آنچه حکومت اسلامی برای میهنمان ایران از بدو ورود به ارمغان آورد!!
عفوبین الملل تعداد کشته شدگان در این ۴ ماه را ۱۹۰۰ نفر اعلام کرده است.
شبی دیگر در ایران انقلابی. گروهی دیگر از زندانیان به وسیله داربست قابل حمل در وسط خیابان غبارآلود اعدام شدند. یک لحظه جعبه های کوکا کولا بین مرگ و زندگی قرار می گیرند. جمیعتی که برای تماشا آمده اند فریاد میزنند " الله اکبر". عکس های افراد اعدام شده، ۵۰۰ نفر در تنها یک هفته، در جراید روزانه و هفتگی به چاپ رسیدند. تاکنون تلاش ها برای سرکوب مخالفان رژیم خمینی ناموفق بوده است. رییس جمهور سابق بنی صدر آنرا نوعی جدیدی از فاشیسم نامید. نخست وزیر سابق، مهدی بازرگان، شجاعانه هشدار می دهد که این نوع انتقام گیری کشور را به سمت اقیانوسی از خون می برد. تنها یک مشت که در خیابان برای اعتراض بلند شود می تواند به سادگی به اعدام منجر شود، [این یعنی] اضافه شدن یک نام دیگر به لیست اعدام شدگان. دادستان انقلاب (حتی) کودکان ۱۲ ساله را تحت تعقیب قرار می دهد.
یک زن که یک برادر و سه پسر/دختر عموی (دایی/خاله ی)خود را از دست داده است، توسط مترجم به من گفت که چگونه فامیلش از مرگ آنها آگاه شده اند.
مرد مصاحبه شونده: خانواده من این خبر را در روزنامه خواندند و بعد از سه روز جسد آنها را به ما تحویل دادند. همه قسمتی از دور باطل است. جناح چپ مجاهدین بمب گذاری می کنند و مقامات رسمی را می کشند و حکومت بلافاصله و به طور نهایی تلافی می کند با هر کسی که مخالفت کند. زندانیان در حال انتظار، مجبور به تماشا هستند. یک زن انگلیسی که نمی خواهد چهره اش را نشان دهد، چند ماه در ایران ماند تا شوهر ایرانی اش که در زندانی در تهران است را ملاقات کند. او چند نمونه از جنگ های روانی که با اقوام انجام می دهند را برای من بازگو کرد. زن انگلیسی: ما به زندان و به داخل سالن انتظار رفتیم. اولین چیزی که می بینید عکس های زیادی از افرد اعدام شده می باشد. افرادی از قبیل ژنرال جهانبانی و ژنرال خسروداد بعد از اعدام. عکس های افراد اعدام شده با جزییات خیلی کامل. بسیاری از افرادی که اعدام شدند اول با پرچم آمریکا پوشانده شدند تا این باور قانع کننده و مناسب را بقبولانند (بعد از آزادی گروگان های آمریکایی) که تمام مخالفان جاسوسان سیا هستند. حتی نمایشنامه نویس و مبارز راه آزادی "سعید سلطان پور" که ۴ سال در زمان شاه در زندان بود، آوریل قبل، توسط کسانی که خود کمک کرده بود به قدرت برسند دستگیر شد. ۲ ماه بعد اعدام شد. مخالفان می گویند دولت نمی تواند زیاد دوام بیاورد. این نشریه های زیرزمینی گفته می شود به طور گسترده در میان واحد های ارتش می چرخند . حتی مجازات برای داشتن یک مجلد از آن اعدام است. آنها آیت الله را فردی خونخوار و فرشته مرگ نشان می دهند. آنها به سربازان می گویند او کسی است که می خواهند به دار آویخته شود. حتی تصاویر افرادی که در لیست ملایان قرار دارند را نیز منتشر می کنند که در حال آموزش برای ترور آیت الله هستند. همانطور که اعدام ادامه دارد، ۶۸ اعدام تنها در این هفته، بعضی حتی احساس می کنند که جنگ با عراق تعمدا ادامه پیدا کرده تا ارتش را از محل قدرت در تهران و آنچه که به اسم کشورشان انجام می شود دور نگه دارند.
شبی دیگر در ایران انقلابی. گروهی دیگر از زندانیان به وسیله داربست قابل حمل در وسط خیابان غبارآلود اعدام شدند. یک لحظه جعبه های کوکا کولا بین مرگ و زندگی قرار می گیرند. جمیعتی که برای تماشا آمده اند فریاد میزنند " الله اکبر". عکس های افراد اعدام شده، ۵۰۰ نفر در تنها یک هفته، در جراید روزانه و هفتگی به چاپ رسیدند. تاکنون تلاش ها برای سرکوب مخالفان رژیم خمینی ناموفق بوده است. رییس جمهور سابق بنی صدر آنرا نوعی جدیدی از فاشیسم نامید. نخست وزیر سابق، مهدی بازرگان، شجاعانه هشدار می دهد که این نوع انتقام گیری کشور را به سمت اقیانوسی از خون می برد. تنها یک مشت که در خیابان برای اعتراض بلند شود می تواند به سادگی به اعدام منجر شود، [این یعنی] اضافه شدن یک نام دیگر به لیست اعدام شدگان. دادستان انقلاب (حتی) کودکان ۱۲ ساله را تحت تعقیب قرار می دهد.
یک زن که یک برادر و سه پسر/دختر عموی (دایی/خاله ی)خود را از دست داده است، توسط مترجم به من گفت که چگونه فامیلش از مرگ آنها آگاه شده اند.
مرد مصاحبه شونده: خانواده من این خبر را در روزنامه خواندند و بعد از سه روز جسد آنها را به ما تحویل دادند. همه قسمتی از دور باطل است. جناح چپ مجاهدین بمب گذاری می کنند و مقامات رسمی را می کشند و حکومت بلافاصله و به طور نهایی تلافی می کند با هر کسی که مخالفت کند. زندانیان در حال انتظار، مجبور به تماشا هستند. یک زن انگلیسی که نمی خواهد چهره اش را نشان دهد، چند ماه در ایران ماند تا شوهر ایرانی اش که در زندانی در تهران است را ملاقات کند. او چند نمونه از جنگ های روانی که با اقوام انجام می دهند را برای من بازگو کرد. زن انگلیسی: ما به زندان و به داخل سالن انتظار رفتیم. اولین چیزی که می بینید عکس های زیادی از افرد اعدام شده می باشد. افرادی از قبیل ژنرال جهانبانی و ژنرال خسروداد بعد از اعدام. عکس های افراد اعدام شده با جزییات خیلی کامل. بسیاری از افرادی که اعدام شدند اول با پرچم آمریکا پوشانده شدند تا این باور قانع کننده و مناسب را بقبولانند (بعد از آزادی گروگان های آمریکایی) که تمام مخالفان جاسوسان سیا هستند. حتی نمایشنامه نویس و مبارز راه آزادی "سعید سلطان پور" که ۴ سال در زمان شاه در زندان بود، آوریل قبل، توسط کسانی که خود کمک کرده بود به قدرت برسند دستگیر شد. ۲ ماه بعد اعدام شد. مخالفان می گویند دولت نمی تواند زیاد دوام بیاورد. این نشریه های زیرزمینی گفته می شود به طور گسترده در میان واحد های ارتش می چرخند . حتی مجازات برای داشتن یک مجلد از آن اعدام است. آنها آیت الله را فردی خونخوار و فرشته مرگ نشان می دهند. آنها به سربازان می گویند او کسی است که می خواهند به دار آویخته شود. حتی تصاویر افرادی که در لیست ملایان قرار دارند را نیز منتشر می کنند که در حال آموزش برای ترور آیت الله هستند. همانطور که اعدام ادامه دارد، ۶۸ اعدام تنها در این هفته، بعضی حتی احساس می کنند که جنگ با عراق تعمدا ادامه پیدا کرده تا ارتش را از محل قدرت در تهران و آنچه که به اسم کشورشان انجام می شود دور نگه دارند.
گلزار خاوران
گلزار خاوران
متن نامه و فرمان خمینی جلاد
بسم الله الرحمن الرحیم
از آنجا که منافقین خائن به هیچ وجه به اسلام معتقد نبوده و هر چه مىگویند از روى حیله و نفاق آنهاست و به اقرار سران آنها از اسلام ارتداد پیدا کردهاند، و با توجه به محارببودن آنها و جنگهاى کلاسیک آنها در شمال و غرب و جنوب کشور با همکاریهاى حزب بعث عراق و نیز جاسوسى آنان براى صدام علیه ملت مسلمان ما، و با توجه به ارتباط آنان با استکبار جهانى و ضربات ناجوانمردانه آنان از ابتداى تشکیل نظام جمهورى اسلامى تاکنون، کسانى که در زندانهاى سراسر کشور بر سرموضع نفاق خود پافشارى کرده و مىکنند محارب و محکوم به اعدام مىباشند و تشخیص موضوع نیز در تهران با راى اکثریت آقایان حجهالاسلام نیرى دامت افاضاته (قاضى شرع) و جناب آقاى اشراقى ) دادستان تهران) و نمایندهاى از وزارت اطلاعات مىباشد، اگر چه احتیاط در اجماع است، و همین طور در زندانهاى مراکز استان کشور راى اکثریت آقایان قاضى شرع، دادستان انقلاب و یا دادیار و نماینده وزارت اطلاعات لازمالاتباع مىباشد، رحم بر محاربین سادهاندیشى است، قاطعیت اسلام در برابر دشمنان خدا از اصول تردیدناپذیر نظام اسلامى است، امیدوارم با خشم و کینه انقلابى خود نسبت به دشمنان اسلام رضایت خداوند متعال را جلب نمائید، آقایانى که تشخیص موضوع به عهده آنان است وسوسه و شک و تردید نکنند و سعى کنند [اشداء على الکفار] باشند. تردید در مسائل قضائى اسلام انقلابى نادیده گرفتن خون پاک و مطهر شهدا مىباشد. والسلام.
روحالله الموسوى الخمینی
بسم الله الرحمن الرحیم
از آنجا که منافقین خائن به هیچ وجه به اسلام معتقد نبوده و هر چه مىگویند از روى حیله و نفاق آنهاست و به اقرار سران آنها از اسلام ارتداد پیدا کردهاند، و با توجه به محارببودن آنها و جنگهاى کلاسیک آنها در شمال و غرب و جنوب کشور با همکاریهاى حزب بعث عراق و نیز جاسوسى آنان براى صدام علیه ملت مسلمان ما، و با توجه به ارتباط آنان با استکبار جهانى و ضربات ناجوانمردانه آنان از ابتداى تشکیل نظام جمهورى اسلامى تاکنون، کسانى که در زندانهاى سراسر کشور بر سرموضع نفاق خود پافشارى کرده و مىکنند محارب و محکوم به اعدام مىباشند و تشخیص موضوع نیز در تهران با راى اکثریت آقایان حجهالاسلام نیرى دامت افاضاته (قاضى شرع) و جناب آقاى اشراقى ) دادستان تهران) و نمایندهاى از وزارت اطلاعات مىباشد، اگر چه احتیاط در اجماع است، و همین طور در زندانهاى مراکز استان کشور راى اکثریت آقایان قاضى شرع، دادستان انقلاب و یا دادیار و نماینده وزارت اطلاعات لازمالاتباع مىباشد، رحم بر محاربین سادهاندیشى است، قاطعیت اسلام در برابر دشمنان خدا از اصول تردیدناپذیر نظام اسلامى است، امیدوارم با خشم و کینه انقلابى خود نسبت به دشمنان اسلام رضایت خداوند متعال را جلب نمائید، آقایانى که تشخیص موضوع به عهده آنان است وسوسه و شک و تردید نکنند و سعى کنند [اشداء على الکفار] باشند. تردید در مسائل قضائى اسلام انقلابى نادیده گرفتن خون پاک و مطهر شهدا مىباشد. والسلام.
روحالله الموسوى الخمینی
تهران
بندر عباس
شیراز
تهران
عاشورای 88
آه آزادی
حسین رونقی ملکی را دریابیم
مجید محمدی و دنیا اکبری
من شخصا حسین رونقی را نمی شناسم. با وی هیچگاه دیداری نداشته ام و از
وضعیت خانوادگی و شغلی و دیدگاههای سیاسی وی نیز اطلاعی ندارم. اما آنچه
می دانم ان است که انسانی در شرایط مخاطره آمیز در زندان است و مشکلات
کلیوی و اعتصاب غذا هر لحظه ممکن است به قیمت جان وی تمام شود. کاری که می
توان کرد آن است که آن قدر نام وی با صدای بلند فریاد زده شود تا
زندانبانان فرصتی برای بهبودی به وی بدهند.
تجربه نشان داده که توجه به یک زندانی و طرح نام وی در رسانهها و مجامع در تغییر شرایط وی موثر است. مقامات جمهوری اسلامی علی رغم ادعای عمل بر اساس دستورات تغییر ناپذیر هر روز با مقررات و قوانین بازی می مانند تا چند صباحی بیشتر در قدرت بمانند. بنا بر این هر صدایی حتی کوچک موثر است. بنا به گفتهی دوستان نزدیک حسین، "وی در همهی این سالها با نام مستعار فعالیت کرده است از همین رو بسیاریها با او چنان که باید آشنا نبودهاند و با این که از دستاوردهای فعالیتهای او به کرات بهرهی بسیار بردهاند اما متاسفانه او را نمیشناختند.از این رو در این بیش از دو سالی که او با شرایط بسیار نامناسب در بند است تلاش چندانی برای پیگیری وضعیت او انجام نداده اند." این نقیصه قابل جبران است.
توضیح دیگری نیز برای کم توجهی به شرایط دشوار حسین ممکن است: "از آنجا که حسین همواره به شکل مستقل فعالیت کرده و کارش نیز در زمره فعالیت حقوق بشری میگنجیده است از این رو با گروههای سیاسی اسم و رسم دار و همچنین نهادهای حقوق بشری شناخته شده- لااقل با نام اصلی- فعالیت نداشته است. از این رو این گروههای سیاسی و حقوق بشری نیز تاکنون با جان و دل برای رساندن صدای مظلومیت حسین تلاش لازم و وافر را انجام ندادهاند. اگر حسین رونقی یک زندانی اصلاح طلب می بود قطعا بیشتر از اینها برایش مایه گذاشته می شد. همچنین اگر او با نهادهای حقوق بشری شناخته شدهتر فعالیت میداشت نام او بیش از این شنیده و دیده می شد." از این رو از حسین به نسبت حکم شدیدی که گرفته (15 سال حبس که در نوع خود در این سالها بی نظیر بوده است) و دشواریهایی که متحمل شده کمتر صدایی می شنویم.
مسئلهی دیگی که طرح مشکلات حسین و خبر رسانی در مورد وی را پیچیده کرده دسترسی کمتر خانوادهی وی به او در زندان است: "با توجه به این که پدر و مادر حسین در نقطهای دورافتاده نسبت به تهران- در ملکان تبریز- زندگی میکنند و ایاب و ذهاب به تهران در همهی این چند سال برای آنها دشوار بوده می توان گفت خانواده حسین پا به پای او رنج کشیدهاند. تا کنون این خانواده میلیونها تومان خرج بیماری کلیوی حسین کردهاند اما از آنجا که مداوای نسبی او قطعا و حتا به گفتهی پزشکان معالج نیاز به درمان بیرون از زندان و استراحت چند ماههی او بعد از این عملها دارد زندان از دادن مرخصی استعلاجی به او سرباز میزند و هر بار بلافاصله او را از بیمارستان به زندان منتقل میکنند. این امر باعث میشود که نه تنها وضعیت جسمی حسین بهبود نیابد بلکه هر بار بدتر ازگذشته و ضعیفتر و بیمارتر از قبل به زندان برگردد. در این میان هزینههای سرسام آور و بینتیجهی این خانوادهی رنج کشیده باری سنگین بر دوش آنها بوده است."
احمد رونقی ملکی با ابراز نگرانی از وضعیت فرزندش به "جرس" گفته است: "حسین از شنبه گذشته دست به اعتصاب غذا زده است و با توجه به قطعی تلفن و یکبار ملاقات در هفته هیچ خبری از وضعیتش نداریم. یکی از کلیه های حسین از کار افتاده و کلیه دیگرش هم بیست درصد از کار افتاده و وضعیتش بسیار وخیم است. چندین متخصص هم تایید کرده اند که او دوباره باید تحت عمل جراحی قرار گیرد اما اجازه مرخصی استعلاجی به وی داده نمی شود. دیروز هم برای چندمین بار به دادستانی مراجعه کردم اما هیچ پاسخی نگرفتم. بازجوها اجازه مرخصی و انتقال وی به بیمارستان را نمی دهند. خود حسین تصمیم قطعی گرفته که تا پای جان به اعتصاب غذا ادامه می دهد تا به وضعیت جسمی او رسیدگی شود."
همین شرایط است که دوستان حسین را بسیار نگران وی ساخته است: "وضعیت حسین با توجه به وضعیت بیماریاش بسیار وخیم است و اعتصاب غذایی که آغاز کرده قطعا بر وخامت اوضاعش میافزاید. با توجه به اینکه در همهی این چند سال مقاومت و ایستادگی حسین مثال زدنی است بسیار بیم آن میرود که حسین با مقاومت بر سر اعتصاب غذا جان خود را از دست بدهد." از این رو همهی فعالان سیاسی و حقوق بشری می توانند با هر اقدامی که صلاح بدانند نسبت به حفظ جان این زندانی سیاسی نهایت تلاش خود را در داخل و خارج کشور انجام دهند.
* قسمتهای داخل گیومه (غیر از سخن پدرش) از دنیا اکبری است.
تجربه نشان داده که توجه به یک زندانی و طرح نام وی در رسانهها و مجامع در تغییر شرایط وی موثر است. مقامات جمهوری اسلامی علی رغم ادعای عمل بر اساس دستورات تغییر ناپذیر هر روز با مقررات و قوانین بازی می مانند تا چند صباحی بیشتر در قدرت بمانند. بنا بر این هر صدایی حتی کوچک موثر است. بنا به گفتهی دوستان نزدیک حسین، "وی در همهی این سالها با نام مستعار فعالیت کرده است از همین رو بسیاریها با او چنان که باید آشنا نبودهاند و با این که از دستاوردهای فعالیتهای او به کرات بهرهی بسیار بردهاند اما متاسفانه او را نمیشناختند.از این رو در این بیش از دو سالی که او با شرایط بسیار نامناسب در بند است تلاش چندانی برای پیگیری وضعیت او انجام نداده اند." این نقیصه قابل جبران است.
توضیح دیگری نیز برای کم توجهی به شرایط دشوار حسین ممکن است: "از آنجا که حسین همواره به شکل مستقل فعالیت کرده و کارش نیز در زمره فعالیت حقوق بشری میگنجیده است از این رو با گروههای سیاسی اسم و رسم دار و همچنین نهادهای حقوق بشری شناخته شده- لااقل با نام اصلی- فعالیت نداشته است. از این رو این گروههای سیاسی و حقوق بشری نیز تاکنون با جان و دل برای رساندن صدای مظلومیت حسین تلاش لازم و وافر را انجام ندادهاند. اگر حسین رونقی یک زندانی اصلاح طلب می بود قطعا بیشتر از اینها برایش مایه گذاشته می شد. همچنین اگر او با نهادهای حقوق بشری شناخته شدهتر فعالیت میداشت نام او بیش از این شنیده و دیده می شد." از این رو از حسین به نسبت حکم شدیدی که گرفته (15 سال حبس که در نوع خود در این سالها بی نظیر بوده است) و دشواریهایی که متحمل شده کمتر صدایی می شنویم.
مسئلهی دیگی که طرح مشکلات حسین و خبر رسانی در مورد وی را پیچیده کرده دسترسی کمتر خانوادهی وی به او در زندان است: "با توجه به این که پدر و مادر حسین در نقطهای دورافتاده نسبت به تهران- در ملکان تبریز- زندگی میکنند و ایاب و ذهاب به تهران در همهی این چند سال برای آنها دشوار بوده می توان گفت خانواده حسین پا به پای او رنج کشیدهاند. تا کنون این خانواده میلیونها تومان خرج بیماری کلیوی حسین کردهاند اما از آنجا که مداوای نسبی او قطعا و حتا به گفتهی پزشکان معالج نیاز به درمان بیرون از زندان و استراحت چند ماههی او بعد از این عملها دارد زندان از دادن مرخصی استعلاجی به او سرباز میزند و هر بار بلافاصله او را از بیمارستان به زندان منتقل میکنند. این امر باعث میشود که نه تنها وضعیت جسمی حسین بهبود نیابد بلکه هر بار بدتر ازگذشته و ضعیفتر و بیمارتر از قبل به زندان برگردد. در این میان هزینههای سرسام آور و بینتیجهی این خانوادهی رنج کشیده باری سنگین بر دوش آنها بوده است."
احمد رونقی ملکی با ابراز نگرانی از وضعیت فرزندش به "جرس" گفته است: "حسین از شنبه گذشته دست به اعتصاب غذا زده است و با توجه به قطعی تلفن و یکبار ملاقات در هفته هیچ خبری از وضعیتش نداریم. یکی از کلیه های حسین از کار افتاده و کلیه دیگرش هم بیست درصد از کار افتاده و وضعیتش بسیار وخیم است. چندین متخصص هم تایید کرده اند که او دوباره باید تحت عمل جراحی قرار گیرد اما اجازه مرخصی استعلاجی به وی داده نمی شود. دیروز هم برای چندمین بار به دادستانی مراجعه کردم اما هیچ پاسخی نگرفتم. بازجوها اجازه مرخصی و انتقال وی به بیمارستان را نمی دهند. خود حسین تصمیم قطعی گرفته که تا پای جان به اعتصاب غذا ادامه می دهد تا به وضعیت جسمی او رسیدگی شود."
همین شرایط است که دوستان حسین را بسیار نگران وی ساخته است: "وضعیت حسین با توجه به وضعیت بیماریاش بسیار وخیم است و اعتصاب غذایی که آغاز کرده قطعا بر وخامت اوضاعش میافزاید. با توجه به اینکه در همهی این چند سال مقاومت و ایستادگی حسین مثال زدنی است بسیار بیم آن میرود که حسین با مقاومت بر سر اعتصاب غذا جان خود را از دست بدهد." از این رو همهی فعالان سیاسی و حقوق بشری می توانند با هر اقدامی که صلاح بدانند نسبت به حفظ جان این زندانی سیاسی نهایت تلاش خود را در داخل و خارج کشور انجام دهند.
* قسمتهای داخل گیومه (غیر از سخن پدرش) از دنیا اکبری است.
زمان گسیل دهها هزار نیروی زمینی برای جنگ گذشته است. باراک
اوباما در پیکار علیه دشمنان آمریکا به استراتژی نظامی تازهای روی آورده
است که گسیل واحدهای عملیات ویژه، حمله با پهپادها و جنگ سایبری در کانون
آن قرار دارد.
"اشپیگل آنلاین" در مقالهای به قلم سباستیان فیشر، گزارشگر خود در
واشنگتن، به استراتژی تازهی نظامی باراک اوباما، رئيسجمهوری آمریکا
پرداخته است. این گزارش خاطر نشان میسازد که اوباما در جنگ علیه دشمنان
آمریکا، استفاده از واحدهای ویژه، هواپیماهای بیسرنشین (پهپادها) و جنگ
سایبری را جانشین دهها هزار نیروی زمینی کرده است.
در این گزارش آمده که گاهی جان برنان، کارشناس ضدترور کاخ سفید، بهطور ناگهانی به اوباما مراجعه میکند و در این لحظه رئيسجمهوری آمریکا میداند که باید دربارهی زندگی و مرگ کسی تصمیم بگیرد. برنان نامها و عکسهای تروریستها را به رئيسجمهوری آمریکا نشان میدهد، اوباما انتخاب میکند که از آن میان چه کسی باید کشته شود و سپس در محلی در مرز میان افغانستان و پاکستان، یا در یمن یا در سومالی، هواپیمای بیسرنشینی موشکی شلیک میکند و کار پایان مییابد.
از دیدگاه گزارشگر "اشپیگل آنلاین"، این امر بیانگر تحولی در استراتژی نظامی آمریکا و نوع تازهای از جنگ است و شاید بعدها نه از جرج دبلیو بوش سلف اوباما، بلکه از خود اوباما به عنوان "رئيسجمهوری جنگ در سایه" یاد شود.
اوباما در ماه ژانویه اعلام کرد که میخواهد از "سیستمهای کهنه"ی دوران جنگ سرد فاصله بگیرد. وی به این منظور نیازمند سرویسهای مخفی بیشتر، نظارت و کنترل و شناسایی بیشتر در پیکار علیه ترور و سلاحهای کشتار جمعی و نیز قابلیت عملیات در مکانهایی است که دشمنان تلاش میکنند ورود به آن را برای آمریکا ناممکن سازند. بوش هم در زمان ریاستجمهوری خود چنین نقشهای را دنبال میکرد، ولی اکنون اوباما آن را از قوه به فعل درآورده است.
عناصر سهگانه در استراتژی تازه
طبق گزارش یادشده، دکترین اوباما سه عنصر اصلی را دربرمیگیرد: استفاده از واحدهای عملیات ویژه، جنگ سایبری و حمله با هواپیماهای بیسرنشین.
نمونهی روشن در مورد نخست، عملیات کشتن اوسامه بنلادن، رهبر سازمان تروریستی القاعده توسط یک واحد ویژهی تفنگداران دریایی آمریکا در پاکستان بود.
مورد دوم که به جنگ سایبری مربوط میشود، استفاده از ویروس "استاکسنت" علیه تاسیسات اتمی ایران برای غنیسازی اورانیوم است که به گفتهی دیوید ای. سنجر، روزنامهنگار آمریکایی، عملیات آن به دستور مستقیم باراک اوباما صادر شده است.
یک ویروس کامپیوتری به درون سیستم هدایت کامپیوترهای تاسیسات زیرزمینی نطنز رخنه کرد. هدف آن به تعویق انداختن برنامهی اتمی ایران بود. در پی این عملیات، متخصصان اتمی ایران ماهها نیاز داشتند تا کامپیوترهای خود را پاکسازی کنند. بدینسان، جنگ سایبری در کنار تحریمهای اقتصادی و تهدید به حملهی نظامی، مدتهاست که به ابزار آمریکا در پیکار علیه توان بالقوهی ایران برای تجهیز به سلاح اتمی تبدیل شده است.
مورد سوم، جنگ با هواپیماهای بیسرنشین است. این نوع جنگ از زمان آغاز ریاستجمهوری اوباما، گسترش یافته است. به گزارش پایگاه اینترنتی (The Long War Journal) آمریکا، از ۳۰۰ حملهای که تاکنون توسط هواپیماهای بیسرنشین آمریکا به مناطق پاکستان در مرز افغانستان صورت گرفته، ۲۵۰ حمله مربوط به دورهی ریاستجمهوری اوباما بوده است. تا کنون حدود ۲۳۰۰ تن از ستیزهجویان القاعده در این حملات هوایی کشته شدهاند.
اوباما حملات با پهپادها را در یمن نیز گسترش داده است. فقط در سال جاری ۱۳۷ تن از اعضای شعبهی شبکهی تروریستی القاعده در شبهجزیرهی عرب در حملات هواپیماهای بیسرنشین آمریکا از پای درآمدهاند.
نقش فزایندهی هواپیماهای بیسرنشین
سازمان سیا و ارتش آمریکا در حال حاضر از ۸۰۰ هواپیمای بیسرنشین در مناطق مختلف استفاده میکنند. شمار متخصصانی که نیروی هوایی آمریکا برای هدایت از راه دور هواپیماهای بیسرنشین آموزش میدهد، بیشتر از شمار خلبانان جتهای جنگی است که در نیروی هوایی آمریکا آموزش میبینند. لئون پانهتا، وزیر دفاع آمریکا اعلام کرده که پنتاگون در سالهای آینده بیش از ۳۰ درصد بر شمار هواپیماهای بیسرنشین خود خواهد افزود.
طبق گزارش یادشده، اوباما امیدوار است که از این جنگ در سایه در مبارزات انتخاباتی استفاده کند. این جنگ موثر و "پاکیزه" به نظر میرسد و در آن آمریکاییان کشته نمیشوند. اوباما بر عکس، سربازان آمریکایی را از جبهههای جنگ عقب میکشد. وی به ماموریت عراق پایان داد و ماموریت افغانستان نیز قرار است در سال ۲۰۱۴ پایان یابد.
افزون بر آن، رئيسجمهوری آمریکا ناگزیر است در بودجهی دفاعی صرفهجویی کند. قرار است این بودجه در ده سال آینده حدود ۵۰۰ میلیارد دلار کاهش یابد. جنگ سایبری و حمله با هواپیماهای بیسرنشین ارزانتر هستند و به این ترازنامه یاری میرسانند.
"کاربرد قهر در خدمت منافع آمریکا"
گزارش میافزاید که اینها یک سوی سکه است. سوی دیگر سکه، رئيسجمهوری را نشان میدهد که کار خود را با دریافت جایزهی صلح نوبل آغاز کرد و اکنون شخصا وارد تجارت مرگ شده است. روشن شدن جزئيات جنگ با هواپیماهای بیسرنشین در رسانههای آمریکا، به بحثهای داغی در این کشور منجر شده است. "نیویورک تایمز" با دقت توصیف کرده است که رئیسجمهوری دمکرات آمریکا شخصا دربارهی زندگی و مرگ تصمیم میگیرد.
"نیویورک تایمز" در گزارش خود مینویسد که اوباما همهی کسانی را که باید هدف حمله قرار گیرند میشناسد. او باید مجوز حمله را صادر کند و با هر حملهای در یمن و سومالی و دستکم هر حملهی خطرناکی که در پاکستان صورت میگیرد موافقت کند.
توماس دانیلون، مشاور امنیت ملی اوباما دربارهی او گفته است: «او رئيسجمهوری است که با این مساله خوب کنار میآید که از قهر در خدمت منافع ایالات متحدهی آمریکا استفاده کند».
گزارشگر "اشپیگلآنلاین" میپرسد که آیا اوباما جهان را امنتر ساخته است؟ پاسخ وی به این پرسش مثبت است. وی تصریح میکند که در نتیجهی حملات منظم هواپیماهای بیسرنشین، مرتب شماری از کادرهای خطرناک القاعده کشته میشوند. در ماه مه فهد الکوزو، تروریست درجهی یک در یمن کشته شد. در سپتامبر سال گذشته انورالاولکی در حالی که قصد داشت به سوی اتومبیل خود برود هدف موشک قرار گرفت و کشته شد.
گزارش میافزاید، تا کنون بیش از دو هزار تن از ستیزهجویان القاعده کشته شدهاند. با مرگ این افراد باید پرسید اوباما تاکنون از چند عملیات تروریستی جلوگیری کرده است؟ ولی آیا او به این دلیل حق هم دارد به مرگ غیرنظامیان تن دهد؟ طبق اطلاع (The Long War Journal) در حملات هواپیماهای بیسرنشین آمریکا در پاکستان تا کنون ۱۳۸ غیرنظامی جان باختهاند. ولی چه گزینهی دیگری در برابر این گونه عملیات وجود دارد؟ این پرسشی است که پاسخ روشنی برای آن وجود ندارد.
گزارش یاد شده خاطر نشان میسازد که اوباما در این زمینه از استدلال "جنگ عادلانه" استفاده میکند. وی در جریان مراسم دریافت جایزهی نوبل صلح در دسامبر سال ۲۰۰۹ نیز دقیقا همین کار را کرد و گفت، زمانهایی وجود دارند که در آن ملتها استفاده از نیروی نظامی خود را نه تنها ضروری، بلکه همچنین از نظر اخلاقی توجیهپذیر میدانند.
در این گزارش آمده که گاهی جان برنان، کارشناس ضدترور کاخ سفید، بهطور ناگهانی به اوباما مراجعه میکند و در این لحظه رئيسجمهوری آمریکا میداند که باید دربارهی زندگی و مرگ کسی تصمیم بگیرد. برنان نامها و عکسهای تروریستها را به رئيسجمهوری آمریکا نشان میدهد، اوباما انتخاب میکند که از آن میان چه کسی باید کشته شود و سپس در محلی در مرز میان افغانستان و پاکستان، یا در یمن یا در سومالی، هواپیمای بیسرنشینی موشکی شلیک میکند و کار پایان مییابد.
از دیدگاه گزارشگر "اشپیگل آنلاین"، این امر بیانگر تحولی در استراتژی نظامی آمریکا و نوع تازهای از جنگ است و شاید بعدها نه از جرج دبلیو بوش سلف اوباما، بلکه از خود اوباما به عنوان "رئيسجمهوری جنگ در سایه" یاد شود.
اوباما در ماه ژانویه اعلام کرد که میخواهد از "سیستمهای کهنه"ی دوران جنگ سرد فاصله بگیرد. وی به این منظور نیازمند سرویسهای مخفی بیشتر، نظارت و کنترل و شناسایی بیشتر در پیکار علیه ترور و سلاحهای کشتار جمعی و نیز قابلیت عملیات در مکانهایی است که دشمنان تلاش میکنند ورود به آن را برای آمریکا ناممکن سازند. بوش هم در زمان ریاستجمهوری خود چنین نقشهای را دنبال میکرد، ولی اکنون اوباما آن را از قوه به فعل درآورده است.
عناصر سهگانه در استراتژی تازه
طبق گزارش یادشده، دکترین اوباما سه عنصر اصلی را دربرمیگیرد: استفاده از واحدهای عملیات ویژه، جنگ سایبری و حمله با هواپیماهای بیسرنشین.
نمونهی روشن در مورد نخست، عملیات کشتن اوسامه بنلادن، رهبر سازمان تروریستی القاعده توسط یک واحد ویژهی تفنگداران دریایی آمریکا در پاکستان بود.
مورد دوم که به جنگ سایبری مربوط میشود، استفاده از ویروس "استاکسنت" علیه تاسیسات اتمی ایران برای غنیسازی اورانیوم است که به گفتهی دیوید ای. سنجر، روزنامهنگار آمریکایی، عملیات آن به دستور مستقیم باراک اوباما صادر شده است.
یک ویروس کامپیوتری به درون سیستم هدایت کامپیوترهای تاسیسات زیرزمینی نطنز رخنه کرد. هدف آن به تعویق انداختن برنامهی اتمی ایران بود. در پی این عملیات، متخصصان اتمی ایران ماهها نیاز داشتند تا کامپیوترهای خود را پاکسازی کنند. بدینسان، جنگ سایبری در کنار تحریمهای اقتصادی و تهدید به حملهی نظامی، مدتهاست که به ابزار آمریکا در پیکار علیه توان بالقوهی ایران برای تجهیز به سلاح اتمی تبدیل شده است.
مورد سوم، جنگ با هواپیماهای بیسرنشین است. این نوع جنگ از زمان آغاز ریاستجمهوری اوباما، گسترش یافته است. به گزارش پایگاه اینترنتی (The Long War Journal) آمریکا، از ۳۰۰ حملهای که تاکنون توسط هواپیماهای بیسرنشین آمریکا به مناطق پاکستان در مرز افغانستان صورت گرفته، ۲۵۰ حمله مربوط به دورهی ریاستجمهوری اوباما بوده است. تا کنون حدود ۲۳۰۰ تن از ستیزهجویان القاعده در این حملات هوایی کشته شدهاند.
اوباما حملات با پهپادها را در یمن نیز گسترش داده است. فقط در سال جاری ۱۳۷ تن از اعضای شعبهی شبکهی تروریستی القاعده در شبهجزیرهی عرب در حملات هواپیماهای بیسرنشین آمریکا از پای درآمدهاند.
نقش فزایندهی هواپیماهای بیسرنشین
سازمان سیا و ارتش آمریکا در حال حاضر از ۸۰۰ هواپیمای بیسرنشین در مناطق مختلف استفاده میکنند. شمار متخصصانی که نیروی هوایی آمریکا برای هدایت از راه دور هواپیماهای بیسرنشین آموزش میدهد، بیشتر از شمار خلبانان جتهای جنگی است که در نیروی هوایی آمریکا آموزش میبینند. لئون پانهتا، وزیر دفاع آمریکا اعلام کرده که پنتاگون در سالهای آینده بیش از ۳۰ درصد بر شمار هواپیماهای بیسرنشین خود خواهد افزود.
طبق گزارش یادشده، اوباما امیدوار است که از این جنگ در سایه در مبارزات انتخاباتی استفاده کند. این جنگ موثر و "پاکیزه" به نظر میرسد و در آن آمریکاییان کشته نمیشوند. اوباما بر عکس، سربازان آمریکایی را از جبهههای جنگ عقب میکشد. وی به ماموریت عراق پایان داد و ماموریت افغانستان نیز قرار است در سال ۲۰۱۴ پایان یابد.
افزون بر آن، رئيسجمهوری آمریکا ناگزیر است در بودجهی دفاعی صرفهجویی کند. قرار است این بودجه در ده سال آینده حدود ۵۰۰ میلیارد دلار کاهش یابد. جنگ سایبری و حمله با هواپیماهای بیسرنشین ارزانتر هستند و به این ترازنامه یاری میرسانند.
"کاربرد قهر در خدمت منافع آمریکا"
گزارش میافزاید که اینها یک سوی سکه است. سوی دیگر سکه، رئيسجمهوری را نشان میدهد که کار خود را با دریافت جایزهی صلح نوبل آغاز کرد و اکنون شخصا وارد تجارت مرگ شده است. روشن شدن جزئيات جنگ با هواپیماهای بیسرنشین در رسانههای آمریکا، به بحثهای داغی در این کشور منجر شده است. "نیویورک تایمز" با دقت توصیف کرده است که رئیسجمهوری دمکرات آمریکا شخصا دربارهی زندگی و مرگ تصمیم میگیرد.
"نیویورک تایمز" در گزارش خود مینویسد که اوباما همهی کسانی را که باید هدف حمله قرار گیرند میشناسد. او باید مجوز حمله را صادر کند و با هر حملهای در یمن و سومالی و دستکم هر حملهی خطرناکی که در پاکستان صورت میگیرد موافقت کند.
توماس دانیلون، مشاور امنیت ملی اوباما دربارهی او گفته است: «او رئيسجمهوری است که با این مساله خوب کنار میآید که از قهر در خدمت منافع ایالات متحدهی آمریکا استفاده کند».
گزارشگر "اشپیگلآنلاین" میپرسد که آیا اوباما جهان را امنتر ساخته است؟ پاسخ وی به این پرسش مثبت است. وی تصریح میکند که در نتیجهی حملات منظم هواپیماهای بیسرنشین، مرتب شماری از کادرهای خطرناک القاعده کشته میشوند. در ماه مه فهد الکوزو، تروریست درجهی یک در یمن کشته شد. در سپتامبر سال گذشته انورالاولکی در حالی که قصد داشت به سوی اتومبیل خود برود هدف موشک قرار گرفت و کشته شد.
گزارش میافزاید، تا کنون بیش از دو هزار تن از ستیزهجویان القاعده کشته شدهاند. با مرگ این افراد باید پرسید اوباما تاکنون از چند عملیات تروریستی جلوگیری کرده است؟ ولی آیا او به این دلیل حق هم دارد به مرگ غیرنظامیان تن دهد؟ طبق اطلاع (The Long War Journal) در حملات هواپیماهای بیسرنشین آمریکا در پاکستان تا کنون ۱۳۸ غیرنظامی جان باختهاند. ولی چه گزینهی دیگری در برابر این گونه عملیات وجود دارد؟ این پرسشی است که پاسخ روشنی برای آن وجود ندارد.
گزارش یاد شده خاطر نشان میسازد که اوباما در این زمینه از استدلال "جنگ عادلانه" استفاده میکند. وی در جریان مراسم دریافت جایزهی نوبل صلح در دسامبر سال ۲۰۰۹ نیز دقیقا همین کار را کرد و گفت، زمانهایی وجود دارند که در آن ملتها استفاده از نیروی نظامی خود را نه تنها ضروری، بلکه همچنین از نظر اخلاقی توجیهپذیر میدانند.
در روزهای منتهی به سالگرد دهمین انتخابات ریاست جمهوری و در حالی
که دو کاندیدای آن انتخابات در زندان خانگی به سر میبرند، زمزمههایی از
احتمال مشارکت اصلاحطلبان در انتخابات ریاست جمهوری آینده شنیده میشود.
شاید در چنین روزهایی در خرداد ماه ۱۳۸۸ کمتر کسی فکر میکرد که سه سال
بعد دو کاندیدا از چهار کاندیدای دهمین انتخابات ریاست جمهوری ایران در
زندان خانگی باشند. اما سیر حوادث خرداد ۸۸ چنان رقم خورد که همچنان آثار و
تبعات آن در فضای سیاسی و رسانهای ایران نمایان است.
دهها تن از شهروندان ایرانی در جریان اعتراض به نتایج انتخابات ریاست جمهوری که به باور حکومت رای به پیروزی محمود احمدینژاد میداد، کشته شدند و همچنان دهها فعال سیاسی و مدنی و روزنامهنگار در زندان به سر میبرند.
اصلاحطلبان در اولین انتخابات، پس از یک دورهی پر تلاطم و در شرایطی که رهبران جنبش اعتراضی در حصر خانگی و یارانشان در زندان بودند، تصمیم گرفتند در انتخابات مجلس نهم حضور فعالی نداشته باشند.
محمد خاتمی و مصلحتسنجیهایش
شرکت محمد خاتمی در انتخابات و رایی که به گفته وی به نام "جمهوری اسلامی" نوشته شد، عدم مشارکت رفرمخواهان و عدم استقبال شهروندان را تحت تاثیر قرار داد به نحوی که این اقدام همچنان در کانون پرسش و نقد فعالان اصلاحطلب و هواداران "جنبش سبز" قرار دارد.
در اولین تحلیلها، این حدس و گمان مطرح شد که محمد خاتمی در پی باز گذاشتن روزنهای به سوی حکومت است تا به باور وی باب گفتوگو باز بماند و اصلاحطلبان در دایره براندازان قرار نگیرند. در شرایط حاضر این گمانه بیش از پیش قوت گرفته که شاید چهرههای اصلی اصلاحطلبان در خارج از زندان بر سر مشارکت فعال در فضای سیاسی ایران و به خصوص در انتخابات ریاست جمهوری به اجماع رسیدهاند.
حدس و گمانها زمانی بیشتر رنگ واقعیت به خود میگیرد که در کنار عملکرد محمد خاتمی، سخنان اخیرش را مورد بررسی قرار داد. وی در دیدار با عدهای از فعالان سیاسی و روزنامه نگاران در سالگرد دوم خرداد تصریح میکند: «بارها گفتهام که ما خود را داخل نظام میدانیم و اگر نقدی هم داریم، نقد سیاستها و روشهایی است که معتقدیم باید اصلاح شود.»
رییس جمهور پیشین ایران با اشاره به اینکه راه اصلاح طلبان با کسانی که خواستار براندازیاند، جدا است، میافزاید: بخشهای گوناگون جامعه همچنان به اصل نظام و آرمانهای آن پای بندند. لذا خوب است وقتی از افکار عمومی و نظر اکثریت بحث میشود دقت بیشتری به کار برده شود.
از سوی دیگر در چند روز گذشته سخنان موسوی خویینیها، عضو شورای مرکزی روحانیون مبارز و از نزدیکان آیت الله خمینی در دوران حیاتش، مورد توجه رسانههای اصولگرا و اصلاحطلب قرار گرفت.
وی در گفتوگو با خبرنگاران تاکید کرده بود که اصلاحطلبان برای انتخابات قطعا برنامه خواهند داشت. مدیر مسوول روزنامه توقیف شده "سلام" اضافه کرد که باید در این مورد از محمد خاتمی سوال شود.
به نظر میرسد در شرایط حاضر احتمال حضور محمد خاتمی به عنوان کاندیدای انتخابات ریاست جمهوری یازدهم بسیار اندک باشد. با این حال برخی کاربران فضای مجازی از هم اکنون برای دعوت وی به عنوان کاندیدای این انتخابات فعالیت خود را آغاز کردهاند که البته چندان مورد استقبال سایر کاربران قرار نگرفته و عمومیت نیافته است.
دوگانهی "جنبش سبز" و "جنبش اصلاحات"
اینکه محمد خاتمی و اصلاحطلبان بخواهند در انتخابات آینده شرکت کنند تنها منوط به تصمیم آنها و رضایت حاکمیت ایران نیست. گرچه به نظر میرسد پیش شرط این مشارکت موافقت حکومت با حضور آنان باشد اما مانع دیگری نیز بر سر راه طرفداران اصلاحات وجود دارد.
هواداران میرحسین موسوی و مهدی کروبی نشان دادهاند که در طول سه سال اخیر توصیههای این دو مورد توجه افکار عمومی است. در میان بخش قابل توجهی از شهروندان نیز که پایه اجتماعی اصلاحطلبان محسوب میشوند، پایداری موسوی و کروبی مورد ستایش است.
با توجه به تجربه انتخابات مجلس به نظر نمیرسد که این دو رهبر "جنبش سبز" و همچنین هواداران فعال آنها به شرکت در انتخابات رضایت دهند، مگر آنکه تغییرات قابل اعتنایی در شرایط سیاسی ایران حاصل شود.
زندانیان سیاسی نیز که انتخابات مجلس نهم را تحریم کردند، نقشی قابل توجه در میان فعالان سیاسی هوادار اصلاحات دارند. فعالانی که به عنوان حلقه اتصال اصلاحطلبان با شهروندان محسوب میشوند.
تقابل این جریانها که از نظر پایه اجتماعی همپوشانی قابل ملاحظهای دارند، بر سر شرکت و یا عدم شرکت در انتخابات قطعا میتواند به هر دو جنبش لطمه بزند. اما شاید شرایط اصلاحطلبان در این میان دشوارتر باشد.
آنها که نتوانستهاند هواداران خود را قانع کنند که به چه دلیل محمد خاتمی در انتخابات مجلس نهم شرکت کرده، به نظر میآید به سختی بتوانند هواداران جنبش سبز و منتقد اصلاحات را راضی به همراهی در انتخابات ریاست جمهوری آینده کنند.
اما به هر صورت فضای انتخابات در ایران منحصر به فرد و غیرقابل پیشبینی است. در همین حال به نظر می رسد حکومت و رهبری جمهوری اسلامی نیز آمادگی حضور دولت نزدیک به اصلاحطلبان را در قوه مجریه ندارند. اما باید منتظر ماند و دید در ماههای آینده چه تغییراتی در شرایط سیاسی ایران حاصل میشود.
دهها تن از شهروندان ایرانی در جریان اعتراض به نتایج انتخابات ریاست جمهوری که به باور حکومت رای به پیروزی محمود احمدینژاد میداد، کشته شدند و همچنان دهها فعال سیاسی و مدنی و روزنامهنگار در زندان به سر میبرند.
اصلاحطلبان در اولین انتخابات، پس از یک دورهی پر تلاطم و در شرایطی که رهبران جنبش اعتراضی در حصر خانگی و یارانشان در زندان بودند، تصمیم گرفتند در انتخابات مجلس نهم حضور فعالی نداشته باشند.
محمد خاتمی و مصلحتسنجیهایش
شرکت محمد خاتمی در انتخابات و رایی که به گفته وی به نام "جمهوری اسلامی" نوشته شد، عدم مشارکت رفرمخواهان و عدم استقبال شهروندان را تحت تاثیر قرار داد به نحوی که این اقدام همچنان در کانون پرسش و نقد فعالان اصلاحطلب و هواداران "جنبش سبز" قرار دارد.
در اولین تحلیلها، این حدس و گمان مطرح شد که محمد خاتمی در پی باز گذاشتن روزنهای به سوی حکومت است تا به باور وی باب گفتوگو باز بماند و اصلاحطلبان در دایره براندازان قرار نگیرند. در شرایط حاضر این گمانه بیش از پیش قوت گرفته که شاید چهرههای اصلی اصلاحطلبان در خارج از زندان بر سر مشارکت فعال در فضای سیاسی ایران و به خصوص در انتخابات ریاست جمهوری به اجماع رسیدهاند.
حدس و گمانها زمانی بیشتر رنگ واقعیت به خود میگیرد که در کنار عملکرد محمد خاتمی، سخنان اخیرش را مورد بررسی قرار داد. وی در دیدار با عدهای از فعالان سیاسی و روزنامه نگاران در سالگرد دوم خرداد تصریح میکند: «بارها گفتهام که ما خود را داخل نظام میدانیم و اگر نقدی هم داریم، نقد سیاستها و روشهایی است که معتقدیم باید اصلاح شود.»
رییس جمهور پیشین ایران با اشاره به اینکه راه اصلاح طلبان با کسانی که خواستار براندازیاند، جدا است، میافزاید: بخشهای گوناگون جامعه همچنان به اصل نظام و آرمانهای آن پای بندند. لذا خوب است وقتی از افکار عمومی و نظر اکثریت بحث میشود دقت بیشتری به کار برده شود.
از سوی دیگر در چند روز گذشته سخنان موسوی خویینیها، عضو شورای مرکزی روحانیون مبارز و از نزدیکان آیت الله خمینی در دوران حیاتش، مورد توجه رسانههای اصولگرا و اصلاحطلب قرار گرفت.
وی در گفتوگو با خبرنگاران تاکید کرده بود که اصلاحطلبان برای انتخابات قطعا برنامه خواهند داشت. مدیر مسوول روزنامه توقیف شده "سلام" اضافه کرد که باید در این مورد از محمد خاتمی سوال شود.
به نظر میرسد در شرایط حاضر احتمال حضور محمد خاتمی به عنوان کاندیدای انتخابات ریاست جمهوری یازدهم بسیار اندک باشد. با این حال برخی کاربران فضای مجازی از هم اکنون برای دعوت وی به عنوان کاندیدای این انتخابات فعالیت خود را آغاز کردهاند که البته چندان مورد استقبال سایر کاربران قرار نگرفته و عمومیت نیافته است.
دوگانهی "جنبش سبز" و "جنبش اصلاحات"
اینکه محمد خاتمی و اصلاحطلبان بخواهند در انتخابات آینده شرکت کنند تنها منوط به تصمیم آنها و رضایت حاکمیت ایران نیست. گرچه به نظر میرسد پیش شرط این مشارکت موافقت حکومت با حضور آنان باشد اما مانع دیگری نیز بر سر راه طرفداران اصلاحات وجود دارد.
هواداران میرحسین موسوی و مهدی کروبی نشان دادهاند که در طول سه سال اخیر توصیههای این دو مورد توجه افکار عمومی است. در میان بخش قابل توجهی از شهروندان نیز که پایه اجتماعی اصلاحطلبان محسوب میشوند، پایداری موسوی و کروبی مورد ستایش است.
با توجه به تجربه انتخابات مجلس به نظر نمیرسد که این دو رهبر "جنبش سبز" و همچنین هواداران فعال آنها به شرکت در انتخابات رضایت دهند، مگر آنکه تغییرات قابل اعتنایی در شرایط سیاسی ایران حاصل شود.
زندانیان سیاسی نیز که انتخابات مجلس نهم را تحریم کردند، نقشی قابل توجه در میان فعالان سیاسی هوادار اصلاحات دارند. فعالانی که به عنوان حلقه اتصال اصلاحطلبان با شهروندان محسوب میشوند.
تقابل این جریانها که از نظر پایه اجتماعی همپوشانی قابل ملاحظهای دارند، بر سر شرکت و یا عدم شرکت در انتخابات قطعا میتواند به هر دو جنبش لطمه بزند. اما شاید شرایط اصلاحطلبان در این میان دشوارتر باشد.
آنها که نتوانستهاند هواداران خود را قانع کنند که به چه دلیل محمد خاتمی در انتخابات مجلس نهم شرکت کرده، به نظر میآید به سختی بتوانند هواداران جنبش سبز و منتقد اصلاحات را راضی به همراهی در انتخابات ریاست جمهوری آینده کنند.
اما به هر صورت فضای انتخابات در ایران منحصر به فرد و غیرقابل پیشبینی است. در همین حال به نظر می رسد حکومت و رهبری جمهوری اسلامی نیز آمادگی حضور دولت نزدیک به اصلاحطلبان را در قوه مجریه ندارند. اما باید منتظر ماند و دید در ماههای آینده چه تغییراتی در شرایط سیاسی ایران حاصل میشود.
سایت "اشپیگل آنلاین" مینویسد دولت اسرائيل زیردریاییهای آلمانی
خود را به موشکهای بالدار اتمی مجهز میکند. دولت آلمان تا کنون گفته بود
از تجهیز اتمی این زیردریاییها چیزی نمیداند.
به گزارش اشپیگل آنلاین، تا کنون سه زیردریایی ساخت آلمان به اسرائيل
تحویل داده شده است و سه زیردریایی دیگر نیز تحویل داده خواهد شد. اسرائيل
این زیردریاییها را که توسط یک شرکت آلمانی و از جمله با هزینههای دولتی
در شهر کیل ساخته شده، به موشکهای بالدار اتمی مجهز میکند.
این موشکها میتوانند با کمک یک سیستم هیدرولیکی شلیک شوند. چنین سیستمی تاکنون مخفی و ناشناخته بوده است. ایهود بارک، وزیر دفاع اسرائيل به اشپیگل گفته است که «آلمانیها میتوانند احساس غرور کنند که موجودیت اسرائيل را برای سالهای زیاد تامین کردهاند».
طبق این گزارش، دولت آلمان تا کنون گفته است که از تجهیز اتمی زیردریاییها چیزی نمیداند. ولی کارمندان بلندپایهی پیشین وزارت دفاع آلمان مانند لوتار روهل، معاون سابق این وزارتخانه و نیز هانس روهله، رئیس ستاد برنامهریزی به اشپیگل گفتهاند که آنان همواره بنا را بر این گذاشتهاند که اسرائيل روی این زیردریاییها جنگافزار اتمی تعبیه میکند. روهل در این زمینه با مسئولان نظامی در تل آویو نیز صحبت کرده است.
این گزارش میافزاید که اسرائیل رسما دربارهی برنامهی اتمی خود صحبت نمیکند. ولی از پروندههای وزارت امور خارجهی آلمان استنباط میشود که دولت آلمان از سال ۱۹۶۱ از چنین برنامهای خبر دارد. در این گزارش همچنین آمده است، اسنادی وجود دارد که نشان میدهد آخرین بار در سال ۱۹۷۷ هلموت اشمیت، صدراعظم وقت آلمان با موشه دایان، وزیر خارجهی وقت اسرائیل در این باره صحبت کرده است.
این زیردریاییها توسط شرکت کشتیسازی "هوالدز ورکه" در شهر کیل آلمان ساخته میشوند. تا کنون سه زیردریایی به اسرائيل تحویل داده شده و سه زیردریایی دیگر نیز تا سال ۲۰۱۷ به این کشور تحویل داده خواهد شد. اسرائیل اعلام کرده که افزون بر این قصد دارد سه زیردریایی دیگر نیز به آلمان سفارش دهد.
دولت آلمان به تازگی قرارداد مربوط به تحویل ششمین زیردریایی را امضا کرده است. طبق اطلاعاتی که به اشپیگل رسیده است، آنگلا مرکل صدراعظم آلمان به اسرائیل حسن نیت زیادی نشان داده و برلین با ۱۳۵ میلیون یورو، نه تنها یک سوم هزینهها را متقبل شده، بلکه تا سال ۲۰۱۵ به اسرائیل برای پرداخت مهلت داده است.
در عین حال مرکل تحویل ششمین زیردریایی را با خواستههای گوناگونی همراه کرده است: از جمله اینکه اورشلیم سیاست خانهسازی گسترشیابندهی خود در مناطق فلسطینی را متوقف کند و دیگر اینکه اجازه دهد ساخت کارخانه تصفیه آب در باریکهی غزه که از جمله با سرمایهی آلمانی ساخته میشود پایان یابد.
به گزارش اشپیگل، نتانیاهو تا کنون هیچ یک از این خواستهها را برنیاورده است.
این موشکها میتوانند با کمک یک سیستم هیدرولیکی شلیک شوند. چنین سیستمی تاکنون مخفی و ناشناخته بوده است. ایهود بارک، وزیر دفاع اسرائيل به اشپیگل گفته است که «آلمانیها میتوانند احساس غرور کنند که موجودیت اسرائيل را برای سالهای زیاد تامین کردهاند».
طبق این گزارش، دولت آلمان تا کنون گفته است که از تجهیز اتمی زیردریاییها چیزی نمیداند. ولی کارمندان بلندپایهی پیشین وزارت دفاع آلمان مانند لوتار روهل، معاون سابق این وزارتخانه و نیز هانس روهله، رئیس ستاد برنامهریزی به اشپیگل گفتهاند که آنان همواره بنا را بر این گذاشتهاند که اسرائيل روی این زیردریاییها جنگافزار اتمی تعبیه میکند. روهل در این زمینه با مسئولان نظامی در تل آویو نیز صحبت کرده است.
این گزارش میافزاید که اسرائیل رسما دربارهی برنامهی اتمی خود صحبت نمیکند. ولی از پروندههای وزارت امور خارجهی آلمان استنباط میشود که دولت آلمان از سال ۱۹۶۱ از چنین برنامهای خبر دارد. در این گزارش همچنین آمده است، اسنادی وجود دارد که نشان میدهد آخرین بار در سال ۱۹۷۷ هلموت اشمیت، صدراعظم وقت آلمان با موشه دایان، وزیر خارجهی وقت اسرائیل در این باره صحبت کرده است.
این زیردریاییها توسط شرکت کشتیسازی "هوالدز ورکه" در شهر کیل آلمان ساخته میشوند. تا کنون سه زیردریایی به اسرائيل تحویل داده شده و سه زیردریایی دیگر نیز تا سال ۲۰۱۷ به این کشور تحویل داده خواهد شد. اسرائیل اعلام کرده که افزون بر این قصد دارد سه زیردریایی دیگر نیز به آلمان سفارش دهد.
دولت آلمان به تازگی قرارداد مربوط به تحویل ششمین زیردریایی را امضا کرده است. طبق اطلاعاتی که به اشپیگل رسیده است، آنگلا مرکل صدراعظم آلمان به اسرائیل حسن نیت زیادی نشان داده و برلین با ۱۳۵ میلیون یورو، نه تنها یک سوم هزینهها را متقبل شده، بلکه تا سال ۲۰۱۵ به اسرائیل برای پرداخت مهلت داده است.
در عین حال مرکل تحویل ششمین زیردریایی را با خواستههای گوناگونی همراه کرده است: از جمله اینکه اورشلیم سیاست خانهسازی گسترشیابندهی خود در مناطق فلسطینی را متوقف کند و دیگر اینکه اجازه دهد ساخت کارخانه تصفیه آب در باریکهی غزه که از جمله با سرمایهی آلمانی ساخته میشود پایان یابد.
به گزارش اشپیگل، نتانیاهو تا کنون هیچ یک از این خواستهها را برنیاورده است.
رهبر جمهوری اسلامی در آخرین سخنان خود گفت غرب موضوع خطر هستهای
ایران را بخاطر منحرف کردن افکار عمومی از مشکلات خود مطرح میکند. او
همچنین به اسرائيل نسبت به حمله نظامی متقابل ایران هشدار داد.
آیتالله علی خامنهای در مراسمی که در روز یکشنبه (۱۴ خرداد / ۳ ژوئن) به
مناسبت بیست و سومین سال درگذشت بنیانگذار جمهوری اسلامی، آیتالله
روحالله خمینی، در آرامگاه وی برگزار شد، سخنرانی کرد. او در این سخنرانی
که متن کامل آن را خبرگزاری رسمی جمهوری اسلامی، ایرنا، منتشر کرده، بیش
از هر چیز بر مفهوم "پیشرفت ملت ایران" تاکید کرد و وزنی که به زعم وی
ایران هم اکنون برای سیاستگذاریهای منطقهای و جهانی پیدا کرده است.
خامنهای نخست از دیدگاه خود تاریخ ۲۰۰ ساله اخیر ایران تا انقلاب ۱۳۵۷ را "دوران تاریک ذلت حکومت و ملت" توصیف کرد که طی آن "ملت ایران منزوی" بود و "در فعل و انفعالات منطقه و جهان" نقشی نداشت، تا آنکه آیتالله خمینی با انقلاب اسلامی "روح عزت ملی" را در ملت زنده کرد و این روح موجب "پیشرفت" شد.
خامنهای سپس به برشمردن "نمونههای پیشرفت ملت ایران" پرداخت. او در شرح یک نمونه از "غلبه بر همه چالشهای سیاسی و نظامی و امنیتی و اقتصادی در طول ۳۳ سال" حکومت جمهوری اسلامی و پیروزی بر شرق و غرب سخن گفت.
"تاثیرگذاری" در منطقه و جهان
خامنهای سپس به قدرت سیاسی و تاثیرگذاری ایران و حضور آن در فعل و انفعالات منطقه و دیگر نقاط جهان پرداخت و میزان این تاثیرگذاری را بیش از اوایل پس از انقلاب ارزیابی کرد. وی برای نشان دادن ابعاد این تاثیرگذاری قول سیاستمداران اسرائيلی و آمریکایی را نقل کرد که به گفته وی، از ایران به عنوان رهبری یک "نیروی قدرتمند" در منطقه و جهان که خلاف جهت اهداف آنان پیش میرود سخن میگویند.
نشانه یک چنین "تاثیرگذاری" را در سخنان هفته گذشته (۸ خرداد / ۲۸ مه) جانشین فرمانده سپاه قدس ایران، اسماعیل قاآنی، میتوان بازیافت. قاآنی که شرکت در عملیات نظامی و شبه نظامی در سوریه در همگامی با رژیم بشار اسد را تائید کرده، گفته بود که جمهوری اسلامی "به طور فیزیکی و غیرفیزیکی" در سوریه نقش دارد.
آنچه خامنهای از آن بنام تاثیرگذاری یاد میکند، از سوی کشورهای منطقه و دیگر کشورهای جهان به عنوان دخالت در امور کشورهای دیگر ارزیابی شده و میشود. از جمله وزیر امورخارجه عربستان سعودی، سعود الفیصل، به عنوان نماینده کشوری که در رقابت با ایران بر سر نفوذ بیشتر در منطقه پرتنش و دستخوش تغییر خاورمیانه است، در نشست وزیران شورای همکاری خلیج فارس در نوامبر ۲۰۱۱ از مداخله ایران در امور داخلی کشورهای منطقه شکایت کرده بود.
خامنهای در بخش دیگری از سخنان خود به حجم خدمات عمرانی و آبادانی کشور، تولید "پیچیدهترین دستگاههای صنعتی توسط متخصصان ایرانی و جوانان"، شتاب علمی کشور به عنوان نمونههای پیشرفت پرداخت. او گفت: «ما امروز در بسیاری از کارهای مهمی که در این کشور انجام میگیرد، هیچ احتیاجی به حضور متخصصان خارجی نداریم.»
مسئولان جمهوری اسلامی در مورد خودکفاییهای صنعتی و سطح علمی در ایران آمارهایی اغراقآمیزی به دست میدهند که بخاطر نبود منابع رسمی قابل اعتماد قابل بررسی نیستند. تنها یک مثال که به تازهترین مورد خبری برمیگردد و ناباوری نسبت به ادعای رهبران ایران را برمیانگیزد سخنان آنها در مورد "شتاب علمی" در ایران است.
این اظهارات در حالی ابراز میشود که به گزارش سازمان عفو بینالملل و ۱۷ سازمان حقوق بشری و دانشجویی در تاریخ ۳۱ مه بیانیهای منتشر کردند و با برشمردن موارد نقض حقوق دانشجویان و اساتید، از تبعیض، اخراج، محرومیت از کار و تحصیل استادان و دانشجویان و در مجموع وضعیت نگرانکننده آزادی علمی در جمهوری اسلامی ابراز نگرانی کردند.
"فقط با دشمنی با آمریکا به پیشرفت دست مییابیم"
آیتالله خامنهای در سخنان خود به مسئله هستهای ایران نیز اشاره داشت. او گفت که غرب مسئله هستهای ایران را به دو دلیل بزرگ عمده میکند: نخست اینکه، به نظر وی، پیشرفتایران موجب ایجاد در ترس میان قدرتهای دنیا شده است و چون سرچشمه این پیشرفت حرکت اسلامی بوده، در حقیقت این قدرتها از "ایران اسلامی" است که میترسند، اما به دروغ از "ایران هستهای" سخن میگویند.
رهبر جمهوری اسلامی گفت: «محافل سیاسی و رسانهای دنیا از خطر ایران هستهای دم میزنند که ایران هستهای خطر دارد. من میگویم، اینها دروغ میگویند. اینها فریبگری میکنند، آنچه آنها از آن میترسند و باید هم بترسند، ایران هستهای نیست، ایران اسلامی است. [...] ملت ایران اثبات کرده که میتواند بدون آمریکا بلکه با دشمنی با آمریکا به پیشرفت دست پیدا کند این درس بزرگ است، آنها از این میترسند.»
علت دومی که به نظر خامنهای باعث شده غرب "موضوع ایران هستهای را بزرگ کند" این است که خود کشورهای غربی دچار "مشکلهای عدیده داخلی" هستند و با طرح خطر هستهای ایران افکار عمومی مردم دنیا را منحرف میکنند.
او در این باره گفت: «البته کارهای غربیها از جمله آمریکاییها دیوانهوار است. مسئله هستهای را بزرگ میکنند برای اینکه مسائل خودشان را از نظرها بپوشانند. مسئله هستهای ایران را در صدر مسايل خود و دنیا قرار میدهند در حالی که حقیقت قضیه این جور نیست. به دروغ اسم سلاح هستهای میآورند؛ به دروغ مسایل را در تبلیغات برجسته میکنند. هدفشان این است که ذهنها و افکار عمومی را از حوادثی که در خود آمریکا و اروپا دارد میگذرد، منصرف کنند، البته موفق هم نخواهند شد.»
"تحریمها بیاثرند"
خامنهای در مورد تحریمهای غرب علیه ایران گفت که این تحریمها تاثیری ندارند و تنها "نفرت مردم ایران" را نسبت به غرب تشدید میکنند.
این سخنان در حالی ابراز میشوند که با وجود ترفندهایی که جمهوری اسلامی برای دور زدن تحریمها میزند، هر روز گزارشهای تازهای در مورد آسیبهایی که صنایع گوناگون ایران بر اثر تحریمها متحمل میشوند انتشار مییابد.
در آن میان میتوان تنها به فشار تحریمهای خارجی بر صنایع خودروسازی، پزشکی، قالیبافی، کاهش ۹۰ درصدی صادرات پتروشیمی ایران در دو هفته اول ماه گذشته و در نتیجه کاهش درآمد اقتصادی ایران و بیکار شدن صدها هزار کارگر در عرصههای مختلف صنعتی اشاره کرد.
تهدید اسرائيل به حمله متقابل
خامنهای در سخنان خود همچنین به تحولات منطقه و "تغییر فضای سیاسی" آن پرداخت. یک روز پس از محکومیت حسنی مبارک به حبس ابد، خامنهای از مصر دوره رئیسجمهور پیشین مصر، به عنوان "گنجی" برای دولت اسرائيل نام برد. به گفته وی، اینک با سقوط مبارک اسرائيل "احساس لختی" میکند.
رهبر جمهوری اسلامی در ادامه سخنانش بار دیگر اسرائيل را تهدید کرد که اگر دست به حمله به ایران بزند، پاسخ شدید آن را خواهد دید. وی گفت "این داد و بیدادهایی" که از رهبران اسرائیل نقل میشود، اینکه آنها "دم از کار نظامی و حمله نظامی" میزنند، "حاکی از دست خالی و از وحشت و حیرانی آنهاست". وی گفت که اسرائیل در شرایط کنونی "آسیبپذیرتر" از هر زمان دیگر است.
خامنهای در این رابطه افزود: «هر گونه قدم کجی بردارند، هر گونه حرکت ناشایستی انجام دهند مثل صاعقهای بر سر خودشان فرود خواهد آمد.»
برخی کارشناسان نظامی و سازمانهای اطلاعاتی غرب پیش از این تصدیق کردهاند که ایران در حال حاضر موشکهایی در اختیار دارد که میتوانند اسرائيل را هدف حمله قرار دهند.
نطق خامنهای در سالگرد آیتالله خمینی در حالی انجام شد که هیئتی ایرانی در روزهای ۳ و ۴ خرداد / ۲۳ و ۲۴ ماه مه در بغداد با کشورهای "پنج به علاوه یک" مذاکره کرد تا به توافقی در مورد برنامه اتمی ایران برسند.
دیپلماتها در غرب میگویند که هیئت ایرانی در این دور از مذاکرات بیش از گذشته آمادگی برای گفتوگو از خود نشان داده بودند. این دیپلماتها معتقدند که خامنهای دست هیئت مذاکرهکننده ایرانی را بیش از پیش باز گذاشته تا بتوانند به توافقی با غرب دست پیدا کنند.
در حالیکه غرب به برنامه هستهای ایران مظنون است و احتمال میدهد که این کشور در صدد تولید سلاح هستهای است، جمهوری اسلامی همواره مدعی است که برنامه هستهایاش اهداف غیرنظامی را دنبال میکند.
دور بعدی مذاکرات ایران با غرب در روزهای ۱۸ و ۱۹ ژوئن در مسکو برگزار خواهد شد.
خامنهای نخست از دیدگاه خود تاریخ ۲۰۰ ساله اخیر ایران تا انقلاب ۱۳۵۷ را "دوران تاریک ذلت حکومت و ملت" توصیف کرد که طی آن "ملت ایران منزوی" بود و "در فعل و انفعالات منطقه و جهان" نقشی نداشت، تا آنکه آیتالله خمینی با انقلاب اسلامی "روح عزت ملی" را در ملت زنده کرد و این روح موجب "پیشرفت" شد.
خامنهای سپس به برشمردن "نمونههای پیشرفت ملت ایران" پرداخت. او در شرح یک نمونه از "غلبه بر همه چالشهای سیاسی و نظامی و امنیتی و اقتصادی در طول ۳۳ سال" حکومت جمهوری اسلامی و پیروزی بر شرق و غرب سخن گفت.
"تاثیرگذاری" در منطقه و جهان
خامنهای سپس به قدرت سیاسی و تاثیرگذاری ایران و حضور آن در فعل و انفعالات منطقه و دیگر نقاط جهان پرداخت و میزان این تاثیرگذاری را بیش از اوایل پس از انقلاب ارزیابی کرد. وی برای نشان دادن ابعاد این تاثیرگذاری قول سیاستمداران اسرائيلی و آمریکایی را نقل کرد که به گفته وی، از ایران به عنوان رهبری یک "نیروی قدرتمند" در منطقه و جهان که خلاف جهت اهداف آنان پیش میرود سخن میگویند.
نشانه یک چنین "تاثیرگذاری" را در سخنان هفته گذشته (۸ خرداد / ۲۸ مه) جانشین فرمانده سپاه قدس ایران، اسماعیل قاآنی، میتوان بازیافت. قاآنی که شرکت در عملیات نظامی و شبه نظامی در سوریه در همگامی با رژیم بشار اسد را تائید کرده، گفته بود که جمهوری اسلامی "به طور فیزیکی و غیرفیزیکی" در سوریه نقش دارد.
آنچه خامنهای از آن بنام تاثیرگذاری یاد میکند، از سوی کشورهای منطقه و دیگر کشورهای جهان به عنوان دخالت در امور کشورهای دیگر ارزیابی شده و میشود. از جمله وزیر امورخارجه عربستان سعودی، سعود الفیصل، به عنوان نماینده کشوری که در رقابت با ایران بر سر نفوذ بیشتر در منطقه پرتنش و دستخوش تغییر خاورمیانه است، در نشست وزیران شورای همکاری خلیج فارس در نوامبر ۲۰۱۱ از مداخله ایران در امور داخلی کشورهای منطقه شکایت کرده بود.
خامنهای در بخش دیگری از سخنان خود به حجم خدمات عمرانی و آبادانی کشور، تولید "پیچیدهترین دستگاههای صنعتی توسط متخصصان ایرانی و جوانان"، شتاب علمی کشور به عنوان نمونههای پیشرفت پرداخت. او گفت: «ما امروز در بسیاری از کارهای مهمی که در این کشور انجام میگیرد، هیچ احتیاجی به حضور متخصصان خارجی نداریم.»
مسئولان جمهوری اسلامی در مورد خودکفاییهای صنعتی و سطح علمی در ایران آمارهایی اغراقآمیزی به دست میدهند که بخاطر نبود منابع رسمی قابل اعتماد قابل بررسی نیستند. تنها یک مثال که به تازهترین مورد خبری برمیگردد و ناباوری نسبت به ادعای رهبران ایران را برمیانگیزد سخنان آنها در مورد "شتاب علمی" در ایران است.
این اظهارات در حالی ابراز میشود که به گزارش سازمان عفو بینالملل و ۱۷ سازمان حقوق بشری و دانشجویی در تاریخ ۳۱ مه بیانیهای منتشر کردند و با برشمردن موارد نقض حقوق دانشجویان و اساتید، از تبعیض، اخراج، محرومیت از کار و تحصیل استادان و دانشجویان و در مجموع وضعیت نگرانکننده آزادی علمی در جمهوری اسلامی ابراز نگرانی کردند.
"فقط با دشمنی با آمریکا به پیشرفت دست مییابیم"
آیتالله خامنهای در سخنان خود به مسئله هستهای ایران نیز اشاره داشت. او گفت که غرب مسئله هستهای ایران را به دو دلیل بزرگ عمده میکند: نخست اینکه، به نظر وی، پیشرفتایران موجب ایجاد در ترس میان قدرتهای دنیا شده است و چون سرچشمه این پیشرفت حرکت اسلامی بوده، در حقیقت این قدرتها از "ایران اسلامی" است که میترسند، اما به دروغ از "ایران هستهای" سخن میگویند.
رهبر جمهوری اسلامی گفت: «محافل سیاسی و رسانهای دنیا از خطر ایران هستهای دم میزنند که ایران هستهای خطر دارد. من میگویم، اینها دروغ میگویند. اینها فریبگری میکنند، آنچه آنها از آن میترسند و باید هم بترسند، ایران هستهای نیست، ایران اسلامی است. [...] ملت ایران اثبات کرده که میتواند بدون آمریکا بلکه با دشمنی با آمریکا به پیشرفت دست پیدا کند این درس بزرگ است، آنها از این میترسند.»
علت دومی که به نظر خامنهای باعث شده غرب "موضوع ایران هستهای را بزرگ کند" این است که خود کشورهای غربی دچار "مشکلهای عدیده داخلی" هستند و با طرح خطر هستهای ایران افکار عمومی مردم دنیا را منحرف میکنند.
او در این باره گفت: «البته کارهای غربیها از جمله آمریکاییها دیوانهوار است. مسئله هستهای را بزرگ میکنند برای اینکه مسائل خودشان را از نظرها بپوشانند. مسئله هستهای ایران را در صدر مسايل خود و دنیا قرار میدهند در حالی که حقیقت قضیه این جور نیست. به دروغ اسم سلاح هستهای میآورند؛ به دروغ مسایل را در تبلیغات برجسته میکنند. هدفشان این است که ذهنها و افکار عمومی را از حوادثی که در خود آمریکا و اروپا دارد میگذرد، منصرف کنند، البته موفق هم نخواهند شد.»
"تحریمها بیاثرند"
خامنهای در مورد تحریمهای غرب علیه ایران گفت که این تحریمها تاثیری ندارند و تنها "نفرت مردم ایران" را نسبت به غرب تشدید میکنند.
این سخنان در حالی ابراز میشوند که با وجود ترفندهایی که جمهوری اسلامی برای دور زدن تحریمها میزند، هر روز گزارشهای تازهای در مورد آسیبهایی که صنایع گوناگون ایران بر اثر تحریمها متحمل میشوند انتشار مییابد.
در آن میان میتوان تنها به فشار تحریمهای خارجی بر صنایع خودروسازی، پزشکی، قالیبافی، کاهش ۹۰ درصدی صادرات پتروشیمی ایران در دو هفته اول ماه گذشته و در نتیجه کاهش درآمد اقتصادی ایران و بیکار شدن صدها هزار کارگر در عرصههای مختلف صنعتی اشاره کرد.
تهدید اسرائيل به حمله متقابل
خامنهای در سخنان خود همچنین به تحولات منطقه و "تغییر فضای سیاسی" آن پرداخت. یک روز پس از محکومیت حسنی مبارک به حبس ابد، خامنهای از مصر دوره رئیسجمهور پیشین مصر، به عنوان "گنجی" برای دولت اسرائيل نام برد. به گفته وی، اینک با سقوط مبارک اسرائيل "احساس لختی" میکند.
رهبر جمهوری اسلامی در ادامه سخنانش بار دیگر اسرائيل را تهدید کرد که اگر دست به حمله به ایران بزند، پاسخ شدید آن را خواهد دید. وی گفت "این داد و بیدادهایی" که از رهبران اسرائیل نقل میشود، اینکه آنها "دم از کار نظامی و حمله نظامی" میزنند، "حاکی از دست خالی و از وحشت و حیرانی آنهاست". وی گفت که اسرائیل در شرایط کنونی "آسیبپذیرتر" از هر زمان دیگر است.
خامنهای در این رابطه افزود: «هر گونه قدم کجی بردارند، هر گونه حرکت ناشایستی انجام دهند مثل صاعقهای بر سر خودشان فرود خواهد آمد.»
برخی کارشناسان نظامی و سازمانهای اطلاعاتی غرب پیش از این تصدیق کردهاند که ایران در حال حاضر موشکهایی در اختیار دارد که میتوانند اسرائيل را هدف حمله قرار دهند.
نطق خامنهای در سالگرد آیتالله خمینی در حالی انجام شد که هیئتی ایرانی در روزهای ۳ و ۴ خرداد / ۲۳ و ۲۴ ماه مه در بغداد با کشورهای "پنج به علاوه یک" مذاکره کرد تا به توافقی در مورد برنامه اتمی ایران برسند.
دیپلماتها در غرب میگویند که هیئت ایرانی در این دور از مذاکرات بیش از گذشته آمادگی برای گفتوگو از خود نشان داده بودند. این دیپلماتها معتقدند که خامنهای دست هیئت مذاکرهکننده ایرانی را بیش از پیش باز گذاشته تا بتوانند به توافقی با غرب دست پیدا کنند.
در حالیکه غرب به برنامه هستهای ایران مظنون است و احتمال میدهد که این کشور در صدد تولید سلاح هستهای است، جمهوری اسلامی همواره مدعی است که برنامه هستهایاش اهداف غیرنظامی را دنبال میکند.
دور بعدی مذاکرات ایران با غرب در روزهای ۱۸ و ۱۹ ژوئن در مسکو برگزار خواهد شد.
رئیس جمهوری سوریه در نخستین سخنرانی خود پس از کشتار شهر حوله بار
دیگر "تروریستها" و "پشتیبانان خارجی" آنان را مسئول ناآرامیها در این
کشور خواند. ناظران این موضع را میخ دیگری بر تابوت طرح صلح عنان میدانند.
بشار اسد، رئیس جمهوری سوریه، قصد دارد همچنان با ناآرامیها در کشورش با
خشونت برخورد کند. او روز یکشنبه (۳ مه/ ۱۴ خرداد) در دمشق در نخستین
سخنرانی خود در پارلمان جدید کشورش بر این نکته تأکید کرد. به گفتهی اسد،
سوریه به "نبرد خونین با تروریستها" و پشتیبانان خارجی آنها ادامه خواهد
داد.
رئیس جمهوری سوریه همچنین مذاکره با اپوزیسیون خارج از کشورش را رد کرد. وی در عین حال افزود: «درها برای کسانی که قصد بازگشت دارند، باز است».
اپوزیسیون سوریه پیش از این انتخابات پارلمانی در کشور را "نمایشی مضحک" توصیف کرده بود و آن را تحریم کرد.
اسد "تروریستها و حامیان خارجی آنان" را مسئول خونریزیها در سوریه دانست. وی با اشاره به اینکه سوریه درگیر «جنگی تمامعیار» است که از خارج هدایت میشود، گفت: «ما مشکل سیاسی نداریم. آنچه ما با آن سروکار داریم تلاش برای پاشیدن بذر اختلافهای فرقهای است و تروریسم ابزار آن است».
به اعتقاد اسد، با وجود اینکه حکومت سوریه گامهای مؤثری در مسیر اصلاحات سیاسی برداشته، خشونت همچنان ادامه دارد. وی مدعی شد: «روند سیاسی رو به پیشرفت است اما تروریسم پس نمیکشد».
رئیس دولت سوریه این سخنان را یک روز پس از آن ایراد کرد که اتحادیهی
عرب بر فشار خود بر سوریه افزوده است. وزیران خارجهی این اتحادیه روز شنبه
در دوحه خواستار تنظیم برنامهی زمانی برای اجرای درست برنامهی صلح ۶
مادهای کوفی عنان شدند.
آنان همچنین تصویب کردند که پخش برنامههای تلویزیون دولتی سوریه بر روی ماهوارههای "نیلست" و "عربست" متوقف شود.
نگرانی از تبدیل ناآرامیها به جنگ داخلی
کوفی عنان، فرستادهی ویژه سازمان ملل و اتحادیهی عرب برای حل بحران سوریه، نگران افزایش روزافزون خطر جنگ داخلی در سوریه است. به اعتقاد عنان این موضوع بیش از همه نگرانکننده است که پای اقلیتهای مذهبی مختلف در سوریه ممکن است رفتهرفته به ناآرامیها کشیده شود. این موضوع میتواند خشونت را به کشورهای همسایهی سوریه هم سرایت دهد.
برنامهی شش مادهای صلح کوفی عنان خواستار خروج نیروهای امنیتی و نظامی از مناطق مسکونی، آزادی زندانیان سیاسی و فراهمکردن امکان امدادرسانی به مناطق نیازمندان در مناطق آسیبدیده است. پایان خشونت هدف نهایی این برنامه است.
عنان در گفتوگو با طرفهای درگیر در سوریه موفق شد شرایط حضور ناظران بینالمللی در این کشور را فراهم کند. اگر چه آتشبس توافقشده هرگز بهصورت کامل اجرا نشد. کشتار بیش از ۱۰۰ غیرنظامی از جمله ۴۲ کودک در شهر حوله در استان حمص، نقطهی عطف خشونت در سوریه در ماههای اخیر بود. کوفی عنان در پی این حادثه که واکنشهای شدید بینالمللی را هم در پی داشت به سوریه سفر کرد تا بار دیگر دو طرف را به آرامش وادارد.
موضعگیری روز یکشنبهی بشار اسد در پارلمان سوریه به عنوان شکست تلاشهای ماههای اخیر عنان برای تحقق صلح تعبیر شده است.
تلاش برای همراه کردن روسیه با غرب
موضوع سوریه به احتمال یکی از دستورهای جلسهی نمایندگان اتحادیهی اروپا و روسیه است؛ نشستی که شامگاه یکشنبه در سنپترزبورگ روسیه برگزار میشود.
روسیه و چین بهعنوان اعضای دائم شورای امنیت سازمان ملل و دارای حق وتو، از تصویب قطعنامههای شدید علیه سوریه جلوگیری میکنند. با توجه به ابعاد ناروشن مداخلهی نظامی خارجی در سوریه، غرب تلاش میکند روسیه را با سیاستهای خود در قبال سوریه همراه کند. سوریه یکی از مهمترین شریکان استراتژیک روسیه در منطقهی خاورمیانه است.
در درگیریهای سوریه از ماه مارس ۲۰۱۱ تا کنون، بنا بر آمار سازمان ملل، دستکم ۱۰ هزار نفر جان خود را از دست دادهاند. اپوزیسیون سوریه تعداد قربانیان را ۱۴ هزار تن برآورد میکند.
رئیس جمهوری سوریه همچنین مذاکره با اپوزیسیون خارج از کشورش را رد کرد. وی در عین حال افزود: «درها برای کسانی که قصد بازگشت دارند، باز است».
اپوزیسیون سوریه پیش از این انتخابات پارلمانی در کشور را "نمایشی مضحک" توصیف کرده بود و آن را تحریم کرد.
اسد "تروریستها و حامیان خارجی آنان" را مسئول خونریزیها در سوریه دانست. وی با اشاره به اینکه سوریه درگیر «جنگی تمامعیار» است که از خارج هدایت میشود، گفت: «ما مشکل سیاسی نداریم. آنچه ما با آن سروکار داریم تلاش برای پاشیدن بذر اختلافهای فرقهای است و تروریسم ابزار آن است».
به اعتقاد اسد، با وجود اینکه حکومت سوریه گامهای مؤثری در مسیر اصلاحات سیاسی برداشته، خشونت همچنان ادامه دارد. وی مدعی شد: «روند سیاسی رو به پیشرفت است اما تروریسم پس نمیکشد».
آنان همچنین تصویب کردند که پخش برنامههای تلویزیون دولتی سوریه بر روی ماهوارههای "نیلست" و "عربست" متوقف شود.
نگرانی از تبدیل ناآرامیها به جنگ داخلی
کوفی عنان، فرستادهی ویژه سازمان ملل و اتحادیهی عرب برای حل بحران سوریه، نگران افزایش روزافزون خطر جنگ داخلی در سوریه است. به اعتقاد عنان این موضوع بیش از همه نگرانکننده است که پای اقلیتهای مذهبی مختلف در سوریه ممکن است رفتهرفته به ناآرامیها کشیده شود. این موضوع میتواند خشونت را به کشورهای همسایهی سوریه هم سرایت دهد.
برنامهی شش مادهای صلح کوفی عنان خواستار خروج نیروهای امنیتی و نظامی از مناطق مسکونی، آزادی زندانیان سیاسی و فراهمکردن امکان امدادرسانی به مناطق نیازمندان در مناطق آسیبدیده است. پایان خشونت هدف نهایی این برنامه است.
عنان در گفتوگو با طرفهای درگیر در سوریه موفق شد شرایط حضور ناظران بینالمللی در این کشور را فراهم کند. اگر چه آتشبس توافقشده هرگز بهصورت کامل اجرا نشد. کشتار بیش از ۱۰۰ غیرنظامی از جمله ۴۲ کودک در شهر حوله در استان حمص، نقطهی عطف خشونت در سوریه در ماههای اخیر بود. کوفی عنان در پی این حادثه که واکنشهای شدید بینالمللی را هم در پی داشت به سوریه سفر کرد تا بار دیگر دو طرف را به آرامش وادارد.
موضعگیری روز یکشنبهی بشار اسد در پارلمان سوریه به عنوان شکست تلاشهای ماههای اخیر عنان برای تحقق صلح تعبیر شده است.
تلاش برای همراه کردن روسیه با غرب
موضوع سوریه به احتمال یکی از دستورهای جلسهی نمایندگان اتحادیهی اروپا و روسیه است؛ نشستی که شامگاه یکشنبه در سنپترزبورگ روسیه برگزار میشود.
روسیه و چین بهعنوان اعضای دائم شورای امنیت سازمان ملل و دارای حق وتو، از تصویب قطعنامههای شدید علیه سوریه جلوگیری میکنند. با توجه به ابعاد ناروشن مداخلهی نظامی خارجی در سوریه، غرب تلاش میکند روسیه را با سیاستهای خود در قبال سوریه همراه کند. سوریه یکی از مهمترین شریکان استراتژیک روسیه در منطقهی خاورمیانه است.
در درگیریهای سوریه از ماه مارس ۲۰۱۱ تا کنون، بنا بر آمار سازمان ملل، دستکم ۱۰ هزار نفر جان خود را از دست دادهاند. اپوزیسیون سوریه تعداد قربانیان را ۱۴ هزار تن برآورد میکند.
هزاران اسرائیلی بار دیگر در اعتراض به افزایش قیمتها تظاهرات کردند
هزاران اسرائیلی شامگاه شنبه بار دیگر به خیابانهای سه شهر اصلی این
کشور بازگشتند تا با برگزاری راهپیمایی، اعتراض خود را نسبت به افزایش
قیمتها و «بیعدالتیهای اجتماعی» در این کشور نشان دهند.
بنا بر گزارشها، راهپیماییهای اعتراضی در شهرهای تلآویو، حیفا و بیت المقدس برگزار شد و اکثر شرکتکنندگان در آن را افراد طبقه متوسط و جوانان تشکیل می دادند.
ماه گذشته نیز تظاهراتی در چند شهر اسرائیل پس از ماهها وقفه برگزار شد اما دولت هنوز واکنش عملی مشخصی به این درخواستها نشان ندادهاست.
تظاهرکنندگان در اعتراض های خود عبارت «ما عدالت میخواهیم نه صدقه»را به عنوان شعار اصلی خود مطرح کردند. بهای سنگین اجاره خانه و کاهش امید به توانایی برای خرید یک آپارتمان کوچک، یکی از موارد مهم در اعتراضهای جوانان اسرائیلی به حکومت این کشور است.
آریل عاطیاس، وزیر مسکن و شهرسازی اسرائیل، هفته گذشته گفته بود که بهای مسکن باید افزایش یابد و افزوده بود که خود او مانع از کاهش قیمتها خواهد شد؛ این سخنان تنها از سوی صاحبان شرکتهای خانهسازی مورد استقبال قرار گرفت.
بهای یک آپارتمان کوچک در بسیاری از شهرهای اسرائیل معادل سه ویلا در برخی از نقاط کالیفرنیا است در حالی که درآمد مردم اسرائیل بسیار کمتر از طبقه متوسط آمریکا و کشورهای غربی است. مالیاتهای مردم اسرائیل گاه تا دو برابر شهروندان بسیاری از کشورهای غربی است.
تظاهرات شامگاه شنبه ادامه اعتراضهای همراه با تحصن طولانی تابستان سال گذشته در یکی از بلوارهای تلآویو است که به گفته معترضان باعث هیچ تغییری نشده و هیچ یک از درخواستهای تظاهرکنندگان عملی نشدهاست.
گزارشها حاکی است که مردم طبقه متوسط اسرائیل شاهد آن هستند که سال به سال با کاهش سطح زندگی، گرانیهای بیشتر، مالیاتهای سنگینتر و کاهش پساندازهای خود مواجه شدهاند.
دولت میخواهد از اول ماه ژوئیه میزان عوارض در اسرائیل را سنگینتر کند و بویژه مالیات ارزش افزوده را به ۱۷ درصد برساند؛ خرید هر کالا و بهرهگیری از هر خدماتی، پرداخت چنین مالیاتی را میطلبد که در اسرائیل بسیار بالاتر از آمریکا و کشورهای دیگر است.
پرداخت بهای سوخت بویژه بنزین نیز در هفتههای اخیر به یکی از ارقام سرسام آور در سبد هزینههای افراد و خانوادهها مبدل شدهاست.
شرکتهای آب و برق نیز که قدرت زیادی در نهادهای اسرائیلی دارند، قیمتها را به میزان چشمگیری افزایش دادهاند.
بهای برخی از اقلام خوراکی نیز در هفتههای اخیر سرسامآور بوده است؛ قیمت هر کیلو گوجه فرنگی تا حد معادل یک گرم طلای ۱۴ عیار افزایش یافته است.
بسیاری از مردم با استفاده از کارتهای بانکی که به آنها اعتبار میدهد، خریدهای هفتگی خود را انجام میدهند هر چند که باید بعداً بهره نسبتاً سنگینی برای بدهیهای بانکی خود بپردازند و این دور تسلسل همچنان در برخی از خانوادهها مدتهای طولانی ادامه مییابد.
سال گذشته اندکی پس از فروکش کردن تظاهرات، همه پیشنهادهای ارائه شده از سوی کمیسیون اصلاحات، به بهانه «نیازهای امنیتی» رد شد.
دولت اسرائیل با تأکید بر نیازهای امنیتی و نظامی بهویژه مسئله «تهدید ایران» حاضر به کاهش بودجههای نظامی و امنیتی برای افزایش بودجههای رفاهی نیست.
بنا بر گزارشها، راهپیماییهای اعتراضی در شهرهای تلآویو، حیفا و بیت المقدس برگزار شد و اکثر شرکتکنندگان در آن را افراد طبقه متوسط و جوانان تشکیل می دادند.
ماه گذشته نیز تظاهراتی در چند شهر اسرائیل پس از ماهها وقفه برگزار شد اما دولت هنوز واکنش عملی مشخصی به این درخواستها نشان ندادهاست.
تظاهرکنندگان در اعتراض های خود عبارت «ما عدالت میخواهیم نه صدقه»را به عنوان شعار اصلی خود مطرح کردند. بهای سنگین اجاره خانه و کاهش امید به توانایی برای خرید یک آپارتمان کوچک، یکی از موارد مهم در اعتراضهای جوانان اسرائیلی به حکومت این کشور است.
آریل عاطیاس، وزیر مسکن و شهرسازی اسرائیل، هفته گذشته گفته بود که بهای مسکن باید افزایش یابد و افزوده بود که خود او مانع از کاهش قیمتها خواهد شد؛ این سخنان تنها از سوی صاحبان شرکتهای خانهسازی مورد استقبال قرار گرفت.
بهای یک آپارتمان کوچک در بسیاری از شهرهای اسرائیل معادل سه ویلا در برخی از نقاط کالیفرنیا است در حالی که درآمد مردم اسرائیل بسیار کمتر از طبقه متوسط آمریکا و کشورهای غربی است. مالیاتهای مردم اسرائیل گاه تا دو برابر شهروندان بسیاری از کشورهای غربی است.
تظاهرات شامگاه شنبه ادامه اعتراضهای همراه با تحصن طولانی تابستان سال گذشته در یکی از بلوارهای تلآویو است که به گفته معترضان باعث هیچ تغییری نشده و هیچ یک از درخواستهای تظاهرکنندگان عملی نشدهاست.
گزارشها حاکی است که مردم طبقه متوسط اسرائیل شاهد آن هستند که سال به سال با کاهش سطح زندگی، گرانیهای بیشتر، مالیاتهای سنگینتر و کاهش پساندازهای خود مواجه شدهاند.
دولت میخواهد از اول ماه ژوئیه میزان عوارض در اسرائیل را سنگینتر کند و بویژه مالیات ارزش افزوده را به ۱۷ درصد برساند؛ خرید هر کالا و بهرهگیری از هر خدماتی، پرداخت چنین مالیاتی را میطلبد که در اسرائیل بسیار بالاتر از آمریکا و کشورهای دیگر است.
پرداخت بهای سوخت بویژه بنزین نیز در هفتههای اخیر به یکی از ارقام سرسام آور در سبد هزینههای افراد و خانوادهها مبدل شدهاست.
شرکتهای آب و برق نیز که قدرت زیادی در نهادهای اسرائیلی دارند، قیمتها را به میزان چشمگیری افزایش دادهاند.
بهای برخی از اقلام خوراکی نیز در هفتههای اخیر سرسامآور بوده است؛ قیمت هر کیلو گوجه فرنگی تا حد معادل یک گرم طلای ۱۴ عیار افزایش یافته است.
بسیاری از مردم با استفاده از کارتهای بانکی که به آنها اعتبار میدهد، خریدهای هفتگی خود را انجام میدهند هر چند که باید بعداً بهره نسبتاً سنگینی برای بدهیهای بانکی خود بپردازند و این دور تسلسل همچنان در برخی از خانوادهها مدتهای طولانی ادامه مییابد.
سال گذشته اندکی پس از فروکش کردن تظاهرات، همه پیشنهادهای ارائه شده از سوی کمیسیون اصلاحات، به بهانه «نیازهای امنیتی» رد شد.
دولت اسرائیل با تأکید بر نیازهای امنیتی و نظامی بهویژه مسئله «تهدید ایران» حاضر به کاهش بودجههای نظامی و امنیتی برای افزایش بودجههای رفاهی نیست.
بشار اسد: با جنگی واقعی از خارج روبرو هستیم
بشار اسد، ریيس جمهوری سوريه روز یکشنبه در مراسم افتتاح پارلمان جدید
این کشور گفت: ما با جنگی حقیقی از خارج روبرو هستیم و راه حل بحران سوريه،
سياسی نيست.
به گزارش خبرگزاری دولتی سوريه، بشار اسد که روز يکشنبه، ۱۴ خرداد، در افتتاحيه دور جديد پارلمان اين کشور سخن میگفت، اظهار داشت که با اصلاحات میتوان «سدی در مقابل طمعهای منطقهای و بين المللی» ايجاد کرد.
او همچنين گفت که برگزاری انتخابات پارلمانی در موعد مقرر آن، به کسانی که میخواستد «سوريه در خون خود غوطه ور شود» ضربهای سخت وارد کرد.
برگزاری انتخابات پارلمانی سوريه در هفتههای اخير همزمان با ادامه خشونتها، انتقادهای زيادی در داخل و خارج اين کشور در پی داشت. غرب اين انتخابات را «مضحک» توصيف کرده است.
بشار اسد در ادامه گفت: «پس از يک سال و اندی از آغاز بحران، همه چيز بيش از پيش روشنتر میشود. نقش بين المللی در اين بحران بر کسی پوشيده نيست. استعمار که از چندين دهه پيش آغاز شده همچنان استعمار میماند اما روشها و چهرهاش تغيير میکند. برخی قدرت های منطقهای هم نقش خود را بحران به خوبی نشان دادهاند. پس اين همه خونی که ريخته شد، ما نيازمند تعقل بيشتر و آموختن از مردمی هستيم که توطئه را از روزهای آغازينش رمزگشايی کرد.»
بيش از ۱۴ ماه است که حکومت سوريه با اعتراضهای بیسابقهای روبرو است. با ادامه سرکوب اعتراضها به دست نيروهای دولتی و آغاز روند جدا شدن نيروهای ارتش، بخشی از اعتراضها وارد فاز نظامی شده است. آخرين گزارش سازمان ملل متحد از کشته شدن بيش از ۱۲هزار نفر از زمان آغاز اعتراضها در سوريه حکايت میکند.
از روزهای نخست آغاز اعتراضها در سوريه، مسئولان اين کشور از وجود توطئهای خارجی سخن گفتند. آنها میگويند با گروههای مسلح تروريست که به خارج وابسته هستند، مبارزه میکنند.
بشار اسد در سخنان خود افزود که روند سياسی در کشور در حال پيشروی است اما تروريسم همه روزه در حال بالا گرفتن است.
او با تاکيد بر اينکه جدا نساختن روند سياسی و مبارزه با تروريسم از يکديگر، خطايی بزرگ است و به تروريسم مشروعيت میبخشد افزود: «جدا سازی ميان روند سياسی و مبارزه با تروريسم، مسالهای اساسی برای دستيابی به راه حل بحران است.»
ریيس جمهوری سوريه در ادامه اظهار داشت: «اکنون با جنگی حقيقی روبرو هستيم و نحوه تعامل با جنگ با نحوه تعامل با مسائل داخلی متفاوت است.»
او يادآور شد: «هر روند سياسی که بر خواستههای مردم استوار نباشد، ارزشی ندارد. بنا بر خواستههای مردم از روز اول میدانستيم که روند سياسی به راه حل بحران نمیانجامد اما وارد فاز سياسی شديم چون میدانستيم جدای از بحران مردم به آن نياز دارند.»
بشار اسد گفت: «درهای سوريه برای هرکس که خواهان اصلاحات واقعی و گفتوگوی صادقانه است، باز است. قلبهای ما برای شرکت دادن هر سوری در مسير اعتلای کشور باز است.»
او همچنين تاکيد کرد: «امنيت ملی خطی قرمز است که نمیتوان در خصوص آن تساهل و تسامح داشت. هيچ بهانهای برای تروريسم با هر بهانهای که باشد نيست. با تروريسم و حاميان آن، تساهل و تسامح يا آتش بس وجود ندارد.»
ریيس جمهور سوريه افزود: «از مزدوری در داخل يا توطئه چينی در خارج سخن نمیگويم. جايگاه آنها مشخص است. بلکه سخن من با سوری است که وطن خود را دوست دارد اما نمیداند چگونه از آن حمايت کند. او نادانسته در ضربه زدن به وطن خود همراه با دشمنان آن شرکت میکند. آشوب تنها آشوب میآورد و وطن بنا نمیشود مگر بر پايه اخلاق نيکو.»
اسد با محکوم کردن کشتار هفته گذشته در منطقه الحوله واقع در استان حمص آن را «وحشیانه» توصیف کرد و گفت: «امکان ندارد ما دست به چنین اقدامی بزنیم.»
نشست اتحاديه عرب
از سوی ديگر، وزرای امور خارجه کشورهای عرب در نشست شامگاه شنبه خود در دوحه، پايتخت قطر، خواستار صدور قطعنامهای از سوی شورای امنيت بر پايه بند هفتم ميثاق نامه سازمان ملل متحد در خصوص سوریه شدند.
بيانيه نشست وزرای امور خارجه اتحاديه عرب يادآور شده است اين بيانيه بايد برای مجبور کردن دولت سوريه به ارجرای طرح شش مادهای کوفی عنان صادر شود.
کوفی عنان فرستاده ويژه سازمان ملل و اتحاديه عرب به سوريه، طرح صلحی شش مادهای برای حل و فصل بحران سوريه ارائه داده است. آتش بس ميان طرفهای درگير در سوريه نخستين بند از اين طرح است.
بيانيه نشست وزرای امور خارجه کشورهای عضو اتحاديه عرب با تاکيد بر ضرورت صدور قطعنامه برپايه بند هفتم ميثاقنامه سازمان ملل، يادآور شده است: «بايد تمام تماسهای اقتصادی و رفت و آمدهای زمينی، دريايی، تلفنی و بیسيمی با سوريه به شکلی کلی يا جزئی متوقف شود و اين کشور در تحريم ديپلماتيک قرار گيرد.»
اين بيانيه همچنين خواستار اقدامی فوری برای حمايت از غير نظاميان در سوريه از راه دادن اختيارات بيشتر به ناظران صلح سازمان ملل در اين کشور و افزايش شمار آنها شده است.
اين ناظران به سوريه رفتهاند تا بر آتش بسی که برپايه طرح صلح عنان در سوريه طرف های درگير با برقراری آن موافقت کردهاند، نظارت کنند.
اتحاديه عرب از اپوزيسيون سوريه هم خواست با کنار گذاشتن اختلافهای خود، يکپارچه شود.
کوفی عنان در سخنانی در نشست اتحاديه عرب گفت که سوريه در آستانه جنگ داخلی قرار دارد. او نيروهای دولتی سوريه را متهم به «اقدامهای وحشيانه و دستگيریهای گسترده» کرد.
نشست وزرای امور خارجه کشورهای عضو اتحاديه عرب پس از کشتار هفته گذشته در منطقه الحوله واقع در استان حمص برگزار میشود. در اين کشتار که واکنشهای گسترده بين المللی را در پی داشت، بيش از ۱۰۰ نفر که نيمی از آنها کودک بودند، کشته شدند. شورای امنيت سازمان ملل با صدور بيانيهای غير الزام آور، دولت سوريه را به خاطر اين کشتار محکوم کرد.
در تحولات ميدانی، ديدهبان حقوق بشر سوريه از کشته شدن دستکم ۳۳ نفر در روز شنبه در مناطق مختلف اين کشور خبر داده است. بيشتر کشته شدگان از حمص و ادلب هستند.
خبرگزاری آناتولی ترکيه هم از ورود ۴۰۰ آواره جديد سوری که از عمليات نظامی ارتش کشورشان فرار کردهاند، به ترکيه خبر داده است. بدين ترتيب شمار آوارگان سوری در ترکيه از مرز ۲۲۵۰۰ نفر گذشت.
به گزارش خبرگزاری دولتی سوريه، بشار اسد که روز يکشنبه، ۱۴ خرداد، در افتتاحيه دور جديد پارلمان اين کشور سخن میگفت، اظهار داشت که با اصلاحات میتوان «سدی در مقابل طمعهای منطقهای و بين المللی» ايجاد کرد.
او همچنين گفت که برگزاری انتخابات پارلمانی در موعد مقرر آن، به کسانی که میخواستد «سوريه در خون خود غوطه ور شود» ضربهای سخت وارد کرد.
برگزاری انتخابات پارلمانی سوريه در هفتههای اخير همزمان با ادامه خشونتها، انتقادهای زيادی در داخل و خارج اين کشور در پی داشت. غرب اين انتخابات را «مضحک» توصيف کرده است.
بشار اسد در ادامه گفت: «پس از يک سال و اندی از آغاز بحران، همه چيز بيش از پيش روشنتر میشود. نقش بين المللی در اين بحران بر کسی پوشيده نيست. استعمار که از چندين دهه پيش آغاز شده همچنان استعمار میماند اما روشها و چهرهاش تغيير میکند. برخی قدرت های منطقهای هم نقش خود را بحران به خوبی نشان دادهاند. پس اين همه خونی که ريخته شد، ما نيازمند تعقل بيشتر و آموختن از مردمی هستيم که توطئه را از روزهای آغازينش رمزگشايی کرد.»
بيش از ۱۴ ماه است که حکومت سوريه با اعتراضهای بیسابقهای روبرو است. با ادامه سرکوب اعتراضها به دست نيروهای دولتی و آغاز روند جدا شدن نيروهای ارتش، بخشی از اعتراضها وارد فاز نظامی شده است. آخرين گزارش سازمان ملل متحد از کشته شدن بيش از ۱۲هزار نفر از زمان آغاز اعتراضها در سوريه حکايت میکند.
از روزهای نخست آغاز اعتراضها در سوريه، مسئولان اين کشور از وجود توطئهای خارجی سخن گفتند. آنها میگويند با گروههای مسلح تروريست که به خارج وابسته هستند، مبارزه میکنند.
بشار اسد در سخنان خود افزود که روند سياسی در کشور در حال پيشروی است اما تروريسم همه روزه در حال بالا گرفتن است.
او با تاکيد بر اينکه جدا نساختن روند سياسی و مبارزه با تروريسم از يکديگر، خطايی بزرگ است و به تروريسم مشروعيت میبخشد افزود: «جدا سازی ميان روند سياسی و مبارزه با تروريسم، مسالهای اساسی برای دستيابی به راه حل بحران است.»
ریيس جمهوری سوريه در ادامه اظهار داشت: «اکنون با جنگی حقيقی روبرو هستيم و نحوه تعامل با جنگ با نحوه تعامل با مسائل داخلی متفاوت است.»
او يادآور شد: «هر روند سياسی که بر خواستههای مردم استوار نباشد، ارزشی ندارد. بنا بر خواستههای مردم از روز اول میدانستيم که روند سياسی به راه حل بحران نمیانجامد اما وارد فاز سياسی شديم چون میدانستيم جدای از بحران مردم به آن نياز دارند.»
بشار اسد گفت: «درهای سوريه برای هرکس که خواهان اصلاحات واقعی و گفتوگوی صادقانه است، باز است. قلبهای ما برای شرکت دادن هر سوری در مسير اعتلای کشور باز است.»
او همچنين تاکيد کرد: «امنيت ملی خطی قرمز است که نمیتوان در خصوص آن تساهل و تسامح داشت. هيچ بهانهای برای تروريسم با هر بهانهای که باشد نيست. با تروريسم و حاميان آن، تساهل و تسامح يا آتش بس وجود ندارد.»
ریيس جمهور سوريه افزود: «از مزدوری در داخل يا توطئه چينی در خارج سخن نمیگويم. جايگاه آنها مشخص است. بلکه سخن من با سوری است که وطن خود را دوست دارد اما نمیداند چگونه از آن حمايت کند. او نادانسته در ضربه زدن به وطن خود همراه با دشمنان آن شرکت میکند. آشوب تنها آشوب میآورد و وطن بنا نمیشود مگر بر پايه اخلاق نيکو.»
اسد با محکوم کردن کشتار هفته گذشته در منطقه الحوله واقع در استان حمص آن را «وحشیانه» توصیف کرد و گفت: «امکان ندارد ما دست به چنین اقدامی بزنیم.»
نشست اتحاديه عرب
از سوی ديگر، وزرای امور خارجه کشورهای عرب در نشست شامگاه شنبه خود در دوحه، پايتخت قطر، خواستار صدور قطعنامهای از سوی شورای امنيت بر پايه بند هفتم ميثاق نامه سازمان ملل متحد در خصوص سوریه شدند.
بيانيه نشست وزرای امور خارجه اتحاديه عرب يادآور شده است اين بيانيه بايد برای مجبور کردن دولت سوريه به ارجرای طرح شش مادهای کوفی عنان صادر شود.
کوفی عنان فرستاده ويژه سازمان ملل و اتحاديه عرب به سوريه، طرح صلحی شش مادهای برای حل و فصل بحران سوريه ارائه داده است. آتش بس ميان طرفهای درگير در سوريه نخستين بند از اين طرح است.
بيانيه نشست وزرای امور خارجه کشورهای عضو اتحاديه عرب با تاکيد بر ضرورت صدور قطعنامه برپايه بند هفتم ميثاقنامه سازمان ملل، يادآور شده است: «بايد تمام تماسهای اقتصادی و رفت و آمدهای زمينی، دريايی، تلفنی و بیسيمی با سوريه به شکلی کلی يا جزئی متوقف شود و اين کشور در تحريم ديپلماتيک قرار گيرد.»
اين بيانيه همچنين خواستار اقدامی فوری برای حمايت از غير نظاميان در سوريه از راه دادن اختيارات بيشتر به ناظران صلح سازمان ملل در اين کشور و افزايش شمار آنها شده است.
اين ناظران به سوريه رفتهاند تا بر آتش بسی که برپايه طرح صلح عنان در سوريه طرف های درگير با برقراری آن موافقت کردهاند، نظارت کنند.
اتحاديه عرب از اپوزيسيون سوريه هم خواست با کنار گذاشتن اختلافهای خود، يکپارچه شود.
کوفی عنان در سخنانی در نشست اتحاديه عرب گفت که سوريه در آستانه جنگ داخلی قرار دارد. او نيروهای دولتی سوريه را متهم به «اقدامهای وحشيانه و دستگيریهای گسترده» کرد.
نشست وزرای امور خارجه کشورهای عضو اتحاديه عرب پس از کشتار هفته گذشته در منطقه الحوله واقع در استان حمص برگزار میشود. در اين کشتار که واکنشهای گسترده بين المللی را در پی داشت، بيش از ۱۰۰ نفر که نيمی از آنها کودک بودند، کشته شدند. شورای امنيت سازمان ملل با صدور بيانيهای غير الزام آور، دولت سوريه را به خاطر اين کشتار محکوم کرد.
در تحولات ميدانی، ديدهبان حقوق بشر سوريه از کشته شدن دستکم ۳۳ نفر در روز شنبه در مناطق مختلف اين کشور خبر داده است. بيشتر کشته شدگان از حمص و ادلب هستند.
خبرگزاری آناتولی ترکيه هم از ورود ۴۰۰ آواره جديد سوری که از عمليات نظامی ارتش کشورشان فرار کردهاند، به ترکيه خبر داده است. بدين ترتيب شمار آوارگان سوری در ترکيه از مرز ۲۲۵۰۰ نفر گذشت.
وزیر نیروهای مسلح بریتانیا: حمله سایبری گزینهای متمدنانه است
نیک هاروی، وزیر نیروهای مسلح بریتانیا، روز یکشنبه، سوم ژوئن، گفت:
حملات پیشدستانه سایبری که به منظور خنثی کردن «تهدیدهای احتمالی علیه
امنیت ملی» انجام میشود «گزینهای متمدنانه» است.
به گزارش خبرگزاری فرانسه، وی که در همایش «گفتوگوی امنیتی» در سنگاپور سخن میگفت در واکنش به گزارشهایی درمورد حملات سایبری احتمالی ایالات متحده علیه برنامه هستهای ایران گفت: «جزئیاتش را نمیدانم و در مورد آن هم اظهارنظری نمیکنم.»
نیک هاروی که وزارتخانه او زیر نظر وزارت دفاع بریتانیا قرار دارد در عین حال گفت: «اما چیزی که میتوانم بگویم این است، اگر دولتی به این نتیجه رسید که به خاطر منافع ملی یا... امنیت ملی به حریف خود لطمهای بزند باید گفت که این گزینهای متمدنانهاست.»
یک شرکت کامپیوتری روسی هفته گذشته اعلام کرد یک ویروس تازه رایانهای را کشف کرده که از قدرت تخریب بیسابقهای برخوردار است و هدف اصلی آن ایران بهشمار میآید و ممکن است به عنوان یک جنگافزار سایبری توسط غرب و اسرائیل مورد استفاده قرار گیرد.
شرکت «کاسپرسکی لَبز» گفت که این ویروس «شعله» نام دارد و کشف آن در جریان تحقیقات اتحادیه بینالمللی مخابرات صورت گرفتهاست.
به گزارش خبرگزاری فرانسه، موضعی که وزیر بریتانیایی روز یکشنبه در این مورد اتخاذ کرد با پشتیبانی کانادا روبهرو شد و پیتر گوردون مککی، وزیر دفاع کانادا نیز با اظهار اینکه «باید آماده بود»، حملات سایبری پیشدستانه را «نوعی بیمه» توصیف کرد.
صنایع ایران پیش از این نیز هدف ویروسهای دیگر از جمله ویروس رایانهای «استاکسنت» قرار گرفتهاست که در سال ۲۰۱۰ برنامه هستهای ایران را هدف قرار داد.
سال گذشته نیز گزارش شد که ویروس سارق اطلاعات «دوکو» که برای سرقت اطلاعات از زیرساختهای حیاتی صنعتی، طراحی شده بود، بخش صنعتی ایران را هدف قرار دادهاست.
روزنامه نیویورک تایمز روز جمعه خبر داد که باراک اوباما، رییسجمهوری آمریکا، با بهکارگیری استاکسنت، حملات سایبری به برنامه هستهای ایران را شتاب بخشیده و حتی با وجود اینکه این ویروس در سال ۲۰۱۰ به طور اتفاقی وارد اینترنت شد در تصمیم او برای گسترش این حملات خللی وارد نیامدهاست.
به گفته کارشناسان، قدرت کدهای ویروس «شعله» ۲۰ بار بیشتر از ویروس استاکسنت و ۱۰۰ بار بیشتر از ویروسهای معمول در سرقت اطلاعات اینترنتی است.
دولتهای ایالات متحده آمریکا و اسرائیل به طور علنی و آشکار دست داشتن در تهیه بدافزار «شعله» را اعلام نکردهاند، ولی ژنرال «موشه یعالون» وزیر راهبردی و معاون نخست وزیر اسرائیل روز سهشنبه گفت که استفاده از نرمافزار برای برخورد با برنامه هستهای ایران «امری منطقی» است.
در همین حال، کارشناسان آمریکایی روز هفتم اردیبهشت، در یکی از کمیتههای کنگره آمریکا با اشاره به سرمایهگذاری یک میلیارد دلاری جمهوری اسلامی ایران در زمینه تواناییهای سایبری هشدار دادند که تهران با هدف حمله سایبری به غرب در حال تقویت دانش فنی خود است.
به گزارش خبرگزاری فرانسه، وی که در همایش «گفتوگوی امنیتی» در سنگاپور سخن میگفت در واکنش به گزارشهایی درمورد حملات سایبری احتمالی ایالات متحده علیه برنامه هستهای ایران گفت: «جزئیاتش را نمیدانم و در مورد آن هم اظهارنظری نمیکنم.»
نیک هاروی که وزارتخانه او زیر نظر وزارت دفاع بریتانیا قرار دارد در عین حال گفت: «اما چیزی که میتوانم بگویم این است، اگر دولتی به این نتیجه رسید که به خاطر منافع ملی یا... امنیت ملی به حریف خود لطمهای بزند باید گفت که این گزینهای متمدنانهاست.»
یک شرکت کامپیوتری روسی هفته گذشته اعلام کرد یک ویروس تازه رایانهای را کشف کرده که از قدرت تخریب بیسابقهای برخوردار است و هدف اصلی آن ایران بهشمار میآید و ممکن است به عنوان یک جنگافزار سایبری توسط غرب و اسرائیل مورد استفاده قرار گیرد.
شرکت «کاسپرسکی لَبز» گفت که این ویروس «شعله» نام دارد و کشف آن در جریان تحقیقات اتحادیه بینالمللی مخابرات صورت گرفتهاست.
به گزارش خبرگزاری فرانسه، موضعی که وزیر بریتانیایی روز یکشنبه در این مورد اتخاذ کرد با پشتیبانی کانادا روبهرو شد و پیتر گوردون مککی، وزیر دفاع کانادا نیز با اظهار اینکه «باید آماده بود»، حملات سایبری پیشدستانه را «نوعی بیمه» توصیف کرد.
صنایع ایران پیش از این نیز هدف ویروسهای دیگر از جمله ویروس رایانهای «استاکسنت» قرار گرفتهاست که در سال ۲۰۱۰ برنامه هستهای ایران را هدف قرار داد.
سال گذشته نیز گزارش شد که ویروس سارق اطلاعات «دوکو» که برای سرقت اطلاعات از زیرساختهای حیاتی صنعتی، طراحی شده بود، بخش صنعتی ایران را هدف قرار دادهاست.
روزنامه نیویورک تایمز روز جمعه خبر داد که باراک اوباما، رییسجمهوری آمریکا، با بهکارگیری استاکسنت، حملات سایبری به برنامه هستهای ایران را شتاب بخشیده و حتی با وجود اینکه این ویروس در سال ۲۰۱۰ به طور اتفاقی وارد اینترنت شد در تصمیم او برای گسترش این حملات خللی وارد نیامدهاست.
به گفته کارشناسان، قدرت کدهای ویروس «شعله» ۲۰ بار بیشتر از ویروس استاکسنت و ۱۰۰ بار بیشتر از ویروسهای معمول در سرقت اطلاعات اینترنتی است.
دولتهای ایالات متحده آمریکا و اسرائیل به طور علنی و آشکار دست داشتن در تهیه بدافزار «شعله» را اعلام نکردهاند، ولی ژنرال «موشه یعالون» وزیر راهبردی و معاون نخست وزیر اسرائیل روز سهشنبه گفت که استفاده از نرمافزار برای برخورد با برنامه هستهای ایران «امری منطقی» است.
در همین حال، کارشناسان آمریکایی روز هفتم اردیبهشت، در یکی از کمیتههای کنگره آمریکا با اشاره به سرمایهگذاری یک میلیارد دلاری جمهوری اسلامی ایران در زمینه تواناییهای سایبری هشدار دادند که تهران با هدف حمله سایبری به غرب در حال تقویت دانش فنی خود است.
رئیسجمهور سوریه گفت که دولتش
همواره آماده گفتوگو با مخالفان است، ولی با افرادی که با خارج از این
کشور همکاری میکنند و با فعالیتهای تروریستی در ارتباط هستند، وارد
مذاکره نخواهد شد.
بشار اسد امروز یکشنبه سوم ژوئن (۱۴ خرداد) در یک
سخنرانی در مجلس سوریه گفت که کشورش در حال عبور از بحرانیترین مرحله
تاریخی از زمان پایان یافتن استعمار تاکنون است.او اضافه کرد که سوریه با یورشی داخلی و بینالمللی روبهرو شده و توطئههایی از خارج علیه سوریه و برای تضعیف این کشور در جریان است.
او افراد وابسته به کشورهای خارجی را به مداخله در امور داخلی و شدت بخشیدن به خشونتها در سوریه متهم کرد و گفت که این کشور به گفته او با "جنگی واقعی" روبهرو شده است.
رئیس جمهور سوریه که برای اولینبار پس از کشته شدن بیش از صد نفر در شهر حوله سخن میگفت، بار دیگر افرادی را که تروریست خواند، مسئول ناآرامیهای این کشور معرفی کرد و گفت: "تروریسم را باید از راهحلهای سیاسی کنار گذاشت."
او نقش داشتن نیروهای دولتی در کشتار حوله را رد کرد و گفت که این کشتار "جنایتی کریه" بوده است که هیچ "جانوری" نمیتواند مرتکب آن شود.
ناظران سازمان ملل متحد گزارش کردهاند که نشانههایی از دست داشتن نیروهای وفادار به دولت در کشتار حوله وجود دارد.
آنها گفتهاند که بیشتر کشتهشدگان با اعدامهایی شتابزده و خودسرانه جان خود را از دست دادهاند.
به دنبال این کشتار چندین کشور دیپلماتهای سوریه را اخراج کردند.
آقای اسد در سخنان امروز خود گفت: "ما را منبع هرگونه خشونت و ناآرامی معرفی می کنند و به نادیده گرفتن آنچه در اطرافمان میگذرد، متهم کردهاند."
او گفت: "خساراتی خونبار به کشورمان وارد شده است و بعد از تمام خونهای بیگناهی که ریخته شده، لازم است که معقولانهتر وارد عمل شویم."
آقای اسد همچنین گفت که کشتار حوله تا همیشه مایه شرمساری خواهد بود.
رئیسجمهور سوریه همچنین با تاکید بر ضرورت مقابله با بحران و نه فرار از آن، گفت: "برخورد با بحران میتواند دردناک باشد، ولی درمانگر است."
آقای اسد با بیان این که دولت سوریه از ابتدا به دنبال یافتن راهحلی سیاسی برای پایان دادن به بحران بوده است، گفت: "راهحل سیاسی و تروریسم رابطهای با هم ندارند."
او اضافه کرد: "تروریستها سرها را از بدن جدا کردهاند، مردم را کشتهاند و همه انواع خشونتها را به کار بردهاند."
او گفت که به همین دلیل، نباید با مذاکره با عاملان این اقدامات تروریستی، به آنها اعتبار داد.
بشار اسد گفت که بحران در سوریه برای مدتی طولانی ادامه داشته و از نظر روانی، اقتصادی و سیاسی بر وضعیت این کشور تاثیر گذاشته است.
او گفت: "هرچه زمان بیشتری از دست بدهیم، خون بیشتری ریخته میشود."
او اضافه کرد که آنچه دولت در شرایط کنونی انجام میدهد، از روی اجبار و برای محافظت از سوریه است.
در عین حال، رئیسجمهور سوریه در اولین سخنرانی خود بعد از تصویب قانون اساسی جدید و تشکیل مجلس جدید سوریه، بر ضرورت تداوم روند اصلاحات سیاسی در این کشور تاکید کرد و گفت که برگزاری انتخابات مجلس یکی از نشانههای این روند و پاسخی به "قاتلان" بوده است.
مخالفان دولت سوریه مشارکت در انتخابات مجلس را تحریم کرده بودند.
آقای اسد امروز گفت: "یک سیاستمدار واقعی هیچوقت دولت و مشارکت سیاسی در کشور خود را رد و تحریم نمیکند."
او گفت: افرادی که به فعالیتهای تروریستی دست میزنند، علاقهای به گفتوگو ندارند.
رئیسجمهور سوریه با اشاره به تصویب قانون اساسی جدید این کشور گفت: "موفقیت ما با اصلاحات پیوند خورده است و باید تمام راهحلهای سیاسی را (برای رفع بحران) پیدا کنیم".
او گفت: تصمیم نهایی (درباره سرنوشت سوریه) طبق نظر مردم گرفته خواهد شد، همانطور که درباره قانون اساسی تصمیمگیری شد.
تدارکات نهایی برای برگزاری جشن های خیابانی بزرگداشت ۶۰ سالگی سلطنت ملکه الیزابت دوم، در سراسر بریتانیا در حال انجام است.
انتظار می رود هزاران نفر امروز یکشنبه سوم ژوئن
در لندن برای آغاز این جشن ها و تماشای بزرگترین رژه شناورها به کنار رود
تیمز بیایند.حدود ۱۰۰۰ قایق با طراحی ها و دکورهای مختلف در نمایش امروز شرکت خواهند کرد.
گفته شده که این نمایش در طول بیش از سیصد سال گذشته بی سابقه است.
ملکه بریتانیا به همراه همسرش پرنس فیلیپ سوار بر قایقی خواهد شد که با بیش از ده هزار گل تزئین شده است.
مسیر عبور این قایق ها از رودتیمز تا تاور بریج خواهد بود.
انتظار می رود میلیون ها نفر در جشن هایی که به مناسبت ۶۰ سالگی سلطنت ملکه در سراسر بریتانیا برپا می شود، شرکت کنند.
نمایش امروز پس از شش ساعت و با عبور آخرین قایق از از تاور بریج به پایان می رسد.
هزینه ده میلیون پوندی مراسم امروز را اهداکنندگان خصوصی پرداخت کرده اند، اما گفته شده که هزینه تامین امنیت این مراسم توسط مالیات دهندگان پرداخت می شود.
در همین حال گروه های مخالف سلطنت گفته اند که قصد دارند در اعتراض به آن چه که حکومت سلطنتی "غیرقابل قبول" نامیده اند، دست به اعتراض بزنند.
پژوهشگران می گویند که تولد زودهنگام، احتمال بروز مشکلات مرتبط با سلامت روانی در بزرگسالی را بالا می برد.
بر اساس نتایج تحقیقی در مرکز "بایگانی روانشناسی
عمومی"، احتمال بروز اختلال دوقطبی، افسردگی و روان پریشی در بزرگسالی،
برای نوزادان نارس بیشتر است.در مجموع، احتمال بروز این بیماری ها همچنان پایین است ولی برای افرادی که نارس به دنیا آمده اند، بالاتر است.
کارشناسان، با این حال، تاکید می کنند که امروزه در مراقبت از نوزادان نارس، پیشرفت های قابل توجهی صورت گرفته است.
دوران بارداری کامل حدود ۴۰ هفته است ولی از هر ۱۳ نوزاد، یک نوزاد، پیش از ۳۶ هفتگی و به صورت نارس به دنیا می آید.
ریسک بالا
پژوهشگران در موسسه روانپزشکی کینگز کالج لندن و موسسه کارولینسکا در سوئد، اطلاعات مربوط به یک میلیون و سیصدهزار نوزاد را که در سال های ۱۹۷۳ تا ۱۹۸۵ در سوئد به دنیا آمده اند، تحلیل کرده اند.آنها در این تحلیل به این نتیجه رسیده اند که ۱۰ هزار و ۵۲۳ نفر با اختلالات روانی به بیمارستان مراجعه کرده اند که از میان آنها ۵۸۰ نفر نارس به دنیا آمده اند.
دکتر چیرارا نسارتی، یکی از این پژوهشگران، گفت که رقم واقعی ممکن است بالاتر باشد چرا که برخی بیماری ها در وضع غیربحرانی، نیاز به مراجعه به بیمارستان ندارد.
با این حال، او می گوید که ریسک ابتلا به این بیماری ها پایین است و اکثریت نوزادان نارس در بزرگسالی از سلامتی کامل برخوردارند.
او به بی بی سی می گوید: "فکر نمی کنم که برای والدین، جای نگرانی باشد، ولی به هر حال، می دانیم که تولد پیش از موعد، وضعیت روانی فرد را در معرض آسیب پذیری قرار می دهد. والدین باید از این موضوع آگاه باشند و فقط مراقب بروز علائم اولیه ای از مشکلات جدی تر باشند."
تکان دهنده
مارجوری والاس، مدیر اجرایی سازمان خیریه بهداشت روانی سین (SANE)، می گوید: "ما می دانستیم که تولد زودهنگام با شیزوفرنی مرتبط است، ولی دیدن مستنداتی که ارتباط آن را با مشکلات روانی گوناگون نشان می دهد، تکان دهنده است."از سوی دیگر، اندی کول، مدیر اجرایی موسسه خیریه مراقبت از نوزادان "بلیس" می گوید که کاملا قطعی است که تولد زودهنگام می تواند روی رشد مغزی تاثیر بگذارد، "اما برخی افراد در این تحقیق، ۴۰ سال پیش به دنیا آمده اند و وضعیت مراقبت از نوزادان نارس و توانایی دانش پزشکی بالینی برای محدودکردن آسیب های عصبی، در طول چهل سال گذشته، تغییر کرده و به پیشرفت های قابل توجهی رسیده است."
از جمله این پیشرفت ها می توان به دست یابی به توانایی هایی در خنک کردن مغز اشاره کرد که احتمال صدمه های مغزی پس از تولد را کاهش می دهد؛ همچنین پیشرفت در حوزه دانش و ابزارهای کمکی تنفس، سبب اطمینان از رسیدن اکسیژن کافی به مغز می شود.
اظهارنظر اخیر رجب طیب اردوغان، نخستوزیر ترکیه، علیه سقط جنین و سزارین خشم فعالان حقوق زنان را در این کشور برانگیخته است.
آقای اردوغان گفته است که "فرقی ندارد یک بچه را
توی شکم مادرش بکشیم یا بیرون آن" و تاکید کرده است "به نظر من هیچ کس
نباید حق انجام این کار را داشته باشد".او همچنین گفته است با زایمان به شیوه سزارین مخالف است، چرا که آن را روشی "غیرطبیعی" میداند.
فاطمه شاهین، وزیر امور اجتماعی و خانواده در کابینه آقای اردوغان، نیز ضمن حمایت از نظر نخستوزیر درباره سقط جنین گفته است سزارین به هر حال "یک عمل جراحی است که سلامت مادر را به خطر میاندازد".
از سال ۱۹۸۳ در ترکیه سقط جنین تا ده هفتگی جنین قانونی است.
البته وزیر بهداشت ترکیه خواهان بازنگری قانون سقط جنین شده که مخالفان بیم آن را دارند به ممنوعیت کلی آن بینجامد.
گروه جمعیت فمینیستی استانبول با برگزاری تجمعی در مقابل دفتر نخستوزیر، مخالفت خود را با اظهارات او اعلام کردهاند. مخالفان در این تجمع شعار می دادند که "رحم ما، زندگی ما، انتخاب ما" است.
آنان همچنین در پاسخ به گفته آقای اردوغان که سقط جنین را معادل "قتل" دانسته بود گفتهاند که "قتل خشونت مردانه است" اما سقط جنین انتخاب ما زنان است.
خانم نازلیآقا افزوده است: "تنها کشور اروپایی که سقط جنین در آن غیرقانونی محسوب میشود مالت است. اردوغان از یک طرف به این که ما هفدهمین اقتصاد دنیا هستیم میبالد و از طرف دیگر میخواهد ما را کنار مالت بگذارد".
البته اعمال محدودیت بر سقط جنین ضرورتا به روند عضویت ترکیه در اتحادیه اروپا ضربه نمیزند، چرا که کشورهایی دیگری نیز در اروپا هستند که شرایط بسیار سختی برای سقط جنین وضع کردهاند.
اصغر الهی، نویسنده رمانهای "سالمرگی"، "مادرم بیبی جان" و مجموعه داستانهای "بازی" و "قصههای پاییزی" درگذشت.
آقای الهی با رمان "سالمرگی" در سال ۱۳۸۶ موفق به دریافت جایزه "بهترین رمان" از جایزه هوشنگ گلشیری شده بود.او که متولد سال ۱۳۲۳ در مشهد بود، روز ۱۲ خردادماه، بر اثر عارضه قلبی در بیمارستان قلب تهران درگذشت.
نخستین داستان های کوتاه اصغر الهی در دهه چهل منتشر شدند.
در سال ۱۳۷۰ اصغر الهی با انتشار مجموعه داستان کوتاه "دیگر سیاووشی نمانده است" به کشف و خلق شگردهای تازه روایتگری در داستانهای روانشناختی پرداخت.
مجموعه داستان های "دیگر سیاوشی نمانده"، "رؤیا تا رؤیا" و نمایشنامه "قالیباف" از دیگر آثار ادبی اوست.
پس از روی کار آمدن دولت محمود احمدی نژاد، رمان "سالمرگی" در زمره کلیک آثاری قرار گرفت که مجوزشان برای تجدید چاپ لغو شد و چاپ مجددشان منوط به بررسی دوباره اثر شد.
به گزارش خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا) او دانشیار دانشگاه علوم پزشکی تهران و متخصص روانپزشکی بود و بین سالهای ۱۳۵۸ تا ۱۳۶۰ بهعنوان سردبیر مجله «بازتاب روانشناسی» فعالیت داشت.
اصغر الهی همچنین چند کتاب در زمینه شناخت مسائل روانپزشکی ترجمه و تألیف کرده است.
مراسم تشییع او روز دوشنبه (۱۵ خردادماه) از مقابل انستیتوی روانپزشکی تهران برگزار خواهد شد.
ادامۀ نبرد با القاعده و وضعیت وخیم انسانی در یمن
از آغاز نبردها در دوازدهم ماه مۀ گذشته، ٣٨٣ نفر از دو طرف
کشته شده اند. امروز در ابوظبی اعلام شد امارات متحدۀ عربی تصمیم گرفته است
در راستای کمک به مردم یمن یک کمک غذائی اضطراری به ارزش ١٣٦میلیون دلار
را به یمن اختصاص دهد.
در جریان زد و خورد میان ارتش یمن و شورشیان وابسته به سازمان
تروریستی القاعده در جنوب این کشور، در ساعات دیشب تا امروز (یکشنبه) شش تن
از شورشیان و یک سرباز ارتش یمن کشته شدند.
ارتش یمن از روز دوازدهم ماه مه گذشته در جنوب این کشور سرگرم نبرد با اعضای القاعده است که کنترل برخی از شهرهای این منطقه را به دست گرفته اند.
از آغاز نبردها در ماه گذشته، ٣٨٣ نفر از دو طرف کشته شده اند.
از این عده ٢٨١ نفر از شورشیان، ٦٦ نفر از افراد ارتش، ١٦نفر عضو نیروهای شبه نظامی کمک کننده به ارتش و بالاخره ١٨ نفر از غیرنظامیان این کشور بوده اند.
باید یادآوری کنیم که بیش از یک سال تظاهرات ضد دولتی و زد و خورد میان طرفداران و مخالفان علی عبدالله صالح- رئیس جمهوری پیشین این کشور- که سر انجام رضایت داد از قدرت کناره گیری کند و کتنرل القاعده بر برخی از شهرهای جنوب یمن و بی ثباتی و نا امنی ناشی از آن باعث شده است که یمن در وضعیتی بحرانی قرار گیرد و مردم به شدت نیازمند کمک های بشر دوستانه شوند.
امروز در ابوظبی اعلام شد امارات متحدۀ عربی تصمیم گرفته است در راستای کمک به مردم یمن یک کمک غذائی اضطراری به ارزش ١٣٦میلیون دلار را به یمن اختصاص دهد.
اتحادیۀ اروپا در ماه مه گذشته یک کمک بشردوستانۀ ٢٠ میلیون یورویی را در اختیار یمن قرار داده بود.
ارتش یمن از روز دوازدهم ماه مه گذشته در جنوب این کشور سرگرم نبرد با اعضای القاعده است که کنترل برخی از شهرهای این منطقه را به دست گرفته اند.
از آغاز نبردها در ماه گذشته، ٣٨٣ نفر از دو طرف کشته شده اند.
از این عده ٢٨١ نفر از شورشیان، ٦٦ نفر از افراد ارتش، ١٦نفر عضو نیروهای شبه نظامی کمک کننده به ارتش و بالاخره ١٨ نفر از غیرنظامیان این کشور بوده اند.
باید یادآوری کنیم که بیش از یک سال تظاهرات ضد دولتی و زد و خورد میان طرفداران و مخالفان علی عبدالله صالح- رئیس جمهوری پیشین این کشور- که سر انجام رضایت داد از قدرت کناره گیری کند و کتنرل القاعده بر برخی از شهرهای جنوب یمن و بی ثباتی و نا امنی ناشی از آن باعث شده است که یمن در وضعیتی بحرانی قرار گیرد و مردم به شدت نیازمند کمک های بشر دوستانه شوند.
امروز در ابوظبی اعلام شد امارات متحدۀ عربی تصمیم گرفته است در راستای کمک به مردم یمن یک کمک غذائی اضطراری به ارزش ١٣٦میلیون دلار را به یمن اختصاص دهد.
اتحادیۀ اروپا در ماه مه گذشته یک کمک بشردوستانۀ ٢٠ میلیون یورویی را در اختیار یمن قرار داده بود.
ادامۀ تظاهرات مصری ها در اعتراض به رأی دادگاه حسنی مبارک
تظاهرات مردم قاهره در میدان تحریر این شهر که پس از صدور
احکام محکومیت حسنی مبارک، رئیس جمهوری پیشین این کشور، و دیگر بلند پایگان
متهم به سرکوب و کشتار مردم در جریان انقلاب سال گذشته آغاز شد، دیشب و
امروز ادامه داشت.
به گزارش خبرگزاری ها از قاهره، از در حدود بیست هزار نفر که دیروز (شنبه)
میدان تحریر را به اشغال خود درآورده بودند صدها تن سراسر دیشب را در این
میدان گذرانده و در چادر یا روی زمین خوایبده و امروز به تظاهرات خود علیه
دادگستری مصر ادامه دادند.
دادگاه مصری دیروز حسنی مبارک را به اتهام دادن اجازۀ تیراندازی به مردم مقصر شناخت و به زندان ابد محکوم ولی او را از اتهام فساد مالی تبرئه کرد.
علاوه بر حسنی مبارک، حبیب العادلی، وزیر کشور مصر در زمان جنبش مردم این کشور نیز به زندان ابد محکوم شد اما شش مقام امنیتی مصر از اتهام شرکت در کشتار مردم تبرئه شدند.
دادگاه دو پسر حسنی مبارک را نیز از اتهام فساد مالی تبرئه کرد.
دادستان دادگاه برای حسنی مبارک و حبیب العادلی تقاضای مجازات اعدام کرده بود.
در جریان سرکوب قیام مردم مصر که به سقوط دولت مبارک منجر شد ٨٥٠ نفر جان خود را از دست دادند.
وکلای متهمان محکوم شده اعلام کردند که از احکام صادره تقاضای تجدید نظر خواهند کرد.
در پی صدور احکام دادگاه و اظهار نظر احمد شفیق، از نخست وزیران مصر در دوران مبارک، که از مردم خواست رأی دادگاه را بپذیرند ستاد انتخاباتی او دیشب غارت شد.
احمد شفیق که نامزد مقام ریاست جمهوری مصر است و محمد مورسی، نامزد اخوان المسلمین مصر، در دور اول این انتخابات بیش از دیگر نامزدها رأی آورده و به دور دوم راه یافته اند.
علاوه بر قاهره، در دیگر شهرهای بزرگ مصر چون اسکندریه، سوئز، پورت سعید و اسماعیلیه نیز هزاران تن از مردم علیه آراء صادره در روز گذشته دست به تظاهرات زدند.
تأکید مجدد بشار اسد بر عزم جزم خود برای سرکوب قیام مردم سوریه
رئیس جمهوری سوریه که از آغاز قیام مردم، خیزش آنان را هدایت
شده از خارج و معترضان را تروریست خوانده است ضمن تأکید بر عزم جزم خود
برای پایان دادن به قیام مردم گفت در نبرد با تروریسم و حامیان آن سازش و
مصالحه ای در کار نخواهد بود.
بشار اسد، رئیس جمهوری سوریه، در یک سخنرانی در پارلمان جدید این
کشور بر عزم جزم خود برای مبارزه با قیام مردم سوریه تأکید کرده وبار دیگر
کشورهای خارجی و بیگانگان را به دست زدن به یک جنگ علیه سوریه متهم کرد.
بشار اسد که در روزهای اخیر و به ویژه پس از کشتار در شهر "حوله"، آماج انتقادهای شدید رهبران کشورهای مختلف بوده است پس از شانزده ماه سرکوب مردم که نزدیک به ١٥٠٠٠ کشته، صدها هزار آوارۀ گریخته به کشورهای همسایه و ده ها هزار زخمی به بار آورده است مدعی شد که رژیم او از تمامی راه های سیاسی برای حل بحران استفاده کرده است اما این کوشش ها بیهوده بوده چرا که سوریه با جنگی که از خارج هدایت می شود رو به روست.
رئیس جمهوری سوریه که از آغاز قیام مردم، خیزش آنان را هدایت شده از خارج و معترضان را تروریست خوانده است، گفت به باور او مسئولان وضعیت کنونی که "تروریست ها" هستند علاقه ای به مذاکره و اصلاحات ندارند و مأموریتی به آنان محول شده است که اگر دولت نتواند جلوشان را بگیرد تا مأموریت خود را انجام ندهند دست بر نخواهند داشت.
بشار اسد در نطق خود برای اعضای پارلمان جدید گفت سوریه با "طرحی ویرانگر" رو بروست و او سنگری در مقابل تروریسمی روزافزون است.
بشار اسد اطمینان داد که در نبرد با تروریسم و حامیان آن سازش و مصالحه ای در کار نخواهد بود.
رئیس جمهوری سوریه که هیچگاه اپوزیسیون این کشور را به رسمیت نشناخته است بدون نام بردن از شورای ملی سوریه که از نظر او به خارج وابسته است گفت مذاکره ای با مخالفان وابسته به خارج مطرح نیست.
بشار اسد که در روزهای اخیر و به ویژه پس از کشتار در شهر "حوله"، آماج انتقادهای شدید رهبران کشورهای مختلف بوده است پس از شانزده ماه سرکوب مردم که نزدیک به ١٥٠٠٠ کشته، صدها هزار آوارۀ گریخته به کشورهای همسایه و ده ها هزار زخمی به بار آورده است مدعی شد که رژیم او از تمامی راه های سیاسی برای حل بحران استفاده کرده است اما این کوشش ها بیهوده بوده چرا که سوریه با جنگی که از خارج هدایت می شود رو به روست.
رئیس جمهوری سوریه که از آغاز قیام مردم، خیزش آنان را هدایت شده از خارج و معترضان را تروریست خوانده است، گفت به باور او مسئولان وضعیت کنونی که "تروریست ها" هستند علاقه ای به مذاکره و اصلاحات ندارند و مأموریتی به آنان محول شده است که اگر دولت نتواند جلوشان را بگیرد تا مأموریت خود را انجام ندهند دست بر نخواهند داشت.
بشار اسد در نطق خود برای اعضای پارلمان جدید گفت سوریه با "طرحی ویرانگر" رو بروست و او سنگری در مقابل تروریسمی روزافزون است.
بشار اسد اطمینان داد که در نبرد با تروریسم و حامیان آن سازش و مصالحه ای در کار نخواهد بود.
رئیس جمهوری سوریه که هیچگاه اپوزیسیون این کشور را به رسمیت نشناخته است بدون نام بردن از شورای ملی سوریه که از نظر او به خارج وابسته است گفت مذاکره ای با مخالفان وابسته به خارج مطرح نیست.
آیت الله خامنه ای: هرگونه حرکت ناشایست اسرائیل چون صاعقه بر سر خودش فرو خواهد آمد
آیت الله خامنه ای گفت دم از حملۀ نظامی زدن این ها حاکی از دست
خالی، وحشت و حیرانی آن هاست. رهبر جمهوری اسلامی افزود اگر اسرائیل یا به
گفتۀ او "صهیونیست ها" هرگونه قدم کجی بردارند و هرگونه حرکت ناشایستی
انجام دهند مثل صاعقه ای بر سر خودشان فرو خواهد آمد.
آیت الله علی خامنه ای، رهبر جمهوری اسلامی ایران، امروز (یکشنبه)
در یک سخن رانی در مراسم سالگرد مرگ آیت الله خمینی- رهبر انقلاب و
بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران- ادعا کرد که ایران در ٢٠٠ سال پیش از این
انقلاب یک دوران سخت و ذ لت بار را گذرانده ، در حوزۀ سیاست منزوی بوده، در
فعل و انفعالات منطقه و جهان هیچ تأثیری نداشته، در حوزۀ اقتصاد رو به
انحطاط و در حوزۀ علم و فناوری به کلی عقب مانده بوده و هیچ دستاورد علمی
قابل ملاحظه ای نداشته است.رهبر جمهوری اسلامی ایران پس از ترسیم این تصویر سیاه از ایران پیش از انقلاب، ادعا کرد که در طول ٣٣ سال پس از انقلاب غلبه بر چالش های سیاسی، نظامی، امنیتی و اقتصادی تنها یکی از نمونه های پیشرفت کشور بوده است.
آیت الله خامنه ای در بخش دیگری از سخنان امروز خود در ارتباط با برنامۀ هسته ای ایران و مخالفت جامعۀ بینن المللی با این برنامه و تحریم های اعمال شده علیه تهران گفت در محافل سیاسی و رسانه ای دنیا از خظر ایران هسته ای دم می زنند اما او می گوید این ها دروغ می گویند و به گفتۀ او "فریب گری" می کنند.
به زعم رهبر جمهوری اسلامی آن چه دنیا از آن می ترسد و باید بترسد ایران اسلامی و نه ایران هسته ای است.
به گفتۀ آیت الله خامنه ای تحریم های اعمال شده علیه ایران بزرگ ترین کمک را به این کشور کرده است.
آیت الله خامنه ای پس از بیان این ادعا که ایران اسلامی در ارکان قدرت استکباری زلزله انداخته است به حملۀ احتمالی اسرائیل به تأسیسات هسته ای ایران پرداخت و گفت دم از حملۀ نظامی زد ن این ها حاکی از دست خالی، وحشت و حیرانی آن هاست.
رهبر جمهوری اسلامی افزود اگر اسرائیل یا به گفتۀ او "صهیونیست ها" هرگونه قدم کجی بردارند و هرگونه حرکت ناشایستی انجام دهند مثل صاعقه ای بر سر خودشان فرو خواهد آمد.
آیت الله خامنه ای پس از متهم کردن آمریکا به استفاده از تجربۀ انگلیسی ها برای اختلاف انداختن میان شیعه و سنی، گفت اینان در حرکتی دیوانه وار می خواهند مسألۀ هسته ای ایران را بزرگ کنند تا مسائل خود را از نظرها بپوشانند.
سرانجام این که رهبر جمهوری اسلامی بدون نام بردن از شخص خاصی بلندپایگان کشور را مورد خطاب قرار داد و در هشداری به آنان گفت اگر مسئولان کشور دچار "خود محوری، تکبر و خود شگفتی" شوند همه تودهنی خواهیم خورد.
بی توجهی اصناف سنندج به دستور بستن مغازها در سالمرگ خمینی
برپایه گزارش دریافتی از سنندج، تفاضای مقامات رژیم و امور اصناف این شهر جهت تعطیلی مغازه ها به مناسبت سالگرد مرگ خمینی در روزهای 14 و 15 خردادماه، با بی توجهی مغازه داران این شهر روبه رو شد.
علیرغم تقاضای کتبی و بخشنامه ای مقامات رژیم به مردم سنندج جهت تعطیلی مغازه ها و محل های کارشان به مناسبت سالگرد مرگ خمینی، مردم این شهر به ویژه اصناف در اقدامی هماهنگ به این خواسته مقامات رژیم پاسخ منفی داده و از صبح روز یکشنبه 14 خردادماه کلیه مغازه داران به جز چند مغازه محدود در بازار طلافروشان مغازه های خود را باز کردند.
برپایه گزارش دریافتی از سنندج، تفاضای مقامات رژیم و امور اصناف این شهر جهت تعطیلی مغازه ها به مناسبت سالگرد مرگ خمینی در روزهای 14 و 15 خردادماه، با بی توجهی مغازه داران این شهر روبه رو شد.
علیرغم تقاضای کتبی و بخشنامه ای مقامات رژیم به مردم سنندج جهت تعطیلی مغازه ها و محل های کارشان به مناسبت سالگرد مرگ خمینی، مردم این شهر به ویژه اصناف در اقدامی هماهنگ به این خواسته مقامات رژیم پاسخ منفی داده و از صبح روز یکشنبه 14 خردادماه کلیه مغازه داران به جز چند مغازه محدود در بازار طلافروشان مغازه های خود را باز کردند.
علی خامنهای٬ رهبر جمهوری اسلامی:
اگر مسئولان مغرور شوند تودهنی خواهند خورد
به گزارش خبرگزاریها٬ آقای خامنهای روز یکشنبه (۱۴ خرداد) در آرامگاه آیتالله خمینی افزوده است: «اگر توقف کنیم به عقب پرت میشویم و اگر دچار غرور شویم به زمین خواهیم خورد.»
این اظهارات رهبر جمهوری اسلامی در شرایطی ایراد میشود که رابطه محمود احمدینژاد طی یک سال و نیم گذشته با وی تیره شده است.
آقای احمدینژاد پس از مقاومت در برابر دستور رهبر جمهوری اسلامی مبنی بر ادامه کار حیدر مصلحی در وزارت اطلاعات٬ از سوی حامیان وی تحت حملات و انتقادهای شدیدی قرار گرفته است.
پیش از خامنهای٬ محافظهکاران منتقد احمدینژاد نیز یکی از علتهای مقاومت وی در برابر رهبر جمهوری اسلامی و سایر قوا را «غرور» و «تکبر» رئیس دولت دهم عنوان کرده بودند.
احمدینژاد پس از مواجه با حملات و انتقادهای تند حامیان خامنهای با عقبنشینی از مواضع خود٬ در ماههای اخیر تلاشها برای بازسازی روابط خود با برخی نهادهای سیاسی٬ امنیتی و نظامی را آغاز کرده است.
مشاور نظامی علی خامنهای یک میلیون یهودی ساکن اسرائیل را تهدید کرد
یحیی رحیم صفوی٬ مشاور نظامی علی خامنهای میگوید بیش از یک میلیون یهودی در اسرائیل در معرض «آسیب» قرار دارند و در صورت بروز جنگ٬ حزبالله لبنان به اسرائیل حمله خواهد کرد.
به گزارش خبرگزاری فارس٬ آقای رحیم صفوی این مطلب را روز جمعه (۱۲ خرداد) بیان کرده و گفته که آمریکا و اسرائیل اگر «بخواهند جنگی علیه ایران راه بیندازند ممکن است در همان یکی دو هفته اول، یهودیان آنجا که بسیار آسیبپذیرند، یک میلیون نفرشان از اسرائیل فرار کنند. »
وی افزوده که «حزبالله لبنان میتواند با خمپاره ۶۰ اسرائیل را بزند و الان چندین هزار موشک در اختیار دارد.»
به گفته وی «اگر اسرائیلیها بخواهند آسیبی به ما {جمهوری اسلامی} بزنند، به احتمال قوی حزبالله علیه آنها عملیات خواهد کرد.»
این مقام نظامی اظهار کرده است: «ما {جمهوری اسلامی} هوشمندانه در مقابل هر عملیات نظامی و تهدید آنها {آمریکا و اسرائیل}، متناسب با هر آسیبی که به ما بزنند، به آنها آسیب خواهیم زد.»
مشاور آقای خامنهای همچنین اضافه کرده است: «آمریکاییها بیش از ۲۰ پایگاه و بیش از ۱۰۰ هزار نیروی نظامی در منطقه دارند که تمام آنها در معرض خطر ایران هستند.»
رحیم صفوی در بخش دیگری از این گفتگو به تعریف و تمجید از علی خامنهای پرداخته که مهمترین آنها به این شرح است:
من حضرت آقا را یک رهبر جامع، شجاع، مدیر، مدبّر، عادل و یک فقیه عارف میشناسم. در میان رهبران سیاسی ۱۹۲ کشور، به اعتقاد من، ایشان آگاهترین رهبری هستند که شأن فرماندهی کل قوا را دارند.
ما {در دنیا} چنین رهبری نداریم که در مسائل مختلف صاحبنظر باشد و این قدر هم، نه فقط نسبت به ملت ایران که نسبت به ملتهای اسلامی و بلکه بشریت، محبت و عاطفه انسانی داشته باشند.
ایشان {خامنهای} در باب سلاحهای اتمی و سلاحهای شیمیایی فتاوی درخشانی دارند و اینها را حرام اعلام کردهاند.
خصوصیاتی که رهبر عزیزمان دارند را در هیچ یک از رهبران دنیا نمیتوان مشاهده کرد و این نیست جز عنایات خداوند متعال.
انصافاً مردم ما هم به آقا عشق میورزند و محبت آقا در دل مردم ما ریشهدار و عمیق است. در همین انتخاباتی که برای مجلس نهم انجام شد، به اعتقاد من مردم هوشمند ما به عشق رهبری آمدند.
مصباح یزدی پاسخ هاشمی رفسنجانی را داد:
ناصادقان زمان شاه دنبال مصادره انقلاب هستند
آقای هاشمی دوم خرداد در دیدار جمعی از دانشجویان دانشگاه آزاد این اظهارات را که بعدها رسانهها مصباح یزدی را مخاطب اصلی آن اعلام کردند٬ بیان کرده بود.
رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام گفته بود: «متاسفانه شاهدیم کسانی که اعتقادی به مبارزه با شاه نداشتند و یا آن را بیفایده و غیرضروری برمیشمردند، امروز مستقیم و یا غیرمستقیم هدایت برخی گروههای افراطی و تندرو را در دست گرفتهاند و برای کشور راهحل تجویز میکنند.»
۱۰ روز پس از این اظهارات٬ آقای مصباح یزدی در جمع گروهی از سپاهیان اصفهان گفته است: «همانطور که در دوران مبارزه با رژیم ستمشاهی کسانی صداقت نداشته و به دنبال کسب قدرت بودند امروز نیز عدهای به دنبال مصادره انقلاب به سود منافع خود هستند.»
به گزارش ایرنا٬ وی افزوده است: «در زمان انقلاب حتی کسانی بودند که امام (ره) را به عنوان ایدئولوگ انقلاب قبول نداشته و صرفا ایشان را وسیلهای برای اسقاط شاه میدانستند.»
مصباح یزدی بدون آنکه به نام هاشمی رفسنجانی اشاره کند٬ اظهار کرده است: «پس از انقلاب برخی از همین افراد به پستهای مهمی در نظام دست پیدا کردند و اکنون نیز منتظر فرصت هستند.»
وی همچنین گفته است: «در زمان صدر اسلام نیز عدهای به ظاهر مسلمان حکومت نبوی را در قالب رقابتهای سیاسی عادی ارزیابی میکردند و به دنبال بازستاندن قدرت از بنیهاشم بودند.»
رابطه محمدتقی مصباح یزدی و اکبر هاشمی رفسنجانی پس از قدرت گرفتن محمود احمدینژاد در سال ۱۳۸۴ تیرهتر از گذشته شده است.
این دو روحانی در دو هفته گذشته نیز حملات غیرمستقیمی علیه یکدیگر داشتند.
مدیر حوزههای علمیه خواستار شد:
تشکیل گروههايی برای دفاع از نظام در حوزهها
به گزارش «مرکز خبر حوزه» آقای رئیسی روز پنجشنبه (۱۱ خرداد) در جمع گروهی از روحانیون خراسان جنوبی گفته است: «طلاب و روحانیون برای حفظ دین و مرزبانی از تشیع، باید در جنگ نرم فعال باشند.»
آقای مقتدایی نیز در چهاردهمین اجلاس استادان سطح عالی و خارج حوزه علمیه قم خواستار تشکیل گروههایی برای دفاع از نظام در حوزههای علمیه سراسر کشور شده است.
وی گفته که «حوزه باید مرتب بر مسایل نظام اشراف داشته باشد، در درسها گاهی در مورد نظام، مسایل انقلاب و تاریخچه آن صحبت شود.»
۳۰ مرداد ماه سال گذشته نیز محمدرضا نقدی رئیس سازمان بسیج مستضعفین گفته بود جمهوری اسلامی «برای پیشبرد دفاع در جنگ نرم ۳۵ هزار مسجد و ۱۵۰ هزار روحانی کم دارد.»
مقامهای جمهوری اسلامی از اعتراضها به نتیجه انتخابات سال ۸۸ و وقایع پس از آن با عنوان «جنگ نرم» و «فتنه» یاد کرده و بارها از روحانیون و نیروهای بسیج خواستهاند وارد این «جنگ» شوند.
پنجم مهرماه سال ۱۳۸۹ هم حسین همدانی٬ فرمانده سابق سپاه تهران بزرگ با انتقاد از «کمکاری» مسئولان و نهادهای فرهنگی٬ گفته بود جمهوری اسلامی در «جنگ نرم» خسارتهای زیادی دیده است.
سازمان بسیج مستضعفین پس از آغاز اعتراضها به نتیجه انتخابات در سال ۱۳۸۸ اجرای طرحی با عنوان «صالحین» را در دستور کار خود قرار داده که یکی از اهداف آن «مقابله با جنگ نرم» است.
در حال حاضر مهمترین برنامه راهبردی سپاه و بسیج اجرای کامل این طرح در تمام پایگاههای بسیج در محلات و ادارات دولتی است.
فرماندهان سپاه امیدوارند با اجرای این طرح٬ آسیبپذیری نیروهای بسیج در «جنگ نرم» را به حداقل برسانند.
جان ارت 40 ساله که در آلمان به دنیا آمده، توانسته بدون هیچگونه تبلیغات، در انتخابات شهرداری در شهری کوچک نزدیک هایدلبرگ به نام مائور صاحب 58% آرا شود.
جان ارت در شهر خود، مائور، از سنین پایین از محبوبیت خاصی برخوردار بوده. مادر او آلمانی و پدرش یک سرباز آمریکایی سیاه پوست بود. جان ارت پدرش را تا به حال ندیده و چیزی بیش از این درباره او نمیداند. مادرش در زمان خردسالی جان سرطان گرفته و جان را در دو سالگی به پرورشگاه فرستاده بود. جان شانس آورده بود که یک خانواده آلمانی او را در سن شش سالگی به فرزندی قبول کرده و امکان یک زندگی خوب را برای او فراهم آورده بود.
جان ارت قبل از رسیدن به مقام شهردار به عنوان کمیسر پلیس شاغل بود.
شهر مائور اولین شهری ست در آلمان که در آن یک سیاه پوست به مقام شهرداری رسیده. این شهر در ایالت بادن وورتمبرگ قرار دارد. بادن وورتمبرگ اولین ایالتی ست که حزب سبزها توانسته در آن ریاست دولت را به عهده بگیرد.
برگرفته از وبلاگ آزاده سپهری
امام راحل، دوران طلایی، و انبوه فاکتهای تاریخی
میگویند
حافظهی تاریخی مردم ایران ضعیف است. ممکن است حافظهی تاریخی مردم ضعیف
باشد اما حافظهی خودِ تاریخ ضعیف نیست. تاریخ، با اسناد و مدارک و فاکتها
نوشته میشود نه با آنچه در سر مردم میگذرد. نسلی که در سالهای انقلاب
تازه به دنیا آمده بود، و امروز حدود سی سال سن دارد، اگرچه دوران امام
راحل را شخصاً تجربه نکرده است و این احتمال وجود دارد که با حرف این و آن،
ذهنیتی غلط از آنچه در آن دوران گذشته است پیدا کند اما با مراجعه به
اسناد و مدارک و فاکتها، که تعدادشان یکی دو تا هم نیست، و سادهترین
نمونههای آن در کتابخانههای عمومی در دسترس است، میتواند تصوری درست
از آنچه در دوران آن امام -که امروز به آن، «دوران طلایی» میگویند- بر سر
مردم آمده پیدا کند. برای دریافتن حقیقت رویدادها، که عدهای با بافتن رطب
و یابس سعی در دگرگون جلوه دادن آن دارند، نیازی به دسترسی به اسناد و
مدارک مثلاً زندانها یا وزارت کشور و اطلاعات نیست.
کافیست روزنامههای آن دوران را ورق بزنیم
و سخنرانیهای امام راحل را در مجموعهی کتب ایشان و صحیفهی نور بخوانیم
تا حداقل بلاهایی که بر سر مردم ایران در دوران رهبری ایشان آمده برای ما
مشخص شود.بعد از رویدادهای انتخابات سال ۸۸، موضوع بازگشت به دوران طلایی امام مطرح شد. بازماندگان از قدرت راندهشدهی آن دوران، تصویری از امام و سیمای کشور در زمان رهبری ایشان ترسیم کردند که انسان را به یاد بهشت میانداخت. اما واقعیت، نه بهشت که جهنمی بود که شعلههای آن تا همین امروز مردم ایران را در خود میسوزاند و بازگشت به آن دوران، نه بازگشت به دوران بهشتی، که بازگشت به هستهی آتشین جهنم است. برای شناخت این جهنم و چگونگی گذاشته شدن هیزمهای انسانسوز در درون آن کافیست که صحیفهی نور امام راحل را ورق بزنیم و وقتی به دوران انقلاب و بعد از آن رسیدیم، روزنامههای آن دوران را هم در کنار سخنرانیهای ایشان نگاه کنیم و ببینیم که آنچه امروز می درویم حاصل کشتههای آن روز است.
با نگاه به این دو منبعِ در دسترس، اشخاصی را هم که این هیزمهای جهنمی را دانه به دانه در دستگاه حکومت اسلامی چیدند و شعلهور ساختند خواهیم شناخت و تصور غلطی که امروز از فلان سردار رشید و شهید یا فلان شخصیت مذهبی پیدا کردهایم و به این باور رسیدهایم که اگر آنها زنده بودند امروز ایران گلستان میشد از میان خواهد رفت.
یکی از وظایف رسانه، تقویت حافظهی تاریخی مردم و جلوگیری از فراموشیست. بررسی انبوه فاکتهای به جا مانده از دوران امام راحل، میتواند به تقویت حافظهی تاریخی مردم کمک کند و مانع از فراموشی شود.
سرنوشت دو سلطنت: روحالله خمینی و الیزابت دوم
بخش تحلیل
خودنویس: امسال مراسم بیست و سومین سالگرد درگذشت آیتالله خمینی با مراسم
رسمی شصتمین سال به سلطنت رسیدن ملکه الیزابت دوم همزمان شده است؛ اما چه
تفاوتی میان سلطنت ملکه بریتانیا و حکومت اسلامی آیتالله خمینی است؟
آیتالله خمینی با شعار علیه سلطنت و نظام شاهنشاهی به قدرت رسید، اما حکومت وی طولی نکشید که خود سلطنتی دیگر را به بهانه «ولایت فقیه» بنیان گذارد؛ اما این بار بسی خطرناکتر و فاجعهبارتر.حکومت شاهنشاهی در ایران هر چه بود، ادامه یک سنت دوهزار و پانصد ساله کاملا ایرانی بود که به عقیده برخی باید فقط با قید مشروطه، بر اقتضائات دنیای امروز منطبق میشد.
اما حکومت ولایت فقیه، زاییده یک جعل تاریخی، آن هم از جنس غیرایرانی است که اژدهایی چندسر را میماند که تاکنون مبارزه ایرانیان با آن فقط به رشد و بیرون زدن سرهایی دیگر انجامیده است.
ولی فقیه، که این روزها حتی برخی از روحانیان طرفدار حکومت، رسما آن را «سلطان اسلامی» میخوانند، حاکمی است برخوردار از تمامی امکانات یک سلطان مطلقه، اما با پوسته و ظاهری متفاوت.
اما در همان روزهای آغازین سلطنت ولی فقیه، بسیاری از نزدیکان آیتالله خمینی به ظهور این نوع جدید از سلطنت هشدار دادند؛ از روحانیانی نظیر آیتالله شریعتمداری گرفته تا کسانی که در قدرت دستی داشتند نظیر مهدی بازرگان و در نهایت، منتقدان و مخالفانی که بیرون از دایره جمهوری اسلامی قرار میگرفتند.
بازرگان و تعدادی از همراهان وی هر چند که در تشکیل جمهوری اسلامی شریک بودند اما در همان سالهای اولیه جمهوری اسلامی نسبت به انحراف در انقلاب و ظهور استبداد و دیکتاتوری در نظام تاسیس شده بر اساس ولایت فقیه هشدار دادند.
هر چند که سرکوب، سلطنت اسلامی در ایران، اجازه به بروز و انتشار مخالفت و اعتراض را نداده و هرگز نمیدهد، اما این هشدارها همچنان از سوی منتقدان داخل و خارج ایران ادامه دارد.
شاید بهترین تاریخنگاری درباره دهههای اخیر ایران، نوشتن تاریخی باشد که عناصر تغییر و گذر یک انقلاب آزادیخواهانه را به یک سلطنت اسلامی نشان دهد.
اما در آن سو، وجود سلطنت ملکه الیزابت دوم که فقط ظاهری ملوکانه دارد اما تهی از هرگونه خودکامگی و استبداد است خودنمایی میکند؛ درست برعکس سلطنت ولیفقیه.
در نظام حکومتی کشورهایی مثل بریتانیا که بر اساس ساختار سلطنت مشروطه بنا شده، تفکیک قوا و اراده مردم بسیار کاملتر از کشورهایی مثل ایران اجرا میشود که شعارهای ضدسلطنتی ورد زبان مقاماتشان است.
به همان اندازه که استمرار حکومت ولایت فقیه، لعن و نفرین بیشتر برای ولی فقیه از سوی مردم میخرد، عمر دراز سلطنت مشروطهای همچون سلطنت ملکه الیزابت دوم، ارج و قرب آن را حتی برای منتقدانش بالا برده است.
صرف نظر از اینکه خواست اکثریت جامعه ایران در دوران پس از جمهوری اسلامی چه خواهد بود، سلطنت اسلامی، با تجربه نسبتا کوتاهش تا همین امروز، نشان داده که از نظر کارکرد سیاسی، مرداری بیش نیست، اما هنوز برای مردم برخی از کشورهای آزاد و پیشرفته، مدل سلطنت مشروطه، یک الگوی زنده و راهگشاست.
خاتمی: «امام صادق بود و پشتیبان مردم»
محمد خاتمی
رییس جمهوری پیشین ایران گفته است که مردم ایران «امام را انسانی صادق
میدانستند و او را پشتیبان خود و پشتیبان عزت و سربلندی کشورشان
میدانستند.»
رئیس
بنیاد باران، فرارسیدن «ایام ارتحال امام خمینی» را تسلیت گفته و با اشاره
به «حضور میلیونها ایرانی» در مراسم تشییع آیتالله خمینی، گفته است:
«بدرقهای که مردم از امام کردند از استقبالشان باشکوهتر بود و بعد از
یازده سال با وجود تمام مشکلات، چون امام را انسانی صادق میدانستند و او
را پشتیبان خود و پشتیبان عزت و سربلندی کشورشان میدانستند، تشییع ایشان
از استقبال باشکوهتر شد. یعنی میتوانیم بگوییم امام وقتی از دنیا رفتند
محبوبتر از زمان ورودشان به ایران بودند.»وی در بخش دیگری از سخنان خود اظهار داشته: «مهم این است که ما همین راه را ادامه دهیم و مقاومت کنیم. دشمنیها و دشمنان زیاد هستند، در داخل هم متاسفانه اختلافات و درگیریها و کینه ها و نفرتها وجود دارد و دشمنانمان از آن سوء استفاده میکنند. همه باید در کنار هم به سربلندی و اعتلای این کشور و تقویت پایههای انقلاب بیاندیشیم.»
خاتمی گفته است: «امام خمینی مرد بزرگی است که شاگرد مکتب اهل بیت بود و توانست با دست تهی و با ایمان قوی مقاومت کند و با همه مشکلاتی که برایش ایجاد شد در تبعیدهای طولانی و در مقابل سرکوبها؛ مقاومت کرد و به لطف خداوند توانست این انقلاب را پیروز کند و مردم هم پشت سر ایشان به صحنه آمدند.»
سعید جلیلی در میانه رفتن و ماندن
مذاکرات اتمی ایران و گروه ۱+۵ در بغداد، از دست یافتن به نتیجه مطلوب بازماند و تلاشهای روز دوم تنها به نجات گفت و گوها از اعلام شکست و توافق طرفین برای تجدید دیدار در مسکو منتهی شد. از جمله دلایل اصلی عدم دستیابی به تفاهم در بغداد افزایش انتظارات غرب برای گرفتن امتیاز از ایران و کاهش آمادگی آنها برای واگذاری امتیاز متقابل بود.
رهبران ایران معتقدند كه جلیلی میبایست جلوی افزایش خواستهای غرب را بگیرد و به نوعی این مساله را مدیریت کند. بر اساس منابع مطلع در تهران، قرار شده است که در شرایط فعلی تیم مذاكره كننده ایرانی تقویت شود و جلیلی در مذاكرات تنها نقش ویترین را بازی كند.احتمالا در مذاکرات آینده «باقری» دست راست آیت الله خامنهای در مذاکرات هستهای نقش بیشتری برعهده خواهد داشت.
همین منابع میگویند كه برخی مشاوران رهبر ایران به او توصیه كردهاند كه بهتر است قبل از مذاكرات مسكو، شخص «كارآمد»تری جایگزین جلیلی شود. ولی رهبر ایران به دلیل آن كه ممكن است این حركت پیام بدی برای مذاكرات داشته باشد، از تغییر جلیلی امتناع كرده است.
گفته میشود که خودداری آیت الله خامنهای ازتغییر جلیلی نماینده رهبری و دبیر شورای عالی امنیت ملی جمهوری اسلامی که در مهرماه ۱۳۸۶، در دولت محمود احمدینژاد جایگزین علی لاریجانی شد دلایل دیگری دارد. از جمله این دلایل اختلاف احمدینژاد با رهبری بر سر نهادی است که باید مسوولیت مذاکره با غرب را به عهده بگیرد.
از نظر احمدینژاد ، وزارت امور خارجه و شخص صالحی برای پیشبرد مذاکرات مناسبتر به نظر میرسند. نهاد وزارت خارجه دارای سازوکارهای بهتری برای ادامه مذاکرات است. اما دستگاه رهبری و شخص آیت الله خامنهای با توجه به عدم اعتماد به تیم احمدینژاد، هم اعتماد نمیکنند و هم این تمایز را قایل است که وزارت خارجه از سوی دولت و ریاست جمهوری به سمت مذاکرات خواهد رفت و درنهایت هر نوع موفقیتی در این باره به حساب احمدی نژاد خواهد رفت.
از این رو دستگاه رهبری تاکید دارد که شورای عالی امنیت ملی به نیابت از نظام وارد مذاکره شده تا دستاورد آن هم به حساب نظام و رهبری تعلق بگیرد. از این رو رهبری ایران به خوبی میداند در صورتی که با برکناری سعید جلیلی موافقت کند به زودی با این مشکل مواجه خواهد شد که چه کسی جایگزین وی شود. بیتردید در معرفی نفر بعدی، این احمدینژاد است که به دلیل حق امضاء برای گماردن دبیر این شورا، سعی میکند نیروی خودی را در شواری عالی امنیت ملی جایگزین سعید جلیلی سازد و یا انکه در تصمیم و اراده آیت الله خامنهای اخلال وارد کند.
ولی دستگاه رهبری به نظر میرسد از یک موضوع دیگر نیز در بیم و هراس به سر میبرد؛ و آن نوشیدن «جام زهر» است. سردار سراج که اخیرا فایل صوتی او بعد از اعتراض مطهری نماینده مردم تهران به دخالت برخی فرماندهان سپاه در انتخابات مجلس، به بیرون درز کرد، به صراحت تاکید دارد که جریان فتنه به رهبری هاشمی رفسنجانی، «ساکتین فتنه» به رهبری لاریجانی و جریان انحرافی به رهبری محمود احمدینژاد سعی دارند که در مذاکرات، رهبری را به نوشیدن جام زهر وادار و شرایط برای مصالحه بین ایران و غرب و فراهم شود. از این رو بعید به نظر میرسد رهبری ایران مایل باشد تا زمانی که جایگزین سعید جلیلی مشخص نشده ، به راحتی به تغییر او تن بدهد. ناظران سیاسی معتقدند سعید جلیلی هرچند مذاکره کننده خوبی نیست ولی مطیع محض دستگاه رهبری ایران است.
فارغ از درگیریهای سیاسی پاشته آشیل تیم مذاکره کننده ایرانی به رهبری سعید جلیلی در عدم شناخت قواعد مذاکره است. یکی از این قواعد آشنایی دو طرف با ادبیات مذاکره و خواستهای طرفین قبل از مذاکرات رسمی است. نحوه برخورد نمایندگان ایران با مذاکرات بغداد نشان داد، که ارزیابی آنها از میزان علاقه غرب به موفقیت و یا شکست احتمالی مذاکرات به راه خطا رفته بود. در رویاروییهای سیاسی و چانه زنیهای دیپلماتیک، شناخت نقاط قوت و ضعف طرف یک نیاز اساسی و یک اهرم کارساز محسوب میشود. در این باره لازم به یادآوری نیست که تیم مذاکره کننده به ریاست حسن روحانی حضور مذاکره کنندگان حرفهای چون سیروس ناصری یا موسویان، ایجاد ارتباط میان طرفین مذاکره مانند صرف شام دیپلماتیک و ایجاد روابط مبتنی همدلی ، منجر به فهم و درک متقابل از نقاط قوت و ضعف خود و طرف مقابل میشد، و این ابتکار عمل در تیم مذاکره کننده هستهای آقای جلیلی به طور کلی مشاهده نمیشود.
شاید به همین دلیل باشد سایت سیمرغ از هواداران سعید جلیلی در باره مذاكرات بغداد نوشته بود كه «در واقع جمهوری اسلامی ایران و تیم مذاکره کننده با حرکت در چارچوب بسته ارائه شده، با هوشمندی و درایت توانست به تدریج و بر اساس دیدگاه حرکت پروسهای و نه پروژهای، مساله هستهای را به یکی از محورهای فرعی مذاکرات و نه محور اصلی مذاکرات تبدیل کند که این امر دستاورد طلایی برای جمهوری اسلامی ایران محسوب میشود.»
به عبارت دیگر این تصور كه جلیلی قادر شده مساله هستهای را به یكی از محورهای فرعی مذاكرات تبدیل كند، ناشی از برداشت غلط و ضعف آنان از مسایل اصلی و فرعی در مذاكرات بوده است. این توهم عملکرد بعدی جلیلی را رقم زده است. به گزارش ایسنا در ۷ خرداد کریستین ساینس مانیتور مینویسد: «آنها یک پیشنویس را ارائه کردند که میخواستند غنیسازی ۲۰ درصد را شامل شود. جلیلی با عصبانیت پاسخ داد که اگر آنها این بیانیه را به صورت علنی بخواهند، ما میرویم و اعلام میکنیم که کل ماجرا شکست خورده است. او کاملا عصبانی بود.» روش ضعیف برخورد جلیلی باعث شد در نشست بغداد دیگر اثری از نشانههای مثبتی که در نشست استانبول دیده شده بود وجود نداشته باشد.
کاوه افراسیابی، مشاور هیأت مذاکره کننده ایرانی بین سالهای ۲۰۰۴ و ۲۰۰۶ میگوید: «نشست بغداد یک گام بزرگ به سوی عقب، و با پیشنهاد ادامه مذاکرات در مسکو یک گام بسیار کوچک به سوی جلو برداشت.» نماینده آمریکا به اسراییل رفت تا آنان را متقاعد سازد مذاکرات اصلی در روسیه ادامه خواهد یافت. ولی به نظر میرسد موضع ولایتی مشاور رهبر ایران در حوزه بینالملل پختهتر از آن چه جلیلی اعلام کرد باشد.
آنگونه که خبرگزاری ایلنا نوشته است ولایتی در حاشیه همایش ملی تحولات خاورمیانه و آینده نظم منطقهای در جمع خبرنگاران در پاسخ به این سوال که آیا با توجه به خواسته طرف غربی مبنی بر تعلیق غنیسازی اورانیوم توسط جمهوری اسلامی ایران، کشور ما غنیسازی خود را به حالت تعلیق در خواهد آورد، گفت: «تا آنجایی که بنده از مواضع نظام جمهوری اسلامی ایران مطلع هستم، بنایی بر تعلیق فعالیتهای هستهای ایران وجود ندارد. همه چیز در این خصوص به نشست مسکو بستگی دارد و باید ببینیم که چه اتفاقی خواهد افتاد.»
آیا این نرمش در برابر مواضع لئون پانتا است که با عصبانیت دوباره از تهدید به حمله نظامی به ایران صحبت کرده است. نباید فراموش شود که موسسه علوم و امنیت اعلام كرده كه ایران توانایی ساختن ۵ بمب اتمی را دارا است . آژانس بینالمللی اتمی هم در آخرین گزارش خود از غنی سازی ۲۷ درصدی در ایران خبر داده است. ولی ایران میگوید از غنی سازی ۲۰ درصدی عقب نشینی نمیكند و آژانس فعلا دور بازدید از پارچین را خط بكشد.
اما در نهایت هزینه اشتباهات تیم مذاكره كننده را چه كسی خواهد پرداخت موضوعی است كه بحث بركناری سعید جلیلی از ریاست تیم مذاكرات هستهای را تشدید خواهد کرد.