اعتصاب غذای یک زندانی کرد در زندان ارومیه
خبرگزاری هرانا
احمد سلیمانی زندانی سیاسی کرد اهل اشنویه، در زندان ارومیه در اعتراض به نقض حقوق خود دست به اعتصاب غذا زده است.
به گزارش آژانس خبری موکریان، احمد سلیمانی که بیش از پنج ماه است در زندان ارومیه محبوس است از روز یکشنبه در اعتراض به مخالفت مسئولین زندان با انتقال وی به زندان محل سکونتش اعتصاب نموده و در پی آن به قرنطینه زندان منتقل شده است.
شایان ذکر است که احمد سلیمانی به اتهام همکاری با یکی از احزاب کردی از طرف دادگاه انقلاب به تحمل یک سال حبس محکوم شده است.
ممانعت نیروهای امنیتی از ملاقات خانواده کیانوش آسا با میر حسین موسوی
خبرگزاری هرانا
نیروهای امنیتی با بازداشت 7 ساعته خانواده آسا از ملاقات این خانواده با یکی از نامزدان ریاست جمهوری ممانعت به عمل آوردند.
بنا به اطلاع گزارشگران هرانا، نیروهای امنیتی با بازداشت کلیه اعضای این خانواده و بازجویی 7 ساعته و تهدید ایشان از ملاقات این خانواده با میر حسین موسوی و زهرا رهنورد جلوگیری کردند.
خانواده کیانوش آسا در ماه های اخیر تحت فشارهای مختلفی از سوی حاکمیت قرار گرفته به طوری که برادر این جانباخته تا کنون دوبار توسط نیروهای امنیتی و اطلاعاتی بازداشت شدند و به مدت دو ماه نیز در زندان اوین در بازداشت موقت بسر برده است.
کیانوش آسا از دانشجویان معترض به نتیجه انتخابات بود که در راهپیمایی 25 خرداد ماه سال 88 توسط ماموران دولتی کشته شد.
تبعید هادی قائمی به زندان گنبد کاووس
هادی قائمی از دستگیرشدگان حوادث 6 دی ماه (عاشورا) به زندان گنبد کاووس تبعید شد.
روز دوشنبه پانزدهم شهریورماه هنگامی که خانواده آقای قائمی برای ملاقات با وی به سالن ملاقات بند 350 زندان اوین مراجعه کرده بودند پس از طی تمامی مراحل ملاقات و انتظار طولانی به ایشان اطلاع داده شد که او را به زندان گنبد کاووس تبعید کرده اند.
به گزارش وبلاگ فعالین حقوق بشر و دموکراسی، هادی قائمی چند روز بعد از اعتراضات 6 دی ماه با یورش مامورین وزارت اطلاعات به منزلشان دستگیر و به سلول های انفرادی بند 209 زندان اوین منتقل شد.
وی در طی مدت بازداشت در بند 209 تحت شکنجه های جسمی و روحی برای گرفتن اعترافات تلویزیونی علیه خود قرار داشت.
نامه یک شهروند بهایی ساکن ساری به دادستانی
خبرگزاری هرانا
ماموران وزارت اطلاعات شهر ساری با یورش به منزل یک شهروند بهایی بدون اجازه و ضمن فحاشی و ضرب و شتم اقدام به ضبط وسایل شخصی نامبرده نبوده اند، این شهروند بهایی در تظلم نامه ای به به دادستانی نسبت به این امر معترض شدند.
متن نامه خانم نغمه حافظی به دادستان شهرستان ساری که در اختیار خبرگزاری هرانا قرار گرفته به قرار زیر است:
بسمه تعالیدادستان محترم دادگاه انقلاب شهرستان ساری
احتراما اینجانب نغمه حافظی فرزند بیژن- شماره 28 به استحضار میرساند:
ساعت دو و پانزده دقیقه روز چهارشنبه 16 شهریور 1389 ه.ش 7 نفر با لباس شخصی بدون زنگ زدن از در ورودی آپارتمان وارد آپارتمان شده و بعد پسر 7 ساله بنده را وسیله قرار داده و به صورت ناگهانی وارد خانه شدند و شروع به جمع کردن وسایل کردند.
ضمنا همسر بنده در آن لحظه خانه نبودند و بعد از ورود ایشان و اعتراض به اینکه چرا به همراه 7 نفر مرد 1 زن نیست ( در ورود به خانه ای که یک زن جوان تنها در آن هست) شروع به ضرب و شتم ایشان کرده و به مقدسات ما توهین کرده و فحاشی کرده و حرفهای رکیک زدند.
عکسهای مقدس ما را پاره کردند و با صدای بلند به آنها فحش دادند.
بعد از جمع آوری کلیه وسایل یک لیست تهیه کردند و گفتند همین یک نسخه است و فقط شما باید آن را امضا کنی و به شما هم نسخه ای نمیدهیم. بعد از امتناع بنده در امضاء، گفتند اگر امضا نکنی وسایل را پس نمیدهیم.
و در راه پله گفتند که 9 صبح اطلاعات نهضت باش اگر نیایی با دستبند می آییم و میبریمت. با بنده مثل یک آدم جانی برخورد کردند و ضمنا حکمی در این مورد نداشتند.
بنده خواستار رسیدگی به این هتک حرمت حریم خصوصی و بازگرداندن وسایل از جمله لپ تاپ شخصی، کیس کامپیوتر، رمهای دوربین های عکاسی و فیلمبرداری که کاملا شامل عکسهای خصوصی و خانوادگی بنده بوده هستم.
با تشکر
نغمه حافظیتصویر نامه:
هفته نامه نصیر بوشهر توقیف شد
نصیر بوشهر که از جمله هفتهنامههای اصلاحطلب استان بوشهر به شمار میرود، در جلسه روز گذشته هیأت نظارت بر مطبوعات توقیف شده است.
دراین جلسه که با حضور محمدعلی رامین از اعضای نظارت بر مطبوعات برگزار شد، بنا بر تخلف از بندهای 1، 8 و 9 ماده 6 قانون مطبوعات حکم بر توقیف این نشریه داده شد.
به گزارش آفتاب بهنقلاز موج زنده، این حکم به صورت کلی و بدون اشاره به موارد یا مستندات داده شده است.
بر اساس متن قوانین مطبوعات شرح بندهای فوق از مادهی 8 به قرار زیر است:
بند 1: نشر مطالب الحادی و مخالف موازین اسلامی و ترویج مطالبی که به اساس جمهوری اسلامی لطمه وارد کند.
بند 8: افترا به مقامات، نهادها، ارگانها و هریک از افراد کشور و توهین به اشخاص حقیقی و حقوقی که حرمت شرعی دارند، اگر چه از طریق انتشار عکس یا کاریکاتور باشد.
بند 9: سرقتهای ادبی و همچنین نقل مطالب از مطبوعات و احزاب و گروههای منحرف و مخالف اسلام (داخلی و خارجی) بهنحوی که تبلیغ از آنها باشد.
حدود موارد فوق را آییننامه مشخص میکند.
هفتهنامهی نصیر بوشهر از سال 87 فعالیت خود را در سطح استانی با مدیریت عبدالله لاوریفرد آغاز کرد.
چندی پیش تعدادی از نشریات مستقل استان بوشهر، در نامهای سرگشاده خطاب به مجمع نمایندگان استان به عملکردهای شفیعی مدیر کل ارشاد استان بوشهر و محدودیتهای اعمال شده از طرف وی همچون قطع کردن سهمیهی نقدی کاغذ، تبلیغات و آگهیهای دولتی انتقاد کرده بودند.
در این نامه سرگشاده آمده بود: مطبوعات و روزنامهنگاران مستقل استان بوشهر در این روزها، تلخترین ایام تاریخ مطبوعات بوشهر را سپری مینمایند به طوری که به جرات میتوان ادعا نمود که تاریخ مطبوعات بوشهر تا کنون روزهای تلخی همانند این ایام را به چشم ندیده و روزنامهنگاران مستقل هیچگاه تا این اندازه زیر فشار مدیریت دولتی قرار نداشتهاند.
مدیریتی که امروز در اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی بوشهر حکمران است، در خاموشی سازمانهای نظارتی و بازرسی و همراهی برخی مسئولان، با گشادهدستی تمام، همهی همت خود را برای خاموشی روزنامهنگاری مستقل که همواره صدای رسای مردم مظلوم بوشهر بودهاند بهکار برده و از هیچ اقدام غیر قانونی برای این کار خودداری ننموده است.
جو ملتهب یکی از روستاهای قشم در پی کشته شدن یک جوان به دست نیروهای انتظامی
خبرگزاری هرانا
در پی کشته شدن یکی از نوجوانان ساکن قشم به دست نیروهای انتظامی در کنار ساحل و ضرب و شتم یکی از نیروهای پلیس توسط مردم روستای دولاب، عصر روز گذشته پلیس برای بازداشت عده ای که در ضرب و شتم مامور پلیس شرکت داشتند اقدام ناموفقی داشت.
بنا به اطلاع گزارشگران هرانا، در ساعت شش بعد از ظهر عصر سه شنبه شانزدهم شهریورماه، یک ماشین که حامل تعداد زیادی از مامورین نیروی انتظامی بود به منظور دستگیر کردن یکی دیگر از جونان ساکن روستای دولاب که گفته می شود مامور قاتل را مورد ضرب و شتم قرار داده بود، یورش بردند.
در پی این هجوم مردم این روستا با ماموران نیروی انتظامی درگیر شده و با توجه به تعداد بیشتر، ایشان به مامورین چیره شده و اجازه دستگیری این جوان را به نیروی انتظامی ندادند.شایان ذکر است که جو روستای فوق الذکر ملتهب گزارش شده است و هر لحظه انتظار هجوم نیروهای انتظامی برای دستگیری جوان مذکور می رود.
محکومیت حسین قابل، دانشجوی محروم از تحصیل دانشگاه فردوسی به یک سال حبس تعلیقی
حسین قابل فعال دانشجویی دانشگاه فردوسی مشهد به یک سال حبس تعلیقی و محرومیت از استفاده از تلفن همراه و شرکت در تجمعات محکوم شد.
به گزارش دانشجونیوز، حسین قابل، دانشجوی مهندسی برق دانشگاه فردوسی مشهد و فعال دانشجویی این دانشگاه که عاشورای سال گذشته در مقابل بیت آیت الله صانعی در مشهد بازداشت شده و مدت 31 روز در بند نیروهای امنیتی مشهد بود، در پی حکم قاضی کاووسی، رئیس شعبه ی 5 دادگاه انقلاب مشهد، به یک سال حبس که به مدت 4 سال تعلیق شده است، و محرومیت استفاده از تلفن همراه و منع از شرکت در تجمعات به مدت 4 سال، محکوم شد.
گفتنی است حسین قابل از اعضای شورای سردبیری نشریات دانشجویی اصلاح طلب از جمله ژاژ، تاک و ریشه بوده و اتهام وی تبلیغ علیه نظام و توهین به رهبری عنوان شده است که وی هیچ یک از اتهامات را وارد نمی داند.
پیش از این نیز پس از راهپیمایی 13 آبان در این دانشگاه، حسین قابل به دو ترم محرومیت از تحصیل از طرف کمیته انضباطی دانشگاه محکوم شده بود و هم اکنون در دوران محرومیت به سر می برد.
گفتنی است حسین قابل از اعضای شورای سردبیری نشریات دانشجویی اصلاح طلب از جمله ژاژ، تاک و ریشه بوده و اتهام وی تبلیغ علیه نظام و توهین به رهبری عنوان شده است که وی هیچ یک از اتهامات را وارد نمی داند.
پیش از این نیز پس از راهپیمایی 13 آبان در این دانشگاه، حسین قابل به دو ترم محرومیت از تحصیل از طرف کمیته انضباطی دانشگاه محکوم شده بود و هم اکنون در دوران محرومیت به سر می برد.
محکومیت یک شهروند تهرانی به قصاص
خبرگزاری هرانا
یک شهروند تهرانی به نام "عبدالحسین" توسط شعبه 71 دادگاه کیفری استان تهران به ریاست قاضی نورالله عزیزمحمدی، به اعدام محکوم شد.
به گزارش فارس، این شهروند به اتهام قتل فردی به نام "مهدی" که برادر همسرش بوده، به قصاص محکوم شده است.
مقتول با اصابت ضربات چاقو به قلبش فوت کرده است.
گفته می شود فرد متهم نیز به کشتن "مهدی" اعتراف کرده اما اذعان داشته که در یک درگیری این اتفاق افتاده است.
در جلسه ی دادگاه، نماينده دادستان با اشاره به مدارك موجود در پرونده بزه انتسابي به متهم را محرز دانست و خواستار مجازات وي شد. اوليايدم نيز خواسته خود را قصاص او عنوان كردند.
بعد از اظهارات متهم در دادگاه، قاضي عزيزمحمدي به همراه مستشاران دادگاه وارد «شور» شدند و در نهايت متهم را به قصاص محكوم كردند.
بعد از اظهارات متهم در دادگاه، قاضي عزيزمحمدي به همراه مستشاران دادگاه وارد «شور» شدند و در نهايت متهم را به قصاص محكوم كردند.
کشته شدن یکی از نوجوانان ساکن قشم به دست نیروهای انتظامی
صبح امروز سه شنبه شانزدهم شهریورماه یک نوجوان اهل سنت و ساکن جزیره قشم به ضرب گلوله از ناحیه سر در دم کشته شد.
بنا به اطلاع گزارشگران هرانا، صادق دولابی زاده اهل روستای دولاب از توابع قشم که صبح امروز به قصد ماهی گیری به دریا رفته بود توسط ماموران نیروی انتظامی دستگیر و کنار ساحل در مقابل دیدگان اهالی از ناحیه سر هدف قرار گرفت و در دم جان باخت.
این نوجوان که در مقطع اول دبیرستان درس می خواند برای گذران زندگی خانواده اش مجبور به کار بوده و روزانه به منظور ماهی گیری به سمت دربا عظیمت می کرد که امروز توسط گشت دریایی نیروی انتظامی دستگیر و به ساحل هدایت می شود.
پس از مشاهده ی این صحنه تنی چند از اهالی منطقه برای آگاهی بیشتر از ماجرا و نجات جان این نوجوان نزدیک ایشان می شوند که اما با تیر اندازی سه تن از ماموران نیروی انتظامی رویرو می شوند. این ماموران پس از ضرب و شتم صادق دولابی زاده با شلیک گلوله به سر، وی را از پای درمی آوردند.
دو تن از ماموران با مشاهده ی این صحنه و خشم مردم حاضر در صحنه از آن منطقه گریخته و یکی از آن ها به دست مردم گرفتار می شود و پس از ضرب و شتم توسط مردم همراه با جسد نوجوان به اداره اطلاعات قشم تحویل داده می شود.
بنا به اطلاع گزارشگران هرانا، صادق دولابی زاده اهل روستای دولاب از توابع قشم که صبح امروز به قصد ماهی گیری به دریا رفته بود توسط ماموران نیروی انتظامی دستگیر و کنار ساحل در مقابل دیدگان اهالی از ناحیه سر هدف قرار گرفت و در دم جان باخت.
این نوجوان که در مقطع اول دبیرستان درس می خواند برای گذران زندگی خانواده اش مجبور به کار بوده و روزانه به منظور ماهی گیری به سمت دربا عظیمت می کرد که امروز توسط گشت دریایی نیروی انتظامی دستگیر و به ساحل هدایت می شود.
پس از مشاهده ی این صحنه تنی چند از اهالی منطقه برای آگاهی بیشتر از ماجرا و نجات جان این نوجوان نزدیک ایشان می شوند که اما با تیر اندازی سه تن از ماموران نیروی انتظامی رویرو می شوند. این ماموران پس از ضرب و شتم صادق دولابی زاده با شلیک گلوله به سر، وی را از پای درمی آوردند.
دو تن از ماموران با مشاهده ی این صحنه و خشم مردم حاضر در صحنه از آن منطقه گریخته و یکی از آن ها به دست مردم گرفتار می شود و پس از ضرب و شتم توسط مردم همراه با جسد نوجوان به اداره اطلاعات قشم تحویل داده می شود.
پدر خانواده ی دولابی زاده سال هاست که از بیماری رنج می برد و تنها نان آور خانه همین نوجوان بوده است.
لازم به ذکر است سالانه تعداد زیادی از جوانان این منطقه به دلیل برخورد بد نیروی انتظامی کشته می شوند.
جزیره قشم در جنوب ایران قرار دارد و شغل اکثر مردم این منظقه صیادی است. بیش از ده سال است که مردم این منطقه با خشک سالی مواجه اند و در وضعیت نامساعدی از لحاظ معیشت به سر می برند. فقر و تنگ دستی در بیش از هشتاد روستای این جزیره مردم را در بدترین شرایط زندگی قرار داده است.
لازم به ذکر است سالانه تعداد زیادی از جوانان این منطقه به دلیل برخورد بد نیروی انتظامی کشته می شوند.
جزیره قشم در جنوب ایران قرار دارد و شغل اکثر مردم این منظقه صیادی است. بیش از ده سال است که مردم این منطقه با خشک سالی مواجه اند و در وضعیت نامساعدی از لحاظ معیشت به سر می برند. فقر و تنگ دستی در بیش از هشتاد روستای این جزیره مردم را در بدترین شرایط زندگی قرار داده است.
احتمال اعدام سکینه محمدی آشتیانی پس از ماه رمضان
در حالی که اتحادیه اروپا صدور حکم سنگسار برای سکینه محمدی آشتیانی را محکوم کرده است، فرزند و وکلای وی از امکان اجرای حکم اعدام او پس از ماه رمضان ابراز نگرانی کردهاند.
به گزارش آسوشیتد پرس، خوزه مانوئل باروسو، رئیس کمیسیون اروپا در سخنرانی خود در پارلمان اروپا در روز سه شنبه، 16 شهریور، ضمن ابراز انزجار خود از شنیدن خبر صدور حکم سنگسار برای خانم محمدی آشتیاتی، این حکم را "وحشیانه" خواند.
به گزارش رادیو فردا، این در حالی است که سجاد قادرزاده، فرزند خانم محمدی آشتیانی نیز، روز دوشنبه، پانزدهم شهریور، در حالی که از طریق تماس تلفنی در کنفرانس خبری که برنار هانری لوی، فیلسوف و روزنامهنگار فرانسوی، در پاریس تدارک دیده بود شرکت میکرد، ضمن ابراز نگرانی از اعدام قریبالوقوع مادرش اعلام کرد که ماه رمضان رو به پایان است و با استناد به قانون، اعدامها میتواند دوباره از سر گرفته شود.
در این کنفرانس هم چنین محمد مصطفایی، یکی از وکلای پرونده خانم محمدی آشتیانی، نیز اعلام کرد که با پایان یافتن ماه رمضان، امکان اعدام خانم محمدی آشتیانی وجود دارد و علاوه بر این جاوید هوتن کیان، وکیل دوم خانم محمدی آشتیانی، نیز که از طریق تماس تلفنی در کنفرانس شرکت داشت اظهار کرد که پس از ماه رمضان، "هر لحظه" امکان دارد خانم محمدی آشتیانی اعدام شود.
بنا بر احکام اسلامی، اجرای حکم اعدام در ماه رمضان حرام است و به همین دلیل در جمهوری اسلامی نیز که قوانین آن بر پایه احکام اسلامی تدوین شده است، اجرای اعدام در طول ماه رمضان، موقتاً متوقف میشود.
برنار هانری لوی که پیش از این نیز با تهیه دادخواست و گردآوری 80 هزار امضا خواستار آزادی خانم محمدی آشتیانی شده بود در این کنفرانس ضمن "وحشیانه" خواندن این حکم، اعلام کرد که تا زمانی که خانم محمدی مورد عفو واقع شده و آزاد شود به تلاش خود ادامه خواهد داد.
در این کنفرانس همچنین شهناز غلامی، فعال حقوق زنان، که در سال 87 ماهها در زندان تبریز زندانی بود نیز حضور داشت. وی که به گفته خودش مدتی از دوران حبس خود را با خانم محمدی آشتیانی همبند بوده میگوید در زمان ابلاغ حکم سنگسار وی نیز در کنار خانم محمدی آشتیانی بوده است.
وی میافزاید که سکینه به زبان آذری صحبت میکند و به همین دلیل از آنجا که حکم وی به زبان فارسی قرائت شده و هم چنین به جای سنگسار از لغت عربی "رجم" استفاده شده است، وی متوجه نشده و حکم خود را امضا کرده است.
سکینه محمدی آشتیانی 43 سال دارد و مادر دو فرزند است. وی که از سال 1384 در زندان به سر میبرد، متهم به زنای محصنه است و پیش از این برای این اتهام 99 ضربه شلاق خورده بود، اما بار دیگر با باز شدن پرونده قتل همسرش، پرونده اول وی به جریان افتاد و دادگاه این بار وی را به سنگسار به اتهام زنا و اعدام با دار به اتهام قتل همسرش محکوم کرد.
پس از انتشار خبر حکم سنگسار خانم محمدی آشتیانی و به دنبال اعتراضهای بینالمللی به سنگسار خانم محمدی آشتیانی، اجرای این حکم از جانب قاضی پرونده به طور موقت متوقف شد.
با این حال، هوتن کیان روز دوشنبه در گفتوگو با خبرگزاری آسوشیتدپرس اعلام کرد که امکان سنگسار خانم محمدی آشتیانی هنوز وجود دارد و افزود: "حکم سنگسار خانم محمدی آشتیانی تنها به تعویق افتاده و هنوز لغو نشده است."
این در حالی است که حکم به دار کشیدن خانم محمدی آشتیانی نیز هر لحظه قابل اجراست.
به گزارش آسوشیتد پرس، خوزه مانوئل باروسو، رئیس کمیسیون اروپا در سخنرانی خود در پارلمان اروپا در روز سه شنبه، 16 شهریور، ضمن ابراز انزجار خود از شنیدن خبر صدور حکم سنگسار برای خانم محمدی آشتیاتی، این حکم را "وحشیانه" خواند.
به گزارش رادیو فردا، این در حالی است که سجاد قادرزاده، فرزند خانم محمدی آشتیانی نیز، روز دوشنبه، پانزدهم شهریور، در حالی که از طریق تماس تلفنی در کنفرانس خبری که برنار هانری لوی، فیلسوف و روزنامهنگار فرانسوی، در پاریس تدارک دیده بود شرکت میکرد، ضمن ابراز نگرانی از اعدام قریبالوقوع مادرش اعلام کرد که ماه رمضان رو به پایان است و با استناد به قانون، اعدامها میتواند دوباره از سر گرفته شود.
در این کنفرانس هم چنین محمد مصطفایی، یکی از وکلای پرونده خانم محمدی آشتیانی، نیز اعلام کرد که با پایان یافتن ماه رمضان، امکان اعدام خانم محمدی آشتیانی وجود دارد و علاوه بر این جاوید هوتن کیان، وکیل دوم خانم محمدی آشتیانی، نیز که از طریق تماس تلفنی در کنفرانس شرکت داشت اظهار کرد که پس از ماه رمضان، "هر لحظه" امکان دارد خانم محمدی آشتیانی اعدام شود.
بنا بر احکام اسلامی، اجرای حکم اعدام در ماه رمضان حرام است و به همین دلیل در جمهوری اسلامی نیز که قوانین آن بر پایه احکام اسلامی تدوین شده است، اجرای اعدام در طول ماه رمضان، موقتاً متوقف میشود.
برنار هانری لوی که پیش از این نیز با تهیه دادخواست و گردآوری 80 هزار امضا خواستار آزادی خانم محمدی آشتیانی شده بود در این کنفرانس ضمن "وحشیانه" خواندن این حکم، اعلام کرد که تا زمانی که خانم محمدی مورد عفو واقع شده و آزاد شود به تلاش خود ادامه خواهد داد.
در این کنفرانس همچنین شهناز غلامی، فعال حقوق زنان، که در سال 87 ماهها در زندان تبریز زندانی بود نیز حضور داشت. وی که به گفته خودش مدتی از دوران حبس خود را با خانم محمدی آشتیانی همبند بوده میگوید در زمان ابلاغ حکم سنگسار وی نیز در کنار خانم محمدی آشتیانی بوده است.
وی میافزاید که سکینه به زبان آذری صحبت میکند و به همین دلیل از آنجا که حکم وی به زبان فارسی قرائت شده و هم چنین به جای سنگسار از لغت عربی "رجم" استفاده شده است، وی متوجه نشده و حکم خود را امضا کرده است.
سکینه محمدی آشتیانی 43 سال دارد و مادر دو فرزند است. وی که از سال 1384 در زندان به سر میبرد، متهم به زنای محصنه است و پیش از این برای این اتهام 99 ضربه شلاق خورده بود، اما بار دیگر با باز شدن پرونده قتل همسرش، پرونده اول وی به جریان افتاد و دادگاه این بار وی را به سنگسار به اتهام زنا و اعدام با دار به اتهام قتل همسرش محکوم کرد.
پس از انتشار خبر حکم سنگسار خانم محمدی آشتیانی و به دنبال اعتراضهای بینالمللی به سنگسار خانم محمدی آشتیانی، اجرای این حکم از جانب قاضی پرونده به طور موقت متوقف شد.
با این حال، هوتن کیان روز دوشنبه در گفتوگو با خبرگزاری آسوشیتدپرس اعلام کرد که امکان سنگسار خانم محمدی آشتیانی هنوز وجود دارد و افزود: "حکم سنگسار خانم محمدی آشتیانی تنها به تعویق افتاده و هنوز لغو نشده است."
این در حالی است که حکم به دار کشیدن خانم محمدی آشتیانی نیز هر لحظه قابل اجراست.
مصطفی تاج زاده در دومین ملاقات کابینی:
درباره کودتای انتخاباتی مشخصا قرارگاه ثارالله باید پاسخ گو باشد
کلمه:
هنوز یک سؤال بی پاسخ دارم؛ جرم من چیست؟
سید مصطفی تاجزاده یکی از شاکیان کودتای انتخاباتی، روز سه شنبه در دومین ملاقات کابینی با همسرش با تاکید دوباره بر شکایت خود از عوامل دخالت در انتخابات خرداد ۸۸ رییس شورای نگهبان را عامل اصلی دخالت در نتیجه انتخابات دانست.
به گزارش کلمه او گفت: نه تنها این بازداشت مجدد بلکه اصل دستگیری من از ابتدا غیرقانونی بوده و باید جبران شود.بازداشت اول در فردای کودتای انتخاباتی به دلیل مقابله ما با استبداد دینی بود و بازدداشت مجدد هم برای مقابله با کودتای نظامی است. من طی این مدت یک سؤال بی پاسخ از بازجوها داشتم که جرمم چیست و حالا سؤالم از قوه قضائیه این است که چرا به شکایت ما رسیدگی نمی شود؟!من معتقد بوده و هستم که آقای جنتی متقلب است و ریشه تقلب انتخاباتی به او و حامیانش بر می گردد و در مورد این کودتا هم مشخصا باید قرارگاه ثارالله پاسخ بدهد. و رسیدگی به این شکایت باید در محکمه عدلی انجام شود که به اعتقاد من دور نیست.
وی افزود: زندان به رغم غیرقانونی بودنش و به رغم ندادن حقوق اولیه زندانی، این حُسن را داشته که موضوع مهم «شکایت از کودتاگران» را زنده تر و جدی تر نگاه می دارد و این امر موجب آگاهی بیشتر مردم و آمادگی بیشتر آنان برای مقابله با استبداد دینی می شود. ما اکنون در زندان هستیم و معترضیم اما در عین حال شاکر خدایمان هستیم که اسباب آگاهی مردم را فراهم کرده است و دیر نیست روزی که کودتاچیان در دادگاه حاضر شوند و همان طور که در افکار عمومی محکومند در دستگاه قضائی هم محکوم خواهند شد. وی از همه عزیزانی که در فضای حقیقی و مجازی از شکایت نامه هفت زندانی سپاه، حمایت کرده اند صمیمانه تشکر کرد و گفت قطعا این شکایت تا حصول نتیجه پی گیری خواهد شد.
تاجزاده بار دیگر آمادگی کامل خود را برای مناظره و گفتگو پیرامون موضوع کودتای انتخاباتی اعلام کرد و گفت این که از حضور من در زندان برای ایجاد شبهه و تشویش افکار عمومی بهره می گیرند شیوه های منحصر به فردی است که اقلیت اقتدارگرا و ایادی آنان اتخاذ کرده و می کنند و اگر از آگاهی هوادارانشان واهمه نداشتند خیلی زودتر از این ها فرصت گفتگو با مردم از طریق رسانه ملی را می دادند. وی همچنین انتشار متن کامل بازجویی هایش را تحت شرایط سخت انفرادی، که حدود چهارصد صفحه است، بهترین شیوه برای تنویر افکار عمومی اعلام کرد.
لازم به ذکر است رئیس ستاد انتخابات دولت اصلاحات در هنگام بازگشت به زندان پس از شکایت از کودتاچیان از وکیل خود درخواست کرده بود که شکایت نامه هایی را علیه روزنامه ایران و خبرگزاری ایرنا بابت اخبار کذب و تشویش اذهان عمومی و تهیه مقدمات بازداشت غیرقانونی اش و نیز علیه سپاه تنظیم کند که ظاهرا این کار انجام شده و او و خانواده اش منتظر رسیدگی بی طرفانه دستگاه قضائی به این شکایت هستند.
به گفته فخرالسادات محتشمی پور، خانواده آقای محمد نوری زاد نیز روز سه شنبه موفق به ملاقات با ایشان شدند.
سید مصطفی تاجزاده یکی از شاکیان کودتای انتخاباتی، روز سه شنبه در دومین ملاقات کابینی با همسرش با تاکید دوباره بر شکایت خود از عوامل دخالت در انتخابات خرداد ۸۸ رییس شورای نگهبان را عامل اصلی دخالت در نتیجه انتخابات دانست.
به گزارش کلمه او گفت: نه تنها این بازداشت مجدد بلکه اصل دستگیری من از ابتدا غیرقانونی بوده و باید جبران شود.بازداشت اول در فردای کودتای انتخاباتی به دلیل مقابله ما با استبداد دینی بود و بازدداشت مجدد هم برای مقابله با کودتای نظامی است. من طی این مدت یک سؤال بی پاسخ از بازجوها داشتم که جرمم چیست و حالا سؤالم از قوه قضائیه این است که چرا به شکایت ما رسیدگی نمی شود؟!من معتقد بوده و هستم که آقای جنتی متقلب است و ریشه تقلب انتخاباتی به او و حامیانش بر می گردد و در مورد این کودتا هم مشخصا باید قرارگاه ثارالله پاسخ بدهد. و رسیدگی به این شکایت باید در محکمه عدلی انجام شود که به اعتقاد من دور نیست.
وی افزود: زندان به رغم غیرقانونی بودنش و به رغم ندادن حقوق اولیه زندانی، این حُسن را داشته که موضوع مهم «شکایت از کودتاگران» را زنده تر و جدی تر نگاه می دارد و این امر موجب آگاهی بیشتر مردم و آمادگی بیشتر آنان برای مقابله با استبداد دینی می شود. ما اکنون در زندان هستیم و معترضیم اما در عین حال شاکر خدایمان هستیم که اسباب آگاهی مردم را فراهم کرده است و دیر نیست روزی که کودتاچیان در دادگاه حاضر شوند و همان طور که در افکار عمومی محکومند در دستگاه قضائی هم محکوم خواهند شد. وی از همه عزیزانی که در فضای حقیقی و مجازی از شکایت نامه هفت زندانی سپاه، حمایت کرده اند صمیمانه تشکر کرد و گفت قطعا این شکایت تا حصول نتیجه پی گیری خواهد شد.
تاجزاده بار دیگر آمادگی کامل خود را برای مناظره و گفتگو پیرامون موضوع کودتای انتخاباتی اعلام کرد و گفت این که از حضور من در زندان برای ایجاد شبهه و تشویش افکار عمومی بهره می گیرند شیوه های منحصر به فردی است که اقلیت اقتدارگرا و ایادی آنان اتخاذ کرده و می کنند و اگر از آگاهی هوادارانشان واهمه نداشتند خیلی زودتر از این ها فرصت گفتگو با مردم از طریق رسانه ملی را می دادند. وی همچنین انتشار متن کامل بازجویی هایش را تحت شرایط سخت انفرادی، که حدود چهارصد صفحه است، بهترین شیوه برای تنویر افکار عمومی اعلام کرد.
لازم به ذکر است رئیس ستاد انتخابات دولت اصلاحات در هنگام بازگشت به زندان پس از شکایت از کودتاچیان از وکیل خود درخواست کرده بود که شکایت نامه هایی را علیه روزنامه ایران و خبرگزاری ایرنا بابت اخبار کذب و تشویش اذهان عمومی و تهیه مقدمات بازداشت غیرقانونی اش و نیز علیه سپاه تنظیم کند که ظاهرا این کار انجام شده و او و خانواده اش منتظر رسیدگی بی طرفانه دستگاه قضائی به این شکایت هستند.
به گفته فخرالسادات محتشمی پور، خانواده آقای محمد نوری زاد نیز روز سه شنبه موفق به ملاقات با ایشان شدند.
بخشی از حکم یک دانشجو: محرومیت استفاده از تلفن همراه و منع شرکت در تجمعات
کلمه:
حسین قابل، فعال دانشجویی که عاشورای سال گذشته در مقابل منزل آیت الله صانعی بازداشت و مدت ۳۱ روز در بند نیروهای امنیتی مشهد زندانی بود، در پی حکم قاضی کاووسی، در شعبه ۵ دادگاه انقلاب مشهد، به یک سال حبس تعلیقی به مدت چهار سال و محرومیت استفاده از تلفن همراه و منع شرکت در تجمعات به مدت چهار سال، محکوم شد.
به گزارش جرس، برای این دانشجوی مهندسی برق دانشگاه فردوسی مشهد که از اعضای شورای سردبیری نشریات دانشجویی اصلاح طلب از جمله ژاژ، تاک و ریشه بوده، اتهام تبلیغ علیه نظام و توهین به رهبری عنوان شده است که وی هیچ یک از اتهامات را وارد نمی داند.
پس از راهپیمایی ۱۳ آبان در این دانشگاه، حسین قابل به دو ترم محرومیت از تحصیل از طرف کمیته انضباطی دانشگاه محکوم شده بود و هم اکنون در دوران محرومیت به سر می برد.
خانواده زندانیان سیاسی: حمله به آقایان کروبی و دستغیب، اوج جهالت و بیتدبیری مسئولان بود
سحام نیوز:
جمعی از خانواده های زندانیان سیاسی با انتشار بیانیه ای ضمن محکوم کردن برخوردهای صورت گرفته با حجة الاسلام والمسلمین کروبی و آیة الله دستغیب، ابراز امیدواری کردند که «روزی که اقتدارگرایانی که ادعای اکثریت بودن دارند و رفتارهایشان تنها شبیه به اقلیتی عصبانی و افسارگسیخته است، به خواست مردم تمکین نموده با تن دادن به انتخابات آزاد میزان محبوب القلوب بودنشان را در میان مردم بسنجند.»
به گزارش کلمه، متن کامل این بیانیه به شرح زیر است:
بسم الله الرحمن الرحیم
«العزّة لله و لرسوله و للمؤمنین»
ماه رمضان امسال در تاریخ کشور اسلامی ما بلکه در تاریخ جهان اسلام ماندگار شد وکاش ای ماندگاری براثر تجلی خیرات و برکات ویژه این مه بود ه متأثر از کج رفتاری های ناشی از کج فهمی و تحجرو عناد!
ماه رمضان امسال با تضییق بیشتر حقوق زندانیان سیاسی و خانواده های مظلومشان آغاز شد و با بی حرمتی ها به ساحت این عزیزان ادامه یافت و متأسفانه در عزیزترین شب های این ماه یعنی لیالی قدر و نیز روز تاریخی قدس، هتک حرمت بزرگان دین و رهبران جنبش سبز و هجوم ددمنشانه جمعی مسلمان نمای از خدا بی خبر به بیوت آنان و حمله به خانه خدا، مسجد قبای شیراز، اوج جهالت و بی تدبیری مسئولان و دنائت و خشونت طلبی قلیلی اقتدارگرا را به جامعه آگاه ایرانی و مردم فهیم کشورمان نمایاند.
هرچند در ابتدا رسانه های حامی دولت همه اقدامات وحشیانه صورت گرفته را به نحوی تأیید و توجیه می کردند اما آگاهی تدریجی مردم و ابراز انزجارشان از حوادث واقعه، علیرغم سانسور شدید خبری، موجب شد که در نهایت هیچ ارگان رسمی مسئولیت این تاجمات سازمان یافته و حمایت شده را به عهده نگیرد بلکه به شکل مضحکی با فرار به جلو آن را به هواداران جنبش سبز نسبت دهند!
ما خانواده های زندانیان سیاسی که طی بیش از یک سال با شعبده ها و ترفندهای تبلیغاتی کودتاگران نظامی خوبی آشنا شده ایم، ضمن محکوم کردن این تهاجمات غیر انسانی در بهترین شب های ماه مبارک رمضان، نهایت تأثر و تأسف خود را از توهین به ساحت علم و دین با هتک حرمت آقایان حجة الاسلام والمسلمین کروبی یار همیشگی ما و عزیزان دربندمان و آیة الله دستغیب و خانواده های مکرم و یاران و همراهانشان اعلام می داریم. همچنین اظهارات سخیف و گستاخانه نوخاستگان بی اخلاق و بی نزاکت که حرمت روزه و رمضان را نیز نگاه نداشته نسبت و به یار وفادار آقای کروبی و بانوی انقلابی و خدمتگزار، سرکار خانم فاطمه کروبی اسائه ادب نمودند، به شدت محکوم می کنیم.
بی شک عزّت بندگان مخلص خدا به دست خود اوست و بدخواهان بی مقدار هرگز نخواهند توانست منزلت انسان های وارسته را با اقداماتی متناسب شأن خود متزلزل کنند.
به امید روزی که اقتدارگرایانی که ادعای اکثریت بودن دارند و رفتارهایشان تنها شبیه به اقلیتی عصبانی و افسارگسیخته است، به خواست مردم تمکین نموده با تن دادن به انتخابات آزاد میزان محبوب القلوب بودنشان را در میان مردم بسنجند.
جمعی از خانواده های زندانیان سیاسی، سه شنبه ۱۶ شهریورماه ۸۹
کروبی:برخی مسئولان امنیتی از من خواستند خانه ام را ترک کنم من در پاسخ آنان گفتم تحت هیچ شرایطی اینجا را ترک کنم.
العربیه.نت
مهدی کروبی از رهبران معترضان به نتایج انتخابات اخیر ریاست جمهوری ایران شامگاه دوشنبه 6-9-2010 به دنبال حملات اخير نيروهاي موسوم به لباس شخصی به منزل وی اعلام كرد ” حاضر نیستم تحت هیچ شرایطی منزل خود را ترک کنم و برای دفاع از حقوق مردم حاضر به پرداخت هر هزینهای از جمله جان خویش هستم.”
كروبی که در دیدار با جمعی از روزنامهنگاران و فعالان سیاسی ایران سخنرانی می کرد گفت : ” چیزی که بسیار بیشتر از فحاشی و توهین به خود و خانواده ام باعث آزار من شد این بود که مهاجمان پس از نثار رکیکترین توهینها به من و همسرم، در برابر منزل تخریب شده ما به عزاداری و خواندن قرآن پرداختند.”
نیروهای موسوم به لباس شخصی در هفته گذشته در مقابل منزل مهدی کروبی برای پنج شب پیاپی تجمع نمودند و چندین بار به منزل او حمله کردند.
کروبی همچنین در این دیدار بیان داشت ” در پی این حادثه برخی مسئولان امنیتی به دیدارم آمدند و از من خواستند برای حفظ امنیت خود و خانواده ام اینجا را ترک کنم.”
وی افزود : ” من در پاسخ آنان گفتم حفظ حقوق و امنیت شهروندان، اعم از مسلمان و غیر مسلمان و حتی کافر، از وظایف ذاتی هر حکومتی است و به همین دلیل حاضر نیستم تحت هیچ شرایطی اینجا را ترک کنم.”
گفتنی است سپاه پاسداران ایران یکشنبه 5 – 9 – 2010 حمله کنندگان به منزل مهدی کروبی در تهران را ” بی ارتباط با بسیج وسپاه ” و از ” عناصرخودسر ” معرفی کرده بود.
اين در حالی است که فعالان اصلاح طلب در بیانیه هایی که در محکومیت تجمع در مقابل منزل کروبی صادر کردند این افراد را عضو بسیج دانسته و تاکید کرده اند که تجهیزاتی که این افراد با خود داشتند فقط در اختیار سازمان های نظامی رسمی است.
کروبی در پایان این دیدار از ابراز احساسات و حمایتهای مردمی در روزهای گذشته تشکر کرد.
نامه زنی در قامت مدعی العموم به صادق آملی لاریجانی
رهنورد : آزادی و حق شهروندی را پایمال نکنید
پس از حملات اخیر نیروهای لباس شخصی و بسیج به محل سکونت مهدی کروبی، گروهها و شخصیت های مختلف سیاسی و فرهنگی ضمن دیدار با وی و یا صدور بیانیه هایی این اقدام را محکوم کردند.در تازه ترین واکنش دکتر زهرا رهنورد، نویسنده و استاد دانشگاه تهران با نوشتن نامه ای خطاب به آیت الله صادق آملی لاریجانی ،رییس قوه قضاییه ضمن محوم کردن این حادثه از وی خواسته است که« پیش از آنکه دست انتقام الهی وارد معرکه شود و خشک و تر را بسوزاند دستگاه قضا وارد عمل شده و داد مردم را بستاند .»
متن کامل این نامه به شرح زیر است:
جناب آیت الله لاریجانی ریاست قوه قضائیه و قاضی القضات
باسلام
آنچه موجب شد به عنوان زنی در قامت مدعی العموم ، این نامه را با یک درخواست فوری برای شما بنویسم مسئولیتی است که حضرت علی (ع)برعهده مان گذاشته ، آنجا که می فرمایند «کلکم راع و کلکم مسئول عن رعیته »همه ی ما در برابر سرنوشت مردم مسئولیم .
همچنین مولایمان از آگاهان خواسته است که حق مظلوم را از ظالم بستانند و البته بار امانتی است که قرآن کریم بر دوشمان نهاده تا آنجا که در پیکر کوچکمان که در مقابل کوهها و آسمانها قدر و هندسه ای ندارد ،سنگین ترین مسئولیتها را به ودیعه نهاده است .
بدین ترتیب است که هریک از ما مدعی العموم هستیم و دادستانی هستیم که بدون حکمی مکتوب و مضبوط از سوی مقامات و عالی رتبگان ،بلکه و اما با انتخابی و انتصابی از سوی وجدان بیدارمان که محصول روحی الهی است ، وظیفه داریم حق را بیان کنیم و داد مظلوم را بستانیم .حوادث یکسال اخیر سرکوب ها بویژه هتاکی ها و شعبان بی مخیسم رایج روز قدس مرا بر آن داشت که حق ملت را به زبانی دیگر بازگو کنم .
شما در مقام قاضی القضات اگر بخواهید می توانید یکبار برای همیشه زخمهای ملت را مرهم نهید و از ریشه درمان کنید .
هنگامی که به مسئولیت قاضی القضاتی می اندیشم ،برخود می لرزم، خدایا این چه مسئولیت سنگینی است که برعهده انسانها گذارده ای و اگر او از عهده این مسئولیت برآید خوشا به حالش و اما اگر از مسئولیت پرهیز کند یا بترسد؟…واسفا بر حال او
آقای لاریجانی ریاست قوه قضائیه و قاضی القضات
در حالیکه به حکم طبیعت شبها پرنده ها طبق ناموس الهی ، در آشیانه هایشان آرمیده اند و روزها آزادانه به هرکجا پرواز می کنند ، به حکم سرکوب گران مردم ،آزادیخواهان و خانواده هایشان و بیوت علما و مبارزان و اخیرا مساجد نیزامنیت و آرامشی ندارند.
دادخواهی من برای انسانها ،خانواده ها و بیت هایی است که در این یکسال بصورتهای مختلف در معرض تهاجم وحشیانه قرار گرفته اند ،من مدعی العموم این ملتم زیرا می دانم و دیده ام که از لکه های ننگ اقتدار گرایی ،حملات بی رحمانه ی شبانه و روزانه به خانه های مردم به عنوان دستگیری آزادی خواهان ، نه تنها آزادی بلکه حق حیات شهروندی خانواده هاست که پایمال می شود، به راستی چه مصیبتی به روزگار ملت وارد شده است .
به جرم اینکه فردی اعتراضی به حاکمیت دارد یا فردی از خانواده با حاکمیت مخالف است ، خانه را زیر و رو وکتابخانه و وسایل شخصی را برای بدست آوردن مدرکی ، نشانی ، علامتی و عکسی ویران و به گنجه ها و لباسهای خصوصی زنان و جوانان دست یافته و به حریم خصوصی آنان تجاوز می کنند ،پرده های اخلاق را می درند تا زنی را، مادری را پدری را ،دختری را و پسری را دستگیر کنند و در این روند کودکان خردسال از ترس یا از فراق مادرانشان همچون بید می لرزند یا ضجه می زنند و گاه اگر فرد مورد نظر در خانه نباشد کسان او را به گروگان می گیرند .بدتر ازهمه درد اسیری است . در زندان نیز مدام زندانیان را به گروگان گرفتن و تجاوز به همسر و فرزند تهدیدی می کنند . در این هجمه بی امان بسیاری از زندانیان سیاسی با این روشها دستگیر شده اند و خانواده های آنها در بی خبری از فرزندانشان هاجر وار به این سو و آن سو سرگردان بوده اند.
کجای این اقدامات اسلامی و انسانی است؟ یا نشانگر مدنیتی است که انسان پس از هزارها سال برای رسیدن به آن تلاش کرده است ؟
اما حمله به خانه های شخصیتهای مخالف حاکمیت این زنجیره مخوف را تکمیل می کند .
یورش کینه توزانه و وحشیانه به بیت آقایان منتظری،صانعی ،دستغیب و امثالهم و این بار نیز حمله به خانه آقای کروبی دردهای ملت را تکمیل و صبر همه را به انتها رسانده است .شعبان بی مخیسم گویی روش ثابت نهادهای امنیتی و قضایی در این یکساله اخیر بوده که به اشکالی مختلف عمل می کند.
در چنین شرایطی چه انتظاری دارید که جامعه راست و سالم بماند ، وقتی اراذل و اوباش سینه زنان و بر سرکوبان با ذکر حسین و زهرا و حیدر در خوابگاه ها به دانشجویان حمله کرده ،فرزندان ملت را می زنند و از طبقات بالا به حیاط پرتاب می کنند یا به روی مردم بی دفاع و اهالی خانواده روحانیت تیراندازی می کنند ، اما آزادگان و مومنان حقیقی در زندانهای مخوف و بی بهداشت و بی قانون از تمامی حقوق خود محروم و در دخمه های انفرادی به گناه راستی و پاکی و صداقت می پوسند ؟
امروز مذهب به جنگ ملت و مذهب می رود و خدا می داند و تاریخ که انتهای این جنگ به کجا خواهد کشید؟
به تازگی در دیدار از خانه و خانواده آقای کروبی و همسر مکرمشان که هردو از اسوه های کشور و فرزندان ایثارگرشان نمونه های خدمت به دانش و ملتند ، با ویرانه ای روبرو شدم که بی درنگ مرا به یاد خیمه های در آتش سوخته کربلا انداخت . تاریخ دردآور و گوش آشنایی که تکرار شده و چشم را نیز به آن وقایع آشنا می کرد. صحنه، صحنه کارزار بود.شیشه ها شکسته ،درها منهدم شده و دیوارها وآسانسورها مجروح از گلوله های مختلف و رنگارنگ ، پنجره ها خرد شده و خاطره محافظ فداکاری یکه و تنها که بر اثر ضربات زیر مشت و لگد مهاجمان له شده و به حال کما رفته است و علاوه بر همه صدای های مهیب، فحش ها و اهانتهایی که به اهالی خانه نثار شده به گونه ای تلخ و سیاه خود را نشان می داد ،خاطره ای که در و دیوار از گذشت لحظات تلخش می لرزد و هر ناظری از این همه شعبان بی مخیسم که هرگز جرم محسوب نشده و کسی پیگیرش نبوده است در شگفت می ماند .
چه خبر شده؟ آیا جنگ ایران وصدام است یا خانواده ای بی دفاع و مظلوم ،اسیر اراذل و اوباش شده اند .اراذلی سیه پوش که به طور قطع از سوی بخشی از حاکمیت ، تجهیز و روانه کارزار ناعادلانه و یکسویه خود با مدافعان حق ملت شده اند .
برای قاضی القضات این یکی از همان نقاط حساسی است که خداوند فرموده « ان ربک لبالمرصاد » بطور قطع خداوند درکمینگاه است .
از شما انتظار می رود پیش از آنکه دست انتقام الهی وارد معرکه شود و خشک و تر را بسوزاند دستگاه قضا وارد عمل شده و به حکم وظیفه داد مردم بستاند .
شما خوب می دانید مقام قاضی القضاتی نه تنها در اسلام بلکه در قاموس بین المللی رساندن حق به حق دار است نه حفظ حاکمیت … همان حقی که به فرموده حضرت علی (ع) هنگام توصیف آسانترین و هنگام عمل در زمره سخت ترین و پیچیده ترین اجرائیات است .تا کی باید درمرگ قانون و قانون گرایی به سوگ بنشینیم ؟ و شاهد مثله شدن حق باشیم .
این بار خواست من به عنوان مدعی العموم ریشه ای و بنیادی است .یکبار برای همیشه در رسانه ملی و سایر رسانه ها ظاهر شوید و شجاعانه همه این رفتارها را از آمران و عاملان محکوم و سپس آنهارا مجازات کنید.شاید تا حدودی و البته نه کامل این لکه ننگ شعبان بی مخی ، قانون شکنی ، تجاوز گری و سرکوب که در کشور ما به شکلهای مختلف تبدیل به فرهنگ رفتاری دربرابر مخالفان شده و هردم به وسعت و شدت آن افزوده می شود پاک شود و در عین حال حیثیت دستگاه قضا به عنوان قوه ای مستقل و حق مدار اعاده گردد و مهمتر از همه مردم آزاد باشند که با فکر و اندیشه دلخواه خود زندگی کنند و حاکمیت را نقد کنند بدون آنکه جواب چنین زیستنی که طبیعی و به حق است ،مشت ، باتوم ، تجاوز و شکنجه و گلوله باشد.
دروغ، تهمت، افترا و ظلم یعنی پوسیدن و انهدام نظام از درون
کلمه:
چرا کسی جرات نمیکند به یاوه گویان بگوید بالای چشمتان ابرو است؟
یک عضو فراکسیون خط امام (ره)مجلس با ابراز تاسف از بیتوجهی به سند چشمانداز علیرغم تاکیدات مقام معظم رهبری، به انتقاد از رواج دروغ و تهمت توسط عدهای در جامعه پرداخت و گفت:«یک روز حرمت عاشورا و جماران را میشکنند، روز دیگر حرمت حرم و حریم امام را و یک روز در مقابل مجلس صف آرایی میکنند و با مشتهای گره کرده و نعرههایشان با وکیلان انگلیسی مجلس “هل من مبارز” میطلبند.»
به گزارش پارلماننیوز، متن کامل نطق میان دستور امروز علی اکبر اولیاء، نماینده اصلاحطلب یزد و صدوق در مجلس بدین شرح است:
ماه شریف رمضان به آخر رسید و امیدوارم همه ما با ورود به این باب فضل رحمت الهی بهره وافی برده باشیم و انشاء ا… عید سعید فطر بر همه مبارک باشد. این ماه، ماه توجه، تلاوت و تدبر در کلام خدا بود و امید آن که با بالارفتن سرمایه های معنوی فردی و اجتماعی امت آسیب پذیری مان در مقابل دشمنان برون و درون کاهش یابد و با تأسی از پیامبر (ص) و اهل بیت (ع)در جهان امتی شاهد و نمونه شویم.
….. در شرایط سختی هستیم. از طرفی با محاصره فزاینده اقتصادی و زمزمه های حمله نظامی دشمن و در داخل با پاره ای سوء تفاهمات! و در این شرایط باید بیش از هر زمان به قرآن رو بیاوریم که هم دستور آمادگیهای مقابله با دشمن خارجی را میدهد و هم برنامه های تربیتی برای تهذیب نفس و جهاد اکبر. رویکرد خدا در حکومت دستور «شاورهم فی الامر» پیامبر (ص) است که نسبت فاصله داری از “عقل کل” تا تدبیر اعراب بیابانی آن زمان دارد.
و رویکرد تربیتی اش تعقل وتدبر. خداوند بارها گفته است که از آدمهای کر و کور و لال (در باطن) خوشش نمی آید. و بارها ما را به تدبر در آسمانها و زمین، احوال گذشتگان و مبدأ، مقصد و میسر سفارش نموده است.
انقلاب اسلامی با رهبری فرزندی از سلاله آخرین پیامبر الهی با آگاهی بخشی به مردم و با ریخته شدن خونهای پاکی چون شهدای ۱۷ شهریور و چون در دانه شهید دانش در همین کنار گوشمان به پیروزی رسید و امام که خود پرچمدار ولایت مطلقه فقیه بود قدم به قدم برای تشکیل حکومت با مردم حرکت کرد تا در تاریخ ثبت شود که این جمهوری اسلامی (نه یک کلمه کم نه یک کلمه زیاد) با رأی مردم تأسیس شد. قانون اساسی با رأی نخبگان منتخب مردم نوشته شد و با تنفیذ امام و آرای مردم اعتبار یافت تا «کلمه سوایی» باشد برای ادامه حرکت.
در قانون اساسی نماد «امرهم شورا بینهم» مجلس شورای اسلامی شد و امام زجر کشیده از استبداد رضاخانی «شهید مدرس» را الگو و اسوه ما معرفی کرد. تا همواره، همه، دیگران و خود ما از جایگاه رفیع مجلس صیانت کنیم ولی نمیدانیم …. مجلس در رأس امور است یا با این جماعتی که خود را نماینده مردم و متولی بلامنازع انقلاب میدانند و عجب میدان داری می کنند …. ! یک روز حرمت عاشورا و جماران را می شکنند، روز دیگر حرمت حرم و حریم امام را و یک روز در مقابل مجلس صف آرایی می کنند و با مشتهای گره کرده و نعرههایشان با وکیلان انگلیسی مجلس “هل من مبارز” می طلبند.
اگر بعد از آنهمه تصفیه ها و پالایش ها اینهمه وکیل انگلیسی در مجلس است وای به حال این کشور و اگر اینها یاوه می گویند چرا کسی جرات نمی کند به آنها بگوید بالای چشمتان ابروست!
ضمن احترام به نمایندگان فهیم و بزرگواری که با پایبندی بر عهد و سوگند خود خون دل می خورند و درد می کشند و گهگاه حرف می زنند باید بگویم جای شهید مدرس خالی!….. هر چند هنوز تمثال مبارکش آنجا نصب و نظاره گر ماست.
من از مسلمانی این را فهمیده ام که بعد از اطاعت خدا، دروغ، تهمت، افترا و ظلم گناه کبیره است و ارتکاب به این محارم برای حفظ نظام یعنی پوشیدن پوستین وارونه ای که امام علی (ع) افراد را از پوشیدن آن بر حذر داشت و اینها و میدان داری جماعتی که این اوصاف را دارند یعنی پوسیدن و انهدام نظام از درون ….. بگذریم.
یکی از بزرگترین دستاوردهای جمهوری اسلامی در مدیریت کشور دستیابی به اولین سند چشم انداز به شمار می رود، این سند که اخیراً نیز اهمیت آن مورد تذکر و تاکید جدی مقام معظم رهبری قرار گرفت مشتمل بر ۴ برنامه پنجساله است. دولت نهم که دل خوشی از برنامه چهارم و اولین برنامه سند چشم انداز نداشت متاسفانه حرکتی برای بهبود یا اصلاح آن نکرد و خود را هم موظف ندانست که گزارش دستاوردهای خود را بر اساس مواد ۱۵۷ و ۱۵۸ برنامه به مجلس ارائه کند. برنامه بعدی را هم به موقع ارائه نکرد و بعد از آن که لایحه برنامه به معرض ارزیابی و تاثیر گذاری خردجمعی نمایندگان مجلس قرار گرفت با دومین حرکت بزرگ تادیبی دولت به مجلس، (بعد از استرداد لایحه هدفمند کردن یارانه ها) مواجه گشت تا همه سرکار باشند!
این حرکت علیرغم تعامل خوب جناب آقای دکتر عزیزی و همکارانشان برای بررسی قدم به قدم و کلمه به کلمه برنامه با کمیسیون تلفیق بسیار شگفت و عبرت انگیز بود.
نمی دانم چه خواهد شد، ولی یادمان باشد که بدون برنامه و با حرکتهای حساب نشده و روزمره نه تنها به هدف سند چشم انداز بلکه به هیچ جا نمی رسیم و مهم این است که برنامه هر چه هست مجلس باید این پایش را داشته باشد و همه ساله کنترل نماید که کشور عقب گرد نداشته باشد و در جا نزد، بلکه به شکل مطمئنی به سوی هدف پیش میرود.
و اما استان…. امام رحمت ا… فرمودند استان یزد همواره با تعقل و تدین اداره شده است. استان یزد علیرغم سرمایه گذاری حداقلی منابع دولتی با حضور، تدبیر و تلاش مردم دستاوردهای نسبتاً خوبی داشته است. از استاندار محترم یزد می خواهم در دوره مسئولیت خود به ظرفیتهای فکری، کارشناسی و مدیریتی استان بهای بیشتری بدهند و به محدوده ای فراتر از حلقه همشهریان و همکاران سابقشان فکر کنند و … از دولت محترم هم می خواهم اگر قرار است برای خشکسالی چندین ساله و مهلک استان فکری بکنند، تابستان تمام شد!
«والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته»