۱۳۸۹ آذر ۳۰, سه‌شنبه

مهمترین خبرهای روز سه شنبه بخش دوّم تحلیل ها و آخرین گزارشات از اعتراضات، بازداشتها، زندان، و بیدادگاهها --- بیانیه ها


درخواست برای آزادی فوری فریبرز رئیس دانا
جرس: 
در واکنش به دستگیری و ادامه بازداشت دکتر فریبرز رئیس دانا، محقق، نویسنده و عضو هیات دبیران کانون نویسندگان ایران، که بلافاصله بعد از انتقاد در رسانه ها به طرح هدفمندی یارانه ها، توسط ماموران امنیتی به زندان منتلق گردید، دهها تن از کوشندگان سیاسی، فعالان مدنی، منتقدان اقتصادی و همچنین کنشگران حقوق بشری؛ با تشکیل کمپینی برای آزادی وی، و با امضای فراخوانی، خواستار آزادی این اقتصاددان ایران شدند.
 
در بخشی از این فراخوان  آمده  است:
 در نخستین ساعات بامداد ، 23 آذرماه 1389 ( 19 دسامبر 2010 ) فریبرز رییس دانا، روشنفکر،  اقتصاد دان و کوشنده ی اجتماعی و عضو هیات دبیران کانون نویسندگان ایران، توسط ماموران امنیتی در منزلش واقع در تهران، دستگیر شد. فریبرز رییس دانا مولف و مترجم کتاب ها و مقالات متعددی پیرامون نظرگاه های اقتصادی و اجتماعی و سیاسی است. او به عنوان اقتصاد دانی پیش کسوت  و صاحب نظر اجتماعی، در تحلیل آسیب های اقتصادی کشورمان ، همواره به طبقات فرودست و کم بضاعت ایران نظر دارد، به طوری که می توان به جرات او را « اقتصاد دان طبقه ی کارگر و زحمتکش ایران » نامید. رشته ی تخصصی رئیس دانا « اقتصاد سنجی » است و او به کمک معادلات و محاسبات کاربردی ریاضیات، می کوشید روابط و  مناسبات اقتصاد سیاسی را در جامعه ی پر تلاطم ایران نمایان سازد و به ویژه نشان دهد که چگونه کارگران و مزد بگیران جامعه در محاق قرار گرفته اند و محنت روزافزون می کشند. دستگیری عضو هیات دبیران کانون نویسندگان ایران ، به عنوان کانونی دیرپای در مبارزه با سانسور ، هشداری است به مردم عدالتخواه که نقض گسترده ی حقوق بشر و تهدیدهای بی شمار به آزادی بیان را در مقطع اخیر در صدر مطالبات مدنی و دموکراتیک خود قرار داده اند.

در ادامه آمده است: دستگیری رییس دانا، به عنوان اقتصاد دان چپ و منتقد برنامه های دولت فعلی ایران، مبین جریان ویژه ی سرکوب اجتماعی، در آستانه ی طرحی است که کاهش تخصیص یارانه های ملی را مدنظر دارد. بدیهی است که این طرح غیر علمی و نابخردان، به صورتی که در ایران در شرف تحقق است  و از سوی بسیاری از صاحب نظران در راستای تحکیم اقتدار نظامی و سیاسی حاکم بر کشور ارزیابی می شود، منجر به کاهش رفاه همگانی و افزایش فشار بر طبقات زیرین جامعه خواهد شد، همان ها که رییس دانا صدای ناله و فریاد فروخفته ی آنان بود. باری، چنین شده است که    بی محابا بر منتقدین می تازند و ناروا، روا می دارند تا بیش از پیش بر ساختار ارتجاعی خود یکه تاز شوند.
در انتها امضاء کنندگان، ضمن محکوم کردن بازدداشت فریبرز رییس دانا، با التزام به حقوق مدنی و آزادی بیان، خواهان آزادی فوری و بی قید و شرط وی شده اند . 
 صفحه کمپین در فیس بوک :
صفحه ی پتیشن در اینترنت :



پیام کروبی به مناسبت تولد شصت و پنج سالگی دکتر سروش

ملاصدرا هم از تبعید واتهام کفر رنج برد

برای تهیه ویژه نامه تولددکتر سروش،سراغ مهدی کروبی هم رفتیم.او برغم مشکلات فراوان این روزها،به خواست ما جواب داد و پیامی نیز فرستاد تا بگوید:ملاصدرا كه امروز ظاهرا به متفكري مقبول برخي روحانيون حاكم تبديل شده است، در روزگار خود از اتهام كفر،  آزار و تبعيد رنج مي برد.
متن این پیام در زیر می آید
بسم الله الرحمن الرحيم

انقلاب اسلامي ايران به عنوان حركتي برآمده از مطالبات ملت ايران در سال 1357 نهضتي با دو بال بود: روحانيون مبارز و روشنفكران متدين؛ با رهبري امام خميني و همراهي اقشار مختلف مردم. مبارزه سياسي كه از حوزه هاي علميه دور افتاده بود به متن آن آمد و نسلي از روحانيان آگاه و متعهد به جامعه مانند آيات عظام مرحوم منتظري، طالقاني، مطهري و رباني شيرازي را پديد آورد و از سوي ديگر در دانشگاه هاي جديد كه به نظر مي رسيد مقابل حوزه و دين بنا شده اند گروهي از روشنفكران متدين ظهور كردند كه در برابر این پندار باطل ایستادند. افرادي مانند مرحوم بازرگان و شريعتي و يد الله سحابي.
همين دو جريان فكري پس از پيروزي انقلاب اسلامي و تشكيل جمهوري اسلامي قرار بود عهده دار رهبري اجتماعي و فكري شوند كه متاسفانه با شهادت مطهري و بهشتي و باهنر و مفتح و دامن زدن به تضاد روحاني- دانشگاهي،  چه در نهادهاي فرهنگي و چه در نهادهاي سياسي، سبب كم رنگ شدن وحدت اين نيروها و حتي كنار رفتن روشنفكران از حيطه اجتماعي و حكومتي شد و گرچه همچنان برخي چهره ها در صحنه ماندند اما به تدريج و به خصوص در دهه دوم انقلاب، نظام سياسي، خود را از جمع قابل ملاحظه اي از نيروهاي اصيل انقلاب و روشنفکران محروم كرد. در اين ميان وجود چهره ها و متفكراني مانند آقاي دكتر سروش البته مانع از بسته شدن تمام عیار اين باب شد.
دكتر سروش كه پيش از انقلاب اسلامي حضور افرادي مانند شهيد مطهري را از نزديك درك كرده بود و با انديشه هاي مرحوم شريعتي هم آشنايي كافي داشت پس از انقلاب اسلامي به دليل تحقيقات ارزشمندش در فلسفه اسلامي، اين نهضت را ادامه تفكر ملاصدرا مي دانست، نقش مهمي در استواري پايه هاي تفكرديني ايفا كرد.
نقد او بر ماركسيسم و جریان‌های معارض با اندیشه اسلامی عالمانه بود و در جريان انقلاب فرهنگي سعي بسياري در بازگشايي دانشگاهها و بخصوص رهايي علوم انساني از چنگال بدگماني جريان متحجري داشت كه همچون امروز اين علوم را با انبر در دست مي گيرند.
پس از آن نيز وي شاگرداني را پرورش داد كه از وفاداران حقيقي آزاديخواهي در ايران شدند و در زمينه سازي فكري براي حركت اصلاحات نقش بسيار داشتند.
تلاش نظری او براي جمع دموكراسي و دينداری، به تدريج و به صورت طبيعي مخالفان جدي يافت كه گروهي از مغرضان سياسي و متحجران ديني بودند و گروهي دیگر البته دغدغه هاي درست مذهبي داشتند. گروه اول با فشار و آشوب مانع از حق آزادي بيان اين متفكر شدند و گروه دوم اكثرا جانب ادب و انصاف نگه داشتند.
آراي ديني سروش در باب وحي و قرآن و پيامبر اسلام نه بي سابقه است و نه بي پاسخ. تاريخ اسلام پر است از مساله‌های كه سبب رونق بازار دين و دانش شده اند و جواب هاي درست و قانع كننده اي یافته اند و سروش یکی از طراحان این مسئله هاست.
ملاصدرا كه امروز ظاهرا به متفكري مقبول برخي روحانيون حاكم تبديل شده است، در روزگار خود از اتهام كفر،  آزار و تبعيد رنج مي برد. اما اسلام هرگز از آزادي بيان حتي بيان كفر در محضر امام صادق(ع) آسیب ندیده است.
متفكري مانند سروش كه اينك در 65 سالگي حيات فكري خويش رسیده است، نه تنها از اين جهت كه پاسخ هاي عالمانه اي به دغدغه هاي نسل جوان مسلمان داده، بلكه از اين لحاظ كه سوال هاي خوبي هم طرح كرده است، بايد مورد احترام باشد. هنوز از ياد نبرده ايم كه سوال هاي ايشان از فقيه عاليقدر مرحوم آيت الله منتظري در حوزه فقه چه مباحثه پر ثمري را رقم زد.
از سوي ديگر حضور مداوم سروش در عرصه سياسي و دفاع از آزادي هاي سياسي سبب شد اين باور كه مسلماني ملازم با دفاع از حقوق انسانهاست معناي روشن تري بيابد. سروش هرگز نويسنده اي گوشه نشين نبوده و بديهي است كه مورد حمله قرار گيرد. اما اگر به سوال هاي مهمي كه او حداقل در سي سال گذشته طرح كرده، بيش از پاسخ هاي او توجه كنيم و با ايجاد رابطه مناسب ميان علماي حوزه مانند فيلسوف و فقیه بزرگوار حضرت آيت الله جوادي آملي و بزرگان دانشگاه فرصت طرح اين سوال ها و جواب ها را ايجاد كنيم، همواره از اينكه افرادي مانند او در جامعه امروز ايران حضور ندارند افسوس خواهيم خورد و سعي مي كنيم كه در اوج پختگي اين متفكران آنان را به وطن بازگردانيم و نسل جوان را بيش از اين در درياي شبهات بي پاسخ رها نكنيم.
این زادروز را مغتنم می شمارم و برای ایشان سعادت، سلامت و آینده ای توأم با توفیق و نصرت الهی آرزو می کنم.



گزارش لس آنجلس تایمز از آغاز جهش قیمت ها

ایرانیان آماده مي شوند

رامین مستقیم، مریس لوتز
درحالیکه دولت روز یکشنبه اعلام کرد که قطع برخي از یارانه ها موجب بالارفتن قیمت بنزین مي شود و قیمت کالاهاي ضروري مثل آب و نان چندین برابر مي شود، ایرانیان خود را آماده مي کنند.
اگرچه مجلس این طرح را تصویب کرده است، احمدي نژاد با اعلام این موضوع در تلویزیون و گفتن این نکته که نرخ هاي جدید تا 10 روز آینده اجرا مي شود، مردم را غافاگیر کرد.
احمدي نژاد که خود را رهبر کسانی مي داند که به مردم فقیر خدمت مي کنند و با پولدارهاي فاسد مبارزه مي کنند، دیروز در مقام دفاع از سیاست هاي نئولیبرال غربي و سیستم سرمایه داري بین المللي، معذب شده بود.
قشر تجار و سرمایه دارد جدید با برداشته شدن یارانه ها کمی احساس ناراحتي مي کنند اما ایرانیان عادي از این اقدام ضربه شدیدي مي خورند.
اگر این طرح موفق شود، ایرانیان خودکفا مي شدند و از لحاظ اقتصادي به خود متکي مي شدند و در مقابل تحریم هاي غرب که فشار سنگیني را بر اقتصاد ایران آورده است، پایداري مي کردند. اما قطع کردن یارانه ها در زمان تنش سیاسي، فشار اقتصادي و انزواي بین المللي ایران بر سر برنامه هاي اتمي اش، صورت گرفته است.
نیروهاي امینتي در پمپ بنزین ها مستقر شده اند و پلیس ضد شورش در همه جاي تهران دیده مي شود تا اگر نارضایتي عمومي منجر به حمله مردم به پمپ ببنزین ها شد، در آنجا حضور  داشته باشند. در سال 2007 زماني که دولت براي اولین بار سیستم محدود کردن مصرف بنزین یارانه هاي را اعمال کرد، شورش هایی درگرفت.
جزئیات تغییر قیمت ها از طریق رسانه ها درز کرده است. روز یکشنبه، قیمت همه کالا ها بدون تغییر بود به غیر از سوخت گاز طبیعي که از 30 سنت هر مکعب، 500 درصد افزایش داشته است.
در ده روز آینده، قیمت گازوئیل  از گالني شش سنت به 57 سنت براي 16 گالن اول مي رسد و قیمت سهمیه ماهانه 1.32 دلار براي هر گالن است. بالا رفتن مخارج حمل و نقل هم باعث مي شود که کالا هاي دیگر به شکل قابل توجهي گران شود.
بنزین یارانه اي ازگالنی 38 سنت به 1.48 دلار مي رسد و نرخ آزاد آن 2.64 دلار است.
سیستم پیچیده  یارانه اي توسط سیستم کارت هوشمند اداره مي شود؛ راننده ها مي تواند سهمیه ماهانه بنزین ارزان را دریافت کنند اما اگر به بنزین بیشتري نیاز داشته باشند باید به نرخ آزاد خریداري کنند.
قیمت آب و برق ماه هاست که گران شده است و پیش بیني مي شود که به مقدار جالب توجهي بعد از هدفمند شدن یارانه ها بالا برود. طبق گفته ایرنا، قیمت برق براي هر کیلووات در ساعت 4.5 سنت است که سه برابر شده است و قیمت آب با 48 سنت در هر متر مکعب چهاربرابر و گاز براي گرمایش با 7 سنت در هر متر مکعب پنج برابر شده است.
قیمت آرد از کمتر از یک پنی به 13 تا 14 سنت براي هر پوند رسیده است.
دولت امیدوار است تا شوک اولیه از بالارفتن قیمت ها را با  ریختن 40 دلار ماهانه به حساب افراد، مهار کند. مردم در ماه اول همچنان 13.2 گالن بنزین براي هر اتومبیل دریافت خواهند کرد.
سعید لیلاز روزنامه نگار و اقتصاددان مي گوید: "از لحاظ تئوریک درآمد دولت بعد از برداشتن یارانه ها روزي 100 میلیون دلار افزایش مي یابد. از این درآمد 30 درصد باید در مخارج صنایع مصرف شود تا مخارج را تامین کند و 20 درصد آن براي پروژه هاي عمراني به جیب دولت مي رود، 50 درصد آن بصورت نقدي به حساب مردم ریخته مي شود."
دولت منتقدان به این طرح را سرکوب کرد. روز یکشنیه، مقامات ایراني فریبرز رئیس دانا اقتصاددان چپگرا را که با غیرمنصفانه خواندن این طرح در مصاحبه اي در بي بي سي، آن را نقد کرده بود، زنداني کردند.
احمدي نژاد رسانه هاي خارجي را به دلیل ترویج شایعه هاي دروغ در مورد عواقب قطع یارانه ها بر قشر متوسط و پایین جامعه، متهم کرد.
او روز یکشنبه به رسانه دولتي ایران گفت: "من شاهد این بودم که برخي از رسانه هاي خارجي اظهاراتي درباره این طرح کرده اند آنها از اینکه ایران پیشرفت کند، ناراحت هستند."
اما عصبانیت رو به افزایش است بخصوص در میان کارکنان بخش حمل ونقل که اجازه ندارند با وجود افزایش قیمت بنزین، کارمزد خود را زیاد کنند.
علي، راننده تاکسي، گفت که قبل از یکشنبه تاکسي ام را که با گاز طبیعي کار مي کند را به قیمت 80 سنت پر کرده بودم.
او ادامه داد: "امروز با بیش از 4.50 دلار باک را پر کردم و تقریبا پنج برابر بیشتر پول دادم."
لیلاز، اقتصاددان گفت که امیدوار است که افزایش نرخ سوخت یک عارضه جانیي مثبت داشته باشد: "کاهش ترافیک و آلودگي که همه آسمان پایتخت را پوشانده است."
او گفت: "از اینکه خیابان هاي تهران امروز خلوت شده بود خوشحالم و دست کم آلودگي کم مي شود."

لس آنجلس تایمز، 20 دسامبر



گزارش فرانس پرس از اولین روز

افزایش قیمت بنزین و گازوئیل

سیاوش قاضی
مردم ایران از افزایش قیمت سوخت، به ویژه بنزین و گازوئیل، که از سوی دولت در چارچوب طرحی برای حذف یارانه های مستقیم اتخاذ شده با خبر شدند.
روز یکشنبه نیروی انتظامی در اطراف پمپ های بنزین حضور داشت تا از برخوردهای احتمالی مانند ژوئن ۲۰۰۷ که نرخ جدید بنزین اعلام شده بود، جلوگیری کند. ولی هیچ رویدادی مخابره نشد و رفت و آمد نیز به صورت عادی گزارش شد.
شنبه قبل  محمود احمدی نژاد در یک برنامه تلویزیونی اعلام کرد که این طرح به اجرا درآمده و از آن به عنوان طرح "جراحی اقتصادی" یاد کرد و خاطرنشان ساخت که این طرح "بزرگ ترین و مردمی ترین طرح اقتصادی کشور" است.
دولت که از ماه ها پیش درحال آماده سازی افکار عمومی بود، علی رغم هشدارهای بخشی از محافظه کاران علیه اثرات تورم، افزایش بیکاری و مشکلات اجتماعی تصمیم گرفت قیمت های واقعی محصولات ضروری را مطروحه سازد.
ولی  علی لاریجانی، رییس محافظه کار مجلس که انتقادات خود علیه محمود احمدی نژاد را طی ماه های اخیر چند برابر کرده، اعلام کرد که "اجرای این طرح نیاز به خواست ملی و همکاری از جانب همگان دارد."
با این طرح، قیمت بنزین یارانه ای چهار برابر شد و قیمت بنزین غیریارانه ای ۷۵ درصد افزایش یافت. ازطرف دیگر، قیمت گازوئیل نیز ۹ برابر شده است.
دولت اعلام کرده که قیمت نان "فعلا افزایش نخواهد یافت"، ولی طی هفته های آینده افزایش آن قابل پیش بینی است.
قیمت برق، آب و گاز نیز به نوبه خود با توجه به میزان مصرف هر کنتور بین ۳ تا ۵ برابر افزایش خواهد داشت. محمدرضا فرزین، سخنگوی این طرح در این خصوص می گوید: "کسانی که کمتر مصرف می کنند، هزینه کمتری پرداخت خواهند کرد."
براساس برآوردهای رسمی، یارانه های مستقیم به طور سالانه برای دولت در حدود  ۱۰۰ میلیارد دلار هزینه دارد. ۱۷۵ نماینده از میان ۲۹۰ نماینده به خاطر اجرا کردن این طرح از رییس جمهور تشکر کرده اند.
نمایندگان نوشته اند: "اجرای این قانون، درحالی که دشمنان جمهوری اسلامی در تلاش اند با اعمال تحریم اقتصاد کشور را به خطر بیندازند، نشان از ثبات اقتصادی کشور دارد."
روزنامه دنیای اقتصاد، نیز در سرمقاله خود با عنوان "رهایی از افیون حمایت گرایی" از این طرح استقبال کرده. در این سرمقاله آمده است: "رهایی از اقتصاد دولتی، رانتی، یارانه‌‌ای و حمایتی، برای همه قشرهای اجتماعی و اقتصادی در كوتاه‌مدت دشوار و در درازمدت متضمن خیر و بركت است."
دولت از هفته ها پیش تدابیری را اتخاذ کرده تا از افزایش ناگهانی قیمت ها جلوگیری شود. و برای جبران افزایش قیمت، بخشی را به صورت کمک های مالی مستقیم به مردم بازمی گرداند.
براساس ارقام رسمی، در حدود ۶۰ و نیم میلیون ایرانی [از مجموع ۷۴ میلیون ایرانی] هر دو ماه یک بار مبلغ ۸۹۰ هزار ریال [معادل ۸۹ دلار] در حساب بانکی خود دریافت می کنند. این کمک ها به صورت ماهانه ۲ ممیز ۵ میلیارد دلار برای بودجه دولتی هزینه خواهد داشت.
منبع: فرانس پرس، ۱۹ دسامبر



تحليل واشنگتن پست از فضای ايران بعد از حذف يارانه ها

پلیس در صحنه، پس از افزايش قیمت

کی آرمين سرجويی- توماس اردربرينک
همزمان با تغییر شیوه توزیع يارانه ها توسط دولت، که با شيوه سياسی حساسی صورت می گيرد، پليس به گشت زنی در خيابان های تهران و ساير شهرها مشغول شد.
بهای بنزين ظرف يک شب حدود 60 درصد افزايش يافت اما برای کاسته شدن از شوک افزايش قيمت ها، تنها مقدار ناچيزی سوخت با بهای یارانه ای برای شهروندان در ماه آينده درنظر گرفته شده است.
طرح حذف يارانه ها موضوع بسيار حساسی است زيرا بهای تقريباً تمامی مايحتاج روزانه را افزايش می دهد و انتظار می رود سبب افزايش نرخ تورم شود. به بيش از 60 ميليون ايرانی، مبلغی به اندازه 80 دلار برای جبران افزايش قيمت ها پرداخت شده است.
بسياری از ايرانی ها عقيده دارند که سوخت ارزان، سوختی که بهای آن در جمهوری اسلامی تا همين چند سال پيش از بهای آب نيز ارزانتر بود، حق طبيعی آنهاست. وقتی دولت در سال 2007 سيستم سهميه بندی سوخت را به مرحله اجرا گذاشت، ده ها جايگاه سوخت رسانی در پايتخت به آتش کشيده شدند اما مردم خيلی زود با اين تغيير کنار آمدند.
هرچند وقوع هيچ گونه حادثه ای در روز يکشنبه گزارش نشده است، اما پليس ضد شورش در نزديکی تمام ميادين کليدی و جايگاه های سوخت رسانی حضور فعال داشته است. حميدرضا، مرد جوانی که يک خودروی بزرگ قديمی را می راند گفت: "به ما گفته بودند اين اتفاق خواهد افتاد؛ اما من نمی دانم چطور بايد در آينده هزينه سوخت را پرداخت کنم."
محمود احمدی نژاد رئيس جمهور ايران در جريان سخنرانی زنده ای که روز يکشنبه پخش شد، آغاز اجرای اين طرح را به عنوان بخشی از يک مجموعه اقتصادی کليدی جهت توزيع عادلانه تر ثروت اعلام کرد. وی اين طرح را "بزرگترين جراحی" بر روی اقتصاد کشور در نيم قرن گذشته توصيف کرد.

منبع: واشنگتن پست- 20 دسامبر


 
سالروز بازداشت عباس امیر انتظام؛  یک عمر زندان
جرس: بیست و نهم آذر ماه مصادف بود با سالروز بازداشت و زندانی شدن عباس امیر انتظام سخنگوی دولت موقت. بازداشت و محاکمه کوتاه امیر انتظام به حکم حبس ابد او انجامید و امیر انتظام طولانی ترین زندان سیاسی در جمهوری اسلامی را تجربه کرد؛ سی و یکسال زندان که حتی دوره های مرخصی او را نمی توان به عنوان آزادی از زندان تلقی کرد  . این روزها امیر انتظام در تهران است و در مرخصی و آزادی به سر می برد . آزادی که در سالهای پیری ارمغانی به جز درد ها و بیماریهای زندان نداشته است. 27 عمل جراحی را از سر گذارنده است و زنوانش طاقت راه رفتن ندارد . امیر انتظام در سی و یک سال گذشته زندانی حکمی  بوده است که به جرم جاسوسی و دادن اطلاعات به آمریکاییها مجازات حبس ابد را برای سخنگوی دولت موقت در  پی داشت. دولت موقت و شخص مهندس بازرگان نسبت به این حکم در همان زمان و بعد ها که دولت موقت سقوط کرد و مهدی بازرگان هم به آمریکایی بودن متهم شد ، اعتراض کردند. اما هیچ گاه صدایی به جایی نرسید . مهندس امیر انتظام فوق لیسانس محاسبات از دانشگاه برکلی آمریکا، در زندان ماند و دو سال ابتدایی را بی هیچ ملاقات و مرخصی سپری کرد . تمام سالهای دهه شصت و جنگ در میان آشوبها و اعدامها و تحولات هر روزه ایران ، ماجرای امیر انتظام به فراموشی سپرده شد و او دهه ها را در زندانهای اوین ، قزل حصار و گوهر دشت سپری می کرد و عمر بی امان در بند می گذشت.
 امیر انتظام از فارغ التحصیلان 1334 دانشکده فنی دانشگاه تهران است و به همراه هم دانشگاهی ها در 16 آذر ماه تاریخی سال 32 نیز حضور داشته است. از شانزده سالگی جسته و گریخته فعالیت سیاسی می کرد و بعد ها به حلقه دوستان مهندس بازرگان در آمد . چندسالی در زمان پهلوی در ایران نبود و در بازگشتش در سال 53 شرکت مهندسی تاسیس کرد و به کار مهندسی عمران مشغول شد . در سال 56 و در گیراگیر انقلاب ، دیدار دوباره امیر انتظام و بازرگان در خیابان بود . در خیابان شریعتی و در یک پیاده روی، امیر انتظام و بازرگان رو در رو شدند و بعد سرعت انقلاب به بهمن 57 رسید. امیر انتظام در همان سال انقلاب به عنوان سفیر ایران در سوئد و مجموعه کشورهای اسکاندیناوی معرفی شد و با استقرار دولت موقت به مقام سخنگویی اولین دولت جمهوری اسلامی رسید.
 این همه دولت مستعجل بود و سال58 و در پی اشغال سفارت آمریکا از سوی دانشجویان خط امام، یکباره ورق برگشت. دولت بازرگان سقوط کرد و امیر انتظام به اتهام جاسوسی و ارتباط با مقامات آمریکا از جمله سولیوان سفیر وقت ایالات متحده در ایران بازداشت شد . اسناد منتشر شده نیز آنقدر نام امیر انتظام را داشت که پرونده قطوری را تشکیل دهد. دادگاه کوتاه و سریع العقاب بود؛ حبس ابد .
 عباس امیر انتظام عاقبت در سال 77 به مرخصی آمد که به تعبیر خودش در مصاحبه با روزنامه جامعه ، اخراج از زندان بود . او می خواست دوباره به زندان بازگردد و علاقه ای نداشت تا وقتی که مقامات قضایی از او اعاده حیثیت نکرده اند، مرخصی و آزادی را بپذیرد . در آن مصاحبه گفته بود که مقامات زندان او را به خانه یکی از آشنایان آوردند و قرار بوده تا فردا به زندان بازگردد و این فردا طولانی شد و عاقبت به او گفتند فعلا می توانی بیرون باشی .
 امیر انتظام در سالهای مرخصی یا به قول خودش اخراج از زندان، موفق شد کتاب مفصلی از شرح آنچه بر سرش رفته است را با مجوز ارشاد چاپ کند. کتابی با مدارک تازه و دفاعیات و شرح  یکی دو سال اول انقلاب ، امیر انتظام در همان مقدمه کتاب، قوه قضاییه و شخص آیت الله گیلانی را به بی عدالتی متهم کرده بود . از نظر او اشغال سفارت آمریکا در چارچوب منافع آمریکا بود که مخالفان دولت بازرگان توانستند  با جعل سند هر آنچه می خواستند را انجام دهند . او شرحی هم از دادگاه داده بود که عبارت محترمانه و دیپلماتیک " امیرانتظام عزیز" را به عنوان نزدیکی و آشنایی با آمریکایی ها و از قرائن مشهود جاسوسی در نظر گرفته بود . هر چه بود کتاب امیر انتظام به سرعت توقیف شد و چندی بعد دوباره به زندان افتاد. این آمد و شد به زندان تا سالهای بعد هم ادامه داشت و دستگاه قضایی نه به درخواست اعاده دادرسی امیر انتظام توجه می کرد و نه این مرخصی را به آزادی کامل مبدل می ساخت. جالب اینکه در این مرخصی ها پاسپورت امیر انتظام هم به دستش بود و خروج از کشور هم برای این زندانی حبس ابد ، منعی نداشت، بااین حال امیر انتظام حاضر نشد تا از ایران خارج شود. او همچنان به دنبال اعاده حیثیت، روبروی زندان ایستاده بود.
 امیر انتظام دراین روزها که بازار زندان شدن و در بند کشیدن از سوی دستگاه قضایی –امنیتی نظام داغ است ؛ در همان برزخ مرخصی است . کارش معالجه امراضی است که در سی سال گذشته گریبانگیرش شده .عده ای از علاقمندانش در خارج از کشور او را نامزد دریافت جایزه معتبر ساخاروف که به تلاشگران در راه حقوق بشر اهدا می شود کرده اند . جایزه ای که تشکر امیر انتظام را در پی داشته اما شوقی در او زنده نکرده است . زندانی پیر در سایتش غمگنانه نوشته است:" من 31 سال است که از دیدار فرزندان دلبندم محروم هستم. کدام جایزه و پاداش مادی و معنوی می‌تواند بخشی از این اندوه بزرگ و دلتنگی مرا تسکین دهد. فقط عشق به ایران و ایرانی است که مرا سرپا نگه داشته است. من به عنوان یک ایرانی به وطن و هموطنانم عشق می‌ورزم و این عشق بزرگ خود را هرگز با رنگ و جنس متعلقات دینی، سیاسی و اقتصادی آلوده نخواهم کرد."



جرس: جمعی از جانبازان، آزادگان و خانواده شهدای جنگ هشت ساله و همچنین کارکنان بنیاد شهید استان گیلان، با ارسال نامه ای به نمایندگان مجلس شورای اسلامی، ضمن انتقاد از مدیریت ضعیف مقامات دولتی استان گیلان و برخوردهای "تاسف بار" و "توهین آمیز" مسئولین بنیاد شهید و امور ایثارگران آن استان با مراجعه کنندگان، خواستار برخورد جدی با آنان شدند.
به گزارش منابع خبری جرس، این گروه از جانبازان، آزادگان و خانواده شهدا، در نامه خود به نمایندگان مجلس، خاطرنشان کرده اند که "با ارسال این مرقومه، شما را از وضعیت اسفناک یادگاران هشت سال دفاع مقدس در استان گیلان مطلع نموده ودر صورت عدم رسیدگی، شکایت این قصور نابخشودنی را نزد شهدا و امام شهدا خواهیم برد."
آنها در نامه خود آورده اند "استان گیلان بدلیل ضعف شدید مدیریت ارشد استان ( استاندار)، عمدتا از مدیران ضعیف و ناتوانی استفاده می نماید، که ریاست انتصابی بنیاد شهید و امور ایثارگران استان، در حالیکه بالغ بر بیست و یک هزار مجروح و جانباز و حدود هشت هزار شهید و چند صد هزار رزمنده را تحت پوشش قرار می دهد، از جمله آن مدیران است."
ارسال کنندگان نامه به نمایندگان مجلس، همچنین گوشه هایی از برخوردهای توهین آمیزِ  و سوء استفاده های مقامات مربوطه را شرح داده اند.
این گروه از جانبازان، آزادگان و خانواده شهدا، در نامه خود به نمایندگان مجلس، همچنین هشدار داده و خاطرنشان ساخته اند "صدها طومار و نامه وشکوائیه نوشتیم همه افرادی که به استان برای بررسی آمدند، با ماهی سفید و سوغات بنیاد برگشتند، و ما کلیه آن کسانی را که درد  دل ها را می خوانند و پشت گوش می اندازند یا رسیدگی نمی کنند، به شهدا واگذار می کنیم ."


شما دادستانید، اما داد نمی ستانید
جرس: فخرالسادات محتشمی پور، همسر زندانی سیاسی مصطفی تاج زاده، چهل و یکمین نامه، از سلسله مکتوباتِ سرگشادۀ خود به دادستان تهران را، در شامگاه ٣٠ آذرماه و آغاز بلندترین شب سال خطاب به وی انتشار داد.
به گزارش جرس، خانم محتشمی پور که امروز برای همسر زندانی اش به مناسبت دومین شب یلدای دور از خانه نامه ای نگاشته بود، خطاب به دادستان تهران که همچنان "داد نمی ستاند"، نوشته است:
به : دادستان تهران
از : یکی از ستم دیدگان عصر عاشورای ٨٩،همسر سید مصطفی تاج زاده شاکی از کودتاگران انتخاباتی، آزاده ممنوع الملاقات در قرنطینه اوین
بسم الله الرحمن الرحیم
سلام آقای دادستان!
یلدایتان پیشاپیش فرخنده باد. امروز گفتنی ها را با یاری دلبند گفته ام و دوست ندارم حال خوشی را که به آن دچار گشته ام در هیچ حالت خراب کنم. لذا گفتنی ها با شما را که دادستانید و داد ما نمی ستانید در آستانه یلدایی که در هر حال مبارک است در سلول انفرادی یا در زندان بزرگی که کودتاچیان برای ما ساخته اند، به لسان الغیب می سپاریم. این شما و این فال و حالتان:

ای دل مباش یک دم خالی ز عشق و مستی    وان گه برو که رستی از نیستی و هستی
گر جان به تن ببینی مشغول کار او شو                 هر قبله‌ای که بینی بهتر ز خودپرستی
با ضعف و ناتوانی همچون نسیم خوش باش             بیماری اندر این ره بهتر ز تندرستی
در مذهب طریقت خامی نشان کفر است           آری طریق دولت چالاکی است و چستی
تا فضل و عقل بینی بی‌معرفت نشینی             یک نکته‌ات بگویم خود را مبین که رستی
در آستان جانان از آسمان میندیش                      کز اوج سربلندی افتی به خاک پستی
خار ار چه جان بکاهد گل عذر آن بخواهد       سهل است تلخی می در جنب ذوق مستی
صوفی پیاله پیما حافظ قرابه پرهیز                            ای کوته آستینان تا کی درازدستی

در خانه اگر کس است یک حرف بس است.

فخرالسادات محتشمی پور
پانزدهم محرم الحرام 1432 برابر با سی ام آذرماه 1389
 



او را با گروگان گرفتن مدیر شرکت محل کارش بازداشت کردند

نخستین مصاحبه با خانواده غلامحسین عرشی، پس از ماهها بازداشت و دو بار اعتصاب غذا


کلمه: غلامحسین عرشی، ۳۱ساله و از شهروندان معترض به نتیجه انتخابات ریاست جمهوری از یک سال پیش در زندان اوین به سر می برد. او در هفته های اخیر و پس از اعتراض به شرایط نامناسبش در بند ۳۵۰ به سلول انفرادی منتقل شد. او پس از این اقدام مسوولان زندان دست به اعتصاب غذا زد و سه هفته نیز در اعتصاب غذا به سر برد. این دومین باری است که عرشی در مدت بازداشتش دست به اعتصاب غذا می زد. هرچند او دیروز به اعتصاب غذایش پایان داده اما همچنان شرایط جسمانی بسیار نامناسبی دارد.
او بارها از مسوولان زندان خواسته است او را به بهداری زندان اوین انتقال دهند اما هربار آنها از این کار سر باز زده اند. علی عرشی، برادر غلامحسین عرشی بعد از این اعتصاب غذای سه هفته ای در گفت‌وگو با کلمه درباره علت اعتصاب غذای برادرش توضیح می دهد:
آقای عرشی، از آخرین وضعیت برادرتان برایمان بگویید؟
دیروز او را ملاقات کردیم. وضع جسمانی اش خوب نبود ولی از نظر روحی خوب بود. سه هفته در سلول انفرادی و در اعتصاب غذا به سر برده اما پریروز به بند عمومی بازگشته است. برادرم در زندان دچار دیسک کمر شده است. این در حالیست که مرداد ماه گذشته هم اعتصاب غذا کرد و آن هنگام هم به خون ریزی کلیه مبتلا شد. خون ریزی کلیه او درمان نشده و الان هم ادامه دارد. چند هفته پیش هم دچار گرفتگی شدید کمر شده که بعد از مراجعه به بهداری زندان، پزشک تشخیص دیسک کمر داده است ولی مسوولان با درخواست مرخصی یا انتقال وی به بیمارستان موافقت نکرده اند و هیچ اقدامی برای درمان او صورت نگرفته است و نهایتا ازچند هفته پیش هم دوباره اعتصاب غذا کرد. غلامحسین از نظر جسمی بیمار است و با توجه به شرایط زندان و انفرادی از نظر روحی هم تحت فشار است.
تنها ارتباط شما با برادرتان به ملاقاتهای هفتگی کابینی محدود می شود؟
بله. ماه ها است که با برادرم تماس تلفنی نداشته ایم. چون تلفن بند ۳۵۰قطع است و امکان تماس وجود ندارد. پس از دستگیری برادرم هم ماه ها نه تماس تلفنی داشته ایم نه موفق به دیدارش شدیم.ولی پس از چند ماه توانستیم ملاقات کابینی داشته باشیم. در مرداد ماه هم حدود دو ماه ملاقاتهایمان قطع شد اما دوباره اجازه ملاقات پیدا کردیم. آخرین ملاقات ما دیروز بود که برادرم را بعد از سه هفته اعتصاب غذا رنجور و ضعیف دیدیم.

آقای عرشی می خواهم بدانم علت دو دوره اعتصاب غذای برادرتان در این مدت چه بوده است؟
در مردادماه به دلیل برخوردهای بد زندانبانان و وضعیت بهداشتی بند ۳۵۰ و همینطور وضعیت نا مناسب ملاقاتها و مرخصی ها دست به اعتصاب غذا زد. در دوره دوم هم همان برخورد بد زندانبانها و ضرب وشتم او در زندان و اینکه با وجود وضعیت بد جسمی اش اور ا به بیمارستان نبرده اند.
برادر شما دقیقا چه زمانی بازداشت شد و دلیل بازداشت اش چه بود؟
نحوه بازداشت و محکومیت برادر من بسیار دردناک است. مدتی از عاشورای هشتاد و هشت گذشته بود که متوجه شدیم ماموران امنیتی با مراجعه به محل کار برادرم در مورد او تحقیق کرده اند. برادر من در یک شرکت خصوصی کار می کرد. نهایتا روزی برادرم پس از مراجعه به محل کارش متوجه این موضوع شد که ماموان امنیتی یا پلیس امنیت مدیر شرکت را با بازداشت کرده و به همکاران برادرم گفته اند تا عرشی خودش را معرفی نکند مدیر شرکت را آزاد نمی کنیم.
با توجه به اینکه یکی دو روز مدیر شرکت در بازداشت پلیس امنیت ملی به سر برد و برادر من هم اصلا سابقه فعالیت سیاسی نداشت و می دانست خلافی از او سر نزده، نهایتا در تاریخ هفده اسفند ماه سال گذشته خودش را به دفتر پلیس امنیت ملی معرفی کرد. پس از چند روز بی خبری از او و مراجعه های مکرر به ما گفتند به اوین منتقل شده است و در اردیبهشت ماه در دادگاه انقلاب و به قضاوت قاضی صلواتی به جرم اقدام علیه امنیت ملی و با استناد به عکسی که از او در روز عاشورا گرفته اند به چهار سال زندان محکوم شد که این حکم بعد از تجدید نظر به یک سال کاهش پیدا کرد. غلامحسین در حال حاضر در حال گذرندان دوران محکومیت اش است. ولی در تمام این مدت همه ماجرا برای خانواده ما مثل یک کابوس بوده است. نمی دانم آیا یک عکس که او را فقط در حال راه رفتن در خیابان نشان می دهد و نه در حال تخریب یا هر چیز دیگر مستحق چنین حکمی است.
او پیش از این هیچ گونه فعالیتی نداشت؟
خیر. غلامحسین هیچگونه سابقه فعالیت سیاسی نداشته است و در دوران قبل و بعد از انتخابات هم هیچ فعالیتی نکرده است. اویک جوان سی و یک ساله است و مثل هر آدم دیگری در این کشور از صبح تا شب تلاش می کرد که یک لقمه نان در آورد. روز عاشورا هم طبق عادت هر ساله اش برای شرکت در مراسم حسینی راهی خیابان جیحون بوده و ظاهرا در طی مسیر توسط نیروهای امنیتی از او عکسی گرفته می شود عکس او و بقیه عکسها در روزنامه امین الجامعه به عنوان اغتشاشگر چاپ شد و بعد هم محل کارش را پیدا کردند و زندانی اش کردند. در زندان هم چنان شرایط نا مساعدی دارد که مجبور شده دو بار اعتصاب غذا کند و این گونه بیمار شود.

آیا شما در ده ماه گذشته اقدام قانونی جهت بهتر کردن وضعیت برادرتان انجام داده اید؟
پارسال پس از بازداشت غلامحسین و وقتی پی بردیم یک مساله معمولی یعنی حضور در مراسم عاشورا کار غلامحسین را به اوین و دادگاه انقلاب کشانده است برایش وکیل گرفتیم. در جریان چند جلسه دادگاه وکیل به دفاع از غلامحسین پرداخت و برای قبل از تجدید نظر هم لایحه دفاعیه ای تنظیم کرد. متاسفانه پس از صدور حکم وکیل همکاری های لازم را با ما نداشت و حتی تلفنهای ما به دفتر وکالتش هم بی پاسخ می ماند. خودمان هم چند بار برای آقای دولت آبادی دادستان تهران نامه نوشتیم و به دفترش مراجعه کردیم اما از هیچ یک پاسخی نگرفتیم. غلامحسین از اسفند سال گذشته تا کنون نه از مرخصی استفاده کرده، نه حتی توانسته با پدر و مادرم ملاقات حضوری داشته باشد و تمام ملاقاتهایش هم کابینی بوده است. حتی پدرو مادرم شانس تماس تلفنی با او را ندارند چون تلفنهای بند ۳۵۰ اوین ماه هاست که قطع شده است.

و صحبت پایانی تان آقای عرشی؟
من امیدوارم برادرم صحیح و سالم به جمع خانواده بپیوندد. او انسان بی آزار و سر به راهی است. علت اینکه خیلی راحت و با پای خودش به پلیس امنیت مراجعه کرد این بود که می دانست بی گناه است و هیچ عمل خلافی از او سرنزده است. ما وقتی فهمیدیم صرفا به خاطر عبور از یک خیابان و عکسی که از او گرفته شده، بازداشت شده است و سر از اوین در آورده بسیار شوکه شدیم. نمی دانم آیا واقعا شرکت در مراسم امام حسین جرم است و یک انسان بی گناه باید سرنوشتش اینطور تغییر کند؟ و سلامتش به خطر بیفتد. تحمل زجری که غلامحسین در زندان می کشد برای من و دیگر خواهر و برادرانم بسیار سخت است. ولی پدر و مادرم در این ده ماه بسیار تکیده و پیر شده اند و لحظه ای از فکر غلامحسین خارج نمی شوند. و اینکه آرزوی آزادی همه زندانیان سیاسی از جمله غلامحسین را دارم.



انتقاد امیر ارجمند از نابسامانی، آشفتگی و پنهانکاری دولت در سیاست خارجی

در انظار جهانی شعارهای تند می دهند و در خفا مشغول بده بستان هستند

مشاور حقوقی میرحسین موسوی گفت: در حالی که آقای احمدی نژاد با شعارهای تند، جامعه جهانی را علیه مردم ایران تحریک می کند، اطرافیانش با آنهایی که دشمن تلقی می کنند، در حیات خلوت های تاریک و پنهان مشغول بده وبستان هایی هستند که استبداد آن ها را استمرار بخشد.
دکتر اردشیر امیر ارجمند در گفت و گو با خبرنگار کلمه با اشاره به این مطلب افزود: درمواضع تند آقای احمدی نژاد غالبا تلاش مخفیانه برای بده و بستان های سیاسی هم وجود داشته است. مذاکره وقتی معنا پیدا می کند که اختلافی وجود داشته باشد و دو طرف برای حل آن مذاکره می کنند. مذاکره تنها با دوستان نیست با دشمن هم می توان مذاکره کرد و اصولا برای اجتناب از خشونت باید چنین کرد. ولی چگونه وبا چه هدفی؟
دکتر اردشیر امیر ارجمند تاکید کرد: ارتباط های پنهانی که در تیم آقای احمدی نژاد مشاهده می شود غیر شفاف و فرصت طلبانه است و به نظر می رسد بیشتر برای تامین منافع جناحی باشد بنابراین از موضع خفت بوده و موجب افول جایگاه ملت ایران می شود.
امیر ارجمند اختلاف درونی اقتدار گرایان و بی اعتمادی حتی در سطوح عالی را از علل و عوامل این گونه رفتار ها در سطح کلان دانست و گفت: آنها حتی در سطوح بالا به هم اعتماد ندارند و همچنین ازکانال های ارتباطی یکدیگر بی اطلاع هستند. اینکه چه کسی و چگونه مذاکره کند و چه جناحی از منافع احتمالی آن بهره مند شود موجب تزلزل سیاست خارجی کشور و تشدید بی اعتمادی جامعه جهانی برای یافتن راه حل مسالمت آمیز می شود و لذا مغایر با امنیت ملی و منافع ملی کشور است.
مشاور حقوقی میرحسین موسوی تصریح کرد: از یاد نمی بریم که در زمان آقای خاتمی همین انحصار گرایان کنونی تمام توانایی خود را به کار گرفتتد تا هر تلاشی را برای حل وفصل عزت مندانه مشکلات ایران با جامعه جهانی با شکست مواجه کنند و امروز اقتدارگرایان باید در مقابل ملت ایران، نسل های آینده و تاریخ، پاسخگوی هزینه هایی باشند که به ایران تحمیل کرده اند.
وی همچنین با اشاره به تحولات اخیر در دولت گفت: آقای احمدی نژاد در هیچ زمینه ای شفاف عمل نمی کند. عزل وزیر امور خارجه با آن شرایط باعث سرافکندگی کشور در جامعه جهانی است. در این قضیه آقای متکی نیز بر دروغ گو بودن دولت احمدی نژاد اعتراف کرد.
استادحقوق دانشگاه شهید بهشتی همچنین با اشاره به وقایع تروریستی روز های گذشته با بیان اینکه همه باید قویا هر گونه عمل تروریستی را محکوم کنند گفت: انفجار بمب در بین عزاداران حسینی قطعا یک جنایت است و به هیج وجه قابل توجیه نیست و ارتباطی با اقلیت های مذهبی و قومی ندارد در عین حال و در هر زمان نقض حقوق اقلیت های نیز باید محکوم شود.
امیرارجمند اظهار کرد: رهبران جنبش سبز آقایان کروبی، خاتمی و موسوی همواره ضمن تاکید بر تمامیت ارضی کشور بر لزوم رعایت و توجه به حقوق اقلیت ها تاکید ویژه داشته اند.
دکتر امیر ارجمند ادامه داد : متاسفانه شاهد هستیم که گروهی از اقتدارگرایان در صدد تحریک اقلیت های مذهبی و قومی و تشدید خشونت و جو امنیتی و نظامی در کشور هستند.
این استاد برجسته حقوق بشر در پایان، شناسایی و تضمین حقوق اقلیت ها را موجب تثبیت و تضمین تمامیت ارضی, استقلال سیاسی و نا امیدی بیگانگان دانست و تصریح کرد: به بهانه احقاق حق نمی توان ادعاهایی کرد که تمامیت ارضی کشور را با خطر مواجه کند ضمن اینکه  نمی توان به بهانه تمامیت ارضی کشور حقوق اقلیت ها را نادیده گرفت.



به همراه حکم دادگاه مصطفی تاج‌زاده و گزارش قرارگاه ثارالله سپاه پاسداران درباره وی

جنبش سبز و تجربه زندان

مصطفی تاج زاده
تقدیم به احمد بورقانی که یادش درزندان همواره با ما بود
من پیروزی جنبش سبز را در زندان دیدم، هم در بعد سلبی و هم در بعد ایجابی آن. در بعد سلبی همه اتهامات علیه ما عملاً پس گرفته شد. اگر متن کیفرخواست علیه متهمان فعالیت های انتخاباتی که حکم بازداشت آن‌ها در ۱۹خرداد ۸۸ صادر شد و در فردای انتخابات بازداشت شدند با حکم دادگاه مقایسه شود، به وضوح شاهد عقب نشینی فاحش از اتهامات نخستین خواهیم بود. یعنی در حالی که “محاربه”، “براندازی” و «برپایی انقلاب مخملی» یا به تعبیر تصحیح شده بعدی «کودتای مخملی» محور اصلی متن کیفرخواست را تشکیل می دهد، در رأی دادگاه آقایان بهزاد نبوی، میردامادی، صفایی فراهانی، رمضان‌زاده، امین‌زاده، عرب‌سرخی و من اتهامی تحت عنوان “معاونت درمحاربه و افساد فی الارض” و”فتنه و توطئه عظیم که در راستای براندازی نظام” و به اصطلاح «کودتای مخملی» به میان نیامده است. به علاوه در حکم محکومیت من، جنبش اعتراضی مردم ایران به نام خود یعنی «جنبش سبز» آمده است. من این را یک پیروزی ، نه برای خویش، که برای ملت ایران محسوب می کنم که اتهام زنندگان، نامگذاری خود را که براساس آن ما را بازداشت کردند پس گرفتند و ناچار شدند بعد از آن همه سرمایه گذاری های گزاف و به پا کردن جنگ روانی پرهزینه با مشارکت جویان در انتخابات و پس از آن‌همه سرکوب های اعتبارسوز، اتهام انقلاب صربستانی و گرجستانی را کنار گذارند و اصالت ایرانی جنبش سبز را اعتراف کنند. البته گذار و عبور از متن پرمدعای کیفرخواست به متن رأی دادگاه درخصوص جنبش سبز به نحو خاموش و بی سر و صدا صورت گرفته است. یعنی در حالی که دوربین «رسانه میلی» با آن طمطراق و جنجال، درباره دادگاه نمایشی اثبات «کودتای مخملی» به روی صحنه آمد و به آن حالت سریالی بخشید، دفاعیات روشنگر محکومان سرافراز و نیز عدم ارائه دفاعیه من به عنوان اعتراض به “آپارتاید قضایی” موجود و همچنین رأی دادگاه من و دوستانم، به سکوت برگزار شد و اعتراف نامه دادگاه درباره اصالت ایرانی جنبش سبز دوربینی و نمایشی نشد.
در بعد اثباتی قضیه نیز همگان دیدند که اکثر قریب به اتفاق کادرهای دولت اصلاحات جزو پاک ترین و امین ترین فرزندان این مرز و بوم هستند و دستگاه‌های امنیتی، اطلاعاتی و نظامی به رغم همه فشارهایی که علیه ما اعمال کردند، نتوانستند حتی یک سند برای مدعای خود عرضه کنند. آنان به رغم اینکه در طول همه سال های اصلاحات و پس از آن، حرکات و سکنات برگزیدگان ملت را زیر ذره بین اطلاعاتی، امنیتی، شنودی و بازجویی قرار دادند، و به رغم بهره گیری از همه امکانات، تهدیدات و احکام سنگین و ظالمانه قضایی، نتوانستند اتهامات خود را ثابت کنند و ناکام ماندند. متن کیفرخواست دادستانی و متن رأی دادگاه درخصوص اینجانب و دیگر دوستانم سند آن تلاش بی‌حاصل است. به این ترتیب مردم در زیر بمباران آن اتهامات دروغ به وضوح مشاهده کردند که اصلاح اندیشان این دیار نه فقط امین رأی ملت بودند بلکه امانت دار صدیق بیت المال نیز بودند و اگر کوچک ترین خدشه ای در این امانت وجود داشت، بی تردید در صدا و سیما به ابعاد مضاعف در معرض بزرگ نمایی قرار می گرفت. در واقع خلاء اسنادی و فقدان کمترین دلیل محکمه پسند باعث شد تا کمبودهای حقوقی و قضایی کیفرخواست عمومی با انبوهی از مدعیات گزاف و شبیه سازی های بی محتوا بین ایران و صربستان پر شود. اکنون مردم ایران می توانند گزارش تلاش‌های سه بازجوی اولم را که بیست و هفت روز پس از بازداشت اینجانب تهیه کرده و به عنوان گردش کار ماموران قرارگاه ثارا… سپاه پاسداران برای تمدید قرار بازداشتم من تحویل مقام قضایی دادند و در پرونده اینجانب ثبت است (پیوست ۱) و نیز متن کیفرخواست علیه ما را که در دادگاه نمایشی قرائت و در رسانه‌ها منتشر شد، در مقایسه با رأی دادگاه من بخوانند (پیوست ۲) و این سه متن سیاسی (گردشکار، کیفرخواست دادستانی تهران و حکم دادگاه) را با یکدیگر مقایسه کنند تا به وضوح شاهد اعتراف اعتراف سازان به شکست خود باشند، بدون آنکه در سلول های انفرادی و تحت فشارهای گوناگون مجبوربه پذیرش شکست شده باشند.
به این ترتیب کسانی که اصلاح اندیشان و فعالان جنبش سبز را به تغذیه مادی و معنوی از آمریکا متهم می‌کردند، اکنون باید پاسخگوی حاتم‌بخشی‌ها و سفره‌پروری های ایام فعالیت های انتخاباتی از یک سو و به هرز دادن طلایی ترین فرصت های سیاسی و اقتصادی ملی از سوی دیگر باشند. درحقیقت در زندان‌ها سلامت مالی، اخلاقی و سیاسی بازداشت‌شدگان در معرض رؤیت دستگیرکنندگان قرار گرفت و معلوم شد که نه فقط اتهام فسادهای سه گانه مالی، اخلاقی و سیاسی علیه اصلاح‌طلبان بی اساس بود، بلکه در واقع این «طبقه جدید» سیاسی و اقتصادی حاکم است که هم بابت بی کفایتی در اداره کشور و هرز دادن فرصت ها باید به ملت حساب پس دهد و هم باید پاسخگوی بیت المال و رانت های عظیم نفتی و غیرنفتی باشد.
سرانجام آنکه در دوران انفرادی و بازجویی های بعدی شاهد دگرگونی در مواضع بعضی بازجویان بودم. یعنی اگر در روزها و مراحل نخستین، علاوه بر اتهام محاربه و براندازی و آشوبگری، متهم به آن می شدم که چرا دغدغه سازگاری ولایت فقیه و دموکراسی را دارم و به فرمول «ولایت فقیه به اضافه حقوق شهروندی» معتقدم و چرا خواهان داخل نمودن یک عنصر «ناسازگار»، «غربی» و «بیرونی» به نام دموکراسی در ولایت فقیه هستم و می خواهم خلوص و اصالت اسلامی – شیعی آن را به حقوق شهروندی و دموکراسی آلوده کنم، در مراحل بعد قضیه کاملاً برعکس شد. این بازجوها بودند که مدعای دموکرات بودن خود و دیکتاتور بودن ما را فریاد می کردند! اگر بازجویی ما با گفتمان و ادبیات کیهان آغاز شد، در پایان این «روش کیهان» بود که مورد نقد بعضی بازجوها قرار گرفت که تک‌صدایی را نفی و از تعامل دو جناح دفاع می کردند و به ضرورت حضور دو بال پا می فشردند.
هنگامی که از زندان بیرون آمدم و به تدریج در جریان تحولات شگرف اجتماعی- فرهنگی و سیاسی یک‌سال اخیرقرار گرفتم، «دموکراسی» خواهی بازجوها برایم معنای اصلی خود را آشکارکرد. اکنون به خوبی می‌توانم بفهمم که چگونه فریاد دموکراسی خواهی اکثریت قاطع ملت ایران و مخالفتشان با هر نوع دیکتاتوری، از دیوارهای اوین عبور کرده و طنین خاص خود را در مدعیات بازجوها یافته است. هنگامی که بازداشت‌کنندگان ما زیر فشار سنگین جنبش سبز اکثریت ملت ایران مدعای خود را در زمینه عدم سازگاری اندیشه امام با دموکراسی تغییر دادند و از دموکراسی با لحن مثبت سخن گفتند، احساس کردم همه کوشش‌های فکری آقای مصباح و شاگردانش درباره سرشت غربی و غیردینی دموکراسی و همه آن هزینه های گزاف رسانه ها و تریبون های رسمی دود شد وبه هوا رفت!
من در سالگرد بازداشت خود، ابتدا مقاله «پدر، مادر، ما باز هم متهمیم!» را منتشر کردم. اکنون به یاری خداوند متن گردش کار قرارگاه ثارا… سپاه پاسداران (مورخ ۱۹/۴/۸۸) را که بیانگر روحیه حاکم بر اوین و سلول هایش در ماه اول بازداشت ها بود، به همراه متن کامل حکم دادگاه، بدون هیچ گونه توضیحی برای استحضار ملت ایران منتشر می کنم.
پیشاپیش از بذل توجه هم میهنان خود به این مقالات و نقد و ارزیابی آنها سپاسگزارم.
سید مصطفی تاج زاده
۱۸ مرداد
گردش کار قرارگاه ثارا… سپاه پاسداران درباره آقای تاج زاده
(۲۷ روز بعد از بازداشت، در تاریخ ۱۹/۴/۱۳۸۸)
جرائم منتسب به آمرین و محرکین این خیانت عظیم عبارتند از :
۱- مباشرت در اجتماع و تبانی در ارتکاب جرائم بر ضد امنیت داخلی و خارجی کشور موضوع ماده ۶۱۰ قانون مجازات اسلامی .
۲- تشویق افراد وگروه ها به تجمعات غیر قانونی و انجام اعمال غیر متعارف و ایجاد اغتشاش و بلوا موضوع ماده ۶۱۸ ق.م.ا.
۳- معاونت در محاربه و افساد فی الارض از طریق تشویق گروهها و افراد به انجام اقدامات مذکور موضوع ماده ۶۸۷ ق.م.ا.و تخریب و تحریق و اتلاف وسایل و تاسیسات مورد استفاده عموم و اخلال در نظم و امنیت جامعه موضوع مواد ۶۷۱ الی ۶۷۵ ق.م.ا.
۴- تبلیغ علیه نظام از طریق ایراد الفاظ رکیک و مطالب سخیف نسبت به نظام اسلامی و بیانیه های مجرمانه و انتساب موضوعات کذب و آلوده به افترا نسبت به ارکان رسمی کشور و فراهم نمودن خوراک تبلیغاتی کذب برای شبکه های خبری بیگانه و رسانه های معاند نظام اسلامی موضوع ماده ۵۰۰ ق.م.ا .
۵- ایراد تهمت و افترا و توهین و اهانت و انتساب مطالب مجرمانه و کذب نسبت به مسوولین نهادهای رسمی کشور از جمله اعضای شورای نگهبان و نشر اکاذیب به قصد تشویش اذهان عمومی با تهیه و انتشار نامه های محجول به منظور مخدوش نمودن نتیجه انتخابات و القای شبهه جعل وتقلب در جریان دهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری موضوع مواد ۶۹۷ ، ۶۹۸ ، ۶۰۹ ق.م.ا.
در این پرونده سید مصطفی تاج زاده فرزند سید مظفر متولد ۱۳۳۵ کارمند ریاست جمهوری که در مورخ ۲۳/۳/۸۸ دستگیر شده است و در راستای جرائم مذکور و اقدامات مجرمانه فوق الذکر فعالیت موثر داشته و تا این مرحله از تحقیق به پاره ای از موارد مذکور اعتراف نموده که برخی ازدلایل انتساب بزه بشرح ذیل می باشد .
۱- ایراد سخنرانی های تحریک آمیز قبل از برگزاری انتخابات در بین مردم آذری زبان و بوشهر و القای شبهه جعل و تقلب و تلاش در جهت ایجاد بدبینی و بی اعتمادی عمومی نسبت به مسوولین برگزاری انتخابات . برگ شماره پرونده ۱۱، ۳۶ ، ۳۷ ، ۵۱٫
۲- شرکت مستقیم در صدور بیانیه تحریک آمیز بخصوص نحوه برگزاری انتخابات و نتایج آن و عنوان نمودن کودتای انتخاباتی در ایران.برگ شماره پرونده صص ۳ ، ۲۶ ، ۲۵ ، ۱۸ ، ۸۸ ، ۲۰۰ ، ۲۰۱ ، ۲۰۲ .
۳- تبلیغ علیه نظام از طریق به کار بردن الفاظ وهن آلود نسبت به نظام و مسوولین و نهاد های رسمی کشور و زیر سوال بردن اقدامات قوه قضایه و دولت،ص ۱۹ پرونده.
۴- توهین، اهانت، نشر اکاذیب و ایراد افترا بر علیه مسوولین شورای نگهبان، صص ۳۳ ، ۱۹۹ .
۵- تشویش اذهان عمومی، القا وجود فساد و دروغ گوییهایی فراوان دولت نهم، صص ۲۱ ، ۴۸ ، ۹۷ .
۶- نگهداری غیر مجاز اسناد طبقه بندی شده وزارت کشور در منزل صص، ۲۲ ، ۴۶٫
۷- کشف اسناد، توزیع و تکثیر شب نامه در جهت تخریب دولت نهم در منزل متهم که تقاضای تکثیر شب نامه در آن ذکر شده است، ص ۴۷ .
۸- تشکیل ستاد گروه ۸۸ و سازمان رای و سوء استفاده از آن در جهت اخلال در نظم و امینت کشور، صص۲۰۷ ،۲۰۶ ، ۵۴٫
۹- پذیرش مسوولیت خود در تدوین جزوه تاملات راهبردی در حزب مشارکت و تدوین ۲ بحث از چند بحث جزوه مذکور ص ۱۴۱،۱۴۰٫
۱۰- اقرار به اشتباه و خطا درچند مورد در تدوین جزوه تاملات راهبردی از قبیل موضوع عزل رهبری پس از رسیدگی به شکایت در قوه قضاییه، ص ۱۶۰ .
۱۱- پذیرش مسوولیت حقوقی کلیه بیانیه های حزب مشارکت ایران اسلامی، ص ۲۵ .
۱۲- پذیرش مسوولیت حقوقی کلیه بیانیه های سازمان مجاهدین، ص ۲۵ .
۱۳- کسب خبر از درون سپاه از طریق یکی از اعضای سابق سپاه به نام ترکاشوند و سوء استفاده از آن در سخنرانی ها و نوشته ها به منظور تشویش اذهان عمومی، صص ۱۴۸ ،۱۴۹ .
۱۴- طرح اخبار خیلی محرمانه بیت رهبری در جلسات شورای مرکزی حزب مشارکت که متهم اذعان می دارد از بهزاد نبوی گرفته است و سوء استفاده از آن، ص ۱۴۴ .
۱۵- شرکت در جلسه بعد از ظهر ستاد قیطریه که در آن طرح تجمع در پارک لاله توسط گروه ۸۸ مطرح که عده ای موافق لیکن متهم طرح تجمع را منوط به تصمیم میر حسین موسوی برای روز شنبه موکول می کند ،صص ۲۲۴ ، ۲۲۵ ، ۲۲۶ .
۱۶- متهم شرکت فعال خود در جلسات شورای مرکزی حزب مشارکت که بمنظور تهیه و تدوین استراتژی حزب مشارکت در حوزه سیاست تحت عنوان تاملات راهبردی برگزار می گردید را پذیرفته است .
تاملات راهبردی حزب به شرح پیوست،مطالبی به شرح ذیل می باشد :
وضعیت گذار جمهوری اسلامی به یک نظام سلطانی
تدوین راهبردهای اساسی برای این گذار از طریق تحریک بخشی و توانمند سازی اجتماع ، جنبش ها و پویش ها در ایران ، محدود کردن اختیارات رهبری و ..
توجه : نتایج منطقی و قطعی جزوه تاملات راهبردی جبهه مشارکت این است :
تحریک و اغوا و انحراف در جامعه پیرامون وضعیت موجود از طریق سخنرانیها و مقالات در پوشش فعالیت های انتخاباتی .
فراهم شدن شرایط اجرایی انقلاب رنگی از طریق مقاومت مدنی ، اغتشاشات و نا آرامی های اجتماعی و نهایتاً کسب مقبولیت و مدیریت بحران پس از دگرگونی اساسی .
بنا به مراتب مذکور و اهمیت جرایم ارتکابی و خسارات سنگین مادی و معنوی نسبت به حیثیت و امنیت داخلی و خارجی کشور و با لحاظ اینکه جرائم فوق به صورت سازماندهی شده و گروهی ارتکاب یافته، تقاضای استمرار باز داشت موقت و جلوگیری از تبانی با سایر متهمین تا زمان تکمیل تحقیقات و کشف این فتنه و توطئه عظیم که در راستای بر اندازی نظام و به اصطلاح کودتای مخملی تدارک گردیده مورد استدعا است .
حکم شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب اسلامی تهران درباره آقای سید مصطفی تاج‌زاده
بسم الله الرحمن الرحیم
شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب اسلامی تهران بر اساس ابلاغ شماره ۱۰۰/۱۹۲۳۲/۹۰۰۰ مورخ ۱۰/۴/۸۸ ریاست محترم قوه قضائیه و مستنداً به ماده ۲۱۲ ق.آ.د.ک. در مورخ ۲۵/۱/۸۹ جهت رسیدگی به پرونده کلاسه ۸۸/۱۵۴۲/ط د اتهامی آقای سید مصطفی تاج‌زاده فرزند سید مظفر تشکیل شده است. با عنایت به تحقیقات به عمل آمده و اخذ آخرین دفاع از متهم ختم دادرسی را اعلام و با استعانت از خداوند متعال به شرح ذیل مبادرت به صدور رأی می نماید.
رأی دادگاه

در خصوص اتهام آقای سید مصطفی تاج‌زاده فرزند سید مظفر به شماره شناسنامه ۳۱۰۹ صادره از اصفهان متولد ۱۳۳۵ دارای سابقه محکومیت، متأهل، کارمند ریاست جمهوری، باز داشت موقت از تاریخ ۲۴/۳/۸۸ حسب کیفر خواست صادره دائر بر:
۱( اجتماع و تبانی جهت اقدام علیه امنیت داخلی کشور از طریق شرکت در جلسات حزبی و صدور بیانیه های تحریک آمیز.
۲)توهین به مسئولین حکومتی به مناسبت انجام وظیفه
۳) فعالیت تبلیغی علیه نظام جمهوری اسلامی
۴) نگهداری اسناد طبقه بندی شده
در جریان انتخابات دهمین دوره ریاست جمهوری که خلق حماسه ای بی نظیر را در پی داشت و برگ زرین دیگری به سابقه مردم سالاری دینی در تاریخ پر افتخار ایران افزود، مشارکت ۸۵ درصدی مردم در این انتخابات و رأی ۴۰ میلیونی آنان موجب عظمت و مایه مباهات انقلاب اسلامی نزد جهانیان گردید، در این حماسه جاوید سران و اعضای فعال برخی از گروه های سیاسی با زیر پا نهادن بدیهی‌ترین اصول اخلاقی و قانونی از طریق اقدامات مجرمانه به تحریص و تحریک مردم و هوادارانشان پرداختند که به تجمعات غیر قانونی و تظاهرات خیابانی منتهی به خسارات جبران ناپذیر مالی ،جانی و حیثیتی به کشور گردیده و با القای شبهه جعل و تقلب در انتخابات و ایراد خدشه به نتیجه آن به وسیله اوراق جعلی و تهیه و توزیع نامه های مجعول و منتسب به وزارت کشور که القای جعل و تقلب را در انتخابات می نمود، نسبت به تشویق افراد و اغوای آنان و تحریک احساسات طرفداران کاندیدای ناکام به شورش و اغتشاش جمعی پرداخته که با سؤ استفاده برخی افراد فرصت طلب و اراذل و اوباش منتهی به تخریب اموال عمومی و خصوصی و ضرب و جرح و قتل مردم بی گناه گردید.
متهم عضو مشترک و یکی از اعضاء اصلی و تأثیر گزار در سیاست ها و مواضع حزب مشارکت و سازمان مجاهدین انقلاب می باشد که نقش مؤثر و مستقیم در صدور بیانیه های تحریک آمیز بخصوص نحوه برگزاری انتخابات و نتایج آن و عنوان کودتای انتخاباتی ،جعل و تقلب گسترده و تشویق به آشوب و اقدامات علیه امنیت کشور و بلوا و شرکت در تجمعات غیر قانونی و استمرار آن تا حصول نتیجه انتخابات داشته است.
مهمترین محورهای اقدامات و فعالیت های غیر قانونی مشار الیه در جریان انتخابات که منجر به درگیری آشوب و اغتشاش و … گردیده است عبارت است از:
-ایراد سخنرانی های تحریک آمیز قبل از برگزاری انتخابات در بین مردم آذری زبان و بوشهر و القای شبهه جعل و تقلب و تلاش در جهت ایجاد بدبینی و بی اعتمادی عمومی نسبت به مسئولین برگزاری انتخابات.
- ارائه ایده های محرک در جنبش سبز در راستای وحدت آفرینی به منظور مقابله با نظام جمهوری اسلامی.
-تبلیغ علیه نظام جمهوری اسلامی ایران از طریق به کاربردن الفاظ وهن آلود نسبت به نظام و مسئولین و نهادهای رسمی کشور و زیر سؤال بردن اقدامات قوای سه گانه.
- تشکیل ستاد گروه ۸۸ و سازمان رأی و سوء استفاده از آن در جهت اخلال در امنیت.
- شرکت در جلسه بعد از ظهر ستاد قیطریه که در آن تجمع در پارک لاله توسط گروه ۸۸ مطرح گردیده است.
ایشان به عنوان عضو فعال و اصلی تاثیر گذار هر دوحزب در مصاحبه ها و سخنرانی ها و مقالات خود با طرح مسائلی علیه امنیت کشور از طریق تشویق افراد و گروه ها به تجمعات غیر قانونی و ارتکاب جرائمی بر ضد امنیت داخلی و خارجی کشور و فعالیت تبلیغی علیه نظام با القای شبهه جعل و تقلب و تلاش در جهت ایجاد بدبینی و بی اعتمادی عمومی نسبت به فرایند قانونی انتخابات داشته که به برخی از آنها اشاره می گردد.
- عده ای در صدد حاکم کردن مناسبات حاکم بر حکومت شاه به نام اسلام هستند .ملت بار دیگر خواهد دید که هنگام رسیدگی به صلاحیت ها ، مشکل شورای نگهبان ساواکی هاست یا انقلابیون واقعی؟ شجاع ترین و صالح ترین فرزندان ملت رد صلاحیت خواهند شد.
- در یک نظام استبدادی اولین کاری که صورت می گیرد محدود کردن حقوق سیاسی و در مرحله بعد حذف نیروهایی است که در درون قدرت هستند … به دنبال خانه نشین کردن سیاسیون هستند … شاید مجامع بین المللی بیایند و مشکل را حل کنند.
- امروز بعد از ۲۰ سال تلاش محافظه کاران بر این مبناست که انتخابات را دو مرحله ای کنند و در انحصار عده ای خاص قرار دهند. البته به نام دین و روحانیت است اما به کام مافیای قدرت و ثروت است … بنابراین تصور اینکه حکم عادلانه ای درباره رد صلاحیت این افراد صادر شود شوخی است… اگر این ملت فریب خوردنی بود از شما حرفه ای تر چه کسی بود.
- این نظارت استصوابی به معنای آن است که ما پذیرفته ایم که این ملت عقیم است و نمی تواند کار کند … اگر کاندیداهای ما در انتخابات رد صلاحیت شوند عدم شرکت،رأی سفید،رأی سیاه،تحریم و مشابه آنرا انجام خواهیم داد.
- باشروع مشروطیت کسانی امثال شیخ فضل الله نوری برخاستند و گفتند حکومت باید مشروعه باشد که باعث نزاع شد.شیخ فضل الله می گفت اساس اسلام تبعیض است نه عدالت… حکومت اسلامی استبدادی است… پیروان کنونی شیخ فضل‌ا… چون شجاعت ندارند بگویند اسلام معادل استبداد است می‌گویند دموکراسی با اسلام سازگار نیست … بنام بسیج هر کاری می کنند وهر بلایی بر سر مردم می آورند.
- آیا سیاست ورزی در جمهوری اسلامی ممکن است یا نه؟ آیا ما می توانیم به دموکراسی برسیم یا نه؟عده ای می گویند اگر اصلاح پذیر است که هیچ ،اگر اصلاح پذیر نیست باید حساب خودمان را از نظام جدا و شفاف کنیم و برویم جامعه مدنی را تقویت کنیم که اگر اتفاقی افتاد یک نیروی آلترناتیوی که تشکیلات و برنامه حرفه ای داشته باشد وجود داشته باشد.
- ما یک بحث نظری داریم در دموکراسی که آیا ولایت فقیه و قانون اساسی با آنها می خواند یا نه، روشن است که با تفسیر اقتدارگراها با اینها نخواهد خواند .اگر دموکراسی می خواهیم از نگاه نظری روی چه مولفه هایی باید تکیه کنیم.عده ای می گویند آیا این نظام اصلاح پذیر هست یا نه؟ اصلاح پذیر از دید ما یعنی توسعه دموکراتیک در این چارچوب … اینکه سیاست ورزی ممکن است یا نه.
- اولین قدم ،گفتن یک نه بزرگ به مدیریت فعلی حاکم بر کشور است.
- گروه های سازماندهی شده در صیانت از آرا در این انتخابات اگر مطمئن می شدند که در انتخابات تقلب شده است علی القاعده رسماً و علناً مردم را به انجام یک اجتماع بزرگ مسالمت آمیز اما اعتراضی دعوت می کردند.
- انشاءالله مردم بیدار باشند و در صحنه باشند تا هیچ کسی نتواند به آرای مردم خیانت کند. مهمترین راه مبارزه با تقلب حضور گسترده مردم در پای صندوق های رأی است.
- آن زمان احتمال تقلب افزایش می یابد که ناظر و مجری رویکرد یکسانی داشته باشند… در نتیجه برای برخورد با هر گونه تقلب در انتخابات باید در انتخابات حضور گسترده داشت.
- عدم تلاش برای این کار و حتی کار شکنی و عصبانیت در برابر تشکیل کمیته صیانت از آراء بیانگر این است که انتخابات سالم نیست یا حداقل دولتی ها قصد ندارند انتخابات سالمی را برگزار کنند.
- فلسفه وجودی ولایت فقیه اقتدارگراها صد سال عقب ماندگی و تکرار سلطنت رضاخان پهلوی است. ولایت فقیهی که امام خمینی می گفت تصورش موجب تصدیق بود اما ولایت فقیهی که اقتدارگرایان می گویند تصورش موجب تکذیب و انکار است . ولایت فقیه آنان با عقل سلیم سازگار نیست زیرا تعریف اینان یعنی نهادهای استصوابی و صد سال عقب ماندن است.
- ما اگر بتوانیم تلاش کنیم یک مقدار حکومت را دموکراتیک تر و پاسخ گو بکنیم این حرکت اصلاحی است و این را به جامعه اعلام می کنیم. ما باید به این استراتژی برگردیم.
- راه چهارم هم شد سلاح آمریکا و انقلابی مخملی که من موافقم که این راه چهارم باشد… مدلی که کشورهای مخملی بود و دوتا کار می کنند ،لکن اینکه شما در جامعه چکار کنید و چطوری NGO و اینها بزنید… دوم اینکه آمریکا چه کمک هایی می تواند برای گسترش روند دموکراسی به شما بکند.
- راه حل ها یک خرده چیز است باید تکلیف با روحانیت یک خرده روشن بشود و این راه حل ها خیلی در نمی آید.
- معتقدم این باید جایگزین سلطانیزم و اینها بشود یعنی بگوئیم ساخت قدرت و جامعه مدنی در ایران چگونه است.
- انتخابات در این جامعه یک پتانسیلی دارد. در این جامعه می توانیم تحصن برای انتخابات کنیم که مجلس کرد ولو مردم نیامدند. در این جامعه برای رد صلاحیت خاتمی مردم به تظاهرات می آیند و من دفاع می کنم از اینکه مردم را باید دعوت کرد در میدان آزادی و گر نه هیچ کار دیگری نمی توان کرد . برای اولین بار ۵۰ نفر اسم بنویسیم و رسماً از دانشگاهیان دعوت کنیم که اگر جنتی صلاحیت خاتمی را رد کرد ،دانشگاه ها تحصن بکنند و سر کلاس نروند . می خواهیم یک روز دانشگاه را در اعتراض به اقدام غیر قانونی آقای جنتی تعطیل کنند.
- در این قسمت به بخش هایی از مصادیق سخنرانی های تحریک آمیز و القای شبهه جعل و تقلب در زمان قبل از برگزاری انتخابات و به قصد تشویش اذهان عمومی،که از سوی متهم صورت گرفته اشاره می گردد:
آقای تاج زاده طی اظهاراتی فضا را برای اتخاذ سیاست تهاجمی در برابر سیاست های نظام مناسب دانسته می گوید:
- این قدرت بسیار ضعیف شده است و ما باید کم کم شروع کنیم و حرفهایی را بزنیم تا طرف مقابل مجبور به موضع گیری شده و ما را از موضع تدافعی خارج کند…<< باید در دوجهت به صورت تبلیغاتی کار را شروع کنیم و در سخنرانی ها و مصاحبه ها شروع به انتقاد کردن کنیم… ماباید تک تک شروع به صحبت کردن کنیم و هر وقت گرفت می فهمیم خط قرمز آنجاست اگر نگرفت از خط قرمز هم عبور می کنیم…>>
تاج زاده در همین راستا طی مقاله ای راه کارهایی را برای مقابله با آنچه که وی از آن بعنوان ساختار شکنی استصوابیون نام می برد ارائه نموده و می نویسد:
- اتخاذ سیاست صبر و انتظار تا بی کفایتی مدیریتی و اختلافات داخلی اصولگراها آنقدر زیاد و آشکار شود که احتمال بروز بحران برای میهن و ملت همه را نگران کند. در آن صورت مراکز قدرت از اصلاح طلبان برای ورود به عرصه انتخابات دعوت و سلامت انتخابات را نیز تضمین خواهد کرد.
تاج زاده در ادامه ارائه راه کار های خود از ایجاد جنبش های سبز اجتماعی سخن گفته و می نویسد:
- تلاش برای ایجاد جنبش اجتماعی در تقابل با کانون قدرت و عند الزوم بر پائی انقلاب مخملی در صورت رد صلاحیت نامزد اصلاح طلبان یا انجام تقلب وسیع انتخابات. اتخاذ مشی فوق زمانی موجه خواهد بود که بسیج و سازماندهی اکثریت شهروندان ممکن باشد و حکومت نتواند در برابر خواست آنها مقاومت کند.
نامبرده در قسمت دیگری از مقاله خود با نگاهی تهدید گونه می نویسد:
- در صورت وقوع، جز هرج و مرج و نا امنی نخواهد بود، کنار بگذاریم و بکوشیم بازی برد-برد انتخابات آزاد را همه از جمله اقتدارگراها به اضطرار یا به مصلحت بپذیرند تا از وقوع نزاع های طاقت فرسا و خدای ناکرده خونین پیشگیری کنیم.
مصطفی تاج زاده در جمع فرهنگیان حامی موسوی در تبریز می گوید:
- هیچ کس نمی تواند رأی مردم و حق ملت ایران و آذربایجان را نادیده بگیرد زیرا مردم آذربایجان و تبریز از گذشته ناجی ایران بوده اند و امیدواریم با حضور گسترده مردم ایران و آذربایجان هر چه سریعتر عمر دولت دروغ به پایان برسد… آذربایجان و تبریز نه فقط باید رأی اول را به موسوی بدهند بلکه باید ایران را به چالش بکشند و همچون زمان مشروطه ایران را نجات دهند. اگر مردم آذربایجان با تمام قوا به صحنه بیایند پشت استبداد طلبان می لرزد وبه وحشت می افتند.
مصطفی تاج زاده در جمع شاخه جوانان حزب مشارکت با اشاره به سخنان مقام معظم رهبری در انتخابات گذشته که دو جناح را به دو بال یک پرنده تشبیه کرده بودند، می گوید:
- در گذشته جمهوری اسلامی به پرنده ای تشبیه می شد که دوبال دارد که یک بال اصلاح طلبان و بال دیگر اصول گرایان بودند اما در شرایط حاضر برای اولین بار این تشبیه متفاوت شده و پرنده جای خود را به اتوبوس داده است. اتوبوس یک راننده دارد و بقیه هم در اتوبوس می نشینند و به میزانی که مسیر جاده خطرناک باشد باید سکوت بیشتری داشته باشند.شرایط هر چه خطیرتر باشد بیشتر خفه شوند برای اینکه راننده حواسش جمع باشد و ما را به مقصد برساند .حداکثر اتوبوس یک شاگرد می خواهد که چای و چیزی بدهد که راننده خوابش نبرد .اینها در حال گذار از جمهوری اسلامی به دولت اسلامی هستند.دردولت اسلامی انتخابات نقشی ندارد. بیعت است .فقط یک راننده هست که مسیر را می رود و دیگران نقشی ندارند.
آقای تاج زاده در جلسه ای رسمی تغییر در ساختار حاکمیت را تنها راه برون رفت از وضعیت فعلی خوانده و انتخابات را وسیله ای برای رسیدن به این مهم می داند و می گوید:
- یک را ه باقی مانده برای اینکه این قدرت بی شاخ و دم را مهار کند و آن هم تغییر در ساختار حاکمیت است… در این کشور هرکس که بیاید برای دیکتاتور شدن وسوسه می شود. بنابراین باید یک راه دراز مدت را بپیمائیم.
مصطفی تاج زاده طی اظهاراتی با اشاره به این که مردم تا اوایل مشروطه باید بین استبداد و یا جنگ داخلی یکی را انتخاب می کردند می گوید:
- اگر ما صد سال پیش بودیم استبداد را انتخاب می کردیم و به همین دلیل ۲۴۰۰ سال در ایران استبداد حاکم بود. حال اتفاق مهمی که حادث شده این است که در انتخابات آتی مردم باید بین هرج و مرج و دموکراسی یکی را انتخاب کنند.
وی سپس در یک نظریه پرداری سکولاریستی برای توجیه ضرورت جدایی دین از سیاست گفت:
- در کشورهائی که کلیسا در آن با سلطنت هماهنگ و توأم بود می بینیم که کلیسا آسیب دیده زیرا افراد فحش و شعارشان را اول نثار کلیسا کردند بعداً به سلطنت نفرین کردند… ولی در کشوری همچون انگلیس که کلیسا حساب خود را از سلطنت و حکومت جدا کرده می بینیم که دین و کلیسا آسیبی ندیده است و احترامشان کاملاً محفوظ مانده است .
مصطفی تاج زاده در جمع گروهی از اصلاح طلبان در شهرستان سقز می گوید:
- ۳۰ سال گذشته گاهی جریانی که به سمت ایجاد انسداد پیش می رفته حاکم شده است … من اسم اینها را شاهنشاهی اسلامی گذاشته ام همان نگاه احیاء مناسبات شاهنشاهی است بدون مشروبات الکلی … تبار ما تبار مشروطه طلبان است و فکر می کنیم اگر ما در دوره مشروطه بودیم در صف مشروطه طلبان می بودیم . همچنان که فکر می کنیم اگر مشروطه طلبان اکنون زنده بودند در صف اصلاح طلبان می بودند.
در ادامه با توجه به حجم بالای سخنرانی های نامبرده در مرا کز مختلف بصورت تیتر و برگزیده ای از مطالب مطرح شده بیان می گردد.
- مردم شریف ایران باید توجه کنند تنها ۳۰ سال طول کشید تا خلافت پس از رحلت پیامبر اکرم به سلطنت مطلقه و موروثی تبدیل شد.اگر جامعه ی ما هوشیار نباشد هیچ بعید نیست که اصولگرایان بنام دولت اسلامی استبداد دینی ایجاد و اساساً برگزاری انتخابات را منتفی کنند.اگر دولت به ارائه آمار دروغ ادامه دهد دولت نهم را دولت دروغ نامگذاری می کنیم.
- در نظام قضائی جمهوری اسلامی نوعی آپارتاید و مصونیت مطلق برای عده ای وجود دارد . به نظر من یکی از شعارهای مهم و تأمل برانگیز مردم شعار “جمهوری اسلامی آزاد باید گردد” است که نشان دهنده این امر است که وضعیت موجود از نظر بسیاری از مردم جمهوری اسلامی نیست و باید برای رسیدن به آن تلاش کرد. واژه انتخابات نمایشی و مجلس فرمایشی که مربوط به رژیم شاه بود ،بعد از رحلت امام در ادبیات سیاسی ما دوباره مطرح شد.
- معتقدم کسانی مردم را به ایجاد آشوب و تنش دعوت می کنند که اعتقاد دارند با بهانه قرار دادن این مسئله فضای سیاسی کشور را امنیتی و نظامی کنند و به این بهانه منتقدین مسلمان خود را حذف کنند.
متهم در روزنامه توسعه مقاله ای با عنوان <<به ناامیدی کامل نرسیده ایم>> اعلام می کند در جامعه به دلیل جدایی جامعه و دولت ازهم، وقتی جامعه منفعل می شود، دولت همچنان به کار خود ادامه می دهد. همین مسئله باعث استبدادی شدن جامعه می شود. به نظر می آید که در حال حاضر ما به نا امیدی کامل نرسیده ایم. ما دچار نوعی خود زنی و انفعال شده ایم که سود آن برای تفکرات استبدادی است.
متهم در مطلبی دیگر بیان می کند آن سال توطئه ای شکل گرفت که شکست خورد و به نظر می رسد این توطئه دوباره شکل گرفته است و اینکه توطئه پیروز شود یا نه، به عملکرد شما نمایندگان و ملت بستگی دارد.این فتنه خوابیده ،ولی امروز بعد از بیست سال ،تلاش محافظه کاران بر این مبناست که انتخابات را دومرحله ای کنند و در انحصار عده ای خاص قرار دهند.البته به نام دین و روحانیت است ،اما به کام مافیای قدرت و ثروت است.وی در ادامه بیان می کند به نظر می رسد عده ای مصمّم هستند در آستانه ۲۵ امین سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی این نظام را از جمهوریت تهی سازند.
متهم سید مصطفی تاج زاده در تهیه و تنظیم و انتشار بیانیه های حزب و سازمان که همگی دلالت بر پیش داوری در برگزاری و نتایج انتخابات و تشویش اذهان عمومی و به صحنه کشاندن افراد نقش موثری داشته که قسمتی از بیانیه ها بشرح ذیل می باشند:
در بیانیه ۲۱/۱/۸۸ سازمان مجاهدین انقلاب پیشاپیش نسبت به سلامت انتخابات ایجاد تردید شده و تصریح گردیده که <<دیگر تقریباً اعتمادی به آمارهای انتخابات از جمعیت واجد حق رأی نیست>> با استفاده از عبارتهایی چون حاکمان کنونی وجریان حاکم کنونی، حاکمیت نظام جمهوری اسلامی ایران مورد خدشه و سیاه نمائی قرار می گیرد و اقرار بر غیر دموکراتیک بودن ساختار قدرت و حاکمیت در جمهوری اسلامی ایران و عدم پاسخ گو بودن قدرت می باشد.
همچنین در بیانیه فوق نظام به تحجر ،قشریگری ،ترویج بدعت و خرافه و رویکردهای فرقه ای متهم گردیده است. دربیانیه مورخ ۲۸ /۲/۸۸ با عنوان هشدار مجاهدین انقلاب نسبت به خرید رأی در انتخابات ریاست جمهوری دهم تلاش شده است که انتخابات در سالهای پس از رحلت امام غیر واقعی نشان داده شود:
با این همه در سالهای پس از رحلت امام ،در کنار تلاش برخی جریانهای سیاسی برای محدود کردن قدرت انتخابات مردم و تبدیل انتخابات به انتخاباتی دو درجه ای که د ر آن گروهی خود را محق می دانند قبل از مردم ،فهرست داوطلبان را بر اساس معیارها و سلایق فردی و جناحی غربال کنند و با کمال تأسف باید اذعان نمود این تلاش در برخی ادوار اخیر منجر به ایجاد انحراف درمسیر تحقق انتخابات واقعی در کشور شده است.
در بیانیه ۳۰ ام شهریور ۱۳۸۷ سازمان مجاهدین انقلاب بحث عدم اعتماد به انتخابات دهمین دوره ریاست جمهوری را آغاز و اعلام می دارند:
حضور پر رنگ و معنی دار عناصر نظامی و اطلاعاتی در تمامی سطوح مدیریت وزارت کشور از جمله معاونت های سیاسی و … و سپردن امر انتخابات کشور به احزاب پادگانی به روشنی بیانگر رویکرد منفی و ناسازگاری حاکمیت کنونی به مردم سالاری و آزادی های سیاسی است.
در پنجمین بیانیه سازمان که در مورخ ۳/۳/۸۸ با عنوان دخالت نیروهای مسلحی در امور سیاسی و انتخاباتی منتشر شد . بدون ارائه سند و مدرکی سخن از دخالت نظامیان در عرصه رقابت سیاسی به میان آمده است.
در بیانیه ۲۵/۳/۸۸ حزب مشارکت (*) آمده :
حضور با شکوه دوران ساز شما در انتخابات نشانه عزمی ملی برای ایجاد تغییر و نجات ایران از پرتگاهی بود که دولت نهم پیش روی کشور، قرار داده بود ولی با کمال تأسف اعلام نتیجه شگفتی آور انتخابات حکایت از سناریوئی از پیش طراحی شده است که به هیچ وجه برای مردم قابل تصور نبود و کودتائی انتخاباتی را نشان می داد… جبهه مشارکت از آن جهت که علیرغم همه تمهیدات به سبب قانون شکنی های دست اندرکاران انتخابات نتوانست از رأی شما صیانت و حفاظت کند اعلام می دارد از نظر این حزب انتخابات دهمین دوره ریاست جمهوری تماماً مخدوش و غیر قابل دفاع است و لذا از متصدیان امر خواستار ابطال انتخابات، برخورد قانونی با متخلفان و … داریم.
لذا با عنایت به گزارشات معاونت اطلاعات قرارگاه ثارالله سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و اقاریر صریح و ضمنی متهم در سپاه پاسداران و دادسرا و محتویات پرونده بیانیه های صادره از حزب مشارکت و سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی و دیگر شواهد و قرائن موجود بزهکاریش محرز است و با رعایت ماده ۴۷ ق.م.ا. مستنداً به مواد ۶۱۰ و ۵۰۰ ق.م.ا. نامبرده را در مورد اتهام ردیف اول (اجتماع و تبانی جهت اقدام علیه امنیت داخلی کشور ) به تحمل ۵ سال حبس و در مورد اتهام ردیف سوم (فعالیت تبلیغی علیه نظام جمهوری اسلامی) به یک سال حبس محکوم می نماید. در مورد اتهام ردیف ۲ (توهین به مسئولین حکومتی به مناسبت انجام وظیفه) باتوجه به محتویات پرونده و فقد ادله کافی و به استناد ماده۳۷ ق.اساسی رأی برائت صادر می نماید و پرونده در مورد اتهام ردیف ۴ (نگهداری اسناد طبقه بندی شده ،مفتوح است و به استناد ماده ۱۹ ق.م. ا. به عنوان تتمیم حکم تعزیری نامبرده ۱۰ سال از فعالیت در احزاب و مطبوعات ممنوع می گردد، ایام بازداشت به استناد تبصره ۲۹۵ ق .آ.د.ک کسر و محاسبه گردد. حکم صادره حضوری و ظرف ۲۰ روز قابل اعتراض در دادگاه تجدید نظر تهران است.)
رئیس شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب اسلامی و دادسرای دادگاه عمومی تهران
صلواتی ۲۵/۱/۱۳۸۹
* این بیانیه بعد از دستگیری من (تاج زاده) تهیه و منتشر شده است و به علت انتشار آن محاکمه می شوم!


رهنورد خطاب به زنان زندانی: امشب شب یلدا است

زهرا رهنورد در یادداشت کوتاهی که برای زنان زندانی سیاسی نوشت راه و آرمان آنان را ستود و ابراز امیدواری کرد شب درازی که در آن آزادی محبوس است به  سپیده مان آزادی بدل شود.
به گزارش کلمه متن  یاددشت دکتر رهنورد به شرح زیر است:
آیا باید شب دراز اسطوره‌های منطقة‌البروج (فصول و نجوم) به شب درازی در تاریخ معاصر کشورمان تبدیل شود؟ آیا سزاوار است سرزمینی که می‌تواند در سپیده‌دمان ازادی به سر برد به شبی دراز مبتلا شود و در آرزوی دموکراسی و آزادی پشت میله‌های زندان اسیر باشد؟
مهدیه گلرو و بهاره هدایت در اعتصاب غذا به سر می‌برند. ریحانه طباطبایی، فاطمه عرب‌سرخی، نازنین خسروانی، ساجده کیانوش‌راد، هنگامه شهیدی، عاطفه نبوی، فاطمه رهنما و سایر زنان و دختران در زندانند.
اگر آنها از آزاد‌گی و آزادی‌خواهی دست بردارند، شبی سیاه تداوم خواهد یافت؟
به دختران عزیز خود که در اعتصابند، می‌گویم مطمئن باشید بازجویان فکر می‌کنند بر جسم شما سلطه دارند و با بازجویی‌های سنگین خود سعی می کنند شما را به زانو درآورند و چه تلاش عبث و مذبوحانه‌ای، اما شما با روح بلند و قوی خود، نشان دادید که هم روح و هم بدنتان در اختیار آرمان‌های شماست و نه بازجویان. دستگیری شما دختران آزاده این کشور، حاکی از شکست آنها در به زانو درآوردن شماست. امیدوارم چونان گذشته سرافراز باشید.

صدور حکم اعدام برای یک نوجوان در دادگاه بدوی

خبرگزاری هرانا -  يك وكيل دادگستري از صدور حكم قصاص براي موكل خود كه هنگام وقوع قتل كمتر از 15 سال سن داشته، از سوي دادگاه كيفري استان فارس خبر داد.
غلامحسين رييسي در گفت‌وگو با ايسنا در تشريح اين اتفاق گفت: در 12 آذر 88 عده‌اي جوان موتورسوار در حال رفتن به رستوراني بودند كه به صورت ناگهاني يكي از آنها سرنگون مي‌شود، موتورسواران به تصور اينكه نوجواني به نام”اشكان” موجب اين سرنگوني شده، با او درگير مي‌شوند. وي افزود: درگيري ميان اين گروه كه تعدادشان بيشتر از هشت نفر بوده است با اشكان 14 ساله در ميدان غدير شهرستان فسا رخ مي‌دهد. آنها با زنجير اشكان را مي‌زنند، اشكان سعي مي‌كند فرار كند ولي آنها مانع فرار او مي‌شوند و مجددا او را با زنجير مي‌زنند. پزشكي قانوني نيز آثار زنجير را بر بدن اشكان تاييد كرده است. وكيل مدافع اشكان افزود: در اين لحظه”اشكان” با چاقو به سمت مقتول كه جواني 20 ساله بوده حمله مي‌كند و به چند نقطه از بدن او ضربه وارد مي‌كند اما فرد مجروح‌شده در بيمارستان در اثر شدت جراحات وارده فوت مي‌كند و پرونده‌اي با اتهام قتل در اداره آگاهي شهرستان فسا گشوده مي‌شود. اشكان پس از دو سه روز توسط پدر به آگاهي تحويل داده مي‌شود و اداره آگاهي تحقيقات را آغاز مي‌كند. رييسي درباره‌ي سن دقيق اين متهم در هنگام وقوع قتل، گفت: تولد اشكان 12 تيرماه 74 است و روز حادثه نيز 12 آذر 88 بوده و اين مقايسه نشان مي‌دهد كه اشكان در روز حادثه 14 ساله بوده و هنوز به سن 15 سال هجري قمري كه سن بلوغ در پسران محسوب مي‌شود نرسيده است.
وي با تاکيد بر اينکه”اشكان” در هنگام وقوع قتل نابالغ بوده، اظهار كرد: طبق قانون هنگامي كه كودك نابالغ مرتكب قتل عمد شود، قتل او به منزله خطاي غير عمد محسوب و پدر او به عنوان عاقله به پرداخت ديه محكوم مي‌شود و خود كودك جهت تاديه و تعزير مدتي در كانون اصلاح و تربيت نگهداري مي‌شود اما با وجود صراحت قانون، دادستان شهر فسا در رسيدگي به اين پرونده موضوع را به بازپرس ارجاع مي‌دهد. بازپرس از پزشكي قانوني استعلام مي‌كند و پزشكي قانوني بلوغ جسماني اشكان را تاييد مي‌كند اما رشد فكري و عقلاني او را تاييد نمي‌كند.
وي با بيان اينكه”اشكان منكر انجام موضوع نيست اما مي‌گويد نفهميدم” گفت: دادگاه كيفري استان فارس در شيراز هم علي‌رغم ايراد صلاحيت به دليل غيرعمدي بودن قتل، خود را صالح مي‌داند و نهايتا موضوع به كميسيون حقوق بشر قوه قضاييه و ستاد حقوق شهروندي قوه قضاييه منعكس شده و بر اساس شناسنامه اشكان ثابت شده كه او به حد بلوغ شرعي نرسيده است. وي خاطرنشان كرد: علي‌رغم استفتاء از دو تن از مراجع عظام تقليد كه آنها ملاك سن بلوغ را 15 سال قمري اعلام كردند اشكان را مستوجب قصاص نمي‌دانند بلكه مستوجب پرداخت ديه توسط عاقله مي‌دانند.
رييسي اضافه كرد: علي‌رغم اينكه در لايحه حمايت از اطفال و حتي به موجب لايحه جديد قانون مجازات اسلامي جمع بلوغ و عقل هر دو مد نظر قوه قضاييه است و بر مبناي نظر حضرت امام (ره) بلوغ و عقل هر دو توام شرط است اما دادگاه مسووليت تدريجي و كيفري نسبي كودكان را كه در شرع هم بين مميز و غيرمميز تفكيك قائل شده است نپذيرفت و به صرف اينكه پزشكي قانوني مي‌گويد بلوغ جسمي دارد و بلوغ فكري ندارد، او را به قصاص محكوم كرد. اين وكيل دادگستري اضافه كرد: اين پرونده در شعبه چهار دادگاه كيفري استان فارس منتهي به صدور حكم قصاص شده و به محض ابلاغ راي، مورد اعتراض قرار مي‌گيرد. اميد است ديوان عالي كشور به اين موضوع با توجه به ظرافت و حساسيت موضوع و به منظور رعايت عدالت توجه ويژه كند.
وي درپايان اظهاركرد: با توجه به اينكه رويكرد حال حاضر جمهوري اسلامي و قوه قضاييه رويكرد عدالت كيفري مبتني بر پذيرش مسووليت تدريجي است و با توجه به تغييراتي كه اخيرا در مقررات موضوعه، لايحه حمايت از حقوق اطفال و قانون مجازات اسلامي ايجاد شده است درمي‌يابيم كه رويكرد سياست كيفري جمهوري اسلامي با اين راي دادگاه همخواني ندارد و اساسا اين راي مغاير با رويكرد سياست كيفري جمهوري اسلامي و سياست كيفري اسلامي است.


سه روز بی خبری از وضعیت ابوالفضل طبرزدی

خبرگزاری هرانا – از وضعیت ابوالفضل طبرزدی علی رغم گذشت سه روز از زمان بازداشت اطلاعی در دست نیست.
بنا به اطلاع گزارشگران هرانا، در پی بازداشت نامبرده خانواده وی برای پیگیری وضعیت ایشان به دادستانی اهواز مراجعه کردند که مسئولین قضایی از علت بازداشت و محل نگهداری ایشان ابراز بی اطلاعی کردند، این در حالی است که در زمان بازداشت نامبرده توسط نیروهای اطلاعاتی به خانواده وی اعلام شد بازداشت ایشان با دستور دادستانی انجام می گیرد.
خانواده این زندانی در مراجعه به دفتر پیگیری وزارت اطلاعات نیز پاسخ مشخصی دریافت نکرده است و تنها به ایشان وعده داده شد که به زودی اجازه تماس تلفنی به ایشان خواهیم داد.
گفتنی از ماموران وزارت اطلاعات در حین بازداشت نامبرده اتهام ایشان را تلاش برای ارتباط با منافقین اعلام کرده اند.
ابوالفضل طبرزدی برادر زاده حشمت الله طبرزدی دبیر کل جبهه دموکراتیک ایران، در ساعت 8 صبح روز یکشنبه در پی یورش بیش از 8 تن از ماموران وزارت اطلاعات در شهر اهواز بازداشت و به بازداشتگاه نامعلومی منتقل شد.



سالن های پر جمعیت رجایی شهر خواب از چشمان زندانیان سیاسی گرفت

خبرگزاری هرانا – معاونت قضایی زندان رجایی شهر کرج در اقدام غیر انسانی هفت تن از زندانیان سیاسی را در سالن های پر جمعیت بند2 رها کرده است.
بنا به اطلاع گزارشگران هرانا، علی محمدی معاونت قضایی زندان رجایی شهر هفت زندانی سیاسی به نامهای علی صارمی ،سعید ماسوری ،غلامرضا غلامحسینی،کریم عزیز معروف، رضا شریفی بوکانی ،حسن تفاح و خالد حرانی را در شرایط غیر انسانی بدون داشتن اتاق و در راهروهای این بند رها کرده است.
در پی تهدید این زندانیان به اعتصاب غذا روز گذشته هفت زندانی فوق به دو اتاق پنج متری منتقل شدند که در واقع هر اتاق محل نگهداری یک زندانی است.
ظرفیت این بند 300 زندانی است که دارای 3 سالن است، اما مسئولین بیش از 600 زندانی در آن جا داده اند که این امر همواره باعث نارضایتی زندانیان عادی شده است.
زندانیان در این بند برای استفاده از سرویس های بهداشتی و تلفن عمومی روزانه ساعت ها در صف می ایستند، اعتراض زندانیان سیاسی نیز تا کنون راه به جایی نبرده است و مسئولین توجه ای به این امر نمی کنند.
شایان ذکر است اکثر زندانیان سیاسی منتقل شده به این بند دچار بیماری انفولانزا شده اند که به دلیل نبود محل مناسب برای استراحت طی 48 ساعت اخیر نخوابیده اند.


ميزان ابتلاي کودکان سيستان و بلوچستان به ويروس ایدز سه برابر متوسط کشور است

خبرگزاری هرانا - ميزان آلودگي کودکان به ويروس HIV در سيستان و بلوچستان سه برابر ميانگين کشور است و خانم هاي شناسايي شده مبتلا به ايدز در سيستان وبلوچستان هم دو برابر متوسط کشوري مي باشند. بيماري ويروسي ايدز که گلبول هاي سفيد بدن را مورد تهاجم قرار مي دهد و بدن را ضعيف مي کند در دنيا افراد بسياري را مبتلا کرده است و حدود ۳۳ ميليون نفر تاکنون شناسايي شده اند. ويروس ايدز در بدن انسان بين ۱۰ تا ۱۶ سال طول مي کشد تا به بيماري تبديل شود و علائم خود را نشان دهد.
به گزارش روزنامه خراسان، اين بيماري مهلک که تاکنون درماني براي آن پيدا نشده است از راه هاي متفاوت وارد بدن مي شود. رئيس مرکز بهداشت استان سيستان و بلوچستان مي گويد: تماس جنسي خارج از عرف، خون و فرآورده هاي خوني، استفاده از سرنگ مشترک که بيشتر در ميان معتادان تزريقي رايج مي باشد و انتقال ويروس به جنين از مادر آلوده شايع ترين راه هاي انتقال مي باشد. «دکتر طباطبايي» افراد داراي رفتارهاي پرخطر را جزو موج اول شيوع اين بيماري مي داند و مي افزايد: با توجه به اين که حدود ۵۰ درصد معتادان متاهل بوده اند اين ويروس را به همسر و شريک جنسي منتقل کرده اند و سپس از مادر به جنين انتقال داده شده است. وي ميانگين کشوري مبتلايان شناسايي شده را براي خانم ها ۷ تا ۸ درصد اعلام مي کند و مي افزايد: اين ميزان در سيستان وبلوچستان حدود ۱۴درصد است که حدود دو برابر ميانگين کشوري است. معاون دانشگاه علوم پزشکي زاهدان علت دو برابر بودن شناسايي شدگان را در استان تعدد زوجات آقايان در استان و مسافرت هاي آقايان براي کار، تفريح و غيره به کشورهاي حاشيه خليج فارس مي داند و مي گويد: ۹۷ درصد مبتلايان خانم در سيستان وبلوچستان از طريق همسرانشان به اين بيماري مبتلا شده اند که تلاش و حمايت نهادها و مسئولان و ائمه جمعه و جماعت را مي طلبد به ويژه شيوه ابتلا در استان متفاوت با ساير استان ها مي باشد. وي ميزان آلودگي کودکان را به اين ويروس بيش از سه برابر متوسط در کشور عنوان مي کند و مي گويد: ۱۰۰ درصد آنان از طريق مادرانشان به اين ويروس آلوده شده اند.دکتر طباطبايي مي افزايد: تاکنون ۵۷۷ فرد آلوده به ويروس ايدز در استان شناسايي شده اند که ۱۴۰ نفر آنان فوت کرده اند و بيشتر افراد در جنوب استان سکونت دارند.

يک کارشناس مي گويد: بيماري ايدز درماني ندارد و دارو و مراقبت هاي بهداشتي و درماني بعد از مبتلا شدن ميزان بقاء را زياد مي کند و تنها راه، پيش گيري مي باشد.

رضايي، مي افزايد: نشست و برخاست، دست دادن، و روبوسي، عامل انتقال نيست و نبايد از اين افراد دوري کرد بلکه بايد افراد مبتلا مورد حمايت قرار گيرند به آن ها مشاوره داده شود و با توجه به اين که بيماري در فاصله زماني زيادي حدود ۱۰ تا ۱۶ سال پس از ورود ويروس نمايان مي شود بايد از هم اکنون اقدام هاي پيش گيرانه را انجام داد. يک کارشناس ارشد فرهنگي هم مي گويد: پايين بودن سطح سواد بين خانم هاي استان و دسترسي نداشتن به رسانه هاي جمعي و مطبوعات در روستاها مي تواند عامل موثري در ايجاد اين وضعيت باشد. «غلامرضا رهداري» مي افزايد: استفاده از معلمان زن شاغل در روستاها گزينه مفيدي براي اطلاع رساني بين خانم ها مي باشد که دانشگاه علوم پزشکي در اين زمينه بايد اقدام اساسي و قابل توجهي انجام دهد چون تعداد مبتلايان به اين ويروس بايد بيشتر از آن چه اعلام مي شود باشد چون درصدي اطلاع ندارند و درصدي هم نمي توانند بازگو کنند.

ضرورت راه اندازي «مراکز گذري» در تمام شهرستان هاي استان امري ضروري است و در حال حاضر براساس اعلام مسئولان بهداشتي در استان ۵ مرکز گذري وجود دارد که سه مرکز در زاهدان و يک مرکز در ايرانشهر و يک مرکز در شهرستان سراوان مي باشد و اين مراکز وظيفه اطلاع رساني و توزيع کاندوم و سرنگ يک بار مصرف را بين معتادان تزريقي دارند و آسيب هاي احتمالي را کاهش مي دهند. يک شهروند زاهداني مي گويد: هماهنگ شدن نهادهايي که ارتباط بيشتري با مردم دارند با فعاليت هاي علوم پزشکي به شرايط استان بستگي دارد.

«محمود شهرکي» مي افزايد: نهادهايي که خدماتي را به مردم مي دهند مثل کميته امداد و بهزيستي بايد در کنار خدمات رساني، بسته هاي آموزشي متناسب با شرايط فرهنگي و سواد آنها را ارائه يا کلاس هايي را برگزار کنند و اين کلاس ها بايد از حد صوري خارج شود. از آن جا که افرادي به خصوص در جنوب استان با توجه به شرايط کاري و غيره به کشورهاي خليج فارس مسافرت مي کنند و حدود يک سال از خانواده دور مي باشند و احتمال رفتارهاي پرخطر وجود دارد نيازمند آموزش بيشترند و بايد هنگام خروج و ورود به کشور اطلاعات دقيق و بيشتري به آن ها داده شود.


تعطیلی یک کارخانه ذوب فلزات و بیکاری ۲۰۰ کارگر

خبرگزاری هرانا - دبیر اجرایی خانه کارگر خرم‌دره، از تعطیلی کارخانه ذوب فلزات خرم دره با حدود ۲۰۰ کارگر خبر داد.
به گزارش ایلنا، کاظم خلجی با بیان اینکه ذوب فلزات متعلق به بخش خصوصی است افزود: این واحد حدود ۱۰ سال سابقه فعالیت داشت.
وی گرانی مواد اولیه را علت اصلی تعطیلی این واحد ذوب فلزات دانست و تصریح کرد: این واحد درگذشته نیز چندین مورد تعطیل و مجددا بازگشایی شده بود.
دبیر اجرایی خانه کارگر خرم‌دره با اشاره به اینکه بسیاری از کارگران ذوب فلزات خرم دره مشمول دریافت بیمه بیکاری نیستند، گفت: علت این مهم تغییر مکرر کارگران از سوی مدیریت این واحد است.
روز گذشته نیز خبر تعطیلی شرکت چینی نور در همین شهر و بیکاری ۱۴۰ کارگر منتشر شد.


سما نورانی به یک سال حبس تعزیری محکوم شد

خبرگزاری هرانا - سما نورانی، دانشجوی محروم از تحصیل و از اعضای جمعیت مبارزه با تبعیض تحصیلی، از سوی شعبه 28 دادگاه انقلاب به قضاوت قاضی مقیسه به اتهام "تبلیغ علیه نظام" به یک سال حبس تعزیری محکوم شد.
به گزارش جمعیت مبارزه با تبعیض تحصیلی، این فعال حق تحصیل که در تاریخ 12 اسفند 1388 در شیراز بازداشت و به بند «2 الف» سپاه در زندان اوین منتقل شده بود، ششم اردیبهشت 1389 با تودیع وثیقه از بند «2 الف» سپاه در زندان اوین آزاد شده بود.
سما نورانی، در مهرماه 1387 در رشته مهندسی پزشکی دانشگاه سهند تبریز پذیرفته شد اما پس از گذراندن سه ترم اخراج شد.
لازم به ذکر است این دانشجوی محروم از تحصیل بهایی، پیشتر در اواخر اردیبهشت 1385 توسط نیروهای امنیتی به همراه گروهی که خدمات اجتماعی انجام می داده‌اند در پرونده موسوم به پرونده 54 نفر در شهر شیراز بازداشت شده و در نهایت به یک سال حبس تعلیقی و سه سال شرکت اجباری در کلاس های تبلیغات اسلامی محکوم شده بود.


آزادی پدر نوکیش مسیحی بعد از 13 روز بازداشت

خبرگزاری هرانا - هاشم كریمی" پدر "حسین كریمی" از نوكیشان مسیحی توسط ماموران لباش شخصی در خانه خود بازداشت شده بود روز گذشته آزاد و پس از آن به بیمارستان شهید رجایی کرج منتقل شد.
بنا به اطلاع گزارشگران خبرگزاری مجموعه فعالان حقوق بشر ایران (هرانا) روز گذشته هاشم کریمی پس از آزادی به علت فشار بیش از حد در زندان به بیمارستان شهید رجایی منتقل شد.
لازم به ذکر است که آثار کبودی ضرب و شتم بر دو دست، پاها و کمر وی نمایان بوده است.
لازم به یاد آوریست "حسین كریمی" از نوكیشان مسیحی ساكن كرج تا كنون بدفعات بخاطر اعتقاد و باورهای مسیحی خود بازداشت شده است . وی یكبار در تاریخ ۲۶ آبانماه ۱۳۸۷ توسط نیروهای امنیتی بازداشت و پس از انگشت نگاری و اخذ تعهد مبنی بر عدم فعالیت های مسیحی پس از چهار روز آزاد شد.
همچنین در نوبت دیگر در مورخه ۱۱ بهمن همان سال نیز بار دیگر بازداشت شد كه در نهایت به اتهام عضویت در كلیساهای خانگی ، بشارت انجیل ، برپایی جلسات كلیسایی درخانه ، در مورخه ۲۵ اسفند ماه ۱۳۸۷ در دادگاه انقلاب اسلامی شعبه ۱۹ دادیاری كرج ایشان به دو سال حبس تعلیقی محكوم گردید.
بر این اساس بازداشت هاشم كریمی پدر حسین كریمی به منزله فشار بر این پدر سالخورده و خانواده وی می باشد تا از این طریق فرزند ایشان "حسین كریمی" را كه در حال حاضر در خارج از كشور بسر می برد وادار كنند تا به كشور بازگردد.


بازداشت رویا قنبری و یورش نیروهای امنیتی برای دستگیری فتانه نوری

خبرگزاری هرانا - روز دوشنبه، 29 آذرماه، رویا قنبری، شهروند بهایی ساکن ساری بدون ارائه حکم قضایی بازداشت شد. در اقدامی دیگر، روز یک شنبه یازده مامور امنیتی با ارائه حکم دست نویس کتبی بازداشت فتانه نوری، همسر امید قنبری، منزل پدر و پدر شوهر او را مورد تفتیش قرار دادند.
بنا بر گزارش های رسیده، رویا قنبری، خواهر امید قنبری که هم اکنون در بازداشت است، در پی فشارهای مداوم چندهفته اخیر ماموران امنیتی بر روی خانواده اش، برای پاسخگویی به برخی سوالات به ستاد خبری مراجعه کرده بود، طی تماس تلفنی خبر بازداشت خود را به خانواده اش اعلام کرد. همچنین ماموران اطلاعات ساری روز یک شنبه، با تفتیش منزل پدری فتانه نوری، او را به صورت شفاهی و به منظور ادای پاره ای از توضیحات، و تحویل دادن لباس های امید، برادر رویا قنبری که در بازداشت است، به اداره اطلاعات احضار کرده بودند. ماموران امنیتی صبح روز دوشنبه، همسر خانم قنبری را که برای تحویل لباس های امید قنبری به اداره اطلاعات مراجعه کرده بود تهدید کردند که چنانچه تا ساعتی دیگر همسر خود را تحویل اطلاعات ندهد با حکم قانونی جلب خواهند شد.
به گزارش کمیته گزارشگران حقوق بشر، این درحالی است که پس از تفتیش منزل، از اداره اطلاعات چهار بار با منزل آقای قنبری تماس گرفتنه شد. در تماس اول آقای امید قنبری از موقعیت مکانی همسرش پرسید و در تماس بعدی با نگرانی از وضعیت پدر و مادر پیرش که شاهد بی حرمتی و هتاکی مامورین بودند، پرس و جو کرد. در تماس های بعدی، بازجوی اطلاعات مجددا از خانم رویا قنبری درخواست کرد که فردا صبح خود را به ستاد خبری به جهت ملاقات با برادرش و پاسخ به پاره ای سوالات معرفی کند.
همچنین بر اساس گزارش های رسیده، یازده تن از ماموران امنیتی، بعد از ظهر روز یک شنبه 28 آذرماه، با ارائه حکمی دست نویس مبنی بر بازداشت فتانه نوری، همسر امید قنبری به منزل پدر و پدرهمسر ایشان مراجعه کرده و به رغم آن که در حکم دست نویس ارائه شده تنها جهت بازداشت فتانه نوری صادر شده بود، اقدام به تفتیش وسایل منزل پدرشوهر او کردند.
ماموران در این یورش، ضمن بی حرمتی به مقدسات آیین بهایی و هتاکی به اعضای خانواده، کتب بهایی و یک نسخه قدیمی "قرآن مجید"، تعدادی سی دی و یک دستگاه رسیور را ضبط کرده و به همراه بردند.


بهاره هدایت و مهدیه گلرو، اعتصاب غذا کردند

خبرگزاری هرانا - صبح امروز ماموران زندان اوین از ملاقات همسران بهاره هدایت و مهدیه گلرو با این دانشجویان زندانی در زندان اوین ممانعت کردند؛ این دو پس از ممنوع الملاقات شدن دست به اعتصاب غذا زدند.
به گزارش میزان خبر، دلیل این امر نیز از سوی ماموران بخش ملاقات، ممنوع الملاقات بودن این دو دانشجوی زندانی عنوان شده است.
بهاره هدایت عضو شورای مرکزی دفتر تحکیم وحدت به نه و نیم سال زندان و مهدیه گلرو عضو شورای دفاع از حق تحصیل نیز به دوسال زندان محکوم شده اند.
این دو دانشجو در آستانه ۱۶ آذر پیامهایی خطاب به دانشجویان منتشر ساخته بودند و مدت‌ها است از دسترسی به تلفن و برقراری تماس تلفنی با خانواده‌هایشان محروم هستند.


ممانعت از تجمع دویست تن از کارگران خدمات پالایشگاه آبادان

خبرگزاری هرانا - امروز صبح دوشنبه 29 آذر نزدیک به 200 نفر از کارگران خدمات پالایشگاه آبادان در اعتراض به کسر عیدی و سنوات آخر سال در دو قسمت از پالایشگاه آبادان تجمع کردند.
بنا به اطلاع گزارشگران خبرگزاری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران(هرانا)، دویست تن از کارگران خدمات پالایشگاه آبادان که در اعتراض به کسر عیدی و سنوات تجمع اعتراضی برگذار کردند که با دخالت و تهدیدحراست پالایشگاه مانع از ادامه تجمع کارگران شدند .
مسئولین و کارفرمای خدمات ، کارگران را تهدید کردند در صورت نپذیرفتن این شرایط 70 نفر از آنها را اخراج خواهند کرد.
به گفته کارگران که حقوق آنها در ماه 300 هزار تومان است و با آغاز طرح هدفمندی یارانه ها و نرخ تورم بالا و گرانی اجناس دیگر قادر به تامین حداقلی زندگی خود نیستند در صورتی که مسئولان باید حقوق ها و پاداشهای بالا دریافت کنند، کارگران این کارخانه خواستار افزایش دستمزدها و دریافت تمام حقوق کسر شده خود هستند.


محکومیت محمد رسول‌اف، فیلمساز، به شش سال حبس تعزیری

خبرگزاری هرانا - حکم محکومیت «محمد رسول‌اف» مبنی بر شش سال حبس تعزیری به اتهام اجتماع و تبانی و تبلیغ علیه نظام صادر شده است.
میرزازاده وکیل مدافع رسول‌اف نیز با تائید صدور حکم محکومیت موکلش از سوی دادگاه بدوی به ایسنا گفت: به رای صادره در مهلت مقرر اعتراض خواهیم کرد.
وی افزود:‌ در حال حاضر آقای رسول‌اف فیلمی در دست ساخت دارد که در مرحله اخذ مجوز از وزارت ارشاد است.