نقشه روسی برای ادامه مذاکرات
با توجه به شرایط فجیع اقتصادی
ایران و نیز مشکلات عدیده ای که در رابطه با تورم دارد، کمبود درامدهای
ارزی پائین آمدن تولید نفت و … ؛ نظام سیاسی مجبور است برای بیرون آمدن از
این شرایط و در امان ماندن از انفجار اجتماعی که در شرایط فعلی بعید نیست،
به این مصالحه تن بدهد.
.
موضع ایران در نشست بغداد همان نقشه ای
است که روسیه به آژانس بین المللی انرژی اتمی و گروه ۵+۱ پیشنهاد کرده است.
بر اساس این پیشنهاد هر دو طرف باید گام به گام جلو بیایند. به این صورت
که یک گام از طرف شورای امنیت یا همان گروه ۵+۱ برداشته شود و در مقابل
ایران هم یک گام موثر برای اعتماد سازی بر می دارد.
به عنوان مثال گروه ۵+۱ پیشنهاد می کند که
ایران غنی سازی بیست درصد را برای یک دوره زمانی تعلیق کند و اورانیوم
غنیسازی شده را به صورت امانت به یک کشور دیگر منتقل کند و در مقابل بخشی
از تحریم های اعمال شده از سوی شورای امنیت و اتحادیه اروپا و امریکا
برداشته شود.
ایران در این راه باید گام موثری بردارد
تا بتواند اعتمادسازی کند و به سمت گام دوم پیش بروند. حال این که ایران
چقدر در انجام گامی که قبول کند صادقانه پیش برود و چگونه پیش برود، در
مذاکرات مرحله بعدی تاثیر گذار است.
به گمان من ایران راهی جز این ندارد که
اولین گام را مثبت بردارد. بازهم به عنوان نمونه، ایران نمی تواند بگوید
غنیسازی بیست درصد را انجام نمی دهد و به جای آن غنی سازی ۱۵ درصد را در
دستور کار قرار میدهد. این موضع بدون شک برای غرب و شورای امنیت قابل قبول
نخواهد بود.
در آن طرف
هم به نظر می رسد که غربی ها هم نقشه راه روسیه را پذیرفتهاند و
خواستههایشان کاملا مشخص است. گروه ۵+۱ نگران این است که ایران در پارچین
اقدامی فراسوی غنی سازی انجام دهد و به سمت دست یابی به چاشنی انفجاری
کلاهکهای هستهای و تسلیحات اتمی برود.
حال دو طرف
در گام نخست به دنبال اعتمادسازی هستند تا گام های بعدی را بردارند. شاید
گروه ۵+۱ در نشست بغداد اصلا به دنبال خواست تعلیق درجه غنی سازی نرود و از
ایران بخواهد که پروتکل الحاقی به معاهده ان پی تی را بپذیرد و در مجلس آن
را تصویب کند و به بازرسان آژانس اجازه بازرسی گسترده و بدون محدودیتی
بدهد.
به نظر
میرسد که ایران هم اکنون حاضر است تحت شرایطی این پروتکل را بپذیرد. شرط
ایران احتمالا این خواهد بود که بازرسان اجازه سرکشی به تاسیسات تحت نظر
نیروهای نظامی را نداشته باشند و غرب هم میداند و نگران این است که ایران
در تاسیسات پارچین که زیر نظر سپاه است اقدامات نظامی انجام دهد. برای همین
به نظر می رسد که خواستار اجازه سرکشی به این تاسیسات باشد. ایران هم برای
اعتمادسازی میتواند این اجازه را بدهد و این یک گام موثر و موفقیت آمیز
برای هر دو طرف خواهد بود.
چنانچه این
گامها برداشته شود میتوان به نتایج مذاکرات در دورهای بعد امیدوار بود.
اما نمی توان انتظار داشت که تحریمها یک باره برداشته شوند. چرا که از قبل
نیز اعلام کردهاند که تحریمها یک باره لغو نخواهد شد بلکه بنا بر درجه
پیشرفت مذاکرات و تعهداتی که ایران قبول می کند و گام هایی برای اجرای این
تعهدها برمیدارد از میزان فشارها و تحریمها کاسته میشود.
در مجموع
من چشم انداز مذاکرات را منفی نمی بینم. با توجه به شرایط فجیع اقتصادی
ایران و نیز مشکلات عدیده ای که در رابطه با تورم دارد، کمبود درامدهای
ارزی پائین آمدن تولید نفت و … ؛ نظام سیاسی مجبور است برای بیرون آمدن از
این شرایط و در امان ماندن از انفجار اجتماعی که در شرایط فعلی بعید نیست،
به این مصالحه تن بدهد.
حال ممکن
است که این تعهدات در دو سال آینده برای ایران الزامآور نباشد اما در
شرایط فعلی چاره ای جز این ندارد تا به یک درجهای از موفقیت برسد.
نقطه مقابل
عدم مصالحه دو طرف خطر جنگ است و می دانیم که دولت اسرائیل تلاش زیادی
دارد تا غرب را برای حمله نظامی به ایران بسیج کند و تحریم های اعمال شده
از سوی امریکا هم در راستای جلوگیری از خطر جنگ بوده است . امریکا معتقد
است که تحریم ها اثر گذار بوده و ایران به پذیرش تعهدات بین المللی تن
خواهد داد و من این راه را موثر و مثبت می دانم.
شورش های عربی در حال حاضر کجا قرار دارند؟
برگردان ناهید جعفرپور
جنبش های اعتراضی در کجا خطا های استراتژیکی تعیین کننده نمودند؟
آیا تمایل سقوط به جنگ داخلی وجود دارد و یا این روند می تواند متوقف شود؟نویسنده الجزایری بوآلم سنسال با رمانش به نام " دهکده آلمانی ها" توجه ها را بخود بر انگیخت. وی بعنوان اولین نویسنده عرب حمایت های نظامی نازی های پنهان در الجزایر را به سازمان آزادی بخش " لیبراسیون ناسیوناله" ( جبهه آزادی بخش ملی) که در سال های 50 در جنگ ضد استعماری بر علیه فرانسه مبارزه می کردند، به نقد می کشد.
سنسال از جنگ آزادی بخش الجزایر بنام جنگ داخلی یاد می کند و می نویسد: ما بر علیه ارتش استعماری و بر علیه خودمان مبارزه می کردیم. جبهه آزادیبخش ملی بر علیه مسالی ها، عربها بر علیه بربرها و مذهبی ها بر علیه لائیک ها. این چنین ما نفرت آینده و انشعابات آینده را بر روی سرزمینمان تدارک دیدیم (.....) مبارزات آزادیبخش برای ما ارمغان آزادی بهمراه نیاورد و اصولا هیچگونه آزادی به همراه نداشت. 2
سنسال بعنوان نویسنده هنوز در الجزایر زندگی می کند. کتاب هایش ممنوع می باشند. وی در سخنرانیش بهنگام دریافت جایزه صلح از بنگاه نشر آلمان در تاریخ 16 اکتبر 2011 می گوید:
" ما همه این را لمس می کنیم که از زمان انقلاب مخملی درتونس در جهان چیزی تغییر نموده است. مسئله ای که در جهان عرب جنجال آفرین و پیچیده و وحشت زده غیر ممکن بنظر می رسید، بالاخره اتفاق افتاد: (....) آنچه در حال حاضر در حال وقوع است بنظر من تنها شکار دیکتاتورهای کوته فکر و ناشنوا نیست و به جهان عرب هم خلاصه نمی شود بلکه یک تغییر جهانی است و یک انقلاب کوپرنیکانی است: انسانها خواهان دمکراسی واقعی بدون مرز و بدون تابو هستند. انسانها دیکتاتور ها را رد می کنند، افراط گرایان را رد می کنند، دیکته بازار ها را رد می کنند، آنها سیاست بدبینانه و متکبرانه و بزدلانه کنونی جهان را رد می کنند. آنها حاضر به تن دادن به سرنوشت نیستند هر چند که حرف آخر را بزند. آنها در مقابل هر گونه آلودگی بر می خیزند. همه جا در جهان انسانهای خشمگین در مقابل هر آنچه به انسان و این کره خاکی آسیب می رساند به اعتراض بر می خیزند". 3
سنسال در سخنرانی خود یاد از خانمی مبارز الجزایری دارنده جایزه صلح می کند که تنها زنان الجزایر را نمایندگی نمی کند بلکه برای تمامی زنان انقلاب عربی ایستادگی می نماید و می گوید: در سال 2000 در اینجا ازهموطن من خانم آسیه جبار قدر دانی شد. زنی که برای جا افتادن این تفکر بسیار تلاش نموده است که در کشورهای مسلمان عربی ما هم زنان موجودی آزاد هستند و بدون آزادی کامل زنان عدالت در جهان برقرار نخواهد شد بلکه تنها جهانی مریض، مضحک و نفرت انگیز خواهد بود که مردن زنان را درک نمی کند.
من در اینجا اعلام می کنم که مبارزه آسیه اکنون بار داده است: مقاومت واقعی و مبارزه ای سرشار از عزت و غرور در الجزایر (و کشورهای عربی ـ خانم کارمن توکل را بیاد بیاوریم) اکنون عمدتا از سوی زنان در حال انجام است." 4
لیبی و آسیب های جنگ ساحل
آغاز جنگ داخلی در لیبی را می توان در رابطه با فروش تسلیحات، منافع نفتی غرب و بمباران های ناتو دانست. باید بخاطر آورد که بیشماری از انقلابی های لیبی همان آغاز روبروی تمامی دوربین ها گفتند که آنها از اسلحه هایشان تنها برای سرنگونی قزافی استفاده می کنند و بعد از سرنگونی این اسلحه ها را تحویل خواهند داد و بدنبال مشاغل مورد علاقه خود خواهند رفت.
بله یک چنین توهماتی غالبا در آغاز هر مبارزه مسلحانه ای وجود دارد. قیام کاملا مشروع بر علیه رژیم خونین قزافی بعد از سرنگونی قزافی به هیچ وجه به تحویل اسلحه از سوی شبه نظامیان نیانجامید. لیبی امروز کشوری تحت کنترل اسلحه است. کشوری که وضعیت سیاسی داخلی اش با در حدود 60 مقر شکنجه تحت کنترل بخشا شبه نظامیان با هم دشمن است. 5
مدتهاست که جنگ داخلی لیبی به خارج از لیبی صادر می شود و آتش جنگی را در منطقه ای که همواره با درد و رنج همراه بوده است را می گستراند.
در مالی در تاریخ 22 مارس 2012 یک کودتا توسط شبه نظامیان جوان بر علیه آ. ت. توره که بصورت نیمه دمکراتیک انتخاب شده بود انجام پذیرفت. آنها وی را متهم کرده بودند که او فعالانه بر علیه شبه نظامیان شمال مالی عمل نکرده بود. این کودتا باعث بلند شدن شبه نظامیان جوانی شد که از سال 2011 به خود جبهه آزادی بخش ملی ازواد نام نهاده اند و هوادار انصار الدین سلفی که با القاعده مغرب رابطه تنگاتنگ و همکاری دارد، می باشند و به همراه القاعده شبه نظامیان شمال را کنترل می کنند.
این درگیری بخشا ریشه تاریخی دارد. شمال اشغال شده مالی در واقع 65% مساحت کل مالی را دارد ( دو برابر مساحت آلمان) با 14 میلیون سکنه. انسانهائی که در حال حاضر 200000 نفرشان متواری شده اند.
کودتاگران جنوب مالی حاضر نبودند که قدرت را به یک دولت غیر نظامی جدید بدهند که با ائتلاف با کشورهای همسایه تلاش دارد به شبه نظامیان جنوب و سلفی های شمال که کمی بعد از پیروزیشان با هم درگیر شدند و از هم جدا گشتند، بصورت نظامی حمله نماید.
جالب اینجاست که بدانیم چه کسانی به همراه سلفی های جنوب مبارزه می کنند. در تازه ترین گزارش لوموند دیپلماسی آمده است که: جبهه آزادیبخش ملی در حدود 1000 جنگجو دارد که 400 نفر آنها از وابستگان اسبق ارتش (...) قزافی هستند". 6
این روند بی معنی همچنان ادامه دارد: اینکه سلفی ها شبه نظامیان که بخش بزرگی از آنان از خود لیبی بودند را به کمک القاعده طوری سامان می دادند که مثلا افراد سابق ارتش قزافی و شبه نظامی های اسلامی ضد قزافی دوش به دوش هم در شمال مالی بر علیه ارتش مالی می جنگیدند.
یک گزارشگر از لوموند دیپلماسی به نقل ازمنابع خبری غرب آفریقا و خبرگزاری رسمی موریتانی " ال مالی " خبر از هسته های دیگر جنگجویان شبه نظامی که در لیبی شکل گرفته اند، می دهد. وی می گوید این هسته های جنگجو ذخیره هستند. در تاریخ 23 مارس جنگجویان القاعده یک رژه نظامی خویش را فیلم برداری کردند. این فیلم بزبان عربی در یوتوپ پخش گردید. در این فیلم نشان داده می شود که یک کاروان از سی کامیون مسلح به موشک انداز (.....) با سه ماشین آتش نشانی در آخر که روی یکی از آنها نوشته شده است " شبه نظامیان سیرته تروگ". 7
یکبار مسلح ـ همیشه مسلح
مبارزه مسلحانه بسرعت تمامی جبهه های گذشته را در بر می گیردو شیوه های مبارزاتی قدیمی ثانوی می شوند. کسی که یکبار مسلحانه جنگید بعد از پیروزی برای خود اهداف جدیدتری برای مسلح جنگیدن پیدا می کند. یک چنین حرکاتی را در همان آغاز می توان جلویش را گرفت زیرا بعد از مدتی که این قطار براه افتاد دیگر نمی توان کاری کرد.
در پرتو جنگ داخلی جدید در مالی در منطقه حتی از سوی سیاستمداران از یک افغانی شدن منطقه ساحل صحبت می شود و از تشدید اخیر جنگ بعنوان " خسارات ناخواسته بحران لیبی" نام برده می شود. 8
منطقه ساحل بر روی بشکه ای از باروت قرار گرفته است که اکنون توسط شبه نظامیان و تسلیحات لیبی منفجر می شود: جنگ داخلی در مالی، جنگ برای نفت میان سودان و جنوب مستقل سودان، جنگ داخلی در سومالی، یک " جنبش برای عدالت" معنی این چیست؟ ـ در حال حاضر در دارفور مجددا مبارزه مسلحانه آغاز می شود. یک گروه چریکی اسلامی سال هاست در شمال نیجریه بر علیه استخراج اورانیوم برای شرکت های نئواستعماری اتمی فرانسوی با ارتش نیجریه مبارزه می کند. همین اخیرا ادریس دبی رئیس جمهور جاد که به تازگی به ارتش فرانسه کمک نمود تا قدرت خویش را حفظ نماید 9، خواهان یک اتحاد بزرگ میان جبهه آزادیبخش ملی و القاعده و چریک های صحرای غربی و دولت خودش شد.
در همین حال خشکسالی و قحطی و گرسنگی ساحل را محاصره نموده است و بین 5 تا 7 میلیون سکنه آن فورا نیاز به مراقبت های پزشکی می باشند.
سوریه: تغییر استراتژی از دست رفته
زمانی که در هفته اول بعد از 15 مارس 2011 مردم غالب شهرهای سوریه قدرتمند و گسترده و مسالمت آمیز به خیابان ها گسیل شدند، هنوز وحدت غیر فرقه ای جنبش اعتراضی بر جای بود.
هیتم مانا رئیس کمیته عربی برای حقوق بشر در 15 آپریل 2011 توانست از 16 شهر شرکت کننده در اعتراضات از جمله دمشق و حلب گزارش بدهد وی گفت: شورش در حال پیشرفت خوبی است. در یک ریتم مناسب و عاقلانه. همه فرقه ها در کنار هم قرار دارند، اقلیت ها، مسیحی ها همچون علوی ها( اقلیت شیعه طرفدار اسد هستند) عربها و همچنین کردها". 10
پشتکار و شجاعت تظاهر کنندگان صلح جو سوریه برای ماه ها باور نکردنی بود.
جنبش اعتراضی در سوریه در هر حال این موفقیت را بدست آورد که امروز حکومت خاندان اسد و سازمان های اطلاعاتی اش در کل سوریه منفور و انکار شوند. تمامی چپ های آلمانی، روزنامه مارکسیستی دنیای جوان و آن ضد امپریالیست هائی که هنوز همواره اعتقاد دارند که اسد سوریه به نوعی درسنگر ضد امپریالیستی سوسیالیستی قرار دارد و باید از او حمایت نمود باید توجه کنند که رئیس دولتی که ماه ها مردم خودش را با وحشیانه ترین شیوه های نظامی سرکوب می کند، هر گونه اعتبار ایدئولوژیکی خویش را از دست داده است.
رونی براومن روشنفکر فرانسوی و فعال " پزشکان بدون مرز" در پایان نوامبر 2011 بعد از سرنگونی قزافی در لیبی از شورش مسالمت آمیز مردم سوریه بعنوان الگوئی در مقابل لیبی تعریف نمود. 11
امروز با این وجود همچنان مبارزات مسالمت آمیز و کمیته مسالمت آمیز هماهنگی محلی و کمیته عمومی انقلاب سوریه در کشور وجود دارند که از سوی کمپین حقوق بشر پشتیبانی می شوند. اما این به آن معنی نیست که همه کمیته ها مسالمت آمیزند. کمیته " اتخاذ یک انقلاب" در وب سایت خود نشانی از مبارزه مسالمت آمیز ندارد با این حال اطلاعات دقیق در این باره را مشکل می توان بدست آورد.12
در طول توسعه مقاومت خواست مقاومت مسلحانه حتی متاسفانه در ابتدا از سوی کمیته های پایه مطرح گشت. شورای ملی سوریه (اس ان س) که خارج از سوریه تشکیل شده بود در آغاز مارس 2012 خواهان مداخله نظامی غرب گشت. در حال حاضر این ( اس ان س) به استراتژی غرب و آمریکا متکی است و از این حرکت می کنند که این شدنی است که اسد را با ارتش 330000 نفری با یک آکسیون مستقیم ناتو سرنگون نمود. آنها به این لحاظ با عربستان سعودی که منافعی هم دارد و مهمترین کشوری است که تسلیحات در اختیار آنها می گذارد، ملاقات می نمایند.
آلن گرش از لوموند دیپلماسی می نویسد که شورای ملی سوریه در این فاصله بعنوان جریانی زیر نفوذ اسلامی ها با برخی از چهره های لیبرال در رابطه است. 14
وی همچنین می نویسد" رژیم سوریه موفق شده است وحدت فرا فرقه ای روز های آغاز اعتراضات را دچار انشعاب نماید. اپوزیسیون نفوذ خویش را بر علوی ها و کردها از دست داده است".
اپوزیسیون آنطور که نشان می دهد از این ناتوان است که تضمین های لازم و جدی برای آینده عرضه نماید. او اکنون در مقابل این واقعیت قرار گرفته است که تنها پشتیبانانش از وی روی برگردانده اند. کردها که جزء اولین ها بودند در تظاهرات ها (....) اکنون وحشت زده از اینکه اپوزیسیون از شناخت حق آنها خودداری می کند، کنار کشیده اند". 15
جالب اینجاست که آلن گرش برای کمیته ملی برای تغییرات دمکراتیک ( ان س س) به ارزیابی دیگری از کریستینه شوایتزر در پاسخ خود به نقد ماریشکا واگنر می رسد: کمیته ملی سوریه از جانب بسیاری از فعالانش به این متهم می شود که علوی ها و ترکمن ها را به حاشیه می راند. بخصوص از سوی کمیته ملی برای تغییرات دمکراتیک که در مقابل فرقه ای شدن و نظامی شدن جنبش ایستادگی می کند. همچنین در مقابل مداخلات نظامی از خارج. 16
بر سر ارزیابی اپوزیسیون مبنی بر اینکه مبارزه جنگجویان کمیته ملی سوریه بر علیه ارتش سوریه ازهیچ شانسی برخوردار نیست، اختلاف نظر وجود دارد. در گزارش اخیر دیدبان حقوق بشر آنها متهم شده اند که حملات با انگیزه مذهبی به علویان و شیعیان نموده اند. 17
به لحاظ فرقه ای شدن جنبش و پیش برد مقاومت مسلحانه، بسیاری از اقلیت های درون جنبش مجددا به آغوش ارتش رژیم روی خواهند آورد و خود را آنجا سازماندهی می کنند.
بنظر ما مشکل در اینجا دینامیک جنبش اعتراضی بود. جنبشی که در سوریه بیش از 9 ماه از سال در خیابانهای سوریه به اعتراض پرداخت و آنهم زمانی که پلیس و سازمانهای امنیتی و ارتش بدون خجالت به مردم تیراندازی نمودند. این جنبش از پایه 100% مسالمت آمیز بود. یک چنین حملات مسلحانه ی علنی آنهم برای مدت های طولانی در هرحال دیر یا زود جائی برای تفکر در ذهن کسانی که آسیب دیده اند باز می کند. کسانی که به هیج وجه استراتژی آکسیون های بدون خشونت را نمی شناسند. این مسئله واقعیت تلخ عدم وجود یک استراتژی برای خیزش مسالمت آمیز و از سوی دیگر اشکال دیگر آکسیونهائی که کمتر برای پایه جنبش آسیب پذیری دارد را نشان می دهد. مانند زمان گاندی و یا مقاومت بدون خشونت آنهم طی سال ها در برمه. در واقع منظور مخلوطی از استراتژی های بایکوت، اعتصاب و یا اشغال کارخانه جات، خرابکاری در ابزار تولید بخصوص در کارخانه جات تولید تسلیحات و یا کارزارهای " نه " به بوروکرات های دولتی و محافل نظامی و... است. در این رابطه می بایست بجای استفاده از استراتژی مقابله نظامی در مقابل ارتش، آلترناتیو تمرد گزینش شود. بنا براین از آنجا که از یک برهه زمانی مشخص بکار گیری یک چنین استراتژی های اقدام هدفمند و آگاهانه وجود نداشت آن قوت مبارزه مسالمت آمیزی که در آغاز اعتراضات خود بخودی مردم سوریه وجود داشت کم کم به تضعیف خودآگاهی برای مبارزه بدون خشونت منجر گشت: تجربه اعتراضات عمومی در خیابان های باز و همواره گوشت جلوی گلوله شدن این خواست را بخصوص در بسیاری از کمیته های پایه تقویت نمود که مسلح شدن جنبش را خواستار بشوند. این چنین بود که امروز سوریه در جنگی داخلی فرو رفته است که بسختی راه خلاصی برای آن وجود دارد.
تونس و مصر: کم بها دادن به فرهنگ اسلامی
تونس و مصر سنتا خاستگاه شورش های عربی بوده اند که در آنها امروز هم هنوز فرو رفتن به جنگ داخلی نسبتا در سطحی بسیار نازل قرار دارد. با این وجود بخصوص در مصر تمایلاتی مشاهده می شوند که یک چنین مسیری را نشان می دهند.
در آن روزهائی که مردم شورش عمومی مسالمت آمیز برگزار می نمودند، احزاب اسلامی در هر دو کشور آگاهانه پشت صحنه قرار داشتند. این چنین بود که بسیاری از ناظرین این امید و برداشت غلط را در سر پروراندند که اسلامی ها در این شورش ها نقشی نفوذی بازی نمی کنند.
مردمی که شورش مسالمت آمیز را انجام دادند را نمی توان با مجموعه مردمی هم سان نمود که در انتخابات بعدی تصویر دیگری را نشان دادند. این کاملا ساده لوحی است که این طور فکر کنیم ـ دقیقا این همان تصویری است که رهبریت رسانه های غربی خواهان آن هستند 18 ـ . مانند وائل گونم که مدیر گوگل است و یکی از نمایندگان نشان دادن چنین شورشی بود.
تنها 10 تا 20 درصد خانه های تونس و مصر امروز دارای انترنت هستند. دقیقا شورش های آغازین توانستند پیروز شوند زیرا که بخش بزرگی از مردم که از آموزش خوب برخوردار نبودند و وضعیت مالی خوبی نداشتند به خیابان ها و میدانها گسیل شدند ـ اولا اینها در تونس و مصر تهیدست بودند و دوما بدون ابزار انترنتی و سوما کم و بیش وابسته به فرهنگ اسلامی و سنت های آن.
پیش زمینه های فرهنگ اسلامی بخش بزرگی از مردم در این شورش ها را نمی توان نادیده گرفت ـ امیدی که رسانه های غربی و بسیاری از چپ های ضد آلمانی و یا بهتر بگوئیم بسیاری از کمونیست ها بر روی آن توافق داشتند که این شورش ها از طریق رودرروئی طولانی مدت با فرهنگ اسلامی و سنت اسلامی به اثبات رسیده است، بطوری غم انگیز با انتخاباتی که انجام پذیرفت از بین رفت.
در مصر اختلافات از نوامبر 2011 تعیین کننده بود. دومین اشغال میدان تحریر که از سوی بسیاری سریعا بعنوان " انقلاب دوم" مهر خورد با یک تحصن از سوی حدود 600 تظاهرکننده در 19 نوامبر آغاز شد. در این دوره تحصن های گسترده همواره انجام پذیرفت و تا اواسط دسامبر 2011 همچنان ادامه داشت. 19 و طبق گزارش خبرگزاری ها درگیری های خونین در میدان تحریر و یکی از خیابان های اطراف آن از سوی جوانان مسلح انجام پذیرفت که قربانی هائی بدنبال داشت.
درون این جنبش انگیزه رهائی بخشی وجود داشت که برای اولین بار علنا در برابر ارتشی که بعد از سرنگونی مبارک قدرت را عملا در دست گرفته بود، جبهه گرفته و به ارتش حمله نمود. بدین طریق بود که باور عمومی و یا همدردی و یا حداقل بی طرفی نسبت به ارتش شکسته شد. این باور وجود داشت که می توان درون ارتش انشعاب به وجود آورد همانطور که در اولین شورش در میدان تحریر انجام پذیرفت اما ارتش و سربازان هم در مقابل حملات میلیتانت جوانان ایستادند و بروشنی طرف مقابل جوانان قرار گرفتند و به همراه پلیس به جمعیت حمله مسلحانه نمودند. از ترس یک جنگ داخلی در این انقلاب " دوم" جای حمایت گسترده توده ها چون انقلاب " اول" خالی بود. در تاریخ 1 فوریه 2012 پلیس و ارتش از جوانان میلیتانت میدان تحریر که غالبا طرفداران کلوپ فوتبال الاهلی قاهره ( در حدود 5000 عضو) بودند انتقام گرفتند و که در نتیجه در استادیوم فوتبال پورت سعید حدود 70 نفر که غالبا طرفداران تیم فوتبال الاهلی بودند کشته شدند. جنبش میدان تحریر با این شکست نظامی تا به امروز نتوانسته است دوباره نیروی خود را باز یابد.20
در این فاصله احزاب اسلامی ( اخوان المسلمین و سلفی ها) بر مجلس موءسسان در مصر نفوذ پیدا کردند ( 6 زن و 6 مسیحی از 100 عضو)، نیروهای چپ و نیروهای سکولار به خاطر اعتراض مجلس را ترک کردند.21
اخوان المسلمین بر خلاف تعهدات قبلی بر این مبنی که از دادن کاندیدای ریاست جمهوری صرف نظر خواهند نمود، همین اخیرا اعلام نمودند که آنها کاندیدهای خود را معرفی خواهند نمود.
آنها بدین طریق ادعای هژمونی بر زندگی سیاسی مصر را دارند و در این صورت است که اقلیت ها و زنان تحت کنترل آنها قرار خواهند گرفت و همچنین تقسیم قدرت گسترده با ارتش زیر سئوال خواهد رفت و این مسئله باعث درگیری های بیشتری خواهد شد. 22
آنچه که امید دهنده است، ساختار تثبیت شده مقاومت در مصر و تونس است. ساختاری که تا بحال همواره نشان داده است که هیچگاه آماده پذیرش ظلم و ستم بدون مقاومت نیست.
باید قبول کرد که توانائی مقاومت و اعتراض تنها درون اقشار مرفه و مدرن و سکولار این دو کشور وجود ندارد بلکه آنچه که برای قدرت موثر آنها تعیین کننده است، توانائی همبستگی پایه جامعه برای درگیری های آینده است که امیدواریم مسالمت آمیز باشد.
Graswurzelrevolution
(1) Boualem Sansal: Das Dorf des Deutschen oder Das Tagebuch der Brüder Schiller, Merlin Verlag, Gifkendorf 2009
(2) Boualem Sansal: "Das Prinzip des Friedens", Rede in der Frankfurter Paulskirche, 16.10.2011, abgedruckt u.a. in der FAZ, 17.10.2011, S. 9
(3) Ebenda
(4) Ebenda
(5) Vgl. Erklärung von Médécins Sans Frontières zu den Folterungen in Miliz-Lagern, vgl. Spiegel-Online, 26.1.2012
(6) Vgl. Philippe Leymarie: "Comment le Sahel est devenue une poudrière", in: Le Monde diplomatique, frz. Ausgabe, April 2012, S. 8
(7) Isabelle Mandraud: "La riposte s'organise contre une partition du Mali", in: Le Monde, 17.4.2012, S. 9
(8) In diesem Falle zwar vom Präsidenten des Niger, die Bezeichnung halte ich dennoch für zutreffend; vgl. Philippe Leymarie, a.a.O., S. 9
(9) Vgl. Bernhard Schmid: Frankreich in Afrika, Unrast, Münster 2011, S. 238ff. Leider kaum etwas in dem Buch über den Niger und den Uranabbau durch Areva sowie den dadurch bedingten Bürgerkrieg
(10) Haytham Manna, zit. n. Jean-Pierre Perrin: "La Syrie dans la spirale de la révolte", in: Libération, 16./17.4.2011, S. 7
(11) Rony Brauman in einem Streitgespräch in: Le Monde, 25.11.2011, S. 24f.; siehe dazu auch: "Libyen: Wem sollen wir glauben?", in: GWR 365, Januar 2012, S. 9f.
(12) Siehe die Selbstdarstellung der LCCS auf: www.lccsyria.org/about
(13) vgl. Jürgen Wagner: "Syrien: Die Militarisierung der Proteste und die strategische Unvernunft der Gewalt", IMI (14) Alain Gresh: "Onde de choc syrienne dans une région en ébullition", in: Le Monde diplomatique, frz. Ausgabe, April 2012, S. 11
(Informationsstelle Militarisierung), 20.3.2012
(15) Alain Gresh, a.a.O., S. 10
(16) Ebenda
(17) Siehe den Text "Bürgerkriegspatenschaft?" von Marischka/Wagner in dieser GWR.
(18) Vgl. bereits die Skepsis gegenüber Wael Ghoneim als Revolutionsheld in: "Zweifelhafte Helden der Revolution", in: GWR 357, März 2011
(19) Vgl. Johannes Stern: "Ägyptisches Militär greift friedliche Demonstranten brutal an", in: www.wsws.org/de/2011/dez2011/egyp-d21.shtml
(20) Siehe dazu z.B.: "Die roten Teufel", in: Spiegel, Nr. 8/2012, S. 104ff.
(21) Marwan Chahine: "Egypte: les islamistes écriront la Constitution", in: Libération, 29.3.2012, S. 8
(22) Marwan Chahine: "En Egypte, les Frères rompent le pacte", in: Libération, 2.4.2012, S. 8
(8) In diesem Falle zwar vom Präsidenten des Niger, die Bezeichnung halte ich dennoch für zutreffend; vgl. Philippe Leymarie, a.a.O., S. 9
(9) Vgl. Bernhard Schmid: Frankreich in Afrika, Unrast, Münster 2011, S. 238ff. Leider kaum etwas in dem Buch über den Niger und den Uranabbau durch Areva sowie den dadurch bedingten Bürgerkrieg
(10) Haytham Manna, zit. n. Jean-Pierre Perrin: "La Syrie dans la spirale de la révolte", in: Libération, 16./17.4.2011, S. 7
(11) Rony Brauman in einem Streitgespräch in: Le Monde, 25.11.2011, S. 24f.; siehe dazu auch: "Libyen: Wem sollen wir glauben?", in: GWR 365, Januar 2012, S. 9f.
(12) Siehe die Selbstdarstellung der LCCS auf: www.lccsyria.org/about
(13) vgl. Jürgen Wagner: "Syrien: Die Militarisierung der Proteste und die strategische Unvernunft der Gewalt", IMI (14) Alain Gresh: "Onde de choc syrienne dans une région en ébullition", in: Le Monde diplomatique, frz. Ausgabe, April 2012, S. 11
(Informationsstelle Militarisierung), 20.3.2012
(15) Alain Gresh, a.a.O., S. 10
(16) Ebenda
(17) Siehe den Text "Bürgerkriegspatenschaft?" von Marischka/Wagner in dieser GWR.
(18) Vgl. bereits die Skepsis gegenüber Wael Ghoneim als Revolutionsheld in: "Zweifelhafte Helden der Revolution", in: GWR 357, März 2011
(19) Vgl. Johannes Stern: "Ägyptisches Militär greift friedliche Demonstranten brutal an", in: www.wsws.org/de/2011/dez2011/egyp-d21.shtml
(20) Siehe dazu z.B.: "Die roten Teufel", in: Spiegel, Nr. 8/2012, S. 104ff.
(21) Marwan Chahine: "Egypte: les islamistes écriront la Constitution", in: Libération, 29.3.2012, S. 8
(22) Marwan Chahine: "En Egypte, les Frères rompent le pacte", in: Libération, 2.4.2012, S. 8
ایران در روزنامه های فرانسه
آغاز بکار "فرانسوا هولاند"- رئیس جمهوری جدید فرانسه و مراسم
انتقال قدرت که امروز در کاخ "الیزه"، مقر ریاست جمهوری این کشور صورت گرفت
مهم ترین مسألۀ مورد بحث در روزنامه های امروز فرانسه است. با وجود این ما
در این بررسی تنها به مطالب مربوط به ایران در این روزنامه ها پرداخته
ایم. مقاله های لیبراسیون و لاکروا به پروندۀ هسته ای ایران و مقالۀ فیگارو
به روابط ایران با کشورهای عرب خلیج فارس و بویژه طرح عربستان برای ایجاد
گونه ای وحدت با بحرین مربوط می شود.
فیگارو، یکی از روزنامه های
صبح پاریس، در مقاله ای زیر عنوان «کشورهای عرب خلیج فارس در پی وحدت در
مقابل ایران»، پس از اشاره به گردهمائی رهبران این کشورها در ریاض از جمله
به این نکته اشاره می کند که طرح رهبران سنی مذهب این کشورها برای تشکیل
یک اتحاد سیاسی، موجب خشم اکثریت شیعۀ بحرین شده است.
به نوشتۀ فیگارو، این وحدت سیاسی در آنواحد، در بردارندۀ دو مزیت است:
مزیت نخست این اتحاد از نظر مفسر فیگارو به فراموشی سپرده شدن خصلت جمعیت شناختی (دموگرافیک) بحرین یعنی شیعه بودن اکثریت مردم آن و مزیت دوم آن تقویت حفاظتی است که پس از اعزام نیروهای عربستان و امارات در سال گذشته بحرین از آن سود جسته است.
مزیت نخست این اتحاد از نظر مفسر فیگارو به فراموشی سپرده شدن خصلت جمعیت شناختی (دموگرافیک) بحرین یعنی شیعه بودن اکثریت مردم آن و مزیت دوم آن تقویت حفاظتی است که پس از اعزام نیروهای عربستان و امارات در سال گذشته بحرین از آن سود جسته است.
فیگارو می نویسد، اتحادی که رهبران کشورهای عرب خلیج
فارس برای تشکیل آن تلاش می کنند تنها دارای یک بعد سیاسی نبوده و می تواند
دارای ابعاد نظامی و امنیتی نیز باشد.
فیگارو در بخش دیگری از مقالۀ خود به واکنش نمایندگان
مجلس شورای اسلامی ایران به طرح عربستان برای وحدت سیاسی با بحرین پرداخته و
می نویسد، این نمایندگان در واکنش تند خود این مسأله را نیز پنهان نکرده
اند که تلاش ریاض در این راستا می تواند شیعیان عربستان را که در اقلیت
بوده و در استان های نفت خیز ساکنند به فکر تشدید اعتراض ها و شورش
بیاندازد. تهدید و خطری که بزعم این روزنامه باید از جانب ریاض جدی گرفته
شود.
فیگارو در بخش پایانی این مقاله پس از بر شمردن مواضع
متفاوت کشورهای عرب خلیج فارس در برابر این طرح و تأکید بر این که تحقق این
طرح کار از امروز به فردا میسر نیست، یادآور می شود که نهادهای مدنی این
کشورها که نهادهائی لیبرال هستند از منامه و ریاض خواسته اند در این اندیشه
و طرح «نامناسب» تجدید نظر کنند.
لیبراسیون، یکی دیگر از روزنامه های
صبح پاریس، در مقاله ای به قلم نمایندۀ این روزنامه در وین- مقر آژانس بین
المللی اتمی، بمناسبت گفتگوهای ایران و آژانس که از دیروز آغاز شد به مسألۀ
هسته ای ایران پرداخته است.
این روزنامه از جمله بر این نکته انگشت گذارده است که این بار نیز چون دفعات گذشته افشاگری هائی سربزنگاه صورت گرفته است که یادآور بیش از حد دیر شدن زمان برای حل مشکل است.
این روزنامه از جمله بر این نکته انگشت گذارده است که این بار نیز چون دفعات گذشته افشاگری هائی سربزنگاه صورت گرفته است که یادآور بیش از حد دیر شدن زمان برای حل مشکل است.
نویسندۀ مقاله پس از اشاره به مطالبی که در روزهای
اخیر در رسانه های غربی در مورد تلاش تهران برای پاکسازی و زدودن آثار
فعالیت های هسته ای نظامی در "پارچین" منتشر شده است و نیز یادآوری مقاومت
ایران در برابر درخواست آژانس مبنی بر بازدید بازرسانش از "پارچین" می
نویسد، شمار دیپلمات هائی که فکر می کنند روزی که بازرسان بتوانند از
"پارچین" دیدن کنند چیزی خواهند یافت، بسیار اندک است.
محدودیت های اعمال شده از سوی مقامات ایرانی برای کار بازرسان آژانس و درخواست های مکرر آژانس از تهران برای آزادی عمل بیشتر آنان از دیگر مطالب مقالۀ امروز لیبراسیون است.
محدودیت های اعمال شده از سوی مقامات ایرانی برای کار بازرسان آژانس و درخواست های مکرر آژانس از تهران برای آزادی عمل بیشتر آنان از دیگر مطالب مقالۀ امروز لیبراسیون است.
لیبراسیون فضای موجود بین ایران و آژانس را نامساعد
دانسته و در بخش دیگری از مقالۀ خود می نویسد در این فضای توأم با جنگ
اعصاب، درخواست تهران از جامعۀ بین المللی مبنی بر لغو یا سبک کردن تحریم
ها پیش از مذاکرات بغداد، پاریس و واشنگتن را عصبی و رنجیده می کند.
تأکید فرانسوا هولاند- رئیس جمهوری جدید فرانسه، در
تماس او با مدیر کل آژانس بر این امر که هیچ تغییری در سیاست پاریس در قبال
برنامۀ هسته ای ایران بوجود نخواهد آمد و قاطعیت در برابر تهران کماکان
قاعدۀ بازی خواهد بود از دیگر نکات مطرح در این مقاله است.
لیبراسیون پس از نقل سخنان رئیس جمهوری جدید فرانسه، به سفر "میشل روکار"- نخست وزیر پیشین و سوسیالیست فرانسه، به تهران پرداخته و از او به عنوان کسی نام می برد که از سیاست ایران مطلقاً هیچ نمی داند.
به باور نویسندۀ این روزنامه سفر نابهنگام این سیاستمدار هشتاد و یک ساله به تهران، نخستین گام های دولت جدید را در «زمین مین گذاری شدۀ ایران» با دشواری بیشتری روبرو می کند.
لیبراسیون پس از نقل سخنان رئیس جمهوری جدید فرانسه، به سفر "میشل روکار"- نخست وزیر پیشین و سوسیالیست فرانسه، به تهران پرداخته و از او به عنوان کسی نام می برد که از سیاست ایران مطلقاً هیچ نمی داند.
به باور نویسندۀ این روزنامه سفر نابهنگام این سیاستمدار هشتاد و یک ساله به تهران، نخستین گام های دولت جدید را در «زمین مین گذاری شدۀ ایران» با دشواری بیشتری روبرو می کند.
لیبراسیون در بخش پایانی این مقاله از اجماع غرب برای
اعمال فشار بیشتر بر ایران و وادار کردن تهران به نرمش بیشتر در حال حاضر
می نویسد و بر این اعتقاد است که هدف غرب از این کار جلوگیری از دادن بهانه
ای از سوی تهران به دولت ائتلافی جدید نتانیاهو- نخست وزیر اسرائیل، برای
حمله به ایران است.
هدف دیگر از این اعمال فشارها بر ایران به باور لیبراسیون فهماندن این نکته به تهران است که این «بازی موش و گربه» نمی تواند کماکان و به گونه ای ابدی ادامه یابد.
هدف دیگر از این اعمال فشارها بر ایران به باور لیبراسیون فهماندن این نکته به تهران است که این «بازی موش و گربه» نمی تواند کماکان و به گونه ای ابدی ادامه یابد.
لا کروا- روزنامۀ نزدیک به کاتولیک
های فرانسه، مقاله ای را به سفر "میشل روکار" به تهران اختصاص داده و از
جمله می نویسد هر چند نزدیکان رئیس جمهوری جدید فرانسه اعلام کرده اند که
این سفر به ابتکار شخص "روکار" صورت گرفته است اما رهبران ایران از این
فرصت استفاده کردند و با ملاقات با او به استفادۀ ابزاری از آن پرداختند.
این روزنامه پس از یادآوری انتقاد های رهبران دولت
پیشین راست گرای فرانسه از این سفر، به ملاقات های "میشل روکار" با وزیر
امور خارجه و دبیر شورای عالی امنیت ملی ایران و نقل سخنان آنان پرداخته و
این نکته را نیز ناگفته نمی گذارد که "میشل روکار" نیز به مقامات ایرانی
یادآوری کرده است که موضع فرانسه با روی کار آمدن "فرانسوا هولاند" به جای
"نیکلا سارکوزی" دستخوش تغییری نخواهد شد.
این روزنامه در این مقاله پای صحبت "یان ریشار"-،
ایران شناس و استاد ممتاز دانشگاه سوربن پاریس، نشسته و از قول او می
نویسد، وزیر امورخارجۀ جدید فرانسه می تواند در مقایسه با گذشته سیاست نرم
تری را در قبال ایران اتخاذ کند. از نظر "یان ریشار" این نرمش یا سرسختی
کمتر می تواند به نام واقعگرائی صورت گیرد.
"یان ریشار" ضمن تجلیل از "میشل روکار" به عنوان سیاستمداری که از قدرت میانجیگری فراوانی برخوردار است و مقایسۀ او با "جیمی کارتر"- رئیس جمهوری پیشین آمریکا، در امر میانجیگری در مناقشه ها می گوید «اگر خواستار راه حلی برای سوریه هستیم، اگر می خواهیم در عراق وضعیتی نرمال تر حاکم شود و اگر نمی خواهیم طالبان دو آتشهای بر افغانستان مسلط شوند باید با جمهوری اسلامی ایران مذاکره کرد.»
"یان ریشار" ضمن تجلیل از "میشل روکار" به عنوان سیاستمداری که از قدرت میانجیگری فراوانی برخوردار است و مقایسۀ او با "جیمی کارتر"- رئیس جمهوری پیشین آمریکا، در امر میانجیگری در مناقشه ها می گوید «اگر خواستار راه حلی برای سوریه هستیم، اگر می خواهیم در عراق وضعیتی نرمال تر حاکم شود و اگر نمی خواهیم طالبان دو آتشهای بر افغانستان مسلط شوند باید با جمهوری اسلامی ایران مذاکره کرد.»
به اعتقاد این استاد ایران شناس سوربن، برنامۀ هسته ای
ایران در حال حاضر در بر دارندۀ خطری نیست و گفتمان خشن ضد یهودی رهبران
ایران نیز بیش از آن که تهدیدی واقعی برای اسرائیل باشد رجز خوانی برای
کشورهای عرب است.
به نوشتۀ لاکروا، "یان ریشار" شناسائی ایران به عنوان یک «قدرت منطقه ای»- یکی از مطالبات تهران- راهی برای مقابله با نفوذ عربستان سعودی نیز به شمار می رود.
به نوشتۀ لاکروا، "یان ریشار" شناسائی ایران به عنوان یک «قدرت منطقه ای»- یکی از مطالبات تهران- راهی برای مقابله با نفوذ عربستان سعودی نیز به شمار می رود.
لا کروا در پایان این پرسش را مطرح می کند که آیا
دیپلماسی دولت جدید فرانسه دچار چنان تحولی خواهد شد که از متحدان و شرکای
خود بخواهد تحریم های بین المللی علیه ایران را سبک تر کنند؟
به اعتقاد این روزنامه چنین تحولی از انتظارات تهران است که در تبریک به فرانسوا هولاند ابراز امیدواری کرده است که «عصر جدیدی» در روابط ایران و فرانسه آغاز شود.
به اعتقاد این روزنامه چنین تحولی از انتظارات تهران است که در تبریک به فرانسوا هولاند ابراز امیدواری کرده است که «عصر جدیدی» در روابط ایران و فرانسه آغاز شود.
سفر وزیر دفاع اسرائیل به واشنگتن
دراورشلیم پایتخت اسرائیل، اعلام شد که اهود باراک- وزیردفاع اسرائیل، برای دیداربا مقامات واشنگتن عازم آمریکا شده است.
براساس بیانیه دفتروزارت دفاع اسرائیل، اهود باراک قرار است دراین سفربا لئون پانه تا- همتای آمریکائی خود دیدارو گفت وگو نماید.
به گزارش خبرگزاری فرانسه، دراین سفروزیردفاع اسرائیل
پیرامون نهائی شدن یک کمک نظامی جدید به مبلغ ٦٨٠ میلیون دلاربا مقامات
وزارت دفاع آمریکا به مذاکره خواهد پرداخت. این مبلغ برای توسعه چتردفاع
ضد موشکی اسرائیل که ازآن با عنوان "گنبد آهنین" یاد می شود هزینه خواهد
شد.
به نوشته روزنامه اسرائیلی هئآرتص، موضوع برنامه های
اتمی ایران وسیاست های بین المللی درمورد این برنامه ها نیزدردستورکار
مذاکرات اهود باراک با مقامات آمریکا قرار دارد.بیش ١٠ تن دیگر درخشونت های سوریه قربانی شدند.
سوریه امروز باردیگرشاهد سرکوب های نیروهای مسلح رژیم بشاراسد بود که به گزارش منابع خبری حداقل دوازده قربانی بجای گذاشت.
بحران خونین سوریه اکنون ١٥ماه است که ادامه
دارد و دراین مدت بیش از١١ هزارنفربدست نیروهای مسلح وفادار به رژیم کشته
شده اند. یک گزارش دیگرخبرگزاری فرانسه حاکی است که درجریان یک انفجارنیز
که درشهر"بانیاس" صورت گرفت پنج غیرنظامی جان خود را ازدست دادند.
به گزارش خبرگزاری فرانسه، با گذشته حدود یک ماه
ازآغازاجرای طرح شش ماده ای کوفی عنان- دبیرکل سابق سازمان ملل متحد، خشونت
های همچنان ادامه دارد. به گزارش همین خبرگزاری کشورهای عربی خلیج فارس
اکنون می گویند درمورد امکان موفقیت طرح کوفی عنان تردید های جدی دارند.
رژیم سوریه و متحد اصلی آن دولت مسکو می گویند عوامل خشونت درسوریه تروریست ها وسازمان القاعده می باشند.
دراین حال الن ژوپه- وزیرامورخارجه سابق فرانسه، امروزبا اشاره به بحران سوریه درمورد موفقیت احتمالی طرح کوفی عنان ابرازتردید کرد.
الن ژوپه گفت نمی دانم آیا می شود روسیه متحد اصلی رژیم بشاراسد را متقاعد کرد که باید جلوی ادامه قربانی شدن روزانه ٢٠ ٣٠٫، ٦٠،٤٠ وحتی بیشتررا درسوریه گرفت.
الن ژوپه گفت نمی دانم آیا می شود روسیه متحد اصلی رژیم بشاراسد را متقاعد کرد که باید جلوی ادامه قربانی شدن روزانه ٢٠ ٣٠٫، ٦٠،٤٠ وحتی بیشتررا درسوریه گرفت.
الن ژوپه این هفته با استعفای دولت "فرانسوا فیون"
ازپست خود کناره گرفت. قرار است ظرف ساعات آینده با تشکیل دولت جدید فرانسه
دردوران "فرانسوا هُولاند"، نخست وزیر و اعضاء دولت جدید این کشورمعرفی
شوند.
راکتوراتمی بوشهرتا پایان سال کامل می شود
به گزارش منابع خبری ایرانی، رئیس مؤسسه "اتم انرگو پرویکت" که
عملیات عمدۀ ساختمان راکتوراتمی بوشهررا برعهده دارد، گفته است که
کارشناسان روسی این شرکت درنظردارند راه اندازی صنعتی نیروگاه بوشهررا
درپایان سال جاری میلادی ٢٠١٢ به پایان برسانند.
به گزارش ایلنا، رئیس مؤسسه روسی، درپاسخ به این پرسش که راه
اندازی صنعتی نیروگاه اتمی درایران چه زمانی خواهد بود گفته است درنظر
داریم تا پایان سال ٢٠١٢ آنرا به پایان برسانیم.
به گزارش منابع خبری، قبلاً اعلام شده بود که قراراست مرحله افزایش ظرفیت نیروگاه اتمی بوشهراز ٧٥ درصد به ١٠٠ درصد، دربیست وسوم ماه مه آغازشود.
انتقال قدرت در فرانسه
امروز سهشنبه، آقای "فرانسوا هولاند" رسماً وظیفۀ ریاستجمهوری
فرانسه را به عهده گرفت. بدین ترتیب، بعد از هفده سال، یعنی پس از پایان
ریاست جمهوری فرانسوا میتران، اینک فرانسه بار دیگر دارای یک رییس جمهوری
سوسیالیست میشود. آقای هولاند از همین امروز به پروندۀ دشوار مشکلات مالی
اروپا خواهد پرداخت.
امروز، سهشنبه، آقای نیکلا سارکوزی، رییس جمهوری پیشین، کاخ الیزه را ترک گفت و آن را دراختیار فرانسوا هولاند و همراهانش قرار داد.
به این مناسبت آقای هولاند در پیامی خطاب به ملت فرانسه بر "اعتماد متقابل" تأکید کرد و گفت: "کشور ما نیاز به آشتی و اتحاد دارد. و رییس جمهوری باید در این جهت تلاش کند".
طی مراسم انتقال قدرت، آقای هولاند زیر بارانی شدید و با لباس کاملاً خیس، بر مزار سرباز گمنام حضور یافت. قرار است که وی در بعداز ظهر امروز ابتدا در مراسم تجلیل از ژول فری- پایهگذار آموزش و پرورش مدرن در فرانسه- و سپس در مراسم بزرگداشت ماری کوری، دانشمند فرانسوی شرکت کند. به نوشتۀ رسانههای فرانسوی، با انتخاب این دو شخصیت بزرگ، آقای هولاند بر الویت دانش، آموزش و پرورش و همچنین نقش خارجیها در جامعۀ فرانسوی تأکید میکند. خانم ماری کوری، لهستانیتبار بود اما در فرانسه فعالیت علمی خود را ادامه داد.
فرانسوا هولاند سپس به آلمان خواهد رفت تا نخستین گفتگوی مهم خود را آغاز کند. او با خانم مرکل در بارۀ مسائل مالی اروپا مذاکره خواهد کرد.
گفته میشود که برای مراسم امروز، آقای هولاند خواهان رعایت صرفهجویی و پرهیز از تشریفات زیاده از حد شده است. به همین دلیل، بیش از سی نفر به کاخ الیزه دعوت نشده بودند. حتی چهار فرزند آقای هولاند نیز در مراسم حضور نیافتند. تنها "خانم والری ترایولر"، شریک زندگی فرانسوا هولاند، وی را همراهی میکرد.
قرار است که آقای هولاند، نخستوزیر خود را بعدازظهر سهشنبه معرفی کند.
شکایت سعید مرتضوی از احمد توکلی بدلیل «نشر اکاذیب»
وکیل سعید مرتضوی- داستان سابق تهران و رئیس صندوق تأمین
اجتماعی می گوید که از احمد توکلی- نماینده مجلس شورای اسلامی، به اتهام
«نشر اکاذیب» شکایت کرده است.
منابع خبری در ایران می گویند، سعید مرتضوی
اظهارات احمد توکلی مبنی بر «قول شرف» برای کناره گیری از ریاست صندوق
تأمین اجتماعی، در زمان مطرح شدن استیضاح وزیر کار را تکذیب کرده است.
احمد توکلی و غلامعلی حداد عادل- نمایندگان اصولگرای
مجلس، روز بیست و هفتم فروردین در مجلس گفته بودند سعید مرتضوی برای کناره
گیری از ریاست سازمان تأمین اجتماعی، «قول شرف» داده است.
قرار بود که استیضاح وزیر کار، تعاون و رفاه اجتماعی،
ماه گذشته صورت گیرد اما پس از آنکه شماری از نمایندگان استیضاح کننده
امضاهای خود را پس گرفتند این طرح منتفی شد.
آنگونه که برخی از نمایندگان در صحن علنی مجلس مطرح
کردند، این اقدام به دلیل قولی که سعید مرتضوی برای کناره گیری داده
بود، صورت گرفت.
سعید مرتضوی گفته است که برخلاف اظهارات احمد
توکلی، هرگز نگفته است «قول شرف» می دهد که از ریاست سازمان تأمین اجتماعی
کناره گیری کند.
سعید مرتضوی، متهم اول پرونده بازداشتگاه غیرقانونی
کهریزک است و دلیل عمده مخالفت نمایندگان با انتصاب مرتضوی در این سازمان
به همین پرونده مربوط است.
روز٢٠اردیبهشت، تعدادی از نمایندگان که خواهان استیضاح
وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی هستند اعلام کردند، با توجه با ادامه کار
سعید مرتضوی ممکن است طرح استیضاح وزیر در دوره بعدی مجلس مطرح شود.
صدور فتوای قتل یک هنرمند موسیقی "رپ"
به دنبال صدور فتوای قتل یک هنرمند موزیک "رپ" از سوی یک مقام
عالی رتبه روحانی حکومتی، یک خواننده بنیادگرای اسلامی درایران برای کشتن
"شاهین نجفی" خواننده "رپ" جایزه تعیین کرد.
به گزارش سامانه خبری "تریبون مستضعین" ازسایت
های نزدیک به محافل حکومتی با انتشاراین خبرنوشته است که نام این خواننده
"حامد زمانی" است و برای اجرای فتوای مقامات روحانی ایران درمورد شاهین
نجفی ده میلیون تومان جایزه تعیین کرده است.
لازم به یاد آوری است که شاهین نجفی جوان هنرمند
ایرانی اکنون سال هاست که درآلمان اقامت دارد و پلیس آلمان اعلام کرده است
که ازهنگام صدورفتوای قتل وی را تحت حفاظت قرارداده است.
درهمین رابطه پایگاه خبری "شیعه آنلاین" نیز برای کشتن این جوان هنرمند ایرانی ١٠٠هزار دلار جایزه تعیین کرده است.
آیت الله ناصرمکارم شیرازی روز دوشنبه با صدورفتوائی درپاسخ به استفتائی حکم کارشاهین نجفی را توهین به مقدسات اسلامی ارزیابی کرد.
به گزارش خبرگزاری مهر، در استفتائی که برای آیت الله
مکارم شیرازی فرستاده شده ازجمله آمده است: «اخیراً فردی به نام شاهین نجفی
که ازخوانندگان موسیقی درخارج از کشوراست درقالب متن شعر وارائه تصویری
موهون، به ساحت مقدس حضرت بقیه الله و امام علی النقی الهادی و گنبد مقدس
حضرت امام رضا اهانت کرده و درجهت ترویج این اهانت فایل صوتی و تصویری آن
را درپربیننده ترین سایت های اطلاع رسانی قرارداده اند».
پرسش کننده می افزاید، خواهشمند است تکلیف شرعی شیعیان و دوست داران اهل بیت را دراین خصوص بیان فرمائید.
پرسش کننده می افزاید، خواهشمند است تکلیف شرعی شیعیان و دوست داران اهل بیت را دراین خصوص بیان فرمائید.
آیت الله مکارم شیرازی درپاسخ به این استفتاء نوشته
است: «هرگونه اهانت به مقام شامخ امامان معصوم و توهین آشکاربه آنها اگر
توسط فرد مسلمان صورت گیرد، موجب ارتداد است و اگر توسط غیرمسلمان باشد
داخل درعنوان ساب النبی (دشنام به پیامبر) می باشد».
لازم به یادآوری است که براساس قوانین جزای جمهوری اسلامی ایران مجازات هردو مورد اتهام، مرگ است.
هند، واردات نفت از ایران را ۱۱ درصد کاهش می دهد
هند، روز سه شنبه بیست و ششم اردیبهشت، اعلام کرد واردات نفت خام از ایران را تا میزان ۱۱ درصد کاهش خواهد داد.
بدنبال فشار واشنگتن بر دهلی نو به منظور همراه
کردن این کشور در خصوص فشار بر ایران، هند اعلام کرد که از میزان نفت
وارداتی خود از ایران، در سال مالی جاری (٢۰١٢) خواهد کاست.
پیش از این پالایشگاههای هند پیش بینی کرده بودند که تا میزان ۱۵،۵ میلیون تن نفت خام، در سال مالی جاری از ایران خریداری نمایند.
این میزان واردات نفت نسبت به سال گذشته با کاهش روبرو بوده است.
پیشترهیلاری کلینتون، وزیر امور خارجه ایالات متحده
آمریکا، در سفر به هند ازمقامات هند خواسته بود تا میزان واردات نفت خام
مورد نیاز خود از ایران را کاهش دهند.
وزیر امور خارجه آمریکا، با اشاره به تحریم های
اقتصادی علیه ایران، تأکید کرده بود که هندوستان باید اقدامات بیشتری در
این زمینه انجام دهد تا در شمار کشورهائی قرار گیرد که می توانند از معافیت
از تحریم های آمریکا استفاده نمایند.
آمریکا، ۱۰ کشور اروپايی و ژاپن را در شمار کشورهای
معاف از تحریم قرار داده است که می توانند تا میزان معینی نفت از ایران
خریداری نمایند و از تحریم شدن معاف باشند.
این معافیت هنوز شامل کشورهای چین و هند که از بزرگترین خریداران نفت ایران هستند، نشده است.
تصمیم هند در خصوص کاهش واردات نفت از ایران در حالی
اعلام می شود که محمود احمدی نژاد، روز دوشنبه بیست و پنج اردیبهشت و در
گفتگو با "مان موهان سینگ"، نخست وزیر هند، بر تمایل تهران برای گسترش
روابط همه جانبه با دهلی نو تأکید کرده است.
وزیر امور خارجه عربستان: مناسبات عربستان و بحرین ربطی به ایران ندارد
شاهزاده سعود الفیصل، وزیر امور خارجه عربستان سعودی، روز
دوشنبه بیست و پنجم اردیبهشت در واکنش به اظهارات مقامات جمهوری اسلامی
گفته است که روابط میان عربستان و بحرین و در مجموع مناسبات میان کشورهای
عربی هیچ ارتباطی به ایران ندارد.
وزیر امور خارجه عربستان متذکر شده است که حتی
اگر دو کشور عربستان و بحرین تصمیم به تشکیل اتحادیه بگیرند، این تصمیم
ربطی به ایران ندارد.
سران کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس، روز دوشنبه،
در ریاض، پیشنهاد عربستان برای تبدیل شورای همکاری خلیج فارس به یک
اتحادیه را مورد بررسی قرار دادند.
عربستان، بحرين، کويت، امارات عربي متحده، عمان و قطر اعضاي شوراي همکاري خليج فارس به شمار مي روند.
طبق این پیشنهاد وحدت میان عربستان و بحرین نقطه شروع تشکیل این اتحادیه خواهد بود.
"حمد بن عيسي آلخليفه"- پادشاه بحرين، پس از ورود به
رياض در جمع خبرنگاران گفت: «طرح اتحاد عربستان و بحرين بر مسائل داخلي
منامه و چگونگي رويارويي با آنها تأثير مستقيم دارد.»
موضوع اتحاد میان عربستان و بحرین، کشوری که اکثریت جمعیت آن را شیعیان تشکیل می دهد، واکنش ایران را بدنبال داشته است.
۱۹۰ نماینده مجلس شورای اسلامی در بیانیه ای خطاب به
رهبران عربستان، ضمن محکوم کردن «طرح اتحاد بحرین با عربستان»، گفته اند که
«با زور و فشار سیاسی نمی توانند ملت ها را آرام کنند».
وزیر امور خارجه عربستان تأکید کرده است «حتی اگر دو کشور (عربستان و بحرین) بخواهند اتحاد خود را توسعه دهند، ربطی به ایران ندارد».
ماهیت دقیق طرح پیشنهادی برای ایجاد یک اتحادیه میان شش کشور حاشیه خلیج فارس مشخص نیست.
تحلیلگران مهمترین دلیل و انگیزه کشورهای عربی حاشیه
خلیج فارس در تشکیل این اتحادیه را در جهت تأمین امنیت منطقه بویژه در
برابر جمهوری اسلامی می دانند.
برخی از رسانه های داخلی نزدیک به جمهوری اسلامی، در
شماره امروز (سه شنبه)، از بحرین با عنوان «پاره تن» ایران یاد کردند و
متذکر شدند که «الحاق» این کشور به عربستان سعودی «ناممکن» است.
اجرای حکم اعدام فرد متهم به قتل دانشمند هسته ای در تهران
حکم اعدام شخص متهم به قتل مسعود علیمحمدی- استاد فیزیک کوانتوم
دانشگاه تهران، صبح روز سه شنبه بیست و ششم اردیبهشت، در زندان اوین به
اجرا در آمد.
حکم اعدام شخص متهم به قتل مسعود علیمحمدی-
استاد فیزیک کوانتوم دانشگاه تهران، صبح روز سه شنبه بیست و ششم اردیبهشت،
در زندان اوین به اجرا در آمد.
به گزارش خبرگزاری جمهوری اسلامی (ایرنا)، "مجید جمالی
فشی" «درجریان سفر به خارج از ایران با عوامل سرویس امنیتی اسرائیل موسوم
به "موساد" ارتباط برقرار كرده بود و چندین نوبت با عوامل این سرویس در
كشورهای مختلف دیدار کرده و درنهایت برای دریافت آموزشهای مربوط به
ترورمسعود علی محمدی به فلسطین منتقل شده و تحت آموزشهای نظامی و تروریستی
قرار گرفته بود».
مسعود علیمحمدی، که از وی با عنوان دانشمند هسته ای
نام برده می شد، در دی ماه ۱۳۸۸ بر اثر انفجار بمبی در برابر منزل مسکونی
اش کشته شد.
مجید جمالی فشی در تابستان گذشته از سوی دادگاه انقلاب تهران به اعدام محکوم شد.
شخص متهم به قتل مسعود علیمحمدی در یک برنامه
تلویزیونی که ازتلویزیون دولتی ایران پخش شد، اعتراف کرد که در اسرائیل
برای ترور کارشناس هسته ای، آموزش های لازم را گذرانده است.
برنامه شباهنگ صدای آمریکا: نگاهی به ترانه جدید شاهین نجفی، نقی و خبرهای مرتبط با آن
نیک آهنگ
کوثر روزنامه نگار و کارتونیست و آرش، نوازنده خواننده و رهبر گروه هوی
متال تارانتیست در روز یکشنبه، در گفتگو با بهنود مکری درباره ترانه جدید
شاهین نجفی ، بازتاب گسترده آن و حواشی پیرامونش توضیحاتی دادند.
نگاه متفاوت یک محقق اسرائیلی: ایرانیان دارای ارزشهای دموکراتیک هستند، با پتانسیل تغییر رژیم
بر اساس
نظرسنجی انجام شده توسط یک استراتژیست اسرائیلی و همکاران او، برای ۹۴٪
پاسخ دهندگان ایرانی، حق انتخاب و برای ۷۱٪ مدارا با مردم و گروههای مختلف
اهمیت داشته است. بر اساس این تحقیق، جامعه ایران برای رسیدن به لیبرال
دموکراسی از کشورهای عربی مانند مصر، مراکش و اردن پیشتر است. یافتههای
این گروه نشان از آمادگی جامعه ایران برای تغییر رژیم دارد.
یووال پورات، یک استراتژیست اسرائیلی در تحقیقی که در باره ایرانیان انجام داده، یادداشتی در «وال استریت جورنال»
نوشته که با بسیاری از سخنانی که از کارشناساسن اسرائیلی در باره ایران
میخوانیم متفاوت است. پورات در مقدمه یادداشت خود مینویسد: «در بحثهای
داغ مرتبط با دستیابی ایران به سلاحهای هستهای، ۸۰ میلیون ایرانی اکثرا
فراموش میشوند. بنابراین من، همراه با یک تیم کوچک از اسرائیل، تصمیم
گرفتم به کشف نیروهای پیشراننده و محرک جامعه ایران شدیم.بر اساس
نسانههای موجود درسطح خیابانها و بر روی اینترنت، از یک نبرد مواج میان
بنیادگرایان اسلامی کشور و مدافعان آزادی وجود دارد. سوال اینجا بود که
اکثریت مردم چه ایدهای دارند؟»پورات و همکارانش، گفتگوهایی تلفنی با نزدیک به هزار نفر از ۳۱ استان ایران انجام دادند. این گروه به جای طرح سوالهای مستقیم، بر اساس روشهای روانشناسانه، در مورد «سوم شخص» و چیزهایی که برای او اهمیت داشته از گفتگو شوندهها پرسیدهاند: «برای او انجام تصمیم گیری در مورد زندگی خودش اهمیت دارد» و یا «تفکر خلاقانه به او بسیار مهم است» و « برای او مهم است که او به دیگران بگوید چه کنند و چه نکنند» نمونههایی از سوالهای طرح شده توسط این گروه پژوهشی بوده است.
در پاسخ به سوالها، ۹۴ درصد از پاسخ دهندگان با جمله «آزادی انتخاب آنچه او میکند برای او مهم است» و ۷۱ درصد از پاسخ دهندگان «تحمل مردم و همه گروهها برای او مهم است» موافق بودهاند. بر اساس گفته نویسنده، این نتیجه نمایناگر پشتیبانی جامعه ایرانی از ارزشهای لیبرالی است، هرچند ارزشهایی محافظهکارانه مثل «سنت» جایگاه ویژهای نزد ایرانیان دارد.
یووال پورات در ادامه مینویسد: «مقایسه نمونههای آماری ایران و نمونههای جهانی با استفاده از شاخص جدید تجزیه و تحلیل. ایران روی یک زنجیره، اندازه گیری "تمایل جوامع در سراسر دنیا به ترویج لیبرال دموکراسی" قرار داده شد. بر اساس این تحقیق، در مقایسه با ۴۷ کشور مورد بررسی در جهان بررسی ارزش بالقوه جامعه ایران برای لیبرال دموکراسی به بالاتر از ۲۳ کشور، از جمله کشورهای عربی مانند مصر، مراکش و اردن، و کشورهای آسیایی مانند کره جنوبی، هند و تایلند در مرتبه بالاتری قرار دارد. در مقایسه با ۲۹ کشور مورد مطالعه در بررسی اجتماعی اروپا، ایران گرایش بیشتری به سمت لیبرال دموکراسی نسبت به روسیه، اوکراین، اسلواکی و رومانی دارد.»
استراتژیست اسرائیلی در باره کشف بزرگ گروه تحقیق مینویسد: «ما متوجه شکافی غیرطبیعی و بزرگ بین پتانسیل اجتماعی برای دموکراسی لیبرال در ایران و سطح واقعی دموکراسی در این کشور شدیم. در بسیاری از کشورها یک ارتباط قوی بین این دو وجود دارد. هنگامی که چنین شکافی وجود دارد، یک گرایش قوی برای انطباق سطح دموکراسی با پتانسیل جامعه وجود دارد.»
یووال پورات یادداشت خود را با این جمله تمام میکند: «یافتههای ما نشان میدهد که جامعه ایران یک ساختار کلی طرفدار ارزشهای لیبرال است که عمیقا در تضاد با رژیم بنیادگرا است. این نشان دهنده پتانسیلی قابل توجه برای تغییر رژیم در ایران و توسعه دموکراسی لیبرال است.»
سلیمینمین: مرتضوی زمانی تمامقد در خدمت هاشمی رفسنجانی بود
رییس دفتر
مطالعات و تدوین تاریخ معاصر ایران با اشاره به ماجرای سعید مرتضوی و ضمن
حمله به رسانهها گفت که اکثر رسانهها مسائلی که به نفعشان نباشد را
منتشر نمیکنند. سلیمی نمین در این خصوص گفت که چرا رسانهها درخصوص خدمات
تمامقد مرتضوی برای حلو فصل مسائل سیاسی هاشمی سکوت کردهاند.
عباس سلیمی نمین، رییس دفتر مطالعات و تدوین تاریخ معاصر، در گفتگو با «فرارو»
به کشمکشها پیرامون ماجرای مرتضوی و قول شرف او پرداخته و علت این
اقدامات را «حزبی عمل کردن رسانهها و عدم اطلاعرسانی» دانسته است.
وی با متهم کردن سعید مرتضوی به اعمال خلاف قانون گفت که شخصیت مرتضوی کاملا مشخص است و از وی نباید انتظار قول شرف داشت؛ چراکه مرتضوی دائما از یک دولت به دولتی دیگر و از یک شخصیت به شخصیت دیگر «چرخش» داشته است؛ زمانی همهی مسائل هاشمی را حل میکرد و حالا در دولت دهم به مناصب بالا میرسد.
رییس دفتر مطالعات و تدوین تاریخ معاصر در ادامه گفت که مرتضوی زمانی آنچنان به هاشمی نزدیک بود که تمام مسائل سیاسی رفسنجانی را که آقای هاشمی نمیخواست مستقیما به آنها ورود پیدا کند، حل میکرده است. وی در این خصوص گفت مرتضوی «خدمات بسیار زیادی را هم در این زمینه [به هاشمی ]عرضه کرد که کسانی که اهل فکر و اندیشه هستند میدانند بنده چه میگویم.»
سلیمی نمین با بیان اینکه این موضوعات را رسانهها باید بیان کنند افزود: «زمانی که آقای مرتضوی دادستان تهران بودند، رسانهها ملاحظات جدی داشتند که البته این ملاحظات قابل پذیرش نبود و متاسفانه بعضی از رسانهها کارهایی میکردند که در حاشیه امن باشند. اما لااقل امروز باید این مسائل را باز کنند، البته اگر خود آنها مدیون دانشگاه آزاد نباشند و مدیران آنها از دانشگاه آزاد مدرک نگرفته باشند.»
مدیر سابق کیهان هوایی در پایان هم با حمله به رسانهها برای عدم اطلاعرسانی گفت: «چرا اطلاع رسانی نمیکنیم؟ وقتی ما اطلاع رسانی نمیکنیم و جامعه آگاهی ندارد، مردم میگویند این یک دعوای سیاسی میان آقای الف و ب است.. رسانهها دیروز درباره آقای مرتضوی سکوت کردند و نه تنها سکوت کردند بلکه تایید کردند.»
وی با متهم کردن سعید مرتضوی به اعمال خلاف قانون گفت که شخصیت مرتضوی کاملا مشخص است و از وی نباید انتظار قول شرف داشت؛ چراکه مرتضوی دائما از یک دولت به دولتی دیگر و از یک شخصیت به شخصیت دیگر «چرخش» داشته است؛ زمانی همهی مسائل هاشمی را حل میکرد و حالا در دولت دهم به مناصب بالا میرسد.
رییس دفتر مطالعات و تدوین تاریخ معاصر در ادامه گفت که مرتضوی زمانی آنچنان به هاشمی نزدیک بود که تمام مسائل سیاسی رفسنجانی را که آقای هاشمی نمیخواست مستقیما به آنها ورود پیدا کند، حل میکرده است. وی در این خصوص گفت مرتضوی «خدمات بسیار زیادی را هم در این زمینه [به هاشمی ]عرضه کرد که کسانی که اهل فکر و اندیشه هستند میدانند بنده چه میگویم.»
سلیمی نمین با بیان اینکه این موضوعات را رسانهها باید بیان کنند افزود: «زمانی که آقای مرتضوی دادستان تهران بودند، رسانهها ملاحظات جدی داشتند که البته این ملاحظات قابل پذیرش نبود و متاسفانه بعضی از رسانهها کارهایی میکردند که در حاشیه امن باشند. اما لااقل امروز باید این مسائل را باز کنند، البته اگر خود آنها مدیون دانشگاه آزاد نباشند و مدیران آنها از دانشگاه آزاد مدرک نگرفته باشند.»
مدیر سابق کیهان هوایی در پایان هم با حمله به رسانهها برای عدم اطلاعرسانی گفت: «چرا اطلاع رسانی نمیکنیم؟ وقتی ما اطلاع رسانی نمیکنیم و جامعه آگاهی ندارد، مردم میگویند این یک دعوای سیاسی میان آقای الف و ب است.. رسانهها دیروز درباره آقای مرتضوی سکوت کردند و نه تنها سکوت کردند بلکه تایید کردند.»
چه میکنند این نمایندگان مجلس!
پس از اینکه
چندی قبل کمیسیون تلفیق مجلس طرحی را تصویب کرد که به موجب آن مبلغ هفتصد
میلیون تومان وام، به هر نماینده مجلس تعلق خواهد گرفت، اخیرا احمد توکلی
نیز فاش کرده است که برخی از نمایندگان مجلس برای دادن هر رای به دولت
احمدینژاد، پول گرفتهاند.
به گزارش تهران امروز،
احمد توکلی٬ رییس مرکز پژوهشهای مجلس در این خصوص گفته است که برخی
نمایندگان در قبال رای دادن به نفع وزرای دولت محمود احمدینژاد از آنها
پول دریافت کردهاند.
توکلی افزوده است که در این زمینه فیلمی از یکی از نمایندگان مجلس هشتم در اختیار دارد که در این فیلم نماینده مذکور به صراحت از دریافت پول توسط برخی وزرای دولت احمدینژاد خبر داده است.
آنطور که وی گفته است در این فیلم نماینده مذکور میگوید: «وقتی وزرا به مجلس میآمدند از ما انتظار داشتند که به نفع آنان رای بدهیم و ما نیز رای میدادیم. بعد از موفقیت نیز شماره حساب میدادیم تا به حساب ما پول واریز کنند.»
گفتنی است هفتهی گذشته نیز کمیسیون تلفیق مجلس طرحی را تصویب کرد که به موجب آن به هر منتخب مجلس نهم، مبلغ ۷۰۰ میلیون تومان وام تعلق خواهد گرفت. همچنین به هر نماینده مجلس هشتم نیز وامهای بلاعوض ۱۰۰ میلیون تومانی پرداخت شده است.
توکلی افزوده است که در این زمینه فیلمی از یکی از نمایندگان مجلس هشتم در اختیار دارد که در این فیلم نماینده مذکور به صراحت از دریافت پول توسط برخی وزرای دولت احمدینژاد خبر داده است.
آنطور که وی گفته است در این فیلم نماینده مذکور میگوید: «وقتی وزرا به مجلس میآمدند از ما انتظار داشتند که به نفع آنان رای بدهیم و ما نیز رای میدادیم. بعد از موفقیت نیز شماره حساب میدادیم تا به حساب ما پول واریز کنند.»
گفتنی است هفتهی گذشته نیز کمیسیون تلفیق مجلس طرحی را تصویب کرد که به موجب آن به هر منتخب مجلس نهم، مبلغ ۷۰۰ میلیون تومان وام تعلق خواهد گرفت. همچنین به هر نماینده مجلس هشتم نیز وامهای بلاعوض ۱۰۰ میلیون تومانی پرداخت شده است.
چرا اخبار مربوط به فعالیتهای این قرارگاه نظامی- اقتصادی مدام تکذیب میشود
در اطلاعیه ای که چند روز پیش منتشر شد، قرارگاه خاتم الانبیا به متهم کردن “برخی شرکتها و افراد حقیقی و حقوقی” پرداخت که “به طور کذب، خود را نمایندگان و یا وابستگان قرارگاه سازندگی خاتمالانبیاء(ص) معرفی نموده و اقدام به دریافت حقالمشاوره و یا عقد قرارداد با بخش خصوصی برای اجرای پروژه و خرید تجهیزات نمودهاند و از این بابت تقاضای تخفیف و بخشودگی نموده و بعضاً تعهدات خود را به بازار و طرفهای قرارداد اجرا ننمودهاند.”
تکذیب؛ یا انکار آنچه مردم نباید بدانند
نکته اصلی این اطلاعیه، “تکذیب هرگونه ادعا مبنی بر اخذ کار و عقد قرارداد خارج از مناقصه” بود که واکنشی صریح به گزارش روز قبل روزنامه شرق درباره نحوه تامین اعتبار پروژه شیرین سازی و انتقال آب دریای خزر به نظر می رسید.
اما موضوع واگذاری بدون مناقصه این سهام ها در ازای پروژه مذکور را نه روزنامه شرق، بلکه معاون وزیر نیرو اعلام کرده بود. وی در خصوص واگذاری پروژه ها به سپاه بدون مناقصه، گفته بود: این تشخیص ما بود، ما در این مورد قانون داریم. حالا چرا پروژه را به قرارگاه خاتمالانبیاء دادیم؛ چون قرارگاه پتانسیلی دارد که میتواند منابع مالیاش را در پروژه بیاورد و قبل از اینکه ما پولش را بدهیم کار را شروع کند.
عطارزاده از این هم فراتر رفته و از تضمین ضرر و زیان قرارگاه خاتم در صورت نیمه کاره رها کردن کار هم سخن گفته بود: یک تفاهمی هست با قرارگاه که اگر سرمایهگذاری کرد و کار را پیش برد ما مراحل قانونی را طی کرده و پولشان را میدهیم. قرارگاه هم چون یک تشکیلات دولتی است برای کمک به دولت این را پذیرفته است. ما هم پذیرفتهایم که نگذاریم آسیبی به آنها برسد. اگر احیانا پروژهای به مراحل پایانی نرسید و قرارداد منعقد نشد، با پیمانکار بعدی تفاهم میکنیم که کار انجام شدهشان داخل آن کار برود.
این مقام دولتی وقتی هم با پرسش خبرنگار روزنامه شرق درباره ابهام آلود و احیانا غیرقانونی بودن این واگذاری مواجه شده بود، گفته بود: واگذاری پروژه ها به من و شما ارتباطی ندارد. دولت اینطور تصمیم گرفته است. ما به آقای احمدی نژاد گفتیم که برای این طرح، منابع مالی نداریم. گفتند اینکه مناقصه نمیخواهد. من از سهام پتروشیمی برای اجرای پروژه، اختصاص میدهم تا آن را اجرا کنید!
و به همین سادگی یک قرارداد نجومی بدون طی تشریفات قانونی به قرارگاهی که خود را “بزرگترین پیمانکار طرف قرارداد دولت در ایران” می خواند، واگذار شده است. به طوری که قرارگاه مذکور حتی نتوانسته به صراحت این خبر را تکذیب کند و صرفا “هرگونه قرارداد خارج از مناقصه” را بدون اشاره مستقیم به این مصداق آشکار، تکذیب کرده است.
اما این اولین باری نیست که اعلام خبر پروژه های قرارگاه خاتم الانبیا از سوی دولت، به تکذیب منتهی می شود. دو هفته پیش هم این قرارگاه در اطلاعیه ای “واگذاری پروژه قطار شهری تهران – دماوند به این قرارگاه را رد کرد.” اما جالب اینجاست که این بار هم یک مقام دولتی (معاون عمرانی استاندار تهران) خبر را اعلام کرده بود و البته این بار هم تکذیبیه با این لحن مبهم همراه بود که “قرارگاه در این خصوص در هیچ مناقصهای شرکت نکرده است.”
جالب اینجاست که پروژه مذکور، از سوی این مقام دولتی، به عنوان یکی از مصوبات دومین دور سفرهای استانی دولت اعلام شده است؛ حال آنکه دولت احمدی نژاد هم اکنون در حال برگزاری دور چهارم سفرهای استانی است و ادعا می کند که بیشتر مصوبات سفرهای قبلی هم به نتیجه رسیده اند و یا در حال اجرا هستند. اما همین یک پروژه را که پیمانکار آن، اصل عقد قرارداد را تکذیب می کند، می توان مشتی نمونه خروار وعده های استانی دولت دانست.
ظاهرا منظور از انتشار چنین تکذیبیه هایی نیز، بیشتر از تکذیب اصل موضوع، تغییر دادن ذهنیت افکار عمومی درباره غیرقانونی بودن فعالیت های اقتصادی سپاه است که واضح ترین مصداق آن، واگذاری های غیر قانونی پروژه های دولتی به این قرارگاه نظامی- اقتصادی است.
خرابی؛ کسی مسئول نیست، کسی حق خبررسانی هم ندارد
تکذیب هایی از این دست، باز هم سابقه دارد؛ از جمله یک ماه و اندی قبل که به دنبال خرابی یک سد در راین در استان کرمان، که بنا به اعلام رسمی ۱۷ میلیارد ریال خسارت به بار آورد، بار دیگر قرارگاه خاتم تکذیبیه صادر کرد. خبر ابتدا در رسانه های رسمی با عنوان “شکستگی سد راین در کرمان” منتشر شد و حاکی از شکسته شدن سد حتی قبل از افتتاح آن بود.
اما چند روز بعد که یکی از رسانه ها نام واقعی این سد را سد خاتم الانبیا اعلام کرد، بلافاصله قرارگاه اقدام به انتشار تکذیبیه کرد و هرگونه ارتباط خود با پروژه سد شکسته شده را انکار کرد. مسئولان دولتی هم از اساس وجود سد در آن منطقه را انکار کردند! و گفتند که آنچه شکسته شده، “آببندهای کوچکی بوده که دچار مشکل شده است.”
نیازی به گفتن نیست که وعده “در دست بررسی” بودن این حادثه نیز به سرعت به فراموشی سپرده شد و از زمان تاکنون دیگر هیچ توضیحی در این باره به رسانه ها راه نیافته است. همانطور که درباره علت دو حادثه مشابه همزمان در دو سد استان های کرمان و یزد نیز هیچ گاه توضیح داده نشد و البته پیمانکارهای این سدها نیز معرفی نشدند.
اما تنها چند روز پس از این سه حادثه شکستگی سد، وقوع یک حادثه جنجالی تر که به آب گرفتگی در متروی تهران منجر شد، این بار قرارگاه خاتم الانبیاء سپاه را به پرده برداشتن از چهره نظامی خود و ورود مستقیم به سانسور رسانه ها واداشت. بدین ترتیب پس از چند روز دعوای سیاسی شهرداری و استانداری تهران، در نهایت روشن نشد که مقصر اصلی این حادثه چه کسی بوده است.
هیچ کس در مطبوعات اجازه نیافت سازنده دیواره های پیش ساخته مسیل آب را که خرابی آنها علت مستقیم سرازیر شدن آب به خط متروی تهران بود، معرفی کند. قرارگاه خاتم که حتی در وب سایت رسمی خود نیز به پروژه تونل انتقال آب بین تهران و کرج به عنوان یکی از دستاوردهای خود اشاره کرده، مانع از فاش شدن متهم اصلی حادثه متروی تهران شد که ممکن بود به یک فاجعه تبدیل شود و اگرچه خوشبختانه کسی در آن کشته نشد، اما دهها میلیارد تومان خسارت به بار آورد.
این نیز تنها شاهکار قرارگاه خاتم در پوشاندن خرابی پروژه هایش نیست و پیش از این هم بارها مشکلات فنی که بعضا منجر به خرابی و خسارت هم شده، در پروژه های متعلق به قرارگاه خاتم الانبیاء سپاه بروز کرد و البته به برکت قدرت نظامی و امنیتی این نهاد، لاپوشانی شد.
از جمله آخرین موارد اینچنینی می توان به حادثه ای اشاره کرد که همین هفته قبل اتفاق افتاد: ریزش داربست های بخش شمالی گنبد و مناره های مصلای تهران که همزمان با برگزاری نمایشگاه کتاب اتفاق افتاد و ممکن بود به بهای جان انسان ها تمام شود و تنها کمی شانس و تصادف مانع از آن شد. اما اگرچه خبر آن به دلیل همزمانی با نمایشگاه کتاب در همه رسانه های رسمی کشور منتشر شد، هیچ یک از آنها اشاره ای نکرد که پیمانکار پروژه ساخت ایوان مرکزی و شبستان های مصلا، قرارگاه خاتم الانبیاء سپاه پاسداران است.
قرارگاه؛ یا پول مردم در جیب سپاه
مجموع رقم قراردادهای دولتی قرارگاه سازندگی خاتم الانبیاء چقدر است؟ این سوالی است که می توان مطمئن بود هیچ وقت مسئولان این قرارگاه به آن پاسخ نخواهند داد. آنها شاید باز هم خبرهایی را که نپسندند، تکذیب کنند و به انکار مطالبی درباره قراردادهایشان بپردازند که قرار نبوده فاش شود. شاید هم به ترفندهای جدیدی در عرصه خبررسانی بیندیشند که سانسور پیش از اعلام اعمال شود و دیگر نیاز به تکذیب نداشته باشند. اما هیچ گاه به اطلاع رسانی صریح درباره سوال پیش گفته تن نخواهند داد: مجموع رقم قراردادهای دولتی قرارگاه سازندگی خاتم الانبیاء چقدر است؟
مروری بر اظهاراتی که در یک سال اخیر از زبان دو فرمانده قبلی و فعلی این قرارگاه در این باره مطرح شده، نشان از تناقض های آشکاری دارد که سوال مذکور را باز هم بی پاسخ باقی می گذارد.
تابستان سال قبل، پس از آنکه رستم قاسمی به عنوان وزیر نفت به دولت رفت، ابوالقاسم مظفری شمس به عنوان فرمانده جدید قرارگاه خاتم منصوب شد. فرمانده جدید، با اشاره تلویحی به اینکه نسبت قراردادهای این قرارگاه به کل بودجه عمرانی کشور از ۵ درصد فراتر رفته، وعده داد که سقف ۵ درصد را برای این نسبت حفظ خواهد کرد تا “بخش خصوصی آسیب نبیند.” هرچند بخش خصوصی بیش از اینها بابت ناعادلانه بودن رقابت با این قرارگاه اقتصادی- نظامی آسیب دیده بود.
اما فرمانده جدید خبر نداشت که فرمانده پیشین کمی قبل از تحویل مسئولیت، در پایان اردیبهشت ۹۰ و در هنگام امضای تفاهم نامه همکاری آموزشی تحقیقاتی قرارگاه خاتم با دانشگاه امیرکبیر، سهم این قرارگاه از بودجه عمرانی را “کمتر از ۴ درصد” اعلام کرده بود. افزایش یک درصدی رقم ادعایی در عرض چند ماه، به خوبی نشان می دهد گزارش دو فرمانده از سهم خود از بودجه ملت تا چه حد واقعی است.
با این حال هر دو فرمانده در اظهارنظرهای خود در زمان مسئولیت، اتفاق نظر داشته اند که “قرارگاه خاتم الانبیا پروژه های کمتر از ۱۰۰ میلیارد تومان را برعهده نمی گیرد.” این خوش اشتهایی البته با رنگ و لعاب “لحاظ کردن جایگاه بخش خصوصی” اعلام شده تا باز مشخص شود که این قرارگاه برای خود شأنی بالاتر از بخش خصوصی قائل است و لابد به همین خاطر هم هست که وارد رقابت نمی شود و قراردادهای مورد نظر خود را بدون مناقصه و تشریفات قانونی برمی دارد.
اما مروری بر پروژه های در دست اجرای قرارگاه خاتم، نشان می دهد که ادعای ۵-۴ درصد بودجه عمرانی تا چه حد دور از واقعیت است. اگر این درصد را باور کنیم، به رقمی کمتر از سه هزار میلیارد تومان می رسیم که باز اگر همه پروژه ها را در سطح حداقل مورد ادعا – یعنی ۱۰۰ میلیارد تومان – در نظر بگیریم، به معنای آن خواهد بود که این قرارگاه در سال کمتر از ۳۰ پروژه در دست اجرا دارد. حال آنکه نه این عدد و نه فهرست پروژه های واگذار شده به این قرارگاه، هیچ یک با واقعیت سازگاری ندارد.
برای مشخص شدن میزان دروغ بودن ادعاهای ذکر شده، تنها اشاره به ارقام ذکر شده برای پروژه شیرین سازی آب دریای خرز و انتقال آب به نقاط مرکزی کشور، کافی است. برآورد این پروژه بین ۱۵۰۰ تا ۲۵۰۰ میلیارد تومان اعلام شده که دولت هم در ازای آن، معادل دو هزار میلیارد تومان از سهام پتروشیمی های کشور را به سپاه واگذار کرده است.
بدین ترتیب همین یک پروژه، بخش اعظم درصد ادعایی فرماندهان پیشین و فعلی را می پوشاند و دروغ آنها را رسوا می سازد. واقعیت وقتی تکان دهنده تر می شود که توجه کنیم بر اساس گفته های نمایندگان مجلس، بخش عمده ای از بودجه عمرانی سال های اخیر در کشور جذب نشده و همچنین دولت احمدی نژاد بخشی از بودجه عمرانی کشور را برای پرداخت یارانه نقدی برداشت کرده است؛ حال آنکه هزینه پروژه ای که تازه آغاز شده، به صورت پیش پرداخت و از طریق واگذاری سهام به قرارگاه خاتم سپاه پرداخت شده است.
تعدادی از پروژه هایی که قرارگاه خاتم در دست اجرا دارد و فهرست آنها به طور رسمی در وب سایت این قرارگاه اعلام شده، بدین شرح است: طراحی نهایی و عملیات برداشت داده های لرزه نگاری سه بعدی میدان نفتی بندکرخه، اجرای عملیات لرزه نگاری دو بعدی و سه بعدی در منطقه میدان نفتی آزادگان شمالی، انجام عملیات لرزه نگاری سه بعدی در منطقه تیماب؛ طراحی، ساخت و نصب مخازن ذخیره فرآورده های نفتی در شهرهای تبریز، همدان، اهواز، یاسوج؛ احداث مخازن سوخت ۳۲۰۰۰ متر مکعبی در نیروگاه شهید سلیمی نکا؛ طراحی، ساخت و نصب مخازن LNG و LPG در بندر تمبک عسلویه؛ ۲۳ دستگاه مخزن ذخیره فرآورده های نفتی به ظرفیت ۴۲۴۰۰۰ متر مکعب در ۱۱ شهر کشور؛ انبار نفت ماهشهر و نهایتا ۶ دستگاه مخزن ۰۰۰ / ۱۰۰ بشکه ای پالایشگاه اصفهان؛ تعمیرات اساسی و بهینه سازی سکوهای نفتی نصر، نصرت و ایلام در خلیج فارس؛ طرح ساماندهی بندر صادراتی ماهشهر؛ آب رسانی از سد تنظیمی کرخه به دشت آزادگان و شهرهای مرکزی استان خوزستان؛ خطوط انتقال آب از سد تالوار تا شهر همدان، از سد گاوشان به شهر کرمانشاه؛ احداث خط دوم آبرسانی به تبریز؛ خط انتقال آب شیراز از سد درودزن و آب زاینده رود به یزد؛ دهها پروژه در حوزه صنایع معدنی؛ سدهای گتوند، رودبار لرستان، کوچری، هایقر، سومار، سیلوه، صفا، پلرود، آزادی، لیلان چای، کلقان چای، چراغ ویس، ایوشان و نرگسی؛ فاز ۲ طرح توسعه مجتمع بندری شهید رجایی، بندر خدماتی تمبک – فاز ۱۲ پارس جنوبی، توسعه بندر شهید بهشتی چابهار، بندر LNG، شبکه جامع ارتباطی خلیج فارس، حوض های خشک مجتمع کشتی سازی خلیج فارس، استحصال زمین در مجتمع پتروشیمی عسلویه، موج شکن شرقی مجتمع بندری کاسپین انزلی وطرح توسعه اراضی شرقی بندر نوشهر؛ خط ۷ متروی تهران، خط ۲ قطار شهری مشهد، اجرای عملیات انتقال خط آهن تهران – تبریز به زیر زمین در منطقه ۱۷ و ۱۸ تهران، تونل صدر ـ نیایش بخش شرقی، قطعه ۲ تونل انتقال آب سد تنظیمی کرج به تهران، تونل انتقال آب زاینده رود به کاشان، تونل انتقال آب کانی سیب، تونل کمکی فاضلاب ابوذر، سامانه انتقال آب سبز کوه به چغاخور، تونل انحراف سد بختیاری و اجرای عملیات تونل های کوهسار مهدی و فضیلت؛ زیرسازی قطعه اول راه آهن سریع السیر قم – اصفهان، قطعه ۳ محور پاتاوه دهدشت
باند دوم محور ماهشهر- آبادان، زیرسازی قطعه ۴ راه آهن میانه – اردبیل، زیرسازی قطعه سوم راهآهن همدان- سنندج، قطعه دوم باند دوم محور گناباد – قائن، احداث باند دوم محور شیراز – دشت ارژن و احداث بزرگراه زابل – دوست محمد؛ شبکه آبیاری و زهکشی دشت قره ضیاءالدین، اجرای کانال اصلی انتقال آب سد گاران به مریوان، شبکه آبیاری و زهکشی دویرج و بازسازی سد انحرافی و کانال انتقال آب چالوس، قطعه دوم؛ ساخت ایوان مرکزی و شبستانهای مصلی امام خمینی(ره)، طراحی واجرای پروژه افزایش ظرفیت بزرگراه صدر، احداث تقاطع های ادامه بزرگراه رسالت با جاده قدیم کرج (کاروانسرای سنگی)، اجرای تقاطع غیر همسطح رسالت با آزادراه کمربندی غرب تهران، اجرای تقاطع غیر همسطح بزرگراه همت با بزرگراه آزادگان و اجرای اتصال اتوبان شمالی به جنوبی و تقاطع های غیر همسطح شهر تبریز.
توضیح اینکه همین پروژه ها چطور سالانه فقط با ۴ تا ۵ درصد یا بلکه بالاتر، با چند هزار میلیارد تومان انجام می گیرد، تنها از عهده فرماندهان قرارگاه خاتم بر می آید. اما مشکل اینجاست که به نظر می رسد فهرست پروژه های این قرارگاه به مراتب گسترده تر از اینها باشد.
آنطور که چندی پیش فرمانده قرارگاه سازندگی قرب کوثر، از زیرمجموعه های قرارگاه خاتم الانبیا اعلام کرد، در چند سال اخیر حدود یازده هزار پروژه عمرانی کوچک و بزرگ توسط قرارگاه سازندگی خاتمالانبیاء احداث و به بهرهبرداری رسیده است. مشخص نیست چه تعداد از این پروژه ها، آنقدر بزرگ هست که در فهرست رسمی قرارگاه، قابل ذکر و اعتنا باشد. اما اشاره علی سعیدی نماینده ولی فقیه به رقم ۴۰۰ پروژه در یکی از سخنرانی ها، می توان رقم تقریبی اینگونه پروژه های اقتصادی سپاه محسوب شود.
اما دست کم مرور پروژه هایی که اخیرا واگذاری شان به این قرارگاه اعلام شده، نشان از ناقص بودن فهرست بالا و وجود ابعاد پنهان نفوذ این قرارگاه در عرصه اقتصادی کشور دارد. حضور در عرصه ساخت و ساز مسکن، ورود به پروژه های مخابراتی که تنها یک نمونه از آنها پروژه ۶ میلیارد دلاری اپراتور چهارم است، انحصار کلیه پروژه های عمرانی غرب کشور در زمینه های آب و برق، سدسازی و راه سازی، و همچنین نفوذ گسترده در پروژه های نفت و گاز پس از حضور سردار قاسمی در وزارت نفت، از جمله مواردی است که در فهرست بالا هیچ نشانی از انها به چشم نمی خورد.
سپرده شدن “حق واگذاری و اجرای طرحهای مربوط به اکتشاف، توسعه، تولید، تعمیر و نگهداشت میادین مشترک نفت و گاز” به وزیر نفت در دوره وزارت سردار قاسمی، کار را برای قرارگاه خاتم الانبیا بسیار راحت تر از قبل کرد و بدین ترتیب در یک سال گذشته چندین پروژه بزرگ نفتی و گازی به این قرارگاه واگذار شده که برای نمونه می توان به طرح ۵۰۰ میلیارد تومانی ساخت یک خط لوله انتقال نفت، ساخت خط لوله پتروشیمی اتیلن مرکز به قرارگاه خاتم الانبیا به ارزش تقریبی حدود ۵٠٠ میلیارد تومان، ساخت دو خط لوله انتقال نفت و فرآورده نفتی در مجموع به طول یکهزار و یکصد کیلومتر و به ارزش تقریبی ۱.٣ میلیارد دلار، طرح توسعه بندر نفتی ماهشهر و ساخت مخازن جدید فرآورده نفتی، قرارداد ساخت خط لوله صادرات گاز ایران به اروپا به ارزش تقریبی یک میلیارد و ٣٠٠ میلیون دلار، اجرای هفت هزار و ۵٠٠ کیلومتر خطوط لوله جدید انتقال نفت و گاز در بخشهای مختلف کشور، ساخت فاز دوم خط لوله هفتم سراسری (خط لوله گاز پاکستان) و ادامه خط لوله ششم سراسری (خط لوله جدید گاز اروپا) به ارزش تقریبی ۲۰۰ تا ۲۵۰ میلیون دلار و … اشاره کرد و طبعا اکثر این قراردادها نیز به صورت ترک تشریفات مناقصه واگذار شده است.
در فهرست منتشر شده در وب سایت این قرارگاه، همچنین هیچ اشاره ای به پروژه هایی مثل انتقال آب خزر به کویر مرکزی ایران، سد بختیاری که از آن با عنوان بلندترین سد بتنی جهان یاد شده، و نیز پروژه بزرگ ساخت مخازن زیرزمینی نفت که با ادعای مقابله با تحریم ها مطرح شده است، دیده نمی شود.
همچنین مشخص نیست رقم ۲۵ میلیارد دلاری که سال قبل از سوی معاون وزیر نفت به عنوان “پروژههای نفتی که تاکنون به سپاه واگذار شده” اعلام شده بود، مربوط به چه بازه زمانی است و باز مشخص نیست که این رقم از آن زمان، که مصادف با آغاز حضور رستم قاسمی در وزارت نفت بود، تا امروز چند برابر شده است.
برآورد مجموع ارقام پروژه های قرارگاه خاتم الانبیاء سپاه ممکن نیست. اما به طور تخمینی می توان از بودجه بالغ بر دهها میلیارد دلار برای هر سال سخن گفت که بخش عمده ای از فعالیت های عمرانی کشور را به نوعی در تیول این قرارگاه و در مشت فرماندهان آن قرار داده است.
ناگفته پیداست که تجمیع این حجم هنگفت بودجه در دست یک نهاد نظامی، چه تبعات تلخی در عرصه های سیاسی و امنیتی خواهد داشت. اما حتی در همان عرصه اقتصادی نیز انحصارات و اعتبارات قراراه نظامی- اقتصادی خاتم الانبیاء باعث شده که بخش قابل توجهی از فعالان بخش خصوصی، خود را ناگزیر از رفتن به زیر چتر قرارگاه خاتم ببینند و برای نجات خود در شرایط بحرانی اقتصاد کشور، ریزه خوار خان سپاه شوند.
آنطور که فرمانده فعلی قرارگاه خاتم اعلام کرده، “بیش از ۷۰ درصد پروژه های قرارگاه توسط بخش خصوصی انجام می شود.” او البته به میزان قراردادهایی که به این قرارگاه واگذار شده و قرارگاه آن را بین پیمانکارانی از داخل و خارج تقسیم کرده، اشاره ای نکرده است.
اما همین، یعنی اعتراف به اینکه قرارگاه خاتم الانبیاء برخلاف ادعای مبنی بر سازندگی و خودکفایی و … در واقع در اکثر موارد در این پروژه های بزرگ و نجومی، تنها نقش “دلالی” دارد و خود را – قاعدتا با استفاده از امتیاز بهره مندی از ابزارهای امنیتی و نظامی – واسطه واگذاری قراردادهای دولتی قرار می دهد و در نهایت از این میان، پول هنگفتی از بودجه کشور به جیب می زند.
آنچه نباید درباره قرارگاه خاتم الانبیاء سپاه بدانیم
کلمه – گروه اقتصادی: قرارگاه سازندگی خاتم الانبیاء در یک ماه گذشته، دست کم سه بار تکذیبیه منتشر کرده است. ظاهرا خبرهایی هست که قرار نیست کسی مطلع باشد. تکذیب های قبلی مربوط به دو پروژه بزرگی بود که خبر بسته شدن قرارداد آنها با قرارگاه مذکور منتشر شده بود و آخرین مورد، ظاهرا مربوط به شرکت های طرف قرارداد، اما در واقع واکنشی به افشای خبر واگذاری سهام شرکت های دولتی پتروشیمی به این قرارگاه بود.در اطلاعیه ای که چند روز پیش منتشر شد، قرارگاه خاتم الانبیا به متهم کردن “برخی شرکتها و افراد حقیقی و حقوقی” پرداخت که “به طور کذب، خود را نمایندگان و یا وابستگان قرارگاه سازندگی خاتمالانبیاء(ص) معرفی نموده و اقدام به دریافت حقالمشاوره و یا عقد قرارداد با بخش خصوصی برای اجرای پروژه و خرید تجهیزات نمودهاند و از این بابت تقاضای تخفیف و بخشودگی نموده و بعضاً تعهدات خود را به بازار و طرفهای قرارداد اجرا ننمودهاند.”
تکذیب؛ یا انکار آنچه مردم نباید بدانند
نکته اصلی این اطلاعیه، “تکذیب هرگونه ادعا مبنی بر اخذ کار و عقد قرارداد خارج از مناقصه” بود که واکنشی صریح به گزارش روز قبل روزنامه شرق درباره نحوه تامین اعتبار پروژه شیرین سازی و انتقال آب دریای خزر به نظر می رسید.
اما موضوع واگذاری بدون مناقصه این سهام ها در ازای پروژه مذکور را نه روزنامه شرق، بلکه معاون وزیر نیرو اعلام کرده بود. وی در خصوص واگذاری پروژه ها به سپاه بدون مناقصه، گفته بود: این تشخیص ما بود، ما در این مورد قانون داریم. حالا چرا پروژه را به قرارگاه خاتمالانبیاء دادیم؛ چون قرارگاه پتانسیلی دارد که میتواند منابع مالیاش را در پروژه بیاورد و قبل از اینکه ما پولش را بدهیم کار را شروع کند.
عطارزاده از این هم فراتر رفته و از تضمین ضرر و زیان قرارگاه خاتم در صورت نیمه کاره رها کردن کار هم سخن گفته بود: یک تفاهمی هست با قرارگاه که اگر سرمایهگذاری کرد و کار را پیش برد ما مراحل قانونی را طی کرده و پولشان را میدهیم. قرارگاه هم چون یک تشکیلات دولتی است برای کمک به دولت این را پذیرفته است. ما هم پذیرفتهایم که نگذاریم آسیبی به آنها برسد. اگر احیانا پروژهای به مراحل پایانی نرسید و قرارداد منعقد نشد، با پیمانکار بعدی تفاهم میکنیم که کار انجام شدهشان داخل آن کار برود.
این مقام دولتی وقتی هم با پرسش خبرنگار روزنامه شرق درباره ابهام آلود و احیانا غیرقانونی بودن این واگذاری مواجه شده بود، گفته بود: واگذاری پروژه ها به من و شما ارتباطی ندارد. دولت اینطور تصمیم گرفته است. ما به آقای احمدی نژاد گفتیم که برای این طرح، منابع مالی نداریم. گفتند اینکه مناقصه نمیخواهد. من از سهام پتروشیمی برای اجرای پروژه، اختصاص میدهم تا آن را اجرا کنید!
و به همین سادگی یک قرارداد نجومی بدون طی تشریفات قانونی به قرارگاهی که خود را “بزرگترین پیمانکار طرف قرارداد دولت در ایران” می خواند، واگذار شده است. به طوری که قرارگاه مذکور حتی نتوانسته به صراحت این خبر را تکذیب کند و صرفا “هرگونه قرارداد خارج از مناقصه” را بدون اشاره مستقیم به این مصداق آشکار، تکذیب کرده است.
اما این اولین باری نیست که اعلام خبر پروژه های قرارگاه خاتم الانبیا از سوی دولت، به تکذیب منتهی می شود. دو هفته پیش هم این قرارگاه در اطلاعیه ای “واگذاری پروژه قطار شهری تهران – دماوند به این قرارگاه را رد کرد.” اما جالب اینجاست که این بار هم یک مقام دولتی (معاون عمرانی استاندار تهران) خبر را اعلام کرده بود و البته این بار هم تکذیبیه با این لحن مبهم همراه بود که “قرارگاه در این خصوص در هیچ مناقصهای شرکت نکرده است.”
جالب اینجاست که پروژه مذکور، از سوی این مقام دولتی، به عنوان یکی از مصوبات دومین دور سفرهای استانی دولت اعلام شده است؛ حال آنکه دولت احمدی نژاد هم اکنون در حال برگزاری دور چهارم سفرهای استانی است و ادعا می کند که بیشتر مصوبات سفرهای قبلی هم به نتیجه رسیده اند و یا در حال اجرا هستند. اما همین یک پروژه را که پیمانکار آن، اصل عقد قرارداد را تکذیب می کند، می توان مشتی نمونه خروار وعده های استانی دولت دانست.
ظاهرا منظور از انتشار چنین تکذیبیه هایی نیز، بیشتر از تکذیب اصل موضوع، تغییر دادن ذهنیت افکار عمومی درباره غیرقانونی بودن فعالیت های اقتصادی سپاه است که واضح ترین مصداق آن، واگذاری های غیر قانونی پروژه های دولتی به این قرارگاه نظامی- اقتصادی است.
خرابی؛ کسی مسئول نیست، کسی حق خبررسانی هم ندارد
تکذیب هایی از این دست، باز هم سابقه دارد؛ از جمله یک ماه و اندی قبل که به دنبال خرابی یک سد در راین در استان کرمان، که بنا به اعلام رسمی ۱۷ میلیارد ریال خسارت به بار آورد، بار دیگر قرارگاه خاتم تکذیبیه صادر کرد. خبر ابتدا در رسانه های رسمی با عنوان “شکستگی سد راین در کرمان” منتشر شد و حاکی از شکسته شدن سد حتی قبل از افتتاح آن بود.
اما چند روز بعد که یکی از رسانه ها نام واقعی این سد را سد خاتم الانبیا اعلام کرد، بلافاصله قرارگاه اقدام به انتشار تکذیبیه کرد و هرگونه ارتباط خود با پروژه سد شکسته شده را انکار کرد. مسئولان دولتی هم از اساس وجود سد در آن منطقه را انکار کردند! و گفتند که آنچه شکسته شده، “آببندهای کوچکی بوده که دچار مشکل شده است.”
نیازی به گفتن نیست که وعده “در دست بررسی” بودن این حادثه نیز به سرعت به فراموشی سپرده شد و از زمان تاکنون دیگر هیچ توضیحی در این باره به رسانه ها راه نیافته است. همانطور که درباره علت دو حادثه مشابه همزمان در دو سد استان های کرمان و یزد نیز هیچ گاه توضیح داده نشد و البته پیمانکارهای این سدها نیز معرفی نشدند.
اما تنها چند روز پس از این سه حادثه شکستگی سد، وقوع یک حادثه جنجالی تر که به آب گرفتگی در متروی تهران منجر شد، این بار قرارگاه خاتم الانبیاء سپاه را به پرده برداشتن از چهره نظامی خود و ورود مستقیم به سانسور رسانه ها واداشت. بدین ترتیب پس از چند روز دعوای سیاسی شهرداری و استانداری تهران، در نهایت روشن نشد که مقصر اصلی این حادثه چه کسی بوده است.
هیچ کس در مطبوعات اجازه نیافت سازنده دیواره های پیش ساخته مسیل آب را که خرابی آنها علت مستقیم سرازیر شدن آب به خط متروی تهران بود، معرفی کند. قرارگاه خاتم که حتی در وب سایت رسمی خود نیز به پروژه تونل انتقال آب بین تهران و کرج به عنوان یکی از دستاوردهای خود اشاره کرده، مانع از فاش شدن متهم اصلی حادثه متروی تهران شد که ممکن بود به یک فاجعه تبدیل شود و اگرچه خوشبختانه کسی در آن کشته نشد، اما دهها میلیارد تومان خسارت به بار آورد.
این نیز تنها شاهکار قرارگاه خاتم در پوشاندن خرابی پروژه هایش نیست و پیش از این هم بارها مشکلات فنی که بعضا منجر به خرابی و خسارت هم شده، در پروژه های متعلق به قرارگاه خاتم الانبیاء سپاه بروز کرد و البته به برکت قدرت نظامی و امنیتی این نهاد، لاپوشانی شد.
از جمله آخرین موارد اینچنینی می توان به حادثه ای اشاره کرد که همین هفته قبل اتفاق افتاد: ریزش داربست های بخش شمالی گنبد و مناره های مصلای تهران که همزمان با برگزاری نمایشگاه کتاب اتفاق افتاد و ممکن بود به بهای جان انسان ها تمام شود و تنها کمی شانس و تصادف مانع از آن شد. اما اگرچه خبر آن به دلیل همزمانی با نمایشگاه کتاب در همه رسانه های رسمی کشور منتشر شد، هیچ یک از آنها اشاره ای نکرد که پیمانکار پروژه ساخت ایوان مرکزی و شبستان های مصلا، قرارگاه خاتم الانبیاء سپاه پاسداران است.
قرارگاه؛ یا پول مردم در جیب سپاه
مجموع رقم قراردادهای دولتی قرارگاه سازندگی خاتم الانبیاء چقدر است؟ این سوالی است که می توان مطمئن بود هیچ وقت مسئولان این قرارگاه به آن پاسخ نخواهند داد. آنها شاید باز هم خبرهایی را که نپسندند، تکذیب کنند و به انکار مطالبی درباره قراردادهایشان بپردازند که قرار نبوده فاش شود. شاید هم به ترفندهای جدیدی در عرصه خبررسانی بیندیشند که سانسور پیش از اعلام اعمال شود و دیگر نیاز به تکذیب نداشته باشند. اما هیچ گاه به اطلاع رسانی صریح درباره سوال پیش گفته تن نخواهند داد: مجموع رقم قراردادهای دولتی قرارگاه سازندگی خاتم الانبیاء چقدر است؟
مروری بر اظهاراتی که در یک سال اخیر از زبان دو فرمانده قبلی و فعلی این قرارگاه در این باره مطرح شده، نشان از تناقض های آشکاری دارد که سوال مذکور را باز هم بی پاسخ باقی می گذارد.
تابستان سال قبل، پس از آنکه رستم قاسمی به عنوان وزیر نفت به دولت رفت، ابوالقاسم مظفری شمس به عنوان فرمانده جدید قرارگاه خاتم منصوب شد. فرمانده جدید، با اشاره تلویحی به اینکه نسبت قراردادهای این قرارگاه به کل بودجه عمرانی کشور از ۵ درصد فراتر رفته، وعده داد که سقف ۵ درصد را برای این نسبت حفظ خواهد کرد تا “بخش خصوصی آسیب نبیند.” هرچند بخش خصوصی بیش از اینها بابت ناعادلانه بودن رقابت با این قرارگاه اقتصادی- نظامی آسیب دیده بود.
اما فرمانده جدید خبر نداشت که فرمانده پیشین کمی قبل از تحویل مسئولیت، در پایان اردیبهشت ۹۰ و در هنگام امضای تفاهم نامه همکاری آموزشی تحقیقاتی قرارگاه خاتم با دانشگاه امیرکبیر، سهم این قرارگاه از بودجه عمرانی را “کمتر از ۴ درصد” اعلام کرده بود. افزایش یک درصدی رقم ادعایی در عرض چند ماه، به خوبی نشان می دهد گزارش دو فرمانده از سهم خود از بودجه ملت تا چه حد واقعی است.
با این حال هر دو فرمانده در اظهارنظرهای خود در زمان مسئولیت، اتفاق نظر داشته اند که “قرارگاه خاتم الانبیا پروژه های کمتر از ۱۰۰ میلیارد تومان را برعهده نمی گیرد.” این خوش اشتهایی البته با رنگ و لعاب “لحاظ کردن جایگاه بخش خصوصی” اعلام شده تا باز مشخص شود که این قرارگاه برای خود شأنی بالاتر از بخش خصوصی قائل است و لابد به همین خاطر هم هست که وارد رقابت نمی شود و قراردادهای مورد نظر خود را بدون مناقصه و تشریفات قانونی برمی دارد.
اما مروری بر پروژه های در دست اجرای قرارگاه خاتم، نشان می دهد که ادعای ۵-۴ درصد بودجه عمرانی تا چه حد دور از واقعیت است. اگر این درصد را باور کنیم، به رقمی کمتر از سه هزار میلیارد تومان می رسیم که باز اگر همه پروژه ها را در سطح حداقل مورد ادعا – یعنی ۱۰۰ میلیارد تومان – در نظر بگیریم، به معنای آن خواهد بود که این قرارگاه در سال کمتر از ۳۰ پروژه در دست اجرا دارد. حال آنکه نه این عدد و نه فهرست پروژه های واگذار شده به این قرارگاه، هیچ یک با واقعیت سازگاری ندارد.
برای مشخص شدن میزان دروغ بودن ادعاهای ذکر شده، تنها اشاره به ارقام ذکر شده برای پروژه شیرین سازی آب دریای خرز و انتقال آب به نقاط مرکزی کشور، کافی است. برآورد این پروژه بین ۱۵۰۰ تا ۲۵۰۰ میلیارد تومان اعلام شده که دولت هم در ازای آن، معادل دو هزار میلیارد تومان از سهام پتروشیمی های کشور را به سپاه واگذار کرده است.
بدین ترتیب همین یک پروژه، بخش اعظم درصد ادعایی فرماندهان پیشین و فعلی را می پوشاند و دروغ آنها را رسوا می سازد. واقعیت وقتی تکان دهنده تر می شود که توجه کنیم بر اساس گفته های نمایندگان مجلس، بخش عمده ای از بودجه عمرانی سال های اخیر در کشور جذب نشده و همچنین دولت احمدی نژاد بخشی از بودجه عمرانی کشور را برای پرداخت یارانه نقدی برداشت کرده است؛ حال آنکه هزینه پروژه ای که تازه آغاز شده، به صورت پیش پرداخت و از طریق واگذاری سهام به قرارگاه خاتم سپاه پرداخت شده است.
تعدادی از پروژه هایی که قرارگاه خاتم در دست اجرا دارد و فهرست آنها به طور رسمی در وب سایت این قرارگاه اعلام شده، بدین شرح است: طراحی نهایی و عملیات برداشت داده های لرزه نگاری سه بعدی میدان نفتی بندکرخه، اجرای عملیات لرزه نگاری دو بعدی و سه بعدی در منطقه میدان نفتی آزادگان شمالی، انجام عملیات لرزه نگاری سه بعدی در منطقه تیماب؛ طراحی، ساخت و نصب مخازن ذخیره فرآورده های نفتی در شهرهای تبریز، همدان، اهواز، یاسوج؛ احداث مخازن سوخت ۳۲۰۰۰ متر مکعبی در نیروگاه شهید سلیمی نکا؛ طراحی، ساخت و نصب مخازن LNG و LPG در بندر تمبک عسلویه؛ ۲۳ دستگاه مخزن ذخیره فرآورده های نفتی به ظرفیت ۴۲۴۰۰۰ متر مکعب در ۱۱ شهر کشور؛ انبار نفت ماهشهر و نهایتا ۶ دستگاه مخزن ۰۰۰ / ۱۰۰ بشکه ای پالایشگاه اصفهان؛ تعمیرات اساسی و بهینه سازی سکوهای نفتی نصر، نصرت و ایلام در خلیج فارس؛ طرح ساماندهی بندر صادراتی ماهشهر؛ آب رسانی از سد تنظیمی کرخه به دشت آزادگان و شهرهای مرکزی استان خوزستان؛ خطوط انتقال آب از سد تالوار تا شهر همدان، از سد گاوشان به شهر کرمانشاه؛ احداث خط دوم آبرسانی به تبریز؛ خط انتقال آب شیراز از سد درودزن و آب زاینده رود به یزد؛ دهها پروژه در حوزه صنایع معدنی؛ سدهای گتوند، رودبار لرستان، کوچری، هایقر، سومار، سیلوه، صفا، پلرود، آزادی، لیلان چای، کلقان چای، چراغ ویس، ایوشان و نرگسی؛ فاز ۲ طرح توسعه مجتمع بندری شهید رجایی، بندر خدماتی تمبک – فاز ۱۲ پارس جنوبی، توسعه بندر شهید بهشتی چابهار، بندر LNG، شبکه جامع ارتباطی خلیج فارس، حوض های خشک مجتمع کشتی سازی خلیج فارس، استحصال زمین در مجتمع پتروشیمی عسلویه، موج شکن شرقی مجتمع بندری کاسپین انزلی وطرح توسعه اراضی شرقی بندر نوشهر؛ خط ۷ متروی تهران، خط ۲ قطار شهری مشهد، اجرای عملیات انتقال خط آهن تهران – تبریز به زیر زمین در منطقه ۱۷ و ۱۸ تهران، تونل صدر ـ نیایش بخش شرقی، قطعه ۲ تونل انتقال آب سد تنظیمی کرج به تهران، تونل انتقال آب زاینده رود به کاشان، تونل انتقال آب کانی سیب، تونل کمکی فاضلاب ابوذر، سامانه انتقال آب سبز کوه به چغاخور، تونل انحراف سد بختیاری و اجرای عملیات تونل های کوهسار مهدی و فضیلت؛ زیرسازی قطعه اول راه آهن سریع السیر قم – اصفهان، قطعه ۳ محور پاتاوه دهدشت
باند دوم محور ماهشهر- آبادان، زیرسازی قطعه ۴ راه آهن میانه – اردبیل، زیرسازی قطعه سوم راهآهن همدان- سنندج، قطعه دوم باند دوم محور گناباد – قائن، احداث باند دوم محور شیراز – دشت ارژن و احداث بزرگراه زابل – دوست محمد؛ شبکه آبیاری و زهکشی دشت قره ضیاءالدین، اجرای کانال اصلی انتقال آب سد گاران به مریوان، شبکه آبیاری و زهکشی دویرج و بازسازی سد انحرافی و کانال انتقال آب چالوس، قطعه دوم؛ ساخت ایوان مرکزی و شبستانهای مصلی امام خمینی(ره)، طراحی واجرای پروژه افزایش ظرفیت بزرگراه صدر، احداث تقاطع های ادامه بزرگراه رسالت با جاده قدیم کرج (کاروانسرای سنگی)، اجرای تقاطع غیر همسطح رسالت با آزادراه کمربندی غرب تهران، اجرای تقاطع غیر همسطح بزرگراه همت با بزرگراه آزادگان و اجرای اتصال اتوبان شمالی به جنوبی و تقاطع های غیر همسطح شهر تبریز.
توضیح اینکه همین پروژه ها چطور سالانه فقط با ۴ تا ۵ درصد یا بلکه بالاتر، با چند هزار میلیارد تومان انجام می گیرد، تنها از عهده فرماندهان قرارگاه خاتم بر می آید. اما مشکل اینجاست که به نظر می رسد فهرست پروژه های این قرارگاه به مراتب گسترده تر از اینها باشد.
آنطور که چندی پیش فرمانده قرارگاه سازندگی قرب کوثر، از زیرمجموعه های قرارگاه خاتم الانبیا اعلام کرد، در چند سال اخیر حدود یازده هزار پروژه عمرانی کوچک و بزرگ توسط قرارگاه سازندگی خاتمالانبیاء احداث و به بهرهبرداری رسیده است. مشخص نیست چه تعداد از این پروژه ها، آنقدر بزرگ هست که در فهرست رسمی قرارگاه، قابل ذکر و اعتنا باشد. اما اشاره علی سعیدی نماینده ولی فقیه به رقم ۴۰۰ پروژه در یکی از سخنرانی ها، می توان رقم تقریبی اینگونه پروژه های اقتصادی سپاه محسوب شود.
اما دست کم مرور پروژه هایی که اخیرا واگذاری شان به این قرارگاه اعلام شده، نشان از ناقص بودن فهرست بالا و وجود ابعاد پنهان نفوذ این قرارگاه در عرصه اقتصادی کشور دارد. حضور در عرصه ساخت و ساز مسکن، ورود به پروژه های مخابراتی که تنها یک نمونه از آنها پروژه ۶ میلیارد دلاری اپراتور چهارم است، انحصار کلیه پروژه های عمرانی غرب کشور در زمینه های آب و برق، سدسازی و راه سازی، و همچنین نفوذ گسترده در پروژه های نفت و گاز پس از حضور سردار قاسمی در وزارت نفت، از جمله مواردی است که در فهرست بالا هیچ نشانی از انها به چشم نمی خورد.
سپرده شدن “حق واگذاری و اجرای طرحهای مربوط به اکتشاف، توسعه، تولید، تعمیر و نگهداشت میادین مشترک نفت و گاز” به وزیر نفت در دوره وزارت سردار قاسمی، کار را برای قرارگاه خاتم الانبیا بسیار راحت تر از قبل کرد و بدین ترتیب در یک سال گذشته چندین پروژه بزرگ نفتی و گازی به این قرارگاه واگذار شده که برای نمونه می توان به طرح ۵۰۰ میلیارد تومانی ساخت یک خط لوله انتقال نفت، ساخت خط لوله پتروشیمی اتیلن مرکز به قرارگاه خاتم الانبیا به ارزش تقریبی حدود ۵٠٠ میلیارد تومان، ساخت دو خط لوله انتقال نفت و فرآورده نفتی در مجموع به طول یکهزار و یکصد کیلومتر و به ارزش تقریبی ۱.٣ میلیارد دلار، طرح توسعه بندر نفتی ماهشهر و ساخت مخازن جدید فرآورده نفتی، قرارداد ساخت خط لوله صادرات گاز ایران به اروپا به ارزش تقریبی یک میلیارد و ٣٠٠ میلیون دلار، اجرای هفت هزار و ۵٠٠ کیلومتر خطوط لوله جدید انتقال نفت و گاز در بخشهای مختلف کشور، ساخت فاز دوم خط لوله هفتم سراسری (خط لوله گاز پاکستان) و ادامه خط لوله ششم سراسری (خط لوله جدید گاز اروپا) به ارزش تقریبی ۲۰۰ تا ۲۵۰ میلیون دلار و … اشاره کرد و طبعا اکثر این قراردادها نیز به صورت ترک تشریفات مناقصه واگذار شده است.
در فهرست منتشر شده در وب سایت این قرارگاه، همچنین هیچ اشاره ای به پروژه هایی مثل انتقال آب خزر به کویر مرکزی ایران، سد بختیاری که از آن با عنوان بلندترین سد بتنی جهان یاد شده، و نیز پروژه بزرگ ساخت مخازن زیرزمینی نفت که با ادعای مقابله با تحریم ها مطرح شده است، دیده نمی شود.
همچنین مشخص نیست رقم ۲۵ میلیارد دلاری که سال قبل از سوی معاون وزیر نفت به عنوان “پروژههای نفتی که تاکنون به سپاه واگذار شده” اعلام شده بود، مربوط به چه بازه زمانی است و باز مشخص نیست که این رقم از آن زمان، که مصادف با آغاز حضور رستم قاسمی در وزارت نفت بود، تا امروز چند برابر شده است.
برآورد مجموع ارقام پروژه های قرارگاه خاتم الانبیاء سپاه ممکن نیست. اما به طور تخمینی می توان از بودجه بالغ بر دهها میلیارد دلار برای هر سال سخن گفت که بخش عمده ای از فعالیت های عمرانی کشور را به نوعی در تیول این قرارگاه و در مشت فرماندهان آن قرار داده است.
ناگفته پیداست که تجمیع این حجم هنگفت بودجه در دست یک نهاد نظامی، چه تبعات تلخی در عرصه های سیاسی و امنیتی خواهد داشت. اما حتی در همان عرصه اقتصادی نیز انحصارات و اعتبارات قراراه نظامی- اقتصادی خاتم الانبیاء باعث شده که بخش قابل توجهی از فعالان بخش خصوصی، خود را ناگزیر از رفتن به زیر چتر قرارگاه خاتم ببینند و برای نجات خود در شرایط بحرانی اقتصاد کشور، ریزه خوار خان سپاه شوند.
آنطور که فرمانده فعلی قرارگاه خاتم اعلام کرده، “بیش از ۷۰ درصد پروژه های قرارگاه توسط بخش خصوصی انجام می شود.” او البته به میزان قراردادهایی که به این قرارگاه واگذار شده و قرارگاه آن را بین پیمانکارانی از داخل و خارج تقسیم کرده، اشاره ای نکرده است.
اما همین، یعنی اعتراف به اینکه قرارگاه خاتم الانبیاء برخلاف ادعای مبنی بر سازندگی و خودکفایی و … در واقع در اکثر موارد در این پروژه های بزرگ و نجومی، تنها نقش “دلالی” دارد و خود را – قاعدتا با استفاده از امتیاز بهره مندی از ابزارهای امنیتی و نظامی – واسطه واگذاری قراردادهای دولتی قرار می دهد و در نهایت از این میان، پول هنگفتی از بودجه کشور به جیب می زند.
آقای دادستان! طبق قانون مرخصی میخواهم تا برای معالجه فرزندم راهی بیابم
به گزارش کلمه، این روزنامه نگار دربند با توجه به بیماری صعب العلاج فرزندش بارها درخواست ملاقات داده اما توسط مسئولان پذیرفته نشده است.
وی پیش نیز نیز چند بار دست به اعتصاب غذا زد و با وعده ی مسئولین به آن پایان داد اما این بار در نامه ی خود تاکید کرده است که ازتاریخ ٢۵ اردیبهشت ماه دست به اعتصاب غذای نامحدود زده که بلکه این خواسته انسانی اش مورد توجه قرار گیرد و پیش از اقدام ناگوار برای فرزندش بتواند راهی برای معالجه معالجه و نجات وی بیاید.
محمدصدیق کبودوند، فعال حقوق بشر، روزنامهنگار و رییس سازمان دفاع از حقوق بشر کردستان، از دهم تیر ماه سال ۱۳۸۶ بازداشت شده و در دادگاه انقلاب تهران به اتهام اقدام علیه امنیت ملی از طریق تشکیل و اداره سازمان دفاع از حقوق بشر کردستان به ده سال حبس و از بابت تبلیغ علیه نظام جمهوری اسلامی از طریق ارتباط و مراوده با سازمانهای بینالمللی حقوق بشر و ارتباط و مکاتبه با شخص کوفی عنان دبیرکل سازمان ملل متحد و گفتگو با رسانههای عمومی به یکسال حبس و جمعاً به یازده سال حبس محکوم شده است که در شعبه ۵۶ دادگاه تجدیدنظر استان تهران ده سال حبس از بابت تاسیس سازمان، مورد تایید قرار گرفته و قطعی شده است.
به گفته خانواده کبودوند وی که تا پیش از بازداشت هیچگونه سابقه بیماری نداشته، در جریان نگهداری ۷ ماهه وی در شرایط سخت سلول انفرادی، به بیماریهای ریوی، کلیوی و پوستی دچار شده است و حتی سکته خفیف مغزی نیز داشته است.
متن این نامه که در اختیار کلمه قرار گرفته، به شرح زیر است:
دادستان عمومی و انقلاب تهران
احتراما همانگونه که اطلاع دارید فرزند دلبندم از۵ماه پیش به بیماری صعب العلاج مبتلا شده که اخیرا گفته شده بیماری وی علاج ناپذیر است و چندین بیمارستان از ادامه درمان وی قطع امید کرده و همسر و خانواده ام نیز دیگر ناامید شده و کاری ازدستشان برنمی آید و این در حالی است که طی این مدت چندین بار تقاضای مرخصی طبق قانون سازمان زندانها برای کمک به یافتن راهی برای نجات فرزندم ارایه دادم که با مخالفت دادستانی و دستگاه امنیتی مواجه شده است.
بنابر این اینجانب ازتاریخ ٢۵ اردیبهشت ماه دست به اعتصاب غذای نامحدود زده که بلکه این خواسته انسانی من مورد توجه قرار گیرد و پیش از اقدام ناگوار برای فرزند دلبندم بتوانم راهی برای معالجه و نجات جان فرزندم بیابم، بدیهی است عواقب بی توجهی به خواست قانونی و انسانی اینجانب متوجه دادستان تهران و مسولان دستگاه امنیتی خواهد بود.
محمد صدیق کبودوند
اعتصاب غذای نامحدود محمدصدیق کبودوند؛ آخرین چاره یک پدر برای نجات جان فرزندش
محمد صدیق کبود وند فعال حقوق بشرمحبوس دربند ٣۵٠ زندان اوین از روز ٢۵ اردیبهشت طی نامه ای به دادستان تهران اعتصاب غذا کرد.به گزارش کلمه، این روزنامه نگار دربند با توجه به بیماری صعب العلاج فرزندش بارها درخواست ملاقات داده اما توسط مسئولان پذیرفته نشده است.
وی پیش نیز نیز چند بار دست به اعتصاب غذا زد و با وعده ی مسئولین به آن پایان داد اما این بار در نامه ی خود تاکید کرده است که ازتاریخ ٢۵ اردیبهشت ماه دست به اعتصاب غذای نامحدود زده که بلکه این خواسته انسانی اش مورد توجه قرار گیرد و پیش از اقدام ناگوار برای فرزندش بتواند راهی برای معالجه معالجه و نجات وی بیاید.
محمدصدیق کبودوند، فعال حقوق بشر، روزنامهنگار و رییس سازمان دفاع از حقوق بشر کردستان، از دهم تیر ماه سال ۱۳۸۶ بازداشت شده و در دادگاه انقلاب تهران به اتهام اقدام علیه امنیت ملی از طریق تشکیل و اداره سازمان دفاع از حقوق بشر کردستان به ده سال حبس و از بابت تبلیغ علیه نظام جمهوری اسلامی از طریق ارتباط و مراوده با سازمانهای بینالمللی حقوق بشر و ارتباط و مکاتبه با شخص کوفی عنان دبیرکل سازمان ملل متحد و گفتگو با رسانههای عمومی به یکسال حبس و جمعاً به یازده سال حبس محکوم شده است که در شعبه ۵۶ دادگاه تجدیدنظر استان تهران ده سال حبس از بابت تاسیس سازمان، مورد تایید قرار گرفته و قطعی شده است.
به گفته خانواده کبودوند وی که تا پیش از بازداشت هیچگونه سابقه بیماری نداشته، در جریان نگهداری ۷ ماهه وی در شرایط سخت سلول انفرادی، به بیماریهای ریوی، کلیوی و پوستی دچار شده است و حتی سکته خفیف مغزی نیز داشته است.
متن این نامه که در اختیار کلمه قرار گرفته، به شرح زیر است:
دادستان عمومی و انقلاب تهران
احتراما همانگونه که اطلاع دارید فرزند دلبندم از۵ماه پیش به بیماری صعب العلاج مبتلا شده که اخیرا گفته شده بیماری وی علاج ناپذیر است و چندین بیمارستان از ادامه درمان وی قطع امید کرده و همسر و خانواده ام نیز دیگر ناامید شده و کاری ازدستشان برنمی آید و این در حالی است که طی این مدت چندین بار تقاضای مرخصی طبق قانون سازمان زندانها برای کمک به یافتن راهی برای نجات فرزندم ارایه دادم که با مخالفت دادستانی و دستگاه امنیتی مواجه شده است.
بنابر این اینجانب ازتاریخ ٢۵ اردیبهشت ماه دست به اعتصاب غذای نامحدود زده که بلکه این خواسته انسانی من مورد توجه قرار گیرد و پیش از اقدام ناگوار برای فرزند دلبندم بتوانم راهی برای معالجه و نجات جان فرزندم بیابم، بدیهی است عواقب بی توجهی به خواست قانونی و انسانی اینجانب متوجه دادستان تهران و مسولان دستگاه امنیتی خواهد بود.
محمد صدیق کبودوند
فرزندان آنها قربانیان حکومت کودتایی در آرژانتین بودند
ماه مه، ماه مادران است، مادران میدان مایو. مادرانی که ۳۵ سال پیش در برابر دیکتاتوری سرگرد خورخه رافائل ویدلا که با کودتای نظامی قدرت را در دست گرفته بود، ایستادند و آنقدر پنجشنبه های هر هفته دور برج آزادی در بوئنوسآیرس راه رفتند تا حافظه تاریخی ملت شان را زنده نگه دارند و روزی دیکتاتور را به دادگاه بکشانند.
بسیاری از صفحات تاریخ شبیه به هم نوشته شده است چون همیشه بوده اند دیکتاتورهایی که جوانان را می کشتند و مادرانی که در سوگ فرزندانشان سال ها منتظر داد خواهی می مانند.
همانگونه که مادران سهراب و ندا و رامین و … در سوگ فرزندان خود هر شنبه به پارک لاله تهران می رفتند مادران داغدار آرژانتینی نیز ۳۵ سال است که بعدازظهر هر پنجشنبه دور میدان و برج آزادی در پایتخت این کشور جمع می شوند تا حتی پس از فروپاشی دیکتاتوری نیز یاد فرزندانشان را زنده نگه دارند. میدانی که کاخ صورتیرنگ ریاستجمهوری در آن قرار دارد. مادرانی که فرزندانشان بین سالهای ۱۹۷۶ تا ۱۹۸۳ در دوره رعب و وحشت نظامیان ربوده شدند.
سرگرد خورخه رافائل ویدلا در یک کودتای نظامی دولت ایزابل پرون، را سرنگون کرد و قدرت را در دست گرفت. با برکناری ایزابل پرون جنگ کثیف آرژانتین آغاز شد. جنگ کثیف در واقع کشتار بیرحمانه چندین هزار نفر از چپگرایان، رهبران کارگری و همه مخالفان رژیم نظامی با توجیه مبارزه با تروریسم بود. در مدت هفت سال حکومت نظامی، بین ۹ تا ۳۰ هزار نفر کشته یا مفقودالاثر شدند.
دولت نظامی رافائل ویدلا و جانشین او روبرتو ویولا با حمایت امریکا و با هدف جلوگیری از نفوذ کمونیسم در امریکای لاتین با وحشیانهترین اعدامها، شکنجهها و سربهنیست کردن هزاران هزار نفر از رهبران کارگری، انقلابیون مارکسیست، دانشجویان، کارمندان، نویسندگان و روزنامهنگاران آرژانتینی چنان رعب و وحشتی در جامعه به راه انداختند که به سکوت مردم داخل کشور و مهاجرت بسیاری از مردم منجر شد.
دورانی که رهبران کودتای نظامی به دلیل کمبود جا در زندانها، زندانیان را به بهانه زدن واکسن ضدبیماری، بیهوش میکردند و دستهدسته با هواپیماهای ارتشی هرکولس که برای حمل و نقل وسایل سنگین ارتش مورد استفاده قرار میگرفت به وسط اقیانوس آتلانتیک برده، بعد از در آوردن تمام لباسها و بستن دستها از پشت، در حالت اغما در اقیانوس پرت میکردند. علاوه بر این سالها بعد نیز کسانی که در آن دوران سرباز بودند، از گورهای دستهجمعی خارج از شهرها پرده برداشتند.
یکی از تاثیرگذارترین واکنشها به این جنایات توسط زنان آغاز شد. تنها یک سال پس از آغاز کودتا در سال ۱۹۷۷ چندین نفر از مادرانی که فرزندانشان در زندان بودند برای دریافت خبر درباره فرزندانشان به مراکز دولتی مراجعه کردند اما چون پاسخی دریافت نکردند برای اعتراض جلوی کاخ ریاستجمهوری تجمع کردند و چون تجمع بیش از سه نفر در حکومت نظامی آن دوران خلاف قانون بود، این مادران دور میدان حرکت میکردند.
این مادران روسری سفید بر سر میکردند و روی آن پیامها و شعارهایی مینوشتند. حکومت در ابتدا سعی کرد حرکت این زنان را اقدامی از روی جنون زنانه جلوه دهد اما پس از اینکه سازمانهای حقوق بشر متوجه ماجرا شدند و پس از شهرت این مادران در جهان، حساسیت حکومت نیز افزایش یافت و سه نفر از این مادران و دو تن از هوادارانشان ربوده شدند اما این اقدام نتوانست مانع ادامه اعتراضات شود. آنها شجاعانه بر سر موضع خود که همان اعلام علنی وجود قربانیان بیشمار و قبول مسوولیت آن از سوی دولت آرژانتین بود، باقی ماندند. و اینگونه جنبش مادران ماه می پایه گذاری شد. از آن به بعد، هر پنجشنبه مادران گرداگرد پلازا دو مایو، میدان مرکزی بوئنوسآیرس در نزدیکی ساختمانهای دولتی، جمع میشوند. این سرآغاز جنبشی بود که اندک اندک توجه جهانیان را نسبت به سرکوب دولتی بیرحمانه در آمریکای جنوبی جلب کرد.
یکی از دردناکترین جنایات حکومت کودتایی آرژانتین ربودن کودکان بود و به همین دلیل کمی بعد حرکت اعتراضی دیگری آغاز شد. بسیاری از زنانی که دستگیر میشدند باردار بودند، این زنان در زندان یا بیمارستانهای ارتشی وضع حمل کرده و بعد کشته میشدند. اما کودکان آنها به خانوادهها تحویل داده نمیشد. با اعتراف دکترهای ارتش طی سالهای بعد معلوم شد که بعضی از این زایمانها با پاره کردن شکم مادر انجام شده و نوزادان به خانواده روسای ارتشی سپرده میشد.
افشا شدن این جنایات منجر به ایجاد حرکت اعتراضی دیگری به نام جنبش «مادربزرگان میدان مایو» شد. این جنبش زنانی بود که در جستوجوی نوههای خود بودند. در سال ۱۹۸۳ و پس از روی کار آمدن دولت غیرنظامی، مادران خواستار محاکمه عاملان و آمران قتلها شدند و با وجود پیشنهاد دولت، از قبول غرامت سر باز زدند. سرانجام خورخه رافائل ویدلا، دیکتاتور آرژانتین، تایید کرد که نیروهای حکومت نوزادان را به زور از والدین چپگرا میگرفتهاند. ویدلا اکنون ۸۶ ساله است و در سال ۲۰۱۰ به حبس ابد به جرم قتل، شکنجه و آدمربایی محکوم شد.
اما مادران داغدار سوگ فرزندانشان را هرگز فراموش نخواهند کرد همانگونه که مادران آرژانتینی ۳۵ سال است این درد را در سینه حفظ کرده اند.
تو را چه سود
فخر به فلک بر، فروختن
هنگامی که
هر غباره راه لعنت شده نفرینات میکند؟
تو را چه سود از باغ و درخت
که با یاسها، به داس سخن گفتهای.
….
باش تا نفرین دوزخ از تو چه سازد،
که مادران سیاهپوش
ـ داغ داران زیبا ترین فرزندان آفتاب و باد ـ
هنوز از سجاده ها
سر بر نگرفته اند!
مادران داغدار هنوز روسری سفید میپوشند
کلمه – زهرا امیری:ماه مه، ماه مادران است، مادران میدان مایو. مادرانی که ۳۵ سال پیش در برابر دیکتاتوری سرگرد خورخه رافائل ویدلا که با کودتای نظامی قدرت را در دست گرفته بود، ایستادند و آنقدر پنجشنبه های هر هفته دور برج آزادی در بوئنوسآیرس راه رفتند تا حافظه تاریخی ملت شان را زنده نگه دارند و روزی دیکتاتور را به دادگاه بکشانند.
بسیاری از صفحات تاریخ شبیه به هم نوشته شده است چون همیشه بوده اند دیکتاتورهایی که جوانان را می کشتند و مادرانی که در سوگ فرزندانشان سال ها منتظر داد خواهی می مانند.
همانگونه که مادران سهراب و ندا و رامین و … در سوگ فرزندان خود هر شنبه به پارک لاله تهران می رفتند مادران داغدار آرژانتینی نیز ۳۵ سال است که بعدازظهر هر پنجشنبه دور میدان و برج آزادی در پایتخت این کشور جمع می شوند تا حتی پس از فروپاشی دیکتاتوری نیز یاد فرزندانشان را زنده نگه دارند. میدانی که کاخ صورتیرنگ ریاستجمهوری در آن قرار دارد. مادرانی که فرزندانشان بین سالهای ۱۹۷۶ تا ۱۹۸۳ در دوره رعب و وحشت نظامیان ربوده شدند.
سرگرد خورخه رافائل ویدلا در یک کودتای نظامی دولت ایزابل پرون، را سرنگون کرد و قدرت را در دست گرفت. با برکناری ایزابل پرون جنگ کثیف آرژانتین آغاز شد. جنگ کثیف در واقع کشتار بیرحمانه چندین هزار نفر از چپگرایان، رهبران کارگری و همه مخالفان رژیم نظامی با توجیه مبارزه با تروریسم بود. در مدت هفت سال حکومت نظامی، بین ۹ تا ۳۰ هزار نفر کشته یا مفقودالاثر شدند.
دولت نظامی رافائل ویدلا و جانشین او روبرتو ویولا با حمایت امریکا و با هدف جلوگیری از نفوذ کمونیسم در امریکای لاتین با وحشیانهترین اعدامها، شکنجهها و سربهنیست کردن هزاران هزار نفر از رهبران کارگری، انقلابیون مارکسیست، دانشجویان، کارمندان، نویسندگان و روزنامهنگاران آرژانتینی چنان رعب و وحشتی در جامعه به راه انداختند که به سکوت مردم داخل کشور و مهاجرت بسیاری از مردم منجر شد.
دورانی که رهبران کودتای نظامی به دلیل کمبود جا در زندانها، زندانیان را به بهانه زدن واکسن ضدبیماری، بیهوش میکردند و دستهدسته با هواپیماهای ارتشی هرکولس که برای حمل و نقل وسایل سنگین ارتش مورد استفاده قرار میگرفت به وسط اقیانوس آتلانتیک برده، بعد از در آوردن تمام لباسها و بستن دستها از پشت، در حالت اغما در اقیانوس پرت میکردند. علاوه بر این سالها بعد نیز کسانی که در آن دوران سرباز بودند، از گورهای دستهجمعی خارج از شهرها پرده برداشتند.
یکی از تاثیرگذارترین واکنشها به این جنایات توسط زنان آغاز شد. تنها یک سال پس از آغاز کودتا در سال ۱۹۷۷ چندین نفر از مادرانی که فرزندانشان در زندان بودند برای دریافت خبر درباره فرزندانشان به مراکز دولتی مراجعه کردند اما چون پاسخی دریافت نکردند برای اعتراض جلوی کاخ ریاستجمهوری تجمع کردند و چون تجمع بیش از سه نفر در حکومت نظامی آن دوران خلاف قانون بود، این مادران دور میدان حرکت میکردند.
این مادران روسری سفید بر سر میکردند و روی آن پیامها و شعارهایی مینوشتند. حکومت در ابتدا سعی کرد حرکت این زنان را اقدامی از روی جنون زنانه جلوه دهد اما پس از اینکه سازمانهای حقوق بشر متوجه ماجرا شدند و پس از شهرت این مادران در جهان، حساسیت حکومت نیز افزایش یافت و سه نفر از این مادران و دو تن از هوادارانشان ربوده شدند اما این اقدام نتوانست مانع ادامه اعتراضات شود. آنها شجاعانه بر سر موضع خود که همان اعلام علنی وجود قربانیان بیشمار و قبول مسوولیت آن از سوی دولت آرژانتین بود، باقی ماندند. و اینگونه جنبش مادران ماه می پایه گذاری شد. از آن به بعد، هر پنجشنبه مادران گرداگرد پلازا دو مایو، میدان مرکزی بوئنوسآیرس در نزدیکی ساختمانهای دولتی، جمع میشوند. این سرآغاز جنبشی بود که اندک اندک توجه جهانیان را نسبت به سرکوب دولتی بیرحمانه در آمریکای جنوبی جلب کرد.
یکی از دردناکترین جنایات حکومت کودتایی آرژانتین ربودن کودکان بود و به همین دلیل کمی بعد حرکت اعتراضی دیگری آغاز شد. بسیاری از زنانی که دستگیر میشدند باردار بودند، این زنان در زندان یا بیمارستانهای ارتشی وضع حمل کرده و بعد کشته میشدند. اما کودکان آنها به خانوادهها تحویل داده نمیشد. با اعتراف دکترهای ارتش طی سالهای بعد معلوم شد که بعضی از این زایمانها با پاره کردن شکم مادر انجام شده و نوزادان به خانواده روسای ارتشی سپرده میشد.
افشا شدن این جنایات منجر به ایجاد حرکت اعتراضی دیگری به نام جنبش «مادربزرگان میدان مایو» شد. این جنبش زنانی بود که در جستوجوی نوههای خود بودند. در سال ۱۹۸۳ و پس از روی کار آمدن دولت غیرنظامی، مادران خواستار محاکمه عاملان و آمران قتلها شدند و با وجود پیشنهاد دولت، از قبول غرامت سر باز زدند. سرانجام خورخه رافائل ویدلا، دیکتاتور آرژانتین، تایید کرد که نیروهای حکومت نوزادان را به زور از والدین چپگرا میگرفتهاند. ویدلا اکنون ۸۶ ساله است و در سال ۲۰۱۰ به حبس ابد به جرم قتل، شکنجه و آدمربایی محکوم شد.
اما مادران داغدار سوگ فرزندانشان را هرگز فراموش نخواهند کرد همانگونه که مادران آرژانتینی ۳۵ سال است این درد را در سینه حفظ کرده اند.
تو را چه سود
فخر به فلک بر، فروختن
هنگامی که
هر غباره راه لعنت شده نفرینات میکند؟
تو را چه سود از باغ و درخت
که با یاسها، به داس سخن گفتهای.
….
باش تا نفرین دوزخ از تو چه سازد،
که مادران سیاهپوش
ـ داغ داران زیبا ترین فرزندان آفتاب و باد ـ
هنوز از سجاده ها
سر بر نگرفته اند!
ریزگردها به تهران رسید؛ تهرانی ها در انتظار تعطیلی
در حالی که همه ساله تعداد روزهای پاک تهران کاهش می یابد، معاون عمرانی استانداری تهران گفت: با نظر هواشناسی شدت آلودگی هوا طی روزهای آینده افزایش مییابد و در صورتی که به سلامت شهروندان ضرر برساند احتمالی تعطیلی وجود دارد.سال گذشته، تعداد روزهای آلوده تهران از ۹۵ روز در سال ۸۹ با ۲/۲ برابر افزایش به ۲۰۸ روز در سال ۹۰ رسیده بود.
محمدرضا محمودی درباره آلودگی هوای تهران اظهار داشت:ریزگردها از کشورهای عربی وارد شهر تهران شدهاند.
در حال حاضر وجود گردو غبار در استان های غربی کشور موجب تعطیلی و لغو پروازها شده است.
به گزارش فارس، وی ادامه داد: امروز جلسهای در محیط زیست شهر تهران در خصوصی آلودگی هوا تشکیل میشود. هرچند شرایط هوا در حالت اضطراری نیست.
معاون عمرانی استانداری تهران گفت: به منظور پیشگیری از افزایش آلودگی هوا این جلسه تشکیل میشود و تصمیمات لازم اتخاذ خواهد شد.
وی بیان داشت: مقدار ریزگردها در برخی مناطق شهر تهران بالاست و امیدواریم مردم رعایت بعضی از موارد را انجام دهند؛ بیماران قلبی کمتر از خانه خارج شوند.
وی با اشاره به اینکه هنوز درباره تعطیلی شهر تهران بر اثر آلودگی هوا اقدامی صورت نگرفته است گفت: براساس نظر هواشناسی شدت آلودگی هوا افزایش مییابد و در صورتی که به سلامت شهروندان ضرر برساند پیشبینیهای لازم برای تعطیلی انجام میشود.
تعطیلی در استانهای غربی کشور به علت آلودگی هوا و گرد و غبار
استان های غربی کشور امروز شاهد تعطیلی و اختلال در فعالیت های روزمره به علت آلودگی هوا و افزایش حجم گرد و غبار بودند. در همین حال معاون عمرانی استانداری تهران هشدار داد که ریزگردها به تهران هم رسیده اند، و از احتمال تعطیلی در روزهای آینده سخن گفت.در کردستان، آلودگی هوا و ورود ریزگردها از شمت عراق، تمام مقطع تحصیلی مدارس این استان را تعطیل کرد. آلودگی شدید هوا در استان کردستان که از صبح روز گذشته آغاز شده بود باعث شد تا نوبت صبح تمام مدارس استان در مناطق شهری و روستایی تعطیل اعلام شود. انجام پروازهای فرودگاه سنندج نیز با احتمال لغو رو به روست.
در کرمانشاه نیز از صبح امروز هوا به شدت آلوده شده و وجود گرد وغبار بر فعالیت روزانه بسیاری از ادارات دولتی و مدارس تاثیر منفی گذاشته است، به گونهای که مدارس شهر کرمانشاه به دستور مدیران استانی تعطیل شده است. جشنواره تولیدات استانی حوزه هنری در کرمانشاه نیز که قرار بود صبح امروز برگزار شود، به دلیل وجود گرد و غبار و آلودگی هوا تعطیل شد.
در همدان نیز به گفته مدیر روابط عمومی آموزش و پرورش استان، مدیریت بحران استانداری همدان در واکنش به آلودگی هوا و به منظور حفظ سلامت دانش آموزان و فرهنگیان، مدارس پیش دبستانی ، ابتدایی و راهنمایی سراسر استان همدان را در نوبت صبح و ظهر تعطیل اعلام کرده است. گزارش هواشناسی، میزان دید افقی در استان همدان را زیر هزار متر گزارش کرده است.
استان زنجان نیز امروز با آلودگی گرد و غبار در هوا مواجه بود و هواشناسی وضعیت را بسیار خطرناک اعلام کرد. هواشناسی غلظت گرد و غبار در هوای زنجان را حدود یک هزار میکروگرم بر متر مکعب اعلام کرد، حال آنکه استاندارد میزان گرد و غبار موجود در هوا ۱۵۰ میگروگرم بر مترمکعب است.
موج جدید ریزگردها از روز گذشته و در حجمی وسیع وارد استان های غربی کشور شد و با گذشت زمان بر حجم ریزگردها در این استان ها افزوده شد به گونه ای که میزان دید در استان های غربی کشور در ظهر امروز به کمترین میزان ممکن کاهش پیدا کرد.
35 هـزار ميليـارد تومـان چـك برگشـت خـورد
بینا- طبق آمارهاي بانك مركزي در سال 90 بيش از 6.4 ميليون چك به مبلغ 35 هزار ميليارد تومان در اتاق پاياپاي اسناد بانكي تهران برگشت خورده است.
در سال 1390 در اتاق پاياپاي اسناد بانكي تهران بيشترين ميزان چكها و اسناد در دهه 90 برگشت داده شدهاند.
براساس گزارش ایسنا، طي سال 90 بيش از 51.4 ميليون برگ سند به مبلغي معادل 736 هزار ميليارد تومان مبادله شد.
در اين دوره متوسط شاخصهاي تعداد و مبلغ اسناد مبادله شده به ترتيب به اعداد 75.2 و 407.1 رسيد كه در مقايسه با سال 1389 به ترتيب چهار درصد و 17.2 درصد افزايش داشته است.
طبق اعلام بانك مركزي در سال 1390 حدود 6.4 ميليون برگ سند به مبلغي معادل 35 هزار ميليارد تومان در اتاق پاياپاي اسناد بانكي تهران برگشت داده شد.
در اين دوره متوسط شاخصهاي تعداد و مبلغ اسناد برگشت داده شده به ترتيب به اعداد 187.9 و 530.7 رسيد كه نسبت به سال 1389 به ترتيب 8.9 درصد و 27.7 درصد افزايش يافته است.
در سال 1390 نسبت اسناد برگشت داده شده به مبادله شده از نظر تعداد و مبلغ به ترتيب به 12.4درصد و 4.8 درصد رسيد. اين نسبتها در سال 1389 به ترتيب 11.9 درصد و 4.4 درصد بوده است. اين آمار بانك مركزي نشان ميدهد كه در سال 90 تقريبا از هر 10 چك يك چك برگشت خورده است.
براساس اين گزارش بانك مركزي در سال 89 نيز از 49 هزار اسناد مبادله شده بيش از پنج هزار و 800 سند برگشت خورده بود. ارزش اين چكهاي برگشتي بيش از 27 هزار ميليارد تومان بود. در سال 89 سهم چكهاي برگشتي از كل اسناد از نظر تعداد 11و از نظر ارزش چهار درصد بود.
اين ميزان در سال 88 نيز به ترتيب 10 و پنج درصد بود. در سال 88 از 47 هزار اسناد مبادله شده بيش از پنج هزار سند برگشت خورده بود.
ميزان كل مبلغ اسناد مبادله شده طي سال 88، بيش از 462 هزار ميليارد تومان و رقم اسناد برگشت خورده 23 هزار ميليارد تومان بود.
همچنين در اين گزارش بانك مركزي به وضعيت اسناد مبادله و برگشت خورده در ماه پاياني سال گذشته نيز اشاره شده است.
بر اين اساس، در اسفند ماه سال 1390 در اتاق پاياپاي اسناد بانكي تهران حدود 5.3 ميليون برگ سند به مبلغي معادل 86 هزار ميليارد تومان مبادله شد. در اين ماه شاخصهاي تعداد و مبلغ اسناد مبادله شده به ترتيب به اعداد 93.8 و 574.2 رسيد كه در مقايسه با ماه قبل به ترتيب 16.4 درصد و 22.9 درصد و نسبت به ماه مشابه سال 1389 به ترتيب 7.4 درصد و 22 درصد افزايش داشته است.
در ماه مورد بررسي 615 هزار برگ سند به مبلغي حدود چهار هزار ميليارد تومان در اتاق پاياپاي اسناد بانكي تهران برگشت داده شد.
شاخصهاي تعداد و مبلغ اين اسناد در اسفند ماه 1390 به ترتيب به اعداد 217.5 و 743.7 رسيد كه نسبت به ماه قبل به ترتيب 4.5 درصد و 31.7 درصد و در مقايسه با ماه مشابه سال 1389 به ترتيب 13.3 درصد و 56.7 درصد افزايش نشان ميدهد.
در اسفند ماه سال 1390 نسبتهاي تعداد و مبلغ اسناد برگشت داده شده به مبادله شده به ترتيب به 11.5درصد و 4.8 درصد رسيد. اين نسبتها در اسفند ماه سال 1389 به ترتيب 10.9 درصد و 3.7 درصد بوده است.
علل برگشتي چك
بانك مركزي همچنين در اين گزارش علل برگشت خوردن چك را تكافو نداشتن موجودي شامل كليه چكهاي برگشتي به عللي مانند تعطيلي ناخواسته شعب بانكها، رعايت نشدن اصول صدور چك توسط صادر كننده (مغايرت عدد، حروف، تاريخ، مبلغ و ...) تطابق نداشتن امضا، مخدوش بودن چك، نقص ظهرنويسي و ... نيز اشاره كرده است.
فرانسوا اولاند نخست وزیر فرانسه را تعیین کرد
اروپا - ژان مارک آیرو، مشاور ویزه فرانسوا اولاند به عنوان نخست وزیر فرانسه برگزیده شد.
به گزار شبکه آر تی ال فرانسه، ژان مارک آیرو، مشاور ویژه فرانسوا اولاند در انتخابات ریاست جمهوری به عنوان نخست وزیر فرانسه برگزیده شد. وی هم اکنون به عنوان نماینده شهردار نانت مشغول به کار است و در انتخابات ریاست جمهوری کمک شایانی به اولاند در برنامه ریزی ها کرده است. آیرو بین مسئولان حزب سوسیالیست فردی میانه رو و آرام به نظر میرسد و اولاند تلاش می کند با مشی اعتدالی بار دیگر بین گروه های سیاسی وحدت ایجاد کند.
ماجرای بدترین پوتره سال به انتخاب عکاسان گاردیان
پارسینه - روزنامه گاردین از برخی از عکاسان به نام دنیا خواسته بدترین عکسی که گرفتهاند را انتخاب کنند.انتخاب " پلاتون " عکسی است از محمود احمدینژاد که در توضیح آن نوشته است:
«در سال ۲۰۰۹ من از حدود ۱۱۰ رهبر جهان در نشست سازمان ملل متحد٬ عکس گرفتم که بزرگترین سورپرایز برای من عکس احمدینژاد بود؛ روزی که او سخنرانی بسیار جنجالی کرد و عده زیادی از سالن خارج شدند.
من منتظر بودم که یک ژست اقتدارگونه مانند از او بگیرم ولی او ناگهان متوجه شد و سعی کرد تا صمیمانهترین حالتی که تا به حال داشته را بگیرد جمعیتی از طرفداران او درحال تشویقش بودند او تمرکزش را از دست داد و برای یک لحظه خندید عکسی که من گرفتم صحنهای بود که او سعی میکرد تمرکز دوباره خود را به دست بیاورد. این بدترین عکسی است که من تا کنون گرفتهام؛ از دست دادن یک فرصت بود ؛ او ژستی به من نشان داد که هیچکس او را با آن نمیشناسد مردی با یک لبخند.
در دادگاه نمایشی قاضی صلواتی صادر شد:
حکم۱۰ سال حبس تعزیری برای دانشمند جوان
امید
کوکبی دانشمند جوان ایران و دارنده مدرک فوق دکترای لیزر از دانشگاه تگزاس
آمریکا، سرانجام پس از ١۵ماه بازداشت موقت، از سوی قاضی صلواتی به تحمل ١٠
سال حبس به جرم ارتباط با آمریکا، محکوم شد.
به گزارش
کلمه، امید کوکبی دانشمند جوان کشورمان و دارندهٔ مدرک فوق دکترای لیزر
ازدانشگاه تگزاس آمریکا، سرانجام پس از ١۵ماه بازداشت موقت، در دادگاه
نمایشی که تحت عنوان «دادگاه متهمان به همکاری با موساد در اسراییل» تشکیل
شده بود از سوی قاضی صلواتی به تحمل ١٠ سال حبس به جرم ارتباط با کشور
متخاصم امریکا، کشوری که امید کوکبی در آن مشغول به تحصیل بوده است، محکوم
شد.
روز یکشنبه
دادگاهی نمایشی به ریاست قاضی صلواتی با حضور ١۵ متهم به جاسوسی برگزار شد
که توسط رسانههای حکومتی از جمله صداوسیما تحت عنوان دادگاه جاسوسان
اسراییل تحت پوشش رسانهای قرار گرفت.
این درحالی است که حداقل ٨ تن از این متهمان مدت هاست در زندان به سر میبرند. در این دادگاه چند تن از متهمان ضمن قبول اتهامات خود از وزارت اطلاعات به دلیل دستگیری آنها تشکر کردند.
اما امید کوکبی از هرگونه اظهار نظر در جلسه دادگاه خودداری کرد و متعاقب آن به ١٠سال حبس محکوم شد.
امیدکوکبی
به دنبال پایان تحصیلات در دانشگاه صنعتی شریف برای ادامه تحصیل راهی اروپا
و امریکا شد و موفق به اخذ مدرک فوق دکترا ی لیزر از دانشگاه تگزاس آمریکا
گردید، در سالهای اخیر مقامات سازمان انرژی اتمی و همچنین برخی
دانشگاههای وابسته به سپاه پاسداران بارها به وی پیشنهاد همکاری و فعالیت
در پروژههای لیزری و مخابراتی داده بودند که کوکبی این پیشنهادات را
ردکرده بود.
در دوران
بازداشت نیز بازجویان از طریق فشار بر امید کوکبی و خانوادهاش تلاش داشتند
او را به همکاری در پروژههای جمهوری اسلامی مجاب کنند اما کوکبی گفته بود
همواره آماده افتخارآفرینی برای کشورش از طریق فعالیتهای دانشگاهی است
اما هیچ علاقهای به همکاری در پروژههای نظامی ندارد.
در مدت
١۵ماه بازداشت امید کوکبی، دانشمند ٣٠ ساله کشورمان، بسیاری ازنهادها و
شخصیتهای علمی داخلی و خارجی خواهان آزادی وی شده بودند که از جمله
میتوان به نامه جمعی از برندگان جایزه نوبل فیزیک به آیت الله خامنهای و
نامه دهها تن از برندگان المپیادهای علمی جهانی و نامه انجمنهای معتبر
علمی از جمله انجمن IEEE اشاره کرد.
احمد شهید گزارشگر ویژه سازمان ملل در مورد وضعیت حقوق بشر ایران نیز در گزارش خود نسبت به وضعیت امید کوکبی ابراز نگرانی کرده بود.
صدای دانشجویان در بند باشیم:
نوام چامسکی خواهان آزادی دانشجویان زندانی در ایران شد
نوام چامسکی استاد دانشگاه امایآتی و روشنفکر برجسته حوزه عمومی، با ارسال پیامی حمایت خود را از کمپین «صدای دانشجویان در بند باشیم» اعلام کرد. ، به گزارش سایت ملی-مذهبی چامسکی در پیام خود نوشته است :
« مایلم به
درخواست از حکومت ایران برای آزاد ساختن دانشجویانی که بر مبنای جرمهای
بیاساس منسوب به امنیتی و بدون برگزاری دادگاهی عادلانه و عمومی ، به
زندان افکنده شدهاند بپیوندم. مطمئنا
زمان آن فرا رسیده است که دانشجویان را آزاد کنند و به آنها اجازه دهند به
تحصیلات خود ادامه دهند و بدون دخالت و مانع فعالیتهای سیاسی خود را
پیگیری کنند و به سهم خود در جامعه در حال شکوفایی ایران و جهان صلح و
آزادی که سعی و آرزوی همه ما است، مشارکت کنند.»
بنابر این گزارش هم اکنون بیش از ۲۹ دانشجو در زندان هستند. بسیاری از دانشجویان نیز در انتظار اجرای حکم بوده یا با قیدوثیقه آزاد هستند. اسامی دانشجیانی که هماکنون در زندان هستند به ترتیب حروف الفبا عبارتند از: محمد
احدی، حسن اسدی زیدآبادی، حامد امیدی، مجید توکلی، سعید جلالیفر، علی
جمالی، مهدی خدایی، بابک داشاب، مجید دری، حامد روحی نژاد، روحاله
روزیطلب، حسین رونقی ملکی، شاهین زینعلی، روزبه سعادتی، افشین شهبازی،
فرشته شیرازی، ایقان شهیدی، آرش صادقی، ابوالفضل طبرزدی، جواد علیخانی،
مهرداد کرمی، مهدیه گلرو، حبیب ا…لطیفی، علیاکبر محمدزاده، شبنم مددزاده،
علی ملیحی، ضیا نبوی، عاطفه نبوی و بهاره هدایت.
لازم به ذکر است کمپین«صدای دانشجویان در بند باشیم» در پاسخ به فراخوان اتحادیه دانشجویان دفتر تحکیم وحدت و سازمان دانش آموختگان ایران (ادوار تحکیم وحدت)،
با حمایت شیرین عبادی، رییس کانون مدافعان حقوق بشر و برنده جایزه صلح
نوبل به همراه جمعی از سازمانهای بینالمللی حقوق بشری و شبکههای
دانشجویی و دانشآموختگان ایرانی راهاندازی شد تا بار دیگر صدای مظلومیت
دانشجویان زندانی و محروم از تحصیل به گوش جهانیان رسانده شود و برای
آزادی آنان و تضمین حقوق آکادمیک ایشان تلاشی جهانی صورت پذیرد.
اسامی حامیان اولیه این کمپین عبارتند از :
شیرین عبادی (رییس کانون مدافعان حقوق بشر) و : اتحاد برای ایران/ انجمن دانشجویان دموکراسی خواه دانشگاه جورج واشینگتن/ انجمن دانشجویان سبز دمکراسیخواه– جنوب کالیفرنیا/ بنیاد عبدالرحمن برومند/ پویش راه سبز دانش آموختگان و دانشجویان ایرانی (پرسا)/ جنبش سبز دانشجویی ونکوور/ دیدهبان حقوق بشر/ راهسبز امید گوتنبرگ (رساگ)/ راه سبز ایرانیان مالزی (رسام)/ عفو بینالملل/ فدراسیون بینالمللی جوامع حقوق بشر/ فعالین سبز لندن/ کمپین بینالمللی حقوق بشر در ایران/ گروه دانشجویی سیگما، دانشگاه ویکتوریا، کانادا/ گروه همبستگی با جنبش دموکراتیک ایران – کانادا/ مجموعه فعالان حقوق بشر
علی مطهری٬ نماینده مجلس: امثال حداد عادل ظلم برای حفظ نظام را مجاز میدانند
به گزارش روز سهشنبه (۲۶ آذر) سایت «خبر آنلاین» آقای مطهری گفته است: «امثال آقای حداد فکر میکنند که اگر در جایی از حقوق مردم دفاع کنند، مثلا از حقوق یک زندانی سیاسی دفاع کنند، علیه نظام اقدام کردهاند.»
وی وجود چنین تفکراتی در بدنه «اصولگرایان» را «خطرناک» توصیف کرده و هشدار داده که «چنین تفکری به صلاح نیست که هدایت مجلس نهم را به دست گیرد.»
غلامعلی حداد عادل به همراه گروهی از نمایندگان «جبهه پایداری» تلاشها برای بازگشت به کرسی ریاست مجلس را از مدتها پیش آغاز کرده است.
نمایندگان «جبهه پایداری» به صراحت اعلام کردهاند که ریاست علی لاریجانی بر مجلس نهم از خطوط قرمز آنها است و تلاش خواهند کرد تا حداد عادل را به عنوان رئیس مجلس جدید انتخاب کنند.
علی مطهری در بخش دیگری از سخنان خود از مواضع حداد عادل در وقایع سال ۱۳۸۸ انتقاد کرده و گفته مواضع وی «موجب تشدید بحران شد، چون انصاف را در قضاوت خود رعایت نکرده بود.»
این نماینده مجلس افزوده است: «امثال حداد عادل در خصوص ماجرای بازداشتگاه کهریزک و کوی دانشگاه، اینها با سکوت برگزار کردند و حق را ملاک قرار ندادند.»
وی اضافه کرده است: «کینههایی که {امثال حداد عادل} از دیرباز با اصلاحطلبان داشتند بر عقل و وجدانشان حاکم شد و به گونهای رفتار کردند که کینهها افزایش یافت و نتوانستند وجدان جامعه را آرام کنند.»
سعید مرتضوی٬ رئیس سازمان تامین اجتماعی:
«قول شرف» ندادهام٬ از توکلی هم شکایت کردهام
سعید مرتضوی از احمد توکلی به قوه قضائیه شکایت کرده و گفته به نمایندگان مجلس «قول شرفی» مبنی بر کنارهگیری از سمت خود نداده است.
به گزارش روز دوشنبه (۲۵ اردیهبشت) خبرگزاری ایسنا٬ این مطلب را محمد اصلانی٬ وکیل مدافع سعید مرتضوی در نمابری به این خبرگزاری اعلام کرده است.
آقای اصلانی نوشته به نمایندگی از مرتضوی از احمد توکلی به خاطر «نشر اکاذیب به قصد تشویش اذهان عمومی» شکایت کرده است.
وکیل مرتضوی به نقل از وی در این جوابیه، بحث «قول شرف» را «سوژهای جهت تخریب و انتقامگیری از خدمات گذشته» موکلش و همچنین تدارک «جنگ روانی و تبلیغاتی» علیه مرتضوی دانسته است.
مرتضوی در این جوابیه گفته است: «اینجانب خداوند سبحان را شاهد میگیرم که چنین لفظی (قول شرف) را نه در جلسه با جناب آقای حداد عادل و نه در جلسه با آقای توکلی به کار نبردهام.»
مرتضوی افزوده که «لفظ قول شرف ساخته و پرداخته آقای توکلی است که از ایشان در این خصوص شکایت کردهام و درخواست دارم نوار مورد ادعای خودشان را برای اطلاع عموم ارائه کنند.»
دادستان سابق تهران اضافه کرده است: «متاسفانه این دروغ و انتساب ناروا مورد استقبال رسانههای بیگانه و معاندینی قرار گرفته است که از شرف و شرافت انسانی بویی نبردهاند.»
دادستان سابق تهران در بخش دیگری از جوابیه خود به نامه غلامعلی حداد عادل خطاب به نمایندگان اشاره کرده و گفته در آن نامه «هیچگونه قولی به میان نیامده» است.
مرتضوی همچنین اظهار کرده حداد عادل «قولهایی» به وی داده که اگر چه او نمیتواند آنها را اعلام کند٬ اما تاکنون عملی نشدهاند.
وی همچنین افزوده است: «آقای حداد عادل توقع ترک پست و خدمت از اینجانب نداشته و ندارند و تدبیر ایشان این بود که به گونهای اقدام شود که موجب تحریک برخی نمایندگان نشود.»
اسفند ماه سال گذشته سعید مرتضوی به ریاست سازمان تامین اجتماعی منصوب شد. نمایندگان مجاس فروردین ماه سال جاری قصد داشتند در اعتراض به این انتصاب وزیر کار را استیضاح کنند.
چند ساعت مانده به آغاز جلسه استیضاح (در نیمهشب) نامهای از جانب حداد عادل مبنی بر قول سعید مرتضوی درباره کنارهگیری از سمت خود در خبرگزاریها منتشر شد و وی از نمایندگان خواست امضای خود را پس بگیرند.
صبح روز استیضاح در حالی که محمود احمدینژاد برای دفاع از وزیر کار به مجلس آمده بود اعلام شد استیضاح از دستور کار نمایندگان خارج شده است.
با گذشت بیش از چندین هفته از اظهارات حداد عادل و توکلی مبنی بر «قول شرف» مرتضوی درباره کنارهگیری از مقام خود٬ وی اعلام کرده که «هرگز» چنین قولی به آنها نداده است.
گروهی از نمایندگان مجلس اعلام کردهاند موضوع کنارهگیری مرتضوی از ریاست سازمان تامین اجتماعی را از طریق دیوان عدالت اداری پیگیری میکنند.
روزنامه کیهان اعلام کرد:
بحرین پاره تن ایران است و باید به ایران برگردد
این روزنامه در شماره روز سهشنبه (۲۶ اردیبهشت) خود نوشته «الحاق» بحرین به عربستان «توطئه خطرناک آمریکایی است که هدف آن متشنج کردن اوضاع خاورمیانه است.»
کیهان به نقل از «ناظران سیاسی» نوشته است: «گرایش اکثر مردم بحرین این است بحرین بخشی از ایران است و به جای اینکه به عربستان ملحق شود باید به سرزمین اصلی خود یعنی ایران بازگردد.»
روزنامههای محلی بحرین و عربستان نوشتند احتمال دارد این دو کشور برای مقابله با ناآرامیها یک اتحاد اولیه تشکیل دهند که این خبر با بازتابهای گستردهای در ایران داشته است.
۱۹۰ نماینده مجلس نیز روز گذشته با انتشار بیانیهای «طرح الحاق بحرین به عربستان» را محکوم کرده و آن را اقدامی «نابخردانه» توصیف کردهاند.
اعتراضها در بحرین علیه اقلیت سنی حاکم بر این کشور بیش از یکسال است که ادامه دارد و عربستان و جمهوری اسلامی نیز به طور مستقیم و غیرمستقیم در امور داخلی این کشور مداخله میکنند.
حسینعلی شهریاری نماینده زاهدان روز گذشته در مجلس گفته بود: «اگر قرار است اتفاقی در بحرین بیفتد، بحرین حق جمهوری اسلامی ایران است، نه عربستان.»
روایت توکلی از فساد مالی برخی نمایندگان مجلس
به گزارش شماره روز دوشنبه (۲۵ اردیبهشت) روزنامه «تهرانامروز» آقای توکلی این مطلب را در همایش «جهاد اقتصادی از مبانی تا مواضع» بیان کرده است.
توکلی گفته است فیلمی از یکی از نمایندگان مجلس هشتم در اختیار دارد که در این فیلم نماینده مذکور به صراحت از دریافت پول توسط برخی وزرای دولت احمدینژاد خبر داده است.
آنطور که وی گفته است در این فیلم نماینده مذکور میگوید: «وقتی وزرا به مجلس میآمدند از ما انتظار داشتند که به نفع آنان رای بدهیم و ما نیز رای میدادیم. بعد از موفقیت نیز شماره حساب میدادیم تا به حساب ما پول واریز کنند.»
نمایندگان مجلس و هیات دولت تاکنون درباره این اظهارات احمد توکلی واکنشی نشان ندادهاند.
به برخی نمایندگان مجلس هشتم «وکیلالدوله» گفته میشود که بیشتر آنها از نزدیکان محمدتقی مصباح یزدی هستند.
جدال توکلی و مرتضوی
آقای توکلی بعد از ظهر روز دوشنبه نیز به انتشار گزارشهایی مبنی بر شکایت سعید مرتضوی از وی واکنش نشان داده است.
خبرگزاریها امروز از شکایت سعید مرتضوی از توکلی به اتهام «نشر اکاذیب به قصد تشویش اذهان عمومی» خبر دادهاند که با واکنش این نماینده محافظهکار مواجه شده است.
توکلی به خبرگزاری فارس گفته است: «قدرت دفاع از خودم را نزد قاضی دارم و انشاءالله پاسخ مرتضوی را خواهم داد.»
وی افزوده است: «وقتی در استیضاحی که انجام خواهیم داد اسناد علیه او را افشا کردیم، معلوم خواهد شد چه کسی دروغگو است.»
جـــرس:
پس از کش و
قوس های فراوان در خصوص حذف یارانه های اقشار مرفه، سر انجام بنا بر
مصوبههای اخیر مجلس شورای اسلامی و مبانی قانونی، یارانه اقشار مرفه
بهزودی حذف خواهد شد.
به گزارش ایسنا،
پس از جلسات متعدد کمیسیون تلفیق درباره لایحه بودجه ۹۱ و اظهار نظر
مسؤولان دولتی سرانجام رقم ۶۶ هزار میلیارد تومان برای درآمد ناشی از
هدفمندی یارانهها به تصویب رسید و اکنون با توجه به زمزمههای اجرای فاز
دوم قانون از خرداد ماه، کمیسیون تلفیق مصوب کرده که یارانه نقدی دهکهای
پر درآمد به زودی قطع شود.
از اسفندماه سال گذشته پیامکهایی
از شماره ۳۰۰۲۵ به برخی از سرپرستان خانوار ارسال شد که حاوی این پیام بود
که نظر به تمکن مالی جهت انصراف از دریافت یارانه به سامانه http://www.refahi.ir
مراجعه کنند. البته مبنای ارسال پیامکها هنوز مشخص نیست اما افرادی که در
زمان تعیین شده برای اعلام عدم انصراف خود به این سامانه مراجعه نکردهاند
احتمالا جزو افرادی خواهند بود که در فاز دوم از دریافت یارانه معاف
خواهند شد. البته کسانی هم که برای اعلام انصراف به این سامانه مراجعه
کردهاند، قرار است اطلاعاتشان مورد بررسی قرار گیرد و احتمال قطع یارانه
این افراد نیز وجود دارد.
بهمنماه گذشته نیز دبیر ستاد
هدفمندسازی یارانهها با اشاره به اینکه از دیدگاه ما حدود ۱۰ میلیون نفر
باید از گردونه دریافت یارانه نقدی حذف شوند، گفته بود: هماکنون اسامی این
۱۰ میلیون نفر در حال نهایی شدن است و به زودی در اینباره اطلاعرسانی
میشود.
در این راستا سیدکاظم دلخوش – نایب
رییس کمیسیون طرح تحول اقتصادی مجلس – به ایسنا گفته است: به نظر میرسد
که دعوت به انصراف از سوی سازمان هدفمندسازی یارانهها صرفا برای احترام به
دهکهای برخوردار است و این یارانه بهزودی قطع میشود.
وی افزود: تحلیل بنده از تصویب ۶۶
هزار میلیارد تومانی برای هدفمندسازی یارانهها در لایحه بودجه ۹۱ این است
که از یک سو بهدلیل محدودیتی که مجلس در افزایش این سقف درآمدی مدنظر
داشته است و از سویی قصد دولت برای حذف دهکهای پردرآمد، به قطع یارانه
نقدی اقشار مرفه همزمان یا پس از مدتی از اجرای گام دوم قانون هدفمندی
یارانهها منجر خواهد شد.
جـــرس:
یک
انجمن تخصصی صنعت نفت و گاز ایران لایحه شکایت از شرکت توتال فرانسه به
دلیل برخی از تخلفات در توسعه پارس جنوبی را تدوین کرده است و بهزودی آن
را به مرجع بینالمللی ارسال میکند.
به گزارش مهر، منصور دفتریان در نشست تخصصی بررسی راهکارهای تولید صیانتی
از مخازن مشترک نفت و گاز ایران در مجمع تشخیص مصلحت نظام با بیان اینکه
ایران لایحه ای به منظور شکایت از توتال فرانسه را آماده کرده است، گفت:
این لایحه آماده شده است و به زودی به مراجع ذیصلاح بین المللی ارسال می
شود.
رئیس انجمن گاز ایران با اعلام اینکه در میدان گازی پارس جنوبی چهار لایه
گازی وجود دارد، تصریح کرد: اما ده سال است که ایران از بزرگترین لایه
گازی این میدان برداشتی نداشته چرا که طرح شرکت توتال فرانسه برای برداشت
کامل نبوده است.
این کارشناس اقتصاد انرژی با تاکید بر اینکه این اقدام توتال فرانسه عمدی
بوده است، بیان کرد: با توجه به مطالعاتی که در میدان گازی پارس جنوبی
انجام داده است تعمدی بودن رفتار توتال فرانسه محرز شده است.
بر اساس گزارش ها، قطر به عنوان مهمترین رقیب گازی ایران در میدان پارس
جنوبی پس از برگزاری جشن تولید ۷۷ میلیون تن ال. ان. جی و تبدیل به
بزرگترین غول گازی جهان، اخیرا بخشی از سهام شرکت توتال فرانسه را خریداری
کرده است.
به گزارش مهر، خرداد ماه دو سال گذشته قرارداد هشت فاز پارس جنوبی برای
توسعه ۳۵ ماهه این میدان مشترک گازی با قطر به کنسرسیومی متشکل از
پیمانکاران داخلی واگذار شد.
بر اساس شروط قراردادی مصوب هیئت دولت، در صورتی که پیمانکاران در مدت ۳۵
ماه تولید زودهنگام گاز طبیعی در این فازها را اغاز نکنند به ازای هر ماه
حدود ۵۰ میلیون دلار جریمه خواهند شد.
در حال حاضر نیمی از زمان توسعه ۳۵ ماهه فازهای جدید پارس جنوبی می گذرد که
بیشترین پیشرفت در بین هشت فاز مربوط به طرح توسعه فاز ۲۲ تا ۲۴ این میدان
مشترک است.
بر اساس برنامه زمان بندی شرکت ملی نفت ایران باید در سالجاری تولید
زودهنگام گاز طبیعی در پنج فاز جدید این میدان مشترک با قطر آغاز شود.
هدف از طرح توسعه فاز ۱۵، ۱۶، ۱۷ و ۱۸ میدان مشترک پارس جنوبی تولید
روزانه ۵۰ میلیون متر مکعب گاز طبیعی، ۸۰ هزار بشکه میعانات گازی،
۴۰۰ تن گوگرد و سالانه یک میلیون و ۵۰ هزار تن گاز مایع (پروپان و بوتان) و
یک میلیون تن اتان است.
جـــرس:
در پی
تداوم موج گرانی کالاهای اساسی در کشور، دویست نماینده مجلس شورای اسلامی
با صدور بیانیه ای خطاب به دولت، از افزایش هزینه های تولید شیر برای
دامداران و قیمت نامناسب خرید تضمینی گندم شدیدا انتقاد کردند.
به گزارش مهر، نمایندگان مجلس در بیانیه خود خاطرنشان کرده اند که "اقدامات
و رویه بخشی از دولت می رود تا خسارات جبران ناپذیری به تولید کشاورزی و
امنیت غذایی کشور وارد کند."
در این بیانیه همچنین تاکید شده است که ذخیره ژنتیک کشور در بخش تولید شیر
مورد مخاطره شدید قرار گرفته و هزاران گاو شیری کشور به کشتارگاه تحویل شده
اند. جبران این واقعه تاسف آور میسر نیست مگر با سالها وقت و سرمایه گذاری
زیاد."
همچنین در بخشی دیگر از این بیانیه با اشاره به تبعات "افزایش شدید قیمت
علوفه"، که دامداران را با ضرر سنگین مواجه می کند و با ادامه این روال
دولت مجبور به واردات شیر خشک خارجی خواهد شد، آمده است: "با ادامه این
روند، تعداد زیادی از واحدهای تولید شیر تعطیل و جمعیتی از بیکاران به خیل
بیکاران کشورافزوده خواهد شد."
این نمایندگان مجلس به دولت هشدار داده اند
که "تورم ناشی از گرانی محصولات لبنی پذیرفتنی نیست و لیکن تعطیلی عوامل
تولید و ایجاد بیکاری به مراتب تلخ تر است تعیین قیمت غیر کارشناسی و غیر
منصفانه شیر به هر کیلو ۶۳۰ تومان در حالی تحمیل می شود که قیمت تمام شده
حدود ۸۰۰ تومان برای هر کیلو است. تعیین مبلغ ۳۹۵ تومان برای خرید تضمینی
هر کیلو گندم، در حالیکه قیمت تمام شده حدود ۵۵۰ تومان در کیلو محاسبه شده
است از مصادیق بارز کار غیر کارشناسی و تحمیلی و خسارت آور بر ضد تولید است
و سیاست های اتخاذ شده در روزهای اخیر دقیقا در راستای نابودی تولید
کنندگان بخش کشاورزی و توجیه واردات بی رویه و ایجاد رانت های فراوان
اقتصادی است و نشانه آن تصویب ۲۴ میلیارد دلار برای واردات کالاهای اساسی
است."
در بیانیه دویست نماینده مجلس خطاب به دولت احمدی نژاد آمده است: "همچنین
دولت مکلف است نرخ تضمینی خرید را متناسب با تورم اعلام شده از سوی بانک
مرکزی افزایش دهد آیا این تحقق همان شعار عدالت طلبی است؟ چرا دولت قیمت
خودرو و امثال آن را کنترل نمی کند و حداکثر فشار را به تولید کنندگان شیر و
گندم وارد می کند."
جـــرس:
وزیر
نیرو با اشاره به افزایش تعرفه آب و برق در فاز دوم هدفمندی یارانهها
گفت: تعرفه آب و برق در فاز دوم هدفمندی یارانهها قطعا افزایش مییابد.
به گزارش فارس، مجید نامجو در حاشیه یکصدمین سفر هیئت دولت به استان خراسان رضوی اظهار داشت: تعرفه آب و برق در فاز دوم هدفمندی یارانهها قطعا افزایش مییابد.
به گزارش فارس، مجید نامجو در حاشیه یکصدمین سفر هیئت دولت به استان خراسان رضوی اظهار داشت: تعرفه آب و برق در فاز دوم هدفمندی یارانهها قطعا افزایش مییابد.
وی افزود: قطعا فاز دوم در سال جاری اجرا و البته این افزایش تعرفه نیز بیش از بیست درصد نخواهد بود.
این وزیر دولت محمود احمدی نژاد چندی پیشتر به خبرگزاری مهر گفته بود: "هنور دستوری برای افزایش قیمت های آب وبرق و گاز نداریم و تصمیمات باید از سوی ستاد تحول اقتصادی اتخاذ شود."
وی تاکید داشت: "هر گونه تصمیم در این زمینه و افزایش قیمت ها در سال جدید منطبق بر توان اقتصادی مردم خواهد بود و اگر افزایشی صورت گیرد مطابق با توان و تحمل اقتصادی مردم خواهد بود."
این درحالیست که وضعیت اقتصادی مردم با روند رو به افزایش گرانی کالاها و خدمات، هر روز بحرانی تر می شود و جمعیت بیشتری به زیر خط فقر سقوط می کنند.
در گزارشی دیگر اینکه، امروز سه شنبه ۲۶ اردیبهشت ماه ۹۱، سیدشمس الدین حسینی، وزیر اقتصاد ادعا کرده است که "سالهاست دولت به دنبال واقعی شدن تعرفه مصرفی آب و برق می باشد و تنها این دو حامل انرژی تا حدودی دست نخورده باقی مانده اند، پس تعرفه های جدید آب و برق برای افزایش آنها بزودی اعلام می شود."
چند روز پیش نیز، مهدی ثمره هاشمی، مشاور وزیر نیرو، از افزایش تعرفه آب، برق و گاز در كشور پس از اجرای فاز دوم طرح هدفمندی یارانهها خبر داده و گفته بود: در این رابطه، آبفای كشور دو سناریو و قیمت پیشنهادی به دولت داشته كه تصمیم نهایی در انتخاب هر یك از این دو سناریو با ریاست جمهوری است اما در هر حال افزایش قیمت خواهیم داشت.
این وزیر دولت محمود احمدی نژاد چندی پیشتر به خبرگزاری مهر گفته بود: "هنور دستوری برای افزایش قیمت های آب وبرق و گاز نداریم و تصمیمات باید از سوی ستاد تحول اقتصادی اتخاذ شود."
وی تاکید داشت: "هر گونه تصمیم در این زمینه و افزایش قیمت ها در سال جدید منطبق بر توان اقتصادی مردم خواهد بود و اگر افزایشی صورت گیرد مطابق با توان و تحمل اقتصادی مردم خواهد بود."
این درحالیست که وضعیت اقتصادی مردم با روند رو به افزایش گرانی کالاها و خدمات، هر روز بحرانی تر می شود و جمعیت بیشتری به زیر خط فقر سقوط می کنند.
در گزارشی دیگر اینکه، امروز سه شنبه ۲۶ اردیبهشت ماه ۹۱، سیدشمس الدین حسینی، وزیر اقتصاد ادعا کرده است که "سالهاست دولت به دنبال واقعی شدن تعرفه مصرفی آب و برق می باشد و تنها این دو حامل انرژی تا حدودی دست نخورده باقی مانده اند، پس تعرفه های جدید آب و برق برای افزایش آنها بزودی اعلام می شود."
چند روز پیش نیز، مهدی ثمره هاشمی، مشاور وزیر نیرو، از افزایش تعرفه آب، برق و گاز در كشور پس از اجرای فاز دوم طرح هدفمندی یارانهها خبر داده و گفته بود: در این رابطه، آبفای كشور دو سناریو و قیمت پیشنهادی به دولت داشته كه تصمیم نهایی در انتخاب هر یك از این دو سناریو با ریاست جمهوری است اما در هر حال افزایش قیمت خواهیم داشت.
جـــرس:
سخنگوی سفارت جمهوری اسلامی در ترکیه از آزادی دو نفر دیگر از ایرانیان ربوده شده در سوریه خبر داد.
به گزارش مهر، عبدالرضا شقاقی روز سه شنبه اعلام کرد که شب گذشته دو نفر دیگر از زائران ایرانی ربوده شده در سوریه آزاد شدند.
وی افزود: البته این دو نفر هنوز به مسئولان ایرانی تحویل داده نشده اند و قرار است امروز این اقدام صورت بگیرد.
به گفته شقاقی این دو زائر ایرانی قرار است امشب عازم ایران شوند.
اسامی این دو زائر ایرانی علی رازانی و شاهقلی قلاوند است و این دو از اهالی لرستان هستند.
بر این اساس، همچنان هفت مهندس و تکنیسین ایرانی و دو زائر دیگر در اسارت شبه نظامیان سوری قرار دارند.
دو نفر از زائران ایرانی هم جمعه گذشته آزاد شده بودند، که نام آنها
محمدفرهنگ فلاح، فرزند هوشنگ اهل هشتگرد و شاهمراد نجفی طالب فرزند خدامراد
اهل خرم آباد اعلام شد.
تعطیلی در استانهای غربی کشور به علت آلودگی هوا و گرد و غبار
استان های غربی کشور امروز شاهد تعطیلی و اختلال در فعالیت های روزمره به علت آلودگی هوا و افزایش حجم گرد و غبار بودند. در همین حال معاون عمرانی استانداری تهران هشدار داد که ریزگردها به تهران هم رسیده اند، و از احتمال تعطیلی در روزهای آینده سخن گفت.در کردستان، آلودگی هوا و ورود ریزگردها از شمت عراق، تمام مقطع تحصیلی مدارس این استان را تعطیل کرد. آلودگی شدید هوا در استان کردستان که از صبح روز گذشته آغاز شده بود باعث شد تا نوبت صبح تمام مدارس استان در مناطق شهری و روستایی تعطیل اعلام شود. انجام پروازهای فرودگاه سنندج نیز با احتمال لغو رو به روست.
در کرمانشاه نیز از صبح امروز هوا به شدت آلوده شده و وجود گرد وغبار بر فعالیت روزانه بسیاری از ادارات دولتی و مدارس تاثیر منفی گذاشته است، به گونهای که مدارس شهر کرمانشاه به دستور مدیران استانی تعطیل شده است. جشنواره تولیدات استانی حوزه هنری در کرمانشاه نیز که قرار بود صبح امروز برگزار شود، به دلیل وجود گرد و غبار و آلودگی هوا تعطیل شد.
در همدان نیز به گفته مدیر روابط عمومی آموزش و پرورش استان، مدیریت بحران استانداری همدان در واکنش به آلودگی هوا و به منظور حفظ سلامت دانش آموزان و فرهنگیان، مدارس پیش دبستانی ، ابتدایی و راهنمایی سراسر استان همدان را در نوبت صبح و ظهر تعطیل اعلام کرده است. گزارش هواشناسی، میزان دید افقی در استان همدان را زیر هزار متر گزارش کرده است.
استان زنجان نیز امروز با آلودگی گرد و غبار در هوا مواجه بود و هواشناسی وضعیت را بسیار خطرناک اعلام کرد. هواشناسی غلظت گرد و غبار در هوای زنجان را حدود یک هزار میکروگرم بر متر مکعب اعلام کرد، حال آنکه استاندارد میزان گرد و غبار موجود در هوا ۱۵۰ میگروگرم بر مترمکعب است.
موج جدید ریزگردها از روز گذشته و در حجمی وسیع وارد استان های غربی کشور شد و با گذشت زمان بر حجم ریزگردها در این استان ها افزوده شد به گونه ای که میزان دید در استان های غربی کشور در ظهر امروز به کمترین میزان ممکن کاهش پیدا کرد.
تفکیک جنسیتی در خیابان لاله زار در زمان مظفرالدین شاه
در حالی که این روزها بحث تفکیک جنسیتی دوباره در رسانه های مطرح شده است، روزنامه قدس نوشت: در زمان مظفرالدین شاه، حاکم تهران دستور داد خیابان لاله زار، زنانه و مردانه شود. اما فروشگاه ها و مکانهایی که خانمها از آن جاها احتیاجات خود را می خریدند در سمت شرقی خیابان بود.در حالی که پلیس دارالخلافه دستور داشت، اذن عبور از خیابان قسمت غربی را به خانمها بدهد. پس از مدتی خانمها مجاز شدند در قسمت شرقی خیابان تردد کنند و آقایان به قسمت غربی رفتند اما کافه ها و رستورانها و بستنی فروشی ها در شرق خیابان بود و دوباره مقررات تغییر کرد و سرانجام این دستور بی جا لغو شد.
حذف ۵ هزار کالای خارجی از فروشگاه های شهروند
مدیرعامل شرکت فروشگاههای زنجیرهای شهروند از حذف پنج هزار بارکد قلم کالای خارجی در فروشگاههای زنجیرهای شهروند خبر داد و گفت: مشابه داخلی این کالاها جایگزین شده است.به گزارش همشهری آنلاین، قدرت گودرزی در نشستی خبری خود با خبرنگاران، با بیان اینکه از ابتدای امسال جلسات متعددی با تامینکنندگان کالاها برگزار کردهایم، افزود: فروشگاه شهروند نسبت به بسیاری از بنگاههای اقتصادی در تحقق شعار امسال جلوتر بوده است.
وی با تاکید بر اینکه فروشگاه شهروند آمادگی عرضه تولید داخلی با کیفیت را دارد، اظهار کرد: در عین حال باید به ذائقه مشتریان نیز توجه داشته باشیم و کالاهایی را جایگزین کنیم که از کیفیت لازم برخوردار باشند.
گودرزی با اشاره به اینکه در برخی حوزهها سیاستگذاریهای دولت در عرضه کالاها موثر است، گفت: به عنوان مثال فروشگاه شهروند اعلام کرد که از عرضه گوشت خارجی ممانعت میکند، اما دو روز بعد ورود گوشت خارجی به کشور آزاد شد.
وی با بیان اینکه کل کالاهای عرضه شده در شهروند به سه گروه تولید داخلی، مونتاژ و فرآوری مواد اولیه خارجی در داخل و نیز تولید خارجی تقسیم میشود، ادامه داد: کالاهایی که مواد اولیه آن از خارج وارد شده و در خط تولید داخل فرآوری میشود، کالای خارجی محسوب نمیشود و برنامهای برای حذف آن از فروشگاههای شهروند نداریم.
۸۵ درصد کالاهای شهروند داخلی هستند
مدیرعامل شرکت شهروند با بیان اینکه بیش از ۸۵ درصد فروش این فروشگاههای زنجیرهای شامل کالاهای تولید داخلی است، از اقدامات تبلیغاتی برای استفاده از تولیدات داخلی خبر داد و گفت: بنرهایی مقابل فروشگاهها نصب شده که در آن مردم به خرید تولید داخل ترغیب شدهاند.
وی همچنین از جمعآوری تبلیغات کالاهای خارجی در داخل و اطراف فروشگاههای شهروند خبر داد و در خصوص واگذاری فروشگاههای شهروند به بخش خصوصی اظهار کرد: به این منظور اقداماتی همچون ساماندهی املاک و داراییها و کوچکسازی شهروند انجام شد و شش شرکت زیرمجموعه شهروند نیز منحل شدهاند.
گودرزی با بیان اینکه بخش کوچکی از کار باقی مانده است، گفت: هر چه مدیران درباره سرنوشت شهروند تصمیم بگیرند همان را اجرا میکنیم.
انتقاد روزنامه جمهوری اسلامی از سفرهای استانی احمدی نژاد: طرح ها یا نیمه تمام است یا شروع نشده
جمهوری اسلامی در سرمقاله خود با انتقاد از برگزاری نمایشگاه های مختلف بمناسبت صدمین سفر استانی احمدی نژاد نوشته است: قاعدتا قرار بوده، دستگاهها و نهادهای مسئول دولتی، اقدامات انجام گرفته پیرو مصوبات سفر استانی دولت به مناطق مختلف را به نمایش بگذارند.یادداشت نویس این روزنامه افزوده است: کافی است نگاهی گذرا بر آنچه در همین نمایشگاه میگذرد، داشته باشیم؛ غرفههایی با هزینههای نه چندان کم، حضور پر تعداد مسئولان پاسخگویی که کمترین اطلاعی از آنچه باید در این قبیل نمایشگاهها عرضه شود، ندارند و ریخت و پاشهای کلانی که در قالب چاپ بروشورهای تبلیغاتی، بنرها و کاتالوگها صورت میگیرد، عمدهترین تصاویری است که میتوان مشاهده کرد.
در این سرمقاله آمده است: گذشته و مهمتر از همه این موارد، بررسی بازدید کنندگان از این نمایشگاه هاست، تقریبا معدود موردی را میتوان سراغ گرفت که مردم عادی و بدنه جامعه در نمایشگاه حضور یابند آن هم با هدف اطلاع و آگاهی از آنچه دولتشان در سفر به استانشان برایشان انجام داده است. عمده بازدید کنندگان را مدیران لایههای میانی تشکیل میدهند برای اطمینان از اینکه همه چیز سرجای خودش قرار گرفته باشد تا زمانی که مدیران ارشد سری به غرفه سازمان و اداره متبوعشان زدند، توبیخی در کار نباشد.
یادداشت نویس جمهوری اسلامی با انتقاد از هزینه های کلانی که صرف برگزاری این نمایشگاه ها می شود، می نویسد: در این میان هم بگذریم از هزینههای هنگفتی که بسیاری از دستگاهها از بیت المال پرداخت میکنند برای سفر، بخوانید مأموریت کاری معاونان و مدیران و… به مرکز استانی که نمایشگاه در آن برپاست و هزینههای گزافی که برای اسکان همین معاونان و مدیران و…. در هتلهای نه چندان ارزان قیمت از جیب بیت المال پرداخت میشود.
در این سرمقاله عنوان شده است: این همه در حالی است که اگر نیک و دقیق به ماجرا نگاه میشد، به جای برپایی این قبیل نمایشگاهها، بهترین و گویاترین عرصه برای ارائه و معرفی دستاوردهای سفرهای استانی، اجرا و تکمیل طرحهایی بود که وعده انجامش در سفرهای پیشین داده شده بود و متاسفانه بخش عمدهای از آنها یا اساسا آغاز نشده یا نیمه کاره به حال خود رها شده است.
موج جدید اخراج ایرانیان از امارات
نحوه برخورد سلیقه ای برخی از امیرزادگان با جامعه ایرانی ساکن امارات، نگرانی عمیقی را به بدنه جمعیتی ایرانیان در این کشور وارد کرده و در روزهای اخیر شاهد بازگشت ایرانیان به کشور هستیم.حضور قریب به ۵۰۰هزار ایرانی در امیرنشین امارات و فعالیت حدود ۴۰۰هزار شرکت سرمایه گذاری ایرانی به ارزش ۳۰۰ میلیارد دلار در این کشور، از سویی ضرورت تعریف یک جایگاه حقوقی را برای ایرانیان در مجامع بین المللی حقوق بشری در ذهن تداعی می کند و از دیگر سوی نقش تجار ایرانی را در رشد اقتصادی امارات در تمام سال های قبل و بعد از تاسیس این کشور نوپا، برای دولتمردان عربی امارات محرز می کند.
مهر نوشت: تجار ایرانی به زعم فعالان اقتصادی در تمام ۴۰ – ۵۰ سال گذشته منشا خدمات ارزنده ای برای اماراتی ها بوده اند که بسیاری از این ایرانیان که از شهرهای جنوب فارس و استان هرمزگان هستند امروز در بدنه جمعیتی بومیان امارات جای گرفته اند، همچون بومیان از حقوق شهروندی برخوردارند و در مشاغل دولتی آن کشور نقش موثری دارند و در آمار جمعیتی آن کشور محاسبه می شوند.
جامعه ایرانی امارات این را از تعامل شیخ فقید امارات زاید آل نهیان با ایرانیان و تجاری می دانند که سنگ بنای توسعه امارات را در ۶۰ سال گذشته نهاده اند. در سالهای قبل از تاسیس و استقلال این کشور که حتی بخش سکنه دار این کشور، هنوز از آب و برق محروم بوده ، تجار هرمزگانی و جنوب فارسیهای فعال اقتصادی و بازرگانان، روزگار سختی را پا به پای شیوخ بنیانگذار امارات گذرانده اند در حالی که آن سالها به دلیل نبود امکانات رفاهی و آب و برق، خانواده های تجار، در ایران سکونت داشتند.
فعالیت های تجاری بازرگانان ایرانی در سالهای دهه ۴۰ و ۵۰ آنچنان برای مسئولان امارات حیاتی بوده که مسئولان وقت در سال های استقلال این کشور و اتحاد شیخ نشین های امارات در برابر ادعای امیر راس الخیمه که خواهان قطع ارتباطات اقتصادی و فرهنگی با ایرانیان بوده نادیده می گیرند.
نقش پررنگ تجار ایرانی در توسعه زیربنایی امارات در سال های قبل و بعد از ۱۹۷۲ بر هیچ کس پوشیده نیست و تعامل امیر فقید امارات با ایرانیان به خودی خود مؤید این گفتار است. اما اینکه در سال های پس از وفات زاید، سیاست های داخلی امارات دستخوش چه نوع برداشت ها و سلیقه هایی شد کلید واژه ی مبحث پیش روست.
در سال های آخر عمر امیر امارات، نحوه برخورد با ایرانیان متاثر از جریان های منطقه ای هر سال بر موجی از حوادث سوار می شد و زندگی این قشر از ایرانیان مهاجر را تحت تاثیر قرار می داد.؛ بر نحوه صدور روادید ایرانیان هر سال در اداره گذرنامه امارات متحده عربی، بندی از قانون و یا تبصره ای افزوده می شد. نحوه رفتارهای مسئولان اجرایی امارات در تمام این سال ها و پس از وفات زاید آل نهیان به حدی جامعه مهاجر ایرانی را نگران کرده بود که کوچک ترین رویداد منطقه ای بر زندگی خانواده های ایرانی در این کشور جهان سومی تاثیر می گذاشت.
نحوه برخورد سلیقه ای برخی از امیرزادگان با جامعه ایرانی ساکن امارات، نگرانی عمیقی را به بدنه جمعیتی ایرانیان در این کشور وارد کرده است. این قبیل برخوردها برای آن دسته از ایرانیانی که در اثر کوچک ترین گناه، و بعضا بی گناه، تمام زندگی، حیثیت و اعتبار اجتماعی و اقتصادی خود را به دستور مستقیم امیرزادگان در ابوظبی و یا تعمیم سلیقه های فردی آن ها به بدنه دستگاه های اجرایی، از دست داده اند، جلوه ای ملموس تر دارد.
وضعیت این گونه وقتی دردناک تر می شود که نهادهای حقوق بشری کمتر سخنی در این باره بر زبان جاری نمی کنند و یا حتی یک بار بیانیه ای در این مورد صادر نکردند. تقریبا می توان گفت دغدغه های زندگی این قشر از مهاجران ایرانی که در محدوده جغرافیایی کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس قرار گرفته اند همواره از دید مجامع بین المللی و حقوق بشری پنهان مانده است.
اگرچه وضع قوانین مربوط به اداره های مهاجرت و سازمان کار امارات متحده عربی، ضرب المثل مشهور «چهاردیواری، اختیاری» را در ذهن تداعی می کند ولی تبعات وضع برخی از این قوانین، بر کار و کسب تجار و به تبع آن بر اعتبار اجتماعی و حیثیت اقتصادی تجار غیربومی تاثیرات منفی داشته است؛ از جمله این موارد می توان به اجبار بر ضرورت وجود یک شریک بومی در دریافت جواز کسب اشاره کرد. این در حالی است که شریک تجاری وطنی هیچ نقشی در تامین سرمایه نداشته و از سویی بخش عظیمی از سرمایه واحد تجاری را طبق قانون سهیم است.
این موضوع در پی تغییر نگرش هایی که امروز حاصل شده می تواند وضعیت بغرنجی را در وضعیت تجار ایرانی فعال در امارات بوجود آورد.
در موارد قریب به اکثریت که نام تاجر غیروطنی در جواز کسب قید نشده، مالکیت کل سرمایه آن واحد تجاری، از آن شریک وطنی است. اگرچه این موضوع به صورت صوری بین تجار و شرکای وطنی معمولا جا افتاده و در اکثریت قریب به اتفاق، بدلیل حس همکاری و حسن نیت اماراتی ها که ریشه در مشترکات فرهنگی و دینی و پیشینه فعالیت علی الخصوص ایرانیان در امارات دارد، کمتر مشکلی بروز می کند و این نوع شراکت ها تنها در حد شراکت صوری برای رفع و رجوع امور اداری صورت می گیرد ولی در مواردی که اندک هم نبوده، گلایه ها و شکایت هایی از سوی برخی تجار ایرانی به گوش مجامع بین المللی نیز رسیده است. در تشریح این موضوع مراد از شراکت در ملک واحد تجاری نیست بلکه سرمایه ای اعم از نقدی یا غیر نقدی است که جهت فعالیت اقتصادی در چرخش است.
ملک تجاری متعلق به شخص ثالثی است که در قبال پرداخت اجاره به مستاجر واگذار شده و مورد بحث نیست.
نگرانی تجار ایرانی از عدم صدور مجدد روادید جهت اقامت و یا فعالیت تجاری در این کشور عربی است. اگرچه این روزها دولت امارات برای توجیه امر، تبعه هایی از برخی کشورهای دیگر از جمله عراق، پاکستان و حتی یمن نیز در لیست اخراجی ها قرار داده ولی آنچه جامعه ایرانی ساکن امارات را نشانه رفته است، شدت برخورد با ایرانیان و عدم صدور مجدد ویزای اقامت برای تنها ایرانیان است تا جایی که شنیده می شود حتی نوزادانی که این روزها در خانواده های ایرانی ساکن امارات به دنیا می ایند ممکن است بدون ویزا بمانند.
دیگر قوانین مربوط به سازمان های داخلی مذکور در نوع اقامت هاست که علیرغم قوانین رایج در کشورهای اروپایی و بسیاری از کشورهای دنیا، که پس از دوره پنج ساله سکونت، بر اساس شرایط ویژه، شانس اقامت دایم را به افراد مقیم می دهد، متاسفانه چنین چیزی در این کشور رایج نیست و چه بسا در نحوه برخوردهای اداری و سازمانی نیز با افرادی که حتی چندین دهه در این کشور به دفعات تمدید اقامت کرده اند، تمایزی دیده نمی شود. این موضوع همواره از نگرانی های جدی فعالان اقتصادی این کشور بوده که چه بسا دیده شده افرادی پس از سه یا چهار دهه فعالیت اقتصادی، در اثر یک خطای جزیی، از آن کشور اخراج شده اند و به تبع آن دچار بسیاری از مشکلات اقتصادی و قروضی شده اند که اعتبار و حیثیت اقتصادی و اجتماعی این کاسبان شریف را نشانه رفته است. مراد از خطا در این مبحث، جرم مشهود نیست ممکن است در اثر یک خطای بسیار جزیی که در این یک دهه اخیر مخصوصا مسائل ناسیونالیستی ایرانیان هم مزید بر ستاره دار شدن افراد بوده است که در مراجعات اداری همواره باعث دردسر گشته است.
از ژانویه ۲۰۱۱ مدت اقامت برخی از تبعه های خارجی از سه سال به دو سال کاهش یافت، گفته می شود این قانون با واکنش سرکنسول هندوستان روبرو شده بود که متعاقباً در مورد تبعه های هند در حد سه ساله سابق ثابت ماند.علی الخصوص تبعه های ایرانی این روزها هیچ گونه تضمینی از تمدید اقامتشان در پایان دوره دو ساله حتی برای خود نمی بینند. از جمله دلایل این نگرانی ها می توان به موج اخراج ایرانیان در این روزها از سوی دولت امارات اشاره کرد. اگر وزارت امور خارجه آمار دقیقی را از اخراج ایرانیان در روزهای اخیر اعلام کند، مسلماً علت نگرانی جامعه ایرانی مقیم امارات را بهتر می توان درک کرد.
اگرچه مهلت های قانونی برای خروج از کشور نیز باید مدنظر داشت که برخی از این افراد در انتظار مهلت یک هفته ای برای خروج بسر می برند. این عده یا در زندان ها مانده اند و یا با قید ضمانت در بیرون از زندان آخرین روزهای اقامتشان در امارات، سپری می کنند.
واهمه از مراجعات اداری
این روزها ایرانیان مقیم امارات از مراجعات اداری واهمه دارند، از سویی برخورد تحقیرآمیزی که در نحوه برخورد با ایرانیان داشته اند این روزها شدت گرفته و از دیگر سوی در صورت مشاهده کمترین مشکل جزیی در سوابق آنان، ابطال اقامت این دسته از هموطنانمان را بدنبال دارد. در حالی که سابقا چنین چیزی نبوده است.
از جمله این موارد می توان به ابطال اقامت آن دسته از افرادی اشاره کرد که بنا بر عادت معمول همیشگی وقتی از مهلت دوساله اقامتشان می گذشت ولو پس از چندین ماه و چندین سال، با مراجعه به دادگاه در قبال پرداخت مبلغی کمتر از یک هزار درهم، حل و فصل می شد در حالی که امروز یکی از چالش های پیش روی ایرانیان همین موضوع است که اگر چنانچه یک روز از مهلت اقامتشان گذشته باشد، با مهر ابطال بر اقامت و اخراج از کشور امارات روبرو می شوند.
شبکه های اجتماعی امارات خبر از اخراج قریب الوقوع دو هزار نفر ایرانی داده است. تبعات این حادثه برای آن دسته از تاجران ایرانی و صاحبان شرکت هایی که در جواز کسب نامی از آنها قید نشده و تنها نام شریک وطنی نوشته شده، بسیار گران است.
بیکاری ۲۰۰ کارگر زاگرس خودرو
یک فعال کارگری در بروجرد اعلام کرد: ۲۰۰ کارگر کارخانه زاگرس خودرو واقع در بروجرد به دلیل عدم تمدید قراردادهایکاریشان، طی یک ماه اخیر بیکار شدهاند.محمد گودرزی در گفتگو با ایلنا اظهار کرد: در این کارخانه جمعا ۵۰۰ کارگر قرارداد موقت مشغول به کار هستند که ۲۰۰ نفر از آنان به جهت کمبود نقدینگی و نبود مواد اولیه تولید طی یک ماه اخیر بیکار شدهاند.
دبیر اجرایی خانه کارگر بروجرد با تاکید بر اینکه هیچ یک از مسئولان استانی پاسخگو ی مشکلات کارگران زاگرس خودرو نیستند اظهار داشت: بسیاری از کارگران اخراجی دورههای آموزشی خود را در با هزینه کارخانه در کشور مالزی گذراندهاند و بیکاری این کارگران اتلاف سرمایههای ملی است.
زاگرس خودرو یکی از کارخانههای خودروسازی ایران در منطقه اشترینان بروجرد است که در زمینه مونتاژ اتومبیل فعالیت دارد و از سال ۱۳۷۵ شروع به فعالیت کرده است.
زهرا مصطفوی: مردم از دیکتاتوری تنفر دارند
زهرا مصطفوی با ارایه تحلیلی از تاثیر دیکتاتوری در جوامع گفت: دیکتاتوری در داخل کشورها که آزادی را از بین برده، مورد تنفر هر انسانی است. انسان ها دردرون خود آزادی خواه و استعمار ستیزند.مصطفوی با اشاره به فطری بودن این نفرت از دیکتاتوری افزود: این درک همگانی تا حدی است که کشورهای استعمارگر به سادگی آن را درک کرده اند و به این جهت دیکتاتورها هم با شعارهای آزادی خواهانه و ضد استمعاری به مردم ستم می کنند، چون می دانند این شعارها مورد علاقه ملت هاست. آن ها با همین شعارها در ملت های مستضعف نفوذ می کنند.
وی ادامه داد: حضرت امام(ره) چند شاخص برای توحید افعالی یک ملت بیان کرده اند که نشان می دهد آن ملت از خود خواهی گذشته و از درون به قدرت الهی ایمان پیدا کرده است. این شاخص ها عبارتند از وحدت، قطع امید از همه قدرت های موافق، نترسیدن از همه قدرت های مخالف.
به گزارش جماران، فرزند امام راحل(ره) افزود: اگر آن چه که انسان ها برای خود کمال می دانند مورد آسیب قرار گیرد و سبب ایجاد نارضایتی گردد، آن گاه اگر همه ملت روحیه توحیدی بیابند و از خواسته های فردی بگذرند و از هیچ قدرتی نهراسند و یاری نخواهند، آن گاه انقلاب رخ می دهد. اما این گام اول در شرایطی پیش می آید که ملت بیدار شود و ایمان پیدا کند که هیچ قدرتی نمی تواند جلوی ایشان را برای تحقق انقلاب بگیرد.
وی با بیان اینکه این دیدگاه امام ریشه در عرفان امام دارد و با تاکید بر ابنکه ملت ایران این اصل را تجربه کرده است، توضیح داد: بیداری شرط همه حرکت هاست. در ارتباط با سیر و سلوک هم همین است. این نظریه را نیز حضرت امام از عرفان عملی به سیاست آورده است. به همین جهت مقام معظم رهبری درباره بیداری اسلامی در دیگر کشورهای اسلامی همین مطلب را می فرمایند.
فرزند بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران با اشاره به اینکه بیداری قدم اول سلوک نیست تصریح کرد: بیداری شرط سلوک است و در انقلاب ها نیز بیداری شرط تحقق انقلاب است.
وی خاطرنشان کرد: تلاش های گسترده ای در جریان است که با ایجاد تفرقه میان مسلمانان حرکت عظیم بیداری اسلامی شکسته شود امت اسلامی باید راههای ایجاد این اختلاف را ببندد.
مصطفوی خاطرنشان کرد: صاحبان بیداری اسلامی مردم هستند نه گروههای سیاسی و یا اقشار خاص.
وی تاکید کرد: کسانی که گمان می کنند آزادی طلبی مسلمانان همانند آزادی طلبی اهل کتاب است از اهل سنت و احکام آن دور هستند.
وی تصریح کرد: انقلاب اسلامی از همان ابتدا که پیروز شد به ملت ها صادر شد. الگوی انقلاب اسلامی توانست نشان دهد که ملت می تواند روی پای خود بایستد و پیروز شود و نیازی به دخالت فیزیکی ندارد.
مصطفوی در همایش نظریه بیداری اسلامی در اندیشه سیاسی حضرت امام خمینی (س) و آیت الله خامنهای خاطرنشان کرد: از نظر بنیانگذار انقلاب دخالت فیزیکی ایران در امور کشورها برخلاف تعالیم توحیدی و نظریه سیاسی ما درباره صدور انقلاب است.
فرزند حضرت امام خمینی(س) ضمن تاکید بر ضرورت شناخت بیداری اسلامی، گفت: اگر به درستی حقیقت بیداری اسلامی را بشناسیم، آینده جهان اسلام را بهتر درک خواهیم کرد و خطراتی که مسلمانان را تهدید می کند، بهتر شناسایی خواهیم کرد.
وی در ادامه با اشاره به تفکر سیاسی امام خمینی (س) گفت: نگاه به فلسفه و عرفان امام در بحث خداشناسی و انسان شناسی اهمیت بالایی دارد زیرا این امر زیربنای اصلی فلسفه سیاسی ایشان را تشکیل می دهد.
زهرا مصطفوی در ادامه برای تحلیل اندیشه عرفانی حضرت امام(ره) توضیح داد: مرتبه ای از توحید که توحید افعالی است، مرتبه ای است که انسان دریابد هر کاری که در جهان واقع می شود وابسته به اراده الهی است. اگر انسان به این حقیقت ایمان پیدا کند، از هیچ قدرتی در جهان نمی هراسد و هرچه ایمان او بیشتر شود، اعتماد او به قدرت های بشری کمتر می شود.
وی ادامه داد: از سوی دیگر حضرت امام معقد است که بشر دارای فطرت ثابت انسانی است که عاشق کمال مطلق است. یعنی هر انسانی در درون خود کمال را درک می کند و به دنبال آن می رود و از نقص گریزان است.
فرزند حضرت امام افزود: این فطرت الهی غیر قابل تردید و تبدیل است. البته گاهی انسان ها در تشخیص اشتباه می کنند و با آن که چیزی را کمال خود می دانند، دنبال آن نمی روند. یا فکر می کنند چیزی کمال است و دنبال آن می روند که کمال نیست.
این پدر شهید در حالی حکم میگیرد که پرونده قتل پسرش هنوز در تعلیق است
این اولین بار است که پدر یکی از داغدیدگان حوادث پس از انتخابات به زندان محکوم می شود و این در حالی است که سرنوشت پرونده قتل فرزند وی همچنان در تعلیق و نامشخص است.
به گزارش خبرنگار کلمه، مهدی رمضانی توسط شعبهی ۲۸ دادگاه انقلاب به ریاست قاضی مقیسه به سه سال زندان محکوم شده و در حال حاضر در انتظار رای دادگاه تجدیدنظر است.
پدر شهید رامین رمضانی در آذرماه ۱۳۸۹ بر سر مزار فرزند ۲۲ ساله اش بازداشت شد. در آن روز تعدادی از خانواده های شهدای حوادث پس از انتخابات برای بزرگداشت سالروز تولد امیر ارشد تاجمیر از شهدای عاشورای ۸۸ در بهشت زهرا گرد هم آمده بودند. آنها پس از پایان مراسم، بر سر مزار رامین رمضانی حاضر شده بودند که با هجوم نیروهای امنیتی روبهرو شدند و نهایتا پدر شهید رمضانی به همراه تعدادی دیگر از بستگان شهدای جنبش سبز دستگیر شدند.
مهدی رمضانی از آن زمان برای مدت حدود یک ماه و نیم در بازداشت بود، تا آنکه در نهایت در ۲۱ دی ماه با وثیقه ۲۰۰ میلیون تومانی آزاد شد. دادگاه وی در تاریخ بیست و سوم فروردین برگزار شد و قاضی مقیسه او را به سه سال حبس محکوم کرد.
او چند روز قبل از بازداشتش، در مصاحبه ای با کلمه گفته بود: من قاتل فرزندم را نه آن بسیجی که کسی می دانم که فرمان قتل این بچه ها را صادر کرد. بعد از کشته شدن رامین به دیدن آقای ظفرعلی براتلو معاونت اجتماعی – امنیتی استانداری تهران رفتم. او گفت که در آن روز ناچار شده اند دستور شلیک بدهند. او گفت وقتی شهر شلوغ شد ابتدا به دستور مقامات بالاتر به نیروهای مستقر در میدان گفته است ۴۰ دقیقه با گلوله پلاستیکی و مشقی مردم را پراکنده کنند اما وقتی دیده اند که فایده ای ندارد دستور رگبار را صادر کرده اند. این آقا در چشمان من نگاه کرد و این حرفها را زد.
رامین رمضانی ۲۲ ساله یکی از اولین نفراتی بود که در روز ۲۵ خرداد ۸۸ در جریان راهپیمایی میلیونی و مسالمت آمیز مردم، از پایگاه بسیج هدف شلیک گلوله قرار گرفت و شهید شد. درباره چگونگی کشته شدن او، اینجا را بخوانید: رامین رمضانی، گلوله جنگی و حکم تیری که قابل انکار نیست
بر اساس گزارش خبرنگار کلمه، حکیمه شکری و ندا مستقیمی، دو تن از مادران عزادار پارک لاله نیز که همراه با مهدی رمضانی در بهشت زهرا بازداشت شده بودند، به سه سال زندان محکوم شده اند و آنها نیز در انتظار رای دادگاه تجدیدنظر هستند.
محکومیت پدر شهید رامین رمضانی به سه سال حبس تعزیری
دادگاه انقلاب مهدی رمضانی، پدر شهید رامین رمضانی از شهدای جنبش سبز، را به سه سال حبس تعزیری محکوم کرد.این اولین بار است که پدر یکی از داغدیدگان حوادث پس از انتخابات به زندان محکوم می شود و این در حالی است که سرنوشت پرونده قتل فرزند وی همچنان در تعلیق و نامشخص است.
به گزارش خبرنگار کلمه، مهدی رمضانی توسط شعبهی ۲۸ دادگاه انقلاب به ریاست قاضی مقیسه به سه سال زندان محکوم شده و در حال حاضر در انتظار رای دادگاه تجدیدنظر است.
پدر شهید رامین رمضانی در آذرماه ۱۳۸۹ بر سر مزار فرزند ۲۲ ساله اش بازداشت شد. در آن روز تعدادی از خانواده های شهدای حوادث پس از انتخابات برای بزرگداشت سالروز تولد امیر ارشد تاجمیر از شهدای عاشورای ۸۸ در بهشت زهرا گرد هم آمده بودند. آنها پس از پایان مراسم، بر سر مزار رامین رمضانی حاضر شده بودند که با هجوم نیروهای امنیتی روبهرو شدند و نهایتا پدر شهید رمضانی به همراه تعدادی دیگر از بستگان شهدای جنبش سبز دستگیر شدند.
مهدی رمضانی از آن زمان برای مدت حدود یک ماه و نیم در بازداشت بود، تا آنکه در نهایت در ۲۱ دی ماه با وثیقه ۲۰۰ میلیون تومانی آزاد شد. دادگاه وی در تاریخ بیست و سوم فروردین برگزار شد و قاضی مقیسه او را به سه سال حبس محکوم کرد.
او چند روز قبل از بازداشتش، در مصاحبه ای با کلمه گفته بود: من قاتل فرزندم را نه آن بسیجی که کسی می دانم که فرمان قتل این بچه ها را صادر کرد. بعد از کشته شدن رامین به دیدن آقای ظفرعلی براتلو معاونت اجتماعی – امنیتی استانداری تهران رفتم. او گفت که در آن روز ناچار شده اند دستور شلیک بدهند. او گفت وقتی شهر شلوغ شد ابتدا به دستور مقامات بالاتر به نیروهای مستقر در میدان گفته است ۴۰ دقیقه با گلوله پلاستیکی و مشقی مردم را پراکنده کنند اما وقتی دیده اند که فایده ای ندارد دستور رگبار را صادر کرده اند. این آقا در چشمان من نگاه کرد و این حرفها را زد.
رامین رمضانی ۲۲ ساله یکی از اولین نفراتی بود که در روز ۲۵ خرداد ۸۸ در جریان راهپیمایی میلیونی و مسالمت آمیز مردم، از پایگاه بسیج هدف شلیک گلوله قرار گرفت و شهید شد. درباره چگونگی کشته شدن او، اینجا را بخوانید: رامین رمضانی، گلوله جنگی و حکم تیری که قابل انکار نیست
بر اساس گزارش خبرنگار کلمه، حکیمه شکری و ندا مستقیمی، دو تن از مادران عزادار پارک لاله نیز که همراه با مهدی رمضانی در بهشت زهرا بازداشت شده بودند، به سه سال زندان محکوم شده اند و آنها نیز در انتظار رای دادگاه تجدیدنظر هستند.
به گزارش دانشجونیوز، در بخشی از این گزارش که در سایت شورای دفاع از حق تحصیل منتشر شده، آمده است که دولت به دنبال اجرای انقلاب فرهنگی دوم در دانشگاه های کشور است.
"در ادامه صدور احکام گسترده محرومیت از تحصیل و ستاره دار کردن دانشجویان در دولت اول احمدی نژاد، کامران دانشجو پس از ایفای نقش در کودتای انتخاباتی سال 88 و انتصاب به وزارت علوم ، عامل ادامه و تشدید سیاستهای تخریبی دولت احمدی نژاد علیه نهاد علم و دانش کشور شده است. شورا معتقد است که آقای دانشجو از طرف دولت مسئول اجرای انقلاب فرهنگی دوم شده است."
این شورا همچنین اعمال مستمر، نهادمند و برنامه ریزی شده آپارتاید آموزشی در ایران را محکوم کرده است و آن را نشانه ای از تعطیل کردن قانون اساسی در کشور می داند.
متن کامل این گزارش در ادامه آمده است:
هفت سال پس از روی کار آمدن دولت احمدی نژاد، روند محروم کردن دانشجویان از حق اولیه تحصیل همچنان ادامه دارد و دانشجویان ستاره دار و محروم از تحصیل همچنان زندانی هستند و هر روز بر تعداد آنان افزوده میشود. اعمال آپارتاید آموزشی به ویژه طی سه سال گذشته شتاب بیشتری گرفته و صدها دانشجو به واسطه احکام کمیتههای انضباطی دانشگاهها و کمیته انضباطی مرکزی مستقر در وزارت علوم و روند غیرقانونی ستاره دار کردن دانشجویان در کنکور کارشناسی ارشد، از تحصیل محروم شدهاند. در این مدت دهها تن از این دانشجویان محروم از تحصیل، بازداشت و با احکام سنگین زندان مواجه شدهاند.
با این حال طی یک ماه گذشته وزیر علوم دولت برآمده از کودتا در دو نوبت سخنان تهدید آمیزی علیه دانشجویان ابراز کرده که نگرانی ها از گسترش ستاره دار کردن و محرومیت دانشجویان از حق تحصیل را موجب شده است.
شورای دفاع از حق تحصیل در ادامه فعالیت های مدنی و صنفی اش در دفاع از حق اولیه و انسانی تحصیل و محکومیت اظهارات اخیر آقای دانشجو این گزارش را منتشر میکند. این گزارش شامل 5 سرفصل به قرار زیر میباشد:
یک – دولت به دنبال اجرای انقلاب فرهنگی دوم
دو - اعمال مستمر، نهادمند و برنامه ریزی شده آپارتاید آموزشی در ایران
سه - ستاره دار کردن دانشجویان به منزله تعطیل کردن قانون اساسی
چهار - محرومیت دانشجویان از حق تحصیل، مصداق جنایت آپارتاید
پنج - دانشجویان محروم از تحصیل در زندان
یک – دولت به دنبال اجرای انقلاب فرهنگی دوم
در ادامه صدور احکام گسترده محرومیت از تحصیل و ستاره دار کردن دانشجویان در دولت اول احمدی نژاد ، کامران دانشجو پس از ایفای نقش در کودتای انتخاباتی سال 88 و انتصاب به وزارت علوم ، عامل ادامه و تشدید سیاستهای تخریبی دولت احمدی نژاد علیه نهاد علم و دانش کشور شده است. شورا معتقد است که آقای دانشجو از طرف دولت مسئول اجرای انقلاب فرهنگی دوم شده است.
اظهارات مجرمانه اخیر آقای دانشجو و تهدید دانشجویان به برخوردهای حذفی بیشتر، در همین راستا میباشد. این سخنان از زبان کسی گفته میشود که نامش در پرونده های مفتوح کودتای انتخاباتی سال 88، حمله به کوی دانشگاه و بزرگترین فسادهای اقتصادی تاریخ ایران وجود دارد.
آقای کامران دانشجو که به رغم رسوایی حاصل از جعل مدرک دکترا و دزدی مقاله علمی که منجر به عذرخواهی نشریه منتشر کننده مقاله شد، همچنان بر مقام ریاست بزرگترین دستگاه علمی کشور تکیه زده است، از وجود فساد در دانشگاهها سخن میگوید و قلدرمآبانه برای دانشجویان خط و نشان میکشد.
شورا اعلام میدارد که از بدو ورود آقای کامران دانشجو به وزارت خانه علوم و فناوری، حاکمیت به انقلاب فرهنگی دوم و این بار تدریجی دست زده است. شورا معتقد است انتخاب ایشان به عنوان وزیر علوم که فردی نزدیک به کانون های قدرت و دارای نقاط ضعف متعدد شخصی و در نتیجه گوش به فرمان نهاد های امنیتی است، با هدف پاکسازی دانشگاهها از دانشجویان و اساتید منتقد و به صفر رساندن هرگونه فعالیت سیاسی، فرهنگی و صنفی در دانشگاه های کشور است.
سخنان اخیر آقای دانشجو مبنی بر اینکه « دانشگاه محلی برای پشتوانه نظام و دولت است »، نیز شاهدی است بر صحت این مدعای ما که ماموریت کامران دانشجو انقلاب فرهنگی دوم است.
شورای دفاع از حق تحصیل سخنان مجرمانه اخیر کامران دانشجو مبنی بر اینکه "دانشگاه جای منتقدان نیست" را محکوم کرده و از گستردهتر شدن روند محرومیت دانشجویان از تحصیل ابراز نگرانی میکند و بر این باور است که کامران دانشجو با قصد انحراف افکار عمومی و سرپوش گذاشتن بر نقاط تاریک زندگی شخصی، سیاسی و فساد های گسترده اقتصادی اش به صورت مداوم به تهدید دانشجویان و محروم کردن آنان از تحصیل میپردازد.
به نظر میرسد تهدیدهای اخیر آقای دانشجو علیه فعالان دانشجویی با هدف انحراف اذهان و رسانه ها از مسائل اخیرا مطرح شده در رابطه با دوران دانشجوی اش در انگلستان میباشد.
سابقه آقای دانشجو در خارج از کشور و پیش از انقلاب نشان دهنده این امر است که صحبت از وجود فساد در دانشگاه ها ، تاسیس دانشگاه دخترانه و پسرانه و اسلامی کردن دانشگاه ها آن هم با رویکرد اسلام طالبانی ، همگی از روی تزویر میباشد.
دو - اعمال مستمر، نهادمند و برنامه ریزی شده آپارتاید آموزشی در ایران
از سال 85 تا سال 90 هر ساله دهها تن از فعالان دانشجويي بهرغم کسب رتبههای ممتاز در كنكور كارشناسي ارشد، از ثبت نام در دانشگاه و تحصيل در مقطع كارشناسي ارشد محروم شده اند. در سال 85 فعالین دانشجویی پس از اعلام قبولی در دانشگاه مورد نظر از طريق روزنامه سازمان سنجش و مراجعه برای ثبت نام در دانشگاههاي پذيرفته شده با ستارههایی در فرم ثبت نام مواجه شدند، و دانشجویانی که با سه ستاره مواجه شده بودند هرگز نتواستند ادامه تحصیل دهند. در سالهای 86 و 87 همزمان با اينترنتي شدن روند اعلام نتايج كنكور كارشناسي ارشد، فعالین دانشجویی که حائز رتبههای قابل قبول و ممتاز شده بودند، اساساً از دریافت کارنامه علمی در مرحله اول نتایج کنکور محروم شدند و حتی نتوانستند انتخاب رشته کنند. در سال 88 كه موعد اعلام نتايج اوليه در ايام پيش از انتخابات رياست جمهوري بود، دانشجویان ستارهدار دانشگاه سراسری موفق به دریافت کارنامه و انتخاب رشته شدند، ولی در شهريور ماه و پس ازمراجعه برای مشاهده نتایج نهایی با گزینه «مردود علمی» مواجه شدند و کارنامه نهایی نیز برای این دانشجویان صادر نشد و سایت سازمان سنجش اعلام کرد که این دانشجویان اساساً انتخاب رشته نکرده اند و پس از مراجعه حضوری داوطلبان به سازمان سنجش به طور شفاهی به آنها اعلام شد که ستارهدار شده اند. مجددا در سالهاي 89 و 90 دانشجويان ستارهدار در كنكور كارشناسي ارشد از دريافت كارنامه اوليه محروم شدند.
همچنین احکام کمیتههای انضباطی در این مدت صدها دانشجو را از حق تحصیل به طور موقت محروم کرده است که در مواردی به اخراج دانشجویان منجر شده است. تنها از سال 88 تا کنون صدها حکم محرومیت از تحصیل برای فعالین دانشجویی صادر شده :
۴۰ دانشجوی دانشگاه امیرکبیر تهران ، قریب 10 دانشجو دانشگاه علامه طباطبایی تهران، بیش از ۳۰ دانشجوی دانشگاه فردوسی مشهد، ۲۰ دانشجوی دانشگاه مازندران و نوشیروانی بابل، ۱۳ دانشجوی دانشگاه بین المللی قزوین، دست کم ۲۰ دانشجوی دانشگاه علم و صنعت، ۱۵ دانشجوی دانشگاه شیراز، ۱۰ دانشجوی دانشگاه شهرکرد، ۲ دانشجوی آزاد شهرکرد، ۴ دانشجوی دانشگاه ارومیه، ۵ دانشجوی دانشگاه علوم فنون بابل، ۵ دانشجوی ازاد تهران مرکز، ۷ دانشجوی دانشگاه کردستان، ۸ دانشجوی دانشگاه چمران اهواز، ۸ دانشجوی دانشگاه یاسوج، ۹ دانشجوی دانشگاه تبریز، ۳ دانشجوی علوم فنون خرمشهر، ۱۰ دانشجوی دانشگاه صنعتی شاهرود، ۱۵ دانشجوی دانشگاه آزاد مشهد، بیشتر از 10 دانشجو دانشگاه صنعتی اصفهان و دانشگاه اصفهان و دهها دانشجو از دیگر دانشگاه های سراسر کشور.
عده بسیاری از این دانشجویان همزمان با احکام محرومیت از تحصیل با بازداشت و زندان غیر قانونی هم مواجه شده اند تا جایی که تنها در دانشگاه مازندران ۱۳ نفر از دانشجویان محروم از تحصیل بازداشت و زندانی شده اند.
علاوه بر موارد فوق ، بسیاری از دانشجویان ایرانی تنها به خاطر عقاید مذهبی از تحصیل محروم میشوند. دانشجویان معتقد به آیین بهایی ، سالهاست که از هر گونه حق تحصیل محروم میباشند. در ماههای گذشته تعدادی از دانشجویان محروم از تحصیل بهایي و اساتيد دانشگاه آنلاین بهاییان بازداشت شده به احکام زندان محکوم شده اند و دانشگاه آنلاین بهایيان توسط مقامات حکومتی تعطیل شده است.
برخی دیگر از دانشجویان تنها به واسطه سابقه همکاری بستگانشان با گروههای مخالف حکومت ، از تحصیل محروم شده اند. این دانشجویان هیچ فعالیت سیاسی نداشته اند و تنها به خاطر گرایش سیاسی اقوامشان ستاره دار شده اند و از حق تحصیل در مقاطع عالی محروم شده اند. این نوع محرومیت از تحصیل به مجازات های خانوادگی در کره شمالی و یا قرون وسطی و اعراب دوران جاهلیت شباهت دارد.
همچنین فعالان دانشجویی بسیاری نیز همچنان در بازداشت و زندانی و عملا از تحصیل محروم شده اند. به عنوان مثال میلاد اسدی که به تازگی و بعد از دو سال از زندان آزاد شده است در حالی که هیچ حکمی از کمیته انضباطی دریافت نکرده، با بهانه واهی غیبت غیر موجه و اتمام سنوات تحصیلی با اقدام غیرقانونی مدیریت آموزشی دانشگاه خواجه نصیر درآستانه اخراج از دانشگاه قرار گرفته است.
سه - ستاره دار کردن دانشجویان به منزله تعطیل کردن قانون اساسی
شورای دفاع از حق تحصیل کرارا بر غیر قانونی بودن ستاره دار کردن دانشجویان تاکید کرده و اعلام میکند؛ محروم کردن دانشجویان از حق اولیه تحصیل اعمال آپارتاید آموزشی محسوب شده و نشانه ای از تعطیل کردن قانون اساسی در کشور است.
محروم کردن دانشجویان از حق ادامه تحصیل نقض اصول متعدد قانون اساسی جمهوری اسلامی نظیر بندهای 3، 9 و 14 اصل سوم و اصول 19، 20، 22، 30، 36، 37 و بویژه اصل 23 این قانون است که صراحتاً میگوید: «تفتيش عقايد ممنوع است و هيچ كس را نمي توان به صرف داشتن عقيده اي مورد تعرض و مواخذه قرار داد.» علاوه بر مفاد بند 3 اصل سوم و اصل سیام قانون اساسی ایران که دولت را به تسهيل و تعميم آموزش عالي و همچنین گسترش وسایل تحصيلات عالي رايگان برای "عموم ملت موظف" کرده است، مستفاد از بندهای 9 و 14 اصل سوم و نیز اصول 20، 22، 30، 36 و 37 قانون اساسی، دولت ملزم است فارغ از نوع مذهب، مسلک و مرام سیاسی ضمن رفع تبعیضات ناروا، امکانات عادلانه را برای آحاد ملت ایجاد کرده و آنان را از همه حقوق انسانی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی برخوردار کند.
از نظر حقوقی واژه "ملت" یک واژه عام است و استثنا ناپذیر بوده و همه مردم ایران فارغ از رنگ، نژاد، زبان، مذهب، مسلک و مرام را شامل میشود. لذا آشکار است که حق تحصیل و به ویژه تحصیلات تکمیلی در دانشگاهها نه تنها از مصادیق آزادیهای مشروع است بلکه مستفاد از بند 3 اصل نهم و اصل سی ام قانون اساسی جزء حقوق بلامنازع انساني، سياسي، اجتماعي و فرهنگي یکایک مردم ایران و در زمره تکالیف و تعهدات دولت نسبت به "ملت" محسوب میشود.
همچنین اصل نهم قانون اساسی نیز به صراحت بیان میدارد «در جمهوري اسلامي ايران آزادي و استقلال و وحدت و تماميت ارضي كشور از يكديگر تفكيك ناپذيرند و حفظ آنها وظيفه دولت و آحاد ملت است . ...هيچ مقامي حق ندارد به نام حفظ استقلال و تماميت ارضي كشور، آزاديهاي مشروع را، هر چند با وضع قوانين و مقررات، سلب كند.» لذا استناد مسئولان مبنی بر اینکه ستاره دار کردن دانشجویان مستند به یک مصوبه شورای عالی انقلاب فرهنگی میباشد، هیچ وجاهت قانونی نداشته و حتی با فرض وجود چنین مصوبه ای که هیچگاه به دانشجویان محروم از تحصیل ارائه نشده، این مصوبه غیرقانونی و بنا به اصل نهم قانون اساسی فاقد وجاهت بوده و تصویب کنندگان و اجرا کنندگان آن به موجب قانون اساسی مستحق مجازات هستند.
مضاف بر این که وجاهت قانونی نهاد شورای عالی انقلاب فرهنگی زیر سوال است و چنین نهادی با این حد از قدرت و اختیار که توان تعطیل کردن همه قوانین اساسی و موضوعه را داشته باشد، در قانون اساسی وجود ندارد. همچنین طبق اصول 71، 72 و 85 قانون اساسی، اختیار قانونگذاری فقط و فقط در شان مجلس شورای اسلامی است و از این رو هرگونه مصوبه شورای انقلاب فرهنگی برای تبدیل به قانون، به شرط آن که خلاف قانون و شرع نباشد، باید به تصویب مجلس شورای اسلامی برسد. اصل هشتاد و پنجم قانون اساسی در این زمینه مقرر میدارد: "سمت نمايندگي قائم به شخص است و قابل واگذاري به ديگري نيست. مجلس نميتواند اختيار قانونگذاري را به شخص يا هيأتي واگذار كند ولي در موارد ضروري ميتواند اختيار وضع بعضي از قوانين را با رعايت اصل هفتاد و دوم به كميسيونهاي داخلي خود تفويض كند، در اين صورت اين قوانين در مدتي كه مجلس تعيين مينمايد به صورت آزمايشي اجرا ميشود و تصويب نهايي آنها با مجلس خواهد بود." و اصل 71 قانون اساسی نیز مصوبات مجلس را محدود به قانون اساسی میداند: "مجلس شوراي اسلامي در عموم مسائل در حدود مقرر در قانون اساسي ميتواند قانون وضع كند."
از طرفی تبصره یک ماده ۶۲ مکرر قانون مجازات اسلامی در تعریف حقوق اجتماعی مقرر میدارد :«حقوق اجتماعی عبارت است از حقوقی كه قانونگذار برای اتباع كشور جمهوری اسلامی ایران و سایر افراد مقیم در قلمرو حاكمیت آن منظور نموده و سلب آن بموجب قانون یا حكم دادگاه صالح میباشد.» بنابراین هرگونه محرومیت از حقوق اجتماعی مستلزم تصریح قانون و یا حکم دادگاه صالح است و قانون اساسی دادگاه صالح برای جرایم سیاسی را با حضور هیئت منصفه تعریف کرده است. گرچه بنا بر تاکید اصل نهم قانون اساسی حتی با وضع قوانین و مقررات هم نمی توان آزادی های مشروع را که حق اولیه تحصیل یکی از مصادیق بارز آن است از مردم سلب کرد. با این حال برای اکثریت قریب به اتفاق دانشجویان محروم از تحصیل، هیچ حکم قانونی از طرف دادگاه صالح (و حتی دادگاه های انقلاب) مبنی بر محرومیت از حق تحصیل صادر نشده است.
شورا، محروم کردن دانشجویان از حق تحصیل را اعمال آپارتاید آموزشی گسترده و نهادینه میداند که به منزله تعطیل کردن قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران و نقض تمامی تعهدات بین المللی دولت ایران در زمینه رعایت حقوق بنیادین انسان است. این عمل دستگاه های حکومتی طبق موازین شرعی و به ویژه فرموده خداوند که " اوفو بالعهودکم " نیز حرام میباشد.
همچنین شورا معتقد است ستاره دار کردن دانشجویان توسط سازمان سنجش، وزارتخانه علوم و دانشگاه آزاد، نه تنها تبعیض و آپارتاید آموزشی محسوب شده، که به نوعی خیانت در امانت و تقلب نیز هست و باعث از بین رفتن اعتماد عمومی به این نهادهای آموزشی شده است.
چهار - محرومیت دانشجویان از حق تحصیل، مصداق جنایت آپارتاید
محروم کردن دانشجویان از تحصیل از طریق انجام تبعیض سیاسی و عقیدتی مخالف تعهدات بین المللی دولت ایران از قبیل اعلامیه جهانی حقوق بشر، کنوانسیونهای الحاقی مدنی– اجتماعی این اعلامیه و کنوانسیون بينالمللي منع و مجازات جنايت آپارتايد است.
دولت جمهوری اسلامی ایران در سال 1363 به "کنوانسیون بينالمللي منع و مجازات جنايت آپارتايد" پیوسته و ملزم به پیروی از مفاد قانون الحاق دولت جمهوري اسلامي ايران به كنوانسيون مزبور، مصوب چهارم بهمن ماه همان سال در مجلس شورای اسلامی، است.
طبق "بند ج ماده 2" قانون یاد شده «هر گونه اقدامات قانوني و يا اقدامات ديگر كه منظور از آنها بازداشتن گروه و يا گروههايي از مشاركت در زندگي سياسي، اجتماعي، اقتصادي و فرهنگي كشور، ايجاد تعمدي شرايطي جهت جلوگيري از توسعه يك چنين گروه يا گروههايي بخصوص با محروم كردن اعضاي يك گروه و يا گروههاينژادي از حقوق بشر و آزاديها شامل: حق كار، حق تشكيل اتحاديههاي كارگري مجاز، حق تحصيل، حق ترك و بازگشت به وطن، حق داشتن مليت، حقآزاد بودن در رفت و آمد يا اقامت، حق آزادي عقيده و بيان، حق آزادي تشكيل مجمع و يا انجمن مسالمتآميز باشد، مصداق "جنایت آپارتاید" به شمار میرود.»
در ماده 5 قانون مذکور آمده است که «افراد متهم به ارتكاب اعمالي كه در ماده 2 اين كنوانسيون بيان گرديده است، ممكن است توسط دادگاه ذيصلاح هر كشور طرف اين كنوانسيون كه در مورد مشخص متهم داراي صلاحيت قضايي دولت، محاكمه و يا توسط ديوان كيفري بينالمللي از سوي آن كشورهاي طرف كه صلاحيت آنرا پذيرفتهاند، محاكمه شوند.»
شورای دفاع از حق تحصیل ستارهدار کردن دانشجویان و محروم کردن دانشجویان از حق اولیه و طبیعی تحصیل را به شدت محکوم کرده و خواهان توقف این روند غیر انسانی و غیر قانونی و بازگشت دانشجویان ستارهدار و محروم از تحصیل به دانشگاه است.
شورا محروم کردن دانشجویان از حق تحصیل در مقاطع عالی را با استناد به قوانین داخلی ایران و قوانین بینالمللی عملی مجرمانه و مصداق جنایت آپارتاید دانسته و خواستار محاکمه آمران و عاملان این عمل مجرمانه است.
پنج - دانشجویان محروم از تحصیل در زندان
به رغم فعالیت صنفی و مشی غیرسیاسی شورای دفاع از حق تحصیل، در سه سال گذشته دهها تن از دانشجويان ستارهدار و محروم از تحصيل بازداشت و به حبسهاي طويل المدت محكوم شده اند. بازداشت دانشجویان در ایران به صورت مستمر، نهادمند و برنامه ریزی شده صورت میگیرد.
در ادامه همین روند در روزهای گذشته کاوه رضایی دانشجوی محروم از تحصیل دانشگاه همدان به تازگی برای اجرای حکم ناعادلانه 18 ماه حبس تعزیری به واسطه فعالیت های دانشجوی اش، به بند قرنطینه زندان ندامتگاه کرج منتقل شده و بدون رعایت اصل تفکیک جرایم زندانی است. معین غمین دانشجوی دانشگاه علوم و فنون بابل نیز از دیگر دانشجویان محروم از تحصیل است که به تازگی بازداشت شده است.
افتخار برزگریان دانشجوی محروم از تحصیل دانشگاه فردوسی مشهد نیز که پیش از این مدت 8 ماه در بند پنج زندان وکیل آباد مشهد همراه صدها زندانی محکوم به اعدام زندانی بود، مجددا به این زندان فراخوانده شده و در مکان نامعلومی زندانی شده است.
سید ضیا نبوی، مجید دری، مهدیه گلرو، اشکان ذهابیان، پیمان عارف، حسام سلامت، مجید توکی، عماد بهاور، علیرضا خوشبخت، زهرا جانی پور، زهرا توحیدی، علی قلی زاده، سمیه رشیدی، حجت عربی، افتخار برزگریان، مهسا جزینی، شیوا نظر آهاری، کوهیار گودرزی، نوید خانجانی، اسماعیل سلمانپور، علی نظری، علی تقی پور، ایمان صدیقی، حسین قابل، محسن برزگر، سعید جلالی فر، سارا خادمی، احسان قشقایی، وحید عابدینی، مهدی عربشاهی، مرتضی سمیاری، علی عجمی، مهدی گیلانی، فرزانه نجار نژاد، حسین احمد نژاد، عادل طائی نیا، علی پرویز، فرشاد عزیزی، کاوه رضایی،عبدالجلیل رضایی، مهدی خدایی، سلمان سیما، امین ریاحی،علی اکبر محمد زاده،میلاد اسدی،آرش صادقی، معین غمین و دهها دانشجوی محروم از تحصیل دیگر در سه سال گذشته بازداشت شده و به حبس های طولانی محکوم شده اند.
برخی از این دانشجویان محروم از حق تحصیل همچون ضیا نبوی، سعید جلالی فر ، مجید دری، مجید توکلی، عماد بهاور، مهدیه گلرو، افتخار برزگریان، کاوه رضایی، آرش صادقی، علی اکبر محمد زاده، معین غمین وعلی عجمی همچنان در زندان به سر میبرند.
مجید دری، عضو شورای دفاع از حق تحصیل، در هجدهم تیرماه ۸۸ بازداشت شد وهم اکنون در زندان بهبهان و در تبعید و بدون استفاده حتی یک روز مرخصی نگهداری میشود. وی تنها به جرم دفاع از حق تحصیل خود و دوستاناش زندانی است. مجید را به اتهام واهی و کذب ارتباط با یک سازمان سیاسی مخالف به ۶ سال حبس در تبعید محکوم کرده اند. به این امید که مشروعیت دفاع از حق تحصیل را زیر سوال برند، حال آنکه چه مجید و چه دیگر اعضای شورای دفاع از حق تحصیل همواره بر خط مشی مستقل و غیرسیاسی شورا تاکید کردهاند.
سید ضیا نبوی، دیگر عضو شورای دفاع از حق تحصیل نیز به اتهام واهی و مضحک ارتباط با سازمان مجاهدین خلق به ۱۰ سال حبس در تبعید محکوم شده است. وی تنها ۳ روز بعد از انتخابات و پس از راهپیمایی روز ۲۵ خرداد بازداشت، و سپس به واسطه ی فعالیت در شورای دفاع از حق تحصیل به ده سال حبس در تبعید محکوم شد. وی در اول مهرماه ۸۹ به زندان کارون اهواز تبعید شد. تا کنون بارها مقام های امنیتی به خانواده نبوی گفته اند که اتهام وارده به ضیا نبوی صحیح نبوده و تنها بهانه ای بوده برای برخورد با فعالیت های ضیا در شورای دفاع از حق تحصیل. آقای پیرعباس قاضی پرونده نیز در جلسه دادگاه به وکلا گفته بود که این اتهام وارد نیست و نیازی به دفاع از متهم در این زمینه نیست، با این حال با اصرار و فشار مقام های امنیتی حکم سنگین 10 سال حبس در تبعید برای وی صادر شد.
ضیا نبوی در این مورد در نامه اش به صادق لاریجانی گفته است: «بنده به واسطه ی موقعیت خاص خانوادگی که داشتم و با توجه به حساسیت های خاصی که متوجه خانواده ی بنده بود، همواره مراقب بودم که تا هیچگاه، حتی به صورت ناخود آگاه نیز، کوچکترین ارتباطی با گروه مزبور برقرار نکنم و به همین واسطه و همانطور که در گزارش وزارت اطلاعات نیز ذکر شده، بنده به هیچ تماس مشکوکی، حتی از سوی خبرگزاریها نیز پاسخ نمی دادم و در کمال ناباوری مشاهده میشود که این استنکاف از ارتباط که منطقا میبایست مدرکی به نفع بنده باشد به گونه ای ناباورانه علیه بنده استفاده شد و مستند حکم ۱۰ سال حبس تعزیری به جرم ارتباط و همکاری با منافقین قرار گرفته است.»
مهدیه گلرو، دیگر عضو زندانی شورای دفاع از حق تحصیل است که در سال 87 همراه با ضیا نبوی، مجید دری و تعدادی دیگر از دانشجویان محروم از تحصیل، شورای دفاع از حق تحصیل را تاسیس کردند. خانم گلرو به واسطه فعالیت های دانشجویی از دانشگاه اخراج و به خاطر دفاع از حق تحصیل به سه سال حبس محکوم شد.
شورای دفاع از حق تحصیل در همراهی با دیگر گروههای دانشجویی صدای
دانشجویان در بند است و از مقامات حکومتی ایران میخواهد ضمن احترام به
اصول قانون اساسی و تعهدات بینالمللی خویش، روند محروم کردن دانشجویان از
حق تحصیل و ستارهدار کردن فعالان دانشجویی را متوقف، دانشجویان محروم از
تحصیل که تنها به دلیل مطالبه حق اولیه تحصیل در زندانهای کشور به سر
میبرند را آزاد و امکان ادامه تحصیل دانشجویان ستارهدار و محروم از تحصیل
را میسر کنند.
شورای دفاع از حق تحصیل
اردیبهشت 1391
شورای دفاع از حق تحصیل
اردیبهشت 1391
صدها کارگر «زاگرس خودرو» بروجرد بیکار شدند
خبرگزاری
هرانا - یک فعال کارگری در بروجرد اعلام کرد که ۲۰۰ کارگر کارخانه زاگرس
خودرو واقع در بروجرد به دلیل عدم تمدید قراردادهایکاریشان، طی یک ماه
اخیر بیکار شدهاند. همزمان، مدیرکل کار اصفهان در واکنش به اخراج صدها
کارگر کاشانی ادعا کرد: «من هیچ اطلاع ندارم، اما بررسی خواهم کرد.»
به گزارش ایلنا، محمد گودرزی، دبیر اجرایی
خانه کارگر بروجرد اظهار کرد: در این کارخانه جمعا ۵۰۰ کارگر قرارداد موقت
مشغول به کار هستند که ۲۰۰ نفر از آنان به جهت کمبود نقدینگی و نبود مواد
اولیه تولید به واسطه تحریمها طی یک ماه اخیر بیکار شدهاند.
وی با تاکید بر اینکه هیچ یک از مسئولان
استانی پاسخگو ی مشکلات کارگران زاگرس خودرو نیستند اظهار داشت: بسیاری از
کارگران اخراجی دورههای آموزشی خود را با هزینه کارخانه در کشور مالزی
گذراندهاند و بیکاری این کارگران اتلاف سرمایههای ملی است.
غلامعلی قادری در پاسخ به سئوال خبرنگاران
در کاشان مبنی براینکه چرا از ابتدای سال تاکنون بالغ بر چهارصد نفر
ازکارگران واحدهای تولیدی شهرستان کاشان بیکار شدهاند، گفت: من هیچ اطلاعی
از این موضوع ندارم ولی اخراج کارگران بستگی به شرایط آن کارخانه تولیدی
دارد.
خبرنگاری در ادامه از شرایط ۱۳۰ کارگر
کارخانه ایران غلتک پرسید و این مدیر دولتی با اشاره به اینکه اگر واقعا در
یک مرکز تولیدی قراردادی بین کارگر و کارفرما بسته شده و پایان قرارداد
اعلام شده، عدم تمدید قرارداد اشکالی ندارد، گفت: ابتدا باید دلیل اخراج
کارگران شرکت ایران غلتک را مورد بررسی قرار دهیم و بعد میتوانم در این
باره اظهار نظر کنم.
او در پاسخ به سئوال دیگری مبنی بر اینکه
در بعضی از واحدهای تولیدی شهرستانهای کاشان و آران و بیدگل کارگران از
مزایای قانون کار برخوردار نیستند به طوری که اگر کارگری قصد مرخصی رفتن
داشته باشد کارگر شیفت بعدی را ملزم میکنند ۱۶ساعت کاری به جای فرد مورد
نظر کار کند، گفت: باید این موضوع را با مسئولان اداره کار کاشان مورد
بررسی قرار دهم و بعد جواب بدهم.
گفتنی است به رغم اینکه درشهرستان آران و
بیدگل بیش از بیست هزار کارگر در سه هزار واحد تولیدی مشغول به کار هستند
با وجود وعدههایی که مدیران کل کار و امور اجتماعی قبلی استان اصفهان داده
بودند اما تاکنون این شهرستان فاقد اداره تعاون کار و رفاه اجتماعی مستقل
است و تنها به صورت نمایندگی و با یک بازرس کار به سه هزار واحد تولیدی
خدمات رسانی میکند.
روناک صفارزاده پس از ۵۵ ماه حبس، آزاد شد
به گزارش کردانه، روز گذشته «۲۴ اردیبهشت»
روناک صفارزاده زندانی سیاسی کرد پس از سپری کردن ۵۵ ماه زندان از زندان
آزاد شده است. روناک که یکی از فعالین جنبش زنان در سنندج بود به اتهام
اقدام علیه امنیت ملی از طریق ارتباط با یکی از احزاب اپوزیسیون کردستان به
۶ سال و ۷ ماه زندان تعذیری محکوم گشت و پس از سپری کردن بیش از دو سوم
این حکم به دلیل فاقد بودن سو سابقه از زندان آزاد گردید.
در ماههای پایانی سال گذشته «محمد شریف»
در سخنانی از در ابهام بودن عفو مشروط این زندانی سخن به میان آورده بود و
افزوده بود که بر اساس قوانین کیفری به دلیل نبود سو سابقهای باید با عفو
مشروط روناک صفارزاده موافقت به عمل آید.
لازم به ذکر است که روناک صفارزاده در ۱۷
مهر سال ۱۳۸۶ در پی موج بازداشتهایی که سنندج را فرا گرفت از اولین کسانی
بود که همراه با بیش از ۱۰ فعال دیگر بازداشت شد و بیش از ۲ ماه را در
سلولهای اداره اطلاعات سنندج سپری نمود، همچنین روناک صفارزاده از جمله
زندانیانی بود که در سال ۱۳۸۷ در اعتراض به شرایط ناگوار زندانیان کرد در
اعتصاب غذای سراسری مشارکت نمود.
از جمله کسانی که همزمان با روناک
صفارزاده بازداشت شده بودند میتوان به یاسر گلی فعال دانشجویی و حقوق
بشر، فردین مرادی فعال محیط زیست و حوزه فرهنگ، هانا عبدی فعال جنبش زنان و
حبیب ا.. لطیفی فعال حوزه محیط زیست نام برد.
مجید جمالی فشی صبح امروز اعدام شد
خبرگزاری
هرانا - بامداد امروز، سه شنبه، بیست و ششم اردیبهشت ماه، مجید جمالی فشی
که از سوی دستگاه قضایی به ترور مسعود علی محمدی از دانشمندان هستهای
ایران متهم شده بود، به دار آویخته شد.
شعبهی ۱۵دادگاه انقلاب تهران به ریاست
قاضی صلواتی پیشتر برای مجید جمالی فشی که متهم به ترور علیمحمدی و
"همکاری با موساد" شده بود، حکم مرگ صادر کرد. این حکم در دیوان عالی کشور
نیز تایید شد.
عباس جعفری دولت آبادی، دادستان تهران، روز گذشته اعلام کرده بود که نامبرده تا پایان هفتهی جاری اعدام خواهد شد.
پایگاه اطلاع رسانی دادستانی تهران، با
اعلام این خبر مدعی شده است که "محکوم علیه پس از دستگیری، به تمامی
اتهامات خود اعتراف و شرح دقیقی از چگونگی جذب توسط عوامل موساد و تعلیمات
آنان برای شهادت دانشمند هستهای کشورمان را تشریح کرد."بر اساس این گزارش دادگاه رسیدگی به اتهامات جمالی فشی در تاریخ اول شهریورماه سال گذشته در شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب تهران به ریاست قاضی صلواتی به صورت علنی برگزار و نهایتا وی به اتهام محاربه و افساد فیالارض از طریق ترور مسعود علیمحمدی به واسطهی مستقر کردن موتورسیکلت و انفجار آن، همکاری با رژیم صهیونیستی و شبکه تروریستی موساد، تحصیل مال نامشروع به واسطه همکاری اطلاعاتی با رژیم صهیونیستی، تخریب اموال مسکونی ناشی از انفجار بمب و نگهداری مواد روانگردان به اعدام محکوم شد.
وضعیت نامساعد جسمانی بهنام ابراهیمزاده فعال کارگری در بند
خبرگزاری هرانا - بهنام ابراهیمزاده فعال کارگری دربند از ناراحتی شدید جسمانی رنج میبرد و وضعیت نامساعدی دارد.
به گزارش کمیته هماهنگی برای ایجاد
تشکلهای کارگری، بهنام ابراهیمزاده، فعال کارگری مدتهاست که از درد گوش
رنج میبرد و دچار عفونت شدید در این ناحیه شده است.
این در حالیست که علیرغم تقاضاهای مکرر
وی و خانوادهاش مبنی بر رسیدگی پزشکی و مداوا، تاکنون مسئولین زندان به
وضعیت وی رسیدگی نکردهاند.
لازم به یادآوریست که بهنام ابراهیمزاده
فعال کارگری و عضو "کمیته پیگیری ایجاد تشکلهای کارگری" و فعال حقوق
کودک و عضو "جمعیت دفاع از کودکان کار و خیابان"، در تاریخ ۲۲ خرداد ۸۹
توسط ماموران امنیتی دستگیر شد و سرانجام بعد از چند مرحله دادگاه و مراحل
قضایی و تنها به دلیل دفاع از حقوق کارگران و فعالیت در عرصهٔ لغو کار
کودک به پنچ سال حبس محکوم شد.
آزادی پنج نفر از بازداشتشدهگان اول ماه می در سنندج
خبرگزاری هرانا - روز پنجشنبه ۲۱ اردیبهشت ماه ۵ نفر از بازداشتشدگان مراسم اول ماه می در سنندج، به قید وثیقه آزاد شدهاند.
یه گزارش کمیته هماهنگی برای ایجاد
تشکلهای کارگری، "زاهد بنفشی"، "محمد لطیفی"، "حمید طاریمرادی"، "شیرکو
کردی" و "فرزاد حسنپناهی"، از بازداشت شدگان اول ماه می در سنندج پس از ۹
روز بازداشت موقت در ادارهی اطلاعات شهر سنندج، با قرار وثیقه آزاد
شدند.
بر اساس این گزارش از وضعیت سایر بازداشتشدگان در تاریخ فوق الذکر اطلاعی در دست نیست.
مرگ یک کارگر ساختمانی ۱۶ ساله در تهران
خبرگزاری هرانا - تخریب غیر اصولی ساختمانی دو طبقه مرگ یک کارگر نوجوان ۱۶ ساله را در جنت آباد جنوبی در پی داشته است.
به گزارش پایگاه خبری ۱۲۵، عصر روز دوشنبه
بیست و پنجم اردیبهشت ماه، یکی از دو کارگر نوجوانی که مشغول تخریب یک
ساختمان دو طبقه در بلوار جنت آباد جنوبی، لالهی غربی بودند، در زیر آوار
گرفتار شده و جان باخت.
مسلم نیکو منش افسر آماده منطقه چهار با
اشاره به غیر اصولی بودن روش تخریب ساختمان گفت: "در این ساختمان دو طبقه
در حال تخریب دو کارگر نوجوان در حال تخریب قسمتی از دیوارههای خرپشته
ساختمان بودند که به دلیل عدم رعایت اصول ایمنی قسمتی از دیوار و سقف خر
پشته ریزش کرده بود."
وی افزود: "در این حادثه یکی از کارگران در زیر آوار گرفتار شده بود که آتش نشانان در یک عملیات سریع پس از ایمن سازی محل کارگر جوان را از زیر آوار خارج کردند که پس از معاینهی عوامل اورژانس مرگ وی تایید شد."
وی افزود: "در این حادثه یکی از کارگران در زیر آوار گرفتار شده بود که آتش نشانان در یک عملیات سریع پس از ایمن سازی محل کارگر جوان را از زیر آوار خارج کردند که پس از معاینهی عوامل اورژانس مرگ وی تایید شد."