اعتراض انجمن اقتصاددانان خاورميانه و دانشگاهيان ايرانی به بازداشت رئيس دانا
انجمن اقتصاددانان خاورميانه و چهل تن از دانشگاهيان ايرانی خارج از کشور، بازداشت فريبرز رئيس دانا٬ اقتصاددان و نويسنده، را محکوم کرده و خواهان آزادی فوری و بدون قيد و شرط او شده اند.
فريبرز رئيس دانا نيمه شب شنبه ۲۸ آذرماه در منزلش توسط نيروهای امنيتی بازداشت شد. هنوز اتهام یا اتهامات فریبرز رییس دانا از سوی مقامات قضایی جمهوری اسلامی اعلام نشده است.
انجمن اقتصاددانان خاورميانه در بيانيه خود نوشته است:«در حالی که درجوامع دموکراتيک دانشمندان و دانشگاهيان آزادند و حتی تشويق می شوند تا در گفت وگو در باره مسايل مربوط به امور سياست های عمومی مشارکت کنند، دکتر رييس دانا به دليل بيان ديدگاه تخصصی اش در مورد وضعيت اقتصادی ايران و سياست های دولت بازداشت شده است.»
«انجمن اقتصاددانان خاورميانه»، که انجمنی بین المللی متشکل از اقتصاددانان علاقمند به مسايل خاورميانه است، در بخش ديگری از بيانيه خود نوشته است: «بازداشت دکتر رييس دانا به دليل بيان ديدگاهايش در خصوص مسايل اقتصادی نقض حقوق بشر و آزادی دانشگاهی است.»
در همين زمينه، چهل تن از دانشگاهيان ايرانی خارج از کشور در نامه ای نوشته اند: «دکتر رييس دانا روشنفکری با شهامت است که بطور پيگير سياست های اقتصادی و اجتماعی حکومت اسلامی را به نقد کشيده است٬ و از همين رو نيز همواره هدف تعرض دستگاه های امنيتی گوناگون رژيم (جمهوری اسلامی) بوده است. رئيس دانا، به عنوان عضو هيئت اجرایی کانون نويسندگان ايران٬ تبهکاری های حکومت را افشا کرده و از حقوق اکثريت مردم کشور يعنی زحمتکشان و کارگران، دفاع کرده است.»
«يرواند آبراهاميان»، از دانشگاه نيويورک، «سهراب بهداد» از دانشگاه دنيسون، «منصور فرهنگ» از بينگتون کالج، «احمد کريمی حکاک» از داشنگاه مريلند، «فرهاد نعمانی» از دانشگاه آمريکايی پاريس، «سعيد رهنما» از دانشگاه يورک کانادا، «محمد توکلی طرقی» از دانشگاه تورنتو کانادا از جمله امضا کنندگان اين نامه هستند.
نويسندگان اين نامه همچنين نوشته اند: «دولت محمود احمدی نژاد، در برابر بحران روزافزون اقتصادی و سياسی کشور و در تدارک اجرای سياست بحث انگيز حذف يارانه ها٬ تلاش می کند تا منتقدانی همچون دکتر رئيس دانا را خاموش کند.»
نويسندگان اين نامه در پایان نوشته اند:«ما از تمامی مردم مترقی جهان و از سازمان های بين المللی می خواهيم که نقض مستمر حقوق بشر در ايران را محکوم کنند٬ و آزادی دکتر رئيس دانا و ديگر زندانيان سياسی٬ فعالان زنان٬ رهبران دانشجویی٬ رهبران کارگری٬ هنرمندان و روزنامه نگاران را خواستار شوند.»
فريبرز رئيس دانا نيمه شب شنبه ۲۸ آذرماه در منزلش توسط نيروهای امنيتی بازداشت شد. هنوز اتهام یا اتهامات فریبرز رییس دانا از سوی مقامات قضایی جمهوری اسلامی اعلام نشده است.
انجمن اقتصاددانان خاورميانه در بيانيه خود نوشته است:«در حالی که درجوامع دموکراتيک دانشمندان و دانشگاهيان آزادند و حتی تشويق می شوند تا در گفت وگو در باره مسايل مربوط به امور سياست های عمومی مشارکت کنند، دکتر رييس دانا به دليل بيان ديدگاه تخصصی اش در مورد وضعيت اقتصادی ايران و سياست های دولت بازداشت شده است.»
«انجمن اقتصاددانان خاورميانه»، که انجمنی بین المللی متشکل از اقتصاددانان علاقمند به مسايل خاورميانه است، در بخش ديگری از بيانيه خود نوشته است: «بازداشت دکتر رييس دانا به دليل بيان ديدگاهايش در خصوص مسايل اقتصادی نقض حقوق بشر و آزادی دانشگاهی است.»
در همين زمينه، چهل تن از دانشگاهيان ايرانی خارج از کشور در نامه ای نوشته اند: «دکتر رييس دانا روشنفکری با شهامت است که بطور پيگير سياست های اقتصادی و اجتماعی حکومت اسلامی را به نقد کشيده است٬ و از همين رو نيز همواره هدف تعرض دستگاه های امنيتی گوناگون رژيم (جمهوری اسلامی) بوده است. رئيس دانا، به عنوان عضو هيئت اجرایی کانون نويسندگان ايران٬ تبهکاری های حکومت را افشا کرده و از حقوق اکثريت مردم کشور يعنی زحمتکشان و کارگران، دفاع کرده است.»
«يرواند آبراهاميان»، از دانشگاه نيويورک، «سهراب بهداد» از دانشگاه دنيسون، «منصور فرهنگ» از بينگتون کالج، «احمد کريمی حکاک» از داشنگاه مريلند، «فرهاد نعمانی» از دانشگاه آمريکايی پاريس، «سعيد رهنما» از دانشگاه يورک کانادا، «محمد توکلی طرقی» از دانشگاه تورنتو کانادا از جمله امضا کنندگان اين نامه هستند.
نويسندگان اين نامه همچنين نوشته اند: «دولت محمود احمدی نژاد، در برابر بحران روزافزون اقتصادی و سياسی کشور و در تدارک اجرای سياست بحث انگيز حذف يارانه ها٬ تلاش می کند تا منتقدانی همچون دکتر رئيس دانا را خاموش کند.»
نويسندگان اين نامه در پایان نوشته اند:«ما از تمامی مردم مترقی جهان و از سازمان های بين المللی می خواهيم که نقض مستمر حقوق بشر در ايران را محکوم کنند٬ و آزادی دکتر رئيس دانا و ديگر زندانيان سياسی٬ فعالان زنان٬ رهبران دانشجویی٬ رهبران کارگری٬ هنرمندان و روزنامه نگاران را خواستار شوند.»
فیلمسازان بوسنیایی حکم پناهی را حکمی علیه همه هنرمندان دانستند
صدور محکومیت بیسابقه برای جعفر پناهی، فیلمساز ایرانی، همچنان واکنشهایی را در سطح بینالمللی به دنبال دارد و تنها یک روز پس از اعتراض شدید جشنوارههای سینمایی برلین و کارلووی واری به صدور حکم آقای پناهی، گروهی از فیلمسازان برجسته بوسنیایی نیز این حکم را محکوم کردند.
مارتین اسکورسسی، فیلمساز برجسته آمریکایی، نیز روز چهارشنبه در بیانیهای با اعتراض به حکم دادگاه برای مجازات آقای پناهی و محمد رسولاف از تمام فیلمسازان دنیا خواست که از این دو کارگردان ایرانی حمایت کنند.
آقای پناهی اسفندماه ۸۸ بازداشت شد و مقامهای جمهوری اسلامی این فیلمساز ۵۰ ساله را متهم کردند که در حال تهیه فیلمی در مورد انتخابات ریاست جمهوری سال ۸۸ بوده است. این در حالی است که آقای پناهی اتهام ساخت فیلم علیه حکومت ایران را رد کرده است.
گرچه جعفر پناهی پس از تحمل ۸۸ روز بازداشت و تشکیل دادگاه با وثیقهای ۲۰۰ میلیون تومانی آزاد شد، در روزهای گذشته اعلام شد که دادگاه در حکمی بیسابقه، وی را به تحمل شش سال زندان محکوم کرده و علاوه بر آن آقای پناهی را به مدت ۲۰ سال ممنوعالخروج و در این مدت از تمام فعالیتهای سینمایی منع کرده است.
در نامه فیلسازان برجسته بوسنیایی که از جمله به امضای دانیس تانوویچ، فیلمساز برنده اسکار، رسیده صدور حکم زندان و منع فعالیت سینمایی برای جعفر پناهی «اقدامی غیرمتمدنانه علیه انسانیت، هنر، آزادی آفرینش و آزادی بیان» ارزیابی شده است.
این گروه از فیلمسازان بوسنیایی همچنین صدور حکم علیه جعفر پناهی را به معنای صدور حکم علیه خویش و نیز همه هنرمندان در سراسر جهان توصیف کردهاند.
پیشتر صدور این حکم سنگین علیه آقای پناهی از سوی مدیر جشنوار برلین «شوکآور» خوانده شده بود و جشنواره سینمایی کارلوویواری نیز در بیانیهای تصریح کرده بود که حکم صادر شده عليه جعفر پناهی کاملاً سياسی و نقض اصول بنيادی حقوق بشر و حق هنرمندان برای خلق آثارشان برپايه اصل آزادی است.
پیش از آن نیز گروهی از سازمانهای سینمایی اروپایی از جمله جشنواره سینمایی کن و مجله معتبر کایه دو سینما، به حکم صادره علیه آقای پناهی اعتراض کرده بودند.
در دادخواست اعتراضی این گروه از سازمانهای سینمایی که روز سهشنبه به صورت اینترنتی انتشار یافت، تأکید شده است که «جعفر بیگناه است و تنها جرم وی پیگیری این آرزوست که بتواند آزادانه به فعالیت حرفهای خود به عنوان یک فیلمساز ایرانی ادامه دهد».
در این نامه اعتراضی همچنین آمده است که مجازاتی که برای آقای پناهی در نظر گرفته شده، بدون شک همه سینمای ایران را هدف گرفته است.
جعفر پناهی، از جمله کسب شير طلايی جشنواره ونيز در سال ۲۰۰۰ را در کارنامه فعالیت حرفهای خود دارد و بازداشت وی نیز واکنشهای زيادی در سطح داخلی و بينالمللی در پی داشت.
در این زمینه عباس کيارستمی، ديگر فيلمساز سرشناس ايرانی، به هنگام حضور در يک کنفرانس مطبوعاتی در جشنواره سينمايی کن، زندانی شدن اين فيلمساز را «تحملناپذير» خواند و از بازداشت جعفر پناهی به عنوان برداشته شدن حريم ميان حکومت و هنرمندان ياد کرد.
جعفر پناهی امسال يکی از داوران بخش مسابقه جشنواره کن بود و حتی با وجود زندانی بودن وی در ايران، ژيل ژاکوب، مدير جشنواره فيلم کن، در زمان معرفی اعضای هيئت داوران، نام وی را به عنوان يکی از داوران اعلام کرد و در مراسم افتتاح جشنواره تا پايان آن نيز يک صندلی خالی برای وی در نظر گرفته شد.
مارتین اسکورسسی، فیلمساز برجسته آمریکایی، نیز روز چهارشنبه در بیانیهای با اعتراض به حکم دادگاه برای مجازات آقای پناهی و محمد رسولاف از تمام فیلمسازان دنیا خواست که از این دو کارگردان ایرانی حمایت کنند.
آقای پناهی اسفندماه ۸۸ بازداشت شد و مقامهای جمهوری اسلامی این فیلمساز ۵۰ ساله را متهم کردند که در حال تهیه فیلمی در مورد انتخابات ریاست جمهوری سال ۸۸ بوده است. این در حالی است که آقای پناهی اتهام ساخت فیلم علیه حکومت ایران را رد کرده است.
گرچه جعفر پناهی پس از تحمل ۸۸ روز بازداشت و تشکیل دادگاه با وثیقهای ۲۰۰ میلیون تومانی آزاد شد، در روزهای گذشته اعلام شد که دادگاه در حکمی بیسابقه، وی را به تحمل شش سال زندان محکوم کرده و علاوه بر آن آقای پناهی را به مدت ۲۰ سال ممنوعالخروج و در این مدت از تمام فعالیتهای سینمایی منع کرده است.
در نامه فیلسازان برجسته بوسنیایی که از جمله به امضای دانیس تانوویچ، فیلمساز برنده اسکار، رسیده صدور حکم زندان و منع فعالیت سینمایی برای جعفر پناهی «اقدامی غیرمتمدنانه علیه انسانیت، هنر، آزادی آفرینش و آزادی بیان» ارزیابی شده است.
این گروه از فیلمسازان بوسنیایی همچنین صدور حکم علیه جعفر پناهی را به معنای صدور حکم علیه خویش و نیز همه هنرمندان در سراسر جهان توصیف کردهاند.
پیشتر صدور این حکم سنگین علیه آقای پناهی از سوی مدیر جشنوار برلین «شوکآور» خوانده شده بود و جشنواره سینمایی کارلوویواری نیز در بیانیهای تصریح کرده بود که حکم صادر شده عليه جعفر پناهی کاملاً سياسی و نقض اصول بنيادی حقوق بشر و حق هنرمندان برای خلق آثارشان برپايه اصل آزادی است.
پیش از آن نیز گروهی از سازمانهای سینمایی اروپایی از جمله جشنواره سینمایی کن و مجله معتبر کایه دو سینما، به حکم صادره علیه آقای پناهی اعتراض کرده بودند.
در دادخواست اعتراضی این گروه از سازمانهای سینمایی که روز سهشنبه به صورت اینترنتی انتشار یافت، تأکید شده است که «جعفر بیگناه است و تنها جرم وی پیگیری این آرزوست که بتواند آزادانه به فعالیت حرفهای خود به عنوان یک فیلمساز ایرانی ادامه دهد».
در این نامه اعتراضی همچنین آمده است که مجازاتی که برای آقای پناهی در نظر گرفته شده، بدون شک همه سینمای ایران را هدف گرفته است.
جعفر پناهی، از جمله کسب شير طلايی جشنواره ونيز در سال ۲۰۰۰ را در کارنامه فعالیت حرفهای خود دارد و بازداشت وی نیز واکنشهای زيادی در سطح داخلی و بينالمللی در پی داشت.
در این زمینه عباس کيارستمی، ديگر فيلمساز سرشناس ايرانی، به هنگام حضور در يک کنفرانس مطبوعاتی در جشنواره سينمايی کن، زندانی شدن اين فيلمساز را «تحملناپذير» خواند و از بازداشت جعفر پناهی به عنوان برداشته شدن حريم ميان حکومت و هنرمندان ياد کرد.
جعفر پناهی امسال يکی از داوران بخش مسابقه جشنواره کن بود و حتی با وجود زندانی بودن وی در ايران، ژيل ژاکوب، مدير جشنواره فيلم کن، در زمان معرفی اعضای هيئت داوران، نام وی را به عنوان يکی از داوران اعلام کرد و در مراسم افتتاح جشنواره تا پايان آن نيز يک صندلی خالی برای وی در نظر گرفته شد.
آسانژ از افشای اسناد مربوط به اسرائیل در آینده نزدیک خبر داد
جولین آسانژ، بنیانگذار وبسایت افشاگر ویکیلیکس، خبر داد که بهزودی اسناد محرمانه مهمی از دولت آمریکا درباره اسرائیل را افشا خواهد کرد.
برخی از خبرگزاریها این خبر را واکنشی دانستهاند به اتهام نزدیکی آقای آسانژ به دولت اسرائیل.
از زمانی که اسناد محرمانه وزارت خارجه آمریکا توسط وبسایت ویکیلیکس منتشر شده است، بسیاری در جهان عرب و نیز در جمهوری اسلامی ایران این پرسش را مطرح میکردند که چرا ویکیلیکس در مورد اسرائیل افشاگری نکرده است.
آقای آسانژ روز چهارشنبه در مصاحبه با شبکه خبری الجزیره گفت که بخشی از اسناد محرمانه مربوط به اسرائیل، از جمله در مورد قتل مبحوح و نیز عملیات نظامی چهار سال پیش میان ارتش اسرائیل و حزبالله لبنان، خواهد بود.
جسد محمود عبدالرئوف المبحوح، یکی از پایهگذاران شاخه نظامی جنبش اسلامگرای حماس، روز بیستم ژانویه سال جاری، ۲۰۱۰، در هتلی در دوبی یافت شد و به دنبال آن رئیس پلیس دوبی بارها با «اطمینان» تاکید کرد که موساد اسرائیل عامل این قتل بوده است.
در نبرد ۳۳ روزه ارتش اسرائیل با حزبالله لبنان در ژوئن و ژوییه ۲۰۰۶ دولت وقت اسرائیل و عملکرد ارتش این کشور مورد انتقادهای شدید داخلی اسرائیل قرار گرفت و حزبالله خود را پیروز نبرد معرفی کرد.
بسیاری در جهان عرب و نیز برخی رسانههای نزدیک به حکومت ایران حتی ادعا کرده بودند که جولین آسانژ مهره و عامل اسرائیل است و چنین استدلال میکردند که ویکیلیکس اسنادی را منتشر کرده که اکثرا در راستای منافع اسرائیل است.
فاش شدن دیدگاه واقعی سران کشورهای عرب منطقه خلیج فارس درباره عمق نگرانی آنها از عواقب برنامه هستهای ایران و موافقت و حتی درخواست این رهبران از آمریکا برای بمباران ایران که از جمله پادشاه عربستان مطرح کرده بود نشان داد که کشورهای عرب بهنوعی شریک فعال سیاستهای اسرائیل علیه جمهوری اسلامی ایران هستند.
ماه گذشته هنگامی که ویکیلیکس انتشار حدود ۲۵۰ هزار سند از مکاتبات محرمانه دیپلماتهای وزارت خارجه آمریکا را آغاز کرد، بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر اسرائیل، چنین اظهار نظر کرد که تفاوت اسرائیل و برخی کشورهای منطقه این است که میان نظرات علنی و اظهارات محرمانه دولتمردان اسرائیل در امور مختلف تفاوت چندانی وجود ندارد.
در پاسخ به فشار دنیای عرب که چرا ویکیلیکس علیه اسرائیل افشاگری مهمی نمیکند، جولین آسانژ روز چهارشنبه مورد مصاحبه شبکه الجزیره قرار گرفت و تاکید کرد که سلسله اسنادی را در مورد اسرائیل بهزودی و تا شش ماه منتشر خواهد کرد.
آقای آسانژ گفت: «دلیل این که تاکنون اسناد اندکی در مورد اسرائیل منتشر شده این است که روزنامههای زیادی حق انتشار این اسناد حساس را درخواست نکردهاند.»
به گفته جولین آسانژ، وی ۳۷۰۰ سند درباره اسرائیل در اختیار دارد که منبع ۲۷۰۰ سند از این میان از «داخل اسرائیل» بوده است.
در همین حال آقای آسانژ توضیح داد که وقتی میگوید منبع اسناد از «داخل اسرائیل» است منظورش سفارت آمریکا در تل آویو است.
به گفته بنیانگذار استرالیایی وبسایت ویکیلیکس، اکثر اسنادی که او در اختیار دارد مهر «فوق محرمانه» دارند، از جمله در مورد مسائل ارتش و دولت اسرائیل در نبرد تابستان ۲۰۰۶ با حزبالله.
آقای آسانژ گفت برای مطالعه اسناد مربوط به اسرائیل خواهان همکاری با روزنامهنگاران عرب است تا در مورد صحت و دقت این اسناد نظر دهند.
درپاسخ به این پرسش الجزیره که آیا پس از افشاگریهای بیسابقه اخیر ویکیلیکس، اسرائیل خواهان تماس با وی شده است یا نه، آقای آسانژ گفت که «هرچند چنین تماسی اتفاق نیفتاده، مطمئن است که موساد از نزدیک فعالیت او را زیر نظر دارد، همان گونه که اکنون استرالیا، سوئد و سیآیای آمریکا وی را تعقیب میکنند».
برخی از خبرگزاریها این خبر را واکنشی دانستهاند به اتهام نزدیکی آقای آسانژ به دولت اسرائیل.
از زمانی که اسناد محرمانه وزارت خارجه آمریکا توسط وبسایت ویکیلیکس منتشر شده است، بسیاری در جهان عرب و نیز در جمهوری اسلامی ایران این پرسش را مطرح میکردند که چرا ویکیلیکس در مورد اسرائیل افشاگری نکرده است.
آقای آسانژ روز چهارشنبه در مصاحبه با شبکه خبری الجزیره گفت که بخشی از اسناد محرمانه مربوط به اسرائیل، از جمله در مورد قتل مبحوح و نیز عملیات نظامی چهار سال پیش میان ارتش اسرائیل و حزبالله لبنان، خواهد بود.
جسد محمود عبدالرئوف المبحوح، یکی از پایهگذاران شاخه نظامی جنبش اسلامگرای حماس، روز بیستم ژانویه سال جاری، ۲۰۱۰، در هتلی در دوبی یافت شد و به دنبال آن رئیس پلیس دوبی بارها با «اطمینان» تاکید کرد که موساد اسرائیل عامل این قتل بوده است.
در نبرد ۳۳ روزه ارتش اسرائیل با حزبالله لبنان در ژوئن و ژوییه ۲۰۰۶ دولت وقت اسرائیل و عملکرد ارتش این کشور مورد انتقادهای شدید داخلی اسرائیل قرار گرفت و حزبالله خود را پیروز نبرد معرفی کرد.
بسیاری در جهان عرب و نیز برخی رسانههای نزدیک به حکومت ایران حتی ادعا کرده بودند که جولین آسانژ مهره و عامل اسرائیل است و چنین استدلال میکردند که ویکیلیکس اسنادی را منتشر کرده که اکثرا در راستای منافع اسرائیل است.
فاش شدن دیدگاه واقعی سران کشورهای عرب منطقه خلیج فارس درباره عمق نگرانی آنها از عواقب برنامه هستهای ایران و موافقت و حتی درخواست این رهبران از آمریکا برای بمباران ایران که از جمله پادشاه عربستان مطرح کرده بود نشان داد که کشورهای عرب بهنوعی شریک فعال سیاستهای اسرائیل علیه جمهوری اسلامی ایران هستند.
ماه گذشته هنگامی که ویکیلیکس انتشار حدود ۲۵۰ هزار سند از مکاتبات محرمانه دیپلماتهای وزارت خارجه آمریکا را آغاز کرد، بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر اسرائیل، چنین اظهار نظر کرد که تفاوت اسرائیل و برخی کشورهای منطقه این است که میان نظرات علنی و اظهارات محرمانه دولتمردان اسرائیل در امور مختلف تفاوت چندانی وجود ندارد.
در پاسخ به فشار دنیای عرب که چرا ویکیلیکس علیه اسرائیل افشاگری مهمی نمیکند، جولین آسانژ روز چهارشنبه مورد مصاحبه شبکه الجزیره قرار گرفت و تاکید کرد که سلسله اسنادی را در مورد اسرائیل بهزودی و تا شش ماه منتشر خواهد کرد.
آقای آسانژ گفت: «دلیل این که تاکنون اسناد اندکی در مورد اسرائیل منتشر شده این است که روزنامههای زیادی حق انتشار این اسناد حساس را درخواست نکردهاند.»
به گفته جولین آسانژ، وی ۳۷۰۰ سند درباره اسرائیل در اختیار دارد که منبع ۲۷۰۰ سند از این میان از «داخل اسرائیل» بوده است.
در همین حال آقای آسانژ توضیح داد که وقتی میگوید منبع اسناد از «داخل اسرائیل» است منظورش سفارت آمریکا در تل آویو است.
به گفته بنیانگذار استرالیایی وبسایت ویکیلیکس، اکثر اسنادی که او در اختیار دارد مهر «فوق محرمانه» دارند، از جمله در مورد مسائل ارتش و دولت اسرائیل در نبرد تابستان ۲۰۰۶ با حزبالله.
آقای آسانژ گفت برای مطالعه اسناد مربوط به اسرائیل خواهان همکاری با روزنامهنگاران عرب است تا در مورد صحت و دقت این اسناد نظر دهند.
درپاسخ به این پرسش الجزیره که آیا پس از افشاگریهای بیسابقه اخیر ویکیلیکس، اسرائیل خواهان تماس با وی شده است یا نه، آقای آسانژ گفت که «هرچند چنین تماسی اتفاق نیفتاده، مطمئن است که موساد از نزدیک فعالیت او را زیر نظر دارد، همان گونه که اکنون استرالیا، سوئد و سیآیای آمریکا وی را تعقیب میکنند».
مناسبات جهانی در سال ۲۰۱۰؛ افزايش نسبی اميد و امنيت
سال ۲۰۱۰ سال پايانی اولين دهه از هزاره دوم است. در ابتدای هزاره دوم، اميد به پيوند های نزديکتر و شکوفايی و رشد بيشتر، نزد بسياری از مردم جهان پا گرفته بود. يک سال بعد، تروريسم افراطی اسلامی، که با گروه القاعده، جان تازه ای يافته بود، نيويورک را به خون و آتش کشيد و اميد به سازش مابين مذاهب، اتحاد مابين نژاد ها و رنگ پوست ها و برداشتن مرزها را از ميان برداشت.
در ابتدای اين دهه، تروريسم کور بهانه شروع دو جنگ بزرگ در افغانستان و عراق شد. بعد از جنگ نيز تروريسم به هر دو سرزمين جنگ زده بازگشت و اين بار ادامه رويارويی ها صد ها هزار کشته و زخمی در هر دو کشور برجای گذاشت. بعد از يک دهه اينک، تروريسم جهانی بی رمق و خسته مي نمايد اگر چه همچنان زنده و در عين کوری کينه جو است.
در سال ۲۰۱۰ عراق آرامتر از سال پيش بود- با امنيت بيشتر و انفجارهای کمتر. در افغانستان، بر خلاف تمامی پيش بينی ها، طالبان از دستيابی به يک پيروزی سريع و بازگشت به قدرت در کابل باز مانده است. در هر دو کشور انتخابات پارلمانی برگذار شده و عراق سرانجام به دولتی دست يافته که بيشتر به يک دولت ائتلاف ملی شبيه است تا حاکميت اکثريت شيعه.
گروه القاعده که ادامه حيات خود را در عراق مشکل می يافت در يمن لانه کرد ولی عليرغم تلاش های اين گروه و استعدادهای محلی، يمن افغانستان و عراق تازه نشده است. در پاکستان نيز، با وجود ادامه نا آرامی ها و حاکميت فقر که مادر خشونت است، اوضاع محلی به حالت انفجاری نرسيده.
نزديکی شرق و غرب
سياست نزديکی به شرق اوباما که ابتدا به ابطال طرح استقرار سپر موشکی و شبکه رادار آمريکا در جمهوری های چک و لهستان انجاميده بود زمينه امضاء پيمان کاهش کلاهکهای اتمی موسوم به «استارت جدید» را فراهم ساخت. ديدار ماه ژوئن سال جاری ميان اوباما و مدودف، روسای جمهور آمريکا و روسيه، نقطه عطف در مناسبات تازه دو کشور بود.
بر اساس پيمان تازه، کلاهک های استراتژيکی دو طرف از ۲۲۰۰ عدد به ۱۵۵۰ کاهش مي يابد و همچنين تعداد سکوهای پرتاب زمينی و دريايی به ۸۰۰ دستگاه محدود خواهد شد.
تصويب اين پيمان با ۶۷ رای در دور مقدماتی رای گيری سنای آمريکا در روز ۲۲ ماه دسامبر جاری، امضاء نهايی آن را در روز ۲۳ دسامبر با تشريفاتی کمتر و سرعت بيشتر ممکن ساخته است. انتظار مي رود که اين پيمان در روز ۲۴ دسامبر در «دوما» پارلمان روسيه نيز به تصويب برسد.
امضاء پيمان تازه کاهش کلاهک های موشکی، گامی بزرگ به سوی خلع سلاح اتمی و دور شدن دنيا از ترس تکرار فاجعه هيروشيما و يا ناگازاکی در ژاپن است.
علاوه بر امضاء پيمان موشکی استارت، آمريکا و اروپای غربی در جهت نزديکی به روسيه گام های ديگری نيز برداشته اند، از جمله روسيه مجاز به مشارکت در پاره ای از تمرين های نظامی ناتو شده است.
مشارکت فعال روسيه در جنگ افغانستان، خريد دو ناو پيشرفته ميسترال فرانسوی، خريد تکنولوژی توليد هواپيماهای بدون سرنشين از اسرائيل و احتمال مشارکت در طرح استقرار سپر موشکی آمريکا و ناتو در برابر خطر موشکی ايران، از ديگر زمينه های نزديکی فزاينده روسيه با غرب در سال جاری بشمار مي رود.
روسيه نزديکی سياسی با آمريکا را با حمايت از قطعنامه ۱۹۲۹ شورای امنيت عليه ايران بار ديگر به اثبات رساند. در تصويب قطعنامه ياد شده که نتيجه تلاش های گسترده ديپلماتيک آمريکا در سال جاری بود، چين نيز عليرغم مقاومت های اوليه، شرکت جست.
همگرايی شمال و جنوب
تشکيل جلسات سران گروه ۲۰ و رهبران گروه ۸ در سال جاری همگرايی ميان قدرت های بزرگ را بيش از پيش امکان پذير ساخت. با وجود رقابت های اقتصادی و تفاوت نظر در امور پولی بين صادرکنندگان آسيايی و کشورهای صنعتی بزرگ به خصوص آمريکا، سال جاری نه تنها بحران خاصی بين قدرتهای بزرگ فروشنده و خريدار کالا و خدمات را شاهد نبود که در شرايطی نشانه های سازش در اين زمينه نيز ديده شد.
موافقت چين در ماه ژوئن سال جاری با تجديد نظر در روش ارزيابی نرخ مبادله «يوان» پول ملی آن کشور از جمله اين توافق ها است.
در همين راستا، کشورهای تازه قدرت يافته نيز که در قالب گروه ۲۰ هم شانه قدرت های بزرگتر شده اند، فرصت يافتند که سهم بيشتری در مديريت اقتصادی و سياسی جهان عهده دار شوند. ايستادگی های گذاری ترکيه و برزيل به بهانه حمايت محدود از طرح مبادله سوخت اتمی با ايران هرگز مانع از توسعه همکاری های دو کشور ياد شده در ساير زمينه های با کشور های بزرگتر شرق و غرب نشد.
حفظ جامعه اروپا
جامعه رو به گسترش اروپا که فشارها و تهديد های روسيه را به دليل پذيرفتن کشورهای اروپای شرقی و جمهوری های سابق اتحاد شوروی تا حدودی پشت سر گذاشته بود در سال ۲۰۱۰ با خطر فروپاشی تازه ای روبرو شد.
اعلام ورشکستی اقتصادی يونان در ماه آوريل، جامعه اروپا را به تدارک اعتبار مالی يک تريليون دلاری برای کمک اضطراری به اقتصادهای ضعيف تر جامعه وادار ساخت. دولت ايرلند جنوبی شش ماه بعد از يونان، دومين عضو حوزه پول اروپايی بود که عدم توانايی مالی برای اداره کشور و تقاضای قرض از جامعه اروپا را مطرح ساخت.
کشورهای بزرگتر جامعه به خصوص آلمان که با سرعت در شرايط پشت سر نهادن بحران اقتصادی سال ۲۰۰۸ قرار گرفته اند، کمک به دو کشور ياد شده را اقدامی در جهت حفظ واحد پول اروپايی و انسجام جامعه اروپا تلقی مي کنند.
رويداد های متنوع
سال ۲۰۱۰ شاهد رويدادهای متنوعی بود که در مجموع به نتايجی بهتر از شرايطی پيشتر برقرار بود انجاميد. در ماه آوريل در نتيجه چند روز شورش خود جوش و همچنين مداخلات سازمان يافته کشورهای بزرگتر منطقه، دولت باقی اف در قرقيزستان سقوط کرد. دولت تازه شکل گرفته روزا اوتان بايف درهر حال به الگوهای شناخته شده دمکراتيک وفادار تر از دولت ساقط شده قربان بيک باقی اف به نظر مي رسد، اگر چه استقرار دمکراسی در آسيای مرکزی همچنان يک رويای دور از دسترس باقی مانده است.
در همين ماه آمريکا با دعوت از رهبران ۴۷ کشور جهان ميزبان کنفرانس امنيت اتمی شد. برگزاری کنفرانس ياد شده گامی بود در جهت تاکيد بيشتر بر ضرورت امنيت اتمی و پيشبرد هدف های کاهش سلاح های هسته ای در جهان.
خاورميانه
برخورد نيروهای نظامی اسرائيل با امداد گران عازم غزه در ماه مه، که بيشتر از سوی ترکيه سازمان يافته بودند، به کشته شدن ۱۱ تن و تيره تر شدن مناسبات آنکارا و تل آویو انجاميد.
با وجود برخورد با امدادگران عازم غزه و افزايش تنش میان اعراب و اسرائيل، آمريکا چند ماه بعد تلاش تازه ای برای برگزاری مذاکرات صلح مابين فلسطينيان و اسرائيل را آغاز کرد.
انجام دور تازه مذاکرات بين دولت خود گردان محمود عباس و دولت اسرائيل اگرچه به دليل از سر گيری ساخت و ساز در مناطق اشغالی ساحل غربی توسط دولت اسرائيل به نتيجه مطلوبی نرسيده، در هر حال وضعيت را از حالت انجماد سابق تا حدودی خارج ساخت.
حملات سايبری
سال جاری همچنين شاهد اهميت يافتن قابليت های سايبری در معادلات امنيتی و افزايش توجه قدرت های کوچک و بزرگ به افزايش ظرفيت های ملی در اين حيطه تازه بود. ارسال کرم رايانه ای موسوم به «استاکس نت» که گفته شد فعاليت پاره ای از تاسيسات اتمی ايران را مختل ساخته از نمونه های خبر ساز در جريان حملات سال جاری در دنيای مجازی بود.
در همين سال دولت تازه تشکيل شده ديويد کمرون در بريتانيا، ضمن اعلام کاستن از تعداد نيروهای مسلح و باز نشسته ساختن هواپيماها و ناوهای قديمی و يکپارچه ساختن بعضی از واحدهای نيروی دريايی خود با نيروی دريايی فرانسه، اعلام داشت که دفاع سايبری را با اولويت طراز اول، در متن ملاحظات امنيت ملی خود قرار داده است.
انتخاب مارک زوکربرگ، بنيانگذار جوان سايت اينترنتی «فيس بوک» از سوی مجله معروف «تايم» به عنوان مرد سال ۲۰۱۰ ، نشان داد که دنيای مجازی، در پايان اولين دهه هزاره دوم، عامل بزرگ ارتباطی و بخش بسيار با اهميت از زندگی روزمره مردم در سراسر جهان شده است.
افزايش افشاگری های سايت ويکی ليکس به خصوص در ماه نوامبر و دسامبر سال جاری، سياست بين المللی و مناسبات ديپلماتيک را برای هميشه به دوران تازه ای انتقال داد.
تلاش برای ساکت کردن ويکی ليکس و دستگيری جوليان آسانژ، به اتهامی متفاوت با فاش سازی اسناد مکاتبات و مکالمات محرمانه سرويس های سياسی آمريکا، که خبر شماره يک جهان شد، نشان داد حاکميت و قدرت در دنيای مجازی، با وجود سرمايه گذاری های بزرگ دولتی تنها در انحصار دولتها نيست.
سال ۲۰۱۰ با وجود فراز و فرودهای قابل ملاحظه، در مجموع بهتر از سال پيش از آن بوده. کاهش تخريب و کشتار های تروريستی در جهان، هماهنگی ميان شمال و جنوب، تفاهم بيشتر بين غرب و شرق، تلاش هند و چين برای سازش به جای جنگ، قرار گرفتن روسيه در کنار آمريکا، دفاع اروپا از همبستگی جامعه، و رو به پايان رفتن بحران اقتصادی دو سال پيش شواهدی در حمايت از اين داوری است.
دهه دوم هزاره سوم، می تواند با اميدهای بيشتری برای در پيش داشتن روزهای بهتر آغاز شود.
در ابتدای اين دهه، تروريسم کور بهانه شروع دو جنگ بزرگ در افغانستان و عراق شد. بعد از جنگ نيز تروريسم به هر دو سرزمين جنگ زده بازگشت و اين بار ادامه رويارويی ها صد ها هزار کشته و زخمی در هر دو کشور برجای گذاشت. بعد از يک دهه اينک، تروريسم جهانی بی رمق و خسته مي نمايد اگر چه همچنان زنده و در عين کوری کينه جو است.
در سال ۲۰۱۰ عراق آرامتر از سال پيش بود- با امنيت بيشتر و انفجارهای کمتر. در افغانستان، بر خلاف تمامی پيش بينی ها، طالبان از دستيابی به يک پيروزی سريع و بازگشت به قدرت در کابل باز مانده است. در هر دو کشور انتخابات پارلمانی برگذار شده و عراق سرانجام به دولتی دست يافته که بيشتر به يک دولت ائتلاف ملی شبيه است تا حاکميت اکثريت شيعه.
گروه القاعده که ادامه حيات خود را در عراق مشکل می يافت در يمن لانه کرد ولی عليرغم تلاش های اين گروه و استعدادهای محلی، يمن افغانستان و عراق تازه نشده است. در پاکستان نيز، با وجود ادامه نا آرامی ها و حاکميت فقر که مادر خشونت است، اوضاع محلی به حالت انفجاری نرسيده.
نزديکی شرق و غرب
سياست نزديکی به شرق اوباما که ابتدا به ابطال طرح استقرار سپر موشکی و شبکه رادار آمريکا در جمهوری های چک و لهستان انجاميده بود زمينه امضاء پيمان کاهش کلاهکهای اتمی موسوم به «استارت جدید» را فراهم ساخت. ديدار ماه ژوئن سال جاری ميان اوباما و مدودف، روسای جمهور آمريکا و روسيه، نقطه عطف در مناسبات تازه دو کشور بود.
بر اساس پيمان تازه، کلاهک های استراتژيکی دو طرف از ۲۲۰۰ عدد به ۱۵۵۰ کاهش مي يابد و همچنين تعداد سکوهای پرتاب زمينی و دريايی به ۸۰۰ دستگاه محدود خواهد شد.
تصويب اين پيمان با ۶۷ رای در دور مقدماتی رای گيری سنای آمريکا در روز ۲۲ ماه دسامبر جاری، امضاء نهايی آن را در روز ۲۳ دسامبر با تشريفاتی کمتر و سرعت بيشتر ممکن ساخته است. انتظار مي رود که اين پيمان در روز ۲۴ دسامبر در «دوما» پارلمان روسيه نيز به تصويب برسد.
امضاء پيمان تازه کاهش کلاهک های موشکی، گامی بزرگ به سوی خلع سلاح اتمی و دور شدن دنيا از ترس تکرار فاجعه هيروشيما و يا ناگازاکی در ژاپن است.
علاوه بر امضاء پيمان موشکی استارت، آمريکا و اروپای غربی در جهت نزديکی به روسيه گام های ديگری نيز برداشته اند، از جمله روسيه مجاز به مشارکت در پاره ای از تمرين های نظامی ناتو شده است.
مشارکت فعال روسيه در جنگ افغانستان، خريد دو ناو پيشرفته ميسترال فرانسوی، خريد تکنولوژی توليد هواپيماهای بدون سرنشين از اسرائيل و احتمال مشارکت در طرح استقرار سپر موشکی آمريکا و ناتو در برابر خطر موشکی ايران، از ديگر زمينه های نزديکی فزاينده روسيه با غرب در سال جاری بشمار مي رود.
روسيه نزديکی سياسی با آمريکا را با حمايت از قطعنامه ۱۹۲۹ شورای امنيت عليه ايران بار ديگر به اثبات رساند. در تصويب قطعنامه ياد شده که نتيجه تلاش های گسترده ديپلماتيک آمريکا در سال جاری بود، چين نيز عليرغم مقاومت های اوليه، شرکت جست.
همگرايی شمال و جنوب
تشکيل جلسات سران گروه ۲۰ و رهبران گروه ۸ در سال جاری همگرايی ميان قدرت های بزرگ را بيش از پيش امکان پذير ساخت. با وجود رقابت های اقتصادی و تفاوت نظر در امور پولی بين صادرکنندگان آسيايی و کشورهای صنعتی بزرگ به خصوص آمريکا، سال جاری نه تنها بحران خاصی بين قدرتهای بزرگ فروشنده و خريدار کالا و خدمات را شاهد نبود که در شرايطی نشانه های سازش در اين زمينه نيز ديده شد.
موافقت چين در ماه ژوئن سال جاری با تجديد نظر در روش ارزيابی نرخ مبادله «يوان» پول ملی آن کشور از جمله اين توافق ها است.
در همين راستا، کشورهای تازه قدرت يافته نيز که در قالب گروه ۲۰ هم شانه قدرت های بزرگتر شده اند، فرصت يافتند که سهم بيشتری در مديريت اقتصادی و سياسی جهان عهده دار شوند. ايستادگی های گذاری ترکيه و برزيل به بهانه حمايت محدود از طرح مبادله سوخت اتمی با ايران هرگز مانع از توسعه همکاری های دو کشور ياد شده در ساير زمينه های با کشور های بزرگتر شرق و غرب نشد.
حفظ جامعه اروپا
جامعه رو به گسترش اروپا که فشارها و تهديد های روسيه را به دليل پذيرفتن کشورهای اروپای شرقی و جمهوری های سابق اتحاد شوروی تا حدودی پشت سر گذاشته بود در سال ۲۰۱۰ با خطر فروپاشی تازه ای روبرو شد.
اعلام ورشکستی اقتصادی يونان در ماه آوريل، جامعه اروپا را به تدارک اعتبار مالی يک تريليون دلاری برای کمک اضطراری به اقتصادهای ضعيف تر جامعه وادار ساخت. دولت ايرلند جنوبی شش ماه بعد از يونان، دومين عضو حوزه پول اروپايی بود که عدم توانايی مالی برای اداره کشور و تقاضای قرض از جامعه اروپا را مطرح ساخت.
کشورهای بزرگتر جامعه به خصوص آلمان که با سرعت در شرايط پشت سر نهادن بحران اقتصادی سال ۲۰۰۸ قرار گرفته اند، کمک به دو کشور ياد شده را اقدامی در جهت حفظ واحد پول اروپايی و انسجام جامعه اروپا تلقی مي کنند.
رويداد های متنوع
سال ۲۰۱۰ شاهد رويدادهای متنوعی بود که در مجموع به نتايجی بهتر از شرايطی پيشتر برقرار بود انجاميد. در ماه آوريل در نتيجه چند روز شورش خود جوش و همچنين مداخلات سازمان يافته کشورهای بزرگتر منطقه، دولت باقی اف در قرقيزستان سقوط کرد. دولت تازه شکل گرفته روزا اوتان بايف درهر حال به الگوهای شناخته شده دمکراتيک وفادار تر از دولت ساقط شده قربان بيک باقی اف به نظر مي رسد، اگر چه استقرار دمکراسی در آسيای مرکزی همچنان يک رويای دور از دسترس باقی مانده است.
در همين ماه آمريکا با دعوت از رهبران ۴۷ کشور جهان ميزبان کنفرانس امنيت اتمی شد. برگزاری کنفرانس ياد شده گامی بود در جهت تاکيد بيشتر بر ضرورت امنيت اتمی و پيشبرد هدف های کاهش سلاح های هسته ای در جهان.
خاورميانه
برخورد نيروهای نظامی اسرائيل با امداد گران عازم غزه در ماه مه، که بيشتر از سوی ترکيه سازمان يافته بودند، به کشته شدن ۱۱ تن و تيره تر شدن مناسبات آنکارا و تل آویو انجاميد.
با وجود برخورد با امدادگران عازم غزه و افزايش تنش میان اعراب و اسرائيل، آمريکا چند ماه بعد تلاش تازه ای برای برگزاری مذاکرات صلح مابين فلسطينيان و اسرائيل را آغاز کرد.
انجام دور تازه مذاکرات بين دولت خود گردان محمود عباس و دولت اسرائيل اگرچه به دليل از سر گيری ساخت و ساز در مناطق اشغالی ساحل غربی توسط دولت اسرائيل به نتيجه مطلوبی نرسيده، در هر حال وضعيت را از حالت انجماد سابق تا حدودی خارج ساخت.
حملات سايبری
سال جاری همچنين شاهد اهميت يافتن قابليت های سايبری در معادلات امنيتی و افزايش توجه قدرت های کوچک و بزرگ به افزايش ظرفيت های ملی در اين حيطه تازه بود. ارسال کرم رايانه ای موسوم به «استاکس نت» که گفته شد فعاليت پاره ای از تاسيسات اتمی ايران را مختل ساخته از نمونه های خبر ساز در جريان حملات سال جاری در دنيای مجازی بود.
در همين سال دولت تازه تشکيل شده ديويد کمرون در بريتانيا، ضمن اعلام کاستن از تعداد نيروهای مسلح و باز نشسته ساختن هواپيماها و ناوهای قديمی و يکپارچه ساختن بعضی از واحدهای نيروی دريايی خود با نيروی دريايی فرانسه، اعلام داشت که دفاع سايبری را با اولويت طراز اول، در متن ملاحظات امنيت ملی خود قرار داده است.
انتخاب مارک زوکربرگ، بنيانگذار جوان سايت اينترنتی «فيس بوک» از سوی مجله معروف «تايم» به عنوان مرد سال ۲۰۱۰ ، نشان داد که دنيای مجازی، در پايان اولين دهه هزاره دوم، عامل بزرگ ارتباطی و بخش بسيار با اهميت از زندگی روزمره مردم در سراسر جهان شده است.
افزايش افشاگری های سايت ويکی ليکس به خصوص در ماه نوامبر و دسامبر سال جاری، سياست بين المللی و مناسبات ديپلماتيک را برای هميشه به دوران تازه ای انتقال داد.
تلاش برای ساکت کردن ويکی ليکس و دستگيری جوليان آسانژ، به اتهامی متفاوت با فاش سازی اسناد مکاتبات و مکالمات محرمانه سرويس های سياسی آمريکا، که خبر شماره يک جهان شد، نشان داد حاکميت و قدرت در دنيای مجازی، با وجود سرمايه گذاری های بزرگ دولتی تنها در انحصار دولتها نيست.
سال ۲۰۱۰ با وجود فراز و فرودهای قابل ملاحظه، در مجموع بهتر از سال پيش از آن بوده. کاهش تخريب و کشتار های تروريستی در جهان، هماهنگی ميان شمال و جنوب، تفاهم بيشتر بين غرب و شرق، تلاش هند و چين برای سازش به جای جنگ، قرار گرفتن روسيه در کنار آمريکا، دفاع اروپا از همبستگی جامعه، و رو به پايان رفتن بحران اقتصادی دو سال پيش شواهدی در حمايت از اين داوری است.
دهه دوم هزاره سوم، می تواند با اميدهای بيشتری برای در پيش داشتن روزهای بهتر آغاز شود.
«توقیف یک کشتی وابسته به کشتیرانی ایران در هنگ کنگ»
گزارشها حاکی از آن است که مقامات هنگ کنگ روز چهارشنبه یک کشتی باری مرتبط با کشتیرانی ایران را به دلیل «بدهی» صاحبان آن به چندین بانک اروپایی در آبهای این کشور توقیف کردهاند.
به گزارش خبرگزاری فرانسه، این کشتی باری حمل کانتینر که با پرچم کشور مالت در حرکت بود، روز چهارشنبه، ۱ دیماه، و پس از آنکه چهار بانک، از جمله بانک آلمانی «اچ اس اچ- نورد بانک»، صاحبان این کشتی را به عدم پرداخت بدهیشان به این بانکها که در مجموع به ۲۶۸ میلیون دلار میرسد متهم کردند، این کشتی را متوقف کردهاند.
این در حالی است که روزنامه چینی «ساوث چاینا مورنینگ پست» گزارش کرده است که این کشتی که به نام یک شرکت مالتی به ثبت رسیده و با کشتیرانی ایران در ارتباط است، پیش از این و در تاریخ ۲۳ آبان نیز به دلیل اختلافات مالی با چندین بانک اروپایی در جنوب چین متوقف شده بود.
این روزنامه میافزاید که این کشتی سپس از سوی مقامات هنگ کنگ در آبهای این کشور متوقف شده و حال در جنوب شرق جزیره لامای هنگکنگ کناره گرفته است.
به نوشته این روزنامه، در سال ۲۰۰۶ چندین بانک اروپایی به ضمانت کشتیرانی جمهوری اسلامی، وامی را برای ساخت و فعالیت پنج کشتی، در اختیار صاحبان این کشتی قرار داد و اکنون گیرندگان این وام را متهم کرده است که وام گرفته شده را به بانکهای مزبور پس ندادهاند.
به نوشته خبرگزاری فرانسه، شکایتنامهای که در دادگاه عالی هنگ کنگ علیه صاحبان این کشتی به ثبت رسیده نشان میدهد که «نورد بانک» آلمان علیه صاحبان این کشتی باری اقامه دعوا کرده و خواستار جریمه آنها شده است.
ین در حالی است که نام افراد متهم در خبرگزاریها ذکر نشده و تنها گفته شده است که کشتیرانی جمهوری اسلامی ضامن این شرکت برای دریافت وام بوده است.
اگرچه به نوشته این منابع دلیل متوقف شدن این کشتی، اختلافات مالی و بدهی صاحبان آن به چندین بانک عنوان شده است، خبرگزاری فرانسه مینویسد که مدیر شرکتی که کشتی مزبور به نام آن به ثبت رسیده است، به تلویزیون دولتی و انگلیسیزبان ایران، پرس تیوی، گفته است که این اقدام متأثر از تحریمهای شورای امنیت علیه ایران است و «نورد بانک» آلمان در همراهی با این تحریمها خواستار بازپسگیری وام خود شده است.
بر اساس چهارمین قطعنامه تحریمی شورای امنیت علیه ایران که در خردادماه سال جاری به تصویب رسید، سه نهاد زیر مجموعه خطوط کشتیرانی ایران، از جمله «ایریسل بنلوکز» در بلژیک و خط کشتیرانی جنوب در فهرست تحریمها قرار گرفتند.
این در حالی است که ایالات متحده نیز که در سال ۲۰۰۸ شرکت کشتیرانی جمهوری اسلامی را به اتهام مشارکت در انتقال غیرقانونی تسلیحات در فهرست تحریمهای خود قرار داده بود، در سال ۲۰۱۰ تحریمهای مضاعفی را علیه ایران به ثبت رساند و بیش از ۷۰ شرکت مرتبط با کشتیرانی جمهوری اسلامی را تحریم کرد.
پیش از این و در آذرماه سال جاری نیز سنگاپور سه کشتی شرکت کشتیرانی جمهوری اسلامی را به دلیل «بدهی» توقیف کرده و به حراج گذاشتند، اگرچه مدیرعامل شرکت کشتیرانی جمهوری اسلامی توقیف این کشتیها به خاطر بدهی را رد و اعلام کرد که این کشتیها به خاطر «تحریمها» علیه جمهوری اسلامی توقیف شدهاند.
به گزارش خبرگزاری فرانسه، این کشتی باری حمل کانتینر که با پرچم کشور مالت در حرکت بود، روز چهارشنبه، ۱ دیماه، و پس از آنکه چهار بانک، از جمله بانک آلمانی «اچ اس اچ- نورد بانک»، صاحبان این کشتی را به عدم پرداخت بدهیشان به این بانکها که در مجموع به ۲۶۸ میلیون دلار میرسد متهم کردند، این کشتی را متوقف کردهاند.
این در حالی است که روزنامه چینی «ساوث چاینا مورنینگ پست» گزارش کرده است که این کشتی که به نام یک شرکت مالتی به ثبت رسیده و با کشتیرانی ایران در ارتباط است، پیش از این و در تاریخ ۲۳ آبان نیز به دلیل اختلافات مالی با چندین بانک اروپایی در جنوب چین متوقف شده بود.
این روزنامه میافزاید که این کشتی سپس از سوی مقامات هنگ کنگ در آبهای این کشور متوقف شده و حال در جنوب شرق جزیره لامای هنگکنگ کناره گرفته است.
به نوشته این روزنامه، در سال ۲۰۰۶ چندین بانک اروپایی به ضمانت کشتیرانی جمهوری اسلامی، وامی را برای ساخت و فعالیت پنج کشتی، در اختیار صاحبان این کشتی قرار داد و اکنون گیرندگان این وام را متهم کرده است که وام گرفته شده را به بانکهای مزبور پس ندادهاند.
به نوشته خبرگزاری فرانسه، شکایتنامهای که در دادگاه عالی هنگ کنگ علیه صاحبان این کشتی به ثبت رسیده نشان میدهد که «نورد بانک» آلمان علیه صاحبان این کشتی باری اقامه دعوا کرده و خواستار جریمه آنها شده است.
ین در حالی است که نام افراد متهم در خبرگزاریها ذکر نشده و تنها گفته شده است که کشتیرانی جمهوری اسلامی ضامن این شرکت برای دریافت وام بوده است.
اگرچه به نوشته این منابع دلیل متوقف شدن این کشتی، اختلافات مالی و بدهی صاحبان آن به چندین بانک عنوان شده است، خبرگزاری فرانسه مینویسد که مدیر شرکتی که کشتی مزبور به نام آن به ثبت رسیده است، به تلویزیون دولتی و انگلیسیزبان ایران، پرس تیوی، گفته است که این اقدام متأثر از تحریمهای شورای امنیت علیه ایران است و «نورد بانک» آلمان در همراهی با این تحریمها خواستار بازپسگیری وام خود شده است.
بر اساس چهارمین قطعنامه تحریمی شورای امنیت علیه ایران که در خردادماه سال جاری به تصویب رسید، سه نهاد زیر مجموعه خطوط کشتیرانی ایران، از جمله «ایریسل بنلوکز» در بلژیک و خط کشتیرانی جنوب در فهرست تحریمها قرار گرفتند.
این در حالی است که ایالات متحده نیز که در سال ۲۰۰۸ شرکت کشتیرانی جمهوری اسلامی را به اتهام مشارکت در انتقال غیرقانونی تسلیحات در فهرست تحریمهای خود قرار داده بود، در سال ۲۰۱۰ تحریمهای مضاعفی را علیه ایران به ثبت رساند و بیش از ۷۰ شرکت مرتبط با کشتیرانی جمهوری اسلامی را تحریم کرد.
پیش از این و در آذرماه سال جاری نیز سنگاپور سه کشتی شرکت کشتیرانی جمهوری اسلامی را به دلیل «بدهی» توقیف کرده و به حراج گذاشتند، اگرچه مدیرعامل شرکت کشتیرانی جمهوری اسلامی توقیف این کشتیها به خاطر بدهی را رد و اعلام کرد که این کشتیها به خاطر «تحریمها» علیه جمهوری اسلامی توقیف شدهاند.
۳ مرد سوئیسی به قاچاق مواد تولید بمب هستهای متهم شدند
قاضی پروندهی دو مهندس سوئيسی و پدرشان که متهم به قاچاق مواد مربوط به تولید سلاحهای هستهای هستند گفت، اکنون دادستانی باید علیه آنها اعلام جرم کند.
قاضی آندریاس مولر با ارائهی گزارش نهایی خود در برن در برابر خبرنگاران گفت، اورس و مارکو تینر به همراه پدرشان فریدریش تینر به دلیل نقض قانون مربوط به صادرات مواد و تجهیزات جنگی باید در دادگاه جوابگو باشند.
این دو برادر هم اکنون در بازداشت موقت قرار دارند. فریدریش تینر، پدر آنها، در حال حاضر آزاد است.
به گفتهی قاضی مولر، این دو برادر مواد قابل استفاده برای غنیسازی اورانیوم را به شبکهی قاچاق مواد هستهای در پاکستان به ریاست عبدالقدیر خان دادهاند.
ارسال تجهیزات تولید بمب هستهای به ایران
طبق گزارشی که در همین باره در خبرگزاری آلمان به چاپ رسیده، عبدالقدیر خان که به "پدر بمب هستهای پاکستان" معروف است تجهیزات مربوط به غنیسازی اورانیوم را در اختیار ایران، لیبی و کره شمالی قرار داده است.
در این گزارش همچنین گفته میشود که خانوادهی تینر احتمالا با سیا، سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا، نیز همکاری میکند و اطلاعات مربوط به این معاملات را در اختیار آنها قرار دادهاند.
در اوایل سال ۲۰۰۴ ارسال مواد مربوط به فناوری هستهای به لیبی فاش شد و این کشور برنامهی اتمی خود را متوقف ساخت. عبدالقدیر خان نیز آشکارا به قاچاق مواد هستهای اقرار کرد.
پس از آن تینرها و دیگر همکاران بازار سیاه مواد هستهای عبدالقدیر خان دستگیر شدند. در اواسط نوامبر ۲۰۰۷ دولت سوئیس بخشی از مدارک مربوط به قاچاق مواد هستهای را نابود کرد.
بنا بر اظهارت رسمی، این اقدام برای آن صورت گرفت تا این «مدارک خطرناک» به همراه طرحهای دقیق برای ساخت بمب هستهای و سیستمهای مربوط به آن به دست افراد ناباب نیافتد.
قاضی مولر معتقد است، تینرها باید دست کم از زمان آزمایش هستهای پاکستان در ماه مه ۱۹۹۸ به بعد مطلع شده باشند که خان اورانیوم غنیشده را برای سلاح هستهای و نه برای نیروگاه هستهای نیاز دارد.
مولر همچنین از دولت سوئیس انتقاد میکند و میگوید، دولت «با از بین بردن تقریبا تمامی مدارک شدیدا در روند قضایی دخالت کرده است». وی در پاسخ به این سئوال که آیا در این مورد اعلام جرم خواهد شد یا نه پاسخ داد که در این مورد باید دادستانی تصمیم بگیرد.
استقبال آمریکا از محکومیت نقض حقوق بشر در ایران
در بیانیهی هیلاری کلینتون، وزیر خارجه آمریکا که چهارشنبه، ۲۲ دسامبر در واشنگتن انتشار یافت آمده است: ایالات متحده از اینکه جامعه بینالمللی ایران را به اجرای تعهدات خود جهت رعایت کامل موازین حقوق بشر فراخوانده، استقبال میکند.
قطعنامه نقض حقوق بشر در ایران شامگاه سهشنبه، ۲۱ دسامبر (۳۰ آذر۱۳۸۹) در مجمع عمومی سازمان ملل به تصویب رسید. در این قطعنامهاز مجازاتهای غیرانسانی رایج در ایران مانند سنگسار، قطع عضو یا شلاقزدن بهشدت انتقاد شده است.
از دیگر موارد مورد انتقاد در این قطعنامه، شمار بالا و افزایش مداوم اعدامها در ایران است. این اعدامها در مواردی شامل محکومانی نیز بوده که در زمان ارتکاب جرم زیر ۱۸ سال سن داشتهاند. علاوه براین، قطعنامهی مجمع سازمان ملل، بازداشتهای خودسرانه و تبعیض علیه زنان در ایران را نیز محکوم کرده است.
این قطعنامه ماه گذشته (۱۸ نوامبر ۲۰۱۰) در کمیتهی سوم مجمع عمومی، موسوم به «کمیته حقوق بشر» به رای گذاشته شد که با رای مثبت ۸۰ کشور به تصویب رسید. ۵۷ کشور نیز رای ممتنع و ۴۴ کشور رای منفی به آن دادند. در رایگیری روز ۲۱ دسامبر مجمع عمومی، این قطعنامه ۷۸ رای مثبت، ۵۹ رای ممتنع و ۴۵ رای منفی بدست آورد.
ضرورت تحقیقات مستقل و معتبر
به گفتهی وزیر امور خارجه آمریکا، تصویب این قطعنامه در مجمع عمومی سازمان ملل در عینحال تاییدی براین است که ایران باید اجازه دهد در مورد همهی اتهامهای نقض حقوق بشر در این کشور تحقیقات مستقل و معتبر صورت گیرد.
در ادامه بیانیهی وزیر خارجه آمریکا آمده است، جامعه جهانی از ادامه نقض حقوق بشر در ایران و از وضعیت اسفبار شهروندان ایرانی که در معرض آزار و اذیت حکومت خود قرار دارند، عمیقا نگران است.
به عقیده وزیر خارجه ایالات متحده، قطعنامه روز سهشنبه مجمع عمومی سازمان ملل متحد وضعیت نگرانکنندهی حقوق بشر در ایران، بهویژه آزار و اذیت و برخورد مداوم و خشونتبار مخالفان سیاسی، فعالان حقوق بشر، طیف گستردهای از نمایندگان جامعه مدنی را تایید میکند.
مجمع سازمان ملل متحد برای هشتمین سال پیاپی است که دولت ایران را بخاطر نقض حقوق بشر محکوم میکند. نهادهای بینالمللی دفاع از حقوق بشر میگویند، تصویب این قطعنامهها نشاندهندهی عدم پایبندی دولت ایران به اعلامیهها و کنوانسیونهای بینالمللی است که خود زیر آنها را امضا کرده است.
هیلاری کلینتون همچنین گفته است، موارد قید شده در قطعنامهی مجمع عمومی سازمان ملل موجب نگرانی دولت آمریکا نیز هست. به گفتهی وزیر خارجه آمریکا، «هماکنون شمار رو به افزایشی از زندانیان سیاسی در ایران با وجود خطری که زندگی آنها را تهدید میکند، دست به اعتصاب غذا زدهاند تا به حداقل حقوق قانونی خود دست یابند».
در پایان بیانیهی وزیر خارجه ایالات متحده خطاب به مردم ایران آمده است: «به همهی ایرانیانی که برای شنیدهشدن صدای خود و برای برخورداری از آزادیهای بنیادی و حقوق بشر مبارزه میکنند، میگویم که شما تنها نیستید. ایالات متحده آمریکا و جامعه جهانی پشتیبان شماست.»
فشار به شرکت «او ام وی» برای قطع تحویل سوخت هواپیما به ایران
طبق گزارشی که نشریه اتریشی دی پرسه در شمارهی امروز خود (پنجشنبه، ۲۳ دسامبر) منتشر کرده، فرانک پالون (Frank Pallone)، نماینده دموکرات کنگره آمریکا نامهای خطاب به ولفگانگ روتناشتورفر (Wolfgang Ruttenstorfer)، رئیس کنسرن نفتی اتریشی او. ام. وی. نوشته که لحنی محترمانه دارد، اما محتوای آن تند است.
به نوشته دی پرسه، فرانک پالون در همان آغاز نامه، بدون حاشیهپردازی به اصل موضوع پرداخته و از جمله تصریح کرده است: «من این نامه را برای آن مینویسم که نشان دهم که از اینکه شرکت او ام وی همچنان به هواپیماهای ایرانی بنزین میفروشد، نگران هستم.»
سناتور دموکرات کنگره آمریکا در نامهی خود، این کنسرن اتریشی را تهدید کرده که ادامهی فروش بنزین به هواپیماهای ایرانی پیامدهایی برای این کنسرن در برخواهد داشت. او در این رابطه نوشته است: براساس قوانین آمریکا، فروش بنزین به هواپیماهای ایرانی به ارزش بیش از یک میلیون دلار برای یکبار و یا مجموعا بیش از ۵ میلیون دلار در طول ۱۲ ماه، ممنوع است و مشمول تحریمهای آمریکا علیه ایران میشود.
بنابر گزارش دی پرسه، پالون که عضو کمیسیون انرژی و بازرگانی کنگره نیز هست، در نامهی خود شماری از پیامدها و مجازاتهایی را بر شمرده که ممکن است کنسرن نفتی او ام وی با آنها روبرو شود. بلوکه شدن داراییهای کنسرن در آمریکا، ممنوعیت ورود او.ام.وی به بازارهای مالی آمریکا و ممنوعیت دسترسی به فنآوری آمریکا از جملهی این مجازاتها هستند. این پیامدها میتواند حتی به ممنوعیت کامل فعالیتهای شرکت او ام وی در ایالات متحده آمریکا منجر شود.
این کنسرن اتریشی مایل نیست خود را با نامهی سناتور فرانک پالون درگیر کند. به گفتهی سخنگوی او.ام.وی، این کنسرن همچنان سوخت در اختیار هواپیماهای ایرانی قرار خواهد داد. وی اما از ذکر توضیحات درباره اینکه تحویل سوخت به ایران تا کی ادامه خواهد یافت، خودداری کرد. بنابر اظهارات این سخنگو، او ام وی قراردادی با ایران برای تامین سوخت هواپیماهای مسافربری دارد که با همهی مقررات اتحادیه اروپا و سازمان ملل متحد هماهنگ است.
پیامدههای تحریم
ایران به خاطر برنامهی اتمی مناقشهبرانگیر خود با تحریمهای شدید بینالمللی روبروست. تحریمهای شورای امنیت سازمان ملل شامل بنزین و سوخت هواپیما نمیشود، اما کنگره ایالات متحده در تابستان گذشته در مصوبهای، فروش فرآوردههای نفتی تصفیه شده به ایران را تحریم کرد. این فراوردهها بنزین، گازوئیل و سوخت هواپیما را در برمیگیرد.
براساس مصوبه کنگره که بلافاصله به امضای باراک اوباما رسید، هر شرکتی که از طریق فروش محصولات یاد شده به ایران، درآمدی معادل یک میلیون دلار یا بیشتر کسب کند، مشمول تحریمهای آمریکا خواهد بود. این شرکتها اجازه فعالیت در بخشهای مالی، بانکی یا بازارهای سهام آمریکا نخواهند داشت.
پیامد مصوبه کنگره آمریکا این بوده که ایران در ماههای اخیر در تامین بنزین و سوخت هواپیما با دشواریهای جدی مواجه شود. رفتهرفته به تعداد شرکتهای نفتی اروپا که از تحویل سوخت هواپیما یا بنزین معمولی به ایران خودداری میکنند افزوده میشود. هماکنون شرکتهای بریتیش پترولیوم (BP)، شل و Q8 قرارداد تحویل سوخت هواپیما به ایران را تمدید نکردهاند.
فشارها بر کنسرن اتریشی او.ام.وی. تنها از جانب واشنگتن نیست. سازمان اتریشی «بمب را متوقف کنید» نیز مدتهاست از این کنسرن انتقاد میکند. این انتقادها تنها متوجه تحویل بنزین به هواپیماهای ایران نیست، بلکه این سازمان خواستار خروج او.ام.وی. از پروژههای نفت و گاز ایران است.
اعتراض نهادهای هنری و سیاسی آلمان به حکم جعفر پناهی
دیتر کوسلیک رئیس جشنواره برلیناله روز چهارشنبه ۲۲ دسامبر در برلین گفت، «این تکاندهنده است که کارگردان مشهوری بهخاطر فعالیتهای هنری خود مجازات شود».
رئیس جشنواره بینالمللی فیلم برلیناله که با خبرگزاری آلمان گفتوگو میکرد، افزود: «حکم صادرشده درباره آقای پناهی خیلی نگرانکننده است، زیرا او به عنوان عضو هیات داوران برای شصتویکمین دورهی جشنوارهی بینالمللی فیلم برلیناله دعوت شده است.» این جشنواره از دهم تا بیستم فوریهی سال ۲۰۱۱ در شهر برلین برگزار میشود.
جعفر پناهی از سوی یکی از شعبههای دادگاه انقلاب تهران به ۶ سال زندان و ۲۰ سال محرومیت از هرگونه فعالیت هنری و نیز خروج از کشور محکوم شده است.
آقای پناهی در اسفندماه سال ۸۸ در بحبوحه اعتراضها علیه نتایج انتخابات ریاست جمهوری در ایران به همراه محمد رسولاف سینماگر دیگر ایرانی بازداشت شد. مقامهای امنیتی او را متهم کردند که در منزل خود در حال ساخت فیلمی درباره انتخابات خرداد ۸۸ و اعتراضهای خیابانی پس از آن بوده است.
جعفر پناهی در لایحهی دفاعی خود درباره این اتهام خطاب به قاضی دادگاه نوشته است: «مرا به جرم ساختن فیلمی محاکمه میکنید که موقع دستگیری در سر صحنه حتی سی درصد آن هم فیلمبرداری نشده بود.»
دادگاه انقلاب تهران اتهام آقای پناهی را «اجتماع و تبانی با هدف ارتکاب جرم علیه امنیت کشور و فعالیت تبلیغی علیه جمهوری اسلامی» اعلام کرده است.
دیتر کوسلیک در گفتوگو با خبرگزاری آلمان تاکید کرد که جعفر پناهی میتواند بر حمایت همهجانبه جشنواره بینالمللی فیلم برلین از وی مطمئن باشد. رئیس جشنواره برلیناله گفت، تحت هیچ شرایطی بر آن نیستیم که فرد دیگری را به جای جعفر پناهی برای عضویت در هیات داوران جشنواره ۲۰۱۱ دعوت کنیم.
جعفر پناهی سال گذشته نیز به برلیناله دعوت شده بود، ولی به دلیل عدم دریافت اجازهی خروج، از شرکت در این فستیوال محروم ماند. پناهی در سال ۲۰۰۶ با فیلم «آفساید» در برلیناله شرکت کرد و برنده جایزهی خرس طلایی این جشنوراه شد.
واکنش دولت و آکادمی فیلم آلمان
مارکوس لونیگ، مسئول امور حقوق بشر در دولت آلمان از حکم صادرشده علیه جعفر پناهی اظهار شگفتی کرد. آقای لونیگ از دولت ایران خواست اصول بنیادی حقوق بشر را رعایت کرده و حکم صادر علیه پناهی را لغو کند.
به نظر مسئول امور حقوق بشر دولت آلمان شش سال زندان و بیست سال محرومیت از هر گونه فعالیت هنری و اجتماعی «غیرقابل قبول» است. مارکوس لونیگ، محکومیت شش سال زندان آقای پناهی را «ظالمانه» توصیف کرده است.
آکادمی فیلم آلمان نیز به حکم دادگاه انقلاب تهران علیه آقای پناهی واکنش نشان داده است. این نهاد سینمایی آلمان محکومیت پناهی را «ادامه ترور علیه آزادی هنر» در ایران توصیف کرده است. آکادمی فیلم آلمان که مرکز آن در برلین است، بیش از ۱۱۰۰ سینماگر آلمانی را پوشش میدهد. ریاست کنونی آکادمی را یاسمین طباطبایی، هنرمند ایرانیتبار برعهده دارد.
علی صمدی احدی، کارگردان ایرانیتبار که از سوی آکادمی فیلم برلین سخن میگفت، حکم سنگین علیه آقای پناهی را نه تنها تجاوزی علیه حقوق فردی ایشان، بلکه حکمی علیه همهی سینماگران ایران دانست.
اعتراض هنرمندان دنیا
علاوه بر آلمان، سینماگران و هنرمندان در دیگر کشورهای جهان نیز به اعتراض علیه حکم سنگین دادگاه انقلاب علیه جعفر پناهی و محمد رسولاف برخاستهاند.
به گزارش روزنامهای گاردین، نامهای در اینترنت منتشر شده که در حال جمعآوری امضا از هنرمندان دنیا در اعتراض به حکم دادگاه عیله پناهی است. بنابر نوشتهی گاردین، این نامه را گروهی از سازمانهای هنری مرتبط با سینما در اروپا از جمله فستیوال فیلم کن تنظیم کردهاند.
در این نامه گفته میشود: «پناهی بیگناه است و تنها جرم وی، آرزو برای ادامه فعالیت آزادانه در حرفه فیلمسازی خود در ایران است… اما مجازاتی که برای جفعر پناهی درنظر گرفته شده، بدون شک تمام سینمای ایران را هدف گرفته است.»
براساس گزارش روزنامهی فرانسوی لوموند سینماگران و روشنفکران فرانسه نیز برای دفاع از وی اعلام بسیج عمومی کردند.
منع نانواها از عرضه نان کنجددار
قیمت نان از امروز در تهران تغییر کرده است. با آغاز طرح هدفمندسازی یارانه ها قیمت نان یک و نیم برابر افزایش پیدا کرده است. در عوض محمود احمدی نژاد خبر از پرداخت ماهانه ۴ هزار تومان برای جبران تفاوت قیمت گذشته نان با قیمتهای جدید را داده است. همچنین چند نانوا در گفتوگو با دویچه از منع عرضه نانهای سنگک و بربری کنجددار سخن گفتهاند.
«نان سنگك ساده ۵۰ تومان، سنگك كنجددار ۷۰ تومان، بربری ساده ۴۰ تومان، بربری كنجددار۵۰ تومان، لواش ۱۵ تومان و نان تافتون ۱۵ تومان.» به نقل از روزنامه ایران در تاریخ ۱۳ دی ۱۳۸۴، این اعداد قیمت نان است که توسط اتحادیه نانوایان به نانواییهای تهران ابلاغ شد.
با گذشت ۵ سال از ابلاغ قیمتهای بالا توسط اتحادیه نانوایان تهران، آخرین قیمت نان که توسط ستاد هدفمندسازی یارانهها، وزارت بازرگانی و اتحادیه نانوایان به نانواییهای تهران ابلاغ و از امروز ۱ دی ۱۳۸۹ اجرا شده است چنین است: « نان سنگک ۴۰۰ تومان، بربری ۳۰۰ تومان، تافتون ۲۰۰ تومان و نان لواش ۱۰۰ تومان.» به نقل از سایت "ستاد هدفمندسازی یارانهها" قیمتهای جدید نان بعد از "جلسه وزیر بازرگانی و فرمانداری تهران" تهیه و در اختیار محمود احمدی نژاد، رئیس جمهور ایران قرار گرفته است.
نانوایان تهران درباره فروختن نان به قیمتهای جدید از ظهر امروز خبر میدهند. یک نانوایی سنگکی در منطقه ۲ تهران امروز اول دی ماه ۱۳۸۹ به دویچه وله چنین میگوید: « تا ظهر امروز، نان سنگک را به همان قیمت قدیم فروختیم، از بعدازظهر به قیمت ۴۰۰ تومان میفروشیم.»
دیدن قیمتهای جدید نان پشت شیشه نانوایی
یک نانوایی بربری در خیابان پیروزی تهران در گفتوگو با دویچه وله خبر از چسباندن قیمتهای جدید نان به پشت شیشه نانوایی میدهد و میگوید: « امروز ظهر از "تعزیرات" آمدند قیمت زدند. تا بهحال ۲۰۰ تومان بوده، حالا شده ۴۰۰ تومان. امروز خیلی خلوتتر بود. روی تعداد مشتریها تاثیر گذاشته است. پختمان نسبت به روزهای دیگر نصف شده است. نانهایمان ماند، خمیرهایمان مانده است. اصلاً خیابانها خلوت است، نمیدانم داستان چطوری است. آمدند قیمت نانها را روی کاغذ نوشتند و پشت شیشه چسباندند.»
اما نانوایان تهران از قدغن شدن ریختن کنجد روی نانهای سنگک و بربری با آغاز طرح هدفمندسازی یارانهها خبر میدهند. یکی ازنانوایان نان بربری دراینباره چنین میگوید: « به ما گفتند که همان نان ساده را بپزید به قیمت ۴۰۰ تومان. فعلا پخت نان ساده را به ما اجازه دادهاند. بازرس میفرستند، بازرس میآید میگوید. دیگر نمیگذارند کنجدی بزنیم، کنجدی را لغو کردهاند.»
همچنین درباره قدغن شدن ریختن کنجد روی نان یک نانوایی دیگر در خیابان ستارخان تهران میگوید: « گفتهاند فقط ساده بپزید، ما هم گفتهایم چشم! دیگر چیز خاصی به ما نگفتهاند. گفتهاند کنجد کلاً قدغن است. ما تابع قانون هستیم، هرچه آنها بگویند، ما هم انجام میدهیم.»
یکی از نانوایان میدان امام حسین هم درباره افزایش قیمت نان سنگک از ۵ سال گذشته تا امروز چنین میگوید: « در این چهار پنج سال اول۵۰ تومان بوده، بعد ۱۰۰ تومان شده، بعد ۲۰۰ تومان و الان هم دیگر به این روش…»
نانوایی سنگکی در منطقه ۲ تهران هم میگوید: « اول که ۵۰ تومان بود، دوباره شد ۱۰۰ تومان. باز قیمت آرد را که ۷ تومان بود، کردند ۴۵ تومان و قیمت نان را به ۲۰۰ تومان رساندند. الان صحبت از ۳۰۰ تومان آرد و ۴۰۰ تومان نان میشود، نان سنگک.»
نانوای خیابان ستارخان تهران میگوید: «من ۱۰ سال است که در این شغل هستم. تا بهحال روندش به این شکل نبوده، الان یک دفعه قیمت بالا رفت.»
واکنش مردم در تهران به افزایش قیمت نان
اما واکنش مردم تهران از ظهر امروز که قیمتنان تغییر کرده است چه بوده است. جوابش را بشنویم از نانوایان مختلف در تهران: « واکنش مردم خوب، برایشان کمی سخت است. اکثراً نان نخریدند و رفتند. بعضیها هم نان خریدند. خیلی تأثیر گذاشت. از لحاظ کسادی کار، این نرخ امروز خیلی تأثیر گذاشت.»
نانوای میدان امام حسین هم چنین میگوید: «برای نان مقداری پول به حساب مردم ریخته بودند. به همین خاطر سر مردم را یک خرده گرم کردند. وگرنه این ۴ یا ۵ هزارتومانی که در ماه بریزند، برای مردم که چیزی نمیشود.»
اشاره این نانوا به ۴ هزار تومانی است که به عنوان یارانه نان قرار است به هر ایرانی هر ماه پرداخت شود. پیشتر و با آغاز طرح "هدفمندسازی یارانهها"، محمود احمدینژاد با حضور در تلوزیون دولتی ایران از پرداخت ۴ هزار تومان به عنوان یارانه نان خبر داده بود. او گفته بود، این پول، "پول امامزمان" است. در همین زمینه خبرگزاری داخلی "فارس" گزارش میدهد که وزیر بازرگانی ایران با آغاز طرح هدفمندسازی یارانهها میزان مصرف نان را در ایران با کشورهای اروپایی و آمریکایی مقایسه کرده. به گفته وزیر بازرگانی ایران سرانه مصرف نان برای هر ایرانی در سال ۱۶۰ کیلوگرم است که که این رقم ۳/۲ استاداردهای بینالمللی است. به گفته مهدی غضنفری سرانه مصرف نان در فرانسه ۵۶ کیلوگرم، اروپا ۶۸ کیلوگرم، آمریکا ۳۷ کیلو گرم است.
البته وزیر بازگانی ایران در صحبتهای خود به این اشاره نکرد که آیا تفاوت سرانه مصرف گوشت و میوه ایرانیان و اروپاییها و آمریکاییها هم مثل تفاوت آن در مصرف نان است یا خیر. زهرا سپیدرو دکتر تغذیه در تهران به این سوال چنین پاسخ میدهد: «نه، صددرصد اینطور نیست. بهخاطر اینکه هم از نظر قیمت مناسبتر است و هم از نظر اینکه سیرکننده است، معمولاً از نان در درجهی اول استفاده میکنند. زمانی که شما یک غذای گوشتی، پر از گوشت و سبزیجات مصرف میکنید، اگر دو برابر مقداری که همیشه میخوردید، مصرف کنید، صددرصد مقدار مصرف نانتان پایین میآید و سیر میشوید. ولی اتفاق میافتد که شما یک تکهی کوچک پنیر را لای یک نان بزرگ میگذارید، فقط بهخاطر اینکه سیر شوید. هرچه تعداد اعضای خانواده بیشتر باشد، سعی میکنند با مواد جانبی خودشان را سیر کنند و کمتر به بحث تغذیه میپردازند. اینکه گوشت چقدر اهمیت دارد یا سبزیجات چقدر مهم است. یک خانوادهی شش نفره وقتی قدرت خرید میوه یا سبزیجات را نداشته باشند، مقدار مصرف نانشان صددرصد بیشتر است، برای اینکه مثلاً با یک قابلمهی غذا سیر شوند.»
حسین کرمانی
تحریریه: عباس کوشک جلالی
تحریریه: عباس کوشک جلالی
نوشته یک زندانی سیاسی زن:برخی شبها دلت بیشتر تنگ می شود،مثل شب یلدا
زندان بعضی شبها، حال غریبی دارد. مثل شب عید. مثل شب یلدا. شبهایی که می دانی یک چیزی توی این شهر فرق میکند با شبهای دیگر. شبهایی که میدانی جای خالیات توی خانه بیشتر میزند توی چشم. این بخشی از نوشته یک زندانی سیاسی زن است که پس از حوادث انتخابات پرمناقشه سال گذشته بازداشت و روانه زندان شد.وی که همچنان در زندان اوین به سر می برد، هم زمان با شب یلدا نامه ای نوشته و برای انتشار در کلمه به بیرون ارسال کرده است.
به گزارش کلمه، متن این نامه که به درخواست نویسنده، نامش در نزد کلمه محفوظ می ماند به شرح زیر است :
شبهای زندان زیاد با هم فرقی نمیکنند. به قول عاطفه، همیشه روزها و شبها به واسطه اتفاقاتشان هویت میگیرند. وقتی همه چیز یکسان باشد. وقتی هیچ اتفاقی در زندگیت نیفتد. دیگر فرقی نمیکند امشب چندمین روز ماه یا چندشنبه است.
اما بعضی شبها هست، که آدم بیشتر دلش هوای بیرون را میکند. بعضی شبها هست که یک جوری عجیب فرق دارد برای همه. بعضی شبها هست که مثل بقیه شبها، نشستهای به تکرار زندان.غذا می خوری. کتاب میخوانی. اما دل توی دلت نیست، برای بیرونیها. دل توی دلت نیست برای دل آنها.
زندان بعضی شبها، حال غریبی دارد. مثل شب عید. مثل شب یلدا. شبهایی که می دانی یک چیزی توی این شهر فرق میکند با شبهای دیگر. شبهایی که میدانی جای خالیات توی خانه بیشتر میزند توی چشم. شبهایی که میدانی دل بیرونی ها تنگتر میشود برای نبودنت. آنوقت چیزی هی چنگ میاندازد توی گلویت. بغضی هی میآید و میرود. باید توی خانه باشی حالا و نیستی.
بعضی شبها هست که بیشتر از همیشه دلت آزادی را میخواهد. بعضی شبها هست که بیشتر طعم گس اسارت را حس میکنی. حالا اگر این شب همراه باشد با اتفاقی که روح و روانت را به هم ریخته باشد، تلختر میشود. خیلی تلختر. وقتی روز ملاقات باشد و تو ممنوع الملاقات شده باشی. وقتی یک هفته روزها را شمرده باشی برای اینکه به روز ملاقات برسی و آن شیشهها حائلی باشد برای دیدن صورت آنانی که دلت تنگ شده برایشان. وقتی گفته باشند که تا چند هفته ممنوع الملاقت هستی و تلفن هم نداری که صدای آشنایی بشنوی از آن سوی خط. آنوقت همان شب هم شب یلدا باشد. و تو هم در اعتصاب غذا برای اعتراض. دیگر باید خیلی بزرگ باشی که بتوانی آن شب را بگذرانی بیآنکه خرد شوی از درون. باید خیلی بزرگ باشی که هی دلت نرود بیرون آن دیوارها و هوایت نشود هوای خانه و شب یلدا و سور و سات بلندترین شب سال.
برای بیرونیها اما، همه شبها فرق دارد با هم. هر شب یک جوری دلتنگ میشوند. هر شب یک نشانه را میبینند و دلتنگی میکنند. یک گوشهی خانه. یک عکس آشنا. یک نشانه. ظرفی. کتابی. گوشهای از این شهر. هر جای این شهر، نشانهای است برای دلتنگی کردن و فرق داشتن روزها. همان اتفاقاتی که هویت میدهند به روزها و شبها. برای بیرونیها؛ هر روز فرق دارد با روز قبل. هر روز یک جوری دلتنگ میشوند. برای بیرونیها، هیچچیزی عادی نمیشود. هیچچیزی تکراری نمیشود. فقط میزان دلتنگی است که بعضی از شبها اوج میگیرد و می رسد به دیوانگی و های های گریه. مثل شب یلدا.
زنان اوین -بند نسوان
امضا محفوظ
آخرين خبرها از زندانيان تبعيدی
بر زندانیان در تبعید چه می گذرد
فشار بر زندانیان تبعیدی و خانواده هایشان افزایش یافته است و این زندانیان را در شرایط بسیار دشواری برای تحمل ادامه حبس شان قرار داده است .
به گزارش کلمه، در چند ماه اخیر حداقل پنج زندانی سیاسی اوین به زندان های گنبد کاووس ، زنجان ، بهبهان و اهواز منتقل شده اند. احمد کریمی ،حامد روحی نژاد ، ضیا نوی ،مجید دری و فاطمه رهنما از جمله این زندانیان هستند که روزهای بسیار سختی را دور از خانواده و در زندان های دور از محل زندگی شان در شرایط بسیار نامناسب بهداشتی و رفاهی می گذرانند . این زندانیان در ماه های گذشته بدون اطلاع خانواده و وکلای مدافع خود به زندان های دیگر انتقال پیدا کرده اند. پیمان عارفی با حکم ۱۵ سال تبعید نیز به ایذه از جمله این زندانیان است .
هرچند اگر بخواهیم زندانیان زندان رجایی شهر را نیز به این جمع بیافزاییم کیوان صمیمی و مجید توکلی نیز از زندانیان تبعیدی هستند که اخیرا به زندان رجایی شهر منتقل شده اند . اما با این همه پنج زندانی که شرح شان رفت شرایط بسیار ناگوارتری را در زندانهای گنبد ، اهواز ، بهبهان و زنجان می گذرانند .زندانیانی که خود و خانواده هایشان می گویند احساس می کنند فراموش شده اند .
به عقیده فعالان اجتماعی و حقوق بشر تبعید زندانی های سیاسی به دیگر زندان های کشور، فشار بر زندانیان سیاسی را وارد فاز تازه ای کرده است .همچنین این تبعیدها فشار بسیار زیادی را به خانواده زندانی وارد می کند چرا که آنها مجبورند برای دیدن عزیزان شان با صرف هزینه های مادی و معنوی راه دارزی را نیز تا رسیدن به مقصد طی کنند .
رنج های بی شمار زندان در تبعید
زندان توام با تبعید رنج مضاعفی را بر زندانی و خانواده اش وارد می کند.زندانی فشار مضاعفی را تحمل می کند چرا که از دوستان و یارانی که همچون خودش زندانی سیاسی و عقیده هستند ،دور می شود و از سوی دیگر به میان زندانیانی نا آشنا با جرائم عادی منتقل می شود.
تبعید زندانیان سیاسی برای گذراندن دوران محکومیت به شهرهای دور از محل زندگی شان همچنین دشواری های زیادی را برای خانواده ها بوجود می آورد.خانواده ها به دلیل دوری راه ناگزیز از ملاقات هفتگی با عزیزان شان صرف نظر می کنند و با فاصله زمانی بیشتری فرزندان خود را ملاقات خواهند کرد که این اتفاق هم بر زندانی فشار روحی وارد می کند و هم بر خانواده ها.
تبعید زندانی علاوه بر فشارهای روحی مضاعف برای زندانی و خانواده اش آثار دیگری نیز برای خانواده زندانیان دارد ،تحمیل هزینه های سنگین مادی برای انجام سفرهای مکرر به شهری که زندانی برای گذراندن دوران محکومیتش به آن منتقل شده، از جمله این آثار منفی است.
نقل و انتقال زندانی ها همچنین به عنوان یک اهرم فشار همیشه بالای سر زندانی است که هرلحظه ممکن است چنین سرنوشتی نیز در انتظار دیگر زندانیان باشد و این تهدید مداوم ، دوران حبس را برای آنها و خانواده هایشان با اضطراب و دلهره همراه می کند.
آخرین خبرها از پنج تبعیدی
احمد کریمی: یکی از زندانیان سیاسی است که به زندان گنبدکاووس منتقل شده و باید دوران محکومیتش را در زندانی در این شهر و دور از خانواده اش بگذاراند.خانواده کریمی از نظرمالی در سطح پایینی قرار دارند و در یکی از مناطق محروم جنوب شهر تهران زندگی می کنند .رفت و آمد برای مادر سالخورده اش به شهری دور از محل زندگی شان از نظر روحی و جسمی بسیار طاقت فرسا ست.مادر احمد کریمی در تازه ترین مصاحبه خود گفته است که احمد شرایط بسیار دشواری را در این زندان تحمل می کند .
مسوولان زندان از ارتباط او با سایر زندانیان جلوگیری می کنند و حتی لباسهای گرمی را که خانواده با هزار بدبختی برای احمد می فرستند به او تحویل نمی دهند . شرایط رفاهی و بهداشتی این زندان نیز بسیار نامناسب است تا جایی که احمد به خانواده اش گفته است :زندان اوین در مقایسه با اینجا بهشت بود.
اما این آزار و اذیتها مخصوص احمد نیست و خانواده اش هم هر بار با وجود طی مسافت ده ساعته برای رسیدن به زندان برای ملاقات با پسرشان ساعتها در سالن ملاقات در انتظار باقی می مانند رفتاری که به هیچ وجه برای خانواده احمد قابل فهم نیست .
حامد روحی نژاد: نیز برای گذراندن دوران محکومیتش به زندان زنجان منتقل شده است .خانواده روحی نژاد در شرایطی مشابه از نظرمالی با همان مشکلات خانواده کریمی مواجه هستند .با این تفاوت که شرایط برای این زندانی و خانواده اش به خاطر ابتلا به بیماری ام .اس به مراتب سخت تر و نگران کننده تر است.
حامد روحی نژاد دانشجوی رشته فلسفه، از یکسال بیش تاکنون به اتهام اقدام علیه امنیت ملی در زندان اوین نگهداری می شود و از حق داشتن حتی یک روز مرخصی استعلاجی نیز محروم بوده است.
وی در دادگاه های نمایشی حوادث پس از انتخابات محاکمه و به اعدام محکوم شده بود که نهایتاْ این حکم در دادگاه تجدید نظر به ۱۰ سال حبس و تبعید به زنجان تقلیل یافت.
روحی نژاد مبتلا به بیماری ام اس است و به گفته خانواده اش بخشی از اندام های عصبی بدنش نیز به خاطرعدم رسیدگی پزشکی طی این مدت در زندان فلج شده ، وضعیت جسمانی اش روز به روز وخیم تر می شودد تا جایی که وی درصد بالایی از بینایی چشمانش را از دست داده و یکی از دستانش نیز از کار افتاده است.پدر حامد در آخرین ملاقاتش با حامد اعلام کرد که پسرش در حال مرگ است و در جایی شبیه دخمه نگهداری می شود . او همچنین گفته حامد واقعا از لحاظ جسمی وضع وخیمی دارد ، به طوری که بیماری ام اس بر شنوایی اش هم اثر گذاشته است .البته دیگر اعضای بدن اش از جمله چشم و گوش و کبد و معده هم تقریبا مختل شده اند و وضعیت مغز و حافظه اش هم که مدتهاست به هم ریخته است او اعلام کرده که هر لحظه منتظر شنیدن خبر شومی از زندان زنجان هستند .
مجید دری :فعال دانشجویی دربند به شش سال حبس قطعی محکوم شد ه است . حبسی که پنج سال از آن را مجید طبق حکمش باید در تبعید بگذراند. تبعید در زندان ایذه .او چد ماه قبل به جای ایذه اما به زندانی در همان نزدیکی ها انتقال یافت زندان بهبهان .حالا خانواده مجید هر چند هفته یک بار از شهر کرج محل زندگی شان با اتومبیل به ملاقات فرزندشان می روند و شب را نیزدر مسافرخانه ای سپری می کنند و صبح باز می گردند .اما این همه ماجرا نیست و مجید در زندان بهبهان شرایط نامناسبی دارد و مسوولان زندان او را آزار می دهند و از انتقال او به بندهایی که شرایط بهتری دارند خودداری می کنند .آنها همچنین مانع رسیدن کتاب و روزنامه به او می شوند و افرادی را برای کنترل لحظه به لحظه فعالیتهای هایش در زندان اجیر کرده اند . آنها همچنین سعی می کنند مجید کمترین ارتباط را با دیگر زندانیان داشته باشد. شرایطی که گذراندن زندان در تبعید را برای مجید به مراتب بسیار سخت تر کرده است . هر چند مردم بهبهان مهربانند و به وجود یک زندانی سیاسی در شهرشان افتخار می کنند .
فاطمه رهنما : وی فعلا تنها زندانی زن است که برای گذراندن مدت ده سال حبسش به زندان سپیدار اهواز تبعیده شده است . این در حالی است که خانواده رهنما دراصفهان زندگی می کنند . فاطمه رهنما به دلیل ابتلا به سرطان شرایط بسیار ناگواری را در این زندان که شرایط بهداشتی و رفاهی بسیار نامناسبی دارد سپری می کند .در این زندان ،زندانیان از داشتن آب سالم و بهداشتی محرومند و فاطمه با وجود بیماری سختش از دوا و درمان مناسب نیز محروم است .خانواده او به شدت نگران حال او هستند و لحظه ای آرامش ندارند . اما به دلیل بیماری خیلی هم نمی توانند به ملاقات او بروند. فاطمه رهنما در دهه شصت و در سن ۱۹ سالگی به سه سال و نیم زندان به علت هواداری از یک سازمان سیاسی محکوم شده بود که نهادهای امنیتی از این مساله استفاده کرده و از او به عنوان کسی که سابقه همکاری با سازمان منافقین دارد، یاد کرده بودند.فاطمه رهنما در دادگاه تمامی اتهامات خود از جمله ارتباط و هواداری با سازمان منافقین را رد کرده و تاکید کرده است که در همه این سالها کوچکترین ارتباطی با این سازمان نداشته است. او همچنین یک سال از حبسش را در سال ۸۸ در بند نسوان زندان اوین گذارند .
ضیا نبوی: یکی دیگر از فعالان دانشجویی است که حکم زندان توام با تبعید در زندان ایذه برایش چند ماه قبل اجرا شد .وی نیز به زندان کارون اهواز منتقل شد. زندان اهواز به لحاظ بهداشتی و رفاهی شرایط بسیار نامناسبی دارد .ضیا پس از ورود به زندان کارون اهواز مورد ضرب وشتم شدید قرار گرفت و سپس به سلول انفرادی منتقل شد . خانواده ضیا باید از یکی از روستاهای شهر سمنان برای ملاقات فرزندشان به زندان کارون اهواز بروند .این خانواده نیز با توجه به شرایط نامساعد مالی روزگار سختی را می گذرانند. آنها نمی دانند به چه کسی باید دادخواهی کنند و بگویند چرا با یک دانشجوی محروم از تحصیل این گونه رفتار می کنند ؟
ضیا فارغ التحصیل فلسفه از دانشگاه نوشیروان بابل، دانشجوی ستاره دار و عضو شورای دفاع از حق تحصیل است که در تابستان سال گذشته و پس از حوادث انتخابات دهم بازداشت و روانه زندان اوین شد . این دانشجو که بیشتر به خاطر دفاع از حق تحصیلش و به دلیل شرکت در تجمع های اعتراضی که در زمان انتخابات به این منظور تدارک دیده شده بود بازداشت شده بود ،به یازده سال حبس قطعی درتبعید محکوم شده است .
جرس: حشمتالله طبرزدی و هنگامه شهیدی با وکالت محمد مصطفایی با تنظیم و ارسال شکواییهای به دبیر کل سازمان ملل و نیز پارلمان اروپا از حاکمان جمهوری اسلامی شکایت کرده و خواستار رسیدگی به وضعیت حقوقی و قضایی خود شدهاند.
بنا به اخبار رسیده به جرس، در بخشی از این شکواییه آمده است: گناه موکلین اینجانب تنها و تنها این است که تحمل ظلم و ستم های ناشی از سیاست های غلط و غیرمنطقی مسئولین جمهوری اسلامی را که بر مردمان کشور ایران تحمیل شده است را نداشته و لب به اعتراض و شکایت گشوده اند.
متن کامل این شکواییه به شرح زیر است:
دبیر محترم سازمان ملل
جناب آقای بان کی مون
از آنجایی که نهادهای حقوق بشری سازمان ملل از جمله کمیته و شورای حقوق بشر و نیز شورای امنیت، تحت نظارت حضرتعالی مشغول به فعالیت هستند و اینکه در هزاره سوم، موضوع حفظ ، احترام و ارتقاء حقوق بشر از جمله اولویت های سازمان ملل و بسیاری از کشورهای جهان بوده و نقض حقوق بشر، توسط هر شخص حقیقی و حقوقی، غیر قابل پذیرش است به وکالت از آقای حشمت الله طبرزدی و خانم هنگامه شهیدی که در حال حاضر در بدترین شرایط ممکن به صورت کاملا غیر قانونی و خودسرانه در بازداشتگاههای امنیتی جمهوری اسلامی ایران به مدت طولانی محبوس هستند مراتب اعتراض و شکایت موکلین را علیه ناقضان حقوق بشر در جمهوری اسلامی از جمله سید علی خامنه ای ، محمود احمدی نژاد، سید صادق و جواد لاریجانی، محسنی اژه ای، جعفری دولت آبادی و دیگر مسئولین جمهوری اسلامی به شرح ذیل اعلام می نمایم. امیدوارم با دلایل و مدارک موجود به دقت به شکایت اینجانب رسیدگی نموده و با ارجاع موضوع به مراجع ذیصلاح حقوق موکلین اینجانب را احقاق فرمایید:
گناه موکلین اینجانب تنها و تنها این است که تحمل ظلم و ستم های ناشی از سیاست های غلط و غیرمنطقی مسئولین جمهوری اسلامی را که بر مردمان کشور ایران تحمیل شده است را نداشته و لب به اعتراض و شکایت گشوده اند.
متاسفانه نبود آزادی بیان و عقیده در جمهوری اسلامی ایران باعث شده است تا هر کس که به انحاء مختلف لب به انتقاد یا اعتراض نسبت به قوانین یا سیاست های خرد و کلان مقامات رسمی جمهوری اسلامی بگشاید توسط مامورین امنیت در وزارت اطلاعات و سپاه بازداشت و سرکوب گردد.
متاسفانه نبود آزادی بیان و عقیده در جمهوری اسلامی ایران باعث شده است تا هر کس که به انحاء مختلف لب به انتقاد یا اعتراض نسبت به قوانین یا سیاست های خرد و کلان مقامات رسمی جمهوری اسلامی بگشاید توسط مامورین امنیت در وزارت اطلاعات و سپاه بازداشت و سرکوب گردد.
احد از موکلینم به نام حشمت الله طبرزدی 16 سال است که تحت فشار نیروهای امنیتی و وزرات اطلاعات جمهوری اسلامی ایران قرار دارد. وی بارها به صورت غیر قانونی و خودسرانه بازداشت و ماههای طولانی در سلول انفرادی برخی از زندانهای ایران از جمله زندان اوین و رجایی شهر محبوس بوده است. موکلم دوازده سال از دوران زندگی خود را در زندان به سر برده و مدت 33 ماه را در بازداشتگاههای انفرادی گذرانده است. اخیرا نیزتوسط شعبه 26 دادگاه انقلاب اسلامی به اتهام واهی اقدام علیه امنیت کشور و تبلیغ علیه نظام به نه سال حبس و 74 ضربه شلاق محکوم شده است.
موکلم در طول 16 سال فعالیت مدنی خود توسط مسئولین جمهوری اسلامی – چه در دستگاههای اجرایی و امنیتی و چه در دستگاه قضایی – مورد تفتیش عقیده قرار گرفته و نشریات وی به ناحق توقیف شده است، ایشان بارها مورد ضرب و شتم و بازداشت خودسرانه و شکنجه قرار گرفته اند و خانواده وی نیز بارها تهدید شده و از حق ملاقات با موکلم برخوردار نیستند.
دیگر موکل اینجانب خانم هنگامه شهیدی، از جولای سال 2009 در بازداشت به سر می برد. او مشاور ارشد امور زنان آقای مهدی کروبی یکی از کاندیداهای ریاست جمهوری بوده است. در دوران بازداشت ماهها در انفرادی بوده و فشارهای وارده به ایشان در زندان اوین توسط مامورین امنیت وزارت اطلاعات و سپاه به گونه ای بود که بارها وی را راهی بیمارستان نموده و هم اکنون نیز از وضعیت جسمانی خوبی برخوردار نیست مامورین وزارت اطلاعات وی را تهدید به اعدام نموده و در بازجویی های خود طناب دار را به گردن موکلم انداخته اند تا از وی اقرار به ارتکاب جرم و مصاحبه به زیان دیگری گیرند.
ایشان نیز توسط قاضی شعبه 26 دادگاه انقلاب اسلامی به شش سال حبس محکوم شده اند. محکومیت ایشان و آقای طبرزدی در حالی است که کوچکترین دلیل و اماره ای بر انتساب اتهامات سیاسی و امنیتی علیه آنان وجود ندارد.
علیرغم اینکه در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران مقرر شده است که متهمین سیاسی می بایست در حضور هیات منصفه و به صورت علنی محاکمه شوند؛ مسئولین جمهوری اسلامی برای لاپوشانی اقدامات برخلاف قانون و حقوق بشرخود و شکنجههایی که بر موکلین و دیگر کسانی که در بازداشت هستند، تمام دادگاهها را به صورت فرمایشی و غیر علنی برگزار کرده و بدون وجود هیات منصفه با نظر ماموران امنیتی که تحت نظر مستقیم رهبر جمهوری اسلامی مشغول به فعالیت هستند؛ دست به ارتکاب اعمال برخلاف قانون زنده و موکلین را به حبس های طویل المدت محکوم نموده اند.
حال با توجه به اینکه در حال حاضر وضعیت روحی و روانی و جسمانی موکلین اینجانب به شدت وخیم بوده و از تمام حقوقی که یک متهم و محکوم می بایست طبق قوانین داخلی و بین المللی و منشور حقوق بشر از آن برخودار باشند محروم هستند؛ با بیان برخی از تخلفات مقامات جمهوری اسلامی در ذیل، تقاضای رسیدگی به موارد مطرح شده را تا آزادی آنان داشته و استدعا دارد در خصوص وضعیت حقوق بشر در ایران با تسامح و تساهل برخورد نکرده و دولت جمهوری اسلامی را وادار نمایید تا به اصول بدیهی و اولیه حقوق بشر احترام گذارند آنچه در ذیل مطرح می گردد تنها مشمول موکلین نبوده و مصادیق، شامل دیگر زندانیان نیز می گردد.
1- کشف و تعقیب جرم در خصوص پرونده موکلین و اجرای تحقیقات و صدور قرار بازداشت موقت برای آنها مبتنی بر قوانین داخلی و بین المللی نبوده و دستور قضایی مشخص و شفافی در پرونده موکلین وجود نداشته است.
2- مراجع امنیتی و قضایی جمهوری اسلامی ایران، سلایق شخصی خود را در اعمال حبس برای موکلین به کار برده و از قدرت خود سوءاستفاده نموده و با موکلین با خشونت برخورد نموده ا ند.
3- آرای صادر شده علیه موکلین مستند و مستدل نبوده و اصل برائت نسبت به آنها رعایت نشده است و از امنیت قضایی لازم برخوردار نبوده اند.
4- فرصت استفاده از وکیل دادگستری و کارشناس به موکلین داده نشده و محروم از حق دفاع بوده اند.
5- مامورین امنیتی و قضایی در جریان دستگیر و بازجویی و تحقیق، موکلین را مورد آزار و اذیت قرار داده و از اعمالی نظیر بستن چشم موکلین و تحقیر آنان و شکنجه استفاده می نموده اند. و اقاریری که جنبه مجرمانه نیز نداشته است به زیان موکلین مورد استناد قرار گرفته است. پرسش های مطرح شده تلقینی و القاءکننده بوده و رفتار بازجویان با موکلین برخلاف قانون صورت گرفته است.
موکلین اینجانب بی گناه بوده و مرتکب هیچ گونه تخلف و جرمی نشده اند. اما مقامات جمهوری اسلامی ایران با سوءاستفاده از قدرت خود، آنان را در حبس نگه داشته اند که نیاز به حمایت های بین المللی و رسیدگی به شکایت اینجانب در احقاق حقوق موکلین دارد.
با تقدیم احترام
محمد مصطفایی وکیل هنگامه شهیدی و حشمت الله طبرزدی
جرس: جمعی از حامیان "مادران عزادار ایران" و حامیانِ خارج از کشورِ متحصنین "مادران پارک لاله "، از تجمع زنان فعال حقوق بشر در مقابل سازمان ملل- ژنو، که خواستار آزادی نسرین ستوده شده بودند، حمایت کردند.
گفتنی است تجمعی توسط شیرین عبادی، برنده ایرانی جایزه صلح نوبل و تعدادی دیگر از فعالان حقوق زنان در مقابل مقر سازمان ملل متحد در ژنو برای آزادی "نسرین ستوده" وکیل مدافع و فعال حقوق بشر انجام شده بود، که غروب امروز با انتشار بیانیهای پایان یافت و در این بیانیه که به امضای شیرین عبادی، خدیجه مقدم، منصوره شجاعی، آسیه امینی، محبوبه عباسقلی زاده، پروین اردلان و شادی صدر رسید، خاطرنشان شد "اعتراضات در دفاع از حقوق زندانیان سیاسی و عقیدتی در ایران تا کنون به نتیجه نرسیده و نسرین ستوده و سایر زندانیان سیاسی همچنان در زندان و در شرایطی دشوار قرار دارند."
به گزارش تارنمای حامیان مادران عزادار ایران، این گروه از فعالین مدنی، در پیام همبستگی خود با تحصن زنان فعال حقوق بشر در مقابل سازمان ملل- ژنو، خاطرنشان کرد :
در شرایطی که نسرین ستوده، وکیل دربند، به دنبال اعتصاب غذای خود ،در وضعیت جسمی وخیمی در بهداری زندان به سر می برد، یارانش در سرمای طاقت فرسای ژنو در مقابل سازمان ملل به تحصن نشسته اند تا که فریاد خاموش اعتراض اورا سراسر جهان طنین افکن کنند.
شیرین عبادی،شادی صدر، پروین اردلان،محبوبه عباسقلی زاده، آسیه امینی، خدیجه مقدم و منصوره شجاعی، از فعالین جنبش زنان ایران که از روز دوشنبه 20 دسامبر تحصن خود را آغاز نموده اند تا کنون موفق شده اند توجه بسیاری شخصیت ها، گروهها و مجامع بین المللی را به این دادخواهی جلب نمایند.
شیرین عبادی،شادی صدر، پروین اردلان،محبوبه عباسقلی زاده، آسیه امینی، خدیجه مقدم و منصوره شجاعی، از فعالین جنبش زنان ایران که از روز دوشنبه 20 دسامبر تحصن خود را آغاز نموده اند تا کنون موفق شده اند توجه بسیاری شخصیت ها، گروهها و مجامع بین المللی را به این دادخواهی جلب نمایند.
نسرین ستوده وکیل مدافع و فعال حقوق بشر که از تاریخ 4سپتامبر(13 شهریور) به اتهامات واهی و به گونه ای غیر قانونی در زندان به سر میبرد، در چنان شرایط غیر قابل تحملی به سر برده است که با وجود داشتن دو فرزند خردسال ،به ناچار تا کنون نیمی از دوران اسارت خود را در اعتراض به بی قانونی های اعمال شده، در حال اعتصاب غذا به سر برده است.
در حالی که بهاره هدایت و مهدیه گلرو از فعالین دانشجویی نیز به جمع زندانیان در حال اعتصاب غذا پیوسته اند، حکومت به گونه ای مستاءصل فشار های خود را از هر سو برخانواده های زندانیان سیاسی و کشته شدگان افزایش داده دو تن دیگر از "مادران پارک لاله"(مادران عزادار) ایران،حکیمه شکری و ندا مستقیمی را نیز به جرم ابرازهمدردی با خانواده امیر تاجمیر در مراسم سالگرد او در بهشت زهرا، به بند کشیده است.
در این تحصن خانم شیرین عبادی طی مصاحبه های خود از خانم ناوی پیلای کمیسر عالی حقوق بشر سازمان ملل متحد خواسته است تا از سفر به ایران خود داری نماید مگر آنکه به او اجازه داده شود تا با خانواده های کشته شدگان، شکنجه شدگان و زندانیان سیاسی و دگر اندیش ملاقات نموده، وضعیت زندانهای جمهوری اسلامی را مورد تحقیق و بررسی قرار دهد.
حامیان "مادران پارک لاله ایران" ضمن ابراز همبستگی با این تحصن در حمایت از نسرین ستوده، فشار روز افزون بر خانواده های کشته شدگان و زندانیان سیاسی و دگر اندیش، اعدام ، شکنجه، و اعتراف گیری های دروغین توسط حکومت جمهوری اسلامی را محکوم نموده، از مجامع بین المللی و مدافعین حقوق بشر درخواست می نمایند تا در مقابل نقض بی شمار موارد حقوق بشر در ایران موضع گیری نمایند.
جمعی از گروههای حامی "مادران پارک لاله " ("مادران عزادار ایران") خارج از کشور