تولید در مرز ورشکستگی
افزایش یکباره قیمتها در سبد معیشت خانوار در ۱.۵ ماه اخیر باعث کاهش قدرت
خرید کارگران شده است به نحوی که حداقل دستمزد ٣٨۹هزارتومانی سال ۹۱ در
خوشبینانهترین حالت فقط ۵۰درصد هزینههای کارگران را تامین میکند.
افزایش حداقل دستمزدهای دریافتی کارگران در پایان هر سال به منظور تقویت
قدرت خرید کارگران و مشمولان قانون کار از سوی شورایعالی کار متشکل از
نمایندگان دولت، کارگران و کارفرمایان انجام میشود. به صورت کلی، در
ماههای پایانی هر سال مباحث مختلف و موضوعات متنوعی در این شورا به بحث و
بررسی گذاشته میشود و در نهایت درصدی به عنوان افزایش حداقل دستمزد سال
جدید کارگران در نظر گرفته میشود که این میزان در سالجاری ۱٨درصد و
معادل ۵۹هزار و ۴۰۰ تومان افزایش نسبت به سال ۹۰ در نظر گرفته شد. همچنین
اعلام شد که حداقل دستمزد کارگران در سالجاری نباید از ٣٨۹هزار و ۷۰۰
تومان کمتر باشد و در صورت عدم اجرای مصوبه شورایعالی کار از سوی
کارفرمایان، مراتب میتواند از سوی مشمولان قانون کار پیگیری شود.
در واقع هدف از افزایشهای سالانه حداقل دستمزد کارگران که به تبع آن میزان کل دریافتی افراد نیز بهبود خواهد یافت، تقویت سبد معیشت خانوار و قدرت خرید جامعه کاری شاغل در واحدها و بنگاههای مختلف اقتصادی کشور است. با اینکه در پایان سال گذشته افزایش حدود ۶۰هزار تومانی که در نهایت با سایر مزایا حداقل صدهزار تومان به حقوق هر کارگر خواهد افزود، به نوعی موجب رضایت نمایندگان کارگری شده بود، اما خیلی زود با وقوع گرانیهای جهشی دو ماه ابتدای سال موجب نگرانی خانوار کارگری شد.
افزایش یکباره و بدون توجیه قیمتها در ماههای اخیر باعث افزایش شکاف بین درآمدها و هزینههای کارگران شده است به نحوی که میتوان گفت نه تنها افزایش ۱٨درصدی حداقل دستمزد سالجاری باعث تقویت قدرت خرید کارگران نشده است بلکه با جهش یکباره قیمتها، افزایش ۶۰هزار تومانی حداقل مزد سال ۹۱ تاثیر چندانی در زندگی کارگران نداشته است.
علیاکبر عیوضی با تاکید بر اینکه خوراک و مسکن در ۱.۵ ماه اخیر بیشترین افزایش قیمت و تاثیر منفی را در سبد هزینههای خانوار کارگران داشته است، گفت: حداقل دستمزد ٣٨۹هزار تومانی سالجاری در بهترین حالت فقط ۵۰درصد نیازهای کارگران را تامین خواهد کرد.
عضو هیاتمدیره کانون شوراهای اسلامی کار استان تهران، ادامه داد: گوشت قرمز در ماههای گذشته از ۱۴هزار تومان در هر کیلو به ۲۴هزار تومان افزایش یافت و آنگاه دولت اعلام کرد قیمت را به حالت قبل بازمیگرداند. اما آیا کاهش قیمت ۲۴هزار تومان به ۲۰ یا ۱٨هزار تومان به معنای بازگشت قیمتهاست؟ وی تاکید کرد: در مدت ۱.۵ ماه گذشته قیمت هر کیلوگرم گوشت قرمز ۱۰هزار تومان افزایش یافته که این مساله تاثیر منفی زیادی در معیشت خانوار کارگری گذاشته است. دولت و تعزیرات اعلام میکنند، میخواهند قیمتها را کنترل کنند ولی جامعه کارگری چنین اقدامی را در بازار مشاهده نمیکنند. این مقام مسوول کارگری تاکید کرد: فردی که ٣٨۹هزار تومان حداقل دستمزد مصوب شورای کار را در هر ماه کار دریافت میکند، چگونه میتواند افزایش قیمتهای برنج و گوشت قرمز را جبران کند؟
این روزها و درست در زمانی که به خوبی سالجاری، سال تولید ملی معرفی شده است مسوولان اجرایی، کار اقتصاد را به جایی رساندهاند که ظاهرا تولیدکنندگان؛ مصیبتزدگان اقتصادی نام گرفتهاند. در چنین شرایطی یادآوری وضع تولید برای مدیران دولتی اقتصاد که میخواهند سال تولید را به مقصد برسانند حتما مفید است اما بررسی روند شکلگیری منحنی اقتصاد کشور در چند سال گذشته فتیله این نگرانی را روشن میکند که آیا برنامهریزان اقتصادی میتوانند دغدغه تولید را برطرف کنند؟ کارشناسان اقتصادی بر این باورند که اگر سیاستهای اقتصادی مانند چند سال گذشته ادامه یابد و برنامههای اقتصادی در اختیار واردات قرار بگیرند، باز هم امیدی به بازکردن گرههای اقتصادی باقی نمیماند. بدون شک اقتصاد ایران در هفت سال گذشته، طلاییترین دورههای نفتی را تجربه کرده ولی حالا کار به جایی رسیده است که باید تولید به اصلیترین دغدغه برای اقتصاد ایران تبدیل شود. آگاهان اقتصادی میگویند تولید تا مرز ورشکستگی پیش رفته است. از بیکاری موجود در کشاورزی تا گسترش بیکاری در میان صیادان و همچنین رشد دوباره بیکاری در صنعت نساجی و شکل گرفتن غده بیکاری در بسیاری از حوزههای صنعتی، دیگر جای هیچ تعارفی برای تولید باقی نگذاشته است.
آسیب به بنیانهای تولید
«طی شش سال گذشته سیاستهای اقتصادی تولید کشور را با مشکل مواجه کرده است و شرایط فعلی کاملا قابل پیشبینی بود.» این جمله را علی قنبری، کارشناس اقتصادی به ایلنا میگوید. او معتقد است: مهمترین پیامد بیکاری در حوزه اقتصادی آسیبهایی است که به بنیانهای تولید در کشور وارد میشود. «علی قنبری» با بیان اینکه عرضه انبوه نیروی کار با ایجاد فرصتهای شغلی جدید همخوانی ندارد، اظهار کرد: بیکاریای که اکنون در کشور وجود دارد، امری تصادفی نیست و محصول سیاستهای اقتصادی است. این استاد دانشگاه در توضیح ادعای خود گفت: در حال حاضر نرخ بالای بیکاری در کشور نتیجه سیاستهای ضدتولیدی است. قنبری واردات بیرویه کالا به داخل کشور را موجب عدم رقابتپذیری محصولات واحدهای تولیدی کشور عنوان کرد و گفت: سیاست دولت در راستای واردات ۲۴میلیارد دلاری موجبات نابودی تولیدات داخلی کشور را فراهم کرد. قنبری یادآور شد: دهها شرکت تولیدکننده منابع دام و طیور و دامداریها به دلیل عدم حمایتهای دولت و به دلیل افزایش قیمت هزینههای نهادهها و بهخصوص انرژی در اثر طرح موسوم به هدفمندی یارانهها (که عملا طرح آزادسازی قیمتها بود) دچار ورشکستی شده یا در آستانه ورشکستگی هستند. بدون شک حکایت حال کارگران و آدمهایی که چرخ تولید را میچرخانند خود بهترین تصویر برای بیان وضع نهچندان خوشایند تولید است. این روزها از گوشه و کنار شنیده میشود که کارگران چهره یخزده تولید را نشان میدهند. آمار اخراج آنها هر روز افزایش مییابد و هر روز شنیده میشود که یکی از برنامهریزان دولتی اقتصاد از تولید دفاع کرده و شرایط صنعت را در کشور سفید ارزیابی کرده است. البته این ادعا به سختی از سوی سایر دستاندرکاران پذیرفته میشود.
ظرفیتهای هشدار دهنده
واقعیت این است که برای اقتصاد ایران و پرداختن به تولید باید وقت را جدی گرفت. در دو سال گذشته سیاستهای تحولی دولت نیز تنها توزیع پول در میان اقشار مصرفکننده یا بدنه اجتماعی را در نظر داشته است و این در حالی است که واحدهای صنعتی برای مقابله با اشتهای سیاستهای دولتی اقتصاد در برابر واردات بیش از هر زمان دیگری به نقدینگی نیاز دارند. اکنون کار به جایی رسیده است که واحدهای تولیدی با کمترین ظرفیت کار میکنند و این ظرفیتهای خطرناک میتواند موجبات افت بیشتر شاخصهای صنعتی را فراهم کند. «اکثر کارخانجات در گذشته در سه شیفت کار و با حداکثر نیرو تولید میکردند اما هماکنون این واحدها با حداقل ظرفیت نیروی کار، در یک شیفت فعال هستند.» این نکته را یک کارشناس صنعتی میگوید. وی اضافه میکند: «بعد از اجرای قانون هدفمند کردن یارانهها هماکنون در خراسانرضوی تنها ۳۰درصد از واحدهای صنعتی فعالیت میکنند.» «حسین رسولی» همچنین ضمن بیان اینکه برخی از واحدهای صنعتی به دلیل اجرای قانون هدفمند کردن یارانهها در تامین مواد اولیه و فروش تولیدی خود با مشکل مواجه شدهاند به ایلنا میگوید: علاوه بر افزایش قیمت حاملهای انرژی و مواد اولیه ناشی از اجرای قانون هدفمند کردن یارانهها، بحث تحریمها نیز فشار مضاعفی بر بخش صنعت وارد کرده است. دبیر اجرایی خانه کارگر خراسانرضوی با اشاره به اینکه اکثر کارخانجات در گذشته در سه شیفت کار و با حداکثر نیرو تولید میکردند، افزود: هماکنون این واحدها با حداقل ظرفیت نیروی کار در یک شیفت فعال هستند. این فعال کارگری با ذکر نمونه میگوید: چراغ شهرکهای صنعتی خراسانرضوی نیمهخاموش است.
منبع: خبرگزاری مهر و روزنامه ی شرق
در واقع هدف از افزایشهای سالانه حداقل دستمزد کارگران که به تبع آن میزان کل دریافتی افراد نیز بهبود خواهد یافت، تقویت سبد معیشت خانوار و قدرت خرید جامعه کاری شاغل در واحدها و بنگاههای مختلف اقتصادی کشور است. با اینکه در پایان سال گذشته افزایش حدود ۶۰هزار تومانی که در نهایت با سایر مزایا حداقل صدهزار تومان به حقوق هر کارگر خواهد افزود، به نوعی موجب رضایت نمایندگان کارگری شده بود، اما خیلی زود با وقوع گرانیهای جهشی دو ماه ابتدای سال موجب نگرانی خانوار کارگری شد.
افزایش یکباره و بدون توجیه قیمتها در ماههای اخیر باعث افزایش شکاف بین درآمدها و هزینههای کارگران شده است به نحوی که میتوان گفت نه تنها افزایش ۱٨درصدی حداقل دستمزد سالجاری باعث تقویت قدرت خرید کارگران نشده است بلکه با جهش یکباره قیمتها، افزایش ۶۰هزار تومانی حداقل مزد سال ۹۱ تاثیر چندانی در زندگی کارگران نداشته است.
علیاکبر عیوضی با تاکید بر اینکه خوراک و مسکن در ۱.۵ ماه اخیر بیشترین افزایش قیمت و تاثیر منفی را در سبد هزینههای خانوار کارگران داشته است، گفت: حداقل دستمزد ٣٨۹هزار تومانی سالجاری در بهترین حالت فقط ۵۰درصد نیازهای کارگران را تامین خواهد کرد.
عضو هیاتمدیره کانون شوراهای اسلامی کار استان تهران، ادامه داد: گوشت قرمز در ماههای گذشته از ۱۴هزار تومان در هر کیلو به ۲۴هزار تومان افزایش یافت و آنگاه دولت اعلام کرد قیمت را به حالت قبل بازمیگرداند. اما آیا کاهش قیمت ۲۴هزار تومان به ۲۰ یا ۱٨هزار تومان به معنای بازگشت قیمتهاست؟ وی تاکید کرد: در مدت ۱.۵ ماه گذشته قیمت هر کیلوگرم گوشت قرمز ۱۰هزار تومان افزایش یافته که این مساله تاثیر منفی زیادی در معیشت خانوار کارگری گذاشته است. دولت و تعزیرات اعلام میکنند، میخواهند قیمتها را کنترل کنند ولی جامعه کارگری چنین اقدامی را در بازار مشاهده نمیکنند. این مقام مسوول کارگری تاکید کرد: فردی که ٣٨۹هزار تومان حداقل دستمزد مصوب شورای کار را در هر ماه کار دریافت میکند، چگونه میتواند افزایش قیمتهای برنج و گوشت قرمز را جبران کند؟
این روزها و درست در زمانی که به خوبی سالجاری، سال تولید ملی معرفی شده است مسوولان اجرایی، کار اقتصاد را به جایی رساندهاند که ظاهرا تولیدکنندگان؛ مصیبتزدگان اقتصادی نام گرفتهاند. در چنین شرایطی یادآوری وضع تولید برای مدیران دولتی اقتصاد که میخواهند سال تولید را به مقصد برسانند حتما مفید است اما بررسی روند شکلگیری منحنی اقتصاد کشور در چند سال گذشته فتیله این نگرانی را روشن میکند که آیا برنامهریزان اقتصادی میتوانند دغدغه تولید را برطرف کنند؟ کارشناسان اقتصادی بر این باورند که اگر سیاستهای اقتصادی مانند چند سال گذشته ادامه یابد و برنامههای اقتصادی در اختیار واردات قرار بگیرند، باز هم امیدی به بازکردن گرههای اقتصادی باقی نمیماند. بدون شک اقتصاد ایران در هفت سال گذشته، طلاییترین دورههای نفتی را تجربه کرده ولی حالا کار به جایی رسیده است که باید تولید به اصلیترین دغدغه برای اقتصاد ایران تبدیل شود. آگاهان اقتصادی میگویند تولید تا مرز ورشکستگی پیش رفته است. از بیکاری موجود در کشاورزی تا گسترش بیکاری در میان صیادان و همچنین رشد دوباره بیکاری در صنعت نساجی و شکل گرفتن غده بیکاری در بسیاری از حوزههای صنعتی، دیگر جای هیچ تعارفی برای تولید باقی نگذاشته است.
آسیب به بنیانهای تولید
«طی شش سال گذشته سیاستهای اقتصادی تولید کشور را با مشکل مواجه کرده است و شرایط فعلی کاملا قابل پیشبینی بود.» این جمله را علی قنبری، کارشناس اقتصادی به ایلنا میگوید. او معتقد است: مهمترین پیامد بیکاری در حوزه اقتصادی آسیبهایی است که به بنیانهای تولید در کشور وارد میشود. «علی قنبری» با بیان اینکه عرضه انبوه نیروی کار با ایجاد فرصتهای شغلی جدید همخوانی ندارد، اظهار کرد: بیکاریای که اکنون در کشور وجود دارد، امری تصادفی نیست و محصول سیاستهای اقتصادی است. این استاد دانشگاه در توضیح ادعای خود گفت: در حال حاضر نرخ بالای بیکاری در کشور نتیجه سیاستهای ضدتولیدی است. قنبری واردات بیرویه کالا به داخل کشور را موجب عدم رقابتپذیری محصولات واحدهای تولیدی کشور عنوان کرد و گفت: سیاست دولت در راستای واردات ۲۴میلیارد دلاری موجبات نابودی تولیدات داخلی کشور را فراهم کرد. قنبری یادآور شد: دهها شرکت تولیدکننده منابع دام و طیور و دامداریها به دلیل عدم حمایتهای دولت و به دلیل افزایش قیمت هزینههای نهادهها و بهخصوص انرژی در اثر طرح موسوم به هدفمندی یارانهها (که عملا طرح آزادسازی قیمتها بود) دچار ورشکستی شده یا در آستانه ورشکستگی هستند. بدون شک حکایت حال کارگران و آدمهایی که چرخ تولید را میچرخانند خود بهترین تصویر برای بیان وضع نهچندان خوشایند تولید است. این روزها از گوشه و کنار شنیده میشود که کارگران چهره یخزده تولید را نشان میدهند. آمار اخراج آنها هر روز افزایش مییابد و هر روز شنیده میشود که یکی از برنامهریزان دولتی اقتصاد از تولید دفاع کرده و شرایط صنعت را در کشور سفید ارزیابی کرده است. البته این ادعا به سختی از سوی سایر دستاندرکاران پذیرفته میشود.
ظرفیتهای هشدار دهنده
واقعیت این است که برای اقتصاد ایران و پرداختن به تولید باید وقت را جدی گرفت. در دو سال گذشته سیاستهای تحولی دولت نیز تنها توزیع پول در میان اقشار مصرفکننده یا بدنه اجتماعی را در نظر داشته است و این در حالی است که واحدهای صنعتی برای مقابله با اشتهای سیاستهای دولتی اقتصاد در برابر واردات بیش از هر زمان دیگری به نقدینگی نیاز دارند. اکنون کار به جایی رسیده است که واحدهای تولیدی با کمترین ظرفیت کار میکنند و این ظرفیتهای خطرناک میتواند موجبات افت بیشتر شاخصهای صنعتی را فراهم کند. «اکثر کارخانجات در گذشته در سه شیفت کار و با حداکثر نیرو تولید میکردند اما هماکنون این واحدها با حداقل ظرفیت نیروی کار، در یک شیفت فعال هستند.» این نکته را یک کارشناس صنعتی میگوید. وی اضافه میکند: «بعد از اجرای قانون هدفمند کردن یارانهها هماکنون در خراسانرضوی تنها ۳۰درصد از واحدهای صنعتی فعالیت میکنند.» «حسین رسولی» همچنین ضمن بیان اینکه برخی از واحدهای صنعتی به دلیل اجرای قانون هدفمند کردن یارانهها در تامین مواد اولیه و فروش تولیدی خود با مشکل مواجه شدهاند به ایلنا میگوید: علاوه بر افزایش قیمت حاملهای انرژی و مواد اولیه ناشی از اجرای قانون هدفمند کردن یارانهها، بحث تحریمها نیز فشار مضاعفی بر بخش صنعت وارد کرده است. دبیر اجرایی خانه کارگر خراسانرضوی با اشاره به اینکه اکثر کارخانجات در گذشته در سه شیفت کار و با حداکثر نیرو تولید میکردند، افزود: هماکنون این واحدها با حداقل ظرفیت نیروی کار در یک شیفت فعال هستند. این فعال کارگری با ذکر نمونه میگوید: چراغ شهرکهای صنعتی خراسانرضوی نیمهخاموش است.
منبع: خبرگزاری مهر و روزنامه ی شرق
اخبار روز: گروهی از فعالین سیاسی ایرانی در نامه ای به کمیسرعالی
حقوق بشر ملل متحد، خواستار آزادی فریبرز رئیس دانا نویسنده و اقتصاددان چپ
گرا و عضو کانون نویسندگان ایران شده اند.
فریبرز رئیس دانا اقتصاد دان وفعال اجتماعی - سیاسی بدنبال مصاحبه انتقادی درباره "طرح هدفمندسازی یارانه ها"، توسط جمهوری اسلامی در آذر ۱٣٨۹ دستگیر و بازداشت، و پس از یکماه با وثیقه آزاد گردید و دوباره در اول خرداد ۱٣۹۱ بازداشت وزندانی شد. از نظر جمهوری اسلامی "جرم" او ابراز نظر درباره طرح خانمان برانداز یارانه های دولت بوده و به بیان دیگر کسی حق ندارد درباره سیاست مستبدان اظهار نظر کند و آنرا به نقد بکشد.
سرکوب جامعه ایران و نیز روشنفکران ودانشگاهیان، بیش از سی وسه سال است که توسط حاکمان ادامه دارد، نقض مدام حقوق بشر، دادگاههای فاقد صلاحیت و شرایط غیر انسانی در زندانها یک واقعیت مستمر می باشد و امروز دستگیری فریبرز رئیس دانا نشانه دیگری از ادامه خشونت حاکم بر کشور ما است.
ما همبستگی خود را با تمامی زندانیان سیاسی و پشتیبانی خود را از آقای رئیس دانا اعلام نموده و خواستار آزادی بدون قید و شرط تمامی زندانیان سیاسی هستیم.
ما اقدامات خودکامه جمهوری اسلامی را محکوم نموده و از تمامی سازمانهای بین المللی حقوق بشر بویژه از کمیسرعالی حقوق بشر ملل متحد می خواهیم برای آزادی تمامی زندانیان سیاسی قاطعانه اقدام کند.
امضاء کنندگان:
بیژن آبادی، رسول آذرنوش، کمال ارس، حمید آزادی، بیژن افتخاری، محمد اقتداری، رضا اکرمی، بهمن امینی، شاهین انزلی، وهاب انصاری، جلال ایجادی، عباس بختیاری، مهران براتی، رضا براهنی ، فرزین بستجانی، فرامرز بهار، شهلا بهار دوست، سهراب بهداد، امین بیات، بهرام پرتوی، علیرضا پرچی زاده، امیر پیشداد، قادر تمیمی، حسن جعفری، گیسو جهانگیری، جواد جواهری، فروغ جواهری، جمال الدین حسینی، افسانه خاکپور، اسمائیل ختائی، عباس خرسندی، توران دانا، مهرداد درویش پور، رضا دقتی، حسین دولت آبادی، حمید راستگونیا، ناصر رحمانی نژاد، جلال رستمی، سهیل رسولی، امیر رشیدی، مصطفی رمضانی، بهروز سورن، اکبر سیف، ناهید سیف، حسن شریعتمداری، پرویز شوکت، رسول شوکتی، حماد شیبانی، علی صدارت، علی اصغر صدر حاج سید جوادی، حسن طالبی، عباس عاقلی زاده، کیکاووس عباسی، مرتضی عبداللهی، شهلا عبقری، فرزانه عظیمی، رضا علامه زاده، حسین علوی، سپیده، فارسی، مسعود فتحی، سعید فدوی، حمید فدوی، فرهاد فرجاد، ویدا فرهودی، آراز فنی، فیروزه فولادی، وجیه قاسمی، فرهنگ قاسمی، فرزانه قاسمی، محسن قائم مقام، کامبیز قائم مقام، آیدا قجر، یدی قربانی، احد قربانی دهناری، کیان کاتوزیان، فرشین کاظمی نیا، زهره کریم زاده، رضا کریمی، حمید کوثری، علی گوشه، حسن لباسچی، حسن ماسالی، هدایت متین دفتری، پرویز مختاری، علی مختاری، رضا مرزبان، مصطفی مرید، مهران مصطفوی، حسن مکارمی، پروین ملک، مرتضی ملک محمدی، سیروس ملکوتی، احسان منصوری، ناصر مهاجر، علی مهتدی، بیژن مهر، محمد علی مهر آسا، جهان مهربخش، باقر مومنی، انور میر ستاری، شکوه میرزادگی، سیروس میرزایی، حسن نایب هاشم، جمیله ندائی، محسن نژاد، داوود نوایان، مهناز هدایتی، عطا هودشتیان، رضا هیوا، اسفندیار یار بهار شیدایان، طلعت یگانه تبریزی، محسن یلفانی.
فریبرز رئیس دانا اقتصاد دان وفعال اجتماعی - سیاسی بدنبال مصاحبه انتقادی درباره "طرح هدفمندسازی یارانه ها"، توسط جمهوری اسلامی در آذر ۱٣٨۹ دستگیر و بازداشت، و پس از یکماه با وثیقه آزاد گردید و دوباره در اول خرداد ۱٣۹۱ بازداشت وزندانی شد. از نظر جمهوری اسلامی "جرم" او ابراز نظر درباره طرح خانمان برانداز یارانه های دولت بوده و به بیان دیگر کسی حق ندارد درباره سیاست مستبدان اظهار نظر کند و آنرا به نقد بکشد.
سرکوب جامعه ایران و نیز روشنفکران ودانشگاهیان، بیش از سی وسه سال است که توسط حاکمان ادامه دارد، نقض مدام حقوق بشر، دادگاههای فاقد صلاحیت و شرایط غیر انسانی در زندانها یک واقعیت مستمر می باشد و امروز دستگیری فریبرز رئیس دانا نشانه دیگری از ادامه خشونت حاکم بر کشور ما است.
ما همبستگی خود را با تمامی زندانیان سیاسی و پشتیبانی خود را از آقای رئیس دانا اعلام نموده و خواستار آزادی بدون قید و شرط تمامی زندانیان سیاسی هستیم.
ما اقدامات خودکامه جمهوری اسلامی را محکوم نموده و از تمامی سازمانهای بین المللی حقوق بشر بویژه از کمیسرعالی حقوق بشر ملل متحد می خواهیم برای آزادی تمامی زندانیان سیاسی قاطعانه اقدام کند.
امضاء کنندگان:
بیژن آبادی، رسول آذرنوش، کمال ارس، حمید آزادی، بیژن افتخاری، محمد اقتداری، رضا اکرمی، بهمن امینی، شاهین انزلی، وهاب انصاری، جلال ایجادی، عباس بختیاری، مهران براتی، رضا براهنی ، فرزین بستجانی، فرامرز بهار، شهلا بهار دوست، سهراب بهداد، امین بیات، بهرام پرتوی، علیرضا پرچی زاده، امیر پیشداد، قادر تمیمی، حسن جعفری، گیسو جهانگیری، جواد جواهری، فروغ جواهری، جمال الدین حسینی، افسانه خاکپور، اسمائیل ختائی، عباس خرسندی، توران دانا، مهرداد درویش پور، رضا دقتی، حسین دولت آبادی، حمید راستگونیا، ناصر رحمانی نژاد، جلال رستمی، سهیل رسولی، امیر رشیدی، مصطفی رمضانی، بهروز سورن، اکبر سیف، ناهید سیف، حسن شریعتمداری، پرویز شوکت، رسول شوکتی، حماد شیبانی، علی صدارت، علی اصغر صدر حاج سید جوادی، حسن طالبی، عباس عاقلی زاده، کیکاووس عباسی، مرتضی عبداللهی، شهلا عبقری، فرزانه عظیمی، رضا علامه زاده، حسین علوی، سپیده، فارسی، مسعود فتحی، سعید فدوی، حمید فدوی، فرهاد فرجاد، ویدا فرهودی، آراز فنی، فیروزه فولادی، وجیه قاسمی، فرهنگ قاسمی، فرزانه قاسمی، محسن قائم مقام، کامبیز قائم مقام، آیدا قجر، یدی قربانی، احد قربانی دهناری، کیان کاتوزیان، فرشین کاظمی نیا، زهره کریم زاده، رضا کریمی، حمید کوثری، علی گوشه، حسن لباسچی، حسن ماسالی، هدایت متین دفتری، پرویز مختاری، علی مختاری، رضا مرزبان، مصطفی مرید، مهران مصطفوی، حسن مکارمی، پروین ملک، مرتضی ملک محمدی، سیروس ملکوتی، احسان منصوری، ناصر مهاجر، علی مهتدی، بیژن مهر، محمد علی مهر آسا، جهان مهربخش، باقر مومنی، انور میر ستاری، شکوه میرزادگی، سیروس میرزایی، حسن نایب هاشم، جمیله ندائی، محسن نژاد، داوود نوایان، مهناز هدایتی، عطا هودشتیان، رضا هیوا، اسفندیار یار بهار شیدایان، طلعت یگانه تبریزی، محسن یلفانی.
برطبق آمارهای رسمی منتشر شده توسط نهادهای دولتی ایران بیش از
یکصد هزار کارگر در سال گذشته خورشیدی اخراج شدهاند. فعالان کارگری
میگویند با ادامهی رکود اقتصادی این روند در سال جدید نیز ادامه یافته
است.
علیرضا محجوب دبیر کل خانه کارگر اردیبهشت ماه امسال در گفتوگو با
خبرگزاری کار ایران (ایلنا) ازوضعیت "بحرانی" واحدهای تولیدی این کشور خبر
داد. شرایطی که بر طبق آمارهای رسمی موجب شد طی سال ۱۳۹۰ دستکم ۱۰۰ هزار
کارگر اخراج شوند.
پیش از این، روزنامه شرق در اسفندماه سال ۱۳۹۰ در گزارشی با استناد به اطلاعات منتشر شده توسط مرکز آمار ایران، از بیکاری ۸۰۰ هزار شاغل در فاصلهی پاییز ۱۳۸۹ تا پاییز ۱۳۹۰ خبر داده بود.
ارسالان فتحیپور، نماینده مجلس نهم روز چهارشنبه ۱۰ خرداد (۳۰ مه) به خبرگزاری فارس گفت که با شرایط اقتصادی حاضر انتظار میرود که ظرفیت تولید برخی کارخانجات کاهش یابد و در پی آن تعدیل نیروی انسانی صورت گیرد.
به گفته فعالان اقتصادی کاهش ظرفیت تولید ناشی از عدم ثبات اقتصادی و آثار اجرای طرح هدفمندی یارانهها است که از مهمترین دلایل افزایش روند اخراج کارگران محسوب میشوند.
تولید در ایران در چند سال اخیر دستکم از دو عامل تاثیر گرفته است؛ افزایش تحریمهای اقتصادی و بانکی بینالمللی علیه ایران به علت ادامهی برنامه مشکوک هستهای این کشور و اجرای طرح حذف یارانهها.
تحریمهای اقتصادی و بیثباتی بازار ارز
افزایش محدودیت مبادلات مالی با ایران و تحریم نفت موجب شد که بازارهای مالی در یک ساله اخیر افزایش ناگهانی قیمت ارز را شاهد باشند. گرچه در ابتدا به نظر میرسید این افزایش در نهایت به سود تولید داخلی باشد، اما نتایج حاصله متفاوت بود.
همزمان با افزایش قیمت ارزهای خارجی در زمستان سال گذشته، احمد پورفلاح عضو اتاق بازرگانی و صنایع و معادن گفت در بخش صادرات همه آرزوی ما این بود که هر سال، حداقل ۵ درصد نرخ ارز تغییر کند، زیرا معتقد بودیم که اگر این تغییر نرخ بوجود آید، صادرکنندگان کشور میتوانند در فضای رقابتی صادرات موفقی داشته باشند، اما انتظار نداشتیم که به صورت یکباره و ظرف دو تا سه ماه، ۴۰ درصد نرخ ارز تغییر کرده و همه فضای اقتصاد را متلاطم کند.
وی پیشبینی کرد که اگر یکسانسازی قیمت ارز هرچه زودتر صورت نگیرد باید منتظر کاهش تولید ناخالص داخلی بود و سرمایهگذاری را فراموش کرد. شرایطی که به نظر میرسد بر اقتصاد ایران حاکم شده است.
تولیدکنندگان زیر فشار حذف یارنهها
حذف یارانهها و یا به گفته مسئولان حکومت ایران "هدفمندسازی" یارانهها نیز، تولیدکنندگان ایرانی و بهویژه بخش خصوصی را هدف قرار داده است. کارشناسان اقتصادی میگویند اجرای قانون حذف یارانهها نقش تعیین کنندهای در کسادی اقتصاد و افزایش بیکاری ایفا کرده است.
بیشتر بخوانید: حذف یارانهها و تعطیلی واحدهای تولیدی
حذف یارانهها باعث افزایش هزینههای تولید شده واین افزایش هزینه، بالا رفتن قیمت تمامشدهی محصولات را در پی داشته است. افزایش قیمت تمام شده نیز باعث کاهش سود و در نتیجه به تعطیلی کشاندن واحد تولیدی میشود.
آمار بانک مرکزی ایران نشان میدهد هزینهی تولید در سال ۱۳۹۰ نسبت به سال پیش از آن، بیش از ۳۴ درصد افزایش داشته است. میزان این افزایش در سال ۱۳۸۹ نسبت به ۱۳۸۸ کمتر از ۱۷ درصد بود.
از سوی دیگر دولت در اجرای این طرح از پرداخت سهم بخش صنعت خودداری کرده است. بر اساس ماده هشت قانون هدفمندی یارانهها میبایست ۳۰ درصد درآمدهای حاصل از هدفمندی یارانهها دراختیار بخش تولید قرار میگرفت. اما دولت به علت کمبود منابع ریالی برای پرداخت نقدی یارنهها به شهروندان، تاکنون از انجام این تعهد خودداری کرده است. اعتراض تولیدکنندگان و نمایندگان مجلس نیز تاکنون موثر واقع نشده است.
پیش از این، روزنامه شرق در اسفندماه سال ۱۳۹۰ در گزارشی با استناد به اطلاعات منتشر شده توسط مرکز آمار ایران، از بیکاری ۸۰۰ هزار شاغل در فاصلهی پاییز ۱۳۸۹ تا پاییز ۱۳۹۰ خبر داده بود.
ارسالان فتحیپور، نماینده مجلس نهم روز چهارشنبه ۱۰ خرداد (۳۰ مه) به خبرگزاری فارس گفت که با شرایط اقتصادی حاضر انتظار میرود که ظرفیت تولید برخی کارخانجات کاهش یابد و در پی آن تعدیل نیروی انسانی صورت گیرد.
به گفته فعالان اقتصادی کاهش ظرفیت تولید ناشی از عدم ثبات اقتصادی و آثار اجرای طرح هدفمندی یارانهها است که از مهمترین دلایل افزایش روند اخراج کارگران محسوب میشوند.
تولید در ایران در چند سال اخیر دستکم از دو عامل تاثیر گرفته است؛ افزایش تحریمهای اقتصادی و بانکی بینالمللی علیه ایران به علت ادامهی برنامه مشکوک هستهای این کشور و اجرای طرح حذف یارانهها.
تحریمهای اقتصادی و بیثباتی بازار ارز
افزایش محدودیت مبادلات مالی با ایران و تحریم نفت موجب شد که بازارهای مالی در یک ساله اخیر افزایش ناگهانی قیمت ارز را شاهد باشند. گرچه در ابتدا به نظر میرسید این افزایش در نهایت به سود تولید داخلی باشد، اما نتایج حاصله متفاوت بود.
همزمان با افزایش قیمت ارزهای خارجی در زمستان سال گذشته، احمد پورفلاح عضو اتاق بازرگانی و صنایع و معادن گفت در بخش صادرات همه آرزوی ما این بود که هر سال، حداقل ۵ درصد نرخ ارز تغییر کند، زیرا معتقد بودیم که اگر این تغییر نرخ بوجود آید، صادرکنندگان کشور میتوانند در فضای رقابتی صادرات موفقی داشته باشند، اما انتظار نداشتیم که به صورت یکباره و ظرف دو تا سه ماه، ۴۰ درصد نرخ ارز تغییر کرده و همه فضای اقتصاد را متلاطم کند.
وی پیشبینی کرد که اگر یکسانسازی قیمت ارز هرچه زودتر صورت نگیرد باید منتظر کاهش تولید ناخالص داخلی بود و سرمایهگذاری را فراموش کرد. شرایطی که به نظر میرسد بر اقتصاد ایران حاکم شده است.
تولیدکنندگان زیر فشار حذف یارنهها
حذف یارانهها و یا به گفته مسئولان حکومت ایران "هدفمندسازی" یارانهها نیز، تولیدکنندگان ایرانی و بهویژه بخش خصوصی را هدف قرار داده است. کارشناسان اقتصادی میگویند اجرای قانون حذف یارانهها نقش تعیین کنندهای در کسادی اقتصاد و افزایش بیکاری ایفا کرده است.
بیشتر بخوانید: حذف یارانهها و تعطیلی واحدهای تولیدی
حذف یارانهها باعث افزایش هزینههای تولید شده واین افزایش هزینه، بالا رفتن قیمت تمامشدهی محصولات را در پی داشته است. افزایش قیمت تمام شده نیز باعث کاهش سود و در نتیجه به تعطیلی کشاندن واحد تولیدی میشود.
آمار بانک مرکزی ایران نشان میدهد هزینهی تولید در سال ۱۳۹۰ نسبت به سال پیش از آن، بیش از ۳۴ درصد افزایش داشته است. میزان این افزایش در سال ۱۳۸۹ نسبت به ۱۳۸۸ کمتر از ۱۷ درصد بود.
از سوی دیگر دولت در اجرای این طرح از پرداخت سهم بخش صنعت خودداری کرده است. بر اساس ماده هشت قانون هدفمندی یارانهها میبایست ۳۰ درصد درآمدهای حاصل از هدفمندی یارانهها دراختیار بخش تولید قرار میگرفت. اما دولت به علت کمبود منابع ریالی برای پرداخت نقدی یارنهها به شهروندان، تاکنون از انجام این تعهد خودداری کرده است. اعتراض تولیدکنندگان و نمایندگان مجلس نیز تاکنون موثر واقع نشده است.
دیپلماتهای غربی میگویند که بازرسان و مقامات رسمی آژانس
بینالمللی اتمی در وین تصاویر تازه ماهوارهای را دیدهاند که در آنها
نشانههای جدید از احتمال پاکسازی سایت نظامی پارچین دیده میشود.
در یکی از تصاویر تازهای که در روز ۲۵ مه (۵خرداد) از سایت پارچین گرفته
شده، نشانههایی از فعالیتهای خاکبرداری و همچنین تعدادی بولدوزر دیده
میشوند. این تصاویر روز چهارشنبه ۳۰ مه (۱۰خرداد) در جلسهای با حضور
مقامات آژانس بینالمللی انرژی در وین نمایش داده شد.
بیشتر بخوانید: تصاویر هوایی از "فعالیتهای مشکوک" ایران در پارچین
به گفته دیپلماتها تصاویر تازه که از تاریخ پنجم تا بیست و پنجم مه (۱۶ اردیبهشت تا شش خرداد) تهیه شده، مشخص میکند که دو و یا چند قسمت از ساختمانهای مجاور به بخشی که بازرسان آژانس میخواهند از آن بازدید کنند، برداشته شده است.
یکی از دیپلماتها که این تصاویر را دیده به خبرگزاری رویتر گفت که به نظر میرسد در آنجا "تغییرات اساسی" در حال انجام است.
این موضوع میتواند سوءظن کشورهای غربی را در مورد تلاش ایران برای پاکسازی پارچین بیشتر کند. یکی از دیپلماتهای غربی میگوید: «به روشنی مشخص است که آنها چیزی برای پنهان کردن دارند.»
در ماههای اخیر مجتمع نظامی پارچین در کانون توجه کشورهای غربی و آژانس بینالمللی انرژی اتمی قرار داشته است. در گزارشهای پیشین آژانس درباره برنامه اتمی ایران گفته شده بود که احتمال میرود در این مجتمع فعالیتهای مرتبط با تولید سلاح هستهای صورت گرفته باشد.
گالری عکس: تنش هستهای با ایران به روایت تصویر
در این گزارشها از وجود اتاقکهای فولادی در پارچین یاد شده که احتمالا برای آزمایش انفجارهای قوی مورد استفاده قرار میگیرند.
هفته گذشته نیز آژانس بینالمللی انرژی اتمی در گزارشی به کشورهای عضو گفت: تصاویر ماهوارهای "فعالیتهای گستردهای" را در جنوب شرقی تهران (محل مجتمع نظامی پارچین) نشان میدهد.
آژانس بینالمللی انرژی اتمی تاکنون بارها از ایران خواسته است تا اجازه دهد کارشناسان این سازمان از پارچین دیدن کنند. اما مقامات ایرانی میگویند که تاکنون دلایل آژانس برای دیدار از مجمتع نظامی کافی نبوده است. ایران همچنین اتهام پاکسازی پارچین را "بچهگانه و مسخره" میخواند.
کشف اورانیوم با غلظت بالا در فردو
انتشار خبر فعالیتهای مشکوک ایران در سایت پارچین میتواند بر نگرانیهای غرب در مورد اهداف نظامی فعالیتهای هستهای ایران بیفزاید. این در حالی است که گزارش هفتهی پیش آژانس تایید کرد که در تاسیسات فردو نشانههایی از اورانیوم با غلظت ۲۷ درصد یافت شده است.
بیشتر بخوانید: کشف اورانیوم ۲۷ درصدی در مرکز اتمی فردو
به گفته بازرسان آژانس اتمی در نمونههایی که از مرکز فردو در فوریه ۲۰۱۲ بدست آمده، آثار اورانیوم با غلظت ۲۷ درصد مشاهده شده است. این میزان بیش از آنچیزی است که جمهوری اسلامی تاکنون به آن اذعان داشته است.
مقامات جمهوری اسلامی پیشتر وجود مرکز اتمی فردو در زیرزمین را مخفی نگاه داشته بودند. پس از اعلام وجود این مرکز توسط مقامات آمریکا ایران مدعی شد که که قصد اطلاعرسانی به آژانس اتمی را داشتهاند و در صدد پنهانکاری نبودهاند.
آژانس بینالمللی انرژی اتمی در گزارش اخیر خود که در روز جمعه ۲۵ مه (۵ خرداد) انتشار یافته، تصریح میکند که ایران از سقف غنیسازی که خود آن را رسما اعلام کرده، گذشته است.
بیشتر بخوانید: تصاویر هوایی از "فعالیتهای مشکوک" ایران در پارچین
به گفته دیپلماتها تصاویر تازه که از تاریخ پنجم تا بیست و پنجم مه (۱۶ اردیبهشت تا شش خرداد) تهیه شده، مشخص میکند که دو و یا چند قسمت از ساختمانهای مجاور به بخشی که بازرسان آژانس میخواهند از آن بازدید کنند، برداشته شده است.
یکی از دیپلماتها که این تصاویر را دیده به خبرگزاری رویتر گفت که به نظر میرسد در آنجا "تغییرات اساسی" در حال انجام است.
این موضوع میتواند سوءظن کشورهای غربی را در مورد تلاش ایران برای پاکسازی پارچین بیشتر کند. یکی از دیپلماتهای غربی میگوید: «به روشنی مشخص است که آنها چیزی برای پنهان کردن دارند.»
در ماههای اخیر مجتمع نظامی پارچین در کانون توجه کشورهای غربی و آژانس بینالمللی انرژی اتمی قرار داشته است. در گزارشهای پیشین آژانس درباره برنامه اتمی ایران گفته شده بود که احتمال میرود در این مجتمع فعالیتهای مرتبط با تولید سلاح هستهای صورت گرفته باشد.
گالری عکس: تنش هستهای با ایران به روایت تصویر
در این گزارشها از وجود اتاقکهای فولادی در پارچین یاد شده که احتمالا برای آزمایش انفجارهای قوی مورد استفاده قرار میگیرند.
هفته گذشته نیز آژانس بینالمللی انرژی اتمی در گزارشی به کشورهای عضو گفت: تصاویر ماهوارهای "فعالیتهای گستردهای" را در جنوب شرقی تهران (محل مجتمع نظامی پارچین) نشان میدهد.
آژانس بینالمللی انرژی اتمی تاکنون بارها از ایران خواسته است تا اجازه دهد کارشناسان این سازمان از پارچین دیدن کنند. اما مقامات ایرانی میگویند که تاکنون دلایل آژانس برای دیدار از مجمتع نظامی کافی نبوده است. ایران همچنین اتهام پاکسازی پارچین را "بچهگانه و مسخره" میخواند.
کشف اورانیوم با غلظت بالا در فردو
انتشار خبر فعالیتهای مشکوک ایران در سایت پارچین میتواند بر نگرانیهای غرب در مورد اهداف نظامی فعالیتهای هستهای ایران بیفزاید. این در حالی است که گزارش هفتهی پیش آژانس تایید کرد که در تاسیسات فردو نشانههایی از اورانیوم با غلظت ۲۷ درصد یافت شده است.
بیشتر بخوانید: کشف اورانیوم ۲۷ درصدی در مرکز اتمی فردو
به گفته بازرسان آژانس اتمی در نمونههایی که از مرکز فردو در فوریه ۲۰۱۲ بدست آمده، آثار اورانیوم با غلظت ۲۷ درصد مشاهده شده است. این میزان بیش از آنچیزی است که جمهوری اسلامی تاکنون به آن اذعان داشته است.
مقامات جمهوری اسلامی پیشتر وجود مرکز اتمی فردو در زیرزمین را مخفی نگاه داشته بودند. پس از اعلام وجود این مرکز توسط مقامات آمریکا ایران مدعی شد که که قصد اطلاعرسانی به آژانس اتمی را داشتهاند و در صدد پنهانکاری نبودهاند.
آژانس بینالمللی انرژی اتمی در گزارش اخیر خود که در روز جمعه ۲۵ مه (۵ خرداد) انتشار یافته، تصریح میکند که ایران از سقف غنیسازی که خود آن را رسما اعلام کرده، گذشته است.
پدر یکی از کشتهشدگان بازداشتگاه کهریزک از صدور کیفرخواست علیه
سعید مرتضوی تا اوایل تیرماه خبر داد. مرتضوی هماکنون ریاست ستاد مبارزه
با قاچاق کالا و ارز و سازمان تامین اجتماعی را بر عهده دارد.
خبرگزاری مهر روز چهارشنبه ۱۰ خرداد (۳۰مه) گزارش داد که پرونده کهریزک که
پیشتر در دادگاه عمومی مورد رسیدگی قرار گرفته به زودی با صدور کیفرخواست
به دادگاه کیفری استان تهران فرستاده خواهد شد.
علی کامرانی پدر یکی از کشته شدگان بازداشتگاه کهریزک در این باره به خبرگزاری مهر گفت حیدری فرد معاون سعید مرتضوی نیز بهتازگی در ارتباط با همین پرونده بازداشت شده است.
سخنگوی قوه قضائیه نیز ۲۱ فروردین گفت که پرونده سعید مرتضوی، دادستان پیشین تهران و از متهمان اصلی پرونده " بازداشتگاه کهریزک" همچنان باز است. به گفته اژهای گرچه برای دادستان سابق تهران قرار منع تعقیب صادر شد، اما این قرار توسط شکات مورد اعتراض قرار گرفت و به این ترتیب دادگاه قرار منع تعقیب را نقض کرد.
اتهامات دادستان سابق تهران معاونت در قتل، نقض حقوق شهروندی و هتک حیثیت نیروی انتظامی عنوان شده است. تاکنون چندین بار خبر رسیدگی به اتهامات سعید مرتضوی منتشر شده، با این حال همچنان سرانجام این پرونده مشخص نیست.
شاخصترین متهم پرونده کهریزک
در بازداشتگاه کهریزک تهران بر اثر خشونت ماموران دست کم چهار نفر محسن روح الامینی، امیر جوادیفر، محمد کامرانی و رامین آقازاده قهرمانی جان باختند.
در کیفرخواست متهمان این بازداشتگاه به نام رامین پوراندرجانی، پزشکی که در بازداشتگاه کهریزک کار می کرد و به طور مشکوکی درگذشت نیز اشاره شده است،
شماری از بازداشتشدگان روز ۱۸ تیر سال ۸۸ با دستور مستقیم سعید مرتضوی دادستان وقت تهران به این بازداشتگاه منتقل شده بودند. مرتضوی بعدها دلیل صدور این دستور را «فقدان ظرفیت زندان اوین» اعلام کرد.
وی همچنین علت مرگ قربانیان این بازداشتگاه را «ابتلا به مننژیت» اعلام کرده بود که از سوی کمیته ویژه مجلس خلاف واقع تشخیص داده شد.
از سعید مرتضوی، دادستان وقت تهران به عنوان آمر و متهم ردیف اول ماجراهای کهریزک یاد میشود. سایت تابناک روز چهارشنبه (۲۲تیر۹۰) در گزارشی نوشت که مرتضوی بر خلاف نظر رهبر ایران از تعطیل بازداشتگاه کهریزک خودداری کرده است.
در این گزارش آمده: «پس از اطلاع مقام معظم رهبری از این اقدام به مسؤولان ذیربط دستور داده میشود که زندانیان را به مکان دیگری اعزام کنند و بازداشتگاه کهریزک تعطیل شود. اما متاسفانه این دستور، با بیتوجهی قاضی فوقالذکر (سعید مرتضوی) تا روز دوشنبه بدون اقدام باقی میماند و این فرد در توجیه نافرمانی خود اعلام میکند جایی برای زندانی کردن افراد نداریم.»
پس از حوادث کهریزک سعید مرتضوی به معاونت دادستان کل کشور منصوب شد. با افزایش اعتراضات به نقش وی در حوادث کهریزک، با حکم محمود احمدینژاد از قوهقضائیه به دولت رفت و به ریاست ستاد مبارزه با قاچاق و سوخت و ارز منصوب شد.
انتصاب وی به ریاست سازمان تامین اجتماعی در اواخر سال گذشته خورشیدی با واکنش تند نمایندگان مجلس هشتم روبرو شد. با شروع به کار مجلس نهم نیز این اعتراضات ادامه یافت و نمایندگان تهدید کردهاند که استیضاح وزیر کار، تعاون و امور اجتماعی را به خاطر این انتصاب در دستور کار قرار خواهند داد.
علی کامرانی پدر یکی از کشته شدگان بازداشتگاه کهریزک در این باره به خبرگزاری مهر گفت حیدری فرد معاون سعید مرتضوی نیز بهتازگی در ارتباط با همین پرونده بازداشت شده است.
سخنگوی قوه قضائیه نیز ۲۱ فروردین گفت که پرونده سعید مرتضوی، دادستان پیشین تهران و از متهمان اصلی پرونده " بازداشتگاه کهریزک" همچنان باز است. به گفته اژهای گرچه برای دادستان سابق تهران قرار منع تعقیب صادر شد، اما این قرار توسط شکات مورد اعتراض قرار گرفت و به این ترتیب دادگاه قرار منع تعقیب را نقض کرد.
اتهامات دادستان سابق تهران معاونت در قتل، نقض حقوق شهروندی و هتک حیثیت نیروی انتظامی عنوان شده است. تاکنون چندین بار خبر رسیدگی به اتهامات سعید مرتضوی منتشر شده، با این حال همچنان سرانجام این پرونده مشخص نیست.
شاخصترین متهم پرونده کهریزک
در بازداشتگاه کهریزک تهران بر اثر خشونت ماموران دست کم چهار نفر محسن روح الامینی، امیر جوادیفر، محمد کامرانی و رامین آقازاده قهرمانی جان باختند.
در کیفرخواست متهمان این بازداشتگاه به نام رامین پوراندرجانی، پزشکی که در بازداشتگاه کهریزک کار می کرد و به طور مشکوکی درگذشت نیز اشاره شده است،
شماری از بازداشتشدگان روز ۱۸ تیر سال ۸۸ با دستور مستقیم سعید مرتضوی دادستان وقت تهران به این بازداشتگاه منتقل شده بودند. مرتضوی بعدها دلیل صدور این دستور را «فقدان ظرفیت زندان اوین» اعلام کرد.
وی همچنین علت مرگ قربانیان این بازداشتگاه را «ابتلا به مننژیت» اعلام کرده بود که از سوی کمیته ویژه مجلس خلاف واقع تشخیص داده شد.
از سعید مرتضوی، دادستان وقت تهران به عنوان آمر و متهم ردیف اول ماجراهای کهریزک یاد میشود. سایت تابناک روز چهارشنبه (۲۲تیر۹۰) در گزارشی نوشت که مرتضوی بر خلاف نظر رهبر ایران از تعطیل بازداشتگاه کهریزک خودداری کرده است.
در این گزارش آمده: «پس از اطلاع مقام معظم رهبری از این اقدام به مسؤولان ذیربط دستور داده میشود که زندانیان را به مکان دیگری اعزام کنند و بازداشتگاه کهریزک تعطیل شود. اما متاسفانه این دستور، با بیتوجهی قاضی فوقالذکر (سعید مرتضوی) تا روز دوشنبه بدون اقدام باقی میماند و این فرد در توجیه نافرمانی خود اعلام میکند جایی برای زندانی کردن افراد نداریم.»
پس از حوادث کهریزک سعید مرتضوی به معاونت دادستان کل کشور منصوب شد. با افزایش اعتراضات به نقش وی در حوادث کهریزک، با حکم محمود احمدینژاد از قوهقضائیه به دولت رفت و به ریاست ستاد مبارزه با قاچاق و سوخت و ارز منصوب شد.
انتصاب وی به ریاست سازمان تامین اجتماعی در اواخر سال گذشته خورشیدی با واکنش تند نمایندگان مجلس هشتم روبرو شد. با شروع به کار مجلس نهم نیز این اعتراضات ادامه یافت و نمایندگان تهدید کردهاند که استیضاح وزیر کار، تعاون و امور اجتماعی را به خاطر این انتصاب در دستور کار قرار خواهند داد.
مخالفان دولت سوریه فشار بر بشار اسد را افزایش میدهند. به
رئیسجمهوری سوریه ۴۸ ساعت برای اجرای طرح صلح کوفی عنان مهلت داده شده
است. همزمان و علیرغم کشتار شهر حوله، شورای امنیت موضع واحدی در قبال
سوریه ندارد.
"ارتش آزاد سوریه" روز چهارشنبه (۳۰ مه / ۱۰ خرداد) به رژیم بشار اسد ۴۸
ساعت مهلت داد تا طرح صلح ۶ مادهای کوفی عنان را به اجرا درآورد. به
گفتهی سرهنگ قاسم سعدالدین، عضو این "ارتش"، مهلت یادشده ظهر جمعه (۱۲
خرداد) به پایان میرسد.
در پیام اینترنتی سعدالدین تأکید شده است که در صورت عدم واکنش رژیم سوریه به این ضربالاجل، مخالفان دیگر خود را پایبند به تعهدات نخواهند دانست و برای حفاظت از غیرنظامیان وارد عمل خواهند شد.
پایان خشونت و خروج واحدهای نظامی و امنیتی از مناطق غیر نظامی، آزادی زندانیان سیاسی و فراهمکردن شرایط امدادرسانی از مفاد طرح صلح ۶ مادهای هستند. این طرح به ابتکار کوفی عنان، دبیرکل پیشین سازمان ملل و فرستادهی کنونی این سازمان و اتحادیهی عرب برای حل بحران سوریه تنظیم شده است.
انتقادها و اعتراضها به خشونت در سوریه در روزهای اخیر و پس از انتشار اخبار مربوط به کشتار شهر حوله در استان حمص، بار دیگر به اوج رسید.
روز چهارشنبه یکی از دیپلماتهای ارشد سوری در اعتراض به کشتار این شهر از سمت خود کناره گرفت. کنسول این کشور در کالیفرنیا در گفتوگویی رادیویی گفت، سکوت پس از این قتلعام دیگر توجیه ندارد.
روز چهارشنبه همچنین ویدئوی اینترنتی دیگری مربوط به کشتاری جدید در دیرالزور منتشر شد. در این ویدئو تصویر ۱۳ جنازهی مرد دیده میشود که دستهایشان از پشت بسته شده بود. روبرت مود، سرپرست ناظران سازمان ملل در سوریه، اطلاعات موجود در این ویدئو را تأیید کرده است.
به گفتهی مخالفان، روز چهارشنبه ۴۹ تن در مناطق مختلف سوریه کشته شدند. بنا بر آمار سازمان ملل متحد در طول ۱۵ ماه درگیری خونین در سوریه – از مارس ۲۰۱۱ – دستکم ۹ هزار نفر در این کشور جان خود را از دست دادهاند.
ادامه اختلاف نظر در شورای امنیت
اختلاف نظر در شورای امنیت سازمان ملل در مورد برخورد با رژیم سوریه پس از کشتار هولناک شهر حوله هم برطرف نشده است. با وجود اینکه همهی اعضا تأسف خود را از کشتهشدن بیش از ۱۰۰ نفر از جمله ۴۲ کودک بیان میکنند.
فرستادهی روسیه در سازمان ملل متحد با اشاره به اخراج دیپلماتهای سوریه از برخی از کشورهای اروپایی، بار دیگر این کشورها را متهم کرد که خطر جنگ را افزایش میدهند. ویتالی چورکین این اقدام را تحریکآمیز دانست: «این اقدام ممکن است برای کسانی که به دنبال جنگی دیگر در سوریه هستند، باعث سوء تفاهم شود. زیرا چنین اقدامی [اخراج نمایندگان سیاسی] در عرف دیپلماسی هنگامی انجام میشود که کشورها برای بدترین شرایط آماده میشوند.»
سوزان رایس، سفیر آمریکا در سازمان ملل، پس از رایزنی با قائم مقام کوفی عنان چندان به شرایط کنونی سوریه خوشبین نیست. وی گفت: «سه امکان وجود دارد: نخست اینکه اسد تغییر عقیده دهد. دوم اینکه فشارهای شورای امنیت به نتیجه برسند. و اما امکان سوم که از همه بدتر است و متأسفانه در شرایط کنونی احتمال تحققاش بیش از دو امکان دیگر است: خشونت در سوریه ادامه مییابد و تمام منطقه را در برمیگیرد.»
از سوی دیگر مارک لیال، سفیر بریتانیا در سازمان ملل، امکان حضور تروریستها در بحران سوریه را منتفی نمیداند. به اعتقاد او اما مقصر رژیم بشار اسد است که شرایط فعالیت این گروه سوم – بجر دولت و مخالفان – را هم فراهم کرده است. پتر ویتیگ، نمایندهی آلمان در سازمان ملل هم امیدوار است که کشتار حوله «چشمها را باز کند».
برخی از کشورها از جمله آلمان خواستار تشکیل کمیتهای حقیقتیاب زیر نظر سازمان ملل برای بررسی کشتار غیرنظامیان در سوریه شدهاند. هرچند امید چندانی به همراهی چین و روسیه برای تصویب چنین مأموریتی در شورای امنیت وجود ندارد.
رایزنی آمریکا، فرانسه و آلمان
باراک اوباما، آنگلا مرکل و فرانسوا اولاند، سران سیاسی آمریکا، آلمان و فرانسه روز پنجشنبه (۳۱ مه/ ۱۱ خرداد) در مورد ادامهی خشونت در سوریه با هم گفتوگو کردند. بنا بر اعلام کاخ سفید، ماریو مونتی، نخستوزیر ایتالیا، نیز در این کنفرانس ویدئویی حضور داشته است.
طرفین این گفتوگو بار دیگر بر لزوم پایان خشونت در سوریه و گذار سیاسی در این کشور تأکید کردند. ایالات متحده و فرانسه پیش از این امکان حملهی نظامی به سوریه را رد نکرده بودند.
اهود باراک، وزیر دفاع اسرائیل، نیز در سخنانی در تلآویو جامعهی جهانی را به برخوردی سختتر با رژیم بشار اسد فرا خواند. اسرائیل تا کنون در قبال بحران سوریه سکوت اختیار کرده بود. مقامهای این کشور بارها هشدار دادهاند که افزایش ناآرامیها در کشور همسایهشان، امکان دسترسی گروههای تندرو و تروریستی به انبارهای مملو از مهمات ارتش سوریه را فراهم میکند.
در پیام اینترنتی سعدالدین تأکید شده است که در صورت عدم واکنش رژیم سوریه به این ضربالاجل، مخالفان دیگر خود را پایبند به تعهدات نخواهند دانست و برای حفاظت از غیرنظامیان وارد عمل خواهند شد.
پایان خشونت و خروج واحدهای نظامی و امنیتی از مناطق غیر نظامی، آزادی زندانیان سیاسی و فراهمکردن شرایط امدادرسانی از مفاد طرح صلح ۶ مادهای هستند. این طرح به ابتکار کوفی عنان، دبیرکل پیشین سازمان ملل و فرستادهی کنونی این سازمان و اتحادیهی عرب برای حل بحران سوریه تنظیم شده است.
انتقادها و اعتراضها به خشونت در سوریه در روزهای اخیر و پس از انتشار اخبار مربوط به کشتار شهر حوله در استان حمص، بار دیگر به اوج رسید.
روز چهارشنبه یکی از دیپلماتهای ارشد سوری در اعتراض به کشتار این شهر از سمت خود کناره گرفت. کنسول این کشور در کالیفرنیا در گفتوگویی رادیویی گفت، سکوت پس از این قتلعام دیگر توجیه ندارد.
روز چهارشنبه همچنین ویدئوی اینترنتی دیگری مربوط به کشتاری جدید در دیرالزور منتشر شد. در این ویدئو تصویر ۱۳ جنازهی مرد دیده میشود که دستهایشان از پشت بسته شده بود. روبرت مود، سرپرست ناظران سازمان ملل در سوریه، اطلاعات موجود در این ویدئو را تأیید کرده است.
به گفتهی مخالفان، روز چهارشنبه ۴۹ تن در مناطق مختلف سوریه کشته شدند. بنا بر آمار سازمان ملل متحد در طول ۱۵ ماه درگیری خونین در سوریه – از مارس ۲۰۱۱ – دستکم ۹ هزار نفر در این کشور جان خود را از دست دادهاند.
ادامه اختلاف نظر در شورای امنیت
اختلاف نظر در شورای امنیت سازمان ملل در مورد برخورد با رژیم سوریه پس از کشتار هولناک شهر حوله هم برطرف نشده است. با وجود اینکه همهی اعضا تأسف خود را از کشتهشدن بیش از ۱۰۰ نفر از جمله ۴۲ کودک بیان میکنند.
فرستادهی روسیه در سازمان ملل متحد با اشاره به اخراج دیپلماتهای سوریه از برخی از کشورهای اروپایی، بار دیگر این کشورها را متهم کرد که خطر جنگ را افزایش میدهند. ویتالی چورکین این اقدام را تحریکآمیز دانست: «این اقدام ممکن است برای کسانی که به دنبال جنگی دیگر در سوریه هستند، باعث سوء تفاهم شود. زیرا چنین اقدامی [اخراج نمایندگان سیاسی] در عرف دیپلماسی هنگامی انجام میشود که کشورها برای بدترین شرایط آماده میشوند.»
سوزان رایس، سفیر آمریکا در سازمان ملل، پس از رایزنی با قائم مقام کوفی عنان چندان به شرایط کنونی سوریه خوشبین نیست. وی گفت: «سه امکان وجود دارد: نخست اینکه اسد تغییر عقیده دهد. دوم اینکه فشارهای شورای امنیت به نتیجه برسند. و اما امکان سوم که از همه بدتر است و متأسفانه در شرایط کنونی احتمال تحققاش بیش از دو امکان دیگر است: خشونت در سوریه ادامه مییابد و تمام منطقه را در برمیگیرد.»
از سوی دیگر مارک لیال، سفیر بریتانیا در سازمان ملل، امکان حضور تروریستها در بحران سوریه را منتفی نمیداند. به اعتقاد او اما مقصر رژیم بشار اسد است که شرایط فعالیت این گروه سوم – بجر دولت و مخالفان – را هم فراهم کرده است. پتر ویتیگ، نمایندهی آلمان در سازمان ملل هم امیدوار است که کشتار حوله «چشمها را باز کند».
برخی از کشورها از جمله آلمان خواستار تشکیل کمیتهای حقیقتیاب زیر نظر سازمان ملل برای بررسی کشتار غیرنظامیان در سوریه شدهاند. هرچند امید چندانی به همراهی چین و روسیه برای تصویب چنین مأموریتی در شورای امنیت وجود ندارد.
رایزنی آمریکا، فرانسه و آلمان
باراک اوباما، آنگلا مرکل و فرانسوا اولاند، سران سیاسی آمریکا، آلمان و فرانسه روز پنجشنبه (۳۱ مه/ ۱۱ خرداد) در مورد ادامهی خشونت در سوریه با هم گفتوگو کردند. بنا بر اعلام کاخ سفید، ماریو مونتی، نخستوزیر ایتالیا، نیز در این کنفرانس ویدئویی حضور داشته است.
طرفین این گفتوگو بار دیگر بر لزوم پایان خشونت در سوریه و گذار سیاسی در این کشور تأکید کردند. ایالات متحده و فرانسه پیش از این امکان حملهی نظامی به سوریه را رد نکرده بودند.
اهود باراک، وزیر دفاع اسرائیل، نیز در سخنانی در تلآویو جامعهی جهانی را به برخوردی سختتر با رژیم بشار اسد فرا خواند. اسرائیل تا کنون در قبال بحران سوریه سکوت اختیار کرده بود. مقامهای این کشور بارها هشدار دادهاند که افزایش ناآرامیها در کشور همسایهشان، امکان دسترسی گروههای تندرو و تروریستی به انبارهای مملو از مهمات ارتش سوریه را فراهم میکند.
اتحادیه اروپا از جمهوری اسلامی ایران خواست مجازات اعدام را به
حال تعلیق درآورد. یک دیپلمات اروپایی در تهران معتقد است که دولت ایران در
جریان کشمکش هستهای فرصت مناسبی برای افزایش اعدامها بهدست آورده است.
روز چهارشنبه (۳۰ مارس / ۱۰ خرداد) خبرگزاری رویترز به نقل از یک سخنگوی
کاترین اشتون، مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا، نوشت که خانم اشتون از
افزایش اعدامها در ایران شدیدا نگران است.
رویترز گزارش داد که بر اساس آخرین آمارها «که از چند منبع تهیه شدهاند»، ایران در سال جاری مسیحی نیز همچنان در میان کشورهایی قرار دارد که بیشترین مجازات اعدام را داشتهاند.در گزارش این خبرگزاری آمده است که در پنج ماه نخست سال جاری میلادی ۱۵نفر اعدام شدهاند. ۱۴تن از این افراد در رابطه با مواد مخدر دستگیر شده بودند و یک نفر به اتهام "جاسوسی برای اسرائیل".
رویترز به نقل از یک دیپلمات مقیم تهران مینویسد: «ممکن است تصادفی باشد، اما معلوم نیست که چرا ایران به موازات مذاکرات اتمی اعدامها را افزایش داده است. دلیل آن هر چه باشد، در کشاکش اتمی، ایران فرصت مناسبی بهدست آورده است تا تعداد بیشتری را اعدام کند».
کاترین اشتون در رأس تیمی متشکل از نمایندگان پنج عضو دائمی شورای امنیت سازمان ملل و آلمان در حال مذاکرات اتمی با ایران است.برخی از ناظران جامعهی جهانی را متهم میکنند که از آغاز دور جدید مذاکرات اتمی با ایران بر روی نتایج این مذاکرات متمرکز شده و به دیگر وقایعی که در ایران رخ میدهند چندان اهمیت نمیدهد. سازمانهای حقوق بشری در ماههای اخیر تلاش زیادی برای آگاهیرسانی در بارهی نقض حقوق بشر در ایران انجام دادند.
هفتهی گذشته سازمان عفو بینالملل در گزارش سالانهی خود به موارد متعدد نقض حقوق بشر در ایران اشاره کرد. در این گزارش به اعدامهای مشکوک، فوت زندانیان، شکنجه و قطع انگشتان متهمان به سرقت اشاره شده است. عفو بینالملل همچنین نام تعدادی از زندانیان سیاسی، از جمله محمد توسلی، نسرین ستوده، رضا شهابی، سیامک قادری، محمد صادق کبودوند و امید کوکبی را نیز ذکر کرده است که در دادگاههایی بدون حضور هیأت منصفه به حبسهای طولانی محکوم شدهاند.
تحریم مقامهای ایرانی
اتحادیه اروپا علاوه بر تحریم های مرتبط با برنامهی هستهای ایران، در چند نوبت تحریمهایی هم علیه مقامهای ایرانی به دلیل نقض حقوق بشر اعمال کرده است. این اتحادیه آخرین بار در ماه مارس سال جاری (فروردین) هفده تن از مقامهای جمهوری اسلامی ایران، از جمله صادق آملی لاریجانی، رئیس قوهی قضائیه، عزتالله ضرغامی، رئیس صدا و سیما و رضا تقیپور، وزیر ارتباطات و فناوری اطلاعات ایران را به اتهام نقض حقوق بشر تحریم کرد.به این ترتیب تعداد افراد تحریم شده به ۷۸نفر افزایش یافت.
همزمان تحریمها علیه ۶۱ تن دیگر از مقامات جمهوری اسلامی که پیشتر در لیست سیاه اتحادیه اروپا قرار گرفته بودند، به مدت یک سال دیگر تمدید شد. افراد تحریم شده حق ورود به ۲۷ کشور عضو اتحادیه اروپا را ندارند و داراییهای آنها در این اتحادیه توقیف میشود.
کاترین اشتون، مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا، در ماه مارس نیز از «رو به وخامت گذاشتن وضعیت حقوق بشر در ایران» ابراز نگرانی کرد. او همچنین گفت: «تا زمانی که مقامات ایران به تعهدهای بینالمللی خود عمل نکنند و آزادیهای اساسی مردم ایران را به رسمیت نشناسند، ما به تحریم آنها ادامه میدهیم».
رویترز گزارش داد که بر اساس آخرین آمارها «که از چند منبع تهیه شدهاند»، ایران در سال جاری مسیحی نیز همچنان در میان کشورهایی قرار دارد که بیشترین مجازات اعدام را داشتهاند.در گزارش این خبرگزاری آمده است که در پنج ماه نخست سال جاری میلادی ۱۵نفر اعدام شدهاند. ۱۴تن از این افراد در رابطه با مواد مخدر دستگیر شده بودند و یک نفر به اتهام "جاسوسی برای اسرائیل".
رویترز به نقل از یک دیپلمات مقیم تهران مینویسد: «ممکن است تصادفی باشد، اما معلوم نیست که چرا ایران به موازات مذاکرات اتمی اعدامها را افزایش داده است. دلیل آن هر چه باشد، در کشاکش اتمی، ایران فرصت مناسبی بهدست آورده است تا تعداد بیشتری را اعدام کند».
کاترین اشتون در رأس تیمی متشکل از نمایندگان پنج عضو دائمی شورای امنیت سازمان ملل و آلمان در حال مذاکرات اتمی با ایران است.برخی از ناظران جامعهی جهانی را متهم میکنند که از آغاز دور جدید مذاکرات اتمی با ایران بر روی نتایج این مذاکرات متمرکز شده و به دیگر وقایعی که در ایران رخ میدهند چندان اهمیت نمیدهد. سازمانهای حقوق بشری در ماههای اخیر تلاش زیادی برای آگاهیرسانی در بارهی نقض حقوق بشر در ایران انجام دادند.
هفتهی گذشته سازمان عفو بینالملل در گزارش سالانهی خود به موارد متعدد نقض حقوق بشر در ایران اشاره کرد. در این گزارش به اعدامهای مشکوک، فوت زندانیان، شکنجه و قطع انگشتان متهمان به سرقت اشاره شده است. عفو بینالملل همچنین نام تعدادی از زندانیان سیاسی، از جمله محمد توسلی، نسرین ستوده، رضا شهابی، سیامک قادری، محمد صادق کبودوند و امید کوکبی را نیز ذکر کرده است که در دادگاههایی بدون حضور هیأت منصفه به حبسهای طولانی محکوم شدهاند.
تحریم مقامهای ایرانی
اتحادیه اروپا علاوه بر تحریم های مرتبط با برنامهی هستهای ایران، در چند نوبت تحریمهایی هم علیه مقامهای ایرانی به دلیل نقض حقوق بشر اعمال کرده است. این اتحادیه آخرین بار در ماه مارس سال جاری (فروردین) هفده تن از مقامهای جمهوری اسلامی ایران، از جمله صادق آملی لاریجانی، رئیس قوهی قضائیه، عزتالله ضرغامی، رئیس صدا و سیما و رضا تقیپور، وزیر ارتباطات و فناوری اطلاعات ایران را به اتهام نقض حقوق بشر تحریم کرد.به این ترتیب تعداد افراد تحریم شده به ۷۸نفر افزایش یافت.
همزمان تحریمها علیه ۶۱ تن دیگر از مقامات جمهوری اسلامی که پیشتر در لیست سیاه اتحادیه اروپا قرار گرفته بودند، به مدت یک سال دیگر تمدید شد. افراد تحریم شده حق ورود به ۲۷ کشور عضو اتحادیه اروپا را ندارند و داراییهای آنها در این اتحادیه توقیف میشود.
کاترین اشتون، مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا، در ماه مارس نیز از «رو به وخامت گذاشتن وضعیت حقوق بشر در ایران» ابراز نگرانی کرد. او همچنین گفت: «تا زمانی که مقامات ایران به تعهدهای بینالمللی خود عمل نکنند و آزادیهای اساسی مردم ایران را به رسمیت نشناسند، ما به تحریم آنها ادامه میدهیم».
یک روزنامه چینی از لغو قرارداد این کشور با ایران برای ساخت یک سد
و نیروگاه آبی در استان لرستان خبر داده است. دلیل این تصمیم "نارضایتی"
بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران از شرایط پیشنهادی طرف مقابل عنوان شده
است.
ایران قراردادی ۲ میلیارد دلاری با یک شرکت چینی را لغو کرده است. این
شرکت بنا بوده در ساخت یک سد و نیروگاه هزار و ۵۰۰ مگاواتی برق در استان
لرستان مشارکت کند. این خبر را خبرگزاری رویترز روز پنجشنبه (۳۱ مه/ ۱۱
خرداد) به نقل از رسانههای دولتی چین منتشر کرده است. رویترز احتمال داده
که این حرکت چندان به کام چین بهعنوان شریک استراتژیک جمهوری اسلامی خوش
نیاید.
خبرگزاری دولتی جمهوری اسلامی (ایرنا) اسفند ماه ۱۳۸۹ از ساخت "بلندترین سد دو قوسی بتنی جهان" در استان لرستان "با مشارکت یک شرکت بینالمللی چینی" خبر داد. محل ساخت سد و نیروگاه "بختیاری" در جنوب غربی ایران در کوههای زاگرس و در مسیر راه آهن تهران – اهواز عنوان شد. به نوشتهی رویترز، برای اجرای این سد قراردادی میان شرکتهای "Sinohydro Corp." چین و "فاراب" ایران به امضا رسیده است.
حال این خبرگزاری به نقل از روزنامهی انگلیسیزبان "گلوبال تایمز" چین از لغو قرارداد یادشده از سوی ایران خبر میدهد. گزارش این روزنامه نقل قولی از مقامهای ایرانی نمیآورد و دلیل تصمیم طرف ایرانی را هم بیان نمیکند. "گلوبال تایمز" تنها به نقل از رسانههای ایرانی از "نارضایتی" بانک مرکزی جمهوری اسلامی با پیشنهاد مالی طرف چینی گزارش میدهد.
محمود احمدینژاد، رئیس جمهوری اسلامی ایران، هفتهی آینده به چین سفر میکند. انتظار میرود که وی در این سفر با هو جینتائو، همتای چینی خود، در مورد برنامهی هستهای جمهوری اسلامی گفتوگو کند.
چین شریک تجاری نزدیک ایران است و همواره با تصویب تحریمهای شدیدتر علیه جمهوری اسلامی مخالف بوده است. با وجود این گهگاه اخبار جسته و گریختهای در مورد اختلافات دو کشور در عرصهی اقتصادی منتشر میشود.
رستم قاسمی، وزیر نفت دولت دهم، در فروردین ۱۳۹۱ در هفدهمین نمایشگاه بینالمللی نفت، گاز، پالایش و پتروشیمی از فرصت یک ماهه به شرکتهای چینی برای آغاز جدی فعالیت در فاز یازدهم میدان گازی پارس جنوبی سخن گفت. قاسمی با این موضعگیری به دیرکرد این شرکتها در ساخت و بهرهبرداری از ظرفیتهای این میدان واکنش نشان داد. در سال گذشته گزارشهایی مبنی بر بیمیلی چین برای سرمایهگذاری در صنایع نفت و گاز جمهوری اسلامی منتشر شدند.
صنایع نفت و گاز ایران در سالهای اخیر و با توجه به غیبت شرکتهای غربی با مشکلات فراوانی روبهرو شده است. این شرکتها در پی افزایش تحریمها علیه ایران از سرمایهگذاری و توسعهی میدانهای نفت و گاز این کشور خودداری میکنند.
خبرگزاری دولتی جمهوری اسلامی (ایرنا) اسفند ماه ۱۳۸۹ از ساخت "بلندترین سد دو قوسی بتنی جهان" در استان لرستان "با مشارکت یک شرکت بینالمللی چینی" خبر داد. محل ساخت سد و نیروگاه "بختیاری" در جنوب غربی ایران در کوههای زاگرس و در مسیر راه آهن تهران – اهواز عنوان شد. به نوشتهی رویترز، برای اجرای این سد قراردادی میان شرکتهای "Sinohydro Corp." چین و "فاراب" ایران به امضا رسیده است.
حال این خبرگزاری به نقل از روزنامهی انگلیسیزبان "گلوبال تایمز" چین از لغو قرارداد یادشده از سوی ایران خبر میدهد. گزارش این روزنامه نقل قولی از مقامهای ایرانی نمیآورد و دلیل تصمیم طرف ایرانی را هم بیان نمیکند. "گلوبال تایمز" تنها به نقل از رسانههای ایرانی از "نارضایتی" بانک مرکزی جمهوری اسلامی با پیشنهاد مالی طرف چینی گزارش میدهد.
محمود احمدینژاد، رئیس جمهوری اسلامی ایران، هفتهی آینده به چین سفر میکند. انتظار میرود که وی در این سفر با هو جینتائو، همتای چینی خود، در مورد برنامهی هستهای جمهوری اسلامی گفتوگو کند.
چین شریک تجاری نزدیک ایران است و همواره با تصویب تحریمهای شدیدتر علیه جمهوری اسلامی مخالف بوده است. با وجود این گهگاه اخبار جسته و گریختهای در مورد اختلافات دو کشور در عرصهی اقتصادی منتشر میشود.
رستم قاسمی، وزیر نفت دولت دهم، در فروردین ۱۳۹۱ در هفدهمین نمایشگاه بینالمللی نفت، گاز، پالایش و پتروشیمی از فرصت یک ماهه به شرکتهای چینی برای آغاز جدی فعالیت در فاز یازدهم میدان گازی پارس جنوبی سخن گفت. قاسمی با این موضعگیری به دیرکرد این شرکتها در ساخت و بهرهبرداری از ظرفیتهای این میدان واکنش نشان داد. در سال گذشته گزارشهایی مبنی بر بیمیلی چین برای سرمایهگذاری در صنایع نفت و گاز جمهوری اسلامی منتشر شدند.
صنایع نفت و گاز ایران در سالهای اخیر و با توجه به غیبت شرکتهای غربی با مشکلات فراوانی روبهرو شده است. این شرکتها در پی افزایش تحریمها علیه ایران از سرمایهگذاری و توسعهی میدانهای نفت و گاز این کشور خودداری میکنند.
رسانههای ایرانی گزارشهای ضدونقیضی درباره اعدام ده شهروند
ایرانی در عربستان سعودی منتشر کردهاند. وزارتخارجه این خبر را تایید
نکرده است. این وزارتخانه قبلا خبر اعدام هشت ایرانی دیگر را تکذیب
کرده بود.
پایگاه خبری تابناک به نقل از یک زندانی ایرانی در زندان دمام عربستان
سعودی گزارش داده است که ده نفر از ۲۵ ایرانی که شش سال پیش در آبهای
نزدیک به عربستان دستگیر شدهبودند، به تازگی اعدام شدهاند.
این پایگاه خبری در مقالهای با عنوان "اعدام چند ایرانی دیگر در عربستان" بدون ذکر تاریخ اعلام کرده است که چندی پیش نیز ۸ نفر دیگر از اعضای گروه بیست و پنجنفره در زندان دمام عربستان اعدام شدهاند، اما وزارتخارجه جمهوری اسلامی این خبر را تکذیب کرده است.
متهم به جاسوسی و قاچاق مواد مخدر
برپایه گزارش تابناک، ۲۵ ایرانی سرنشین یک لنج ماهیگیری حدود شش سال پیش در هفتاد مایلی سواحل عربستان سعودی دستگیر و به جاسوسی و قاچاق مواد مخدر متهم شدند. بهگفته یک زندانی که به نوشته تابناک به سختی موفق به تماس تلفنی با این پایگاه خبری شده، از این ۲۵ نفر تنها هفتنفر دیگر زندهاند، اما خطر اعدام آنها را نیز تهدید میکند.
زندانیان ایرانی مدعی شدهاند که هیچ گناهی مرتکب نشدهاند و تنها توفان لنج آنها را به عربستان سعودی نزدیک کرده است، اما آنها حتی وارد آبهای ساحلی عربستانهم نشده بودند که دستگیر شدند.
زندانی ایرانی افزوده است:«شش سال است در اسارتیم و با این که مقامات سفارت کشورمان در جریان پرونده هستند، تاکنون کاری برای احقاق حقوق و آزادی ما انجام ندادهاند.»
واکنشهای تردیدبرانگیز وزارتخارجه
خبرگزاری مهر روز چهارشنبه (۱۰ خرداد، ۳۰ مه) در خبر کوتاهی با عنوان «واکنش یک مقام وزارتخارجه به اعدام چند ایرانی در عربستان» نوشته است:«یک مقام مسئول در وزارتخارجه با اشاره به اخبار منتشر شده مبنی بر اعدام چند ایرانی در عربستان گفت که تاکنون هیچ مرجع رسمی چنین خبری را تایید نکرده است.»
خبرگزاری فارس به نقل از حسن قشقاوی معاون وزارتخارجه گزارش داده که علیاکبر صالحی وزیرخارجه جمهوری اسلامی دوبار درباره سرنوشت زندانیان ایرانی با همتای سعودی خود تماس تلفنی گرفته است. قشقاوی همچنین تایید کرده که شخصا سفیر عربستان در تهران را دوبار و برای بار دوم روز پنجشنبه گذشته احضار کرده، اما مقامات عربستان سعودی تاکنون توضیحی درباره شایعه اعدام زندانیان ایرانی ندادهاند.
معاون کنسولی وزارتخارجه که در همایشی بهنام "امام بیداری" در دانشکده حقوق دانشگاه تهران سخنمیراند، رسانههای داخلی را بهخاطر پیگیری شایعه اعدام شهروندان ایرانی مورد انتقاد قرار داد و گفت:«ما از پیگیری رسانههای کشور در خصوص حفظ حقوق شهروندان ایرانی زندانی در خارج استقبال میکنیم، اما بعضا متاسفانه سمتوسوی این پیگیریها و پردازش خبری و تحلیلی، بهجای آنکه زمینه فشار و پاسخگویی طرف خارجی را فراهم کند، فشار علیه دستگاه سیاستخارجی را موجب میشود. یعنی در حقیقت نتیجه عکس حاصل میشود و هیچ خدمتی به رهایی اتباع ایرانی نمیکند.»
حسن قشقاوی در ۳ اردیبهشت (۲۲ آوریل) اعلام کرده بود که در نتیجه تماسهای وزارت خارجه حکم اعدام هشت ایرانی متوقف شده است.
این پایگاه خبری در مقالهای با عنوان "اعدام چند ایرانی دیگر در عربستان" بدون ذکر تاریخ اعلام کرده است که چندی پیش نیز ۸ نفر دیگر از اعضای گروه بیست و پنجنفره در زندان دمام عربستان اعدام شدهاند، اما وزارتخارجه جمهوری اسلامی این خبر را تکذیب کرده است.
متهم به جاسوسی و قاچاق مواد مخدر
برپایه گزارش تابناک، ۲۵ ایرانی سرنشین یک لنج ماهیگیری حدود شش سال پیش در هفتاد مایلی سواحل عربستان سعودی دستگیر و به جاسوسی و قاچاق مواد مخدر متهم شدند. بهگفته یک زندانی که به نوشته تابناک به سختی موفق به تماس تلفنی با این پایگاه خبری شده، از این ۲۵ نفر تنها هفتنفر دیگر زندهاند، اما خطر اعدام آنها را نیز تهدید میکند.
حسن قشقاوی: معاون پارلمانی و کنسولی وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی
دوبار برای کسب اطلاع از وضعیت زندانیان با همتای سعودی خود تماس تلفنی
گرفته است
تابناک که به محسنرضائی فرمانده پیشین سپاهپاسداران انقلاب اسلامی و
دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام نزدیک است، در ادامه گزارش خود وزارت خارجه
جمهوری اسلامی را به بیتفاوتی در برابر سرنوشت شهروندان ایرانی متهم کرده و
به نقل از زندانییی که صدای مکالمه تلفنی وی نیز منتشر شده، نوشته
است:«در آخرین دادگاهی که برای ما برگزار شد، چندتن از اعضای سفارت جمهوری
اسلامی در عربستان هم حضور داشتند و قاضی ما را از اتهامات تبرئه کرد، با
این همه همچنان زندانی هستیم و هرلحظه احتمال دارد مجازاتی علیهما اعمال
شود که به هیچ وجه عادلانه نیست.»زندانیان ایرانی مدعی شدهاند که هیچ گناهی مرتکب نشدهاند و تنها توفان لنج آنها را به عربستان سعودی نزدیک کرده است، اما آنها حتی وارد آبهای ساحلی عربستانهم نشده بودند که دستگیر شدند.
زندانی ایرانی افزوده است:«شش سال است در اسارتیم و با این که مقامات سفارت کشورمان در جریان پرونده هستند، تاکنون کاری برای احقاق حقوق و آزادی ما انجام ندادهاند.»
واکنشهای تردیدبرانگیز وزارتخارجه
خبرگزاری مهر روز چهارشنبه (۱۰ خرداد، ۳۰ مه) در خبر کوتاهی با عنوان «واکنش یک مقام وزارتخارجه به اعدام چند ایرانی در عربستان» نوشته است:«یک مقام مسئول در وزارتخارجه با اشاره به اخبار منتشر شده مبنی بر اعدام چند ایرانی در عربستان گفت که تاکنون هیچ مرجع رسمی چنین خبری را تایید نکرده است.»
خبرگزاری فارس به نقل از حسن قشقاوی معاون وزارتخارجه گزارش داده که علیاکبر صالحی وزیرخارجه جمهوری اسلامی دوبار درباره سرنوشت زندانیان ایرانی با همتای سعودی خود تماس تلفنی گرفته است. قشقاوی همچنین تایید کرده که شخصا سفیر عربستان در تهران را دوبار و برای بار دوم روز پنجشنبه گذشته احضار کرده، اما مقامات عربستان سعودی تاکنون توضیحی درباره شایعه اعدام زندانیان ایرانی ندادهاند.
معاون کنسولی وزارتخارجه که در همایشی بهنام "امام بیداری" در دانشکده حقوق دانشگاه تهران سخنمیراند، رسانههای داخلی را بهخاطر پیگیری شایعه اعدام شهروندان ایرانی مورد انتقاد قرار داد و گفت:«ما از پیگیری رسانههای کشور در خصوص حفظ حقوق شهروندان ایرانی زندانی در خارج استقبال میکنیم، اما بعضا متاسفانه سمتوسوی این پیگیریها و پردازش خبری و تحلیلی، بهجای آنکه زمینه فشار و پاسخگویی طرف خارجی را فراهم کند، فشار علیه دستگاه سیاستخارجی را موجب میشود. یعنی در حقیقت نتیجه عکس حاصل میشود و هیچ خدمتی به رهایی اتباع ایرانی نمیکند.»
حسن قشقاوی در ۳ اردیبهشت (۲۲ آوریل) اعلام کرده بود که در نتیجه تماسهای وزارت خارجه حکم اعدام هشت ایرانی متوقف شده است.
اتحادیه اروپا: ایران احکام اعدام را به حال تعلیق درآورد
اتحادیه اروپا روز چهارشنبه از «افزایش هشدار دهنده اعدامها در ایران»
انتقاد کرده و از ایران خواست اجرای مجازات اعدام را به حال تعلیق درآورد.
به گزارش خبرگزاری رویترز، یک سخنگوی کاترین اشتون، رئیس سیاست خارجی اتحادیه اروپا روز چهارشنبه اعلام کرد: بر اساس آخرین آمارها که از چند منبع تهیه شده، در پنج ماه اول سال جاری میلادی شمار زیادی اعدام شدهاند و بدین ترتیب ایران در میان کشورهایی که بیشترین مجازات اعدام را داشتهاند قرار گرفته است.
سخنگوی خانم اشتون گفته است رئیس سیاست خارجی از افزایش اعدامها ابراز نگرانی عمیق کرده است.
کاترین اشتون به نمایندگی از کشورهای آمریکا، چین، روسیه، فرانسه، بریتانیا و آلمان یا همان کشورهای موسوم به پنج به علاوه یک، مشغول مذاکرات اتمی با ایران است.
سازمانهای حقوق بشری از منتقدان جدی آمار بالای اعدام در ایران هستند و در گزارشهای سالانه خود به آن اشاره و از آن انتقادی میکنند.
یک دیپلمات مستقر در تهران به رویترز گفته است: شاید هم تصادفی باشد اما مشخص نیست که چرا ایران در حالی که در جریان مذاکرات اتمی است، درصد اعدامها را هم افزایش میدهد. به هر حال مناسبی به نظر میرسد تا وقتی جهان حواسش به مذاکرات است، برنامه اعدامها را پیش رود.
رسانههای ايران گزارش دادهاند در ماه جاری ميلادی، ۱۵ تن اعدام شدهاند. ۱۴ تن به اتهامهای مرتبط با قاچاق مواد مخدر و يک تن هم به اتهام جاسوسی برای اسرائيل اعدام شده است.
اتحادیه اروپا به جز تحریم های مرتبط با برنامه اتمی، تحریمهایی هم به دلیل نقض حقوق بشر علیه ایران اعمال کرده و شماری از مقامات ایرانی را در فهرست سیاه خود قرار داده است.
سازمان عفو بين الملل در آخرین گزارش سالانه خود اعلام کرده شمار اعدامها در ايران در سال ۲۰۱۱ به طور چشمگيری افزايش يافته است و در اين سال دست کم ۳۶۰ تن اعدام شده اند.
طبق گزارش سازمان عفو بین الملل، پرونده دو سوم اعدام شدگان در ايران در سال ۲۰۱۱ در ارتباط با قاچاق مواد مخدر بوده است. بر اساس این گزارش، ايران از نظر شمار اعدامها همچنان در رده دوم جهانی قرار دارد. چين همچنان در صدر قرار دارد.
سازمان عفو بينالملل همچنين گفته است: به رغم اين که در تعداد زيادی از کشور ها شمار اعدام ها کاهش يافته، اما شمار اعدامها در کشورهای خاورمیانه و به ویژه ايران، عراق و عربستان سعودی افزايش قابل توجهی داشته است.
سازمان عفو بين الملل میگويد، اطلاعات معتبری را در اختيار دارد که نشان می دهد که علاوه بر تعداد اعدامهای اعلام شده، ۲۴۷ نفر نيز به طور «مخفيانه» در ايران اعدام شدهاند.
در گزارش سالانه سازمان عفو بين الملل آمده است که اعدام در ملا عام در کشورهايی چون ايران، عربستان سعودی، کره شمالی و سومالی صورت گرفته است.
سازمان عفو بين الملل میگويد، کشورهايی مانند ايران، چين، عربستان، عراق و کره شمالی برای گرفتن «اعتراف» از متهمان از شکنجه استفاده میکنند.
به گزارش خبرگزاری رویترز، یک سخنگوی کاترین اشتون، رئیس سیاست خارجی اتحادیه اروپا روز چهارشنبه اعلام کرد: بر اساس آخرین آمارها که از چند منبع تهیه شده، در پنج ماه اول سال جاری میلادی شمار زیادی اعدام شدهاند و بدین ترتیب ایران در میان کشورهایی که بیشترین مجازات اعدام را داشتهاند قرار گرفته است.
سخنگوی خانم اشتون گفته است رئیس سیاست خارجی از افزایش اعدامها ابراز نگرانی عمیق کرده است.
کاترین اشتون به نمایندگی از کشورهای آمریکا، چین، روسیه، فرانسه، بریتانیا و آلمان یا همان کشورهای موسوم به پنج به علاوه یک، مشغول مذاکرات اتمی با ایران است.
سازمانهای حقوق بشری از منتقدان جدی آمار بالای اعدام در ایران هستند و در گزارشهای سالانه خود به آن اشاره و از آن انتقادی میکنند.
یک دیپلمات مستقر در تهران به رویترز گفته است: شاید هم تصادفی باشد اما مشخص نیست که چرا ایران در حالی که در جریان مذاکرات اتمی است، درصد اعدامها را هم افزایش میدهد. به هر حال مناسبی به نظر میرسد تا وقتی جهان حواسش به مذاکرات است، برنامه اعدامها را پیش رود.
رسانههای ايران گزارش دادهاند در ماه جاری ميلادی، ۱۵ تن اعدام شدهاند. ۱۴ تن به اتهامهای مرتبط با قاچاق مواد مخدر و يک تن هم به اتهام جاسوسی برای اسرائيل اعدام شده است.
اتحادیه اروپا به جز تحریم های مرتبط با برنامه اتمی، تحریمهایی هم به دلیل نقض حقوق بشر علیه ایران اعمال کرده و شماری از مقامات ایرانی را در فهرست سیاه خود قرار داده است.
سازمان عفو بين الملل در آخرین گزارش سالانه خود اعلام کرده شمار اعدامها در ايران در سال ۲۰۱۱ به طور چشمگيری افزايش يافته است و در اين سال دست کم ۳۶۰ تن اعدام شده اند.
طبق گزارش سازمان عفو بین الملل، پرونده دو سوم اعدام شدگان در ايران در سال ۲۰۱۱ در ارتباط با قاچاق مواد مخدر بوده است. بر اساس این گزارش، ايران از نظر شمار اعدامها همچنان در رده دوم جهانی قرار دارد. چين همچنان در صدر قرار دارد.
سازمان عفو بينالملل همچنين گفته است: به رغم اين که در تعداد زيادی از کشور ها شمار اعدام ها کاهش يافته، اما شمار اعدامها در کشورهای خاورمیانه و به ویژه ايران، عراق و عربستان سعودی افزايش قابل توجهی داشته است.
سازمان عفو بين الملل میگويد، اطلاعات معتبری را در اختيار دارد که نشان می دهد که علاوه بر تعداد اعدامهای اعلام شده، ۲۴۷ نفر نيز به طور «مخفيانه» در ايران اعدام شدهاند.
در گزارش سالانه سازمان عفو بين الملل آمده است که اعدام در ملا عام در کشورهايی چون ايران، عربستان سعودی، کره شمالی و سومالی صورت گرفته است.
سازمان عفو بين الملل میگويد، کشورهايی مانند ايران، چين، عربستان، عراق و کره شمالی برای گرفتن «اعتراف» از متهمان از شکنجه استفاده میکنند.
جمهوری آذربایجان از بازداشت «۴۰ تروریست» خبر داد
وزارت امنیت ملی جمهوری آذربایجان روز چهارشنبه، ۱۰ خرداد، طی اطلاعیه
مطبوعاتی که نسخهای از آن در اختیار رادیو فردا قرار گرفته است، از
بازداشت ۴۰ تروریست در شهرهای مختلف این کشور که در آستانه برگزاری مسابقه
یوروویژن قصد ایجاد عملیات تروریستی و ضد امنیتی داشتهاند، خبر داد.
این گزارش گفته است که عملیات ضدتروریستی از فروردین ماه شروع شده و تا چند هفته گذشته ادامه داشته است، اما بخاطر اینکه در آستانه مسابقه آواز یوروویژن اعلام خبرهای مرتبط با روند کشف و خنثی سازی اعضای این گروه تروریستی میتوانست باعث ایجاد تشویش و نگرانی مردم باشد، اطلاع رسانی به تاخیر انداخته شد.
پنجاهمین دور مسابقه آواز یوروویژن با شرکت نمایندگان ۴۲ کشور هفته گذشته در جمهوری آذربایجان برگزار شد.
بنا بر گزارش وزارت امنیت ملی جمهوری آذربایجان، این گروه تروریستی به رهبری وقار پاداراف، قصد اخلال در امنیت مسابقه یوروویژیون در باکو و سوء قصد به جان (الهام علی یف) رئیس جمهور آذربایجان در جریان سفر ماه آوریل وی به شهر زاقاتالای جمهوری آذربایجان را نیز داشتهاند. همه اعضای این گروه شهروند جمهوری آذربایجان بودهاند.
قبلا، ۱۹ فروردین ماه، وزارت امنیت ملی جمهوری آذربایجان از کشف یک باند ۲۰ نفره تروریستی وابسته به القاعده به رهبری پاداراف خبر داده بود، اما در اعلامیه جدید گفته شده است که با ادامه تحقیقات ۲۲ عضو دیگر این گروه نیز بازداشت شدند. دو عضو این شبکه تروریستی، از جمله خود پاداراف که در مقابل ماموران امنیتی اقدام به مقاومت مسلحانه کرده بودند، کشته شدهاند.
در اطلاعیه قبلی، وزارت امنیت ملی جمهوری آذربایجان مدعی شده بود که برخی از افراد بازداشت شده در سوریه، ایران و پاکستان آموزش دیدهاند، اما در اطلاعیه روز چهارشنبه، در این مورد مطلبی نوشته نشده است و تنها درباره کشف و ضبط «مقادیر هنگفتی سلاح و مواد منفجره» که از داغستان وارد کشور شده است، خبر داده شده است.
طبق گزارش جدید وزارت امنیت ملی جمهوری آذربایجان، این شبکه ۴۲ نفری که طی یک سلسله عملیات در چندین شهر مختلف جمهوری آذربایجان اعضای آن بازداشت شدند، همچنین قصد بمبگذاری در هتلهایی که بیشتر شهروندان خارجی برای اقامت مراجعه میکنند به همراه چندین مسجد شیعیان، زیارتگاها و مراکز دینی برای دامن زدن به تفرقههای مذهبی و دینی در کشور داشتهاند.
جمهوری آذربایجان طی یک سال گذشته، علاوه بر این شبکه ۴۰ نفری تروریستی، ۴۰ نفر دیگر را نیز به اتهام جاسوسی برای سپاه و وزارت اطلاعات ایران برای انجام عملیات تروریستی و ضد امنیت ملی متهم کرده است. ایران این اتهمات را رد کرده است و به نوبه خود مدعی شده است که سازمان جاسوسی اسرائیل، موساد، در قتل دانشمندان هستهای ایران از کمک و همکاری جمهوری آذربایجان بهرهمند شدهاند.
جمهوری آذربایجان این اتهامات را «افترا» نامیده است. در پی افزایش تنش میان دو کشور همسایه ایران و جمهوری آذربایجان، هر دو کشور سفرای خود را از کشور مقابل فراخواندهاند.
این گزارش گفته است که عملیات ضدتروریستی از فروردین ماه شروع شده و تا چند هفته گذشته ادامه داشته است، اما بخاطر اینکه در آستانه مسابقه آواز یوروویژن اعلام خبرهای مرتبط با روند کشف و خنثی سازی اعضای این گروه تروریستی میتوانست باعث ایجاد تشویش و نگرانی مردم باشد، اطلاع رسانی به تاخیر انداخته شد.
پنجاهمین دور مسابقه آواز یوروویژن با شرکت نمایندگان ۴۲ کشور هفته گذشته در جمهوری آذربایجان برگزار شد.
بنا بر گزارش وزارت امنیت ملی جمهوری آذربایجان، این گروه تروریستی به رهبری وقار پاداراف، قصد اخلال در امنیت مسابقه یوروویژیون در باکو و سوء قصد به جان (الهام علی یف) رئیس جمهور آذربایجان در جریان سفر ماه آوریل وی به شهر زاقاتالای جمهوری آذربایجان را نیز داشتهاند. همه اعضای این گروه شهروند جمهوری آذربایجان بودهاند.
قبلا، ۱۹ فروردین ماه، وزارت امنیت ملی جمهوری آذربایجان از کشف یک باند ۲۰ نفره تروریستی وابسته به القاعده به رهبری پاداراف خبر داده بود، اما در اعلامیه جدید گفته شده است که با ادامه تحقیقات ۲۲ عضو دیگر این گروه نیز بازداشت شدند. دو عضو این شبکه تروریستی، از جمله خود پاداراف که در مقابل ماموران امنیتی اقدام به مقاومت مسلحانه کرده بودند، کشته شدهاند.
در اطلاعیه قبلی، وزارت امنیت ملی جمهوری آذربایجان مدعی شده بود که برخی از افراد بازداشت شده در سوریه، ایران و پاکستان آموزش دیدهاند، اما در اطلاعیه روز چهارشنبه، در این مورد مطلبی نوشته نشده است و تنها درباره کشف و ضبط «مقادیر هنگفتی سلاح و مواد منفجره» که از داغستان وارد کشور شده است، خبر داده شده است.
طبق گزارش جدید وزارت امنیت ملی جمهوری آذربایجان، این شبکه ۴۲ نفری که طی یک سلسله عملیات در چندین شهر مختلف جمهوری آذربایجان اعضای آن بازداشت شدند، همچنین قصد بمبگذاری در هتلهایی که بیشتر شهروندان خارجی برای اقامت مراجعه میکنند به همراه چندین مسجد شیعیان، زیارتگاها و مراکز دینی برای دامن زدن به تفرقههای مذهبی و دینی در کشور داشتهاند.
جمهوری آذربایجان طی یک سال گذشته، علاوه بر این شبکه ۴۰ نفری تروریستی، ۴۰ نفر دیگر را نیز به اتهام جاسوسی برای سپاه و وزارت اطلاعات ایران برای انجام عملیات تروریستی و ضد امنیت ملی متهم کرده است. ایران این اتهمات را رد کرده است و به نوبه خود مدعی شده است که سازمان جاسوسی اسرائیل، موساد، در قتل دانشمندان هستهای ایران از کمک و همکاری جمهوری آذربایجان بهرهمند شدهاند.
جمهوری آذربایجان این اتهامات را «افترا» نامیده است. در پی افزایش تنش میان دو کشور همسایه ایران و جمهوری آذربایجان، هر دو کشور سفرای خود را از کشور مقابل فراخواندهاند.
نماینده مجلس: برداشت میلیاردی دولت از صندوق توسعه ملی
به دنبال انتصاب دبیر ستاد هدفمندی یارانهها به مدیریت عامل صندوق توسعه
ملی با حکم محمود احمدینژاد، یک نماینده مجلس شورای اسلامی از برداشت
«پنج میلیارد دلاری» دولت از این صندوق خبر داد و تأکید کرد که این برداشت
«غیرقانونی» است.
به گزارش خبرگزاری کار ایران، ایلنا، موسیالرضا ثروتی، نماینده بجنورد در مجلس نهم، روز پنجشنبه، ۱۱ خردادماه، گفت: «متأسفانه خبردار شدهایم که دولت طی روزهای گذشته حدود پنج میلیارد دلار برخلاف قانون از محل این صندوق برداشت کرده است.»
این در حالی است که طبق اساسنامه صندوق، دولت و مجلس هیچ یک حق برداشت از این صندوق را ندارند.
خبرگزاریها تا این لحظه اشارهای به دلیل این برداشت و محل استفاده این وجه نکردهاند.
برداشت اخیر دولت از این صندوق پس از آن صورت گرفته است که هشتم خردادماه، محمود احمدینژاد، رئیس جمهور ایران، که در رأس هیئت امنای صندوق توسعه ملی نیز قرار دارد، در حکمی مدیرعامل پیشین صندوق را از سمت خود برکنار و محمدرضا فرزین را جایگزین او کرد.
محمدرضا فرزین با استعفا از سمت معاونت اقتصادی وزارت امور اقتصادی و دارایی و حفظ سمت دبیری ستاد هدفمندی یارانهها مسئولیت صندوق توسعه ملی را بر عهده گرفته است.
موسیالرضا ثروتی روز پنجشنبه انتصاب آقای فرزین به مدیریت صندوق توسعه ملی با حفظ سمت را «غیرطبیعی» خواند و گفت: «قربانی، رئیس سابق هیئت عامل صندوق توسعه ملی، تنها از زمان تأسیس این صندوق تا چند روز گذشته عملکرد مطلوبی در این زمینه داشت و در این مدت صندوق را در مسیر اهداق تعیین شده هدایت کرده بود.»
صندوق توسعه ملی بر اساس سیاستهای کلی برنامه پنجم و ماده ۸۴ قانون برنامه پنجم از ابتدای سال ۹۰ تشکیل و آن زمان مقرر شد که ۲۰ درصد از درآمد نفت و گاز به این صندوق ریخته شود. طبق اساسنامه صندوق این میزان هر سال سه درصد افزایش مییابد.
مسئولان ذیربط هدف از تأسیس این صندوق را حمایت از تولید و اشتغالزایی عنوان میکنند. در وبسایت این صندوق نیز هدف از تأسیس آن تبدیل بخشی از ثروتهای نفتی به «ثروتهای ماندگار، مولد و سرمایههای زاینده اقتصادی» و «حفظ سهم نسلهای آینده از منابع نفت و گاز» عنوان شده است.
هنوز به طور دقیق مشخص نیست که موجودی این صندوق به چه میزان است.
محمود احمدینژاد اواخر فروردینماه موجودی این صندوق را «۳۵ میلیارد دلار» اعلام کرد. خبرگزاری فارس نیز میگوید از زمان تأسیس تاکنون حدود ۳۵ میلیارد دلار ذخیره ارزی از محل ۲۰ درصد درآمد نفت و ۲۳ درصد درآمد گاز در این صندوق جمعآوری شده است.
با اینحال قاسم حسینی، قائم مقام صندوق توسعه ملی، اوایل خردادماه موجودی این صندوق را «۲۷ میلیارد دلار» اعلام کرد.
وی آن زمان همچنین برداشتهای دولت و مجلس از صندوق توسعه ملی را از مهمترین مشکلات این صندوق عنوان کرد.
به گزارش خبرگزاری کار ایران، ایلنا، موسیالرضا ثروتی، نماینده بجنورد در مجلس نهم، روز پنجشنبه، ۱۱ خردادماه، گفت: «متأسفانه خبردار شدهایم که دولت طی روزهای گذشته حدود پنج میلیارد دلار برخلاف قانون از محل این صندوق برداشت کرده است.»
این در حالی است که طبق اساسنامه صندوق، دولت و مجلس هیچ یک حق برداشت از این صندوق را ندارند.
خبرگزاریها تا این لحظه اشارهای به دلیل این برداشت و محل استفاده این وجه نکردهاند.
برداشت اخیر دولت از این صندوق پس از آن صورت گرفته است که هشتم خردادماه، محمود احمدینژاد، رئیس جمهور ایران، که در رأس هیئت امنای صندوق توسعه ملی نیز قرار دارد، در حکمی مدیرعامل پیشین صندوق را از سمت خود برکنار و محمدرضا فرزین را جایگزین او کرد.
محمدرضا فرزین با استعفا از سمت معاونت اقتصادی وزارت امور اقتصادی و دارایی و حفظ سمت دبیری ستاد هدفمندی یارانهها مسئولیت صندوق توسعه ملی را بر عهده گرفته است.
موسیالرضا ثروتی روز پنجشنبه انتصاب آقای فرزین به مدیریت صندوق توسعه ملی با حفظ سمت را «غیرطبیعی» خواند و گفت: «قربانی، رئیس سابق هیئت عامل صندوق توسعه ملی، تنها از زمان تأسیس این صندوق تا چند روز گذشته عملکرد مطلوبی در این زمینه داشت و در این مدت صندوق را در مسیر اهداق تعیین شده هدایت کرده بود.»
صندوق توسعه ملی بر اساس سیاستهای کلی برنامه پنجم و ماده ۸۴ قانون برنامه پنجم از ابتدای سال ۹۰ تشکیل و آن زمان مقرر شد که ۲۰ درصد از درآمد نفت و گاز به این صندوق ریخته شود. طبق اساسنامه صندوق این میزان هر سال سه درصد افزایش مییابد.
مسئولان ذیربط هدف از تأسیس این صندوق را حمایت از تولید و اشتغالزایی عنوان میکنند. در وبسایت این صندوق نیز هدف از تأسیس آن تبدیل بخشی از ثروتهای نفتی به «ثروتهای ماندگار، مولد و سرمایههای زاینده اقتصادی» و «حفظ سهم نسلهای آینده از منابع نفت و گاز» عنوان شده است.
هنوز به طور دقیق مشخص نیست که موجودی این صندوق به چه میزان است.
محمود احمدینژاد اواخر فروردینماه موجودی این صندوق را «۳۵ میلیارد دلار» اعلام کرد. خبرگزاری فارس نیز میگوید از زمان تأسیس تاکنون حدود ۳۵ میلیارد دلار ذخیره ارزی از محل ۲۰ درصد درآمد نفت و ۲۳ درصد درآمد گاز در این صندوق جمعآوری شده است.
با اینحال قاسم حسینی، قائم مقام صندوق توسعه ملی، اوایل خردادماه موجودی این صندوق را «۲۷ میلیارد دلار» اعلام کرد.
وی آن زمان همچنین برداشتهای دولت و مجلس از صندوق توسعه ملی را از مهمترین مشکلات این صندوق عنوان کرد.
مهلت ۴۸ ساعته مخالفان به بشار اسد برای اجرای طرح صلح
مخالفان مسلح حکومت سوريه روز چهارشنبه اعلام کردند که به بشار اسد، رييس
جمهوری اين کشور، ۴۸ ساعت مهلت داده اند تا طرح صلح کوفی عنان، نماینده
ویژه سازمان ملل متحد و اتحادیه عرب در امور سوریه، را اجرا کند .
سرهنگ قاسم سعد الدين ،از فرماندهان ارتش آزاد سوريه، گفته است، چنانچه نيروهای دولتی به مفاد طرح صلح آقای عنان عمل نکنند، آنان نیز ديگر به این طرح صلح پايبند نخواهند بود.
به گزارش خبرگزاری رويترز، اين ضرب الاجل پس از آن که ناظران سازمان ملل متحد از کشف ۱۳ جسد درشرق سوريه خبر دادند، تعیین شده است.
سرهنگ قاسم سعد الدين گفته است، رهبري اين گروه مهلتی را تا ظهر جمعه به وقت محلی برای بشار اسد تعيين کرده است تا طرح صلح را که شامل ؛ آتش بس، استقرار ناظران و دسترسی آزاد کمک های بشردوستانه و رسانه های خبری خواهد بود، به اجرا بگذارد.
سرهنگ قاسم سعد الدين اضافه کرده است: در صورتی که بشار اسد اين طرح صلح را اجرا نکند، «ما هيچ تعهدی نخواهيم داشت و از شهروندان، از روستا ها و شهرها محافظت و دفاع خواهيم کرد.»
کوفی عنان، نماينده ويژه سازمان ملل متحد و اتحاديه عرب در امور سوريه، طرح صلحی شش مادهای به منظور حل و فصل بحران سوريه ارائه داده، که مفاد آن مورد پذيرش دولت و مخالفان اين کشور قرار گرفته است. آتش بس ميان طرفهای درگير نخستين بند اين طرح است. ناظرانی از سازمان ملل برای نظارت بر آتش بس به سوريه اعزام شدهاند اما تا کنون خشونتها در اين کشور متوقف نشده است.
کشف ۱۳ جسد
اين در حالی است که ژنرال رابرت مود، رييس نروژی هيات ناظران سازمان ملل متحد، روز چهارشنبه گفته است که ۱۳ جسد در آلسکر در ۵۰ کيلومتری ديرالزور کشف شده است . به گفته وی دست و پای کشته شدگان بسته بوده و به برخی از آنها از فاصله نزديک شليک شده است.
ژنرال رابرت مود گفته است، از اين اقدام «هولناک و غيرقابل توجيه»، عميقا ناراحت شده است. وی همچنين از همه گروه های درگيري در بحران سوريه خواسته است تا به دور خشونت در انی کشور پايان دهند.
رييس هيات ناظران سازمان ملل متحد در مورد عوامل اين کشتار حرفی نزده است، اما فعالان سوری می گويند، کشته شدگان از نيروهای جداده از ارتش سوريه بوده اند.
قتل عام در روستای الحوله در شامگاه جمعه و بامداد شنبه بحران سوريه را وارد مرحله تازه ای کرده است. در اين قتل عام بيش از ۱۰۰ نفر از جمله ۵۵ کودک کشته و حدود ۳۰۰ نفر زخمی شدند. معترضان سوری و کشورهای غربی، دولت سوريه را متهم به دست داشتن در اين قتل عام میکنند. دولت سوريه اما با رد اين اتهام «گروههای تروريستی مسلح را» عامل اين قتل عام معرفی میکند.
هشدار درباره شکست طرح صلح
سوزان رايس، نماينده آمريکا در سازمان ملل متحد، روز چهارشنبه گفته است، بدترين و محتمل ترين سناريو درباره تحولات سوريه اين است که طرح صلح کوفی عنان شکست خواهد خورد، درگيری ها گسترش می يابد و باعث بروز يک بحران بزرگ در منطقه می شود.
به گزارش خبرگزاری آسوشيتدپرس، خانم رايس پس از نشست شورای اميت سازمان ملل متحد با يکی از معاونان کوفی عنان، نماينده ويژه سازمان ملل متحد و اتحاديه عرب در امور سوريه، صحبت می کرد.
طبق اين گزارش، معاون کوفی عنان گفته است، حکومت سوريه تمايلی به اجرای فوری طرح صلح کوفی عنان ندارد.
سوزان رايس همچنين گفته است، در صورتيکه بشار اسد از از اجرای طرح صلح کوفی عنان خودداری کند، شورای امنيت سازمان ملل متحد بايد مسئوليت خود را اجرا کند و فشار بر حکومت سوريه تشديد کند.
اين در حالی است که خانم رايس و ديگر ديپلمات های غربی اذعان می کنند در شورای امنيت سازمان ملل متحد چين و رورسيه مخالف تشديد فشار عليه حومت بشار اسد هستند.
در همين حال، وزارت خزانه داری آمريکا روز چهارشنبه تحريم های اقتصادی تازه ای را عليه حکومت سوريه اعمال کرد و بانک اسلامی بين المللی سوريه را به فهرست نهادهای مورد تحريم خود اضافه کرد.
سرهنگ قاسم سعد الدين ،از فرماندهان ارتش آزاد سوريه، گفته است، چنانچه نيروهای دولتی به مفاد طرح صلح آقای عنان عمل نکنند، آنان نیز ديگر به این طرح صلح پايبند نخواهند بود.
به گزارش خبرگزاری رويترز، اين ضرب الاجل پس از آن که ناظران سازمان ملل متحد از کشف ۱۳ جسد درشرق سوريه خبر دادند، تعیین شده است.
سرهنگ قاسم سعد الدين گفته است، رهبري اين گروه مهلتی را تا ظهر جمعه به وقت محلی برای بشار اسد تعيين کرده است تا طرح صلح را که شامل ؛ آتش بس، استقرار ناظران و دسترسی آزاد کمک های بشردوستانه و رسانه های خبری خواهد بود، به اجرا بگذارد.
سرهنگ قاسم سعد الدين اضافه کرده است: در صورتی که بشار اسد اين طرح صلح را اجرا نکند، «ما هيچ تعهدی نخواهيم داشت و از شهروندان، از روستا ها و شهرها محافظت و دفاع خواهيم کرد.»
کوفی عنان، نماينده ويژه سازمان ملل متحد و اتحاديه عرب در امور سوريه، طرح صلحی شش مادهای به منظور حل و فصل بحران سوريه ارائه داده، که مفاد آن مورد پذيرش دولت و مخالفان اين کشور قرار گرفته است. آتش بس ميان طرفهای درگير نخستين بند اين طرح است. ناظرانی از سازمان ملل برای نظارت بر آتش بس به سوريه اعزام شدهاند اما تا کنون خشونتها در اين کشور متوقف نشده است.
کشف ۱۳ جسد
اين در حالی است که ژنرال رابرت مود، رييس نروژی هيات ناظران سازمان ملل متحد، روز چهارشنبه گفته است که ۱۳ جسد در آلسکر در ۵۰ کيلومتری ديرالزور کشف شده است . به گفته وی دست و پای کشته شدگان بسته بوده و به برخی از آنها از فاصله نزديک شليک شده است.
ژنرال رابرت مود گفته است، از اين اقدام «هولناک و غيرقابل توجيه»، عميقا ناراحت شده است. وی همچنين از همه گروه های درگيري در بحران سوريه خواسته است تا به دور خشونت در انی کشور پايان دهند.
رييس هيات ناظران سازمان ملل متحد در مورد عوامل اين کشتار حرفی نزده است، اما فعالان سوری می گويند، کشته شدگان از نيروهای جداده از ارتش سوريه بوده اند.
قتل عام در روستای الحوله در شامگاه جمعه و بامداد شنبه بحران سوريه را وارد مرحله تازه ای کرده است. در اين قتل عام بيش از ۱۰۰ نفر از جمله ۵۵ کودک کشته و حدود ۳۰۰ نفر زخمی شدند. معترضان سوری و کشورهای غربی، دولت سوريه را متهم به دست داشتن در اين قتل عام میکنند. دولت سوريه اما با رد اين اتهام «گروههای تروريستی مسلح را» عامل اين قتل عام معرفی میکند.
هشدار درباره شکست طرح صلح
سوزان رايس، نماينده آمريکا در سازمان ملل متحد، روز چهارشنبه گفته است، بدترين و محتمل ترين سناريو درباره تحولات سوريه اين است که طرح صلح کوفی عنان شکست خواهد خورد، درگيری ها گسترش می يابد و باعث بروز يک بحران بزرگ در منطقه می شود.
به گزارش خبرگزاری آسوشيتدپرس، خانم رايس پس از نشست شورای اميت سازمان ملل متحد با يکی از معاونان کوفی عنان، نماينده ويژه سازمان ملل متحد و اتحاديه عرب در امور سوريه، صحبت می کرد.
طبق اين گزارش، معاون کوفی عنان گفته است، حکومت سوريه تمايلی به اجرای فوری طرح صلح کوفی عنان ندارد.
سوزان رايس همچنين گفته است، در صورتيکه بشار اسد از از اجرای طرح صلح کوفی عنان خودداری کند، شورای امنيت سازمان ملل متحد بايد مسئوليت خود را اجرا کند و فشار بر حکومت سوريه تشديد کند.
اين در حالی است که خانم رايس و ديگر ديپلمات های غربی اذعان می کنند در شورای امنيت سازمان ملل متحد چين و رورسيه مخالف تشديد فشار عليه حومت بشار اسد هستند.
در همين حال، وزارت خزانه داری آمريکا روز چهارشنبه تحريم های اقتصادی تازه ای را عليه حکومت سوريه اعمال کرد و بانک اسلامی بين المللی سوريه را به فهرست نهادهای مورد تحريم خود اضافه کرد.
آمريکا : پنجره برای حل مسالمت آميز مناقشه هسته ای ايران در حال بسته شدن است
دان شاپيرو، سفير آمريکا در اسرائيل، روز چهارشنبه گفته است که «پنجره»
برای حل مسالمت آمیز مناقشه هسته ای ايران «با آهنگی شتابان در حال بسته
شدن است».
آقای شاپيرو که سفير يهودی آمريکا در اسرائيل است و زبان عبری را نيز سخن می گويد، شامگاه چهارشنبه در سخنرانی در يکی از مهم ترين همآيش های امنيتی اسرائيلی که سران اسرائيل و ميهمانان ارشد خارجی در آن حضور داشتند، از بسته شدن آخرين روزنه های حل ديپلماتيک مسئله اتمی ايران سخن گفت.
سفير آمريکا در اسرائيل در همآيش پژوهش های امنيت ملی تل آويو؛ جايی که يک روز پيش از آن، بنيامين نتانياهو نخست وزير و اهود باراک وزير دفاع اسرائيل در باره برنامه هسته ای ايران سخن گفته بودند، تأکيد کرد که ساعت شنی برای حل صلح آميز معضل اتمی ايران به آخرين دانه های خود می رسد.
سفير آمريکا در تل آويو گفت، بخاطر همين احساس خطر است که دولت آمريکا اهرم فشار بر ايران را سنگين کرده است.
به گفته آقای شاپيرو، «آمريکا از هر چه که در توان دارد، برای حل بدور از راهکار نظامی ادامه می دهد اما تنها بخاطر اينکه بگوييم که صرفاً مذاکراتی در جريان است، به سوی دور بعدی مذاکرات با ايران نمی رويم؛ مذاکره به خاطر مذاکره ی خشک و خالی، بی فايده است».
آقای شاپيرو گفت که هنوز تحريم های فلج کننده تری عليه جمهوری اسلامی ايران می تواند در راه باشد.
آقای شاپيرو دو هفته پيش نيز در يک سخنرانی ديگر در اسرائيل گفته بود که برنامه نظامی ارتش آمريکا برای مقابله نظامی احتمالی با ايران نه تنها کاملاً تکميل شده است بلکه برای عملی شدن آماده است.
لئون پانه تا وزير دفاع آمريکا نيز يکشنبه اين هفته اين سخنان را تکرار کرد و از آمادگی کامل نيروهای نظامی آمريکا برای مقابله با ايران در صورت نياز سخن گفت.
بنظر می رسد که تمامی سخنان چهارشنبه سفير آمريکا در همآيش اسرائيلی نوعی پاسخگويی به سخنان تند و هشدارآميز نخست وزير و وزير دفاع اسرائيل در اين کنگره بود.
بنيامين نتانياهو شامگاه سه شنبه در سخنرانی گشايش اين همآيش از اينکه قدرت های جهانی در مذاکرات هسته ای هفته گذشته در بغداد در برابر ايران «کوتاه آمده اند» به سختی ابراز ناخشنودی کرد.
آقای نتانياهو گفت «انتظار می رفت که جامعه جهانی قاطعانه از ايران بطلبد که غنی سازی اورانيوم را به طور کامل متوقف کند؛ انتظار می رفت که به ايران با قدرت بگويند که بايد تأسيسات هسته ای فرود در قم را کاملاً برچيند؛ انتظار می رفت که به ايران بگويند که شما بايد همه اورانيومی را که تا حال غنی کرده ايد، از ايران خارج کنيد؛ اما اين درخواست ها مطرح نشد که هيچ، بلکه سطح انتظارات جهانی از ايران کاهش يافت».
اهود باراک وزير دفاع اسرائيل نيز که پس از بنيامين نتانياهو در همين همآيش در کشورش سخنرانی می کرد، اظهارات بسيار صريح تری بيان داشت و افزود که اسرائيل و آمريکا در مورد موعدی که ايران به فضای مصونيت وارد می شود، اختلاف نظر دارند.
آقای باراک گفت که اما يک مسئله کاملاً مشخص و مقبول است و آن اينکه اسرائيل مستقلاً برای امنيت و موجوديت خويش تصميم می گيرد.
وزير دفاع اسرائيل اين را نيز گفت که «حال که ايران در مسير برنامه هسته ای گام بر می دارد و به پيش می تازد، ديگر کسی نمی تواند سری به آسودگی بر بالين بگذارد و با راحتی خيال چشم بر هم بگذارد و به خواب برود».
وزير دفاع اسرائيل در سخنانی که می تواند مفاهيم گسترده ای داشته باشد، اين را نيز گفت که «کسی خواهان در افتادن با قدرت ها نيست و جنگ نيز البته مطلوب نيست اما حکومت ايران می کوشد که شمشير را بروی گردن ما بگذارد ...و اسرائيل چاره ای جز تأمين منافع خود ندارد».
در همين حال، مئير داگان رييس پيشين موساد اسرائيل بار ديگر روز چهارشنبه نسبت به عواقب حمله نظامی به تأسيسات هسته ای ايران هشداری جدی به سران کشور خود داد و گفت «در صورت رفتن به سوی مسير تقابل نظامی با ايران، نه تنها هدف متوقف کردن برنامه هسته ای ايران را بدست نمی آوريم بلکه تمامی مردم ايران را پشت سر رژيم کنونی ايران قرار خواهيم داد».
به گزارش راديوی اسرائيل، ژنرال ذخيره داگان در سخنرانی در همآيش ساليانه مرکز پژوهشهای امنيت ملی اسرائيل اضافه کرد که «بلند کردن هميشگی چوب تهديد نظامی بر سر ايران، سران تهران را نخواهد ترساند بويژه اينکه در مقطع کنونی، توانايی حمله به برنامه هسته ای ايران بسيار محدود است».
در همين همآيش، ژنرال ذخيره گابی اشکنازی نيز که تا چندی پيش رييس ستاد کل ارتش اسرائيل بود، در مخالفت با حمله نظامی در مقطع کنونی به تأسيسات هسته ای ايران، گفت که «حتی اگر جمهوری اسلامی ايران به توانايی هسته ای نظامی برسد، هنوز می توان با آن مقابله کرد و بنظر نمی رسد که حتی اگر ايرانی ها نخستين بمب اتمی خود را داشته باشند، فوراً با آن خاورميانه را به آتش بکشند».
همه اين سخنان مقامات اسرائيلی در روزی در اين کشور بيان شد که دولت آقای نتانياهو لايحه ای را نيز برای سخت گيرانه تر کردن قوانين اسرائيل عليه شرکت ها يا شهروندان اسرائيلی که به نحوی با ايران در ارتباط باشند، تصويب کرد تا آن را به رای گيری در کنست ارائه کند.
در همين روز نيز آقای يورام کهن رييس سازمان امنيت داخلی اسرائيل مدعی شد که «برنامه ريزی های تروريستی ايران عليه اسرائيل در سراسر جهان بسيار وسيع است و آنچه که در رسانه ها منتشر می شود، تنها بخش کوچکی از اين طرح های ايرانی است».
همزمان وزارت امنيت داخلی آذربايجان نيز در همين روز چهارشنبه در بيانيه ای در باکو مدعی شد که گروهی از نيروهای تروريستی اعزامی به آذربايجان در صدد حمله به هتل محل اقامت هنرمندان اسرائيلی شرکت کننده در مسابقات آواز يوروويژن در باکو بوده اند. رسانه های اسرائيلی نوشتند که مقامات اسرائيلی از سران آذربايجان شنيده اند که اين تيم تروريستی با ايران نيز در ارتباط بوده است.
آقای شاپيرو که سفير يهودی آمريکا در اسرائيل است و زبان عبری را نيز سخن می گويد، شامگاه چهارشنبه در سخنرانی در يکی از مهم ترين همآيش های امنيتی اسرائيلی که سران اسرائيل و ميهمانان ارشد خارجی در آن حضور داشتند، از بسته شدن آخرين روزنه های حل ديپلماتيک مسئله اتمی ايران سخن گفت.
سفير آمريکا در اسرائيل در همآيش پژوهش های امنيت ملی تل آويو؛ جايی که يک روز پيش از آن، بنيامين نتانياهو نخست وزير و اهود باراک وزير دفاع اسرائيل در باره برنامه هسته ای ايران سخن گفته بودند، تأکيد کرد که ساعت شنی برای حل صلح آميز معضل اتمی ايران به آخرين دانه های خود می رسد.
سفير آمريکا در تل آويو گفت، بخاطر همين احساس خطر است که دولت آمريکا اهرم فشار بر ايران را سنگين کرده است.
به گفته آقای شاپيرو، «آمريکا از هر چه که در توان دارد، برای حل بدور از راهکار نظامی ادامه می دهد اما تنها بخاطر اينکه بگوييم که صرفاً مذاکراتی در جريان است، به سوی دور بعدی مذاکرات با ايران نمی رويم؛ مذاکره به خاطر مذاکره ی خشک و خالی، بی فايده است».
آقای شاپيرو گفت که هنوز تحريم های فلج کننده تری عليه جمهوری اسلامی ايران می تواند در راه باشد.
آقای شاپيرو دو هفته پيش نيز در يک سخنرانی ديگر در اسرائيل گفته بود که برنامه نظامی ارتش آمريکا برای مقابله نظامی احتمالی با ايران نه تنها کاملاً تکميل شده است بلکه برای عملی شدن آماده است.
لئون پانه تا وزير دفاع آمريکا نيز يکشنبه اين هفته اين سخنان را تکرار کرد و از آمادگی کامل نيروهای نظامی آمريکا برای مقابله با ايران در صورت نياز سخن گفت.
بنظر می رسد که تمامی سخنان چهارشنبه سفير آمريکا در همآيش اسرائيلی نوعی پاسخگويی به سخنان تند و هشدارآميز نخست وزير و وزير دفاع اسرائيل در اين کنگره بود.
بنيامين نتانياهو شامگاه سه شنبه در سخنرانی گشايش اين همآيش از اينکه قدرت های جهانی در مذاکرات هسته ای هفته گذشته در بغداد در برابر ايران «کوتاه آمده اند» به سختی ابراز ناخشنودی کرد.
آقای نتانياهو گفت «انتظار می رفت که جامعه جهانی قاطعانه از ايران بطلبد که غنی سازی اورانيوم را به طور کامل متوقف کند؛ انتظار می رفت که به ايران با قدرت بگويند که بايد تأسيسات هسته ای فرود در قم را کاملاً برچيند؛ انتظار می رفت که به ايران بگويند که شما بايد همه اورانيومی را که تا حال غنی کرده ايد، از ايران خارج کنيد؛ اما اين درخواست ها مطرح نشد که هيچ، بلکه سطح انتظارات جهانی از ايران کاهش يافت».
اهود باراک وزير دفاع اسرائيل نيز که پس از بنيامين نتانياهو در همين همآيش در کشورش سخنرانی می کرد، اظهارات بسيار صريح تری بيان داشت و افزود که اسرائيل و آمريکا در مورد موعدی که ايران به فضای مصونيت وارد می شود، اختلاف نظر دارند.
آقای باراک گفت که اما يک مسئله کاملاً مشخص و مقبول است و آن اينکه اسرائيل مستقلاً برای امنيت و موجوديت خويش تصميم می گيرد.
وزير دفاع اسرائيل اين را نيز گفت که «حال که ايران در مسير برنامه هسته ای گام بر می دارد و به پيش می تازد، ديگر کسی نمی تواند سری به آسودگی بر بالين بگذارد و با راحتی خيال چشم بر هم بگذارد و به خواب برود».
وزير دفاع اسرائيل در سخنانی که می تواند مفاهيم گسترده ای داشته باشد، اين را نيز گفت که «کسی خواهان در افتادن با قدرت ها نيست و جنگ نيز البته مطلوب نيست اما حکومت ايران می کوشد که شمشير را بروی گردن ما بگذارد ...و اسرائيل چاره ای جز تأمين منافع خود ندارد».
در همين حال، مئير داگان رييس پيشين موساد اسرائيل بار ديگر روز چهارشنبه نسبت به عواقب حمله نظامی به تأسيسات هسته ای ايران هشداری جدی به سران کشور خود داد و گفت «در صورت رفتن به سوی مسير تقابل نظامی با ايران، نه تنها هدف متوقف کردن برنامه هسته ای ايران را بدست نمی آوريم بلکه تمامی مردم ايران را پشت سر رژيم کنونی ايران قرار خواهيم داد».
به گزارش راديوی اسرائيل، ژنرال ذخيره داگان در سخنرانی در همآيش ساليانه مرکز پژوهشهای امنيت ملی اسرائيل اضافه کرد که «بلند کردن هميشگی چوب تهديد نظامی بر سر ايران، سران تهران را نخواهد ترساند بويژه اينکه در مقطع کنونی، توانايی حمله به برنامه هسته ای ايران بسيار محدود است».
در همين همآيش، ژنرال ذخيره گابی اشکنازی نيز که تا چندی پيش رييس ستاد کل ارتش اسرائيل بود، در مخالفت با حمله نظامی در مقطع کنونی به تأسيسات هسته ای ايران، گفت که «حتی اگر جمهوری اسلامی ايران به توانايی هسته ای نظامی برسد، هنوز می توان با آن مقابله کرد و بنظر نمی رسد که حتی اگر ايرانی ها نخستين بمب اتمی خود را داشته باشند، فوراً با آن خاورميانه را به آتش بکشند».
همه اين سخنان مقامات اسرائيلی در روزی در اين کشور بيان شد که دولت آقای نتانياهو لايحه ای را نيز برای سخت گيرانه تر کردن قوانين اسرائيل عليه شرکت ها يا شهروندان اسرائيلی که به نحوی با ايران در ارتباط باشند، تصويب کرد تا آن را به رای گيری در کنست ارائه کند.
در همين روز نيز آقای يورام کهن رييس سازمان امنيت داخلی اسرائيل مدعی شد که «برنامه ريزی های تروريستی ايران عليه اسرائيل در سراسر جهان بسيار وسيع است و آنچه که در رسانه ها منتشر می شود، تنها بخش کوچکی از اين طرح های ايرانی است».
همزمان وزارت امنيت داخلی آذربايجان نيز در همين روز چهارشنبه در بيانيه ای در باکو مدعی شد که گروهی از نيروهای تروريستی اعزامی به آذربايجان در صدد حمله به هتل محل اقامت هنرمندان اسرائيلی شرکت کننده در مسابقات آواز يوروويژن در باکو بوده اند. رسانه های اسرائيلی نوشتند که مقامات اسرائيلی از سران آذربايجان شنيده اند که اين تيم تروريستی با ايران نيز در ارتباط بوده است.
«جنگ اعتبارنامه ها» و حضور نماینده متهم به قتل در مجلس نهم
روزنامه های اعتماد و شرق ضمن اختصاص عکس يک شماره پنج شنبه به اسفنديار
رحيم مشايی، خبر داده اند که «مرکز ارتباطات، اطلاعات و تبليغات
رياستجمهوری بازجويی از ریيس دفتر محمود احمدی نژاد را تکذيب کرده است.»
روزنامه های جام جم، ابتکار و جهان صنعت از اوج گرفتن «جدال اعتبارنامهها» و «جنگ اعتبار نامه ها» در مجلس نهم خبر داده اند. روزنامه اعتماد خبر داده که «يک متهم به قتل» نيز به مجلس نهم راه يافته است.
روزنامه های خراسان و جمهوری اسلامی در شماره يازدهم خرداد گزارش هايی درباره «تداوم اخراج کارگران» و «سايه گرانی ها بر معيشت کارگران» منتشر کرده اند.
روزنامه شرق هم از قول بازرس انجمن جامعه شناسی ايران از «لغو دوباره دومين همايش آسيبهای اجتماعی» خبر داده است.
دولت «بازجويی چهار ساعته از مشايی» را تکذيب کرد
روزنامه های اعتماد و شرق ضمن اختصاص عکس يک شماره پنج شنبه به اسفنديار رحيم مشايی، خبر داده اند که «مرکز ارتباطات، اطلاعات و تبليغات رياستجمهوری بازجويی از ریيس دفتر محمود احمدی نژاد را تکذيب کرده است.»
روزنامه اعتماد با تاکيد بر «تکذيب بازجويی از مشايی» نوشته است: «پيرو انتشار خبری در برخی جرايد مبنی بر بازجويی اسفنديار رحيم مشايی رييس دفتر محمود احمدی نژاد، مرکز ارتباطات، اطلاعات و تبليغات رياستجمهوری اين خبر را تکذيب کرد.»
به گزارش اين روزنامه، «مرکز ارتباطات، اطلاعات و تبليغات رياستجمهوری» اين خبر را «دروغ» توصيف و تاکيد کرده که «طراحی، توليد و انتشار اين گونه اخبار دروغ» با هدف «حاشيهسازی برای دولت و ايجاد خلل در مسير خدمتگزاری» و «آلودن دامن کارگزاران دولت» صورت میگيرد.
اعتماد همچنين نوشته که دفتر محمود احمدی نژاد با تاکيد بر «حق طبيعی خود برای پيگيری قضايی و حقوقی انتشار اين دست اخبار دروغ»، اعلام کرده که «از جرايد منتشرکننده اين خبر شکايت» می کند.
اين روزنامه يادآوری کرده که «دستگيری و تکذيب خبر دستگيری مشايی شايد خبر جديدی نباشد» اما «تاييد و تکذيب اين خبر مهم است» چرا که «پس از حوادث سال ۸۸ در آرايش سياسی کشور جريانهای مختلفی حذف و جريانهای جديدتری اضافه شدند» و «يکی از اين جريانها که در آرايش سياسی امروز قابل انکار نيست جريانی نزديک به طيف حاميان دولت است که با عنوان جريان انحرافی شناخته میشود.»
اعتماد با اشاره به اينکه «جريان انحرافی که به طيف حاميان مشايی اطلاق میشود»، از اسفنديار رحيم مشايی و محمود احمدی نژاد به عنوان دو قلوی جای جدانشدنی توصيف کرده و نوشته که «حتی وقتی مشايی در پاسخ منتقدانش گفته بود "من سکته نمیکنم اما برخیها را سکته میدهم"، احمدی نژاد هيچ نگفت.»
روزنامه شرق هم خبر داده که «نهاد رياستجمهوری خبر بازجويی اسفنديار رحيم مشايی» پدر عروس و رئيس دفتر محمود احمدی نژاد را «تکذيب» کرد.
اين روزنامه، درباره منبع انتشار «خبر بازجويی ریيس دفتر احمدی نژاد» گزارش داده که «چند روز پيش هفتهنامه "پنجره" در مطلبی درباره فساد بزرگ مالی اخير از اسفنديار رحيم مشايی نام برد» و به نقل از «منابع موثق» اعلام کرد که «ر ييس دفتر احمدی نژاد توسط دستگاه قضايی احضار و توسط ضابطان قوهقضاييه به مدت چهار ساعت مورد بازجويی قرار گرفته است.»
روزنامه شرق به نقل از هفته نامه «پنجره» نوشته است: «ابهامات موجود درباره تخلفات مالی، سفرهای متعدد به کشورهای خارجی، ارتباط با عناصر بيگانه و... از مواردی است که در بازجويی به عمل آمده از اسفنديار رحيم مشايی مطرح شده است.»
هفته نامه «پنجره» که روزنامه شرق از آن به عنوان «منبع انتشار خبر بازجويی چهار ساعته از مشايی» نام برده، از رسانه های وابسته به جناح حاکم به شمار می آيد و مدير مسئول آن عليرضا زاکانی و جانشين مديرمسئول نيز فريدالدين حدادعادل برادر همسر مجتبی خامنه ای است.
سه روز پيش نیز روزنامه های تهران امروز و مردمسالاری در گزارش هايی از «دوازدهمين جلسه دادگاه فساد مالی سه هزار ميليارد تومانی»، اظهارات عنايت الله رياحی خواهرزاده اسفندياررحيم مشايی و از متهمان پرونده اختلاس سه هزار ميليارد تومانی را با عنوان «اظهارات ع.ر خواهرزاده ليدر جريان انحرافی» منتشر کرده بودند.
اوج گرفتن «جنگ اعتبارنامه ها» در مجلس نهم
روزنامه های جام جم، ابتکار، جهان صنعت و اعتماد ضمن انتشار گزارش هايی درباره اوج گرفتن «جدال اعتبارنامهها» و «جنگ اعتبار نامه ها» در مجلس نهم، خبر داده اند که «يک متهم به قتل» نيز به مجلس نهم راه يافته است.
روزنامه ابتکار با اشاره به «جدال اعتبارنامهای تهرانی ها و شهرستانیها در مجلس نهم» نوشته است: «روز چهارشنبه اعتبارنامه حداقل ۳۳ تن از نمايندگان مجلس نهم شامل منتخبان شهرهای مبارکه، پارس آباد و گرمسار و همه منتخبان تهران مورد اعتراض واقع شد.»
به نوشته اين روزنامه، «معترضان به اعتبارنامه نمايندگان شهرستانی، سه تن از نمايندههای تهرانی بودند» و در مقابل «دو منتخب گرمسار و مبارکه هم مقابله به مثل کرده و به اعتبارنامه منتخبان پايتخت معترض شدند.»
روزنامه ابتکار نوشته است: «جدال اعتبار نامه ای» وقتی آغاز شد که «فاطمه آليا منتخب تهران نسبت به اعتبارنامه غلامرضا کاتب منتخب گرمسار اعتراض کرد» و در مقابل «غلامرضا کاتب نيز نسبت به اعتبارنامه تمام ۳۰ منتخب تهران اعتراض کرد.»
اين روزنامه اشاره کرده که غلامرضا کاتب در جريان انتخابات نهمين دوره مجلس شورای اسلامی، کانديدای اصولگرايان در گرمسار شهر زادگاه محمود احمدی نژاد بود و به رغم آنکه شورای نگهيان با تاخير صلاحيت او را تایيد کرد اما غلامرضا کاتب در دور اول انتخابات مجلس پروين احمدینژاد خواهر محمود احمدی نژاد را زادگاهش شکست داد و به مجلس راه يافت.
روزنامه جام جم هم خبر داده که مهدی کوچکزاده از حاميان دولت در مجلس به اعتبار نامه علی ايرانپور که از شهرستان مبارکه به مجلس راهيافته اعتراض کرد و گفت: «منتخب مبارکه پرونده دارد و سه ماه و يک روز زندان داشته است» و در مقابل «علی ايرانپور» نيز «يکجا به اعتبارنامه ۲۲ نفر از منتخبان تهران اعتراض کرده است.»
اين روزنامه نوشته که «علی ايرانپور منتخب شهرستان مبارکه» نيز در دفاع از خود گفت: «به عنوان اصولگرای مستقل با ۳۱ سال سن وارد مجلس شده است» و «از مردم تهران به دليل راهيابی مهدی کوچک زاده عذرخواهی می کنم» و «با صدای بلند اعلام میکنم تمامی اتهاماتی که عليه من واردشده، کذب محض است.»
روزنامه جهان صنعت اعتراض شماری از راه يافتگان به نهمين دوره مجلس شورای اسلامی به اعتبارنامه های يکديگر را «جنگ اعتبارنامهها» توصيف کرده است.
اين روزنامه نوشته که با اعتراضات انجام شده اعتبارنامه ۳۳ تن از راه يافتگان به مجلس تصويب نشد و به اين ترتيب روز چهارشنبه «هيات رييسه دايم مجلس» هم «بر خلاف قانون تشکيل نشد» چرا که تا پيش ازتصويب اعتبار نامه اين افراد نماينده به شمار نمی روند و «حق رای ندارند.»
روزنامه اعتماد هم گزارشی درباره راهيابی «متهم به قتل» به مجلس نهم منتشر کرده و نوشته که در جلسه چهارشنبه مجلس «احمد توکلی و مرتضی آقاتهرانی به تاييد اعتبارنامه حبيب برومند، نماينده پارس آباد و بيلهسوار اعتراض داشتند.»
اين روزنامه به نقل از «آنچه در فضای مجازی در رسانهها منتشر شده» نوشته است: حجت الاسلام حبيب برومند «سال ۱۳۶۹ در يک دعوای روستايی بر سر آب، به اتفاق سه برادر خود به منزل يک روستايی ديگر هجوم آورده و در درگيری به وجود آمده، جوانی ۱۹ ساله را با ضربات بيل به قتل میرساند» اما اکنون «به عنوان منتخب به مجلس راه يافته است.»
روزنامه اعتماد همچنين درباره «اعتبار نامه» نوشته است: «طبق آييننامه داخلی مجلس، اعتبارنامه مجموعه مدارکی است که در ارتباط با سوابق کاری و نحوه انتخاب هر نماينده در پرونده وی قرار میگيرد و بعد از شروع به کار مجلس و تعيين شعب مجلس، اعتبارنامههای نمايندگان در شعب مورد بررسی و نهايتا مورد تاييد يا رد شعبههای بررسیکننده قرار میگيرد.»
تداوم اخراج کارگران به دليل مشکلات ارزی و کاهش توليد کارخانه ها
روزنامه های خراسان و جمهوری اسلامی در شماره يازدهم خرداد گزارش هايی درباره « تداوم اخراج کارگران » و « سايه گرانی ها بر معيشت کارگران » منتشر کرده اند.
روزنامه خراسان از قول ارسلان فتحی پور نماينده مجلس نهم از «تداوم اخراج کارگران از برخی کارخانهها به دليل کاهش ظرفيت توليد» خبر داده و نوشته است: در حالی که رهبر جمهوری اسلامی سال ۹۱ را «سال حمايت از توليد ملی» ناميده، «مشکلات ارزی و سيستم بانکی توليدکنندگان را با مشکل مواجه کرده است» و «شاهد کاهش ظرفيت توليد برخی از کارخانجات هستيم که در همين راستا اقدام به اخراج کارگران میکنند.»
اين عضو مجلس نهم همچنين گفته است: «دولت بايد ضمن اصلاح وضعيت فعلی، خلاءهای موجود در بخش توليد را مرتفع کند» و «با ارائه امکانات لازم به بخش خصوصی و توليد موانع افزايش پتانسيل اين بخش را مرتفع کند»، اما «اگر دولت اقدامی در مسير عملی کردن شعار حمايت از توليد ملی نکند، مجلس راساً وارد عمل می شود.»
روزنامه جمهوری اسلامی نيز از قول علی اکبر عيوضی عضو هيات مديره کانون شوراهای اسلامی کار استان تهران نوشته است: «سايه گرانیها بر معيشت کارگران سنگينی میکند.»
به نوشته اين روزنامه، علی اکبر عيوضی تاکيد کرده که «افزايش يکباره قيمتها در سبد معيشت خانوار در يک ماه و نيم اخير باعث کاهش قدرت خريد کارگران شده است به نحوی که حداقل دستمزد ۳۸۹هزار تومانی سال ۹۱ در خوشبينانهترين حالت فقط ۵۰ درصد هزينههای کارگران را تامين میکند.»
روزنامه جمهوری اسلامی نوشته است: با اينکه در پايان سال ۹۰ «افزايش حدود ۶۰ هزار تومانی که در نهايت با ساير مزايا حداقل ۱۰۰ هزار تومان به حقوق هر کارگر خواهد افزود، به نوعی موجب رضايت نمايندگان کارگری شده بود، اما خيلی زود با وقوع گرانیهای جهشی در دو ماه ابتدای سال ۹۱، موجب نگرانی خانوارهای کارگری شده است.»
اين روزنامه همچنين خبر داده که هنوز بخش قابل توجهی از کارگران شاغل در بنگاهها و واحدهای مختلف اقتصادی کشور که مشمول قانون کار هستند «موفق به دريافت افزايش حقوق سال جديد خود نشدهاند» و «به گفته کارشناسان بازار کار، کمتر از ۴۰ درصد واحدها توانستهاند افزايش حقوقهای جديد را از ماه اول سال اعمال کنند.»
لغو دوباره دومين همايش آسيبهای اجتماعی
روزنامه شرق به نقل از سعيد معيدفر بازرس انجمن جامعهشناسی ايران از «لغو دوباره دومين همايش آسيبهای اجتماعی» خببر داده است.
سعيد معيدفر، بازرس انجمن جامعهشناسی ايران، به اين روزنامه گفته که بعد از گذشت حدود ده سال از برگزاری اولين همايش آسيبهای اجتماعی، انجمن جامعهشناسی سعی کرد «دومين همايش آسيبهای اجتماعی» را به منظور «تحليل آسيبها و مسايل اجتماعی» و «بدون جنجال برگزار کند» اما «مسوولان به دلايل نامشخصی، اقدام به لغو دوباره اين همايش کردهاند.»
«دومين همايش آسيبهای اجتماعی» ابتدا قرار بود در دی ماه سال ۹۰ همزمان با سالگرد درگذشت « محمد عبداللهی دبير علمی اولين همايش آسيبهای اجتماعی » برگزار شود، سپس روزهای دوم و سوم اسفند ماه برای برگزاری آن تعيين شد اما جلوی برگزاری اين همايش گرفته شد.
به اين ترتيب انجمن جامعه شناسی ايران روزهای نهم و دهم خرداد ۹۱ را به عنوان موعد بعدی برگزاری «دومين همايش آسيبهای اجتماعی» اعلام کرد،اما اکنون سعيد معيدفر بازرس انجمن جامعهشناسی ايران به روزنامه شرق گفته که «مسوولان به دلايل نامشخصی، اقدام به لغو دوباره اين همايش کردهاند.»
روزنامه شرق همچنين از قول «بازرس انجمن جامعهشناسی ايران» نوشته است: «در ابتدا فکر میکرديم به دليل برگزاری انتخابات مجلس در فضای آرام و به دور از سياهنمايی، همايش آسيبهای اجتماعی لغو شد، اما اکنون که انتخابات برگزار شده است و ديگر شايبه سياهنمايی وجود ندارد، برگزاری اين همايش بايد يک امر عادی تلقی میشد.»
سعيد معيدفر همچنين گفته است: «قرار بود در همايشهای آسيبهای اجتماعی با نگاهی عالمانه، علت بروز آسيبها و مسايل اجتماعی بررسی شود که ممکن بود هم عوامل داخلی و هم خارجی در آن مطرح شود» اما «به نظر میرسد يکی از جنبههايی که منجر به لغو همايش آسيبهای اجتماعی شده، اين است که با برگزاری اين همايش، تحليل برخی دستگاه ها مبنی بر اينکه ريشه آسيبهای اجتماعی تهديدهای بيرونی است، مورد ترديد قرار میگرفت.»
روزنامه های جام جم، ابتکار و جهان صنعت از اوج گرفتن «جدال اعتبارنامهها» و «جنگ اعتبار نامه ها» در مجلس نهم خبر داده اند. روزنامه اعتماد خبر داده که «يک متهم به قتل» نيز به مجلس نهم راه يافته است.
روزنامه های خراسان و جمهوری اسلامی در شماره يازدهم خرداد گزارش هايی درباره «تداوم اخراج کارگران» و «سايه گرانی ها بر معيشت کارگران» منتشر کرده اند.
روزنامه شرق هم از قول بازرس انجمن جامعه شناسی ايران از «لغو دوباره دومين همايش آسيبهای اجتماعی» خبر داده است.
دولت «بازجويی چهار ساعته از مشايی» را تکذيب کرد
روزنامه های اعتماد و شرق ضمن اختصاص عکس يک شماره پنج شنبه به اسفنديار رحيم مشايی، خبر داده اند که «مرکز ارتباطات، اطلاعات و تبليغات رياستجمهوری بازجويی از ریيس دفتر محمود احمدی نژاد را تکذيب کرده است.»
روزنامه اعتماد با تاکيد بر «تکذيب بازجويی از مشايی» نوشته است: «پيرو انتشار خبری در برخی جرايد مبنی بر بازجويی اسفنديار رحيم مشايی رييس دفتر محمود احمدی نژاد، مرکز ارتباطات، اطلاعات و تبليغات رياستجمهوری اين خبر را تکذيب کرد.»
به گزارش اين روزنامه، «مرکز ارتباطات، اطلاعات و تبليغات رياستجمهوری» اين خبر را «دروغ» توصيف و تاکيد کرده که «طراحی، توليد و انتشار اين گونه اخبار دروغ» با هدف «حاشيهسازی برای دولت و ايجاد خلل در مسير خدمتگزاری» و «آلودن دامن کارگزاران دولت» صورت میگيرد.
اعتماد همچنين نوشته که دفتر محمود احمدی نژاد با تاکيد بر «حق طبيعی خود برای پيگيری قضايی و حقوقی انتشار اين دست اخبار دروغ»، اعلام کرده که «از جرايد منتشرکننده اين خبر شکايت» می کند.
اين روزنامه يادآوری کرده که «دستگيری و تکذيب خبر دستگيری مشايی شايد خبر جديدی نباشد» اما «تاييد و تکذيب اين خبر مهم است» چرا که «پس از حوادث سال ۸۸ در آرايش سياسی کشور جريانهای مختلفی حذف و جريانهای جديدتری اضافه شدند» و «يکی از اين جريانها که در آرايش سياسی امروز قابل انکار نيست جريانی نزديک به طيف حاميان دولت است که با عنوان جريان انحرافی شناخته میشود.»
اعتماد با اشاره به اينکه «جريان انحرافی که به طيف حاميان مشايی اطلاق میشود»، از اسفنديار رحيم مشايی و محمود احمدی نژاد به عنوان دو قلوی جای جدانشدنی توصيف کرده و نوشته که «حتی وقتی مشايی در پاسخ منتقدانش گفته بود "من سکته نمیکنم اما برخیها را سکته میدهم"، احمدی نژاد هيچ نگفت.»
روزنامه شرق هم خبر داده که «نهاد رياستجمهوری خبر بازجويی اسفنديار رحيم مشايی» پدر عروس و رئيس دفتر محمود احمدی نژاد را «تکذيب» کرد.
اين روزنامه، درباره منبع انتشار «خبر بازجويی ریيس دفتر احمدی نژاد» گزارش داده که «چند روز پيش هفتهنامه "پنجره" در مطلبی درباره فساد بزرگ مالی اخير از اسفنديار رحيم مشايی نام برد» و به نقل از «منابع موثق» اعلام کرد که «ر ييس دفتر احمدی نژاد توسط دستگاه قضايی احضار و توسط ضابطان قوهقضاييه به مدت چهار ساعت مورد بازجويی قرار گرفته است.»
روزنامه شرق به نقل از هفته نامه «پنجره» نوشته است: «ابهامات موجود درباره تخلفات مالی، سفرهای متعدد به کشورهای خارجی، ارتباط با عناصر بيگانه و... از مواردی است که در بازجويی به عمل آمده از اسفنديار رحيم مشايی مطرح شده است.»
هفته نامه «پنجره» که روزنامه شرق از آن به عنوان «منبع انتشار خبر بازجويی چهار ساعته از مشايی» نام برده، از رسانه های وابسته به جناح حاکم به شمار می آيد و مدير مسئول آن عليرضا زاکانی و جانشين مديرمسئول نيز فريدالدين حدادعادل برادر همسر مجتبی خامنه ای است.
سه روز پيش نیز روزنامه های تهران امروز و مردمسالاری در گزارش هايی از «دوازدهمين جلسه دادگاه فساد مالی سه هزار ميليارد تومانی»، اظهارات عنايت الله رياحی خواهرزاده اسفندياررحيم مشايی و از متهمان پرونده اختلاس سه هزار ميليارد تومانی را با عنوان «اظهارات ع.ر خواهرزاده ليدر جريان انحرافی» منتشر کرده بودند.
اوج گرفتن «جنگ اعتبارنامه ها» در مجلس نهم
روزنامه های جام جم، ابتکار، جهان صنعت و اعتماد ضمن انتشار گزارش هايی درباره اوج گرفتن «جدال اعتبارنامهها» و «جنگ اعتبار نامه ها» در مجلس نهم، خبر داده اند که «يک متهم به قتل» نيز به مجلس نهم راه يافته است.
روزنامه ابتکار با اشاره به «جدال اعتبارنامهای تهرانی ها و شهرستانیها در مجلس نهم» نوشته است: «روز چهارشنبه اعتبارنامه حداقل ۳۳ تن از نمايندگان مجلس نهم شامل منتخبان شهرهای مبارکه، پارس آباد و گرمسار و همه منتخبان تهران مورد اعتراض واقع شد.»
به نوشته اين روزنامه، «معترضان به اعتبارنامه نمايندگان شهرستانی، سه تن از نمايندههای تهرانی بودند» و در مقابل «دو منتخب گرمسار و مبارکه هم مقابله به مثل کرده و به اعتبارنامه منتخبان پايتخت معترض شدند.»
روزنامه ابتکار نوشته است: «جدال اعتبار نامه ای» وقتی آغاز شد که «فاطمه آليا منتخب تهران نسبت به اعتبارنامه غلامرضا کاتب منتخب گرمسار اعتراض کرد» و در مقابل «غلامرضا کاتب نيز نسبت به اعتبارنامه تمام ۳۰ منتخب تهران اعتراض کرد.»
اين روزنامه اشاره کرده که غلامرضا کاتب در جريان انتخابات نهمين دوره مجلس شورای اسلامی، کانديدای اصولگرايان در گرمسار شهر زادگاه محمود احمدی نژاد بود و به رغم آنکه شورای نگهيان با تاخير صلاحيت او را تایيد کرد اما غلامرضا کاتب در دور اول انتخابات مجلس پروين احمدینژاد خواهر محمود احمدی نژاد را زادگاهش شکست داد و به مجلس راه يافت.
روزنامه جام جم هم خبر داده که مهدی کوچکزاده از حاميان دولت در مجلس به اعتبار نامه علی ايرانپور که از شهرستان مبارکه به مجلس راهيافته اعتراض کرد و گفت: «منتخب مبارکه پرونده دارد و سه ماه و يک روز زندان داشته است» و در مقابل «علی ايرانپور» نيز «يکجا به اعتبارنامه ۲۲ نفر از منتخبان تهران اعتراض کرده است.»
اين روزنامه نوشته که «علی ايرانپور منتخب شهرستان مبارکه» نيز در دفاع از خود گفت: «به عنوان اصولگرای مستقل با ۳۱ سال سن وارد مجلس شده است» و «از مردم تهران به دليل راهيابی مهدی کوچک زاده عذرخواهی می کنم» و «با صدای بلند اعلام میکنم تمامی اتهاماتی که عليه من واردشده، کذب محض است.»
روزنامه جهان صنعت اعتراض شماری از راه يافتگان به نهمين دوره مجلس شورای اسلامی به اعتبارنامه های يکديگر را «جنگ اعتبارنامهها» توصيف کرده است.
اين روزنامه نوشته که با اعتراضات انجام شده اعتبارنامه ۳۳ تن از راه يافتگان به مجلس تصويب نشد و به اين ترتيب روز چهارشنبه «هيات رييسه دايم مجلس» هم «بر خلاف قانون تشکيل نشد» چرا که تا پيش ازتصويب اعتبار نامه اين افراد نماينده به شمار نمی روند و «حق رای ندارند.»
روزنامه اعتماد هم گزارشی درباره راهيابی «متهم به قتل» به مجلس نهم منتشر کرده و نوشته که در جلسه چهارشنبه مجلس «احمد توکلی و مرتضی آقاتهرانی به تاييد اعتبارنامه حبيب برومند، نماينده پارس آباد و بيلهسوار اعتراض داشتند.»
اين روزنامه به نقل از «آنچه در فضای مجازی در رسانهها منتشر شده» نوشته است: حجت الاسلام حبيب برومند «سال ۱۳۶۹ در يک دعوای روستايی بر سر آب، به اتفاق سه برادر خود به منزل يک روستايی ديگر هجوم آورده و در درگيری به وجود آمده، جوانی ۱۹ ساله را با ضربات بيل به قتل میرساند» اما اکنون «به عنوان منتخب به مجلس راه يافته است.»
روزنامه اعتماد همچنين درباره «اعتبار نامه» نوشته است: «طبق آييننامه داخلی مجلس، اعتبارنامه مجموعه مدارکی است که در ارتباط با سوابق کاری و نحوه انتخاب هر نماينده در پرونده وی قرار میگيرد و بعد از شروع به کار مجلس و تعيين شعب مجلس، اعتبارنامههای نمايندگان در شعب مورد بررسی و نهايتا مورد تاييد يا رد شعبههای بررسیکننده قرار میگيرد.»
تداوم اخراج کارگران به دليل مشکلات ارزی و کاهش توليد کارخانه ها
روزنامه های خراسان و جمهوری اسلامی در شماره يازدهم خرداد گزارش هايی درباره « تداوم اخراج کارگران » و « سايه گرانی ها بر معيشت کارگران » منتشر کرده اند.
روزنامه خراسان از قول ارسلان فتحی پور نماينده مجلس نهم از «تداوم اخراج کارگران از برخی کارخانهها به دليل کاهش ظرفيت توليد» خبر داده و نوشته است: در حالی که رهبر جمهوری اسلامی سال ۹۱ را «سال حمايت از توليد ملی» ناميده، «مشکلات ارزی و سيستم بانکی توليدکنندگان را با مشکل مواجه کرده است» و «شاهد کاهش ظرفيت توليد برخی از کارخانجات هستيم که در همين راستا اقدام به اخراج کارگران میکنند.»
اين عضو مجلس نهم همچنين گفته است: «دولت بايد ضمن اصلاح وضعيت فعلی، خلاءهای موجود در بخش توليد را مرتفع کند» و «با ارائه امکانات لازم به بخش خصوصی و توليد موانع افزايش پتانسيل اين بخش را مرتفع کند»، اما «اگر دولت اقدامی در مسير عملی کردن شعار حمايت از توليد ملی نکند، مجلس راساً وارد عمل می شود.»
روزنامه جمهوری اسلامی نيز از قول علی اکبر عيوضی عضو هيات مديره کانون شوراهای اسلامی کار استان تهران نوشته است: «سايه گرانیها بر معيشت کارگران سنگينی میکند.»
به نوشته اين روزنامه، علی اکبر عيوضی تاکيد کرده که «افزايش يکباره قيمتها در سبد معيشت خانوار در يک ماه و نيم اخير باعث کاهش قدرت خريد کارگران شده است به نحوی که حداقل دستمزد ۳۸۹هزار تومانی سال ۹۱ در خوشبينانهترين حالت فقط ۵۰ درصد هزينههای کارگران را تامين میکند.»
روزنامه جمهوری اسلامی نوشته است: با اينکه در پايان سال ۹۰ «افزايش حدود ۶۰ هزار تومانی که در نهايت با ساير مزايا حداقل ۱۰۰ هزار تومان به حقوق هر کارگر خواهد افزود، به نوعی موجب رضايت نمايندگان کارگری شده بود، اما خيلی زود با وقوع گرانیهای جهشی در دو ماه ابتدای سال ۹۱، موجب نگرانی خانوارهای کارگری شده است.»
اين روزنامه همچنين خبر داده که هنوز بخش قابل توجهی از کارگران شاغل در بنگاهها و واحدهای مختلف اقتصادی کشور که مشمول قانون کار هستند «موفق به دريافت افزايش حقوق سال جديد خود نشدهاند» و «به گفته کارشناسان بازار کار، کمتر از ۴۰ درصد واحدها توانستهاند افزايش حقوقهای جديد را از ماه اول سال اعمال کنند.»
لغو دوباره دومين همايش آسيبهای اجتماعی
روزنامه شرق به نقل از سعيد معيدفر بازرس انجمن جامعهشناسی ايران از «لغو دوباره دومين همايش آسيبهای اجتماعی» خببر داده است.
سعيد معيدفر، بازرس انجمن جامعهشناسی ايران، به اين روزنامه گفته که بعد از گذشت حدود ده سال از برگزاری اولين همايش آسيبهای اجتماعی، انجمن جامعهشناسی سعی کرد «دومين همايش آسيبهای اجتماعی» را به منظور «تحليل آسيبها و مسايل اجتماعی» و «بدون جنجال برگزار کند» اما «مسوولان به دلايل نامشخصی، اقدام به لغو دوباره اين همايش کردهاند.»
«دومين همايش آسيبهای اجتماعی» ابتدا قرار بود در دی ماه سال ۹۰ همزمان با سالگرد درگذشت « محمد عبداللهی دبير علمی اولين همايش آسيبهای اجتماعی » برگزار شود، سپس روزهای دوم و سوم اسفند ماه برای برگزاری آن تعيين شد اما جلوی برگزاری اين همايش گرفته شد.
به اين ترتيب انجمن جامعه شناسی ايران روزهای نهم و دهم خرداد ۹۱ را به عنوان موعد بعدی برگزاری «دومين همايش آسيبهای اجتماعی» اعلام کرد،اما اکنون سعيد معيدفر بازرس انجمن جامعهشناسی ايران به روزنامه شرق گفته که «مسوولان به دلايل نامشخصی، اقدام به لغو دوباره اين همايش کردهاند.»
روزنامه شرق همچنين از قول «بازرس انجمن جامعهشناسی ايران» نوشته است: «در ابتدا فکر میکرديم به دليل برگزاری انتخابات مجلس در فضای آرام و به دور از سياهنمايی، همايش آسيبهای اجتماعی لغو شد، اما اکنون که انتخابات برگزار شده است و ديگر شايبه سياهنمايی وجود ندارد، برگزاری اين همايش بايد يک امر عادی تلقی میشد.»
سعيد معيدفر همچنين گفته است: «قرار بود در همايشهای آسيبهای اجتماعی با نگاهی عالمانه، علت بروز آسيبها و مسايل اجتماعی بررسی شود که ممکن بود هم عوامل داخلی و هم خارجی در آن مطرح شود» اما «به نظر میرسد يکی از جنبههايی که منجر به لغو همايش آسيبهای اجتماعی شده، اين است که با برگزاری اين همايش، تحليل برخی دستگاه ها مبنی بر اينکه ريشه آسيبهای اجتماعی تهديدهای بيرونی است، مورد ترديد قرار میگرفت.»
اپلیکیشن جدید تلفن همراه ستاد انتخاباتی میت رامنی، نامزد ریاست جمهوری حزب جمهوریخواه با یک اشتباه دیکته ای عرضه شد.
در این نرم افزار کاربردی که برای گوشی های آیفون
طراحی شده، نام کشور آمریکا در یکی از شعارهای اصلی آقای رامنی، به اشتباه
"آمرکیا" نوشته شده است.شعار مورد نظر "آمریکایی بهتر" است که "آمرکیایی بهتر" نوشته شده است.
آندرئا سول، سخنگوی ستاد انتخاباتی آقای رامنی گفته است "رای دهندگان به این اشتباه دیکته ای توجه نخواهند کرد."
به گفته او ستاد انتخاباتی آقای رامنی از شرکت اپل خواسته است که این اپلیکیشن را اصلاح کند.
اپلیکیشن مورد نظر به کاربران اجازه می دهد تا تصاویر مورد نظر خود را انتخاب و بر روی آن شعاری در حمایت از میت رامنی درج کنند.
این اشتباه با قطعی شدن نامزدی آقای رامنی همراه بود.
میت رامنی که فرماندار پیشین ایالت ماساچوست است، سه شنبه توانست با پیروزی در انتخابات مقدماتی حزب جمهوریخواه در ایالت تگزاس، نامزدی خود را برای رقابت با باراک اوباما در انتخابات ماه نوامبر قطعی کند.
رقبای جمهوریخواه آقای رامنی پیش تر با شکست در انتخابات درون حزبی در ایالت های مختلف از این رقابت ها کنار کشیده بودند و آقای رامنی توانست با پیروزی در تگزاس به حد نصاب کرسی های لازم برای کسب عنوان نامزدی در کنوانسیون ملی حزب جمهوریخواه دست پیدا کند.
قرار است در این کنوانسیون که در ماه اوت برگزار می شود، آقای رامنی را به طور رسمی به نامزدی حزب جمهوریخواه انتخاب شود.
آقای اوباما قطعی شدن نامزدی آقای رامنی را به او تبریک گفته است.
همزمان با افزایش نگرانی در مورد
افزایش قربانیان "تجارت انسان" و بهره برداری از آنان، پارلمان استرالیا
طرحی را در دست بررسی دارد که در صورت تصویب، ازدواج و کار اجباری در این
کشور ممنوع می شود.
در این طرح، قانون ضد برده داری شامل کسانی هم می
شود که برخلاف میل خود، مجبور به ازدواج و یا کار اجباری شده اند و برای
ترتیب دهندگان ازدواج اجباری تا هفت سال، و برای عاملان کار اجباری تا
دوازده سال حبس پیش پینی شده است.افزایش مهاجران غیرقانونی در استرالیا باعث شده است تا آنان در کارخانه ها، مزارع و خانه ها در معرض استثمار قرار گیرند در حالیکه ترتیب دادن ازدواج های اجباری برای کسب اجازه اقامت نیز گسترش داشته است.
مخالفان مسلح دولت سوریه که خودر ا
ارتش آزادیبخش سوریه (FSA) مینامند به بشار اسد، رئیس جمهوری این کشور ۴۸
ساعت مهلت داده اند تا به مفاد طرح آتش بس سازمان ملل عمل کند.
سرهنگ قاسم سعدالدین که خود را از فرماندهان این
گروه از مخالفان دولت سوریه معرفی کرده است، روز چهارشنبه (۳۰ مه -
۱۰خرداد) گفت که چنانچه نیروهای دولت بشار اسد تا ظهر روز جمعه به مفاد طرح
آتش بس سازمان ملل متحد عمل نکنند، مخالفان مسلح دولت دیگر خود را به
رعایت مفاد این طرح ملتزم نمی دانند.مطابق طرح کوفی عنان، نماینده سازمان ملل متحد و اتحادیه عرب در بحران سوریه، نیروهای دولتی باید ادوات سنگین خود را از مناطق مسکونی و پر جمعیت جمع آوری کنند و به آتش باران این مناطق خاتمه دهند.
سرهنگ سعدالدین که در ویدیوی اینترنتی سخن می گفت تاکید کرد که نیروهای دولتی باید تانک ها و تسلیحات آتش باری خود را از شهرها و روستاها جمع آوری کنند و به سازمان های امداد رسان فرصت دهند که برای یاری رسانی به مجروحان و مردم عادی وارد مناطق مختلف سوریه شوند.
همزمان سوزان رایس، سفیر آمریکا در سازمان ملل متحد امروز نسبت به وقوع یک جنگ داخلی در سوریه و امکان گسترش آن به منطقه خاورمیانه هشدار داد.
در مقابل، بشار جعفری سفیر سوریه در سازمان ملل متحد مخالفان دولت را "مسلح و حمایت شده" از سوی دشمنان دولت آقای اسد خواند.
این در حالی است که امروز هم در پی یافت شدن ۱۳ جسد در شرق سوریه، ژنرال رابرت مود، رییس هیات ناظران سازمان ملل متحد مجددا خواستار خویشتنداری تمامی طرف های درگیر در این کشور شد.
بنابر تایید ناظران سازمان ملل متحد در سوریه دست و پای این اجساد بسته بوده و از فاصله نزدیک به آنها شلیک شده است.
در بیانیه ای که از سوی هیات ناظران سازمان ملل منتشر شده، آمده است که ژنرال مود به شدت از این اقدام هولناک و غیرقابل توجیه، ناراحت شده است.
یک روز پس از آن که کوفی عنان، نماینده مشترک سازمان ملل و اتحادیه عرب برای حل بحران سوریه، به بشار اسد، رییس جمهور سوریه هشدار داد که کشورش به نقطه عطف رسیده، شهر حمص در طول شب گذشته هدف گلوله باران بود و در دمشق نیز وقوع تیراندازی هایی گزارش شد.
به گفته منابع مخالف دولت بشار اسد، گلوله باران دوره، از حومه های دمشق و نیز محله های مرکزی حمص از ساعات اولیه بامداد روز چهارشنبه آغاز شد.
در همین حال در ادامه واکنش های بین المللی به واقعه حوله، ترکیه سه روز به دیپلماتهای سوریه وقت داده است که خاک ترکیه را ترک کنند. وزارت خارجه ژاپن نیز اعلام کرده که در هماهنگی با اقدامات کشورهای غربی در کاهش سطح روابط با سوریه، به سفیر سوریه در توکیو دستور داده است تا "در اسرع وقت" خاک این کشور را ترک کند.
آلمان، آمریکا، اسپانیا، استرالیا، ایتالیا، بریتانیا، بلغارستان، فرانسه، کانادا، هلند، و بلغارستان پیشتر سرپرستان نمایندگی های دیپلماتیک سوریه را از کشورهای خود اخراج کرده بودند.
همچنین گزارش شده است که وزارت خزانه داری آمریکا بانک اسلامی بین المللی سوریه را تحریم کرده است.
در کشتار حوله که روز جمعه گذشته رخ داد، ۱۰۸ زن و کودک و مرد کشته شدند.
کشورهای غربی و رسانه های بین المللی، ارتش و شبه نظامیان وابسته به حکومت سوریه را مسئول کشتار حوله شناخته اند و شورای امنیت سازمان ملل نیز با صدور بیانیه ای تلویحا از مسئولیت دولت سوریه در این زمینه سخن گفته است.
روز گذشته، فرانسوا اولاند، رئیس جمهوری فرانسه، احتمال مداخله نظامی در سوریه به منظور حمایت از جان غیرنظامیان در برابر حملات ارتش را مطرح اما تاکید کرد که چنین اقدامی مستلزم مصوبه شورای امنیت سازمان ملل است.
در واکنش به موضعگیری کشورهای غربی، روز چهارشنبه، گنادی گاتیلوف، معاون وزارت خارجه روسیه، گفت که دولت او با هرگونه دخالت نظامی در سوریه مخالف است و اعتقاد دارد که هنوز ضرورتی وجود ندارد که شورای امنیت تدابیر جدیدی را در مورد سوریه بررسی کند.
سخنگوی وزارت خارجه چین نیز در یک نشست خبری در روز چهارشنبه، ضمن ابراز نگرانی از وقایع اخیر سوریه، مخالفت دولت خود با دخالت نظامی در سوریه را اعلام کرد.
گزارش شده که دستور حملات
هواپیماهای بدون سرنشین به رهبران و مواضع القاعده شخصا توسط باراک اوباما،
رئیس جمهوری آمریکا صادر میشود.
نشریه آمریکایی نیویورک تایمز روز چهارشنبه ۳۰ مه
(دهم خرداد) نوشت که آقای اوباما فهرستی تحت عنوان "لیست مرگ" را مورد
تایید نهایی قرار می دهد.اگر چه این فرآیند "فوق سری" اعلام شده اما کاخ سفید تایید کرده که رئیس جمهوری آمریکا تمامی تدابیر برای جلوگیری از کشته شدن غیرنظامیان در حملات هواپیماهای بدون سرنشین را مورد توجه قرار می دهد.
هواپیماهای بدون سرنشین آمریکا مواضع و رهبران گروه القاعده را در سومالی، پاکستان و یمن مورد هدف قرار می دهند.
حملاتی که به شدت مورد انتقاد مخالفان قرار می گیرد. آنها سوالات و مباحث جدی در زمینه قانونی، اخلاقی و سیاسی بودن این حملات مطرح می کنند.
ماه فوریه گذشته (بهمن ۱۳۹۰) درگزارشی که از سوی "دفتر خبرنگاری تحقیقی" منتشر شد آمد که در جریان حمله هواپیماهای بدون سرنشین آمریکایی به مناطق قبیله ای پاکستان طی سه سال گذشته صدها غیرنظامی جان خود را از دست داده اند.
در این تحقیق گفته شده که سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا، سیا، غیرنظامیان و پیکارجویان طالبان را که در تلاشند پس از انجام حملاتی به مجروحان کمک کنند، هدف بمباران قرار می دهد.
براساس این تحقیق، هواپیماهای بدون سرنشین آمریکایی همچنین عزاداران شرکت کننده در مراسم سوگواری را هم بارها مورد حمله قرار داده اند.
با این حال کاخ سفید استفاده از این هواپیماها را برای مبارزه با نیروهای طالبان و القاعده بسیار موثر و در مقایسه با دیگر انواع عملیات نظامی 'کم آسیبتر' ارزیابی می کند.
هواپیمایی با خلبان از راه دور
آلیستر لیتهد، خبرنگار بی بی سی در نیومکزیکو ماه گذشته کلیک در گزارشی از جزئیات هواپیماهای بدون سرنشین و آموزش متخصصان هدایت آنها گزارش داد.او نوشت هواپیماهای بدون سرنشین ابزاری جدید در عملیات نوین نظامی هستند و نظامیان آمریکایی و بریتانیایی در قرارگاه هوایی نیومکزیکو نحوه به پرواز در آوردن آنها را فرا میگیرند. آنان باید در آنجا با مشکلات عملی جنگیدن از راه دور دست و پنجه نرم کنند.
آمریکا و متحدانش از طریق نمایشگرهایی کامپیوتری در بیابانهای نوادا و نیومکزیکو جنگهایی را در اینسو و آنسوی جهان پیش میبرند.
هواپیماهای بدون سرنشین – که اسم رسمی آنان هواپیماهای با خلبان از راه دور است – به بخش مهمی از جنگ نوین بدل شدهاند.
این هواپیماهای بیسرنشین توان پرواز بر فراز مناطق درگیری و گرفتن و ارسال عکسهای شناسایی را دارند. بحثبرانگیزترین نوع این هواپیماها میتوانند با استفاده از سلاحهای نصب شده به مواضعی حمله کند.
آمریکا از هزاران هواپیمای بدون سرنشین استفاده میکند و گونههای بزرگتر و پیچیدهتر، از مقرهایی درون ایالاتمتحده هدایت میشوند.
استفاده از هواپیماهای بدون سرنشین برای هدف قرار دادن مراکز و افراد وابسته به طالبان یکی از راه های مقابله آمریکا با این گروه ها در سالهای گذاشته بوده است.
باراک اوباما، رئیس جمهوری آمریکا
در یک تماس تلفنی با میت رامنی، انتخاب شدن او به عنوان نامزد حزب جمهوری
خواه برای انتخابات ریاست جمهوری پیش رو را تبریک گفت.
یک روز پس از پیروزی آقای رامنی در انتخابات درون
حزبی جمهوریخواهان در تگزاس، کارزاهای تبلیغاتی دو حزب برای هم آرزوی
موفقیت کردند.پیروزی آقای رامنی در تگزاس به معنای انتخاب شدن او به عنوان نامزد حزب جمهوری خواه بود.
هرچند دو طرف برای هم آرزوی موفقیت کردند اما ظاهرشدن میت رامنی در کنار دونالد ترامپ، ثروتمند آمریکایی بحث برانگیز شد.
آقای ترامپ مدتهاست مسئله محل تولد آقای اوباما را پیش می کشد و بارها درباره شهروندی او شک و تردید از خود نشان می دهد.
تاکنون آقای رامنی در این خصوص اظهار نظر نکرده است اما دستیارانش گفته اند که او معتقد است آقای اوباما در ایالات متحده آمریکا به دنیا آمده است.
آقای رامنی اولین نامزد مورمن در آمریکاست که در انتخابات ریاست جمهوری اين کشور شرکت می کند.
تلفن 'کوتاه و صمیمانه'
بن لابولت، سخنگوی گروه تبلیغاتی باراک اوباما در انتخابات امسال، خبر داد که آقای اوباما روز چهارشنبه به رقیب جمهوری خواهش تلفن کرده و به او تبریک گفته است.آقای لابوت گفت که رئیس جمهوری در تماس تلفنی اش با میت رامنی گفته که منتظر مناظره های سالم و مهم درباره آینده آمریکا با رقیبش هست: "او برای آقای رامنی و خانواده اش آرزو کرد تا رقابت های انتخاباتی را به خوبی پشت سر بگذارند."
یکی از سخنگویان آقای رامنی، گفت تلفن آقای اوباما "کوتاه و صمیمانه" بوده است.
او گفت: "آقای رامنی از رئیس جمهوری آمریکا برای تماس تلفنی اش تشکر کرد و متقابلا آرزو کرد آقای اوباما و خانواده اش هم خوب باشند."
نامزدی حزب جمهوریخواه
آقای رامنی با کسب ۱۰۸۶ هیات انتخاباتی تنها به ۵۸ هیات انتخاباتی دیگر احتیاج داشت تا بتواند با امتیاز کافی نامزدی حزبش را برای انتخابات ریاست جمهوری به نام خود رقم بزند.آقای رامنی در بیانیه ای گفت این پیروزی به او "افتخار و فروتنی" داده است.
عملا چندین هفته است که با کنار کشیدن تمام رقبای حزبی آقای رامنی او نامزد بالقوه حزب جمهوری خواه شده است.
میت رامنی بیش از هفتاد درصد آراء انتخابات درون حزبی جمهوری خواهان را کسب کرده است.
نظرسنجی ها نشان می دهند رقابت آقای رامنی با باراک اوباما فشرده خواهد بود.
میت رامنی در گردهمایی سالانه جمهوری خواهان در ماه اوت زمانی که هیات های انتخاباتی او را برگزینند نامزد رسمی حزب خواهد شد.
او نخستین پیرو فرقه مورمن ها خواهد بود که برای ورود به کاخ سفید نامزد می شود. جورج رامنی پدر او که فرماندار ایالت میشیگان بود نتوانست در سال ۱۹۶۸ در مبارزات درون حزبی جمهوری خواهان برای نامزدی در انتخابات ریاست جمهوری پیروز شود.
آقای رامنی در بیانیه ای گفته: " حمایت آمریکایی ها در سراسر کشور از نامزدی من مایه افتخارم است و از اینکه توانسته ام هیات های انتخاباتی کافی را برای کسب نامزدی حزب جمهوری خواه در انتخابات سال ۲۰۱۲ به دست بیاورم احساس فروتنی می کنم".
روز دوشنبه گروه مبارزات انتخاباتی آقای رامنی در یک آگهی انتخاباتی از باراک اوباما به دلیل اعطای وام به شرکتی که تاسیسات انرژی خورشیدی تولید می کرد و بعدها ورشکست شد انتقاد کرد.
روز سه شنبه میت رامنی با شلدون ادلسون یکی از غول های قمارخانه های آمریکا ملاقات کرد که میلیون ها دلار به مبارزات انتخاباتی نیوت گینگریچ رقیب جمهوری خواه آقای رامنی کمک کرده بود.
کارشناسان می گویند نتیجه انتخابات پیش رو در آمریکا به چند ایالت مهم از جمله کلورادو و نوادا رخ بستگی خواهد داشت. دو رقیب در این ایالت ها برای جلب رای دهندگان مستقل رقابت خواهند کرد.
پرسش بعدی این است که آقای رامنی چه کسی را به عنوان نامزد معاونت ریاست جمهوری انتخاب خواهد کرد.
دفتر نمایندگی ایران در سازمان
ملل متحد گزارش یک روزنامه آمریکایی دایر بر وجود شواهدی که چند توطئه ترور
بین المللی را به ایران یا متحد آن حزب الله لبنان نسبت می دهد رد کرده
است.
واشنگتن پست روز دوشنبه جزئیات آنچه ادعا می شود طرح ترور مقام های آمریکایی در جمهوری آذربایجان بود را گزارش کرده بود.آذربایجان در ماه مارس گذشته ایران را به تلاش برای انجام "اقدامات تروریستی" علیه اهداف غربی و اسرائیلی متهم کرد.
در آن زمان ۲۲ شهروند آذربایجانی در ارتباط با یک رشته توطئه ادعایی در همکاری با سپاه پاسداران ایران دستگیر شدند. اما ایران با احضار سفیر آذربایجان آن اتهامات را رد کرد.
ادعا می شود که کشتن کارمندان سفارت آمریکا یا اعضای خانواده های آنها بخشی از آن توطئه بوده است.
گزارش روز دوشنبه واشنگتن پست حاوی جزئیاتی بود که از آن زمان در ارتباط با توطئه ادعایی در آذربایجان و سایر کشورها جمع آوری شده است.
واشنگتن پست این گزارش را به نقل از مقام هایی نوشت که از آنها نام نبرده است.
دفتر نمایندگی ایران ادعاهای مطرح شده در گزارش روز دوشنبه واشنگتن پست را بی پایه خوانده و گفته است که کشورش بزرگترین قربانی تروریسم در سال های اخیر بوده است.
واشگتن پست نوشت که محققان در چهار کشور شواهد تازه ای جمع آوری کرده اند که آن تلاش ها را به حزب الله لبنان یا عواملی در ایران نسبت می دهد.
به علاوه این روزنامه نوشت که توطئه ادعایی در آذربایجان فقط یکی از طرح های متعدد در هفت کشور طی یک دوره ۱۳ ماهه بوده است.
دو مقام سعودی، شش مقام اسرائیلی و چندین مقام آمریکایی از جمله اهداف این طرح های ادعایی بوده اند.
اما به نوشته این روزنامه پس از بازداشت ها در جمهوری آذربایجان در ماه مارس این تهدیدها فروکش کرد.
علیرضا میریوسفی رئیس بخش مطبوعاتی دفتر نمایندگی ایران در سازمان ملل متحد در بیانیه ای گفت که ایران همواره هرگونه عمل تروریستی را رد کرده و اتهامات بی پایه تازه بخشی از عملیات ایران هراسی و اعمال فشار نامشروع بر جمهوری اسلامی ایران است.
دولت آمریکا طرح ادعایی در آذربایجان را مستقیما به ایران نسبت نداده است.
به نوشته واشنگتن پست بسیاری از مقام های آمریکایی و کشورهای خاورمیانه این حوادث را بخشی از یک جنگ سایه با ابعاد متعدد می بینند؛ جنگی که ایران نیز در آن قربانی ترور بوده است.
در چند سال اخیر تعدادی از محققان و مقام های ایرانی که گفته می شود به برنامه اتمی این کشور ارتباط داشته اند هدف سوءقصد قرار گرفته اند.
اظهارات باراک اوباما، رئیس
جمهوری آمریکا در مراسم اهدای مدال آزادی، که به اشتباه اردوگاههای مرگ
نازیها را اردوگاههای لهستانی خوانده بود، جنجال زیادی در لهستان
برانگیخت.
آقای اوباما هنگامی که می خواست به نیابت از یان
کارسکی، از جنبش مقاومت لهستان در جنگ دوم جهانی، مدال آزادی را به ادم
دنيل راتفلد، وزير خارجه پيشين لهستان بدهد، مرتکب این اشتباه شد.مدال آزادی، بالاترین نشان غیرنظامی است که در آمریکا به افراد اعطا می شود.
کاخ سفید گفت که آقای اوباما دچار "اشتباه لفظی" شده است.
آقای اوباما از بیان اظهاراتش ابراز پشیمانی کرده است اما مقامهای لهستانی خواسته اند تا رئیس جمهوری آمریکا معذرت خواهی کند.
لهستانی ها در زمان تصرف کشورشان توسط نازیها دچار رنج زیادی شدند. آنها نمی پذیرند که در جنایات نازیها شریک بودهاند.
لهستانیها به خصوص درباره هر چه که کشورشان را به هوولوکاست مرتبط می سازد، حساس هستند.
سالهای سال آنها از پذیرفتن "لهستانی" بودن ارودگاه مرگ نازیها خودداری کرده اند. چرا که این امر می تواند اشاره ای باشد به دست داشتن آنها در قتل عام میلیونها نفر از یهودیان اروپایی. این اردوگاهها اما به دست لهستانیها ساخته شده است.
تقاضای معذرت خواهی
دانلد تاسک، نخست وزیر لهستان، از آقای اوباما تقاضای عذرخواهی نکرده اما از او خواسته تا بیش از ابراز تاسف در این زمینه بیان کند.آقای تاسک در بیانیه ای گفت: "باور دارم که امروزه دوستان آمریکایی ما میتوانند واکنش قویتری نشان دهند." او در ادامه با اشاره به ابراز پشیمانی سخنگوی کاخ سفید، آورده است: "اصلاح گفتهها[ی آقای اوباما] و ابراز پشیمانی سخنگوی کاخ سفید، کافی نیست."
رادوسلاو سیکورسکی، وزیر خارجه لهستان هم با لحن تندتری در تویتر نوشت: "کاخ سفید برای اشتباه بزرگی که مرتکب شده است، معذرت خواهد خواست."
در مراسم اهدای مدال آزادی، آقای اوباما درباره تلاشهای یان کارسکی سخن گفت که توجه دنیا را به جنایت نازیها در لهستان جلب کرد.
آقای کارسکی نخست به لندن و سپس به آمریکا سفر کرده بود تا با فرنکلین روزولت، رئیس جمهوری وقت آمریکا درباره آنچه که در کشورش می گذشت، صحبت کند.
آقای اوباما گفت او قبل از فرار از مناطق اشغالی، به اردوگاههای مرگ رفته بود و از نزدیک شاهد کشتارها بود.
آقای کارسکی بعدها استاد تاریخ در دانشگاه جورج تاون در واشنگتن شد و در سال ۲۰۰۰ در ۸۶ سالگی درگذشت.
نزدیک به شش میلیون لهستانی در جنگ جهانی دوم در لهستان کشته شدند.
بیش از نیمی از آنها یهودی بودند و تعداد زیادی از آنها در اردوگاههای مرگ نازیها از جمله اردوگاه آشویتس کشته شدند.
تنها حدود یک میلیون و صد هزار نفر در اردوگاه آشویتس جان خود را از دست دادند که ۳۰۰ هزار نفر آنها یهودی لهستانی بودند.
دیپلماتهای لهستانی و سازمانهایی که در خارج از لهستان هستند، علیه استفاده از عنوان "اردوگاههای مرگ لهستان" برای مختصر نویسی اردوگاههای آشویتس و تربلینکا، کارزار تبلیغاتی به راه انداخته اند.
لخ والسا، رئیس جمهوری پیشین لهستان و برنده جایزه صلح نوبل گفت: "ما باید از این اشتباه بزرگ استفاده کنیم و مطمئن شویم هیچ کس دیگر در دنیا از این عنوان استفاده نخواهد کرد."
احمدی نژاد: از مذاکرات هسته ای انتظار معجزه نداریم
محمود احمدی نژاد، رئیس جمهوری اسلامی ایران می گوید غنی سازی
20 در صد اورانیوم از سوی ایران گامی بسوی تولید بمب اتمی نیست. وی با
تاکید روی این مساله که این غنی سازی حق ایران است می گوید از مذاکرات
آینده مسکو میان ایران و گروه 5+1 انتظار معجزه ندارد.
رئیس جمهوری اسلامی ایران چهارشنبه شب گذشته در گفتگو با خبرگزاری
فرانس 24 فرانسه گفت : " بر مبنای قوانین بین المللی، غنی سازی 20 در صدی
اورانیوم حق ایران است.... درباره برنامه ( هسته ای) ما دروغهای زیادی گفته
شده است. غنی سازی 20 در صدی اورانیوم گامی بسوی تولید بمب اتمی نیست."
محمود احمدی نژاد در ادامه با اشاره به این مطلب که کشور های غربی بمب اتمی دارند، این پرسش را مطرح کرد که " آیا بمب اتمی خطرناک است یا غنی سازی 20 در صد اورانیوم؟"
رئیس جمهوری ایران در بخشی دیگری از این گفتگو گفت ایران از کشور های قدرتمند غربی و آژانس بین المللی انرژی اتمی در خواست کرده بود نیاز ایران به اورانیوم 20 در صد غنی شده را تامین کنند اما آنها این کار را نکردند.
بگفته او، ایران بعد از این جواب رد ( در سال 2009) تصمیم گرفت اورانیوم مورد نیاز برای رآکتور تحقیقاتی تهران را در داخل این کشور تولید کند.
ایران در گذشته اصرار کرده است رآکتور تحقیقاتی تهران، اشعه ایزوتوپ برای بیماران مبتلا به سرطان را تولید می کند.
محمود احمدی نژاد در بخش دیگری از گفتگوی خود با شبکه فرانس 24 گفت " اگر دیگران از ما میخواهند از حق خود استفاده نکنیم باید بگویند چرا و توضیح دهند در ازای آن چه چیزی بما خواهند داد؟ "
شورای امنیت سازمان ملل متحد تا کنون با تصویب شش قطعنامه از جمله چهار قطعنامه همراه با تحریمهای اقتصادی، سعی دارد ایران را متقاعد کند از غنی سازی اورانیوم دست بردارد.
آخرین مذاکرات ایران و کشور های گروه 5+1 در بغداد روی توقف این غنی سازی به ناکامی انجامید و قرار است هردو طرف مذاکرات دیگری را در 18 و 19 ژوئن آینده در مسکو برگزار کنند.
محمود احمد ی نژاد در پاسخ به این پرسش که آیا مذاکرات مسکو به نتایجی مثبت خواهد انجامید یانه گفت : " ما همیشه خواستار آن بوده ایم که مساله هسته ای در چارچوب احترام حل گردد.... از این نشست انتظار معجزه نداریم."
سامسونگ، کروم باکس و کروم بوکِ تازه را رونمایی کرد
کرومبوک،
لپتاپ های تولیدی شرکت سامسونگ است که با همکاری و پشتیبانی نرمافزاری
گوگل تولید میشود. کروم باکس هم که محصول تازه این شرکت است دستگاهی قابل
حمل و نقل و با قدرت بیشتر نسبت به کرومبوک است که برای استفاده خانگی و
اداری کاربرد دارد و به راحتی به صفحهنمایش وصل میشود.
کرومبوک و کرومباکسهای جدید مبتی بر هسته پردازشگر اینتل هستند که تقریبا ۳ بار سریعتر از ورژن نخست کرومبوکها هستند. سیستمعامل کرومبوک جدید در کمتر از ۷ ثانیه آماده به کار میشود.
سیستمعامل جدید کرومبوک پیشرفتهایی هم در زمینه محیط کاربری داشته است و کار پیداکردن و اجرا کردن اپلیکیشنها راحت تر شده است و میتوان در کنار استفاده از مرورگر اینترنتی از برنامههای خود استفاده کنید و برنامههایی که نیاز دارید را در کنار هم داشته و هرکدام را که نیاز دارید به صورت تمام صفحه نمایش بدهید.
با کرومبوک شما بدون نگرانی از نصب نبودن نرمافزارهای گوناگون همچون افیس مایکروسافت میتوانید فایلهای خود را اجرا بکنید. گوگل درایو ابزاریاست که در آمادهکردن آنچه شما نیاز دارید، ذخیرهکردن و انتقال آن به اینترنت به شما کمک میکند.
در کرومبوک همچنین میتوان از کلیه امکانات گوگل داکز به صورت آفلاین استفاده کرد و پس از اتصال به اینترنت با اطلاعات موجود در حسابکاربری شما سینک شود. از دیگر امکانات کروبوک، دسکتاپ از راه دور کروم است که با کمک آن و به وسیله کرومبوک و یا کرومباکس میتوان ارتباط امن و از راه دور با کامپیوتر شخصی خود داشت.
کرومبوک های جدید سامسونگ در دو مدل عرضه شده است که یکی از آنها ۳۴۹ دلار قیمت دارد و ۲ گیگابایت حافظه رم دارد و دیگری ۴۴۹ دلار و دارای حافظه ۴ گیگابایتی است.
از دیگر تفاوتهای این دو مدل میتوان به قدرت تصویر و باتری آن اشاره کرد، کرومباکس با قابلیت اتصال ۶ پورت یواسپی و داشتن خروجی اچدیامآی و ۴ گیگابایت حافظه رم با قیمت ۳۲۹ دلار عرضه خواهد شد.
کرومبوکهای جدید هرچند سرعت بالاتری نسبت به نسخه قبلی خود دارد اما همچنان قیمت نسبتا بالایی دارند و وابستگی سیستمعامل و برنامهّای آن به اینترنت تهیه و استفاده از آن در ایران، همراه با ریسک خواهد بود.
موسوی اردبیلی: اگر همه ما درست عمل کرده بودیم وضع این نبود
آیت الله
موسوی اردبیلی گفت: «اگر بنده کاری کردهام که نباید میکردم یا ترک فعلی
کردهام که باید انجام میدادم، از همه عذر میخواهم و حلالیت میطلبم...
ولی گمان میکنم همه ما، همه مسؤولان، از سابق تاکنون، باید از مردم
عذرخواهی کنیم و ضرورت این کار البته برای مسؤولانی که در لباس روحانیت
هستند بیشتر است». موسوی اردبیلی همچنین در باره «هتک حرمت» بحث کرده است.
آیت الله موسوی اردبیلی
رییس اسبق قوه قضائیه (دیوان عالی کشور) در جلسه درس خارج فقه در قم با
اشاره به اینکه ما اگر انقلاب کردیم، مبارزه کردیم هدفمان خیر بود، گفت:
«میخواهم از این فرصت استفاده کنم و خطاب به ملت شریف ایران، به
خانوادههای شهدا، به جانبازان، به همه کسانی که زحمت کشیدهاند، عرض کنم
ما خیرخواهانه پا در این راه گذاشتیم، اما شاید کوتاهی کردهایم، شاید غفلت کردهایم، اگر مشکلات و نارساییهایی که هست به من است، از همه عذر میخواهم.
ما دلمان می خواست و میخواهد که ملت ما سربلند باشند، اخلاق و ایمان در
میان جامعه ما رونق داشته باشد و ملت ما خوب زندگی کنند».
موسوی
اردبیلی در ادامه گفت: «اگر بنده کاری کردهام که نباید میکردم یا ترک
فعلی کردهام که باید انجام میدادم، از همه عذر میخواهم و حلالیت
میطلبم، من از طرف خودم حرف میزنم، به دیگران کاری ندارم از کارهای کرده و
نکرده خودم نگرانم، اگر همه ما درست عمل کرده بودیم وضع این نبود. ولی
گمان میکنم همه ما، همه مسؤولان، از سابق تاکنون، باید از مردم عذرخواهی
کنیم و ضرورت این کار البته برای مسؤولانی که در لباس روحانیت هستند بیشتر
است».
موسوی
اردبیلی با اشاره به عذرخواهی مسئولین سایر کشورها از مردم خویش گفت:
«مردم ما میبینند ما خطاهای خودمان را، قصور و تقصیرهای سنگین خودمان را
به رو نمیآوریم و حتی گاهی اوقات طلبکار هم میشویم! اما رئیس فلان کشور
یا وزیر یک مملکت به خاطر یک اشکال که ممکن است به نظر ما مهم هم نباشد،
عذرخواهی میکند. وقتی ما چنین عمل میکنیم، مردم از کجا بفهمند که این
سنت حسنه، دستور اولیاء معصومان(ع) است».
موسوی
اردبیلی درباره کسانی که «هتک حرمت» میکنند، میگوید: «متأسفانه برخی از
افراد، کورکورانه با تقلید از برخی اعمالی که در کشورهای غربی مد شده، برای
اینکه خود را متمدن و پیشرو نشان دهند، مرتکب رفتارهایی میشوند که هیچ
گونه توجیه عقلی و منطقی ندارد. اگر کسی اعتقادات ما را قبول ندارد، خوب
نداشته باشد، ولی این مجوز اهانت و هتک حرمت نیست. آزادی بیان در هیچ منطق و
فرهنگی به معنای آزادی اهانت نیست». این مرجع تقلید برخلاف تعداد دیگری از
مراجع فتوایی علیه شاهین نجفی صادر نکرده است.
این
مقام سابق قضایی در باره مجازات «اهانت کنندگان» در کشورهای مختلف گفت:
«در کشورهایی هم که خود را داعیه دار آزادی میدانند، گاهی اوقات برای
اهانت به افراد مجازاتهایی را در نظر میگیرند که شاید اگر فرد اهانت
کننده به جای اهانت صدمهای جسمی و جانی وارد کرده بود به آن مقدار مجازات
نمیشد، مگر میتوان گفت که اهانت به یک انسان مجاز نیست ولی اهانت به
اعتقادات میلیونها انسان مجاز و بی اشکال است کدام عقل و منطقی این را
قبول می کند»؟
بسیج دانشجویی و هشدار نسبت به حضور IBM
بسیج
دانشگوییِ بخشی از دانشگاه تهران، نامهای به سازمان بازرسی کل کشور نوشته
و از نفوذ نرمافزاری شرکتIBM در ایران انتقاد کرده است.
گویا بانک مسکن
قرار است با مناقصهای، دو نرم افزار را برای خود بخرد و اینطور که امضا
کنندگان این بیانیه میگویند، تاکید خاصی در این مناقصه برای خرید
نرمافزارهای آیبیام وجود دارد.
آنها نوشتهاند که این کار «اگر از روی خیانت نباشد، چیزی جز یک غفلت بسیار بزرگ نخواهد بود.»
در این بیانیه، نخست تاریخچه شرکت آمریکایی
آیبیام و سپس ارتباطات آن با کشور اسرائیل فهرست شده و بیان شده که این
شرکت نقش بزرگی در توسعه دانش فنی «رژیم صهیونیستی» داشته است.
نهادهای نظامی این کشور طرف قرارداد این
شرکت خوانده شده اند و گفته اند که این شرکت یکی از اعضای فعال اتاق
بازرگانی، تجارت و صنعت آن هستند.
همچنین گفتهاند که این شرکت علاوه بر
فعالیتهای سایبری وزارت دفاع آمریکا و سازمان امنیت ملی،دو پروژه جدا اما
شبیه هم با ارتش آمریکا دارد.
که یکی از آنها برای مانیتورینگ بر رسانههای جهان (و احتمالا ایران) کاربرد دارد.
همچنین این بیانیه مینویسد که مدیران این شرکت دچار چند رسوایی مالی و اخلاقی در کشورهای مختلف دنیا شده اند.
با احمدینژاد چه باید کرد؟
حامیان
احمدینژاد که سرنوشت اصلاحطلبان را پس از اتمام ریاست جمهوری خاتمی به
چشم خود دیدهاند و بعضا خود در خانه نشین کردن و برخوردهای تند و حذفی
نسبت به آنان و بیرون راندنشان از ساختار قدرت سهیم بودهاند، آن سرنوشت را
آینه تمام نمای آیندهی خود پس از سال ۱۳۹۲ دیده، و از هم اکنون به فکر
چاره جویی پس از اتمام ریاست جمهوری احمدینژاد بر آمدهاند.
یادداشت سردبیر: این مقاله برای اولین بار در سایت InsideIran.org منتشر شده است.
پس از اعلام نتایج انتخابات ریاست جمهوری در سال ۸۸ که هنوز اتحاد میان حامیان خامنهای و احمدینژاد گسسته نگردیده بود و همگی خود را در این به اصطلاح پیروزی سهیم می دانستند، و با مشارکت یکدیگر بزرگترین تقلب در تاریخ انتخابات های دنیا را رقم زدند، زمزمه ای به گوش میرسید که، بایستی
برای تغییر قانون اساسی تلاش نمود و از آن جا که احمدی نژاد فردی امتحان
پس داده و ولایت پذیر است باید ریاست جمهوری را برای وی مادام العمر نمود.
این زمزمه در میان هادیان سیاسی در سپاه و محافل مختلف اصول گرایان تا مدت
ها به گوش می رسید و به عنوان سندی راهبردی برای انتخابات بعدی ریاست
جمهوری به شمار می رفت. این مطلب را خود شخصا از برخی از
هادیان سیاسی در سپاه و نیز برخی محافل نزدیک به محمود احمدینژاد شنیدم که
آقای هاشمی هم تصمیم بر ریاست جمهوری مادام العمر داشت. با این تفاوت که
او نتوانست این کار را انجام دهد و با واکنش برخی افراد مواجه شد اما ما
میتوانیم این کار را انجام دهیم.
اما
به یک باره این زمزمه با داستان خانه نشینی ۱۱ روزه احمدی نژاد و آشکار
شدن مقابلهی وی با خامنهای به فراموشی سپرده شد. این بار که میان حامیان
خامنهای و احمدی نژاد انفکاکی جدی حاصل شده بود زمزمهای از میان اردوگاه
احمدی نژادیان شنیده شد که بایستی به فکر پس از اتمام دوره ریاست جمهوری
بود. اطرافیان احمدینژاد میدانند که بعد از سال ۹۲
او هیچ جایگاهی در قدرت نداشته و به همین خاطر احساس خطر میکنند. آنان
احتمال میدهند برای برخی از نزدیکان وی پرونده قضایی ایجاد شده و پس از
پایان دوره ریاستجمهوری به اتهامات مختلف قوه قضائیه آنها را بازداشت و
محاکمه خواهد نمود. به همین لحاظ یک دغدغه حفظ بخشی از قدرت، و یک دغدغه
حفاظت از اطرافیان احمدی نژاد به عنوان راهبرد اساسی این گروه مد نظر قرار
گرفته است.
حامیان
احمدی نژاد که سرنوشت اصلاح طلبان را پس از اتمام ریاست جمهوری خاتمی به
چشم خود دیدهاند و بعضا خود در خانه نشین کردن و برخوردهای تند و حذفی
نسبت به آنان و بیرون راندنشان از ساختار قدرت سهیم بودهاند، آن سرنوشت را
آینه تمام نمای آیندهی خود پس از سال ۱۳۹۲ دیده، و از هم اکنون به فکر چاره جویی پس از اتمام ریاست جمهوری احمدینژاد بر آمدهاند.
شنیدهها
حاکی از آن است که در میان حامیان احمدی نژاد بدین منظور تقسیم کار جدی
صورت گرفته وبرای حفظ قدرت و جلوگیری از به وجود آمدن سرنوشتی تلخ در
آینده، هم زمان چند پروژه در دستور کار قرار گرفته است.
در
وهله اول، تلاش فراوانی به منظور افزایش توان مالی و اقتصادی بدنه اصلی
حامیان احمدی نژاد صورت پذیرفته که شاید اختلاس سه هزار میلیاردی را بتوان
به عنوان بخشی از این پروژه عنوان نمود. هم چنین تصاحب کارخانجات و صنایع
دولتی به اسم خصوصی سازی به ثمن بخس، ایجاد شرکت های متعدد در داخل و خارج
کشور، دست اندازی به مراکز نفتی و مراکز خاص تجاری، واردات کالاهای خاص
و... از جمله تلاشهای صورت گرفته در این زمینه بوده است.
از
سوی دیگر، جمع آوری اطلاعات و اخبار از تخلفات اعضای بیت رهبری و حامیان و
اطرافیان خامنهای، تخلفات اقتصادی سپاه و هر سندی که بتواند به عنوان برگ
برندهای در دست تیم احمدی نژاد برای مقابله با برخورد سیستم قضایی و
امنیتی با نزدیکان احمدی نژاد قرار گیرد نیز از جمله اقدامات همزمان این
باند به شمار میآید. اشاره احمدی نژاد به تخلفات میلیاردی مجتبی خامنهای
در ملاقات با محسنی اژهای که به منظور مجاب نمودن وی جهت برکناری مشایی و
تاکید احمدی نژاد بر رسیدگی همزمان به تخلفات هر دو پرونده از جمله موادی
است که تا کنون حامیان احمدینژاد توانستهاند به صورت مستند و قوی از
شرکای سابق خود به دست آورند.
اقدام
دیگر باند احمدی نژاد تلاش در جهت حفظ حامیان خود در لایههای مختلف
جامعه و حفظ بدنهای است که تا کنون به اتکای آنان توانستهاند در این چند
ساله از جمله در سفرهای استانی، تبلیغات انتخابات ریاست جمهوری و
بزنگاههای خاص به عنوان سیاهی لشکر یا مدافعان خود از آنان بهره گیرند.
هرچند دولت احمدینژاد نسبت به تمامی حامیان خود از جمله اعضای ستادهای
انتخاباتی بیشنرین پشتیبانی و حمایت را انجام داده اما از هم اکنون نیز به
فکر ایجاد راهکار مطمئنی جهت ارتزاق مناسب آنان پس از اتمام دوره ریاست
جمهوری است، تا در بزنگاهها هم چنان از حضور آنان در مقابله با حامیان
خامنهای و سایر مخالفان خود و هم چنین جلب حمایت به نفع خود بهره گیری
مناسب را بنماید. غفلتی که اصلاح طلبان پس از اتمام دوره ریاست جمهوری آقای
خاتمی نسبت به حامیان خود داشتند و آنان را در گرفتاریهای مالی و معیشتی
رها کردند، اما امروز حامیان احمدی نژاد که خود در به وجود آوردن این وضعیت
برای بدنهی حامی اصلاح طلبان نقش داشتند برای جلوگیری از تکرار این وضعیت
برای حامیان خود پس از اتمام دوره ریاست جمهوری احمدی نژاد چاره جوییهایی
نمودهاند.
به
موازات این تلاشها، ائتلاف با هر گروه سیاسی که بتواند در مقابله با
حامیان خامنهای باند احمدی نژاد را یاری دهد نیز از جمله اقداماتی است که
در دستور کار این جریان قرار گرفته است. حامیان احمدی نژاد دو سال آخر
ریاست جمهوری وی را بی شباهت به دوران پایانی ریاست جمهوری خاتمی نمی
دانند. در تحلیل آنان، خاتمی مورد حمله روزنامه کیهان، سپاه، ائمه جمعه،
خبرگزاری فارس، انصار حزب الله، بسیج، مداحان حکومتی و حامیان خاص رهبری
واقع میشد. امروز هم احمدی نژاد به همان شیوه و توسط همان افراد مورد تاخت
و تاز قرار میگیرد. در استراتژی آنان حتی امکان ائتلاف با اصلاح طلبان در
صورت پذیرش از سوی آنان وجود دارد تا بتوانند با اتحاد یکدیگر بر علیه
رهبری دست به اقدامی جدی بزنند.
احمدی
نژاد در ماههای اخیر، همواره تلاش نموده وزن سیاسی خود را به رخ رهبری و
حامیان وی بکشد، در جاهایی که توانسته با مقابله با آنان حرف خود را به
کرسی بنشاند از هر گونه اقدامی در این مسیر دریغ نورزیده است. از جمله
آخرین نمونههای آن میتوان تلاش برای جلوگیری از ریاست حدا عادل بر مجلس
نهم و همکاری با علی لاریجانی علیرغم داشتن اختلاف با وی میباشد.
نزدیکی
به هاشمی رفسنجانی و حضور در جلسات مجمع تشخیص مصلحت نظام و توافقات پشت
پرده میان حامیان احمدینژاد و هاشمی رفسنجانی به منظور ایجاد ائتلاف
پولادین مقابل رهبری از جمله توافق بر سر ریاست لاریجانی در مجلس نهم و
جلوگیری از ریاست حدا عادل نیز از دیگر علائمی است که موید این راهبرد
اتخاذ شده از سوی حامیان احمدینژاد میباشد.
با توجه به آن چه که در سطور بالا بدان اشاره و تحلیل نمودم می توان مطالب نوشته شده را با ذکر کلامی از آقای دکتر صادق زیبا کلام
چنین نتیجه گیری نمود که محمود احمدی نژاد از قدرت کنار نمیرود و به همین
خاطر برای حفظ بخشی از این قدرت برنامه ریزی دارد. او برای حفظ قدرت بعد
از این دوره تلاش خواهد کرد به کسی نزدیک شود که پیروز احتمالی انتخابات
آینده است و از او حمایت میکند. یا بیرون از قوه مجریه سعی میکند برای
خود بخشی از قدرت را حفظ کند.
اما
به راستی با احمدی نژاد چه باید کرد؟ آیا در صورت بقای نظام با شکل فعلی
راهکاری برای حذف وی از ساختار قدرت وجود دارد؟ یا وجود او برای مقابله
با رهبری و ساختار کنونی قدرت مناسب است؟ و یا بایستی به فکر تغییر نظام و
اصلاح اساسی در تمامی بدنه ی فعلی آناز جمله احمدی نژاد، به عنوان یک غده
سرطانی بود؟
نگارنده
معتقد است پدیده احمدینژاد با نفوذ در ساختارهای مختلف نظام حتی در درون
بیت رهبری توانسته خود را آن چنان آمیخته با لایههای قدرت نماید که
سالهای سال امکان انفکاک وی از این سیستم وجود نخواهد داشت.
فیلم سخنرانی احمدینژاد در جمع نمایندگان مجلس نهم
احمدینژاد: از بودجه ۹۱ خجالت میکشم
آقای احمدینژاد ۳۱ اردیبهشت ماه امسال در ساختمان مجلس قدیم با گروهی از نمایندگان مجلس نهم دیدار و گفتگو کرده بود که پیشتر بخشهایی از اظهاراتش در رسانهها منتشر شده بود.
مهمترین گفتههای احمدینژاد:
● آیا انقلاب شده که ما یک حکومتی درست کنیم و با هم دیگر حزب بازی در بیاریم و بجنگیم تا این، آن یکی را خراب کند و بیاید سر قدرت؟ هر کسی هم رسید سر قدرت، جیبش خودش و فامیلهایش را پر کند و بعد هم هزار نوع مسائل فرعی درست کنیم.
● آیا برای این انقلاب شد که بخش عمدهای از مدیران ارشد کشور از جنوب شهر، از روستاها، از جاهای دور بلند شوند و بیایند بروند بالا نشین شهر تهران شوند؟ وقتی این افراد آمدند در مسئولیت، دو زار نداشتند که برای زندگی اشان خرج کنند، ولی بعد بشوند میلیاردر و صاحب کارخانه و تجارت.
● الان بعضی جاها که میرویم میگویند ما مشکلات فرهنگی داریم. مشکلات فرهنگی در برخورد نیست؛ به خدا در برخورد نیست.
● رئیس بازرسی کل کشور هم که هی راه میرود و به دولت فحش میدهد. اما کسی جز خدای متعال بر مجلس نظارت نمیکند.
● خدا روزی را نیارد که مردمی که ما را انتخاب کردهاند بگویند، حیف، چی میخواستیم و چی شد.
● دولت بودجه تصویب میکند و مجلس هم برای خودش و در این وسط ملت هم بیخیال.
● ملت از همه چیزش گذشته است و به خدا بد است این بودجه مصوب سال ۱۳۹۱ پس فردا منتشر شود؛ والله من باید سرم را از خجالت باید بیارم پائین. فلان نهاد ۳۰ کارمند دارد، ۳۰ میلیارد بودجهاش است و آن یکی ۵۰۰ کارمند دارد، ۵۰۰ میلیارد بودجه دارد، بدون اینکه خدماتی به مردم بدهند.
● بعضی مسائل را که هم شما میدانید و هم ما، نمیتوانیم بگوییم که اگر بیان شود دنیا میریزد بر سر ملت ما و البته تحملش نیز بسیار سخت است.
● ای کاش مجلس همین جا میماند. اینجا همه به هم نزدیکتر صمیمیتر بودند. حالا همه رفتند زیر آن هرم بزرگ و ۲۰۰ میلیارد تومان امسال بودجه گذاشتهاند برای کار عمرانی مجلس، خدا بده برکت. ۱۳۵ میلیارد هم گذاشتهاند برای دفاتر نمایندهها. نفری ۴۵۰ میلیون تومان. خدا به داد همه ما برسد.
صادق لاریجانی٬ رئیس قوه قضائیه:
فقها مثل روشنفکران کشور را نفروختهاند
صادق آملی لاریجانی٬ رئیس قوه قضائیه میگوید: «در طول تاریخ تا کنون هیچ فقیهی کشور را نفروخته است٬ اما از میان روشنفکرانی کسانی بودند که کشور را فروختهاند.»
به گزارش «خبرگزاری دانشجو»٬ آقای لاریجانی این ادعا را روز چهارشنبه (۱۰ خرداد) در جلسه مسئولان عالی قضایی مطرح کرده است.
وی گفته که «مصلحت امت اسلام در تبعیت از ولایت فقیه است و در طول تاریخ تا کنون هیچ فقیهی کشور را نفروخته است.»
لاریجانی از روشنفکران با عنوان افرادی یاد کرده که «همواره خواهان کمرنگ شدن و حذف اسلام از زندگی و راه و حرکت مردم ایران بودهاند.»
جمهوری اسلامی به خصوص روحانیون حاکم بر ایران هیچگاه رابطه خوبی با روشنفکران و جریان روشنفکری نداشتهاند.
این روحانیون که همواره جریان روشنفکری را رقیب دیرینه خود میدانند٬ سالهاست در منابر و رسانههایی که در اختیار دارند حملات و انتقادهای تندی متوجه این جریان میکنند.
موسسه کیهان که زیرنظر نماینده علی خامنهای اداره میشود٬ یکی از موسساتی است که وظیفه آن پروندهسازی برای روشنفکران است.
اختلاف سپاه و ستاد مرکزی بزرگداشت آیتالله خمینی بر سر برگزاری مراسم ۱۴ خرداد
تنش میان سپاه پاسداران و ستاد مرکزی بزرگداشت آیتالله خمینی بر سر زمان تشییع پیکر ۹۶ شهید جنگ عراق علیه ایران بالا گرفت.
حسین کاظمینی، فرمانده سپاه تهران بزرگ که هشتم خرداد اعلام کرده بود زمان تشییع به نظر ستاد مرکزی بزرگداشت بستگی دارد٬ روز چهارشنبه (۱۰ خرداد) گفته این مراسم ۱۴ خرداد برگزار خواهد شد.
محمدعلی انصاری دبیر ستاد بزرگداشت آیتالله خمینی هم ضمن مخالفت با برگزاری این مراسم در روز ۱۴ خرداد گفته نمیتواند مسئولیت این مراسم را برعهده بگیرد و مراسم مذکور در این روز برگزار نخواهد شد.
آقای انصاری به فرماندهان سپاه پیشنهاد کرده این مراسم را ۱۳ یا ۱۵ خرداد و یا عصر روز ۱۴ خرداد برگزار کنند٬ اما این پیشنهاد با مخالفت آنها مواجه شده است.
آقای کاظمینی هم امروز در یک نشست خبری گفته است: «پیکر ۹۶ نفر از شهدای دفاع مقدس در روز ۱۴ خرداد تشیع میشود.»
آنطور که فرماندهان سپاه اعلام کردهاند این مراسم صبح روز ۱۴ خرداد ماه در آرامگاه روحالله خمینی برگزار خواهد شد.
پیکر ۹۶ تن از قربانیان جنگ عراق علیه ایران که روز سوم خرداد پس از تفحص به خاک ایران وارد شدهاند در قالب کاروان «فرزندان روحالله در آغوش روحالله» به سمت تهران در حال حرکت است.
این کاروان قرار است پس از عبور از شهرهای شوش، دزفول، اندیمشک، پل دختر، خرمآباد، بروجرد، اراک، خمین، محلات، دلیجان، کاشان و قم روز ۱۴ خرداد به تهران برسد.
افسانههای جنبش سبز: بیخشونتی
اعتراض مدنی، مبارزه مسالمتآمیز و خشونتپرهیزی از ابتدای پیدایش
جنبش سبز به عنوان ویژگیهای ذاتی آن معرفی شدند. هرچند فضای سیاسی ایران
پیشتر نیز بیش از یک دهه از آموزههای بیخشونتی آکنده بود، اما شکلگیری
یک جنبش اعتراضی فراگیر و پرتوان و گشودن امکان بالقوه خشونت، زمینهای
واقعی برای ایفای نقش ایدئولوژیک «خشونتپرهیزی» فراهم آورد. قبلتر، در
دوران اصلاحات، توصیه به پرهیز از خشونت بیش از آن که راهنمای عمل باشد، به
کار بازداشتن عاملان سیاست از کنش میآمد. اما پس از کودتای انتخاباتی این
خط یکی از عناصری بود که برای شکل دادن به جنبش سبز استفاده میشد و آن را
در همان قالب کنترلپذیر موردنظر نخبگان سبز نگاه میداشت. وجه مشترک این
هر دو فصل بیخشونتی ایرانی نادیده گرفتن خشونت اصلی، مشخص و جاری در جامعه
بود؛ که هر دو مردم را از اعمال خشونت و حتی دفاع از خود بازمیداشتند،
اما در برابر خشونت سنگین و عریان حاکم حرفی برای گفتن نداشتند. به عاملان
بالفعل خشونت وعده بخشش و چشمپوشی از جرایم داده میشد، در حالی که
قربانیان خشونت بابت گناه ناکرده فرداهایشان مواخذه میشدند: از کجا معلوم
ما هم حمام خون راه نیندازیم؟ از کجا معلوم ما هم به اعدامهای
انتقامجویانه گسترده دست نزنیم؟«کجا؟»هایی انحرافی که چشممان را از همین
اینجایی که هستیم برمیگردانند.
بیخشونتی عمدتا خود را بر ارزشهای اخلاقی لیبرال استوار میکند، از نمونههای تاریخی جنبش استقلال هند و مبارزه ضد آپارتاید در آفریقای جنوبی برای اثبات کارایی خود بهره میگیرد و اساسا دور باطل خشونت را مسبب وضعیت فعلی کشور میداند. مشخصا انقلاب ۵۷ و خشونتی که در پی داشت در کانون انتقادهای کسانی است که بر ضرورت مبارزه مسالمتآمیز و بدون خشونت تاکید دارند.
این خشونتپرهیزی که ما با آن سر و کار داریم، رد خشونت به طور عام و اصولی است، خط قرمز است، تابو است، استثنا برنمیدارد. در واقع این بخشی از تاکتیکی مشخص برای مبارزه در مقطعی به خصوص نیست، حتی یک استراتژی بلندمدت برای رسیدن به اهداف سیاسی هم نیست؛ بیخشونتی به خودی خود هدف است.
اما مدعیان بیخشونتی تا کجا میتوانند پای این آرمان خود بایستند؟ دفاع از جامعهای به کلی عاری از خشونت تا به کجا ممکن است؟اگر نتوان آحاد جامعه را نسبت به عدم به کارگیری زور مجاب کرد، چه طور باید آنان را به این امر واداشت؟ با زور؟ بیخشونتی عام یا باید در قالب نظم خودانگیختهای آنارشیستی متحقق شود، یا این که به شکلی از جنگ همه علیه همه بینجامد. شق دوم نقض غرض است و شق اول نیز زیاده برای مبلغان محافظهکار بیخشونتی رادیکال است؛ بنابراین آنان ناگزیرند استثنائا مجوز یک شکل از خشونت را صادر کنند: خشونت دولتی. آنان یا باید از اساس موجودیت دولت را زیر سوال ببرند، یا بپذیرند(و میپذیرند) که دولت برای اعمال حاکمیت خود در بهکارگیری خشونت مجاز است. خشونت دولتی چون نام قانون میگیرد قابل قبول است. انحصار خشونت به دولت، خلع سلاح و بیدفاع نهادن جامعه و مخالفان در برابر آن است.
این پیچ نظری تبعات عملی در پی میآورد. به رسمیت شناختن خشونت دولت، بدون اسم خشونت گذاشتن روی آن، اهمیتی کانونی در این خط سیاسی دارد. به این ترتیب میتوان مردم را از پرتاب سنگ و شکستن شیشهها بازداشت اما به فراخور نیاز دست دولتها را دربمباران و کشتار برای اعمال اراده خود باز گذاشت؛ حمله ناتو و هلهله در سقوط قذافی دم دستیترین مثالی است که نشان میدهد خشونتپرهیزان چه پایه پای معیارهایشان میایستند. دور از ذهن نیست اگر گروه جداییطلب کردی سربرآورد، هم اینان یک صدا با حکومت مرکزی از در هم کوبیدن تجزیهطلبان ایران عزیز دفاع کنند. در مواجهه با وقوع سرقت مسلحانه و به خطر افتادن مالکیت چه باید کرد؟ اگر خرده جماعتی معترض ساختمانی دولتی را اشغال کنند و حاضر به ترک آن نباشند چه طور؟ اگر امارات متحده عربی در جزایر سهگانه کذایی نیروهای نظامی پیاده کند؟ و اگر…؟ در همه این موارد خشونتپرهیزان ناگزیرند اعمال خشونت را بپذیرند.
این فقط مبنای نظری بیخشونتی نیست که سست است. روایتی که از تاریخ مبارزههای سیاسی معاصر دارد نیز نادرست و یک سویه است. بر همه دستاوردهای رویدادها و جنبشهای آمیخته به خشونت چشم میبندد. از انقلاب فرانسه و جنبشهای پرشمار ضداستعماری گرفته تا شکست فاشیسم، همه و همه با اعمال خشونت گره خوردهاند. جز این، روایت خشونتپرهیزان ایرانی از جنبشهایی چون استقلال هند، حقوق مدنی سیاهان در آمریکا و مبارزه با آپارتاید در آفریقای جنوبی نیز مخدوش است. آنان در قدم اول بر طیفهای رادیکالتر دخیل در این جنبشها چشم میبندند و سهم آنان در پیشبرد مبارزه و رسیدن به پیروزی را نادیده میگیرند و در قدم دوم با قلب ماهیت مبارزهجویانه «مبارزه بدون خشونت» آن را به نوعی سازشطلبی بیخشونت بدل میکنند. به این ترتیب گاندی و ماندلا راهنمای عمل و الهامبخش مبارزه نیستند، مترسکهایی هستند که بنا است کلاغهای ناسازگار را از خواب سبز مزرعه آبایی فراری دهند.
این مبارزه بیخشونت بیش از آن که پیوندی با جنبشهای هند و آفریقای جنوبی داشته باشد، تلقی خود از مبارزه سیاسی را از انقلابهای مخملی اروپای شرقی وام گرفته است؛ خواهان جابهجایی نخبگان حاکم، بدون تغییر بنیادی ساختار سیاسی و اجتماعی و بدون بازآرایی عمده اقتصادی؛ یک انقلاب بدون انقلاب. تحولی که در آن «مردم» امری زینتی هستند، کسانی که به محض آویختن مدال افتخار رایشان بر سینه قهرمانان سیاسی باید پی کار خودشان بروند.
روایتی نیز که خشونتپرهیزان از جنبش سبز تکرار و تکرار کردهاند تحریفشده است و بخشهایی مهمی از واقعیت را به نفع انسجام ایدئولوژیک آنان سانسور میکند. جنبش سبز در حالی «بیخشونت» معرفی میشود که اولین عکسهای مخابرهشده از آن، مشخصا در دو روز نخست پیش از انتخابات، تصویرگر آتش بود و سنگ و مشت، تصویرگر مقابله مردم با سرکوب. یکی از چشمگیرترین حضورهای آن، یعنی عاشورا نیز با «دفاع از خودی» خشن گره خورده بود. اما این هر دو، به همراه نمونههای مشابه، از روایت جنبش سبز کنار گذاشته میشوند تا سروری نخبگان میانهرو، اصلاحطلب و لیبرال تداوم یابد. اما آنان غافلند که تداوم این سروری به قیمت مرگ یا دست کم اغمای جنبشی تمام شد که آنان بی آن هیچند.
خشونت را نمیتوان یک سره نفی کرد، همان طور که نمیتوان هر شکلی از پیروزی را در گروی مبارزه مسلحانه دانست. خشونت اهرمی است که حکومتها در استفاده از آن ماهرند، اما ضرورتی ندارد که به کار جنبشهای مردمی نیایند. چنان که گفتیم معیارهای اخلاقی نیز درباره آن دوگانه و ریاکارانه عمل میکنند. حتی اگر نخواهیم، یا نتوانیم، با استفاده از اعمال زور به اهداف سیاسیمان برسیم، نباید مبارزه بدون خشونت را از یک استراتژی سیاسی به نوعی مناسک و مذهب بدل کنیم و از خشونت تابویی بسازیم. عطش خون و انتقام مبارزه آزادیخواهانه را منحرف میکنند و باید به آنها حساس بود، اما اعمال خشونت هم شاید در شرایط مشخص راهگشا باشد. چنان که گاندی میگوید « بهتر است خشن باشیم، تا این که ناتوانی خود را در لفافهای از بیخشونتی پنهان کنیم».
منبع: شبنامه میخک
بیخشونتی عمدتا خود را بر ارزشهای اخلاقی لیبرال استوار میکند، از نمونههای تاریخی جنبش استقلال هند و مبارزه ضد آپارتاید در آفریقای جنوبی برای اثبات کارایی خود بهره میگیرد و اساسا دور باطل خشونت را مسبب وضعیت فعلی کشور میداند. مشخصا انقلاب ۵۷ و خشونتی که در پی داشت در کانون انتقادهای کسانی است که بر ضرورت مبارزه مسالمتآمیز و بدون خشونت تاکید دارند.
این خشونتپرهیزی که ما با آن سر و کار داریم، رد خشونت به طور عام و اصولی است، خط قرمز است، تابو است، استثنا برنمیدارد. در واقع این بخشی از تاکتیکی مشخص برای مبارزه در مقطعی به خصوص نیست، حتی یک استراتژی بلندمدت برای رسیدن به اهداف سیاسی هم نیست؛ بیخشونتی به خودی خود هدف است.
اما مدعیان بیخشونتی تا کجا میتوانند پای این آرمان خود بایستند؟ دفاع از جامعهای به کلی عاری از خشونت تا به کجا ممکن است؟اگر نتوان آحاد جامعه را نسبت به عدم به کارگیری زور مجاب کرد، چه طور باید آنان را به این امر واداشت؟ با زور؟ بیخشونتی عام یا باید در قالب نظم خودانگیختهای آنارشیستی متحقق شود، یا این که به شکلی از جنگ همه علیه همه بینجامد. شق دوم نقض غرض است و شق اول نیز زیاده برای مبلغان محافظهکار بیخشونتی رادیکال است؛ بنابراین آنان ناگزیرند استثنائا مجوز یک شکل از خشونت را صادر کنند: خشونت دولتی. آنان یا باید از اساس موجودیت دولت را زیر سوال ببرند، یا بپذیرند(و میپذیرند) که دولت برای اعمال حاکمیت خود در بهکارگیری خشونت مجاز است. خشونت دولتی چون نام قانون میگیرد قابل قبول است. انحصار خشونت به دولت، خلع سلاح و بیدفاع نهادن جامعه و مخالفان در برابر آن است.
این پیچ نظری تبعات عملی در پی میآورد. به رسمیت شناختن خشونت دولت، بدون اسم خشونت گذاشتن روی آن، اهمیتی کانونی در این خط سیاسی دارد. به این ترتیب میتوان مردم را از پرتاب سنگ و شکستن شیشهها بازداشت اما به فراخور نیاز دست دولتها را دربمباران و کشتار برای اعمال اراده خود باز گذاشت؛ حمله ناتو و هلهله در سقوط قذافی دم دستیترین مثالی است که نشان میدهد خشونتپرهیزان چه پایه پای معیارهایشان میایستند. دور از ذهن نیست اگر گروه جداییطلب کردی سربرآورد، هم اینان یک صدا با حکومت مرکزی از در هم کوبیدن تجزیهطلبان ایران عزیز دفاع کنند. در مواجهه با وقوع سرقت مسلحانه و به خطر افتادن مالکیت چه باید کرد؟ اگر خرده جماعتی معترض ساختمانی دولتی را اشغال کنند و حاضر به ترک آن نباشند چه طور؟ اگر امارات متحده عربی در جزایر سهگانه کذایی نیروهای نظامی پیاده کند؟ و اگر…؟ در همه این موارد خشونتپرهیزان ناگزیرند اعمال خشونت را بپذیرند.
این فقط مبنای نظری بیخشونتی نیست که سست است. روایتی که از تاریخ مبارزههای سیاسی معاصر دارد نیز نادرست و یک سویه است. بر همه دستاوردهای رویدادها و جنبشهای آمیخته به خشونت چشم میبندد. از انقلاب فرانسه و جنبشهای پرشمار ضداستعماری گرفته تا شکست فاشیسم، همه و همه با اعمال خشونت گره خوردهاند. جز این، روایت خشونتپرهیزان ایرانی از جنبشهایی چون استقلال هند، حقوق مدنی سیاهان در آمریکا و مبارزه با آپارتاید در آفریقای جنوبی نیز مخدوش است. آنان در قدم اول بر طیفهای رادیکالتر دخیل در این جنبشها چشم میبندند و سهم آنان در پیشبرد مبارزه و رسیدن به پیروزی را نادیده میگیرند و در قدم دوم با قلب ماهیت مبارزهجویانه «مبارزه بدون خشونت» آن را به نوعی سازشطلبی بیخشونت بدل میکنند. به این ترتیب گاندی و ماندلا راهنمای عمل و الهامبخش مبارزه نیستند، مترسکهایی هستند که بنا است کلاغهای ناسازگار را از خواب سبز مزرعه آبایی فراری دهند.
این مبارزه بیخشونت بیش از آن که پیوندی با جنبشهای هند و آفریقای جنوبی داشته باشد، تلقی خود از مبارزه سیاسی را از انقلابهای مخملی اروپای شرقی وام گرفته است؛ خواهان جابهجایی نخبگان حاکم، بدون تغییر بنیادی ساختار سیاسی و اجتماعی و بدون بازآرایی عمده اقتصادی؛ یک انقلاب بدون انقلاب. تحولی که در آن «مردم» امری زینتی هستند، کسانی که به محض آویختن مدال افتخار رایشان بر سینه قهرمانان سیاسی باید پی کار خودشان بروند.
روایتی نیز که خشونتپرهیزان از جنبش سبز تکرار و تکرار کردهاند تحریفشده است و بخشهایی مهمی از واقعیت را به نفع انسجام ایدئولوژیک آنان سانسور میکند. جنبش سبز در حالی «بیخشونت» معرفی میشود که اولین عکسهای مخابرهشده از آن، مشخصا در دو روز نخست پیش از انتخابات، تصویرگر آتش بود و سنگ و مشت، تصویرگر مقابله مردم با سرکوب. یکی از چشمگیرترین حضورهای آن، یعنی عاشورا نیز با «دفاع از خودی» خشن گره خورده بود. اما این هر دو، به همراه نمونههای مشابه، از روایت جنبش سبز کنار گذاشته میشوند تا سروری نخبگان میانهرو، اصلاحطلب و لیبرال تداوم یابد. اما آنان غافلند که تداوم این سروری به قیمت مرگ یا دست کم اغمای جنبشی تمام شد که آنان بی آن هیچند.
خشونت را نمیتوان یک سره نفی کرد، همان طور که نمیتوان هر شکلی از پیروزی را در گروی مبارزه مسلحانه دانست. خشونت اهرمی است که حکومتها در استفاده از آن ماهرند، اما ضرورتی ندارد که به کار جنبشهای مردمی نیایند. چنان که گفتیم معیارهای اخلاقی نیز درباره آن دوگانه و ریاکارانه عمل میکنند. حتی اگر نخواهیم، یا نتوانیم، با استفاده از اعمال زور به اهداف سیاسیمان برسیم، نباید مبارزه بدون خشونت را از یک استراتژی سیاسی به نوعی مناسک و مذهب بدل کنیم و از خشونت تابویی بسازیم. عطش خون و انتقام مبارزه آزادیخواهانه را منحرف میکنند و باید به آنها حساس بود، اما اعمال خشونت هم شاید در شرایط مشخص راهگشا باشد. چنان که گاندی میگوید « بهتر است خشن باشیم، تا این که ناتوانی خود را در لفافهای از بیخشونتی پنهان کنیم».
منبع: شبنامه میخک
مصائب خرداد
(۱)
ساکنان تالار جاودانگی او را خواهند برد
وقت خداحافظی آخرین بوسه را به گونه هدی زدم
تا در بند ۳۵۰ به زیر هشت بروم. نمیدانستم شاد باشم یا ناراحت. دستم را
بالا بردم. بچهها آرام دست زدند و دست تکان دادند، به آخرین فردی که نگاه
کردم هدی بود و از در خارج شدم. خبر آزادی غیرمنتظره بود. اولین بار بود که
این طور غیرمنتظره آزاد میشدم. دو سه کیلومتر پیاده راه رفتم تا خودم را
یافتم. ماشین گرفتم. میدانستم که جای دیگری را اجاره کردهایم. آخر ما
خانه به دوش هستیم. اما آدرس دقیق منزل را نمیدانستم…
وارد خیابان شدم. با مرور مجتمع
مسکونیها، دیدم که علی و کیانا بازی میکنند. در زدم و وارد شدم. نرگس
بهتزده به استقبالم آمد. علی گفت کیانا دزدها بابا را آزاد کردند.
گفتم مهندس را میشود دید؟ نرگس گفت فردا. ملاقات فرداست. بیمارستان مدرس. میخواستم ببینمش.
داستان من و دیگر ملی – مذهبیها با مهندس
هر بار که بالای سرش میرفتیم و دستش را لمس میکردیم مصداق این شعر بود
که گفتم ببینمت شاید درد اشتیاق ساکت شود / دیدمت مشتاقتر شدم.
از ۲۶ اردیبهشت تا ۱۰ خرداد این روایت ما
با مهندس خفته در بستر مرگ بود؛ مهندس میثمی، دکتر ملکی با عصا، و به خصوص
بستهنگار که نایی در توانش نمانده است و…
مراسم دعای بند ۳۵۰ زندان اوین به همت
کبوتر صلح و دوستی یعنی عمادالدین باقی برگزار شد. حال منقلب هدی را دیدم.
من هر شب میگریستم. وقتی همه در بند به خواب میرفتند، دستی به دعا
میگرفتم اما میدانستم ساکنان تالار جاودانگی او را خواهند برد. بیگمان
طالقانی با آیهای، شریعتی با متنی، و بازرگان با کلماتی مهندسی شده و پدرش
با لبخندی پذیرای او هستند. حنیفنژاد و دیگران دست در دستاش میگذارند.
مهندس در این تالار با همه خوبان جهان دیدار خواهد کرد. اما این تمنا و
نیاز من و ما بود که میخواستیم او به دنیای ما بازگردد. اما با شناخت
روحیه هدی میدانم که در او غوغایی بود که بروز نمیداد. رابطه او با مهندس
با همه متفاوت بود. این رابطه پرتلاطم مصداق خیلی دور، خیلی نزدیک بود.
سحابی به هر کس که علاقه داشت، با او
بیشتر سخت میگرفت. هدی در این میانه اول بود و بعد بستهنگار که خاطرخواه
مهندس است. گاهی به او میگفتم اگر زرینخانم به اندازه بستهنگار خاطرخواه
تو بود، دیگر چه میشد… مهندس میخندید، خنده مهندس به سبک خندههای
عزتالله انتظامی بود. من به رضا میگفتم این خنده تهرانی های اصیل است.
هر بار که به ملاقات مهندس در کما
میرفتم، به یاد حال هدی بودم… زمانی که هدی از خبر فوت خبردار میشد، چه
حالی میشد؟ ذهن مهندسی و منظم رضا، این درد را هضم میکند، البته به سختی.
اما ذهن هدی چه؟
هدی با احساس انفجاری و روحیه آیینی و
اعتقادی چگونه با رفتن مردی مواجه میشود که او را عصاره جریان صدساله ملی –
مذهبی میدانست؛ البته با همه انتقادهایی که به او داشت…
یا کنار طالقانی یا …
گفتم و گفتم و اصرار کردم به خانواده نجیب
و نرم و صبور سحابی که مهندس مشعل راه است، نشانه است، باید در کنار
طالقانی آرام گیرد، چرا که میدانم در تالار جاودانهها نیز ملی – مذهبیها
در کنار هماند و با هم با گاندی و دیگران همسایه هستند.
گفتند که وصیت خودش بوده است، نمیشود
کاری کرد. او اصرار داشت که در کند علیای لواسان دفن شود و کاری نمیشود
کرد. همواره این جمله را تکرار کردند. گفتم مهندس متعلق به خودش یا
خانوادهاش نیست. مهندس نشانه و نماد است. او یک استاد بازنشسته دانشگاه
نیست که در گوشهای دنج خفته باشد.
با خود گفتم که کاش لحظهای به هوش
میآمد تا نظرش را عوض کند. آخر وقتی از زندان بیرون آمدم او در کما بود.
هر روز ملاقات دستش را میبوسم که برخیز و با ما سخن بگو.
اگر چه روزهای آخر به دلایل نامعلوم – اما
معلوم برای ما – مانع دیدن میشوند. حتی حسودان کاری کردند که دیگر
خانوادههای بیماران بخش را علیه ما تحریک کنند. هاله تاکید کرد که به
ملاقاتکنندگان مهندس میگویم که در حیاط بیمارستان تجمع کنند تا مانع
ملاقات خانوادههای دیگر بیماران بخش ویژه نشوند.
در این میان هر بار که زرین خانم میگفت عزت مثل دیگران است، اگر عزت یک بقال یا کارگر بود، این قدر به او میرسیدند…
این کلمات را که میگفت من تنم میلرزید.
آخر او مهندس سحابی است. حاکمان برای خیلی کمتر از او، امکانات جهانی بسیج
میکنند. اما چه میتوان کرد؟ این آموزه سحابی است. مهندس همواره این چنین
بود. فرق قائل نشدناش را هر هفته وقتی به صف انتظار ماشین تجریش تا هفت
تیر میایستاد خودم میدیدم.
با خودم میگویم اینها این جایی نیستند، اگر چه این جمله را نیز حاکمان لوث کردهاند.
اما مهندس نیامد و به تالار جاودانهها
پیوست و نیاز و دعای ما خاکیان به تمنای طالقانی، پدرش، بازرگان و مصدق و
شریعتی و دیگر بزرگان نچربید. آنها او را بردند.
آخر مدتها بود که مهندس میخواست بمیرد.
خسته از هر چه بود، اما میگفت که تکلیف و وظیفهای دارم در حد توان که
انجام میدهم. دیگر این تن خسته توان کشیدن آن جان پرهیاهو را نداشت.
بازجوها میگفتند که او به مقامات نظام توهین میکند. به بازجوها از
دغدغهاش برای ایران گفتم که این دغدغه را ایمان مذهبی یاری میدهد. اما
دنیای آنها و مهندس خیلی دور از یکدیگر بود، اگر چه جسمها نزدیک.
صبح سر زد. زنگ زدند که مهندس ساعت ۲ و ۲۰ دقیقه بامداد سهشنبه ۱۰ خرداد ۱۳۹۰ آرام همانند کبوتر صلح و دوستی از این دیار رفت.
فضای بیمارستان مدرس (مهندس مدرس را
آغازگر مفهوم ملی در کنار مذهبی میدانست) ماتمزده بود. اکثر اعضای شورای
فعالان ملی – مذهبی تهران بودند، اما رضا و هدی نبودند. میدانم که هدی چه
زجری میکشد و رضا چه دردی. اما همه یکدیگر را دلداری میدادیم.
فشارها شروع شد. جنازه را زود بشویید و
دفن کنید. گفتند و هی گفتند. چه غمناک با نالههای تلخ و جانکاه. صدای
مینو خانم از همه بلندتر بود. زرین خانم دیگر از شدت درد و انتظار، مچاله و
در سکوت پرغوغای خود بود. مهندس در آمبولانس به سوی لواسان روان شد.
بارها در مورد سکونتش در لواسان با او جر و
بحث کرده بودم. مکانی بود که رفت و آمدش برای کسی که حاضر نبود راننده و
امکانات ویژه و ماشین مدل بالا داشته باشد، بسیار سخت بود. گفتیم، هدی، رضا
و من و سعید مدنی و ملی – مذهبیها و خیلیهای دیگر که در سال ۱۳۷۷ در
جریان قتلهای زنجیرهای که اگر تو را میان راه بکشند چه؟
میگفت من پیرم، شما را نکشند، من عمرم را کردهام.
این جملات را به دکتر فریدون سحابی در راه لواسان میگفتم.
او به سبک و منش صبوری و بزرگواری خانواده
سحابی، من را مستحق توضیح دانست. گفت عزت خودش وصیت کرده بود که در لواسان
دفن شود. گفتم دیگر گذشته، اما مهندس در دید ما مشعل راه و نشانه فرداست.
زندگی جدید او در این دنیا، تازه شروع میشود یا کنار پدرش یا کنار طالقانی
جای مناسبی بود.
هر دو گریستیم…
در گردنه لواسان تدابیر امنیتی شدید شروع
شده بود. به آقافریدون گفتم که از سالها قبل با فکر مرگ مهندس گریستهام.
هر بار که به گردنه میرسیدیم غر میزدم آخر اینجا کجاست که آمدی؟ لااقل
راننده بگیر یا ماشین مناسبتر.
میگفت این درسها را به خودت بده. بنده همین که دارم از سرم زیاد است. میگفتم رانندگی در این سن و سال در این مسیر مناسب شما نیست. لواسان محل ییلاق است، نه مسیر رفت و آمد روزانه به سن شما. تازه این حرف من نیست نظر همه است.
میگفت منتها تو زیاد تکرار میکنی. چقدر سمجی تو. گاهی از رضا سمجتری. آخر نمیتوانستم به او بگویم من مراد داشتم. علی شریعتی را که ندیدم مشعل راه ماست. شیخ محرم محمدی که در تبعید ناخواسته است و شما نقشه راهی.
مهندس در اتاق در سپهر پرچم ایران خفته بود. پرچمی که هاله بسیار دوست میداشت. این همان پرچمی بود که بر سر پدربزرگ هم کشیده بودند. مهندس دوستداشتنیتر از آن بود که متعلق به خانوادهاش باشد. خداحافظی را گذاشتم برای بعد از نیمه شب تا با خواندن دعای زمزمه نیمه شبی و پیمان بستن جدیدی با او برای دقایقی تنها باشم. فرصتی که هاله خانم و خانم شاپوری به من دادند. چرا که هاله و شاپوری و خانم کیانی و … تا صبح بر بالین او بیدار بودند.
قصد خانواده دفن محترمانه و آرام مهندس در روز چهارشنبه ۱۱ خرداد در گورستان کند علیا بود. همین و بس. مراسمی محترمانه.
گفتم مهندس یا باید میلیونی دفن شود یا غریبانه. او در قلبها نهفته است اما زورمداران را سر اجازه دفن محترمانه نیست. مطمئن بودم که اجازه نمیدهند که خواسته خانواده اجرا شود. خانوادههای نجیب و صبور سحابی و بازرگان، با خانوادههای شجاع و مهاجم طالقانی و منتظری فرق دارند. نمیدانند که اینان مردان قرار و مدار و پیمان نیستند.
برای من مسئله تازهای نبود. از ساعت ۱۰ صبح تا ۱۲ شب سهشنبه فشار عصبی و روحی و تهدیدها و انواع و اقسام رفتارهای امنیتی و اطلاعاتی شروع شد.
گفتند منافقین میخواهند بمبگذاری کنند. پس همین امروز جنازه را دفن کنید.
گفتند خانواده سحابی را قبول داریم اما عدهای میخواهند تظاهرات سیاسی راه بیندازند.
گفتند اگر دفن نکنید عدهای وارد میشوند و خودشان جنازه را دفن میکنند، کاری از دست ما برنمیآید.
صحرای نارون لواسان محل استقرار نیروهای امنیتی با اشکال گوناگون بود. محلهای ورودی شهر لواسان زیر نظر بود و نیروهای ضدشورش وضعیت فوقالعاده برقرار کردند، اخطار و احضار به بعضی افراد در خانه شروع شد.
خانواده میگفت فقط فردا، همین. مراسم محترمانه و آرام. با رفتار حسابشده. اما دور از هر نوع جوانمردی فشاری که بر خانواده سحابی تا ساعت ۱۲ شب وارد آمد، به من نشان داد که در جریان دفن امام حسن، بنیهاشم در مدینه چه کشیدهاند.
این جمله را در روز چهارشنبه به آقایان دعایی، نوری، آغاجری، خانیکی، و چند تن دیگر گفتم. در حالی که انتظار داشتم در همین روز این جمله را به آقای محمد خاتمی و برخی از مشارکتیها و مجاهدین انقلاب میگفتم. البته میدانم که تلفنی به برخی از دوستان مشارکتی و مجاهدین و دیگر شخصیتها توصیه امنیتی شده بود که در مراسم مهندس شرکت نکنند.
خلاصه این ابلاغ دستورها به خانواده تا انتهای شب ادامه یافت.
احساس کردم که زرینخانم و حامد، دیگر کلافه و خسته هستند. داغداری یک طرف و عدم روحیه ستیزهجویی و تعهد اخلاقی و علاقه به مراسم محترمانه و فشار مضاعفی که امنیتیها وارد میآوردند از طرف دیگر. انگار هر لحظه زرین خانم مچالهتر میشد.
حامد گفت ما همه قول دادیم. تعهد اخلاقی دادیم. آنها هم رعایت میکنند و مراسم محترمانه خواهد بود. برخی گفتند با شرایط ایجاد شده در منطقه و فضای امنیتی، ساعت ۷ صبح یعنی خاکسپاری در تنهایی. مهندس فریدون تاکید کرد.
گفتند حالا که اینان از دفن روز سهشنبه صرف نظر کردند ما هم در مقابل این امتیاز، یک امتیاز دادیم و قبول کردیم خاکسپاری ساعت ۷ صبح باشد.
گفتند که احمد منتظری نباید نماز بخواند، اما ما گفتیم فقط ایشان.
گفتیم توافق امکان ندارد. همین را هم رعایت نمیکنند. مطمئن بودم اما احساس میکنم که این سخنان مورد قبول برخی نبود.
میگفت این درسها را به خودت بده. بنده همین که دارم از سرم زیاد است. میگفتم رانندگی در این سن و سال در این مسیر مناسب شما نیست. لواسان محل ییلاق است، نه مسیر رفت و آمد روزانه به سن شما. تازه این حرف من نیست نظر همه است.
میگفت منتها تو زیاد تکرار میکنی. چقدر سمجی تو. گاهی از رضا سمجتری. آخر نمیتوانستم به او بگویم من مراد داشتم. علی شریعتی را که ندیدم مشعل راه ماست. شیخ محرم محمدی که در تبعید ناخواسته است و شما نقشه راهی.
مهندس در اتاق در سپهر پرچم ایران خفته بود. پرچمی که هاله بسیار دوست میداشت. این همان پرچمی بود که بر سر پدربزرگ هم کشیده بودند. مهندس دوستداشتنیتر از آن بود که متعلق به خانوادهاش باشد. خداحافظی را گذاشتم برای بعد از نیمه شب تا با خواندن دعای زمزمه نیمه شبی و پیمان بستن جدیدی با او برای دقایقی تنها باشم. فرصتی که هاله خانم و خانم شاپوری به من دادند. چرا که هاله و شاپوری و خانم کیانی و … تا صبح بر بالین او بیدار بودند.
قصد خانواده دفن محترمانه و آرام مهندس در روز چهارشنبه ۱۱ خرداد در گورستان کند علیا بود. همین و بس. مراسمی محترمانه.
گفتم مهندس یا باید میلیونی دفن شود یا غریبانه. او در قلبها نهفته است اما زورمداران را سر اجازه دفن محترمانه نیست. مطمئن بودم که اجازه نمیدهند که خواسته خانواده اجرا شود. خانوادههای نجیب و صبور سحابی و بازرگان، با خانوادههای شجاع و مهاجم طالقانی و منتظری فرق دارند. نمیدانند که اینان مردان قرار و مدار و پیمان نیستند.
برای من مسئله تازهای نبود. از ساعت ۱۰ صبح تا ۱۲ شب سهشنبه فشار عصبی و روحی و تهدیدها و انواع و اقسام رفتارهای امنیتی و اطلاعاتی شروع شد.
گفتند منافقین میخواهند بمبگذاری کنند. پس همین امروز جنازه را دفن کنید.
گفتند خانواده سحابی را قبول داریم اما عدهای میخواهند تظاهرات سیاسی راه بیندازند.
گفتند اگر دفن نکنید عدهای وارد میشوند و خودشان جنازه را دفن میکنند، کاری از دست ما برنمیآید.
صحرای نارون لواسان محل استقرار نیروهای امنیتی با اشکال گوناگون بود. محلهای ورودی شهر لواسان زیر نظر بود و نیروهای ضدشورش وضعیت فوقالعاده برقرار کردند، اخطار و احضار به بعضی افراد در خانه شروع شد.
خانواده میگفت فقط فردا، همین. مراسم محترمانه و آرام. با رفتار حسابشده. اما دور از هر نوع جوانمردی فشاری که بر خانواده سحابی تا ساعت ۱۲ شب وارد آمد، به من نشان داد که در جریان دفن امام حسن، بنیهاشم در مدینه چه کشیدهاند.
این جمله را در روز چهارشنبه به آقایان دعایی، نوری، آغاجری، خانیکی، و چند تن دیگر گفتم. در حالی که انتظار داشتم در همین روز این جمله را به آقای محمد خاتمی و برخی از مشارکتیها و مجاهدین انقلاب میگفتم. البته میدانم که تلفنی به برخی از دوستان مشارکتی و مجاهدین و دیگر شخصیتها توصیه امنیتی شده بود که در مراسم مهندس شرکت نکنند.
خلاصه این ابلاغ دستورها به خانواده تا انتهای شب ادامه یافت.
احساس کردم که زرینخانم و حامد، دیگر کلافه و خسته هستند. داغداری یک طرف و عدم روحیه ستیزهجویی و تعهد اخلاقی و علاقه به مراسم محترمانه و فشار مضاعفی که امنیتیها وارد میآوردند از طرف دیگر. انگار هر لحظه زرین خانم مچالهتر میشد.
حامد گفت ما همه قول دادیم. تعهد اخلاقی دادیم. آنها هم رعایت میکنند و مراسم محترمانه خواهد بود. برخی گفتند با شرایط ایجاد شده در منطقه و فضای امنیتی، ساعت ۷ صبح یعنی خاکسپاری در تنهایی. مهندس فریدون تاکید کرد.
گفتند حالا که اینان از دفن روز سهشنبه صرف نظر کردند ما هم در مقابل این امتیاز، یک امتیاز دادیم و قبول کردیم خاکسپاری ساعت ۷ صبح باشد.
گفتند که احمد منتظری نباید نماز بخواند، اما ما گفتیم فقط ایشان.
گفتیم توافق امکان ندارد. همین را هم رعایت نمیکنند. مطمئن بودم اما احساس میکنم که این سخنان مورد قبول برخی نبود.
خداحافظی شبانه
اندکی گفتگو باید، اما گریه امان نمیدهد.
ساعت یک بامداد است. بوی عطر یاس حیاط را در خودگرفته است. مهندس در میان عطرها و درختها خفته است. چند نفر بیدارند. انگار خداوند، عطر طبیعت را به استقبالش آورده است. گاهی دوستانی از شهرستان از راه میرسند. گریههای شبانه امان نمیدهد. بعد از مدتی؛ من، هاله، رقیهخانم، شاپوری،کیانی، دکتر فریدون دور مهندس نشستهایم. میخواهم خلوتتر شود. هاله دستبردار نیست. سوره نازعات میخواند و ترجمه میکند. صدای قناری و بلبل او را همراهی میکند. با خود گفتم پایکوبان باید قرآن و مثنوی خواند. مهندس چند دعا را از امام علی تفسیر میکرد. و با اشعار حافظ و مثالهای علمی همراه میکرد. میل مراسمی شورانگیز بود. هر چه باشور و حال بهتر، با سوز و گداز بیشتر و میان عشق و احساس میگفت شما روشنفکرها همهاش بحث و دلیل، شما شریعتیچیها همهاش سیاست، پس دعا چه؟
میگفتم مهندس هر چیزی سطح و توان و مرحلهای میخواهد.
بعد از لحظاتی میگفت درست است، باید قدم به قدم به خدا نزدیک شد، بدون اجبار.
آرام، پایین تخت مهندس خزیدم. سرم را روی تخت گذاشتم. در لحظاتی هزاران سطر در خاطرهام نقش بست.
میدانستم که دیگر نیست. سالها از این لحظه میترسیدم. من به او دیر رسیده بودم. در سن ۳۸ سالگی که او به ۷۰ سالگی نزدیک شده بود. همیشه میدانستم او را زود از دست خواهم داد. حال سر به بالین جسم او که جانش در جای دیگری بود. نمیدانم من از رضا و هدی خوششانستر بودم یا نه، در برش بودم. اما او دیگر سخن نمیگفت. به انتقادهای طولانی من گوش نمیداد و بعد با لبخند و زمانی با تندی نمیگفت بس است، توان همه آدمها مثل هم نیست.
دیگر نبود تا بگوید که این لیبرالها در ایران پیگیر نیستند. شما چپها هم عجول هستید. دیگر نبود که بشنود بگوییم «ما بچه بودیم انقلاب شد، شما ما را کشاندید».
مهندس در جواب میگفت «من زمانی که آزاد شدم انقلاب جهت خود را یافته بود، در آغاز ۱۳۵۷».
ادامه دارد…
اندکی گفتگو باید، اما گریه امان نمیدهد.
ساعت یک بامداد است. بوی عطر یاس حیاط را در خودگرفته است. مهندس در میان عطرها و درختها خفته است. چند نفر بیدارند. انگار خداوند، عطر طبیعت را به استقبالش آورده است. گاهی دوستانی از شهرستان از راه میرسند. گریههای شبانه امان نمیدهد. بعد از مدتی؛ من، هاله، رقیهخانم، شاپوری،کیانی، دکتر فریدون دور مهندس نشستهایم. میخواهم خلوتتر شود. هاله دستبردار نیست. سوره نازعات میخواند و ترجمه میکند. صدای قناری و بلبل او را همراهی میکند. با خود گفتم پایکوبان باید قرآن و مثنوی خواند. مهندس چند دعا را از امام علی تفسیر میکرد. و با اشعار حافظ و مثالهای علمی همراه میکرد. میل مراسمی شورانگیز بود. هر چه باشور و حال بهتر، با سوز و گداز بیشتر و میان عشق و احساس میگفت شما روشنفکرها همهاش بحث و دلیل، شما شریعتیچیها همهاش سیاست، پس دعا چه؟
میگفتم مهندس هر چیزی سطح و توان و مرحلهای میخواهد.
بعد از لحظاتی میگفت درست است، باید قدم به قدم به خدا نزدیک شد، بدون اجبار.
آرام، پایین تخت مهندس خزیدم. سرم را روی تخت گذاشتم. در لحظاتی هزاران سطر در خاطرهام نقش بست.
میدانستم که دیگر نیست. سالها از این لحظه میترسیدم. من به او دیر رسیده بودم. در سن ۳۸ سالگی که او به ۷۰ سالگی نزدیک شده بود. همیشه میدانستم او را زود از دست خواهم داد. حال سر به بالین جسم او که جانش در جای دیگری بود. نمیدانم من از رضا و هدی خوششانستر بودم یا نه، در برش بودم. اما او دیگر سخن نمیگفت. به انتقادهای طولانی من گوش نمیداد و بعد با لبخند و زمانی با تندی نمیگفت بس است، توان همه آدمها مثل هم نیست.
دیگر نبود تا بگوید که این لیبرالها در ایران پیگیر نیستند. شما چپها هم عجول هستید. دیگر نبود که بشنود بگوییم «ما بچه بودیم انقلاب شد، شما ما را کشاندید».
مهندس در جواب میگفت «من زمانی که آزاد شدم انقلاب جهت خود را یافته بود، در آغاز ۱۳۵۷».
ادامه دارد…
به علت اختلاف بر سر زمان تشییع پیکر ۹۶ شهید جنگ عراق علیه ایران صورت گرفت
به گزارش دیگربان حسین کاظمینی، فرمانده سپاه تهران بزرگ که هشتم خرداد اعلام کرده بود زمان تشییع به نظر ستاد مرکزی بزرگداشت بستگی دارد٬ روز چهارشنبه (۱۰ خرداد) گفته این مراسم ۱۴ خرداد برگزار خواهد شد.
محمدعلی انصاری دبیر ستاد بزرگداشت آیتالله خمینی هم ضمن مخالفت با برگزاری این مراسم در روز ۱۴ خرداد گفته نمیتواند مسئولیت این مراسم را برعهده بگیرد و مراسم مذکور در این روز برگزار نخواهد شد.
انصاری به فرماندهان سپاه پیشنهاد کرده این مراسم را ۱۳ یا ۱۵ خرداد و یا عصر روز ۱۴ خرداد برگزار کنند٬ اما این پیشنهاد با مخالفت آنها مواجه شده است.
کاظمینی هم امروز در یک نشست خبری گفته است: «پیکر ۹۶ نفر از شهدای دفاع مقدس در روز ۱۴ خرداد تشیع میشود.»
آنطور که فرماندهان سپاه اعلام کردهاند این مراسم صبح روز ۱۴ خرداد ماه در آرامگاه روحالله خمینی برگزار خواهد شد.
پیکر ۹۶ تن از شهدای جنگ عراق علیه ایران که روز سوم خرداد پس از تفحص به خاک ایران وارد شدهاند در قالب کاروان «فرزندان روحالله در آغوش روحالله» به سمت تهران در حال حرکت است.
این کاروان قرار است پس از عبور از شهرهای شوش، دزفول، اندیمشک، پل دختر، خرمآباد، بروجرد، اراک، خمین، محلات، دلیجان، کاشان و قم روز ۱۴ خرداد به تهران برسد.
تنش میان سپاه پاسداران و ستاد مرکزی بزرگداشت آیتالله خمینی
تنش میان سپاه پاسداران و ستاد مرکزی بزرگداشت آیتالله خمینی بر سر زمان تشییع پیکر ۹۶ شهید جنگ عراق علیه ایران بالا گرفت.به گزارش دیگربان حسین کاظمینی، فرمانده سپاه تهران بزرگ که هشتم خرداد اعلام کرده بود زمان تشییع به نظر ستاد مرکزی بزرگداشت بستگی دارد٬ روز چهارشنبه (۱۰ خرداد) گفته این مراسم ۱۴ خرداد برگزار خواهد شد.
محمدعلی انصاری دبیر ستاد بزرگداشت آیتالله خمینی هم ضمن مخالفت با برگزاری این مراسم در روز ۱۴ خرداد گفته نمیتواند مسئولیت این مراسم را برعهده بگیرد و مراسم مذکور در این روز برگزار نخواهد شد.
انصاری به فرماندهان سپاه پیشنهاد کرده این مراسم را ۱۳ یا ۱۵ خرداد و یا عصر روز ۱۴ خرداد برگزار کنند٬ اما این پیشنهاد با مخالفت آنها مواجه شده است.
کاظمینی هم امروز در یک نشست خبری گفته است: «پیکر ۹۶ نفر از شهدای دفاع مقدس در روز ۱۴ خرداد تشیع میشود.»
آنطور که فرماندهان سپاه اعلام کردهاند این مراسم صبح روز ۱۴ خرداد ماه در آرامگاه روحالله خمینی برگزار خواهد شد.
پیکر ۹۶ تن از شهدای جنگ عراق علیه ایران که روز سوم خرداد پس از تفحص به خاک ایران وارد شدهاند در قالب کاروان «فرزندان روحالله در آغوش روحالله» به سمت تهران در حال حرکت است.
این کاروان قرار است پس از عبور از شهرهای شوش، دزفول، اندیمشک، پل دختر، خرمآباد، بروجرد، اراک، خمین، محلات، دلیجان، کاشان و قم روز ۱۴ خرداد به تهران برسد.
به علت اختلاف بر سر زمان تشییع پیکر ۹۶ شهید جنگ عراق علیه ایران صورت گرفت
به گزارش دیگربان حسین کاظمینی، فرمانده سپاه تهران بزرگ که هشتم خرداد اعلام کرده بود زمان تشییع به نظر ستاد مرکزی بزرگداشت بستگی دارد٬ روز چهارشنبه (۱۰ خرداد) گفته این مراسم ۱۴ خرداد برگزار خواهد شد.
محمدعلی انصاری دبیر ستاد بزرگداشت آیتالله خمینی هم ضمن مخالفت با برگزاری این مراسم در روز ۱۴ خرداد گفته نمیتواند مسئولیت این مراسم را برعهده بگیرد و مراسم مذکور در این روز برگزار نخواهد شد.
انصاری به فرماندهان سپاه پیشنهاد کرده این مراسم را ۱۳ یا ۱۵ خرداد و یا عصر روز ۱۴ خرداد برگزار کنند٬ اما این پیشنهاد با مخالفت آنها مواجه شده است.
کاظمینی هم امروز در یک نشست خبری گفته است: «پیکر ۹۶ نفر از شهدای دفاع مقدس در روز ۱۴ خرداد تشیع میشود.»
آنطور که فرماندهان سپاه اعلام کردهاند این مراسم صبح روز ۱۴ خرداد ماه در آرامگاه روحالله خمینی برگزار خواهد شد.
پیکر ۹۶ تن از شهدای جنگ عراق علیه ایران که روز سوم خرداد پس از تفحص به خاک ایران وارد شدهاند در قالب کاروان «فرزندان روحالله در آغوش روحالله» به سمت تهران در حال حرکت است.
این کاروان قرار است پس از عبور از شهرهای شوش، دزفول، اندیمشک، پل دختر، خرمآباد، بروجرد، اراک، خمین، محلات، دلیجان، کاشان و قم روز ۱۴ خرداد به تهران برسد.
تنش میان سپاه پاسداران و ستاد مرکزی بزرگداشت آیتالله خمینی
تنش میان سپاه پاسداران و ستاد مرکزی بزرگداشت آیتالله خمینی بر سر زمان تشییع پیکر ۹۶ شهید جنگ عراق علیه ایران بالا گرفت.به گزارش دیگربان حسین کاظمینی، فرمانده سپاه تهران بزرگ که هشتم خرداد اعلام کرده بود زمان تشییع به نظر ستاد مرکزی بزرگداشت بستگی دارد٬ روز چهارشنبه (۱۰ خرداد) گفته این مراسم ۱۴ خرداد برگزار خواهد شد.
محمدعلی انصاری دبیر ستاد بزرگداشت آیتالله خمینی هم ضمن مخالفت با برگزاری این مراسم در روز ۱۴ خرداد گفته نمیتواند مسئولیت این مراسم را برعهده بگیرد و مراسم مذکور در این روز برگزار نخواهد شد.
انصاری به فرماندهان سپاه پیشنهاد کرده این مراسم را ۱۳ یا ۱۵ خرداد و یا عصر روز ۱۴ خرداد برگزار کنند٬ اما این پیشنهاد با مخالفت آنها مواجه شده است.
کاظمینی هم امروز در یک نشست خبری گفته است: «پیکر ۹۶ نفر از شهدای دفاع مقدس در روز ۱۴ خرداد تشیع میشود.»
آنطور که فرماندهان سپاه اعلام کردهاند این مراسم صبح روز ۱۴ خرداد ماه در آرامگاه روحالله خمینی برگزار خواهد شد.
پیکر ۹۶ تن از شهدای جنگ عراق علیه ایران که روز سوم خرداد پس از تفحص به خاک ایران وارد شدهاند در قالب کاروان «فرزندان روحالله در آغوش روحالله» به سمت تهران در حال حرکت است.
این کاروان قرار است پس از عبور از شهرهای شوش، دزفول، اندیمشک، پل دختر، خرمآباد، بروجرد، اراک، خمین، محلات، دلیجان، کاشان و قم روز ۱۴ خرداد به تهران برسد.
سفیر آمریکا در اسرائیل:
به گزارش رادیو فردا شاپیرو که سفیر یهودی آمریکا در اسرائیل است و با زبان عبری سخن می گوید، شامگاه چهارشنبه در سخنرانی در یکی از مهم ترین همآیش های امنیتی اسرائیلی که سران اسرائیل و میهمانان ارشد خارجی در آن حضور داشتند، از بسته شدن آخرین روزنه های حل دیپلماتیک مسئله اتمی ایران سخن گفت.
سفیر آمریکا در اسرائیل در همآیش پژوهش های امنیت ملی تل آویو؛ جایی که یک روز پیش از آن، بنیامین نتانیاهو نخست وزیر و اهود باراک وزیر دفاع اسرائیل در باره برنامه هسته ای ایران سخن گفته بودند، تأکید کرد که ساعت شنی برای حل صلح آمیز معضل اتمی ایران به آخرین دانه های خود می رسد.
سفیر آمریکا در تل آویو گفت، به خاطر همین احساس خطر است که دولت آمریکا اهرم فشار بر ایران را سنگین کرده است.
به گفته آقای شاپیرو، «آمریکا از هر چه که در توان دارد، برای مسالمت آمیز این مشکل ادامه می دهد اما تنها بخاطر اینکه بگوییم که صرفاً مذاکراتی در جریان است، به سوی دور بعدی مذاکرات با ایران نمی رویم؛ مذاکره به خاطر مذاکره ی خشک و خالی، بی فایده است».
شاپیرو گفت که هنوز تحریم های فلج کننده تری علیه جمهوری اسلامی ایران می تواند در راه باشد.
وی دو هفته پیش نیز در یک سخنرانی دیگر در اسرائیل گفته بود که برنامه نظامی ارتش آمریکا برای مقابله نظامی احتمالی با ایران نه تنها کاملاً تکمیل شده است بلکه برای عملی شدن آماده است.
لئون پانه تا وزیر دفاع آمریکا نیز یکشنبه این هفته این سخنان را تکرار کرد و از آمادگی کامل نیروهای نظامی آمریکا برای مقابله با ایران در صورت نیاز سخن گفت.
به نظر می رسد که تمامی سخنان چهارشنبه سفیر آمریکا در همآیش اسرائیلی نوعی پاسخگویی به سخنان تند و هشدارآمیز نخست وزیر و وزیر دفاع اسرائیل در این کنگره بود.
بنیامین نتانیاهو شامگاه سه شنبه در سخنرانی گشایش این همآیش از اینکه قدرت های جهانی در مذاکرات هسته ای هفته گذشته در بغداد در برابر ایران «کوتاه آمده اند» به سختی ابراز ناخشنودی کرد.
نتانیاهو گفت «انتظار می رفت که جامعه جهانی قاطعانه از ایران بطلبد که غنی سازی اورانیوم را به طور کامل متوقف کند؛ انتظار می رفت که به ایران با قدرت بگویند که باید تأسیسات هسته ای فرود در قم را کاملاً برچیند؛ انتظار می رفت که به ایران بگویند که شما باید همه اورانیومی را که تا حال غنی کرده اید، از ایران خارج کنید؛ اما این درخواست ها مطرح نشد که هیچ، بلکه سطح انتظارات جهانی از ایران کاهش یافت».
اهود باراک وزیر دفاع اسرائیل نیز که پس از بنیامین نتانیاهو در همین همآیش در کشورش سخنرانی می کرد، اظهارات بسیار صریح تری بیان داشت و افزود که اسرائیل و آمریکا در مورد موعدی که ایران به فضای مصونیت وارد می شود، اختلاف نظر دارند.
باراک گفت که اما یک مسئله کاملاً مشخص و مقبول است و آن اینکه اسرائیل مستقلاً برای امنیت و موجودیت خویش تصمیم می گیرد.
وزیر دفاع اسرائیل این را نیز گفت که «حال که ایران در مسیر برنامه هسته ای گام بر می دارد و به پیش می تازد، دیگر کسی نمی تواند سری به آسودگی بر بالین بگذارد و با راحتی خیال چشم بر هم بگذارد و به خواب برود».
وزیر دفاع اسرائیل در سخنانی که می تواند مفاهیم گسترده ای داشته باشد، این را نیز گفت که «کسی خواهان در افتادن با قدرت ها نیست و جنگ نیز البته مطلوب نیست اما حکومت ایران می کوشد که شمشیر را بروی گردن ما بگذارد …و اسرائیل چاره ای جز تأمین منافع خود ندارد».
در همین حال، مئیر داگان رییس پیشین موساد اسرائیل بار دیگر روز چهارشنبه نسبت به عواقب حمله نظامی به تأسیسات هسته ای ایران هشداری جدی به سران کشور خود داد و گفت «در صورت رفتن به سوی مسیر تقابل نظامی با ایران، نه تنها هدف متوقف کردن برنامه هسته ای ایران را بدست نمی آوریم بلکه تمامی مردم ایران را پشت سر رژیم کنونی ایران قرار خواهیم داد».
به گزارش رادیوی اسرائیل، ژنرال ذخیره داگان در سخنرانی در همآیش سالیانه مرکز پژوهشهای امنیت ملی اسرائیل اضافه کرد که «بلند کردن همیشگی چوب تهدید نظامی بر سر ایران، سران تهران را نخواهد ترساند بویژه اینکه در مقطع کنونی، توانایی حمله به برنامه هسته ای ایران بسیار محدود است».
پنجره حل مسالمت آمیز مناقشه هستهای ایران در حال بسته شدن است
دان شاپیرو، سفیر آمریکا در اسرائیل، روز چهارشنبه گفته است که «پنجره» برای حل مسالمت آمیز مناقشه هسته ای ایران «با آهنگی شتابان در حال بسته شدن است».به گزارش رادیو فردا شاپیرو که سفیر یهودی آمریکا در اسرائیل است و با زبان عبری سخن می گوید، شامگاه چهارشنبه در سخنرانی در یکی از مهم ترین همآیش های امنیتی اسرائیلی که سران اسرائیل و میهمانان ارشد خارجی در آن حضور داشتند، از بسته شدن آخرین روزنه های حل دیپلماتیک مسئله اتمی ایران سخن گفت.
سفیر آمریکا در اسرائیل در همآیش پژوهش های امنیت ملی تل آویو؛ جایی که یک روز پیش از آن، بنیامین نتانیاهو نخست وزیر و اهود باراک وزیر دفاع اسرائیل در باره برنامه هسته ای ایران سخن گفته بودند، تأکید کرد که ساعت شنی برای حل صلح آمیز معضل اتمی ایران به آخرین دانه های خود می رسد.
سفیر آمریکا در تل آویو گفت، به خاطر همین احساس خطر است که دولت آمریکا اهرم فشار بر ایران را سنگین کرده است.
به گفته آقای شاپیرو، «آمریکا از هر چه که در توان دارد، برای مسالمت آمیز این مشکل ادامه می دهد اما تنها بخاطر اینکه بگوییم که صرفاً مذاکراتی در جریان است، به سوی دور بعدی مذاکرات با ایران نمی رویم؛ مذاکره به خاطر مذاکره ی خشک و خالی، بی فایده است».
شاپیرو گفت که هنوز تحریم های فلج کننده تری علیه جمهوری اسلامی ایران می تواند در راه باشد.
وی دو هفته پیش نیز در یک سخنرانی دیگر در اسرائیل گفته بود که برنامه نظامی ارتش آمریکا برای مقابله نظامی احتمالی با ایران نه تنها کاملاً تکمیل شده است بلکه برای عملی شدن آماده است.
لئون پانه تا وزیر دفاع آمریکا نیز یکشنبه این هفته این سخنان را تکرار کرد و از آمادگی کامل نیروهای نظامی آمریکا برای مقابله با ایران در صورت نیاز سخن گفت.
به نظر می رسد که تمامی سخنان چهارشنبه سفیر آمریکا در همآیش اسرائیلی نوعی پاسخگویی به سخنان تند و هشدارآمیز نخست وزیر و وزیر دفاع اسرائیل در این کنگره بود.
بنیامین نتانیاهو شامگاه سه شنبه در سخنرانی گشایش این همآیش از اینکه قدرت های جهانی در مذاکرات هسته ای هفته گذشته در بغداد در برابر ایران «کوتاه آمده اند» به سختی ابراز ناخشنودی کرد.
نتانیاهو گفت «انتظار می رفت که جامعه جهانی قاطعانه از ایران بطلبد که غنی سازی اورانیوم را به طور کامل متوقف کند؛ انتظار می رفت که به ایران با قدرت بگویند که باید تأسیسات هسته ای فرود در قم را کاملاً برچیند؛ انتظار می رفت که به ایران بگویند که شما باید همه اورانیومی را که تا حال غنی کرده اید، از ایران خارج کنید؛ اما این درخواست ها مطرح نشد که هیچ، بلکه سطح انتظارات جهانی از ایران کاهش یافت».
اهود باراک وزیر دفاع اسرائیل نیز که پس از بنیامین نتانیاهو در همین همآیش در کشورش سخنرانی می کرد، اظهارات بسیار صریح تری بیان داشت و افزود که اسرائیل و آمریکا در مورد موعدی که ایران به فضای مصونیت وارد می شود، اختلاف نظر دارند.
باراک گفت که اما یک مسئله کاملاً مشخص و مقبول است و آن اینکه اسرائیل مستقلاً برای امنیت و موجودیت خویش تصمیم می گیرد.
وزیر دفاع اسرائیل این را نیز گفت که «حال که ایران در مسیر برنامه هسته ای گام بر می دارد و به پیش می تازد، دیگر کسی نمی تواند سری به آسودگی بر بالین بگذارد و با راحتی خیال چشم بر هم بگذارد و به خواب برود».
وزیر دفاع اسرائیل در سخنانی که می تواند مفاهیم گسترده ای داشته باشد، این را نیز گفت که «کسی خواهان در افتادن با قدرت ها نیست و جنگ نیز البته مطلوب نیست اما حکومت ایران می کوشد که شمشیر را بروی گردن ما بگذارد …و اسرائیل چاره ای جز تأمین منافع خود ندارد».
در همین حال، مئیر داگان رییس پیشین موساد اسرائیل بار دیگر روز چهارشنبه نسبت به عواقب حمله نظامی به تأسیسات هسته ای ایران هشداری جدی به سران کشور خود داد و گفت «در صورت رفتن به سوی مسیر تقابل نظامی با ایران، نه تنها هدف متوقف کردن برنامه هسته ای ایران را بدست نمی آوریم بلکه تمامی مردم ایران را پشت سر رژیم کنونی ایران قرار خواهیم داد».
به گزارش رادیوی اسرائیل، ژنرال ذخیره داگان در سخنرانی در همآیش سالیانه مرکز پژوهشهای امنیت ملی اسرائیل اضافه کرد که «بلند کردن همیشگی چوب تهدید نظامی بر سر ایران، سران تهران را نخواهد ترساند بویژه اینکه در مقطع کنونی، توانایی حمله به برنامه هسته ای ایران بسیار محدود است».
مدیر سایت «مرکز رسمی ازدواج موقت تهران»:
در مورد زنانی که در این سایت معرفی شدهاند هم آمده است: «خدمات این مجموعه در زمینه ازدواج موقت فقط شامل خانمهای مطلقه و بیوه میشود.»
- مدیر سایت از نیت خیر خود برای کمک به جوانانی که مشکل ازدواج دارند سخن گفت و ادعا کرد با وجود اینکه توهینهایی بسیاری به وی شده، همچنان در ادامه این مسیر مصر است. او از برنامههایش برای فراگیری این مسئله طبق اصول و شرع در سایر استانها سخن میگوید و مشکل اصلی خود را ناتوانی در پاسخگویی به همه مراجعهکنندگان عنوان میکند. او از فعالیت این مرکز زیر نظر یکی از دفاتر ثبت ازدواج و طلاق و مشورت با فردی روحانی و یک حقوقدان صحبت کرد.
- او در پاسخ به این پرسش که آیا این خانمها «عده» نگه میدارند گفت: «در این مرکز بیشتر از زنان یائسه استفاده میشود و اگر خانمی هم یائسه نباشد، شرط عدم دخول گذاشته میشود تا عده به آن تعلق نگیرد.»
- زمانی که از او در مورد قیمتهای مندرج در سایت سوال پرسیده میشود، با تاکید خاصی از آن به عنوان مهریه یاد کرده و ادامه میدهد: «مرکز ما به خاطر معرفی و ارتباط مراجعهکننده با خانم ۴۰ هزار تومان دریافت میکند که خودمان هم قبول داریم رقم بالایی است و سعی در کاهش آن داریم. اما خانمهایی که با ما همکاری میکنند مهریههای مختلفی را با توجه به ویژگیهای که برخوردار هستند مد نظر دارند که از ۴۰ هزار تومان شروع میشود تا ساعتی ۱۰۰ هزار تومان.»
- مدیر این سایت، این اقدام را به خاطر اینکه طبق اصول و شرع اسلام است در راستای بحث خانه عفاف میداند و در خصوص تعداد مراجعان میگوید: «استقبال از این کار بالا بوده و تماسهایی که با مرکز گرفته میشود بسیار زیاد است. گاهی اوقات ما را کلافه میکنند، اما میتوان گفت در روز برای ۲۰ مراجعهکننده قرار ملاقات صورت میگیرد. اکثر ملاقاتکنندگان در رنج سنی ۲۳ تا ۲۸ سال هستند و اغلب تهرانی یا دانشجو در تهران هستند، هرچند که میهمان از شهرستان هم داریم.»
- او از همکاری چهار خانمی که هم از لحاظ اعتقادی و هم از لحاظ سلامت تاییدشده هستند سخن گفت و در رابطه با چگونگی آشنایی با آنها توضیح میدهد: «این خانمها توسط دفاتر ازدواج و طلاق به ما معرفی میشوند. به خاطر تعداد اندکشان ما با مشکلاتی مواجه شدهایم و از دفاتر خواستهایم اگر موردی سراغ دارند به ما معرفی کنند و در سایت خودمان اعلام کردهایم که اگر زنی مطلقه است و شرایط آن را دارد برای رضای خدا و رفع مشکل جوانان با ما همکاری کند. به خاطر همین تعداد کم خانمها و تقاضاهای بسیار، یکی از خانمها تا مدتها وقت ندارد و برای خانمهای دیگر نیز باید چند روز دیگر وقت داد.»
- «این خانمها مشکلات مالی و نیاز جنسی دارند، اما بیشتر به خاطر مسائل مالی با ما همکاری میکنند هرچند که برخی از آنها با وجود اینکه کارمند بوده و در سن یائسگی هستند به خاطر اعتقادات و کمک به جوانان با ما همکاری کرده و بعضا قرار ملاقات در منازل خودشان است. آنها فرزندان بزرگسال دارند که بیخبر از این موضع هستند.»
- «ما کار خلاف شرع و قانون انجام نمیدهیم و نیتمان خیر است و معتقدیم که خدا هم در این راه ما را کمک خواهد کرد. اما متاسفانه اینگونه مسائل در جامعه ما فرهنگسازی نشده و برخوردهای بدی با موضوع میشود. مردم بین این کار و کار حرام زنا تفاوتی قائل نمیشوند و ما را به برخی مسائل متهم میکنند. از این توهینهای بسیاری که به ما میشود بیزارم و نگرانی در مورد فیلتر کردن سایت یا برخورد قضایی ندارم چرا که طبق دین و شرع عمل میکنم، ضمن اینکه از مشاورههای حقوقی هم بهرهمند هستیم.»
- «اکثرا خانمها فقط یکبار صیغه این مردان میشوند به همین دلیل بیش از ۶۰ الی ۷۰ درصد از مردان مراجعهکننده با خانمهای دیگر مرکز نیز قرار ملاقات گذاشته و صیغه یکدیگر میشوند.»
- «این کار از نظر مردم و مسئولان مخالفان بسیاری دارد و اگر هم میخواستیم در سطح شهر تراکت پخش کنیم قطعا با عرف جامعه تناقض پیدا میکرد و مشکلاتی بوجود میآورد. اما استفاده از اینترنت به خاطر فراگیری آن بسیار راحتتر است. به طور مثال در حال حاضر که با شما صحبت میکنم ۱۸۰ نفر آنلاین در این سایت هستند.»
- «کار من برای رضای خداست و مطمئن هستم که ما را کمک میکند. در این مسیر نه تنها پشیمان نیستم بلکه عزمم نیز جدیتر شده است.»
کار من برای رضای خداست،پشیمان نیستم
بعد از اینکه در شبکه های اجتماعی در مورد سایتی با عنوان «مرکز رسمی ازدواج موقت تهران» بحث های شدیدی صورت گرفت مدیر این سایت با ارائه توضیحاتی بر عزم خود برای تداوم طرحش تاکید کرد.
به گزارش فرارو سایت قانون توضیحات مدیر این سایت را منتشر کرده است. وی ضمن اینکه کار خود را شرعی و قانونی می داند جزئیاتی از نحوه کارکرد این مرکز و چگونگی معرفی افراد به یکدیگر را مطرح کرده است.
بخش هایی از این گزارش به شرح زیر است:
- صبح دیروز در شبکه اجتماعی فیسبوک و توییتر وبلاگی معرفی شد با عنوان «مرکز رسمی ازدواج موقت تهران» و سریع در صفحات تعداد زیادی از کاربران این شبکهها به اشتراک گذاشته شد و نظرهای مختلفی در رابطه با آن مطرح شد. زمانی که وارد این وبلاگ میشوید عنوانی با مضمون «این وبلاگ در ستاد ساماندهی وزارت ارشاد به ثبت رسیده است» خودنمایی میکند و در معرفی آن آمده است که «مرکز رسمی ازدواج موقت جامعه مجازی پیوند (زوجیابی) تهران» و به کاربران اطمینان داده میشود که «خدمات مربوط به ازدواج موقت، خدمات خصوصی تلقی شده و اطلاعات مربوط به آن در اختیار هیچ ارگان یا سازمان دولتی قرار نمیگیرد و در هیچ کجا (بجز این مرکز) ثبت نمیشود و برای مخاطبین مشکلساز نخواهد بود.»در مورد زنانی که در این سایت معرفی شدهاند هم آمده است: «خدمات این مجموعه در زمینه ازدواج موقت فقط شامل خانمهای مطلقه و بیوه میشود.»
- مدیر سایت از نیت خیر خود برای کمک به جوانانی که مشکل ازدواج دارند سخن گفت و ادعا کرد با وجود اینکه توهینهایی بسیاری به وی شده، همچنان در ادامه این مسیر مصر است. او از برنامههایش برای فراگیری این مسئله طبق اصول و شرع در سایر استانها سخن میگوید و مشکل اصلی خود را ناتوانی در پاسخگویی به همه مراجعهکنندگان عنوان میکند. او از فعالیت این مرکز زیر نظر یکی از دفاتر ثبت ازدواج و طلاق و مشورت با فردی روحانی و یک حقوقدان صحبت کرد.
- او در پاسخ به این پرسش که آیا این خانمها «عده» نگه میدارند گفت: «در این مرکز بیشتر از زنان یائسه استفاده میشود و اگر خانمی هم یائسه نباشد، شرط عدم دخول گذاشته میشود تا عده به آن تعلق نگیرد.»
- زمانی که از او در مورد قیمتهای مندرج در سایت سوال پرسیده میشود، با تاکید خاصی از آن به عنوان مهریه یاد کرده و ادامه میدهد: «مرکز ما به خاطر معرفی و ارتباط مراجعهکننده با خانم ۴۰ هزار تومان دریافت میکند که خودمان هم قبول داریم رقم بالایی است و سعی در کاهش آن داریم. اما خانمهایی که با ما همکاری میکنند مهریههای مختلفی را با توجه به ویژگیهای که برخوردار هستند مد نظر دارند که از ۴۰ هزار تومان شروع میشود تا ساعتی ۱۰۰ هزار تومان.»
- مدیر این سایت، این اقدام را به خاطر اینکه طبق اصول و شرع اسلام است در راستای بحث خانه عفاف میداند و در خصوص تعداد مراجعان میگوید: «استقبال از این کار بالا بوده و تماسهایی که با مرکز گرفته میشود بسیار زیاد است. گاهی اوقات ما را کلافه میکنند، اما میتوان گفت در روز برای ۲۰ مراجعهکننده قرار ملاقات صورت میگیرد. اکثر ملاقاتکنندگان در رنج سنی ۲۳ تا ۲۸ سال هستند و اغلب تهرانی یا دانشجو در تهران هستند، هرچند که میهمان از شهرستان هم داریم.»
- او از همکاری چهار خانمی که هم از لحاظ اعتقادی و هم از لحاظ سلامت تاییدشده هستند سخن گفت و در رابطه با چگونگی آشنایی با آنها توضیح میدهد: «این خانمها توسط دفاتر ازدواج و طلاق به ما معرفی میشوند. به خاطر تعداد اندکشان ما با مشکلاتی مواجه شدهایم و از دفاتر خواستهایم اگر موردی سراغ دارند به ما معرفی کنند و در سایت خودمان اعلام کردهایم که اگر زنی مطلقه است و شرایط آن را دارد برای رضای خدا و رفع مشکل جوانان با ما همکاری کند. به خاطر همین تعداد کم خانمها و تقاضاهای بسیار، یکی از خانمها تا مدتها وقت ندارد و برای خانمهای دیگر نیز باید چند روز دیگر وقت داد.»
- «این خانمها مشکلات مالی و نیاز جنسی دارند، اما بیشتر به خاطر مسائل مالی با ما همکاری میکنند هرچند که برخی از آنها با وجود اینکه کارمند بوده و در سن یائسگی هستند به خاطر اعتقادات و کمک به جوانان با ما همکاری کرده و بعضا قرار ملاقات در منازل خودشان است. آنها فرزندان بزرگسال دارند که بیخبر از این موضع هستند.»
- «ما کار خلاف شرع و قانون انجام نمیدهیم و نیتمان خیر است و معتقدیم که خدا هم در این راه ما را کمک خواهد کرد. اما متاسفانه اینگونه مسائل در جامعه ما فرهنگسازی نشده و برخوردهای بدی با موضوع میشود. مردم بین این کار و کار حرام زنا تفاوتی قائل نمیشوند و ما را به برخی مسائل متهم میکنند. از این توهینهای بسیاری که به ما میشود بیزارم و نگرانی در مورد فیلتر کردن سایت یا برخورد قضایی ندارم چرا که طبق دین و شرع عمل میکنم، ضمن اینکه از مشاورههای حقوقی هم بهرهمند هستیم.»
- «اکثرا خانمها فقط یکبار صیغه این مردان میشوند به همین دلیل بیش از ۶۰ الی ۷۰ درصد از مردان مراجعهکننده با خانمهای دیگر مرکز نیز قرار ملاقات گذاشته و صیغه یکدیگر میشوند.»
- «این کار از نظر مردم و مسئولان مخالفان بسیاری دارد و اگر هم میخواستیم در سطح شهر تراکت پخش کنیم قطعا با عرف جامعه تناقض پیدا میکرد و مشکلاتی بوجود میآورد. اما استفاده از اینترنت به خاطر فراگیری آن بسیار راحتتر است. به طور مثال در حال حاضر که با شما صحبت میکنم ۱۸۰ نفر آنلاین در این سایت هستند.»
- «کار من برای رضای خداست و مطمئن هستم که ما را کمک میکند. در این مسیر نه تنها پشیمان نیستم بلکه عزمم نیز جدیتر شده است.»
رئیس کمیته امداد:
به گزارش فارس، حسین انواری با بیان اینکه کمیته امداد در بحرانهای احتمالی در کشورهای مسلمان منطقه در کنار دستگاههای همانند هلال احمر به امر کمکرسانی مبادرت میورزد، اظهار داشت: به عنوان نمونه در جریان حادث شدن سیل در کشور پاکستان و آوارگی مردم سیلزده در این کشور، کمیته امداد با حضور در این کشور مدیریت احداث یکهزار و۵۰۰ واحد مسکونی را با مشارکت مردم این کشور بر عهده گرفت.
وی با بیان اینکه این طرح، طرحی مردمنهاد بود و دولت در آن دخالتی نداشت، گفت: هر یکهزار و ۵۰۰ واحد مذکور طی ماههای گذشته با حضور مقامات پاکستانی به بهرهبرداری رسیده است.
سرپرست کمیته امداد همچنین یادآور شد: پس از فرمایشات رهبری پیرامون کمک به مردم قحطیزده سومالی نیز کمیته امداد با ورود به موقع به این مبحث، کمکهای قابل توجهی را در حوزه غذایی به مردم این کشور ارائه داد.
انواری گفت: مجوز راهاندازی شعبهای از کمیته امداد در این کشور اخذ شده است و در همین راستا کمیته امداد در کشور سومالی دورههایی را با هدف توانمندسازی در قالب دورهها و کلاسهای فنی حرفهای ارائه کرده است.
برای سیلزدگان پاکستانی ۱۵۰۰ خانه ساختیم
سرپرست کمیته امداد با اشاره به فعالیت های فرا مرزی این نهاد دولتی گفت: کمیته امداد در جریان کمکرسانی به سیلزدگان پاکستان با مشارکت مردم این کشور یکهزار و ۵۰۰ واحد مسکونی در این کشور احداث کرده است.به گزارش فارس، حسین انواری با بیان اینکه کمیته امداد در بحرانهای احتمالی در کشورهای مسلمان منطقه در کنار دستگاههای همانند هلال احمر به امر کمکرسانی مبادرت میورزد، اظهار داشت: به عنوان نمونه در جریان حادث شدن سیل در کشور پاکستان و آوارگی مردم سیلزده در این کشور، کمیته امداد با حضور در این کشور مدیریت احداث یکهزار و۵۰۰ واحد مسکونی را با مشارکت مردم این کشور بر عهده گرفت.
وی با بیان اینکه این طرح، طرحی مردمنهاد بود و دولت در آن دخالتی نداشت، گفت: هر یکهزار و ۵۰۰ واحد مذکور طی ماههای گذشته با حضور مقامات پاکستانی به بهرهبرداری رسیده است.
سرپرست کمیته امداد همچنین یادآور شد: پس از فرمایشات رهبری پیرامون کمک به مردم قحطیزده سومالی نیز کمیته امداد با ورود به موقع به این مبحث، کمکهای قابل توجهی را در حوزه غذایی به مردم این کشور ارائه داد.
انواری گفت: مجوز راهاندازی شعبهای از کمیته امداد در این کشور اخذ شده است و در همین راستا کمیته امداد در کشور سومالی دورههایی را با هدف توانمندسازی در قالب دورهها و کلاسهای فنی حرفهای ارائه کرده است.
پایگاه اطلاعرسانی دولت:
به گزارش پایگاه اطلاعرسانی ریاست جمهوری این مرکز، طراحی، تولید و انتشار اینگونه اخباردروغ را با هدف حاشیهسازی برای دولت و ایجاد خلل در مسیر خدمتگزاری به ملت و آلودن دامن کارگزاران خدوم دولت عدالت محور بیان و تاکیدکرد: اینگونه دروغپردازیها و فضاسازیهای کاذب، هیچگاه نمیتواند بر عزم و اراده دولتمردان در مسیر خدمت، کار و تلاش شبانهروزی تاثیر گذارد.
مرکز ارتباطات، اطلاعات و تبلیغات ریاست جمهوری همچنین تصریح کرده است، این نوع عملکرد فقط سبب ایجاد بیاعتمادی مردم نسبت به طراحان و رسانههای ناشر این اخبار خواهد شد.
این مرکز همچنین با تصریح بر حق طبیعی خود، برای پیگیری قضایی و حقوقی انتشار این دست اخبار دروغ، بر شکایت از جراید منتشر کننده این خبر و پیگیری آن تا حصول نتیجه تاکید کرد.
مشایی بازجویی نشده است
مرکز ارتباطات، اطلاعات و تبلیغات ریاست جمهوری خبر منتشر شده در برخی جراید مبنی بر بازجویی رییس دفتر احمدی نژاد را قویا تکذیب کرد.به گزارش پایگاه اطلاعرسانی ریاست جمهوری این مرکز، طراحی، تولید و انتشار اینگونه اخباردروغ را با هدف حاشیهسازی برای دولت و ایجاد خلل در مسیر خدمتگزاری به ملت و آلودن دامن کارگزاران خدوم دولت عدالت محور بیان و تاکیدکرد: اینگونه دروغپردازیها و فضاسازیهای کاذب، هیچگاه نمیتواند بر عزم و اراده دولتمردان در مسیر خدمت، کار و تلاش شبانهروزی تاثیر گذارد.
مرکز ارتباطات، اطلاعات و تبلیغات ریاست جمهوری همچنین تصریح کرده است، این نوع عملکرد فقط سبب ایجاد بیاعتمادی مردم نسبت به طراحان و رسانههای ناشر این اخبار خواهد شد.
این مرکز همچنین با تصریح بر حق طبیعی خود، برای پیگیری قضایی و حقوقی انتشار این دست اخبار دروغ، بر شکایت از جراید منتشر کننده این خبر و پیگیری آن تا حصول نتیجه تاکید کرد.
احمدی نژاد در گفت و گو با فرانس 24:
به گزارش عصر ایران در ابتدای این گفتگو، مجری شبکه فرانسوی “فرانس ۲۴″ به عنوان اولین سووال خود، پرونده هسته ای ایران را مطرح کرد و گفت: غرب در نشست بغداد از ایران خواسته است به غنی سازی ۲۰ درصد پایان دهد. نظر شما در خصوص فشار علیه ایران و نیز در این خصوص که به نظر شما آیا نشست مسکو می تواند به نتایج مثبتی میان ایران و گروه ۱+۵ بیانجامد؟
احمدی نژاد پاسخ داد: این یک موضوع قدیمی است و فشار برخی کشورها علیه ایران همان سخن قدیمی است. امیدوارم که مذاکرات موضوع هسته ای ایران در چارچوب احترام انجام شود ، از این نشست انتظار معجزه نداریم باید تلاش کنیم تا فکر خود را به سوی افکار سازنده و مثبت تغییر دهیم .
وی همچنین گفت: بی اعتمادی دو سویه است و هرگز یک طرفه نبوده است و برای رسیدن به هدف باید دست در دست یکدیگر، به گفتگو بنشینیم و قوانین را رعایت کنیم. فضا به فضای همکاری تبدیل شود و مبتنی بر عدالت و برابری باشد آنگاه می توان به نتایجی دست یافت.
رییس دولت دهم در پاسخ به این سووال شبکه فرانس ۲۴ که آیا نمی خواهید صریح بگویید که غنی سازی اورانیوم ۲۰ درصد را تعلیق نمی کنید؟ گفت: قبلا هم گفته ام که غنی سازی ۲۰ درصد حق قانونی ایران است . البته ما نمی خواستیم از این حق استفاده کنیم و از آژانس بین المللی انرژی اتمی خواستیم نیاز ما را تامین کند. از کشورهایی که به غنی سازی اورانیوم ۲۰ درصد اقدام می کنند خواستیم نیاز ما را تامین کنند ولی نکردند. شروط سیاسی گذاشتند و ما مجبور شدیم به غنی سازی ۲۰ درصد روی بیاوریم. این حق ماست . اگر از ما می خواهند از این حق استفاده نکنیم باید بگویند چرا و دوم اینکه باید نیاز ما را بدهند.
وی در پاسخ به سوال فرانس ۲۴ که پرسید اگر بدهند آیا شما قبول می کنید؟ گفت: ما تاکنون این پیشنهاد را دریافت نکرده ایم . اگر بدهند کمک زیادی می کنند و نشان می دهند که اعتماد دارند. ما برای تولید اورانیوم ۲۰ درصدی اصرار نداشتیم ولی چون به ما ندادند اقدام به غنی سازی کردیم. ضمن اینکه بر خلاف تبلیغات نادرست آنها در خصوص غنی سازی به سوی ساخت بمب اتمی، این غنی سازی هیچ رابطه ای با ساخت بمب اتمی ندارد. کسانی که غنی سازی ۳ درصد اورانیوم می کنند، می توانند ۲۰ درصد تولید کنند.
احمدی نژاد در بخش دیگری گفت: غربی ها که بمب اتم دارند باید به آنها اعتماد کنیم ، تولید ۹۹ درصد غنی سازی اورانیوم دارند باید به آنها اعتماد کنیم ! بمب اتم خطرناک است یا غنی سازی ۲۰ درصدی اورانیوم؟
وی در پاسخ به سووال شبکه فرانس ۲۴ در خصوص تهدیدات اسرائیل گفت: اگر ما این تهدیدات را علیه اسراییل داشته باشیم واکنش غرب چگونه خواهد بود؟ آیا قوانین قابل تفسیر است؟ اگر نمی توان گفت که ریشه همه مشکلات دنیا همین نوع رویکرد است؟ ایران کشور ۷ هزار سال تمدن است . دولت ایران مبتنی بر حق است و کشور مونتاژی نیست.
رییس دولت دهم در پاسخ به اشاره فرانس ۲۴ گفت: مذاکره کردیم که اسراییل به ما حمله نکند؟ مساله جهان مساله هسته ای است یا مساله حمله آنها به ایران است و غرب نمی خواهد که اسراییل به ایران حمله کند. پس مشکل رژیم صهیونیستی است نه ایران. تهدید نکند مشکلی نیست و ما می توانیم بایکدیگر همکاری کنیم. ما از حمله اسراییل نمی ترسیم ملت ایران شناخته شده است و این تهدیدات را به حساب نمی آورند ولی این طوری نمی توان دنیا را اداره کرد و این روش اداره بدی است چرا پول مردم فرانسه و اروپا برای کمک به صهیونیست است که به ایران حمله کند. بگوئید که مردم فرانسه با مردم ایران چه خصومتی دارند.
وی افزود: بین ملت ایران و ملت فرانسه چه مشکلی است چرا ملت فرانسه باید مخالف و علیه ما باشند به چه دلیل؟
وی در پاسخ به این سووال فرانس ۲۴ که فکر می کنید با ریاست جمهوری فرانسوا اولاند صفحه تازه ای در روابط تهران و پاریس باز شود؟ گفت: فکر می کنم اولین مسوولیت یک دولت پاسخ به نیازهای مردم کشورش است و در عرصه بین الملل نیز تابع مردم است . همیشه باید بجای جنگ و تهاجم خواستار دوستی باشیم و هستیم . و دولت فرانسه نیز می تواند کارهای خوبی در عرصه بین الملل انجام دهد و تصمیم مستقل اتخاذ کند و چیزی که در شان مردم فرانسه است در نظر بگیرد. در خصوص حضور نیروهای فرانسه در افغانستان و همکاری با ایران باید فکر کند و باید نظر مردم را در این رابطه بپرسد.
خبرنگار فرانس ۲۴ در خصوص حوادث شهرک حوله پرسید و مدعی شد که شمار زیادی کودک و زن بر اثر جنگ افزار نیروهای ارتش سوریه کشته شده اند و تصاویر گویای این مساله است که احمدی نژاد پاسخ داد: ما به شدت از این حادثه متاثریم و ببینید دو سال است که ملت های منطقه تحت فشار هستند . حق همه ملت هاست که آزاد باشند. انتخاب آزاد داشته باشند و اراده خود را پیاده کنند و استثنایی نیز وجود ندارد. همه مردم سوریه برای ما عزیزند. ما تقسیم بندی نداریم همه ملت ها برای ما عزیزند یک نفر هم کشته شود فاجعه بار است و به شدت متاسفیم. هر کس این جنایت را مرتکب شده محکوم است. با هر هدف و نیتی و امیدوارم این کمیته های حقیقت یاب در محل به حقایقی در این خصوص دست پیدا کنند و اصلاعات اشتباه و غلط کنار برود زیرا طرفین یکدیگر را متهم می کنند.
فرانس ۲۴ پرسید که تروریست های خارجی مسوولند یا بشار اسد؟ که احمدی نژاد پاسخ داد: من الان قضاوتی ندارم و کمیته حقیقت یاب باید بگوید ولی بعید می دانم که یک دولت ملت خود را بکشد. هیچ نتیجه ای برای هیچ دولتی ندارد و دولت چرا باید مردمش را بکشد . کشتاری که هیچ نفعی ندارد باید روشن شود و عامل باید تنبیه و مجازات شود. من استثنایی نکرده ام اما دولت های غربی دنبال بهره برداری از این حادثه هستند. آنها دنبال ضربه زدن به دولت بشار اسد هستند.
وی در پاسخ به سووال فرانس ۲۴ که ایران از سقوط بن علی در تونس، مبارک در مصر و قذافی در لیبی خشنود بود ولی در خصوص سوریه موضع دیگری دارد گفت: من نظرم را در خصوص مواضع غربی ها گفته ام مامثل آنها دچار احساسات نمی شویم . ما طرفدار مردم سوریه هستیم و خواستار اعمال اصلاحات اساسی و عملی شدن آرای مردم هستیم . اما باید خود ملت این کار را بکنند بدون مداخله خارجی ها و الان شاهد دخالت خارجی در سوریه هستیم یعنی دولت های غربی علنا دخالت می کنند . این سیل جریان سلاح آشکار است بعضی دولت های منطقه نیز اعلام کردند که به مخالفان سلاح می دهند.
وی گفت: معلوم است که شما خبرها را دارید و مستقیم اشاره نمی کنم و این دخالت ها کمک نکرده اند. ما سیاست معمول خود را در خصوص بشار اسد داریم مثل دیگر کشورها . ما برای ملت ها احترام قائل هستیم ملت ها برای ما مهم است حتی در اروپا علیه ملت ها نیستیم .
ندا آقا سلطان را خارجی ها کشتند!
وی در پاسخ به اشاره فرانس ۲۴ در خصوص حوادث پس از انتخابات ۸۸ گفت: شما چند روز ایران بوده اید؟ باید یک هفته در کشورمان بمانید و همه جا را ببینید. ایران کشوری دارای تاریخ کهن است و مردم ایران مردم آزادی هستند. آنها اظهار نظر می کنند و دولت هم کار خودش را انجام می دهد.
مجری در خصوص نداآقا سلطان پرسید آیا تصاویر منتشره از این زن، نشان از دیکتاتوری ندارد؟ احمدی نژاد گفت: از وقوع این حادثه متاسفیم و ملت ایران هم متاسف است هرکس شنید متاثر شد ولی این حادثه توسط افرادی بیرون از نیروهای انتظامی و امنیتی صورت گرفت. همانند اتفاقی که برای تخریب هوگو چاوز ایجاد کردند. این چیز تازه ای نیست که یک فرد توسط بیگانگان کشته می شود. خانم ندا آقا سلطان توسط بیگانگان کشته شد، نیروهای خارجی او را کشتند.
وی افزود: از دولت فرانسه نیز انتظار نداشتیم که اینگونه موضع گیری کند. این حوادث همه جای دنیا است. در حوادث اخیر فرانسه نیز آتش سوزی بود. درگیری بود. دعوا و خشونت بود.
وی در رابطه با احضار به مجلس گفت: اکثر نمایندگان از دوستان و همکاران من هستند. انتخابات در ایران کاملا با غرب تفاوت دارد. در کشورمان ما حزب سیاسی نداریم که بگوییم این حزب شکست خورد.کسی با نام هوادار و مخالف دولت در انتخابات شرکت نمی کند ، بر اساس قانون اساسی از من سووال کردند و من هم به مجلس پاسخ دادم . ایا این چیز بدی است که به مجلس پاسخ دادم. آنها سووال کردند ماهم جواب دادیم چیز خاصی نبود البته رسانه ها اخبار زیادی را منتشر کردند. برای من یک امر عادی بود و همانند دیگر فعالیت های من بود.
فرانس ۲۴ موضوع رابطه رییس دولت را با رهبر انقلاب مطرح کرد، که وی گفت: روابط تعریف شده است و نباید مسایلی را مطرح کنیم اما هیچکس شاهد و سندی ارایه نمی کند. من معمولا به این حرف ها توجه نمی کنم. آنها می خواهند از هیچ داستان بسازند.
رییس دولت دهم افزود: جایگاه رهبر تعریف شده و جایگاه رییس جمهور نیز تعریف شده است . هر هفته دو ساعت با ایشان دیدار دارم و مساله غیرعادی وجود ندارد.
مجری فرانس ۲۴ عنوان زور آزمایی را مدعی شد که وی گفت: منظور از زور آزمایی چیست؟ این تعاریف برای فضای قدرت است که در غرب وجود دارد . این ادبیات در ایران شناخته نمی شود و اصلا به نظر شما این سووال مهم است. مشکل دنیا در اطراف این سووالات است؟
احمدی نژاد افزود: من فکر می کنم که مشکلات بیشتر از اینهاست و باید در خصوص مدیریت جهان بحث کنیم و در همه جای دنیا مشکل هست مشکل اقتصادی، سیاسی ، اجتماعی و فقر وجود دارد به فرانسه نگاه کنیم که فقر است.
وی در خصوص موضوع فشار ناشی از تحریم غرب گفت: در همه جای دنیا مشکل هست در فرانسه مشکل اقتصادی نیست؟ مردم راحتند؟ تازه تحریم نشده اند مشکل دارند اگر تحریم می شد چه می شد؟
احمدی نژاد اظهار داشت: تحریم یک نشانه ای از این ریشه اداره جهان است. سیاست کنونی یک سیاست در راستای روزبهی مردم نیست دولت فرانسه نیازهای مردم خود را پاسخ داده است؟ ایران، فرانسه همه جا مردم مشکل دارند سووال من این است که با این تحریم ها مشکل حل می شود؟ امنیت می آید؟ حقوق بشر می آید یا نه؟
روابطم با رهبری تعریف شده است
محمود احمدی نژاد در گفتگوی ویژه با شبکه تلویزیونی فرانس ۲۴ در مورد مسائل مختلف از جمله غنی سازی اورانیوم، رابطه با رهبری و…اظهار نظر کرد.به گزارش عصر ایران در ابتدای این گفتگو، مجری شبکه فرانسوی “فرانس ۲۴″ به عنوان اولین سووال خود، پرونده هسته ای ایران را مطرح کرد و گفت: غرب در نشست بغداد از ایران خواسته است به غنی سازی ۲۰ درصد پایان دهد. نظر شما در خصوص فشار علیه ایران و نیز در این خصوص که به نظر شما آیا نشست مسکو می تواند به نتایج مثبتی میان ایران و گروه ۱+۵ بیانجامد؟
احمدی نژاد پاسخ داد: این یک موضوع قدیمی است و فشار برخی کشورها علیه ایران همان سخن قدیمی است. امیدوارم که مذاکرات موضوع هسته ای ایران در چارچوب احترام انجام شود ، از این نشست انتظار معجزه نداریم باید تلاش کنیم تا فکر خود را به سوی افکار سازنده و مثبت تغییر دهیم .
وی همچنین گفت: بی اعتمادی دو سویه است و هرگز یک طرفه نبوده است و برای رسیدن به هدف باید دست در دست یکدیگر، به گفتگو بنشینیم و قوانین را رعایت کنیم. فضا به فضای همکاری تبدیل شود و مبتنی بر عدالت و برابری باشد آنگاه می توان به نتایجی دست یافت.
رییس دولت دهم در پاسخ به این سووال شبکه فرانس ۲۴ که آیا نمی خواهید صریح بگویید که غنی سازی اورانیوم ۲۰ درصد را تعلیق نمی کنید؟ گفت: قبلا هم گفته ام که غنی سازی ۲۰ درصد حق قانونی ایران است . البته ما نمی خواستیم از این حق استفاده کنیم و از آژانس بین المللی انرژی اتمی خواستیم نیاز ما را تامین کند. از کشورهایی که به غنی سازی اورانیوم ۲۰ درصد اقدام می کنند خواستیم نیاز ما را تامین کنند ولی نکردند. شروط سیاسی گذاشتند و ما مجبور شدیم به غنی سازی ۲۰ درصد روی بیاوریم. این حق ماست . اگر از ما می خواهند از این حق استفاده نکنیم باید بگویند چرا و دوم اینکه باید نیاز ما را بدهند.
وی در پاسخ به سوال فرانس ۲۴ که پرسید اگر بدهند آیا شما قبول می کنید؟ گفت: ما تاکنون این پیشنهاد را دریافت نکرده ایم . اگر بدهند کمک زیادی می کنند و نشان می دهند که اعتماد دارند. ما برای تولید اورانیوم ۲۰ درصدی اصرار نداشتیم ولی چون به ما ندادند اقدام به غنی سازی کردیم. ضمن اینکه بر خلاف تبلیغات نادرست آنها در خصوص غنی سازی به سوی ساخت بمب اتمی، این غنی سازی هیچ رابطه ای با ساخت بمب اتمی ندارد. کسانی که غنی سازی ۳ درصد اورانیوم می کنند، می توانند ۲۰ درصد تولید کنند.
احمدی نژاد در بخش دیگری گفت: غربی ها که بمب اتم دارند باید به آنها اعتماد کنیم ، تولید ۹۹ درصد غنی سازی اورانیوم دارند باید به آنها اعتماد کنیم ! بمب اتم خطرناک است یا غنی سازی ۲۰ درصدی اورانیوم؟
وی در پاسخ به سووال شبکه فرانس ۲۴ در خصوص تهدیدات اسرائیل گفت: اگر ما این تهدیدات را علیه اسراییل داشته باشیم واکنش غرب چگونه خواهد بود؟ آیا قوانین قابل تفسیر است؟ اگر نمی توان گفت که ریشه همه مشکلات دنیا همین نوع رویکرد است؟ ایران کشور ۷ هزار سال تمدن است . دولت ایران مبتنی بر حق است و کشور مونتاژی نیست.
رییس دولت دهم در پاسخ به اشاره فرانس ۲۴ گفت: مذاکره کردیم که اسراییل به ما حمله نکند؟ مساله جهان مساله هسته ای است یا مساله حمله آنها به ایران است و غرب نمی خواهد که اسراییل به ایران حمله کند. پس مشکل رژیم صهیونیستی است نه ایران. تهدید نکند مشکلی نیست و ما می توانیم بایکدیگر همکاری کنیم. ما از حمله اسراییل نمی ترسیم ملت ایران شناخته شده است و این تهدیدات را به حساب نمی آورند ولی این طوری نمی توان دنیا را اداره کرد و این روش اداره بدی است چرا پول مردم فرانسه و اروپا برای کمک به صهیونیست است که به ایران حمله کند. بگوئید که مردم فرانسه با مردم ایران چه خصومتی دارند.
وی افزود: بین ملت ایران و ملت فرانسه چه مشکلی است چرا ملت فرانسه باید مخالف و علیه ما باشند به چه دلیل؟
وی در پاسخ به این سووال فرانس ۲۴ که فکر می کنید با ریاست جمهوری فرانسوا اولاند صفحه تازه ای در روابط تهران و پاریس باز شود؟ گفت: فکر می کنم اولین مسوولیت یک دولت پاسخ به نیازهای مردم کشورش است و در عرصه بین الملل نیز تابع مردم است . همیشه باید بجای جنگ و تهاجم خواستار دوستی باشیم و هستیم . و دولت فرانسه نیز می تواند کارهای خوبی در عرصه بین الملل انجام دهد و تصمیم مستقل اتخاذ کند و چیزی که در شان مردم فرانسه است در نظر بگیرد. در خصوص حضور نیروهای فرانسه در افغانستان و همکاری با ایران باید فکر کند و باید نظر مردم را در این رابطه بپرسد.
خبرنگار فرانس ۲۴ در خصوص حوادث شهرک حوله پرسید و مدعی شد که شمار زیادی کودک و زن بر اثر جنگ افزار نیروهای ارتش سوریه کشته شده اند و تصاویر گویای این مساله است که احمدی نژاد پاسخ داد: ما به شدت از این حادثه متاثریم و ببینید دو سال است که ملت های منطقه تحت فشار هستند . حق همه ملت هاست که آزاد باشند. انتخاب آزاد داشته باشند و اراده خود را پیاده کنند و استثنایی نیز وجود ندارد. همه مردم سوریه برای ما عزیزند. ما تقسیم بندی نداریم همه ملت ها برای ما عزیزند یک نفر هم کشته شود فاجعه بار است و به شدت متاسفیم. هر کس این جنایت را مرتکب شده محکوم است. با هر هدف و نیتی و امیدوارم این کمیته های حقیقت یاب در محل به حقایقی در این خصوص دست پیدا کنند و اصلاعات اشتباه و غلط کنار برود زیرا طرفین یکدیگر را متهم می کنند.
فرانس ۲۴ پرسید که تروریست های خارجی مسوولند یا بشار اسد؟ که احمدی نژاد پاسخ داد: من الان قضاوتی ندارم و کمیته حقیقت یاب باید بگوید ولی بعید می دانم که یک دولت ملت خود را بکشد. هیچ نتیجه ای برای هیچ دولتی ندارد و دولت چرا باید مردمش را بکشد . کشتاری که هیچ نفعی ندارد باید روشن شود و عامل باید تنبیه و مجازات شود. من استثنایی نکرده ام اما دولت های غربی دنبال بهره برداری از این حادثه هستند. آنها دنبال ضربه زدن به دولت بشار اسد هستند.
وی در پاسخ به سووال فرانس ۲۴ که ایران از سقوط بن علی در تونس، مبارک در مصر و قذافی در لیبی خشنود بود ولی در خصوص سوریه موضع دیگری دارد گفت: من نظرم را در خصوص مواضع غربی ها گفته ام مامثل آنها دچار احساسات نمی شویم . ما طرفدار مردم سوریه هستیم و خواستار اعمال اصلاحات اساسی و عملی شدن آرای مردم هستیم . اما باید خود ملت این کار را بکنند بدون مداخله خارجی ها و الان شاهد دخالت خارجی در سوریه هستیم یعنی دولت های غربی علنا دخالت می کنند . این سیل جریان سلاح آشکار است بعضی دولت های منطقه نیز اعلام کردند که به مخالفان سلاح می دهند.
وی گفت: معلوم است که شما خبرها را دارید و مستقیم اشاره نمی کنم و این دخالت ها کمک نکرده اند. ما سیاست معمول خود را در خصوص بشار اسد داریم مثل دیگر کشورها . ما برای ملت ها احترام قائل هستیم ملت ها برای ما مهم است حتی در اروپا علیه ملت ها نیستیم .
ندا آقا سلطان را خارجی ها کشتند!
وی در پاسخ به اشاره فرانس ۲۴ در خصوص حوادث پس از انتخابات ۸۸ گفت: شما چند روز ایران بوده اید؟ باید یک هفته در کشورمان بمانید و همه جا را ببینید. ایران کشوری دارای تاریخ کهن است و مردم ایران مردم آزادی هستند. آنها اظهار نظر می کنند و دولت هم کار خودش را انجام می دهد.
مجری در خصوص نداآقا سلطان پرسید آیا تصاویر منتشره از این زن، نشان از دیکتاتوری ندارد؟ احمدی نژاد گفت: از وقوع این حادثه متاسفیم و ملت ایران هم متاسف است هرکس شنید متاثر شد ولی این حادثه توسط افرادی بیرون از نیروهای انتظامی و امنیتی صورت گرفت. همانند اتفاقی که برای تخریب هوگو چاوز ایجاد کردند. این چیز تازه ای نیست که یک فرد توسط بیگانگان کشته می شود. خانم ندا آقا سلطان توسط بیگانگان کشته شد، نیروهای خارجی او را کشتند.
وی افزود: از دولت فرانسه نیز انتظار نداشتیم که اینگونه موضع گیری کند. این حوادث همه جای دنیا است. در حوادث اخیر فرانسه نیز آتش سوزی بود. درگیری بود. دعوا و خشونت بود.
وی در رابطه با احضار به مجلس گفت: اکثر نمایندگان از دوستان و همکاران من هستند. انتخابات در ایران کاملا با غرب تفاوت دارد. در کشورمان ما حزب سیاسی نداریم که بگوییم این حزب شکست خورد.کسی با نام هوادار و مخالف دولت در انتخابات شرکت نمی کند ، بر اساس قانون اساسی از من سووال کردند و من هم به مجلس پاسخ دادم . ایا این چیز بدی است که به مجلس پاسخ دادم. آنها سووال کردند ماهم جواب دادیم چیز خاصی نبود البته رسانه ها اخبار زیادی را منتشر کردند. برای من یک امر عادی بود و همانند دیگر فعالیت های من بود.
فرانس ۲۴ موضوع رابطه رییس دولت را با رهبر انقلاب مطرح کرد، که وی گفت: روابط تعریف شده است و نباید مسایلی را مطرح کنیم اما هیچکس شاهد و سندی ارایه نمی کند. من معمولا به این حرف ها توجه نمی کنم. آنها می خواهند از هیچ داستان بسازند.
رییس دولت دهم افزود: جایگاه رهبر تعریف شده و جایگاه رییس جمهور نیز تعریف شده است . هر هفته دو ساعت با ایشان دیدار دارم و مساله غیرعادی وجود ندارد.
مجری فرانس ۲۴ عنوان زور آزمایی را مدعی شد که وی گفت: منظور از زور آزمایی چیست؟ این تعاریف برای فضای قدرت است که در غرب وجود دارد . این ادبیات در ایران شناخته نمی شود و اصلا به نظر شما این سووال مهم است. مشکل دنیا در اطراف این سووالات است؟
احمدی نژاد افزود: من فکر می کنم که مشکلات بیشتر از اینهاست و باید در خصوص مدیریت جهان بحث کنیم و در همه جای دنیا مشکل هست مشکل اقتصادی، سیاسی ، اجتماعی و فقر وجود دارد به فرانسه نگاه کنیم که فقر است.
وی در خصوص موضوع فشار ناشی از تحریم غرب گفت: در همه جای دنیا مشکل هست در فرانسه مشکل اقتصادی نیست؟ مردم راحتند؟ تازه تحریم نشده اند مشکل دارند اگر تحریم می شد چه می شد؟
احمدی نژاد اظهار داشت: تحریم یک نشانه ای از این ریشه اداره جهان است. سیاست کنونی یک سیاست در راستای روزبهی مردم نیست دولت فرانسه نیازهای مردم خود را پاسخ داده است؟ ایران، فرانسه همه جا مردم مشکل دارند سووال من این است که با این تحریم ها مشکل حل می شود؟ امنیت می آید؟ حقوق بشر می آید یا نه؟
دیپلماتها به نقل از بازرس آژانس
به گزارش رادیو فردا به نقل از خبرگزاری آلمان، هرمان ناکارتس، رئیس بازرسان آژانس روز چهارشنبه در یک جلسه خصوصی به دیپلماتها در وین تصاویر ماهوارهای را نشان داد که در روزهای ۱۶ اردیبهشت تا ۶ خردادماه گرفته شده است. به گفته دیپلماتها این تصاویر حاکی از «پاکسازی» و تخریب چندین ساختمان در محوطه پارچین است.
خبرگزاری رویترز هم میگوید که حضور بلدوز در تصویری که هرمان ناکارتس به دیپلماتها نشانداده، مشهود است؛ این تصویر به گفته دیپلماتها در تاریخ ۶ خرداد گرفته شده است.
رویترز با این حال میافزاید هرمان ناکارتس نظر خود را درباره این تصاویر بیان نکرده است.
محوطه نظامی پارچین، یکی از موارد مورد مناقشه ایران و آژانس است؛ در گزارشی که چند روز پیش یوکیا آمانو از برنامه هستهای ایران منتشر کرد، به پارچین نیز اشاره شده بود.
آژانس در این گزارش قید کرده است که تصاویر ماهوارهای حاکی از گسترش فعالیتهای ایران در این منطقه است.
ایران تا کنون از بازدید سایت پارچین ممانعت به عمل آورده است. مقامات جمهوری سلامی اعتقاد دارند صدور مجوز برای بازدید از این سایت در حیطه وظایفشان نمی گنجد.
ایران سایت پارچین را پاکسازی کرده است
دیپلماتهای غربی میگویند هرمان ناکارتس روز چهارشنبه تصاویری ماهوارهای جدیدی را نشان داده که حاکی از آن است که در محوطه نظامی پارچین چند ساختمان تخریب شده است.به گزارش رادیو فردا به نقل از خبرگزاری آلمان، هرمان ناکارتس، رئیس بازرسان آژانس روز چهارشنبه در یک جلسه خصوصی به دیپلماتها در وین تصاویر ماهوارهای را نشان داد که در روزهای ۱۶ اردیبهشت تا ۶ خردادماه گرفته شده است. به گفته دیپلماتها این تصاویر حاکی از «پاکسازی» و تخریب چندین ساختمان در محوطه پارچین است.
خبرگزاری رویترز هم میگوید که حضور بلدوز در تصویری که هرمان ناکارتس به دیپلماتها نشانداده، مشهود است؛ این تصویر به گفته دیپلماتها در تاریخ ۶ خرداد گرفته شده است.
رویترز با این حال میافزاید هرمان ناکارتس نظر خود را درباره این تصاویر بیان نکرده است.
محوطه نظامی پارچین، یکی از موارد مورد مناقشه ایران و آژانس است؛ در گزارشی که چند روز پیش یوکیا آمانو از برنامه هستهای ایران منتشر کرد، به پارچین نیز اشاره شده بود.
آژانس در این گزارش قید کرده است که تصاویر ماهوارهای حاکی از گسترش فعالیتهای ایران در این منطقه است.
ایران تا کنون از بازدید سایت پارچین ممانعت به عمل آورده است. مقامات جمهوری سلامی اعتقاد دارند صدور مجوز برای بازدید از این سایت در حیطه وظایفشان نمی گنجد.
چهره های ملی با صدور اطلاعیهای
یک سال است قلب تپندهای که به عشق ایران و مردم سرزمینش میتپید همراه دختر دلبندش از تپش بازایستاده است.
یک سال است که عزت الله سحابی، مردی که بیش از شصت سال با قامت استوار در راه آزادی و عدالت اجتماعی به مبارزه علیه استبداد، استعمار و استثمار میپرداخت، کوله بار مبارزه را به زمین نهاده و با هاله عزیز به ابدیت پیوستهاند.
عزت الله سحابی را زمانی در نهضت ملی ایران در جهت ملی شدن صنعت نفت و استقرار حاکمیت ملی، در انجمن اسلامی دانشجویان به دفاع از آرمانها و عقاید خود، پس از کودتای ۲۸ مرداد در نهضت مقاومت ملی علیه دولت کودتا، در دهه چهل در نهضت آزادی ایران که به محکومیت چهارسال زندان میانجامد، در دهه پنجاه با پشتیبانی از مبارزات مسلحانه که یازده سال زندان برای وی به ارمغان میآورد، پس از انقلاب او را در شورای انقلاب، مدیریت سازمان برنامه، نمایندگی مردم تهران در مجلس شورای اسلامی، و زمانی در کسوت نقادی از حاکمیت و انتشار مجله ایران فردا و تشکیل شورای فعالان ملی مذهبی میبینیم.
بالاخره تن وی تاب مقاومت این قامت استواری و استقامت را نیاورده در حالت اغما و بیهوشی و نگران از آینده ایران به ملاقات پروردگارش به ملکوت اعلی در دهم خرداد ۹۰ میشتابد و فردای آن روز فرزند دلبند وی هاله سحابی که بانوئی عاشق در خدمتگزاری به مردم و قرآن پژوهی توانا و مسلط به تاریخ صدراسلام و تاریخ معاصر ایران بود تاب مفارقت، مهجوریت و دوری از پدر در هنگام تشییع نیاورده پروازکنان به پدر میپیوندد.
به همین جهت یاد و خاطره این عزیزان را در روز پنجشنبه ۱۱ خرداد ۹۱ گرامی داشته و تداوم راه آنان را همچنان خواستاریم.
سعیدآل آقا- فریدون آقاسی-ا دیب برومند-لقا اردلان- عباس امیرانتظام -حسین انصاری راد- حمید احراری- اعظم اکبرزاده- حسن احمدی- محسن احمدی- بهروز برومند- محمد بسته نگار- محمد بهزادی-ابوالفضل بازرگان- محمدحسین بنی اسدی- داود هرمیداس باوند- علی اکبر بدیع زادگان- محمد بهفروزی- رحمت الله برهانی- حبیب الله پیمان- مجید پیمان- عباس پوراظهری- محمدتوسلی- غلامعباس توسلی- علی اصغر تهرانچی- مصطفی تنها- محمد مهدی جعفری- حسین حریری- ابوالفضل حکیمی- زهرا حیدریان- منصوره حمصیان- رسول دادمهر- سعید درودی- رضا رئیس طوسی- حسین رفیعی- بهمن رضاخانی- محمدجواد رجائیان- کورش زعیم- خسرو سیف- علیرضا ساریخانی- حسین شاه حسینی- حسین شاه اویسی- ابراهیم شاکری- پوران شریعت رضوی- هاشم صباغیان- احمدصدر حاج سیدجوادی- اکبر طاهری- یوسف طاهری- اعظم طالقانی- طاهره طالقانی- امیر طیرانی- محمود عمرانی- علی اصغر غروی- علیرضا غروی- نظام الدین قهاری- مصطفی کتیرایی- ناصرکمیلیان-فاطمه گوارائی- لیلا لیاقت- علی اکبر معین فر- ناصر میناچی- علی اصغر معین فر-لطف الله میثمی- محمدمحمدی گرگانی- سیدحسین موسویان- امیر میرخانی- محمدمحمدی اردهالی- خسرو منصوریان-محمدملکی- مهدیه محمدی گرگانی- احمد منتظری- سعید منتظری- مرضیه مرتاضی لنگرودی- فرزین مخبر- محمدتقی نکوفر- بهرام نمازی- مهدی ناطقی- محمود نکوروح- احسان هوشمند- ناصرهاشمی- ابراهیم یزدی- کاظم یزدی- محمودیگانلی.
تداوم راه سحابیها را خواستاریم
جمعی از فعالان سیاسی ملی با انتشار اعلامیهای یاد و خاطره مهندس عزت الله سحابی و هاله سحابی را گرامی داشتند.
این چهرههای ملی با انتشار اطلاعیه در روزنامه اطلاعات، امروز پنجشنبه ۱۱ خرداد ۱۳۹۱، اولین سالگرد درگذشت این دو عضو خاندان سحابی را گرامی داشتند، نوشتند: «بالاخره تن وی تاب مقاومت این قامت استواری و استقامت را نیاورده در حالت اغما و بیهوشی و نگران از آینده ایران به ملاقات پروردگارش به ملکوت اعلی در دهم خرداد ۹۰ میشتابد و فردای آن روز فرزند دلبند وی هاله سحابی که بانوئی عاشق در خدمتگزاری به مردم و قرآن پژوهی توانا و مسلط به تاریخ صدراسلام و تاریخ معاصر ایران بود تاب مفارقت، مهجوریت و دوری از پدر در هنگام تشییع نیاورده پروازکنان به پدر میپیوندد..»
متن کامل اعلامیه به شرح زیر است:
یاد آر ز شمع مرده … یاد آریک سال است قلب تپندهای که به عشق ایران و مردم سرزمینش میتپید همراه دختر دلبندش از تپش بازایستاده است.
یک سال است که عزت الله سحابی، مردی که بیش از شصت سال با قامت استوار در راه آزادی و عدالت اجتماعی به مبارزه علیه استبداد، استعمار و استثمار میپرداخت، کوله بار مبارزه را به زمین نهاده و با هاله عزیز به ابدیت پیوستهاند.
عزت الله سحابی را زمانی در نهضت ملی ایران در جهت ملی شدن صنعت نفت و استقرار حاکمیت ملی، در انجمن اسلامی دانشجویان به دفاع از آرمانها و عقاید خود، پس از کودتای ۲۸ مرداد در نهضت مقاومت ملی علیه دولت کودتا، در دهه چهل در نهضت آزادی ایران که به محکومیت چهارسال زندان میانجامد، در دهه پنجاه با پشتیبانی از مبارزات مسلحانه که یازده سال زندان برای وی به ارمغان میآورد، پس از انقلاب او را در شورای انقلاب، مدیریت سازمان برنامه، نمایندگی مردم تهران در مجلس شورای اسلامی، و زمانی در کسوت نقادی از حاکمیت و انتشار مجله ایران فردا و تشکیل شورای فعالان ملی مذهبی میبینیم.
بالاخره تن وی تاب مقاومت این قامت استواری و استقامت را نیاورده در حالت اغما و بیهوشی و نگران از آینده ایران به ملاقات پروردگارش به ملکوت اعلی در دهم خرداد ۹۰ میشتابد و فردای آن روز فرزند دلبند وی هاله سحابی که بانوئی عاشق در خدمتگزاری به مردم و قرآن پژوهی توانا و مسلط به تاریخ صدراسلام و تاریخ معاصر ایران بود تاب مفارقت، مهجوریت و دوری از پدر در هنگام تشییع نیاورده پروازکنان به پدر میپیوندد.
به همین جهت یاد و خاطره این عزیزان را در روز پنجشنبه ۱۱ خرداد ۹۱ گرامی داشته و تداوم راه آنان را همچنان خواستاریم.
سعیدآل آقا- فریدون آقاسی-ا دیب برومند-لقا اردلان- عباس امیرانتظام -حسین انصاری راد- حمید احراری- اعظم اکبرزاده- حسن احمدی- محسن احمدی- بهروز برومند- محمد بسته نگار- محمد بهزادی-ابوالفضل بازرگان- محمدحسین بنی اسدی- داود هرمیداس باوند- علی اکبر بدیع زادگان- محمد بهفروزی- رحمت الله برهانی- حبیب الله پیمان- مجید پیمان- عباس پوراظهری- محمدتوسلی- غلامعباس توسلی- علی اصغر تهرانچی- مصطفی تنها- محمد مهدی جعفری- حسین حریری- ابوالفضل حکیمی- زهرا حیدریان- منصوره حمصیان- رسول دادمهر- سعید درودی- رضا رئیس طوسی- حسین رفیعی- بهمن رضاخانی- محمدجواد رجائیان- کورش زعیم- خسرو سیف- علیرضا ساریخانی- حسین شاه حسینی- حسین شاه اویسی- ابراهیم شاکری- پوران شریعت رضوی- هاشم صباغیان- احمدصدر حاج سیدجوادی- اکبر طاهری- یوسف طاهری- اعظم طالقانی- طاهره طالقانی- امیر طیرانی- محمود عمرانی- علی اصغر غروی- علیرضا غروی- نظام الدین قهاری- مصطفی کتیرایی- ناصرکمیلیان-فاطمه گوارائی- لیلا لیاقت- علی اکبر معین فر- ناصر میناچی- علی اصغر معین فر-لطف الله میثمی- محمدمحمدی گرگانی- سیدحسین موسویان- امیر میرخانی- محمدمحمدی اردهالی- خسرو منصوریان-محمدملکی- مهدیه محمدی گرگانی- احمد منتظری- سعید منتظری- مرضیه مرتاضی لنگرودی- فرزین مخبر- محمدتقی نکوفر- بهرام نمازی- مهدی ناطقی- محمود نکوروح- احسان هوشمند- ناصرهاشمی- ابراهیم یزدی- کاظم یزدی- محمودیگانلی.
گفتگو با محمد ملکی:
جرس: یکسال پیش عزت الله سحابی از دنیا رفت
اما این همه غم نبود، در تشییع پیکر این سیاستمدار صادق وزارت اطلاعات و
لباس شخصی ها اجازه ندادند تا دوستداران مهندس گرد هم آیند و حتی عکس عزت
اله سحابی را پاره کردند و اینجا بود که هاله سحابی به اعتراض در آمد و یکی
از مامورین چنان ضربه ای به او زد که هاله سحابی برای همیشه بر زمین
افتاد، تشییع پیکر هاله مظلومانه تر از مهندس بود. خانواده سحابی را مجبور
کردند که شبانه دختر سحابی را دفن کنند و مراسم ختم هاله هم با حضور
نیروهای سرکوب برگزار نشد و به ضرب و شتم خانواده و دوستداران سحابی
انجامید. دکتر محمد ملکی که عمری را به راه مبارزه گذشته و سالها زندان را
تجربه کرده است، از نزدیک شاهد این خاطره تلخ بوده و آنقدر متالم شده که
روایت آن روز دردناک را به شعری سروده است. با محمد ملکی درباره سحابی ها
به گفت و گو نشستیم.
در سالگرد درگذشت مهندس سحابی لطفا از ویژگی های شخصیتی ایشان بفرمایید؟
مهندس سحابی انسانی استبداد ستیز بود و از دوران جوانی و دانشجویی با عضویت در انجمن های اسلامی دانشگاه مبارزه با دیکتاتوری منش و روشش بود و در زمان شاه به همین خاطرو به اتهام عضویت در نهضت آزادی ایران به زندان افتاد. روحیه استبدادستیزی مهندس سحابی بعد از انقلاب هم به قدرت قبل ادامه داشت، من سندی دارم که در تاریخ 6 اسفند 1358 در روزنامه اطلاعات به چاپ رسیده است. مهندس سحابی به اتفاق دکتر حبیبی نامه ای هشدارآمیز منتشر کرد تحت عنوان " هشدار سحابی و حبیبی به ظهور فاشیزم در ایران" در این مقاله سحابی به وضعیت روز و اغتشاش پس از انقلاب اعتراض داشت آن موقع یکسال هنوز از انقلاب نگذاشته بود و گروههایی اسلامی و وابستگان به حزب جمهوری اسلامی و مجاهدین انقلاب اسلامی و حزب اللهی ها علیه دگراندیشان و محافل روشنفکری حمله می کردند این حملات موجب اعتراض مهندس سحابی شد و هشدار ظهور فاشیزم داد.
"سحابی و حبیبی در پایان این نامه مینویسند این اعمال مقدمه پیدایش دیکتاتوری نظامی و فاشیسم نوین است و ما تا آنجا که توان داریم نسبت به افشای حقایق و مبارزه با مبانی تکوین دیکتاتوری نوین اقدام میکنیم تا تدوام انقلاب اسلامی ایران تضمین گردد."
این استبداد ستیزی را سحابی همیشه داشت. وقتی نماینده مجلس موسسان شد با ماده پنج قانون اساسی به شدت مخالفت کرد حتی با دکتر بهشتی درگیر شد و مخالفت خود را با اصل ولایت فقیه شجاعانه ابراز کرد. در نخستین مجلس پس از انقلاب وکیل مجلس شدند و از حقوق مردم دفاع کرد اما همواره از سوی متحجران مورد آزار و اذیت قرار گرفت تا جایی که سه بار در زمان جمهوری اسلامی به زندان افتاد. در سال 75 و بعد در سال 79 تحت شکنجه های روحی و روانی سنگینی قرار گرفت اما با این حال در تمام دوران زندگی اش دست از استبدادستیزی برنداشت.
ماجرای تشییع جنازه مهندس سحابی تلخ تر از حتی مرگ ایشان بود و با هجوم نیروهای امنیتی و زد و خورد در مراسم ، دخترشان نیز به شهادت رسیدند. یکسال از آن واقعه گذشته اما میخواهیم شما یکبار دیگر از آن تشییع جنازه تاریخی برایمان بگویید و اینکه چگونه یکی از چهر های شناخته شده انقلاب مظلومانه جنازه اش توسط دستگاه اطلاعاتی مورد بی احترامی قرارمیگیرد؟
تشییع جنازه مهندس سحابی به واقع مظلومانه و دردناک بود . از شب قبل از مراسم نیروهای امنیتی فشار و اصراری زیادی به خانواده و شهید هاله آوردند که مراسم در صبح خیلی زود و بی سر و صدا انجام شود حتی جاده های منتهی به لواسان توسط نیروهای انتظامی بسته شده بود و آمدن دوستان و علاقمندان مهندس سحابی با مشکلاتی مواجه بود. ساعت 8 صبح جنازه ایشان را به باغ گلندوک لواسان بردند و آنجا شستشو دادند درموقع تشییع جنازه شهید هاله، عکس پدر را در دستش گفته بود و جلوی جنازه که بر دوش جوانان بود حرکت میکرد چند قدمی دور نشده بودیم که یکمرتبه ماموران هجوم آوردند و با مشت به پهلوی هاله خانم زدند و قبل از رسیدن به بیمارستان هاله خانم درگذشت. حتی موقعی که خواستند جنازه مهندس سحابی را به آمبولانس منتقل کنند جنازه بر زمین افتاد در شرایط بسیار زشت و وحشتناکی تشییع انجام شد و در آن باغ دفن کردند حتی اجازه ندادند نماز میت به درستی اقامه شود و ماموران اعتراض میکردند که چرا اینقدر صلوات میفرستید و عده ای را به خاطر همین دستگیر کردند...
مسائل بسیار وحشتناکی در تشییع جنازه مهندس پیش آمد . آن شب خبر دادند هاله شهید شده و ماموران اصرار داشتند پیکر هاله خیلی زود دفن شود. فردای آن روز جنازه را به پزشکی قانونی برده بودند وتا جنازه را به قبرستان گلندوک آوردند هوا تاریک شده بود. پیکر هاله را به غسالخانه ای که حتی برق نداشت بردند و با چراغ دستی و در تاریکی و ظلمت شب جنازه را غسل دادند و نماز خواندند و و بر روی قبر پدر دفن کردند. این ماجراها را همه شاهد بودند . هر چقدر هم دستگاه بخواهد ادعا کند پرونده بسته شده اما این پرونده در نزد مردم ایران هیچوقت بسته نخواهد شد . جنایتی که در تشییع جنازه مهندس سحابی رخ داد ، شهادت هاله و ده روز بعد با اعتصاب غذای آقای صابر و فوت ایشان منجر شد اینها جنایتی است که مردم فراموش نمیکنند.
البته من این مسائل را به صورت شعرگونه ای نوشتم که در اختیار شما قرار خواهم داد.
مرحوم سحابی و شهید هاله هردو به فاصله کمی از این دنیا رفتند در فرهنگ ما اینگونه است که نزدیکی در مرگ را تعبیر به قرابت روحی میکنند . رابطه مهندس سحابی و هاله چگونه بود و چه وجوه اشتراکی داشتند؟
مهندس سحابی یکی از سیاسیون واقعا اخلاقی و روش و منش ایشان اخلاق مدار بود. هاله هم این خصوصیات را داشت . هاله در طول جنگ مدتها به عنوان پرستار به مجروحان و جنگ زده ها کمک میکرد و در جریان تظاهرات مردمی در خیابان گاه با پاسداراها صحبت میکرد و میپرسید : پسرم! چرا مردم را میزنید و سعی میکرد آنها را آرام کند تا کمتر به مردم هجوم ببرند.
شیوه رفتاری مهندس و هاله نزدیکی های بسیار زیادی بین این پدر و دختر به وجود آورده است.
چگونه سحابی ها در سه نسل مختلف از دکتر یدالله سحابی تا هاله سحابی توانسته بودند از ملییت ایرانی و مذهب تشیع توامان دفاع کنند، رمز اعتدال آنها در چه بود؟
مهندس سحابی و هاله هر دو عتقادات مذهبی بسیار قوی داشتند. دکتر یدالله سحابی هم بسیار فرد مذهبی بود همراه با مهندس مهدی بازرگان اعتقادات عمیق مذهبی داشت. این خانواده به اسلام و مذهب تشیع معتقد بودند و به آینده ایران و سربلندی اش می اندیشدند و دغدغه ایران و مردمش را داشتند. مهندس سحابی و هاله در عین حال بسیار به وطن شان هم علاقه داشتند بسیار ایران دوست بودند. یکی از نگرانی های بزرگ مهندس سحابی این بود که من میترسم ایران تجزیه شود . از پاره پاره شدن ایران نگران بود و تا آخرین لحظات زندگیش ترس و نگرانی درباره یکپارچگی ایران داشت . هاله هم در طول جنگ با مشکلات زیادی مواجه شد اما با بردباری و صبر و متانت تحمل کرد. این اثر را پدر و مادر بر روی فرزند معمولا میگذارند . هاله دیده بود که پدرش چه رفتاری دارد و مردم چگونه به پدرش نگاه میکنند و چقدر پدر را مردم احترام میکنند و دوست دارند . و تشخیص داد که راه پدر راه صحیحی هست و با خود گفت که راه پدر را از جنبه اخلاق سیاسی و اجتماعی ادامه بدهم و تا آخرین لحظه حیات راه پدر را ادامه داد. وقتی مهندس در کما بود و هاله در زندان ، ماموران امنیتی برای دادن مرخصی به هاله از او تعهد کتبی خواستند اما او حاضر نشد برای ملاقات با پدر هیچ تعهدی برخلاف اعتقاد و باورش دهد. ماموران تاخیر کردند اما بالاخره مجبور شدند هاله را به ملاقات پدر ببرند اما دیگر دیر شده بود و مهندس از دنیا رفته بود.
دادستانی و محسنی اژه ای ادعا کرده است پرونده فوت خانم سحابی در تشییع جنازه پدر و آقای صابر در زندان هیچ مقصری نداشته . در حالیکه بارها خانواده اعلام کرده بود شاهدانی برای شهادت و فیلم های امنیتی برای ارائه به دادگاه وجود دارد. چطور میتوان از مختومه شدن این پرونده جلوگیری کرد ؟
آقای اژه ای و همپالکی هایش در این نظام دروغ و دغل و انکار زیاد میکنند مگر اینها نبودند که در دهه 60 دهها هزار نفر را اعدام کردند . من خودم شاهد مسائل بودم اما همه این کشتن ها و شکنجه ها را منکر میشدند . به آقای خمینی میگفتند که در زندان ها شکنجه میکنند اما ایشان نمیپذیرفتند و میگفتند منافقین خودشان، خود را شکنجه میکنند. اگر اسناد و نامه افشاگر آقای منتظری نبود هیچ کس حاضر نبود جنایات در زندان را حتی باور کند همه انکار میکردند. بعد از افشاگری مرحوم منتظری بود که جنایات رژیم در زندان برملا شد
شما نگران انکار امثال اژه ای ها نباشید . آنها مجبورند تکذیب کنند . هیچ دادرسی وجود ندارد . هیچ جا نیست که مردم شکایت کنند و این اسناد وجود دارد . درباره هاله ما گفتیم در هر دادگاهی حاضر هستیم شهادت دهیم و اعلام کردیم ماموران امنیتی حاضر در مراسم تشییع مرتب فیلم برداری ، دادگاه فقط کافی است از وزارت اطلاعات بخواهد تا این فیلم ها را نشان دهند. اما دادرسی وجود ندارد. قوه قضائیه خود از وزارت اطلاعات دستور میگیرد و همدست جنایات آنهاست .
نیروی انتظامی هیچوقت درباره شهادت هاله خانم از شما یا دیگر حاظران در مراسم بازپرسی نکرد؟
نه تنها از من بلکه از هیچکدام از بچه هایی که آنجا بودند هیچ سوالی نکردند و نخواستند حقیقت را بشنوند. اصولا شیوه حکومت این نیست که مسائل را روشن کند، مگر مسئله سال 88 و زندان ها و بحث کشتار در زندان و خیابان ها معلوم شد؟ مگر حمله به کوی دانشگاه معلوم شد؟ این نظام شیوه اش همین است و از امثال من شرح ماوقع را نمپرسد تا ماست مالی کند و حقایق را پنهان نگاه دارد .
با این بدعدالتی ها که در حق خانواده سحابی رفته چگونه باید برخورد کرد؟
در برخورد با این مسئل من معتقدم باید افشاگری کرد من نامه ای مفصل به نماینده ویژه سازمان ملل آقای احمد شهید نوشتم و همه این مسائل را برای ایشان شرح دادم. من معتقدم که باید محکم ایستاد و انتقاد کرد و افشاگری نمود اگرچه این حکومت نشان داده به هیچ چیزی پایبند نیست . دو سال هست که نماینده ازسازمان ملل تعیین شده ولی اینها حتی آقای شهید را به ایران راه نمیدهند چون میداند در صورت تحقیق و بررسی او ، بسیای از جنایات برملا میشود. این نظام یک حکومت فاشیستی است از نوع فاشیسم مذهبی و در طول این سی و سه سال هر جنایتی که خواستند کردند و هنوز هم به این جنایات ادامه میدهند و چنان محیط رعب و وحشتی ایجاد کردند که کمتر کسی جرئت میکند حرف بزند نامه بنویسد یا اعتراض کند . اگر من هم در این سن و سال و با وجود بیماری حرفی میزنم مرتبط آزار و اذیت میکنند .
به یاد بیاورید بلایی که بر سر نرگس محمدی آوردند . زنی که حقیقتا مریض هست از زنجان به زندان بردند. معدود افرادی فریاد کردند ، وقتی کسی اعتراض نمیکند حکومت هر غلطی که بخواهد میکنند . ما دادرسی نداریم اگر قرار است دادرس باشد . اگر دادستان وجود دارد باید داد مظلوم را بستاند .
مرحوم سحابی در تمام طول عمرشان همواره سعی داشتند که صادقانه زندگی کنند و میان آنچه که میگفتند و کردارشان فاصله نیافتد، بارها از اشتباهات خود گفته بودند و گفته های دیگرانی که روزگاری با آن مخالفت داشتند را پذیرفته بودند. شما سالها با ایشان معاشرت داشتید خاطره ای از این انصاف و صداقت مهندس برای ما بگویید؟
زندگی مهندس سحابی تمامش صداقت بود . همگی ، روش های اخلاقی بود . صدها مثال وجود دارد که ایشان جز از مسیر صداقت مسیر دیگری را طی نمیکرد . ممکن بود مسائلی باشد که دوستان یا خود من مخالف بوده باشیم ولی مهندس در ابراز عقیده اش و منش و روش خودش هیچوقت صداقت را فراموش نمی کرد . نکته مهمی که در جواب این سوال شما باید عرض کنم این است که مهندس از کسانی بود که معتقد به نقد خود بود و معتقد بود که همه افراد ممکن است عیب هایی داشته باشند خطاهایی داشته باشند . امیدش این بود که روزی برسد که خودمان از خود نقد کنیم و این به نظر من یکی از مشکلات گروه های سیاسی ماست که حاضر نیستند خودشان را نقد کنند. در مسیر مبارزه اشتنباهاتی را مرتکب میشود .مهندس از کسانی بود که معتقد به نقد پذیری بود . من خودم گاهی مهندس را نقد میکردم و ایشان با شوخی و خنده و متانت نقدم را میپذیرفت . بااینکه من چند سالی کوچکتر از مهندس بود میتوانستم از روش مهندس انتقاد کنم . این روحیه نقد پذیری ویژگی خاص مهندس بود . نقد از خود در مهندس وجود داشت و همه کسانیکه با ایشان ارتباط و تماس داشتند به این موضوع معترف هستند .
مهندس سالها دغدغه مبارزه سیاسی داشت اما در پی کسب قدرت نبود، تعریف و هدف مرحوم سحابی از سیاست و مبارزه سیاسی چه بود؟
مهندس سیاسیت را به خاطر قدرت نمیخواست در زندگیش هم این را نشان داد. بعد ا نقلاب عضو شورای انقلاب بود. نماینده مجلس شد ؛ اما وقتی انحراف رادید از قدرت کنار کشید، بعد هم روشی پیش گرفت که از قدرت دوری میجست . مقالاتی که ایشان در مجله ایرن فردا مینوشتند نشان از دغدغه های مهندس سحابی دارد. تنها دغدغه مهندس این بود که ایران لطمه نبیند ، مردم آزادی داشته باشند ، ظلم و ستم و بی عدالتی و فساد از این مملکت برکنده شود.
ایشان تز خاصی داشت و معتقد به توسعه اقتصادی بود و میگفت یکی از روش های مبارزه ، توسعه اقتصادی است . عامل بسیاری ازمفاسد اجتماعی و سیاسی به دلیل عدم توسعه اقتصادی است. سه اصل کلی که مهندس به آن معتقد بود یکی استبدادستیزی ، دیگری توسعه اقتصادی و سوم یکپارچگی ملی بود. اینکه روزی اتفاقاتی بیافتد که خدای ناکرده ایران دچاره تجزیه شود . مهندس سحابی مطلقا با حمله خارجی موافق نبود و یک ایراندوست واقعی بود و در تمام زندگی اش روش و منش ایشان همراه با اخلاق بود.
مرحوم سحابی در اواخر عمر به عنوان پیش کسوت مبارزه اصلاحی نامه ای خطاب به فعالان خارج از کشور نوشت، به نظر شما نامه مرحوم سحابی به فعالین خارج از کشور چه معنا و مفهومی داشت و ایشان چه سهمی برای ایرانیان خارج از کشور در گشایش فضای ایران قائل بود؟ شما هم خود طرح واره ای خطاب به اپوزیسیون از منظری دیگر داشتید؟
دیدگاه های من با مهندس در این مسائل متفاوت هست . مهندس اعتقاد به اصلاحات درون ساختاری داشت و میگفت شاید بتوان ان حاکمیت و نظام مبتنی بر ولایت فقیه را مجبور به رعایت حقوق مردم کرد. اما من چنین اعتقادی نداشتم. اعتقادم بر این بود که این نظام اصولا اصلاح پذیر نیست. با تمام تلاش هایی که شد امروز رهبران نمادین جنبش سبز به حصر خانگی دچارند . من اعتقادم بر این است و آخرین اتمام حجت را کردم و اعتقادم بر این است که باید آنهایی که به این نتیجه رسیدند این نظام اصلاح پذیر نیست باهم متحد و هم بسته شوند و تلاش کنند حاکمیت را مجبور کنند به آن اصلاحات مورد نظر اقدام کند . من میدانم این کار عملی نیست اما برای آخرین بار به عنوان یک پیرمرد به این حکومت انذار و هشدار میدهم که اگر این کار را نکنید سرنوشتت تان بهتر از سرنوشت صدام و بن علی و بشار اسد نخواهد شد. سرنوشت همه دیکتاتورها همین است اما چرا عبرت نمیگیرند!؟
در انتقاد به عملکرد احمدی نژاد مهندس سحابی در اواخر عمر نشریه ای 20 صفحه ای منتشر کردند با عنوان "فکری به حال ایران بکنید ". و در آن بر تشریح عملکرد اقتصادی دولت نوشتند که احمدی نژاد بلدوزری است که ایران را دارد نابود میکند . نظر شما درباره پیش بینی مهندس چیست؟
واقعا همینطور است. ایران دارد به سرزمین سوخته تبدیل میشود . گرانی، فساد و فحشا بیداد میکند . این نامه ها همه از سر دلسوزی بوده و هست. ما همگی باید نسبت به دروغ و دغل ها و حرفهای بی پایه ای احمدی نژاد و اطرافیانش افشاگری کنیم قبل از آنکه ایران را به سمت نابودی بکشاند . به قول خود احمدی نژاد سوار این قطار بی دنده و ترمز شده و اینکه چه وقت به دره پرتاب شود تنها خدا میتواند بر ایران رحم کند.
جـــرس:
یك كارشناس روابط کار، اخراج یا
تعدیل کارگران در شرایط بحرانی را اولین و تنها واکنش کارفرمایان در مقابله
با این شرایط ارزیابی کرد.
به گزارش ایلنا، منشیزاده با اشاره به اخراج و تعدیل کارگران در شرایط
بحرانی حاضر، گفت: به دلیل اینکه کارفرمایان نمیتوانند دخالتی در امور
ارزی، نقدینگی، تعرفهها، واردات و... داشته باشند، به ناچار در شرایط
بحرانی، نسبت به اخراج یا تعدیل نیروی کار اقدام میکننداو عدم نظارت تشکلهای کارگری بر عملکرد دولت و کارفرمایان را یکی از مشکلات کارگران در کشور عنوان و خاطرنشان کرد: در کشورهای توسعه یافته، تشکلهای کارگری با نظارت و ارزیابی خود، محدودیتهایی را برای تعدیل و اخراج نیروی کار توسط کارفرما ایجاد میکنند که متاسفانه در کشورما به دلیل بیعلاقگی دولتها به وجود این تشکلهای صنفی، به تبع امکان نظارت آنها بر عملکرد کارفرمایان نیز به وجود نمیآید.
این كارشناس ارشد روابط کار در خصوص وجود خلاء قانونی در زمینه نظارت بر اخراج کارگران گفت: اجرای قانون نیازمند دستگاههای نظارتی است که به دلیل عدم توانایی ذاتی دولت، در جوامع دیگر معمولا نهادهای صنفی این وظیفه را برعهده دارند که متاسفانه این نهادها در کشورما از جایگاه درخور توجهی برخوردار نیستند.
منشیزاده در ادامه گفتوگوی خود با اشاره به مشکلات کارفرمایان، تصریح کرد: باید مسائل پیش روی کارفرمایان را نیز درنظر گرفت، در بسیاری از کشورهای دنیا قیمت مواد اولیه بسیار پایینتر از ایران است اما در کشور ما زمانی که قیمت مواد اولیه بالا است و کالاهای خارجی با قیمتی پایینتر در دسترس مردم قرار دارد، کارفرمایان نیز ضعیف و ضعیفتر میشوند.
او با تاکید براهمیت جایگاه کارگران و كارفرمایان در روابط کار، اظهار کرد: مجموعهای عوامل اقتصادی و غیر اقتصادی در نگاه کارفرما به کارگران تاثیر گذارند، اما باید از عامل فرهنگی نیز نام برد که باید در این زمینه فرهنگ سازی شود تا جایگاه واقعی کارگر بعنوان سرمایه اصلی صنعت حفظ شود.
منشیزاده جایگاه کارگر در اقتصاد تولید محور را با اهمیت ارزیابی و از وضعیت کارگران و نگاه کارفرما به این قشر، در اقتصاد متکی به نفت ایران انتقاد کرد.
جـــرس:
اتحادیه اروپا از"افزایش هشدار دهنده
اعدامها در ایران" انتقاد کرده و از مقامات ایران خواست اجرای مجازات
اعدام را به حال تعلیق درآورد.
به گزارش رادیو اروپای آزاد، یک سخنگوی کاترین اشتون، رئیس سیاست خارجی
اتحادیه اروپا روز چهارشنبه اعلام کرد: بر اساس آخرین آمارها که از چند
منبع تهیه شده، در پنج ماه اول سال جاری میلادی شمار زیادی اعدام شدهاند و
بدین ترتیب ایران در میان کشورهایی که بیشترین مجازات اعدام را
داشتهاند قرار گرفته است.سخنگوی خانم اشتون گفته است رئیس سیاست خارجی از افزایش اعدامها ابراز نگرانی عمیق کرده است.
گفتنی است، کاترین اشتون به نمایندگی از کشورهای آمریکا، چین، روسیه، فرانسه، بریتانیا و آلمان یا همان کشورهای موسوم به پنج به علاوه یک، مشغول مذاکرات اتمی با ایران است.
سازمانهای حقوق بشری از منتقدان جدی آمار بالای اعدام در ایران هستند و در گزارشهای سالانه خود به آن اشاره و از آن انتقادی میکنند.
یک دیپلمات مستقر در تهران به رویترز گفته است: شاید هم تصادفی باشد اما مشخص نیست که چرا ایران در حالی که در جریان مذاکرات اتمی است، درصد اعدامها را هم افزایش میدهد. به هر حال مناسبی به نظر میرسد تا وقتی جهان حواسش به مذاکرات است، برنامه اعدامها را پیش رود.
رسانههای ايران گزارش دادهاند در ماه جاری ميلادی، ۱۵ تن اعدام شدهاند. ۱۴ تن به اتهامهای مرتبط با قاچاق مواد مخدر و يک تن هم به اتهام جاسوسی برای اسرائيل اعدام شده است.
اتحادیه اروپا به جز تحریم های مرتبط با برنامه اتمی، تحریمهایی هم به دلیل نقض حقوق بشر علیه ایران اعمال کرده و شماری از مقامات ایرانی را در فهرست سیاه خود قرار داده است.
سازمان عفو بين الملل در آخرین گزارش سالانه خود اعلام کرده شمار اعدامها در ايران در سال ۲۰۱۱ به طور چشمگيری افزايش يافته است و در اين سال دست کم ۳۶۰ تن اعدام شده اند.
طبق گزارش سازمان عفو بین الملل، پرونده دو سوم اعدام شدگان در ايران در سال ۲۰۱۱ در ارتباط با قاچاق مواد مخدر بوده است. بر اساس این گزارش، ايران از نظر شمار اعدامها همچنان در رده دوم جهانی قرار دارد. چين همچنان در صدر قرار دارد.
سازمان عفو بينالملل همچنين گفته است: به رغم اين که در تعداد زيادی از کشور ها شمار اعدام ها کاهش يافته، اما شمار اعدامها در کشورهای خاورمیانه و به ویژه ايران، عراق و عربستان سعودی افزايش قابل توجهی داشته است.
سازمان عفو بين الملل میگويد، اطلاعات معتبری را در اختيار دارد که نشان می دهد که علاوه بر تعداد اعدامهای اعلام شده، ۲۴۷ نفر نيز به طور "مخفيانه" در ايران اعدام شدهاند.
در گزارش سالانه سازمان عفو بين الملل آمده است که اعدام در ملا عام در کشورهايی چون ايران، عربستان سعودی، کره شمالی و سومالی صورت گرفته است.
سازمان عفو بين الملل میگويد، کشورهايی مانند ايران، چين، عربستان، عراق و کره شمالی برای گرفتن "اعتراف" از متهمان از شکنجه استفاده میکنند.
جـــرس:
با گذشت ۲۱ سال از محکومیت یک زندانی سیاسی کُرد در زندانهای ایران، وی تا کنون از تسهیلات “مرخصی زندانی” محروم بوده است.
به گزارش آژانس خبررسانی کُردپا، عثمان مصطفیپور از فعالین سیاسی ارومیه در سال ۱۳۷۰ به اتهام همکاری با یکی از احزاب کُرد اپوزیسیون بازداشت و پس از چندین مرحله محاکمه نهایتا به تحمل ۲۵ سال حبس تعزیری محکوم گردید، اما در طول این مدت تمامی تلاشهای وی و خانوادهی او نیز در اخذ آزادی مشروط و یا اخذ مرخصی بینتیجه مانده است.
یکی از بستگان نزدیک عثمان مصطفیپور گفت: عثمان در طول دوران زندانش، مادر، برادر، خواهر و خواهر زادهاش را از دست داده، اما هیچگاه دستگاه قضایی و نهادهای امنیتی، حتی به صورت تحتالحفظ به وی اجازه شرکت در مراسم ختم عزیزانش را ندادند.
وی در ادامهی گفتگو افزود: خانوادهی مصطفیپور تا کنون دهها بار تلاش کردهاند که موافقت دادگاه را برای اخذ آزادی مشروط کسب کنند و در حالی که طبق قوانین موجود استفاده از این آزادی حق هر زندانی است، عثمان همچنان از این قانون نیز محروم مانده است.
عثمان مصطفیپور در سال ۱۳۷۰ و به همراه شش تن دیگر از فعالین سیاسی کُرد در ارومیه بازداشت که دو نفر از آنها اعدام و چند نفر دیگر به احکام سنگین زندان محکوم شدند.
پیشتر نیز عثمان مصطفیپور رنجنامهای تکان دهنده از وضعیت خود در طول دوران زندان را منتشر کرده بود.
جـــرس:
به گزارش منابع اقتصادی و بازار،
افزایش یکباره قیمتها در سبد معیشت خانوارها در یک ماه و نیم اخیر باعث
کاهش قدرت خرید کارگران شده است به نحوی که حداقل دستمزد ۳۸۹ هزار تومانی
سال ۹۱ در خوشبینانهترین حالت فقط ۵۰ درصد هزینههای کارگران را تامین
میکند.
به گزارش مهر، افزایش حداقل دستمزدهای دریافتی کارگران در پایان هر سال به
منظور تقویت قدرت خرید کارگران و مشمولان قانون کار از سوی شورای عالی کار
متشکل از نمایندگان دولت، کارگران و کارفرمایان انجام می شود.بک فعال کارگری گفته است: در ماههای پایانی هر سال مباحث مختلف و موضوعات متنوعی در این شورا به بحث و بررسی گذاشته می شود و در نهایت درصدی به عنوان افزایش حداقل دستمزد سال جدید کارگران در نظر گرفته می شود که این میزان در سال جاری ۱۸ درصد و معادل ۵۹ هزار و ۴۰۰ تومان افزایش نسبت به سال گذشته (۹۰) در نظر گرفته شد.
عضو هیئت مدیره کانون شوراهای اسلامی کار استان تهران افزود: حداقل دستمزد کارگران در سال جاری نباید از ۳۸۹ هزار و ۷۰۰ تومان کمتر باشد و در صورت عدم اجرای مصوبه شورای عالی کار از سوی کارفرمایان، مراتب می تواند از سوی مشمولان قانون کار پیگیری شود.
افزایش ۶۰ هزارتومانی مزد ۹۱
بر اساس گزارش ها، در واقع هدف از افزایش های سالیانه حداقل دستمزد کارگران که به تبع آن میزان کل دریافتی افراد نیز بهبود خواهد یافت، تقویت سبد معیشت خانوار و قدرت خرید جامعه کاری شاغل در واحدها و بنگاه های مختلف اقتصادی کشور است.
با اینکه در پایان سال گذشته افزایش حدود ۶۰ هزار تومانی که در نهایت با سایر مزایا حداقل صد هزار تومان به حقوق هر کارگر خواهد افزود، به نوعی موجب رضایت نمایندگان کارگری شده بود، اما خیلی زود با وقوع گرانی های جهشی دو ماه ابتدای سال موجب نگرانی خانوار کارگری شد.
همچنین افزایش یکباره و بدون توجیه قیمتها در ماههای اخیر باعث افزایش شکاف بین درآمدها و هزینه های کارگران شده است به نحوی که می توان گفت نه تنها افزایش ۱۸ درصدی حداقل دستمزد سال جاری باعث تقویت قدرت خرید کارگران نشده است بلکه با جهش یکباره قیمتها، افزایش ۶۰ هزار تومانی حداقل مزد ۹۱ تاثیر چندانی در زندگی کارگران نداشته است.
با این حال، هنوز بخش قابل توجهی از کارگران شاغل در بنگاه ها و واحدهای مختلف اقتصادی کشور که مشمول قانون کار هستند موفق به دریافت افزایش حقوقهای سال جدید خود نشده اند. هرچند در این بخش آمار مستندی در زمینه وضعیت عملکرد بنگاه ها در افزایش حقوقهای سال ۹۱وجود ندارد، اما به گفته کارشناسان بازار کار، کمتر از ۴۰ درصد واحدها توانسته اند افزایش حقوقهای جدید را از ماه اول سال اعمال کنند.
علی اکبر عیوضی در گفتگو با مهر، همچنین با تاکید بر اینکه خوراک و مسکن در یک ماه و نیم اخیر بیشترین افزایش قیمت و تاثیر منفی را در سبد هزینه های خانوار کارگران داشته است، گفت: حداقل دستمزد ۳۸۹ هزار تومانی سال جاری در بهترین حالت فقط ۵۰ درصد نیازهای کارگران را تامین خواهد کرد.
افزایش یکباره قیمتها در یک ماه و نیم اخیر
عضو هیئت مدیره کانون شوراهای اسلامی کار استان تهران، اظهار داشت: به نظر می رسد پس از تصویب افزایش حداقل دستمزد سال جاری در روزهای پایانی سال گذشته، طی یک ماه ونیم اخیر نظارت و بازرسی دولت در قیمت کالاها و اقلام خوراکی خانوار به شدت ضعیف شده است.
عیوضی با تاکید بر افزایش بی رویه قیمت ها در ماه های گذشته از سال ۹۱، خاطر نشان کرد: با این حال زمانی که دولت دستور به برگشت قیمت ها را داد، هرگز این اتفاق نیفتاد.
این مقام مسئول کارگری، ادامه داد: گوشت قرمز در ماههای گذشته از ۱۴ هزار تومان در هر کیلو به ۲۴هزار تومان افزایش یافت و آنگاه دولت اعلام کرد قیمت را به حالت قبل باز می گرداند. اما آیا کاهش قیمت ۲۴ هزار تومان به بیست یا هجده هزار تومان به معنای بازگشت قیمتها است؟
وی تاکید کرد: در مدت یک ماه و نیم گذشته قیمت هر کیلوگرم گوشت قرمز ده هزار تومان افزایش یافته که این مسئله تاثیر منفی زیادی در معیشت خانوار کارگری گذاشته است. دولت و تعزیرات اعلام می کنند می خواهند قیمتها را کنترل کنند ولی جامعه کارگری چنین اقدامی را در بازار مشاهده نمی کنند.
نماینده سابق کارگران در شورای عالی حفاظت فنی، اظهار داشت: افزایش قیمتها در ماه های اخیر از سوی افراد سودجو به شدت زندگی کارگران را به مخاطره انداخته است به نحوی که همه تلاشهای شورای عالی کار در ماههای گذشته برای تقویت حقوق و دستمزد کارگران، بی اثر شده است.
عیوضی بیان داشت: نباید دولت اجازه می داد قیمتها به یکباره آنقدر جابه جا شود که دیگر قدرت کنترل آن از دست برود. به صورت کلی در ماههای پس از اسفند ۹۰، در بخش پوشاک، خوراک و مسکن کارگری بیشترین افزایش قیمتها اتفاق افتاده است.
عضو هیئت مدیره کانون شوراهای اسلامی کار استان تهران، عدم رفع نیازهای خانوار کارگری را باعث انجام مشاغل کاذب توسط کارگران و یا به دنبال شغل دوم رفتن دانست و گفت: مجلس و دولت باید بپذیرد در شرایط فعلی کارگران با سختی ها و مسائل معیشتی روبرو هستند.
این مقام مسئول کارگری تاکید کرد: فردی که ۳۸۹هزار تومان حداقل دستمزد مصوب شورای کار را در هر ماه کار دریافت می کند چگونه می تواند افزایش قیمتهای برنج و گوشت قرمز را جبران کند؟
عیوضی عنوان کرد: این مسائل باعث شده تا دستمزدهای کارگران تحت الشعاع افزایش قیمتها قرار گیرد و قدرت خرید جامعه کارگری کاهش یابد.
وی این مطلب را نیز افزود که مسئولان از خود بپرسند قیمت کدام کالا در فروردین و اردیبهشت به قیمت سال قبل بازگشت و ثابت ماند؟ حتی قیمت شیر نیز با توجه به همه حواشی ای که برای آن مطرح شده در نهایت بالا رفت.
گفتنی است، روز گذشته نیز، در پی افزایش قیمت گندم دبير اتحاديه سراسرى توليدكنندگان و صادركنندگان نان از احتمال افزايش قيمت نان در سال جارى خبر داد.
به گزارش ایسنا، كاوه زرگران گفت: افزايش قيمت نان منوط به اتمام ذخيره گندم فعلى است.
زرگران با بيان اين كه قيمت آرد ، سهمى ۷۰ درصدى در هزينه تمام شده توليد هر قرص نان دارد، تاکید كرد که در حال حاضر دقيقا مشخص نيست ميزان احتمالى افزايش قيمت نان چقدر خواهد بود.
افزايش قيمت گندم قرار است از ۱۵ خرداد ماه سال جارى به اجرا در آید.
تعطیلی ها، جاده ها را با اختلال رو به رو کرد
به دنبال ۵ روز تعطیلی رییس مرکز کنترل ترافیک پلیس راهور گفت: ترافیک در خروجی های تهران سنگین است و عبور و مرور به کندی صورت می گیرد.سرهنگ رضا سلبی در گفتگو با مهر گفت: هم اکنون بار ترافیکی در اتوبان تهران -کرج، جاده چالوس، جاده هراز و قم نیمه سنگین بوده و تردد خودرو ها با اختلال روبرو است.
به گفته وی، بار ترافیکی در سایر مسیرهای منتهی به شمال کشور نیز نیمه سنگین اما روان است.
سلبی اظهار داشت: در حال حاضر مأموران پلیس در جاده های کشور مستقر شدهاند و علاوه بر تسهیل آمد و شد با متخلفین برخورد می کنند.
رییس مرکز کنترل ترافیک پلیس راهور گفت: هموطنان برای اطلاع از آخرین وضعیت راهها و ترافیک جاده ها می توانند با شماره تلفن ۰۲۱۸۸۲۵۵۵۵۵ تماس بگیرند.
رشد بیماری ها در ایران؛ سونامی سرطان در راه است
عضو انجمن سرطانشناسی آمریکا گفت: سال ۲۰۱۵ ایران با سونامی سرطان روبهرو میشود.“پروفسور ناصر پارسا” در جمع اساتید و دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد بروجرد رشد علوم، به ویژه در زمینه صنعت و پزشکی را در یکصد سال پیش شگفتانگیز برشمرد و افزود: شیوه درمان در پزشکی تا به حال تجویز و خوراندن یک دارو برای همه بیماران مشابه بوده است.
به گزارش ایسنا، وی ادامه داد: اما در دهه آینده درمان بیماران بر اساس تنوع ژنتیکی افراد است بدین ترتیب که هر فرد داروی خاص خود را برای همان بیماری دریافت میکند و چون از این طریق بیماری به سرعت تشخیص داده میشود بنابراین زمان درمان و معالجه نیز کوتاهتر میشود.
عضو انجمن سرطانشناسی آمریکا با تاکید بر علوم کاربردی تصریح کرد: فعالیتهای پژوهشی کاربردی هم برای جامعه سودمند است.
پروفسور پارسا ادامه داد: به طور مثال تولید دارو ممکن است میلیاردها دلار برای دانشگاه یا یک بخش تحقیقاتی درآمد ایجاد کند که با درآمد آن میتوان پروژههای دیگر را حمایت کرد.
وی با بیان اینکه سلامت یک کشور و پیشرفت آن، یک رابطه دو طرفه است که به همه وابستهاند، خاطرنشان کرد: تأثیر محیط زندگی بر بیماریها مهم است.
عضو انجمن سرطانشناسی آمریکا افزود: بیماریها زاییده مشکلات محیطی است و امروز محیط زیست ما به طور کلی آلوده و شمار بیماران سرطانی به خصوص در ایران رو به رشد است و ۳ سال دیگر در سال ۲۰۱۵ ایران با سونامی سرطان روبهرو میشود.
پروفسور پارسا همچنین از کاهش سن ابتلاء به سرطان سینه در ایران خبر داد و گفت: سن سرطان سینه در زنان ایرانی از ۳۰ به ۱۵ سال کاهش یافته است و ما باید با بررسی آب، هوا، تغذیه و محیط زیست به علت بروز این واقعه پی ببریم.
مرور فجیعترین جنایات بشار اسد در یک سال گذشته؛ روزهایی که دنیا به خود لرزید
کلمه – زهرا امیری *با کشتار هولناک مخالفان در شهر حوله رژیم بشار اسد یک بار دیگر به تمام دنیا شوک وارد کرد. رژیم سوریه از ماه مارس سال گذشته روزهایی پر از ترس و وحشت را برای مخالفان خود به وجود آورده است. بر اساس برآورد های سازمان ملل متحد در طول یک سال و نیم گذشته ۹ هزار نفر در سوریه کشته شده اند، اما بعضی حوادث در این مدت، به خاطر میزان خشونت و وحشیگری اعمال شده، دنیا را تکان داده است.
کشتار روز جمعه گذشته در حوله یکی از شهر های استان حمص یکی از این فجایع است، شورای امنیت این قتل ها را محکوم کرده و بسیاری از کشورها دیپلمات های سوری را اخراج کردند. نشریه اشپیگل این کشتار را با کشتار مردم ویتنام در روستای مای لای مقایسه کرده و خبرگزاری رویترز آن را قساوتی نامید که افکار عمومی جهان را تکان داد.
اما پیش از این و در مدت ۱۴ ماه گذشته هم فجایعی در سوریه اتفاق افتاده است که عمق قساوت نهفته در آنها با هیچ جمله و کلمه ای قابل توصیف نیست.
قتل حمزه الخطیب
در ماه مه گذشته انتشار تصاویری وحشتناک از بدن تکه تکه شده حمزه خطیب، نوجوان ۱۳ سوری در روزنامه نیویورک تایمز، جامعه بین الملل را حیرت زده کرد. فیلمی نیز منتشر شد که چگونگی شکنجه شدن او را نشان می داد صورت او کبود بود و بریدگی ها و سوختگی های عمیق در همه جای بدن او به چشم می خورد استخوان فک و زانو های او شکسته بود و آلت تناسلی او بریده بودند اما او همچنان زنده بود. صدایی روی فیلم بود که مدام فریاد می زد: حقوق بشر کجاست؟ دادگاه جنایی بین المللی کجاست؟
فعالان حقوق بشر ادعا کردند که این پسر در تجمعی در جنوب سوریه دستگیر شده و جسد او پس از شکنجه به خانواده اش تحویل داده شده است، رسانه های دولتی سوریه نیز به نوبه خود ادعا کردند که حمزه با گلوله مخالفان مسلح کشته شده است و بشار اسد برای ابراز همدردی با خانواده او دیدار کرده است. خبر و نحوه مرگ حمزه در فیس بوک به طور گسترده منتشر شد.
قتل عام ماه رمضان
در ژوئیه گذشته، با نزدیک شدن ماه مبارک رمضان، مردم مسلمان سوریه هر روز پس از نماز مغرب در مساجد، تظاهرات ضد حکومت سازمان دهی می کردند. اما در اوایل ماه رمضان، ارتش سوریه به این تجمعات اعتراضی در شهر حما حمله کرد و در طول شش روز ۳۰۰ نفر از فعالان مخالف بشار اسد در حما را کشت. پس از این اتفاق باراک اوباما، رئیس جمهور ایالات متحده و وزارت امور خارجه روسیه شدیدترین انتقادات را از رژیم اسد کردند. کشور های منطقه ای مانند ترکیه و عربستان سعودی نیز ساکت نماندند، عبدالله گل رئیس جمهور ترکیه این خونریزی را غیر قابل قبول نامید و ملک عبدالله پادشاه عربستان از دمشق خواست تا ماشین کشتار را متوقف کند. سازمان ملل متحد در محکومیت این کشتار آن را یکی از فجایع تاریخ نامید.
حمله به جبل الزاویه
در دسامبر ۲۰۱۱ هنگامی که مقامات اتحادیه عرب خود را برای سفر به سوریه و نظارت بر طرح صلح آماده می کردند، فعالان سوری گزارش دادند که نیروهای نظامی روستایی در شمال سوریه و در استان ادلیب به نام جبل الزاویه را محاصره کرده و ۱۰۰ نفر را کشته اند. نیرو های ارتش سوریه در این حمله با راکت و گلوله های تانک تلاش می کردند افرادی را که از ارتش فرار کرده و به این روستا پناهنده شده بودند، بکشند. رامی عبدالرحمن گزارشگر حقوق بشر سوریه این حمله را قتل عامی سازمان یافته و یکی از خونین ترین روز های انقلاب سوریه نامید.
پس از این حمله شورای ملی مخالفان سوریه با شورای امنیت سازمان ملل و اتحادیه عرب نشست اضطراری برگزار کرد و برنامه هایی برای حمایت از مخالفان و غیر نظامیان سوریه در دستور کار قرار داده شد. اما تمامی این تلاش ها در نهایت شکست خورد.
حمله به باباعمرو
در اوایل فوریه نیرو های ارتش سوریه منطقه باباعمرو را در استان حمص محاصره کردند به این بهانه که تعدادی از شورشیان و کسانی را از ارتش گریخته اند، وادار کنند که از مخفیگاه های خود خارج شوند. عکس ها و فیلم های منتشر شده نشان می دهد بمباران بی امان باعث شد این محله به کلی ویران شود. تخمین درستی از میزان کشته های باباعمرو وجود ندارد. خبرگزاری رویترز گزارش کرد بسیاری از ساکنان این محله که در نزدیکی مرز لبنان است به این کشور پناهنده شده اند و مردم روستاهای همجوار باباعمرو در لبنان گزارش دادند که تا چندین روز بوی جنازه های مردم سوریه به مشام می رسید. خبرنگار آمریکایی ماری کالوین و عکاس فرانسوی رمی اکلیک در این حمله کشته شدند.
با این حال چین و روسیه از صدور قطعنامه در سازمان ملل بر علیه سوریه جلوگیری کردند و دولت سوریه از ورود والری آموس رئیس بخش بشر دوستانه سازمان ملل متحد به باباعمرو جلوگیری کرد، اما پس از آنکه آموس در نهایت موفق شد از این منطقه دیدار کند در گزارش خود اعلام کرد که بخشی از استان حمص به طور کامل نابود شده است.
قتل عام حوله
در تاریخ ۲۵ مه ۲۰۱۲ یعنی همین چند روز پیش ۱۰۸ نفر از جمله ۴۹ کودک و ۳۴ زن در شهر حوله در یک روز کشته شدند. ابتدا ارتش سوریه این منطقه را بمباران کرد و سپس شبه نظامیان طرفدار اسد از روستایی در نزدیکی حوله به آنجا حمله کردند و دست به قتل عام زدند.
مطمئنا عاملان کشتار در سوریه تنها نظامیان وابسته به دولت نیستند، باند های مسلح نیز تاکنون تعداد زیادی از نیروهای امنیتی را کشته اند و همانگونه که چندی پیش دبیر کل سازمان ملل اعلام کرد بمب گذاری های دمشق در نزدیکی ساختمان های اطلاعاتی دولت، کار گروه القاعده بود که منجر به کشته شدن ۵۵ نفر شد. اما چیزی که در این میان مهم است این است که باید هر چه زودتر راه حلی برای این بحران یافت. بسیاری از ناظران با توجه به تجربه تلاش های ناکام کوفی عنان معتقدند راه حل های دیپلماتیک دیگر تاثیر گذار نیست.
* برگرفته از فارین پالیسی
خانواده هاله سحابی در اولین سالگرد نبودنش: هاله همیشه در خانه است، ما مرگ را انتها ترسیم نمی کنیم
کاش دوربینی بود که حس ها را ثبت می کرد. سکوت ها را نشان می داد و بغض هایی که گاه گره می خورد و گاه روی گونه های فرزندان هاله سحابی جاری می شد. این گفت و گو بیشتر از آنکه از جنس حرف باشد؛ از جنس احساس است. از همان لحظه که وارد خانه می شوی،حضور هاله سحابی را حس می کنی .عکس هایش با تو حرف می زنند و نقاشی های به جامانده از او زندگی بخشند. تقی شامخی، همسر هاله به همراه یحیی و آسیه دو فرزند از سه فرزند آنها با رویی گشاده و آرامش همیشگی پذیرا می شوند. ترجیح می دهند خاطره بگویند.از هاله ای حرف بزنند که به عنوان یک زن،یک مادر ، یک فعال اجتماعی، یک روزنامه نگار، یک قرآن پژوه و حتی یک زندانی سیاسی برای آنها خاطره هایی برجا گذاشته و رفته. رفتنی که به قول همسر و فرزندانش رفتن نیست چرا که هاله همیشه در آن خانه هست و حضور دارد.
اوایل یکی از روزهای خرداد خبر آوردند که مهندس عزت الله سحابی، رهبر شورای فعالان ملی مذهبی درگذشت. قرار بود پیکر او را در لواسان به خاک بسپارند. هاله که برای تشییع پیکر پدر از زندان به مرخصی آمده بود ؛ شب قبل از مراسم تدفین تا صبح با پدر خلوت می کند و برایش قرآن می خواند . صبح عکس پدر را در دست می گیرد و به همراه سایر تشییع کنندگان به راه می افتد. زمانی نمی گذرد که نیروهای امنیتی به سراغ هاله می روند؛ با خشونت عکس پدر را از دستانش خارج می کنند و با کوفتن بر تخت سینه هاله، او را پخش زمین می کنند. در میان جمعیت همهمه ای برپا می شود.بر سر و صورت هاله آب می پاشند؛ تنفس مصنوعی می دهند؛ اما هاله دیگر نفس نمی کشد. آسیه دختر کوچک هاله، سراسیمه خود را به محل حادثه می رساند:”هاله را دیدم که روی زمین افتاده ، روسری اش باز شده و فقط سفیدی چشمانش معلوم است .همان لحظه تصویر ندا آقا سلطان جلوی چشمانم آمد.” و تقی شامخی، همسر هاله نیز فوری به سوی هاله می دود. با کمک دیگران به اورژانس منتقل اش می کنند اما دیگر دیر شده بود.
هاله سحابی یازدهم خردادماه سال ۹۰ در روز مراسم تدفین مهندس سحابی جان می دهد و زمانی که روشنایی روز رنگ باخته درتاریکی شب، تن بی جان هاله را در جوار پدر به خاک می سپارند…
-چه تصویری به عنوان آخرین تصویر از هاله در ذهن همسر و فرزندان حک شده است؟
تقی شامخی که از اوایل دهه ۶۰ با هاله زیر یک سقف زندگی کرده، آخرین روز را به تصویر می کشد:” وقتی این اتفاق افتاد نزدیک هاله بودم. او را به اورژانس بردم.”
کمی مکث می کند و ادامه می دهد:” ولی تصویری که از او یادم است … ساعت از دو صبح گذشته بود که میخواستم بخوابم . به هاله گفتم خسته ای و بهتره که بخوابی. گفت باشه اما تازه رفت سراغ قرآن. من اون شب دو ساعت خوابیدم .صبح هم که بیدار شدم دیدم بیداره. صبح زود رفته بود نان گرفته بود. بهش گفتم خوابیدی و گفت آره خوابیدم. از همان صبح سرش شلوغ بود و مشغول سر و سامان دادن به کارها . جمعیت در کوچه به راه نیفتاده صدایی بلند شد که کسی حالش به هم خورده . فاصله من و هاله خیلی نزدیک بود منتهی من به او توجهی نداشتم و در دنیای خودم بودم. من کنار خیابان بودم و به فاصله چند قدمی ام، هاله با چند خانم دیگر وسط خیابان راه می رفتند.وقتی صدا بلند شد دیدم هاله است که وسط خیابان افتاده.”
آسیه ی ۲۴ ساله،دختر کوچک هاله سحابی در گوشه ی اتاق رو به پنجره نشسته است. با صدایی آرام و گرفته ،آخرین تصویر از مادر را به زبان می آورد:” در فامیلمان یک هاله داریم و یک لاله. آن موقع که گفتند هاله حالش بد شده است من فکر می کردم می گویند لاله حالش بد شده. اما به محض اینکه دیدم لاله گوشه ای ایستاده ؛ فوری خودم را به هاله رساندم. روی زمین افتاده بود و روسری اش باز شده بود.سفیدی چشمانش را که دیدم همان لحظه تصویر ندا آقا سلطان جلوی چشمم آمد….” و بقیه ی حرف هایش را فرو می خورد.
یحیی، فرزند ارشد هاله سحابی که فارغ اتحصیل رشته ام بی ای است ترجیح می دهد در این باره چیزی نگوید. سکوت می کند.
-می گویند یحیی شبیه مادر است. خودت چه فکر می کنی؟
آسیه فوری از ان طرف اتاق می گوید:” دقیقا عین هاله است.”
یحیی با خنده می گوید: ” والا نمی دونم چی بگم. آدم خودش متوجه نمی شه.”
تقی شامخی سخنان فرزندان را این گونه ادامه می دهد:” مرحوم مهندس سحابی با هاله شباهت هایی داشت. از نظر منش ها ، رفتارها و علائق . هاله هم با یحیی شباهت هایی داشت. یعنی تیپ رفتارهایشان با هم قرابت دارد . البته آدم ها متفاوت هستند و هر کدام هویتی جداگانه دارند. ”
-یحیی ! چقدر از این شباهت و ظرفیت استفاده می کنی؟ از هاله چه آموختی؟
یحیی با تن صدایی آرام که به سختی شنیده می شود می گوید:” گاهی که فکر می کنم از هاله تاثیراتی گرفتم.آن چیز هایی که الان برایم ارزش شده چیزهایی هستند که زمانی هاله روی آنها تاکیدهایی داشت.چیزهای خیلی ساده مثل چگونگی رفتار کردن با دیگران.”
-چرا هاله را با نام کوچک صدا می زنید و چرا مامان نمی گویید؟
آسیه جواب می دهد:” ما از همان اول عادت داشتیم هاله را با نام کوچک صدا بزنیم. یه جورایی ارثی است. هاله را خودمانی تر و نزدیک تر به خودمان می دانیم.”
و یحیی با تکان دادن سرش به علامت تایید ادامه می دهد:” از همان اول به ما یاد داده بودند که هاله بگوییم.”
تقی شامخی نیز در تایید حرف های فرزندانش می گوید: “بچه ها این را از خانواده مادری یاد گرفته اند. با خانواده مادری نزدیک تر بودند. در خانواده ی سحابی، هاله نیز مادرش را زری خطاب می کرد. بچه های ما هم همین فرهنگ را آموزش دیده اند. هاله ظرفیتی داشت که خود را همسطح بچه هایش قرار می داد. این جنبه های مثبتی داشت و تبادلش با بچه ها راحت تر می شد. البته ممکن بود اثر بدی هم داشته باشد که او را به عنوان مادر و بزرگ تر نبینند .از وقتی که یحیی و دخترها به دنیا آمدند خود را همسطح آنها قرار می داد.”
یحیی ضمن حرف های پدر انگار زمزمه می کند:” کلا هاله خود را همسطح و حتی پایین تر از دیگران می دانست . انگار در ذهنش جایگاه والدانه برای خودش تعریف نشده بود و خود را بالاتر نمی دید.”
و پدر دنباله حرف هایش را می گیرد: “بله در برخورد اجتماعی اش هم همین طور بود.اصلا از رفتارهای هاله نمی توانستی تشخیص دهی که چه جایگاه ، هویت و چارچوب های ذهنی ای دارد. شاید این کمک می کرد که منش و روش اصلی خودش را بهتر حفظ کند و مورد تعرض کمتری قرار بگیرد.”
یکی از دوستان قدیمی که مدتی بود هاله را ندیده بود ساعت پنج صبح همان روز- روز تدفین پدر و قبل از مرگ هاله- برای احوال پرسی سراغ هاله می رود. در همان لحظه خانمی می گوید:” خدا انتقام ما رو از اینها بگیره که اجازه نمی دن یک تشییع جنازه را درست انجام بدیم.” هاله با شنیدن این جمله رو به زن می گوید لازم نیست ما برای خدا تعیین تکلیف کنیم که حتما انتقام بگیرد. خدا خودش می داند چگونه رفتار کند.
شامخی با تعریف کردن این داستان نکته ای را یادآوری می کند:” هاله با انتقام گیری، از بین بردن، کشتن، مرگ گفتن، سخت برخورد می کرد. منش و رفتارش جوری بود که این وضعیت ها را تحمل نمی کرد. حتی در جریان اتفاقات بعد از سال ۸۸از برخوردهای خشن با نیروهای امنیتی نیز ناراحت می شد.انتقام را نمی پذیرفت . با نیروها حرف می زد. در همه ی تظاهرات بعد از انتخابات، وقتی به نیروها می رسید به آنها گل می داد. این جزو متن رفتارش بود و ظاهرسازی هم نمی کرد.”
در جریان اعتراضات پس از انتخابات سال ۸۸،هاله را ۱۴ مرداد در روز تحلیف احمدی نژاد در میدان بهارستان دستگیر کردند. او را به دو سال حبس محکوم کردند و به خاطر بیماری پدر به مرخصی آمده بود. زمانی که هاله به زندان برده شد؛ همه نگران سلامتی اش بودند به ویژه آنکه بیماری دیابت داشت. اما همسر و فرزندان هاله هر سه تایید می کنند که هاله در روزهای دربندش، آرامش بیشتری داشت.حالش خوب شده بود و خنده از لب هایش محو نمی شد.
تقی شامخی با لبخند می گوید:”هاله با زندان راحت کنار آمد. از هوا،غذای زندان و برخوردها گلایه ای نداشت.هاله می گفت غذای زندان خوب است ونگرانی اش این بود که چون بعضی از زندانی ها غذای زندان را نمی خورند، غذا حرام می شود. واقعا بیشتر درصحبت هایش بارها می گفت که این غذا ازبین می رود. ”
می گوید:” با سختی های زندان راحت کنار می آمد.اینکه در زندان حضور موثری داشت به او آرامش می داد. باوجود محدودیتها چندین نوع کلاس برگزارکرد. انگلیسی و عربی و فرانسه می دانست و فیزیک دانشگاه تهران خوانده بود. کلاس تاریخ تشکیل داد و درسه سطح مبتدی، متوسط و پیشرفته فرانسه درس می داد. در روزهایی که ملاقات کابینی داشتیم میگفت تا دیروقت بیدار مانده تا مطلب تهیه کند. نگران تمام شدن مداد و پاک کن بود و برای همین تقاضای مداد و پاک کن از مسئولان زندان کرده بود.
او زندگی جاری و روزمره را خوب تحمل نمی کرد.به همین دلیل حال وهوای زندان به او آرامش می داد. اینکه حس می کرد به خاطر انجام همین کارها ازعمرش استفاده مفیدی می کند. حس می کرد اشتغالات روزمره زندگی در زندان کمتراست. بعداز اینکه از زندان به مرخصی آمد ؛ نشان می داد که دلش می خواهد از زندگی جاری فاصله بگیرد.”
به گفته شامخی در زندان طرحهایی با خودکار ازهم بندانش کشیده است.
آسیه نیز روزهای دربند بودن مادر را این چنین بیان می کند: “روزهای ملاقات، هاله تمام کابین ها را می گشت و مشخص بود که شاد است. درآنجا به خودش خیلی می رسید. ورزش می کرد و کارهایی را که در بیرون زندان اصلا انجام نمی داد؛ دنبال می کرد ..درزندان می گفتندهاله چند دستگی های درون زندان را کمترکرده و حالت مادرانگی اش فضای بند را عوض کرده بود.”
شامخی به طنزهاله اشاره ای می کند:”وقتی درجمع بود طنز در او دیده می شد. در زندان هم این هنر را داشت که جمع را بخنداند. درخانه این طنز خیلی کمتربود و در جمع بیشتربود.”
او در ادامه می گوید:”یادم می آید زمان بستری شدن آقای مهندس دربیمارستان پارسیان، هاله اجازه داشت بالای سر پدرش که درکما بود برود. برایش شعر بخواند و با او صحبت کند. چون می گفتند این کارها امکان بازگشت از کما را بیشترمی کند. اما در بیمارستان مدرس محدودیت بیشتر بود و زمان کمتری به هاله اجازه می دادند بالای سر پدرش برود. روزی بیمارستان رفتم و از نگهبان پرسیدم که دختر آقای مهندس کجاست؟ نگهبان گفت برو بیرون حتما زیر یکی ازهمین درختان دارد کتاب می خواند. ماه خرداد بود.
زمانهای کوتاهی بالای سرمهندس می رفت و بقیه روز را که اجازه نداشت در محوطه بیمارستان می نشست و اصراری هم برای ملاقات نمی کرد. در گوشه ای مطالعه می کرد تا خود نگهبانان صدایش می زدند. روحیه خاصی داشت و تعلقاتش به اطراف کم بود. هاله به آقای خاتمی بسیارعلاقمند بود. روزی که آقای خاتمی قراربود به دیدار مهندس سحابی برود، خانوادگی آماده شدیم برای رفتن به بیمارستان. اما هاله آن روز به ملاقات نیامد. روحیه ی خاصی داشت. دوست نداشت درهمین حدهم تظاهر کند. آن روز دنبالش می گشتم ولی از هاله اثری نبود.”
یحیی هم می گوید:” جاهایی که همه حضور داشتند هاله نمی آمد ومی گفت وقتی همه هستند چه نیازی به حضور من است و جاهایی که هزینه داشت دوست داشت حضور داشته باشد.”
-یکی از جاهایی که حضور، هزینه دارد دیدار با خانواده زندانیان سیاسی و دیدارهای نوروزی است. هاله از این نوع دیدارها بسیار داشت.درست می گویم؟
همسر هاله سحابی می گوید:”هاله برای مراسم سال تحویل و گذاشتن سفره دم زندان ها فعال بود . یکی از پاهای ثابتی که به این مراسم می رفت هاله بود. و اگر ما هم با او می رفتیم مقداری به خاطر این بود که هوای هاله را داشته باشیم تا شلوغش نکند.”
-مگر عادت داشت شلوغ کند؟
شامخی:” هاله شلوغ نمی کرد اما در اقداماتش ملاحظه نمی کرد و بی پروا بود. اگر به نظرش می رسید که کاری خوب است آن کار را می کرد و به فکر هزینه و پیامدهایش نبود.”
-دیدارهای نوروزی چطور؟
شامخی:” دیدارها را به طور پیوسته داشت. هاله بیش از آنچه که فرد سیاسی باشد یک فرد اجتماعی بود. فعالیت ها و کارهایش بسیار متنوع بود. درست است که درگیر کار سیاسی بود اما هدفش اجتماعی بود. هاله بیشتر یک عنصر اجتماعی بود و این دیدارها را درطول سال داشت. آدمی که آسیبی دیده بود چه در اتفاقات ۸۸ و یا اتفاق های دیگر که فکر می کرد بازدید کمکی بکند دریغ نمی کرد . سعی می کرد با بعضی افراد هماهنگ باشد و این کارها را انجام دهد. در شب عید و به مناسبت سال نو این دید و بازدیدها بیشتر می شد.”
یحیی که این بار کمی تن صدایش بالاتر رفته است،خاطره ای به ذهنش می آید:”:پارسال هاله با چند تا از دوستاش پول جمع کردن برای خریدن هدیه برای خانواده های زندانیان سیاسی. تصمیم گرفتند سکه بخرند. چند ماه زودتر از عید سکه خریدند تا مبادا شب عید گران شود. در این مدت هاله مدام قیمت سکه را دنبال می کرد. گاهی با ناراحتی می گفت وای سکه پنج هزار تومان گران تر شده و یا از ارزان شدنش خوشحال می شد. اما نزدیک عید سکه ناگهان آنقدر گران شد که او خوشحال بود از اینکه سکه ها را زودتر خریده.”
-بعد از این بازدید ها وقتی به خانه می رسید چقدر در حال و هوای دیدارها بود و چقدر خانه را درگیر این مسائل می کرد؟
تقی شامخی می گوید: “کلا شخصیت هاله اینگونه بود که تظاهر کارهایش از آنچه که می کرد خیلی کمتر بود. با اینکه با هم زندگی می کردیم. البته من متوجه بودم و بعد از مرگش هم مطالبی که نوشته شد به این مسئله هم اشاره شد که سعی می کرد دیده نشود. اما خب مختصری صحبت می کرد که امروز کجا بوده. البته بعضی موارد به من هم می گفت با هم برویم . ولی تحمل و ظرفیت خوبی داشت برای چنین مواردی. روزی که چنین ملاقات هایی داشت و چنینی فعالیت هخایی می کرد روزی بود که آرامش بیشتری داشت . اینجاست که شخصیت اجتماعی اش با این جور فعالیت ها آرامش خوبی پیدا می کرد.
- یک سال از مرگ هاله گذشته است. روزگار بدون هاله چگونه می گذرد؟
سکوت می شود. چشم ها به زمین خیره مانده. یحیی شروع می کند:” من خیلی در خانه نبودم.نمی دانم چه بگویم؟”
اما تقی شامخی تعبیر دیگری از نبودن هاله دارد: “ما نبودن و تلخی را حس نمی کنیم.هاله حضور دارد. به ما می گویند عکس های هاله در خانه نباشد تا خاطراتش تکرار نشود اما هاله هست. در همه جای این خانه هست.ما قطع رابطه ای نمی بینیم. مرگ را انتها ترسیم نمی کنیم. هاله در کنار ماست منتهی به شکل دیگری حضور دارد. اثرهای وجودی اش انکارناپذیر است.”
بغضی در گلوی آسیه گره شده، اشک ها هم بی اختیار سرایزند:” حتی اگر عکس ها هم نباشد هاله در این خانه هست.”
و با انگشت اشاره یک نقاشی را نشان می دهد:” این نقاشی که هاله خیلی دوست داشت. دختر کوچکی که آب در دست دارد.من هم عاشق این نقاشی ام.”
یحیی می گوید: “بعضی ها وقتی هستند؛هستند. بعضی ها وقتی نیستند بیشتر هستند و هاله اینگونه است. الان حضورش قوی است. آثارش همه جا هست. خیلی از دوستی ها معاشرت های معمولی است اما هاله با هر کسی که دوست بود اثر ماندگاری از خود به جا گذاشت. تابلو زیاد دارد و هیچ وقت خوب هایش را برای خودش نگه نمی داشت. حتی بعضی وقت ها آدم لج اش می گرفت که چرا تابلویی را کمتر از یک هفته است کشیده؛ به دیگران می دهد.”
برای لحظاتی همسر هاله به اتاقی دیگر می رود. زمان برگشت دفتری در دست دارد :” ما نمی دانستیم که هاله اینقدر شعر گفته است. به تازگی اشعارش را جمع آوری کرده ایم. خیلی علائق خدایی اش جدی بود.” و یکی از شعرهای منتشر نشده هاله را آرام می خواند :” کاش می شد صبح زود به ندای آسمانی می پریدم از جا/کاش در ترافیک لابه لای این همه آهن و دود/ لا به لای این همه دنده و ترمز و گاز/ سجده و رکوع شکر نمایان می شد/ کاش در سر و کله زدن با دیگران/گوشی و ایمیل و چت/ دعوت و اجابت و ایمان بود/کاش می شد همه هستی را / به اسم رب می خواندم/ لیک اینگونه نشد/ چشم اینگونه خواندن را یاد نگرفت/ گوش هایم از میان چرخ دنده های زندگی /جز صدای خشک و بی روح آهنین نشد.”
گزارش از سایت کانون زنانی
انتشار تصاویر ماهواره ای جدید از ‘پاکسازی’ در پارچین
سحام نیوز: آژانس بین المللی انرژی اتمی مجموعه ای از
تصاویر ماهواره ای جدید را از مجتمع صنایع نظامی پارچین در جنوب تهران
ارائه داده است که بیانگر پاکسازی احتمالی مکانی است که گمان می رود محل
برخی آزمایش های مربوط به برنامه هسته ای ایران است.
به گزارش خبرگزاری بی بی سی و به نقل از رویترز، هرمن نکارتس، معاون مدیرکل آژانس بین المللی انرژی اتمی این تصاویر را به نمایندگان کشورهای عضو در آژانس بین المللی انرژی اتمی نشان داده است.
این تصاویر ماهواره ای مربوط به شش ماه گذشته است.
یکی از تصاویر ماهواره ای که به ۲۵ مه، ۵ روز پیش مربوط است، بیانگر تسطیح زمین در مکان مورد ظن آژانس بین المللی انرژی اتمی در پارچین است.
آقای نکارتس بدون نتیجه گیری از تصاویر ماهواره ای جدید بر درخواست آژانس برای بازرسی از مجتمع پارچین تاکید کرد.
آژانس بین المللی انرژی اتمی خواهان بازدید از محل یک “محفظه انفجار” در مجتمع پارچین است و می گوید بعضی از آزمایش های مربوط به برنامه هسته ای ایران احتمالا در این مکان رخ داده است.
ایران با رد این اتهام، مانع از دسترسی بازرسان بین المللی به مجتمع پارچین شده است.
به گفته یکی از دیپلمات های غربی که تصاویر ماهواره ای را دیده است، این تصاویر نشان می دهد که دو یا سه ساختمان تسطیح شده اند.
کشورهای غربی ایران را متهم کرده اند که در حال پاکسازی مجتمع پارچین از آثار احتمالی آزمایش های اتمی و آلودگی هسته ای است.
علی اصغر سلطانیه، سفیر ایران در آژانس بین المللی انرژی اتمی گزارش چهارشنبه این سازمان را بی اساس خوانده است.
پیش تر موسسه علوم و امنیت بین المللی، آی اس آی اس که یک مرکز تحقیقاتی در واشنگتن است، با استناد به تصاویر ماهواره ای از جابجایی تجهیزات از داخل محلی که گفته می شود محفظه انفجار در آن قرار دارد، خبر داده بود.
بر اساس این گزارش، آثار شستشوی محل به وسیله آب دیده شده است.
آژانس بین المللی انرژی اتمی نیز هفته گذشته در گزارشی از فعالیت های گسترده در پارچین خبر داده بود.
یوکیا آمانو، مدیرکل آژانس بین المللی انرژی اتمی هفته پیش به تهران سفر کرد تا درباره موضوع های مورد اختلاف از جمله دسترسی بازرسان به مجتمع پارچین مذاکره کند.
آقای آمانو پس از این دیدار ابراز امیدواری کرد که به زودی با ایران بر سر این موضوع به توافق برسد.
به گزارش خبرگزاری بی بی سی و به نقل از رویترز، هرمن نکارتس، معاون مدیرکل آژانس بین المللی انرژی اتمی این تصاویر را به نمایندگان کشورهای عضو در آژانس بین المللی انرژی اتمی نشان داده است.
این تصاویر ماهواره ای مربوط به شش ماه گذشته است.
یکی از تصاویر ماهواره ای که به ۲۵ مه، ۵ روز پیش مربوط است، بیانگر تسطیح زمین در مکان مورد ظن آژانس بین المللی انرژی اتمی در پارچین است.
آقای نکارتس بدون نتیجه گیری از تصاویر ماهواره ای جدید بر درخواست آژانس برای بازرسی از مجتمع پارچین تاکید کرد.
آژانس بین المللی انرژی اتمی خواهان بازدید از محل یک “محفظه انفجار” در مجتمع پارچین است و می گوید بعضی از آزمایش های مربوط به برنامه هسته ای ایران احتمالا در این مکان رخ داده است.
ایران با رد این اتهام، مانع از دسترسی بازرسان بین المللی به مجتمع پارچین شده است.
به گفته یکی از دیپلمات های غربی که تصاویر ماهواره ای را دیده است، این تصاویر نشان می دهد که دو یا سه ساختمان تسطیح شده اند.
کشورهای غربی ایران را متهم کرده اند که در حال پاکسازی مجتمع پارچین از آثار احتمالی آزمایش های اتمی و آلودگی هسته ای است.
علی اصغر سلطانیه، سفیر ایران در آژانس بین المللی انرژی اتمی گزارش چهارشنبه این سازمان را بی اساس خوانده است.
پیش تر موسسه علوم و امنیت بین المللی، آی اس آی اس که یک مرکز تحقیقاتی در واشنگتن است، با استناد به تصاویر ماهواره ای از جابجایی تجهیزات از داخل محلی که گفته می شود محفظه انفجار در آن قرار دارد، خبر داده بود.
بر اساس این گزارش، آثار شستشوی محل به وسیله آب دیده شده است.
آژانس بین المللی انرژی اتمی نیز هفته گذشته در گزارشی از فعالیت های گسترده در پارچین خبر داده بود.
یوکیا آمانو، مدیرکل آژانس بین المللی انرژی اتمی هفته پیش به تهران سفر کرد تا درباره موضوع های مورد اختلاف از جمله دسترسی بازرسان به مجتمع پارچین مذاکره کند.
آقای آمانو پس از این دیدار ابراز امیدواری کرد که به زودی با ایران بر سر این موضوع به توافق برسد.
هفت میلیون کودک کار در کشور وجود دارد
خبرگزاری هرانا - یک استاد دانشگاه و مدافع حقوق کودکان معتقد است که بر اساس آمار غیر رسمی ۷ میلیون کودک کار در کشور وجود دارد.
علی میر اعتماد در گفت و گو با خبرنگار اجتماعی پانا گفت: "هر فرد زیر ۱۸ سال که به منظور کسب درآمد به فعالیت اقتصادی و یا مشاغل کاذب اشتغال داشته باشد، کودک کار نامیده می شود."
علی میر اعتماد در گفت و گو با خبرنگار اجتماعی پانا گفت: "هر فرد زیر ۱۸ سال که به منظور کسب درآمد به فعالیت اقتصادی و یا مشاغل کاذب اشتغال داشته باشد، کودک کار نامیده می شود."
وی اشهار داشت: "کودکان کار که در زمینه
های مختلف تولیدی و خدماتی و یا مشاغل کاذب به کار مشغولند، ضمن محرومیت
از حقوق اولیهی انسانی، حق آموزش و سلامت جسمی و روانی، در معرض انواع
آسیبها و خشونتهای روحی، جسمی و جنسی قرار دارند."
به گفتهی میر اعتماد تعداد کودکان کار
ایرانی بنابر آمار رسمی ۲ میلیون و بنا بر آمار غیر رسمی ۷ میلیون نفر
تخمین زده می شود. در این بین نباید حضور پرشمار کودکان مهاجر را نادیده
گرفت.
این استاد دانشگاه همچنین تصریح کرد:
"براساس آمارهای موجود در سال گذشته مشخص شد که حدود ۹۵ درصد از کودکان
خیابانی و کار دارای خانواده هستند به همین دلیل باید برنامه هایی برای
اینکه آنها از خانوادههای خود جدا نشوند اجرا شود."
این مدافع حقوق کودکان به قانون جدید
کودکان خیابانی اشاره کرد و افزود: "این قانون نسبت به قانون قبلی
تفاوتهایی دارد که قابلیت اجرای آن را نیز بیشتر می کند بطوریکه وظیفه
دستگاههای مختلف مانند بهزیستی، شهرداری، نیروی انتظامی و کمیته امداد به
طور صریح مشخص شده است."