۱۳۸۹ دی ۶, دوشنبه

مهمترین خبرهای روز دوشنبه بخش اوّل تحلیل ها و آخرین گزارشات از اعتراضات، بازداشتها، زندان، و بیدادگاهها --- بیانیه ها

هدفمندسازی یارانه‌ها و سراب اقتصاد آزاد


بهداد بردبار
بهداد بردبار- چندی است بحث بر سر طرح آزادسازی قیمت‌ها بالا گرفته است.موافقان، این طرح را «اجتناب‌ناپذیر» و «تاریخی» می‌دانند و مخالفان معتقدند این طرح تورم و بیکاری را افزایش خواهد داد و آنگونه که دولت ادعا می‌کند به تقسیم عادلانه‌ی ثروت منجر نخواهد شد.از روز یکشنبه بیست و هشتم آذر، آزادسازى یارانه‌ها در کشور در شرایطی آغاز شد که «دولت پادگانی» مستقر، مخالف صریح‌اللهجه این طرح دکتر فریبرز رییس دانا را نیمه‌شب بازداشت کرد و با استقرار نیروهای یگان ویژه در جایگاه‌های دریافت بنزین قصد دارد تا معترضان احتمالی را سرکوب کند و شرایط را تحت کنترل نگه دارد.
از سوی دیگر حذف یارانه‌ها و افزایش قیمت حامل‌های انرژی در دولت‌های موسوم به «سازندگی»، «اصلاحات» و «دولت مهرورزی» موافقان و مخالفان بسیاری داشته است. در حالی‌که بسیاری از موافقان این طرح از زمره مخالفان دولت احمدی‌نژاد هستند، اما به‌رغم مخالفت با سیاست‌های او معتقدند باید با رعایت جوانب انصاف از طرح‌های مثبت دولت حمایت کرد و از سویی برخی از نمایندگان اصول‌گرا و حامی دولت احمدی‌نژاد به شدت با این طرح مخالفت کردند.
موافقان بر این باورند که با آزادسازی اقتصاد می‌توان از مداخله و سلطه‌ی دولت در این حوزه جلوگیری کرد.
دکتر مسعود نیلی، مدرس اقتصاد در دانشگاه شریف یکی از موافقان طرح آزادسازی اقتصادی می‌گوید: «بحث اصلاح قیمت حامل‌های انرژی همواره مورد توجه سیاستگذاران و برنامه‌ریزان كشور بوده و در حال حاضر با توجه به هزینه‌ی روزافزونی كه اعمال سیاست‌های نادرست به اقتصاد كشور وارد می‌كند، دولت ناگزیر است به اصلاحات در زمینه‌ی اصلاحات درقیمت حامل‌های انرژی بپردازد.»
او با اشاره به اثرات پرداخت یارانه‌ها بر بی‌ثباتی اقتصاد کلان کشور می‌افزاید: «در کشورهایی که یارانه‌های انرژی برقرارند، این یارانه‌ها معمولاً هزینه‌های سنگینی را بر بودجه دولت تحمیل می‌کنند. در مطالعه‌ای که صندوق بین‌المللی پول در سال ۲۰۰۲ منتشر کرده هزینه‌ی یارانه‌های انرژی در بسیاری از کشورهای تولیدکننده‌ی نفت، بیشتر از کل کسری بودجه برآورد شده است.
به گفته‌ی این کارشناس اقتصادی علاوه بر عدم تعادل در بودجه، افزایش مصرف انرژی ناشی از قیمت‌های نسبی پایین انرژی، باعث کاهش صادرات مواد سوختی و افزایش واردات انرژی و در نتیجه بدتر شدن وضعیت تراز مبادله‌ی انرژی خواهد شد. این کسری تراز مبادله، به علت اثری که بر تراز پرداخت‌های یک کشور می‌گذارد باعث بروز بی‌ثباتی در سطح اقتصاد کلان می شود.
نیلی در توضیح سایر اثرات منفی ناشی از طراحی غلط یارانه‌های انرژی می‌گوید: «قاچاق سوخت به خارج از کشور محصول پرداخت یارانه به مواد سوختی است. کمتر بودن قیمت داخلی سوخت نسبت به قیمت کشورهای همسایه باعث می‌شود تا قاچاق سوخت به این کشورها دارای صرفه اقتصادی شده و این پدیده گسترش بیابد.»
مخالفان اجرای طرح آزادسازی قیمت‌ها نطر دیگری دارند.سعید لیلاز، صاحب‌نظر در عرصه‌ی اقتصاد از جمله این مخالفان است که می‌گوید: «اگر موانع دیگر در طرح هدفمند کردن یارانه‌ها برداشته نشود، کلیت این طرح موفق نخواهد بود. حذف یارانه‌ها براى اینکه روزى سدهاى مقدماتى‌تر برداشته شوند خیلى خوب و مفید است. البته در حال حاضر استراتژى دولت این است که فقط روى هدفمند کردن یارانه‌ها متمرکز شود نه بر روى یک استراتژى جامع اقتصادى - اجتماعى به نام آزادسازى اقتصادى.به این ترتیب موافقان اقتصاد بازار آزاد باید به این نکته توجه داشته باشند که آزادسازی قیمت‌ها در صورتی مفید خواهد بود که دولت همزمان به اصلاحات دیگری نیز در عرصه‌ی فعالیت‌های اقتصادی بپردازد.»

ناهمگونی عملکرد دولت ایران و اجرای توافقنامه واشنگتن

بر اساس تجربه‌های جهانی که در این زمینه وجود دارد دولت‌های خواستار «آزادسازی اقتصاد» باید دست کم به ده دستور‌العمل شناخته شده احترام بگذارند. این دستورالعمل‌ها بیست و یک سال قبل از سوی سازمان غیر دولتی «اقتصاد بین‌الملل» تعیین شده و با عنوان توافقنامه‌ی واشنگتن شناخته می‌شود. این دستورالعمل‌ها که از سوی بانک جهانی و صندوق بین‌المللی پول به دولت‌های موافق بازار آزاد توصیه می‌شوند عبارتند از:
یک: دولت‌ها موظفند در امور مالی خود منظم بوده و بودجه‌ی سالانه را با دقت تهیه کنند و خود را موظف بدانند تا به بودجه و طرح‌های از پیش نوشته شده پایبند بمانند. به استقلال بانک مرکزی احترام بگذارند و در سیاست‌های پولی مداخله نکنند.
دو: تغییر رویه‌ی پرداخت یارانه‌ها (به طور خاص تغییر رویه‌ی پرداخت یارانه‌های همگانی) و جایگزین کردن پرداخت یارانه‌ها با سرمایه‌گذاری در طرح‌هایی که به رشد اقتصادی و کمک به فقرا منجر شود. سرمایه‌گذاری در طرح‌های آموزش ابتدایی و سواد آموزی، بهداشت و درمان و سرمایه‌گذاری در طرح‌های زیر بنایی و کاهش بودجه‌ی نظامی دولت‌ها.
سه: اصلاح نظام مالیاتی به شکلی که بخش عمده‌ای از افراد جامعه در نظام مالیاتی ثبت شده باشند و مالیات پرداخت کنند.
چهار: نرخ بهره‌ی بانکی توسط بازار تعیین شود. بهره‌ی بانکی باید مثبت و متعادل باشد.
پنج: ایجاد بازار ارز رقابتی، بدون دخالت دولت.
شش: آزادسازی تجارت. به‌طور مشخص آزادسازی واردات بدون ایجاد موانع و محدودیت درمیزان واردات کالا یا حذف و کاهش تعرفه‌های گمرکی.
هفت: رفع موانع بر سر سرمایه‌گذاری خارجی.
هشت: خصوصی‌سازی دارایی‌های دولت.
نه: آزادگذاری- حذف قوانین و مقرراتی که جلوی رقابت آزاد و ورود رقیبان جدید به بازارها را می‌گیرد.
ده: احترام به حق مالکیت افراد و شرکت‌ها و امنیت حقوقی. ایجاد نظام قضایی کارآمد و مستقل.
با شاخص قرار دادن این اصلاحات، بررسی سایر کشورهایی که به سوی اقتصاد آزاد حرکت کرده‌اند و مقایسه‌ی آنها با عملکرد دولت احمدی‌نژاد در سال‌های گذشته نشان می‌دهد که این دولت هیچ علاقه‌ای به انضباط مالی ندارد و بارها از مجلس خواسته بودجه‌ی جاری را افزایش دهد. البته این درخواست در بیشتر مواقع با اعتراض نمایندگان مجلس همراه بوده است. پیش از این نیز کارشناسان به صورت مکرر در مورد اثرات تورمی افزایش بودجه هشدار داده بودند. با این‌همه رئیس دولت دهم مدت‌هاست که در یک دهن‌کجی آشکار به سنت تنظیم لایحه‌ی بودجه از حجم این لایحه کاسته و جزئیات طرح‌های دولت را در بودجه لحاظ نمی‌کند تا با اختیار لازم هرگاه که صلاح دید بدون اطلاع مجلس نحوه‌ی تخصیص بودجه را تغییر دهد.
صاحب‌نظران معتقدند دولت قصد دارد با حذف یارانه‌ها مبالغ بیشتری را به طرح‌های نظامی و امنیتی اختصاص دهد. به‌عبارت دیگر به نظر نمی‌رسد دولت ایران استراتژی مدونی برای کاهش فقر، افزایش کار و گسترش خدمات درمانی همگانی داشته باشد.
همچنین در شرایطی که دولت با فرستادن برگه‌های خوداظهاری قصد داشت به سنجش درآمد خوانوارهای ایرانی بپردازد، کارشناسان به این مسئله اشاره کردند که بسیاری از شهروندان اطلاعات مغشوشی را در اختیار دولت قرار داده‌اند و دولت ایران تاکنون نتوانسته یک نظام مالیاتی گسترده ایجاد کند و میزان درآمد و مخارج شهروندان ایرانی را در یک سیستم مشخص به ثبت برساند. به این ترتیب دولت نمی تواند نیازمندان را به درستی شناسایی کند و به تعیین مالیات بر اساس درآمد افراد بپردازد. هم‌چنین به اعتقاد کارشناسان در حال حاضر نرخ بهره‌ی بانکی توسط بازار مشخص نمی‌شود و دولت در تعیین نرخ بهره‌ی بانک‌های دولتی و خصوصی مداخله می‌کند. این در حالی است که بازار ارز نیز رقابتی نیست و قیمت ارزها به صورت مصنوعی پایین نگه داشته شده و صادرکنندگان ایرانی با قیمت‌های موجود توان رقابت با رقیبان خارجی را از دست داده‌اند.
از سوی دیگر دولت ایران قادر نیست در کوتاه‌مدت به آزادسازی ورود کالاها بپردازد و تعرفه‌های گمرکی را حذف کند. در این شرایط حتی شرکت‌های بزرگ تولیدی ازجمله شرکت‌های تولید خودرو از این توانایی برخوردارند که با اعمال فشار به دولت از ورود خودروهای خارجی جلوگیری کرده یا دولت را به محدودسازی واردات مجبور کنند تا به این ترتیب این شرکت‌ها بازار کشور را در انحصار خود نگه دارند.
ایران توانایی جذب سرمایه‌گذاران خارجی را ندارد. ایران با تحریم‌های گسترده‌ی مالی مواجه است و به دلیل ریسک بالای سرمایه‌گذاری در این کشور، سرمایه‌گذاران بزرگ علاقه‌ای برای ورود به بازار ایران ندارند. مهم‌ترین نمونه‌ی قابل ذکر بخش نفت و گاز کشور است که به دلیل تحریم‌های ایالات متحده شرکت‌های بزرگ پروژه‌های میلیاردی را نیمه‌کاره رها کرده و علاقه‌ای به همکاری با دولت ایران ندارند.
اگرچه دولت ایران در سال‌های اخیر طرح‌هایی در راستای خصوصی‌سازی اجرا کرده اما بخش عمده‌ی دارایی‌های دولت تنها به نهادهای نیمه دولتی یا گروه‌های مافیایی حامی حاکمیت واگذار شده است. حتی واگذاری شرکت مخابرات ایران که در جهت «خصوصی‌سازی» صورت گرفت، به گفته‌ی نمایندگان مجلس برخلاف قانون بوده است. حتی کمتر رسانه‌ای در ایران این اتفاق مهم را خصوصی‌سازی قلمداد کرد. تا جایی که برخی رسانه‌ها در رویکردی انتقادی از شبه دولتی‌سازی یا نیمه دولتی‌شدن مخابرات خبر دادند. در همین رابطه سایت «الف» وابسته به احمد توکلی، رئیس مرکز پژوهش‌های مجلس شورای اسلامی از فروش سهام شرکت مخابرات به عنوان «میخی بر تابوت خصوصی‌سازی» یاد کرد و در گزارشی در دویچه‌وله از این اتفاق به عنوان یک معامله‌ی جنجال برانگیز نام برده شد که در آن بلوک ۵۰ درصدی شرکت مخابرات ایران در جریان یک معامله‌ی هشت میلیارد دلاری در بازار بورس، به «کنسرسیوم اعتماد مبین» واگذار شد که یکی از سهامداران اصلی این کنسرسیوم، بنیاد تعاون سپاه پاسداران است.
علاوه بر همه‌ی اینها، صاحبان کسب و کار به خوبی می‌دانند که نهادهای مافیایی مرتبط با حاکمیت، انحصار واردات بسیاری از کالاهای ضروری را در اختیار دارند. در همین زمینه انحصار واردات چای، شکر، سیگار و سایر کالاهای مصرفی بر کسی پوشیده نیست. در بخش عمرانی نیز سپاه پاسداران، بنیاد مستضعفان، بنیاد شهید و سایر نهادها با ترتیب دادن مناقصه‌های صوری در بسیاری از پروژه‌ها امکان رقابت را از بخش خصوصی سلب می‌کنند. به همین دلیل بی‌راه نیست اگر بگوییم که دولت ایران در مبارزه با فساد دولتی و رانت‌خواری ناموفق بوده و این موارد از جمله مهم‌ترین موانع رقابت آزاد بخش خصوصی است.
در مورد آخرین دستورالعمل توافقنامه‌ی واشنگتن و احترام به مالکیت خصوصی و امنیت قضایی نیز در موارد مختلفی مشاهده شده که دستگاه قضایی و اطلاعات در ایران در تصرف اموال شهروندان دست داشته‌اند. از سوی دیگر دستگاه قضایی کشور بسیار ناکارآمد به نظر می‌رسد و بسیاری از قضات از استقلال رای برخوردار نیستند. به همین دلیل حاکمیت می تواند در تصمیم‌های دادگاه‌ها تاثیر بگذارد.
بررسی موارد ده‌گانه‌ی توافقنامه‌ی واشنگتن و امکان اجرای آنها در ایران گویای این مطلب است که برقراری اقتصاد آزاد و رقابتی نیازمند تحقق مجموعه‌ای از اصلاحات سیاسی- اجتماعی است و تنها با حذف یارانه‌ها نمی‌توان مدعی شد که نقش دولت در اقتصاد کاهش یافته و جامعه توانمند می‌شود. اقتصاد ایران تولیدمحور نیست و بسیاری از تولیدکنندگان در حال ورشکستگی به سر می‌برند و ایران سهم بسیار اندکی از تجارت جهانی را به خود اختصاص می‌دهد. در چنین شرایطی اگر دولت می‌خواهد وضعیت اقتصادی را با بهبود مواجه سازد، ابتدا باید برای لغو تحریم‌ها در عرصه‌ی بین‌المللی تلاش کند؛ تحریم‌هایی که علیه برنامه‌ی هسته‌ای شکل گرفته‌اند. همچنین باید در عرصه‌ی داخلی با احترام گذاشتن به حقوق شهروندان در جهت توانمند سازی جامعه گام بردارد.
.
هدفمندسازی یارانه‌ها یا حامی‌پروری برای حکومت؟
مسئله‌ی مهمی که در اجرای هدفمندسازی یارانه‌ها و آزادسازی قیمت‌ها به فراموشی سپرده شده این است که دولت چگونه می‌خواهد به تشخیص قشرهای کم درآمد جامعه و اختصاص یارانه‌ی بیشتر به آنها بپردازد؟
دکتر فریبرز رییس دانا، یکی از منتقدان اجرای طرح هدفمند کردن یارانه‌ها پیش از این در مصاحبه‌ای دراین رابطه به صدای آمریکا گفته بود: «دولت جمهوری اسلامی به دلیل افتادن در تنگنای شدید اقتصادی به سمت حذف یارانه‌ها حرکت می‌کند. در واقع آن‌چه از آن به عنوان پرداخت نقدی یارانه‌ها به دهک‌های پایین درآمدی یاد می‌شود تنها راهی است برای فرار از پرداخت یارانه‌ها. تا زمانی که درآمدهای نفتی در اختیار دولت بود دولت، طرح حذف یارانه‌ها را اجرا نمی کرد، ولی از زمانی که درآمدهای نفتی فروکش کرده دولت در جهت حذف یارانه‌ها حرکت می‌کند. در عین حال دولت تلاش نمی‌کند تا هزینه‌های غیر ضروری خود همچون هزینه‌های نظامی را کاهش دهد بلکه هزینه‌های اقشار محروم را بالا می‌برد و فشار مضاعفی را به اقشار آسیب‌پذیر وارد می‌کند. او افزود دولت برای کاهش هزینه‌ها جلوی رانت‌خواری را نمی‌گیرد.»
بر اساس گفته‌های این کارشناس اقتصادی، هیچ تضمینی وجود ندارد که در پنج سال آینده دولت یارانه‌ها را به صورت نقدی پرداخت کند. این در حالی است که مبالغ پرداختی نیز بر اثر تورم ارزش خود را از دست خواهند داد.
رییس دانا همچنین می‌افزاید: «جمهوری اسلامی قصد دارد با تخصیص یارانه‌ها به بخش خاصی از جامعه حامی‌پروری کند و این مبالغ را به افرادی که در نهادهای حکومتی عضویت دارند پرداخت کند و کاری کند تا بقیه‌ی افراد جامعه دست دریوزگی پیش دولت دراز کنند و محتاج کمک‌های دولتی بشوند.»
این کارشناس با اشاره به این‌که دولت قصد دارد از یک بحران اقتصادی فرار کند و این بار را بر دوش اقشار محروم جامعه بیاندازد، می‌گوید: «احتمال دارد بخش‌هایی از جامعه بر اثر فشار مالی حذف یارانه‌ها واکنش‌های غیر مترقبه‌ای از خود نشان دهند اما حاکمیت قصد دارد همچون گذشته معترضان را سرکوب کند.»
بر اساس گفته‌های رییس دانا، اجرای طرح هدفمندسازی یارانه‌ها به‌طور حتم تورم، بیکاری و رکود تورمی را افزایش می‌دهد و و به کاهش کیفی سطح زندگی شهروندان منجر می‌شود.
نگارنده بدون نقد اقتصاد بازار آزاد قصد دارد به اقتصاددانان نئولیبرال یادآور شود آن‌چه دولت احمدی‌نژاد قصد دارد اجرا کند خصوصی‌سازی و یا حرکت به سوی اقتصاد لیبرال نیست. این گروه از اقتصاددانان همانقدر در اشتباه به سر می‌برند که گروه دیگر اقتصاددانان سوسیالیست احمدی‌نژاد را قهرمان توده‌ها می‌دانستند.
دکترجواد صالحی اصفهانی پیش از انتخابات دهم ریاست جمهوری معتقد بود دولت احمدی‌نژاد با بهبود وضعیت تقسیم ثروت توانسته پایگاه گسترده‌ای را در بین اقشار محروم کسب کند، اما برخلاف گفته‌ی اصفهانی حوادث پس از انتخابات و اعتراض‌های گسترده‌ی کارگران بی‌دستمزد گواه روشنی بر غلط بودن مدعای او است. هم‌چنین در جریان رقابت‌های انتخاباتی بحث بر سر تورم و بی‌کاری نقطه‌ی مرکزی مباحث رقیبان انتخاباتی بود.
اصفهانی امروز به زمره‌ی موافقان طرح هدفمندسازی یارانه‌ها پیوسته است.در آخر باید از موافقان این طرح پرسید اگر این طرح به نفع مردم است پس چرا حاکمیت منتقدان را بازداشت می‌کند و چرا نیروهای مسلح را در جایگاه‌های توضیع بنزین مستقر می‌کند؟ آیا اصلاحات اقتصادی مردمی به نیروی قهریه نیاز دارد؟

منابع
http://www.irdiplomacy.ir/index.php?Lang=fa&Page=26&DWritingId=546&
Action=DWritingBodyView
http://www.hamshahrimags.com/NSite/FullStory/News/?Id=6503


این اکونومیسم مبتذل است


گفت‌و گو با کمال اطهاری، نویسنده و اقتصاددان
ملیحه محمدی
ملیحه محمدی- قانون هدفمند کردن یارانه‏‌ها رسمی شده و در حال اجراست، اما منتقدان این طرح، علی‏رغم این‏که یکی از سرشناس‏ترین آنان، فریبرز رییس‏دانا، به همین جرم دستگیر شده هنوز انتقادات خود را مطرح می‏کنند. کمال اطهاری، نویسنده و اقتصاددان، انتقادات معینی به این قانون داشته است و هنوز دارد.

کمال اطهاری: مسئله این است که به‏نظر می‏رسد این دولت، یعنی این هیئت دولت یا به قول انگلیسی‏ها Government دارد نقشی را بر عهده می‏گیرد که بیشتر از جایگاهش است.
اگر بخواهم تشبیه کنم، می‏‌توانم بگویم که هیئت دولت مانند مخچه در مقابل مغز است. یعنی کل آن چیزی که در زبان انگلیسی State نامیده می‏شود و در زبان فارسی بازهم دولت ترجمه می‏شود، شامل سه قوه است که قوه‏ی مجریه‏ یکی از آنها است. یعنی کل قوه‏ی مجریه و نه فقط هیئت دولت که شامل سازمان برنامه، وزارت‏خانه‏ها، مؤسسات پژوهشی و ... است). قوای دیگر هم مجلس، قوه‏ی قضاییه و حوزه‏ی عمومی هستند. اینها مجموعه‏ی مغز یک جامعه را تشکیل می‏دهند.
Government یا هیئت دولت نسبت به این مجموعه، مانند یک مخچه می‏‌ماند. خب مخچه، مجری فرامین مغز است. وقتی مخچه می‏آید جایگزین کل این‌ها می‏شود، از آن زمینه‏سازی‏ای که مورد بحث بود، دور می‏شود. اصلاً به آنها نمی‏پردازد و فقط فرمان می‏دهد. الان فرمان می‏دهد که اصلاحات اقتصادی به‏وجود بیاید، بدون این‏که آن مبانی ساخته شده باشند.
این فرمان، همان‏طور که الان مجلس هم ایراد می‏‌گیرد، یک پشتیبانی دارد که نیروی نظامی است. از نظر من، سپاه همان‏طور که مدعی است، ممکن است آرمانی‏ترین ارتش جهان باشد، ولی حضور آن در همه‏ی عرصه‏های اقتصاد، هم آن آرمان را می‏تواند نابود کند و هم اقتصاد را.  
الان واقعیت این است که هیچ‏گونه نهادهای لازم برای این‏که آزاد‏سازی قیمت‏ها بتواند به تخصیص بهینه‏ی منابع بیانجامند، حتی طبق توصیه‏های مثلاً مجمع اقتصاد جهانی، ساخته نشده است. آخرین توصیه‏هایی که مجمع اقتصاد جهانی در همین سال ۲۰۰۹، ۲۰۱۰ داشت این بود که شما باید بیایید یک‏سری نهادها را بسازید که رقابت‏پذیر باشند و بعد بتوانید نوآور باشید.


ممکن است بیشتر توضیح بدهید که نهادهایی که باید پیش از اجرای این قانون ساخته می‏شدند و هنوز ساخته نشده‏اند، کدام‏ها هستند؟ در عمل چه اشاره‏ای می‏توانید به آن موارد کنید؟


وقتی اصلاحات اقتصادی‏ای صورت می‌گیرد که یک وجه آن هدفمند کردن یارانه‏ها با آزادسازی قیمت‏ها است، هدف‏ این است که تخصیص بهینه‏ی منابع صورت بگیرد. من به عنوان یک اقتصاددان یا اقتصادخوان حتماً می‏گویم می‏بایست از سازوکار قیمت و بازار برای تخصیص منابع استفاده کرد، اما مشکل ما این‏ است که این سازوکار در حال حاضر به‏وجود نیامده است. 

یعنی مثلاً فرض کنید صنایع ما دارند زیادی انرژی مصرف می‏‌کنند. واحدهای مسکونی ما، حدود سه یا چهار برابر یک واحد مسکونی مشابه در اروپا مصرف انرژی دارند. حالا ما آزادسازی قیمت‏ها را صورت می‏دهیم که بتوانیم تخصیص بهینه‏ی منابع انجام بدهیم که بتوانیم انرژی کمتر مصرف کنیم؟ پس نهادهای لازم برای این‏که تولیدات‏مان را پیشرفته‏تر کنیم، ساختمان‏های‏مان را عایق‏بندی بیشتری کنیم و یا صنایع اتومبیل‏سازی‏مان که بتواند تولید پیشرفته‏ای را ارائه کند، کجا هستند؟ 
قبلاً باید محیط نوآوری و برنامه‏‌ی نوآوری در سطح کشور و در سطح هر منطقه و تقسیم کار مابین آنها صورت گرفته باشد که به این ترتیب بتوانند آن صنایع از این واقعی شدن قیمت، برای تخصیص بهینه‏ی منابع و کارآمدی در تولید استفاده کنند و رقابت کسب کنند.


ولی آیا این پرسش پیش نمی‏آید که ترمیم این ساختارها و نوسازی آنها، به نوعی که ساختمان‏ها با عایق‏بندی مناسب ساخته شوند یا تأسیسات صنعتی اتلاف انرژی نکنند، چقدر زمان می‏برد؟ به‏نظر می‏آید در حیات یکی دو دولت، این ساختارها نمی‏توانند ترمیم شوند. آیا در تمام این مدت، باید ذخایر انرژی ایران، این‏قدر ارزان به بازار عرضه و به منطقه قاچاق شوند؟ این ضرر روی ضرر به‏وجود نمی‏آورد؟  

 این کار پنج تا ۱۰ سال طول می‏کشد. شما حتماً یادتان هست موقعی که فروپاشی سوسیالیسم دولتی اتفاق افتاده بود، یکی از اقتصاددان‏های امریکایی که متعلق به اجماع واشنگتنی بود، عنوان کرد که مابین این سوسیالیسم و اقتصاد دولتی، با سرمایه‏داری و اقتصاد بازار، با دو گام نمی‏شود پرید. شکاف میان این دو به گونه‌ای است که اگر بخواهی حتی یک گام بزنی، توی پرتگاه می‌افتی.» چینی‏ها به او جواب دادند: «اصلاً چرا ما باید بپریم، ما پل می‏زنیم.»  


پل در این‏جا، از نظر شما، آماده کردن نهادهایی است که به جلوگیری از اتلاف انرژی کمک کند؟


بله؛ این پل توی کره‏ی جنوبی، بین پنج تا ۱۰ سال طول کشید. در چین و هندوستان هم همین‏طور. در برزیل هم به‏خصوص بعد از این‏که سوسیال دمکرات‏ها آمدند، به همین ترتیب پیش رفت. یعنی اتفاقاً کشورهایی که دچار نوسانات عجیب و غریب نشدند، توانستند مابین مردم و بازار یا بین برنامه و بازار پل بزنند. 


یعنی ترمیم این ساختارها در صنایع، در تأسیسات، پنج تا ۱۰ سال زمان می‏برد؟ 

 بله؛ مثلاً برنامه‏‌ی چهارم که حکومت آن را برای یک اقدام شعاری و پوپولیستی متوقف‏ کرد و اجازه نداد که درجه به درجه قیمت‏ها بالا برود؛ آن‌هم با یک شیوه‏ی منسوخ. این شیوه در واقع شوک‏درمانی است. منظورم این است شیوه‌ای است که شما یک مرتبه قیمت‏ها را آن هم در سطح قیمت جهانی افزایش بدهید.

همسان‏سازی با قیمت‏های جهانی چه ایرادی دارد؟      

 الان واقعیتی که هست، این است که ما قیمت‏‌های‏مان را جهانی می‏کنیم. خب! وقتی شما قیمت‏ها را جهانی می‏کنید، لابد می‏خواهید در سطح جهانی رقابت‏پذیر هم بشود. وگرنه برای چه می‏خواهید این کار را انجام بدهید؟ برای این‏که ملت در سطح قیمت، هیچ وقت از دولت‏ خود سوبسید نمی‏گیرد. 
شما می‏‌توانید به گونه‏ای سامان‏دهی کنید که حداقل یک دورهی پنج یا ده‌ساله طی بشود. مجمع اقتصاد جهانی سه دوره می‏چیند؛ یک دوره‏ی زیرساختی و نهادی، یک دوره‏ی آماده کردن نهادها و شرکت‏های خصوصی و یک دوره‏ی نوآوری. این سه دوره کاملاً در تمام اسناد موجود هست. مگر این‏که یک لیبرالیسم ضعیف به دوره‏بندی‏هایی که حتی مجمع اقتصاد جهانی ارائه می‏کند، توجه نکند.  
بر اساس این دوره‏‌بندی، سیاست‏های اقتصادی و قیمت‏ها و نحوه‏ی آزادگذاری قیمت‏ها، آن هم در بخش‏های مختلف، تفاوت می‏کند. شما ممکن است قیمت‏ها را در یک بخش آزاد کنید، در بخش دیگر نکنید. بخش پیش‌رو را انتخاب کنید. کاری که مثلاً چینی‏ها کردند. بخش‏های مقدم و جغرافیایی‏های معین را برای آزادسازی انتخاب کردند. یا شیوه‏ی دیگری که هندی‏ها و یا برزیلی‏ها به‏کار بردند.  
این برنامه‌‏ای است که مغز می‏چیند، ولی وقتی مخچه حرف مجلس‏ را گوش نمی‏کند، با قوه‏ی قضاییه‏ همان‏طور که این روزها دیدیم، زدوخورد پیدا می‏کند؛ حوزه‏ی عمومی که دیگر هیچ. یعنی اصلاً با آن کاری ندارد. سازمان برنامه و بودجه‏‌ی آن را هم منحل می‏کند. هیچ‏کدام از نهادسازی‏هایی که در دستور کار برنامه‏ی سوم و چهارم بودند شروع نشدند. چون اگر از برنامه‏ی سوم و چهارم شروع شده بود، ما دیگر الان در انتهای آن نهادسازی‏ها بودیم و می‏توانستیم وارد این مسیری که الان انتخاب شده بشویم.


اشاره می‏کنید که این قانون می‏توانست در برنامه‏ی سوم و چهارم اجرا شود یا مقدمات آن تاکنون فراهم شده باشد که به علت مخالفت‏هایی که صورت گرفته، انجام نشده است. عده‏ای هم معتقدند که اجرای چنین قوانین دشواری که با مقاومت هم روبه‌رو شده است، شاید بهتر باشد توسط دولتی مانند دولت احمدی‏نژاد صورت بگیرد که اساساً مخالفت‏ها را نادیده می‏گیرد و هرکاری می‏خواهد انجام می‏دهد. این شاید راه را در دولت‏های بعدی، برای باقی کارهایی که لازم است، یا تصحیحاتی که باید صورت بگیرد، آماده کند. در این مورد چه نظری دارید؟


یک سری دانه‏‌های کل در جاهایی نشسته‏اند و همه‏ی حیات یک ملت را در آزادسازی قیمت خلاصه کرده‏اند و می‏گویند حال که این دولت این کار را کرده است، خیلی خوب است. 
اما با این کار چه اتفاقی می‏‌افتد؟ آن اتفاقی که این اکونومیسم مبتذل می‏گوید، تمام حیات یک ملت را خلاصه می‏کند در این‏که اگر آزادسازی قیمت‏ها، حتی بدون نهادهای بازار و بدون نهادهای دمکراتیک انجام بگیرد، بالاخره دولت‏های آینده منعفت می‏برند. مثل این می‏ماند که شما گمان ببرید یک نفر که هیچ تحصیلی نکرده، هیچ‏ کاری نکرده و هیچ پیشرفتی نکرده، همین‏قدر که یاد بگیرد در بازار چانه بزند، برای پیشرفت‏ او کفایت می‏کند، اما او می‏تواند چانه بزند و تروریست شود.

مسئله این است که این دولت که انحصار خیلی چیزها را داشت. حالا آزادسازی قیمت‌‏ها شده است. مخابرات مال یکی از این نهادهای نظامی است که مجلس به آن ایراد می‏گیرد. حالا آزادسازی قیمت‏ها هم اجرا شده است. در این‏جا چه کسی برنده است؟ قبلاً حداقل جامعه برای ارتباطات‏ خود در عصری که عصر اطلاعات هم هست، این‏قدر اسیر پول نبود. الان سانسور پول می‏تواند به‏جای دیگر سانسورها عمل کند. یعنی ملت نمی‏تواند ارتباط برقرار کند.  
این همان انحصار دولتی است که در ادبیات سیاسی، هم رادیکال‏ها و هم لیبرال‏ها از آن نام برده‏اند. هم مارکس گفته و هم آدام اسمیت. بعد دل‏شان خوش است؟! این که اکونومیسم مبتذل است.
یعنی با آزادسازی قیمت‏ها، همه‌چیز در ایران به‏‌سامان می‏شود؟! در مباحثه‏ای هم می‏شنیدم که می‏گفتند: «بازار است که می‏تواند دمکراسی را به ارمغان بیاورد.» حتی استقلال نسبی نهادها و مبانی جداگونه‏ی نهادها را رعایت نمی‏کردند. در واقع، جامعه را می‏خواهند در اقتصاد نقش بزنند، نه برعکس. کاری به جریانات رادیکال هم می‏توانیم نداشته باشیم، به همین نهادگراهایی (اقتصاددان‏هایی) که در این چند ساله نوبل گرفته‏اند، بپردازیم.  


با برخوردی که دولت با انتقادکنندگان طرح هدفمند کردن یارانه‌ها دارد، چه خواهید کرد؟


در «امثال و حکم» آمده است که حکیمی به پادشاهی درمانی را تجویز کرده بود که مقداری دردناک بود. وقتی آمدند آن درمان را برای پادشاه انجام بدهند و او را خواباندند که درمانش کنند، دردش آمد و گفت خود این حکیم‏باشی را دراز کنید. 
خب! الان اقتصاددانی مانند فریبرز رییس‏دانا گرفتار و بازداشت شده است؛ آن‌هم به خاطر این‏که این هشدارها را داده است. این بی‏معنا است. دلیل ندارد که حکیم‏باشی را دراز کنند. در واقع، در همان تعبیری که من کردم، مخچه فرامین مغز را برنمی‏‌تابد و حتی می‏خواهد که او ساکت بماند.



مهدی نوربخش: دکتر یزدی ناقد نظام مانده و هزینه آن را هم می پردازد
جرس: دکتر ابراهیم یزدی که امروز با وخامت حال جسمانی و هشتاد سال سن در زندان اوین به سر می برد، از مبارزین دیرینه برای آزادی است که تمام عمر خود را صرف آرمانهای ابتدایی انقلاب کرده است. ابراهیم یزدی در نوجوانی به نهضت ملی شدن نفت پیوست و  از موثرترین دانشجویان دانشگاه تهران به شمار می رفت که علیه استبداد و استعمار انگلستان مبارزه می کردند. بعدها او به نهضت آزادی ایران پیوست و در آمریکا انجمن اسلامی دانشجویان را تاسیس کرد که فعالترین  انجمن اسلامی دانشجویان خارج از ایران بود و همگی اعضایش از سوی ساواک تحت تعقیب بودند. گرچه مهندس مهدی بازرگان و یدالله سحابی از موسسین نهضت آزادی ایران پس از انقلاب و باهمه فشارهایی که بر نهضت آزادی و ایشان می آمد روانه زندان نشدند ، اما دکتر ابراهیم یزدی دبیرکل نهضت آزادی ایران که در حال حاضر کهن سالترین زندانی سیاسی جمهوری اسلامی به شمار می رود در طول یکسال گذشته  برای سومین بار بازداشت شد و از نهم مهرماه به اتهام اقامه نماز غیرمجوز زندانی است. با دکتر مهدی نوربخش از اعضای نهضت آزادی و داماد دکتر یزدی درباره آخرین اخبار سلامت و شرایط دکتر یزدی گفتگو کردیم.
 اخباری درباره انتقال دکتر یزدی از اوین به بیمارستان منتشر شده است. هم اکنون وضعیت سلامتی دکتر یزدی چگونه است و چرا در بیمارستان بستری شده اند؟
 دکتر چند مشکل پزشکی دارد ، یکی مشکل قلب است و فشار خون که بالا و پایین می رود و باید تحت نظارت پزشکان باشد ، و مشکل دیگر همان سرطان پروستات است که باید تحت کنترل باشد ، مشکل دیگر این است که دکتر باید در یک شرایط کاملا بهداشتی به سر ببرد و قتی این شرایط فراهم نیست ، برای ایشان مشکل ایجاد می کند. ما هم نمی دانیم برای کدام مشکل ایشان را به بیمارستان منتقل کردند  وحتی از محل آن هم اطلاعی نداریم ، آخرین ملاقات هفته پیش صورت گرفته و این آخرین خبری است که ما به عنوان اعضای خانواده  داریم .
 وضعیت دکتر کاملا نا مشخص است و ایشان باید مرتب دسترسی به پزشک داشته باشد و نگرانی خانواده هم همین است که چگونه این دسترسی می تواند انجام شود و مادام که ایشان در زندان است آن دسترسی را ندارد . مادامی که محیط آلوده است این نگرانی در خانواده هست . این چیزی است که همه ما را نگران کرده است . و پزشکان خودشان هم نگران هستند.
 دادگاه دکتر یزدی زمانش تغییر کرده است ، علت اینکه دادگاه در 16 آذر برگزار نشد به دلیل وضعیت سلامتی ایشان بود؟
 ما هیچ نمی دانیم ، دادگاه اعلام نکرد که به چه دلیلی تغییر پیدا کرده است و زمان بعدی که اواسط دیماه است باز هم معلوم نیست . به هیچ وجه ما را مطلع نکرده اند که چرا این کار صورت گرفته است.
 وکلای مدافع ایشان آقای دادخواه و خانم غیرت توانسته اند به پرونده ایشان دسترسی داشته باشند؟
 در شرایط فعلی خانم غیرت وکیل ایشان هستند و طبق آخرین خبرهایی که داریم ایشان نتوانسته نه تماسی با دکتر یزدی داشته باشد و نه دسترسی کاملی به پرونده ایشان دارد . این هم یک مشکل دیگر است که و سوالی داریم که اگر قرار است دکتر دادگاهی بشود چگونه می توانند از دسترسی وکیل به پرونده جلو گیری کنند.
 تلاشهای بین المللی که تا کنون شما و خانواده دکتر یزدی انجام دادند با توجه به اینکه دکتر یزدی چهره شناخته شده ای  خصوصا در میان دولتمردان اسلامی هستند ، این تلاشها چه ثمری داشته و تا به حال چگونه ادامه پیدا کرده است؟
 این تلاشها بسیار وسیع است از سوی سازمانهای اسلامی از طریق کشورهای مختلف و سازمان ملل. این تلاشها ادامه پیدا خواهد کرد و به ثمر خواهد نشست. نهایتا اینکه ما دکتر یزدی و تمام زندانیان سیاسی را در کمپینی قرار داده ایم و در هفته  های آینده کمپین وسیعی را تشکیل خواهیم داد.
 دکتر یزدی با80 سال سن کهنسالترین زندانی سیاسی ایران است ، به نظر شما به عنوان یکی از اعضای نهضت ، دکتر یزدی چه خطری برای نظام داشت که با همه تبعاتش ایشان را چندین باردر یکسال گذشته بازداشت کرده اند؟
 معلوم نیست که چرا این کار می کنند . نهضت آزادی در شرایط فعلی بسیار تحت فشار است و بسیاری از اعضای نهضت بازداشت شده اند و حبس های طولانی گرفته اند مثل عماد بهاور و مهندس خرم. حدس این است که دولت کوشش می کند با دادگاهی کردن دکتر یزدی این توفیق را پیدا کند و به سراغ بقیه برود . معلوم نیست با چه منطقی در باره شخصی که همه توانش را برای اصلاح نظام انجام داده و تهدیدی برای نظام نیست این کار می کنند. منطقی که دارند را بسیاری نمی فهمند . و آن هم با توجه به تبعات وسیعی که بازداشت دکتریزدی دارد .
 پس از دولت موقت بارها از دکتر یزدی خواسته شده بود با دور شدن از نهضت آزادی به نظام و دولتمردان نظام بپیوندد، چه آرمان و ایده ای در نهضت و ذهن دکتر یزدی بود که به حکومت و قدرت نپیوست؟
 از اول انقلاب یعنی از زمانی که دکتر یزدی و شادروان مهندس بازرگان استعفا کرد بسیار کوشش شد که دکتر یزدی از نهضت و بازرگان جدا شود و به او قول داده شد ه بود که اگر جدا شود از نهضت و بازرگان ، حمایت وسیعی از بالا از او صورت می گیرد.  اما دکتر در عین حال همیشه ناقد و ناصح نظام مانده و هزینه آن را هم پرداخت کرده است. دکتر به خاطر یک اصولی وارد این انقلاب شده بود و اصولا فکر می کرد که وقتی انقلاب به انحراف کشیده شده است به عنوان کسی که دخیل بوده در این انقلاب باید با این کژروی در انقلاب مقابله نماید و بهترین جایی که پیدا می کرد و بهترین موضعی که می توانست اتخاذ کند در نهضت آزادی بود . امروز هم می بینید که مواضع نهضت از ابتدای انقلاب بعد از استعفای دولت موقت در باره جنگ و تسخیر سفارت آمریکا ، مواضع روشنی بوده که هیچ گروه سیاسی در آن زمان نداشت. نهضت در این مواضع اصلاحی پیش قدم است .
 می خواستم درباره رابطه نهضت آزادی با روحانیت و مراجع بپرسم و نامه آخری که خانواده دکتر به احمد منتظری نوشته شده است و اینکه چرا التجای شما به مراجع پاسخی در خور پیدا نکرد؟
 دو نامه نوشته شده ، یکی نامه ای که به خانواده منتظری نوشته شده است و نامه دوم به مراجع است که چهارده اسم است که با امضای خودم فرستادم . و پاسخ هم گرفتیم و حالا اینکه چگونه مراجع عمل می کنند بحث دیگری است. ما وظیفه مان است که بحث ها را برای رهبران دینی این جامعه که از لحاظ عقیدتی پایبندی به مسائل اخلاقی و مذهبی دارند و مسوول هستند ، روشن کنیم . اینکه مراجع چه کاری خواهند کرد امر جداگانه است. تا به الان هم خبرهایی گرفته ایم که مراجع بسیار ناراحت ونگران هستند.
 جدا از واکنش های داخلی که به بازداشت دکتر یزدی صورت گرفته، گروهی آقای یزدی را متهم به مسائل غیرمستندی مانند قتل هویدا و رحیمی می کنند ، فکر می کنید چرا این ادعاها هم اکنون و در شرایطی که ایشان در زندان هستند ، از سوی برخی چهره ها درخارج از کشور مطرح می شود و پوشش رسانه ای پیدا می کند؟
 بیشترین حمله  به دکتر از سوی دو گروه است . یک گروه همین روحانیان محافظه کار هستند که از نظر فکری الان پشتیبان نظام هستند و دکتر را دستگیر کردند و گروه دوم مخالفان خارج از کشور. اینکه دکتر یزدی  در سن هشتاد سالگی با این مواضع روشن در زندان مقاومت کرده است و حاضر به مصالحه بر سر عقاید و اصولش نشده برای سلطنت طلبها بسیار ناراحت کننده و ناامیدکننده است. اینکه دکتر یزدی این چنین جلب توجه کرده است باعث شده که سلطنت طلبها مواضع مشترکی با محافظه کاران درون ایران در قبال دکتر یزدی داشته باشند. آنها از اینکه نهضت سالها در مملکت مانده و حرف خودش را زده است برای خیلی ها آزار دهنده است .
 یکی از شروطی که بازجویان مطرح کرده بودند ، عدم ملاقات ایشان با سفرای کشورهای اسلامی بعد از آزادی بوده است و گفته می شود که دکتر با این درخواست مخالفت کرده بوده اند ، چرا چنین درخواستی از سوی بازجوها مطرح شده بود ؟
 چند خواسته از دکتر یزدی داشته اند ، یکی اینکه دکتر از سیاست دست بکشد و با سفرای خارجی و بقیه ملاقاتی نداشته باشد. دکتر یزدی هیچ کدام راقبول نکرده است . ایشان این استدلال را داشته که هر کسی بخواهد با من ملاقات کند من با او ملاقات می کنم و از سیاست هم دکتر حاضر نیست بازنشسته شود. و می خواهد که منتقد نظام و دولت بماند به عنوان کسی که در انقلاب بوده نمی تواند این انحرافات را بپذیرد.
 چند نفر از اعضای نهضت آزادی با احکام سنگینی مواجه شده اند ، از طرفی دیگر حکم سنگینی برای خانم توسلی خواهر زاده آقای دکتر یزدی صادر و اجرا هم شده ،آیا فکر می کنید این احکام برای فشار بر دکتر و خانواده اش موثر بوده است ؟
 اینها دارند کوشش می کنند با ده سال زندان برای عماد بهاور ، نهضت را محکوم کنند. و با حکم لیلا توسلی به خانواده دکتر فشار بیاورند. این یک جنگ روانی است که شروع کرده اند تا جوانها را در مقابل چشمان دکتریزدی زندانی می کنند و متاسفانه دارند این جنگ روانی را به پیش می برند. اما مسلما موفق نخواهند شد.
 از سال گذشته در پی  بازداشتهای زنجیره ای صورت گرفته،  نهضت وادار به اعلام توقف فعالیت شد ، آیا اعضای خارج از کشور تابع این توقف هستند؟
 هرگز، ما در تلاش هستیم که در خارج از کشور نهضت را ادامه دهیم و سلسله فعالیتهای مدنی – سیاسی خود را در جهت خط مشی اصلاحی نهضت انجام می دهیم  و هر گزاجازه نخواهیم داد که با فشارهای که در داخل می آورند . در خارج کشور هم وضع همان باشد ما را ه بازرگان و طالقانی را ادامه می دهیم.
 فکر نمی کنید که این مساله فشار بیشتری بر اعضای داخل کشور وارد کند ؟
 کسانی که دکتر یزدی را دستگیر کرده اند و به نهضت فشار می آورند ، باید بدانند که اعضای نهضت در خارج از کشور این مسوولیت را را بر خودشان فرض می دانند که نهضت را در خارج کشور ادامه دهند.
 به نظر شما چرا حرکت دموکراتیک و اصلاحی نهضت در شعار و عمل در سی سال اخیر با چنین واکنش شدیدی از سوی نظام مواجه می شود ، آیا قرار است  سرکوب کامل نهضت در داخل کشور مقدمه ای باشد برای سرکوب تمام احزاب اصلاح طلب؟
 پیش بینی ما این است که با زندانی کردن اعضای نهضت به این فکر می کنند که تحزب و کار گروهی در ایران را به نابودی بکشند . من فکر می کنم بعد از نهضت آزادی و هر مجازاتی که برای دکتر در نظر بگیرند به نفع نظام نیست . به دنبال بقیه خواهند رفت . اصولا دولتی که مشروعیت ندارد با کار گروهی کاملا مخالف است . و سرکوب نهضت به عنوان یک سازمان قانونی ، کاری است که با بقیه هم صورت خواهد گرفت. ما این مسولیت را داریم که در خارج از کشور تلاش کنیم و نگذاریم که این صدا خاموش شود .



تهران نگران حکم دادگاه  ترورحریری؟
جرس: دادگاه ترور حریری مراحل حساس و سرنوشت ساز خود را سپری می کند و در این میان جمهوری اسلامی به عنوان یکی از حامیان مهم حزب الله لبنان نگران است که حکم دادگاه حریری منجر به خدشه وارد شدن به اعتبار حزب الله شود.
سفر کوتاه و عجولانه امیر قطر به تهران هم نشان داد که موضوع دادگاه حریری بسیار جدی است و دیپلماسی منطقه ای که با سفر حریری به تهران آغاز و با دیدار کوتاه امیر قطر و واکنش آقای خامنه ای ادامه یافته در حال وارد شدن به مرحله حساس و خطرناکی است.
رهبر جمهوری اسلامی ایران در دیدار با امیر قطر گفت دادگاه ترور رفیق حریری، دادگاهی فرمایشی است و هر حکمی بدهد مردود است.
این اظهارات حاکی از آن است که امیر قطر نکته خاصی را در باره قطعی بودن حکم محکومیت اعضای حزب الله به اطلاع رهبر ایران رسانده وگرنه هیچ ضرورتی نداشته که آقای خامنه ای در دیدار با امیر قطر این واکنش تند و تیز را نشان بدهد.
تهدید به نا امن کردن منطقه
رهبر ایران در این دیدار تلویحا تهدید کرد که در صورت نا امن کردن فضا برای حزب الله نا امنی به کل منطقه تسری خواهد یافت. وی گفت: امنیت در منطقه خلیج فارس تبعیض پذیر نیست زیرا اگر منطقه امن باشد، همه کشورهای منطقه از آن سود خواهند برد ولی اگر امنیت منطقه خدشه دار شود، همه کشورهای این منطقه نیز نا امن و متضرر خواهند شد.
رهبر نظام جمهوری اسلامی معتقد است دادگاه حریری یک توطئه مشکوک است که دامن لبنان را گرفته و بر همین اساس است که وی پیشاپیش حکم دادگاه را مردود می داند.
حرف آخر آقای خامنه ای این بود این دادگاه، دادگاهی فرمایشی است که هرحکمی بدهد، مردود است وامیدواریم طرفهای تأثیر گذار و دخیل در لبنان، براساس عقل و حکمت عمل کنند تا این موضوع به یک مشکل تبدیل نشود.
خبرگزاری نیمه دولتی مهر همان زمان خبر داد که امیر قطر در سفر کوتاه مدت خود به تهران حامل پیامی ویژه برای  مسئولان کشور بوده است.
پاسخ حزب الله به واکنش رهبر ایران
با این حال پس از اظهارات رهبر جمهوری اسلامی حزب الله لبنان در اطلاعیه ای که المنار آن را منتشر کرد از مواضع قاطع آقای خامنه ای در قبال حکم دادگاه حریری استقبال کرد. در ادامه اطلاعیه حزب الله به این نکته اشاره شده بود که حزب الله لبنان با تمجید از این مواضع، در بیانیه ای تاکید کرد: این موضع گیری با تلاشهای تقدیرآمیز سوریه و عربستان در لبنان تعارضی ندارد. اما متاسفانه برخی اشخاص قدرت تحلیل ندارند و یا آنچه را که می بینند نمی توانند درک کنند. اظهارات ایشان واضح است، ایشان خواستار مقابله با توطئه از راه عقل و حکمت شده اند
 واکنش حزب الله لبنان حاکی از آن است که گویا مخالفت هایی از سوی برخی منابع عربی از جمله عربستان سعودی با واکنش شفاف آقای خامنه ای صورت گرفته است.
چهره های متحد جمهوری اسلامی  در لبنان نیز حمایت های خود را از مواضع رهبر ایران در قبال حکم احتمالی دادگاه حریری ادامه می دهند.
تکاپوی رسانه ای محافل داخلی و فرضیات
در کنار تکاپوی سیاسی در جمهوری اسلامی برای مردود اعلام کردن حکم دادگاه حریری، تلاش های رسانه ای محافل خبری نزدیک یا وابسته به جمهوری اسلامی نیز برای بی اعتبار اعلام کردن حکم دادگاه حریری آغاز شده است.
اصطلاحی که مدتی است در جمهوری اسلامی باب شده و آن فرهنگ سازی در باره یک موضوع است در خصوص دادگاه حریری اکنون آغاز شده است. خبرگزاری فارس وابسته به سپاه پاسداران فرضیه ای را در خصوص ترور حریری مطرح کرده که بی شباهت با فرضیه های مطرح شده در باره چگونگی ترور دکتر شهریاری و علیمحمدی دانشمندان هسته ای ایران نیست.
فارس به نقل از المنار( شبکه خبری حزب الله لبنان) نوشت:  با توجه به مواد منفجره عمليات ترور حريري و آثار به جاي مانده در اجساد قربانيان همه ثابت‌كننده اين است كه رژيم صهيونيستي با موشك حاوي اورانيوم حريري را ترور كرده است.
این فرضیه روز شنبه و درست یک روز بعد از اظهار نظر دانیل بلمار" دادستان دادگاه بین المللی ویژه ترور رفیق حریری  بر روی خروجی فارس قرار گرفت .
این شبکه خبری وابسته به سپاه پاسداران ضمن بازسازی صحنه جنایت حتی به مواد منفجره به کار رفته در ترور حریری نیز اشاره کرده و در پایان نتیجه گرفته شواهد محكم از دخالت اسرائيل در عمليات ترور رفيق الحريري نخست وزير اسبق لبنان حكايت مي‌كند؛ چه از لحاظ مواد منفجره‌اي كه داراي اورانيوم غني‌شده بوده است و هيچ دولتي جز اسرائيل تاكنون سابقه استفاده از آن را ندارد چه از لحاظ شيوه ايجاد انفجار و خسارت‌هاي به بار آمده بر اثر آن در مكان انفجار و اجساد قربانيان.
جنگ پنهان میان ایران و اسرائیل
با این حال به نظر می رسد که مساله حریری در حال تبدیل شدن به نوعی جنگ پنهان میان اسرائیل و جمهوری اسلامی است که با ماجرای کرمهای استاکس نت تشدید شد و پس از ترور شهریاری نیزادامه یافت.
شبکه خبری المنار وابسته به حزب الله لبنان نیزتلاش رسانه ای برای مردود دانستن حکم دادگاه حریری را آغاز کرده است.
المنار در گزارشی با عنوان "رژيم صهيونيستي تنها طرف برنده ترور حريري است " به بررسي دقيق ابعاد اين ترور پرداخته و با تكيه بر اصول تحقيقات جنايي، سود و زيان ناشي از ترور و طرف سود برنده و خسارت ديده اين حادثه را مشخص مي‌نمايد که طبعا این گزارش در شبکه خبری فارس نیز بازتاب پیدا می کند.
موضعگیری دادستان دادگاه حریری
در همین حال دادستان دادگاه بین المللی ترور رفیق حریری با رد اتهامات وارده به دادگاه مبنی بر سیاسی کاری مدعی شد : از هیچ کس دستور نمی گیریم و سیاسی کاری نمی کنیم و تصمیمات خود را با استقلال کامل می گیریم.
"دانیل بلمار" دادستان دادگاه بین المللی ویژه ترور رفیق حریری نخست وزیر اسبق لبنان مدعی شد : کیفرخواست هنگامی که به قاضی برای تایید ارسال شود، مبتنی بر ادله معتبر و غیر قابل تردید است، این حکم را تنها زمانی که متقاعد شود در سطح حرفه ای و اخلاقی است، صادر خواهد کرد.
وی با ادعای اینکه این دادگاه بر شاهدان دروغین تکیه نکرده است، افزود : شایعاتی مطرح شده که کیفرخواست ممکن است به ادله ای مبتنی باشد که کسانی آن را ارائه کرده اند که به شاهدان دروغین یا غیر معتبر معروف هستند.
بلمار در پاسخ به اتهامات وارده به دادگاه مبنی بر سیاسی کاری مدعی شد : این اتهامات را کسانی مطرح می کنند که از حکم دادگاه یا تلاشهایی که برای روشن شدن حقیقت انجام می شود، ترس دارند.
وی همچنین تصریح کرد : از هیچ کس دستور نمی گیرد و سیاسی کاری نمی کند و تصمیماتش را با استقلال کامل و بدون اینکه از سوی کسی دیکته شود، می گیرد.
واکنش چهره های لبنانی
   یک نماینده سابق پارلمان لبنان با استقبال از اظهارات رهبر جمهوری اسلامی درباره دادگاه ترور حریری تاکید کرد: آیت الله خامنه ای حقیقتی را بیان کردند که اکثر لبنانی ها هر روز درباره دادگاه که توطئه آمریکایی اسرائیلی است، مطرح می کنند. عدنان عرقجی نماینده سابق پارلمان لبنان تاکید کرد : آیت الله خامنه ای مخالفت اکثریت لبنانی ها با توطئه دادگاه بین المللی را اعلام کرد
اما و اگر های پشت پرده
اما واکنش ها به سفر حریری به تهران نیز نشان داد که نوع نگرش محافل سیاسی به این سفر پیچیده شده است.
خبرگزاری نزدیک به دولت در مطلبی با تیتر ناگفته های سفر حریری صرفا به موضوع استقبال مقامات لبنانی از روابط گرم جمهوری اسلامی و جناح های سیاسی لبنان پرداخت و اشاره ای به دادگاه ترور حریری نکرد.
ایرنا به نقل از طارق متری وزیر اطلاع رسانی لبنان ، با نفی مطرح کردن موضوع دادگاه بین المللی ترور حریری در دیدار حریری  و مقامات ایرانی نوشت  وزیر دفاع ایران به طور گذرا به این مساله پرداخت ولی این موضوع به هیچ وجه محور اصلی مباحثات تهران قرار نگرفت
اما یک روزنامه اماراتی به نقل از منابع مطلع عرب خود نوشت از ماه‌ها پیش مقامات کشور جمهوری اسلامی ایران اصرار می‌ورزیدند که سعد الحریری به تهران سفر کند و الحریری نیز با این پیشنهاد ایران موافق بود ولی می‌خواست این سفر را به بعد از صدور حکم نهایی دادگاه قتل پدرش رفیق الحریری موکول کند ولی در نهایت اصرار مقامات ایرانی باعث شد تا این سفر قبل از آن صورت گیرد
بنا به اظهار تحلیلگران عرب، ترس از احتمال خلع سلاح حزب الله به دنبال اعلام حکم دادگاه ترور حریری در متهم دانستن اعضای حزب الله  یکی از مواردی است که می تواند موازنه را به ضرر جمهوری اسلامی بر هم بزند . از سوی دیگر ممکن است حزب الله لبنان در قبال چنین تصمیمی دست به مقاومت بزند.
به نظر می رسد اعلام مواضع صریح و روشن رهبر انقلاب ایران مبنی بر قبول نداشتن حکم دادگاه حریری می تواند علامت این باشد که تهران مطلقا زیر بار حذف حزب الله از صحنه سیاسی لبنان نمی رود و ممکن است اصرار به دعوت کردن از حریری برای سفر به تهران نیز  در رابطه با همین موضوع بوده باشد .


یک هفته از هدفمند سازی یارانه ها گذشت
جرس:هدفمندی یارانه ها در کشور طبق آنچه پیش بینی می شد خلق الساعه وغافلگیرانه شروع شد .رییس دولت به تلویزیون آمد وساعتی بعد هم کلیدهدفمندسازی باافزایش کالاهایی چون بنزین زده شد. .رفتار مردم در این روزها  بیشتر به آدمهای شوک زده ودر بهت فرو رفته می ماند.عدم ارائه اطلاعات شفاف به جامعه آنها را در تصویر سازی آینده شان دچار مشکل کرده است .از سویی تبلیغات پر سرو صدای دولت وصدا سیما است که گویی این لازم ترین کار دنیا و این شیوه بهترین شیوه عملکرد است واز طرفی نگرانی ها وابهاماتی است که هر صنف وقشری با آن  روبه رو می شود .مانند بلاتکلیفی کامیون داران که با افزایش قیمت گازوییل دست از کار کشیدند به طوری که در آمار مصرف گازوییل از فردای هدفمند سازی این امر کاملا مشهود بود(مصرف 137میلیون لیتری روزانه ، به 40 میلیون لیتر رسید) .کشاورزان نیز به خاطر نیاز مبرمی که به گازوییل برای  موتور چاههای آبشان دارند دچار سردرگمی بسیاری اند .اما انچه که هست به رغم اعتراض هایی که صورت گرفت و 20 پمپ بنزین در یک شب آتش گرفت تا کنون هدفمند سازی آرام سپری شده است .البته بسیاری از تحلیل گران می گویند فعلا با پرداخت های دولت دوران ماه عسل است ولی غول رکود وبیکاری پشت دروازه های شهر خوابیده است .

آغاز هدفمندی وقدسیت بخشیدن به پول واریزی
 بالاخره آغاز شد.هدفمندی سازی یارانه ها که  30ماه است فضای سیاسی واجتماعی ،اقتصادی  کشور را به خود معطوف کرده بود با نه ماه تاخیر آغاز شد.احمدی نژاد سهمی را که باید به حساب مردم ریخته شود را "پول امام زمان "دانست و رهبری هم آن را هدیه نظام برشمرد.خبر گزاری فارس آخر هفته گزارشی با عنوان "به نظر حضرت آقا اصل يارانه نقدي خمس ندارد" منتشر کرد که طی آن به نقل از محمد حسين فلاح زاده، مسؤل ستاد احكام دفتر آقای خامنه ای آمده بود: "به نظر حضرت آقا آنچه كه به عنوان يارانه نقدي به افراد داده مي‌شود هديه‌اي است از طرف نظام، اگر تا سر سال هم باقي بماند خمس ندارد، ولي اگر كسي سپرده گذاري كند يا به كار نبرد و سود بياورد آن سود اگر تا سر سال باقي بماند خمس دارد".
 پیش از اینکه آقای خامنه ای یارانه های واریز شده به حساب شهروندان را "هدیه نظام" بنامد، محمود احمدی نژاد در شب اعلام آغاز طرح هدفمندی، این یارانه ها را "پول امام زمان" دانسته و گفته بود:  "این پول ویژه است. پول امام زمان است پول بابركت است. با پولهای دیگر مخلوط نشود".
 از سوی دیگرهر چه مسئولان از مردم می خواستند برداشت های آنها را ازحساب هایشان  کنترل کنند اما چنین نشد وبه گزارشی که سایت اصولگرای خبر آنلاین منتشر کرد مردم به بانک ها هجوم آوردند. در این گزارش آمده است :«افزایش تمایل افراد برای دریافت یارانه ها در حالی صورت می گیرد که رییس {جمهوری }در شب اعلام اجرای قانون هدفمندی یارانه ها از مردم خواست که عجله ای برای برداشت یارانه ها نکنند. با این حال افراد از هر لحظه ای برای برداشت یارانه های موجود در حسابشان استفاده می کنند. نتیجه چنین اقدام هیجانی تشکیل صف های طولانی جلوی خودپردازها و داخل شعب بانک ها، اتلاف زمان و به ویژه عدم ارائه خدمات مناسب تر به مشتریان خواهد بود.»
 به گفته کارشناسان دولتی این عامل در عمل به زیان مردم خواهد شد چرا که  غالبا به تمام شدن پول دستگاه، قطعی شتاب، خرابی دستگاه و انواع و اقسام پیام هایی که بیانگر عدم ارایه خدمات توسط دستگاه است، منجر می شود. عواملی که این روزها به دلیل فشار مضاعف بر سیستم ها افزوده شده است و آماده باش بانک مرکزی نیز نمی تواند از بروز چنین مشکلاتی در سیستم های خودپرداز  جلوگیری کند.برشمردن این مشکلات در واقع ناتوانی دولت در پشتیبانی الکتررونیک برای ورود به عرصه مستقیم یارانه های نقدی است .
 از سوی دیگر فردای اعلام اجرای قانون هدفمندی یارانه ها وزیر اقتصاد اعلام کرد تنها نیم درصد افراد یارانه های خود را برداشت کرده اند در حالی که مسوولان بانک مرکزی از وجود چنین آماری اظهار بی اطلاعی کرده و گفتند هنوز آمار مربوط به دریافت یارانه ها جمع آوری نشده و برای اظهار نظر در این زمینه زود است.
 با این حال در تعبیر این رفتار افراد که کارشناسان اقتصادی آن را عقلایی نمی دانند می توان گفت نخستین عاملی که افراد را به بانک ها کشانده نیاز مالی است. مهدی تقوی در گفتگو با خبرآنلاین می گوید: این گروه از افراد که پیش از هر گروهی اقدام به برداشت یارانه نقدی خود کرده اند لابد نیاز شدید به پول دارند والا این رفتار توجیه منطقی ندارد. یعنی برخی از آنها به دلیل نداشتن وضعیت اقتصادی مناسب به برداشت وجوه حاصل از یارانه ها روی آورده اند یا این که برخی از این افراد از نظر شغلی در وضعیت مناسبی نیستند و به همین دلیل از هم اکنون نیاز به پول دارند.»

ماه عسل هدفمندی کی تمام می شود؟
 اما مهم ترین سوالی که این هفته همه دنبال پاسخش بودند این بود که واکنش مردم در قبال این طرح چگونه خواهد بود ؟بسیاری بر این اعتقادند که فعلا دوره ماه عسل این روند با پول امام زمان است و بعد از چند ماه چهره واقعی این روند رو می شود .آینده نیوز با درج گزارشی به چهار علت در این گزارش اشاره می کند که احمدی نژاد با جامعه بازی روانی کرده است و از شگرد تعلیق و فشار روانی حاصل از انتظار برای اجرای طرح بهره برده است .  در این شیوه رفتاری ، با ایجاد فضای ابهام، تعلیق و انتظار، فرد از تداوم سرگردانی و نگرانی خسته شده و حادثه ای كه قبلا می توانست كاملا منفی و مقاومت برانگیز باشد، تبدیل به رهایی دهنده از سرگردانی می شود.موارد دیگر که به آن اشاره کرده بمباران اطلاعاتی مردم درخصوص این طرح و گیج ساختن افکارعمومی وبه وجود آوردن تضادهای مصنوعی در ساختار بروکراتیک در این مورد ،از دیگر علتهایی است که برشمرده است اما از همه جالبتر  مورد آخر است ،که می گوید:«هرچند اقداماتی نظیر آغاز سهمیه بندی بنزین پیامدی جز از كار افتادن چند ماهه چند جایگاه پمپ بنزین نداشت، پیوند زدن اعتراض در برابر این طرح با فتنه اقتصادی كه به دلیل تازه بودن حوادث پس از انتخابات و مسایلی چون كهریزك و 25 و 30 خرداد باعث شد افكار عمومی هزینه و خطر اعتراضات خیابانی را بسیار بالا دانسته و از آن صرف نظر كند.»اشاره این سایت با وجود محدودیت های شدید رسانه ای اشاره به جایی است .در واقع وقتی حداقل ترین خواسته های مردم در جنبش سبز با خشونتی سبعانه مواجه شد  یک رخوت وسکوت سرد در آحاد جامعه  دراین روزها دیده می شود که به تعبیر کارشناسان این خشم فروخفته خطرناک تر از هر هیاهویی است .

برگی که مجلس به سپاه و دولت زد
 از دیگر مهم ترین تحولات اقتصادی این هفته "صوری "اعلام کردن معامله واگذاری مخابرات بعد از یک سال از سوی مجلس بود.براساس گزارشمجلس برگزاری مزایده بلوك مدیریتی، با رعایت ظاهری مقررات و كاملاً غیر رقابتی به‌منظور واگذاری سهام به یك مجموعه خاص كه بیشتر تحت مدیریت نهاد‌های عمومی قرار دارد، انجام گرفت..براساس تحقیق و تفحص شركت مخابرات،یكی از دو رقیب به رغم تایید صلاحیت تا شب مزایده به بهانه عدم صلاحیت امنیتی در حالی حذف شده كه این شركت یكی از 3 پیمانكار تلفن بین‌الملل اینترنتی، از امنیتی‌ترین بخشهای مخابرات است
 با تكمیل تحقیق و تفحص مجلس از شركت مخابرات و نحوه واگذاری آن به بخش خصوصی، تخلفات و سوءمدیریتهای گسترده ای در گزارش مجلس قرائت شد و پرونده آن توسط رئیس مجلس به دستگاه قضایی ارجاع شد. 
 این گزارش علاوه بر اشاره به تخلفات مختلف در این شركت، تاكید كرده حذف یكی از دو رقیب اصلی یعنی كنسرسیوم پیشگامان كویر یزد به رغم تایید صلاحیت تا شب مزایده به بهانه عدم صلاحیت امنیتی در حالی انجام شده كه این شركت یكی از سه پیمانكار شركت زیر‌ساخت برای ارائه خدمات تلفن بین‌الملل اینترنتی است كه از امنیتی‌ترین بخش‌های مخابرات است و بنابر شرایط فوق، برگزاری مزایده بلوك مدیریتی، با رعایت ظاهری مقررات و كاملاً غیر رقابتی به‌منظور واگذاری سهام به یك مجموعه خاص كه بیشتر تحت مدیریت نهاد‌های عمومی قرار دارد، انجام گرفت.




  محمد حسین یحیایی
yahyai.jpgدر شرایط کنونی که اقتصاد کشور با بحران بسیار عمیق و شکننده ای روبروست و اغلب کارشناسان و اقتصاددانان از آینده آن نگرانند و بیم آن دارند که اوضاع با ساختار کنونی و حاکمیت نظامی و امنیتی ها تیره تر شود اجرای قانون هدفمند کردن یارانه ها با گفتار احمدی نژاد در صدا و سیمای جمهوری اسلامی که بیشتر به شوخی و مزاح با مردم شباهت داشت و در آن مردم مورد تحقیر و تمسخر قرار می گرفت آغاز شد. قانون با نام طرح تحول اقتصادی مدت ها پیش از مجلس گذشته و برای اجرا به دولت ابلاغ شده بود. دولت با تهدید مجلس و مخالفت با برخی از مصوبات آن تلاش می ورزید تا موقعیت خود را تقویت و پای رهبر را برای رسیدن به اهداف دراز مدت خود بمیان کشد. رهبر در همه این مدت از عملکرد دولت نظامی امنیتی و سیاست های نظامی و اقتصادی آنان دفاع کرد. تبلیغات وسیع گسترده و یکسویه ای آغاز شد. مخالفین به شدت سرکوب و همه ابزار اطلاع رسانی در داخل به کنترل نظامی امنیتی ها درآمد. کودتای نظامی و امنیتی که از سال ها پیش شروع شده بود با انتخابات 88 بر سرنوشت سیاسی و اقتصادی کشور حاکم شد. حال باید سیاست های پنهان خود را آشکار می کرد و برای رسیدن به اهداف دراز مدت خود خیز بر می داشت.
یارانه ها تاریخ دیرینه ای در کشور دارد. درآمد های هنگفت نفت دولت های استبدادی و سرکوبگر را از مردم بی نیاز کرده است. شعار های سال های نخست انقلاب در رابطه با رشد اقتصاد ملی و بی نیازی به درآمد های نفتی در همان سال های نخست به فراموشی سپرده شد و با آغاز جنگ و اجرای اقتصاد جنگی از میان رفت. مصادره ها. ملی کردن بانک ها و صنایع بزرگ نظام اقتصادی کشور را برای مدت کوتاهی از نظام سرمایه داری و پیوند آن با اقتصاد سرمایه داری جهانی دور کرد ولی مبارزه برای پیوند مجدد در نهان ادامه یافت. در سال های پایانی جنگ پیوند با دنیای سرمایه داری بر قرار شد.
دهه دوم انقلاب با شعار دوران سازندگی و تعدیل اقتصادی آغاز شد. رهبری آن را تیم هاشمی رفسنجانی بعهده گرفت. نزدیکی به نهاد های جهانی اقتصاد. اجرای الگو های پیشین در اقتصاد و برگشت به برنامه های عمرانی و توسعه اقتصادی سال های پیشین زمینه پیوند با اقتصاد جهان سرمایه داری را سرعت بخشید. قانون جذب و حمایت از سرمایه های خارجی از مجلس گذشت و رابطه با بانک جهانی و صندوق بین المللی پول گسترش یافت. اقتصاد در مسیر پیشین و لیبرالیسم قرار گرفت. بانک جهانی و صندوق بین المللی پول به دیکته کردن سیاست های خود پرداخت و از ایران خواست که دخالت های دولت در اقتصاد را محدود سازد. یارانه ها را کاهش دهد و زمینه رشد بازار آزاد را فراهم آورد. در این میان برای رقابت آزاد دیوار های گمرکی را برای برخی کالا ها بردارد و بر برخی کالاها محدودتر کند. تیم هاشمی رفسنجانی برخی از این خواسته ها را به اجرا در آورد تا جائیکه خواستار عضویت در سازمان تجارت جهانی( و ت او) شد. توسعه سریع اقتصادی تعادل اجتماعی را بر هم زد. فاصله طبقاتی گسترش یافت. هجوم به شهر های بزرگ به ناهنجاری های اجتماعی انجامید و مردم سرخورده از انقلاب با نیروی جدید و سرکوبگری روبرو شد که از جبهه ها برگشته خواستار سهم خود از قدرت سیاسی بود. یکی از ضعف های مهم دوران هاشمی رفسنجانی الگو برداری از نظام هایی بود که رشد اقتصادی را همسو با رشد سیاسی نمی خواست در نتیجه زمینه برای نیرو های سرکوبگر فراهم می شد. دوران سازندگی با همین ساختار به پایان رسید. و نوبت به دوران اصلاحات رسید.
برنامه اقتصادی دوران اصلاحات که با خاتمی مطرح شده بود تفاوت چندانی با تیم هاشمی نداشت. به نظم اجتماعی و قانون گرایی که زمینه ساز رشد اقتصادی و اجتماعی است توجه داشت. خاتمی و تیم اقتصادیش به اجرای دقیق قانون برنامه و میزان رشد اقتصادی پیش بینی شده در آن می پرداخت. در این میان کمبود درآمد های نفتی بعلت کاهش ارزش نفت در بازار جهانی مانع از اجرای طرح های بزرگ می شد. در همه این مدت جنگ قدرت در پنهان ادامه داشت و نیرو های نظامی و امنیتی خواستار سهم بیشتری بودند. چند جنبش دانشجویی و کارگری در این دوره هم به شدت سرکوب شدند و قتل های زنجیره ای که از سال ها پیش شروع شده بود ادامه یافت. خاتمی در انتخاب راه برون رفت دچار اشتباه شد و بار دیگر جانب نیرو های مسلح را گرفت و از توده های مردم که پایگاه اصلی آزادی و دمکراسی اند دور شد. همه این رفتار ها. تعلل ها در عمل و دو دلی و نگرانی از آینده نظام خاتمی و تیمش را به تسلیم واداشت و زمینه کودتای نظامی و امنیتی را فراهم کرد.

·       تیم احمدی نژاد متشکل از گروه های ارتجاعی و نظامی امنیتی منظبط با شعار های پوپولیستی و عدالت اجتماعی و با هدف مشخصی قدرت سیاسی را در دست گرفت. در مدت کوتاهی همه نهاد ها و ارگان های مهم و تاثیر گذار را زیر کنترل خود درآورد. نهاد ها و ارگان های اختصاصی و کارشناسی در اقتصاد را منحل کرد. نظارت بر عملکرد اقتصادی دولت را از میان برداشت. برنامه های پیشین را تعطیل و دولت را از اجرای آن معاف داشت. سیاست های مشخصی را برای فربه کردن گروه خاصی در اقتصاد به اجرا گذاشت. همرا با رشد بی سابقه نقدینگی دروازه های کشور را باز و بهره ها را پائین نگهداشت. این در حالی بود که میزان تورم از 30 درصد گذشته بود. در مدت کوتاهی با نام خصوصی سازی میلیارد ها ثروت ملی را در اختیار گروه های خاصی قرار داد. واردات بی رویه تولید داخلی را در همه بخش های اقتصادی به نابودی کشاند. بیش از 346 میلیارد دلار از درآمد های نفتی بین سال های 1384 تا 87به واردات و یا تقویت نیرو ها مسلح اخصاص یافت. بر اساس گزارش های بانک مرکزی و مرکز آمار حجم واردات در این مدت از 288 میلیارد دلار گذشت. باز هم بر اساس گزارش بانک مرکزی سال گذشته میزان درآمد های نفتی 66 میلیارد دلار و در همین مدت واردات هم به همین میزان بوده است. این در تاریخ کشور نادر است که میزان واردات با درآمد های نفتی برابری کند. بانک مرکزی برای دومین سال میزان رشد اقتصادی کشور را با نقطه چین نشان داد. برخی از کارشناسان و نمایندگان مجلس بر این باورند که میزان رشد یک درصد و یا زیر یک در صد بوده است. ایران در چند سال گذشته در همه زمینه های اجتماعی . رشد اقتصادی. فساد اداری. میزان تورم و... در بدترین شرایط و با کشور های خیلی عقب مانده جهان مقایسه می شود. تیم احمدی نژاد در دور اول همه زمینه ها را برای شکستن ساختار اقتصاد ملی و پائین کشیدن تولید فراهم آورد. هم زمان در این مدت نهاد های مدنی. احزاب. سندیکاهای کارگری و انجمن های صنفی را نابود کرد. هدف شکلگیری ساختار جدید اقتصادی در پیوند با اقتصاد جهانی بر ویرانه های گذشته است. زیرا اقتصاد نئولیبرالیستی در روند رشد خود نیازمند سرمایه های خارجی است که بتواند پروژه های خود را به اجرا درآورد. در خیلی از کشور های جهان این پروسه گذار به اقتصاد نئولیبرالیستی با نابودی اقتصاد ملی و نهاد های مدنی آغاز و با همکاری نزدیک نیرو های سرکوبگر ارتجاعی و با چاشنی شعار های فاشیستی پیش رفته است. بنابرین آنچه در ایران امروز و به دست نظامی امنیتی ها می گذرد نه تنها مغایرتی با خواسته های جهان سرمایه داری ندارد بلکه به شدت از سوی آنها حمایت می شود.
·       جهان سرمایه داری مطمئن ترین و صادق ترین نیرو های خود را در کادر سیاسی و نظامی جمهوری اسلامی ایران پیدا کرده است.همه آنان برای اجرای خواسته های نهاد های بین المللی بویژه بانک جهانی و صندوق بین المللی پول که در کنترل و اختیار ایالات متحده است اعلام آمادگی می کنند. امامان جمعه تهران. مشهد و شیراز که دستور کشتار به قوه قضائیه می دهند بدون آگاهی از اقتصاد. در وصف یارانه ها  و پیآمد های مهم آن از هم سبقت می گیرند. سازمان تبلیغات اسلامی 37000 مبلغ را برای آماده سازی مردم و پذیرش نعمت یارانه ها به استان های کشور اعزام می کند. این افراد با مردم. اصناف و بازاری ها صحبت خواهند کرد و به آنها خواهند گفت که این هدیه بزرگ نظام را پذیرا باشند!! در این میان فرماندهان سپاه و نیرو های امنیتی هم به تهدید های خود ادامه می دهند و مخالفان طرح را فتنه گران اقتصادی می نامند که باید اعدام شوند. نه تنها فرماندهان بلکه نمایندگان به اصطلاح مجلس شورای اسلامی( عزت اله یوسفیان عضو کمسیون برنامه و بودجه) هم خواهان اعدام مخالفین شدند. بنابرین جبهه وسیعی از نیرو های ارتجاعی. نظامی و امنیتی با شعار های فاشیست گونه که ماه ها است از سوی برخی از سیاستمداران متناقض گوی رژیم مطرح می شود. آمادگی خود را برای اجرای این طرح لیبرالیستی اعلام می کنند. سال ها پیش موسولینی بنیانگذار فاشیزم در دایره المعارف ایتالیا نوشته بود فاشیزم جنبشی مذهبی و یا شبه مذهبی است... بنابرین تیم احمدی نژاد با اندیسه های مذهبی و شبهه فاشیستی خود خشن ترین چهره نظام سرمایه داری و مجری اقتصاد لیبرالیستی است. تیم احمدی نژاد نقطه پایانی بر انقلاب 57 گذاشت و حالا می رود که با اقتصاد جهانی پیوند بخورد.حذف یارانه ها و آزاد سازی اقتصاد و بازار خواست دیرینه نظام سرمایه داری است که از سوی تیم احمدی نژاد به اجرا در می آید.
·       برخی از کارشناسان اقتصاد بر این باورند که در آینده نزدیک قیمت کالا ها و خدمات در کشور به سرعت افزایش خواهند یافت.تولید داخلی در شرایط بسیار ناسالمی قرار دارد بنابرین واردات با دلار ارزان افزون تر از امروز خواهد شد و سود کلانی نسیب تجار و شرکت های وابسته به ارگان های نظامی خواهد کرد. با افزایش حامل های سوخت و انرژی بخشی از صادرات کالا های انرژی بر هم متوقف خواهد شد. وزیر صنایع می گوید با حذف یارانه ها دست کم 23 رشته صنعتی آسیب خواهند دید. صنایع نساجی. کاغذ و چوب. صنایع فلزی( مس. فولاد. آلومنیوم و ...). سیمان. کاشی. گچ. قند و شکر. شیشه. روغن. محصولات لبنی و پتروشیمی که اغلب انرژی بر اند از آن جمله اند. تیم احمدی نژاد برای جبران وام های دراز مدت با سود اندک به آنها خواهد داد. این صنایع با دریافت یارانه ها هم قادر به رقابت با کالاهای مشابه خارجی خود نبودند در نتیجه در اولین فرصت به تعطیلی کشیده خواهند شد. این در شرایطی است که رکود بر اقتصاد حاکم و میلیون ها جوان با تحصیلات عالی بیکارند.
·       نظام سرمایه داری خود هرگز ادعا نمی کند که قادر است بهشت را در روی زمین بر قرار سازد ولی مجری دستورات و فرامین آن به مردم ساده لوح این قول را می دهد و با خنده ای در شب اجرای آن می گوید. تا پایان دولت دهم یارانه ها هدفمند! مسئله مسکن حل! مسئله اشتغال در کشور حل! سیستم بانکی. گمرک و مالیات اصلاح شده!! با خنده تمسخر آمیز ادامه می دهد. تا دو ماه دیگر باز هم می ریزیم. این پول برکت دارد. پول امام زمان است. نباید این پول را با پول های دیگر قاطی کنیم!! این عوام فریبی جاهلانه و خطرناکی است که بر سرنوشت سیاسی و اقتصادی کشور حاکم شده است. مجری سیاست های بانک جهانی و صندوق بین المللی پول در راستای سیاست های عوام فریبانه خود همراه با تشویق فرزند بیشتر لحظه ای واژه عدالت را فراموش نمی کند. در حالیکه نظام سرمایه داری به آن باور ندارد و در مواقع خاصی از آن بهره برداری سیاسی می کند.
·       به نظر می رسد اجرای طرح هدفمند کردن یارانه ها در شرایط کنونی که اقتصاد ملی بدترین و شاید دشوارترین روز های خود را می گذراند باز تاب فراوانی در پی خواهد داشت. در آینده نزدیک واکنش های اجتماعی به سرعت در بین کارگران و زحمتکشان شکل خواهد گرفت زیرا گسترش فقر در جامعه و افزایش روز افزون قیمت ها اجتناب ناپذیر است می توان برای مدتی مردم را فریب داد ولی نمی توان همگان را برای همیشه فریب داد. ایران کشور پهنا وری است با تنوع قومی و ملی و همه ظرفیت های رشد و تغییر را از نظر ترکیب جمعیتی و منابع اقتصادی دارد. بنابرین سازماندهی نیرو های مترقی. دمکرات و آزادی طلب برای رهایی و گریز از خرافات. تاریک اندیشی و فاشیسم ضرورت تاریخی است...
·    
·       mhyahyai@yahoo.com





پیامدهای حذف یارانه گندم؛  نان گران شهروندان نگران
جرس: چند روزی است از صف های طولانی مقابل نانوایی ها خبری نیست. در تهران کاهش مشتری برای نان به حدی محسوس است که صدای اعتراض برخی نانواها درآمده است. کاهش مشتری برای نان نتیجه افزایش قیمت آن پس از اجرای طرح هدفمند کردن یارانه هاست. نگرانی شهروندان از این است که این افزایش قیمت به تنگ تر شدن بیش از پیش سفره هایشان بیانجامد و فقر و گرسنگی را در جامعه به شکلی تصاعدی بالاببرد. از آنجا که نان غذای اصلی بخش عمده خانوارها در ایران به شمار می رود شوک قمیت آن اثرات روانی قابل ملاحظه ای نیز در پی خواهد داشت و به ناگزیر ریاضت اقتصادی را در خانواده ها حکمفرما خواهد کرد.

گرانی بی قاعده
 قیمت های جدیدی که دولت در جریان اجرای طرح حذف یارانه ها برای نان اعلام کرده به نارضایتی گروه عمده ای از شهروندان منجر شده است. بر اساس اعلام دولت، مسوولیت نرخ گذاری نان در استان های مختلف به عهده استانداری هاست. در تهران قیمت نان توسط استانداری به تازگی اعلام شده و بر اساس آن قیمت نان لواش با وزن چانه 170 گرم 100  تومان، نان تافتون با وزن چانه 300 گرم ۲۰۰ تومان، نان بربری با وزن چانه 600 گرم ۳۰۰ تومان و نان سنگگ با وزن چانه 700 گرم ۴۰۰ تومان تعیین شده است. پیش از اجرای این طرح، قیمت نان لواش 30 تومان، نان تافتون 70 تومان، نان بربری 200 تومان و نان سنگک 300 تومان بود. قیمت نان در استان های دیگر هنوز اعلام نشده و مشخص نیست که تفاوت آن با نانی که در تهران عرضه می شود چه میزان خواهد بود اما مقام های دولتی می گویند که با توجه به ارزان تر بودن دستمزد کارگر در شهرستان ها قیمت تمام شده نان نیز ارزان تر از تهران تعیین می شود. در این حال گزارشهای متعدد نشان می دهد طی چند روزی که از اجرای طرح حذف یارانه نان گذشته، بسیاری از نانوایی ها به قیمت مصوب دولت پایبند نیستند و نان را حتی با قیمتی بالاتر از قیمت های آزاد آن عرضه می کنند. مشاهدات خبرنگار "جرس" نیز حاکی از آن است که برخی نانوایی ها به ویژه در مناطق شمالی تهران، نان را حتی با قیمتی حدود دو برابر قیمت آزاد آن به دست مشتری می دهند. به گونه ای که نان سنگک در یکی از نانوایی های منطقه دو تهران با قیمت 750 تومان به فروش می رسد و همین نانوایی نان سنگک کنجد دار را 900 تومان عرضه می کند. یکی از شهروندان تهران در همین رابطه به "جرس" می گوید: علی رغم ادعاهای دولت مبنی بر نظارت به کار نانوایی ها آن ها هر طور که بخواهند نرخ گذاری می کنند. اگر مردم اعتراضی هم بکنند فایده ای ندارد." او می گوید:" وقتی از نانوا سوال می کنم که چرا نان را از قیمت آزاد هم بیشتر می فروشد می گوید وزن خمیری که برای نان استفاده کرده بیشتر از وزنی است که دولت در قیمت گزاری نان در نظر گرفته و به همین خاطر قیمت تمام شده آن هم بیشتر می شود."  این شهروند به ادعای نانواها در این باره بی اعتماد است و می گوید آنها بالاتر بودن وزن چانه را بهانه ای برای افزایش قیمت قرار می دهند. با این حال صاحبان نانوایی های آزاد پز نگرانی ها و استدلال های خاص خود را دارند. دولت در یک دستور غیرعملی به نانوایی های خصوصی از آنها خواسته قیمت خود را پس از حذف یارانه آرد 40 درصد کاهش دهند. این در حالی است که دولت با کاهش قیمت آرد آزاد از کیسه ای 18 هزار تومان به 12 هزار تومان تنها ۱۰ درصد از این ۴۰ درصد را تامین کرده است و افزایش چندین برابری قیمت گاز و برق در جریان اجرای طرح حذف یارانه ها همین کاهش 10 درصدی را هم بی اثر کرده است. به عقیده ناظران همه این صدمات به بخش خصوصی در بازار نان، علاوه بر دیگر مشکلاتی است که این بخش پیش از این با آن روبه‌رو بوده است. به عنوان مثال برای نانوایی های دولتی، شروط داشتن پایان کار تجاری مغازه و همچنین مساحت زیاد آن وجود نداشته است، در حالی که نانوایی های آزادپز حتما باید در مغازه ای که پایان کار تجاری و مساحت دست کم ۱۲۰ متر برای هر نوع پخت (به ازای هر پخت بیشتر، ۸۰ متر باید به مساحت مغازه اضافه شود ) دارد، فعالیت کنند. این مسئله باعث شده که اجاره مغازه نانوایی های آزادپز بین ۱۰ تا ۱۵ برابر نانوایی های دولتی باشد.

فراتر از یک محصول معمولی
 بالارفتن قیمت تمام شده نان در واقع محصول حذف یارانه گندم و آرد است. پیش از حذف یارانه نان، آرد یارانه ای کیلویی هفت و نیم تومان و آرد آزاد کیلویی چهارصد تومان در اختیار نانوایی ها قرار می گرفت اما بنا به اطلاعیه سازمان هدفمند سازی یارانه ها از این پس قیمت هر کیلو گندم ۲۵۰ تومان  و قیمت آرد با توجه به درصد سبوس گیری آن بین هر کیلو ۲۸۰ تا ۳۰۰ تومان خواهد بود. قیمت جهانی گندم نیز در حال حاضر حدود 250 تا سیصد تومان است و بنابراین با نرخ گزاری جدید دولت قیمت این محصول منطبق بر قیمت جهانی آن شده است. بنابر گزارشهای رسمی، ایران پیش از آزاد سازی قیمت ها سالانه حدود 4 هزار میلیارد دلار برای نان یارانه در نظر می گرفت که به نسبت یارانه سایر کالاهای اساسی رقم چشمگیری نبود.گروهی از تحلیل گران بر همین اساس معتقدند  که دولت می بایست یارانه نان را در مراحل پایانی اجرای طرح حذف می کرد چرا که نان غذای اصلی  بسیاری از اقشار است و حذف یارانه اش پیامدهای سیاسی و اجتماعی متعددی به همراه خواهد داشت. در همین رابطه یکی از اساتید جامعه شناسی دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران به "جرس" می گوید: " اصولا نان برای جامعه ایران فراتر از یک محصول خوراکی است و بودن آن سر سفره نشان دهنده برکت خانه است. بنابراین حساسیتی که درباره افزایش قیمت آن وجود دارد حتی با حساسیت درباره قیمت سوخت هم قابل مقایسه نیست." او می گوید:" اگر شما به همین محاوره های کوچه و بازاری مردم در چند روز اخیر توجه کرده باشید پی می برید که آنان نسبت به افزایش قیمت نان بیشتر از افزایش قیمت سایر مواد حساسند. آنها احساس می کنند برکت دارد از خانه هایشان می رود و این بدترین تاثیر شوک قیمت نان است."

خبری از بهبود کیفیت نیست
 طبق برآوردهایی که دولت به عمل آورده هر ایرانی سالانه حدود 160 کیلوگرم نان مصرف می کند که این رقم معادل سه برابر مصرف جهانی است. درباره دلایل بالا بودن مصرف نان در جامعه ایران تحلیل های متفاوتی انجام شده است. گروهی از تحلیل گران این مصرف مازاد را ناشی از فرهنگ اسراف گری در جامعه می دانند و معتقدند که با آزاد کردن قیمت ها الگوی مصرف نیز در جامعه اصلاح خواهد شد . گروهی دیگر اما معتقدند که مصرف مازاد نان در جامعه ایران به دلیل عدم کیفیت این محصول است. بنابر دیدگاه این گروه از تحلیل گران، از آنجا که اکثر نانوایی ها قادر به تولید نان با کیفیت بالا نیستند دور ریز این محصول بسیار زیاد است و بنابراین مشکل بیش از آن که ناشی از فرهنگ ناصحیح مصرف باشد ناشی از نقص زیرساخت ها و عدم توانایی برای تولید محصول با کیفیت است. گزارش های رسمی نیز تایید کننده عدم کیفیت در تولید نان است. به گونه ای که بنابرگزارش ها  30 درصد مصرف نان در ایران به ضايعات مي‌رسد و طبق اعلام نظر کارشناسان این میزان دور ریز نان به معنای آن است که 1380 ميليارد تومان يارانه نان در نهایت تبدیل به ضايعات و شامل نان خشكي و قاچاق می شود. با این حال از آنجا که طبق دستورالعمل دولت برای نانوایی ها در طرح هدفمند سازی یارانه ها، قیمت نان در همه نانوایی های دولتی و بخش خصوصی ( آزادپز)، بدون توجه به کیفیت نان یکسان خواهد بود این مساله به جای رقابتی کردن بازار و افزایش کیفیت نان نانوایی های دولتی و در نتیجه آن کاهش ضایعات نان، منجر به حذف نانوایی های خصوصی یا کاهش شدید کیفیت نان آنها و در نتیجه افزایش بیش از پیش ضایعات نان در سراسر کشور خواهد شد

پس انداز یارانه نان!
 هم زمان با اجرای طرح حذف یارانه ها دولت برای شهروندانی که داوطلب دریافت یارانه های نقدی بوده اند رقم 8 هزار تومان یارانه نان واریز کرده است. این مبلغ برای مصرف دو ماه هر شهروندان در نظر گرفته شده است. در این حال "مرتضی تمدن"  استاندار تهران مدعی شده که " اگر مردم بین ۱۰ تا ۲۰ درصد صرفه جویی کنند حتی می توانند بخشی از مبلغ یارانه نان واریز شده به حسابشان را پس انداز کنند." مشخص نیست که مبنای ادعای استاندار تهران درباره این که شهروندان می توانند بخشی از یارانه نان را پس انداز کنند چه بوده است اما از گفتگوهای عمومی شهروندان به ویژه در طبقه آسیب پذیر مشخص است که آنان نسبت به تامین هزینه نان نگرانی های جدی دارند. یکی از کارگران شهرداری  در منطقه 14 تهران در همین رابطه به "جرس" می گوید:" 4 هزار تومان برای نان در هر ماه واریز کرده اند. اگر من روزانه یک نان تافتون برای صبح و یکی هم برای ظهر و شب بخرم با قیمتی که دولت تعیین کرده 400 تومان می شود. یعنی در عرض 10 روز همه یارانه نانی که دولت تعیین کرده خرج می شود و بیست روز باقی مانده را باید خودم پرداخت کنم."
 نگرانی نسبت به تامین هزینه های نان در کنار نگرانی نسبت به تامین هزینه سایر اقلامی که یارانه آنان حذف شده است جو عمومی جامعه را به شدت ملتهب کرده است. مقام های دولت بدون آن که پاسخی به این نگرانی ها داشته باشند از شهروندان می خواهند اگر در تامین هزینه ها مشکل دارند مصرف خود را کاهش دهند. اظهار نظرهایی از این دست تنها منجر به عصبانیت و نارضایتی شدیدتر شهروندان شده است. آنها با حمله به سیاست های دولت در برداشتن یکباره یارانه نان به طعنه می گوید دولتی که مدعی آوردن پول نفت سر سفره ها بود نان را هم از سفره ها برده است و هنوز هم دست بردار افزایش قیمت ها نیست.

ادامه دارد



یادداشتی از زهرا رهنورد، به بهانه‌ی صدور حکم زندان برای جعفر پناهی

هنرمندان هنر‌فروش، فقط چند صباحی دوام خواهند داشت


دکتر زهرا رهنورد، هنرمند و استاد دانشگاه، در یادداشتی با ابراز تعجب از حکم ناعادلانه‌ی جعفر پناهی، کارگردان سرشناس کشور، تصریح کرد: آیا نمی‌دانند که هنر و هنرمندی با دیکته و فرمایش کنار نمی‌آید، زیرا مخاطب هنر مردم‌اند که از کراهت دستور و باید فارغ‌اند؟ و هنر آن پرنده رهایی است که با دیکته و فرمایش کنار نمی‌آید و به بند گرفتار نمی گردد؟ و هنرمندان هنر‌فروش، حتی اگر چند صباحی با پول و رانت و حمایت دولتهای خودکامه برای خود شهرتی دست و پا کنند، مدالی بگیرند و کسانی را سرگرم سازند، اما منفور و مطرود ملت شریف ایران خواند بود؟
به گزارش کلمه، متن کامل این یادداشت به شرح زیر است:
اکنون، سخن بر سر رفتار با هنرمندان است، اما کلا بخشی از حاکمیت فعلی حیا را خورده و آبرو را تف کرده و این آبروی ریخته، از آن انقلابی است که آزادی یکی از مهم‌ترین ارکانش بوده است و خون‌بهای این آزادی، پیکر به خون خفته‌ی هزاران زن و مرد و جوان و پیری است که گلگون‌کفنی را به استبداد ترجیح داده‌اند.
شاید آنها فراموش کرده‌اند که پایه‌ی هر جمهوری، آزادی بوده است و نمی‌خواهند بپذیرند دستاوردهای این انقلاب جملگی پس از تحقق استقلال و آزادی ست.
اکنون سوال این است: آیا آقای جعفر پناهی و هنرمند دیگر آقای رسولف چه جرمی مرتکب شده‌اند؟ الا اینکه به این ترتیب مهم، یعنی به اولویت حق آزادی انسان، وفادار بوده و مثل هر هنرمند واقعی، با تنفس اکسیژن آزادی با ذهن متعالی و حق طلب خود در تمامی آثار، احترام ایران و هویت ملی و عاطفه و اخلاق و شرف و پاکدامنی را حفظ کرده و واقعیات، بودها و بایدهای زندگی اجتماعی ایران را دلسوزانه ارائه داده و برای ورود سینمای کشورش به عرصه جهانی خون دل خورده‌اند؟
آیا جعفر پناهی مجرم است و قلدرانی که او را با حکم عجیب و غریب شش سال زندان و بیست سال محرومیت از کار هنری محروم کرده‌اند، بیگناه‌اند؟ همان‌هایی که حتی تحمل سکوت را نیز نداشتند، می‌خواهند او را به سکوت وادار کنند! چرا که هر سکوتی سرشار از ناگفته‌هاست.
اگر در این جهان جعفر پناهی بی‌پناه است، آیا در روز بازپسین قاضی و حاکمیت در پناه خواهند بود؟ کدام پناه؟
آیا آنها نمی دانند که فکر و اندیشه و قلم در هیچ حصار و هیچ محکومیتی و تحت امر هیچ حاکمیتی از خلاقیت باز نمی‌ماند؟ جای آن است که به این بیت توجه کنند:
گفتم (شما بخوانید گفتند) که بر خیالش راه نظر ببندم
گفتا که شبرو است او زا راه دیگر آید
آیا نمی‌دانند که هنر و هنرمندی با دیکته و فرمایش کنار نمی‌آید، زیرا مخاطب هنر مردم‌اند که از کراهت دستور و باید فارغ‌اند؟ و هنر آن پرنده رهایی است که با دیکته و فرمایش کنار نمی‌آید و به بند گرفتار نمی گردد؟ و هنرمندان هنر‌فروش، حتی اگر چند صباحی با پول و رانت و حمایت دولتهای خودکامه برای خود شهرتی دست و پا کنند، مدالی بگیرند و کسانی را سرگرم سازند، اما منفور و مطرود ملت شریف ایران خواند بود؟
به یاد دارم زمانی که ساخت نهایی مجسمه مادر را به پایان رساندم، هنگام حرکت از آتلیه برنز‌ریزی تا محل نصب در میدان مادر، در راه به عنوان قاچاقچی محموله‌ی طلا! دستگیر شدم. ماجرا این بود که ماموری دلسوز اما ناآشنا به هنر، با بی‌سیم به همه‌ی پاسگاهها خبر داده بود یک زن همراه با محموله‌ی میراث ملی از جنس طلا و به ابعاد خیلی بزرگ، در حال خروج از شهر است! و البته این محموله‌ی طلا چیزی نبود جز مجسمه‌ی برنزی نرگس عاشقان (مادر). آن روز تا نیمه‌شب در پاسگاهی بازداشت بودم و پس از مدتی با روشن شدن اصل قضیه، به دستور رئیس‌جمهوری وقت، من و نرگس عاشقان آزاد شدیم و مجسمه را به میدان محسنی (مادر کنونی) انتقال دادیم.
اگرچه در سرزمین ما، هنر آنچنان که باید قدر ندیده و بر صدر ننشسته و این حدیث مفصلی است از سرنوشت دردناک هنرمندان از زمان فردوسی بزرگ تا کنون؛ اما در عین حال، آن رفتار آزاد‌کننده‌ی حاکمیت بیست سال یپش است و این رفتار کنونی.
امروز حاکمیت به کجا رسیده و به کجا می‌رود؟



من ايستاده‌ام تا رأي خود را پس بگيرم

گروه سرود ۲۰۹، لیلا و سلول ۴۳

یک زندانی سیاسی زن در یادداشتی احساسی که به تازگی از زندان اوین به بیرون ارسال کرده، فضای روزهایی را که سال گذشته در سلول ۲۰۹ در حبس بوده به تصویر کشیده است.وی که این روزها در بند عمومی زندان اوین به سر می برد، در این یادداشت جملاتی نیز خطاب به هم بندی تازه اش لیلا توسلی،شاهد جان باختن یکی از شهدای عاشورای تهران نوشته است.نام نویسنده به درخواست خودش نزد کلمه محفوظ می ماند.
به گزارش کلمه، متن یادداشت این زندانی سیاسی زن به شرح زیر است :
سلول ۴۳، … اسمش را گذاشته ایم گروه سرود ۲۰۹… از صبح تا شب، آواز می خوانیم.. .بچه‌ها ترانه‌هایی را که بلدند نوشته‌اند روی دستمال کاغذی، با هم هم‌صدایی می‌کنیم تا صدایمان بلند‌تر شود. باید ترانه‌های روحیه‌دار خواند! ترانه‌هایی که دیگران بشنوند و دلشان قرص شود. ” سر اومد زمستون”، ” یار دبستانی”، ” طاقت بیار رفیق”، :”من ایستاده‌ام تا رأی خود را پس بگیرم.”
اولین بار که سر اومد زمستون را می‌خوانیم توی ۲۰۹، همه از خود بیخود می‌شویم و صدایمان انگار می‌رسد به آسمان، احتمالا تمام راهروهای بند را صدای ما برداشته باشد. نگهبانان زن اما خیلی از ما دورند و تا گزارش برسد بهشان که صدای ما سکوت وهمناک ۲۰۹ را شکسته و دیگران را به صبر می‌خواند، سرودمان تمام شده و ساکت شده‌ایم. بعد نگهبان در را باز می‌کند و ما همه بر و بر نگاهش می کنیم. صدایی از کسی در نمی‌آید.
سر اومد زمستون… شکفته بهارون… صدا کم کم اوج می‌‌گیرد.. اوج می‌گیرد.. به انتها که می‌رسد انگار از دلمان بر می‌آید.. بلند.. بلند..
نه خارم نه خاشاک.. زن و مرد بی‌باک… تنم پاره پاره شد از ضربه های مرد سفاک.. ۲۰۹ پر از صدای ماست…
من آروم نگیرم.. اگر هم بمیرم.. .من ایستاده‌ام تا رأی خود را پس بگیرم.. آنقدر صدا بلند است.. آنقدر بلند که انگار یادمان رفته کجاییم.. ۲۰۹، نابود صدای ما شده.. سلولهای دیگر هم دارند آرام هم‌خوانی می‌کنند..
تمام که می شود، بلند دست می زنیم و هورا می‌کشیم برای خودمان.. صدای دست دیگران که نمی‌دانیم کی هستند در راهروهای بند پیچیده، مشت‌هایی کوبیده می‌شود روی دیوارمان، از همه طرف صدایی، دستی، مشتی ، سوتی، برای تشکر می‌آید به سمتمان.. .می‌فهمیم که چقدر این راهروهای سوت و کور نیاز داشت به چنین سرودی و چنین پیامی و چنین صدایی…
از آن لحظه، ما می شویم گروه سرود ۲۰۹ که هر روز چندین‌بار”سر اومد زمستون” می‌خوانیم و ” طاقت بیار رفیق” و … گاهی هم می رویم دم دریچه‌های درب آهنی سلول، دهنمان را می‌گیریم به سمت راهرو و بلند می خوانیم تا همه بشنوند.. و صدای مردی یکهو، بلند می‌شود که ” ساکت”.. ” خفه شید”.. ” هنوز آدم نشدید”…
و ما هر و کر راه می‌اندازیم و می خندیم…
لیلا، یکی از افراد همان گروه سرود بود که همانطور که داشت نخ می‌ریسید!، می‌خواند… گاهی هی نهیب می زد به ما که آرام تر بخوانیم، اما صدای خودش هم اوج می‌گرفت…
لیلای سلول ۴۳ بند ۲۰۹، نمی‌خواهم برایت خاطره بگویم و بنویسم از‌آن روزها… حالا آمده ای به بند متادون تا حبس دو ساله‌ات را بگذرانی.. اینجا بچه‌ها یک کتاب ترانه از حفظ دارند که می‌شود از صبح تا شب از رویش ترانه خواند.. یادمان باشد، ترانه‌های روحیه‌دار بخوانیم..ترانه‌هایی که تسکین دهد درد زندانی بودن را


تفهیم اتهام جدید به دو فعال دانشجویی، بهاره هدایت و مجید توکلی

مجید توکلی و بهاره هدایت، دو فعال دانشجویی زندانی، با انتقال به شعبه چهار دادسرای اوین، با تفهیم اتهامات جدید روبه‌رو شده‌اند.
بنابر گزارش‌های رسیده به کلمه، بازپرس شعبه ۴ دادسرای اوین، اتهامات “تبلیغ علیه نظام” و ” اقدام علیه امنیت از طریق تبانی علیه نظام” را به این دو دانشجوی زندانی تفهیم کرده است. بازپرس اعلام کرده که این دو زندانی به همراه یکدیگر و با همراهی رسانه‌های خارجی اقدام به تبانی علیه نظام کرده‌اند.
گفته می شود این اتهامات ظاهرا مربوط به نامه‌ی منتسب به این دو فعال دانشجویی باشد که به مناسبت ۱۶ آذر (روز دانشجو) در رسانه‌ها منتشر شد و در محافل دانشجویی داخل و خارج از کشور بازتاب گسترده‌ای داشت.
بازپرس مستقر در دادسرای اوین از بهاره هدایت و مجید توکلی خواسته است، انتساب این نامه به خود را طی یک مصاحبه تلویزیونی تکذیب کنند، و گفته که در غیر این‌صورت پرونده‌ی جدیدی با اتهامات مذکور برای آنان تشکیل شده و به دادگاه ارسال خواهد شد.
بهاره هدایت و مجید توکلی که هم‌اکنون یک سال است در زندان به سر می‌برند، از سوی دادگاه، به ترتیب به ۹ سال و نیم و ۸ سال حبس تعزیری محکوم شده‌اند.
بهاره هدایت از هفته گذشته و به دنبال ممنوع الملاقات شدن خود، دست به اعتصاب غذا زده است. گزارش‌های رسیده از زندان اوین در روزهای گذشته، حاکی از وخامت حال این فعال دانشجویی زندانی دارد، به طوری‌که او بارها به بهداری اوین انتقال یافته است.



ناطق نوری حاضر نیست به جامعه روحانیت برگردد

عضو شورای مرکزی جامعه روحانیت مبارز گفت: ناطق نوری در مقابل درخواست آنان برای بازگشت به این تشکل روحانی جوابی نداده است.
حسین ابراهیمی نماینده بجنورد در پاسخ به سوالی در مورد دلایل کناره گیری علی اکبر ناطق نوری از فعالیتهای سیاسی، به ایلنا گفت: نظر ما بر کنار گذاشتن کسی نیست، بلکه اتفاقا کناره گرفتن از امور امری مذموم است، زیرا مقام معظم رهبری همواره فرموده اند که خواص باید اظهار نظر کرده و از سکوت خودداری کنند که این امر در مورد آقای ناطق نوری هم صدق می کند.
وی یادآور شد: ناطق نوری یک فرد با سابقه و دارای مسئولیت های گوناگون از جمله ریاست مجلس بوده است و همچنین در دوره ای برای وحدت اصولگرایان کار تشکیلاتی می کرد و از قبل انقلاب نیز در جامعه روحانیت مبارز فعالیت داشت.
عضو شورای مرکزی جامعه روحانیت مبارز افزود : بنده یکی از اعضای کمیته این جامعه بودم که برای برگرداندن آقای ناطق نوری به منظور دیدار وی به جلسات جامعه روحانیت رفتیم، ولی او حاضر به بازگشت نشد و جوابی به ما نداد.
لازم به ذکر است که ناطق نوری، حسن روحانی و آیت الله امامی کاشانی بعد از انتخابات سال گذشته در جلسات جامعه روحانیت مبارز شرکت نمی کنند.


گزارشی از كپرنشينان جنوب کرمان (عکس)

ديگر واژه‌هايي همچون "فقر"، "خشكسالي" و "محروميت" هم نتوانسته است محروميت‌ها و عقب‌ماندگي‌هاي تاريخي مردم مناطق جنوبي استان كرمان را سامان ببخشد؛ به‌طوري كه نبود ابتدايي‌ترين امكانات، ساكنان بسياري از مناطق جنوبي كرمان را به شدت آزار مي‌دهد و اين مهم جاي بسي تأمل و تاسف دارد.
منطقه "تي‌آب" منوجان، در 22 كيلومتري مركز شهرستان، ‌نقطه‌اي از خاك ايران اسلامي است كه با وجود همه تلاش‌هاي دولت‌هاي نهم و دهم، هنوز هم مورد بي‌مهري قرار گرفته و محروميت و فقر مطلق حاكم بر اين منطقه بر همه اين ادعاها صحه مي‌گذارد.
"جهانگير تشكري"، فرماندار شهرستان منوجان، در گفت‌وگو با ايسنا، گفت: منطقه "تي‌آب" از توابع بخش مركزي شهرستان در گذشته يكي از مناطق بزرگ و وسيع در شهرستان بوده است كه به ندرت با توجه به خشكسالي‌هاي مكرر، مردم اين منطقه به جاهاي ديگر نقل مكان كرده‌اند.
فرماندار شهرستان منوجان افزود: يكي از مهمترين دلايلي كه اين منطقه از امكانات رفاهي برخوردار نيست،‌ پراكندگي جمعيت و كم‌بودن تعداد خانوارهاست كه اين امر موجب شده خدمات‌رساني به اين منطقه با مشكل مواجه شود.
فرماندار منوجان در پاسخ به سوال خبرنگار ايسنا مبني بر اينكه چرا هيچ‌گونه امكاناتي از قبيل آب آشاميدني، برق، خدمات بهداشتي و ساير مايحتاج ضروري مردم در اين منطقه وجود ندارد؟ گفت: دولت نمي‌تواند به مناطقي كه كمتر از 10 تا 12 خانوار باشند خدماتي مانند انتقال شبكه آب يا برق‌رساني داشته باشد و اين مهم براي دولت هزينه‌هاي ميلياردي درپي دارد!
وي اضافه كرد: به مردم اين مناطق اعلام شده است كه مي‌توانند با نقل مكان به مناطق پايين‌دست، از امكانات دولتي مانند مسكن و آب و برق بهره‌مند شوند!
تشكري همچنين اضافه كرد: از ابتداي دولت نهم و در ادامه دولت دهم تاكنون بالغ بر 7 هزار مسكن روستايي در شهرستان ساخته شده و بسياري نيز در حال ساخت‌وساز است؛ اين در حالي است كه تعداد خانوارهاي روستايي شهرستان 15 هزار خانوار است.
حجت‌الاسلام "محمدرضا اميري"، نماينده مردم چهار شهرستان جنوبي استان كرمان در مجلس شوراي اسلامي هم، در اين رابطه به خبرنگار ايسنا گفت: پراكندگي جمعيت و كم‌بودن خانوارها دليل اصلي عدم خدمات‌رساني به مردم اين مناطق است؛ چون تعداد خانوارهاي اين منطقه به حد نصاب نمي‌رسد.
اميري افزود: قطعا انتقال شبكه آب و برق به اين منطقه هزينه‌هاي بسياري براي دولت دارد كه نمي‌توان در اين رابطه اقدام كرد.
نماينده مردم منوجان در مجلس شوراي اضافه كرد: دولت موظف است به مناطقي كه بالاي 12 خانوار در آن محل وجود داشته باشد، خدمات‌رساني داشته باشد و در حال حاضر ما نيز پيگير ارائه خدمات مطلوب به اين مردم هستيم.
ولي آنچه كه معلوم است، اظهارات توجيه‌كننده مسؤولان شهرستان هرگز براي مردم قابل قبول نيست و مي‌طلبد تا متوليان امر در شهرستان منوجان و نيز ‌استان كرمان در جهت تامين حداقل نيازهاي اوليه مردم منطقه تلاش كنند.
اما در پي حضور تعدادي از خبرنگاران جنوب استان كرمان در منوجان و شاهد بودن محروميت مطلق در اين منطقه، بر آن شديم تا صداي مردم محروم و مظلوم منطقه "تي‌آب" منوجان را به گوش مسئولان برسانيم.
منطقه "تي‌آب" منوجان در همسايگي امامزاده فضل‌بن عباس، از نوادگان امام موسي كاظم(ع) قرار دارد كه حتي وجود اين بارگاه مقدس هم نتوانسته است مانع از محروميت اين منطقه شود.
فقر و محروميت در حالي در مناطق جنوبي استان كرمان و اين منطقه حاكم است كه مردم با توجه به سياست‌هاي عدالت‌محوري دولت، هرگز انتظار ندارند كه از سوي مسئولان محلي مورد بي‌مهري قرار بگيرند.
پيرزني كه "فاطمه" نام دارد به خبرنگار ايسنا گفت: وضعيت زندگي ما را ببينيد، آيا همه جا اين گونه زندگي مي‌كنند؟
در حالي كه اشك در چشمانش جمع شده است، فرزند كوچش را نشان داد و گفت: اين طفل معصوم چه گناهي كرده كه بايد به دليل نبود امكانات رنج ببرد.
يكي ديگر از اهالي اين منطقه اظهار كرد: مگر ما كافر هستيم كه بايد در دولت اسلامي اين گونه فراموش شويم؟ آيا ما بايد به دليل نبود امكانات عذاب بكشيم تا بميريم؟!
پيرزن ديگري در حالي كه خانه كپري‌اش را نشان مي‌داد، گفت: بعد از گذشت 30 سال از پيروزي انقلاب اسلامي، ما هنوز در كپر زندگي مي‌كنيم و هيچ فرقي با گذشته نكرديم، آيا اين حق‌ ما از زندگي است؟‌
از كودكي پرسيدم، آرزويت چيست؟ در پاسخ گفت، اينكه بابايم يك جفت دمپايي برايم بخرد، و وقتي كه پاهاي برهنه‌اش را ديدم دانستم واقعا كه چه آرزوي بزرگي دارد.
يكي ديگر از اهالي اين منطقه بيان كرد: دولت به ما گفته چون جمعيت‌مان كم است نمي‌توانيم براي شما خانه بسازيم، ولي اين طور نيست، امثال ما در اين منطقه چندين خانوار است آنها چگونه اين حرف‌ها را به ما مي‌گويند؟
آري منطقه "تي‌آب" يا به اصطلاح ديگر "زيارت" كه در جوار امامزاده فضل‌بن عباس قرار دارد، منطقه‌اي محروم است كه امكانات در اين منطقه صفر است و مردم نيز از اين موضوع به شدت گله دارند.
نبود آب آشاميدني سالم موجب شده است تا مردم اين منطقه از آب رودخانه‌ فصلي استفاده كنند كه جز لجن و بوي تعفن، چيز ديگري نمي‌توان در آن مشاهده كرد.
گرچه به گفته مسؤولان شهرستان منوجان، جمعيت اين منطقه كم است،‌ اما در عين حال كودكان زيادي مشاهده مي‌شوند كه به دليل نبود امكانات بهداشتي و رفاهي و گرسنگي، چشمان فرورفته آنها همه چيز را در نگاه اول به هر بيننده‌اي نشان مي‌دهد.
با اين اوصاف اگر اظهارات مسؤولان اين شهرستان حقيقت هم داشته باشد و آنها نتوانند به اين مردم خدمات‌رساني كنند، ولي باز هم حق مردم چه مي‌شود؟ آيا آنها ايراني نيستند؟ آيا آنها حق زندگي كردن ندارند؟ آيا اين مردم از منابع غني نفت و گاز كشور هيچ سهمي ندارند؟
مردم اين منطقه همچنان منتظر نشسته‌اند تا كسي پيدا شود تا آنها را از اين بدبختي و محروميت نجات دهد و اين جاي بسي تامل است كه در دولت عدالت‌محور اين وضعيت در روستاهاي جنوب كرمان حاكم باشد و اين مردم هرگز يادشان نمي‌رود كه ايراني هستند و در همه حوادث و اتفاقات، كشور را ياري كرده‌اند و توقعي جز تامين حداقل نيازهاي اوليه ندارند و اميد دارند كه روزي برسد فقر و محروميت از اين منطقه ريشه‌كن شود.
بر اساس اين گزارش، شهرستان منوجان با داشتن بالغ بر 70 هزار نفر جمعيت، در فاصله 420 كيلومتري مركز كرمان، در جنوب اين استان قرار دارد و يكي از دلايل عمده محروميت تاريخي جنوب كرمان و شهرستان منوجان، مسافت طولاني تا مركز استان است.




کیفرخواست محاربه برای برخی از متهمان جرائم خشن صادر شد

خبرگزاری هرانا - رئیس پلیس آگاهی تهران بزرگ گفت: طی چند روز گذشته نیز چندین کیفرخواست محاربه برای برخی از متهمان صادر شده است.
به گزارش فارس، عباسعلی محمدیان،‌ رئیس پلیس آگاهی تهران بزرگ در نشست خبری صبح امروز با بیان اینکه ارتباط تنگاتنگی بین پلیس و دستگاه قضایی وجود دارد، اظهار داشت: اطلاع رسانی و اخبار جرایم مهم و همچنین دستگیری مجرمان جرایم خشن از سوی دستگاه قضایی صورت خواهد گرفت.
محمدیان گفت: قطعا با توجه به حساسیتی که به وجود آمده احکام سنگینی برای متهمان جرایم خشن صادر خواهد شد و طی چند روز گذشته نیز چندین کیفرخواست محاربه برای برخی از متهمان صادر شده است.
محمدیان همچنین با اشاره به جلسات متعدد پلیس و دستگاه قضایی و همچنین به اظهار نظر رئیس قوه قضائیه و دادستان تهران درباره برخورد با جرایم خشن گفت: دستگاه قضایی امروز با تدابیر جدید و با قدرت بیشتر به صحنه آمده و بر اساس همین امر پرونده‌های نیمه تمام مانده در این زمینه به سرعت به نتیجه خواهد رسید.
گفتنی است، رئیس قوه قضاییه طی روزهای گذشته با اعلام شدت بخشیدن به برخورد و محاکمه افرادی که مرتکب جرائم خشن شده‌اند، برای برخی از جرائم مانند سرقت‌های مسلحانه و زورگیری با سلاح سرد، احکامی مانند اعدام را عنوان کرده بود.


سرقت تمامی وسایل دفتر پلمپ شده مهدی کروبی علیرغم نظارت نهادهای امنیتی

خبرگزاری هرانا - در روز ۱۷شهریور ۱۳۸۸ دفتر کار مهدی کروبی و دفتر حزب اعتماد ملی توسط نهاد های امنیتی پلمپ شد. نیروهای امنیتی در حالی در این روز به این دفترحمله کردند که روز قبل از آن مذاکراتی میان آقای کروبی و نمایندگان قوه قضائیه در خصوص مدارک، اسناد و فیلم های تجاوزها و رسیدگی به این ادعا برقرار شده بود و اسناد در اختیار آن نمایندگان قرار گرفته بود.
به یکباره نیروهای امنیتی به این دفتر یورش برده و کارکنان و شخص آقای کروبی را از آنجا خارج می کنند. این درحالی بوده است که حتی به آقای کروبی و مسئول دفتر ایشان اجازه ندادند که مدارک و وسایل شخصی ایشان را همچون شناسنامه و کارت ملی و دسته چک و غیره را با خود بردارند و از ساختمان خارج کنند. از آن روز تاکنون این دفتراستیجاری پلمپ بوده وعلیرغم پایان یافتن مدت اجاره این ساختمان در اردیبهشت ماه سال جاری، هنوز از سوی نهادهای قضایی به صاحبش تحویل نگردیده است. آقای کروبی بارها در مصاحبه ها گفته بودند که این ساختمان استیجاری است و باید به صاحبش بازگردانده شود و این رفتار نهادهای قضایی برخلاف شرع و اخلاق و قانون است.
اما ماجرای این دفتر به همین جا ختم نمی شود. دو هفته قبل در ساعات اولیه صبح، گشت انتظامی به طور اتفاقی متوجه توقف۲وانت بار مقابل این دفتر گردید که افرادی در حال تخلیه این ساختمان پلمپ شده بودند. ماموران انتظامی به این افراد مشکوک می شوند و از آنان توضیح می خواهند. یکی از سارقین خود را نماینده آقای کروبی معرفی می کند و با بیرون آوردن شناسنامه و کارت ملی آقای کروبی از جیب خود و نشان دادن آن به مامور نیروی انتظامی قصد تایید ادعای خود را داشته است.
اما نیروی انتظامی با اطلاع از پلمپ بودن ساختمان توجیه این افراد را نمی پذیرد و آنان را دستگیر و به پلیس امنیت منطقه شمیران منتقل می کند. بلافاصله پلیس امنیت جهت روشن شدن ماجرا در تماسی تلفنی، صحت ماجرا را از آقای کروبی جویا می شود که ایشان با اظهار تعجب، از وقوع چنین حادثه ای اظهار بی اطلاعی نمودند. نکته قابل توجه اینجاست که هنگاهی که نماینده ای از طرف آقای کروبی در پلیس امنیتی حضور می یابد، سارقین بدون ذره ای نگرانی و ترس و با اعتماد بنفس کامل با وی روبرو می شوند! نماینده آقای کروبی خواستار روشن شدن ماجرا می شود و پلیس امنیت این افراد را تحویل وزارت اطلاعات می دهد. لیکن از آن روز تاکنون این نهاد امنیتی پاسخی در خصوص ماهیت این اقدام و هویت سارقین و نیز محل انتقال این وسایل سرقتی، ارائه ننموده است.
لازم به توضیح است از جمله اقلام سرقتی از این ساختمان می توان به ۶تن برنج و روغن نذری که برای ماه رمضان آن سال تهیه شده بود و نیز میزان قابل توجهی وسایل دفتری همچون میز، مبل، یخچال،فرش و دوربین فیلم برداری وغیره که در آن زمان در دفتر موجود بوده است اشاره نمود که تمامی این اموال ریز و درشت توسط این افراد به سرقت رفته است.
حال سوال اصلی اینجاست که چگونه می شود تمام وسایل ساختمانی با این درجه از اهمیت که تحت شدیدترین تدابیر امینتی بوده است توسط افرادی به ظاهرعادی مورد دستبرد قرار گیرد؟ و چرا اکنون پس از ۱۵ روز از وقوع این حادثه، وزارت اطلاعات و نهادهای امنیتی در این خصوص سکوت کرده اند و توضیحی در مورد سارقین و اهداف آنان ارائه نمی دهند؟
امید است وزارت اطلاعات و نهادهای مربوطه با ارائه توضیحی شفاف در این زمینه، هرگونه شائبه در خصوص این سرقت را برطرف نمایند.



بازداشت دو فعال فرهنگی در بوکان

خبرگزاری هرانا - دو فعال فرهنگی در شهر بوکان توسط نیروهای امنیتی در این شهر بازداشت شدند.
به گزارش موکریان، رحمان حسين زاده و علی اسماعيل نژاد دو فعال فرهنگی شهر بوکان توسط نيروهای امنيتی در اين شهر بازداشت شدند.
رحمان حسين زاده که صاحب يک کتاب فروشی در بوکان است، حدود ۲۰ روز پيش و علی اسماعيل نژاد هم که در بيمارستان مشغول به کار می باشد حدود يک هفته پيش بازداشت شده اند.
تا کنون هيچ علت يا عللی برای بازداشت اين شهروندان از طرف مقامات قضايی شهر بوکان اعلام نشده است.


حکم اعدام سه زندانی سیاسی کرد نقض شد

خبرگزاری هرانا – دستگاه قضایی جمهوری اسلامی ایران حکم اعدام سه زندانی سیاسی کرد را نقض و جهت بررسی مجدد به شعبه یک دادسرای ارومیه ارجاع داد.
بنا به اطلاع گزارشگران هرانا، سه زندانی سیاسی به نامهای ایرج محمدی، احمد پولاد خانی و محمد امین آغوشی در پی نقض پرونده از سوی دستگاه قضایی پرونده سه متهم را که پیشتر به اعدام محکوم شده بودند را به شعبه یک دادسرای ارومیه ارجاع داده است.
 ایرج محمدی، اهل میاندوآب که هم اکنون در زندان ارومیه به سر می برد به همراه محمد امین آگوشی، اهل پیرانشهر و احمد پولادخانی، اهل پیرانشهر پیشتر از سوی یک دادگاه نظامی به اعدام از طریق تیرباران محکوم شده بودند.



كارگران كارخانه تبد قزوين چهار ماه حقوق نگرفته اند

خبرگزاری هرانا - حدود 4 ماه است 230 نفر از كارگران اين كارخانه حقوق دريافت نكرده اند و مشكلات عديده اي پيدا كرده اند.
عباس كشاورز معتمدي، عضو هيات مديره كانون هماهنگي شوراهای اسلامي كار استان قزوين گفت: كارخانه تبد با 42 سال سابقه در ريسندگي و بافندگي در حال حاضر مشكل سرمايه در گردش و نقدينگي دارد.
وی در گفتگو با خبرنگار ايلنا با اشاره به اينكه در حال حاضر بهاي تمام شده كالاي از قيمت فروش فعلي به مراتب بالاتر است، افزود: فرسودگي ماشين آلات، فراند طولاني توليد و بالا بودن هزينه هاي سربار و... باعث بالا بودن قيمت كالاي ساخته شده است.
عضو شوراهاي اسلامي كار كارخانجات تبد قزوين اظهار كرد: اگر بنياد جانبازان كه اين شركت متعلق به آن است و كمك كند نيمي از كارگران آن در قالب مشاغل سخت وزيان آور و ماده 10 قانون نوسازي صنايع بازنشسته مي شوند.
كشاورز معتمدي ادامه داد: اگر بنياد بتواند به لحاظ تامين مواد اوليه به اين شركت كمك كند ، شركت تبد به حيات خود ادامه مي دهد.


"اخلال در هدفمند کردن یارانه ها"، دلیل بازداشت فریبرز رئیس دانا

خبرگزاری هرانا - عباس جعفری دولت‌آبادی، دادستان تهران، درباره بازداشت فریبرز رئیس دانا، اقتصاددان سرشناس، که شنبه گذشته پس از مصاحبه‌ای که در مورد طرح هدفمند کردن یارانه‌ها با کانال تلویزیونی فارسی بی‌بی‌سی  داشت بازداشت شد، به صراحت اتهام وی را اخلال در این طرح دانست.
دادستان تهران گفت: "این شخص پرونده‌اش در دستور کار نیروهای اطلاعاتی و قضایی است که مصاحبه وی با رسانه‌های بیگانه دستگیری وی را تسریع کرد چون وقتی در آستانه اجرای طرح بزرگی هستیم حق نداریم در آن اخلال ایجاد کنیم."
فریبرز رییس دانا در نخستین ساعات بامداد يكشنبه ۲۸ آذر، پس از اعلام خبر آغاز اجرای قانون هدفمندسازی یارانه ها توسط محمود احمدی نژاد،  در تهران بازداشت شد.
براساس گزارش رادیو فردا دولت آبادی در ادامه در مورد پنج روزنامه‌نگار و هم‌چنین سرمایه‌گذار روزنامه شرق که به تازگی بازداشت شده‌اند گفت: "این روزنامه‌نگاران جرایم امنیتی داشتند و اقدامات آنها ارتباطی با روزنامه‌نگاری نداشته و بیشتر در صدد صدور اطلاعیه و بیانیه بوده‌اند."
دادستان تهران افزود: "این شش روزنامه‌نگار در دو مرحله توسط ماموران امنیتی و اطلاعاتی شناسایی و دستگیر شدند."
احمد غلامی، فرزانه روستایی، کیوان مهرگان، ریحانه طباطبایی و امیرهادی انواری، پنج روزنامه‌نگاری هستند که به همراه علی خدابخش، سرما‌یه‌گذار روزنامه شرق از سوی نیروهای امنیتی بازداشت شده‌اند.
در همین حال هادی حیدری، کارتونیست‌ روزنامه شرق نیز به همراه فاطمه عرب‌سرخی، علیرضا طاهری و محمد شفیعی (از جوانان نزدیک به حزب مشارکت) به طور جداگانه دستگیر شده‌اند.
دادستان تهران در باره نازنین خسروانی، روزنامه‌نگار دیگری که از آبان ماه امسال در زندان به سر می‌بَرد گفت وی نیز "به جرم اقدام علیه امنیت ملی" دستگیر شده است و پرونده وی نیز به زودی به دادگاه فرستاده می‌شود.
در همین حال عباس جعفری دولت‌آبادی دلیل بازداشت اعضای سندیکای کارگران شرکت واحد اتوبوسرانی تهران را که ماه‌ها در زندان به سر می‌برند "امنیتی" اعلام کرد.
دادستان تهران گفت: "این افراد اتهام امنیتی داشته‌اند و جرایم امنیتی مرتکب شده‌اند که برخی حکم گرفته‌اند و برخی منتظر صدور حکم هستند."
رضا شهابی، مرتضی کمساری، غلامرضا غلامحسینی و علی‌اکبر نظرآبادی از اعضای سندیکای شرکت واحد تهران هستند که در ماه‌های اخیر به زندان افتادند.
این در حالی است که منصور اسانلو و ابراهیم مددی، رئیس و معاون این سندیکا از سال 1386 به زندان افتاده‌اند و مقام‌های جمهوری اسلامی به درخواست‌های داخلی و بین‌المللی برای آزادی آنها پاسخی نداده‌اند.


اخراج سیصد نفر از کارگران سد آزاد به تیر

خبرگزاری هرانا -طی یک ماه گذشته سیصد تن از کارگران سد آزاد به تیر از کار اخزاج شدند.
پروژه سد آزاد "به­ تیر" که بین شهرهای سنندج و مریوان قرار دارد با تعداد 1200 کارگر بصورت قرار داد موقت مشغول بکار می باشد.
به گزارش کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکل های کارگری، مسئولین این سد طی یک ماه گذشته (اول آذر ماه 89 الی اول دی ماه 89)  تعداد  300 نفر از کارگران این پروژه را اخراج کردند.
بیشتر کارگران اخراجی (در حدود 52 نفر) از قسمت خاک رس بوده، 35 نفر از بخش کمپرسور، 17 نفر راننده بولدوزر، و سایرین از دیگر بخش ها می باشند.
لازم به ذکر است که  کارگران بصورت قراردادی مشغول به کار بوده  و حدود 3 ماه است که حقوق دریافت نکرده اند.


عفو بین الملل از دستگیری خانوادۀ حبیب الله لطیفی ابراز نگرانی کرد

دروری دایک، Drewery Dyke، مسئول بخش خاورمیانه سازمان عفو بین الملل در گفتگو با رادیو فردا از دستگیری اعضای خانوادۀ حبیب‌الله لطیفی ابراز نگرانی کرد.
نیروهای امنیتی یکشنبه شب با یورش به منزل حبیب الله لطیفی، زندانی سیاسی محکوم به اعدام، چندین تن از اعضای خانواده وی را بازداشت کردند.
حبیب‌الله لطیفی که از جمله به دخالت در چند بمب گذاری متهم شده، قرار بود، بامداد دیروز (یکشنبه) اعدام شود، اما در پی اعتراض های بین المللی و تحصن خانواده وی در مقابل زندان سنندج، این حکم اجرا نشد.


اعضای خانواده حبیب الله لطیفی بازداشت شدند

خبرگزاری هرانا – در پی یورش نیروهای امنیتی به منزل پدری حبیب الله لطیفی کلیه اعضای خانواده این زندانی سیاسی که در منزل حضور داشته اند بازداشت شدند.
بنا به اطلاع گزارشگران هرانا، پس از تعویق حکم اعدام حبیب الله لطیفی و انجام ملاقات خانواده این زندانی و تائید سلامت حبیب الله لطیفی، دستگاه اطلاعاتی و امنیتی در ساعت 22 شب همان روز با یورش به منزل پدری این زندانی اعدامی کلیه اعضای خانواده این زندانی را بازداشت و به مکان نامعلومی منتقل کردند.
شاهدان عینی از جمله مادر یک زندانی سیاسی که در صحنه بازداشت این افراد حضور داشت به گزارشگر هرانا گفتند " حوالی ساعت 10 شب بود که سراسر کوچه را ماشین های گارد ویژه ، پلیس آگاهی و ماشین های ون پلیس به صورت کاملا ناگهانی تحت محاصره خود قرار دادند و افراد لباس شخصی و پلیس به منزل پدری حبیب الله لطیفی یورش بردند."
دست کم 30 تن از نیروهای امنیتی و انتظامی با در دست داشتن باتوم و سلاح و با آرایش نظامی در این یورش حضور داشتند و پس از ورود به منزل و تفتیش کامل آن، اقدام به شناسایی افراد ساکن در آن نموده و سپس ضمن بازداشت اعضای خانواده کیس کامپیوتر شخصی را نیز با خود بردند.


یورش نیروهای امنیتی به منزل پدری حبیب الله لطیفی

خبرگزاری هرانا – نیروهای امنیتی در سنندج ساعت 10 شب روز گذشته به منزل پدری حبیب الله لطیفی یورش برده و اقدام به تفتیش منزل و ضبط وسایل کردند.
بنا به اطلاع گزارشگران هرانا، بنا به گزارشات دریافتی از منابع محلی راس ساعت 22  مورخ 5 دی ماه 89 نیروهای امنیتی به منزل پدری حبیب الله لطیفی زندانی سیاسی محکوم به اعدام که اجرای حکم وی در تاریخ مقرر شده (5 دی ماه) به تعویق افتاده است.یورش برده و ضمن تفتیش منزل به بازداشت ساکنین آن مبادرت کردند.
 گفتنی است، نیروهای امنیتی که تعدادشان بالغ بر 30 تن گزارش شده است یک دستگاه کامپیوتر را ضبط و علاوه بر اعضای خانواده، یک شخص که عضو خانواده نبوده است را نیز بازداشت کردند.
شاهدین محلی و همچنین بعضی منابع تایید نشده از بازداشت (تمام) ساکنین منزل و انتقال آنان به نقطه نامعلومی در این رابطه اطلاع میدهند، هرانا به پیگیری موضوع برای اعلام آمار و هویت بازداشت شدگان پرداخته و در این رابطه گزارشات تکمیلی منتشر خواهد کرد.
گفتنی است حبیب الله لطیفی زندانی سیاسی کرد محکوم به اعدامی است که در زندان مرکزی سنندج به سر می برد و مقرر شده بود روز گذشته حکم مرگ وی اجرا شود که این موضوع موجب اعتراضات گسترده مردمی در داخل و خارج کشور شد.