حدادعادل در صدد است با اتکا به دفتر رهبری و پشتیبانی مجتبی خامنه ای رئیس مجلس شود
سحام
نیوز: سید مصطفی تاجزاده، رئیس ستاد انتخابات در دوره اصلاحات و شاکی از
جنتی به دلیل تقلب در مجلس ششم که روزه داری اعتراضی اش به نگهداری نزدیک
به دو سال در انفرادی نوبه ای و قرنطینه غیرقانونی از یک سال و نیم گذشته
است، در پیامی از زندان اوین به بیان دیدگاه هایش در مورد مسائل روز
پرداخته است.
به گزارش نوروز، متن کامل این پیام به شرح زیر است:
در انتخابات مجلس ششم آقای حدادعادل رأی کافی برای نماینده شدن کسب نکرد و نفر سی و سوم شد ولی آقای جنتی با ابطال غیرقانونی بیش از ۷۰۰ هزار رأی مردم تهران، او را روانه مجلس کرد. آقای علیرضا رجایی که در آن انتخابات رأی آورد و به ناحق از ورود به مجلس محروم شد، اکنون در زندان است و آقای حدادعادل احساس تکلیف می کند که این بار نیز با اتکا و حمایت داماد خود بر کرسی ریاست نهم تکیه زند. وی چنان سیاست مدار برجسته ای است که فردی هم چون مرتضوی او را به سادگی فریب می دهد و اینک می خواهد با ریاست خود مجلس و اصول گرایی را نجات دهد!
اما حقیقت ماجرا آن است که با اعمال نظارت استصوابی یا همان نظارت مطلقه و غیرپاسخ گو روند فرمایشی شدن پارلمان که از مجلس هفتم جدی شد و مجلس هشتم را عملا به شعبه ای از دفتر رهبری تبدیل کرد و رئیس مجلس را درحد رئیس دفتر رهبری در قوه مقننه تنزل داد، قرار است باز هم افول کند و این بار رئیس مجلس منشی رهبری شود. اقدام هوشمندانه اصلاح طلبان در عدم معرفی نامزد در انتخابات مجلس نهم به علت آن که شرایط پیشنهادی توسط آقای خاتمی محقق نشد، موجب گردید اصولگرایان که رقیب قدرتمندی برای خود نمی دیدند به جان هم بیفتند و به افشاگری علیه هم بپردازند و اسناد و مدارکی علیه یکدیگر منتشر کنند. امری که تاکنون بی سابقه بوده است.
آقای مهدوی کنی که نامزدی اش برای ریاست مجلس خبرگان باعث شده بود که آقای هاشمی از این سمت کناره گیری کند، به همراه دوستانش در انتخابات مجلس نهم توسط آقای مصباح و شاگردانش بی اعتبار شدند. ایشان که همیشه نگران تکرار مشروطه و حذف روحانیت توسط روشنفکران بود، باورش نمی شد که جامعه روحانیت مبارز تهران و جامعه مدرسین حوزه علمیه قم علناً پیرو ناکارآمد و ساکتین فتنه خوانده شوند که باید میدان را به نفع آقای مصباح و مریدانش ترک کنند. به عبارت روشن تر حذف آقایان مهدوی کنی و شیخ مهدی یزدی به نام ولایت و فقاهت و روحانیت و بصیرت انجام شد!
آقای مصباح یزدی که از سال ۱۳۴۴ تا ۱۳۶۷ جمعاً به مدت بیست و سه سال از صحنه انقلاب و دفاع مقدس غایب بود، ناگهان پس از رحلت رهبر فقید انقلاب اسلامی یگانه مفسر انقلاب و جنگ و جمهوری اسلامی شد که بزعم مریدانش به تنهایی جای علامه طباطبایی و استاد مطهری را پر کرده است و اکنون حکم به حذف فرزند شهید مطهری می دهد و پس از حذف اصلاح طلبان فهرست نامزدهای دو تشکل روحانی سنتی با سابقه را بی اعتبار کرده است!
فاعتبروا یا اولی الابصار
به نظر من آقای حدادعادل در چنین شرایطی در صدد است با اتکا به موقعیت و امکانات دفتر رهبری و پشتیبانی آقای مجتبی خامنه ای امسال رئیس مجلس و سال آینده رئیس جمهور شود تا به این ترتیب به حذف پست ریاست جمهوری نیز نیاز نباشد. جالب آن که رقیب او آقای علی لاریجانی که خود را و مجلس اصول گرا را مفتخر می داند که اگر طرح یا لایحه ای را تصویب کنند و بعد بفهمند که رهبری با آن مخالف بوده است مصوبه را تغییر می دهند. با وجود این همه بی اعتبار کردن مجلس و مصوباتش، باید حذف شود. در هر حال باید منتظر ماند و دید که آیا راست سنتی میتواند در برابر تلاش های داماد آقای حدادعادل و بیت رهبری مقاومت کند یا خیر. نکته بسیار مهم آن که هر کدام رئیس شوند، داستان اختلافات اصول گراها هم چنان ادامه خواهد داشت و در یک سال آینده اوج هم خواهد گرفت و مسیر اصلی، صرف نظر از این که کدام انتخاب یا منصوب شوند به سوی حکومت مطلقه فردی و یک نفره شدن سیاست ورزی اسلامی خواهد بود.
به گزارش نوروز، متن کامل این پیام به شرح زیر است:
در انتخابات مجلس ششم آقای حدادعادل رأی کافی برای نماینده شدن کسب نکرد و نفر سی و سوم شد ولی آقای جنتی با ابطال غیرقانونی بیش از ۷۰۰ هزار رأی مردم تهران، او را روانه مجلس کرد. آقای علیرضا رجایی که در آن انتخابات رأی آورد و به ناحق از ورود به مجلس محروم شد، اکنون در زندان است و آقای حدادعادل احساس تکلیف می کند که این بار نیز با اتکا و حمایت داماد خود بر کرسی ریاست نهم تکیه زند. وی چنان سیاست مدار برجسته ای است که فردی هم چون مرتضوی او را به سادگی فریب می دهد و اینک می خواهد با ریاست خود مجلس و اصول گرایی را نجات دهد!
اما حقیقت ماجرا آن است که با اعمال نظارت استصوابی یا همان نظارت مطلقه و غیرپاسخ گو روند فرمایشی شدن پارلمان که از مجلس هفتم جدی شد و مجلس هشتم را عملا به شعبه ای از دفتر رهبری تبدیل کرد و رئیس مجلس را درحد رئیس دفتر رهبری در قوه مقننه تنزل داد، قرار است باز هم افول کند و این بار رئیس مجلس منشی رهبری شود. اقدام هوشمندانه اصلاح طلبان در عدم معرفی نامزد در انتخابات مجلس نهم به علت آن که شرایط پیشنهادی توسط آقای خاتمی محقق نشد، موجب گردید اصولگرایان که رقیب قدرتمندی برای خود نمی دیدند به جان هم بیفتند و به افشاگری علیه هم بپردازند و اسناد و مدارکی علیه یکدیگر منتشر کنند. امری که تاکنون بی سابقه بوده است.
آقای مهدوی کنی که نامزدی اش برای ریاست مجلس خبرگان باعث شده بود که آقای هاشمی از این سمت کناره گیری کند، به همراه دوستانش در انتخابات مجلس نهم توسط آقای مصباح و شاگردانش بی اعتبار شدند. ایشان که همیشه نگران تکرار مشروطه و حذف روحانیت توسط روشنفکران بود، باورش نمی شد که جامعه روحانیت مبارز تهران و جامعه مدرسین حوزه علمیه قم علناً پیرو ناکارآمد و ساکتین فتنه خوانده شوند که باید میدان را به نفع آقای مصباح و مریدانش ترک کنند. به عبارت روشن تر حذف آقایان مهدوی کنی و شیخ مهدی یزدی به نام ولایت و فقاهت و روحانیت و بصیرت انجام شد!
آقای مصباح یزدی که از سال ۱۳۴۴ تا ۱۳۶۷ جمعاً به مدت بیست و سه سال از صحنه انقلاب و دفاع مقدس غایب بود، ناگهان پس از رحلت رهبر فقید انقلاب اسلامی یگانه مفسر انقلاب و جنگ و جمهوری اسلامی شد که بزعم مریدانش به تنهایی جای علامه طباطبایی و استاد مطهری را پر کرده است و اکنون حکم به حذف فرزند شهید مطهری می دهد و پس از حذف اصلاح طلبان فهرست نامزدهای دو تشکل روحانی سنتی با سابقه را بی اعتبار کرده است!
فاعتبروا یا اولی الابصار
به نظر من آقای حدادعادل در چنین شرایطی در صدد است با اتکا به موقعیت و امکانات دفتر رهبری و پشتیبانی آقای مجتبی خامنه ای امسال رئیس مجلس و سال آینده رئیس جمهور شود تا به این ترتیب به حذف پست ریاست جمهوری نیز نیاز نباشد. جالب آن که رقیب او آقای علی لاریجانی که خود را و مجلس اصول گرا را مفتخر می داند که اگر طرح یا لایحه ای را تصویب کنند و بعد بفهمند که رهبری با آن مخالف بوده است مصوبه را تغییر می دهند. با وجود این همه بی اعتبار کردن مجلس و مصوباتش، باید حذف شود. در هر حال باید منتظر ماند و دید که آیا راست سنتی میتواند در برابر تلاش های داماد آقای حدادعادل و بیت رهبری مقاومت کند یا خیر. نکته بسیار مهم آن که هر کدام رئیس شوند، داستان اختلافات اصول گراها هم چنان ادامه خواهد داشت و در یک سال آینده اوج هم خواهد گرفت و مسیر اصلی، صرف نظر از این که کدام انتخاب یا منصوب شوند به سوی حکومت مطلقه فردی و یک نفره شدن سیاست ورزی اسلامی خواهد بود.
کنایه هاشمی به مصباحیزدی: زمان شاه که مبارزه خوب نبود
اکبر هاشمی
رفسنجانی در سخنانی با کنایهای آشکار به مصباح یزدی، به «افراطیها» حمله
کرد و گفت افراطیون هیچگاه به کشور خدمت نکردهاند و ایران نیز در مواردی
از افراط ضربه خورده است.
پیش از انقلاب
سال ۱۳۵۷، محمد تقی مصباح یزدی براساس برخی روایات منسوب به شیعه، مبارزه
علیه حاکم را غیرمجاز میشمرده و از همراهی با آیتالله خمینی نیز سرباز
میزده است. در مقاطعی نیز حتی گفته شد که آقای مصباح یزدی اقدامات خمینی
را تخطئه میکرده و دیگران را از مبارزه علیه شاه بازمیداشته است.
این موضوع بهانهای شده است که پس از انقلاب، حملات خودیهای جمهوری اسلامی به مصباح یزدی، نه پیرامون نقد سخنان رادیکال وی؛ که در خصوص سوابق قبل انقلاب این روحانی تندرو متمرکز شود.
در این خصوص امروز آقای رفسنجانی در کنایهای آشکار به مصباح یزدی و در حمله به افراطیگری گفت «متاسفانه شاهدیم کسانی که اعتقادی به مبارزه با شاه نداشتند و یا آن را بیفایده و غیرضروری برمیشمردند، امروز مستقیم و یا غیرمستقیم هدایت برخی گروههای افراطی و تندرو را در دست گرفتهاند و برای کشور راهحل تجویز میکنند.»
به گزارش خبرگزاری ایلنا هاشمی که برای برخی از دانشجویان سخن میگفت افزود: «افراطیگری یکی از آفات لطمهزننده به اهداف انقلاب اسلامی» است و «همیشه مشی اعتدال و پرهیز از افراط و تفریط انقلاب را به پیش برده است.»
وی در پایان هم گفت که افراطیون هیچگاه به جمهوری اسلامی خدمت نکردهاند و ایران نیز در مواردی از افراط ضربه خورده است.
این موضوع بهانهای شده است که پس از انقلاب، حملات خودیهای جمهوری اسلامی به مصباح یزدی، نه پیرامون نقد سخنان رادیکال وی؛ که در خصوص سوابق قبل انقلاب این روحانی تندرو متمرکز شود.
در این خصوص امروز آقای رفسنجانی در کنایهای آشکار به مصباح یزدی و در حمله به افراطیگری گفت «متاسفانه شاهدیم کسانی که اعتقادی به مبارزه با شاه نداشتند و یا آن را بیفایده و غیرضروری برمیشمردند، امروز مستقیم و یا غیرمستقیم هدایت برخی گروههای افراطی و تندرو را در دست گرفتهاند و برای کشور راهحل تجویز میکنند.»
به گزارش خبرگزاری ایلنا هاشمی که برای برخی از دانشجویان سخن میگفت افزود: «افراطیگری یکی از آفات لطمهزننده به اهداف انقلاب اسلامی» است و «همیشه مشی اعتدال و پرهیز از افراط و تفریط انقلاب را به پیش برده است.»
وی در پایان هم گفت که افراطیون هیچگاه به جمهوری اسلامی خدمت نکردهاند و ایران نیز در مواردی از افراط ضربه خورده است.
گفتنی است این اولین بار نیست که رفسنجانی به مصباح کنایه میزند و پیشتر نیز سایت وی به طعنه خطاب به مصباحیزدی نوشته بود که مصباح در نیمه شعبان سال ۵۷، دستور خمینی برای چراغانی نکردن را نادیده گرفته و آن را رد کرده بود.
پیشبینی هاشمی درباره احمدی نژاد
هاشمی در همین دیدار سخنان دیگری را هم مطرح کرده است.
وی در خصوص احمدینژاد گفته است: «اعضای کمیسیون تحقیق مجلس خبرگان پیش من آمدند تا ریز اختلافات من واحمدی نژاد را بفهمند. با آنها دوساعت ونیم حرف زدم و مسائلی را گفتم که الآن تمام آن مسائل که از نوار پیاده شده، درست درآمده است و اگر منتشر شود سند بسیار مهمی است که گویای این است که من در آن موقع درست پیشبینی کردهام.»
هاشمی در همین دیدار سخنان دیگری را هم مطرح کرده است.
وی در خصوص احمدینژاد گفته است: «اعضای کمیسیون تحقیق مجلس خبرگان پیش من آمدند تا ریز اختلافات من واحمدی نژاد را بفهمند. با آنها دوساعت ونیم حرف زدم و مسائلی را گفتم که الآن تمام آن مسائل که از نوار پیاده شده، درست درآمده است و اگر منتشر شود سند بسیار مهمی است که گویای این است که من در آن موقع درست پیشبینی کردهام.»
مصباح یزدی هنوز هم راضی نیست
کلمه: رئیس موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره) گفته است: متأسفانه با گذشت بیش از سه دهه از پیروزی انقلاب اسلامی، در عرصه فرهنگ کارهای بایستهای انجام نشده و هنوز نتوانستهایم فرهنگ اسلامی را در تمامی ابعاد در جامعه اجرا کنیم.اظهارات مصباح یزدی در خصوص فرهنگ اسلامی در حالی انجام می شود که افراطی گری های گروه های منتسب به این روحانی ۷۸ ساله نه تنها فضای سیاسی کشور را با بحران های جدی رو به رو کرده، بلکه موجب دلسردی و بی توجهی مردم به آداب دینی نیز شده است.
به گزارش خبرگزاری مهر، محمد تقی مصباح یزدی ظهر دوشنبه در دیدار جمعی از استادان معارف اسلامی دانشگاه فرهنگیان که در سالن همایشهای مؤسسه امام خمینی(ره) در قم برگزار شد، اظهار داشت: انقلاب اسلامی ایران یکی از بزرگترین حوادث تاریخ بشری است که با توجه به دستاوردهای فراوانی که در ایران و جهان داشته است، تنها بخشی از ثمرات آن به نتیجه رسیده است.
وی نگفت که چرا در جریان رویدادهای منتهی به انقلاب اسلامی و سال های آغازین جمهوری اسلامی غایب صحنه بوده است و اینک برای برپایی حکومت اسلامی به میدان آمده است.
مصباح یزدی از جمله روحانیونی است که نقشی در تاریخ انقلاب اسلامی نداشت و از همان ابتدا هم شرکت در جلسات بحث و درس را به مباحث سیاسی ترجیح می داد و نامش در پای کمتر بیانیه ای آمده است. با برقراری جمهوری اسلامی، مباحث اسلامی را به میزگردها و مناظرات تلویزیونی کشاند و در برابر گروههای مارکسیست از مبانی نظری حکومت اسلامی دفاع می کرد. اما موفق نشد در یکی از مناصب حکومتی جایی باز کند. تا اینکه پس از رحلت امام خمینی، در قامت یک تئوریسین به میدان آمد.
طرح حکومت اسلامی که وی در برابر جمهوری اسلامی ارائه کرد و به صراحت بیان می کند که “مردم، ناصر (کمک کننده) ولی فقیه هستند، نه ناصب (منصوب کننده) و مشرع (مشروعیت دهنده) او”. مصباح بر این باور است که انتخاب حاکم توسط مردم فاقد اعتبار است.”
در واقع طرح نظام پارلمانی و تعیین رئیس هیات دولت توسط مجلس در خنثی کردن رای مردم در تعیین حاکم از نتایج تئوری این روحانی محافظه کار است. وی پیش از این هم بعد از انتخابات مهندسی شده ریاست جمهوری گفته بود: ” وقتی رییسجمهوری از جانب رهبری نصب و تایید میشود به عامل او تبدیل شده و از این پرتو نور بر او نیز تابیده میشود و لذا وقتی ریاست جمهوری حکم ولی فقیه را دریافت کرد اطاعت از او نیز چون اطاعت از خداست.”
‘محمد تقی مصباحیزدی’ بارها ادعا کرده است که نماد اسلام شخص “مقام معظم رهبری” است که مفاسد زیادی به دست مبارک ایشان از سر جامعه اسلامی و اسلام جهانی دفع شده است.
حضور پررنگ مصباح یزدی در جریانات سیاسی سال های اخیر، حساسیت های زیادی را برانگیخته است. چندی پیش، شاگردان مهدوی کنی در نامه ای افشاگرایانه می پرسند: “چرا جبهه پایداری که بعضاً در جلسات خصوصی برای شما جایگاه قائم مقامی رهبری قائل می شوند و شما را رهبر معنوی خود میدانند و خود را مطیع محض شما می شمرند، دست در دست اعضای این گروه انحرافی دارند و یکی شان جلسات منظم با سرکرده این گروه دارد و دیگری مشاور این گروه است و به جای آنها پروژه افتتاح میکند و آن یکی در جلسه سئوال از احمدی نژاد از جوابهای کم ادبانه او قهقهه مستانه می زند و از تذکرات نمایندگان می آشوبد؟”
و بدین گونه پرده از اهداف دراز مدت این گروه افراطی که رد پای آنها طی سال های گذشته در همه بحران ها دیده می شود برمی دارد.
این مبدع تئوری حکومت اسلامی، با ابراز خرسندی از اسلامی کردن علوم و دانشگاه ها، اظهار داشت: هر کس که بتواند در رشد و ارتقای و توسعه کمی و کیفی فرهنگ اسلامی کاری کند، به وظیفه خود عمل کرده است.
مصباح یزدی به افت شدید دانشگاه ها و حذف استادان با سابقه از مراکز علمی نپرداخت.
علی مطهری٬ نماینده مجلس هشدار داد:
نام فرماندهان دخالت کننده سپاه در انتخابات مجلس نهم را افشا خواهم کرد
علی مطهری٬ نماینده مجلس هشدار داد چنانچه برخی فرماندهان سپاه بخواهند
به روش خود مبنی بر دخالت در انتخابات ادامه دهند٬ نام آنها را فاش خواهد
کرد.
به گزارش روز سهشنبه (دوم خرداد) خبرگزاری ایسنا٬ آقای مطهری با دفاع از اظهارات دو روز پیش خود تاکید کرده که «سپاه در انتخابات مجلس از برخی از کاندیدای مورد نظر خود حمایت کرد و تمام قد وارد شد.»
این نماینده مجلس اظهار کرده است: «بسیاری از فرماندهان سپاه نیز حرف من را قبول دارند برخی از افراد در سپاه هستند که این کار {دخالت در انتخابات} را کردند.»
وی همچنین هشدار داده است: «نظرم به همه فرماندهان سپاه نبود تنها برخی از آنها که اگر اصرار کنند و به این روششان ادامه دهند اسم آنها را خواهم آورد.»
مطهری ادامه داده که «اطلاع دقیق دارم که برخی مقامات عالی رتبه نیز از این رفتار سپاه در انتخابات اخیر راضی نبودهاند.»
اظهارات دو روز پیش علی مطهری درباره دخالت سپاه در انتخابات نهم مجلس جنجالهای فراوانی به راه انداخته است به طوری که این انتقادها امروز نیز صحن علنی مجلس مطرح شد.
علی لاریجانی٬ رئیس مجلس نیز بدون آنکه اظهارات مطهری را رد کند٬ گفته که «ادبیات مطالب اگر انتقادی است با متانت بیان شود تا تاثیر آن، به اندازه باشد.»
الیاس نادران٬ محمدحسن ابوترابیفرد٬ حمید رسایی و محمود احمدیبیغش چهار نماینده محافظهکاری هستند که در صحن علنی مجلس از انتقادهای مطهری به سپاه پاسداران خشمگین شده و خواستار برخورد قضائی با وی شدهاند.
آنطور که خبرگزاری مهر گزارش کرده است گروهی از نیروهای بسیج دانشجویی نیز قصد داشتند با تجمع مقابل ساختمان مجلس به اظهارات مطهری اعتراض کنند که پلیس مانع از برگزاری این تجمع شد.
مصطفی کواکبیان دیگر نماینده مجلس نیز با تائید تلویحی اظهارات مطهری گفته است اسنادی از دخالت سپاه در حوزه انتخابیه خود دارد که در صورت لزوم ارائه خواهد کرد.
کواکبیان افزوده که «بسیار خوشحالم که مسئولان سپاه هر گونه دخالت را تذکیب کردهاند، البته پیشنهاد میکنم اگر خواستند به این موضوع رسیدگی کنند، هیئتی را برای این موضوع تعیین کنند.»
به گزارش روز سهشنبه (دوم خرداد) خبرگزاری ایسنا٬ آقای مطهری با دفاع از اظهارات دو روز پیش خود تاکید کرده که «سپاه در انتخابات مجلس از برخی از کاندیدای مورد نظر خود حمایت کرد و تمام قد وارد شد.»
این نماینده مجلس اظهار کرده است: «بسیاری از فرماندهان سپاه نیز حرف من را قبول دارند برخی از افراد در سپاه هستند که این کار {دخالت در انتخابات} را کردند.»
وی همچنین هشدار داده است: «نظرم به همه فرماندهان سپاه نبود تنها برخی از آنها که اگر اصرار کنند و به این روششان ادامه دهند اسم آنها را خواهم آورد.»
مطهری ادامه داده که «اطلاع دقیق دارم که برخی مقامات عالی رتبه نیز از این رفتار سپاه در انتخابات اخیر راضی نبودهاند.»
اظهارات دو روز پیش علی مطهری درباره دخالت سپاه در انتخابات نهم مجلس جنجالهای فراوانی به راه انداخته است به طوری که این انتقادها امروز نیز صحن علنی مجلس مطرح شد.
علی لاریجانی٬ رئیس مجلس نیز بدون آنکه اظهارات مطهری را رد کند٬ گفته که «ادبیات مطالب اگر انتقادی است با متانت بیان شود تا تاثیر آن، به اندازه باشد.»
الیاس نادران٬ محمدحسن ابوترابیفرد٬ حمید رسایی و محمود احمدیبیغش چهار نماینده محافظهکاری هستند که در صحن علنی مجلس از انتقادهای مطهری به سپاه پاسداران خشمگین شده و خواستار برخورد قضائی با وی شدهاند.
آنطور که خبرگزاری مهر گزارش کرده است گروهی از نیروهای بسیج دانشجویی نیز قصد داشتند با تجمع مقابل ساختمان مجلس به اظهارات مطهری اعتراض کنند که پلیس مانع از برگزاری این تجمع شد.
مصطفی کواکبیان دیگر نماینده مجلس نیز با تائید تلویحی اظهارات مطهری گفته است اسنادی از دخالت سپاه در حوزه انتخابیه خود دارد که در صورت لزوم ارائه خواهد کرد.
کواکبیان افزوده که «بسیار خوشحالم که مسئولان سپاه هر گونه دخالت را تذکیب کردهاند، البته پیشنهاد میکنم اگر خواستند به این موضوع رسیدگی کنند، هیئتی را برای این موضوع تعیین کنند.»
واکنش سریع دولت به نقض تصمیم انحلال خانه سینما
تشکیل جلسه شورای عالی سینما به ریاست احمدینژاد
دبیرخانه شورای عالی سینما پس از اعلام نقض تصمیم وزارت ارشاد مبنی بر انحلال خانه سینما از سوی دیوان عدالت اداری٬ از برگزاری نخستین جلسه این شورا در سال جاری به ریاست محمود احمدینژاد خبر داد.
محمدجعفر منتظری٬ رئیس دیوان عدالت اداری روز سهشنبه (دوم خرداد) از نقض تصمیم وزارت ارشاد مبنی بر انحلال خانه سینما از سوی این دیوان خبر داده است.
علیاکبر بختیاری٬ مدیر حوزه ریاست دیوان عدالت اداری هم گفته که «حکم وزارت ارشاد مبنی بر انحلال خانه سینما از سوی شعبه رسیدگیکننده به خاطر عدم رعایت موازین قانونی نقض شده است.»
محمد حسینی٬ وزیر ارشاد نیز گفته ایراد دیوان عدالت اداری به تصمیم این وزارتخانه «شکلی» است که «که این ایراد دوباره در هیات رسیدگی بر مراکز فرهنگی وزارت ارشاد بررسی میشود.»
وزارت ارشاد سال گذشته در اقدامی جنجالی رای به انحلال خانه سینما داد و پس از آن فعالیت شورای عالی سینما را گستردهتر کرد.
به نظر میرسد اعلام غیرمنتظره برگزاری نشست این شورا به ریاست محمود احمدینژاد٬ واکنش دولتیها به نقض تصمیم وزارت ارشاد مبنی بر انحلال خانه سینما باشد.
جلسه شورای عالی سینما قرار است فردا (چهارشنبه سوم خرداد) برگزار شود.
تجمع علیه مطهری مقابل مجلس به درگیری کشیده شد
لاریجانی اظهارات مطهری درباره سپاه را رد نکرد
علی مطهری٬ برادر همسر علی لاریجانی٬ دو روز پیش در صحن علنی مجلس از دخالت سپاه در انتخابات مجلس نهم خبر داد که اظهارات این نماینده مجلس با واکنشهای گستردهای همراه شده است.
به گزارش سایت «خبرآنلاین» آقای لاریجانی روز سهشنبه (دوم خرداد) گفته است: «همکاران عزیز در بیان مطالب خود طوری عمل کنند که حرمت پاسداران عزیز در جامعه حفظ شود.»
اظهارات علی مطهری با خشم آن دسته از محافظهکارانی روبرو شده که رابطه نزدیکی به ارگانهای سپاه دارند یا پیش از این از اعضای این نیروی نظامی بودند.
طی دو روز گذشته گروهی از این محافظهکاران خواستار تشکیل پرونده قضایی برای مطهری در قوه قضائیه شدهاند و حملات تندی متوجه وی کردهاند.
سایت «نسیمآنلاین» که زیرنظر «مجتمع رسانهای اطلس» وابسته به سپاه اداره میشود از تجمع روز سهشنبه (دوم خرداد) کسانی که آنها را «دانشجو» خوانده مقابل ساختمان مجلس خبر داده است.
به نوشته «نسیمآنلاین» این تجمع در اعتراض به سخنان علی مطهری برگزار شده که ماموران یگان ویژه پلیس با تجمعکنندگان برخورد کردهاند.
این سایت روز گذشته از احتمال برگزاری تجمعی مقابل مجلس در اعتراض به اظهارات این نماینده مجلس خبر داده بود.
آقای مطهری در نطق دو روز پیش خود حملات تندی هم متوجه محمود احمدینژاد و اسفندیار رحیممشایی به خاطر مواضع آنها در مورد وضعیت حجاب در جامعه کرده که این مسئله نیز واکنشهایی در پی داشته است.
پرونده هستهای: جام زهری که بیسر و صدا نوشیده شد
دو روز پیش
که خبر توافق محرمانهی آمریکا و ایران در وبسایتی منتشر شد و با نگاهی به
بندهای این توافقنامه، دو نکته کاملا عیان بود. اول عقبنشینی کامل ایران
و دوم، انتظار خبر «مسرتبخش» امروز آقای یوکیو آمانو که اعلام کرد: «در
مذاکره بر سر برنامه هستهای جمهوری اسلامی با تهران به توافق رسیدیم.»
هشت سال پس از
جنگ ایران و عراق و زمانی که به گفتهی اکبر هاشمی رفسنجانی، تهران حتی از
تامین کردن بند پوتین سربازان خود هم عاجز بود؛ آیتالله خمینی که به
یکدندگی و لجاجت معروف بود؛ جام زهر صلح را نوشید و اندکی بعدتر هم درگذشت؛
گویی نمیتوانست ایران را بدون جنگ ببیند.
در خصوص ماجرای جنگ و علت تداوم و جاهطلبیهای هاشمی و خمینی برای ادامهی جنگ بسیار نوشتهاند؛ اما چیزی که امروزه مشخص شده و تقریبا همگان (و حتی از نیروهای خودی) به آن باور دارند این است که این جنگ میتوانست خیلی زودتر به پایان برسد، اما نرسید و با خیرهسری و ندانم کاریها ادامه یافت و همین جنگ، دردهایی را برجای گذاشت که هیچگاه درمان نخواهد شد.
اکنون، آیتالله خمینی درگذشته است. او نیست که ببیند جنگ مورد علاقهاش چهها برجای گذاشت؛ هرچند اگر هم بود برای او دردها در اولویت نبود. اکنون اما هرچقدر هم تحلیل و نظریه در خصوص آن جنگ صادر شود، نمیتواند دردهای آن جانبازی را که برای گرفتن داروی مورد نیاز خود روبروی هلال احمر و در خیابان بست مینشیند را فروبکاهد.
با رهبری خامنهای، تاریخ این بار بهصورتی مضحک و در عین حال تراژیکی مجددا تکرار شد. جنگی دیگر مابین ایران و غرب با موضوع پرونده هستهای درگرفت. هرچقدر آن جنگ هشت ساله محبوب خمینی بود؛ این یکی محبوب این یکی آیتالله بود. سالهاست که گوش همهی ما به شنیدن شعارها و قدارهکشیهای خامنهای که همراه با رییس جمهور محبوب و کوتولهاش علیه غرب و در جهت حقوقی که هیچگاه مشخص نشد کجا مسلم گشت حق همهی مردم ایران است شعار میدهند، عادت کرده است.
درست به مانند خمینی که جنگی بیست ساله را در ذهن بیمار خود تصویر کرده بود و در آرزوی رهایی قدس میخواست کربلا را بگیرد، خامنهای نیز در خصوص پرونده هستهای ایران از آیندهای روشن سخن گفت و در راه رسیدن به این آینده مبهم، از شعب ابیطالبها و ریاضتهای اقتصادی و ذرهای پاپس نکشیدنها سخن گفت و غرب هم فشارها را اندک اندک بالا برد و چیزی که در نهایت برای مردم ملموس میگشت، اقتصاد محتضر یا سقوط یک هواپیما براثر تحریم یا قیمت دلاری بود که ناگهان سربه فلک میکشید..
اما این فشار که به در خانهی حضرات رسید (تحریم نفت و تحریم مبادلات بانکی)، ناگهان آنان بازهم با دیوار محکم برخورد کردند و جا زدند. اخباری که طی این یکی دو روز منتشر میشود، جملگی حکایت از نوشیدن جام زهری دارد، که تفاوتش با جام زهر خمینی اینست که این بار بیسروصدا نوشیده میشود.
دو روز پیش بود که خبر توافق محرمانهی آمریکا و ایران در وبسایتی منتشر شد که با نگاهی به بندهای این توافقنامه، جامهی عمل پوشیدن شعارهای عوامفریبانه ایران در آن کاملا نمایان است و متعاقب این عهدنامه، رییس آژانس هم سراسیمه به تهران آمد و امروز هم آقای یوکیو آمانو خبر مسرت بخش! را اعلام کرد: در مذاکره بر سر برنامه هستهای جمهوری اسلامی با تهران به توافق رسیدیم.
حال اما غرب سرمایهداری که حریف را در ته کوچه بنبست به تله انداخته است؛ با این توافقنامه ارضا میشود و یا باجگیری از حکومت خودکامه ادامه خواهد داشت؟
در خصوص ماجرای جنگ و علت تداوم و جاهطلبیهای هاشمی و خمینی برای ادامهی جنگ بسیار نوشتهاند؛ اما چیزی که امروزه مشخص شده و تقریبا همگان (و حتی از نیروهای خودی) به آن باور دارند این است که این جنگ میتوانست خیلی زودتر به پایان برسد، اما نرسید و با خیرهسری و ندانم کاریها ادامه یافت و همین جنگ، دردهایی را برجای گذاشت که هیچگاه درمان نخواهد شد.
اکنون، آیتالله خمینی درگذشته است. او نیست که ببیند جنگ مورد علاقهاش چهها برجای گذاشت؛ هرچند اگر هم بود برای او دردها در اولویت نبود. اکنون اما هرچقدر هم تحلیل و نظریه در خصوص آن جنگ صادر شود، نمیتواند دردهای آن جانبازی را که برای گرفتن داروی مورد نیاز خود روبروی هلال احمر و در خیابان بست مینشیند را فروبکاهد.
با رهبری خامنهای، تاریخ این بار بهصورتی مضحک و در عین حال تراژیکی مجددا تکرار شد. جنگی دیگر مابین ایران و غرب با موضوع پرونده هستهای درگرفت. هرچقدر آن جنگ هشت ساله محبوب خمینی بود؛ این یکی محبوب این یکی آیتالله بود. سالهاست که گوش همهی ما به شنیدن شعارها و قدارهکشیهای خامنهای که همراه با رییس جمهور محبوب و کوتولهاش علیه غرب و در جهت حقوقی که هیچگاه مشخص نشد کجا مسلم گشت حق همهی مردم ایران است شعار میدهند، عادت کرده است.
درست به مانند خمینی که جنگی بیست ساله را در ذهن بیمار خود تصویر کرده بود و در آرزوی رهایی قدس میخواست کربلا را بگیرد، خامنهای نیز در خصوص پرونده هستهای ایران از آیندهای روشن سخن گفت و در راه رسیدن به این آینده مبهم، از شعب ابیطالبها و ریاضتهای اقتصادی و ذرهای پاپس نکشیدنها سخن گفت و غرب هم فشارها را اندک اندک بالا برد و چیزی که در نهایت برای مردم ملموس میگشت، اقتصاد محتضر یا سقوط یک هواپیما براثر تحریم یا قیمت دلاری بود که ناگهان سربه فلک میکشید..
اما این فشار که به در خانهی حضرات رسید (تحریم نفت و تحریم مبادلات بانکی)، ناگهان آنان بازهم با دیوار محکم برخورد کردند و جا زدند. اخباری که طی این یکی دو روز منتشر میشود، جملگی حکایت از نوشیدن جام زهری دارد، که تفاوتش با جام زهر خمینی اینست که این بار بیسروصدا نوشیده میشود.
دو روز پیش بود که خبر توافق محرمانهی آمریکا و ایران در وبسایتی منتشر شد که با نگاهی به بندهای این توافقنامه، جامهی عمل پوشیدن شعارهای عوامفریبانه ایران در آن کاملا نمایان است و متعاقب این عهدنامه، رییس آژانس هم سراسیمه به تهران آمد و امروز هم آقای یوکیو آمانو خبر مسرت بخش! را اعلام کرد: در مذاکره بر سر برنامه هستهای جمهوری اسلامی با تهران به توافق رسیدیم.
حال اما غرب سرمایهداری که حریف را در ته کوچه بنبست به تله انداخته است؛ با این توافقنامه ارضا میشود و یا باجگیری از حکومت خودکامه ادامه خواهد داشت؟
آمانو: امضای قرارداد با تهران برای افزایش همکاری در حل بحران اتمی
مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی روز سهشنبه، دوم خردادماه، از امضای
یک قرارداد تازه با جمهوری اسلامی با هدف افزایش همکاری تهران با این
آژانس در آینده بسیار نزدیک خبر داد. به گفته یوکیا آمانو، سایت نظامی
پارچین نیز جزئی از این توافق تازه خواهد بود.
یوکیا آمانو، مدیرکل آژانس انرژی اتمی، روز سهشنبه در بازگشت از تهران و در فرودگاه وین به خبرنگاران گفت که «بهرغم وجود اختلافاتی» این توافقنامه جدید «خیلی زود» امضا خواهد شد.
او با این حال اضافه کرد که سعید جلیلی، مذاکرهکننده ارشد ایران در امور اتمی، اطمینان داده است که وجود این اختلافات «مانعی بر سر راه این توافق تازه نخواهد بود».
آمریکا و متحدانش ظن آن را دارند که فعالیتهای اتمی ایران با هدف رسیدن به تسلیحات اتمی ادامه مییابد و با وضع تحریمهای گسترده در تلاشاند تهران را وادار به توقف غنیسازی اورانیوم کنند. تهران در مقابل میگوید جز هدفی صلحآمیز برای فعالیت اتمی هدفی دیگر در سر ندارد.
این خبر تنها یک روز پیش از آن منتشر میشود که ایران و کشورهای موسوم به پنج به علاوه یک متشکل از پنج عضو دائمی شورای امنیت سازمان ملل به علاوه آلمان قرار است این هفته دور دوم مذاکرات خود را در بغداد برگزار کنند.
دور اول گفتوگوها در استانبول انجام شد و هر دو طرف از آن ابراز رضایت کردند.
به گزارش خبرگزاری رویترز، یوکیا آمانو ضمن آن که نتیجه دیدار خود از تهران را «پیشرفتی مهم» توصیف کرد، گفت: «تصمیم بر این شد که توافقنامه را به نتیجه برسانیم و امضا کنیم... میتوانم بگویم که خیلی زود امضا خواهد شد.»
آقای آمانو که در سفری غیرمنتظره و بیسابقه در هفته جاری به تهران سفر کرده بود روز دوشنبه نیز در تهران و در کنار سعید جلیلی اعلام کرد که مذاکراتش با مقامات تهران حرکتی رو به جلو داشته است.
این در حالی است که در همان روز و در آن سوی دنیا در واشینگتن، مجلس سنای ایالات متحده بسته تازهای از تحریمهای اقتصادی را علیه جمهوری اسلامی و با هدف ضربه به بخش انرژی و نفت در ایران تصویب کرد.
مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی روز سهشنبه همچنین به خبرنگاران گفت که مسئله دستیابی بازرسان خود به سایت نظامی پارچین در جنوب شرقی تهران را نیز مطرح کرده و این مسئله نیز جزئی از توافقنامه جدید خواهد بود.
سایت نظامی پارچین یکی از موارد اختلاف میان جمهوری اسلامی و سازمان تحت امر آقای آمانو است. به دنبال انتشار دستکم دو سری عکس از این سایت، آژانس مشکوک است که در این پایگاه نظامی فعالیتهای اتمی با رویکرد نظامی صورت گرفته باشد.
یوکیا آمانو، مدیرکل آژانس انرژی اتمی، روز سهشنبه در بازگشت از تهران و در فرودگاه وین به خبرنگاران گفت که «بهرغم وجود اختلافاتی» این توافقنامه جدید «خیلی زود» امضا خواهد شد.
او با این حال اضافه کرد که سعید جلیلی، مذاکرهکننده ارشد ایران در امور اتمی، اطمینان داده است که وجود این اختلافات «مانعی بر سر راه این توافق تازه نخواهد بود».
آمریکا و متحدانش ظن آن را دارند که فعالیتهای اتمی ایران با هدف رسیدن به تسلیحات اتمی ادامه مییابد و با وضع تحریمهای گسترده در تلاشاند تهران را وادار به توقف غنیسازی اورانیوم کنند. تهران در مقابل میگوید جز هدفی صلحآمیز برای فعالیت اتمی هدفی دیگر در سر ندارد.
این خبر تنها یک روز پیش از آن منتشر میشود که ایران و کشورهای موسوم به پنج به علاوه یک متشکل از پنج عضو دائمی شورای امنیت سازمان ملل به علاوه آلمان قرار است این هفته دور دوم مذاکرات خود را در بغداد برگزار کنند.
دور اول گفتوگوها در استانبول انجام شد و هر دو طرف از آن ابراز رضایت کردند.
به گزارش خبرگزاری رویترز، یوکیا آمانو ضمن آن که نتیجه دیدار خود از تهران را «پیشرفتی مهم» توصیف کرد، گفت: «تصمیم بر این شد که توافقنامه را به نتیجه برسانیم و امضا کنیم... میتوانم بگویم که خیلی زود امضا خواهد شد.»
آقای آمانو که در سفری غیرمنتظره و بیسابقه در هفته جاری به تهران سفر کرده بود روز دوشنبه نیز در تهران و در کنار سعید جلیلی اعلام کرد که مذاکراتش با مقامات تهران حرکتی رو به جلو داشته است.
این در حالی است که در همان روز و در آن سوی دنیا در واشینگتن، مجلس سنای ایالات متحده بسته تازهای از تحریمهای اقتصادی را علیه جمهوری اسلامی و با هدف ضربه به بخش انرژی و نفت در ایران تصویب کرد.
مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی روز سهشنبه همچنین به خبرنگاران گفت که مسئله دستیابی بازرسان خود به سایت نظامی پارچین در جنوب شرقی تهران را نیز مطرح کرده و این مسئله نیز جزئی از توافقنامه جدید خواهد بود.
سایت نظامی پارچین یکی از موارد اختلاف میان جمهوری اسلامی و سازمان تحت امر آقای آمانو است. به دنبال انتشار دستکم دو سری عکس از این سایت، آژانس مشکوک است که در این پایگاه نظامی فعالیتهای اتمی با رویکرد نظامی صورت گرفته باشد.
ادامه دعوای ایران و آذربایجان: تهران سفیرش را فراخواند
به دنبال افزایش تنشها بین ایران و همسایه شمالیاش، وزارت امور خارجه
جمهوری اسلامی ایران محمدباقر بهرامی، سفیر ایران در آذربایجان، را به
تهران فراخواند.
سفارت ایران در باکو، پایتخت آذربایجان، روز سهشنبه، دوم خردادماه، در اطلاعیهای کوتاه خبر داد که آقای بهرامی روز ۲۱ ماه مه، دوشنبه، آذربایجان را به مقصد تهران ترک کرده است.
در این اعلامیه یک پاراگرافی، دلیل فراخوانده شدن سفیر ایران به تهران «توهین به مقدسات دینی» در آذربایجان عنوان شده، اما توضیح بیشتری در این باره نیامده است.
هفته گذشته در دور تظاهرات اعتراضی در مقابل سفارت ایران در باکو رهبر ایران، آیتالله خامنهای، «مسئول خونهای ریخته در سوریه» معرفی شد، و در یک پلاکارد نیز یک کاریکاتور از رهبر ایران همراه با رؤسای جمهور ایران و ارمنستان کشیده شده بود.
اما در همین زمینه خبرگزاری ترند آذربایجان بار دیگر از احضار چندباره سفیر آذربایجان به وزارت خارجه ایران خبر داده است. این پنجمین بار طی چهار ماه گذشته است که سفیر آذربایجان به وزارت خارجه ایران احضار میشود.
در چند ماه گذشته، ایران چهار بار سفیر آذربایجان در تهران را به وزارت خارجه احضار کرده است، از جمله به اتهام همکاری دولت باکو با سرویس اطلاعاتی اسرائیل، موساد، در قتل دانشمندان هستهای ایران (۲۳ بهمن)، بازداشت کارکنان شبکه سحر (۲۸ بهمن)، قرارداد یک و نیم میلیارد دلاری آذربایجان و اسرائیل برای خرید تسلیحات نظامی و هواپیماهای بدون سرنشین (۱۰ اسفند ماه) و ادعای بازداشت ۱۸ شهروند آذربایجانی و چهار خارجی به اتهام جاسوسی برای ایران (۲۸ اسفند).
تنشهای فزاینده میان ایران و آذربایجان زمانی به اوج خود رسید که مسابقات آواز یوروویژن با حضور ۴۲ کشور در آذربایجان شروع شد.
ایران میگوید که آذربایجان باید «رژه همجنسبازان» را که طبق معمول بخشی از مراسم این مسابقه است لغو کند، موضوعی که آذربایجان آن را رد کرده و گفته است که چنین مراسمی در مسابقه یوروویژن انجام نخواهد شد.
علی حسناف، رئیس بخش اجتماعی- سیاسی نهاد ریاست جمهوری آذربایجان، روز دوشنبه، اول خردادماه، در یک کنفرانس مطبوعاتی در مورد مسابقه یوروویژن در باکو از رویکرد مقامات ایرانی به شدت انتقاد کرد و گفت: «در روزهای اخیر در آستانه برگزاری مسابقه یوروویژن در باکو، ایران به مرکز اصلی تبلیغات سوء علیه آذربایجان تبدیل شده است.»
آقای حسناف در ادامه گفت: «مگر در آذربایجان قرار است رژه همجنسبازان برگزار شود؟ نمیدانم فکر برگزاری این رژه از کجا به مغز آنها [مقامات جمهوری اسلامی] افتاده است؟»
ایران و آذربایجان ۶۱۰ کیلومتر مرز مشترک خاکی دارند.
سفارت ایران در باکو، پایتخت آذربایجان، روز سهشنبه، دوم خردادماه، در اطلاعیهای کوتاه خبر داد که آقای بهرامی روز ۲۱ ماه مه، دوشنبه، آذربایجان را به مقصد تهران ترک کرده است.
در این اعلامیه یک پاراگرافی، دلیل فراخوانده شدن سفیر ایران به تهران «توهین به مقدسات دینی» در آذربایجان عنوان شده، اما توضیح بیشتری در این باره نیامده است.
هفته گذشته در دور تظاهرات اعتراضی در مقابل سفارت ایران در باکو رهبر ایران، آیتالله خامنهای، «مسئول خونهای ریخته در سوریه» معرفی شد، و در یک پلاکارد نیز یک کاریکاتور از رهبر ایران همراه با رؤسای جمهور ایران و ارمنستان کشیده شده بود.
اما در همین زمینه خبرگزاری ترند آذربایجان بار دیگر از احضار چندباره سفیر آذربایجان به وزارت خارجه ایران خبر داده است. این پنجمین بار طی چهار ماه گذشته است که سفیر آذربایجان به وزارت خارجه ایران احضار میشود.
در چند ماه گذشته، ایران چهار بار سفیر آذربایجان در تهران را به وزارت خارجه احضار کرده است، از جمله به اتهام همکاری دولت باکو با سرویس اطلاعاتی اسرائیل، موساد، در قتل دانشمندان هستهای ایران (۲۳ بهمن)، بازداشت کارکنان شبکه سحر (۲۸ بهمن)، قرارداد یک و نیم میلیارد دلاری آذربایجان و اسرائیل برای خرید تسلیحات نظامی و هواپیماهای بدون سرنشین (۱۰ اسفند ماه) و ادعای بازداشت ۱۸ شهروند آذربایجانی و چهار خارجی به اتهام جاسوسی برای ایران (۲۸ اسفند).
تنشهای فزاینده میان ایران و آذربایجان زمانی به اوج خود رسید که مسابقات آواز یوروویژن با حضور ۴۲ کشور در آذربایجان شروع شد.
ایران میگوید که آذربایجان باید «رژه همجنسبازان» را که طبق معمول بخشی از مراسم این مسابقه است لغو کند، موضوعی که آذربایجان آن را رد کرده و گفته است که چنین مراسمی در مسابقه یوروویژن انجام نخواهد شد.
علی حسناف، رئیس بخش اجتماعی- سیاسی نهاد ریاست جمهوری آذربایجان، روز دوشنبه، اول خردادماه، در یک کنفرانس مطبوعاتی در مورد مسابقه یوروویژن در باکو از رویکرد مقامات ایرانی به شدت انتقاد کرد و گفت: «در روزهای اخیر در آستانه برگزاری مسابقه یوروویژن در باکو، ایران به مرکز اصلی تبلیغات سوء علیه آذربایجان تبدیل شده است.»
آقای حسناف در ادامه گفت: «مگر در آذربایجان قرار است رژه همجنسبازان برگزار شود؟ نمیدانم فکر برگزاری این رژه از کجا به مغز آنها [مقامات جمهوری اسلامی] افتاده است؟»
ایران و آذربایجان ۶۱۰ کیلومتر مرز مشترک خاکی دارند.
قوه قضاييه ايران از تشکيل پرونده برای شاهين نجفی خبر داد
غلامحسين محسنی اژهای، دادستان کل کشور و سخنگوی قوه قضاييه، میگويد که
برای شاهين نجفی، خواننده ايرانی مقيم آلمان، پروندهای در دستگاه قضايی
ايران باز شده است. آقای نجفی متهم به توهین به امام دهم شيعیان است.
آقای اژهای در نشست خبری روز دوشنبه خود در پاسخ به سوال خبرنگاری درباره شاهين نجفی، خواننده ايرانی ساکن آلمان، گفت که «دادستانی به عنوان مدعیالعموم به اين پرونده رسيدگی میکند».
به گفته آقای محسنی اژهای، «تاکنون پروندههايی نظير اين تشکيل شده و برخی از آنها به صدور احکامی سنگين و قطعی نيز منجر شده است».
سخنگوی قوه قضاييه در اين زمينه توضيجات بيشتری نداد، ولی اين نخستين واکنش رسمی به جنجالی است که در هفتههای اخير بر سر ترانهای از شاهين نجفی با عنوان نقی در سايتهای خبری نزديک به اصولگرايان منتشر شده است.
پيش از نشست خبری سخنگوی قوه قضاييه ايران، محمد جواد منتظری، رئيس ديوان عدالت اداری ايران، بدون اشاره به نام شاهين نجفی، در گفتوگو با خبرگزاری ايسنا از کسانی که آنها را «شيرمردان» خواند خواست تا «اين عناصر خبيث هر چه زودتر به سزای عمل خود برسند».
شاهين نجفی اخيرا ترانهای با نام «نقی» اجرا کرده است که به گفته سايتهای اصولگرا موضوع آن امام دهم شيعيان است و اين خواننده ايرانی را متهم کردهاند که به مقدسات توهین کرده است.
به دنبال انتشار اين ترانه در شبکههای اجتماعی، آيتالله مکارم شيرازی از مراجع تقليد نزديک به حکومت جمهوری اسلامی ايران در پاسخ به يک استفتا گفت: «هر گونه اهانت به مقام شامخ امامان معصوم و توهين آشکار به آنها اگر توسط فرد مسلمانی صورت گيرد موجب ارتداد است و اگر توسط غير مسلمانی باشد داخل در عنوان سابّالنبی است.»
محمدجعفر سبحانی که رسانههای ايران از وی به عنوان مرجع تقليد ياد میکنند نيز در پيامی، ترانه «نقی» را «ادامه کار سلمان رشدی» دانسته، که به گفته او، آيتالله خمينی «تکليف او را روشن کرد و تکليف اين مرد نيز با او يکسان است».
سلمان رشدی، نويسنده هندیالاصل بريتانيايی، به دليل نوشتن کتاب «آيات شيطانی» در سال ۱۳۶۷ از سوی آيتالله خمينی، رهبر وقت جمهوری اسلامی ايران، به مرگ محکوم شد.
شاهين نجفی در گفتوگويی با راديوفردا توهين به امامان شيعه را رد کرده و گفته است که «در رابطه با سيستمی مثل ايران و برخی از کشورهای عربی يا به طور مشخص در سيستم اسلام اين سوء تفاهم وجود دارد. يعنی شما وقتی به جز مداحی و ثنای ائمه يا پيغمبر و پيشوا کاری را انجام بدهيد اسمش را میگذارند توهين. عکسشان را میکشی میشود توهين.»
وی افزود: «شما وقتی کسی را حتی اگر فرض کنيم که توهين کرده باشد، حکم قتلش را صادر کنيد، عين خشونت است. غير قابل پذيرش است. به جز اين من مشخصا در رابطه با خودم بايد بگويم که با حفظ پرنسيبهای خودم و با تاکيد به اين که به آن چه گفتهام اعتقاد دارم و روی آن ايستادگی میکنم و يک قدم عقب نمیکشم، اما با اين حال میگويم که من بايد خيلی انسان ضعيفی بوده باشم که بخواهم توهين کنم. توهين يک چيز مشخص است. مگر من در اين شعر به امام نقی گفتهام که تو دزدی؟ يا تو قاتلی؟»
بر اساس گزارشهای منتشره، سايت «شيعه آنلاين» صد هزار دلار جايزه برای کسی که شاهين نجفی را به قتل برساند تعيين کرده است که به دنبال اين تهديد، پليس آلمان اين خواننده را تحت پوشش حفاظتی خود قرار داده است.
آقای نجفی میگويد که اين تهديدها هيچ تاثيری در روند کار او در آينده نخواهد داشت.
آقای اژهای در نشست خبری روز دوشنبه خود در پاسخ به سوال خبرنگاری درباره شاهين نجفی، خواننده ايرانی ساکن آلمان، گفت که «دادستانی به عنوان مدعیالعموم به اين پرونده رسيدگی میکند».
به گفته آقای محسنی اژهای، «تاکنون پروندههايی نظير اين تشکيل شده و برخی از آنها به صدور احکامی سنگين و قطعی نيز منجر شده است».
سخنگوی قوه قضاييه در اين زمينه توضيجات بيشتری نداد، ولی اين نخستين واکنش رسمی به جنجالی است که در هفتههای اخير بر سر ترانهای از شاهين نجفی با عنوان نقی در سايتهای خبری نزديک به اصولگرايان منتشر شده است.
پيش از نشست خبری سخنگوی قوه قضاييه ايران، محمد جواد منتظری، رئيس ديوان عدالت اداری ايران، بدون اشاره به نام شاهين نجفی، در گفتوگو با خبرگزاری ايسنا از کسانی که آنها را «شيرمردان» خواند خواست تا «اين عناصر خبيث هر چه زودتر به سزای عمل خود برسند».
شاهين نجفی اخيرا ترانهای با نام «نقی» اجرا کرده است که به گفته سايتهای اصولگرا موضوع آن امام دهم شيعيان است و اين خواننده ايرانی را متهم کردهاند که به مقدسات توهین کرده است.
به دنبال انتشار اين ترانه در شبکههای اجتماعی، آيتالله مکارم شيرازی از مراجع تقليد نزديک به حکومت جمهوری اسلامی ايران در پاسخ به يک استفتا گفت: «هر گونه اهانت به مقام شامخ امامان معصوم و توهين آشکار به آنها اگر توسط فرد مسلمانی صورت گيرد موجب ارتداد است و اگر توسط غير مسلمانی باشد داخل در عنوان سابّالنبی است.»
محمدجعفر سبحانی که رسانههای ايران از وی به عنوان مرجع تقليد ياد میکنند نيز در پيامی، ترانه «نقی» را «ادامه کار سلمان رشدی» دانسته، که به گفته او، آيتالله خمينی «تکليف او را روشن کرد و تکليف اين مرد نيز با او يکسان است».
سلمان رشدی، نويسنده هندیالاصل بريتانيايی، به دليل نوشتن کتاب «آيات شيطانی» در سال ۱۳۶۷ از سوی آيتالله خمينی، رهبر وقت جمهوری اسلامی ايران، به مرگ محکوم شد.
شاهين نجفی در گفتوگويی با راديوفردا توهين به امامان شيعه را رد کرده و گفته است که «در رابطه با سيستمی مثل ايران و برخی از کشورهای عربی يا به طور مشخص در سيستم اسلام اين سوء تفاهم وجود دارد. يعنی شما وقتی به جز مداحی و ثنای ائمه يا پيغمبر و پيشوا کاری را انجام بدهيد اسمش را میگذارند توهين. عکسشان را میکشی میشود توهين.»
وی افزود: «شما وقتی کسی را حتی اگر فرض کنيم که توهين کرده باشد، حکم قتلش را صادر کنيد، عين خشونت است. غير قابل پذيرش است. به جز اين من مشخصا در رابطه با خودم بايد بگويم که با حفظ پرنسيبهای خودم و با تاکيد به اين که به آن چه گفتهام اعتقاد دارم و روی آن ايستادگی میکنم و يک قدم عقب نمیکشم، اما با اين حال میگويم که من بايد خيلی انسان ضعيفی بوده باشم که بخواهم توهين کنم. توهين يک چيز مشخص است. مگر من در اين شعر به امام نقی گفتهام که تو دزدی؟ يا تو قاتلی؟»
بر اساس گزارشهای منتشره، سايت «شيعه آنلاين» صد هزار دلار جايزه برای کسی که شاهين نجفی را به قتل برساند تعيين کرده است که به دنبال اين تهديد، پليس آلمان اين خواننده را تحت پوشش حفاظتی خود قرار داده است.
آقای نجفی میگويد که اين تهديدها هيچ تاثيری در روند کار او در آينده نخواهد داشت.
سنای آمریکا تحریمهای بیشتری را علیه جمهوری اسلامی تصویب کرد
تنها دو روز مانده به مذاکرات بغداد درباره مسئله اتمی ایران، مجلس سنای
ایالات متحده روز دوشنبه، اول خردادماه، بسته تازهای از تحریمهای اقتصادی
را علیه جمهوری اسلامی تصویب کرد. سنای آمریکا پیشتر تصویب این بسته را به
خواسته جمهوریخواهان عقب انداخته بود.
به گفته مارک کرک، سناتور جمهوریخواه و یکی از طراحان این بسته تحریمی، این تحریمهای تازه که باز هم بخش نفت و انرژی در ایران را هدف میگیرد اخطاری دیگر است به رهبران ایران.
به گزارش خبرگزاری رویترز، تحریمهای تازهای که در سنای آمریکا تصویب شده است ادامه آن دسته از تحریمهایی است که در ماه دسامبر سال گذشته، ۲۰۱۱، با امضای باراک اوباما، رئیس جمهور آمریکا، قانونی شد.
به موجب این تحریمها که حتی مقامات تهران نیز به گزندگی آنها اذعان کردهاند کمپانیها و شرکتهای خارجی باید میان معامله با ایران و حضور در بازار ایالات متحده یکی را انتخاب کنند و معامله با ایران مجازاتهایی را از سوی آمریکا برای آنان در پی خواهد داشت.
آمریکا و متحدانش ظن آن را دارند که فعالیتهای اتمی ایران با هدف رسیدن به تسلیحات اتمی ادامه مییابد و با وضع تحریمهای گسترده در تلاشاند تهران را وادار به توقف غنیسازی اورانیوم کنند.
بر اساس این بسته تحریمی تازه، کمپانیهای خارجی از معامله با شرکت ملی نفت ایران و شرکت ملی نفتکش ایران منع شدهاند.
خبرگزاری رویترز هدف از تصویب این تحریمهای تازه را «رفع گیرهای قانونی بالقوهای» عنوان کرده است که هنوز به تهران این امکان را میدهد بخشی از نفت خود را در بازارهای جهانی به فروش برساند.
سناتورهای جمهوریخواه در آمریکا روز پنجشنبه، ۲۸ اردیبهشت، مانع رایگیری در مورد طرح تحریمهای تازه علیه ایران در سنای آمریکا شدند، به این دلیل که میگفتند به زمان بیشتری برای مطالعه این طرح نیاز دارند.
برخی از این سناتورهای جمهوریخواه خواهان آن بودند که طرحی تصویب شود که در عین شدت و حدت در آن به استفاده گزینه نظامی برای جلوگیری از دستیابی ایران به سلاح هستهای نیز اشاره شود.
با این حال به نظر میرسد که این سناتورها به هدف خود نرسیدهاند، چرا که به گفته رویترز به نقل از سخنگوی سناتور رند پال، در بسته تحریمی تازه به استفاده از زور علیه ایران اشاره نشده است.
تحریمهای تازه درست در روزی علیه جمهوری اسلامی به تصویب رسید که مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی در تهران و در کنار مقامات ایرانی از «پیشرفت خوب» در مذاکرات حرف زد.
ایران و کشورهای موسوم به پنج علاوه به یک متشکل از پنج عضو دائمی شورای امنیت سازمان ملل به علاوه آلمان قرار است این هفته دور دوم مذاکرات خود را در بغداد برگزار کنند. دور اول گفتوگوها در استانبول انجام شد و هر دو طرف از آن ابراز رضایت کردند.
به گفته مارک کرک، سناتور جمهوریخواه و یکی از طراحان این بسته تحریمی، این تحریمهای تازه که باز هم بخش نفت و انرژی در ایران را هدف میگیرد اخطاری دیگر است به رهبران ایران.
به گزارش خبرگزاری رویترز، تحریمهای تازهای که در سنای آمریکا تصویب شده است ادامه آن دسته از تحریمهایی است که در ماه دسامبر سال گذشته، ۲۰۱۱، با امضای باراک اوباما، رئیس جمهور آمریکا، قانونی شد.
به موجب این تحریمها که حتی مقامات تهران نیز به گزندگی آنها اذعان کردهاند کمپانیها و شرکتهای خارجی باید میان معامله با ایران و حضور در بازار ایالات متحده یکی را انتخاب کنند و معامله با ایران مجازاتهایی را از سوی آمریکا برای آنان در پی خواهد داشت.
آمریکا و متحدانش ظن آن را دارند که فعالیتهای اتمی ایران با هدف رسیدن به تسلیحات اتمی ادامه مییابد و با وضع تحریمهای گسترده در تلاشاند تهران را وادار به توقف غنیسازی اورانیوم کنند.
بر اساس این بسته تحریمی تازه، کمپانیهای خارجی از معامله با شرکت ملی نفت ایران و شرکت ملی نفتکش ایران منع شدهاند.
خبرگزاری رویترز هدف از تصویب این تحریمهای تازه را «رفع گیرهای قانونی بالقوهای» عنوان کرده است که هنوز به تهران این امکان را میدهد بخشی از نفت خود را در بازارهای جهانی به فروش برساند.
سناتورهای جمهوریخواه در آمریکا روز پنجشنبه، ۲۸ اردیبهشت، مانع رایگیری در مورد طرح تحریمهای تازه علیه ایران در سنای آمریکا شدند، به این دلیل که میگفتند به زمان بیشتری برای مطالعه این طرح نیاز دارند.
برخی از این سناتورهای جمهوریخواه خواهان آن بودند که طرحی تصویب شود که در عین شدت و حدت در آن به استفاده گزینه نظامی برای جلوگیری از دستیابی ایران به سلاح هستهای نیز اشاره شود.
با این حال به نظر میرسد که این سناتورها به هدف خود نرسیدهاند، چرا که به گفته رویترز به نقل از سخنگوی سناتور رند پال، در بسته تحریمی تازه به استفاده از زور علیه ایران اشاره نشده است.
تحریمهای تازه درست در روزی علیه جمهوری اسلامی به تصویب رسید که مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی در تهران و در کنار مقامات ایرانی از «پیشرفت خوب» در مذاکرات حرف زد.
ایران و کشورهای موسوم به پنج علاوه به یک متشکل از پنج عضو دائمی شورای امنیت سازمان ملل به علاوه آلمان قرار است این هفته دور دوم مذاکرات خود را در بغداد برگزار کنند. دور اول گفتوگوها در استانبول انجام شد و هر دو طرف از آن ابراز رضایت کردند.
«تداوم جو امنیتی» در ارومیه و تبریز در پی تجمع اعتراضی دوشنبه
گزارشها از تبریز و ارومیه حاکی از «تداوم جو امنیتی» در این دو شهر در
شمال غربی ایران در روز سهشنبه، دوم خردادماه، و یک روز پس از آن است که
اعتراض مردم به خشکی دریاچه ارومیه با دخالت پلیس به خشونت کشیده شد.
در پی فراخوان فعالان مدنی آذربایجان، دهها تن در شهرهای ارومیه و تبریز عصر روز دوشنبه، اول خردادماه، دست به تجمعی در اعتراض به به خشک شدن دریاچه ارومیه زدند که این تجمع با دخالت نیزوهای انتظامی جمهوری اسلامی به خشونت کشیده شد.
در همین زمینه، ارگان خبری انجمن دفاع از زندانیان سیاسی آذربایجانی در ایران، آداپ، گزارش کرده است که نیروهای انتظامی با استفاده از باتوم، گارد موتورسوار، پرتاب گلولههای رنگی و گاز اشکآور سعی در پراکنده کردن تجمع معترضان داشتهاند.
دو فعال مدنی آذربایجان در شهرهای تبریز و ارومیه در گفتوگو با رادیوفردا از بازداشت تعدادی از شرکتکنندگان در این تجمعات خبر داده و هر دو از تداوم جو امنیتی در تبریز و اورمیه در روز سهشنبه خبر دادهاند.
بر اساس گزارش سایتهای مدافع حقوق بشر در آذربایجان ایران، تعداد بازداشتشدگان روز دوشنبه ارومیه بالغ بر ۱۰۰ نفر است که این افراد به مراکز امنیتی و انتظامی منتقل شدهاند.
این گزارشها همچنین از جو امنیتی بسیار سنگین در تبریز خبر میدهند.
طبق گزارشها، روز دوشنبه در تبریز نیز تجمعات پراکندهای خصوصا در حوالی چهارراه آبرسان انجام شد که با مداخله پلیس مواجه شدند.
به گفته شاهدان عینی، فضای این شهر در اطراف بازار، راسته کوچه، فلکه ساعت، و خیابان شهناز به شدت امنیتی است.
منابع خبری همچنین از بازداشت حسین احمدیان در شهر مراغه، علی حامد ایمان، مدیرمسئول روزنامه توقیف شده شمس تبریز، افسانه توقیر، دبیر کانون آذربایجانشناسی دانشگاه تبریز، و محمد اسکندرزاده در شهر تبریز در ساعات پیش از آغاز تجمعات روز گذشته خبر دادهاند.
این دومین سال پیاپی است که تجمعات اعتراضی در چند شهر استان آذربایجان به خاطر «بیتوجهی» مسئولان به خشک شدن دریاچه ارومیه با واکنش شدید نیروهای امنیتی و انتظامی مواجه میشود.
سال گذشته، دهها تن از معترضین به خشک شدن دریاچه ارومیه بازداشت و با احکام سنگین حبس، شلاق و جریمه نقدی مواجه شدند.
در واکنش به این اعتراضات، محمود احمدینژاد، رئیس جمهور ایران، سال گذشته اعتراض مردمی به خشک شدن دریاچه ارومیه را «برخی سروصداهای بلند شده» توصیف کرد و ضمن طبیعی دانستن خشک شدن این دریاچه گفت: «دریاچه ارومیه هر ۵۰۰ سال با چنین شرایطی روبهرو میشود.»
معضل دریاچه ارومیه
دریاچه ارومیه، شورترین دریاچه جهان، هماکنون نیمی از آب خود را از دست داده و در برخی از نقاط آب آن حتی تا ۱۰ کیلومتر نیز پسروی داشته است.
کارشناسان مستقل علت خشکی این دریاچه را سدسازی بیرویه بر روی رودهای منتهی به این دریاچه دانسته و میگویند در صورت بازکردن دریچه این سدها امکان ممانعت از این فاجعه زیستمحیطی که حیات بیش از پانزده میلیون نفر از ساکنان اطراف آن را تهدید میکند وجود دارد.
اما در صورت ادامه روند فعلی تخمین زده میشود که دریاچه ارومیه تا سه سال آینده خشک شود که، به گفته محمدباقر صدوق، معاون محیط طبیعی سازمان حفاظت محیط زیست، «در این صورت ۱۰ میلیارد تن نمک به صورت گرد و غبار و توفان بر سر ۶ میلیون نفر ساکن مناطق اطراف خواهد ریخت».
دولت احمدینژاد در واکنش به گسترش اعتراضات مردمی ۱۷ شهریورماه سال گذشته اعلام کرد که ۹۵۰ میلیون دلار برای احیای دریاچه ارومیه اختصاص داده است، اما هنوز گزارشی از اقدامات عملی دولت منتشر نشده است.
مهرماه سال گذشته، محمدعلی موسوی، رئیس دادگستری آذربایجان غربی، با متهم کردن معترضان به خشکی دریاچه ارومیه به «سیاسیکاری و لجاجت با نظام» گفت: «حامیان این اعتراض کسانی هستند که معتقدند میتوان علیه خدا هم راهپیمایی کرد.»
دولت احمدینژاد تاکنون چندین طرح برای مقابله با خشک شدن دریاچه ارومیه مطرح کرده است، انتقال آب دریای خزر و رود ارس و رودخانه زاب به دریاچه ارومیه یکی از این طرحها بوده است که نیاز به توافق با کشورهای آذربایجان، ترکیه و عراق دارد.
طرح دوم که بیشتر مطرح بوده بارورسازی مصنوعی ابرها بوده است، موضوعی که خبرگزاری مهر نیز روز سهشنبه، ۲ خرداد، در گزارشی به آن پرداخت.
بنا بر این گزارش، سجاد برشنده، معاون طرح و توسعه شرکت آب منطقهای آذربایجان غربی، به این خبرگزاری گفته است که در حوزه آبریز دریاچه ارومیه ابرها به روش «ژنراتور زمینی» بارور خواهد شد، البته با این شرط که دولت حمایت مالی کند و تا شهریورماه، ابزار و دستگاههای لازم خریداری و نصب شود، «وگرنه این پروژه به سال آینده محول خواهد شد».
اسفندماه سال گذشته، برنامه زیستمحیطی سازمان ملل متحد، یونپ، طی گزارشی در مورد عواقب زیستمحیطی خشک شدن دریاچه ارومیه هشدار داد و اعلام کرد که ارتفاع سطح آب دریاچه از سال ۱۹۹۵ تا ۲۰۱۱ به میزان ۷ متر پایین افتاده و بر اساس تصاویر ماهوارهای مساحت آن در این بازه زمانی از ۶۱۰۰ کیلومتر مربع به ۲۳۶۶ کیلومتر مربع کاهش یافته است.
این گزارش با اشاره به سکونت ۷۶ میلیون جمعیت در شعاع ۵۰۰ کیلومتری دریاچه ارومیه، اظهار نگرانی کرده است که این دریاچه دچار سرنوشتی همانند فاجعه دریاچه «آرال» شود.
دریاچه آرال در آسیای میانه که از چند دهه قبل کاملا خشک شده باعث شده است که مردم منطقه با فاجعه توفانهای نمک مواجه شوند.
در پی فراخوان فعالان مدنی آذربایجان، دهها تن در شهرهای ارومیه و تبریز عصر روز دوشنبه، اول خردادماه، دست به تجمعی در اعتراض به به خشک شدن دریاچه ارومیه زدند که این تجمع با دخالت نیزوهای انتظامی جمهوری اسلامی به خشونت کشیده شد.
در همین زمینه، ارگان خبری انجمن دفاع از زندانیان سیاسی آذربایجانی در ایران، آداپ، گزارش کرده است که نیروهای انتظامی با استفاده از باتوم، گارد موتورسوار، پرتاب گلولههای رنگی و گاز اشکآور سعی در پراکنده کردن تجمع معترضان داشتهاند.
دو فعال مدنی آذربایجان در شهرهای تبریز و ارومیه در گفتوگو با رادیوفردا از بازداشت تعدادی از شرکتکنندگان در این تجمعات خبر داده و هر دو از تداوم جو امنیتی در تبریز و اورمیه در روز سهشنبه خبر دادهاند.
بر اساس گزارش سایتهای مدافع حقوق بشر در آذربایجان ایران، تعداد بازداشتشدگان روز دوشنبه ارومیه بالغ بر ۱۰۰ نفر است که این افراد به مراکز امنیتی و انتظامی منتقل شدهاند.
این گزارشها همچنین از جو امنیتی بسیار سنگین در تبریز خبر میدهند.
طبق گزارشها، روز دوشنبه در تبریز نیز تجمعات پراکندهای خصوصا در حوالی چهارراه آبرسان انجام شد که با مداخله پلیس مواجه شدند.
به گفته شاهدان عینی، فضای این شهر در اطراف بازار، راسته کوچه، فلکه ساعت، و خیابان شهناز به شدت امنیتی است.
منابع خبری همچنین از بازداشت حسین احمدیان در شهر مراغه، علی حامد ایمان، مدیرمسئول روزنامه توقیف شده شمس تبریز، افسانه توقیر، دبیر کانون آذربایجانشناسی دانشگاه تبریز، و محمد اسکندرزاده در شهر تبریز در ساعات پیش از آغاز تجمعات روز گذشته خبر دادهاند.
این دومین سال پیاپی است که تجمعات اعتراضی در چند شهر استان آذربایجان به خاطر «بیتوجهی» مسئولان به خشک شدن دریاچه ارومیه با واکنش شدید نیروهای امنیتی و انتظامی مواجه میشود.
سال گذشته، دهها تن از معترضین به خشک شدن دریاچه ارومیه بازداشت و با احکام سنگین حبس، شلاق و جریمه نقدی مواجه شدند.
در واکنش به این اعتراضات، محمود احمدینژاد، رئیس جمهور ایران، سال گذشته اعتراض مردمی به خشک شدن دریاچه ارومیه را «برخی سروصداهای بلند شده» توصیف کرد و ضمن طبیعی دانستن خشک شدن این دریاچه گفت: «دریاچه ارومیه هر ۵۰۰ سال با چنین شرایطی روبهرو میشود.»
معضل دریاچه ارومیه
دریاچه ارومیه، شورترین دریاچه جهان، هماکنون نیمی از آب خود را از دست داده و در برخی از نقاط آب آن حتی تا ۱۰ کیلومتر نیز پسروی داشته است.
کارشناسان مستقل علت خشکی این دریاچه را سدسازی بیرویه بر روی رودهای منتهی به این دریاچه دانسته و میگویند در صورت بازکردن دریچه این سدها امکان ممانعت از این فاجعه زیستمحیطی که حیات بیش از پانزده میلیون نفر از ساکنان اطراف آن را تهدید میکند وجود دارد.
اما در صورت ادامه روند فعلی تخمین زده میشود که دریاچه ارومیه تا سه سال آینده خشک شود که، به گفته محمدباقر صدوق، معاون محیط طبیعی سازمان حفاظت محیط زیست، «در این صورت ۱۰ میلیارد تن نمک به صورت گرد و غبار و توفان بر سر ۶ میلیون نفر ساکن مناطق اطراف خواهد ریخت».
دولت احمدینژاد در واکنش به گسترش اعتراضات مردمی ۱۷ شهریورماه سال گذشته اعلام کرد که ۹۵۰ میلیون دلار برای احیای دریاچه ارومیه اختصاص داده است، اما هنوز گزارشی از اقدامات عملی دولت منتشر نشده است.
مهرماه سال گذشته، محمدعلی موسوی، رئیس دادگستری آذربایجان غربی، با متهم کردن معترضان به خشکی دریاچه ارومیه به «سیاسیکاری و لجاجت با نظام» گفت: «حامیان این اعتراض کسانی هستند که معتقدند میتوان علیه خدا هم راهپیمایی کرد.»
دولت احمدینژاد تاکنون چندین طرح برای مقابله با خشک شدن دریاچه ارومیه مطرح کرده است، انتقال آب دریای خزر و رود ارس و رودخانه زاب به دریاچه ارومیه یکی از این طرحها بوده است که نیاز به توافق با کشورهای آذربایجان، ترکیه و عراق دارد.
طرح دوم که بیشتر مطرح بوده بارورسازی مصنوعی ابرها بوده است، موضوعی که خبرگزاری مهر نیز روز سهشنبه، ۲ خرداد، در گزارشی به آن پرداخت.
بنا بر این گزارش، سجاد برشنده، معاون طرح و توسعه شرکت آب منطقهای آذربایجان غربی، به این خبرگزاری گفته است که در حوزه آبریز دریاچه ارومیه ابرها به روش «ژنراتور زمینی» بارور خواهد شد، البته با این شرط که دولت حمایت مالی کند و تا شهریورماه، ابزار و دستگاههای لازم خریداری و نصب شود، «وگرنه این پروژه به سال آینده محول خواهد شد».
اسفندماه سال گذشته، برنامه زیستمحیطی سازمان ملل متحد، یونپ، طی گزارشی در مورد عواقب زیستمحیطی خشک شدن دریاچه ارومیه هشدار داد و اعلام کرد که ارتفاع سطح آب دریاچه از سال ۱۹۹۵ تا ۲۰۱۱ به میزان ۷ متر پایین افتاده و بر اساس تصاویر ماهوارهای مساحت آن در این بازه زمانی از ۶۱۰۰ کیلومتر مربع به ۲۳۶۶ کیلومتر مربع کاهش یافته است.
این گزارش با اشاره به سکونت ۷۶ میلیون جمعیت در شعاع ۵۰۰ کیلومتری دریاچه ارومیه، اظهار نگرانی کرده است که این دریاچه دچار سرنوشتی همانند فاجعه دریاچه «آرال» شود.
دریاچه آرال در آسیای میانه که از چند دهه قبل کاملا خشک شده باعث شده است که مردم منطقه با فاجعه توفانهای نمک مواجه شوند.
وعده تحقق نیافته احمدی نژاد برای ایجاد دو میلیون و ۵۰۰ هزار شغل
از وعده ايجاد دو ميليون و ۵۰۰ هزار شغل توسط محمود احمدی نژاد برای سال
۹۰ تا آمار يک ميليون و ۳۷۵ هزار شغلی که رييس مرکز آمار ايران می گوید در
سال گذشته ایجاد شد، حدود يک سال می گذرد.
به اين ترتيب، بين آن وعده تا ارقامی که بر روی کاغذ گزارش رييس مرکز آمار
ايران نوشته شده است، بيش از يک ميليون و ۱۰۰ هزار شغل فاصله وجود دارد.
به گزارش خبرگزاری مهر، عادل آذر، رييس مرکز آمار، آمار ارائه شده در مورد
اشتغال و بيکاری در ايران را دقيق و استاندارد دانسته و خواستار آن شده
است که همه به آمارهای رسمی کشور احترام و اطمينان داشته باشند.
احمد علوی، استاد دانشگاه و اقتصاددان در سوئد، در گفت و گو با راديو فردا
اشاره می کند که از نظر اقتصاددانان، معيار اشتغال پايدار، اشتغالی است که
بتواند ۴۰ ساعت کار و همزمان درآمدی را ايجاد کند که فرد شاغل بتواند
هزينه زندگی اش را تامين کند.
او می افزايد: «آن چيزی که در ايران اتفاق میافتد با اين تعريف کمی
متفاوت است، چون يک ساعت کار در هفته را مبنای اشتغال قرار دادهاند و
همزمان گروههايی مانند سربازان، کسانی که تحصيل میکنند و حتی خانهدارها
را نيز جزو شاغلين به حساب آورده اند. اين گروهها ممکن است به صورت ظاهری
کاری داشته باشند اما کارشان منجر به کسب درآمد کافی نمیشود که بتواند
زندگی را در شرايط فعلی تورمی ايران تامين کند.»
آقای علوی با اشاره به اينکه خط فقر در ايران بالای يک ميليون تومان است،
می گويد: «برای اين که شاغل، فقير تلقی نشود بايد درآمدی بيش از يک ميليون
تومان داشته باشد. اگر اين معيار را به عنوان معيار تعريف اشتغال بدانيم
اين سوال مطرح میشود فردی که يک ساعت در هفته کار میکند آيا میتواند
چنين درآمدی کسب کند؟ چنين چيزی امکان ندارد.»
به يک ميليون و ۳۷۵ هزار شغلی برگرديم که رييس مرکز آمار می گويد در سال گذشته ايجاد شده است.
فتحالله بيات، رييس اتحاديه کارگران قراردادی و پيمانی ايران، در اين
مورد به خبرگزاری ايسنا گفته است: «وقتی هر روز از گوشه و کنار خبر اخراج
کارگران و تعطيلی کارخانهای را می شنويم، چطور است که آمار ايجاد اشتغال
افزايش يافته است؟»
آقای بيات اشاره کرد که سخنان رييس مرکز آمار ايران مبنی بر کاهش ۱۲ درصدی
نرخ بيکاری در سال گذشته را نمی تواند تاييد کند و افزود: «با حجم بالايی
از مراجعه روزمره کارگران و بيکاران مواجه هستيم که نه تنها کاهش نداشته،
بلکه از ابتدای سال جاری هم رو به افزايش بوده است.»
به گزارش خبرگزاریها و سايتهای متعلق به تشکلهای کارگری، در ماههای
اخير تعداد کارخانههای ورشکسته و يا تعطيل به شدت افزايش يافته است و به
گفته عليرضا محجوب، دبير کل خانه کارگر، تنها در سال گذشته ۱۰۰ هزار کارگر
کار خود را از دست داده اند.
رييس اتحاديه کارگران قراردادی و پيمانی ايران همچنين در ارتباط با سخنان
رييس مرکز آمار گفته است: «اگر به راستی ۵۰۰ هزار شغل به وجود آمده باشد،
شاهکار است.»
احمد علوی با اشاره به اين که آمارهای ارائه شده توسط دستگاه های دولتی به
دلايل گوناگون از جمله تناقضهای آشکار قابل اطمينان نيستند، می افزايد:
«آمار بيکاری بايد با ديگر شاخصهای اقتصادی از جمله ميزان رشد اقتصادی،
توليد کارگاهها و حتی ميزان ورشکستگی يا واردات و صادرات کشور هماهنگی
داشته باشد. اين آمار که نشان دهنده آمار بالای ايجاد اشتغال است حتی در حد
خاورميانهای هم زياد است و با شرايط فعلی ايران سازگاری ندارد. نرخ رشد
اقتصادی ايران که مبنای ايجاد اشتغال است چيزی نزديک صفر است و با توجه به
تحريم های اعمال شده، ورود و خروج نقدينگی و ارز و کالا و خدمات دچار مشکل
شده است. با اين تحريمها به طور قطع اشتغال در ايران دچار مشکل شده
است.»
در اين ميان، با توجه به گزارشهايی که در برخی خبرگزاریها منتشر می
شوند، می توان انتظار داشت برخلاف آمار دولتی در زمينه اشتغال، ميزان
بيکاری در ايران افزايش يابد.
در اين ارتباط، رضا نورايی، ریيس اتحاديه صادرکنندگان و وارد کنندگان
ميوه، در گفتوگو با خبرگزاری ايلنا هشدار داده است که ادامه واردات ميوه و
همچنين سياست های دولت، ۶۰ درصد از اشتغال موجود در بخش کشاورزی را نابود
میکند.
تهديد به سرکوب در داخل با افزايش خوشبينی به مذاکرات هستهای
روزنامه های جمهوری اسلامی، اعتماد، شرق گزارش هايی درباره نتايج مذاکرات
مديرکل آژانس بين المللی انرژی اتمی در تهران منتشر کرده اند. روزنامه
کيهان تهديد کرده که مذاکرات با کشورهای ۵+۱ « فرصت غنيمتی » است « برای
حذف هميشگی واداده ها و غرب زده ها از جامعه سياسی کشور.»
روزنامه تهران امروز از آغاز دور تازه محاکمه شماری از متهمان اختلاس در بيمه ايران و استانداری تهران خبر داده و روزنامه جهان صنعت نوشته که « همه اعضای شبکه فساد فاطمی دستگير شدهاند الا معاون اول احمدی نژاد.»
روزنامه ابتکار در سرمقاله شماره سه شنبه تاکيد کرده که « اطلاعرسانی از پرونده دانهدرشتها، تضعيف نظام نيست».
روزنامه های جام جم و دنيای اقتصاد اظهارات فرمانده نيروی انتظامی تهران بزرگ درباره « برخورد با شوهای خانگی و زيرزمينی لباس »، « ممنوعيت خالکوبی در آرايشگاههای زنانه »، و «برخورد با بدحجابی» در خيابان ها و حتی بزرگراه ها را منتشر کرده اند.
روزنامه شرق گزارش داده که « بيشترين مرگ ناشی از حوادث کار طی ده سال اخير » در سال ۹۰ به ثبت رسيده است.
روزنامه کيهان هم از تشکيل « معاونت امور بسيج و فرهنگ دفاعی در ستاد کل نيروهای مسلح جمهوری اسلامی » به منظور مقابله با « جنگ نرم » خبر داده است.
تهديد به سرکوب در داخل با افزايش خوش بينی به مذاکرات هسته ای
روزنامه های جمهوری اسلامی، اعتماد و شرق گزارش هايی درباره نتايج مذاکرات مديرکل آژانس بين المللی انرژی اتمی در تهران منتشر کرده اند، و روزنامه کيهان نوشته که فرصت مذاکرات با کشورهای ۵+۱ « فرصت غنيمتی » است « برای حذف هميشگی واداده ها و غرب زده ها از جامعه سياسی کشور.»
روزنامه شرق با اشاره به « پايان موفق مذاکره ايران و آژانس » تاکيد کرده که سفر يوکيا آمانو و مذاکرات روز دوشنبه او با مقام های جمهوری اسلامی سبب شده تا « چشمانداز توافق در نشست بغداد تقويت شود. »
اين روزنامه نوشته که « پايان فصل سرد مناسبات ايران و آژانس بينالمللی انرژی اتمی نزديک است » و « اين را میشد روز دوشنبه از لبخند رضايت مديرکل آژانس بينالمللی انرژی احساس کرد » و اکنون « در پايان سفر آمانو میشود احساس کرد که خوشبينیها به پيشرفتهای مذاکرات ميان ايران و آژانس بيهوده نبود. »
روزنامه شرق البته اشاره ای به جزئيات مذاکرات مديرکل آزانس بين المللی انرژی اتمی در تهران نکرده و نوشته که يوکيا آمانو با فريدون عباسیدوانی رييس سازمان انرژی اتمی ايران،علی اکبر صالحی وزير خارجه جمهوری اسلامی ديدار کرده و مذاکراتش با سعيد جليلی دبير شورایعالی امنيت ملی « در حدود دو ساعت و پشت درهای بسته به طول انجاميد که در نهايت جليلی و مانو با چهرهای که حکايت از توافق اين دو بر سر آغاز همکاری تازه تهران-آژانس داشت از اتاق گفتوگو بيرون آمدند. »
روزنامه جمهوری اسلامی نيز در تيتر يک شماره سه شنبه خبر داده که در پايان مذاکرات آمانو و جليلی در تهران « خوش بينی ايران و آژانس بينالمللی اتمی به نتايج اجلاس بغداد » بيشتر شده است.
اين روزنامه همچنين نوشته است که « تأکيد سعيد جليلی دبير شورای عالی امنيت ملی بر ضرورت دفاع آژانس انرژی اتمی از حقوق اعضای خود » و « اعلام رضايت دبير کل اين آژانس از مذاکرات با مقامات ايران » دو دستاورد مذاکرات دوشنبه تهران بود که « به رسانهها منتقل شد.»
روزنامه جمهوری اسلامی همزمان خبر داده که دوشنبه شب سعيد جليلی مذاکرهکننده ارشد در پرونده هسته ای برای شرکت مذاکرات سوم خرداد با کشورهای گروه ۱+۵ به بغداد سفر کرد و حسن دانايی فر سفير ايران در بغداد نيز اعلام کرد که « همه چيز برای آغاز مذاکرات ايران و ۱+۵ در محيطی امن و آرام مهيا است » و « عراق تمام توان خود را به کار بسته است و شرايط مذاکرات در اين کشور از نظر امنيتی و لجستيکی کاملا آماده است.»
روزنامه اعتماد اما اخبار منتشر شده درباره مذاکرات يوکيا آمانو با مقام های جمهوری اسلامی را « تشريفاتی » توصيف کرده و نوشته است: « آنچه در مجموع، از محتوای اين ديدار ها توسط رسانه های داخلی ايران منتشر شد، بيشتر اخباری بودند که در طول تمام سالهای درگيری ايران در موضوع هسته ای ، به گونه ای تشريفاتی منتشر می شدهاند » و « خواننده چندان از مفاد اصلی مذاکرات مطلع نمی شود.»
اعتماد همچنين نوشته است: « در شرايطی که روز چهارشنبه سوم خرداد ايران و کشورهای ۱+ ۵ قرار است در بغداد پای ميز مذاکره بنشينند در تمام روزهای اخير خوانندگان با انبوهی از گزارشهای مختلف با طرح گمانه زنی های گوناگون در اين باره مواجه شده اند. »
اعتماد تاکيد کرده که به همين دليل فقط « به ارائه دو تصوير از ديدارهای روز دوشنبه يوکيو آمانو با سعيد جليلی دبير شورای عالی امنيت ملی و علی اکبر صالحی وزير خارجه ايران اکتفا » می کند و « آگاهی احتمالی از مفاد اين گفت و گوها به روزهای آينده موکول » می کند.
روزنامه کيهان که تحت نظر نماينده علی خامنه ای رهبر جمهوری اسلامی منتشر می شود نوشته است: «در حالی که روز چهارشنبه قرار است مذاکرات ميان ايران و گروه ۱+۵ در بغداد برگزار شود سفر يوکيا آمانو مديرکل آژانس بين المللی انرژی اتمی به تهران آن هم در فاصله ۴۸ ساعت مانده به مذاکرات بغداد، پرسش و ابهام هايی را برانگيخته است.»
اين روزنامه وابسته به جناح حاکم همچنين در سرمقاله شماره دوم خرداد تلاش کرده تا « صدور قطعنامه های شورای امنيت سازمان ملل » و اعمال تحريم های بين المللی در پرونده هسته ای را به اعتراضات پس از انتخابات سال ۸۸ مربوط کند و می نویسد: در سال ۱۳۸۸ غربی ها « به اين باور رسيدند که مردم در ايران نه تنها خواهان به زير کشيدن انقلابيون سرير دولتند بلکه می خواهند اساسا کل اين ساز را به هم بزنند يا حتی برچينند » و «تلفيق سياسی کاری قليلی در داخل با تحليل های دور و دراز مشاوران ايران نشناس سرويس های اطلاعاتی غربی آن ها را به اين نتيجه رساند که وقت زياد کردن فشارها بر ايران دوباره فرا رسيده است.»
کيهان افزوده است: « وقتی ايران در کوران فتنه ۸۸ برای مذاکرات ژنو ۲ به اين شهر رفت، پيدا بود که چيزی در رفتار غربی ها عوض شده و آن ها توقع دارند ايران به خاطر تنگناهای داخلی در بيرون امتياز بدهد.»
اين روزنامه ادعا کرده که « مذاکرات بغداد چه موفق شود و چه شکست بخورد نمی تواند بر شاخص های اقتصادی خرد کشور تاثير کوتاه مدت بگذارد » و کشورهای ۵+۱ « حالا هم می گويند اگر می خواهيد زندگی تان بهتر شود بايد به غرب امتياز بدهيد » اما «خواهند ديد که مردم ايران راه زندگی بهتر بدون آمريکا را به همه جهان نشان خواهند داد.»
کيهان به طور ضمنی فرصت مذاکره با کشورهای ۵+۱ را فرصتی برای سرکوب در داخل توصيف و تاکيد کرده که «فرصت غنيمت است اما بيش از هر چيز برای حذف هميشگی واداده ها و غرب زده ها از جامعه سياسی کشور.»
«همه اعضای شبکه فساد فاطمی دستگير شدند جز معاون اول احمدی نژاد»
روزنامه تهران امروز از آغاز دور تازه محاکمه شماری از متهمان اختلاس در بيمه ايران و استانداری تهران خبر داده و روزنامه جهان صنعت نوشته است: به رغم آنکه پيشتر الياس نادران و صادق لاريجانی از دست داشتن محمدرضا رحيمی در اين پرونده سخن گفته بودند اما معاون اول احمدی نژاد در دادگاه حضور نداشت.
روزنامه تهران امروز گزارش داده که «نخستين جلسه رسيدگی به اتهام دادگاه اختلاس بيمه ايران » صبح روز دوشنبه در حالی برگزار شد که « سه جلسه از اين دادگاه در سال ۸۹ برگزار شده بود ولی برای رفع نقايص آن، پرونده به دادسرا ارجاع شده بود.»
اين روزنامه يادآوری کرده که « اين پرونده در اولين مرحله رسيدگی ۵۴ متهم داشت که پس از ايراد نقض و بازگشت به دادسرا و تکميل تحقيقات برای ۲۴ متهم ديگر نيز در اين پرونده کيفرخواست صادر شد که در مجموع در حال حاضر اين پرونده ۷۸ متهم دارد.»
به گزارش تهران امروز، «قاضی ذبيح زاده نماينده دادستان تهران » در محاکمه روز دوشنبه گفت که «متهمان شبکه اختلاس، ارتشا و جعل از شرکت بيمه ايران و استانداری تهران تشکيل داده بودند » و پنج متهم اصلی «۷ ميليارد و ۴۹۵ ميليون و ۸۷۵ هزار و ۱۴ تومان به صورت فعاليت شبکه ای به دست آورده بودند » و همچنين « ۴۸ نفر ديگر نيز به معاونت در اختلاس همراه با جعل، وصول چک های اختلاس و تحصيل مال نامشروع » متهم هستند.
اين روزنامه اسامی کامل هيچ يک از ۷۸ متهم پرونده اختلاس در بيمه ايران و استانداری تهران را منتشر نکرده و به اسامی متهمان اين پرونده با « حروف اختصاری » اشاره کرده است.
تهران امروز همچنين نوشته است: بر اساس کيفرخواست، «ج.الف» يکی از متهمين پرونده «با يکی از مقامات عالی رتبه دولتی ارتباط داشت» و «ارتباط ناسالم او با استانداری، امکانات مديريت و مشاوره را برای وی فراهم کرده بود» که «سوء استفاده از موقعيت قضايی برخی افراد و واگذاری خودروهای گرانقيمت به اشخاص و ارتباط با يکی از مقامات عالی رتبه قوه مجريه باعث شده بود» تا به «اقدامات دست بزند.»
روزنامه جهان صنعت اما به صراحت از « معاون اول محمود احمدی نژاد » به عنوان متهم غايب در دادگاه نام برده و نوشته است: «پرونده فساد در بيمه ايران از يکسال و نيم پيش مطرح شد و در خصوص آن اظهار نظرات فراوانی پيش آمد از جمله اينکه در اخبار ارسال شده گفته شد ردپايی از محمدرضا رحيمی، معاون اول رييسجمهور در اين پرونده وجود دارد.»
اين روزنامه نوشته که الياس نادران، نماينده تهران در يکی از جلسات علنی مجلس گفته بود که « محمدرضا رحيمی رييس حلقه فساد در خيابان فاطمی است که نسبت به جمعآوری منابع از محل منابع فاسد و توزيع آن تصميمگيری میکرده است » و « اوايل آذرماه سال ۱۳۸۹ نيز صادق لاريجانی رييس قوهقضاييه بدون نام بردن از افراد خاص گفت که در پشت اين پرونده اختلاس کلان افراد مهمی قرار دارند. »
جهان صنعت البته نوشته است: « اکنون تقريبا همه اعضای اين شبکه فاسد اقتصادی در خيابان فاطمی دستگير شدهاند الا معاون اول فعلی رييسجمهور».
اين روزنامه با اشاره به وعده های مکرر مقام های ارشد قضايی برای احضار معاون اول محمود احمدی نژاد نوشته که پيشتر «غلامحسين محسنیاژهای در يکی از نشستهای خبری خود از بررسی قضايی اتهام فساد مالی محمدرضا رحيمی خبر داده و گفته بود که رحيمی پس از دريافت اظهارات ساير متهمان به دستگاه قضايی احضار خواهد شد» اما روز دوشنبه و در جلسه علنی دادگاه اين پرونده «فرد غايب محمد رضا رحيمی بود.»
روزنامه جهان صنعت خبر داده که غلامحسين محسنیاژهای در نشست خبری روز دوشنبه درباره زمان احضار معاون اول احمدی نژاد به دادگاه اختلاس بيمه ايران، گفت: «فعلا همين متهمان فراخوانده شدهاند و کيفرخواست شان صادر شده ولی برخی متهمان هنوز آزاد هستند و برای برخی هم هنوز کيفرخواست صادر نشده است» و « آقای رحيمی هم هنوز جزو کسانی که برای شان کيفرخواست صادر شده، نيست.»
«اطلاعرسانی از پرونده دانهدرشتها، تضعيف نظام نيست»
روزنامه ابتکار در سرمقاله ای با تيتر «اطلاعرسانی از پرونده دانه درشتها، تضعيف نظام نيست» نوشته است: «برگزاری دادگاه اختلاس بزرگ و دادگاه پرونده خيابان فاطمی به فاصله يک روز، شايد در نگاه اول خبر ناخوشايندی به نظر برسد و از نگاه برخی از مسئولان، تضعيف نظام سياسی، اقتصادی و اجتماعی کشور باشد و گاهی نيز نمايانگر چهرهای نامناسب از کشور تلقی شود» چرا که «در اين دادگاهها به پروندههايی رسيدگی میشود که نامهای درشتی در آن ها ديده میشود؛ نامهايی که در خارج از اين دادگاهها و پيش از افشای اسرار آن ها، مسئوليتی در نظام سياسی و اداری کشور داشتهاند.»
اين روزنامه با اشاره به «پنهانکاری و پاک کردن صورت مسئله، آن هم به بهانه تضعيف نظام و سوءاستفاده ضدانقلاب و مخالفان نظام» در پرونده های فساد مالی، نوشته است: در سال های پس از انقلاب اين پنهانکاری به «حاشيه امنيتی گسترده و محکمی» برای متهمانی منجر می شد که « در يک جايگاه بالای سياسی و اداری» قرار داشتند.
سرمقاله نويس روزنامه ابتکار درعين حال نوشته که «رويه قضايی» جديد «پروندههايی با اين وسعت ديگر از حالت امنيتی و سری » خارج شده اند و به همين دليل « سرنوشت نظام سياسی کشور با آن وسعت به سرنوشت يک فرد با مسئوليتی هرچقدر مهم گره نمیخورد. »
ابتکار نوشته است: «باز گذاشتن دست رسانه ها در اطلاع رسانی پرونده های فساد مالی کمکی بزرگ به مسئولانی است که دغدغه پالايش نظام از کژیها و کاستیها را دارند.»
برخورد نيروی انتظامی با زنان در خانه، خيابان و بزرگراه های تهران
روزنامه جام جم اظهارات فرمانده نيروی انتظامی تهران بزرگ درباره آغاز « برخورد با شوهای خانگی و زير زمينی لباس » و « ممنوعيت خالکوبی و تاتو در آرايشگاههای زنانه » را مورد توجه قرار داده است.
به نوشته اين روزنامه، اعلام « برخورد با شوهای خانگی و زيرزمينی، و ممنوعيت خالکوبی و تاتو در آرايشگاههای زنانه » از بخشهای مهم نشست خبری روز دوشنبه حسين ساجدی نيا بود، و فرمانده نيروی انتظامی تهران بزرگ از « اجرای طرح برخورد با تالارهای پذيرايی متخلف » و « پلمب ۶ تالار متخلف » به اتهام برگزاری عروسی مختلط خبر داد.
جام جم همچنين از قول حسين ساجدی نيا نوشته است: «در کنار برخورد با تالارها، آتليههای غيرمجاز نيز شناسايی میشود و بر اساس حيطه بندی که توسط پليس و صنف آتليهداران و فيلمبرداران صورت گرفت، اين افراد موظفند پس از تهيه فيلم و عکس اصل عکس را به صاحب آن بازگردانند و آن را در آرشيو خود نگه ندارند.»
اين روزنامه از قول فرمانده نيروی انتظامی تهران بزرگ نوشته است: «برخورد با بدپوششی و بدحجابی که هماکنون در حال اجراست » تنها يکی از طرحهای نيروی انتظامی است و اين نيرو « چند مرحله عمليات برخورد با شوهای زيرزمينی و خانگی » هم انجام داده است.
روزنامه دنيای اقتصاد هم از « استقرار ماموران موتورسوار در بزرگراههای تهران » و « تذکر ماموران موتورسوار مرد به سرنشينان زن خودرو در بزرگراهها » خبر داده و نوشته که حسين ساجدینيا روز دوشنبه به خبرنگاران گفت که « اين گشتهای موتورسوار در راستای برخورد با زنان بدپوشش است. »
سال ۹۰ رکوردار «بيشترين مرگ ناشی از حوادث کار»
روزنامه شرق خبر داده که «بيشترين مرگ ناشی از حوادث کار طی ده سال اخير» در سال ۹۰ ثبت شده است.
اين روزنامه به استناد «آمارهای پزشکی قانونی از حوادث کار در سال ۹۰ » گزارش داده که در اين سال «۱۵۰۷ نفر بر اثر حوادث کار در ايران جان خود را از دست دادند» در حالی که سال ۸۹ که تعداد مرگ در حوادث کار «۱۲۹۰ نفر» بود.
روزنامه شرق همچنين نوشته است: «طی ۱۰ سال گذشته، کمترين ميزان مرگ ناشی از حوادث کار با ۴۶۱ فوتی در سال ۱۳۸۱ ثبت شد و پس از آن، مرگهای ناشی از حوادث کار سير صعودی در پيش گرفت؛ به نحوی که بيشترين آمار مرگ در اين حوزه با ۱۵۰۷ نفر فوتی در سال ۱۳۹۰» ثبت شده است.
به نوشته اين روزنامه، از ۱۵۰۷ کارگری که در سال ۹۰ در حوادث کار کشته شدند «۱۴۸۷ نفر مرد و ۲۰ نفر زن بودند» و در اين سال «به ترتيب استانهای تهران با ۲۶۴ فوتی، اصفهان با ۱۷۷ فوتی و فارس با ۱۱۰ فوتی» بيشترين مرگ براثر حوادث کارگری را به خود اختصاص دادند، و «استانهای کهگيلويه و بويراحمد با ۴ فوتی، خراسان شمالی با ۱۰ فوتی و چهارمحال و بختياری با ۱۳ فوتی» به ترتيب کمترين موارد مرگ ناشی از حوادث کار را داشتهاند.
روزنامه شرق همچنين نوشته که «مرگ کارگران در حوادث کارگری» طی سال ۹۰ در تمام استانها نسبت به سال ۸۹ «با افزايش مواجه بوده و در هيچ استانی شاهد سير نزولی اين آمار نبودهايم.»
تغييرات ساختاری در ستاد کل نيروهای مسلح برای مقابله با جنگ نرم
روزنامه کيهان از تشکيل «معاونت امور بسيج و فرهنگ دفاعی در ستاد کل نيروهای مسلح جمهوری اسلامی» به منظور مقابله با «جنگ نرم» خبر داده است.
اين روزنامه از قول مسعود جزايری از فرماندهان ستاد کل نيروهای مسلح جمهوری اسلامی نوشته است: «با موافقت» آيت الله خامنه ای به عنوان «معاونت امور بسيج و فرهنگ دفاعی برای ايجاد انسجام، يکپارچگی، ارتقای اثر بخشی مأموريت ها و فعاليت های مربوط به امور بسيج و حوزه های فرهنگی و تبليغات دفاعی» در «ستاد کل نيروهای مسلح تشکيل شده است.»
روزنامه کيهان درعين حال از مسعود جزايری که پيشتر معاون فرهنگی و تبلغات دفاعی ستاد کل نيروهای مسلح جمهوری اسلامی را بر عهده داشت به عنوان ریيس «معاونت جديد امور بسيج و فرهنگ دفاعی» نام برده و از قول او نوشته که «سازمان پدافند غير عامل، دفتر هماهنگی فضای سايبری، معاونت فرهنگی و تبليغات دفاعی، معاونت بسيج، بنياد حفظ آثار و نشر ارزش های دفاع مقدس، سازمان موزه انقلاب اسلامی و جنگ» که پيشتر هر يک به صورت مستقل فعاليت می کردند در هم ادغام شده و از اين پس «تحت سامانه ای واحد» فعاليت می کنند.
مسعود جزايری از اين تغييرات به عنوان «تغييرات ساختاری » در ستاد کل نيروهعای مسلح ياد کرده اما گفته که « اين تغييرات امری طبيعی » است و «ظرفيت ها و توانمندی های فرهنگی و پشتوانه های قدرت نرم نيروهای مسلح به ويژه بسيج و پدافند غيرعامل در اين معاونت سازماندهی شده اند.»
روزنامه کيهان از قول مسعود جزايری نوشته که «معاونت امور بسيج و فرهنگ دفاعی » به دليل « اهميت دفاع فرهنگی و پدافند نرم افزاری » تشکيل شده است، و « تهديدات آينده و تمرکز دشمنان بر جنگ نرم » و «سناريوهای استکباری و صهيونيستی برای دگرگون سازی و تأثيرگذاری بر تفکر و باورهای دينی و انقلابی نيروهای مسلح» هم تغيرات ساختاری در ستادکل نيروهای مسلح جمهوری اسلامی را اجتناب ناپذير کرده است.
روزنامه تهران امروز از آغاز دور تازه محاکمه شماری از متهمان اختلاس در بيمه ايران و استانداری تهران خبر داده و روزنامه جهان صنعت نوشته که « همه اعضای شبکه فساد فاطمی دستگير شدهاند الا معاون اول احمدی نژاد.»
روزنامه ابتکار در سرمقاله شماره سه شنبه تاکيد کرده که « اطلاعرسانی از پرونده دانهدرشتها، تضعيف نظام نيست».
روزنامه های جام جم و دنيای اقتصاد اظهارات فرمانده نيروی انتظامی تهران بزرگ درباره « برخورد با شوهای خانگی و زيرزمينی لباس »، « ممنوعيت خالکوبی در آرايشگاههای زنانه »، و «برخورد با بدحجابی» در خيابان ها و حتی بزرگراه ها را منتشر کرده اند.
روزنامه شرق گزارش داده که « بيشترين مرگ ناشی از حوادث کار طی ده سال اخير » در سال ۹۰ به ثبت رسيده است.
روزنامه کيهان هم از تشکيل « معاونت امور بسيج و فرهنگ دفاعی در ستاد کل نيروهای مسلح جمهوری اسلامی » به منظور مقابله با « جنگ نرم » خبر داده است.
تهديد به سرکوب در داخل با افزايش خوش بينی به مذاکرات هسته ای
روزنامه های جمهوری اسلامی، اعتماد و شرق گزارش هايی درباره نتايج مذاکرات مديرکل آژانس بين المللی انرژی اتمی در تهران منتشر کرده اند، و روزنامه کيهان نوشته که فرصت مذاکرات با کشورهای ۵+۱ « فرصت غنيمتی » است « برای حذف هميشگی واداده ها و غرب زده ها از جامعه سياسی کشور.»
روزنامه شرق با اشاره به « پايان موفق مذاکره ايران و آژانس » تاکيد کرده که سفر يوکيا آمانو و مذاکرات روز دوشنبه او با مقام های جمهوری اسلامی سبب شده تا « چشمانداز توافق در نشست بغداد تقويت شود. »
اين روزنامه نوشته که « پايان فصل سرد مناسبات ايران و آژانس بينالمللی انرژی اتمی نزديک است » و « اين را میشد روز دوشنبه از لبخند رضايت مديرکل آژانس بينالمللی انرژی احساس کرد » و اکنون « در پايان سفر آمانو میشود احساس کرد که خوشبينیها به پيشرفتهای مذاکرات ميان ايران و آژانس بيهوده نبود. »
روزنامه شرق البته اشاره ای به جزئيات مذاکرات مديرکل آزانس بين المللی انرژی اتمی در تهران نکرده و نوشته که يوکيا آمانو با فريدون عباسیدوانی رييس سازمان انرژی اتمی ايران،علی اکبر صالحی وزير خارجه جمهوری اسلامی ديدار کرده و مذاکراتش با سعيد جليلی دبير شورایعالی امنيت ملی « در حدود دو ساعت و پشت درهای بسته به طول انجاميد که در نهايت جليلی و مانو با چهرهای که حکايت از توافق اين دو بر سر آغاز همکاری تازه تهران-آژانس داشت از اتاق گفتوگو بيرون آمدند. »
روزنامه جمهوری اسلامی نيز در تيتر يک شماره سه شنبه خبر داده که در پايان مذاکرات آمانو و جليلی در تهران « خوش بينی ايران و آژانس بينالمللی اتمی به نتايج اجلاس بغداد » بيشتر شده است.
اين روزنامه همچنين نوشته است که « تأکيد سعيد جليلی دبير شورای عالی امنيت ملی بر ضرورت دفاع آژانس انرژی اتمی از حقوق اعضای خود » و « اعلام رضايت دبير کل اين آژانس از مذاکرات با مقامات ايران » دو دستاورد مذاکرات دوشنبه تهران بود که « به رسانهها منتقل شد.»
روزنامه جمهوری اسلامی همزمان خبر داده که دوشنبه شب سعيد جليلی مذاکرهکننده ارشد در پرونده هسته ای برای شرکت مذاکرات سوم خرداد با کشورهای گروه ۱+۵ به بغداد سفر کرد و حسن دانايی فر سفير ايران در بغداد نيز اعلام کرد که « همه چيز برای آغاز مذاکرات ايران و ۱+۵ در محيطی امن و آرام مهيا است » و « عراق تمام توان خود را به کار بسته است و شرايط مذاکرات در اين کشور از نظر امنيتی و لجستيکی کاملا آماده است.»
روزنامه اعتماد اما اخبار منتشر شده درباره مذاکرات يوکيا آمانو با مقام های جمهوری اسلامی را « تشريفاتی » توصيف کرده و نوشته است: « آنچه در مجموع، از محتوای اين ديدار ها توسط رسانه های داخلی ايران منتشر شد، بيشتر اخباری بودند که در طول تمام سالهای درگيری ايران در موضوع هسته ای ، به گونه ای تشريفاتی منتشر می شدهاند » و « خواننده چندان از مفاد اصلی مذاکرات مطلع نمی شود.»
اعتماد همچنين نوشته است: « در شرايطی که روز چهارشنبه سوم خرداد ايران و کشورهای ۱+ ۵ قرار است در بغداد پای ميز مذاکره بنشينند در تمام روزهای اخير خوانندگان با انبوهی از گزارشهای مختلف با طرح گمانه زنی های گوناگون در اين باره مواجه شده اند. »
اعتماد تاکيد کرده که به همين دليل فقط « به ارائه دو تصوير از ديدارهای روز دوشنبه يوکيو آمانو با سعيد جليلی دبير شورای عالی امنيت ملی و علی اکبر صالحی وزير خارجه ايران اکتفا » می کند و « آگاهی احتمالی از مفاد اين گفت و گوها به روزهای آينده موکول » می کند.
روزنامه کيهان که تحت نظر نماينده علی خامنه ای رهبر جمهوری اسلامی منتشر می شود نوشته است: «در حالی که روز چهارشنبه قرار است مذاکرات ميان ايران و گروه ۱+۵ در بغداد برگزار شود سفر يوکيا آمانو مديرکل آژانس بين المللی انرژی اتمی به تهران آن هم در فاصله ۴۸ ساعت مانده به مذاکرات بغداد، پرسش و ابهام هايی را برانگيخته است.»
اين روزنامه وابسته به جناح حاکم همچنين در سرمقاله شماره دوم خرداد تلاش کرده تا « صدور قطعنامه های شورای امنيت سازمان ملل » و اعمال تحريم های بين المللی در پرونده هسته ای را به اعتراضات پس از انتخابات سال ۸۸ مربوط کند و می نویسد: در سال ۱۳۸۸ غربی ها « به اين باور رسيدند که مردم در ايران نه تنها خواهان به زير کشيدن انقلابيون سرير دولتند بلکه می خواهند اساسا کل اين ساز را به هم بزنند يا حتی برچينند » و «تلفيق سياسی کاری قليلی در داخل با تحليل های دور و دراز مشاوران ايران نشناس سرويس های اطلاعاتی غربی آن ها را به اين نتيجه رساند که وقت زياد کردن فشارها بر ايران دوباره فرا رسيده است.»
کيهان افزوده است: « وقتی ايران در کوران فتنه ۸۸ برای مذاکرات ژنو ۲ به اين شهر رفت، پيدا بود که چيزی در رفتار غربی ها عوض شده و آن ها توقع دارند ايران به خاطر تنگناهای داخلی در بيرون امتياز بدهد.»
اين روزنامه ادعا کرده که « مذاکرات بغداد چه موفق شود و چه شکست بخورد نمی تواند بر شاخص های اقتصادی خرد کشور تاثير کوتاه مدت بگذارد » و کشورهای ۵+۱ « حالا هم می گويند اگر می خواهيد زندگی تان بهتر شود بايد به غرب امتياز بدهيد » اما «خواهند ديد که مردم ايران راه زندگی بهتر بدون آمريکا را به همه جهان نشان خواهند داد.»
کيهان به طور ضمنی فرصت مذاکره با کشورهای ۵+۱ را فرصتی برای سرکوب در داخل توصيف و تاکيد کرده که «فرصت غنيمت است اما بيش از هر چيز برای حذف هميشگی واداده ها و غرب زده ها از جامعه سياسی کشور.»
«همه اعضای شبکه فساد فاطمی دستگير شدند جز معاون اول احمدی نژاد»
روزنامه تهران امروز از آغاز دور تازه محاکمه شماری از متهمان اختلاس در بيمه ايران و استانداری تهران خبر داده و روزنامه جهان صنعت نوشته است: به رغم آنکه پيشتر الياس نادران و صادق لاريجانی از دست داشتن محمدرضا رحيمی در اين پرونده سخن گفته بودند اما معاون اول احمدی نژاد در دادگاه حضور نداشت.
روزنامه تهران امروز گزارش داده که «نخستين جلسه رسيدگی به اتهام دادگاه اختلاس بيمه ايران » صبح روز دوشنبه در حالی برگزار شد که « سه جلسه از اين دادگاه در سال ۸۹ برگزار شده بود ولی برای رفع نقايص آن، پرونده به دادسرا ارجاع شده بود.»
اين روزنامه يادآوری کرده که « اين پرونده در اولين مرحله رسيدگی ۵۴ متهم داشت که پس از ايراد نقض و بازگشت به دادسرا و تکميل تحقيقات برای ۲۴ متهم ديگر نيز در اين پرونده کيفرخواست صادر شد که در مجموع در حال حاضر اين پرونده ۷۸ متهم دارد.»
به گزارش تهران امروز، «قاضی ذبيح زاده نماينده دادستان تهران » در محاکمه روز دوشنبه گفت که «متهمان شبکه اختلاس، ارتشا و جعل از شرکت بيمه ايران و استانداری تهران تشکيل داده بودند » و پنج متهم اصلی «۷ ميليارد و ۴۹۵ ميليون و ۸۷۵ هزار و ۱۴ تومان به صورت فعاليت شبکه ای به دست آورده بودند » و همچنين « ۴۸ نفر ديگر نيز به معاونت در اختلاس همراه با جعل، وصول چک های اختلاس و تحصيل مال نامشروع » متهم هستند.
اين روزنامه اسامی کامل هيچ يک از ۷۸ متهم پرونده اختلاس در بيمه ايران و استانداری تهران را منتشر نکرده و به اسامی متهمان اين پرونده با « حروف اختصاری » اشاره کرده است.
تهران امروز همچنين نوشته است: بر اساس کيفرخواست، «ج.الف» يکی از متهمين پرونده «با يکی از مقامات عالی رتبه دولتی ارتباط داشت» و «ارتباط ناسالم او با استانداری، امکانات مديريت و مشاوره را برای وی فراهم کرده بود» که «سوء استفاده از موقعيت قضايی برخی افراد و واگذاری خودروهای گرانقيمت به اشخاص و ارتباط با يکی از مقامات عالی رتبه قوه مجريه باعث شده بود» تا به «اقدامات دست بزند.»
روزنامه جهان صنعت اما به صراحت از « معاون اول محمود احمدی نژاد » به عنوان متهم غايب در دادگاه نام برده و نوشته است: «پرونده فساد در بيمه ايران از يکسال و نيم پيش مطرح شد و در خصوص آن اظهار نظرات فراوانی پيش آمد از جمله اينکه در اخبار ارسال شده گفته شد ردپايی از محمدرضا رحيمی، معاون اول رييسجمهور در اين پرونده وجود دارد.»
اين روزنامه نوشته که الياس نادران، نماينده تهران در يکی از جلسات علنی مجلس گفته بود که « محمدرضا رحيمی رييس حلقه فساد در خيابان فاطمی است که نسبت به جمعآوری منابع از محل منابع فاسد و توزيع آن تصميمگيری میکرده است » و « اوايل آذرماه سال ۱۳۸۹ نيز صادق لاريجانی رييس قوهقضاييه بدون نام بردن از افراد خاص گفت که در پشت اين پرونده اختلاس کلان افراد مهمی قرار دارند. »
جهان صنعت البته نوشته است: « اکنون تقريبا همه اعضای اين شبکه فاسد اقتصادی در خيابان فاطمی دستگير شدهاند الا معاون اول فعلی رييسجمهور».
اين روزنامه با اشاره به وعده های مکرر مقام های ارشد قضايی برای احضار معاون اول محمود احمدی نژاد نوشته که پيشتر «غلامحسين محسنیاژهای در يکی از نشستهای خبری خود از بررسی قضايی اتهام فساد مالی محمدرضا رحيمی خبر داده و گفته بود که رحيمی پس از دريافت اظهارات ساير متهمان به دستگاه قضايی احضار خواهد شد» اما روز دوشنبه و در جلسه علنی دادگاه اين پرونده «فرد غايب محمد رضا رحيمی بود.»
روزنامه جهان صنعت خبر داده که غلامحسين محسنیاژهای در نشست خبری روز دوشنبه درباره زمان احضار معاون اول احمدی نژاد به دادگاه اختلاس بيمه ايران، گفت: «فعلا همين متهمان فراخوانده شدهاند و کيفرخواست شان صادر شده ولی برخی متهمان هنوز آزاد هستند و برای برخی هم هنوز کيفرخواست صادر نشده است» و « آقای رحيمی هم هنوز جزو کسانی که برای شان کيفرخواست صادر شده، نيست.»
«اطلاعرسانی از پرونده دانهدرشتها، تضعيف نظام نيست»
روزنامه ابتکار در سرمقاله ای با تيتر «اطلاعرسانی از پرونده دانه درشتها، تضعيف نظام نيست» نوشته است: «برگزاری دادگاه اختلاس بزرگ و دادگاه پرونده خيابان فاطمی به فاصله يک روز، شايد در نگاه اول خبر ناخوشايندی به نظر برسد و از نگاه برخی از مسئولان، تضعيف نظام سياسی، اقتصادی و اجتماعی کشور باشد و گاهی نيز نمايانگر چهرهای نامناسب از کشور تلقی شود» چرا که «در اين دادگاهها به پروندههايی رسيدگی میشود که نامهای درشتی در آن ها ديده میشود؛ نامهايی که در خارج از اين دادگاهها و پيش از افشای اسرار آن ها، مسئوليتی در نظام سياسی و اداری کشور داشتهاند.»
اين روزنامه با اشاره به «پنهانکاری و پاک کردن صورت مسئله، آن هم به بهانه تضعيف نظام و سوءاستفاده ضدانقلاب و مخالفان نظام» در پرونده های فساد مالی، نوشته است: در سال های پس از انقلاب اين پنهانکاری به «حاشيه امنيتی گسترده و محکمی» برای متهمانی منجر می شد که « در يک جايگاه بالای سياسی و اداری» قرار داشتند.
سرمقاله نويس روزنامه ابتکار درعين حال نوشته که «رويه قضايی» جديد «پروندههايی با اين وسعت ديگر از حالت امنيتی و سری » خارج شده اند و به همين دليل « سرنوشت نظام سياسی کشور با آن وسعت به سرنوشت يک فرد با مسئوليتی هرچقدر مهم گره نمیخورد. »
ابتکار نوشته است: «باز گذاشتن دست رسانه ها در اطلاع رسانی پرونده های فساد مالی کمکی بزرگ به مسئولانی است که دغدغه پالايش نظام از کژیها و کاستیها را دارند.»
برخورد نيروی انتظامی با زنان در خانه، خيابان و بزرگراه های تهران
روزنامه جام جم اظهارات فرمانده نيروی انتظامی تهران بزرگ درباره آغاز « برخورد با شوهای خانگی و زير زمينی لباس » و « ممنوعيت خالکوبی و تاتو در آرايشگاههای زنانه » را مورد توجه قرار داده است.
به نوشته اين روزنامه، اعلام « برخورد با شوهای خانگی و زيرزمينی، و ممنوعيت خالکوبی و تاتو در آرايشگاههای زنانه » از بخشهای مهم نشست خبری روز دوشنبه حسين ساجدی نيا بود، و فرمانده نيروی انتظامی تهران بزرگ از « اجرای طرح برخورد با تالارهای پذيرايی متخلف » و « پلمب ۶ تالار متخلف » به اتهام برگزاری عروسی مختلط خبر داد.
جام جم همچنين از قول حسين ساجدی نيا نوشته است: «در کنار برخورد با تالارها، آتليههای غيرمجاز نيز شناسايی میشود و بر اساس حيطه بندی که توسط پليس و صنف آتليهداران و فيلمبرداران صورت گرفت، اين افراد موظفند پس از تهيه فيلم و عکس اصل عکس را به صاحب آن بازگردانند و آن را در آرشيو خود نگه ندارند.»
اين روزنامه از قول فرمانده نيروی انتظامی تهران بزرگ نوشته است: «برخورد با بدپوششی و بدحجابی که هماکنون در حال اجراست » تنها يکی از طرحهای نيروی انتظامی است و اين نيرو « چند مرحله عمليات برخورد با شوهای زيرزمينی و خانگی » هم انجام داده است.
روزنامه دنيای اقتصاد هم از « استقرار ماموران موتورسوار در بزرگراههای تهران » و « تذکر ماموران موتورسوار مرد به سرنشينان زن خودرو در بزرگراهها » خبر داده و نوشته که حسين ساجدینيا روز دوشنبه به خبرنگاران گفت که « اين گشتهای موتورسوار در راستای برخورد با زنان بدپوشش است. »
سال ۹۰ رکوردار «بيشترين مرگ ناشی از حوادث کار»
روزنامه شرق خبر داده که «بيشترين مرگ ناشی از حوادث کار طی ده سال اخير» در سال ۹۰ ثبت شده است.
اين روزنامه به استناد «آمارهای پزشکی قانونی از حوادث کار در سال ۹۰ » گزارش داده که در اين سال «۱۵۰۷ نفر بر اثر حوادث کار در ايران جان خود را از دست دادند» در حالی که سال ۸۹ که تعداد مرگ در حوادث کار «۱۲۹۰ نفر» بود.
روزنامه شرق همچنين نوشته است: «طی ۱۰ سال گذشته، کمترين ميزان مرگ ناشی از حوادث کار با ۴۶۱ فوتی در سال ۱۳۸۱ ثبت شد و پس از آن، مرگهای ناشی از حوادث کار سير صعودی در پيش گرفت؛ به نحوی که بيشترين آمار مرگ در اين حوزه با ۱۵۰۷ نفر فوتی در سال ۱۳۹۰» ثبت شده است.
به نوشته اين روزنامه، از ۱۵۰۷ کارگری که در سال ۹۰ در حوادث کار کشته شدند «۱۴۸۷ نفر مرد و ۲۰ نفر زن بودند» و در اين سال «به ترتيب استانهای تهران با ۲۶۴ فوتی، اصفهان با ۱۷۷ فوتی و فارس با ۱۱۰ فوتی» بيشترين مرگ براثر حوادث کارگری را به خود اختصاص دادند، و «استانهای کهگيلويه و بويراحمد با ۴ فوتی، خراسان شمالی با ۱۰ فوتی و چهارمحال و بختياری با ۱۳ فوتی» به ترتيب کمترين موارد مرگ ناشی از حوادث کار را داشتهاند.
روزنامه شرق همچنين نوشته که «مرگ کارگران در حوادث کارگری» طی سال ۹۰ در تمام استانها نسبت به سال ۸۹ «با افزايش مواجه بوده و در هيچ استانی شاهد سير نزولی اين آمار نبودهايم.»
تغييرات ساختاری در ستاد کل نيروهای مسلح برای مقابله با جنگ نرم
روزنامه کيهان از تشکيل «معاونت امور بسيج و فرهنگ دفاعی در ستاد کل نيروهای مسلح جمهوری اسلامی» به منظور مقابله با «جنگ نرم» خبر داده است.
اين روزنامه از قول مسعود جزايری از فرماندهان ستاد کل نيروهای مسلح جمهوری اسلامی نوشته است: «با موافقت» آيت الله خامنه ای به عنوان «معاونت امور بسيج و فرهنگ دفاعی برای ايجاد انسجام، يکپارچگی، ارتقای اثر بخشی مأموريت ها و فعاليت های مربوط به امور بسيج و حوزه های فرهنگی و تبليغات دفاعی» در «ستاد کل نيروهای مسلح تشکيل شده است.»
روزنامه کيهان درعين حال از مسعود جزايری که پيشتر معاون فرهنگی و تبلغات دفاعی ستاد کل نيروهای مسلح جمهوری اسلامی را بر عهده داشت به عنوان ریيس «معاونت جديد امور بسيج و فرهنگ دفاعی» نام برده و از قول او نوشته که «سازمان پدافند غير عامل، دفتر هماهنگی فضای سايبری، معاونت فرهنگی و تبليغات دفاعی، معاونت بسيج، بنياد حفظ آثار و نشر ارزش های دفاع مقدس، سازمان موزه انقلاب اسلامی و جنگ» که پيشتر هر يک به صورت مستقل فعاليت می کردند در هم ادغام شده و از اين پس «تحت سامانه ای واحد» فعاليت می کنند.
مسعود جزايری از اين تغييرات به عنوان «تغييرات ساختاری » در ستاد کل نيروهعای مسلح ياد کرده اما گفته که « اين تغييرات امری طبيعی » است و «ظرفيت ها و توانمندی های فرهنگی و پشتوانه های قدرت نرم نيروهای مسلح به ويژه بسيج و پدافند غيرعامل در اين معاونت سازماندهی شده اند.»
روزنامه کيهان از قول مسعود جزايری نوشته که «معاونت امور بسيج و فرهنگ دفاعی » به دليل « اهميت دفاع فرهنگی و پدافند نرم افزاری » تشکيل شده است، و « تهديدات آينده و تمرکز دشمنان بر جنگ نرم » و «سناريوهای استکباری و صهيونيستی برای دگرگون سازی و تأثيرگذاری بر تفکر و باورهای دينی و انقلابی نيروهای مسلح» هم تغيرات ساختاری در ستادکل نيروهای مسلح جمهوری اسلامی را اجتناب ناپذير کرده است.
دو نفر با ورود به نگارخانه ای در
آفریقای جنوبی، به یک تابلوی نقاشی که تمام بدن جیکوب زوما، رئیس جمهوری
آفریقای جنوبی از جمله اندام های خصوصی او را کاملا برهنه نشان می دهد، رنگ
پاشیده اند تا چهره تابلو محو شود.
این تابلو در نمایشگاهی با عنوان "درود بر دزد -
بخش دوم" به نمایش درآمده بود و ماموران نگارخانه دو نفر را، که احتمالا از
طرفداران آقای زوما هستند، به خاطر پاشیدن رنگ و تخریب اموال نگارخانه
دستگیر کرده و تحویل ماموران پلیس داده اند.رئیس حزب حاکم کنگره ملی آفریقا، که آقای زوما عضو آن است، این تابلو را "توهین آمیز" خوانده و از دادگاه عالی خواسته بود دستور برداشتن آن از نمایشگاه را صادر کند اما برگزارکنندگان نمایشگاه گفته اند که براساس اصل آزادی بیان در قانون اساسی آفریقای جنوبی، حق نشان دادن این تابلو را داشته اند.
دادگاهی در مصر پنج مامور پلیس
را در ارتباط با کشته شدن تظاهرکنندگان در جریان تجمع های اعتراضی علیه
حکومت حسنی مبارک در ژانویه سال گذشته میلادی مجرم شناخته و هر کدام را به
ده سال حبس محکوم کرده است.
دو مامور دیگر به دوره های حبس تعلیقی محکوم و ده مامور دیگر از اتهامات وارده تبرئه شدند.این نخستین مورد از محکومیت ماموران پلیس به اتهام دست داشتن در کشتن تظاهرکنندگان ضد حکومت است.
در تظاهرات روزهای بیست و هشت و بیست نه ژانویه سال ۲۰۱۱ میلادی، پنج تظاهرکننده کشته و هفده تن دیگر زخمی شدند.
شرکت آمریکایی اسپیسکس Spacex که
در صدد کسب موقعیتی به عنوان یک موسسه حمل کالا و فضانورد به ایستگاه فضایی
بین المللی است، روز سه شنبه، ۲ خرداد (۲۲ مه)، یک سفینه حامل اقلام مورد
نیاز این ایستگاه را با موفقیت به فضا پرتاب کرد.
قرار بود نخستین سفینه ترابری این شرکت که "فالکن
۹" نام دارد روز شنبه این هفته از پایگاه فضایی در ایالت فلوریدا به فضا
پرتاب شود اما به دلیل گزارش کامپیوتری حاکی از بروز نقص فنی، پرتاب آن تا
روز سه شنبه به تعویق افتاد.با توقف برنامه ساخت شاتل های فضایی آمریکا، تنها راه دسترسی به ایستگاه بین المللی که در مدار زمین قرار دارد، استفاده از سفینه های روسی است اما روی آوردن به موسسات خصوصی در این زمینه به عنوان راه حلی برای آینده مطرح بوده است.
در عین حال، به گفته خبرنگار علمی بی بی سی، اعضای کنگره آمریکا نسبت به توانایی فنی موسسات خصوصی برای حمل فضانورد به این سفینه تردید دارند.
دولت عراق به ترکیه هشدار داده که برای احداث خط لوله انتقال نفت و گاز از کردستان عراق به مجوز دولت مرگزی این کشور نیاز دارد.
ترکیه روز یکشنبه به طور مستقیم و بدون تائید دولت
عراق، قراردادی را برای انتقال نفت و گاز کردستان عراق با دولت اقلیم
خودمختار کردستان منعقد کرد.خبرنگار بی بی سی میگوید اگرچه ترکیه نیاز دارد تا به منابع تامینکننده انرژی خود تنوع ببخشد اما قراردادی که با دولت کردستان عراق امضاء کرده، تحریک آمیز است.
دولت عراق و دولت منطقه خودمختار کردستان عراق بر سر امضاء قراردادهای انرژی درگیر اختلافنظر هستند.
دو طرف در این مورد که کدامیک حق امضای قراردادهای مربوط به نفت و گاز با طرف های خارجی را دارند دچار اختلاف نظر هستند.
خبرگزاری آسوشیتدپرس میگوید دولت عراق همچنین به دولت خودمختار کردستان عراق هشدار داده که قراردادهایش با دولت ترکیه باید به تائید دولت مرکزی برسند.
علی موسوی، مشاور رسانهای نوری مالکی، نخست وزیر عراق گفته است که دولت عراق مشکلی با قراردادهای خارجی ندارند اما این قراردادها باید مطابق قانون اساسی و قوانین ناظر بر روابط دولت مرکزی و دولت خودمختار کردستان باشند.
دولت عراق میگوید دولت منطقه خودمختار کردستان عراق حق امضای هیچ قرارداد یکجانبهای را ندارد و نفت و گاز کشور باید از طریق خطوط نفت و گاز دولتی صادر شوند اما در مقابل رهبران دولت منطقه خودمختار کردستان عراق میگوید قانون اساسی کشور به آنها چنین حقی را داده است.
روابط دولت عراق با دولت ترکیه و دولت منطقه خودمختار کردستان عراق اخیرا دچار تنشهایی شده است.
دولت عراق و دولت خودمختار مستقر در شمال این کشور مدتهاست که بر سر قراردادهای تولید نفت با کمپانی های خارجی و همچنین چگونگی تقسیم درآمد حاصل از نفت با هم اختلاف دارند.
دولت عراق اخیرا از ترکیه خواست تا در امور داخلی این کشور دخالت نکند و سفیر این کشور در بغداد را در اعتراض به اظهارات "مداخلهجویانه" مقامات رسمی ترکیه به وزارت امور خارجه احضار کرد.
ماه پیش، رجب طیب اردوغان نخست وزیر ترکیه هشدار داد که در صورت افزایش تنش های فرقه ای در عراق، کشورش ساکت نخواهد ماند.
در مقابل نوری مالکی، نخست وزیر عراق، اردوغان را به دامن زدن به اختلافات فرقهای میان شیعیان و سنیها و کردهای عراق متهم کرد.
مدیر حوزه ریاست دیوان عدالت
اداری از "نقض حکم انحلال خانه سینما" از سوی وزارت فرهنگ و ارشاد ایران به
خاطر "رعایت نکردن موازین قانونی" خبر داد.
علی اکبر بختیاری، مدیر حوزه ریاست دیوان عدالت
اداری روز سه شنبه دوم خرداد در گفتگو با خبر گزاری فارس گفت: "آنچه رای می
گوید ابطال نامه هیئت نظارت وزارت ارشاد است و طبیعتا وقتی این موضوع نقض
می شود همه چیز به وضعیت قبل باز می گردد."به گفته آقای بختیاری شعبه رسیدگی کننده به پرونده به یکی از مسائل موجود در حکم وزارت ارشاد اشکال گرفته است.
مدیر حوزه ریاست دیوان عدالت ادارای در جواب این سوال که آیا خانه سینما می تواند دوباره به فعالیت خود ادامه دهد گفت: "خانه سینما قبل از انحلال هر وضعیتی که داشته الان هم به همان وضعیت برمی گردد."
همزمان محمدجعفر منتظری، رئیس دیوان عدالت اداری نیز در گفتگو با خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا) با تایید نقض تصمیم وزارت ارشاد درباره انحلال خانه سینما گفت که وزارت ارشاد باید مجددا در موضوع انحلال خانه سینما تصمیم گیری کند.
خانه سینما در واکنش به این حکم، با انتشار متنی با تبریک به اهالی خانه سینما از "اعتقاد این خانه به بهره گیری از ظرفیت های قانونی برای حل مشکلات" تاکید کرد.
در ادامه این نامه با تشکر از دیوان عدالت اداری برای رفع سو تفاهمات، اعلام شده است که خانه سینما فعالیت خود را از روز سوم خرداد آغاز خواهد کرد.
این در حالیست که متن حکم دیوان عدالت اداری که دست اندرکاران از آن سخن می گویند هنوز در منابع خبری ایران منتشر نشده است.
اصرار وزارت ارشاد بر 'تعطیلی'
به گزارش خبرگزاری مهر محمد حسینی، وزیر ارشاد در واکنش به این حکم گفت: "دیوان عدالت اداری یک ایراد شکلی به تصمیم ما گرفته که این مسئله در هیئت رسیدگی به مسائل مربوط به مراکز، موسسات، انجمن ها و تشکل های فرهنگی مجددا بررسی می شود." وزیر ارشاد به جزییات این "ایراد شکلی" اشاره ای نکرد اما گفت این اشکال برطرف می شود.علیرضا سجادپور، مدیر کل نظارت و ارزشیابی وزارت ارشاد هم در گفت و گو با ایسنا با اشاره به اینکه دیوان عدالت اداری تنها یک "اشکال شکلی" به حکم گرفته است گفت که "بدیهی است که با رفع اشکال حکم انحلال همچنان به قوت خود باقی است."
او با اشاره به اینکه معاونت حقوقی وزارت ارشاد در حال تهیه جوابیه ای است گفت که از نظر این وزارت خانه، "تعطیلی خانه سینما همچنان برقرار و قطعی است."
علی اکبر مسعودپور، معاون حقوقی و امور مجلس وزارت فرهنگ و ارشاد هم در توضیح ایرادی که دیوان عدالت اداری به رای این وزارتخانه برای انحلال خانه سینما گرفته گفت: "دیوان عدالت اداری در نامه خود به وزارت ارشاد این نکته را آورده است که اصولا شکل گیری خانه سینما وجاهت قانونی نداشته و لذا دلیلی نیز برای منحل کردن آن از سوی وزارت ارشاد وجود ندارد."
به گزارش خبرگزاری مهر، معاون حقوقی و امور مجلس وزارت ارشاد با بیان اینکه ایراد دیوان عدالت اداری به رای انحلال خانه سینما "جزئی" است، خبر نقض این رای از سوی دیوان عدالت اداری را تکذیب کرد.
وزارت ارشاد روز دوشنبه ۱۳ دی ماه سال گذشته با ارسال نامه ای که خبرگزاریها تصاویرش را منتشر کردند فعالیت های خانه سینما را "فاقد وجاهت قانونی" خواند و از دست اندرکاران این نهاد خواست که ظرف مدت ۴۸ ساعت کلیه فعالیت های خود را "متوقف" کنند.
در نامه وزارت فرهنگ و ارشاد به خانه سینما آمده بود: "بدینوسیله اعلام می دارد با توجه به عدم طی تشریفات قانونی مربوط به تاسیس موسسات فرهنگی و هنری و نیز اقدامات غیر قانونی بعدی، این تشکل و استمرار فعالیت های آن فاقد وجاهت قانونی است و مراتب جهت انحلال خانه سینما اعلام می گردد."
وزیر ارشاد هم بی توجهی مسئولان خانه سینما به حکم انحلال خانه سینما از سوی وزارت ارشاد را "کلاهبرداری" خوانده بود.
محمدمهدی عسگر پور، مدیر عامل خانه سینما در واکنش به نامه ارسالی این وزارتخانه درباره انحلال خانه سینما آن را "فاقد مبنای قانونی" دانسته و گفته بود که منتظر تشکیل دادگاه می ماند.
معاونت امور سینمایی وزارت فرهنگ و ارشاد پیشتر از تشکیل یک "کمیته ساماندهی موقتی برای اداره امور صنفی اصناف سینمایی" در ایران، خبر داده بود که جایگزین خانه سینما می شود.
خانه سینما بزرگترین نهاد صنفی سینمایی ایران است که اندیشه تاسیس آن از اواخر دهه شصت شمسی آغاز شد و در سال ۷۲ رسما با این عنوان در اداره کل ثبت شرکت ها به ثبت رسید.
در سایت خانه سینما اهداف تاسیس این خانه "حفظ و صیانت از حقوق مادی و معنوی دست اندرکاران سینما"، "ایجاد امنیت شغلی و تامین اجتماعی" و "ارتقای سطح آموزشی و مهارت حرفه ای" سینماگران ذکر شده است.
خانه سینما مجموعه ای از نهادهای صنفی سینما مانند کارگردانان، تهیه کنندگان، بازیگران و فیلمنامه نویسان است.
واکنش ها به اظهارات دو روز پیش
علی مطهری، نماینده مجلس ایران که در نطق میان دستور خود به "دخالت سپاه"در
انتخابات مجلس و سیاست های فرهنگی دولت انتقاد کرده بود، همچنان ادامه
دارد و دامنه آن به رئیس مجلس رسیده است.
علی لاریجانی، رئیس مجلس ایران در نطق پیش از
دستور خود در جلسه علنی امروز مجلس (سه شنبه ۲ خرداد) از نمایندگان خواست
در بیان مطالب خود طوری عمل کنند که "حرمت پاسداران و احترام مسئولان قوای
سه گانه" حفظ شود.آقای لاریجانی در بخش دیگری از سخنانش با اشاره به ضرورت "حفظ وحدت" در شرایط فعلی ایران گفت: "در صورتی که قصد دارید مطالب انتقادی بیان کنید، باید با متانت ادا شود تا تاثیر آن آنطوری که در روش امر به معروف و نهی از منکر توصیه شده، به اندازه باشد."
گروهی دیگر از نمایندگان مجلس هم در جلسه علنی امروز به سخنان دو روز پیش آقای مطهری اعتراض کردند.
اما آقای مطهری در پاسخ به انتقادات آقای لاریجانی و نمایندگان دیگر گفت که به کسی اهانت و یا بی ادبی نکرده است و "نماینده مجلس باید بتواند به راحتی در مورد همه امور کشور اظهارنظر کند و نباید برای هیچ نهادی تقدس قائل شد."
او بار دیگر تأکید کرد که بعضی فرماندهان سپاه در جریان انتخابات اخیر مجلس از نامزدهای مورد نظر خود "تمام قد" حمایت کردند و این کار خلاف بوده است.
آقای مطهری گفت: "حرف من این نبود که سپاه نتیجه صندوق ها را تغییر داده است. اطلاع دقیق دارم که مقام معظم رهبری هم از این رفتار بعضی فرماندهان راضی نبودند".
او به آن دسته از فرماندهان سپاه که به گفته او در جریان انتخابات دخالت داشتند هشدار داد که "اگر اصرار کنند و به این رفتار خود ادامه بدهند، نام آنها را هم اعلام خواهم کرد."
آقای مطهری روز یکشنبه در نطق میان دستور خود در مجلس با "مشهود دانستن" دخالت سپاه پاسداران در تعداد زیادی از حوزه های انتخابات مجلس گفته بود: "بسیاری از کاندیداها، چه آنها که در حوزه های رای آوردند و چه آنهایی که رای نیاوردند این موضوع را تایید می کنند."
او همچنین با اعتراض به سیاست های فرهنگی دولت محمود احمدی نژاد و رویکرد او به مسئله حجاب در جامعه ایران، به طعنه گفته بود که دولت باید به فکر باز کردن "کاباره ها" هم باشد.
در حالی که قرار است دومین دور
نشست گروه ۱+۵ و ایران بر سر برنامه هسته ای آن کشور فردا چهارشنبه ۲۳ مه
(سوم خردادماه) در بغداد برگزار شود، یک مقام وابسته به هواپیمایی عراق از
بسته شدن فرودگاه بغداد به دلیل طوفان شن خبر داده است.
این مقام عراقی به خبرگزاری فرانسه گفته است که به دلیل شرایط بد آب و هوایی امکان انجام هیچ پروازی از این فرودگاه وجود ندارد.هنوز مشخص نیست که فرودگاه بغداد چه زمانی باز خواهد شد و آیا بسته شدن فرودگاه بغداد بر مذاکرات گروه ۱+۵ و ایران تاثیر خواهد داشت یا خیر.
سعید جلیلی مذاکره کننده ارشد اتمی ایران بامداد سه شنبه دوم خرداد ماه وارد عراق شد.
در همین حال حسن دانایی فر، سفیر ایران در عراق با اعلام اینکه هیات های ۱+۵ از فردا صبح وارد بغداد می شوند، گفت احتمال دارد با توجه به شرایط بد جوی این مذاکرات دیرتر آغاز شود.
البته هواشناسی عراق اعلام کرده که وضعیت هوا فردا بهتر خواهد شد.
دور اول مذاکرات جدید هسته ای ایران و گروه ۱+۵ روز ۲۶ فروردین (۱۴ آوریل) سال جاری به میزبانی دولت ترکیه در استانبول برگزار شد.
مذاکرات استانبول نخستین ملاقات هیات های نمایندگی ایران و گروه ۱+۵ از ژانویه سال گذشته میلادی بود که بدون دستیابی به نتیجه پایان یافته بود.
در پایان مذاکرات فروردین ماه جاری، دو طرف نسبت به ادامه موفقیت آمیز مذاکرات جدید ابراز امیدواری کردند.
سازمان بینالمللی کار میگوید
نزدیک به سیزده درصد جوانان در سراسر دنیا بیکار هستند و هیچ نشانهای مبنی
بر بهبود این وضعیت در حداقل چهار سال آتی دیده نمیشود.
این نهاد بینالمللی کلیک
در گزارش تازه خود خاطرنشان کرده که شمار زیادی از نیروی کار
متخصص جوان مجبور شدهاند تا به صورت نیمه وقت و یا در مشاغلی نا مرتبط با
رشته تخصصی خود کار کنند.
سازمان بینالمللی کار هشدار میدهد که نزدیک به شش میلیون نفر از این خیل بیکاران چنان سرخورده شدهاند که دیگر در پی یافتن کار نیستند.
این سازمان از دولتها خواسته است تا ایجاد شغل را در اولویت قرار دهند و برای این منظور، برنامههای آموزشی، معافیتهای مالیاتی و سایر اقدامات لازم برای تشویق کارفرمایان بخش خصوصی به استخدام جوانان را به اجرا بگذارند.
این گزارش خاطرنشان میکند که از سال ۲۰۰۷ به این سو شمار جوانان بدون کار چهار میلیون نفر افزایش یافته است.
در حال حاضر، تقریبا سیزده درصد از جمعیت در گروه سنی 15 تا 24 ساله یعنی نزدیک به ۷۵ میلیون نفر، بیکار هستند.
این گزارش میگوید در اتحادیه اروپا، از هر پنج جوان، یک نفر همچنان جویای کار است.
به دنبال ناآرامیهای شمال آفریقا، نزدیک به ۲۷.۹ درصد جوانان در این منطقه بدون کار هستند که نسبت به سال ۲۰۱۰ پنج درصد افزایش نشان میدهد.
در این گزارش، میزان بیکاری جوانان در خاورمیانه نزدیک به ۲۶.۵ درصد عنوان شده است.
گزارش سازمان بینالمللی کار خاطرنشان میکند که حتی در آسیای شرقی که پویاترین منطقه اقتصادی به شمار میرود، میزان بیکاری برای جوانان در مقایسه با گروه های دیگر سنی، ۲.۸ درصد بالاتر است.
تصویری که سازمان بینالمللی کار از وضعیت کار جوانان ارائه داده، بدبینانه است.
بسیاری از جوانان به دلیل آن که نمیتوانند کاری پیدا کنند، مدت زمان بیشتری را در مراکز عالی آموزشی سپری میکنند.
گروه زیادی از آنها به دلیل آن که نمیتوانند کار مرتبطی با تخصص خود پیدا کنند، مجبور میشوند به صورت نیمه وقت در کارهایی غیر مرتبط با تخصص خود کار کنند.
سازمان بینالمللی کار میگوید بیش از شش میلیون جوان در سراسر دنیا، آن قدر سر خورده شدهاند که دیگر دنبال کار نمیگردند و چنین وضعیتی باعث شده است تا به طور فزاینده خود را جدا از جامعه احساس کنند.
این گزارش میگوید که این جوانان به دلیل عدم استفاده از تخصص و مهارتهای خود، در حال از دست دادن این تخصصها هستند و اگر در آینده نزدیک بازار کار بهبود نیابد، این افراد نه تنها بدون کار خواهند ماند، بلکه به خاطر از دست دادن تخصصی که کسب کرده اند، قابل استخدام هم نخواهند بود.
خوزه مانوئل سالازار، مدیر بخش اشتغال سازمان بینالمللی کار میگوید: "تنها در صورتی میتوان بر بحران بیکاری جوانان غلبه کرد که ایجاد شغل برای جوانان به اولویت سیاستگذاریها تبدیل شود و سرمایهگذاریهای بخش خصوصی به نحو قابل چشمگیری افزایش پیدا کند."
کمیته بینالمللی نجات یکی از
سازمانهای فعال امدادرسانی در کشورهای در حال توسعه، خواهان آن شده است که
خشونت خانگی به عنوان یک معضل انسانی در سطح جهانی معرفی شود.
این سازمان که در آمریکا مستقر است میگوید خشونت
خانگی، مسالهای است که اغلب نادیده گرفته شده و مسالهای خصوصی و شخصی
تلقی می شود.این سازمان تاکید میکند که خشونت خانگی، برای همگان هزینه در بر دارد.
کمیته بینالمللی نجات که در سال ۱۹۳۳ تاسیس شده، میگوید زنانی که کتک میخورند و مورد آزار و اذیت قرار میگیرند، امکان مشارکت در فعالیتهای مربوط به توسعه را نمییابند و زیان آن متوجه تمامی جامعه می شود.
این گروه میگوید این مشکل در کشورهایی که درگیر بحران بودند، به خصوص در آفریقای غربی به مراتب حادتر است.
کمیته بینالمللی نجات میگوید از خشونت و آزار و اذیتهای جنسی به طور فزایندهای به عنوان سلاح در جنگها استفاده میشوند و سربازانی که دست به این اعمال میزنند، پس از بازگشت به خانه و کاشانه خود، این بدرفتاری را ادامه میدهند.
این گزارش خاطرنشان میکند که در برخی از مناطق آفریقای غربی، شوهران برای زنانشان بسی خطرناکتر از اسلحه به شمار میروند.
در گزارش کمیته بینالمللی نجات آمده که در کشورهایی چون لیبریا، ساحل عاج و سیرا لئون، درخواست کمک زنان بیشتر به دلیل خشونتی است که از سوی مردان متوجه آنها میشود.
این نهاد امداد بینالمللی میگوید زنان در این کشورها عمدتا در برابر خشونتخانگی سکوت اختیار میکنند و عاملان خشونتها نیز آزادانه و بدون پیگرد قانونی، در جامعه حضور دارند.
یک موسسه مطالعات امنیتی در
بریتانیا برای خروج از بن بست مذاکرات اتمی ایران و غرب پیشنهاد کرده که
طرفین در هر مرحله از گفتگوهای آتی مشوقهای برابر داشته باشند و مذاکراتی
غیررسمی نیز در کنار گفتگوهای رسمی برگزار شود.
در آستانه نشست بغداد میان مذاکره کنندگان ارشد
جمهوری اسلامی و گروه پنج بعلاوه یک، پژوهشکده گروه تحقیقاتی آکسفورد با
برشمردن اشتباهاتی که تاکنون دو طرف مرتکب شده اند، چندین پیشنهاد یا "اصل"
برای دستیابی به راه حلی دراز مدت ارائه کرده است.بشنوید
اسکندر صادقی-بروجردی، تحلیلگر امور ایران که این گزارش را همراه گابریله ریفکیند و پل اینگرام نوشته، درباره تفاوت آن با سایر نسخه هایی که تاکنون برای شکست بن بست اتمی ایران تجویز شده، به بی بی سی فارسی گفت: "به خاطر این که ما با افراد نزدیک به روند مذاکرات رایزنی کرده ایم، از اشتباهات قبلی درس گرفته و تلاش کرده ایم خواسته ها و دغدغه های اصلی دو طرف را در نظر بگیریم. به نظر من تا حالا چنین چیزی ندیده ایم یا کمتر دیده ایم."
یکی از دلایل شکست مذاکرات اتمی، بخصوص از زمان وضع اولین تحریمهای شورای امنیت سازمان ملل علیه ایران در دسامبر ۲۰۰۵، تاکید غرب بر تعلیق کامل فعالیتهای غنی سازی اورانیوم بوده است.
ایران می گوید به موجب معاده منع گسترش تسلیحات اتمی حق بهره برداری صلح آمیز از انرژی اتمی را دارد. اما غربی ها می گویند پرونده فریبکاری ایران درباره جنبه های احتمالا نظامی برنامه اتمی اش سنگین است.
نویسندگان گزارش گروه تحقیقاتی آکسفورد استدلال می کنند که به دلیل این پیش شرط، بی اعتمادی افزایش یافته و در نتیجه فرصتها از دست رفته است.
آنها پیشنهاد می کنند برای زدودن بدبینیها "برابری سود" به دست آید، یعنی "ساختار مذاکرات باید به گونه ای تعیین شود که در هر مرحله، دو طرف از توافق حاصل در آن مرحله سود ببرد و برای ادامه گفتگوها در مرحله بعدی مشوق داشته باشد."
مسیر موازی
یکی از ایده های دیگر نویسندگان این گزارش، برگزاری مذاکرات غیررسمی به موازات گفتگوهای رسمی است.
آنها می گویند گفتگوهای رسمی معمولا در یکی، دو روز برگزار می شود و مجالی برای پرداختن به هراسها و نگرانی های واقعی طرفین باقی نمی گذارد. از همین رو، گفتگوهای بین المللی اغلب با سرخوردگی و یاس مذاکره کنندگان پایان می یابد.
نویسندگان گزارش گروه تحقیقاتی آکسفورد به عنوان راه حل به نمونه تاریخی آشتی سیاسی چین و آمریکا در زمان ریاست جمهوری ریچارد نیکسون اشاره می کنند، زمانی که دیپلماتهای آمریکایی به سرپرستی هنری کیسنجر، مشاور وقت امنیت ملی ایالات متحده، بیش از سه سال صرف ذوب کردن یخها کردند.
اما به نظر می رسد در مورد ایران مشکل اینجاست که کشوری مانند اسرائیل تهدید کرده که نمی تواند تا ابد به مذاکرات مجال بدهد، زیرا ایران تنها به دنبال وقت کشی برای ساخت بمب اتمی می گردد.
اسکندر صادقی-بروجردی از نویسندگان این گزارش به بی بی سی فارسی گفت: "ما فکر می کنیم این پروسه موازی کمک می کند، زیرا تاریخ تلخی بین ایران و آمریکا هست و به کمک این پروسه می توان اختلافهای ۳۰ سال اخیر را تدریجا حل کرد. این روند شاید زمان بر باشد، ولی برای صلح و ثبات لازم است."
گروه تحقیقاتی آکسفورد همچنین پیشنهاد کرده است که برای دستیابی به موفقیت، طرفین گفتگوها باید درباره اهداف استراتژیک درازمدت مذاکره کنند، نه اهداف تاکتیکی کوتاه مدت. نویسندگان این گزارش نوشته اند: "دادن این اطمینان به ایرانی ها که فرجام مذاکرات شامل همگرایی با جامعه بین الملل می شود برای اعتمادسازی در روند مذاکرات حیاتی است."
در نتیجه، غرب باید به ایران تضمین بدهد که به دنبال تغییر حکومت جمهوری اسلامی نیست.
البته نویسندگان گزارش تاکید می کنند: "برداشتن گزینه تغییر حکومت از روی میز، مترداف با چشم پوشی از نقض حقوق بشر یا دست کشیدن از حمایت لفظی از ناراضیان داخلی و اصلاحات مردم سالاری در ایران نیست."
فتوای واقعی یا مصلحتی؟
در پایان این گزارش شرایط دستیابی به توافقی نهایی بین ایران و گروه پنج بعلاوه یک تصور شده است. در ابتدا طرف مقابل باید "حق مشروط" ایران برای غنی سازی را به رسمیت بپذیرد.
ایران می گوید که به موجب معاهده عدم گسترش تسلیحات اتمی، غنی سازی اورانیوم برای مصارف صلح آمیز، حق مسلمش است. ولی نویسندگان خاطرنشان می کنند این حق، مشروط به همکاری ایران با آژانس بین المللی انرژی اتمی و حفظ شفافیت درباره غیرنظامی بودن برنامه اتمی اش است.
نویسندگان گزارش پیشنهاد داده اند که پس از "راست آزمایی" ادعای ایران که "شاید دو سه سال طول بکشد"، شورای امنیت سازمان ملل باید در قطعنامه های خود علیه ایران تجدیدنظر کند و در صورت قانع شدن، پرونده اتمی ایران را به آژانس برگرداند و قطعنامه ها و تحریمها را باطل کند.
در مورد گزارشها دستگاه های اطلاعاتی غرب درباره این که ایران تا سال ۲۰۰۳ برنامه اتمی نظامی داشته، در گزارش گروه تحقیقاتی آکسفورد پیشنهاد شده که جمهوری اسلامی در اعلامیه ای اذعان کند که در مقابل برنامه تلسیحات کشتار جمعی صدام حسین، به دنبال جنگ افزار اتمی بوده، ولی پس از سرنگونی حکومت صدام در عراق، از این برنامه دست کشیده است.
آیت الله خامنه ای رهبر ایران چندین بار فتوایی را تکرار کرده که تسلیحات اتمی را حرام می داند.
اسکندر صادقی-بروجردی از نویسندگان گزارش گروه تحقیقاتی آکسفورد می گوید که این فتوا از سال ۲۰۰۴ مطرح شده و در نهایت تصمیم ایران برای ساخت و نگهداری بمب اتمی بر اساس مصالح سیاسی خواهد بود نه توصیه های مذهبی.
قرار است چهارشنبه ۲۳ می تازه ترین دور گفتگوهای اتمی در بغداد برگزار شود. ایران و کشورهای پنج بعلاوه یک بیش از هر زمانی به نتیجه این مذاکرات خوش بین به نظر می آیند.
به نوشته نویسندگان گزارش گروه تحقیقاتی آکسفورد، رمز موفقیت در اعتمادسازی، بردباری برای ادامه مرحله به مرحله مذاکرات توام با تهیه مشوق برای هر دو طرف و همچنین اصلاح رویکرد هویج و چماق غرب به گونه ای است که "تعامل را ترویج می دهد، نه این که تلاشهای دیپلماتیک را متوقف می کند.
با به جریان افتادن دوباره
مذاکرات هستهای ایران و گروه ۱+۵ در فروردین ماه، به جز کاترین اشتون که
ریاست هیات گفت و گو کننده کشورهای غربی در مقابل ایران است، دو زن دیگر
نیز روند گفتوگوها را از نزدیک دنبال میکردند؛ زنانی که گفته میشود در
مقایسه با دیگر مذاکرهکنندگان گروه ۱+۵ میتوانند نقش مهمتری در پیشبرد
مذاکرات هستهای ایفا کنند و حتی در کمرنگ شدن اختلافنظرهای دو طرف موثر
باشند.
اما کاترین اشتون، مسئول سیاست خارجی اتحادیه
اروپا، در شرایطی مذاکرات نمایندگان گروه ۱+۵ با ایران را پیش برده که هر
از چند گاه در تعامل با طرف ایرانی به دلیل جنسیتش با چالش هایی روبهرو
بوده است.او عرف دیپلماتیک ایران و محدودیت دیپلماتهای ایرانی در ارتباط مستقیم با زنان را به خوبی میشناسد و در مراسم نمادینی که به طور معمول، پیش از آغاز گفتوگوهای رسمی برگزار میشود، برای دست دادن با طرف ایرانی پیشقدم نمیشود.
در تصاویری که خانم اشتون را در کنار سعید جلیلی، رئیس هیات مذاکرهکننده ایران نشان میدهند، او معمولا با فاصلهای قابل توجه از طرف ایرانی ایستاده و در مواردی، حتی دستهایش را به طور کامل پشت خود مخفی کرده است؛ اقدامی که میتواند نوعی تلاش او برای پرهیز از هرگونه تماس فیزیکی با طرف مقابل باشد.
اما با وجود تلاش خانم اشتون برای رعایت آداب مورد
نظر دیپلماتهای ایران، لباس و نوع پوشش او، به راحتی میتواند به موضوعی
حاشیهای در مذاکرات هستهای ایران تبدیل شود.
بیش از یک سال پیش، در بهمن ۱۳۸۹ اقدام رسانههای
داخلی ایران در دست بردن در عکسهای خانم اشتون که کنار سعید جلیلی قدم
میزد، باعث شد مذاکرات هستهای ایران با رویکردی جدید و متفاوت در مرکز
توجه رسانههای جهان قرار بگیرد.
هیات مردانه ایران
هیات مذاکرهکننده ایران تحت سرپرستی سعید جلیلی، دبیر شورای عالی امنیت ملی ایران، گفتوگوها با گروه ۱+۵ را پیش میبرد.طبق اعلام شورای عالی امنیت ملی ایران، در هیاتی که فروردین ماه امسال با گروه ۱+۵ مذاکره کرد، علی باقری، معاون سیاست خارجی و امنیت بینالملل دبیرخانه شورای عالی امنیت ملی، عباس عراقچی، معاون وزیر امور خارجه، حمیدرضا عسگری، مشاور وزارت امور خارجه و مصطفی دولتیار، مدیر کل دفتر مطالعات سیاسی و بینالمللی وزارت امور خارجه ایران حضور داشتند.
در مقابل هیات ایران، نمایندگان گروه ۱+۵ از جمله ما ژائوشو، معاون وزیر امور خارجه چین، سرگئی ریابکوف، معاون وزیر امور خارجه روسیه، ژاک اودیبر، معاون وزیر امور خارجه فرانسه، جفری آدامز، معاون مدیرکل سیاسی وزارت امور خارجه بریتانیا و هانس دیتر لوکاس، معاون وزیر امور خارجه آلمان، پشت میز مذاکره نشستند.
ریاست این هیات را کاترین اشتون به عهده داشت و هلگا اشمید، معاون خانم اشتون و وندی شرمن، معاون وزیر امور خارجه و رئیس هیات نمایندگان آمریکا در این مذاکرات نیز آنها را همراهی میکردند.
کاترین اشتون
خانم اشتون که عضو حزب کارگر بریتانیاست، در سال ۱۹۹۹ میلادی توانست لقب بارونس دریافت کند. او در خانوادهای از طبقه کارگر در لنکشر بریتانیا به دنیا آمده و اولین عضو خانواده خود است که توانسته به دانشگاه راه یابد.
کاترین اشتون پیش از آن که فعالیت خود را رسما در عرصه سیاسی بریتانیا آغاز کند، در کمپین خلع سلاح هستهای فعالیت میکرد و تا مقام معاونت رئیس این سازمان فعال در زمینه ضدتسلیحات هستهای بریتانیا پیش رفت.
او همچنین قبل از آن که وارد مقر اتحادیه اروپا در بروکسل شود، در بریتانیا مدیر بازرگانی یک شرکت مشاور در امور مدیریتی بود و در شورای مرکزی آموزش مددکاران اجتماعی نیز فعالیت کرده است. خانم اشتون برای مدتی نیز معاون مدیر انجمنی بود که در امور خانوادههای تکسرپرست فعالیت میکرد.
او در زمان نخستوزیری تونی بلر در بریتانیا معاون وزیر آموزش و مهارتها و نیز مسئول اداره تحقیقات قانون اساسی شد و در سال ۲۰۰۶ میلادی، به عضویت شورای سلطنتی درآمد که نهادی تشریفاتی است و اعضای هیات دولت و برخی شخصیتهای دیگر در آن عضویت دارند.
کاترین اشتون در دولت گوردون براون، نخستوزیر پیشین بریتانیا، نیز حضور داشت و در سال ۲۰۰۸ میلادی به عنوان جانشین کمیسر بریتانیا در اتحادیه اروپا معرفی شد.
انتخاب کاترین اشتون به عنوان مسئول
سیاست خارجی اتحادیه اروپا، واکنش منتقدان را که او را دیپلماتی گمنام و نه
چندان آشنا به سیاست میخواندند، به دنبال داشت
با این حال، او پس از انتصابش در این سمت، توانست توافقنامه تجارت آزاد اتحادیه اروپا با کره را به سرانجام برساند.
گفته میشود که خانم اشتون بعد از آن به عنوان نماینده عالی و مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا انتخاب شد که دولت بریتانیا به دنبال انتصاب تونی بلر، نخستوزیر پیشین بریتانیا، به عنوان رئیس شورای اروپا بود و به شرطی حاضر شد از این درخواست دست بکشد که پست نماینده عالی اتحادیه اروپا به یک بریتانیایی داده شود.
انتخاب کاترین اشتون در سمت کنونی، دوباره واکنش منتقدان را که او را دیپلماتی گمنام و نه چندان آشنا به سیاست میخواندند، به دنبال داشت. هرچند او پس از این انتصاب، گفت که در دوره پیش رو، نشان خواهد داد که بهترین فردی است که ممکن بود در این سمت انتخاب شود.
هلگا اشمید
هلگا اشمید، ۵۲ ساله و دیپلمات آلمانی اتحادیه اروپا به عنوان معاون مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا در مذاکرات استانبول در کنار خانم اشتون حضور داشت.خانم اشمید که از سال ۱۹۸۸ میلادی وارد عرصه سیاسی آلمان شد، پیش از این، مشاور کلاوس کینکل و یوشکا فیشر، وزیران امورخارجه پیشین آلمان بوده است. او از سال ۲۰۰۶ میلادی فعالیتش را در مقر اتحادیه اروپا در بروکسل آغاز کرد.
بر اساس گزارشها، خانم اشمید و علی باقری، معاون سیاست خارجی و امنیت بینالملل دبیرخانه شورای عالی امنیت ملی ایران، در نشست اخیر در استانبول، موظف شدند که در طول مدتی که تا نشست آتی دو طرف در بغداد باقی بود، پیشنویس توافقنامهای را برای همکاری بین ایران و گروه ۱+۵ آماده کنند.
این دو نفر قبل از برگزاری مذاکرات استانبول در فروردین ماه هم نشستهایی را برای تعیین چارچوب این گفتوگوها برگزار کردند و در طول چند ماه پیش از آن، رشته گفتوگوهایی برای تعیین تاریخ و مکان مذاکرات ایران و ۱+۵ داشتند.
وندی شرمن
خانم شرمن همچنین در فاصله سالهای ۱۹۹۷ تا ۲۰۰۱ میلادی، مشاور وزیر امور خارجه و نیز مشاور ویژه بیل کلینتون، رئیسجمهور پیشین آمریکا بود.
نام خانم شرمن در مذاکرات فروردین ماه در استانبول پس از آن در مرکز توجهات بیشتر قرار گرفت که گفته شد او از مذاکرهکنندگان ایران خواسته است تا گفتوگوهایی دوجانبه و رودررو داشته باشند، ولی آقای جلیلی این درخواست را رد کرده است.
علیاکبر صالحی، وزیر امور خارجه ایران نیز روز دوشنبه، ۲۸ فروردین، در گفتوگویی درباره مذاکرات استانبول و در پاسخ به پرسشی درباره اینکه چرا درخواست هیات آمریکایی با پاسخ منفی ایران روبهرو شد، گفت که گفتوگوهای استانبول، نشست گروه کشورهای ۱+۵ با ایران و نه مذاکره دوجانبه (میان دو کشور) بود.
اجتناب از حاشیه
در ژانویه سال ۲۰۱۱ میلادی، رسانههای ایران با دست بردن در تصاویری که از ملاقات سعید جلیلی و کاترین اشتون در استانبول منتشر شده بود، یقه بلوز خانم اشتون را تا زیر گلوی او بالا کشیدند به نحوی که هیچ قسمتی از سینه نماینده عالی اتحادیه اروپا در معرض دید قرار نداشت.این اقدام، واکنش رسانههای بریتانیا را به دنبال داشت و آنها به نقل از سخنگوی خانم اشتون، تغییر عمدی عکسهای او را نامناسب دانستند. او گفت که خانم اشتون "پوششی مناسب بر تن داشت و لباس یقه بازی نپوشیده بود."
به دنبال نشست استانبول در زمستان ۱۳۸۹ مذاکرات هستهای ۱+۵ با ایران دچار سکون شد، اما دو طرف نزدیک به ۱۴ ماه بعد، در فروردین ماه امسال، گفتوگوها را از سر گرفتند.
هرچند این بار، کاترین اشتون با آن که لباسی مشابه نشست پیشین (کت، شلوار و بلوز تیره) به تن داشت، آن بخش از گردنش را که دفعه پیش توسط رسانههای ایرانی، پوشانده شده بود، با یک دستمال گردن پوشاند. اقدامی که تلاشی برای پیشگیری از به وجود آمدن یک حاشیه رسانهای دیگر بر مذاکرات دیپلماتیک ارزیابی شد.
در روزهای اخیر رسانههای ایران
آمار و ارقام نگران کننده ای از مبتلایان به بیماریهای روحی منتشر و
تصویری بسیار نگران کننده از شرایط خلقی جامعه ایران ترسیم کرده اند:
وزارت بهداشت ایران: ۲۰ تا ۳۰ درصد جمعیت کشور
دچار مشکلات روانی هستند! ۳ تا ۲۵ درصد دانش آموزان از بیماریهای روانی
رنج می برند! سایه سنگین افسردگی بر سر زنان ایرانی! ۲۵ درصد زنان دچار
انواع افسردگی و اضطراب هستند! افزایش چشمگیر افسردگی در جامعه و نگرانی از
روند رو به گسترش آسیب های اجتماعی در تهران!امروزه بر اساس نتایج سالها مطالعه میدانی، محققان شکی ندارند که خطر افسردگی، زنان را بیش از مردان تهدید می کند و احتمال ابتلای آنان به این اختلال خلقی دو برابر مردان است. از آنجایی که زنان نخستین کسانی هستند که به عنوان مادر پاسخگوی نیازهای حیاتی کودک هستند، سلامت روحی آنان تأثیر مستقیمی بر سلامت روحی و روانی فرزندانشان و در نتیجه سلامت روان جامعه خواهد گذاشت. از همین روست که در این مطلب سعی میکنم به عواملی که ممکن است به افسردگی در زنان منجر شود اشاره کنم.
افسردگی یکی از مهمترین انواع اختلالات خلقی است که در بسیاری از موارد دلیل اصلی مراجعه افراد به مراکز مشاوره و روان درمانی محسوب می شود. افسردگی انواع مختلفی دارد که از جمله مهمترین هایش افسردگی شدید، خفیف، بای پولار )یا دو قطبی(، بعد از زایمان و افسردگی خلقی فصلی هستند.
نشانه اصلی افسردگی نوعی حس غم و ناامیدی است که گریبانگیر فرد میشود و به درازا کشیدنش را باید جدی گرفت. افسردگی دراز مدت بر کیفیت روابط خانوادگی و اجتماعی و راندمان کاری و تحصیلی افراد تأثیر بسیاری می گذارد. اختلال در خواب، اختلال در تغذیه، گوشه گیری، بی میلی به کار، کاهش میل جنسی، ناتوانی جنسی در مردان، ناامیدی، پرخاشگری، زودرنجی، خستگی، منفی بافی، عدم و یا کمبود تمرکز و تمایل به خودکشی از دیگر علایم افسردگی محسوب می شوند.
در سی سال اخیر تحقیقات انجام شده در زمینه افسردگی نشان دادهاند که این بیماری چند عاملی است که با ارائه یک مدل بیولوژیکی-روانی-اجتماعی بهتر میتوان آن را فهمید.
عوامل مختلفی مانند رویارویی با مشکلات و شرایط دشوار زندگی از یک سو و راهکارهایی که شخص از آنان برای حل مسائل خود استفاده می کند از سوی دیگر در بروز اختلالات خلقی موثرند. تجربیاتی چون "از دست دادن" میتواند عاملی برای شروع افسردگی باشد. این از دست دادن میتواند مرگ یکی از نزدیکان، از دست دادن یک موقعیت اجتماعی یا شغلی، از دست دادن توجه و عشق دیگری و یا حتی از دست دادن احترام و اعتبار شخص در چشم دیگران باشد.
تأثیر تبعیض
علاوه بر عوامل هورمونی و تأثیر آنها خصوصا بر زنان از جمله در دوران بلوغ، حاملگی، دوران بعد از زایمان یا همچنین یائسگی، عدم برخورداری از عزت نفس کافی ریشه بسیاری از انواع افسردگی محسوب می شود. به رغم همه پیشرفتهای اجتماعی شاید تصور اینکه هنوز در بسیاری از خانوادهها فرزند پسر را بر دختر ترجیح میدهند سخت باشد. در ایران با اینکه دختران در عرصه های مختلف تواناییهای خود را نشان داده و برای مثال درصد بالایی از دانشجویان دانشگاهها را تشکیل میدهند، همچنان با تبعیض حاکم بر خانواده مواجه بوده و بیش از پسران مورد آزار، خشونت، کنترل، تحقیر و بی مهری والدین خود قرار می گیرند. تبعیض موجود بین فرزندان دختر و پسر، رفتار خصمانه والدین با آنها و به کارگیری روشهای تربیتی سنتی که در آن دختران جنس دوم محسوب میشوند دلایلی هستند که موجب کاهش عزت نفس دختران شده و در نتیجه بر میزان شکنندگی روحیشان می افزاید.بیشترین نشانههای افسردگی در زنان را میتوان در شروع دوران بلوغ مشاهده کرد. زمانی که دوران کودکی به سر آمده و دختر وارد مرحلهای می شود که به طور جدی با انتظارات خانواده و جامعه روبرو می شود. مواجه شدن نوجوان با بحران هویتی و تغییرات جسمی، ترشح هورمونهای جنسی و پیدایش نیازهای جنسی از یک سو و تصور جدا شدن از خانواده، شروع زندگی مستقل و قرار گرفتن در شرایطی که باید برای آینده تصمیم بگیرد، از سوی دیگر، میتواند گذار از این برهه از زندگی را سخت کند.
از آنجایی که زنان و مردان در بیان احساساتشان با هم متفاوتند، واکنشی که در مقابل فشارهای روحی از خود نشان میدهند نیز یکسان نیست. در حالی که پسران عموما نگرانی هایشان را با پرخاشگری و ناهنجاریهای رفتاری نشان میدهند، اکثر دختران در شرایط مشابه دچار اختلالات خلقی و افسردگی می شوند.
عزت نفس
"هم ذات پنداری" روندی است که در طی آن کودک تلاش می کند شبیه والدین همجنسش باشد. مرگ زودهنگام مادر یا داشتن مادری افسرده احتمال افسردگی کودکان دختر را که از مادر الگو برداری میکنند افزایش می دهد. عدم توجه مادری که از افسردگی رنج میبرد بخت برخورداری از عزت نفس کافی را کم کرده و ممکن است از دختر، زنی بسازد که برای خود هیچ ارزشی قایل نیست.عزت نفس میتواند جنبههای مختلفی داشته باشد. یکی از جنبه هایش به فرد و خصوصیات شخصی چون میزان استعداد، درجه جذابییت، زیبایی و اخلاق او بر میگردد و جنبه دیگر به ارزیابی که از خود در ایفای نقش اجتماعیاش دارد مرتبط است.
کمبود عزت نفس موجب میشود که فرد از خود تصویری منفی داشته باشد، آن را به همه جوانب زندگی تعمیم دهد و در نتیجه دچار نوعی درماندگی شود. این حس درماندگی که اصطلاحاً با "مود" پایین شروع میشود کم کم میتواند تبدیل به افسردگی شود. فرد افسرده عموما خود را بی ارزش، دنیا را پوچ و آینده را سیاه میبیند.
تجربه آزار جنسی، خشونت، بی مهری و تجاوز هم بیش از پسران موجب افسردگی زنان می شود. اینگونه تجربیات زن را دچار درماندگی می کند، گاه موجب میشود که او خود را در بروز اینگونه رفتارها مقصر بداند و با سرزنش خود هر چه بیشتر منزوی شود و این امر بر روابط اجتماعی او تأثیر منفی بگذارد.
اشتغال و استرس
برخی از زنان با بچه دار شدن خود را تنها به عنوان مادر تعریف و تمام وقتشان را صرف تعلیم و تربیت فرزندانشان می کنند. در این صورت زندگی یک زوج آنقدر وقف بچهها می شود که تصور تداوم رابطه آنها بدون وجود فرزندانشان ناممکن است. زنانی که زندگی شان تنها وقف خانه داری و بچهداری است با بزرگ شدن آنها و ترک خانه و تصور اینکه دیگر کسی به مراقبت و حضور آنان نیاز ندارد، ممکن است دچار افسردگی شوند. آنها با رفتن بچهها احساس میکنند فایده ای برای دیگران ندارند و هویت خود را از دست دادهاند.نتیجه بعضی از تحقیقات نشان داده است که عدم اشتغال و داشتن سه فرزند یا بیشتر میتواند به علت شکننده کردن موقعیت اجتماعی زن به عاملی برای افسردگی بدل شود. استیصال و گیر کردن در موقعیتی که راه خارج شدن از آن دشوار به نظر میرسد یکی از عوامل مهم در بروز افسردگی است.
در برخی افراد استرس نیز میتواند ریشه افسردگی باشد. برخی از کارشناسان معتقدند که علت افسردگی بسیاری از زنان تنها شکنندگی روحی آنان نبوده و به میزان استرسی که در زندگی روزمره با آن روبرو هستند نیز بستگی دارد. مسئولیت پذیری بیش از حد در محیط خانه و کار و رسیدگی به فرزندان یا سالمندان باری است سنگین که اکثر آنان بدوش می کشند. زنانی که بدون همسر و به تنهایی باید پاسخگوی نیازهای عاطفی و مادی فرزندانشان باشند بیش از دیگران احساس استیصال میکنند و امکان بروز افسردگی در آنان به مراتب بیشتر است.
در میان زنان شاغل دستهای که نتوانسته اند بین زندگی خانوادگی و شغلی خود تعادل ایجاد کنند اغلب سرخورده می شوند. آنان بدون توافق با شریک زندگیشان، تصور میکردند که به راحتی از پس هر دو نقش خود در خانه و بیرون از آن بر می آیند. متأسفانه عدم تقسیم کار در خانه و در نتیجه به دوش کشیدن بخش بزرگی از مسئولیت خانواده و تعلیم و تربیت فرزندان بار مضاعفی است که آنها بعد از مدتی توان تحملش را از دست می دهند. این زنان نهایتاً ممکن است به این نتیجه برسند که وظایف خود را آنطور که باید انجام نمیدهند و در نتیجه احساس گناه و عدم رضایت کنند.
خانواده سنتی، حقوق نابرابر
تجربهام در ارتباط با خانوادههای ایرانی نشان میدهد که اختلافات زناشویی، عدم برخورداری از حمایت همسر، درک نشدن توسط او یا طرد شدن توسط خانواده از دیگر مواردی است که بر میزان افسردگی در زنان تأثیر گذار است.عدم پذیرش و به رسمیت شناختن شیوه زندگی فرد توسط خانواده تأثیرات عمیقی بر او می گذارد. این عدم پذیرش شخص را در بن بستی عاطفی قرار می دهد و او را علیرغم میلش مجبور به انتخاب می کند. انتخابی که در آن ادای دین به یکی عدم احترام و حق نشناسی به دیگری محسوب می شود. متاسفانه عدم تعریف درست و روشن از هویت شخصی و هویت خانوادگی و روشن نبودن مرزها در برخی از محیط های خانوادگی موجب میشود که والدین با دخالت های بی جا در زندگی فرزندان خود، بیش از آنکه موجب خوشبختی آنان شوند، به سرنوشتشان لطمه وارد کنند.
افسردگی گاهی نتیجه زندگی در فرهنگی است که در آن محدوده سنی اطاعت از والدین روشن نیست و با وجود سن بالای فرد، دخالت در امور شخصیش، او را تا حد یک کودک پایین آورده است.
همه مواردی که به آنها اشاره شد به خوبی نشان میدهند که علاوه بر عوامل هورمونی مختص زنان، آنچه تأثیری بسزا بر سلامت روحی آنها میگذارد محیط خانوادگی و اجتماعی آنهاست. محیط خانوادگی، بر دنیای درونی فرد اثر می گذارد و جامعه، عاملی بیرونی است که سلامت روحی او را تحت تأثیر قرار می دهد. از همین رو برای پیشگیری یا حل مسأله افسردگی شاید بیش از هر چیز باید به فکر تغییر روشهای تربیتی سنتی در خانواده و قوانین بسته در جامعه بود.
بهبود شرایط اقتصادی، امنیت شغلی، شرایط مناسب کار و حمایت های اجتماعی هم قطعاً به کاهش افسردگی در زنان و مردان منجر می شود. برقراری عدالت و رفع تبعیض هم چه در محیط کوچک خانواده و چه در جامعه میتواند مانع بروز افسردگی شود.
اداره امنیت ملی افغانستان اعلام کرده که سه حمله بزرگ انتحاری شورشیان برای تحتالشعاع قرار دادن اجلاس شیکاگو را خنثی کرده است.
لطفالله مشعل، سخنگوی این اداره روز سهشنبه، ۲
جوزا/خرداد به خبرنگاران گفت که قرار بوده این حملات در شهر کابل و
ولایتهای لوگر و ننگرهار اجرا شود.آقای مشعل گفت که هدف از سازماندهی این حملات تحتالشعاع قرار دادن اجلاس شیکاگو از لحاظ تبلیغاتی و زیر سوال بردن توانایی نیروهای امنیتی افغانستان بوده است.
اجلاس شیکاگو با شرکت سران ۲۸ عضو پیمان ناتو و ۲۲ کشور متحد و همکار این پیمان در روزهای ۲۰ و ۲۱ مه برگزار شد و مساله افغانستان از موضوعهای اصلی مورد بحث در این اجلاس بود.
سخنگوی اداره امنیت ملی افزود که شبکه حقانی و گروهی موسوم به "محاذ دادالله" در دو هفته گذشته تلاش داشتهاند که حملات گسترده و هماهنگ انتحاری را در شهر کابل و ولایتهای لوگر و ننگرهار به راه اندازند.
آقای مشعل افزود که یکی از اهداف حملات آنها دفتر سازمان توسعه بینالمللی آمریکا (USAID) در شهر جلال آباد بوده است.
به گفته آقای مشعل، قرار بوده که این حملات گروهی و هماهنگ همزمان با برگزاری اجلاس شیکاگو اجرا شوند تا سرخط خبرهای جهانی شوند.
لطفالله مشعل افزود که بیش از ۱۵ نفر به اتهام دست داشتن در این حملات دستگیر شده، که چند مهاجم انتحاری هم شامل آنها هستند.
او افزود: "کل این برنامهها در آن طرف (پاکستان) در مناطق قبائلی، مهمند ایجنسی و بعضی مناطق دیگر سازماندهی شده بود."
به گفته سخنگوی امنیت ملی، یکی از افراد بازداشت شده، شهروند پاکستان است و او را "سازمان دهنده" حملات انتحاری معرفی کرد.
آقای مشعل گفت که دو تن از بازداشت شدگان "دانشجو" هستند که یکی از آنها دانشجوی رشته زبان و ادبیات دانشگاه ننگرهار و دومی دانشجوی دانشگاه کاردان شهر پیشاور است.
سخنگوی امنیت ملی اظهار داشت که یکی از بازداشت شدگان متهم به "جاسوسی" برای سازمان اطلاعات ارتش پاکستان، آیاسآی، است و او در "اعترافات" خود گفته که افراد دیگری هم برای این سازمان در افغانستان کار میکنند.
او افزود که گروه محاذ دادالله و شبکه حقانی تلاش داشتهاند که شخصیت های با نفوذ دولتی، اعضای پارلمان و شورای عالی صلح افغانستان را هدف حمله قرار دهند و هدف آنها به راه انداختن "جنگ روانی و تبلیغاتی" است.
اخیرا گروه محاذ دالله مسئولیت ترور ارسلا رحمانی، عضو پیشین شورای عالی صلح و مجلس سنا را به عهده گرفت و به دنبال آن به شماری از اعضای پارلمان پیامهای هشدارآمیز فرستاد.
سخنگوی امنیت ملی به این باور است که این گروه "حضور فیزیکی ندارد" و شماری از افراد شبکه حقانی برای اجرای حملات خرابکارانه تحت عنوان گروه محاذ دادالله وارد افغانستان میشوند.
ملا دادالله یکی از فرماندهان مشهور گروه طالبان بود که در سال ۲۰۰۷ میلادی بر اثر عملیات مشترک نیروهای بینالمللی و افغان کشته شد.
اصولگرایان منتقد احمدینژاد، او را به "لیبرالیسم فرهنگی" متهم
میکنند. آیا مخالفت وی با اجرای طرحهایی چون عفاف و حجاب و جداسازی
جنسیتی دانشگاهها دلایلی کافی برای "لیبرال" بودن احمدینژاد هستند؟
دکتر رسول نفیسی استاد جامعهشناسی سیاسی در واشنگتن میگوید تقریبا برایش
محرز شده که تیم احمدینژاد – مشایی در مسائل فرهنگی بازتر از سایر
اصولگرایان هستند.
به نظر وی این گروه قصد دارند تا با استفاده از مسائلی مثل حجاب زنان یا ورود آزاد زنان به ورزشگاهها، پایگاههایی در میان جوانان برای خود دست و پا کنند اما جناح خامنهای با شدت و حدت مقابل آنها ایستادگی میکند.
آقای نفیسی در عین حال معتقد است اینگونه اظهارنظرها شاید بتواند در میان برخی اقشار نسبت به تیم احمدینژاد - مشایی ایجاد محبوبیت کند اما به نظر وی جوانان بسیار جلوتر از این خواستهها هستند و بسیاری از آنان کلیت رژیم جمهوری اسلامی را مردود میدانند.
رسول نفیسی میگوید مشکل احمدینژاد این است که در طول این هفت سال ریاست جمهوریاش نتوانسته شخصیت ثابتی از خود نشان دهد به خصوص به خاطر رفتارهای آنی و سیاستهای اشتباه اقتصادی و بینالمللیاش. به همین دلیل وی معتقد است در حال حاضر دشمنان احمدینژاد از دوستان او بیشترند.
در عین حال این استاد دانشگاه معتقد است اگر در طول مثلا ۱۰ سال دیگر، احمدینژاد به یک بلوغ سیاسی برسد میتواند به یک شخصیت اثرگذار در عرصه سیاست ایران تبدیل شود.
بشنوید: گفت و گو با رسول نفیسی
دویچهوله: آقای نفیسی! بحثهایی که علی مطهری، نمایندهی اصولگرای مجلس، احمدینژاد را به خاطر موضعگیریهایش در مورد حجاب و طرح "حجاب و عفاف"، به "لیبرالیسم فرهنگی" متهم کرده. به نظر شما آیا رگههایی از لیبرالیسم فرهنگی را در نظرات آقای احمدینژاد، به واقع میشود دنبال کرد؟
رسول نفیسی: در دور اولی که آقای احمدینژاد کاندیدای ریاست جمهوری شده بود، وقتی در یکی از دانشگاههای ایران (دانشگاه قزوین و یا اصفهان) از او راجع به مو و ظاهر جوانها پرسیدند، گفت که مشکل ما سرو موی جوانان نیست، مشکلات دیگر داریم و چندین اظهارنظر دیگر در این زمینه کرد که اتفاقاً احمدینژاد را بین جوانها مقداری محبوب کرد و به نظر رسید که شاید در مزاحمت دائمیای که پلیس در خیابانها برای جوانها ایجاد میکند، گشایشی بشود. ولی دیدیم که وقتی احمدینژاد به ریاست جمهوری رسید، طرح گشتها و مزاحمتهای بسیجیها حتی بیشتر شد که کمتر نشد. البته ما نمیدانیم این افزایش فشار از چه طریقی اعمال شد؛ آیا از طریق گروه احمدینژاد بود یا گروههای دیگر که میخواستند احمدینژاد را بدنام کنند.
به هرصورت از اول این مسئله در نظر احمدینژاد بود و آن طرح معروف اجازهی حضور خانمها در استادیوم را هم از او داشتیم. اصولاً گروه احمدینژاد- مشایی نوعی آزادیهای اجتماعی را مدنظر دارند. الان دیگر به نظر میرسد که این مسئله واقعیت داشته باشد.
وضعیت زنان در جامعهی ایران وضعیتی کاملاً سیاسی شده و حجاب آنها مسئلهای است کاملاً سیاسی و تمام جناحها هم به نحوی روی این مسئله موضعگیری میکنند.
در ارتباط با اینکه چطور احمدینژاد چیزی را میخواهد، ولی وزرایش اجرا نمیکنند، باید به جنگ قدرتی رجوع کرد که در ایران وجود دارد و کسانی که قدرت اصلی، یعنی اسلحه را در دست دارند. وقتی ما میبینیم که احمدینژاد- مشایی چیزی را میگویند و چیز دیگری اجرا میشود، باید توجه داشته باشیم که بسیاری از وزرا را آقای خامنهای تعیین میکند و آقای خامنهای قدرت اصلی که اسلحه است را در دست دارد (یعنی پشتیبانی سپاه). این است که نباید توقع داشت که هرچیزی که رییس جمهوری میخواهد اجرا بشود.
کما اینکه در مورد خاتمی دیدیم که ایشان میگفت: هر ۹ روزی، یک بحران ایجاد میشد. بنابراین ریاست جمهوری ممکن است چیزهایی را بخواهد، ولی اجرا نشود.
تصور من این است که در مورد مسائل فرهنگی و به خصوص مسئلهی زنان، احمدینژاد- مشایی نظر بازتری دارند و برای اینکه اینها محبوب نشوند و ریشهای در جامعه پیدا نکنند، گروهی که تحت نظر آقای خامنهای است، سعی میکند این مسائل اجرا نشود.
من ابتدا فکر میکردم که احمدینژاد حرفی میزند و عمل دیگری انجام میدهد، اما الان تقریباً به من ثابت شده که احمدینژاد- مشایی میخواهند از مسائلی مثل فرهنگ باستانی ایران و مسائل زنان استفاده کنند و ریشههایی در میان جوانان برای خودشان ایجاد کنند و گروه آقای خامنهای با حدت و شدت تمام مانع این جریان میشود.
فکر میکنید گروه احمدینژاد- مشایی چقدر میتوانند در این رابطه موفق باشند؟ یعنی چقدر میتوانند نظر مردم و جوانان را بعد از این همه اتفاقاتی که در این مدت افتاده، به خودشان جلب کنند؟
احمدینژاد- مشایی در میان برخی از اقشار، اتفاقاً محبوبیت دارند، به لحاظ حرکاتی مثل سفر به استانها و رفتن به روستاها. ولی جوانان ایرانی بسیار جلوتر از آنها هستند و خواستهای وسیعتری دارند. در واقع، شاید فقط ما به این حرفها توجه میکنیم، ولی جوانهای ایرانی هیچ توجهی به آن نداشته باشند. به خاطر اینکه بیشتر آنها کلیت رژیم را مردود میدانند و این حرفها شاید اصلاً به گوش آنها اثری نکند. در فیلمها و در موسیقیای که میسازند، در آثار هنریای که ایجاد میکنند و… همپای جوانان جهان حرکت میکنند.
این است که من فکر میکنم حتی این خواستهای کوچکی هم که احمدینژاد میخواهد برآورده کند، شاید در نظر جوانان جلوهای نداشته باشد.
احمدینژاد از ابتدای روی کار آمدنش، تمام نیرویاش را روی جذب طبقات فرودست و پایین جامعه گذاشت . این صحبتهایی که میکند و نشانههایی که به قول نمایندگان مجلس از "لیبرالیسم فرهنگی" از خودش نشان میدهد، کمی با آن انتخاب گروه مخاطبش ناهمخوان است. یعنی شاید این حرفها در میان طبقات پایین جامعه خریداری نداشته باشد. این تناقض را چطور میشود توجیه کرد؟
کاملاً درست است. طبقات پایین جامعه و کنارِ شهری علاقهای به لیبرالیسم فرهنگی ندارند و شاید حتی با خواستههای آنها در تضاد باشد. منتها یک کاندیدا یا یک فرد سیاسی معمولاً سعی میکند در میان اقشار مختلف، حرفهای مختلف بزند. ما این را همین الان فرضاً در انتخابات امریکا میبینیم. در آنجا یک کاندیدا، یک پلاتفرم ثابت را دنبال نمیکند، بلکه در هر جایی مطابق ذوق آن مردم حرف میزند.
بنابراین تناقضی که دیده میشود، کاملاً عادی است. یک فرد سیاسی عادی است که حرفهای مخالف و متضاد بزند، به لحاظ اینکه خواستار جذب اقشار مختلف مردم با تفکرات مختلف و نیازهای مختلف است.
در حال حاضر جناح اصولگرا دارد با قدرت به احمدینژاد میتازد و حتی صحبت از این هست که در مجلس بعدی وزیر کشور را به خاطر تعلل در اجرای طرح "عفاف و حجاب" استیضاح کنند. ولی با توجه به صحبتهای شما، در بخشهایی از جامعه هم این حرفهای احمدینژاد خریدار دارد؛ فکر میکنید پیروز این دعوا کدام گروه خواهد بود؟
احمدینژاد در این مدتی که از ریاست جمهوریاش مانده، به این جنگها ادامه خواهد داد. منتها مشکلی که احمدینژاد دارد، این است که نتوانسته یک شخصیت ثابت از خودش در جامعه ارائه بدهد و به خصوص به لحاظ رفتار عصبی و آنی و سیاستهای فوقالعاده اشتباه اقتصادی و روابط بینالملل، دشمنان بیشتری در جامعهی ایران دارد تا دوستان.
ولی من در این مورد که بعضیها میگویند احمدینژاد هیچ آتیهای در سیاست ایران ندارد، مشکل دارم و فکر میکنم احمدینژاد اگر مقداری به بلوغ سیاسی برسد، مثلا شاید۱۰ سال دیگر، احتمالا بتواند روی جامعهی ایران اثراتی داشته باشد. ولی در حال حاضر به لحاظ عدم بلوغ سیاسی فوقالعادهای که نشان میدهد، من تصور میکنم مخالفانش بسیار بیشتر از موافقانش باشند.
به نظر وی این گروه قصد دارند تا با استفاده از مسائلی مثل حجاب زنان یا ورود آزاد زنان به ورزشگاهها، پایگاههایی در میان جوانان برای خود دست و پا کنند اما جناح خامنهای با شدت و حدت مقابل آنها ایستادگی میکند.
آقای نفیسی در عین حال معتقد است اینگونه اظهارنظرها شاید بتواند در میان برخی اقشار نسبت به تیم احمدینژاد - مشایی ایجاد محبوبیت کند اما به نظر وی جوانان بسیار جلوتر از این خواستهها هستند و بسیاری از آنان کلیت رژیم جمهوری اسلامی را مردود میدانند.
رسول نفیسی میگوید مشکل احمدینژاد این است که در طول این هفت سال ریاست جمهوریاش نتوانسته شخصیت ثابتی از خود نشان دهد به خصوص به خاطر رفتارهای آنی و سیاستهای اشتباه اقتصادی و بینالمللیاش. به همین دلیل وی معتقد است در حال حاضر دشمنان احمدینژاد از دوستان او بیشترند.
در عین حال این استاد دانشگاه معتقد است اگر در طول مثلا ۱۰ سال دیگر، احمدینژاد به یک بلوغ سیاسی برسد میتواند به یک شخصیت اثرگذار در عرصه سیاست ایران تبدیل شود.
بشنوید: گفت و گو با رسول نفیسی
دویچهوله: آقای نفیسی! بحثهایی که علی مطهری، نمایندهی اصولگرای مجلس، احمدینژاد را به خاطر موضعگیریهایش در مورد حجاب و طرح "حجاب و عفاف"، به "لیبرالیسم فرهنگی" متهم کرده. به نظر شما آیا رگههایی از لیبرالیسم فرهنگی را در نظرات آقای احمدینژاد، به واقع میشود دنبال کرد؟
رسول نفیسی: در دور اولی که آقای احمدینژاد کاندیدای ریاست جمهوری شده بود، وقتی در یکی از دانشگاههای ایران (دانشگاه قزوین و یا اصفهان) از او راجع به مو و ظاهر جوانها پرسیدند، گفت که مشکل ما سرو موی جوانان نیست، مشکلات دیگر داریم و چندین اظهارنظر دیگر در این زمینه کرد که اتفاقاً احمدینژاد را بین جوانها مقداری محبوب کرد و به نظر رسید که شاید در مزاحمت دائمیای که پلیس در خیابانها برای جوانها ایجاد میکند، گشایشی بشود. ولی دیدیم که وقتی احمدینژاد به ریاست جمهوری رسید، طرح گشتها و مزاحمتهای بسیجیها حتی بیشتر شد که کمتر نشد. البته ما نمیدانیم این افزایش فشار از چه طریقی اعمال شد؛ آیا از طریق گروه احمدینژاد بود یا گروههای دیگر که میخواستند احمدینژاد را بدنام کنند.
به هرصورت از اول این مسئله در نظر احمدینژاد بود و آن طرح معروف اجازهی حضور خانمها در استادیوم را هم از او داشتیم. اصولاً گروه احمدینژاد- مشایی نوعی آزادیهای اجتماعی را مدنظر دارند. الان دیگر به نظر میرسد که این مسئله واقعیت داشته باشد.
رسول نفیسی میگوید در مورد مسائل فرهنگی و به خصوص مسئلهی زنان، احمدینژاد- مشایی نظر بازتری دارند
اینکه این گروه باورهایی در این زمینه دارند درست؛
ولی سئوال این است که چرا دقیقاً وزرا و نهادها و سازمانهای تحت امر دولت،
خلاف این عمل میکنند. مثلاً در مورد طرح جداسازی، آقای احمدینژاد
میگوید که این اقدامات سطحی و غیرعالمانه است و باید از آن جلوگیری شود،
ولی در عمل میبینیم که دانشگاهها یکی بعد از دیگری دارند طرح جداسازی را
در کلاسها و دانشکدهها اجرا میکنند. یا نیروی انتظامی تحت نظر وزارت
کشور کار میکند و دارد طرح "حجاب و عفاف" را با شدت و حدت پیگیری میکند.
این نشاندهندهی چیست؟ نشاندهندهی آن است که این وزرا مورد قبول
آقای احمدینژاد نیستند؟ یا نشاندهندهی آن است که خود آقای
احمدینژاد هم به این بحثهایی که مطرح میکند، خیلی معتقد نیست؟وضعیت زنان در جامعهی ایران وضعیتی کاملاً سیاسی شده و حجاب آنها مسئلهای است کاملاً سیاسی و تمام جناحها هم به نحوی روی این مسئله موضعگیری میکنند.
در ارتباط با اینکه چطور احمدینژاد چیزی را میخواهد، ولی وزرایش اجرا نمیکنند، باید به جنگ قدرتی رجوع کرد که در ایران وجود دارد و کسانی که قدرت اصلی، یعنی اسلحه را در دست دارند. وقتی ما میبینیم که احمدینژاد- مشایی چیزی را میگویند و چیز دیگری اجرا میشود، باید توجه داشته باشیم که بسیاری از وزرا را آقای خامنهای تعیین میکند و آقای خامنهای قدرت اصلی که اسلحه است را در دست دارد (یعنی پشتیبانی سپاه). این است که نباید توقع داشت که هرچیزی که رییس جمهوری میخواهد اجرا بشود.
کما اینکه در مورد خاتمی دیدیم که ایشان میگفت: هر ۹ روزی، یک بحران ایجاد میشد. بنابراین ریاست جمهوری ممکن است چیزهایی را بخواهد، ولی اجرا نشود.
تصور من این است که در مورد مسائل فرهنگی و به خصوص مسئلهی زنان، احمدینژاد- مشایی نظر بازتری دارند و برای اینکه اینها محبوب نشوند و ریشهای در جامعه پیدا نکنند، گروهی که تحت نظر آقای خامنهای است، سعی میکند این مسائل اجرا نشود.
من ابتدا فکر میکردم که احمدینژاد حرفی میزند و عمل دیگری انجام میدهد، اما الان تقریباً به من ثابت شده که احمدینژاد- مشایی میخواهند از مسائلی مثل فرهنگ باستانی ایران و مسائل زنان استفاده کنند و ریشههایی در میان جوانان برای خودشان ایجاد کنند و گروه آقای خامنهای با حدت و شدت تمام مانع این جریان میشود.
فکر میکنید گروه احمدینژاد- مشایی چقدر میتوانند در این رابطه موفق باشند؟ یعنی چقدر میتوانند نظر مردم و جوانان را بعد از این همه اتفاقاتی که در این مدت افتاده، به خودشان جلب کنند؟
احمدینژاد- مشایی در میان برخی از اقشار، اتفاقاً محبوبیت دارند، به لحاظ حرکاتی مثل سفر به استانها و رفتن به روستاها. ولی جوانان ایرانی بسیار جلوتر از آنها هستند و خواستهای وسیعتری دارند. در واقع، شاید فقط ما به این حرفها توجه میکنیم، ولی جوانهای ایرانی هیچ توجهی به آن نداشته باشند. به خاطر اینکه بیشتر آنها کلیت رژیم را مردود میدانند و این حرفها شاید اصلاً به گوش آنها اثری نکند. در فیلمها و در موسیقیای که میسازند، در آثار هنریای که ایجاد میکنند و… همپای جوانان جهان حرکت میکنند.
این است که من فکر میکنم حتی این خواستهای کوچکی هم که احمدینژاد میخواهد برآورده کند، شاید در نظر جوانان جلوهای نداشته باشد.
احمدینژاد از ابتدای روی کار آمدنش، تمام نیرویاش را روی جذب طبقات فرودست و پایین جامعه گذاشت . این صحبتهایی که میکند و نشانههایی که به قول نمایندگان مجلس از "لیبرالیسم فرهنگی" از خودش نشان میدهد، کمی با آن انتخاب گروه مخاطبش ناهمخوان است. یعنی شاید این حرفها در میان طبقات پایین جامعه خریداری نداشته باشد. این تناقض را چطور میشود توجیه کرد؟
کاملاً درست است. طبقات پایین جامعه و کنارِ شهری علاقهای به لیبرالیسم فرهنگی ندارند و شاید حتی با خواستههای آنها در تضاد باشد. منتها یک کاندیدا یا یک فرد سیاسی معمولاً سعی میکند در میان اقشار مختلف، حرفهای مختلف بزند. ما این را همین الان فرضاً در انتخابات امریکا میبینیم. در آنجا یک کاندیدا، یک پلاتفرم ثابت را دنبال نمیکند، بلکه در هر جایی مطابق ذوق آن مردم حرف میزند.
بنابراین تناقضی که دیده میشود، کاملاً عادی است. یک فرد سیاسی عادی است که حرفهای مخالف و متضاد بزند، به لحاظ اینکه خواستار جذب اقشار مختلف مردم با تفکرات مختلف و نیازهای مختلف است.
در حال حاضر جناح اصولگرا دارد با قدرت به احمدینژاد میتازد و حتی صحبت از این هست که در مجلس بعدی وزیر کشور را به خاطر تعلل در اجرای طرح "عفاف و حجاب" استیضاح کنند. ولی با توجه به صحبتهای شما، در بخشهایی از جامعه هم این حرفهای احمدینژاد خریدار دارد؛ فکر میکنید پیروز این دعوا کدام گروه خواهد بود؟
احمدینژاد در این مدتی که از ریاست جمهوریاش مانده، به این جنگها ادامه خواهد داد. منتها مشکلی که احمدینژاد دارد، این است که نتوانسته یک شخصیت ثابت از خودش در جامعه ارائه بدهد و به خصوص به لحاظ رفتار عصبی و آنی و سیاستهای فوقالعاده اشتباه اقتصادی و روابط بینالملل، دشمنان بیشتری در جامعهی ایران دارد تا دوستان.
ولی من در این مورد که بعضیها میگویند احمدینژاد هیچ آتیهای در سیاست ایران ندارد، مشکل دارم و فکر میکنم احمدینژاد اگر مقداری به بلوغ سیاسی برسد، مثلا شاید۱۰ سال دیگر، احتمالا بتواند روی جامعهی ایران اثراتی داشته باشد. ولی در حال حاضر به لحاظ عدم بلوغ سیاسی فوقالعادهای که نشان میدهد، من تصور میکنم مخالفانش بسیار بیشتر از موافقانش باشند.
پانزده سال پس از پیروزی محمد خاتمی در انتخابات ریاست جمهوری و
شکلگیری "جنبش دوم خرداد" بحث بر سر ارتباط این جریان اصلاحطلبانه با
"جنبش سبز" به یکی از مهمترین مباحث سیاسی ایران تبدیل شده است.
دوم خرداد سال ۱۳۷۶ محمد خاتمی در انتخابات ریاست جمهوری با اکثریت آرایی
که تا آن زمان بیسابقه بود پیروز شد. او ۱۲ سال بعد برای بر سر کار آمدن
میرحسین موسوی که "نخست وزیر دوران امام" خوانده میشود وارد مبارزات سیاسی
شد. جنبش اعتراضی به نتایج اعلام شدهی انتخابات سال ۸۸، موسوم به "جنبش
سبز"، فصل تازهای در سه دهه حکومت جمهوری اسلامی گشوده است.
عدهای میگویند این جنبش ادامهی حرکتهایی است که هدف آنها اصلاح ساختار سیاسی جمهوری اسلامی است؛ عدهای نیز معتقدند جریان موسوم به "جنبش سبز" یک حرکت اعتراضی گسترده است که مطالباتش مستلزم تغییر بنیادهای حکومت جمهوری اسلامی است.
اصلاحاتی که نهادینه نشد
"توسعه سیاسی" شعار محوری خاتمی در دوران نخست ریاست جمهوری بود. او اعتقاد داشت در قالب نظام سیاسی جمهوری اسلامی میتوان به حاکمیت قانون و گسترش آزادیهای فردی و اجتماعی دست یافت و پایههای مردمسالاری را استوار کرد. مفاهیم اصلاحطلبی و اصلاحطلبان از همین دوران وارد ادبیات سیاسی ایران شد.
در دوران خاتمی فضای سیاسی جامعه ایران اندکی باز شد و دستکم فعالیت مطبوعاتی که به این بخش از حاکمیت تعلق داشتند رونق گرفت. با این همه اغلب تلاشها برای نهادینه و قانونی کردن اصلاحات بینتیجه ماند. یکی از آشکارترین نمونهها طرح تغییر قانون مطبوعات بود که با مخالفت صریح رهبر جمهوری اسلامی علی خامنهای از دستور کار مجلس ششم حذف شد.
منتقدان میگویند نهادینه نشدن تدبیرهایی که خطر بازگشت به استبداد را منتفی کند مرزهای اصلاحطلبی دوم خردادی را آشکار کرده است. بر اساس این نظر که در میان حامیان جنبش سبز طرفداران فراوان دارد محافظهکاران حکومت جمهوری اسلامی جز با فشار جنبش اعتراضی حاضر به پذیرش اصلاحات واقعی نمیشوند.
"مهار اصلاحطلبان" و "کودتای انتخاباتی"
حمیدرضا جلاییپور، مدیرمسئول روزنامههای توقیف شدهی جامعه و نوسازی در گفتوگو با پایگاه اینترنتی "تاریخ ایرانی" میگوید «اصلاحطلبی دوران خاتمی ظرفیت مردمسالاری را در جامعه ایران بالا برد ولی خاتمی و سایر اصلاحطلبان (بهخاطر مخالفت قاطع محافظهکاران) نتوانستند مطالبات اصلاحطلبانه جامعه را به قانون تبدیل کنند. لذا جنبش اصلاحات در دورهی او پیروز نشد اما سرکوب هم نشد، بلکه مهار شد.»
مهار جناح اصلاحطلب حکومت رفته رفته به حذف آنها از قدرت سیاسی انجامید. منتقدان میگویند جناح اقتدارگرایان از مجلس هفتم به این سو "انتخابات مهندسی شده" را وسیلهی کنار گذاشتن اصلاحطلبان کرده است. اوج این اقدامها انتخابات ریاست جمهوری در سال ۸۸ محسوب میشود که معترضان آن را "کودتای انتخاباتی" میخوانند.
راهبرد اصلاحطلبی و تعامل با حکومت
دو نامزد معترض انتخابات سال ۸۸، میرحسین موسوی و مهدی کروبی گرچه خود را اصلاحطلب میدانند برخلاف رویهی پیشین رهبران این جناح از پذیرش نتایج اعلام شدهی انتخابات که خامنهای مهر تایید بر آن زد خودداری کردهاند. برخی از تحلیلگران میگویند ایستادگی آشکار در برابر "اوامر ولی فقیه" و به رسمیت نشناختن انتخاباتی که ارگانهای حکومتی آن را قانونی میخوانند فراتر رفتن از مرزهای اصلاحطلبی است.
عباس عبدی، از نظریهپردازان مشهور اصلاحطلب در یادداشتی که ۲۸ فروردین ۱۳۹۱ در وبسایت شخصیاش منتشر شد ضمن انتقاد به شیوههای مبارزه منسوبان به جنبش سبز، از جمله تحریم انتخابات پیشنهاد "بازگشت به راهبرد اصلاحطلبی" را مطرح میکند. عبدی که مشاوره مهدی کروبی را در سال ۸۸ بر عهده داشت مینویسد «موازنه قوای لازم میان حکومت و منتقدانش، برای رسیدن به یک تعامل و تفاهم سازنده برقرار نیست.»
«رویارویی با نظام و رهبری»
اکبر گنجی جنبش سبز را پیامد ناخواستهی انتخابات سال ۸۸ میخواند و معتقد است مطالبات این جنبش با دیدگاه اصلاحطلبان که همیشه خود را جزیی از حکومت خواندهاند و "هیچ برنامهای برای رویارویی با نظام و قرار گرفتن در برابر رهبری" ندارند یکی نبوده است.
عبدی نیز میگوید راهبرد اصلاحطلبانه فراهم آوردن زمینهی تعامل با حکومت است: «اگر منتقدین نیز ایده و اراده مشخص خود را بهصورت تعریفشده روی میز بگذارند، و مجموعه نیروها را در اطراف خود بسیج کنند (که همه را میتوانند) بهزودی بهحدی از توازن قوا خواهند رسید که از موضع اصلاح طلبی با کلیت حکومت به تعامل برسند.»
او میگوید باید از هر اقدامی که توجیهی برای سرکوب در اختیار حکومت قرار دهد پرهیز کرد و به این ترتیب حرکتهای اعتراضی که با عنوان جنبش سبز شکل گرفته اصلاحطلبانه نبوده است: «مهمترین اقدامی که باید انجام داد مقابله با قدرت سرکوب نیست، بلکه بلاموضوع کردن این قدرت است» و «کاهش هزینههای مشارکت سیاسی، هدف اصلی هر جنبش اصلاحی است. باید بهگونهای رفتار کرد که مشارکت سیاسی برای مردم نیازمند شجاعت نباشد.»
اصلاحطلبی و اصلاحطلبان
برخلاف نظر عبدی شمار زیادی از اصلاحطلبان جنبش سبز را ادامهی حرکتهایی میدانند که از دوم خرداد سال ۷۶ شکل گرفته است. ملیحه محمدی، روزنامهنگار در مقالهای با اشاره به نظرات عباس عبدی "جنبش سبز را یکی از نشانههای ماندگاری و تأثیرگذاری جنبش اصلاحات" معرفی میکند و معترض است که او بازگشت به اصلاحات را "در روی گرداندن از جنبش سبز میبیند."
ظاهرا یکی از ابهامهای مهم به تعریف ماهیت جنبش سبز مربوط میشود. از سال ۸۸ به این سو گروهها و افرادی با تمایلات سیاسی گوناگون و هدفهای مختلف و بعضا متضاد خود را جزیی از این جنبش معرفی میکنند. این طیف الزاما در پی حفظ و اصلاح ساختار سیاسی جمهوری اسلامی نیست.
از سوی دیگر گروههایی که در پانزده سال گذشته به عنوان اصلاحطلبان شناخته میشوند یک جریان سیاسی درون حکومت کنونی ایران هستند که رفته رفته کمتر به بازی گرفته شدهاند. برخی معتقدند میان اصلاحطلبان به عنوان یک جریان سیاسی و یکی از جناحهای حکومت جمهوری اسلامی با اصلاحطلبی به عنوان حرکتی ضد استبدادی و طرفدار دموکراسی که بیش از یک قرن سابقه دارد باید تفاوت قائل بود.
حد و حدود اصلاحطلبی
خاتمی حضور در انتخابات نهمین دورهی مجلس را به فراهم آمدن چند پیششرط از جمله باز شدن فضای سیاسی و آزادی معترضان به نتایج اعلام شدهی انتخابات ریاست جمهوری سال ۸۸ وابسته کرده بود. او بدون فراهم شدن این شرایط در انتخابات شرکت کرد و علت آن را "برهم زدن نقشههای شوم تندروهای جریان حاکم" و "بازنگاه داشتن روزنههای اصلاح طلبی" خواند.
عباس عبدی میگوید باید در انتخابات شرکت کرد اما فعلا خارج از حاکمیت ماند: «اگر مسئولان میتوانند بدون حضور شما کار کنند پس بگذارید کارشان را بکنند، اگر نمیتوانند که به اعتقاد من نمیتوانند، یک جایی به شما رجوع میکنند و آن وقت شما میتوانید شروط خود را مطرح كنید.» برخلاف این نظر بسیاری از چهرههای شاخص اصلاحطلب از جمله میرحسین موسوی که همچون مهدی کروبی از پانزده ماه پیش در حبس خانگی به سر میبرد از شرکت در رایگیری خودداری کردهاند.
جنبشی که دوم خرداد ۷۶ آغاز شد هرگز خود را در تقابل با حکومت جمهوری اسلامی تعریف نکرده و اعتقاد دارد در بدترین حالت باید با خروج موقت از حاکمیت منتظر زمان مناسب بود. این جریان مشکل میتواند با خواستههایی که زیر عنوان جنبش سبز مطرح میشود همراهی کند. در این میان محمد خاتمی به عنوان رهبر جنبش دوم خرداد حد و حدود وابستگان و معتقدان به این جناح را کمابیش ترسیم کرده است.
عدهای میگویند این جنبش ادامهی حرکتهایی است که هدف آنها اصلاح ساختار سیاسی جمهوری اسلامی است؛ عدهای نیز معتقدند جریان موسوم به "جنبش سبز" یک حرکت اعتراضی گسترده است که مطالباتش مستلزم تغییر بنیادهای حکومت جمهوری اسلامی است.
اصلاحاتی که نهادینه نشد
"توسعه سیاسی" شعار محوری خاتمی در دوران نخست ریاست جمهوری بود. او اعتقاد داشت در قالب نظام سیاسی جمهوری اسلامی میتوان به حاکمیت قانون و گسترش آزادیهای فردی و اجتماعی دست یافت و پایههای مردمسالاری را استوار کرد. مفاهیم اصلاحطلبی و اصلاحطلبان از همین دوران وارد ادبیات سیاسی ایران شد.
در دوران خاتمی فضای سیاسی جامعه ایران اندکی باز شد و دستکم فعالیت مطبوعاتی که به این بخش از حاکمیت تعلق داشتند رونق گرفت. با این همه اغلب تلاشها برای نهادینه و قانونی کردن اصلاحات بینتیجه ماند. یکی از آشکارترین نمونهها طرح تغییر قانون مطبوعات بود که با مخالفت صریح رهبر جمهوری اسلامی علی خامنهای از دستور کار مجلس ششم حذف شد.
منتقدان میگویند نهادینه نشدن تدبیرهایی که خطر بازگشت به استبداد را منتفی کند مرزهای اصلاحطلبی دوم خردادی را آشکار کرده است. بر اساس این نظر که در میان حامیان جنبش سبز طرفداران فراوان دارد محافظهکاران حکومت جمهوری اسلامی جز با فشار جنبش اعتراضی حاضر به پذیرش اصلاحات واقعی نمیشوند.
"مهار اصلاحطلبان" و "کودتای انتخاباتی"
حمیدرضا جلاییپور، مدیرمسئول روزنامههای توقیف شدهی جامعه و نوسازی در گفتوگو با پایگاه اینترنتی "تاریخ ایرانی" میگوید «اصلاحطلبی دوران خاتمی ظرفیت مردمسالاری را در جامعه ایران بالا برد ولی خاتمی و سایر اصلاحطلبان (بهخاطر مخالفت قاطع محافظهکاران) نتوانستند مطالبات اصلاحطلبانه جامعه را به قانون تبدیل کنند. لذا جنبش اصلاحات در دورهی او پیروز نشد اما سرکوب هم نشد، بلکه مهار شد.»
مهار جناح اصلاحطلب حکومت رفته رفته به حذف آنها از قدرت سیاسی انجامید. منتقدان میگویند جناح اقتدارگرایان از مجلس هفتم به این سو "انتخابات مهندسی شده" را وسیلهی کنار گذاشتن اصلاحطلبان کرده است. اوج این اقدامها انتخابات ریاست جمهوری در سال ۸۸ محسوب میشود که معترضان آن را "کودتای انتخاباتی" میخوانند.
راهبرد اصلاحطلبی و تعامل با حکومت
دو نامزد معترض انتخابات سال ۸۸، میرحسین موسوی و مهدی کروبی گرچه خود را اصلاحطلب میدانند برخلاف رویهی پیشین رهبران این جناح از پذیرش نتایج اعلام شدهی انتخابات که خامنهای مهر تایید بر آن زد خودداری کردهاند. برخی از تحلیلگران میگویند ایستادگی آشکار در برابر "اوامر ولی فقیه" و به رسمیت نشناختن انتخاباتی که ارگانهای حکومتی آن را قانونی میخوانند فراتر رفتن از مرزهای اصلاحطلبی است.
عباس عبدی، از نظریهپردازان مشهور اصلاحطلب در یادداشتی که ۲۸ فروردین ۱۳۹۱ در وبسایت شخصیاش منتشر شد ضمن انتقاد به شیوههای مبارزه منسوبان به جنبش سبز، از جمله تحریم انتخابات پیشنهاد "بازگشت به راهبرد اصلاحطلبی" را مطرح میکند. عبدی که مشاوره مهدی کروبی را در سال ۸۸ بر عهده داشت مینویسد «موازنه قوای لازم میان حکومت و منتقدانش، برای رسیدن به یک تعامل و تفاهم سازنده برقرار نیست.»
«رویارویی با نظام و رهبری»
اکبر گنجی جنبش سبز را پیامد ناخواستهی انتخابات سال ۸۸ میخواند و معتقد است مطالبات این جنبش با دیدگاه اصلاحطلبان که همیشه خود را جزیی از حکومت خواندهاند و "هیچ برنامهای برای رویارویی با نظام و قرار گرفتن در برابر رهبری" ندارند یکی نبوده است.
عبدی نیز میگوید راهبرد اصلاحطلبانه فراهم آوردن زمینهی تعامل با حکومت است: «اگر منتقدین نیز ایده و اراده مشخص خود را بهصورت تعریفشده روی میز بگذارند، و مجموعه نیروها را در اطراف خود بسیج کنند (که همه را میتوانند) بهزودی بهحدی از توازن قوا خواهند رسید که از موضع اصلاح طلبی با کلیت حکومت به تعامل برسند.»
او میگوید باید از هر اقدامی که توجیهی برای سرکوب در اختیار حکومت قرار دهد پرهیز کرد و به این ترتیب حرکتهای اعتراضی که با عنوان جنبش سبز شکل گرفته اصلاحطلبانه نبوده است: «مهمترین اقدامی که باید انجام داد مقابله با قدرت سرکوب نیست، بلکه بلاموضوع کردن این قدرت است» و «کاهش هزینههای مشارکت سیاسی، هدف اصلی هر جنبش اصلاحی است. باید بهگونهای رفتار کرد که مشارکت سیاسی برای مردم نیازمند شجاعت نباشد.»
اصلاحطلبی و اصلاحطلبان
برخلاف نظر عبدی شمار زیادی از اصلاحطلبان جنبش سبز را ادامهی حرکتهایی میدانند که از دوم خرداد سال ۷۶ شکل گرفته است. ملیحه محمدی، روزنامهنگار در مقالهای با اشاره به نظرات عباس عبدی "جنبش سبز را یکی از نشانههای ماندگاری و تأثیرگذاری جنبش اصلاحات" معرفی میکند و معترض است که او بازگشت به اصلاحات را "در روی گرداندن از جنبش سبز میبیند."
ظاهرا یکی از ابهامهای مهم به تعریف ماهیت جنبش سبز مربوط میشود. از سال ۸۸ به این سو گروهها و افرادی با تمایلات سیاسی گوناگون و هدفهای مختلف و بعضا متضاد خود را جزیی از این جنبش معرفی میکنند. این طیف الزاما در پی حفظ و اصلاح ساختار سیاسی جمهوری اسلامی نیست.
از سوی دیگر گروههایی که در پانزده سال گذشته به عنوان اصلاحطلبان شناخته میشوند یک جریان سیاسی درون حکومت کنونی ایران هستند که رفته رفته کمتر به بازی گرفته شدهاند. برخی معتقدند میان اصلاحطلبان به عنوان یک جریان سیاسی و یکی از جناحهای حکومت جمهوری اسلامی با اصلاحطلبی به عنوان حرکتی ضد استبدادی و طرفدار دموکراسی که بیش از یک قرن سابقه دارد باید تفاوت قائل بود.
حد و حدود اصلاحطلبی
خاتمی حضور در انتخابات نهمین دورهی مجلس را به فراهم آمدن چند پیششرط از جمله باز شدن فضای سیاسی و آزادی معترضان به نتایج اعلام شدهی انتخابات ریاست جمهوری سال ۸۸ وابسته کرده بود. او بدون فراهم شدن این شرایط در انتخابات شرکت کرد و علت آن را "برهم زدن نقشههای شوم تندروهای جریان حاکم" و "بازنگاه داشتن روزنههای اصلاح طلبی" خواند.
عباس عبدی میگوید باید در انتخابات شرکت کرد اما فعلا خارج از حاکمیت ماند: «اگر مسئولان میتوانند بدون حضور شما کار کنند پس بگذارید کارشان را بکنند، اگر نمیتوانند که به اعتقاد من نمیتوانند، یک جایی به شما رجوع میکنند و آن وقت شما میتوانید شروط خود را مطرح كنید.» برخلاف این نظر بسیاری از چهرههای شاخص اصلاحطلب از جمله میرحسین موسوی که همچون مهدی کروبی از پانزده ماه پیش در حبس خانگی به سر میبرد از شرکت در رایگیری خودداری کردهاند.
جنبشی که دوم خرداد ۷۶ آغاز شد هرگز خود را در تقابل با حکومت جمهوری اسلامی تعریف نکرده و اعتقاد دارد در بدترین حالت باید با خروج موقت از حاکمیت منتظر زمان مناسب بود. این جریان مشکل میتواند با خواستههایی که زیر عنوان جنبش سبز مطرح میشود همراهی کند. در این میان محمد خاتمی به عنوان رهبر جنبش دوم خرداد حد و حدود وابستگان و معتقدان به این جناح را کمابیش ترسیم کرده است.
مدیر کل آژانس بینالمللی انرژی اتمی در بازگشت از تهران پیشبینی
کرد که بهزودی تفاهمنامهای برای رفع اختلافات هستهای میان آژانس و
ایران امضا شود. دسترسی آژانس به پارچین احتمالاَ بخشی از این تفاهمنامه
است.
مدیر کل آژانس بینالمللی انرژی اتمی روز سهشنبه (۲خرداد/ ۲۲ مه) در
فرودگاه وین گفت، انتظار دارد که ایران با امضای تفاهمنامهای به پیشبرد
تحقیقات مربوط به فعالیتهای مناقشهبرانگیز هستهای خود کمک کند.
به گزارش خبرگزاری رویترز، یوکیا آمانو افزود: «با این حال اختلاف نظرها میان آژانس و ایران همچنان به قوت خود باقی است.»
آمانو این اظهارات را بعد از دیدار غیر منتظره خود از تهران و یک روز پیش از آغاز مذاکرات هستهای ایران با ۶ قدرت جهان در بغداد بیان کرده است.
مدیر کل آژانس بینالمللی انرژی اتمی در بازگشت خود از تهران در فرودگاه وین با اشاره به "تصمیم برای امضای یک تفاهمنامه" به خبرنگاران گفت: «میتوانم بگویم که این تفاهمنامه به زودی امضا خواهد شد.»
آمانو که روز یکشنبه (۳۱ اردیبهشت/ ۲۰ مه) برای دیدار و گفتوگو با مقامهای جمهوری اسلامی به تهران سفر کرده بود دیدار خود از ایران را "پیشرفتی مهم" خوانده است.
او تصریح کرد که "بعضی اختلافها" هنوز وجود دارد اما سعید جلیلی، مذاکرهکننده ارشد اتمی ایران به او گفته است که این اختلافها "مانعی در راه رسیدن به توافق نخواهد بود."
مدیر کل آژانس بینالمللی انرژی در مورد گفتوگوهای خود با جلیلی و دیگر
مقامهای ایرانی در تهران اظهار داشت: «ما مواضع خود را (اینک) بهتر
میفهمیم.»
آمانو همچنین تصریح کرد که در گفتوگوهای تهران موضوع بازدید از سایت نظامی پارچین را پیش کشیده است که از اولویتهای خواستهای مطرح شده از سوی آژانس است.
وی با اشاره به این موضوع عنوان کرد که بازدید از این سایت میتواند قسمتی از تفاهمنامه یادشده میان ایران و آژانس باشد.
هیأت مذاکرهکننده ایرانی وارد بغداد شد
در همین حال هیأت مذاکرهکننده ایرانی به ریاست سعید جلیلی، دبیر شورای عالی امنیت ملی ایران وارد بغداد شد.
قرار است که جلیلی روز چهارشنبه (۳ خرداد/۲۳ مه) در دور دوم مذاکرات هستهای ایران با مقامهای ارشد گروه "پنج به علاوه یک" متشکل از آمریکا، بریتانیا، فرانسه، چین، روسیه و آلمان در بغداد ملاقات و گفتوگو کند.
هدف از برگزاری این دور از مذاکرات حل و فصل مسالمتآمیز مناقشه اتمی جمهوری اسلامی ایران برای رفع نگرانیهای جامعه بینالمللی در مورد نظامی بودن احتمالی برنامه اتمی ایران است.
دور پیشین مذاکرات هستهای ایران بعد از ۱۴ ماه توقف در ۲۶ فروردین ۹۱ (۱۴ آوریل ۲۰۱۲) در استانبول برگزار شد.
به گزارش خبرگزاری رویترز، یوکیا آمانو افزود: «با این حال اختلاف نظرها میان آژانس و ایران همچنان به قوت خود باقی است.»
آمانو این اظهارات را بعد از دیدار غیر منتظره خود از تهران و یک روز پیش از آغاز مذاکرات هستهای ایران با ۶ قدرت جهان در بغداد بیان کرده است.
مدیر کل آژانس بینالمللی انرژی اتمی در بازگشت خود از تهران در فرودگاه وین با اشاره به "تصمیم برای امضای یک تفاهمنامه" به خبرنگاران گفت: «میتوانم بگویم که این تفاهمنامه به زودی امضا خواهد شد.»
آمانو که روز یکشنبه (۳۱ اردیبهشت/ ۲۰ مه) برای دیدار و گفتوگو با مقامهای جمهوری اسلامی به تهران سفر کرده بود دیدار خود از ایران را "پیشرفتی مهم" خوانده است.
او تصریح کرد که "بعضی اختلافها" هنوز وجود دارد اما سعید جلیلی، مذاکرهکننده ارشد اتمی ایران به او گفته است که این اختلافها "مانعی در راه رسیدن به توافق نخواهد بود."
آمانو همچنین تصریح کرد که در گفتوگوهای تهران موضوع بازدید از سایت نظامی پارچین را پیش کشیده است که از اولویتهای خواستهای مطرح شده از سوی آژانس است.
وی با اشاره به این موضوع عنوان کرد که بازدید از این سایت میتواند قسمتی از تفاهمنامه یادشده میان ایران و آژانس باشد.
هیأت مذاکرهکننده ایرانی وارد بغداد شد
در همین حال هیأت مذاکرهکننده ایرانی به ریاست سعید جلیلی، دبیر شورای عالی امنیت ملی ایران وارد بغداد شد.
قرار است که جلیلی روز چهارشنبه (۳ خرداد/۲۳ مه) در دور دوم مذاکرات هستهای ایران با مقامهای ارشد گروه "پنج به علاوه یک" متشکل از آمریکا، بریتانیا، فرانسه، چین، روسیه و آلمان در بغداد ملاقات و گفتوگو کند.
هدف از برگزاری این دور از مذاکرات حل و فصل مسالمتآمیز مناقشه اتمی جمهوری اسلامی ایران برای رفع نگرانیهای جامعه بینالمللی در مورد نظامی بودن احتمالی برنامه اتمی ایران است.
دور پیشین مذاکرات هستهای ایران بعد از ۱۴ ماه توقف در ۲۶ فروردین ۹۱ (۱۴ آوریل ۲۰۱۲) در استانبول برگزار شد.
عفو بینالملل در گزارش سالانه خود از احتمال ارتکاب جنایت علیه
بشریت توسط دولت سوریه خبر داد. این سازمان در گزارش خود از موارد متعدد
شکنجه،کشتار و سوء رفتار با مخالفان سخن گفته است.
در این گزارش که روز سهشنبه (۲۲ مه/ ۲ خرداد) در لندن، مقر سازمان عفو
بینالملل منتشر شد آمده است که دولت سوریه با استفاده از نیروی "مرگبار"
خود و "شکنجه" زندانیان در طول ۱۴ ماه سرکوب اعتراضها، ممکن است دست به
جنایت علیه بشریت زده باشد.
در گزارش این سازمان حقوق بشری بشار اسد، رئیس جمهور سوریه به استفاده از "نیروی مهلک و قهرآمیز علیه اعتراضات صلحآمیز" متهم شده است.
عفو بین الملل با اشاره به "الگو"ی بهکار رفته توسط دولت سوریه و "سوء استفادههای شدید" رژیم اسد در برخورد با مخالفان مینویسد که ممکن است این رویکرد به "جنایت علیه بشریت" تعبیر شود.
این سازمان حقوق بشری با اشاره به اعتراضهایی که از ماه مارس ۲۰۱۱ در سوریه آغاز شد از گسیل تانکها به مناطق مسکونی، کشتن شرکتکنندگان در اعتراضهای مسالمتآمیز، دستگیری هزاران نفر، استفاده از شکنجه و قطع ارتباط زندانیان سیاسی با خارج از زندان سخن گفته است.
عفو بینالملل میگوید، مقامهای مسئول سوریه نتوانستهاند با تحقیقات مستقل در مورد کشتار غیر قانونی، شکنجه و دیگر موارد جدی نقض حقوق بشر همکاری کنند.
در این گزارش آمده است، شورای امنیت سازمان ملل متحد معمر قذافی، رهبر پیشین لیبی را به دادگاه جنایی بینالمللی ارجاع داد. اما این شورا چنین درخواستی را برای بشار اسد مطرح نکرده است. در گزارش افزوده شده، این فقدان در شرایطی ملاحظه میشود که «شواهدی الزامآور در اینکه نیروهای او (اسد) دست به جنایت علیه بشریت زدهاند» وجود دارد.
اشاره به مدارک و شواهد
عفو بینالملل در گزارش خود به مدارک مربوط به شکنجه زندانیان، مرگ در زندان، تبعیض علیه اقلیت کرد و نبود تحقیق در مورد سوء استفادههای اعمالشده در سرکوب معترضان اشاره کرده است.
در این گزارش با اشاره به «طارق زیاد عبدالقادر که در ۲۹ آوریل ۲۰۱۱
دستگیر و سپس جسدش در ماه ژوئن به خانوادهاش در حمص تحویل داده شد»، تأکید
میشود که در بدن او آثار "جراحتهای متعدد" مشهود بود.
در ادامه آمده است: «سوختگیهای ظاهرا الکتریکی بر گردن و آلت تناسلی و سوختگیهای دیگر و همچنین آثار دیگری که ظاهرا ناشی از ضربات شلاق و باتوم بر پهلوی او بود دیده میشدند.»
از نمونههای دیگری که از آن سخن رفته است مردی در شهر ساحلی بانیاس است که در سه روز بازداشت خود، ضرب و شتم، شلاق و اجبار برای "لیسیدن خون خود از کف زمین" را تحمل کرده است.
عفو بینالملل در انتقاد از آنچه که رژیم سوریه بر نوجوانان روا میدارد از محمد الملا عیسی، نوجوان ۱۴ ساله از دیرالزور، واقع در شرق این کشور نام میبرد که به دلیل سر باز زدن از شرکت در رژه هواداران دولت به ضرب گلوله کشته شد.
این سازمان همچنین از اصلاحات سال گذشته بشار اسد مبنی بر لغو قانون شرایط اضطراری و برچیده شدن دادگاه ویژه امنیتی انتقاد میکند و مینویسد، این اصلاحات علی رغم اینکه گامی به جلو بودند «نتوانستند آزادی بیان و اجتماعات را به طور مؤثر تضمین کنند.»
بنا بر گزارشسازمان نظارت بر حقوق بشر سوریه که مقر آن در بریتانیا است بیش از ۱۲ هزار نفر از مردم سوریه که اکثریت آنها را غیر نظامیان تشکیل میدهند در اعتراضهای ضد دولتی کشته شدهاند.
در گزارش این سازمان حقوق بشری بشار اسد، رئیس جمهور سوریه به استفاده از "نیروی مهلک و قهرآمیز علیه اعتراضات صلحآمیز" متهم شده است.
عفو بین الملل با اشاره به "الگو"ی بهکار رفته توسط دولت سوریه و "سوء استفادههای شدید" رژیم اسد در برخورد با مخالفان مینویسد که ممکن است این رویکرد به "جنایت علیه بشریت" تعبیر شود.
این سازمان حقوق بشری با اشاره به اعتراضهایی که از ماه مارس ۲۰۱۱ در سوریه آغاز شد از گسیل تانکها به مناطق مسکونی، کشتن شرکتکنندگان در اعتراضهای مسالمتآمیز، دستگیری هزاران نفر، استفاده از شکنجه و قطع ارتباط زندانیان سیاسی با خارج از زندان سخن گفته است.
عفو بینالملل میگوید، مقامهای مسئول سوریه نتوانستهاند با تحقیقات مستقل در مورد کشتار غیر قانونی، شکنجه و دیگر موارد جدی نقض حقوق بشر همکاری کنند.
در این گزارش آمده است، شورای امنیت سازمان ملل متحد معمر قذافی، رهبر پیشین لیبی را به دادگاه جنایی بینالمللی ارجاع داد. اما این شورا چنین درخواستی را برای بشار اسد مطرح نکرده است. در گزارش افزوده شده، این فقدان در شرایطی ملاحظه میشود که «شواهدی الزامآور در اینکه نیروهای او (اسد) دست به جنایت علیه بشریت زدهاند» وجود دارد.
اشاره به مدارک و شواهد
عفو بینالملل در گزارش خود به مدارک مربوط به شکنجه زندانیان، مرگ در زندان، تبعیض علیه اقلیت کرد و نبود تحقیق در مورد سوء استفادههای اعمالشده در سرکوب معترضان اشاره کرده است.
در ادامه آمده است: «سوختگیهای ظاهرا الکتریکی بر گردن و آلت تناسلی و سوختگیهای دیگر و همچنین آثار دیگری که ظاهرا ناشی از ضربات شلاق و باتوم بر پهلوی او بود دیده میشدند.»
از نمونههای دیگری که از آن سخن رفته است مردی در شهر ساحلی بانیاس است که در سه روز بازداشت خود، ضرب و شتم، شلاق و اجبار برای "لیسیدن خون خود از کف زمین" را تحمل کرده است.
عفو بینالملل در انتقاد از آنچه که رژیم سوریه بر نوجوانان روا میدارد از محمد الملا عیسی، نوجوان ۱۴ ساله از دیرالزور، واقع در شرق این کشور نام میبرد که به دلیل سر باز زدن از شرکت در رژه هواداران دولت به ضرب گلوله کشته شد.
این سازمان همچنین از اصلاحات سال گذشته بشار اسد مبنی بر لغو قانون شرایط اضطراری و برچیده شدن دادگاه ویژه امنیتی انتقاد میکند و مینویسد، این اصلاحات علی رغم اینکه گامی به جلو بودند «نتوانستند آزادی بیان و اجتماعات را به طور مؤثر تضمین کنند.»
بنا بر گزارشسازمان نظارت بر حقوق بشر سوریه که مقر آن در بریتانیا است بیش از ۱۲ هزار نفر از مردم سوریه که اکثریت آنها را غیر نظامیان تشکیل میدهند در اعتراضهای ضد دولتی کشته شدهاند.
زندانيان عرب در دادگاه از اعتراف گيری تحت شکنجه پرده برداشتند
عدالت برای ايران: صبح امروز، نخستين جلسه محاکمه ۱۳ زندانی سياسی عرب اهل خلف آباد (رامشير)، در شعبه دوم دادگاه انقلاب اهواز برگزار شد.پنج ماه پيش، شبکه انگليسی زبان جمهوری اسلامی (پرس تی وی)، دو تن از اين افراد، هادی راشدی و هاشم شعبانی را تروريست و عضو گروههای مسلح خطاب کرده و اقدام به پخش تصوير، اسامی و اعترافات آنها کرده بود در حالی که اين دو نفر، در جلسه دادرسی امروز ، تمامی اتهامات ياد شده را دروغ خوانده و گفته اند که تحت شکنجه های بسيار شديد، مجبور به اين اعترافات عليه خود شده اند.
به گفته يک منبع محلی، هادی راشدی و هاشم شعبانی، پس از بازداشت خود در اواخر سال ۱۳۸۹، به مدت ۷ ماه تحت شکنجه های بسيار شديد برای اخذ اعتراف بوده اند. به گفته اين منبع، خانواده های بازداشت شدگان که چند دقيقه قبل از شروع دادگاه توانسته اند آنها را ببينند، شهادت داده اند هادی راشدی که خود بيمار بوده است، در اثر شکنجه های وارده بيشتر از همه آسيب ديده است. لگن خاصره وی نيز در اثر شکنجه شکسته است. هادی راشدی، ۳۸ ساله و دبير شيمی دبيرستان در خلف آباد (رامشير) بوده است.
هاشم شعبانی، دانشجوی کارشناسی ارشد علوم سياسی نيز با آب داغ شکنجه شده بوده و در وضعيت خطرناکی به سر می برد. شعبانی، ۳۱ ساله، دبير و پدر يک دختر است.
پرس تی وی، در حالی هادی راشدی و هاشم شعبانی را عضو گروههای تروريستی مسلح خواند که هنوز اين دو نفر در هيچ دادگاهی محاکمه و محکوم نشده بودند. از آنجايی که عضويت در گروههای تروريستی مسلح طبق قوانين ايران، مجازات اعدام در پی دارد، در واقع اين شبکه، پيش از اينکه اين افراد در دادگاه محاکمه و محکوم شوند، حکم اعدام آنها را صادر کرده بود.
سازمان عفو بين الملل در بيانيه جديد خود از خطر اعدام شش تن از ۱۳ نفری که امروز محاکمه شده اند، از جمله هادی راشدی و هاشم شعبانی ابراز نگرانی کرده است. چهار نفر ديگر، محمد علی عموری (وبلاگ نويس)، (رحمان عساکره، دبير) و دو برادر به نامهای سيد جابر آلبوشوکه و سيد مختار آلبوشوکه هستند. اين شش نفر پس از ماهها حبس در بازداشتگاه وزارت اطلاعات، هم اکنون در زندان کارون اهواز نگهداری می شوند. عفو بين الملل همچنين خواستار دسترسی فوری بازداشت شدگان به امکانات درمانی شده است. به گفته منابع محلی، فک و چندين دندان جابر آلبوشوکه در اثر شکنجه شکسته و بيش از ۱۰ کيلو وزن کم کرده است. مختار آلبوشوکه نيز در اثر شدت شکنجه دچار فراموشی شده است.
يکی از اقوام دستگير شدگان به عدالت برای ايران گفت:” به وکلای اين شش نفر، اجازه ملاقات با موکلان خود يا مطالعه پرونده داده نشده است.” اين در حالی است که پرس تی وی، در زمانی که اين متهمان در بازداشتگاه وزارت اطلاعات بوده و نه خانواده و نه وکلا از آنها خبری نداشته اند، اقدام به ضبط و پخش اعترافات ياد شده کرده است. عدالت برای ايران پيش از اين در گزارشی تحقيقی با عنوان “کات! پخش پرس تی وی بايد متوقف شود” نشان داده بود که چگونه اين شبکه تلويزيونی، با همکاری وزارت اطلاعات و سازمان اطلاعات سپاه، اقدام به ضبط اعترافاتی از زندانيان سياسی می کند که تحت شکنجه و فشار شديد اخذ شده اند. در هيچيک از مواردی که در اين تحقيق مستند شده، رضايت زندانی، چه به طور شفاهی و چه به طور کتبی برای پخش مصاحبه در پرس تی وی اخذ نشده است. در بيشتر موارد به زندانی قول آزادی داده شده و به آنها گفته شده که فيلمبرداری به قصد استفاده های داخلی يا استفاده های تحقيقاتی صورت می گيرد و مصاحبه ها هيچگاه پخش نخواهد شد. اين در حالی است که حتی بر طبق قوانين جمهوری اسلامی ايران، رسانه ها حق انتشار اسامی و تصاوير متهمان را قبل از اثبات اتهام آنها ندارند و در صورت تخلف، بای د به مجازات برسند.
پس از اينکه در آوريل ۲۰۰۵، و در پی انتشار نامه ای منسوب به محمد علی ابطحی، رييس دفتر رياست جمهوری وقت در مورد اتخاذ سياست درباره تغيير بافت جمعيتی مناطق عرب نشين، اعتراضات گسترده ای مناطق عرب نشين را فرا گرفت، دولت ايران به طور مستمر و خشونت باری آنها را تحت سرکوب قرار داده است. تعداد زيادی از فعالان عرب، از جمله زنان عرب در سالهای گذشته بازداشت شده اند. موارد متعددی از بازداشت و حبس طولانی مدت زنان به همراه فرزندان خردسال خود گزارش شده است. در يک مورد، فهيمه بدوی، ۲۶ ساله، معلم ابتدايی، که ۷ اسفند آذر ۱۳۸۴، در حالی که ۸ ماهه باردار بوده، به همراه ه مسرش، علی مطوری زاده دستگير می شود و پس از اعدام همسرش، خود به ۱۵ سال حبس محکوم می شود. در حال حاضر در حبس در تبعيد در شهر ياسوج است. هدا هواشمی که خود به همراه پسر يک سال و نيمه اش در بازداشتگاه اداره اطلاعات محبوس بوده به عدالت برای ايران گفت: “فهيمه بدوی، بدون اينکه به بيمارستان منتقل شود و بدون هيچ امکاناتی، دختر خود را در سلول بازداشتگاه وزارت اطلاعات که يک مکان کاملا مردانه بود به دنيا آورد.”
در پی موج تازه بازداشتها که در زمستان سال گذشته در شهرهای شوش و اهواز صورت گرفت، حداقل دو تن از بازداشت شدگان به نامهای ناصرآلبوشوکه درفشان و محمد کعبی کشته شده اند. در اسفند سال ۸۹ نيز رضا مغامسی در زندان دزفول تحت شکنجه به قتل رسيده بود. تاکنون هيج اطلاعی از اينکه مسئولان مرگ اين سه نفرچه کسانی هستند به خانواده های آنان داده نشده است.
گفته های امروز بازداشت شدگان عرب در دادگاه در مورد اعمال شکنجه برای اخذ اعترافات دروغين يک بار ديگر همکاری شبکه پرس تی وی را در ضبط و پخش اين اعترافات و نقض حقوق زندانيان سياسی به اثبات می رساند.
تجمع مربیان پیش دبستانی مقابل مجلس
خبرگزاری فارس
تعدادی از مربیان پیش دبستانی امروز مقابل مجلس شورای اسلامی تجمع کردند.
به گزارش خبرنگار پارلمانی خبرگزاری فارس، تعدادی از مربیان پیش دبستانی امروز مقابل مجلس شورای اسلامی تجمع کردند.
تجمع کنندگان مقابل مجلس با سر دادن شعارهای خواستار پیگیری وضعیتشان از طریق مجلس بودند.
مربیان پیش دبستانی تجمع کننده شعار مجلس با کفایت حمایت حمایت، آقای لاریجانی حمایت حمایت و غیره سر میدادند و از نمایندگان خود در مجلس میخواستند که هر چه سریعتر وضعیت مربیان پیش دبستانی را معلوم کنند.
سخنگوي اشتون: هيچ پيشنهاد جديدي در مذاكرات فردا نداريم
ایسنا
سخنگوي كاترين اشتون اظهار كرد: هيچ نوع پيشنهاد جديدي از سوي ما در مذاكراتي كه قرار است فردا بين ايران و اعضاي 1+5 برگزار شود، وجود ندارد.
مايكل مان، سخنگوي كاترين اشتون كه در محل اسكان خبرنگاران حضور دارد، در گفتوگو با خبرنگار خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا) اعزامي به بغداد، اظهار كرد: ما موقعيتمان بسيار شفاف است. در استانبول همه چيز مثبت بود و اين دفعه بايد به مسائل اصلي بپردازيم.
وي درباره محتواي مذاكرات فردا گفت: البته من نميدانم درباره چه چيز دقيقا دو طرف صحبت خواهند داشت.
مان در پاسخ به اينكه آيا كاترين اشتون و 1+5 بسته پيشنهاد جديدي در اين مذاكرات ارائه خواهند كرد، گفت: هيچگونه پيشنهاد جديدي نداريم. وي تاكيد كرد: ما منتظريم ببينيم موضع ايران در اين مذاكرات چيست و چه چيز را به اين مذاكرات ميآورند كه اين در راستاي اعتمادسازي است.
سخنگوي اشتون گفت: همه چيز در مذاكرات بايد گام به گام و به طور متقابل انجام شود تا به اين شكل ميان دو طرف اعتمادسازي شود. البته خيلي زود است كه درباره مذاكرات فردا چيزي بگوييم.
مان ادامه داد: ما پيشنهاداتمان همان پيشنهادات قبلي است.
وي همچنين درباره زمان ورود كاترين اشتون به بغداد گفت: او قبل از شروع مذاكرات وارد بغداد ميشود و اميدواريم هوا براي ورودش خوب باشد.
ایسنا
سخنگوي كاترين اشتون اظهار كرد: هيچ نوع پيشنهاد جديدي از سوي ما در مذاكراتي كه قرار است فردا بين ايران و اعضاي 1+5 برگزار شود، وجود ندارد.
مايكل مان، سخنگوي كاترين اشتون كه در محل اسكان خبرنگاران حضور دارد، در گفتوگو با خبرنگار خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا) اعزامي به بغداد، اظهار كرد: ما موقعيتمان بسيار شفاف است. در استانبول همه چيز مثبت بود و اين دفعه بايد به مسائل اصلي بپردازيم.
وي درباره محتواي مذاكرات فردا گفت: البته من نميدانم درباره چه چيز دقيقا دو طرف صحبت خواهند داشت.
مان در پاسخ به اينكه آيا كاترين اشتون و 1+5 بسته پيشنهاد جديدي در اين مذاكرات ارائه خواهند كرد، گفت: هيچگونه پيشنهاد جديدي نداريم. وي تاكيد كرد: ما منتظريم ببينيم موضع ايران در اين مذاكرات چيست و چه چيز را به اين مذاكرات ميآورند كه اين در راستاي اعتمادسازي است.
سخنگوي اشتون گفت: همه چيز در مذاكرات بايد گام به گام و به طور متقابل انجام شود تا به اين شكل ميان دو طرف اعتمادسازي شود. البته خيلي زود است كه درباره مذاكرات فردا چيزي بگوييم.
مان ادامه داد: ما پيشنهاداتمان همان پيشنهادات قبلي است.
وي همچنين درباره زمان ورود كاترين اشتون به بغداد گفت: او قبل از شروع مذاكرات وارد بغداد ميشود و اميدواريم هوا براي ورودش خوب باشد.
در سوک استاد بهرام عالیوندی
با تاسف و تاثر بسیار استاد بهرام عالیوندی، یکی از برجسته ترین هنرمندان کشورمان و عضو شورای ملی مقاومت ایران، روز دوشنبه اول خرداد 1391 درگذشت. این هنرمند شجاع و مبارز ایران زمین در زندگی سراسر طوفانی خود سبک جدیدی از نقاشی ارایه داد و در 27 سالی که در خارج از کشور بود بیش از 3 هزار طرح و نقاشی از خود برجای گذاشت. زنده یاد استاد عالیوندی در طرحها و نقاشیهای خود جلوه های گوناگون مبارزه و مقاومت مردم ایران علیه استبداد و برای آزادی را به تصویر کشید. استاد عالیوندی به آزادی و عدالت اجتماعی اعتقاد عمیق داشت و در زندگی هنری و مبارزاتی خود و در شوق رهایی محرومان و ستمدیدگان عاشقانه پایداری کرد و سرفرازانه بدرود حیات گفت.
از جانب خودم و رفقایم در سازمان چریکهای فدایی خلق ایران، فقدان این هنرمند برجسته را به همسر و فرزندان استاد عالیوندی، به اعضای شورای ملی مقاومت ایران، به هنرمندان و فرهنگیان ایران زمین و به
همه آزادیخواهان تسلیت می گویم.
مهدی سامع
سه شنبه 2 خرداد 1391 - 22 می 2012
جـــرس:
محمدرضا خاتمی با بیان اینکه
"راهپیماییهای حق مردم است و حزب مشارکت مخالف فراخوان راهپیمایی سکوت و
راهپیماییهای بعدی نبود"، تاکید کرد: "این راهپیمایی (۲۵ خرداد ۸۸) یکی
از آرامترین راهپیماییهایی بود که انجام شد. "
ویژه نامه «تحزب» هفته نامه «شما» -ارگان حزب موتلفه- در گفتگویی با
محمدرضا خاتمی، دبیرکل سابق جبهه مشارکت، به نقل از وی نوشت: "ما ابایی
نداشتیم که با مسئولین نهضت آزادی تبادل نظر کنیم. در جلسات ما بیایند، ما
در جلسات آنها شرکت و با آنها گفتوگو کنیم و از نظرات هم مطلع شویم، ولی
دولت به هر دلیلی که میخواست داشته باشد، در ارتباط با آنها محذوریت
داشت."
خاتمی همچنین در بخش دیگری از سخنان خود گفت: "خود من به رد صلاحیتم در
انتخابات مجلس هفتم اعتراض دادم، به من اعلام نکردند که بروم و علت آن را
به من بگویند . فقط گفتند عدم التزام به اسلام و عدم التزام به قانون
اساسی."
دبیر کل سابق جبهه مشارکت با بیان اینکه "نمی گویم در مجلس ششم اشتباه
نداشتیم"، افزود: "علمای ما در مجالس مشروطیت میرفتند در حضرت عبدالعظیم
یا جاهای دیگر تحصن میکردند. تحصن یک حرکت مدنی شناخته شده در بلند کردن
صدای اعتراض است. اگرصدای اعتراض را بلند میکنیم، شنیده نشد، تحصن میکنیم
تا به مردم بگوییم صدای اعتراض ما را بشنوند بعد هم جمع میکنیم خداحافظ،
رفتیم دنبال کارمان."
محمدرضا خاتمی با اشاره به تحصن نمایندگان مجلس ششم در اعتراض به اقدامات
غیرقانونی نهادهای فراقانونی در رد صلاحیت گسترده اصلاح طلبان در جریان
انتخابات مجلس هفتم گفت: "ما گفتیم در انتخابات مجلس هفتم شرکت نمیکنیم.
کجا انتخابات را تحریم کردیم؟ گفتیم ما این انتخاب را قبول نداریم و شرکت
نمیکنیم. کار دیگری نکردیم. این حق مدنی یک حزب است که در انتخابات شرکت
بکند یا نکند، اما هیچ وقت نیامدیم بگوییم که ما شورای نگهبان را قبول
نداریم، حتی افرادش را."
وی افزود: "قبل از انتخابات مجلس هفتم اعلام
کردیم ۱۹۰ نماینده مجلس با اسم و رسم تعیین شدهاند و همین هم شد. ما که
علم غیب نداشتیم. میدانستیم اینطور میشود. بنده به عنوان کسی که در این
انقلاب بودهام، بچه این انقلاب هستم، در جنگ و در جاهای دیگر بودهام،
وقتی میبینم این جور دارد با همه چیز بازی میشود، حق ندارم اعتراض کنم؟
حق ندارم بگویم این مجلس مجلسی نیست که امام میگفت؟ من میگویم فلانی، بچه
انقلاب است ولی فکرش با آقای جنتی یکی نیست. معتقد است این روشی که آقای
جنتی دارد به سود انقلاب نیست. حالا این باید رد صلاحیت بشود؟"
این فعال اصلاح طلب در خصوص مواضع جبهه مشارکت در جریان حوادث بعد از
انتخابات ریاست جمهوری دور دهم گفت: "پس از انتخابات ریاست جمهوری دهم، در
بیانیه مان آوردیم: "برآوردهایمان میگویند این نتیجه، نتیجه درستی نیست.
از مردم میخواهیم خویشتندار باشند و هیچ حرکت غیر قانونی و خلافی انجام
ندهند. مگر شما نمیگویید قوه قضائیه؟ قوه قضائیه کجا آقای میردامادی را
به جرم اینکه مردم را تحریک کرده، محاکمه کرده؟ عناوین کلی که هیچ مصداق هم
نداشت. اقدام علیه امنیت ملی. کجا؟ هیچی؟ اینهاست که من با آنها مسئله
دارم."
وی افزود: "حزب مشارکت مخالف فراخوان راهپیمایی سکوت و راهپیماییهای
بعدی نبود.این راهپیمایی یکی از آرامترین راهپیماییهایی است که انجام
شده. راهپیماییهای حق مردم است."
خاتمی تاکید کرد: "بعد از اعلام نتیجه انتخابات ریاست جمهوری دهم، به قدری
همه شوکه شدند که امکان تصمیمگیری نبود و بعد ما اولین جلسهمان را شنبه
شب، ۲۳ خرداد گذاشتیم، یعنی اگر آدم برنامهای دارد که نمیرود خانهاش
بخوابد تا شنبه! بنده شنبه رفتم سر کارم، همه رفتند سر کارشان، اصلاً
برنامه خاصی نبود. طبق روال همیشگیمان که شنبهها جلسه دفتر سیاسی داشتیم،
شنبه ساعت شش در دفتر جلسه دفتر سیاسی نشستیم. اتفاقاً آن روز من زودتر
رفتم و بعد ریختند و همه را گرفتند و بردند و چه کار کردند. هیچ برنامه
خاصی نبود. تازه همه آنها حوادث روزهای ۲۲ و ۲۳ خرداد را سند جرم
میدانند. هیچکس به خاطر ۲۵ خرداد محاکمه نشده. در ۲۳ خرداد زمانی که در
شهر آتشسوزیها و به هم ریختگیهایی بود، گفتند شما مردم را تحریک به این
کارها کردید."
محمدرضا خاتمی در خصوص منابع مالی حزب مشارکت، حزب بزرگ جریان اصلاحات
افزود: "حزب مشارکت در امر انتخابات که وارد میشد، در حقیقت دو منبع عمده
مالی داشتیم. یکی کسانی بودند که تمکن مالی داشتند و کمک میکردند، خیلی
اوقات هم میرفتیم و از آنها درخواست میکردیم که به ما کمک کنید. کسانی
بودند که کاملاً آنها را میشناخیتم و میدانستیم که توقع بیجا که فرضاً
بعداً که کاندیدای حزب شوند، توقع عنوان و پست و مقام ندارند و رانت و
امثالهم از ما طلب نمیکنند. دوم اینکه بخش عمده کمکها اصلاً در جریان حزب
تأمین نمیشد، یعنی هواداران در جای دیگر بدون اینکه ما دنبال کنیم،
خودشان میرفتند این کارها را میکردند... در انتخابات سال ۸۴، آقای دکتر
معین، کل بودجه تبلیغاتمان حدود سیصد میلیون شد و ۱۵۰ میلیون هم در آخر
انتخابات به صورت قرض ماند."
این فعال جنبش سبز، در خصوص مرامنامه اعضای حزب نیز تاکید کرد: "حزب ما
ایدئولوژیک نیست. و تجسس نمیکند که کسی نماز میخواند یا نمیخواند. ما
معتقدیم قانون اساسی چهارچوب فعالیت سیاسی در ایران است. برای فعالیت از آن
فراتر نمیرویم، از آن کمتر را هم قبول نمیکنیم. جایگاه ولایت فقیه در
قانون اساسی مشخص است. چون در اساسنامه و مرامنامه حزب آمده که ملتزم به
قانون اساسی هستیم، به همه اصول قانون اساسی التزام داریم."
وی افزود: "یکی از دلایلی که میگوییم حزب مشارکت ایدئولوژیک نیست، همین
است که مثلا بیاییم و بپرسیم آقا شما در درون خودت نظریه ولایت فقیه را
قبول داری یا نداری؟ ما میگوییم این چارچوب قانون اساسی است عمل به چارچوب
قانون اساسی را قبول دارید یا نه؟ میگوید بله، قبول دارم. میگوییم پس
میتوانی عضو حزب بشوی، اما اینکه بگوییم حتماً باید اعتقاد به ولایت فقیه
داشته باشید، در این وارد نمیشویم."
دبیر کل سابق جبهه مشارکت تاکید کرد: "بنده هم معتقدم باید وحدت ملی را حفظ
کرد، اما سئوال این است که وحدت ملی چگونه ایجاد میشود؟ بنده میگویم
وحدت ملی اینگونه ایجاد میشود که حقوق مردم را که ضایع کردهاند به آنها
برگردانند، انتخابات آزاد هم برگزار کنند. این جوری وحدت ملی تامین میشود.
میگویید نه؟ خیلی خوب، ما دیگر عقلمان نمیرسد که چگونه میشود وحدت ملی
را تامین کرد. وحدت ملی اگر این است که همه ما بیاییم بگوییم غلط کردیم،
اشتباه کردیم، وحدت ملی حاصل میشود، به این شکل وحدت ملی حاصل نمیشود.
وحدت ملی را همه قبول دارند. راه رسیدن به آن چیست باید در حیطه کارهای
کارشناسی بررسی شود."
برابری در حقِ ازدواج: قسمتِ دوم
♦ رضا انصاریپیشگفتار
قسمتِ دومِ مقاله «برابری در حقِ ازدواج» از نظر خوانندگانِ
گرامی میگذرد. از اینکه نتوانستم به قول خود وفا کنم و قسمتِ دوم قسمتِ
پایانی نیست، عذرخواهی میکنم. کلام هنوز منعقد نشده است، و بیش از آن به
درازا کشیده است که انتظار داشتم. در این قسمت، به دو استدلالِ مخالف با
تغییرِ قانون ازدواج به طوری که شاملِ زوجهایِ همجنسگرا بشود، میپردازم.
بخشِ عمدهای از این قسمت به فلسفهیِ قانونگذاری از منظرِ لیبرال
میپردازد که امیدوار ام در یادداشتی دیگر با توضیحاتی بیشتر مستقلاً آن
را منتشر کنم.
استدلالِ مخالفِ اول: تغییرِ دلبخواهانهیِ تعریفِ مفاهیم یک حق نیست
این استدلال از این قرار است:
“ازدواج چه یک نهادِ اجتماعیِ عرفی باشد؛ یعنی چونان چیزی
که بدونِ طراحیِ آگاهانهیِ فرد یا جمعِ مشخصی از افراد، و تنها طیِ یک
فرایندِ تکاملی و به واسطهیِ کنشِ و واکنشِ نامتمرکزِ بیشمار انسان به
وجود آمده است، و چه رابطهای الهی باشد که آفریدگارِ انسانها وضع کرده
است، به شهادتِ تاریخ و به شهادتِ کتبِ مقدس، هرگز چیزی جز رابطهیِ بین یک
زن و یک مرد نبوده است. به دیگر سخن، موافق بودنِ جنسیتِ زوجین هیچگاه
جزئی از تعریفِ ازدواج نبوده است. به علاوه، چیزی به نامِ حقِ بازتعریفِ
دلبخواهانهیِ مفاهیم وجود ندارد. تعاریف را انسانها وضع نکرده اند که
انسانها نیز حقِ تغییرِ آن را داشته باشند. از این رو افراد حق ندارند
ازدواج را بازتعریف کرده و شرطِ مخالف بودنِ جنسیتِ زوجین را دلبخواهانه از
آن حذف کنند. و دو همجنس حتی اگر بخواهند نامی به زندگیِ مشترکِ خود
بنهند، آن نام باید هر واژهای باشد غیر از «ازدواج»، شاید مثلاً واژهیِ
«اتحاد»؛ و از آنجا که افراد چنین حقی ندارند، به طریقِ اولی، قانونگذار
هم چنین حقی ندارد.”
علیالظاهر استدلالِ قدرتمندی است.
اما ایرادِ بسیار بنیادینی دارد، و آن استواریِ این استدلال
بر این پیشانگاره است که مفاهیم/ایدهها صاحبِ حق اند، و از این رو،
بازتعریفِ دلبخواهانهِی آنها توسطِ بشر تجاوزِ بشر به حقوقِ مفاهیم است.
این سخن بسیار غریبی است: «تجاوز بشر به حقوقِ مفاهیم»!؟ بر خلافِ آن، این
معنادارتر است که بشر صاحبِ حق است و نه مفاهیمِ ذهنِ بشر.
و گذشته از این، چه بر این باور باشیم که مفاهیم، از جمله
مفاهیمِ اجتماعی، برساختهیِ ذهن انسانها است، و چه چون قدما بر این باور
باشیم که مفاهیم پیش از انسان و مستقل از ذهنِ انسان وجود داشته اند،
اصولاً صاحبِ حق دانستنِ مفاهیم و صاحبِ حق بودنِ بشر قادر به همزیستی با
هم نیستند.
شاید تضادِ این دو بهتر از هر جایی در بحثِ آزادیِ مذهبی خود
را نمایان کند. آیا یک مسلمان حق دارد مذهبِ خود را از اسلامِ قائل به
توحید به مسیحیتِ قائلِ به تثلیث تغییر دهد؟ اگر بپذیریم که آری چنین حقی
دارد، که نگارنده میپذیرد، آنگاه این حقِ تغییرِ مذهب بدونِ گردن نهادن به
حقِ فرد به تغییرِ تعریفِ مفهومِ خدا، از خدایِ یگانه به خدایِ سهگانه،
که یک بازتعریفِ بسیار بنیادینِ این مفهوم است، وجود نخواهد داشت.
و اگر میتوان تعریفِ خدا را هم عوض کرد، و این به عنوانِ
جزءِ ضروریِ آزادیِ مذهبی حقی است از آنِ فردِ بشر، چرا بشر محق به
بازتعریفِ مفاهیمِ دیگر نباشد؟
آری، بازتعریفِ مفاهیم، از جمله مفهومِ ازدواج، حقِ فردِ انسان است.
استدلالِ مخالفِ دوم: ازدواجِ همجنسگرایان یک حقِ بنیادین نیست
این استدلال از این قرار است:
“حقوقِ بنیادین آن است که در اعلامیهیِ جهانیِ حقوقِ بشر
یا سایرِ اعلامیههایِ جهانی یا ملیِ حقوقِ اساسی به صراحت ذکر شده است.
حقوقی که در اعلامیههای حقوقِ اساسی تصریح نشده است، حقوقِ غیربنیادین
است. در جوامعِ مختلف، قانونگذار، حسبِ رأیِ اکثریت، که از ترجیحات و
سلایق و سنتهایِ موردِ قبولِ اکثریت تأثیر پذیرفته است، میتواند حقوقِ
غیربنیادینِ دیگری را علاوه بر حقوقِ بنیادین برایِ افراد به رسمیت بشناسد
یا نشناسد. اما هر گونه سلبِ اختیار از قانونگذار برایِ وضعِ قانون مطابقِ
با ترجیحات و سنتهایِ مقبولِ اکثریت و اجبارِ اکثریت به پذیرشِ یک حقِ
غیربنیادین برای فرد تجاوز به حقِ قانونگذاریِ اکثریت و جفا به اکثریت
است. حقِ ازدواج برایِ همجنسگرایان در هیچ اعلامیهیِ جهانیای تصریح نشده
است، و قانونیتِ داشتنِ آن در برخی کشورها دلیلی بر قانونیتِ آن در قوانینِ
سایرِ کشورها نیست. بنابراین این حقِ قانونگذارِ منتخبِ اکثریت در هر
جامعه است که چنین حقی را برای افراد به رسمیت نشناسد، و چنین به رسمیت
نشناختنی را نمیتوان تجاوزِ به حقوقِ فردی تلقی کرد.”
این هم استدلالِ قدرتمندی به نظر میرسد.
در این استدلال از موضعِ دفاع از حکومتِ اکثریت یا همان
دموکراسی کوشش شده است که در کنارِ حقوقِ فردی، حقِ مستقل و قائمبالذاتی
به نامِ حقِ قانونگذاری برایِ جمعِ اکثریت محفوظ نگاه داشته شود. در عینِ
حال، در این رویکرد این آگاهی وجود دارد که اکثریت عملاً میتواند حقِ
حیات؛ حقِ محفوظ ماندن از بردگی، شکنجه، بازداشتِ خودسرانه؛ حقِ انتخابِ
شغل و حقوقی از این دست را به بهانههایِ مختلف از افراد سلب کرده، و
اینگونه اصلِ تعلقِ حقوقِ سلبناشدنی به فرد را بالکل از معنا ساقط کند.
اینجا است که استدلالآورندهیِ دموکرات برایِ حفظِ تعادل و فرونپاشیدنِ
کلِ ساختمانِ حقوقِ فردی چارهیِ کار را در خلقِ دوگانهیِ حقوقِ بنیادین
در مقابلِ حقوقِ غیربنیادین مییابد؛ حقوقِ بنیادین را آن تعریف میکند که
سلبناشدنی است و حقوقِ غیربنیادین را حقوقی میشمارد که فرد تنها با
تصویبِ اکثریت بدان محق میشود. در این نگاه، غیر از رعایتِ حقوقِ بنیادینِ
افراد، قیدی بر قانونگذاریِ اکثریت نیست، و خارج از آن، اکثریت
واسعالاختیار است، و معیارِ مستقلی موجود نیست که بتوان بنا به آن قانونی
را که در این محدوده به تصویبِ اکثریت رسیده است، اجحافِ به حقوقِ فرد
قلمداد کرد. معیارِ بنیادین بودنِ حقوق هم ذکرِ شدنِ آن در یک سندِ حقوقِ
اساسی، و ترجیحاً ملی، است.
به عنوانِ مثال، از نگاهِ دموکرات، از آنجا که حقِ رانندگی در
هیچِ سندِ حقوقِ اساسی به عنوانِ حقِ بنیادینِ انسانها یا شهروندان ذکر
نشده است، قاعدتاً محروم شدنِ زنانِ عربستانِ سعودی از حقِ رانندگی به
موجبِ قانونِ برآمده از سنتهایِ موردِ قبولِ اکثریتِ جامعهیِ عربستانِ
سعودی را نمیتوان اجحافِ قانونی به زنان تلقی کرد، بلکه در عوض باید آن را
به عنوانِ جلوهای از تنوعِ فرهنگی پذیرفت، و حتی اگر چنین قانونی را
اخلاقاً ناروا بدانیم، از این ناروا بودنِ اخلاقی ضرورتِ تحدیدِ نظرِ
اکثریت در این موردِ خاص استخراج نمیشود و نااخلاقی بودنِ این امر
نمیتواند توجیهگرِ تحمیلِ نظرِ مخالف به اکثریت باشد، و چنان تحمیلی جفا
به اکثریت خواهد بود.
اما، بر خلافِ نظرِ دموکراتها، در اندیشهیِ لیبرال،
دوگانهیِ حقوق بنیادین/غیربنیادین عوضِ آنکه تمهیدی باشد برایِ حفظِ حقِ
مستقل و قائمبالذاتِ اکثریت به قانونگذاری و امکان دادن به تأثیرپذیریِ
قانون از فرهنگ و سنتهایِ موردِ قبولِ جامعه منطقِ دیگری دارد.
در اندیشهیِ لیبرال، اساساً حق از آنِ فرد است، نه جمعِ
افراد. به همین ترتیب، لیبرال قائل به حقِ مستقل و قائم بالذاتی به نامِ
حقِ قانونگذاری برایِ جمعِ اکثریت نیز نیست.
در اندیشهیِ لیبرال، شهروندان به عنوانِ انسانهایِ برابر
صاحبِ حقوقِ قائمبالذاتِ برابر اند. به علاوه، صاحبِ حق بودن از جمله
شاملِ این معنی است که افراد حق دارند در مقابلِ تجاوزِ قهرآمیز به
حقوقشان با استفاده از قهر و خشونتِ متقابل از حقوقِ خود دفاع کنند. اما
جامعهای که در آن همهیِ افراد مستقلاً از حقِ دفاعِ قهرآمیز از حقوقشان
استفاده کنند، مصداقِ قانونِ جنگل خواهد بود. اینجا است که افراد حقِ
استفاده از قوهیِ قهریه در دفاع از حقوقِ خود را طیِ یک قرارداد اجتماعی
یا قانونِ اساسی به دولت واگذار میکنند. دولت با وضعِ قانون حدود و ثغورِ
حقوقِ افراد را مشخص میکند، و با قوهیِ قهریهای که افراد حقِ استفاده از
آن را به دولت واگذار کرده اند، از حقوقِ افراد دفاع میکند. بنابراین، در
نگاهِ لیبرال، قانونگذار/دولت حقِ قائمبالذاتی از آنِ خود ندارد، بلکه
حقِ او بخشی از حقوقِ قائم بالذاتِ شهروندان است که فرد فردِ شهروندان به
موجبِ قراردادِ اجتماعی یا قانونِ اساسی به قانونگذار/دولت تفویض کرده
اند.
به علاوه، گرچه افراد علیالاصول حقوقِ برابر دارند، اما گاه
صرفِ پذیرشِ حقوقِ برابر برایِ برخی افراد موجبِ اضرارِ به غیر است. اینجا
است که لیبرال از منظری فایدهگرایانه نفسِ محروم کردنِ برخی افراد از برخی
حقوقِ برابر را امری قابلِ بررسی میداند. از نظرِ لیبرالِ فایدهگرا، اگر
منفعتی که برخی افراد به واسطهیِ بهرهمندی از حقوقِ برابر میبرند از
هزینهیِ ضرر و زیانی که متوجه دیگران میکند، کمتر باشد، قانونگذار
دلیلی موجه برایِ محروم کردن آن افراد از حقوقِ برابر دارد.
برایِ مثال، صرفِ بهرهمندیِ افرادِ نابینا یا کمبینا از حقِ
برابرِ رانندگی موجبِ اضرار به غیر است، چرا که رانندگیِ افرادِ نابینا یا
کمبینا میتواند بهسادگی ضرر و زیانِ جانی به دیگران وارد کند. از نظرِ
لیبرال، به همین دلیل قانونگذار محق است که به موجبِ قانون افراد نابینا
یا کمبینا را از حقِ برابرِ رانندگی محروم کند. اما قانونگذار حق ندارد
افرادِ لال را از حقِ برابرِ رانندگی محروم کند، چرا که اصولاً لال بودن
راننده ضرر و زیانی به دیگران نمیزند.
بنابراین، بر خلافِ دموکراتها، لیبرالها معتقد اند که
معیاری عینی وجود دارد که بتوان بنا به آن قضاوت کرد که قانونی که فرد یا
گروهی افراد را از حقوقِ برابر محروم میکند، عادلانه هست یا نیست، و در
این قضاوت اساساً مهم نیست که قانون مطابق با نظرِ اکثریت وضع شده است یا
مطابق با نظرِ اقلیت – اقلیتی که در شکلِ غاییاش میتواند یک سلطان یا
ولیِفقیهِ مطلقه باشد. با پاسخ به دو پرسش میتوان در این باره به قضاوت
نشست: ۱) آیا اصولاً بهرهمندیِ برخی افراد از حقوقِ برابر مایهیِ ضرر و
زیان به دیگران بوده است؟ ۲) اگر بوده است، آیا آن ضرر و زیان چنان گزاف
هست که نقضِ اصلِ برابریِ حقوقیِ افراد را موجه سازد یا نه؟
لیبرال نیز حقوق را به دو دوستهیِ بنیادین و غیربنیادین
تقسیم میکند، اما منطقِ لیبرال در این کار کاملاً با منطقِ دموکرات متفاوت
است. در نظرِ لیبرال، فرقِ حقِ بنیادین با حقِ غیربنیادین تنها در این است
که حقِ بنیادین مهمتر و حیاتیتر است. مثلاً در نظرِ لیبرال حقِ حیات حقِ
بنیادین است، و حقِ رانندگی حقِ غیربنیادین؛ و این تنها بدین معنا است که
حقِ حیات مهمتر و حیاتیتر از حقِ رانندگی است. بنیادین بودنِ حقِ حیات
تنها بدین معنا است که اگر صرفِ زنده بودنِ یک فرد یا گروهی از افراد –
بیآنکه تجاوزی به حقِ دیگری کرده باشند – موجبِ وارد آمدنِ ضرر و زیان به
دیگران باشد، قانونگذار تنها در صورتی محق است حقِ برابر و بنیادینِ حیات
را از آن گروه از افراد سلب کند که ضرر و زیانی که زنده بودنِ آنها به
دیگران میزند، بسیار گزاف باشد، و در این صورت ادلهای که چنین تصمیمی را
موجه میسازد نیز باید بسیار قوی باشد.[i]
از این منظر، غیربنیادین بودنِ حقِ رانندگی به این معنا نیست
که قانونگذار محق است بیآنکه بهرهمندیِ یک زن یا یک فردِ لال ضرر و
زیانی به دیگران بزند، زنان یا لالها را به صرفِ فرهنگ، سنت یا صرفِ
خوشآیندِ اکثریت از حقِ رانندگی محروم کند – و میگویم «محق نیست»، نه
اینکه «نمیتواند».
ذکرِ این نکته هم مانع از یک بدفهمیِ احتمالی خواهد شد و آن
اینکه لیبرال اصولاً مخالفتی و عداوتی با تأثیر پذیرفتنِ قانون از فرهنگ،
سنتها و سلایقِ اکثریت ندارد. مثلاً تصمیمگیری دربارهیِ اینکه در میدانِ
مرکزیِ شهر مجسمهیِ فردوسی نصب شود یا مجسمهیِ بودا، طبیعتاً به هر روی
تصمیمی از رویِ سلیقه خواهد بود، سلیقهای که قاعدتاً از فرهنگ، سنت و مذهب
تأثیر پذیرفته است. در این مورد، تصمیمگیری بنا به نظرِ اکثریت قطعاً به
انصاف نزدیکتر خواهد بود تا تصمیمگیری بنا به نظرِ اقلیت؛ لیبرال هم
حکومتِ اکثریت میخواهد. وانگهی نه نصبِ شدنِ مجسمهیِ فردوسی در میدانِ
مرکزیِ شهرِ حقِ فرد است، و نه نصب شدنِ مجسمهیِ بودا.
لیبرال آنجا مخالفِ تأثیر پذیرفتنِ قانون از فرهنگ، سنتها و
سلایقِ اکثریت است که قرار است به موجبِ قانون فرد یا گروهی از افراد از
حقوقِ برابری محروم شوند. در نظرِ لیبرال، اصلِ برابریِ حقوقیِ افراد ارزشی
چنان بالا دارد که نمیتوان به صرفِ خوشآیندِ اکثریت آن را نقض کرد؛ و
این تنها وجود ضر و زیانِ گزاف به دیگران است که میتواند توجیهکنندهیِ
محرومیتِ گروهی افراد از حقوقِ برابر به موجبِ قانون باشد. به علاوه،
پذیرشِ اینکه میتوان بنا به فرهنگ و سنتهایِ موردِ قبولِ اکثریت گروهی
از افراد را از حقوقِ برابر محروم کرد، منطقاً با برابریِ حقوقیِ افراد
تناقض دارد، چه اینکه این امر یا مستلزمِ این است که افرادی که به فرهنگ و
سنتهایِ خاصی دلبستگی دارند، «برابرتر» اند؛ یعنی از حقوقِ بیشتری
برخورردار اند، یا اینکه خودِ فرهنگ و سنتها بالذات صاحبِ حق اند، که
گفتیم با صاحبِ حقِ بودنِ افراد در تناقض است.
میتوان ازدواج را جزءِ حقوقِ غیربنیادینِ افراد بدانیم، اما
از این مقدمه نمیتوان نتیجه گرفت که محروم کردنِ گروهی از افراد – در
اینجا همجنسگرایان – از حقِ برابرِ ازدواج به صرفِ رأی و نظرِ اکثریت موجه
است. برایِ موجه کردنِ چنان محرومیتی باید دلیلی مبنی بر اضرار به غیر
وجود داشته باشد. مخالفت را باید آنجا جستجو کرد.
رضا انصاری معاون سردبیر چراغ آزادی است.
reza.ansari@atlasnetwork.org
[i]
ممکن است تعجب کنید که ارزشِ حقِ حیات را در نظرِ لیبرال کمتر از ارزشِ
آن در نظرِ دموکرات تصویر کرده ام. واقع این است که حقوق، از جمله حقِ
بنیادینِ حیات، علیالاصول سلبناشدنی است، نه علیالاطلاق. آری.
پیشمیآید وضعیتهایی که زندهبهگور کردنِ افراد هم موجه است! میگویید
چگونه؟ وقتی چند روز بعد از وقوعِ یک زلزله شیوع بیماریهایِ واگیر ناشی از
فسادِ اجساد سلامتِ عمومی را به خطر میاندازد و دستورِ توقفِ عملیاتِ
امداد و نجات صادر میشود، الزماً این تصمیم بدین معنا نیست که از نجات
همهیِ افرادِ زندهیِ زیرِ آوار اطمینان حاصل شده است. توقفِ عملیاتِ
امداد و نجات به احتمال بسیار بالا به معنیِ زنده به گور کردنِ برخی از
افراد بیگناه خواهد بود. اما این تصمیم به دلیلِ اضرارِ به غیر – و از
انجا که ضرر و زیان گزاف است – توجیهپذیر است.
هرانا؛ در طی یک هفته هر سه ساعت یک نفر اعدام شده است/ سه نفر در شیراز اعدام شدند
خبرگزاری
هرانا - سه زندانی متهم به حمل و نگهداری مواد مخدر که در سالهای گذشته
به اعدام محکوم شده بودند، امروز در زندان عادل آباد شیراز اعدام شدند.
روابط عمومی دادگستری فارس با اعلام این
خبر، توضیح داد: این سه نفر به جرم حمل و نگهداری مقادیرعمده مواد مخدر
شامل هرویین و کراک در دادگاه انقلاب شیراز، نیریز و زرین دشت از سوی
مراجع قضایی به اعدام محکوم شده بودند. احکام صادره برای این قاچاقچیان پس
از طی مراحل قانونی و تایید از سوی دادستان کل کشور امروز در محل زندان
عادل آباد شیراز به اجرا در آمد.
این افراد با نامهای ظ - ر به جرم حمل و
نگهداری دو کیلوگرم هرویین، ع - الف به جرم حمل ۳۲ کیلو و ۳۰۹ گرم هرویین و
ح - الف به جرم نگهداری و حمل چهار کیلو و ۹۰۰ گرم کراک طی سالهای ۸۶ تا
۸۹ به اعدام محکوم شده بودند.
مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران امروز در گزارش ماهانه منتشره خود در اردی بهشت ماه سال ۹۱ اعلام کرد در طی ماه گذشته دست کم ۷۷ نفر در ایران اعدام شدند که حکم نیمی از اعدام شدگان به صورت مخفیانه اجرا شده است.
روز گذشته نیز در یکم خرداد ماه ۱۴ زندانی در تهران اعدام شدند. روند اعدام ها در طی هفته اخیر بی سابقه بوده است،بطوری که در طی یک هفته گذشته به صورت متوسط هر سه ساعت یک نفر اعدام شده اند. اما تا کنون مجامع حقوق بشری واکنشی در این زمینه نداشته اند.
مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران امروز در گزارش ماهانه منتشره خود در اردی بهشت ماه سال ۹۱ اعلام کرد در طی ماه گذشته دست کم ۷۷ نفر در ایران اعدام شدند که حکم نیمی از اعدام شدگان به صورت مخفیانه اجرا شده است.
روز گذشته نیز در یکم خرداد ماه ۱۴ زندانی در تهران اعدام شدند. روند اعدام ها در طی هفته اخیر بی سابقه بوده است،بطوری که در طی یک هفته گذشته به صورت متوسط هر سه ساعت یک نفر اعدام شده اند. اما تا کنون مجامع حقوق بشری واکنشی در این زمینه نداشته اند.
محکویت قطعی یک شهروند کامیارانی به شش سال حبس
خبرگزاری هرانا - یک شهروند اهل کامیاران از طرف دادگاه انقلاب اسلامی سنندج به حبس محکوم شد.
به گزارش موکریان نیوز، یک شهروند اهل کامیاران به نام صباح خیاط که حدود دو سال پیش توسط نیروهای امنیتی دستگیر و روانه زندان شده بود، به اتهام همکاری با یک حزب مخالف از سوی شعبه یک دادگاه انقلاب اسلامی سنندج به ۱۱ سال حبس محکوم شد که این حکم در دادگاه تجدید نظر استان به ۶ سال کاهش یافت.
گفته می شود صباح خیاط که بیش از دو ماه را در بازداشتگاه بسر برده، هم اکنون در زندان مرکزی شهرسنندج دوران محکومیت خود را سپری می نماید.
به گزارش موکریان نیوز، یک شهروند اهل کامیاران به نام صباح خیاط که حدود دو سال پیش توسط نیروهای امنیتی دستگیر و روانه زندان شده بود، به اتهام همکاری با یک حزب مخالف از سوی شعبه یک دادگاه انقلاب اسلامی سنندج به ۱۱ سال حبس محکوم شد که این حکم در دادگاه تجدید نظر استان به ۶ سال کاهش یافت.
گفته می شود صباح خیاط که بیش از دو ماه را در بازداشتگاه بسر برده، هم اکنون در زندان مرکزی شهرسنندج دوران محکومیت خود را سپری می نماید.
حکم انحلال خانه سینما نقض شد
خبرگزاری
هرانا - رئیس دیوان عدالت اداری از صدور رای در پرونده شکایت خانه سینما
از وزارت ارشاد و نقض تصمیم انحلال خانه سینما خبر داد.
همزمان، در حالی که رئیس دیوان عدالت اداری از نقض تصمیم دولت برای انحلال خانه سینما خبر داده، وزیر ارشاد گفته است که تنها یک ایراد شکلی مطرح شده و ارشاد باز هم این موضوع را پیگیری می کند.
به گزارش ایسنا، محمدجعفر منتظری، رئیس دیوان عدالت اداری می گوید: «در این پرونده یک مسئله در تصمیم وزارت ارشاد از لحاظ رعایت موازین قانونی توسط شعبه رسیدگیکننده به پرونده مورد اشکال قرار گرفته است.»
وی افزود: «شعبه رسیدگیکننده تصمیم وزارت ارشاد را نقض کرد تا دولت مجددا درموضوع انحلال خانه سینما تصمیمگیری کند.»
رئیس دیوان عدالت اداری گفت: «این رای به وزارت ارشاد و خانه سینما ابلاغ خواهد شد.»
گفتنی است، دستور انحلال خانه سینما روز ۱۳ دی ماه ۹۰ طی نامهای از سوی دبیر هیات رسیدگی به امور مراکز فرهنگی وزارت ارشاد خطاب به مدیرعامل خانه سینما اعلام شده بود.
همزمان، در حالی که رئیس دیوان عدالت اداری از نقض تصمیم دولت برای انحلال خانه سینما خبر داده، وزیر ارشاد گفته است که تنها یک ایراد شکلی مطرح شده و ارشاد باز هم این موضوع را پیگیری می کند.
به گزارش ایسنا، محمدجعفر منتظری، رئیس دیوان عدالت اداری می گوید: «در این پرونده یک مسئله در تصمیم وزارت ارشاد از لحاظ رعایت موازین قانونی توسط شعبه رسیدگیکننده به پرونده مورد اشکال قرار گرفته است.»
وی افزود: «شعبه رسیدگیکننده تصمیم وزارت ارشاد را نقض کرد تا دولت مجددا درموضوع انحلال خانه سینما تصمیمگیری کند.»
رئیس دیوان عدالت اداری گفت: «این رای به وزارت ارشاد و خانه سینما ابلاغ خواهد شد.»
گفتنی است، دستور انحلال خانه سینما روز ۱۳ دی ماه ۹۰ طی نامهای از سوی دبیر هیات رسیدگی به امور مراکز فرهنگی وزارت ارشاد خطاب به مدیرعامل خانه سینما اعلام شده بود.
در متنی که با عنوان «دستور انحلال» به
تشکل صنفی خانه سینما ارسال شد، آمده بود: «نظر به مجموع بررسیهای معموله و
مداقه در اسناد و مدارک مربوطه و امعان نظر در مراحل ایجاد تشکل موسوم به
«خانه سینما» بدینوسیله اعلام میدارد با توجه به عدم طی تشریفات قانونی
مربوط به تاسیس موسسات فرهنگی و هنری و نیز اقدامات غیر قانونی بعدی، این
تشکل و استمرار فعالیتهای آن فاقد وجاهت قانونی است و مراتب جهت انحلال
خانه سینما اعلام میگردد. بدیهی است هر اقدامی خلاف مفاد این دستور و یا
عدم توقف فعالیت ظرف ۴۸ ساعت از تاریخ صدور، از مصادیق بارز ماده واحده
قانون تعطیل موسسات و واحدهای آموزشی و تحقیقاتی و فرهنگی که بدون مجوز
قانونی دائر شده و میشوند (مصوب ۷ دی ماه سال ۷۲ مجلس شورای اسلامی) بوده و
موجب پیگرد قانونی است.»
بر اساس گزارش ها، سید محمد حسینی، وزیر ارشاد گفته است که تنها یک ایراد شکلی مطرح شده و ارشاد باز هم این موضوع را پیگیری می کند.
بر اساس گزارش ها، سید محمد حسینی، وزیر ارشاد گفته است که تنها یک ایراد شکلی مطرح شده و ارشاد باز هم این موضوع را پیگیری می کند.
هرانا؛ اسامی بازداشت شدگان در ناآرامی های آذربایجان
خبرگزاری
هرانا – طی دو روز گذشته و در پی تشدید فضای امنیتی در شهرهای آذربایجان
شرقی و غربی ده ها تن از شهروندان توسط عوامل نیروی انتظامی و وزارت
اطلاعات بازداشت شدند.
در تجمعات پراکنده روز گذشته که در اعتراض
به خشک شدن دریاچه ارومیه و در ششمین سالگرد اعتراضات به کاریکاتور
روزنامه ایران برگذار شد آقایان مهندس اسرافیل امیدی دانشجوی کارشناسی ارشد
دانشگاه شهید بهشتی در ارومیه و مصطفی عوض پور و قادر نوروزی دو تن از
فعالین سیاسی در تبریز بازداشت شدند.
هم چنین صبح روز گذشته افسانه توقی دبیر سابق کانون آذربایجان شناسی دانشگاه تبریز توسط نیروهای اطلاعاتی در داخل دانشگاه دستگیر شد.
اکبر مهاجری، حسن میرزاخانی و محمد
اسکندرزاده از دیگر بازداشت شدگان اعتراضات روز گذشته در تبریز بودند که هم
اکنون در محل نامعلومی و در بازداشت بسر می برند.
نیروهای امنیتی در اکثر بازداشت با مراجعه به منزل این افراد بدون ارائه حکم اقدام به تفتیش منزل ایشان و ضبط وسایل شخصی مربوط به بازداشتی پرداختند.
در دیگر شهر پرجمعیت آذربایجان (ارومیه) عسکر خانیاری، دانشجوی دانشگاه غیر انتفاعی صبای ارومیه، حمید نقودی دانشجوی برق دانشگاه آزاد سمای ارومیه، مهرداد رها، دانشجوی کشاورزی دانشگاه ارومیه، روح الله خانی، دانشجوی رشته معماری دانشگاه آزاد سما ارومیه، مهران کشاورز، سرباز سپاه از جمله بازداشت شدگان هستند.
نیروهای امنیتی در اکثر بازداشت با مراجعه به منزل این افراد بدون ارائه حکم اقدام به تفتیش منزل ایشان و ضبط وسایل شخصی مربوط به بازداشتی پرداختند.
در دیگر شهر پرجمعیت آذربایجان (ارومیه) عسکر خانیاری، دانشجوی دانشگاه غیر انتفاعی صبای ارومیه، حمید نقودی دانشجوی برق دانشگاه آزاد سمای ارومیه، مهرداد رها، دانشجوی کشاورزی دانشگاه ارومیه، روح الله خانی، دانشجوی رشته معماری دانشگاه آزاد سما ارومیه، مهران کشاورز، سرباز سپاه از جمله بازداشت شدگان هستند.
هم چنین در روز ۳۱ اردی بهشت ماه حسین
احمدیان از فعالین سیاسی در شهرستان مراغه و علی آقازاده از بازاریان تبریز
نیز بازداشت شده بودند.
هرانا؛ محکومیت امیر سیف به ۵ سال حبس تعزیری و ۷۴ ضربه شلاق
خبرگزاری هرانا - امیر سیف شهروند ۲۸ سالهی ساکن تهران توسط دادگاه انقلاب، به ۵ سال حبس تعزیری و ۷۴ ضربه شلاق محکوم شده است.
بنا به اطلاع گزارشگران هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، امیر سیف از سوی دادگاه انقلاب تهران(شعبهی خیابان معلم) به اتهام "توهین به مقامات نظام" و "اقدام علیه امنیت ملی از طریق شرکت در تجمعات غیر قانونی" به ۵ سال حبس تعزیری و ۷۴ ضربه شلاق محکوم شد.
وی به واسطهی احضارش، روز چهارشنبه ۲۷ اردیبهشت ماه در دادگاه انقلاب تهران حضور یافت و توسط قاضی امیر سیف محاکمه و محکوم شد.بنا به اطلاع گزارشگران هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، امیر سیف از سوی دادگاه انقلاب تهران(شعبهی خیابان معلم) به اتهام "توهین به مقامات نظام" و "اقدام علیه امنیت ملی از طریق شرکت در تجمعات غیر قانونی" به ۵ سال حبس تعزیری و ۷۴ ضربه شلاق محکوم شد.
در استان کرمانشاه هزاران کارگر بیکار شدند
خبرگزاری هرانا - هزاران کارگر کورههای آجرپزی استان کرمانشاه و بخصوص شهرستان کنگاور بیکار شدهاند.
به گزارش کرمانشاه پست، خبرها از بیکاری
بیش از ۵۰۰۰ کارگر حکایت دارد. این موج گسترده و کم سابقه بیکاری در نتیجه
تعطیلی صدها کوره آجرپزی سنتی طی دو سال اخیر است. کوره داران و کارگران
بیکار، آغاز هدفمند شدن یارانهها و افزایش قیمت سوخت را عامل اصلی وضعیت
ناامیدکننده خود عنوان کردهاند.
بنابراین گزارش یارانه سوخت به کورههای
سنتی تعلق نمیگیرد و موج بیکاری روستاهای گودین، شورچه، قارلق، کوچه،
طاهرآباد، حسین آباد و … را فراگرفته است.
این همه در حالی است که هر کوره آجرپزی
دهها شغل ایجاد کرده بود. اهمیت اشتغال توسط این کورهها آنجاست که از
سایر استانها منجمله کردستان، خرم آباد و شهرستانهای تابعه برای یافتن
شغل راهی این نقطه میشدند ولی اکنون نه از آنها خبری است و نه خبر از
لقمه نانی برای خود.
اهالی منطقه میگویند: مسئولین به اینجا
مراجعه نمیکنند. در حالی که برخی کارگران دچار مشکلات جسمی شدهاند. یکی
از کارگران میگوید: نفت گران شد، کار از ما گرفته شد.
اکثر کارگران بیکار میگویند: بارها به
فرمانداری و استانداری نامه نگاری شده تا مشکل هزاران بیکار و تعطیلی صدها
کوره آجرپزی حل شود اما هر بار به در بسته خوردهاند. جواب قانع کننده
نیافتهاند. وضعیت بیمه بیکاری آنها نیز نامعلوم است. هر چند مسئولین
مربوطه از طرح گازکشی کورهها استقبال میکنند اما مردم و کوره داران اذعان
دارند هر ایستگاه گازکشی هزینههای دهها میلیونی در بردارد که آنها از
پرداخت آن عاجزند.
این گزارش میافزاید مهاجرت در میان
بیکاران منطقه بشدت افزایش یافته است. برخی تا جنوب رفتهاند شاید در
بندرعباس یا جایی دیگر نانی بدست آورده و به گفته خودشان شرمنده زن و بچه
نشوند.
هدفمند سازی یارانهها در دو سال اخیر موجب شده:
بیکاری ۵۰۰۰ کارگر در استان کرمانشاه
به گزارش کرمانشاه پست، خبرها از بیکاری بیش از ۵۰۰۰ کارگر حکایت دارد. این موج گسترده و کم سابقه بیکاری در نتیجه تعطیلی صدها کوره آجرپزی سنتی طی دو سال اخیر است. کوره داران و کارگران بیکار، آغاز هدفمند شدن یارانهها و افزایش قیمت سوخت را عامل اصلی وضعیت ناامیدکننده خود عنوان کردهاند.
بنابراین
گزارش یارانه سوخت به کورههای سنتی تعلق نمیگیرد و موج بیکاری روستاهای
گودین، شورچه، قارلق، کوچه، طاهرآباد، حسین آباد و … را فراگرفته است.
این همه در حالی است که هر کوره آجرپزی دهها شغل ایجاد کرده بود. اهمیت
اشتغال توسط این کورهها آنجاست که از سایر استانها منجمله کردستان، خرم
آباد و شهرستانهای تابعه برای یافتن شغل راهی این نقطه میشدند.
اهالی منطقه میگویند: مسئولین به اینجا مراجعه نمیکنند. در حالی که برخی کارگران دچار مشکلات جسمی شدهاند. یکی از کارگران میگوید: نفت گران شد، کار از ما گرفته شد.
اکثر کارگران بیکار میگویند: بارها
به فرمانداری و استانداری نامهنگاری شده تا مشکل هزاران بیکار و تعطیلی
صدها کوره آجرپزی حل شود اما هر بار به در بسته خوردهاند. جواب قانع کننده نیافتهاند. وضعیت بیمه بیکاری آنها نیز نامعلوم است. هر
چند مسئولین مربوطه از طرح گازکشی کورهها استقبال میکنند اما مردم و
کوره داران اذعان دارند هر ایستگاه گازکشی هزینههای دهها میلیونی در
بردارد که آنها از پرداخت آن عاجزند.
این گزارش میافزاید مهاجرت در میان بیکاران منطقه بشدت افزایش یافته است.
هاشمی با اشاره به مسیر برنامه هستهای از زمان جنگ به بعد:
داشت بی سر و صدا به رشد خود ادامه میداد…
هاشمی
رفسنجانی رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام در دیدار جمعی از دانشجویان علوم
سیاسی دانشگاه آزاد اسلامی به پرسشهای آنان پیرامون علل و عوامل وقوع
انقلاب اسلامی، شکلگیری نظام جمهوری اسلامی و نیز نقش این کشور در منطقه
حساس خلیج فارس پاسخ گفت.
به
گزارش روابط عمومی مجمع تشخیص مصلحت نظام، هاشمی رفسنجانی با توضیح اتکاء
به مردم و نقش بیبدیل حضور مردم در تحولات تاریخ، افراطیگری را یکی از
آفات لطمهزننده به اهداف انقلاب اسلامی خواند و گفت: همیشه
مشی اعتدال و پرهیز از افراط و تفریط انقلاب را به پیش برده است، ولی
متأسفانه در مقاطعی شاهدیم کسانی که اعتقادی به مبارزه با شاه نداشتند و یا
آن را بیفایده و غیرضروری برمیشمردند، امروز مستقیم و یا غیرمستقیم
هدایت برخی گروههای افراطی و تندرو را در دست گرفتهاند و برای کشور
راهحل تجویز میکنند.
هاشمی
رفسنجانی، اتحاد و همدلی داخلی و اصلاح روابط و تعاملات خارجی را لازمه
ادامه راه پیشرفت جمهوری اسلامی خواند و با تأکید بر لزوم بیان صریح مواضع و
تأکید بر اصول در عین پرهیز از دشمنتراشی در دنیا و منطقه، به نحوه
شکلگیری دانش صلحآمیز هستهای و پیگیری آن پس از جنگ تحمیلی اشاره کرد و
گفت: رشد
و تعالی این دانش نوین در دولت زمان دفاع مقدس و پس از آن نیز وجود داشت،
اما به لحاظ روابط خوب با سایر کشورها و جلب اعتماد بینالمللی و نیز نظارت
آژانس بینالمللی انرژی اتمی، بدون سروصدا به رشد خود ادامه داد و قطعاً
پیشرفت امروز این دانش مفید حاصل تلاش و جدّیت همه دلسوزان پس از انقلاب
بوده است.
با حکم دادگاهی در آمریکا:
بانک میتسوبیشی ۲٫۵ میلیارد دلار ایران را بلوکه کرد
بانک میتسوبیشی ژاپن، نزدیک به سه میلیارد دلار از اموال ایران نزد این کشور را بلوکه کرده است و قصد پس دادن آن به ایران را ندارد.
به گزارش «تابناک»، مقامات این بانک اعلام کردهاند: دو میلیارد و ششصد میلیون دلار از اموال ایران را به دستور دادگاهی در آمریکا بلوکه کردهاند. این
دادگاه این حکم را به اتهام دست داشتن ایران در انفجار مقر آمریکاییها در
بیروت در سال ۱۹۸۳ و برای پرداخت غرامت به حادثه دیدگان و بازماندگان صادر
کرده است.
بنا
بر این گزارش، هرچند این حکم دادگاه نیویورک، دردسرهایی را درست کرده و
تعارضاتی با سیستم حقوقی ژاپن داشته است، به ظاهر بانک ژاپنی، این دستور را
اجرا کرده، چرا که بر پایه حکم صادره، توقیف اموال ایران، تنها مشمول
داراییهای این کشور در آمریکا نیست.
گفتنی
است، مدیران این بانک تاکنون خبری از جزییات این تصمیم خود منتشر
نکردهاند، ولی آنچه مسلم است، این که این بانک، حجم بالایی از نقل و
انتقالات پولی با ایران را انجام میدهد؛ اما هنوز مشخص نیست این مبلغ را
از چه منبعی برداشت خواهند کرد.
این
همه در حالی است که تا کنون مقامات جمهوری اسلامی به این تصمیم بانکی،
واکنش نشان ندادهاند و مشخص نیست چه سیاستی در اینباره در پیش گیرند.
چهار تن از دانشجویان دانشگاه مازندران، بازداشت شدند
سحام نیوز: در پی تجمع صنفی دانشجویان دانشگاه مازندران
در اعتراض به اهمال مسئولین دانشگاه و درگذشت منصور فیروزی، دانشجوی
کارشناسی ارشد، چهار تن از دانشجویان این دانشگاه بازداشت شدند.
به گزارش دانشجونیوز، ابولفضل گرمابی، راستین اعلمی، پوریا خالقی و مبین رستمیان دانشجویان بازداشتی می باشند.
به گزارش منابع دانشجویی در بابلسر در اواخر هفته ی گذشته، منصور فیروزی دانشجوی کارشناسی ارشد دانشگاه مازندران، که ساکن خوابگاه نیز بوده دچار تشنج می شود. اما با وجود اطلاع رسانی سریع دوستان وی به بیمارستان دانشگاه، از اقدام سریع برای بهبود حال وی خودداری می شود و مقامات مسئول حال وی را رضایت بخش توصیف می کنند.
این دانشجوی کارشناسی ارشد دانشگاه مازندران شنبه بعدازظهر در میان بهت و حیرت دوستان وخانواده اش درگذشت و بسیاری از دانشجویان ساکن خوابگاه مسئولین دانشگاه را در این اتفاق مقصر می دانند.
به همین منظور امروز دوم خرداد، تجمعی در مقابل دانشکده ی انسانی در اعتراض به کوتاهی مسئولین دانشگاه برگزار شد و تا این لحظه چهار تن از دانشجویان به نام های ابولفضل گرمابی، راستین اعلمی، پوریا خالقی و مبین رستمیان بازداشت شده اند.
قابل ذکر است بیش از پنج نفر از دانشجویان دانشگاه مازندران روز گذشته به دانشگاه ممنوع الورود شده و چندین نفر نیز به حراست و نهادهای امنیتی احضار شده اند.
به گزارش دانشجونیوز، ابولفضل گرمابی، راستین اعلمی، پوریا خالقی و مبین رستمیان دانشجویان بازداشتی می باشند.
به گزارش منابع دانشجویی در بابلسر در اواخر هفته ی گذشته، منصور فیروزی دانشجوی کارشناسی ارشد دانشگاه مازندران، که ساکن خوابگاه نیز بوده دچار تشنج می شود. اما با وجود اطلاع رسانی سریع دوستان وی به بیمارستان دانشگاه، از اقدام سریع برای بهبود حال وی خودداری می شود و مقامات مسئول حال وی را رضایت بخش توصیف می کنند.
این دانشجوی کارشناسی ارشد دانشگاه مازندران شنبه بعدازظهر در میان بهت و حیرت دوستان وخانواده اش درگذشت و بسیاری از دانشجویان ساکن خوابگاه مسئولین دانشگاه را در این اتفاق مقصر می دانند.
به همین منظور امروز دوم خرداد، تجمعی در مقابل دانشکده ی انسانی در اعتراض به کوتاهی مسئولین دانشگاه برگزار شد و تا این لحظه چهار تن از دانشجویان به نام های ابولفضل گرمابی، راستین اعلمی، پوریا خالقی و مبین رستمیان بازداشت شده اند.
قابل ذکر است بیش از پنج نفر از دانشجویان دانشگاه مازندران روز گذشته به دانشگاه ممنوع الورود شده و چندین نفر نیز به حراست و نهادهای امنیتی احضار شده اند.
جواد علیخانی، فعال دانشجویی، به سلول انفرادی منتقل شد
جواد علیخانی، فعال دانشجویی دانشگاه چمران اهواز که از شرایط جسمانی نامساعدی رنج می برد، به سلول های انفرادی بند ٢۴٠ زندان اوین منتقل شده است.به گزارش دانشجونیوز به نقل از کلمه، جواد علیخانی در حالی که آخرین روزهای حبس ٣ ساله خود را دربند ٣۵٠ زندان اوین می گذراند، با تصمیم مسئولین زندان برای گذراندن یک دوره ٢٠ روزه انفرادی به بند ٢۴٠ زندان اوین منتقل شد.
بر اساس این گزارش، جواد علیخانی ٣هفته پیش و در اعتراض به دخالت های لواسانی نماینده وزارت اطلاعات و ٢٠٩ در سالن ملاقات به مشاجره لفظی پرداخت چرا که از وی خواسته بود تا لباس های خود را برای بازرسی بدنی در آورد که این موضوع با امتناع این فعال دانشجویی دانشگاه چمران اهواز روبرو شد.
جواد علیخانی، دانشجوی رشته دامپزشکی دانشگاه چمران اهواز، برای دومین بار در دوم خرداد ١٣٨٩ بازداشت شد.
این فعال دانشجویی پیش از این نیز در مهر ماه سال ٨٦ بازداشت و پس از ۱۱ ماه حبس در شهر اهواز، با قید وثیقه از زندان آزاد شده بود. وی در پاییز سال ١٣٨٧ در دادگاه انقلاب به ۵ سال حبس تعزیری محکوم شد که این حکم در دادگاه تجدید نظر به سه سال زندان کاهش یافت.
جواد علیخانی که ماه های نخست محکومیت خود را در زندان های اهواز سپری کرده بود، پس از انتقال به تهران، هم اکنون در زندان اوین آخرین روزهای دوران محکومیت خود را می گذراند.
برخورد یگان ویژه با دانشجویان بسیجی/ علی مطهری: اسامی را اعلام می کنم
در حالی که سخنان علی مطهری در باره مداخله سپاه در انتخابات واکنش های زیادی طی چند روز گذشته در پی داشت، وی هشدار داد اگر لازم باشد اسامی سرداران را اعلام می کند.در همین حال جمعی از دانشجویان بسیجی با تجمع در برابر مجلس با سخنان این نماینده تهران اعتراض کردند که با دخالت یگان ویژه متفرق شدند.
فرزند شهید مطهری در جلسه علنی امروز مجلس در پاسخ کسانی که سخنان او را زیر سوال برده و توهین آمیز خوانده اند، گفت: در این یکی دو روز شاهدواکنشهای بسیاری به نطقم بودند که عمدتا روی مساله اهانت و بی ادبی تاکید داشتند. این در حالی است که متن نطق من موجود است و صدای من هم هست. نمیفهمم کجای حرف من اهان تو بی ادبی بود؟
وی در مورد اظهاراتش درباره سپاه نیز ادامه داد: حرف من این بود که سپاه از برخی کاندیداهای مورد نظر خودش حمایت کرد و تمام قد وارد شد. حرف من این نبود که سپاه نتیجه صندوقها را تغییر داده است.
نماینده تهران با تاکید بر اینکه سپاه اساسا نباید وارد این موضوعات شود و این رفتار با توصیه امام(ره) در تعارض است، ادامه داد: بسیاری از سپاهیان هم این حرف مرا قبول دارند و اطلاع دقیق دارم که رهبر انقلاب هم از رفتار برخی افراد در سپاه اطلاع دارند و راضی نبودند.
مطهری هشدار داد که اگر برخی بر مواضع خود در خصوص سپاه اصرار کنند، اسامی آنها را میگوید.
به گزارش خبرآنلاین، در ابتدای جلسه امروز علی لاریجانی رئیس مجلس بی آنکه نامی از مطهری ببرد خواستار حفظ حرمت سپاه پاسداران و مسئولان قوای سهگانه شد.
همچنین هر چهار ناطق جلسه علنی امروز هم در نطقهایشان اشاراتی به اظهارات مطهری داشتند.
محمدحسن ابوترابیفرد، محمدمهدی مفتح و محمود احمدیبیغش در دفاع از سپاه سخن گفته و تا مرز حسود خواندن مطهری در انتقاداتش به دولت، پیش رفتند. اما مصطفی کواکبیان آخرین ناطق جلسه علنی امروز در دفاع از مطهری گفت: خوشحالم که سپاه پاسداران هرگونه دخالت در انتخابات را تکذیب کردند، اما اگر خواستند رسیدگی کنند هیاتی را به حوزه انتخابیه بنده هم بفرستند تا من هم مستنداتی را ارائه کنم.
در تذکرات شفاهی پایان جلسه امروز نیز رسایی و نادارن به اظهارات مطهری ایراد گرفته و حتی از تعقیب قضایی وی سخن گفتند.
روز یکشنبه، علی مطهری نماینده تهران در نطقی در صحن علنی مجلس به مداخله سپاه در انتخابات مجلس نهم اعتراض کرد و آن را خلاف دستور امام دانست. اما چند ساعت بعد، سخنگوی سپاه این نماینده را که بر اساس قانون اساسی در اظهارنظر درباره کلیه مسائل کشور مصونیت دارد، به پیگرد قانونی تهدید کرد و پس از آن خبرگزاری های نزدیک به اصولگرایان دهها مصاحبه علیه این نطق چند دقیقه ای انتشار دادند.
وی گفته بود: دخالت سپاه پاسداران در بسیاری از حوزههای انتخابیه به صورت حمایت جدی از کاندیداهای موردنظر خود بود. بسیاری از کاندیداها، چه آنها که رأی آوردند و چه آنها که رأی نیاوردند، این واقعیت را تأیید میکنند.
مطهری تصریح کرده بود که این امر آفتی برای سپاه و برای آینده انقلاب اسلامی و مخالف توصیه معروف امام(ره) است. وظیفه پاسداری از آرمانهای انقلاب اسلامی که در اساسنامه سپاه آمده، به معنی دخالت در سیاست نیست بلکه به معنی مبارزه با گروههای مسلحی مانند مجاهدین خلق، فرقان و پژاک است که قیام مسلحانه کردند.
سپاه پاسداران و بسیج از سال ۱۳۸۴ تاکنون نقش موثری در انتخابات مجلس و ریاست جمهوری داشته اند. نقشی که بر خلاف اهداف اولیه تاسیس این نهاد انقلابی است.
دخالت یگان ویژه
دانشجویان بسیجی معترضی که در واکنش به سخنان علی مطهری علیه سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، در مقابل درب اصلی مجلس شورای اسلامی تجمع کرده بودند با دخالت پلیس متفرق شدند.
جمعی از دانشجویان بسیجی امروز سه شنبه در اعتراض به سخنان اخیر علی مطهری نماینده تهران مبنی بر آنچه که وی آن را دخالت سپاه در انتخابات مجلس شورای اسلامی عنوان کرده بود، جلوی درب مجلس شورای اسلامی تجمع کردند.
دانشجویان تجمع کننده با ممانعت یگان ویژه نیروی انتظامی که در اطراف درب مجلس شورای اسلامی حضور داشتند، مواجه شدند.
خبر تجمع بسیج دانشجویی در اعتراض به اظهارات علی مطهری از ساعات آغازین جلسه علنی امروز مجلس شنیده شد که به دنبال انتشار این خبر یگان ویژه نیروی انتظامی مقابل مجلس و خیابان های اطراف مستقر و از برگزاری هر گونه تجمعی خودداری کرد.
به گزارش مهر ،سختگیری یگان ویژه نیروی انتظامی به حدی بود که حتی برای ورود خبرنگاران به داخل مجلس نیز ممانعت هایی به عمل آمد که پس از پادرمیانی گروه حراست مجلس مسئله برطرف شد.
تجمع دانشجویان بسیجی از اهرم های حامیان مصباح یزدی است که بعنوان ابزار فشار برای مخالفان خود از ان بهره می گیرند.
بعد از مقاله انتقادی سردار حسین علایی در مورد قیام نوزده دی، جمع کثیری از این گروه های ” خودجوش” با تجمع سازماندهی شده در برابر خانه این سردار دوران دفاع مقدس، به وی اهانت کرده و شعارهایی علیه وی دادند.
سه ایرانی دیگر در سوریه ربوده شدند
کاردار سفارت جمهوری اسلامی ایران در سوریه خبر ربایش سه کامیون دار ایرانی که روز گذشته از ترکیه وارد خاک سوریه شده بودند را تایید کرد.طی سه مرحله در ماه های اخیر سی و سه نفر از ایرانیان ربوده شده اند که تاکنون ۵ تن از آنان آزاد شده اند.
عباس گلرو اظهار کرد: علیرغم هشدارهای مکرر سفارت جمهوری اسلامی ایران و ارگانهای ذیربط در کشور مبنی بر عدم سفر زمینی اتباع کشورمان به سوریه، متاسفانه برخی با بی توجهی و بی اعتنائی به هشدارهای صورت گرفته و بدون هماهنگی با سفارت و مراجع ذیربط ، از طریق ترکیه ، زمینی وارد سوریه می شوند که از سوی گروههای مسلح معارضه سوریه مورد تعرض قرار گرفته و ربوده می شوند.
کاردار سفارت کشورمان در سوریه در رابطه با حادثه ربایش شب گذشته سه تن از شهروندان کشورمان گفت: آقایان مرتضی عادلی، حسین عالی نژاد و اسماعیل محمد زینالی رانندگان کامیونهائی بودند که حامل بار از ایران به مقصد سوریه بوده اند.
گلرو بی توجهی مسئولین شرکت پیمانکار و شرکت حمل و نقل نسبت به هشدارهای قبلی سفارت جمهوری اسلامی ایران را عامل اصلی این حادثه دانست. وی با اشاره به اینکه در نتیجه تلاشهای مستمر سفارت طی چند ماه گذشته موفق شدیم شهروندان ربوده شده ایرانی را از دست ربایندگان آزاد نمائیم اضافه کرد: متاسفانه این بی توجهی، همه زحماتی را که جهات ذیربط در آزادسازی اتباع ایرانی ربوده شده قبل از این حادثه انجام داده بودند را خنثی کرد.
در آخرین روزهای آذر ماه گذشته افراد مسلح ناشناس هفت مهندس و تکنسین ایرانی شاغل در نیروگاه برق «جندر» در حومه «حمص» را ربوده بودند .
همچنین ششم بهمن ، یازده زائر ایرانی را در مسیر حلب دمشق ربوده شدند. این در حالی بود که تنها یک هفته بعد از این آدم ربایی یازده زایر از لرستان نیز در نزدیکی حماه ربوده شدند.
پیام های بیرونی برای دخالت در ترکیب هیات رییسه مجلس/ می خواهند خانه ملت را دولتی کنند
همزمان با تلاش برای ریاست حداد عادل بر هیات رییسه مجلس شورای اسلامی، نماینده اهل تسنن خواست که مجلس جایگاه خود را حفظ کرده و دولتی نشود.محمدقسیم عثمانی در تذکری در صحن علنی مجلس اظهار داشت: پیامهای از بیرون از مجلس میآید که میخواهند در انتخابات هیات رئیسه مجلس نهم دخالت کنند و افرادی را برگزینند که مجلس را در اختیار قوه مجریه قرار دهند.
به گزارش خبرآنلاین،نماینده بوکان در مجلس هشتم و نهم، از نمایندگان خواست تا مانع از قیمه شدن مجلس در خورشت دولت شوند تا مجلس جایگاه مستقلش را حفظ کند و اختیاراتش را از دست ندهد. وی معتقد بود که نمایندگان چنین خواهند کرد و اجازه نمیدهند که مجلس استقلالش را از دست بدهد.
قیمت آپارتمان در تهران ۱٫۵برابر سانفرانسیسکو
مدیرعامل صندوق توسعه ملی با انتقاد از گرانی مسکن در تهران، از ۱٫۵ برابر بودن قیمت آپارتمان در تهران نسبت به سانفرانسیسکو آمریکا سخن گفت و افزود: براساس قانون، پرداخت تسهیلات ریالی از منابع این صندوق به بخش مسکن ممنوع است.رحیم قربانی در پاسخ به این سئوال که آیا صندوق توسعه ملی تسهیلاتی به بخش مسکن و ساختمان به صورت ارزی پرداخت می کند، گفت: نیاز بخش صنعت ساختمان و مسکن بیشتر ریالی است تا ارزی، اما صندوق توسعه ملی همواره بر این موضوع تاکید دارد که بخش ساختمان و مسکن از حلقه حمایتی صندوق خارج نیست.
مدیرعامل صندوق توسعه ملی با بیان اینکه تاکنون به بخش مسکن و ساختمان بی توجهی شده است، تصریح کرد: این در حالی است که اگر کسی بخواهد کارخانه ای مثلا مواد غذایی راه اندازی کند، می تواند از طریق بانکها تنها با آورده ای حدود ۲۰ درصد تسهیلات مورد نیاز را دریافت کند، اما دریافت تسهیلات در بخش مسکن مستلزم سپرده گذاری است.
وی اضافه کرد: تسهیلات دهی در بخش خرید و یا ساخت مسکن منوط به این است که حتما سپرده گذاری برای مدتی طولانی انجام شود، مثلا پولی برای ۶ ماه یا یکسال در حساب بماند تا در نهایت یک یا دو برابر آن وام دریافت شود، در صورتی که این روند برای هیچ بخش دیگری مصداق ندارد و چنین کاری را با سایر صنایع نمی کنیم.
به گزارش مهر، قربانی با اعلام اینکه محدودیتهایی اینچنینی را برای سایر بخشها قائل نشده ایم، یکی از دلایل عدم خانه دار شدن بسیاری از افراد را همین مشکلات و محدودیتها اعلام و تصریح کرد: اگر بخش ساختمان و مسکن هم مانند سایر صنایع مورد حمایت بانکها قرار گرفته بود، امروز هیچکس در کشور بدون مسکن نبود و قیمت مسکن نیز چنین نبود.
مدیرعامل صندوق توسعه ملی بخش مسکن و ساختمان را یک صنعت مادر و بزرگ که حدود ۱۵۰ رشته صنعتی را مولد و محرک می کند، عنوان کرد: از کارشناسان بخش مسکن متعجب هستم که چرا چنین موضوعاتی را مطرح نمی کنند.
وی خاطرنشان کرد: اگر بخش مسکن و ساختمان نیاز ارزی داشت، صندوق توسعه ملی آن را در اولویت پرداخت تسهیلات قرار می داد، اما بر اساس حکم قانون صندوق اجازه ندارد که تسهیلات را به صورت ریالی به این بخش پرداخت کند.
این مقام مسئول در صندوق توسعه ملی با انتقاد از وضعیت مسکن روستائیان و ذکر این مطلب که منازل روستائیان از مزارع آنها مهمتر است، گفت: در سال ای اخیر دولت تا حدودی به بخش مسکن توجه کرده است و بیشترین تسهیلات باید به بخش مسکن و ساختمان پرداخت شود.
قربانی ادامه داد: کم بهره ترین تسهیلات باید به بخش مسکن و ساختمان پرداخت شود و تصمیم گیریهای عجولانه و بدون پشتوانه برای این بخش شایسته برنامه ریزان نیست. شایسته نیست که مسکن تا این حد گران باشد و پس از۳۰ سال قیمت آپارتمان در تهران ۱٫۵ برابر قیمت آپارتمان در سانفرانسیسکو که گران ترین شهر آمریکا است، باشد، زیرا معنای آن بیسرپناه ماندن خانوارها و جوانان است.
مدیرعامل صندوق توسعه ملی خاطرنشان کرد: ۴۰ درصد از مردم ساکنین روستاها هستند و مسکن آنها ناپایدار است که نیازمند نوسازی و بازسازی است و باید دولت و بانکها به آنها تسهیلات مورد نیاز را پرداخت کنند.
وعده دولت به گاو و گوسفندها هم وفا نکرد؛ دامداری ها علوفه می خواهند
جلال محمودزاده در واکنش به وعده دولت مبنی بر اعطای علوفه ارزان قیمت به دامداری ها جهت کنترل قیمت شیر و گوشت قرمز در بازار گفت: دولت درهفته های گذشته اعلام کرده بود که علوفه ارزان قیمت در اختیار دامداری ها قرار می دهد تا بازار شیر و گوشت قرمز کنترل شود، در صورتیکه این وعده ها نیز مانند سایر وعده های دولت تاکنون محقق نشده و فقط در حد حرف باقی مانده است.عضو کمیسیون کشاورزی،آب و منابع طبیعی مجلس در گفت و گو با خانه ملت افزود: دولت در هفته های اخیر مدعی شد که در روزهای آینده قیمت شیر به قیمت اواخر سال گذشته باز می گردد، درصورتیکه با وجود مشکلاتی که دامداری ها با آن دست و پنجه نرم می کنند، این وعده عملی نیست و نباید انتظار کاهش قیمت شیر در روزهای آینده را داشت.
نماینده مردم مهاباد در مجلس شورای اسلامی در ادامه تصریح کرد: در حال حاضر مهمترین مشکل دامداری ها افزایش هزینه های انرژی و نیز دستمزد کارگران است که دولت باید نسبت به این موضوع هر چه سریعتر اقدامات لازم را انجام دهد، به طوریکه با وعده و وعید نمی شود بازار را کنترل کرد.
وی تأکید کرد: دولت بهتر است به جای واردات بی رویه و اختصاص بودجه به آن در صدد رفع مشکلات تولید کننده باشد و اگر وعده می دهد به آن عمل کند، زیرا دامداری ها با وعده اداره نمی شوند، بلکه دام ها علوفه می خواهند.
محمود زاده در ادامه اظهارداشت: در حال حاضر مشکلات تولید کنندگان تا حدی بالا گرفته که اغلب آن ها از عهده مخارج دامداری و علوفه دام بر نمی آیند که در نتیجه دام های شیرده خود را در اختیار کشتارگاه ها قرار می دهند که این موضوع به ضرر صنعت شیر و لبنیات کشور است.
عضو کمیسیون کشاورزی، آب و منابع طبیعی مجلس با بیان این که شیر خام باید به قیمتی بیش از ۶۳۰تومان از دامداران خریداری شود، گفت: پس از اجرای قانون هدفمندی یارانهها قیمت تمام شده تولید هر کیلو شیر خام افزایش یافت و خرید شیر خام به قیمت ۶۳۰تومان حتی هزینه های تولید را پوشش نمی دهد چه برسد به این که سودی نصیب دامداران شود و همین موضوع تولید را برای دامداران فاقد صرفه اقتصادی می کند.
نماینده مردم مهاباد در مجلس شورای اسلامی در پایان یادآور شد: تا کنون وعده های دولت برای اعطای علوفه ارزان قیمت به دامداری ها محقق نشده که بهتر است مشکلات موجود هر چه سریعتر بررسی شده و علوفه ارزان در اختیار دامداری ها قرار گیرد، در غیر اینصورت نمی توان انتظار کاهش قیمت شیر و گوشت قرمز را در آینده داشت.
انتقاد هاشمی رفسنجانی از غایبان دوران انقلاب: افراطیون هیچگاه به کشور خدمت نکردهاند
هاشمی رفسنجانی با توضیح اتکاء به مردم و نقش بیبدیل حضور مردم در تحولات تاریخ، افراطیگری را یکی از آفات لطمهزننده به اهداف انقلاب اسلامی خواند و گفت: همیشه مشی اعتدال و پرهیز از افراط و تفریط انقلاب را به پیش برده است، ولی متأسفانه در مقاطعی شاهدیم کسانی که اعتقادی به مبارزه با شاه نداشتند و یا آن را بیفایده و غیرضروری برمیشمردند، امروز مستقیم و یا غیرمستقیم هدایت برخی گروههای افراطی و تندرو را در دست گرفتهاند و برای کشور راهحل تجویز میکنند.رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام در دیدار جمعی از دانشجویان علوم سیاسی دانشگاه آزاد اسلامی به پرسشهای متعدد آنان پیرامون علل و عوامل وقوع انقلاب اسلامی، شکلگیری نظام جمهوری اسلامی و نیز نقش این کشور در منطقه حساس خلیج فارس پاسخ گفت.
به گزارش ایلنا، هاشمی رفسنجانی با گرامیداشت و تبریک سالروز حماسه آزادی خرمشهر، به تشریح علاقه و توجه مردم ایران در طول تاریخ به اسلام و مکتب تشیّع، نقش روحانیت در تفسیر و توضیح عقاید دینی و اسلامی بهخصوص پس از صفویه پرداخت و گفت: سیر تحولات تاریخی از صفویه تا امروز، بیانگر بارزتر شدن نقش روحانیت شیعه به عنوان مفسّر دین و نیز ملجاء و پناه مردم در مقابل ظلم و استبداد است.
رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام تحریم تنباکو را مهمترین بروز و ظهور روحانیت شیعه زمینهساز مشروطه در صحنه سیاسی تاریخ معاصر ایران خواند و با اشاره به وقوف قدرتهای خارجی و مستشرقین پس از این واقعه و انقلاب مشروطه به قدرت عظیم روحانیت و حمایت مردمی از آنان تصریح کرد: قدرتنمایی سیاسی روحانیت باعث شد که انگلیسیها رضاخان را برای کنترل و سرکوب این قشر تأثیرگذار علم کنند که اقدامات و مصادیق این چکمهپوش مستبد در ضدیت با دین و روحانیت به وضوح در تاریخ موجود است.
هاشمی رفسنجانی در ادامه به پیشتازی روحانیت در انقلاب مشروطه و حمایت مراجع و علمای نجف، قم و تهران در این زمینه اشاره کرد و گفت: عمومیترین عنصر تحرک جامعه ما به خصوص در تاریخ معاصر علائق مذهبی ایرانیان و التجاء جدّی آنان به روحانیت به عنوان مفسّران دین و عقاید اسلامی بوده است.
رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام، نقش روحانیت در ملی شدن نفت، شکست کودتای ۳۰ تیر سال ۴۲ و نیز ۱۵ خرداد و سال ۴۳ را بارز خواند و با اشاره به در پیش بودن سالگرد رحلت حضرت امام خمینی(ره) به تشریح نقش بیبدیل ایشان در تحرک اسلام سیاسی پس از رحلت آیتاللهالعظمی بروجردی گفت: یکی از مهمترین دلایل پیروزی انقلاب اسلامی، پیروی گسترده مردم از مرجع تقلید سیاسی زمان یعنی امام خمینی(ره) بود، چرا که تا قبل از آن به دلیل اینکه روحانیت اعتقادی به ورود به سیاست نداشت مبارزات ضداستبدادی و ضداستعماری مردم در مقاطع گوناگون اغلب به شکست و ناکامی میانجامید.
هاشمی رفسنجانی با توضیح اتکاء به مردم و نقش بیبدیل حضور مردم در تحولات تاریخ، افراطیگری را یکی از آفات لطمهزننده به اهداف انقلاب اسلامی خواند و گفت: همیشه مشی اعتدال و پرهیز از افراط و تفریط انقلاب را به پیش برده است، ولی متأسفانه در مقاطعی شاهدیم کسانی که اعتقادی به مبارزه با شاه نداشتند و یا آن را بیفایده و غیرضروری برمیشمردند، امروز مستقیم و یا غیرمستقیم هدایت برخی گروههای افراطی و تندرو را در دست گرفتهاند و برای کشور راهحل تجویز میکنند.
رئیس هیأت مؤسس دانشگاه آزاد اسلامی، در پاسخ به سؤالی در مورد نقش گروههای سیاسی در انقلاب، حضور دانشجویان و دانشگاهیان در انقلاب اسلامی را تعیینکننده خواند و تصریح کرد: اگر چه انقلاب اسلامی با رهبری روحانیت و حضور مردم در صحنه به سرانجام رسید، اما نادیده گرفتن نقش گروههای گوناگون سیاسی که براساس اعتقاد خود با استبداد طاغوت مبارزه کردند هم بیانصافی است، چرا که اتحاد و همدلی همه اقشار مردم انقلاب را به پیروزی رساند.
هاشمی رفسنجانی در ادامه به مراحل گوناگون شکلگیری نظام جمهوری اسلامی و موانع و توطئههای پیش روی آن اشاره و تصریح کرد: اگر حضور مردم در سه دهه گذشته و حمایت آنان از آرمانهای اصیل انقلاب نبود، جمهوری اسلامی امروز وجود خارجی نداشت.
رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام، روابط خارجی جمهوری اسلامی پس از انقلاب را تشریح کرد و با اشاره به هم پیمانی شرق و غرب و ارتجاع منطقه برای شکست نظام نوپای جمهوری اسلامی به خصوص در جنگ تحمیلی، تمسّک به اسلام، رهبری حضرت امام(ره) و حضور وفادارانه مردم را علت شکست توطئههای خارجی و داخلی خواند و تصریح کرد: علیرغم هجمههای بیپایان دشمنان نظام و انقلاب اسلامی، جمهوری اسلامی ایران توانست با ایثارگریهای شهدا و تدابیر دلسوزان نظام و اتحاد و همدلی اقشار مردم، جنگ تحمیلی را با اعلام صدام به عنوان متجاوز توسط سازمان ملل به پیروزی برساند.
هاشمی رفسنجانی، اتحاد و همدلی داخلی و اصلاح روابط و تعاملات خارجی را لازمه ادامه راه پیشرفت جمهوری اسلامی خواند و با تأکید بر لزوم بیان صریح مواضع و تأکید بر اصول در عین پرهیز از دشمنتراشی در دنیا و منطقه، به نحوه شکلگیری دانش صلحآمیز هستهای و پیگیری آن پس از جنگ تحمیلی اشاره کرد و گفت: رشد و تعالی این دانش نوین در دولت زمان دفاع مقدس و پس از آن نیز وجود داشت، اما به لحاظ روابط خوب با سایر کشورها و جلب اعتماد بینالمللی و نیز نظارت آژانس بینالمللی انرژی اتمی، بدون سروصدا به رشد خود ادامه داد و قطعاً پیشرفت امروز این دانش مفید حاصل تلاش و جدّیت همه دلسوزان پس از انقلاب بوده است.
رئیس هیأت امنای دانشگاه آزاد اسلامی در پاسخ به درخواست دانشجویان مبنی بر ارائه رهنمود و نصیحتی برای دانشجویان علوم سیاسی، جدیت در تحصیل علم، مطالعه تاریخ به صورت صحیح، تأکید بر آرمانها و اصول اسلامی و انسانی، پیشه ساختن پذیرش حق مردم صداقت و رعایت اعتدال و نیز پرهیز از افراط و تفریط را لازمه فعالیت آیندهسازان کشور خواند و گفت: افراطیون هیچگاه به کشور خدمت نکردهاند و کشور در مواردی از افراط ضربه خورده است.
جـــرس:
به
گزارش منابع خبری، زمانیكه پیشنهاد تشكیل هیاتی برای بررسی تخلفات مدیران و
مسئولان هم سطح آن در حال بررسی بود، انصاری نماینده اصلاح طلب زنجان در
مجلس هشتم گفت: حرفهایی كه مصطفی پورمحمدی رئیس سازمان بازرسی پشت صحنه می
زند خلاف قانون است.
همچنین علی لاریجانی چندین بار به پورمحمدی و نمایندگانی كه با وی صحبت می
كردند تذكر داد تا به جای حرف زدن به سخنان دیگر نمایندگان گوش دهند.
به گزارش آفتاب، سپس مصطفی پور محمدی برای دفاع از پیشنهاد تشكیل هیاتی
برای بررسی تخلفات مدیران و مسئولان به سخنرانی پرداخت و گفت من بیشتر عمر
خود را كار اجرایی كردم، که ناگهان لاریجانی گفت مشكل اتفاقا همین جاست.
در پایان، زمانی كه پورمحمدی با فریاد مجلس را محكوم می كرد كه برخورد
نامناسبی با سازمان بازرسی كل كشور دارد لاریجانی گفت:آقای پورمحمدی زمانی
كه وزیركشور بودید اینقدر انقلابی حرف نمی زدید.
به گزارش تارنمای آفتاب، صدها نیروی نظامی و یگان ویژه حصاری منظم به دور
ساختمان بهارستان كشیده اند و خودروهای نظامی در مقابل درب های مجلس شورای
اسلامی صف كشیده اند كه به نظر می رسد از وقوع اتفاقی جلوگیری خواهند كرد.
حمایت تشنج آمیز كوچك زاده از رسایی
حمید رسایی نماینده تهران در مجلس شورای اسلامی ضمن بیان تذكری اظهار داشت: همه می دانند مجلس آخرین روزهای خودش را طی می كند و در آخرین روزها باید خاطرات خوشی باقی بماند.
رسایی ادامه داد: اكثریت نمایندگان مجلس
هشتم با هر طیفی كه هستند نسبت به برخی امور انتقاداتی هم اگر داشتند و در
قالب نطق بیان كردند اما ادب را رعایت كردند. اگر هم كسی از جاده انصاف
خارج شده اما بی ادبی نكرده است.
وی گفت: متاسفانه در روزهای آخر بیاناتی گفته می شود...، که در اینجا باهنر
كه ریاست جلسه را بر عهده داشت صحبت رسایی را قطع كرد و رسایی خطاب به وی
گفت: اجازه دهید من یك جمله كوتاه بگویم و این روزهای آخر اوقات ما را تلخ
نكنید.
رسایی كه همچنان اصرار به صحبت كردن داشت باهنر دستور داد تا تریبون وی را
قطع كنند و گفت: من اجازه نمی دهم صحبت كنید و با هم تعارف هم نداریم.
پس از پایان بحث رسایی و باهنر، كوچك زاده دیگر نماینده تهران در حمایت از
رسایی برخواست و در صحن علنی خطاب به هیات رئیسه با پرخاش اعتراض كرد و
برای دقایقی جو صحن را متشنج كرد.
طرح دائمی شدن قانون اصلاح موادی از قانون تشكیل سازمان بازرسی تصویب نشد
نمایندگان مجلس با مسکوت ماندن طرح دائمی شدن قانون اصلاح موادی از قانون تشکیل سازمان بازرسی کل کشور به مدت سه ماه مخالفت کردند.
به گزارش این منبع خبری، طرح مذکور بر اساس ماده 180 آئیننامه داخلی
پارلمان، توسط 25 نفر از نمایندگان به مجلس ارائه شده بود كه با 83 رای
موافق، 73 رای مخالف و 20 رای ممتنع از 221 نماینده حاضر در جلسه، تصویب
نشد.
موسیالرضا ثروتی نماینده بجنورد به عنوان طراح پیشنهاد مذکور، به ایراد
صحبت پرداخت و گفت: قانونی که هماکنون در حال بررسی آن هستیم، به 6 دلیل
با ایراد و اشکال مواجه است. این قانون در سال 1360 تصویب شده و 3 بار
اصلاحیه خورده و یک بار نیز طبق اصل 85 مورد رسیدگی قرار گرفته اما امروز
کمیسیون قضایی این طرح را با یک ماده واحده به صحن علنی ارائه داده است.
ثروتی ادامه داد: طبق ماده 141 آئیننامه داخلی مجلس، نمایندگان و دولت
نمیتوانند طرحی ارائه دهند که چندین موضوع داشته باشد اما آن را با یک
عنوان تقدیم کنند، این خلاف ماده 141 آئیننامه داخلی مجلس است.
وی با تاکید بر اینکه کل نظام از این قانون متأثر است، بنابراین به صلاح
نیست با عجله آن را تصویب کنیم، تاکید کرد: اجازه دهید این قانون در مجلس
نهم با پیشنهادات نمایندگان و بحثهای کارشناسی به سرانجام برسد ضمن آنکه
هنوز یکسال از مدت اجرای آزمایشی این قانون باقی مانده است.
این نماینده مجلس همچنین این طرح را خلاف قانون و آیین نامه داخلی مجلس
دانست و خواستار خارج شدن طرح مذکور از دستورکار مجلس شد اما لاریجانی كه
ریاست مجلس را بر عهده داشت گفت: این طرح خلاف قانون نیست.
همچنین در ادامه نیز موسی قربانی عضو کمیسیون حقوقی و قضایی مجلس، با این
پیشنهاد مخالفت كرد و در توضیح این مخالفت گفت: طرح مذکور به طور مفصل در
کمیسیون حقوقی و قضائی مجلس مورد رسیدگی قرار گرفته ولی کسی عجله دارد که
دنبال طرح بعدی است.
نماینده قائنات ادامه داد: میخواهند عدهای در آموزش و پرورش استخدام شود،
به همین دلیل پیشنهاد مسکوت ماندن طرح دائمی شدن قانون اصلاح موادی از
قانون تشکیل سازمان بازرسی کل کشور را ارائه دادهاند.
این عضو کمیسیون حقوقی و قضایی مجلس با بیان اینکه همه ما از فسادهای موجود
در ادارات، مینالیم، گفت: اگر بازرسی در کشور قویتر شود، به اینجا
نمیرسیم. کمیسیون حقوقی و قضایی روی این طرح کار کرده و 9 ماه پیش گزارش
خود را تقدیم هیئت رئیسه مجلس کرده است از این رو بهتر است رسیدگی به این
طرح را ادامه دهیم چراکه هیچ مشکلی وجود ندارد. اگر مجلس این طرح را مهم
نمیدانست، هرگز به فوریت آن رای نمیداد؛ همه می دانند که بازرسی مسئله
مهمی در کشور است و اگر وظایف خود را به درستی انجام دهد، سایر مشکلات حل
میشود.