ اما دادگاهی بینالمللی که کار رسیدگی به پرونده قتل رفیق حریری را برعهده دارد، بعد از شش سال برخی از اعضای حزب الله لبنان را متهم کرده است که در اجرای این عملیات تروریستی دست داشتهاند.
به گزارش خبرگزاری النشرة لبنان، در حالی که دولت جدید لبنان که ریاست آن با نجیب میقاتی است، از سوی افکار عمومی زیر فشار است که به برگزاری دادگاه بینالمللی رسیدگی به ترور حریری کمک کند. اما حزبالله که از میقاتی حمایت میکند، هشدار داده که هرگونه همکاری با دادگاه را، از دولتی که محصول تلاشهای اوست نمیپذیرد.
روز یکشنبه (۱۳ فوریه / ۲۴ بهمن) باراک اوباما رئیس جمهوری آمریکا و هیلاری کلینتون وزیرخارجه آمریکا از کابینه جدید لبنان خواستند با دادگاه بینالمللی سازمان ملل همکاری کند. اوباما گفت که «آمریکا تلاشهایی که به قصد دخالت در کار دادگاه یا ایجاد تنش در لبنان انجام شود را تحمل نخواهد کرد».
سنیها میقاتی را نماینده حزبالله میدانند
حریری در واکنش به اخبار و تحلیلهای حزبالله و همپیمانانش در مورد ماهیت دادگاه بینالمللی گفت: «دادگاه بینالمللی نه آمریکایی است و نه فرانسوی و نه اسرائیلی و از نظر ما در بالاترین مراتب عدالت انسانی قرار دارد. فقط چند نفر تروریست قاتل، محاکمه و قصاص خواهند شد؛ حالا اگر کسی می خواهد در مخالفت با نتایج دادگاه، خود را متهم کند اختیار با اوست.»
وی افزود: «از نتایج دادگاه پشتیبانی میکنیم و هرگز این اتهام را متوجه طائفه شیعه در لبنان و هیچ حزب یا گروهی نمیدانیم.»
تحلیلگران بر این باورند که سقوط دولت سعد حریری به نفرت پنهانی اهل سنت لبنان از شیعیان، که حزبالله نماد آنهاست، دامن میزند. طبق یک پیمان لبنانی و بر اساس ترکیب جمعیت لبنان، شیعیان ریاست مجلس و مسیحیان ریاست جمهوری را در اختیار دارند و سنّیها ریاست دولت را؛ اما این بار سنیها نتوانستهاند نماینده حقیقی خود را در دولت داشته باشند.
به نوشته روزنامه النّهار، جامعه سنّیمذهب لبنان "نجیب میقاتی" را نماینده منتخب حزبالله میداند که نمیتواند خواستههای طائفه سنی را نمایندگی کند. بنا بر این تحلیل، قدرت در لبنان توازن خود را از دست داده و این میتواند امنیت و همزیستی عادلانه در این کشور را تهدید کند.
سوریه خشنود است
به گزارش رسانههای لبنانی، دولت جدید این هفته نیز تشکیل نخواهد شد زیرا نجیب میقاتی دولت یکدست را برای لبنان متکثّر و متنوع، خطرناک میداند. اما حریری و هم پیمانان مسیحیاش مشارکت در دولت منصوب حزبالله را تحریم کردهاند.
در این میان بشار اسد رییس جمهور سوریه در تازهترین اظهارات خود گفته است که هیچ نگرانی درباره لبنان ندارد. به گزارش النّشرة، بشار اسد از اینکه مخالفان سیاستهای سوریه دیگر در رأس قدرت در لبنان نیستند بسیار خشنود است.
تهدیدهای آشکار علیه موسوی و کروبی
به نظر میرسد یک روز پس از برگزاری تظاهرات در شهرهای ایران برای همبستگی با مردم مصر و تونس که به گفتهی ناظران سیاسی، بهرغم مقابلهی خشن نیروهای امنیتی با موفقیت برگزار شد، مقامات جمهوری اسلامی سخت به خشم آمدهاند. از سوی مقامات مختلف جمهوری اسلامی، سخنان تهدیدآمیزی علیه مخالفان بر زبان رانده شد.
علی لاریجانی، رئيس مجلس شورای اسلامی، روز سهشنبه (۲۶ بهمن) طی سخنانی در مجلس، تظاهرات ۲۵ بهمن در ایران را «دستساز آمریکا» خواند و اعلام کرد که اگر نمایندگان مجلس موافقت کنند، کمیتهای در مجلس برای بررسی ابعاد حوادث این روز تشکیل شود.
به گفتهی لاریجانی، مجلس شورای اسلامی باید یک بررسی دقیقتر از ماهیت «جریان ضدانقلاب» داشته باشد که هم نمایندگان مجلس بدانند چگونه باید با این جریان برخورد شود و هم دستگاههای مختلف کشور به وظایف خود در این زمینه آگاه شوند.
به گزارش خبرگزاری فارس نزدیک به سپاه پاسداران، نمایندگان مجلس پس از سخنرانی لاریجانی، شعارهای «مرگ بر موسوی، کروبی، خاتمی» و «موسوی و کروبی اعدام باید گردند» سردادهاند.
«اشد مجازات برای موسوی و کروبی»
همین خبرگزاری گزارش داد که غلامعلی حداد عادل در نطق میان دستور خود در جلسهی روز سهشنبهی مجلس، اقدام کروبی و موسوی برای راهپیمایی در روز ۲۵ بهمن را «تعجبآور و تاسفبار» خواند.
به باور حداد عادل، این راهپیمایی زمینه را برای «فتنهگری منافقین و سلطنتطلبان و دشمنان بیشرم انقلاب اسلامی» فراهم کرده است. حداد عادل در پایان سخنرانی خود اعلام کرد که کروبی و موسوی و همفکران آنان به «خدمت به دشمنان اسلام» مشهور شدهاند.
همچنین کاظم جلالی، سخنگوی کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس در حاشیهی جلسهی علنی روز سهشنبه گفت که «مجلس شورای اسلامی خواهان اشد مجازات برای موسوی و کروبی است». وی افزود، موسوی و کروبی با «بوالهوسی خود را از دامن نظام طرد کردند».
حجتالاسلام رهبر، رئيس فراکسیون روحانیون مجلس نیز گفت، «دستگاه قضایی نباید خیانت سران فتنه» را تحمل کند. وی افزود نمایندگان مجلس امروز با شعار «موسوی و کروبی اعدام باید گردند»، خواستار محاکمهی سریع «سران فتنه» در ایران شدند.
به گزارش خبرگزاری فارس، ۲۲۳ نمایندهی مجلس با صدور بیانیهای خواهان اشد مجازات برای موسوی و کروبی شدهاند. در این بیانیه، مسئولیت مستقیم «شهادت یک دانشجوی بسیجی» در تظاهرات ۲۵ بهمن متوجه موسوی و کروبی شده است.
«انتقام سخت از موسوی و کروبی»
به موازات آن، خبرگزاری فارس اعلام کرده، شخصی که در تظاهرات روز ۲۵ بهمن در تهران کشته شده، یک دانشجوی بسیجی کرد به نام صانع ژاله بوده است. وی ظاهرا هدف گلوله قرار گرفته است. سازمان بسیج مستضعفین در بیانیهای که در این رابطه منتشر کرده گفته است که «استفاده از سلاح گرم در پناه اغتشاشات، نوعی اعلام جنگ مسلحانهی فتنهگران» است.
سینا زعیمزاده، دبیر سیاسی شورای مرکزی اتحادیهی انجمنهای اسلامی دانشجویان نیز در گفتوگویی با خبرگزاری فارس، خاطر نشان ساخت که «دانشجویان کشور به خونخواهی این دانشجوی شهید، انتقام سختی از موسوی و کروبی خواهند گرفت».
در پی این اظهارات، غلامحسین محسنی اژهای دادستان کل کشور و سخنگوی قوهی قضاییه نیز اعلام کرد که دستگاه قضایی با مسببان اصلی حوادث روز ۲۵ بهمن با سرعت و قاطعیت برخورد میکند.
محسنی اژهای افزود، «اقدام روز دوشنبه با طراحی و پشتیبانی آمریکا و ضدانقلاب از جمله منافقین صورت گرفته و جریان فتنهی بازیخوردگان دسیسهی آمریکا و نفاق بودند».
ناظران سیاسی با توجه به سخنان یادشده بیم آن دارند که در آینده فشارها بر مخالفان دولت در ایران افزایش یابد.
خاور ميانه ای ديگر
اصطلاح خاور ميانه، که گويا برای نخستين بار در سال ۱۹۰۲ ميلادی از سوی آلفرد ماهان، نظريه پرداز نظامی آمريکايی به کار رفت، بر منطقه ای اطلاق ميشود که مرز های آن خالی از ابهام نيست.
مرز های مبهم
جغرافيا دانان آمريکايی از آغاز قرن بيستم به اين سو گستره ی ميان مراکش و هند (پاکستان امروزی) را خاورميانه نام نهادند. بعضی از همکاران بريتانيايی آنها بعد ها سرزمين های شمال آفريقا به جز مصر را از محدوده خاورميانه برداشتند و آنرا به «مشرق» عربی و ايران و ترکيه محدود کردند.
فیلمی از تظاهرات در قاهره
بدون وارد شدن به جدال نظری بر سر تعيين حدود خاورميانه، و فارغ از هرگونه ادعای ارائه تعريفی دقيق و فراگير، شايد بتوان گفت که امروز مفهوم جغراسياسی (ژئوپوليتيک) خاورميانه، دستکم در بسياری تعاريف، مصر و ايران و ترکيه، شش کشور عرب عضو «شورای همکاری خليج فارس»، منطقه معروف به هلال اخضر (عراق، سوريه، لبنان، اردن، سرزمين های فلسطينی و اسراييل) و يمن را در بر ميگيرد.
با اين حال خاور ميانه، در محدوده ای که تعريف شد، با منطقه ای در شمال آفريقا موسوم به «مغرب» مرکب از مراکش، الجزاير، تونس و ليبی پيوند های تنگاتنگ دارد. مردم اين چهار کشور بيش از آنکه خود را به قاره آفريقا وابسته بدانند، هويتشان را در رابطه با دنيای اسلام و عرب تعريف ميکنند. تصادفی نيست که رويداد های تونس مجموعه «مشرق» عربی را تکان داد و، در ورای آن، ايرانيان را نيز مجذوب خود کرد.
از لحاظ ويژگی های اقتصادی نيز اين دو منطقه بسيار شبيه اند، تا جايی که در انتشارات بانک جهانی از آنها زير عنوان «منا» (مخفف انگليسی خاور ميانه و آفريقای شمالی) ياد ميشود.
آنچه طی دو ماه گذشته در خاور ميانه و شمال آفريقا گذشت، با رويداد های بزرگی قابل مقايسه است که معمولا در برهه های ويژه ای از تاريخ بشر روی ميدهد. در اين برهه ها آهنگ حرکت تاريخ يکباره شتاب ميگيرد، يخ ها به سرعت آب ميشوند و ساختار هايی که ابدی به نظر ميرسيدند، در چشم به هم زدنی فرو ميريزند.
شتاب تاريخ
امواج نيرومندی که در پی جنگ جهانی دوم طومار امپراتوری های مستعمراتی را در هم پيچيدند، و يا زمين لرزه بزرگی که نظام قدر قدرت شوروی را در هم ريخت، نمونه هايی از همين «شتاب تاريخ» اند.
از ويژگی های «شتاب تاريخ» آنکه معمولا بی سر و صدا از راه ميرسد، درست هنگامی که نظم موجود جا خوش کرده و به گذران دورانی خوش تر و طولانی تر، اطمينانی خلل ناپذير دارد. در برابر اين پديده، مبهوت تر از همه کارشناسان و پيشگويانی هستند که فرا رسيدن توفان را نمی بينند. از ميان صد ها نهاد متخصص در عرصه «شوروی شناسی»، کداميک بر باد رفتن امپراتوری سرخ را، آنهم چنين سريع، پيش بينی کرده بودند؟
در برابر رويداد های اخير تونس و مصر نيز، کارشناسان غربی مسايل دنيای عرب و اسلام غافلگير تر از همه به نظر ميرسند.
انقلاب اسلامی ۱۳۵۷ در ايران و رويداد های بعدی در شمار زيادی از کشور های اسلامی، بسياری از آنها را به اين نتيچه رساند ه بود که هوا خواهان دمکراسی در سر زمين های خاور ميانه و شمال آفريقا انگشت شمارند و اگر در فضای سياسی اين دو منطقه منفذی برای ورود هوای آزاد گشوده شود، جز بنياد گرايی چيزی از آن سر ريز نخواهد شد.
ولی زمانی که امواج انسانی در خيابان حبيب بورقيبه تونس و ميدان التحرير قاهره، بدون شعار های بنياد گرايانه، بدون چهره عبوس «ريشو ها»، بدون به آتش کشيدن پرچم های اين و آن کشور، و تنها و تنها با درخواست آزادی به حرکت در آمدند، فصلی تازه در تاريخ خاور ميانه آغاز شد.
بيماری های خاورميانه
در طول شصت و شش سال دوران پس از جنگ جهانی دوم، کشور های خاورميانه و شمال آفريقا، به جز اسراييل و ترکيه، فرصت های گرانبهايی را برای دست يافتن به توسعه سياسی و اقتصادی از دست دادند.
در عرصه سياسی، اين دو منطقه از بسياری مناطق جهان عقب ماند.
طی سی سال گذشته مردم آمريکای لاتين ديکتاتوری های خود را، که شماری از آنها سخت ريشه دار بودند، پشت سر گذاشتند. نظام های تام گرای تک حزبی در شوروی سابق و اروپای شرقی و مرکزی فرو پاشيدند، شمار زيادی از ديکتاتوری های آسيايی (کرهی جنوبی، تايوان، اندونزی…) به دموکراسی رسيدند، حتی در آفريقا شمار کشور هايی که رهبرانشان با تکيه بر صندوق های رای بر کرسی قدرت می نشسته اند، رو به افزايش گذاشت (آفريقای جنوبی، مالی، ليبريا...) .
خاورميانه و افريقای شمالی اما، طی همه اين سال ها، بيش از پيش در گرداب استبداد فرو رفت و مضحک ترين اشکال نظام های خود کامه را به نام جمهوری و دموکراسی براريکهی قدرت نشاند.
ايران که در نخستين سال های قرن بيستم با انقلاب مشروطه يکی از پيشتازان بيداری شرق بود، در پايان همان قرن با يک عقبگرد شگفت به ولايت فقيه روی آورد و بر آن جمهوری نام نهاد.
عراق، که انبوه مردمانش در سال ۱۹۵۸ ، در يک چهاردهم ژوييه (روزی که انقلاب کبير فرانسه آغاز شد) با سرود مارسييز (که از راديو بغداد پخش ميشد) و شعار آزادی و وحدت عرب انقلاب ارتش را جشن گرفت، طی چند دهه در چنگ يکی از مخوف ترين نظام های مافيايی تاريخ معاصر جهان دست و پا زد.
سوريه، زادگاه بعث و پرچمدار انقلاب عرب، سی سال ديکتاتوری «مترقی» (!) حافظ اسد را پشت سر گذاشت تا زير سلطهی موروثی پسرش قرار بگيرد و البته باز هم نام جمهوری را يدک بکشد.
حتی «دولت خود مختار» فلسطين، بر خلاف اميد هايی که به آن بسته شده بود، نتوانست از فساد و خود کامگی بگريزد و نمونهای از دموکراسی نوپای خاورميانهای را به نمايش بگذارد. کوتاه سخن آنکه طی دورانی نزديک به هفت دهه، خاورميانه در پيشگاه انواع گونه گون امام و زعيم و پيشوا و رهبر و رييس زانو زد تا سر انجام آموخت که می توان آزاد زيست.
کارنامهی اقتصادی خاورميانه نيز چيزی همسطح کارنامهی سياسی آن است. به جز اسراييل، که ساختار های اقتصادی اش همتراز کشور های پيشرفته صنعتی است، تنها ترکيه توانسته است به قدرت های نوظهور صادر کننده مواد صنعتی نزديک شود. عربستان سعودی نيز به «گروه بيست» راه يافته، اما اين جايگاه را تنها مديون نقشی است که در توليد و صدور نفت ايفا ميکتد.
به رغم برخورداری از صد ها ميليارد ها دلار ثروت حاصل از در آمد های نفتی، ساختار های اقتصادی خاور ميانه همچنان در زمره واپس مانده ترين ساختار های اقتصادی در جهان است. شمار زيادی از نظام های منطقه، غرق در رانتخواری و فساد، راه را بر پيشروی بد ترين اشکال اقتصاد دولتی گشودند، پيش از آنکه زير فشار رويداد های جهانی مجبور شوند با ابتکار هايی نيم بند در راستای اقتصاد ازاد کنار بيآيند.
به علاوه طی چند دهه گذشته جنگ و آشوب و کودتا در اين منطقه چنان فضايی را برای ويرانگری فراهم آوردند که در آن مقولاتی چون سازندگی يا همکاری برای توسعه، اغلب از مرز شعار های گذرای تبليغاتی فراتر نرفتند.
چاه ويل هزينه های دفاعی، بخش چشمگيری از ثروت منطقه را بلعيد. در آمد ها و پس انداز ها، به جای به کار رفتن در سرمايه گذاری، راه بانک های خارجی را در پيش گرفتند. مادهی خاکستری، در قالب انبوه دانش آموختگان و کارشناسان، فرار را بر قرار ترجيح داد. حتی دوره های کوتاه مدت توسعهی اقتصادی نيز، با غرش توپ و رگبار مسلسل، به کابوس بدل شدند.
ويژگی ديگر خاورميانه، اعتقاد عميق آن به «قربانی» بودن و نسبت دادن همهی مصيبت هايش به «توطئه» و بدخواهی بيگانگان است.
بيگانه ستيزی، حتی در نخبگان منطقه نيز ريشهای عميق دارد. توده های خاور ميانهای، همراه با شمار زيادی از روشنفکرانشان، بار ها و بار ها در برابر مستبدان زانو زده و اشک شوق از ديده روان کردهاند، اما بعد ها، هنگامی که آرزو هايشان را پر پر شده ديده اند، انگشت اتهام را به سوی خارجيان نشانه رفته و از آنها حساب و کتاب خواسته اند.
آنچه در تونس و مصر گذشت اين اميد را به وجود آورده که آفريقای شمالی و خاور ميانه نيز خود را از قيد و بند های کهن آزاد رهايی بخشد و به جای آنکه درمان درد های خود را در گذشته های دور جستجو کنند، چشم به آينده بدوزد.
در رسانه های غرب، که بسياری از آنها تا ديروز آينده دنيای اسلام را تيره ميديدند، حال و هوای تازه ای پديد آمده است. سير رويداد ها آنها را بدين نتيجه رسانده که برای شناخت خاورميانه جديد، بايد خود را از شبح انقلاب اسلامی ۱۳۵۷ رها کنند و نسل های تازه ای را، که سلطه ايدئولوژيک بنياد گرايان مذهبی را پشت سر گذاشته اند، اين بار جدی بگيرند.
چنين پيدا است که خاور ميانه ديگری در راه است.
مرز های مبهم
جغرافيا دانان آمريکايی از آغاز قرن بيستم به اين سو گستره ی ميان مراکش و هند (پاکستان امروزی) را خاورميانه نام نهادند. بعضی از همکاران بريتانيايی آنها بعد ها سرزمين های شمال آفريقا به جز مصر را از محدوده خاورميانه برداشتند و آنرا به «مشرق» عربی و ايران و ترکيه محدود کردند.
فیلمی از تظاهرات در قاهره
بدون وارد شدن به جدال نظری بر سر تعيين حدود خاورميانه، و فارغ از هرگونه ادعای ارائه تعريفی دقيق و فراگير، شايد بتوان گفت که امروز مفهوم جغراسياسی (ژئوپوليتيک) خاورميانه، دستکم در بسياری تعاريف، مصر و ايران و ترکيه، شش کشور عرب عضو «شورای همکاری خليج فارس»، منطقه معروف به هلال اخضر (عراق، سوريه، لبنان، اردن، سرزمين های فلسطينی و اسراييل) و يمن را در بر ميگيرد.
با اين حال خاور ميانه، در محدوده ای که تعريف شد، با منطقه ای در شمال آفريقا موسوم به «مغرب» مرکب از مراکش، الجزاير، تونس و ليبی پيوند های تنگاتنگ دارد. مردم اين چهار کشور بيش از آنکه خود را به قاره آفريقا وابسته بدانند، هويتشان را در رابطه با دنيای اسلام و عرب تعريف ميکنند. تصادفی نيست که رويداد های تونس مجموعه «مشرق» عربی را تکان داد و، در ورای آن، ايرانيان را نيز مجذوب خود کرد.
از لحاظ ويژگی های اقتصادی نيز اين دو منطقه بسيار شبيه اند، تا جايی که در انتشارات بانک جهانی از آنها زير عنوان «منا» (مخفف انگليسی خاور ميانه و آفريقای شمالی) ياد ميشود.
آنچه طی دو ماه گذشته در خاور ميانه و شمال آفريقا گذشت، با رويداد های بزرگی قابل مقايسه است که معمولا در برهه های ويژه ای از تاريخ بشر روی ميدهد. در اين برهه ها آهنگ حرکت تاريخ يکباره شتاب ميگيرد، يخ ها به سرعت آب ميشوند و ساختار هايی که ابدی به نظر ميرسيدند، در چشم به هم زدنی فرو ميريزند.
شتاب تاريخ
امواج نيرومندی که در پی جنگ جهانی دوم طومار امپراتوری های مستعمراتی را در هم پيچيدند، و يا زمين لرزه بزرگی که نظام قدر قدرت شوروی را در هم ريخت، نمونه هايی از همين «شتاب تاريخ» اند.
از ويژگی های «شتاب تاريخ» آنکه معمولا بی سر و صدا از راه ميرسد، درست هنگامی که نظم موجود جا خوش کرده و به گذران دورانی خوش تر و طولانی تر، اطمينانی خلل ناپذير دارد. در برابر اين پديده، مبهوت تر از همه کارشناسان و پيشگويانی هستند که فرا رسيدن توفان را نمی بينند. از ميان صد ها نهاد متخصص در عرصه «شوروی شناسی»، کداميک بر باد رفتن امپراتوری سرخ را، آنهم چنين سريع، پيش بينی کرده بودند؟
در برابر رويداد های اخير تونس و مصر نيز، کارشناسان غربی مسايل دنيای عرب و اسلام غافلگير تر از همه به نظر ميرسند.
انقلاب اسلامی ۱۳۵۷ در ايران و رويداد های بعدی در شمار زيادی از کشور های اسلامی، بسياری از آنها را به اين نتيچه رساند ه بود که هوا خواهان دمکراسی در سر زمين های خاور ميانه و شمال آفريقا انگشت شمارند و اگر در فضای سياسی اين دو منطقه منفذی برای ورود هوای آزاد گشوده شود، جز بنياد گرايی چيزی از آن سر ريز نخواهد شد.
ولی زمانی که امواج انسانی در خيابان حبيب بورقيبه تونس و ميدان التحرير قاهره، بدون شعار های بنياد گرايانه، بدون چهره عبوس «ريشو ها»، بدون به آتش کشيدن پرچم های اين و آن کشور، و تنها و تنها با درخواست آزادی به حرکت در آمدند، فصلی تازه در تاريخ خاور ميانه آغاز شد.
بيماری های خاورميانه
در طول شصت و شش سال دوران پس از جنگ جهانی دوم، کشور های خاورميانه و شمال آفريقا، به جز اسراييل و ترکيه، فرصت های گرانبهايی را برای دست يافتن به توسعه سياسی و اقتصادی از دست دادند.
در عرصه سياسی، اين دو منطقه از بسياری مناطق جهان عقب ماند.
طی سی سال گذشته مردم آمريکای لاتين ديکتاتوری های خود را، که شماری از آنها سخت ريشه دار بودند، پشت سر گذاشتند. نظام های تام گرای تک حزبی در شوروی سابق و اروپای شرقی و مرکزی فرو پاشيدند، شمار زيادی از ديکتاتوری های آسيايی (کرهی جنوبی، تايوان، اندونزی…) به دموکراسی رسيدند، حتی در آفريقا شمار کشور هايی که رهبرانشان با تکيه بر صندوق های رای بر کرسی قدرت می نشسته اند، رو به افزايش گذاشت (آفريقای جنوبی، مالی، ليبريا...) .
خاورميانه و افريقای شمالی اما، طی همه اين سال ها، بيش از پيش در گرداب استبداد فرو رفت و مضحک ترين اشکال نظام های خود کامه را به نام جمهوری و دموکراسی براريکهی قدرت نشاند.
ايران که در نخستين سال های قرن بيستم با انقلاب مشروطه يکی از پيشتازان بيداری شرق بود، در پايان همان قرن با يک عقبگرد شگفت به ولايت فقيه روی آورد و بر آن جمهوری نام نهاد.
عراق، که انبوه مردمانش در سال ۱۹۵۸ ، در يک چهاردهم ژوييه (روزی که انقلاب کبير فرانسه آغاز شد) با سرود مارسييز (که از راديو بغداد پخش ميشد) و شعار آزادی و وحدت عرب انقلاب ارتش را جشن گرفت، طی چند دهه در چنگ يکی از مخوف ترين نظام های مافيايی تاريخ معاصر جهان دست و پا زد.
سوريه، زادگاه بعث و پرچمدار انقلاب عرب، سی سال ديکتاتوری «مترقی» (!) حافظ اسد را پشت سر گذاشت تا زير سلطهی موروثی پسرش قرار بگيرد و البته باز هم نام جمهوری را يدک بکشد.
حتی «دولت خود مختار» فلسطين، بر خلاف اميد هايی که به آن بسته شده بود، نتوانست از فساد و خود کامگی بگريزد و نمونهای از دموکراسی نوپای خاورميانهای را به نمايش بگذارد. کوتاه سخن آنکه طی دورانی نزديک به هفت دهه، خاورميانه در پيشگاه انواع گونه گون امام و زعيم و پيشوا و رهبر و رييس زانو زد تا سر انجام آموخت که می توان آزاد زيست.
کارنامهی اقتصادی خاورميانه نيز چيزی همسطح کارنامهی سياسی آن است. به جز اسراييل، که ساختار های اقتصادی اش همتراز کشور های پيشرفته صنعتی است، تنها ترکيه توانسته است به قدرت های نوظهور صادر کننده مواد صنعتی نزديک شود. عربستان سعودی نيز به «گروه بيست» راه يافته، اما اين جايگاه را تنها مديون نقشی است که در توليد و صدور نفت ايفا ميکتد.
به رغم برخورداری از صد ها ميليارد ها دلار ثروت حاصل از در آمد های نفتی، ساختار های اقتصادی خاور ميانه همچنان در زمره واپس مانده ترين ساختار های اقتصادی در جهان است. شمار زيادی از نظام های منطقه، غرق در رانتخواری و فساد، راه را بر پيشروی بد ترين اشکال اقتصاد دولتی گشودند، پيش از آنکه زير فشار رويداد های جهانی مجبور شوند با ابتکار هايی نيم بند در راستای اقتصاد ازاد کنار بيآيند.
به علاوه طی چند دهه گذشته جنگ و آشوب و کودتا در اين منطقه چنان فضايی را برای ويرانگری فراهم آوردند که در آن مقولاتی چون سازندگی يا همکاری برای توسعه، اغلب از مرز شعار های گذرای تبليغاتی فراتر نرفتند.
چاه ويل هزينه های دفاعی، بخش چشمگيری از ثروت منطقه را بلعيد. در آمد ها و پس انداز ها، به جای به کار رفتن در سرمايه گذاری، راه بانک های خارجی را در پيش گرفتند. مادهی خاکستری، در قالب انبوه دانش آموختگان و کارشناسان، فرار را بر قرار ترجيح داد. حتی دوره های کوتاه مدت توسعهی اقتصادی نيز، با غرش توپ و رگبار مسلسل، به کابوس بدل شدند.
ويژگی ديگر خاورميانه، اعتقاد عميق آن به «قربانی» بودن و نسبت دادن همهی مصيبت هايش به «توطئه» و بدخواهی بيگانگان است.
بيگانه ستيزی، حتی در نخبگان منطقه نيز ريشهای عميق دارد. توده های خاور ميانهای، همراه با شمار زيادی از روشنفکرانشان، بار ها و بار ها در برابر مستبدان زانو زده و اشک شوق از ديده روان کردهاند، اما بعد ها، هنگامی که آرزو هايشان را پر پر شده ديده اند، انگشت اتهام را به سوی خارجيان نشانه رفته و از آنها حساب و کتاب خواسته اند.
آنچه در تونس و مصر گذشت اين اميد را به وجود آورده که آفريقای شمالی و خاور ميانه نيز خود را از قيد و بند های کهن آزاد رهايی بخشد و به جای آنکه درمان درد های خود را در گذشته های دور جستجو کنند، چشم به آينده بدوزد.
در رسانه های غرب، که بسياری از آنها تا ديروز آينده دنيای اسلام را تيره ميديدند، حال و هوای تازه ای پديد آمده است. سير رويداد ها آنها را بدين نتيجه رسانده که برای شناخت خاورميانه جديد، بايد خود را از شبح انقلاب اسلامی ۱۳۵۷ رها کنند و نسل های تازه ای را، که سلطه ايدئولوژيک بنياد گرايان مذهبی را پشت سر گذاشته اند، اين بار جدی بگيرند.
چنين پيدا است که خاور ميانه ديگری در راه است.
شعار «مرگ بر موسوی و کروبی و خاتمی» در مجلس
نمایندگان مجلس شورای اسلامی روز سهشنبه در جلسه علنی مجلس خواستار مرگ رهبران مخالفان دولت شده و شعارهایی چون «مرگ بر موسوی و کروبی و خاتمی»، «کروبی و موسوی اعدام باید گردند» و «مرگ بر منافق» سر دادند.
همچنین بنا به گزارشها، ۲۲۳ نماینده مجلس با صدور بیانیهای، میرحسین موسوی و مهدی کروبی را «مسئول مستقیم» کشته شدن یکی از «افراد بسیج» در جریان سرکوب راهپیمایی ۲۵ بهمن دانسته است.
این در حالی است که الجزیره گزارش داد «یک نفر» در درگیری با نیروی انتظامی کشته شده است و خبرگزاریهای بینالمللی در مورد هویت وی گزارشی ندادهاند.
منابع داخلی ایران، فرد کشته شده را صانع ژاله، دانشجوی رشته هنر تهران، اهل پاوه، گزارش کردهاند که در خیابان امیر اکرم تهران به ضرب گلوله جان باختهاست.
روز سهشنبه ۲۲۳ نماینده مجلس همچنین خواستار اعمال «اشد مجازات» در مورد مهدی کروبی و میر حسین موسوی شدند.
در همین حال در همین روز، غلامحسین محسنی اژهای، دادستان کل کشور نیز هشدار داد که دستگاه قضایی با «مسببین اصلی» راهپیماییهای ۲۵ بهمن «با سرعت و قاطعیت برخورد میکند.»
از سوی دیگر به گزارش خبرگزاری مهر، علی لاریجانی، رئیس مجلس شورای اسلامی، در همین روز راهپیمایی مخالفان دولت در ۲۵ بهمن را «از سنخ تظاهرات علیه اسلام و پیامبر و ائمه» و بدتر از آن نامید و راهپیماییها در شهرهای مختلف ایران را «تصنعی و آمریکایی» لقب داد.
به گزارش خبرگزاری فارس، سر دادن شعارها در مجلس پس از آن صورت گرفت که غلامعلی حداد عادل، چهره شاخص فراکسیون اصولگرایان مجلس، خطاب به رهبران مخالفان دولت گفت: «به آنها میگوییم که شما در هر حال بازنده بوده و هستید.»
رئیس پیشین مجلس در سخنانش، رهبران معترضان ایرانی را متهم کرد که قصد دارند «مسیر انقلابهای مردم مصر و تونس را از مخالفت با آمریکا و اسرائیل منحرف سازند.»
تظاهرات روز دوشنبه با درخواست میرحسین موسوی و مهدی کروبی در شهرهای مختلف ایران برگزار شد اما این دو چهره شاخص جنبش سبز، به دلیل آنکه در شرایط حصر خانگی قرار دارند، به رغم تلاشهای خود موفق نشدند به جمع راهپیمایان بپیوندند.
غلامحسین محسنی اژهای، سخنگوی قوه قضائیه، روز سهشنبه به خبرگزاری فارس گفت که «دستگاه قضایی با مسببان حوادث روز گذشته تهران برخورد قاطع خواهد کرد.»
وی حرکت اعتراضی روز دوشنبه معترضان در شهرهای ایران را «با طراحی و پشتیبانی آمریکا و ضدانقلاب از جمله منافقین» نامید و تهدید کرد که «دستگاه قضایی با توجه به هشدار قبلی با مسببین اصلی و نیز کسانی که موجب اخلال در نظم اجتماعی و آرامش مردم شدند، با سرعت و قاطعیت برخورد میکند.»
راهپیماییهای روز سهشنبه نخستین حضور خیابانی مخالفان دولت در بیش از یک سال گذشته بود و در جریان سرکوب این راهپیماییها توسط نیروهای دولتی، دست کم یک تن کشته و چندین تن نیز زخمی و بازداشت شدند.
همچنین بنا به گزارشها، ۲۲۳ نماینده مجلس با صدور بیانیهای، میرحسین موسوی و مهدی کروبی را «مسئول مستقیم» کشته شدن یکی از «افراد بسیج» در جریان سرکوب راهپیمایی ۲۵ بهمن دانسته است.
این در حالی است که الجزیره گزارش داد «یک نفر» در درگیری با نیروی انتظامی کشته شده است و خبرگزاریهای بینالمللی در مورد هویت وی گزارشی ندادهاند.
منابع داخلی ایران، فرد کشته شده را صانع ژاله، دانشجوی رشته هنر تهران، اهل پاوه، گزارش کردهاند که در خیابان امیر اکرم تهران به ضرب گلوله جان باختهاست.
روز سهشنبه ۲۲۳ نماینده مجلس همچنین خواستار اعمال «اشد مجازات» در مورد مهدی کروبی و میر حسین موسوی شدند.
در همین حال در همین روز، غلامحسین محسنی اژهای، دادستان کل کشور نیز هشدار داد که دستگاه قضایی با «مسببین اصلی» راهپیماییهای ۲۵ بهمن «با سرعت و قاطعیت برخورد میکند.»
از سوی دیگر به گزارش خبرگزاری مهر، علی لاریجانی، رئیس مجلس شورای اسلامی، در همین روز راهپیمایی مخالفان دولت در ۲۵ بهمن را «از سنخ تظاهرات علیه اسلام و پیامبر و ائمه» و بدتر از آن نامید و راهپیماییها در شهرهای مختلف ایران را «تصنعی و آمریکایی» لقب داد.
به گزارش خبرگزاری فارس، سر دادن شعارها در مجلس پس از آن صورت گرفت که غلامعلی حداد عادل، چهره شاخص فراکسیون اصولگرایان مجلس، خطاب به رهبران مخالفان دولت گفت: «به آنها میگوییم که شما در هر حال بازنده بوده و هستید.»
غلامعلی حداد عادل، در نطق میاندستور خود در مجلس، دعوت میرحسین موسوی و مهدی کروبی برای تظاهرات ۲۵ بهمن در حمایت از جنبشهای مردمی در تونس و مصر را «تعجبآور و تأسفبار» نامید و آنها را متهم کرد که با این کار «زمینه را برای فتنهگری منافقین و سلطنتطلبان و دشمنان بیشرم انقلاب اسلامی فراهم کردند.»
رئیس پیشین مجلس در سخنانش، رهبران معترضان ایرانی را متهم کرد که قصد دارند «مسیر انقلابهای مردم مصر و تونس را از مخالفت با آمریکا و اسرائیل منحرف سازند.»
تظاهرات روز دوشنبه با درخواست میرحسین موسوی و مهدی کروبی در شهرهای مختلف ایران برگزار شد اما این دو چهره شاخص جنبش سبز، به دلیل آنکه در شرایط حصر خانگی قرار دارند، به رغم تلاشهای خود موفق نشدند به جمع راهپیمایان بپیوندند.
غلامحسین محسنی اژهای، سخنگوی قوه قضائیه، روز سهشنبه به خبرگزاری فارس گفت که «دستگاه قضایی با مسببان حوادث روز گذشته تهران برخورد قاطع خواهد کرد.»
وی حرکت اعتراضی روز دوشنبه معترضان در شهرهای ایران را «با طراحی و پشتیبانی آمریکا و ضدانقلاب از جمله منافقین» نامید و تهدید کرد که «دستگاه قضایی با توجه به هشدار قبلی با مسببین اصلی و نیز کسانی که موجب اخلال در نظم اجتماعی و آرامش مردم شدند، با سرعت و قاطعیت برخورد میکند.»
راهپیماییهای روز سهشنبه نخستین حضور خیابانی مخالفان دولت در بیش از یک سال گذشته بود و در جریان سرکوب این راهپیماییها توسط نیروهای دولتی، دست کم یک تن کشته و چندین تن نیز زخمی و بازداشت شدند.
کلینتون: آمریکا از آرمانهای تظاهرکنندگان ایرانی حمایت میکند
هیلاری کلینتون، وزیر امور خارجه آمریکا، دوشنبه، در سخنانی در واکنش به سرکوب تظاهرات در ایران، بر حمایت کشورش از «آرمانهای» تظاهرکنندگان ایرانی تاکید کرده و از جمهوری اسلامی خواسته است، «همان آزادیهایی را که برای مردم مصر میخواهد، برای شهروندان خود نیز تضمین کند.»بیشتر بخوانید:
به گزارش خبرگزاری رویترز، هیلاری کلینتون، وزیر امور خارجه ایالات متحده آمریکا، روز دوشنبه با تمجید از «آرمانهای» تظاهرکنندگان ایرانی و با اشاره به اعمال خشونت علیه تظاهرکنندگان در جریان تظاهرات ۲۵ بهمن ماه اظهار داشت: «آنچه که ما امروز در ایران شاهد هستیم، نشانه شجاعت مردم ایران و بیانگر ریاکاری رژیم ایران است که در سه هفته گذشته همواره به تمجید آنچه در مصر روی میداد، پرداخته بود.»
وزیر امور خارجه آمریکا همچنین افزوده است: «ما آرزو میکنیم، مخالفان دولت و مردم شجاع در خیابانهای شهرهای مختلف ایران به همان فرصتی دست یابند که همنوعان آنها در مصر بدان دست یافتهاند.»
با وجود تهدید فرماندهان عالیرتبه سپاه مبنی بر سرکوب هر گونه تجمع مخالفان و مخالفت مقامهای جمهوری اسلامی با درخواست رهبران مخالفان دولت برای صدور مجوز یک راهپیمایی در حمایت از مردم تونس و مصر، روز دوشنبه خیابانهای تهران و چند شهر دیگر از جمله شیراز و اصفهان یک بار دیگر شاهد اعتراضهای خیابانی مخالفان دولت بود.
هفته پیش میر حسین موسوی و مهدی کروبی، دو تن از رهبران مخالفان دولت در ایران در نامهای به وزارت کشور خواستار صدور مجوز برای یک راهپیمایی در حمایت از مردم تونس و مصر در روز ۲۵ بهمن ماه در تهران شده بودند.
هر چند مقامهای جمهوری اسلامی پاسخ روشنی به این درخواست ندادند، اما معاون مدیر کل سیاسی وزارت کشور درخواست رهبران مخالف دولت را «غیرقانونی» خوانده و گفته بود، به «فتنهگران مجوز اغتشاش» داده نمیشود.
با این حال درخواست رهبران مخالفان دولت با استقبال فعالان و گروههای سیاسی روبرو شد و در مقابل نیز بر اساس گزارشها و تصاویر دریافتی از ایران، نیروهای امنیتی جمهوری اسلامی و نیز نیروهای لباس شخصی با حضور انبوه خود به مقابله با تظاهرکنندگان پرداخته و برای متفرق ساختن آنها اقدام به شلیک گلولههای گاز اشک آور کردند.
در جریان سرکوب تظاهرات روز ۲۵ بهمن ماه در تهران دست کم یک نفر کشته و چند نفر دیگر زخمی شدهاند.
هیلاری کلینتون، وزیر امور خارجه آمریکا، با اشاره به اعمال خشونت علیه تظاهرکنندگان اظهار داشته است: «ما مخالف اعمال خشونت هستیم و حکومت ایران را که یک بار دیگر برای جلوگیری از حق آزادی بیان شهروندانش به خشونت و نیروهای امنیتی متوسل شده، در این رابطه مسئول میدانیم.»
وی همچنین با تاکید بر اهمیت انجام تغییرات دمکراتیک گفته است: «ما بر این باوریم که باید گشایشی در نظام سیاسی در ایران صورت گرفته و صدای مخالفان و جامعه مدنی شنیده شود.»
از سوی دیگر ایلیانا رز-لتینن، رئیس کمیته روابط خارجی مجلس نمایندگان آمریکا از حزب جمهوریخواه با انتشار بیانیهای از تظاهرات مردم ایران در روز دوشنبه حمایت کرده است.
در این بیانیه با بیان این که روند سرکوب مردم ایران توسط رژیم جمهوری اسلامی از زمان انتخابات ریاست جمهوری سال گذشته تشدید شده، از عدم حمایت آشکار ایالات متحده از خواستههای مردم ایران برای آزادی و دمکراسی در جریان اعتراضها به نتایج انتخابات به عنوان یک اشتباه یاد شده و تاکید شده است: «ما دیگر نمیتوانیم این اشتباه را تکرار کنیم.»
در ادامه این بیانیه آمده است: «یکی از راههایی که ما از طریق آن میتوانیم و باید از مردم ایران حمایت کنیم آن است که از تمام ابزارهای موجود برای تحریم آن دسته از مقامهای ایرانی که در نقض حقوق بشر دست داشتهاند، استفاده کنیم.»
رئیس کمیته روابط خارجی مجلس نمایندگان آمریکا همچنین از دولت این کشور خواسته است، تمام تحریمهای ممکن را علیه مقامهای جمهوری اسلامی «از رهبر گرفته تا رئیس جمهور و اعضای سپاه پاسداران و سایر مقامها، که حقوق مردم ایران را لگدمال میکنند»، به مورد اجرا درآورد.
همچنین ویلیام هیگ، وزیر امور خارجه بریتانیا نیز در واکنش به سرکوب تظاهرات روز دوشنبه در ایران، از رهبران جمهوری اسلامی خواسته است، به حق آزادی بیان و تجمع مسالمتآمیز شهروندان خود احترام بگذارند.
وی با اشاره به موضعگیریهای مقامهای ایرانی درباره رویدادهای مصر اظهار داشته است: «محمود احمدینژاد هفته پیش گفته بود که مردم مصر باید حق اظهار نظر درباره کشورشان را داشته باشند. من هم از مقامهای ایرانی میخواهم که برای شهروندان خود نیز چنین حقوقی را قایل شوند و از نیروهای امنیتی بخواهند که در مقابل تظاهرکنندگان خویشتنداری کنند.»
عفو بینالملل سرکوب تظاهرات ۲۵ بهمن را محکوم کرد
به دنبال برگزاری تظاهرات مخالفان دولت ایران در روز دوشنبه در پایتخت و چند شهر مختلف و مقابله نیروهای امنیتی و انتظامی جمهوری اسلامی با آن، سازمان عفو بینالملل با انتشار بیانیهای سرکوب این تظاهرات را محکوم کرده و بر حق مردم ایران برای برگزاری تجمعات مسالمتآمیز تاکید کرده است.
حسیبه حاجصحراوی، قائم مقام بخش شمال آفریقا و خاور میانه در سازمان عفو بینالملل؛ که مقرش در لندن است، در این باره اظهار داشته است: «مردم ایران این حق را دارند که با شرکت در تجمعات مسالمت آمیز حمایت خود را از مردم مصر و تونس اعلام کنند.»
وی همچنین افزوده است: «مسئولیت دستگاههای دولتی در برقراری نظم اجتماعی نمیتواند، ممنوع ساختن اعتراضها و سرکوب آن را توجیه کند.»
هفته پیش میر حسین موسوی و مهدی کروبی، از رهبران مخالفان دولت، در نامهای به وزارت کشور خواستار صدور مجوز برای یک راهپیمایی در حمایت از مردم تونس و مصر در روز ۲۵ بهمن ماه در تهران شده بودند.
هر چند مقامهای جمهوری اسلامی پاسخ روشنی به این درخواست ندادند، اما معاون مدیر کل سیاسی وزارت کشور درخواست رهبران مخالف دولت را «غیرقانونی» خوانده و گفته بود، به «فتنهگران مجوز اغتشاش» داده نمیشود.
با این حال درخواست میرحسین موسوی و مهدی کروبی برای تظاهرات روز ۲۵ بهمن ماه با استقبال گسترده مخالفان دولت در اینترنت روبرو شد و گروههای سیاسی اصلاحطلب نیز از آن حمایت کرده و خواستار مشارکت مردم در این تظاهرات شده بودند.
با وجود تهدید فرماندهان عالیرتبه سپاه مبنی بر سرکوب هر گونه تجمع مخالفان، روز دوشنبه خیابانهای تهران و چند شهر دیگر از جمله شیراز و اصفهان یک بار دیگر شاهد اعتراضهای خیابانی مخالفان دولت بود.
و در این میان گزارشهای دریافتی از ایران از حضور انبوه نیروهای امنیتی و انتظامی و برخورد شدید آنها با تظاهر کنندگان حکایت داشت.
حسیبه حاجصحراوی، قائم مقام بخش شمال آفریقا و خاور میانه در سازمان عفو بینالملل در این باره اظهار داشته است: «سرکوب این تظاهرات تازهترین تلاش دستگاههایحکومتی در ایران برای جلوگیری از فعالیت مخالفان و خاموش کردن صدای دگراندیشان است.»
در آستانه برگزاری تظاهرات روز ۲۵ بهمن ماه در ایران، مقامهای امنیتی جمهوری اسلامی شمار زیادی از فعالان سیاسی و مدنی را بازداشت کرده و روز دوشنبه نیز مانع حضور مهدی کروبی و میرحسین موسوی، در جمع تظاهرکنندگان شده بودند.
بیشتر بخوانید:
حسیبه حاجصحراوی، قائم مقام بخش شمال آفریقا و خاور میانه در سازمان عفو بینالملل؛ که مقرش در لندن است، در این باره اظهار داشته است: «مردم ایران این حق را دارند که با شرکت در تجمعات مسالمت آمیز حمایت خود را از مردم مصر و تونس اعلام کنند.»
وی همچنین افزوده است: «مسئولیت دستگاههای دولتی در برقراری نظم اجتماعی نمیتواند، ممنوع ساختن اعتراضها و سرکوب آن را توجیه کند.»
هفته پیش میر حسین موسوی و مهدی کروبی، از رهبران مخالفان دولت، در نامهای به وزارت کشور خواستار صدور مجوز برای یک راهپیمایی در حمایت از مردم تونس و مصر در روز ۲۵ بهمن ماه در تهران شده بودند.
هر چند مقامهای جمهوری اسلامی پاسخ روشنی به این درخواست ندادند، اما معاون مدیر کل سیاسی وزارت کشور درخواست رهبران مخالف دولت را «غیرقانونی» خوانده و گفته بود، به «فتنهگران مجوز اغتشاش» داده نمیشود.
با این حال درخواست میرحسین موسوی و مهدی کروبی برای تظاهرات روز ۲۵ بهمن ماه با استقبال گسترده مخالفان دولت در اینترنت روبرو شد و گروههای سیاسی اصلاحطلب نیز از آن حمایت کرده و خواستار مشارکت مردم در این تظاهرات شده بودند.
با وجود تهدید فرماندهان عالیرتبه سپاه مبنی بر سرکوب هر گونه تجمع مخالفان، روز دوشنبه خیابانهای تهران و چند شهر دیگر از جمله شیراز و اصفهان یک بار دیگر شاهد اعتراضهای خیابانی مخالفان دولت بود.
و در این میان گزارشهای دریافتی از ایران از حضور انبوه نیروهای امنیتی و انتظامی و برخورد شدید آنها با تظاهر کنندگان حکایت داشت.
حسیبه حاجصحراوی، قائم مقام بخش شمال آفریقا و خاور میانه در سازمان عفو بینالملل در این باره اظهار داشته است: «سرکوب این تظاهرات تازهترین تلاش دستگاههایحکومتی در ایران برای جلوگیری از فعالیت مخالفان و خاموش کردن صدای دگراندیشان است.»
در آستانه برگزاری تظاهرات روز ۲۵ بهمن ماه در ایران، مقامهای امنیتی جمهوری اسلامی شمار زیادی از فعالان سیاسی و مدنی را بازداشت کرده و روز دوشنبه نیز مانع حضور مهدی کروبی و میرحسین موسوی، در جمع تظاهرکنندگان شده بودند.
۲۵ بهمن؛ «درگیری معترضان و بسیج»
۱۳۸۹/۱۱/۲۵
درخواست مهدی کروبی و میرحسین موسوی برای برگزاری راهپیمایی ۲۵ بهمن در حمایت از مردم مصر و تونس، با استقبالهای گروههای مختلف سیاسی و مدنی همراه بود.
ویدئوهای منتشر شده در وبسایت یوتیوب، حاکی از آن است که در برخی از مناطق معترضان و نیروهای بسیج با یکدیگر درگیر شدهاند.
تهران، خیابان جمالزاده
تظاهرات، مکان نامعلوم
تظاهرات، مکان نامعلوم
---------------------------------------------
ویدئوهای منتشر شده در وبسایت یوتیوب، حاکی از آن است که در برخی از مناطق معترضان و نیروهای بسیج با یکدیگر درگیر شدهاند.
تهران، خیابان جمالزاده
تظاهرات، مکان نامعلوم
تظاهرات، مکان نامعلوم
---------------------------------------------
تعامل ترکيه با ايران، همراه با نگرانی
شامگاه یکشنبه، عبدالله گل، رئيس جمهور ترکيه، در رأس هيئتی رسمی و به همراه ۱۰۰ بازرگان وارد تهران شد. عبدالله گل در آستانه سفر به ايران در مصاحبه با خبرگزاری ايرنا گفته است که «روابط ترکيه و ايران به عنوان دو کشور همسايه در سالهای اخير توسعه چشمگيری يافته است، ولی مناسبات دو کشور در حال حاضر در ورای روابط همسايگی قرار دارد و اين مساله اهميت فراوانی دارد».
حجم مبادلات تجاری ترکيه و ايران در سال ۲۰۱۰ با افزايش دو برابری به ۱۰ ميليارد دلار رسيده است و طبق آمار صادرات ايران به ترکيه دو و نيم برابر بيشتر از واردات ايران از اين کشور بوده است . ۹۰ درصد صادرات ايران به ترکيه را نفت و گاز تشکيل می دهد. از طرفی سرمايه گذاران ايرانی طی سال ميلادی گذشته ۴ ميليارد دلار در ترکيه سرمايه گذاری «مستقيم» انجام داده اند و دو ميليون توريست ايرانی به اين کشور سفر کرده اند.
با اينهمه، مصطفی اوزجان کارشناس ارشد مسائل خاورميانه در ترکيه، در گفتگو با راديو فردا می گويد که دو کشور ايران و ترکيه در منطقه برای گسترش نفوذ خود درگير رقابتی سخت هستند و هم اکنون ترکيه در سياست خارجی و دفاع از منافع خود در منطقه عرصه را به ايران باخته است، اگرچه انتظار بر اين است که در دراز مدت کفه ترازو به نفع ترکيه سنگينتر شود.
اوزجان می گويد که تنها عرصه ای که دو کشورتعامل بدون نزاع دارند، همان عرصه تجاری است، اما در کنار همکاريهای اقتصادی اختلاف نظرهای فراوانی چه از لحاظ ايدوئولوژيک، چه استراتژيک ميان دو کشور موجود است.
به اعتقاد اين کارشناس، ايران در اعمال سليقه خود بر کشورهای عراق و لبنان گوی رقابت را از ترکيه ربوده است: «ترکيه برای ابقای سعد الحريری تلاش زيادی کرد و حتی ميانجيگری حل بحران داخلی لبنان را بر عهده گرفت. اما ايران با اعمال نفوذ خود هم باعث فروپاشی کابينه حريری شد و هم باعث پيروزی نوری المالکی برای تصاحب پست نخست وزيری عراق شد.
هر دو اين دو حوادث بر خلاف منافع ترکيه و در راستای گسترش نفوذ جمهوری اسلامی در منطقه بود».
اخيرا بعد از خروج ۱۱ وزير از کابينه ائتلافی دولت حريری، کابينه وی سقوط کرد و ميشل سليمان، رئيس جمهور لبنان، نجيب ميقاتی را که حمايت ۶۸ تن از نمايندگان مجلس را کسب کرده بود مامور تشکيل کابينه جديد کرد. حزب الله لبنان و متحدانش، آقای ميقاتی، ميليارد سنی را در مقابل سعدحريری، نامزد سمت نخست وزيری کرده بودند.
در اوايل دی ماه نيز بعد از نه ماهها کشمکش ميان طرفداران نوری المالکی و اياد علاوی نهايتا پارلمان عراق به کابينه مالکی رای دارد. به دنبال انتخابات پارلمانی عراق، آقای مالکی با ائتلاف شيعی حاکميت قانون با اختلافی اندک پس از آقای علاوی نماينده ائتلاف سنی العراقيه در مقام دوم قرار گرفت. اما نه حاکميت قانون و نه ائتلاف سنی العراقيه هيچ يک آن قدر رای نداشتند که بتوانند گروه اکثريت پارلمان را به دست بگيرند.
آقای اوزجان می گويد که ترکيه نيز مانند بسياری از کشورها به برنامه اتمی ايران با ديدی مشکوک نظاره می کند و چندين بار نيز در سخنان مقامات عالی رتبه ترکيه انعکاس يافته است. برای نمونه هم رئيس جمهور و هم نخست وزير ترکيه اذعان داشته اند که توليد بمب اتمی در ايران غير قابل قبول است. با اينهمه، به اعتقاد اين کارشناس ترک، مقامات آنکارا سياست مستقلی در مقايسه با غرب در مواجهه با ايران در پيش گرفته اند و بيشتر در نظر دارند که بحران ايران از طريق مسالمت آميز و همکاريهای سازنده انجام پذيرد.
اوزجان می گويد که «شير ايران» رفته رفته پيرتر و فرتوت تر می شود و از طرفی رشد اقتصادی بالای ترکيه، همراه با عواملی که در منطقه و جهان بر عليه ايران و به نفع ترکيه در جريان است، بدون شک در آينده ای نزديک ترکيه ابتکار عمل در منطقه را در دست خواهد داشت و از اين نظر مقامات ترکيه در نوعی آرامش خاطر حرکت می کنند.
بگفته وی، دليل اصلی اتخاذ سياست مستقل ترکيه در قبال بلندپروازی های ايران، دوری اين کشور از غرب و لزوم مستحکم کردن پيوندهای منطقه ای ترکيه است، وگرنه ترکيه نه حامی ايران است و نه اصولا خط مشی مشترکی با ايران دارد.
ترکيه در مقاطعی از همکاريهای اقتصادی با ايران نيز صرف نظر کرده است، برای نمونه عقب نشينی ترکيه از قرارداد توسعه دو فاز پارس جنوبی را می توان نام برد. با اينهمه، مورا ديگری بوده است که ترکيه بر خلاف خواسته غرب و خصوصا امريکا در رابطه با محدوديت در تعامل بر ايران زير بار نرفته است.
اخيرا، وزارت خزانه داری آمريکا چندين شرکت و اشخاص ايرانی و ترک را به نقض قوانين تجارت آمريکا و صادرات مواد قابل استفاده در صنايع موشکی و هسته ای ايران از طريق ترکيه متهم کرد و در ليست سياه خود قرار داد.
وزير تجارت خارجی ترکيه، در واکنش به درخواست امريکا از ترکيه مبنی بر برخورد با اين شرکتها گفت که کشورش در نظر ندارد عليه شرکت های مورد تحريم آمريکا که متهم به صادرات غير قانونی به ايران هستند، اقدامی کند.
ظفر چاغلايان گفت: «ترکيه قوانين خودش را دارد و کسی نمی تواند خارج از چارچوب قوانين ترکيه از ما بخواهد اين شرکت ها را تحريم يا فعاليت هايشان را ممنوع کنيم».
حجم مبادلات تجاری ترکيه و ايران در سال ۲۰۱۰ با افزايش دو برابری به ۱۰ ميليارد دلار رسيده است و طبق آمار صادرات ايران به ترکيه دو و نيم برابر بيشتر از واردات ايران از اين کشور بوده است . ۹۰ درصد صادرات ايران به ترکيه را نفت و گاز تشکيل می دهد. از طرفی سرمايه گذاران ايرانی طی سال ميلادی گذشته ۴ ميليارد دلار در ترکيه سرمايه گذاری «مستقيم» انجام داده اند و دو ميليون توريست ايرانی به اين کشور سفر کرده اند.
با اينهمه، مصطفی اوزجان کارشناس ارشد مسائل خاورميانه در ترکيه، در گفتگو با راديو فردا می گويد که دو کشور ايران و ترکيه در منطقه برای گسترش نفوذ خود درگير رقابتی سخت هستند و هم اکنون ترکيه در سياست خارجی و دفاع از منافع خود در منطقه عرصه را به ايران باخته است، اگرچه انتظار بر اين است که در دراز مدت کفه ترازو به نفع ترکيه سنگينتر شود.
اوزجان می گويد که تنها عرصه ای که دو کشورتعامل بدون نزاع دارند، همان عرصه تجاری است، اما در کنار همکاريهای اقتصادی اختلاف نظرهای فراوانی چه از لحاظ ايدوئولوژيک، چه استراتژيک ميان دو کشور موجود است.
به اعتقاد اين کارشناس، ايران در اعمال سليقه خود بر کشورهای عراق و لبنان گوی رقابت را از ترکيه ربوده است: «ترکيه برای ابقای سعد الحريری تلاش زيادی کرد و حتی ميانجيگری حل بحران داخلی لبنان را بر عهده گرفت. اما ايران با اعمال نفوذ خود هم باعث فروپاشی کابينه حريری شد و هم باعث پيروزی نوری المالکی برای تصاحب پست نخست وزيری عراق شد.
هر دو اين دو حوادث بر خلاف منافع ترکيه و در راستای گسترش نفوذ جمهوری اسلامی در منطقه بود».
اخيرا بعد از خروج ۱۱ وزير از کابينه ائتلافی دولت حريری، کابينه وی سقوط کرد و ميشل سليمان، رئيس جمهور لبنان، نجيب ميقاتی را که حمايت ۶۸ تن از نمايندگان مجلس را کسب کرده بود مامور تشکيل کابينه جديد کرد. حزب الله لبنان و متحدانش، آقای ميقاتی، ميليارد سنی را در مقابل سعدحريری، نامزد سمت نخست وزيری کرده بودند.
در اوايل دی ماه نيز بعد از نه ماهها کشمکش ميان طرفداران نوری المالکی و اياد علاوی نهايتا پارلمان عراق به کابينه مالکی رای دارد. به دنبال انتخابات پارلمانی عراق، آقای مالکی با ائتلاف شيعی حاکميت قانون با اختلافی اندک پس از آقای علاوی نماينده ائتلاف سنی العراقيه در مقام دوم قرار گرفت. اما نه حاکميت قانون و نه ائتلاف سنی العراقيه هيچ يک آن قدر رای نداشتند که بتوانند گروه اکثريت پارلمان را به دست بگيرند.
آقای اوزجان می گويد که ترکيه نيز مانند بسياری از کشورها به برنامه اتمی ايران با ديدی مشکوک نظاره می کند و چندين بار نيز در سخنان مقامات عالی رتبه ترکيه انعکاس يافته است. برای نمونه هم رئيس جمهور و هم نخست وزير ترکيه اذعان داشته اند که توليد بمب اتمی در ايران غير قابل قبول است. با اينهمه، به اعتقاد اين کارشناس ترک، مقامات آنکارا سياست مستقلی در مقايسه با غرب در مواجهه با ايران در پيش گرفته اند و بيشتر در نظر دارند که بحران ايران از طريق مسالمت آميز و همکاريهای سازنده انجام پذيرد.
اوزجان می گويد که «شير ايران» رفته رفته پيرتر و فرتوت تر می شود و از طرفی رشد اقتصادی بالای ترکيه، همراه با عواملی که در منطقه و جهان بر عليه ايران و به نفع ترکيه در جريان است، بدون شک در آينده ای نزديک ترکيه ابتکار عمل در منطقه را در دست خواهد داشت و از اين نظر مقامات ترکيه در نوعی آرامش خاطر حرکت می کنند.
بگفته وی، دليل اصلی اتخاذ سياست مستقل ترکيه در قبال بلندپروازی های ايران، دوری اين کشور از غرب و لزوم مستحکم کردن پيوندهای منطقه ای ترکيه است، وگرنه ترکيه نه حامی ايران است و نه اصولا خط مشی مشترکی با ايران دارد.
ترکيه در مقاطعی از همکاريهای اقتصادی با ايران نيز صرف نظر کرده است، برای نمونه عقب نشينی ترکيه از قرارداد توسعه دو فاز پارس جنوبی را می توان نام برد. با اينهمه، مورا ديگری بوده است که ترکيه بر خلاف خواسته غرب و خصوصا امريکا در رابطه با محدوديت در تعامل بر ايران زير بار نرفته است.
اخيرا، وزارت خزانه داری آمريکا چندين شرکت و اشخاص ايرانی و ترک را به نقض قوانين تجارت آمريکا و صادرات مواد قابل استفاده در صنايع موشکی و هسته ای ايران از طريق ترکيه متهم کرد و در ليست سياه خود قرار داد.
وزير تجارت خارجی ترکيه، در واکنش به درخواست امريکا از ترکيه مبنی بر برخورد با اين شرکتها گفت که کشورش در نظر ندارد عليه شرکت های مورد تحريم آمريکا که متهم به صادرات غير قانونی به ايران هستند، اقدامی کند.
ظفر چاغلايان گفت: «ترکيه قوانين خودش را دارد و کسی نمی تواند خارج از چارچوب قوانين ترکيه از ما بخواهد اين شرکت ها را تحريم يا فعاليت هايشان را ممنوع کنيم».
ترس، توهم فرهمندی، و اوباشگری
علی رغم مخالفت عمومی و گستردهی اکثريت مردم ايران با حکومت موجود، اين حکومت تداوم يافته است. در ٢٢ سال حکومت خامنهای حتی يک همه پرسی در اين کشور صورت نگرفته و يک انتخابات آزاد، رقابتی و سالم در آن برگزار نشده است. در رسانههای دولتی حتی نيم ساعت به اظهار نظر زندهی مردم اختصاص ندارد و هيچ تشکل منتقدی توان برگزاری يک اجتماع چند صد نفره تحت حمايت پليس را در مکانهای عمومی ندارد.
حکومتی که تا اين حد از مردم واهمه دارد چگونه ادامهی حيات يافته است. رمز اين تداوم چيست؟ ايدئولوژی، قوای قهريه، درآمد نفت، يا کنترل حکومت بر اخبار و اطلاعات در داخل کشور؟ يا ترکيبی از اينها؟
ترسها و دستاوردهايشان
حکومت جمهوری اسلامی بر چهار ترس يعنی ترس از بازگشت سلطنت، ترس از امپرياليسم، ترس از مارکسيسم و ترس از کف دادن هويت ايرانی با اتکا بر تصور فرهمندی خمينی بنا شد و با اتکا به دستههای اوباش برای غلبه بر اين ترسها تداوم يافت.
ترسهای فوق به ترتيب به بر پا کردن استبدادی قساوتمندانه تر و فاسد تر از حکومت پهلوی، نظريهی توطئه ( در برابر دشمنی توهمی که قابل حذف نبوده)، کشتار جمعی و حذف مخالفان داخلی (دشمنی که به آسانی می شد نابودش کرد) و بازگشت به بربريت با اجرای مجازاتهای شرعی (مثل قطع دست و سنگسار برای حفظ هويتی که در جهان امروز کسی آن را نمی پذيرد) ارتقا يافت.
خودکشی از ترس مرگ
ديکتاتورهای مذهبی ايران با چه توجيهی خود را مالک الرقاب مردم ايران می دانند؟ با ادعای اين که بدون آنها بيگانگان کشور را تاراج خواهند کرد، فساد اخلاقی همه جا را فرا خواهد گرفت و کشور تجزيه خواهد شد. اما عملا بيگانگان به همراه حاکمان دارند منابع کشور را تاراج می کنند، فساد اخلاقی همه جا را فرا گرفته و کشور با شکافهای جدی سياسی و اجتماعی عملا در حال تجزيه است. کسانی که توجيهات فوق را می خرند از ترس مرگ، خودکشی کردهاند.
همين ترس است که مردم را به سوی رهبران ظاهرا فرهمند (ساخته و پرداخته شده با تکنولوژیهای رسانهای و فرهنگی امروز) هل می دهد و همين ترس است که اوباش را بر مردم، بدون مقاومت قابل توجه مسلط می سازد.
ترس از بيگانه
ترس از بيگانه در فرهنگ سياسی ايران به دلايل اشغال کشور توسط نيروهای خارجی در طول تاريخ ريشه دار است و از همين جهت حکومتهای ديکتاتوری از اين ترس برای رام کردن و سرکوب مردم استفاده می کنند. عناوينی مثل تهاجم فرهنگی، شبيخون فرهنگی، جنگ نرم و استکبار برای بسط و توجيه نظری اين ترس و بهره برداری از آن ساخته و پرداخته شدهاند. مهم ترين گفتمان دستگاه رسانهای و تبليغاتی دولتی دشمن سازی و دشمن تراشی است. از اين جهت مرتبا بر اختلافات تاکيد می شود و منافع مشترک و مصالحه ميان بازيگران بين المللی و منطقهای مسکوت می ماند.
ترس از بی بند و باری
کشوری که حکومتهايش به هيچ اصلی پای بند نبوده و زمينهی ارضای ابتدايی ترين نيازها نيز در آن وجود نداشته است کشتزار مناسب ترس از بی بند و باری و هرج و مرج است. مردمی که از هر نظر محروم نگاه داشته شدهاند از نگاه خود هر لحظه می توانند بر خلاف روال جاری عمل کنند و حاکمان از اين ترس آگاه هستند. روحانيت با سوار شدن بر اين ترس خود را پاسدار ارزشها معرفی کرده است در حالی که حکومت جمهوری اسلامی از حيث اخلاقی سياه ترين دوره را در تاريخ معاصر اين کشور رقم زده است. روحانيت و هواداران آن بی بند و باری را به حوزهی سکس يا چند تار موی زنان تقليل دادند تا دروغ و ريا کاری و تقلب و پنهانکاری و فساد و تبعيض به سادگی رواج پيدا کنند.
ترس از تجزيه
بدون دمکراسی و حقوق بشر ايران به تدريج يکپارچگی خود را از دست خواهد داد. حاکمان جمهوری اسلامی با استفاده از اين نوع کوته بينی ناسيوناليستی خود را عامل حفظ وحدت کشور معرفی می کنند و از همين جهت سرکوبگرانه ترين سياستها را در برابر اقوام و مذاهب ايرانی اتخاذ کردهاند. ترس از تجزيه که چيزی جز وهم و خيال نيست (نگاه کنيد به عراق که علی رغم فروپاشی دولت ملی همچنان يک کشور است) همواره يکی از عناصر توجيه استبداد سياسی و تمرکز گرايی در چند قرن اخير بوده است.
عليه مجذوبيت
پاسخ موقعيتها و حکومتهای استبدادی به انواع ترسهای تقويت شده يا زاييدهی خود حکومت، "رهبر فرهمند" است، کسی که فراتر از انسانهای عادی است و قرار است با اتکا به نيروی فرا انسانیاش مردم را حتی اگر نخواهند به زور نجات دهد. در اين حکومتها با احزاب سياسی و رسانههای آزاد مخالفت می شود و نقش آنها کاهش می يابد چون اين تشکيلات و نهادها خطر مجذوبيت را کاهش می دهند؛ همچنين رهبران حزبی و اهل قلم از پايين و بر اساس کار گروهی به مقامات بالاتر دست می يابند که بر خلاف روند اقتدارگرايی است.
مخالفت مقامات حکومت ترس با احزاب سياسی و رسانههای آزاد ريشه در نياز آنها به برساختن رهبران سياسی ظاهرا فرهمند دارد تا کسی از آنها سوالی نپرسد و آنها نيز مجبور نباشند پاسخ دهند. افراد ناشايست در پيرامون اين رهبر ظاهرا فرهمند مستبد جمع شده و با اتکای به وی قدرت و ثروت جامعه را از آن خود می سازند. اوباش همان گروهی هستند که بايد به عنوان ابزار عنصر فرهمند مردم را به زور به بهشت ببرند يا آنها را مستقيما به ديار باقی راهنمايی کنند. حکومت ترس خواه ناخواه به حکومت عنصر فرهمند و حکومت اوباش منجر می شود چون هر سه، اضلاع و عناصر يک حکومت اقتدارگرا هستند.
پويايی درونی
اما حکومت جمهوری اسلامی در درون خود پويايی داشته و با تحولات دنيا و فشار مطالبات مردم تحول يافته است. در سه دههی گذشته به همان ترتيب که مخالفان حکومت در پی خلق و پرورش اميدهای تازهای بودهاند ترسهای تازهای نيز خلق و پرورش داده شدهاند؛ گروههای اوباش تازه جای خود را به اوباش گذشته که وکيل و وزير و فيلمساز و مدير شدهاند دادهاند و حکومت همچنان در پی بر ساختن عنصری فرهمند از خامنهای در جای پای خمينی و حتی فراتر از آن است.
تمسک مخالفان ليبرال دمکراسی به ترس، فرهمندی و اوباشگری
در کشورهای توسعه يافتهی غربی نيز اين سه عنصر به شکلی ديگر وجود دارند: ترس از مهاجران، اقليتهای دينی و قومی و نژادی و جنسی، رهبران مذهبی و سياسی با مدعاهای پيامبرانه، و اوباش سازمان يافته در احزاب و گروههای فرا راست و نو محافظه کار (نئو نازی، فاشيست، و نژاد پرست). در دورههايی که ترس بر افکار عمومی غلبه پيدا می کند يا شرايط اقتصادی دشوار می شود يا احزاب سياسی و دولت بر آمده از مردم ضعيف می شود سه عنصر ترس، فرهمندی و اوباشگری با قوت بيشتری در عرصهی عمومی ظاهر می شوند. اما در نهايت ساز و کار دمکراتيک و رسانههای آزاد مردم را از غلبهی اين امور تا حدی نجات می دهند. به همين دليل است که مدافعان آزادی و دمکراسی در جوامع غربی هيچگاه کار خود را پايان يافته تلقی نکردهاند.
***
بهترين ملاک تميز ميان حکومت و گرايش مخالف آن نحوهی مواجهه با ترس يا اميد است. مخالفانی نيز که سخن از ترسهای تازهای می گويند در واقع گذار از يک ديکتاتوری به ديکتاتوری ديگری را نويد می دهند. بديل حکومت ترس امروز حکومت اميد است، اميد به دمکراسی به جای اقتدارگرايی، اميد به استيفای حقوق بشر به جای نقض آن و اميد به حکومت شفاف و پاسخگو به جای حکومت فاسد و غير پاسخگو.
حکومتی که تا اين حد از مردم واهمه دارد چگونه ادامهی حيات يافته است. رمز اين تداوم چيست؟ ايدئولوژی، قوای قهريه، درآمد نفت، يا کنترل حکومت بر اخبار و اطلاعات در داخل کشور؟ يا ترکيبی از اينها؟
ترسها و دستاوردهايشان
حکومت جمهوری اسلامی بر چهار ترس يعنی ترس از بازگشت سلطنت، ترس از امپرياليسم، ترس از مارکسيسم و ترس از کف دادن هويت ايرانی با اتکا بر تصور فرهمندی خمينی بنا شد و با اتکا به دستههای اوباش برای غلبه بر اين ترسها تداوم يافت.
ترسهای فوق به ترتيب به بر پا کردن استبدادی قساوتمندانه تر و فاسد تر از حکومت پهلوی، نظريهی توطئه ( در برابر دشمنی توهمی که قابل حذف نبوده)، کشتار جمعی و حذف مخالفان داخلی (دشمنی که به آسانی می شد نابودش کرد) و بازگشت به بربريت با اجرای مجازاتهای شرعی (مثل قطع دست و سنگسار برای حفظ هويتی که در جهان امروز کسی آن را نمی پذيرد) ارتقا يافت.
خودکشی از ترس مرگ
ديکتاتورهای مذهبی ايران با چه توجيهی خود را مالک الرقاب مردم ايران می دانند؟ با ادعای اين که بدون آنها بيگانگان کشور را تاراج خواهند کرد، فساد اخلاقی همه جا را فرا خواهد گرفت و کشور تجزيه خواهد شد. اما عملا بيگانگان به همراه حاکمان دارند منابع کشور را تاراج می کنند، فساد اخلاقی همه جا را فرا گرفته و کشور با شکافهای جدی سياسی و اجتماعی عملا در حال تجزيه است. کسانی که توجيهات فوق را می خرند از ترس مرگ، خودکشی کردهاند.
همين ترس است که مردم را به سوی رهبران ظاهرا فرهمند (ساخته و پرداخته شده با تکنولوژیهای رسانهای و فرهنگی امروز) هل می دهد و همين ترس است که اوباش را بر مردم، بدون مقاومت قابل توجه مسلط می سازد.
ترس از بيگانه
ترس از بيگانه در فرهنگ سياسی ايران به دلايل اشغال کشور توسط نيروهای خارجی در طول تاريخ ريشه دار است و از همين جهت حکومتهای ديکتاتوری از اين ترس برای رام کردن و سرکوب مردم استفاده می کنند. عناوينی مثل تهاجم فرهنگی، شبيخون فرهنگی، جنگ نرم و استکبار برای بسط و توجيه نظری اين ترس و بهره برداری از آن ساخته و پرداخته شدهاند. مهم ترين گفتمان دستگاه رسانهای و تبليغاتی دولتی دشمن سازی و دشمن تراشی است. از اين جهت مرتبا بر اختلافات تاکيد می شود و منافع مشترک و مصالحه ميان بازيگران بين المللی و منطقهای مسکوت می ماند.
ترس از بی بند و باری
کشوری که حکومتهايش به هيچ اصلی پای بند نبوده و زمينهی ارضای ابتدايی ترين نيازها نيز در آن وجود نداشته است کشتزار مناسب ترس از بی بند و باری و هرج و مرج است. مردمی که از هر نظر محروم نگاه داشته شدهاند از نگاه خود هر لحظه می توانند بر خلاف روال جاری عمل کنند و حاکمان از اين ترس آگاه هستند. روحانيت با سوار شدن بر اين ترس خود را پاسدار ارزشها معرفی کرده است در حالی که حکومت جمهوری اسلامی از حيث اخلاقی سياه ترين دوره را در تاريخ معاصر اين کشور رقم زده است. روحانيت و هواداران آن بی بند و باری را به حوزهی سکس يا چند تار موی زنان تقليل دادند تا دروغ و ريا کاری و تقلب و پنهانکاری و فساد و تبعيض به سادگی رواج پيدا کنند.
ترس از تجزيه
بدون دمکراسی و حقوق بشر ايران به تدريج يکپارچگی خود را از دست خواهد داد. حاکمان جمهوری اسلامی با استفاده از اين نوع کوته بينی ناسيوناليستی خود را عامل حفظ وحدت کشور معرفی می کنند و از همين جهت سرکوبگرانه ترين سياستها را در برابر اقوام و مذاهب ايرانی اتخاذ کردهاند. ترس از تجزيه که چيزی جز وهم و خيال نيست (نگاه کنيد به عراق که علی رغم فروپاشی دولت ملی همچنان يک کشور است) همواره يکی از عناصر توجيه استبداد سياسی و تمرکز گرايی در چند قرن اخير بوده است.
عليه مجذوبيت
پاسخ موقعيتها و حکومتهای استبدادی به انواع ترسهای تقويت شده يا زاييدهی خود حکومت، "رهبر فرهمند" است، کسی که فراتر از انسانهای عادی است و قرار است با اتکا به نيروی فرا انسانیاش مردم را حتی اگر نخواهند به زور نجات دهد. در اين حکومتها با احزاب سياسی و رسانههای آزاد مخالفت می شود و نقش آنها کاهش می يابد چون اين تشکيلات و نهادها خطر مجذوبيت را کاهش می دهند؛ همچنين رهبران حزبی و اهل قلم از پايين و بر اساس کار گروهی به مقامات بالاتر دست می يابند که بر خلاف روند اقتدارگرايی است.
مخالفت مقامات حکومت ترس با احزاب سياسی و رسانههای آزاد ريشه در نياز آنها به برساختن رهبران سياسی ظاهرا فرهمند دارد تا کسی از آنها سوالی نپرسد و آنها نيز مجبور نباشند پاسخ دهند. افراد ناشايست در پيرامون اين رهبر ظاهرا فرهمند مستبد جمع شده و با اتکای به وی قدرت و ثروت جامعه را از آن خود می سازند. اوباش همان گروهی هستند که بايد به عنوان ابزار عنصر فرهمند مردم را به زور به بهشت ببرند يا آنها را مستقيما به ديار باقی راهنمايی کنند. حکومت ترس خواه ناخواه به حکومت عنصر فرهمند و حکومت اوباش منجر می شود چون هر سه، اضلاع و عناصر يک حکومت اقتدارگرا هستند.
پويايی درونی
اما حکومت جمهوری اسلامی در درون خود پويايی داشته و با تحولات دنيا و فشار مطالبات مردم تحول يافته است. در سه دههی گذشته به همان ترتيب که مخالفان حکومت در پی خلق و پرورش اميدهای تازهای بودهاند ترسهای تازهای نيز خلق و پرورش داده شدهاند؛ گروههای اوباش تازه جای خود را به اوباش گذشته که وکيل و وزير و فيلمساز و مدير شدهاند دادهاند و حکومت همچنان در پی بر ساختن عنصری فرهمند از خامنهای در جای پای خمينی و حتی فراتر از آن است.
تمسک مخالفان ليبرال دمکراسی به ترس، فرهمندی و اوباشگری
در کشورهای توسعه يافتهی غربی نيز اين سه عنصر به شکلی ديگر وجود دارند: ترس از مهاجران، اقليتهای دينی و قومی و نژادی و جنسی، رهبران مذهبی و سياسی با مدعاهای پيامبرانه، و اوباش سازمان يافته در احزاب و گروههای فرا راست و نو محافظه کار (نئو نازی، فاشيست، و نژاد پرست). در دورههايی که ترس بر افکار عمومی غلبه پيدا می کند يا شرايط اقتصادی دشوار می شود يا احزاب سياسی و دولت بر آمده از مردم ضعيف می شود سه عنصر ترس، فرهمندی و اوباشگری با قوت بيشتری در عرصهی عمومی ظاهر می شوند. اما در نهايت ساز و کار دمکراتيک و رسانههای آزاد مردم را از غلبهی اين امور تا حدی نجات می دهند. به همين دليل است که مدافعان آزادی و دمکراسی در جوامع غربی هيچگاه کار خود را پايان يافته تلقی نکردهاند.
***
بهترين ملاک تميز ميان حکومت و گرايش مخالف آن نحوهی مواجهه با ترس يا اميد است. مخالفانی نيز که سخن از ترسهای تازهای می گويند در واقع گذار از يک ديکتاتوری به ديکتاتوری ديگری را نويد می دهند. بديل حکومت ترس امروز حکومت اميد است، اميد به دمکراسی به جای اقتدارگرايی، اميد به استيفای حقوق بشر به جای نقض آن و اميد به حکومت شفاف و پاسخگو به جای حکومت فاسد و غير پاسخگو.
آمانو: ایران به طور مداوم به غنیسازی اورانیوم ادامه میدهد
دبیر کل آژانس بینالمللی انرژی اتمی میگوید که جمهوری اسلامی به طور «مداوم و دایمی» به غنی سازی اورانیوم ادامه میدهد و بر ذخیره اورانیوم خود میافزاید.
یوکیا آمانو درگفتوگو با روزنامه واشینگتن پست که در تاریخ ۲۵ بهمن به چاپ رسیده است، ضمن ابراز نگرانی در مورد برنامه اتمی ایران اعلام کرد که کرم رایانهای استاکس نت بر غنی سازی اورانیوم در ایران تأثیر چندانی نداشته و ایران همچنان به تولید اورانیوم «با غنای ۳.۵ درصد و ۲۰ درصد» به طور مداوم ادامه میدهد.
وی پیشتر نیز تأکید کرده بود که اگرچه فرایند تولید اورانیوم کم غنی شده در ایران در اواسط ماه نوامبر به دلیل اثرات مخرب بدافزار استاکس نت برای مدت موقتی متوقف شده بود، ایران در حال حاضر «به طور مداوم» به غنیسازی ادامه میدهد و بر ذخیره اورانیوم خود میافزاید.
آقای آمانو در گفتگو با روزنامه واشینگتن پست در این زمینه اظهار کرد: «میتوانم بگویم آنها (جمهوری اسلامی) به راحتی بیش از سه هزار کیلوگرم اورانیوم با غنای ۳.۵ درصد دارند و این مقدار در حال افزایش است.»
دبیر کل آژانس همچنین اعلام کرد اطلاعات دریافت شده پیرامون برنامه اتمی ایران، موجب ایجاد نگرانیهایی برای آژانس در مورد «امکان استفاده از مواد هستهای برای اهداف نظامی» از سوی جمهوری اسلامی شده است. با اینحال آقای آمانو در این گفتوگو چندین بار تأکید کرد که نمیتواند به طور قطع وجود زوایای نظامی در برنامه هستهای ایران را تأیید کند.
وی خاطر نشان کرد که «احساس میکند» آقای احمدینژاد در پیشبرد برنامه هستهای ایران «بسیار مصمم» است.
آقای آمانو در ادامه از مقامات جمهوری اسلامی درخواست کرد تا در مورد برنامه اتمی خود، به طور شفاف و کامل توضیح بدهد و افزود که در غیر این صورت آژانس به «فشارهای» خود ادامه خواهد داد و خودداری جمهوری اسلامی را به شورای حکام آژانس گزارش خواهد داد.
وی در ادامه اظهار کرد که علیرغم قطعنامههای شورای امنیت که به منظور به تعلیق درآمدن برنامه اتمی ایران صادر شده است، ایران همچنان به ذخیرهسازی اورانیوم ادامه میدهد.
دبیر کل آژانس بینالمللی انرژی اتمی در پایان با اشاره به این که آژانس خواستار «دسترسی بیشتر» به سایتهای هستهای ایران، «همکاری بهتر» ایران با آژانس و همچنین پایبندی جمهوری اسلامی به قوانین آژانس است، تأکید کرد که در حال حاضر ایران «به اندازه کافی» با آژانس همکاری نمیکند.
یوکیا آمانو درگفتوگو با روزنامه واشینگتن پست که در تاریخ ۲۵ بهمن به چاپ رسیده است، ضمن ابراز نگرانی در مورد برنامه اتمی ایران اعلام کرد که کرم رایانهای استاکس نت بر غنی سازی اورانیوم در ایران تأثیر چندانی نداشته و ایران همچنان به تولید اورانیوم «با غنای ۳.۵ درصد و ۲۰ درصد» به طور مداوم ادامه میدهد.
وی پیشتر نیز تأکید کرده بود که اگرچه فرایند تولید اورانیوم کم غنی شده در ایران در اواسط ماه نوامبر به دلیل اثرات مخرب بدافزار استاکس نت برای مدت موقتی متوقف شده بود، ایران در حال حاضر «به طور مداوم» به غنیسازی ادامه میدهد و بر ذخیره اورانیوم خود میافزاید.
آقای آمانو در گفتگو با روزنامه واشینگتن پست در این زمینه اظهار کرد: «میتوانم بگویم آنها (جمهوری اسلامی) به راحتی بیش از سه هزار کیلوگرم اورانیوم با غنای ۳.۵ درصد دارند و این مقدار در حال افزایش است.»
دبیر کل آژانس همچنین اعلام کرد اطلاعات دریافت شده پیرامون برنامه اتمی ایران، موجب ایجاد نگرانیهایی برای آژانس در مورد «امکان استفاده از مواد هستهای برای اهداف نظامی» از سوی جمهوری اسلامی شده است. با اینحال آقای آمانو در این گفتوگو چندین بار تأکید کرد که نمیتواند به طور قطع وجود زوایای نظامی در برنامه هستهای ایران را تأیید کند.
وی خاطر نشان کرد که «احساس میکند» آقای احمدینژاد در پیشبرد برنامه هستهای ایران «بسیار مصمم» است.
آقای آمانو در ادامه از مقامات جمهوری اسلامی درخواست کرد تا در مورد برنامه اتمی خود، به طور شفاف و کامل توضیح بدهد و افزود که در غیر این صورت آژانس به «فشارهای» خود ادامه خواهد داد و خودداری جمهوری اسلامی را به شورای حکام آژانس گزارش خواهد داد.
وی در ادامه اظهار کرد که علیرغم قطعنامههای شورای امنیت که به منظور به تعلیق درآمدن برنامه اتمی ایران صادر شده است، ایران همچنان به ذخیرهسازی اورانیوم ادامه میدهد.
دبیر کل آژانس بینالمللی انرژی اتمی در پایان با اشاره به این که آژانس خواستار «دسترسی بیشتر» به سایتهای هستهای ایران، «همکاری بهتر» ایران با آژانس و همچنین پایبندی جمهوری اسلامی به قوانین آژانس است، تأکید کرد که در حال حاضر ایران «به اندازه کافی» با آژانس همکاری نمیکند.
دهها هزار معترض در تهران و دیگر شهرهای ایران دست به تظاهرات زدند
در پاسخ به درخواست برگزاری راهپیمایی در ۲۵ بهمن، دهها هزار تن در تهران و دیگر شهرهای ایران دست به تظاهرات زدند که با سرکوب شدید نیروهای امنیتی همراه بوده است. همچنین تلاش میرحسین موسوی و مهدی کروبی برای پیوستن به راهپیمایان ناکام مانده است.
تازهترین گزارشها حاکی است که شمار معترضان در تهران چندین شهر ایران به دهها هزار تن میرسید، گرچه در نبود رسانههای مستقل نیروهای امنیتی با سرکوب شدید و به شکلهای مختلف از جمله شلیک گاز اشکآور از شکلگیری هستههای تجمع جلوگیری میکردند.
در تهران که محل اصلی راهپیمایی مورد درخواست رهبران مخالفان دولت بود، تعداد راهپیمایان بیش از دیگر شهرها بود و حجم حضور نیروهای امنیتی نیز بسیار سنگین توصیف شده است.
از صبح روز دوشنبه، روزی که مخالفان دولت در پی درخواست میرحسین موسوی و مهدی کروبی برای برگزاری راهپیمایی حمایت از مردم مصر و تونس تلاش میکنند، گزارشها از تهران حاکی از استقرار نیروهای امنیتی در بخشهای مختلف به ویژه مناطق مرکزی شهر بود.
گرچه بر اساس گزارشهای اولیه میزان نیروهای انتظامی حاضر در سطح شهر را بیش روزهای عادی و کمتر از روزهای حوادث پس از انتخابات سال ۸۸ ارزیابی میکرد، بر اساس گزارش شاهدان عینی، رفته رفته بر حجم نیروهای انتظامی افزوده شد.
با این حال در ساعات اولیه گزارشهای معدودی از حضور نیروهای ویژه در مسیر اعلام شده برای راهپیمایی ۲۵ بهمن مخابره شد و بیشتر نیروهای انتظامی وظیفه جلوگیری از تشکیل هستهای اولیه راهپیمایی را برعهده داشتند.
در همین حال گزارش شاهدان عینی در حوالی ساعت ۱۷ روز دوشنبه به وقت تهران، حاکی است نیروهای امنیتی به شماری از تظاهرکنندگان در میدان انقلاب حمله کردهاند.
در اطراف میدان انقلاب صدای شلیک تیر هوایی شنیده شده و گفته میشود تعدادی از نیروهای امنیتی جمهوری اسلامی با استفاده از موتور سیکلت سعی دارند جمعیت را پراکنده سازند.
همچنین شاهدان عینی میگویند که نیروهای امنیتی در برخورد با راهپیمایان از گاز اشکآور و سلاحهای ساچمهای نیز استفاده کردهاند.
علاوه بر این بر اساس همین گزارشها در حمله نیروهای امنیتی برخی از راهپیمایان زخمی و شماری از آنها بازداشت شدهاند.
گزارشها همچنین حاکی که پلیس و نیروهای امنیتی از حرکت مردم به سمت میدان آزادی و تجمع آنها در این میدان جلوگیری میکنند.
پیشتر یک شاهد عینی که در مسیر خیابان انقلاب، حوالی نواب حضور داشت، به رادیو فردا گفته بود که جمعیت پراکنده در پیادهروهای این منطقه مشاهده میشوند، اما نیروهای انتظامی سعی در هدایت آنها به خارج از این منطقه و جلوگیری از تجمعشان دارند.
وی افزوده بود که نیروهای انتظامی حاضر در این منطقه برخورد و عکسالعمل تندی در قبال حاضران در محل نداشتهاند و تنها سعی در هدایت آنها به خارج از این محدوده دارند.
خیابان انقلاب تهران؛ مسیر راهپیمایی، یادآور حضور میلیونی حامیان جنبش سبز در ۲۵ خرداد ۸۸ است.
این شاهد عینی همچنین تأیید کرد که در چهار راه ولیعصر شاهد شکلگیری جمعیت و حرکت آن به سمت انقلاب بوده است.
همچنین بر اساس گفتههای حاضران در پل کالج در تقاطع خیابانهای انقلاب و حافظ، راهپیمایان در این منطقه تجمع کردهاند و گزارشها حاکی که نیروی انتظامی در این منطقه نیز به دنبال پراکنده کردن هستههای اولیه تجمعات است.
جمعیت شکل گرفته در این منطقه به گزارش شاهدان عینی چندین هزار نفر ارزیابی شده است.
همچنین بر اساس گزارشهای تأیید شده توسط شاهدان عینی، گروههایی از راهپیمایان، در حال حرکت به سوی میدانهای فردوسی و امام حسین تهران هستند.
در همین حال به گفته یک شاهد عینی تجمعکنندگان به دنبال برگزاری راهپیمایی سکوت هستند و شعارهای تندی که از سوی برخی از آنها سرداده شده، توسط خود جمعیت کنترل میشود.
در همین حال برخی از گزارشها حاکی از تشکیل هستههای اولیه در میدان صادقیه تهران است اما گزارش میشود که همه راههای منتهی به میدانهای آزادی و انقلاب توسط نیروهای پلیس مسدود شده است.
همچنین گزارش میشود که منطقه پاستور که مقر دفتر رهبر جمهوری اسلامی، دفتر ریاست جمهوری و دفتر قوه قضائیه ایران است، توسط مأموران بسته شده است.
در مورد رهبران مخالفان نیز آخرین گزارشها تأیید میکند که میرحسین موسوی و مهدی کروبی در شرایط حصر خانگی هستند و کلیه کانالهای ارتباطی با این دو رهبر مخالفان دولت قطع شده است.
سایت کلمه تأیید کرده است که تلاش میرحسین موسوی و زهرا رهنورد برای شکستن این حصر و حضوز در جمع تجمعکنندگان تا کنون ناکام مانده است.
راهپیمایی امروز که در صورت شکلگیری، نخستین حضور خیابانی مخالفان دولت در بیش از یک سال گذشته است، و مسیری که برای آن انتخاب شده، یعنی حدفاصل میدان امام حسین و میدان آزادی، یادآور مسیری است که معترضان در روز ۲۵ خرداد ۸۸ با حضور میلیونی و مسالمتآمیز خود در آن به نتایج اعلام شده برای انتخابات ریاست جمهوری اعتراض کردند.
شکلگیری هستههای تجمع در برخی از شهرها
در همین حال گزارشهای از اصفهان، مشهد، رشت، شیراز و کرمانشاه نیز حاکی است که در پاسخ به درخواست راهپیمایی رهبران مخالفان دولت، در این شهرها هستههای پر تعداد تجمع تشکیل دادهاست.
گرچه به دلیلی محدودیتهایی که جمهوری اسلامی از یک سال اخیر برای اطلاعرسانی رسانههای بینالمللی و مستقل ایجاد کرده، گزارش مستقلی از حجم این تجمعات و نحوه برخورد نیروهای امنیتی با آن منتشر نشده است اما گزارش شاهدان عینی حاکی از حضور سنگین نیروهای امنیتی در این شهرهاست.
در اصفهان که بر اساس گزارشها پس از تهران صحنه شکلگیری بیشترین جمعیت معترض بود، آن طور که یک شاهد عینی به رادیو فردا گفته است، گارد ویژه در سیوسه پل و میدان انقلاب، محل شکلگیری تجمع روز دوشنبه، مانع از گرد هم آمدن راهپیمایان میشد.
این شاهد عینی، حضور پلیس و تجمعکنندگان را در میدان انقلاب اصفهان قابل توجه توصیف کرده و افزوده بود که در پارکینگ انقلاب، جنب سینما ساحل، نیروهای گارد و پلیس ضد شورش حضور داشتند.
گزارش شاهدان عینی از رشت نیز حاکی است که نیروهای گارد ویژه با تجمع در مقابل دانشگاه، سعی در جلوگیری از شکلگیری تجمعات کردهاند.
بر اساس گزارش شاهدان عینی به حاضران در این منطقه برای شکلگیری هستههای اولیه تجمع تلاش کردهاند، این اقدام با سرکوب شدید نیروهای پلیس روبهرو شده است.
تازهترین گزارشها حاکی است که شمار معترضان در تهران چندین شهر ایران به دهها هزار تن میرسید، گرچه در نبود رسانههای مستقل نیروهای امنیتی با سرکوب شدید و به شکلهای مختلف از جمله شلیک گاز اشکآور از شکلگیری هستههای تجمع جلوگیری میکردند.
در تهران که محل اصلی راهپیمایی مورد درخواست رهبران مخالفان دولت بود، تعداد راهپیمایان بیش از دیگر شهرها بود و حجم حضور نیروهای امنیتی نیز بسیار سنگین توصیف شده است.
از صبح روز دوشنبه، روزی که مخالفان دولت در پی درخواست میرحسین موسوی و مهدی کروبی برای برگزاری راهپیمایی حمایت از مردم مصر و تونس تلاش میکنند، گزارشها از تهران حاکی از استقرار نیروهای امنیتی در بخشهای مختلف به ویژه مناطق مرکزی شهر بود.
گرچه بر اساس گزارشهای اولیه میزان نیروهای انتظامی حاضر در سطح شهر را بیش روزهای عادی و کمتر از روزهای حوادث پس از انتخابات سال ۸۸ ارزیابی میکرد، بر اساس گزارش شاهدان عینی، رفته رفته بر حجم نیروهای انتظامی افزوده شد.
با این حال در ساعات اولیه گزارشهای معدودی از حضور نیروهای ویژه در مسیر اعلام شده برای راهپیمایی ۲۵ بهمن مخابره شد و بیشتر نیروهای انتظامی وظیفه جلوگیری از تشکیل هستهای اولیه راهپیمایی را برعهده داشتند.
در همین حال گزارش شاهدان عینی در حوالی ساعت ۱۷ روز دوشنبه به وقت تهران، حاکی است نیروهای امنیتی به شماری از تظاهرکنندگان در میدان انقلاب حمله کردهاند.
در اطراف میدان انقلاب صدای شلیک تیر هوایی شنیده شده و گفته میشود تعدادی از نیروهای امنیتی جمهوری اسلامی با استفاده از موتور سیکلت سعی دارند جمعیت را پراکنده سازند.
همچنین شاهدان عینی میگویند که نیروهای امنیتی در برخورد با راهپیمایان از گاز اشکآور و سلاحهای ساچمهای نیز استفاده کردهاند.
علاوه بر این بر اساس همین گزارشها در حمله نیروهای امنیتی برخی از راهپیمایان زخمی و شماری از آنها بازداشت شدهاند.
گزارشها همچنین حاکی که پلیس و نیروهای امنیتی از حرکت مردم به سمت میدان آزادی و تجمع آنها در این میدان جلوگیری میکنند.
پیشتر یک شاهد عینی که در مسیر خیابان انقلاب، حوالی نواب حضور داشت، به رادیو فردا گفته بود که جمعیت پراکنده در پیادهروهای این منطقه مشاهده میشوند، اما نیروهای انتظامی سعی در هدایت آنها به خارج از این منطقه و جلوگیری از تجمعشان دارند.
وی افزوده بود که نیروهای انتظامی حاضر در این منطقه برخورد و عکسالعمل تندی در قبال حاضران در محل نداشتهاند و تنها سعی در هدایت آنها به خارج از این محدوده دارند.
خیابان انقلاب تهران؛ مسیر راهپیمایی، یادآور حضور میلیونی حامیان جنبش سبز در ۲۵ خرداد ۸۸ است.
این شاهد عینی همچنین تأیید کرد که در چهار راه ولیعصر شاهد شکلگیری جمعیت و حرکت آن به سمت انقلاب بوده است.
همچنین بر اساس گفتههای حاضران در پل کالج در تقاطع خیابانهای انقلاب و حافظ، راهپیمایان در این منطقه تجمع کردهاند و گزارشها حاکی که نیروی انتظامی در این منطقه نیز به دنبال پراکنده کردن هستههای اولیه تجمعات است.
جمعیت شکل گرفته در این منطقه به گزارش شاهدان عینی چندین هزار نفر ارزیابی شده است.
همچنین بر اساس گزارشهای تأیید شده توسط شاهدان عینی، گروههایی از راهپیمایان، در حال حرکت به سوی میدانهای فردوسی و امام حسین تهران هستند.
در همین حال به گفته یک شاهد عینی تجمعکنندگان به دنبال برگزاری راهپیمایی سکوت هستند و شعارهای تندی که از سوی برخی از آنها سرداده شده، توسط خود جمعیت کنترل میشود.
در همین حال برخی از گزارشها حاکی از تشکیل هستههای اولیه در میدان صادقیه تهران است اما گزارش میشود که همه راههای منتهی به میدانهای آزادی و انقلاب توسط نیروهای پلیس مسدود شده است.
همچنین گزارش میشود که منطقه پاستور که مقر دفتر رهبر جمهوری اسلامی، دفتر ریاست جمهوری و دفتر قوه قضائیه ایران است، توسط مأموران بسته شده است.
در مورد رهبران مخالفان نیز آخرین گزارشها تأیید میکند که میرحسین موسوی و مهدی کروبی در شرایط حصر خانگی هستند و کلیه کانالهای ارتباطی با این دو رهبر مخالفان دولت قطع شده است.
سایت کلمه تأیید کرده است که تلاش میرحسین موسوی و زهرا رهنورد برای شکستن این حصر و حضوز در جمع تجمعکنندگان تا کنون ناکام مانده است.
راهپیمایی امروز که در صورت شکلگیری، نخستین حضور خیابانی مخالفان دولت در بیش از یک سال گذشته است، و مسیری که برای آن انتخاب شده، یعنی حدفاصل میدان امام حسین و میدان آزادی، یادآور مسیری است که معترضان در روز ۲۵ خرداد ۸۸ با حضور میلیونی و مسالمتآمیز خود در آن به نتایج اعلام شده برای انتخابات ریاست جمهوری اعتراض کردند.
شکلگیری هستههای تجمع در برخی از شهرها
در همین حال گزارشهای از اصفهان، مشهد، رشت، شیراز و کرمانشاه نیز حاکی است که در پاسخ به درخواست راهپیمایی رهبران مخالفان دولت، در این شهرها هستههای پر تعداد تجمع تشکیل دادهاست.
گرچه به دلیلی محدودیتهایی که جمهوری اسلامی از یک سال اخیر برای اطلاعرسانی رسانههای بینالمللی و مستقل ایجاد کرده، گزارش مستقلی از حجم این تجمعات و نحوه برخورد نیروهای امنیتی با آن منتشر نشده است اما گزارش شاهدان عینی حاکی از حضور سنگین نیروهای امنیتی در این شهرهاست.
در اصفهان که بر اساس گزارشها پس از تهران صحنه شکلگیری بیشترین جمعیت معترض بود، آن طور که یک شاهد عینی به رادیو فردا گفته است، گارد ویژه در سیوسه پل و میدان انقلاب، محل شکلگیری تجمع روز دوشنبه، مانع از گرد هم آمدن راهپیمایان میشد.
این شاهد عینی، حضور پلیس و تجمعکنندگان را در میدان انقلاب اصفهان قابل توجه توصیف کرده و افزوده بود که در پارکینگ انقلاب، جنب سینما ساحل، نیروهای گارد و پلیس ضد شورش حضور داشتند.
گزارش شاهدان عینی از رشت نیز حاکی است که نیروهای گارد ویژه با تجمع در مقابل دانشگاه، سعی در جلوگیری از شکلگیری تجمعات کردهاند.
بر اساس گزارش شاهدان عینی به حاضران در این منطقه برای شکلگیری هستههای اولیه تجمع تلاش کردهاند، این اقدام با سرکوب شدید نیروهای پلیس روبهرو شده است.
بروز ناآرامی در شهرهای مختلف ایران
این گزارش مرتب تکمیل میشودزمان خبرها به وقت اروپای مرکزی است
[19:35] یک شاعد عینی به دویچهوله گفت گروههای کوچکی از افراد لباس شخصی را دیده که با ظاهری مشابه در بخشی از خیابان انقلاب با پلاکارهایی در دست شعار "نیروی انتظامی تشکر تشکر" سر میدادند. وی افزود به نظر میرسید این افراد سربازان وظیفه و یا از نیروهای انتظامی در لباس غیرنظامی بودند.
[19:25] سایتهای خبری هوادار حکومت ایران اعتراضات امروز مردم را "سناریوی عوامل وابسته به آمریکا و اسرائیل" خواندند. فارس نوشت در این اعتراضهای عدهای از "سلطنت طلبها، اعضای سازمان مجاهدین خلق و حزب کومله" توسط مردم دستگیر و تحویل پلیس شدهاند. ساعاتی پیش یک شاهد عینی حضور نیروهای لباس شخصی را در کنار نیروهای انتظامی بیسابقه خوانده بود.[19:15] بازداشت فعالان سیاسی و دانشجویی امروز نیز ادامه داشته است. به گزارش سایت دانشجونیوز محسن برزگر و حسین ضامن ضرابی امروز پس از خروج از دانشگاه توسط نیروهای امنیتی بازداشت و به مکان نامعلومی منتقل شدند.
[19:00] درسا جباری، گزارشگر شبکه تلویزیونی الجزیره در تهران گفته است که ۱۰ هزار نیروی امنیتی برای جلوگیری از تجمع نهایی در میدان آزادی، به کار گرفته شدهاند. خبرگزاری فرانسه نیز خبرداده که پلیس، از گلولههای رنگی پینتبال برای شناسایی و دستگیری تظاهرکنندگان استفاده کرده است. [18:35] گزارشهایی از دو کشته و چند زخمی در درگیریهای امروز تهران مخابره شده است. یک شاهد عینی به دویچهوله گفت کشته شدن دو نفر را در خیابانهای جمالزاده و توحید دیدهاست. به علت عدم انتشار اطلاعات دقیق از منابع خبری مستقل دویچهوله صحت این خبر را تایید نمیکند.
[18:20] یک شاهد عینی به دویچهوله گفت خیابانهای اطرف آزادی، انقلاب، نواب، رودکی تا فردوسی تحت کنترل نیروی ضد شورش و لباس شخصی است.
[18:15] گزارشهایی از ادامه تجمع اعتراضی در میدان ونک و اطراف چهار راه ولیعصر منتشر شده است.
[18:05] به گزارش سایت مردمک شاهدان عینی از شیراز و مشهد گزارش کردهاند که در این شهرها هم تجمع و درگیریهای پراکنده دیده شده است.
[17:55] یک شاهد عینی دقایقی پیش به دویچهوله فارسی گفت که بین نواب و انقلاب نیروهای ضد شورش با موتور از روی مردم رد شدهاند. وی رفتار نیروهای انتظامی را "وحشیانه" توصیف کرد.
[17:50] یک شاهد عینی میگوید نیروهای بسیجی دانشگاه شریف را "تسخیر" کردند و درب دانشگاه را با زنجیر بستند. دانشگاه شریف ساعاتی پیش شاهد اعتراض دانشجویان مخالف دولت بود.[17:45] یک دانشجوی دانشگاه امیرکبیر از هجوم نیروهای امنیتی به این دانشگاه خبر میدهد. وی به دویچهوله گفت که پیش از تظاهرات نیروهای امنیتی به این دانشگاه هجوم بردند و دانشجویان را "قلع و قمع" کردند. وی میافزاید: «آنقدر دستبند زدند که دستبند کم آوردند و دستهای دانشجویان را با بست کمربندی به هم بستند و به صف کردند.»
[17:40] خبرگزاری رویترز از وقوع درگیری میان معترضان و نیروهای امنیتی در اصفهان خبر میدهد. یک وبسایت مخالفان حکومت ایران از حضور مردم اصفهان و شهرهای اطراف به خصوص نجف آباد و خمینی شهر در میدان انقلاب اصفهان وخیابانهای اطراف آن خبر میدهد. بر اساس این گزارش در میدان انقلاب و خیابانهای اطراف آن به ویژه خیابان چهارباغ در دو طرف سیوسه پل جمعیت قابل توجهای حضور دارند.
[17:35] شبکه خبری یورونیوز گزارش میکند خیابانهای تهران که قرار بود در حمایت از حرکتهای آزادی خواهانه مردم مصر و تونس شاهد تظاهرات سکوت باشد، یادآور روزهای پس از انتخابات خرداد ۸۸ شده است.[17:30] از تهران گزارش شده که گروههای کوچک بسیجی تحت حفاظت پلیس در برخی خیابانهای اصلی با پرچمهای ایران و نمادهای عزاداری مخصوص ماه محرم شعار میدهند: «حزب فقط حزب الله»
[17:30] یک شاهد عینی به دویچهوله گفت که در میدانهای اصلی از جمله آزادی، هفت تیر و فردوسی حضور انبوه نیروهای انتظامی دیده شدهاست. وی میافزاید اما جمعیت در حدفاصل انقلاب تا آزادی بسیار چشمگیر بود.[17:25] گزارشها از تهران حاکی است که تقاطع توحید و ستارخان شاهد جمعیت انبوهی است. یک گزارش تایید نشده از کشته شدن حداقل یک نفر و زخمی شدن صدها تن خبر میدهد. علاوه بر این تخمین زده میشود که صدها تن بازداشت شده باشند.
[17:20] یک شاهد عینی به دویچهوله میگوید میدان آزادی به پادگان نظامی تبدیل شده است. وی از حضور بیشمار نیروهای امنیتی و ماشینهای انتظامی خبر میدهد و میافزاید خیابان رودکی و آذربایجان به صحنهی جنگ شباهت دارد. درگیری میان مردم و نیروهای انتظامی به شدت در جریان است. معترضان نیز سطلهای زباله را به آتش کشیدهاند.[17:20] یک شاهد عینی به دویچهوله میگوید میدان آزادی به پادگان نظامی تبدیل شده است. وی از حضور بیشمار نیروهای امنیتی و ماشینهای انتظامی خبر میدهد و میافزاید خیابان رودکی و آذربایجان به صحنهی جنگ شباهت دارد. درگیری میانن مردم و نیروهای انتظامی به شدت در جریان است. معترضان نیز سطلهای زباله را به آتش کشیدهاند.
[17:15] یک منبع خبری در تهران گزارش داد محلههای مرکزی شهر شاهد حضور پر رنگ معترضان است اما خیابانهای اصلی در کنترل و اختیار نیروهای امنیتی و بسیج است که هر لحظه به تعداد آنها افزوده میشود.
[17:10] یک شاعد عینی به دویچهوله گفت دستههای متشکل از نیروهای بسیج با حمل پرچم تحت حفاظت پلیس به سوی میدان آزادی در حرکت هستند. وی مدعی شد که این احتمال وجود دارد که حکومت در نظر دارد یک شوی تلویزیونی را ترتیب بدهد.[16:50] خبرگزاری فرانسه و شبکه تلوزیونی سی ان ان تعداد تظاهرکنندگان در تهران را "هزاران نفر" برآورد کردهاند. پیش از این یک منبع خبری به دویچهوله از حضور چند صد هراز معترض در نقاط مختلف تهران خبر داده بود.
[16:40] منابع خبری گزارش میکنند که با نزدیک شدن به غروب آفتاب به وقت تهران، شمار
تازهای از مردم معترض به راهپیمایی میپیوندند.
[16:35] یک شاهد عینی به دویچهوله گفت که در اتوبان یادگار امام ترافیک سنگینی شکل گرفته است. وی میگوید تاکنون چنین ترافیکی را مشاهده نکرده است. گزارشهایی هم از حضور پرشمار معترضان در این اتوبان منتشر شده است.
[16:25] بنابر یک گزارش از خیابان انقلاب، دبیرستان البرز تهران یکی از محلهای تجمع لباس شخصیها و نیروهای امنیتی است.
[16:15] صدای بوق ماشینها در خیابانهای مرکزی تهران شنیده میشود. یک شاهد عینی نیز در خیابان انقلاب گفت، مردم همچنان حضور دارند اما تا یک ساعت دیگر میتوان فهمید که آیا شب را در خیابان میمانند و یا تظاهرات امروز پایان مییابد.[16:00] یک منبع خبری به دویچهوله میگوید برآورد دقیق جمعیت معترضان ممکن نیست اما میتوان از حداقل حضور چند صدهزار نفر در تجمعات امروز تهران سخن گفت. وی میافزاید خشونت پلیس مانع از شکلگیری یک راهپیمایی یکپارچه شده است. لازم به ذکر است تایید میزان جمعیت معترضان امروز برای دویچهوله امکان پذیر نیست.
[15:50] از رشت گزارش میشود که درگیری در این شهر همچنان ادامه دارد، حضور نیروهای بسیجی و ضد شورش بسیار پر رنگ گزارش شده استژ همچنین خبرهای تایید نشدهای از تجمع و درگیری معترضان و نیروهای امنیتی در شیراز خبر میدهد.
[15:40] یک گزارش از تهران از بازداشت گسترده معترضان توسط نیروهای امنیتی خبر میدهد. این منبع خبری به دویچهوله فارسی گفت که معترضان به محض دستگیری با چشمبند و دستبند به ماشینهای نیروهای امنیتی منتقل میشوند.
شعار علیه رهبران حکومت
[15:30] یک شاهد عینی به دویچهوله گفت که دقایقی پیش از چهارراه ولیعصر تا خیابان جمالزاده جمعیت عظیمی در حرکت بود. نیروهای ضد شورش از نزدیک شدن جمعیت به میدان آزادی جلوگیری کرده است. همچنین نیروهای امنیتی به معترضان رنگ میپاشند. وی میگوید ابتدا جمعیت ساکت بود اما به علت حملهی نیروهای امنیتی شعار "مرگ بر دیکتاتور" و "سید علی حیا کن، مبارک نگاه کن" از سوی جمعیت سر داده شد.
[15:20] مردمک از سایتهای خبری مخالفان ایران به نقل از یک شاهد عینی گفت که شماری از معترضان در نقطهای از تهران شعار میدادند: «نظامی جدا شو، با ملت همصدا شو». این سایت همچنین خبر میدهد که شعار دیگر معترضان این بود: «مبارک، بنعلی، نوبت سیدعلی».
[15:15] یک گزارش از ایران از حضور نیروهای ضد شورش در ورزشگاه شیرودی در خیابان مفتح تهران خبر میدهد. به گفته یک شاهد عینی حدود ۲۰۰ تا ۲۵۰ موتور سوار را دیده است که از این ورزشگاه خارج شدهاند.
[15:10] بنابر گزارشهای دریافتی از تهران، نیروهای امنیتی در تلاش برای متفرق کردن مردم هستند. یک شاهد عینی از خیابان فلسطین و کارگر و کوچههای اطراف آن از حضور موتورسواران مجهز به باتوم برقی خبر میدهد. وی به دویچهوله گفت که حضور مردم بسیار پر رنگ است. در این میان زنان و دختران حضور بسیار چشمگیرتری دارند. در خیابان آذربایجان مردم آتش روشن کردهاند و علیه حکومت شعار میدهند. در این منطقه جنگ و گریز میان پلیس و مردم در جریان است.
حضور انبوه مردم
[15:05] یک شاهد عینی به دویچهوله گفت که حضور مردم باورنکردنی است. وی میگوید ميدان انقلاب به سمت آزادی بسته شده و در این خيابان توسط نیروهای ضد شورش گازاشکآور شلیک شده است. این نیروها همچنان به تجمعات مردم هجوم می آوردهاند اما جمعیت کماکان رو به افزایش است. این شاهد گفت در مقابل دانشگاه تهران صدای تیراندازی شنیده است. همچنین دو پسر جوان را دیده است که در چهار راه ولیعصر توسط نیروهای لباس شخصی بازداشت شده است. وی میگوید برخورد نیروهای ضد شورش و لباس شخصی نسبت به سال گذشته ملایمتر است.
[15:00] در شهر رشت از هجوم نیروهای ضد شورش به تجمع آرام معترضان گزارش شده استز یک شاهد عینی به دویچهوله گفت که نیروی انتظامی با همراهی نیروهای لباس شخصی به مردم هجوم اورده اند و معترضان را به شدت مورد حمله قرار میدهند. چند نفر از معترضان نیز تاکنون بازداشت شده است.
[14:45] به گزارش سایت مردمک از یک شاهد عینی از خیابان انقلاب حد فاصل خیابان قدس تا میدان انقلاب حاکی است که نیروهای امنیتی برای مقابله با جمعیت مردمی که شعار مرگ بر دیکتاتور و یا حسین میرحسین سر میدهند از گاز اشک آور و شلیک هوایی استفاده کردهاند.
[14:40] اجرای تمام نمایشهای خیابانی که قرار بود امروز در چهارچوب جشنواره تئاتر فجر اجرا شود، لغو شده است. دبیر این جشنواره به خبرگزاری ایسنا گفته است این تصمیم به علت "عدم وجود ضمانت کافی برای محافظت از مخاطبان و هنرمندان تئاتر" اتخاذ شده است.
[14:30] خبرنگار شبکه تلویزیونی الجزیره از تهران در گزارشی از حضور سنگین نیروهای امنیتی و همچنین لباس شخصیها خبر داد. بنابر این گزارش نیروهای امنیتی در خطوط میانی خیابان انقلاب که محل رفت و آمد اتوبوسهاست در رفت و آمد هستند. ترافیک در خیابان انقلاب سنگین است و بخشی از بازار نیز بسته شدهاست.
[14:20] کشمکش رسانهای و سایبری مخالفان و حکومت ایران بالاگرفته است. شبکه ماهوارهای بی بی سی فارسی با پارازیت شدید روبروست به شکلی که در دقایقی حتی در خارج از ایران نیز قابل دسترسی نیست. سایت سحامنیوز ارگان رسمی حزب اعتماد ملی نیز هک شده است. برای دقایقی اخباری علیه معترضان و رهبران آنها در این وبسایت منتشر شده بود. در حال حاضر این وبسایت نزدیک به مهدی کروبی از دسترس خارج شده است.
درگیری در خیابان انقلاب
[14:15] یک شاهد عینی به دویچهوله گفت که درگیری در خیابان انقلاب بسیار شدید است و نیروهای ضد شورش اجازه شکلگیری تجمع را به مخالفان نمیدهند. نیروهای بسیجی و لباس شخصی زیادی نیز در کوچههای منتهی به خیابان انقلاب دیده میشوند. خطوط تلفن همراه با مشکلات زیادی روبروست. خطوط تلفن ثابت نیز دچار اختلال شده است.
[14:10] یک شاهد عینی به دویچه وله گفت بسیجیها به تجمع مردم در خیابانهای بزرگمهر و قدس حمله کرده و مانع از رسیدن آن خیابان انقلاب شدهاند.
[14:00] وبسایت العربیه فارسی از خروج میرحسین موسوی از خانهاش برای پیوست به معترضان خبر داده است اما منابع خبری در ایران این گزارش را هنوز تایید نکرده اند.
[13:40] شاهدان عینی از شکلگیری جمعیت زیاد در میدان کالج خبر دادند. به گفته یک شاهد عینی جمعیت در حال حرک به سمت خیابان انقلاب بود که مورد حمله نیروی انتظامی قرار گرفت. در چهارراه کالج درگیری میان مردم و نیروی انتظامی رخ داده است. گزارشهای منابع مختلف حاکی از درگیریها در حدفاصل میان میدان فردوسی تا میدان انقلاب است. تلفنهای همراه نیز در این منطقه قطع شده است.
خبری از اصفهان و نجفآباد
[13:32] یک وبسایت مخالفان حکومت ایران از حضور مردم اصفهان و شهرهای اطراف به خصوص نجف آباد و خمینی شهر در میدان انقلاب اصفهان و خیابانهای اطراف آن خبر میدهد. بر اساس این گزارش در میدان انقلاب و خیابانهای اطراف آن به ویژه خیابان چهارباغ در دو طرف سی و سه پل جمعیت قابل توجهی حضور دارند.
[13:30] یک شاهد عینی به دویچهوله گفت جمعیت در خیابان انقلاب در حال افزایش است. وی از ترافیک سنگین در این خیابان خبر داد و گفت برخی ماشینها مرتب بوق میزنند و به نظر میرسد به این شکل در اعتراض شرکت کردهاند. وی همچنین گفت از فاصلهی دورتری صدا شعارهای معترضان شنیده میشود.
[13:25] از ساعتی پیش چند فروند بالگرد در فضای مرکز شهر تهران به گشت زنی میپردازند. به گزارش وبسایت سحام نیوز این اقدام به احتمال زیاد در جهت ارعاب از حضور مردم در راهپیمایی صورت میگیرد.
[13:20] از لحظاتی پیش دسترسی به کلمه و جرس از سایتهای اصلی مخالفان ایران دچار مشکل شده است. همچنین ایلنا خبرگزاری کار ایران، ایرنا خبرگزاری رسمی جمهوری اسلامی و سایت آفتاب نیز قابل دسترسی نیستند.
[13:15] سایت کلمه گزارش داد که میرحسین موسوی و زهرا رهنورد، برای حضور در تظاهرات امروز مردم از میدان امام حسین به سمت میدان آزادی در تلاش هستند. به گزارش این وبسایت، نیروهای امنیتی مانع خروج آنها شدهاند و حتی محافظان میرحسین موسوی را تهدید کردهاند.
[12:50] از تهران خبر میرسد که در تاکنون در شبکه موبایل و اینترنت اختلالی ایجاد نشده است. اما خبرگزاری رویتر گزارش داد که ایستگاههای مرکزی مترو تهران تعطیل شدهاند.
درگیریهای پراکنده
[12:45] یک شاهد عینی از خیابان ولیعصر از آغاز درگیریهای پراکنده خبر میدهد. وی به دویچهوله گفت که حدفاصل میدان تا چهار راه ولیعصر حضور نیروهای انتظامی پر رنگ است. این نیروها از نزدیک شدن معترضان به خیابان انقلاب جلوگیری میکنند. به گفته این شهروند تهرانی به نظر میرسد نیروهای انتظامی در تلاش هستند برخی پاساژهای اصلی در این خیابان را تعطیل کنند.
بستن خروجیهای مترو
[12:40] یک شاهد عینی گزارش داد که در آریا شهر نیز تجمع مردم چشمگیر است. وی که عازم میدان انقلاب بود گفت خبرمیرسد که حدود هزار تن از گاردهای ویژه در این میدان مستقر شدهاند و نیروهای امنیتی خروجی های همه ایستگاههای مترو را در مناطق حساس مرکز تهران بستهاند. آنها اجازه خروج به مسافران نمیدهد.
[12:30] یک شاهد عینی به دویچهوله میگوید جمعیت بسیار زیادی در چهار راه ولیعصر جمع شدهاند و فضا بسیار ملتهب است. وی میافزاید که جمعیت سکوت محض کرده و هیچ شعاری داده نمیشود.
همچنین از میدان ولیعصر اما خبر میرسد که جمعیت بسیاری شعار مرگ بر دیکتاتور سر میدهند. حضور نیروهای انتظامی نیز بسیار پر رنگ گزارش شده است. درگیری میان نیروهای انتظامی و مردم گزارش نشده است.
تکذیب صدور مجوز راهپیمایی
[12:00] در حالی که خبرهایی از حضور چشمگیر مردم در برخی نقاط تهران منتشر شده است سایتهای خبری خبرهای ضد و نقیضی در مورد صدور مجوز راهپیمایی مخالفان منتشر کرده اند. سایت آفتاب با انتشار بیانیه وزارت کشور از صدور این مجوز خبر میدهد در همین حال خبرگزاری رسمی دولت این خبر را تکذیب کرده است.
سایت خبرگزاری رسمی ایران صدور مجوز برای راهپیمایی ۲۵ بهمن را تکذیب کرد. پیش از این سایت آفتاب اعلام کرده بود که وزارت کشور در پاسخ به در خواست عبدالله گل رئیس جمهور کشور ترکیه که هم اکنون در تهران به سر می برد، راهپیمایی سکوت امروز، ساعت ۳ ظهر، ۲۵ بهمن ماه را در صورت همکاری و مساعدت مردم مجاز و قانونی خواند.
در همین حال اکثر سایتهای خبری ایران از جمله آفتاب، بازتاب و خبرگزاری رسمی جمهوری اسلامی قابل دسترسی نیست. به نظر میرسد کشمکش سایبری در فضای مجازی نیز میان مخالفان و موافقان حکومت آغاز شده است.
[11:40] به گزارش برخی سایتهای خبری مخالفان حکومت ایران از ساعاتی پیش حضور تجمع کنندگان در برخی نقاط تهران گزارش شده است. مخالفان دولت ایران اعلام کردهاند که امروز در حمایت از "قیام مردم تونس و مصر" تظاهرات اعتراضی برگزار خواهند کرد.
یک شاهد عینی به دویچهوله گفت در میدان صادقیه واقع در غرب تهران حضور مردم بسیار پر رنگ است. وی همچنین از حضور نیروهای انتظامی در این میدان خبر داد.
یک شاهد دیگر نیز از وجود "جوی ملتهب" در چهار راه ولیعصر تهران خبر داد. وی افزود که حضور مردم بیش از حد معمول است اما از نیروهای انتظامی خبری نیست.
در گزارشی دیگر خبرگزاری رویترز از تهران خبر داده که مأموران امنیتی در خیابانهای مرکز شهر حضور پر رنگی دارند. یک شاهد عینی نیز به این خبرگزاری گفته است خودروهای پلیس در حالی که شیشه آنها با پرده مشکی پوشیده شده، اطراف زندان اوین مستقر هستند.