امسال روز جهانی کارگر و روز معلم را در حالی گرامی می داریم که از یک طرف شاهد آزادی سرافرازانه ابراهیم مددی و منصور اسانلو از اعضای هیات مدیره سندیکای شرکت واحد اتوبوسرانی و پدرام نصراللهی و فرزاد احمدی از فعالان کارگری در تهران و هاشم خواستار از اعضای کانون صنفی معلمان در مشهد هستیم و از طرف دیگر به شدت نگران احکام اعدام تایید شده از جمله حکم اعدام عبدالرضا قنبری معلم دبیرستان یکی از مدارس پاکدشت هستیم.
همچنین تعدادی از کارگران، فعالان حقوق کارگری و معلمان عزیزمان از جمله: رضا شهابی عضو هيأت مديره سنديکای شرکت واحد اتوبوسرانی تهران و رسول بداغی، عضو هیأت مدیره کانون صنفی معلمان ایران هر یک به 6 سال زندان و 5 سال محرومیت از فعالیت اجتماعی محکوم شده اند. کارگران و فعالان کارگری دیگری همچون شاهرخ زمانی، علی اخوان، علی نجاتی، ساسان واهبی واش، محمدحسینی، مهدی فراحی شاندیز، مهرداد امیر وزیری و معلمانی چون عبدالله مومنی، علی پور سلیمان، رسول بداغی و محمد داوری و ... در زندان به سر می برند و نبی الله باستان معلم زحمتکش به 5 سال تبعید در بروجرد محکوم شده است.
امسال در آستانه روز کارگر و معلم شاهدیم که هزاران تن از کارگران و معلمان میهن مان، شغل خود را از دست داده اند و هر روز تعداد بیشتری از کارگران و معلمان از کار اخراج یا با تعطیلی کارخانه ها و مراکز فرهنگی یا با تعدیل نیروی انسانی به صف بیکاران می پیوندند. طبق اظهارات دبیرکل خانه کارگر، در سال گذشته یکصد هزار کارگر از کار اخراج شده اند.
هر سال که می گذرد؛ تنگناهای اقتصادی، سیاسی و اجتماعی بر مردم ایران بیشتر می شود و باز شاهدیم که کارگران و معلمان برای یک اعتراض ساده سندیکایی و صنفی به زندان های طولانی مدت محکوم می شوند و خانواده های آنان و فرزندان شان در بدترین شرایط معیشتی و روحی - روانی به سر می برند.
در کنار این خبرها، انتصاب سعید مرتضوی مسئول جنایات کهریزک به ریاست سازمان تامین اجتماعی، یکی از حساس ترین سازمان های کشور که ارتباط تنگاتنگی با اکثریت نیروی کار کشور دارد، بسیار نگران کننده است. انتصاب وی به عنوان رئیس سازمان تامین اجتماعی توهین بزرگی به خانواده هایی است که فرزندان شان در زندان کهریزک مورد شکنجه قرار گرفته یا کشته شدند و خواستار محاکمه آمران جنایات کهریزک، به خصوص فرد مذکور شدند.
همچنین تعدادی از کارگران، فعالان حقوق کارگری و معلمان عزیزمان از جمله: رضا شهابی عضو هيأت مديره سنديکای شرکت واحد اتوبوسرانی تهران و رسول بداغی، عضو هیأت مدیره کانون صنفی معلمان ایران هر یک به 6 سال زندان و 5 سال محرومیت از فعالیت اجتماعی محکوم شده اند. کارگران و فعالان کارگری دیگری همچون شاهرخ زمانی، علی اخوان، علی نجاتی، ساسان واهبی واش، محمدحسینی، مهدی فراحی شاندیز، مهرداد امیر وزیری و معلمانی چون عبدالله مومنی، علی پور سلیمان، رسول بداغی و محمد داوری و ... در زندان به سر می برند و نبی الله باستان معلم زحمتکش به 5 سال تبعید در بروجرد محکوم شده است.
امسال در آستانه روز کارگر و معلم شاهدیم که هزاران تن از کارگران و معلمان میهن مان، شغل خود را از دست داده اند و هر روز تعداد بیشتری از کارگران و معلمان از کار اخراج یا با تعطیلی کارخانه ها و مراکز فرهنگی یا با تعدیل نیروی انسانی به صف بیکاران می پیوندند. طبق اظهارات دبیرکل خانه کارگر، در سال گذشته یکصد هزار کارگر از کار اخراج شده اند.
هر سال که می گذرد؛ تنگناهای اقتصادی، سیاسی و اجتماعی بر مردم ایران بیشتر می شود و باز شاهدیم که کارگران و معلمان برای یک اعتراض ساده سندیکایی و صنفی به زندان های طولانی مدت محکوم می شوند و خانواده های آنان و فرزندان شان در بدترین شرایط معیشتی و روحی - روانی به سر می برند.
در کنار این خبرها، انتصاب سعید مرتضوی مسئول جنایات کهریزک به ریاست سازمان تامین اجتماعی، یکی از حساس ترین سازمان های کشور که ارتباط تنگاتنگی با اکثریت نیروی کار کشور دارد، بسیار نگران کننده است. انتصاب وی به عنوان رئیس سازمان تامین اجتماعی توهین بزرگی به خانواده هایی است که فرزندان شان در زندان کهریزک مورد شکنجه قرار گرفته یا کشته شدند و خواستار محاکمه آمران جنایات کهریزک، به خصوص فرد مذکور شدند.
در ادامه این سیاست، هر لحظه اخبار ناراحت کننده دیگری در مورد افزایش احکام اعدام و احکام سنگین برای دگراندیشان و همین طور کارگران و معلمان زندانی به گوش می رسد.
فشار اقتصادی بر مردم بیداد می کند و هر روز این فشارها بیشتر و بیشتر می شود، تا جایی که مردم را از حق یک زندگی انسانی و شرافتمند محروم کرده اند. اینکه علت و چرایی این بحران و تورم و گرانی و اختلاف طبقاتی و تبعیض و رانت های اقتصادی و بیکاری و غیره و غیره چیست، موضوع مورد بحث ما نیست. ما از زاویه دیگری بدان می پردازیم. ما به نقض حقوق بشر، به بی عدالتی، به تبعیض و به پایمال کردن حقوق انسانی اعتراض داریم. ما می گوییم همه مردم از پیر و جوان و زن و مرد حق انتخاب نوع زندگی خود را دارند، حق تشکل دارند، حق اعتراض دارند، حق امنیت شغلی دارند، حق انتخاب دوست دارند، حق کار، حق تحصیل، حق سفر و حق انتخاب کردن و انتخاب شدن و حق یک زندگی آزاد و بدون تبعیض و انسانی دارند. ما می خواهیم بدانیم:
- چرا کارگر و معلم نمی تواند از حقوق انسانی و صنفی خود دفاع کند؟
- چرا با یک اعتراض ساده از کار برکنار می شوند یا به زندان می افتند؟
- چرا پس از بیکاری هیچ مقام مسئولی پاسخ گوی شکایات آنان نیست؟
- چرا خانواده و فرزندان شان این چنین مورد ظلم و تعدی قرار می گیرند؟
- چرا اغلب کارفرمایان و دولت با قراردادهای موقت کار و نظام حق التدریسی، کارگران و معلمان را از داشتن امنیت شغلی محروم می کنند؟
- آیا اجرای عدالت یعنی قضاوت و مدیریت سعید مرتضوی ها و کشتن و حذف فرزاد کمانگرها؟
اینها و هزاران چرای دیگر سال هاست که در گوشه و کنار کشورمان به اشکال مختلف در فضای واقعی و زندگی روزمره کارگران و معلمان رو در رو با کارفرمایان و حکومتی ها و همچنین در فضای مجازی در سطحی گسترده در سراسر دنیا مطرح می شود، ولی هیچ مقام مسئول و عدالت خانه ای نیست که پاسخ گو باشد.
اینکه کارگران و معلمان اخراج می شوند یا به زندان می افتند یک بُعد مساله است، بُعد دیگر مشکلاتی است که آنها و خانواده و فرزندان شان را گرفتارمی کند. از بیکاری، از نبود تأمین اجتماعی، از در به دری، از حراج خانه و کاشانه، از خودکشی و ...
ذکر چند نمونه کافی است که به عمق این فاجعه انسانی و بی عدالتی پی ببریم. متاسفانه اخبار خودکشی کارگران در اثر فقر و اخراج از کار هر لحظه بیشتر به گوش می رسد:
1- "صبح روز يكشنبه 24مهر محسن احمديان كارگر توليد لبنيات شيران در شهر كرد دست به خودكشي زد. اين كارگر به علت فقر شديد مالي و عدم دریافت حقوق، خود را از ساختمان اداري اين كارخانه به پايين پرتاب كرد و در دم جان سپرد."
2- "مصطفی علیزاده، کارگر قسمت رنگ گروه بهمن (مزدا)، بعد از ظهر 12 بهمن 90 در محوطه کارخانه دست به خودکشی زد و جان باخت. علت خودکشی مصطفی علیزاده قرار داشتن نام او به همراه تعداد دیگری از کارگران در لیست اخراج پایان سال بوده است."
3- "منصور زارعی کارگر اخراجی کارخانه نساجی کردستان که حدود 42 سال سن داشت و بیش از 15 سال در شرایط سخت و زیان آور کارخانه نساجی در قسمت ریسندگی کار کرده بود. او به علت بیکاری و فقر ناشی از آن، در روز دوشنبه 15/12/1390 خودکشی کرد و به زندگی دشوار خود پایان داد."
4- "حسن وکیلی کارگر سنگ ُبر اهل شهر سنندج که حدود 40 سال سن داشت و دارای زن و دو فرزند نیز می باشد، در اولین روز از سال 91 به دلیل فشار زندگی در منزل خود واقع در محله عباس آباد این شهر خودکشی کرد و به زندگی دشوار خود پایان داد."
فشار اقتصادی بر مردم بیداد می کند و هر روز این فشارها بیشتر و بیشتر می شود، تا جایی که مردم را از حق یک زندگی انسانی و شرافتمند محروم کرده اند. اینکه علت و چرایی این بحران و تورم و گرانی و اختلاف طبقاتی و تبعیض و رانت های اقتصادی و بیکاری و غیره و غیره چیست، موضوع مورد بحث ما نیست. ما از زاویه دیگری بدان می پردازیم. ما به نقض حقوق بشر، به بی عدالتی، به تبعیض و به پایمال کردن حقوق انسانی اعتراض داریم. ما می گوییم همه مردم از پیر و جوان و زن و مرد حق انتخاب نوع زندگی خود را دارند، حق تشکل دارند، حق اعتراض دارند، حق امنیت شغلی دارند، حق انتخاب دوست دارند، حق کار، حق تحصیل، حق سفر و حق انتخاب کردن و انتخاب شدن و حق یک زندگی آزاد و بدون تبعیض و انسانی دارند. ما می خواهیم بدانیم:
- چرا کارگر و معلم نمی تواند از حقوق انسانی و صنفی خود دفاع کند؟
- چرا با یک اعتراض ساده از کار برکنار می شوند یا به زندان می افتند؟
- چرا پس از بیکاری هیچ مقام مسئولی پاسخ گوی شکایات آنان نیست؟
- چرا خانواده و فرزندان شان این چنین مورد ظلم و تعدی قرار می گیرند؟
- چرا اغلب کارفرمایان و دولت با قراردادهای موقت کار و نظام حق التدریسی، کارگران و معلمان را از داشتن امنیت شغلی محروم می کنند؟
- آیا اجرای عدالت یعنی قضاوت و مدیریت سعید مرتضوی ها و کشتن و حذف فرزاد کمانگرها؟
اینها و هزاران چرای دیگر سال هاست که در گوشه و کنار کشورمان به اشکال مختلف در فضای واقعی و زندگی روزمره کارگران و معلمان رو در رو با کارفرمایان و حکومتی ها و همچنین در فضای مجازی در سطحی گسترده در سراسر دنیا مطرح می شود، ولی هیچ مقام مسئول و عدالت خانه ای نیست که پاسخ گو باشد.
اینکه کارگران و معلمان اخراج می شوند یا به زندان می افتند یک بُعد مساله است، بُعد دیگر مشکلاتی است که آنها و خانواده و فرزندان شان را گرفتارمی کند. از بیکاری، از نبود تأمین اجتماعی، از در به دری، از حراج خانه و کاشانه، از خودکشی و ...
ذکر چند نمونه کافی است که به عمق این فاجعه انسانی و بی عدالتی پی ببریم. متاسفانه اخبار خودکشی کارگران در اثر فقر و اخراج از کار هر لحظه بیشتر به گوش می رسد:
1- "صبح روز يكشنبه 24مهر محسن احمديان كارگر توليد لبنيات شيران در شهر كرد دست به خودكشي زد. اين كارگر به علت فقر شديد مالي و عدم دریافت حقوق، خود را از ساختمان اداري اين كارخانه به پايين پرتاب كرد و در دم جان سپرد."
2- "مصطفی علیزاده، کارگر قسمت رنگ گروه بهمن (مزدا)، بعد از ظهر 12 بهمن 90 در محوطه کارخانه دست به خودکشی زد و جان باخت. علت خودکشی مصطفی علیزاده قرار داشتن نام او به همراه تعداد دیگری از کارگران در لیست اخراج پایان سال بوده است."
3- "منصور زارعی کارگر اخراجی کارخانه نساجی کردستان که حدود 42 سال سن داشت و بیش از 15 سال در شرایط سخت و زیان آور کارخانه نساجی در قسمت ریسندگی کار کرده بود. او به علت بیکاری و فقر ناشی از آن، در روز دوشنبه 15/12/1390 خودکشی کرد و به زندگی دشوار خود پایان داد."
4- "حسن وکیلی کارگر سنگ ُبر اهل شهر سنندج که حدود 40 سال سن داشت و دارای زن و دو فرزند نیز می باشد، در اولین روز از سال 91 به دلیل فشار زندگی در منزل خود واقع در محله عباس آباد این شهر خودکشی کرد و به زندگی دشوار خود پایان داد."
ما مادران پارک لاله، ضمن تاکید بر سه خواسته همیشگی خود، از حقوق و خواسته های انسانی کارگران و معلمان دفاع می کنیم و خواستار لغو فوری احکام اعدام و آزادی فوری و بدون قید و شرط تمامی زندانیان کارگر و معلم هستیم.
ما هر گونه فشار بر کارگران، معلمان، دانشجویان، وکلا، فعالین حقوق بشر، اقلیت ها، زنان، کودکان و مادران پارک لاله و حامیان آنها را که برای اعتراض به ابتدایی ترین حقوق خود مورد تعرض قرار گرفته اند، به شدت محکوم می کنیم.
هم چنین بازداشت خودسرانه نرگس محمدی، نایب رییس کانون مدافعان حقوق بشر که با داشتن دو فرزند کوچک و بیماری شدید، هیچ گاه دست از تلاش برای اعتلای حقوق انسانی بر نداشت را نیز محکوم می کنیم و خواهان آزادی فوری و بی قید و شرط او و تمامی زنان و مردان آزادی خواه کشورمان ایران هستیم.
مادران پارک لاله ایران
همبستگی جهانی با مادران پارک لاله
اردیبهشت ماه 1391
اردیبهشت ماه 1391
اخبار روز:
۲۴ آوریل ۲۰۱۲
به مقامات جمهوری اسلامی ایران
ما، کارگران صنعتی جهان، آی دبیلیو دبیلیو، از سرشت ضد طبقه کارگر سیستم قضایی در ایران عمیقا خشمگین هستیم. اشاره ما به حکم بسیار شدیدی است که علیه رضا شهابی، کارگر اتوبوسرانی، عضو هیئت مدیره و خزانه دار سندیکای کارگران شرکت واحد اتوبوسرانی تهران که با توسل به اتهامات واهی از جمله "فعالیت تبلیغی علیه نظام" و " تبانی به قصد اقدام علیه امنیت ملی" صادر شده است. این یک تلاش آشکار و شرم آور در انکار حق آزادی تشکل و بیان در ایران است.
نمایندگی کردن کارگران و یا دفاع از حقوق آنان در مقابل رژیمهای سرمایه داری نئولیبرال و توتالیتر که بدنبال تضعیف آزادیهای کارگری از طریق ترس و ارعاب هستند، هرگز جرم نبوده و نخواهد بود.
ما تمامی احکام ظالمانه، تعقیب و دستگیری فعالین کارگری را محکوم میکنیم و خواهان یک جامعه مشارکتی (تعاونی) به رهبری کارگران برای تمامی مردم ایران هستیم.
اندی اسمیت
مسئول رابط همبستگی بین المللی
کارگران صنعتی جهان
ترجمه و تکثیر از اتحاد بین المللی درحمایت از کارگران در ایران
به مقامات جمهوری اسلامی ایران
ما، کارگران صنعتی جهان، آی دبیلیو دبیلیو، از سرشت ضد طبقه کارگر سیستم قضایی در ایران عمیقا خشمگین هستیم. اشاره ما به حکم بسیار شدیدی است که علیه رضا شهابی، کارگر اتوبوسرانی، عضو هیئت مدیره و خزانه دار سندیکای کارگران شرکت واحد اتوبوسرانی تهران که با توسل به اتهامات واهی از جمله "فعالیت تبلیغی علیه نظام" و " تبانی به قصد اقدام علیه امنیت ملی" صادر شده است. این یک تلاش آشکار و شرم آور در انکار حق آزادی تشکل و بیان در ایران است.
نمایندگی کردن کارگران و یا دفاع از حقوق آنان در مقابل رژیمهای سرمایه داری نئولیبرال و توتالیتر که بدنبال تضعیف آزادیهای کارگری از طریق ترس و ارعاب هستند، هرگز جرم نبوده و نخواهد بود.
ما تمامی احکام ظالمانه، تعقیب و دستگیری فعالین کارگری را محکوم میکنیم و خواهان یک جامعه مشارکتی (تعاونی) به رهبری کارگران برای تمامی مردم ایران هستیم.
اندی اسمیت
مسئول رابط همبستگی بین المللی
کارگران صنعتی جهان
ترجمه و تکثیر از اتحاد بین المللی درحمایت از کارگران در ایران
اخبار روز:
اخبار روز - گزارش دریافتی: دو دانشجوی دختر و یک دانشجوی پسر دانشگاه آزاد رودهن به دلیل آنچه انتظامات دانشگاه آزاد رودهن آن را پوشش نامناسب ذکر کرده است مورد ضرب و شتم شدید و توهین قرار گرفتند.
ماجرا از آنجا آغاز شد که از روز شنبه، دوم اردیبهشت ماه ۱٣۹۱ در دانشگاه آزاد رودهن به دستور رئیس این واحد دانشگاهی "غلام حسین حیدری" بدون اطلاع قبلی ورودی های خانم ها و آقایان از یکدیگر جدا شد و از ورود دانشجویان بدون همراه داشتن کارت دانشجویی و یا برگه ی پرینت انتخاب واحد جلوگیری به عمل آمد و نیرو های انتظامات و حراست با رفتاری بسیار توهین آمیز مانع ورود دانشجویان به بهانه نامناسب بودن پوشش ظاهری آن ها شدند. تا آنجا که تعدادی از دانشجویان علی رغم پیمودن مسیر طولانی از شهر تهران تا شهر رودهن نتوانستند به دانشگاه وارد شوند و بر سر کلاس های درس خود حاضر شوند. در کنار سر در اصلی دانشگاه که پیش از این دانشجویان و اساتید از آن رفت و آمد می کردند اطلاعیه بزرگی نصب شده است که در آن الگوهای رفتاری و الگوهای پوشش برای دختران و پسران دانشجو ذکر شده است. اطلاعیه های تهدید آمیز و محدود کننده مشابهی نیز در نقاط مختلف دانشگاه نصب شده است. در کنار سر در اصلی و وروی بزرگ دانشگاه که اکنون با نصب میله های سیاه رنگی آن را مسدود کرده اند؛ دو اتاقک قرار داده شده است که مملو از عوامل انتظامات است که دختران و پسران دانشجو برای ورود به دانشگاه می بایست از آن عبور کنند. نیروهای انتظامات مستقر در اتاقک آقایان در پاسخ به پرسش و اعتراض دانشجویان و اینکه چرا این برخورد ها ناگهانی و بدون اطلاع رسانی قبلی انجام شده است و در مواردی غیر قانونی است عنوان داشته اند:«ما خودمون قانونیم! قانون ماییم! اگر گفتیم فردا لخت باید بیاین لخت باید بیاین! ...»
همچنین وضع قوانین محدود کننده ی جدید حتی به پارکینگ دانشجویان نیز کشیده است که دانشجویان آنرا اقدامی توهین آمیر قلمداد می کنند.
عوامل انتظامات در اتفاقی نادر اقدام به بازرسی بدنی و تفتیش کیف و وسایل دانشجویان می نمایند؛ که این امر بیش از هرچیز موجب خشم و اعتراض دانشجویان می شود. در این حین و در حدود ساعت یازده صبح روز شنبه دوم اردیبهشت، یکی از عوامل انتظامات سیلی محکمی به صورت یکی از دانشجویان پسر می زند و با حرکتی توهین آمیز وی را از دانشگاه به بیرون می برد و در خارج از محیط دانشگاه به شدت مورد ضرب و شتم قرار می دهد و سپس توسط انتظامات به حراست دانشگاه انتقال داده می شود و به بهانه های واهی برای وی پرونده سازی صورت می گیرد. یکی از مهره های کلیدی انتظامات فردی موسوم به "شهاب" است که در بین دانشجویان به سخت گیری و فحاشی شناخته می شود، از مسببان اصلی ضرب و شتم دانشجویان و بازرسی های بدنی توهین آمیز بوده است.
روز دوشنبه چهارم اردیبهشت ماه نیز، از ورود یک دانشجوی دختر به دانشگاه به خاطر آنچه آرایش نامناسب از سوی انتظامات دانشگاه عنوان می شود، ممانعت به عمل می آید؛ که این اقدام با اعتراض این دانشجوی دختر همراه می شود و عوامل انتظامات دانشگاه آزاد رودهن شروع به فحاشی به وی و هل دادن وی میکنند. سپس او را با حالتی زننده و با ضربه ای محکم از دانشگاه به بیرون هل می دهند که موجب برخورد شدید وی با زمین و صدمه دیدن این دانشجو می شود.
همچنین روز سه شنبه پنجم اردیبهشت ماه، نیز کشمکش و درگیری شدید لفظی دیگری بین یکی دیگر از دانشجویان دختر با یکی از عوامل انتظامات زن این واحد دانشگاهی روی داد که طی این برخورد، انتظامات خانم ها اقدام به فحاشی می کند و دانشجوی دختر به زمین می خورد و یکی از نیروهای انتظامات خانم ها ضرباتی را به پای این دانشجو وارد میکند. یکی از عوامل انتظامات خانم ها به نام"جابری" که با دانشجویان دختر به شدت توهین آمیز رفتار می کند؛ در این برخورد صورت گرفته دخیل بوده است. این اقدامات حراست و انتظامات دانشگاه که مستقیما زیر نظر رئیس این واحد دانشگاهی انجام می پذیرد؛ حتی موجبات نارضایتی و اعتراض برخی از اساتید را نیز فراهم اورده است. که از آن جمله می توان به تنش لفظی صورت گرفته بین یکی از اساتید با عوامل حراست در ساختمان مرکزی این دانشگاه اشاره کرد.
گفتنی است در سال ٨٨ "پاشا علیپور" مسئول حراست این دانشگاه به همراه دو تن از همکارانش به نام های "افکاری" و "عیوضی" با هماهنگی با نیروهای انتظامی ماشین گشت ارشاد در مقابل در ورودی دانشگاه آزاد رودهن مستقر کرده و اقدام به بازداشت دانشجویان میکردند.
قابل ذکر است که در سال های اخیر در این واحد دانشگاهی صدها دانشجو به خاطر نوع پوششان به کمیته انضباطی احضار شده و با احکام محرومیت از تحصیل مواجه گشته اند که "شهاب" و "پاشا علیپور" نقش زیادی در اعمال این محدودیت ها ایفاء کرده اند.
ضرب وشتم دانشجویان دختر در محیط داخل دانشگاه و یا حتی خارج از دانشگاه آزاد واحد رودهن توسط نیروهای حراست و انتظامات امر تازه ای نیست. پیش از این نیز در اواخر مهرماه سال۱٣٨۷ در ماجرای مشابهی یکی از دانشجویان دختر که به بازرسی بدنی و تفتیش کیف و وسایل خود توسط یکی ازکارمندان زن این واحد دانشگاهی معترض شده بود در خارج از محیط دانشگاه تواسط ماموران مرد انتظامات مورد توهین و ضرب و شتم و تماس های مکرر بدنی قرار گرفته بود که ریاست کنونی دانشگاه که آن زمان نیز بر همین صندلی تکیه داشت ضمن ابراز امیدواری از عدم تکرار این وقایع در آینده به خبرنگاران گفته بود:« با عاملان حادثه دانشگاه رودهن قاطعانه برخورد کردیم.» دانشجویان معترض معتقدند که اولا: اگر آن موقع با عوامل ضرب و شتم دانشجویان برخورد می شد امروز شاهد تکرار این وقایع تلخ نبودیم و ثانیا نمی توان از کنار نقش محوری رئیس این واحد دانشگاهی دکتر"غلام حسین حیدری" در اعمال محدودیت ها و برخورد های صورت گرفته به آسانی گذشت.
ريابکوف: علاقه مندی ايران و غرب به طرح «گام به گام» روسيه
سرگئی ريابکوف، معاون وزير امور خارجه روسيه، روز چهارشنبه گفته است:
ايران و کشورهای غربی به طرح پیشنهادی مسکو برای حل مناقشه هسته ای جمهوری
اسلامی علاقه مندند.
روسيه سال گذشته طرح پيشنهادی«گام به گام» را مطرح کرد که بر اساس آن در راستای اعتماد سازی بین ایران و کشورهای غربی، تهران به پرسش ها و نگرانی های موجود آژانس و کشورهای غربی پاسخ می دهد و طرف مقابل نيز به کاستن تحريم ها و فشارهای چند لايه اقدام خواهد کرد.
به گزارش رويترز، اما در پيشنهادی که روسيه در ماه فوريه مطرح کرد، در گام اول ايران برنامه غنی سازی اورانیوم و تعداد سانتريفوژ ها را در همين حد کنونی نگه می دارد و در مقابل کشورهای غربی تحريم های تازه ای عليه ايران اعمال نخواهند کرد.
معاون وزير امور خارجه روسيه گفته است: پيشنهاد روسيه در مذاکرات ۱۴ آوريل در استانبول مورد بحث قرار گرفت.
ايران و کشورهای روسيه، آمريکا، بريتانيا، چين و فرانسه به همراه آلمان، کشورهای موسوم به گروه ۱+۵، دور تازه از مذاکرات هسته ای را پس از يک توقف ۱۵ ماهه در ۱۴ آوريل در استانبول برگزار کردند. قرار است دور بعدی اين مذاکرات در ۲۳ ماه مه دربغداد برگزار شود.
سرگئی ريابکوف که نمايندگی روسيه در این مذاکرات را برعهده داشت، همچنين گفته است: ايران و کشورهای غربی به اين طرح پيشنهادی روسیه علاقه مندند.
وی با اين حال گفته است: علاوه بر پيشنهاد روسيه، پيشنهاد های ديگری نيز مطرح است که قدرت های جهانی برای دست يابی به توافق با ايران در حال بحث و بررسی آنها هستند.
معاون وزير امور خارجه روسيه در ادامه گفته است: ما همه پيشنهاد را روی ميز قرار داده ايم، اما اينک کار به صورت ديگری در حال ادامه است.
سرگئی ريابکوف اضافه کرده است:«ما در حال رایزنی برای دستیابی به یک موضع تثبت شده برای (گروه ۱+۵) هستیم و به همين دليل ايده های ما به طور قابل توجهی مورد بررسی قرار می گيرد.»
سرگئی ريابکوف مشخص نکرده است در صورت توافق ايران با ايجاد محدوديت برای توسعه سانتريفوژها، آيا اتحاديه اروپا تحريم های نفتی در ماه ژوئيه را متوقف خواهد کرد يا نه.
علی اکبرصالحی، وزیر امور خارجه ایران، پیشترگفته بود: ايران با طرح اوليه آن موافقت کرده اما بايد درباره جزييات آن مطالعه بيشتری انجام شود. به هر حال اين حرکت روسيه نشاندهنده اين است که اين کشور به دنبال برونرفت از شرايط فعلی است.
روسيه سال گذشته طرح پيشنهادی«گام به گام» را مطرح کرد که بر اساس آن در راستای اعتماد سازی بین ایران و کشورهای غربی، تهران به پرسش ها و نگرانی های موجود آژانس و کشورهای غربی پاسخ می دهد و طرف مقابل نيز به کاستن تحريم ها و فشارهای چند لايه اقدام خواهد کرد.
به گزارش رويترز، اما در پيشنهادی که روسيه در ماه فوريه مطرح کرد، در گام اول ايران برنامه غنی سازی اورانیوم و تعداد سانتريفوژ ها را در همين حد کنونی نگه می دارد و در مقابل کشورهای غربی تحريم های تازه ای عليه ايران اعمال نخواهند کرد.
معاون وزير امور خارجه روسيه گفته است: پيشنهاد روسيه در مذاکرات ۱۴ آوريل در استانبول مورد بحث قرار گرفت.
ايران و کشورهای روسيه، آمريکا، بريتانيا، چين و فرانسه به همراه آلمان، کشورهای موسوم به گروه ۱+۵، دور تازه از مذاکرات هسته ای را پس از يک توقف ۱۵ ماهه در ۱۴ آوريل در استانبول برگزار کردند. قرار است دور بعدی اين مذاکرات در ۲۳ ماه مه دربغداد برگزار شود.
سرگئی ريابکوف که نمايندگی روسيه در این مذاکرات را برعهده داشت، همچنين گفته است: ايران و کشورهای غربی به اين طرح پيشنهادی روسیه علاقه مندند.
وی با اين حال گفته است: علاوه بر پيشنهاد روسيه، پيشنهاد های ديگری نيز مطرح است که قدرت های جهانی برای دست يابی به توافق با ايران در حال بحث و بررسی آنها هستند.
معاون وزير امور خارجه روسيه در ادامه گفته است: ما همه پيشنهاد را روی ميز قرار داده ايم، اما اينک کار به صورت ديگری در حال ادامه است.
سرگئی ريابکوف اضافه کرده است:«ما در حال رایزنی برای دستیابی به یک موضع تثبت شده برای (گروه ۱+۵) هستیم و به همين دليل ايده های ما به طور قابل توجهی مورد بررسی قرار می گيرد.»
سرگئی ريابکوف مشخص نکرده است در صورت توافق ايران با ايجاد محدوديت برای توسعه سانتريفوژها، آيا اتحاديه اروپا تحريم های نفتی در ماه ژوئيه را متوقف خواهد کرد يا نه.
علی اکبرصالحی، وزیر امور خارجه ایران، پیشترگفته بود: ايران با طرح اوليه آن موافقت کرده اما بايد درباره جزييات آن مطالعه بيشتری انجام شود. به هر حال اين حرکت روسيه نشاندهنده اين است که اين کشور به دنبال برونرفت از شرايط فعلی است.
آزادی بریتانیایی متهم به تلاش برای فروش اسلحه به ایران به قید وثیقه
کريستوفر تپين، يک شهروند بريتانيايی که به اتهام تلاش برای فروش تجهيزات
موشکی به ايران در تگزاس آمريکا زندانی بود، روز چهارشنبه، دوم ارديبهشت
ماه، با قرار وثيقه يک ميليون دلاری آزاد شد.
کريستوفر تَپين ۶۵ ساله، روز چهارشنبه پس از پرداخت ۵۰ هزار دلار از وثيقۀ تعيين شده، و سپردن تعهد برای حمل يک دستگاه ردياب تا زمان آغاز دادگاه، آزاد شد.
به نوشته واشينگتن پست آقای تپين حق ترک منطقه هيوستون در تگزاس را ندارد و ای ميل های وی تحت نظارت مقامات قضايی خواهد بود.
کريستوفر تپين پس از آزادی گفت وی احساس آسودگی می کند و قصد دارد با همسرش تلفنی صحبت کند.
کريستوفر تپين، تاجر بازنشسته بريتانيايی، اواخر اسفندماه سال گذشته، به تلاش برای فروش قطعات قابل استفاده در موشکهای «هاوک» ذر سال ۲۰۰۶، به جمهوری اسلامی متهم شده، و به آمريکا مسترد شد.
اما افرادی که آقای تپين قصد داشته با آنها وارد معامله شود در اصل ماموران مخفی آمريکايی بودهاند که خودشان را به عنوان شهروندان ايرانی مقيم آمريکا معرفی کرده بودند.
در صورتی که آقای تپين در دادگاه مجرم شناخته شود، بر اساس قوانين آمريکا ممکن است مجازاتی تا ۳۵ سال زندان در انتظارش باشد.
کريستوفر تَپين ۶۵ ساله، روز چهارشنبه پس از پرداخت ۵۰ هزار دلار از وثيقۀ تعيين شده، و سپردن تعهد برای حمل يک دستگاه ردياب تا زمان آغاز دادگاه، آزاد شد.
به نوشته واشينگتن پست آقای تپين حق ترک منطقه هيوستون در تگزاس را ندارد و ای ميل های وی تحت نظارت مقامات قضايی خواهد بود.
کريستوفر تپين پس از آزادی گفت وی احساس آسودگی می کند و قصد دارد با همسرش تلفنی صحبت کند.
کريستوفر تپين، تاجر بازنشسته بريتانيايی، اواخر اسفندماه سال گذشته، به تلاش برای فروش قطعات قابل استفاده در موشکهای «هاوک» ذر سال ۲۰۰۶، به جمهوری اسلامی متهم شده، و به آمريکا مسترد شد.
اما افرادی که آقای تپين قصد داشته با آنها وارد معامله شود در اصل ماموران مخفی آمريکايی بودهاند که خودشان را به عنوان شهروندان ايرانی مقيم آمريکا معرفی کرده بودند.
در صورتی که آقای تپين در دادگاه مجرم شناخته شود، بر اساس قوانين آمريکا ممکن است مجازاتی تا ۳۵ سال زندان در انتظارش باشد.
شیمون پرز: تهدید ایران با هولوکاست قابل قیاس نیست
به گزارش خبرگزاری فرانسه، شیمون پرز، روز پنجشنبه، هفتم اردیبهشت در گفتو
گویی در رد این مشابهت گفت: «هولوکاست یک چیز و ایران چیز دیگری است. این
مقایسه درست نیست. اما من منتقد ادبی نیستم و نخست وزیر اسرائیل نظر خود را
در این زمینه ابراز کرده است.»
بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر اسرائیل، هفته گذشته در مراسم یادبود قبرانیان هولوکاست، با انتقاد از برنامه هستهای ایران گفت: «کسانی که تهدید ایران برای نابودی موجودیت اسرائیل را انکار میکنند از هولوکاست درس نگرفتهاند.»
وی با اظهار اینکه ایران «آشکارا و با قاطعیت» از نابودی اسرائیل سخن به میان میآورد و «با پیگیری مصرانهای در حال تولید سلاح اتمی است»، افزود: «ترس و خودداری از گفتن این که ممکن است هولوکاست دیگری تکرار شود و پنهان کرن این حقیقت که کسانی دوباره میخواهند قوم یهود را منهدم کنند، یک تحقیق در یادبود قربانیان هولوکاست نیز است.»
علیرغم این اظهارات، شیمون پرز روز پنجشنبه ضمن رد این قیاس گفت: «در زمان هیتلر، جهان در خواب بود. این واقعه امروز نمیتواند اتفاق بیافتد. جهان بیدار شده است.»
وی ضمن ابراز اطمینان از اثرگذاری تحریمهای بینالمللی علیه ایران، گفت: «من معتقدم ما میتوانیم با تهدید ایران مقابله کنیم. آمریکا و اروپا نیز در این امر نقش دارند... آنها نیز مثل ما نمیتوانند یک ایران هستهای را تحمل کنند و خواستار توقف این روند هستند.»
اسرائیل معتقد است که ایران در پوشش تلاش برای دستیابی به انرژی هستهای به دنبال تولید بمب اتم است، اتهامی که ایران همواره رد کرده است.
رئیس جمهوری اسرائیل افزود: «اسرائیل میتواند از خود دفاع کند ولی اسرائیل تنها نیست و این یک مزیت است. من به گفته باراک اوباما اعتقاد دارد، نیازی به عملیات نظامی نیست بلکه به تحریمها و اعمال فشارهای سیاسی (علیه ایران) احتیاج است.»
ایران به تازگی با گروه ۵+۱ به پای میز مذاکره رفته است و باراک اوباما اگرچه هیچگاه گزینه نظامی علیه ایران را منتفی ندانسته پس از این مذاکرات، اعلام کرد در صورتی که ایران خواسته جامعه جهانی را برآورده نکند، تحریمهای بیشتری در انتظارش خواهد بود.
اسرائیل اما در این مدت بارها بر امکان به اجرا گذاشتن گزینه نظامی علیه ایران به وضوح سخن گفته است.
بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر اسرائیل، هفته گذشته در مراسم یادبود قبرانیان هولوکاست، با انتقاد از برنامه هستهای ایران گفت: «کسانی که تهدید ایران برای نابودی موجودیت اسرائیل را انکار میکنند از هولوکاست درس نگرفتهاند.»
وی با اظهار اینکه ایران «آشکارا و با قاطعیت» از نابودی اسرائیل سخن به میان میآورد و «با پیگیری مصرانهای در حال تولید سلاح اتمی است»، افزود: «ترس و خودداری از گفتن این که ممکن است هولوکاست دیگری تکرار شود و پنهان کرن این حقیقت که کسانی دوباره میخواهند قوم یهود را منهدم کنند، یک تحقیق در یادبود قربانیان هولوکاست نیز است.»
علیرغم این اظهارات، شیمون پرز روز پنجشنبه ضمن رد این قیاس گفت: «در زمان هیتلر، جهان در خواب بود. این واقعه امروز نمیتواند اتفاق بیافتد. جهان بیدار شده است.»
وی ضمن ابراز اطمینان از اثرگذاری تحریمهای بینالمللی علیه ایران، گفت: «من معتقدم ما میتوانیم با تهدید ایران مقابله کنیم. آمریکا و اروپا نیز در این امر نقش دارند... آنها نیز مثل ما نمیتوانند یک ایران هستهای را تحمل کنند و خواستار توقف این روند هستند.»
اسرائیل معتقد است که ایران در پوشش تلاش برای دستیابی به انرژی هستهای به دنبال تولید بمب اتم است، اتهامی که ایران همواره رد کرده است.
رئیس جمهوری اسرائیل افزود: «اسرائیل میتواند از خود دفاع کند ولی اسرائیل تنها نیست و این یک مزیت است. من به گفته باراک اوباما اعتقاد دارد، نیازی به عملیات نظامی نیست بلکه به تحریمها و اعمال فشارهای سیاسی (علیه ایران) احتیاج است.»
ایران به تازگی با گروه ۵+۱ به پای میز مذاکره رفته است و باراک اوباما اگرچه هیچگاه گزینه نظامی علیه ایران را منتفی ندانسته پس از این مذاکرات، اعلام کرد در صورتی که ایران خواسته جامعه جهانی را برآورده نکند، تحریمهای بیشتری در انتظارش خواهد بود.
اسرائیل اما در این مدت بارها بر امکان به اجرا گذاشتن گزینه نظامی علیه ایران به وضوح سخن گفته است.
سناتور جمهوریخواه: شاید آمریکا مجبور شود به ایران حمله کند
یک سناتور جمهوریخواه آمریکایی که پیشبینی میشود در صورت پیروزی میت
رامنی در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا، پست معاونت وی را بر عهده بگیرد،
میگوید امکان دارد برای بازداشتن ایران از پیشبرد برنامه اتمی خود، به
حمله نظامی یک جانبه آمریکا نیاز باشد.
به گزارش خبرگزاری فرانسه، مارکو روبیو، سناتور ۴۰ ساله از فلوریدا روز چهارشنبه، ششم اردیبهشت، در سخنانی با اشاره به ایران گفت: «از زمانی که آمریکا رهبری جهان را بر عهده گرفته، گزینه ترجیحی ما اینبوده است که از طریق همکاری با دیگران به اهدافمان برسیم... اما آمریکا در گذشته نیز یک جانبه عمل کرده است و من معتقدم در آینده نیز، در صورت نیاز باید به اقدام یک جانبه روی بیاورد.»
وی که در موسسه تحقیقاتی «بروکینگز» در واشینگتن سخنرانی میکرد، تأکید کرد که مقامات آمریکایی باید با همراهی سازمان ملل و دیگر گروههای بینالمللی جمهوری اسلامی را مهار کنند.
آقای روبیو با اینحال افزود: «ما همچنین باید همتایان خود و جهان را برای واقعیت آماده کنیم، به این معنا که متأسفانه در صورت شکست تمامی راهها، منع ایران از پیشبرد برنامه هستهایش، نیازمند راه حل نظامی است.»
این سناتور جمهوریخواه تأکید کرد که آمریکا نباید در جریان جوش و خروشی که خاورمیانه را در بر گرفته، کنار بایستد، بلکه باید در مقام رهبری برای حل این بحران جهانی قدم بردارد.
این اظهارات در حالی مطرح شدهاند که روزنامه امریکایی «یو اس اِی تودِی» نیز روز پنجشنبه، هفتم اردیبهشت ماه، در گزارشی نوشت که برخی از کارشناسان معتقدند علیرغم تحریمها، تغییری در تمایلات هستهای جمهوری اسلامی ایجاد نشده است.
کِنِت کَتزمَن، متخصص مسائل خاورمیانه دربخش تحقیقاتی کنگره آمریکا، در این خصوص به این روزنامه آمریکایی گفته است که به طور حتم تحریمها بر ایران تأثیر گذار بودهاند، اما مسئله این است که آیا این تحریمها تأثیر کافی را داشتهاند؟
مسیح ظریف، مدیر تیم ایران در پروژه «تهدیدهای بحرانی« موسسه آمریکن انترپرایز آمریکا نیز گفته است هیچ نشانهای وجود ندارد که تحریمها رهبران ایران را واداشته باشند تا برنامه هستهای خود را به تعویق بیاندازند یا آن را مورد تجدید نظر قرار دهند.
با اینحال ویکتوریا نولند، سخنگوی وزارت خارجه آمریکا نظر دیگری دارد.
خانم نولند روز چهارشنبه بازگشت ایران به پای میز مذاکره با گروه ۵+۱ و تصمیمش مبنی بر پیگیری مذاکرات در بغداد را «نتیجه مستقیم» تحریمها و فشارهای بینالمللی دانست.
غرب معتقد است که برنامه هستهای ایران دارای بعد نظامی است و قصد دارد با اعمال فشارها و تحریمهای گسترده، ایران را به پاسخگویی در این زمینه وادارد.
این در حالی است که جمهوری اسلامی همواره تأکید کرده است که فعالیتهای هستهایش کاملا صلحآمیز است.
به گزارش خبرگزاری فرانسه، مارکو روبیو، سناتور ۴۰ ساله از فلوریدا روز چهارشنبه، ششم اردیبهشت، در سخنانی با اشاره به ایران گفت: «از زمانی که آمریکا رهبری جهان را بر عهده گرفته، گزینه ترجیحی ما اینبوده است که از طریق همکاری با دیگران به اهدافمان برسیم... اما آمریکا در گذشته نیز یک جانبه عمل کرده است و من معتقدم در آینده نیز، در صورت نیاز باید به اقدام یک جانبه روی بیاورد.»
وی که در موسسه تحقیقاتی «بروکینگز» در واشینگتن سخنرانی میکرد، تأکید کرد که مقامات آمریکایی باید با همراهی سازمان ملل و دیگر گروههای بینالمللی جمهوری اسلامی را مهار کنند.
آقای روبیو با اینحال افزود: «ما همچنین باید همتایان خود و جهان را برای واقعیت آماده کنیم، به این معنا که متأسفانه در صورت شکست تمامی راهها، منع ایران از پیشبرد برنامه هستهایش، نیازمند راه حل نظامی است.»
این سناتور جمهوریخواه تأکید کرد که آمریکا نباید در جریان جوش و خروشی که خاورمیانه را در بر گرفته، کنار بایستد، بلکه باید در مقام رهبری برای حل این بحران جهانی قدم بردارد.
این اظهارات در حالی مطرح شدهاند که روزنامه امریکایی «یو اس اِی تودِی» نیز روز پنجشنبه، هفتم اردیبهشت ماه، در گزارشی نوشت که برخی از کارشناسان معتقدند علیرغم تحریمها، تغییری در تمایلات هستهای جمهوری اسلامی ایجاد نشده است.
کِنِت کَتزمَن، متخصص مسائل خاورمیانه دربخش تحقیقاتی کنگره آمریکا، در این خصوص به این روزنامه آمریکایی گفته است که به طور حتم تحریمها بر ایران تأثیر گذار بودهاند، اما مسئله این است که آیا این تحریمها تأثیر کافی را داشتهاند؟
مسیح ظریف، مدیر تیم ایران در پروژه «تهدیدهای بحرانی« موسسه آمریکن انترپرایز آمریکا نیز گفته است هیچ نشانهای وجود ندارد که تحریمها رهبران ایران را واداشته باشند تا برنامه هستهای خود را به تعویق بیاندازند یا آن را مورد تجدید نظر قرار دهند.
با اینحال ویکتوریا نولند، سخنگوی وزارت خارجه آمریکا نظر دیگری دارد.
خانم نولند روز چهارشنبه بازگشت ایران به پای میز مذاکره با گروه ۵+۱ و تصمیمش مبنی بر پیگیری مذاکرات در بغداد را «نتیجه مستقیم» تحریمها و فشارهای بینالمللی دانست.
غرب معتقد است که برنامه هستهای ایران دارای بعد نظامی است و قصد دارد با اعمال فشارها و تحریمهای گسترده، ایران را به پاسخگویی در این زمینه وادارد.
این در حالی است که جمهوری اسلامی همواره تأکید کرده است که فعالیتهای هستهایش کاملا صلحآمیز است.
سفیر ایران در روسیه: امکان دارد پروتکل الحاقی را بپذیریم
محمود رضا سجادی، سفیر ایران در روسیه روز چهارشنبه،ششم اردیبهشتماه،
ضمن اشاره به احتمال پذیرش پروتکل الحاقی معاهده منع گسترش سلاحهای
هستهای از سوی ایران، اعلام کرد که تهران طرح گام به گام روسیه برای حل
مناقشه هستهای جمهوری اسلامی را مطالعه میکند.
به گزارش خبرگزاری بلومبرگ، سفیر ایران در مسکو، در گفتوگویی در محل سفارت ایران گفت «ایران امکان دارد پروتکل الحاقی معاهده منع گسترش سلاحهای هستهای را بپذیرد، معاهدهای که امکان بازرسیهای جامعتر از تأسیسات هستهای ایران را برای بازرسان آژانس بینالمللی انرژی اتمی فراهم میکند.»
وی در عین حال با تأکید بر اینکه ایران حق خود برای دستیابی به انرژی اتمی را محفوظ نگاه خواهد داشت، خاطرنشان کرد: «ما باید طرح روسیه برای حل مناقشه هستهای را مورد مطالعه قرار دهیم تا ببینیم این طرح بر چه اساسی تنظیم شده است.»
طرح گام به گام روسیه که هفته گذشته از سوی معاون وزیر امور خارجه روسیه پیشنهاد شد، به ایران این امکان را میدهد تا مانع از اجرایی شدن تحریمهای نفتی اتحادیه اروپا علیه ایران شود. این تحریمها قرار بر این است که ۱۰ تیرماه اجرایی شوند.
بر اساس این طرح در مقابل گامهایی از سوی ایران، نظیر خودداری از تولید سانتفریفوژ و ماشینهای جدید مربوط به غنی سازی اورانیوم، کشورهای غربی نیز متعهد خواهند شد تا تحریمهای تازهای علیه ایران اعمال نکنند.
به دنبال اظهارات سفیر ایران در مسکو، ویکتوریا نولند، سخنگوی وزارت امور خارجه آمریکا اعلام کرد که آقای سجادی در مذاکرات بینالمللی درباره برنامه هستهای ایران «نقش محوری» ندارد.
خانم نولند افزود آنچه در این میان بیشترین اهمیت را دارد گفتار و کردار ایران بر سر میز مذاکرات است.
ایران به هماره ۵+۱ اواخر فروردینماه در استانبول پای میز مذاکره نشست و قرار بر این است که دور بعدی این مذاکرات در بغداد برگزار شود.
اِلِنا سوکووا، مدیر مرکز خلع سلاح و منع گسترش سلاحهای هستهای در وین در خصوص طرح گام به گام روسیه به بلومبرگ گفته است که بر پایه این طرح سطح غنیسازی ایران در حد کنونی باقی میماند.
وی توضیح داده است: «این طرح از گسترده شدن غنی سازی در ایران جلوگیری میکند، اما آن را کاهش نمی دهد. به عبارتی پیشنهاد روسیه عبارت است از خودداری ایران از گسترش برنامه هستهای در ازای خودداری غرب از اجرایی کردن تحریمهای جدید.»
خانم سوکووا با اینحال پذیرفته شدن پروتکل الحاقی از سوی ایران را «گام بزرگی به جلو» میداند و گفته است که این پروتکل موجب شفافیت بیشتر برنامه هستهای جمهوری اسلامی خواهد شد و امکان بازدید سرزده بازرسان آژانس از تأسیسات هستهای ایران را فراهم خواهد کرد.
غرب میگوید برنامه هستهای ایران دارای بعد هستهای است و خواستار شفافسازی ایران در این زمینه شده است، حال آنکه ایران این ادعا را رد کرده و میگوید از فعالیتهای هستهای خود اهداف صلحآمیزی را دنبال میکند.
به گزارش خبرگزاری بلومبرگ، سفیر ایران در مسکو، در گفتوگویی در محل سفارت ایران گفت «ایران امکان دارد پروتکل الحاقی معاهده منع گسترش سلاحهای هستهای را بپذیرد، معاهدهای که امکان بازرسیهای جامعتر از تأسیسات هستهای ایران را برای بازرسان آژانس بینالمللی انرژی اتمی فراهم میکند.»
وی در عین حال با تأکید بر اینکه ایران حق خود برای دستیابی به انرژی اتمی را محفوظ نگاه خواهد داشت، خاطرنشان کرد: «ما باید طرح روسیه برای حل مناقشه هستهای را مورد مطالعه قرار دهیم تا ببینیم این طرح بر چه اساسی تنظیم شده است.»
طرح گام به گام روسیه که هفته گذشته از سوی معاون وزیر امور خارجه روسیه پیشنهاد شد، به ایران این امکان را میدهد تا مانع از اجرایی شدن تحریمهای نفتی اتحادیه اروپا علیه ایران شود. این تحریمها قرار بر این است که ۱۰ تیرماه اجرایی شوند.
بر اساس این طرح در مقابل گامهایی از سوی ایران، نظیر خودداری از تولید سانتفریفوژ و ماشینهای جدید مربوط به غنی سازی اورانیوم، کشورهای غربی نیز متعهد خواهند شد تا تحریمهای تازهای علیه ایران اعمال نکنند.
به دنبال اظهارات سفیر ایران در مسکو، ویکتوریا نولند، سخنگوی وزارت امور خارجه آمریکا اعلام کرد که آقای سجادی در مذاکرات بینالمللی درباره برنامه هستهای ایران «نقش محوری» ندارد.
خانم نولند افزود آنچه در این میان بیشترین اهمیت را دارد گفتار و کردار ایران بر سر میز مذاکرات است.
ایران به هماره ۵+۱ اواخر فروردینماه در استانبول پای میز مذاکره نشست و قرار بر این است که دور بعدی این مذاکرات در بغداد برگزار شود.
اِلِنا سوکووا، مدیر مرکز خلع سلاح و منع گسترش سلاحهای هستهای در وین در خصوص طرح گام به گام روسیه به بلومبرگ گفته است که بر پایه این طرح سطح غنیسازی ایران در حد کنونی باقی میماند.
وی توضیح داده است: «این طرح از گسترده شدن غنی سازی در ایران جلوگیری میکند، اما آن را کاهش نمی دهد. به عبارتی پیشنهاد روسیه عبارت است از خودداری ایران از گسترش برنامه هستهای در ازای خودداری غرب از اجرایی کردن تحریمهای جدید.»
خانم سوکووا با اینحال پذیرفته شدن پروتکل الحاقی از سوی ایران را «گام بزرگی به جلو» میداند و گفته است که این پروتکل موجب شفافیت بیشتر برنامه هستهای جمهوری اسلامی خواهد شد و امکان بازدید سرزده بازرسان آژانس از تأسیسات هستهای ایران را فراهم خواهد کرد.
غرب میگوید برنامه هستهای ایران دارای بعد هستهای است و خواستار شفافسازی ایران در این زمینه شده است، حال آنکه ایران این ادعا را رد کرده و میگوید از فعالیتهای هستهای خود اهداف صلحآمیزی را دنبال میکند.
صادرات فرش ایران زیر بار سنگین تحریم ها
خبرگزاری رویترز در گزارشی به تاثیر منفی تحریمهای بینالمللی بر تجارت
فرش ایران پرداخته و مینویسد که این بخش مهم از صادرات ایران در سالهای
اخیر در وضع بسیار دشواری گرفتار شده است.
بر اساس تحریمهای اعمال شده از سوی آمریکا، واردات فرش ایرانی به این کشور حتی از طریق کشور ثالث ممنوع است و به این ترتیب در شرایطی که میزان فروش فرش ایران رو به کاهش است این محصول را از یکی از بازارهای مهم خود محروم کرده است. تحریمهای اخیر در مورد قطع معاملات بانکی با ایران نیز به این مشکلات افزوده است.
فرشهای دستباف با طرحهای زیبا و الیاف طبیعی که زمانی تجار ایرانی به سادگی میتوانستند به خریداران خود عرضه کنند اکنون در انبارهای بزرگ در شهرهایی نظیر هامبورگ در آلمان خاک میخورند و رنگ میبازند.
منیره نوبری که پدرش از اواسط سالهای دهه ۱۹۵۰ میلادی تجارت فرش ایرانی را در اروپا آغاز کرده و امروزه خود این تجارت را اداره میکند میگوید: «حجم فرشهای موجود در انبارهای هامبورگ از فرشهای موجود در بازار تهران بیشتر است. چند دهه پیش حدود ۳۰۰ تاجر فرش در هامبورگ کار میکردند، ولی امروزه رقم آنها به ۴۵ تاجر کاهش یافته است. ما در گذشته نیز تجارت در دورههای بحران را تجربه کردهایم، ولی این بار شرایط بسیار دشوارتر از همیشه است.»
یک تاجر دیگر فرش میگوید که ماههای اخیر بدترین دورانی است که وی به یاد دارد و به نظر میرسد که هیچ یک از آنهایی که در شهر هامبورگ به این تجارت مشغول هستند از وضعیت فعلی راضی نیستند و امید چندانی هم به آینده ندارند.
تشدید تحریمها توسط آمریکا
خبرگزاری رویترز میافزاید که رقابت فرشهای ماشینی ساخت چین نیز که بخشی از آنها با طرحهای مدرن تولید میشوند یکی دیگر از دلایل موثر در تضعیف تجارت فرش ایران است.
دولت آمریکا از چند دهه پیش واردات فرش ایرانی را ممنوع کرده بود، ولی دولت بیل کلینتون در اقدامی برای نشان دادن حس نیت واردات فرش، پسته، خاویار و خشکبار محصول ایران را آزاد کرد. اما در ماه سپتامبر سال ۲۰۱۰ باری دیگر واردات فرش ایرانی به آمریکا ممنوع شد. تجار فرش میگویند این اقدام آمریکا نه حکومت ایران، بلکه زنان روستایی بافنده این فرشها را تحت فشار قرار میدهد.
فرش پس از نفت و محصولات نفتی در کنار پسته یکی از محصولات اصلی صادراتی ایران است. در سال خورشیدی گذشته حجم این صادرات حدود ۶۰۰ میلیون دلار بوده و تاجران این بازار امیدوارند که در سال ۲۰۱۲ حجم آن به حدود یک میلیارد دلار برسد. به گزارش خبرگزاریهای ایرانی، بخشی از این افزایش صادرات با هدف توسعه بازارهایی نظیر چین و کشورهای حاشیه خلیج فارس است.
قبل از ممنوع شدن صادرات این کالا به آمریکا، سالانه حدود ۴۰ میلیون دلار فرش ایرانی در این کشور فروخته میشد. بازار آمریکا حدود ۱۵ درصد از صادرات فرش ایرانی را شامل میشود و ممنوعیت صادرات به این کشور ضربه بزرگی برای تجار فرش ایرانی است.
خبرگزاری رویترز یادآوری میکند که در سالهای پس از جنگ جهانی دوم بندر هامبورگ در شمال آلمان به یکی از مراکز اصلی تجارت فرش بدل شد. در آن زمان بندر آزاد هامبورگ به تجار اجازه میداد که بدون پرداخت تعرفه گمرکی کالاهای خود را به این بندر منتقل کنند. در سالهای بعد فرش ایرانی به این بندر راه یافت و برای چندین دهه از جمله کالاهای بسیار لوکسی تلقی میشد که هر فرد متمولی خواستار آن بود.
جمعیت وسیعی از ایرانیان مهاجر ساکن شهر هامبورگ هستند و شاید بعد از شهر لندن در کل اروپا هامبورگ محل سکونت بیشترین تعداد از ایرانیان باشد. به گفته خبرگزاری رویترز، اکثر آنها با سیاستهای حکومت ایران مخالفاند.
پسته و روده گوسفند
خبرگزاری رویترز خاطرنشان میکند که ماه گذشته موسسه بینالمللی نقل و انتقل الکترونیکی ارز (سوئیفت) تمام بانکهای ایرانی تحریم شده را از سیستم انتقال پول خود اخراج کرده است.
این وضعیت تجارت کالاهای ممنوع نشده مثل گلاب، پسته و روده گوسفند که برای پوست سوسیسهای محصول آلمان استفاده میشود را دشوار کرده است. علاوه بر این تجار فرش نیز برای ارسال رنگهای مخصوص رنگرزی فرش به ایران با مشکل روبهرو شدهاند.
در این میان اتاق بازرگانی ایران و آلمان که دفتر آن در بندر هامبورگ است میگوید تحریمهای اعمال شده از سوی سازمان ملل متحد، دولت آمریکا و اتحادیه اروپا علیه ایران غیرقانونیاند.
میشائیل توکوس، مدیر امور تجاری این نهاد، میافزاید: «به نظر میرسد که هماهنگی لازم در مورد این تحریمها وجود ندارد و حتی هر یک از کشورهای عضو اتحادیه اروپا نیز برداشت خود از قوانین تازه را به اجرا میگذارند.»
به گفته وی، تحت تاثیر اقدام موسسه بینالمللی نقل و انتقال الکترونیکی ارز (سوئیفت) شرکتهای آلمانی اکنون نمیتوانند حدود یک میلیارد و پانصد میلیون یورو طلب خود را از ایران وصول کنند.
خبرگزاری رویترز در پایان این گزارش به اجرای تحریم نفت ایران توسط اتحادیه اروپا از اول ماه ژوییه اشاره کرده و مینویسد این وضعیت روی واردات انرژی کشورهایی نظیر ایتالیا، یونان و اسپانیا نیز تاثیر خواهد گذاشت.
هر چند آلمان واردکننده نفت ایران نیست، ولی حجم صادرات دیگر ایران به آلمان نظیر پسته، فرش، گلاب و روده گوسفند طی سال گذشته حدود ۷۷۰ میلیون یورو بوده است.
بر اساس تحریمهای اعمال شده از سوی آمریکا، واردات فرش ایرانی به این کشور حتی از طریق کشور ثالث ممنوع است و به این ترتیب در شرایطی که میزان فروش فرش ایران رو به کاهش است این محصول را از یکی از بازارهای مهم خود محروم کرده است. تحریمهای اخیر در مورد قطع معاملات بانکی با ایران نیز به این مشکلات افزوده است.
فرشهای دستباف با طرحهای زیبا و الیاف طبیعی که زمانی تجار ایرانی به سادگی میتوانستند به خریداران خود عرضه کنند اکنون در انبارهای بزرگ در شهرهایی نظیر هامبورگ در آلمان خاک میخورند و رنگ میبازند.
منیره نوبری که پدرش از اواسط سالهای دهه ۱۹۵۰ میلادی تجارت فرش ایرانی را در اروپا آغاز کرده و امروزه خود این تجارت را اداره میکند میگوید: «حجم فرشهای موجود در انبارهای هامبورگ از فرشهای موجود در بازار تهران بیشتر است. چند دهه پیش حدود ۳۰۰ تاجر فرش در هامبورگ کار میکردند، ولی امروزه رقم آنها به ۴۵ تاجر کاهش یافته است. ما در گذشته نیز تجارت در دورههای بحران را تجربه کردهایم، ولی این بار شرایط بسیار دشوارتر از همیشه است.»
یک تاجر دیگر فرش میگوید که ماههای اخیر بدترین دورانی است که وی به یاد دارد و به نظر میرسد که هیچ یک از آنهایی که در شهر هامبورگ به این تجارت مشغول هستند از وضعیت فعلی راضی نیستند و امید چندانی هم به آینده ندارند.
تشدید تحریمها توسط آمریکا
خبرگزاری رویترز میافزاید که رقابت فرشهای ماشینی ساخت چین نیز که بخشی از آنها با طرحهای مدرن تولید میشوند یکی دیگر از دلایل موثر در تضعیف تجارت فرش ایران است.
دولت آمریکا از چند دهه پیش واردات فرش ایرانی را ممنوع کرده بود، ولی دولت بیل کلینتون در اقدامی برای نشان دادن حس نیت واردات فرش، پسته، خاویار و خشکبار محصول ایران را آزاد کرد. اما در ماه سپتامبر سال ۲۰۱۰ باری دیگر واردات فرش ایرانی به آمریکا ممنوع شد. تجار فرش میگویند این اقدام آمریکا نه حکومت ایران، بلکه زنان روستایی بافنده این فرشها را تحت فشار قرار میدهد.
فرش پس از نفت و محصولات نفتی در کنار پسته یکی از محصولات اصلی صادراتی ایران است. در سال خورشیدی گذشته حجم این صادرات حدود ۶۰۰ میلیون دلار بوده و تاجران این بازار امیدوارند که در سال ۲۰۱۲ حجم آن به حدود یک میلیارد دلار برسد. به گزارش خبرگزاریهای ایرانی، بخشی از این افزایش صادرات با هدف توسعه بازارهایی نظیر چین و کشورهای حاشیه خلیج فارس است.
قبل از ممنوع شدن صادرات این کالا به آمریکا، سالانه حدود ۴۰ میلیون دلار فرش ایرانی در این کشور فروخته میشد. بازار آمریکا حدود ۱۵ درصد از صادرات فرش ایرانی را شامل میشود و ممنوعیت صادرات به این کشور ضربه بزرگی برای تجار فرش ایرانی است.
خبرگزاری رویترز یادآوری میکند که در سالهای پس از جنگ جهانی دوم بندر هامبورگ در شمال آلمان به یکی از مراکز اصلی تجارت فرش بدل شد. در آن زمان بندر آزاد هامبورگ به تجار اجازه میداد که بدون پرداخت تعرفه گمرکی کالاهای خود را به این بندر منتقل کنند. در سالهای بعد فرش ایرانی به این بندر راه یافت و برای چندین دهه از جمله کالاهای بسیار لوکسی تلقی میشد که هر فرد متمولی خواستار آن بود.
جمعیت وسیعی از ایرانیان مهاجر ساکن شهر هامبورگ هستند و شاید بعد از شهر لندن در کل اروپا هامبورگ محل سکونت بیشترین تعداد از ایرانیان باشد. به گفته خبرگزاری رویترز، اکثر آنها با سیاستهای حکومت ایران مخالفاند.
پسته و روده گوسفند
خبرگزاری رویترز خاطرنشان میکند که ماه گذشته موسسه بینالمللی نقل و انتقل الکترونیکی ارز (سوئیفت) تمام بانکهای ایرانی تحریم شده را از سیستم انتقال پول خود اخراج کرده است.
این وضعیت تجارت کالاهای ممنوع نشده مثل گلاب، پسته و روده گوسفند که برای پوست سوسیسهای محصول آلمان استفاده میشود را دشوار کرده است. علاوه بر این تجار فرش نیز برای ارسال رنگهای مخصوص رنگرزی فرش به ایران با مشکل روبهرو شدهاند.
در این میان اتاق بازرگانی ایران و آلمان که دفتر آن در بندر هامبورگ است میگوید تحریمهای اعمال شده از سوی سازمان ملل متحد، دولت آمریکا و اتحادیه اروپا علیه ایران غیرقانونیاند.
میشائیل توکوس، مدیر امور تجاری این نهاد، میافزاید: «به نظر میرسد که هماهنگی لازم در مورد این تحریمها وجود ندارد و حتی هر یک از کشورهای عضو اتحادیه اروپا نیز برداشت خود از قوانین تازه را به اجرا میگذارند.»
به گفته وی، تحت تاثیر اقدام موسسه بینالمللی نقل و انتقال الکترونیکی ارز (سوئیفت) شرکتهای آلمانی اکنون نمیتوانند حدود یک میلیارد و پانصد میلیون یورو طلب خود را از ایران وصول کنند.
خبرگزاری رویترز در پایان این گزارش به اجرای تحریم نفت ایران توسط اتحادیه اروپا از اول ماه ژوییه اشاره کرده و مینویسد این وضعیت روی واردات انرژی کشورهایی نظیر ایتالیا، یونان و اسپانیا نیز تاثیر خواهد گذاشت.
هر چند آلمان واردکننده نفت ایران نیست، ولی حجم صادرات دیگر ایران به آلمان نظیر پسته، فرش، گلاب و روده گوسفند طی سال گذشته حدود ۷۷۰ میلیون یورو بوده است.
سه تابو در جمهوری اسلامی: آمریکا، حجاب، اسرائیل
روزی که سفارتخانههای ایالات متحده و اسرائیل در تهران باز شده باشند و دختران و زنان نیز با اختیار خود پوشششان را انتخاب کرده و به خیابان بیایند برای حامیان جمهوری اسلامی روز رستاخیز خواهد بود.
بنا به تصور هواداران جمهوری اسلامی (طیفی از برخی ملی- مذهبیها تا طرفداران مصباح)، این نظام تنها در دنیایی غیرعادی محفوظ میماند، چون رابطه با دیگر کشورها و انتخاب پوشش در همه جای عالم امری عادی است (نگاه کنید به ترکیه، همسایهٔ مسلمان). البته هر یک از طیفهای طرفدار جمهوری اسلامی در تاکید بر این سه تابو شدت و ضعفهایی را تجربه کرده است.
میل به عادی شدن
اگر پذیرش قطعنامهٔ ۵۹۸ و نوشیدن جام زهر توسط خمینی میلیونها جوان مذهبی و بسیجی را از خواب اسلامگرایی بدون شکست و پیشگوییهای پیامبرگونهٔ رهبر فرهمند بیدار کرد و آنها را به تجدیدنظر و اصلاحطلبی سوق داد پذیرش سه حرام حکومتی فوق بنیاد جمهوری اسلامی یعنی صغیر بودن مردم در برابر ولی فقیه را برای هواداران امروز آن برای قرنها به ته چاهی در یکی از روستاهای اطراف کویر پرتاب خواهد کرد. عادی شدن وضعیت زنان (حقوق مساوی) رابطهٔ ایران و دیگر کشورها یعنی عادی شدن وضعیت جامعه که با جمهوری اسلامی و تابوهایش ممکن نیست.
از جمع مقامات تنها آنها که به قدرت خویش توهم دارند (اسفندیار رحیم مشایی، معاون رئیس دولت احمدینژاد) یا حیات سیاسی خویش را در جمهوری اسلامی پایانیافته تلقی میکنند (مصطفی تاجزاده، معاون وزیر کشور دولت خاتمی) یا در عین چند صد کیلومتر عقبنشینی میخواهند توپی یا خمپارهای به خیابان پاستور شلیک کنند (اکبر هاشمی رفسنجانی) این تابوها را مورد انکار یا پرسش قرار داده و خواهان عادی شدن جامعه میشوند.
ماهیگیر یا کودک کنجکاو
هنگامی که فردی از درون نظام علامتی بر تایید یکی از این سه بروز دهد یا عملی مبتنی بر نزدیک شدن به نقض تابوهای فوق انجام دهد (مثل اعلام دیدار جلیلی با نمایندهٔ آمریکا توسط ایسنا در مذاکرات استانبول در آوریل ۲۰۱۲ یا انتشار ویژهنامهٔ خاتون توسط روزنامهٔ ایران) با تصفیه و تشر و حملهٔ خود ولی فقیه یا نگهبانان برج و باروی وی مواجه میشود، گویی همهٔ اصول اخلاقی و انسانی زیر پا گذاشته شده است.
دو ولی فقیه جمهوری اسلامی توان دفاع عقلانی و شرعی از این سه تابوی رنگ و رو رفته را در خود و هوادارانشان نمیدیدند و به همین دلیل آنها را در شیشهٔ نازک عمر جمهوری اسلامی قرار داده و به جای محافظت همهجانبه و ۲۴ ساعته از آن در یکی از گاوصندوقهای بانک مرکزی (مثلا با اجرای قوانینی که خود نوشتهاند)، آن را به دریا (جهان پرتلاطم و پیشبینیناپذیر ما) انداختهاند تا در جریان امواج جان سالم به در ببرد. این شیشه ممکن است سالها بر روی دریا شناور بماند و محتویات آن برای میلیونها نفر دستنخورده باقی بماند، اما یک روز ماهیگیری یا کودکی در یک روستای ساحلی کوچک نیز ممکن است آن را یافته و در یک لحظه برای ارضای حس کنجکاوی آن را بشکند و دو غول «همزیستی» و «آزادی» را رها سازد.
تابوهایی که به دست باد داده خواهند شد
سه تابوی مذکور نه مانند تابوهای مذهبی در هالهای از تقدس قرار گرفتهاند (مثل داستان عاشورا یا غار حرا یا معراج از بیتالمقدس) تا کسی بدانها نزدیک نشود و نه مانند تابوهای ملی یا قومی در حوزهٔ عمومی بدون بحث و جدل گسترده به وجدان جمعی جامعه انتقال یافتهاند (مثل این که ایرانیان باهوشترین یا بافرهنگترین ملت دنیا هستند) تا کسی هزینهٔ پرسش در مورد آنها را تقبل نکند. هر سه تابوی جمهوری اسلامی تنها با یک پرسش یا اظهار نظر یا یادداشت کوچک میتوانند صدها اظهار نظر مثبت و منفی را حتی در فضای بستهٔ جمهوری اسلامی به دنبال داشته باشند.
هر اقدام کوچک مثل گفتوگو با یک مقام آمریکایی در دنیای مجازی (کاری که سایت الف با آلن ایر، سخنگوی فارسیزبان وزارت خارجهٔ آمریکا کرد و بعد با توقف انتشار گفتوگو و توبیخ مواجه شد) میتواند شیشهٔ عمر نظام را هدف قرار داده و یکی از تابوهای منقضی شده را به جوی آب بریزد.
دستگاه ولایت از این اتفاق ساده میهراسد که هر لحظه شیشهٔ عمر فرسودهٔ جمهوری اسلامی ممکن است به دست ماهیگیری خودی یا غیرخودی (ویراستار سایت الف، سردبیر فصلنامهٔ مطالعات بینالمللی یا خبرنگار مجلهٔ شهروند امروز) یا کودکی در حال بازی در کنار ساحل (وبلاگنویس یا شاعر) بیفتد و در پی آن ماهیگیر یا کودک ساحلی داستان ما، تابوهای رنگ و رورفتهٔ داخل بطری را به دست باد بسپارد یا به دریا بیندازد.
آییننامهٔ حجاب، تلنگری به شیشه
گزارش کوتاهی از یک جلسه با موضوع آییننامهٔ حجاب با حضور افرادی که همه تابوهای نظام را ظاهرا محترم میشمارند و تنها در روش اعمال حجاب اجباری با هم اختلاف نظرهایی دارند حدود ۱۵۰ اظهار نظر را در مورد حجاب اجباری در یکی از رسانههای اسلامگرایان دامن میزند. (یک جلسهٔ ناتمام دربارهٔ حجاب، الف، ۱۶ فروردین ۱۳۹۱) بیشتر اظهار نظرکنندگان که از نوع مطالب عرضه شده و لحن نوشتار برمیآید در داخل کشور زندگی میکنند بدون برخورد مستقیم، حجاب اجباری را مورد پرسش قرار میدهند. این اظهار نظرها در رسانهای منتشر میشود که ویراستاران بر حسب مقتضیات کاری خود نمیخواهند در اصل باور آنها به ولایت فقیه خدشهای وارد شود و مطالب را قبل از انتشار سانسور میکنند. پرسشها آنچنان لبهٔ تیزی دارند که یک تلنگر آن میتواند شیشهٔ حامل تابوها را ترک بیندازد. اگر مجالی برای این پرسشها در فضای عمومی فراهم شود به سرعت میتوانند سدهای ساخته شده توسط پیمانکاران سپاه را در هم بشکند.
داوود و جالوت
هاشمی رفسنجانی دیگر شخصیتی تصمیمگیر و موثر در حلقات قدرت جمهوری اسلامی نیست. او تنها یک مقام دولتی دارد (رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام) که نهاد تحت نظرش نیز تقریبا نقش موثری در روند تصمیمگیریهای جمهوری اسلامی بازی نمیکند. هاشمی رفسنجانی تنها به خاطر اطلاعاتی که از سه دهه رفتارهای جمهوری اسلامی و نفوذ اندکی که بر برخی جریانهای سیاسی (مثل موتلفه) دارد از سوی علی خامنهای تحمل میشود.
وی که روزی خود در جمع جالوتیان جمهوری اسلامی قرار گرفته بود و به دستور وی در یک شب دهها تن از مخالفان به خاطر امضای یک نامه به زندان افکنده یا دهها تن از مخالفان در داخل و خارج کشور به آرامگاه ابدی فرستاده میشدند امروز بالاجبار به جبههٔ داوودها فرستاده شده و هر از چند گاهی سنگی را در کمان نهاده و به سوی خیابان پاستور پرتاب میکند. بر این سنگ حتما ادویهای از سخنان بنیانگذار جمهوری اسلامی پاشیده میشود تا بینی ولی فقیه دوم را با اظهار نزدیکتر بودن هاشمی به خمینی نسبت به خامنهای تحریک کند.
به مجرد آن که سنگ به برج و باروی ولی فقیه برخورد کرد محتسبان ناسزاها را بر سر وی رها کرده و از پی وی میدوند: «اظهارات هاشمی برای برقراری رابطه با آمریکا چراغ سبز به دشمن بود... کسانی که به دنبال برقراری رابطه با آمریکا هستند دچار ضعف و سستی بوده و در حالت خوشبینانه ضعیفالنفس محسوب میشوند و اگرنه میتوان آنها را افرادی مرعوب و ترسو دانست.» (قاسم روانبخش، خبرگزاری فارس، ۱۷ فروردین ۱۳۹۱)؛ «هر سیاستمداری که میل به مذاکره و یا رابطه با آمریکا در ایران پیدا کند با توجه به افکار عمومی در ایران و منطقه وجهان دست به انتحار سیاسی زده است.» (کاظم ابنارلویی، رسالت، ۱۷ فروردین ۱۳۹۱)
رفسنجانی فعلا به سراغ تابوی اسرائیل نرفته (او قبلا از پوشش کت و دامن برای زنان دفاع کرده بود)، اما در حد مسئلهدار کردن تابوی عدم رابطه با آمریکا در جمع حامیان حکومت میتواند نگهبانان برج و باروی ولی فقیه را به خشم بیاورد.
دوست مردم اسرائیل
اسفندیار رحیم مشایی که روزی از دوستی با مردم اسرائیل یا آزاد بودن حجاب سخن گفته و مدتی به کنج خانه فرستاده شده بود در دیدار نوروزی ۱۳۹۱ مقامات با ولی فقیه از پشت پرده بیرون آمد. میرغضبهای ولی فقیه هر چه کردند نتوانستند «جادوگری که رئیس دولت را مسخر خویش کرده بود» را از جمع محرمان جمهوری اسلامی اخراج کنند. در کشوری که قهرمانان ورزشیاش باید مدالهای خود را قربانی به رسمیت شناخته نشدن اسرائیل کنند چگونه است که «دوست مردم اسرائیل» در ساحل خصوصی ولی فقیه آرام گرفته است؟
نقطهٔ مشترک رحیم مشایی و هاشمی رفسنجانی آنجاست که قدرت ولی فقیه را با بیهوده معرفی کردن تابوهای وی و هوادارانش به چالش میکشند تا جای پای خود را محکمتر کرده یا سهم بیشتری را از آن قدرت کسب کنند. اشارهٔ این دو به قدرت برتر ایالات متحده یا برتری ملت آمریکا نه بیان واقعیات، بلکه به نحوی غیرمستقیم تحقیر و تخفیف قدرت ولی فقیه یا «ولی امر مسلمین جهان» است.
شاید این دو نخواهند شیشهٔ عمر جمهوری اسلامی را بشکنند، اما با زدن نوک پایی به آن شیشه نه تنها به حامیان جمهوری اسلامی شکنندگی آن را گواهی میدهند، بلکه آن را جلوی دست کسانی میاندازند که عزمی جزم بر شکستن آن دارند. همهٔ دوستان موقت جمهوری اسلامی که میخواهند سهمی از هرج و مرج موجود به چنگ آرند دشمنان دائمی آن هستند، بدون آن که حتی خود بخواهند یا به این امر کاملا واقف باشند.
وزارت نفت ایران و مبارزه با یک ویروس
دولت جمهوری اسلامی ایران میگوید در حال بررسی حملات سایبری مشکوکی است
که در هفته اخیر ترمینال اصلی صادرات نفت و بخشی از شبکه کامپیوتری وزارت
نفت را هدف گرفت. به گفته مقامات دولت ایران، حداقل تا روز ۲۴ آوریل
نشانههایی از صدمه جدی به این تاسیسات دیده نشده است.
برای بررسی جزئیات چنین حملاتی و ابعاد احتمالی ضایعات ناشی از آن رادیو اروپای آزاد/ رادیو آزادی با بولدیزار بنچاس، استاد دانشگاه بوداپست در رشته سیستمهای ایمنی، مصاحبهای انجام داده است.
مورد اول از این نوع حملات شیوع بدافزار «استاکسنت» در سال ۲۰۰۹ و ۲۰۱۰ در شبکه کنترل برخی از تاسیسات هستهای ایران بود. مورد دوم ویروس یا بدافزار «دوک» بود که در یکی از شبکههای کامپیوتری موجود در اروپا کشف شد. این مورد نیز یک حمله سایبری هدفمند بود.
به همین خاطر احتمال میرود که مورد اخیر نیز یک بدافزار مشابه یا نمونه تغییریافتهای از بدافزار «دوک» باشد که این بار شبکه ارتباطی صنایع نفت ایران را هدف گرفته است. ولی باید تاکید کنم که فعلا هیچ شواهدی دال بر ارتباط این موارد با یکدیگر وجود ندارد.
ویروس سومی نیز وجود داشت که «استارز» نامیده میشد و مقامات دولت ایران در ماه آوریل سال گذشته وجود آن را گزارش دادند. وقوع یک اختلال دیگر درست یک سال پس از انتشار اخبار مربوط به ویروس «استارز» کمی مشکوک به نظر میرسد. در مورد بدافزار «استارز» اطلاعات چندانی نداریم. دولت ایران اطلاعات خود را در این زمینه در اختیار مراکز و موسسات ایمنی شبکههای کامپیوتری قرار نداده است. بنابراین کسی واقعا نمیداند که بدافزار یا ویروس «استارز» واقعا چه بود.
در عین حال چنین بدافزاری ممکن است بتواند هر کاری که میخواهد انجام دهد. اگر سیستمهای ایمنی وجود آن را تشخیص ندهند میتواند از یک کامپیوتر به کامپیوتر دیگری منتقل شده و به مرور کل شبکه را در بربگیرد. اگر کامپیوترهای یک مجموعه اداری یا صنعتی به سیستمهای کنترل مرکزی متصل باشند این ویروس ممکن است به قلب این شبکه نفوذ کرده و حتی در آنجا نیز خرابکاری خود را انجام دهد.
مسلما همه این شبکهها یک سیستم یا نسخه اضطراری دارند که در صورت آسیب دیدن شبکه فعال میتوانند آن را راهاندازی کنند. بنابراین متناسب با گستردگی هر سیستم و یا میزان آسیبی که به آن وارد شده احتمالا راهاندازی یک سیستم جایگزین ممکن است بین چند ساعت و یا چند روز طول بکشد.
سرعت ترمیم شبکه و راهاندازی سیستمهای جایگزین به این بستگی دارد که ویروس یا بدافزاری که به آن سیستم حمله کرده چقدر فرصت خرابکاری داشته و در چه ابعادی به شبکه نفوذ کرده است. در عین حال به این نیز بستگی دارد که بدافزارها به چه حدی از اطلاعات حساس آن شبکه دست یافتهاند. برای مثال، اگر اطلاعات ساختاری شبکه را مورد حمله قرار داده باشند ترمیم و راهاندازی آن زمان بیشتری طول خواهد کشید.
برای بررسی جزئیات چنین حملاتی و ابعاد احتمالی ضایعات ناشی از آن رادیو اروپای آزاد/ رادیو آزادی با بولدیزار بنچاس، استاد دانشگاه بوداپست در رشته سیستمهای ایمنی، مصاحبهای انجام داده است.
- رادیو اروپای آزاد: دولت ایران برای مقابله با آن چه «حملات سایبری» توصیف کرده کمیته بحران تشکیل داده است. مقامات ایرانی میگویند که یک ویروس، بدافزار، که اطلاعات ذخیره شده در سیستمهای کامیپوتری را پاک میکند از چند روز پیش به شبکه کامپیوتری وزارت نفت و شرکت ملی نفت یران حمله کرده و برای مقابله با این وضعیت آنها مجبور شدهاند موقتا سیستم کنترل در برخی از این تاسیسات را از دور خارج کنند. ما چه اطلاعات دقیقی در مورد این حمله سایبری در دست داریم؟
- اگر این اختلال ناشی از حمله یک نوع بدافزار نباشد، ممکن است دلیل آن مشکلات فنی در شبکه ارتباطی وزارت نفت ایران باشد؟
- چه عوامل و دلایلی ممکن است وجود داشته باشد که احتمال وقوع یک حمله سایبری را تقویت میکند؟
مورد اول از این نوع حملات شیوع بدافزار «استاکسنت» در سال ۲۰۰۹ و ۲۰۱۰ در شبکه کنترل برخی از تاسیسات هستهای ایران بود. مورد دوم ویروس یا بدافزار «دوک» بود که در یکی از شبکههای کامپیوتری موجود در اروپا کشف شد. این مورد نیز یک حمله سایبری هدفمند بود.
به همین خاطر احتمال میرود که مورد اخیر نیز یک بدافزار مشابه یا نمونه تغییریافتهای از بدافزار «دوک» باشد که این بار شبکه ارتباطی صنایع نفت ایران را هدف گرفته است. ولی باید تاکید کنم که فعلا هیچ شواهدی دال بر ارتباط این موارد با یکدیگر وجود ندارد.
ویروس سومی نیز وجود داشت که «استارز» نامیده میشد و مقامات دولت ایران در ماه آوریل سال گذشته وجود آن را گزارش دادند. وقوع یک اختلال دیگر درست یک سال پس از انتشار اخبار مربوط به ویروس «استارز» کمی مشکوک به نظر میرسد. در مورد بدافزار «استارز» اطلاعات چندانی نداریم. دولت ایران اطلاعات خود را در این زمینه در اختیار مراکز و موسسات ایمنی شبکههای کامپیوتری قرار نداده است. بنابراین کسی واقعا نمیداند که بدافزار یا ویروس «استارز» واقعا چه بود.
- دولت ایران آمریکا و اسرائیل را به خاطر مشارکت و برنامهریزی این حملات سایبری متهم کرده است. به نظر شما چرا یک کشور خارجی ممکن است بخواهد به وسیله بدافزارهای کامپیوتری شبکههای ارتباطی صنایع نفت ایران را مختل کند؟
در عین حال چنین بدافزاری ممکن است بتواند هر کاری که میخواهد انجام دهد. اگر سیستمهای ایمنی وجود آن را تشخیص ندهند میتواند از یک کامپیوتر به کامپیوتر دیگری منتقل شده و به مرور کل شبکه را در بربگیرد. اگر کامپیوترهای یک مجموعه اداری یا صنعتی به سیستمهای کنترل مرکزی متصل باشند این ویروس ممکن است به قلب این شبکه نفوذ کرده و حتی در آنجا نیز خرابکاری خود را انجام دهد.
- ایران میگوید که تحت تاثیر اختلال اخیر صدمه جدی ندیده و امیدوار است طی چند روز آینده سیستمهای مختل شده را ترمیم کرده و به کار خود ادامه دهد. در مورد حملات سایبری قبلی نیز ایران مدعی است که دامنه صدمات آنها بسیار محدود بوده است. آیا این ادعاها صحیح است؟
مسلما همه این شبکهها یک سیستم یا نسخه اضطراری دارند که در صورت آسیب دیدن شبکه فعال میتوانند آن را راهاندازی کنند. بنابراین متناسب با گستردگی هر سیستم و یا میزان آسیبی که به آن وارد شده احتمالا راهاندازی یک سیستم جایگزین ممکن است بین چند ساعت و یا چند روز طول بکشد.
سرعت ترمیم شبکه و راهاندازی سیستمهای جایگزین به این بستگی دارد که ویروس یا بدافزاری که به آن سیستم حمله کرده چقدر فرصت خرابکاری داشته و در چه ابعادی به شبکه نفوذ کرده است. در عین حال به این نیز بستگی دارد که بدافزارها به چه حدی از اطلاعات حساس آن شبکه دست یافتهاند. برای مثال، اگر اطلاعات ساختاری شبکه را مورد حمله قرار داده باشند ترمیم و راهاندازی آن زمان بیشتری طول خواهد کشید.
گوگل درایو؛ همه چیز بر فراز ابرها
گوگل از روز سهشنبه پنجم اردیبهشت سرویس تازه خود، گوگل درایو، را به
کاربرانش عرضه کرد. سرویسی که به کاربران گوگل این امکان را میدهد که به
طور رایگان پنج گیگا بایت فضای اینترنتی را به فایلهای خود اختصاص دهند و
علاوه بر امکان ایجاد و ویرایش این فایلها، آنها را با دیگر کاربران گوگل
به اشتراک بگذارند.
گوگل درایو که به نظر، فاز تازهای از سرویس اینترنتی اسناد گوگل (Google Docs) است، از روز سهشنبه در اختیار کاربران گوگل قرار گرفته و همه کاربران به تدریج به آن دسترسی خواهند داشت.
تا پیش از این کاربران گوگل میتوانستند از سرویس اسناد گوگل برای ذخیره، ایجاد و ویرایش فایلهای متنی، جداول و نمودارها و نیز چارتها و پرسشنامههای اینترنتی استفاده کنند و علاوه بر آن تصاویر، فایلهای پیدیاف و ویدئوهای خود را در بخش اسناد گوگل ذخیره و برای استفاده با دیگران به اشتراک بگذارند.
اما گوگل درایو که یک درایو مجازی را نیز بر کامپیوتر یا لپتاپ شخصی شما ایجاد میکند، چیزی فراتر از محفظهای برای ذخیره اسناد خواهد بود.
همه چیز بر فراز ابرها
ایده ذخیره اسناد و فایلهای شخصی روی اینترنت (یا به زبان استعاره ابر) چندان ایده تازهای نیست و حتی پیش از گوگل سرویسهایی مانند دراپباکس، اختصاص فضایی رایگان برای ذخیرهسازی اسناد را امکانپذیر کرده بودند.
اما در سرویس تازه گوگل علاوه بر این امکان دسترسی به محتوای درایو مجازیتان، با هر دستگاهی که به اینترنت متصل هستید، امکان ایجاد و ویرایش فایلها توانایی بیمانندی به شما میبخشد.
علاوه بر امکاناتی که تاکنون در سرویس اسناد گوگل از آن بهرهمند بودید، گوگل اکنون سرویس پیکسلر (Pixlr) را در اختیار کاربران گوگل درایو قرار داده است که نرمافزاری قدرتمند، همچون فتوشاپ، برای ویرایش، جلوهپردازی و بازآرایی عکس است.
به این معنا شما دیگر نیاز نخواهید داشت که حتی برای ویرایش عکسهای خود، آن را به رایانه شخصی منتقل کنید و با ابزاری چون فتوشاپ به کار بر روی آن بپردازید.
این ویژگی از جمله به کمک کاربران سیستم عامل کروم میآید. سیستم عامل کروم تنها مجهز به مرورگری اینترنتی است. ایجاد و ویرایش هر فایلی در آن مستلزم استصال به اینترنت است.
شاید تا پیش از این کاربران سیستم عامل کروم چارهای نداشتند جز آن که تصاویر خود را ابتدا در نرمافزارهای آنلاینی مثل پیکسلر و پیکنیک، ویرایش کنند و سپس آن را در سرویسهای آنلاینی چون سرویس اسناد گوگل یا پیکاسا ذخیره کنند، اما با گوگل درایو آنها همه این امکانات را یکجا خواهند داشت.
ضمن این که از هفته گذشته، گوگل پیکنیک را هم که از بهترین سرویسهای جلوهپردازی تصاویر روی اینترنت بود، به مجموعه پیکاسا اضافه کرد و اکنون کاربران پیکاسا هم توانایی بیشتری در جلوهپردازی و بازآرایی تصاویر خود دارند.
رقابت با دیگر سرویسهای آنلاین
گوگل درایو در حال حاضر پنج گیگا بایت فضای رایگان را در اختیار کابرانش قرار میدهد و همزمان کاربران گوگل به یک گیگابایت فضای رایگان برای ذخیرهسازی تصاویر در پیکاسا، و نیز ۱۰ گیگا بایت فضای رایگان ایمیل دسترسی خواهند داشت.
اما میتوان با پرداخت هزینهای به نسبت اندک، فضای درایو خود را به شکل قابل توجهی افزایش داد.
پرداخت ۲.۵ دلار در ماه، حجم درایو شما را به ۲۵ گیگا بایت افزایش خواهد داد و یک حجم ۲۵ گیگابایتی برای ایمیلها در اختیار شما میگذارد. گرچه باز هم این پایان راه نیست و شما میتوانید تا سقف ۱۶ ترابایت حجم درایو خود را افزایش دهید. گرچه این حجم ۱۶ ترابایتی، ۸۰۰ دلار در ماه برایتان هزینه دارد.
خدماتی در سرویسهای مشابه گوگل درایو، یعنی دراپباکس و اسکای درایو، گرانتر برای شما تمام خواهد شد.
گوگل درایو که به نظر، فاز تازهای از سرویس اینترنتی اسناد گوگل (Google Docs) است، از روز سهشنبه در اختیار کاربران گوگل قرار گرفته و همه کاربران به تدریج به آن دسترسی خواهند داشت.
تا پیش از این کاربران گوگل میتوانستند از سرویس اسناد گوگل برای ذخیره، ایجاد و ویرایش فایلهای متنی، جداول و نمودارها و نیز چارتها و پرسشنامههای اینترنتی استفاده کنند و علاوه بر آن تصاویر، فایلهای پیدیاف و ویدئوهای خود را در بخش اسناد گوگل ذخیره و برای استفاده با دیگران به اشتراک بگذارند.
اما گوگل درایو که یک درایو مجازی را نیز بر کامپیوتر یا لپتاپ شخصی شما ایجاد میکند، چیزی فراتر از محفظهای برای ذخیره اسناد خواهد بود.
همه چیز بر فراز ابرها
ایده ذخیره اسناد و فایلهای شخصی روی اینترنت (یا به زبان استعاره ابر) چندان ایده تازهای نیست و حتی پیش از گوگل سرویسهایی مانند دراپباکس، اختصاص فضایی رایگان برای ذخیرهسازی اسناد را امکانپذیر کرده بودند.
اما در سرویس تازه گوگل علاوه بر این امکان دسترسی به محتوای درایو مجازیتان، با هر دستگاهی که به اینترنت متصل هستید، امکان ایجاد و ویرایش فایلها توانایی بیمانندی به شما میبخشد.
علاوه بر امکاناتی که تاکنون در سرویس اسناد گوگل از آن بهرهمند بودید، گوگل اکنون سرویس پیکسلر (Pixlr) را در اختیار کاربران گوگل درایو قرار داده است که نرمافزاری قدرتمند، همچون فتوشاپ، برای ویرایش، جلوهپردازی و بازآرایی عکس است.
به این معنا شما دیگر نیاز نخواهید داشت که حتی برای ویرایش عکسهای خود، آن را به رایانه شخصی منتقل کنید و با ابزاری چون فتوشاپ به کار بر روی آن بپردازید.
این ویژگی از جمله به کمک کاربران سیستم عامل کروم میآید. سیستم عامل کروم تنها مجهز به مرورگری اینترنتی است. ایجاد و ویرایش هر فایلی در آن مستلزم استصال به اینترنت است.
شاید تا پیش از این کاربران سیستم عامل کروم چارهای نداشتند جز آن که تصاویر خود را ابتدا در نرمافزارهای آنلاینی مثل پیکسلر و پیکنیک، ویرایش کنند و سپس آن را در سرویسهای آنلاینی چون سرویس اسناد گوگل یا پیکاسا ذخیره کنند، اما با گوگل درایو آنها همه این امکانات را یکجا خواهند داشت.
ضمن این که از هفته گذشته، گوگل پیکنیک را هم که از بهترین سرویسهای جلوهپردازی تصاویر روی اینترنت بود، به مجموعه پیکاسا اضافه کرد و اکنون کاربران پیکاسا هم توانایی بیشتری در جلوهپردازی و بازآرایی تصاویر خود دارند.
رقابت با دیگر سرویسهای آنلاین
گوگل درایو در حال حاضر پنج گیگا بایت فضای رایگان را در اختیار کابرانش قرار میدهد و همزمان کاربران گوگل به یک گیگابایت فضای رایگان برای ذخیرهسازی تصاویر در پیکاسا، و نیز ۱۰ گیگا بایت فضای رایگان ایمیل دسترسی خواهند داشت.
اما میتوان با پرداخت هزینهای به نسبت اندک، فضای درایو خود را به شکل قابل توجهی افزایش داد.
پرداخت ۲.۵ دلار در ماه، حجم درایو شما را به ۲۵ گیگا بایت افزایش خواهد داد و یک حجم ۲۵ گیگابایتی برای ایمیلها در اختیار شما میگذارد. گرچه باز هم این پایان راه نیست و شما میتوانید تا سقف ۱۶ ترابایت حجم درایو خود را افزایش دهید. گرچه این حجم ۱۶ ترابایتی، ۸۰۰ دلار در ماه برایتان هزینه دارد.
خدماتی در سرویسهای مشابه گوگل درایو، یعنی دراپباکس و اسکای درایو، گرانتر برای شما تمام خواهد شد.
علیرغم تلاش جمهوری اسلامی برای محدود کردن گردش اطلاعات آزاد و
جلوگیری از دسترسی مردم به شبکههای خارجی، قانون منع ماهواره کارساز نبوده
است. سخنگوی کمیسیون اجتماعی مجلس خواستار لغو این قانون شده است.
سید جواد زمانی، سخنگوی کمیسیون اجتماعی مجلس شورای اسلامی معتقد است
قانون منع ماهواره در ایران بیاثر شده است. زمانی در گفتوگو با پایگاه
خبری اعتدال ضمن اشاره به این نکته که بهرغم ادامه عملیات جمعآوری
ماهواه از سوی نیروی انتظامی، نصب ماهوارهها بر پشتبامها ادامه دارد،
گفت: «صلاح در لغو این قانون است.»
نماینده مردم کنگاور، صحنه، هرسین، بیستون و دینور در مجلس شورای اسلامی، جمعآوری دیشهای ماهواره را آنهم در شرایطی که "علم به سرعت رو به رشد است" کارساز ندانست.
وی در ادامه ضمن انتقاد از برنامههای صدا و سیما تصریح کرد: «وقتی نیمی از شبکههای ما سخنرانی و بحث و جدول را نشان می دهد و تعداد برنامههای مفید و جذاب کم است، هر کسی ممکن است از ماهواره و شبکه بیگانه استفاده کند.»
انتقاد از قانون منع ماهواره و عملیات گسترده نیروی انتظامی برای جمعآوری دیشها، پیشتر نبز مورد انتقاد نمایندگان مجلس قرار گرفته بود.
علی زنجانی حسنلویی، یکی دیگر از اعضای کمیسیون اجتماعی مجلس شورای اسلامی، پائیز گذشته در گفتوگو با سایت "خانه ملت" از شیوه مبارزه با ماهواره در کشور انتقاد کرده و آن را غیرموثر دانسته بود.
حسنلویی نماینده نقده و اشنویه خاطر نشان کرده بود: «ماهوارهها را از روی پشت بام جمع میکنند ولی آیا می توانند فلشهایی که به کامپیوتر وصل میشود و با آن میشود تمام کانالهای ماهواره را از طریق اینترنت دریافت کرد، جمع کنند؟»
ارسال پارازیت روی ماهواره در داخل، استفاده از آن در خارج
مقامات جمهوری اسلامی درحالی با جمعآوری دیشها یا ارسال پارازایت مانع دریافت امواج برنامههای ماهوارهای در ایران میشوند که خود با راهاندازی شبکههای برون مرزی سعی در جذب مخاطب در سراسر جهان دارند. حذف شبکه "پرس تی وی" از ماهواره "اسایاس آسترا" (SES Astra) به دلیل نداشتن مجوز پخش در اروپا از فرودینماه، با واکنش تند مقامات ایرانی همراه شد.
محمد حسینی، وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی ضمن "غیرقانونی" خواندن حذف پرس تیوی از شبکه آسترا، تأکید کرد: «ما نیز از اهرمهایی که داریم استفاده خواهیم کرد و اینگونه نخواهد بود که ما ساکت باشیم.»
مقامات جمهوری اسلامی در شرایطی حذف پرس تیوی را غیرقانونی میخوانند که اتحادیه بینالمللی مخابرات راه دور(آیتییو) نیز برای پیشگیری از تخلفات ماهوارهای قوانین تازهای وضع کرده است. هدف این اقدام، کوتاه کردن دست کشورهایی چون ایران از سانسور ماهواره و شبکههای تبادل خبر است.
اینگرید دلترنه، مدیرکل اتحادیه اروپایی مخابرات رادیویی (ایبییو) در مورد این تغییر تصریح کرده است: «ما انتظار داریم از این طریق واکنشهای هوشمندانهتری به تلاش عمدی کشورها در ممانعت از جریان آزاد اطلاعات نشان داده شود.»
"نیروی انتظامی به الویتها برسد"
عملیات جمعآوری دیشهای ماهواره توسط نیروی انتظامی تابستان سال گذشته آغاز شد. نیروی انتظامی همزمان با آغاز این عملیات هشدار داد، افرادی که پس از "عملیات پاکسازی" اقدام به نصب مجدد ماهواره کنند به مراجع قضایی معرفی میشوند.
نه ماه پس از این تاریخ و صرف هزینه کلان برای جمعآوری دیشهای ماهواره با طرحهای ضربتی و عملیاتهای کماندویی، سید جواد زمانی، سخنگوی کمیسیون اجتماعی مجلس میگوید روی پشت بام خانههای مردم ماهواره است و مردم از آن استفاده می کنند. وی این رفتار را "نوعی دهن کجی مردم" به قانونی دانسته که "بهتر است لغو شود".
جواد زمانی در ادامه تأکید کرده است: «نیروی انتظامی باید وظایف خودش را الویت بندی کند، یکی از حقوق مردم امنیت است. نیروی انتظامی باید اول امنیت را به طور کامل بر قرار کند، وقتی امنیت بر قرار شد، بعد دنبال مسائل حاشیه ای که به عهده این نیرو گذاشته شده است، برود.»
نماینده مردم کنگاور، صحنه، هرسین، بیستون و دینور در مجلس شورای اسلامی، جمعآوری دیشهای ماهواره را آنهم در شرایطی که "علم به سرعت رو به رشد است" کارساز ندانست.
وی در ادامه ضمن انتقاد از برنامههای صدا و سیما تصریح کرد: «وقتی نیمی از شبکههای ما سخنرانی و بحث و جدول را نشان می دهد و تعداد برنامههای مفید و جذاب کم است، هر کسی ممکن است از ماهواره و شبکه بیگانه استفاده کند.»
انتقاد از قانون منع ماهواره و عملیات گسترده نیروی انتظامی برای جمعآوری دیشها، پیشتر نبز مورد انتقاد نمایندگان مجلس قرار گرفته بود.
علی زنجانی حسنلویی، یکی دیگر از اعضای کمیسیون اجتماعی مجلس شورای اسلامی، پائیز گذشته در گفتوگو با سایت "خانه ملت" از شیوه مبارزه با ماهواره در کشور انتقاد کرده و آن را غیرموثر دانسته بود.
حسنلویی نماینده نقده و اشنویه خاطر نشان کرده بود: «ماهوارهها را از روی پشت بام جمع میکنند ولی آیا می توانند فلشهایی که به کامپیوتر وصل میشود و با آن میشود تمام کانالهای ماهواره را از طریق اینترنت دریافت کرد، جمع کنند؟»
ارسال پارازیت روی ماهواره در داخل، استفاده از آن در خارج
مقامات جمهوری اسلامی درحالی با جمعآوری دیشها یا ارسال پارازایت مانع دریافت امواج برنامههای ماهوارهای در ایران میشوند که خود با راهاندازی شبکههای برون مرزی سعی در جذب مخاطب در سراسر جهان دارند. حذف شبکه "پرس تی وی" از ماهواره "اسایاس آسترا" (SES Astra) به دلیل نداشتن مجوز پخش در اروپا از فرودینماه، با واکنش تند مقامات ایرانی همراه شد.
محمد حسینی، وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی ضمن "غیرقانونی" خواندن حذف پرس تیوی از شبکه آسترا، تأکید کرد: «ما نیز از اهرمهایی که داریم استفاده خواهیم کرد و اینگونه نخواهد بود که ما ساکت باشیم.»
مقامات جمهوری اسلامی در شرایطی حذف پرس تیوی را غیرقانونی میخوانند که اتحادیه بینالمللی مخابرات راه دور(آیتییو) نیز برای پیشگیری از تخلفات ماهوارهای قوانین تازهای وضع کرده است. هدف این اقدام، کوتاه کردن دست کشورهایی چون ایران از سانسور ماهواره و شبکههای تبادل خبر است.
اینگرید دلترنه، مدیرکل اتحادیه اروپایی مخابرات رادیویی (ایبییو) در مورد این تغییر تصریح کرده است: «ما انتظار داریم از این طریق واکنشهای هوشمندانهتری به تلاش عمدی کشورها در ممانعت از جریان آزاد اطلاعات نشان داده شود.»
"نیروی انتظامی به الویتها برسد"
عملیات جمعآوری دیشهای ماهواره توسط نیروی انتظامی تابستان سال گذشته آغاز شد. نیروی انتظامی همزمان با آغاز این عملیات هشدار داد، افرادی که پس از "عملیات پاکسازی" اقدام به نصب مجدد ماهواره کنند به مراجع قضایی معرفی میشوند.
نه ماه پس از این تاریخ و صرف هزینه کلان برای جمعآوری دیشهای ماهواره با طرحهای ضربتی و عملیاتهای کماندویی، سید جواد زمانی، سخنگوی کمیسیون اجتماعی مجلس میگوید روی پشت بام خانههای مردم ماهواره است و مردم از آن استفاده می کنند. وی این رفتار را "نوعی دهن کجی مردم" به قانونی دانسته که "بهتر است لغو شود".
جواد زمانی در ادامه تأکید کرده است: «نیروی انتظامی باید وظایف خودش را الویت بندی کند، یکی از حقوق مردم امنیت است. نیروی انتظامی باید اول امنیت را به طور کامل بر قرار کند، وقتی امنیت بر قرار شد، بعد دنبال مسائل حاشیه ای که به عهده این نیرو گذاشته شده است، برود.»
سناتور مارکو روبیو، معاون احتمالی رامنی در انتخابات ریاست جمهوری
آمریکا خواهان جلوگیری از قدرتیابی ایران در خاورمیانه شد. وی گفت
آمریکا باید متحدانش را برای یک "راهحل نظامی" علیه جمهوری اسلامی آماده
کند.
سناتور مارکو روبیو از حزب جمهوریخواه آمریکا در روز چهارشنبه (۶
اردیبهشت/۲۵ آوریل) گفت سیاست خارجی آمریکا در خاورمیانه باید بگونهای
تنظیم شود که از قدرتگیری ایران در این منطقه جلوگیری کند. در صورت پیروزی
میت رامنی در انتخابات ریاستجمهوری آمریکا احتمالاَ روبیو معاون وی در
کاخ سفید خواهد بود.
روبیو که در موسسه "بروکینگز" در واشنگتن سخن میراند تاکید کرد که در
صورت شکست تحریمها و مذاکرات اتمی، آمریکا باید متحدان خود را برای "یک
راه حل نظامی" آماده کند.نامزد احتمالی برای کسب مقام جانشینی ریاستجمهوری آمریکا تصریح کرد که ایالات متحده نباید در "حاشیه" رخدادهای خاورمیانه قرار گیرد، بلکه باید با قبول رهبری بتواند راهحلی برای بحرانهای جهانی ارائه دهد.
مارکو روبیو که سناتور جمهوریخواهان در ایالت فلوریدا است با اشاره به بلندپروازیهای ایران در خاورمیانه گفت: «آمریکا در گذشته بصورت یکجانبه دست به عمل زده است و من فکر میکنم در صورت لزوم در آینده نیز باید این چنین عمل کند.»
روبیو ۴۰ سال دارد و عضو مهم کمیته سیاست خارجی سنای آمریکا به شمار میآید. گرچه نامزد قطعی حزب جمهوریخواه برای انتخابات ریاستجمهوری هنوز مشخص نشده، اما تقریباَ اغلب ناظران سیاسی شکی در پیروزی میت رامنی در دور مقدماتی انتخابات ندارند.
هماهنگی میان نظرات رامنی و روبیو
میت رامنی نیز خواهان اعمال سیاستی شدیدتر علیه ایران است. نامزد جمهوریخواهان به شدت از سیاستهای باراک اوباما در قبال ایران انتقاد میکند. رامنی در یکی از مناظرههای درون حزبی گفت: «اگر ما باراک اوباما را بار دیگر انتخاب کنیم، ایران سلاح هستهای خواهد داشت، اما اگر میت رامنی را به عنوان رئیسجمهور برگزینید، آنها سلاح اتمی نخواهند داشت.»
گرچه برخی نظرسنجیها (نظرسنجی "واشنگتنپست" و "ایبیسی") در آمریکا نشان میدهند که رامنی در مقایسه با اوباما در امور اقتصادی از شانس بهتری برخوردار است، اما هنوز اکثریت آمریکاییها (۵۳ درصد) در زمینه سیاستخارجی اعتماد بیشتری به اوباما دارند.
رامنی پس از پیروزی در ۵ ایالت آمریکا در روز سهشنبه ۲۴ آوریل در سخنرانی خود در ایالت نیوهمپشایر بهطور غیررسمی خود را رقیب اوباما برای انتخابات روز ۶ نوامبر در آمریکا و ورود به کاخ سفید اعلام کرد. وی در سخنان خود چنین تصریح کرد: «امشب آغاز پایان سرخوردگی از سالهای اوباماست. این آغاز فصل تازه و بهتری است که ما با هم رقم خواهیم زد.»
نظرات مارکو روبیو درباره برخورد شدیدتر با ایران در حالی بیان میشود که میت رامنی پیشتر اعلام کرده بود که در صورت پیروزی در انتخابات، از راه دیپلماسی و همچنین استفاده از "گزینه نظامی" مانع تهیه بمب اتمی توسط ایران خواهد شد. رامنی گفته بود: «میخواهم مردم آمریکا این را درک کنند که اوباما نه تنها در خانه و در داخل آمریکا، بلکه در مواجهه با ایران نیز که بزرگترین تهدید برای ایالات متحده است، شکست خورده است.»
نرگس محمدی، نایب رئیس کانون مدافعان حقوق بشر که از روز دوم
اردیبهشت در بازداشت است، در اولین تماس تلفنی با منزل اعلام کرده که در
بند ۲۰۹ زندان اوین است. گزارشگران بدون مرز نیز بازداشت نرگس محمدی را
محکوم کرد.
نرگس محمدی روز چهارشنبه (۶ اردیبهشت / ۲۵ آوریل) با منزل مادر همسرش تماس
گرفته و با دو کودک خردسالش صحبت کرده است. وی پس از صحبت با فرزندانش
توانسته است خیلی کوتاه با مادر همسرش نیز صحبت کند.
تقی رحمانی، همسر نرگس محمدی، به دویچهوله گفت که خانم محمدی در این مکالمه کوتاه تنها توانسته بگوید که به بند ۲۰۹ زندان اوین منتقل شده است. وی همچنین در پاسخ به این سوال که آیا برای اجرای حکم او را به زندان بردهاند، گفته است که فعلا در حال بازجویی شدن است و صحبتی از اجرای حکم نیست.
آقای رحمانی از احتمال گشودن یک پرونده جدید برای خانم محمدی سخن
میگوید هرچند تاکید میکند که با این اطلاعات ناقص فعلا هیچ خبر قطعیای
را نمیتوان در این باره اعلام کرد.
نرگس محمدی، نایب رئیس کانون مدافعان حقوق بشر، روز شنبه دوم اردیبهشت در منزل پدریاش در زنجان دستگیر و شبانه به زندان اوین منتقل شد.
وی به اتهام اجتماع و تبانی علیه امنیت کشور، عضویت در کانون مدافعان حقوق بشر و فعالیت تبلیغی علیه نظام جمهوری اسلامی به شش سال زندان محکوم شده است.
خبرگزاری امنیتی فارس پس از دستگیری خانم محمدی در گزارشی نوشت: «گفته میشود که نرگس محمدی قبلا مقادیر معتنابهی سهام و اوراق مشارکت خریداری کرده بود که اخیرا در حال فروش آنها و تبدیل کردن سهام به ارزهای خارجی بوده تا به خارج از کشور منتقل کند.»
تقی رحمانی، همسر خانم محمدی که در حال حاضر در پاریس به سر میبرد، پس از دستگیری وی ضمن رد این ادعاها در گفتوگویی با دویچه وله گفت: «ما دو و نیم میلیون تومان وام مسکن گرفته بودیم که خانه بخریم. دو و نیم میلیون تومان اوراق بورس چقدر میشود که نرگس بخواهد آن را تبدیل به ارز کند و از کشور خارج شود. چون ما نتوانستیم این وام را جور کنیم، او این دو و نیم میلیون تومان را به خواهرش داده است. برای این مسئله برداشتهاند و چنین سناریویی نوشتهاند. این نشان میدهد که تلفنها را به طور غیرقانونی شنود میکنند، بعد برمیدارند چه سناریویی مینویسند.»
گزارشگران بدون مرز و محکومیت بازداشت نرگس محمدی
سازمان گزارشگران بدون مرز روز چهارشنبه ششم اردیبهشت ماه طی بیانیهای بازداشت نرگس محمدی را محکوم کرد.
این سازمان غیردولتی همچنین از قول تقی رحمانی، همسر خانم محمدی، نوشته که وی نسبت به دستگیری و وضعیت سلامت همسرش نرگس محمدی نگران است.
نرگس محمدی در تیرماه ۱۳۸۹ به علت یک بیماری ناشناخته عصبی از زندان آزاد و مستقیما به بیمارستان ایرانمهر تهران منتقل شد. وی حدود یک ماه در بیمارستان بستری بود، اما به گفتهی همسرش هنوز سلامتی کامل خود را به دست نیاورده و همچنان در اثر اضطراب، دچار فلج موقت عضلانی میشود.
اعتراض شدیداللحن محمد ملکی
دکتر محمد ملکی، فعال ملی مذهبی، روز چهارشنبه ششم اردیبهشت ماه در نامه سرگشادهای خطاب به دادستان دادگاههای انقلاب تهران، اقدام وی در صدور دستور بازداشت نرگس محمدی را "عملی جنایتکارانه" نامید.
وی در این نامه از دادستان چنین پرسیده است: «شما مدعی هستید در یک نظام قدرتمند انجام وظیفه می کنید. پس چگونه است که از یک مادر بیمار که شوهرش برخلاف میلش مجبور شده برای فرار از ظلم و شقاوت نظام ولایی، زن و بچهها را رها کرده و به یک کشور بیگانه "هجرت" کند آن قدر میترسید که اورا در زنجان دستگیر میکنید و بلافاصله به زندان اوین منتقل میکنید؟»
ولین رئیس دانشگاه تهران پس از انقلاب در نامه خود صراحتا قوه قضائیه را "هیچکاره" نامیده و گفته است که قاضیهای این دستگاه همه از بالا دستور میگیرند. او با وجود این تاکید کرده است که در روز "پاسخگویی" این دادستان است که باید جوابگو باشد.
دکتر ملکی در پایان نامهاش نوشته است: «بس کنید! ۳۳ سال کشور عزیزمان ایران را تبدیل به یک سرزمین سوخته کردهاید. به اطرافتان بنگرید؛ آیا جز فساد، دزدی، دروغ، اعتیاد، فحشا و دشمنی چیزی میبینید؟ مطمئن باشید بهار آزادی مردم ایران نزدیک است و پشیمانی حاکمان ظلم و جور خیلی دیر.»
تقی رحمانی، همسر نرگس محمدی، به دویچهوله گفت که خانم محمدی در این مکالمه کوتاه تنها توانسته بگوید که به بند ۲۰۹ زندان اوین منتقل شده است. وی همچنین در پاسخ به این سوال که آیا برای اجرای حکم او را به زندان بردهاند، گفته است که فعلا در حال بازجویی شدن است و صحبتی از اجرای حکم نیست.
نرگس محمدی، نایب رئیس کانون مدافعان حقوق بشر، روز شنبه دوم اردیبهشت در منزل پدریاش در زنجان دستگیر و شبانه به زندان اوین منتقل شد.
وی به اتهام اجتماع و تبانی علیه امنیت کشور، عضویت در کانون مدافعان حقوق بشر و فعالیت تبلیغی علیه نظام جمهوری اسلامی به شش سال زندان محکوم شده است.
خبرگزاری امنیتی فارس پس از دستگیری خانم محمدی در گزارشی نوشت: «گفته میشود که نرگس محمدی قبلا مقادیر معتنابهی سهام و اوراق مشارکت خریداری کرده بود که اخیرا در حال فروش آنها و تبدیل کردن سهام به ارزهای خارجی بوده تا به خارج از کشور منتقل کند.»
تقی رحمانی، همسر خانم محمدی که در حال حاضر در پاریس به سر میبرد، پس از دستگیری وی ضمن رد این ادعاها در گفتوگویی با دویچه وله گفت: «ما دو و نیم میلیون تومان وام مسکن گرفته بودیم که خانه بخریم. دو و نیم میلیون تومان اوراق بورس چقدر میشود که نرگس بخواهد آن را تبدیل به ارز کند و از کشور خارج شود. چون ما نتوانستیم این وام را جور کنیم، او این دو و نیم میلیون تومان را به خواهرش داده است. برای این مسئله برداشتهاند و چنین سناریویی نوشتهاند. این نشان میدهد که تلفنها را به طور غیرقانونی شنود میکنند، بعد برمیدارند چه سناریویی مینویسند.»
گزارشگران بدون مرز و محکومیت بازداشت نرگس محمدی
سازمان گزارشگران بدون مرز روز چهارشنبه ششم اردیبهشت ماه طی بیانیهای بازداشت نرگس محمدی را محکوم کرد.
این سازمان غیردولتی همچنین از قول تقی رحمانی، همسر خانم محمدی، نوشته که وی نسبت به دستگیری و وضعیت سلامت همسرش نرگس محمدی نگران است.
نرگس محمدی در تیرماه ۱۳۸۹ به علت یک بیماری ناشناخته عصبی از زندان آزاد و مستقیما به بیمارستان ایرانمهر تهران منتقل شد. وی حدود یک ماه در بیمارستان بستری بود، اما به گفتهی همسرش هنوز سلامتی کامل خود را به دست نیاورده و همچنان در اثر اضطراب، دچار فلج موقت عضلانی میشود.
اعتراض شدیداللحن محمد ملکی
دکتر محمد ملکی، فعال ملی مذهبی، روز چهارشنبه ششم اردیبهشت ماه در نامه سرگشادهای خطاب به دادستان دادگاههای انقلاب تهران، اقدام وی در صدور دستور بازداشت نرگس محمدی را "عملی جنایتکارانه" نامید.
وی در این نامه از دادستان چنین پرسیده است: «شما مدعی هستید در یک نظام قدرتمند انجام وظیفه می کنید. پس چگونه است که از یک مادر بیمار که شوهرش برخلاف میلش مجبور شده برای فرار از ظلم و شقاوت نظام ولایی، زن و بچهها را رها کرده و به یک کشور بیگانه "هجرت" کند آن قدر میترسید که اورا در زنجان دستگیر میکنید و بلافاصله به زندان اوین منتقل میکنید؟»
ولین رئیس دانشگاه تهران پس از انقلاب در نامه خود صراحتا قوه قضائیه را "هیچکاره" نامیده و گفته است که قاضیهای این دستگاه همه از بالا دستور میگیرند. او با وجود این تاکید کرده است که در روز "پاسخگویی" این دادستان است که باید جوابگو باشد.
دکتر ملکی در پایان نامهاش نوشته است: «بس کنید! ۳۳ سال کشور عزیزمان ایران را تبدیل به یک سرزمین سوخته کردهاید. به اطرافتان بنگرید؛ آیا جز فساد، دزدی، دروغ، اعتیاد، فحشا و دشمنی چیزی میبینید؟ مطمئن باشید بهار آزادی مردم ایران نزدیک است و پشیمانی حاکمان ظلم و جور خیلی دیر.»
در انتخابات ریاستجمهوری مصر اسلامگرایان سلفی و اخوانالمسلمین
با نامزدهای ذخیره خود به رقابت ادامه خواهند داد. احمد شفیق، آخرین
نخستوزیر رژیم پیشین نیز سرانجام جواز ورود به انتخابات را بدست آورد.
کمیسیون انتخابات مصر به احمد شفیق، آخرین نخستوزیر دوران مبارک، اجازه
داد در انتخابات ریاست جمهوری این کشور شرکت کند. کمیسیون انتخابات بر طبق
قانونی که سران رژیم گذشته را به مدت ۱۰ سال از احراز مقامات عالی دولتی
منع میکند، پیشتر نامزدی شفیق را رد کرده بود. اما شفیق به تصمیم اولیه
کمیسیون اعتراض کرد و سرانجام جواز شرکت در انتخابات را کسب کرد.
در مجموع ۱۳ نفر نامزد مقام ریاستجمهوری مصر هستند. در آخرین نظرسنجیها عبدالمنعم ابوالفتوح، نامزد سلفیها، عمرو موسی، دبیرکل پیشین اتحادیه عرب، و محمد مرسی، نامزد اخوان المسلمین، از دیگر نامزدها پیشی دارند.
محمد البرادعی، مدیرکل سابق آژانس بینالمللی انرژی اتمی، پیشتر نامزدی خود را پس گرفته بود. البرادعی درصدد تشکیل حزب جدیدی در مصر است.
رد صلاحیت نامزدها
کمیسیون انتخابات پیشتر صلاحیت ۱۰ تن از نامزدهای گروههای سیاسی را به دلایل مختلف رد کرده بود. در میان افرادی که رد صلاحیت شدهاند نام عمر سلیمان، رئیس پیشین سازمان اطلاعات مصر در دوران حسنی مبارک، نیز دیده میشود.
بنا بر اعلام کمیسیون انتخابات مصر علاوه بر عمر سلیمان، حازم صلاح ابواسماعیل نیز که از شانسهای اصلی گروههای اسلام گرا و سلفیمصر به شمار میآمد، فاقد صلاحیت لازم برای شرکت در انتخابات ریاست جمهوری مصر اعلام شد. دلیل رد صلاحیت نامزد سلفیها، تابعیت آمریکایی مادر ابواسماعیل ذکر شد.
دیگر چهرهی مطرح انتخابات ریاست جمهوری مصر که بر اساس تصمیم کمیسیون انتخابات مصر از شرکت در رقابتهای انتخاباتی بازماند و رد صلاحیت شد، خیرت شاطر، نامزد نخست حزب اخوان المسلمین است.
این عضو اخوان المسلمین در ماه مارس سال ۲۰۱۱ میلادی از زندان آزاد شد. بر طبق قوانین مصر میبایست حداقل شش سال از زمان آزادی زندانیان سابق برای نامزدی در انتخابات گذشته باشد.
اختلاف میان نیروهای اسلامگرا
حال هر دو گروه اسلامگرا یعنی تندروهای سلفی در حزب "نور" و اخوانالمسلمین با "نامزدهای دوم و ذخیره" خود در انتخابات ریاست جمهوری حضور دارند.
چهار هفته پیش از برگزاری انتخابات در ۲۳ و ۲۴ ماه مه (۳ و ۴ خرداد) حال باید طرفداران گروههای اسلامگرا میان عبدالمنعم ابوالفتوح، نامزد سلفیها، و محمد مرسی، نامزد اخوان المسلمین، یکی را برگزینند.
رسانههای مصر گزارش میدهند که در حزب نور بر سر حمایت از "نامزد شایستهتر" اختلافاتی رخ داده است. حزب نور هنوز توصیه رسمی به طرفداران خود برای پشتیبانی از ابوالفتوح یا محمد مرسی نکرده است. ابوالفتوح که نامزد سلفیها است، پیشتر از اعضای حزب اخوانالملسمین بود.
ناظران سیاسی بر این باورند که طرفداران سلفیها میتوانند در انتخاب نامزد نهایی اسلامگرایان تاثیری چشمگیر داشته باشند. شواهد حاکی از آنست که جوانان سلفی تمایل بیشتری به حمایت از ابوالفتوح دارند.
بهرغم تمایل اولیه اسلامگرایان برای توافق بر سر نامزدی مشترک به نظر میرسد که در دور نخست هر دو نامزد به میدان فرستاده خواهند شد. یک مجمع روحانیون اسلامگرا نیز حمایت خود را از محمد مرسی، نامزد اخوانالمسلمین، اعلام کرد. گفته میشود در صورت پیروزی مرسی در دور اول، سلفیها نیز در دور دوم از وی حمایت خواهند کرد.
در صورتی که هیچ یک از نامزدها نتواند در دور اول اکثریت مطلق را کسب کند، انتخابات به دور دوم کشیده خواهد شد. تاریخ دور دوم انتخابات روز ۱۶ ژوئن خواهد بود.
در انتخابات پارلمان مصر حزب اخوان المسلمین ۳۸ درصد، حزب تندروی سلفی نور ۲۹ درصد و حزب لیبرال الوفد ۹ درصد آرا را کسب کرده بودند.
در مجموع ۱۳ نفر نامزد مقام ریاستجمهوری مصر هستند. در آخرین نظرسنجیها عبدالمنعم ابوالفتوح، نامزد سلفیها، عمرو موسی، دبیرکل پیشین اتحادیه عرب، و محمد مرسی، نامزد اخوان المسلمین، از دیگر نامزدها پیشی دارند.
محمد البرادعی، مدیرکل سابق آژانس بینالمللی انرژی اتمی، پیشتر نامزدی خود را پس گرفته بود. البرادعی درصدد تشکیل حزب جدیدی در مصر است.
رد صلاحیت نامزدها
کمیسیون انتخابات پیشتر صلاحیت ۱۰ تن از نامزدهای گروههای سیاسی را به دلایل مختلف رد کرده بود. در میان افرادی که رد صلاحیت شدهاند نام عمر سلیمان، رئیس پیشین سازمان اطلاعات مصر در دوران حسنی مبارک، نیز دیده میشود.
بنا بر اعلام کمیسیون انتخابات مصر علاوه بر عمر سلیمان، حازم صلاح ابواسماعیل نیز که از شانسهای اصلی گروههای اسلام گرا و سلفیمصر به شمار میآمد، فاقد صلاحیت لازم برای شرکت در انتخابات ریاست جمهوری مصر اعلام شد. دلیل رد صلاحیت نامزد سلفیها، تابعیت آمریکایی مادر ابواسماعیل ذکر شد.
دیگر چهرهی مطرح انتخابات ریاست جمهوری مصر که بر اساس تصمیم کمیسیون انتخابات مصر از شرکت در رقابتهای انتخاباتی بازماند و رد صلاحیت شد، خیرت شاطر، نامزد نخست حزب اخوان المسلمین است.
این عضو اخوان المسلمین در ماه مارس سال ۲۰۱۱ میلادی از زندان آزاد شد. بر طبق قوانین مصر میبایست حداقل شش سال از زمان آزادی زندانیان سابق برای نامزدی در انتخابات گذشته باشد.
اختلاف میان نیروهای اسلامگرا
حال هر دو گروه اسلامگرا یعنی تندروهای سلفی در حزب "نور" و اخوانالمسلمین با "نامزدهای دوم و ذخیره" خود در انتخابات ریاست جمهوری حضور دارند.
چهار هفته پیش از برگزاری انتخابات در ۲۳ و ۲۴ ماه مه (۳ و ۴ خرداد) حال باید طرفداران گروههای اسلامگرا میان عبدالمنعم ابوالفتوح، نامزد سلفیها، و محمد مرسی، نامزد اخوان المسلمین، یکی را برگزینند.
رسانههای مصر گزارش میدهند که در حزب نور بر سر حمایت از "نامزد شایستهتر" اختلافاتی رخ داده است. حزب نور هنوز توصیه رسمی به طرفداران خود برای پشتیبانی از ابوالفتوح یا محمد مرسی نکرده است. ابوالفتوح که نامزد سلفیها است، پیشتر از اعضای حزب اخوانالملسمین بود.
ناظران سیاسی بر این باورند که طرفداران سلفیها میتوانند در انتخاب نامزد نهایی اسلامگرایان تاثیری چشمگیر داشته باشند. شواهد حاکی از آنست که جوانان سلفی تمایل بیشتری به حمایت از ابوالفتوح دارند.
بهرغم تمایل اولیه اسلامگرایان برای توافق بر سر نامزدی مشترک به نظر میرسد که در دور نخست هر دو نامزد به میدان فرستاده خواهند شد. یک مجمع روحانیون اسلامگرا نیز حمایت خود را از محمد مرسی، نامزد اخوانالمسلمین، اعلام کرد. گفته میشود در صورت پیروزی مرسی در دور اول، سلفیها نیز در دور دوم از وی حمایت خواهند کرد.
در صورتی که هیچ یک از نامزدها نتواند در دور اول اکثریت مطلق را کسب کند، انتخابات به دور دوم کشیده خواهد شد. تاریخ دور دوم انتخابات روز ۱۶ ژوئن خواهد بود.
در انتخابات پارلمان مصر حزب اخوان المسلمین ۳۸ درصد، حزب تندروی سلفی نور ۲۹ درصد و حزب لیبرال الوفد ۹ درصد آرا را کسب کرده بودند.
فعالان مخالف دولت سوریه میگویند نزدیک به هفتاد
نفر در حمله روز چهارشنبه (۲۵ آوریل) به یک خانه در شهر حماة که از
پایگاههای اصلی مخالفان دولت بشار اسد بوده، کشته شدهاند.
این افراد میگویند چندین خانه در منطقه مشاع طیران در جنوب حماة در یک انفجار بزرگ تخریب شده است.
رسانههای دولتی سوریه گفتهاند که شانزده نفر در انفجار خانهای که محل ساخت بمب توسط "گروههای تروریستی" بوده، کشته شدهاند.
تصاویر ویدئویی که توسط مخالفان منتشر شده اجسادی را نشان میدهد که از زیر آوار بیرون کشیده شدهاند.
در این فیلمهای ویدئویی، مردی دیده میشود که جسد کودکی را در دست دارد و سایر مردم حاضر، "الله اکبر" میگویند.
فعالان مخالف دولت سوریه همچنین تصاویری را منتشر کردهاند که به نظر میرسد نیروهای امنیتی را در حین زنده به گور کردن یک مرد نشان میدهد.
در این فیلم ویدئویی، مردی که گفته شده از فعالان رسانهای مخالفان است، در حال التماس برای نجات جان خود است. نیروهای امنیتی نیز در این تصاویر، در حال ریختن خاک بر سر او و دادن دشنام به خاطر دریافت پول برای ارسال مطالب به شبکههای ماهوارهای عربی هستند.
تائید صحت این فیلم برای بی بی سی امکانپذیر نیست.
خشونتهای اخیر در حالی روی داده که آلن ژوپه، وزیر امور خارجه فرانسه، گفته است که طرح صلح مورد حمایت سازمان ملل به طور جدی متزلزل شده و در صورتی که خشونتهای سوریه متوقف نشود، شورای امنیت سازمان ملل باید از اقدام همراه با نیروی نظامی حمایت کند.
طرح صلح کوفی عنان، نماینده ویژه سازمان ملل شامل خروج نیروها و سلاحهای سنگین از شهرهاست که مخالفان و منابع خبری میگویند دولت سوریه آن را به طور کامل رعایت نکرده است.
در گزارشی که مخالفان منتشر کردهاند، گفته شده که ۱۳ کودک و ۱۵ زن در میان کشته شدگان انفجار در شهر حماة بودهاند.
مخالفان دولت سوریه گفتهاند این انفجار بر اثر گلولهباران و یا اصابت موشک اسکاد بوده است.
جیم میور، خبرنگار بی بی سی در بیروت میگوید بعید به نظر میرسد که این میزان تخریب حاصل گلوله باران معمولی باشد.
تصاویر تلویزیون دولتی سوریه، کودکان زخمی را در بیمارستان نشان داده و گفته است گروهی که از این خانه برای تهیه بمب استفاده میکردند، به طور اتفاقی آنها را منفجر کردند.
به دلیل وضع محدودیت علیه رسانههای خارجی در سوریه توسط دولت این کشور، امکان تائید این گزارشها وجود ندارد.
این افراد میگویند چندین خانه در منطقه مشاع طیران در جنوب حماة در یک انفجار بزرگ تخریب شده است.
رسانههای دولتی سوریه گفتهاند که شانزده نفر در انفجار خانهای که محل ساخت بمب توسط "گروههای تروریستی" بوده، کشته شدهاند.
تصاویر ویدئویی که توسط مخالفان منتشر شده اجسادی را نشان میدهد که از زیر آوار بیرون کشیده شدهاند.
در این فیلمهای ویدئویی، مردی دیده میشود که جسد کودکی را در دست دارد و سایر مردم حاضر، "الله اکبر" میگویند.
فعالان مخالف دولت سوریه همچنین تصاویری را منتشر کردهاند که به نظر میرسد نیروهای امنیتی را در حین زنده به گور کردن یک مرد نشان میدهد.
در این فیلم ویدئویی، مردی که گفته شده از فعالان رسانهای مخالفان است، در حال التماس برای نجات جان خود است. نیروهای امنیتی نیز در این تصاویر، در حال ریختن خاک بر سر او و دادن دشنام به خاطر دریافت پول برای ارسال مطالب به شبکههای ماهوارهای عربی هستند.
تائید صحت این فیلم برای بی بی سی امکانپذیر نیست.
خشونتهای اخیر در حالی روی داده که آلن ژوپه، وزیر امور خارجه فرانسه، گفته است که طرح صلح مورد حمایت سازمان ملل به طور جدی متزلزل شده و در صورتی که خشونتهای سوریه متوقف نشود، شورای امنیت سازمان ملل باید از اقدام همراه با نیروی نظامی حمایت کند.
طرح صلح کوفی عنان، نماینده ویژه سازمان ملل شامل خروج نیروها و سلاحهای سنگین از شهرهاست که مخالفان و منابع خبری میگویند دولت سوریه آن را به طور کامل رعایت نکرده است.
در گزارشی که مخالفان منتشر کردهاند، گفته شده که ۱۳ کودک و ۱۵ زن در میان کشته شدگان انفجار در شهر حماة بودهاند.
مخالفان دولت سوریه گفتهاند این انفجار بر اثر گلولهباران و یا اصابت موشک اسکاد بوده است.
جیم میور، خبرنگار بی بی سی در بیروت میگوید بعید به نظر میرسد که این میزان تخریب حاصل گلوله باران معمولی باشد.
تصاویر تلویزیون دولتی سوریه، کودکان زخمی را در بیمارستان نشان داده و گفته است گروهی که از این خانه برای تهیه بمب استفاده میکردند، به طور اتفاقی آنها را منفجر کردند.
به دلیل وضع محدودیت علیه رسانههای خارجی در سوریه توسط دولت این کشور، امکان تائید این گزارشها وجود ندارد.
قضات دادگاه ویژه سیرالئون در لاهه (هلند)، امروز پنجشنبه ۷ اردیبهشت، چارلز تیلور، رییس جمهور سابق لیبریا را محکوم کرده اند.
جزئیات حکم قضات متعاقبا اعلام خواهد شد.آقای تیلور که متهم به حمایت از شورشیان سیرالئونی در طول یک دهه جنگ داخلی در این کشور آفریقایی در سالهای ۱۹۹۱ تا ۲۰۰۲ بوده، در طول پنج سال گذشته در دادگاه ویژه سیرالئون در لاهه تحت محاکمه بود.
او یازده مورد اتهام ارتکاب جنایات جنگی و جنایت علیه بشریت را رد کرده بود اما قضات بر اساس مدارک دادستانان و اظهارات شهود او را مجرم تشخیص دادند.
دادستانان این دادگاه ویژه و مخالفان چارلز تیلور گفته اند که او برای تامین هزینه های شورشیان "جبهه متحد انقلابی" سیرالئون الماسهای معادن آن منطقه را در بازارهای جهانی میفروخته است. از دیگر اتهامات او مسلح کردن و استفاده از نوجوانان به عنوان سرباز در "جبهه متحد انقلابی" است.
شورشیان دست و پای مخالفان خود را با قمه و تبر قطع می کردند. این قربانیان می گویند آقای تیلور که آن زمان رییس جمهور لیبریا، کشور همسایه سیرالئون بود، شعله های جنگ داخلی را در آن کشور برافروخت.
دادستانان گفته اند که اقدامات شورشیان به دستور و حمایت آقای تیلور بوده است.
چارلز تیلور که از سال ۱۹۹۷ تا ۲۰۰۳ رییس جمهور لیبریا بود، در ۲۰۰۳ به تبعید در نیجریه رفت و از آنجا نهایتا برای محاکمه به لاهه فرستاده شد.
با توجه به این که دولت هلند فقط برگزاری دادگاه را تقبل کرده بود، آقای تیلور باید دوره محکومیت خود را در بریتانیا بگذراند. یک سخنگوی وزارت خارجه بریتانیا گفته است که نوع زندان به مدت حبس آقای تیلور بستگی خواهد داشت.
آغاز کارزار انتخاباتی دور دوم مجلس شورای اسلامی ایران
در این کارزار انتخاباتی که یک هفته به درازا خواهد کشید،
١٣٠نامزد راه یافته به دور دوم برای تکیه زدن بر ٦٥ کرسی باقی مانده در
مجلس شورای اسلامی، با یکدیگر رقابت خواهند کرد.
کارزار انتخاباتی دور دوم انتخابات مجلس نهم امروز (پنجشنبه) آغاز شد.
در این کارزار انتخاباتی که یک هفته به درازا خواهد کشید، ١٣٠ نامزد راه یافته به دور دوم برای تکیه زدن بر ٦٥ کرسی باقی مانده در مجلس شورای اسلامی با یکدیگر رقابت خواهند کرد.
در این کارزار انتخاباتی که یک هفته به درازا خواهد کشید، ١٣٠ نامزد راه یافته به دور دوم برای تکیه زدن بر ٦٥ کرسی باقی مانده در مجلس شورای اسلامی با یکدیگر رقابت خواهند کرد.
به گفتۀ محمد مصطفی نجار- وزیر کشور جمهوری اسلامی
ایران، برای برگزاری دور دوم انتخابات مجلس نهم، در ٣٣ حوزۀ انتخابیه، در
حدود١٤٣٠٠ شعبۀ رأی گیری پیش بینی شده است.
دور اول این انتخابات در ١٢ اسفند سال پیش برگزار شده
است. جمهوری اسلامی ایران مدعی است که در روز ١٢ اسفند گذشته ٦٤٪ از افراد
حائز شرایط شرکت در انتخابات به پای صندوق های رأی رفته اند.
دور دوم انتخابات مجلس نهم در روز جمعه ١٥ اردیبهشت ماه جاری برگزار می شود.
پاکستان بار دیگر خواهان قطع حملات هواپیماهای بدون سرنشین آمریکا شد
خانم حنا ربانی، وزیر امورخارجۀ پاکستان، امروز گفت این کشور
قاطعانه و بدون هیچ ابهامی از آمریکا خواسته است به حملات هواپیماهای بدون
سرنشین این کشور به خاک پاکستان پایان دهد اما واشنگتن به این درخواست
اعتنائی نکرده و گوش شنوا نداشته است.
حنا ربانی افزود در مورد هواپیماهای بدون
سرنشین، موضع پاکستان روشن و صریح است و اسلام آباد خواهان قطع فوری و
همیشگی این حملات است.
وزیر امورخارجۀ پاکستان گفت وی موضع پاکستان را در این مورد بارها بدون ابهام و در کمال روشنی برای آمریکائیان تشریح کرده است اما آمریکائیان گوش شنوائی ندارند؛ خانم حنا ربانی ابراز امیدواری کرد که شنوائی آمریکا در این ارتباط بهبود یابد.
وزیر امورخارجۀ پاکستان گفت وی موضع پاکستان را در این مورد بارها بدون ابهام و در کمال روشنی برای آمریکائیان تشریح کرده است اما آمریکائیان گوش شنوائی ندارند؛ خانم حنا ربانی ابراز امیدواری کرد که شنوائی آمریکا در این ارتباط بهبود یابد.
همزمان با اظهارات خانم حنا ربانی در مصاحبه با
خبرگزاری رویترز، در واشنگتن اعلام شد "مارک گروسمن"٭- نمایندۀ ویژۀ اوباما
برای پاکستان و افغانستان، راهی پاکستان شده است.
به گفتۀ سخنگوی وزارت امورخارجۀ آمریکا، هدف از سفر دو روزۀ "گروسمن" به اسلام آباد تلاش در راستای کاهش تنش میان اسلام آباد و واشنگتن است.
به گفتۀ سخنگوی وزارت امورخارجۀ آمریکا، هدف از سفر دو روزۀ "گروسمن" به اسلام آباد تلاش در راستای کاهش تنش میان اسلام آباد و واشنگتن است.
دولت آمریکا از هواپیماهای بدون سرنشین برای حمله به
عناصر اسلام گرای وابسته به القاعده و طالبان پاکستان در مناطق قبایلی این
کشور استفاده کرده و این شیوه را یکی از مؤثر ترین شیوه های مبارزه با این
عناصر می داند.
پاکستان استفاده از این هواپیماها را نقض استقلال و تجاوز به حریم هوائی خود دانسته و بارها خواستار متوقف شدن این حملات شده است.
پاکستان استفاده از این هواپیماها را نقض استقلال و تجاوز به حریم هوائی خود دانسته و بارها خواستار متوقف شدن این حملات شده است.
علاوه بر هواپیماهای بدون سرنشین که به یکی از مسائل
مورد اختلاف دو کشور تبدیل شده و سال هاست که ادامه دارد، عملیات کماندوی
ویژۀ آمریکا برای کشتن اسامه بن لادن در خاک پاکستان و بالاخر کشته شدن ٢٤
سرباز پاکستان در یک حملۀ هوائی آمریکا در ماه نوامبر سال گذشته، از دیگر
رویدادهائی است که روابط واشنگتن و اسلام آباد را هر چه بیشتر به تیرگی
کشانده است.
مجرم شناخته شدن نخست وزیر پاکستان
دادگاه عالی پاکستان امروز یوسف رضا گیلانی- نخست وزیر این
کشور، را به خاطر خودداری از همکاری با دادگستری در ارتباط با اتهام وارد
شده به آصف علی زرداری- رئیس جمهوری این کشور، مجرم شناخت.
با وجود این، یوسف رضا گیلانی که با خطر پنج سال
زندان رو بروست امروز آزاد از دادگاه بیرون آمد چرا که دادگاه رأی به
بازداشت او تا برگزاری محاکمه اش نداد. جلسۀ امروز دادگاه چند دقیقه بیشتر
طول نکشید.
بلافاصله پس از مجرم شناخته شدن یوسف رضا گیلانی از
طرف دادگاه عالی پاکستان، نواز شریف- رهبر اپوزیسیون و نخست وزیر پیشین
پاکستان، از گیلانی خواست از مقام نخست وزیری استعفا کند.
خبرگزاری فرانسه در گزارشی که به جلسۀ امروز دادگاه و
مجرم شناخته شدن یوسف رضا گیلانی اختصاص داده است می نویسد حال باید منتظر
ماند و دید که این مجرم شناخته شدن، استعفای او را لازم می کند یا نه؟
دلیل محکومیت امروز یوسف رضا گیلانی این است که او از
دو سال پیش به این سو در برابر دادگستری پاکستان مقاومت کرده و حاضر نشده
است از سویس بخواهد پروندۀ پول شوئی و اختلاس آصف علی زرداری در سال های
دهۀ آخر سدۀ بیستم را بازگشائی کند.
خبرگزاری فرانسه در پایان می نویسد محکومیت یوسف رضا
گیلانی که هیچ نقشی در پروندۀ فساد مالی آصف علی زرداری ندارد، حلقۀ محاصرۀ
دادگستری به دور زرداری را که یکی از نامحبوب ترین رؤسای جمهوری پاکستان
است تنگ تر می کند ولی در عین حال موقعیت گیلانی را نیز متزلزل کرده و ممکن
است به کناره گیری او از قدرت منجر شود.
فرانسه به اقدام نظامی در سوریه از طریق سازمان ملل می اندیشد
به باور وزیر امور خارجۀ فرانسه اگر اوضاع به همین منوال به پیش
رود، جامعۀ بین المللی نمی تواند به دمشق اجازه دهد که دنیا را به چالش
کشد و از همین رو باید وارد مرحلۀ دیگری شد و بر اساس فصل هفتم منشور
سازمان ملل برا ی پایان دادن به خشونت کاری کرد.
فرانسه و متحدانش خواهان اقدام نظامی در سوریه در صورت شکست طرح کوفی عنان برای حل بحران کنونی در این کشور هستند.
آلن ژوپه- وزیر امورخارجۀ فرانسه، دیشب (چهارشنبه شب)
گفت وضعیت کنونی در سوریه نمی تواند ادامه پیدا کند و فرانسه خواهان آن است
که شمار ناظران نظامی سازمان ملل به سرعت افزایش یافته و دست کم به ٣٠٠
نفر برسد.
وزیر امورخارجۀ فرانسه افزود اگر اوضاع به همین منوال
به پیش رود، جامعۀ بین المللی نمی تواند به دمشق اجازه دهد که دنیا را به
چالش کشد و از همین رو باید وارد مرحلۀ دیگری شد و بر اساس فصل هفتم منشور
سازمان ملل برای پایان دادن به خشونت کاری کرد.
فصل هفتم منشور سازمان ملل، به شرایط لازم برای اقدام شورای امنیت این سازمان به هنگام «به خطر افتادن صلح، بر هم خوردن صلح یا مقابله با تجاوز» مربوط می شود.
فصل هفتم منشور سازمان ملل، به شرایط لازم برای اقدام شورای امنیت این سازمان به هنگام «به خطر افتادن صلح، بر هم خوردن صلح یا مقابله با تجاوز» مربوط می شود.
خبرگزاری فرانسه یادآور می شود که برغم گذشت ده روز از برقراری آتش بس در سوریه کشتار مردم در شهرهای مختلف این کشور ادامه دارد.
به گفتۀ آلن ژوپه، گزارشی که قرار است در روز ٥ مه از
سوی کوفی عنان، نمایندۀ سازمان ملل و اتحادیۀ عرب برای سوریه، تسلیم شورای
امنیت شود جامعۀ بین المللی را در مقابل حقیقت و در لحظۀ تصمیم گیری قرار
خواهد داد.
باید یادآوری کنیم که در پی عدم رعایت آتش بس و اجرا
نشدن طرح پیشنهادی کوفی عنان برای متوقف کردن خشونت ها در سوریه، اپوزیسیون
این کشور سازمان ملل متحد را به بازی با جان مردم سوریه متهم کرده است.
بر اساس آخرین آمار سازمان ملل متحد، سرکوب مردم به
وسیلۀ رژیم و زد و خورد میان نیروهای هوادار و مخالف رژیم از ماه مارس سال
پیش تا کنون بیش از ده هزار کشته از خود بر جای گذاشته است.سناتور آمریکائی خواهان اقدام نظامی یکجانبه علیه ایران شد
"مارکو روبیو"٭، یکی از سناتورهای پرنفوذ حزب جمهوری خواه
آمریکا، دیروز (چهارشنبه) گفت به نظر او آمریکا می تواند برای جلوگیری از
دست یابی جمهوری اسلامی ایران به جنگ افزار هسته ای به گونه ای یکجانبه به
حملۀ نظامی علیه این کشور دست بزند.
سناتور "روبیو"٭ افزود ایالات متحدۀ آمریکا در
مقام یک ابر قدرت همواره ترجیح داده است از راه همکاری با دیگر کشورها به
اهداف خود برسد اما آمریکا در گذشته به طور مستقل و یکجانبه نیز دست به
اقدام و واکنش زده و به نظر او باید در آینده نیز هرگاه لازم تشخیص دهد
چنین کند.
سناتور "مارکو روبیو"، ٤٠ ساله و عضو کمیسیون
امورخارجی سنای آمریکاست. به گزارش خبرگزاری فرانسه از سناتور "روبیو" به
عنوان معاون رئیس جمهوری آمریکا در صورت پیروزی نامزد حزب جمهوریخواه بر
اوباما در انتخابات ریاست جمهوری ماه نوامبرسال جاری نامبرده می شود.
به باور این سناتور آمریکائی افزایش و تقویت همکاری میان آمریکا و دیگر کشورهای جهان در ارتباط با سوریه و مشکل هسته ای ایران امری حائز اهمیت و حیاتی است اما آمریکا در تدوین و شکل دهی سیاست های منطقه ای خود باید همواره هدف اساسی و اصلی یعنی جلوگیری از دست یابی ایران به بمب اتمی را در مد نظر داشته باشد.
به باور این سناتور آمریکائی افزایش و تقویت همکاری میان آمریکا و دیگر کشورهای جهان در ارتباط با سوریه و مشکل هسته ای ایران امری حائز اهمیت و حیاتی است اما آمریکا در تدوین و شکل دهی سیاست های منطقه ای خود باید همواره هدف اساسی و اصلی یعنی جلوگیری از دست یابی ایران به بمب اتمی را در مد نظر داشته باشد.
سناتور "روبیو" در پایان گفت آمریکا باید در عین حال
متحدان خود و دنیا را به خوبی از این مسأله نیز آگاه و آنان را متقاعد کند
که در صورت ناکام ماندن تمامی گزینه ها برای جلوگیری از مجهز شدن ایران به
جنگ افزار هسته ای، باید به گزینۀ نظامی متوسل شد.
ضرب و شتم دو دانشجوی دختر دانشگاه آزاد رودهن توسط انتظامات
سحام نیوز: دو دانشجوی دختر و یک دانشجوی پسر دانشگاه
آزاد رودهن به دلیل آنچه انتظامات دانشگاه آزاد رودهن آن را پوشش نامناسب
ذکر کرده است مورد ضرب و شتم شدید و توهین قرار گرفتند.
به گزارش خبرهای دریافتی سحام؛ از روز شنبه، دوم اردیبهشت ماه ۱۳۹۱ در دانشگاه آزاد رودهن به دستور رئیس این واحد دانشگاهی “غلامحسین حیدری” بدون اطلاع قبلی ورودی های خانم ها و آقایان از یکدیگر جدا شد و از ورود دانشجویان بدون همراه داشتن کارت دانشجویی و یا برگه ی پرینت انتخاب واحد جلوگیری به عمل آمد و نیرو های انتظامات و حراست با رفتاری بسیار توهین آمیز مانع ورود دانشجویان به بهانه نامناسب بودن پوشش ظاهری آن ها شدند.
بنا به این گزارش، تعدادی از دانشجویان علی رغم پیمودن مسیر طولانی از شهر تهران تا شهر رودهن نتوانستند به دانشگاه وارد شوند و بر سر کلاس های درس خود حاضر شوند. در کنار سر در اصلی دانشگاه که پیش از این دانشجویان و اساتید از آن رفت و آمد می کردند اطلاعیه بزرگی نصب شده است که در آن الگوهای رفتاری و الگوهای پوشش برای دختران و پسران دانشجو ذکر شده است.
در همین حال، اطلاعیه های تهدید آمیز و محدود کننده مشابهی نیز در نقاط مختلف دانشگاه نصب شده است. در کنار سر در اصلی و وروی بزرگ دانشگاه که اکنون با نصب میله های سیاه رنگی آن را مسدود کرده اند؛ دو اتاقک قرار داده شده است که مملو از عوامل انتظامات است که دختران و پسران دانشجو برای ورود به دانشگاه می بایست از آن عبور کنند. نیروهای انتظامات مستقر در اتاقک آقایان در پاسخ به پرسش و اعتراض دانشجویان و اینکه چرا این برخورد ها ناگهانی و بدون اطلاع رسانی قبلی انجام شده است و در مواردی غیر قانونی است عنوان داشته اند:«ما خودمون قانونیم! قانون ماییم!اگر گفتیم فردا لخت باید بیاین لخت باید بیاین! …»
از سوی دیگر، وضع قوانین محدود کننده ی جدید حتی به پارکینگ دانشجویان نیز کشیده است که دانشجویان آنرا اقدامی توهین آمیر قلمداد می کنند.
بر اساس این گزارش، عوامل انتظامات در اتفاقی نادر اقدام به بازرسی بدنی و تفتیش کیف و وسایل دانشجویان می نمایند؛ که این امر بیش از هرچیز موجب خشم و اعتراض دانشجویان می شود. در این حین و در حدود ساعت یازده صبح روز شنبه دوم اردیبهشت، یکی از عوامل انتظامات سیلی محکمی به صورت یکی از دانشجویان پسر می زند و با حرکتی توهین آمیز وی را از دانشگاه به بیرون می برد و در خارج از محیط دانشگاه به شدت مورد ضرب و شتم قرار می دهد و سپس توسط انتظامات به حراست دانشگاه انتقال داده می شود و به بهانه های واهی برای وی پرونده سازی صورت می گیرد. یکی از مهره های کلیدی انتظامات فردی موسوم به “شهاب” است که در بین دانشجویان به سخت گیری و فحاشی شناخته می شود، از مسببان اصلی ضرب و شتم دانشجویان و بازرسی های بدنی توهین آمیز بوده است.
مجروح شدن دانشجوی دختر
این گزارش می افزاید: روز دوشنبه چهارم اردیبهشت ماه نیز، از ورود یک دانشجوی دختر به دانشگاه به خاطر آنچه آرایش نامناسب از سوی انتظامات دانشگاه عنوان می شود، ممانعت به عمل می آید؛ که این اقدام با اعتراض این دانشجوی دختر همراه می شود و عوامل انتظامات دانشگاه آزاد رودهن شروع به فحاشی به وی و هل دادن وی میکنند. سپس او را با حالتی زننده و با ضربه ای محکم از دانشگاه به بیرون هل می دهند که موجب برخورد شدید وی با زمین و صدمه دیدن این دانشجو می شود.
همچنین روز سه شنبه پنجم اردیبهشت ماه، نیز کشمکش و درگیری شدید لفظی دیگری بین یکی دیگر از دانشجویان دختر با یکی از عوامل انتظامات زن این واحد دانشگاهی روی داد که طی این برخورد، انتظامات خانم ها اقدام به فحاشی می کند و دانشجوی دختر به زمین می خورد و یکی از نیروهای انتظامات خانم ها ضرباتی را به پای این دانشجو وارد میکند.
یکی از عوامل انتظامات خانم ها به نام”ج” که با دانشجویان دختر به شدت توهین آمیز رفتار می کند؛ در این برخورد صورت گرفته دخیل بوده است. این اقدامات حراست و انتظامات دانشگاه که مستقیما زیر نظر رئیس این واحد دانشگاهی انجام می پذیرد؛ حتی موجبات نارضایتی و اعتراض برخی از اساتید را نیز فراهم اورده است. که از آن جمله می توان به تنش لفظی صورت گرفته بین یکی از اساتید با عوامل حراست در ساختمان مرکزی این دانشگاه اشاره کرد.
در سال ۸۸ “پاشا ع” مسئول حراست این دانشگاه به همراه دو تن از همکارانش به نام های “ا” و “ع” با هماهنگی با نیروهای انتظامی ماشین گشت ارشاد در مقابل در ورودی دانشگاه آزاد رودهن مستقر کرده و اقدام به بازداشت دانشجویان می کردند.
قابل ذکر است که در سال های اخیر در این واحد دانشگاهی صدها دانشجو به خاطر نوع پوششان به کمیته انضباطی احضار شده و با احکام محرومیت از تحصیل مواجه شده اند.
ضرب وشتم دانشجویان دختر در محیط داخل دانشگاه و یا حتی خارج از دانشگاه آزاد واحد رودهن توسط نیروهای حراست و انتظامات امر تازه ای نیست. پیش از این نیز در اواخر مهرماه سال۱۳۸۷ در ماجرای مشابهی یکی از دانشجویان دختر که به بازرسی بدنی و تفتیش کیف و وسایل خود توسط یکی ازکارمندان زن این واحد دانشگاهی معترض شده بود در خارج از محیط دانشگاه تواسط ماموران مرد انتظامات مورد توهین و ضرب و شتم و تماس های مکرر بدنی قرار گرفته بود که ریاست کنونی دانشگاه که آن زمان نیز بر همین صندلی تکیه داشت ضمن ابراز امیدواری از عدم تکرار این وقایع در آینده به خبرنگاران گفته بود:« با عاملان حادثه دانشگاه رودهن قاطعانه برخورد کردیم.» دانشجویان معترض معتقدند که اولا: اگر آن موقع با عوامل ضرب و شتم دانشجویان برخورد می شد امروز شاهد تکرار این وقایع تلخ نبودیم و ثانیا نمی توان از کنار نقش محوری رئیس این واحد دانشگاهی در اعمال محدودیت ها و برخورد های صورت گرفته به آسانی گذشت.
به گزارش خبرهای دریافتی سحام؛ از روز شنبه، دوم اردیبهشت ماه ۱۳۹۱ در دانشگاه آزاد رودهن به دستور رئیس این واحد دانشگاهی “غلامحسین حیدری” بدون اطلاع قبلی ورودی های خانم ها و آقایان از یکدیگر جدا شد و از ورود دانشجویان بدون همراه داشتن کارت دانشجویی و یا برگه ی پرینت انتخاب واحد جلوگیری به عمل آمد و نیرو های انتظامات و حراست با رفتاری بسیار توهین آمیز مانع ورود دانشجویان به بهانه نامناسب بودن پوشش ظاهری آن ها شدند.
بنا به این گزارش، تعدادی از دانشجویان علی رغم پیمودن مسیر طولانی از شهر تهران تا شهر رودهن نتوانستند به دانشگاه وارد شوند و بر سر کلاس های درس خود حاضر شوند. در کنار سر در اصلی دانشگاه که پیش از این دانشجویان و اساتید از آن رفت و آمد می کردند اطلاعیه بزرگی نصب شده است که در آن الگوهای رفتاری و الگوهای پوشش برای دختران و پسران دانشجو ذکر شده است.
در همین حال، اطلاعیه های تهدید آمیز و محدود کننده مشابهی نیز در نقاط مختلف دانشگاه نصب شده است. در کنار سر در اصلی و وروی بزرگ دانشگاه که اکنون با نصب میله های سیاه رنگی آن را مسدود کرده اند؛ دو اتاقک قرار داده شده است که مملو از عوامل انتظامات است که دختران و پسران دانشجو برای ورود به دانشگاه می بایست از آن عبور کنند. نیروهای انتظامات مستقر در اتاقک آقایان در پاسخ به پرسش و اعتراض دانشجویان و اینکه چرا این برخورد ها ناگهانی و بدون اطلاع رسانی قبلی انجام شده است و در مواردی غیر قانونی است عنوان داشته اند:«ما خودمون قانونیم! قانون ماییم!اگر گفتیم فردا لخت باید بیاین لخت باید بیاین! …»
از سوی دیگر، وضع قوانین محدود کننده ی جدید حتی به پارکینگ دانشجویان نیز کشیده است که دانشجویان آنرا اقدامی توهین آمیر قلمداد می کنند.
بر اساس این گزارش، عوامل انتظامات در اتفاقی نادر اقدام به بازرسی بدنی و تفتیش کیف و وسایل دانشجویان می نمایند؛ که این امر بیش از هرچیز موجب خشم و اعتراض دانشجویان می شود. در این حین و در حدود ساعت یازده صبح روز شنبه دوم اردیبهشت، یکی از عوامل انتظامات سیلی محکمی به صورت یکی از دانشجویان پسر می زند و با حرکتی توهین آمیز وی را از دانشگاه به بیرون می برد و در خارج از محیط دانشگاه به شدت مورد ضرب و شتم قرار می دهد و سپس توسط انتظامات به حراست دانشگاه انتقال داده می شود و به بهانه های واهی برای وی پرونده سازی صورت می گیرد. یکی از مهره های کلیدی انتظامات فردی موسوم به “شهاب” است که در بین دانشجویان به سخت گیری و فحاشی شناخته می شود، از مسببان اصلی ضرب و شتم دانشجویان و بازرسی های بدنی توهین آمیز بوده است.
مجروح شدن دانشجوی دختر
این گزارش می افزاید: روز دوشنبه چهارم اردیبهشت ماه نیز، از ورود یک دانشجوی دختر به دانشگاه به خاطر آنچه آرایش نامناسب از سوی انتظامات دانشگاه عنوان می شود، ممانعت به عمل می آید؛ که این اقدام با اعتراض این دانشجوی دختر همراه می شود و عوامل انتظامات دانشگاه آزاد رودهن شروع به فحاشی به وی و هل دادن وی میکنند. سپس او را با حالتی زننده و با ضربه ای محکم از دانشگاه به بیرون هل می دهند که موجب برخورد شدید وی با زمین و صدمه دیدن این دانشجو می شود.
همچنین روز سه شنبه پنجم اردیبهشت ماه، نیز کشمکش و درگیری شدید لفظی دیگری بین یکی دیگر از دانشجویان دختر با یکی از عوامل انتظامات زن این واحد دانشگاهی روی داد که طی این برخورد، انتظامات خانم ها اقدام به فحاشی می کند و دانشجوی دختر به زمین می خورد و یکی از نیروهای انتظامات خانم ها ضرباتی را به پای این دانشجو وارد میکند.
یکی از عوامل انتظامات خانم ها به نام”ج” که با دانشجویان دختر به شدت توهین آمیز رفتار می کند؛ در این برخورد صورت گرفته دخیل بوده است. این اقدامات حراست و انتظامات دانشگاه که مستقیما زیر نظر رئیس این واحد دانشگاهی انجام می پذیرد؛ حتی موجبات نارضایتی و اعتراض برخی از اساتید را نیز فراهم اورده است. که از آن جمله می توان به تنش لفظی صورت گرفته بین یکی از اساتید با عوامل حراست در ساختمان مرکزی این دانشگاه اشاره کرد.
در سال ۸۸ “پاشا ع” مسئول حراست این دانشگاه به همراه دو تن از همکارانش به نام های “ا” و “ع” با هماهنگی با نیروهای انتظامی ماشین گشت ارشاد در مقابل در ورودی دانشگاه آزاد رودهن مستقر کرده و اقدام به بازداشت دانشجویان می کردند.
قابل ذکر است که در سال های اخیر در این واحد دانشگاهی صدها دانشجو به خاطر نوع پوششان به کمیته انضباطی احضار شده و با احکام محرومیت از تحصیل مواجه شده اند.
ضرب وشتم دانشجویان دختر در محیط داخل دانشگاه و یا حتی خارج از دانشگاه آزاد واحد رودهن توسط نیروهای حراست و انتظامات امر تازه ای نیست. پیش از این نیز در اواخر مهرماه سال۱۳۸۷ در ماجرای مشابهی یکی از دانشجویان دختر که به بازرسی بدنی و تفتیش کیف و وسایل خود توسط یکی ازکارمندان زن این واحد دانشگاهی معترض شده بود در خارج از محیط دانشگاه تواسط ماموران مرد انتظامات مورد توهین و ضرب و شتم و تماس های مکرر بدنی قرار گرفته بود که ریاست کنونی دانشگاه که آن زمان نیز بر همین صندلی تکیه داشت ضمن ابراز امیدواری از عدم تکرار این وقایع در آینده به خبرنگاران گفته بود:« با عاملان حادثه دانشگاه رودهن قاطعانه برخورد کردیم.» دانشجویان معترض معتقدند که اولا: اگر آن موقع با عوامل ضرب و شتم دانشجویان برخورد می شد امروز شاهد تکرار این وقایع تلخ نبودیم و ثانیا نمی توان از کنار نقش محوری رئیس این واحد دانشگاهی در اعمال محدودیت ها و برخورد های صورت گرفته به آسانی گذشت.
مرتضوی در تامین اجتماعی ماندنی شد
سحام نیوز: ۱۰ روز از استیضاح نافرجام شیخ الاسلامی،
وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی به خاطرانتصاب مرتضوی به سمت مدیرعاملی
صندوق تامین اجتماعی میگذرد و پس از آن که استیضاحکنندگان مطمئن شدند
استعفای مرتضوی عملی نمیشود بار دیگر بر تکرار استیضاح تاکید کردند اما در
ابتدای همین هفته باهنر، نایب رییس مجلس شورای اسلامی گفت: «استیضاح
کنندگان تنها سه روز بیشتر برای پیگیری استیضاح فرصت ندارند.» فرصتی که
عملا دیروز (سهشنبه) به پایان رسید.
به گزارش ایسنا، انتصاب “سعید مرتضوی” به ریاست سازمان تامین اجتماعی در ۲۷ اسفندماه سال گذشته با واکنشهای مختلفی مواجه شد و حتی پای شیخ الاسلامی را تا پای میز استیضاح هم کشاند هرچند که با پس گرفتن امضای ۲۰ تن از استیضاحکنندگان و پادرمیانی حدادعادل و علیرغم حضور احمدی نژاد در مجلس، این موضوع منتفی شد.
نمایندگان پیگیر استیضاح دلیل انصراف از استیضاح خود را قول شرف مرتضوی برای استعفا عنوان کردند و از خانه نشینی مرتضوی خبر دادند و این در حالی بود که مرتضوی ادای این قول را تکذیب و از فردای استیضاح در محل کار خود حاضر و پیگیر مسئولیت های مدیر عاملی شد.
محمدقیوم دهقانی یکی از اعضای کمیسیون اجتماعی مجلس از حضور شیخ الاسلامی در جلسه کمیسیون متبوع خود خبر داد و گفت: از وزیر در خصوص حضور مرتضوی در محل کار خود سئوال کردیم، ایشان در این زمینه صحبتهای کلی کردند و به طور مشخص پاسخی ندادند اما به نظر من، پاسخ این است که مرتضوی در سازمان تامین اجتماعی ماندنی است.
وی تاکید کرد: «وقتی که مرتضوی در سازمان تامین اجتماعی مشغول به کار است معنایش این است که خواست وزیر کار و امور اجتماعی مبتنی بر ماندن ایشان در این سازمان است».
به گزارش ایسنا، در همین حال خبر میرسد که برخی نمایندگان قصد آن دارند که از طریق دیوان عدالت اداری اعتراض خود را به انتخاب مرتضوی پیگیری کنند که این خود دلیل دیگری بر منتفی شدن موضوع استیضاح و ناامیدی نمایندگان معترض به استعفای مرتضوی است.
تامین اجتماعی با امنیت ملی و اجتماعی کشور گره خورده است
محسن ایزد خواه، معاون حقوقی و پارلمانی سابق سازمان تامین اجتماعی با اشاره به اثرت سوء تغییر مدیریتها بر بیمه شدگان گفت: مهمترین تاثیر این امر بیبرنامگی است و نکته بعدی بیثباتی و عدم پیگیری امور از سوی مدیران است که منجر به آسیب دیدن یک میلیون و ۶۰۰ هزار مستعمری بگیر و ۳۵ میلیون بیمه شده تحت پوشش صندوق تامین اجتماعی می شود. وی در ادامه با تاکید بر اینکه تامین اجتماعی با امنیت ملی و اجتماعی کشور گره خورده است گفت: هنگامی که تامین اجتماعی کارآمد باشد کشور از نظر امنیت ملی واجتماعی ایمن تر است.
عباس اورنگ، مدیرعامل انجمن رفاه و تامین اجتماعی نیز در این باره به ایسنا گفت: سازمان تامین اجتماعی سازمانی غیر سیاسی است وانتقادها به مدیریت مرتضوی در راستای منافع سیاسی است.
وی در ادامه پرداخت بدهیهای نه ماهه اخیر صندوق تامین اجتماعی به مرکز طرف قرارداد و دریافت بدهی ۳۵۰ هزار میلیارد ریالی دولت به صندوق تامین اجتماعی را از اقدامات بزرگ مرتضوی از ابتدای تکیه زدن بر مسند صندوق تامین اجتماعی دانست.
در شش سال اخیر شش مدیر بر مسند صندوق تامین اجتماعی تکیه زدند
مدیرعامل انجمن راه و تامین اجتماعی در ادامه تغییر پی در پی مدیران و تبع آن بیثباتی در صندوق تامین اجتماعی را مسبب بروز مشکلات برای ۳۵ میلیون بیمه شده و شرکای اجتماعی صندوق تامین اجتماعی دانست.
وی در پایان گفت: در شش سال اخیر شش مدیردر مسند صندوق تامین اجتماعی تکیه زدند و این یعنی این سازمان به صورت سالیانه شاهد تغییر مدیر بوده است.
به گزارش ایسنا، انتصاب “سعید مرتضوی” به ریاست سازمان تامین اجتماعی در ۲۷ اسفندماه سال گذشته با واکنشهای مختلفی مواجه شد و حتی پای شیخ الاسلامی را تا پای میز استیضاح هم کشاند هرچند که با پس گرفتن امضای ۲۰ تن از استیضاحکنندگان و پادرمیانی حدادعادل و علیرغم حضور احمدی نژاد در مجلس، این موضوع منتفی شد.
نمایندگان پیگیر استیضاح دلیل انصراف از استیضاح خود را قول شرف مرتضوی برای استعفا عنوان کردند و از خانه نشینی مرتضوی خبر دادند و این در حالی بود که مرتضوی ادای این قول را تکذیب و از فردای استیضاح در محل کار خود حاضر و پیگیر مسئولیت های مدیر عاملی شد.
محمدقیوم دهقانی یکی از اعضای کمیسیون اجتماعی مجلس از حضور شیخ الاسلامی در جلسه کمیسیون متبوع خود خبر داد و گفت: از وزیر در خصوص حضور مرتضوی در محل کار خود سئوال کردیم، ایشان در این زمینه صحبتهای کلی کردند و به طور مشخص پاسخی ندادند اما به نظر من، پاسخ این است که مرتضوی در سازمان تامین اجتماعی ماندنی است.
وی تاکید کرد: «وقتی که مرتضوی در سازمان تامین اجتماعی مشغول به کار است معنایش این است که خواست وزیر کار و امور اجتماعی مبتنی بر ماندن ایشان در این سازمان است».
به گزارش ایسنا، در همین حال خبر میرسد که برخی نمایندگان قصد آن دارند که از طریق دیوان عدالت اداری اعتراض خود را به انتخاب مرتضوی پیگیری کنند که این خود دلیل دیگری بر منتفی شدن موضوع استیضاح و ناامیدی نمایندگان معترض به استعفای مرتضوی است.
تامین اجتماعی با امنیت ملی و اجتماعی کشور گره خورده است
محسن ایزد خواه، معاون حقوقی و پارلمانی سابق سازمان تامین اجتماعی با اشاره به اثرت سوء تغییر مدیریتها بر بیمه شدگان گفت: مهمترین تاثیر این امر بیبرنامگی است و نکته بعدی بیثباتی و عدم پیگیری امور از سوی مدیران است که منجر به آسیب دیدن یک میلیون و ۶۰۰ هزار مستعمری بگیر و ۳۵ میلیون بیمه شده تحت پوشش صندوق تامین اجتماعی می شود. وی در ادامه با تاکید بر اینکه تامین اجتماعی با امنیت ملی و اجتماعی کشور گره خورده است گفت: هنگامی که تامین اجتماعی کارآمد باشد کشور از نظر امنیت ملی واجتماعی ایمن تر است.
عباس اورنگ، مدیرعامل انجمن رفاه و تامین اجتماعی نیز در این باره به ایسنا گفت: سازمان تامین اجتماعی سازمانی غیر سیاسی است وانتقادها به مدیریت مرتضوی در راستای منافع سیاسی است.
وی در ادامه پرداخت بدهیهای نه ماهه اخیر صندوق تامین اجتماعی به مرکز طرف قرارداد و دریافت بدهی ۳۵۰ هزار میلیارد ریالی دولت به صندوق تامین اجتماعی را از اقدامات بزرگ مرتضوی از ابتدای تکیه زدن بر مسند صندوق تامین اجتماعی دانست.
در شش سال اخیر شش مدیر بر مسند صندوق تامین اجتماعی تکیه زدند
مدیرعامل انجمن راه و تامین اجتماعی در ادامه تغییر پی در پی مدیران و تبع آن بیثباتی در صندوق تامین اجتماعی را مسبب بروز مشکلات برای ۳۵ میلیون بیمه شده و شرکای اجتماعی صندوق تامین اجتماعی دانست.
وی در پایان گفت: در شش سال اخیر شش مدیردر مسند صندوق تامین اجتماعی تکیه زدند و این یعنی این سازمان به صورت سالیانه شاهد تغییر مدیر بوده است.
ارز مسافرتی کاهش یافت
سحام نیوز: نرخ فروش ارز مسافرتی به هریک از مسافران
هوایی (به استثناء سوریه،عراق،آذربایجان،ارمنستان، پاکستان، افغانستان ،
امارات ، عربستان ، ترکیه، لبنان ،تایلند، گرجستان، قبرس ، تاجیکستان ،
ترکمنستان ، مالدیو ، اندونزی ، مالزی ، فیلیپین ،سنگاپور و چین) یک بار در
سال و به میزان یکهزار دلار و یا معادل آن به سایر ارزها به نرخ رسمی می
باشد.
به گزارش ایرنا از بانک مرکزی، فروش ارز مسافرتی به هریک از مسافران هوایی به مقصد کشورهای آذربایجان، ارمنستان، پاکستان ، افغانستان ، امارات متحده عربی ، ترکیه، لبنان ، تایلند ، گرجستان، قبرس ، تاجیکستان ، ترکمنستان ، مالدیو ، اندونزی ، مالزی ، فیلیپین ، سنگاپور و چین یک بار در سال و به میزان ۴٠٠ دلار و یا معادل آن به سایر ارزها به نرخ رسمی می باشد.
فروش ارز مسافرتی برای مسافران زمینی، ریلی و دریایی یک بار در سال به مبلغ ۴٠٠ دلار و یا معادل آن به سایر ارزها به نرخ رسمی می باشد.
فروش ارز مسافرتی به مقصد عراق (عتبات عالیات) به مبلغ ٢٠٠ دلار و یا معادل آن به سایر ارزها به نرخ رسمی می باشد.
براساس این گزارش ، فروش ارز مسافرتی به مقصد عراق (عتبات عالیات) صرفًا به زائرانی که از طریق کاروان های تحت پوشش سازمان حج و زیارت اعزام می شوند امکان پذیر خواهد بود.
فروش ارز مسافرتی به مسافرین هوایی، زمینی، ریلی و دریایی کشورهای سوریه و عربستان (بابت عمره مفرده) به میزان ۴٠٠ دلار یا معادل آن به سایر ارزها به نرخ رسمی می باشد.
مسافرانی که قبلا از ارز مسافرتی هوایی استفاده نموده اند ، می توانند در ‘ دو نوبت ‘ از ارز مسافرتی بابت سفر به سوریه، عراق و یا عربستان (بابت عمره مفرده ) استفاده نمایند.
براساس این گزارش ، فروش ارز مسافرتی هوایی به مسافرانی که دو نوبت از ارز مسافرتی مربوط به سوریه ، عراق و عمره مفرده استفاده نموده اند ، نیز مجاز خواهد بود .
درادامه تصریح شده است : فروش ارز مسافرتی به مسافرین با سن قانونی کمتر از ٢سال امکانپذیر نبوده و برای سنین ٢ تا ١٢ سال به میزان ۵۰ درصد در هریک از حالات فوق خواهدبود.
یادآور می شود :تغییرات در ارز مسافرتی ،از روز ۳۱ فرودین ماه سال جاری اجرایی شده است.
به گزارش ایرنا از بانک مرکزی، فروش ارز مسافرتی به هریک از مسافران هوایی به مقصد کشورهای آذربایجان، ارمنستان، پاکستان ، افغانستان ، امارات متحده عربی ، ترکیه، لبنان ، تایلند ، گرجستان، قبرس ، تاجیکستان ، ترکمنستان ، مالدیو ، اندونزی ، مالزی ، فیلیپین ، سنگاپور و چین یک بار در سال و به میزان ۴٠٠ دلار و یا معادل آن به سایر ارزها به نرخ رسمی می باشد.
فروش ارز مسافرتی برای مسافران زمینی، ریلی و دریایی یک بار در سال به مبلغ ۴٠٠ دلار و یا معادل آن به سایر ارزها به نرخ رسمی می باشد.
فروش ارز مسافرتی به مقصد عراق (عتبات عالیات) به مبلغ ٢٠٠ دلار و یا معادل آن به سایر ارزها به نرخ رسمی می باشد.
براساس این گزارش ، فروش ارز مسافرتی به مقصد عراق (عتبات عالیات) صرفًا به زائرانی که از طریق کاروان های تحت پوشش سازمان حج و زیارت اعزام می شوند امکان پذیر خواهد بود.
فروش ارز مسافرتی به مسافرین هوایی، زمینی، ریلی و دریایی کشورهای سوریه و عربستان (بابت عمره مفرده) به میزان ۴٠٠ دلار یا معادل آن به سایر ارزها به نرخ رسمی می باشد.
مسافرانی که قبلا از ارز مسافرتی هوایی استفاده نموده اند ، می توانند در ‘ دو نوبت ‘ از ارز مسافرتی بابت سفر به سوریه، عراق و یا عربستان (بابت عمره مفرده ) استفاده نمایند.
براساس این گزارش ، فروش ارز مسافرتی هوایی به مسافرانی که دو نوبت از ارز مسافرتی مربوط به سوریه ، عراق و عمره مفرده استفاده نموده اند ، نیز مجاز خواهد بود .
درادامه تصریح شده است : فروش ارز مسافرتی به مسافرین با سن قانونی کمتر از ٢سال امکانپذیر نبوده و برای سنین ٢ تا ١٢ سال به میزان ۵۰ درصد در هریک از حالات فوق خواهدبود.
یادآور می شود :تغییرات در ارز مسافرتی ،از روز ۳۱ فرودین ماه سال جاری اجرایی شده است.
احتمال تغییر نام جزیره ابوموسی
سحام نیوز: این روزها بحث ابوموسی داغ است گرچه در خبر
ها آمده است که امارات از طرح این ادعا دست کشیده است اما ضرورت توجه به
این نقطه از کشور امریست که نباید فراموش شود.
به گزارش خبرآنلاین؛ ابوموسی به نقل از کسانی که موفق به دیدن این جزیره شده اند یکی از بکرترین سواحل مرجانی ایران است. و طبیعت منحصر به فردش می تواند چه از لحاظ اکوتوریسم و چه از لحاظ گردشگری با استاندارد معمولی آن جذاب و در آمد زا باشد.
وجود دلفینها ، جذابیتهای ساحل زلال ، پستی بلندی ها و عوارض طبیعی آن ، امکان ویژه ماهیگیری و….همه و همه می تواند ابوموسی را به عنوان یک فرصت بکر گردشگری معرفی کند
اما مشکل نبود زیر ساختهای گردشگری عاملیست که تلاشهای دولت برای رونق گردشگری و اثبات چند باره حق مالکیت ایران بر این جزیره را کم رنگ می کند .
اعلام ابوموسی به عنوان منطقه نمونه گردشگری گرچه اقدام خوبیست اما سیاسی بودن بحث نباید اصل ماجرا را زیر سئوال ببرد گردشگری حتی در مقیاس داخلی آن با زیرساختها مانند هتل ، فرودگاه و امکانات تفریحی معنا مییابد .
این درست است که در این مقطع زمانی تعداد زیادی وطن پرست پیدا می شوند که سفر در قالب تورهای چند روزه گردشگری را برای دیدن این جزیره بپذیرند اما در بلند مدت دوباره ابوموسی فراموش خواهد شد.
در همین ارتباط فرماندار جزیره ابوموسی با دعوت از سرمایه گذاران بخش خصوصی فعال در حوزه گردشگری گفت: از آنجاکه شرایط برای توسعه گردشگری در جزیره فراهم است از تمامی سرمایه گذاران، آژانسداران و فعالان گردشگری می خواهیم ظرفیتهای موجود را سنجیده و برای سرمایه گذاری در بخش گردشگری تصمیم بگیرند.
سید طالب موسوی به خبرگزاری مهر گفت: تردیدی نیست که ابوموسی متعلق به ایران بوده، هست و خواهد بود. به همین دلیل ما براساس قابلیتهای منطقه و برای توسعه پایدار جزیره در حوزه های مختلفی از جمله اشتغال، سرمایه گذاری و گردشگری برنامه ریزی کرده ایم.
وی گفت: همچنان که بخش خصوصی در جزیره کیش و قشم فعال شد و کارهای زیادی انجام داد در آینده ای نزدیک این جزیره نیز به منطقه نمونه گردشگری تبدیل می شود. با این تفاوت که زیرساختها آنقدر که در جزیره ابوموسی فراهم است در جزیره های قشم و کیش نبود.
موسوی گفت: دولت تدابیر خوبی را برای صنعت گردشگری در جزیره اندیشیده است و ما نیز متناسب با شرایط موجود ظرفیت ها را ایجاد کرده ایم.
وی با بیان اینکه باید مردم در این عرصه وارد شوند گفت: باز کردن فضا برای ورود مردم باعث می شود وضعیت تردد و اقامت گردشگران جزیره ساماندهی شود چون در آن صورت ورود سرمایه گذاران نیز شرایط منطقی تری را به خود می گیرد.
از طرف دیگر ولی اسماعیلی عضو کمیسیون شوراها و سیاست داخلی مجلس شورای اسلامی در گفتوگو با فارس از تهیه طرحی برای تشکیل استان توریستی و فرهنگی خلیج فارس از سوی برخی نمایندگان خبر داد و اظهار داشت: در آستانه روز ملی خلیج فارس که هفته بعد است نمایندگان مجلس قصد دارند طرحی را برای تشکیل استان توریستی فرهنگی خلیج فارس در دستور کار قرار دهند.
وی افزود: تهیه این طرح در مراحل مقدماتی قرار دارد و قرار است که نمایندگان بیشتری به جمع امضا کنندگان این طرح بپیوندد.
عضو هیئت رئیسه فراکسیون اصولگرایان در خصوص جزییات این طرح گفت: قرار است استان توریستی فرهنگی خلیج فارس با مرکزیت “بوموسی” تشکیل شود.
اسماعیلی ادامه داد: در این طرح نام “ابوموسی” به “بوموسی” تغییر پیدا میکند؛ “بوموسی” در واقع ترکیبی از بوم یعنی مکان و موسی که همان منطقه است تشکیل میشود؛ چرا که ابوموسی یک نام جعلی است.
وی گفت: شهرستانهای همجوار این استان متشکل از جزایر تنب بزرگ، تنب کوچک، بندر سیریک، کیش، قشم، بندر لنگه و لاوان است.
اسماعیلی افزود: همچنین با تشکیل این استان هواپیماییهایی که از آسمان این استان عبور میکنند مجبورند که هنگام عبور از آسمان این استان هم نام این استان را بگویند.
اما با تمام این اقدامات گرچه سرمایه گذاری در ابوموسی ممکن است به نظر بخش خصوصی پر ریسک باشد اما سرمایه گذاری دولتی و ورود ساز و کار اقتصادی ساخت زیر بنا در آنجا به بورس می تواند تضمین کننده آینده ای روشن برای این جزیره باشد.
در شرایطی که کشورهای همسایه باساخت جزایر مصنوعی سعی در خلق جذابیتهای سرمایه گذاری برای گردشگری دارند وجود چنین جزایری طبیعی با وسعت قابل قبول می تواند تحولی در عرصه گردشگری جنوب کشور باشد.
به گزارش خبرآنلاین؛ ابوموسی به نقل از کسانی که موفق به دیدن این جزیره شده اند یکی از بکرترین سواحل مرجانی ایران است. و طبیعت منحصر به فردش می تواند چه از لحاظ اکوتوریسم و چه از لحاظ گردشگری با استاندارد معمولی آن جذاب و در آمد زا باشد.
وجود دلفینها ، جذابیتهای ساحل زلال ، پستی بلندی ها و عوارض طبیعی آن ، امکان ویژه ماهیگیری و….همه و همه می تواند ابوموسی را به عنوان یک فرصت بکر گردشگری معرفی کند
اما مشکل نبود زیر ساختهای گردشگری عاملیست که تلاشهای دولت برای رونق گردشگری و اثبات چند باره حق مالکیت ایران بر این جزیره را کم رنگ می کند .
اعلام ابوموسی به عنوان منطقه نمونه گردشگری گرچه اقدام خوبیست اما سیاسی بودن بحث نباید اصل ماجرا را زیر سئوال ببرد گردشگری حتی در مقیاس داخلی آن با زیرساختها مانند هتل ، فرودگاه و امکانات تفریحی معنا مییابد .
این درست است که در این مقطع زمانی تعداد زیادی وطن پرست پیدا می شوند که سفر در قالب تورهای چند روزه گردشگری را برای دیدن این جزیره بپذیرند اما در بلند مدت دوباره ابوموسی فراموش خواهد شد.
در همین ارتباط فرماندار جزیره ابوموسی با دعوت از سرمایه گذاران بخش خصوصی فعال در حوزه گردشگری گفت: از آنجاکه شرایط برای توسعه گردشگری در جزیره فراهم است از تمامی سرمایه گذاران، آژانسداران و فعالان گردشگری می خواهیم ظرفیتهای موجود را سنجیده و برای سرمایه گذاری در بخش گردشگری تصمیم بگیرند.
سید طالب موسوی به خبرگزاری مهر گفت: تردیدی نیست که ابوموسی متعلق به ایران بوده، هست و خواهد بود. به همین دلیل ما براساس قابلیتهای منطقه و برای توسعه پایدار جزیره در حوزه های مختلفی از جمله اشتغال، سرمایه گذاری و گردشگری برنامه ریزی کرده ایم.
وی گفت: همچنان که بخش خصوصی در جزیره کیش و قشم فعال شد و کارهای زیادی انجام داد در آینده ای نزدیک این جزیره نیز به منطقه نمونه گردشگری تبدیل می شود. با این تفاوت که زیرساختها آنقدر که در جزیره ابوموسی فراهم است در جزیره های قشم و کیش نبود.
موسوی گفت: دولت تدابیر خوبی را برای صنعت گردشگری در جزیره اندیشیده است و ما نیز متناسب با شرایط موجود ظرفیت ها را ایجاد کرده ایم.
وی با بیان اینکه باید مردم در این عرصه وارد شوند گفت: باز کردن فضا برای ورود مردم باعث می شود وضعیت تردد و اقامت گردشگران جزیره ساماندهی شود چون در آن صورت ورود سرمایه گذاران نیز شرایط منطقی تری را به خود می گیرد.
از طرف دیگر ولی اسماعیلی عضو کمیسیون شوراها و سیاست داخلی مجلس شورای اسلامی در گفتوگو با فارس از تهیه طرحی برای تشکیل استان توریستی و فرهنگی خلیج فارس از سوی برخی نمایندگان خبر داد و اظهار داشت: در آستانه روز ملی خلیج فارس که هفته بعد است نمایندگان مجلس قصد دارند طرحی را برای تشکیل استان توریستی فرهنگی خلیج فارس در دستور کار قرار دهند.
وی افزود: تهیه این طرح در مراحل مقدماتی قرار دارد و قرار است که نمایندگان بیشتری به جمع امضا کنندگان این طرح بپیوندد.
عضو هیئت رئیسه فراکسیون اصولگرایان در خصوص جزییات این طرح گفت: قرار است استان توریستی فرهنگی خلیج فارس با مرکزیت “بوموسی” تشکیل شود.
اسماعیلی ادامه داد: در این طرح نام “ابوموسی” به “بوموسی” تغییر پیدا میکند؛ “بوموسی” در واقع ترکیبی از بوم یعنی مکان و موسی که همان منطقه است تشکیل میشود؛ چرا که ابوموسی یک نام جعلی است.
وی گفت: شهرستانهای همجوار این استان متشکل از جزایر تنب بزرگ، تنب کوچک، بندر سیریک، کیش، قشم، بندر لنگه و لاوان است.
اسماعیلی افزود: همچنین با تشکیل این استان هواپیماییهایی که از آسمان این استان عبور میکنند مجبورند که هنگام عبور از آسمان این استان هم نام این استان را بگویند.
اما با تمام این اقدامات گرچه سرمایه گذاری در ابوموسی ممکن است به نظر بخش خصوصی پر ریسک باشد اما سرمایه گذاری دولتی و ورود ساز و کار اقتصادی ساخت زیر بنا در آنجا به بورس می تواند تضمین کننده آینده ای روشن برای این جزیره باشد.
در شرایطی که کشورهای همسایه باساخت جزایر مصنوعی سعی در خلق جذابیتهای سرمایه گذاری برای گردشگری دارند وجود چنین جزایری طبیعی با وسعت قابل قبول می تواند تحولی در عرصه گردشگری جنوب کشور باشد.
محمد ملکی خطاب به دادستان تهران: اطرافتان جز فساد، دزدی و دروغ چیزی می بینید؟
سحام نیوز: دکتر محمد ملکی، اولین رییس دانشگاه تهران پس
از انقلاب اسلامی و از فعالان سیاسی ملی مذهبی در نامهای به دادستان
دادگاه انقلاب اسلامی تهران اعتراض شدید خود را نسبت به بازداشت نرگس محمدی
اعلام کرد.
خانم محمدی با وجود بیماری فلج عضلانی و داشتن دوکودک خردسال دستگیر و به زندان اوین منتقل شده است. او فعال حقوق بشری است.
در بخشی از نامه ملکی به دادستان آمده است:«آقای دادستان می دانیم شما و قاضیهایتان و قضائیه تان هیچ کارهاید و دستور از بالا می گیرید و اطاعت «امر» میکنید ولی هشیار باشید که فردا این شما هستید که باید جوابگو باشید. به تاریخ بنگرید و از سرنوشت دیگران عبرت بگیرید. بس کنید. ۳۳ سال کشور عزیزمان ایران را تبدیل به یک سرزمین سوخته نمودهاید. به اطرافتان بنگرید آیا جز فساد ، دزدی ، دروغ ، اعتیاد و فحشاء و دشمنی چیزی میبینید؟ مطمئن باشید بهار آزادی مردم ایران نزدیک است و پشیمانی حاکمان ظلم و جور خیلی دیر .»
به گزارش سایت ملی مذهبی، متن کامل این نامه به شرح زیر است:
نمیدانم وقتی آقای «داد»ستان دادگاههای انقلاب اسلامی تهران خبر دستگیری خانم نرگس محمدی را در شهر زنجان و در خانه پدری بوسیله مامورین اطلاعات شنید یا خواند چه احساسی داشت . طبیعی است هر انسانی که یک جو از انسانیت بو برده باشد وقتی خبردار می شود که به خانه یک مادر بیمار رفته و او را در حضور مادر پیر و دو فرزند خردسالش دستگیر کردهاند دچار چه حالتی میشود . راستی آقای دادستان به شما چه احساسی دست داد ؟ حتما احساس پیروزی! که حکومت توانسته درچنین فتح المبینی پیروز گردد!
یک لحظه از خود سئوال کردهاید که این پیروزی است یا منتهای جبن و وحشت. شما مدعی هستید در یک نظام قدرتمند! انجام وظیفه میکنید پس چگونه است که از یک مادر بیمار که شوهرش برخلاف میلش مجبور شده برای فرار از ظلم و شقاوت نظام ولایی زن و بچه ها را رها کرده و به یک کشور بیگانه «هجرت» کند، آن قدر میترسید که اورا در زنجان دستگیر میکنید و بلافاصله به زندان اوین منتقل می نمائید؟
آقای «داد»ستان به راستی نرگس محمدیها چه کردهاند که سزاوار این چنین رفتار وحشیانه مامورین شما باشند؟
به زعم شما نرگس محمدی یک چریک مسلح بود یا یک مدافع حقوق بشر که بارها مخالفت خود را با هرگونه مبارزه ی خشونت آمیز اعلام کرده بود؟ شما و همپالکی های تان در قوه قضائیه و وزارت اطلاعات و دیگر ارگانهای اطلاعاتی نشان داده اید که دشمن آزادی هستید و هیچ گونه نقد و مخالفتی را از سوی هیچ کس برنمیتابید و در اتهام زنی به هر دگر اندیشی از هیچ دروغ و پرونده سازی ابا ندارید . فکر میکنید شما و اربابان تان و دیگر استبدادیان تا کی می توانید به این اعمال جنایت کارانه ادامه دهید؟
در یادداشت قبلی (اسفند۹۰) خطاب به شما نوشتم “پرسش من این است که به عقیده ی شما در یک جامعه مدنی و در قرن بیست و یکم وظیفه ی یک دادستان چیست ؟ جز اینکه “داد” مردم را از “بی داد” گران بستاند ؟
شما هنگامی به این سمت منتصب شدید که اتفاقا مصادف با بی دادهای بسیار از سوی حاکمیت بود، از جمله کشتار ده ها نفر در تظاهرات اعتراضی به کودتای انتخاباتی سال ۸۸ و ۲۵ بهمن ۸۹ و زندانی و شکنجه شدن صدها نفر بعد از این حوادث، کشتار در زندانها ، شهادت مظلومانه ی هاله سحابی و هدی صابر و… . راستی بگوئید آقای “داد“ستان، داد کدام خانواده دادخواه را از بیدادگران ستاندهاید ؟
شما می دانید نداها و سهراب ها و مختاریها به دست چه کسانی شهید شدند . شما می دانید مامورین وزارت اطلاعات چگونه هاله را در تشیع پیکر پدرش مهندس سحابی کشتند و شما میدانید در زندان اوین چه کسانی هدی صابر را شهید کردند؟ شما می دانید در زندانهای کهریزک و قرچک ورامین چه گذشت، بنابراین وظیفه شما “داد“ستانی است از بیدادیان نه تهدید مردم به خاطر اظهارنظر و تبلیغ عقیده” .
آقای دادستان دادگاههای انقلاب اسلامی تهران ، شما دو ماه پس از نوشتن این یادداشت نه تنها کاری انجام ندادید که نرگس محمدی را به زندان فرستادید. همسرش تقی رحمانی را وادار به مهاجرت کردید. بچههای بی گناه این زن و شوهر را ویلان نمودید. حکم های سنگین برای وکلای دادگستری از جمله جناب سلطانی صادر کردید و احضاریه برای به زندان کشیدن پیرمردی ۸۱ ساله و مریض (دکتر ابراهیم یزدی) فرستادید و ده ها عمل خلاف و مخالف عدالت و آزادی دیگر.
آقای دادستان می دانیم شما و قاضیهایتان و قضائیه تان هیچ کارهاید و دستور از بالا میگیرید و اطاعت «امر» میکنید ولی هشیار باشید که فردا این شما هستید که باید جوابگو باشید. به تاریخ بنگرید و از سرنوشت دیگران عبرت بگیرید .
بس کنید. ۳۳ سال کشور عزیزمان ایران را تبدیل به یک سرزمین سوخته نمودهاید. به اطرافتان بنگرید آیا جز فساد ، دزدی ، دروغ ، اعتیاد و فحشاء و دشمنی چیزی میبینید؟ مطمئن باشید بهار آزادی مردم ایران نزدیک است و پشیمانی حاکمان ظلم و جور خیلی دیر .
سلام به زندانیان سیاسی ، ننگ براستبدادیان
درود بر نرگس ها، شیر زنان آزادی ستان
دکتر محمدملکی، اردیبهشت ۱۳۹۱
خانم محمدی با وجود بیماری فلج عضلانی و داشتن دوکودک خردسال دستگیر و به زندان اوین منتقل شده است. او فعال حقوق بشری است.
در بخشی از نامه ملکی به دادستان آمده است:«آقای دادستان می دانیم شما و قاضیهایتان و قضائیه تان هیچ کارهاید و دستور از بالا می گیرید و اطاعت «امر» میکنید ولی هشیار باشید که فردا این شما هستید که باید جوابگو باشید. به تاریخ بنگرید و از سرنوشت دیگران عبرت بگیرید. بس کنید. ۳۳ سال کشور عزیزمان ایران را تبدیل به یک سرزمین سوخته نمودهاید. به اطرافتان بنگرید آیا جز فساد ، دزدی ، دروغ ، اعتیاد و فحشاء و دشمنی چیزی میبینید؟ مطمئن باشید بهار آزادی مردم ایران نزدیک است و پشیمانی حاکمان ظلم و جور خیلی دیر .»
به گزارش سایت ملی مذهبی، متن کامل این نامه به شرح زیر است:
بسم الحق
سخنی دوباره با «داد»ستان دادگاه انقلاب اسلامی تهران
آقایان ، از خشم مردم بترسیدنمیدانم وقتی آقای «داد»ستان دادگاههای انقلاب اسلامی تهران خبر دستگیری خانم نرگس محمدی را در شهر زنجان و در خانه پدری بوسیله مامورین اطلاعات شنید یا خواند چه احساسی داشت . طبیعی است هر انسانی که یک جو از انسانیت بو برده باشد وقتی خبردار می شود که به خانه یک مادر بیمار رفته و او را در حضور مادر پیر و دو فرزند خردسالش دستگیر کردهاند دچار چه حالتی میشود . راستی آقای دادستان به شما چه احساسی دست داد ؟ حتما احساس پیروزی! که حکومت توانسته درچنین فتح المبینی پیروز گردد!
یک لحظه از خود سئوال کردهاید که این پیروزی است یا منتهای جبن و وحشت. شما مدعی هستید در یک نظام قدرتمند! انجام وظیفه میکنید پس چگونه است که از یک مادر بیمار که شوهرش برخلاف میلش مجبور شده برای فرار از ظلم و شقاوت نظام ولایی زن و بچه ها را رها کرده و به یک کشور بیگانه «هجرت» کند، آن قدر میترسید که اورا در زنجان دستگیر میکنید و بلافاصله به زندان اوین منتقل می نمائید؟
آقای «داد»ستان به راستی نرگس محمدیها چه کردهاند که سزاوار این چنین رفتار وحشیانه مامورین شما باشند؟
به زعم شما نرگس محمدی یک چریک مسلح بود یا یک مدافع حقوق بشر که بارها مخالفت خود را با هرگونه مبارزه ی خشونت آمیز اعلام کرده بود؟ شما و همپالکی های تان در قوه قضائیه و وزارت اطلاعات و دیگر ارگانهای اطلاعاتی نشان داده اید که دشمن آزادی هستید و هیچ گونه نقد و مخالفتی را از سوی هیچ کس برنمیتابید و در اتهام زنی به هر دگر اندیشی از هیچ دروغ و پرونده سازی ابا ندارید . فکر میکنید شما و اربابان تان و دیگر استبدادیان تا کی می توانید به این اعمال جنایت کارانه ادامه دهید؟
در یادداشت قبلی (اسفند۹۰) خطاب به شما نوشتم “پرسش من این است که به عقیده ی شما در یک جامعه مدنی و در قرن بیست و یکم وظیفه ی یک دادستان چیست ؟ جز اینکه “داد” مردم را از “بی داد” گران بستاند ؟
شما هنگامی به این سمت منتصب شدید که اتفاقا مصادف با بی دادهای بسیار از سوی حاکمیت بود، از جمله کشتار ده ها نفر در تظاهرات اعتراضی به کودتای انتخاباتی سال ۸۸ و ۲۵ بهمن ۸۹ و زندانی و شکنجه شدن صدها نفر بعد از این حوادث، کشتار در زندانها ، شهادت مظلومانه ی هاله سحابی و هدی صابر و… . راستی بگوئید آقای “داد“ستان، داد کدام خانواده دادخواه را از بیدادگران ستاندهاید ؟
شما می دانید نداها و سهراب ها و مختاریها به دست چه کسانی شهید شدند . شما می دانید مامورین وزارت اطلاعات چگونه هاله را در تشیع پیکر پدرش مهندس سحابی کشتند و شما میدانید در زندان اوین چه کسانی هدی صابر را شهید کردند؟ شما می دانید در زندانهای کهریزک و قرچک ورامین چه گذشت، بنابراین وظیفه شما “داد“ستانی است از بیدادیان نه تهدید مردم به خاطر اظهارنظر و تبلیغ عقیده” .
آقای دادستان دادگاههای انقلاب اسلامی تهران ، شما دو ماه پس از نوشتن این یادداشت نه تنها کاری انجام ندادید که نرگس محمدی را به زندان فرستادید. همسرش تقی رحمانی را وادار به مهاجرت کردید. بچههای بی گناه این زن و شوهر را ویلان نمودید. حکم های سنگین برای وکلای دادگستری از جمله جناب سلطانی صادر کردید و احضاریه برای به زندان کشیدن پیرمردی ۸۱ ساله و مریض (دکتر ابراهیم یزدی) فرستادید و ده ها عمل خلاف و مخالف عدالت و آزادی دیگر.
آقای دادستان می دانیم شما و قاضیهایتان و قضائیه تان هیچ کارهاید و دستور از بالا میگیرید و اطاعت «امر» میکنید ولی هشیار باشید که فردا این شما هستید که باید جوابگو باشید. به تاریخ بنگرید و از سرنوشت دیگران عبرت بگیرید .
بس کنید. ۳۳ سال کشور عزیزمان ایران را تبدیل به یک سرزمین سوخته نمودهاید. به اطرافتان بنگرید آیا جز فساد ، دزدی ، دروغ ، اعتیاد و فحشاء و دشمنی چیزی میبینید؟ مطمئن باشید بهار آزادی مردم ایران نزدیک است و پشیمانی حاکمان ظلم و جور خیلی دیر .
سلام به زندانیان سیاسی ، ننگ براستبدادیان
درود بر نرگس ها، شیر زنان آزادی ستان
دکتر محمدملکی، اردیبهشت ۱۳۹۱
کمپین سراسری صدای دانشجویان دربند باشیم راه اندازی شد
سحام نیوز: در پاسخ به به فراخوان اتحادیه دانشجویان دفتر تحکیم وحدت و سازمان دانش آموختگان ایران (ادوار تحکیم
وحدت )، خانم شیرین عبادی رئیس کانون مدافعان حقوق بشر وبرنده جایزه صلح
نوبل به همراه جمعی از سازمان های بین المللی حقوق بشری و شبکه های
دانشجویی و دانش آموختگان ایرانی به طور سراسری , کمپینی تحت عنوان – صدای
دانشجویان دربند باشیم – راه اندازی کردند تا بار دیگر صدای مظلومیت
دانشجویان زندانی و محروم از تحصیل به گوش جهانیان رسانده شود و برای آزادی
آنان و تضمین حقوق آکادمیک ایشان تلاشی جهانی صورت پذیرد.
به گزارش کمپین بین المللی حقوق بشر در ایران، هم اکنون حداقل ۲۹ دانشجو در زندان هستند. بسیاری از دانشجویان نیز در انتظار اجرای حکم هستند یا با قیدوثیقه آزاد هستند. اسامی دانشجویانی که هم اکنون در زندان هستند به ترتیب حروف الفبا عبارتند از : محمد احدی، حسن اسدی زیدآبادی، حامد امیدی، مجید توکلی، سعید جلالی فر، علی جمالی، مهدی خدایی، بابک داشاب، مجید دری، حامد روحی نژاد، روح الله روزی طلب، حسین رونقی ملکی، شاهین زینعلی، روزبه سعادتی، افشین شهبازی، فرشته شیرازی، ایقان شهیدی، آرش صادقی، ابوالفضل طبرزدی، جواد علیخانی، مهرداد کرمی، مهدیه گلرو، حبیب الله لطیفی، علی اکبر محمدزاده، شبنم مددزاده، علی ملیحی، ضیا نبوی، عاطفه نبوی و بهاره هدایت.
اسامی حامیان اولیه این کمپین عبارتند از :
شیرین عبادی (رئیس کانون مدافعان حقوق بشر) و : اتحاد برای ایران/ انجمن دانشجویان دموکراسی خواه دانشگاه جورج واشینگتن/ انجمن دانشجویان سبز دمکراسی خواه – جنوب کالیفرنیا/ بنیاد عبدالحمن برومند/ پویش راه سبز دانش آموختگان ودانشجویان ایرانی (پرسا)/ جنبش سبز دانشجویی ونکوور/ دیده بان حقوق بشر/ راه سبز امید گوتنبرگ (رساگ)/ راه سبزایرانیان مالزی (رسام)/ عفو بین الملل/ فدراسیون بین المللی جوامع حقوق بشر/ فعالین سبز لندن/ کمپین بین المللی حقوق بشر در ایران/ گروه دانشجویی سیگما، دانشگاه ویکتوریا، کانادا/ گروه همبستگی با جنبش دموکراتیک ایران – کانادا/ مجموعه فعالان حقوق بشر
به گزارش کمپین بین المللی حقوق بشر در ایران، هم اکنون حداقل ۲۹ دانشجو در زندان هستند. بسیاری از دانشجویان نیز در انتظار اجرای حکم هستند یا با قیدوثیقه آزاد هستند. اسامی دانشجویانی که هم اکنون در زندان هستند به ترتیب حروف الفبا عبارتند از : محمد احدی، حسن اسدی زیدآبادی، حامد امیدی، مجید توکلی، سعید جلالی فر، علی جمالی، مهدی خدایی، بابک داشاب، مجید دری، حامد روحی نژاد، روح الله روزی طلب، حسین رونقی ملکی، شاهین زینعلی، روزبه سعادتی، افشین شهبازی، فرشته شیرازی، ایقان شهیدی، آرش صادقی، ابوالفضل طبرزدی، جواد علیخانی، مهرداد کرمی، مهدیه گلرو، حبیب الله لطیفی، علی اکبر محمدزاده، شبنم مددزاده، علی ملیحی، ضیا نبوی، عاطفه نبوی و بهاره هدایت.
اسامی حامیان اولیه این کمپین عبارتند از :
شیرین عبادی (رئیس کانون مدافعان حقوق بشر) و : اتحاد برای ایران/ انجمن دانشجویان دموکراسی خواه دانشگاه جورج واشینگتن/ انجمن دانشجویان سبز دمکراسی خواه – جنوب کالیفرنیا/ بنیاد عبدالحمن برومند/ پویش راه سبز دانش آموختگان ودانشجویان ایرانی (پرسا)/ جنبش سبز دانشجویی ونکوور/ دیده بان حقوق بشر/ راه سبز امید گوتنبرگ (رساگ)/ راه سبزایرانیان مالزی (رسام)/ عفو بین الملل/ فدراسیون بین المللی جوامع حقوق بشر/ فعالین سبز لندن/ کمپین بین المللی حقوق بشر در ایران/ گروه دانشجویی سیگما، دانشگاه ویکتوریا، کانادا/ گروه همبستگی با جنبش دموکراتیک ایران – کانادا/ مجموعه فعالان حقوق بشر
بازداشت ذبیح الله باقری، فعال کارگری اصفهان
خبرگزاری
هرانا - در آستانه روز جهانی کارگر، و درحالیکه فعالان کارگری ایران
همچنان از امکان برگزاری مراسم بزرگداشت روز خود محروم هستند، یک فعال
کارگری دیگر در اصفهان بازداشت شد.
به گزارش کمیته گزارشگران حقوق بشر، ذبیح
الله باقری، فعال کارگری فولاد مبارکه اصفهان، بعد از ظهر روز سه شنبه پنجم
اردیبهشت ماه ۹۱، در حال خروج از کارخانه، ابتدا توسط حراست احضار و بعد
از آن همراه با سه مامور لباس شخصی به محلی نامعلوم منتقل گردید.
بر اساس این گزارش، باقری طی ماههای اخیر،
در جریان برگزاری تحصن اعتراضی گروهی از کارگران این واحد بزرگ صنعتی به
عدم پرداخت حقوق و مزایای معوقه خود، همراه با دو تن دیگر از کارگران مورد
احضار حراست و توبیخ و تهدید قرار گرفته بود.
هنوز از دلیل دستگیری، محل بازداشت و همچنین سرنوشت این فعال کارگری خبری منتشر نشده است.
ذبیح الله باقری، در جریان مراسم ختم مرحوم آیت الله منتظری در سال ۸۸ نیز چند روزی در بازداشت به سر برده بود.
طی روزهای اخیر، و در آستانه روز جهانی
کارگر، درحالیکه فعالان کارگری و سندیکایی قصد برگزاری مراسم ویژۀ خود را
داشتند، مقامات دولتی و امنیتی، از صدور هرگونه مجوز برای آنها تا کنون
خودداری کردهاند.
اخراج كارگران شركت گيلان سويا
خبرگزاری هرانا - چهارده کارگر شرکت گیلان سویا واقع در شهر صنعتی رشت از کار اخراج شدند.
به گزارش کمیته هماهنگی برای ایجاد تشکل های کارگری، این کارخانه زیر مجموعه گروه تولیدی «اشی مشی» بوده و واحد پایه و اولیه این گروه تولیدی عظیم میباشد.
این کارخانه که اولین خط تولید کننده پفک «اشی مشی» بوده است ۱۵ سال پیش آغاز به کار کرده و اکثر کارگران آن دارای سوابق بالای در این کارخانه هستند.
به گزارش کمیته هماهنگی برای ایجاد تشکل های کارگری، این کارخانه زیر مجموعه گروه تولیدی «اشی مشی» بوده و واحد پایه و اولیه این گروه تولیدی عظیم میباشد.
این کارخانه که اولین خط تولید کننده پفک «اشی مشی» بوده است ۱۵ سال پیش آغاز به کار کرده و اکثر کارگران آن دارای سوابق بالای در این کارخانه هستند.
هرانا؛ دوشهروند بهایی پس از ۱ ماه در بدترین شرایط زندان کرمان
خبرگزاری
هرانا - فرحناز نعیمی (راسخی) و فرین راسخی دو شهروند بهایی پس از یک ماه
از قرنطینه زندان شهاب کرمان به بند عمومی زنان این زندان منتقل شدند.
بنابه اطلاع گزارشگران هرانا، ارگان خبری
مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، فرحناز نعیمی (راسخی) و دخترشان فرین
راسخی شهروندان بهایی ساکن کرمان که در آخرین روزهای سال ۹۰ از سلولهای
انفرادی به قرنطینه زندان شهاب کرمان منتقل شده بودند، پس از گذشت بیش از
یک ماه به بند عمومی زنان این زندان منتقل شدند.
گفتنی ست قرنطینه زندان شهاب کرمان اتاقی
بدون نور آفتاب و بدون حمام و فقط با یک سرویس بهداشتی میباشد که تمام
زوایای آن حتی درون سرویس بهداشتی توسط دوربینهای مداربسته کنترل میشود.
یکی از بستگان این دو زندانی به گزارشگر
هرانا گفت: «خانم فرحناز نعیمی در مدت این یک ماه به شدت بیمار بودند و
خونریزی بسیار شدید داشتند که تا پای مرگ رفتند و خودشان مطمئن بودند که از
شدت خونریزی میمیرند. با این حال هیچ داروی برای ایشان تجویز نشد. در
چنین شرایطی ایشان را برای بازجویی به اداره اطلاعات میبردند. آنها مدت
یک ماه از دیدن نور آفتاب و حمام محروم بودند.»
شایان ذکر است که فرحناز نعیمی به همراه
همسر خود بختیار راسخی و دخترشان فرین راسخی در تاریخ ۱۶ دی ۱۳۹۰، به اتهام
برپایی جشن «روز جوانان بهایی ایران» که در خانه خانواده راسخی در کرمان
برگزار شده بود بازداشت شدند.
هرانا؛ جلوگیری از مرخصی رسول بداقی با وجود تودیع وثیقه
خبرگزاری
هرانا - با وجودی که خانواده رسول بداقی عضو کانون صنفی معلمان ایران،
قرار صادر شده از سوی دادگاه را برای مرخصی وی تودیع نمودهاند، مسئولین از
اعزام ایشان به مرخصی سرباز میزنند.
بنا به اطلاع گزارشگران هرانا، ارگان خبری
مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، خانواده رسول بداقی عضو کانون صنفی
معلمان، پیش از عید قرار وثیقهای که دادگاه برای مرخصی ایشان صادر کرده
بود را تودیع نمودهاند، ولی کماکان مسئولین از اعزام رسول بداقی به مرخصی
سرباز میزنند.
رسول بداقی در دهم شهریور ماه ۸۸ پس از
احضار به اداره آموزش و پرورش اسلامشهر بازداشت و بعدتر در دادگاه انقلاب
اسلامی به ریاست قاضی صلواتی و به اتهام «فعالیت تبلیغی علیه نظام» و
«تبانی و تجمع به قصد برهم زدن امنیت ملی» به شش سال حبس تعزیری و پنج سال
محرومیت از فعالیتهای اجتماعی محکوم شد.
گفتنی ست، حکم اخراج رسول بداقی از آموزش و
پرورش در مرداد ماه سال گذشته به وی ابلاغ شد. در این حکم علت اخراج این
عضو هیات مدیرهٔ کانون صنفی معلمان ایران، غیبت، حضور در گردهماییهای
اعتراضی فرهنگیان، فعالیت علیه نظام و اقدام علیه امنیت ملی اعلام شده است.
این حکم در حالی به رسول بداقی ابلاغ شد که وی با بیش از بیست سال خدمت
میبایست بازنشته میشد.
شایان ذکر است، بعد از سومین ماه بازداشت این معلم، حقوق و مزایای وی نیز از سوی اداره آموزش و پرورش قطع شده است.
«گرانی بیسابقه» گوشت و لبنیات
روزنامههای خراسان، شرق و اعتماد از «آغاز تبلیغات مرحله دوم انتخابات
مجلس شورای اسلامی»، «اوج گرفتن چالش درونی جناح حاکم» و «یارکشی غلامعلی
حداد عادل و علی لاریجانی برای کرسی ریاست مجلس نهم» گزارش دادهاند.
روزنامههای خراسان و شرق گزارشهایی درباره «گرانی بیسابقه گوش و لبنیات» منتشر کردهاند، و روزنامههای جمهوری اسلامی و کیهان نیز از «هشدار دوباره نمایندگان مجلس نسبت به پیامد اجرای مرحله دوم هدفمندی یارانهها» خبر دادهاند.
روزنامه همشهری گزارش بانک مرکزی درباره «افزایش اختلاف حداقل دستمزد اسمی و واقعی به ۱۷۰ هزار تومان» را مورد توجه قرار دادهاند.
روزنامههای جمهوری اسلامی و شرق از اعدام ۵ نفر در شاهرود خبر دادهاند، اما روزنامه اعتماد شمار اعدامشدگان را ۶ نفر اعلام کرده است.
«آغاز تبلیغات مرحله دوم انتخابات» و «یارکشی برای ریاست مجلس نهم»
روزنامههای خراسان، شرق و اعتماد از «آغاز تبلیغات مرحله دوم انتخابات مجلس شورای اسلامی»، «اوج گرفتن چالش درونی جناح حاکم» و «یارکشی غلامعلی حداد عادل و علی لاریجانی برای کرسی ریاست مجلس نهم» گزارش دادهاند.
روزنامه خراسان خبر داده است که «تبلیغات نامزدهای راهیافته به مرحله دوم انتخابات مجلس نهم از امروز پنجشنبه آغاز میشود».
به نوشته این روزنامه، با آغاز تبلیغات انتخاباتی مرحله دوم انتخابات «۱۳۰ کاندیدای دوره نهم مجلس شورای اسلامی در ۳۳ حوزه انتخابیه» به رقابت میپردازند و ۶۵ نماینده مجلس نهم تعیین خواهند شد.
روزنامه خراسان از قول حاجیزاده رئیس هیئت مرکزی نظارت بر انتخابات نوشته است که «۱۵ هزار بازرس بر مرحله دوم انتخابات مجلس نهم نظارت میکنند» و کاندیداهای راهیافته به مرحله دوم انتخابات مجلس باید «بر اساس شیوهنامه و چارچوبی که مشخص شده، به تبلیغات پرداخته و همانند مرحله اول انتخابات همکاری لازم را با هیئتهای بازرسی داشته باشند».
بنا بر اعلام وزارت کشور و شورای نگهبان قرار است مرحله دوم انتخابات نهمین دوره مجلس شورای اسلامی روز جمعه ۱۵ اردیبهشتماه برگزار شود.
همزمان روزنامه شرق گزارش داده است که در آستانه برگزاری مرحله دوم انتخابات مجلس نهم «چالش جبهه پایداری و جبهه متحد اصولگرایان» دو طیف از جناح حاکم اوج گرفته و «به صحن مجلس کشیده شده است».
به نوشته این روزنامه، روز «سهشنبه، پنجم اردیبهشت» و در جریان «آخرین جلسه مجلس هشتم پیش از برگزاری دور دوم انتخابات مجلس نهم» روحالله حسینیان رئیس فراکسیون نمایندگان طرفدار دولت در مجلس «آغازگر جدل درونی اصولگرایان در صحن علنی بهارستان بود» و «به صورت همزمان علیرضا زاکانی رئیس ستاد انتخاباتی جبهه متحد اصولگرایان، احمد توکلی و محمدرضا باهنر دو عضو ارشد این جبهه سیاسی را به شدت مورد انتقاد قرار داد: که با پاسخ آنها مواجه شد.
روزنامه شرق همچنین نوشته است که «مرحله دوم انتخابات مجلس نهم در تهران و البته سایر نقاط ایران «صحنه رودررویی دو جبهه از یک جریان سیاسی است»، و «جبهه نخست اصولگرایانی هستند که زیر پرچم جبهه متحد اصولگرایان جمع شدهاند و سعی میکنند فاصلهشان با دولت احمدینژاد در این روزها بیشتر در مقابل دید قرار بگیرد» و دسته دوم جبهه پایداری است که «تعدادی از نمایندگان طرفدار دولت در مجلس هشتم و اعضای بیرونمانده از دولت نهم و دهم تحت زعامت آیتالله مصباح یزدی تشکیل دادهاند» و «مدعیاند که از احمدینژاد منهای مشایی حمایت میکنند؛ ادعایی که رقیب اصولگرای آنان خیلی آن را جدی نمیگیرد».
روزنامه شرق همچنین از «نامه دانشجویان دانشگاه امام صادق به مصباح یزدی» خبر داده و نوشته است که دانشجویان این دانشگاه از محمدتقی مصباح یزدی پرسیدهاند که «چرا اعضای جبهه پایداری دست در دست جریان انحرافی دارند؟»
به گزارش این روزنامه، در نامه دانشجویان دانشگاه امام صادق که ریاست آن را محمدرضا مهدوی کنی بر عهده دارد خطاب به مصباح یزدی «انتقادات صریحی نسبت به مشی و مرام اعضای جبهه پایداری مطرح» و «نسبت به خطر حرکت این گروه در مسیر جریان انحرافی» و «ایجاد شکاف میان نیروهای انقلاب» ابراز نگرانی شده است.
روزنامه شرق همچنین نوشته است که دانشجویان دانشگاه امام صادق خطاب به مصباح یزدی نوشتهاند که «برخی از اعضای جبهه پایداری، اطرافیان رهبر انقلاب را دروغگو خطاب میکنند و میگویند ما اخبار رهبری را فقط از شما میگیریم، نه از هر کس و ناکسی».
روزنامه اعتماد نیز در گزارشی با تیتر «یارکشی برای کرسی ریاست» به ارزیابی «حامیان لاریجانی و حداد در مجلس نهم» پرداخته است.
این روزنامه از «غلامعلی حدادعادل، علی لاریجانی، محمد ابوترابی فرد و مرتضی آقاتهرانی» به عنوان «نامهای مطرح شده برای ریاست مجلس نهم» یاد کرده، اما نوشته است که «با نزدیک شدن موسم آغاز به کار مجلس نهم، رفتهرفته رقابت بر سر تصاحب کرسی ریاست این مجلس بین روسای مجالس هفتم و هشتم بالا گرفته است».
روزنامه اعتماد با اشاره به ورود «۶۰ کاندیدای جبهه پایداری به مجلس» از «جبهه پایداری»، «جمعیت رهپویان» و «جمعیت ایثارگران» به عنوان سه تشکلی نام برده که از ریاست حداد عادل حمایت میکنند و نوشته است که «با نگاهی به تحولات این روزهای مخالفان علی لاریجانی میتوان گفت ائتلاف بین جبهه پایداری و جمعیت رهپویان برای تثبیت جایگاه حداد به عنوان رئیس مجلس نهم، با پر رنگتر کردن موارد حمایت خود از دولت، چراغ سبز خود را به سایر حامیان دولت نیز نشان داده است تا این مثلث با امید به انتخاب نامزدهای خود در دور دوم از حالا حدادعادل را رئیس پارلمان نهم بدانند».
این روزنامه در عین حال نوشته است که در مقابل «جبهه متحد اصولگرایان ۶۴ نماینده اختصاصی در مجلس نهم دارد» که «به نظر میرسد کانون حامیان لاریجانی در راه رسیدن به ریاست مجلس نهم است» و علاوه بر این «۱۴ نماینده منتسب به جبهه ایستادگی، وابسته به محسن رضایی» نیز از ریاست لاریجانی حمایت خواهند کرد.
به نوشته اعتماد، «میتوان به دو طیف بالا، تعداد ۳۵ نمایندهای را که بادامچیان از آنها به عنوان اصلاحطلبان راه یافته به مجلس نهم یاد کرده هم اضافه کرد»، چرا که نمایندگان اصلاحطلب، لاریجانی را بر حداد عادل ترجیح میدهند.
این روزنامه نوشته است که «میتوان گفت یاران لاریجانی در بین راهیافتگان به مجلس نهم بیش از حامیان حداد هستند»، اما «بدون شک آشکار شدن گرایشهای سیاسی ۳۹ نمایندهای که به عنوان مستقل به مجلس راه یافتهاند و مهمتر از آن نتیجه مرحله دوم انتخابات» میتواند «این آرایش را دستخوش تغییر» کند.
«گرانی بیسابقه» گوشت و لبنیات
روزنامههای خراسان و شرق ضمن انتشار گزارشهایی درباره «گرانی بیسابقه گوشت و لبنیات» خبر دادهاند که «بازار فرمان دولت را نمیپذیرد».
روزنامه خراسان در شماره هفتم اردیبهشت گزارش مفصلی درباره «گرانی بیسابقه گوشت» منتشر کرده و نوشته است که «قیمت گوشت قرمز از شب عید تاکنون ۶ تا ۷ درصد گران شده بود»، اما طی روزهای اخیر گرانتر شده و «قیمت گوشت گوسفند» به «۲۲ تا ۲۵ هزار تومان» رسیده است.
این روزنامه نوشته است که «هر چند طی ماهها و به ویژه هفتههای اخیر شاهد افزایش لجامگسیخته قیمت برخی کالاهای اساسی بودیم، با توجه به جایگاه ویژه گوشت در سبد غذایی خانوار، گرانی سرسامآور آن خانوادههای بسیاری را برای تأمین اغذیه سالم دچار چالش و مشکل کرده است».
روزنامه خراسان همچنین نوشته است که «دامداران و کارشناسان سه دلیل عمده این گرانی را حضور پررنگ دلالان، گرانی روزافزون نهادههای دامی از قبیل کاه و جو، نبود کنترل و نظارت بر بازار» میدانند.
این روزنامه نوشته است که «گرانی سرسامآور گوشت قرمز» در حالی است که «واردات گوشت نیز نتوانسته است بازار را کنترل و قیمتها را مهار کند» و قول دولت درباره «حمایت از دامداران و کشاورزان از محل درآمدهای حاصل از هدفمندسازی یارانهها» نیز عملی نشده است.
روزنامه شرق هم از «گرانی دوباره فرآوردههای لبنی بدون توجه به قیمت مصوب» خبر داده و تاکید کرده که دیگر «بازار فرمان نمیپذیرد».
به گزارش این روزنامه، تنها دو روز پس از «تصویب قیمت جدید شیر به کیلویی ۷۲۰ تومان در کارگروه تنظیم بازار، دو شرکت معروف لبنیات قیمتهای خود را افزایش دادند» و «به ترتیب با ۱۰۰ و ۲۰۰ تومان افزایش هر لیتر شیر بستهبندی پتروپک خود را به قیمتهای ۱۷۰۰ و ۱۸۰۰تومان عرضه کردند».
شرق نوشته است که طی یک سال گذشته که دولت ۲۸ درصد به صورت رسمی مجوز افزایش قیمت داده است «این شرکتها تا ۱۰۰ درصد قیمت خود را افزایش داده بودند» و همچنین «در سال جدید قیمت لبنیات در بازار به بهانه بالا بودن قیمت شیر خام افزایش افسارگسیختهای پیدا کرد».
این روزنامه در عین حال خبر داده است که «گرانی فقط مختص این گروه از مواد غذایی نیست» و از جمله رئیس اتحادیه فروشندگان میوه و ترهبار استان تهران اعلام کرده است که «موزی را که باید کیلویی هزار و ۵۵۰ تومان به فروش میرسید، به قیمت سه هزار و ۲۰۰ تومان در اختیار میوهفروشان گذاشتند و میوهفروشان هم آن را به قیمت سه هزار و ۳۰۰ تا سه هزار و۵۰۰ تومان فروختند».
روزنامه شرق با تاکید بر این که «گرانی اوج میگیرد و دولتیها تنها به ابراز نگرانی از این شرایط بسنده میکنند» نوشته است در حالی که «گرانی معیشت مردم را به مخاطره انداخته است و مسئولان به دنبال مقصریابیاند و نه حل مشکل».
هشدار دوباره مجلس نسبت به پیامد اجرای فاز دوم هدفمندی یارانهها
روزنامههای جمهوری اسلامی و کیهان «هشدار نمایندگان مجلس نسبت به پیامد اجرای مرحله دوم هدفمندی یارانهها» را در تیتر یک شماره پنجشنبه منتشر کردهاند.
روزنامه جمهوری اسلامی نوشته است که «نمایندگان مجلس شورای اسلامی روز سهشنبه در جلسهای علنی با حضور تعدادی از وزرا و مسئولان اقتصادی کشور، پیامدها و تبعات اجرای مرحله دوم قانون هدفمندی یارانهها را بررسی کردند» و به دولت درباره «تبعات اجرای مرحله دوم هدفمندی یارانهها» هشدار دادند.
این روزنامه از قول «احمد توکلی رئیس مرکز پژوهشهای مجلس» نوشته است که «دولت خواستار ۱۳۵ هزار میلیارد تومان درآمد از محل هدفمندسازی یارانهها شده» که این درخواست «قیمت آب را به ۳۵۰ هزار تومان میرساند و قیمت برق را چهار برابر میکند»، اما «آیا مردم قادر به پرداخت این مبالغ هستند؟» و معلوم نیست دولت «با چه هدفی میخواهد نرخها را این چنین افزایش دهد».
روزنامه جمهوری اسلامی همچنین از انتقاد عماد حسینی سخنگوی کمیسیون انرژی به «سناریوهای مختلف تعیین نرخ بنزین» خبر داده و از قول وی نوشته است که «تلاشهای دولت برای افزایش نرخ بنزین بر چه اساسی است؟» و «مگر قرار نبود هدفمندسازی یارانهها در ۵ سال اجرا شود؟»، اما چرا حالا «دولت ظرف دو سال میخواهد نرخ بنزین را به قیمت اصلی خود برساند؟»
روزنامه کیهان هم از «افزایش تورم» به عنوان «نگرانی مشترک دولت و نمایندگان» یاد کرده و با اشاره به «بحث داغ هدفمندی یارانهها در مجلس» خبر داده که «فاز دوم فعلاً اجرا نمیشود».
این روزنامه با اشاره به حضور «محمدرضا فرزین دبیر ستاد هدفمندسازی یارانهها، محمد نهاوندیان رئیس اتاق بازرگانی ایران و نیز وزرای جهاد کشاورزی و صنعت و معدن» در جلسه علنی روز سهشنبه مجلس شورای اسلامی نوشته است که «در این جلسه که الیاس نادران عضو کمیسیون اقتصادی مجلس طی سخنانی درباره نحوه اجرای فاز دوم قانون هدفمندسازی یارانهها گفت که «حساسیت مجلس درباره اجرای فاز دوم قانون یارانهها، از ناحیه عوارض تورمی آن است».
کیهان از قول این عضو کمیسیون اقتصادی مجلس نوشته است که «گرانیها فشاری را بر طبقات مختلف مردم وارد میکند ولی به استناد گزارشات کارشناسی انجام شده، وقتی اعلام میکنند تورم ۲۰ درصد است، تاثیر این ۲۰ درصد به طور واقعی در دهکهای درآمدی پایین جامعه، بیش از دو برابر است» و از قدرت خرید مردم «۴۰ درصد کم میشود».
افزایش اختلاف حداقل دستمزد اسمی و واقعی به ۱۷۰ هزار تومان
روزنامه همشهری گزارش بانک مرکزی درباره «افزایش اختلاف حداقل دستمزد اسمی و واقعی به ۱۷۰ هزار تومان در سال ۸۹» را مورد توجه قرار داده است.
به نوشته این روزنامه، بانک مرکزی در تازهترین گزارش آماری خود اعلام کرده که «حداقل مزد اسمی در سال ۸۹ برابر ۳۰۳ هزار تومان بوده است که همان حداقل دستمزد کارگران در این سال است»، اما «متوسط شاخص بهای کالاها و خدمات مصرفی، شاخص تورم، در این سال به ۲۲۸.۲ افزایش یافته است» و به همین دلیل «حداقل مزد واقعی در سال ۸۹ بیش از ۱۳۲ هزار تومان بوده است که با حداقل مزد اسمی ۱۷۰ هزار تومان اختلاف دارد».
روزنامه همشهری یادآوری کرده است که «افزایش شاخص بهای کالاها و خدمات مصرفی که از آن به تورم و در زبان عامیانه گرانی تعبیر میشود، موجب کاهش قدرت خرید پول شده است» و به این ترتیب دریافتکنندگان حقوق ۳۰۳ هزار تومانی در سال ۸۹ «با ۳۰۳ هزار تومان دستمزد، قدرت خرید تنها ۱۳۰ هزار تومان کالا و خدمات را در مقایسه با سال پایه محاسبه تورم» داشتهاند.
این روزنامه همچنین نوشته است که در سال ۸۸ نیز «حداقل مزد اسمی برابر ۲۶۳ هزار تومان» و «حداقل مزد واقعی در این سال ۱۲۹ هزار تومان بوده است» که «اختلاف ۱۳۴ هزار تومانی حقوق واقعی و اسمی نتیجه افزایش متوسط شاخص بهای کالاها و خدمات مصرفی در این سال به ۲۰۳ بوده است».
به گزارش روزنامه همشهری، بنا بر آمار منتشر شده از سوی بانک مرکزی، در سال ۸۷ نیز اختلاف حداقل حقوق واقعی و اسمی بیش از ۱۰۰ هزار تومان بوده» به این ترتیب که در سال ۸۷ نیز «حداقل دستمزد ۲۱۹ هزار تومانی قدرت خرید تنها ۱۱۹ هزار تومان را داشته است».
اعدام ۵ نفر به اتهام قاچاق مواد مخدر در شاهرود
روزنامههای جمهوری اسلامی و شرق از اعدام ۵ نفر در شاهرود خبر دادهاند و روزنامه اعتماد شمار اعدامشدگان را ۶ نفر اعلام کرده است.
روزنامه شرق خبر «اعدام پنج نفر به اتهام قاچاق مواد مخدر در شاهرود» را به نقل از «روابط عمومی دادگستری کل استان سمنان» منتشر کرده و نوشته است که «این پنج محکوم که چهار نفر از آنها تبعه افغانستان بودند با جرایم حمل و نگهداری مقدار زیادی مواد مخدر توسط دادگاه انقلاب اسلامی شاهرود به اعدام محکوم شده بودند».
روزنامههای شرق و جمهوری اسلامی اسامی اعدامشدگان در شاهرود را اعلام نکردهاند، اما روزنامه جمهوری اسلامی نوشته است که «تقاضای عفو هر یک از متهمان در دو مرحله مطرح و پس از انجام بررسیهای لازم و عدم احراز شرایط، توسط کمیسیون مرکزی عفو و بخشودگی رد شده بود» و حکم اعدام آنها پس از «تایید دادستانی کل کشور و موافقت ریاست قوه قضاییه، روز سهشنبه در زندان شاهرود به اجرا درآمد».
روزنامه اعتماد اما شمار اعدامشدگان را ۶ نفر اعلام کرده و نوشته است که روز سهشنبه «پنج محکوم تبعه افغانستان و «ح-پ» فرزند ذبیحالله اهل ساوه با «جرائم حمل و نگهداری مقادیر زیادی از مواد مخدر» با حکم «دادگاه انقلاب اسلامی شاهرود» اعدام شدند.
روزنامههای خراسان و شرق گزارشهایی درباره «گرانی بیسابقه گوش و لبنیات» منتشر کردهاند، و روزنامههای جمهوری اسلامی و کیهان نیز از «هشدار دوباره نمایندگان مجلس نسبت به پیامد اجرای مرحله دوم هدفمندی یارانهها» خبر دادهاند.
روزنامه همشهری گزارش بانک مرکزی درباره «افزایش اختلاف حداقل دستمزد اسمی و واقعی به ۱۷۰ هزار تومان» را مورد توجه قرار دادهاند.
روزنامههای جمهوری اسلامی و شرق از اعدام ۵ نفر در شاهرود خبر دادهاند، اما روزنامه اعتماد شمار اعدامشدگان را ۶ نفر اعلام کرده است.
«آغاز تبلیغات مرحله دوم انتخابات» و «یارکشی برای ریاست مجلس نهم»
روزنامههای خراسان، شرق و اعتماد از «آغاز تبلیغات مرحله دوم انتخابات مجلس شورای اسلامی»، «اوج گرفتن چالش درونی جناح حاکم» و «یارکشی غلامعلی حداد عادل و علی لاریجانی برای کرسی ریاست مجلس نهم» گزارش دادهاند.
روزنامه خراسان خبر داده است که «تبلیغات نامزدهای راهیافته به مرحله دوم انتخابات مجلس نهم از امروز پنجشنبه آغاز میشود».
به نوشته این روزنامه، با آغاز تبلیغات انتخاباتی مرحله دوم انتخابات «۱۳۰ کاندیدای دوره نهم مجلس شورای اسلامی در ۳۳ حوزه انتخابیه» به رقابت میپردازند و ۶۵ نماینده مجلس نهم تعیین خواهند شد.
روزنامه خراسان از قول حاجیزاده رئیس هیئت مرکزی نظارت بر انتخابات نوشته است که «۱۵ هزار بازرس بر مرحله دوم انتخابات مجلس نهم نظارت میکنند» و کاندیداهای راهیافته به مرحله دوم انتخابات مجلس باید «بر اساس شیوهنامه و چارچوبی که مشخص شده، به تبلیغات پرداخته و همانند مرحله اول انتخابات همکاری لازم را با هیئتهای بازرسی داشته باشند».
بنا بر اعلام وزارت کشور و شورای نگهبان قرار است مرحله دوم انتخابات نهمین دوره مجلس شورای اسلامی روز جمعه ۱۵ اردیبهشتماه برگزار شود.
همزمان روزنامه شرق گزارش داده است که در آستانه برگزاری مرحله دوم انتخابات مجلس نهم «چالش جبهه پایداری و جبهه متحد اصولگرایان» دو طیف از جناح حاکم اوج گرفته و «به صحن مجلس کشیده شده است».
به نوشته این روزنامه، روز «سهشنبه، پنجم اردیبهشت» و در جریان «آخرین جلسه مجلس هشتم پیش از برگزاری دور دوم انتخابات مجلس نهم» روحالله حسینیان رئیس فراکسیون نمایندگان طرفدار دولت در مجلس «آغازگر جدل درونی اصولگرایان در صحن علنی بهارستان بود» و «به صورت همزمان علیرضا زاکانی رئیس ستاد انتخاباتی جبهه متحد اصولگرایان، احمد توکلی و محمدرضا باهنر دو عضو ارشد این جبهه سیاسی را به شدت مورد انتقاد قرار داد: که با پاسخ آنها مواجه شد.
روزنامه شرق همچنین نوشته است که «مرحله دوم انتخابات مجلس نهم در تهران و البته سایر نقاط ایران «صحنه رودررویی دو جبهه از یک جریان سیاسی است»، و «جبهه نخست اصولگرایانی هستند که زیر پرچم جبهه متحد اصولگرایان جمع شدهاند و سعی میکنند فاصلهشان با دولت احمدینژاد در این روزها بیشتر در مقابل دید قرار بگیرد» و دسته دوم جبهه پایداری است که «تعدادی از نمایندگان طرفدار دولت در مجلس هشتم و اعضای بیرونمانده از دولت نهم و دهم تحت زعامت آیتالله مصباح یزدی تشکیل دادهاند» و «مدعیاند که از احمدینژاد منهای مشایی حمایت میکنند؛ ادعایی که رقیب اصولگرای آنان خیلی آن را جدی نمیگیرد».
روزنامه شرق همچنین از «نامه دانشجویان دانشگاه امام صادق به مصباح یزدی» خبر داده و نوشته است که دانشجویان این دانشگاه از محمدتقی مصباح یزدی پرسیدهاند که «چرا اعضای جبهه پایداری دست در دست جریان انحرافی دارند؟»
به گزارش این روزنامه، در نامه دانشجویان دانشگاه امام صادق که ریاست آن را محمدرضا مهدوی کنی بر عهده دارد خطاب به مصباح یزدی «انتقادات صریحی نسبت به مشی و مرام اعضای جبهه پایداری مطرح» و «نسبت به خطر حرکت این گروه در مسیر جریان انحرافی» و «ایجاد شکاف میان نیروهای انقلاب» ابراز نگرانی شده است.
روزنامه شرق همچنین نوشته است که دانشجویان دانشگاه امام صادق خطاب به مصباح یزدی نوشتهاند که «برخی از اعضای جبهه پایداری، اطرافیان رهبر انقلاب را دروغگو خطاب میکنند و میگویند ما اخبار رهبری را فقط از شما میگیریم، نه از هر کس و ناکسی».
روزنامه اعتماد نیز در گزارشی با تیتر «یارکشی برای کرسی ریاست» به ارزیابی «حامیان لاریجانی و حداد در مجلس نهم» پرداخته است.
این روزنامه از «غلامعلی حدادعادل، علی لاریجانی، محمد ابوترابی فرد و مرتضی آقاتهرانی» به عنوان «نامهای مطرح شده برای ریاست مجلس نهم» یاد کرده، اما نوشته است که «با نزدیک شدن موسم آغاز به کار مجلس نهم، رفتهرفته رقابت بر سر تصاحب کرسی ریاست این مجلس بین روسای مجالس هفتم و هشتم بالا گرفته است».
روزنامه اعتماد با اشاره به ورود «۶۰ کاندیدای جبهه پایداری به مجلس» از «جبهه پایداری»، «جمعیت رهپویان» و «جمعیت ایثارگران» به عنوان سه تشکلی نام برده که از ریاست حداد عادل حمایت میکنند و نوشته است که «با نگاهی به تحولات این روزهای مخالفان علی لاریجانی میتوان گفت ائتلاف بین جبهه پایداری و جمعیت رهپویان برای تثبیت جایگاه حداد به عنوان رئیس مجلس نهم، با پر رنگتر کردن موارد حمایت خود از دولت، چراغ سبز خود را به سایر حامیان دولت نیز نشان داده است تا این مثلث با امید به انتخاب نامزدهای خود در دور دوم از حالا حدادعادل را رئیس پارلمان نهم بدانند».
این روزنامه در عین حال نوشته است که در مقابل «جبهه متحد اصولگرایان ۶۴ نماینده اختصاصی در مجلس نهم دارد» که «به نظر میرسد کانون حامیان لاریجانی در راه رسیدن به ریاست مجلس نهم است» و علاوه بر این «۱۴ نماینده منتسب به جبهه ایستادگی، وابسته به محسن رضایی» نیز از ریاست لاریجانی حمایت خواهند کرد.
به نوشته اعتماد، «میتوان به دو طیف بالا، تعداد ۳۵ نمایندهای را که بادامچیان از آنها به عنوان اصلاحطلبان راه یافته به مجلس نهم یاد کرده هم اضافه کرد»، چرا که نمایندگان اصلاحطلب، لاریجانی را بر حداد عادل ترجیح میدهند.
این روزنامه نوشته است که «میتوان گفت یاران لاریجانی در بین راهیافتگان به مجلس نهم بیش از حامیان حداد هستند»، اما «بدون شک آشکار شدن گرایشهای سیاسی ۳۹ نمایندهای که به عنوان مستقل به مجلس راه یافتهاند و مهمتر از آن نتیجه مرحله دوم انتخابات» میتواند «این آرایش را دستخوش تغییر» کند.
«گرانی بیسابقه» گوشت و لبنیات
روزنامههای خراسان و شرق ضمن انتشار گزارشهایی درباره «گرانی بیسابقه گوشت و لبنیات» خبر دادهاند که «بازار فرمان دولت را نمیپذیرد».
روزنامه خراسان در شماره هفتم اردیبهشت گزارش مفصلی درباره «گرانی بیسابقه گوشت» منتشر کرده و نوشته است که «قیمت گوشت قرمز از شب عید تاکنون ۶ تا ۷ درصد گران شده بود»، اما طی روزهای اخیر گرانتر شده و «قیمت گوشت گوسفند» به «۲۲ تا ۲۵ هزار تومان» رسیده است.
این روزنامه نوشته است که «هر چند طی ماهها و به ویژه هفتههای اخیر شاهد افزایش لجامگسیخته قیمت برخی کالاهای اساسی بودیم، با توجه به جایگاه ویژه گوشت در سبد غذایی خانوار، گرانی سرسامآور آن خانوادههای بسیاری را برای تأمین اغذیه سالم دچار چالش و مشکل کرده است».
روزنامه خراسان همچنین نوشته است که «دامداران و کارشناسان سه دلیل عمده این گرانی را حضور پررنگ دلالان، گرانی روزافزون نهادههای دامی از قبیل کاه و جو، نبود کنترل و نظارت بر بازار» میدانند.
این روزنامه نوشته است که «گرانی سرسامآور گوشت قرمز» در حالی است که «واردات گوشت نیز نتوانسته است بازار را کنترل و قیمتها را مهار کند» و قول دولت درباره «حمایت از دامداران و کشاورزان از محل درآمدهای حاصل از هدفمندسازی یارانهها» نیز عملی نشده است.
روزنامه شرق هم از «گرانی دوباره فرآوردههای لبنی بدون توجه به قیمت مصوب» خبر داده و تاکید کرده که دیگر «بازار فرمان نمیپذیرد».
به گزارش این روزنامه، تنها دو روز پس از «تصویب قیمت جدید شیر به کیلویی ۷۲۰ تومان در کارگروه تنظیم بازار، دو شرکت معروف لبنیات قیمتهای خود را افزایش دادند» و «به ترتیب با ۱۰۰ و ۲۰۰ تومان افزایش هر لیتر شیر بستهبندی پتروپک خود را به قیمتهای ۱۷۰۰ و ۱۸۰۰تومان عرضه کردند».
شرق نوشته است که طی یک سال گذشته که دولت ۲۸ درصد به صورت رسمی مجوز افزایش قیمت داده است «این شرکتها تا ۱۰۰ درصد قیمت خود را افزایش داده بودند» و همچنین «در سال جدید قیمت لبنیات در بازار به بهانه بالا بودن قیمت شیر خام افزایش افسارگسیختهای پیدا کرد».
این روزنامه در عین حال خبر داده است که «گرانی فقط مختص این گروه از مواد غذایی نیست» و از جمله رئیس اتحادیه فروشندگان میوه و ترهبار استان تهران اعلام کرده است که «موزی را که باید کیلویی هزار و ۵۵۰ تومان به فروش میرسید، به قیمت سه هزار و ۲۰۰ تومان در اختیار میوهفروشان گذاشتند و میوهفروشان هم آن را به قیمت سه هزار و ۳۰۰ تا سه هزار و۵۰۰ تومان فروختند».
روزنامه شرق با تاکید بر این که «گرانی اوج میگیرد و دولتیها تنها به ابراز نگرانی از این شرایط بسنده میکنند» نوشته است در حالی که «گرانی معیشت مردم را به مخاطره انداخته است و مسئولان به دنبال مقصریابیاند و نه حل مشکل».
هشدار دوباره مجلس نسبت به پیامد اجرای فاز دوم هدفمندی یارانهها
روزنامههای جمهوری اسلامی و کیهان «هشدار نمایندگان مجلس نسبت به پیامد اجرای مرحله دوم هدفمندی یارانهها» را در تیتر یک شماره پنجشنبه منتشر کردهاند.
روزنامه جمهوری اسلامی نوشته است که «نمایندگان مجلس شورای اسلامی روز سهشنبه در جلسهای علنی با حضور تعدادی از وزرا و مسئولان اقتصادی کشور، پیامدها و تبعات اجرای مرحله دوم قانون هدفمندی یارانهها را بررسی کردند» و به دولت درباره «تبعات اجرای مرحله دوم هدفمندی یارانهها» هشدار دادند.
این روزنامه از قول «احمد توکلی رئیس مرکز پژوهشهای مجلس» نوشته است که «دولت خواستار ۱۳۵ هزار میلیارد تومان درآمد از محل هدفمندسازی یارانهها شده» که این درخواست «قیمت آب را به ۳۵۰ هزار تومان میرساند و قیمت برق را چهار برابر میکند»، اما «آیا مردم قادر به پرداخت این مبالغ هستند؟» و معلوم نیست دولت «با چه هدفی میخواهد نرخها را این چنین افزایش دهد».
روزنامه جمهوری اسلامی همچنین از انتقاد عماد حسینی سخنگوی کمیسیون انرژی به «سناریوهای مختلف تعیین نرخ بنزین» خبر داده و از قول وی نوشته است که «تلاشهای دولت برای افزایش نرخ بنزین بر چه اساسی است؟» و «مگر قرار نبود هدفمندسازی یارانهها در ۵ سال اجرا شود؟»، اما چرا حالا «دولت ظرف دو سال میخواهد نرخ بنزین را به قیمت اصلی خود برساند؟»
روزنامه کیهان هم از «افزایش تورم» به عنوان «نگرانی مشترک دولت و نمایندگان» یاد کرده و با اشاره به «بحث داغ هدفمندی یارانهها در مجلس» خبر داده که «فاز دوم فعلاً اجرا نمیشود».
این روزنامه با اشاره به حضور «محمدرضا فرزین دبیر ستاد هدفمندسازی یارانهها، محمد نهاوندیان رئیس اتاق بازرگانی ایران و نیز وزرای جهاد کشاورزی و صنعت و معدن» در جلسه علنی روز سهشنبه مجلس شورای اسلامی نوشته است که «در این جلسه که الیاس نادران عضو کمیسیون اقتصادی مجلس طی سخنانی درباره نحوه اجرای فاز دوم قانون هدفمندسازی یارانهها گفت که «حساسیت مجلس درباره اجرای فاز دوم قانون یارانهها، از ناحیه عوارض تورمی آن است».
کیهان از قول این عضو کمیسیون اقتصادی مجلس نوشته است که «گرانیها فشاری را بر طبقات مختلف مردم وارد میکند ولی به استناد گزارشات کارشناسی انجام شده، وقتی اعلام میکنند تورم ۲۰ درصد است، تاثیر این ۲۰ درصد به طور واقعی در دهکهای درآمدی پایین جامعه، بیش از دو برابر است» و از قدرت خرید مردم «۴۰ درصد کم میشود».
افزایش اختلاف حداقل دستمزد اسمی و واقعی به ۱۷۰ هزار تومان
روزنامه همشهری گزارش بانک مرکزی درباره «افزایش اختلاف حداقل دستمزد اسمی و واقعی به ۱۷۰ هزار تومان در سال ۸۹» را مورد توجه قرار داده است.
به نوشته این روزنامه، بانک مرکزی در تازهترین گزارش آماری خود اعلام کرده که «حداقل مزد اسمی در سال ۸۹ برابر ۳۰۳ هزار تومان بوده است که همان حداقل دستمزد کارگران در این سال است»، اما «متوسط شاخص بهای کالاها و خدمات مصرفی، شاخص تورم، در این سال به ۲۲۸.۲ افزایش یافته است» و به همین دلیل «حداقل مزد واقعی در سال ۸۹ بیش از ۱۳۲ هزار تومان بوده است که با حداقل مزد اسمی ۱۷۰ هزار تومان اختلاف دارد».
روزنامه همشهری یادآوری کرده است که «افزایش شاخص بهای کالاها و خدمات مصرفی که از آن به تورم و در زبان عامیانه گرانی تعبیر میشود، موجب کاهش قدرت خرید پول شده است» و به این ترتیب دریافتکنندگان حقوق ۳۰۳ هزار تومانی در سال ۸۹ «با ۳۰۳ هزار تومان دستمزد، قدرت خرید تنها ۱۳۰ هزار تومان کالا و خدمات را در مقایسه با سال پایه محاسبه تورم» داشتهاند.
این روزنامه همچنین نوشته است که در سال ۸۸ نیز «حداقل مزد اسمی برابر ۲۶۳ هزار تومان» و «حداقل مزد واقعی در این سال ۱۲۹ هزار تومان بوده است» که «اختلاف ۱۳۴ هزار تومانی حقوق واقعی و اسمی نتیجه افزایش متوسط شاخص بهای کالاها و خدمات مصرفی در این سال به ۲۰۳ بوده است».
به گزارش روزنامه همشهری، بنا بر آمار منتشر شده از سوی بانک مرکزی، در سال ۸۷ نیز اختلاف حداقل حقوق واقعی و اسمی بیش از ۱۰۰ هزار تومان بوده» به این ترتیب که در سال ۸۷ نیز «حداقل دستمزد ۲۱۹ هزار تومانی قدرت خرید تنها ۱۱۹ هزار تومان را داشته است».
اعدام ۵ نفر به اتهام قاچاق مواد مخدر در شاهرود
روزنامههای جمهوری اسلامی و شرق از اعدام ۵ نفر در شاهرود خبر دادهاند و روزنامه اعتماد شمار اعدامشدگان را ۶ نفر اعلام کرده است.
روزنامه شرق خبر «اعدام پنج نفر به اتهام قاچاق مواد مخدر در شاهرود» را به نقل از «روابط عمومی دادگستری کل استان سمنان» منتشر کرده و نوشته است که «این پنج محکوم که چهار نفر از آنها تبعه افغانستان بودند با جرایم حمل و نگهداری مقدار زیادی مواد مخدر توسط دادگاه انقلاب اسلامی شاهرود به اعدام محکوم شده بودند».
روزنامههای شرق و جمهوری اسلامی اسامی اعدامشدگان در شاهرود را اعلام نکردهاند، اما روزنامه جمهوری اسلامی نوشته است که «تقاضای عفو هر یک از متهمان در دو مرحله مطرح و پس از انجام بررسیهای لازم و عدم احراز شرایط، توسط کمیسیون مرکزی عفو و بخشودگی رد شده بود» و حکم اعدام آنها پس از «تایید دادستانی کل کشور و موافقت ریاست قوه قضاییه، روز سهشنبه در زندان شاهرود به اجرا درآمد».
روزنامه اعتماد اما شمار اعدامشدگان را ۶ نفر اعلام کرده و نوشته است که روز سهشنبه «پنج محکوم تبعه افغانستان و «ح-پ» فرزند ذبیحالله اهل ساوه با «جرائم حمل و نگهداری مقادیر زیادی از مواد مخدر» با حکم «دادگاه انقلاب اسلامی شاهرود» اعدام شدند.